ماهنامه زیر و بم شماره 38 - مگ لند
0

ماهنامه زیر و بم شماره 38

ماهنامه زیر و بم شماره 38

ماهنامه زیر و بم شماره 38

‫‪2‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫اگر برای ساختمان خود سقف شیروانی زیبا میخواهید با ما تماس بگیرید‬ ‫اهن پارس‬ ‫️خدمات برش‪ ،‬خمکاری و فرمینگ انواع ورق های فلزی‬ ‫️تولید فالشینگ های نما‪ ،‬بام‪ ،‬پنجره و‪...‬‬ ‫️طراحی‪ ،‬مشاوره و اجرای انواع سقف های شیروانی‬ ‫‪۰۹۱۲۷۰۳۱۱۶۱ | ۰۲۱۶۶۱۴۲۳۳۴-۶‬‬ ‫‪WWW.AHANPARS.COM‬‬ ‫نشانی‪ :‬تهران ‪ -‬بازاراهن شاداباد‪ -‬بلواربهارشمالی‬ ‫مجتمع پارس فلز‪-‬بلوک‪-d‬پالک ‪۹‬‬ ‫کانال تلگرام‪@ahanpars :‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫فـــهرست‬ ‫‪ 06‬سرمقاله‬ ‫‪ 08‬عطر ملکوت‬ ‫‪ 10‬عرفان‬ ‫‪ 12‬فلسفه‬ ‫‪ 14‬گفتگو با دکتر حسین پور‬ ‫‪ 18‬دلنوشته ها‬ ‫‪ 19‬کتابخانه زیروبم‬ ‫‪ 20‬طنز ادبی‬ ‫‪ 21‬شاعرانه‬ ‫‪ 22‬ضرب المثل ها‬ ‫‪ 24‬سینمای ایران و جهان‬ ‫‪ 26‬به بهانه سیمرغ با کامبوزیا پرتوی‬ ‫‪ 28‬سینمای کالسیک‪ :‬روانی‪ ،‬وحشتناک ترین فیلم‬ ‫تاریخسینما!‬ ‫‪ 30‬گپی با ابراهیم شفیعی‪ ،‬دوبلور و بازیگر‬ ‫‪ 33‬رسانه ملی در نوروز ‪97‬‬ ‫‪ 34‬دخترانه با دخت ِر کم حاشــی ِه دنیای تصویر‪،‬‬ ‫سوگل طهماسبی‬ ‫‪ 36‬نقد سینمایی‪« :‬هجوم»‪ ،‬خالقیتی که دیگر تازگی‬ ‫ندارد!‬ ‫‪ 37‬نقد تئاتر‪« :‬هملت» در تئاتر شهر خون به پا کرد!‬ ‫‪ 38‬پرونده جشنواره فیلم فجر‬ ‫‪ 40‬سینمای رومانی‬ ‫‪ 41‬انیمیشن‬ ‫‪ 42‬گپی بــا کوچک ترین عضو خانــواده کاپور و‬ ‫پسران‪:‬رنبیرکاپور‬ ‫‪ 44‬مشاهیرموسیقی‬ ‫‪ 45‬نقدموسیقی‪:‬خواننده هاییک شبه‬ ‫‪ 46‬اختصاصی با دکتر مســعود صابری‪ ،‬متخصص‬ ‫جراحی مغز و اعصاب‬ ‫‪50‬‬ ‫زیروبم اوا‬ ‫ِ‬ ‫‪ 51‬موسیقی و جایگاه ان نزد موالنا‬ ‫‪ 52‬داستان پیش درامد‬ ‫‪ 54‬از کاشان تا کاناری‬ ‫در محضر استاد امین اهلل رشیدی‬ ‫‪56‬‬ ‫زیروبم نوازنده نابغه‪ ،‬بازیگر و مدل المانی‬ ‫ِ‬ ‫دیوید گرت‬ ‫‪ 58‬هنر معاصر‪ :‬شکافتن روح اسمان در ابی کلین‬ ‫‪ 60‬رئالیسمسوسیالیستی‬ ‫‪ 61‬اموزش خوشنویسی با خودکار‬ ‫‪ 62‬مشاهیر جهان‪ :‬به روایت یک زن‬ ‫‪ 63‬عکاسی با موبایل در شب‬ ‫‪ 65‬روابط عمومیمحتوامحوروحرفه ای گرایی‬ ‫‪66‬‬ ‫زیروبم گالری هامن‬ ‫ِ‬ ‫‪ 68‬گردشگری ایران و جهان‬ ‫‪ 70‬معرفی برند عطر و زیوراالت‪ :‬بولگاری‬ ‫‪ 72‬اخبار مد‬ ‫‪ 73‬معرفی برند‪ :‬برشکا‬ ‫‪74‬‬ ‫زیروبم طراح و مدل محجبه‪ :‬دینا تورکیا‬ ‫ِ‬ ‫‪ 76‬دکوراسیون‬ ‫‪ 79‬باغبانی‬ ‫‪ 80‬تکنولوژی‬ ‫‪ 81‬زیروبم موفقیت‬ ‫‪ 82‬حقوقی‬ ‫‪ 84‬سالمت عمومی‬ ‫‪ 85‬زیبایی‬ ‫‪ 86‬روان شناسی‬ ‫‪ 87‬طب سنتی‬ ‫‪ 88‬سالم زندگی‬ ‫‪ 89‬خانه تکانی‬ ‫‪ 90‬اشپزی‬ ‫‪ 92‬ورزشی‬ ‫‪ 94‬ایرانگرام‬ ‫‪ 96‬خالقیت در زندگی‬ ‫‪ 97‬جدول‬ ‫زیروبم شماره ‪38‬‬ ‫ماهنامهفرهنگی‪،‬هنری‪،‬اجتماعی‬ ‫صاحب امتیازومدیرمسئول‪:‬مجیداخشابی‬ ‫دبیر تحریریه‪ :‬ندا کشاورز‬ ‫زیر نظر شورای سیاست گذاری و سردبیری‪ :‬مجید‬ ‫اخشابی‪ ،‬دکتر محمد رحیمی‪ ،‬دکتر مجید نعمانی‪،‬‬ ‫فرزاد اخشابی‪ ،‬ندا کشاورز‬ ‫دبیرسرویس‪‎‬هایفرهنگی‪،‬هنری‪:‬‬ ‫شادیبلوطی‬ ‫همکارانتحریریه‪:‬‬ ‫سینما‪،‬تئاتروتلویزیون‪:‬‬ ‫پژمانسلطانی‪،‬حامدکوماهی‪،‬شاداناشرف کیا‪،‬‬ ‫مژگانصدف زاد‪،‬محمدتقی زاده‪،‬شبدیسبختیاری‬ ‫با تشکر از فرزام شکاری‪ ،‬شهنام صفاجو (مدیر‬ ‫روابط عمومیسینماحقیقت)‪،‬گروهسینماییهنر‬ ‫وتجربه‬ ‫موسیقی‪:‬‬ ‫محمودتوسلیان‪،‬شادیبلوطی‪،‬نیماکاوه‬ ‫هنرهایتجسمی‪:‬‬ ‫شادیبلوطی‬ ‫سرویسسالمت‪:‬‬ ‫دکترافسانهگودرزی‪،‬دکترحمیدرضاعلیزاده اطاقور‪،‬‬ ‫دکترمریمحاجی لو‪،‬دکترعلیرضانورمحمدی‬ ‫سرویسسبکزندگی‪:‬‬ ‫دکترغالمرضاکاظمیدینان‪،‬روشنکهورفر‪،‬سمیه‬ ‫اکبری‪،‬رویاقربانی‪،‬شاداناشرف کیا‪،‬محمدحسین‬ ‫کشاورز‪،‬رضاکشاورز‪،‬سحرغربی‪،‬ملیحهاحمدبیگی‪،‬‬ ‫سودابهپناهنده‪،‬گلساساداتبحری‪،‬افسونفروتن‬ ‫سرویسترجمه‪:‬‬ ‫فرشتهاخوان‪،‬مهساعبداللهی‬ ‫صفحه اراییوگرافیک‪:‬‬ ‫محمداحتشامی‬ ‫جلد‪:‬احسانعربگری‬ ‫ویراستار‪:‬فرشتهاخوان‬ ‫تیمگفتگویتصویری(گفتگو‪،‬تصویر‪،‬تدوین)‪:‬‬ ‫میالدبحرینی پور‪،‬سهندداداشی نسب‪،‬پریساسادات‬ ‫امیری‪ ،‬نیما اعتصام‪ ،‬بهراد رضازاده و ویدا امین پور‬ ‫اموراینترنتی‪:‬سحرغربی‪،‬سودابهپناهنده‪،‬افسون‬ ‫فروتن‬ ‫روابطعمومی‪،‬تبلیغاتوامورمشترکین‪:‬مریم‬ ‫پارسیان‪ ،‬فرشته اخوان‪ ،‬رویا قربانی‪ ،‬یونس درونگی‪،‬‬ ‫کانونتبلیغاتیپریزاد‬ ‫امورمالی‪:‬گندماحمدی تفرشی‬ ‫امور اداری‪ :‬اکبر اخشابی‬ ‫چاپ و صحافی‪ :‬انتخاب رسانه‬ ‫نشانیدفترمجله‪ :‬نشانی دفتر مجله‪ :‬ضلع جنوب غربی پل‬ ‫میرداماد‪ ،‬پالک ‪ ،414‬واحد ‪12‬‬ ‫تلفن‪88883315:‬‬ ‫پیامک‪1000088883315:‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪6‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫هواملصور‬ ‫مسابقه هایهمین طوری‬ ‫با دیدن برنامه ای از تلویزیون که حالتی مسابقه گونه‬ ‫داشــت‪ ،‬به یاد خاطره ای از دوران کودکی و نوجوانی‬ ‫افتادم که شاید شماهم تجربه ی ان را داشته باشید‪:‬‬ ‫زیاد پیش می امد وقتی با بچه های هم سن وسال‬ ‫دور هم بودیم‪ ،‬در کوچه و خیابان و یا مدرسه‪ ،‬یک دفعه‬ ‫یک نفــر از جمع که کمی باتجربه تر و یا رندتر بود‪،‬‬ ‫اغلب با مقاصدی از پیش هدف گذاری شده‪ ،‬چنین‬ ‫جمالتیبگوید‪:‬‬ ‫«بچه ها هرکی تا سر کوچه زودتر دوید!‪ ...‬هرکی‬ ‫تونســت نوشــابه رو با یه نفس‪ ،‬یه ضرب بخوره!‪...‬‬ ‫هرکی چایی داغو زودتر خورد! و‪.»...‬‬ ‫همه بدون اینکه بدانیم چرا و قرار است اخر ماجرا‬ ‫به کجا ختم شود‪ ،‬به سرعت اقدام می کردیم‪ ،‬تالش‬ ‫می کردیم‪ ،‬عرق می ریختیم‪ ،‬می ســوختیم‪ ،‬تحمل‬ ‫می کردیم‪ ...‬بعضی وقت ها می بردیم‪ ،‬بعضی وقت ها‬ ‫هم می باختیم‪ ...‬بدون اینکه فایده بردن یا باختن را‬ ‫در مسابقه ای که می دادیم‪ ،‬بدانیم و اینکه دقیقه ای بعد‬ ‫از شنیدن این جمالت انگیزشی و ترغیب کننده‪ ،‬فکر‬ ‫کنیم؛ خب حاال که چی؟! انجام این کار چه فضیلتی‬ ‫دارد؟! یــادش بخیر‪ ...‬ســادگی های دوران کودکی‬ ‫همیشهمقدس اند‪...‬‬ ‫همان طور که عرض کردم با دیدن برنامه‪ ،‬با خود‬ ‫فکر کردم چرا برنامه ســازها (البته در همه رسانه ها)‬ ‫باید ده گزینه را معرفی کنند و مخاطبین بدون درنگ‬ ‫از میان ان ها یکی را انتخاب کرده و هرچه سریع تر‬ ‫نظرشان را پیامک کنند؟!؟ بدون اینکه از خود بپرسند‬ ‫چرا؟! مبنای انتخاب چیست؟ چرا این ده گزینه در‬ ‫کنار هم و با چه نسبتی قرار گرفته اند؟ چرا من باید‬ ‫وقت بگذارم و اصال که چه؟!‬ ‫البته بدیهیست که معمو ً‬ ‫ال بعد از این برنامه ها سیلی‬ ‫از پیامک هــای جورواجور راه می افتد؛ ســردمداران‪،‬‬ ‫طرفــداران و مخالفین‪ ،‬به بحث و جدل و طرفداری‬ ‫سرمقــاله‬ ‫و تبلیغ و تکذیب و‪ ...‬می پردازند‪ .‬البته سیســتم های‬ ‫مخابراتی نیز خوشحال می شوند!!‬ ‫دراین گونهبرنامه ها‪،‬حتیخیلی وقت هادیدهمی شود‬ ‫که بازیگران و هنرمندان نیز ملعبه ی دست طراحان و‬ ‫سازندگان قرار گرفته و پایشان به برنامه های دوئل گونه‬ ‫و مسابقه طوری‪ ،‬بدون هیچ توجیهی‪ ،‬باز می شود‪:‬‬ ‫«هرکس اشپزیش بهتر بود‪ ...‬هرکس شعر بیشتری‬ ‫بلد بود‪ ...‬هرکس اجرای دابسمشش بهتر بود‪ ...‬هرکس‬ ‫لب خوانــی و ذهن خوانی بهتری داشــت‪ ...‬هرکس‬ ‫توانست ادای گزارشگران فوتبال را بهتر دربیاورد‪.»...‬‬ ‫در این میان‪ ،‬دل های پاک و نازنین طرفداران هم‬ ‫برای برنده شدن شخص محبوبشان می تپد و حتی‬ ‫گاهی اوقات به دامن خدا نیز چنگ می زنند که خدایا‬ ‫برنده اش کن! موفقش بدار‪!...‬‬ ‫عمومــً این قبیل برنامه ســازی های بی محتوا و‬ ‫بی هدف متاســفانه در اکثر رسانه های مختلف باب‬ ‫شده است و مخاطبین نیز درســت به مثابه دوران‬ ‫کودکی شان‪ ،‬فقط و فقط تبعیت و سادگی می کنند‪.‬‬ ‫البته جدا از جنبه تفریح و سرگرمی که در این زمینه‬ ‫هزاران سوژه بهتر و ارزشمندتر وجود دارد‪ ،‬یقینًا اگر‬ ‫مسابقه ای هم قرار است برگزار شود؛ الزم است برای‬ ‫هدف گذاری‪ ،‬طراحی و فکر اولیه ان‪ ،‬برنامه ریزی های‬ ‫جدی و اساسی صورت گیرد‪.‬‬ ‫عرایض فوق صرفًا مقدمه ای بود تا در شماره های‬ ‫اتی به طور جدی این مقوله را موردارزیابی قرار دهیم‪.‬‬ ‫امیدوارم اســفندی سرشــار از برکت‪ ،‬تحرک و‬ ‫پویایی و سرزندگی و نشاط داشته باشید که برای‬ ‫فرارسیدن نوروزی دلپذیر و دلخواه‪ ،‬تمام مقدمات را‬ ‫فراهم کند‪.‬‬ ‫شاد و سالمت و پیروز باشید‬ ‫مجیداخشابی‬ ‫سایت رسمی‪:‬‬ ‫پایگاه خبری زیروبم نیوز‪:‬‬ ‫کانال تلگرام‪:‬‬ ‫صفحهاینستاگرام‪:‬‬ ‫‪www.majidakhshabi.com‬‬ ‫‪www.zirobamnews.com‬‬ ‫‪telegram.me/majidakhshabi‬‬ ‫‪instagram.com/majidakhshabi‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪7‬‬ ‫عطر ملکوت‬ ‫ام الکتاب‪ ،‬اساس قران‬ ‫منبع‪ :‬تفسیر نمونه‪ ،‬جلد ‪ ،1‬ایت اهلل مکارم شیرازی‬ ‫شفای تمام دردها‬ ‫بخش عمومی و خصوصی (بخش رحمانیت و رحیمیت) تقسیم می گردد و همچنین‬ ‫اشاره به مسئله عبادت و بندگی و اختصاص ان به ذات پاک او شده است‪.‬‬ ‫بیانگرتوحیدها‬ ‫در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) می خوانیم که «الحمد ام القران» و این به هنگامی‬ ‫بود که جابربن عبداهلل انصاری خدمت پیامبر (ص) رسید‪ ،‬پیامبر (ص) به او فرمود‪:‬‬ ‫«اال اعلمک افضل سوره انزلها اهلل فی کتابه؟ قال فقال له جابر بلی بابی انت و امی‬ ‫یا رسول اهلل! علمنیها‪ ،‬فعلمه الحمد‪ ،‬ا ِم الکتاب؛ ایا برترین سوره ای را که خدا در کتابش‬ ‫نازل کرده به توتعلیم کنم؟ جابر عرض کرد اری پدر و مادرم به فدایت باد‪ ،‬به من تعلیم‬ ‫کن‪ ،‬پیامبر (ص) سوره حمد که ا ِم الکتاب است به او اموخت؛ سپس اضافه فرمود این‬ ‫سوره شفای هر دردی است مگر مرگ»‪.‬‬ ‫درحقیقت هم بیانگر توحید ذات است‪ ،‬هم توحید صفات‪ ،‬هم توحید افعال و هم‬ ‫توحید عبادت و به تعبیر دیگر این سوره مراحل سه گانه ایمان‪ :‬اعتقاد به قلب‪ ،‬اقرار‬ ‫به زبان و عمل به ارکان را دربر دارد و می دانیم «ام» به معنی اساس و ریشه است‪.‬‬ ‫شاید به همین دلیل است که «ابن عباس» مفسر معروف اسالمی می گوید‪« :‬ان‬ ‫لکل شیء اساسا‪ ...‬و اســاس القران الفاتحه؛ هر چیزی اساس و شالوده ای دارد‪ ...‬و‬ ‫اساس و زیربنای قران‪ ،‬سوره حمد است»‪.‬‬ ‫و نیز از پیامبر (ص) نقل شده که فرمود‪« :‬والذی نفسی بیده ما انزل اهلل فی التوراه‪،‬‬ ‫و ال فی الزبور‪ ،‬وال فی القران مثلها هی ا ِم الکتاب؛ قسم به کسی که جان من به دست‬ ‫او است خداوند نه در تورات و نه در انجیل و نه در زبور و نه حتی در قران مثل این‬ ‫سوره را نازل نکرده است و این ا ِم الکتاب است»‪.‬‬ ‫دلیل این ســخن با تامل در محتوای این سوره روشن می شود؛ چراکه این سوره‬ ‫درحقیقت فهرستی است از مجموع محتوای قران‪ ،‬بخشی از ان توحید و شناخت‬ ‫صفات خداست‪ ،‬بخشی در زمینه معاد و رستاخیز سخن می گوید و بخشی از هدایت و‬ ‫ضاللت که خط فاصل مومنان و کافران است سخن می گوید و نیز در ان اشاره هایی‬ ‫است به حاکمیت مطلق پروردگار و مقام ربوبیت و نعمت های بی پایانش که به دو‬ ‫روی همین جهات است که در فضیلت این سوره از پیامبر (ص) نقل شد‪« :‬ایما مسلم‬ ‫قراء فاتحه الکتاب اعطی من االجر کانما قراء ثلثی القران‪ ،‬واعطی من االجر کانما تصدق‬ ‫علی کل مومن و مومنه؛ هر مسلمانی سوره حمد را بخواند پاداش او به اندازه کسی است‬ ‫که دو سوم قران را خوانده است (و طبق نقل دیگری‪ ،‬پاداش کسی است که تمام قران‬ ‫را خوانده باشد) و گویی به هر فردی از مردان و زنان مومن هدیه ای فرستاده است»‪ .‬تعبیر‬ ‫به دو سوم قران شاید به خاطر ان است که بخشی از قران توجه به خدا است و بخشی‬ ‫توجه به رستاخیز و بخش دیگری احکام و دستورات است که بخش اول و دوم در سوره‬ ‫حمد امده و تعبیر به تمام قران به خاطر ان است که همه قران را از یک نظر در ایمان و‬ ‫عمل می توان خالصه کرد که این هر دو در سوره حمد جمع است‪.‬‬ ‫فهرستی از مجموع محتوای قران‬ ‫تعبی ِر دو سوم قران‬ ‫ابعـــــادگــوناگونزنبــــــودن‬ ‫منبع‪« :‬فاطمه‪ ،‬فاطمه است»‪ ،‬دکتر علی شریعتی‬ ‫همه جا در تاریخ ملت های مسلمان و توده های محروم در امت اسالمی‪ ،‬فاطمه‬ ‫منبع الهام ازادی و حق خواهی و عدالت طلبی و مبارزه با ستم و‬ ‫قساوت و تبعیض بوده است‪ .‬از شخصیت فاطمه سخن گفتن‬ ‫بســیار دشوار اســت؛ فاطمه یک زن بود‪ ،‬ان چنان که اسالم‬ ‫می خواهد که زن باشد‪« .‬تصویر سیمای» او را پیامبر‪ ،‬خود رسم‬ ‫کرده بود و او را در کوره های سختی و فقر و مبارزه و اموزش های‬ ‫عمیق و شگفت انسانی خویش پرورده و ناب ساخته بود‪.‬‬ ‫شدن خویش‬ ‫شاهد‬ ‫ِ‬ ‫وی در همه ابعاد گوناگون «زن بودن» نمونه شده بود؛ مظهر‬ ‫یک «دختر» در برابر پدرش‪ ،‬مظهر یک «همســر» در برابر‬ ‫شویش‪ ،‬مظهر یک «مادر» در برابر فرزندانش‪ ،‬مظهر یک «زن‬ ‫مبارز و مســئول» در برابر زمانش و سرنوشت جامعه اش‪ .‬وی‬ ‫خود یک «امام» است؛ یعنی یک نمونه مثالی‪ ،‬یک تیپ ایده ال‪،‬‬ ‫یک «اُسوه»‪ ،‬یک «شاهد» برای هر زنی که می خواهد «شدن‬ ‫خویش» را خود انتخاب کند‪.‬‬ ‫پاسخ چگونه بودن‬ ‫ِ‬ ‫او با طفولیت شگفتش‪ ،‬با مبارزه مدامش در دو جبهه خارجی‬ ‫و داخلــی در خانه پدرش‪ ،‬خانه همســرش‪ ،‬در جامعه اش‪ ،‬در‬ ‫اندیشــه و رفتار و زندگی اش‪« ،‬چگونه بودن» را به زن پاسخ‬ ‫می داد‪ .‬نمی دانم از او چه بگویم؟ چگونه بگویم؟ خواســتم از‬ ‫«بوســوئه» تقلید کنم‪ ،‬خطیب نامور فرانســه که روزی در‬ ‫مجلســی با حضور لوئی‪ ،‬از «مریم» سخن می گفت‪ ،‬گفت‬ ‫هزاروهفتصد سال است که همه سخنوران عالم درباره مریم‬ ‫‪8‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫داد سخن داده اند‪ ،‬هزاروهفتصد سال است که همه فیلسوفان و متفکران ملت ها در‬ ‫شرق و غرب‪ ،‬ارزش های مریم را بیان کرده اند‪ ،‬هزاروهفتصد سال است که شاعران‬ ‫جهان‪ ،‬در ســتایش مریم همه ذوق و قدرت خالقه شان را‬ ‫به کار گرفته اند‪ ،‬هزاروهفتصد سال است که همه هنرمندان‪،‬‬ ‫چهره نگاران‪ ،‬پیکره سازان بشر‪ ،‬در نشان دادن سیما و حاالت‬ ‫مریم هنرمندی های اعجازگر کرده اند؛ اما مجموعه گفته ها‬ ‫و اندیشه ها و کوشش ها و هنرمندی های همه در طول این‬ ‫قرن هایبسیار‪،‬بهاندازهاینیککلمهنتوانسته اندعظمت های‬ ‫مریم را باز گویند که‪:‬‬ ‫«مریم مادر عیسی است»‪.‬‬ ‫و من خواستم با چنین شیوه ای از فاطمه بگویم‪ ،‬باز درماندم‪.‬‬ ‫خواستم بگویم‪ :‬فاطمه دختر خدیجه بزرگ است‪ ،‬دیدم که‬ ‫فاطمهنیست‪.‬‬ ‫خواستم بگویم که‪ :‬فاطمه دختر محمد (ص) است‪ ،‬دیدم‬ ‫که فاطمه نیست‪.‬‬ ‫خواستم بگویم که‪ :‬فاطمه همســر علی است‪ ،‬دیدم که‬ ‫فاطمهنیست‪.‬‬ ‫خواســتم بگویم که‪ :‬فاطمه مادر حسنین است‪ ،‬دیدم که‬ ‫فاطمهنیست‪.‬‬ ‫خواستم بگویم که‪ :‬فاطمه مادر زینب است‪ ،‬باز دیدم که فاطمه نیست‪.‬‬ ‫نه‪ ،‬این ها همه هست و این همه فاطمه نیست‪.‬‬ ‫فاطمه‪ ،‬فاطمه است‪...‬‬ ‫میالد حضرت فاطمه (س)‪ ،‬فاطمه ترین فاطمه هستی‬ ‫بر شما مبارک‪.‬‬ ‫عطر ملکوت‬ ‫رزق و روزی راه های افزایش و دالیل کاهش ان‬ ‫سمیه اکبری‪ ،‬کارشناس دینی‬ ‫معنای رزق و روزی‬ ‫«روزی» واژه فارســی اســت که به معنای خوراک‬ ‫روزانه‪ ،‬انچه روزبه روز به کسی داده می شود و قسمت او‬ ‫می گردد و نیز ضروریات زندگی به کار رفته است‪« .‬رزق»‬ ‫واژه عربی و معادل «روزی» و به معنای موهبت و بهره‬ ‫است‪ .‬در اصطالح شیعیان‪ ،‬رزق چیزی است که می توان‬ ‫از ان بهره برداری کرد و کســی نمی تواند جلوی ان را‬ ‫بگیرد؛ بنابراین رزق قابلیت بهره برداری دارد و درنتیجه‬ ‫رزق هر کسی غیر از دارایی و ثروت اوست‪.‬‬ ‫رزق در قران کریم‬ ‫واژه رزق در قران کریم مورداستفاده قرار گرفته است‪ .‬توجه ایات الهی به رزق و‬ ‫روزی انسان و موجودات دیگر نشانگر اهمیت ان است؛ به عنوان نمونه‪ ،‬خداوند متعال‬ ‫در ســوره شــوری ایه ‪ 27‬می فرمایند‪« :‬اگر خداوند رزق و روزی را بر بندگان خود‬ ‫گشایش دهد‪ ،‬در زمین طغیان می کنند؛ بنابراین اندازه ای که صالح می داند به انان‬ ‫روزی می دهد که خدا به احوال بندگانش بصیر و اگاه است»‪.‬‬ ‫ارزش تالش برای روزی حالل‬ ‫کار و تالش مشروع برای کسب روزی حالل‪ ،‬هرچه که باشد باز موجب شرافت‬ ‫و کرامت انسان می شــود‪ .‬رسول خدا (ص)‬ ‫می فرمایند‪« :‬اگر انســان هیزم را بر پشت‬ ‫خویش حمل کند‪ ،‬بهتر از ان است که دست‬ ‫گدایی پیش دیگران دراز کند که معلوم نیست‬ ‫چیزی به او بدهند یا ندهند»‪ .‬در روایتی دیگر‬ ‫از امام صادق (ع) امده است که از حال مردی‬ ‫پرسیدند‪ ،‬عرض شد‪« :‬وی فقیر و بینوا است»‪.‬‬ ‫امام فرمود‪« :‬اکنون کارش چیست»؟ گفتند‪:‬‬ ‫«در منزل مشغول عبادت است»‪ .‬امام پرسید‪:‬‬ ‫«پس چه کســی مخارج زندگی او را تامین‬ ‫می کند»؟ پاسخ دادند‪« :‬بعضی از برادرانش‬ ‫زندگی او را اداره می کنند»‪ .‬حضرت فرمود‪:‬‬ ‫«واهلل الذی یقوته اشد عباده منه؛ به خدا سوگند کسی که زندگی او را تامین می کند‬ ‫از او عابدتر است»‪.‬‬ ‫کار و تالش در قران‬ ‫قران کریم در مورد کار و کوشش تاکید می کند و می فرماید‪« :‬هنگامی که نماز به‬ ‫پایان رسید‪ ،‬پراکنده شوید و در روی زمین و از کرم خداوند روزی خویش بجویید و خدا‬ ‫را بسیار یاد کنید شاید رستگار شوید»‪ .‬از این ایه به خوبی می توان فهمید که خداوند‬ ‫انسان را به کار و تالش تشویق کرده است تا رزق و روزی فراهم گردد‪ .‬چه بسا برخی‬ ‫افراد از خداوند طلب روزی فراوان دارند؛ درحالی که حاضر نیستند برای ان تالش کنند‬ ‫و این میسر نمی شود‪.‬‬ ‫معصومین و تالش برای روزی حالل‬ ‫پیامبــران و اولیــای الهــی برای کســب روزی حــال کار می کردند‪.‬‬ ‫امیرالمومنــان می فرماید‪« :‬اگر می خواهی حضــرت داوود صاحب نی های‬ ‫نوازنده و خواننده بهشــتیان را الگوی خویش سازی؛ وی با هنر دستان خود‬ ‫از لیف خرما‪ ،‬زنبیل می بافت و از همنشینان خود می پرسید چه کسی از شما‬ ‫این زنبیل را می فروشــد؟ و با درامد ان نان جو تهیه می کرد»‪ .‬رسول خدا‬ ‫قبل از بعثت‪ ،‬گوسفندچران بود و امیرالمومنان نیز با دستان خود کار می کرد‬ ‫و ان حضرت هزار بنده را با دســتمزد خود خریده است‪.‬‬ ‫ادعیه برای طلب روزی فراوان‬ ‫مرحوم کلینی (ره) می گوید‪ :‬از امام صادق (ع) نقل شده که رسول خدا (ص) فرمود‪:‬‬ ‫«هر کس نعمتی بر او وارد شد «الحمداهلل» زیاد بگوید و هر کس غم و گرفتاری بر‬ ‫او چیره گشت استغفار زیاد کند و هر کس بسیار فقیر باشد «الحول و القوه اال باهلل‬ ‫العلی العظیم» را زیاد بگوید‪ ،‬فقر از او زائل خواهد شد»‪.‬‬ ‫سپس حضرتش فرمود پیامبر اکرم (ص) مردی از انصار را بعد مدتی دیدند به‬ ‫او فرمودند‪« :‬علت غیبتت چیست»؟ گفت‪« :‬فقر و درد ای پیامبر خدا»‪ .‬حضرت‬ ‫فرمود‪« :‬ایا نمی خواهی کالمی به تو بگویم که با گفتن ان فقر و درد از تو رخت‬ ‫بر ببندد»؟ گفت‪« :‬بلی یا رسول اهلل»‪ .‬حضرت فرمود‪« :‬هنگامی که صبح و شب‬ ‫کردی بگو {الحول و القوه اال باهلل العلی العظیم توکلت علی الحی الذی ال یموت‬ ‫والحمدهلل الذی لم یتخذ (صاحبه و ال) ولدا و لم یکن له شــریک فی الملک و لم‬ ‫یکن له ولی من الذل و کبره تکبیرا}»‪ .‬ان مرد گفت‪« :‬قسم به خدا من این ذکر‬ ‫را بیش از سه روز تکرار نکردم مگر انکه فقر و درد از من زائل گشت»‪ .‬شخصی‬ ‫از ایت اهلل بهجت (ره) پرســید‪« :‬دست به هر شغلی می زنم ناکام می شوم‪ ،‬برای‬ ‫بهبودی درامد و زیاد شدن روزی چه کنم»؟ ایشان فرمودند‪« :‬زیاد استغفار کنید‬ ‫و اگر نتیجه ندیدید یا کم استغفار کرده اید یا با اعتقاد کامل استغفراهلل نگفته اید»‪.‬‬ ‫جهت ثروتمند شدن‬ ‫در مدینه مردی بــود به نام «ابوالقمقام»‬ ‫روزی نزد امام رسید و از بی برکتی و روزی اش‬ ‫شکایت کرد‪ .‬حضرت به او فرمود‪« :‬اخر دعایت‬ ‫بعد از نماز صبح ده مرتبه بگو {سبحان اهلل‬ ‫العظیم و بحمده استغفراهلل و اتوب الیه و اساله‬ ‫مــن فضله}»‪ .‬او می گویــد‪« :‬بر این عمل‬ ‫مداومت کردم‪ ،‬قسم به خدا مدتی نگذشت که‬ ‫خبر اوردند در فالن بادیه مردی از اقوام از دنیا‬ ‫رفته و به غیر از من وارثی ندارد‪ .‬من نیز رفتم‬ ‫و میراثم را گرفتم و ثروتمند شدم»‪.‬‬ ‫افزایــش رزق و روزی با مداومت بر‬ ‫سوره ذاریات‬ ‫شیخ صدوق از حضرت امام صادق (ع) نقل کرده است که فرموده اند‪« :‬هر کس‬ ‫سوره مبارکه ذاریات را در روز یا شبش بخواند خدا معشیت او را اصالح نماید و او را‬ ‫رزق وسیعی عنایت نماید و قبر وی را با چراغی که تا روز روشن است نورانی می کند»‪.‬‬ ‫خطاهایی که موجبات زوال نعمت می شوند‬ ‫و اما بسیاری از خطاها و گناهان هستند که موجبات زوال نعمت را فراهم و باعث‬ ‫فقر می شوند که عبارت اند از‪:‬‬ ‫‪-1‬زنــا ‪-2‬غنــا ‪-3‬خیانت کردن به مســلمان ‪-4‬اظهار فقــر کردن در‬ ‫صورتی که فقیر نیســت ‪-5‬دشنام دادن ‪-6‬مداومت کردن به نافرمانی خدا‬ ‫‪-7‬خوابیدن میان نماز مغرب و عشا و خوابیدن قبل از طلوع افتاب ‪ -8‬کثرت‬ ‫حرام خوردن ‪-9‬ســوال کردن از مردم درحالی که احتیاج ندارند ‪-10‬احتکار‬ ‫طعام ‪-11‬عاق والدین شــدن ‪-12‬شــانه کردن مو در حالت سروپا ایستاده‬ ‫‪-13‬برخاســتن از رختخواب برای بول درحالی که عریان است ‪-14‬جاروب‬ ‫کردن خانه در شــب ‪-15‬بی اعتنایی کردن به نماز ‪-16‬برطرف نکردن تار‬ ‫عنکبوت از منزل ‪-17‬ســوزاندن پوست ســیر و پیاز ‪-18‬طعام خوردن در‬ ‫حالت جنب ‪-19‬ناشسته گذاشتن ظرف های کثیف در منزل ‪-20‬لعن کردن‬ ‫فرزندان و دروغ گفتن‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪9‬‬ ‫عرفان‬ ‫هفت شهر‬ ‫عشـــق‬ ‫قسمت دوم‬ ‫منبــع‪ :‬منطق الطیر‪ ،‬عطار نیشــابوری و‬ ‫بخشی از کتاب عرفان نظری ‪ ،‬نوشته دکتر‬ ‫یثربی‪ ،‬درباره عشق‬ ‫وادی دوم‪ :‬عشق‬ ‫بعد ازین‪ ،‬وادی عشق اید پدید‬ ‫غرق اتش شد‪ ،‬کسی کانجا رسید‬ ‫کس درین وادی بجز اتش مباد‬ ‫وانک اتش نیست‪ ،‬عیشش خوش مباد‬ ‫عاشق ان باشد که چون اتش بود‬ ‫گرم رو‪ ،‬سوزنده و سرکش بود‬ ‫گر ترا ان چشم غیبی باز شد‬ ‫با تو ذرات جهان هم راز شد‬ ‫ور به چشم عقل بگشایی نظر‬ ‫عشق را هرگز نبینی پا و سر‬ ‫مرد کارافتاده باید عشق را‬ ‫مردم ازاده باید عشق را‬ ‫عشق در تصوف مقابل عقل در فلسفه‬ ‫عشق معیار سنجش و مهم ترین رکن طریقت است‬ ‫و بزرگ ترین و سهمناک ترین وادی است که صوفی‬ ‫در ان قدم می گذارد‪ .‬عشق در تصوف مقابل عقل در‬ ‫فلسفه اســت‪ .‬به همین مناسبت تعریف کاملی از ان‬ ‫نمی توان کرد (یعنی گفتار و نوشتار در بیان حاالت ان‬ ‫ناتوان است) چنان که موالنا گوید‪:‬‬ ‫عقل در شرحش چو خر در گل بخفت‬ ‫شرح عشق و عاشقی هم عشق گفت‬ ‫شــعرای بســیاری به این مرتبه رسیدند و حاالت‬ ‫خودشان را در قالب غزل هایی به انسان ها سپردند؛ مانند‬ ‫غزلیات دیوان کبیر موالنا‪ ،‬غزلیات حافظ و سعدی و‪...‬‬ ‫کیفیتعشق‬ ‫برای توجه به کیفیت عشق می توان به مراجع زیادی‬ ‫مراجعه نمود؛ برای مثال شــهاب الدین سهروردی در‬ ‫کتاب «رساله فی حقیقه العشق» خود می گوید‪:‬‬ ‫«عشــق را از عشقه گرفته اند و عشقه ان گیاهی‬ ‫است که در باغ پدید می اید؛ در بن درخت‪ .‬اول‪ ،‬بیخ‬ ‫در زمینی سخت کند؛ پس ســر براورد و خود را در‬ ‫درخت می پیچــد و همچنان می رود تا جمله درخت‬ ‫را فراگیرد و چنانش در شــکنجه کند که نم در میان‬ ‫رگ درخت نماند و هر غذا که به واســطه اب وهوا به‬ ‫درخت می رســد به تاراج می برد تا انگاه که درخت‬ ‫خشک شود»‪.‬‬ ‫‪10‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫اساسی بینش و حرکات عرفانی‬ ‫عشــق از عناصر عمده و اساسی بینش و حرکات‬ ‫عرفانی است‪ .‬اما حقیقت عشق چیست؟ این سوال را‬ ‫نمی توان پاسخ گفت‪ :‬زیرا عشق مانند هستی‪ ،‬مفهومی‬ ‫دارد که اعرف االشــیاء است اما کنه و حقیقت ان در‬ ‫غایت خفاء است‪.‬‬ ‫محیی الدین ابن عربی درباره عشق که ان را دین و‬ ‫ایمان خود می داند‪ ،‬می گوید‪:‬‬ ‫«هرکس که عشق را تعریف کند‪ ،‬ان را نشناخته‬ ‫و کســی که از جام ان جرعه ای نچشیده باشد‪ ،‬ان را‬ ‫نشناخته و کسی که گوید من از ان جام سیراب شدم‪،‬‬ ‫ان را نشــناخته‪ ،‬که عشق شــرابی است که کسی را‬ ‫سیرابنکند»‪.‬‬ ‫به این معنی که تا تجربه شــخصی در کار نباشد‪،‬‬ ‫با حد و رسم منطقی قابل شناسایی نیست و در تجربه‬ ‫شخصی هم به یکبار قابل نیل نبوده‪ ،‬راه بی پایان ان‬ ‫هرگز برای انسان به انتها رسیدنی و عطش ان سیراب‬ ‫شدنینیست‪.‬‬ ‫عاملپیوستگیعالم‬ ‫مرحوم جالل الدین همائی می گوید‪:‬‬ ‫«همین جاذبه و عشق ساری غیرمرئی است که عالم‬ ‫هستی را زنده و برپا نگاه داشته و سلسله موجودات را به‬ ‫هم پیوسته است‪ .‬به طوری که اگر در این پیوستگی و‬ ‫به هم بستگی سستی و خللی روی دهد‪ ،‬رشته هستی‪،‬‬ ‫گسیخته خواهد شد‪ ،‬و قوام و دوام از نظام عالم وجود‪،‬‬ ‫رخت بر خواهد بست»‪.‬‬ ‫رابعهء عدویه می گفت‪:‬‬ ‫«الهی‪ ،‬ما را از دنیا‪ ،‬هرچه قســمت کرده ای‪،‬‬ ‫به دشــمنان خود ده و هرچه از اخرت قســمت‬ ‫کرده ای‪ ،‬به دوســتان خود ده‪ ،‬که مرا‪ ،‬تو‪ ،‬بسی‪.‬‬ ‫خداوندا‪ ،‬اگــر تورا از بیم دوزخ می پرســتم‪ ،‬در‬ ‫دوزخم‪ ،‬بسوز و اگر به امید بهشت می پرستم‪ ،‬بر‬ ‫من حرام گردان و اگر برای تو‪ ،‬تو را می پرســتم‪،‬‬ ‫جمال باقی دریغ مدار‪.‬‬ ‫وحدت وجود‬ ‫دکتر قاسم غنی می نویسد‪:‬‬ ‫بزرگ ترین عامل قوی که تصرف را براساس عشق‬ ‫و محبت استوار ساخت‪ ،‬عقیده به «وحدت وجود» بود؛‬ ‫زیرا همین که عارف خدا را حقیقت ساری در همه اشیاء‬ ‫شمرد و ما سوی اهلل را عدم دانست؛ یعنی جز خدا‪ ،‬چیزی‬ ‫ندید و قائل شد به اینکه‪:‬‬ ‫جمله معشوق است و عاشق پرده ای‬ ‫زنده معشوق است و عاشق مرده ای‬ ‫طبعا نسبت به هر چیزی عشق می ورزد و مسلک و‬ ‫مذهب او صلح کل‪ ،‬محبت به همهء موجودات می شود‪.‬‬ ‫شیخ سعدی می گوید‪:‬‬ ‫به جهان خرم از انم که جهان خرم از اوست‬ ‫عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست‬ ‫ولی عالم محبت و عشق خواص صوفیه وسیع تر و‬ ‫باالتر از عشقی است که سعدی فرموده است؛ زیرا فرق‬ ‫است بین معشوقی که همه عالم از اوست و معشوقی‬ ‫که همه عالم اوست‪.‬‬ ‫جامیمی گوید‪:‬‬ ‫ترا ز دوست بگویم حکایتی بی پوست‬ ‫همه از «او» ست وگر نیک بنگری همه «او» ست‬ ‫جمالش از همه ذرات کون مکشوف است‬ ‫حجاب تو‪ ،‬همه پندارهای تو بر توست‬ ‫به طوری که گفته شد صوفیان را در توصیف عشق‬ ‫و محبت و محبوب و تقدیم و تاخیر ان ها و کیفیت‬ ‫این عشــق و تاثیر ان در ســالک و لزوم عشق در‬ ‫طریقت بسیار سخن رانده اند و شرح ان همه در اینجا‬ ‫میسر نیست‪.‬‬ ‫عرفان‬ ‫عرفانمثبت‬ ‫درگذرگاهتاریخمعرفت‬ ‫منابع‪ :‬ســوره مبارکه ســوره‬ ‫ذاریــات‪ /‬ایــه ‪ ،56‬االشــارات و‬ ‫التنبیهات‪/‬شیخ الرئیسابوعلیسینا‪،‬‬ ‫مثنوی معنوی‪ ،‬دفتر اول‬ ‫تعریف عرفان مثبت‬ ‫عرفان مثبت گسترش و اشراف‬ ‫نوارنی بر جهان هســتی است به‬ ‫جهت قرار گرفتن در جاذبه کمال‬ ‫مطلقکهبهلقاءاهللمنتهیمی گردد‪.‬‬ ‫عرفان مثبت‪ ،‬همان عرفان حقیقی‬ ‫اســت که اغاز حرکتش بیداری‬ ‫انســان از خــواب و رویای حیات‬ ‫طبیعی محض است و اگاهی از این‬ ‫که وجود او در حال تکاپو در مسیر‬ ‫خیر و کمال در متن هدف خلقت‬ ‫عالمهستیقرارمی گیرد‪.‬‬ ‫گمشده ای ماوراء همه چیز‬ ‫با اطمینان بایــد گفت که هر‬ ‫وجدان‬ ‫انســان اگاه و دارای مغز و‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫فعــال درمی یابد که گمشــده ای‬ ‫ماورای ان چیزها که برای حیات‬ ‫طبیعی محض خود یافته اســت‪،‬‬ ‫دارد‪ .‬در ایــن دنیا تنها کســانی‬ ‫گمشــده ای ندارند که با انواعی از‬ ‫تحذیر و ناهشــیاری ها خود را گم‬ ‫کرده اند‪ .‬حقیقت این اســت که‬ ‫درک این که من گمشده ای در این‬ ‫زندگانی دارم درکی است بس واال‬ ‫بردگان شهوات و اسیران‬ ‫که بر مغ ِز‬ ‫ِ‬ ‫ثروت‪ ،‬مقام و شهرت طلبی راه ندارد‪.‬‬ ‫کاروانعرفانمنفیراه هامی پیماید‪،‬‬ ‫جستجوها می کند و تالش ها راه‬ ‫می اندازد ولی اخر کار به لذائذی از‬ ‫حال درونــی و مقام روانی قناعت‬ ‫مــی ورزد و به پاداشــت هایی از‬ ‫اطالعــات غیرمعمولی تصرفاتی‬ ‫غیرعــادی در طبیعت و جمالت‬ ‫حیرت انگیز کفایــت می کند و از‬ ‫حرکتبازمی ایستد‪.‬‬ ‫عرفان مثبت‪ ،‬هدف زندگی‬ ‫عرفان مثبت ســازنده ترین نیرویی است که برای یک‬ ‫انسان قابل تصور است و ان عرفانی که می توان گفت اسالم‬ ‫ون »‪،‬‬ ‫ان را بــا ایه‪َ « :‬و ما َخلَق ُ‬ ‫ــن َو ْ ِ‬ ‫ْت الْ ِج َّ‬ ‫ْس اَِّل لِی ْعُب ُد ِ‬ ‫الن َ‬ ‫هدف زندگی انســان ها معرفی کرده‪ ،‬همین عرفان است‬ ‫ِ‬ ‫ّ‬ ‫جویندگان‬ ‫معرفت برین‪،‬‬ ‫پیشتازان‬ ‫اولیاءالل و‬ ‫که پیامبران و‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫صمیمی ان هستند‪.‬‬ ‫عرفان علی (ع)‬ ‫ِ‬ ‫اشــخاصی که در این زندگی به چنیــن عرفانی نایل‬ ‫می شوند‪ ،‬می توانند تا حدودی طعم عرفان علی بن ابی طالب‬ ‫علیه السالم را بچشند که در هدف اعالی حیات غوطه ور‬ ‫بوده اســت‪ .‬با این عرفان است که ادمی در همه لحظات‬ ‫زندگی‪ ،‬گام به مافوق خودخواهی ها گذاشته و از بَهجت و‬ ‫انبساط و شکوفایی خو ِد روح برخوردار می شود‪.‬‬ ‫ابن سینا مختصات این عرفان را چنین بیان می نماید‪:‬‬ ‫َواض ِع ِه کما‬ ‫ِن ت ُ‬ ‫ش بَ ٌّ‬ ‫الْعا ِر ُف َه ٌّ‬ ‫غیر م ْ‬ ‫ش بَ َّســا ٌم َیب ِّج ُل َ‬ ‫الص َ‬ ‫ِل کما ی ْن َب ُ‬ ‫کبیر‪َ ،‬و ی ْن َب ُ‬ ‫ِن َّالنبیهِ‪َ ،‬و‬ ‫ِن الْخام ِ‬ ‫سط م َ‬ ‫سط م َ‬ ‫َیب ِّج ُل الْ َ‬ ‫ِّ‬ ‫ْ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫یری‬ ‫کیف ال ی ِه ُّ‬ ‫ش َو ُه َو ف ْر ٌ‬ ‫حان بِال َح ِّق َو بِکل َشیی ء فان َُّه َ‬ ‫وارستگی‪،‬مفهومیمشترک‬ ‫یک مفهوم مشــترک کــه در اکثریت‬ ‫قریب به اتفاق همه ُعرفــای جوامع و ملل‪،‬‬ ‫از ســرودهای «ودا»های هنــد گرفته تا‬ ‫«اوپانیشــاد»ها و عرفان «فیثاغورث»ی‪،‬‬ ‫عرفان اســامی و عرفان مغرب زمین دیده‬ ‫می شود‪ ،‬احســاس نوعی وارستگی و من ّزه‬ ‫تعلقات حیوانی‬ ‫بودن از اســارت و بَردگــی‬ ‫ِ‬ ‫محض و خودخواهی است که با مهار کردن‬ ‫و محدود ســاختن تمایــات و هوی های‬ ‫نفسانی و با برقرار ساختن رابطه ای خاص با‬ ‫واقعیات به وجود می اید‪.‬‬ ‫این مفهوم مشــترک‪ ،‬در صورت واقعی‬ ‫بــودن رابطه با واقعیات‪ ،‬قابل دوام و ترقی و‬ ‫اعتال در درون انسان هاست‪.‬‬ ‫الْ َح َّق فیهِ‪َ ،‬و َ‬ ‫واسی ٌه‪.‬‬ ‫میع ِع ْن َدُه َس ِ‬ ‫یس َتوی َو الْ َ‬ ‫ککج ُ‬ ‫کیف ال ْ‬ ‫ُ‬ ‫ْ‬ ‫باط ِل‪.‬‬ ‫الر ْح َم ِه َق ْد ُش ِغلوا بِال ِ‬ ‫اَ ْه ُل َ‬ ‫«انسان عارف‪ ،‬گشــاده رو و شکوفا [بوده و] همواره‬ ‫تبســمی بر لب دارد‪ .‬عارف‪ ،‬مرد ِم کوچک و افتاده را با‬ ‫فروتنــی خود‪ ،‬همان گونه تعظیــم و تکریم می کند که‬ ‫مردم بزرگ و چشــمگیر را‪ .‬عارف از دیدار انسان های‬ ‫کم هوش (و یا گمنام)‪ ،‬همان انبساط را پیدا می کند که از‬ ‫انسان هایی هوشیار (و یا مشهور)‪ .‬عارف چگونه گشاده رو‬ ‫و شکوفا نباشد؛ درحالی که به جهت رابطه با حق و با همه‬ ‫واقعیات که حق را در ان ها می بیند‪ ،‬خرسند و شکوفاست‬ ‫و چگونه مردم کوچک و انسان های بزرگ از دیدگاه او‬ ‫مساوی نباشــند؛ درحالی که همه انان در برخورداری از‬ ‫فیض وجود مســاوی اند‪ .‬از دیدگاه واالی عرفان‪ ،‬مردم‬ ‫ِ‬ ‫عقب مانده از کاروانیان رشــد و کمال‪ ،‬مورددلسوزی اند‪،‬‬ ‫نه تنفر و انزجار‪».‬‬ ‫البتــه چنان که روشــن اســت‪ ،‬مقصود ابن ســینا‪،‬‬ ‫ ماندگان بی اختیار از رشد و کمال است‪ ،‬نه درندگان‬ ‫عقب‬ ‫ِ‬ ‫انســان نما و پلیدان و تبهکارانــی که بر ض ّد موجودیت‬ ‫خویش و دیگران حرکت می کنند‪.‬‬ ‫حل معمایی الینحل!‬ ‫هنگامی که این رشــ ِد شــگفت انگی ِز روحی سراغ ما‬ ‫انسان ها را بگیرد‪ ،‬همان موقع است که مع ّمای حل نشدنی‬ ‫تضاد قیافه ارزش های واالی جهان هســتی‪ ،‬مانند تابش‬ ‫فروغ الهی بــر این جهان و توصیف اجــزاء و روابط ان‬ ‫به عنوان ایات خداوند از یک طرف و چهره ک ّمی و ریاضی‬ ‫جهان از طرف دیگر‪ ،‬چنان منتفی می شود که مسئله ای‬ ‫به نام مع ّما و تضاد باقی نمی مانَد؛ نه اینکه مع ّمایی وجود دارد‬ ‫و باید ان را حل وفصل کرد‪.‬‬ ‫گفته بودم چو بیایی‪ ،‬غم دل با تو بگویم‬ ‫چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی‬ ‫«سعدی»‬ ‫ای لقای تو جواب هر سوال‬ ‫مشکل از تو حل شود بی قیل و قال‬ ‫«موالنا»‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪11‬‬ ‫فلســفه‬ ‫پیدایش‬ ‫تفکرعقالنی‬ ‫منبع‪ :‬داستان فلسفه‪ ،‬برایان مگی‬ ‫اولین فیلسوفان غرب که قبل از سقراط می زیستند‪،‬‬ ‫نظریه های فراگیری درباره جهــان مطرح کردند که‬ ‫بعضی از ان ها اساسا اشتباه بود؛ اما بعضی دیگر چنان‬ ‫عمیق بود که تاثیرشان تا روزگار ما باقی مانده است‪.‬‬ ‫به کارگیریدوشیوهجدیدبه طورهم زمان‬ ‫فیلسوفان اولیه دو شیوه جدید و بی سابقه را به طور‬ ‫هم زمان به کار گرفتند‪ :‬اوال تالش کردند تا جهان را با‬ ‫استفاده از عقل خود درک کنند؛ بدون توسل به دین یا‬ ‫کشف و شهود یا مرجعیت یا سنت‪ .‬این‪ ،‬روشی کامال‬ ‫نوین و نقطه عطف مهمی در رشد و تکامل بشری‬ ‫بود؛ اما درعین حال‪ ،‬انان می کوشیدند تا به سایرین‬ ‫هم بیاموزند که از عقل خود استفاده کنند و با مغز خود‬ ‫بیندیشند‪ .‬برای همین بود که ان ها حتی از شاگردان‬ ‫خود هم انتظار نداشتند تا حتما همه سخنانشان را‬ ‫بپذیرند و اولین اموزگارانی بودند که نمی کوشیدند تا‬ ‫مجموعه ایازاطالعاترابه طورکاملوبی چون وچرا‬ ‫بهشاگردانخودمنتقلکنند؛بلکهدرعوض‪،‬شاگردان‬ ‫رابهبحثوموشکافیدرمسائلتشویقمی کردندواز‬ ‫انانمی خواستندتانظریاتخودرامطرحکنند‪.‬‬ ‫زیربنای«اندیشهعقالنی»نوین‬ ‫ایندوتحولانقالبیدرذهنواندیشهانسانیباهم‬ ‫در ارتباط بود و برای همین است که هر دو‪ ،‬هم زمان‪،‬‬ ‫درصحنهپدیدارگشت‪.‬ایندوتحولزیربنای«اندیشه‬ ‫عقالنی» نوین بود و از همان ابتدای کار‪ ،‬عامل رشدی‬ ‫بی نظیر در دانش و ادراک بشری گشت‪.‬‬ ‫برداشت محصول زیتون‬ ‫وقتی تالس را به خاطر فقرش‬ ‫ریشخندکردند‪،‬همهنقدینگی اش‬ ‫را بابت ودیعه اجاره کارگاه های‬ ‫عصاری (روغن گیری) داد‪ .‬انگاه‬ ‫درفصلبرداشتمحصولزیتون‬ ‫توانست اجرت روغن گرفتن از زیتون ها را به دلخواه‬ ‫خودش تعیین کند و همه مجبور بودند قیمتی را که او‬ ‫می خواست بپردازند تا محصولشان از بین نرود‪ .‬تالس‬ ‫بااینکارنشاندادکهفیلسوفاناگربخواهندمی توانند‬ ‫درامد خوبی داشته باشند؛ اما فکر و ذهنشان متوجه‬ ‫چیزهایخوبیاست‪.‬‬ ‫‪12‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫تالسومکتبملطی‬ ‫اولین متفکران از این نوع در دنیای یونان‬ ‫باســتان در حوالی قرن ششم ق‪.‬م پیدا شدند‪.‬‬ ‫یدانند‪.‬اویونانیبود‬ ‫معموالتالسرااولینانانم ‬ ‫ودرشهرمیلتوس(ملطیه)درسواحلاسیایصغیر(ترکیه‬ ‫کنونی) زندگی می کرد‪ .‬تالس و همفکرانش را به نام شهر‬ ‫زادگاهش‪ ،‬پیروان مکتب ملطی می خوانند‪ .‬تاریخ تولد و‬ ‫یدانیم که در حوالی ‪580‬‬ ‫یدانیم؛ اما م ‬ ‫مرگ تالس را نم ‬ ‫(ق‪.‬م) مردی پخته و فعال بوده؛ زیرا خورشــیدگرفتگی‬ ‫سال ‪ 585‬را به دقت پیش بینی کرد‪ .‬ضمنا او جزء اولین‬ ‫مهندسان راه وساختمان بود و شاهکار بزرگی همچون‬ ‫منحرف ســاختن اب رود هیالس را به انجام رساند تا‬ ‫کروزوس (پادشاه لیدیه) سپاهش را از انجا عبور دهد‪.‬‬ ‫اشیاازچهساختهشده اند؟‬ ‫پرسشیکهبیشازهمهذهنتالسرابهخودمشغول‬ ‫کرد‪ ،‬این بود‪« :‬جهان از چه ساخته شده است؟» به نظر او‬ ‫همه چیزنهایتابایدازیکعنصرواحدتشکیلشدهباشد‪.‬‬ ‫این بینش عجیبی بــوده؛ زیرا در ظاهر امر‪ ،‬به هیچ وجه‬ ‫اناکسیماندروطرحاستوانه ایبودنزمین‬ ‫یدانیم‬ ‫این طور به نظر نمی رسد؛ اما ما اکنون م ‬ ‫که واقعیت دارد و همه اشیای مادی از اتم هایی‬ ‫تشکیل شده که می تواند به انرژی تبدیل شود؛‬ ‫اما تالس نمی توانسته این واقعیت را بداند؛ زیرا‬ ‫علم فیزیک در ان هنوز امکان چنین نتیجه گیری ای‬ ‫را نداشــت‪ .‬تالس به این نتیجه رسید که همه چیز به‬ ‫شکل هایمختلفازابتشکیلشدهاست‪.‬‬ ‫استداللتالسبرایتشکیلهمه چیزازاب‬ ‫او می دید که اب در هوای خیلی سرد‪ ،‬مانند سنگی‬ ‫سخت و در گرمای زیاد‪ ،‬مانند هوا بخار می شود‪ .‬هر وقت‬ ‫باران می بارد‪ ،‬گیاهان سر از خاک بیرون می اورند؛ پس‬ ‫به نظرمی رسیدکهگیاهانهمشکلدیگریازابباشند‪.‬‬ ‫همه موجودات زنده‪ ،‬دائما باید مقدار زیادی اب بنوشند تا‬ ‫به زندگی خود ادامه دهند (درواقع شصت درصد از بدن ما‬ ‫اب است)‪ .‬همه خشکی های روی زمین با اب احاطه شده‬ ‫است؛ ازاین رو‪ ،‬تالس فکر کرد که همه زمین بر روی اب‬ ‫شناور است و از اب بیرون امده و بنابراین از اب تشکیل‬ ‫شدهاست‪.‬‬ ‫قابلم ِه ابی درحال جوشیدن که گاه روی بخار شناور‬ ‫می شود‪ .‬جالب اســت که بعد از مرگشان‪ ،‬در میان‬ ‫نسل های بعدی‪ ،‬اناکسیمنس فیلسوفی محترم تر و‬ ‫با نفوذتر از اناکسیماندر شناخته می شد؛ یعنی در همه‬ ‫ان نسل های بعدی‪ ،‬متفکرانی بوده اند که از نظریات‬ ‫اناکسمینس به عنوان نقطه اغاز‬ ‫تحقیقات خود استفاده می کردند؛‬ ‫درحالی که فیلسوفی قبل از او بوده‬ ‫کهنظریاتشخیلیبهتربود‪.‬چنین‬ ‫مواردی در سراسر تاریخ فلسفه‪ ،‬رخ‬ ‫داد‪ .‬سیر تکامل اندیشه فلسفی نه‬ ‫دریکخطمستقیم‪،‬بلکهبیشتربه‬ ‫صورت «دو گام به پیش و یک گام به عقب» بوده‬ ‫است‪ .‬شــاید خود ما اکنون در مرحله یک گام به‬ ‫عقبباشیم‪.‬‬ ‫تالسشاگردیداشتبه ناماناکسیماندرکهدرمیلتوس‬ ‫در ‪ 610‬ق‪.‬م به دنیا امد و تا حوالی ‪ 564‬ق‪.‬م زنده بود‪.‬‬ ‫او فکر کرد اگر چنان که تالس می گوید زمین بر دریا‬ ‫تکیــه کرده؛ پس دریا هم باید بر چیز دیگری تکیه‬ ‫کردهباشدوانچیزدیگرهمبرچیز‬ ‫دیگری و همین طور تا بی نهایت‪.‬‬ ‫بدین ترتیب با تسلسل بی پایانی‬ ‫مواجه می شویم‪ .‬او این مسئله را با‬ ‫این طرح حیرت انگیز حل کرد که‬ ‫زمین اصال بر چیزی تکیه نکرده و‬ ‫فقط یک جسم جامد است که در‬ ‫فضامعلقایستادهوبافاصله اییکسانازسایراجسام‬ ‫(اسمانی)سرجایخودماندهاست‪.‬اناکسیماندرزمینرا‬ ‫یدانست؛زیرابهنظرشکامالمشهودبودکه‬ ‫کروینم ‬ ‫انسان هارویزمینیمسطحزندگیمی کنند؛بنابراین‬ ‫یدانست‪.‬اومیگفت‪«:‬این‬ ‫شکلزمینرااستوانه ایم ‬ ‫زمین‪ ...‬بر هیچ چیز تکیه نکرده؛ بلکه به علت فاصله‬ ‫یکسان از همه چیزهای دیگر‪ ،‬سر جای خود ثابت‬ ‫ایستاده‪ ...‬و شکل ان مانند طبل (استوانه ای) است‪ .‬ما‬ ‫روی یک ســطح هموار ان راه می رویم؛ درحالی که‬ ‫سطح هموار دیگری در طرف مقابل قرار دارد»‪.‬‬ ‫ازجمله ســخنانی که از هراکلیت نقل شده که‬ ‫«سرشت هرکس سرنوشــت اوست»‪ ،‬این بینش‬ ‫هوشمندانه را بیش از دو هزار سال بعد‪ ،‬زیگموند فروید‬ ‫تایید کرد‪ .‬گذشته را بهتر بشناسیم؛ چون خیلی چیزها‬ ‫هست که باید از ان بیاموزیم‪.‬‬ ‫امایکیازشاگرداناناکسیماندربه ناماناکسیمنس‬ ‫نمی توانست این دیدگاه اســتادش را قبول کند‪ .‬او‬ ‫مســطح بودن سراسر زمین و اینکه حتما بر چیزی‬ ‫یدانست‪ .‬او به این باور‬ ‫تکیه کرده است را بدیهی م ‬ ‫رسید که زمین بر هوا شــناور است؛ مانند درپوش‬ ‫اناکسیماندر اولین کسی بود که نقشه ای از جهان‬ ‫شناخته شدهروزگارخودکشیدونیزاولینکسیبودکه‬ ‫دریافتزمیندرفضامعلقاستوستونوتکیه گاهی‬ ‫ندارد؛بااین حال‪،‬برخالفاینکشفاعجاب اور‪،‬اعتقاد‬ ‫بهمسطحبودنزمینتامدت هایطوالنیباقیماند‪.‬‬ ‫اناکسمینس‪،‬نقطهاغازتحقیقاتنسل هایبعد‬ ‫هراکلیت‪،‬اولینفیلسوفیکهازسخناننغزش‬ ‫یادمی شود‬ ‫اناکسیماندر‪،‬اولیننقشه کش‬ ‫فلســفه‬ ‫ضرب المثل‬ ‫ایا شما فیلسوفید؟!‬ ‫با پاسخگویی به این سواالت حیرت انگیز جواب سوال باال را بگیرید‬ ‫منبع‪ :‬کتاب فلسفه برای کوچک ترها‪ ،‬دیوید وایت‬ ‫قسمت اول‬ ‫‪ ÁÁ‬سوال‪ -1‬افالطون‬ ‫ایا شما ادم عادل و منصفی هستید؟‬ ‫«لطفا این را پس بدهید»‪.‬‬ ‫«چرا»؟‬ ‫«چون مال من است و شما ان را از من قرض گرفته بودید»‪.‬‬ ‫ایا هیچ وقت در چنین وضعیتی قرار گرفته اید؟ تصور کنید ماشین حسابی از دوستتان‬ ‫قرض کرده اید و حاال دوستتان می خواهد ان را به او بازگردانید‪ .‬کار عادالنه چیست؟‬ ‫‪ -1‬چهار وضعیت زیر را بخوانید و به ان ها فکر کنید‪ .‬پاسخ خود را در جای‬ ‫تعیین شدهبنویسید‪:‬‬ ‫الف) دوستتان را متقاعد کنید که هنوز به ماشین حساب او احتیاج دارید‪.‬‬ ‫ب) تا انجا که می توانید ماشین حساب را نگه دارید؛ اخر شما به ان احتیاج دارید‪.‬‬ ‫ج) ماشین حساب را برگردانید؛ چون مال دوستتان است‪ ،‬نه مال شما‪.‬‬ ‫د) همیشه می توانید دوست دیگری پیدا کنید؛ پس ماشین حساب را نگه دارید‪.‬‬ ‫پاسخ شما‪----- :‬‬ ‫سوال این است که «کار عادالنه چیست؟»‬ ‫نه اینکه «من دوست دارم در این وضعیت چه کار کنم؟»‪ .‬اگر جواب «الف» یا «ب»‬ ‫را انتخاب کرده اید‪ ،‬حتما فکر می کنید عالقه شما مهم تر از احترام به عالقه یا دارایی‬ ‫دوستتان است‪ .‬اگر «د» را انتخاب کرده اید‪ ،‬اشیا را مهم تر از دوستی می دانید یا حداقل‬ ‫نگه داشتن این شیء برایتان مهم تر از نگه داشتن این دوست است‪.‬‬ ‫اکثرًا گزینه «ج» را انتخاب می کنند؛ چون استدالل می کنند که این ماشین حساب‬ ‫مال شما نیست؛ بنابراین حتی اگر بخواهید به هر دلیلی ان را نگه دارید؛ چون مال شما‬ ‫نیست باید ان را به صاحبش برگردانید‪.‬‬ ‫از این مثال چه نکاتی را می توان درباره عدالت فهمید؟‬ ‫عدالت چیست؟ این سوال به اندازه خود فلسفه قدمت دارد‪ .‬فالسفه این سوال را‬ ‫از زمان افالطون‪ ،‬فیلســوف یونانی مشهور دوران باستان‪ ،‬مطرح کرده اند‪ .‬افالطون‬ ‫بین سال های ‪ 347‬تا ‪ 427‬قبل از میالد می زیسته است‪ .‬نمونه باال که از کتاب اول‬ ‫گفتگوهای افالطون به نام «جمهوری» برداشته شده است نشان می دهد که عدالت را‬ ‫می توان به اسانی چنین تعریف کرد‪« :‬عادالنه رفتار کردن با دیگران» و خالصه‪ ،‬عادل‬ ‫بودن‪ ،‬یعنی منصف بودن‪ .‬قرض را باید برگرداند‪ .‬در این مثال‪ ،‬انصاف همین است‪.‬‬ ‫ایا این تعریف خوبی است؟ بیایید مثال را کمی تغییر دهیم (همان طور که افالطون‪،‬‬ ‫سقراط را در گفتگوهایش در کتاب «جمهوری» به این کار وامی داشت)‪.‬‬ ‫فرض کنید از دوستی اسلحه ای قرض می گیرید و در فاصله قرض گرفتن ان تا‬ ‫زمانی که اسلحه را به او برگردانید‪ ،‬ان دوست عقلش را از دست می دهد‪ .‬اکنون بر‬ ‫اساس تعریف اولیه‪ ،‬انصاف یعنی برگرداندن شیء قرض شده –در اینجا اسلحه‪ -‬چون‬ ‫بنا به تعریف‪ ،‬قرض را باید برگرداند‪.‬‬ ‫بیایید به جواب ها نگاهی بیندایم‪:‬‬ ‫‪ .1‬جواب «ح» می گوید که دوســت اهمیت دارد‪ .‬این نظر‪ ،‬خوب است؛ اما به ما‬ ‫نمی گوید کدام کار عادالنه است (ایا مطمئنید که معنای دوستی را می دانید؟ سوال‬ ‫‪ 2‬را ببینید)‪.‬‬ ‫‪ .2‬جواب «و» نشــان می دهد که شــما تعریف درســت انصاف را فهمیده اید و‬ ‫می خواهید ان تعریف را به کار ببندید؛ اما ایا برگرداندن اسلحه به کسی که شاید دیوانه‬ ‫باشد واقعا درست است؟‬ ‫‪ .3‬جواب «ه» عواقب زیان باری که اسلحه داشتن یک دیوانه در پی دارد را نادیده‬ ‫می گیرد‪ .‬به هرحال‪ ،‬نگه داشتن اسلحه مخالف تعریف ما از عدالت است‪ .‬ایا برای انجام‬ ‫یک کار خوب می توان عدالت را زیر پا گذاشت؟ انگار این کار درست به نظر نمی رسد‪.‬‬ ‫ایا شما جواب «ز» را انتخاب کرده اید؟ اگر این طور است‪ ،‬می توانید با سقراط «معلم‬ ‫افالطون» و شخصیت اصلی بیشت ِر گفتگوهای افالطون صحبت کنید‪.‬‬ ‫کتاب «جمهــوری» معنای عدالت را موردتحلیل قرار می دهد؛ اما کمی مفصل‬ ‫است؛ حدود ‪ 300‬صفحه! بنابراین می توانیم بگوییم عدالت هرچه هست به اسانی‬ ‫قابل درک و توصیف نیســت‪ .‬با این همه‪ ،‬می توانیم بــه همان راهی که افالطون‬ ‫می خواست قدم بگذاریم‪.‬‬ ‫«من فکر می کنم اولین وظیفه جامعه برقراری عدالت است»‪.‬‬ ‫الکساندرهمیلتن‪،‬سیاستمدار‬ ‫ایستگاه تفکر‬ ‫‪ .1‬ایا باید با دشمنان و دوستانتان عادل باشید؟‬ ‫‪ .2‬ایا می توانید نسبت به خودتان ظالم باشید؟‬ ‫‪ .3‬اگر جواب این دو سوال مثبت است‪ ،‬ایا می توانید نسبت به خودتان هم عادل‬ ‫باشید؟‬ ‫افالطون معتقد بود که عدالت واقعی از خو ِد ما اغاز می شــود؛ یعنی باید خودمان‬ ‫را ان قدر خوب بشناسیم که بتوانیم در صحبت ها‪ ،‬اعمال و انتخاب هایمان نسبت به‬ ‫خودمان عادالنه رفتار کنیم‪ .‬اگر فکر کنیم چه کسی هستیم‪ ،‬از زندگی چه می خواهیم‬ ‫و مایلیم زندگی مان را چطور بگذرانیم‪ ،‬خودمان را می شناسیم و می توانیم نکاتی درباره‬ ‫ماهیت عدالت کشف کنیم‪.‬‬ ‫هنگامخواندناینکتابوقتیسوالیازخودمی پرسید–به خصوصسوالیفلسفی‪-‬و‬ ‫سعیمی کنیدبهانپاسخدهید؛درواقع‪،‬چیزهایبیشتریدربارهخودمی اموزید‪.‬‬ ‫اگر نظر افالطون درست باشد؛ درواقع نکات بیشتری درباره عدالت می اموزید و‬ ‫قدم هایی به سوی فیلسوف شدن برمی دارید‪.‬‬ ‫اما به نظر شما کار منصفانه در این مورد چیست؟‬ ‫‪ -2‬در اینجا چهار انتخاب وجود دارد‪ .‬نظر خود را در جای خالی بنویسید‪:‬‬ ‫ه) اسلحه را نگه دارید؛ ان دوست متزلزل است و معلوم نیست که اگر اسلحه را به‬ ‫او بدهید با ان چه می کند‪.‬‬ ‫و) اسلحه را برگردانید؛ درهرحال‪ ،‬مال دوستتان است‪.‬‬ ‫ز) از یک فیلسوف تعریف انصاف را بپرسید‪ .‬وقتی این تعریف را دانستید ان وقت‬ ‫متوجه می شوید که باید چه کنید‪.‬‬ ‫ح) سعی کنید از یک متخصص برای دوستتان کمک بگیرید‪.‬‬ ‫جواب شما‪----- :‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪13‬‬ ‫گفتگو‬ ‫دکتربهمنحسین پور‪،‬‬ ‫معاون مراسم و تشریفات‬ ‫نهاد ریاست جمهوری‬ ‫‪ 500‬روز‬ ‫مرخصی‬ ‫از دولت‬ ‫طلبکارم!‬ ‫بهمنحسین پور(زاده‪ ۱۳۳۲‬مسجدسلیمان)اقتصاددان‪،‬دیپلماتوسیاست مدارایرانی‬ ‫است که هم اکنون به عنوان معاون مراسم و تشریفات دفتر ریاست جمهوری ایران‬ ‫(حسن روحانی)‪ ،‬فعالیت می کند‪ .‬حسین پور فعالیت در وزارت امور خارجه را از سال‪۱۳۶۰‬‬ ‫به عنوان کاردار سفارت ایران در تانزانیا اغاز کرد و در سال‪ ۱۳۶۶‬در حالی که تنها‪ ۳۴‬سال‬ ‫سن داشت‪ ،‬به عنوان سفیر ایران در اتیوپی منصوب شدکه کماکان یکی از جوان ترین‬ ‫سفیران اعزامی‪ ،‬در تمامی ادوار وزارت امور خارجه ایران به شمار می اید‪.‬‬ ‫وی از سال ‪ ۱۳۷۳‬تا ‪ ۱۳۷۹‬رئیس اداره تشریفات وزارت امور خارجه بود‪ .‬او از ‪ ۱۳۷۹‬تا‬ ‫‪ ۱۳۸۳‬بهعنوانسرکنسولجمهوریاسالمیایراندراستانبولفعالیتمی کردوازسال‬ ‫‪ ۱۳۸۳‬تا‪ ۱۳۸۷‬نیز مدیرکل تشریفات وزارت امور خارجه ایران بود‪ .‬حسین پور در فاصله‬ ‫سال های‪ ۱۳۸۷‬تا‪ ۱۳۹۱‬برای مدت‪ ۴‬سال‪ ،‬به عنوان سفیر ایران در ترکیه فعالیت نمود‪.‬‬ ‫جهت مشاهده فیلم این گفتگو مراحل ذیل را طی کنید‪:‬‬ ‫دانلود اپلیکیشن بارکدخوان از بازار‪ ،‬اپ استور‪ ،‬گوگل پلی و‪ ،...‬نصب و‬ ‫راه اندازی اپ‪ ،‬اسکن بارکدها توسط گوشی موبایل‬ ‫‪ 20‬سال است ناخواسته در تشریفات هستم‬ ‫می گویند یکی از پرمشغله ترین‪ ،‬پر مسئولیت ترین و سخت ترین شغل ها‪،‬‬ ‫شغل تشریفات است‪ .‬من‪ 20‬سال است ناخواسته در قسمت تشریفات مشغول‬ ‫به کار هستم‪ .‬هرکسی نمی تواند در تشریفات کار کند‪.‬‬ ‫شروع کار در ِسمت تشریفات‬ ‫بعد از ‪ 4‬سال که در اتیوپی سفیر بودم‪ ،‬در سال ‪ 1370‬از سفارت برگشتم‪.‬‬ ‫طبعا بعد از بازگشت‪ ،‬باید شغلی به ما معرفی کنند‪ .‬ان زمان‪ ،‬اقای دکتر والیتی‬ ‫وزیر بودند و برایم پیام فرستادند که من به قسمت تشریفات بروم‪ .‬من به ان‬ ‫کسی که پیام را اورده بود گفتم به ایشان بگویید ما عشایر که تشریفات بلد‬ ‫نیستیم‪ ...‬بعد از اینکه پیغامم به اقای وزیر رسید‪ ،‬رئیس دفترشان به من زنگ‬ ‫زدند و گفتند اقای وزیر می خواهند خودت را ببینند‪ .‬وقتی به انجا رفتم به من‬ ‫گفتند‪« :‬اصال عشایر میهمان نوازند؛ لذا شما باید تشریف ببرید تشریفات»!‬ ‫‪14‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫از سال ‪ 70‬تا االن در تشریفات هستم‬ ‫ما یک رسمی داریم که هر سال عید‪ ،‬برای عیددیدنی نزد وزرای خارجه ای‬ ‫که رئیسمان بودند؛ مثل اقایان والیتی‪ ،‬خرازی‪ ،‬متکی و صالحی می رویم‪ .‬در‬ ‫همین سال ‪ 96‬دکتر والیتی به من گفتند که تا کی می خواهی در تشریفات‬ ‫بمانی؟ و من گفتم شما من را در این چاه انداختید‪ ،‬من از سال ‪ 70‬تا االن در‬ ‫تشریفاتهستم‪.‬‬ ‫می ترسیدند جانشینی برایم پیدا نشود‬ ‫‪ 6‬سال اقای والیتی و ‪ 3‬سال اقای خرازی نگذاشتند من به ماموریت بروم؛‬ ‫درصورتی که ما دیپلمات ها باید هر ‪ 3‬سال یک ماموریت برویم‪ .‬دلیلش هم‬ ‫این بود که می ترسیدند جانشینی برای من پیدا نشود‪ .‬من هم نهایتا در دوره‬ ‫اقای کمال خرازی مجبور به استعفا شدم‪ .‬وقتی از دلیل استعفایم پرسیدند‬ ‫گفتم «خسته شدم‪ 9 ،‬سال است در تشریفاتم! می خواهم به ماموریت بروم»‪.‬‬ ‫ایشان به من گفتند‪« :‬به یک شرط قبول می کنم که یکی مثل خودت برای‬ ‫این کار پیدا کنی»‪ .‬به لطف خدا‪ ،‬اقایی که من ‪ 9‬سال قبلش‪ ،‬مسئولیت را از‬ ‫ایشان تحویل گرفته بودم‪ ،‬از ماموریت برگشتند و ان موقع ما را ازاد کردند‪.‬‬ ‫پست هایی که در تشریفات گرفتم بدون اطالع خودم بود‬ ‫تمام پست هایی که من در تشریفات گرفتم‪ ،‬هیچ کدامشان با اطالع من‬ ‫نبود‪ .‬من ان زمانی که اقای واعظی مسئول بخش خارجی دکتر روحانی در‬ ‫انتخابات سال ‪ 92‬بودند‪ ،‬مدیرکل تشریفات وزارت خارجه بودم و به درخواست‬ ‫ایشان‪ ،‬مراسم تحلیف ریاست جمهوری را برگزار کردم‪ .‬یک ماه و نیم بعد‪،‬‬ ‫جناب اقای دکتر نهاوندیان از من خواستند که مسئولیت تشریفات ریاست‬ ‫جمهوری را بپذیرم‪ .‬ساعت ‪ 11‬صبح بود که این پیشنهاد را به من دادند و گفتم‬ ‫فردا همین موقع جواب را به شما می دهم که ان ها منتظر نماندند و ساعت ‪4‬‬ ‫همان روز حکم بنده را زدند‪.‬‬ ‫گفتگو‬ ‫تشریفات‪ ،‬شمشیر دولبه است‬ ‫می گفتند بهتر از من پیدا نمی کنند‬ ‫اخرین پستم‪ 5‬سال پیش در سفارت ترکیه در زمان‬ ‫دکتر صالحی بود‪ ،‬وقتی برگشتم و از مرخصی ام داشتم‬ ‫استفاده می کردم‪ ،‬روزی یکی از معاونین وزارت خارجه به‬ ‫منزنگزدندوگفتند‪«:‬تبریکمی گویم‪،‬شمامدیرکل‬ ‫تشریفات شدید»! من از دکتر صالحی تقاضای وقت‬ ‫مالقات کردم و خواستم که دیگر این بخش تشریفات‬ ‫را به من ندهند؛ اما ایشان گفتند ما کسی بهتر به جای‬ ‫شما پیدا نمی کنیم‪ .‬قبل از ایشان هم اقای خرازی حکم‬ ‫مدیرکلی تشریفات من را هنگامی که من در ماموریت‬ ‫ِ‬ ‫بودم زده بودند!!‬ ‫‪ 500‬روز مرخصی از دولت طلبکارم!‬ ‫شــاید دلیل اینکه همه من را مناسب این ِسمت‬ ‫می بینند این اســت که ما روســتازاده ایم و خوب با‬ ‫مردم برخورد می کنیم؛ اما یک دلیل دیگر هم دارد‪:‬‬ ‫اگر کسی هم واجد شــرایط ان می بود‪ ،‬روز بعدش‬ ‫می گفت اســتخاره کردم بد درامد‪ ...‬این ها به خاطر‬ ‫سختی های این پست است‪ .‬شاید باورتان نشود؛ من‬ ‫‪ 500‬روز مرخصی از دولت طلبکارم!‬ ‫در زندگی ام فقط ‪ 2‬بار استخاره کردم‬ ‫من در کل زندگی ام فقط ‪ 2‬بار اســتخاره کرده ام‪.‬‬ ‫ادمی که تعقل می کند چه لزومی دارد مدام استخاره‬ ‫کند؟ این حرف خداوند هم هست‪.‬‬ ‫هرچه پیش می اید را از چشم‬ ‫تشریفاتمی بینند‬ ‫ما با همتاهای خودمان خیلی در‬ ‫تماس هستیم‪ .‬همه همتاهای من در‬ ‫کل دنیا‪ ،‬بالاستثناء و بدون تعارف‪،‬‬ ‫یک شوخی ای داریم که می گویند‪:‬‬ ‫«این مشتی است که پرت می شود‬ ‫یکِشند؛ اما‬ ‫و همه سرشان را کنار م ‬ ‫صاف می خورد به صورت نفر اخر که‬ ‫تشریفات است»! راه فراری هم ندارد؛‬ ‫وقتی سفر شروع می شود‪ ،‬از صفر تا‬ ‫صد ان با تشریفات است‪ ،‬به قول ما‬ ‫«از فرودگاه تا فرودگاه»‪ .‬درست است‬ ‫که سفر‪ ،‬بخش محتوایی هم دارد؛ اما‬ ‫اگر کاری به موقع انجام نشــود یا‬ ‫چیزی مثل غذا و‪ ...‬بد باشد‪ ،‬ان را از‬ ‫چشمتشریفاتمی بینند‪.‬‬ ‫هیچ کسی در جمهوری اسالمی ایران به اندازه من‬ ‫سابقه تشریفات ندارد!! از این امر خوشحال نیستم‪.‬‬ ‫این کار خیلی سختی است؛ یک شمشیر دولبه است؛‬ ‫همان طور که باال امدی‪ ،‬اگر یک خطا کنی همان طور‬ ‫هم پایین می روی‪ .‬ما در تشریفات «ببخشید» نداریم!‬ ‫چون اتفاق یک بار می افتد و فرصت جبرانی نیست‪.‬‬ ‫ازموقعیتمسوءاستفادهنمی کنم‬ ‫تصــور عموم این اســت که چــون من نزدیک‬ ‫رئیس جمهورهستم‪،‬بهترمی توانمحرفشانرابرسانم؛‬ ‫درستاست؛امامننمی توانمازوظیفه امعدولکنمواز‬ ‫موقعیتمسوءاستفادهکنم‪.‬شایدهمبه خاطرهمیناست‬ ‫کهاالناینجاهستمکهازموقعیتمسوءاستفادهنمی کنم‪.‬‬ ‫مناینپسترابازحمتگرفتموهیچپارتی اینداشتم‪.‬‬ ‫رمزموفقیت‬ ‫اوایل ســال ‪ 1370‬یک مشکلی پیدا کردم و نزد‬ ‫مادرم (خدا رحمتشان کند) رفتم‪ .‬ایشان به من گفت‪:‬‬ ‫«درپیشانیمابدننوشته اند‪،‬بروجلو‪،‬موفقمی شوی»‪.‬‬ ‫موفقیت من یکی از دعای پدر و مادرم است و دیگری‪،‬‬ ‫کمک خانواده است؛ خانمم به من خیلی کمک کرد‬ ‫چونبهزبانترکیاستانبولیوانگلیسیمسلطاستو‬ ‫در بعضی از مالقات ها به عنوان مترجم کنارم بود‪ .‬یک‬ ‫دلیل دیگر هم این است که در تشریفات نمی توان‬ ‫ظاهرسازی کرد‪ .‬خوش اخالقی و خوش برخوردی باید‬ ‫در ذات ادم باشد و خوشبختانه من این را از خانواده ام‬ ‫به ارث بردم‪.‬‬ ‫سخت ترین روزهای کاری‬ ‫ســخت ترین روزهــا‪ ،‬روزهایی اســت که اقای‬ ‫رئیس جمهور ســفر خارج از کشور دارند‪ .‬هرچند من‬ ‫در ســفرهای داخلی هم ایشان را همراهی می کنم‪.‬‬ ‫در تهران هم هرجایی که قرار باشــد بروند‪ ،‬من ‪45‬‬ ‫دقیقه زودتر انجا هستم تا نظارت کنم که کارها خوب‬ ‫انجام شوند‪ .‬برای سفرهای داخلی هم همکارانم ‪ 1‬تا‬ ‫‪ 2‬هفته قبل به شهر موردنظر می روند تا برنامه ها را‬ ‫گزارش کنند و من خودم همراه اقای دکتر می روم‪.‬‬ ‫سفرهای خارجی حساس تر است و باید همه برنامه ها‬ ‫تشریفات وزارت‬ ‫را برای اقای دکتر توضیح بدهیم‪ .‬در‬ ‫ِ‬ ‫خارجه و ریاست جمهوری همه چیز تعریف شده است‪.‬‬ ‫ضمن اینکه مالقات های داخلی و خارجی و تنظیم‬ ‫تماس های تلفنی هم با ما است‪ ،‬هر وزیر خارجی که‬ ‫می خواهد مالقات کند باید از کانال ما رد شود‪ .‬ظرف‬ ‫تشــریفات خیلی بزرگ است و همه چیز در ان جای‬ ‫می گیرد‪.‬‬ ‫زیباترین شهرهای دنیا از نگاه دکتر حسین پور‬ ‫‪ 25‬ســالم بود که به افریقا رفتم‪ .‬ان زمان اولین‬ ‫بازرس وزارت خارجه بعد از انقالب بودم‪ .‬افریقا برایم‬ ‫خیلی جالب بود‪ .‬به پارک های بین المللی حیوانات‬ ‫وحشی رفتم و هم حیوانات وحشی و هم ادم های‬ ‫جورواجور را دیــده ام‪ .‬در جنگل هــای افریقا من‬ ‫ادم های کامال لخت و با هیبت ترسناک مثل قوم‬ ‫ماسائی را دیده ام که در مرز تانزانیا و‬ ‫کنیا در بین حیوانات وحشی زندگی‬ ‫می کنند‪ .‬افریقای جنوبی شهری زیبا‬ ‫به نام «کیپ تــاون» دارد که اتصال‬ ‫بین دو اقیانوس اســت و اگر روزی‬ ‫بخواهم در شــهر دیگری زندگی‬ ‫کنم انجا را انتخاب می کنم‪ .‬شــهر‬ ‫اســتانبول را هم خیلی دوست دارم‬ ‫که ‪ 4‬سال هم انجا بودم‪ .‬هرکسی از‬ ‫هر فرقه ای باشد‪ 10 ،‬روز را می تواند‬ ‫در استانبول خوش بگذراند؛ این تنها‬ ‫شهری اســت که دو (و به نقلی ‪)3‬‬ ‫دریا از ان می گذرد‪ .‬شــهر «ادیس‬ ‫ابابا» به زبان امهریک که به معنای‬ ‫شــهر «گل های تازه» است را هم‬ ‫خیلی دوســت دارم‪ .‬در این شهر از‬ ‫هیچ وسیله گرمایشی یا سرمایشی‬ ‫استفاده نمی شود؛ اما ارتفاعش خیلی‬ ‫باال است‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪15‬‬ ‫گفتگو‬ ‫در کار‪ ،‬ادم کنجکاوی هستم‬ ‫من در کار‪ ،‬ادم کنجکاوی هســتم‪ .‬بیش از ‪ 110‬کشور دنیا را دیده ام؛ لذا‬ ‫یکی از تفریحاتم همین دیدن کشورها است‪.‬‬ ‫دیپلماتی که چاق شود را جریمه می کنم!‬ ‫مــن ورزش های تکواندو‪ ،‬گلف‪ ،‬اسب ســواری‪ ،‬تنیس و بوکس را انجام‬ ‫می داده و می دهم‪ .‬من دو ســال قهرمان بوکس اموزشگاه شهرم بودم‪ .‬هر‬ ‫کسی در هر وضعیتی می تواند ورزش کند‪ .‬تنها چیزی که می تواند از پیری‬ ‫زودرس جلوگیری کند ورزش است‪ .‬من در هر شرایطی ورزش می کنم؛ ‪30‬‬ ‫سال است که پنجشنبه و جمعه خانه نیستم و از ‪ 6‬صبح برای اسب سواری یا‬ ‫گلف بیرون می روم و ‪ 1-12/5‬برمی گردم؛ بنابراین در زمینه ورزش هم کمک‬ ‫خانواده مهم است‪ .‬من باید به لحاظ شرایط کاری ام ورزش کنم؛ چون برای‬ ‫بودن در قسمت تشریفات باید ظاهر مناسبی داشته باشیم‪ .‬حتی افرادی که در‬ ‫این شغل باشند و چاق شوند را جریمه می کنم!‬ ‫غذای موردعالقه‬ ‫همیشه در مسابقات اطالعات عمومی نفر اول بودم‬ ‫من با ریاضی میانه ای ندارم و متاســفانه بچه هایم هم مثل خودم شدند و‬ ‫با ریاضی مشکل دارند‪ .‬من دیپلم ادبی دارم‪ .‬در مدرسه مواقعی که مسابقات‬ ‫اطالعات عمومی می گذاشتند من همیشه نفر اول بودم‪ .‬پایتخت تمام کشورها‬ ‫را حفظ بودم و به تاریخ هم خیلی عالقه داشــتم و دارم که همه این ها جزو‬ ‫ملزومات کار دیپلماسی است‪ .‬به همین دلیل وارد رشته اقتصاد شدم‪ .‬از اواسط‬ ‫تحصیل در رشته اقتصاد به اصرار برادرم برای خواندن رشته مهندسی به امریکا‬ ‫رفتم؛ اما از مهندسی چیزی نفهمیدم و بعد از یک سال یواشکی برگشتم هند‬ ‫و اقتصاد خواندم‪ .‬در زمانی که فوق لیسانس می خواندم از هند اخراج شدم و به‬ ‫تهران برگشتم و ازمون ورودی دانشکده وزارت خارجه را دادم و رشته ارتباطات‬ ‫سیاسی خواندم و برای مقطع دکتری‪ ،‬مدیریت بحران خواندم‪.‬‬ ‫‪ 38‬سال سابقه خدمت دارم‬ ‫من ‪ 38‬سال سابقه خدمت دارم؛ لذا کارم در وزارت خارجه دیگر تمام است؛‬ ‫منتها اینجا چون مقام هستم‪ ،‬طبق قانون می توانم تا هرسنی که الزم است‬ ‫کارم را ادامه بدهم‪.‬‬ ‫قرمه سبزی و غذاهای ترکیبی مانند استانبولی پلو و لوبیاپلو را خیلی دوست‬ ‫دارم‪ .‬من کال دوست دارم غذاهای متنوع را امتحان کنم‪.‬‬ ‫‪ 3‬ماه در تانزانیا غذای بی نمک خوردم!‬ ‫با اقا بروجردی‪ ،‬معاون امور وزیر خارجه‪ ،‬در پکن بودیم‪ .‬رسم است که اگر‬ ‫سفیر یک کشور در کشور خودش مقام بگیرد برایش خیلی احترام می گذارند‪.‬‬ ‫انجا به ما در کاخی جا دادند‪ .‬موقع ناهار‪ ،‬برای پیش غذا پرنده ای را کباب کرده‬ ‫و در بشــقابمان گذاشته بودند؛ چون ذبح شرعی نبود ما به ان دست نزدیم‪.‬‬ ‫بعد دیدیم مستخدمانی که باالی سرمان ایستاده بودند با هم پچ پچ می کردند‪.‬‬ ‫مترجممان گفت این ها دارند می گویند این پرنده ای که کباب کرده اند جزء‬ ‫نادرترین پرنده های چین است و تعجب می کنیم چرا نمی خورند!!‬ ‫یک دیپلمات باید حتما زبان بلد باشد‬ ‫یک خاطره از چین‬ ‫من خاطره نویس هم هستم و دو کتاب در مورد استانبول و انکارا نوشته ام؛‬ ‫اما افســوس می خورم که چرا برای افریقا را ننوشته ام‪ .‬من ‪ 7‬سال در افریقا‬ ‫رئیس نمایندگی بودم‪ ،‬از ‪ 55‬کشور افریقا به ‪ 50‬کشور ان رفته ام‪ .‬حتی سفارت‬ ‫افریقا را هم من‪ ،‬با ‪ 26‬ســال سن‪ ،‬در یک هتل تاسیس کردم و یک سال‬ ‫در هتل بودم‪ ،‬پرچم ایران را از پنجره بیرون می گذاشتم و خودم همه کارها‬ ‫را انجام می دادم‪ .‬خیلی سختی کشیدم؛ مثال ‪ 3‬ماه در تانزانیا غذای بی نمک‬ ‫خوردم‪ ،‬حتی شیر پیدا نمی کردم و‪ ...‬بااین حال‪ ،‬ان سختی ها برایم شیرین بود‪.‬‬ ‫در وزارت خارجه تنها کسی هستم که زبان سواحلی را بلد است‪ .‬زبان اصلی ام‬ ‫زبان انگلیســی است‪ .‬بعد از ان‪ ،‬چون زمانی که هند بودم اجبارا چند واحد زبان‬ ‫اردو داشتم‪ ،‬زبان محاوره اردو را هم بلدم‪ .‬وقتی در اتیوپی بودم ‪ 8‬ماه زبان فرانسه‬ ‫خواندم و زبان امهریک هم یاد گرفتم‪ .‬زبان عربی را هم بلد هستم‪ .‬یک دیپلمات و‬ ‫به خصوصکسیکهدرتشریفاتکارمی کندبایدحتمازبانبلدباشد‪.‬مندرهمین‬ ‫ندان پرورش دادم‪.‬‬ ‫دوره چهارساله دکتر روحانی‪ 15-12،‬نفر زبا ‬ ‫خاطره ای از زبان امهریک با اقای خامنه ای‬ ‫زمانی که اقای خامنه ای رئیس جمهور بودند‪ ،‬وزیر خارجه اتیوپی به ایشان‬ ‫گفت که سفیر شما در ‪ 6‬ماه زبان ما که زبان سختی است را یاد گرفته است‪.‬‬ ‫اقای خامنه ای هم بعد از جلسه از من ‪ 5‬سوال پرسیدند که من باید به امهریک‬ ‫جواب می دادم و فقط یکی از ان ســوال ها را جــواب ندادم؛ اما اکنون زبان‬ ‫امهریک یادم رفته است چون کسی نبوده که با او تمرین کنم‪.‬‬ ‫با وزرای هر کشوری به زبان خودشان احوالپرسی می کردم‬ ‫مسجدسلیمان‪،‬شهراولین ها‬ ‫شهر ما‪ ،‬مسجدسلیمان‪ ،‬به شهر اولین ها معروف است‪ .‬دلیلش هم این بود که وقتی‬ ‫انگلیسی ها و امریکایی ها امدند‪ ،‬همه چیز با خودشان اوردند؛ ازجمله گلف‪ .‬اولین زمین‬ ‫گلف در ایران در مسجدسلیمان تاسیس شد‪ .‬اقوام من هم همه در شرکت نفت بودند‪.‬‬ ‫برادرم (که ‪ 14‬سال است فوت کرده است) اولین نفری بود که در مسابقات گلف در‬ ‫خاورمیانه مقام اورد‪ .‬ما هم بالطبع گلف را یاد گرفیتم‪ .‬من و برادرم و دایی ام فدراسیون‬ ‫گلف را در ســال ‪ 1372‬تاسیس کردیم و از همان زمان هم من عضو هیئت رئیسه‬ ‫هســتم‪ .‬اوایل به خاطر ورزش هایی که می کردم خیلی به من انگ می زدند و حتی‬ ‫وزارت خارجه از من شکایت هم کردند که این ورزش ها‪ ،‬ورزش های طاغوتی است‪.‬‬ ‫‪16‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫بــا اقای والیتی به نیویورک رفته بودیم‪ .‬هر کــدام از وزرای خارجه که‬ ‫مالقات ایشان می امدند‪ ،‬من با زبان خودشان به ان ها خوشامد می گفتم و‬ ‫احوالپرســی می کردم‪ .‬اقای خرازی از اینکه چند زبان می دانم تعجب کرده‬ ‫بودند و همان هم باعث شد وقتی وزیر امور خارجه شدند به من گفتند باید‬ ‫مدیرکل تشریفات شوم‪.‬‬ ‫افریقا فرهنگ و تمدن خاصی ندارد‬ ‫در افریقای ســیاه فرهنگ یا تمدن خاصی وجود ندارد‪ .‬من سال ‪1980‬‬ ‫در تانزانیــا بودم‪ .‬انجا خیلی چیزها را به لحاظ فرهنگی رعایت نمی کردند؛‬ ‫اما قوانین رانندگی را خوب رعایت می کردند که این را هم انگلیســی‪‎‬ها یا‬ ‫فرانسوی ها به انان یاد داده بودند‪ .‬کشور بورکینافاسو و پایتختش واگادوگو نیز‬ ‫جزء نادرترین شهرهای افریقاست که برای دوچرخه سواری‪ ،‬جاده دارد!‬ ‫گفتگو‬ ‫ماری که یک دفعه زنده شد!‬ ‫با اقای والیتی به کشور گابن (در مرکز افریقا) رفته بودیم‪ .‬انجا مارهایی به نام «مار‬ ‫موزی» دارد که خیلی خطرناک اند و من می ترسیدم به جنگل ان ها بروم‪ .‬برای برگشت‪،‬‬ ‫نزدیک های صبح به فرودگاه رفتیم‪ ،‬وزیر خارجه ان کشور هم به بدرقه مان اماده بود‪ .‬وقتی‬ ‫نزدیک پله های هواپیما رسیدیم دیدیم که یک مار بزرگی زیر سایه هواپیما خوابیده است!‬ ‫تا ان را دیدیم همه برگشتیم‪ُ .‬کرو گفتند نترسید و خواستند با اسپری ای مخصوص ان را‬ ‫بکشند؛ اما تاریخ مصرف ان اسپری ها گذشته بود و هرچه می زدند مار نمی مرد! فقط کمی‬ ‫بی‪‎‬حال شد‪ .‬عکاسی به نام رضا مرادی داشتیم که خواست از ان مار یک عکس بگیرد و‬ ‫رفت پایش را گذاشت وسط کمر مار که عکس از باال بگیرد؛ یک دفعه مار زنده شد و او هم‬ ‫درخواست کمک می کرد‪ .‬شانس اورده بود که چکمه پایش بود و مار به چکمه اش می زد‪.‬‬ ‫باالخره پایش را برداشت و مار رفت داخل سوراخ چرخ جلوی هواپیما و بعد از تالش زیاد‬ ‫ان را از چرخ هواپیما خارج کردند‪.‬‬ ‫یادگیریورزشتکواندو‬ ‫وقتی در اتیوپی ســفیر بودم‪ ،‬از یک مربی کره ای به مدت ‪ 1‬سال تکواندو‬ ‫اموزش دیدم و کمربندهای تا قبل از مشــکی را گرفتم‪ .‬این کمربندها را به‬ ‫اعتبار فنونی که بلد هستید به شما می دهند‪ .‬در همین تمرینات هم کمرم کمی‬ ‫اسیبدید‪.‬‬ ‫استفاده از فضای مجازی‬ ‫زیاد اهل فضای مجازی نیستم و وقت نمی کنم از ان استفاده کنم؛ اما شب ها‬ ‫تلگرام را چک می کنم‪ .‬خیلی کم جواب می دهم؛ مگر اینکه پیامی رسمی باشد‪.‬‬ ‫عاشق مطالعه و ورزش هستم‬ ‫من عاشق مطالعه و ورزش هستم‪ .‬تقریبا تمام کتاب های تاریخی را خوانده ام‪.‬‬ ‫کتاب تاریخی «محمود محمود» کتاب خوبی در ‪ 8‬جلد است که به مخاطبان‬ ‫پیشنهاد می کنم ان را بخوانند‪ .‬خاطراتی که در کتاب «تیمسار فردوست» نوشته‬ ‫شده هم برای دیپلمات ها خیلی ضروری است‪ .‬رمان کم می خوانم؛ اما قبل از‬ ‫انقالبدرزماندبیرستان‪،‬کتاب«سووشون»خانمسیمیندانشورراخواندهبودم‪.‬‬ ‫همه کتاب های جالل ال احمد‪ ،‬اقای شریعتی‪ ،‬صادق چوبک و همه کتاب های‬ ‫صادق هدایت را نیز خوانده ام؛ اما کتاب های صادق هدایت را به جوانان توصیه‬ ‫نمی کنم چون همه ان ها بوی ناامیدی می دهد‪ .‬کتاب «چشمهایش» از بزرگ‬ ‫علوی بسیار زیباست؛ من خو ِد بزرگ علوی را هم در المان دیده ام‪.‬‬ ‫استقاللیاپرسپولیس؟‬ ‫من پرسپولیسی ام‪ .‬برای پرسپولیس هم خیلی کار کردم و اگر مشکالتی‬ ‫داشته باشد مراجعه می کنم‪ .‬البته که برای استقالل هم کار می کنم؛ اما عالقه ام‬ ‫بهپرسپولیساست‪.‬‬ ‫جامعه ما به الگوسازی نیاز دارد‬ ‫عجیب ترینغذاهایکشورهایمختلف‬ ‫در افریقا من دیدم مردم میمون می خورند‪ ،‬در کنگو دیدم فردی در یک‬ ‫پارک ایستاده و کرم درختی را با گوجه قاطی می کرد و می داد مردم بخورند!‬ ‫در ســفارت کنگو (زئیر سابق) که بودم یکی از کارمندان انجا به من گفت‬ ‫مستخدم های افریقایی موش های انجا را می گیرند و می خورند!‬ ‫جامعه ما به الگوسازی نیاز دارد‪ ،‬هر جامعه ای که الگو نداشته باشد؛ عقب مانده‬ ‫است‪.‬درهیچ جایدنیا‪،‬کسانیکهالگومی شوندپیغمبرزادهنیستند‪،‬ممکناست‬ ‫خطایی هم داشته باشند؛ اما جوان باید به تالش او در الگو شدن نگاه کند و‬ ‫او را به خاطر یک خطای فرعی کنار نگذارد‪ .‬یکی از مشکالت ما این است که‬ ‫نتوانستیم الگوسازی کنیم؛ چون همه به هم انگ می زنند‪ ،‬ما در ایران استا ِد‬ ‫خراب کردن ادم ها هستیم و این خیلی بد است‪ .‬جوان اگر الگو نداشته باشد‬ ‫سرگردان می شود‪ .‬باید افراد بزرگی مثل علی دایی‪ ،‬پهلوان تختی و بزرگان دیگر‬ ‫پررنگ هنر و موفقیت ان ها توجه کنیم‪.‬‬ ‫را الگوی جوانان کنیم و به قسمت ِ‬ ‫هنگام دیدن رود نیل خطر بزرگی از بیخ گوشمان گذشت!‬ ‫در سال ‪ 1360‬که برای اولین بار به افریقا رفتم‪ ،‬ما ‪ 15‬سفارت داشتیم که‬ ‫باید می رفتم بازرسی کنم؛ از موگادیشو شروع شد‪ ،‬بعد نایروبی‪ ،‬سومالی‪ ،‬کنیا‪،‬‬ ‫افریقای جنوبی‪ ،‬کنگو‪ ،‬گابن‪ ،‬نیجریه‪ ،‬ساحل عاج‪ ،‬سنگال‪ ،‬مراکش‪ ،‬تونس‪،‬‬ ‫الجزایر و‪ ...‬ان زمان پرواز به افریقا خیلی نبود؛ من باید اول به اروپا و از انجا‬ ‫به افریقا می رفتم‪ .‬شاید من جزء نادرترین کسانی باشم که سرچشمه رود نیل‬ ‫را هم در اوگاندا دیدم و هم در اتیوپی (‪ %20‬رود نیل در اوگاندا است و ‪%80‬‬ ‫ان در اتیوپی است) و خطر بزرگی هم از بیخ گوشمان گذشت چون در زمان‬ ‫کودتا بود و نزدیک بود تیر بخوریم‪ .‬بخشی از افریقا را این گونه دیدم‪ ،‬بخشی‬ ‫از ان را چون ‪ 7‬سال رئیس نمایندگی بودم دیدم و بخش اعظم ان را چون‬ ‫رئیس تشریفات بودم و اقایان دکتر والیتی‪ ،‬اقای خرازی و اقای صالحی باید‬ ‫به کشورهای اسالمی پیام می بردند‪ ،‬من هم در همه سفرها با ان ها بودم‪.‬‬ ‫یا م خیلی زیاد است‬ ‫اطالعات ورزش ‬ ‫یا م خیلی زیاد است‪ .‬از‪ 14‬سالگی کیهان ورزشی می خواندم‬ ‫اطالعات ورزش ‬ ‫و هنوز خواندن خبرهای ورزشی را هم ادامه می دهم‪ .‬برنامه های ورزشی را در‬ ‫سطح ملی سعی می کنم تماشا نمایم حتی بیلیارد‪.‬‬ ‫کالم پایانی‬ ‫از شما که وقت گذاشتید خیلی تشکر می کنم‪ .‬من به دلیل نوع شغلم خیلی‬ ‫خاطرات دارم و به خیلی از مقامات نزدیکم‪ ،‬این نزدیک بودن درعین حالی که‬ ‫شیرین است‪ ،‬سخت هم هست‪ .‬مردم فکر نکنند کار ساده ای است‪ .‬من باید‬ ‫خیلی تالش کنم تا بدون اینکه پا روی شانه کسی بگذارم یا به کسی حسادت‬ ‫کنم و یا غیبت کسی را کنم پستم را حفظ نمایم‪ .‬من در کارم به نظم خیلی‬ ‫اهمیت می دهم‪ .‬من اگر به اینجا رسیده ام به خاطر لطف خدا‪ ،‬نظم و پشتکارم‬ ‫بوده است و سرلوحه کارم‪ ،‬صمیمیت‪ ،‬رفاقت‪ ،‬نظم‪ ،‬جدیت و پیگیری است‪.‬‬ ‫همچنین تعامل و تامل هم برای شغل تشریفات از ارکان خیلی مهم است‬ ‫چون در ذات کا ِر تشریفات همیشه استرس وجود دارد و شما باید اخرین نفر‬ ‫باشید که عصبانی می شود‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪17‬‬ ‫دلنوشته ها‬ ‫«اینه»‬ ‫قهوه تلخ‬ ‫مجیدنعمانی‬ ‫جمعه هارادوستدارم؛مخصوصاعصرهایش‬ ‫را‪ .‬زود حاضــر می شــوم و همان عطری را‬ ‫می زنم که تو دوســتش داری‪ .‬می رسم به‬ ‫همان کافه همیشــگی‪ ،‬گارسون بازهم لبخند می زند و من هم با تبسم معناداری به او می فهمانم که‬ ‫درست حدس زده؛ دو فنجان قهوه تلخ‪ ...‬این چندمین بار است که به کافه می ایم و با انکه تو نیستی‪،‬‬ ‫سفارشم دو فنجان قهوه است‪ .‬اصال تو نیستی‪ ،‬درست‪ ...‬ولی خیالت که هست! قهوه هایمان را که خوردیم‬ ‫حساب می کنم و دستانت را می گیرم که به سانس اخر سینما برسیم؛ برای تو هم صندلی رزرو کرده ام‪.‬‬ ‫خوشحالم‪ ...‬خیلی خوشحالم چون همان فیلمی را می بینیم که تو دوستش داری‪.‬‬ ‫ولی اهلل گلیج‬ ‫ایا با تفکــر در مقابل اینه قرار‬ ‫گرفته اید؟!‬ ‫هم اکنون به ســمت اینه قدی‬ ‫منزل خود بروید و به ان خیره شوید‪.‬‬ ‫چه چیزی را ظاهرتان زیبا و چه چیزی را نازیبا نشان می دهد؟‬ ‫سپس به ظاهرتان نمره بدهید‪.‬‬ ‫منفی‪ ،‬مثبت و بعد در یک جمع بندی ببینید ایا زیبا هستید‬ ‫یا خیر؟‬ ‫و اکنون ذهن خود را این ه خلق وخویتان نمایید‬ ‫و همان گونه که اینه منزلتان بدون رودربایستی زیبایی ها و‬ ‫نازیبایی های شما را هویدا کرد‪ ،‬با کمک ذهن خود زشتی ها و‬ ‫زیبایی های اخالق تان را پیدا کنید و به ان نمره بدهید؛‬ ‫دروغ‪ ،‬امانتداری‪ ،‬صداقت‪ ،‬حسادت‪ ،‬کینه‪ ،‬انفاق‪ ،‬وفاداری و‪...‬‬ ‫در پایان به حساب خود برسید‪.‬‬ ‫نمره انسانیت شما چند است؟‬ ‫شاعرانهوعاشقانه‬ ‫بر سر کوی تو گر خوی تو این خواهد بود‬ ‫دل نهادم به جفاهای فراوان دیدن‬ ‫در تما ِم شب چراغی نیست‬ ‫در تما ِم روز‬ ‫نیست یک فریاد‬ ‫شبان بی ستاره!‬ ‫چون ِ‬ ‫قلب من تنهاست‪...‬‬ ‫ِ‬ ‫سعدی‬ ‫دشمنی های دو عالم با من از بیداد اوست‬ ‫گرچه صد شمشیر بر سر می خورم قاتل یکی است!‬ ‫فیاضالهیجی‬ ‫احمدشاملو‬ ‫لحظه ای نیست که از یاد تو غافل باشم‬ ‫این چه لرزیست که افتاد به دامان دلم؟‬ ‫مهدیمحققی‬ ‫شهریار‬ ‫خط خطی می کنم این شعر به هم ریخته را‬ ‫خم ابروی تو بیرون زده از قالب شعر‬ ‫کیمیارستگاری‬ ‫هرچه پل پشت سرم هست خرابش بنما‬ ‫تا به فکرم نزند از ره تو برگردم‪!...‬‬ ‫شاعر!‬ ‫تو را زین خیل بی دردان کسی نشناخت‬ ‫تو مشکلی و هرگزت اسان کسی نشناخت‬ ‫حسینمنزوی‬ ‫کشتی تو مرا و منتظر می مانم‬ ‫قاتل به محل قتل برمی گردد!!‬ ‫کاظم بهمنی‬ ‫جز تو یاری نگرفتیم و نخواهیم گرفت‬ ‫بر همان عهد که بودیم بر انیم هنوز‬ ‫ادیبنیشابوری‬ ‫‪18‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫خیالت داند و چشم من و غم‬ ‫که هر شب در چه کارم با دل خویش‬ ‫امیرخسرودهلوی‬ ‫پدرم گفت‪ :‬پسر جان به کسی دل ندهی!‬ ‫دل که نه؛ حضرت بانو سر و جان را برده است‬ ‫علیجعفرزاده‬ ‫گفته بودی عاشق شعری و من این روزها‬ ‫می نویسم شعر و بعدش هم حسادت می کنم‬ ‫مرضیه دمرچلو‬ ‫هی فکر می کنم به تو و خیره می شود‬ ‫چشمم به چند نقطه ی ثابت تمام روز‬ ‫نجمه زارع‬ ‫کمی نخند‪ ،‬کمی دور شو‪ ،‬کمی بد باش‬ ‫یکِشم از َدست مهربانی توست‬ ‫که هرچه م ‬ ‫یاسرقنبرلو‬ ‫هر که امد در دلم منزل بگیرد بعد تو‬ ‫گفت من اینجا نمی خواهم بمانم‪ ،‬سوخته‬ ‫سیدمهدیابوالقاسمی‬ ‫شب رسید و درد عشقت باز هم ش ّدت گرفت‬ ‫مثل دندان درد‪ ،‬شب ها یا ِد ادم می کنی‪!...‬‬ ‫فرهادشریفی‬ ‫کتابخانه‬ ‫معلقمیان‬ ‫هستی و نیستی‬ ‫فراتر از بودن‬ ‫«فراتر از بودن» در حقیقت یک نامه اســت؛ نامه ای که نویســنده پس از مرگ‬ ‫همسرش ژیسلن‪ ،‬برایش می نویسد‪ .‬کتاب سرشار از توصیفات خالقانه است ‪ .‬برای‬ ‫اشنایی بیشتر با این کتاب بخشی از یادداشت مترجم را برایتان برگزیده ایم‪ .‬در بخشی‬ ‫از این کتاب امده است‪:‬‬ ‫«… ولی قول بده برای دل خودت بنویسی؛ زیرا در غیراین صورت تو فقط یک‬ ‫دربارهنویسنده‬ ‫کار ادبی کرده ای؛ درحالی که باید نوشت… و نوشتن با کار ادبی خیلی فرق دارد…‬ ‫کریستین بوبن به اعتقاد بسیاری‪ ،‬یک پدیده در ادبیات فرانسه به شمار می رود‪ .‬او نمی دانم و نمی خواهم بدانم از خواندن این اثر چه احساسی به شما دست می دهد؛‬ ‫که در رشته فلسفه تحصیل کرده است تاکنون قادر به افرینش اثار ادبی تاثیرگذار با زیرا من این کتاب را فقط برای دل خودم ترجمه و منتشر کرده ام و برخالف بسیاری‬ ‫درون مایه فلسفی و معنوی بوده است‪.‬‬ ‫دیگر از کارهایم‪ ،‬بنا به سفارش یا اهداف حرفه ای نبوده است؛ چراکه این نوشته برایم‬ ‫بوبن از کودکی شیفته مطالعه بود و از ابتدا خود را در دنیای کتاب غرق کرد‪.‬‬ ‫یاداور روزهای قشنگی است که دیگر هرگز برایم تکرار نخواهند شد؛ یاداور روزهای‬ ‫او دوره های اموزشی مددکاری روانی را نیز گذرانده است‪.‬‬ ‫قشنگی که با «او» بودم؛ با او که به گفته قسمتی از این کتاب‪ ،‬با ارزش ترین چیز یک‬ ‫بوبن برنده جایزه ‪ ،Dera maggots‬از مهم ترین جوایز فرهنگی و ادبی فرانسه‪ ،‬عشق را به من هدیه داد‪ :‬فقدان!!!‬ ‫نیز است‪.‬‬ ‫البته از نبودنش دلگیر نیستم و به ان عادت کرده ام؛ حتی وقتی خوب به این فقدان‬ ‫ویژگی نوشته های بوبن‬ ‫فکر می کنم‪ ،‬می بینم که چیزهای زیادی هم از ان یاد گرفته ام‪ .‬اری من یاد گرفته ام‬ ‫کتاب های او معموال کوتاه هستند و طبقه بندی ان ها بسیار مشکل است‪.‬‬ ‫که هیچ فرقی نمی کند چقدر خوب و وفادار باشــم؛ زیرا همیشه کسانی هستند که‬ ‫الیســون اندرسون‪ ،‬مترجم انگلیسی اثار او‪ ،‬معتقد است نوشته های او نه در زمره لیاقتش را ندارند‪.‬‬ ‫داستان و نه در زمره واقعیت می گنجند‪ ،‬نه نثر هستند و نه شعر‪ ،‬بلکه تلفیقی از تمام‬ ‫من یاد گرفته ام کسانی که دوستشان دارم را خیلی زود از دست می دهم و کسانی را‬ ‫این هاهستند‪.‬‬ ‫که بود و نبودشان برایم اهمیتی ندارد‪ ،‬همیشه در کنارم خواهم داشت‪ .‬من یاد گرفته ام‬ ‫برخی از کتاب های او خط داستانی مشخصی دارند؛ اما برخی دیگر صرفًا نوشته های که باید همیشه ان هایی که دوستشان دارم را با کالمی عاشقانه و نگاهی ملتمسانه‬ ‫کوتاه و قطعه گونه هستند‪.‬‬ ‫ترک کنم؛ چون ممکن است دیگر هیچگاه نبینمشان…»‪.‬‬ ‫شهرت و خصوصیات برجسته‬ ‫قســمت عمده شهرت این نویسنده از بابت نوشــته های عمیق و اندیشه های‬ ‫فلسفی پشت ان ها نشئت گرفته است‪ .‬او یکی از چهره های متفکر و دارای سبکی‬ ‫منحصربه فرد در زمینه معنویت و اندیشه شناخته می شود‪ .‬مضامینی از قبیل ایمان‪،‬‬ ‫عرفان‪ ،‬تنهایی‪ ،‬عشق و کودکی از مسائلی هستند که نوشته های بوبن حول ان ها‬ ‫می گردد‪.‬‬ ‫نثر اهنگین و انتخاب کلماتی که به گوش نوازی متن کمک کند نیز از خصوصیات‬ ‫برجسته این نویسنده است‪.‬‬ ‫اثار بوبن‬ ‫کتاب های کریستین بوبن در میان خوانندگان ایرانی جایگاه ویژه ای را به دست اورده‬ ‫است و انتشارات مختلف‪ ،‬اثار او را به صورت مجموعه یا جداگانه به چاپ رسانده اند‪.‬‬ ‫از میــان این کتاب ها‪ ،‬می توان به «دیوانــه وار» (دیوانه بازی)‪« ،‬ابله محله» (ژه)‪،‬‬ ‫«غیرمنتظره»‪« ،‬رفیق اعلی»‪« ،‬همه گرفتارنــد»‪« ،‬فراتر از بودن»‪« ،‬دلباختگی»‪،‬‬ ‫«زن اینده» ‪« ،‬بانوی سپید»‪« ،‬اسیر گهواره»‪« ،‬ستایش هیچ»‪« ،‬ایزابل بروژ»‪« ،‬فروغ‬ ‫هستی»‪« ،‬لباس کوچک جشن»‪« ،‬زندگی از نو»‪« ،‬تصویری از من در کنار رادیاتور»‪،‬‬ ‫«نور جهان»‪« ،‬مسیح در شقایق» و «شش اثر» اشاره کرد‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪19‬‬ ‫طنز ادبی‬ ‫خاطرات دانش اموزی پینوکیو‬ ‫شنبه‪ :‬امروز از اول صبح پدر ژپتو مرا صدا می کرد‬ ‫تا به مدرسه بروم‪ ،‬من هرچه به او می گویم‪« :‬زمانه‬ ‫عوض شده‪ ،‬االن ادم حسابی ها هم از مدرسه و درس‬ ‫خواندن فرار می کنند؛ من که چوبی هســتم‪ ،‬بگذار‬ ‫بروم مبل شوم‪ ،‬صندلی شوم‪ ،‬عصا شوم‪ ،‬بهتر از این‬ ‫اســت که درس بخوانم»‪ ،‬گوشش بدهکار نیست‪،‬‬ ‫می گوید‪« :‬تو باید دکتر شــوی»‪ .‬هرچه می گویم‪:‬‬ ‫«االن هر کسی هم واقعا دکتر است از ترس تهمت‬ ‫تقلبی بودن مدرکش انکار می کند»‪ ،‬گوش نمی دهد‪.‬‬ ‫اصال این پدر ژپتو به هیچ صراطی مستقیم نیست‪.‬‬ ‫حقش همان است که توسط نهنگ خورده شود و‬ ‫من هم نروم کمکش کنم و وقتی کامال هضم و دفع‬ ‫شد‪ ،‬بفهمد که نباید گیر بدهد‪.‬‬ ‫یکشــنبه‪ :‬در راه مدرســه گربه نره و روباه مکار‬ ‫را دیدم‪ ،‬گفتند‪« :‬راهی می شناســیم که یک شبه‬ ‫پول دار می شوی»‪ .‬گفتم‪« :‬می خواهید پرزنتم کنید؟‬ ‫دوباره گلد کوئیست»؟ گفتند‪« :‬نه‪ ،‬به این می گویند‬ ‫جلسه مشاوره و با گلد کوئیست متفاوت است‪ .‬ان‬ ‫فروش کاال بوده و این ســرمایه گذاری است‪ .‬پولت‬ ‫را در شرکت ما ســرمایه گذاری می کنی و ماهانه‬ ‫‪ 30‬درصد سود می گیری‪ .‬البته باید پول دوستان و‬ ‫همکالسی های دیگرت را هم بیاوری و در شرکت‬ ‫ما سرمایه گذاری کنی»‪ .‬قبول کردم و تمام پول هایم‬ ‫را سرمایه گذاری کردم‪ .‬بهتر از درس خواندن و کار‬ ‫کردن است‪.‬‬ ‫دوشــنبه‪ :‬امروز ســر راه مدرســه به یک پری‬ ‫برخوردم‪ .‬پری خانم گفــت‪« :‬اگر چند قول به من‬ ‫بدهی تــو را ادم می کنم»‪ .‬گفتــم‪« :‬چه قولی»؟‬ ‫گفت‪« :‬درســت را بخوانی»‪ .‬گفتم‪« :‬مطمئن باش‬ ‫همیشه درسم را می خوانم»؛ دماغم یک وجب دراز‬ ‫شد‪ .‬گفت‪« :‬پدر ژپتو را اذیت نکنی»‪ .‬گفتم‪« :‬قول‬ ‫می دهم»؛ دماغم یک وجب دیگر بلندتر شد‪ .‬پری‬ ‫گفت‪« :‬قول می دهی دیگر دوروبر گربه نره و روباه‬ ‫مکار افتابی نشوی»؟ گفتم‪« :‬قول می دهم»؛ دماغم‬ ‫یک وجب دیگر بلندتر شد‪ .‬ان روز مجبور شدم به‬ ‫یک جراح زیبایی مراجعه کنم و دماغم را عمل کنم‪.‬‬ ‫سه شنبه‪ :‬امروز همه مسخره ام می کردند و به من‬ ‫می گفتند‪« :‬دماغ عملی»‪ ...‬همش تقصیر پری است‪.‬‬ ‫از نیمه راه مدرسه برگشتم خانه‪.‬‬ ‫چهارشــنبه‪ :‬امروز در راه مدرسه دیدم عده ای از‬ ‫دوستان جمع شــده اند‪ .‬گفتم‪« :‬می خواهید چه کار‬ ‫کنید»‪ .‬گفتند‪« :‬می خواهیم فرار مغزها کنیم‪ ،‬برویم‬ ‫خارج‪ .‬انجا خوش بگذرانیم»‪ .‬من هم تصمیم گرفتم‬ ‫با ان ها فرار مغزها کنم‪.‬‬ ‫پنج شــنبه‪ :‬امروز به صورت کامال یواشــکی از‬ ‫مرز خارج شدیم و فرار مغزها کردیم‪ .‬البته من فرار‬ ‫چوب ها کردم‪.‬‬ ‫جمعه چند سال بعد‪ :‬االن چند سالی می شود که‬ ‫فرار مغزها یا چوب ها کرده ام‪ .‬پدر ژپتو بعد از رفتن‬ ‫من افسردگی گرفته‪ ،‬دوستانم هم از بس کار کرده اند‬ ‫شبیه درازگوش شده اند‪ .‬من هم دچار سرخوردگی‬ ‫چوبی یا خرخوردگی چوبی یا چوب خوردگی خری‬ ‫شده ام و می خواهم خودم را به عنوان هیزم به یک‬ ‫شومینهمعرفیکنم‪.‬‬ ‫منبع‪ :‬مجموعه نثر طنز «الف توشک»‪،‬‬ ‫علیرضالبش‬ ‫کاریکلماتور‬ ‫منبع‪ :‬چاقوی تیغه مخملی‬ ‫ابوالقاسمصلح جو‬ ‫چشمم «تار» شد‪ ،‬من هم نواختمش!‬ ‫امروز که محتاج توام‪ ،‬جای تو چائیست!‬ ‫سیر بود‪ ،‬تازه فریب «خورده» بود!‬ ‫برای درددلش‪ ،‬س ِر وقت غصه «می خورد»!‬ ‫پرد!‬ ‫ب‬ ‫سرم‬ ‫چون خوابم «سنگین» بود‪ ،‬نمی توانست از‬ ‫ِ‬ ‫َ‬ ‫‪20‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫دنیای‬ ‫احمق ها‬ ‫منبع‪ :‬دیوان خروس الری‬ ‫ابوالقاسم حالت‬ ‫دال بیرون مرو از بزم پرغوغای احمق ها‬ ‫که دنیایی نیابی خوش تر از دنیای احمق ها‬ ‫کجا می یافتم مضمون جالب گر نبود احمق؟‬ ‫سر و جانم به قربان قد و باالی احمق ها‬ ‫فکاهی گوی و زیرک تا نباشد کس‪ ،‬نمی داند‬ ‫که معنی هاست اندر حرف بی معنای احمق ها‬ ‫چنین کاندر جهان کار حماقت رونقی دارد‬ ‫به از امروز احمق ها بود فردای احمق ها‬ ‫نه این کاال ضرر دارد‪ ،‬نه این دکان شود بسته‬ ‫خوشا دکان احمق ها‪ ،‬خوشا کاالی احمق ها‬ ‫خداوندا‪ ،‬چرا اخر به من عقل و خردی دادی‬ ‫که هر ساعت من عاقل شوم رسوای احمق ها‬ ‫به هر جا دوغ و دوشاب است یکسان رخ مکن در هم‬ ‫نمی بیند به از این چشم نابینای احمق ها‬ ‫ز اوضاع مالل انگیز گیتی جمله ی مردم‬ ‫غمی دارند و تشویشی به استثنای احمق ها‬ ‫به رنج از دوره ی خردی گرفتارند تا پیری‬ ‫تمام مردم روی زمین منهای احمق ها‬ ‫اواز مگس را «تا ِر» عنکبوت همراهی می کند!‬ ‫بیمه نبودم‪ ،‬وقتی «تصادفی» از ذهنم گذشتی!‬ ‫با عینک «دوربین»ام‪ ،‬عکاسی می کنم!‬ ‫با فقر «اهن»‪« ،‬روی»اش هم کم شد!‬ ‫چوب نااگاهی اش را در اگاهی خورد!‬ ‫با اختیار «تام»‪« ،‬جری» شدم!‬ ‫پهلوان «دوبنده»اش را به بازار برده فروشان برد!‬ ‫«کشیدن» پیراهن یوسف‪ ،‬زلیخاوار ترازو خریدم!‬ ‫برای‬ ‫ِ‬ ‫سازهای مخالف را روی اعصاب من کوک می کنند!‬ ‫فقط از کسی«خط» می گیرم که خوشنویس باشد!‬ ‫موم سوغات اورده بود‪ ،‬از ماه عسل!‬ ‫وقتی به دوستم «سر» زدم‪ ،‬کف گرگی تحویل گرفتم!‬ ‫به اغما رفت فرشم‪ ،‬از شدت «بی خوابی»!‬ ‫شاعرانه‬ ‫به هوا نیازمندیم‬ ‫به کمی هوای تازه‬ ‫به کمی درخت و قدری گل و سبزه و تماشا‬ ‫به پلی که می رساند یخ و شعله را به مقصد‬ ‫به کمی قدم زدن کنار این دل‬ ‫و به قایقی که واکرده طناب و رفته رقصان‬ ‫به کرانه های ابی‬ ‫به کمی غزال وحشی‬ ‫به شما نیازمندم‬ ‫نامت را بر زبان می اورم‬ ‫دریا بر من گسترده تر می شود‬ ‫دریایی که ادامه گیسوان توست‬ ‫کالمت را سرمه چشم می کنم‬ ‫افتاب و ماه و ستارگان را‬ ‫در اب ها می بینم‬ ‫می خوانمت‬ ‫موجی بلند به ساحل می دود و دست می گشاید‬ ‫صدفی پلک می زند‬ ‫و تو در گیسوانت می تابی‬ ‫عمران صالحی‬ ‫به زمین و زمان بدهکاریم‬ ‫هم به این‪ ،‬هم به ان بدهکاریم‬ ‫به رضا قهوه چی که ریزد چای‬ ‫دو عدد استکان بدهکاریم‬ ‫به علی ساربان که معروف است‬ ‫شتر کاروان بدهکاریم‬ ‫شاخی از شاخ های دیو سفید‬ ‫به یل سیستان بدهکاریم‬ ‫مثل فرخ لقا که دارد خال‬ ‫به امیرارسالن بدهکاریم‬ ‫نیست ما را ستاره ای‪ ،‬ای دوست‬ ‫که به هفت اسمان بدهکاریم‬ ‫مبلغی هم به بانک کارگران‬ ‫شعبهطالقانبدهکاریم‬ ‫این دوتا دیگ را و قالی را‬ ‫به فالن و فالن بدهکاریم‬ ‫دو عدد برگ خشک و خالی هم‬ ‫ما به فصل خزان بدهکاریم‬ ‫هم به تبریز و مشهد و اهواز‬ ‫هم قم و اصفهان بدهکاریم!‬ ‫به مجالت هفتگی‪ ،‬چندین‬ ‫مطلب و داستان بدهکاریم‬ ‫قلک بچه ها به یغما رفت‬ ‫ما به این کودکان بدهکاریم‬ ‫مبلغی هم کرایه خانه به این‬ ‫موجر بدزبان بدهکاریم‬ ‫عمران صالحی در یکم اسفند ســال ‪ ۱۳۲۵‬در امیریه‬ ‫تهران از پدری اردبیلی و مادری مهاجر که از باکو به سمنان‬ ‫و سپس تهران مهاجرت کرده بودند‪ ،‬متولد گردید‪.‬‬ ‫خــود او در کتــاب «تاریخ شــفاهی ادبیــات معاصر‬ ‫ایران‪ ،‬عمران صالحی» نشــر ثالــث‪ ،‬صفحه ‪ ،۱۸‬درباره‬ ‫تاریــخ تولدش می گوید‪« :‬من در ســال ‪ ۱۳۲۵‬در تهران‬ ‫متولد شــده ام‪ ،‬در محله امیریه مختاری‪ .‬البته ان طور که‬ ‫شناسنامه ام می گوید باید این اتفاق غیرمنتظره و کمی هم‬ ‫عجیب در اول اســفند اتفاق افتاده باشد؛ اما خاله بزرگم‬ ‫می گفت ‪ ۱۰‬تیرماه متولد شده ام» که البته او خود بیشتر بر‬ ‫‪ ۱‬اسفند تاکید داشت‪.‬‬ ‫از توفیق تا گل اقا‬ ‫عمران صالحی نوشــتن را از مجلــه توفیق و به دنبال‬ ‫اشنایی با پرویز شــاپور در سال ‪ ۱۳۴۵‬اغاز کرد؛ سپس به‬ ‫ســراغ پژوهش در حوزه طنز رفت و در سال ‪ ۱۳۴۹‬کتاب‬ ‫«طنزاوران امروز ایران» را با همکاری بیژن اسدی پور منتشر‬ ‫کرد که مجموعه ای از طنزهای معاصر بود‪.‬‬ ‫او شــعر جدی هم می سرود و نخستین شعر او در قالب‬ ‫نیمایی در مجله خوشــه به سردبیری احمد شاملو در سال‬ ‫‪ ۱۳۴۷‬منتشر شد‪.‬‬ ‫وی با گل اقا با نام های مستعار ابوقراضه‪ ،‬بالتکلیف‪ ،‬کمال‬ ‫تعجب‪ ،‬زرشک‪ ،‬تمشک‪ ،‬ابوطیاره‪ ،‬پیت حلبی‪ ،‬اب حوضی‪،‬‬ ‫زنبور‪ ،‬بچه جوادیه‪ ،‬مراد محبی‪ ،‬جواد مخفی‪ ،‬راقم این سطور‬ ‫و‪ ...‬و نیز با نشریه بخارا همکاری داشت‪.‬‬ ‫همکاری با صداوسیما‬ ‫صالحی سپس در سال ‪ ۱۳۵۲‬به استخدام رادیو درامد و‬ ‫تا ســال ‪ ۱۳۷۵‬که بازنشسته شد به این همکاری ادامه داد‪.‬‬ ‫او همچنین ســال ها همکار شورای عالی ویرایش سازمان‬ ‫صداوسیمابود‪.‬‬ ‫اقایحکایتی‬ ‫عمده شــهرت صالحی در ســال هایی بود که برای‬ ‫مجالت روشنفکری ادینه‪ ،‬دنیای سخن و کارنامه به طور‬ ‫مرتــب مطالبی با عنوان ثابت «حاال حکایت ماســت»‬ ‫می نوشــت و از همان زمان وی بر اساس این نوشته ها‪،‬‬ ‫«اقای حکایتی» لقب گرفت و بعدها توســط انتشارات‬ ‫مروارید به چاپ رســید و چاپ کتاب در سال ‪ ۱۳۹۳‬به‬ ‫نوبت چهارم رسید‪ .‬از او اثاری به زبان ترکی اذربایجانی‬ ‫نیز در دست است‪.‬‬ ‫درگذشت‬ ‫صالحی ‪11‬مهر‪ ۱۳۸۵‬درگذشت‪ .‬پس از مرگ عمران‪،‬‬ ‫دوستدارانش مراسم بســیاری را برای وی تدارک دیدند و‬ ‫درحالی که کمتر از ‪ ۳‬ماه از وفات وی می گذشت بیش از ‪۱۲۰‬‬ ‫برنامه بزرگداشت در نقاط مختلف ایران برای وی برگزار شد‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪21‬‬ ‫ضرب المثل‬ ‫دروغش‬ ‫از دروازه تو نمی اید‬ ‫همسری‬ ‫گویند که در روزگار قدیم پادشاهی بود که تصمیم گرفت دختر خود را به‬ ‫ِ‬ ‫دروغ گوترین فرد کشور دراورد‪ .‬مردم شهر که این را شنیدند هر یک دروغی دست وپا‬ ‫کردند و نزد پادشاه بازگو کردند؛ اما شاه ان ها را نپذیرفت و گفت که دروغ شما شاخ دار‬ ‫نیست و باورکردنی است‪ .‬تا اینکه جوانکی زیرک به فکر افتاد تا هر طور شده داماد شاه‬ ‫شود‪ .‬برای همین پولی دست وپا کرد‪ .‬سبدبافی را پیدا کرد و از او خواست سبد بزرگی‬ ‫بسازد؛ ان چنان که از دروازه شهر داخل نشود‪ .‬پس از ان به نزد شاه رفت و گفت‪« :‬با‬ ‫من به دروازه شهر بیایید‪ .‬من دروغی دارم که هم باید بشنوید و هم باید ان را ببینید»‪.‬‬ ‫پادشــاه با او به دروازه شهر رفت‪ .‬پسر جوان گفت‪« :‬پدر شما قبل از مرگ برای‬ ‫رسیدگی به امور از پدر من درخواست وام و کمک مالی کرده بود‪ .‬پدر من هفت مرتبه‬ ‫این ســبد را که از دروازه شهر هم به داخل نمی اید‪ ،‬پر کرد و برای او فرستاد‪ .‬حال‬ ‫اگر این حرف من را راست می پندارید و باور می کنید‪ ،‬قرض خود را ادا کنید؛ اگر نه‪،‬‬ ‫دخترتان را به عقد من دراورید»‪ .‬پادشــاه تسلیم جوان زیرک شد و چاره ای جز این‬ ‫نداشت‪ .‬از ان زمان به بعد به هر کس که دروغ بزرگی بگوید می گویند‪« :‬دروغش از‬ ‫دروازه تو نمی اید»‪.‬‬ ‫دوستی خاله خرسه‬ ‫پیرمردی تنها در باغی بزرگ زندگی می کرد‪ .‬او از تمام دارایی های دنیا هر‬ ‫انچه می خواست داشت و از مال دنیا بی نیاز بود؛ اما بسیار تنها بود و همه خانواده‬ ‫خود را از دست داده بود‪ .‬اوایل از شهری به شهر دیگری می رفت تا کار کند و‬ ‫برای خود مالی جمع کند؛ اما چون فقیر بود هیچ فردی او را تحویل نمی گرفت‪.‬‬ ‫بعد از مدتی که خودش به اندوخته ای دست یافت‪ ،‬حاضر نشد با کسی دوست‬ ‫شــود و طرح رفاقت بریزد؛ چون می دانست به خاطر پول و مادیات است که‬ ‫دیگران دور او جمع می شوند‪.‬‬ ‫مدتی گذشــت‪ .‬روزی به جنگل رفت و در انجا خرس پیری را دید که او‬ ‫هم تنهاست و از این تنهایی دلگیر‪ .‬با خود گفت بهتر این است که او را برای‬ ‫دوستی با خود انتخاب کنم‪.‬‬ ‫روزها گذشــت و دوســتی ان ها با هم به اوج رسید‪ .‬پیرمرد به خرس پیر‬ ‫محبت فراوان می کرد و ازهمین رو بود که خرس هم از محبت برای او دریغ‬ ‫نداشت‪ .‬پیرمرد که می خوابید‪ ،‬باالی سرش می ایستاد و مگس ها و حشرات‬ ‫موذی که دوروبرش می پلکیدند را می پراند؛ اما روزی رســید که چند مگس‬ ‫سمج روی سروصورت پیرمرد به خواب رفته‪ ،‬نشستند و تالش خرس برای‬ ‫دور کردن ان ها به نتیجه ای نرسید‪ .‬عاقبت خرس با خشم بسیار سنگی بزرگ‬ ‫را برداشت‪ ،‬مگس هایی که روی صورت پیرمرد نشسته بودند را نشانه گرفت‬ ‫و سنگ را محکم پرت کرد و بدین ترتیب پیرمرد جان خود را در راه دوستی‬ ‫با خرس از دست داد‪.‬‬ ‫از ان به بعد در مورد دوســتی با فرد نادانی که از روی محبت موجب ازار‬ ‫دوست خود می شود‪ ،‬این مثل معروف شده که می گویند‪« :‬دوستی فالنی‪ ،‬مثل‬ ‫دوستی خاله خرسه است»‪.‬‬ ‫‪22‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫قدر عافیت کسی داند که به‬ ‫مصیبتی گرفتار اید‬ ‫تاجری همراه شــاگرد خود با کشتی به سفری دور و دراز می رفت‪.‬‬ ‫تاجر‪ ،‬مردی دنیادیده بود و بارها با کشــتی سفر کرده و به دل دریا زده‬ ‫بود؛ اما شاگرد‪ ،‬ناشی بود و البته برای اولین بار بود که سوار کشتی می شد؛‬ ‫ازهمین رو‪ ،‬در ابتدای سفر خوشحال بود و با ذوق به دور و اطراف نگاه‬ ‫می کرد‪ .‬کمی که گذشت اما از دیدن اطراف ترسید‪ .‬اینکه تا چشم باز‬ ‫می کرد تنها و تنها اب می دید و این طور که در میانه امواج دریا از این سو‬ ‫بهان سومی رفتند‪،‬احساسنگرانیکرد‪.‬مدتیگذشت‪.‬درتماماینمدت‬ ‫سعی داشت تا خونسرد باشد و دم نزند؛ اما دیگر تاب نیاورد و شروع کرد‬ ‫به داد و قال کردن که پشیمان است و می خواهد به ساحل بازگردد‪ .‬تاجر‬ ‫و اطرافیان هرچه تالش کردند تا او را ارام کنند و به او بفهمانند که سفر با‬ ‫کشتی ترسی ندارد و امن است و‪ ...‬موفق نشدند‪ .‬تا اینکه تاجردیگر از این‬ ‫همه عجز و البه شاگرد خسته و کالفه شد و فریاد براورد که دیگر او را‬ ‫نمی خواهد و او را به دریا افکنند و گفت‪« :‬حال شناکنان خود را به ساحل‬ ‫امنیکهمی خواهیبرسان»‪.‬شاگردکهبیشازپیشترسیدهبود‪،‬کمک‬ ‫خواست و تاجر دستور داد که او را نجات دهند‪ .‬از اب که بیرون امد دیگر‬ ‫حرفینزد‪.‬گوشه اینشستوساکتماند‪.‬دیگرانبهتاجرگفتندکهچرا‬ ‫امنی این چنین قرار‬ ‫چنین کردی؟ و او در پاسخ داد‪« :‬تا زمانی که در نا ِ‬ ‫نمی گرفت‪ ،‬نمی فهمید که بودن و ماندن در کشتی چقدر ارزش دارد»‪ .‬از‬ ‫ان به بعد در مورد افرادی که دچار گرفتاری نشده اند و ارزش نعمت هایی‬ ‫یدانندمی گویند‪«:‬قدرعافیتکسی‬ ‫کهخداونددراختیارشانگذاشتهرانم ‬ ‫داندکهبهمصیبتیگرفتاراید»‪.‬‬ ‫نقد ادبی‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪23‬‬ ‫سینمای ایران‬ ‫«اقای سانسور»‬ ‫به جان سینمای ایران می افتد‬ ‫فیلــم ســینمایی «اقای سانســور» به‬ ‫کارگردانی علی جبــارزاده و تهیه کنندگی‬ ‫غالمرضــا گمرکی‪ ،‬هم اکنــون در مراحل‬ ‫پایانی فنی قرار دارد و براساس برنامه ریزی ها‬ ‫به زودی اماده نمایش خواهد شد‪.‬‬ ‫تدوین این فیلم که هم زمان با فیلم برداری‬ ‫توســط نازنیــن مفخــم اغاز شــده بود‪،‬‬ ‫درحال حاضــر در مراحل پایانی قرار دارد‪ .‬در‬ ‫روزهای پیش رو صداگذاری و ساخت موسیقی این فیلم نیز اغاز خواهد شد‪ .‬با توجه به تم فانتزی این‬ ‫فیلم طنز و بازی متفاوت بازیگرانش‪ ،‬سازندگان امیدوارند فیلم مورداقبال تماشاگران قرار گیرد‪.‬‬ ‫اولین تجربه سینمایی علی جبارزاده ابتدا قرار بود در جشنواره سی وششم فیلم فجر به نمایش دراید‬ ‫که درنهایت سازندگان ان از حضور در این فستیوال منصرف شدند تا این فیلم به احتمال فراوان در‬ ‫تابستان ‪ ۹۷‬به نمایش عمومی دراید‪ .‬محمدرضا فروتن در «اقای سانسور» یکی از نقش های متفاوت‬ ‫خود در طول دوران بازیگری اش را برعهده داشته است‪ .‬بهرام افشاری‪ ،‬بهاره رهنما‪ ،‬بهنوش بختیاری‪،‬‬ ‫امید روحانی‪ ،‬محمود پاک نیت‪ ،‬علی مثنوی‪ ،‬گیتی قاسمی و امیر کربالیی زاده دیگر بازیگران این فیلم‬ ‫سینمایی هستند‪« .‬اقای سانسور» فیلمی اجتماعی با رگه هایی کمدی است و علی جبارزاده فیلمنامه‬ ‫ان را براساس فیلمنامه «پرده پوشی» به نویسندگی مهدی علی میرزایی به نگارش دراورده است‪.‬‬ ‫در خالصه داستان این فیلم امده است‪« :‬تا حاال شده زندگی اطرافیانت رو بدون سانسور ببینی»؟‬ ‫انگ جدید به «بدون تاریخ‪ ،‬بدون امضا»‬ ‫جوان معتقد است اخرین ساخته جلیلوند‪ ،‬فیلم ضدخانواده ای است و نباید نوروز اکران شود‪.‬‬ ‫روزنامه «جوان» با انتشار مطلبی نسبت به نمایش فیلم «بدون تاریخ‪ ،‬بدون امضا» در‬ ‫ایام نزدیک به نوروز انتقاد کرد‪ .‬این روزنامه در ادامه لقب جدیدی برای فیلم وحید جلیلوند‬ ‫انتخاب کرده است‪:‬‬ ‫«انتخاب فیلم تلخ و ضدخانواده «بدون تاریخ‪ ،‬بدون امضا» نشــان می دهد که خانواده‬ ‫اساســً در انتخاب اثار محلی از اعراب ندارد‪ .‬این روزها عنوان می شــود که سیاه نمایی از‬ ‫وضعیت کشور و فعالیت های دولت کار خوبی نیست و باید به مردم امید داد و رسانه ها تشویق‬ ‫به این کار می شوند؛ اما در عرصه سینما ظاهرًا خیلی قرار نیست امید بخشی و نشاط اجتماعی‬ ‫حتی در حد شعار در راس امور باشد‪ .‬این مسئله از اختصاص اکران نوروزی به یک فیلم تلخ‬ ‫و ناامید کننده سینمایی به وضوح به چشم می اید»‪.‬‬ ‫این روزنامه در حالی مدعی شده فیلم «بدون تاریخ‪ ،‬بدون امضا» یک فیلم ضدخانواده‬ ‫است که در سی وپنجمین جشنواره فیلم فجر عده ای از منتقدان از وجود روح جوانمردی و‬ ‫خانواده دوستی در «بدون تاریخ‪ ،‬بدون امضا» به عنوان یکی از نقاط قوت این فیلم یاد کرده اند‪.‬‬ ‫‪24‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫نخستین خبرها از‬ ‫«سمفونی نهم»‬ ‫کارگردان نام اشنای سینمای ایران‪ ،‬محمدرضا هنرمند که‬ ‫قدیمی ترها با «زنگ ها»‪ ،‬دهه شصتی ها با «دزد عروسک ها»‬ ‫و خیلی ها با «دیدار»‪« ،‬مرد عوضی» و «مومیایی ســه» با‬ ‫سینمایش خاطره دارند‪ ،‬بعد از پانزده سال‪« ،‬سمفونی نهم» را‬ ‫برای دهمین اثر سینمایی خودش انتخاب کرد‪ .‬زینب تقوایی‪،‬‬ ‫تهیه کننده این پروژه سینمایی بعد از تهیه چندین سریال‪،‬‬ ‫سینما را با «سمفونی نهم» اغاز کرده است‪.‬‬ ‫حمید فرخ نژاد‪ ،‬ســاره بیات‪ ،‬مهــرداد صدیقیان‪ ،‬هدی‬ ‫زین العابدین‪ ،‬مارین ون هولک و محمدرضا فروتن کنار اقای‬ ‫هنرمند هستند تا «سمفونی نهم» را به سینمای ایران تقدیم‬ ‫کنند‪ .‬بازیگران نام اشــنای دیگری هم در این پروژه جلوی‬ ‫دوربین خواهند رفت که بعدا معرفی خواهند شد‪.‬‬ ‫مدیریت فیلم برداری این پروژه سینمایی به عهده هومن‬ ‫بهمنش است و مشکین مهرگان‪ ،‬صحنه و لباس «سمفونی‬ ‫نهم» را مدیریت می کند‪ .‬طراحی و مدیریت گریم این پروژه‬ ‫با مجید اسکندری است و مدیریت تولید این فیلم را مهدی‬ ‫بدرلو بر عهده دارد‪ .‬صدای «سمفونی نهم» توسط مهدی‬ ‫ابراهیم زاده به گوش شما خواهد رسید و محمدرضا موئینی‬ ‫رفیق دیرینه محمدرضا هنرمند فیلم را تدوین خواهد کرد‪.‬‬ ‫عکس های فیلم را احمدرضا شــجاعی ثبت می کند و ایدا‬ ‫تبلیغات «سمفونی نهم»‪ ،‬همراه‬ ‫مصباحی با مدیریت رسانه و‬ ‫ِ‬ ‫این فیلم است‪.‬‬ ‫سکانس های «سمفونی نهم» در کاشان و تهران درحال‬ ‫فیلم برداری است و بیش از ‪ ٧٠‬درصد کار فیلم برداری شده‬ ‫اســت‪ .‬فیلمنامه «ســمفونی نهم» با نویسندگی مشترک‬ ‫محمدرضا هنرمند و حامد افضلی به نگارش درامده است؛‬ ‫فیلمنامه ای که با تعدد لوکیشن روبروست و سکانس هایی از‬ ‫زندگی شخصیت های مهمی در جهان و ایران که تصویرشان‬ ‫را برای اولین بار در سینمای ایران می بینیم‪.‬‬ ‫شاید عاشق شدن اخرین فرصت هرکسی برای ادم بودن‬ ‫است‪ .‬شما هم موافقید؟‬ ‫سینمای جهان‬ ‫تمارض شرکت امازون‬ ‫کمپانی «امازون» حق پخش فیلم «تمارض»‪ ،‬اولین فیلم سینمایی عبد ابست را خریداری‬ ‫کرد‪ .‬به نقل از روابط عمومی فیلم‪ ،‬همه حقوق پخش فیلم «تمارض» پیش تر در امریکای شمالی‬ ‫به کمپانی ‪ Gravitas Ventures‬و در چین به یک کمپانی چینی فروخته شده بود‪ .‬به همین‬ ‫دلیل «امازون» عرضه و پخش ‪« VOD‬تمارض» را در تمام دنیا‪ ،‬به غیر از امریکای شمالی‪،‬‬ ‫چین و ایران خریداری کرد‪.‬‬ ‫ایــن فیلم پس از پایان اکران در ایران با هفت زیرنویس به زبان های زنده دنیا توســط این‬ ‫کمپانی عرضه می شود‪« .‬امازون» فیلم «تمارض» را در برنامه نمایش مستقیم ستارگان جوان‬ ‫جشنواره های فیلم (‪ )Amazon Video Direct’s Film Festival Stars‬که ان را از میان‬ ‫فیلم های کارگردانان حاضر در چهل ودومین دوره جشنواره فیلم تورنتو (‪ )۴۲ tiff‬برگزیده بود‪،‬‬ ‫در اواسط سال ‪ ۲۰۱۸‬با نام انگلیسی «‪ »Simulation‬ارائه خواهد کرد‪« .‬تمارض» تاکنون در‬ ‫جشنواره های متعددی ازجمله برلین‪ ،‬تورنتو‪ ،‬شانگهای‪ ،‬ترانسیلوانیا و… شرکت کرده است‪ .‬مریم‬ ‫شفیعی‪ ،‬تهیه کننده و محمد اطبایی عرضه و پخش بین المللی فیلم را بر عهده دارد‪« .‬تمارض»‬ ‫محصول ســال ‪ )۲۰۱۷( ١٣٩٥‬شرکت هیچ فیلم اســت‪« .‬تمارض» هم اکنون در سینماهای‬ ‫هنروتجربه سراسر کشور روی پرده است‪.‬‬ ‫مریل استریپ در فصل دوم‬ ‫سریال ‪Big Little Lies‬‬ ‫همکاری بانوی موسیقی یونان‬ ‫با پیمان معادی‬ ‫مریل استریپ‪ ،‬بازیگری که به تازگی‬ ‫بیســت ویکمین نامزدی اسکار را کسب‬ ‫کرده اســت‪ ،‬در فصل دوم سریال موفق‬ ‫«دروغ های کوچک بزرگ» جلویدوربین‬ ‫می رود‪.‬‬ ‫اســتریپ در این سریال نقش «مری‬ ‫لوییز رایت» را بازی می کند که مادر «پری‬ ‫رایت» با بازی «الکساندر اسکارشگارد»‬ ‫است‪.‬‬ ‫پس از اعالم نامــزدی مجدد مریل‬ ‫استریپ در جوایز اسکار برای ایفای نقش‬ ‫اصلیدرفیلم«پست»استیوناسپیلبرگ‪،‬‬ ‫استریپ در این سریال بازی خواهد کرد‪.‬‬ ‫گفته شده استریپ برای بازی در هر اپیزود‬ ‫این سریال حدود ‪ ۸۰۰‬هزار دالر دریافت‬ ‫می کنــد‪ .‬در این ســریال ضمن اینکه‬ ‫«نیکول کیدمن» و «ریس ویتراسپون»‬ ‫بازی می کنند‪ ،‬تهیه کننده ان نیز هستند‪.‬‬ ‫فصل نخست این سریال بر مبنای رمانی‬ ‫بههمیننامنوشته«لیانموریارتی»ساخته‬ ‫شد و فصل دوم بر مبنای داستان جدیدی‬ ‫که توسط همین نویســنده نوشته شده‬ ‫ساختهمی شود‪.‬‬ ‫النیکاریندرو‪،‬بعدازهمکاریبابزرگانسینمایجهان‪،‬موسیقیفیلم«بمب‪،‬یکعاشقانه»‬ ‫پیمانمعادیرادریونانمی سازد‪.‬پیمانمعادیبههمراهتهیه کنندهفیلم‪،‬احسانرسول اف‪،‬این‬ ‫روزهادریونانبه سرمی برندتاازساختهجدیدخانمالنیکاریندروبرایفیلم«بمب‪،‬یکعاشقانه»‬ ‫کهفیلمنامه اشسهسالپیشجایزهبهترینفیلمنامهراازجشنوارهاسیاپاسفیکدریافتکرده‪،‬‬ ‫نالمللی که برای اکثر اثار برجسته «تئو انجلوپولس» موسیقی‬ ‫رونمایی کنند‪ .‬این اهنگ ساز بی ‬ ‫ساخته با کارگردانان مطرحی چون «کریس مارکر»‪« ،‬جولس داسین»‪« ،‬ماگارت فن تروتا»‬ ‫و‪ ...‬نیز همکاری داشته است‪ .‬پیمان معادی درباره دلیل انتخاب کاریندرو می گوید‪« :‬ساخته های‬ ‫خانم النی فراتر از عرف موسیقی متن در سینما است و ذهن زیبا و درخشان او‪ ،‬روحی عمیق را‬ ‫ازپهنایکالمموسیقی اشبهفیلممنتقلمی کند‪.‬اواهنگ سازشگفت انگیزیاستوعالوهبر‬ ‫ساختموسیقی‪،‬حدود‪ 18‬فیلمنامهفیلمبلند‪ 13،‬نمایشنامهو‪ 10‬فیلمنامهسریالتلویزیونی‪،‬در‬ ‫کارنامه اش به چشم می خورد که نشان از چندوجهی بودن او دارد»‪.‬النی کاریندور نیز در نامه ای‬ ‫بعدازتماشایفیلم«بمب‪،‬یکعاشقانه»برایپیمانمعادیچنیننوشتهاست‪«:‬پیمانعزیز‪،‬‬ ‫بادیدنفیلمتعمیقاتحت تاثیرقرارگرفتموهرچهمی گذردبیشازپیشدلبسته اشمی شوم‪.‬‬ ‫ایده و متنت و حلقه های درهم تنیده ی داستانت‪ ،‬بی اندازه قوی و انسانی اند‪ .‬زیبایی سکانس ها و‬ ‫حقیقت شرایط جغرافیای تو! و این ایده کلی عشق در زیر بمباران که چطور بر زندگی هرروزه‬ ‫ِ‬ ‫نالمللیدرادامهنوشته‪«:‬سکانس هایفیلمت‬ ‫ادم هاتاثیرمی گذارد‪.»!...‬ایناهنگ سازبرجستهبی ‬ ‫حیرت انگیزند؛تک تک شانواوجان هادراخرینصحنهبمبارانباانفیلم برداریبی نظیر‪...‬حتم‬ ‫اشت مردم دنیا را از ایران تغییر و بسط خواهد‬ ‫دارم کشورت به تو خواهد بالید؛ چراکه فیلمت برد ِ‬ ‫داد»‪.‬فیلم«بمب‪،‬یکعاشقانه»دومینساختهبلندپیمانمعادیبعداز«برفرویکاج ها»است‬ ‫کهعالوهبرکارگردانی‪،‬به عنوانبازیگراینفیلمهمجلویدوربینرفتهاست‪.‬همچنینمحمود‬ ‫کالری عالوه بر مدیریت فیلم برداری در یکی از نقش های فرعی فیلم بازی کرده است‪.‬در این‬ ‫فیلمپیمانمعادی‪،‬لیالحاتمی‪،‬حبیبرضایی‪،‬سیامکانصاری‪،‬سیامکصفری‪،‬بهادرمالکی پور‪،‬‬ ‫رامینپورایمان‪،‬معصومهقاسمی پور‪،‬صباگرگین پور‪،‬شهروزاقایی پورو‪...‬جلویدوربینرفته اند‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪25‬‬ ‫گفتگو‬ ‫به بهانه سیمر غ‬ ‫با کامبوزیا پرتوی‬ ‫اگر «گنج قارون»‬ ‫هم بسازم باز هم‬ ‫از جهان بینی ام‬ ‫است‬ ‫مدیون‬ ‫بی شک سریال «گل پامچال» قبل از هرچیز‪ ،‬در ذهن ها ماندنش را‬ ‫ِ‬ ‫تفکر‪ ،‬قلم و نگاه اوست؛ کسی که در هر کسوتی که بوده خوش درخشیده و با‬ ‫هر چرخش قلم یا اکشنی که گفته‪ ،‬جایزه قابل توجهی را به خودش اختصاص‬ ‫داده است؛ جوایزی مثل سیمرغ سی و ششمین جشنواره فیلم فجر برای فیلمنامه‬ ‫فیلم «کامیون»‪ ،‬خرس نقره ای جشنواره فیلم برلین ‪ 2013‬برای فیلم «پرده» با‬ ‫کارگردانی مشترک او و جعفر پناهی و بازی اش در نقش اول فیلم‪ ،‬جایزه بهترین‬ ‫فیلمنامه در بیستمین جشنواره فیلم فجر برای «من ترانه‪ 15‬سال دارم» و‪...‬؛ این ها‬ ‫همه بخشی از کارنامه درخشان کامبوزیا پرتوی‪ ،‬فیلمنامه نویس و کارگردان ‪62‬‬ ‫ساله و اهل رشت است که در ساخت «خانه دوست کجاست» و نوشتن فیلمنامه‬ ‫ایستگاه متروک با عباس کیارستمی همکاری داشته است‪ .‬پرتوی بیش از هر‬ ‫چیز با «کافه ترانزیت» شناخته می شود‪ .‬به بهانه سیمرغ سی و ششمین جشنواره‬ ‫فیلم فجر گفتگویی تصویری و اختصاصی با این کارگردان صاحب نام داشته ایم‬ ‫که به دیدن و خواندنش دعوتید‪.‬‬ ‫نکته‪ :‬جهت مشاهده‬ ‫فیلم ایــن گفتگو از‬ ‫طریــق بارکد مراحل‬ ‫ذیل را طی کنید‪:‬‬ ‫دانلــود اپلیکیشــن‬ ‫بارکدخوان از بازار‪ ،‬اپ‬ ‫استور‪ ،‬گوگل پلی و‪،...‬‬ ‫نصب و راه اندازی اپ‪،‬‬ ‫اسکن بارکدها توسط‬ ‫گوشیموبایل‬ ‫قرار بود تهیه کننده‪ ،‬مجوز اقای وثوقی را بگیرد‬ ‫دوستی که قرار بود تهیه کننده کار باشد گفته بودند مجوز اقای بهروز وثوقی‬ ‫برای بازی در «کامیون» را می گیرند‪ .‬اتفاقا اقای وثوقی هم فیلمنامه را خوانده‬ ‫بودند و دوستش داشتند و قرار بود با ما کار کنند؛ اما تهیه کننده نتوانست مجوز‬ ‫ایشان را بگیرد‪ .‬بعد ما مجبور شدیم یک تغییری در فیلم بدهیم که بتوانیم در‬ ‫ترکیه کار کنیم؛ اما متاسفانه در ترکیه به مشکالت مالی برخوردیم و برگشتیم‬ ‫ایران و منتظر شدیم تا االن که توانستیم کار را تولید کنیم‪.‬‬ ‫نحوه انتخاب سعید اقاخانی برای بازی در «کامیون»‬ ‫ساخت «کامیون» بر اساس واقعیت‬ ‫شکل گیری فیلم «کامیون» به سال های‬ ‫‪ 1366-67‬برمی گــردد کــه ســر فیلم‬ ‫«گلنار» بودیم و اقای ســجادی حسینی‬ ‫(خدا رحمتشان کند)‪ ،‬دســتیار من بودند‪.‬‬ ‫روزی دیدم ایشان خیلی پریشان اند و بعد‬ ‫فهمیدم خانواده شان که ساکن جنوب بودند‬ ‫می خواستند به تهران بیایند و اقای حسینی‬ ‫هم خانه ای اجاره کرده و ســ ِر کا ِر ما امده‬ ‫بودند به این امید که خانم و بچه هایش وقتی‬ ‫رسیدند به خانه بروند‪ .‬ان ها برای رسیدن به‬ ‫تهران یک کامیون اجاره می کند؛ اما وقتی‬ ‫به خانه می رســند می بینند که صاحبخانه‬ ‫پشیمان شده و حرفش را پس گرفته است‪.‬‬ ‫این ماجرا از ان سال در قالب یک فیلمنامه‬ ‫پخته تر شــد تا رســید به فیلمی که االن‬ ‫شاهدشهستیم‪.‬‬ ‫‪26‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫من در چندین مجموعه تلویزیونی کودک با اقای سعید اقاخانی کار کرده‬ ‫بودم‪ .‬با توجه به شناختی که به توانایی هایشان داشتم و عکس گریم متفاوتی که‬ ‫یک شب از ایشان دیده بودم؛ به نظرم امدم که ایشان مناسب این نقش هستند‬ ‫و همان شب به ایشان زنگ زدم و فیلمنامه را برایشان فرستادم و چند روز بعد‬ ‫ایشان موافقت خود را اعالم کردند‪.‬‬ ‫دلیل اهدای سیمرغ اقای پرتوی به اقای اقاخانی‬ ‫وقتی در مراحل مونتاژ اولین پالن های فیلم (کامیون) بودیم؛ هر کسی بازی‬ ‫اقای اقاخانی را می دید می پسندید و ما تصور می کردیم این خوبی ای که همه‬ ‫در بازی ایشان دیده اند توسط داوران هم دیده می شود؛ اما در مراسم جشنواره‬ ‫دیدم که اسم اقای اقاخانی در بین برگزیدگان نیست‪ .‬خب وقتی به همه فیلم ها‬ ‫دو جایزه دادند‪ ،‬چرا برای بازیگری دو مورد را انتخاب نکردند؟‬ ‫جسارت اقای عسگرپور‪ ،‬به ما هم جسارت می داد‬ ‫در جشنواره دوره بیست ویکم که من هم جزء داوران بودم‪ ،‬ان موقع هم این‬ ‫حال وهوای اعمال نظر دیگران بر داوری وجود داشت؛ اما نه این قدر شدید‪ .‬ان‬ ‫سالی که من هم داور جشنواره بودم‪ ،‬اقای عسگرپور دبیر جشنواره بودند و ایشان‬ ‫در همه مدیریت هایشان یک سری جسارت هایی دارند که خوب است و این به‬ ‫من هم جسارت می داد‪ .‬ان زمان خو ِد داورها گاهی متاثر از یک چیزی می شدند‬ ‫و نظر خاصی روی یک فیلم داشتند؛ اما بقیه دوستان نمی پذیرفتند‪.‬‬ ‫گفتگو‬ ‫فیلمی که با هزار زور و زحمت وارد جشنواره شد‬ ‫ان موقع که من داور بودم (دوره اقای احمدی نژاد) هم نظر دولت به یک سری افراد‬ ‫بودوادعاهایخیلیناجورتریداشتند؛مثالمی توانیدردپایاندورهرادرفیلم«امپراتور‬ ‫جهنم» ببینید؛ فیلمی که از ان موقع مانده بود و با هزار زور و زحمت ان را وارد جشنواره‬ ‫امسالکردند؛درصورتی کهسالگذشتهدرجشنوارهردشدهبود‪.‬اینهمانتاثیردیدگاه‬ ‫دولتی است و این فیلم‪ ،‬امسال جای یک فیلم خوب را گرفت‪.‬‬ ‫اگر «گنج قارون» هم بسازم باز هم از جهان بینی ام است‬ ‫من جهان بینی ای دارم که اگر «گنج قارون» هم بسازم باز هم از جهان بینی من‬ ‫است؛ همان طور که مثال می بینیم فیلم «درختان زیتون» که اقای کیارستمی (خدا‬ ‫رحمتشان کند) ساخته اند چقدر شــبیه «گنج قارون» است‪ .‬هر کدام از دوستان ما‬ ‫جهان بینی خودشان را دارند‪ .‬حتی فیلم های کمدی سخیفی که ساخته می شوند هم‬ ‫از جهان بینی سازنده ان ها است‪ .‬جهان بینی من هم این گونه است؛ پس باید فیلمم را‬ ‫سرگرم کنندهومفرحبسازمکهتماشاچیبهسینمابیایدومنهمپو لدارشوم‪.‬‬ ‫تخمینمیزاناستقبالازیکفیلمدرایرانسختاست‬ ‫در ایران‪ ،‬حرف زدن راجع به اینکه فیلمی مورداستقبال قرار خواهد گرفت یا خیر‪،‬‬ ‫سخت اســت؛ چون خیلی از فیلم ها برای فروش باال‬ ‫ساخته شده اند؛ اما یک دفعه می بینید در ان فرصتی که‬ ‫برای اکران پیدا کرده اند‪ ،‬اتقاق خاصی برایش نمی افتد‬ ‫چوناینجاخیلیچیزهاتاثیرگذاراست‪.‬‬ ‫دلیل موفقیت «خــاک و خاکســتر» از زبان‬ ‫تهیه کنندهکار‬ ‫یک زمانی‪ ،‬من درحال کار بر روی فیلمنامه ای برای‬ ‫دوستانی فرانسوی بودم که برگرفته از رمان «خاک و‬ ‫خاکستر»نوشتهاقایرحیمی‪،‬بود‪.‬یکروزازتهیه کننده‬ ‫کار‪ ،‬اقای کالرک‪ ،‬دلیل سرمایه گذاری روی این فیلم را‬ ‫پرسیدم‪ .‬ایشان گفتند حرفه شان سرمایه گذاری است و‬ ‫چون این رمان را خیلی دوست داشتند تصمیم گرفتند‬ ‫انراکارکنند‪.‬ایشانخیلیمطمئنبودندکهفیلمموفق‬ ‫خواهد شد و دلیلش را این گونه بیان کردند که این رمان‬ ‫به ‪ 25‬زبان ترجمه شده است و تیراژهای باالیی از ان‬ ‫در کشورهای مختلف چاپ شده و به فروش رفته است‬ ‫و حتما کسانی که این رمان را خریدند از فیلم ان هم‬ ‫خوششان می اید و هر کدام یک نفر همراه هم با خود‬ ‫برای تماشای فیلم می برد؛ پس از فیلم استقبال خواهد‬ ‫شد‪.‬‬ ‫انجا اکران های سنجشــی شرایط را تعریف‬ ‫می کند‪،‬اینجاشرکتپخش کننده‬ ‫در کشورهای خارجی‪ ،‬مخصوصا امریکا‪ ،‬بعد از اینکه‬ ‫سالعمل‬ ‫فیلمشان ساخته می شود‪ ،‬یک سری اکران های سنجشی می گذارند تا عک ‬ ‫تماشاچیرابسنجندوبعدبرمبنایانسرمایه گذاریوبرنامه ریزیمی کنند‪.‬اینچیزها‬ ‫درایراننیست؛اینجاشرایطراپخش کنندهفیلمتعریفمی کند‪.‬‬ ‫سینمایکارگردان محورارزشدارد‬ ‫بعد از انقالب‪ ،‬در ســینمای ایران می گفتند نباید ســتاره داشته باشیم‪ ،‬کار باید‬ ‫کارگردان محور باشد؛ این تفکر در سینما ارزش دارد و ان موقع خیلی هم خوب عمل‬ ‫کردندونمودخیلیخوبیهمداشت؛اماامروزهدیگراین گونهنیستوپخش کنندهفیلم‬ ‫فقط به فکر این است که بازیگر یا ستاره فیلم چه کسی است‪.‬‬ ‫غیبتچندسالهفیلم هایخوبوافتسلیقهمخاطب‬ ‫امیدوارم فیلم هایی مثل فیلم من دیده شوند؛ چون ب هدلیل غیبت چندساله این نوع‬ ‫تفریحیعامه پسند‬ ‫سطحی‬ ‫فیلم ها‪،‬پسرفتعجیبیداشتیموشاهدرسیدنفیلم های‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫مثلفیلم هایکمدیبهمرتبهباالییهستیموانتالشیکهبرایارتقایسطحسلیقه‬ ‫مخاطب شده بود‪ ،‬با این نوع فیلم ها دوباره افت کرده است‪ .‬ارزویم این است که ان‬ ‫نوعفیلم هادوبارهجایگاهخودشانراپیداکنندتاسطحسلیقهمخاطبدوبارهارتقایابد‪.‬‬ ‫نمایشگاهخانمنیکیکریمیازدیداقایپرتوی‬ ‫نمایشگاه خیلی خوبی بود و من دوست داشتم‪ 10.‬مورد از کارهای ایشان با فکری‬ ‫تازه در زمینه سیاه و رنگ های برجسته و گل های قشنگ بود که کار زیبایی بود و‬ ‫دوستداشتم‪.‬‬ ‫فیلمنامه ایکهردکردهبودند؛ازفیلم هایابرومندجشنوارهشد!‬ ‫سالقبلدرجشنواره‪،‬فیلمیبه نام«فراری»ساختهاقایعلیرضاداوودنژادراداشتم‪.‬‬ ‫یادم است همان موقع هم فیلمنامه را به فارابی که قرار بود حامی فیلم های سینمایی‬ ‫باشددادم؛اماحمایتازفیلم«فراری»رانپذیرفتندوگفتنداینفیلمنامهدراولویتنیست‬ ‫و ما پیشنهاد می کنیم شما هم این فیلم را کار نکنید‪ .‬این کار خودبه خود‪ ،‬تهیه کننده را‬ ‫می ترساند؛ اما خوشبختانه اقای کوثری که تهیه کننده ان فیلم بودند ان قدر جسارت و‬ ‫شناختداشتندکهکارراقبولکنندواتفاقاهمانفیلمازجملهفیلم هایابرومندجشنواره‬ ‫سالقبلشد‪.‬‬ ‫امســال هم فیلمنامه ای که رد شده بود جایزه‬ ‫گرفت!‬ ‫امسال هم همان اتفاق سال قبل افتاد؛ ابتدا قرار بود‬ ‫خانمکریمیتهیه کنندهفیلم«کامیون»باشند؛امافارابی‬ ‫ازفیلمحمایتنکردوگفتندکهاینفیلم(کامیون)خوب‬ ‫نیست و به خانم کریمی هم گفتند که این فیلم احتماال‬ ‫دچار مشکل می شود و بهتر است تهیه کنندگی ان را‬ ‫قبول نکنند و متعاقب ان‪ ،‬خانم کریمی هم کمی نگران‬ ‫شدند و من هم خودم به ایشان گفتم که نگرانی ندارد و‬ ‫خواستمازاینکارکناربکشندودرنهایتتهیه کنندگیرا‬ ‫به اسم خودم گرفتم‪ .‬جالب این است که باز هم این فیلم‬ ‫درجشنوارهجایزهگرفت!‬ ‫برای عده ای شرایط مهیاست؛ اما برای من نه!‬ ‫من خودم شرایط را تعریف نمی کنم که بتوانم بگویم‬ ‫فیلم بعدی را کِی خواهم ساخت‪ .‬برای برخی از دوستان‬ ‫مانند اقای حاتمی کیا‪ ،‬شرایط فراهم است که بتوانند در‬ ‫مدتمعلومیفیلمیرابسازند؛اماشرایطمنکهاین گونه‬ ‫نیست؛ من حتی نتوانستم حمایت اقای فارابی را برای‬ ‫فیلممبگیرم‪.‬منتالشمرامی کنموامیدوارمخیالمبابت‬ ‫اقایسرمایه گذاریکهمجبورمخودمازبیرونبیاورم(که‬ ‫ازدولتنیست)راحتباشدکهبتوانمبهخودمقولبدهم‬ ‫یا به ایشان تضمین بدهم که فیلم من اکران خواهد شد‬ ‫وتوقیفیاسانسورنخواهدشد‪.‬‬ ‫مشکالتمانسلیقه ایاست‬ ‫من ان قدر افسوس می خورم که شرایط برای سرمایه گذاری خیلی از کشورهای‬ ‫خارجی در امور اقتصادی ایران دارد فراهم می شود؛ اما بعد یک نفر یک حرفی می زند‬ ‫و شــرایط دوباره به هم می خورد و ان ها خودشــان را به خاطر یک انتقاد کوچک یا‬ ‫پشت چشمنازککردنیکنفر‪،‬کنارمی کشندوهمه چیزخرابمی شود‪.‬مشکالتمان‬ ‫هم سلیقه ای است که من امیدوارم این بخش درست شود‪ .‬وقتی من از امور اقتصادی‬ ‫یاامورسلیقه‪‎‬اییکفیلماحساسامنیتنکنم؛طبیعیاستکهنمیتوانمساختانرا‬ ‫برعهده بگیرم‪ .‬اگر بخواهم ان را بسازم که بعد سانسورش کنند؛ این خیانت به دیگران‬ ‫وگرفتنوقتان هاست‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪27‬‬ ‫سینمای کالسیک‬ ‫‪( Psycho‬روانی)‬ ‫وحشتناک ترین‬ ‫فیلم تاریخ سینما!‬ ‫کارگردان‪ :‬الفرد هیچکاک‬ ‫فیلمنامه‪ :‬جوزف استفانو (بر اساس رمانی از رابرت بالک)‬ ‫فیلم بردار‪ :‬جان ال راسل‬ ‫تدوین‪ :‬جرج توماسینی‬ ‫موسیقی‪ :‬برنارد هرمان‬ ‫تهیه کننده‪:‬پارامونت‪،‬الفردهیچکاک‬ ‫محصول‪ :‬امریکا‪۱۹۶۰ ،‬‬ ‫مدت فیلم‪ :‬سیاه وسفید‪ ۱۰۸ ،‬دقیقه‬ ‫بازیگران‪ :‬انتونی پرکینز (نورمن بیتس)‪ ،‬جنت لی (مارین کرین)‪ ،‬ورا‬ ‫مایلز (الیال کرین)‪ ،‬جان گاوین (سام لومیس)‬ ‫جوایز‪ :‬نامزد اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن‪ ،‬بهترین طراحی‬ ‫صحنه‪ ،‬بهترین فیلم برداری و بهترین کارگردانی‪ ،‬در جوایز سینمایی‬ ‫«ادگار الن پو» بهترین فیلم جنایی شناخته شد و از جوایز «گلدن گلوب»‬ ‫جایزه بهترین بازیگر زن را برای «جنت لی» به ارمغان اورد‪.‬‬ ‫نکته‪ :‬اپلیکیشن بارکدخوان را از اپ استور‪ ،‬گوگل پلی‪ ،‬بازار یا غیره دانلود‪ ،‬نصب و اجرا کنید و بعد گوشی موبایلتان را روی بارکد‬ ‫بگیرید تا اسکن شده و شما را به صفحه موردنظر هدایت کند‪ .‬فراموش نکنید که باید حتما به اینترنت متصل باشید‪.‬‬ ‫حاال با طی مراحل باال و اسکن بارکد «روانی» را تماشا کنید‪.‬‬ ‫خالصه داستان‪:‬‬ ‫«مارین کرین» پول های کارفرمایش را می دزدد و از شهر محل سکونتش‬ ‫خارج می شــود و بین راه در هتل بیتس که جوانی به نام «نورمن» اداره اش‬ ‫می کند‪ ،‬به استراحت می پردازد‪« .‬نورمن» به او می گوید که همراه ماد ِر از لحاظ‬ ‫روانی نامتعادلش‪ ،‬در خانه کنار هتل زندگی می کند‪ .‬شب هنگام که «مارین»‬ ‫از کار خود پشیمان شده‪ ،‬پیش از خواب به حمام می رود و زیر دوش –ظاهرا‬ ‫به دست مادر «نورمن»‪ -‬به قتل می رسد‪« .‬نورمن» اثار قتل را پاک می کند‬ ‫و جسد «مارین» و اتومبیلش را در باتالق می اندازد‪ .‬در ادامه «سام» به همراه‬ ‫خواهر مارین «الیال» (مایلز) و یک بازرس بیمه به نام «اربوگاست» (بالسام) به‬ ‫جستجوی«مارین»می ایند‪.‬‬ ‫کم خرج ترین‪،‬پرفروش ترینواخرینفیلمسیاه وسفیدهیچکاک‬ ‫سکانسابتدایی‬ ‫فیلم با تیتراژی شامل خطوطی سیاه وسفید و همراه با موسیقی اضطراب اور‬ ‫«هرمن» شروع می شود؛ سپس دوربین با یک حرکت «کرین» بر روی شهر‬ ‫بدار پایین امده و از پشت پرده کرکره به زندگی خصوصی‬ ‫نیویورک در یک ظهر ت ‬ ‫یک زوج جوان ســرک می کشد‪ .‬پیش از این نیز هیچکاک در «پنجره عقبی‪،‬‬ ‫‪ »1954‬دوربین را با چشم تماشاچی عاشق چشم چرانی یکی می کند که «لوری‬ ‫مالوی» (اندیشمند و نظریه پرداز سینما و فیلم ساز انگلیسی که از اوایل دهه هفتاد‬ ‫دستبهایجادیکنظریهفمینیستیدرسینمازد)درمقالهجنجال برانگیز«سینما‬ ‫و لذت نگاه مردانه» این نوع نگاه «ابژکتیو» به جنس مونث و فراهم اوردن لذت‬ ‫چشم چرانیراازخصوصیاتسینماتعبیرمی کند‪.‬‬ ‫سکانسدوم‬ ‫سکانس دوم فیلم موقعیت اجتماعی «مارین» را در اجتماع به عنوان یک کارمند‬ ‫ساده یک شرکت به تصویر می کشد که رئیس او پیرمردی است که هنوز دست از‬ ‫عیاشی برنداشته و به مارین که می تواند جای دخترش باشد نظرهای سوء دارد و به‬ ‫شکلی کالسیک ریشه های وسوسه مارین را ابیاری می کند؛ مبلغ هنگفتی پول که‬ ‫مارین(نیازمند)مسئولگذاشتناندربانکمی شود‪.‬تااینجاهمهچیزبراییکدزدی‬ ‫یدانندپول ها‬ ‫معمولفراهماستجزاینکهفیلمنامهبهعمدمارااگاهمی کندکه«همهم ‬ ‫دستماریناست»وبدینترتیبقطعادرصورتدزدیاشکاراستکهسارقکیست‪.‬‬ ‫سکانسپایانی‬ ‫‪28‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫در پایان فیلم از زبان یک روان شناس‪ ،‬بیننده می تواند بررسی وضعیت روانی‬ ‫قاتل را دنبال کند که درنهایت به نظر روان شناس جنایی این پرونده‪ ،‬شخصیت‬ ‫مادر نورمن بر شخصیت وی غلبه کرده و برای همیشه نورمن به یک پیرزن جانی‬ ‫که سعی بر مخفی کردن جنایاتش دارد‪ ،‬تبدیل شده است‪.‬‬ ‫سینمای کالسیک‬ ‫یکی از شاهکارهای سینمای هالیوود‬ ‫این فیلم در ســال ‪ 1992‬در فهرست میراث‬ ‫فرهنگیامریکاودر گنجینهشاهکارهایسینمای‬ ‫هالیوود قرار گرفت و همین بهانه ای برای ما شد‬ ‫ت ا نگاهی به این فیلم ترسناک داشته باشیم‪ .‬فیلم‬ ‫بیمار روانی یکی از برترین اثار استاد است‪ .‬فیلمی‬ ‫به تمام معنی هیچکاکی که برگرفته شده از یک‬ ‫موضوع کامال هیچکاکی است‪ .‬پس از ان‪ ،‬بیمار‬ ‫روانی‪( 2‬ریچارد فرانکلین‪ ،)1983 ،‬بیمار روانی‪3‬‬ ‫(انتونــی پرکینز‪ ،)1986 ،‬بیمــار روانی‪( 4‬میک‬ ‫گاریس‪ )1990 ،‬و فیلــم تلویزیونی متل بیتس‬ ‫(ریچارد راتســتاین‪ )1987 ،‬نیز در سال ‪ 1998‬به‬ ‫کارگردانی گاس وان سنت بازسازی شد‪.‬‬ ‫روانی‪ ،‬فیلمی بامزه از نظر هیچکاک!‬ ‫فیلم تالشــی اســت برای دســت یافتن به الیه هــای عمیق جهنم‬ ‫روان پریشانه ای که «نورمن بیتس» نماد ان است؛ سقوط به قعر دنیای اشفته‬ ‫و پر از هرج ومرج‪ .‬برای هیچکاک‪« ،‬روانی» فیلمی بامزه است که رگه ای از‬ ‫طنز سیاه او را د ر خود دارد‪.‬‬ ‫شعار فیلم‪« :‬بهترین دوست یه پسر مادرشه»‬ ‫این شــعار‪ ،‬از طرف انیستیتو فیلم امریکا جزء صد شعار برتر تاریخ سینما‬ ‫انتخاب شده است‪ .‬یکی از مهم ترین نکات فیلم بیمار روانی که کمتر به ان‬ ‫پرداخته شده است‪ ،‬عشق است‪ .‬نورمن عاشق مادرش است‪ ،‬به خاطر همین‬ ‫عشق او را می کشد و بعد از او نمی تواند عاشق دیگری شود‪ .‬وقتی از مارین‬ ‫خوشش می اید مادر درون نورمن حسودی کرده و نمی خواهد کار به جاهای‬ ‫باریک تر بکشد‪ .‬درحقیقت نمی خواهد نورمن عاشق شود و می خواهد نورمن را‬ ‫تا اخر عمرش تحت تسلط خود داشته باشد‪ .‬به همین خاطر مادر درون نورمن بر‬ ‫نورمن واقعی پیروز شده و نورمن به شکل مادرش درمی اید و مارین را به قتل‬ ‫می رساند‪ .‬نورمن واقعا معتقد است که مارین به دست مادرش کشته شده است!‬ ‫نقطه عطف و زیباترین لحظات فیلم‬ ‫د ر این فیلم هیچکاک برای اولین بار در شیوه روایت گویی خود تغییراتی‬ ‫پدید می اورد؛ یعنی در نیمه های فیلم شخصیت زن را به رغم اینکه توانسته‬ ‫توجه تماشــاچیان را جلب کند‪ ،‬می کشد و شخصیت دیگری را جایگزین او‬ ‫می کند‪ .‬نقطه عطف فیلم‪ ،‬زمان اگاهی مخاطب و بیننده از قاتل بودن نورمن‬ ‫اســت که به نوعی ما را دچار حیرت و تعجب می کند؛ اما زیباترین لحظات‬ ‫فیلم نوع رفتار و گفتار جالب نورمن در طی مدت داســتان است که از لحاظ‬ ‫روان شناسی و شناخت شخصیتی قابل تامل است و یکی از منحصربه فردترین‬ ‫و ماندگارترین نقش های تاریخ سینماست‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪29‬‬ ‫گفتگو‬ ‫زیروبمجناببقیه!‬ ‫ِ‬ ‫گپی با ابراهیم شفیعی‬ ‫دوبلور و بازیگر‬ ‫حاشیه‬ ‫درست می کنند‬ ‫تا معروف شوند!‬ ‫می گوید متولد تبریزم و انجا هم بزرگ شــده ام اما ادم بعد از اینکه ازدواج‬ ‫می کند می فهمد که اهل کجاست و االن اهل تهرانم‪ .‬کسری و کمند نتیجه‬ ‫ازدواج ابراهیم شفیعی و همسرش شراره پورجالل است‪ .‬این بازیگر و دوبلور چهل‬ ‫و چند ساله خصوصیت بارز اخالقی اش خنده روییست که ما خوش برخوردی را‬ ‫هم به ان اضافه می کنیم‪ .‬به بهانه حضور در ســریال طنز این شب ها «افسانه‬ ‫هزارپایان» با او گپی زده ایم که خواندنیست؛ هرچند بی بهانه هم کلی حرف های‬ ‫شنیدنی دارد‪.‬‬ ‫نکته‪ :‬جهت مشــاهده فیلم این گفتگو از‬ ‫طریق بارکد مراحل ذیل را طی کنید‪:‬‬ ‫دانلود اپلیکیشــن بارکدخوان از بازار‪ ،‬اپ‬ ‫استور‪ ،‬گوگل پلی و‪ ،...‬نصب و راه اندازی اپ‪،‬‬ ‫اسکن بارکدها توسط گوشی موبایل‬ ‫اولین کارم را دوبله می دانم‬ ‫از بچگی خیلی به کار هنری عالقه داشتم‪ .‬یادم‬ ‫می اید همیشه یک ضبط صوت و میکروفن کنار‬ ‫تختم بود و مدام خودم و یا با دوستانم نمایش های‬ ‫یدادیم‪.‬‬ ‫رادیوییضبطمی کردیموخودمانگوشم ‬ ‫خیلی دوست داشتم وارد کار دوبله شوم که همین‬ ‫اتفاق هم افتاد؛ سال‪ 1378‬در تلویزیون تست دوبله‬ ‫دادم و قبول شدم و سال ‪ 1379‬وارد کار دوبله شدم‬ ‫و هنوز هم در کار دوبله مشغول به کار هستم‪ .‬اولین‬ ‫یدانم؛ چون عالقه خاصی‬ ‫کار خودم را هم دوبله م ‬ ‫به دنیای صدا دارم‪.‬‬ ‫پدرم استعدادم را کشف کرد‬ ‫اولین بار پدرم استعدادم را کشف کرد‪ .‬ان زمان یک اگهی اموزش بازیگری‬ ‫را به من نشان داد و گفت دوست دارم در این کالس ها شرکت کنی؛ چون‬ ‫فکر می کنم استعداد بازیگری ات خیلی بیشتر باشد تا اینکه بخواهی دکتر و‬ ‫مهندس شوی و به نظرم در این کار موفق خواهی شد‪.‬‬ ‫‪30‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫عشق در یک نگاه برای همه پیش می اید‬ ‫عشق در یک نگاه صددرصد در زندگی هر کسی اتفاق می افتد‪ .‬ازدواج من‬ ‫برمی گردد به دوران کاری ام که خانمم با من همکار بود؛ یک تله تئاتر در تهران‬ ‫داشتیم که ایشان برنامه ریز کار بودند‪ .‬انجا از طریق کارگردان کار‪ ،‬اقای حسین‬ ‫الله که استاد دانشگاه همسرم بودند‪ ،‬با هم اشنا شدیم و ازدواج کردیم‪.‬‬ ‫اهمیتخانواده‬ ‫مسئولیت اداره خانواده‪ ،‬همسر و بچه ها خیلی مهم است؛ مخصوصا همسر‬ ‫هنرمندان‪ .‬ما ساعت کاری مشخصی نداریم و ممکن است گاهی از خانواده دور‬ ‫باشیم و این بالطبع باعث می شود ان خانمی که همسر هنرمند است به خیلی از‬ ‫ارزوهایش نرسد‪ .‬همسر من کارگردانی سینما خوانده اند؛ اما وقتی ما دارای فرزند‬ ‫شدیم دیگر نتوانستند کار حرفه ای شان را خیلی ادامه بدهند و فقط تحصیلشان‬ ‫را ادامه دادند و فوق لیسانس گرفتند‪ .‬باالخره این تعاملی است که بین خانواده ها‬ ‫باید اتفاق بیفتد و هر کسی به زعم خودش به ارزوهایی که دارد برسد‪.‬‬ ‫دوبله سخت تر از بازیگری است‬ ‫تنها تفاوت دوبله و بازیگری این است که ما در دوبله تمام حس وحال و انرژی‬ ‫بازیگری را فقط از طریق صدا می توانیم منعکس کنیم و باید ان انرژی دقیقا به‬ ‫اندازه همان هنرپیشه ای که نقش را بازی کرده باشد؛ نه کمتر و نه بیشتر‪ .‬مهارت‬ ‫یافتن در دوبله هم احتیاج به گذشت سال های خیلی زیادی دارد و نیازمند تمرین‬ ‫و ممارست و تمرکز حواس خیلی زیادی است‪ .‬در کنار ان صدای خوب‪ ،‬استعداد‬ ‫و گیرایی دوبله هم باید وجود داشــته باشد‪ .‬به خاطر همین‪ ،‬دوبله سخت تر از‬ ‫بازیگری است‪ .‬هرچند بازیگری هم سختی های خودش را دارد؛ اما در بازیگری‬ ‫همه چیز دست خودتان است و می توانید تغییراتی مناسب با لحظه را خلق کنید‪.‬‬ ‫گفتگو‬ ‫من را بیشتر به عنوان یک بازیگر می شناسند‬ ‫دوبله چون صداست یک مقدار دیرتر به ذهن مردم می نشیند‪ ،‬خیلی از گوینده های‬ ‫ما جای خیلی از شخصیت ها حرف زدند؛ ولی چون فقط صدایشان بوده و تصویرشان‬ ‫نبوده مردم ان چنان شناختی نسبت به ان ها ندارند‪ .‬من چه بخواهم یا نخواهم‪ ،‬مردم‬ ‫من را بیشتر به عنوان یک بازیگر می شناسند‪.‬‬ ‫کار کودک تا بزرگسالی در ذهن بچه ها باقی می ماند‬ ‫کار کودک کاری است که تا بزرگسالی در ذهن بچه ها باقی‬ ‫می ماند و تاثیرش خیلی بیشتر از کارهای دیگر است‪ .‬ازجمله‬ ‫بازیگرهایی که برای نسل ما کار کودک اجرا می کردند اقای‬ ‫اکبر عبدی‪ ،‬اقای اتیال پسیانی‪ ،‬مرحوم استاد ژیان‪ ،‬اقای علیرضا‬ ‫خمسه و‪ ...‬بودند که در ذهن ما ماندگار شدند و هم نسل های من‬ ‫از انان خاطرات خوبی دارند‪.‬‬ ‫پاتریک در «باب اسفنجی» را خیلی دوست دارم‬ ‫شخصیت پاتریک در «باب اسفنجی» را هم خودم خیلی‬ ‫دوست دارم و هم مردم خیلی استقبال کردند‪ .‬واقعا شخصیتی‬ ‫دوست داشــتنی است و حتی بزرگسال ها هم دوستش دارند و‬ ‫تیپی که من روی ان حرف زدم را هم خودم می پسندم‪.‬‬ ‫در دوبله خیلی از انجام کاری پشیمان نمی شویم‬ ‫در دوبله خیلی اتفاق نمی افتد که از کاری پشیمان شویم؛ چون‬ ‫معموالجایشخصیت هایخارجیصحبتمی کنیم‪.‬شایدمثال‬ ‫فیلمی بوده که نقشش خیلی دلچسب نبوده؛ ولی ان چنان تاثیری‬ ‫نمی گذارد‪ .‬اگر هم یک نقشی زیاد به دلم ننشیند سعی می کنم ان‬ ‫را به نحو احسن اجرا کنم‪ .‬چیزی هم خودم دوست دارم را با انرژی‬ ‫صدچندان انجام می دهم که خوب اتفاق بیفتد‪.‬‬ ‫اگر ابراهیم شفیعی وارد عرصه هنر نمی شد‪...‬‬ ‫من در دبیرستان رشته ریاضی فیزیک خواندم و بالطبع ممکن‬ ‫بود یکی از رشته های مهندسی قبول شوم و کامال فرم زندگی ام‬ ‫تغییر می کرد؛ ولی خوشحالم که در مسیر کنونی قرار گرفتم‪.‬‬ ‫خداراشکر تا اینجا توانسته ام تاثیر خوبی بگذارم؛ مخصوصا برای‬ ‫بچه ها‪ .‬اینکه می بینم بچه ها با ذوق و شوق به طرفم می ایند‬ ‫و با من حرف می زنند برایم خیلی لذت بخش است‪ .‬تا دیپلم در‬ ‫تبریز بودم‪ ،‬از سال‪ 69‬که حدودا ‪ 17-16‬سالم بود با گذراندن‬ ‫دوره های حوزه های هنری تبریز وارد کار تئاتر شدم‪ ،‬بعد از اینکه‬ ‫دیپلم گرفتم در رشــته بازیگری اراک قبول شدم و انجا ادامه‬ ‫تحصیل دادم‪ ،‬بعد به تهران امدم و ماندگار شدم‪.‬‬ ‫حاشیه درست می کنند تا معروف شوند!‬ ‫مرزبندی در ژانرهای هنری باید برداشته شود‬ ‫کار کودک خیلی ظریف و لطیف اســت و لذت های خودش را دارد‪ ،‬هر کسی‬ ‫نمی تواند این کار را انجام بدهد‪ .‬متاسفانه به کسانی که در کار کودک هستند می گویند‬ ‫«کودک کار است»! یا مثال کسانی که در کار طنز هستند می گویند «طنزکار است»!‬ ‫با این لحن ارزش کار را پایین می اورند‪ .‬این مرزبندی ها باید برداشــته شود؛ چون‬ ‫یک بازیگر خوب می تواند در همه این ژانرها توانمند باشد‪ .‬من در «خنده بازار» حدود‬ ‫‪ 350-340‬نقش متفاوت با گریم های متفــاوت بازی کردم که ‪ 70-60‬مورد ان‪،‬‬ ‫ماب هاِزا بود؛ یعنی نقش ادم های حقیقی ازجمله سایر بازیگران یا فوتبالیست ها بود‪.‬‬ ‫نحوه ورود به «محله گل و بلبل»‬ ‫قبل از «محله گل و بلبل»‪ ،‬یک سری کارهایی برای ویدئورسانه با گروه داریوش‬ ‫فرضیایی و اقای اقاجان زاده و اقای احمد علیپور داشتم‪ .‬حدود سال ‪ 1391‬فعالیتم با‬ ‫مجموعه عموپورنگ شروع شد که من انجا جای شخصیت گربه فقط صداپیشگی‬ ‫می کردم و بازیگری یک ســری کارهای کوتاه هم داشتم‪ .‬بعد از ‪ 3-2‬سال برای‬ ‫«کتابخانه پورنگ» دعوت شدم و نقش پهلوان پنبه را اجرا کردم و از انجا دیگر عضو‬ ‫ثابت شدم و در کنارشان بودن خیلی برایم لذت بخش است‪.‬‬ ‫من از حاشیه کمی به دور هستم‪ .‬شاید هم اشتباه می کنم؛‬ ‫چون االن بعضی از هنرمندان در فضای مجازی برای خودشان‬ ‫حاشیه هایی درســت می کنند تا معروف شــوند‪ .‬من این را‬ ‫نمی پسندم‪ .‬دوســت دارم اگر قرار است کسی معروف شود با‬ ‫هنرش باشــد‪ ،‬نه با حاشیه و سوتی و خط قرمز‪ .‬خداراشکر تا‬ ‫االن این اتفاق برایم نیفتاده و دوست دارم همین روند ادامه پیدا‬ ‫کند و ان اتفاقی که باید‪ ،‬بیفتد تا من بتوانم با ان کارم معروف‬ ‫و معروف تر شوم‪.‬‬ ‫دوباره شروع به خواندن مبانی بازیگری کردم‬ ‫وقتی قبل از عید ‪ 96‬در برنامه ای با نام «سین مثل سریال»‬ ‫کاندیدای بازیگری شدم‪ ،‬به این فکر افتادم که ممکن است توقع‬ ‫اطرافیان و مردم از من باالتر برود؛ به همین دلیل دوباره شروع‬ ‫به خواندن مبانی بازیگری با همان کتاب هایی که در دانشگاه‬ ‫خوانده بودیم کردم که به خودم نگویم حاال که بازیگر و کاندید‬ ‫شدم دیگر همه چیز تمام شد‪ .‬من خودم باید راضی باشم‪ ،‬خو ِد‬ ‫ادم می داند که نقاط ضعفش کجاست‪ .‬به همین دلیل مجددا‬ ‫دارم ان درس ها را مرور می کنم‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪31‬‬ ‫گفتگو‬ ‫پخش افسانه هزارپایان در نوروز‬ ‫اشپزی ام خوب است‬ ‫معموال همه غذاها را دوســت دارم‪ ،‬اشپزی ام هم‬ ‫خوب است‪ .‬زرشک پلو با مرغ‪ ،‬کباب تابه ای و ماکارونی‬ ‫را خوب درست می کنم‪ .‬اگر وقت و حوصله داشته باشم‬ ‫فسنجان و قرمه سبزی هم درست می کنم‪ .‬همچنین‬ ‫غذاهای من دراوردی هم درست می کنم که خوب از‬ ‫اب درمی اید‪.‬‬ ‫پخش سریال و نحوه زمان بندی ان به عهده‬ ‫مسئوالن شبکه است و من االن اطالعی ندارم‬ ‫که در ایام نوروز هم پخش خواهد داشت یا خیر‪.‬‬ ‫بیشت ِر پیشنهادهایم‪ ،‬سریال های طوالنی‬ ‫بوده اند‬ ‫در ایــن مدتی کــه کار می کنم بیشــتر‬ ‫پیشنهادهایی که داشتم سریال های طوالنی‬ ‫بوده اند کــه من قبول کرده ام‪ .‬حســنی که‬ ‫ایــن مدل کار برایم داشــته این اســت که‬ ‫مدت بیشــتری روی انتن بــودم و مردم با‬ ‫ان شــخصیتی که بازی کردم بیشتر ارتباط‬ ‫برقرار کردند‪ .‬البته پیشنهاد فیلم سینمایی هم‬ ‫داشــته ام؛ مثال اخیرا فیلم «پیشونی سفید»‬ ‫را با اقای ســیدجواد هاشمی تمام کردم که‬ ‫امیدواریم اکرانش در ایام عید شروع شود‪.‬‬ ‫سفر در تعطیالت نوروز ‪97‬‬ ‫چون برنامه کاری ام مشخص نیست از االن‬ ‫اطالع ندارم که می توانم سفر بروم یا نه‪ .‬من هر‬ ‫سال این معضل را دارم (با لبخند)‪.‬‬ ‫بیشتر جاها می گویم کسری داداشم است‬ ‫هر کسی من و کســری (پسرم) را با هم می بیند‬ ‫باورش نمی شود پســرم است‪ .‬بیشتر جاها می گویم‬ ‫داداشم است‪ .‬کسری در کار موسیقی است و دوست‬ ‫دارد موســیقی را خوب یاد بگیــرد‪ .‬من مطمئنم که‬ ‫ زودی زود در پنج‪ ،‬شش سال اینده خبرهای خوبی از‬ ‫به ِ‬ ‫کسری خواهید شنید‪.‬‬ ‫«جناب بقیه» در افسانه هزارپایان‬ ‫سریال «افسانه هزارپایان» در ‪ 52‬قسمت درحال‬ ‫ساخت و تولید اســت که پخش ان از ‪ 12‬بهمن ماه‬ ‫سال جاری هر شب ســاعت ‪ 21:45‬از شبکه نسیم‬ ‫اغاز شده و همچنین ساعت ‪ 19‬هم از شبکه ‪ 5‬پخش‬ ‫می شود‪ .‬تولید سریال تا اخر سال ادامه خواهد داشت‪.‬‬ ‫سریالی طنز با بازیگران و تیم تولید زیاد است‪ .‬علی رغم‬ ‫اینکه فضای قدیمی دارد؛ اما مسائل به روز اجتماعی‬ ‫و اقتصادی زیادی در این ســریال مطرح می شود‪ .‬در‬ ‫دالل‬ ‫این سریال نقش «جناب بقیه» را دارم که یک ِ‬ ‫سرمایه داری است که فقط دنبال منفعت خودش است‪.‬‬ ‫افسانه هزارپایان تا االن خیلی پربیننده بوده‬ ‫خوشــبختانه «افســانه هزارپایان» تا االن خیلی‬ ‫پربیننده بوده؛ هم در فضای مجازی و هم مردمی که‬ ‫بیرون با ان ها برخورد می کنم‪ ،‬از ان احساس رضایت‬ ‫داشتند‪ .‬البته فعال اوایل داستان است و شخصیت ها‬ ‫کم کم دارند معرفی می شوند‪ .‬هنوز به اوج قصه نرسیده‬ ‫است؛ اما مردم خیلی خوششان امده و سریال را دنبال‬ ‫کرده اند‪.‬‬ ‫ویژگی ای که هزارپایان را متمایز می کند‬ ‫ویژگی ای که این ســریال را از سایر سریال های‬ ‫اقای عباسی متمایز می کند‪ ،‬فضاسازی های ُپرپِرسوناژ‬ ‫ان است؛ یعنی ممکن اســت یک صحنه را با ‪300‬‬ ‫هنرور فیلم برداری کنیم‪ .‬روی دکوپاژها واقعا فکر شده‬ ‫است‪ ،‬سعی شده تا موقعیت های مختلف داستان در‬ ‫قالب طنز باشند‪ .‬سرپرست نویسنده های این کار‪ ،‬اقای‬ ‫حسن وارسته هستند که سعی کردند قصه ای را روایت‬ ‫کل ‪ 52‬قسمت‪،‬‬ ‫کنند که به صورت اپیزودی نباشد و در ِ‬ ‫یک داستان را از ابتدا تا انتها روایت کنند‪ .‬مقداری هم‬ ‫شوخی با سریال هایی که مردم با ان ها خاطره دارند در‬ ‫این سریال داریم‪.‬‬ ‫‪32‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫ماشین شخصی برای سفر لذت بخش تر‬ ‫است‬ ‫از نظر من ماشــین شــخصی برای سفر‬ ‫لذت بخش تر اســت؛ ولی چون بچه ها اذیت‬ ‫می شــوند ترجیح می دهیم با هواپیما یا قطار‬ ‫سفر کنیم‪.‬‬ ‫هر شهری برویم حتما سوغاتی می خریم‬ ‫ما هر شــهری که برویم خانمم یک مورد‬ ‫کوچک از ان شــهر را می خرد و ان را به عنوان‬ ‫یادگاری نگه می داریم‪ .‬همچنین هر شــهری‬ ‫برویم حتما سوغاتی هم می خریم‪.‬‬ ‫یک تصمیم برای سال ‪1397‬‬ ‫تصمیم دارم حتما یک یا دو کار تئاتر انجام‬ ‫بدهم‪.‬‬ ‫اگر قرار باشد یک روز از سال ‪ 96‬را با خود‬ ‫به سال ‪ 97‬بیاورید‪...‬‬ ‫روزی را می اورم که پســرم‪ ،‬کسری‪ ،‬اجرای‬ ‫موسیقی داشت و اولین دســتمزدش را در ‪13‬‬ ‫سالگیگرفت‪.‬‬ ‫دروغ سیزده‬ ‫ابراهیم شفیعی کال کار بازیگری و دوبله‬ ‫را کنار گذاشــت و مشغول بیزینس پول ساز‬ ‫در بازار شــد و به ثروت کالنی دســت پیدا‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫اگر قرار باشد یک ماده یا عادت مضر را در‬ ‫سال ‪ 96‬جا بگذارید‪...‬‬ ‫من همه مــواد و عادت های مضــر را در‬ ‫سال های قبل جا گذاشتم و دیگر ندارمشان (با‬ ‫لبخند)‪.‬‬ ‫کالم اخر‬ ‫خیلی ممنون‪ .‬امیدوارم همه ملت ایران سال‬ ‫خوبی داشته باشند‪.‬‬ ‫نقد و معرفی سریال‬ ‫رسانه ملی در نــــوروز ‪97‬‬ ‫پایتخت از شبکه یک‬ ‫پایتخــت قرار اســت‬ ‫در ســری پنجمــش‬ ‫حســابی مخاطبان خود‬ ‫را غافلگیــر کند‪ .‬این بار‬ ‫خانواده معمولی به همراه‬ ‫دوستان غیرمعمولی شان‬ ‫پــا را از مرزها هم فراتر‬ ‫می گذارند و امسال سر از‬ ‫خارج از کشــور درمی اورند‪ .‬همین قدر برای هیجان این سری از پایتخت بس‬ ‫که بدانید با داعش دســت وپنجه ای نرم می کنند و‪ ...‬سریال «پایتخت» که با‬ ‫مشارکت سازمان هنری اوج ســاخته شده است‪ ،‬به غیر از یونان و ترکیه در‬ ‫داخل کشــور در مناطقی مانند شیرگاه‪ ،‬ساری‪ ،‬قائم شهر‪ ،‬جاده‪ ،‬جنگل‪ ،‬شمال‬ ‫شــرق تهران‪ ،‬فرودگاه‪ ،‬شهرک سینمایی دفاع مقدس و‪ ...‬تصویربرداری شده‬ ‫اســت‪ .‬این مجموعه تلویزیونی مانند فصل های گذشــته خود به کارگردانی‬ ‫سیروس مقدم‪ ،‬تهیه کنندگی الهام غفوری و نویسندگی محسن تنابنده اماده‬ ‫پخش می شود‪ .‬محسن تنابنده‪ ،‬احمد مهرانفر‪ ،‬علیرضا خمسه‪ ،‬ریما رامین فر‪،‬‬ ‫نســرین نصرتی‪ ،‬هومن حاجی عبدالهی‪ ،‬بهرام افشــاری‪ ،‬سارا و نیکا فرقانی‪،‬‬ ‫مجتبی بالل حبشــی‪ ،‬مصطفی بالل حبشی‪ ،‬ســلمان خطی و‪ ...‬از بازیگران‬ ‫فصل جدید پایتخت هستند‪.‬‬ ‫شاید کاله قرمزی! از شبکه دو‬ ‫پــس از انکــه مجموعه‬ ‫پرطرفــدار «کاله قرمزی‬ ‫‪ »96‬سال گذشته به دلیل‬ ‫اختالف نظر تهیه کننده با‬ ‫مدیران این شــبکه روی‬ ‫انتن نرفــت‪ ،‬عوامل این‬ ‫مجموعه حتــی تصمیم‬ ‫به انتشــار ان در سینمای‬ ‫خانگی داشتند که اتفاق نیفتاد‪ .‬با اینکه تا به امروز هیچ اظهارنظر قطعی در مورد پخش‬ ‫کاله قرمزی نشده‪ ،‬امید است پس از گذشت یک سال‪ ،‬مشکالت مالی این سریال حل‬ ‫شدهباشدتامخاطبینبیشازاینمنتظرتماشایشخصیت هایمحبوبشاننباشند‪.‬‬ ‫ارماندو با رئالیسم جادویی اش هم احتماال از شبکه ‪2‬‬ ‫«ارماندو» ســریال دیگر شبکه دو است که احتماال به کنداکتور پخش نوروز‬ ‫می رسد‪ .‬تصویربرداری مجموعه ‪ 26‬قسمتی «ارماندو» در تابستان به پایان رسید‬ ‫و مراحل فنی تدوین و صداگذاری نیز به ســرانجام رسیده اند‪ .‬این سریال که ابتدا‬ ‫قرار بود در شبکه سوم سیما روی انتن برود‪ ،‬به سبک رئالیسم جادویی ساخته شده‬ ‫و به زندگی هنرورها می پردازد‪ .‬داســتان این مجموعه درباره پسری به نام ارمان‬ ‫است که تالش می کند مشــکالت خانواده خود را برطرف کند‪ ،‬او در این مسیر‬ ‫درگیر موقعیت هایی می شود‪.‬‬ ‫در سریال «ارماندو» به کارگردانی احسان عبدی پور و تهیه کنندگی ایرج محمدی‪،‬‬ ‫بازیگرانی همچون حمیدرضا اذرنگ‪ ،‬مرجانــه گلچین‪ ،‬الیکا عبدالرزاقی‪ ،‬علیرضا‬ ‫استادی‪ ،‬علی مسعودی‪ ،‬سحر ولدبیگی‪ ،‬علی اوجی‪ ،‬فریبا طالبی‪ ،‬مجید پتکی‪ ،‬شهربانو‬ ‫موسوی و‪ ...‬به ایفای نقش می پردازند‪.‬‬ ‫باز هم شبکه ‪ 2‬و افتاده ها‬ ‫«افتاده ها» بــه کارگردانی‬ ‫علیرضاامینی‪،‬تهیه کنندگی‬ ‫مجید اوجــی‪ ،‬بازیگردانی‬ ‫محمدرضاشریفی نیاوطرحی‬ ‫از احســان جوانمرد‪ ،‬دیگر‬ ‫سریالی است که خبر تولید‬ ‫ان منتشر شده است‪ .‬ساخت‬ ‫این مجموعه از اوایل دی ماه‬ ‫کلیدخوردهوحضورمحمدرضاشریفی نیا‪،‬افسانهبایگان‪،‬علیصادقی‪،‬مریممعصومی‪،‬علی‬ ‫اوجی و ارسالن قاسمی در ان قطعی شده است‪.‬در خالصه داستان این سریال‪ 15‬قسمتی‬ ‫کهدرگروهفیلموسریالشبکهدوسیماتهیهشده‪،‬امدهاست‪«:‬افتاده هاداستاندوبرادراست‬ ‫که هر کدام در مسیر علم و ثروت به موفقیت هایی رسیده اند و در ایام نوروز تصمیم می گیرند‬ ‫به دعوت یکی از برادرها به صورت زمینی به کیش سفر کنند‪ .‬در این مسیر‪»...‬‬ ‫دیواربه دیوار ‪ 2‬از شبکه ‪3‬‬ ‫سامان مقدم در سری اول‬ ‫این مجموعه سبکی جدید‬ ‫در سریال های تلویزیونی‬ ‫را بــه نمایش گذاشــت‪.‬‬ ‫سبکی که در ان دیواری‬ ‫بین خانواده ها وجود ندارد‬ ‫و ان هــا باید یک زندگی‬ ‫مشارکتی را تجربه کنند‪.‬‬ ‫برگ برنده مقدم همان اشنا بودن مخاطبان با فضای این سریال است؛ موضوعی که‬ ‫می تواندسرعتتولیداینمجموعه‪ 14‬قسمتیراافزایشدهد‪.‬بایدمنتظرماندودیدمقدم‬ ‫در سری جدید «دیواربه دیوار» قصد دارد در همان لوکیشن معروف «ساختمان اجری‬ ‫تک زنگ» کار ضبط را اغاز کند یا اینکه قرار است داستان در جای دیگری اتفاق بیفتد‪.‬‬ ‫هیئت مدیره از شبکه ‪5‬‬ ‫«هیئتمدیره»بهکارگردانی‬ ‫مازیار میری و تهیه کنندگی‬ ‫مهران رســام‪ ،‬بــه تازگی‬ ‫تصویربرداری اش در منطقه‬ ‫‪ 22‬تهران اغاز شــده است‪.‬‬ ‫بزرگ تریــن غافلگیــری‬ ‫این ســریال را بایــد در نام‬ ‫بازیگرانش جســتجو کرد؛‬ ‫جایی که احسان کرمی برای اولین بار مقابل دوربین یک سریال قرار گرفته است‪« .‬هیئت‬ ‫مدیره»‪ 30‬قسمتخواهدداشتوروایتگرقصهزوججوانیاستکهبانقل مکانبهساختمانی‬ ‫جدیددرگیراتفاقاتیتازهمی شوند‪...‬بهغیرازاحسانکرمی‪،‬بازیگرانیهمچونحدیثمیرامینی‪،‬‬ ‫الیکاعبدالزاقی‪،‬فریدسجادحسینی‪،‬امیردالوری‪،‬لیلیرشیدی‪،‬ثریاقاسمی‪،‬کمندامیرسلیمانی‪،‬‬ ‫مریمامیرجاللی‪ ،‬ناهیدمسلمی‪ ،‬شیریناقاکاشیوسامکبودونددراینمجموعهتلویزیونیبه‬ ‫ایفاینقشمی پردازند‪.‬حدیثمیرامینیدراینمجموعهتلویزیونینقشهمسراحسانکرمی‬ ‫را بر عهده دارد‪،‬؛ کسی که در فیلم‪ ،‬مدیر ساختمان است و به نظر می رسد یکی از محورهای‬ ‫داستانباشد‪.‬نویسندهاینمجموعهعلیخودسیانی‪،‬فیلمنامه نویسباسابقهکشور‪،‬است‪.‬گمان‬ ‫می رود با توجه به فضای شاد این مجموعه‪ ،‬شاهد پخش ان در نوروز باشیم‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪33‬‬ ‫گفتگو‬ ‫کادوی مادرم با ارزش ترین‬ ‫کادوی تولدم بود‬ ‫دخترانهبادخترکم حاشیهدنیایتصویر‬ ‫سوگلطهماسبی‬ ‫خیلی با مادرم‬ ‫دوست هستم‬ ‫روزت مبارک مادرم‬ ‫برخی از اطرافیانم تصور‬ ‫می کنند کــه من متاهل‬ ‫هســتم‪ .‬برخی سایت ها‬ ‫شیطنت کردند و به اشتباه با‬ ‫عکسی که با برادرم انداخته‬ ‫بودم من را متاهل معرفی‬ ‫کردند‪ .‬این حاشیه ها دیگر‬ ‫برای من خنده دار است و‬ ‫به جای اینکه عصبانی شوم‬ ‫بیشتر خنده ام گرفت‪.‬‬ ‫کم حاشیه بودنم به فرهنگ خانوادگی ام برمی گردد‬ ‫مهراوهشریفی نیا‬ ‫بهترین پارتنرمنو‬ ‫شریف ترینبازیگر از‬ ‫دیدمناست‬ ‫حامد کوماهی| بی شک لبخند ملیح و نجابتش‬ ‫در عالم بازیگری و مهم تر از همه نقش پذیر بودن او در‬ ‫عالم هنر خیلی از مردم را طرفدار این هنرمند خوبمان‬ ‫کرده است‪ .‬سوگول طهماسبی‪ ،‬اهوازی زاده ای است‬ ‫که خونگرمی را به خوبی حتی در زمان چهره شدنش‬ ‫فراموش نکرد و به درستی به مردم زمانش اموخت که‬ ‫اصالت خانوادگی و ریشه دار بودن یک فرد هیچگاه‬ ‫با معروفیت و چهره شدن از بین نمی رود‪ .‬بیست وپنج‬ ‫بهمن ماهسالروزتولداینبازیگرخوش اتیهکشورمان‬ ‫و عالقه شــدید وی به مادرش در استانه روز مادر‪،‬‬ ‫بهانه ای شد تا گفتگویی با این بازیگر خونگرم داشته‬ ‫باشیم که از نگاهتان می گذرد‪.‬‬ ‫به شــخصه اعتقاد دارم که فارغ از دنیای بازیگری‪ ،‬من یک انسان خلق‬ ‫شده ام و به معیار انسانیت بســیار توجه دارم‪ .‬ادم هایی که با من از نزدیک‬ ‫برخورد داشته اند می گویند شما چرا شبیه دیگر بازیگران نیستی و من را فردی‬ ‫خاکی می دانند و من هم به این نکته واقفم که شغل ادم ها تعیین کننده این‬ ‫نیست که با دیگران چگونه رفتار کنند‪ ،‬من بخش انسانی قضیه را می ببینم که‬ ‫باید برای مردمم احترام قائل باشم‪.‬‬ ‫برعکس خیلی از خانم ها که سن سی سالگی را رد می کنند و شاید دوست‬ ‫دوران بعد از سی سالگی را جشن بگیرند‪ ،‬من به واقع بهترین‬ ‫نداشته باشند این ِ‬ ‫روز زندگی ام‪ ،‬روز تولدم است و در این روز خیلی شگفت زده و از ساعت شش‬ ‫صبح روز تولدم بیدار هستم و احساس می کنم خداوند چقدر دوستم داشته که‬ ‫من به دنیا امده ام‪ .‬شاید از دید برخی ها این حرف من خودخواهانه است؛ اما‬ ‫واقعی خودش احترام‬ ‫معتقدم باید هر فردی خودش را دوست بدارد و به ِ‬ ‫من ِ‬ ‫بگذارد تا بهتر مورداحترام و ارزش دیگران هم قرار بگیرد‪.‬‬ ‫‪34‬‬ ‫از شایعه متاهل بودنم‬ ‫خنده ام گرفت‬ ‫اینکه به من می گویند بازیگر بسیار کم حاشیه ای هستی فکر می کنم مقدار‬ ‫زیادی از ان به فرهنگ خانوادگی ام برمی گردد؛ به خصوص پدرم که اســتاد‬ ‫مینیاتور بودند و درواقع دیگر اعضای خانواده هم دستی در هنر دارند‪ .‬همیشه‬ ‫افرادی در خانواده ما رفت وامد می کردند که اهل زرق وبرق دنیوی نبودند و‬ ‫شخصیتی واال داشتند‪ .‬همه این گزینه ها موجب شده تا خودم را درگیر حواشی‬ ‫اطرافمنکنم‪.‬‬ ‫روز تولدم از شدت ذوق از شش صبح بیدارم‬ ‫زیر و بم‬ ‫بهتریــن کادوی تولــدم را‬ ‫از دســتان پرمهر مادرم هدیه‬ ‫گرفتم که یک سنگ باارزش‬ ‫گردنی بود که اســم پنج تن بر‬ ‫ان حک شــده است‪ .‬این کادو‬ ‫برای من خیلی ارزش مادی و‬ ‫معنوی دارد و هیچگاه این هدیه‬ ‫باارزش را از یاد نخواهم برد‪.‬‬ ‫خیلی ها به من می گویند چرا خودت را نمی گیری‬ ‫گفتگو‬ ‫دوستی بسیار خوبی دارم و به نظرم مهراوه‬ ‫ِ‬ ‫شریفی نیا شریف ترین پارتنری است که با‬ ‫او بازی کردم‪ .‬البته همه پارتنرهای خودم‬ ‫را دوست دارم؛ اما مهراوه شریف ترین بوده‬ ‫که هیچ وقت پای خودش را از چارچوبی که‬ ‫برای خودش در نظر گرفته فراتر نمی گذارد‪.‬‬ ‫شرافتمهراوههمانندفامیلیاوشریفاست‬ ‫وازنظرمنمهراوهشریفی نیابهترینبازیگر‬ ‫این سال ها است؛ به خصوص در مجموعه‬ ‫«کیمیا» که بسیار بیشــتر از نقش های‬ ‫سال هایمختلفخوشدرخشید‪.‬‬ ‫حس مسئولیت پذیری باالیی دارم؛‬ ‫به خصوص اگر روزی مادر شوم‬ ‫فکر می کنم اگر قرار باشد یک روزی‬ ‫مادر شوم مادر خوبی باشم؛ چراکه حس‬ ‫مسئولیت پذیری بســیار زیادی در خودم‬ ‫می بینــم و با اینکه فرزند اخــر خانواده‬ ‫هســتم بعضی ها می گویند انگار فرزند‬ ‫ارشد خانواده هستی‪ .‬اعتقاد دارم که حس‬ ‫مسئولیت پذیری یکی از خصوصیات بارز و‬ ‫اصلی برای یک مادر است‪.‬‬ ‫مادرم دنیای من است‪...‬‬ ‫ازدواج را در برنامــه خــودم قرار‬ ‫می دهم اگر‪...‬‬ ‫مادرم دنیای من اســت؛ من خیلی با‬ ‫مادرم دوست هستم و در خلوت‪ ،‬مادرم را‬ ‫به اسم صدا می زنم؛ اما در جمع این گونه‬ ‫نیســتم‪ .‬از مهم ترین خصوصیات مادرم‪،‬‬ ‫لبخند همیشگی ملیح او بر لبانش است‪.‬‬ ‫ایشان به شــدت اهل قلم و اجتماعی و‬ ‫خنده رو است و جا دارد روز مادر را به همه‬ ‫مادران ایرانــی‪ ،‬به خصوص مادر عزیزم‪،‬‬ ‫صمیمانهتبریکبگویم‪.‬‬ ‫شرایط مدنظرم برای معیارهای یک‬ ‫اگر ِ‬ ‫ازدواج موفق و سالم‪ ،‬پیش بیاید طبیعی‬ ‫اســت که ازدواج را در برنامه خودم قرار‬ ‫می دهم؛ اما به شــخصه مادیات را تماما‬ ‫معیار یــک ازدواج نمی دانم‪ .‬به این اصل‬ ‫هم معتقدم که مادیات تا بخش قابل قبولی‬ ‫باید در زندگی وجود داشــته باشــد‪ .‬من‬ ‫دوست دارم با کسی ازدواج کنم که سطح‬ ‫فرهنگی و خانوادگی من را بفهمد و این‬ ‫خیلی نکته مهمی است که ازدواج در یک‬ ‫سطح فرهنگی صورت بگیرد‪.‬‬ ‫یک بــار از مادرم به ســبک مادر‪-‬‬ ‫فرزندی کتک خوردم‬ ‫خیلی شــیطنت ان چنانــی در دوران‬ ‫کودکی ام نداشتم؛ اما یک بار از مادرم کتک‬ ‫خوردم (خنده) و ان زمانی بود که کارت‬ ‫ورود به جلسه امتحان نهایی را فراموش‬ ‫کردم و من را به جلســه راه نمی دادند‪ .‬به‬ ‫مادرم زنگ زدند و مادرم وقتی خیلی سریع‬ ‫خودش را به مدرسه رساند‪ ،‬همان جا من‬ ‫را به سبک مادرانه نوازشی کردند که ان‬ ‫کتک مختصر را هیچگاه یادم نمی رود‪.‬‬ ‫احساسات لطیف مادرم‪ ،‬سکانس را‬ ‫قطع کرد‬ ‫در یــک سکانســی در شــهر‬ ‫مسجدسلیمان مادرم نیز در پشت صحنه‬ ‫حضور داشت که من در ان سکانس باید‬ ‫لیوانی را می شکســتم و با فریاد و گریه‪،‬‬ ‫بلند «مامــان» می گفتم‪ .‬من به یک باره‬ ‫دیدم که مــادرم بدوبدو امد و من را بغل‬ ‫کرد‪ .‬من ان لحظه گفتم مامان وســط‬ ‫فیلم برداری هستیم؛ اما دیگر نمی توانستم‬ ‫مانع احساسات یک مادر شوم‪.‬‬ ‫مهراوه شــریفی نیا بهترین پارتنر‬ ‫من و شریف ترین بازیگر از دید من‬ ‫است‬ ‫در عالم سینما سعی کرده ام با اطرافیانم‬ ‫دوســت باشــم؛ اما با مهراوه شریفی نیا‬ ‫نقش مربی یک پرورشــگاه را در ســریال‬ ‫جدیدم بازی می کنم‬ ‫درحال حاضر برای سریال «خانه خورشید» به‬ ‫کارگردانی اقای علی غفاری و تهیه کنندگی سعید‬ ‫سعدی که یک سریال پنجاه قسمتی است‪ ،‬نقش‬ ‫یک مربی پرورشــگاه را ایفا می کنم که با خانم‬ ‫بهناز جعفری‪ ،‬پرویز پورحســینی و بقیه دوستان‬ ‫هم بازی هستم‪.‬‬ ‫به شدت دوست دارم در یکی از کارهای اقای‬ ‫درویش بازی کنم‬ ‫به شدت عالقه دارم که افتخار بازی کردن برای‬ ‫اقای درویش را داشته باشم‪ .‬جالب است بدانید فیلم‬ ‫«دوئل» اقای درویش را شاید نزدیک به هفت مرتبه‬ ‫در سینما دیده ام و با اینکه نتوانسته ام این کارگردان‬ ‫موفق را از نزدیک ببینم؛ اما به شدت دوست دارم در‬ ‫یکی از کارهای ایشان بازی کنم‪.‬‬ ‫یک خواهش خواهرانه‬ ‫خیلی صادقانــه از برخی ها می خواهم که همه‬ ‫زندگی خود را به صفحات مجازی ختم نکنند؛ بهتر‬ ‫زندگی واقعی سیر‬ ‫است ساعات زیادتری را در فضای ِ‬ ‫کنند‪ .‬من خودم به شخصه سعی کرده ام زیاد درگیر‬ ‫این فضا نشوم و دوســت دارم در لحظه‪ ،‬عاشقانه‬ ‫زندگی کنم‪.‬‬ ‫خودم را برای مردمم نمی گیرم‬ ‫مهم ترین خصلت اخالقی ام که دیگران‬ ‫لطف دارند و به من یــاداوری می کنند‬ ‫راحت بودن من با مردم است‪ .‬شاید توقع‬ ‫دارند چون بازیگرم باید خودم را بگیرم؛ اما‬ ‫من همیشه سعی کرده ام شخصیت خودم‬ ‫و اصالت خانوادگی ام کــه یک اهوازی‬ ‫خونگرم است را نادیده نگیرم‪.‬‬ ‫مهــدی یراحــی پرچم اهــواز را‬ ‫برافراشته ترکرد‬ ‫مهــدی یراحــی‪ ،‬خواننــده خوب‬ ‫کشورمان‪ ،‬به خوبی و به درستی در مورد‬ ‫مشــکالت مردمان اهــواز در جاهای‬ ‫مختلف متن انتشــار می دهد که این‪،‬‬ ‫اصالــت این هنرمند خوب کشــورمان‬ ‫را می رســاند که به همشــهری های‬ ‫خودش اگاه اســت و احترام می گذارد‪.‬‬ ‫امیدوارم مشکالت این مردم خونگرم و‬ ‫مهمان نواز هرچه زدوتر برطرف شود‪ .‬جا‬ ‫دارد باز از این هنرمند اهوازی کشــورم‬ ‫تشکر کنم که الاقل این گونه از اصالت و‬ ‫همشهری های خود دفاع می کند و واقعا‬ ‫پرچم اهواز را برافراشته تر کرده اند‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪35‬‬ ‫نقد سینمایی‬ ‫نگاهی به فیلم «هجوم» از شهرام مکری‬ ‫خالقیتی که دیگر‬ ‫تازگی ندارد!‬ ‫از ‪ :‬محمد تقی زاده‬ ‫تکرار چندباره و کش دا ِر «محدوده دایره»‬ ‫اصوال این نوع فیلم سازی شهرام مکری که در بین منتقدان و فیلم بین های‬ ‫ایرانی به فیلم های فرمالیستی مشهور شده است و اخیرا با عبد ابست نیز پیوند‬ ‫نزدیک تر و عمیق تری برقرار کرده است‪ ،‬تکرار چندباره و کش دار و عریض‬ ‫و طویل همان فیلم کوتاه خالقانه و نواورانه شهرام مکری‪ ،‬یعنی «محدوده‬ ‫دایره» است؛ ایده پالن سکانس جذابی که در فیلم کوتاه پانزده دقیقه ای دوم‬ ‫مکری بسیار جذاب و نواورانه بود و مبنای اصلی ساختار دو فیلم اخیر مکری‪،‬‬ ‫یعنی «هجوم» و «ماهی و گربه» شد‪.‬‬ ‫تفاوتموفقیتپالن سکانسدرفیلمکوتاهوفیلمبلند‬ ‫تفاوتموفقیتانفیلمکوتاهوبهزعمنگارندهعدمموفقیت‬ ‫این دو فیلم بلند اخیر مکری نیز در تفاوت همین فیلم کوتاه و‬ ‫بلند است‪ .‬به نظر می رسد ایده پالن سکانس با همه نواوری و‬ ‫تعلیقوجسارتوجذابیتیکهمی توانددرروایتداستانداشته‬ ‫باشد‪ ،‬ایده ای در حد همان فیلم کوتاه و یا زمانی در همان حدود‬ ‫ده الی بیست دقیقه است و اگر فیلم ساز قصد دارد که دوایر‬ ‫متحدالمرکز و یا غیرمتحد خود را بارها و بارها تکرار کند باید‬ ‫پیشازانبضاعتداستان‪،‬شخصیت هاوفضاوموقعیت های‬ ‫فیلمشراارزیابیکند؛وگرنهایجادپالن سکانس‪134‬دقیقه ای‬ ‫«ماهی و گربه» و ‪ 95‬دقیقه ای «هجوم» عمال چیزی به جز‬ ‫ماللوخستگیوسرگیجهبرایتماشاگربهبارنمی اوردوهر‬ ‫چقدراینایدهوتواناییاجرایشجذابوجسورانهوداستانک ها‬ ‫وجزییاتمابینانزیادباشد‪،‬نه تنهاتجربه ایجدیدوتازهبرای‬ ‫فیلم سازمحسوبنمی شود؛بلکهذوقوشوقتماشاگرراازاین‬ ‫ایدهخالقانههندسیومهندسیشدهتوسطفیلم سازکورکرده‬ ‫و تالشی شکست خورده برای عوامل فیلم به حساب می اید‪.‬‬ ‫سرانجام این تجربه بکر برای تماشاگر چیست؟‬ ‫«هجوم»درترسیمفضاهایترسناکوتازهوشخصیت هایعجیب وغریب‬ ‫که قبل تر در سینمای ایران نشانی از ان وجود نداشت همانند اثر قبلی فیلم ساز‪،‬‬ ‫یعنی «ماهی و گربه»‪ ،‬تجربه ای بکر و تجربه نشــده محسوب می شود که‬ ‫تماشــاگر خاص که از دیدن فیلم های یکنواخت و اپارتمانی و کمدی های‬ ‫سخیف سینمای جریان اصلی خسته شده را قطعا به وجد و شوق می اورد؛ ولی‬ ‫دستاورد این گریم های خاص‪ ،‬فضاهای مخوف و مه الود‪ ،‬خرده داستان های‬ ‫بینابینی شخصیت ها و رفتار عجیب شخصیت اصلی فیلم‪ ،‬علی‪ ،‬درنهایت باید‬ ‫به چه چیز برای تماشاگر بیانجامد؟‬ ‫‪36‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫ابهام هندسی فیلم را به کام تماشاگر تلخ می کند!‬ ‫بر فرض اینکه «هجوم» فیلم یک باردیدن نباشد (که اصوال فرض غلطی‬ ‫اســت و فیلمی که در بار اول تماشــاگر را نگیرد بعید است در دفعات بعدی‬ ‫موثر باشد)‪ ،‬در این صورت پیچیدگی های فلسفی و هندسی فیلم مکری که‬ ‫قرار اســت در دفعات دوم و سوم عاید تماشــاگر شود چه لذت و شعفی به‬ ‫او خواهد بخشــید؛ درحالی که فیلم به طورکلی در خدمت ایده هندسی (و نه‬ ‫لزوما فرم گرایانه) فیلم ساز بوده و همه چیز برای خلق و اجرای این ایده نقاشی‬ ‫«موریس اشــر» بنا نهاده شده است و ایجاد حس و سمپاتی‪ ،‬پیوند منسجم‬ ‫بین خرده داستان ها و هماهنگی و همسانی فرم و محتوا عمال فدای انچه فرم‬ ‫جدید داستان گویی سینمای مکری نامیده شده است می شود و بدین گونه و با‬ ‫ایجاد پیچیدگی و ابهام غیرسینمایی و بیشتر هندسی‪ ،‬سعی در ارائه اثری مافوق‬ ‫و ویژه دارد و تماشاگران نیز به دلیل وجود این همه ابهام و پیچش داستانی و‬ ‫بصری‪ ،‬هر انچه از اول و اخر فیلم فهمیده بودند نیز به کامشان تلخ می شود و‬ ‫با هزاران سوال بی جواب مجبور به ترک سالن ها می شوند‪.‬‬ ‫تالشی لجوجانه برای اثبات یک ایده ثبت شده‬ ‫شهرام مکری‪ ،‬فیلم ساز جوان و بی ادعای سینمای ایران است که از قضا‪،‬‬ ‫فیلم بین بسیار حرفه ای و قهاری نیز هست؛ ولی به نظر می رسد ایجاد باالنس‬ ‫بین ایده های اجرایی و متنی و به کارگیری عناصر مرتبط با هم در فیلم هایش‪،‬‬ ‫از مهم ترین نکات حائزاهمیت برای فیلم های بعدی اش است؛ چراکه مسیری‬ ‫که او در دو فیلم قبلی اش اغاز کرده و به نظر قصد کوتاه امدن نیز ندارد‪ ،‬اشکارا‬ ‫تالشی لجوجانه و تکراری برای اثبات ایده ای است که وی قبال به نام خودش‬ ‫ثبت کرده و تکرار ان در شکل های مختلف و به بهانه هجو ژانر و طعنه به‬ ‫سینمای هالیوود از او فیلم سازی پست مدرن و صاحب سبک نمی سازد و فقط‬ ‫توانایی او در بازســازی نسخه طوالنی فیلم کوتاه «محدوده دایره» و تعلق‬ ‫خاطرش به سینمای وحشت و مولفه های ژانری را بیش از پیش برای تماشاگر‬ ‫روشن می سازد که قطعا دستاورد نو و جدیدی برای او محسوب نمی شود‪.‬‬ ‫«هملت» در تئاتر شهر‬ ‫نقد تئاتر‬ ‫خون به پا کرد!!‬ ‫شبدیسبختیاری‬ ‫کارشناستئاتر‬ ‫اثری مدرن از نمایشنامه ویلیام‬ ‫شکسپیر‬ ‫اتفاقات نمایش در یک کشتارگاه‬ ‫رخ می داد و مخاطبان شاهد اجرای‬ ‫اثــری مدرن از نمایشــنامه ویلیام‬ ‫شکسپیر بودند؛ نمایشی که بیشتر بر‬ ‫پایه روایت و قصه گویی استوار بود تا‬ ‫ویژگی هایدراماتیک‪.‬‬ ‫نمایشی با فقط ‪ 3‬بازیگر!‬ ‫این نمایش تنها سه بازیگر داشت که هرکدام در صحنه های‬ ‫مختلفدرنقش هایمتفاوتیبازیمی کردندومدامجایگاهشان‬ ‫تغییر می کرد؛ به این ترتیب که ایفای همه شــخصیت های‬ ‫نمایشــنامه «هملت» بر عهده این ســه بازیگر بود که البته‬ ‫بازی های خوبی از خود به نمایش گذاشتند؛ مخصوصا بازیگر‬ ‫زن نمایش که در صحنه هایی که در نقش هملت فرورفته بود‬ ‫و صحنه رویارویی اش با افلیا‪ ،‬انرژی زیادی از خود صرف کرد‪.‬‬ ‫بازخوردمخاطبان‬ ‫بازخوردهای مخاطبان بعد از دیدن این اثر نمایشی متفاوت‬ ‫بود و انتظار بسیاری از ان ها براورده نشد‪ .‬البته تعداد دیگری از‬ ‫تماشاگران از فضاسازی و شیوه اجرایی نمایش لذت برده و از‬ ‫زاویه دید کارگردان نسبت به کاراکترهای ازلی‪-‬ابدی شکسپیر‬ ‫لذت بردند‪.‬‬ ‫باالنویس نمایش‬ ‫نارضایتی از جایگاه نامناسب‬ ‫ِ‬ ‫ترجمه نامناســب اثــر و واضح نبــودن باالنویس که در‬ ‫صحنه هایی اصال قابلیت خواندن نداشــت یکی از دالیل این‬ ‫نارضایتی هــا بود‪ .‬حتی به دلیل جایگاه نامناســب باالنویس‪،‬‬ ‫تماشاگرانی که در بالکن سالن اصلی و سمت چپ سالن مستقر‬ ‫بودند اصال نمی توانستند باالنویس را ببینند‪ .‬نکته دیگر اینکه‬ ‫این نمایش المانی تنها از باالنویسی به زبان فارسی برخوردار‬ ‫بود و مخاطبان خارجــی و داوران بخش بین الملل از ترجمه‬ ‫دیالوگ های نمایشی که بر پایه دیالوگ استوار است‪ ،‬به زبان‬ ‫انگلیسیمحرومبودند‪.‬‬ ‫دریایی از خون بر روی صحنه نمایش!‬ ‫در بســیاری از صحنه هــای نمایش‪،‬‬ ‫بازیگران ســطل هایی پر از خــون را روی‬ ‫صحنه می ریختند که همین مسئله‪ ،‬سن‬ ‫سالن اصلی را به دریایی از رنگ قرمز بدل‬ ‫کرده بود‪ .‬در صحنه های قتل و کشتار نیز‬ ‫با پاشیدن همین سطل های خون بر صحنه‬ ‫و پیکر بازیگــران‪ ،‬مــرگ و از بین رفتن‬ ‫کاراکترهاینمایشبهتصویرکشیدهمی شد‪.‬‬ ‫صحنه اخر‪ :‬بودن یا نبودن‬ ‫قبل از اغاز نمایش‪ ،‬نوشته ای در اختیار‬ ‫مخاطبان قرار گرفت که در ان صحنه اخر‬ ‫نمایش که اختصاص به مونولوگ معروف‬ ‫«هملت»‪ ،‬یعنی «بودن یا نبودن» و کشته‬ ‫شــدن هملت بود‪ ،‬توضیح داده شده بود؛‬ ‫به این دلیل که با وجود دســتگاه مه ساز‬ ‫در صحنه امکان دیــدن باالنویس برای‬ ‫تماشاگران وجود ندارد‪.‬‬ ‫همچنین بعد از پایان اجــرای این اثر‬ ‫نمایشی‪ ،‬تعدادی از عالقه مندان در بیرون‬ ‫از فضای سالن با بازیگران این اثر نمایشی‬ ‫عکس یادگاری گرفتند‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪37‬‬ ‫پرونده جشنواره فجر‬ ‫ُ‬ ‫از بهت هومن سیدی تا فریادهای حاتمی کیا‬ ‫در فجر‬ ‫سی وششم‬ ‫شادی بلوطی| سی وششمین دوره از جشنواره بین المللی فیلم فجر‪ ،‬طبق روال‬ ‫ســال های قبل در ایام دهه فجر‪ ،‬با حضور اصحاب رسانه‪ ،‬هنرمندان و مردم برگزار‬ ‫شد و درنهایت در روز اختتامیه با معرفی برگزیدگان این دوره به کار خود پایان داد‪ .‬به‬ ‫این بهانه با مروری کوتاه بر تاریخچه جشنواره‪ ،‬نگاهی به فرازونشیب های این دوره‬ ‫خواهیم داشت‪.‬‬ ‫اولینسیمرغ‬ ‫شاید کمتر کسی بداند که جشنواره فیلم فجر‪ ،‬جایگزینی برای جشنواره‬ ‫بین المللی فیلم تهران بود که تا پیش از انقالب ‪ ۱۳۵۷‬در ایران برگزار می شد و‬ ‫در ان فیلم های برگزیده سینمای ایران در کنار اثار سینمای بین المللی به رقابت‬ ‫می پرداختند‪ .‬چهار سال پس از انقالب و تعطیلی جشنواره مذکور‪ ،‬جشنواره فیلم‬ ‫فجر‪ ،‬با رویکرد جدید در ایام دهه فجر جایگزین شد‪ .‬نخستین دوره جشنواره‬ ‫فیلم فجر از ‪ ۱۲‬تا ‪ ۲۲‬بهمن سال ‪ ۱۳۶۱‬به دبیری حسین وخشوری برگزار شد‪.‬‬ ‫سینمای ایران و جهان در جشنواره فجر‬ ‫جشــنواره فجر تا سال ‪ ۱۳۷۴‬فقط جنبه ملی داشت و به تولیدات ساالنه‬ ‫ســینمای ایران می پرداخت؛ اما از سال ‪ ۱۳۷۴‬جشنواره به صورت بین المللی‬ ‫برگزار می شــود و عالوه بر ســینمای ایران‪ ،‬در بخش بین الملل به بررسی‬ ‫فیلم هایی از ســینمای جهان می پردازد‪ .‬در بخش های رقابتی این جشنواره‪،‬‬ ‫شرکت کنندگان برای کسب جایزه مخصوص که «سیمرغ بلورین» نام دارد با‬ ‫هم رقابت می کنند‪ .‬دیپلم افتخار و لوح زرین از دیگر جوایز این جشنواره است‪.‬‬ ‫طیسالیاناخیرمسابقه هایسینمایمستند‪،‬فیلمکوتاهومسابقهموادتبلیغاتی‬ ‫و اطالع رسانی نیز به بخش های سینمای ایران اضافه شده است‪ .‬در ابتدای‬ ‫جشنواره ایین بزرگداشت یک هنرمند برگزار می شود و در انتها هم جوایز ویژه‬ ‫و مردمی به فیلم انتخاب شده با رای مردم داده می شود‪.‬‬ ‫ساختارشکنی های این دوره‬ ‫سی وششمین دوره از جشــنواره فیلم فجر‪ ،‬به دبیری دکتر داروغه زاده‪ ،‬با‬ ‫تغییرات بنیادی‪ ،‬چه در بطن جشــنواره و چه در شیوه اکران فیلم ها برگزار‬ ‫شد‪ .‬در این دوره تعداد فیلم های راه یافته به بخش سودای سیمرغ به تنها ‪22‬‬ ‫فیلم کاهش یافت و برخالف سال های گذشته فیلم های گروه هنروتجربه از‬ ‫بخش رقابتی کنار گذاشته شدند‪ .‬این در حالی بود که باقی بودن جایزه سیمرغ‬ ‫هنروتجربه در جوایز اختتامیه به یکی از شگفتی های جشنواره امسال منجر شد‪.‬‬ ‫جوان تنها انیمیشن‬ ‫این محدود شدن‪ ،‬موجب نادیده گرفته شدن فیلم سازان ِ‬ ‫این دوره‪ ،‬یعنی فیل شاه و عدم رقابت جدی برای مستندسازان شد‪.‬‬ ‫‪38‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫گالیه هنرمندان و اهالی رسانه‬ ‫تغییر جدی بعدی در شــیوه اکران فیلم ها بود‪ .‬امسال برخالف سال های‬ ‫اخیر نمایش فیلم ها به جای برج میالد تهران‪ ،‬در کاخ مردمی جشنواره‪ ،‬یعنی‬ ‫پردیس ملت برگزار شــد‪ .‬با وجودی که هم ه اصحاب رسانه و فیلم سازان بر‬ ‫این باور بودند که سالن همایش های برج میالد هم از لحاظ صدا و هم پخش‬ ‫تصاویر‪ ،‬مناسب نبودند؛ اما این تغییر ناگهانی و در نظر نگرفتن جایگاه مناسب‬ ‫برای تجمیع همه مخاطبان و مدعوین که ناگزیر به جداسازی این گروه ها‬ ‫منجر شد‪ ،‬موجبات دلخوری و گالیه هنرمندان و اهالی رسانه شد‪ .‬البته هنوز‬ ‫درباره سرنوشت دوره بعد جشنواره و برطرف شدن این مشکالت توضیحاتی‬ ‫ارائه نشده است‪.‬‬ ‫در حاشیه‬ ‫شاید لیست کاندیداهای این دوره کمتر از سال های قبل‪ ،‬حرف و حدیث‬ ‫و دلخوری به همراه داشت؛ اما کم حاشیه هم نبود‪ .‬از ویژگی های جالب توجه‬ ‫این لیســت‪ ،‬اعالم دو نامزد نقش اول زن برای یک فیلم بود‪ .‬مهناز افشار و‬ ‫سارا بهرامی به طور هم زمان برای فیلم «دارکوب» کاندیدای بازیگر نقش اول‬ ‫زن شدند‪ .‬هرچند این اتفاق در دنیا بی سابقه نیست و در یکی از معروف ترین‬ ‫و معتبرترین فستیوال های فیلم جهان‪ ،‬یعنی «اسکار» ‪ ۱۲‬بار ‪ ۲‬بازیگر از یک‬ ‫فیلم برای بهترین نقش اصلی انتخاب شده اند؛ اما تازگی این نوع در جشنواره‬ ‫فجر‪ ،‬واکنش ها و نقد و نظرات مختلفی را به همراه داشت‪.‬‬ ‫پرونده جشنواره فجر‬ ‫لیست برگزیدگان این دوره‬ ‫اختتامیهجشنوارهفجر‬ ‫اجــرای اختتامیه جشــنواره فیلم‬ ‫فجر امســال‪ ،‬با اجرای رضا رشیدپور‪،‬‬ ‫در ســاعت ‪ ۱۹‬روز ‪ 22‬بهمن ماه در‬ ‫سالن همایش های برج میالد تهران‬ ‫برگزار شد‪ .‬اختتامیه ای که نه تنها پس‬ ‫از اهدای جوایز که در حین برگزاری‬ ‫پرفرازونشیب سپری شد‪.‬‬ ‫تحسین‪ ،‬بهت و شگفتی‬ ‫قطعا یکی از شــگفتانه ها‪ ،‬جایزه‬ ‫ســیمرغ بلورین هنروتجربه بود که با‬ ‫توجه به حذف فیلم های این گروه‪ ،‬باید‬ ‫به یکی از فیلم های سودای سیمرغ اهدا‬ ‫می شد‪ .‬هیئت داوران فیلم «مغزهای‬ ‫کوچک زنگ زده» را بــرای دریافت‬ ‫این جایزه انتخاب کرده بودند‪ .‬هومن‬ ‫ســیدی که به وضوح بهت و شگفتی‬ ‫در چهره اش نمایان بود‪ ،‬بعد از دریافت‬ ‫جایزه اعالم کرد که اصال از وجود چنین‬ ‫جایزه ای بی اطالع بوده است!‬ ‫بهترین فیلم از نگاه تماشــاگران‪« :‬مغزهای کوچک‬ ‫زنگ زده»‬ ‫بهترین فیلم از نگاه ملی‪« :‬سرو زیر اب»‬ ‫بهترینفیلم‪«:‬تنگهابوقریب»‬ ‫بهتریــن کارگردانی‪ 2 :‬جایزه‪ :‬ابراهیم حاتمی کیا (به وقت‬ ‫شام)‪ ،‬بهرام توکلی (تنگه ابوقریب)‬ ‫جایزه ویژه هیئت داوران‪« :‬بمب؛ یک عاشقانه»‬ ‫بهترین فیلمنامه‪ 2 :‬جایزه‪ :‬کامبوزیا پرتوی (کامیون)‪ ،‬هومن‬ ‫سیدی (مغزهای کوچک زنگ زده)‬ ‫بهترین بازیگر نقش اول مرد‪ :‬ســیمرغ بلورین به امیر‬ ‫جدیدی (عرق سرد‪ ،‬تنگه ابوقریب)‪ ،‬دیپلم افتخار به امین حیایی‬ ‫(شعله ور)‬ ‫بهترین بازیگر نقش اول زن‪ :‬سارا بهرامی (دارکوب)‬ ‫بهترین بازیگر نقش مکمل مرد‪ :‬جمشــید هاشــم پور‬ ‫(دارکوب)‬ ‫بهترین بازیگر نقش مکمل زن‪ :‬سحر دولتشاهی (عرق‬ ‫سرد‪ ،‬چهارراه استانبول)‬ ‫بهترین فیلم اول‪« :‬خجالت نکش»‬ ‫بهترین فیلم هنروتجربه‪« :‬مغزهای کوچک زنگ زده»‬ ‫بهترین فیلم برداری‪ :‬علیرضا زرین دست (سرو زیر اب)‬ ‫بهترین تدوین‪ :‬بهرام دهقانی و محمد نجاریان (عرق سرد)‬ ‫بهترین موسیقی متن‪ :‬کارن همایونفر (به وقت شام)‬ ‫بهترین صدابرداری‪ :‬رشید دانشمند (تنگه ابوقریب)‬ ‫بهترین صداگذاری‪ :‬علیرضا علویان (به وقت شام‪ ،‬مغزهای‬ ‫کوچک زنگ زده)‬ ‫بهترین طراحی لباس‪ :‬سارا خالدی زاده (بمب؛ یک عاشقانه)‬ ‫بهترین طراحی صحنه‪ :‬عباس بلوندی (سرو زیر اب)‬ ‫بهترین چهره پردازی‪ :‬سعید ملکان (تنگه ابوقریب)‬ ‫بهترین جلوه های ویژه میدانی‪ :‬محسن روزبهانی (تنگه‬ ‫ابوقریب)‬ ‫بهترینجلوه هایویژهبصری‪:‬فریدناظرفصیحی(چهارراه‬ ‫استانبول)‬ ‫بهترین فیلم کوتاه‪ :‬حیوان (بهمن و بهرام ارک)‬ ‫منبع عکس ها‪ :‬خبرگزاری مهر‬ ‫رکوردی که در جهان هم کم سابقه است‬ ‫از دیگر نکات لیست نامزدها‪،‬‬ ‫کاندیدا شــدن تمام بازیگران زن‬ ‫و مــرد فیلم «عرق ســرد» بود‪.‬‬ ‫رکوردی که در جهان هم کم سابقه‬ ‫است‪.‬‬ ‫فوتبالیستهنرمند‬ ‫ِ‬ ‫در این بیــن نمی توان کاندیدا‬ ‫شــدن پژمان جمشیدی را نادیده‬ ‫گرفت؛ فوتبالیست ملی پوش ســال های نه چندان دور تیم‬ ‫پرســپولیس که چند سالی اســت در سینما و تئاتر فعالیت‬ ‫می کند و توانســته تا جایی در این عرصه پیشرفت کند که‬ ‫یکی از برگزیدگان جشنواره شناخته‬ ‫شود‪ .‬هرچند اعالم نام جمشیدی از‬ ‫سوی محمدرضا فروتن (از اعضای‬ ‫هیئت داوران ایــن دوره) با خنده‬ ‫خبرنگاران و حاضران در ســالن‬ ‫همراه بود؛ اما حمایت همه جانبه‬ ‫سینماگرانی چون پرویز پرستویی و‬ ‫همچنین تشویق اهالی هنر هفتم‬ ‫در روز اختتامیه‪ ،‬نشان از ان دارد که‬ ‫جمشیدی به خوبی توانسته جایگاه خود را به عنوان یک بازیگر‬ ‫تثبیتکند‪.‬‬ ‫ترین ها‬ ‫در نظر گرفتن دو جایزه در یک بخــش نیز از ابداعات تیم داوران‬ ‫این دوره بود که در بخش های بهترین کارگردانی‪ ،‬بهترین فیلمنامه و‬ ‫بهترین بازیگر نقش اول مرد دو برگزیده را دربر داشت‪.‬‬ ‫جنجالی ترینبخشجشنواره‬ ‫جنجالی ترینبخشجشنوارهنیزفریادهایابراهیم‬ ‫حاتمی کیا پس از دریافت جایزه‪ ،‬بر سر رسانه ملی‪،‬‬ ‫مجری اختتامیه‪ ،‬برنامه ســازان و اهالی رسانه بود‪.‬‬ ‫حاتمی کیا با وجود دریافت سیمرغ‪ ،‬معتقد به وجود‬ ‫ناعدالتی بود و گالیه هایش را با خشم و فریاد اعالم‬ ‫کرده و پس از دریافت جایزه اش ســالن را ترک کرد‪ .‬این در حالی است که فیلم «به وقت شام» و‬ ‫کاندیداتوری هایشباحاشیه هایبسیاریهمراهبود‪.‬ازطرفی‪،‬رضارشیدپوراعالمکردعلتعدمحضور‬ ‫عواملاینفیلمدرویژه برنامههفت‪،‬تصمیمیازطرفخودحاتمی کیاوهمکارانشدرفیلمبودهاست‪.‬‬ ‫فیلم های «مغزهای کوچک زنگ زده» و «تنگه ابوقریب»‬ ‫با یازده نامزد در بخش های مختلف‪ ،‬رکوردداران فجر ‪ ۹۶‬لقب‬ ‫گرفتند‪ .‬فیلم «بمب‪ ،‬یک عاشقانه» و «دارکوب» با ده نامزد‪،‬‬ ‫در جایگاه بعدی قرار گرفتند‪ .‬جالب اســت بدانید فیلم های‬ ‫«اتاق تاریک»‪« ،‬امیر»‪« ،‬جاده قدیم»‪« ،‬جشــن دلتنگی»‪،‬‬ ‫«کار کثیــف» و «هایالیت» که جزء فیلم های پرحاشــیه‬ ‫جشنواره نیز بودند‪ ،‬در هیچ بخشی نامزد نشدند‪.‬‬ ‫دیگربخش هایشگفتی سازجشنواره‬ ‫برگزیدگان بازیگر نقش اول و مکمل مرد شاید بیش از بخش های دیگر‬ ‫شگفتی ســاز شد؛ درحالی که بازی متفاوت نوید محمدزاده و فرهاد اصالنی‪،‬‬ ‫تحسین حجم قابل توجهی از منتقدان و مردم را به همراه داشت‪ ،‬دستشان از‬ ‫سیمرغ کوتاه ماند‪ .‬سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد به امیر جدیدی‬ ‫برای فیلم های «عرق سرد» و «تنگه ابوقریب» رسید و بازیگر برگزیده نقش‬ ‫مکمل مرد را جمشید هاشم پور از ان خود کرد‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪39‬‬ ‫سینمای رومانی‬ ‫کریستی پویو‬ ‫نویسنده‪:‬پژمانسلطانی‬ ‫نویسندهوناشر‬ ‫ستارگانتجدیدحیاتسینمایرومانی‬ ‫«واقعا منشــا این همه تحول در ســینمای رومانی از‬ ‫کجا است؟ ان ها از هیچ به وجود امده اند»‪ .‬اندری گرزو‪ ،‬روزنامه نگار و منتقد‬ ‫سینمایی‪ ،‬این جمله را درباره گروهی از کارگردانان هم وطنش گفته است؛‬ ‫گروهی نامتجانس‪ ،‬مرکب از فیلم ســازانی که بیشترشان حدود ‪30‬سال‬ ‫داشتند‪ ،‬فیلمنامه اکثر اثارشان را خود می نوشتند و در سال ‪ 2001‬خواستار‬ ‫حمایتدولتازسینمایرومانیبرایساختنفیلم هاییدربارهموضوعاتحاد‬ ‫اجتماعیبودند‪.‬اینکارگردانانرابایدستارگانتجدیدحیاتسینمایرومانی‬ ‫دانست؛کسانیکهرئالیسمرابهسالن هایسینمایکشورشاناوردند‪.‬‬ ‫موجنویسینمایرومانی‬ ‫با فروپاشی کمونیسم شرایط سینمای رومانی هم تغییر کرد‪ .‬جنبشی در‬ ‫ســال های اغاز قرن بیست ویکم در این سینما به راه افتاد که به موج نوی‬ ‫سینمای رومانی شهرت یافت و سردمداران این جنبش‪ ،‬فیلم سازانی بودند‬ ‫همچون کریستین مونگیو؛ برنده نخل طالی کن با فیلم «چهار ماه‪ ،‬سه‬ ‫هفتهودوروز»‪،‬کریستیننمسکو؛سازنده«رویایکالیفرنیا»‪،‬کورنلیوپورومبیو؛‬ ‫سازنده«‪12:08‬شرقبخارست»ویکیازتاثیرگذارترینان ها‪،‬کریستیپویو‪.‬‬ ‫«جنسومایه تیله»ازنظرمنتقدین‬ ‫کریستی پویو‪ ،‬متولد ســوم اوریل ‪ 1967‬در بخارست است و در ابتدا به‬ ‫نقاشی عالقه مند بود‪ .‬در سال ‪ 1992‬وارد مدرسه نقاشی ژنو شد‪ .‬بعد از یک‬ ‫سال تغییر رشته داد و در همان مدرسه به تحصیل رشته مطالعات سینمایی‬ ‫پرداخت و در سال ‪ 1996‬فار غالتحصیل شد‪ .‬پویو بعد از بازگشت به رومانی‬ ‫شروع به نوشتن و کارگردانی فیلم کرد‪ .‬در سال‪ 2001‬با فیلم جاده ای «جنس‬ ‫و مایه تیله» (‪ )Stuff & Dough‬خوش درخشید و این فیلم برنده چندین‬ ‫نالمللی شد‪ .‬برخی منتقدان بر این باورند که این فیلم‪ ،‬پایه گذار موج‬ ‫جایزه بی ‬ ‫نوی ســینمای رومانی است‪ .‬پویو کار خود را با ساخت فیلم کوتاه «سیگار‬ ‫و قهوه» ادامه داد که جایزه خرس نقره ای بهترین فیلم کوتاه ســال ‪2004‬‬ ‫جشنواره برلین را از ان خود کرد‪.‬‬ ‫طنزی تلخ که از مرگ و انسان سخن می گوید‬ ‫سینمایی که به قهقرا رفت!‬ ‫سینما فقط پنج ماه بعد از اولین نمایش فیلم «برادران لومیر» در پاریس‪ ،‬در‬ ‫اوایل سال‪ 1896‬پا به رومانی گذاشت و اولین فیلم رومانیایی در سال‪1911‬‬ ‫ساخته شد؛ اما تحوالت سیاسی نیمه قرن بیستم‪ ،‬سینمای ان کشور را به‬ ‫قهقرابرد‪.‬بهگفتهگرزو‪،‬حکومتکمونیستیسینماییساختهبودکهتقریباهیچ‬ ‫ارتباطیباواقعیتنداشتوکامالاستعاری‪،‬تمثیلیوپنداموزبود‪.‬درانسینما‬ ‫هرگونهواقعیتیتحریفمی شد‪.‬‬ ‫فیلم بعدی پویو‪« ،‬مرگ اقای الزارســکو» در سال ‪ 2005‬ساخته شد‪.‬‬ ‫«مرگ اقای الزارسکو» داستان غم انگیز مرد‪ 62‬ساله ای است که از ناراحتی‬ ‫ودرددرحالمرگاستوساعاتپایانیعمرشرادرچهاربیمارستانمختلف‬ ‫سرگردان می شود‪ .‬تمامی پرسنل و پزشکان درحال مداوای مجروحان یک‬ ‫سانحه بزرگ هستند و فرصتی برای رسیدگی به الزارسکو را ندارند‪ .‬بیننده‬ ‫همراه با دوربین به دنبال زندگی مردی است که به بیمارستان های متعددی‬ ‫مراجعهمی کندوساعتپایانیعمرشرادرحالیمی گذراندکهکامالفراموش‬ ‫و نادیده انگاشته شده است‪ .‬داستان فیلم در ظاهر ساده است؛ ولی حرکتی‬ ‫پیچیدهبهسویطنزیتلخکهمحصولرفتارهایغیرانسانیپزشکاناست‪،‬‬ ‫ان را به فیلمی جذاب و پرکشش تبدیل می کند‪« .‬مرگ اقای الزارسکو»‬ ‫در سال‪ 2005‬برنده جایزه بخش «نگاه خاص» جشنواره فیلم کن شد و در‬ ‫رای گیری از منتقدان در سایت‪ Indiewire.com‬نیز به عنوان بهترین فیلم‬ ‫سال برگزیده شد‪ .‬این فیلم در مجموع در سال ‪ 47 ،2006‬جایزه را به خود‬ ‫اختصاص داد‪ .‬رادو جود‪ ،‬که در فیلم «مرگ اقای الزارسکو» دستیار پویو بود‪،‬‬ ‫می گوید‪«:‬اینفیلمنه تنهایکاثرسینماییبی عیب ونقص‪،‬بلکهفیلمیبسیار‬ ‫عمیقاستکهصمیمانهوصادقانهدربارهمرگوانسانسخنمی گوید»‪.‬‬ ‫یک مرد معمولی با روحی ناارام‬ ‫‪40‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫«سپیده دم» چهارمین فیلم کریســتی پویو که در سال ‪ 2010‬ساخته‬ ‫شد‪ ،‬فیلمی است درباره مردی تنها‪ ،‬ناسازگار و نابهنجار با ارتباطات انسانی‬ ‫ضعیف که افرادی که وی گهگاه ســعی در ابقای روابطش با انان دارد‪ ،‬با‬ ‫وجود رفتارهای تهاجمی و خصمانه او‪ ،‬هیچگاه پی به وجود قاتل او نبرده اند‪.‬‬ ‫«در کشور من‪ ،‬مردم درحالی رانندگی می کنند که یک اسلحه در ماشینشان‬ ‫دارند»‪.‬کریستیپویوپاییزگذشتهاینجملهرادرجشنوارهفیلمنیویورکگفت‬ ‫تابهنوعی‪،‬عادیبودنشخصیتفیلم«سپیده دم»رامتذکرشودومشابهت‬ ‫وطن خود با امریکا را نشان دهد‪.‬ویورل‪ ،‬قهرمان «سپیده دم» که نقش او را‬ ‫نیزخودکریستیپویوایفامی کند‪،‬درتالشاستتابخشتاریکطبیعتشرا‬ ‫تسلیمهوس هایخشونت بارخودکند‪.‬احساساضطرابیتشویقشمی کند‬ ‫به ناپایداری که بر تمام وجوه زندگی اش چنگ انداخته خاتمه بدهد‪ .‬برای‬ ‫او زمانی فرا رسیده که سنگ خود را با دیگران وابکند‪« .‬سپیده دم» داستان‬ ‫متوسط یک مرد معمولی است؛ روحی ناارام که دور خیابان های بخارست‬ ‫است و به دنبال چیزی یا کسی می گردد که برای ما نااشناست‪.‬‬ ‫انیمیشن‬ ‫انیمیشن کوکو‬ ‫نام کامل‪ / coco :‬سال انتشار‪ /۲۰۱۷ :‬ژانر‪ :‬انیمیشن‪ ،‬ماجراجویی‪ ،‬کمدی‬ ‫مدت زمان‪ ۹۸ :‬دقیقه‪ /‬انیمیشــن کوکو‪ ،‬اثری بی نظیر ساخته دیزنی پیکسار‪ ،‬از‬ ‫‪۲۲‬نوامبر‪ ۲۰۱۷‬بر روی پرده های سینما رفته است‪ .‬این انیمیشن بسیار موفق‪ ،‬ب هراحتی‬ ‫توانسته به لیســت ‪ ۲۵۰‬فیلم برتر دنیا راه پیدا کرده و در تاریخ ‪۱۰‬دسامبر‪ ۲۰۱۷‬رتبه‬ ‫سی وهفتمین فیلم برتر تاریخ ســینما را به خود اختصاص دهد‪ .‬کوکو‪ ،‬از ان دسته‬ ‫انیمیشن هایی است که دوستداران داستان ها و فیلم های موزیکال به شدت عاشق ان‬ ‫خواهند شد‪ .‬این انیمیشن‪ ،‬اولین انیمیشن استودیو‪ Pixar‬از سال‪ ۲۰۱۵‬است که یک‬ ‫دنبالهنیستویکانیمیشنجدیدواورجینالباداستانیکامالمستقلاست‪.‬‬ ‫خالصه داستان‪ :‬کوکو‪ ،‬داستان پسربچه‬ ‫جوانی به نام «میگوئل» را حکایت می کند که با‬ ‫وجود ممنوع بودن موســیقی در خانواده او‪ ،‬وی‬ ‫ارزو دارد کــه روزی مانند هنرمند موردعالقه و‬ ‫الگوی خود‪ ،‬یعنی ارنســتو د ال کروز‪ ،‬تبدیل به‬ ‫یک نوازنده حرفه ای و مشــهور شود‪ .‬میگوئل‬ ‫در روز مردگان و در گورستان شروع به نواختن‬ ‫گیتاری می کند که متعلق به ارنستو بوده است‪.‬‬ ‫پس از ان به صورت اتفاقی او همراه با ســگ‬ ‫خود که «دانته» نام دارد‪ ،‬وارد سرزمین مردگان‬ ‫می شود‪ .‬با اینکه ســاکنان این دنیا به دنبال او‬ ‫هستند؛ اما میگوئل تصمیم می گیرد که کروز را‬ ‫پیدا کرده و با او صحبت کند‪ .‬همچنین در همین‬ ‫میان او با هکتور برخورد می کند که قرار است‬ ‫به کمک هم تاریخچه اسرارامیز پنهان خانواده‬ ‫میگوئل را پیدا کنند؛ ولی مسئله ای که وجود دارد‬ ‫این است که او باید هرچه زودتر‬ ‫کروز را پیدا کند؛ زیرا اگر میگوئل‬ ‫این دنیا را ترک نکند‪ ،‬برای همیشه‬ ‫تبدیل به اسکلت خواهد شد و‪...‬‬ ‫نکته‪ :‬اپلیکیشن بارکدخوان را از اپ استور‪ ،‬گوگل پلی‪ ،‬بازار یا غیره دانلود‪ ،‬نصب و اجرا کنید و بعد‬ ‫گوشی موبایلتان را روی بارکد بگیرید تا اسکن شده و شما را به صفحه موردنظر هدایت کند‪ .‬فراموش‬ ‫نکنید که باید حتما به اینترنت متصل باشید‪ .‬حاال با طی مراحل باال و اسکن بارکدهای هر انیمیشن‬ ‫از تماشای ان ها لذت ببرید‪.‬‬ ‫انیمیشن کتاب زندگی‬ ‫خالصه داستان‪ :‬داستان انیمیشن درباره سفر مردی جوان به نام «مانولو»‬ ‫دوراهی انجام انتظارات خانواده اش از او و گوش دادن به قلبش‬ ‫اســت که بین‬ ‫ِ‬ ‫گیر کرده است؛ اما او قبل از اینکه انتخاب کند به کدام مسیر‬ ‫گستردگی سه‬ ‫برود‪ ،‬وارد سفری ماجراجویانه می شود که به‬ ‫ِ‬ ‫جهان فانتری اســت؛ جایی که او باید با بزرگ ترین ترسش‬ ‫روبرو شود‪...‬‬ ‫نام کامل‪The Book of Life :‬‬ ‫سال انتشار‪2014 :‬‬ ‫بازیگــران‪Diego Luna ،Zoe Saldana ،Channing Tatum :‬‬ ‫‪ Ron Perlman‬و…‬ ‫به کارگردانی و نظارت‪Jorge R. Gutierrez :‬‬ ‫ژانر‪ :‬انیمیشن‪ ،‬ماجراجویی‪ ،‬کمدی‬ ‫کاندید جایزه گلدن گلوب‬ ‫تماشای این انیمیشن به افراد زیر ‪ ۷‬سال توصیه نمی شود‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪41‬‬ ‫گپی با کوچک ترین‬ ‫عضو خانواده‬ ‫کاپور و پسران!‬ ‫رنبیر کاپور (بازیگر)‪ :‬برای ایفای بهت ِر‬ ‫هر نقشی از یک نوع ادوکلن تازه استفاده می کنم!‬ ‫مترجم‪ :‬فرشته اخوان‬ ‫منابع‪:‬ایندیااکسپرس‪،‬پیپینگ مون‪،‬ان دی تی وی‪،‬فیلم فیر‬ ‫رنبیر کاپور (‪ )Ranbir Kapoor‬متولد ‪28‬سپتامبر‪1982‬‬ ‫در هند و عضو خانواده ای هنری اســت که همگی در صنعت‬ ‫فیلم سازیفعالیتدارند‪.‬‬ ‫پدرش «ریشی کاپور»‪ ،‬مادرش «نیتو سینگ» و پدربزرگش‬ ‫«راج کاپــور» از هنرمنــدان هندی هســتند‪ .‬او نامش را از‬ ‫پدربزرگش گرفته است؛ چراکه نام کامل پدربزرگش رنبیر راج‬ ‫کاپور است‪.‬‬ ‫لقب او ‪( Pappu‬در زبان هندی به معنای مرد قابل احترام)‬ ‫است‪.‬‬ ‫برخی از مجالت‪ ،‬داستانی در مورد روز تولد او نقل می کنند‬ ‫کــه در ان روز تمام خاندان کاپور برای دیدن نیتو و فرزندش‬ ‫کوچک ریشی‬ ‫رنبیر‪ -‬در بیمارســتان جمع بودند به جز برادر‬‫ِ‬ ‫کاپور که درگیر تصادفی جدی بود‪.‬‬ ‫اولین فیلمی که در ان نقش افرینی کرد و برنده جایزه شد‬ ‫فیلم «ساواریا» (‪ )2007‬بود‪.‬‬ ‫وی اخیــرا در فلیمی ایفای نقش کرده اســت که پدرش‬ ‫انتقادی جدی به کارگردان ان دارد‪.‬‬ ‫حس‬ ‫رنبیــر یک ابزار غیرمعمول هم برای فــرو رفتن در ِ‬ ‫کاراکترهایش دارد؛ عطر و ادوکلن!‬ ‫در ادامه با رنبیر‪ ،‬پدر و مادرش در مورد این مســائل و نیز‬ ‫چالش ها‪ ،‬سبک زندگی و کار جدیدش به گفتگو نشسته ایم که‬ ‫به خواندنش دعوتید‪.‬‬ ‫از من می خواستند که از اشتباهات انان هم درس بگیرم!‬ ‫خانواده ام همیشه به طور غیرمستقیم اندک چیزهایی در مورد سینما و فیلم سازی به من می گفتند‪ .‬هیچ وقت من را‬ ‫روبروی خودشان ننشاندند که به من بگویند تو از خانواده ای هنرمند هستی و باید این را بکنی و این را نکنی‪ .‬والدینم‬ ‫به من می گفتند که باید سخت کار کنی و اگر چیزها طبق روال پیش نرفت هیچ وقت ناامید نشوی؛ بلکه باید بیشتر‬ ‫تالش کنی و صبور باشی‪ .‬من فکر می کنم از من می خواستند که از اشتباهات انان هم درس بگیرم‪.‬‬ ‫اموخته هایم از فیلم و سینما را مدیون بانسالی هستم‬ ‫اقای سانجای لیال بانســالی‪ ،‬کارگردان فیلم «ساواریا»‪ ،‬من را در مراحل ابتدایی فیلم وارد کردند؛ ما در تمام‬ ‫مراحل پیش تولید‪ ،‬فیلمنامه‪ ،‬موزیک و طراحی صحنه دخیل بودیم و به نظرم همه این ها به ما در درک بیشتر فیلم‬ ‫و کاراکترها کمک زیادی کرد‪ .‬من هرچند ‪ 10‬ثانیه قبل از اینکه کارگردان بگوید «حرکت»‪ ،‬اضطراب داشتم؛ اما‬ ‫بعد از اتمام اولین صحنه‪ ،‬کار کم کم اسان یا به حدس من‪ ،‬محسورکننده تر می شود‪ .‬من همه چیز در مورد صنعت‬ ‫فیلم سازی‪ ،‬سینما و بازیگری را از اقای بانسالی اموختم‪ .‬کار کردن با او یک رویا بود و هر چیزی که امروز در زمینه‬ ‫فیلم می دانم را مدیون او هستم‪.‬‬ ‫‪42‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫گفتگو‬ ‫همکاری با سلمان خان در ساواریا‬ ‫خب من تا قبل از ان افتخار هم بازی شدن با‬ ‫سلمان خان را نداشتم؛ اما او بسیار از من حمایت‬ ‫کرد و با من مانند یک برادر کوچک تر رفتار و من‬ ‫را راهنمایی و نصیحت می کرد‪.‬‬ ‫برای هر نقش یک ادوکلن متفاوت می زنم!‬ ‫من برای ایفای بهت ِر هر نقشــی از یک نوع‬ ‫ادوکلن تازه اســتفاده می کنــم‪ .‬این کار حافظه‬ ‫بویایی و همه تالش هایم را در فاز درستی از کار‬ ‫قرار می دهد؛ مثال برای نقشم در فیلم «اِ دل هه‬ ‫مشکل» از ادوکلن «یانگ» استفاده کردم یا در‬ ‫محلی شهری که در‬ ‫فیلم «برفی» از یک عطر‬ ‫ِ‬ ‫ان فیلم برداری داشتیم (شهر دارجلینگ) استفاده‬ ‫کردم‪ .‬عطر و موسیقی تاثیر زیادی روی من دارد‬ ‫(ان قدر که این ایده را در سر دارم که روزی عطر‬ ‫مخصوص خودم را عرضه کنم)‪.‬‬ ‫بازیگری‪ ،‬رنبیر را انتخــاب کرد یا رنبیر‪،‬‬ ‫بازیگری را؟‬ ‫رنبیر‪ :‬شاید ترکیبی از هر دو بود‪ .‬من به بازیگری‬ ‫خیلی عالقه داشــتم و در چنین خانواده ای هم‬ ‫بزرگ شــدم‪ .‬حدس می زنم بازیگــری‪ ،‬من را‬ ‫انتخاب کرد‪.‬‬ ‫نیتو‪ :‬او همیشه درحال چک کردن چهره اش و‬ ‫بازگو کردن دیالوگ های فیلم های پدرش بود و‬ ‫همیشه در جشن تولدها بقیه را سرگرم می کرد‪.‬‬ ‫همیشه می دانستم که او یک روزی بازیگری را‬ ‫انتخاب خواهد کرد‪.‬‬ ‫ریشی‪ :‬من واقعا نمی دانستم رنبیر کِی و چگونه‬ ‫بازیگر خواهد شــد‪ .‬بعد از دیدن فیلم «دِوداس»‬ ‫به یاد کارهای پــدرم افتادم و به نیتو گفتم این‬ ‫کارگردانی است که با عدالت با رنبیر رفتار می کند‬ ‫و با فیلم ساواریا‪ ،‬این حرفم ثابت شد‪.‬‬ ‫شاخص رنبیر‬ ‫رفتار‬ ‫ِ‬ ‫رنبیر‪:‬اینرابایدتماشاچیانبگویند‪.‬مندرمعرض‬ ‫رفتارهای والدینــم‪ ،‬پدربزرگم و کارهای بی نظیر‬ ‫پدربزرگم بودم‪ .‬پدرم یک بازیگر عادی است بدون‬ ‫هیچاستایلخاصی‪.‬به طورفیزیکیمنشبیهمادرم‬ ‫هستم؛ هرچند صدایم شبیه پدرم است‪.‬‬ ‫ریشــی‪ :‬من یک بازیگ ِر بدون اَدا و اَطوارم و‬ ‫دوست دارم که رنبیر هم همین گونه باشد‪.‬‬ ‫نیتو‪ :‬رنبیر شبیه هیچ کس نیست‪.‬‬ ‫اینده فعالیت حرفه ای ریشی و نیتو‬ ‫برخی از فیلم های اخیرم زیاد موفق نبودند!‬ ‫ریشی‪ :‬من امادگی خوبی برای ایفای نقش ها‬ ‫دارم و به دنبال نقش های خوبی که سخت به دست‬ ‫می ایند خواهم بود‪.‬‬ ‫نیتو‪ :‬من فراموش کردم چگونه باید بازی کنم‪.‬‬ ‫ریشــی‪ :‬چه می گویــی؟! بازیگــری مثل‬ ‫دوچرخه سواری است‪ ،‬یک بار که یاد گرفتی دیگر‬ ‫فراموشتنمی شود‪.‬‬ ‫نیتو‪ :‬من خیلــی از این حرفــه دور افتادم و‬ ‫هیچ وقت نمی توانم دوباره به قبل برگردم‪ .‬شــاید‬ ‫به خاطر رنبیر فقط بتوانم سعی کنم و چیزهایی را‬ ‫به یاد اورم!‬ ‫مســئولیت من این اســت که فیلم خوب به‬ ‫طرفدارانم بدهم‪ .‬برخی از فیلم های اخیرم زیاد موفق‬ ‫نبودند؛ اما رویکردم در کارم تغییری نکرده است‪ .‬از‬ ‫اینکه با تعداد کمی فیلم ناموفق موجب سرخوردگی‬ ‫هوادارانم شدم احساس بدی دارم؛ اما امیدوارم که‬ ‫بتوانم بهتر عمل کنم تا دوباره ان ها را شاد و سرگرم‬ ‫سازم‪ .‬ما به عنوان بازیگر دوست نداریم نقش های‬ ‫مشابه بازی کنیم‪ .‬همه ما می خواهیم کاراکترهای‬ ‫ت ان را داریم‪.‬‬ ‫مختلفی را تجربه کنیم؛ چون فرص ‬ ‫فکر می کنــم االن زمان خوبی برای حضور ما در‬ ‫صنعت فیلم سازی است‪.‬‬ ‫من و نیتو فیلم «جاگا جاسوس» که رنبیر در ان‬ ‫بازی کرده را دیدیم‪ .‬انوراگ باسو (کارگردان فیلم)‬ ‫تا یک روز قبل از انتشار فیلم‪ ،‬هنوز مشغول میکس‬ ‫ان بود! باورتان می شود؟! اهنگ ساز فیلم‪ ،‬احتماال‬ ‫موزیک فیلم را یک هفته قبل از انتشــار تحویل‬ ‫ سازان‬ ‫داده است! باسو نظر هیچ کس را نپرسید‪ .‬فیلم ِ‬ ‫امروز همه همین کار را می کنند؛ فیلم را تا لحظه‬ ‫انتشار نشان هیچ کس نمی دهند تا نظر ان ها را هم‬ ‫جویا شــوند و به گونه ای با ان رفتار می کنند انگار‬ ‫بمب اتم است!! من نه از فیلم متنفر بودم و نه ان‬ ‫را دوست داشتم‪ ،‬فقط احساس کردم باید ‪ 20‬دقیقه‬ ‫کارگردان‬ ‫کوتاه می شد‪ .‬ممکن است او بزرگ ترین‬ ‫ِ‬ ‫جهان باشد؛ اما هیچ کس دوست ندارد با کارگردانی‬ ‫بی مسئولیتکارکند‪.‬‬ ‫فیلم «سانجی دات» فیلمی بر اساس زندگی نامه‬ ‫هنرمندی به همین نام است؛ اما فیلمی در راستای‬ ‫کارگردان کار (راج‬ ‫تمجید و ستایش او نیســت و‬ ‫ِ‬ ‫کومار هیرانی) از ابتدا در این مورد مطمئن بود‪ .‬ما‬ ‫هم جنبه های خــوب زندگی اش و هم جنبه های‬ ‫بد را نشان می دهیم و تماشاگر می تواند ببیند که‬ ‫چگونه یک نفر می تواند با وجود مشــکالت زیاد‪،‬‬ ‫موفق شــود‪ .‬وقتی من قصه کامل فیلم را شنیدم‬ ‫متعجب شدم که چگونه یک نفر می تواند از پس‬ ‫همه این ها براید؛ او درگیر موادمخدر بود و قبل از‬ ‫نمایش اولین فیلمش (راکی) مادرش فوت می کند‬ ‫و چند ســال بعد هم همسر اولش می میرد‪ .‬اینکه‬ ‫همه چی ِز زندگی ات را با عموم مردم به اشــتراک‬ ‫بگذاری کار خیلی سختی است‪ .‬من که هیچ وقت‬ ‫این کار را نمی کنم‪.‬‬ ‫ سازان امروز طوری رفتار‬ ‫ریشی کاپور‪ :‬فیلم‬ ‫ِ‬ ‫می کنند انگار فیلمشان بمب اتم است!‬ ‫نظر رنبیر کاپور در مورد انتقاد پدرش از فیلم‬ ‫«جاگا جاسوس»‬ ‫پدرم مردی به شــدت احساسی است‪ .‬من فکر‬ ‫می کنم هرچه که گفته به خاطر محافظت و حمایت‬ ‫از مــن در جایی بوده که خــودش از انجا می اید‪.‬‬ ‫ما به مدت ‪ 3‬ســال بر روی این فیلم کار کردیم‬ ‫و همه می دانســتیم که چه کرده ایم و چه چیزی‬ ‫قرار است اتفاق بیفتند‪ .‬گاهی شما موفق می شوید‬ ‫و گاهی نمی شوید‪ .‬من به ان به عنوان یک درس‬ ‫نگاه می کنم و فکر می کنم همه این ها برایم تجربه‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫سانجی دات و مشکالتش‬ ‫خاص ترینوچالش برانگیزترینفیلم‬ ‫فکر می کنم فیلم «بیدار شــو سید» یکی از‬ ‫خاص ترین فیلم هایم باشــد؛ اما فیلم «سانجی‬ ‫دات» و «راک اســتار» از چالش برانگیزتریــن‬ ‫فیلم هایمهستند‪.‬‬ ‫فعالیت در شبکه های اجتماعی‬ ‫من تقریبا ادم تنبلی هستم و نمی توانم در این‬ ‫شبکه هافعالیتکنم‪.‬‬ ‫فعالیت های جنجالی پدر در شــبکه های‬ ‫اجتماعی‬ ‫پدرم فردی بســیار صادق است و خودش را یک‬ ‫یداند و ایده های خودش را در مورد سیاست‪،‬‬ ‫شهروند م ‬ ‫سرگرمی ها یا ممنوعیت های غذایی دارد‪ .‬او فردی‬ ‫ریاکار و متظاهر نیست؛ فقط هرچه می خواهد و فکر‬ ‫می کند باید بگوید را می گوید‪ .‬اگر به من بگویند در‬ ‫مورد سیاست صحبت کنم‪ ،‬گارد می گیرم؛ اما پدرم نه‪.‬‬ ‫به همین خاطر هم تاکنون مشکالت زیادی برایش‬ ‫پیش امده است‪ .‬یک اضطراب و اشفتگی همیشگی‬ ‫در خانه اش هست و مردم زیادی هم اطرافش هستند‬ ‫که او را به سخره می گیرند؛ اما او اهمیتی نمی دهد‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪43‬‬ ‫مشاهیرموسیقی‬ ‫دریاچه قو‬ ‫دریاچه قو یکی از مشهورترین و پرنمایش ترین‬ ‫باله های جهان است‪ .‬پیوتر ایلیچ چایکوفسکی این‬ ‫باله را در سال ‪ ۱۸۷۶‬میالدی نوشت و یک سال بعد‬ ‫در سال ‪ ۱۸۷۷‬برای اولین بار اجرا شد‪ .‬چایکوفسکی‬ ‫از اهنگ سازان برجســته بال ه است و نمایش های‬ ‫زیبای خفته (‪ )۱۸۸۹‬و فندق شکن (‪ )۱۸۹۲‬از دیگر‬ ‫کارهای اوست‪.‬‬ ‫اختالف های زیادی درباره ریشه داستان دریاچه‬ ‫قو وجود دارد‪ .‬از دیرباز در هر دو فرهنگ غرب و شــرق‪ ،‬قو از نشــانه های زیبایی و‬ ‫زنانگی بوده است‪ ،‬بسیاری معتقدند این داستان در طول زمان و به تدریج تکامل یافته‬ ‫و سرانجام نمونه درخشانی از ان توسط چایکوفسکی عرضه شده است‪.‬‬ ‫داستان دریاچه قو‬ ‫«اودت» به وسیله ی جادوگری به نام«روتبارت» بدل به یک قو شده است و تنها‬ ‫در نیمه شب است که او و همراهانش ساعاتی به صورت انسان ظاهر می شوند‪ .‬شبی‬ ‫پرنس«زیگفرید»‪« ،‬اودت» را می بیند و دل به او می بندد و ســوگند می خورد که‬ ‫«اودت» را از شر طلسم «روتبارت» رها کند‪.‬‬ ‫در همین میان شبی در قصر پرنس « زیگفرید» مراسمی برپاست که طی ان باید‬ ‫پرنس‪ ،‬همســر خود را انتخاب کند‪« .‬روتبارت» به شکل یک شوالیه وارد میهمانی‬ ‫می شــود و دخترش «اودیل» را نیز به همراه می اورد که او را با جادو کامال شــبیه‬ ‫«اودت» کرده است و او با این حیله « زیگفرید» را شیفته خود می کند‪.‬‬ ‫با ســر رســیدن «اودت» پرنس پی به اشــتباه خود می برد و به محل دریاچه‬ ‫شیخ‬ ‫صفی الدین ُا َ‬ ‫رموی‬ ‫منبع‪:‬نامنامهموسیقیایران‪،‬مهدیستایشگر‬ ‫یالمفاخریوسف بن فاخراُرَموی‬ ‫ناب ‬ ‫یالدین عبدالمومن ب ‬ ‫صف ‬ ‫(‪۶۱۳‬ق‪۱۲۱۱/‬م‪ ،‬ارومیه–‪۶۹۳‬ق‪۱۲۹۴/‬م‪ ،‬بغداد) اســتاد‬ ‫بزرگ موسیقی‪ ،‬خوشنویس‪ ،‬ادیب و عروض دان‪ ،‬نامدار به‬ ‫اعجوبه هنر‪ ،‬نماینده نحله روش نظام در موسیقی و پیشتاز‬ ‫مکتبمنتظمیه(تئوریسیستماتیک)است‪.‬‬ ‫زندگینامه‬ ‫یالدین ارموی در جوانی‬ ‫شیخ صف ‬ ‫به بغداد رفت‪ .‬وی برامده از مدرســه‬ ‫مستنصریه بغداد و هم زمان با خلفای‬ ‫عباسی مستنصر و مستعصم است‪ .‬او‬ ‫در تازش مغوالن و فتح بغداد در دیوان‬ ‫انشا به خدمت هالکو درامد‪ .‬او را دارای‬ ‫دو نواوری (دو ساز زهی) دانسته اند؛ یعنی ُمغنی (سازی زهی‬ ‫بین قانون و رباب) نوعی شاهرود تازه که در اصفهان ساخت‬ ‫و دیگر نزهه (سنتورمانندی‪ ،‬نوعی قانون)‪ .‬نقل است که وی‬ ‫با نواختن عود در «کاظیم داشی» ارومیه‪ ،‬هالکوخان را به‬ ‫ارامشوخونسردیفراخواندهاست‪.‬‬ ‫بروزانقالبیبزرگدرموسیقیدنیا‬ ‫‪44‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫می شتابد و اعتراف به بی وفایی خود می کند و «اودت» نیز او را می بخشد‪ .‬در همین‬ ‫حال«روتبارت» سر می رسد و با جادوی خود توفانی سهمگین می افریند که سبب‬ ‫غرق شدن «اودت» و «زیگفرید» می شود‪.‬‬ ‫در بسیاری از اجراها انتهای داستان به شکل دیگری به پایان می رسد‪ .‬بدین صورت‬ ‫که پس از برپا شدن توفان «زیگفرید» با «روتبارت» می جنگد و طلسم او را می شکند‬ ‫و «اودت» و همراهانش رها می شوند‪.‬‬ ‫در برخی دیگر از اجراها نیز بدین ترتیب اســت که پس از باطل شــدن جادوی‬ ‫«روتبارت»‪ ،‬پس از گذشــت سال ها در حین قدم زدن کنار دریاچه و چیدن گل‪ ،‬بار‬ ‫دیگر توسط «روتبارت» غافلگیر شده و «زیگفرید» و «اودت» تبدیل به قو می شوند‪.‬‬ ‫قطعه دوم‬ ‫بشنوید‪ :‬قطعه اول‬ ‫در موسیقی جزء سه استاد موسیقی ان‬ ‫زمان جهان اسالم بود که اولی ان ها‪ ،‬ابونصر‬ ‫فارابیواخریان هاعبدالقادرمراغه ایبوده اند‪.‬‬ ‫اثارشیخدرعلمموسیقیهمیشهمورداحترامو‬ ‫تقلیدهنرمندانایرانیوسایرممالکاسالمی‬ ‫بوده و علم و هنر او را ستوده اند‪ .‬بیشتر مولفان‬ ‫بر این باورند که رســاله های شرفیه و ادوار‬ ‫ارمویمنجربهبروزانقالبیبزرگدرموسیقیدرسراسرعالم‬ ‫شده است تا جایی که «ژوزف یکتابیک» موسیقی شناس‬ ‫نامی ترک که درباره موسیقی ملت خود برای «دائر هالمعارف‬ ‫یالدین ارموی‪ ،‬چنین‬ ‫الوینیاک»‪ ،‬نوشــته درباره شیخ صف ‬ ‫می نویسد‪«:‬باالخرهموسیقی شناسترک‪،‬‬ ‫یالدین ارموی نام داشته و به روزگار‬ ‫صف ‬ ‫خالفت مستعصم خلیفه عباسی در نیمه‬ ‫دوم قرن هفتم می زیسته و توانست دوره‬ ‫ثابت و التغییر سابق را به پایان اورد»‪.‬‬ ‫درگذشتویادمان‬ ‫شیخ صفی الدین ارموی پس از ‪ ۸۰‬سال زندگی علمی‪،‬‬ ‫هنری و سیاسی‪ ،‬چون مقروض شده بود و نمی توانست‬ ‫دین خود را بپردازد به زندان افکنده شد و درنهایت در ‪۱۸‬‬ ‫صفر سال ‪ ۶۹۳‬قمری در شهر بغداد در زندان دارفانی را‬ ‫وداع گفت‪ .‬به گفته ای دیگر‪ ،‬وی در تبریز درگذشته و در‬ ‫مقبره الشعرای این شهر دفن شده است‪.‬‬ ‫مهم تریناثار‬ ‫االدوار‬ ‫یالدین ارموی‬ ‫یکی از اثار سرشناس صف ‬ ‫یالموســیقی» اســت که با نام‬ ‫«االدوار ف ‬ ‫کوتاه شده «االدوار» نیز شناخته می شود‪ .‬در‬ ‫یالدین به بررسی موسیقی‬ ‫این کتاب‪ ،‬صف ‬ ‫ایران از نظر تئوری موســیقی پرداخته و‬ ‫خصوصیاتی از قبیل پرده ها و نغمات را در چارچوب دو دایره‬ ‫با نام های «ادوار مشهوره» و «ادوار کثیره» شرح داده است‪.‬‬ ‫وی همچنین نحوه کوک کردن سازهایی مثل بربط را شرح‬ ‫دادهاست‪.‬بعدازنوشته هایابن سینادرموردموسیقیدرکتاب‬ ‫«شــفا»‪ ،‬کتاب «االدوار» قدیمی ترین کتاب موجود درباره‬ ‫نظریهعلمیموسیقیاست‪.‬‬ ‫الرساله الشرفیه‬ ‫دومینکتابمشهورارموی«رسال هالشرفیه»است‪.‬اواین‬ ‫کتاب را حدود ‪ ۶۶۵‬قمری (معادل ‪ ۱۲۶۷‬میالدی) نوشت و‬ ‫فالدینی جوینی‪ ،‬اهدا کرد‪ .‬ارموی از خاندان‬ ‫به شاگردش‪ ،‬شر ‬ ‫جوینی با نصی رالدین طوسی اشنایی داشت و احتمال می رود‬ ‫که طوسی عالقه ارموی را به علوم یونانی برانگیخته باشد؛‬ ‫چنان که در «االدوار» ارموی تحت تاثیر علم موسیقی یونانی‬ ‫نبوده؛ اما در رساله شرفیه این تاثیر وجود دارد‪ .‬این احتمال هم‬ ‫وجود دارد که ارموی کتاب دومش را تحت تاثیر اثار فارابی‬ ‫(به خصوصموسیقیکبیر)نوشتهباشد‪.‬‬ ‫نقدموسیقی‬ ‫خواننده های‬ ‫یک شبه‬ ‫محمودتوسلیان‬ ‫روزنامه نگار و منتقد موسیقی‬ ‫دیده شدن‪ ،‬محبوبیت و مشهور‬ ‫شدن‪ ،‬حس خوشایندی است‬ ‫که هر انسان به ودیعه از سوی‬ ‫خداوند در ذات خود دارد و این‬ ‫موردتوجه واقع شدن امری‬ ‫فطری است‪.‬‬ ‫اصلی ترین بخش های جهان انسانی‬ ‫جهان امروز به واسطه اینکه غوطه ور در مسائل اقتصادی و سرمایه ساالری است‪،‬‬ ‫نیاز دارد که چرخش اقتصادی مناســبی با محیط اطرافش داشته باشد‪ .‬در این روند‬ ‫سرمایه محور‪ ،‬دو عنصر تولیدکننده و مصرف کننده به اصلی ترین بخش های جهان‬ ‫انسانی بدل می شوند‪ .‬انسان تولیدکننده کسی است که با بهره گیری از دانش یا سرمایه‬ ‫خود بتوانند مصرف کننده را جذب بازاری کند که کاالی تولیدشده خود را بفروشد‪.‬‬ ‫شیءشدگی یک هنر اسمانی‬ ‫در چنین فضایی‪ ،‬موسیقی به عنوان یک هنر اسمانی به تدریج به سمت شیءشدگی‬ ‫و کاالبودگی می رود و خواننده هم به عنوان ابزار می بایست این کاال را در بازار عرضه‬ ‫کند تا مصرف کننده با راحتی هرچه تمام تر بتواند کاالیش را از این اشفته بازار تهیه‬ ‫کند‪ .‬حاال شما فکر می کنید در چنین روند پرشتابی می توان ماه ها و سال ها منتظر بود‬ ‫تا چیزی به نام هنر به بار بنشیند‪.‬‬ ‫خواننده شدن یک پروسه طوالنی زمان بر بود‬ ‫خواننده های اصطالحا یک شبه‪ ،‬در چنین شرایطی اجازه بروز و ظهور پیدا می کنند‬ ‫خون دل خورده اند مجبورند که کنج عزلت اختیار کنند و از اینکه‬ ‫و کسانی که سال ها ِ‬ ‫ارزانی موسیقی قمار کرده اند‪ ،‬دق کنند‪ .‬پیش از این ها‪،‬‬ ‫به‬ ‫چیزی‬ ‫عمر خود را به خاطر‬ ‫ِ‬ ‫خواننده شدن یک پروسه طوالنی زمان بر بود که می بایست با اموزش اغاز می شد‬ ‫و درنهایت با عبور از چندین فیلتر به مردم می رسید‪ .‬تازه ان هم باید به وسیله مردم‬ ‫محک می خورد‪.‬‬ ‫با دو میلیون و پانصد هزار تومان خواننده شوید!‬ ‫این روزها برای مشهور شــدن از طریق خوانندگی در ایران تنها کافی است دو‬ ‫میلیون و پانصد هزار تومان پول داشته باشید؛ روند کار هم به این شکل است که شما‬ ‫اولین اهنگتان را در خانه و با هر کیفیتی ضبط می کنید‪ ،‬بعد یک میلیون و پانصد هزار‬ ‫تومانش را خرج تبلیغات در اینستاگرام و تلگرام می کنید و با یک میلیون باقیمانده هم‬ ‫یک کت چهارخانه رنگ شاد و یک شلوار پارچه ای تنگ می خرید تا در عکس هایتان‬ ‫شبیه خواننده های پاپ باشید‪.‬‬ ‫ممنوع الکاری ‪ ۲۴‬خواننده پاپ معروف‬ ‫یکی دو سال می شود که دیگر الزم نیست خواننده ها حتما دم سایت های دانلود‬ ‫و پخش موسیقی را برای پروموت اهنگ هایشان ببینند یا موزیک ویدئویشان در‬ ‫شبکه های ماهواره ای پخش شود‪ ،‬به شهرت برسند و بعد هم با یکی دو سال صبر‬ ‫پشت درب ارشاد‪ ،‬باالخره موفق به اخذ مجوز شوند‪ .‬حدود دو سال پیش بود که‬ ‫دفتر موسیقی‪ ،‬قوانین سخت گیرانه تری را در مورد پخش موسیقی در سایت های‬ ‫غیرمجاز اتخاذ کرد و در یک اقدام غیرمنتظره و ناگهانی ‪ ۲۴‬خواننده پاپ معروف‬ ‫را به دلیل پخش اثارشان در سایت های غیرمجاز ممنوع الکار کرد‪ .‬اگرچه مدت زمان‬ ‫زیادی نگذشــت تا این ممنوع الکاری رفع شــود؛ اما حداقل تاثیرش این بود که‬ ‫خواننده ها دو ِر کار کردن با مشهورترین سایت حوزه موسیقی را (حداقل به صورت‬ ‫مستقیم) خط بکشند‪.‬‬ ‫ضربه مهلک سایت های دانلود موسیقی‬ ‫هرچنــد همین ســایت های دانلود و پخش موســیقی در ســال های اخیر با‬ ‫باندبازی هایشان ضربه مهلکی به موسیقی ایران زدند؛ اما حداقل حسنشان این بود که‬ ‫شما برای پیداکردن یک اهنگ جدید باید به یک مرجع حداقل نیمه تخصصی سر‬ ‫می زدید و خوراکتان را پیدا می کردید‪ .‬حاال اما رون ِد به شهرت رسیدن ان قدر ساده شده‬ ‫که دیگر الزم نیست استعداد ویژه ای در خوانندگی داشته باشید‪.‬‬ ‫سلبریتی پول ساز‪ ،‬هدف اصلی عرصه موسیقی‬ ‫ِ‬ ‫یکی از خوانندگان نوپای این روزها که یک شبه باال نیامده و قطعه زیبای «ماه‬ ‫و ماهی» را خوانده است درباره این موضوع اظهارنظر مشخصی کرده است‪« :‬اما در‬ ‫بخشــی که فرد به شهرت می رسد افراد خاصی حضور دارند که به جهت توانایی و‬ ‫پولی که دارند یک نفر را به سلبریتی تبدیل می کنند و اصال توجهی به اینکه فرد سواد‬ ‫شعر و موسیقی داشته باشد ندارند و درنتیجه‪ ،‬موسیقی کنونی رقم می خورد که اصال‬ ‫سلبریتی پول ساز‪ ،‬هدف اصلی عرصه موسیقی‬ ‫سواد شعر و موسیقی اهمیتی ندارد و‬ ‫ِ‬ ‫می شود»‪.‬‬ ‫رشد قارچ گونه خواننده های یک شبه‬ ‫ساختار نظارتی و عدم وجود فضاها و روش های مختلف اموزشی موجب شده که‬ ‫سطح سلیقه مردم در شنیدن به شدت پایین بیاید و هر چیزی که رسانه مجازی از ان‬ ‫تعریف کند را خوب بپندارد؛ لذا جای رشد برای سرمایه ساالران کوچولو فراهم می شود‬ ‫و موسیقی به قهقرا می رود‪ .‬شاید اگر به جای گسترش سازوکارهای نظارتی‪ ،‬راه های‬ ‫تشخیص موسیقی باکیفیت و بی کیفیت به مردم اموزش داده می شد‪ ،‬شاهد رشد‬ ‫قارچ گونه خواننده های یک شبه نبودیم یا کمتر بودیم‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪45‬‬ ‫گــفتگو‬ ‫گفتگو‬ ‫اختصاصی با دکتر مسعود صابری‬ ‫متخصص جراحی مغز و اعصاب‬ ‫نگاهم به عشق‬ ‫یک نگاه‬ ‫علمی است‬ ‫شاید دکتر مسعود صابری با صدای گوش و‬ ‫جان نوازش به شهرت رسیده باشد اما محبوبیتش‬ ‫را از جان هایــی که به قلک عمــر بیمارانش‬ ‫برگردانده‪ ،‬از دعای یک دل دردمند و لبخندهایی‬ ‫که طعم زندگی می دهند به دســت اورده و چه‬ ‫دلپذیر است به دعای مادر عزی ِز مردم شده باشی‪.‬‬ ‫گفتگو با پزشک حاذقی که جسم و جان را با‬ ‫دانش و هنرش درمان می کند نیاز به بهانه ندارد‪،‬‬ ‫همیشه می شود پای صحبتش نشست‪ ،‬شنید و‬ ‫اموخت‪.‬‬ ‫به خواندن و دیدن این گفتگو دعوتید‪.‬‬ ‫نکته‪ :‬جهت مشاهده فیلم این گفتگو از طریق بارکد مراحل ذیل‬ ‫را طی کنید‪:‬‬ ‫دانلود اپلیکیشن بارکدخوان از بازار‪ ،‬اپ استور‪ ،‬گوگل پلی و‪،...‬‬ ‫نصب و راه اندازی اپ‪ ،‬اسکن بارکدها توسط گوشی موبایل‬ ‫«دلبر» را بیشتر از «طعم جنون» دوست داشتند‬ ‫بعد از قطعه «طعم جنون» خیلی اســترس و دغدغه فکری داشتم‪ .‬خیلی ها‬ ‫می گویند «طعم جنون» یک اتفاق یا شــاید یک شانس بود؛ اما خب همه کار را‬ ‫نگران این بودم که کار بعدی ام هم شایسته‬ ‫دوست داشتند و همه جا شنیده شد‪ .‬من ِ‬ ‫باشدو سطحش از «طعمجنون» پایین تر نباشدوحتی نفوذ بیشتریهمداشته باشد‪.‬‬ ‫خداراشکر قطعه «دلبر» را در نظرسنجی حتی بیشتر از «طعم جنون» دوست داشتند‬ ‫و شنیده هم شد؛ فکر می کنم یکی‪ ،‬دو ساعت اول یک ونیم میلیون دانلود داشت و‬ ‫روز اول در تلگرامم بیش از چهار میلیون بار دانلود شده و از هر جا که رد می شوم‬ ‫هم این اهنگ را می شنوم‪ .‬خوشحالم که جوان ها این کارها را خیلی دوست دارند‪.‬‬ ‫به برنامه «دورهمی» دعوت شــده بودم؛ اما چون ناراحتی چشمی داشتم و با‬ ‫عینک شب بیرون می رفتم برای همه سوال شده بود که چه اتفاقی افتاده؟ خیلی ها‬ ‫ِ‬ ‫هم می گفتند افتاب بدیم خدمتتان! درواقع یک عفونت ویروسی به خاطر الودگی هوا‬ ‫بود که باعث شده بود حساسیت شدید به نور پیدا کنم و نتوانستم به این برنامه بروم‪.‬‬ ‫همین مسیر را ادامه خواهم داد‪ .‬البته امیدوارم بتوانم مخاطب هایم را با سبک و‬ ‫سیستم کاری خودم بیشتر اشنا کنم و کم کم بین این کارها‪ ،‬سلیقه خودم را هم‬ ‫داشته باشم‪ .‬دوست دارم کارهای متفاوت بخوانم؛ چون اگر همه اهنگ ها در یک‬ ‫سبک باشند مخاطب زود خسته می شود‪.‬‬ ‫اینکه تعرفه های پزشکی چقدر باید باشد در صالحیت من نیست‪ .‬ما باید نظام‬ ‫بیمه و سالمت داشته باشیم و شما تحت پوشش باشید‪ .‬من و شما به عنوان پزشک‬ ‫و بیمار اصال نباید دغدغه پول داشته باشیم؛ اما سال هاست که تعرفه های پزشکی‬ ‫زیاد نشده است‪.‬‬ ‫دوست دارم کارهای متفاوت بخوانم‬ ‫‪46‬‬ ‫نظر منفی نسبت به رپ ندارم‬ ‫زیر و بم‬ ‫راجع به موسیقی رپ نظر منفی ندارم؛ ان هم یک هنر است و عزیزانی هستند‬ ‫که با مهارت خیلی زیاد این سبک شعر را می خوانند و اجرا می کنند و خودم هم‬ ‫گاهی این اهنگ ها را گوش می کنم و حتی لذت می برم‪.‬‬ ‫افتاب بدیم خدمتتان!‬ ‫من و بیمار اصال نباید دغدغه پول داشته باشیم‬ ‫گــفتگو‬ ‫گفتگو‬ ‫طوالنی ترینتخصصپزشکی‬ ‫جراحیمغزواعصاب‪،‬ستونفقرات‪،‬دیسکگردنوکمر‪،‬قاعدهجمجمهواندوسکوپی‬ ‫مغزواعصابمحیطی‪،‬رشتهماسخت ترینوتقریباطوالنی ترینتخصصدرهمه جای‬ ‫دنیا است و این خودش می شود یک رشته فوق تخصصی‪.‬‬ ‫عادت کردیم همه با هم کار کنیم‬ ‫جراحی مغز و اعصاب یک کار گروهی است‪ .‬سال هاست ما عادت کردیم به روش‬ ‫گروهیکارکنیم؛مثالمنبادکترگیوشریفی‪،‬دکترمحمدصمدیان‪،‬دکترمسعوداصغری‪،‬‬ ‫دکتر نادر اکبری‪ ،‬دکتر افتخاریان و دکتر ارامی و سایر همکاران کار می کنیم‪ .‬خیلی از‬ ‫عمل هایجراحیمامشترکباهمکاراندیگرماناست؛مثالمتخصصگوش وحلق وبینی‬ ‫وفوق تخصصقاعدهجمجمهو‪...‬‬ ‫پزشک ها قصی القلب نیستند!‬ ‫هفده سالم بود که مادرم یک جراحی انجام دادند و وقتی از اتاق عمل بیرون امدند که‬ ‫به بخش بروند‪ ،‬غش کردم‪ .‬سال اول پزشکی که اناتومی و تشریح جنازه داشتیم‪ ،‬اولین بار‬ ‫به قدری ترســیده بودم که شب‪ ،‬کنار پدرم خوابیدم‪ .‬من همان ادم هستم؛ منتها تکرار‬ ‫اینصحنه هاباعثمی شودبهخیلیچیزها‪،‬مخصوصاترس‪،‬غلبهکنیم‪.‬برخیمی گویند‬ ‫یالقلبهستند؛ولیاصالاین طورنیست‪.‬‬ ‫پزشک هاقص ‬ ‫از خدا خواستم عزیز مردم شوی‬ ‫قدیم ها بعد از مدتی بچه را نزد مادر می اوردند‪ ،‬مادرم‬ ‫می گفتتاتو رادیدمازخداخواستمعزیزمردمشوی‪.‬دعا‬ ‫نکرده که مثال پروفسور شوم یا خوشگل شوم‪ .‬همیشه‬ ‫هم می گوید تا می توانی با مردم مهربان باش‪ ،‬اگر کسی‬ ‫مشکلی داشــت کمک کن‪ ،‬دنبال پول نباش و اینکه‬ ‫در مراوداتت با مردم باعث ناراحتی نشو تا نگویند دکتر‬ ‫صابریخودشرامی گیرد‪.‬‬ ‫بازی در فیلم جدید اقای صدر عاملی‬ ‫اقای صدر عاملی جدیدا فیلمی ساخته اند که در ان‪ ،‬دخترخانمی تصادف می کند و به‬ ‫کما می رود و در بخشی از این قصه‪ ،‬جراح مغز و اعصابی هست که توضیح می دهد کما‬ ‫چیست و باید چه کاری انجام دهند‪ .‬ایشان به عنوان یک بزرگ تر به من دستور دادند که‬ ‫باید نقش جراح اعصاب را خودت بازی کنی و من هم گفتم چشم و با اقای مصفا به ایفای‬ ‫نقشپرداختم‪.‬‬ ‫ایفاینقشخودمجلویدوربینسینمابرایمجذاببود‬ ‫بازیگری خیلی برایم جذابیت نداشت‪ .‬اینکه نقش خودم را جلوی دوربین سینما می برم‬ ‫برایمجذابیتداشت‪.‬متاسفانهیکیازمشکالتما‪،‬ارتباطکمکالمیاست‪.‬مابایدبتوانیم‬ ‫شرایطرابرایمریضکاملتوضیحبدهیمتادرستتصمیم گیریکنندواینخودشهنر‬ ‫است‪ .‬گاهی چون زمان مناسب نداریم از این ارتباط کالمی عاجزیم و این عجز‪ ،‬یک جایی‬ ‫کاردستمانمی دهد‪.‬‬ ‫هر چیز خوبی که دارم از علوی دارم‬ ‫خدا رحمت کند اقای امینی که مســئول سرویس ما بود و با بچه ها قران کار‬ ‫می کرد‪ .‬من کالس اول که بودم دو‪ ،‬ســه جزء قــران را حفظ بودم بدون اینکه‬ ‫کسی بداند و چون صدایم کمی خوب بود صوت و‬ ‫لحن کار می کردم و قاری قران شدم و در مسابقات‬ ‫کشوری شرکت کردم‪ .‬من هر چیز خوبی که دارم‬ ‫از علوی دارم و هر چیزی هم که ندارم متاسفانه از‬ ‫کمبودهای خودم است‪.‬‬ ‫از‪ 14‬تا‪ 17‬سالگی‪ ،‬بیش از هزار کتاب خواندم!‬ ‫حاج اقا صفاری نیا‪ ،‬یکی از شــوهرخاله هایم دو‪،‬‬ ‫ســه اتاق کتاب داشــت و من در مقطع ‪ 14‬تا ‪17‬‬ ‫ســالگی‪ ،‬بیش از هزار کتاب خواندم؛ همه رمان ها‪،‬‬ ‫کتاب های سیاســی ان زمان‪ ،‬قلعه حیوانات‪ ،‬تاریخ‬ ‫تمدن‪ ،‬گوژپشت نوتردام‪ ،‬بینوایان‪ ،‬کتاب شعر موالنا‬ ‫و کتاب های مختلف دیگــر را در ان مقطع زمانی‬ ‫می خواندم‪ .‬پدرم خیلی اصرار داشــت گلســتان و‬ ‫بوستان سعدی را بخوانم‪ .‬شاید خوب صحبت کردن‬ ‫من‪ ،‬نتیجه ان کتاب هایی است که خوانده ام‪.‬‬ ‫برایبیمارانمقبلازعملاوازمی خوانم‬ ‫این شــیوه درمانی که برای بیمارانم اواز بخوانم را از‬ ‫استاد قدیمی ام‪ ،‬دکتر بهزاد امیرانصاری‪ ،‬یاد گرفتم که‬ ‫یکیازبهتریناورولوژیست هایایران اندواالنمتاسفانه‬ ‫در انگلستان زندگی می کنند‪ .‬گاهی نظر بیمار را راجع‬ ‫به اهنگ می پرسم و تا بخواهد جواب بدهد بی هوش‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫بهبچه هاییکهنزدمنمی ایندیککتابمی دهم‬ ‫در مدرسه قاری قران بودم‬ ‫من در مدرسه علوی که مدرسه ای مذهبی بود قاری‬ ‫قران بودم‪ .‬ما در کنار درس‪ ،‬اموزش قران هم داشتیم‪ .‬هم‬ ‫پدِر مادرم و هم پدِر پدرم (خدا رحمتشان کند) صداهای‬ ‫خوبی داشتند که کمی از صدایشان به من هم رسیده‬ ‫است‪.‬‬ ‫یکیازسالم ترینادم هایسینمایایراناقایعلیسرتیپیهستند‬ ‫خواهرزادهعلیسرتیپیهستم‪.‬اقایصدرعاملیهمپسرخالهمادرمهستند‪.‬بعضی ها‬ ‫می گویند چون من خواهرزاده علی سرتیپی هستم و ایشان مافیای سینمای ایران است‪،‬‬ ‫اهنگ هایمموفقاست؛امامنازخیلی هاشنیده امیکیازسالم ترینادم هایسینمایایران‬ ‫اقایعلیسرتیپیهستند‪.‬‬ ‫شهرزادباطعمجنون‬ ‫اشنایی علی سرتیپی با اقای اسدزاده‪ ،‬تهیه کننده سریال «شهرزاد»‪ ،‬باعث شد‬ ‫اقای اسدزاده که از قبل نیز به من محبت داشتند از من برای همکاری در فصل‬ ‫دوم و سوم «شهرزاد» دعوت کنند؛ اما دیدم فیلد ترانه های من با «شهرزاد» یکی‬ ‫نیست‪ .‬ایشان بعدا محبت کردند و شاید به خاطر اشنایی یا به خاطر دوست داشتن‬ ‫ترانه «طعم جنون»‪ ،‬ان را در چند قسمت فصل دو سریال «شهرزاد» پخش کردند‬ ‫و این اتفاق خوبی برای من بود‪.‬‬ ‫اخرینکتاب‬ ‫به بچه هایی که به مطبم می ایند و محصل هستند‬ ‫یک دفترچه می دهم و یک شعر هم برایشان می نویسم‬ ‫که در ذهن بچه همیشه خواهد ماند و بعد به انتخاب‬ ‫خودشان یک کتاب به ان ها می دهم‪ .‬یک سری کتاب‬ ‫هم در اتاق انتظار گذاشتم که مریض ها از این فرصت‬ ‫استفادهکنندوکتاببخوانند‪.‬‬ ‫اخرین کتابی که خواندم کتاب «مغناطیس چشمان یک دیوانه» بود‪ .‬خیلی کتاب‬ ‫قشنگی است‪ .‬ان شبی که این کتاب را خواندم دیدم این نویسنده چقدر عمیق فکر کرده‬ ‫و این کتاب را نوشته است‪.‬‬ ‫بهترینهدیه‪...‬‬ ‫دیدن سالمتی مریض هایم است‪ .‬یک دوســتی به نام سیناکوچولو دارم که‬ ‫سه‪ ،‬چهار سالش است‪ ،‬تومور چشم داشت‪ ،‬بعد از اینکه عملش کردم برایم یک‬ ‫شــاخه گل اورده بود و من را به منزلشــان در رشت دعوت کرد که این هدیه‬ ‫خیلی خوبی بود‪.‬‬ ‫ادممحتاطوترسوییهستم‬ ‫ادم خیلی محتاط و ترسویی هستم‪ ،‬از پرواز و از هواپیما می ترسم‪ .‬من هم به عنوان یک‬ ‫انسان ضعف های زیادی دارم که مردم از ان بی خبرند‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪47‬‬ ‫گــفتگو‬ ‫گفتگو‬ ‫اکسیر گروه علمی خیلی کاملی داشت‬ ‫اکسیرگروهعلمیخیلیکاملیداشت؛چهارصدنفرپزشکدررشته هایمختلف‬ ‫و یک هیئت تحریریه علمی در همه رشته ها داشت‪ .‬موازی با این گروه یک گروه‬ ‫ژورنالیستیبودندکهمطالبعلمیرادراماتیزهمی کردندوحتمابایدازخانمهدیایزدی‬ ‫و مهراب قاسمخانی عزیز نهایت تشکر را داشته باشم که برای خلق کاراکتر راوی دانا‬ ‫خیلیبهمنکمککردند‪.‬‬ ‫شب ها بعد از عمل می دویدم تا برای برنامه الغر باشم!‬ ‫خیلی برای برنامه «اکسیر» زحمت کشیدیم‪ .‬من خودم دوشنبه ها مطبم را تعطیل‬ ‫کرده بودم و پنجشنبه ها هم اتاق عملم را‪ .‬شب ها بعد از عمل می دویدم تا برای برنامه‬ ‫الغر باشــم‪ ،‬کالس فن بیان رفتم‪ .‬این همه انرژی و پتانسیل و زحمت و هزینه و‬ ‫تالمال صرف شد؛ ولی متاسفانه پخش خوب و مناسبی نداشت‪ .‬گرچه در همان‬ ‫بی ‬ ‫محدودیت های خودش خداراشکر به گفته منتقدین‪ ،‬بهترین برنامه پزشکی بعد از‬ ‫انقالبدرصداوسیمابود‪.‬‬ ‫«اکسیر‪»2‬‬ ‫خداکندکهبرنامه«اکسیر‪»2‬درشبکهسهبازمانپخشمناسبویادرشبکهنسیم‬ ‫یدانم‪ .‬هنوز به این‬ ‫تهیه شود‪ .‬اینکه اقای حسنی دوست دارد باز با هم باشیم یا نه را نم ‬ ‫قسمت فکر نکردیم‪ .‬مردم مسائل پزشکی را دوست دارند و اگر به زبان متفاوت باشد‬ ‫حتمادنبالخواهندکرد‪،‬امیدوارمایناتفاقخوببیفتد‪.‬‬ ‫هیچ جای «اکسیر» تکرار «دکتر از» نبود‬ ‫«اکسیر»بایکفکراولیهاز«دکتراز»وچندبرنامهدیگرشکلگرفت‪،‬برنامه«دکتر‬ ‫از»برنامهموفقیدرامریکااستکهاستفادهابزاریازعواملیداردکهمااصالنمی توانیم‬ ‫در برنامه های خودمان داشته باشیم‪ .‬ما اینجا راجع به خیلی چیزها به خاطر فرهنگمان‬ ‫محدودیتداریم‪.‬هیچجای«اکسیر»تکراربرنامه«دکتراز»نبود‪.‬‬ ‫یک بار خندوانه رفتم‪ ،‬کل ایران ورزش گردن را یاد‬ ‫گرفتند!‬ ‫دولتی است نه خصوصی‪ .‬سعی می کنم به قانون احترام بگذارم‪ .‬دوم اینکه وقتی شما‬ ‫فالوورهایت زیاد می شود باید سعی کنی به همه خواسته ها احترام بگذاری‪ ،‬شاید دیدن‬ ‫انصحنه هابرایبرخیناراحت کنندهباشد‪.‬‬ ‫تومور مغزی یا سرطان اخر زندگی نیست!‬ ‫من در صفحه اینستاگرامم سعی کردم دید مردم را نسبت به پزشکی‪ ،‬اتفاقات و‬ ‫حوادثوعمل هایجراحیتغییربدهمویکدیدمثبتهمراهباامیدارائهکنمکهبدانند‬ ‫مثال تومور مغزی یا سرطان اخر زندگی نیست‪ .‬روش های جدید و کارهای گروهی‪،‬‬ ‫همه برای این است که به سالمتی مردم کمک شود‪.‬‬ ‫عجیب ترینشایعه‬ ‫خداراشکرچیزخاصینداشتم‪.‬شایعهپشت سرادم هایمعروفوخیلیبزرگاست‪.‬‬ ‫من نه خیلی بزرگ هستم و نه خیلی معروف‪ .‬معروف بودن چیز خوبی نیست؛ هیتلر‪،‬‬ ‫ضحاک و صدام هم معروف هستند‪ .‬باید دید چه کسی محبوب است‪.‬‬ ‫اخرین ویدئوی دنیای مجازی که باعث خنده دکتر صابری شد‪...‬‬ ‫من کارهای اقای سروش رضائی و گروه های مشابه ان ها را خیلی دوست دارم‪.‬‬ ‫یک بار با یک خواننده هنرمندی ‪-‬بهنام عزیز‪ -‬شوخی کرده بودند که باعث خنده من‬ ‫شد‪ .‬البته صدای ان هنرمند را هم من و هم مردم خیلی دوست داریم‪.‬‬ ‫در اتاق عمل خیلی جدی و بداخالق هستم‬ ‫من در یک جا خیلی سخت گیر هستم و ان هم اتاق عمل است؛ جایی که با جان‬ ‫و سالمتی ادم ها سروکار دارم‪ .‬بارها شده دادوبیداد کردم‪ ،‬اگر ببینم تکنسینی کم کاری‬ ‫کرده از اتاقم بیرونش می اندازم‪ ،‬همین جا از همکارانم معذرت می خواهم‪ .‬برای تربیت‬ ‫بچه هایم هم سخت گیری کرده ام‪ .‬البته من شرمنده بچه هایم هستم چون حضور‬ ‫خوبی در زندگی شان نداشتم و فقط اسمم در منزل بوده است‪ .‬در اتاق عمل خیلی‬ ‫جدی و بداخالق هستم؛ ولی بیرون از اتاق عمل که لباس پزشکی تنم نیست خیلی‬ ‫خوش اخالقم‪.‬‬ ‫نگاهم به عشق یک نگاه علمی است‬ ‫نگاه من به عشق یک نگاه علمی است‪ .‬من معتقدم ان‬ ‫چیزی که ما فکر می کنیم عشق است عشق نیست؛ بلکه‬ ‫فرایندهای هورمونی است‪ .‬عشق خیلی پیچیده است‪ .‬عشق‬ ‫در هر مقطعی از زندگی یک تفسیر و معنایی دارد؛ یک ادم‬ ‫هفتاد ساله عشقش به نوه ها و نتیجه هایش و به داشته های‬ ‫زندگی اشاست‪،‬مندرمیان سالیعشقممریض هایمهستند‪،‬‬ ‫شایددرسن‪ 20‬سالگیعشقمهم کالسی امیایکیازاعضای‬ ‫فامیلویابستگانمبودهاست‪.‬‬ ‫من یک سال با برنامه «اکسیر» روی انتن بودم؛ اما فقط‬ ‫یک بار«خندوانه»رفتموکلایرانورزشگردنرایادگرفتند‪.‬‬ ‫بُردبرنامهموفقازاینجامشخصمی شود‪.‬چقدرارزشمنداست‬ ‫یک برنامه مثل خندوانه هم مردم را بخنداند و هم اموزش‬ ‫بدهد‪ ،‬باید تبریک گفت به رامبد جوان عزیز و تهیه کننده‬ ‫محترم خندوانه که توانسته اند تا این حد در ارائه برنامه و جذب‬ ‫مخاطبموفقباشند‪.‬خوشحالمکهطبقنظرسنجیانبرنامه‬ ‫یکی از بهترین برنامه های فصل چهارم خندوانه بوده و االن‬ ‫هم در نظرسنجی مهمان بعدی‪ ،‬با یک اختالف معناداری‬ ‫مردم به مــن رای داده اند‪ .‬البته فکر کنم در خندوانه جدید‬ ‫جناب خان هم باشد چون مردم هم دوستش دارند‪.‬‬ ‫اگر هزار بار به دنیا بیایم باز پزشک می شوم‬ ‫اگر به گذشــته خودم برگردم‪ ،‬بــه غیر از زمانی که بین‬ ‫دوران پزشکی عمومی و تخصصی ام ‪-‬ب ‪‎‬هدلیل مسائل شغلی‬ ‫و خدمت در منطقه غرب کشور‪ -‬فاصله افتاد‪ ،‬باز هم همین‬ ‫مسیررامی رفتم؛ولیسعیمی کردمتالشمرابیشترکنم‪.‬اگر‬ ‫االن‪ 44‬کتاب نوشتم سعی می کردم‪ 144‬کتاب بنویسم‪ ،‬اگر‬ ‫االن ‪ 2‬ترانه خواندم سعی می کردم ‪ 20‬ترانه بخوانم و‪ ...‬اگر‬ ‫هزار بار هم به دنیا می امدم باز پزشک و جراح مغز و اعصاب‬ ‫می شدم‪.‬‬ ‫گفته اند تصاویر اتاق عمل را نگذاریم‬ ‫اول اینکه جدیدا بحثی از طرف وزارت محترم بهداشت‬ ‫مطرح شد که تصاویر اتاق عمل را نگذاریم‪ ،‬البته این در فیلد‬ ‫‪48‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫درباره غربالگری پزشکی‬ ‫کالم پایانی‬ ‫شاد بودن هنر است‪ ،‬شاد کردن هنری‬ ‫باالتر‪ .‬زندگی صحنه یکتای هنرمندی‬ ‫ماست‪ ،‬هر کســی نغمه خود خواند و از‬ ‫صحنه رود‪ ،‬صحنه پیوسته به جاست‪ ،‬خرم‬ ‫ان نغمه که مردم بسپارند به یاد‪ .‬همه مان‬ ‫رفتنی هستیم‪ ،‬خدا کند زمانی که نیستیم‬ ‫مردم بگویند خدا رحمتش کند ادم خوبی‬ ‫بود‪ .‬همان طور که از امیرکبیر و مصدق به‬ ‫نیکی یاد می کنیم؛ ان شاءاهلل که از ما هم‬ ‫به نیکی یاد شود‪ .‬برای همه ایرانیان در هر‬ ‫ جایدنیاسالمتیارزومی کنم‪.‬‬ ‫غربالگری در پزشکی‪ ،‬یعنی ما برویم سراغ مردهای ‪40‬‬ ‫ساله‪ ،‬فشارشان را بگیریم و ان هایی که فشار خون دارند را‬ ‫شناسایی کنیم‪ .‬این یک شناسایی هوشمند است‪ .‬یک سری‬ ‫غربالگری ها در کشور ما انجام می شود؛ مثل بینایی سنجی‬ ‫بچه ها‪ ،‬شنوایی سنجی‪ ،‬تست تیروئید و یک چیزهایی هم‬ ‫متاسفانهانجامنمی شود؛مثلغربالگریستونفقراتبچه ها‪.‬‬ ‫ما بچه های زیادی داریم که کف پایشان یا لگنشان مشکل‬ ‫دارد‪ .‬با یک دستگاه ساده و هزینه کم می توان این غربالگری‬ ‫را انجام داد؛ ولی باید فرهنگ ان درست شود تا اسیب های‬ ‫ستون فقرات فرزندان ما که کوله پشتی یک طرفه می اندازند‬ ‫کمتر شود‪ .‬جبران این ها اگر زمانی زیادی از ان بگذرد خیلی‬ ‫هزینه بر است و باید‪ 300-200‬میلیون هزینه کرد‪ .‬سالمتی‬ ‫ادم هــا را هم نمی توان با عدد و رقم حســاب وکتاب کرد‪.‬‬ ‫ان شاءاهللاینغربالگریاتفاقبیفتد‪.‬‬ ‫گــفتگو‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪49‬‬ ‫زیروبماوا‬ ‫قطعات منتشرشده‬ ‫دربازارموسیقیدرماهگذشته‬ ‫دنیای موسیقی هر روز شاهد انتشار اثار موسیقایی مختلفی است که از راه های مختلف و در سبک های‬ ‫گوناگون به مخاطبان عرضه می شوند‪ .‬فراگیری و در دسترس بودن دنیای مجازی از طرفی مفید و در‬ ‫مواردی هم به ضرر هنرمندان این عرصه بوده است؛ چراکه گاهی در مراحل تولید تا انتشار‪ ،‬معیارهای‬ ‫اولیه یک اثر هنری نیز نادیده گرفته شده است و این نه از روی سهل انگاری‪ ،‬که در بیشتر مواقع از نااگاهی‬ ‫دست اندرکاران نشئت می گیرد‪ .‬در این وضعیت حساس‪ ،‬پیشرفت و ارتقای هنر موسیقی‪ ،‬هوشیاری‬ ‫مخاطبان را بیش از پیش طلب می کند‪ .‬هرچند که وظیفه خطیر هنرمند و جهت دهی و ذائقه سازی در‬ ‫جامعه نیز سهم بسزایی در این مهم دارد‪.‬در این صفحه منتخبی از اثار منتشر شده در ماهی که پشت سر‬ ‫گذاشتیم را با شما به اشتراک گذاشته ایم‪ .‬الزم به ذکر است که نبود بسیاری از قطعات در این لیست‪ ،‬صرفا‬ ‫به دلیل محدودیت فضای صفحه و زمان الزم جهت اماده سازی مجله است‪.‬‬ ‫بی من‬ ‫خواننده و موسیقی‪:‬‬ ‫مهیار علیزاده‬ ‫شعر‪ :‬موالنا‬ ‫همراه نسیم‬ ‫با صدای‪ :‬محمد معتمدی‬ ‫ترانه‪ :‬بیژن ترقی ‪ /‬اهنگ‪ :‬همایون خرم‬ ‫تنظیم‪ :‬سیامک بهبهانی‬ ‫تالطم‬ ‫کاری از‪ :‬دنگ شو‬ ‫میکس و مستر‪ :‬ارش پاکزاد‬ ‫ضبط‪ :‬استودیو صبا‬ ‫ناشر‪ :‬ندای سروشان‬ ‫عاشق ترین باش‬ ‫خواننده‪ ،‬ترانه و ملودی‪ :‬اهورا ایمان‬ ‫تنظیم‪ :‬میثم مروستی‬ ‫میکس و مستر‪ :‬فرشاد حسامی‬ ‫با مجوز صداوسیما‬ ‫‪50‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫کوه‬ ‫با صدای‪ :‬سیامک عباسی‬ ‫ترانه‪ :‬کسرا بختیاریان ‪ /‬موسیقی‪ :‬شاهین کازازی‬ ‫تنظیم‪ :‬هومن نامداری‪ /‬میکس و مستر‪ :‬ارش پاکزاد‬ ‫لعنتی‬ ‫با صدای‪ :‬فرزاد فرزین‬ ‫ترانه و موسیقی‪ :‬مهدی ابراهیم نژاد‬ ‫تنظیم‪ :‬ارتین زمانی‬ ‫میکس و مستر‪ :‬حسین پورمعصومی‬ ‫هم قطار‬ ‫تیتراژ سریال «لیسانسه ها‪»2‬‬ ‫اثری از‪ :‬گروه پالت‪/‬خواننده و ترانه سرا‪ :‬امید نعمتی‬ ‫اهنگ و تنظیم‪ :‬گروه پالت‬ ‫بر اساس اهنگ محلی خراسانی‪ /‬با مجوز صداوسیما‬ ‫روزای بی تو‬ ‫خواننده‪ ،‬ترانه و موسیقی‪ :‬هومن اژدری‬ ‫تهیه کننده‪ :‬علی اوجی‬ ‫با مجوز دفتر موسیقی ارشاد‬ ‫اروم جونم‬ ‫اثری از‪ :‬ایوان بند‬ ‫ناشر‪ :‬صوت اوای هنر‬ ‫با مجوز دفتر موسیقی ارشاد‬ ‫زدی پر‬ ‫با صدای‪ :‬مسیح و ارش‬ ‫ترانه و ملودی‪ :‬ارش عدل پرور‬ ‫تولد‬ ‫با صدای‪ :‬اشوان‬ ‫ریمیکس بریم دریا‬ ‫با صدای‪ :‬امیرعباس گالب‬ ‫ترانه‪ :‬بابک صحرایی‬ ‫ملودی‪ :‬امین قباد‬ ‫ریمیکس‪ :‬امیر محمدی‬ ‫لیلی بی عشق‬ ‫اثری از‪ :‬هوروش بند‬ ‫خواننده‪ ،‬ترانه سرا و اهنگ ساز‪ :‬مهدی دارابی‬ ‫با مجوز دفتر موسیقی ارشاد‬ ‫ماه سرخ‬ ‫کاری از‪ :‬گروه داتیک‬ ‫فکرشم نکرده بودم‬ ‫خواننده و اهنگ‪ :‬مانى رهنما‬ ‫ترانه‪ :‬بابک صحرایی‬ ‫تنظیم‪ :‬میالد اکبرى‪ /‬تهیه کننده‪ :‬تریبون هنر‬ ‫عاشق ترین‬ ‫خواننده‪ :‬نیما مسیحا‬ ‫ترانه‪ :‬محمدسعید میرزایی‬ ‫دیگه دیره‬ ‫اثری از‪ :‬گروه نوشه‬ ‫خواننده‪ :‬احسان کرمی‬ ‫سرپرست‪ :‬نیوشــا بریمانی ‪ /‬اهنگ ساز و همخوان‪:‬‬ ‫اشــکان خشــایی‪ /‬تنظیم‪ :‬امیرمیالد نیکزاد‪ /‬ترانه‪:‬‬ ‫اتوسا کالنتری‪ /‬با مجوز ارشاد‬ ‫مالقات‬ ‫خواننده‪ ،‬ترانه و موسیقی‪ :‬رستاک حالج‬ ‫تنظیم‪ :‬اشکان دباغ‬ ‫میکس و مستر‪ :‬ارش پاکزاد‬ ‫تهیه کننده‪ :‬اوای باران‬ ‫موسیقی‬ ‫موسیقی‬ ‫و جایگاه ان نزد موالنا‬ ‫قسمت اول‬ ‫مصطفیعلیزاده‬ ‫موسیقی از دید افالطون و ابونصر فارابی‬ ‫افالطون می گوید‪« :‬نغمه و وزن موسیقی تاثیر‬ ‫فوق العاده ای در روح انســان دارد و اگر درست‬ ‫به کار رود‪ ،‬می تواند زیبایی را در رویاهای روح‬ ‫جایگزین کند»‪ .‬موســیقی تاثیری شــگرف‬ ‫بر روح ادمــی دارد و می توانــد لطیف ترین‬ ‫احساسات انســانی را برانگیزد‪ .‬ابونصر فارابی‪،‬‬ ‫فیلسوف موسیقی دان شهیر ایرانی و صاحب‬ ‫«الموسیقی الکبیر» نیز میان فطرت انسان و‬ ‫موسیقی‪ ،‬پیوند قائل است و پیدایش موسیقی‬ ‫را معلول سرشت ادمی می شناسد‪.‬‬ ‫جایگاه موسیقی در ادیان‬ ‫جایگاه موســیقی در فرهنگ معنوی و مذهبی‬ ‫نیز بسیار با اهمیت است‪ .‬ادیان و مذاهب مختلف‪،‬‬ ‫تجلی گاه نمونه های متعالی از موســیقی هستند‪.‬‬ ‫ایین ها و مراســم گوناگون موجود در هر کیش و‬ ‫مذهبی‪ ،‬هر یک به نوعی‪ ،‬با گونه ای از موســیقی‬ ‫همراه اند‪ .‬اساسا موسیقی انســان های نخستین‪،‬‬ ‫به هر شــکلی و صورتی که بــوده‪ ،‬جنبه روحانی‬ ‫داشــته و در قالب ســتایش و نیایــش خدایان و‬ ‫مناســک دینی بوده است‪ .‬در فرهنگ اسالم هم‬ ‫می توان از موســیقی عاشورایی و تعزیه‪ ،‬موسیقی‬ ‫عبادی (اذان‪ ،‬تالوت قران‪ ،‬روضه‪ ،‬نیایش و‪ )...‬و‬ ‫شعر‪ ،‬شکل مطلوب هنر در جهان اسالم است‬ ‫دکتر حسین نصر (از فالسفه معاصر اسالمی) نیز به این ارتباط تنگاتنگ موسیقی‬ ‫و شعر اشاره دارد و می گوید‪« :‬در تمدن اسالمی‪ ،‬به طورکلی موسیقی بسیار امیخته‬ ‫با شعر بوده است‪ .‬شعر‪ ،‬شکل مطلوب هنر در جهان اسالم است و این توجه به شعر‬ ‫مستقیما ناشی از ساختار شاعرانه وحی قران است‪ .‬هیچ ملت مسلمانی را نمی یابید که‬ ‫سنت شعری بسیار غنی نداشته باشد‪ .‬برخی از بزرگ ترین شاعران در جهان اسالم‪،‬‬ ‫نوازندگان و موسیقی دانان بزرگی نیز بوده اند؛ لذا شعری افریده اند که بسیار موسیقایی‬ ‫است»‪.‬‬ ‫موسیقی‪ ،‬شعر‪ ،‬موالنا‬ ‫نمونه بارز چنین شعرایی‪ ،‬موالنا جالل الدین محمد بلخی است‪ .‬مهارت موالنا‬ ‫در علم موسیقی‪ ،‬سبب شده که وی بتواند در ‪ 55‬بحر از بحور مختلف‪ ،‬شعر‬ ‫بسراید‪ .‬وی هم در موسیقی علمی تبحر داشته و هم در موسیقی عملی‪.‬‬ ‫او به خوبی وزن شناســی را می دانسته و در جای جای دیوان غزلیات‬ ‫کبیر می توان نشانه هایی از اگاهی گسترده او از موسیقی را یافت؛‬ ‫چنانچه در این غزل‪ ،‬بیش از ‪ 20‬اصطالح موســیقی را از‬ ‫قبیل نام سازها و پرده ها و مقام ها اورده است‪:‬‬ ‫می زن سه تا که یکتا گشتم مکن دوتایی‬ ‫یا پرده رهاوی یا پرده رهایی‬ ‫بی زیر و بم تو ماییم در غم تو‬ ‫در نای این نوا زن کافغان ز بی نوایی‬ ‫قولی که در عراق است درمان این فراق است‬ ‫بی قول دلبری تو اخر بگو کجایی‬ ‫ای اشنای شاهان در پرده سپاهان‬ ‫بنواز جان ما را از راه اشنایی‬ ‫در جمع سست یاران رو زنگله سرایان‬ ‫کاری ببر به پایان تا چند سست رایی‬ ‫از هر دو زیر افکند بندی بر این دلم بند‬ ‫ان هر دو خود یک است و ما را دو می نمایی‬ ‫گر یار راست کاری ور قول راست داری‬ ‫موسیقی عرفانی به عنوان جلوه هایی از این حضور‬ ‫نــام برد‪ .‬بودائیان‪ ،‬کتــب مذهبی خود را با نوعی‬ ‫موســیقی می خوانند و اداب مذهبی انان همراه با‬ ‫رقص و اواز است‪ .‬عقیده چینی ها نیز بر این بوده‬ ‫اســت که «با خدایان‪ ،‬با زبان موسیقی می توان‬ ‫سخن گفت»‪.‬‬ ‫پیوند دیرینه موسیقی با شعر‬ ‫موســیقی پیوندی دیرینه با شعر دارد و در فرهنگ‬ ‫اسالمی نیز چنین است‪ .‬ابونصر فارابی‪ ،‬معتقد بوده است‬ ‫که اقاویل شعر اگر با موسیقی همراه شوند‪ ،‬عنصر تخییل‬ ‫ وانفعاالت‬ ‫در ان ها افزون تر خواهد شد و بر میزان فعل‬ ‫ِ‬ ‫نفس در برابر اثر می افزاید‪.‬‬ ‫در پرده حسینی عشاق را دراور‬ ‫از تو دو گاه خواهند تو چارگاه برگو‬ ‫موالنا‪ ،‬نوازنده چیره دست رباب‬ ‫در راست قول برگو تا در حجاز ایی‬ ‫وز بوسلیک و مایه بنمای دلگشایی‬ ‫تو شمع این سرایی ای خوش که می سرایی‬ ‫او همچنین در موسیقی عملی هم دستی داشته و نوازنده چیره دست «رباب»‬ ‫نیز بوده است‪ .‬مهارت وی در نواختن رباب تا حدی بوده که حتی در ساختمان‬ ‫این ساز تغییراتی نیز پدید اورده بود‪ .‬دکتر شفیعی کدکنی اعتقاد‬ ‫دارد که‪« :‬از عصر شاعر خنیاگران ایران باستان‪ ،‬تا امروز‪ ،‬اثار‬ ‫بازمانده هیچ شــاعری به اندازه جالل الدین مولوی‪ ،‬با نظام‬ ‫موسیقایی هستی و حیات انسان‪ ،‬هماهنگی و ارتباط نداشته‬ ‫است»‪.‬‬ ‫برجستگی موسیقی در غزلیات موالنا‬ ‫اشعار موالنا‪ ،‬به روشنی بیانگر مهارت موسیقایی وی بوده و‬ ‫اشعار غنایی موالنا با موسیقی درامیخته است‪ .‬شاید بتوان گفت‬ ‫که هیچ شاعری‪ ،‬تا به این حد‪ ،‬موسیقی را در شعر خود وارد نکرده‬ ‫است‪ .‬عنصر موسیقایی در غزلیات موالنا ان چنان برجسته است‬ ‫که حتی خواندن ساده اشعاری وی‪ ،‬بی ساز و اواز‪ ،‬در مخاطب شور‬ ‫و ترقص می انگیزد و وجد و شور می افریند‪ .‬البته به شرط انکه ش ّد‬ ‫و م ّد و تقطیعات اشعارش به درستی رعایت شود‪:‬‬ ‫ای هوس های دلم بیا بیا بیا بیا‬ ‫ای مراد و حاصلم بیا بیا بیا بیا‬ ‫ای یوسف خوش نام ما‪ ،‬خوش می روی بر بام ما‬ ‫ای در شکسته جام ما‪ ،‬ای بر دریده دام ما‬ ‫مرده بدم زنده شدم‪ ،‬گریه بدم خنده شدم‬ ‫دولت عشق امد و من دولت پاینده شدم‬ ‫ادامه دارد‪...‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪51‬‬ ‫موسیقی‬ ‫داستانپیش درامد‬ ‫ِ‬ ‫منبع‪ :‬سرگذشت موسیقی ایران‪ ،‬روح اهلل خالقی‬ ‫احتیاج‪،‬عاملبه وجودامدنپیش درامد‬ ‫پس از مشروطیت و ازاد شدن اجتماعات و تشکیل‬ ‫انجمن ها‪ ،‬ارکستر با عده بیشتری تشکیل گردید و اولین‬ ‫کنسرت ها به تشویق ظهیرالدوله در مجالس بزرگی که‬ ‫عده بیشتری شنونده داشت به گوش مردم رسید؛ بنابراین‬ ‫برای شــروع کنسرت‪ ،‬اهنگ های دیگری الزم بود که‬ ‫مفصل تر باشد و چند دقیقه ای به طول انجامد تا مردم را‬ ‫برای شنیدن ساز و اواز تنها‪ ،‬اماده کند؛ پس احتیاج‪ ،‬موجب‬ ‫به وجودامدنپیش درامدشد‪.‬‬ ‫سابقهقدیمی ترنسبتبهدرامد‬ ‫ممکن است درامد‪ ،‬سابقه قدیمی تری داشته باشد؛‬ ‫منتها مختصر و خالصه بوده و از حدود درامدهای اولیه‬ ‫اواز تجاوز نمی کرده است؛ چنان که در ردیف موسیقی که‬ ‫مخبرالسلطنهازرویسه تارمنتظ مالحکمانوشته‪،‬درقسمت‬ ‫همایون‪،‬قطعه ایستبه نامپیش درامدمحمدصادقخانی‪،‬‬ ‫این قطعه سه ضربی ست و به اواز بیشتر شباهت دارد و‬ ‫حال ببینیم پیش درامدهای درویش و هم دوره های او چه بوده است؟‬ ‫تا قبل از وی پیش درامد‪ ،‬اهنگ کوچکی بوده که از درامد اواز تجاوز نمی کرده است‪.‬‬ ‫درویش خان پیش درامد را توسعه داده و در تمام گوشه های‬ ‫اواز‪ ،‬پرورانده و به این ترتیب‪ ،‬ان را قطعه مستقلی کرده است‪.‬‬ ‫می گوینددرموقعیکهبناشدکنسرتیدادهشود‪،‬درهنگام‬ ‫نالدین خانپیشنهادکردخوباستاول‪،‬قطعه ایرا‬ ‫تمرینرک ‬ ‫با هم بنوازیم و بعد از ان به اواز بپردازیم‪ .‬سوال شد کدام قطعه‬ ‫را؟ پیشنهاددهنده گفت‪« :‬من اهنگی به این سبک دارم که‬ ‫حضار میل به شنیدن ان پیدا کردند و سازنده اهنگ‪ ،‬ان قطعه‬ ‫رانواختوموردپسندواقعشد»‪.‬بنابهپیشنهادمشیرهمایون‪،‬‬ ‫به مناسبت اینکه پیش از درامد اواز زده می شود به پیش درامد‬ ‫موسوم شد‪ .‬این وجه تسمیه کامال صحیح است؛ ولی اگر هم در ان موقع این نام گذاری به‬ ‫نظر مشیر همایون رسیده است شاید سابقه قبلی داشته و ذهن نوازندگان به این کلمه از‬ ‫پیشاشنابودهاست‪.‬‬ ‫ظهورپیش درامدبهنقلازابوالحسنصبا‬ ‫داســتان دیگری ابوالحســن صبا از گفته پدرش نقل می کرد که ان هم یک‬ ‫موجب دیگری برای ظهور اهنگ های مســتقلی به نام پیش درامد شــده است‪:‬‬ ‫کمپانی «هیزماسترزویس» به خواجه هامبارتسوم ماموریت می دهد که در تهران‬ ‫با موسیقی دان های مشهور برای پر کردن صفحه مذاکره کند و عده ای را با خود‬ ‫به لندن بیاورد تا صفحاتی از موسیقی ایشان تهیه شود‪ .‬هامبارتسوم به مالقات‬ ‫اقا حسینقلی می رود و می گوید برای اینکه نام شما و موسیقی ایران از میان نرود‬ ‫خوب است به اتفاق چند تن دیگر به انگلستان سفر کنیم و صفحاتی تهیه نماییم‪،‬‬ ‫‪52‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫شاید از گوشه هایی است که محمدصادق خان می زده و‬ ‫امروز هم‪ ،‬اهنگ ان در اوازها متداول است‪.‬‬ ‫مبتکرپیش درامدبهسبکامروز‬ ‫اقاحسینقلیهمبعدازمحمدصادق خانپیش درامدی‬ ‫به وزن ‪ 4/2‬در ماهور ســاخته اســت؛ ولــی تا قبل از‬ ‫درویش خاناینپیش درامدهاقطعاتمستقلینبودهوجزو‬ ‫ردیفبه شمارمی رفته‪.‬انچهمسلماستمبتکرپیش درامد‬ ‫به سبک امروز‪ ،‬درویش خان است‪.‬‬ ‫خرج سفر را هم من می پردازم‪ .‬استاد پیشنهاد را می پذیرد که حرکت کنند‪.‬‬ ‫مالقاتدرویشواقاحسینقلی‬ ‫درویش با خبر شد و به مالقات استاد رفت و گفت‪ :‬شما‬ ‫یدان را در ایران پایین‬ ‫با این کار‪ ،‬اعتبار موســیقی و موسیق ‬ ‫می اورید‪ .‬وقتی شما که استاد مسلم هستید‪ ،‬هنر خود را به‬ ‫هیچبهفروشبگذارید‪،‬فرداشاگردانشماچهاعتباریخواهند‬ ‫داشت!میرزااینعقیدهرامی پسندد؛ولینمایندهکمپانی‪،‬ذهن‬ ‫استاد را مشــوب و وانمود می کند که درویش از راه حسد و‬ ‫کارشکنیاینمطالبراگفتهاست‪.‬‬ ‫درویشتصمیمبهمبارزهمی گیرد‬ ‫بااین حال‪ ،‬اقا حسینقلی در اثر سخنان درویش از نماینده‪،‬‬ ‫مطالبهدستمزدمی کندوباالخرهمعاملهباچندمترپارچهماهوتانگلیسیختممی شودو‬ ‫هیئتنوازندگانبهلندنمسافرتمی کنند‪.‬درویشوقتیازشرطحقارت امیزمعاملهاگاه‬ ‫می شود‪ ،‬تصمیم به مبارزه می گیرد و شروع به ساختن قطعاتی به نام پیش درامد می کند‪.‬‬ ‫استقبال عموم از پیش درامدهای درویش طوری بود که وقتی صفحات به تهران رسید‬ ‫مواجهباشکستشد؛زیرامردمصفحهپیش درامددرویشرامی خواستندوکمپانیجزاواز‬ ‫وبرخیتصانیف‪،‬چیزدیگرنداشتکهعرضهبدارد‪.‬‬ ‫صفحاتیکهامروزموجودنیست!‬ ‫اگر این داستان درست باشد؛ پس چرا در سفرهایی که خود به لندن و تفلیس کرد‪ ،‬از‬ ‫پیش درامدهایشصفحه ایضبطنکرد؟زیرابیشتراینصفحاتسازواواز‪،‬تصنیفاست‪.‬‬ ‫شاید هم بوده و به دست ما نرسیده است‪ .‬چه صفحات زیادی پر کرده اند که بیش از چند‬ ‫تایان هاامروزموجودنیست‪.‬‬ ‫یادداشت‬ ‫موسیقی‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪53‬‬ ‫ایران‬ ‫گفتگو‬ ‫سینمای‬ ‫از کاشان تا کاناری‬ ‫در محضر استاد امین اهلل رشیدی‬ ‫موسیقی تلطیف‬ ‫روح و تعالی اندیشه‬ ‫است نه سروصدا!‬ ‫حال این روزهای استاد رشیدی‬ ‫حال و روزم بد نیســت‪ .‬همین که در این اوضاع و احوال‪ ،‬سالمتی برقرار‬ ‫باشد جای شکرش باقیست‪.‬‬ ‫شناسنامه هارااشتباهنوشته اند!‬ ‫این شناســنامه ها را اشتباه نوشــته اند؛ از اقای نجف دریابندری‪ ،‬یکی از‬ ‫نویسندگان بزرگ ایران‪ ،‬پرسیدند چند سالتان است؟ گفتند که اولیاء امور در‬ ‫شناسنامه من نوشته اند سال تولد هزار و سیصد و فالن‪ ...‬اما این کارشان هم‬ ‫مثل بقیه کارهایشان اشتباه است (با لبخند)‪.‬‬ ‫نباید برای گذشته حسرت خورد‬ ‫نباید برای گذشته حسرت خورد و ناراحت بود‪ .‬انچه به دست اورده ایم در‬ ‫اثر مطالعات‪ ،‬حشرونشر با مردم‪ ،‬هنرمندان‪ ،‬فالسفه و استادان ادب و نوعی‬ ‫ازادگی و بی تفاوتی نسبت به انچه که می گذرد است‪ .‬هر چقدر ادم بخواهد‬ ‫خودش را ناراحت کند که چرا ان طور که باید‪ ،‬نیست؛ جز ناراحتی فایده ای‬ ‫ندارد‪ .‬من دوران خوبی را سپری کردم و تجربیاتی از همه دوران ها دارم‪.‬‬ ‫سایرفعالیت هایهنری‬ ‫من نویسنده هم هستم‪ .‬کتاب اولم‪ ،‬سفرنامه «از کاشان تا کاناری (جزایر‬ ‫قناری)» اســت که ســنایی تهران چاپ کرد و کتاب دومم «عطر گیسو‬ ‫(خاطره ها و نغمه ها)» نام دارد که نام اولین البومم هم بود و عطایی چاپ کرد‪.‬‬ ‫کتابی که ‪ 8‬سال در وزارت ارشاد ماند!‬ ‫کتاب سومم ‪ 8‬سال در وزارت ارشاد ماند! که عواملی ازجمله فرد صادرکننده‬ ‫مجوز‪ ،‬کج سلیقه گی و غیره‪ ...‬در این امر نقش داشت‪ .‬اقای جنتی دو بار دستور‬ ‫دادند مجوز چاپ کتاب صادر شود؛ اما توجهی نکردند‪.‬‬ ‫«ایران در رهگذر زمان» را اجبارًا در اینترنت منتشر کردم‬ ‫کتاب ســومم هم ادامه همان «خاطره ها و نغمه ها» است و از خط قرمز‬ ‫هم عبور نکردم‪ .‬نام این کتاب «ایران در رهگذر زمان» اســت؛ یعنی تاریخ‬ ‫زنده ‪ 90-80‬سال اخیر در زمینه ادبیات و موسیقی که توام با چاشنی شعر و‬ ‫موسیقی و طنز است‪ .‬بعد از ده سال علی رغم دستور اقای جنتی برای صدور‬ ‫مجوز و اطاعت نکردن‪ ،‬من اجبارًا این کتاب را در اینترنت منتشر کردم‪ .‬این‬ ‫کتاب هفتصد صفحه است با پانصد قطعه عکس از هنرمندان قدیم و جدید‬ ‫ادبیات‪ ،‬تاریخ‪ ،‬موسیقی و غیره‪ ...‬و چیزهایی که در این کتاب خواهید خواند را‬ ‫هیچ جای دیگر نخواهید دید‪.‬‬ ‫امین اهلل رشیدی‪ ،‬اردیبهشت ‪ ۱۳۰۴‬در راوند کاشان از پدری کشاورز و مادری‬ ‫شاعره و دختر ادیب بیضایی کاشانی‪ ،‬از شاعران معروف دوره ناصری‪ ،‬زاده شد‪.‬‬ ‫رشیدیدرکاشانتحصیلکردوهمزمانبااینمهم‪،‬نقاشیقالیایرانیرانیزنزد‬ ‫استادان‪ ،‬دبیرالصنایع و نقش پور اراکی‪ ،‬فراگرفت‪ .‬در این حین نوازندگی را نیز نزد استاد‬ ‫نقش پور می اموخت‪ ۲۱.‬ساله بود که به تهران کوچ کرد و نزد موسی معروفی‪ ،‬مسعود‬ ‫معارفی و مهدی فروغ به تکمیل اموزه های خود در زمینه هنر موسیقی پرداخت‪ .‬از‬ ‫سال ‪ ۱۳۲۸‬همکاری وی به عنوان خواننده و اهنگ ساز با رادیو ایران اغاز شد‪ .‬در‬ ‫مدتفعالیتبارادیوحدودصداهنگساخت‪.‬رشیدیعالوهبرخوانندگیوموسیقی‬ ‫در شعر و نقد نیز دستی دارد‪ .‬تا کنون بخشی از خاطرات این هنرمند در کتاب های‬ ‫«عطرگیسو»و«ازکاشانتاکاناری»منتشرشدهاست‪.‬ایناستادموسیقیدرگفتگو‬ ‫بازیروبمازناگفته هایشپردهبرداشتکهماحصلانتقدیمنگاهتانمی شود‪.‬‬ ‫نکته‪ :‬جهت مشــاهده فیلم این گفتگو و شــنیدن‬ ‫مجموعه ای از اثار استاد از طریق بارکد مراحل ذیل‬ ‫را طی کنید‪ :‬دانلود اپلیکیشن بارکدخوان از بازار‪ ،‬اپ‬ ‫استور‪ ،‬گوگل پلی و‪ ،...‬نصب و راه اندازی اپ‪ ،‬اسکن‬ ‫بارکدها توسط گوشی موبایل‬ ‫‪54‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫تلویزیون‪ ،‬رقیب رادیو‬ ‫وقتی تلویزیون به ایران امد‬ ‫به متصدیان و مسئولین رادیو‬ ‫گفتم حواستان جمع باشد‪ ،‬یک‬ ‫رقیب دیگری برایتان پیدا شده‪،‬‬ ‫مردم عقلشان به چشمشان‬ ‫است‪ ،‬تلویزیون که بیاید مردم به‬ ‫رادیو بی اعتنا می شوند‪ .‬شما باید‬ ‫به گوش باشید و بهترین برنامه ها‬ ‫را بسازید و از تکاپو نیفتید تا توجه‬ ‫مردم از شما سلب نشود‪.‬‬ ‫ایران‬ ‫گفتگو‬ ‫سینمای‬ ‫اوج شکوفایی موسیقی و ادبیات ایران‬ ‫دو دهه سی و چهل‪ ،‬زمان اوج شکوفایی موسیقی و ادبیات ایران بود و اثار‬ ‫جاودانی از ان دوران به یادگار مانده است که صد سال دیگر هم مردم می شنوند‪.‬‬ ‫من از همان اولی که به رادیو رفتم گفتم باید تغییری در اوازها بدهم‪ ،‬به مسئولین‬ ‫و متولیان هنر گفتم تنها کسی که از ان دو دهه مانده خو ِد من هستم و ‪60-50‬‬ ‫اهنگ با همان عط ِر اهنگ های ان دو دهه را در دست دارم که هنوز اجرا نشده‬ ‫اســت‪ .‬اسپانسر تمام اثار جاودان ان دو دهه‪ ،‬رادیو و تلویزیون بود؛ اما االن هم‬ ‫رادیو و هم تلویزیون کنار کشیده اند؛ ما باید به چه کسی بگوییم اسپانسرمان‬ ‫شود؟! من همیشه گفته ام که بدشانس ترین خواننده ها‪ ،‬خواننده های این دو دهه‬ ‫اخیر هستند که صدای خوب دارند؛ ولی اهنگ ساز‪ ،‬شاعر یا ترانه سرا ندارند‪.‬‬ ‫فرق بین اهنگ سازی و ضربی خوانی‬ ‫فیلمنامه ای گیشه ساز برای فیلم سازان دارم!‬ ‫خوانندگی من در رادیو‪ ،‬یک ســری قضایای عاشــقانه‪ ،‬عشقی‬ ‫در اوج‬ ‫ِ‬ ‫عشق عاشق و معشوقی که تابه حال همدیگر را ندیده اند پیش‬ ‫بی غل وغش‪ِ ،‬‬ ‫امد و این داســتان منجر به یک تراژدی شد که من این داستان را نوشتم و‬ ‫به توصیه اقای داوود رشیدی به بانک فیلمنامه برای ضبط دادم و منتظرم‬ ‫تا هستم کسی فیلم ان را بسازد‪ .‬این داستانی است واقعی‪ ،‬عارفانه‪ ،‬موزیکال‬ ‫و اکشــن که اگر یک فیلم ســاز بخواهد ان را بسازد گیشه ساز می شود‪ .‬به‬ ‫اقای افخمی چهار سال پیش گفتند چرا فیلم نمی سازید؟ گفتند سوژه ندارم!‬ ‫خب این سوژه در بانک فیلمنامه موجود است‪ .‬من برای عاقبت و سرنوشت‬ ‫اسفناکی که این داستان داشت اهنگی به نام «اشک» ساختم‪.‬‬ ‫در ‪ 20-10‬سال اخیر اقایان اشعار مولوی‪ ،‬عطار‪ ،‬حافظ و سعدی را باز می کنند‬ ‫و روی ان اهنگ می سازند؛ اینکه اهنگ سازی نیست‪ ،‬این ضربی خوانی است‪.‬‬ ‫ان زمان یک شــعر حافظ را می نوشتند و با ده نوع ریتم می خواندند و ادعای‬ ‫خوانندگی هم نداشتند‪ .‬اهنگ سازی واقعی این است که اهنگ ساز اول ملودی‬ ‫را می سازد و بعد با شاعر یا ترانه سرا تماس می گیرد‪ ،‬شاعر متن را زمزمه می کند‬ ‫و تحت تاثیر این اهنگ کلمات مناسبی را روی اهنگ می گذارد که این بیشتر‬ ‫به ذهن مردم می ماند‪.‬‬ ‫اهنگ هایی که به دنیا نیامده‪ ،‬می میرند!‬ ‫نمی خواهماهنگ هاییکهامروزمی شنویمرانقدکنم؛ولیواقعیتایناستکه‬ ‫این اهنگ ها تاریخ مصرف دارند؛ یعنی به دنیا نیامده‪ ،‬می میرند! چرا باید اهنگ های‬ ‫مــن همین طور بماند؟! یک واقعیتی را عرض کنم؛ بعد از اقای ضرغامی که در‬ ‫موسیقی امثال من قهر کردند‪.‬‬ ‫صداوسیما بودند‪ ،‬اقایانی که امدند با‬ ‫ِ‬ ‫موسیقی تلطیف روح و تعالی اندیشه است نه سروصدا!‬ ‫ارزوها‬ ‫من یــک جهانگرد هســتم و دلم‬ ‫می خواهد اگر واقعا روزی قید زندگی و‬ ‫زن و بچه را زدم‪ ،‬تمام عمر در مسافرت‬ ‫باشــم؛ اما ارزوی کلی مــن‪ ،‬صلح و‬ ‫همزیستی در تمام دنیاست‪ .‬وقتی اخبار‬ ‫را می بینید‪ ،‬می فهمید که در اطراف ما‬ ‫چه خبر است‪ .‬ما پنجاه سال پیش‪ ،‬چنین‬ ‫وقایع اسفناک و ازاردهنده ای نداشتیم‪.‬‬ ‫ارزویم برای خودم‪ ،‬چاپ کتابی است که‬ ‫گفتم‪ .‬این کتاب باید چاپ شود تا نسل‬ ‫جدید ببینند هشتاد سال اخیر چه بر سر‬ ‫موسیقی و ادبیات ایران امده تا به اینجا‬ ‫رسیده است‪.‬‬ ‫متولیان هنری باید خودشان اختیار کامل داشته باشند و مردم را با چیزهایی که‬ ‫انان را به سوی تعالی می برد سرگرم کنند؛ نه با این سروصداها!! نسل جوان واقعا‬ ‫حیف است‪ ،‬فرهنگ و موسیقی ما اصیل است‪ .‬تقصیر متولیان موسیقی است‬ ‫که ما نمی شناسیم و نمی دانیم چه سیاستی را در پیش گرفته اند و نمی گذارند‬ ‫ذوق و طبع جوانان کمی لطیف شود‪ .‬موسیقی تلطیف روح و تعالی اندیشه است‬ ‫نه سروصدا! امیدوارم به هوش بیایند تا هم فیلم مستن ِد من ساخته شود و هم‬ ‫اهنگ هایم‪ .‬این اهنگ ها می ماند و کسی هم نیست که ارائه اش بدهد‪ ،‬نت و‬ ‫شعرش هم حاضر است‪.‬‬ ‫متاسفانه در هنر دخالت می کنند‬ ‫متاسفانه در هنر دخالت می کنند و سرنوشت موسیقی می شود همینی که‬ ‫گوش می کنید؛ یک اشفته بازاری است که نه شعر معلوم است و نه اهنگ‬ ‫و اگر این صدا و ریتم را از ان ها بگیرید هیچ چیزی از ان ها نمی ماند‪ .‬به قول‬ ‫استاد فخرالدینی‪ ،‬زمانه ای ست که خالقیت در موسیقی مرده است‪ .‬اوایل که‬ ‫اقای اخشابی به تلویزیون امده بودند با خودم گفتم چه صدای خوشی دارد‪،‬‬ ‫صدای خودش است و ادایی درنمی اورد‪ ،‬ادم بی غل وغشی است‪ ،‬صدایش هم‬ ‫خوب و لطیف است و کال هنرمند و نوازنده و اهنگ ساز خوبی است‪.‬‬ ‫کالم پایانی‬ ‫بــرای شــما و مخاطبین نشــریه‬ ‫فرهنگــی‪ ،‬اجتماعی زیروبــم ارزوی‬ ‫موفقیــت دارم؛ به خصــوص همکار‬ ‫خوبم اقای اخشابی که مدیرمسئول و‬ ‫صاحب امتیاز این مجله هستند‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪55‬‬ ‫گفتگو‬ ‫زیروبم نوازنده‬ ‫ِ‬ ‫نابغه‪ ،‬بازیگر و مدل المانی‬ ‫دیوید گرت‬ ‫‪David Garret‬‬ ‫شهرت حتی‬ ‫در رویاهایم هم جایی نداشت!‬ ‫توجه‪ :‬برای دریافت ارشیوی از بهترین اثار دیوید گرت‪،‬‬ ‫ابتدا بارکدخوان را روی گوشی یا تبلتتان نصب کنید‬ ‫سپس کد ذیل را اسکن کنید و به اسانی لینک دانلود را‬ ‫دریافت نمایید‪.‬‬ ‫دوران کودکی قشنگی نداشتم‬ ‫گرت یک سولوییســت و دارای رکــورد جهانی گینس (به خاطر‬ ‫سریع ترین نوازنده ویولن بین سال های ‪ 2008‬و ‪ )2011‬است که در‬ ‫‪4‬سپتامبر‪ 1980‬درالمانمتولدشد‪.‬‬ ‫نــام او هنــگام تولــد ‪ David Bongartz‬بود کــه به او‬ ‫«‪(»Geigenrebell‬درالمانیبهمعنایشورشیویولن)نیزمی گویند‪.‬‬ ‫پدرش یک حقوقدان و صاحب تنها شرکت فروش سازهای زهی‬ ‫در اروپا و مادرش یک بالرین کالســیک بود‪ .‬در ‪ 4‬ســالگی به تقلید از‬ ‫برادرش (الکساندر) به نواختن ویولن پرداخت‪ .‬والدینش خیلی زود متوجه‬ ‫استعداد پسرشان شدند و مدرسان مناسبی برای او فراهم کردند‪ .‬او در ‪10‬‬ ‫سالگی با ارکستر فیالرمونیک هامبورگ به اجرای سولو پرداخت‪ .‬در ‪13‬‬ ‫سالگی با رهبران مشهور ارکستر ازجمله «زوبین مهتا» و «کلودیو ابادو»‬ ‫همکاری داشت‪ .‬وی برنده ‪ 4‬جایزه اکو برای البوم «‪،»Encore-2008‬‬ ‫«‪ »Classic Romance-2010‬و «‪»Rock Symphonies-2011‬‬ ‫است که تلفیقی از موسیقی راک و متال با موسیقی ویوالدی و بتهوون بود‪.‬‬ ‫بعد از ان مجددا به سمت موسیقی کالسیک رفت و البوم «‪ »Legacy‬را‬ ‫ساخت که در تاریخ موسیقی کالسیک المان جایگاه ویژه ای را از ان خود‬ ‫کرد‪ .‬در اوریل سال ‪ 2017‬جایزه موسیقی فرانکفورت را دریافت نمود‪ .‬این‬ ‫نابغهنه تنهاموزیسینیمشهوراست؛بلکهبه عنوانیکمدل(برایبرند‬ ‫اس‪.‬الیور) و بازیگر (در فیلم ویالونیست شیطان‪ )2013 ،‬نیز فعالیت‬ ‫داشته است‪ .‬یکی از حقایق کمتر گفته شده در مورد وی‪ ،‬کوررنگی او‬ ‫است؛ او چشمانی دور‪-‬بین دارد و لنز می زند و نیز از هیچ گونه عطری‬ ‫هم اســتفاده نمی کند‪ .‬گرت در ادامه از سختی های دوران کودکی و‬ ‫موفقیت هایخودمی گویدکهبهخواندناندعوتید‪.‬‬ ‫‪56‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫انتخاب من موســیقی بود؛ اما نه به صورت تمرین های زیاد و شــدید! پدرم از‬ ‫استعدادم حمایت می کرد؛ اما گاهی به روش درست و گاهی خیر‪ .‬او خیلی به من‬ ‫ســخت می گرفت؛ من خیلی کوچک بودم و او هر روز ‪ 7-6‬ساعت با من ویولن‬ ‫تمرین می کرد‪ .‬به عنوان یک کودک‪ ،‬این تمرینات طوالنی برایم خیلی دشوار بود‬ ‫و گاهی فکر می کردم ان ها من را دوســت ندارند‪ .‬به هرحال‪ ،‬با گذشته و تمام‬ ‫ســختی های ان دوران کنار امدم؛ چون باعث شده در جایگاهی باشم که‬ ‫اکنون هســتم؛ ولی نمی خواهم حتی یک روز از دوران کودکی ام دوباره‬ ‫برگردد چون واقعا دوران قشنگی نبود!‬ ‫به خطر افتادن سالمتی با تمرین زیاد!‬ ‫وقتی ‪ 16-15‬ساله بودم درد شدیدی در دست چپم‬ ‫پیش امد و این مشــکل تا ‪ 21‬سالگی با من بود‪ .‬ان‬ ‫دوره ســخت ترین دوره زندگی ام بود‪ .‬هرچه من از‬ ‫اینکه نمی توانستم دستم را درست حرکت بدهم برای‬ ‫پدر و مادرم می گفتم؛ اما انان به مراجعه به پزشــک‬ ‫برای حل این مشکل اعتقادی نداشتند‪ .‬بعد از ‪ 3‬سال‬ ‫حاصل‬ ‫خودم (در ‪ 17‬سالگی) به دکتر رفتم‪ .‬مشکل دستم‬ ‫ِ‬ ‫غلط ویولن‪ ،‬تمرین بیش ازحد و مشــکالت شانه و‬ ‫جای گیری ِ‬ ‫گردن بود که به دست هایم ســرایت کرده بود‪ .‬برای حل مشکل‪ ،‬برنامه تمرین‬ ‫طوالنی روزانه ام را به چند جلسه ‪ 30-20‬دقیقه ای با زمان استراحت تغییر دادم‪ .‬این‬ ‫روش خیلی هوشمندانه تر است؛ زیرا برای نوازندگی باید هم امادگی جسمی و هم‬ ‫امادگی ذهنی داشته باشیم‪.‬‬ ‫هیچ وقتماشیننخریدم!‬ ‫منهیچتشریفاتخاصیبرایامادگیقبلازاجراهایمندارم‪.‬سعیمی کنم‬ ‫فست فودهای مضر نخورم؛ زیرا زیاد سفر می کنم و در برنامه های زیادی اجرا‬ ‫دارم و باید از لحاظ فیزیکی ظاهر خوبی داشته باشم‪ .‬سعی می کنم زندگی ام را‬ ‫نرمالنگهدارم‪.‬هیچ وقتماشیننخریدم‪،‬ترجیحمی دهمملکوامالکجمعکنم‪.‬‬ ‫گفتگو‬ ‫دریافتویولناسترادیواریوس‬ ‫در ‪ 11‬ســالگی در ویال هامرشمیت اجرای کنســرت داشتم که انجا ویولن‬ ‫اریوس ‪ 299‬ساله را از دست رئیس جمهور ان دوره‪ ،‬ریشارد فون وایتسکر‪،‬‬ ‫استرادیو ِ‬ ‫من نوجوان خیلی‬ ‫ای‬ ‫ر‬ ‫ب‬ ‫چیزی‬ ‫چنین‬ ‫قبول‬ ‫که‬ ‫بگویم‬ ‫هم‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫این‬ ‫کردم‪.‬‬ ‫دریافــت‬ ‫ِ‬ ‫سخت بود؛ زیرا سایز ان برای من خیلی بزرگ بود و اید هالم نبود‪ .‬مردم فکر می کنند‬ ‫استرادیواریوسمانندیک ِفراریوچیزیخیلیشگرفاست؛اماصدایاینویولن ها‬ ‫سن کم‪ ،‬هضم این قضیه که چرا ویولن خاصم‬ ‫بسیار متفاوت است و برای من با ان ِ‬ ‫صدایموردانتظارمرانمی دهد‪،‬سختبود‪.‬‬ ‫اجرا با شلوار جین‪ ،‬یک تی شرت خاص و جواهرات زیاد!‬ ‫برای اجراهایم چیزی می پوشم که در ان احساس راحتی کنم‪ .‬روی صحنه رفتن‬ ‫خودی خود سخت هست ‪-‬جمعیت زیاد‪ ،‬انتظارات زیاد‪ ،‬انتظارات خودم‪ -‬بنابراین‬ ‫به ِ‬ ‫شما باید خودتان باشید و چون من هیچ وقت در زندگی شخصی ام لباس رسمی‬ ‫نپوشیدم‪،‬لباس هاییرارویصحنهمی پوشمکهبهمناعتمادبه نفسدهدوموجب‬ ‫شودتمرکزمفقطرویموسیقیباشد‪.‬‬ ‫حفظکردننت های‪ 90‬دقیقهاجرایارکستر!‬ ‫هیچ وقت بررسی نکردم که چگونه می توانم موسیقی کل ارکستر را بدون نگاه‬ ‫کردنبهورقه هاینتاجراکنم‪.‬حدسمی زنمیکاستعداداست‪،‬چیزیکههمیشه‬ ‫درمنوجودداشته؛یکالهامدرونیبرایموسیقیوترکیبانباتکنیک هاییخوب‬ ‫حاصل کار و تمرین طی سالیان زیاد است‪.‬‬ ‫که ِ‬ ‫عضالت قوی‪ ،‬الزمه بهتر نواختن ویولن‬ ‫به دلیل نــوع قرارگیری ویولن بــر روی بدن و‬ ‫دست ها‪ ،‬ممکن است در طول زمان مشکالتی برای‬ ‫سالمتی را به همراه داشته باشد؛ پس باید تمرینات‬ ‫ورزشی مناسب برای کمر و کل بدن را هم انجام دهید‬ ‫تا بتوانید ‪ 2/5‬ساعت اجرا را دوام بیاورید‪ .‬من تمرینات‬ ‫هــوازی و وزنه برداری انجام می دهم فقط برای اینکه توده‬ ‫عضالنیمناسبیداشتهباشم(البتهمنظورمعضالتحجیمنیست)‪.‬‬ ‫‪ 3‬ساعت قبل از کنسرت هایم‪ ،‬تمرینات ورزشی انجام می دهم‬ ‫به نظرم عضالت قوی خیلی به بهتر نواختن کمک می کند‪ .‬شاید در ابتدا مشکل به‬ ‫نظر برسد و حتی فکر کنید با این کار توانایی نواختن تان به خطر می افتد‪ .‬مردم خیلی‬ ‫زود دست از ادامه تمرینات برمی دارند؛ درحالی که اگر ‪ 3‬ماه این کار را انجام دهند قطعا‬ ‫تفاوت بزرگی را در خود مشاهده خواهند کرد‪ .‬من حتی ‪ 3‬ساعت قبل از کنسرت هایم‪،‬‬ ‫تمرینات ورزشی انجام می دهم و هیچ مشکلی پیش نمی اید‪.‬‬ ‫هرچه ذهنتان را ارام تر کنید اجرای بهتری خواهید داشت‬ ‫همه تمرینات برای تقویت تمرکز و عملکرد شما بوده و این خیلی مهم است که‬ ‫صرفا قطعه موردنظر را تمرین نکنید؛ بلکه نواختن موسیقی را تمرین کنید و وقتی‬ ‫روی استیج هستید سعی کنید راحت باشید‪ ،‬استیج را مانند خانه خودتان و تماشاچیان‬ ‫را مانند دوستان خود ببینید و ان ها را به شنیدن موسیقی دعوت کنید‪ .‬اجرای موسیقی‬ ‫برای مردم‪ ،‬یک افتخار است و باید از ان لذت ببرید‪ .‬نمی توان صددرصد از اشتباهات‬ ‫به دور بود؛ اما باید بدانید که هرچه ذهنتان را ارام تر کنید اجرای بهتری خواهید داشت‪.‬‬ ‫دل لحظه براید‬ ‫موسیقی باید از ِ‬ ‫هیچ چیزی بهتر از اجرای زنده موســیقی نیست‪ .‬نمی توان موسیقی را به شکل‬ ‫دل لحظه براید؛ مثل وقتی که صحبت می کنید‬ ‫مصنوعی تولید کرد‪ .‬موسیقی باید از ِ‬ ‫و در لحظه در مورد حرفتان فکر می کنید و چیزی می گویید که به نظرتان معنادار‬ ‫است‪ .‬در موسیقی هم همین طور است؛ چون ما چیزی را تکرار می کنیم؛ پس باید یک‬ ‫رضایتی هم همیشه به دنبال داشته باشد‪ .‬با استفاده از سینتی سایزر فقط بخش تکرار‬ ‫را داریم و من این را اصال دوست ندارم‪.‬‬ ‫ویولنکالسیکیاویولنالکتریک؟‬ ‫من هیچ وقت از چیزی به جز ویولن کالســیک استفاده‬ ‫نمی کنم؛ تمام نیازها برای اجرای انواع موسیقی در این سازها‬ ‫وجوددارد‪.‬اگرکسیبهنواختندرستویولنکالسیکاگاهی‬ ‫نالکتریک‪ %5‬هم قابل مقایسه با‬ ‫یداند که ویول ‬ ‫داشته باشد م ‬ ‫ویولن هایکالسیکنیست‪.‬چیزیکهویولن هایکالسیکرا‬ ‫عالیمی سازد؛ظرافتوتنوعان هادررنگ‪،‬ابعادوترکیب بندی‬ ‫نالکتریک نواخت و‬ ‫قطعات است که این ها را نمی توان با ویول ‬ ‫فقطصداییکسینتی سایزررامی دهد‪.‬‬ ‫اموزش جزئی از اجراهایم است‬ ‫من نیازی به برگزاری کنسرت های اموزشی برای جوانان‬ ‫ندارم؛درحقیقت‪،‬کنسرت هایاموزشیمنهمانکنسرت های‬ ‫واقعی ام هستند‪ .‬من همیشه از موسیقی صحبت می کنم و‬ ‫توضیح می دهم که چه کار خواهم کرد‪ ،‬چرا چنین تنظیمی را‬ ‫انتخاب کردم و‪ ...‬اموزش جزئی از اجراهایم است‪ .‬ممکن است‬ ‫مردم این موضوع را فقط یک سرگرمی بدانند؛ اما هدف من‬ ‫جان کالم و تغییر روش شنیدن یک قطعه است‪.‬‬ ‫گفتن ِ‬ ‫شهرتحتیدررویاهایمهمجایینداشت!‬ ‫تا به امروز هیچ عالقه ای به شــهرت نداشتم و به نظرم‬ ‫خجالت اور بود‪ .‬در رویاهایم هم حتی یک بار خودم را به خاطر‬ ‫شهرت و موفقیت روی استیج ندیدم‪ .‬تنها دلیلم برای روی‬ ‫استیجرفتن‪،‬خلقموسیقیاست‪.‬‬ ‫موسیقی خوب یا بد در هر ژانری وجود دارد‬ ‫مردمامروزهدارایذائقه هایموسیقاییمتنوعیهستند‪.‬چه‬ ‫موسیقی خوب و چه موسیقی بد می تواند متعلق به هر ژانری‬ ‫باشد‪ .‬من هم مایلم موسیقی ای بنوازم که مردم دوست دارند و‬ ‫درکنارششیوهخودمراهمبهسمع ونظران هابرسانمواوقات‬ ‫خوشی را روی صحنه خلق کنم‪.‬‬ ‫تولیدموسیقیبابرنامهایبلتونالیو‬ ‫زمانه عوض شده است‪ .‬دیگر نیازی نیست که حتما یک‬ ‫مهارتیبرایساختیکاهنگعالیداشتهباشید‪.‬اگرالهامات‬ ‫درونی خوبی از موسیقی داشته باشید و بتوانید با نرم افزارهایی‬ ‫مانند ایبلتون الیو‪ ،‬یک موسیقی تولید کنید بدون اینکه الزاما‬ ‫خوب موسیقی هستید‪.‬‬ ‫سازی نواخته شود؛ یک تولیدکننده ِ‬ ‫هرچند برای من نواختن ساز چیز دیگری است؛ اما این طور‬ ‫هم نیست که بگویم انانی که موسیقی را با ساز اجرا نمی کنند‬ ‫موزیسیننیستند‪.‬موسیقی‪،‬برخاستهازقلبوذهناستوالزاما‬ ‫به نوازند ِه یک ساز بودن ارتباطی ندارد‪.‬‬ ‫رمزموفقیت‬ ‫باید هم تکنیک عالی و هم انگیزه و روحیه ای عالی داشته‬ ‫باشید‪ .‬اگر بهترین روحیه هم داشته باشید؛ ولی تکنیکتان‬ ‫ضعیف باشد کارتان موفق نخواهد بود و همین طور نباید لذت‬ ‫مخاطب به خاطر صرفا قدرت تکنیکی تان سلب شود‪ .‬روحیه‪،‬‬ ‫خاص خودتان را هم‬ ‫مهم است؛ اما باید در کنار ان تکنیک ِ‬ ‫داشته باشید‪ .‬روحیه‪ ،‬همیشه نیازمند بلندپروازی است و هر‬ ‫شخصی که روحیه ای عالی دارد همیشه سخت کار می کند تا‬ ‫درزمینهخودشیکمتخصصشود‪.‬‬ ‫مترجم‪:‬فرشتهاخوان‬ ‫منابع‪:‬دیلی میل‪،‬مشاهیرالمان‪،‬بیلبورد‪،‬ویولنیست‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪57‬‬ ‫هنر معاصر‬ ‫شکافتن روح اسمان‬ ‫در ابی کلین‬ ‫شادی بلوطی‪ /‬کارشناس نقاشی‬ ‫معرفیهنرمند‬ ‫ایو کلین (‪ ،)Yves Klein‬هنرمند فرانسوی از چهره های مهم در هنر پاریس پس از جنگ اروپا محسوب می شود‪ .‬کلین در‬ ‫سال های میانی قرن‪ ،‬رهبر جنبش نئورئالیسم بود و جریانی نوگرا با دیدگاهی انتقادی نسبت به دنیای مدرن داشت که موضعی‬ ‫ستیزه گر در برابر رسانه نقاشی بود‪ .‬ارمان‪ ،‬ژان تنگلی و دنیل اسپوری دیگر اعضای گروه نئورئالیست بودند‪ .‬برای شناخت این چهره‬ ‫از منابعی چون جلد اول تاریخ هنرمعاصر جهان تالیف دکتر علیرضا سمیع اذر‪ ،‬هنر بعد از ‪ ۱۹۶۰‬ارچر و منابع اینترنتی معتبر استفاده‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫حصول معنویت با فضای خالی‬ ‫کلین خود را فراتر از یک هنرمند در مقام یک منجی خودخوانده که داعیه‬ ‫رستگاری داشت معرفی می کرد‪ .‬وی در ‪ ۲۰‬سالگی با یک فرقه مسیحی که از‬ ‫اصول ماکس هندل در تکامل معنوی بشر پیروی می کرد اشنا شد و در سراسر‬ ‫عمر هنری اش تحت تاثیر ارمان های ان قرار داشت‪ .‬حصول معنویت در این‬ ‫ایین با هیچ پنداری و تهی انگاری میسر است و بر این سیاق «فضای خالی»‬ ‫سرشار از احساس معنوی تلقی می شود‪ .‬با همین باورها اندیشه خالء در ذهن‬ ‫کلین معنایی رهایی بخش پیدا کرد‪ .‬این اندیشه تا حدی متاثر از ذن در بودیسم‬ ‫نیز بود که کلین در سفرش به ژاپن نسبت به ان اگاهی یافت‪.‬‬ ‫بی کرانی از بی رنگی‬ ‫اما تمام ان چیزی کــه بازدیدکنندگان پس از عبور از این همه‬ ‫ابی‪ ،‬در داخل گالری می دیدند‪ ،‬فقط رنگ سفید بود و فضای تهی!‬ ‫اثاثیه و مبلمان از فضای داخل گالری تخلیه شــده و روی تنها میز‬ ‫باقیمانده پارچه ای سفید پهن شده بود‪ .‬سطوح دیوارها‪ ،‬سقف و کف‪،‬‬ ‫در پوششی کامال سفید‪ ،‬بی کرانی از بی رنگی را پدید اورده بودند‪ .‬انچه‬ ‫که به نمایش گذاشته شده بود‪ ،‬درواقع چیزی نبود جز خالء‪.‬‬ ‫جنجال هایابی‬ ‫کلین در سال ‪ ۱۹۸۵‬در پاریس نمایشگاه جنجالی با عنوان خالء برپا کرد که‬ ‫فضای ابی رنگ پیش از ورودی گالری از محیط اسرارامیز داخل خبر می دهد‪.‬‬ ‫فرش ورودی‪ ،‬پرده های نمایشــی اویزان شده و چهارچوب درب و پنجره ها‬ ‫همگی به رنگ ابی الجوردی بودند‪ .‬کارت دعوت نمایشگاه‪ ،‬وسایل پذیرایی‬ ‫از مهمانــان و حتی لباس مخصوص دو گارد مراقب جلوی درب ورودی نیز‬ ‫همین رنگ را داشتند‪.‬‬ ‫‪58‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫تهی‪ ،‬اما سرشار از قدرت‬ ‫این رویداد‪ ،‬درحقیقت به جای نمایش «شیء»‬ ‫هنری‪« ،‬اجرایی» نمادین را ارائه می کرد که با سه‬ ‫رهیافت هنری کلین مرتبط بود‪« :‬خالء»‪« ،‬رنگ‬ ‫ابی»‪ ،‬و اجراهای موســوم به «انســان نگاری»‪.‬‬ ‫البرکامو نویسنده مشهور فرانسوی وقتی که از این‬ ‫نمایشگاه بازدید کرد در دفترچه یادبود ان نوشت‪:‬‬ ‫«تهی‪ ،‬اما سرشار از قدرت»‪.‬‬ ‫هنر معاصر‬ ‫ابی‪،‬رنگیقدسی‬ ‫رنگابیبرایکلین‪،‬برامدهازاسمان‪،‬‬ ‫دریاهاوکهکشان هاست‪.‬ابیغنیشدهاو‬ ‫بهمثابهخالص ترینومعنوی ترینرنگ‪،‬‬ ‫پدیده ای حتی فراتر از ابی طبیعت‪ ،‬بلکه‬ ‫رنگ قدسی است؛ مثل رنگ بهشت‪،‬‬ ‫فضای الیزال و روح خالص‪ .‬بر این اســاس توجه او به رنگ ابی‪ ،‬همانند‬ ‫رویکردش به فضا و خالء از سطح طبیعت گرایانه فراتر رفته‪ ،‬به اندیشه های‬ ‫متعالیمعطوفمی شود‪.‬‬ ‫ورود به تجارت‬ ‫ایو کلین بعدها ابی الجوردی خود را رنگی انحصاری و جهانی معرفی‬ ‫نالمللی کلین»‬ ‫و حتی فرمول تهیه و ترکیب ان را منتشر کرد‪« .‬ابی بی ‬ ‫یا «‪ »I.K.B‬شــاید اولین تالش برای شیئی کردن بود که البته برخی ان‬ ‫را امیزش نامشروع هنر تجارت و کاالیی کردن خالقیت هنرمند ارزیابی‬ ‫کردند‪ .‬در این رنگ‪ ،‬چسب خاصی با پودر رنگ ترکیب می شد که کیفیت‬ ‫درخشانیبدانمی بخشید‪.‬ابیاستانداردشدهکلین‪،‬عالوهبربوم هاینقاشی‪،‬‬ ‫بر روی اشیاء‪ ،‬به سان مجموعه هم رنگی از فراورده های صنعتی‪ ،‬بعدها به‬ ‫دوره ابی کارهای کلین‪ ،‬مشابه نقاشی های دوره ابی پیکاسو‪ ،‬شهرت یافتند‪.‬‬ ‫مونوکروم هایابیکلین‪،‬ازسال‪ ۱۹۵۵‬کیفیتعمیق تریپیداکردهواشارات‬ ‫معنوی در ان ها به نحو اشکارتری ظاهر می شود‪ .‬نمایش این اثار در سال‬ ‫‪ ۱۹۵۷‬درشهرهایپاریسومیالن‪،‬باتبلیغاتعمومیوسیعیهمراهبود‪.‬‬ ‫کرهابی‬ ‫جوهر نقاشی در باور کلین‬ ‫کلین این باور بود که‪« :‬جوهر نقاشــی شــرایطی است که هنرمند توسط نیروی‬ ‫خالقانه اش و با ایجاد رابطه بین عناصر به وجود می اورد و این شرایط‪ ،‬درواقع یک پوسته‬ ‫مرموز است که هنرمند ان را ابستن تصاویر نقاشی می سازد»‪.‬‬ ‫پرواز در بی کرانه ها‬ ‫ایو کلین دوســت داشت تصور‬ ‫کند قادر اســت پرواز کند‪ .‬در این‬ ‫اششتیاق‪ ،‬شیفتگی کلین به «فضا»‬ ‫و «رنگ ابی» کامال عیان اســت‪:‬‬ ‫او هر دو را برگرفته از روح اسمان‬ ‫می دانســت‪ .‬این تصویــر یکی از‬ ‫ماندگارترین تصاویر نئو‪-‬اوانگارد با‬ ‫عنوان «نقاش فضا خود را به درون‬ ‫خالء پرتاب می کند» است‪ .‬در این‬ ‫تصویر کلین خودش را مثل پرنده ای‬ ‫سبکبال برای به اغوش گرفتن فضا پرتاب می کند‪ .‬درواقع عکس مونتاژ شده یک‬ ‫پرش مطمئن کلین است‪ .‬جذابیت این تصویر تا حدی به خاطر ساختگی بودن ان‬ ‫است؛ کلین چیزهای تصنعی و غیرواقعی را دوست داشت‪ .‬او مثل مارسل دوشان و‬ ‫نسل هنرمندان پیشرو نیویورکی در دهه ‪ ،۶۰‬به صحت و صداقت هنر مدرن در بیان‬ ‫احساسات اعتقادی نداشت‪.‬‬ ‫ایو کلین در سال ‪ ۱۹۵۷‬در پیامد بوم های تک رنگش‪ ،‬در اظهارنظری‬ ‫ظاهــرا عجیب اما تقریبا هم ســنخ با‬ ‫گفته هایپیشینش‪،‬مدعیشدکهزمین‬ ‫در کلیت خود ابی است‪ .‬او سپس این ادعا‬ ‫را در اثری با عنوان «کره ابی» تجسم‬ ‫بخشید‪ .‬چهار سال بعد یوری گاگارین‪،‬‬ ‫فضانوردروسی‪،‬درگزارشیاعالمکردکه‬ ‫رنگ کره زمین بر اساس مشاهداتش در‬ ‫فضا‪،‬ابیغلیظاست‪.‬خالقتک رنگ های‬ ‫ابی بر این باور بود که این رنگ با وجود‬ ‫انکه دریاها و اسمان را تداعی می کند‪ ،‬از همه رنگ ها انتزاعی تر است‪« :‬ابی‪،‬‬ ‫با انکه بسیار در طبیعت مشهود است؛ لیکن برخالف رنگ های دیگر فاقد‬ ‫شخصیتیملموسوعینیاست»‪.‬‬ ‫درگذشت‬ ‫اینهنرمنددر‪۱۱‬مه‪ ۱۹۶۲‬هنگامیکهمشغولتماشایفیلمموندوکان‬ ‫بود دچار حمله قلبی شد‪ .‬پس از ان نیز به دو حمله قلبی دیگر دچار شد‪ .‬سر‬ ‫انجام کلین در‪ ۶‬ژوئن‪ ۱۹۶۲‬در سن‪ ۳۴‬سالگی درگذشت‪.‬‬ ‫تاثیرگذارترینشخصیتدرنئودادائیست ها‬ ‫بدونتردیدایوکلین‪،‬تاثیرگذارترینشخصیتدرمیاننئودادائیست های‬ ‫اروپایی است که بیشتر برای شخصیت هنرمندانه اش ‪-‬و نه انچه که پدید‬ ‫اوردهبود‪-‬شهرتیافت‪.‬اومصداقبارزیازهنرمنداروپاییدهه‪ ۱۹۶۰‬است‬ ‫که پیوسته در صدر ارائه شخصیت کامال خالق از خود بوده و این تمایل را تا‬ ‫حدنادیدهگرفتنمحصولهنریخوددنبالکرد‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪59‬‬ ‫معرفی سبک‬ ‫رئالیسم سوسیالیستی‬ ‫پیدایشسبک‬ ‫سبک رئالیسم سوسیالیستی (‪ )Socialism Realism‬یا همان واقع گرایی‬ ‫سوسیالیستی‪ ،‬در دوره حکومت کمونیسم در شوروی سابق (روسیه امروزی)‬ ‫پدید امد و سپس به دیگر کشورها‪ ،‬خصوصا کشورهایی که تحت سلطه نظام‬ ‫کمونیستی بودند‪ ،‬سرایت پیدا کرد‪ .‬این سبک هنری‪ ،‬تقریبا هم زمان با ایجاد‬ ‫تفکرات سوسیالیستی و تشکیل تشکل های کارگری در اثار هنری‪ ،‬خصوصا‬ ‫در ادبیات پیدا شد‪.‬‬ ‫هنر به‪‎‬عنوان ابزاری کاربردی در دست قدرت‬ ‫دراتحادشورویاستالینی‪،‬پسازماجرایاوانگاردهاکهباتغییراتبنیادینسیاسی‬ ‫دراینکشورمصادفگردید‪،‬هنردرایننظامسیاسیجدیدهموارهبه عنوانابزاری‬ ‫کاربردی در دست قدرت و تبلیغات حزب به حساب می امد‪ .‬بسیاری از هنرمندان‬ ‫فعال در زمان انقالب‪ ،‬یا انزوا گزیدند و یا ناگزیر به مهاجرت شدند‪.‬‬ ‫گسترشسبک‬ ‫در این دوران عرصه به نقاشانی واگذار شد که صرفا وظیفه نمایش قدرت و‬ ‫گرامیداشت را برعهده داشتند‪ .‬در این دوران شاهد شکل گیری و گسترش سبک‬ ‫«رئالیسمسوسیالیستی»بودیم‪.‬منابعمابرایمعرفیاینسبک‪،‬دایر هالمعارفهنر‬ ‫رویین پاکباز‪ ،‬شورشیان هنر قرن بیستم لوردانا پارمزانی و تاریخ رئالیسم بوریس‬ ‫ساچکوف بوده اندکهجهتاطالعاتجامع ترمی توانیدبهان هامراجعهکنید‪.‬‬ ‫ماکسیمگورکی‬ ‫الکسیماکسیموویچپِشکوفکهبانامماکسیمگورکیشناختهمی شود‪،‬ازبنیان گذاران‬ ‫رئالیسم سوسیالیستی و از فعاالن سیاسی شوروی بود‪ .‬او پنج بار کاندید دریافت جایزه‬ ‫نوبل ادبیات شد‪ .‬پیش از موفقیت در حرفه نویسندگی به مدت پانزده‬ ‫سال در اقصی نقاط امپراتوری روسیه سفر کرد و به کرات شغل عوض‬ ‫کرد‪ .‬اثرات این تجربیات بعدها در نوشته های او مشهود بودند‪.‬‬ ‫معروف ترین اثار گورکی‬ ‫معروف تریناثارگورکیعبارت انداز‪«:‬دراعماق»‪«،‬مادر»‪«،‬بیست وشش‬ ‫مرد و یک دختــر»‪« ،‬اوای مرغ طوفان»‪« ،‬کودکی من»‪« ،‬ولگردها» و‬ ‫«فرزندانخورشید»‪.‬‬ ‫فئودورداستایفسکی‬ ‫فئودور میخاییلوویچ داستایفســکی از دیگر نویسندگان شهیر در این سبک است‪.‬‬ ‫ویژگی منحصربه فرد اثار وی روانکاوی و بررسی زوایای روانی شخصیت های داستان‬ ‫است‪ .‬گفته می شود سوررئالیست ها در تدوین مانیفست خود‪ ،‬از نوشته های داستایفسکی‬ ‫نیز بهره جسته اند‪.‬‬ ‫معروف تریناثارداستایفسکی‬ ‫«بــرادران کارمازوف» و «جنایت و مکافات» از مهم ترین اثار داستایفســکی‬ ‫‪60‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫ویژگی هایسبک‬ ‫در ســال ‪ ۱۹۳۴‬اندری ژانوف و‬ ‫اتحاد هنرمندان شوروی‪ ،‬ویژگی های‬ ‫رئالیسم سوسیالیستی را بدین ترتیب‬ ‫توصیفکردند‪:‬‬ ‫«هنر باید عمال بازگوکننده بسیار‬ ‫دقیق واقعیت بوده و به موضوعاتی‬ ‫نظیر چهــره قهرمانان و توده طبقه‬ ‫کارگر درحال ورزش و یا شرکت در‬ ‫محافل سیاسی می پرداخت‪ .‬هدف‬ ‫این هنر القــای اصولی به مردم بود‬ ‫که سیاســت شوروی قصد رواج ان‬ ‫را داشــت‪ .‬در این دوران بســیاری‬ ‫هنرمندان‪ ،‬هنر و واقعیت‪ ،‬زیبایی شناسی و سیاست را کامال اگاهانه در هم امیختند»‪.‬‬ ‫رئالیسمسوسیالیستیدرهنرهایتجسمی‬ ‫نقاشان روس نظیر نیکوالی پاگودین‪ ،‬الکساندر دی نکا‪ ،‬الکساندر گراسیموف و‬ ‫نیکوالی سمیونوف با هدف خدمت به کشورشان به رئالیسم سوسیالیستی پیوستند‪.‬‬ ‫در دیگر سرزمین های اروپایی نیز شاهد نوعی نقاشی هستیم که ارزش های عمیقا‬ ‫ایدئولوژیکی نزدیک به ارزش های موجود در شــوروی اســتالینی را اشاعه می داد؛‬ ‫به خصوص در ایتالیا‪ ،‬نقاشان کمونیست همچون رناتو گتوزو‪ ،‬ارنستو ترکانی‪ ،‬لورنزو‬ ‫وسپینیانی و جوزپه زیانیتا در مقایسه با همکاران روسی خود‪ ،‬به شیوه ای اصیل تر و‬ ‫اگاهانه تر بر تاریخ ساز شدن هنر اثر گذاشتند‪.‬‬ ‫بازسازی کشور با کمک هنر‬ ‫در سال ‪ ۱۹۴۷‬گتوزو به همراه دیگر هنرمندان کمونیست‪ ،‬با هدف مشارکت در‬ ‫بازسازی کشور با کمک هنر‪ ،‬به جبهه جدید هنر پیوستند‪ .‬وظیفه ان ها الزما نمایاندن‬ ‫موضوعات ایدئولوژیک در اثارشان نبود؛ بلکه بیشتر مبارزات طبقه پرولتاریا و بحران‬ ‫جامعه بورژوایی را تحلیل و تفسیر می کردند‪.‬‬ ‫رئالیسم سوسیالیستی در ادبیات‬ ‫بدون تردید اوج رئالیسم سوسیالیستی در ادبیات روسیه نمود پیدا کرد‪ .‬نویسندگان‬ ‫بزرگی چون‪ ،‬ماکسیم گورکی و فئودور داستایفسکی‪ ،‬شاخص ترین چهره های این‬ ‫سبک به شمار می ایند‪.‬‬ ‫هســتند‪ .‬اکثر داستان های وی همچون شخصیت خودش سرگذشت مردمی ست‬ ‫عصیــان زده‪ ،‬بیمار و روان پریش‪« .‬برادران کارامازوف» نخســتین بار به صورت‬ ‫پاورقی در سال های ‪ ۱۸۷۹–۸۰‬در نشریه پیام اور روسی منتشر شد‪ .‬گویا این رمان‬ ‫قرار بوده قســمت اول از یک مجموعه سه گانه باشد؛ اما نویسنده‬ ‫چهار ماه بعد از پایان انتشار کتاب درگذشت‪.‬‬ ‫عشق‪،‬نیرویرستگاری بخش‬ ‫«جنایت و مکافات»‪ ،‬داستان دانشجویی به نام راسکولْ ُ‬ ‫نیکف را روایت‬ ‫می کندکهبه خاطراصولمرتکبقتلمی شود‪.‬بنابرانگیزه هایپیچیده ای‬ ‫که حتی خود او از تحلیلشان عاجز است‪ ،‬زن رباخواری را همراه با خواهرش‬ ‫که غیرمنتظره به هنگام وقوع قتل در صحنه حاضر می شوند‪ ،‬می کشد و‬ ‫پس از قتل خود را ناتوان از خرج کردن پول و جواهراتی که برداشته می بیند‬ ‫و ان ها را پنهان می کند‪ .‬بعد از چند روز بیماری و بستری شدن در خانه‪ ،‬راسکولنیکف با این‬ ‫تصوروافکارکههرکسراکهمی بیندبهاومظنوناست‪،‬کارشبهجنونمی رسد‪.‬دراینبین‬ ‫او عاشق سونیا‪ ،‬دختری که به خاطر مشکالت مالی خانواده اش دست به تن فروشی زده بود‪،‬‬ ‫می شود‪.‬داستایفسکیاینرابطهرابهنشانهمهرخداوندیبهانسانخطاکاراستفادهکردهاست‬ ‫و همان عشق‪ ،‬نیروی رستگاری بخش است‪ .‬البته راسکولنیکف بعد از اقرار به گناه و زندانی‬ ‫شدندرسیبریبهاینحقیقترسید‪.‬‬ ‫خوشنویسی‬ ‫اتصال «ح» در انتهای کلمات‬ ‫درانتهایکلماتشبیهحمنفردنوشتهمی شود‪،‬فقطتیزیابتدایحرکتحذفمی گردد‪.‬‬ ‫حرف «د»‬ ‫حرف «ح»‬ ‫«د» منفرد‬ ‫د منفرد به دو شکل نوشته می شود‪:‬‬ ‫‪ )1‬د معمولی که با دو حرکت نوشته می شود‪.‬‬ ‫اتصال «ح» در ابتدای کلمات‬ ‫ح منفرد با دو حرکت نوشته می شود؛ حرکت اول شبیه ابرو و حرکت دوم بیضی و‬ ‫تخم مرغی شکل است‪ .‬حرف ح در اتصالت‪ ،‬شکل های مختلفی دارد‪.‬‬ ‫‪ )2‬د شکاری که هرگاه بعد از دال‪« ،‬ر» قرار گیرد؛ د به صورت شکاری‪ ،‬یعنی کمی‬ ‫بازتر نوشته می شود‪.‬‬ ‫همان طــور که مالحظه می فرمایید ح در اتصال‪ ،‬وقتــی در ابتدای کلمات قرار‬ ‫می گیرد به شکل های متفاوت نوشته می شود‪ .‬اتصال ح در ابتدای کلمات را می توان‬ ‫به چهار شکل دسته بندی کرد‪.‬‬ ‫این شــکل ح‪ ،‬برای اتصال به کشیده ها استفاده می شود‪ .‬به همین خاطر برای‬ ‫هماهنگی با کشیده ها‪ ،‬کمی بازتر و بلندتر نوشته می شود‪.‬‬ ‫«د» متصل‬ ‫د متصل به دو شکل نوشته می شود‪:‬‬ ‫‪ )1‬اتصال د به حروف کوتاه‬ ‫‪ )2‬اتصال د به حروف بلند و کشیده‬ ‫حرف «ر»‬ ‫این شکل ح‪ ،‬فقط در اتصال به «ر» بلند نوشته می شود‪.‬‬ ‫«ر» منفرد‬ ‫ر منفرد به دو شکل «ر» مرغی و «ر» خنجری نوشته می شود‪.‬‬ ‫ر در حالــت عدم اتصالش به حرف دیگر‪ ،‬اگر بعــد از «د» قرار بگیرد به صورت‬ ‫خنجری و با یک حرکت سریع قلم نوشته می شود؛ ولی در تمامی حاالت دیگر‪ ،‬ر‬ ‫منفرد به صورت مرغی نوشته می شود‪.‬‬ ‫«ر» مرغی‪:‬‬ ‫اتصال «ح» در وسط کلمات‬ ‫ح در وسط کلمات به دو شکل نوشته می شود‪:‬‬ ‫‪ )1‬ح صاف که موازی خط زمینه نوشته شود‪.‬‬ ‫«ر» خنجری‪:‬‬ ‫«ر» متصل‬ ‫رمتصلدرانتهایکلماتبهسهشکلنوشتهمی شود‪:‬مرغی‪،‬اشکیوشمشیرییابلند‪.‬‬ ‫«ر» مرغی‪:‬‬ ‫«ر» اشکی‪:‬‬ ‫«ر» شمشیری‪:‬‬ ‫‪ )2‬ح دوردار‬ ‫با ارزوی موفقیت روزافزون برای‬ ‫شما عزیزان‪.‬‬ ‫ادامه اموزش حروف را در شماره‬ ‫بعدی ماهنامه دنبال کنید‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪61‬‬ ‫مشاهیر جهان‬ ‫مادر مهاجر‬ ‫مشــهورترین عکس او «مادر‬ ‫مهاجر» در سال ‪ 1936‬که اکنون‬ ‫در مجموعــه عکس های کنگره‬ ‫نگهداری می شــود‪ ،‬در این دوره‬ ‫خلق شد‪ .‬خود هنرمند در مورد اثار‬ ‫این دوره اش می گوید‪« :‬هدف من‬ ‫گرفتن یک عکس خوب نیست‪،‬‬ ‫نتیجه ای که از گرفتن ان تصویر‬ ‫به وجود می اید مهم است‪ .‬به این ترتیب‪ ،‬هیچ کس نخواهد پرسید چگونه و کجا‬ ‫این عکس را گرفتی؟ بلکه با خود می گویند چنین چیزی چگونه رخ داده است»؟‬ ‫عکاسیجنگ‬ ‫به روایت یک زن‬ ‫دربارههنرمند‬ ‫«دوروتیا النگ» با داشتن حقیقی ترین حس‪ ،‬ذاتا یک عکاس بود‪ .‬او به گفته‬ ‫خودش در یک دنیای کامال تصویری زندگی می کرد‪ .‬او همه چیز را در اطراف‬ ‫خود به صورت یک تصویر می دید؛ لباسی که در اثر وزش باد درحال تکان خوردن‬ ‫است‪ ،‬دست های چروکیده و پیر و جمعیت ادم ها در صف اتوبوس‪ ،‬همگی برای‬ ‫او زیبایی بصری داشتند‪ .‬چشم های او مانند لنز دوربین عمل می کردند و دوربینش‬ ‫فقط زائده ای در بدن او به حساب می امد! او در تمام دوره حیاتش چنین بود‪.‬‬ ‫در دوره جنــگ جهانــی دوم‪،‬‬ ‫النگ از زندانیان ژاپنی محبوس در‬ ‫اردوگاه ها‪ ،‬زنان‪ ،‬اعضای گروه های‬ ‫اقلیت در محیــط کار و کارگران‬ ‫کشتی ســازی کالیفرنیا عکاسی‬ ‫می کرد‪ .‬پس از جنگ‪ ،‬او از افتتاحیه‬ ‫ســازمان ملل در سانفرانسیسکو‬ ‫تصاویریتهیهکرد‪.‬‬ ‫چگونه بدون دوربین می توان دید‬ ‫النگ در ســال ‪ 1895‬در ایالت نیو جرسی امریکا به دنیا امد‪ .‬او تحصیالت‬ ‫عکاســی خود را در دانشگاه کلمبیا تکمیل کرد و تا ســال ‪ 1918‬که سراغاز‬ ‫سفرهای او بود‪ ،‬در یک استودیو عکاسی در نیویورک مشغول به کار شد‪ .‬در دهه‬ ‫بیست در سانفرانسیسکو در استودیوهای مختلف سرگردان بود که سرانجام پس‬ ‫از مدتی همراه همسرش مینارد دیکسون‪ ،‬نقاش‪ ،‬به جنوب غربی امریکا رفت و‬ ‫از امریکایی های بومی ان منطقه تصاویری تهیه کرد‪ .‬وی معتقد بود که دوربین‬ ‫به مردم می اموزد که «چگونه بدون دوربین بتوانند ببینند»‪.‬‬ ‫تغییر جهت دوربین النگ‬ ‫در پی اغتشاش اجتماعی که‬ ‫با موج «ناامیدی بزرگ» به وجود‬ ‫امده بــود‪ ،‬دوروتیا النگ جهت‬ ‫دوربین خود را به ســوی خیابان‬ ‫تغییــر داد و از رنج هــای افراد‬ ‫بی خانمان‪ ،‬انبــوه فقرا‪ ،‬اعتصاب‬ ‫کارگران و صبر بی پایان این افراد‬ ‫تصاویری به یادماندنی خلق کرد‪.‬‬ ‫در ســال ‪ ،1935‬او به استخدام سازمان «امنیت کشاورزان» (‪ )FSA‬درامد و از‬ ‫مهاجرت عظیم کشاورزان در اثر خشکسالی به نواحی غربی برای جستجوی کار‪،‬‬ ‫عکاسی کرد‪.‬‬ ‫‪62‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫سال های پایانی عمر‬ ‫وی اولین زنی بود که توانست بورسیه ‪ Guggenheim‬را از ان خود کند؛ اما‬ ‫بعدها به دلیل بیماری نتواست ان را به پایان برساند‪.‬‬ ‫او در دهه ‪ 50‬و ‪ 60‬سفرهای وسیعی به کشورهای ویتنام‪ ،‬ایرلند‪ ،‬پاکستان و‬ ‫هند داشت و تصاویر زیادی برای مجله الیف تهیه کرد‪ .‬وی همواره سعی داشت‬ ‫در تصاویر خود حس انسان دوستی‪ ،‬محبت و همدردی را منعکس کند‪ .‬تصاویر‬ ‫دوروتیا النگ در بسیاری از کتاب های معتبر عکاسی جهان به چاپ رسیده و در‬ ‫نمایشگاه های متعددی به نمایش درامده است‪.‬‬ ‫سرانجام او در سن ‪ 70‬سالگی در اثر بیماری سرطان درگذشت‪.‬‬ ‫عکاسی با موبایل در شب‬ ‫خیلی از افراد مشتاق هســتند با عکاسی در شب حال وهوای‬ ‫خاصی را که پس از پایین رفتن خورشــید حاکم می شــود به‬ ‫تصویر بکشند‪ .‬عکاسی در شب خود یک هنر است و مهارت‬ ‫یافتن در ان با اســتفاده از دوربین گوشــی موبایل می تواند‬ ‫مشــکل تر هم باشــد‪ .‬از نورهای مصنوعــی گرفته تا تکان‬ ‫خوردن دوربین‪ ،‬اتفاقات زیادی وجود دارند که ممکن اســت‬ ‫ثابت بودن‬ ‫عکس گرفته شــده در شب را به عکسی نامناسب تبدیل کنند‬ ‫که نمی تواند جوهر سوژه موردنظر را به خوبی به زبان بصری‬ ‫ترجمه کند‪ .‬بااین وجود‪ ،‬در زیر نور مهتاب هم مانند عکاسی در‬ ‫زیر نور خورشید می توان عکس های زیبایی ثبت کرد‪.‬‬ ‫در ادامه ‪ ۴‬نکته ســاده ولی مهم را برای شما اماده کرده ایم که با‬ ‫رعایت ان ها می توانید کیفیت عکس های شبانه خود را باالتر ببرید‪.‬‬ ‫فاکتورهایی است که‬ ‫ ترین‬ ‫ همراهازازمهم‬ ‫ن یکی‬ ‫موبایل‬ ‫گوشی‬ ‫داشتنبهدوربین‬ ‫دوربیننگه‬ ‫شک ثابت‬ ‫افزودهبدون‬ ‫اغاز با اقبال‬ ‫همان‬ ‫ های تلف‬ ‫گوشــی‬ ‫عکاسی‬ ‫شــدن‬ ‫ های تواند عکس‬ ‫ی می‬ ‫دوربین‬ ‫خوردن‬ ‫تکان‬ ‫موجبدرشدنورتاکم‪،‬‬ ‫اشتیاقبگیرید‪.‬‬ ‫همیندر نظر‬ ‫بود‪ .‬شب‬ ‫عکاسی در‬ ‫باید هنگام‬ ‫تولید گوش‬ ‫ های‬ ‫کمپانی‬ ‫ کنندگان همراه‬ ‫مصرف‬ ‫ هایرخ می دهد‪.‬‬ ‫عکس‬ ‫ثبت‬ ‫برای‬ ‫موردنیاز‬ ‫بیشتر‬ ‫نوردهی‬ ‫زمان‬ ‫ دلیل‬ ‫ه‬ ‫ب‬ ‫موضوع‬ ‫این‬ ‫و‬ ‫کند‬ ‫تار‬ ‫را‬ ‫موبایل درصدد ارتقا این امکان برایند‪ .‬تا جایی که امروزه کیفیت عکاسی دوربین‬ ‫شدهبه یک جسم‬ ‫دادن‬ ‫جهانیتکیه‬ ‫معتبرکنید با‬ ‫برندهایسعی‬ ‫داشته باشید‪.‬‬ ‫ممکن صبر‬ ‫بهترین‬ ‫تبدیل‬ ‫رقابتی بین‬ ‫عکسن های‬ ‫ ترین اپش‬ ‫گرفتناز مهم‬ ‫برایبه یکی‬ ‫موبایل‪،‬‬ ‫دارید‪ .‬در صورت‬ ‫نگه‬ ‫ حرکت‬ ‫ی‬ ‫ب‬ ‫کامال‬ ‫را‬ ‫گوشی‬ ‫ برق‬ ‫غ‬ ‫چرا‬ ‫تیر‬ ‫یا‬ ‫درخت‬ ‫دیوار‪،‬‬ ‫مانند‬ ‫سخت‬ ‫است‪.‬در این بازار رقابتی‪ ،‬خیلی دور از ذهن نیست که در اینده ای نه چندان دور‪ ،‬همین‬ ‫موضوع‪،‬یک نیمکت‬ ‫همینمانند لبه‬ ‫بگیرند‪.‬باثبات‬ ‫محل‬ ‫دیجیتالان روی‬ ‫ هایقرار دادن‬ ‫گوشینرا با‬ ‫دوربین‬ ‫ هایمی‬ ‫امکان‬ ‫یک ِ‬ ‫پیشرفته را‬ ‫جای دوربی‬ ‫ توانیدشما‬ ‫همراه‬ ‫گوشی‬ ‫دوربین گوشی‬ ‫لرزش‬ ‫باشید‬ ‫مطمئن‬ ‫حد زیادی‬ ‫اقدامات‬ ‫لوازماین‬ ‫کنید‪ .‬با‬ ‫ثابت‬ ‫کمپانیایمیز‬ ‫جانبی‬ ‫تولیدکهلوازم‬ ‫دست به‬ ‫انداخت تا‬ ‫ توانیدبهتافکر‬ ‫ی ها را‬ ‫دوربیمن‬ ‫جانبی‬ ‫فروش‬ ‫ های‬ ‫نخواهدلنزشد‪.‬‬ ‫عکس‬ ‫ های مخصوص گوشی های‬ ‫است که‬ ‫شدنسالی‬ ‫خرابچند‬ ‫باعث بزنند‪.‬‬ ‫عکاسیموبایل‬ ‫هنگامن های‬ ‫برای دوربی‬ ‫تلفن همراه‪ ،‬با قیمت مناسبی وارد بازار شده اند؛ اما با وجود قیمت مناسب‪ ،‬کمتر کسی از‬ ‫وجود ان ها مطلع است‪ .‬طراحی این لنزها به شکل گیره مانندی است که به ان ها این‬ ‫راحتی بر روی لنز دوربین گوشی همراه شما قرار گیرند و ان را به‬ ‫ دهد تا‬ ‫قابلیت را می‬ ‫نوربهمحیط‬ ‫استفاده از‬ ‫الزم به ذکر است که نتیجه نهایی عکس هایی که با‬ ‫عکاســیکنند‪.‬‬ ‫هنگام ای تبدیل‬ ‫دوربین حرفه‬ ‫موبایل‬ ‫یک اگر‬ ‫دوربین گوشی شما نیز بستگی دارد‪.‬در این شماره قصد‬ ‫کیفیت‬ ‫ کنید به‬ ‫شــبمی‬ ‫لنزها ثبت‬ ‫مصنوعی‬ ‫نوری‬ ‫منبع‬ ‫این در‬ ‫اشنا کنیم تا بدون استفاده از افکت ها و برنامه های‬ ‫لنزها‬ ‫این‬ ‫از‬ ‫تعدادی‬ ‫با‬ ‫را‬ ‫شما‬ ‫داریمدر نزدیکی شــما بود از ان بهره‬ ‫ شده و حرفه ای تر‪ ،‬عکس هایتان را ثبت کنید‪.‬‬ ‫نوریکنترل‬ ‫منابعشکل‬ ‫عکس‪ ،‬به‬ ‫جانبی ادیت‬ ‫ضعیف‬ ‫بگیرید‪ .‬حتی‬ ‫هم می توانند به شما کمک کنند‬ ‫تا از باال رفتن نویز در عکس یا‬ ‫تاری ناخواسته جلوگیری کنید‪.‬‬ ‫نکته دیگر اینکه ســعی کنید تا‬ ‫جای ممکن از فلش اســتفاده‬ ‫نکنید‪ .‬هرچند فلش با نیت خوبی‬ ‫ساخته شده است؛ ولی می تواند‬ ‫با ایجاد بخش های پرنور خشن‬ ‫و عجیــب در عکــس فرصت‬ ‫شــما برای ثبت یــک لحظه‬ ‫تکرارنشــدنی را نابود کند‪ .‬اگر‬ ‫سوژه شما یک انسان است برای‬ ‫رسیدنبهبهتریننتیجهمی توانید‬ ‫ان را در محلی قرار دهید که منبع‬ ‫نوری به شکل غیرمستقیم او را‬ ‫روشن کند‪.‬‬ ‫عکاسی‬ ‫نورسنجیدوربینموبایل‬ ‫‪ Exposure‬یا میزان نوردهی به مقدار نوری اشاره دارد که‬ ‫با هر بار فشردن دکمه شاتر به یک بخش خاص از عکس‬ ‫اعمال می شود‪ .‬برای گرفتن بهترین عکس ممکن با دوربین‬ ‫گوشی موبایل بهتر است میزان نوردهی را به صورت دستی‬ ‫تنظیم کنید‪ .‬در دوربین گوشی هایی نظیر ایفون‪،10 HTC ،‬‬ ‫هواوی ‪ P9‬می توانید پس از تعیین نقطه فوکوس با حرکت‬ ‫دادن انگشت روی صفحه نمایش به سمت باال یا پایین میزان‬ ‫نوردهی را به سادگی کم و زیاد کنید‪ .‬هدف از تنظیم نوردهی‬ ‫این است که بخش های پرنور صحنه به میزانی در عکس‬ ‫نوردهی شوند که رنگ ها و جزئیات ان ها به خوبی مشخص‬ ‫شود‪ .‬نوردهی بیش ازحد می تواند بخش های پرنور صحنه را‬ ‫به قدری روشن کند که جزئیات بصری ان ها از دست برود‪ .‬از‬ ‫اینکه برای ثبت دقیق رنگ و جزئیات صحنه میزان نوردهی‬ ‫را کم کنید هراسی نداشته باشید‪.‬‬ ‫زوم نکنید!‬ ‫زوم دیجیتال می تواند روی هر عکسی‪،‬‬ ‫در شــب یا روز‪ ،‬تاثیر منفی داشــته باشد‪.‬‬ ‫اهمیت این نکته هنگام عکاســی در شب‬ ‫بیشتر می شود‪ ،‬به این دلیل که با زوم کردن‬ ‫شما لرزش دست خود و نویز عکس را هم‬ ‫تقویت خواهید کرد‪ .‬بگذریم که زوم دیجیتال‬ ‫رزولوشن مفید اســتفاده شده برای گرفتن‬ ‫عکس را کم می کند و جزئیات ظریف سوژه‬ ‫را از بین می برد‪ .‬به هر روش ممکن از زوم‬ ‫کردن خودداری کنید؛ برای مثال‪ ،‬می توانید‬ ‫به سوژه نزدیک تر شوید یا اگر این کار ممکن‬ ‫نبود پس از گرفتن عکس ان را برش بزنید‪.‬‬ ‫با ایــن روش قطعا از نتیجه نهایی رضایت‬ ‫بیشتریخواهیدداشت‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪63‬‬ ‫‪64‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫روابط عمومی‬ ‫محتوامحورو‬ ‫حرفه ای گرایی‬ ‫سبک زندگی‬ ‫دکترغالمرضاکاظمیدینان‬ ‫روابط عمومینوین‬ ‫بر اثر توسعه فناوری های نوین ارتباطات و اطالعات‬ ‫در جوامع نوین‪ ،‬رویکردهای روابط عمومی حرفه ای نیز‬ ‫دچار دگرگونی شده است‪ .‬در دوران نوین‪ ،‬روابط عمومی‬ ‫چیزی فراتر از صرفا تنظیم کردن و فرستادن اخبار و‬ ‫گزارش ها‪ ،‬طراحی یک اگهی به رسانه های عمومی یا‬ ‫پست کردن اعالن های رسانه ای است‪ .‬روابط عمومی در‬ ‫دوران نوین از رویکرد اطالع رسانی و تبلیغاتی به منظور‬ ‫تقویت هویت بصری برند‪ ،‬انگارسازی و تصویرسازی‬ ‫مثبت از ســازمان فاصله گرفته و به رویکرد بازاریابی‬ ‫محتوا و محتوامحوری روی اورده است‪.‬‬ ‫محتوامحوریروابط عمومی‬ ‫ِ‬ ‫«محتوامحوری» به عنوان یک شــاخص مهم‬ ‫در ســنجش حرفه ای گرایــی در روابط عمومــی‪،‬‬ ‫محصول توســعه رســانه های اجتماعی اســت‪.‬‬ ‫درواقع‪ ،‬بر اثر توســعه فراگیر رسانه های اجتماعی‬ ‫همچــون وبالگ هــا‪ ،‬ویکی ها‪ ،‬وب ســایت های‬ ‫شــبکه های اجتماعی‪ ،‬پیام رســان ها و شبکه های‬ ‫اجتماعی موبایلی‪ ،‬کم کم روابط عمومی ها از رویکرد‬ ‫ رســانی صرف و بمبــاران خبری و تبلیغاتی‬ ‫اطالع‬ ‫ِ‬ ‫مخاطبان دســت برداشــتند و به تولیــد محتوای‬ ‫مخاطب پسند و مبتنی بر نیاز مخاطب روی اوردند‪.‬‬ ‫دوره رسانه های جمعی به سرامده!‬ ‫روابط عمومی هــای حرفه ای دریافتند که در دنیای‬ ‫جدید‪ ،‬منبرها و تریبون های زیادی (رسانه های اجتماعی‬ ‫متنوع و متکثر) وجود دارد و دوره رســانه های جمعی‬ ‫(رادیو‪ ،‬تلویزیون و مطبوعات و خبرگزاری ها) به سرامده‬ ‫و لذا اگر منبری محتوای مطلوب و مفید داشته باشد‪،‬‬ ‫مخاطب را جذب می کند‪.‬‬ ‫تولیدمحتوایتاثیرگذار‬ ‫«روابط عمومی محتوامحور» بــا در پیش گرفتن‬ ‫رویکرد بازاریابــی محتوا‪ ،‬به دنبــال تولید محتوای‬ ‫تاثیرگذاری اســت که از یک طرف اطالعات و دانش‬ ‫مخاطبان را باال برده و ان ها را هوشمند سازد و از طرف‬ ‫دیگر با تولید محتــوای غیرتبلیغاتی و مفید و روایت‬ ‫داستان‪ ،‬عالیق یک سازمان با دیگران را به اشتراک‬ ‫گذاشته و اگاهی عمومی در مورد سازمان را افزایش داده‬ ‫و به تعامل با مخاطبان بپردازد‪.‬‬ ‫امروزه متن و عکس حرف اول را نمی زنند‬ ‫«قالب هایتولیدمحتوادرروابط عمومیمحتوامحور»‬ ‫نیز دگرگون شده است‪ .‬امروزه متن و عکس حرف اول‬ ‫را نمی زنند؛ بلکه امروز یــک تصویر ویدئویی کوتاه‪،‬‬ ‫یک اینفوگرافیک حرفه ای‪ ،‬یک موشن گرافیک چند‬ ‫ثانیه ای و یک پادکست یا یک وادکست چند دقیقه ای‬ ‫برابر هزاران صفحه کلمه‪ ،‬متن و عکس است؛ بنابراین‬ ‫تســلط به روزنامه نگاری برند یک مهارت مهم برای‬ ‫تولید محتوا در روابط عمومی محتوامحور است‪.‬‬ ‫توسعهپایدارانسان پایه‬ ‫روابط عمومــی محتوامحــور به منابع انســانی‬ ‫متخصص و ماهری نیاز دارد که به سازمان‪ ،‬هویت‬ ‫انسانی ببخشــد؛ نه هویت تجاری‪ ،‬یعنی از طریق‬ ‫تولیــد محتــوای مخاطب محور بــه پیوند عالیق‬ ‫سازمان با عالیق و نیازهای مخاطبان کمک کند تا‬ ‫سازمان در میان مخاطبان به برند و هویتی تبدیل‬ ‫شود که در راســتای «توســعه پایدار انسان پایه»‬ ‫حرکت می کند‪ .‬درواقع‪ ،‬منابع انســانی متخصص‬ ‫محتوامحور در روابط عمومی به مخاطب برای یافتن‬ ‫روش ها و شــیوه های بهتر زیستن کمک می کند‪.‬‬ ‫این مولفه به ســرمایه اجتماعی ســازمان در میان‬ ‫مخاطبان تبدیل می شود‪.‬‬ ‫ترغیب مخاطب به پذیرش پیام‬ ‫روابط عمومــی محتوامحــور در ســازمان بــه‬ ‫دســته بندی مخاطبان می پردازد تا پیام های دقیق‬ ‫برای هر دسته تولید شــود‪ .‬این نوع روابط عمومی‬ ‫سعی می کند تا با ترکیب دانش و خالقیت‪ ،‬محتوای‬ ‫خیره کننده ای را تولید کند تا مخاطبان را به پذیرش‬ ‫یک پیام ترغیب کند؛ نه اینکه مخاطبان را وادار به‬ ‫پذیرش پیام کند‪.‬‬ ‫سرگرم کردن و تقویت انگیزه در مخاطب‬ ‫روابط عمومی محتوامحور در تولید پیام های خود به‬ ‫همه پرســش های مخاطبان در مورد یک پیام پاسخ‬ ‫می دهد‪ ،‬از محتوای بصری جــذاب (ویدئو‪ ،‬گرافیک‬ ‫و عکس و‪ )...‬کمک می گیــرد‪ ،‬به دغدغه های ان ها‬ ‫رسیدگی می کند‪ ،‬از تکنیک های داستانی و اینفوتینمنت‬ ‫(اطالع رسانی ســرگرم کننده) برای ســرگرم کردن‬ ‫مخاطب و تقویت انگیــزه برای دنبال کردن محتوا و‬ ‫موضوع استفاده می کند‪.‬‬ ‫هوشمندسازیمخاطب‬ ‫روابط عمومــی محتوامحــور را می تــوان یــک‬ ‫روابط عمومــی حرفــه ای در دوران کنونی توســعه‬ ‫رســانه های اجتماعی دانســت که مخاطبان انالین‬ ‫همیشه در جستجوی محتوا و مطالبی هستند که برای‬ ‫ان ها مفید و جذاب باشــد و ان ها را هوشــمند سازد‪.‬‬ ‫هوشمندسازی مخاطب از سوی روابط عمومی‪ ،‬موجب‬ ‫ایجاد وابستگی و دلبستگی مخاطبان به سازمان شده و‬ ‫با ایجاد وفاداری و همدلی‪ ،‬سرمایه اجتماعی و شهرت‬ ‫مطلوب سازمان را تقویت می کند‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪65‬‬ ‫فعاالن موفق‬ ‫زیروبمگالریهامن‬ ‫ِ‬ ‫گفتگو با بهزاد و ارش صاحبکار موسس و‬ ‫مدیرعامل گالری هامن‬ ‫اشتباه نکنید اینجا سرزمین لی لی پوت نیست؛ مادام توسو هم احیانا‬ ‫اینجا شعبه ای دایر نکرده تا مجسمه های مومی اش را نمایش بدهد؛ بلکه‬ ‫صاحبکارانی خالق از یک البراتور دندان سازی راهی دنیای‬ ‫مجسمه هایی شده اند که با نگاهشان با شما حرف می زنند!‬ ‫اینگفتگورابااسکنبارکدروبروکامل ترمشاهدهکنید‪.‬‬ ‫یکمعرفیکوتاه‬ ‫بهزاد صاحبکار هستم و حدود‪ 37‬سال است که مشغول به کارم‪ .‬دو پسر به نام های ارش‬ ‫و خشایار دارم‪ .‬ارش با من سی سال و سی روز و سی ساعت اختالف سنی دارد و متولد‬ ‫‪4‬ابان‪ 1370‬است‪.‬‬ ‫استارتمجموعههنری‬ ‫واکنشاقایمدیریبعدازرونماییمجسمه شان‬ ‫استارت این مجموعه سه سال پیش با مدیریت پسر بزرگم‪ ،‬سرکار‬ ‫خانم سروری یکی از همکاران خوب و پرسابقه مان و با همکاری سرکار‬ ‫خانم وفا دانش اموخته و مدرس رشته نقاشی‪ ،‬زده شد‪ .‬من فقط ایده پرداز‬ ‫وراهنمابودم‪.‬‬ ‫زمانی که از مجســمه اقای مهران مدیری رونمایی شد‪ ،‬چند ثانیه‬ ‫سکوت کردند و بعد گفتند‪ 15« :‬سال است از من مجسمه های چوبی و‬ ‫فلزی زیادی ساخته اند ولی این با ادم حرف می زند»! و مشخص بود که‬ ‫بالخرهمجسمه ایشبیهخودشانرادیده اند‪.‬‬ ‫ما به یکی از کنگره های دندان پزشکی المان دعوت بودیم که قبل از‬ ‫ان‪ ،‬در ایتالیا نمایشگاه پرینترهای سه بعدی برگزار می شد و ما سفرمان را‬ ‫تنظیمکردیمواولبهایتالیارفتیم‪.‬انجابرایاولین باردیدمکهباابزارپرینتر‬ ‫سه بعدیمجسمه هاییدرسایزهایکوچکمی سازند‪.‬همان جاتجهیزات‬ ‫اینکاررادرحدابتداییخریداریکردیمووقتیبهایرانبرگشتیماستارت‬ ‫ساختن مجسمه ها در سایز کوچک را زدیم و کم کم جلو امدیم‪.‬‬ ‫ما مجسمه سازها و پیکره سازهای هنرمند بی نظیری در سطح ایران‬ ‫داریمکهتعدادشانمحدوداست‪.‬ماهنرمندیداریمکهمجسمهفردوسی‬ ‫نالمللی است؛ اما این فرد در طول‬ ‫را به زیبایی درست کرده و یک اثر بی ‬ ‫زندگی اشچندمجسمهمی تواندبسازد؟برایهمینمابحثتکنولوژیو‬ ‫هنر ایرانی را با هم ادغام کردیم تا این هنر بتواند برای افراد عادی هم مانا‬ ‫باشد و این مجسمه ها در هر سایزی سفارش داده شوند‪.‬‬ ‫نقاش‬ ‫اگر دستگاه پرینتر تمام رنگی می خریدم‪ ،‬جای چهار یا شش ِ‬ ‫من را می گرفت؛ اما گفتم ما هنرمندان خوبی در کشور خودمان داریم‬ ‫و می توانیم کار را به جای اینکه ماشین انجام بدهد‪ ،‬یک ایرانی با کیفیتی‬ ‫باالتر انجام بدهد تا شغلی برای فار غالتحصیالن هنر هم به وجود اید‪.‬‬ ‫هدفمایجاداشتغالبرایهم وطنانمبود‪.‬بههمیندلیلتجهیزاتمشابهی‬ ‫گرفتمکهرنگ امیزیراهم وطن هایخودمانجامبدهند‪.‬‬ ‫دو سال پیش برای یک اشنایی که از امریکا امده بود‪ ،‬یک مجسمه‬ ‫کوچک پانزده سانتی ساختیم‪ .‬به فاصله دو هفته بعد از برگشتن‪ ،‬ایشان‬ ‫زنگ زد و گفت‪« :‬بهزاد چهار تا دیگه درست کن!»‪ ،‬پرسیدم برای چه؟‬ ‫گفت‪«:‬اینجاسراندعواشده!!دخترهاوپسرهاهرکداممی خواهندیکی‬ ‫درخانهداشتهباشند»‪.‬اینتندیس هابه عنوانهدیهمی تواندیکیادگاری‬ ‫و ثبت ان لحظه باشد‪.‬‬ ‫یدانم‪ .‬ان هایی که‬ ‫برخی پول را هــدف اما من ان را ابزار زندگی م ‬ ‫هدف زندگی شان پول است زندگی نمی کنند؛ اما پول می تواند ابزاری‬ ‫برای راحت زندگی کردن و برای نزدیک تر شدن به اهداف باشد؛ اهدافی‬ ‫ازجمله مهرورزی‪ ،‬کارافرینی‪ ،‬باال بردن سطح علمی جامعه یا کمک به‬ ‫دیگران‪.‬‬ ‫اولین کارم‪ ،‬حجم سازی مجسمه دندان از گِل بود‪ .‬اولین مجسمه‬ ‫مجموعه را هم ارش از یکی از همکاران البراتوار ساخت که هنوز هم‬ ‫از کارمندان ما هستند‪ .‬یک سردیس از اقای مقدم ساختیم که خیلی‬ ‫ابتداییبود‪.‬‬ ‫به خاطر تکنولوژی های جدید از مادیات می گذرم‬ ‫‪ 33‬سال پیش‪ ،‬من و برادرم‪ ،‬البراتوار دندان سازی داشتیم که همه چیز خیلی سنتی بود‪،‬‬ ‫کم کم دستگاه های پیشرفته تر وارد حرفه دندان سازی شد و ما از تمام این تکنولوژی ها در‬ ‫کارمان استفاده کردیم و خودمان را از نظر تجهیزات و دانش روز دنیا‪ ،‬در حد ده البراتوار برتر‬ ‫دنیارساندیم‪.‬‬ ‫اولینالبراتواریبودیمکه‪ ISO‬مدیریتکیفیتراگرفتیم‬ ‫می دانستماینکاربهنتایجخوبیمی رسد‬ ‫هدفمایجاداشتغالبرایهم وطنانمبود‬ ‫پول را ابزار زندگی می دانم‬ ‫در حد ده البراتوار برتر دنیا باال رفتیم‬ ‫ماهنرایرانیراصادرمی کنیم‬ ‫سال‪ 2016‬در استرالیا یک شعبه و نمایندگی کار مجسمه ها را زدیم که خیلی استقبال‬ ‫‪66‬‬ ‫شد و بازخورد خوبی داشت و به کشورهای اروپایی‪ ،‬کانادا و امریکا نیز برای فعالیت دعوت‬ ‫شدیم و انجا دیگر نیازی به حضور نیروهای خودمان نیست‪ ،‬فقط با عکس یا اسکن‪ ،‬فایل‬ ‫را به ایران ایمیل می کنند و باز هم نیروی ایرانی است که دارد کار می کند و هنر ایرانی است‬ ‫که صادر می شود‪.‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫ادغامتکنولوژیوهنرایرانی‬ ‫یکخاطرهجالب‬ ‫اولینمجسمه‬ ‫ماجزءاولینالبراتوارهایایرانهستیمکهتوانستیمازمادهاکسیدزیرکونیومبرایساخت‬ ‫پروتزهایدندانیاستفادهکنیم‪.‬مندرنمایشگاهیدردبیبادستگاهتراشاکسیدزیرکونیوم‬ ‫اشنا شدم و همان جا با یک شرکت معامله کردم‪ .‬ان زمان ان قدرهم پول نداشتم؛ ولی این‬ ‫سرمایه گذاریراکردم‪.‬همیشهبرایتکنولوژیوتجهیزاتیکهنیازاستازمادیاتگذشته ام‪.‬‬ ‫چهار سالپیش شاید اولین البراتواری بودیم که ایزو مدیریت کیفیتگرفتیمو بر مبنای‬ ‫ایزوکیفیتمجموعهرامدیریتمی کنیم‪.‬سیاست هایمجموعه‪،‬سیاست هاییاستکهاز‬ ‫فعاالن موفق‬ ‫ارش صاحبکار‬ ‫یکمعرفیکوتاه‬ ‫متولد سال ‪ 1370‬هستم‪ ،‬در دبیرستان ریاضی خواندم‪ ،‬در‬ ‫دانشگاه ازاد مشهد مکانیک خودرو خواندم که خیلی مرتبط با‬ ‫کارهای سه بعدی نیست؛ ولی چون به طراحی سه بعدی عالقه‬ ‫یدادم وارد این کار شدم‪.‬‬ ‫داشتم و طراحی های مختلف انجام م ‬ ‫هیچ وقتباپدرمخالفتنمی کنم‬ ‫منهیچ وقتباپدرمخالفتنمی کنم؛بلکهازپیشنهاداتشان‬ ‫یدانم در هیچ کاری بدون فکر قدم‬ ‫استقبال می کنم چون م ‬ ‫یداننداینده اشخوباست‪.‬‬ ‫نمی گذارندوم ‬ ‫نمایندهسهبرنداسپانیایی‪،‬تایوانیوامریکاییهستیم‬ ‫مانمایندهسهبرنداسپانیایی‪،‬تایوانیوامریکاییهستیم‪.‬خو ِد‬ ‫من هیچ دوره ای برای تمرینات این دستگاه ها را نگذراندم؛ اما‬ ‫تمامتعمیراتدستگاهیراانجاممی دهم؛یعنیچیزینبودهکه‬ ‫یدانم‬ ‫بگوییم نمی شود‪ ،‬ان قدر دستگاه س ِرهم کردم که کامال م ‬ ‫چه اتفاقی در ان می افتد‪.‬‬ ‫نحوه ســاخت مجسه های‬ ‫سه بعدی‬ ‫روز اول ابالغ می شود که اگر اتفاقی بیفتد‬ ‫و این اتفاق در اختیار ما نباشد و شرایطی‬ ‫به وجود ایــد که مجبور به تصمیم گیری‬ ‫شویم؛ معموال این تصمیم گیری ها را در‬ ‫جلسه ایعمومیبهشورمی گذارم‪.‬‬ ‫اصالخریدوفروشبلدنیستم‬ ‫اگر قرار بود شغل دیگری انتخاب کنم‬ ‫حتماکاریفنیوهنریراانتخابمی کردم‬ ‫که بتواند از نظر هنــری من را ارضا کند‪.‬‬ ‫اصال خریدوفروش بلد نیستم و تابه حال‬ ‫چندین نمایندگی شرکت هایی که فروش‬ ‫محصوالتشــان را به من دادنــد را بعد از‬ ‫سه ماه‪ ،‬چهار ماه با کلی ضرر برگردانده ام‪.‬‬ ‫فروشندگی اداب خاص خودش را دارد‪.‬‬ ‫کالمپایانی‬ ‫یدانمبخشیازمخاطبین‬ ‫ازانجاییکهم ‬ ‫این نشریه جوان ها هستند تنها خواهشی‬ ‫که از ان ها دارم این است که به خودشان‬ ‫ایمان داشته و خودشان را باور کنند و بدانند‬ ‫ایندهاینمملکتوایندهخودشانبهدستان‬ ‫توانمند و تالش خودشــان بستگی دارد‪.‬‬ ‫هیچ کسی از هیچ جای دنیا خوشبختی را‬ ‫در بغل شما نخواهد گذاشت‪ ،‬این خودتان‬ ‫هســتید که با تالش و فکر و گذشــت‬ ‫می توانیدبهبهترین هابرسید‪.‬برایهمهشما‬ ‫بهترین هاراارزومی کنم‪.‬‬ ‫ما از هر شــخص با فیگور و‬ ‫ظاهر خودش اســکن سه بعدی‬ ‫می گیریــم و بر اســاس حجم‬ ‫اسکن شده‪ ،‬مجسمه را می سازیم‪.‬‬ ‫مینیاتورسیت هایمجموعهخیلی‬ ‫در این پروسه زحمت می کشند‬ ‫و زمان زیادی را برای خلق یک‬ ‫اثر صرف می کننــد که این‪ ،‬کار‬ ‫را واقعی تر می کنــد‪ .‬جزءبه جزء‬ ‫قســمت های کار در کیفیــت‬ ‫نهایی اثر خیلی تاثیرگذار است‪.‬‬ ‫پروسه مدل سازی هم دقیقا بحث دیجیتالی مجسمه سازی و‬ ‫حجم ســازی به صورت دستی است و همان زحمتی که یک‬ ‫هنرمند در ساخت مجسمه با گل‪ ،‬گچ و یا مواد دیگر می کشد را‬ ‫دارد البته با دقت باالتر‪.‬‬ ‫فکرمی کردمطراحخودرومی شوم‬ ‫از بچگی خیلی به طراحی خودرو عالقه داشــتم‪ ،‬همیشه‬ ‫طراحی می کــردم و فکر می کــردم در این زمینه طراح‬ ‫موفقی می شوم؛ ولی وارد این کار هنری شدم و االن هم‬ ‫خیلی خوشحالم‪.‬‬ ‫اولینحقوقمراهنوزهمنگهداشتم‬ ‫ادمیاسترسینیستم‬ ‫به طورکلیادمیاسترسینیستم‪.‬ماهمیشهسعیمی کنیمدر‬ ‫کارهابرنامه ریزیکاملداشتهباشیمتابهمشکلبرنخوریم؛ولی‬ ‫اگرمشکلیهمایجادشود‪،‬همیشهپدرکمکمی کنند‪.‬‬ ‫الگویزندگی‬ ‫فقط پدر و مادرم الگویم هستند؛ چون من خیلی تاثیرپذیر‬ ‫نیستم‪ .‬از یک سنی به بعد پدرم خیلی سعی کرد من را اجتماعی‬ ‫کند که مسئولیت پذیر شوم؛ اما به طور کلی‪ ،‬ادمی با ارتباطات و‬ ‫روابطعمومیباالنیستم‪.‬‬ ‫بهترینویژگییکجوانموفق‬ ‫به نظر من هم تالش و هم زمان گذاشتن؛ یعنی با خودت‬ ‫فکر نکنی من فقط دو ساعت برای کاری زمان گذاشتم پس‬ ‫می توانمموفقشوم‪.‬نه‪،‬بایدبرایانچیزیکهمی خواهیدبهان‬ ‫برسیدزمانزیادیبگذاریدوتالشکنیدوگرنهموفقنمی شوید‪.‬‬ ‫ارمان های مــن بزرگ تر از‬ ‫این هاست‬ ‫خودم را ادم موفقی نمی دانم؛‬ ‫چــون ارمان های مــن خیلی‬ ‫بزرگ تر از این هاست‪.‬‬ ‫ماعالوهبرنمایندگیدراسترالیا‪،‬‬ ‫در شرف تاسیس شعب در کانادا‪،‬‬ ‫امریکا و فرانسه هستیم تا در اینده‬ ‫کارهایمان را صادر کنیم‪ .‬باید این‬ ‫امکان را برای همه ایجاد کنیم تا‬ ‫بتوانند از این هنر ایرانی استفاده‬ ‫کنند و در درجه اول کار خودمان‪،‬‬ ‫کارگاه خودمان و تیم خودمان را‬ ‫این قدرگستردهکنیمکهدرمناطق‬ ‫برون مرزیهمبتوانیمخیلیبیشترازاینکارکنیم‪.‬‬ ‫هیچ وقتدغدغهفکریمتفاوتینداشتم‬ ‫محیط خانه مان خیلی محیط ارام و راحتی است و هیچ وقت‬ ‫دغدغه فکری متفاوتی برای من ایجاد نشــده است‪ .‬ادم باید‬ ‫فرازونشیب هایزندگیراهمببینید‪.‬‬ ‫تجربهشکست‬ ‫ان قدر زیاد تجربه شکســت نداشــتم که بخواهم به‬ ‫معنی اش فکر کنم‪ .‬اگر هم شکست خوردم دوباره تالش‬ ‫کردم‪ .‬اگر یک دفعه با بن بســتی مواجه شویم و کار را کنار‬ ‫بگذاریم دیگر پیشرفتی نخواهیم داشت‪.‬‬ ‫قضاوت هایاشتباهبرایممهمنیستند‬ ‫کال اســتارت کارم با همین شغل بود و جای دیگری کار‬ ‫نکردم‪ .‬اولین حقوقم را هنوز هم در پاکت در کمدم دارم که برای‬ ‫تقریباسهسالپیشبودبامبلغیکمیلیونتومان‪.‬تصمیمدارم‬ ‫نگهشدارمچونبیشتربرایمخاطرهاست‪.‬‬ ‫قضاوت کار خوبی نیست؛ ولی اگر قضاوت دیگران در مورد‬ ‫من درست باشد برایش ارزش قائلم و قضاوت های اشتباه هم‬ ‫خیلیبرایممهمنیستند‪.‬‬ ‫تحصیالت هیچ وقت سواد نمی اورد‪ .‬مهم خو ِد ادم است که‬ ‫بخواهد کاری انجام بدهد و اگر سواد هم نداشته باشد انجامش‬ ‫می دهد؛امااگرخیلیادمباسوادیباشیوتوانشرانداشتهباشی‬ ‫موفقنخواهیشد‪.‬موفقیتبیشتربهتالشخو ِدادمبرمی گردد‬ ‫تامدرکدانشگاهی‪.‬‬ ‫تنها چیزی که به ذهنم می رســد و شاید باعث یک سری‬ ‫استن خود ادم است؛‬ ‫تفکرات اشتباه شود؛ تالش نکردن و نخو ِ‬ ‫مثال در جامعه خودمان شنیدم که می گویند‪« :‬کار نیست‪ ،‬من‬ ‫درس خواندم و نتوانســتم ادم موفقی شوم»‪ .‬این ها فقط به‬ ‫نخواستنخو ِدادم هابرمی گرددنههیچ چیزدیگری‪.‬‬ ‫تحصیالتسوادنمی اورد!‬ ‫کالمپایانی‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪67‬‬ ‫گردشگری‬ ‫گردشــگرینــوروزی‬ ‫تعطیالت عید نوروز فرصت بسیار مناسبی برای سفر به ناشناخته ها است؛ سفرهایی که لحظات خوشی را برایتان به همراه خواهد داشت‪ .‬اگر خواهان گردشگری در داخل ایران‬ ‫هستید و یا دوست دارید به خارج از کشور سفر کنید‪ ،‬با ما همراه باشید تا چند مقصد گردشگری داخلی و خارجی که ایرانیان زیاد به انجا سفر می کنند را به شما معرفی کنیم‪.‬‬ ‫جاذبه هایگردشگریبهارانهایران‬ ‫استان اصفهان‪ ،‬شهر فریدونشهر‬ ‫موقعیت اب وهوایی‪ ،‬کوهستانی بودن و وجود چشمه سارها و انواع گیاهان‬ ‫و گل های زیبای وحشــی در دامنه ها و کوهسارها‪ ،‬هر بازدیدکننده ای از این‬ ‫شهرستان را در فصل بهار و تابستان به خود محسور می کند‪ .‬ازجمله جاذبه های‬ ‫گردشگری این شهر عبارت اند از‪:‬‬ ‫غار کبوتران‪ ،‬غار کلبیس کب‪ ،‬دشت الله های واژگون‪ ،‬چشمه لنگان واقع‬ ‫در دهستان چشمه لنگان روستای سیبک‪ ،‬چشمه بابااحمد واقع در دهستان‬ ‫چشمه لنگان روستای سرداب علیاء‪ ،‬ابشار پونه زار واقع در دهستان چشمه لنگان‬ ‫روستای دربند و پیست اسکی فریدونشهر‪.‬‬ ‫استانکهگیلویه وبویراحمد‪،‬شهریاسوج‬ ‫این استان با اب وهوای دلپذیر و بهاری پیشنهادی به یادماندنی برای مسافران‬ ‫نوروزی اســت‪ .‬از جاذبه های گردشگری این استان می توان به این موارد اشاره‬ ‫کرد‪:‬یاسوج‪ ،‬شهری که محصور در میان میلیون ها اصله درخت بلوط است و با‬ ‫طبیعتیشگفت انگیزوهواییدلپذیربرایمیزبانیمسافراننوروزیلحظه شماری‬ ‫ن کهگیلویه وبویراحمد‬ ‫ف مارگون که در مرز دو استا ‬ ‫گ و معرو ‬ ‫می کند‪ ،‬ابشار بزر ‬ ‫س قرار دارد‪ ،‬کوه اب نهر که در فاصله ‪ ۹‬کیلومتری شمال شرقی یاسوج و‬ ‫و فار ‬ ‫در جنوب روستای چشمه چنار با ارتفاع ‪ ۳۲۲۰‬متر قرار گرفته است‪ ،‬چشمه میشی‬ ‫ک ه از کو ه دنا سرچشــم ه می گیرد‪ ،‬کبک کوه دنا‪ ،‬شهر توریستی سی سخت و‬ ‫چشمه بلقیس چرام‪.‬‬ ‫استان گیالن‪ ،‬شهر تالش‬ ‫این استان به دلیل اب وهوای مناســب و مناطق دیدنی و زیبایی که دارد‬ ‫موردتوجه بیشتر گردشگران است‪ .‬ازجمله دیدنی های این استان عبارت اند از‪:‬‬ ‫روستای ســوباتان که جزء ییالق های لیسار اســت و در ‪ ۳۰‬کیلومتری‬ ‫شهرستان تالش قرار گرفته است و دارای ابشار ‪ ۵۰‬متری ورازان است که اب‬ ‫ان همیشه و حتی در فصل تابستان هم بسیار سرد است‪ ،‬تاالب ‪ ۱۲۳۰‬هکتاری‬ ‫روستای امیرکالیه که محل زمستان گذرانی صدها پرنده مهاجر از گونه های‬ ‫مختلفی چون پلیکان‪ ،‬فالمینگو‪ ،‬کاکائی‪ ،‬خوتکا‪ ،‬قو و انواع مرغابی است ونیز‬ ‫دشت شقایق های وحشی که در خردادماه به گل می نشیند‪.‬‬ ‫‪68‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫استان فارس‪ ،‬شهر شیراز‬ ‫باغ های شیراز به زیبایی و طراوت مشهور است؛ اما چند باغ شیراز ازجمله اثار‬ ‫تاریخی نیز محسوب می شوند که عبارت اند از‪ :‬باغ جهان نما‪ ،‬باغ عفیف اباد‪ ،‬باغ‬ ‫ارم‪ .‬از دیگر جاذبه های گردشگری شیراز می توان به این موارد اشاره کرد‪:‬‬ ‫دشت نرگس زیبای فارس با وسعت تقریبی‪ ۶۵‬هکتار که در شهرستان کازرون‬ ‫قرار دارد و بوته های نرگس در بهمن ماه به گل می نشیند و منظره ای چشم نواز‬ ‫را با رایحه ای بهشتی به گردشگران عرضه می کند‪ ،‬روستای «تنگ براق» که‬ ‫ابشــار و تنگه و غار و دشت را در ان یکجا می بینید‪ ،‬چشمه «جوشک» که در‬ ‫کنار روستای «قصرقمشه» قرار دارد و سرچشمه رودخانه اعظم است که باغ های‬ ‫تمام روستاهای مسیر خود مانند قصر قمشه‪ ،‬منصوراباد‪ ،‬قصر دشت و‪ ...‬را ابیاری‬ ‫می کند‪ .‬چشمه های فیل‪ ،‬رچی‪ ،‬سلیمانی‪ ،‬خارگان و تفرجگاه چاه محکی و دشت‬ ‫خضر نیز از دیدنی های شیراز هستند‪.‬‬ ‫گردشگری‬ ‫جاذبه های گردشگری بهارانه جهان‬ ‫سفر به کشور اذربایجان (باکو)‬ ‫اذربایجان‪ ،‬کشور همسایه ما در شمال غربی ایران است؛ کشوری که تا همین‬ ‫‪ ۲۰۰‬سال پیش‪ ،‬بخشی از ایران زمین محسوب می شد و با عهدنامه ترکمانچای‬ ‫از ایران جدا شــد‪ .‬جالب است بدانید که در سال ‪ ،۲۰۱۲‬درامد به دست امده از‬ ‫گردشگری این کشور‪ ،‬دو برابر درامد به دست امده از گردشگری در ایران بود‪.‬‬ ‫ســفر به این کشــور هم با اتوبوس و قطار و هم از راه هوایی انجام می شود؛‬ ‫بنابراین‪ ،‬در هر جای ایران که باشــید‪ ،‬مسافتی طوالنی برای رسیدن به این‬ ‫کشور طی نخواهید کرد‪ .‬از طرفی دیگر‪ ،‬بیشتر مردم این کشور مسلمان هستند‬ ‫و از لحاظ فرهنگی دارای تشابهاتی هستیم‪ .‬ازجمله جاذبه های گردشگری این‬ ‫کشور عبارت اند از‪:‬‬ ‫برج خیمه که همانند برج ایفل مظهری عاشــقانه دارد‪ ،‬قلعه شیروانشاه‬ ‫که مجموعه قلعه های تاریخی و موزه ای اســت‪ ،‬پارک ملی گوبوستان که‬ ‫مجموعه ای از موز ِه روباز و بقایای پیش از تاریخ است‪ ،‬اتشکده باکو که معبدی‬ ‫هندویی و زرتشتی است‪ ،‬موزه فرش اذربایجان‪ ،‬دریاچه گویکل که دریاچه ای‬ ‫با ذخایر طبیعی است‪ ،‬باغ وحش باکو که قدیمی ترین باغ وحش اذربایجان است‪،‬‬ ‫مقبره دیری بابا و کوه «یانار دگ» که عالوه بر طبیعت کوهستانی دارای معبد‪،‬‬ ‫ذخایر طبیعی و اتشفشان نیز است‪.‬‬ ‫کشورسنگاپور(سنگاپور)‬ ‫سنگاپور کشوری جزیره ای در بخش جنوبی مالزی است‪ .‬این کشور یکی از‬ ‫مراکز مالی جهان است و اقلیم حاره ای و جمعیت چندفرهنگی دارد‪ .‬از جاهای‬ ‫دیدنی این کشور می توان به این مکان ها اشاره کرد‪:‬‬ ‫باغ های مدرن عمومی در زمین های بازســازی شده‪ ،‬استودیوهای جهانی‬ ‫ســنگاپور‪ ،‬پارک پرندگان و سافاری های حیات وحش در دل شب به جنگل ها‬ ‫برای دیدن حیوانات مختلف و عجیب و بومی این کشور‪ .‬اگر به دنبال تفریحات‬ ‫ابی هستید‪ ،‬می توانید انواع سافاری های رودخانه ای را تجربه کنید‪.‬‬ ‫کشور ارمنستان (ایروان)‬ ‫ارمنســتان یکی دیگر از همسایه های شمال غربی ایران است که یکی‬ ‫از راه های درامد اصلی خود را حوزه گردشــگری قرار داده اســت و ساالنه‬ ‫گردشــگران زیادی جذب می کند‪ .‬این کشور نیز به دلیل نزدیکی به ایران‪،‬‬ ‫گزینه مناسبی از جهت حمل ونقل و هزینه های ان است‪ .‬از جاهای دیدنی‬ ‫این کشور می توان به این موارد اشاره کرد‪:‬دریاچه سوان به عنوان بزرگ ترین‬ ‫دریاچه قفقــاز‪ ،‬بال های تاتو (طوالنی ترین تله کابیــن کابلی بدون توقف‬ ‫جهان)‪ ،‬گهارد (صومعه ای کوهســتانی و مربوط به قرون وســطی)‪ ،‬ابشار‬ ‫ایروان‪ ،‬کلیسای «سنت هرپســیم» که کلیسایی مربوط به ‪ ۶۱۸‬میالدی‬ ‫و دارای برج ناقوس دار اســت‪ ،‬پارک پیروزی ایروان که فضای ســبزی با‬ ‫المان های تاریخی است‪ ،‬کوه ارگاتس که دارای اتشفشان و دریاچه است‪،‬‬ ‫موزه هنر کافهشن (موزه ای مربوط به هنر معاصر)‪ ،‬پارک عشاق (پارکی با‬ ‫ابشارها و مناظر زیبا) و موزه «سرگی پاراجانوف» که اختصاص به هنرمندان‬ ‫حوزه فیلم و سریال دارد‪.‬‬ ‫کشور مالزی (کواالالمپور)‬ ‫مالزی در اســیای جنوب شرقی واقع شده که بخش هایی از جزیره ماالیا و‬ ‫بورنئو را به خود اختصاص داده است‪ .‬این کشور برای سواحل‪ ،‬جنگل های بارانی‬ ‫و فرهنگ مخلوط ماالیی‪ ،‬چینی‪ ،‬هندی و اروپایی اش معروف است‪ .‬پایتخت این‬ ‫کشور‪ ،‬شهر کواالالمپور است که دارای ساختمان های بلند‪ ،‬مراکز خرید شلوغ‬ ‫مثل بوکیت بینتانگ و اسمان خراش هایی مانند برج های دوقلوی ‪ ۴۵۱‬متری‬ ‫است‪ .‬جاذبه های دیدنی این کشور شامل موارد زیر است‪:‬‬ ‫برج های پتروناس‪ ،‬اسمان خراش هایی با ‪ ۸۸‬طبقه‪ ،‬غارهای باتو‪ ،‬کوه کینابالو‬ ‫که برای کوهنوردی و دیدن اورانگوتان ها مناســب است‪ ،‬تاالب راه خورشید‪،‬‬ ‫اکواریوم کواالالمپور‪ ،‬جنگل های بارانی باستانی و روستای کواالتاهان‪ ،‬جزیره‬ ‫پایار که دارای امکانات اسنورکلینگ‪ ،‬اسکوبا دایوینگ‪ ،‬مرجان های دریایی و انواع‬ ‫پارک هاست و نیز باغ ملی مالزی که از دسته پارک های روباز است‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪69‬‬ ‫عطر و زیوراالت‬ ‫معرفــــیبرندبولگاری‬ ‫‪BVLGARI‬‬ ‫قدیمی ترینبرندجواهراتالکچریایتالیایی‬ ‫جواهرات از دیرباز تاکنون نقش مهمی در زندگی بشر داشته اند‪ .‬حتی زمانی‬ ‫که بشر برای اولین بار از پوشش لباس استفاده کرد (تقریبا ‪ 100‬هزار سال پیش)؛‬ ‫جواهراتی ساخته شده از سنگ‪ ،‬پوست حیوانات‪ ،‬چرم‪ ،‬گیاهان‪ ،‬استخوان و غیره‬ ‫مورداستفاده قرار می گرفته است‪ .‬امروزه برندهای مختلفی از جوهرات زیبا تاسیس‬ ‫شده اند که یکی از ان ها «بولگاری» است‪.‬‬ ‫موسس برند‬ ‫سوتیریو ولگاری (‪ )Sotirio Voulgaris‬در‬ ‫یونان متولد شد‪ .‬او پسر خانواده ای بود که همگی‬ ‫در نقره کاری مهارت خاصی داشتند‪ .‬ان ها در ساخت‬ ‫گوشواره های منحصربه فرد نقره‪ ،‬سگک کمربند و‬ ‫غالف شمشیر تخصص داشتند‪ .‬ولگاری نیز این‬ ‫حرفه را از اجداد خود اموخت؛ اما همیشه خودش را‬ ‫یک هنرمند واقعی و یک کارافرین تصور می کرد‪.‬‬ ‫مهاجرت به ایتالیا و گسترش کسب وکار‬ ‫ولگاری به ایتالیا مهاجرت کرد و در سال ‪1884‬‬ ‫اولین مغازه جواهراتش را در روم بنا نهاد و با گسترش‬ ‫کسب وکارش نام خود را به ‪( Bulgari‬فرم ایتالیایی‬ ‫نام خودش) تغییر داد‪ .‬در ســنین جوانی‪ ،‬مغازه اش‬ ‫در ناپل (یکی از شهرهای ایتالیا) موردسرقت قرار‬ ‫گرفت و او ماند و ‪ 80‬ســنت در جیبش! اما مهارت‬ ‫فوق العاده ای در کار بر روی فلزات داشت و شروع‬ ‫به فروختن اشــیا نقره کرد‪ .‬وی در ســال ‪1904‬‬ ‫مغازه نقره فروشــی خود را تاسیس کرد و در ان با‬ ‫کمک پسرانش (کنســتانتیونو و جرجیو) وسایل‬ ‫نقره‪ ،‬جواهرات‪ ،‬خرت وپرت و لوازم عجیب وغریبی‬ ‫می فروخت‪ .‬مغــازه ان ها به خاطر لوازم و جواهرات‬ ‫لوکس و خاص و دست ساز با طراحی یویانی‪-‬رومی‪،‬‬ ‫به سرعت مشهور شد‪.‬‬ ‫شهرتبولگاری‬ ‫نام بولگاری مســاوی است با هنر دستی‪ ،‬مواد‬ ‫اوانــگارد و طراحی های بی رقیب‪ .‬شــهرت این‬ ‫برند به دلیل ســنگ های جواهراتی درخشــنده و‬ ‫رنگارنگــش ‪-‬مخصوصا یاقوت کبــودی که با‬ ‫فرم های منحصربه فردی ترکیب می شود‪ -‬است که‬ ‫ان را در میان سایر برندها به راحتی قابل تشخیص‬ ‫می کند‪ .‬به عالوه‪ ،‬ویژ گی های نمادین این برند که‬ ‫ضخامت‪ ،‬هارمونی و موتیف های ظریف است یاداور‬ ‫طراحی های روم و یونان است‪ .‬یکی از طراحی های‬ ‫خاص این برند‪ ،‬شکل ماری درحال پیچیدن است‪.‬‬ ‫‪70‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫تحولی جدید در نسل دوم بولگاری‬ ‫بعد از فوت موسس این برند در سال ‪ ،1932‬این بیزینس به دستان‬ ‫پسرانش افتاد که تحول جدیدی در این برند به وجود اوردند؛ ان ها رنگ‬ ‫صورتی و بژ را به این برند ایتالیایی افزودند که به یکی از مشخصه های‬ ‫این برند تبدیل شد‪ .‬همچنین لوگوی برند را به ‪ BVLGARI‬تغییر‬ ‫دادند (در الفبای قدیمی رومی به جای حرف ‪ U‬حرف ‪ V‬کاربرد داشت)‪.‬‬ ‫سنگ های قیمتی استفاده شده در جواهرات بولگاری‬ ‫با شــروع جنگ جهانی دوم و محدودیت های ان زمان‪ ،‬این برند‪،‬‬ ‫به جای سنگ های قیمتی‪ ،‬بیشــت ِر تمرکز خود را بر روی جواهرات‬ ‫طالیی گذاشــت؛ اما در ســال های بعد از جنگ‪ ،‬بــر روی طراحی‬ ‫جواهراتی از جنس پالتینیوم با پوشش الماس‪ ،‬زمرد‪ ،‬یاقوت کبود و‬ ‫یاقوت ســرخ کار کرد‪ .‬در ســال ‪ 1960‬این برند توسط هنرمندان و‬ ‫سلبریتی هابسیارمورداستقبالقرارگرفت‪.‬‬ ‫سلبریتی های عالقه مند به این برند‬ ‫در سال ‪ 1967‬ســومین نسل از خانواده بولگاری‪ ،‬یعنی سه پسر‬ ‫جورجیو‪ ،‬اداره این برند را به دســت گرفتند‪ .‬در این ســال‪ ،‬بولگاری‬ ‫نا لمللی در سراســر دنیا شــناخته و گسترده شده بود و‬ ‫به صورت بی ‬ ‫در نیویورک‪ ،‬ژنو و پاریس نیز شــعبه هایی باز کرد‪ .‬همچنین ساعت‬ ‫و دست بندهای ماری شکل نیز به کلکسیون این برند افزوده شد‪ .‬از‬ ‫ســلبریتی های عالقه مند به این برند می توان به سوفیا لورن‪ ،‬ادری‬ ‫هپبورن و الیزابت تیلور اشــاره کرد‪ .‬این برند اکنون توسط نوه بزرگ‬ ‫بولگاری‪ ،‬فرانسسکو تراپانی‪ ،‬اداره می شود‪.‬‬ ‫ایجاد تنوع و گسترش در محصوالت‬ ‫بولگاری در سال ‪ 1980‬با یک سراشیبی مواجه شد و برای مقابله‬ ‫و برگردانــدن ان به اوج‪ ،‬تصمیم به ایجاد تنوع در محصوالت خود‬ ‫گرفت و در دهه بعد‪ ،‬کسب وکارش را با تولید عطر و ادوکلن‪ ،‬روسری‪،‬‬ ‫کراوات‪ ،‬عینک افتابی و محصوالت چرمی گسترش داد‪ .‬تاثیرگذارترین‬ ‫کار ان ها‪ ،‬تاسیس مجموعه هتل های لوکس بولگاری در سال ‪2001‬‬ ‫بود‪ .‬اولین هتل بولگاری در سال ‪ 2004‬در میالن‪-‬روم ساخته شد‪.‬‬ ‫در سال ‪ 2011‬شرکت ‪( LVMH‬شرکتی که پس از ادغام خانه‬ ‫مد لویی ویتون‪ ،‬با شرکت موئه هنسی‪ ،‬تشکیل شد) کنترل شرکت‬ ‫بولگاری که به صورت فامیلی اداره می شد را با قیمیت باورنکردنی ‪6‬‬ ‫بیلیون دالر امریکا به دست اورد‪.‬‬ ‫منابع‪ :‬سایت رسمی بولگاری‪truefacet ،‬‬ ‫کفش های طرح دار مناسب لباس شما‬ ‫ُمـــد‬ ‫لوازم جانبی می توانند تفننی باشند و یا گزینه هایی قابل دسترس که فورا می توانید به کمک ان ها ظاهرتان را به روز کنید‪ .‬چه چیزی‬ ‫باعث می شود لباس هایی که می پوشید‪ ،‬ظاهر شما را شیک جلوه دهد؟ قطعا کفش‪.‬‬ ‫صندل‪ :‬منظور از صندل‪،‬‬ ‫دمپاییالانگشتینیست‪.‬‬ ‫این صندل با بند تزیینی دور‬ ‫قوزک پا ظاهری رمانتیک به‬ ‫لباس شما می دهد‪.‬‬ ‫کفش نوک انگشتی‪:‬‬ ‫الزم نیست که کفش های‬ ‫پاشنه بلند حتما چرمی و‬ ‫مشکی و کسل کننده باشند‪.‬‬ ‫یک کفش پاشنه دار با طرح‬ ‫پوست حیوانات وحشی‬ ‫می تواند جلوه بیشتری‬ ‫داشته باشد‪.‬‬ ‫چکمه‪ :‬این چکمه مناسب‬ ‫افراد خجالتی نیست‪ .‬این‬ ‫طرح زربافت مخملی حالتی‬ ‫محسورکنندهدارد‪.‬‬ ‫دمپایی‪ :‬این دمپایی را افراد‬ ‫تابع مد می توانند با یک جین‬ ‫ساده یا هم رنگ ان بپوشند و‬ ‫خوش پوش جلوه کنند‪.‬‬ ‫کفش تخت‪ :‬این‬ ‫کفش های مخملی زیبا و‬ ‫تخت برای کسانی که با‬ ‫کفشپاشنه بلندنمی توانند‬ ‫راحت باشند‪ ،‬زیبایی و جلوه‬ ‫خاصی را برای لباسشان‬ ‫حفظمی کند‪.‬‬ ‫ده کیف مناسب برای محل کار‬ ‫همه شما خانم های مدیر می دانید که چقدر یک کیف اداری برای سر کار رفتن هرروزه مهم است؛ کیفتان باید فضای کافی برای حمل لپ تاپ‪ ،‬کیف لوازم‬ ‫ارایش و البته لوازم ضروری مثل کلیدها‪ ،‬کارت ها و پول نقدتان را داشته باشد‪ .‬با این وجود‪ ،‬علی رغم دارا بودن ویژگی هایی شبیه چمدان‪ ،‬کیفتان متناسب با کارتان‬ ‫باید براق هم باشــد؛ بنابراین ما ســبک هایی از کیف دستی را به شما پیشنهاد می کنیم‪ .‬کیف دستی به قدری بزرگ است که می توان لوازم باال را در ان جای داد؛‬ ‫اما هنگامی که به یک قرار برای صرف ناهار هم می روید نباید از حمل کیفتان احساس خجالت کنید‪ .‬با در نظر گرفتن این موضوع‪ ،‬ما به دنبال چند نمونه کار از‬ ‫کیف های دستی بودیم که شما در محل کار عالی به نظر برسید‪.‬‬ ‫‪01‬‬ ‫‪02‬‬ ‫‪03‬‬ ‫‪ .1‬کیف کوله ای قابل تغییر‪ :‬این کیف با شکل جادارش در یک منظره درخشان‬ ‫و مرتفع به شما احساس تازگی می دهد‪.‬‬ ‫‪ .2‬کیف چرمی زیبای دسته ایستاده‪ :‬این همان چیزی ست که ما ان را‬ ‫قدرت قرمز می نامیم‪.‬‬ ‫‪ .3‬کیف چرمی ننو‪ :‬قطعا عاشــق بخش هــای زیپ دار گســترده با قالب‬ ‫ساختمانی اشمی شوید‪.‬‬ ‫‪ .4‬کیف چرمی ‪ :Nour‬این کیف بسیار رمزالود و جزء کیف های رویایی است‪.‬‬ ‫‪ .5‬کیف چرم پوست ماری‪ :‬چاپ برجسته پوست مار بر روی کیف به شما‬ ‫احساس جادویی می دهد‪.‬‬ ‫‪06‬‬ ‫‪07‬‬ ‫‪08‬‬ ‫‪04‬‬ ‫‪05‬‬ ‫‪ .6‬کیف بزرگ بامبو‪ :‬این کیف با طرح بامبو خیلی به چشم می اید‪.‬‬ ‫‪ .7‬کیف برنزه متوســط‪ :‬این کیف با رنگ خاکستری روشن و تن طالیی‪،‬‬ ‫مناسب فضاهای مجلل است‪.‬‬ ‫‪ .8‬کیف پنبه ای‪ :‬اگر دنبال کیفی با کیفیت خوب و قیمت مناسب هستید این‬ ‫مدل می تواند پیشنهاد خوبی باشد‪.‬‬ ‫‪ .9‬کیف افسانه ای‪ :‬این کیف سرمه ای با سایز بزرگش مناسب حمل وسایلی‬ ‫مثل لپ تاپ‪ ،‬تبلت‪ ،‬کیف پول و تلفن همراه است‪.‬‬ ‫‪ .10‬کیف مجلسی بندبلند‪ :‬روی کیفی سرمایه گذاری کنید که هیچ وقت از‬ ‫مدنمی افتد‪.‬‬ ‫‪09‬‬ ‫‪10‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪71‬‬ ‫اخبار مد‬ ‫اختصاص برج میالد به ویترین‬ ‫ملی اثار جشنواره مد و لباس فجر‬ ‫ویتریــن اثار برندهای ایرانی با هــدف نمایش و فروش اثار‬ ‫هفتمین جشنواره مد و لباس فجر در برج میالد برپا می شود‪.‬‬ ‫به نقل از ستاد خبری هفتمین جشنواره بین المللی مد و لباس‬ ‫فجــر‪ ،‬برندهای برگزیده و جمعی از برترین های لباس ایرانی در‬ ‫بخش ویترین ملی هفتمین جشنواره بین المللی مد و لباس فجر در‬ ‫برج میالد تهران گرد هم می ایند‪ .‬این بخش در قالب غرفه های‬ ‫طراحی شده و دکوری بر اساس معماری ایرانی برپا خواهد شد‪.‬‬ ‫دبیرخانه جشــنواره فجر اعالم کرده‪ ،‬برندهای حاضر در این‬ ‫بخش پس از بررسی کارشناسی از میان درخواست های متعدد‪ ،‬انتخاب شده و به عرضه محصوالت‬ ‫خود خواهند پرداخت‪.‬در این دوره لباس های ویژه بانوان‪ ،‬اقایان‪ ،‬کودک و نوجوان و نیز عفاف و حجاب‬ ‫بخش های اصلی ویترین ملی را تشکیل می دهند‪ .‬این بخش در طبقات تجاری برج میالد تهران برگزار‬ ‫می شود‪.‬عالقه مندان در فرصت باقیمانده و تمام ایام هفته می توانند با مراجعه به سایت ‪iranmode.‬‬ ‫‪ com‬و یا حضور در دبیرخانه جشنواره‪ ،‬ثبت نام خود را برای حضور در این بخش انجام دهند‪.‬‬ ‫هفتمین جشنواره بین المللی مد و لباس فجر‪ ،‬به همت کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور از ششم‬ ‫تا سیزدهم اسفندماه ‪ 1396‬هم زمان در تهران و چندین استان کشور برگزار می شود‪.‬‬ ‫درخت هایی‬ ‫که مانکن شدند!‬ ‫سوفیا‪ ،‬ربات انسان نمایی که رقیب‬ ‫مدل های زنده در دنیای فشن شد‬ ‫سوفیا اولین ربات انسان نما در نقش مدل‬ ‫فشن بر روی مجله فشن استایلیست قرار‬ ‫گرفت‪.‬‬ ‫گزارش ها حاکی از ان است که تصاویر‬ ‫سوفیا برخی از خوانندگان این مجله مد را‬ ‫ترسانده و در مقابل برخی دیگر از خوانندگان‬ ‫مجله استایلیســت این حرکت را تشویق‬ ‫کردند و ان را گامی به سوی اینده صنعت‬ ‫فشننامیده اند‪.‬‬ ‫ســوفیا دو ســال پیش توسط کمپانی‬ ‫رباتیک هنسن ساخته شد‪.‬‬ ‫این مخلوق هــوش مصنوعی پیش از‬ ‫این اعالم کرده بود که دوست دارد تشکیل‬ ‫خانواده بدهد و بچه دار شود‪.‬‬ ‫شــرکت تولیدکننده این ربات یکی از‬ ‫اهداف خود را استفاده از این مدل انسان نما‬ ‫‪72‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫برای نمایش لباس در کشورهای مسلمان‬ ‫بیان کرده است‪.‬‬ ‫این ربات انسان نما به مناسبت ‪ 400‬امین‬ ‫شماره مجله استالیست روی کاور این مجله‬ ‫قرار گرفته است‪.‬‬ ‫این ربات هوشمند در حالی که لباس هایی‬ ‫از طراحان و برندهای معروف به تن کرده‬ ‫است‪ ،‬جلوی دوربین پهپادهای عکاس رفت‬ ‫تا اولین ربات مدل جهان شود‪.‬‬ ‫این مجله حتــی مصاحبه اختصاصی‬ ‫با ســوفیا داشــت که این مخلوق هوش‬ ‫مصنوعی بــه روش خاص خــودش به‬ ‫سواالت پاسخ داده است‪.‬‬ ‫از نکات جالب این نمایش حس رابطه‬ ‫انسان دوستانه در نگاه و عکس های ارائه‬ ‫شده از این ربات انسان‪‎‬نما است‪.‬‬ ‫برند هرمس که در سال ‪ ۲۰۱۵‬به عنوان سومین برند برتر‬ ‫جهان در زمینه فشــن و لباس انتخاب و نامش به فهرست‬ ‫ترین های سال ‪ ۲۰۱۵‬اضافه شد‪ ،‬به تازگی مجموعه جدید‬ ‫خود را با ایده ای نــو و در حمایت از طبیعت رونمایی کرده‬ ‫است‪.‬هرمس این روزها‪ ،‬بیشتر بر تولید لوازم چرم‪ ،‬طرح های‬ ‫جدید پوشاک‪ ،‬عطر و ادوکلن‪ ،‬اجناس لوکس و لباس های‬ ‫روزمره متمرکز است‪ .‬این شرکت درحال حاضر‪ ،‬بالغ بر ‪۱۲‬‬ ‫هزار کارمند دارد و ســوداوری ان هم حدود ‪ ۱۳۰۰‬میلیارد‬ ‫یورو براورد شــده اســت‪.‬برند «هرمس» یک برند لوکس‬ ‫فرانسوی اســت که در سال ‪ ۱۸۳۷‬پایه گذاری شد و بیشتر‬ ‫در زمینه چرم‪ ،‬اکسسوری‪ ،‬پوشش های خانه‪ ،‬لوازم ارایشی‬ ‫و جواهرات و ســاعت ها تخصص دارد که در اواســط دهه‬ ‫‪ ،1930‬ساعت ساز سوئیسی جنوا را هم به خدمت گرفت تا‬ ‫اولین ساعت های خودش را به دنیا عرضه کند‪.‬درحال حاضر‪،‬‬ ‫محصوالت عطری این برند در میان ایرانیان بسیار پرطرفدار‬ ‫است و از پرفروش ترین ان ها می توان به مارویلیس هرمس‬ ‫برای بانوان اشاره کرد‪.‬‬ ‫معرفی بــرند‬ ‫برشکا ‪Bershka‬‬ ‫ِ‬ ‫برند مهربان با محیط زیست‬ ‫هدف قرار دادن مشتریان جوان!‬ ‫«برشکا» شرکت خرده فروشی پوشاک و مد اسپانیایی و یکی‬ ‫ازبرندهایتحتمالکیتگروهایندیتکساست؛گروهیثروتمند‬ ‫و پیشتاز در جهان مد که صاحب برندهای زارا و ماسیمو دوتی نیز‬ ‫است‪ .‬این برند در اپریل سال ‪ ۱۹۹۸‬با هدف قرار دادن مشتریان‬ ‫جوانتاسیسشد‪.‬‬ ‫امار و ارقام‬ ‫درحال حاضر‪ ،‬این برند دارای ‪ ۱۰۰۰‬فروشگاه در ‪ ۷۱‬کشور در‬ ‫سراسر جهان است‪ .‬فروش محصوالت برشکا‪ ۱۰،‬درصد از کل‬ ‫فروش گروه ایندیتکس را تشکیل می دهد‪ .‬در ‪ 6‬سپتامبر سال‬ ‫‪،۲۰۱۱‬برشکابههمراهدیگربرندهایتحتمالکیتایندیتکس‪،‬‬ ‫واردبازارخریدانالیندرکشورهایفرانسه‪،‬المان‪،‬یونان‪،‬لهستان‪،‬‬ ‫ایتالیا‪،‬هلند‪،‬پرتغال‪،‬اسپانیا‪،‬چینوبریتانیاشد‪.‬‬ ‫ویژگی هایطراحی‬ ‫طرح های متفاوت و فصلی‪ :‬برشکا ازجمله برندهایی است‬ ‫که محصوالت خود را به سرعت و مطابق با الگوهای مد روز و‬ ‫مورداستقبالجوانانتغییرمی دهد‪.‬الگوهایطراحیدرهرفصل‪،‬‬ ‫تیمجدیدومتفاوتیازطراحاندارند‪.‬بیشاز‪ ۶۰‬طراحثابتدرتیم‬ ‫طراحیانمشغولبه کارهستندوساالنه‪،‬حدود‪ ۴۰۰۰۰‬پوشاک‬ ‫جدیددرهرفروشگاهاینبرندعرضهمی شود‪.‬مکاناستراتژیک‪،‬‬ ‫معماری متفــاوت‪ :‬از دیگر ویژگی هــای قابل توجه این برند‪،‬‬ ‫مکان هایاستراتژیکفروشگ اه هاوهمچنینمعماریمتفاوتو‬ ‫قابل توجه ان ها است‪ .‬وجود چارچوب های بزرگ و گرافیک که‬ ‫تصاویر تبلیغاتی برند را از بیرون فروشگاه و پشت شیشه ها نشان‬ ‫رهگذرها می دهند‪ ،‬از ویژگی های اصلی فروشگاه های برشکا‬ ‫است‪ .‬در طراحی فروشگاه ها‪ ،‬تالش شده که تجربه خرید از این‬ ‫برند‪ ،‬به چیزی فراتر از مشاهده محصوالت‪ ،‬پرداخت هزینه و‬ ‫خروجازفروشگاهتبدیلشود‪.‬‬ ‫تلفیقموسیقیورنگبرایجلب توجهمشتریان‬ ‫موسیقی‪ ،‬تصاویر و فیلم هایی گرافیکی و تبلیغاتی‪ ،‬نوردهی‪،‬‬ ‫رنگ ها و دکوراسیون هر شعبه‪ ،‬با دقت و به منظور جلب توجه‬ ‫مشتریانطراحیمی شوند‪.‬درحقیقتبرشکاتنهابرایطراحیاین‬ ‫مواردجانبیدرشعبه هایش‪،‬تیمطراحیجداگانه ایدارد‪.‬بادرنظر‬ ‫داشتن گروه موردهدف در بازار‪ ،‬از موسیقی های جذاب و جدید‬ ‫در فروشگاه هایش استفاده می کند و همچنین تالش می کند‬ ‫تابلوهای نقاشی و عکاسی بر دیوارهای شعبه هایش داشته باشد‬ ‫که مانند گالری برای کسانی عمل کند که می خواهند از خرید‬ ‫کردنلذتببرندوگاهاستراحتکنند‪.‬‬ ‫تبلیغاتمدرنبرایجذبجوانان‬ ‫همچنین عمومًا نقاط مهم و پرعبور شهری و میادین مملو از مراکز بزرگ خرید را‬ ‫برای نصب بیلبورد و تبلیغ محصوالت خود انتخاب می کند‪ .‬با توجه به اهمیتی که برای‬ ‫جذبجوانانقائلاست‪،‬اغلبتالشمی کندساختمان هاییرابرایتبلیغانتخابکندکه‬ ‫ساختاریمدرن‪،‬متفاوتوجوان پسنددارند‪.‬‬ ‫انواعمحصوالت‬ ‫پوشاک زنان در فروشگاه های برشکا‪ ،‬در دو بخش با نام های‪ Bershka‬و‪ BSK‬عرضه‬ ‫می شوند‪ .‬بخش‪ Bershka‬به نقل از توضیحات خود برند‪ ،‬بر روی اخرین الگوهای مد روز‬ ‫تمرکز دارد‪ .‬در این بخش طیف گسترده ای از جین ها‪ ،‬پیراهن ها و لباس های شب دیده‬ ‫می شود‪.‬تمرکزبخش‪ BSK‬امابر رویپوشاکستاره هایجواندردنیای موسیقیو فیلم‬ ‫واخرینالگوهایمحبوبنزدجواناناست‪.‬‬ ‫استراتژی هایمتفاوتبرشکابازارا‬ ‫به رغم الگوگیری از استراتژی های تبلیغاتی زارا به عنوان گل سرسبد گروه ایندیتکس‪،‬‬ ‫برشکا در طراحی پوشاکش تفاوت های قابل توجهی با زارا دارد‪ .‬جنس پارچه‪ ،‬ساختار و‬ ‫رنگ های پوشاک در برشکا‪ ،‬نشان از پیروی این برند از هدف جوان پسند بودن دارد؛ برای‬ ‫مثال‪ ،‬در کلکسیون پوشاک مردانه در ماه اکتبر سال‪ ،۲۰۱۱‬می توان استفاده از پارچه های‬ ‫جین و ژاکت های کال هدار را به وفور دید که در مقایسه با زارا که صرفًا شیک پوشی را مدنظر‬ ‫قرار می دهد‪ ،‬بدون شک جذابیت بیشتری برای جوانان دارد‪.‬‬ ‫حمل ونقل بیودیزلی‬ ‫بیودیزل یک ســوخت گازوئیلی پاک است که از منابع طبیعی و قابل تجدید مانند‬ ‫روغن های گیاهی ساخته می شود‪ .‬ناوگان باربری برشکا هرسال برای جابه جایی بیش از‬ ‫‪ ۲۰۰‬میلیون پوشاک‪ ۵ ،‬درصد سوخت بیودیزل مصرف می کند؛ که استفاده از این مقدار‬ ‫سوختبیودیزلباعثکاهشبیشاز‪ ۵۰۰‬تندی اکسیدکربنبهاتمسفرمی شود‪.‬‬ ‫پوشاکارگانیک‬ ‫برشکا با حمایت از کشــاورزی ارگانیک‪ ،‬در محصوالت خود از پنبه ارگانیک‪ ،‬بدون‬ ‫افت کش‪ ،‬مواد شیمیایی و سفیدکننده‪ ،‬استفاده می کند‪ .‬پیدا کردن این محصوالت در‬ ‫فروشگاه هایبرشکابابرچسب هایمتمایزاسانخواهدبود‪.‬‬ ‫مهربانیبامحیطزیست‬ ‫برشکا با هدف سازگاری با محیط زیست‪ ،‬در حال کاهش‪ ۲۰‬درصدی مصرف انرژی‬ ‫درتماممراحلاست‪.‬اینشرکتجهتکاهشتولیدزباله‪،‬هرسالمیلیون هاچوب لباسیو‬ ‫ت هشداردهنده را از فروشگاه ها جمع اوری می کند تا به دیگر اقالم پالستیکی تبدیل‬ ‫مگن ‬ ‫شوند؛عالوهبراین‪،‬هردوبسته بندیمقواییوپالستیکیمحصوالتبازیافتشدههستند‪.‬‬ ‫برشکا همچنین دیگر در تولید کفش های خود از پی وی سی (‪ )PVC‬استفاده نمی کند‪.‬‬ ‫محصوالت پی وی سی یکی از بیشترین مواد سمی شیمیایی به نام دی اوکسین را منتشر‬ ‫می کنند‪ .‬سوزاندن این محصوالت باعث ازادسازی مقدار زیادی دی اوکسین می شود که‬ ‫عالوه بر نفوذ سم به محصول‪ ،‬محیط زیست را نیز الوده می کند‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪73‬‬ ‫گفتگو‬ ‫زیروبم طراح و مدل محجبه‬ ‫ِ‬ ‫دینا تورکیا‬ ‫‪Dina Torkia‬‬ ‫دینا تورکیا (‪ )Dina Torkia‬متولد‪6‬ژوئن‪ 1989‬در قاهره‪-‬مصر‬ ‫است‪.‬اونیمیانگلیسیونیمیمصریاستوبینشهرهایلندنو‬ ‫قاهره بزرگ شده است‪.‬‬ ‫وی یک طراح‪ ،‬وبالگ نویس مد‪ ،‬مدل محجبه و یکی از معدود‬ ‫افرادی است که برای زنان مسلمان از مد و فشن می گوید‪ .‬سایتش‬ ‫پر از عکس های خودش است که سعی می کند روند جدیدی را در‬ ‫حوزه مد گسترش دهد‪ .‬همسر او‪ ،Sid Kaan،‬یک طراح گرافیک‬ ‫است و دختری به نام هانا (متولد اکتبر ‪ )2015‬دارد‪ .‬او در برنامه ای‬ ‫مستند تحت عنوان دختر شایست ِه مسلمان جهان شرکت کرد و در‬ ‫انجا در تعامل با افرادی از اندونزی‪ ،‬ایران و بنگالدش‪ ،‬یاد گرفت که‬ ‫چگونهمی توانباروش هایمتفاوتیبراساسفرهنگ هایمتفاوت‪،‬‬ ‫محجبه بود‪ .‬او با بیش از ‪ 1‬میلیون فالوور در اینستاگرام و بیش از‬ ‫‪ 700.000‬سابسکرایب در یوتیوب ثابت کرده که توانسته بیشترین‬ ‫تاثیر را در صنعت مد داشته باشد‪.‬‬ ‫دینا در بخش کمپین «نواورانی برای تغییر» در یوتیوب سهیم‬ ‫است و به تازگی یکی از هوادارن جدید حقوق زنان در مجله مشهور‬ ‫ُوگ شــده است‪ .‬دینا در ادامه از سبک زندگی و عقادیش در مورد‬ ‫حجابمی گویدکهبهخواندنشدعوتید‪.‬‬ ‫به جهان نشان دادم می توان با روسری پوشیدن هم زیبا بود‬ ‫من همیشه به مد عالقه مند بودم و در دانشگاه طراحی لباس می خواندم؛ اما‬ ‫چون روسری می پوشیدم و برای خیلی ها عجیب بود‪ ،‬اجازه ندادند ان را ادامه‬ ‫دهم و بعد از حذف ‪ 3‬رشته متفاوت‪ ،‬رشته ای خواندم که اصال به ان عالقه‬ ‫نداشتم‪ .‬در سال ‪ 2011‬وبالگ نویسی را شروع کردم‪ .‬این راهی بود تا به جهان‬ ‫نشــان بدهم که می توان با روسری پوشــیدن هم جذاب و زیبا بود‪ .‬در کنار‬ ‫وبالگ نویسی در مرکز مخابرات هم کار می کردم‪ .‬بعد از ترک دانشگاه‪ ،‬یک‬ ‫چرخ خیاطی خریدم و مانتو می دوختم و عکس هایم را در فیسبوک می گذاشتم‪.‬‬ ‫انجا بود که افراد زیادی به من گفتند باید مدل بستن شال و روسری ات را در‬ ‫یوتیوب بگذاری؛ چون من ان زمان با مدل های مختلفی روسری ام را می بستم‪.‬‬ ‫اولین طراحی‬ ‫یادم می اید اولین چیزی که در دبیرستان باید طراحی می کردیم یک کیف‬ ‫بود‪ .‬نمی توانم بگویم خیلی چیز خاصی بود؛ اما از ان به بعد بیشتر جذب این‬ ‫کار شدم‪ .‬من از ‪ 11‬سالگی حجاب داشتم و در ‪ 17‬سالگی تصمیم گرفتم که‬ ‫زیبایی بی نهایتی برسانم‪.‬‬ ‫حجابم را به ِ‬ ‫به خاطرم حجابم تعدادی از دوستانم را دست دادم‬ ‫به خاطرم حجابم تعدادی از دوســتانم را دست دادم؛ اما این به من کمک‬ ‫کرد دوستان حقیقی ام را بیشتر بشناسم که همه شان دوستانی عالی هستند‪.‬‬ ‫خانواده ام هم همیشه در این راه حمایتم می کردند‪.‬‬ ‫به لباس پوشیدن خیلی هوشمندانه نگاه می کنم‬ ‫من به لباس پوشیدن خیلی هوشمندانه و به‪‎‬عنوان راهی برای به نمایش‬ ‫گذاشتن عقاید و مذهبم نگاه می کنم‪ .‬نمی فهمم چرا اکثرا نمی توانند درک کنند‬ ‫که کسی هم به مد عالقه مند باشد و هم یک مسلمان باشد‪ .‬معموال از هر‬ ‫چیزی در اطرافم ایده می گیرم و سعی می کنم پوشش فرهنگ های مختلف را‬ ‫ببینم و ان ها را با پوشش اسالمی تلفیق و چیزی شیک تولید کنم‪ .‬گزینه های‬ ‫بسیار زیادی برای پوشش محجبه وجود دارد؛ اما اغلب ان ها زیاد رایج نیستند‪.‬‬ ‫خرید از های استریت مانند یک ماموریت بود!‬ ‫فقط نیم ساعت اجازه کار با مسنجر ‪ MSN‬داشتم‬ ‫زمانی که نوجوان بودم‪ ،‬مانند هر نوجوان دیگری‪ ،‬والدینم مراقبم بودند‪ .‬فقط‬ ‫نیم ساعت اجازه کار با مسنجر ‪ MSN‬را داشتم؛ درحالی که پدرم پشت سرم‬ ‫نشســته و مراقبم بود‪ .‬بااین حال فکر می کنم این مربوط به همه پدرومادرها‬ ‫می شود و صرفا شامل خانواده های مسلمان نیست‪.‬‬ ‫‪74‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫هفت سال پیش‪ ،‬وقتی می خواستم از خیابان های استریت لندن خرید کنم‪،‬‬ ‫انگار برایم مانند یک ماموریت بود که بتوانم چیزی مناســب بخرم‪ .‬این کار‬ ‫ساعت ها وقت من را می گرفت؛ بنابراین تصمیم گرفتم سعی خودم را به کار‬ ‫گیرم تا بتوانم دیدی مثبت از زنان مســلمان ایجاد کنم‪ .‬ما به دنبال طراحان‬ ‫خالقی هســتیم که لباس ها را به گونه ای بدوزند که ما هم بتوانیم بپوشیم‪.‬‬ ‫اکنون که مدل های مســلمانی ازقبیل حلیمه اِیدن (‪ )Halima Aden‬در‬ ‫بخش مدل محجبه داریم‪ ،‬می بینیم که کارها نتیجه داده اند‪.‬‬ ‫گفتگو‬ ‫لباس های راحت را ترجیح می دهم‬ ‫خودم را یک طــراح بزرگ لباس نمی دانم و فقط‬ ‫دوســت دارم مقوله ای به عنوان قانون اصلی داشته‬ ‫باشم؛ مثال لباس های راحت برای من یک چیز بسیار‬ ‫پراهمیت است‪ .‬من شخصا فصل بهار را به تابستان‬ ‫ترجیح می دهم‪ .‬در بهار چون با اینکه هوا افتابی است؛‬ ‫اما هنوز در مناطقی ســرما حاکم است‪ ،‬کاپشن های‬ ‫پارکا به دلیل سبک وزن بودن‪ ،‬انتخاب مناسبی برای‬ ‫این فصل هستند‪.‬‬ ‫حجاب را به خاطر دینمان رعایت می کنیم نه‬ ‫به خاطر مردان!‬ ‫جهان زیر سلطه مردان است و این دقیقا پایه و اساس‬ ‫گاردگرفتنجامعهدرمقابلپوششزناناست؛مخصوصا‬ ‫دربرخیجوامعمسلمانکهمردانفکرمی کنندزنانجزء‬ ‫مایملکان هاهستندوبههمینخاطربایدحجابداشته‬ ‫باشند؛ اما این چیزی نیست که اسالم در مورد حجاب‬ ‫می گوید‪.‬ماحجابرابه خاطردینمانرعایتمی کنیم‪.‬این‬ ‫چیزیاستکهمردانوجامعهنمی فهمند‪.‬‬ ‫باید این کلیشــه موردظلم واقع شدن زنان‬ ‫محجبهرابشکنیم‬ ‫اکثر زنان محجبه تحت هیچ ظلم و ستمی نیستند‪،‬‬ ‫اینکه زنان مسلمان موردظلم قرار می گیرند تفکر غرب‬ ‫است‪ .‬ممکن است همه جای دنیا زنانی موردظلم قرار‬ ‫بگیرند و این فقط مخصوص مســلمانان نیست‪ .‬این‬ ‫برچســب ظلم و ستم چیز نادرستی است و ما باید این‬ ‫کلیشهرابشکنیم؛چونماهرگزدرچنینشرایطینبودیم‪.‬‬ ‫اهداف و ارزوها‬ ‫دوســت دارم خط تولید لباس هایم خیلی گسترده‬ ‫شود و ان شاءهلل یک روزی‪ ،‬یک یا دو بوتیک باز کنم‪.‬‬ ‫ارزویم موفقیت تمام دنیاست و اینکه تمام طرفدارانم به‬ ‫حجاب مشرف شوند‪.‬‬ ‫اهمیت حجاب در دنیای امروز‬ ‫حجاب داشتن یک انتخاب است‬ ‫برخی نمونه هایی وجود دارد که زنان علی رغم میلشان حجاب دارند و سایرین این را نوعی سوءاستفاده‬ ‫داخلی می دانند؛ اما در تمام فرهنگ ها و جوامع دیگر نیز این سوءاستفاده های داخلی به روش های دیگری‬ ‫اتفاق می افتد و فقط مربوط به حجاب نمی شود‪ .‬حجاب داشتن یک انتخاب است‪ .‬ایا زندگی یک زن‬ ‫مسلمان این قدر از نظر بقیه متفاوت است؟‬ ‫حجاب در نظر غیرمسلمان ها‬ ‫همیشه یک ترسی در مورد حجاب برای خیلی از غیرمسلمان ها وجود دارد و این هم فقط به خاطر‬ ‫چیزهایی است که در خبرها می بینند‪ .‬من در دنیای وبالگ نویسی مد تقریبا به خوبی شناخته شده هستم؛‬ ‫موفقی ‪ Zoella‬نمی دانم‪.‬‬ ‫اما هنوز هم خودم را به‬ ‫ِ‬ ‫ویژگی خانم هایی که لباس های دینا تورکیا را می پوشند‬ ‫خانم هایی که لباس های من را می پوشــند؛ جذاب‪ ،‬برجســته‪ ،‬باکالس‪ ،‬مســتقل و دارای حس‬ ‫اعتمادبه نفس هستند‪ ،‬کسانی اند که از بروز ایده و تفکراتشان ترسی ندارند‪ ،‬خانم هایی شیک با شخصیتی‬ ‫دوست داشتنی و اصیل هستند‪ ،‬خانم هایی هستند که در پایان روز خودشان اند‪.‬‬ ‫امروزه پوشش از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است‪.‬‬ ‫اول اینکه از شما محافظت می کند و همچنین موجب‬ ‫می شود که شما را با ذهنیتتان بسنجند نه با بدنتان! ما‬ ‫باید خیلی زیاد مراقب بدنمان باشیم و احترام زیادی‬ ‫شــویم و این احترام فقط زمانی محقق‬ ‫برایش‬ ‫قائلعمر‬ ‫پایان‬ ‫می شود که یاد بگیریم به خودمان احترام بگذاریم‪.‬‬ ‫پایانی‬ ‫کالم‬ ‫بویز در سال ‪ 1986‬درگذشت‪ .‬بی تردید وی‬ ‫جوزف‬ ‫مد‪،‬‬ ‫ نویسی و دنیای‬ ‫یکوبال‬ ‫دنیای‬ ‫عارفهمه ما در‬ ‫یکوقتی‬ ‫ازخودگذشته‬ ‫گح طلب‬ ‫اصال‬ ‫پرشــور و‬ ‫داشته‬ ‫برابری‬ ‫و‬ ‫بیان‬ ‫ازادی‬ ‫و‬ ‫واقعی‬ ‫مشارکت‬ ‫حضور وهنــر را در خدمت زندگی و درک عالم حیات‬ ‫بود که‬ ‫فرقی‬ ‫غیرمسلمان‬ ‫یک زن‬ ‫باشــیم‪،‬‬ ‫دیگربه مثابه‬ ‫درحقیقت‬ ‫مسلماناو‪،‬باهنر را‬ ‫اکسیون های‬ ‫ پنداشت‪.‬‬ ‫می‬ ‫محجبه‬ ‫زن‬ ‫یک‬ ‫دیدن‬ ‫با‬ ‫افراد‬ ‫تعجب‬ ‫که‬ ‫روزی‬ ‫ندارد‪.‬‬ ‫تعلیم اخالق‪ ،‬سیاست و زندگی به کار می بستند‪ .‬ان ها‬ ‫خوشحال‬ ‫شود‪ ،‬بسیار‬ ‫متوقف‬ ‫شد‪.‬ژانر اجرا بودند‬ ‫خواهم در‬ ‫پسامدرن‬ ‫پیشگامان هنر‬ ‫ های‬ ‫نمونه‬ ‫ایندیپندنت‬ ‫گاردین‪،‬‬ ‫منابع‪:‬‬ ‫که در دهه های اخرین سده بیستم به طور فزاینده ای‬ ‫وایس ایمپکت‬ ‫رایج شد‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪75‬‬ ‫دکوراسیون‬ ‫انرژی فصل بهار را‬ ‫به خانه تان بیاورید‬ ‫نویسنده‪ ،‬طراح و پژوهشگر‬ ‫ملیحه احمدبیگی‪ ،‬طراح و مبتکر طب دکوراسیون‬ ‫در فصل بهار بعضی از افراد دچار افسردگی فصلی می شوند و نشانه هایی همچون بی حوصلگی‪ ،‬بی حالی‪،‬‬ ‫انزواطلبی و دوری از اجتماع در ان ها پدیدار می گردد‪ .‬لطفا کمی بیندیشید!! اولین اصل دریافت انرژی وجود‬ ‫گرماست؛ به خاطر همین است که پاییز و زمستان درحالی که هوای بیرون سرد است وقتی وارد خانه گرمتان‬ ‫می شوید از این تناقض سردی بیرون و گرمای داخل منزلتان و همچنین با خوردن یک نوشیدنی گرم مثل‬ ‫چای‪ ،‬دمنوش و یا نسکافه پر از انرژی می شوید و روحیه خوبی به دست می اورید‪ .‬البته هستند افرادی که در‬ ‫سرما هم دچار افسردگی می شوند و می توان دالیل علمی فراوانی را نام برد؛ اما نمی توان نبود انرژی و نشاط‬ ‫درونی که سبب ایجاد افسردگی می شود را منکر شد‪.‬‬ ‫‪76‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫قوانین دکوراسیون بهاری‬ ‫قانون اول‪ :‬گرمای رنگی و طراوت گل ها‬ ‫اگر دقت کرده باشید اکثر گل های فصل بهار‬ ‫رنگ های گرم و تندی دارند و رنگ بانشاط سبز نیز‬ ‫بیداد می کند‪ .‬شما می توانید از این نعمت های الهی‪،‬‬ ‫یعنی گرمای رنگی و طراوت گل ها‪ ،‬بمبی از انرژی‬ ‫و شــادابی را به خود و دکوراسیونتان هدیه دهید‪.‬‬ ‫اگر نگران نگهداری و رسیدگی گلدان های متعدد‬ ‫بزرگ مملوء از گل های‬ ‫گلدان‬ ‫باکسی ِ‬ ‫هستید؛ یک ِ‬ ‫ِ‬ ‫متفاوتی همچون گل همیشه بهار‪ ،‬الله عباسی‪،‬‬ ‫زنبق‪ ،‬جعفری‪ ،‬مینا چمنی‪ ،‬فلفل زینتی‪ ،‬ناز افتابی‪،‬‬ ‫تاج خروس‪ ،‬اهار‪ ،‬اماریلیس و گل ناز یخی‪ ،‬برای‬ ‫انتشار شورونشــاط بهاری را در فضای خانه تان‬ ‫کفایت خواهد کرد‪ .‬تعداد و نوع گل ها بستگی به‬ ‫سلیقه و انتخابتان دارد‪.‬‬ ‫دکوراسیون‬ ‫قانون سوم‪ :‬دیوار پشت مبلمان‬ ‫براساس انتخاب گروه کوسن ها یک تخته از دیوارتان‬ ‫را به رنگ سبز بر اساس انتخاب گروه اول کوسن ها و به‬ ‫رنگ زرد براساس انتخاب گروه دوم رنگ امیزی نمایید‪.‬‬ ‫توجه کنید که دیوار پشت مبلمان مدنظر ما است‪.‬‬ ‫قانون سوم برای افراد شوخ طبع‬ ‫قانون دوم‪ :‬کوسن ها‬ ‫کوســن های مبلمانتان را در جای مناسبی انبار کنید و‬ ‫کوسن های جدیدی به ترتیب رنگی که برایتان عنوان می کنم‬ ‫بدوزید یا تهیه فرمایید‪.‬‬ ‫گروهاول‪:‬مشکی‪+‬قرمز‪+‬مشکی‪+‬سبز‬ ‫گروه دوم‪ :‬مشکی‪+‬زرد‪+‬مشکی‪+‬ابی تیره‬ ‫می توانید یکی از این دو گروه را انتخاب نمایید‪ .‬حتی اگر‬ ‫تمایل داشته باشید کوسن ها را به صورت گرد هم می شود در‬ ‫نظر گرفت‪ .‬دقت کنید برای یک دست مبل ‪-‬که معموال از‬ ‫یک مبل سه نفره و دونفره و دو مبل تک نفره تشکیل شده‬ ‫است‪ -‬می بایست ان ها را به همین ترتیب رنگ‪ ،‬بر روی مبل‬ ‫سه نفره قرار دهید‪.‬‬ ‫نکته‪ :‬رنگ مشــکی کوسن برای تقویت رنگ بانشاط‬ ‫کوسن های زرد‪ ،‬قرمز‪ ،‬ابی تیره و سبز است‪ .‬چنانچه رنگ‬ ‫مشکی حس خوبی به شما القا نمی کند؛ با توجه به اینکه رنگ‬ ‫سفید سبب متعادل شدن انتشار رنگ ها می شود می توانید از‬ ‫کوسن های سفید‪ ،‬شیری و استخوانی هم بهره ببرید‪.‬‬ ‫اگر فردی هســتید که زود عصبانی می شــوید و یا‬ ‫بازیگوشــی و جنب وجوش خوبی داریــد و به اصطالح‪،‬‬ ‫شوخ طبعی و نشاط در شما بیداد می کند بدین صورت عمل‬ ‫کنید‪:‬‬ ‫برای گروه اول کوسن ها‪ :‬چند عدد خوشه گندم تهیه‬ ‫فرمایید و سطح ان ها را به رنگ زرد و یا طالیی اغشته‬ ‫کنید و بعد به ارامی در دیوار پشت مبلمان بگذارید‪ .‬سعی‬ ‫کنید حتی نقش ان ســاقه های نازک و بلند متصل به‬ ‫خوشــه گندم بر دیوار بیفتد‪ .‬حال با احتیاط به گونه ای‬ ‫که خوشــه بر دیوار جابه جا نشود ان را از دیوار بردارید‪.‬‬ ‫کمی حوصله و اشــتیاق به خرج دهید تا چاپ خوشه‬ ‫گندم بر دیوار به نحو احسن انجام گیرد‪ .‬بهتر است ابتدا‬ ‫نوع طراحی تان را شماتیکی به طور دستی بر کاغذ پیاده‬ ‫کنید تا هنگام کار با رنگ دچار سردرگمی نگردید‪ .‬برای‬ ‫دیوارهایی که با رنگ روغنی رنگ امیزی شده اند از رنگ‬ ‫اکریلیک بهره ببرید تا در صورت خطای چاپی بالفاصله‬ ‫با حوله و اب گرم بتوانید پاک کنید؛ اما در بعضی موارد‬ ‫وقتی خوب نگاه کنید می بینید که همین اشــتباه های‬ ‫کوچک‪ ،‬خود به تنهایی طرحی خاص و جذاب را به وجود‬ ‫می اورند‪.‬‬ ‫برای گروه دوم کوسن ها‪ :‬رنگ سبز را کامال در سرتاسر‬ ‫دیوار رنگ امیزی کنید‪ .‬اگر چنین نمی پسندید از برگ های‬ ‫بزرگ و ســالم جهت چاپ بر روی دیوار به همان روش‬ ‫خوشه گندم بهره ببرید‪.‬‬ ‫قانونچهارم‪:‬مجسمهکریستالی‬ ‫چند مجســمه کریســتالی مینیاتوری و یا بزرگ به‬ ‫رنگ های گرم گروهی از کوســن ها که انتخاب کرده اید‬ ‫زنجیره انرژی رنگی تان را مشهودتر می نماید‪ .‬طبقه پایین‬ ‫میز تلویزیون‪ ،‬باکس های دیواری و طبقات چوبی و طاقچه‬ ‫باالیی شــومینه گزینه هایی مناســبی برای جای گیری‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫مجسمه ها‬ ‫عمر‬ ‫پایان‬ ‫قانونپنجم‪:‬شومینه‬ ‫‪LED‬‬ ‫نوع‬ ‫‪(1986‬دقت کنید‬ ‫کوچک‬ ‫قرار دادن‬ ‫وی‬ ‫ تردید‬ ‫درگذشت‪.‬ازبی‬ ‫المپسال‬ ‫جوزفچندبویز در‬ ‫ طلبتقلید می کند‬ ‫برقی را‬ ‫نوسان‬ ‫نباشند) که‬ ‫ مصرف‬ ‫ازخودگذشته‬ ‫اصالح‬ ‫حالتیک‬ ‫پرشــور و‬ ‫عارف‬ ‫و کمیک‬ ‫و‬ ‫ ها‬ ‫ن‬ ‫کوس‬ ‫اول‬ ‫گروه‬ ‫در‬ ‫سبز‬ ‫سیب‬ ‫شکل‬ ‫به‬ ‫شمع‬ ‫و چندبود که هنــر را در خدمت زندگی و درک عالم حیات‬ ‫فرمایید‬ ‫تعداد فرد تهیه‬ ‫کوسن‬ ‫گروه دوم‬ ‫سرخ در‬ ‫مثابه‬ ‫درحقیقت به‬ ‫ های هااو‪،‬بههنر را‬ ‫اکسیون‬ ‫ پنداشت‪.‬‬ ‫سیبمی‬ ‫و‬ ‫ردیفی‬ ‫ صورت‬ ‫ه‬ ‫ب‬ ‫شــومینه‬ ‫پایینی‬ ‫ مانند‬ ‫ه‬ ‫طاقچ‬ ‫و در لبه‬ ‫تعلیم اخالق‪ ،‬سیاست و زندگی به کار می بستند‪ .‬ان ها‬ ‫ هایکمی‬ ‫ سرهم با‬ ‫بگذارید‪ .‬در ژانر اجرا بودند‬ ‫همپسامدرن‬ ‫فاصله ازهنر‬ ‫پیشگامان‬ ‫پشتنمونه‬ ‫ببرید‪.‬‬ ‫لذت‬ ‫ تان‬ ‫ی‬ ‫بهار‬ ‫دکوراسیون‬ ‫حال‬ ‫کهازدر دهه های اخرین سده بیستم به طور فزاینده ای‬ ‫رایج شد‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪77‬‬ ‫دکوراسیون‬ ‫تاریخچه و راهنمای‬ ‫انتخابصحیحلوستر‬ ‫انتخاب لوسترهای مناسب برای منزل ممکن است گاهی سخت باشد؛ زیرا‬ ‫هم گران قیمت اند و هم نقطه کانونی منزل به شمار می روند‪ .‬ما ضمن روایت‬ ‫تاریخچه ای کوتاه از لوستر‪ ،‬شما را برای انتخاب یک لوستر مناسب و نصب‬ ‫صحیح ان راهنمایی می کنیم‪.‬‬ ‫نکات مهم در انتخاب یک لوستر‬ ‫تاریخچهلوستر‬ ‫مدت های طوالنی ست که لوسترها در همه جا استفاده می شوند؛ یعنی دقیقا‬ ‫از قرن ‪ 14‬در فرانسه‪ ،‬کلیساهای قرون وسطی و صومعه ها را با لوستر مزین‬ ‫می کردند و بعد از ان‪ ،‬استفاده از لوستر بین همگان باب شد‪.‬‬ ‫در قرن ‪ ،16‬داشــتن یک یا چند لوســتر در منزل نشانه ثروت بود‪ .‬البته‬ ‫لوسترهایی که در ان زمان استفاده می شدند با شمع تزیین و روشن می گشتند‪.‬‬ ‫قبل از سال ‪ ،1860‬همه لوسترها فقط دارای شاخه های ثابتی بودند‪ .‬در سال‬ ‫‪ ،1700‬دانه های کریستالی به منظور انعکاس نور به لوسترها اضافه شد‪.‬‬ ‫بعد از سال ‪ ،1860‬شاخه های لوستر را برای جاری شدن جریان گاز‪ ،‬توخالی‬ ‫می ساختند‪ .‬در ان زمان‪ ،‬به جای استفاده از زنجیر‪ ،‬لوسترها را با میله به سقف‬ ‫اویزان می کردند تا موجب عبور جریان گاز شود‪.‬‬ ‫هنگام نصب لوستر این موارد را به یاد داشته باشید‪:‬‬ ‫هدف‪ :‬برای استفاده در نقطه کانونی منزل‪ ،‬راهرو‪ ،‬باالی میز ناهارخوری‬ ‫و یا تختخواب‬ ‫ارتفاع سقف‬ ‫نوع نوری که مایلید دریافت کنید‬ ‫و اینکه معموال لوسترهای بزرگ بهتر از لوسترهای کوچک هستند‪.‬‬ ‫‪78‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫ارتفاع لوســتر به ازای هر ‪ 30‬سانتیمتر‬ ‫ارتفاع تا سقف‪ ،‬باید بین ‪ 6/5‬تا ‪ 8‬سانتیمتر‬ ‫باشــد؛ یعنی اگر ارتفاع سقف ‪ 3‬متر است‪،‬‬ ‫ارتفاع لوسترتان باید بین ‪ 63‬تا ‪ 76‬سانتیمتر‬ ‫باشد‪ .‬قطر لوستر باید به اندازه مجموع طول‬ ‫و عرض اتاق باشد؛ مثال اگر اتاق شما ‪3×4‬‬ ‫است‪ ،‬قطر لوسترتان باید ‪ 70‬سانتیمتر باشد‪.‬‬ ‫قطر لوستر باالی یک میز باید به اندازه‬ ‫‪ 1/2‬تا ‪ 2/3‬عرض میز باشد‪ .‬قسمت پایین‬ ‫لوستر باید ‪ 80‬سانتیمتر با سطح میز فاصله‬ ‫داشته باشد‪ .‬برای سقف هایی که بیش از ‪2/5‬‬ ‫متر ارتفاع دارند‪ ،‬به ازای هر ‪ 30‬سانتیمتر‪8 ،‬‬ ‫سانتیمتر دیگر به ان اضافه کنید‪.‬‬ ‫در راهروهــا و مکان های دیگری که‬ ‫مبلمان و اثاثیه ای زیر لوســتر قرار ندارد‪،‬‬ ‫قســمت پایین لوستر باید ‪ 2‬متر از زمین‬ ‫فاصله داشته باشد تا فضای راحتی برای‬ ‫ورود میهمانــان و حتی افــراد قدبلندتر‬ ‫ایجاد شود‪.‬‬ ‫ایا می دانید چگونه تشخیص بدهید که‬ ‫کریستال استفاده شده در لوستر‪ ،‬از جنس‬ ‫شیشه است و نه پالستیک؟‬ ‫کلید اصلی‪ ،‬وزن ان است؛ اما یک راه دیگر هم این است که‬ ‫یک کریستال شیشه ای با نگه داشته شدن در دست‪ ،‬شروع‬ ‫به سردتر شدن می کند‪.‬‬ ‫تنگ ماهی را به‬ ‫اکواریومیکوچک‬ ‫تبدیلکنید!‬ ‫محمدحسینکشاورز‬ ‫کارشناس ارشد کشاورزی‬ ‫باغبانی‬ ‫مواد موردنیاز‪:‬‬ ‫تنگ ماهی یا گلدان شیشه ای بزرگ‬ ‫سنگ های صخره ای تزیینی صاف‬ ‫(رنگ روشن یا تیره)‬ ‫سنگریزه های اکواریومی (رنگی نزدیک به‬ ‫سنگ هایتزیینیانتخابی)‬ ‫گیاهاناکواریومی‬ ‫مکملتقویت کنندهگیاهی(اختیاری)‬ ‫خزه های توپی‬ ‫قطره شفاف کننده اب‬ ‫غذای ماهی‬ ‫تورماهیگیری‬ ‫ماهی کوچک موردعالقه‬ ‫ایا دوست دارید نوروز امسال میهمان هایتان را شگفت زده کنید؟ ما در این شماره‬ ‫شما را با یک پروژه جذاب و جالب اشنا می کنیم؛ تنگ های ماهی اکواریمی که خیلی‬ ‫راحت اماده می شوند و با بافت بستر رودخانه ای‪ ،‬خزه های توپی و ماهی هایی ارام‪ ،‬جاذبه‬ ‫خاصی به همراه دارند‪.‬‬ ‫‪ .6‬تنگ را با اب (با دمای محیط) پر کنید‪.‬‬ ‫‪ .7‬با استفاده از تور ماهیگیری ذرات گیاهی که روی سطح اب ایستاده است را‬ ‫جمع کنید‪ .‬همچنین می توانید از این تور برای گرفتن ماهی جهت تعویض اب تنگ‬ ‫استفادهکنید‪.‬‬ ‫‪ .8‬خزه توپی را در هر قسمتی از اب که مایلید بیندازید‪ .‬این خزه زیبایی خاصی به‬ ‫تنگ ماهی شما می دهد‪.‬‬ ‫روش اماده سازی‪:‬‬ ‫‪ .1‬یک الیه از ســنگ های صخره ای را به‬ ‫شکل کاسه ای توخالی کف تنگ بچینید‪.‬‬ ‫‪ .2‬وســط گودی ســنگ های صخره ای‪،‬‬ ‫مقداری ســنگریزه اکواریومی بریزید‪ .‬گیاهان‬ ‫اکواریومی برای رشــد به این سنگریزه ها نیاز‬ ‫دارند‪ .‬سعی کنید ان ها را فقط وسط سنگ های‬ ‫بزرگ تر بریزید تا جلوه سنگ های صخره ای از‬ ‫بیرون دیواره تنگ نمایان باشد‪.‬‬ ‫‪ .3‬گیاهان اکواریومی را به ارامی از ظرف‬ ‫خود جدا کنید‪ .‬اگر ریشه این گیاهان در ژل قرار‬ ‫گرفته است‪ ،‬با دقت ژل را از روی ریشه بشویید‪.‬‬ ‫‪ .4‬گیاهان را با ارایش و فاصله دلخواه درون‬ ‫سنگریزه ها فرو کنید‪ .‬این گیاهان کوچک‪ ،‬بدون‬ ‫اب حالت افتاده دارند؛ اما ســعی کنید ان ها را‬ ‫به صورت مستقیم درون سنگریزه ها قرار دهید‪.‬‬ ‫‪ .5‬پیشــنهاد می کنیــم تقریبــا از ‪ 3‬گیاه‬ ‫بــا ارتفاعات متفاوت اســتفاده کنیــد‪ .‬بعد از‬ ‫جای گذاری گیاهان‪ ،‬مجددا مقداری ســنگ‬ ‫صخره ای روی سنگریزه ها بچینید‪.‬‬ ‫‪ .9‬مقدار مناســبی قطره شفاف کننده اب را طبق دستور روی قوطی ان‪ ،‬به اب‬ ‫اضافه کنید‪ .‬اکثر این قطره ها بالفاصله نتیجه می دهند‪.‬‬ ‫‪ .10‬اگر تنگ ماهی تان در مکانی که نور طبیعی دریافت می کند قرار داشته باشد؛‬ ‫گیاهان بدون نیاز به هیچ مکمل خاصی رشد خواهند کرد؛ اما اگر تنگ شما در مرکز‬ ‫خانه و بدون دسترســی به نور طبیعی قرار گرفته باشد؛ پیشنهاد می کنیم از مکمل‬ ‫تقویت کننده‪ CO2‬گیاهی استفاده کنید‪.‬‬ ‫‪ .11‬ماهی کوچک خود را به ارامی به تنگ اضافه کنید‪ .‬فقط یادتان باشد که حتما‬ ‫بگذارید تا اب به دمای محیط برسد و بعد ماهی را در اب بیندازید‪ .‬از تنگ ماهی زیبا‪،‬‬ ‫طبیعی و باصفای خود لذت ببرید‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪79‬‬ ‫نمایشگاه‬ ‫تکنولوژی‬ ‫گزارش‬ ‫ابزارهایهوشمند‬ ‫فناوری برای منزل‬ ‫با پیشرفت تکنولوژی‪ ،‬ابزارهای فوق العاده زیادی که سبک زندگی مردم را تغییر‬ ‫داده اند‪ ،‬هر خانه ای را اراسته می کنند‪ .‬این ابزارها فقط فانتزی نیستند؛ ان ها راه حل هایی‬ ‫سریع را برای مشکالت روزمره ارائه می دهند و با طراحی ساده و عملکرد بهبودیافته‪،‬‬ ‫تالش انسان را کاهش می دهند و موجب کاهش اِشغال فضای منزل می شوند‪.‬‬ ‫ربات جاروبرقی‬ ‫جارو کشیدن و نظافت کف‪ ،‬با طیف‬ ‫وسیعی از ربات های جاروبرقی دیبوت‬ ‫(‪ )Deebot‬پیشگام در زمینه مهندسی‬ ‫جاروبرقی روباتیک اسان تر است‪،D77.‬‬ ‫اخرین ‪ ،Deebot‬یک راه حل س هبُعدی‬ ‫برای نظافت خانه و دارای تکنولوژی هوشمند برای شناسایی و هدایت موانع است‪.‬‬ ‫اینرباتقابلیتتخلیهخودکارگردوغبارخودراداردودارایحالت هایمختلفبرای‬ ‫تمیز کردن انواع کف پوش است‪ .‬حتی زمانی که در منزل نیستید‪ ،‬می توانید ان را‬ ‫از قبل تنظیم کنید تا کف پوش را با ویژگی زمان بندی هوشمند خود تمیز کند‪ .‬این‬ ‫دستگاههوشمندمشکالتنظافتیمنزلراسادهمی سازد‪.‬‬ ‫ساعت زنگ دار رباتیک‬ ‫گداری نیاز داشته اید‬ ‫ایا به ساعت زن ‬ ‫که بتواند شــما را بالفاصله بیدار کند؟‬ ‫گدار‬ ‫کالکی (‪ )Clocky‬یک ساعت زن ‬ ‫هوشمند است که به هنگام زنگ زدن‬ ‫فرار کرده و پنهان می شــود و ان قدر به‬ ‫زنگ زدن ادامه می دهد تا شما از تخت پایین بیایید‪ .‬دیگر نمی توانید چرت بزنید و به‬ ‫رختخواببرگردید‪.‬باداشتناینساعترباتیکمطمئنباشیدکهخوابنمی مانید‪.‬‬ ‫المپ های بی سیم ‪LED‬‬ ‫نورپردازی در خانه با سیستم ‪LED‬‬ ‫نورپردازی هوشمندانه فیلیپس راحت‬ ‫شده اســت‪ .‬می توانید با سوییچ های‬ ‫دیــواری معمولی خاموش‪/‬روشــن‬ ‫خداحافظی کرده و سیستم روشنایی‬ ‫جدید هوشمندی که از طریق گوشی های هوشمند قابل کنترل است را تجربه‬ ‫کنید‪ .‬این سیستم روشنایی با کمک یک اپلیکیشن تلفن همراه از طریق اتصال‬ ‫به وای فای (‪ )Wi-Fi‬کنترل می شود‪ .‬می توانید از راه دور چراغ ها را خاموش و‬ ‫روشن کنید و یا خاموش و روشن نمودن ان ها را با موبایل یا تبلت خود تنظیم‬ ‫کنید‪ .‬چراغ های باکیفیت ‪ LED‬با صرفه جویی در مصرف انرژی برای محیط‬ ‫خانه و دفتر مناسب هستند‪.‬‬ ‫‪80‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫بدیاتور(‪)Bediator‬‬ ‫بدیاتــور با اســتفاده از تکنولوژی‬ ‫گرمایی هوشــمند‪ ،‬در فصل زمستان‬ ‫دمــای ایده الی را بــرای اتاق فراهم‬ ‫می نماید‪.‬برخالفرادیاتورهایقدیمی‪،‬‬ ‫بدیاتور برای انــرژی مقرون به صرفه‬ ‫اســت و در پرداخت قبوض به شــما کمک می کند‪ .‬این یک رادیاتور شیک‬ ‫است که با یک تلنگر تبدیل به تخت می شود‪ .‬هنگامی که دکمه کنار ان را‬ ‫فشار دهید‪ ،‬برمی گردد و روی کف اتاق کشیده می شود‪ .‬صفحه نمایش ‪LED‬‬ ‫اطالعاتی مانند تاریخ و دمای کنونی اتاق را در اختیارتان می گذارد‪.‬‬ ‫شیر اب هوشمند‬ ‫اب متناســب با محیط‬ ‫این شــیر ِ‬ ‫زیست‪ ،‬باعث صرفه جویی اب تا‪15000‬‬ ‫گالن در هر واحد در سال می شود‪ .‬شما‬ ‫می توانیدبااستفادهازاینفناورینواورانه‬ ‫به صرفه جویی در مصرف اب کمک‬ ‫کنید‪ .‬این وسیله همچنین با طراحی هوشمندانه اش باعث حفظ انرژی می شود‪ .‬با‬ ‫حفظ اب و انرژی‪ ،‬می توانید کاهش االیندگی کربن را هم داشته باشید‪ .‬این شیر‬ ‫اب هوشمند‪ ،‬بهداشتی و بدون الودگی است؛ زیرا نیازی به تماس دست با سرپوش‬ ‫شیر ندارد‪ .‬این شیر مناسب کودکان‪ ،‬سالمندان و افراد معلول است و وسیله ای‬ ‫ارزان قیمت برای حفظ اب و محیط زیست ما به شمار می رود‪.‬‬ ‫بلندگوهایبی سیم‬ ‫این بلندگوهای مســتقل با قابلیت‬ ‫اتصال به وای فای منزل‪ ،‬لذت گوش‬ ‫دادن به موســیقی را برایتان افزایش‬ ‫می دهند‪ .‬ایــن بلندگوهــا از طریق‬ ‫اپلیکیشنتلفن هایهوشمندقابل کنترل‬ ‫هستند‪ .‬این برنامه ها دسترسی به کتابخانه ‪ iTunes‬شما و سایر سرویس های‬ ‫دارای انعطاف پذیری باال را فراهم می ســازند‪ .‬می توانید موسیقی خود را از هر‬ ‫دستگاهی که با برنامه بارگذاری شده است پخش کنید‪ .‬طراحی جمع وجور این‬ ‫بلندگوها باعث صرفه جویی در فضا شده و نمایی عالی را برای دکور منزلتان فراهم‬ ‫می کند؛ برای مثال‪ ،‬کیفیت صوت ان واضح و با فرکانس باال است‪.‬‬ ‫کتاب نور‬ ‫کتاب نور یک نمایشــگر ‪LED‬‬ ‫یکپارچه در یک بدنه پالستیکی است‬ ‫که نور را با توجه به نیاز خواندن شما‬ ‫تنظیم می کند‪ .‬می توانید ان را به راحتی‬ ‫بــه کتابتان وصل کنیــد‪ .‬همچنین‬ ‫می توانید روشــنایی و زاویه دید را تنظیم کنید‪ .‬این محصول برای سفرهای‬ ‫طوالنی مناسب است‪ .‬می توانید با این محصول سبک وزن‪ ،‬کتاب موردعالقه‬ ‫خود را درحالی که در یک هواپیما یا قطارهستید بخوانید‪.‬‬ ‫نمایشگاه‬ ‫موفقیت‬ ‫گفــتگو‬ ‫گزارش‬ ‫‪ 19‬قانون اساسی برایان تریسی ‪Brian Tracy‬‬ ‫‪ .1‬قانون علت و معلول‬ ‫منبع‪ 120:‬قانوناساسی‪،‬برایانتریسی‬ ‫برنامه ریزی کنید می تواند شما را به پیش ببرد و یا از پیشرفت باز دارد‪.‬‬ ‫‪ .8‬قانون انتظارات‬ ‫هر چیز به دلیلی رخ می دهد‪ .‬برای هر علتی‪ ،‬معلولی اســت و برای هر معلولی علت یا‬ ‫علت های بخصوصی وجود دارد؛ چه از ان ها اطالع داشته باشید‪ ،‬چه نداشته باشید‪ .‬چیزی‬ ‫به اسم اتفاق وجود ندارد‪.‬‬ ‫اگر با اعتمادبه نفس انتظار وقوع چیزی را داشته باشید‪ ،‬در جهان پیرامونتان امکان وقوع پیدا‬ ‫می کند‪.‬شماهمیشههماهنگباانتظاراتتانعملمی کنیدوانتظاراتشمابررفتاروطرزبرخورد‬ ‫اطرافیانتانتاثیرمی گذارد‪.‬‬ ‫همهعلت هاومعلول هاذهنیهستند‪.‬افکارشماتبدیلبهواقعیتمی شوند‪.‬افکارشماافریننده اند‪.‬‬ ‫شماتبدیلبههمانچیزیمی شویدکهدربارهانبیشترفکرمی کنید‪.‬همیشهدربارهچیزهایی‬ ‫فکرکنیدکهواقعاطالبانهستیدوازفکرکردندربارهچیزهاییکهخواستاراننیستیداجتناب‬ ‫کنی ‪.‬د‬ ‫هرچیزیکهذهنخودرابهانمشغولسازیددرزندگیواقعیتپیدامی کند‪،‬هرچیزیکهروی‬ ‫ان تمرکز کنید و مرتبا به ان فکر کنید در زندگی واقعی شکل می گیرد و گسترش پیدا می کند؛‬ ‫بنابراینبایدفکرخودرابرچیزهاییمتمرکزکنیدکهدرزندگیواقعاطالبانهستید‪.‬‬ ‫‪ .2‬قانون ذهن‬ ‫‪ .3‬قانون عینیت یافتن ذهنیات‬ ‫دنیای پیرامون شماتجلی فیزیکیدنیایدرون شماست‪ .‬کار اصلی شمادر زندگی این است که‬ ‫زندگی موردعالقه خود را درون خود خلق کنید‪ .‬زندگی ایده ال خود را با تمام جزئیات ان مجسم‬ ‫کنید و این تصویر ذهنی را تا زمانی که در دنیای پیرامون شما تحقق پیدا کند حفظ کنید‪.‬‬ ‫‪ .4‬قانون باور‬ ‫‪ .9‬قانون تمرکز‬ ‫‪ .10‬قانون عادت‬ ‫حداقل ‪ %59‬از کارهایی که انجام می دهید از روی عادت است؛ خواه عادت های مفید و خواه‬ ‫عادت های مضر‪ .‬شما می توانید عادت هایی که موفقیتتان را تضمین می کند را در خود پرورش‬ ‫دهید؛ به این صورت که تا هنگامی که رفتار موردنظر به صورت اتوماتیک و غیرارادی انجام‬ ‫نمی شنود تمرین و تکرار اگاهانه و مدام ان را ادامه دهید‪.‬‬ ‫‪ .11‬قانون جذب‬ ‫هر چیزی را که عمیقا باور داشته باشید برایتان به واقعیت بدل می شود‪ .‬شما انچه را که می بینید‬ ‫باور نمی کنید؛ بلکه ان چیزی را می بینید که قبال به عنوان یک باور انتخاب کرده اید‪ .‬پس باید‬ ‫باورهایمحدودکننده ایکهمانعموفقیتشماهستندراشناساییکنیدوان هاراازبینببرید‪.‬‬ ‫شمامرتباافکار‪،‬ایده ال هاوموفقیت هاییکهباافکارغالبشماهماهنگهستندرابهخودجذب‬ ‫می کنید؛خواهافکارمنفی‪،‬خواهافکارمثبت‪.‬شمامی توانیدبهترازاینکههستیدباشید‪.‬ثروتمندتر‬ ‫ازاکنونباشیدوتوانایی هایبیشتریداشتهباشید؛چونمی توانیدافکارغالبخودراتغییردهید‪.‬‬ ‫نحوه عملکرد شما همیشه با زیربنایی ترین ارزش ها و اعتقادات شما هماهنگ است‪ .‬انچه‬ ‫ب هراستیارزش هاییکهواقعابهاناعتقادداریدرابیانمی کندادعاهایشمانیست؛بلکهگفته ها‪،‬‬ ‫اعمالوانتخاب هایشما‪،‬به ویژهدرهنگامناراحتیوعصبانیتاست‪.‬‬ ‫زندگی شما نتیجه انتخاب های شما تا این لحظه است؛ چون همیشه در انتخاب افکار خود ازاد‬ ‫هستید‪.‬کنترلکاملزندگی تانوتمامیانچهبرایتاناتفاقمی افتددردستشماست‪.‬‬ ‫‪ .5‬قانون ارزش ها‬ ‫‪ .6‬قانون انگیزه‬ ‫‪ .12‬قانون انتخاب‬ ‫‪ .13‬قانون تفکر مثبت‬ ‫برای موفقیت و شادی در تمام جنبه های زندگی‪ ،‬تفکر مثبت امری ضروری است‪ .‬شیوه تفکر‬ ‫شمانشان دهندهارزش ها‪،‬اعتقاداتوانتظاراتشماست‪.‬‬ ‫هرچهمی گوییدیاانجاممی دهیدازتمایالتدرونی‪،‬خواسته هاوغرایزشماسرچشمهمی گیرد‪.‬‬ ‫این کار ممکن است به صورت خوداگاه و ناخوداگاه انجام شود‪ .‬رمز موفقیت دو چیز است‪ :‬تعیین‬ ‫اهداف و برنامه ریزی برای ان ها و مشخص کردن انگیزه ها‪.‬‬ ‫‪ .14‬قانون تغییر‬ ‫ذهن ناخوداگاه شما موجب می شود همه گفته ها و اعمالتان مطابق‬ ‫با الگویی انجام پذیرد که با تصویر ذهنی و باورهای زیربنایی شما‬ ‫هماهنگ اســت‪ .‬ذهن ناخوداگاه شما بسته به اینکه چگونه ان را‬ ‫‪ .15‬قانون کنترل‬ ‫‪ .7‬قانون فعالیت ذهن ناخوداگاه‬ ‫لوژیروبه پیشرفتهدایتمی شود؛‬ ‫انشروزافزونوتکنو ِ‬ ‫تغییر‪،‬غیرقابل اجتناباستوچونباد ِ‬ ‫باسرعتیغیرقابل قیاسباگذشتهدرحالحرکتاست‪.‬کارشماایناستکهاستادتغییرباشید؛‬ ‫نهقربانیان‪.‬‬ ‫اینکه تا چه حد در مورد خودتان مثبت فکر می کنید بستگی به این دارد که فکر می کنید تا چه‬ ‫حدزندگی تانراتحت کنترلدارید‪.‬سالمتی‪،‬شادیوعملکردعالیازطریقکنترلکاملافکار‪،‬‬ ‫اعمالوشرایطپیرامونتانبه وجودمی اید‪.‬‬ ‫‪ .16‬قانون مسئولیت‬ ‫هرجاکههستیدوهرچهکههستیدبه خاطراناستکهخودتاناین گونهخواسته اید‪.‬مسئولیت‬ ‫کاملانچهکههستید‪،‬انچهکهبه دستاورده ایدوانچهکهخواهیدداشتبرعهدهخودشماست‪.‬‬ ‫‪ .17‬قانون پاداش‬ ‫عالمدرنظموتعادلکاملبهسرمی برد‪.‬شماهمیشهپاداشکاملاعمالتانرامی گیرید‪.‬همیشه‬ ‫از همان دست که می دهید از همان دست می گیرید‪ .‬اگر از عالم بیشتر دریافت می کنید به این‬ ‫دلیلاستکهبیشترمی بخشید‪.‬‬ ‫‪ .18‬قانون خدمت‬ ‫پاداش هایی که در زندگی می گیرید با میزان خدمت شما به دیگران رابطه مستقیم دارد‪ .‬هرچه‬ ‫بیشتربرایبهبودزندگیوسعادتدیگرانکارومطالعهکنیدوتوانایی هایخودراافزایشدهید‪،‬‬ ‫درعرصه هایمختلفزندگیخودنیزپیشرفتبیشتریبه دستمی اورید‪.‬‬ ‫‪ .19‬قانون تاثیر تالش‬ ‫همهامیدها‪،‬رویاها‪،‬هدف هاوارمان هایشمادرگروسخت کوشیشماست‪.‬هرچهبیشترتالش‬ ‫کنیدبختواقبالبهتریپیدامی کنید‪،‬هیچراهمیا نبُریوجودندارد‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪81‬‬ ‫حقوقی‬ ‫تعدادیازهک هاورخنه های‬ ‫امنیتیدرسال‪۲۰۱۷‬‬ ‫در منابع و مقاالت متنوع‪ ،‬به تعدادی از هک ها و رخنه های‬ ‫امنیتی در سال ‪ ۲۰۱۷‬اشاره شده است‪ .‬بر این اساس‪،‬‬ ‫مطالب پیش رو به تعدادی از این موارد می پردازد‪.‬‬ ‫رویا قربانی‬ ‫مشاور حقوقی‬ ‫ســرقت اطالعات کارت های بانکی‪ ،‬منتشــر شدن‬ ‫اطالعات شخصی‪ ،‬دسترسی به نرم افزارها‪ ،‬منتشر شدن‬ ‫پســوردها و کلمات کاربری‪ ،‬تعدادی از این مشــکالت‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫حمالت نرم افــزار مخرب ازجمله نفوذ باج افزار یا یک‬ ‫پیام الکترونیکی ساده در قالب صفحات فیشینگ (پیامی‬ ‫که ظاهرا از طرف یک شرکت مشهور به کاربر رسیده و‬ ‫اطالعات شخصی را مطالبه می کند) بوده است‪.‬‬ ‫باج افزار ‪WannaCry‬‬ ‫باج افــزار ‪ WannaCry‬یکــی از قدرتمندتریــن‬ ‫حمالت ســایبری بود که در فضای مجــازی اتفاق افتاد‪.‬‬ ‫‪ WannaCry‬با نفوذ در سرویس سالمت ملی انگلستان‬ ‫(‪ )NHS‬در دوازدهم می ‪ ۲۰۱۷‬اغاز شد و کنترل ‪200/000‬‬ ‫دستگاه دارای سیستم ‪ Widows‬را در ‪ ۱۵۰‬کشور به دست‬ ‫گرفت‪ .‬مهاجمین جهت رمزگشایی کامپیوترهای قربانیان از‬ ‫ان هــا‪ ۳۰۰‬تا ‪ ۶۰۰‬دالر باج در قالب ارز مجازی بیت کوین‬ ‫(‪ )Bitcoin‬مطالبه کردند‪.‬‬ ‫اکوی فکس (‪)Equifax‬‬ ‫در جــوالی ‪ ۲۰۱۷‬اژانس اکوی فکس‪ ،‬یک رخنه در‬ ‫اطالعات گســترده را گزارش کرد که طی ان اطالعات‬ ‫شخصی ‪ ۱۴۳‬میلیون امریکایی که ‪ %۴۰‬از کل جمعیت‬ ‫امریکا بودند به ســرقت رفته بود‪ .‬اطالعات به ســرقت‬ ‫رفته شامل اسامی‪ ،‬تاریخ تولد‪ ،‬نشانی‪ ،‬شماره گواهینامه‬ ‫رانندگی‪ ،‬اطالعات کارت اعتباری و شماره تامین اجتماعی‬ ‫(‪ )SSNS‬است‪.‬‬ ‫یاهو (‪)Yahoo‬‬ ‫یاهو به دالیل اشــتباهاتش معموال در تیتر خبرهاست‪.‬‬ ‫اگوست ‪ ۲۰۱۳‬هکرها حساب کاربری سه میلیارد کاربر یاهو‬ ‫را از طریق دسترستی غیرمجاز به پست الکترونیکی و رمز‪،‬‬ ‫به سرقت بردند‪ .‬همچنین این شرکت در چهارم اکتبر‪۲۰۱۷‬‬ ‫اعالم کرد که متحمل یک حمله سایبری گردیده است‪.‬‬ ‫شرکت ‪HBO‬‬ ‫سال ‪ ۲۰۱۷‬برای شــرکت ‪ HBO‬سال بدی بود؛ زیرا‬ ‫یک هکر منتسب به ایران اطالعات ارزشمندی از داده های‬ ‫شرکت که شامل اپیزودهای منتشر نشده بازی سلطنت ها‬ ‫(گیم اوترون‪ ،‬اشتیاقت را مهارکن‪ ،‬غیرقابل اعتماد و غیره)‬ ‫بود را به ســرقت برد‪ .‬این هکر داده های شخصی معاون‬ ‫اجرایی شــبکه در امور قانونی ‪ HBO‬را نیز که شامل رمز‬ ‫پســت های الکترونیکی‪ ،‬متون ساده رسانه های اجتماعی‪،‬‬ ‫حساب های بانکی‪ ،‬کار و دانشگاه او بود را به سرقت برد که‬ ‫به افشای برخط ان منتهی گردید‪.‬‬ ‫‪82‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫بدافزار ‪Petya‬‬ ‫ســوابق رای دهندگان کالیفرنیا‬ ‫(‪)California Voter Records‬‬ ‫درماه ژوئن‪ ،‬بدافزار پاک کننده دیسک پتیا کسب وکارهای‬ ‫اوکراینی‪ ،‬اژانس تبلیغات بریتانیایی‪ ،MPP، Fedex‬شرکت‬ ‫ترابری دانمارکی مارســک و غول گازی و نفتی روسنفت‬ ‫روسیه را تحت تاثیر قرار داد‪ .‬قربانی اصلی بدافزار پتیا‪Fedex ،‬‬ ‫بود که در ســپتامبر افشا نمود متحمل یک خسارت ‪۳۰۰‬‬ ‫میلیون دالری از این حمله گردیده است‪.‬‬ ‫در ‪۳۱‬می‪ ،۲۰۱۷‬محققین یک واقعه‬ ‫را شناســایی نمودند کــه در ان یک‬ ‫هکر‪ ،‬ســوابق ‪ ۱۹‬میلیون رای دهنده‬ ‫کالیفرنیایی را به سرقت برد‪ .‬اطالعات‬ ‫به سرقت رفته شامل نام‪ ،‬شهر‪ ،‬شماره‬ ‫تلفن‪ ،‬نشانی منزل‪ ،‬وضعیت رای دهی‪،‬‬ ‫پســت الکترونیکی وســایر داده های‬ ‫شخصی بود‪.‬‬ ‫در ماه مارس‪ ،‬یک سری حمالت از کار انداختن سورویس‬ ‫(‪ )DDOS‬به یک دانشگاه امریکایی ضربه زد که به مدت‬ ‫‪ ۵۴‬ساعت به طول انجامید‪.‬‬ ‫‪Taringa‬‬ ‫نرم افزار سی کلینر (‪)Ccleaner Software‬‬ ‫در ماه اگوست‪ ،‬غول رسانه اجتماعی‬ ‫امریکای التین (‪ )Taringa‬متحمل‬ ‫یک رخنه در داده های خود گردید که‬ ‫طی ان اطالعات ‪ ۲۸‬میلیون حســاب‬ ‫کاربری دزدیده و در اینترنت منتشــر‬ ‫گردیدند‪ .‬اطالعات شــامل نام کاربر‪،‬‬ ‫ادرس پست الکترونیکی و گذرواژه های‬ ‫ان ها بود که با الگوریتم ‪ MD5‬خرد‬ ‫شدند‪ .‬این شرکت هک را تایید کرد؛ اما‬ ‫ادعا نمود که هیچ شماره تلفن و ادرس‬ ‫بیت کوینی به سرقت نرفته است‪.‬‬ ‫‪ ۵۴‬ساعت حمله ‪DDOS‬‬ ‫در ماه ســپتامبر‪ ،‬غول امنیت سایبری اوست افشا نمود‬ ‫که شرکت فرعی ‪ Ccleaner‬توسط هکرهای ناشناسی‬ ‫موردحمله واقع شده است‪.‬‬ ‫‪Nice Hash‬‬ ‫در سپتامبر‪ ،۲۰۱۷‬فروشگاه استخراج پول های رمزنگاری‬ ‫شده ‪ Nice Hash‬هک شد که طی ان تبهکاران سایبری‬ ‫بیش از ‪ ۷۰‬میلیون دالر از صندوق این شــرکت به سرقت‬ ‫بردند‪ .‬در این رویداد‪ ،‬هکرها کل صندوق بیت کوین شرکت‬ ‫را خالی کردند؛ درنتیجه مدیر ارشد اجرایی شرکت مجبور به‬ ‫استعفا از پست خود شد‪.‬‬ ‫اینترنت‬ ‫و اعتیاد به ان‬ ‫حقوقی‬ ‫فرزاد اخشابی‪،‬‬ ‫مدرس و کارشناس‬ ‫حقوق جزا و‬ ‫جرم شناسی‬ ‫اعتیاد به اینترنت در ایران‬ ‫این موضوع در ایران با افزایش کاربران اینترنت رشــد صعودی داشته؛ به‬ ‫نحوی که ایران از نظر تعداد کاربران و ضریب نفوذ اینترنت در منطقه خاورمیانه‬ ‫رتبه نخست را به خود اختصاص داده است؛ به طوری که می توان اصلی ترین علل‬ ‫اعتیاد به اینترنت در ایران را این چنین برشمرد‪:‬‬ ‫الف) نبودن نگاهی جامع در خصوص استفاده از اینترنت در بدو ورود ان به‬ ‫ایران و عدم برنامه ریزی منظم اجتماعی برای فرهنگ سازی و اموزش خانواده ها‬ ‫در زمینه نحوه استفاده صحیح از اینترنت‪.‬‬ ‫ب) وجود مشکالت و خالءهای روحی و روانی در میان کاربران بر اثر مسائلی‬ ‫همچون بیکاری‪ ،‬شرایط نامناسب ادامه تحصیل و مشکالت معیشتی و ازدواج‬ ‫جوانان و‪...‬‬ ‫راهبردها و روش های درمان عادت های نادرست اینترنتی‬ ‫برخی جامعه شناسان اعتقاد دارند که اعتیاد فقط باید به سوءمصرف مواد مخدر‬ ‫گفته شــود (راشلین ‪ ،1990‬والکلر ‪ .)1983‬ایشان میزان استفاده ‪ 38‬ساعت در‬ ‫هفته از اینترنت را مبنای اعتیاد به اینترنت می دانند‪ .‬البته این نوع استفاده را باید‬ ‫جدای از استفاده از اینترنت برای اهداف کاری و علمی دانست‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫کارشناســان از ‪ 6‬مشخصه برای‬ ‫تشخیصاعتیاداینترنتیناممی برند‪:‬‬ ‫‪ -1‬برجســتگی‪ :‬اینترنت تم غالب‬ ‫زندگی‪ ،‬احساسات و رفتار فرد باشد‪.‬‬ ‫‪ -2‬تغییر خلق وخو‪ :‬فرد هنگام استفاده‬ ‫از اینترنت‪ ،‬تغییر در رفتار و احساسات داشته‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫‪ -3‬تحمل‪ :‬افزایش میزان اســتفاده از‬ ‫اینترنت برای رســیدن به خلق وخوهای‬ ‫دلچسب‪.‬‬ ‫‪ -4‬عالئم ترک‪ :‬اگر فرد اســتفاده از‬ ‫اینترنت را متوقف کند دچار ناخوشی شده و‬ ‫عالئم منفی مانند افسردگی و پرخاشگری‬ ‫از خود نشان می دهد‪.‬‬ ‫‪ -5‬کشمکش و مشاجرات لفظی‬ ‫و فیزیکی (پرخاشگری)‪ :‬استفاده‬ ‫از اینترنت باعــث به وجود امدن درگیری‬ ‫بــا افراد دیگر در جریــان زندگی روزمره‬ ‫می گردد‪.‬‬ ‫‪ -6‬عود (بازگشت به عادت)‪ :‬بیمار‬ ‫تمایل به از سرگرفتن رفتارهای اعتیادگونه‬ ‫خود‪ ،‬حتی سال ها بعد از ترک دارد‪.‬‬ ‫راه حل هایی برای غلبه بر این مشکالت و عادات غلط وابستگی به‬ ‫اینترنت‬ ‫‪ -1‬عادات فردی نامطلوب را کنار بگذارید‪.‬‬ ‫‪ -2‬برای پر کردن اوقات خود کارهای دیگری در نظر بگیرید‪.‬‬ ‫‪ -3‬افرادی برای صحبت کردن با ان ها پیدا کنید‪.‬‬ ‫‪ -4‬از متخصصین در مراکز مشــاوره و خدمات روان شــناختی دانشــگاه‬ ‫درخواست کمک کنید‪.‬‬ ‫نوع کاربرد‬ ‫توجه به نوع کاربری که ایا فرد مجبور است به خاطر شغل و حرفه ای که دارد‬ ‫هر روز به اینترنت وصل شود یا خیر‪ ،‬همچنین بررسی این موضوع که عملکرد‬ ‫خانوادگی‪ ،‬شغلی‪ ،‬تحصیلی و اجتماعی وی تا چه حد به علت ارتباط با دنیای‬ ‫مجازی مختل شده است از مواردی هستند که حین درمان باید به خوبی مدنظر‬ ‫قرار گیرند و دشوار است تغییرات مثبت در زندگی واقعی فرد برخالف تغییراتی‬ ‫که او در دنیای مجازی به سرعت به ان ها دست می یابد‪ ،‬به سرعت میسر نیست‬ ‫و به فرصت و زمان کافی و شکیبایی نیاز دارد‪.‬‬ ‫ممانعتممنوع‬ ‫برای درمان اعتیاد به اینترنت هرگز استراتژی ممانعت از ورود فرد بیمار به‬ ‫اینترنت توصیه نمی شود و معموال استراتژی هایی که متخصصین در این مورد‬ ‫پیشنهاد می دهند بر مدیریت زمان روزانه و استفاده از برنامه های جایگزین تاکید‬ ‫دارد که باید فرد را توانمند کرد؛ زیرا فرد توانمند با عزت نفس باال اینترنت را در‬ ‫کنترل خود می گیرد و نه اینترنت وی را‪.‬‬ ‫حوزه ســخن در مقام تحقیق و پژوهش این حوزه بسیار گسترده است که‬ ‫ان شاءهلل در شمارگان بعد حسب عناوین موضوعی بیان مطلب خواهد شد‪.‬‬ ‫نکته اخر‬ ‫نکته بسیار مهم در‬ ‫زمینه درمان اعتیاد‬ ‫مجازی و اینترنتی این‬ ‫است که هدف باید‬ ‫هدایت فرد به سمت‬ ‫استفاده صحیح و‬ ‫خردمندانه از اینترنت‬ ‫باشد؛ نه منع کردن کامل‬ ‫استفاده از ان‪.‬‬ ‫به کارگیریفناوری‬ ‫نوین ارتباطی امروزه‪،‬‬ ‫امری مثبت و ضروری‬ ‫است؛ اما این امر نباید‬ ‫به مناسبات فردی و‬ ‫اجتماعی افراد و زندگی‬ ‫واقعی انان در بستر‬ ‫جامعه لطمه وارد کند‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪83‬‬ ‫نمایشگاه‬ ‫سالمت عمومی‬ ‫گزارش‬ ‫بویبــددهــان‬ ‫افسانه گودرزی‪ ،‬دکتر داروساز | بوی بد دهان‪ ،‬بوی ناخوشایندی است که به همراه هوای بازدم از دهان یا بینی خارج می شود‬ ‫این بو ممکن است واقعی یا کاذب و یا ترس از بوی بد دهان باشد‪.‬‬ ‫عواملغیربیماری زادرایجادبویبددهان‬ ‫افزایش سن‪ :‬بوی دهان در شیرخواران و کودکان‪ ،‬مطلوب است‪ ،‬در افراد بالغ‪ ،‬تند و‬ ‫ناخوشایند است و در افراد سالخورده بوی دهان سنگین است‪ .‬با افزایش سن‪ ،‬باکتری های‬ ‫دهان افزایش می یابند و درعین حال به علت تغییرات متابولیک وکم ابی بدن‪ ،‬ترشح بزاق‬ ‫کاهشمی یابد‪.‬‬ ‫نفس صبحگاهی‪ :‬دهان در طول روز به وسیله بزاق شستشو می شود‪ .‬در هنگام‬ ‫خوابجریانبزاقکممی گردد‪ pH،‬دهانتغییرکردهوانزیم هایدهانتخریبمی شوند‬ ‫وباعثبودارشدندهانمی گردند‪.‬البتهذراتغذایموجوددردهاننیزهنگامخوابسبب‬ ‫رشد باکتری ها در دهان شده و بوی صبحگاهی دهان را تشدید می کنند‪.‬‬ ‫نفسگرسنگی‪:‬روز هدارییانخوردنچندوعدهغذاییبهعلتاثریکهبازدمروی‬ ‫مواد فرار ناشی از متابولیسم و پروتئین ها می گذارد و به علت کاهش بزاق‪ ،‬بوی نامطلوب‬ ‫تولیدمی کند‪.‬‬ ‫قاعدگی‪ :‬در خانم ها قبل قاعدگی به علت افزایش میکروب های بزاق و ترکیبات‬ ‫سولفوردار و در حاملگی و یائسگی نیز به علت تغییرات هورمونی‪ ،‬ممکن است بوی بد‬ ‫دهانایجادشود‪.‬‬ ‫غذا‪ :‬سیر به علت ترکیبات گوگردی ای که وارد جریان خون می کند و به شش ها‬ ‫می رود‪ ،‬ایجاد بوی نامطبوع می کند‪ .‬رژیم های پرچربی‪ ،‬نوشابه های الکلی و رنگ غذایی‬ ‫باعث بوی مخصوص خود می شوند؛ درعین حال‪ ،‬غذاهایی که پروتئین زیاد و مواد قندی‬ ‫کم دارند به علت ایجاد مواد سولفوردار باعث بدبو شدن دهان می شوند‪.‬‬ ‫داروها‪:‬ایزوسورباید‪،‬ویتامین‪،B6‬تتراسیکلین‪،‬هیستامین هاودیورتیک هاایجادبوهای‬ ‫خاصیدردهانمی کنند‪.‬‬ ‫سیگار‪ :‬دخانیات موجب لک هدار شدن دندان ها‪ ،‬کاهش حس چشایی و صدمه به لثه‬ ‫می شوند‪.‬‬ ‫عوامل دهانی در ایجاد بوی بد دهان‬ ‫دندان عقل‪ :‬چون دسترسی به ناحیه دیواره پشت دندان عقل مشکل است و تمیز‬ ‫کردنانکمترصورتمی گیرد‪،‬محلتجمعمیکروباست‪.‬‬ ‫زبان‪ :‬ناحیه سطح زبان‪ ،‬به خصوص قسمت خلفی پرزها‪ ،‬بلندتر هستند و بعد از غذا‬ ‫خوردن در این نواحی غذا باقی می ماند و باعث بوی بد دهان می شود‪.‬‬ ‫پرکردگی های نامناسب وپروتزهای ثابت‪ :‬پروتزهای ثابت‬ ‫تکنیک خاصی برای تمیز کردن دارند که اگر درست تمیز نشوند‪ ،‬غذا‬ ‫دران هاتجمعمی یابدوبوینامطبوعمی دهد‪.‬پرکردن هاینامناسب‬ ‫با ماده امالگام که نتوان با نخ دندان بین ان ها را تمیز کرد نیز باعث‬ ‫بدبوییدهانمی شود‪.‬‬ ‫باکتری هایفلورطبیعیدهان‪:‬شایع ترینعلتمشکالت‬ ‫دهان‪ ،‬باکتری های فلور طبیعی دهان‪ ،‬به ویژه گرم منفی ها‪ ،‬هستند‬ ‫که ترکیبات سولفوردار تولید می کنند‪ .‬بوی بد دهان ناشی از وجود‬ ‫فلور دهان روی باقیمانده مواد غذایی‪ ،‬بقایای سلول های اپی تلیال و‬ ‫تجزیهاسیدامینهاست‪.‬‬ ‫ژنژویتوپریودنت‪:‬درژنژویتوپریودنتکهبیماری های‬ ‫وابســته به بافت نگاهدارنده و دندان و لثه هستند‪ ،‬در اثر‬ ‫خون ریزی هایمکررووجودبافتاسیب دیده‬ ‫وتجمعمیکروب‪،‬زمینهایجادبویبد‬ ‫دهانفراهممی شود‪.‬‬ ‫خشکی دهان‪ :‬کمبود‬ ‫‪84‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫ویتامین ‪ ، A ، B12‬اهن و روی باعث خشکی دهان و رشد میکروب ها و بوی بد دهان‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫عواملپاتولوژیکغیردهانیدرایجادبویبددهان‬ ‫سینوس ها‪:‬سینوزیتحادبامیکروب هایبی هوازیایجادنمی شود؛ولیسینوزیت‬ ‫مزمنبهعلتحضورباکتری هایبی هوازیایجادبویبددهانمی کند‪.‬‬ ‫لوزه و حلق‪ :‬عفونت مکرر لوزه منجر به تولید منافذ عمیقی می شود که غذا و بزاق در‬ ‫ان ها جمع می شود و اگر مکانیسم های طبیعی این منافذ را پاک نکنند‪ ،‬تجمع ان ها سبب‬ ‫تونسیلولیت (التهاب لوزه) و بوی بد دهان می شود که در فارنژیت (التهاب گلو) نیز چنین‬ ‫مسئله ایوجوددارد‪.‬‬ ‫گوارش‪ :‬در اشاالزی (اختالل در حرکت عضله مری و اختالل در باز شدن دریچه‬ ‫اق گرد امده در قسمت گشاد شده مری‪،‬‬ ‫بین مری و معده) به علت تجزیه غذا‪ ،‬مایعات و بز ِ‬ ‫گازهاییتولیدمی شودکهمنجربهبویبددهانمی گردد‪.‬‬ ‫بیماری ها‪:‬بیماریهلیکوباکترپیلوریبهعلتفعالیتباکتری هاییکهتولیدکنندهگاز‬ ‫گوارشی و نفخ هستند و نیز بیماری هایی نظیر کتواسیدوز دیابتی (به علت ازاد شدن مواد‬ ‫کتونی از ریه و ایجاد بوی استون در ریه)‪ ،‬نارسایی کلیه (به علت افزایش اوره در خون و بزاق‬ ‫و تجزیه ان به امونیاک) و نارسایی کبد در ایجاد بوی بد دهان نقش دارند‪.‬‬ ‫اختالالت روانی‪ :‬شخص احساس بوی بد در دهان می کند و نسبت به حرکات‬ ‫اطرافیانواکنشمی دهد‪.‬‬ ‫درمان ها‬ ‫بیمارانیکهبهسببخشکیدهان(دراثرمصرفدارویاافزایشسنیابیماری)بوی‬ ‫بد دهان دارند؛ از ادامس بدون شکر استفاده کنند‪.‬‬ ‫کاهشکشیدنسیگار‪،‬کاهشنوشیدننوشابه هایگازدار‪،‬کاهشخوردنغذاهای‬ ‫ادویه ای و غذاهای گوشتی زیاد‪.‬‬ ‫نوشیدن اب زیاد‪.‬‬ ‫شستن زبان‪ ،‬مسواک زدن‪ ،‬برس زدن عمیق زبان‪ ،‬پاک کردن فضاهای بین دندانی‬ ‫(با نخ دندان یا برس های مخصوص فضای بین دندانی) و جویدن سبزی های ُپرالیاف‪،‬‬ ‫ادامسیاقرص هایجویدنی‪.‬‬ ‫در صورت استفاده از دندان مصنوعی‪ ،‬دندان ها را شب از دهان خارج‬ ‫کرده و قبل از استفاده کامال تمیز شوند‪.‬‬ ‫دهانشویه کلرهگزیدین فراورده موثری است؛ ولی‬ ‫نباید به صورت درازمدت اســتفاده شود؛ چون لک های‬ ‫دندان را تشــدید می کند‪ .‬لیســترین هم چون اسانس‬ ‫روغنی و الکل است‪ ،‬روزی ‪ 2‬بار به مدت ‪ 30‬ثانیه در ‪۶‬‬ ‫هفته اثر مناسبی دارد‪ .‬البته چون الکل خاصیت قابض‬ ‫دارد و در دهان متابولیزه می شود‪ ،‬دهانشویه های بدون‬ ‫الکل بیشتر موردپذیرش هستند‪.‬‬ ‫رفع بیماری های لثه ناشی از کمبود ویتامین ‪ A‬یا ‪.C‬‬ ‫درصورتی که دچار حساسیت غذایی هستید‪ ،‬داروهای‬ ‫ضدرفالکــس یا داروهایی که در درمان زخم گوارش به کار‬ ‫می روند استفاده کنید‪ .‬البته اکثر مشکالت گوارشی‬ ‫ناشــی از استرس اســت و با کاهش‬ ‫استرس‪ ،‬مشــکالت گوارشی و‬ ‫درنتیجه‪ ،‬بوی دهان کاهش‬ ‫می یابد‪.‬‬ ‫زیــبایی‬ ‫نمایشگاه‬ ‫گزارش‬ ‫نکاتی در مورد کیست مویی‬ ‫منشا مادرزادی و عود در جوانی‬ ‫دکتر حمیدرضا علیزاده اطاقور‬ ‫دانشیارگروهجراحیوعضوهیئت‬ ‫علمیدانشگاه‬ ‫شایع مردان پر مو!‬ ‫مشکل‬ ‫ِ‬ ‫کیست مویی (کیست پیلونیدال) یکی از مشکالت‬ ‫شــایع‪ ،‬به خصوص در مردان پر مو‪ ،‬است‪ .‬این کیست‬ ‫معموال در ناحیه بین دو قسمت باسن و روی منطقه‬ ‫استخوان ساکرال (دنبالچه) تشکیل می شود‪ .‬تشکیل‬ ‫این کیســت معموال بدون عالمت است و به مرور با‬ ‫بزرگ تر شدن و یا در شرایط عفونی شدن عالمت دار‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫این کیست از نظر تئوری منشــا مادرزادی دارد و‬ ‫به مرور در جوانی در صورت تحریک شــدن؛ ازجمله‬ ‫حالت هایی مثل نشستن طوالنی مدت یا رانندگی و در‬ ‫زمینه پرمویی رشد می کند‪.‬‬ ‫ابسه دردناک‬ ‫در صورتی که این کیســت عفونی شــود و به‬ ‫اصطالح ابســه تشــکیل شود؛ شــدیدا دردناک‬ ‫می شــود‪ .‬گاهی در چنین شــرایطی خو ِد کیست‬ ‫خودبه خود پاره می شــود و چــرک فراوان خارج‬ ‫می شــود‪ .‬اگر هنوز ابسه تشکیل نشده باشد و فرد‬ ‫مراجعه کند باید کل کیســت به طور کامل توسط‬ ‫متخصص جراح برداشته شود‪.‬‬ ‫اول بهبود ابسه بعد جراحی‬ ‫در صورت وجود ابســه‪ ،‬در ابتدا چرک با برش‬ ‫جراحی عمل می شــود و بهتر است درمان قطعی‬ ‫جراحی بعد از بهبودی ابسه انجام شود‪ .‬در صورت‬ ‫جراحی قطعی‪ ،‬معموال منطقه عمیقی باز می ماند‬ ‫که روش های مختلف جراحی پالســتیک ازجمله‬ ‫انجــام فلپ های مختلف‪ ،‬به بســتن زخم کمک‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫توصیه های بعد از جراحی‬ ‫یکی از روش های دیگر‪ ،‬باز گذاشتن زخم و توصیه به‬ ‫شستشوی مداوم و پانسمان است که در این روش نیز‬ ‫زخم به طور بسیار خوبی ترمیم خواهد شد‪.‬‬ ‫در طول دوره درمان‪ ،‬مصرف بیشــتر ویتامین ث و‬ ‫ویتامین ا توصیه می شود‪ .‬ازجمله نکات مهم بعد از عمل‬ ‫این است که احتمال عود مجدد بیماری وجود دارد و فرد‬ ‫باید به نکات زمینه ساز بیماری ازقبیل نشستن طوالنی‬ ‫توجه کند‪.‬‬ ‫جلوگیری از ریزش مو در طول سفر‬ ‫سال نو و ســفرهای نوروزی نزدیک است‪ .‬سپری‬ ‫کردن ایام تعطیالت نوروزی در کنار خانواده و دوستان‬ ‫در شهرهای جدید بسیار جذاب است؛ اما برخی از مردم‪،‬‬ ‫به خصوص افرادی که مدام در ســفر هســتند یا زیاد‬ ‫سفر می کنند‪ ،‬با مشکالتی مواجه می شوند که یکی از‬ ‫مهم ترین ان ها «ریزش مو» است‪ .‬در این شماره نکاتی را‬ ‫برای جلوگیری از ریزش مو با شما به اشتراک می گذاریم‪.‬‬ ‫علل ریزش مو در طول سفر‪:‬‬ ‫تغییر شرایط اب وهوایی و اثرات ان‬ ‫اب (دلیل عمده)‬ ‫تغییرمنطقهزمانی‬ ‫استرس ناشی از برنامه های پرتکاپوی سفر‬ ‫شرایطپزشکی‬ ‫نکاتی بــرای جلوگیری از ریــزش مو هنگام‬ ‫مسافرت‬ ‫‪ ÁÁ‬نکته اول‪:‬‬ ‫برخی از مردم در طول سفر هم از لوازم حالت دهنده‬ ‫یا تقویت کننده موی خود استفاده می کنند‪ .‬اگر شما هم‬ ‫از این دسته افراد هستید؛ وقت ان رسیده که این کار را‬ ‫متوقف کنید‪ .‬بهتر است از این لوازم در منزل خودتان‬ ‫استفاده کنید‪ ،‬نه در سفر‪.‬‬ ‫‪ÁÁ‬نکته دوم‪:‬‬ ‫بهتر است در اتاقی که دارای تهویه کننده هوا است‬ ‫اقامت کنید تا یک اتاق ساده‪ .‬این راه به سالم تر ماندن‬ ‫موی شما کمک می کند‪.‬‬ ‫‪ÁÁ‬نکته سوم‪:‬‬ ‫دقت کنید که هنگام سفر از استفاده اب زیاد برای‬ ‫شستشوی مو یا خیساندن زیاد مو در اب اجتناب کنید؛‬ ‫زیرا با تغییر مکان‪ ،‬نوع اب هم عوض می شــود و این‬ ‫موجب ریزش مو می گردد‪.‬‬ ‫‪ÁÁ‬نکتهچهارم‪:‬‬ ‫وقتی موهایتان خیس است شانه نزنید؛ زیرا ریشه مو‬ ‫در حالت خیلی نرم و سست قرار دارد و این کار به راحتی‬ ‫موجب ریزش مو می گردد‪.‬‬ ‫‪ÁÁ‬نکتهپنجم‪:‬‬ ‫یکی از مواردی که باید قبل از ســفر رعایت کنید؛‬ ‫تغذیه رسانی مناسب مو به روش های طبیعی‪ ،‬به جای‬ ‫استفاده از مواد شیمیایی و ارایشی‪ ،‬است‪.‬‬ ‫‪ÁÁ‬نکتهششم‪:‬‬ ‫استفاده از حنا یا کاندیشنر (حالت دهنده)‪ ،‬موثرترین‬ ‫راه برای جلوگیری از ریزش مو است‪ .‬اگر ماهی یک بار‬ ‫از این مواد استفاده کنید میزان ریزش موی شما کاهش‬ ‫خواهد یافت و موهایتان نرم و زیبا می شوند‪.‬‬ ‫‪ÁÁ‬نکتههفتم‪:‬‬ ‫نظافت و تمیز نگه داشــتن مو نیز یکی دیگر از‬ ‫راه های کاهش ریزش مو است که می تواند سفرتان‬ ‫را با ریزش موی کمتر یا بدون ریزش مو‪ ،‬رویایی تر‬ ‫سازد‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪85‬‬ ‫روان شناسی‬ ‫این کلید‬ ‫از اسرارتان می گوید!‬ ‫فقط کافیست از بین این کلیدها‪ ،‬کلید موردعالقه خود را انتخاب کنید تا ضمیر‬ ‫ناخوداگاهتان پدیدار شود و اسرارتان را برمال کند؛ پس با دقت انتخاب کنید تا به‬ ‫راز درونتان پی ببرید‪.‬‬ ‫فکر و خیال‬ ‫چیست و چرا‬ ‫به ما اسیب‬ ‫می رساند؟‬ ‫دکتر مریم حاجی لو‬ ‫پزشکوکاندیدایتخصصی‬ ‫روان شناسیسالمت‪،‬مدرسدانشگاه‬ ‫گذرازنامالیمات‬ ‫اکثر افراد در طول زندگی شان با نامالیمات و مشکالت زیادی مواجه‬ ‫می شوند و بعد از گذراندن ان واقعه‪ ،‬از ان جز خاطره ای در ذهنشان باقی‬ ‫نمی ماند؛ اما افراد نه چندان کمی هستند که پس از گذراندن ان مرحله‬ ‫مشکلوحوادثناخوشایند‪،‬ذهنشانهمچناندرگیرانوقایعماندهوتوان‬ ‫گذر از ان ها را ندارند‪ .‬ان ها تا مدت ها درگیر فکر و خیال های ناشی از ان‬ ‫واقعهمی مانند‪.‬حتیتااخرعمراینناراحتیرادرذهنخودحملمی کنند‪.‬‬ ‫مزایاومعایبیاداوریگذشته‬ ‫کلید ‪1‬‬ ‫کلید ‪2‬‬ ‫کلید ‪3‬‬ ‫کلید ‪4‬‬ ‫کلید ‪5‬‬ ‫کلید ‪6‬‬ ‫‪86‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫کلیدی رایج و ساده و بدون هیچ گونه تزیینی را انتخاب کرده اید؛ اما برخالف‬ ‫فرم ساده اش‪ ،‬این کلید معموال برای باز کردن اکثر درب ها موثر است‪ .‬این یعنی‬ ‫شما فردی منطقی و تحلیلی هستید؛ هرچند گاهی نیز حساس و اسیب پذیر‬ ‫می شوید‪.‬‬ ‫کلیدی قابل اطمینان را انتخاب کرده اید که می تواند تمام درب های یک قصر‬ ‫جادویی را باز کند‪ .‬این یعنی شما شخصیتی کاریزماتیک‪ ،‬قوی و نواور دارید‪ .‬شما‬ ‫هر چیزی که می خواهید را به راحتی به دست می اورید و قدرت شما در استقالل‬ ‫و عدم تمایلتان برای تعهدات محدود است‪.‬‬ ‫کلیدی با شکل نادر را انتخاب کرده اید‪ .‬این یعنی شما دارای اعتمادبه نفس‬ ‫زیادی هستید و همیشــه به خود ایمان دارید‪ .‬وگرنه چرا باید ریسک کنید و‬ ‫عجیب ترین کلید را انتخاب کنید؟ زبانه این کلید بسیار فریبنده به نظر می رسد؛‬ ‫درب خاص را‬ ‫پس نمی توانید کامال مطمئن باشید که این کلید بتواند قفلِیک ِ‬ ‫باز کند‪ .‬شما فردی مصمم و با ایده های جذاب زیادی هستید‪ ،‬چالش ها را بدون‬ ‫چندبار فکر کردن می پذیرید‪ ،‬همیشه زندگی تان را تحت کنترل خود دارید و برای‬ ‫سفرهایی که در انتظارتان است اماده عازم شدن هستید‪.‬‬ ‫کلیدی را انتخاب کرده اید که شبیه یک شبدر چهارپر است‪ .‬ایا متوجه این‬ ‫موضوع شده اید؟ این یعنی شما فردی سرزنده‪ ،‬سهل گیر و مثبت بین هستید‬ ‫و همیشــه قسمت روشن ماجرا را می بینید‪ .‬مراقب باشــید؛ زیرا گاهی اوقت‬ ‫مثبت بینی‪ ،‬عامل بی پروایی و کمی هم ســربه هوایی شما می شود و درنتیجه‬ ‫ممکن است بدون اینکه متوجه شوید شما را به دردسر بیندازد‪.‬‬ ‫کلیدی را با تزییناتی پیچیده و ظریف انتخاب کرده اید؛ کلیدی شبیه چیزی‬ ‫که در افسانه ها وجود دارد‪ .‬این یعنی شما فردی رویاپرداز و خالق با شخصیتی‬ ‫اصیل و با تصوراتی بســیار روشن هستید‪ .‬شــما شخصا همه چیز را متوجه‬ ‫می شوید؛ اما گاهی شخصیت منحصربه فردتان به خوبی توسط سایرین درک‬ ‫نمی شود و همین موجب می شود احساس طرد شدن یا درست درک نشدن به‬ ‫شما دست بدهد‪.‬‬ ‫شــما کلیدی کالسیک را انتخاب کرده اید‪ .‬این یعنی شما فردی خردمند و‬ ‫سرشار از احساسات خوب هستید‪ .‬شما قدرتی عالی در تمرکز کردن دارید؛ اما‬ ‫اسایش شخصی تان را سخت می پندارید‪ .‬شما‬ ‫قدم گذاشتن به خارج از منطق ِه‬ ‫ِ‬ ‫فردی بسیار وفادار هستید و معموال همین انتظار را هم از اطرافیانتان دارید‪.‬‬ ‫منبع‪nativestuff :‬‬ ‫ذهن انسان به طور غریزی و طبیعی این توانایی را دارد که به حوادث‬ ‫ناخوشایند گذشته فکر کند‪ ،‬از ان ها عبرت بگیرد و با پیش بینی خطرات‬ ‫احتمالی اینده با کمک تجارب گذشته‪ ،‬از بروز ان ها جلوگیری کند‪ .‬این‬ ‫توانایی تا حد زیادی مفید اســت و از تکرار مداوم اشتباهات پیشگیری‬ ‫می کند؛ اما زمانی که فرد بیش ازاندازه در دام این تله گرفتار شود؛ یعنی‬ ‫به طور مداوم به مشکالت و مصائب گذشته بیندیشد و دائما در نگرانی‬ ‫از مشکالت اینده به سر ببرد‪ ،‬دچار فکر و خیال اسیب رسان شده و لذت‬ ‫زندگی درحال حاضر را از دست خواهد داد‪.‬‬ ‫ایا زنان و مردان به یک میزان دچار فکر و خیال می شوند؟‬ ‫زنان و مردان‪ ،‬هر دو‪ ،‬بالقوه پتانسیل درگیر شدن در دام فکر و خیال‬ ‫را دارند؛ اما زنان به مراتب بیشتر از مردان درگیر این مشکل شده و اسیر‬ ‫موجی از افکار منفی می شوند که گاه رهایی از ان ها بسیار مشکل به نظر‬ ‫می رسد‪ .‬گاهی حتی رویدادهای بسیار جزئی نیز می تواند ساعت ها و یا‬ ‫روزها فرد را دچار فکر و خیال بیش ازحد و اشفتگی سازد‪.‬‬ ‫غلبهبرفکروخیال‬ ‫خانم سوزان نولن هوکسیما در کتاب «زنان و غلبه بر فکر و خیال»‬ ‫می نویسد‪« :‬سعی و تالش برای غلبه بر فکر و خیال شدید‪ ،‬درست مثل‬ ‫گریزازیکباتالقشنیاست‪.‬برایرسیدنبهرهایی‪،‬اولینگامگسستن‬ ‫رشته افکارتان است‪ .‬به این طریق شما اجازه نمی دهید که ان ها شما را‬ ‫بیشتر و بیشتر در درون خود فرو برند و نهایتا منجر به غرق شدنتان در‬ ‫باتالقشوند‪.‬‬ ‫دومین گام‪ ،‬بیرون رفتن از ان منطقه مهلک است و سومین گام‪،‬‬ ‫جلوگیری از افتادن مجدد در دام فکر و خیال های جدید است»‪ .‬در مطالب‬ ‫جدیدترسعیمی کنیممجموعه ایازراهکارهایعملیبرایغلبهبرفکر‬ ‫و خیال را ارائه کنیم‪.‬‬ ‫طب سنتی‬ ‫گیاهان دارویی برای درمان‬ ‫درد مفاصل‬ ‫درد مفاصل‪ ،‬دردی شایع در بین افراد مختلف است‪ .‬مفصل ها دو استخوان را به هم متصل می کنند و هرچه‬ ‫بیشتر پا به سن می گذاریم درد بیشتری در مفاصل بروز خواهد کرد که استفاده از گیاهان دارویی اثر بسزایی در‬ ‫رفع این مشکل و ماندگاری طوالنی تر نتایج مثبت ان دارد‪.‬‬ ‫عوامل عمده ایجاد درد مفاصل‬ ‫لوسمی‪ ،‬بیماری الیم‪ ،‬سرطان استخوان‪ ،‬ارتروز‪ ،‬رماتیسم مفصلی‪ ،‬نقرس‪،‬‬ ‫التهاب تاندون‪ ،‬سارکوئیدوز‪ ،‬بیماری های عفونی (اریون‪ ،‬انفوالنزا و هپاتیت)‪،‬‬ ‫هیپوتیروئیدیسم‪،‬نرم استخوانی‪،‬دررفتگیمفاصلوجراحات‪.‬‬ ‫عالئم و نشانه های درد مفاصل‬ ‫ورم مفاصل‪ ،‬قرمزی مفاصل‪ ،‬گرمی یا داغی مفاصل‪ ،‬قفل شدگی مفاصل‪،‬‬ ‫گرفتگی‪ ،‬ضعف‪ ،‬کاهش طیف حرکات مفصلی‪ ،‬نازکی و حساس شدن مفاصل‪.‬‬ ‫گیاهان موثر در تسکین دردهای مفصلی‬ ‫‪ .1‬کندر‬ ‫کندر گیاهی موثر در درمان درد مفاصل است‪ .‬جزء فعال این گیاه‪ ،‬بوسولیک اسید نام‬ ‫دارد که به شناسایی انزیم ‪-5‬لیپواکسیژناز (‪ )LOX-5‬که عنصر مسئول درد است‬ ‫کمک می کند‪ .‬این گیاه در درمان دردهای ناشی از ارتروز موثر است‪.‬‬ ‫نحوه استفاده‪ :‬میزان ‪ 400-300‬میلی گرم از این گیاه را روزانه ‪ 2‬بار مصرف کنید‪.‬‬ ‫‪ .2‬فلفل قرمز تند‬ ‫این گیاه از موثرترین درمان ها برای درد مفاصل است‪.‬‬ ‫نحوه استفاده‪ :‬فلفل قرمز را با سرکه سیب بجوشانید و سپس ان را به صورت خمیر‬ ‫دراورده و ان را ‪ 2‬تــا ‪ 3‬بار در روز روی موضع موردنظر‬ ‫بمالید تا از میزان درد کاســته شود‪ .‬توصیه می شود که‬ ‫هنگام مالیدن این خمیر به بدن از دستکش استفاده شود‪.‬‬ ‫گیاه توت مار نیز یکی از موثرترین روش ها برای کاهش دردهای مفصلی است‪.‬‬ ‫نحوه استفاده‪ :‬از گیاه توت مار و مقداری اب‪ ،‬یک فنجان چای درست کنید و بعد‬ ‫از ‪ 20-15‬دقیقه ان را بنوشید‪ .‬این چای موجب درمان عالئم متعدد مربوط به درد‬ ‫مفاصل می گردد‪ .‬این چای را به مدت ‪ 3-2‬هفته مصرف کنید‪.‬‬ ‫‪ .7‬الوئه ورا‬ ‫استفاده از این گیاه نیز اثری خوب و با ماندگاری باال در تسکین دردهای مفصلی دارد‪.‬‬ ‫نحوه استفاده‪ :‬موضع موردنظر را روزانه چندبار با ژل الوئه ورا ماساژ دهید تا دردهای‬ ‫مفصلی تانتسکینیابد‪.‬‬ ‫‪ .8‬هویج‬ ‫هویج قرن هاست که در طب سنتی چینی برای مقابله با‬ ‫دردهای مفصلی مورداستفاده قرار می گیرد‪.‬‬ ‫نحوه استفاده‪ :‬هویج را در کاســه ای رنده کنید و‬ ‫مقداری اب لیمو به ان اضافه کــرده و ان را به صورت‬ ‫بخارپز یا خــام مصرف کنید‪ .‬این مخلوط‪ ،‬مواد غذایی‬ ‫موردنیاز را به رباط ها می رســاند و موجب تسکین درد‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫‪ .3‬تخم کرفس‬ ‫با تهیه یک تونیــک از تخم کرفس می توان دردهای‬ ‫مفصلی را تسکین بخشید‪.‬‬ ‫نحوه استفاده‪ :‬مقداری تخم کرفس را در اب جوشانده‬ ‫و روزانه ‪ 2‬بار از این تونیک بنوشید تا درد کاهش یابد‪.‬‬ ‫همچنین می توانید پودر خشک تخم کرفس را در یک‬ ‫لیوان اب گرم بریزید و مصرف کنید‪.‬‬ ‫‪ .4‬ریحان‬ ‫ریحان گیاهی حاوی ذرات ضدالتهابی و انتی اکسیدان است که موجب کاهش عالئم‬ ‫درد و تورم می شود‪.‬‬ ‫نحوه اســتفاده‪ :‬معموال ریحان را به صورت روغن ان بر روی موضع موردنظر‬ ‫استعمالمی کنند‪.‬‬ ‫‪ .5‬دانه کنجد‬ ‫دانه کنجد یا روغن ان را می توان به راحتی برای تسکین درد مفاصل به کار برد‪.‬‬ ‫نحوه استفاده‪ :‬می توانید به روشی ساده‪ ،‬مقداری دانه کنجد را با اب هنگام مصرف‬ ‫وعده های غذایی روزانه میل کنید‪ .‬همچنین روغن کنجد را می توانید به راحتی روی‬ ‫موضع موردنظر بمالید تا درد تسکین یابد‪.‬‬ ‫‪ .6‬توت مار‬ ‫‪ .9‬پیاز‬ ‫پیازها از مشهورترین غذاهای حاوی ذرات ضدالتهابی اند‬ ‫که حاوی فیتوکمیکال هایی برای بهبود پاسخ ایمنی بدن‬ ‫هستند‪ .‬سولفور موجود در پیاز موجب کاهش عملکرد انزیم های محرک درد می شود‪.‬‬ ‫نحوه استفاده‪ :‬به گفته محققان مصرف یک پیاز تازه اثراتی معادل مورفین دارد‪.‬‬ ‫‪.10‬شنبلیله‬ ‫خاصیت انتی اکسیدانی و ضدالتهابی این گیاه موجب کاهش دردهای مفصلی می گردد‬ ‫و برای افرادی که از ارتروز رنج می برند مناسب است‪.‬‬ ‫نحوه استفاده‪ :‬یک قاشق چایخوری تخم شنبلیله سابیده شده را با کمک یک‬ ‫لیوان اب ولرم قورت دهید‪ .‬این کار را هر روز صبح انجام دهید تا اثرات مثبت ان را‬ ‫ببینید‪ .‬همچنین می توانید یک قاشق چایخوری تخم شنبلیله را در طول شب در اب‬ ‫بخیسانید و ان را صبح روز بعد مصرف کنید‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪87‬‬ ‫سالم زندگی‬ ‫بعد از ‪ 15‬سال توانستم‬ ‫دخترم را ببینم!‬ ‫اقا مصطفی ‪ 51‬ســاله‪ ،‬متاهل‪ ،‬دارای سه فرزند‬ ‫(دو دختر و یک پســر) اســت و ‪ 9‬سال و ‪ 2‬ماهی‬ ‫می شــود که دوباره به زندگی سالم گفته است‪ .‬به‬ ‫پرسیدن ســواالت متفاوت تر فکر کردیم اما باز به‬ ‫گفتگو و گرداوری‬ ‫اینجا رسیدیم که باید بدانیم چرا و از کجا شروع شد‪،‬‬ ‫روشنک هورفر‬ ‫چرا و چطور تمام شد و ده ها چرای دیگر که شاید‬ ‫میان پاسخ های به نظر تکراری یک تلنگر ارام برای عزیزی باشد که به بیماری‬ ‫اعتیاد گرفتار است‪.‬‬ ‫ادمی لذت طلب بودم!‬ ‫خیلی ساده توسط یکی از دوستانم به مواد دسترسی پیدا کردم؛ چون ادمی‬ ‫لذت جو‪ ،‬لذت طلب و خیلی هم کنجکاو بودم‪.‬‬ ‫برای رهایی از تنهایی و فقدان پدر به مواد روی اوردم‬ ‫حس تنهایی و اینکه پدرم را از دست داده بودم موجب گرایشم به مواد شد‪.‬‬ ‫می خواستم تنهایی و ناراحتی های از دست دادن پدر را این گونه فراموش کنم‪.‬‬ ‫احساس می کردم که ادم بزرگی هستم و خودم را از دیگران جدا می دانستم!‬ ‫‪ 28‬سال با مواد دست به گریبان بودم!‬ ‫انواع مواد مخدر و مشــروبات الکلی مصرف می کردم و به مدت ‪ 28‬سال و‬ ‫اندی با مواد دست به گریبان بودم‪.‬‬ ‫نقش اطرافیان در گرایش به مواد‬ ‫نقش اطرافیان خیلی زیاد بود؛ چون هیچ موقع به من اهمیت نمی دادند‪ ،‬من‬ ‫را از خود دور می کردند و اینکه دوستانی داشتم که همه با مواد مخدر اشنا بودند‪.‬‬ ‫تاثیر اعتیاد در زندگی شخصی و اجتماعی‬ ‫بیماری اعتیاد باعث شد که من فردی منفرد و منزوی باشم‪ ،‬همیشه دوست‬ ‫داشتم تنها و به دور از اجتماع باشم و همچنین باعث شده بود که ادمی مغرور و‬ ‫خودخواه و خودمحور باشم‪.‬‬ ‫اگاهی در زمان مصرف یا انکار؟‬ ‫هیچ اگاهی ای نســبت به بیماری اعتیاد نداشــتم و همیشه درحال فرار از‬ ‫واقعیت ها و انکار بودم‪.‬‬ ‫برای تهیه مواد حتی به گدایی هم افتادم!‬ ‫برای تامین هزینه تهیه مواد اوایل کار می کردم؛ ولی رفته رفته به خاطر تهیه‬ ‫و مصرف‪ ،‬دست به دزدی می زدم و کالهبرداری می کردم و این اواخر حتی به‬ ‫گدایی هم افتادم‪.‬‬ ‫تصمیم به ترک مواد‬ ‫تولد پاکی یکی از دوستان جرقه ای در من به وجود اورد و باعث شد به این‬ ‫فکر بیفتم که من هم می توانم مانند یک انسان زندگی کنم‪.‬‬ ‫وسوسهبرگشت‬ ‫در اوایل پاکی چون خیلی زیاد اصول برنامه را نمی دانستم و همیشه با دوستان‬ ‫مصرف کننده می نشستم؛ خیلی زیاد وسوسه می شدم‪.‬‬ ‫طوالنی ترین زمان پاکی‬ ‫طوالنی ترین زمان پاکی من به ‪ 3‬روز هم نمی کشید؛ چون طاقت خماری را‬ ‫نداشتم‪ .‬بارها اقدام به ترک کردم؛ ولی طاقت درد و رنج نداشتم و دوباره به سوی‬ ‫مواد روی می اوردم‪.‬‬ ‫‪88‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫به خود می بالیدم که توانستم پا روی هوای نفسم بگذارم‬ ‫قبل از ترک احساس خوبی نســبت به خودم نداشتم؛ چون از خودم ادمی‬ ‫ســاخته بودم که هیچ جا موردقبول دیگران نبودم؛ ولی بعد از ترک و اشنایی‬ ‫با انجمن معتادان گمنام احســاس خوبی نسبت به خود پیدا کردم و به خودم‬ ‫می بالیدم که من هم توانستم پا روی هوای نفسم بگذارم و مواد را رها کنم‪.‬‬ ‫شناخت خدا کمکم کرد پاکی ام را حفظ کنم‬ ‫اهل مطالعه بودم و هستم‪ .‬زمان مصرف ان چنان ارتباطی با خدا نداشتم؛ ولی‬ ‫بعد از ترک‪ ،‬تازه فهمیدم که چه خدای خوب و مهربانی داشتم و همین شناخت‬ ‫به من کمک کرد تا پاکی ام را حفظ کنم‪.‬‬ ‫اقدامات موثر موسسه ‪NA‬‬ ‫اقداماتی از قبیل کمک یک معتاد به معتاد دیگر که این خود عامل اصلی بر‬ ‫جای ماندن ‪ NA‬شده است‪.‬‬ ‫همه از من فراری بودند!‬ ‫نه خانواده و نه جامعه‪ ،‬هیچ کدام پذیرای من نبودند و همیشه به عنوان یک فردی‬ ‫که مریضی واگیردار داشت با من رفتار می کردند؛ یعنی همه از من فراری بودند‪.‬‬ ‫کمک به بیماران گرفتار اعتیاد‬ ‫با پیام رســاندن به صورت مشارکت به ان ها کمک می کنم و یا اینکه پای‬ ‫درددل های ان ها می نشینم و به صحبت های ان ها گوش می کنم‪.‬‬ ‫بعد از ‪ 15‬سال توانستم دخترم را ببینم!‬ ‫در زمان مصرف می خواســتم خانه و زندگی مادرم را به اتش بکشم تا پول‬ ‫مصرفم را بگیرم؛ اما تمام روزهای من بعد از پاکی‪ ،‬همه خاطره است‪ ،‬خاطره های‬ ‫خوب و یکی از این خاطره ها این بود که در ‪ NA‬توانستم بعد از ‪ 15‬سال دخترم‬ ‫را ببینم‪.‬‬ ‫امروز دنیای خوبی دارم‬ ‫از امرو ِز خودم بسیار خوشحالم‪ ،‬دنیایی دارم پر از امید‪ ،‬پر از عشق و پر از ایمان‬ ‫و اعتماد‪ .‬در کل‪ ،‬دنیای خوبی دارم چون انجمن معتادان گمنام را دارم‪.‬‬ ‫کالم پایانی‬ ‫تا زمانی کــه در انجمن معتادان گمنام هســتم از هیچ چیزی واهمه‬ ‫نخواهم داشت‪.‬‬ ‫لباس خوب بپوشید‬ ‫منظور بهترین لباس نیست؛‬ ‫اما پیژامه هم نپوشید‪.‬‬ ‫پوشیدن لباس خوب و کفش‬ ‫راحت به شما یاداوری می کند‬ ‫کارهایی دارید که باید زودتر‬ ‫تمام کنید‪ .‬اگر با لباس راحتی‬ ‫منزل شروع به کار کنید‪،‬‬ ‫جدی گرفتن کار برایتان‬ ‫سخت می شود و کارها زود‬ ‫پیشنمی روند‪.‬‬ ‫ترفندهایی‬ ‫برای خانه تکانی‬ ‫سریع تروراحت تر‬ ‫موسیقیگوشیکنید‬ ‫فرقی نمی کند رادیو یا‬ ‫موزیکموردعالقه تان‬ ‫باشد؛ موسیقی شما را برای‬ ‫تمیز کردن منزل بیشتر به‬ ‫هیجان می اورد‪ .‬اهنگ های‬ ‫با ریتم تند و شادتر موجب‬ ‫می شود سریع تر کار کنید و‬ ‫مزیت دیگر ان این است‬ ‫که می توان این فعالیت ها را‬ ‫نوعی حرکات ورزشی هم به‬ ‫حساب اورد‪.‬‬ ‫با دوستان خود به تمیز کردن بپردازید‬ ‫اینروشفقطبادوستانواقعی‪،‬خوبوقابل اعتماد‬ ‫اثر می کند‪ .‬برای کمک در تمیز کردن منزل دوستتان‬ ‫تالشبیشترینسبتبهمنزلخودتانبه کارمی گیرید‪.‬‬ ‫طوریبرنامه ریزیکنیدکهیکروزمنزلدوستتانرا‬ ‫با هم تمیز کنید و روز بعد با کمک هم منزل خودتان‬ ‫را‪ .‬ممکن است دوستتان بتواند شما را متقاعد کند که‬ ‫افرادی را به منزل دعوت‬ ‫کنید‪ .‬با این کار بیشتر برای‬ ‫مرتب کردن منزل انگیزه‬ ‫می یابید؛ زیرا باید تا یک‬ ‫زمان مشخصی کارها را تمام‬ ‫کنید‪ .‬دقت کنید که به خود‬ ‫زمان کافی برای رسیدگی‬ ‫به همه امور را بدهید‪.‬‬ ‫همچنین می توانید از یک‬ ‫تایمر استفاده کنید؛ این روش‬ ‫برای کودکان هم واقعا روش‬ ‫کارامد و خوبی است‪ .‬اخرین‬ ‫رکورد زمان مرتب کردنتان‬ ‫را جایی یادداشت کنید‪ .‬حتی‬ ‫بچه ها هم برای ثبت رکورد‬ ‫هیجان زده می شوند‪.‬‬ ‫دیدن مدل های متنوع خانه ها‬ ‫یا عکس های مختلفی در‬ ‫مجالت و نشریات‪ ،‬محرک‬ ‫خوبی برای شماست‪.‬‬ ‫همچنین این عکس ها به‬ ‫شما تصوری از یک خانه‬ ‫تمیز و عالی می دهد و شما را‬ ‫وامی دارد تا برای رسیدن به‬ ‫ان کیفیت بیشتر تالش کنید‪.‬‬ ‫خواندن مقاالت و مطالبی‬ ‫در مورد خانه داری‪ ،‬توصیه ها‬ ‫و ایده های متنوعی را برای‬ ‫مرتب کردن منزل به شما‬ ‫می دهد‪ .‬فقط خیلی غرق‬ ‫خواندن نشوید که از مرتب‬ ‫کردن منزل غافل بمانید‪.‬‬ ‫اســتفاده از محصوالت جدیــد یا محصوالت‬ ‫موردعالقه با عطر و اسانسی جدید انگیزه شما را‬ ‫برای مرتب ســازی منزل بیشتر می کند‪ .‬وقتی اثر‬ ‫این روش بیشتر می شود که استفاده از ان محصول‬ ‫موجب صرفه جویی در وقت و هزینه شما نیز شود‪.‬‬ ‫زمان پایان مشخص کنید‬ ‫در مدل های متنوع خانه ها‬ ‫گشتیبزنید‬ ‫مقاله ای در مورد‬ ‫خانه داریبخوانید‬ ‫از محصوالت جدید استفاده کنید‬ ‫خانه داری‬ ‫ازدستچیزهایجاتنگ کنیکهکمدهایتانرااشغال‬ ‫کرده است رها شوید‪.‬‬ ‫خانواده را در خانه تکانی مشارکت دهید‬ ‫یک برنامه زمانی مشخص را برای مرتب سازی‬ ‫در اختیــار تمام افــراد خانواده قــرار دهید و برای‬ ‫ان ها جایزه تعیین کنید (یک فیلم‪ ،‬شــام خوب یا‬ ‫خرید)‪ .‬بگذارید تمام افراد خانواده بر روی موسیقی‬ ‫پخش شوندههنگامکارهمحقانتخابداشتهباشند‬ ‫تا فضای شادتری ایجاد شود‪.‬‬ ‫لوازمی که اســتفاده نمی کنید را به حراج‬ ‫بگذارید‬ ‫اگر لوازمی در منزل دارید که زیاد از ان ها استفاده‬ ‫نمی کنیدان هارابفروشیدودرعوض‪،‬چیزیکهواقعا‬ ‫نیاز دارید را بخرید‪ .‬برخی چیزها را هم می توانید به‬ ‫خیریه ها ببخشید‪ .‬حتی بچه ها هم به فروش برخی‬ ‫لوازمشــان در ازای دریافت مقداری پول رضایت‬ ‫بیشتریخواهندداشت‪.‬‬ ‫به خودتان جایزه بدهید‬ ‫این جایزه می تواند خرید یک چیز موردعالقه‬ ‫باشد؛ مثال «اگر این کارم را به موقع تمام کردم‪،‬‬ ‫ان کتاب جدیدی کــه دیده بودم را می خرم‪».‬‬ ‫یــا انجام کاری که خیلی دوســت دارید؛ مثال‬ ‫«وقتی کارم تمام شد می توانم دو ساعت را به‬ ‫درست کردن البوم عکس یا دفترچه یادداشت‬ ‫بگذرانم»‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪89‬‬ ‫اشپزی‬ ‫کباب سبز برای عروس‬ ‫کوچیکهاسداهلل خان‬ ‫کباب بهترین غذای موردعالقه ام‬ ‫است‬ ‫کمند امیرسلیمانی هستم‪ .‬به غذاها و‬ ‫مزه ها توجه خیلی زیادی از خود نشان‬ ‫می دهم‪ .‬به شدت با عشق غذا می خورم‬ ‫و یکی از تفریحات من رفتن به رستوران‬ ‫به همراه خانواده و خوردن کباب است‪.‬‬ ‫غذای موردعالقه ام کباب اســت‪ ،‬البته‬ ‫البالوپلو هم خیلی دوست دارم؛ اما کباب‬ ‫را بهترین غذای خودم می دانم‪.‬‬ ‫مهران بیات‪ ،‬سراشپز بین المللی و متخصص کباب های ایرانی در ایران و‬ ‫خارج از کشور‬ ‫خانم امیرسلیمانی عزیز‪ ،‬کباب ازجمله‬ ‫غذاهای ســنتی و پرطرفدار ایرانی است‬ ‫که تاریخچه ان به ســال های خیلی دور‬ ‫بازمی گردد‪ .‬بســیاری از توریست هایی که‬ ‫وارد کشورمان می شوند برای خوردن کباب‬ ‫ایرانی که جزو غذاهای اصیل ما به شــمار‬ ‫می رود لحظه شــماری می کنند؛ بنابراین‬ ‫بنده بابت این حسن سلیقه به شما تبریک‬ ‫می گویم که به فرهنگ غذایی کشورمان‬ ‫گرایش دارید‪ .‬پیشنهاد من به شما این است‬ ‫که اگر کباب را با سبزیجات معطر و پرخاصیت درست و میل بفرمایید؛ هم تنوع غذایی‬ ‫شما در ردیف کباب ها باال می رود و هم ارزش غذایی کباب دوچندان می شود؛ بنابراین‬ ‫من کباب سبز (سبزیجات) را به شما پیشنهاد می دهم‪.‬‬ ‫روش تهیه‬ ‫توصیه من این است که حتما گوشت و گلوگاه گوسفند را سه مرتبه چرخ کنید‪ ،‬این‬ ‫کار به ورز داده شدن گوشت کمک کرده و از متالشی شدن کباب جلوگیری می کند‪.‬‬ ‫البته بهتر است گوشت چرخ شده با نمک مخلوط و شب قبل در یخچال نگهداری شود‪.‬‬ ‫پیازها را پوست گرفته و سپس با رنده ریز ان ها را رنده کرده و در صافی ریخته تا اب ان‬ ‫کامال گرفته شود (مقدار تفاله پیاز که اب ان گرفته شده نباید بیشتر از ‪ 300‬گرم باشد؛‬ ‫چون باعث بدمزه شدن کباب می شود و کباب چسبندگی خود را از دست می دهد)‪ .‬پیاز‬ ‫رنده شده را همراه با نمک و فلفل و زعفران به گوشت چرخ شده اضافه می کنیم و خوب‬ ‫ورز می دهیم تا تمامی مواد به خورد هم رفته و با هم ترکیب شوند تا مایه کباب حالت‬ ‫چسبندگی پیدا کند‪ .‬به یاد داشته باشید که چسبندگی کباب راز موفقیت شما در پخت‬ ‫کباب است‪ .‬مخلوط گوشت را به مدت‪ 2‬تا‪ 3‬ساعت در یخچال نگه دارید‪ .‬برای به سیخ‬ ‫کشیدن کباب باید حتما از سیخ پهن استفاده کنید و این نکته ضروری است که سیخ ها‬ ‫نباید خیس باشند؛ چون گوشت به خوبی به سیخ نمی چسبد‪.‬‬ ‫‪90‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫موادالزمبرایتهیهکبابکوبیدهسبزبادانه هایروغنی‪:‬‬ ‫گوشت سردست گوساله‪ 600 :‬گرم (به دلخواه می توانید از‬ ‫ران گوسفندی استفاده کنید)‬ ‫گلوگاه گوسفندی‪ 400 :‬گرم‬ ‫پیاز‪ 500 :‬گرم‬ ‫قارچ‪ 5 :‬عدد‬ ‫نمک‪ ،‬فلفل‪ ،‬زعفران‪ :‬به میزان الزم‬ ‫سبزی ریحان و جعفری‪ :‬به میزان الزم‬ ‫کنجد‪ :‬به میزان الزم‬ ‫مغز گردو‪ ،‬بادام‪ ،‬تخمه کدو ساطوری شده‪ :‬به میزان الزم‬ ‫قبل از شروع کار یک سری مقدمات الزم است‪:‬‬ ‫ابتدا در کاســه کوچکی اب ولرم ریخته و در کنار دستتان قرار دهید‪ ،‬پیش از‬ ‫برداشــتن مایه کباب دستتان را خیس کنید و یک مشت از مایه را بردارید و به‬ ‫شکل بیضی مانند (دوکی) دراورید و همان طور که مواد در دستتان قرار دارد سیخ‬ ‫را روی مایه دوکی شکل بگیرید و سطح سیخ را بپوشانید؛ به طوری که مایه کباب‬ ‫به صورت مســاوی روی ســیخ قرار گیرد و در پایان دستتان را در اب ببرید و با‬ ‫انگشت به صورت قیچی به روی سطح گوشت را از اثر انگشت خود باقی بگذارید‪.‬‬ ‫روش اماده سازی سبزیجات روی کباب‪:‬‬ ‫ابتدا تمام سبزیجات (جعفری‪ ،‬ریحان‪ ،‬قارچ و پیاز) را ساطوری کرده و با دست‬ ‫فشــار دهید تا اب ان گرفته شود؛ ســپس ان را روی سطح کبابی که به سیخ‬ ‫کشیدید بپاشید و با دســت روی ان فشرده تا به خورد کباب برود‪ .‬اکنون اتش‬ ‫برپا کرده و صبر کنید تا شعله ان فروکش کند و زغال گداخته و داغ شود‪ .‬اگر از‬ ‫کباب پز استفاده می کنید صبر کنید تا چدن های کباب پز به خوبی داغ شود؛ چون‬ ‫این کار باعث می شود کباب های شما یکدست و کامال مغزپخت شوند‪.‬نکته‪ :‬اگر با‬ ‫رعایت تمامی موارد باز احساس کردید که ممکن است مایه کباب از هم جدا شود‬ ‫دو عدد تخم مرغ به ان اضافه کنید‪.‬در پایان کباب ها را در ظرف موردنظر گذاشته‬ ‫و با کنجد‪ ،‬مغزگردو و بادام و تخم کدو ساطوری شده با سلیقه خود تزیین کرده‬ ‫و به همراه گوجه کبابی‪ ،‬فلفل کبابی و ریحان تازه میل بفرمایید‪.‬این یک کباب‬ ‫ارگانیک و سالم با ارزش غذایی باال است که باید جایگزین بسیاری از کباب هایی‬ ‫که متاسفانه فقط اسمشان کباب است قرار بگیرد‪ .‬نوش جانتان‪.‬‬ ‫کمندامیرسلیمانی‪:‬‬ ‫ابتدا بسیار دست مریزاد می گویم خدمت اقای مهران بیات‪ ،‬جوان خوش ذوق و‬ ‫سراشپز خوب کشورمان که به این زیبایی و با ظرافت الزم‪ ،‬پخت وپز یک کباب را‬ ‫به من و خوانندگان مجله زیروبم اموزش دادند‪ .‬امیدوارم این نوع مدل کباب که با‬ ‫سبزیجات اغشته شده را بتوانم به خوبی درست کنم یا حداقل یک روز در رستوران‬ ‫اقای مهران بیات مهمان شوم (با خنده)‪.‬‬ ‫اشپزی‬ ‫پاناکوتاکنجدباچیپستافیافرا‬ ‫مواد الزم‬ ‫مواد الزم برای پاناکوتا‬ ‫خوراک بادمجان و خرما‬ ‫دانه کنجد سفید‪ 2 :‬قاشق غذاخوری‬ ‫شیر‪ 300:‬میلی لیتر‬ ‫شربت افرا‪ ،‬اب جوش‪ 2 :‬قاشق غذاخوری‬ ‫غالف وانیل تازه‪ 1 :‬عدد‬ ‫پودر ژالتین‪ 2 :‬و ‪ 1/2‬قاشق چایخوری‬ ‫خامه غلیظ‪ 300:‬میلی لیتر‬ ‫مواد الزم برای چیپس تافی افرا‬ ‫دانه کنجد سفید‪ 3 :‬قاشق غذاخوری‬ ‫دانه کنجد سیاه‪ 2 :‬قاشق غذاخوری‬ ‫شربت افرا‪ 60 :‬میلی لیتر (‪ 1/4‬پیمانه)‬ ‫طرز تهیه‬ ‫قالب موردنظر را خیلی کم چرب کنید‪ .‬دانه های کنجد را در یک تابه نچسب روی‬ ‫حرارت متوسط به مدت‪ 3-2‬دقیقه تفت دهید تا کمی برشته شوند؛ سپس کنار گذاشته‬ ‫تا خنک گردند‪ ،‬بعد کنجدها را با یک غذاساز یا قهوه ساب برقی پودر کنید‪ .‬پودر کنجد‪،‬‬ ‫شیر‪ ،‬شربت افرا و وانیل را در یک شیرجوش بریزید و ان ها را روی حرارت کم با هم‬ ‫مخلوط کنید تا تقریبا به نقطه جوش برسد؛ سپس از روی حرارت برداشته و‪ 5‬دقیقه اجازه‬ ‫دهید تا طعم مواد به خورد هم برود و بعد دانه های وانیل را جدا کنید‪ .‬در همین حین‪ ،‬اب‬ ‫جوش و پودر ژالتین را با هم مخلوط کنید تا ژالتین کامال حل شود‪ .‬مخلوط ژالتین را‬ ‫به مخلوط شیر اضافه کرده و ان ها را به هم بزنید؛ سپس خامه را به ان اضافه و مخلوط‬ ‫کنید‪ .‬مخلوط نهایی را از با عبور از یک صافی به قالب موردنظر منتقل کنید و ان را به‬ ‫مدت حداقل ‪ 4‬ساعت یا در طول شب‪ ،‬در یخچال قرار دهید‪.‬‬ ‫برای تهیه چیپس تافی افرا‪ ،‬کف یک سینی فر‪ ،‬کاغذروغنی بیندازید‪ .‬تمام دانه های‬ ‫کنجد را در تابه ای روی حرارت متوسط به مدت ‪ 3-2‬دقیقه تفت دهید تا کمی برشته‬ ‫شوند و بعد ان ها را از تابه خارج کنید‪ .‬شربت افرا و ‪ 1‬قاشق غذاخوری اب را به تابه اضافه‬ ‫کرده و روی حرارت متوسط به جوش اورید؛ سپس شعله را کم کرده و ‪ 6-5‬دقیقه دیگر‬ ‫حرارت دادن را ادامه دهید تا کمی غلیظ شــود؛ سپس از روی حرارت برداشته و صبر‬ ‫کنید تافی از حباب زدن بیفتد‪ .‬تافی را روی سینی فر بریزید و دانه های کنجد را روی‬ ‫ان بپاشید و اجازه دهید تا خشک و خنک شود؛ سپس ان را به قطعاتی بشکنید و روی‬ ‫پاناکوتای اماده شده قرار دهید و مقداری دیگر شربت افرا روی ان ریخته و سرو کنید‪.‬‬ ‫منبع‪tastecomau:‬‬ ‫مواد الزم‬ ‫روغن زیتون‪ 150 :‬میلی لیتر‬ ‫اب لیموترش‪ 2 :‬قاشق غذاخوری‬ ‫دانه زیره‪ 1+2 :‬قاشق چایخوری‬ ‫سماق‪ ،‬اویشن خشک‪ ،‬پودر دارچین‪:‬‬ ‫‪ 2‬قاشق چایخوری‬ ‫بادمجان‪ 6 :‬عدد بزرگ (یا ‪ 8‬عدد متوسط)‬ ‫سیر له شده‪ 3 :‬حبه‬ ‫پودر تخم گشنیز‪ 2 :‬قاشق غذاخوری‬ ‫پودر زیره‪ 1 :‬قاشق غذاخوری‬ ‫گوجه فرنگی خرد شده‪ 500 :‬گرم‬ ‫خرما (بدون هسته و خرد شده)‪ 100 :‬گرم‬ ‫رب انار‪ 100 :‬میلی لیتر‬ ‫عسل روان‪ 2 :‬قاشق غذاخوری‬ ‫پوره گوجه فرنگی‪ 680 :‬گرم‬ ‫گردو‪ 200 :‬گرم ‪ /‬پنیر فتا‪ 400 :‬گرم‬ ‫جعفری خرد شده‪ 1 :‬دسته کوچک‬ ‫طرز تهیه‬ ‫در ظرفی روغن زیتون را با اب لیمو‪ 2 ،‬قاشق غذاخوری دانه زیره‪ ،‬سماق‪ ،‬اویشن‬ ‫و مقداری نمک و فلفل مخلوط کنید‪ .‬بادمجان ها را به قطعاتی با ضخامت‪ 1‬سانتیمتر‬ ‫برشدهیدو از مخلوط روغن روی ان ها بکشید‪ .‬یک ماهیتابه را رویحرارت بگذاریدتا‬ ‫داغ شود؛ سپس هر طرف بادمجان ها را‪ 10‬دقیقه در ان سرخ کنید‪ .‬در یک تابه عمیق‬ ‫دیگر‪ ،‬بقیه مخلوط روغن‪ ،‬سیر و‪ 1‬قاشق باقیمانده دانه زیره را نیز افزوده و به ارامی مواد‬ ‫راتفتدهیدتاعطران هابلندشود‪(.‬اگرروغنیباقینمانده‪،‬یکقاشقغذاخوریدیگر‬ ‫روغنزیتوناضافهکنید)‪.‬درمرحلهبعد‪،‬پودرتخمگشنیزوپودرزیرهراافزودهو‪ 30‬ثانیه‬ ‫دیگر تفت دهید و سپس گوجه فرنگی ها را اضافه کنید و‪ 5‬دقیقه تفت دهید و متعاقب‬ ‫ان‪ ،‬خرما‪ ،‬رب انار‪ ،‬عسل و رب گوجه را اضافه کنید‪ .‬شیشه رب گوجه را با‪ 250‬میلی لیتر‬ ‫اب پر کنید و ان را هم به تابه اضافه کنید‪ .‬اجازه دهید سس به مدت‪ 20‬دقیقه بجوشد‬ ‫تا غلیظ شود‪ .‬نصف گردو را خوب خرد کنید و با جعفری و مقداری ادویه دلخواه به سس‬ ‫اضافه کرده و به مدت ‪ 5‬دقیقه دیگر ان را بپزید‪ .‬فر را با حرارت ‪ 180‬درجه سانتیگراد‬ ‫مناسبفر‪،‬بادمجان هارابه صورتالیه الیهبچینیدو‬ ‫روشنکنید‪.‬دریکظرفعمیق‬ ‫ِ‬ ‫بین هر الیه مقداری سس بریزید‪ .‬در نیمه راه‪ ،‬پنیر فتا را به قطعات درشت خرد کنید و‬ ‫با بقیه سس و بادمجان ها در بین الیه ها بریزید‪ .‬باقیمانده گردو را هم درشت خرد کنید‬ ‫و با مقداری پنیر روی الیه اخر بپاشید‪ .‬خوراک را به مدت‪ 30‬دقیقه در فر بپزید تا سس‬ ‫شروع به حباب زدن کند و کناره های ظرف حالت برشته به خود بگیرد‪.‬‬ ‫منبع‪Olive :‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪91‬‬ ‫ورزشی‬ ‫چقدر‬ ‫انعطاف پذیر هستید؟‬ ‫چه یک یوگاکار ماهر باشــید یا شخصی که در تالش برای انجام تمرینات‬ ‫خوب تناسب اندام‪ ،‬انعطاف پذیری است‪.‬‬ ‫کشسانی است؛ کلید اصلی یک تمرین ِ‬ ‫افراد مختلف دارای ساختمان استخوانی متفاوتی اند؛ بنابراین هیچ یک از ان ها‪،‬‬ ‫احساســی مشابه از یک تمرین مشابه را نخواهند داشت و به طیف مشابهی از‬ ‫حرکات نیز نخواهند رسید و اشــکالی هم ندارد‪ .‬مهم این است که شما برای‬ ‫حرکات کشســانی زمان می گذارید و ان حس انعطاف پذیــری و نرمی را در‬ ‫عضالتتان حفظ می کنید‪ .‬برای اینکه ببینید وضیعتتان چگونه است و کجا به‬ ‫تمرکز بیشتری برای تمرینات ورزشی نیاز دارید این چند تست که انعطاف پذیری‬ ‫از سر تا پای بدنتان را مشخص می کند را انجام بدهید‪.‬‬ ‫تست عضالت چرخاننده ران‬ ‫این مهم ترین تست برای افرادی است که تمام‬ ‫مدت روز را پشت میز می نشینند؛ چراکه عضالت‬ ‫خارجی چرخاننده ران منقبض می شوند و اگر یک‬ ‫دویدن روتین هر روزه هم داشته باشید‪ ،‬این تنگی‬ ‫و انقباض بیشتر می شود‪.‬‬ ‫روش انجام تست‬ ‫برای این تســت به پشــت روی زمین دراز‬ ‫بکشید؛ درحالی که پای چپ روی زمین است و‬ ‫مچ پای راســت به ارامی روی زانوی پای چپ‬ ‫قرار بگیرد‪ .‬پای چپ را باال بیاورید و سعی کنید‬ ‫عضالت همسترینگ یا ساق پا را لمس کنید و‬ ‫ان را به سمت قفسه سینه نزدیک تر کنید‪ .‬در این‬ ‫حالت کم کم احساس تنش یا کشش در عضالت‬ ‫قسمت خارجی ران چپ خواهید داشت‪.‬‬ ‫اگر نمی توانید به عضالت همسترینگ برسید؛‬ ‫این یک نشــانه بزرگ اســت که قسمت باالی‬ ‫ران شما به شدت منقبض شده است‪ .‬برای اینکه‬ ‫مشــکل را حل کنید؛ پای چپ را روی دیوار قرار‬ ‫دهید تا حکم یک تکیه گاه را برای پا داشته باشد و‬ ‫فاصله مناسب و راحتی بیابید که موجب ایجاد حس‬ ‫کشش بدون درد شود (این بدین معنی است که‬ ‫حرکت کششی کارامد واقع شده است)‪.‬‬ ‫تست مفصل ران و ستون فقرات‬ ‫ازمایش انعطاف پذیری ســتون فقرات توسط‬ ‫خو ِد شخص کار ساده ای نیست؛ اما شما می توانید‬ ‫این ازمایش را به همراه تست مفصل ران انجام‬ ‫بدهید‪.‬‬ ‫‪92‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫تستهمسترینگ‬ ‫اغلب مردم فکر می کنند بهترین راه برای‬ ‫این ازمایــش‪ ،‬چک کــردن انعطاف پذیری‬ ‫همســترینگ (گروهی از ماهیچه های پشت‬ ‫استخوان ران که عامل اصلی خم کردن زانو‬ ‫است) در حالت ایستاده است؛ اما یک مربی یوگا‬ ‫می گوید که انجام این تست به حالت خوابیده‬ ‫هم امکان پذیر است‪.‬‬ ‫روش انجام تست‬ ‫برای این کار‪ ،‬به پشت روی زمین دراز بکشید‬ ‫و پاهای خود را مستقیم روی زمین قرار دهید؛‬ ‫سپس یک پای خود را باال ببرید و ببینید چقدر‬ ‫می توانیدپایخودرا(بدونخمکردن)بهدستانتان‬ ‫برسانید؛ این درحالی است که کمر و سرتان روی‬ ‫زمین قرار دارد‪ .‬اگر بتوانید حداقل ساق پایتان را‬ ‫لمس کنید وضعیتتان خوب است و باید تمرین‬ ‫را ادامه دهید تا بتوانید انگشتان پا را لمس کنید‪.‬‬ ‫اگر نتوانستید؛ از یک طناب یوگا استفاده کنید و‬ ‫ان را به پشت پایتان ببندید و با استفاده از ان به‬ ‫انعطاف پذیریبیشترپاهاکمککنید‪.‬طنابرابه‬ ‫مدت ‪ 1‬تا ‪ 2‬دقیقه درحالی که پاها باال است نگه‬ ‫دارید و این کار را هر روز تکرار کنید تا احساس‬ ‫راحتیبیشتریدراینحالتپیداکنید‪.‬‬ ‫روش انجام تست‬ ‫برای این کار‪ ،‬به پشت دراز بکشید و هر دو زانو را به سمت قفسه‬ ‫سینه ببرید‪ .‬وضعیت باالتنه را به حالت مسطح روی زمین حفظ کنید‬ ‫قرار دادن دست ها به صورت کشیده در دو طرف بدن می تواند به حفظ‬‫این حالت کمک کند‪ -‬بعد به ارامی هر دو زانو را به یک سمت بدن‬ ‫بچرخانیدوسعیکنیدتاجاییکهمی توانیدان هارابهزمیننزدیککنید‪.‬‬ ‫هدف از انجام این تست‪ ،‬نزدیک کردن پاها به زمین با فاصله یکسان‬ ‫در هر دو طرف است؛ در غیراین صورت‪ ،‬نشان از عدم تعادل بدن دارد‪.‬‬ ‫همین طورکهپاهارابهزمیننزدیک ترمی کنید‪،‬هرچهاحساستنشو‬ ‫کشش بیشتری در مفصل ران داشته باشید؛ نشانه انقباض ان ناحیه از‬ ‫بدناست‪.‬شمابایدبررویگسترشتنشدرکلانناحیهتمرکزکنید‪.‬‬ ‫همین عمل در مورد ستون فقرات هم صادق است (فقط به یاد داشته‬ ‫باشید که در هنگام چرخاندن پاها از یک طرف به طرف دیگر‪ ،‬کمر به‬ ‫حالت مسطح با زمین قرار گرفته باشد)‪ .‬اگر نمی توانید اصال پای خود‬ ‫را حتی به مقدار کم هم به زمین نزدیک کنید؛ از یک تشک یا بالشت‬ ‫به عنوان تکیه گاه استفاده کنید و با تمرین روزانه به مرور این تکیه گاه را‬ ‫حذفکنیدوسعیکنیدپاهارابهزمیننزدیک ترکنید‪.‬‬ ‫تست شانه‬ ‫این ناحیه ای اســت که مردم واقعا با گرفتگی و انقباض ان‬ ‫مواجه می شوند؛ هرچند که تمرینات دویدن‪ ،‬دوچرخه سواری‬ ‫و یا حتی وزنه برداری هم انجام بدهند‪ .‬گرفتگی شــانه ها یک‬ ‫محدودیت مهم است و باید توجه بیشتری به ان شود‪.‬‬ ‫روش انجام تست‬ ‫برای انجام اینتست‪ ،‬رویدو پا بایستید‪ ،‬پاها را بههم بچسبانید‪،‬‬ ‫دست ها در دو طرف به سمت پایین باشند؛ سپس دست ها را به‬ ‫پشت کمر ببرید و سعی کنید با هر دست‪ ،‬بازوهای دست مقابل را‬ ‫لمسکنید‪.‬بایدبتوانیدحداقلتاقسمتوسطبازویمقابلرالمس‬ ‫کنید‪ .‬اگر بتوانید ارنج خود را بگیرید هم خوب است‪.‬‬ ‫ورزشی‬ ‫فواید شنا برای همه‬ ‫مخصوصا خانم ها!‬ ‫شنا کردن یکی از مهارت های زندگی است و درب های زیادی را برای سایر فعالیت ها به روی شما می گشاید‪.‬‬ ‫شنا‪ ،‬موجب تقویت عضالت‪ ،‬سالمت قلب و بازگشت ساعت عمر می شود! اگر با این دالیل قانع نشدید؛ پس‬ ‫در ادامه با ما همراه باشید تا با سایر فواید ان اشنا شوید‪.‬‬ ‫بهبودتمریناتکششیوهوازی‬ ‫اگر در طول شــنا کردن‪ ،‬به طور دائم تحرک نداشته باشید غرق می شوید؛ این یعنی‬ ‫انجامتمریناتهوازیاجباری!به عالوه‪،‬چگالیاب‪ 800‬برابربیشترازهوااستودرنتیجه‪،‬‬ ‫عضالتتانتحتمقاومتثابتیقرارمی گیرد؛بنابراینباانتخابشنا‪،‬نیازینیستدرتصمیم‬ ‫بینانجامتمریناتهوازییاکششیمرددبمانید‪.‬‬ ‫اسانبرایمفاصل‬ ‫شنا کردن برای ورزشکاران مجروحی‬ ‫که نیازمند تمرینات اسان برای مفاصل‬ ‫اسیب دیده شان هستند‪ ،‬ورزشی عالی و‬ ‫مناسب به حساب می اید‪ .‬شما می توانید‬ ‫شــنا کردن را به طور منظم و با شدت‬ ‫بیشتری انجام دهید بدون اینکه احساس‬ ‫ساییدگی و پارگی در بدنتان داشته باشید‪.‬‬ ‫همچنین می توانید بعد از یک روز انجام‬ ‫تمرینات بسیار سخت شنا‪ ،‬روز بعد هم‬ ‫ان را تکرار کنید‪ .‬تحقیقات نشان می دهد‬ ‫برای ریکاوری بعد از ورزش‪ ،‬شنا کردن‬ ‫بهترازتمریناتکششیاست‪.‬‬ ‫عالیبرایشش ها‬ ‫بهبودعملکرددویدنضروری اند‪.‬‬ ‫همهمی توانندانجامدهند‬ ‫در هنگام ریکاوری بعد از جراحت‪ ،‬بارداری یا حتی برای قوی مرد ِان مسابقه دهنده‪ ،‬شنا‬ ‫کردن می تواند تمرینی عالی باشد‪ .‬شما می توانید سرعت‪ ،‬شدت و هرانچه در هر جلسه‬ ‫می اموزیدراکنترلکنید‪.‬‬ ‫بازگشتساعتبیولوژیکیبدن‬ ‫کاهش استرس‬ ‫هرچند با انجام هرگونه تمرین ورزشی‪ ،‬هورمون اندورفین از میزان سطح استرس‬ ‫شما تعجب می کند؛ اما انجام تمرینات در اب هم فواید خودش را در کاهش استرس و‬ ‫بهبود روحیه تان دارد‪ .‬غوطه ور شدن در اب از میزان احساساتی که ذهنتان را مشغول‬ ‫کرده است کم می کند و به شما در ارام شدن ذهن کمک می کند‪ .‬محققان دریافتند که‬ ‫شناور بودن در جلسات منظم در استخر‪ ،‬در بهبود عالئم بیمارانی که از استرس مزمن‬ ‫رنج می برند موثر است؛ پس تعجبی ندارد اگر عاشق شیرجه زدن در وان حمام هستید‪.‬‬ ‫شــناگران منظم و مداوم‪ ،‬به صورت‬ ‫بیولوژیکی‪ 20 ،‬ســال جوان تر از ســن‬ ‫شناسنامه ایشانهستند‪.‬محققانمی گویند‬ ‫حتی در‪ 70‬سالگی تان‪ ،‬شنا بر روی فشار‬ ‫خون‪ ،‬سطح کلسترول‪ ،‬عملکرد سیستم‬ ‫قلبی عروقی‪ ،‬سالمت سیستم عصبی‬ ‫مرکزی‪ ،‬عملکردهای ادراکی و شناختی‪،‬‬ ‫توده عضالنی و بر ســاختار شیمیایی‬ ‫خون تاثیر بســزایی دارد و شما را شبیه‬ ‫یدارد‪ .‬با این حساب‬ ‫جوانی هایتان نگه م ‬ ‫چه کسی دیگر به ک ِرم شب نیاز دارد؟!‬ ‫به کارگیریعضالتغیرفعال‬ ‫هنگامی که صورتتان زیر اب است‪،‬‬ ‫اهمیتاکسیژنبیشترمی شود؛درنتیجه‪،‬‬ ‫بدن شــما خودش را با استفاده موثرتر‬ ‫و بهینه تر از اکسیژن وفق می دهد و نیز‬ ‫یــاد می گیرد که با هر بار تنفس‪ ،‬هوای‬ ‫بیشــتری را به خود جذب کند و با هر بازدم‪ ،‬میزان کربن دی اکسید بیشتری پس دهد‪.‬‬ ‫تنفس راحت‪ ،‬به‬ ‫محققان دریافتند که شناگران حجم جاری (مقدار هوایی که در هنگام ِ‬ ‫داخل و خارج از شش ها جابه جا می شود) بهتری از دوندگان دارند‪ .‬این کار موجب کاهش‬ ‫ضربانقلبموقعاستراحت‪،‬کاهشفشارخونومتعاقبًاعملکردبهترحیندویدنمی شود‪.‬‬ ‫شما درحالی که دست هایتان باالی‬ ‫سرتان باشد‪ ،‬پشت میز نمی نشینید؛ اما‬ ‫وقتی در اســتخر هستید دست هایتان‬ ‫تمام مدت باالی ســر قرار دارد؛ یعنی‬ ‫بایــد ماهیچه های دالــی‪ ،‬ذوزنقه ای و‬ ‫عضالت پشتی بزرگ که اغلب نادیده‬ ‫گرفته می شوند را به حرکت وادارید؛ عضالتی که هنگام دوچرخه سواری یا پیاده روی هم‬ ‫موردهدفشمانیستند‪.‬بهعالوه‪،‬چوناکثرادرشنابایدبرایمتعادلومسطحماندندراب‬ ‫تالششود‪،‬اینکاربهتثبیتعمیقماهیچه هایقسمتمرکزیتنهوکمرکمکمی کند‬ ‫کهاغلبخانم هاباان هامشکلدارند‪.‬‬ ‫شنا با افزایش توانایی شما در کسب و استفاده موثر از اکسیژن‪ ،‬ظرفیت تحمل شما را‬ ‫نیز افزایش می دهد‪ .‬این بدین معنی است که شما قادرید مسافتی طوالنی را بدون پیچ‬ ‫خوردن پا بدوید‪ .‬در یک تحقیق‪ ،‬شناگرانی که یک تکنیک تنفس کنترل شده را دنبال‬ ‫می کردند (‪ 2‬تنفس به ازای هر طول استخر)‪ ،‬وضعیت دوندگی شان بعد از فقط‪ 12‬جلسه‬ ‫شنا‪ %6،‬پیشرفت داشت‪ .‬شنا کردن عالوه بر فواید ذخیره هوا و تنفس‪ ،‬عضالت سرین‪،‬‬ ‫همسترینگ‪ ،‬قسمت مرکزی تنه و شانه هایتان را نیز تمرین می دهد که همه این ها برای‬ ‫طبق مطالعات انجام شــده‪ ،‬هنگامی که افراد خودشان را تا قسمت قلبشان به اب‬ ‫می اندازند‪ ،‬ورود جریان خون به مغز تا‪ %14‬افزایش می یابد‪ .‬محققان بر این باورند که فشار‬ ‫اببرحفرهقفسهسینهتاثیراتیباخودبههمراهداردواکنوندرحالمطالعهاینموضوع اند‬ ‫که ایا تمرینات ابی می تواند بهتر و بیشتر از تمرینات زمینی در بهبود جریان خون مغزی‬ ‫موثرباشد؟‬ ‫منبع‪:‬فیتنسمگزین‬ ‫ازشمادوندهبهتریمی سازد‬ ‫شماراباهوش ترمی کند‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪93‬‬ ‫ایــرانگرام‬ ‫بسیار خرسندیم که باز فرصتی دست داد تا شما را از احواالت و حواشی و هر انچه که بر سلبریتی های مجاز در فضای مجازی مجاز هنوز فیلترنشده مان‪ ،‬یعنی اینستاگرام‬ ‫گذشته است اگاه سازیم تا خدای ناکرده اگر به هر دلیل برای دقایقی هرچند کوتاه رصد کردن صفحه ای را از دست دادین‪ ،‬از طریق صفحه محبوب دل های همه (حتی‬ ‫شما دوست عزیز) یعنی ایرانگرااااام مطلع شوید‪ .‬پس این شما و این ایرانگرااااام‬ ‫قاسم و قاسمک‬ ‫از ما گفتن بووود!‬ ‫اقای هیراااااد؟ ســرقت؟ اون هم از نوع‬ ‫ادبی؟ زشته اقا نکنید! چه کاریه اخه؟ شوخیه‬ ‫مگه برداری بخونی نمونی؟ حاال حضرت‬ ‫موالنا (که ارادت داریم بهشون) کیلومترها‬ ‫ان طرف در قونیه خفته اند و نمی تونن بیان‬ ‫خفتتون (ببخشید) منظورم اینه که خیلی‬ ‫محترمانه و مودبانه و در کمال خونسردی‬ ‫و ارامش ازتون پاسخ بخوان‪ ،‬دیگه با زنده ها‬ ‫هم !؟ اونم عین عبارت؟‬ ‫ببین دوست عزیز‪ ،‬سری قبلی که جناب‬ ‫بدیع تو برنامه زنده افشاگری نمودن‪ ،‬حاال‬ ‫هم که صفحات مجازی پر شــده از این‬ ‫اتهامات‪ ...‬اســنادش هم موجوده ظاهرا‪...‬‬ ‫داداچ اون شبکه چار بود زیاد ندیدن‪ ،‬اینستا‬ ‫رو نمی شــه جمعش کرداا‪ ...‬به نظرم شما‬ ‫کلمه ای‪ ،‬کیلویی‪ ،‬مصرعی‪ ،‬بیتی‪ ،‬هر جور‬ ‫می تونی با این دوســتان حساب کن و از‬ ‫دلشون در بیار‪ .‬پلیس‪ ،‬فتا و غیرفتا نداره هاااا!‬ ‫حواسش به همه چیز هست‪ .‬حاال خوددانی‪.‬‬ ‫به یاد هم وطنان‬ ‫کاپ اخالق ماه قبلم تقدیم می شه به مینا‬ ‫وحید که توو فرش قرمز جشنواره با یه پارچه‬ ‫روی شونه هاش ظاهر شد‪ .‬پارچه کاپ نداره؛‬ ‫اما نیتش چرا‪ .‬ایشون اومده و با انتشار یکی‬ ‫از عکس های جشنواره فجر‪ ،‬زیرش توضیح‬ ‫داده که ترجیح داده به جای خرید چند دست‬ ‫لباس گرون قیمت‪ ،‬هزینه ش رو به هم وطنان‬ ‫زلزلــه زده اهدا کنه‪ .‬کاش هم وطنانمون رو‬ ‫فراموش نکنیم‪ .‬زلزله زده ها‪ ،‬مناطق محروم‬ ‫و‪ ...‬هنوز به کمک و همراهی همه نیاز دارند تا‬ ‫به زندگی عادی برگردن‪.‬‬ ‫‪94‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫پسر کو ندارد نشــان از پدر‪ ...‬این چهار‬ ‫ضلعی که مشاهده می کنید توسط محراب‬ ‫خان قاسم خانی ساخته و پرداخته و منتشر‬ ‫شده است که به طور ضربدری متشکل از‬ ‫ایشان و اقازاده می باشد‪.‬‬ ‫امیدداریــم کــه ایشــان بیشــتر از‬ ‫جنبه های ظاهری‪ ،‬از هنر و نویسندگی و‬ ‫شــوخ طبعی های پدر و البته مادر و البته تر‬ ‫عموی گرامی به ارث برد ه باشند تا سبک‬ ‫قاسم خانیسم همچنان با قدرت به سمت‬ ‫اینده حرکت کند‪.‬‬ ‫البته قطعا این تصویــر کلوزاپ کمی‬ ‫نگران کننده اســت که نکند در کادر بازتر‬ ‫شاهد مشترکات شلوارکی‪ ،‬ان هم از نوع‬ ‫چهارخانه قرمزی‪ ،‬بین پدر و پسر باشیم و‬ ‫هرچه در خیال خود رشته ایم پنبه شود! البته‬ ‫شلوارک فی نفسه لباس ناپسندی محسوب‬ ‫نمی شــود حتی از نوع چهارخانه قرمزش!‬ ‫اما بایــد این نکته را در نظر گرفت که هر‬ ‫شلوارک جایی و هر شــلوارک چهارخانه‬ ‫قرمزی مکانی دارد‪.‬‬ ‫ُپرپروانه نمایش ترین فیلم تاریخ سینما‬ ‫ما کــه باالخره نفهمیدیم چی شــد!‬ ‫عصبانی هستید؟ یا عصبانی نیستید؟ ببینید‬ ‫اقای درمیشیان‪ ،‬شما و عوامل فیلم هنوز‬ ‫تکلیفتون با اعصاب احوال خودتون روشن‬ ‫نشــده‪ ،‬چطور توقع دارید شــورای پروانه‬ ‫نمایش‪ ،‬خیلی صریح و زود و تند و چکشی‬ ‫وضعیت فیلم شما رو مشخص کنند؟‬ ‫حاال شــما هم این قدر ناامید نباش! سه‬ ‫بار تاریخ اکران گرفتی‪ ،‬خب چهاربار بگیر!‬ ‫پنج بار بگیر! اصال ده بار بگیر! شما این قدر‬ ‫بگیر تا شاید بتونی فیلم رو به دلیل ُپرپروانه‬ ‫نمایش ترینفیلمتاریخسینماتوکتابگینس‬ ‫ثبت کنی‪ ،‬اون موقع اصال فیلم فرامرزی و‬ ‫فراجناحی محسوب می شه و می تونی پس از‬ ‫سال ها اکرانش کنی‪ .‬همیشه یادت باشه راه‬ ‫برای رسیدن به خدا زیاده‪.‬‬ ‫ایــرانگرام‬ ‫تگ نکنید‪ ...‬هشتگ نکنید!‬ ‫اقای امیرمهدی ژوله تو فصل دوم سریال‬ ‫«دیوار به دیوار» که قرار هست برای ایام نوروز‬ ‫پخش بشــه حضور ندارند‪ .‬عزیزان ایشون تو‬ ‫سریال نیســتن‪« .‬دیوار به دیوار» دیگه زامیاد‬ ‫نداره‪ .‬به همین ســادگی‪ .‬ما از همین تریبون‬ ‫استفاده می کنیم و از دوستان‪ ،‬اشنایان‪ ،‬بستگان‬ ‫و اقوام دور و نزدیک‪ ،‬حتی دشــمنان ایشان‬ ‫اســتدعا داریم این قدر این بنــده خدا رو پای‬ ‫صفحات مربوط به تولید فصل‪ 2‬تگ نکنید!‬ ‫حتی هشــتگ هم نکنید! کال کاری نکنید!‬ ‫گناه داره! ببینید چه جوری کالفه ش کردین‬ ‫ی خودش رو توو فصل‪1‬‬ ‫اومده سکانس مداح ‬ ‫پست گذاشته‪ .‬چه کاریه اخه؟ حاال اقای ژوله‬ ‫شمام گریه نکن‪ .‬ما تازه راه افتادیم عین خارجیا‬ ‫هزار قسمتی می سازیم در ده فصل‪ .‬ان شاءهلل‬ ‫سال دیگه خونه شوهر‪( !!..‬ببخشید اشتباه شد!)‬ ‫یعنی سال های بعد‪ ،‬عیدهای بعد و فصل های‬ ‫بعدتر حضور خواهید داشت‪ .‬شما فقط عینک‬ ‫«ستایش» و «کیمیا» رو قرض کن پیر نشی‪،‬‬ ‫همین جوری بمونی‪ ،‬حضورت رو در سریال من‬ ‫خودم تضمین می کنم‪.‬‬ ‫حمایت مشکی پوش از جادوگر‬ ‫سنتوری یا تنبکی مسئله اینست!‬ ‫مسعود صادقلو با انتشار عکس خودش و‬ ‫محمدرضاشریفی نیاتوواینستاگرامشخبرداده‬ ‫که قراره توو قسمت دوم فیلم «سنتوری»‬ ‫داریوش مهرجویی حضور داشته باشه‪ .‬من‬ ‫کهازلحظهدیدنعکسهمین جوریهنگم‪.‬‬ ‫جنابمهرجویی‪،‬استاد‪،‬عزیز‪،‬سرور‪،‬گران قدر‪،‬‬ ‫باورکنماراضینیستیمشمااین قدربهزحمت‬ ‫بیفتین‪«.‬سنتوری»همونیکشبستبود اا‪...‬‬ ‫محسن چاوشی رو که مشخص شد مبدل‬ ‫شدن به صادقلو‪ ،‬نکنه شریفی نیا رو جایگزین‬ ‫بهرامرادانکردین!؟‬ ‫خب این جوری که ما بیشتر سکته زدیم!‬ ‫االن همه تو فکریم که جانشین اون خواه ِر‬ ‫از اب گذشت ِه اسمش رو نبر! یعنی کی می تونه‬ ‫باشه؟!می گمحاالجسارتایهپیشنهاد‪:‬نمی شه‬ ‫این یکی اسمش سنتوری نباشه؟ سه تاری‬ ‫باشه‪...‬یاتنبکی؟‬ ‫می خواینیهتجدیدنظریبکنین‪.‬‬ ‫چند وقت پیش که علی اقا کریمی (ملقب به‬ ‫جادوگر) پاطالیــی‪ ،‬دریبل زن تاریخی فوتبال و‬ ‫غیره! شاکی شد و کنفرانس خبری رو به هم زد‬ ‫و میکروفون برنامه نود رو پرتاب کرد و همه رو‬ ‫به باد تهدید گرفت‪ ،‬رضا صادقی اومد توو صفحه‬ ‫اینستاش نوشــت‪« :‬چقد (یحتمل منظورشون‬ ‫چقدررر بوده است) باحاله وقتی می بینی یه عده‬ ‫می خوان یکی بیارن پایین و اون هی باالتر می ره‬ ‫تو نگاه خدا و مردم‪ .»...‬بماند که هنوز هم برای نویســنده جای سوال دارد که‬ ‫شما از نگاه خدا چگونه اگاهی داری؛ اما نکته اساسی اینجاست‪ ،‬ایشون خودش‬ ‫زده‪ ،‬ترکونده‪ ،‬داد و هواااار و‪ ...‬بعد شما این وری جو دادی؟ احیانا داداچ داری اشتب‬ ‫نمی زنی؟ علی اقا کریمی اسطوره‪ ،‬بزرگ‪ ،‬تاریخ ساز و‪ ...‬فوتبال‪ .‬بماند که دقایقی‬ ‫پیش که درحال اینستاگردی بودیم خبر رسید ایشون خودش‪ ،‬خودش رو پایین‬ ‫کشید و استعفا داد‪ .‬خسته نباشید همگی دور هم‪.‬‬ ‫مثل حجت باشید!‬ ‫ســریال عروســکی «دارکــوب» به‬ ‫تهیه کنندگی حسین کلهر و شرکت فیبز‬ ‫قــراره از اپارات پخش بشــه‪ .‬با توجه به‬ ‫قسمت های کوتاهی که از این سریال توو‬ ‫صفحات مختلف منتشر شده به نظر میاد‬ ‫محوریت اصلی کار شوخی با خوانندگان (از‬ ‫نوع مجاز البته) هست‪ .‬حاال ایناش خیلی‬ ‫مهم نیست‪ .‬حجت اشرف زاده اومده قسمت‬ ‫مربوط به خودش رو توو صفحه ش گذاشته‬ ‫و خیلی هم خوشش اومده‪ .‬چقدر قشنگه‬ ‫این حرکتا‪ .‬اقایون! خانم ها! خواهشا یه کم‬ ‫جنبه تون رو ببرید باالتر (البته ما کلن ملت‬ ‫با جنبه ای هستیم و همه جای دنیا ما رو به‬ ‫جنبه می شناسن‪ .‬بنا به روایتیم الهه جنبه در‬ ‫یونان باستان ایرانی بوده‪ .‬منظور همون سه‬ ‫چهار نفرن کــه از کره ماه اومدن‪ .‬با اونام)‬ ‫اینجانب در تحریریه مجله وززززین زیروبم‬ ‫کامال می دونم شوخی کردن با هنرمندان‬ ‫و ورزشــکاران و ســلبریتی های محترم‬ ‫(سلبریتی به هر ان کس که معروف باشد‬ ‫گویند‪ ،‬ولو محبوب نباشد) چه کار دشوار و‬ ‫جان فرسایی است و بعد از کار در معدن و‬ ‫بازیگری قطعا پراسترس ترین و سخت ترین‬ ‫کار دنیا محســوب می شــود‪ .‬بماند که از‬ ‫اون طرف تو هر شــماره باید کلیومترها از‬ ‫کلمات رو جابه جا کنیم تا نکند خدای ناکرده‬ ‫به کسی بر بخورد‪ .‬این پست رو گذاشتیم‬ ‫که بگیم‪ :‬بچه ها! این حجته! حجت خیلی‬ ‫باجنب ه است! مثل حجت باشید!‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪95‬‬ ‫خالقیت در زندگی‬ ‫گلدان هاییمینیاتوری‬ ‫باپوستتـــخم مرغ‬ ‫اماده سازیتخم مرغ‪:‬‬ ‫استفاده از پوست تخم مرغ ایده ای جالب و زیبا برای تزیین بهاری سفره‬ ‫هفت سین است که می توان از ان در تمام مدت تعطیالت بهاری استفاده کرد‪.‬‬ ‫تلفیق رنگ سبزه تازه و عطر گل های بهاری جذابیتی منحصربه فرد را برای‬ ‫تزیین منزل به همراه دارد‪.‬‬ ‫کاشت گل های بهاری‪:‬‬ ‫روش اول‪ :‬تعدادی گل بهاری ساقه کوتاه یا گل هایی با شاخ وبرگ سبز‬ ‫را انتخاب نمــوده و ان ها را در محفظه تخم مرغ قرار دهید و داخل ان را با‬ ‫اب پر کنید‪ .‬برای تزیینات بهاری هیچ چیز بهتر از عطر گل تازه و برگ های‬ ‫سبزرنگنیست‪.‬‬ ‫روش دوم‪ :‬بذر دانه گندم یا گل های کوچک بهاری را با مقداری خاک‬ ‫مناسب درون تخم مرغ قرار دهید و ان را در مکانی افتابی بگذارید و هر روز‬ ‫ابیاری کنید تا تقریبا یک هفته بعد سبزه یا گل شما شروع به رشد کند‪.‬‬ ‫همچنین می توانید سبزه را با تلفیقی از گل و گیاهان کوچک با ارایش های‬ ‫متنوع درون تخم مرغ قرار دهید و روی سطح خاک مقداری خزه بریزید‪ .‬این کار‬ ‫ترکیب رنگی زیبایی برای گلدان مینیاتوری شما به همراه دارد‪.‬‬ ‫‪96‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫‪ .1‬برای این کار‪ ،‬قســمت باالیی یک تخم مرغ را بشکنید و داخل ان را‬ ‫با دقت خالی کنید‪ .‬برای اینکه گلدان تخم مرغی تان عمودی و ثابت بایستد‬ ‫مقداری خمیر گِل رس را به صورت دایره ای کف دیواره پوســت تخم مرغ‬ ‫قرار دهید‪ .‬همچنین می توانید از بطری های پالستیکی‪ ،‬جاشمعی های فلزی‬ ‫کوچک‪ ،‬جاتخم مرغی و یا مقواهای شــانه تخم مرغ برای ثابت نگه داشتن‬ ‫ان ها کمک بگیرید‪.‬‬ ‫‪ .2‬برای تزیین روی پوست تخم مرغ می توانید از پارچه های رنگی (گیپور یا‬ ‫بافتنی)‪ ،‬نقاشی های مختلف‪ ،‬دانه ها یا دکمه های متنوع‪ ،‬اب نبات‪ ،‬سیم فلزی‪،‬‬ ‫دستمال کاغذی‪ ،‬کاغذرنگی و ربان استفاده کنید‪ .‬همچنین می توانید چند مدل‬ ‫عجیــب روی ان طراحی کنید یا یک متن دلخواه روی ان بنویســید تا به‬ ‫جذابیت ان بیفزایید‪.‬‬ ‫یک ترفند جالب‪ :‬یک راه دیگر در تنوع بخشیدن به زیبایی این روش‪ ،‬قرار‬ ‫دادن شمع های رنگی در پوست تخم مرغ است که می توانید ان ها را بین گلدان های‬ ‫مینیاتوری تان قرار داده تا جلوه ای جالب و خاص به هفت سین تان ببخشید‪.‬‬ ‫جـــدول‬ ‫‪ ÁÁ‬افقی‬ ‫‪ .1‬از شبکه های تلویزیونی معروف عربی‪ ،‬از شهرهای‬ ‫خوزستان‬ ‫‪ .2‬عدد حمام‪ ،‬نام قدیم شهر سیرجان‪ ،‬پایتخت نروژ‬ ‫‪ .3‬کشنده بی صدا‪ ،‬مکان‪ ،‬وسیله نخ ریسی‪ ،‬بیماری غمباد‬ ‫‪ .4‬معلم ثانی‪ ،‬از صفات خداوند‬ ‫‪ .5‬جذام‪ ،‬خواست عرب‪ ،‬تارمی چوبی‪ ،‬صفت عدد‬ ‫‪ .6‬خشک شدن‪ ،‬ظرف ابخوری‪ ،‬قوت الیموت‬ ‫‪ .7‬حرف تردید‪ ،‬از انواع خط‪ ،‬دالک‬ ‫‪ .8‬از اثار معروف سعدی‪ ،‬قیچی پشم زنی‬ ‫‪ .9‬وب سایت‪ ،‬نژاد‪ ،‬دو یار هم قد‬ ‫‪ .10‬واحد پول ایتالیا‪ ،‬محل کار کارمند‪ ،‬میوه جاذبه‬ ‫‪ .11‬من و تو‪ ،‬واحد پول استرالیا‪ ،‬خودم‪ ،‬فرمانده و حاکم‬ ‫‪ .12‬نوعی طالق‪ ،‬جعلی و مصنوعی‬ ‫‪ .13‬دچار شدن‪ ،‬حیوان شیرده‪ ،‬مساوی عامیانه‪ ،‬شکوه‬ ‫‪ .14‬کافه فرنگی‪ ،‬از شهرهای استان فارس‪ ،‬گندم سوده‬ ‫‪ .15‬باالبر برقی‪ ،‬از ابزارهای ورزش ژیمناستیک‬ ‫‪ ÁÁ‬عمودی‬ ‫‪ .1‬از انواع خط‪ ،‬پایتخت قزاقستان‬ ‫‪ .2‬شیشــه میکروسکوپ‪ ،‬گوشــت بریان شده‪ ،‬حرف‬ ‫انتخاب‪،‬شانهفلزی‬ ‫‪ .3‬از ما بهتران‪ ،‬پولک‪ ،‬نماز یک رکعتی‪ ،‬سینه‬ ‫‪ .4‬شان‪ ،‬سوره زنان‪ ،‬راهروی سرپوشیده‬ ‫‪ .5‬طرف چپ‪ ،‬کشور بزرگ اقیانوسیه‬ ‫‪ .6‬پایتخت ایتالیا‪ ،‬غذای بیمار‪ ،‬دودمان‪ ،‬کجاست‬ ‫‪ .7‬از ورزش های گروهی‪ ،‬ستون دین‪ ،‬ایستگاه قطار‬ ‫‪ .8‬توپ چوگان‪ ،‬عدد قهرمان‪ ،‬واحد ســطح‪ ،‬هر یک از‬ ‫االتموسیقی‬ ‫‪ .9‬گوسفند جنگی‪ ،‬مژده و بشارت‪ ،‬حریف در جنگ‬ ‫‪ .10‬لحظه کوتاه‪ ،‬سردار رومی‪ ،‬یار سوزن‪ ،‬گشاده‬ ‫‪ .11‬گدار‪ ،‬حالل رنگ‬ ‫‪ .12‬جهنم‪ ،‬مظهر سبکی‪ ،‬کالم شرط‬ ‫‪ .13‬نقشه کش‪ ،‬پراکنده کردن‪ ،‬زهراگین‪ ،‬خاندان‬ ‫‪ .14‬مردم یک کشور‪ ،‬خم کاغذ‪ ،‬خالو‪ ،‬تفاوت و جدایی‬ ‫‪ .15‬محل برگزاری ورزش باستانی‪ ،‬اسفنج‬ ‫دورهجــدید| شماره‪38‬‬ ‫‪97‬‬

آخرین شماره های ماهنامه زیر و بم

ماهنامه زیر و بم 41

ماهنامه زیر و بم 41

شماره : 41
تاریخ : 1398/09/02
ماهنامه زیر و بم 40

ماهنامه زیر و بم 40

شماره : 40
تاریخ : 1397/12/04
ماهنامه زیر و بم 39

ماهنامه زیر و بم 39

شماره : 39
تاریخ : 1397/07/01
ماهنامه زیر و بم 37

ماهنامه زیر و بم 37

شماره : 37
تاریخ : 1396/11/01
ماهنامه زیر و بم 36

ماهنامه زیر و بم 36

شماره : 36
تاریخ : 1396/10/02
ماهنامه زیر و بم 35

ماهنامه زیر و بم 35

شماره : 35
تاریخ : 1396/09/04
ثبت نشریه در مگ لند

شما صاحب نشریه هستید ؟

با عضویت در مگ لند امکانات متنوعی را در اختیار خواهید داشت
ثبت نام ناشر
لطفا کمی صبر کنید !!