ماهنامه زیر و بم شماره 36 - مگ لند
0

ماهنامه زیر و بم شماره 36

ماهنامه زیر و بم شماره 36

ماهنامه زیر و بم شماره 36

‫‪2‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪3‬‬ ‫ماهنامهفرهنگی‪،‬اجتماعی‬ ‫صاحب امتیازومدیرمسئول‪:‬‬ ‫مجید اخشابی‬ ‫دبیر تحریریه‪ :‬ندا کشاورز‬ ‫زیر نظر شورای سیاست گذاری و سردبیری‪:‬‬ ‫مجید اخشابی‪ ،‬دکتر محمد رحیمی‪ ،‬دکتر‬ ‫مجید نعمانی‪ ،‬فرزاد اخشابی‪ ،‬ندا کشاورز‬ ‫زیروبم شماره ‪36‬‬ ‫ماهنامهفرهنگی‪،‬هنری‪،‬اجتماعی‬ ‫نشانی دفتر مجله‪ :‬ضلع جنوب غربی پل‬ ‫میرداماد‪ ،‬پالک ‪ ،414‬واحد ‪12‬‬ ‫تلفن‪88883315:‬‬ ‫پیامک‪1000088883315:‬‬ ‫دبیر سرویس‪‎‬های فرهنگی‪ ،‬هنری‪:‬‬ ‫شادی بلوطی‬ ‫همکارانتحریریه‪:‬‬ ‫ادبی‪:‬دکتر علیرضا حسینی‪ ،‬پژمان سلطانی‪ ،‬نسترن‬ ‫کرباسچی‬ ‫سینما‪ ،‬تئاتر و تلویزیون‪:‬‬ ‫شادان اشرف کیا‪ ،‬مژگان صدف زاد‪ ،‬محمد تقی زاده‪،‬‬ ‫شبدیس بختیاری‪ ،‬مائده راستی‬ ‫با تشکر از فرزام شکاری‪ ،‬شهنام صفاجو (مدیر‬ ‫روابط عمومیسینماحقیقت)‪،‬گروهسینماییهنر‬ ‫وتجربه‬ ‫موسیقی‪:‬‬ ‫دکتر محمدرضا چراغعلی‪ ،‬شادی بلوطی‪ ،‬نیما کاوه‬ ‫با همکاری پایگاه خبری‪ ،‬تحلیلی موسیقی زیروبم‬ ‫هنرهایتجسمی‪:‬‬ ‫شادی بلوطی‬ ‫سرویس سالمت‪:‬‬ ‫دکتر افسانه گودرزی‪ ،‬دکتر حمیدرضا‬ ‫علیزاده اطاقور‪ ،‬دکتر مریم حاجی لو‪ ،‬دکتر علیرضا‬ ‫نورمحمدی‬ ‫سرویس سبک زندگی‪:‬‬ ‫روشنک هورفر‪ ،‬رویا قربانی‪ ،‬شادان اشرف کیا‪،‬‬ ‫محمدحسین کشاورز‪ ،‬رضا کشاورز‪ ،‬سحر غربی‪،‬‬ ‫ملیحهاحمدبیگی‪،‬سودابهپناهنده‬ ‫سرویسترجمه‪:‬‬ ‫فرشته اخوان‪ ،‬مهسا عبداللهی‬ ‫دبیرصفحه اراییوگرافیک‪:‬‬ ‫محمداحتشامی‬ ‫ویراستار‪ :‬فرشته اخوان‬ ‫تیم گفتگوی تصویری (گفتگو‪ ،‬تصویر‪ ،‬تدوین)‪:‬‬ ‫مرضیهجعفری‪،‬میالدبحرینی پور‬ ‫سهند داداشی نسب‪ ،‬بهراد رضازاده‪ ،‬نیما اعتصام‪،‬‬ ‫گلساساداتبحری‬ ‫اموراینترنتی‪:‬‬ ‫سحر غربی‪ ،‬سودابه پناهنده‪ ،‬افسون فروتن‬ ‫روابط عمومی و امور مالی‪ :‬گندم احمدی تفرشی‬ ‫امور اداری‪ :‬اکبر اخشابی‬ ‫تبلیغات و امور مشترکین‪ :‬رویا قربانی‪ ،‬فرشته‬ ‫اخوان‪ ،‬کانون تبلیغاتی پریزاد‬ ‫چاپ و صحافی‪ :‬انتخاب رسانه‬ ‫‪4‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫فـــهرست‬ ‫‪ 08‬نیایش‬ ‫‪ 10‬نگاهی گذرا به مهم ترین اندیشــه های عرفانی‬ ‫شبستری در گلشن راز‬ ‫‪ 11‬تقابل عرفان و فلسفه‬ ‫‪ 12‬سهروردی و مکتب اشراق‬ ‫‪ 13‬سیری در فلسفه‬ ‫‪ 14‬عاشقانه ها‬ ‫‪ 15‬کتابخانه زیروبم‬ ‫‪ 16‬طنز ادبی‬ ‫‪ 17‬پرنده پنهان در حفره ها‬ ‫‪ 18‬ضرب المثل ها‬ ‫‪ 19‬نقد ادبی‪ :‬سالخ خانه شماره ‪5‬‬ ‫‪ 20‬سینمای ایران و جهان‬ ‫‪ 23‬نقد تئاتر‪« :‬کلنل»‬ ‫‪« 24‬سرگیجه»ای همراه با استاد دلهره!‬ ‫‪ 26‬گفتگو با دختر موفرفری سال های نه چندان دور‪:‬‬ ‫روژان اریامنش‬ ‫‪ 28‬گفتگو با امیر کاظمی‪ ،‬از حاشیه های ازدواجش تا‬ ‫حضور در تلویزیون‬ ‫‪ 31‬نقد سریال‪ :‬لیسانسه ها‬ ‫‪32‬‬ ‫زیروبم اقــای خنده اینســتاگرام‪ :‬محمدامین‬ ‫ِ‬ ‫کریم پور‬ ‫‪35‬‬ ‫زیروبم چهره ها در ماهی که گذشت‬ ‫ِ‬ ‫‪ 36‬نقد سینمایی‪ :‬نگاهی به فیلم «زرد»‬ ‫‪ 37‬معرفی انیمیشن‬ ‫‪38‬‬ ‫ِ‬ ‫هنکس هند‪ :‬عامرخان خودشــان و‬ ‫زیروبم تام‬ ‫ِ‬ ‫امیرخان ما!‬ ‫‪ 40‬مشاهیر موسیقی ایران و جهان‬ ‫‪ 41‬نقد موسیقی‬ ‫‪42‬‬ ‫زیروبم مهدی یغمایی‪ :‬البومی با یک نگاه متفاوت‬ ‫ِ‬ ‫منتشر خواهم کرد‬ ‫‪ 46‬زیروبم اوا‪ :‬تازه های نشر‬ ‫‪ 47‬باید و نبایدهای داشتن یک صدای خوب‬ ‫‪ 48‬فریاد کار و صدای ابزار‬ ‫‪ 49‬تشخیص موسیقی و تاثیر ان‬ ‫‪ 50‬از انتشار البومی با صدای افشین یداللهی تا کشف‬ ‫استعدادی با اجرای رضا گلزار با‪ :‬بابک زرین‬ ‫‪52‬‬ ‫زیروبم موفق ترین پیانیســت جهــان‪ :‬ریچارد‬ ‫ِ‬ ‫کالیدرمن‬ ‫‪ 54‬عشق‪ ،‬خشم‪ ،‬سکوت و دردهای مارینا ابراموویچ‬ ‫‪ 56‬معرفی سبک‪ :‬فوتوریسم‬ ‫‪ 57‬هنر خوشنویسی‪ :‬اموزش خوشنویسی با خودکار‬ ‫‪ 58‬چشم قرن‬ ‫‪ 61‬اخالق حرفه ای در رسانه‬ ‫‪ 62‬هنــر بزرگ ترین محرک زندگی ســت‪ :‬گپی با‬ ‫مسئولین موسسه هنری ناربُن‬ ‫‪ 64‬گردشگری زمستانه‬ ‫‪ 66‬زمستان امسال چه رنگی بپوشیم؟‬ ‫‪ 67‬زیوراالت و معرفی عطر‬ ‫‪ 68‬اخبار مد‬ ‫‪ 70‬مدل یک پایی که اقای انگلیس شد‬ ‫‪ 72‬حرکت در سکون دکوراسیون‬ ‫‪ 75‬باغبانی‬ ‫‪ 76‬تکنولوژی‬ ‫‪ 77‬زیروبم موفقیت‬ ‫‪ 78‬مردی که همه جا هست و هیچ جا نیست‪ :‬سردار‬ ‫حاج قاسم سلیمانی‬ ‫‪ 80‬بلک فرایدی یا جمعه سیاه‬ ‫‪ 81‬بررسی نظری و حقوقی سپرده های بانکی‬ ‫‪ 82‬اشپزی‬ ‫‪ 84‬سالمت عمومی‬ ‫‪ 86‬روان شناسی‬ ‫‪ 87‬طب سنتی‬ ‫‪ 89‬سالم زندگی‬ ‫‪ 90‬ورزشی‬ ‫‪ 92‬گپی با ژن خوب! فیتنس مدلینگ‪ :‬حسین فراهانی‬ ‫‪ 94‬ایرانگرام‬ ‫‪ 96‬خالقیت در زندگی‬ ‫‪ 97‬جدول‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪5‬‬ ‫سرمقــاله‬ ‫هو الجمیل‬ ‫مخاطبورسانه‬ ‫رسانه نمی تواند به مردم بگوید چگونه فکر کنید؛ ولی می تواند‬ ‫بگوید به چه چیز فکر کنید‪.‬‬ ‫در عرصه ارتباطات و رسانه ها‪ ،‬جمله فوق زیاد شنیده می شود‪.‬‬ ‫واقعیت اینســت که در عصر ما‪ ،‬پدیده ی رسانه های جمعی‬ ‫نوین‪ ،‬حســب قدرت و فراگیری شان‪ ،‬کارکردی خیره کننده و‬ ‫معجزه اسا در افکار عمومی مردم دارند‪.‬‬ ‫«خبر» به عنوان مهم ترین محصول و دستاورد رسانه ها و در‬ ‫کنار ان سایر ویژگی ها و جذابیت های سمعی و بصری‪ ،‬رسانه را‬ ‫تبدیل به جزء الینفکی از زندگی احاد مردم کرده است‪.‬‬ ‫عملکرد تمام عرصه های راهبردی جامعه ازجمله سیاست‪،‬‬ ‫اموزش و اقتصاد بدون اتکا به رســانه ها و بهره گیری الزم و‬ ‫به موقع از ان ها عمال به هیچ وجه امکان پذیر نخواهند بود‪.‬‬ ‫در عرصه دانش و علم رسانه‪ ،‬با واژه مهم و پرتواتر جریان سازی‬ ‫زیاد مواجه می شــویم که درواقع تدبیریست که وسائط ارتباط‬ ‫جمعیبه کارمی برندتامخاطبراباخودهمراهکنند‪.‬البتهممکن‬ ‫است در وهله اول‪ ،‬واژه جریان سازی جنبه های منفی به ذهن‬ ‫متبادر کند؛ درحالی که این هدف و تاثیرگذاری رسانه ای می تواند‬ ‫درعین حال‪ ،‬جنبه های مثبت و سازنده و ارزشمند نیز داشته باشد‪.‬‬ ‫معمو ً‬ ‫ال جریان ســازی رسانه ای از کنشــگری ذائقه سازها‪،‬‬ ‫مشــارکت خالق و غیرمنتظره ها حاصل می شود و شگفتی‬ ‫ماجرا اینجاست که رسانه های اجتماعی به راحتی می توانند یک‬ ‫خبر را به موجی از احساسات و عواطف اجتماعی تبدیل کنند و‬ ‫به سادگی از عهده تغییر باورها‪ ،‬جابه جا کردن و استحاله مبانی و‬ ‫عوض کردن جای دوست و دشمن برایند‪.‬‬ ‫واژه موج سواری خبری یا نیوزجکینگ (‪)News jacking‬‬ ‫نیز بسیار قابل توجه است که به معنی حرکت اگاهانه روی امواج‬ ‫خبر با هدف هدایت فرایند ایجاد شده به سمت وسویی خاص‬ ‫و تحت کنترل دراوردن پیام ها و اثار یک جریان و بهره برداری‬ ‫تجاری و یا غرضمندانه از ان است که از این فرایند در رسانه ها‬ ‫بسیار زیاد بهره گرفته می شود و اساسًا بهترین نتایج و مقاصد‬ ‫در پی یک موج ســواری عظیم خبری به وقوع می پیوندد و‬ ‫همواره این موج های پی درپی اســت که مخاطب را به خود‬ ‫مشغولمی کند‪.‬‬ ‫‪6‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫از بیان عرایض فوق‪ ،‬دو هدف را دنبال می کنم‪:‬‬ ‫هدف اول) بحث رویکردی مخاطب با رسانه‪:‬‬ ‫اینکه همه ما در مواجهه با کنشگری های رسانه ای تا چه حد‬ ‫الزمست اغوا شویم‪ ،‬تا چه حد خویشتن دار و قائم به رای باشیم‪،‬‬ ‫چه حد تحت تاثیر باید قرار بگیریم و به طورکلی و به زبان عامیانه‬ ‫چقدر َجوزده شویم؟! که پاسخ این سواالت در سلسله پارامترهای‬ ‫ذیل ریشه دارد‪:‬‬ ‫ شرافت‪ ،‬مشروعیت‪ ،‬مقبولیت و صداقت رسانه انتخابی‬‫ فهم و درک و دانش و عقل و درایتی که صحه بر داده های‬‫قابل ورود به ذهن ما می گذارد‪.‬‬ ‫و اما‬ ‫هدف دوم) نقدی دلسوزانه و جدی بر رسانه ملی به‬ ‫عنوانفراگیرترینومعتبرترینرسانهکشور‪:‬‬ ‫متاسفانهدررویکردجدیدرسانهملیعلی رغمماهیتسابقش‬ ‫که منبعث از تاثیرگذاری مطمئن‪ ،‬جریان سازی مثبت‪ ،‬تثبیت‬ ‫ارزش ها و تاکید بر ان ها بود‪ ،‬شاهد تاثیرپذیری خو ِد رسانه ملی‬ ‫از فضای مجازی و سایر رسانه های کوچک تر از ان هستیم‪.‬‬ ‫عمال رســانه ملی به ابزار و بازویی فعال برای انعکاس و‬ ‫بزرگ نمایی و یا تحلیل وقایع اتفاقیه‪ ،‬روزمره و عادی در دنیای‬ ‫ یابی بسیار مبتدیانه‪،‬‬ ‫مجازی تبدیل شده که این روش سوژه ِ‬ ‫به هیچ وجه هم راستای هدف گذاری ها و هم سنگ شان رسانه‬ ‫ملینیست‪.‬‬ ‫سوال اینجاست که ایا رســانه ملی‪ ،‬قدرت جریان سازی و‬ ‫کنشگری خود را از دست داده است که با چرخ زنی در فضای‬ ‫مجازی سوژه های به ظاهر جذاب را برای بولد کردن و جلب توجه‬ ‫مخاطبانشبه دستمی اورد؟!‬ ‫مهم طرح شده چه برای‬ ‫به نظر می رسد توجه به این دو نکته ِ‬ ‫عموم مخاطبین و چه برای دست اندرکاران رسانه ها‪ ،‬به منظور‬ ‫رفع اشــکاالت و نقائص موجود و اصالح انحراف معیارهای‬ ‫فرهنگی و عادات غلط بهره گیری از انواع رسانه ها در این مقطع‬ ‫زمانی‪ ،‬امریست که برای جامعه فعلی ما بسیار مهم‪ ،‬ضروری و‬ ‫کارامداست‪.‬‬ ‫با ارادت و احترام‪ :‬مجید اخشابی‬ ‫اهنگ‬ ‫«انتخاب من»‬ ‫قابلدسترسی‬ ‫و دانلود از طریق‬ ‫اسکنبارکد‬ ‫سایت رسمی‪:‬‬ ‫پایگاه خبری زیروبم نیوز‪:‬‬ ‫کانال تلگرام‪:‬‬ ‫صفحهاینستاگرام‪:‬‬ ‫‪www.majidakhshabi.com‬‬ ‫‪www.zirobamnews.com‬‬ ‫‪telegram.me/majidakhshabi‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪instagram.com/majidakhshabi‬‬ ‫‪7‬‬ ‫نیایش‬ ‫تبریک‬ ‫نیایش‬ ‫دعای هشتم از صحیفه سجادیه‪ ،‬امام زین العابدین‬ ‫دعای ان حضرت در پناه بردن به خداوند از نامالیمات و اخالق‬ ‫سوء و کارهای ناپسند در ‪ ۱۰‬فراز‪:‬‬ ‫(‪ )۱‬بار خدایا به تو پناه می اورم از طغیان از و تندی خشم و چیرگی حسد و‬ ‫سستی صبر و کمی قناعت و بدی اخالق و زیاده روی در شهوت و پافشاری‬ ‫در َع َصبیت؛‬ ‫(‪ )۲‬و پیروی هوا و هوس و مخالفت با هدایت و خواب غفلت و کوشش بیش‬ ‫از اندازه و انتخاب باطل بر حق و پافشاری بر گناه و کوچک شمردن معصیت و‬ ‫بزرگ شمردن طاعت و فخر؛‬ ‫(‪ )۳‬و مباهات با ثروتمندان و تحقیر تهی دستان و کوتاهی در حق زیردستان‬ ‫خود و ناسپاسی نسبت به ان که به ما خوبی کرده؛‬ ‫(‪ )۴‬یا انکه ستمگری را یاری کنیم یا ستمدیده ای را تنها گذاریم یا انچه را‬ ‫که حق ما نیست بخواهیم یا از انچه نمی دانیم‪ ،‬دم زنیم؛‬ ‫والدت عیسی (ع)‪ ،‬جشن کریسمس [‪ 4‬دی‪ 25 ،‬دسامبر]‬ ‫والدت امام حسن عسکری (ع) [‪ 6‬دی‪ 8 ،‬ربیع الثانی]‬ ‫اغاز سال ‪ 2018‬میالدی [‪ 11‬دی‪ 1 ،‬ژانویه]‬ ‫تسلیت‬ ‫(‪ )۵‬و پناه می بریم به تو از اینکه نیت داشته باشیم به کسی خیانت ورزیم و در‬ ‫کردارمان خودپسندی نماییم و ارزوهای خود را دور و دراز سازیم؛‬ ‫(‪ )۶‬و به تو پناه می بریم از زشــتی باطن و ناچیزشمردن گناه و از چیرگی‬ ‫شیطان در وجودمان و از اینکه روزگار ما را به سختی دراندازد یا سلطان بر ما‬ ‫جور و ستم روا دارد؛‬ ‫(‪ )۷‬و به تو پناه می بریم از الوده شدن به اسراف و بالی تنگدستی؛‬ ‫(‪ )۸‬و به تو پناه می بریم از سرزنش دشمنان و نیازمندی به هم نوعان و از‬ ‫زندگی در سختی و از مرگ ناگهانی و بدون توشه؛‬ ‫(‪ )۹‬و به تو پناه می بریم از حســرت و اندوه بزرگ و مصیبت ســترگ و از‬ ‫بدترین تیره بختی و از بدفرجامی و ناامیدی از ثواب و فرودامدن عذاب‪.‬‬ ‫وفات حضرت معصومه سالم اهلل علیها [‪ 8‬دی‪ ١٠ ،‬ربیع الثانی]‬ ‫سالروز قتل امیرکبیر به دستور ناصرالدین شاه قاجار [‪ 20‬دی]‬ ‫(‪ )۱۰‬بارخدایا بر مح ّمد و الش درود فرســت‪ ،‬و مرا از همه این امور در پناه‬ ‫رحمتت جای ده و نیز همه و مردان و زنان مومن را ‪ ،‬ای مهربان ترین مهربانان‪.‬‬ ‫عیسایناشکیبا‬ ‫منبع‪ :‬کتاب عیسی پسر انسان‪ ،‬جبران خلیل جبران‬ ‫عیسی با نادانان و کم خردان صبور بود؛ مانند زمستانی که منتظر بهار است‪ .‬او‬ ‫شکیبا بود؛ مثل کوهی در برابر باد‪ .‬او با مهربانی به سواالت تُند دشمنانش پاسخ‬ ‫می داد‪ .‬او حتی می توانست در برابر خرده گیری و خطاهای انان ساکت باشد؛ زیرا‬ ‫توانا بود و توانا قدرت تحمل دارد‪.‬‬ ‫اما عیســی ناشــکیبا نیز بود؛ او با ریاکاران بخشــنده نبود‪ .‬او تســلیم‬ ‫نیرنگ بازان و زبان بازان نمی شد‪ .‬او نمی خواست مغلوب باشد‪.‬‬ ‫او با کسانی که روشنایی را باور نداشتند ناشکیبا بود؛ زیرا انان در تاریکی‬ ‫‪8‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫زندگی می کردند و با ان ها که نشانه ها را به جای انکه در قلبشان بجویند‪،‬‬ ‫در اسمان می جستند ناصبور بود‪.‬‬ ‫او با ان هایی که پیش از انکه رویایشــان را به ســپیده دم و شب هنگام‬ ‫بسپارند‪ ،‬روز و شب را مقیاس می کنند و می سنجند نیز بردبار نبود‪.‬‬ ‫عیسی صبور بود؛ اما از همه انسان ها‪ ،‬نابردبارتر‪.‬‬ ‫او از شــما می خواست پارچه ای ببافید‪ ،‬حتی اگر ســال ها را بین چرخ‬ ‫بافندگی و نخ ها بگذرانید؛ اما هرگز نمی خواســت حتی ذره ای از ان بافته‬ ‫را بشکافند‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪9‬‬ ‫عرفان‬ ‫نگاهیگذرابهمهم ترین‬ ‫اندیشه هایعرفانی‬ ‫شبستریدر‬ ‫گلشن راز‬ ‫خواهمهکنخوا مه‬ ‫منبع‪ :‬فیه ما فیه‪ ،‬موالنا جالل الدین محمد بلخی‬ ‫حق تعالی با بایزید گفت‪ :‬که «یا بایزید چه خواهی؟»‬ ‫رید ان ال اُرید‪».‬‬ ‫گفت «خواهم که نخواهم‪ ،‬اُ ُ‬ ‫اکنون ادمی را دو حالت بیش نیست‪ .‬یا خواهد یا نخواهد‪ .‬این‬ ‫که همه نخواهد این صفت ادمی نیست؛ این ان است که از خود‬ ‫تهی شده است و کلی نمانده است که اگر او مانده بودی ان صفت‬ ‫ادمیتی درو بودی که خواهد و نخواهد‪.‬‬ ‫اکنون حق تعالی می خواســت که او را کامل کند و شیخ تمام‬ ‫گرداند تا بعد از ان او را حالتی حاصل شــود که انجا دویی و فراق‬ ‫نگنجد‪ ،‬وصل کلی باشد و اتحاد‪ ،‬زیرا همه رنج ها از ان می خیزد که‬ ‫میسر نشود‪.‬‬ ‫چیزی خواهی و ان ّ‬ ‫چون نخواهی‪ ،‬رنج نماند‪.‬‬ ‫‪10‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫قسمت اول‬ ‫دکتر محمودرضا اسفندیار و زهرا باغبان پرشکوه‬ ‫شهرت شبستری به واسطه گلشن راز است که ان را در سال ‪ 717‬ه‪ .‬ق‪ .‬در قالب‬ ‫مثنوی و در پاسخ به سواالت امیر حسینی هروی‪ ،‬مشتمل بر ‪ 1004‬بیت سروده است‪.‬‬ ‫امیر حسینی هروی که خود از فاضالن و عارفان خراسان بود‪ ،‬نامه ای کوتاه به نظم‬ ‫که شامل هجده پرسش درباره معرفت الهی‪ ،‬تصوف و سیر و سلوک بود‪ ،‬برای عارفان‬ ‫و صوفیان تبریز فرستاد‪.‬‬ ‫هر پرسش در یک بیت بیان شده بود‪.‬‬ ‫قاصد نامه را با صدای بلند در خانقاه مورد نظر می خواند‪.‬‬ ‫در ان مجلس نگاه همه به شــیخ محمود خیره می شود‪ .‬در میان حاضران مرد‬ ‫کاردیده ای بود که ده ها بار تحلیل و شرح این مطالب را از شیخ محمود شنیده بود؛‬ ‫از این رو شیخ محمود را تشویق به پاسخ دادن به پرسش های هجده گانه می کند‪.‬‬ ‫شبستری در اجابت فرمان استاد (بعضی این استاد را بهاءالدین تبریزی و بعضی‬ ‫دیگر امین الدین می دانند)‪ ،‬دست به کار شد و متناسب با سوال ها که به نظم بود پاسخ‬ ‫منظوم هر یک از این پرسش ها را در همان مجلس بیان کرد‪.‬‬ ‫(عرفان‬ ‫جلوه های تاثیرپذیری شیخ محمود شبستری از دو جریان عمده عرفانی‬ ‫ِ‬ ‫عرفان ابن عربی) در گلشن راز به چشم می خورد‪.‬‬ ‫عاشقانه عطار و مولوی و ِ‬ ‫دانشمند عرفان پژوه معاصر‪ ،‬استاد زرین کوب‪ ،‬در این باره نکات مهمی را یاداور‬ ‫شده است‪:‬‬ ‫حکمت ابن عربی و‬ ‫این منظومه تقریبًا کوچک اما بسیار مهم هرچند غالبًا تاثیر‬ ‫ِ‬ ‫بعضی از شارحان او را نشان می دهد؛ اما با توجه و عالقه ای که گوینده اش به شیوه‬ ‫شعر عطار داشت به سرچشمه معنویت موالنا جالل الدین هم نزدیک است‪.‬‬ ‫نکته ای که نباید از ان غافل شد این است که اساسًا فهم گلشن راز در گرو درک‬ ‫عرفان محی الدین عربی است‪.‬‬ ‫دکتر حسین الهی قمشه ای یک سری‬ ‫سخنرانی در شــرح گلشن راز دارد؛ از‬ ‫انجایی که درک کتاب نیاز به خواندن‬ ‫شــرح و تفســیر دارد در هر قسمت‬ ‫بخشــی از ســخنرانی های ایشان به‬ ‫شــکل بارکد واقعیت افــزوده به متن‬ ‫ضمیمه می شود‪.‬‬ ‫عرفان‬ ‫نقدعرفان‬ ‫ونفیحـکما‬ ‫منبع‪ :‬تاریخ فلسفه اسالمی‪ ،‬دکتر سیدحسین نصر (فیلسوف‪ ،‬نویسنده‪،‬‬ ‫نظریه پرداز و استاد مطالعات اسالمی دانشگاه جورج واشنگتن در امریکا)‬ ‫فلسفه به سهم خود از تعامل با عرفان سود زیادی برده و به تدریج‪ ،‬خود‬ ‫بستر و دریچه ای برای ورود به باغ درونی معرفت و زیبایی شده است‪.‬‬ ‫نقد عرفان از فلسفه و نفی حکما در اشعار رومی به خوبی به تصویر کشیده‬ ‫شده و پاسخ هایی را به دنبال داشته است‪ .‬او در مثنوی می گوید‪:‬‬ ‫پای استداللیان چوبین بُ َود‬ ‫پای چوبین سخت بی تمکین بُ َود‬ ‫نور االنوار‬ ‫این بیت توسط میرداماد در شعر معروفی پاسخ داده شده است‪:‬‬ ‫ای که گفتی پای چوبین شد دلیل‬ ‫ور نه بودی فخر رازی بی بدیل‬ ‫فرق ناکرده میان عقل و وهم‬ ‫طعنه بر برهان مزن ای کج بفهم‬ ‫بعدًا در قرن دوازدهم‪-‬هجدهم‪ ،‬عارف مشهور شیراز‪ ،‬موالنا قطب الدین‬ ‫محمد نیریزی شــیرازی در برابر حمله میرداماد‪ ،‬در شعر دیگری به دفاع از‬ ‫مولوی پرداخته که برخی از ابیات ان از قرار زیر است‪:‬‬ ‫ای که طعنه می زنی بر مولوی‬ ‫ای که محرومی ز فهم مثنوی‬ ‫مثنوی دریای نور جان بُ َود‬ ‫نظم ان پر لولو و مرجان بُ َود‬ ‫گر تو فهم مثنوی می داشتی‬ ‫کی زبان طعنه می افراشتی‬ ‫گرچه سستی های استدالل عقل‬ ‫مولوی در مثنوی کرده است نقل‬ ‫لیک مقصودش نبوده عقل کل‬ ‫زان که او هادی است در کل سبل‬ ‫بلکه قصدش عقل جزوی فلسفی است‬ ‫زان که او بی نور روی یوسفی است‬ ‫عقل جزوی چون مشوب از وهم هاست‬ ‫زان سبب مذموم نزد اولیاست‬ ‫منبع‪ :‬نهاد ناارام جهان‪ ،‬عبدالکریم سروش‬ ‫خداوند در قران خود را با صفات خویش توصیف کرده اســت و از اندیشیدن در ذات‬ ‫خداوند نهی شــده است‪ .‬چه اینکه عقل محدود و معاش اندیش انسان‪ ،‬توان گنجاندن‬ ‫مفاهیمی از جنس بی نهایت را در خود ندارد‪.‬‬ ‫در مقام تشبیه‪ ،‬فقط در یک ایه در سوره نور خداوند خود را به نور تشبیه کرده است‪.‬‬ ‫نور را می توان هم وزن وجود در مباحث فلسفی دانست‪ .‬در واقع می توان گفت که نور‬ ‫تشبیهی از وجود و وجود تشبیهی از نور است‪ .‬هر چیزی که موجود است‪ ،‬مدیون وجود‬ ‫است و هر حیاتی نیز مدیون نور‪ .‬عدم و ظلمات هر دو از جنس حضور نداشتن وجود و نور‬ ‫هستند و ماهیتی از خود ندارند؛ پس می توان ذات خداوند را نوراالنوار و وجودی که همه‬ ‫موجودات وجود خود را از او گرفته اند دید‪.‬‬ ‫ات َو َْ‬ ‫َُّ‬ ‫ْ‬ ‫اجهُ‬ ‫َ‬ ‫ض َم َث ُل نُو ِر ِه َکم ْ‬ ‫الس َما َو ِ‬ ‫اج ٍه ُّ‬ ‫الْر ِ‬ ‫ِص َب ٌ‬ ‫ِص َب ُ‬ ‫الز َج َ‬ ‫اح فِی ُز َج َ‬ ‫اح الم ْ‬ ‫ِشکا ٍه فِی َها م ْ‬ ‫الل نُوُر َّ‬ ‫َربَِّی ٍه َی َکا ُد َزْیُت َها ُی ِضیُء‬ ‫َک َانَّ َها َک ْو َک ٌب ُدِّر ٌّی ُیوَق ُد م ْ‬ ‫ِن َش َج َر ٍه ُم َب َار َک ٍه َزْیُتونَ ٍه َل َش ْرق َِّی ٍه َوَل غ ْ‬ ‫َْ‬ ‫الل لُِنو ِر ِه َم ْن َی َشاُء َوَی ْض ِر ُب َُّ‬ ‫َولَ ْو لَ ْم تَ ْم َس ْس ُه نَاٌر نُوٌر َعلَى نُو ٍر َی ْهدِی َُّ‬ ‫اس َو َُّ‬ ‫الل ال ْم َث َ‬ ‫الل‬ ‫ال ل َّ‬ ‫ِلن ِ‬ ‫ِیم‬ ‫بِ ُک ِّل َش ْی ٍء َعل ٌ‬ ‫خداوند نور اسمان ها و زمین است‪ ،‬مثل نور خداوند همانند چراغدانی است که در ان‬ ‫چراغی (پر فروغ) باشد‪ ،‬ان چراغ در حبابی قرار گیرد‪ ،‬حبابی شفاف و درخشنده همچون یک‬ ‫ستاره فروزان‪ ،‬این چراغ با روغنی افروخته می‏شود که از درخت پر برکت زیتونی گرفته شده‬ ‫که نه شرقی است و نه غربی (ان چنان روغنش‍ صاف و خالص است) که نزدیک است‬ ‫بدون تماس با اتش شعله ور شود‪ ،‬نوری است بر فراز نور و خدا هر کس را بخواهد به نور خود‬ ‫هدایت می‏کند‪ ،‬و خدا برای مردم مثلها می زند و خداوند به هر چیزی داناست‪.‬‬ ‫منبع ‪:‬سوره نور؛ ایه ‪35‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪11‬‬ ‫فلســفه‬ ‫سهروردی‬ ‫و مکتب اشراق‬ ‫منبع‪ :‬تاریخ فلسفه اســامی‪ ،‬دکتر سیدحسین نصر‬ ‫(فیلسوف‪ ،‬نویسنده‪ ،‬نظریه پرداز و استاد مطالعات اسالمی‬ ‫دانشگاهجورجواشنگتندرامریکا)هماهنگیکاملمعنویت‬ ‫و فلسفه در اسالم‪ ،‬در مکتب اشراق حاصل شد که توسط‬ ‫شیخ شهاب الدین سهروردی بنیاد نهاده شد‪.‬‬ ‫چیستیفلسفهاشراقی‬ ‫فلسفه اشــراقی بر متافیزیک نور استوار است‪.‬‬ ‫ریشه و منشــا همه موجودات‪ ،‬نوراالنوار است که‬ ‫نور نامتناهی و مطلق اســت و ورا و فراتر از همه‬ ‫تشعشعاتی است که از او صادر می شوند‪.‬‬ ‫همه مراتب واقع‪ ،‬درجات و مراتبی از نورند که‬ ‫با شدت و ضعف که چیزی جز نور نیست‪ ،‬از هم‬ ‫تمایز پیدا می کنند‪ .‬در واقع‪ ،‬در کل جهان چیزی‬ ‫جز نور نیست‪ .‬از نوراالنوار یک سلسله طولی انوار‬ ‫صادر می شــود که همه مراتب وجود را در بر‬ ‫می گیرد و یک سلســله عرضی وجــود دارد که‬ ‫رب النوع یا ُمُثــل افالطونی همه موجوداتی که‬ ‫در مادون ان ها به عنوان اشــیاء ظاهر می شوند‪،‬‬ ‫هستند‪ .‬این انوار چیزی جر همان فرشتگان در زبان‬ ‫دین نیستند‪ .‬سهروردی برای این انوار مانند اسامی‬ ‫اسالمی‪ ،‬از اسامی فرشتگان مزدایی استفاده می کند‬ ‫ودرکیهان شناسی‪،‬معرفت شناسیورستگارشناسی‬ ‫نقش مهمی برای فرشتگان قائل می شود‪.‬‬ ‫واژه و مفهوم شناسی‬ ‫واژه اشراق به معنی روشنایی و نخستین پرتو‬ ‫صبح زود اســت که از شــرق می تابد‪ .‬شرق نه‬ ‫تنها شرق جغرافیایی‪ ،‬بلکه اثر نور واقعیت است‪.‬‬ ‫فلسفه اشراقی هم شرقی و هم روشنایی است‪.‬‬ ‫او روشنایی می بخشد چون شرقی است و شرقی‬ ‫است چون روشنایی بخش است‪ .‬معرفتی است که‬ ‫با کمک ان انسان می تواند خود را به شرق جهان‬ ‫برســاند و ســرانجام به ان مشرقی می رسد که‬ ‫اقامتگاه اصلی است؛ درحالی که انسان در سایه و‬ ‫جهان وجود زندگی‬ ‫ظلمت وجود مادی‪ ،‬در ِ‬ ‫غرب ِ‬ ‫می کند؛ فرقی نمی کند که از لحاظ جغرافیایی به‬ ‫کدام نقطه تعلق دارد‪.‬‬ ‫‪12‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫انســان معنوی و اشراقی کسی است که به‬ ‫ریشــه شرقی خود واقف اســت؛ لذا او در این‬ ‫جهان غریب و بیگانه است‪ .‬انسان با یاداوری‬ ‫منزلگه اصلی‪ ،‬دلتنگ خانه واقعی خود می شود‬ ‫و با کمــک معرفت اشــراقی می تواند به ان‬ ‫منزلگه دست یابد‪.‬‬ ‫معرفــت اشــراقی از راه ارتبــاط بــا نظام‬ ‫فرشــتگان‪ ،‬تحول وجودی انسان و رستگاری‬ ‫او را ممکن می سازد‪ .‬فرشــته ابزار مکاشفه و‬ ‫درنتیجه رستگاری اســت‪ .‬انسان از عالم انوار‬ ‫فرود امده و با بازگشــت به این جهان و اتحاد‬ ‫مجدد با خو ِد فرشــتگی اش‪ ،‬دوباره به کلیت و‬ ‫تمامیت خود دست می یابد‪.‬‬ ‫حکمتعتیق‬ ‫زبان فلسفه اشراقی‬ ‫فلسفه اشراقی با زبان نمادین برجسته ای‪ ،‬جهان‬ ‫گسترده ایرانشانمی دهدکهبرنمادنوروشرقاستوار‬ ‫است؛ جهانی که مرزهای جهان شناسی ارسطویی‬ ‫را در هم فرو می ریزد و محدودیت های عقلی فراهم‬ ‫یافتهتوسطارسطوییانرادرهممی شکند‪.‬سهروردی‬ ‫توانست متافیزیک اصالت ماهوی از نور را ایجاد نماید‬ ‫و جهان شناسی ای را پدید اورد که از شکوه و زیبایی‬ ‫برخوردار بود و طالب حقیقی را از ســرداب جهان به‬ ‫مشرق می برد و او را به قلمرو نور محضی رهنمون‬ ‫می ساخت که چیزی جز شرق وجود نبود‪ .‬انسان در‬ ‫این سفر فلسفی و معنوی با معرفتی هدایت می شود‬ ‫که براساس فرموده پیامبر خودش نور است(العلم نور)‪.‬‬ ‫به همین دلیل است که این فلسفه بر اساس خواست‬ ‫و شهادت سهروردی در پایان حکمه االشراق‪ ،‬به هر‬ ‫کسیقابل تعلیمنیست‪.‬‬ ‫معرفتاشراقی‬ ‫کوتاه درباره شیخ اشراق‬ ‫او در روســتای کوچک سهرورد در غرب ایران‬ ‫به سال ‪ 1153‬میالدی‪ 549 /‬هجری به دنیا امد‪.‬‬ ‫در زنجان و اصفهان درس خواند و در همان جا‬ ‫تحصیالت رسمی خود را در علوم فلسفی و دینی‬ ‫به پایان رساند؛ سپس عازم اناتولی شد و در حلب‬ ‫اقامت گزید؛ مکانی که در اثر مخالفت برخی فقها‬ ‫در دوران جوانــی به ســال ‪ 1191‬میالدی‪587 /‬‬ ‫هجری به دست مرگ سپرده شد‪.‬‬ ‫سهروردی عارف و فیلســوف بزرگی بود و از‬ ‫بطن اسالم حکمت قدیمی را استخراج کرد و ان را‬ ‫حکمت عتیق نامید که برخی از فالسفه رنسانس به‬ ‫ان و ریشه الهی اش اشاره داشته اند‪.‬‬ ‫از نظر او ابزار دستیابی به معرفت متعالی‪ ،‬اشراق‬ ‫اســت که وجود ادمی را متحول ساخته و موجب‬ ‫معرفتمی شود‪.‬‬ ‫شیخ اشراق تاکید می کند که از اول یک خمیر‬ ‫مایه ازلی وجود داشــته که همان حکمت جاودان‬ ‫بوده و در نهاد مردان و زنان تحقق داشته است‪ .‬در‬ ‫عمق نهاد ادمی خمیر مایه ای نهفته بوده و با تعالیم‬ ‫عقلی و تهذیب باطنی فعلیت یافته است‪.‬‬ ‫او تاکید می کند که ابزارهای واقعی دست یابی‬ ‫به این معرفت از طریق خدواند و کتاب وحیانی او‬ ‫میسر می شود‪ .‬به همین دلیل خود را بیشتر متکی‬ ‫به ایات قران می داند و نخســتین فیلسوف مهم‬ ‫مسلمانی است که حجم وسیعی از ایات قرانی را در‬ ‫نوشته های فلسفی مورداستفاده قرار می دهد‪.‬‬ ‫سیری‬ ‫در فلسفه‬ ‫مهم تریــن چیز در زندگی‬ ‫چیست؟‬ ‫اگر این سوال را از کسی بکنیم‬ ‫که سخت گرسنه است‪ ،‬خواهد‬ ‫گفت غذا‪ .‬اگر از کسی بپرسیم‬ ‫که از سرما دارد می میرد‪ ،‬خواهد‬ ‫گفت گرما و اگر از ادمی تک و‬ ‫تنها همین سوال را بکنیم‪ ،‬البد‬ ‫خواهد گفت مصاحبت ادم ها‪.‬‬ ‫ولی هنگامــی که این نیازهای‬ ‫اولیــه براورده شــد‪ ،‬ایا چیزی‬ ‫می ماند که انسان بدان نیازمند‬ ‫باشد؟‬ ‫فیلسوفان می گویند‪ :‬بلی‬ ‫و ان این است که بدانیم که ما‬ ‫کیستیم و در اینجا چه می کنیم؟‬ ‫بهتریــن راه نزدیک شــدن به‬ ‫فلســفه پرســیدن یکی چند‬ ‫پرسش فلسفی است‪:‬‬ ‫جهان چگونه به وجود امد؟ ایا‬ ‫در پس انچه روی می دهد اراده‬ ‫و مقصودی نهان است؟ ایا پس‬ ‫از مرگ حیات هست؟‬ ‫جســتجوی فیلســوفان برای‬ ‫حقیقــت بی شــباهت بــه‬ ‫داســتان های جنایی نیســت‪.‬‬ ‫بعضــی فکر می کننــد فالن‬ ‫کس قاتل اســت‪ ،‬دیگران این‬ ‫یا ان را مسئول می دانند‪ .‬پلیس‬ ‫گاه موفق به کشــف حقیقت‬ ‫می شــود؛ ولی گاهــی نیز با‬ ‫وجود انکه جواب مسئله جایی‬ ‫نهان است‪ ،‬به اصل قضیه پی‬ ‫نمی بــرد؛ پس اگر هم پاســخ‬ ‫مطلب دشوار باشــد‪ ،‬پاسخی‬ ‫احتماال هست و پاسخ درست‬ ‫فقط یکی است‪:‬‬ ‫هســتی پس از مرگ‬ ‫یا نوعی‬ ‫ِ‬ ‫وجود دارد یا ندارد‪...‬‬ ‫منبع‪ :‬کتاب دنیای سوفی‪ ،‬یوستین ُگردر‬ ‫"کســی که از سه هزار ســال بهره نگیرد‬ ‫تنگدست به سر می برد"‬ ‫«کسی که از سه هزار سال بهره نگیرد تنگدست به سر می برد»‬ ‫مهم ترین وظیفه فلسفه این است که انسان ها را از نتیجه گیری سریع برحذر‬ ‫کند؛ زیرا این نتیجه گیری های سریع می تواند به خرافات منجر شود؛ مث ً‬ ‫ال گربه‬ ‫سیاهی را در خیابان می بینی‪ ،‬چند دقیقه بعد زمین می خوری و دستت می شکند‪.‬‬ ‫میان ان گربه سیاه و زمین خوردن تو هیچ رابطه علّی وجود ندارد!‬ ‫در علم هم مسئله همین طور است‪ .‬نتیجه گیری سریع در علم نیز خطاست‪ .‬اگر‬ ‫بســیاری از مردم دارویی را مصرف کنند و سالمتی خود را به دست اورند‪ ،‬باز هم‬ ‫نمی توان ادعا کرد که ان دارو درمان قطعی بیماری ان ها بوده است‪ .‬در این مورد‬ ‫ازمایش هایی روی گروهی از مردم انجام شده است که فکر می کردند با فالن دارو‬ ‫درمان می شوند‪ .‬به جای ان دارو به ان ها ارد و اب داده اند‪ .‬ایا بعد از این که ان ها هم‬ ‫سالمتی خود را به دست اوردند‪ ،‬می شد ادعا کرد که ان دارو این کار را کرده است؟ در‬ ‫این مورد احتمال سومی به درمان ان ها کمک کرده است؛ مث ً‬ ‫ال اعتقاد به موثر بودن‬ ‫ان دارو‪ .‬زندگی پر از اندوه و شادی است‪ .‬ما به این دنیا می اییم؛ یکدیگر را می بینیم؛‬ ‫با هم اشنا می شویم؛ لحظه ای را با هم می گذرانیم‪ .‬سپس از هم دور می شویم و با‬ ‫همان شتابی که امده ایم‪ ،‬دوباره می رویم‪ .‬بدون انکه بدانیم چرا امده ایم و رفتنمان‬ ‫خالق‬ ‫برایچیست؟اگربهحرکتدستی‪،‬کالفبهانتهایشبرسد؛پساینتکاپوی ِ‬ ‫بی انتهاازبهرچیست؟‬ ‫هنر‪ ،‬تخیل و تعقل‬ ‫هزارپا رقاصی حرفه ای بود و همه حیوانات جنگل از رقص او لذت می بردند‬ ‫غیر از الک پشت که دوست نداشت یا حسودی اش می شد‪.‬‬ ‫الک پشتنامه ایبههزارپانوشتکهمنازعالقه مندانتوهستمچنینوچنانو‬ ‫یدارید بعد پای چپ‬ ‫یه سوال داشتم‪ :‬شما موقع رقص اول پای راست شماره‪ 43‬را برم ‬ ‫‪ 73‬را یا اینکه اول چپ ‪ 123‬را شروع می کنید و راست ‪ 843‬را بعد از ان می اورید‪...‬‬ ‫هزارپا نامه را خواند و به فکر فرو رفت که واقعًا موقع رقص چه می کند؟!‬ ‫می دانی اخر سر چه شد؟‬ ‫هزارپا دیگر هیچ وقت نرقصید!‪...‬‬ ‫تخیل که به بند تعقل درامد نتیجه همین است‪.‬‬ ‫منبع‪ :‬کتاب دنیای سوفی‪ ،‬یوستین ُگردر‬ ‫فلســفه‬ ‫شعبدههستی‬ ‫هنگامی که تردستی شعبده باز‬ ‫را می نگریم‪ ،‬نمی دانیم این کارها‬ ‫را چگونه می کند؛ پس می پرسیم‪:‬‬ ‫چطور توانســت از دو دســتمال‬ ‫ابریشمی ســفید خرگوشی زنده‬ ‫دراورد؟! شعبده باز کاله را کامال‬ ‫نشان تماشاگران می دهد‪ ،‬کامال‬ ‫تهی است؛ ولی ناگهان خرگوشی‬ ‫از ان بیرون می جهد‪.‬‬ ‫بســیاری از ادم ها به جهان با‬ ‫دیده تعجب و ناباوری همســان‬ ‫می نگرند‪.‬‬ ‫در مــورد خرگــوش خــوب‬ ‫می دانیم که شعبده باز به ما حقه‬ ‫زده اســت و دلمــان می خواهد‬ ‫بفهمیم این کار را چگونه می کند‬ ‫ولی در مورد جهان موضوع کمی‬ ‫متفاوت است‪ .‬می دانیم که جهان‬ ‫چشم بندی و نیرنگ نیست؛ چون‬ ‫خودمان در انیم‪ ،‬بخشی از انیم‪.‬‬ ‫درواقــع ما خــود‪ ،‬خرگوش‬ ‫ســفیدی هســتیم که از کاله‬ ‫درمی اید‪ .‬تفــاوت ما و خرگوش‬ ‫سفید تنها این است که خرگوش‬ ‫نمی دانــد در ترفند شــعبده باز‬ ‫شــرکت دارد ولی ما می دانیم در‬ ‫چه چی ِز مرموزی شــرکت داریم‬ ‫و می خواهیم از ســازوکار ان سر‬ ‫دراوریم‪.‬‬ ‫شاید هم بهتر باشد کل جهان‬ ‫کائنات را به ان خرگوش ســفید‬ ‫تشبیه کرد‪ .‬ما که در اینجا به سر‬ ‫می بریم شپشــک های ریزی در‬ ‫البه الی موهای ان خرگوش به‬ ‫حسابمی اییم‪.‬‬ ‫فیلسوف ها سعی دارند از این‬ ‫موهای نازک باال بروند و مستقیم‬ ‫در چشم شعبده باز بنگرند‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪13‬‬ ‫تک بیت عاشقانه‬ ‫دلردیایی‬ ‫عا شقاهن‬ ‫مجیدنعمانی‬ ‫دریا را دوست می دارم‪...‬‬ ‫چون هیچ کینه ای را به دل نمی گیرد‪...‬‬ ‫گاهی ان قدر می خروشد که امواج سهمگینش ادمی را می ترساند‪...‬‬ ‫ولی اگر به او اعتماد داشته باشی در نهایت ارامش زورقت را در کنار‬ ‫ساحل خواهی یافت‪...‬‬ ‫ای کاش دلمان دریایی باشد‪...‬‬ ‫برای ماندنت جنگیدم اما اخرش حک شد‬ ‫«سپاس از کوشش بیهوده ات» در لوح تقدیرم‬ ‫کار من از َشب نخوابی ها گذشت‬ ‫مرگ من خوابست‪ ،‬بیدارش کنید!‬ ‫حس شکستن را تبرزن ها نمی فهمند‬ ‫این شورش مردانه را زن ها نمی فهمند‬ ‫میراث خوبی نیست که از تو به من رسید‬ ‫این زندگی که بی تو تمامش جهنم است‬ ‫خودت شاید نمی دانی‬ ‫چه کردی با دلم اما‪،‬‬ ‫دل یک اد ِم سرسخت را‬ ‫ِ‬ ‫بُردی‪ ،‬خدا قوت‪!...‬‬ ‫مثل باران بهاری‬ ‫که نمی گوید کِی بی خبر در بزن و‬ ‫سرزده از راه برس‪...‬‬ ‫«حسینمنزوی»‬ ‫عشق تو به واهلل درا َمد پدرم!‬ ‫پای ِ‬ ‫تازه فهمیده ام اما پدرم کافی نیست!‬ ‫الاقل‬ ‫عاشق معشوقه مردم نشوید‬ ‫که به فتوای همه مظهر حق الناس است!‬ ‫«رضا محمدی»‬ ‫«زهرا سرکارراه»‬ ‫بگو به هر که رسیدی‬ ‫دعا کند ما را‪...‬‬ ‫مگر من و تو به زور‬ ‫دعا به هم برسیم‪...‬‬ ‫«فرامرزعرب عامری»‬ ‫«مهدیاسترکی»‬ ‫«سیدتقیسیدی»‬ ‫«علی صفری»‬ ‫مدام بند می زنم شکسته های مانده را‬ ‫ترک دوباره می خورد همیشه های لعنتی‬ ‫«سامانچقایی»‬ ‫«علیرضا اذر»‬ ‫«نفیسه ساداتموسوی»‬ ‫حاصل‬ ‫مثل‬ ‫ِ‬ ‫تو ِ‬ ‫لکنقاشی‬ ‫ل‬ ‫کما‬ ‫کا ِر‬ ‫ الم ِ‬ ‫ُ‬ ‫کج یک اد ِم ناشی‬ ‫ولی من خط خطی ِ‬ ‫ های ِ‬ ‫«علیسیدصالحی»‬ ‫خیالی نیست‪ ،‬دیگر دردهایم را نمی گویم‬ ‫به روی دردهای کهنه ام تشدید بگذارید‪...‬‬ ‫«امیدصباغ نو»‬ ‫قد همین زیبایی‬ ‫عشق زیباست ولی ِّ‬ ‫مردن و زنده شدن های فراوان دارد‬ ‫«مسعودمحمدپور»‬ ‫ارتش زیبایی ات کافیست‪ ،‬ارایش چرا؟!‬ ‫ِ‬ ‫این قدر جنگنده! ان هم غی ِربومی خوب نیست‪...‬‬ ‫«ادیب امینی»‬ ‫عاشق شوریده دل‪ !...‬در دفتر شعرش نوشت‪...‬؟‬ ‫هرکسی‪ ...‬یک دلب ِر جانانه دارد‪!...‬‬ ‫من تو را‪!!...‬‬ ‫«مهدیاخوان ثالث»‬ ‫‪14‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫غم دل با تو بگویم‬ ‫گفته بودم چو بیایی ِ‬ ‫قول شرف می دهمت‪ ،‬الل بمانم!‬ ‫تو بیا ِ‬ ‫«امیرعباسسوری»‬ ‫کتابخانه‬ ‫پیشنهاد ماه‪ :‬تهوع‬ ‫نویسنده‪ :‬ژان پل سارتر‬ ‫ترجمه‪:‬محمدرضاپارسایار‬ ‫انتشارات‪ :‬کتاب پارسه‬ ‫«تهوع» اولین رمان ســارتر و به عقیده خود او‪ ،‬از بهترین‬ ‫نوشته هایش است که به عنوان یکی از محوری ترین کتاب های‬ ‫اگزیستانسیالیســم به شــمار می رود‪ .‬تهوع‪ ،‬روایت گر زندگی‬ ‫شخصیتی با عنوان «انتوان روکانتن» است؛ فردی منزوی که‬ ‫دوستی ندارد و به دور از خانواده زندگی می کند‪ .‬او در مکالمه و‬ ‫برقراری ارتباط با دیگران ناتوان است؛ اما درعین حال نسبت‬ ‫به گفتمان دیگران با یکدیگر و پیش بینی و انالیز رفتار مردم‬ ‫دقیق و کنجکاو به نظر می رسد‪ .‬او به این نتیجه رسیده است‬ ‫که موقعیت ها و اشیا در تعریف او از خود موثرند و ازاین رو خود‬ ‫را درون تهوع می یابد‪ .‬او بسیاری از وقتش را صرف نوشتن یک‬ ‫کتاب درباره یک سیاستمدار فرانسوی در قرن هجده می کند‪.‬‬ ‫کتاب از صفحه ای بدون تاریخ اغاز می شود‪:‬‬ ‫«بهتر است رویدادها روزبه روز نوشته شوند‪ .‬دفتر خاطراتی‬ ‫نوشته شود تا هر چیز مشخص و معلوم باشد‪.»...‬‬ ‫سارتر این کتاب را به «بیدستر» (لقب سیمون دوبوار در بین‬ ‫دوستانش) تقدیم کرده است‪« .‬تهوع» در سال ‪ ۱۹۶۴‬به عنوان‬ ‫برگزیده نوبل ادبیات انتخاب شد؛ اما سارتر از دریافت این جایزه‬ ‫سر باز زد‪.‬‬ ‫رد اصالت «نوبل»‬ ‫اگزیستانسیالیسم‬ ‫ژان پــل ســارتر (‪Jean-‬‬ ‫‪ )Paul Sartre‬فیلســوف‪،‬‬ ‫نمایشنامه نویس‪،‬فیلمنامه نویس‪،‬‬ ‫روزنامه نــگار‪ ،‬فعال سیاســی‪،‬‬ ‫منتقد و نویسنده شهیر فرانسوی‬ ‫و یکی از پیشــگامان مکتب‬ ‫«اگزیستانسیالیسم»است‪.‬‬ ‫وی در ‪۲۱‬ژوئــن‪ ۱۹۰۵‬در‬ ‫پاریس متولد شــد‪ .‬در جوانی‬ ‫با مطالعه «زمــان و اراده» اثر‬ ‫«هنری برگســون» به فلسفه‬ ‫عالقه مند شد و به مطالعه اثار‬ ‫فالســفه بزرگی چون کانت‪،‬‬ ‫هگل‪ ،‬هوسرل و هایدگر روی‬ ‫اورد و درنهایــت با تاثیر از اثار‬ ‫و تفکرات اینان‪ ،‬توانست رساله‬ ‫دکترای خود را در رشته فلسفه دانشگاه عالی پاریس دفاع کند‪.‬‬ ‫اولین رمان سارتر که موجب شهرت وی شد‪« ،‬تهوع» نام داشت و در سال ‪۱۹۳۸‬‬ ‫منتشر شد‪ .‬پس از ان‪ ،‬نگارش مجموعه «دیوارها» را اغاز نمود که به علت درگیری‬ ‫در جنگ جهانی دوم ناتمام ماند‪.‬‬ ‫سارتر در مدت زمان کوتاهی اثار ماندگاری همچون «مگس ها»‪« ،‬خروج ممنوع»‬ ‫یو نیستی» را با الهام از تجربیات جنگ منتشر کرد‪.‬‬ ‫و «هست ‬ ‫دور اول فعالیت های سیاسی سارتر پس از جنگ جهانی دوم و ازادسازی فرانسه‬ ‫اغاز شد‪ .‬در این ایام صراحتا با قوانین حاکم در الجزیره به مخالفت پرداخت و با تفکری‬ ‫مارکسیستی به کوبا سفر نمود ‪ .‬در همین سفر بود که با «فیدل کاسترو» و «چه گوارا»‬ ‫دیدار کرد و در همین دوران در مخالفت با جنگ ویتنام‪ ،‬در یک دادگاه نظامی‪ ،‬جنایات‬ ‫جنگی امریکا را افشا نمود‪.‬‬ ‫ســارتر محدود به فلسفه و مبارزه و فعالیت سیاســی نبود‪ .‬پس از مدتی کتاب‬ ‫تحسین شده «کلمات» را منتشر کرد‪« .‬کلمات» شرح زندگانی نویسنده تا سن ده‬ ‫سالگی است‪ .‬سارتر در تمام طول عمر به اب مروارید دچار بود و همین بیماری در سال‬ ‫‪ ۱۹۷۳‬وی را کامال نابینا کرد‪.‬‬ ‫درنهایت در ‪ ۱۵‬اوریل ســال ‪ ،۱۹۸۰‬ژان پل سارتر‪ ،‬یکی از اثرگذارترین متفکران‬ ‫قرن بیستم‪ ،‬به علت تورم ریه در بیمارستان بروسه پاریس درگذشت و در مون پارناس‬ ‫به خاک سپرده شد‪.‬‬ ‫اگزیستانسیالیسم (‪ )Existentialism‬یا همان فلسفه وجود‪ ،‬جریان روشنفکری بود‬ ‫که در قرن بیستم و پس از جنگ جهانی دوم اغاز شد‪ .‬شاید بهتر باشد برای اطالع بیشتر‬ ‫از این فلسفه به یکی از درخشان ترین اثار سارتر مراجعه کنیم‪ .‬در بخش هایی از مقدمه‬ ‫کتاب «اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر» (ترجمه‪ :‬مصطفی رحیمی‪ /‬انتشارات نیلوفر)‬ ‫امده است‪« :‬عده ای بران اند که اگزیستانسیالیسم جز بی قیدی و ولنگاری و پشت پا زدن‬ ‫به اداب اجتماعی و رسوم انسانی معنایی ندارد و عده ای دیگر که به گمان خود عمیق تر‬ ‫می اندیشند‪،‬می پندارندکهاگزیستانسیالیسمیعنیدعوتبهگوشه گیریوکاهلیوگریزو‬ ‫تسلیم!اینانبراساستوهماتخودنتیجهمی گیرندکههمهکوشش هایادمی«پوچ»و‬ ‫بیهوده است و هر تقالیی برای خروج از بن بست سرنوشت از پیش محکوم است »‪.‬درواقع‬ ‫اگزیستانسیالیسمنهنهیلیسمونهپوچ گراییاست‪.‬شایدبتوانتماممعنایانرادراینجمله‬ ‫معروفسارترخالصهکرد‪«:‬مامحکومیمبهازادی!یعنیانتخابینداریمجزاینکهانتخاب‬ ‫کنیموبارمسئولیتانتخابمانرابهدوشکشیم»‪.‬‬ ‫خودیخودارزشمنداست؛اماهستی‬ ‫پیرواناینمکتبمعتقدبودندهرماهیتتازه ایبه ِ‬ ‫انسان را به گونه ای متمایز از دیگر هستندگان «وجود» خواندند و در صدد ان برامدند تا‬ ‫تفاوتمیان«بودن»و«وجود»انسانرااشکارکنند‪.‬شایدبتوانجملهمعروف«البرکامو»‪،‬‬ ‫یعنی«منطغیانمی کنم؛پسهستم»‪-‬کهگویادرادامهجملهفلسفیمعروف«دکارت»؛‬ ‫«من می اندیشم؛ پس هستم» امده است‪ -‬را گونه هایی از این تالش ها عنوان کرد‪.‬‬ ‫هرچنداگزیستانسیالیسمبه عنوانیکجریانفکریوادبیدرقرنبیستمشکلگرفت؛‬ ‫اما باید سراغاز این مکتب را در قرن نوزدهم جستجو کرد‪.‬‬ ‫«سورنکی یرکگارد»(‪ ،)Soren Kierkegaard‬فیلسوف مسیحیدانمارکی‪،‬اولین‬ ‫کســی بود که به شکل جدی در مفاهیمی چون تعهد‪ ،‬ذات و وجود پرداخت و تالش‬ ‫کرد به دریافت عمیق تری نســبت به اصالت وجود دست یابد؛ ازاین رو به وی لقب پدر‬ ‫اگزیستانسیالیسمراداده اند‪.‬عالوهبرسارتر‪،‬ازمهم ترینمتفکراناگزیستانسیالیسممی توان‬ ‫به «البر کامو» و «سیمون دوبوار» اشاره کرد‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪15‬‬ ‫طنز ادبی‬ ‫کارگر چینی‬ ‫منبع‪ :‬کتاب فیض بوک‪ ،‬نوشته ناصر فیض‬ ‫فقط این مانده بود از چین رسد کا ِر َگر چینی‬ ‫کارگران خوش قد و خوش منظر چینی!!!‬ ‫همان‬ ‫ِ‬ ‫همان کا ِرگری که با برادرهاش هم شکل است‬ ‫و هم شکل اند با هم هرچه دارد خواهر چینی‬ ‫همان کا ِرگری که احتماال در پکن دارد‬ ‫زمین و خانه و اهل و عیال و مادر چینی‬ ‫همان کا ِرگری که تیم محبوبش نمی بازد‬ ‫و اسوده ست از دست زبانش داور چینی‬ ‫همان کا ِرگری که در ضرورت ها به ناچاری‬ ‫برای هرچه اگزوز است دارد خاور چینی‬ ‫همان کا ِرگری که در زمین اجداد داور را‬ ‫حوالت می دهد گاهی به شیر سمو ِر چینی‬ ‫همان کا ِرگری که دست و پا و سر اگر دارد‬ ‫شبیه دست و پا دارد بدون شک‪ ،‬سر چینی‬ ‫همان کا ِرگری که با چه منظوری‪ ،‬نمی دانم!‬ ‫چرا اورده اینجا با خودش یک همسر چینی!‬ ‫در ایران انقالبی اقتصادی رخ نخواهد داد‬ ‫مگر از چین بیاید الستیک پنچر چینی‬ ‫پس از این قیمت اجناس‪ ،‬اسان می رود باال‬ ‫برای انکه از چین می رسد باالبر چینی‬ ‫اگر مشدی حسن امروز با ما بود‪ ،‬بی تردید‬ ‫حیاط خانه اش پر می شد از گاو نر چینی‬ ‫اگر هم این ور او ناگهان از کار می افتاد‬ ‫برایش جور می کردند از چین «این ور» چینی‬ ‫بال هرگز نمی امد سراغ گاو بدبختش‬ ‫اگر مشدی حسن هم داشت کاه و شبدر چینی‬ ‫چرا مشدی حسن؟! این قدر ادم هست در دنیا‬ ‫که مرده گاوشان چون گاوهای الغر چینی‬ ‫نمی دانم چرا مشدی حسن با گاو می چسبد؟!‬ ‫اگر مجبورهم باشم‪ ،‬نمی چسبد خر چینی‬ ‫عزی ِز کا ِرگر! از چین که می ایی‪ ،‬محبت کن‬ ‫برای اخر شعرم بیاور‪ ،‬اخر چینی‬ ‫‪16‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫کاریکلماتور‬ ‫منبع‪ :‬چاقوی تیغه مخملی‪ ،‬ابوالقاسم صلح جو‬ ‫برای کشیدن یک نفس عمیق‪ ،‬کاغذ کم اوردم‪.‬‬ ‫با بینی گرفته‪ ،‬به باغ «فین» رفت‪.‬‬ ‫در پرتاب سکه «شیر»امد‪ ،‬در رفتم!‬ ‫خسته بود‪ ،‬به دلم «نشست»!‬ ‫خواب زمستانی از درخت «باال» رفت‪ ،‬وقتی برگ هایش «پایین» امدند‪.‬‬ ‫اشتها ندارد‪ ،‬تلفنی که زنگ «نمی خورد»!‬ ‫عشقش « ابدی» بود‪ ،‬به مناسبت والنتاین «عفو» خورد!‬ ‫« رمز» موفقیت ام را فراموش کرده ام!‬ ‫دیشب خوابت را دیدم‪ ،‬سالم رساند!‬ ‫ادم بابخاری می شد‪ ،‬تا جوش می اورد!‬ ‫دیدن «ُرخ»ات در کیش!‬ ‫«مات» شدم با ِ‬ ‫چگونه در اتوبوس و مترو رفتار کنید!‬ ‫هر وقت وارد اتوبوس و مترو می شــوید به‬ ‫سرعت و دیوان هوار به سمت صندلی های خالی‬ ‫یورش ببرید و اگر شــده تکه ای از صندلی را‬ ‫صاحب شوید‪ .‬احساس کنید که دارید غنایم‬ ‫جنگی از دشــمن می گیرید‪ .‬ایــن کار بعد از‬ ‫تماشــای فوتبال و خروج از ورزشگاه خیلی‬ ‫می چسبد و به خالی شدن عقده های روانی و‬ ‫تخلیه انرژی کمک بسیاری می کند‪ .‬اصال معنی ندارد تیمتان ببرد و ساکت و بی صدا به خانه بروید و یا اینکه تیمتان‬ ‫ببازدوشمااعتراضنکنید!‬ ‫هیچ وقت جایتان را به ادم های پیر ندهید‪ .‬ان ها هم وقتی جوان بوده اند و زور زیادی داشته اند‪ ،‬روی صندلی ها‬ ‫پای چپشان بسیار‬ ‫ نی ِ‬ ‫نشسته اند‪ ،‬حاال وقتش است که کمی بایستند‪ .‬در ضمن‪ ،‬این ایستادن برای استخوان دو ِم نازک ِ‬ ‫مفید است و موجب می شود هرچه زودتر قلم پایشان بشکند و دیگر نتوانند از خانه بیرون بیایند‪ .‬چه معنی دارد ادم در‬ ‫این سن از خانه بیرون بیاید‪.‬‬ ‫برای ورود به مترو و اتوبوس و یا خروج از ان ها حتما ُهل بدهید و به دیگران فشار وارد کنید‪ .‬این کار بسیار مفید است‬ ‫و باعث می شود هم قلنج همشهری هایتان شکسته شود و خستگی کار از تنشان در برود و هم خود را برای فشارهای‬ ‫زندگیابدیدهکنند‪.‬‬ ‫سعی کنید همیشه جزء اولین ها باشید؛ اولین کسی که سوار می شود‪ ،‬اولین کسی که پیاده می شود‪ ،‬اولین کسی که‬ ‫خط را اختراع کرد‪ ،‬اولین کسی که خطی خطی را اختراع کرد‪ ،‬اولین کسی که نوشتن روی در و دیوار مترو و اتوبوس را‬ ‫یدانیدوقتیاولیننفریهستیدکهبررویصندلی هاییکاتوبوسمی نویسیدچهلذتیدارد!‬ ‫اختراعکرد‪.‬نم ‬ ‫موقع سوار شدن یا پیاده شدن سعی کنید اصواتی از خودتان خارج کنید‪ .‬این اصوات هرچه بلندتر و رعب انگیزتر‪،‬‬ ‫بهتر و مفیدتر‪ ،‬هر چقدر ایستگاه شلوغ تر بود‪ ،‬فرکانس صدای خود را افزایش دهید‪ .‬این کار باعث تخلیه روانی می شود‬ ‫وهمچنیناگریکاسپانسراستعدادیابان طرفباشد‪،‬حتماشمارابهجامعهموسیقیپاپوراکمعرفیواستعدادتان‬ ‫را کشف و ضبط و در صورت لزوم خنثی می کند‪.‬‬ ‫هیچ وقت در صف نایستید‪ .‬ادم هایی که در صف ها می ایستند‪ ،‬فقط در صف ها می ایستند و هیچ وقت به هیچ جا‬ ‫نمی رسند‪ .‬یک گوشه ای بایستید و وقتی صف شلوغ شد‪ ،‬از فرصت استفاده کنید‪ .‬برای رسیدن به اول صف از فنون‬ ‫کاراتهوکشتیاستفادهکنید؛کارسازاست‪.‬‬ ‫سعی کنید حیوانات اهلی و خانگی خود را همراه خود به سفرهای درون شهری ببرید‪ .‬ان طفلک ها هم دل دارند‪.‬‬ ‫اولویت با حیوان های بزرگ تر اســت؛ چون دل با هیکل نسبت عکس دارد؛ هر چقدر حیوان بزرگ تر باشد‪ ،‬دلش‬ ‫یدانید سوار شدن به اتوبوس یا مترو با یک تمساح خانگی یا یک سگ دوبرمن‬ ‫کوچک تر است و زودتر می گیرد‪ .‬نم ‬ ‫بزرگ‪،‬چهابهتیدارد‪.‬تازهاحساسمی کنیددوربرتانخلوت ترمی شود‪.‬‬ ‫شاعرانه‬ ‫هوا‬ ‫پرنده پنهان در حفره ها‬ ‫«گروس عبدالملکیان» در سال ‪ ۱۳۵۹‬دیده به جهان‬ ‫گشود‪ .‬وی شاعر معاصر و جوان ایرانی‪ ،‬پسر محمدرضا‬ ‫عبدالملکیان‪ ،‬شــاعر ایرانی‪ ،‬اســت‪ .‬گروس از شاعران‬ ‫حرفه ای سال های اخیر کشور است که به سبب سادگی‬ ‫لحن و سهل و ممتنع بودن خیال شعرهایش موردتوجه‬ ‫مخاطبان خاص و عام بوده اســت‪ .‬کتاب های شعری او‬ ‫نیز جوایز متعددی را در این سال ها به خود اختصاص داده‬ ‫است‪.‬‬ ‫گروس عبدالملکیان نوشتن را از ‪ ۱۱‬سالگی اغاز کرد‬ ‫و اولین شعرهایش در مجالت کیهان بچه ها و سروش‬ ‫نوجوان به چاپ رسید؛ چنان که خودش اشاره می کند از‬ ‫سال ‪ ۱۳۷۷‬مطالعه نقد و نظریه ادبی را اغاز کرد و برخی از‬ ‫اولین شعرهای جدی اش که بعدها در کتاب اولش منتشر‬ ‫شدند را در مطبوعات تخصصی ان سال ها از جمله کارنامه‬ ‫و عصر پنجشنبه به چاپ رساند‪.‬‬ ‫نخســتین مجموعه وی تحت عنوان «پرنده پنهان»‬ ‫نوشته شده در سال ‪ ،۱۳۸۱‬جایزه شعر کارنامه و نیز دومین‬ ‫اثر وی تحت عنوان «جوان رنگ های رفته دنیا» در سال‬ ‫‪ ۱۳۸۳‬جایزه کتاب سال شــعر جوان را از ان خود کرد‪.‬‬ ‫همچنینگروسعبدالملکیانیکیازبرگزیدگانجشنواره‬ ‫شعر فجر و سرو بلورین بوده است‪.‬‬ ‫«پرنده پنهان»‪« ،‬جوان رنگ های رفته دنیا»‪« ،‬سطرها‬ ‫در تاریکی جا عوض می کنند»‪« ،‬حفره ها» و «پذیرفتن»‬ ‫از عناوین دیگر مجموعه هایی است که از عبدالملکیان‬ ‫منتشرشده اند‪.‬‬ ‫همچنین در سال ‪ ۱۳۹۲‬گزیده ای از شعرهای گروس‬ ‫عبدالملکیان همــراه با عکس و با همکاری ‪ ۳۶‬عکاس‬ ‫ایرانی ازجمله عباس کیارستمی‪ ،‬بهمن جاللی‪ ،‬افشین‬ ‫شــاهرودی‪ ،‬ســیف اهلل صمدیان‪ ،‬مهران مهاجر‪ ،‬کریم‬ ‫ملک مدنی و رومین محتشم در کتابی با عنوان «هیچ چیز‬ ‫مثل مرگ تازه نیست» توسط نشر چشمه به چاپ رسید‪.‬‬ ‫اشعار این شماره از مجموعه «حفره ها» گزینش شده اند‪.‬‬ ‫عبور‬ ‫مثل رودخانه ای خشک‬ ‫که از سد عبور می کند‬ ‫و هیچ کس نمی داند‬ ‫می رود‬ ‫یا بازمی گردد‬ ‫بدون نام‬ ‫می خواستمبمانم‪،‬‬ ‫رفتم‬ ‫می خواستمبروم‪،‬‬ ‫ماندم‬ ‫نه رفتن مهم بود و‬ ‫نه ماندن‪...‬‬ ‫مهم‬ ‫من بودم‬ ‫که نبودم‬ ‫وقتی کلید را‬ ‫در جیب هایم پیدا نمی کنم‬ ‫نگرانهیچ چیزنیستم‬ ‫وقتی کسی‬ ‫دست بر سینه ام می گذارد‬ ‫یا وقتی که پشت میله ها نشسته ام‬ ‫نگرانهیچ چیزنیستم‪...‬‬ ‫هوا که پیرهن پوشیده‬ ‫هوا که میز صبحانه را می چیند‬ ‫هوا که گوش می دهد به شعرهام‬ ‫هوا که در موهایم دست می برد‬ ‫هوا که داغم می کند‬ ‫هوا که هوایی ام کرده‬ ‫هوا‬ ‫که حواسش نبود این شعر است‬ ‫و از پنجره بیرون رفت‬ ‫قایق‬ ‫کاغذی‬ ‫یک جفت کفش‬ ‫چند جفت جوراب با رنگ های‬ ‫نارنجی و بنفش‬ ‫یک جفت گوشواره ابی‬ ‫یک جفت‪...‬‬ ‫کشتی نوح است‬ ‫این چمدان که تو می بندی!‬ ‫بعد‬ ‫صدای در‬ ‫از پیراهنم گذشت‬ ‫از سینه ام گذشت‬ ‫از دیوار اتاقم گذشت‬ ‫از محله های قدیمی گذشت‬ ‫و کودکی ام را غمگین کرد‬ ‫کودک بلند شد‬ ‫و قایق کاغذی اش را به اب‬ ‫انداخت‬ ‫او جفت را نمی فهمید‬ ‫تنها سوار شد‪،‬‬ ‫اب ها به اینده می رفتند‪...‬‬ ‫همین جا دست بردم به شعر‬ ‫و زمان را‬ ‫مثل نخی نازک‬ ‫بیرون کشیدم از ان!‬ ‫دانه هایتسبیحریختند‪:‬‬ ‫من‪ ...‬تو‬ ‫‪ ...‬کودکی‬ ‫‪ ...‬قایق کاغذی‬ ‫نوح‪...‬‬ ‫‪ ...‬اینده‬ ‫تو را‬ ‫با کودکی ام‬ ‫بر قایق کاغذی سوار کردم و‬ ‫به دوردست فرستادم‪،‬‬ ‫بعد با نوح‬ ‫در انتظار طوفان قدم زدیم‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪17‬‬ ‫ضرب المثل‬ ‫استخوان الی‬ ‫زخم گذاشتن‬ ‫روزی در شــهری قصابی بود که هنگام کار با ساطور دستش را برید‪ .‬مردم او را‬ ‫نزد حکیم شهر بردند‪ .‬حکیم بر زخمش دوا گذاشت و هنگام بستن ان متوجه تکه‬ ‫استخوانی شد که الی زخم جا مانده است و به طمع کسب پول بیشتر‪ ،‬استخوان را‬ ‫برنداشت و زخم را همان طور بست‪.‬‬ ‫حکیم رو کرد به قصاب و گفت‪ :‬زخمت عمیق است‪ ،‬باید یک روز در میان نزد من‬ ‫ایی تا زخمت را ببندم‪.‬‬ ‫از ان روز به بعد قصاب هر روز نزد حکیم می رفت‪ ،‬برای او مقداری گوشت می برد و‬ ‫پول می داد و امید داشت تا هرچه زودتر زخمش بهبود یابد؛ اما تا وقتی که ان استخوان‬ ‫در زخم پابرجا بود این بهبود حاصل نمی شد تا اینکه یک روز بیماری خارج از شهر‬ ‫به تور حکیم افتاد‪ .‬بار و بنه بست و عازم حومه شهر شد و به پسر سفارش کرد که‬ ‫قصاب بیمار هر روزه من اســت‪ ،‬وقتی امد گوشت و پول را از او می گیری و زخم را‬ ‫باز می کنی و می بندی‪.‬‬ ‫پسر خاطر پدر را جمع کرد و سالم و صلوات را بدرقه راهش‪.‬‬ ‫ان روز هم قصاب مثل همیشه به سراغ حکیم باشی امد و گوشت و پول هم اورد‪.‬‬ ‫پسر حکیم که فوت وفن کار را خوب بلد بود‪ ،‬زخم را ضدعفونی کرد و در هنگام بستن‬ ‫دید که استخوانی الی زخم اوست‪ .‬ان را با احتیاط بیرون اورد و زخم را بست و رو‬ ‫به قصاب کرد و گفت فکر می کنم که زخمت به زودی بهبود یابد و دیگر الزم نباشد‬ ‫نزد حکیم ایی‪.‬‬ ‫مسافرت حکیم تمام شــد و برگشت‪ .‬به خانه امد و دید که مثل شب های قبل‬ ‫خبری از گوشت بر سفره نیست‪ .‬علت را جویا شد‪ .‬همسرش گفت‪ :‬شما نبودید گوشت‬ ‫بیاورید‪ ،‬پسرمان هم وقت نکرده سری به قصابی بزند‪ .‬حکیم رو کرد به پسرش و با‬ ‫تعجب گفت‪ :‬مگر قصاب برای بستن زخمش نمی اید؟‬ ‫پسرش ماجرا را شرح داد و از شاهکارش با اب وتاب تعریف کرد‪ .‬حکیم اهی کشید‬ ‫و گفت‪ :‬تکه اســتخوان را از الی زخمش دراوردی؟! از قدیم گفته بودند نکرده کار‪،‬‬ ‫نبر به کار‪.‬‬ ‫حکیم گفت‪ :‬من هم ان استخوان را دیده بودم‪ ،‬خودم ان را بر نداشتم‪ .‬خواستم تا‬ ‫قصاب هر روز نزدم بیاید و برایمان گوشت بیاورد‪ .‬حاال دیگر کار از کار گذشته است‪ .‬از‬ ‫فردا باید نزد قصاب برویم و پول گوشت های این مدت را با او حساب کنیم‪.‬‬ ‫شستش خبردار شد‬ ‫برای واژه «شست» معانی متفاوتی هست‪ .‬یکی از ان ها قالب‬ ‫اهنی موسوم به دام است که در ماهیگیری استفاده می شود‪.‬‬ ‫استفاده از واژه شست در مورد قالب ماهیگیری شاید ازاین رو باشد‬ ‫که انگشت شست ماهیگیر در داخل یک سر قالب گیر می کند؛ مثل‬ ‫زهگیر کمان که ان را هم شست می گویند‪.‬‬ ‫هنگامی که قالب ماهیگیری در حلقوم ماهی فرو می رود و ماهی‬ ‫در تکاپوی رهایی از دام است‪ ،‬به جهت این تکان خوردن و تالش‪،‬‬ ‫صیاد قبل از هر چیز شستش خبردار می شود و تکان می خورد‪ ،‬قالب‬ ‫را باال می کشد و ماهی را صید می کند‪.‬‬ ‫پته اش روی اب افتاد‬ ‫در گذشته که اب لوله کشی نبود‪ ،‬برای اینکه اب جاری به درون کوچه ها و‬ ‫خانه های مسکونی جریان پیدا کند‪ ،‬سد کوچکی را از جنس چوب که به ان پته‬ ‫می گفتند روی اب قرار می دادند و اب را این گونه به اب انبارها هدایت می کردند‪.‬‬ ‫گاهی عده ای برای اینکه خودشان بتوانند اب را هدایت کنند و خارج از نوبت‬ ‫و به سمت کوچه ها و معابر خود روان سازند‪ ،‬مسیر حرکت اب را با تغییر جای پته‬ ‫‪18‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫عوض می کردند‪ .‬مشخص است چون این اتفاق در نیمه های شب می افتاد کمتر‬ ‫کسی متوجه اب دزدی ان فرد می شد؛ اما اگر فشار اب باعث می شد که پته از جا‬ ‫کنده شود‪ ،‬دیگر ابرویی برای ان ها نمی ماند و این راز برمال می شد‪.‬‬ ‫رفته رفته این اصطالح در میان مردم برای افرادی که رازشان برمال می شد‪،‬‬ ‫رواج یافت‪.‬‬ ‫نقد ادبی‬ ‫نقد سالخ خانه‬ ‫شماره پنج‬ ‫پژمان سلطانی‪ ،‬نویسنده و ناشر‬ ‫توپ صدایی مثل‬ ‫صدای باز شدن‬ ‫زیپ شلوار غول‪،‬‬ ‫از خودش دراورد‪،‬‬ ‫یک شعله ده‬ ‫متری از دهانش‬ ‫جستن کرد و‬ ‫برف و علف های‬ ‫اطرافش را‬ ‫هورتی باال کشید‬ ‫نویسنده‪:‬‬ ‫کورت ونه گات‬ ‫ترجمه‪:‬‬ ‫علی اصغر بهرامی‬ ‫انتشاراتروشنگران‬ ‫وقتــی درون اثری پســت مدرن قرار می گیریــم‪ ،‬چنانچه روابط‬ ‫دورونــی اش را از طریق طبقه بندی‪ ،‬جمع اوری و جمع بندی کنیم‪ ،‬با‬ ‫ساختاری در ذهنمان روبرو خواهیم شد که ناظر به کشف و شهود و‬ ‫عدم قطعیت خواهد بود‪.‬‬ ‫ما با نویسنده ای روبرو هستیم که امریکایی است؛ درواقع‪ ،‬یک مهاجر‬ ‫المانی تبار‪ ،‬خیلی سرخوش و خرم است که از چهارده سالگی بدون وقفه‬ ‫سیگار پال مال می کشد و تا چند سال پیش که هشتادوهشت سالش‬ ‫بود از کارخانه سازنده سیگار شکایتی کرد مبنی بر اینکه چرا سیگار تا‬ ‫کنون باعث مرگش نشده است‪ .‬او که سال ها دیده بان پیاده نظام امریکا‬ ‫بوده‪ ،‬به اسارت المان ها درامده‪ ،‬شاهد بمباران در درسدن بوده و جان‬ ‫سالم به در برده است‪ ،‬داستانی را با یک روایت تلگرافی و شیزوفرنیک‬ ‫نقل می کند که مختص اوست‪.‬‬ ‫کتاب بــا رخدادهای فراوان‪ ،‬ســرگردانی های انســان منفعل و‬ ‫شــخصیت های رنگی همراه است که اغلب ما ان ها را سیاه و سفید‬ ‫می بینیم؛ زیرا باید بپذیریم شخصیت های زرد در اخر می میرند و باقی‬ ‫رنگ ها‪ ،‬ابی‪ ،‬قرمز و نارنجی‪ ،‬در جهت نابودی درسدن‪ ،‬عمودی پیش‬ ‫می روند‪.‬‬ ‫نویسنده مدام کلمه‪ ،‬عبارت و تصاویر جدید می سازد و همه چیز‬ ‫به صورت غیرقراردادی پیش می رود؛ انگار روی اثر فوق‪ ،‬اثر دیگری‬ ‫خلق می کند‪ .‬گاهی تصور می کنید نویسنده به تمام شگردهایی که‬ ‫ایجاد کرده به صورت واقعیت می نگرد و خواه این فرم ها به صورت‬ ‫جدی‪ ،‬خواه به طنز‪ ،‬خواه بــا واقعیت و خواه به دفتر خاطرات یک‬ ‫اغواگر تبدیل شود‪ .‬طوری فکر می کنی این اثر‪ ،‬چیزی بیش از یک‬ ‫شوخی نیست؛ اما وقتی که به اثر با دقت می نگریم‪ ،‬می بینیم فرم و‬ ‫محتوا در هم تنیده شــده اند و محتویاتش را در شکل حل می کند‪،‬‬ ‫دیگر نمی توان ان را یک اثر ناب ننامید و لذت نبرد‪.‬‬ ‫ریشه این لذت چیست؟ مفهوم‪ ،‬معنا‪ ،‬تصویر و یا تخیل‪.‬‬ ‫«تــوپ صدایی مثل صدای باز شــدن زیپ شــلوار غول‪ ،‬از‬ ‫خودش دراورد‪ ،‬یک شعله ده متری از دهانش جستن کرد و برف‬ ‫و علف های اطرافش را هورتی باال کشــید»‪ .‬ما هم صدای توپ‬ ‫را می شــنویم و هم هیبت و عظمــت ماجرا را و هم تخیل بودن‬ ‫و حضور یک غول که از دهانش اتشــی به بلندی ده متر شــعله‬ ‫ی کند‪ .‬درواقع‪ ،‬سروکار‬ ‫می کشد و تمامی اطراف را می بلعد و نابودم ‬ ‫ما با هستی و پیرامونش است‪ .‬اینجاست که هم فرم و هم محتوا‬ ‫ساخته می شود‪ .‬هر چقدر جنبه معقول‪ ،‬تجریدی و غیرعادی هم‬ ‫داشته باشــد‪ ،‬باز تردید نخواهیم کرد که «یک تانک ببر المانی‪،‬‬ ‫میلیمتری خود را بچرخاند» و مثل سگ بو‬ ‫پوزه هشتادوهشــت‬ ‫ِ‬ ‫بکشد و یا «چکمه ها» تنها مایملک یک نفر در جهان شود و وطن‬ ‫او محسوب شود و چنان برق بزنند که اگر با دقت نگاه کنی عکس‬ ‫ادم و حوا را در ان ببینی‪.‬‬ ‫این روندها‪ ،‬روندی دشوار و غیرمعمول است؛ زیرا ممکن است لحظه‬ ‫قبلی‪ ،‬لحظه بعد را به کلی به هم بریزد و اگر ما این روند و تصویرسازی‬ ‫بسیار دلنشین و پرتحرک را درک کنیم‪ ،‬دغدغه فکر و تفکر خواهیم‬ ‫داشت‪ .‬ایا دغدغه حوادث را هم خواهیم داشت؟‬ ‫اما صحبت از انسان بحران زده است؛ همان انسانی که در تناقض‬ ‫زندگی می کند‪ ،‬انسان بحران زده‪ ،‬پردغدغه و یا تخیلی‪ .‬به همین دلیل‬ ‫انچه در ابتدای رمان تجربه می کنیم‪ ،‬در صفحات دیگر با هوشیاری‬ ‫نویســنده‪ ،‬رندی و طنز رد می شود و تجربه به چیزی تبدیل می شود‬ ‫در جهت رد تجربه های قبلی که شکل و محتوا و حتی تصویر همه‬ ‫این تجربه ها را کنار می زند و به صورت تجربه جدید به سوی مخاطب‬ ‫پرتاب می شود و ما باید بپنداریم ایا «رسم روزگار چنین است»؟‬ ‫شاید رسم روزگار چنین است‪ ،‬شاید این تک گویی درونی است که‬ ‫نویسنده مدام بر ان تاکید دارد که همه چیز بر اصل تقدیر پیش می رود‬ ‫و یا اینکه واقعیت گرایی محض وجود ندارد و همه چیز نسبی است و‬ ‫مطلق‪ .‬این تکرار و بیان خیالی ترین خیال ها و واقعی ترین واقعیت ها و‬ ‫هر چیزی که قابل وقوع است ما را درگیر رمان بسیار خواندنی‪ ،‬جذاب‬ ‫و پست مدرن می کند‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪19‬‬ ‫سینمای ایران‬ ‫«ارادتمند؛ نازنین‪،‬‬ ‫بهاره‪ ،‬تینا»‬ ‫همچنان در توقیف‬ ‫چند هفته پیش خبری درباره اکران فیلم سینمایی‬ ‫«ارادتمند؛ نازنین‪ ،‬بهاره‪ ،‬تینا» در کشور کانادا بازتاب‬ ‫گسترده ای در رسانه ها داشت؛ اما با گذشت ‪ ٢٤‬ساعت‬ ‫از ان خبر‪ ،‬به ناگهان تهیه کننده این فیلم ســینمایی‬ ‫اعالم کرد که پس از مشورت با مدیران سینمایی بنا‬ ‫بر مالحظاتی‪ ،‬از نمایش این فیلم سینمایی صرف نظر‬ ‫کرده است‪.‬‬ ‫پس از این اتفاق‪ ،‬سخنگوی شورای صنفی نمایش‪،‬‬ ‫اب پاکی را روی دســت عوامل فیلم ریخت و اعالم‬ ‫کرد که این فیلــم اجازه هیچ گونه اکــران داخلی و‬ ‫خارجی ندارد‪ .‬فیلم سینمایی «ارادتمند؛ نازنین‪ ،‬بهاره‪،‬‬ ‫تینا» اخرین ساخته «عبدالرضا کاهانی» است که سال‬ ‫‪ 1394‬جلوی دوربین رفت و از همان ابتدا با حواشــی‬ ‫بســیاری روبرو شــد و درنهایت پس از اتمام مراحل‬ ‫ساخت در سال ‪ 1395‬توقیف شد‪.‬‬ ‫«محمدحسین لطیفی» از اعضای شورای پروانه‬ ‫نمایش وقت دربــاره این اثر گفته بود‪ ،‬امکان اصالح‬ ‫فیلم وجود ندارد و این فیلم هرگز پروانه نمایش نخواهد‬ ‫گرفت‪ .‬الزم به ذکر است که تا کنون موضوع داستان‬ ‫این فیلم رســانه ای نشده است؛ اما شنیده ها حاکی از‬ ‫ان است که فیلم‪ ،‬داستانی کامال زنانه دارد و روایتگر‬ ‫زندگی سه زن است که در خیابان ها و مهمانی ها حاضر‬ ‫می شوند تا از مردان انتقام بگیرند‪.‬‬ ‫در اخرین اظهارات درباره اکران «ارادتمند؛ نازنین‪،‬‬ ‫بهاره‪ ،‬تینا»‪ ،‬غالمرضا فرجی‪ ،‬سخنگوی شورای صنفی‬ ‫نمایش‪ ،‬گفت‪« :‬قرارداد فیلم و پروانه نمایش کاهانی به‬ ‫شورای صنفی نمایش ارائه نشده و برای همین تا زمانی‬ ‫که این قرارداد در اختیار ما قرار نگیرد بدیهی است این‬ ‫فیلم اجازه هیچ گونه اکران داخلی و خارجی ندارد»‪.‬‬ ‫نکته قابل توجه ان است که شورای صنفی نمایش‬ ‫فقــط در زمینه نظارت بــر قراردادهای پخش فیلم‬ ‫بین سینماداران و پخش کنندگان برای اکران داخلی‬ ‫مسئولیت دارد و تابه حال در زمینه اکران خارجی فیلم ها‪،‬‬ ‫اعضای ان اظهارنظر نکرده بودند‪.‬‬ ‫‪20‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫«هجوم» به گروه‬ ‫هنروتجربه‬ ‫فیلم ســینمایی «هجوم» به کارگردانی شــهرام‬ ‫مکــری‪ ،‬از ‪ ۱۵‬ابان در گروه ســینمایی هنروتجربه‪،‬‬ ‫اکران عمومی خود را اغاز کرده اســت‪ .‬این فیلم که‬ ‫یک پالن سکانس ‪ ۹۰‬دقیقه ای اســت‪ ،‬از اولین روز‬ ‫اکران خود توانست نظر مخاطب را به خود جلب کند‬ ‫و با استقبال چشمگیری مواجه شد‪ .‬سایت هنرانالین‬ ‫به بهانه اکران این فیلم یادداشتی بر «هجوم» منتشر‬ ‫کرده که در ادامه‪ ،‬بخش هایی از این یادداشت به قلم‬ ‫نزهت بادی امده است‪:‬‬ ‫«فیلم ســینمایی هجوم به همان ایده ای رجعت‬ ‫دارد که سال هاست شهرام مکری در فیلم هایش ان‬ ‫را تکرار می کند؛ نوعی بازی فرمالیســتی بر اساس‬ ‫تک برداشت و پالن سکانس که پیش از این دیده ایم و‬ ‫به طور طبیعی باید طراوت و تازگی خود را از دست داده‬ ‫باشد؛ اما می بینیم که «هجوم» ان قدر غافلگیرکننده و‬ ‫تکان دهنده به نظر می رسد که انگار هیچ پیش زمینه ای‬ ‫نســبت به ان نداریم و دوباره دچار همان سردرگمی‬ ‫و بهت زدگی در برابر ان می شــویم و اینجاست که‬ ‫احســاس می کنیم چقدر فیلم های قبلی او که دوران‬ ‫خود ما را شگفت زده کرده بودند‪ ،‬حاال اثاری سرراست‬ ‫و قابل فهم جلوه می کنند؛ پس کامال درست است که‬ ‫مکری درحــال بازی کردن مدام با یک ایده تکراری‬ ‫اســت که بارها ان را ازموده؛ امــا او هر بار با چنان‬ ‫جاه طلبی و جسارت و بلندپروازی ای گام برمی دارد که‬ ‫هر یک از فیلم هایش جهش بزرگی نسبت به قبلی‬ ‫به حسابمی اید»‪.‬‬ ‫شهرام مکری‪ ،‬فیلمنامه نویس‪ ،‬تدوینگر‪ ،‬کارگردان‬ ‫ســینمای ایرانی و دارای مدرک کارشناســی سینما‬ ‫(گرایش کارگردانی) از دانشگاه سوره است‪.‬‬ ‫مکری با ســاخت فیلم «ماهی و گربه» توانست‬ ‫جایزه ویژه بخش افق های جشنواره فیلم ونیز را در‬ ‫سال ‪ ۲۰۱۳‬به دلیل «محتوای خالقانه» از ان خود‬ ‫کند‪« .‬ماهی و گربه» رکورد طوالنی ترین اکران در‬ ‫ســینما را به نام خود ثبت کرده است و در این مدت‬ ‫توانست سالن های گروه هنروتجربه را بیش از پیش‬ ‫رونق ببخشد‪.‬از دیگر اثار کوتاه و بلند وی می توان به‬ ‫«طوفان سنجاقک»‪« ،‬محدوده دایره»‪« ،‬اندوسی»‪،‬‬ ‫«اشــکان»‪« ،‬انگشتر متبرک» و چند داستان دیگر‬ ‫(‪« ،)1386‬مستند اردک ابی» (‪« ،)۱۳۸۸‬خام‪ ،‬پخته‪،‬‬ ‫ســوخته» (‪ ،)۱۳۸۹‬اشــاره کرد که چندین جایزه را‬ ‫برایش به ارمغان اورده است‪ .‬فیلم کوتاه «خام‪ ،‬پخته‪،‬‬ ‫سوخته» در بیست وهفتمین جشــنواره بین المللی‬ ‫فیلم کوتاه تهران موفق به دریافت تندیس جشنواره‬ ‫بهترین فیلم تجربی در بخش مســابقه بین الملل‬ ‫گردید‪.‬‬ ‫جایزه یک عمر‬ ‫فعالیت سینمایی‬ ‫برای «بنی اعتماد»‬ ‫هفتمینجشنوارهبین المللیفیلمماالتیابااهداجایزه‬ ‫یک عمر فعالیت سینمایی به «رخشان بنی اعتماد»‬ ‫پایانپذیرفت‪.‬‬ ‫فیلم «روسری ابی» به مناسبت تقدیر از رخشان‬ ‫بنی اعتماد در هفتمین جشنواره ماالتیا به نمایش درامد‬ ‫و بزرگداشتی به یادماندنی را برای یکی از کارگردانان‬ ‫بزرگ ســینمای نوین ایران رقم زد و جایزه یک عمر‬ ‫فعالیت ســینمایی را برای وی به ارمغان اورد‪ .‬مرمت‬ ‫فیلم «روسری ابی» به همت کارگردان فیلم‪ ،‬رخشان‬ ‫بنی اعتماد‪ ،‬فیلمخانه ملی ایران‪ ،‬اســتودیو فام و بنیاد‬ ‫سینمایی فارابی انجام شد‪.‬‬ ‫در جشــنواره بین المللی ماالتیا کــه از ‪ ۱۸‬تا ‪۲۵‬‬ ‫ابان ماه سال جاری در کشور ترکیه برگزار شد‪« ،‬فاطمه‬ ‫معتمداریا» بازیگر فیلم «روســری ابی» نیز در جمع‬ ‫داوران حضور داشت‪ .‬رخشــان بنی اعتماد «روسری‬ ‫ابی» را در ســال ‪ ۱۳۷۳‬و با بازی عزت اهلل انتظامی‪،‬‬ ‫فاطمه معتمداریا‪ ،‬گالب ادینه‪ ،‬افسر اسدی‪ ،‬جمشید‬ ‫اسماعیل خانی‪ ،‬فرهاد اصالنی‪ ،‬نادیا دلدارگلچین و‪...‬‬ ‫ساخته است‪.‬‬ ‫رخشــنده (رخشــان) بنی اعتمــاد‪ ،‬کارگــردان‪،‬‬ ‫فیلمنامه نویس‪،‬تهیه کنندهوازشاخص ترینچهره های‬ ‫زن ســینمای ایران و از اعضای اکادمی اسکار است‪.‬‬ ‫فیلم های او در جشنواره های بین المللی موردتحسین‬ ‫واقع شــده اند و در داخل ایران هم توجه تماشاگران‬ ‫و منتقدیــن را به خود جلب کرده انــد‪ .‬بنی اعتماد در‬ ‫هفتادویکمین جشنواره فیلم ونیز در سال ‪ ،۲۰۱۴‬جایزه‬ ‫بهترین فیلمنامه را برای فیلم «قصه ها» به دست اورد‪.‬‬ ‫سینمای جهان‬ ‫«همه می دانند»‬ ‫به پایان رسید‬ ‫«پنه لوپه کروز» با انتشار عکسی در صفحه اینستاگرامش‪ ،‬از پایان فیلم برداری‬ ‫«همه می دانند»‪ ،‬اخرین ســاخته اصغر فرهادی‪ ،‬خبر داد‪ .‬او که به همراه همسرش‬ ‫«خاویــر باردم» نقش های اصلی فیلم «همه می دانند» را برعهده دارند‪ ،‬در صفحه‬ ‫اینستاگرام خود نوشت‪«:‬اخرین روز فیلم برداری با این نابغه‪ ،‬اصغر فرهادی‪ .‬ما از ماه‬ ‫اوت در این ماجراجویی همراه هم بودیم و من از این اســتاد زندگی برای اینکه من‬ ‫را بخشی از این فیلم قرار داد‪ ،‬متشکرم»‪«.‬ریکاردو دارین» بازیگر ارژانتینی در کنار‬ ‫«ادوارد فرناندز»‪« ،‬باربارا لنی»‪« ،‬الویرا مینگز»‪« ،‬ایما کوئستا»‪« ،‬روژه کاسا مایور» و‬ ‫«رامون باره ا»‪ ،‬دیگر بازیگران هشتمین فیلم بلند فرهادی هستند‪.‬داستان این فیلم‬ ‫درباره زنی به نام «کارولینا» است که برای دیدار با خانواده اش از ارژانتین به زادگاهش‬ ‫اسپانیا بازمی گردد‪ .‬در این سفر که پیش بینی می شد به تجدید دیدار اعضای خانواده‬ ‫خالصه شود‪ ،‬رویدادهای غیرمنتظره ای به وقوع می پیوندد که بر روند زندگی کارولینا‬ ‫تاثیر می گذارد‪.‬این دومین تجربه فیلم ســازی فرهادی در خارج از کشور و با حضور‬ ‫بازیگران خارجی محسوب می شود‪ .‬فرهادی پیش تر فیلم سینمایی «گذشته» را در‬ ‫پاریس ساخته بود که البته این اثر به موفقیت فیلم های دیگر او دست نیافت‪ .‬اصغر‬ ‫فرهادی یکی از پرافتخارترین فیلم سازان ایرانی و برنده دو جایزه اسکار است‪.‬‬ ‫سحر دولتشاهی و داوری‬ ‫جشنواره دبی‬ ‫نالمللیفیلمدبی‬ ‫چهاردهمینجشنوارهبی ‬ ‫‪ ۶‬تا‪ ۱۵( ۱۳‬تا‪ ۲۲‬اذر) دسامبر در امارات برگزار‬ ‫شدوامسالمیزباننمایشبیشاز‪ ۱۴۰‬فیلم‬ ‫از سراسر جهان بود‪ .‬سحر دولتشاهی‪ ،‬بازیگر‬ ‫سینمای ایران‪ ،‬به دعوت مسعود امراهلل العلی‪،‬‬ ‫نالمللیفیلمدبی‪،‬برای‬ ‫دبیرهنریجشنوارهبی ‬ ‫داوری در این جشنواره حاضر شد‪ .‬در این دوره‬ ‫از جشنواره عالوه بر داوری سحر دولتشاهی‪،‬‬ ‫سهفیلم«اذر»بهکارگردانیمحمدحمزه ای‪،‬‬ ‫«بدون تاریخ‪ ،‬بدون امضا» ســاخته وحید‬ ‫جلیلوندو«لِرد»ازمحمدرسو لاُف‪،‬دربخش‬ ‫«سینمای جهان» در این رویداد سینمایی‬ ‫نالمللی فیلم‬ ‫به روی پرده رفتند‪ .‬جشنواره بی ‬ ‫دبیدسامبر‪ ۲۰۰۴‬باشعار«پیوندفرهنگ ها‪،‬‬ ‫برخورد اندیشــه ها» اغاز بــه کار کرد‪ .‬این‬ ‫جشنوارهتوسطمنطقهازادفناوریورسانه ای‬ ‫دبی با تمرکز بر سینمای جهان عرب و نیز‬ ‫افریقا برگزار شــد‪ .‬جشنواره فیلم دبی پس‬ ‫از جشــنواره های قاهره‪ ،‬دمشق و مراکش‪،‬‬ ‫چهارمین جشــنواره سینمایی کشورهای‬ ‫عرب زبان به شــمار می رود‪ .‬این جشنواره با‬ ‫وجود نوپا بودن‪ ،‬از طریق جذب هنرپیشگان‬ ‫و کارگردانان مشهور هالیوود و بالیوود موفق‬ ‫شد هاستموردتوجهقراربگیرد‪.‬‬ ‫سونی پیکچرز‬ ‫تهیه کنند ه ‬ ‫فیلم جدید‬ ‫«تارانتینو»‬ ‫نهمین ساخت ه سینمایی «کوئنتین تارانتینو» که روایتگر داستان سال‪ ۱۹۶۹‬و زندگی‬ ‫جنایتکاربزرگ‪،‬چارلزمنسون‪،‬است؛توسطکمپانیسونی پیکچرزتامین بودجهوپخش‬ ‫خواهد شد‪.‬طبق گزارشی که چندی پیش سایت ددالین منتشر کرده بود؛ پس از اعالم‬ ‫قطع همکاری کوئنتین تارانتینو با کمپانی واینستین (‪)The Weinstein Company‬‬ ‫به دلیل رسوایی های اخالقی هاروی و باب واینستین‪ ،‬فیلمنامه فیلم جدید تارانتینو به‬ ‫تمامی استودیوهای بزرگ فیلم سازی به جز استودیو دیزنی که با فیلم های درجه سنی‬ ‫(‪ )R‬سروکار ندارد‪ ،‬ارسال شده بود‪ .‬سپس طولی نکشید که کمپانی بزرگی همچون‬ ‫سونی پیکچرز برای تامین بودجه و پخش این فیلم اعالم امادگی کرد‪.‬گویا در این مدت‬ ‫که تارانتینو اعالم کرده بود دیگر با کمپانی واینستین همکاری نخواهد داشت‪ ،‬بسیاری‬ ‫از کمپانی های بزرگ فیلم سازی جنگ پنهانی را اغاز کرده بودند و بسیار عالقه مند بودند‬ ‫که نام ان ها به عنوان تهیه کننده این فیلم معرفی شود‪ .‬درنهایت هم به صورت رسمی‬ ‫اعالم شد که کمپانی سونی قرار است این جایگاه را در اختیار بگیرد‪.‬به نظر می رسد‬ ‫بودجه ساخت این فیلم چیزی در حدود ‪ ۱۰۰‬میلیون دالر باشد‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪21‬‬ ‫‪22‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫نقد تئاتر‬ ‫نقدتئاتر«کلنل»‬ ‫ایــن نمایش‪ ،‬مهرماه و ابان ماه ســال ‪ 1396‬با بازی‬ ‫م حقیقت دوست‪،‬‬ ‫بازیگرانی همچون حسین پاکدل‪ ،‬شهرا ‬ ‫اتابک نادری‪ ،‬سیروس همتی‪ ،‬ارش اصفی و مونا فرجاد‬ ‫روی صحنه رفت‪ .‬از نکات قابل توجه ان‪ ،‬اوازخوانی ساالر‬ ‫عقیلی برای این نمایش بود که به نوعی اولین حضور این‬ ‫خواننده در عرصه تئاتر هم محسوب می شد‪.‬‬ ‫شبدیسبختیاری‬ ‫کارشناستئاتر‬ ‫خالصه داستان‪:‬‬ ‫داســتان «عزیز»‪ ،‬جوان ‪ ۳۵‬ســال ه متمول و‬ ‫جاه طلبــی از خاندان قاجار را روایت می کند که به‬ ‫دنبال پوشیدن ردای حاکمیت تهران است‪.‬‬ ‫عشقیکروحانیمشروطه خواهبه نام«سیدعلی‬ ‫اوسط» که شاگرد و مرید سیدجمال الدین اسدابادی‬ ‫است شروع می شود‪ .‬او عاشق همسر خود است؛‬ ‫همســری که نشــان کرده عزیزاله‪ ،‬پسرعموی‬ ‫خویش‪ ،‬است‪.‬‬ ‫عشق او با پسرعمو از کودکی شکل گرفته است؛ اما‬ ‫زمانی که عزیزاله برای خواستگاری به خانه ان ها می اید‪،‬‬ ‫دارند خطبه عقد دخترعمو پری را برای ســید اوســط‬ ‫می خوانند‪ .‬در روند نمایش می فهمیم که دختر بیمار بوده‬ ‫و پدر سید که روحانی صاحب نامی است او را شفا می دهد‬ ‫و پدر دختر گویی که او را نذر کرده باشــد به عقد پسر‬ ‫روحانی‪ ،‬یعنی سید اوسط درمی اورد‪ .‬بین سید و دختر پس‬ ‫از ازدواج‪ ،‬عشقی پاک شروع می شود و این دو نه چون‬ ‫زن و شــوهر‪ ،‬بلکه عاشق هم هستند؛ اما عشق دوران‬ ‫کودکی و نوجوانی از سر پسرعمو بیرون نمی رود‪.‬‬ ‫یدانسته؛ پس حاال که به منصبی‬ ‫او دختر را حق خود م ‬ ‫رسیده قصد تالفی دارد‪ .‬همه این ها با مشروطه خواهی‬ ‫مردم و رهبران جامعه هم زمان می شــود‪ .‬سید اوسط به‬ ‫جرم مشروطه خواهی می گریزد‪ .‬پسرعمو که حاال ملعبه‬ ‫دست حاکمان شده به دنبال سید و البته به دست اوردن‬ ‫دخترعمو اســت‪ .‬درنهایت‪ ،‬ادم های او زمانی که سید به‬ ‫دیدن همسرش می اید‪ ،‬دخترعمو را می کشند و قتلش را‬ ‫بهگردنهمسرش‪،‬یعنیسیدعلیاوسطمی اندازند؛پسبه‬ ‫سردمداری شیخ مقصود خودفروخته او را گرفته و به جرم‬ ‫مشروطه خواهی و قتل همسرش‪ ،‬پری‪ ،‬به دار می اویزند‪:‬‬ ‫یک تراژدی تاریخی در قالب اعتقادات و عشق‪...‬‬ ‫«کلنل» به معنی ســرهنگ است و پدر عزیز‪ ،‬یک‬ ‫سرهنگ بوده است‪ .‬نام کلنل یا سرهنگ بر ان‪ ،‬در وهله‬ ‫اول کلنل لیاخوف روسی را به یاد می اورد که به دستور‬ ‫محمدعلی شاه قاجار مجلس را به توپ بست؛ اما این‬ ‫کارگردان تاکید می کند که این شــخصیت در نمایش‬ ‫مدنظر نیست؛ بلکه فقط به دلیل وابستگی شدید ایران‬ ‫در ان زمان بــه روس ها و درجه هایی که ان ها تعیین‬ ‫می کردند‪ ،‬نام کلنل انتخاب شده است‪ .‬درواقع‪ ،‬کلنل فقط‬ ‫یک درجه روســی است؛ مثل همان سرهنگ و ژنرال‬ ‫خودمان‪.‬کارگردان نمایش‪ :‬نمایش «کلنل» با دغدغه‬ ‫جهل مــردم در روزگار دیروز و امروز روایت می شــود؛‬ ‫جهلی که جامعه را از مسیر عدالت خود دور کرده است‪.‬‬ ‫گنجانیدن تعزیه و مجالس تعزیه خوانی در متن و تلفیقی‬ ‫که با داستان دارد‪ ،‬درواقع عشق بین پری و عزیز و سید‬ ‫را باز می نماید‪ .‬ما در ماجرایی که برای این ســه نفر رخ‬ ‫می دهد وجه تسمیه تعزیه «اورینب» را می بینیم‪ .‬البته در‬ ‫انجا یزید عاشق زن شوهرداری به نام اورینب می شود و‬ ‫در اینجا عزیز به دنبال انتقام است؛ انتقام از کسانی که‬ ‫عشق او را از دستسش بیرون اورده اند‪.‬‬ ‫هوش و ذکاوت و دانش تاریخی نویسنده و کارگردان‪،‬‬ ‫بازی های روان و شــخصیت پردازی خاص هر نقش‪،‬‬ ‫توقع مخاطب حرفه ای تئاتر را نیز براورده می کرد‪ .‬بازی‬ ‫سیروس همتی توانست رذالت و دنائت یک روحانی نما‬ ‫را نشان دهد‪ .‬طنز در بازی های نقش خوانان نیز ترغیب‬ ‫ادامــه نمایش را برای مخاطب ایجاد کرده و همچنین‬ ‫طراحی صحنه بسیار ساده ولی هوشمندانه بود و استفاده‬ ‫از سایه بازی از دیگر نقاط قوت محسوب می شد‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪23‬‬ ‫سینمای کالسیک‬ ‫«سرگیجه »ای همراه‬ ‫با استاد دلهره!‬ ‫نام فیلم‪ :‬سرگیجه ‪Vertigo‬‬ ‫کارگردان‪ :‬الفرد هیچکاک‬ ‫بازیگران‪ :‬جیمز استوارت‪ ،‬کیم نواک‪ ،‬باربارا بل گدس‪ ،‬تام هلمور‬ ‫موسیقی متن‪ :‬برنارد هرمان‬ ‫مدیر فیلم برداری‪ :‬رابرت بورکز‬ ‫تدوین ‪:‬جرج توماسینی‬ ‫فیلمنامه‪ :‬الک کوپل‪ ،‬ساموئل ا‪.‬تایلور‬ ‫محصول‪ :‬امریکا‪۱۹۵۸ ،‬‬ ‫دومین فیلم برتر تاریخ سینما‬ ‫ازنظربسیاریازمنتقدان‪«،‬سرگیجه»‬ ‫بهترین فیلم «الفرد هیچکاک» است‪ .‬در‬ ‫سال ‪ ۲۰۰۲‬در اخرین نظرسنجی مجله‬ ‫معتبر ‪ sight&sound‬که هر ‪ ۱۰‬سال‬ ‫یکبار ‪ ۱۰‬فیلم برتر تاریخ ســینما را با‬ ‫نظرخواهی از منتقدان و کارگردان های‬ ‫مشهورانتخابمی کند‪،‬فیلم«سرگیجه»‬ ‫بعداز«همشهریکین»‪،‬به عنواندومین‬ ‫فیلم برتر تاریخ سینما دست یافت‪ .‬این‬ ‫نشان می دهد «سرگیجه» از ان دست‬ ‫فیلم هایی است که به مرور زمان بیشتر از‬ ‫سوی منتقدین موردتوجه قرار می گیرد و‬ ‫به اصطالح‪ ،‬کشف می شود‪.‬‬ ‫عنوان بندی نامتعارف‪ ،‬موســیقی‬ ‫دلهره اور‬ ‫فیلم بــا عنوان بنــدی نامتعارف و‬ ‫موسیقی دلهره اور «برنارد هرمان» شروع‬ ‫می شود‪ .‬هم عنوان بندی و هم موسیقی‬ ‫روی ان به تمام معنا سرگیجه اور هستند!‬ ‫«مارتین اسکورسیزی» درباره موسیقی‬ ‫متن هرمان گفته اســت‪« :‬موسیقی او‬ ‫مانند یک گرداب گسترش می یابد و شما‬ ‫را با خود همراه و درنهایت در خود غرق‬ ‫می کند»‪.‬‬ ‫افشای راز در میانه راه‬ ‫در سناریوی فیلم‪ ،‬ما برداشت دیگری را در پیش گرفتیم‪ .‬در شروع قسمت‬ ‫دوم وقتی که جیمز استوارت با دختر تیره مو اشنا می شود حقیقت هویت جودی‬ ‫را (با یک فالش بک) فاش می کنیم؛ ولی فقط برای تماشــاگر‪ ،‬چون جیمز‬ ‫استوارت هنوز این موضوع را نمی داند‪ .‬اطرافیان من همه مخالف این تغییر‬ ‫بودند و عقیده داشــتند فاش کردن این راز را باید برای اخر فیلم گذاشــت‪.‬‬ ‫من خودم را جای بچه ای گذاشــتم که مادرش برای او قصه می گوید‪ .‬وقتی‬ ‫در نقل قصه مکثی پیش می اید بچه می پرسد‪« :‬بعدش چه می شود»؟ من‬ ‫فکر می کردم قسمت دوم رمان جوری نوشته شده که انگار بعد هیچ اتفاقی‬ ‫نمی افتــد؛ درحالی که مطابق فرمول من‪ ،‬بچه کوچکی که می داند جودی و‬ ‫مادلین یک نفر هستند می پرسد‪« :‬جیمز استوارت که این موضوع را نمی داند‪،‬‬ ‫درست است؟ وقتی که بداند چه می کند»؟‬ ‫پیچ غافلگیرکننده از میان مردگان!‬ ‫سرگیجه براساس رمان «از میان مردگان» نوشته بواالو‪-‬نارسژاک‪ ،‬ساخته‬ ‫شده است؛ اما تفاوتی اساسی در رمان و فیلم وجود دارد که ان را عینًا از زبان‬ ‫هیچکاک در زیر می اوریم‪:‬‬ ‫«در کتاب‪ ،‬در شروع قسمت دوم است که قهرمان با جودی اشنا می شودو‬ ‫سعی می کند او را به شکل مادلین در بیاورد‪ .‬خواننده فقط در انتهای داستان‬ ‫اســت که کشف می کند جودی و مادلین شخص واحدی بوده اند؛ به عبارت‬ ‫دیگر‪ ،‬ماجرا با یک پیچ غافلگیرکننده تمام می شود‪».‬‬ ‫فرمول زن بلوند‪-‬زن مو مشکی‬ ‫فرمول زن بلوند‪-‬زن مو مشــکی است که سال ها بعد توسط‬ ‫دیوید لینچ در «بزرگراه گمشده» و «جاده مالهالند» مورداستفاده‬ ‫قرار می گیرد‪.‬‬ ‫‪24‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫اوجمیزانسن ها‬ ‫هنــر کارگردانی هیچــکاک و‬ ‫تســلط او به اجزای صحنه و دقت‬ ‫در میزانســن هایش در این فیلم به‬ ‫اوج می رسد؛ مثال نمای النگ شاتی‬ ‫که از کلیســا گرفته و در ان اسکاتی‬ ‫را می بینیــم کــه مثل یــک نقطه‬ ‫سیاه از درب کلیســا خارج می شود‪،‬‬ ‫این نما درعین حــال دارای تدوینی‬ ‫درون تصویری و عمق میدان (چیزی‬ ‫که ولز در «همشهری کین» از ان به‬ ‫وفور استفاده کرد) است؛ نمای نزدیک‬ ‫از برج کلیسا و نمای دور از اسکاتی‪.‬‬ ‫سینمای کالسیک‬ ‫تکنیکی که خلقش ‪ 15‬سال طول کشید!‬ ‫نواوری های تکنیکی هیچکاک اینجا هم ادامه دارد؛ مثال برای نشــان‬ ‫دادن ســرگیجه اسکاتی از ترکیب زوم به جلو توام با عقب کشیدن دوربین‬ ‫استفاده کرده است که اتفاقا بسیار خوب از اب درامده است‪ .‬البته به گفته خود‬ ‫هیچکاک (در مصاحبه طوالنی و معروفش با تروفو) حل این مسئله‪ ،‬یعنی‬ ‫عوض شدن پرسپکتیو درحالی که نقطه نظر تغییر نمی کند‪ ۱۵ ،‬سال برای خود‬ ‫او طول کشیده است؛ یعنی از زمان ساخت «ربه کا»!‬ ‫قهرمان شکست ناپذیری که از ارتفاع می ترسید!‬ ‫حضور جیمز استوارت در نقش «اسکاتی» است‪ .‬وی که قبال در «طناب»‪،‬‬ ‫«پنجره عقبی» و «مردی که زیاد می دانست» با هیچکاک همکاری داشت‪،‬‬ ‫در این فیلم باید نقشی کامال متفاوت را ایفا می کرد‪.‬‬ ‫تصور قهرمان شکست ناپذیر وسترن های دهه‪« ۱۹۴۰‬انتونی مان» در نقش‬ ‫یک کاراگاه خصوصی دارای مشکالت شدید عاطفی که از ارتفاع می ترسد و‬ ‫دچار سرگیجه می شود‪ ،‬کمی مشکل می نمود؛ ولی هیچکاک با نبوغ خود در‬ ‫بازی گرفتن از بازیگرانش این مشکل را برطرف می کند تا جایی که در تیزر‬ ‫فیلم می نویسند‪« :‬جیمز استوارت در نقشی که تابه حال از او ندیده اید»!‬ ‫ایده تیتراژ‬ ‫ایده تیتراژ نیز براساس موضوع اصلی فیلم یعنی ترس از ارتفاع و سرگیجه‬ ‫ناشــی از ان شکل گرفته اســت‪ .‬ســائول باس طراح این تیتراژ است که‬ ‫شــاخصه های منحصربفردی در این هنر دارد‪ .‬باس اگرچه موضوع را محور‬ ‫اصلی کارش قرار می دهد اما فرمالیســم را هم نادیده نمی گیرد‪ .‬او در اغلب‬ ‫تیتراژهایش‪ ،‬صریح و واضح موضوع را مصور نمی کند و به خاطر همین ویژگی‬ ‫است که اثار او را در ادامه تحوالت مدرسه باوهاوس ارزیابی می کنند‪ .‬انچه در‬ ‫حوزه طراحی پارچه‪ ،‬حروف‪ ،‬پوستر و‪ ...‬در باوهاوس دهه ‪ ۱۹۲۰‬رخ داد‪ ،‬در دهه‬ ‫‪ ۱۹۵۰‬و بعد از ان توسط سائول باس در حوزه طراحی تیتراژ به وقوع پیوست‪.‬‬ ‫خالصه داستان‪:‬‬ ‫پلیسی در یک تعقیب وگریز بر روی پشت بام های سان فرانسیسکو کشته‬ ‫می شود و باعث مرگ‪ ،‬کاراگاه اسکاتی فرگوسن است‪ .‬وی از ارتفاع به شدت‬ ‫می ترســد‪ .‬او که دچار عذاب وجدان شــده است از تشکیالت پلیس بیرون‬ ‫می اید و برای ارامش یافتن به محبوبه اش‪ ،‬میچ‪ ،‬روی می اورد‪ .‬یکی از رفقای‬ ‫دوران دانشکده‪ ،‬اسکاتی را استخدام می کند تا همسرش «مادلن» که تمایل‬ ‫به خودکشــی دارد را تعقیب کند و درحالی که اسکاتی و مادلن به سوی یک‬ ‫بازی موش و گربه مرگ بار کشیده شده اند؛ اسکاتی سر از پا نشناخته عاشق‬ ‫مادلن می شود‪...‬‬ ‫فقط هیچ!‬ ‫عدم رضایت کامل از کیم!‬ ‫انتخاب بازیگر زن فیلم بود که هیچکاک برای نقش مادلین و جودی‪« ،‬ورا‬ ‫مایلز» را در نظر داشت؛ ولی درست قبل از فیلم برداری‪ ،‬او باردار شد و «کیم‬ ‫نواک» جایش را گرفت و علی رغم بازی خوب او‪ ،‬هیچکاک هرگز به طور کامل‬ ‫از او رضایت نداشت‪.‬‬ ‫از بزرگ ترین خطاهای تاریخ اسکار‬ ‫این فیلم هم مثل بسیاری دیگر از اثار هیچکاک مورد بی مهری اکادمی قرار‬ ‫گرفت و فقط در دو رشته طراحی صحنه و صدا کاندیدای اسکار شد‪ .‬جالب‬ ‫اســت بدانید در ان سال اسکار را به «دور دنیا در هشتاد روز» دادند! و این از‬ ‫بزرگ ترین خطاهای تاریخ اسکار بود‪.‬‬ ‫فیلم‏های رمانتیک هیچکاک قهرمانانی را به ما نشان می‏دهند که پیروز‬ ‫خویشتن خویش و ایجاد‬ ‫می‏شــوند‪ ،‬نه در راه رسیدن به ازادی بلکه در خلق‬ ‫ِ‬ ‫ی‬ ‫کنایی هیچکاک‪ ،‬شکست یعن ‏‬ ‫یک ارتباط همیشگی با عشقی واقعی‪ .‬در اثار ِ‬ ‫ره یافتن به خود و بازگشــت به معصومیتی که منطبق است بر شکست در‬ ‫ن سرگیجه و زمانه عذاب‏اور‬ ‫دست یافتن به عشق‪ .‬در هزار توی فرورونده جها ‏‬ ‫ن حالت‪ ،‬ان ها از دیگری استفاده‬ ‫ان‪ ،‬عاشقان نمی‏توانند واقعی باشند‪ .‬در بدتری ‏‬ ‫می‏کنند و مورداســتفاده واقع می‏شوند‪ ،‬به یکدیگر دروغ می‏گویند و در حق‬ ‫هم‏دیگر فریب روا می‏دارند؛ در بهترین حالت‪ ،‬ان ها سعی می‏کنند در بازوان‬ ‫دیگری به امنیت برسند اما شکست می‏خورند؛ اما انگار ممکن نیست که بتوان‬ ‫در برابر فرد دیگر‪ ،‬وجود حقیقی داشت‪ .‬در سرگیجه هیچ چیز ممکن نیست‪،‬‬ ‫فقط هیچ است که وجود دارد‪.‬‬ ‫جایزه از دست منتقدان‬ ‫«ســرگیجه» همچنین جوایز مهمی از انجمن منتقدان فیلم نیویورک و‬ ‫جشنوارهسن سباستینگرفت‪.‬‬ ‫در جشنواره فیلم سن سباستین اسپانیا‪ ،‬جایزه «صدف نقره ای» را به دست‬ ‫اورد‪ .‬نشریه سینمایی اسکرین در نظرسنجی از منتقدین فیلم و کارشناسان‬ ‫سینما‪ ،‬فهرست بهترین فیلم های تعلیق تاریخ سینما را منتشر کرد که فیلم‬ ‫«سرگیجه» در رتبه اول دیده می شود‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪25‬‬ ‫گفتگو‬ ‫گفتگو با دختر موفرفری سال های‬ ‫نه چندان دور‬ ‫روژان اریامنش‬ ‫تقلب در دانشگاه‬ ‫سخت اما شدنی است‬ ‫چهارسالگی برای اغاز خیلی زود است اما روژان اریامنش زود اغاز کرد و خوب‬ ‫ادامه داد و امروز عالوه بر بازیگری‪ ،‬دانشجوی داروسازی و اوازخوان ماهری نیز‬ ‫هست‪ .‬بازیگر فیلم و سریال های «دردسر والدین»‪« ،‬معصومیت از دست رفته»‪،‬‬ ‫«مختارنامه»‪« ،‬نصف مال من نصف مال تو»‪« ،‬خوش رکاب»‪« ،‬عاشق» و‪...‬‬ ‫امروز در مقام یک هنرپیشه جوان به عرصه بازیگری بازگشته است‪.‬‬ ‫او که متولد ‪ ۲۹‬اردیبهشت ‪ ۱۳75‬در تهران است در سال ‪ ۱۳۸۰‬به صورت‬ ‫کامال اتفاقی‪ ،‬پس از انجام یک تست‪ ،‬برای بازی در سریال «دردسر والدین»‬ ‫برگزیده شد و به ایفای اولین نقش خود پرداخت‪ .‬اریامنش از جمله خردساالن‬ ‫بازیگری است که توانست کارنامه پرکار و موفقی از خود به نمایش بگذارد تا‬ ‫حاال و در جوانی به ادامه این مسیر موفقیت امیدوارتر باشد‪.‬‬ ‫با او گپی زده ایم تا با این روزهای روژان ‪ ۲0‬ساله بیشتر اشنا شویم ‪.‬‬ ‫تعریف یک بانو‬ ‫یک موجود ظریف و احساساتی‬ ‫که باید در جامعه مثل یک مرد‬ ‫زندگی کند‪.‬‬ ‫ب فعالیت‬ ‫ایمن ماندن از اسی ‬ ‫در فضای هنری‬ ‫من سال سو ِم رشته داروسازی هستم و دلیل اینکه مدتی فعالیت نداشتم‬ ‫تحصیل و درس خواندن بود‪.‬‬ ‫استعداد ذاتی یا خانوادگی در عرصه سینما‬ ‫بستگی به ظرفیت ادم دارد‪ .‬من‬ ‫از ‪ 4‬سالگی در محیط هنری‬ ‫بزرگ شدم و خودبه خود این‬ ‫مسئله را یاد گرفتم؛ اما ممکن‬ ‫است این شرایط برای همه پیش‬ ‫نیاید و بنابراین باید خودشان را‬ ‫برای هر شرایطی اماده کنند‪.‬‬ ‫تقلب در دانشگاه!‬ ‫تقلب در دانشگاه سخت است؛ اما کمی می شود‪ .‬من از بچگی کمی شیطان‬ ‫بودم و هرچند اکنون کمی کمتر شده است؛ ولی باید یک جوری این انرژی‬ ‫تخلیه شود و اگر بلد باشیم باید کمی تقلب در دانشگاه را داشته باشیم‪.‬‬ ‫از قبرس به ایران‬ ‫یک دختر خیلی خشن!‬ ‫در مدتی که ساکن قبرس بودم‪ ،‬پیشنهاد کاری خیلی زیاد داشتم؛ اما چون‬ ‫من از بچگی وارد عرصه تصویر شدم و اکثرا شماره مادرم را داشتند‪ ،‬با ایشان‬ ‫تماس می گرفتند و مادرم هم برای اینکه من هوایی نشــوم به من چیزی‬ ‫نمی گفتند تا اینکه من از خانواده خواستم مدتی را استراحت کنم و فعالیت کمی‬ ‫هم در عرصه تصویر داشته باشم‪ .‬برای همین به ایران برگشتم‪ .‬درواقع حدود‬ ‫سال دیگر از تحصیل من باقی مانده است‪.‬‬ ‫‪ِ 3‬‬ ‫‪26‬‬ ‫دلیل کم کاری اخیر‬ ‫زیر و بم‬ ‫پدر و مادرم در عرصه سینما نیستند؛ اما من معتقدم قدم اول در این عرصه‪،‬‬ ‫ذاتی است و بعد می توان این استعداد ذاتی را به مدل های مختلف پرورش داد‪.‬‬ ‫چند کار تئاتر دارم که هنوز راجع به ان ها مطمئن نیستم؛ چون تجربه ای‬ ‫پس ان برایم یا خیر‪ ،‬هنوز با من‬ ‫در ان نــدارم و ترس اینکه ایا می توانم از ِ‬ ‫اکشن خیلی متفاوت به کارگردانی اقای اهنگر‬ ‫است‪ .‬ایفای نقش در یک فیلم ِ‬ ‫خشن عصبانی را‬ ‫خیلی‬ ‫دختر‬ ‫یک‬ ‫شخصیت‬ ‫را هم قبول کرده ام که در ان‪،‬‬ ‫ِ‬ ‫بازی می کنم‪.‬‬ ‫گفتگو‬ ‫ارتباط با همکاران در سینما و تلویزیون‬ ‫با خانم الما اســکویی که خیلی با هم صمیمی هستیم و نیز کمابیش با‬ ‫خانم ها لیال شوقی‪ ،‬فریبا متخصص و فاطمه گودرزی در ارتباط هستم‪ .‬همه‬ ‫بازیگرها همیشه به من لطف داشتند‪.‬‬ ‫رفیق ترالن پروانه یا رقیب؟‬ ‫ما با هم رفیق صمیمی و همین طور دوســتان خانوادگی هستیم‪ .‬در دو‬ ‫فیلم «عاشق» و «نصف مال من‪ ،‬نصف مال تو» با همدیگر به ایفای نقش‬ ‫پرداختیم و هیچ مشکلی بین ما وجود ندارد‪.‬‬ ‫اقای مدیری پشت و جلوی دوربین خیلی متفاوت اند!‬ ‫اولین فیلمم «دردســر والدین» به کارگردانی اقای نوابی بود که با اقای‬ ‫مهران مدیری و خانم گودرزی هم بازی بودم‪ .‬اقای مدیری در جلوی دوربین‬ ‫و پشــت دوربین خیلی متفاوت اند؛ ولی همیشه با من خیلی مهربان بودند و‬ ‫بسیار به من کمک کردند‪ .‬بعد در سریال «خوش رکاب» به کارگردانی اقای‬ ‫شاه حاتمی بازی کردم که با اقبال خوبی روبرو شد؛ سپس سریال «معصومیت‬ ‫از دست رفته» به کارگردانی اقای میرباقری را کار کردم که از بین کارهایم ان‬ ‫را بیشتر از همه دوست داشتم و در همان کار بود که من را برای «مختارنامه»‬ ‫انتخابکردند‪.‬‬ ‫نسل دوم استاد شجریان هستم‬ ‫من در عرصه موســیقی و نیز کار در داروخانه هم تا حدی فعالیت دارم تا‬ ‫زیاد از درس عقب نمانم و بتوانم دل پدر و مادرم را هم شاد کنم‪ .‬پدرم (مهران‬ ‫اریامنش) استاد گیتار هستند و از کودکی الفبای موسیقی را با من کار می کردند‪،‬‬ ‫در ‪ 5‬ســالگی من را به کالس سلفژ بردند و من نزد اقای پورناصر به صورت‬ ‫حرفه ای ســفلژ کار کردم و چند کنسرت هم برگزار کردیم‪ .‬در ‪ 8‬سالگی نیز‬ ‫نواختن پیانو را با استاد فرزاد نوشاد شروع کردم‪ .‬در ‪ 9‬سالگی برای اواز سنتی‬ ‫شاگرد خانم فریبا داوودی (از شاگردان استاد شجریان) بودم‪ .‬انجا با ساز تنبک‬ ‫پی ان نزد خانم لیال حکیم الهی یادگیری ساز تنبک را شروع‬ ‫اشنا شدم و در ِ‬ ‫کردم‪ .‬وقتی خانم داوودی به خارج از کشــور رفتند‪ ،‬من تا ‪ 18‬ســالگی نزد‬ ‫خانم مریم خان (که ایشان هم شاگرد استاد شجریان هستند) اواز سنتی کار‬ ‫می کردم‪ .‬کمی هم گیتار کار کردم‪.‬‬ ‫اولویت اول زندگی‬ ‫درس‪.‬‬ ‫ورزش‬ ‫بستکبال و شنا‪.‬‬ ‫ازدواج‬ ‫اصل به ان فکر نمی کنم‪.‬‬ ‫رانندگی‬ ‫دوبــار برای گواهینامه امتحان دادم‪ .‬رانندگی هــم می کنم؛ اما زیاد بوق‬ ‫نمی زنم‪ ،‬بستگی به موقعیت و اعصاب ادم دارد‪.‬‬ ‫تیغ جراحی و عمل زیبایی‬ ‫من خیلی موافق عمل جراحی و‬ ‫زیبایی نیستم‪ .‬شاید گاهی الزم باشد؛‬ ‫اما تا وقتی خیلی مسئله حادی وجود‬ ‫نداشته باشد‪ ،‬به نظرم دلیلی ندارد که‬ ‫ادم چنین کاری انجام دهد‪.‬‬ ‫اراستگیظاهری‬ ‫اراســتگی ظاهری خیلی مهم‬ ‫اســت و مخصوصا برای هنرمندان‬ ‫یک وظیفه به شمار می رود؛ اما این‬ ‫دلیل نمی شود که عمل های زیبایی‬ ‫سنگینیانجامدهیم‪.‬‬ ‫با رضا صادقی اواز خوانده ام‬ ‫به خواندن در کنســرت بانوان و‬ ‫نواختن موســیقی بعد از بازیگری‬ ‫خیلی عالقه دارم‪ .‬همچنین من در‬ ‫فیلم «عاشق» هم با رضا صادقی‪،‬‬ ‫اواز خواندم‪.‬‬ ‫دنیای موسیقی و پول‬ ‫به ان شکل وارد دنیای موسیقی‬ ‫نشدم که بدانم‪.‬‬ ‫خرید کردن‬ ‫خرید کردن را دوست دارم و اکثرا‬ ‫دوست دارم کیف و کفش بخرم‪.‬‬ ‫غذای موردعالقه‬ ‫خورشتفسنجان‪.‬‬ ‫شل کردن اتاقک اسانسور!‬ ‫در کودکی در محلــی که انجا‬ ‫زندگــی می کردیم به مــن زلزله‬ ‫می گفتنــد‪ .‬یک روز کــه با بچه ها‬ ‫سرگرم بازی بودیم با دوستانم وارد‬ ‫اسانسور شدیم و من به ان ها گفتم‬ ‫که باالوپایین بپرند‪ .‬ان ها هم ان قدر‬ ‫باالوپایین پریدند که اتاقک اسانسور‬ ‫شل شده بود‪ .‬وقتی فهمیدند کار من‬ ‫اســت و به پدر و مادرم گفتند‪ ،‬من‬ ‫خیلیخجالتکشیدم‪.‬‬ ‫ویژگی مرد رویاها‬ ‫هیچ کسکاملنیست؛اماصداقت‬ ‫و مهربانی ویژگی خیلی مهمی است‪.‬‬ ‫پول بهتر است یا شوهر؟‬ ‫پول‪.‬‬ ‫قد و وزن‬ ‫قدم ‪ 1/71‬سانتیمتر است و وزنم‬ ‫‪ 64-63‬کیلو‪.‬‬ ‫اخرین ها‪:‬‬ ‫اخرین تصادف‬ ‫اصال تصادف نکردم‪.‬‬ ‫اخرین قهر‬ ‫با یکی از دوستانم بود که اشتی‬ ‫کردیم‪.‬‬ ‫اخرین کتاب‬ ‫کتاب «لطفا گوسفند نباشید»‪.‬‬ ‫من کتاب های روان شناســی را‬ ‫خیلی دوســت دارم و احســاس‬ ‫می کنــم بــه نوعــی برایم یک‬ ‫نیمه گمشده است و خیلی ارامم‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫اخرین سفر‬ ‫با خانواده ام به شمال رفتیم‪.‬‬ ‫اخرینعصبانیت‬ ‫دیشــب‪ .‬من خیلی کم عصبانی‬ ‫می شوم‪ ،‬وقتی هم که عصبانی شوم‬ ‫زود ارام می شوم‪.‬‬ ‫اخرین جیغ‬ ‫اصال جیغ نمی کشم‪.‬‬ ‫اخرین خنده اشک اور‬ ‫همین سه‪ ،‬چهار روز پیش بود‪.‬‬ ‫کالم اخر‬ ‫از مخاطبانم بسیار ممنونم که تا‬ ‫اینجا من را حمایت کردند و خواهند‬ ‫کرد‪ .‬مــن کامنت ها و دایرکت های‬ ‫خیلی قشــنگی دارم که این به من‬ ‫انرژی مثبت زیادی می دهد‪ .‬امیدوارم‬ ‫همیشه همین دیدگاه را نسبت به من‬ ‫داشته باشند‪ .‬ممنونم از شما و خیلی‬ ‫خوشــحالم که با زیروبم مصاحبه‬ ‫داشتم‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪27‬‬ ‫گفتگو‬ ‫گفتگو با امیر کاظمی از حاشیه های‬ ‫ازدواجش تا حضور در تلویزیون‬ ‫ما بازیگریم‬ ‫نه تافته جدابافته!‬ ‫گلساساداتبحری‬ ‫اول‪« :‬امیــر کاظمــی» را خــوب‬ ‫می شناسم؛ از «کتاب فروشی هدهد» تا‬ ‫«لیسانسه ها»‪ ...‬او همیشه استدالل های‬ ‫جالبی برای کارش هایش می اورد‪ .‬برای‬ ‫پرســید چندین چرا و شــنیدن همین‬ ‫اســتدالل ها او را به دفتر مجله دعوت‬ ‫کردیم‪ .‬از همکاری خبری اش با سینمای‬ ‫ما می گوید‪.‬‬ ‫کار با سروش صحت ان قدر برایش‬ ‫هیجان انگیز اســت که وقتــی از او و‬ ‫پشت صحنه فیلم هایش می گوید روی‬ ‫صندلی بند نیست‪ .‬انرژی اش به حدی‬ ‫زیاد است که اگر ‪ 10‬ساعت بی وقفه او‬ ‫را سوال پیچ کنم باز هم با حوصله جواب‬ ‫می دهد‪ .‬در جواب هر ســوال جمله ای‬ ‫وجود دارد که ادم را می خنداند و بعد به‬ ‫فکر فرو می برد‪ .‬او زندگی را از زاویه ای‬ ‫نگاه می کند که بد نیست گاهی ما هم از‬ ‫همین زاویه تماشایش کنیم‪.‬‬ ‫دوم‪ :‬لباس های مارک دار نمی پوشد‬ ‫و ماشین چندصد میلیونی هم زیر پایش‬ ‫نیست‪ .‬ساده می اید و ساده می رود‪ .‬گاهی‬ ‫با مترو‪ ،‬گاهی با اتوبوس‪ ،‬از رویارویی با‬ ‫مردم عادی نمی هراسد؛ از اینکه تنه اش‬ ‫به تنه کسی گیر کند! دوست ندارد تافته‬ ‫جدابافتهباشد‪.‬‬ ‫سوم‪ :‬اهــل حاشیه نیست‪ .‬دوست‬ ‫ندارد گفتگویمان تصویری باشد؛ چون‬ ‫می ترســد قســمتی از حرف هایش در‬ ‫کانال هــا و صفحه های اینســتاگرام‬ ‫حاشیه ســازان منتشر شود‪ .‬به گفتگوی‬ ‫مکتوب بسنده می کند‪ .‬می گوید از ازدواج‬ ‫و تنها حاشیه زندگی اش سوال نپرسم؛ اما‬ ‫من اولین سوالم همین است‪.‬‬ ‫‪28‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫ازدواج را سخت نگیرید‬ ‫قبل از ورود «امیر کاظمی» به دفتر مجله‪ ،‬اینســتاگرام و وب سایت های‬ ‫مختلف را جستجو می کنم تا مگر حاشیه ای برای به چالش کشیدن او پیدا‬ ‫کنم؛ اما چیزی دستگیرم نمی شود‪ .‬تنها مصاحبه شش سال پیش او با مجله‬ ‫«خانواده سبز» است که این روزها توجه جوان های بسیاری را به خود جلب‬ ‫کرده است‪ .‬برای همین با اقای کاظمی لحظه ای به گذشته سفر می کنیم تا‬ ‫ماجرای گفتگوی حاشیه سازش را از نو برای زیروبم تعریف کند‪ .‬خودش به این‬ ‫صحبت ها می گوید «شفاف سازی»‪ :‬تنها حاشیه ای که در این سال ها داشتم‬ ‫مربوط به ماجرای ازدواجم می شود‪ .‬جمله اصلی من در ان مصاحبه این بود‪:‬‬ ‫«ما عروسی نگرفتیم و من با سیصدهزار تومان رفتم خواستگاری! جوان های‬ ‫امروزی ازدواج کردن را سخت می گیرند؛ اما ما سعی کردیم به عنوان یکی از‬ ‫اعضای این جامعه به تمام کسانی که ما را می شناسند بگوییم ازدواج کردن با‬ ‫دست خالی اصال سخت نیست‪ .‬بعضی وقت ها ادم ها منتظر هستد تا به شرایط‬ ‫ایده الشان برسند و بعد ازدواج کنند؛ اما غافل از اینکه هیچ وقت شرایط ایده ال‬ ‫نمی شود‪« ،‬برد پیت» هم که باشی باز هم از خودت توقع داری به نقاط باالتر‬ ‫برسی‪ .‬به همین خاطر هیچ وقت انسان به شرایطی که در رویاهایش تصور‬ ‫می کند دست پیدا نخواهد کرد»‪.‬‬ ‫گفتگو‬ ‫مزایای ازدواج در سن کم‬ ‫امیر کاظمی درحالی این جمله ها را به زبان می اورد که از شدت انرژی زیاد یک لحظه‬ ‫هم روی صندلی ارام وقرار ندارد‪ .‬از مزایای ازدواج در سن کم می گوید و بیش از این مایل‬ ‫نیست در مورد زندگی شخصی اش صحبت کند‪ .‬با اینکه استقالل او و مهتاب محسنی‬ ‫قابل تقدیراست؛اماتاهمین جانقطهمی گذاریم‪.‬‬ ‫مثل دهه‪ 40‬عاشق شدم‬ ‫قبل از ان امیر کاظمی جمله ای را به زبان می اورد که تعجب می کنم‪ .‬چند خطی هم‪،‬‬ ‫کوتاه‪ ،‬در این مورد توضیح می دهد با صدایی که حاال از شدت خنده و هیجان بیش ازحد‬ ‫معمولباالرفته‪«:‬درستمثلدهه‪ 40‬عاشقشدم‪.‬باهمسراجراىتئاتریبودیم‪،‬دوسال‬ ‫صبر کردم تا کار مشترکمان تمام شود‪ .‬فکر می کردم اگر در حین کار این موضوع را مطرح‬ ‫کنم و او جوابش منفی باشد خیلی بد می شود‪ .‬مدام چشم در‬ ‫چشم خواهیم شد و‪ ...‬می شود بریم سر سوال بعدی»؟!‬ ‫استخرباکت وشلوار‬ ‫سوالبعدیامابازهمدرموردحاشیه هاست‪.‬اینبارازاقای‬ ‫کاظمیمی خواهمماجرایسکانسمعروفسریاللیسانسه ها‬ ‫رابرایمانتعریفکند‪.‬استرس هایپشت صحنههنگامضبط‬ ‫و سکانس استخر در مجموعه از این قرار است‪« :‬به وضوح‬ ‫یدانستیماینقسمتحاشیه سازخواهدشد‪.‬بههمینخاطر‬ ‫م ‬ ‫سروش صحت تصمیم گرفت این سکانس را حذف کند؛ اما‬ ‫تهیه کنندهکارنظردیگریداشتندکهاگرمدیرانصداوسیما‬ ‫بخواهندخودشاناینقسمتراحذفمی کنند‪.‬‬ ‫اتفاقا مدیران با پخش سکانس استخر مشکلی نداشتند‪.‬‬ ‫زمانی که این قسمت پخش شد استرس زیادی داشتم با‬ ‫اینکه اصال خانه نبودم تا ان قســمت را نگاه کنم‪ .‬همه ما‬ ‫یدانستیم متوجه تبعاتش خواهیم شد و همین اتفاق افتاد؛‬ ‫م ‬ ‫روزنامه هاونشریاتزیادیبهاینموضوعپرداختند‪.‬تلویزیون‬ ‫یک جورهاییثابتکردجنبهپذیرششوخی هارادارد»‪.‬‬ ‫امیرکاظمیدرقسمتیازصحبت هایشمی گویدبازیگرها‬ ‫برایپخشاینسکانساسترسزیادیداشتندوانگاربدشان‬ ‫نمی امد سازمان صداوسیما ان را حذف کند!‪« :‬ترس از حاشیه ها باعث شد که به پخش‬ ‫نشدناینقسمتراضیباشیم‪.‬می توانمبگویمحساسیت هارویکارمانچندبرابرشد»‪.‬‬ ‫خانوادهدوست داشتنیاقایصحت‬ ‫چندسالپیشوقتیباامیرکاظمیسرمیزگفتگودربارهنقششدرسریال«شمعدانی»‬ ‫نشستم همین قدر با اب وتاب از کار «سروش صحت» تعریف می کرد‪ .‬تصور می کنم با‬ ‫کارهای او بیشتر ارتباط برقرار می کند و در کنار خانواده کاری اقای صحت راحت تر است‪:‬‬ ‫«برایم اصال مهم نیست سروش چه نقشی را برایم در نظر می گیرد‪ ،‬حتی اگر در فیلمی‬ ‫یدانیدکهماباکارمانزندگیمی کنیم‬ ‫بازیگرهمباشدانکارراقبولمی کنم‪.‬شماخوبم ‬ ‫و سروش صحت این موضوع را خوب می فهمد‪».‬‬ ‫در کارهای اقای صحت رفاقت ها عمق دارد‬ ‫ما در کارهای او زندگی می کنیم‪ .‬پشت صحنه این کارها برای ما بیش ازاندازه جذاب و‬ ‫به یادماندنی است‪ .‬باز اول وقتی وارد گروه «شمعدونی» شدم این تفاوت را احساس کردم‪.‬‬ ‫هنوز هم گروه تولید و تدارکات این فیلم با من در تماس هستند و حالم را می پرسند؛ گرچه‬ ‫مادرکارماننمی توانیمباتمامافرادیکهروزیهمکارمانبودندارتباطنزدیکداشتهباشیم‪.‬‬ ‫راستش را بخواهید در چنین شرایطی خودم هم سعی می کنم برای دیگران مفید باشم و‬ ‫به قول معروف‪ ،‬انجایی که باید‪ ،‬به دادشان برسم؛ مثال سر همین کار با هوتن خیلی رفیق‬ ‫شدم و قبل از ان امیرحسین رستمی را از «وضعیت سفید» تا «لیسانسه ها» ندیده بودم؛ اما‬ ‫یدانید چرا؟! چون در کارهای اقای صحت رفاقت ها عمق‬ ‫فاصله ای بین ما حس نشد‪ .‬م ‬ ‫داردوته نشینمی شود»‪.‬‬ ‫درخیابانبهمنمی گفتند«عهاین!»‬ ‫پررنگی نقش های امیر کاظمی در فیلم های کمدی بیشتر به چشم می خورد‪ .‬خودش‬ ‫یداند و برای اینکه نقشش لوس از اب در نیاید تالش‬ ‫کار طنز را از سخت ترین کارها م ‬ ‫زیادی می کند‪ .‬او سعی می کند روی مرز باریک بین شوخی و جدی راه برود و این تعادل‬ ‫را حفظ کند‪ .‬با این اوصاف از او می پرسم مردم در کوچه و خیابان او را با کاراکتر شهروز‬ ‫بیشترمی شناسندیاسعیدومازیار؟‪«:‬منپله پلهشناختهشدم‪.‬ازابتدایکارمدرفیلم«همه‬ ‫بچه هایمن»خیلی هاپویاصدایممی کردند؛امابعدشدم«عهاین!»‪«،‬وضعیتسفید»که‬ ‫روی انتن رفت شدم شهروز‪ ،‬اما بعد دوباره «عه این!» بودم تا‬ ‫اینکه «شمعدونی» را بازی کردم‪ .‬واژه «این» دیگر به «امیر‬ ‫کاظمی» بدل شد؛ اما این روزها در کوچه و خیابان خیلی کم‬ ‫می شنوم به من بگویند مازیار‪ .‬این روزها شنیدن اسم خودم از‬ ‫زبانمردمبرایمبهتریناتفاقاست»‪.‬‬ ‫از اقای کاظمی می پرســم ان زمان که «این» خطابت‬ ‫می کردندناراحتمی شدی؟‪«:‬این‪،‬کلمهمحترمانه اینیست‪.‬‬ ‫من با خودم ساعت ها در مورد این موضوع فکر کردم و به‬ ‫نتیجهجالبیرسیدم‪.‬مردموقتیتورامی بینندکهبازیرشلواری‬ ‫روبروی تلویزیون لم دادند‪ ،‬با تو احساس راحتی می کنند و‬ ‫وقتیدرخیابانروبرویتمی ایستندناخوداگاهمی گویند«عه‬ ‫این!» حاال متوجه شدید؟ به نظرم این برخورد با این شیوه‬ ‫تفکراصالناراحت کنندهنیست»‪.‬‬ ‫چراخانهاجاره ای؟‬ ‫کمیهمبهضعف هایامیرکاظمیمی پردازیم؛اینکهچرا‬ ‫بازی در «خانه اجاره ای» را انتخاب کرد‪ .‬او استدالل منطقی‬ ‫و درعین حال عجیبی برای این کارش می اورد‪ ،‬دلیلی که این‬ ‫بار به زیاد و کم دستمزد ربطی ندارد‪« :‬قبل از «خانه اجاره ای»‪،‬‬ ‫«وضعیتسفید»رابازیمی کردمکهسریالبسیارخوبیبود‪.‬‬ ‫حتی تلویزیون ان زمان اعتراف کرد که بهترین سریال‪ 30‬سال اخیر است و از دیدگاه من‬ ‫یک استثنا بود‪ .‬تمامی کارها مثل «وضعیت سفید» خوب از اب درنمی ایند‪ .‬پس از اتمام‬ ‫ضبطاینفیلممتوجهشدمتهیه کننده هاوکارگردان هابهمنکمکارپیشنهادمی دهند‪.‬با‬ ‫خودشانمی گفتند‪«:‬بابااینا«وضعیتسفید»بازیکردن‪،‬نمیانسریالماروبازیکنن‪».‬‬ ‫یا مثال‪« :‬امیر کاظمی بیاد کمدی اپارتمانی بازی کنه؟!» من این کار را انجام دادم تا ثابت‬ ‫کنم کار کردن عار نیست‪ .‬گاهی خوب از اب درمی اید و گاهی هم بد‪ .‬مهم این است که‬ ‫به خانه نشینی تن نداده ای به امید اینکه روزی یک فیلم و نقش استثنایی به تو پیشنهاد‬ ‫شود‪.‬البتهبی انصافیاستاگرنگویماز«خانهاجاره ای»دستمزدخوبیهمدریافتکردم»‪.‬‬ ‫برایرفعاشکالمصاحبهمی گرفتم‬ ‫از امیر کاظمی می خواهم زمان را به کمی عقب تــر از «خانه اجاره ای» برگرداند‪.‬‬ ‫روزهایی که برای گفتگو با بازیگران سرشناس راهی می شد تا اینکه توانست نقش‬ ‫کوتاهی در فیلم «کتاب فروشی هدهد» داشته باشــد‪« :‬از اول دوست داشتم بازیگر‬ ‫شوم‪ .‬زیاد کتاب می خواندم و راستش را بخواهید سواالتی هم برایم پیش می امد که‬ ‫نمی توانستم به جز بازیگرهای باتجربه از فرد دیگری بپرسم‪ .‬قرار مصاحبه می گذاشتم‬ ‫تا رفع اشکال کنم (خنده) تا اینکه یک روز وقتی داشتم با فرهاد ائیش بحث می کردم‬ ‫گفت تمام دانسته هایم را دور بریزم و بعد جلوی دوربین بروم‪ .‬او گفت بازیگر نباید هیچ‬ ‫کاری انجام دهد و این برایم بسیار عجیب بود»‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪29‬‬ ‫گفتگو‬ ‫ماجرای خرید لباس های‬ ‫ارزان قیمت‪ ،‬سوار شدن مترو و‬ ‫اتوبوس و حساسیت به قرص‬ ‫صدهزارتومانی!‬ ‫مثل ادم های عادی می گردم‬ ‫امیر کاظمی در تمام مصاحبه هایش گفته زیاد به ظاهرش اهمیت نمی دهد؛‬ ‫مثال پیراهن گل گلی می پوشد‪ ،‬لباس نوهایش را در خانه می پوشد و وقتی از‬ ‫ســکه افتاد با ان ها به خیابان می اید؛ اما هیچ کس از او نپرسیده‪ ،‬چرا؟! مگر‬ ‫شرط اول بازیگر شدن داشتن شکل و شمایل خوب و شسته رفته و به عبارتی‪،‬‬ ‫اتوکشیده نیست؟ پاسخ او منفی است‪« :‬یادم هست در برهه ای از زندگی به‬ ‫تیپ و ظاهرم اهمیت زیادی می دادم‪ .‬بعد از مدتی متوجه شدم همه فیلم سازها‬ ‫من را برای نقش هــای تروتمیز و لوس در نظر گرفته اند؛ معضلی بود برای‬ ‫خودش! از طرفی من با وسایل حمل ونقل عمومی زیاد تردد می کنم‪ ،‬با افراد‬ ‫عادی زیاد روبرو می شــوم‪ .‬ما همین ادم ها را بازی می کنیم‪ .‬مگر همه ان ها‬ ‫صبح به صبح خیلی اتوکشیده و با کت وشــلوار از درب خانه بیرون می زنند؟‬ ‫درعین حال وقتی اغلب مردم ساده لباس می پوشند‪ ،‬ادم های پرزرق وبرق با‬ ‫لباس های گران قیمت در بینشان بیشتر جلب توجه می کنند‪ .‬ما بازیگریم‪ ،‬تافته‬ ‫جدابافته که نیستیم‪ .‬همین طرز تفکرم نمی گذارد ماشین چندصد میلیونی‬ ‫داشته باشم‪ ،‬با خودم همیشه می گویم سوپراستارهای هالیوود که تمام مردم‬ ‫دنیا ان ها را می شناسند این قدر به فکر این مسائل نیستند‪ ،‬حاال من پایم را از‬ ‫ایران ان ورتر بگذارم چه کسی من را می شناسد؟‬ ‫یک اتفاق جالب و خنده دار را برایتان تعریف کنم؛ برای بازی در «لیسانسه ها»‬ ‫یک سال ونیم سرم را می تراشیدم‪ .‬بعد از مدتی ترسیدم پیاز موهایم بسوزد برای‬ ‫همین با یک دکتر پوست و مو مشورت کردم و او برایم یک بسته قرص ‪100‬‬ ‫هزارتومانی را تجویز کرد‪ .‬ان را خریدم و شروع به مصرف کردم که تمام بدنم‬ ‫بیرون ریخت‪ .‬فهمیدم من حتی به داروهای گران قیمت هم حساسیت دارم»‪.‬‬ ‫امیر کاظمی در اینستاگرام‬ ‫صدهزارتاییشد!‬ ‫چند سوال کوتاه‪ ،‬خارج از متن‬ ‫مهم ترین اتفاق اخیر؟‬ ‫وقتی دیشــب وارد اینستاگرام شدم و متوجه شــدم صدهزارتایی شدم‬ ‫می خواستم درب خانه تک تک فالوورهایم بروم و ببوسمشان‪ .‬از انجایی که‬ ‫پست های جالب نمی گذارم روند پیشرفتم در اینستاگرام بسیار کند بود‪ .‬این‬ ‫اتفاق من را خیلی خوشحال کرد‪.‬‬ ‫تابه حال به صفحه شخصی تان عده ای برای توهین حمله ور نشدند؟‬ ‫توهین ها همیشه هســت؛ اما بیش از توهین سعی می کنم کامنت ها و‬ ‫تبلیغات غیراخالقی را پاک کنم‪ .‬بیشتر مخاطبان من نوجوانان هستند؛ اما با‬ ‫این حال‪ ،‬با تبلیغات اخالقی و درست مشکلی ندارم‪ .‬در کل‪ ،‬استرس این را‬ ‫ندارم که صبح از خواب بیدار شوم و با حجم زیادی از توهین ها روبروشوم‪.‬‬ ‫شاید چون اهل حاشیه نیستید‪...‬‬ ‫دقیقا‪ ،‬معتقدم حاشیه اصال چیز خوبی نیست‪.‬‬ ‫همیشه همین قدر شاد و سرحالید؟‬ ‫به قدری که مهتاب گاهی می پرسد در قالب نقش هایم چطور گریه می کنم‪.‬‬ ‫امیدوارم بتوانم این انرژی که شــما می گویید را به دیگران هم منتقل کنم؛‬ ‫چراکه مهم ترین اصل برایم خوب کردن حال دیگران است‪.‬‬ ‫‪30‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫نقد و معرفی سریال‬ ‫هیس! می شنون ناراحت می شن‪!...‬‬ ‫مشکالت رو ِز جامعه در قالب‬ ‫بیان مسائل و‬ ‫ِ‬ ‫قالب داستان‪،‬‬ ‫طنز و مطایبه و ارائه انتقادات در ِ‬ ‫ازجمله نقاط قوت این سریال به حساب می اید‪.‬‬ ‫اســتفاده مکرر از جمله «هیس! می شــنون‬ ‫ناراحت می شــن!» اشار ه مستقیم و انتقادی‬ ‫مختلف جامعه نسبت‬ ‫اعتراض اقشار‬ ‫است به‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫به شــوخی ها و نقدهایی که در رسانه متوجه‬ ‫ان ها است‪.‬‬ ‫دست وپاچلفتی هایهمیشگی!‬ ‫سروش صحت‪ ،‬کارگردان این‬ ‫مجموعــه‪ ،‬با ســال ها فعالیت در‬ ‫عرصه طنز‪ ،‬منحصربه فرد بودن و‬ ‫خالقیت خود را به اثبات رســانده‬ ‫هنری‬ ‫اســت‪ .‬صحت‪ ،‬در کارنامه ِ‬ ‫خود‪ ،‬اثــرات مانــدگاری را برای‬ ‫مخاطبین برجای گذاشــته است‪.‬‬ ‫نکته حائزاهمیتــی که در اکثر اثار‬ ‫او‪ ،‬از «ساختمان پزشکان» گرفته‬ ‫تا «پژمــان» و «لیسانســه ها»‪،‬‬ ‫قابل ذکر است؛ حضور یک کاراکت ِر‬ ‫دست وپاچلفتی و ضعیف است که‬ ‫همیشه اطرافیان از جانب او تصمیم‬ ‫گرفته و موردسوءاستفاده دیگران‬ ‫تیپ شخصیتی‬ ‫قرار می گیرد‪ .‬این ِ‬ ‫در دکتر نیما افشــا ِر «ســاختمان‬ ‫پژمان سریال «پژمان»‪،‬‬ ‫پزشکان»‪ِ ،‬‬ ‫حبیب‬ ‫ِ‬ ‫هوشنگ «شــمعدانی» و ِ‬ ‫«لیسانسه ها» قابل مشاهده است‪.‬‬ ‫لیسانسه ها‬ ‫مائــده راســتی اصل | فصل دوم ســریال‬ ‫«لیسانسه ها» پس از گذشت فاصله ای از پخش فصل‬ ‫اول‪ ،‬به کارگردانی ســروش صحت‪ ،‬هرشب ساعت‬ ‫‪ 20/45‬به روی انتن شــبکه سه رفته است‪ .‬فیلمنامه‬ ‫این سریال‪ ،‬حاصل همفکری ایمان صفایی و سروش‬ ‫صحت است‪.‬‬ ‫موسیقی‪ ،‬به مقدار خیلی خیلی زیاد!‬ ‫متن سنتی هستیم‬ ‫در بطن سریال‪ ،‬شاهد پخش موسیقی ِ‬ ‫که منتقدین معتقدند اســتفاده بیش ازاندازه از موسیقی‪ ،‬از‬ ‫جذابیت کار کاســته اســت؛ به ویژه اینکه ســنتی بودن‬ ‫موسیقی ها‪ ،‬از سلیقه جوانان که مخاطب اصلی سریال اند‪،‬‬ ‫به دور است‪.‬‬ ‫نسبت هایعجیب!‬ ‫ازدیگرنقاطجالب توجه‪،‬انتخابنسبت هایفامیلیبازیگران‪،‬بدوندرنظرگرفتن‬ ‫تفاوت سنی ان ها است‪ .‬به طوری که کاظم سیاحی در نقش پد ِر امیر کاظمی‪ ،‬با او تنها‬ ‫پدرزن امیرحسین‬ ‫‪ ۱۲‬سال اختالف سنی داشته و بیژن بنفشه خواه درحالی در نقش ِ‬ ‫رســتمی حضور دارد که دو سال از او بزرگ تر است‪ .‬این سبک از انتخاب نقش در‬ ‫اثار دیگر سروش صحت نیز دیده می شود؛ برای مثال‪ ،‬محمد نادری با ‪ 37‬سال سن‪،‬‬ ‫بودن انتخاب بازیگر‬ ‫نقش پدر یک خانواده چهارنفره را ایفا می کند‪ .‬فارغ از هوشمندانه ِ‬ ‫توسط کارگردان‪ ،‬گریم حرفه ای گریمورهای مجموعه و بازی خالقانه بازیگران را در‬ ‫نبودن این تفاوت سنی ها‪ ،‬نباید نادیده گرفت!‬ ‫مشهود ِ‬ ‫تیتراژ تکراری‪ ،‬خوب یا بد!!!‬ ‫ نفس گروه‬ ‫تیتراژ هر دو فصل این ســریال را با صدای امید نعمتی‪ ،‬خواننده تازه ِ‬ ‫استفاده از دوربین اولی ها!‬ ‫منتقدین‪ ،‬اســتفاده ســروش صحت از‬ ‫بازیگران تئاتر و هنرپیشــگانی که مدت ها‬ ‫ِ‬ ‫زمــان جلوی دوربین بودنشــان می گذرد‬ ‫از‬ ‫ِ‬ ‫را برگ برنــده کارهای وی می دانند! محمد‬ ‫نادری‪ ،‬بازیگر نقش هوشنگ در «شمعدونی»‪،‬‬ ‫نمونه بار ِز بازیگر تئاتری است که برای اولین‬ ‫بار روبروی دوربین قرار گرفت و بســیار هم‬ ‫خوش درخشید! کاظم سیاحی و هوتن شکیبا‪،‬‬ ‫از صداپیشگان نام اشنای کاله قرمزی که در‬ ‫عرصه صدا و تئاتر بســیار حرفه ای بودند نیز‬ ‫برای بار اول در فصل اول لیسانسه ها به ایفای‬ ‫نقش پرداختند و طرفداران بسیاری هم پیدا‬ ‫کردند! شــایان ذکر است که کاظم سیاحی‬ ‫پیش از این‪ ،‬در ســریال «یادداشت های یک‬ ‫زن خانه دار» و فیلم «طبقه حساس» نیز دیده‬ ‫شده بود‪.‬‬ ‫ترفند نخ نما‬ ‫ِ‬ ‫تکــراری‬ ‫اســتفاده از ترفن ِد‬ ‫ِ‬ ‫«خیره به دوربین صحبت کردن‬ ‫با مخاطب» نقد دیگری اســت‬ ‫که از سوی دیگر منتقدین بر این‬ ‫فیلم وارد گردیده؛ چراکه این نو ِع‬ ‫بیان دیالوگ‪ ،‬به وفور در فیلم ها و‬ ‫ِ‬ ‫سریال ها دیده شده است‪.‬‬ ‫بودن موسیقی تیتراژ پایانی و عدم تغییر در ساختار ان‪ ،‬از‬ ‫«پالت»‪ ،‬می شنویم‪ .‬تکراری ِ‬ ‫جهت هماهنگی با فصل اول سریال‪ ،‬خوب و مناسب بوده؛ اما‬ ‫نظر بعضی منتقدین‪ ،‬از ِ‬ ‫برخی دیگر از منتقدین‪ ،‬تکراری بودن را ایرادی بر شروع سریال می دانند‪.‬‬ ‫کاراکتر هایجذابفیلمنامه!‬ ‫فیلمنامه«لیسانسه ها»بسیارسادهاست‪.‬ایمانصفاییوسروشصحتبه هیچ وجه‬ ‫تالش زیادی برای خنداندن نکرده اند‪ .‬چند کاراکتر جذاب خلق شده اند که در اوج‬ ‫سادگی‪ ،‬در هر موقعیتی رفتارشان خنده دار است‪ .‬درواقع‪ ،‬کاراکترها و موقعیت هایشان‬ ‫کل جذاب را تشکیل داده اند‪ .‬موقعیت ها در طول‬ ‫طوری در هم تنیده شده اند که یک ِ‬ ‫سریال معموال جدید هستند و هیچ موقعیتی نیست که مخاطبان را خسته کند‪.‬در‬ ‫مجموع‪ ،‬سریال لیسانسه ها‪ ،‬سریالی جذاب‪ ،‬پرشوروحرارت و مخاطب پسند است که‬ ‫این شب ها‪ ،‬مخاطبان بسیاری را پای تلویزیون نگه می دارد!‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪31‬‬ ‫گفتگو‬ ‫زیروبماقایخندهاینستاگرام‪:‬محمدامینکریم پور‬ ‫ِ‬ ‫فکر نمی کردم ویدئو ساختن‬ ‫درامدزا باشد‬ ‫ندا کشــاورز| ان قدر جوان اســت کــه ادم باورش نمی شــود بتواند از‬ ‫اینفلوئنسرمارکتینگ یا تاثیرگذاری در شبکه های اجتماعی ماهی ‪ 60‬میلیون‬ ‫تومان! درامد داشته باشد اما دارد و گوارای وجودش؛ چون محمدامین کریم پور‬ ‫ایده پرداز‪ ،‬بااستعداد و بانمک است؛ از ان هایی که وارد صفح ه اینستاگرامشان که‬ ‫می شوی خارج شدنت تنها با قطعی اینترنتت امکان پذیر است و بس!‬ ‫با محمدامین یک گفتگوی مفصل تصویری انجام داده ایم که بخشی از ان‬ ‫را در ادامه می خوانید‪.‬‬ ‫می گوینددلقکاست!‬ ‫فیلمایرانیفقط‬ ‫«ابد و یک روز»‬ ‫یک معرفی کوتاه‬ ‫می گوید‪ :‬متولد‪ 1373/5/7‬هســتم‪ .‬تا هفت سالگی خانه مان سرسبیل بود‪،‬‬ ‫بعد یک مدت گیشــا بودیم و از کالس چهارم دبستان تا اکنون ساکن اکباتان‬ ‫هستیم‪ .‬بچه که بودم مدام فوتبال بازی می کردم‪ ،‬عشقم فوتبال بود و دوست‬ ‫داشتم فوتبالیست شوم‪ .‬لیسانس برق الکترونیک از دانشگاه علمی کاربردی دارم‪.‬‬ ‫از بچگی هم خوراکم ویدئو بود‪.‬‬ ‫قرمز یا ابی؟‬ ‫خیلی پرسپولیسی هستم؛ ولی نمی دانم چرا وقتی استوری‬ ‫پرسپولیسی می گذارم مردم فحش می دهند!‬ ‫پررنگ شدن فضای مجازی‬ ‫ازدوراندبیرستانفیسبوکداشتمباپنجهزاردوست!عکس هایمرافتوشاپمی کردم‬ ‫ومی گذاشتم‪.‬بعدکهبهاینستاگرامامدمخیلیچیزهاراازفیسبوکپاککردم‪.‬‬ ‫‪ÁÁ‬ویدئو و اینستاگرام‬ ‫همه ویدئوهایی که در اینســتاگرام می گذاشــتم سریع پخش می شد و‬ ‫می دیدم که همه خوششــان امده است‪ .‬وقتی جریان دابسمش شروع شد‪،‬‬ ‫در بین کسانی که ویدئو می ساختند کمی معروف تر بودیم و همین طور باال‬ ‫رفتیم تا اینکه به اینجا رسیدیم‪.‬‬ ‫جدی شدن ماجرا و درامدزایی‬ ‫زمانی که فیسبوک بودم اصال به درامد فکر نمی کردم‪ .‬ان زمان بچه بودم‬ ‫و فکر می کردم فوتبالیســت می شوم‪ .‬زمانی که وارد اینستاگرام شدم هم فکر‬ ‫نمی کردم ویدئو ساختن درامد داشته باشد؛ اما هم معروفیت و هم درامدزایی را‬ ‫برایم به همراه داشت‪.‬‬ ‫‪32‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫گفتگو‬ ‫میزان اهمیت تعداد فالوورها‬ ‫هیچ‪ .‬خیلی از پیج ها فیک هســتند و حتی در میزان الیک و کامنت ها هم‬ ‫فیک داریم و استفاده هم می کنند؛ بنابراین فالوور مهم نیست‪ ،‬میزان بازدهی‬ ‫مهم است‪.‬‬ ‫اعترافات صریح درباره فالوورهای فیک!‬ ‫اولین پست فیسبوک و فتوشاپ های اندامی!‬ ‫عکســی را ادیت کرده و گذاشته بودم که هر کسی ان را می دید می گفت‬ ‫عجب چیزی است! به اتلیه دوستانم می رفتم‪ ،‬عکس با ژست می گرفتم و در‬ ‫فیسبوک می گذاشتم‪ .‬خودم البته اصال فتوشاپ بلد نیستم‪ ،‬دوستانم برایم انجام‬ ‫یدادند‪.‬‬ ‫م ‬ ‫من اصال یک مورد فیک هم ندارم‪ .‬باور می کنید برای من در مسابقات فیک‬ ‫می زدند تا ببازم! یک زمانی من در مسابقات شرکت می کردم و یک گوشی ایفون‬ ‫هم برنده شدم‪ .‬بعد از ان همه می دانستند هر مسابقه ای شرکت کنم همیشه‬ ‫برنده می شوم و چون در مسابقات فیک ممنوع بود‪ ،‬برای من فیک می زدند تا‬ ‫ببازم و خودشان بازی کنند‪.‬‬ ‫تعرفهپست هایتبلیغاتی!‬ ‫رونالدو ‪ 2/5‬میلیارد برای گذاشتن پست تبلیغاتی می گیرد‪ .‬من پنج میلیون‬ ‫تومان به باال می گیرم؛ بستگی به برند و کاری که می خواهند دارد‪.‬‬ ‫سفیربرند‬ ‫‪ ÁÁ‬جویای احترام‬ ‫با خنده می گوید‪ :‬جوان تر که بودم جویای نام اما االن جویای احترامم‪.‬‬ ‫‪ ÁÁ‬رقابت با عرفان علیرضایی برای میلیونی شدن و فیلترینگ‬ ‫از انجاکه ما طی ‪ 14-13‬روز اول ماه محرم اصال ویدئو نمی گذاریم و بعد از‬ ‫ان کم کم ویدئو می گذاریم وقتی من به کهریزک رفته بودم و ویدئویی از یک‬ ‫پیرمرد گرفته بودم که در همه جا از شبکه های ایرانی گرفته تا خارجی پخش‬ ‫شد‪ ،‬ناگهان فالوورهایم ‪ 8-7‬هزار نفر از عرفان باالتر رفت و عرفان غصه خورد‪.‬‬ ‫بعد از محرم عرفان فیلتر شد و من همین طور باال می رفتم تا اینکه ‪300-200‬‬ ‫کا فاصله گرفتم و بعد من هم فیلتر شدم تا اینستاگرام فیلترینگ را برداشت و ما‬ ‫مجددا تا میلیون باال رفتیم‪.‬‬ ‫کارگردانی یا بازیگری؟‬ ‫حس می کنم استعدادم در کارگردانی بیشتر از بازیگری است‪ .‬البته بازی کردن‬ ‫را هم دوست دارم؛ اما در فیلم های خودم (با لبخند)‪.‬‬ ‫‪ÁÁ‬پیشنهاد بازی در فیلم‬ ‫تا به حال هزار پیشنهاد الکی داشتم؛ مثال طرف به دنبال تبلیغ فیلمش بوده و‬ ‫باید فقط در یک سکانس از جلوی دوربین رد می شدم؛ اما یک پیشنهاد کمدی و‬ ‫خیلی خوب از اقای شاه حاتمی داشتم که هنوز اتفاق نیفتاده است‪.‬‬ ‫خیلی دوست داشتم برای یک برند کار کنم؛ ولی کسی پیشنهادی نداد‪ .‬درواقع‬ ‫اشتباه می کنند؛ چون کار کردن با من حتما برایشان سود خواهد داشت! (با لبخند)‬ ‫سناریویویدئوها‬ ‫ی از ویدئوهایم سناریو دارم بعضی نه‪ .‬اکنون تز ندارم یک ماه است‬ ‫برای بعض ‬ ‫کــه کار نکرده ام‪ .‬تبلیغ دارم و پول خوبی هم می دهند ولی تز ندارم‪ .‬من از روز‬ ‫اول در پیجم یک قانونی گذاشــتم و گفتم فقط ویدئوی فان که خودم درست‬ ‫می کنم را برای تبلیغات می گذارم؛ یعنی اصال ویدئویی که کسی به من بدهد را‬ ‫نمی گذارم‪ ،‬فقط استوری می گذارم‪ .‬گاهی هم زمان هشت تبلیغ دارم که در کل‬ ‫می شود چهل میلیون تومان! اما واقعا نمی توانم هر هشت مورد را درست کنم‬ ‫چون تز ندارم؛ بنابراین دو تا را انتخاب می کنم و سعی می کنم خوب درست کنم‪.‬‬ ‫افت کیفی ویدئوها و ساختن سریال‬ ‫قبول دارم تازگی ها ویدئوهایم خیلی بد شده است؛ چون ایده هایم خیلی کم‬ ‫شده است‪ .‬االن دارم سریال درست می کنم که از این تکی زدن ویدئوها بیرون‬ ‫بیایم‪ .‬سریال‪ ،‬یک ســناریوی کلی دارد و هر قسمتش ایده پردازی الزم ندارد‪.‬‬ ‫بازیگرهایش بچه های خودمان هستند و کارگردانش هم خودم چون کار کسی‬ ‫را قبول ندارم‪ ،‬البته قصد توهین ندارم اما نظرم این اســت‪ .‬دو‪ ،‬سه روز در کویر‬ ‫فیلم برداری دارم و چند قسمت دیگر هم مانده است‪ .‬تقریبا تا یک ماه ونیم دیگر‬ ‫اماده می شود‪.‬‬ ‫انتقادات‬ ‫می گویند الکی توانسته معروف شود یا‬ ‫می گویند دلقک است! اما من که بد معروف‬ ‫نشــدم مثل وحید خزایی! به فرض که من‬ ‫دقلک هســتم؛ دلقکی که ماهی ‪60-50‬‬ ‫میلیون تومان درامد دارد‪ .‬اگر می توانند بروند‬ ‫دلقک شوند و این کار را انجام دهند! منی که‬ ‫با ‪ 150‬هزار تومان زندگی ام را می چرخاندم‬ ‫االن درامدی دارم که خیالم راحت اســت‬ ‫می توانــم خرج خودم را بدهم و به خیلی ها‬ ‫کمک کنم‪.‬‬ ‫نوع برخورد با انتقادات و‬ ‫نظرات مخالف مردم‬ ‫اگر کســی چیــزی بگویــد جوابش را‬ ‫می دهم؛ البته با دلیل و منطق‪ .‬می گویم اگر‬ ‫می توانی این کار را انجام بده‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪33‬‬ ‫گفتگو‬ ‫الگوبرداری‪ ،‬بله یا خیر؟‬ ‫ادمی شوخ طبع یا جدی؟‬ ‫خیر‪ ،‬اصال نمی دانستم چنین کاری شغل اســت و افرادی از این راه درامد‬ ‫دارند‪ .‬من یک دفعه در این داســتان افتادم و از کسی الگوبرداری نکردم‪ .‬من از‬ ‫روز اول کارم‪ ،‬بی ادبی نکــردم‪ ،‬در کلیپ هایم فحش ندادم و از میثم در نقش‬ ‫دخترها استفاده می کردم؛ اما بعدا دیدم زشت است یک پسر را دختر کنم و در‬ ‫همکاری با دخترها سعی کردم خط قرمزها حفظ شوند‪ .‬از روز اول هم به این فکر‬ ‫می کردم که در سینما کار کنم؛ منظورم این نیست که مثال مهران مدیری ها و‬ ‫رضا عطاران ها به دنبال ما بیایند؛ چون نمی ایند! ما باید خودمان یکی شویم مثل‬ ‫ان ها‪ .‬خودم باید چیزی درست کنم که مثل ان ها دیده شود‪.‬‬ ‫خیلی ادم جدی ای هستم و همیشه عصبی ام‪ .‬در خیابان پشت فرمان با همه‬ ‫دعوا دارم؛ چون خیلی بد رانندگی می کنند‪ .‬دوستانم می گویند ای کاش مردم ان‬ ‫رویت را هم ببینند و فکر نکنند تو خیلی ادم شادی هستی؛ ولی بیشتر دوست‬ ‫دارم کمدی بسازم و بازی کنم‪ ،‬جدی را هم خیلی دوست دارم‪.‬‬ ‫اخرین فیلمی که دیدید؟‬ ‫فیلم «نگار» را در سینما دیدم‪ .‬می خواستند مثل فیلم های خارجی شود؛ ولی‬ ‫نشده بود‪ .‬فیلم های هالیوودی یک سروگردن از فیلم های ما باالتر است‪ .‬فیلم‬ ‫ایرانی فقط «ابد و یک روز»‪ .‬نوید محمدزاده‪ ،‬سلطان است‪ .‬واقعا بااستعداد است‪.‬‬ ‫قیافه گرفتن یا نگرفتن چهره ها! مسئله این است‪...‬‬ ‫زشت اســت که من را می بینند و به روی خودشان نمی اورند‪ ،‬ویدئوهایم را هم‬ ‫دیده انــد و دنبالم هم می کنند؛ ولی قیافه می گیرند کــه ندیده اند‪ .‬من اصال قیافه‬ ‫نمی گیرم‪ ،‬زمانی که تئاترمان تمام می شد‪ ،‬با وجود خستگی زیاد‪ ،‬بیشتر از بچه های‬ ‫دیگر روی ِسن می ماندم و با مردم عکس می گرفتم‪.‬‬ ‫ارتباط با تلویزیون‬ ‫تلویزیون خیلی ســخت می گیرد‪ .‬محیط تلویزیون بسته است و چیزی که از ما‬ ‫می خواهد این است که اتوکشیده و بی مزه باشیم؛ البته اگر برنامه خوبی باشد قبول‬ ‫می کنم‪ .‬نود را خیلی دوست دارم‪ .‬دلم می خواهد همین طوری کنار عادل راه بروم‪.‬‬ ‫سلیقه و پسند مردم‬ ‫مردم ما کمی لوده پرست هستند‪ .‬اگر من در یک ویدئو حرکات موزون داشته باشم‬ ‫همه خوششان می اید و کامنت خنده می گذارند؛ ولی اگر یک ویدئو با تِم جدی بسازم‬ ‫که کمی کمدی و پیامی داشته باشد می گویند این چیست که درست کردی‪.‬‬ ‫عرفان علیرضایی کِی می شود محمدامین کریم پور؟‬ ‫فکر نکنم بشود‪ .‬ایشان هیچ وقت مو درنمی اورد‪ ،‬خودش را هم بکشد کچل‬ ‫می ماند‪( .‬با لبخند)‬ ‫‪ÁÁ‬متفاوت ترینکاراکترعرفانعلیرضایی؟‬ ‫صدای عرفان خیلی باحال است‪ ،‬خودش هم خیلی شخصیت کمدی ای دارد‪،‬‬ ‫‪ 30‬ساله است و با ما به سفر می اید تا شادی و بازی کند‪ .‬من اگر سی سالم بود‬ ‫یُمردم یا ‪ 3-2‬زن و چند بچه داشتم! (با خنده)‬ ‫یا م ‬ ‫اجراهای‪ 500‬میلیون تومانی!‬ ‫من و عرفان از ُجنگی که داشــتیم با هم بودیم و برای پر کردن ســالن و‬ ‫برنامه ها‪ ،‬مکمل همدیگر بودیم‪ .‬یک زمانی ایشان استنداپ اجرا می کرد و من‬ ‫ایتم نمایشی‪ .‬با کمک بچه های تئاتری می نوشتیم و نمایش را بازی می کردیم‬ ‫که خیلی هم خوب بــود؛ در ‪ 28‬اجرا‪ 500 ،‬میلیون تومان فروختیم و بهترین‬ ‫فروش تهران بودیم‪ .‬نصف پول برای ما بود و بقیه اش برای سالن اریکه ایرانیان‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫از نصفی که برای ما بود پنجاه میلیون ما را خوردند‪ .‬برای من مهم نبود؛ ولی برای‬ ‫بچه هایی که کار کرده بودند وضعشان فرق می کرد‪.‬‬ ‫‪ ÁÁ‬بدهی ‪ 50‬میلیون تومانی اریکه!‬ ‫وزارت ارشاد مجوز شش اجرای ما را لغو کرد و اریکه پول شش اجرای ما را‬ ‫نداد‪ ،‬اصال قراردادی هم نبود که اگر اجرایمان را نرویم پولمان را ندهند‪ .‬خیلی ها‬ ‫زیراب ما را برای اجرا می زدند؛ چون در اجراهای ما سالن همیشه پر بود‪.‬‬ ‫‪34‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫اداره صفحه و خواندن کامنت ها و دایرکت ها‬ ‫صفحــه ام را خودم اداره می کنم و ادمینی ندارم‪ .‬اکثر کامنت ها را می خوانم؛ مثال‬ ‫‪ 20‬کامنت اخ ِر پســتم را می خوانم و ‪ 3-2‬ساعت بعد تعدادی دیگر از کامنت ها را‪،‬‬ ‫نه اینکه بتوانم همه را بخوانم‪ .‬همه دایرکت ها را هم می بینم؛ ولی نمی توانم همه را‬ ‫جواب بدهم‪.‬‬ ‫ازدواج‬ ‫اول باید خانه بخرم بعد؛ به نظرم تا سن عرفان برسم باید ازدواج کنم (با خنده)‪.‬‬ ‫تعریفمامانی!‬ ‫سلطان طنز است‪ ،‬همیشه کمدی است و هیچ کسی هم نمی تواند با او کار کند‪.‬‬ ‫ورود مامانی به ویدئوها‬ ‫جریان اینکه که مامانی (مادربزرگم) را وارد ویدئوهایم کردم این بود که خواستم‬ ‫برای تولدش یک ویدئو بگیریم و در هنگام جشــن فیلم گرفتم و گذاشتم و دیدم‬ ‫خیلی ها گفتند که مامانی پتانسیل این را دارد که در ویدئوها باشد‪ .‬مردم مامانی را خیلی‬ ‫دوست دارند‪ ،‬یک روز او را با خودم به تئاترم بردم و مردم هم خیلی با او عکس گرفتند‪.‬‬ ‫مامانی‪ ،‬خودش هم این کار را دوست دارد و تز رشتی می دهد‪.‬‬ ‫استنداپ‬ ‫اصال نمی توانم استنداپ اجرا کنم‪ .‬برای یک باشگاه بدن سازی به من پول داده‬ ‫بودند تا استنداپ اجرا کنم؛ اما هرچه می گفتم کسی نمی خندید و من خیلی خجالت‬ ‫کشیدم‪ .‬اگر بلد بودم مثل عرفان در خندوانه شرکت می کردم‪.‬‬ ‫کالم پایانی‬ ‫همیشه شاد باشید‪ ،‬اگر ناراحت هستید هم سعی کنید شاد باشید و به مردم انرژی‬ ‫مثبت بدهید؛ این انرژی مثبت به شما برمی گردد‪ .‬امیدوارم همیشه هر انچه از خدا‬ ‫می خواهید به شما بدهد‪.‬‬ ‫زیروبم چهره ها‬ ‫زیروبمچهره های‬ ‫ابان ماه در یک نگاه‬ ‫حامد تهرانی‬ ‫تعداد الیک‪24 :‬‬ ‫در طراحی مزه ها خوش سلیقه ام‬ ‫تعداد الیک‪15 :‬‬ ‫تعداد بازدید‪10/544 :‬‬ ‫تعداد الیک‪66 :‬‬ ‫سفر به دنیای نوستالژی ها همراه‬ ‫هنرمندان خاطره ساز‬ ‫تعداد بازدید‪1/077 :‬‬ ‫اگر سینمایی شویم قطعا ما را می کشند!‬ ‫تعداد الیک‪12 :‬‬ ‫تعداد الیک‪913 :‬‬ ‫تعداد بازدید‪1/352 :‬‬ ‫تعداد الیک‪25 :‬‬ ‫در حاشیه اکران «ثبت با سند برابر است»‬ ‫همراه با چهره ها‬ ‫تعدادبازدید‪11/778:‬‬ ‫تعداد الیک‪30 :‬‬ ‫بابک زرین‬ ‫علت کم کاری حسین چنگی در رسانه‬ ‫تعدادبازدید‪6/508:‬‬ ‫دلم می خواست‬ ‫بتوانم پرواز کنم‬ ‫ثبت با سند برابر است‬ ‫حسینچنگی‬ ‫محمدامینکریم پور‬ ‫تعدادبازدید‪85/580:‬‬ ‫من با مثبت نگری‬ ‫به همه چیز رسیدم‬ ‫کافه نوستال‬ ‫کاوه خداشناس‬ ‫تعداد بازدید‪8/139 :‬‬ ‫بهروز رضوی‬ ‫دکتر احمد حلت‬ ‫من را با نیما شعبان نژاد اشتباه‬ ‫گرفته بودند!‬ ‫تعداد بازدید‪1/007 :‬‬ ‫زیروبــم چهره هــا را از کانــال رســمی زیروبم در‬ ‫ِ‬ ‫اپــارات‪http://aparat.com/majidakhshabi :‬‬ ‫کانــال تلگــرام‪http://t.me/zirobamonline :‬‬ ‫پیج اینستاگرام‪http://instagram.com/zirobam :‬‬ ‫دنبالکنید‪.‬‬ ‫تعداد الیک‪19 :‬‬ ‫برنامه استعدادیابی با اجرای رضا گلزار در‬ ‫راه است‬ ‫تعداد بازدید‪11/982 :‬‬ ‫تعداد الیک‪88 :‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪35‬‬ ‫نقد سینمایی‬ ‫نگاهی به فیلم «زرد» ساخته مصطفی تقی زاده‬ ‫نمونه جعلی‬ ‫سینمای عامه پسند‬ ‫و داستان گو‬ ‫از‪ :‬مهندس محمد تقی زاده‬ ‫«زرد» اولین ساخته مصطفی تقی زاده در مقام‬ ‫نویســنده و کارگردان و درواقع نشان دهنده‬ ‫تثبیت تاثیرگذاری اصغر فرهادی بر فیلم سازان‬ ‫جوان است‪ .‬چند نســل قبل تر‪ ،‬به پیروی از‬ ‫سبک عباس کیارســتمی‪ ،‬فیلم های مینیمال و‬ ‫بی تکلف می ساختند و حاال جوانان فیلم اولی یا به‬ ‫سراغ بازی های فرمی می روند و به جشنواره ها متمایل می شوند‬ ‫و یا مانند یک شاگرد خوب و حرف گوش کن‪ ،‬سینمای فرهادی‬ ‫و الگوهای داستانی و نگاه اجتماعی و رئالیستی وی را به عنوان‬ ‫سرمشق خود در کارهایشان گزین می کنند‪.‬‬ ‫ریتمفیلم‬ ‫مخاطبان‬ ‫«زرد» تــاش زیادی دارد که از ریتم نیفتد و برای تماشــاگران و‬ ‫ِ‬ ‫نه چندان حرفه ای سینما جذاب باشد و برای نائل شدن به این مهم‪ ،‬یعنی حفظ ریتم‬ ‫جذاب و عدم از جریان افتادن داستان‪ ،‬از هر تمهید درست و نادرستی استفاده نموده‬ ‫است‪ .‬انتخاب سلبریتی های جذاب و بفروش از اولین تمهیدات گروه تولید بوده‬ ‫است و بازیگران اصلی فیلم از جوان های پرطرفدار و تماشاگرپسند انتخاب شده اند‪.‬‬ ‫کاراکترهایفیلم‬ ‫از این گونه داستان راستان های بی منطق و پرتنش در فیلم زیاد اتفاق می افتد و از‬ ‫طرفی‪ ،‬فیلم ساز می خواهد به کاراکترها نزدیک شود و شخصیت و روابطشان را نیز‬ ‫واکاوی کند‪ .‬شخصیت بهرام رادان گویا زمانی خواستگار همسر فعلی حامد‪ ،‬یعنی‬ ‫ساره بیات‪ ،‬بوده است و شخصیت بهاره کیان افشار که یک نفر عاشق سینه چاک‬ ‫دارد با شخصیت مهرداد صدیقیان برای سفر کاری و تحصیلی به ایتالیا می روند!‬ ‫کالم اخر‬ ‫با این وجود به نظر می رســد که باید سال های اینده و فیلم های فیلم سازان‬ ‫جدیدتر را تقلیدی ناشــیانه و دست چندم از فیلم های اصغر فرهادی بدانیم که‬ ‫بدون نواوری و یا خالقیت خاصی‪ ،‬شیوه داستان گویی وی را موردانالیز و تحقیق‬ ‫قرار داده و سعی دارند پا در جای پای کارگردان محبوب اسکاری ایران بگذارند‬ ‫که موفقیتی نیز تابه حال نصیبشان نشده است‪« .‬زرد» تنها نمونه متاخر این تقلید‬ ‫سطحی و متظاهرانه از سینمای فرهادی است و در سال های اخیر موارد مشابه‬ ‫بیشتری نیز وجود داشته است‪.‬‬ ‫‪36‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫داستانفیلم‬ ‫گذشــته از انتخاب بازیگران که شــاید دیگر برای تماشاگر عادی‬ ‫هم جذابیت سال های گذشــته را نداشته باشد‪ ،‬داستان فیلم‪ ،‬گره ها و‬ ‫گره گشایی هایاناستکه«زرد»بادم دستی ترینوسطحی ترینروش‬ ‫با این مورد برخورد نموده است‪ .‬داستان چند جوان که در استانه مهاجرت‬ ‫هستند داستان جدید و بکری نیست و مهم تر از ان هدایت و ادامه قصه‬ ‫و استفاده از انواع و اقسام اتفاقات برای پیشبرد فیلم است‪ .‬ابتدا حامد با یک‬ ‫پسربچه تصادف می کند و راننده پشت فرمان فرار می کند‪ ،‬بالفاصله و‬ ‫روز بعــد از این اتفاق‪ ،‬بیماری کهنه حامد اوت می کند و تا حد مرگ در‬ ‫بستر بیماری می افتد! از قضا‪ ،‬یک ادم شارالتان و کالهبردار جلوی راه‬ ‫این جوانان نخبه ظاهر می شود و کبد پدر درحال موتش را به مبلغ چند‬ ‫برابری‪ 100‬میلیونتومانوبدونگرفتنهیچضمانتویاتحقیقیتوسط‬ ‫خریداران به ان ها می فروشد! درحالی که حامد در کما است‪ ،‬همسرش‪ ،‬با‬ ‫بازی تکراری ســاره بیات‪ ،‬از دوستانش می خواهد که او را خواهر حامد‬ ‫لقب بدهند و اینجاست که سروکله معشوقه دیگر حامد درحال مرگ پیدا‬ ‫می شودوفیلم سازدوبارهتماشاگررادچارشوکبی خودیمی کندتاهمسر‬ ‫اولحامدبیشتروبیشتربرایتماشاگرسمپاتوقابل ترحمشودوازطرفی‬ ‫دز غم و غصه فیلم را هم الکی زیاد کند و تماشاگران دل نازک را به گریه‬ ‫نیزبیندازدودراخرهمباوروددوبارهخانوادهمقتولیاقاتلکهب هواقعفرقی‬ ‫هم نمی کند‪ ،‬قرار است گره گشایی نهایی انجام شود و تماشاگر بیچاره‬ ‫جوابسوالاولفیلمشکهحدودیکساعتقبلبهذهنشخطورکرده‬ ‫ودنبالپیداکردنسرنوشتقتلپسربچهاسترادرلحظاتپایانیفیلمو‬ ‫ورود برادر و پدر قاتل به داستان بیابد!‬ ‫انیمیشن‬ ‫در جستجوی دوری‬ ‫نام انیمیشن‪Finding Dory :‬‬ ‫ژانر‪ :‬انیمیشن‪ ،‬ماجراجویی‪ ،‬کمدی‬ ‫کارگردان‪Kyung Ho Lee ،Wonjae Lee :‬‬ ‫ستارگان‪:‬‬ ‫‪James Woods ،Taylor Kitsch ،Jennette McCurdy‬‬ ‫محصول‪ 2016 :‬کشور امریکا‬ ‫درواقع این انیمیشن‪ ،‬دنباله ای برای انیمیشن «در جستجوی نمو» محصول سال‬ ‫‪ ،۲۰0۳‬به شمار می رود‪ .‬اندرو استنتون که کارگردانی قسمت قبل را انجام داده است‪ ،‬در‬ ‫این قسمت نیز نویسندگی و کارگردانی عنوان را بر عهده دارد‪ .‬شخصیت های قسمت‬ ‫قبل‪ ،‬همچون «نمو»‪« ،‬دوری» و «مارلین» در این قسمت نیز حضور دارند‪.‬‬ ‫خالصه داستان‪ :‬همین طور که از نام فیلم پیداست‪ ،‬داستان فیلم در خصوص‬ ‫«دوری»‪ ،‬شخصیت فراموش کار‪ ،‬است‪ .‬زمان داستان یک سال بعد از پیدا کردن نمو و در‬ ‫سواحل کالیفرنیا رخ می دهد‪ .‬دوری به یاد می اورد خانواده ای دارد‬ ‫که در ان سر دریا زندگی می کنند و با کمک دوستانش به دنبال‬ ‫خانواده می گردد؛ اما سر از یک موسسهتحقیقاتدریاییدرمی اورد‬ ‫و از دوستانش جدا می افتد و نمو و پدرش سعی در نجات او دارند‪.‬‬ ‫زندگی پنهان‬ ‫حیوانات خانگی‬ ‫نام انیمیشن‪The Secret Life of Pets :‬‬ ‫ژانر‪ :‬انیمیشن‪ ،‬کمدی‪ ،‬خانوادگی‬ ‫کارگردان‪Yarrow Cheney ،Chris Renaud :‬‬ ‫ستارگان‪Louis C.K. ،Eric Stonestreet ،Kevin Hart :‬‬ ‫محصول کشور‪ :‬امریکا‬ ‫سال انتشار‪2016 :‬‬ ‫منهتن امریکا می گذرد‬ ‫خالصه داستان‪ :‬اتفاقات در اپارتمانی در محل ه‬ ‫ِ‬ ‫که در ان زندگی ســگی به نام « َمکس» به عنوان یک حیوان خانگی با امدن‬ ‫یک هم خانه دیگر به نام «دوک» تغییر می کند‪ .‬ان ها همیشه با هم اختالف‬ ‫زبل ســفید به نام‬ ‫و درگیــری دارند؛ اما وقتــی که می فهمند یک‬ ‫خرگوش ِ‬ ‫ِ‬ ‫«گوله برفی» سعی دارد که یک ارتش از همه حیوانات بی خانمان تشکیل دهد‬ ‫زندگی خوشحالی دارند بگیرد‪،‬‬ ‫حیوانات خانگی و صاحبانشان که‬ ‫تا انتقامی از‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫تمام اختالف های خود را کنار می گذارند و‪...‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪37‬‬ ‫هنکس هند‬ ‫زیروبم تام‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫خان ما!‬ ‫خان خودشان و امیر ِ‬ ‫عامر ِ‬ ‫هیچ وقت‬ ‫تحصیالت رسمی‬ ‫در بازیگری نداشتم‬ ‫او یکی از سه «خان»ی است که در دهه‪ 90‬در کنار سلمان خان و شاهرخ خان‬ ‫در بالیوود فرمانروایی می کردند‪ .‬اولین کار تصویر او در کودکی اش‪ ،‬در سال‪ 1970‬در‬ ‫فیلم «کاروان یادها» بود‪ .‬در سال‪ 2007‬با فیلم «ستاره های روی زمین» به عرصه‬ ‫کارگردانیپاگذاشتکهفروشبسیارموفقیهمداشت‪.‬‬ ‫بعد از اتمام چند فیلم در شروع کارش‪ ،‬عاشق دختر همسایه شان «‪»Reena‬‬ ‫می شود که چون متعلق به خانواده ای هندی و عامرخان از خانواده ای مسلمان و‬ ‫مذهبی بود؛ با مخالفت مواجه شدند و بنابراین به صورت پنهانی با یکدیگر ازدواج‬ ‫کردند و پس از فیلم «از قیامت تا قیامت» (‪ ،)1988‬ازدواجشــان را اشکار کردند‪.‬‬ ‫عامرخان در تمام ژانرهای فیلم هندی ازجمله کمدی‪ ،‬اکشن‪ ،‬درام و رمانس ایفای‬ ‫نقشکردهاست‪ .‬عامربیشترینفروشگیشه ایرادرتاریخسینمایهنددارد‪.‬خط‬ ‫کودکی و دنیای فیلم و بازیگری‬ ‫در خانــواده ای به دنیا امدم که در صنعت‬ ‫فیلم سازی مشارکت های زیادی داشتند؛ پدرم‬ ‫یــک تهیه کننده و عمویم یکــی از رهبران‬ ‫فیلم ســاز زمان خودش بود‪ .‬من در محیطی‬ ‫رشــد کردم که همیشــه فیلمی در اطرافم‬ ‫درحال ســاخت بود‪ .‬اولین خاطره ام مربوط‬ ‫به ‪ 7‬سالگی ام می شود که وقتی نویسندگان‬ ‫و کارگردان ها جمع می شدند تا داستان فیلم‬ ‫را برای پدرم بگویند؛ من هم در گوشــه ای‬ ‫می نشستم و به ان داستان ها گوش می دادم‪.‬‬ ‫از ‪ 7‬ســالگی تا تقریبا ‪ 15‬سالگی صدها‬ ‫داستان شــنیدم‪ .‬هیچ وقت تحصیالت‬ ‫رسمی در بازیگری نداشتم‪.‬‬ ‫‪38‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫«عامرخان»‬ ‫(محمدعامر حسین‬ ‫خان) که در ایران‬ ‫به نام«امیرخان»‬ ‫شناخته می شود در‬ ‫‪14‬مارس‪ 1965‬در هند‬ ‫و در خانواده ای مسلمان‬ ‫به دنیا امد‪ .‬القاب او‬ ‫هنکس‬ ‫عبارت اند از‪ :‬تام‬ ‫ِ‬ ‫هند‪ ،‬اقای کمال گرا‪ ،‬ستاره‬ ‫بالیوود و قهرمان خان‪.‬‬ ‫سیرعامرخاندراینحرفه‪،‬بسیارشبیه«لئوناردودی کاپریو»است‪.‬‬ ‫نقطه عطف عامرخان هنگامی بود که شرکت فیلمسازی خود را تاسیس و‬ ‫تهیه کنندگیفیلم«باج»رابرعهدهگرفتکهبه عنوانبهترینفیلمخارجینامزد‬ ‫جایزه اسکار شد‪َ« .‬دنگال»‪« ،‬پی کی» و «‪ 3‬احمق» ازجمله بهترین فیلم های‬ ‫عامرخان در تمام اعصار به شمار می روند‪ .‬عامرخان در سال‪ 2011‬به عنوان سفیر‬ ‫ملییونیسفجهتبهبودتغذیهکودکانمنصوبشد‪.‬یکیازاقداماتبشردوستانه‬ ‫او‪ ،‬تاسیس سازمان غیرانتفاعی «‪ »Paani‬در سال ‪ 2016‬با هدف حل مشکل‬ ‫بحران اب در زادگاهش‪ ،‬ایالت ماهاراشــترا‪ ،‬است‪ .‬کارکنان این سازمان به مردم‬ ‫روستاها نحوه توسعه ابریز و حفاظت از اب را یاد می دهند‪ .‬در ادامه بیشتر با عقاید و‬ ‫سبکزندگیعامرخاناشنامی شوید‪.‬‬ ‫تفاوت داستانی دو فیلم اخیر‪َ « :‬دنگال» و «فوق ستاره‬ ‫مخفی»‬ ‫فیلم «فوق ستاره مخفی» زندگی دختر ‪ 15‬ساله ای را‬ ‫روایت می کند که یک خواننده و موزیسین بااستعداد و با‬ ‫هزاران امید و ارزو اســت که متاسفانه شرایط پیرامونش‬ ‫بسیار محدود است و او در تالش است که بر این مشکالت‬ ‫فائق اید؛ اما « َدنگال» بیشتر بر روی والدین تمرکز دارد و‬ ‫پیامش این است که والدین باید نوجوانانشان را درک کنند و‬ ‫بین دختر و پسر فرق نگذارند‪ .‬به نظرم «فوق ستاره مخفی»‬ ‫فیلمی تاثیرگذارتر است و داستان بسیار خوبی هم دارد‪.‬‬ ‫کمتر فیلمی با به گوش رساندن صدای یک نوجوان‬ ‫ساخته شده است‪ .‬مخاطب این فیلم‪ ،‬نه تنها نوجوانان‪،‬‬ ‫بلکه افراد باالتر از ‪ 40‬سال هم می توانند باشند که هنوز‬ ‫ارزوهای محقق نشده ای دارند‪.‬‬ ‫گفتگو‬ ‫پیام های اجتماعی فیلم ها و ورود به سیاست‬ ‫در دنیای واقعی‬ ‫تعامل با جامعه چیزی است من در حرفه ام خوب‬ ‫از پس ان برمی ایم؛ اما دوست ندارم وارد سیاست‬ ‫شــوم‪ .‬سیاســت‪ ،‬محدوده ای است که هیچ وقت‬ ‫دوست ندارم به ان ورود پیدا کنم‪.‬‬ ‫کمیت یا کیفیت؟!‬ ‫بله اگر فقط ‪ 10‬نفر فیلم من را ببینند و خوششان‬ ‫بیاید برایم خیلی ارزشمند است تا اینکه ‪ 10‬میلیون‬ ‫نفر ان را ببیند و اکثرشان از ان متنفر باشند‪ .‬فروش‬ ‫گیشه‪ ،‬شاخصه ای است که فقط به من می گوید‬ ‫چند نفر فیلمم را دیده اند‪ .‬من به شکســتن رکورد‬ ‫فروش و افزایش میزان ببیننده‪ ،‬عالقه ای ندارم‪ .‬من‬ ‫ترجیح می دهم سالی یک فیلم بسازم؛ اما ارزشمند و‬ ‫دارای پیامدی مثبت‪.‬‬ ‫معیاری برای انتخاب فیلم ها‬ ‫این گونه نیست که برای انتخاب فیلمی با ذهنم‬ ‫تصمیم بگیرم‪ .‬این فرایند به صورت طبیعی اتفاق‬ ‫می افتد‪ .‬من فیلمنامه را می خوانم یا به توصیف ان‬ ‫از زبان کارگردان و نویسنده گوش می دهم و منتظر‬ ‫می مانم تا چیــزی از ان‪ ،‬قلبم را هیجان زده کند‪.‬‬ ‫مهم نیست که داستان از کجا سرچشمه می گیرد؛‬ ‫ژاپن‪ ،‬سنگاپور‪ ،‬چین‪ ،‬افریقا‪ ...‬به نظرم‪ ،‬ما در یک‬ ‫سیاره واحد زندگی می کنیم و من به این سیاره با‬ ‫تقسیم بندی کشــوری نگاه نمی کنم‪ .‬هیچ مانعی‬ ‫بر ســر راه افراد خالق وجود ندارد‪ .‬درنهایت‪ ،‬این‬ ‫موضوع مرتبط با انسانیت است‪.‬‬ ‫تماشایفیلمرویپردهسینمایانرم افزارهای‬ ‫موبایلی؟‬ ‫افزایش و کاهش وزن به خاطر « َدنگال»!‬ ‫این فیلم دو بخش بود که در بخش اول ان باید‬ ‫وزن اضافه می کردم و به‪ 97‬کیلوگرم با میزان‪%38‬‬ ‫چربی می رسیدم و برای بخش دوم باید ان را در طی‬ ‫یدادم‪ .‬خیلی نگران بودم که ایا‬ ‫‪ 5‬ماه به‪ %9‬کاهش م ‬ ‫می توانمبهتناسبقبلی امبرسمیانه‪.‬ایننکتهراهم‬ ‫باید بگویم که چنین افزایش و کاهش وزنی‪ ،‬بسیار‬ ‫غیرعلمی و ناسالم است و من ان را فقط برای فیلمم‬ ‫و تحت نظارت متخصصان انجام دادم‪ .‬این کار برای‬ ‫مردمعادیبسیارخطرناکاست‪.‬‬ ‫دلیــل اســتفاده نکــردن از لباس های‬ ‫مخصوص برای اضافه وزن‬ ‫چون وقتی شما واقعا اضافه وزن داشته باشید‪،‬‬ ‫این موضوع بر روی نحوه تنفس و زبان بدنتان نیز‬ ‫تاثیر زیادی می گذارد که خودبه خود در اجرایتان‬ ‫منعکس می شود؛ اما با لباس مخصوص قادر به‬ ‫دریافت این حس و بازتاب ان نیستید‪.‬‬ ‫تمام رسانه ها مرتبط با یکدیگرند؛ این بستگی به‬ ‫مخاطب دارد که با کدام‪ ،‬بیشتر لذت می برد‪ .‬اگر در‬ ‫شتاب و عجله باشند می توانند فیلم ها را در ماشین و بر‬ ‫رویگوشیموبایلخودببینند؛امامنبهشخصهتماشا‬ ‫بر روی صفحه ای بزرگ را دوســت دارم که توسط‬ ‫صداهااحاطهشومولحظاتلذت بخشیراتجربهکنم‪.‬‬ ‫رقابت با دو «خان» دیگر!‬ ‫کمیت هیچگاه من را تحت تاثیر قرار نداده است‪.‬‬ ‫چیزی که من را تحت تاثیرقرار می دهد سفرهایم‬ ‫در حین پروسه ساخت فیلم است که از ان ها لذت‬ ‫می برم‪ .‬نمی دانم چگونه باید سریع تر کار کنم؛ برای‬ ‫مثال وقتی برای فیلم « َدنگال» وزن اضافه می کنم‪،‬‬ ‫قاعدتا نمی توانم با ان ظاهر‪ ،‬فیلم دیگری بازی کنم‪.‬‬ ‫من با هیچ کس‪ ،‬حتی شــاهرخ خان و سلمان خان‬ ‫رقابت نمی کنم و حتی فکر نمی کنم که با ان ها در‬ ‫فضای مشابهی قرار داشته باشم‪ .‬من دوست دارم‬ ‫خودم و مخاطبم را به چالش بکشم و سورپرایز کنم‪.‬‬ ‫تغییر روند زندگی بعد از شروع فیلم برداری‬ ‫تمرکزم روی چیزهای دیگر کم رنگ تر می شود‬ ‫و در جهان فیلم غرق می شــوم که این کار برایم‬ ‫حائزاهمیت است‪ .‬خانواده ام همیشه گله مندند که‬ ‫وقتی را به ان ها اختصــاص نمی دهم؛ اما وقتی‬ ‫فیلم برداری به پایان می رسد با ان ها و همچنین با‬ ‫اصحاب رسانه مالقات می کنم‪.‬‬ ‫بازی در فیلم جدید «قاتالن هندوستان» و همکاری با امیتاب باچان‬ ‫فیلمی ماجراجویی و اکشن است و داستانی بسیار مفرح دارد‪ .‬من همیشه هم جذب فیلم هایی با مضامین‬ ‫اجتماعی نمی شوم؛ اما به خاطر شخصیتی که دارم‪ ،‬به طرف فیلم های خاصی جذب می شوم و همین موضوع‬ ‫روی انتخاب هایم تاثیر می گذارد‪ .‬همکاری با امیتاب باچان هم تجربه بسیار ارزشمندی است‪ .‬او بازیگری قوی‬ ‫و بااستعداد و در زندگی واقعی اش‪ ،‬شخصی خیرخواه و بخشنده است‪.‬‬ ‫استراتژی خاص برای دستیابی به بازارهای‬ ‫جدیدبین المللی‬ ‫من عقیده ای به استراتژی ندارم‪ .‬کاری که انجام‬ ‫می دهم را دوســت دارم و هیــچ ایده ای در اینکه‬ ‫کارم در چین و هنگ کنگ موردتشویق قرار بگیرد‬ ‫ندارم‪ .‬هوادارانم در ترکیه ‪ 10-8‬ســال است که از‬ ‫من می خواهند به صورت هم زمان‪ ،‬انتشار فیلم را در‬ ‫کشور ان ها نیز داشته باشیم و بعد از اینکه من به‬ ‫توزیع کنندگان فیلم این پیشنهاد را دادم‪ ،‬تصمیم بر‬ ‫این شد که برای اولین بار این کار در ترکیه انجام‬ ‫شود‪ .‬هیچ استراتژی ای وجود ندارد‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪39‬‬ ‫موسیقی‬ ‫«هنرمندهرجاکهرودقدربیندو‪»...‬‬ ‫خاطره ای از‬ ‫استاد حسن کسائی‬ ‫استاد کسائی می گوید‪ :‬زمستان ‪ 1330‬برای اجرای کنسرتی در ابادان به اتفاق هنرمندان ارجمند‪ ،‬تاج‬ ‫اصفهانی و جلیل شهناز‪ ،‬با یک ماشین کرایه ای از اصفهان عازم قم شدیم‪ .‬شب بود که قطار تهران‪-‬ابادان‬ ‫به قم رسید و به هیچ عنوان به غیر از کوپه درجه سه‪ ،‬بلیتی برای خریداری نداشت؛ لذا وارد قطار شدیم و‬ ‫تا ساعت چهار بعد از نیمه شب به درودیوار کوپه خوردیم و اص ً‬ ‫ال خواب به چشممان نیامد تا اینکه قطار‬ ‫متوقف شد و گفتند که تونل خراب شده و راه بند است‪.‬‬ ‫برف همه جا را سفیدپوش کرده بود‪ .‬رفتیم به قهوه خانه ای که روی تپه ای کوه مانند واقع شده بود و‬ ‫صبحانه را که شامل تخم مرغ نیمرو و چای داغ بود خوردیم‪.‬‬ ‫سپیده دم صبح بود که برگشتیم نزدیک قطار‪ ،‬انجا درخت زیبایی بود که برف همه جای ان را پوشانده‬ ‫بود‪ .‬من زیر این درخت ایستادم و نی را به دست گرفتم و یک افشاری چپ کوک که مایه صدای اقای‬ ‫تاج بود درامد کردم و اص ً‬ ‫ال خستگی‪ ،‬بی خوابی و سرمای برف را فراموش کرده بودم (الزم به توضیح‬ ‫است که نی را می توان با یک صدای بسیار بلند نواخت که از فاصله چندصدمتری به گوش برسد)‪ ،‬تاج‬ ‫اصفهانی با ان عظمت صدا‪ ،‬درامد کرد‪.‬‬ ‫طولی نکشید که تمام اهالی قطار گرد ما حلقه زدند و سراپا گوش‬ ‫شدند و بعد هم به گفته سعدی که می فرماید‪« :‬هنرمند هر جا رود قدر‬ ‫بیند و بر صدر نشیند»‪ ،‬ما را تا پایان مسافرت به کوپه درجه یک بردند‬ ‫و با احترام پذیرایی کردند‪ .‬امروز همین محبت های بی شائبه مردم‬ ‫است که ما را زنده‪ ،‬شاد و امیدوار نگه داشته است‪.‬‬ ‫اهنگ «سالم» از استاد حسن کسائی را با اسکن‬ ‫بارکدبشنوید‪:‬‬ ‫جشن سال نوی میالدی‬ ‫با «مسیحا»ی هندل‬ ‫جرج فردریک هندل تحصیالت موسیقی خود را در سال ‪ ۱۶۹۴‬با ویلهلم زاخو‪ ،‬اهنگ ساز و نوازنده‬ ‫ارگ‪ ،‬اغاز کرد‪ .‬در جوانی نوازنده دوم ویولن و اهنگ ساز اپرای هامبورگ بود‪ .‬او به انگلستان رفت و در‬ ‫انجا اقامت کرد و پس از مدتی دربار بریتانیا به کار وی عالقه مند شد‪ .‬او از این پس موردتوجه دربار بود و‬ ‫به عنوان اهنگ سازی معروف شهرت یافت‪.‬هندل ترجیح می داد همواره در مجامع عمومی تنها با چهره‬ ‫گریم شده و لباسی فانتزی دیده شود‪ .‬از نظر شخصیت‪ ،‬خالف عرف جامعه اش بود؛ اما این نکته را نیز‬ ‫نباید از یاد برد که وی در این ویژگی تنها نبود؛ باخ و بتهوون و برامسنیز در قابلیت تحریک پذیری شهرت‬ ‫داشتند‪.‬در سال ‪ ۱۷۵۱‬عمل جراحی بر روی چشمش انجام شد که ناموفق بود و منجر به نابینایی او در‬ ‫سال های پایانی عمرش شد‪ .‬او در ‪۱۴‬اوریل‪ ۱۷۵۹‬در لندن درگذشت‪.‬‬ ‫وی سمفونی (مسیحا) را به نفع نهادهای خیریه ازجمله بیمارستان ها و یتیم خانه ها نواخت‪ .‬مسیحیان‬ ‫جهان به هنگام کریســمس و عید پاک با این اثر شکوهمند جشن‬ ‫می گیرند‪.‬ســرود زیبای لیگ قهرمانان اروپــا از اثر هندل ‪-‬که برای‬ ‫تاج گذاری شاه جورج دوم ساخته است‪ -‬اقتباس شده و در سال ‪۱۹۹۲‬‬ ‫با تغییراتی در اثر‪ ،‬توسط تونی بریتن (‪ ،)Tony Brittenn‬اهنگ ساز‬ ‫انگلیسی‪ ،‬اجرا شده است‪.‬‬ ‫موسیقی متن بری لیندون(‪ )Sarabande‬اثر جرج‬ ‫فردریک هندل را با اسکن بارکد بشنوید‪:‬‬ ‫‪40‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫نقدموسیقی‬ ‫بندبازی‪!!...‬‬ ‫بین هنرمند و هنربند (!)‬ ‫محمدرضاچراغعلی‬ ‫جنگ و تعارض بین اســتعداد و‬ ‫سرمایه‪ ،‬بین نبوغ ذاتی و هزینه های‬ ‫حاشیه ای سال هاســت در اقتصاد و‬ ‫فرهنگ هنر دیده می شود‪.‬‬ ‫جایی که هنرمندهای بااســتعداد‬ ‫به واسطه نداشتن حامی و یا اسپانسر‬ ‫هرگز دیده نمی شوند و هنربند(!!)های‬ ‫کانون توجه‬ ‫بی کفایت به زو ِر سرمایه ِ‬ ‫قرار می گیرند و این درحقیقت همان‬ ‫اتفاقی است که در دوره پست مدرن می افتد‪« .‬حاشیه پررنگ تر از‬ ‫متن‪.»...‬‬ ‫این اتفاق در تمام دنیا امری تکراری است؛ ولی در جهان ترقی و‬ ‫قانون انسانی و مدنی «‪»Copy right‬‬ ‫تمدن که به واسطه وجود ِ‬ ‫هنرمند مولف امیدوار به اینده اســت و می داند بخشی از ثمرات‬ ‫هنری وجودی اش بازخواهد گشت‪ ،‬قضیه ای است علی حده‪...‬‬ ‫عمدتًا جوان های باقریحه و باذوق به واسطه اینکه حامی مالی‬ ‫ندارند کنار هم با تشکیل گروه‪ ،‬تقسیم کار و انجام وظایف می کنند؛‬ ‫ماحصل همفکری و معاشرت ان ها عمدتًا ختم به تشکیل گروه‪‎‬ها‬ ‫یا بندهای موفق و اثار ماندگار می‪‎‬شود؛ چراکه هنرمند دردکشیده‬ ‫و سختی‪‎‬دیده می‪‎‬تواند اثر هنری دلبرانه‪‎‬ای تولید کند که الجرم به‬ ‫دلنشیند‪.‬‬ ‫شاید تاسیس و تشکیل گروه بتیلز نمونه بارز این مدعا باشد‬ ‫که سال‪‎‬ها حمکرانی و حکم فرمایی در عرصه بین‪‎‬المللی موسیقی‬ ‫داشته‪.‬‬ ‫حال انکه این روزگاران از هیچ استعدادی حمایت نمی شود مگر‬ ‫انکهبنابههردلیلیابتدادیدهوشنیدهشود؛پسدرانتهیه کنندگان‬ ‫موسیقی‪ ،‬ان هم فقط به خاطر منافع شخصی سراغشان می روند‪.‬‬ ‫بدتر اینکه مقوله موسیقی در مملکت ما روی خط قرمز است و‬ ‫معیار مشخصی ندارد‪ .‬رسانه فقط فکر تامین موسیقی رسانه ای‬ ‫است و هیچ کس نگران حوزه شنیداری و مفهومی مردم نیست‪.‬‬ ‫فضای مجازی بی دروپیکر است و مردم ازادانه به اولین انتخاب‬ ‫و سهل الوصول ترین کالم دســت پیدا می کنند‪.‬ظهور بندهای‬ ‫جدید فقط به عنوان فانتزی نیمه عمر یک ساله شاید جالب باشد؛‬ ‫ولی نهایتا ضربه ای است به بدنه موسیقی و فرهنگ متزلزل این‬ ‫روزهایجامعهایران‪.‬همهمانگراناینتعلیقبینهنرمندوهنربند‬ ‫هستیم و نگران بندبازی و عاقبت سقوط از ارتفاعی که اینده اش‬ ‫قابل پیش بینیاست‪.‬‬ ‫این اتفاق در تمام دنیا‬ ‫امری تکراری است؛‬ ‫ولی در جهان ترقی‬ ‫و تمدن که به واسطه‬ ‫قانون انسانی‬ ‫وجود‬ ‫ِ‬ ‫و مدنی «‪Copy‬‬ ‫‪ »right‬هنرمند مولف‬ ‫امیدوار به اینده است‬ ‫و می داند بخشی‬ ‫از ثمرات هنری‬ ‫وجودی اش بازخواهد‬ ‫گشت‪ ،‬قضیه ای است‬ ‫علی حده‪...‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪41‬‬ ‫گفتگو‬ ‫زیروبممهدییغمایی‬ ‫ِ‬ ‫البومی با یک نگاه‬ ‫متفاوت منتشر‬ ‫خواهم کرد‬ ‫خواننده‪ ،‬اهنگ ساز و تنظیم کننده پرکار و نام اشنای سال های اخیر‪ ،‬زاده ‪۲۱‬‬ ‫مرداد ‪ ۱۳۵۵‬در شاهرود است که فعالیت موسیقایی خود را با گروه «ژوان» اغاز‬ ‫نمود؛ اما این خوانندگی برای تیتراژ اغازین برنامه مناســبتی «ماه عسل» بود‬ ‫که یغمایی را به شــهرت رساند‪ .‬داوری در هیئت چهارنفره مسابقه خوانندگی‬ ‫«شــب کوک» موجب شناساندن بیشــتر این خواننده به مخاطبین موسیقی‬ ‫شــد و مســیر موفقیت های وی را هموارتر نمود‪ .‬بدون تردید امروز او یکی از‬ ‫پرطرفدارترین خوانندگان موسیقی پاپ کشور است‪ .‬با مهدی یغمایی گفتگویی‬ ‫انجام داده ایم که به خواندن و دیدنش دعوتید‪ .‬با تشکر ویژه از اقایان علی برکت‬ ‫و اروین شیخ االسالمی (عکس جلد)‬ ‫بازگشت به موسیقی اصیل‬ ‫من تقریبا با موسیقی اصیل وارد حوزه موسیقی شدم و در زمان همکاری‬ ‫با گروه ژوان‪ ،‬تا حدی موسیقی جهانی (‪ )World Music‬و موسیقی راک‬ ‫را دنبال می کردم؛ بعد به دالیلی‪ ،‬همکاری ما ادامه پیدا نکرد و هر کداممان‬ ‫مستقل کارمان را شروع کردیم و من ترجیح دادم که به موسیقی اصیلی که با‬ ‫ان شروع کرده بودم‪ ،‬برگردم؛ البته به همراه مقداری مدرنیته و درواقع موسیقی‬ ‫اصیل را به روز کار کردم‪.‬‬ ‫ازمون و خطا با سبک های مختلف موسیقی‬ ‫طی سالیان گذشته‪ ،‬چندین تراک در سبک های مختلف کار کردم؛ یعنی‬ ‫چندین سبک را ازمون وخطا کردم و احساس می کنم بازخورد خوبی هم داشته‬ ‫مدرن رو ِز دنیا‪ ،‬تنظیم های روز‪،‬‬ ‫است و درنتیجه این راه را ان شاءهلل با موسیقی ِ‬ ‫فواصل‪ ،‬لحن ها و تحریرهای موسیقی اصیل ادامه می دهم؛ اما حتما امضایی‬ ‫از خودم و امضایی از گذشته ها نیز در این اثارخواهد بود‪.‬‬ ‫دلیل اقبال تهیه کنندگان از استعدادهای جوان‬ ‫این اتفاق در تمام دنیا می افتد و تمام تهیه کننده ها در کل جهان به دنبال‬ ‫کشــف استعدادهای جوان هستند تا فضا و صنعت موسیقی رونق پیدا کند‬ ‫و رنگ ها و جنس های شــاداب و مختلفی وارد عرصه موســیقی شود که‬ ‫این طراوت‪ ،‬باعث پویایی در فضای موســیقایی کشور می شود و خیلی هم‬ ‫عالی اســت؛ اما ای کاش این کار با ممیزی بیشتر و اگاهانه تر انجام شود و‬ ‫تهیه کننده ها مردم را مالک قرار بدهند؛ زیرا مردم باید به سالن های کنسرت‬ ‫بروند‪ .‬در کنار سالیق مردم‪ ،‬باید به هنر موسیقی‪ ،‬هنر ادبیات و شعر و ترانه‬ ‫هم بیشتر دقت شود‪ .‬این ها در کنارهم می تواند باعث باالتر بردن سطح کیفی‬ ‫کنسرت ها و اثار تولیدی خوانندگان جوان شود‪.‬‬ ‫بعضی خواننده ها نمی خواهند از قالب خودشان خارج شوند‬ ‫فکــر نمی کنم به خواننده های گذشــته کمتر بها داده شــود زیرا تمام‬ ‫خواننده هایی که در گذشته می خواندند االن هم دارند کار می کنند که شاید‬ ‫تعداد اجراها و کنسرت هایشان یک مقدار کمتر باشد و ان هم به خاطر این‬ ‫است که بعضی از خواننده ها نمی خواهند از قالب خودشان خارج شوند‪ .‬این‬ ‫موضوع در رابطه با بنده صدق نمی کند‪ ،‬من در عین اینکه امضای خودم را نگه‬ ‫می دارم‪ ،‬سعی می کنم به روز هم باشم و به نوجوانان هم فکر کنم‪ .‬نوجوانانی‬ ‫که کارهای من را دنبال می کنند ان هایی هســتند که اغلب سررشته ای از‬ ‫موسیقی و ادبیات دارند و امیدوارم این گستره روزبه روز بزرگ تر شود‪.‬‬ ‫‪42‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫گفتگو‬ ‫بازخوردهای اخرین البوم‬ ‫اخرین البومم در ‪9‬خرداد‪ 1395‬منتشر شد و بازخوردها بعضا خوب بود‪ ،‬چندین‬ ‫تراک در این البوم بود که موردتوجه قرار گرفت؛ ولی من از پخش البوم رضایت‬ ‫نداشتم‪ .‬در فضای مجازی اتفاقات خوبی برای البوم «چمدان تو» افتاده است و‬ ‫هنوز هم می بینم که بعضی از تراک های این البوم موردتوجه قرار می گیرد که‬ ‫برای من جای خوشحالی دارد‪ .‬ان شاءاهلل در اینده نه چندان دور البومی با یک نگاه‬ ‫متفاوت منتشر خواهم کرد و امیدوارم که بتوانم یک اتفاق جدیدی را رقم بزنم‪.‬‬ ‫قطعات پرطرفدا ِر البوم «چمدان تو» و تک تراک ها‬ ‫قطعه «بهترین حس»‪« ،‬کجا از یاد من میری»‪« ،‬از من بگریزید» ازجمله قطعاتی‬ ‫از این البوم بودند که بیشتر موردتوجه قرار گرفتند‪ .‬از تک تراک های منتشر شده‪ ،‬قطعه‬ ‫«تو با منی»‪ ،‬تیتراژ برنامه «شــب کوک» و قطعه «کجای راهی» را خیلی دوست‬ ‫داشتند و مطمئن هستم قطعات جدیدی که در سبک و سیاق جدیدتر و نوتری منتشر‬ ‫خواهم کرد‪ ،‬در مخاطبانم بلوایی را ایجاد می کند و مطمئنا این سروصدا به دوستان‬ ‫دیگر هم خواهد رسید و ان شاءاهلل جمع هواداران و طرفداران ما گسترده تر خواهد شد‪.‬‬ ‫همکاری با سایر خوانندگان‬ ‫من برای خواننده های مختلفی کار ساختم‪ .‬برای استاد خودم که بسیار به ایشان‬ ‫ارادت دارم‪ ،‬جناب اقای دکتر محمد اصفهانی‪ ،‬افتخار اهنگ سازی تیتراژ «تکیه بر‬ ‫باد» را در کنار اقایان بهروز صفاریان و روزبه بمانی داشتم‪ .‬ما پکیجی را برای دکتر‬ ‫اصفهانی تولید کردیم‪ .‬نام این قطعه «تقاص» بود که بعضا در اینترنت با نام «تکیه‬ ‫بر باد» هم منتشر شد‪.‬‬ ‫صاحب اثر را نشناسم کار را اجرا نمی کنم‬ ‫سندیکای اهالی موسیقی و تغییر با حفظ استایل‬ ‫به امید خدا اگر اهالی موسیقی‪ ،‬چه خواننده‪ ،‬چه تهیه کننده و‪ ...‬یک َسندیکا‬ ‫داشته باشیم‪ ،‬ان موقع است که به نظر من همه در یک سطح کار خواهند کرد‪،‬‬ ‫نه اینکه بعضی ها کامل کنار گذاشته شوند و فقط بعضی ها کار کنند‪ .‬خواننده هایی‬ ‫که در قدیم کار می کردند باید با حفظ اســتایل و سطح خودشان‪ ،‬یک مقدار با‬ ‫توجه بیشتر به مسائل هنری و ادبی تغییر رویه داده و فضایشان را عوض کنند‬ ‫و به مردم و فضای اکثریت حاکم در بین جامعه و جوان ها هم دقت کنند؛ زیرا‬ ‫روند بازار طوری درحال جلو رفتن است که مطمئنا اشباع خواهد شد؛ مگر اینکه‬ ‫واقعا هم تغییرات اساسی و هم مدیریت خیلی بنیادی در این زمینه انجام شود‪.‬‬ ‫نگرانی ها و دغدغه ها هنگام خلق یک اثر جدید‬ ‫تنها نگرانی و دغدغه من هنگام خلق یک اثر جدید این است که موسیقی ام‬ ‫تکراری نباشد و کم سن وسال ها هم بتوانند با این اثر و زبان معیاری که در کار‬ ‫من است‪ ،‬ارتباط برقرار کنند‪ .‬همیشه دنبال این هستم که در کارهایم یک فضای‬ ‫جدیدی را به مخاطب عرضه کنم و از همه مهم تر‪ ،‬این موسیقی اول در خودم و‬ ‫بعد در شنونده احساس خوبی ایجاد کند‪ .‬مطمئن هستم که موسیقی بااحساس‬ ‫حتما جایگاه خودش را باز می کند؛ حتی اگر پول های ان چنانی در فضای مجازی‬ ‫خرج ان نشود‪.‬‬ ‫مواردی بوده که ترانه ای به دست من برسد و ندانم سراینده اش چه کسی بوده و‬ ‫دوست داشته باشم اجرایش کنم؛ در ان صورت‪ ،‬تحقیقاتی کردم تا بتوانم صاحب اثر‬ ‫را پیدا کنم‪ .‬ترانه سرایان تمام ترانه هایی که اجرا کردم را می شناسم‪ ،‬بعضی هایشان‬ ‫دوســتان نزدیک خودم هستند و با اجازه از خودشــان اجرا کردم‪ .‬اگر صاحب اثر را‬ ‫نشناســم مطمئنا اجرا نخواهم کرد‪ .‬فقط یک قطعه به صــورت دلی با یک پیانو و‬ ‫به صورت زنده در کانالم منتشــر کردم؛ قطعه ای با نام «دلتنگی» با ترانه ای از استاد‬ ‫اردالن سرافراز که ایشان مطلع بودند و خداراشکر مشکلی هم با این اتفاق نداشتند و‬ ‫من با این کار به صورت اجرای زنده از ایشان یادی کردم‪.‬‬ ‫تجربههمخوانی‬ ‫خیلی همخوانی نداشتم‪ .‬زمانی که در گروه ژوان بودم یکی‪ ،‬دو قطعه را با علیرضا‬ ‫قرائی منش و امیر ســزاوارمنش اجرا کردم که خاطــرات خوبی بود‪ .‬قطعه ای به نام‬ ‫«ایران» را با اقای رضا صادقی‪ ،‬اقای حامد همایون‪ ،‬اقای حجت اشــرف زاده تولید‬ ‫کردیم که شاید خیلی زود منتشر شود؛ اما همخوانی نیست‪ ،‬هر کدام از ما یک بخشی‬ ‫از کار را به صورت جداگانه اجرا کردیم‪ .‬قطعه ای به نام «انکار» را با اقای یاسر داودیان‬ ‫اجرا کردم که خودم ملودی را ساخته بودم و فضای کار را دوست داشتم‪ ،‬قطعه «صبح‬ ‫فروردین» با ملودی علیرضا قرائی منش را نیز اجرا کردیم که ان هم کار خوبی بود‪.‬‬ ‫ماجرای دور شدن از بازار موسیقی و هشتگ ناامیدی ممنوع‬ ‫منهمیشهمی گویمناامیدیممنوعوترجیحمی دهمدررابطهباتجربیاتتلخگذشته‬ ‫حرفی نزنم و به اینده روشنی بیندیشم که ان شاءاهلل در انتظار مجموعه ای است که بنده با‬ ‫افتخار در راس ان هستم‪ .‬اختالف نظرهایی در گذشته بود که منجر به یک سری اتفاقات‬ ‫شد و ان ها هم خداراشکر رفع شده و دیگر مشکلی نیست و با تهیه کننده خودم‪ ،‬اقای‬ ‫رامین بصیرت نیا‪ ،‬مثل گذشته رابطه خوب و دوستانه ای دارم و هیچ مشکلی ما بین ما‬ ‫وجود ندارد و شاید پیش بیاید که در اینده با هم همکاری هایی هم داشته باشیم‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪43‬‬ ‫گفتگو‬ ‫حرفی درباره «یک دنیا حرف» ندارم!‬ ‫می توانید یک هواپیمای شخصی بخرید و در اشیانه بگذارید و با ان اموزش ببینید و پرواز‬ ‫کنید‪ .‬من هواپیمای شــخصی ندارم؛ ولی قول می دهم بخرم و هیچ موقع هم سوارش‬ ‫نمی شوم؛چونازارتفاعمی ترسم‪.‬‬ ‫همان طور که اشــاره کردم در ارتباط با گذشــته ترجیح می دهم هیچ صحبتی نکنم‪،‬‬ ‫اختالف نظرهایی با تهیه کننده البوم «یک دنیا حرف» بود که رفع شده و ما همچنان با‬ ‫همدیگردوستهستیموخواهیمماند‪.‬‬ ‫ارزوی محقق نشده در لیست ارزوها‬ ‫از اینکه در این برنامه شرکت کردم پشیمان نشدم‪ ،‬از این ناراحتم که چرا این برنامه ادامه پیدا‬ ‫نکرد‪.‬احساسمی کنمکشورماهمبایدمثلتمامکشورهایجهان‪،‬چنینبرنامه ایداشته‬ ‫باشد‪ .‬در ترکیه‪ ،‬هلند‪ ،‬امریکا و‪ ...‬این برنامه با نام های متفاوتی درحال برگزاری است و ما هم‬ ‫بایدداشتهباشیم‪.‬‬ ‫هنرمندانبزرگدرحوزهشعر‬ ‫ناراحتیوبرنامه«شبکوک»‬ ‫خروجیبرنامه هایاستعدادیابی‬ ‫معرفی شرکت کنندگان با ما اســت؛ اما ادامه مسیر‪ ،‬پشتیبانی تهیه کننده ها و حمایت‬ ‫خبرگزاری ها و رسانه ها را می طلبد‪ .‬به هرحال‪ ،‬کار راحتی‬ ‫نیســت؛ ولی خروجی داشته است‪ .‬می توانم بگویم که‬ ‫دوازده نفر انتهایی برنامه «شــب کوک» خروجی های‬ ‫خوبیبودند؛ازجملهاقایعلیپورصائب‪،‬اقایرضاابزین‪،‬‬ ‫اقای محمد رضوان و اقای سلیمانی که اکنون همه در‬ ‫مارکت هادرحالکارکردنهستندوخداراشکرکارهایشان‬ ‫همشنیدهمی شود‪.‬‬ ‫اجرا در سالن تئاتر کوداک‪ .‬این ارزو برای موسیقی ایران‪ ،‬بخش اصیل یا پاپ‪ ،‬عمومیت‬ ‫دارد‪ .‬امیدوارم همان طور که ما موزیسین ها از اسکار گرفتن سینماگرهایمان خوشحال‬ ‫می شویموبهان هاتبریکمی گوییم‪،‬روزیهمسینماگرهایمانبرایگرفتنجایزهگِرمی‬ ‫نالمللیبرسیم‪.‬‬ ‫بهموزیسین هاتبریکبگویند‪.‬امیدوارمبتوانیمبهموسیقیبی ‬ ‫حافظوسعدیوموالناکههمیشههستندوشکیدراننیست‪،‬ازشعرایدیگر‪:‬محمدعلی‬ ‫بهمنی‪،‬قیصرامین پور‪،‬حسینمنزوی‪،‬فاضلنظریو‪...‬منافتخارداشتمقطعهجدیدیبا‬ ‫غزلی از استاد محمدعلی بهمنی و اهنگ سازی خودم را‬ ‫منتشرکنم‪.‬‬ ‫تدریسموسیقی‬ ‫من مدرس اواز هســتم و به یک حــد کوچکی از اواز‬ ‫رســیده ام؛ اما خیلی کسی پیدا نمی شــود که من به‬ ‫اهنگ هایش گوش کنم و چیزی یاد بگیرم؛ ولی وقتی‬ ‫همایون شجریان را گوش می کنم چیزی یاد می گیرم و‬ ‫همینبرایمجذاباست‪.‬‬ ‫ساختن ادامه شب کوک‪ ،‬بله یا خیر؟‬ ‫عاشقانه ترینکار‬ ‫من هیچ اطالعی نــدارم‪ ،‬باربد بابایی و هادی و حمید‬ ‫یدانند و باید با‬ ‫دمیرچی نازنین بیشتر این موضوع را م ‬ ‫ان ها در این مورد صحبت کنید‪ .‬مــن یک دوره ای در‬ ‫برنامه شرکت و قضاوت کردم‪ ،‬شاید در ادامه کسانی دیگر‬ ‫قضاوت کنند‪ .‬مهم این است که این کار باید انجام شود؛‬ ‫مملکتوموسیقیمابهچنیناتفاقینیازدارد‪.‬‬ ‫اگر قرار باشد با برترین های موسیقی ایران و‬ ‫جهان یکی از کارهای زیر را انجام دهید‪:‬‬ ‫همخوانیبا‪:‬جنابهمایونشجریانرابسیاردوستدارم‪.‬‬ ‫اهنگ سازی برای‪ :‬اقای محمد معتمدی و سینا سرلک را خیلی دوست دارم‪.‬‬ ‫اجرای استیج‪ :‬یک مقدار دور از دسترس است‪ ،‬شاید خند هدار باشد؛ اما خیلی دوست دارم‬ ‫بامایکلبولتوناجراداشتهباشم‪.‬‬ ‫یدانمخوش سفرهستندبهسفربروم؛مثال‬ ‫سفرهمراهبا‪:‬ترجیحمی دهمبادوستانیکهم ‬ ‫باپوریاحیدریوجناباقایمحمداصفهانی‪.‬‬ ‫شراکت کاری با‪ :‬چون دیگ شراکت کاری نمی جوشد‪ ،‬با اقای علی برکت که کار‬ ‫می کنیمفکرمی کنمکافیباشد(بالبخند)‪.‬‬ ‫شاگردیِ‪:‬استادمحمدرضاشجریان‪.‬‬ ‫اخرین ها‪:‬‬ ‫اخرینکتاب‪:‬کتاب«چهاراثرازفلورانساسکاولشین»کههمینیکی‪،‬دوماهگذشته‬ ‫خواندم‪.‬‬ ‫اخرین سفر‪ :‬من خیلی سفر رفتم‪ .‬خانواده ام شاهرود زندگی می کنند و من بعضا به انجا‬ ‫می روم‪ .‬مشهد و بیرجند هم از سفرهایی بودند که دوست داشتم‪.‬‬ ‫اخرین خرید‪ :‬فکر می کنم یک پیانو و یک گیتار بود که همین یک سال ونیم گذشته‬ ‫خریدم‪.‬‬ ‫اخرین اشپزی‪ :‬احتمال دارد هر روز این اتفاق بیفتد‪ .‬حداقل هفته ای یکی‪ ،‬دو بار این‬ ‫کار را می کنم‪ .‬گاهی برای خودم خوراک مرغ درست می کنم؛ چون خیلی برنج نمی خورم‪.‬‬ ‫جذاب ترینتیترمهدییغماییدرمطبوعات‬ ‫«مهدییغماییاهنگجدیدشرادرهواپیمایشخصیخودشرونماییکرد»‪.‬‬ ‫خریدهواپیمایشخصی‬ ‫داشتن هواپیمای شخصی چیز عجیب وغریبی نیست‪ ،‬شما با ‪ 400-300‬میلیون تومان‬ ‫‪44‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫عاشقانه ترین کاری که انجام دادم البوم «سالم اقا» بود‬ ‫که برای ایام محرم ســال ‪ 1388‬خواندم و خیلی هم از‬ ‫ان بازتاب گرفتم؛ بازتاب های معنوی نه مادی‪ .‬من تقریبا‬ ‫‪ 17-16‬ســال است که کار می کنم و شاید حدود ‪100‬‬ ‫تراک دارم‪.‬‬ ‫لذت بخش تریناجراها‬ ‫یکیاجراوخواندندرجمعکهریزککهخیلیلذت بخش‬ ‫بود و دیگری اجرا در موسسه توان بخشی «همدم»؛ و جالب این بود که من به اتاق ایزوله‬ ‫رفتم و بچه هایی را دیدم که کسی سراغشان نمی امد‪ .‬اسم یکی از ان ها زینب بود که رضا‬ ‫عطاران هم نزد این دختر رفته بود‪ .‬این دختر برای هر شخصی که دعا می کرد دعایش‬ ‫مستجاب می شد و ما هم از او خواستیم برایمان دعا کند‪.‬‬ ‫ارزویقلبی‬ ‫سالمتی خودم و خانواده ام که در اولویت است‪ .‬دوم اینکه که ان قدری داشته باشم که ابرویم‬ ‫حفظ شود‪ .‬همچنین من همیشه یک خواسته دارم و ان هم این است که ادم باشم! اگر ادم‬ ‫بودم‪ ،‬بقیه مسائل حل می شود؛ پول می اید و می رود‪ ،‬شهرت امروز هست و فردا نیست‪.‬‬ ‫تا نوروز‪ ،‬ماهی یک تراک‬ ‫می خواهیم تا عید‪ ،‬هر ماه یک تراک اماده و پخش کنیم و نیز یک البوم متفاوتی را برای‬ ‫سال‪ 1397‬داشتهباشیم‪.‬‬ ‫کالمپایانی‬ ‫اول اینکه ناامیدی ممنوع‪ .‬به ان هایی که تازه وارد عرصه موسیقی می شوند با کمال احترام‬ ‫عرض می کنم که دوستان‪ ،‬معلومات خودتان را در رابطه با موسیقی‪ ،‬اواز و سلفژ باال ببرید‪.‬‬ ‫کارهایی را تولید کنید که در اینده به ان افتخار کنید‪ ،‬تا انجایی که می توانید سوار بر موج‬ ‫اتفاقات موسیقی نشوید و اگر واقعا استعداد دارید وارد این کار شوید؛ وگرنه سرخورده خواهید‬ ‫شد و پولتان از بین می رود‪ .‬امیدوارم که مدیران عزیز و محترم در راس موسیقی کشور‪،‬‬ ‫نگاهتیزبینانه تروموشکافانه تریبهاثاریکهمجوزمی دهندداشتهباشندتاان شاءاهللسطح‬ ‫موسیقی کشور ارتقا یابد‪ .‬در اخر تشکر می کنم از تمام هواداران عزیزم و کسانی که من را‬ ‫حمایتمی کنند‪.‬ان شاءاهللبتوانیمباتولیدکارهایخوب‪،‬زحماتاینعزیزانراجبرانکنیم‪.‬‬ ‫منتظرکارهایجدیدوویدئوهایجدیدازمنباشید‪.‬ممنونمازمجلهخوبزیروبم‪،‬ان شاءاهلل‬ ‫پایندهباشیدومرسیازاینکهوقتگذاشتید‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪45‬‬ ‫اثار منتشر شده‬ ‫زیروبماوا‬ ‫قطعات منتشر شده در بازار موسیقی در ماه گذشته‬ ‫دنیایموسیقیهرروزشاهدانتشاراثارموسیقاییمختلفیاستکهازراه هایمختلفودرسبک هایگوناگونبهمخاطبانعرضهمی شوند‪.‬فراگیریودردسترسبودندنیایمجازیازطرفیمفیدودرمواردیهمبهضرر‬ ‫هنرمندان این عرصه بوده است؛ چراکه گاهی در مراحل تولید تا انتشار‪ ،‬معیارهای اولیه یک اثر هنری نیز نادیده گرفته شده است و این نه از روی سهل انگاری‪ ،‬که در بیشتر مواقع از نااگاهی دست اندرکاران نشات می گیرد‪.‬در این‬ ‫وضعیتحساس‪،‬پیشرفتوارتقایهنرموسیقی‪،‬هوشیاریمخاطبانرابیشازپیشطلبمی کند‪.‬هرچندکهوظیفهخطیرهنرمندوجهت دهیوذائقه سازیدرجامعهنیزسهمبه سزاییدراینمهمدارد‪.‬دراینصفحهمنتخبی‬ ‫از اثار منتشر شده در ماهی که پشت سر گذاشتیم را با شما به اشتراک گذاشته ایم‪ .‬الزم به ذکر است که نبود بسیاری از قطعات در این لیست‪ ،‬صرفا به دلیل محدودیت فضای صفحه‪ ،‬و زمان الزم جهت اماده سازی مجله است‪.‬‬ ‫‪46‬‬ ‫«انتخاب من»‬ ‫تیتراژ برنامه سیمای خانواده (شبکه ‪)1‬‬ ‫خواننده‪:‬مجیداخشابی‬ ‫شعر‪ :‬محمد مبارکی و فرشید مهری‬ ‫ملودی‪ :‬رضا ابزین و علی سناور‬ ‫تنظیم‪ :‬احسان احمدی‬ ‫ضبط‪ :‬افسانه سلطانی (استودیو مهراوا)‬ ‫میکس و مستر‪ :‬مهدی دریانی‬ ‫«مریض حالی»‬ ‫تیتراژ سریال «سایه بان»‬ ‫خواننده‪ :‬محسن چاوشی‬ ‫شعر‪ :‬حسین صفا‬ ‫تنظیم‪ :‬شهاب اکبری‬ ‫«رویای بی سر»‬ ‫خواننده و اهنگساز‪ :‬حامی‬ ‫شعر‪ :‬یغما گلرویی‬ ‫تنظیم‪:‬رضاتاجبخش‬ ‫«کجایی»‬ ‫خواننده و اهنگساز‪:‬‬ ‫عماد طالب زاده‬ ‫شعر‪ :‬پژواک انتظاری‬ ‫تنظیم‪ABZ:‬‬ ‫«نیمه من»‬ ‫خواننده‪ :‬حامد همایون‬ ‫ترانه‪ :‬ارزو مرجانی و سهیل نفیسی‬ ‫ملودی‪ :‬اصف اریا و حامد همایون‬ ‫تهیه کننده‪ :‬شرکت ترانه شرقی‬ ‫«چالوس»‬ ‫خواننده و ترانه سرا‪ :‬روزبه بمانی‬ ‫تنظیم‪:‬سعیدزمانی‬ ‫ویولن‪ :‬احسان نی زن‬ ‫ناشر‪ :‬اوای هنر‬ ‫«پاییز»‬ ‫خواننده‪ :‬مهدی یراحی‬ ‫ترانه سرا و اهنگساز‪ :‬امیرعلی بهادری‬ ‫تنظیم‪:‬پیمانمیرزایی‬ ‫«حوای من»‬ ‫خواننده و اهنگساز‪:‬‬ ‫بابک جهانبخش‬ ‫شعر‪ :‬مهدی ایوبی‬ ‫تنظیم‪:‬معینراهبر‬ ‫میکس‪ :‬ارش پاکزاد‬ ‫«یه شب»‬ ‫خواننده‪ :‬احسان حق شناس‬ ‫ترانه‪:‬حسینسلیمانی‬ ‫اهنگساز‪:‬محمدرضامقدم‬ ‫تنظیم‪:‬پیام شمس ناشر‪ :‬کامیاب بهاران‬ ‫«این روزها بدون تو»‬ ‫خواننده و اهنگساز‪:‬‬ ‫حجت اشرف زاده‬ ‫ترانه‪ :‬امید صباغ نو‬ ‫تنظیم‪:‬امیرمیالدنیکزاد‬ ‫میکس و مستر‪ :‬علی دینه‬ ‫«چی ازت قشنگتره؟»‬ ‫خواننده‪ :‬شهاب رمضان‬ ‫ترانه و ملودی‪ :‬مهدی دارابی‬ ‫ناشر‪:‬ققنوس‬ ‫«یه شب پشت در»‬ ‫کاری از‪ :‬دنگ شو‬ ‫«بگو یادته منو»‬ ‫اهنگ‪ :‬سیامک عباسی‬ ‫و مرتضی علینقی‬ ‫شعر‪ :‬سیامک عباسی‬ ‫تنظیم‪ :‬هادی ساالری‬ ‫میکس و مستر‪ :‬ارش پاکزاد‬ ‫«عشق دلم»‬ ‫خواننده‪:‬‬ ‫حجت اشرف زاده و عماد طالب زاده‬ ‫اهنگساز‪ :‬عماد طالب زاده‬ ‫ترانه‪:‬محمدمحتشمی‬ ‫تنظیم‪ :‬فربد فروغی‬ ‫«گونه»‬ ‫خواننده و اهنگساز‪ :‬امیرعباس گالب‬ ‫ترانه‪ :‬بهروز کشاورز‬ ‫تنظیم‪ ،‬میکس و مستر‪ :‬مهیار رضوان‬ ‫ناشر‪:‬اکسیرنوین‬ ‫زیر و بم‬ ‫موسیقی‬ ‫باید و نبایدهای‬ ‫داشتن یک صدای خوب‬ ‫منبع‪ :‬کتاب راز و رمز اواز‪ ،‬حسین کاظمیان‬ ‫چه خطراتی حنجره را تهدید می کند؟‬ ‫‪ .1‬جیغ زدن و فریاد زدن از روی عصبانیت و یا خوشــحالی یا ترس که به‬ ‫متخصصان حنجره‪ ،‬ممکن است باعث پاره شدن تارهای صوتی شود‪.‬‬ ‫اعتقاد‬ ‫ِ‬ ‫‪ .2‬دود سیگار که تارهای صوتی را تحریک و نفس را کم می کند و محدوده‬ ‫صدا را پایین می اورد‪.‬‬ ‫‪ .3‬مشروبات الکلی‪.‬‬ ‫‪ .4‬نوشیدن مایعات بسیار خنک و به اصطالح ت َ‬ ‫َگری‪.‬‬ ‫‪ .5‬هوای سرد که باعث سفت شدن تارهای صوتی می شود‪.‬‬ ‫‪ .6‬گردوغبار و هوای الوده‪.‬‬ ‫‪ .7‬هنگامی که حنجره متورم اســت نباید اواز خواند‪ ،‬حتی از زیاد صحبت‬ ‫کردن هم باید پرهیز کرد‪ .‬استراحت و یا مطالعه و هر کاری که در حالت ارامش‬ ‫و با دهان بسته باشد‪ ،‬به اضافه داروهایی که پزشک متخصص نسخه می کند‪،‬‬ ‫بهترین التیام برای حنجره متورم خواهد بود‪.‬‬ ‫‪ .8‬استرس‪ ،‬فشارهای روانی‪ ،‬اضطراب و‪ ...‬که فورًا روی صدا تاثیر می گذارد و‬ ‫علت ان هم سفت شدن تارهای صوتی است‪.‬‬ ‫هر معلم اواز و یا هنرجوی اواز باید از اســیب های مختلف که بر حنجره و‬ ‫درنتیجه بر صدا اثر می گذارد اگاه باشد‪ .‬گاهی بعضی از خوانندگان که هیچ گونه‬ ‫بیماری ای ندارند‪ ،‬احساس می کنند قدرت مانور صدایشان کم شده است که این‪،‬‬ ‫نتیجه عوامل فوق است‪.‬‬ ‫{ تقویت و نـــگهداری از صــدا }‬ ‫برای تقویت صدا باید تمرینات تنفسی انجام داد و با تنفس صحیح و اندازه‪،‬‬ ‫به اجرای اواز پرداخت که بهترین راه کنترل تنفس از طریق دیافراگم و عضالت‬ ‫شکم است که این کار احتیاج به تمرین زیاد دارد‪.‬‬ ‫یک خواننده خوب باید از میزان نفس و قدرت و وســعت صدای خود‬ ‫مطلع باشد‪.‬‬ ‫یک صدای خوب باید بتواند ‪ 15‬تا ‪ 18‬پرده را درست بخواند و اواز را از جایی‬ ‫باید بخواند که وقتی به اوج رسید بتواند به راحتی بخواند و درغیراین صورت‪ ،‬باید‬ ‫یک اکتاو پایین تر خوانده شود‪.‬‬ ‫خوانندگان باید در محیط های پرسروصدا و شلوغ از خواندن و تمرین کردن‬ ‫پرهیزکنند‪.‬‬ ‫به هنگام دوچرخه سواری‪ ،‬موتورســواری و در خالف جهت حرکت باد‪ ،‬از‬ ‫خواندن پرهیز شود‪.‬‬ ‫زمانی که گلو و سینه بیمار است باید از خواندن پرهیز شود؛ زیرا تارهای صوتی‬ ‫ممکن است اسیب ببینند‪.‬‬ ‫با ســرفه کردن‪ ،‬حنجره خراش برمی دارد و حتما باید توسط پزشک درمان‬ ‫شود‪.‬‬ ‫هنگامی که بینی گرفته می شود (مثال به دلیل سرماخوردگی) تنفس دشوار‬ ‫می گردد و خواب شب راحت نخواهد بود و صبح هنگام برخاستن‪ ،‬حنجره خشک‬ ‫و صدا خشن است‪.‬‬ ‫خطرناک ترین امراض حلق برای یک نفر خواننده‪ ،‬گلودرد حاد است‪ .‬ممکن‬ ‫است کسی شب سالم بخوابد؛ ولی صبح صدایی برایش باقی نمانده باشد و یا اگر‬ ‫باشد ممکن است به قدری ناهنجار و ناموزون باشد که سر دادن ان‪ ،‬عمل چندان‬ ‫خوبی محسوب نشود‪.‬‬ ‫استفاده بیش ازحد از صدا و خارج از ظرفیت های تارهای صوتی باعث اسیب‬ ‫جدی به ان ها می شــود‪ .‬در اصطالح پزشکی‪ ،‬تارهای صوتی خمیده می شوند و‬ ‫کیفیت صدا پایین می اید و همچنان که گفته شد باید از سیگار و الکل و نیز قرار‬ ‫گرفتن در محیط های الوده پرهیز نمود‪.‬‬ ‫هنرجو باید به هنگام تمرین با تمام صدا بخواند؛ نه اینکه صدای خود را به‬ ‫اصطالح بدزدد که این خود به تارهای صوتی صدمه می زند‪.‬‬ ‫روی تمام نت ها تمرین کند؛ طوری نباشــد که روی بعضی نت ها ضعف‬ ‫داشته باشد‪.‬‬ ‫اســتاد محمدرضا شجریان در مجله «ایران جوان»‪ ،‬عوامل موثر در صدا را‬ ‫این گونه نام برده اند‪« :‬تارهای صوتی‪ ،‬نای و مسیر عبور صدا‪ ،‬حلق‪ ،‬فضای دهان‪،‬‬ ‫زبان‪ ،‬دندان ها‪ ،‬لب ها‪ ،‬فک پایین‪ ،‬سینوس ها‪ ،‬بینی‪ ،‬ریه ها و عضالت شکم»‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪47‬‬ ‫تئاتر‬ ‫تشخیص موسیقی و تاثیر ان‬ ‫منبع‪ :‬سرگذشت موسیقی ایران‪ ،‬روح اهلل خالقی‬ ‫تاثیر خواص موسیقی در درک ان‬ ‫موسیقی ایرانی خواصی دارد که تشخیص ان برای کسانی که عادت ندارند مشکل است؛ بنابراین اروپاییانی که به ایران امده اند‬ ‫عکس این مطلب نیز صحیح است؛ چنان که ایرانیان هم‬ ‫حق داشتند اگر نوشته اند ما از موسیقی ایرانی لذت کامل نبرده ایم‪ِ .‬‬ ‫نمی توانستند از موسیقی اروپایی استفاده روحی کنند و لذت برند؛ چون به ان نوع موسیقی مانوس نبودند‪.‬‬ ‫قدریارام تربنوازید!‬ ‫دیوالفوادرسفرنامهخود‪،‬شرحی راجعبهحاکمکاشانکهبرایدیدناوبهمنزل رئیس‬ ‫تلگرافخانهامدهاستمی نویسدکهخالیازتفریحنیست‪:‬برادرزنشاهبهمحضورود‪،‬روی‬ ‫صندلینشستودرحالبلعیدنچایبهارگکوچکیکهدرکناراتاقبود‪،‬به‬ ‫دقتنگاهکردوباالخرهپرسیدکهاینچیستوچونبهاوگفتمکهاینیکی‬ ‫ازاالتموسیقیاستباحرارتزیادیگفت‪«:‬منخیلیمیلدارمکهصدای‬ ‫انرابشنوم»‪.‬رئیستلگرافخانهمعذرتخواستکهمبتدیاستونزداستاد‬ ‫مشقنکردهونمی توانداهنگیکهقابل شنیدنباشد‪،‬بنوازد؛ولیحاکمگفت‪:‬‬ ‫«نمی شودحتمابایدمنصدایانرابشنوم»‪.‬خالصهبنابرخواهشمیزبان‬ ‫مهربان‪ ،‬من در مقابل ارگ نشستم و در این فکر بودم که چه اهنگی را شروع‬ ‫کنم؛زیراکهاو ً‬ ‫المستعمینمنبهاهنگ هایاروپاییاشنانبودندوثانیًامناز‬ ‫سروده ها و اوازهای ایرانی اطالع نداشتم‪ .‬بعد از مدتی فکر و سرگردانی باالخره دل به دریا‬ ‫زده و یک اهنگ اروپایی را شروع کردم‪ .‬حاکم گفت‪« :‬این اهنگ بسیار خوب است؛ ولی‬ ‫شما تند می زنید‪ ،‬خواهش می کنم قدری ارام تر بزنید»‪ .‬بنابراین من از قاعده خارج شده و‬ ‫اهسته تر اهنگ های بی ربطی می زدم؛ ولی برعکس‪ ،‬دیدم نشاطی در او پیدا‬ ‫شدوسرباالوپایینمی انداختکهعالمتتحسینوتمجیدبود!(اینحاکم‪،‬‬ ‫سالدوله‪ ،‬یکی از زنان سوگلی ناصرالدین شاه‪ ،‬به این‬ ‫به وسیله خواهر خود‪ ،‬انی ‬ ‫مقامرسیدهاست)‪.‬‬ ‫باکمالخجالتاعترافمی کنمچیزیازاننفهمیدم!‬ ‫در جای دیگر وقتی از یک جشــن عروســی در جلفای اصفهان‬ ‫صحبت می کند‪ ،‬چنین می نویسد‪« :‬یک نفر امد و جعبه ای چوبی که‬ ‫ان را ســنتور می گویند در جلوی خود گذارد و با مضراب های چوبی‬ ‫شروع به زدن ان کرد‪ .‬این هنرمند ماهر برای نشان دادن استادی خود‪ ،‬با کمال‬ ‫تندی مضراب را روی سیم فرود می اورد‪ .‬من مدتی تماشا کردم؛ ولی نتوانستم ان‬ ‫را با پیانو یا ساز دیگری که نغمات خوش اهنگی از ان شنیده می شود تشبیه کنم‪.‬‬ ‫البته معلومات دقیقی الزم است تا بتوان ارزش واقعی این موسیقی سحرانگیز را‬ ‫درک کرد و از استماع ان لذت برد؛ ولی من با کمال خجالت اعتراف می کنم که‬ ‫‪48‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫از ان چیزی نفهمیدم و از لذت این نغمات دلکش محروم ماندم»‪.‬‬ ‫برایدانستناینتصنیف هابایددرمشرق زمیناقامتداشت‬ ‫به قرار نوشته ادوارد براون‪« ،‬الما استرتل» که ترجمه تصنیف های ایرانی‬ ‫مرتب شده توسط «بلیر فیر چایلد» را به عهده داشته به قدری فریفته لذت‬ ‫و تاثیر وصف نشــدنی اواز مطربان ایرانی بوده است که این جمالت را در‬ ‫دیباچه ان جزوه نوشته است‪« :‬اما برای اینکه شخص کامال بداند که این‬ ‫تصنیف هاچیست‪،‬بایددرمشرق زمیناقامتگزیند؛شبگرموروشنایران‪،‬‬ ‫شعاع چراغ هایی که بر لباس براق و رنگارنگ حضار افتاده‪ ،‬تاریکی اطراف‬ ‫که شبح های تیره فام در ان پرواز و رقص می کنند‪ ،‬نوای عجیب موسیقی‪،‬‬ ‫اهنگ هایی که گاهی بسیار دلپذیر است و با تشابه و تکرار دائمی اوج گرفته‬ ‫و فرود می ایند‪ .‬تمام این ها قابل ترجمه نیست؛ اما تاثیری که در شخص دارد به قدری زنده‬ ‫و محسوس و به اندازه ای سحار و فتان است که شخص ارزو می کند به هر شکلی که‬ ‫هست ان را ثابت و پایدار نماید»‪.‬‬ ‫گفتمانگوبینووسپهردربارهتاثیرموسیقیاروپایی‬ ‫گوبینو می نویسد‪ :‬یک شــب ما در یک مجلس شام دعوت داشتیم‬ ‫نالملک معروف به سپهر‪،‬‬ ‫و جمعی از نجبای ایرانی از جمله میرزاتقی لسا ‬ ‫حاضر بود‪ .‬لسان سپهر گفت‪« :‬نکته دیگری که موجب حیرت من شده‬ ‫موسیقیاروپاییاناستوتعجبمی کنممللاروپاییبااینهوشسرشارچرا‬ ‫موسیقی دلچسبی ندارند که شخص از اهنگ ان محفوظ شود»‪ .‬در پاسخ‬ ‫گفتم‪«:‬برخالفتصورشما‪،‬اروپاییانموسیقیخوبوجالب توجهیدارند»‪.‬‬ ‫لسانسپهرپرسید‪«:‬ایاموسیقیاروپاییدرشنوندگانتاثیرمی نماید»؟گفتم‪:‬‬ ‫«بدیهی است»‪ .‬لسان سپهر گفت‪« :‬مقصود شما از این تاثیر چیست»؟ گفتم‪« :‬مقصود‬ ‫این است که موسیقی اروپایی گاهی چنان انسان را متاثر و محزون می کند که اشک از‬ ‫دیدگانسرازیرمی گرددوزمانیچنانبهنشاطمی ایدکهبی اختیارازجابرخاستهوبهرقص‬ ‫می افتد‪ .‬حاصل اینکه تاثیر موسیقی اروپایی به قدری است که حتی وقایع حقیقی زندگی‬ ‫همنمی تواندچنیناثراتیبه وجوداورد»‪.‬‬ ‫یادداشت‬ ‫موسیقی‬ ‫فریاد کار و صدای ابزار‬ ‫هم اهنگی و رفتار موزون‬ ‫منبع‪ :‬منشاء موسیقی‪ ،‬امیرحسین اریان پور‬ ‫درمراحلابتداییحیاتانسانی‪،‬کاربه صورتگروهیبود‪.‬افرادهرگروهبرایغلبه‬ ‫بر مشکالت توان فرسای پیش از تاریخ‪ ،‬مشترکًا و به طرزی هماهنگ کار کردند و‬ ‫چون هر کاری مثال غلتانیدن سنگ یا کندن خاک یا فروانداختن درخت یا پارو زدن‪،‬‬ ‫مرکبازحرکاتیمکررومنظماست؛مردمابتداییدرحینکارجمعی‪،‬رفتاریموزون‬ ‫داشتند‪،‬بایکدیگرپیش وپسمی رفتند‪،‬دست هاراباالوپایینمی بردند‪،‬ابزارهارابه کار‬ ‫می انداختندودموبازدممی زدند؛همان طورکههیزم شکنانکنونیهنگامزدنتبربه‬ ‫یرانند‪.‬‬ ‫چوب‪ ،‬نفس خود را به شدت و با صدا از سینه بیرون م ‬ ‫فریاد کار و صدای ابزار‬ ‫مردم ابتدایی موافق حرکات موزون خود‪ ،‬شــهیق و زفیر می کشیدند و از حنجره‬ ‫اصواتی اخراج می کردند؛ اصوات ناشــی از حنجره (فریاد کار) که با اصوات ناشی از‬ ‫برخورد ابزارهای کار بر مواد موردعمل (صدای ابزار) مالزم بودند‪.‬‬ ‫بدیهی اســت که انسان های ابتدایی در ضمن کار موزون خود‪ ،‬به‬ ‫مقتضای احوال خود‪ ،‬کلماتی هم بر زبان می راندند‪ .‬از این کلمات‬ ‫که در نظر انان عواملی جادویی به شمار می رفتند و منظمًا به وسیله‬ ‫«فریاد کار» و «صدای ابزار» قطع می گردیدند‪ ،‬ترانه های ابتدایی‬ ‫پدید امدند‪.‬‬ ‫ساخت ابزار موسیقی‬ ‫هم چنان که وزن کار موجب موزونیت حرکات بدن و اصوات انسان و پیدایش ترانه‬ ‫شد‪ ،‬اصوات ابزاری کار هم انسان را به ساختن ابزارهای موسیقی کشانید؛ حتی برخی‬ ‫از ابزارهای موسیقی مستقیما از شماری از سازهای زهی باستانی که‬ ‫به الهام کمان ساخته شدند و یکی از ساده ترین ان ها چنگ است‪.‬‬ ‫اغاز با اواز‬ ‫این نظریه که اول بار به وسیله کارل بوخر (‪)Karl Buecher‬‬ ‫طرح شد‪ ،‬در اغاز ســخت موردانتقاد و مخالفت قرار گرفت؛ ولی‬ ‫به تدریج توانســت بیش از نظریه های دیگر موردقبــول افتد‪ .‬امروز عموم محققان‬ ‫موسیقی گواهی می کنند که او ً‬ ‫ال موسیقی با اواز اغاز شد و اواز از تکامل «فریاد کار»‬ ‫و «صدای ابزار» فراهم امد و ثانیًا ابزارهای کار زمینه و مسطوره ابزارهای موسیقی‬ ‫بودند؛ بنابراین می توان پذیرفت که شعر و موسیقی ابتدایی نیز مانند هنرهای دیگر‬ ‫زاده کار یا زندگی تولیدی ابتدایی است؛ به این معنی که وزن کار و جادوی لفظی به‬ ‫ترانه سازی و نوازندگی کشانیده می شود‪.‬‬ ‫افرینشگروهی‬ ‫هنوز در بســیاری از اجتماعات ابتدایی موجود‪ ،‬موسیقی به همان‬ ‫شیوه ای که به اشاره گذشت‪ ،‬افریده می شود‪ :‬گروهی به کاری دست‬ ‫می زنند و در ان میان یکی به تناســب حرکات کار‪ ،‬برای خود زمزمه‬ ‫می کند؛چوناینگروهازهمکاریوهماهنگیبرخوردارند‪،‬زمزمهاوتوجهدیگرانرابهخود‬ ‫می کشد؛پسیکیدیگر‪،‬موافقنوایزمزمهاوکهباوزنکارجمعیتناسبدارد‪،‬کلماتیبر‬ ‫زبان می اورد و سپس دیگران با حرکات بدن و صدای خود‪ ،‬او را همراهی می کنند‪.‬‬ ‫ترانه کار‬ ‫بــه این طریق‪ ،‬زمینه یک اهنگ و پس از هر اهنگ و ترانه و رقص‪ ،‬در جریان‬ ‫دهه ها و سده ها اشکال گوناگونی به دست می اید و جزء سرمایه فرهنگی گروه ابتدایی‬ ‫می شــود؛ چنان که تامسن (‪ )Thomson‬نشان داده اســت‪ ،‬ترانه های کار که از‬ ‫همکاری دستگاه تکلم با حرکات سایر اندام ها حاصل می شوند‪ ،‬در اجتماعات مختلف‬ ‫و در همه جا بر همین منوال پدید می ایند‪.‬‬ ‫‪ 2500‬صفحه گرامافون از اوازهای محلی‬ ‫زبان شناسی با نام میلمن پری (‪ )Milman Parry‬در سال ‪ 1935‬به یوگوسالوی‬ ‫رفت و از اوازهای محلی مردم ان دیار ‪ 2500‬صفحه گرامافون پر کرد‪ .‬از این صفحه ها‬ ‫به خوبی دریافت می شود که اگر یک اهنگ به وسیله خواننده واحدی در چند مورد‬ ‫متفاوت ترنم شود یا به وسیله چند خواننده خوانده شود‪ ،‬تغییرات فاحشی در ان راه‬ ‫می یابد؛ به عبارت دیگر‪ ،‬ترانه ها در جریان زمان دیگرگون می گردند‪.‬‬ ‫موسیقی هندی‪ ،‬صدای طبیعت‬ ‫بستگی موسیقی به زندگی واقعی از ترانه های مردم ابتدایی موجود به‬ ‫خوبی استنباط می گردد؛ مثال در موسیقی هندی صدای طبیعی جانوران‬ ‫مانند فیل و طاووس به حد وفور تقلید شده است‪ .‬مسافری می نویسد‬ ‫که در پونه هند مردی ابکش که برای کشیدن اب از چاه گاوی را در مسیر سراشیبی‬ ‫می راند و بازمی گرداند‪ ،‬در ضمن کار‪ ،‬خودبه خود ترنم می کرد و اواز او به تناسب حرکت‬ ‫کند و تند گاو در رفت و بازگشت‪ ،‬دو نوای متفاوت به دست می داد‪.‬‬ ‫قالب های موزون‬ ‫از این گذشته‪ ،‬موسیقی هندی کنونی مشتمل است بر صدها قالب‬ ‫مــوزون به نــام راگا (‪ )Raga‬و تاال (‪ )Tala‬که هــر کدام به یکی از‬ ‫پدیده های عینی یا ذهنی ارتباط دارد‪.‬‬ ‫کارل بوخر در کتاب ســابق الذکر خود نشان داده است که نه تنها‬ ‫در هنــد‪ ،‬بلکه در همه جا‪ ،‬وزن ترانــه با وزن کاری که ضمن ترنم ان‬ ‫صورت می گیرد‪ ،‬توافق دارد‪ .‬شعرشناسان قدیم اسالمی متذکر شده اند که اوزان شعر‬ ‫از اوزان اصوات زندگی واقعی ماخوذند؛ مثال غناءالرکبان (اواز سواران) اوازی بود که در‬ ‫حین سواری خوانده می شد و با حرکات سواری توافق داشت‪ .‬مسعودی در مروج الذهب‬ ‫اورده اســت که به نظر پیشــینیان‪ ،‬وزن کهنه حدی که در بحر رجز است‪ ،‬از وزن‬ ‫گام های شتران گرفته شده است و نیز گفته اند که بحر ترانه (مفعول مفاعلن مفاعلین‬ ‫فع) را اول بار شاعری از کودکی که هنگام گوی بازی‪ ،‬موافق حرکات‬ ‫گوی خود چنین گفت‪« :‬غلتان غلتان همی رود تا بُن گو»‪ ،‬فراگرفت‪.‬‬ ‫گروهــی از ترانه های بومیان مائوری (‪ )Maori‬و نیو هبریدز (‪New‬‬ ‫‪ )Heberides‬در پولی نزی‪ ،‬شامل دو بند متفاوت مختلف البحر است‪:‬‬ ‫بند اول «بــرگ» و بند دوم «میوه» نام دارد‪ .‬همچنین یکی از قوالب‬ ‫ترانه های بومیان تیکوپی (‪ )Tikopi‬در پولی نزی ســه بند دارد‪ :‬اولی‬ ‫«بیخ تنه درخت» و دومی «کلمات میانجی» و سومی «شاخه میوه» خوانده می شود‪.‬‬ ‫همان طور که قالب و موضوع ترانه های ابتدایی از بستگی شعر و زندگی عملی خبر‬ ‫می دهد و طرز پیدایش ترانه ها نیز این نکته را می رسانند‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪49‬‬ ‫ایران‬ ‫گفتگو‬ ‫سینمای‬ ‫زیروبم بابک زرین‬ ‫ِ‬ ‫«کلنل» در فضای‬ ‫مجازی خیلی‬ ‫سروصدا کرد‬ ‫زرین به عنوان اهنگ ســاز و تنظیم کننده ای که همیشه بهترین ها را برای‬ ‫بهترین ها ساخته است و بارها به خاطر اهنگ سازی هایش برنده جوایزی شده‬ ‫نیاز به معرفی ندارد و این چند خط تنها شــروع کوتاهیســت که بی مقدمه به‬ ‫ســراغ گفتگویمان با زرین نرویم‪ .‬زرین متولد ‪ ۸‬مرداد ‪ ۱۳۵۷‬در شهر رشت و‬ ‫دانش اموخته موســیقی در کنسرواتوار تهران است‪ .‬عالوه بر اهنگ سازی‪ ،‬در‬ ‫کشف و معرفی استعدادهای جوان موسیقی نیز بسیار فعالیت دارد و همکاری با‬ ‫ساالر عقیلی‪ ،‬حمید حامی‪ ،‬چنگیز حبیبیان و بسیاری از چهره های موفق دیگر‬ ‫از جمله فعالیت های زرین اســت‪ .‬وی سابقه همکاری با فیلم و سریال را هم‬ ‫در کارنامه اش دارد که شاخص ترین ان ها‪ ،‬اهنگ سازی برای مردان کوچک‪،‬‬ ‫مهمان پذیر طوبی‪ ،‬تبریز در مه‪ ،‬معمای شاه و عاشقانه ها بوده است‪.‬‬ ‫«کلنل» در فضای مجازی خیلی سروصدا کرد‬ ‫مشغول انجام یک سری کار جدید با عزیزانی چون ساالر عقیلی‪ ،‬محمد‬ ‫اصفهانی‪ ،‬سینا سرلک و دو‪ ،‬سه خواننده تازه ای هستم که دارم به نوعی در‬ ‫موسیقی معرفی شان می کنم و همچنین دو‪ ،‬سه پروژه دیگر در دست انجام‬ ‫دارم که نمی توانم خیلی در موردشان صحبت کنم‪ .‬اخرین کار منتشر شده‪،‬‬ ‫قطعه «کلنل» با صدای ساالر عقیلی‪ ،‬شعر افشین مقدم‪ ،‬اهنگ سازی من‬ ‫و تنظیم بهتاش زرین بود که برای تئاتر کلنل ساخته شده بود و در فضای‬ ‫مجازی هم خیلی سروصدا کرد‪.‬‬ ‫دلی کار کردیم نه برای فراگیر شدن‬ ‫قطعه هایی مثل «وطنم» با صدای ساالر عقیلی و شعر افشین یداللهی‬ ‫(خدا رحمتشان کند) که تیتراژ سریال «تبریز در مه» بود‪ ،‬خیلی همه گیر شد؛‬ ‫اما ما در ابتدا به همه گیر شدن ان فکر نکرده بودیم و فقط کاری که دوست‬ ‫داشتیم را ساختیم‪ .‬قطعه های «سقف» از اقای اصفهانی‪« ،‬ایران» از ساالر‬ ‫عقیلی‪« ،‬تو حس عاشق شدنی» و «مثل مرگ» از محمد علیزاده‪« ،‬معجزه»‬ ‫از رضا صادقی و نیز موسیقی سریال «عاشقانه ها» ازجمله فعالیت های فراگیر‬ ‫دیگر من بود‪.‬‬ ‫برنده بهترین اهنگ ساز در جشن حافظ‬ ‫من دو ســال متوالی در جشن حافظ برنده بهترین اهنگ ساز شده بودم؛‬ ‫ســال قبل‪ ،‬با اهنگ «ایران» رتبه اول شدیم و اقای معلم (خدا رحمتشان‬ ‫کند) خودشان این جایزه را به ما دادند‪ ،‬امسال هم اهنگ «خونه غزل» ساالر‬ ‫عقیلی اول شد‪ .‬من یک قطعه دیگر هم برای سریال «عاشقانه ها» ساخته‬ ‫بودم که فکر می کردم ان کارم کاندید می شــود؛ ولی کار مشترک فریدون‬ ‫اســرایی و فرزاد فرزین به نام «کمک کن» با اهنگ سازی من و شعر خانم‬ ‫مونا برزویی کاندید شد‪.‬‬ ‫اولین سریال با پوراحمد‬ ‫از سال ‪ 1379-80‬به صورت حرفه ای شروع به کار کردم که برای اولین‬ ‫سریال‪ ،‬با اقای کیومرث پوراحمد همکاری داشتم‪ .‬در حین انجام دادن کارها‪،‬‬ ‫تجربه زیاد می شود و ان زمان حس کارت را می فهمی‪.‬‬ ‫‪50‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫ایران‬ ‫گفتگو‬ ‫سینمای‬ ‫خاطره ای از افشین یداللهی‬ ‫خاطره از ایشــان زیاد دارم‪ .‬افشین چند کار با موسیقی من خوانده که هنوز‬ ‫منتشر نشده است‪ .‬شب قبل از مرگش با هم صحبت کردیم و او می خواست‬ ‫یکــی از ان ها را دوباره بخواند‪ .‬نزدیک عید و دیالوگ بینمان این گونه بود‪ :‬من‬ ‫گفتم‪« :‬حاال وقت بسیار است! بعد از برگشتن از سفرهایمان انجام می دهیم»‪،‬‬ ‫گفت‪« :‬االن صدایم اماده اســت»‪ ،‬گفتم‪« :‬االن روحمان اماده نیست‪ ،‬کمی‬ ‫استراحت کنیم‪ ،‬بعد‪ .»...‬اکنون افسوسش برایم باقی مانده است‪ .‬ادم به این نتیجه‬ ‫می رسد که زمان هیچ گاه برای ما متوقف نمی شود‪.‬‬ ‫انتشارقطعاتافشینیداللهی‬ ‫بــا خانواده اش‪ ،‬برادرش (ناصرخــان یداللهی) و پدر گرامی شــان درحال انجام‬ ‫هماهنگی هایی هستیم‪ .‬یکی‪ ،‬دو قطعه دیگر هم با بچه های دیگری خوانده است که‬ ‫داریم همه این ها را جمع اوری و به یک البوم با صدای افشین یداللهی تبدیل می کنیم‬ ‫تا برای ان هایی که ایشان را دوست دارند یادگاری بماند‪.‬‬ ‫محمدرضا فروتن شبانه روز زحمت می کشید‬ ‫محمدرضا فروتن صدای منحصربه فرد و خاصی دارد؛ اما به هرحال برای خوانندگی‬ ‫تمام جوانب باید در کنار هم باشند و هر کسی که می خواهد خواننده شود نیاز به کار‬ ‫کردن زیاد دارد‪ .‬محمدرضا فروتن در این پروژه شبانه روز زحمت می کشید تا کار خوبی‬ ‫را تولید کند‪ .‬همچنین قرار است در البوم بعدی اش دوباره با هم همکاری داشته باشیم‪.‬‬ ‫همکاری با افشین یداللهی‬ ‫اخیرًا البوم همایون شجریان و افشین یداللهی منتشر شده است که ای کاش‬ ‫زنده بود؛ چون خیلی دوست داشت این البوم هم منتشر شود‪ .‬البوم اقای فروتن‬ ‫که اسفندماه منتشر شد هم با اهنگ سازی من‪ ،‬شعر اقای یداللهی‪ ،‬تنظیم اقای‬ ‫سیروان خســروی و ملودی های من و امیرمیالد نیکزاد بود و انتشار ان ‪8-7‬‬ ‫ســال طول کشید که این البوم دو‪ ،‬سه هفته قبل از مرگش منتشر شد‪ .‬من از‬ ‫سال ‪ 1378‬کار با افشین یداللهی را شروع کردم و خیلی با هم دوست بودیم و‬ ‫کارهای زیادی در تیتراژهای برنامه های ترکیبی سال ‪ 1378-88‬ساختیم‪ .‬حدود‬ ‫‪ 9‬سال با هم بودیم‪ .‬با خواننده های تازه کار مثل ارسطو امیری در ساخت ‪7-6‬‬ ‫قطعه همکاری داشتیم که هنوز منتشر نشده و ساخت ان ها هم ‪ 6-5‬سال طول‬ ‫کشــید‪ .‬انگار شانس افشین در کارهایش این طوری بوده که تقریبا ‪ 8-7‬سال‬ ‫طولمی کشید‪.‬‬ ‫یک سورپرایز جدید!‬ ‫مشغول کار بر روی یک برنامه استعدادیابی هستیم که به زودی خبرش پخش‬ ‫می شود‪ .‬محمدرضا گلزار عزیز هم به عنوان مجری ان برنامه است‪ .‬با مدل و پروداکشن‬ ‫زیاد درحال پیش تولید ان هســتیم‪ ،‬ان شاءاهلل تا یکی‪ ،‬دو ماه دیگر فیلم برداری اش‬ ‫شروع می شود و خبرهایش بیشتر پخش می شود‪.‬‬ ‫سرایت وسواس و طول کشیدن کارها‬ ‫کســانی که با یک تیم کار می کنند‪ ،‬بر طبق وســواس ان تیم‪ ،‬ان ها هم‬ ‫وسواســی می شوند و خواننده ها هم ناخواسته از وسواس ما وسواسی می شوند‬ ‫و همین موجب طول کشیدن کارها می گردد؛ مثل محمدرضا فروتن که خیلی‬ ‫حساس می شد‪ .‬من و افشین هم حساسیت هایی را در کار خودمان داشتیم‪ .‬یکی‬ ‫از حیف های زندگی من و خیلی از هنرمندان‪ ،‬مرگ افشین یداللهی بود؛ واقعا‬ ‫خیلی زود بود‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪51‬‬ ‫گفتگو‬ ‫زیروبم موفق ترین پیانیست جهان‪ :‬ریچارد کالیدرمن‬ ‫ِ‬ ‫تهیه کننده ها اسمم را‬ ‫دوست نداشتند!‬ ‫سایت رسمی ریچارد کالیدرمن‪ ،‬ایریش اگزمینر‪ ،‬اگزکیوتیوز‪ ،‬کامپلیت فرانس‪ ،‬کایروسین و کیتاراچ کیو‬ ‫مترجم‪ :‬فرشته اخوان‬ ‫ریچارد کالیدرمن (‪ )Robert Louis Philippe Pagè s‬در ‪28‬دسامبر‪ 1953‬در پاریس متولد شد‪ .‬او از کودکی با پیانو‬ ‫بزرگ شده است‪ .‬پدرش معلم پیانو بود و با اموزش نواختن پیانو به او در سنین کودکی‪ ،‬موفقیت های اتی پسرش را رقم زد‪.‬‬ ‫گفته می شود که ریچارد در سن ‪ 6‬سالگی می توانست زبان موسیقی را ماهرانه تر از زبان اصلی اش (فرانسوی) بخواند‪ .‬در‬ ‫‪ 12‬سالگی در کنسرواتوار پاریس (هنرستان عالی موسیقی) قبول و اولین جایزه اش را برنده شد‪ .‬قرار بود که او یک پیانیست‬ ‫کالسیک شود؛ اما کمی بعد‪ ،‬در کمال تعجب همگان‪ ،‬او در کنار تمرینات کالسیکش‪ ،‬به موسیقی معاصر روی اورد‪.‬‬ ‫پدرش خیلی زود بیمار شد و نتوانست از لحاظ مالی پسرش را‬ ‫حمایت کند؛ بنابراین ریچارد برای ادامه زندگی به عنوان نوازنده‬ ‫با سایر موزیسین ها شروع به کار کرد‪ .‬استعداد او خیلی زود توجه‬ ‫همگان را به خود جلب کرد و ســتارگان بزرگ فرانسوی مانند‬ ‫«میشل ســاردو»‪« ،‬تیِری لِلوران» و «جانی هالیدی» خواهان‬ ‫همکاری با او به عنوان نوازنده شدند‪.‬‬ ‫در ســال ‪ 1976‬که روزها به عنوان کارمند بانک و شب ها با‬ ‫گروه راک تمرین می کــرد زندگی اش تغییر مهیجی پیدا کرد؛‬ ‫«اولیویه توسان»‪ ،‬تهیه کننده مشهور فرانسوی‪ ،‬از او درخواست‬ ‫ضبط یک قطعه الالیی مالیم با پیانو را کرد که این قطعه را «ُپل‬ ‫ سنُنویل» برای دختر تازه متولدشده اش «ادِلین» نوشته بود‪.‬‬ ‫دی ِ‬ ‫نام این قطعه «‪ »Ballade pour Adeline‬است که ریچارد‬ ‫پس ان برامد و ‪ 22‬میلیون نسخه از ان در ‪ 38‬کشور‬ ‫به خوبی از ِ‬ ‫مختلف به فروش رفت‪ .‬کالیدرمن در ابان ماه سال ‪ 1390‬در برج‬ ‫میالد تهران به همراه گروه ‪ 16‬نفری به اجرای کنسرت پرداخت‪.‬‬ ‫او یک ســبک «رمانتیک جدید» را ایجاد کرد که تلفیقی از‬ ‫«امضای خودش» با اســتانداردهای موسیقی کالسیک و پاپ‬ ‫اســت‪ .‬لقب او «شاهزاده عاشــقانه ها» است و کنسرت های او‬ ‫بسیار تماشایی و شکوهمند است‪ .‬در کتاب گینس از او به عنوان‬ ‫«موفق ترین پیانیست جهان» یاد شده است‪ .‬او در مارس ‪2018‬‬ ‫در بخارست‪ ،‬پایتخت رومانی‪ ،‬کنسرت خواهد داشت‪ .‬در ادامه راجع‬ ‫به تغییر نامش و رویکرد او در موسیقی به گفتگو نشسته ایم که به‬ ‫خواندنشدعوتید‪.‬‬ ‫‪52‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫تاثیر والدین در شکل گیری شخصیت هنری «فی فی»‬ ‫پدرم نوازنده ای پیشگام در اکاردئون بود؛ اما اغلب پیانو می نواخت‪ .‬پیانو همیشه یکی از‬ ‫اجزای اصلی اسباب و اثاثیه منزلمان بود‪ .‬ما در رومن ویل‪ ،‬یکی از شهرهای حومه پاریس‬ ‫زندگی می کردیم‪ .‬من شیفته کلیدهای سفید و سیاه پیانو شده بودم‪ .‬پدر و مادرم بدون هیچ‬ ‫اجباری‪ ،‬بسیار ماهرانه من را به سمت اموختن پیانو سوق دادند‪ .‬والدینم به من یاد می دادند‬ ‫به مدت زمانی که صرف اموختن پیانو می کنم احترام بگذارم‪ .‬گاهی از من می خواســتند‬ ‫که فوتبال بازی با دوستانم را متوقف کنم و نواختن پیانو را تمرین کنم و من نیز اطاعت‬ ‫می کردم؛ چون می دانستم که ان ها صالحم را می خواهند‪ .‬در مدرسه خیلی باهوش نبودم‬ ‫و هیچ اســتعدادی در ریاضی‪ ،‬فیزیک و غیره نداشتم‪ .‬والدینم امیدوار بودند که موسیقی‪،‬‬ ‫به خصوص پیانونوازی‪ ،‬بتواند در اینده زندگی من را بسازد‪.‬‬ ‫قطعه ای که مسیر حرفه ای را هموار کرد‬ ‫من هیچ ارزویی غیر از هرچه بهتر نواختن پیانو نداشتم‪ .‬واقعا قصد ستاره شدن نداشتم و از‬ ‫اینکه یک نوازنده بودم و در گروه های مختلف پیانو می نواختم خوشحال بودم؛ اما سرنوشت‬ ‫بود که «اولیویه توسان» من را برای اجرای قطعه «‪ »Ballade pour Adeline‬انتخاب‬ ‫کرد و متعاقب ان‪ ،‬درب های زیادی در مسیر حرفه ای ام برایم گشوده شد‪.‬‬ ‫احساس پدر و دختری به قطعه سرنوشت ساز‬ ‫در این اهنگ ‪ 150‬ثانیه ای‪ ،‬چیزی ملموس و واضح وجود دارد که ان را به ارامشی ابدی‬ ‫و جاودان تبدیل می کند‪ .‬ادلین‪ ،‬امروز نزدیک به ‪ 40‬ســال دارد و ما با هم در یک برنامه‬ ‫تلویزیونی حاضر شدیم؛ چون مردم خیلی دوست داشتند او را بهتر بشناسند‪.‬‬ ‫گفتگو‬ ‫فروش ‪ 22‬میلیون نسخه ای!‬ ‫هنوز هم حرف «اولیویه توســان» را به یاد دارم که می گفت بیایید تالش‬ ‫کنیم یک قطعه زیبا بسازیم اما انتظار نداشته باشید که بیش از ‪ 10‬هزار نسخه از‬ ‫ان به فروش برسد‪ .‬صادقانه بگویم‪ ،‬هیچ کداممان حتی فکرش هم نمی کردیم‬ ‫که بیش از ‪ 20‬میلیون نسخه از ان به فروش برسد و فرصتی برایم فراهم کند‬ ‫که بتوانم در ‪ 35‬سال گذشته‪ ،‬بیش از ‪ 1000‬قطعه ضبط کنم و بیش از ‪2000‬‬ ‫کنسرت اجرا داشته باشم‪.‬‬ ‫موسیقی‪ ،‬ابزاری برای برقراری ارتباط با جهان‬ ‫مردم در سراسر جهان با زبان های متفاوتی صحبت می کنند و کار ساده ای‬ ‫نیســت که بتوان برای مثال‪ ،‬فقط با زبان انگلیسی با همه ان ها ارتباط برقرار‬ ‫کرد؛ اما در مورد من‪ ،‬موسیقی‪ ،‬زبان و ابزارم برای برقراری ارتباط با جهان است‪.‬‬ ‫من به ژانرهای مختلف موســیقی در سراسر جهان گوش می دهم و از طریق‬ ‫موسیقی‪ ،‬نوع ارتباط با انسان ها را درک می کنم و سپس می توانم به روش خودم‬ ‫به ان ها جواب بدهم‪.‬‬ ‫تغییر مسیر از موسیقی کالسیک به راک‬ ‫در ‪ 15‬ســالگی حس کردم که می خواهم کاری متفاوت انجام بدهم؛ پس‬ ‫با چند نفر از دوستانم یک گروه راک تشکیل دادم‪ .‬زمان سختی را گذارندم و‬ ‫اندک پولی که به دست می اوردیم صرف خرید وسایل موسیقی می شد‪ .‬به همین‬ ‫خاطر‪ ،‬تغذیه من خیلی بد شده بود و عمدتا ساندویچ می خوردم که درنهایت زخم‬ ‫معده گرفتم و مجبور شدم در ‪ 17‬سالگی عمل کنم‪ .‬اکنون خیلی خوشحالم که‬ ‫کودکان برای یادگیری و تمرین موسیقی از اهنگ های من استفاده می کنند‪.‬‬ ‫من اغلب در کنسرت هایم از پیانیست های جوان دعوت می کنم تا با من روی‬ ‫صحنه اجرا کنند‪ .‬در کل‪ ،‬اگر حضورم در کنسرواتوار پاریس نبود‪ ،‬امروز در این‬ ‫جایگاهی که هستم نبودم‪.‬‬ ‫ستاره شدن و احساس بعد از شهرت‬ ‫پدرم ارزو داشت که من یک نوازنده پیانو‬ ‫شوم و خودم هم فقط همین را می خواستم‪.‬‬ ‫هیچ کس فکر نمی کــرد که من این گونه‬ ‫مشهور شوم‪ .‬ان زمان‪ ،‬من کمی خجالتی‬ ‫بودم و با این حس شــهرت خیلی راحت‬ ‫نبودم و حتی امروز هم از اینکه شــناخته‬ ‫بشوم خیلی احساس راحتی نمی‪‎‬کنم‪ .‬پدرم‬ ‫زمانی که ‪ 40‬ساله بود فوت شد و هیچ وقت‬ ‫موفقیت من را ندید؛ اما هیچ شکی نیست‬ ‫که اکنون بسیار به من افتخار می کند‪.‬‬ ‫اجرای زنده یا ضبط در استودیو؟‬ ‫هنوز هم عاشــق اجرای زنده روی صحنه هســتم؛ چون می توانم تماس‬ ‫مستقیمی با مخاطبانم داشته باشم‪ .‬من دوست دارم در کنسرت ها و یا در ارکستر‬ ‫ســمفونی ها‪ ،‬ریتم و ضرب اهنگ و سبک های مختلفی را با هم ترکیب کنم‬ ‫که انواع احساسات را دربر بگیرد‪ .‬مواقعی هم که در استودیو قطعه ای را ضبط‬ ‫می کنم دوست دارم قبل از ضبط‪ ،‬به اندازه کافی وقت داشته باشم تا بر چیزی‬ ‫که می خواهم بنوازم کامال مسلط شوم؛ نه اینکه فقط متکی به نت های نوشته‬ ‫شده باشم‪.‬‬ ‫تغییر نام از «فلیپ پیِژه» به «ریچارد کالیدرمن»‬ ‫تهیه کنندگان موســیقی اســم «فلیپ پیِژه» را دوست نداشتند؛ زیرا تلفظ‬ ‫ان در زبان های دیگر ســخت بود و گاهی در زبان های مختلف دچار اشتباه‬ ‫معنایی می شد؛ بنابراین نام خانوادگی مادربزرگم‪ ،‬کالیدرمن‪ ،‬را برایم انتخاب‬ ‫کردند و چون دیدند نام «فیلیپ کالیدرمن» زیاد مناسب نیست‪ ،‬اسم کوچکم‬ ‫را هم به ریچارد تغییر دادند و این گونه بود که «ریچارد کالیدرمن» متولد شد‪.‬‬ ‫درواقع‪ ،‬دوستانم من را بر اساس اسم خودم‪ ،‬فیلیپ‪« ،‬فی فی» صدا می زنند؛ اما‬ ‫تهیه کنندگانم به من ریچارد می گویند‪.‬‬ ‫وسایل رفاهی سفر از نوع کالیدرمن!‬ ‫وســیله رفاهی ضروری برای من‪ ،‬کیبورد‬ ‫است‪.‬درواقعچوننمی توانمباپیانویاکوستیکم‬ ‫پروازکنمالزماستکهیکپیانودیجیتالبرای‬ ‫خودم فراهم کنم‪ .‬امروزه پیانوهای دیجیتالی با‬ ‫کیفیتی وجود دارند که به من اجازه می دهند تا‬ ‫درشبیاهنگامصبحزود‪،‬بدونایجادمزاحمت‬ ‫برای همسایگان‪ ،‬به تمرین بپردازم‪ .‬اگر در اتاق‬ ‫هتلمپیانونداشتهباشم‪،‬احساسراحتینمی کنم‪.‬‬ ‫همچنین دوست دارم صبح ها اب پرتقال تازه و‬ ‫ابمعدنیبنوشم‪.‬‬ ‫نبوغ یا شانس؟‬ ‫جوان معمولی بودم؛ اما شانس‬ ‫قطعا من یک نابغه نبودم‪ .‬من یک‬ ‫ِ‬ ‫پیانیست ِ‬ ‫اوردم که پدرم معلم پیانو بود‪ .‬به عالوه‪ ،‬همیشه باید بسیار زیاد تمرین می کردم؛‬ ‫حداقل روزی ‪ 3‬ساعت و اکنون هم زیاد تمرین می کنم؛ زیرا تکرار و تمرین از‬ ‫ملزومات شغل من است‪.‬‬ ‫بازنشستگی یا ادامه کار و اجرا روی استیج؟‬ ‫من بدون داشتن اجراهایم‪ ،‬کسل می شوم‪ .‬تا جایی که وضعیت سالمتی ام‬ ‫اجازه دهد در کشورهای مختلف اجرا خواهم داشت؛ اما هرچه بیشتر پا به سن‬ ‫می گذارم این کار سخت تر می شود‪.‬‬ ‫اقدامات الزم جهت امادگی برای اجراها و برگزاری تورها‬ ‫دویدن‪ ،‬تنیس و دوچرخه سواری از ورزش هایی بود که انجام می دادم تا خودم‬ ‫را متناســب نگه دارم؛ اما اخیرا به توصیه دکتر‪ ،‬این ورزش ها را کنار گذاشتم‬ ‫و مربی فیتنســی دارم که به منزلم می اید و تمرینات الزم برای ســامتی و‬ ‫تناسب اندام را به من اموزش می دهد‪.‬‬ ‫شایعهبوتاکس!‬ ‫خیر‪ ،‬اصال! من فقط سالم زندگی می کنم و ژن خوبی دارم‪ .‬مردم حسودند؛‬ ‫مثل همان هایی که به موسیقی من اهانت می کنند‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪53‬‬ ‫هنر معاصر‬ ‫عشق‪ ،‬خشم‪ ،‬سکوت و دردهای‬ ‫مارینا ابراموویچ‬ ‫شادی بلوطی‪ /‬کارشناس نقاشی‬ ‫پرفرمنس ارت (‪)Performance Art‬‬ ‫پرفرمنس ارت توسط نقاشان و مجسمه سازان اوانگارد ‪ ۱۹۶۰‬و از هنرهای‬ ‫تصویری اغاز گشت‪ .‬به شکل جدی بیشترین تاثیر در تکامل این فضا توسط‬ ‫«الن کاپرو» و با پایه گذاری «هپنینگ» (که پیشــتر در همین مجله بدان‬ ‫پرداختیم) شکل گرفت‪ .‬ارائه تعریف قطعی از فضاهای بیناژانری امکان پذیر‬ ‫نیست اما تعریف پرفرمنس ارت در «فرهنگ کمبریج» شاید یکی از کامل ترین‬ ‫تعاریفی باشد که از این هنر ارائه شده است‪:‬‬ ‫«پرفرمنس ارت عناصری از هنرهای تصویری‪ ،‬دیداری‪ ،‬شنیداری‪ ،‬اجرایی‪،‬‬ ‫فرهنگ عامه و زندگی روزمره را با یکدیگر ترکیب می کند تا ان را به وسیله‬ ‫بــدن هنرمند‪ ،‬که صرفا ابزار هنری اســت؛ و ذهن وی که دارای ســاختار‬ ‫ایدئولوژیک است‪ ،‬ارائه دهد‪ .‬اجرای پرفرمنس می تواند در هر مکانی و در هر‬ ‫مدتی از زمان نشان داده شود‪ .‬همچنین می تواند به طور کامل «هنر مفهومی»‪،‬‬ ‫که هستی ان فقط در ذهن اجراکننده است‪ ،‬باشد‪«».‬مارینا ابراموویچ» یکی از‬ ‫شاخص ترین پیشگامان این هنر است که با بیش از سه دهه فعالیت‪ ،‬به عنوان‬ ‫«مادر پرفرمنس ارت» شناخته می شود‪.‬‬ ‫عاشقانه ها‬ ‫ســرانجام در ‪ ۱۹۸۸‬پس از حدود ‪ ۱۲‬سال همراهی و همکاری‪ ،‬مارینا و‬ ‫اوالی در یک اجرای مشــترک با عنوان «عاشــقانه ها‪ ،‬قدم زدن روی دیوار‬ ‫چین» از یکدیگر جدا شدند‪.‬‬ ‫در این اجرا ابراموویچ از ســمت شرقی دیوار چین و اوالی از سمت غربی‬ ‫دیوار به قصد مالقات با یکدیگر به سمت مرکز دیوار به راه افتادند و پس از‬ ‫‪ ۹۰‬روز به هم رسیدند تا در یک اجرا برای همیشه از یکدیگر خداحافظی کنند‪.‬‬ ‫‪54‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫ماریناابرامویچ‬ ‫مارینــا ابراموویــچ (‪Marina‬‬ ‫‪ ،)Abramovic‬متولد ‪ ،۱۹۴۶‬هنرمند‬ ‫یوگوسالوی تبار ساکن نیویورک است‬ ‫که از اوایل دهه‪ ۱۹۷۰‬خلق اثار پرفرمنس‬ ‫را به صورت حرفه ای اغاز کرد و به عقیده‬ ‫بسیاری منتقدان این ابراموویچ بود که در‬ ‫شناساندن این هنر به دنیا نقش اساسی‬ ‫ایفا کرد‪.‬‬ ‫اکثر اجراهای مارینا با دربرداشــتن‬ ‫مفاهیم عشــق‪ ،‬خشــونت و سکوت‬ ‫محض با رابطه میان پرفرمر (اجرا کننده‬ ‫پرفرمنــس) و مخاطب‪ ،‬مفاهیم ذهنی‬ ‫همچنین توانایی ها و قابلیت های بدن را‬ ‫مورد کاوش قرار می دهند‪.‬‬ ‫ابراموویچ کتاب زندگی نامه اش را با همراهی «جیمز کاپالن» تحت عنوان‬ ‫«عبور از دیوارها» منتشر کرده است‪ .‬در این کتاب رنج ها و مشقت های یک‬ ‫زن تا رسیدن به قله های موفقیت‪ ،‬در عین صداقت و سادگی روایت شده اند‪.‬‬ ‫وقتی ابراموویچ ‪ ۱۴‬ساله بود‪ ،‬پدرش او را جهت اموزش نقاشی‪ ،‬نزد «فیلو‬ ‫فیلیپوویچ» برد‪ .‬فیلیپوویچ بوم نقاشی را کف اتاق قرارداد و روی ان رنگ های‬ ‫قرمز و زرد و سیاه پاشید‪ .‬سپس روی تابلو بنزین ریخت و بوم را اتش زد! و رو‬ ‫به مارینا کرد و گفت‪« :‬این یک غروب است‪».‬‬ ‫او بعدها درباره این تجربه گفت‪« :‬این اتفاق به من اموخت فرایند مهم تر از‬ ‫نتیجه است‪ .‬هنر ممکن است از هر یا هیچ چیزی ساخته شود‪.‬‬ ‫مارینا مدتی به نقاشی مشغول بود اما محدودیت های این مدیا در نهایت او را‬ ‫وادار به تغییر فضا کرد‪.‬ابراموویچ در اکادمی هنرهای زیبای بلگراد اموزش دید‪.‬‬ ‫وی در سال ‪ ۱۹۷۶‬بعد از رفتن به امستردام و اشنایی با هنرمند المانی تبار‪،‬‬ ‫«فرانــک اووه الیزیپه» معروف بــه اوالی (‪ ،)Ulay‬با اجراهای رادیکال و‬ ‫خالقانه مشترکشان به شهرت رسید‪.‬‬ ‫هنر معاصر‬ ‫هنرمند حاضر است‬ ‫در مــاه می ‪ ۲۰۱۰‬در موزه هنــر مدرن نیویورک‬ ‫ابراموویچ پرفرمنسی را با عنوان «هنرمند حاضر است»‬ ‫اجرا کرد‪ .‬وقتی مخاطبان به فضای موزه وارد شــدند‬ ‫هنرمند در مقابل یک صندلی خالی حاضر بود و منتظر!‬ ‫مخاطبان داوطلب اجازه داشتند که در صندلی خالی‬ ‫مقابل مارینا بنشینند‪ .‬در طول این اجرا که ‪ ۷۳۶‬ساعت‬ ‫و ‪ ۳۰‬دقیقه طول کشید‪ ،‬هزار و پانصد و شصت و پنج‬ ‫نفر در چشمان مارینا نگاه کردند که بیشتر انها گریستند‬ ‫اما مارینــا‪ ،‬پس از عبور از چهاردهه فعالیت و تحمل‬ ‫ســختی ها و رنج ها‪ ،‬بدون هیچ واکنشی در چشمان‬ ‫مخاطبمی نگریست‪.‬‬ ‫«اوالی»‪ ،‬زوج هنری مارینا از این اجرا مطلع شده‬ ‫و تصمیم می گیرد به عنوان مخاطب داوطلب در مقابل‬ ‫مارینا بنشــیند‪ .‬ابراموویچ که بعد از گذشته بیش از‬ ‫ده سال با اوالی دیدار می کرد به شدت به گریه افتاد و‬ ‫پس از رفتن اوالی این اجرا را به پایان رساند‪.‬‬ ‫ویدیوی این لحظه به عنوان یکی از عاشقانه ترین‬ ‫پرفرمنس های تاریخ هنر شهرت دارد‪.‬در مجموع حدود‬ ‫هشتصد و پنجاه هزار نفر از این پرفرمنس دیدن کردند‪.‬‬ ‫ریتم صفر‬ ‫بدون تردید یکــی از چالش برانگیز ترین اجراهای‬ ‫تاریخ هنر‪ ،‬ریتم صفر است‪ .‬او در این اجرا ‪ ۷۲‬شیء را‬ ‫روی میز یک گالری قرار داد‪ .‬در ریتم صفر که تحت‬ ‫عنوان «در اختیار مخاطب» نیز شــناخته می شــود‪،‬‬ ‫مخاطب مجاز بود با استفاده از اشیا موجود‪ ،‬با هنرمند‬ ‫رفتار کند‪ .‬این اجرا ترویج خشونت نبود اما قصد داشت‬ ‫در بیانیه ای جســورانه و عمیق خوی خشن انسان در‬ ‫لحظه ای که «امکان» ابراز دارد را به نمایش بگذارد‪ .‬از‬ ‫طرفی فرار مخاطبین در پایان اجرا برای مواجه نشدن‬ ‫با هنرمند‪ ،‬طعنه تلخی بود به بی مسئولیتی انسان نسبت‬ ‫به واقعیت هایی که خود مسبب ایجاد ان ها شده است‪.‬‬ ‫مارینا درباره این اجرا می گوید‪:‬‬ ‫«در حین این اجرا احساس کردم به معنای واقعی‬ ‫کلمه مــورد هجوم قرار گرفته ام‪ .‬حتی شــخصی از‬ ‫مخاطبین تفنگ را به ســمت ســرم نشانه گرفت و‬ ‫مخاطب دیگری ان را از دستش گرفت و دور انداخت‪.‬‬ ‫بعد از ‪ ۶‬ساعت من ایستادم و بین تماشاگران راه رفتم‪.‬‬ ‫همه ان هــا از من فاصله می گرفتند و به ندرت حتی‬ ‫قدرت نگاه کردن به من را داشتند‪».‬‬ ‫بالکان باروک‬ ‫یکی دیگر از مهم ترین اجراهای ابراموویچ «بالکان باروک» نام دارد که در سال ‪ ۱۹۹۷‬اجرا شده‬ ‫است‪ .‬مارینا در فضای یک گالری‪ ،‬روی تلی از هزار و پانصد استخوان گاو نشست و ‪ ۴‬روز متوالی انها‬ ‫را با اب و برس شست و شو داد‪ .‬در حالی که یک اهنگ قومی اسالو را که از کودکی به خاطر داشت‬ ‫زیرلب زمزمه می کرد و تصاویری از پدر و مادرش (که هر دو در جنگ ها نقش مهمی داشتند) پشت‬ ‫سر هنرمند‪ ،‬بر روی دیوار نشان داده می شد‪ .‬فضای متعفن و بوی شدید و تجربه غیر عادی در فضای‬ ‫زیرزمین گالری که هیچ هنرمند دیگری تجربه نکرده بود‪ ،‬در ارجاع مستقیم به مقوله جنگ‪ ،‬پیام «باید‬ ‫اگاهی مان را شست وشو دهیم» را به مخاطب منتقل می کرد‪.‬این اجرا تنها برای کشته شدگان بالکان‬ ‫ن نکته که تمام زیر پای‬ ‫نبود بلکه ادای دینی بود به تمام بی گناهان کشته شده در جنگ ها و یاداوری ای ‬ ‫ن همنوعانمان‪ ،‬که ناخواسته بر روی انها قدم می گذاریم‪ .‬ردی از خون که نه‬ ‫بشر پر است از استخوا ‬ ‫تنها پاک می شود‪ ،‬بلکه در گذر زمان بوی تعفن ان تشدید می شود‪.‬این اجرا جایزه شیر طالی بی ینال‬ ‫ونیز را به خود اختصاص داد‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪55‬‬ ‫معرفی سبک‬ ‫فوتوریسم‬ ‫مقدمه‪ :‬فوتوریســم (‪ )Futurism‬یا همان «اینده نگری» یکی از مهم ترین و‬ ‫اوانگاردترین سبک های تاریخ هنر است چراکه بنیان گذاران این سبک تنها هنرمندان‬ ‫دوره مدرنیسم محسوب می شوند که نه تنها منتقد ماشین و زندگی ماشینی نبودند‪،‬‬ ‫بلکه این جریان را ستایش می کردند‪ .‬فوتوریست ها در اولین بیانیه خود اعالم کردند‪:‬‬ ‫«شکوه جهان‪ ،‬غنا گرفته از یک زیبایی تازه است‪ :‬زیبایی سرعت‪ .‬اتومبیلی غرنده‬ ‫که انگار به ســرعت گلوله توپ حرکت می کند‪ ،‬به مراتب زیباتر از مجسمه زیبایی‬ ‫ساموتراس است‪ ».‬برای اشنایی بیشتر با این سبک هنری‪ ،‬با نگاهی به منابع معتبر‪،‬‬ ‫به تشریح هرچه بیشتر ان خواهیم پرداخت‪ .‬کلیات این تعاریف از «شورشیان هنر‬ ‫قرن بیستم» اثر لوردانا پارمزانی‪« ،‬هنر مدرن» نوربرت لینتن‪« ،‬هنر مدرنیسم» ساندرو‬ ‫تو جوی زبان نو» رویین پاکباز‬ ‫بکوال‪« ،‬تاریخ هنر نوین» یوروار ادرناسن و «در جس ‬ ‫استخراج شده است‪.‬‬ ‫فوتوریسم در نقاشی و مجسمه‬ ‫از نخستین لحظات پیدایش فوتوریسم‪ ،‬حجم نگری در بطن نقاشی و‬ ‫پیکر تراشــی ان تاثیر داشت‪ .‬البته الزم به ذکر است که این حجم نگری‬ ‫با بعد پردازی در کوبیسم بسیار متفاوت است زیرا در اینجا مقصود نمایش‬ ‫حرکت و پویایی در ســطح دو بعدی اســت‪ ،‬نه صرفا نمایش چند پالن‬ ‫هم زمان از یک زاویه دید‪.‬‬ ‫مجسمه های فوتوریسم نیز به همین گونه اند‪ .‬وجود خطوط تیز و فرم‬ ‫مثلثی در ســازه ها موجب شده اســت در حین ایستایی‪ ،‬توهم حرکت در‬ ‫شــیء ایجاد شود‪ .‬بوچونی در تابلوهایی نظیر «شهر بر می خیزد» و یا در‬ ‫مجسمه هایی هم چون «صور یگانه از استمرار در فضا» و نیز هنرمندانی‬ ‫نظیر باال و کارا دست به خلق ترکیباتی پویا زدند که مغایر با ایستایی موجود‬ ‫در تحلیل کوبیستی بود‪ .‬تحرک موجود در اثار فوتوریستی مخاطب را به‬ ‫شکل عجیبی به درون اثر می کشد و درگیر هیجانات و همهمه ها می کند‪.‬‬ ‫مصداق بارز این اتفاق‪ ،‬در تابلوی «مراسم خاکسپاری گالی اشوبگر» اثر‬ ‫«کارلو کارا» مشهود است‪.‬‬ ‫فوتوریسم در دیگر هنرها‬ ‫اغاز سبک‬ ‫گروهی از هنرمندان و ادیبان فوتوریسم را‬ ‫در ‪ ۱۹۰۹‬در میــان پایه گذاری کردند‪ .‬مبنای‬ ‫نظریه های این جنبــش از بین بردن تمامی‬ ‫ارزش های ایستا‪ ،‬واپس گرا و کهنه سنتی متعلق‬ ‫به دوران گذشــته (مانند موزه ها‪ ،‬کتابخانه ها‪،‬‬ ‫شهرهای تاریخی و ‪ )...‬با هدف خلق موقعیتی‬ ‫جدید در هنر پایه اسطوره ماشین و سرعت بود‪.‬‬ ‫این پویایی و تحرک تبدیل به ابزاری مفهومی‬ ‫و فرمــی (عینی) گردید که قــادر به معرفی‬ ‫عناصر معاصر و مدرن در اثر بود‪.‬فوتوریست ها‬ ‫در بســیاری زمینه ها از جمله ادبیات‪ ،‬نقاشی‪،‬‬ ‫عکاســی‪ ،‬مجسمه سازی‪ ،‬ســفالگری‪ ،‬تئاتر‪،‬‬ ‫موسیقی و معماری فعالیت داشتند‪.‬‬ ‫در فضایــی اکادمیک و راکد که هنرمندان‬ ‫جوان برای همراهی بــا زمانه خود مجبور به‬ ‫مهاجــرت و اقامت در پاریس بودند‪ ،‬تولد یک‬ ‫جنبش اوانگارد مانند فوتوریسم در ایتالیا‪ ،‬ارزشی‬ ‫در حد اعالن جنگ واقعی و قطع رابطه ای کامل‬ ‫در مواجهه با گذشته داشت‪.‬فوتوریسم ایتالیایی‬ ‫از همکاری بین شاعری به نام «فیلیپو تومازو‬ ‫مارینتــی» و هنرمندانی هم چون جاکوموباال‪،‬‬ ‫اومبرتو بوچونی‪ ،‬کارلو کارا و لوئیچی روســولو‬ ‫ظهور پیدا کرد‪.‬در بیانیه فوتوریسم مارینتی و‬ ‫همراهانش با نفی مطلق تاریخ اعالم کردند این‬ ‫تاریخ باید درون ارزش ها و بناهای خویش دفن‬ ‫شود تا فرم های جدید در اینده پدید ایند‪ .‬از این رو‬ ‫در اثارشان اعم از نقاشی یا مجسمه سازی‪ ،‬شعر‬ ‫یا ادبیات‪ ،‬موسیقی یا رقص‪ ،‬عکاسی یا تئاتر و‬ ‫معماری عناصر پویا همواره به شکل بی قید و‬ ‫شرط در همه جا حاضرند‪.‬‬ ‫‪56‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫فوتوریسم در معماری و در دوران خود از طرح بر روی کاغذ فراتر نرفت‪.‬‬ ‫فکر پیشــنهادی این نوع معماری‪ ،‬تمایل به بلندی و پویایی است که بر‬ ‫مبنای ایجاد تصویری تازه از بناهای ساختمانی و نیز شهرها بود‪.‬‬ ‫در موســیقی نیــز از اواخر قرن نــوزده میالدی لوئیجی روســولو و‬ ‫فوتوریست های دیگربرای نخستین بار از اصوات الکترونیک برای خلق‬ ‫موســیقی استفاده کردند‪ .‬لوئیجی روســولو (‪ )Luigi Russolo‬نقاش‪،‬‬ ‫موسیقی دان و سازنده سازهای ابداعی اهل ایتالیا بود‪ .‬او نویسنده مانیفست‬ ‫«هنر سروصدا» (‪ )The Art of Noisee‬است و با ابداع سازهای نویزی‬ ‫اینتوناروموری از پیشگامان موسیقی نویز تجربی به شمار می رود؛ اما این‬ ‫«فرانچسکو پراتلال» بود که در ‪ 1910‬مانیفستی منتشر کرد که به طور‬ ‫مشــخص «اینده نگری» را تنها در حوزه موســیقی مطرح می نمود‪ .‬به‬ ‫طور کل موسیقی الکترونیک با این نظریه و این که الزام پیشروی در هنر‬ ‫شکستن محدودیت های ان است به وجود امد‪.‬‬ ‫فوتوریسم در ادبیات‬ ‫همان طور که پیش تر نیز اشاره شد‪ ،‬مانیفست فوتوریسم توسط مارینتی‬ ‫تهیه و تدوین شد‪ .‬اما مارینتی که بود؟‬ ‫فیلیپو توماس مارینتی (‪ ،)Filippo Tommaso Marinetti‬شاعر‪،‬‬ ‫نویسنده و نمایشنامه نویس ایتالیایی بود که اثارش در ادبیات از مهم ترین‬ ‫نمونه های فوتوریســم به شــمار می روند‪ .‬اما بدون تردید شاخص ترین‬ ‫نماینده فوتوریسم در ادبیات «مایاکوفسکی» است‪ .‬والدیمیر مایاکوفسکی‬ ‫(‪ )Vladimir Mayakovsky‬شــاعر و درام نویس فوتوریست (اینده‬ ‫گرا) روسی اســت‪ .‬او نه تنها شاخص ترین چهره ی ادبی فوتوریسم‪ ،‬که‬ ‫از پایه گذاران این ســبک هنری نیز محسوب می شود‪ .‬وی در تدوین دو‬ ‫بیانیه ی فوتوریست ها و همچنین معرفی این سبک هنری نقش بسزایی‬ ‫داشت؛ با این وجود خود به تمام اصول و قواعد ان پایبند نبود‪.‬وی معتقد بود‪:‬‬ ‫«هنر باید با زندگی در امیخته شود یا باید در هم امیخته شود یا باید نابود‬ ‫شود!» از سیزده جلد میراث ادبی این شاعر بزرگ‪ ،‬دوازده جلد بعد از انقالب‬ ‫روسیه در ‪ ۱۹۱۷‬منتشر شده اند‪« .‬ابر شلوارپوش» عنوان مشهورترین شعر‬ ‫بلند مایاکوفسکی است حدود ‪ ۱۸‬ماه زمان صرف سرودن ان کرده است‪.‬‬ ‫این شــعر ان قدر مورد توجه قرار گرفت که برخی منتقدان ان را قله شعر‬ ‫روزگار لقب دادند‪.‬‬ ‫خوشنویسی با خودکار‬ ‫علی حسن پور‪ ،‬مدرس انجمن خوشنویسان ایران‬ ‫مقدمه ایبرخوشنویسی‬ ‫خط‪ ،‬زبان دست و زیبایی درون است‪.‬‬ ‫امام علی (ع) می فرمایند‪ :‬خط زیبا برای فقیر‪ ،‬مال‪ ،‬برای غنی‪ ،‬جمال و برای بزرگان‪ ،‬کمال است‪ .‬خوشنویسی‬ ‫به عنوان یکی از ارزشمندترین هنرهایی است که توانسته بار اندیشه و معنی و مفاهیم و علم را به دوش بکشد و‬ ‫در این مسیر خدمت صادقانه نماید‪ .‬در هیچ دینی مثل اسالم به خوشنویسی توجه نشده است؛ ان چنان که خداوند‬ ‫باری تعالی در کتاب عرشی خویش به قلم و انچه بدان نوشته می شود سوگند یاد می کند‪.‬‬ ‫همنشینی این هنر با کالم وحی در قداست ان به عنوان هنر قدسی بر کسی پوشیده نیست‪ .‬این هنر با قدرت‬ ‫نفوذ انکارناپذیرش بر دیدگان و افکار انسان ها در انتقال فرهنگ و ادب از نسلی به نسل دیگر همتی بزرگ داشته‬ ‫است‪ .‬انسان دوستدار زیبایی است و حس ارامش در خوشنویسی بر کسی پوشیده نیست‪ .‬داشتن خط نیکو در‬ ‫ارتباطات و مکاتبات بسیار با اهمیت است؛ تا حدی که شخصیت نیکی از نگارنده مجسم می سازد و رسیدن به‬ ‫حقیقت را سهولت می بخشد‪ .‬در این مجال فرصت مغتنمی پیش امد تا در خدمت دوستان و عالقه مندان عزیز‬ ‫باشیم و نکاتی ضروری خدمتشان عرضه نماییم‪ .‬نگاهی ساده و روشی اسان جهت فراگیری خط تحریری‪ ،‬دغدغه‬ ‫هر فردی است که طالب این هنر کاربردی است که البته با ممارست و پیگیری حاصل خواهد شد‪.‬‬ ‫نکاتی ضروری در اموزش این هنر‪:‬‬ ‫فشار ندادن قلم هنگام نوشتن‬ ‫سرمشق‪ :‬نحوه قرار گرفتن حروف و مفردات در باال و پایین خط زمینه‬ ‫لوازم موردنیاز شامل‪ :‬قلم (مداد سیاه پررنگ‪ ،‬خودکار‪ ،‬روان نویس یا خودنویس)‪،‬‬ ‫کاغذ خط دار مرغوب و زیردستی مناسب‬ ‫قرار دادن مستقیم صفحه در مقابل خود‬ ‫فاصله صفحه تا چشم‪ 30 :‬تا ‪ 40‬سانتیمتر‬ ‫نور کافی‬ ‫در دست گرفتن قلم با توجه به شکل زیر‬ ‫سرمشق را روزی یک ساعت تمرین نمایید‬ ‫برای جلسات اینده مفردات و نحوه ترکیب ان ها شرح داده خواهد شد‪.‬‬ ‫با ارزوی توفیق روزافزون‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪57‬‬ ‫مشاهیر ایران‬ ‫چشم قرن‬ ‫اغاز راه عکاسی‬ ‫برســون در ‪۲۲‬اوت‪ ۱۹۰۸‬متولد شد‪.‬‬ ‫تمرین عکاسی را از ‪ ۱۴-۱۳‬سالگی با‬ ‫یک دوربین کداک کوچک اغاز کرد‪.‬‬ ‫در ‪ ،۱۹۳۰‬پس از اشنایی با هنرمندان‬ ‫سورئالیســم و سفر به امریکا‪ ،‬عکاسی‬ ‫جدی را کشف کرد‪ .‬برسون که پیش تر‬ ‫به عکاســی به دید تفنن نگاه می کرد‪،‬‬ ‫دریافت که این رسانه می تواند یک بیان‬ ‫کامل و صریح و درعین حال شــکلی از‬ ‫هنر با همان ارزش نقاشی باشد‪.‬‬ ‫هنری کارتیه برسون (‪ )Henri Cartier-Bresson‬عکاسی فرانسوی بود‬ ‫که در ابداع و گســترش فوتوژورنالیسم (عکاسی خبری) و همچنین عکاسی‬ ‫لحظه ای و خیابانی نقش اساسی داشت‪ .‬وی بیش از نیم قرن‪ ،‬با دوربین الیکای‬ ‫‪ ۳۵‬میلیمتری خود در جستجوی لحظه های قطعی در زندگی جاری پیرامونش‬ ‫به تماشا نشست و تصاویری متمایز و شــاعرانه ای را جاودانه کرد‪ .‬برسون در‬ ‫کنار این تصاویر‪ ،‬پرتره هایی نیز از مشاهیر ازجمله هانری ماتیس‪ ،‬ژان پل سارتر‪،‬‬ ‫ترومن کاپوتی و ویلیام فاکنر گرفته است‪ .‬بی شک او در شمار پنج نفر نخست‬ ‫عکاســی تاریخ جای دارد‪« .‬تیر عکاسانه» عنوان مجموعه اثار و زندگینامه و‬ ‫نقطه نظرات برســون است که توسط «کلمان شرو» گرداوری شده است و در‬ ‫کنار پایگاه های اینترنتی معتبر‪ ،‬یکی از مهم ترین منابع ما جهت شناخت هرچه‬ ‫بهتر برسون بوده است‪.‬‬ ‫سفر به شوروی‬ ‫پــس از مــرگ اســتالین و پایان‬ ‫جنگ سرد در اتحاد جماهیر شوروی‪ ،‬وارد‬ ‫خاک این کشور شد‪ .‬کارتیه برسون اولین‬ ‫خبرنگاری بود که پس از گشایش مرزها‪،‬‬ ‫عکس هایی از شــوروی در سراسر دنیا‬ ‫منتشر کرد‪ .‬او در طول ‪ ۱۰‬هفته‪ ،‬نزدیک‬ ‫به ‪ ۱۰000‬عکس به ثبت رساند‪.‬‬ ‫عکاسی از جنگ‬ ‫هنری کارتیه برسون‪ ،‬در اولین ماه های شروع ناگهانی جنگ جهانی دوم‪ ،‬به شرق‬ ‫فرانسه رفت تا از لحظات جنگ فیلم و عکس بگیرد؛ ظرف یک سال‪ ،‬فیلم مستندی‬ ‫تحت عنوان «جنگ مضحک» را ساخت؛ تا اینکه در ژوئن ‪ ۱۹۴۰‬اسیر شد و سه سال‬ ‫در اسارت المان ها ماند‪ .‬سومین اقدام به فرار وی موفقیت امیز بود و توانست به فرانسه‬ ‫تحت اشغال بازگردد و به عکاسی از ویرانه ها ادامه دهد‪.‬‬ ‫اواخر عمر‬ ‫تاثیرپذیریازسورئالیسم‬ ‫برسون اعتماد به تصادف و پیشامدها‬ ‫در عکاسی را مدیون نشست با هنرمندان‬ ‫سورئالیست‪ ،‬خصوصا اندره برتون است‪.‬‬ ‫خود درباره این پیشامدها می گوید‪« :‬باید‬ ‫حساس باشید‪ .‬باید غریزی عمل کنید و‬ ‫خود را به شانس دوربین بسپارید ‪ .‬دوربین‬ ‫عکاسی وسیله ای فوق العاده برای این‬ ‫اتفاق عکاسانه است»‪.‬‬ ‫ورای جذابیت بارز این هم زمانی های‬ ‫بجا که عکاس هیچگاه از ان چشم پوشی‬ ‫نمی کند‪ ،‬نزدیکی برسون با سورئالیسم‪،‬‬ ‫طرز فکر او نسبت به ازادی‪ ،‬خشونت‪،‬‬ ‫اهانت و گاهًا بازیگوشی را بیان می دارد‪.‬‬ ‫‪58‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫خبرنگاری‬ ‫در سال ‪ ،۱۹۴۷‬به همراه چند عکاس دیگر ازجمله «رابرت کاپا» و «ویلیام‬ ‫وندیور»‪« ،‬اژانس مگنوم» را تاسیس نمودند‪ .‬در همین دوران بود که تصمیم‬ ‫گرفــت تمام وقت خود را صرف خبرنگاری کند‪ .‬اژانس مگنوم بر یک اصل‬ ‫بنیادی استوار بود‪ :‬رعایت حقوق عکاس‪.‬‬ ‫در همان سال‪ ،‬مگنوم به یکی از مراجع بین‪‎‬المللی در عکاسی خبری مبدل‬ ‫گشت و مسئولیت پوشش خبری بخش‪‎‬های جغرافیایی مختلف را بر عهده‬ ‫گرفتند‪ .‬برســون عهده‪‎‬دار اسیا شد و در زمان اعالم استقالل هندوستان‪ ،‬به‬ ‫بمبئی ســفر کرد‪ .‬در ‪۳۰‬ژانویه‪ ۱۹۴۸‬اجازه مالقات با گاندی را دریافت کرد و‬ ‫کمتر از یک ساعت پس از ان دیدار‪ ،‬یک هندوی افراطی گاندی را ترور کرد‪.‬‬ ‫برسون به شکلی سنجیده به پوشش خبری مراسم پرداخت ‪.‬‬ ‫از دهــه ‪ ۱۹۷۰‬به بعــد‪ ،‬دیگر برای‬ ‫مطبوعات عکاسی نکرد‪ .‬گرچه همیشه‬ ‫دوربین الیکای خود را به همراه داشت‬ ‫و عکاســی می کرد؛ اما بیشتر وقتش را‬ ‫صرف طراحی یا اماده سازی کتاب های‬ ‫جدید می کرد‪.‬‬ ‫ســرانجام هنری کارتیه برسون در‬ ‫‪۳‬اوت‪ ۲۰۰۴‬در سن ‪ ۹۵‬سالگی درگذشت‬ ‫و در مراسمی با حضور دوستان عکاسش‬ ‫(که هیچ یک در ان روز عکسی نگرفتند)‬ ‫به خاک سپرده شد‪ .‬تیتر پاریزین «مرگ‬ ‫غول عکاسی» بود و فرانکفورتر راندشو‬ ‫نوشت‪« :‬چشم قرن بسته شد»‪.‬‬ ‫بدون تردید او یکــی از چهره های‬ ‫ماندگار هنری قرن بیستم بود‪.‬‬ ‫معرفی سبک‬ ‫باموبایلحرفـه ای‬ ‫عکــاسیکنـید‬ ‫شــادی بلوطی | امروزه اکثر انســان ها در هر سن وسالی و در‬ ‫هر نقطه از جهان‪ ،‬یک گوشــی موبایــل در اختیار دارند‪ .‬حضور‬ ‫گوشی های هوشمند نه تنها جای کامپیوترها را گرفت؛ بلکه کم کم‬ ‫به دیگر امکان ها نیز نفوذ کرد‪ .‬یکی از این امکان ها‪ ،‬عکاسی است‪.‬‬ ‫افزوده شــدن دوربین عکاسی به گوشــی های تلفن همراه از همان اغاز با اقبال‬ ‫مصرف کنندگان همراه بود‪ .‬همین اشتیاق موجب شد تا کمپانی های تولید گوشی های‬ ‫موبایل درصدد ارتقا این امکان برایند‪ .‬تا جایی که امروزه کیفیت عکاسی دوربین های‬ ‫موبایل‪ ،‬به یکی از مهم ترین اپشن های رقابتی بین برندهای معتبر جهانی تبدیل شده‬ ‫است‪.‬در این بازار رقابتی‪ ،‬خیلی دور از ذهن نیست که در اینده ای نه چندان دور‪ ،‬همین‬ ‫گوشی های همراه شما جای دوربین های دیجیتال پیشرفته را بگیرند‪ .‬همین موضوع‪،‬‬ ‫کمپانی های فروش لوازم جانبی دوربین ها را به فکر انداخت تا دست به تولید لوازم جانبی‬ ‫برای دوربین های موبایل بزنند‪ .‬چند سالی است که لنز های مخصوص گوشی های‬ ‫تلفن همراه‪ ،‬با قیمت مناسبی وارد بازار شده اند؛ اما با وجود قیمت مناسب‪ ،‬کمتر کسی از‬ ‫وجود ان ها مطلع است‪ .‬طراحی این لنزها به شکل گیره مانندی است که به ان ها این‬ ‫قابلیت را می دهد تا به راحتی بر روی لنز دوربین گوشی همراه شما قرار گیرند و ان را به‬ ‫یک دوربین حرفه ای تبدیل کنند‪ .‬الزم به ذکر است که نتیجه نهایی عکس هایی که با‬ ‫این لنزها ثبت می کنید به کیفیت دوربین گوشی شما نیز بستگی دارد‪.‬در این شماره قصد‬ ‫داریم شما را با تعدادی از این لنزها اشنا کنیم تا بدون استفاده از افکت ها و برنامه های‬ ‫جانبی ادیت عکس‪ ،‬به شکل کنترل شده و حرفه ای تر‪ ،‬عکس هایتان را ثبت کنید‪.‬‬ ‫لنز پالریزه‬ ‫اگر به عکاسی از انعکاس نور خورشید بر سطح اب و یا زیبایی های عبور امواج‬ ‫نور از شیشه عالقه دارید‪ ،‬لنز پالریزه (‪ )Polarizing lens‬همان چیزی است‬ ‫که به ان نیاز دارید‪.‬نور‪ ،‬خاصیتی به نام «پوالریته» (قطبیت) دارد که زاویه محور‬ ‫موج الکتریکی نور را با محور مبنا مشخص می کند‪ .‬نور در همه جهات و زوایا‬ ‫حرکت و به سطح اشیا برخورد می کند و سپس در همه جهات ممکن‪ ،‬منعکس‬ ‫می شــود؛ اما در سطوح غیرفلزی و مخصوصا اب و شیشه‪ ،‬امواج نوری پس از‬ ‫برخورد با ســطح ان ها فقط در یک جهت انعکاس پیدا می کنند که اصطالحا‬ ‫می گویند امواج‪ ،‬پالریزه یا قطبی شــده اند‪.‬این ویژگی همیشه برای عکاسان‬ ‫حرفه ای نیز مشکالتی ایجاد می کرد تا اینکه فیلتری به نام «پالریزه» برای مقابله‬ ‫با این پدیده به بازار ارائه شد‪ .‬لنز پالریزه قابلیت حذف این انعکاس های نوری و‬ ‫ثبت تصویر دلخواه را به عکاس می داد‪ .‬البته تصویر نهایی خالی از اغراق نبود؛‬ ‫چراکه این فیلتر کنتراست رنگ ها را تا حدی افزایش می دهد‪.‬همان طور که در‬ ‫متن اشاره شد‪ ،‬پالریزه درواقع نوعی فیلتر است؛ اما نوع موبایلی ان تحت عنوان‬ ‫«لنز پالریزه» به فروش می رسد‪.‬‬ ‫لنز فیش ای‬ ‫لنز فیــش ای (‪ )Fisheye lens‬یا همان‬ ‫چشم ماهی‪ ،‬همان طور که از نام ان پیداست‪،‬‬ ‫براساس میدان دید ماهی طراحی شده است‪.‬‬ ‫این لنز که عدســی محدبی دارد‪ ،‬میدان دید‬ ‫‪ ۱۸۰‬درجه ای برای عکس شما ایجاد می کند‬ ‫و فرمــی برامده و دایره ای شــکل به عکس‬ ‫می دهــد‪ .‬این لنــز در دوربین های دیجیتال‬ ‫هم همــواره از لنزهای محبوب محســوب‬ ‫می شــد؛ چراکه هم فرم انتزاعی و هنری در‬ ‫اثر نهایی و هم وســعت دید بیشتری که به‬ ‫عکاس می داد‪ ،‬موجب عالقه مندی هنرمندان‬ ‫در استفاده از ان بود‪.‬جالب است بدانید در دهه ‬ ‫‪ ۲۰‬میالدی‪ ،‬زمانی که این لنزها برای اولین‬ ‫بار معرفی شــده بودند‪ ،‬بیشتر در کاربردهای‬ ‫علمی مانند هواشناســی از ان ها اســتفاده‬ ‫می شد‪.‬لنز فیش ای برای دوربین های عکاسی‬ ‫در دو نوع دایره ای و فول فریم ارائه می شود؛‬ ‫اما فعال نوع دایره ای ان برای گوشــی های‬ ‫موبایل موجود است‪.‬‬ ‫لنز ماکرو‬ ‫حتما در عکاسی با موبایل متوجه شده اید که دوربین گوشی همراه شما قادر‬ ‫به ثبت یک سری تصاویر از فاصله نزدیک نیست‪ .‬این مشکل در دوربین های‬ ‫دیجیتال حرفه ای نیز وجود دارد‪ .‬لنز واید دوربین های حرفه ای نیز قدرت فوکوس‬ ‫نزدیک را ندارند و درنهایت تصویری مات و ناواضح به ثبت می رسانند‪ .‬راه حل‬ ‫از میان برداشتن این محدودیت‪ ،‬استفاده از لنز ماکرو (‪ )Macro lens‬است‪.‬‬ ‫لنز ماکرو این قابلیت را دارد که از فاصله نزدیک‪ ،‬کوچک ترین ســوژه ها را‬ ‫با کیفیت باال و جزئیاتی که با چشــم انسان دیده می شوند‪ ،‬برایتان ثبت کند‪.‬‬ ‫با اســتفاده از این لنز می توانید لحظه اب خوردن یک مورچه و یا صورت یک‬ ‫زنبور عسل را با همین گوشی های تلفن همراهتان به وضوح ثبت کنید‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪59‬‬ ‫‪60‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫اخالقحرفه ای‬ ‫دررسانه‬ ‫دکتر غالمرضا کاظمی دینان ‪ /‬قسمت اول‬ ‫رسانه‪ ،‬همانند همه محیط های اجتماعی دیگر‪ ،‬به عنوان یک محیط و‬ ‫فضایعمومی فراگیر کهافراددر انبهتولید‪،‬انتشار‪،‬توزیعواشتراک گذاری‬ ‫اطالعات و اخبار می پردازند‪ ،‬دارای اخالق حرفه ای خاص خود است‪.‬‬ ‫پیش نیازهای اخالق حرفه ای رسانه ها در جامعه‬ ‫‪-1‬واقعیتوصداقت‬ ‫مباحثی که درباره واقعیت و عینیت گرایی در رسانه ها‬ ‫مطرح می شود پایان ناپذیر اســت؛ اما نکته قابل ذکر و‬ ‫موردتوافق این است که رسانه ها باید در حرفه رسانه ای‬ ‫خود‪ ،‬با جمع اوری اطالعات واقعی و عینی و ارائه ان به‬ ‫مخاطبان‪ ،‬به وظیفه اخالقی خود عمل کنند‪ .‬ان ها باید‬ ‫معانی و تفسیرهای صادقانه و واقعی را در پخش و تفسیر‬ ‫اخبار‪ ،‬فیلم ها‪ ،‬کاست ها و هرگونه سند دیگر بیان کنند‪.‬‬ ‫دایر هالمعارف انگلیسی ارتباط جمعی در قرن بیست ویکم‪،‬‬ ‫دربارهایناصلچنینمی نویسد‪«:‬گزارشگریاخبرنگارباید‬ ‫خود را وقف واقعیت و حقیقت کند و هیچگاه از تالش در‬ ‫اینراهخستهوناامیدنشود‪.‬رسانه هابایداطالعاتواخباری‬ ‫را که به اشتباه ارائه شده اند و ممکن است در اثر بی دقتی‬ ‫مضراتیرابهباراورند‪،‬بهمحضاطالع‪،‬تصحیحکنندوبه‬ ‫اطالععمومبرسانند»‪.‬‬ ‫‪-2‬استقالل‬ ‫رسانه ها باید پیش از ارائه هرگونه اخبار و اطالعات یا‬ ‫مصاحبهوگزارش‪،‬خودوسازمانخودرابهعموممخاطبان‬ ‫معرفی کنند‪ .‬ســازمان های رسانه ای باید از موسسات و‬ ‫فعالیت هایی که ازادی ان ها را خدش هدار می کنند دوری‬ ‫کنندوتحت تاثیرهیچ گونهمالحظهوالقاییازقبیلرشوه‪،‬‬ ‫پاداش‪ ،‬جایزه و ترقی شغلی قرار نگیرند و اصول اخالقی‬ ‫حرفه ای و استقالل خود را از یاد نبرند‪.‬‬ ‫‪-3‬عدالت‬ ‫مطبوعات و سازمان های رسانه ای باید تالش کنند‬ ‫حقوق انسان ها را تضمین و از ان حمایت کنند و در این‬ ‫زمینه بدون در نظر گرفتن منافع قومی‪ ،‬نژادی‪ ،‬رنگ‪ ،‬زبان‪،‬‬ ‫ملیت و غیره‪ ،‬عادالنه و صادقانه به اطالع رسانی بپردازند؛‬ ‫ضمناینکهخودرادربرابرجامعهنیزمسئولبدانند‪.‬‬ ‫‪-4‬انسانیت‬ ‫انسانیت‪ ،‬داشتن تربیت‪ ،‬ادب‪ ،‬عاطفه و اخالق نیکو‬ ‫اســت؛ یعنی بروز اخالق نیکو و حرفه ای در عمل‪.‬‬ ‫انسانیت‪ ،‬یعنی عمل کردن به وظیفه انسانی و درست‬ ‫عمل کردن به مسئولیتی که به عنوان انسان عهده دار‬ ‫هســتیم‪ .‬می‪‎‬توانم ادعا نمایم که رسانه ها با عمل به‬ ‫اخالق حرفه ای که اگاهی دادن شفاف و صادقانه به‬ ‫مخاطبین که ان هم حق مسلم و قانونی ان هاست‪ ،‬به‬ ‫انسانیت احترام می گذارند‪.‬‬ ‫را گزارش نمی کند و یا واقعیات و حقایق را بیان نمی کند‪،‬‬ ‫گناهکاراست‪.‬‬ ‫اصحاب رسانه ها که عهد هدار وظایف عمومی هستند‪،‬‬ ‫باید اطالعات را نزد خود به عنوان «امانت» نگه دارند‪ .‬این‬ ‫یک پایه و مبنا اســت‪ .‬امام کاظم (ع) فرمودند‪« :‬ازجمله‬ ‫حقوق برادر تو بر تو این است که انچه بر مصلحت امر‬ ‫دنیا و اخرت اوست‪ ،‬از او نپوشانی»‪ .‬پس اگر در بیان چیزی‬ ‫نفعیمتوجهدیگریاست‪،‬وظیفهانسانیحکممی کندکه‬ ‫بهاوگفتهشود‪.‬دراینمیان‪،‬تفاوتیمیانخبرنگار‪،‬گزارشگر‬ ‫و دیگران نیست‪ .‬البته اگر فرد‪ ،‬وابسته به رسانه هایی است‬ ‫که وظیفه اصلی ان ها اگاهی دهی و اطالع رسانی است‪،‬‬ ‫وظیفه مضاعفی بر عهده اوست؛ زیرا این کار او به عنوان‬ ‫شغل محسوب می شود و در برابر بیان حقایق وظیفه دارد‪.‬‬ ‫رســانه ها در رویکرد حق مدار باید پاســدار مبانی‬ ‫اخالقی و ارزشــی جامعه باشــند؛ به عنوان مثال‪ ،‬نوع‬ ‫برنامه هایی کــه تلویزیون ارائه می دهــد و یا قواعد‬ ‫اخالقی ای کــه روزنامه نگار بــرای جامعه مفروض‬ ‫می گیــرد؛ مانند مردم ســاالری‪ ،‬ازادی و به طورکلی‪،‬‬ ‫حریم ها و چارچوب های حقوقی‪ ،‬فرهنگی‪ ،‬اجتماعی و‬ ‫غیره‪ ،‬همگی مبتنی بر اصول اخالقی ای هستند که باید‬ ‫همیشهپایداربمانند‪.‬‬ ‫‪-5‬اطالعاتبه عنوان«امانت»‬ ‫‪-6‬اطالع مردم از مصالح و منافع‬ ‫هر انسانی نســبت به سایر انســان ها‪ ،‬برخوردار از‬ ‫قالناس» و نیز نســبت به خدای متعال‪ ،‬برخوردار از‬ ‫«ح ‬ ‫«حق اهلل» است‪ .‬خداوند حق بندگانش را نسبت به حقوق‬ ‫خود مقدم گردانده است‪ .‬کسی که حق مردم را پایمال کند‪،‬‬ ‫حقخدایمتعالراراحت ترپایمالخواهدنمود‪.‬‬ ‫‪-7‬اگاهیوانتخاب‬ ‫بدون اگاهی‪ ،‬انتخاب بی معنا است؛ ازاین رو می توان‬ ‫گفت‪ :‬ایه «الذین یستمعون القول و یتبعون احسنه» (ایه‬ ‫‪ 18‬ســوره زمر)‪ ،‬از یک اصل اخالقی صحبت نمی کند؛‬ ‫بلکهازایناصلبدیهیسخنبهمیانمی اوردکهانتخاب‪،‬‬ ‫تابعی از اگاهی و اطالع است‪ .‬فرد تا از چیزی اگاهی پیدا‬ ‫نکند‪ ،‬انتخاب درستی نخواهد داشت‪ .‬اصوال «انتخاب» در‬ ‫پرتوشناختواگاهیدرستاستواینوظیفهرسانه های‬ ‫اطالع رسانیاست‪.‬‬ ‫‪-8‬خبرنگارشاهد‬ ‫تدارانهبهخبرازانجاناشیمی شودکهخبرنگار‬ ‫نگاهامان ‬ ‫«شاهد» تلقی می شود‪ .‬شــاهد در دیدگاه قرانی‪ ،‬هر ان‬ ‫کسیاستکهامانتینزداوستوبایدانراباپیشهساختن‬ ‫تقوی و دادن شهادت‪ ،‬کتمان نکند‪ .‬هر کسی که شهادت‬ ‫را کتمان کند‪ ،‬دارای دلی گناهکار اســت (ایه ‪ 283‬سوره‬ ‫بقره)‪ .‬به تعبیر دقیق تر‪ ،‬در نگاه قرانی‪ ،‬خبرنگاری که خبر‬ ‫‪-9‬توجهبهمبانیاخالقیوارزشیجامعه‬ ‫‪-10‬رسانه هابهمثابهمعلماخالق‬ ‫رسانه ها‪ ،‬خود برایندی از نیروها و شرایط اجتماعی‬ ‫هستند‪ .‬در جامعه ای که اصول ارزشی و اخالقی نادیده‬ ‫گرفته می شــود‪ ،‬نمی توان از رسانه ها انتظار داشت که‬ ‫خود را ملزم به رعایت این اصول اخالقی بدانند؛ ازاین رو‪،‬‬ ‫رسانه ها در یک جامعه هم می توانند نقش یک «معلم‬ ‫اخالق» را ایفا کنند و هدایتگر مردم به سوی ارزش های‬ ‫اخالقی باشــند و هم می توانند اصول اخالقی رایج در‬ ‫جامعه را گرفته و بازتولید کنند و بدین سان‪ ،‬رسالت خود را‬ ‫به درستی انجام دهند‪.‬‬ ‫‪«-11‬حق گویی»و«حق جویی»‬ ‫هردو‪،‬ازبرجسته ترینویژگیرویکردحق مدارهستند‪.‬‬ ‫دراینرویکرد‪،‬هرگفتهخالفحقی‪،‬باطلاست؛خواهدروغ‬ ‫یاتهمتباشدویاعیب جوییبی دلیل‪.‬یکیازرسالت های‬ ‫مهم رسانه ها‪ ،‬اطالع رسانی است‪ .‬در بیان اخبار و حوادث و‬ ‫وقایع به مردم‪ ،‬باید معیاری برای گزینش و انتخاب وجود‬ ‫داشتهباشد؛معیاردررویکرددینی‪،‬حق محوری‪،‬حق گویی‬ ‫و حق جویی اســت‪ .‬فرایند اخالقی شدن رسانه و نقش‬ ‫رسانه ها در تعمیق و گسترش اخالق بسیار حائزاهمیت‬ ‫است‪ .‬رسانه های همگانی و ارتباط جمعی‪ ،‬در ایجاد نشاط‪،‬‬ ‫شور‪ ،‬شوق و مشارکت همگانی در اخالقی سازی جامعه‬ ‫و وارد کــردن اخالق در خصوصی ترین محیط زندگی‬ ‫افراد‪،‬نقشیبی بدیلایفامی کنند؛به گونه ایکهبارسانه ای‬ ‫شدن اخالق‪ ،‬عموم مردم درک عینی و ملموسی از اخالق‬ ‫به دستخواهنداورد‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪61‬‬ ‫گزارش اجتماعی‬ ‫هنربزرگ ترینمحرکزندگی ست‬ ‫گپیبامسئولینموسسههنریناربُن‬ ‫خلق اولین اثر هنری پس از گذراندن دوره کوتاه مدت‬ ‫مرجان دادگر هستم؛ مدیر موسسه هنری ناربن‪ .‬این موسسه قریب به سه سال است که‬ ‫راه اندازیشدهودرزمینهاموزشدوره هایهنریفعالیتدارد؛ایندوره هایهنری‪،‬تلفیقیاز‬ ‫هنرسنتیوهنرمدرنبارویکردکاربردیوبه روزاست‪.‬مادوره هارابهگونه ایبرگزارمی کنیم‬ ‫کههنرجویانبعدازاتمامهردوره‪،‬حتیبعدازگذراندنکارگاه های‬ ‫کوتاه مدت‪،‬بتواننداولیناثرهنریخودشانراخلقکنند‪.‬‬ ‫جرقه های اولیه و چگونگی به وجود امدن این موسسه‬ ‫حدودسهسالپیش موسسه اموزشی مان رادر زمینه ایغیراز‬ ‫هنربهطورمستقلراه اندازیکردیم‪.‬متاسفانهپسازگذشتچند‬ ‫ماه‪ ،‬پیشرفت چندانی در کار نداشتیم و به همین دلیل با کمک و‬ ‫همکاریبرادرزاده اممهشاد‪،‬تصمیمگرفتیمتادرحوزههنرفعالیت‬ ‫جدیدیرااغازکنیم‪.‬‬ ‫بیست استاد ثابت‬ ‫در ابتدا‪ ،‬خودمان مدرس دوره های هنری بودیم و حتی گاهی‬ ‫هر دو به عنوان مدرس با هم سر یک کالس تدریس می کردیم‪.‬‬ ‫به مرور زمان و بــا تالش و خالقیت ها و با حمایت های افراد‬ ‫هنردوست و زیاد شدن هنرجوهایمان‪ ،‬خداراشکر درحال حاضر‪،‬‬ ‫بیستاستادثابتداریم‪.‬‬ ‫دهه شصتی های عاشق هنر‬ ‫در دهه شــصت یا اواخر دهه پنجاه‪ ،‬تمرکز خانواده ها روی‬ ‫تحصیل و دانشگاه بود و بسیاری از افرادی که عالقه مند به هنر‬ ‫بودند نمی توانســتند در رشته های هنری ادامه تحصیل دهند و‬ ‫باالجبار این حس را در خود سرکوب می کردند‪ .‬طبق اماری که‬ ‫گرفتیم‪،‬تعدادزیادیازهنرجویانماافرادیهستندکهدررنجسنی‬ ‫‪40-28‬سالهستندوهرکدامشاندرموقعیت هایشغلیمختلف‬ ‫مشغولبهکارند؛امایکوقتیرابرایفراگیریهنرایجادمیکنند‬ ‫و ان ارامشی که مدنظرشان بوده را با هنر به دست می اورند‪ .‬افراد‬ ‫بسیاری بودند که در روزهای اول اذعان داشتند که درحال افسرده‬ ‫شدن بودند و با شرکت در کالس های موسسه ما حالشان بهتر‬ ‫شده و اکنون به خاطر حال خوبشان از ما تشکر می کنند‪.‬‬ ‫بیش از هزار هنرجو!‬ ‫در این مدت‪ 2/5‬تا‪ 3‬سالی که در این زمینه فعالیت می کنیم‬ ‫بیش از هزار هنرجو داشتیم که بالغ بر ‪ ٣٠‬درصد ان ها وارد بازار‬ ‫کارشدند‪.‬‬ ‫برگزاری نمایشگاه‬ ‫یکــی دیگر از کارهایی که ما برای حمایت از هنرجوهایمان انجام می دهیم برگزاری‬ ‫نمایشگاه های دست سازه های هنری چه به صورت خیریه و چه به صورت ازاد‪ ،‬است که‬ ‫فضایی را در اختیارشان قرار می دهیم تا کارهایشان را در معرض نمایش و فروش بگذارند‪.‬‬ ‫‪62‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫هدف‬ ‫هدف موسسه هنری ناربن فقط اموزش نیست؛ تالش ما بر این است که از ابعاد مختلف‬ ‫به قضیه هنر نگاه کنیم؛ بُعد اول‪ ،‬اموزش صحیح هنرهای متفاوت و احیای هنرهای قدیمی‬ ‫درزندگیروزمرهاست‪،‬بعددوم‪،‬کارافرینیهنرجوهاوبعدازان‪،‬استفادهازمتریالایرانیاست‪.‬‬ ‫تولید کاموای تریکوی ایرانی‬ ‫به عنوان مثال ما برای برگزاری دوره های مرتبط با بافت‬ ‫سبد تریکو‪ ،‬کیف‪ ،‬فرش یا بافت هایی که با نخ تریکو بافته‬ ‫می شــوند مجبور بودیم از نخ های وارداتی از ترکیه استفاده‬ ‫کنیم و این نخ ها اصال کیفیت مناســبی نداشتند‪ .‬این نخ ها‬ ‫خیلی کلفت بود و از دورریز پارچه های تریکویی که ان ها را‬ ‫در پوشاک مصرف می کردند‪ ،‬به دست می امد‪ .‬یک مورد خیلی‬ ‫مهم این بود که در صورت تمام شــدن رنگ نخی که یک‬ ‫محصول با ان بافته شده‪ ،‬دیگر به موجود بودن ان رنگ در‬ ‫بازار امیدوار نبودیم‪ .‬ما برای حل این مشکل یک تیم تحقیقاتی‬ ‫راه اندازی کردیم و توانستیم از کامواهای ایرانی استفاده کنیم و‬ ‫با همکاری با بافنده های تریکوی ایرانی‪ ،‬کاموای تریکویی با‬ ‫رنگ های مرغوب و ثابت و با قیمت مناسب تری عرضه کنیم‪.‬‬ ‫در این عرصه هم توانستیم برای بالغ بر بیست نفر کارافرینی‬ ‫مستقیم و غیرمستقیم داشته باشیم‪.‬‬ ‫دوره های مجازی‬ ‫متاسفانه موسســات هنری در شهرهای دیگر خیلی کم‬ ‫هســتند و حتی در تهران هم می توانم ادعا کنم که ما اولین‬ ‫موسسه هنری ای بودیم که با این وسعت کار کردیم‪ .‬با توجه‬ ‫به عالقه مندی بسیاری از دوستانی که در سایر شهرها زندگی‬ ‫می کنند و از نعمت اموزش دوره های هنری محروم هستند‪ ،‬ما‬ ‫تصمیم گرفتیم دوره های مجازی راه اندازی کنیم‪ .‬برای این کار‪،‬‬ ‫به صورت حرفه ای از همه مدرسینی که کالس های حضوری‬ ‫برگزارمی کنندفیلم برداریمی کنیمتافیلمیکهبه عنواناموزش‬ ‫مجازی به دست ساکنین سایر شهرها می رسد فیلم با کیفیتی‬ ‫باشد‪ .‬فیلم های اموزشی موسسه ناربن دانلود شده از یوتیوب یا‬ ‫فیلم هاییبهزباناصلینیست‪.‬‬ ‫کالم پایانی‬ ‫در انتها می خواستم از هنرجویانی که به ما اعتماد دارند و‬ ‫ما را موردلطفشان قرار می دهند تشکر کنم و بعد از همسرم‬ ‫تشــکرکنم که در این مدت از نظر فکری من را حمایت و‬ ‫این بستر را برای من فراهم کردند که بتوانم زمان و وقت بیشتری را در محل کارم‬ ‫بگذرانم و به من در مدیریت امور مشــاوره می دهند‪ .‬همچنین از سه عزیزی که از‬ ‫ابتدای کار در کنار من بودند؛ ســرکار خانم مهشاد دادگر و جناب اقای بهنام دادگر‬ ‫(که هر دو برادرزاده های من هستند) و دوست عزیز دیگری به نام اقای امیر فراهانی‬ ‫تشکر و قدردانی می کنم‪.‬‬ ‫گزارش اجتماعی‬ ‫فامیل بازی ممنوع!‬ ‫سالم‪ ،‬مهشــاد دادگر هستم؛ مسئول اموزش‬ ‫موسسه هنری ناربن و برادرزاده خانم دادگر‪ ،‬مدیر‬ ‫موسسه‪ .‬دوستان بنده را به اسم شهابی می شناسند؛‬ ‫هم به خاطر اینکــه فامیلی ها شــبیه هم بود و‬ ‫خیلی وقت ها اشتباه می شد و هم اینکه می خواستیم‬ ‫یک سری سوءتفاهم ها را برطرف کنیم که افراد در‬ ‫ابتدای ورود‪ ،‬فکر نکنند اینجا یک فضای فامیلی‬ ‫دارد‪ .‬ما قضیه فامیلی را کامال جدا کردیم و سعی‬ ‫نمودیم بیشتر به ارتقای هنر بپردازیم‪.‬‬ ‫شروع سخت‬ ‫بیش از دو سال است که این موسسه را به صورت حرفه ای‬ ‫در زمینه هنر شروع کردیم‪ .‬شروع کار‪ ،‬برایمان خیلی سخت‬ ‫بود؛ چون متاســفانه در ایران دیدگاه ها نسبت به کارهای‬ ‫ت سنتی‬ ‫هنری بسته است‪ .‬احیای بسیاری از هنرها مثل دوخ ‬ ‫ســوزن دوزی بلوچ یا پته کرمان که تقریبا داشت فراموش‬ ‫می شد وبه روز و مدرن کردن ان به صرف انرژی زیاد و گاها‬ ‫اســتقامت زیادی نیاز داشت‪ .‬موسسه ما تحول عظیمی در‬ ‫برگزاری دوره اموزشی عروسک سازی پارچه ای ایجاد کرده‬ ‫است‪ .‬به عنوان مثال اموزش عروسک روسی که برای اولین‬ ‫بار در ایران برگزار کردیم‪.‬‬ ‫تازگی روح و بازار کار‬ ‫بنده در این موسسه عالوه بر کار اجرایی‪ ،‬به عنوان مدرس‬ ‫نیز فعالیت می کنم؛ اموزش تکه دوزی و جعبه های پارچه ای‪.‬‬ ‫در این مدت ســعی کردم این هنرها را به صورت کاربردی‬ ‫اموزش دهم تا بــه خانه و زندگی مان راه پیدا کنند‪ .‬در این‬ ‫مدت هنرجوهای زیادی هم داشــتم که بسیاری از ان ها‬ ‫توانسته اند وارد بازار کار شوند‪.‬‬ ‫بــه نظر من کارهای هنری باعث می شــود روح ادم‬ ‫تازه شــود و تالشــمان بر انتقال این طراوت و تازگی‬ ‫است‪ .‬همچنین می توان از بعد مالی هم به فراگیری هنر‬ ‫نگریســت‪ ،‬در همین راستا سعی کردیم هنرها را طوری‬ ‫اموزش دهیــم که با اموختن ان زمینه ورود به بازار کار‬ ‫فراهم شود‪ .‬باالخص برای خانم های خانه دار‪ ،‬نوعی استقالل مالی فراهم شود و‬ ‫در اموزش هایمان چگونگی ایجاد فضای مجازی و فروش کارهای هنری شان‬ ‫نیز گنجانده شده است‪.‬‬ ‫تشکیل تیم هنری‬ ‫با توجه به توسعه کار تیمی از مدرسین خواسته می شود که‬ ‫استعدادیابی کنند و هنرجویان مستعد در پروژه ها به همکاری‬ ‫گرفته شوند؛ به عنوان مثال خودم در زمینه جعبه های پارچه ای‬ ‫و تکه دوزی با هنرجویانی که عالقه مندی و استعدادشان بیشتر‬ ‫استتیمهنریراهاندازیکردموانجامسفارشاتبهاینهنرجوها‬ ‫محولمی شودکههمتشویقشوندوهمبادرامدحاصلهبتوانند‬ ‫هنرهای بیشتری را یاد بگیرند‪ .‬در تمام کارها این گونه است که‬ ‫اگربتوانندازطریقاندرامدیکسبکنندبیشتربهیادگیریان‬ ‫متمایلمی شوندوروحیه شانعوضمی شود‪.‬‬ ‫خوزستان در صدر جدول!‬ ‫بیشترین فروش دوره های مجازی مان از شهر خوزستان بود‪.‬‬ ‫دوره های مجازی را به طور کامل‪ ،‬از صفر تا صد‪ ،‬همان طور که‬ ‫در تهران اموزش می دهیم‪ ،‬به صورت فیلم بردای از کالس های‬ ‫اساتید و در قالب دی وی دی در اختیار دوستان سایر استان ها قرار‬ ‫می دهیم‪ .‬همچنین اگر تهیه یک سری از وسایل در شهرشان‬ ‫سخت باشد‪ ،‬ما ان وسایل را هم برایشان ارسال می کنیم‪.‬‬ ‫در اموزش خسیس نباشیم!‬ ‫دراینجارویصحبتمبامدرسینعزیزاست‪.‬بهعنوانمدرس‬ ‫نباید هنر را برای خومان محصور نگه داریم و اموزش ندهیم‪ .‬اگر‬ ‫مااموزشندهیمشخصدیگریحتمااینکارراانجامخواهدداد‪.‬‬ ‫مطمئن باشید کسی که هنری را اموزش می دهد و با جوان های‬ ‫امروزدرارتباطاستخیلی چیزهاازان هایادمی گیردومی تواندبهخالقیت هایجدیدیدر‬ ‫حرفه اش برسد‪ .‬هدف موسسه هنری ناربن از راه اندازی اموزش مجازی‪ ،‬گسترش هنر در‬ ‫کلایران‪،‬بدوناحتسابمرزهاست‪.‬‬ ‫کالم پایانی‬ ‫در پایان از تمام کسانی که به کارهای هنری عالقه مندند و نیز ان هایی که در هنرهای قدیمی ایرانی مانند دوخت های سنتی‪ ،‬کاشی های هفت رنگ‪ ،‬معرق یا‬ ‫کارهای چاپ مثل کارهای قلم زنی اصفهان‪ ،‬مهارت دارند دعوت به همکاری می کنم و از ان ها می خواهم در احیای هنرهای قدیمی به ما کمک کنند و این هنرها‬ ‫را به نسل بعد اموزش دهند و نگذارند این هنرها از بین برود‪ .‬در انتها از عمه نازنینم تشکر می کنم که جدا از بحث فامیلی‪ ،‬به عنوان دوست و مشوق خیلی خوبی در‬ ‫کنار من بودند و باعث شدند در عرصه کار خیلی رشد پیدا کنم‪ .‬هرچند من دوره دبیرستانم را در هنرستان گذراندم و دوره دانشگاهی ام هم رشته معماری بود؛ ولی‬ ‫ایشان بهترین مشوقم بودند و بستر کار و پیشرفت را برایم فراهم کردند و با اعتمادی که به من کردند به من شجاعت انجام بسیاری از کارها را دادند‪ .‬از برادرم بهنام‬ ‫دادگر و اقای امیر فراهانی که در تمام مسیر کنار ما و مشوق ما بودند هم تشکر می کنم‪ .‬همچنین از همسر و پسرم که خیلی وقت ها نبودنم را تحمل کردند و مادرم‬ ‫که نگهداری پسرم را بر عهده می گرفتند‪ ،‬تشکر می کنم‪ .‬در اخر این اطمینان به شما داده می شود که در ناربن هر خدمتی از دستمان بر بیاید‪ ،‬دریغ نخواهد شد‪ .‬به‬ ‫امید دیدارتان در «موسسه هنری ناربن»‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪63‬‬ ‫گردشگری‬ ‫ضروریات‬ ‫سفرهای زمستانی‬ ‫سفر در زمســتان نسبت به سفرهای تابستانی چالش های‬ ‫بیشــتری را برای شــما به همراه دارد‪ .‬باید برای اب و هوای‬ ‫خشن تر و روزهای کوتاه تری اماده باشید و مهارت های خاصی‬ ‫هم کسب کنید‪.‬‬ ‫قبل از اینکه سفر خود را اغاز کنید‪ ،‬برنامه ریزی کنید‪.‬‬ ‫هرگز تنها سفر نکنید‪ .‬با چند نفر از دوستان خود که مهارت های خاصی‬ ‫(مثل ساختن پناهگاه های زمستانی‪ ،‬مسیریابی‪ ،‬راهپیمایی در برف و غیره) در‬ ‫سفرهای زمستانی دارند‪ ،‬سفر کنید‪.‬‬ ‫نقشه را بررسی کنید و درباره موقعیت منطقه تحقیقات الزم را انجام دهید‪.‬‬ ‫مثال چقدر طول می کشد تا به انجا برسید و چادر بزنید؟ اگر مشکلی به وجود‬ ‫امد‪ ،‬چه پایگاه های اورژانسی (پزشکی‪ ،‬تحقیق و جستجو و گروه نجات) به شما‬ ‫نزدیک ترند؟‬ ‫بــا افــرادی که در انجا حضــور دارند و‬ ‫می توانند به شما راهنمایی بدهند‪ ،‬صحبت کنید‪.‬‬ ‫پیش بینی وضع هوا را ببینید‪ .‬ایا شــرایط‬ ‫مناسب است؟‬ ‫شــرایط جاده های محلی و موقعیت ها را‬ ‫چک کنید‪.‬‬ ‫مناطق بهمن خیز را شناسایی و از رفتن به‬ ‫انجا اجتناب کنید‪ .‬به پیش بینی های هواشناسی‬ ‫درباره احتمال ســقوط بهمن توجه کنید و در‬ ‫زمان ها و مکان هایی که خطر ســقوط بهمن‬ ‫در ان زیاد اســت‪ ،‬ســفر نکنید‪ .‬به یاد داشته‬ ‫پیش بینی های هواشناسی درباره سقوط بهمن‬ ‫کلی است و برای مناطق خاص جزئیاتی ارائه‬ ‫نمی دهد‪ .‬اگر در شیب های بیشتر از ‪ 20‬درجه‬ ‫راهپیمایی می کنیــد‪ ،‬باید اموزش های الزم را‬ ‫‪64‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫برای مواجهه با بهمن ببینید‪.‬‬ ‫برنامه سفر خود را با خانواده و دوستان در میان بگذارید تا ان ها از مسیر‬ ‫حرکت شما و برنامه زمانی سفرتان مطلع باشند‪ .‬همچنین اطالعات مربوط به‬ ‫وسیله نقلیه و اسامی و شماره های تماس افراد گروه را نیز در اختیار ان ها قرار‬ ‫دهید‪.‬‬ ‫حتما در مورد برنامه سفر‪ ،‬انتظارات‪ ،‬و اهداف سفر با گروه هماهنگی الزم‬ ‫را داشته باشید‪.‬‬ ‫فراموش نکنید وســایل ضروری را‬ ‫همراه خود بردارید‪.‬‬ ‫کمــی پول نقد بــرای هزینه های‬ ‫پیش بینی نشده همراه داشته باشید‪.‬‬ ‫همیشه وقایع پیش بینی نشده را در‬ ‫نظر بگیرید‪ .‬لباس گرم و غذای اضافی با‬ ‫خود بردارید تا اگر دمای هوا ناگهان تغییر‬ ‫کرد‪ ،‬گم شدید یا اتفاق غیر منتظره ای رخ‬ ‫داد‪ ،‬غافلگیر نشوید‪.‬‬ ‫این ‪ ۱۰‬مورد از ضروریات سفرهای‬ ‫طبیعی و ورزشی یا کوهنوردی است‪:‬‬ ‫جهت یاب‪ ،‬ضدافتاب‪ ،‬لباس گرم اضافی‬ ‫(بادگیر و عایق در برابر اب)‪ ،‬چراغ شارژی‬ ‫یا چراغ قوه‪ ،‬جعبه کمک های اولیه‪ ،‬جعبه‬ ‫ابزار‪ ،‬مواد غذایی‪ ،‬اب‪ ،‬چادر مسافرتی امن‬ ‫و کیسه خواب‪ ،‬لوازم کوله پشتی‪.‬‬ ‫سالم زندگی‬ ‫گردشگریزمستانه‬ ‫این قسمت‪ :‬پیست اسکی توچال‬ ‫توچال قله ای در شمال تهران و به ارتفاع ‪ ۳۹۶۲‬متر‬ ‫است که بخشی از دامنه رشته کوه های البرز است‪ .‬دامنه‬ ‫جنوبی توچال مجاور با شــهر تهران و قله ان مشرف‬ ‫به این شــهر است‪ .‬مشهورترین و پر رفت و امدترین‬ ‫پناهگاه ها و جان پناه های توچال به ترتیب از شرق به‬ ‫غرب داراباد‪ ،‬کلک چال‪ ،‬شروین‪ ،‬شیرپال‪ ،‬جان پناه قله‬ ‫توچال‪ ،‬امیری‪ ،‬هتل اوسون‪ ،‬ایستگاه پنجم تله کابین‪،‬‬ ‫اسپیدکمر و پلنگ چال هستند که همگی ان ها مشرف‬ ‫به تهران هســتند‪ .‬توچال در تقسیمات کشوری جزو‬ ‫استان تهران و شمال شهر تهران به عنوان بلندترین‬ ‫ارتفاع نزدیک به ان است‪.‬‬ ‫تله کابین توچال‪ ،‬یکــی از طوالنی ترین‬ ‫تله کابین هایدنیا‬ ‫تله کابین توچال دارای ســه خط اصلی و سه خط‬ ‫تله سیژ و یک خط تله اسکی است‪ .‬روی هم رفته درازای‬ ‫سه خط اصلی این تله کابین‪ ،‬نزدیک به ‪ ۷۵۰۰‬متر است‬ ‫که در میان تله کابین های نصب شــده در دنیا یکی از‬ ‫طوالنی ترین خطوط تله کابین پیوسته به شمار می رود‪.‬‬ ‫ایستگاه ها‬ ‫ایستگاه اول این تله کابین در ارتفاع ‪ ۲۰۰۰‬متری از‬ ‫سطح دریا‪ ،‬ایستگاه دوم در ارتفاع ‪ ۲۳۰۰‬متری از سطح‬ ‫دریا‪ ،‬ایستگاه پنجم در ارتفاع ‪ ۳۰۰۰‬متری و ایستگاه‬ ‫هفتم در ارتفاع ‪ ۳۷۰۰‬متری از سطح دریا است‪.‬‬ ‫تاریخچه ساخت تله کابین‬ ‫کار ساخت تله کابین توچال‪ ،‬در سال ‪ ۱۳۵۳‬به دست‬ ‫بهمن باتمانقلیچ و با همکاری شرکت فرانسوی «پوما»‬ ‫و شــرکت اتریشــی «دوپل مایر» اغاز شد و در سال‬ ‫‪ ۱۳۵۷‬پایان یافت‪.‬‬ ‫پیست اسکی توچال‬ ‫در ســال ‪ 1355‬با تاســیس تله کابین و راه اندازی‬ ‫ان تا قله ‪ ۳۹۴۴‬متری توچال این امکان فراهم شــد‬ ‫تــا عالقه مندان در هر زمان به فاصله تنها ‪ ۵‬کیلومتر‬ ‫از میدان تجریش در کوه های شمال تهران به اسکی‬ ‫کردن بپردازند‪.‬‬ ‫نشد که بشود!‬ ‫پیست اسکی توچال که قرار بود یکی از بزرگ ترین‬ ‫پیست های اســکی جهان شود‪ ،‬به دلیل مشکالت و‬ ‫متوقف شدن پروژه ها در زمان جنگ تحمیلی تنها دو‬ ‫پیســت ان‪ ،‬که یکی در ارتفاع ‪ ۲۹۳۵‬متری و دیگری‬ ‫در قله توچال قرار دارد به بهره برداری رسید و در حال‬ ‫حاضر تنها پیست اسکی قله قابل استفاده است‪.‬‬ ‫پیست بین المللی‬ ‫در حال حاضر ایســتگاه هفت تله کابین توچال با‬ ‫وجود دو تله ســیژ و یک تله اسکی در فصل زمستان‬ ‫از اواســط ابان تا اواسط خرداد ماه پذیرای ورزشکاران‬ ‫است‪ .‬امکانات رفاهی این پیست شامل یک هتل و دو‬ ‫رستوران است‪ .‬این پیست نیز از سوی فدراسیون جهانی‬ ‫عنوان بین المللی به خود گرفت و تا به حال چندین دوره‬ ‫مسابقه بین المللی اسنوبرد با حضور قهرمانان جهان و‬ ‫المپیک در ان برگزار شده است‪.‬‬ ‫پیست اسکی ایستگاه هفتم (قله)‬ ‫این پیست که از پایین قله توچال (‪ ۳۸۵۰‬متر) اغاز‬ ‫شده و در هتل (‪ ۳۵۵۰‬متر) پایان می پذیرد‪ ،‬دارای یک‬ ‫دستگاه تله سیژ (دوپل مایر) و یک دستگاه تله اسکی‬ ‫است‪ .‬درازای پیست ‪ ۱۲۰۰‬متر است‪.‬‬ ‫با توجه به بلندای پیست اسکی ایستگاه هفتم (بیش‬ ‫از ‪ ۳۵۰۰‬متر از سطح دریا)‪ ،‬این پیست به همراه پیست‬ ‫اسکی سبالن در استان اردبیل‪ ،‬نخستین پیست های‬ ‫اسکی برف گیر کشور هستند که بیش از هشت ماه در‬ ‫سال قابل بهره برداری است‪ .‬همچنین در این پیست‬ ‫هاف پایپ (‪ )Half Pipe‬نیز به کار گرفته می شود‪.‬‬ ‫پیست اسکی ایستگاه هفتم (دامنه غربی)‬ ‫این پیست در دامنه غربی کوه توچال جای گرفته‬ ‫است‪ .‬چشم اندازهای بی همتای کوه های پیرامونی نمای‬ ‫ویژه ای به این پیست بخشیده است‪ .‬درازای پیست ‪۹۰۰‬‬ ‫متر است که باالترین نقطه ان ‪ ۳۷۵۰‬متر و پایین ترین‬ ‫نقطــه ان هتل (‪ ۳۵۵۰‬متر) اســت‪ .‬همچنین در این‬ ‫پیست یک دستگاه تله سیژ پوما به کار گرفته شده است‪.‬‬ ‫پیست اسکی ایستگاه هفتم به پنجم‬ ‫درازای این پیســت نزدیک به ‪ ۵۵۰۰‬متر اســت‬ ‫که بلندترین نقطــه ان ‪ ۳۷۵۰‬متر بوده و تا نقطه ای‬ ‫در ایســتگاه پنجم در ‪ ۲۹۴۰‬متــری پایان می گیرد‪.‬‬ ‫این پیســت به دلیل نوساز بودن از امکانات تله سیژ یا‬ ‫تله اسکی بی بهره است‪.‬‬ ‫مزایای پیست اسکی توچال‪:‬‬ ‫نزدیکی به مرکز شهر‬ ‫مطمئن بودن مسیر حرکت تا پیست‬ ‫استفاده از هتل زیبا و مجهز توچال‬ ‫تهیه بهترین لوازم اسکی از مدرسه اسکی‬ ‫دارای سه خط تله سیژ و یک خط تله اسکی‬ ‫بهترین و مجرب ترین مربیان اسکی‬ ‫امکانات پیست اسکی توچال‪:‬‬ ‫زمان بهره برداری‪ :‬تمام ایام سال‬ ‫در زمان بهره برداری اسکی‪ :‬ایام هفته‬ ‫به غیر از روزهای یکشنبه‬ ‫امکانات اموزشی‪ :‬مدرسه اسکی‬ ‫هتل توچال‪ ،‬مرتفع ترین هتل کوهستانی دنیا‬ ‫از سال ‪ ۲۰۰۳‬مهمان پذیری به نام «هتل توچال» در‬ ‫ایستگاه هفتم تله کابین توچال تکمیل و راه اندازی شده‬ ‫اســت‪ .‬نمای این هتل از چوب بوده و به دامنه شمالی‬ ‫توچال و دامنه جنوبی البرز مرکزی و قلل کلون بسته‬ ‫و خلنو اشــراف دارد‪ .‬این هتل در ارتفاع ‪ ۳۵۴۵‬متری‬ ‫از سطح دریا واقع شــده که از این لحاظ مرتفع ترین‬ ‫هتل کوهستانی دنیا از سطح دریا است‪ .‬این هتل در‬ ‫زیربنایی به مساحت ‪ ۲۴۳۰‬مترمربع احداث شده است‪.‬‬ ‫این هتل مجهز به رستوران مجلل‪ ،‬البی با منظره ای رو‬ ‫به پیست‪ ،‬امکانات ورزشی تفریحی نظیر پینگ پنگ‪،‬‬ ‫بیلیارد و سیستم نمایش فیلم داخلی است‪.‬‬ ‫تله سیژ چشمه‬ ‫این دستگاه از جنب ایستگاه اول تله کابین تا محل‬ ‫رستوران چشمه‪ ،‬با منظره ای بی بدیل از شهر تهران‪،‬‬ ‫اماده خدمت رسانی به عالقه مندان است‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪65‬‬ ‫مـــد‬ ‫راهنمایی برای شیک پوشان‬ ‫زمستانامسالچهرنگیبپوشیم؟‬ ‫انتخاب پوشش برای هر شخص یک امر کامال سلیقه ای است‪ .‬هر انسان بسته به عالیق و معیارهای ذهنی خود می تواند ازادانه‬ ‫پوشش خود را انتخاب کند؛ اما امروزه چه کسی است که نسبت به مد روز بی تفاوت باشد؟‬ ‫قطعا همه ما دوست داریم لباسی که بر تن می کنیم در حین براوردن نیازهایمان‪ ،‬فاخر و زیبا جلوه کند‪ .‬خوشبختانه امسال برندهای‬ ‫معتبر جهانی در نمایش مدل لباس های زمستانی خود‪ ،‬رنگ های مختلف و متنوعی را ارائه نمودند و این امتیاز خوبی برای خریداران‬ ‫است تا هم گزینه های بیشتری جهت انتخاب داشته باشند و هم مد روز بپوشند‪ .‬در این مطلب قصد داریم شما را با رنگ هایی که‬ ‫بیشتر توسط طراحان برتر ارائه شده اند‪ ،‬اشنا کنیم‪.‬‬ ‫نقره ای‬ ‫رنگ نقره ای چند ســالی است که‬ ‫پای ثابــت پالت رنگــی طراحان مد‬ ‫است‪ .‬در شوهای زمستانی امسال نیز‬ ‫کمتر برندی بود کــه از این رنگ در‬ ‫لباس هایش استفاده نکرده بود‪ .‬با وجود‬ ‫سابقه و میزان کاربرد‪ ،‬می توانیم نقره ای‬ ‫را رنگی کالســیک بنامیم‪ .‬اگر به این‬ ‫رنگ عالقه مندیــد می توانید با خیال‬ ‫راحت ان را انتخاب کنید؛ چراکه نقره ای‬ ‫با تمام رنگ های پوســت ســازگاری‬ ‫دارد؛ مشروط بر انکه در کنار ان رنگ‬ ‫دیگری را هم در لباس خود برگزینید‪.‬‬ ‫ِست کردن نقره ای بسیار راحت است‪.‬‬ ‫البته باید در استفاده از رنگ های گرم‬ ‫مانند قرمز و نارنجــی در کنار نقره ای‬ ‫کمی احتیاط کنید؛ چون به شــدت بر‬ ‫رنگ پوست شما و جلوه کلی پوشش‬ ‫شما تاثیرگذار خواهد بود‪.‬‬ ‫‪66‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫رنگ سبز‬ ‫سبز از رنگ های ابی و زرد ساخته می شود و شاید به همین علت و‬ ‫غلبه بر رنگ سرد موجود در ترکیب این رنگ‪ ،‬طراحان مد به سراغ سبز‬ ‫زنگاری رفته اند؛ رنگی نسبتا تند که ِست کردن ان بسیار راحت است ‪.‬‬ ‫شما با برگزیدن سبز زنگاری‪ ،‬در انتخاب رنگ دوم ست زمستانی تان‬ ‫طیف گسترده ای از رنگ های گرم و سرد را در اختیار خواهید داشت‪.‬‬ ‫شاید برایتان جالب باشد که بدانید برندها‪ ،‬بیشتر از درجه های مختلف‬ ‫همین سبز در کنار لباس اصلی استفاده کرده بودند‪.‬‬ ‫رنگ زرد‬ ‫طیف مختلف تنالیته رنگ زرد هم در پیشنهادات زمستانی طراحان‬ ‫رنگ‬ ‫امسال حضور پررنگی داشت‪ .‬بسته به رنگ پوستتان می توانید ِ‬ ‫زرد مناسب خود را انتخاب کنید‪ .‬اگر رنگ پوستتان روشن است؛ رنگ‬ ‫زرد روشن و زرد لیمویی با کمی ته رنگ سبز برای شما مناسب تر است‬ ‫و اگر پوستتان تیره است؛ زرد پررنگ و خالص به شما پیشنهاد می شود‪.‬‬ ‫درجه ای از رنگ های زرد خردلی نیز هستند که هم با رنگ پوست تیره‬ ‫و هم روشن سازگار هستند‪ .‬زرد خردلی عالوه بر زیبایی‪ ،‬شخصیت‬ ‫شما را باوقارتر جلوه می دهد‪.‬‬ ‫رنگ صورتی‬ ‫صورتی خیلی روشن تا صورتی تیره یا به اصطالح‬ ‫صورتی چرک نیز برای زمســتان پیشنهاد می شود‪.‬‬ ‫این رنگ بیشــتر در بارانی ها به کار گرفته شده بود‪.‬‬ ‫در انتخاب صورتی باید احتیاط بیشتری داشته باشید‪.‬‬ ‫اگر رنگ پوستتان تیره است ممکن است صورتی‪،‬‬ ‫تیرگی پوســت شما را بیشــتر از حد معمول نشان‬ ‫دهد‪ .‬در نظر بگیرید که رنگ پوســت هر انسان در‬ ‫نیمه اول سال و نیمه دوم سال تفاوت هایی دارد و با‬ ‫انتخاب نوع پوشش‪ ،‬رنگ مو و یا رنگ های ارایشی‬ ‫مناسب‪ ،‬می توان بر این تغییرات غلبه کرده و ظاهری‬ ‫زیباتر برای خود بسازیم ‪.‬احتماال رنگ صورتی بیشتر‬ ‫موردعالق ه خانم ها و دختر های جوان است؛ پس باید‬ ‫در نظر بگیرید که عالوه بر رنگ پوست که به تاثیرات‬ ‫ان اشاره شد‪ ،‬رنگ های دیگری که در چهره و رنگ‬ ‫صورتی لباس‬ ‫مو و پوشش خود انتخاب می کنید‪ ،‬در‬ ‫ِ‬ ‫اصلی و جلوه نهایی ظاهر شما تاثیرگذار است‪ .‬امسال‬ ‫صورتی بیشتر در کنار رنگ خاکستری به مخاطبان‬ ‫پیشنهاد شده است‪.‬‬ ‫عطر و زیوراالت‬ ‫نایب رئیس «پادشاه الماس ها» یک زن ایرانیست‬ ‫برند الکچری هری وینستون ‪Harry Winston‬‬ ‫تاریخچهدرخشان‬ ‫برندهای کمی از جواهرات وجود دارند که مانند خانه جواهر «هری‬ ‫وینســتون» دارای چنین تاریخچه درخشــانی باشند‪ .‬اقای هری‬ ‫وینستون در سال ‪ 1932‬کار خود را شروع کرد‪ .‬وی ذاتا جواهرشناس‬ ‫و فردی کاربلد و خیرخواه بود‪ .‬این برند کار خود را تا ساخت اخرین‬ ‫مدل از جواهرات زیبا پیش برد و به ساخت ساعت های جواهراتی‬ ‫نیز رسید‪.‬‬ ‫سنگ به جای فلز‬ ‫طراحی خالقانه اقای وینستون –که در ان به جای استفاده از فلز‪،‬‬ ‫از سنگ های قیمتی استفاده شده است‪ ،‬انقالبی در صنعت طراحی‬ ‫جواهرات بود و موجب تولید جواهراتی زیبا و جاودان شد که در تمام‬ ‫محصوالت او به چشم می خورد‪.‬‬ ‫الماس امید‬ ‫او در سن ‪ 12‬سالگی یک زمرد ارزشمند را طرح زد و به قیمت زیادی‬ ‫فروخت‪ .‬وینستون به خاطر الماس هایش مشهور است؛ به طوری که‬ ‫او را «پادشاه الماس ها» لقب داده اند‪ .‬مهم ترین الماس او‪« ،‬الماس‬ ‫امید» نام داشت که ‪ 45/52‬قیراط بود و رنگ ابی محسورکننده ای‬ ‫داشت‪ .‬این الماس فقط در اختیار خانواده های اشرافی بود تا اینکه در‬ ‫سال ‪ 1947‬به دست هری وینستون رسید و او بعدا این الماس را به‬ ‫موسسه اسمیتسونین (بزرگ ترین موزه علمی‪-‬فرهنگی‪-‬تحقیقاتی‬ ‫جهان) اهدا کرد‪.‬‬ ‫استفاده از نام وینستون در ترانه‬ ‫شهرت او در زمینه الماس تا جایی بود که حتی از نام او در متن ترانه‬ ‫موزیکی به نام «الماس ها بهترین دوست دخترها هستند» نیز استفاده‬ ‫شد‪ .‬هری وینستون یک جواهرساز جهانی است که ‪ 40‬فروشگاه‬ ‫در مناطق مختلف جهــان دارد‪ .‬جواهرات او به قدری زیبا‪ ،‬رویایی‬ ‫و منحصربه فرد هستند که بســیاری از ستارگان فرش قرمز نیز از‬ ‫محصوالت او استفاده می کنند‪.‬‬ ‫رونمایی از یک محصول جدید‬ ‫وی در ســال ‪ ،2014‬از یک محصول جدید رونمایی کرد؛ الماسی‬ ‫‪ 13/22‬قیــراط‪ ،‬بی عیب ونقــص و به رنگ ابی روشــن که ان را‬ ‫«وینستون بُلو» نامید و در حراج کریستی به مزایده گذاشته شد‪ .‬این‬ ‫سنگ گالبی شکل مجلل‪ ،‬به عنوان بزرگ ترین الماس در نوع خودش‬ ‫معرفی گردید‪.‬جالب است بدانید که نایب رئیس شرکت جواهرسازی‬ ‫هری وینستون‪ ،‬یک زن ایرانی به نام «گلبرگ پارس تبار» است‪.‬‬ ‫منابع‪ :‬سایت رسمی هری وینستون‪ ،‬راهنمای الماس‬ ‫سحرانگیز با عطر زنانه‬ ‫«مارک جاکوبز دیواین دکادنس»‬ ‫«قدم زدن در سراسر ایرلند» با عطر‬ ‫مردانه«کریدگرینایریشتویید»‬ ‫‪Marc Jacobs Divine Decadence‬‬ ‫‪Creed Green Irish Tweed‬‬ ‫دیواین دکادنس‪ ،‬عطری با رایحه گل های خوراکی است که توسط «مارک‬ ‫جاکوبز» ارائه شده اســت‪ .‬این نوع عطر‪ ،‬نو ِع مالیم تر عطر مارک جاکوبز‬ ‫دکادنس است که در سال ‪ 2015‬به بازار عرضه شده بود‪.‬نت های باالیی این‬ ‫عطر دلپذیر شــامل بهارنارنج‪ ،‬ترنج و الوی ایتالیایی است‪ ،‬رایحه میانی ان‪،‬‬ ‫شامل پیچ امین الدوله‪ ،‬ادریسی و یاسمین است و وانیل‪ ،‬زعفران و عنبر‪ ،‬نت‬ ‫پایانی ان را تشکیل می دهند‪ .‬طراحی شیشه ان نمادی از تمول و سحرانگیزی‬ ‫است و مانند کیف دستی ســبز زمردی با طرح پوست ماری است که دارای‬ ‫یک بند زنجیری طال و یک منگوله مشکی است‪ .‬این عطر لوکس و زیبا‪،‬‬ ‫ماندگاری باالیی دارد و گزینه مناسبی برای خانم ها در فصل زمستان است‪.‬‬ ‫چیزهاییهستندکههیچ وقتکهنهنمی شوند؛چیزهاییکههمیشهدرطول‬ ‫زمان جذابیت و لطافت خود را حفظ می کنند‪« .‬گرین ایریش تویید» که معموال‬ ‫با نام «‪ »GIT‬نیز شناخته می شود‪ ،‬یکی از این چیزها است‪ .‬این عطر که اولین‬ ‫بار در ســال ‪ 1985‬به بازار عرضه شد‪ ،‬عطری کالسیک با ماندگاری باال از‬ ‫خانواده کرید و با شعار «قدم زدن در سراسر ایرلند» است و موردعالقه بسیاری‬ ‫از هنرمندان ازجمله کلینت ایستوود‪ ،‬پیرس برازنان و جرج کلونی است‪ .‬این عطر‬ ‫به شما این حس را می دهد که انگار در حومه شهر درحال قدم زدن هستید‪.‬‬ ‫رایحه خوبی دارد و به فرد احساس ثروت‪ ،‬اعتمادبه نفس و راحتی و در یک کلمه‪،‬‬ ‫احساس جنتلمن بودن می دهد!رایحه های ان‪ ،‬متفاوت و تقریبا مالیم است؛‬ ‫بنابراین می توانید هم در مراسم رسمی و هم در شرایط معمولی از ان استفاده‬ ‫نمایید‪ .‬فقط با دو یا سه بار اسپری کردن‪ ،‬بالفاصله احساسی پرانرژی به شما‬ ‫دست می دهد‪.‬نت های باالیی این عطر شامل زنبق و به لیمو است‪ ،‬نت میانی‬ ‫ان‪ ،‬برگ های بنفشه و نت انتهایی ان را عنبر و چوب صندل تشکیل می دهد‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪67‬‬ ‫اخبار مد‬ ‫«گوچی» دیگر از پوست‬ ‫حیواناتاستفادهنمی کند‬ ‫برند «گوچی» یکی از معتبرترین و شناخته شده ترین برندهای مد ایتالیایی ‪-‬که شاید بیشتر با‬ ‫محصوالت چرم و خز و اقالم ساخته شده از پوست حیوانات شناخته می شود‪ -‬اعالم کرده است‬ ‫که دیگر از این متریال استفاده نخواهد کرد‪ .‬اخیرا مدیراجرایی برند گوچی‪« ،‬مارکو بیزاری»‪ ،‬افشا‬ ‫کرده است که این شرکت سالح مخفی ای برای موفقیت دارد؛ کمیته سایه ها که افراد زیر ‪۳۰‬‬ ‫سال ان را تشکیل می دهند‪ .‬این خبر جنجال زیادی را برپا کرده است‪.‬‬ ‫به نظر می رسد این اقدام اخیر نیز یکی از همین ترفندها باشد؛ چراکه بیزاری در پاسخ به‬ ‫چرایی این تصمیم عنوان کرد‪« :‬دیگر چرم و پوست حیوانات مد نیست»!‬ ‫در چهار ماه اخیر‪ ،‬این برند محصوالت خود را با ‪ %49‬حراج به فروش رسانده است و با این‬ ‫حال‪ ،‬سود قابل توجهی کرده است‪ .‬طرفداران این برند نمی توانند از خرید ان دست بکشند‪.‬‬ ‫فرش قرمزها پر از درخشش لباس ها و طراحی های این برند بر تن افراد مشهور شده اند‪ .‬به‬ ‫نظر می رسد که برندهای تجاری و طراح های حرفه ای دیگر تحت تاثیر زیبایی شناسی خاص‬ ‫طراح این برند‪ ،‬الســاندرو میشل‪ ،‬قرارگرفته اند‪ .‬به قدری استقبال از برند گوچی زیاد است که‬ ‫گویی تمام جهان می خواهد خطوط ســبز و قرمز که خاص این برند است و طراحی گل دار‬ ‫مارپیچ گونه ای که در طراحی های این برند وجود دارد‪ ،‬را بر تن داشته باشد‪.‬‬ ‫‪68‬‬ ‫رکورد ده میلیون دالری‬ ‫عطرکیم کارداشیان‬ ‫مد و لباس کشور‬ ‫ساماندهیمی شود‬ ‫کیم کارداشیان‪ ،‬ستاره تلویزیونی‪ ،‬بازیگر و مانکن امریکایی‬ ‫بــا فروش عطر برند خود‪ ،‬طی یک روز ده میلیون دالر‬ ‫درامد کسب کرد!‬ ‫به گزارش اسپوتنیک به نقل از سایت ‪،TMZ‬‬ ‫کارداشیان طی ساعت اول فروش عطرش یک‬ ‫میلیون دالر درامد داشــت‪ .‬این عطر پس از اغاز‬ ‫فروش رسمی در پایگاه اینترنتی محصول توانست‬ ‫رکورد عجیبی را به نام این ستاره و برند معروفش‬ ‫ثبت کند‪ .‬نکته جالب این اســت که خریداران‪ ،‬این‬ ‫عطر را بدون استشمام خریداری کرده اند؛ زیرا این نوع‬ ‫عطر هنوز در بازار عرضه نشده بود و هیچ کس از رایحه ان‬ ‫مطلعنبود!‬ ‫ستارهتلویزیونیامریکاییهمچنینسهنوععطربانام های‪CrystalGardenia‬‬ ‫‪ Crystal Gardeni Citrus‬و ‪ Crystal Gardenia Oud‬دارد که قیمت‬ ‫هر شیشه از ان ها بین ‪ 35‬تا ‪ 60‬دالر است‪ .‬این عطرها را می توان به صورت انالین‬ ‫از طریق اینترنت خریداری کرد‪.‬چندی پیش نیز کارداشــیان از طریق فروش رژلب‬ ‫مایــع (‪13.5 )помаде KKW Beauty x Kylie Cosmetics Cré me‬‬ ‫میلیون دالر کسب کرده بود‪.‬کیمبرلی کیم کارداشیان وست (‪Kimberly Noel‬‬ ‫‪ )Kardashian West‬متولد ‪۲۱‬اکتبر‪ ۱۹۸۰‬در امریکا‪ ،‬بازیگر‪ ،‬مدل و تاجر اهل‬ ‫امریکا اســت‪ .‬در ســال ‪ ،۲۰۱۰‬کیم با ‪ ۶۶‬میلیون دالر درامد‪ ،‬پردرامدترین ستاره‬ ‫سریال های واقع نما انتخاب شد‪ .‬این بازیگر و مدل مشهور امریکایی از سال ‪2009‬‬ ‫تحت نام تجاری به اسم خود‪ ،‬همکاری خود با جهان عطر را اغاز کرد‪ .‬این برند بعدها‬ ‫فعالیت خود را در زمینه های دیگر‪ ،‬خصوصا لوازم ارایشی‪ ،‬گسترش داد‪ .‬پرفروش ترین‬ ‫محصول این برند‪ ،‬کیم کارداشیان گلد است‪.‬‬ ‫به نقل از روابط عمومی کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور‪ ،‬گزارش عملکرد وزارت‬ ‫صنعت‪ ،‬معدن و تجارت در سال ‪ 1395‬با موضوع «ساماندهی مد و لباس» منتشر شد‪.‬‬ ‫قانون ساماندهی مد و لباس‪ ،‬به منظور حفظ و تقویت فرهنگ و هویت ایرانی اسالمی‪،‬‬ ‫ارج نهادن‪ ،‬تبیین‪ ،‬تثبیت و ترویج الگوهای بومی و ملی‪ ،‬هدایت بازار تولید و عرضه البسه‬ ‫و پوشاک بر اساس طرح ها و الگوهای داخلی و برخی دیگر از اهداف کالن‪ ،‬تصویب شده‬ ‫است‪.‬وزارت فرهنگ و ارشا د اسالمی مکلف شده است جهت پی ریزی ساختار مدیریتی‬ ‫موضوع این قانون‪ ،‬کارگروهی را متشــکل از یک نفر نماینده تام االختیار از هر کدام از‬ ‫وزارتخانه های فرهنگ و ارشاد اسالمی‪ ،‬اموزش و پرورش‪ ،‬بازرگانی و صنایع و معادن و‬ ‫ی جمهوری اسالمی ایران و مدیریت و برنامه ریزی کشور و همچنین‬ ‫سازمان صد او سیما ‬ ‫نماینده ای از سوی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسالمی و تعدادی از نمایندگان‬ ‫صنوف ذی ربط شورایی تشکیل دهد‪.‬ازجمله وظایف این وزارتخانه در قانون ساماندهی‬ ‫مد و لباس‪ ،‬می توان به فراهم کردن امکان ارتباط موثر طراحان پارچه و لباس اسالمی با‬ ‫کارخانه هاینساجیوتولیدکنندگانلباسوهمچنینتالشبرایتولیدمنسوجاتازمواد‬ ‫اولیه طبیعی با کیفیت استاندارد به منظور جلب اقبال مردمی به مصرف منسوجات تولید‬ ‫داخل اشاره کرد‪.‬در گزارش عملکرد وزارت صنعت‪ ،‬معدن و تجارت با موضوع «ساماندهی‬ ‫مد و لباس»‪ ،‬به تحقق اهدافی همچون سیاست گذاری‬ ‫برای استفاده از ظرفیت فروشگاه های زنجیره ای‬ ‫بــزرگ و صدور مجوز نمایشــگاه های‬ ‫صنفی‪،‬برگزاریجشنواره هایادواری‬ ‫و نمایشــگاه های عرضه البسه‬ ‫و جمع بندی‪ ،‬تهیــه و تدوین‬ ‫جزوه ضــرورت و راهکارهای‬ ‫برندسازی درحوزه اصناف و‪...‬‬ ‫اشاره شده است‪.‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫گردشگری‬ ‫پرادا ‪Prada‬‬ ‫برندی با اغاز مردانه و ادامه زنانه!‬ ‫پرادا (به ایتالیایی‪ )Prada:‬برند تخصصی ُمد ایتالیایی برای کاالهای لوکس مردانه‬ ‫و زنانه است‪ .‬پرادا تولیدکننده عینک‪ ،‬چرم‪ ،‬کفش‪ ،‬چمدان و کیف دستی است که به‬ ‫وسیله ماریو پرادا و برادرش در سال ‪ ۱۹۱۳‬میالدی‪ ،‬زمانی که ماریو شروع به فروش‬ ‫کفش و کیف های چرمی و چمدان های بزرگ کرده بود‪ ،‬توسط او تاسیس شد‪.‬‬ ‫پرادا اکنون به یک عالمت تجاری کم نظیر تبدیل شده است که توسط میوچیا پرادا‬ ‫(‪ )Miuccia Prada‬یعنی کوچک ترین نوه ماریو رهبری می شود‪.‬‬ ‫تاسیس مردانه و ادامه زنانه‬ ‫از انجایی که ماریو به دخالت بانوان در امور تجاری عقیده ای نداشت زنان‬ ‫خانواده را از ورود به عرصه تجارت منع می نمود‪ .‬این مسئله از انجا نمود جالبی‬ ‫پیدا کرد که پسر ماریو عالقه ای به تجارت نداشت لذا دختر وی یعنی لویسا‬ ‫پرادا (‪ )Luisa Prada‬پس از پدرش سکان شرکت را در دست گرفت‪ .‬این‬ ‫مسئله پس از لوئیســا نیز ادامه داشت و میوچیا پرادا (‪)Miuccia Prada‬‬ ‫دختر لویســا در سال ‪ ۱۹۷۰‬وارد شرکت شــد‪ .‬ورود او ‪ ۸‬سال بعد و در سال‬ ‫‪ ۱۹۷۸‬به جانشینی مادر و تکیه دادن بر صندلی ریاست انجامید‪.‬‬ ‫جوایز‬ ‫در ســال ‪ ،۱۹۹۳‬جایــزه ای بین المللی را از‬ ‫اتحادیه طراحان لباس امریکا دریافت کرد و در‬ ‫سال ‪ ،۱۹۹۵‬جایزه بهترین طراح سال به او تعلق‬ ‫گرفت‪.‬‬ ‫دفترمرکزی‬ ‫دفتر مرکــزی پرادا هم اکنــون در یکی از‬ ‫پایتخت های مد جهان‪ ،‬شهر میالن قرار دارد‪.‬‬ ‫این برند بیش از‪ ۲۵۰‬فروشگاه در سرتاسر جهان‬ ‫دارد‪ .‬و میوچیا پرادا در پســت ریاست شرکت‬ ‫فعالیتمیکند‪.‬‬ ‫شعب‬ ‫این برند در ســال ‪ ،۱۹۹۸‬اولین فروشــگاه‬ ‫لباس های مردانه خود را در لس انجلس باز کرد‪.‬‬ ‫هم زمان با افتتاح اولین شــعبه‪ ،‬فروشگاه های‬ ‫جدیدی را در منهتن و الس وگاس افتتاح کردند‪.‬‬ ‫عــاوه بر این اولین بوتیک میو میو (‪Miu‬‬ ‫‪)Miu‬هم در شهر لس انجلس افتتاح شد‪.‬‬ ‫اکنون ‪ Prada‬تقریبا در تمام کشــورهای‬ ‫غربی فروشــگاه دارد و بیشــتر سلبریتی ها‪،‬‬ ‫لباس های ان ها را به تن می کنند‪.‬‬ ‫پرادا در اوج با میوچا‬ ‫میوچا ســال ‪ ،۱۹49‬در میالن ایتالیا به دنیا امد‪ .‬در دهه ‪ ۲۰‬زندگی خود‪،‬‬ ‫دکترای علوم سیاســی دریافت کرد و در اواســط ‪ ۳۰‬سالگی اش تبدیل به‬ ‫کمونیستی با عقاید تند فمنیستی شد‪ .‬وی در سال ‪ ،۱۹۷۰‬شروع به ساخت‬ ‫کوله پشــتی هایی از جنس مواد ضداب کرد و ان را «‪ »Pocone‬نامید‪ .‬او‬ ‫در سال ‪ ،۱۹۷۹‬تجارت خانوادگی پرادا را به عهده گرفت‪ .‬زمانی که فروش‬ ‫کاهش یافت؛ شــروع به تولید کیســه های لوکس حمل کاال و همچنین‬ ‫کوله پشتی های سیاهی با خط های معمولی صاف و ساخته شده از نایلون کرد‪.‬‬ ‫در ســال ‪ ،۱۹۸۵‬خط تولید کفش های زنانه و همچنین اولین خط تولید‬ ‫لباس های خود را به نام «‪ »Pret-a-porter‬و با استفاده از موادی بسیار با‬ ‫کیفیت راه اندازی کرد‪ .‬تولید این لباس های با کیفیت‪ ،‬او را مشهور کرد‪ .‬درواقع‪،‬‬ ‫او توسط لباس های زیبایی که در ابتدا دست کم گرفته می شدند‪ ،‬شناخته شد‪.‬‬ ‫چمدان هایی از پوســت شــیرماهی‪،‬‬ ‫کریستال‪ ،‬الک پشت و چوب!!‬ ‫چمدان هــای کالســیک پرادا از پوســت‬ ‫شیرماهی ساخته می شد؛ ولی به دلیل سنگینی‬ ‫این چمدان ها در سفرهای هوایی‪ ،‬پرادا شروع به‬ ‫ساخت کیف هایی سبک تر و با کیفیت تر توسط‬ ‫کریستال ها‪ ،‬صدف الک پشت و چوب کرد‪.‬‬ ‫لباس هایضداب!‬ ‫همچنیــن پرادا لباس هایــی از جنس مواد‬ ‫ضداب به امریکا می فروخت‪.‬‬ ‫ایــن کمپانــی در دهه ‪ ۱۹۷۰‬دچــار رکود‬ ‫اقتصادیشد‪.‬‬ ‫ویژگی هایمحصوالت‬ ‫جنس‪ :‬پرادا در تولید محصوالت این برند از‬ ‫بافت های کاموایی‪ ،‬نایلونی و دیگر مواد ترکیبی‬ ‫استفادهمی کند‪.‬‬ ‫رنگ‪ :‬او به استفاده از رنگ هایی مانند سبز‪،‬‬ ‫قهوه ای‪ ،‬سفید‪ ،‬کرم و سیاه عالقه دارد‪.‬‬ ‫فرم‪ :‬اســتفاده از اشــکال نامتعارف ساده‪،‬‬ ‫دامن هایی تا زانو و کمربندهای باریک‪ ،‬باعث‬ ‫موفقیت ان ها در اواسط دهه ‪ ۹۰‬شد‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪69‬‬ ‫گفتگو‬ ‫مدل یک پایی که اقای انگلیس شد‬ ‫می گفتند که پای من بیشتر از لباسی که ان ها طراحی کرده اند به چشم می اید‬ ‫منابع‪ :‬سایت رسمی اقای انگلستان‪ ،‬تلگراف‪ ،‬دیس ابیلیتی هوریزون و مجله ابیلیتی‬ ‫دورست انگلستان‪ ،‬بخش بورنموث‪ ،‬با یک نقص مادرزادی‬ ‫جک ایرس (‪ ،)Jack Eyers‬جوانی ‪ 28‬ساله است که در شهر‬ ‫ِ‬ ‫سخت قطع عضو را انجام داد و بعد از ان‪ ،‬خود را یک قهرمان بدشانس‬ ‫در پای راستش به دنیا امد‪ .‬وی در ‪ 16‬سالگی عمل ِ‬ ‫تصور می کرد؛ اما سرنوشت درب های بسیاری به روی او گشود‪ .‬او اولین معلولی است که در ‪14‬جوالی‪ 2017‬عنوان «اقای‬ ‫انگلیس» را کسب کرد‪ .‬همچنین به عنوان یک مدل موفق و مربی بدن سازی هم فعالیت دارد‪ .‬او در سال ‪ 2012‬در مراسم‬ ‫افتتاحیه پارالمپیک شرکت کرد و در هفته های ُمد مسکو و میالن نیز بر روی استیج راه رفت‪ .‬درحال حاضر مشغول انجام‬ ‫تمرینات برای امادگی جهت حضور در پارالمپیک دوره بعد است‪ .‬به گفته خودش اروزی قلبی او حضور در مسابقات ‪2020‬‬ ‫به عنوان یک ورزشکار است‪ .‬جک ایرس در ادامه از موفقیت ها و سبک زندگی اش برایمان می گوید‪.‬‬ ‫مدت زمان و نوع تمرینات ورزشی‬ ‫من ‪ 6‬روز در هفته‪ ،‬روزانه ‪ 2‬ساعت ورزش می کنم‪ .‬ابتدا با دمبل گرم می کنم‬ ‫و بعد با انجام تمرینات کششی ورزشم را پایان می دهم؛ ریلکس کردن عضالت‬ ‫بعد از تمرینات سخت‪ ،‬امری ضروری است‪ .‬پیشنهاد می کنم که اگر تازه شروع‬ ‫به انجام این کار می کنید حتما زیر نظر مربی باشید تا تکنیک ها را یاد بگیرید‪.‬‬ ‫یک معرفی کوتاه‬ ‫من با یک نقص مادرزادی به نام «‪ »PFFD‬متولد شدم و حرکات محدودی‬ ‫را می توانستم با پای راستم انجام بدهم و یک درد سخت و دائمی با من همراه‬ ‫سخت قطع ان را گرفتم و عمل قطع عضو را انجام‬ ‫بود‪ .‬در ‪ 16‬سالگی تصمیم ِ‬ ‫دادم؛ اما این کار من را از زندگی بازنداشــت‪ .‬من فوتبال بازی می کردم و در‬ ‫مسابقات محلی شنا‪ ،‬یک شناگر موفق بودم‪.‬‬ ‫بزرگ شــدن و زندگی با پای دِفرمه خیلی سخت بود؛ من هیچ عضله یا‬ ‫مفصل زانویی نداشتم‪ .‬در دبستان خیلی به ورزش عالقه داشتم؛ اما به خاطر‬ ‫مشکلم نمی توانستم در تیم های ورزشی شرکت کنم‪ .‬یادم می اید که در سن‬ ‫تقریبا ‪ 7‬سالگی می خواستم ان را قطع کنم؛ اما باید صبر می کردم تا رشد ان‬ ‫متوقف شود‪.‬‬ ‫عالقه به اتش نشان شدن‬ ‫قبل و بعد از عمل‬ ‫در ابتدا دوست داشتم اتش نشان شوم؛ اما خیلی زود فهمیدم که با این شرایط‬ ‫پس ان برایم و مربی‬ ‫امکان ان را ندارم؛ پس به دنبال کاری گشتم که بتوانم از ِ‬ ‫بدن سازی بودن را انتخاب کردم‪.‬‬ ‫مدتی بعد در یک مجله‪ ،‬مقالــه ای در مورد «مدل های غیرعادی»‬ ‫دیدم و با خودم گفتــم که باید بتوانم در این حوزه هم تغییر و تنوعی‬ ‫ایجاد کنم‪.‬‬ ‫‪70‬‬ ‫تصمیم به قطع پا در ‪ 7‬سالگی!‬ ‫زیر و بم‬ ‫قبل از عمل قطع عضو‪ ،‬به ســبب شرایطی که داشتم خودم را فردی ناتوان‬ ‫و محدودشده تصور می کردم؛ اما بعد از عمل‪ ،‬با اینکه ریکاوری بعد از ان بسیار‬ ‫دردناک و سخت بود؛ توانستم با ان کنار بیایم و چیزی که من به ان «ناتوانی»‬ ‫می گفتم‪ ،‬درب های زیادی را به روی من باز کرد و من با افتخار هر فرصتی که بر‬ ‫سر راهم قرار می گرفت را می پذیرفتم تا ثابت کنم که قطع عضو‪ ،‬من را از ادامه‬ ‫راه بازنداشت‪ .‬من اکنون به معنای کامل‪ ،‬زندگی می کنم‪.‬‬ ‫گفتگو‬ ‫شروع فعالیت مدلینگ و فیتنس‬ ‫در دوران کودکی و نوجوانی با احســاس متفاوت بودن و اعتمادبه نفســم‬ ‫می جنگیدم‪ .‬افرادی با این مشکل‪ ،‬فکر می کنند که باید از دیدها پنهان شوند‪،‬‬ ‫من نیز بعد از عمل همین کار را کردم؛ اما باید اعتمادبه نفسم را از نو می ساختم و‬ ‫بنابراین در زمینه مد و فیتنس شروع به کار کردم‪ .‬اکنون یاد گرفته ام که معلولیتم‬ ‫را با روی باز در اغوش بگیرم و ان را به عنوان جزئی از وجودم قبول کنم‪.‬‬ ‫اهداف اینده‬ ‫پیگیریوانجامفیتنس مدلینگ‪،‬‬ ‫رقابت در مسابقات فیتنس و‬ ‫اینکه چهره یک برند در ورزش‬ ‫یا صعنت پوشاک شوم‪ .‬من‬ ‫دوست دارم با خیریه ها کار‬ ‫کنم و تجربیاتم در پرورش‬ ‫اعتمادبه نفس‪،‬برابریورسم‬ ‫تصویر صحیحی از بدن خوب‬ ‫را با دیگران به اشتراک بگذارم و‬ ‫نهایتًا مانند همه افراد عادی دیگر‬ ‫در زمینه کاری ام موفق باشم‪.‬‬ ‫از ویدئوهای فیتنس تا مدل کاور مجله‬ ‫در طول ‪ 10‬سال گذشته‪ ،‬فعالیت های زیادی در شبکه های اجتماعی داشتم‬ ‫تا الگویی برای ســایر افراد قطع عضو یا افرادی با ناتوانایی های کمتر باشم‪.‬‬ ‫بعضی از این فعالیت ها تا به امروز با موفقیت روبرو بوده اند؛ ازجمله ســاخت‬ ‫ویدئوهای فیتنس و انتشــار ان در یوتیوب که با بازدیدهای زیادی در سراسر‬ ‫اینترنت گسترش یافت‪ ،‬اولین فرد قطع عضوی که در هفته مد نیویورک در سال‬ ‫‪ 2015‬به عنوان مدل روی اســتیج راه رفت‪ ،‬انجام نمایش چشمگیر شکستن‬ ‫موانع به عنوان یک سرباز نینجای انگلیسی و تغییر معنی لغت «ناتوان» و نیز‬ ‫مدل کاور مجله «سالمتی مردان»‪.‬‬ ‫تولد دوباره!‬ ‫در ‪ 7‬سال اخیر در صنعت فیتنس و در کنار مراجعه کنندگان (چه افراد توانا‬ ‫یا افرادی با توانایی کمتر) مشــغول به کار هســتم و ان ها را برای رسیدن به‬ ‫هدف هایشان تشویق می کنم‪ .‬من همیشه می گویم که اگر شما با قطع عضو (یا‬ ‫هر عملی که روند زندگی را تغییر می دهد) مواجه شدید؛ درحقیقت شما دوباره‬ ‫متولد می شوید و مثل یک کودک باید از خزیدن شروع کنید و نحوه راه رفتن‪،‬‬ ‫پریدن و حفظ تعادل را یاد بگیرید‪ .‬افتادن‪ ،‬برای یک بچه قابل قبول اســت و‬ ‫همین مسئله‪ ،‬مهارت های حرکتی را به مغز او اموزش می دهد‪ .‬بهترین راه برای‬ ‫بهبود این مهارت های حرکتی‪ ،‬انجام تمرینات ورزشی است‪.‬‬ ‫اولین فیلم‬ ‫یک فیلم کوتاه اموزشی در مورد معلولیت به نام «‪.»Talk‬‬ ‫کفش ورزشی موردعالقه‬ ‫کفش های مشکی ادیداسم‪.‬‬ ‫سختی های مدل شدن‬ ‫مدت زیادی برای مدل شدن جنگیدم؛ زیرا اکثرا می گفتند که پای من بیشتر از‬ ‫لباسی که ان ها طراحی کرده اند به چشم می اید‪ .‬هرچند این کار اکنون راحت تر شده‬ ‫است؛ اما هنوز سختی های خودش را دارد‪.‬‬ ‫ایرس مدل‬ ‫اولین واکنش مردم به جک‬ ‫ِ‬ ‫اولین باری که عکس های مدلینگم را در فضای مجازی به اشتراک گذاشتم –که‬ ‫فقط باالتنه ام در ان ها پیدا بود و کسی نمی توانست پایم را ببیند‪ -‬کامنت های متفاوتی‬ ‫داشــتم؛ افراد زیادی می گفتند‪« :‬بدن تو خیلی خوب به نظر نمی اید» و برخی هم‬ ‫می گفتند که چه بدن خوبی داری‪ .‬بعدًا من یک عکس کامل از خودم گذاشتم که‬ ‫پایم هم در ان عکس پیدا بود؛ تمام کامنت ها کامال تغییر کرد و همه مردم با تعجب‬ ‫و شگفتی می گفتند‪« :‬تو خیلی انگیزه بخش هستی‪ ،‬افرین که توانستی»‪ .‬ان ها دیگر‬ ‫به عضالت نگاه نمی کردند؛ به بدن نگاه می کردند و به موفقیتم!‬ ‫ناتوان توانا!‬ ‫ِ‬ ‫من کلمه «ناتوان» که در مورد افراد نقص عضو به کار می رود را دوست ندارم‪.‬‬ ‫من خودم را یک قطع عضو می دانم؛ نه یک ناتوان‪ .‬با این حســاب‪ ،‬من یک‬ ‫ناتوان توانا هستم؛ من در برابر انجام هر کاری که فکرش را بکنید توانا هستم‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫به نظرم مسابقات ‪ 2012‬لندن‪ ،‬اولین تاثیر مثبت را در من داشت؛ ان ها مسابقات‬ ‫پارالمپیک را با تیتر «انسان های فوق العاده» تبلیغ می کردند! و همین مشوق من‬ ‫برای ادامه کار فینتس‪ ،‬مدلینگ و الگو شدن برای سایر قطع عضوها بود‪.‬‬ ‫هیجان اجرا در پارالمپیک ‪2012‬‬ ‫برای شرکت در مراسم افتتاحیه پارالمپیک ‪ 2012‬با یک گروه سیرک مشهور در‬ ‫لندن‪ ،‬به مدت ‪ 4‬ماه تمرین کردم تا باالرفتن از طناب‪ ،‬بندبازی و هنر اکروباتیک را یاد‬ ‫بگیرم‪ .‬اجرا در مقابل ان جمعیت ‪ 80/000‬نفری‪ ،‬احساس بسیار مهیجی به من داد که‬ ‫هیچ وقت تجربه نکرده بودم‪ .‬انجا بود که فهمیدم افراد معلول هم می توانند قدرتمند‬ ‫باشند‪ .‬هیچ وقت ان اجرا را فراموش نمی کنم‪.‬‬ ‫بدل کار یک پا!‬ ‫در ‪ 7‬ســالگی برای فیکس کردن پایم به مرکز اهدای عضو رفته بودم‪ ،‬در انجا‬ ‫پزشکم من را با پسری که پایش را در ‪ 16‬سالگی قطع کرده بود اشنا کرد‪ .‬او پسری‬ ‫الهام بخش و سرزنده بود و ادعا می کرد که در فیلم «نجات سرباز رایان» به کارگردانی‬ ‫استیون اسپیلبرگ بازی کرده است‪ .‬او عکس هایی از خودش که در ساحل به جای‬ ‫یک بازیگر‪ ،‬منفجر شده بود را به من نشان داد و خودش را «بدل کار یک پا» می نامید‬ ‫و من پیشنهاد داد که به اژانس های فیلم سازی معلوالن مراجعه کنم‪ .‬وقتی به ‪18‬‬ ‫سالگی رسیدم‪ ،‬من هم در فیلم های تخیلی و نظامی به عنوان بدل کار یک پا شروع‬ ‫به کار کردم‪.‬‬ ‫کالم اخر‬ ‫رویاهایتان را دنبال کنید‪ ،‬تغییر‪ ،‬ترسناک است؛ اما زندگی جریان دارد‪ .‬یاد‬ ‫بگیرید که انتقادات را بپذیرید و از ان ها نهایت استفاده را ببرید‪ .‬به خودتان اعتماد‬ ‫داشتهباشید!‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪71‬‬ ‫دکوراسیون‬ ‫حرکت در سکون‬ ‫دکوراسیون‬ ‫ملیحهاحمدبیگی‬ ‫طراح‪ ،‬نویسنده و پژوهشگر‬ ‫فقط یک مستطیل‪ ،‬قاب نگاهشان را دربر می گیرد‪ ،‬زمان ان قدر برایشان‬ ‫کند می گذرد که لحظه ها و ساعت ها نیز به قدر سال می ماند‪ ،‬اهستگی زمان و‬ ‫بیشتر از ان‪ ،‬نداشتن انگیزه برای ادامه زندگی‪ ،‬روحشان را می ساید‪ .‬شاید اگر‬ ‫می توانستند کاری انجام بدهند یا تفکر و اندیشه ای می داشتند تا این حد کندی‬ ‫گذر زمان بر ان ها غالب نمی شد‪ .‬افرادی که به هر دلیل یا حادثه ای به گونه ای‬ ‫به نخاعشان اسیب وارد شده است که از ناحیه گردن به پایین توان حرکتی و‬ ‫حسی اعضای بدنشان را از دست داده اند‪ ،‬تمام دنیا و قاب دیدگاهی شان فقط‬ ‫یک مستطیل است‪.‬‬ ‫اگر قرار باشــد بین طراحی دکوراسیون منزل یک فرد سالم و فردی که‬ ‫در بستر بیماری است انتخابی صورت گیرد‪ ،‬باید بگویم الویت با فرد در بستر‬ ‫بیماری است‪.‬‬ ‫نکاتی که باید دکوراسیون را در این راستا طراحی کرد‪:‬‬ ‫‪ .۱‬ایجاد انگیزه‬ ‫‪ .۲‬ایجاد اشتیاق و شور در زندگی‬ ‫‪ .۳‬فضای سبز و زنده‬ ‫‪ .4‬محدودیت در اتاق و خانه کم رنگ شود‪.‬‬ ‫‪ .۵‬از هر انچه که قاب گونه باشد دوری گزینید‪.‬‬ ‫‪ .۶‬عطر طبیعی گل ها و گیاهان‬ ‫‪ .۷‬تا انجا که مقدور هست از موارد غیرطبیعی برای اذین بندی دکوراسیون‬ ‫استفادهنکنید‪.‬‬ ‫‪ .8‬از ابزار و وسایل هوشمند بهره ببرید و درواقع ساختمان را هوشمند سازید‪.‬‬ ‫این ها مواردی هستند که باید در هنگام طراحی دکوراسیون اتاق این افراد‪،‬‬ ‫سرلوحه کار خود قرار دهید‪ .‬حذف و نادیده گرفتن حتی یکی از این موارد‪ ،‬شما‬ ‫را در رساندن به سرمنزل یک طراحی خوب جا می گذارد‪.‬‬ ‫المان هایطبیعی‬ ‫گل های پیچ امین الدوله‪ ،‬اناری و گلیسین را از دست ندهید‪ .‬بهره بردن از‬ ‫این گل های پیچک فوق العاده زیبا‪ ،‬ان چنان نشــاط و طراوتی را در فضای‬ ‫اطــراف ایجاد می کند که حتی خودتان هــم به وجد می ایید؛ خصوصا که‬ ‫این گل ها افتاب دوست هستند و می توانید قسمتی از پنجره را به وسیله این‬ ‫گل های پیچ محصورکننده اذین بندی نمایید‪ .‬بدین صورت‪ ،‬پنجره را از ان‬ ‫حالت خشک قاب گونه اش درمی اورید و رویایی زنده را به نمایش می گذارید‪.‬‬ ‫بــرای معطر کردن محیطا طــراف می توانید از یــاس رازقی که عطر‬ ‫دوست داشتنی و دل انگیزی دارد بهره ببرید‪.‬‬ ‫‪72‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫به هیچ عنوان تصور نکنید که تغییر دکوراسیون اتاق برای چنین افرادی کار‬ ‫بیهوده ای است؛ زیرا یک طراحی خوب و حرفه ای این توانایی را دارد که بر‬ ‫روحیه و بهبودی فرد بیمار تاثیر مثبت و بسزایی بگذارد‪.‬‬ ‫باید ان چنان حرفه ای و دقیق عمل کنید که کم ترین اشــتباهی صورت‬ ‫نگیرد‪ .‬این کار به یک روان شناســی و روان شناختی کامل نیازمند است؛ از‬ ‫جســتجو و به یاد اوردن مواردی که قبــا موردعالقه ان ها بوده و نبوده تا‬ ‫در این زمان و وضعیت جدیدشــان به چیزهایی که تمایل نشان می دهند و‬ ‫نمی دهند؛ زیرا ممکن است پس از حادثه ای که منجر به بیماری ان ها شده‬ ‫است از مواردی که بسیار دوست می داشتند اکنون دل زده و بیزار شده باشند‪.‬‬ ‫باید به دقت کندوکاو کنید و حوصله به خرج دهید و لیستی از نیازمندی ها و‬ ‫عالیقشان را تهیه کنید‪.‬‬ ‫زنگ هشدار‬ ‫یک زنگ هشدار در کنار قسمتی از عضوی که توانایی فعالیت دارد‪،‬‬ ‫همانند دهان‪ ،‬کامال حیاتی است‪.‬‬ ‫یک نکته مهم‪:‬‬ ‫سلیق ه انسان ها نسبت به هم بســیار متفاوت است؛ بنابراین اگر پس از‬ ‫طراحی دکوراسیون به موردی برخورد کردند که موردپسندشان واقع نشد‪،‬‬ ‫ســریعا ان را تغییر دهید؛ مانند عطر یاس رازقی که معدودافرادی این نوع‬ ‫عطرهای گل را نمی پسندند‪.‬‬ ‫کارت زرد به حشرات‬ ‫نگهداری از گل ها و گیاهان ممکن اســت باعث ورود بعضی از حشرات‬ ‫به محیط خانه شود‪ .‬برای حل این مشکل کافیست از کارت های چسبناک‬ ‫و زرد که تله حشرات محسوب می شود بهره ببرید و یا از منبع های نوری که‬ ‫مخصوص دفع حشرات موذی است استفاده کنید‪.‬‬ ‫دکوراسیون‬ ‫جلوگیـریازهـــدررفت‬ ‫گرمایمنــزلدرزمستان‬ ‫بالونهواکششومینه‬ ‫علی رغم شــرایط گرمایشــی خوبی‬ ‫که شــومینه ها فراهم می کنند؛ اما اغلب‬ ‫هواکش های ان ها‪ ،‬هوای سرد را به سمت‬ ‫داخل می مکند و موجــب هدررفت گرما‬ ‫می شوند که می توان با اســتفاده از بالون‬ ‫هواکش از این هدررفت جلوگیری کرد‪ .‬باید‬ ‫این بالــون را با یک پمپ پر از هوا کنید و‬ ‫ان را تقریبا‪ 30‬سانتیمتر باالتر از قسمت باز‬ ‫درون هواکش شومینه قرار دهید و سپس با‬ ‫استفاده از یک صفحه مشبک‪ ،‬ان را در جای‬ ‫مناسب فیکس و محکم کنید‪ .‬بهتر است‬ ‫که هرچندوقت یکبار پس از روشن کردن‬ ‫شومینه‪ ،‬بالون را جدا کرده و چک کنید؛ اگر‬ ‫هم فراموش کردید‪ ،‬ممکن است بالون فقط‬ ‫کمی چروکیده شود که ضرری ندارد‪.‬‬ ‫بازدهبیشتررادیاتورها‬ ‫می توانید از یک فویل الومینیومی برای‬ ‫پوشاندن قسمت پشــتی پره های رادیاتور‬ ‫استفاده کنید تا گرمای ساطع شده را به داخل‬ ‫منزل بازگردانــد و از هدررفت ان از طریق‬ ‫دیوارتا‪%45‬جلوگیریکند‪.‬‬ ‫هواگیریرادیاتورها‬ ‫محبوس شدن هوا داخل رادیاتورها‪ ،‬بازده‬ ‫موثران هاراکاهشمی دهد‪.‬اگرقسمت هایی‬ ‫از یک رادیاتور سرد شده است‪ ،‬مخصوصا‬ ‫قســمت های باالیی ان‪ ،‬نشان دهنده این‬ ‫است که رادیاتورتان نیازمند هواگیری است‪.‬‬ ‫این عمل موجب ازادسازی هوای داخل ان‬ ‫می شود و سیستم گرمایشی شما با باالترین‬ ‫بازدهممکنعملمی کند‪.‬‬ ‫پنجره ها‬ ‫نصب نوارهای ضدباد در اطراف پنجره ها‬ ‫به عنوانعایقیخوبعملمی کند؛اماگاهی‬ ‫جریان هوای ســرد از طریق شکاف های‬ ‫موجود در بین قاب پنجره ها و دیوار نیز به‬ ‫داخلمنزلنفوذمی کند‪.‬دراینصورتبایداز‬ ‫درزگیراستفادهکنیدیارویقسمتشکاف ها‬ ‫را بتونه کنید‪ .‬همچنین با نصب الیه های‬ ‫محافظ شفاف پشت پنجره ها نیز می توان از‬ ‫هدررفتگرماجلوگیریکرد‪.‬‬ ‫پرده‬ ‫پرده ها برای جلوگیری از هدررفت گرما‪،‬‬ ‫هوای گرم می تواند از تمام جهات از قبیل سقف‪ ،‬دیوارها‪ ،‬کف‪ ،‬پنجره و درب ها‪،‬‬ ‫از منزل خارج شود و انرژی زیادی هدر برود‪ .‬راه های ساده ای برای جلوگیری از‬ ‫هدررفت گرمای منزل وجود دارد که در اینجا لیستی از ان ها را برای شما فراهم‬ ‫اورده ایم‪ .‬با این روش ها می توانید خانه ای گرم و راحت در زمستان داشته باشید‪.‬‬ ‫نقش مهمی ایفا می کنند‪ .‬اگر پنجره های‬ ‫بزرگی دارید می توانید از پرده های ضخیم‬ ‫یا پرده های دارای پوشش حرارتی به عنوان‬ ‫عایق استفاده کنید؛ اما توجه داشته باشید که‬ ‫پرده ها روی رادیاتورها را نپوشانند؛ زیرا در این‬ ‫صورتگرمایرادیاتوربهمحیطداخلیمنزل‬ ‫منعکسنمی شود‪.‬‬ ‫الیهکنترلبخار‬ ‫عایق کردن کف زمین با استفاده از یک‬ ‫الیهکنترلبخار(بخاربند)به منظورجلوگیری‬ ‫از چگالش و گسترش رطوبت‪ ،‬یک عایق‬ ‫پشمیانعطاف پذیربهضخامت‪15‬سانتیمترو‬ ‫یکپارچهمقاومبهباد‪،‬می توانددرجلوگیری‬ ‫ازهدررفتگرماتاثیربسزاییداشتهباشد‪.‬‬ ‫عایقکف‬ ‫اگر فرش کم رنگ یا رنگ روشــنی در‬ ‫منــزل دارید و کناره های ان تیره تر شــده‬ ‫اســت‪ ،‬نشان دهنده این است که هوا از زیر‬ ‫درب ها یا کف زمین به داخل منزل جریان‬ ‫دارد‪ .‬گوشه های فرش را باال بگیرید و از یک‬ ‫درزگیر برای پر کردن شکاف های کف یا‬ ‫حاشیه هااستفادهنمایید‪.‬درزگیرهاییکهبرای‬ ‫درب ها یا دریچه ها استفاده می کنید باید ‪27‬‬ ‫سانتیمتر ضخامت داشته باشند‪ .‬همچنین‬ ‫می توانید از مقداری خمیر روزنامه یا خمیر‬ ‫کاغذ‪ ،‬به عنوان راهی سریع و ارزان برای پر‬ ‫کردنشکاف هایکفزمیناستفادهنمایید‪.‬‬ ‫هواکش ها‬ ‫اگر در سرویس بهداشتی یا اشپزخانه تان‬ ‫هواکشی بدون تایمر نصب کرده اید؛ ریسک‬ ‫باالیی بــرای هدررفت انــرژی و گرما را‬ ‫پذیرفته ایدوبهاینترتیب‪،‬هوایتماممحیط‬ ‫منزل را سرد می کنید‪ .‬یک هواکش تایمردار‪،‬‬ ‫به صورت اتوماتیک خاموش می شود و این‬ ‫یدارد‪.‬‬ ‫ریسک را از میان برم ‬ ‫پوشاندنسایرمنافذ‬ ‫فراهم اوردن پوششی برای سوراخ کلید‬ ‫درب ها‪ ،‬صندوق نامه هــای روی درب ها و‬ ‫نیز پوششی برای فاصله بین پایین درب ها تا‬ ‫زمین‪ ،‬از راه های سریع برای حفاظت از هوای‬ ‫گرم داخل منزل است‪.‬‬ ‫منابــع‪Housebeautiful، Elle :‬‬ ‫‪Decoration‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪73‬‬ ‫قیمت ‪4/600/000 :‬‬ ‫مبلمان‬ ‫سرویس خواب‬ ‫نهارخوری‬ ‫جلو مبل و عسلی‬ ‫کنسول‬ ‫‪74‬‬ ‫نمایشگاه دائمی ‪ /‬تهران‬ ‫یافت اباد شرقی ‪ /‬بازار مبل کوروش‬ ‫طبقه زیر همکف ‪ /‬پالک ‪185‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫تلفن‪021 - 66 61 94 86 :‬‬ ‫قیمت ‪3/800/000 :‬‬ ‫‪@Alpi_furniture‬‬ ‫‪@Alpi_furniture‬‬ ‫باغبانی‬ ‫گیاه یشم‬ ‫این گیاه به نام های «درخت دوستی»‪،‬‬ ‫«درخت شــانس» و «درخت‬ ‫پــول» معروف اســت‪ ،‬از‬ ‫خانواده ســاکیولنت ها‬ ‫اســت؛ یعنی اب را در‬ ‫برگ ها و ساقه های خود‬ ‫ذخیره می کند‪ ،‬سرمای‬ ‫زمســتان را می گیــرد و‬ ‫همچنین در ایــن زمان به‬ ‫اب کمی نیــاز دارد و احتماال قادر‬ ‫به گل دهی هم هستند‪ .‬بسیاری دیگر‬ ‫از انواع ســاکیولنت ها و کاکتوس ها نیز‬ ‫اگر در شرایط خشک نگهداری شوند؛‬ ‫می توانند سرمای زمستان را تاب بیاورند‪.‬‬ ‫گیاهبرگ عبایی‬ ‫گیاهان خانگی مقاوم‬ ‫به سرمای زمستان‬ ‫گل دهی یاس های ابی‪ ،‬با گل هایی‬ ‫نرم و ابی رنگ که در سراسر شاخه هایی‬ ‫ظریف رشد کرده است‪ ،‬هنوز هم ادامه‬ ‫دارد‪ .‬می توانید این گیــاه را در گلخانه‬ ‫بکارید تا دیوار انجا را پوشش دهد‪ .‬این‬ ‫گل تا تیرماه بدون نیاز به مراقبت خاصی‬ ‫گل می دهد‪.‬‬ ‫محمدحسینکشاورز‬ ‫کارشناس ارشد کشاورزی‬ ‫اکنون زمان ان فرا رسیده که محیط داخلی منزل را‬ ‫مانند باغی سرسبز و عالی بیاراییم‪ .‬بسیاری از گیاهان‬ ‫خانگی موردعالقه ما از مناطق استوایی می ایند و به‬ ‫شرایطی گرم برای رشد نیاز دارند؛ بنابراین باید گیاهانی‬ ‫را انتخاب کنیم که نسبت به دمای سردت ِر محیط مقاوم‬ ‫باشند که در این شماره چند مورد از این گیاهان را به‬ ‫شما پیشنهاد می دهیم‪ .‬منابع‪ :‬هنر باغبانی‪ ،‬تلگراف‬ ‫پر سیاوشان‬ ‫این گیاه‪ ،‬با برگ هایی بزرگ و سبز‬ ‫تیره‪ ،‬گیاهی تقریبا تباهی ناپذیر است‪.‬‬ ‫به عالوه‪ ،‬در شرایط سرد هم می تواند نور‬ ‫کمی دریافت کند‪.‬‬ ‫زنبق‬ ‫برای دی ماه‪ ،‬تاقچه هــای خالی را‬ ‫با گل های زنبــق مینیاتوری که‬ ‫به صورت دسته ای در گلدانی‬ ‫کاشته شــده اند پر کنید‪.‬‬ ‫هرچنــد برای کاشــت‬ ‫ان کمی دیر اســت؛ اما‬ ‫ارزشش را دارد‪ .‬می توان‬ ‫این گل هــا را بــا انواع‬ ‫گل های ظریــف و معطر‬ ‫نرگس ترکیب کــرد‪ .‬گل دهی‬ ‫هر دوی این گل ها می تواند در محیط‬ ‫داخلــی منزل‪ 6 ،‬مــاه زودتر از محیط‬ ‫بیرونی انجام پذیرد‪.‬‬ ‫یاس ابی‬ ‫برایگوشه هایتاریک ترمنزلمی توانیدازانواعسرخس ها‬ ‫اســتفاده کنید‪ .‬شکل ظاهری برگ های پر سیاوشان یاداور‬ ‫پرده های گیپور است که ســاقه های تیره ای ان ها را به هم‬ ‫متصل کرده اســت‪ .‬هر کجا که ان ها را قرار دهید جلوه خوبی‬ ‫خواهند داشت و زیبایی خود را از دست نمی دهند‪ .‬سرخس مارچوبه (که البته سرخس‬ ‫نیستند؛ بلکه از خانواده سوسنیان اند) نیز برگ های سوزنی شکلی دارد که در هر زمانی‬ ‫ان ها را بکارید جلوه ای تازه و شاداب خواهند داشت‪.‬‬ ‫شال دم‬ ‫این گیاه خانگی نیز حسی شبیه به این دارد که انگار ان‬ ‫را همین االن از جنگل اورده اید‪ .‬در طول زمستان به صورت‬ ‫توده ای از برگ های سبز و پر از حس زندگی است‪.‬‬ ‫درختچهلیمو‬ ‫این درختچه‪ ،‬از اسان ترین درختچه های مرکبات برای رشد در‬ ‫محیط داخلی منزل است‪ .‬این گیاه‪ ،‬گرمای تابستان را دوست‬ ‫دارد؛ اما در زمســتان و دمای بین ‪ 10‬تا ‪ 15‬درجه سانتیگراد‬ ‫هم مقاوم است‪.‬‬ ‫کاج مطبق‬ ‫ریشه این گیاه خراب نمی شود و به همین دلیل‪ ،‬هر ‪ 2‬یا ‪3‬‬ ‫ســال یکبار به تعویض گلدان نیاز دارد‪ .‬وقتی طول ان به ‪91‬‬ ‫سانتیمتر رسید‪ ،‬به جای تعویض گلدان‪ ،‬فقط چند سانتیمتر‬ ‫از الیــه رویی خاک گلدان را تعویض کنید‪ .‬فقط باید هوای‬ ‫اطراف این گیاه مرطوب باشد‪.‬‬ ‫فرفیون‬ ‫اینگیاهکهبه‬ ‫نام های«شبرم»یا‬ ‫«گاوکشــک» هم‬ ‫معروف اســت‪ ،‬گیاهی ایده ال برای لبه‬ ‫پنجره ها و بســیار لطیف و شاداب است‪.‬‬ ‫ترکیباینگل هایسفیدرنگباگل های‬ ‫شاه اشــرافی یا ســتاره ای جلوه ای زیبا و‬ ‫چشم نواز را به دنبال دارد‪ .‬این گیاه در طب‬ ‫سنتی نیز کاربردهای خوبی دارد؛ ازجمله‬ ‫دفع کننده اخالط مختلف بدن‪ ،‬بازکننده‬ ‫دهانه رگ های بدن و غیره‪ .‬البته الزم به‬ ‫ذکر است که شیرابه ان سمی است و به‬ ‫میزانبسیارکمیبه عنواندارومورداستفاده‬ ‫قرارمی گیرد‪.‬‬ ‫گل تورنیا‬ ‫ایــن گل‬ ‫کــه از خانواده‬ ‫میمونیان است‬ ‫در رنگ هــای‬ ‫مختلفی وجود دارد‪،‬‬ ‫زرد‬ ‫پیشنهاد ما به شما رنگ‬ ‫ان اســت‪ .‬این نوع گل با قرار گفتن در‬ ‫گلدانی کوچک باید تا خردادماه گلدهی‬ ‫داشــته باشــد‪ .‬هر گل‪ ،‬قسمت گلویی‬ ‫بنفش رنگی دارد که توسط گلبرگ های‬ ‫زردرنگی احاطه شده است و برگ های ان‬ ‫گزنه شکل است که ترکیب این رنگ ها‪،‬‬ ‫کنتراست خوبی را با هم ایجاد می کند‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪75‬‬ ‫تکنولوژی‬ ‫‪ ۸‬نکته کاربردی جالب برای همه گوشی های‬ ‫هوشمندکهنمی دانید‬ ‫تمامی تلویزیون های ‪ LCD‬از اولین سری های موجود‪ ،‬همگی یک درگاه‬ ‫‪ USB‬در پشــت صفحه دارند‬ ‫کــه با برق ‪ ۵‬ولتی به اســانی‬ ‫می توانید در مواقــع ضروری‪،‬‬ ‫گوشــی خودتان را با ان شارژ‬ ‫کنید‪ .‬همیشه در سفرها به یاد‬ ‫داشته باشید که اگر شارژ گوشی‬ ‫همراهتان نبود‪ ،‬کابل ان به کار‬ ‫شما خواهد امد‪.‬‬ ‫جعبهنوارهایکاستقدیمی‬ ‫می تواند پایــه رومیزی خوبی‬ ‫برای گوشــی های تلفن شما‬ ‫باشد‪ .‬اگر در کمد‪ ،‬نوارکاستی‬ ‫دارید حتما امتحان کنید‪ .‬اکثر‬ ‫کسانی که این جعبه را روی میز‬ ‫شما ببنند حتما با این لفظ باب‬ ‫صحبت را با شــما باز خواهند‬ ‫کرد‪« :‬یادش بخیر»‬ ‫پالستیک ها و نایلون های‬ ‫زیپ دار تنها برای نگهداری‬ ‫مواد غذایی کاربرد ندارد‪ .‬این‬ ‫بار که به لــب دریا می روید‬ ‫حتما یکی از ان ها را همراه‬ ‫خود ببرید تا گوشــی شما‬ ‫از خطــر اب خوردگــی و یا‬ ‫شن های ریز در امان باشد‪.‬‬ ‫اگر بــرای اولیــن بار‬ ‫به یک پارکینگ شــلوغ‬ ‫می رویــد حتما از اطراف و‬ ‫نشانه های اطراف اتومبیل‬ ‫خودتان تصویر بگیرید تا‬ ‫در مسیر برگشت نیازمند‬ ‫راهنمایدیگراننباشید‪.‬‬ ‫شما فقط یک گوشــی تلفن‪ ،‬همراه با خود ندارید؛ بلکه مجموعه ای از‬ ‫سنسورهایکاربردیراهمشههمراهباخوددارید‪:‬ژیروسکوپ‪،‬مغناطیس سنج‪،‬‬ ‫شتاب سنج‪ ،‬قطب نما و‪ ...‬که تمامی این ها می تواند در مواقعی یاریگر شما باشد‪.‬‬ ‫برنامه هایی با عنوان ‪ Smart Tools‬را همیشــه در گوشی نصب داشته‬ ‫باشید‪ .‬خیلی اوقات کارایی ان ها شدیدا نیاز می شود‪.‬‬ ‫‪76‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫تابه حال در مسیر رفتن به محل‬ ‫کار خــواب مانده ایــد؟ یک راه حل‬ ‫ساده‪ :‬برای خودتان ‪ reminder‬با‬ ‫حساسیت به موقعیت مکانی تعریف‬ ‫کنید تا دقیقا هــر وقت اتوبوس به‬ ‫محل کار شــما نزدیک شد گوشی‬ ‫شــما به صدا در بیاید‪ .‬بــرای این‬ ‫کار تنها کافی اســت ‪ Google Keep‬را نصب کنید و در قسمت تعریف‬ ‫یاداور (‪ )Location Reminder‬را انتخاب کنید‪ .‬حواستان باشد که حتما‬ ‫‪ location service‬را در گوشی خود روشن کنید‪( .‬تصویر سمت راست‬ ‫برای اندرویدی هاست و سمت چپ برای ایفون)‬ ‫اگر قصد شنیدن موسیقی در‬ ‫جمعی را دارید و می خواهید صدا‬ ‫را بــه بلندترین حالت به گوش‬ ‫همه برسانید‪ .‬دنبال یک لیوان‬ ‫بزرگ بگردید و گوشی را درون‬ ‫ان بگذارید… خواهید دید که‬ ‫بلندی صدا دوچندان خواهد شد‪.‬‬ ‫فلش دوربین ها در گوشــی ها‬ ‫االن دیگر کاربردی تر هم شــده‬ ‫است‪ .‬شما همیشه یک چراغ قوه‬ ‫همراه خود دارید‪ .‬اگر مجبور شدید‬ ‫در تاریکی از نور فالش گوشــی‬ ‫برای روشــنایی اســتفاده کنید‪.‬‬ ‫بطری اب را کامال پر کرده و روی‬ ‫فلش دوربین بگذارید‪ .‬خواهید دید‬ ‫که ازار نور بسیار کمتر خواهد شد و‬ ‫شما از یک منظره هنری و نورانی‬ ‫لذت خواهید برد‪.‬‬ ‫زیرو بم موفقیت‬ ‫محیط ما‪ ،‬اینه انتظارات ماست‬ ‫قالعاده‬ ‫طبیعت به بسیاری از موجودات کوچکش یک هدیه فو ‬ ‫می دهد؛ هدیه ای که ما ان را «تغییررنگ حفاظتی» می نامیم‪ .‬به‬ ‫این شکل‪ ،‬گوزن در جنگل‪ ،‬ماهی در رود و پرنده روی درخت محو‬ ‫می شــود؛ اما این هدیه از انسان ها دریغ شده است و در هر مکانی‬ ‫نمایانوقابل توجههستند‪.‬منمعتقدمدلیلشایناستکهبهانسان ها‬ ‫هدیه بزرگ تری اعطا شــده است‪ :‬من و شما این قدرت را داریم تا‬ ‫کاری کنیم که محیط اطرافمان تغییر کند و با ما سازگار شود‪ .‬وقتی‬ ‫به عنوانیکانسان‪،‬تغییرکردهیابهبودمی یابید‪،‬محیطاطرافتانتغییر‬ ‫می کندتااینبهبودهارامنعکسکند‪.‬همان طورکهبامشاهدهکاری‬ ‫که جامعه برای یک شغل انجام می دهد‪ ،‬می توانید بگویید یک شغل‬ ‫برای یک جامعه چه کار می کند‪ .‬با بررسی محتاطانه محیط اطراف‬ ‫یک فرد می توان چیزهای زیادی درباره او گفت‪ .‬برخالف باور شایع‪،‬‬ ‫افراد بازتابی از محیط اطرافشان نیستند؛ بلکه محیط‪ ،‬بازتابی از افراد‬ ‫است‪ .‬افراد را بهتر کنید‪ ،‬محیط نیز بهتر خواهد شد‪ .‬به فردی که‬ ‫تغییر می کند نگاه کنید‪ ،‬ان فرد محیط قبلی اش را ترک خواهد کرد‬ ‫و به دنبال محیط جدیدی خواهد گشت؛ محیطی که بیشتر وجود‬ ‫نوظهورش را منعکس کند‪ .‬نگرش ما همان محیطی است که در‬ ‫طولروزهمراهماناست‪.‬ایندنیاثابتمی کندکهدربارهخودمانچه‬ ‫فکر می کنیم و نوع شخصیتی که ذهنمان را با ان ساخته ایم را نشان‬ ‫می دهد‪ .‬محیط و دنیایی که در ان زندگی می کنیم اینه نگرش ها و‬ ‫انتظاراتمااست‪.‬‬ ‫دانستن کافی نیست‪ ،‬اقدام کنید‬ ‫زیروبم‬ ‫ِ‬ ‫موفقیت‬ ‫رضا کشاورز‬ ‫کارشناش ارشد صنایع‬ ‫منبع‪ :‬الفبای موفقیت‪ ،‬باب پراکتور‬ ‫زندگی موفق شامل دانستن و حضور داشتن است‪ .‬اگر این دو تفکیک شوند چیزی‬ ‫به جز شکست و ناکامی باقی نمی ماند‪ .‬اگر همه چیز را درباره عشق بدانید‪ ،‬بدون اینکه‬ ‫دوست داشته باشید‪ ،‬فاجعه است‪ .‬به همین شکل اگر همه چیز را درباره زندگی صحیح‬ ‫بدانید و طبق چیزهایی که می دانید رفتار نکنید‪ ،‬می تواند بسیار مخرب باشد‪ .‬متاسفانه‬ ‫بیشتر کتاب های خوداموز موجود در فهرست پرفروش ها با تفکر مثبت سروکار دارند‪،‬‬ ‫بدون اینکه از تبدیل اگاهانه ان به یک تجربه صحبت کنند‪ .‬ما یک نقشه برای حرکت‬ ‫به سمت مقصدمان داریم؛ اما نمی توانیم وسیله نقلیه ای پیدا کنیم تا ما را به انجا ببرد‪.‬‬ ‫اگر تفکر مثبت به تنهایی باعث زندگی موفق می شد‪ %95 ،‬از جمعیت ما در ارامش‬ ‫مالی و امنیت کامل بودند و تمام دانشمندان و معلمان‪ ،‬نمونه بارز سالمتی‪ ،‬ثروت و‬ ‫خوشبختی می شدند؛ اما متاسفانه بسیاری از افراد در تناقض فیزیکی با گفته هایشان‬ ‫هستند‪ .‬حقایق ناقص از دروغ ها گیج کننده ترند‪ .‬تفکر مثبت به عنوان واسطه ای برای‬ ‫یک زندگی خوب دقیقا همان است‪ :‬یک حقیقت ناقص‪.‬‬ ‫تفکر مثبت به تنهایی رستگار نمی کند و چیزی به دست نمی اورد‪ .‬درواقع‪ ،‬ناکامی‬ ‫به بار می اورد؛ زیرا در هماهنگی با کاری که انجام می دهیم نیست‪ .‬تفکر مثبت درباره‬ ‫موســیقی از شما یک موسیقی دان نمی سازد؛ بلکه تنها خواندن و نواختن یک ساز‬ ‫موسیقی است که ان را برای شما براورده می کند‪.‬‬ ‫قدرت تفکر مثبت در متجلی شدن در یک اقدام مثبت نهفته است‪ .‬قدرت عشق‬ ‫با عشق ورزیدن کامل می شود‪ .‬افکار خوشحالی با خندیدن قدرت می گیرند‪ .‬ایمان‬ ‫بدون اقدام مرده است‪.‬‬ ‫هیچ چیز به اندازه تفکر مثبت بدون اقدامی که ان تفکر را کامل کند‪ ،‬نتیجه منفی‬ ‫به بار نمی اورد‪ .‬مدارس باید به کارهایی که انجام می دهیم دیپلم دهند‪ ،‬نه به چیزی‬ ‫که می دانیم‪ .‬هیچ چیز قدرتمندتر از یک فکر مثبت که با اقدام مثبت پیوند خورده باشد‬ ‫نیست‪ .‬منشا هر اقدامی‪ ،‬فکر است‪.‬‬ ‫یک اقدام موثر با اندیشه ارام را دنبال کنید؛ از یک اندیشه ارام اقدامات موثرتری‬ ‫برخاسته خواهد شد‪.‬‬ ‫اقدام‪ ،‬معیار واقعی هوشمندی است‪.‬‬ ‫بیدار شوید‬ ‫برنده ها کامال بیدار هستند؛ ان ها سرزنده اند‪ .‬برنده های واقعی نمی توانند فقط‬ ‫رویاپرداز باشند؛ ان ها کننده کار هستند‪ ،‬ان ها به رویاهایشان تحقق می بخشند‪،‬‬ ‫ان ها زنگ ها را به صدا در می اورند و همواره تالش می کنند که دیگران را برای‬ ‫فرصت های بی شماری که زندگی ارائه می دهد بیدار کنند‪.‬‬ ‫اگر می خواهید از هدایایی که زندگی پیشکش می کند بهره ببرید‪ ،‬از برنده ها‬ ‫پیروی کنید و مانند ان ها عمل کنید تا نهایتا تبدیل به یک برنده شوید‪.‬‬ ‫اگر درحال حاضر ان طور که واقعا دوست دارید زندگی نمی کنید‪ ،‬احساس بدی‬ ‫درباره ان نداشته باشید و به خاطر گذشته تاسف نخورید‪ .‬امروز می تواند شروع‬ ‫یک زندگی جدید باشد‪ .‬همان طور که صفحات تقویم را ورق می زنید تا روز یا ماه‬ ‫جدیدی را باز کنید‪ ،‬می توانید در ذهنتان همین کار را برای زندگی انجام دهید‪.‬‬ ‫بزرگ ترین هدیه ای که یک برنده می تواند دریافت کند این است که ببیند‬ ‫کسی که در خواب عمیقی است بیدار شود و به موفقیتی که می خواهد دست‬ ‫پیدا کند‪ .‬برنده ها به خاطر کمک هایی که می کنند واقعا یک نعمت هستند؛ ان ها‬ ‫به راحتی یافت می شوند‪ ،‬ان ها به ندرت مخفی می شوند‪.‬‬ ‫برنده ها اجازه نمی دهند انتقاد بازنده ها حواسشان را پرت کند یا سرعتشان را‬ ‫بکاهد‪ ،‬ان ها مشغول تبدیل رویاهایشان به واقعیت و کمک به دیگران برای‬ ‫انجام همین کار هستند‪.‬‬ ‫برنده شدن موقتی نیست‪ ،‬یک کار همیشگی است‪ .‬شما فقط یکبار برای‬ ‫مدتی پیروز نمی شوید‪ ،‬شما یک کار را فقط یکبار انجام نمی دهید‪ ،‬شما همیشه‬ ‫ان ها را انجام می دهید‪ .‬برنده شدن یک عادت است‪ .‬متاسفانه باختن هم یک‬ ‫عادت است‪.‬‬ ‫وقتی مشخص است که نمی توانید به اهدافتان برسید‪ ،‬اهداف را تنظیم نکنید؛‬ ‫بلکه مراحل اقدام را تنظیم کنید‪.‬‬ ‫ایا می خواهید بدانید کیستید؟ سوال نپرسید‪ .‬اقدام کنید! اقدام شما را تعریف‬ ‫و توصیف می کند‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪77‬‬ ‫پرونده اجتماعی‬ ‫مردی که همه جا هست‬ ‫و هیچ جا نیست‬ ‫مرزهای ناارام و شهرهای جنگ زده عراق و سوریه‪ ،‬مردی که خوب حواسش هست مبادا سرمای‬ ‫«قاسم سلیمانی»‪ ،‬مرد ارا ِم‬ ‫ِ‬ ‫جنگ و هوای داعش به سرزمینمان بزند که خواب های رنگی بچه های ایران و سرزمین های حوالی‪ ،‬رنگ ترس و بوی ناامنی‬ ‫بگیرد‪ .‬هر قدر او ارام و بی سروصدا می رود و می اید و کار هایش را انجام می دهد‪ ،‬بیرون از مرزهای جمهوری اسالمی در مورد او‪،‬‬ ‫خیلی خبر ها هست‪ .‬ان ها از او و سپاه تحت امرش می ترسند و همین ترس‪ ،‬سراغاز خبرهای بعدی است‪ .‬به همین خاطر و به بهانه‬ ‫نابودی قلمرو داعش و بازپس گرفتن شهرهای جنگ زده‪ ،‬خرده روایت هایی از این مرد بزرگ را با هم مرور می کنیم‪.‬‬ ‫بیوگرافی‬ ‫سردار سلیمانی متولد اسفندماه سال‪ ۱۳۳۶‬است‪ .‬روستای کوهستانی و دورافتاده‬ ‫رابُرد در استان کرمان در جنوب شرقی ایران زادگاه اوست که ساختاری طایفه ای دارد‪.‬‬ ‫وی در ‪۱۲‬سالگی‪ ،‬پس از پایان تحصیالت دوره پنج ساله دبستان‪ ،‬روستای رابُرد را‬ ‫ترک کرد و مشغول به کار بنایی در کرمان شد و به عنوان پیمانکار در سازمان اب‬ ‫در همان سال ها نیز فعالیت های انقالبی خود را شروع کرد‪.‬‬ ‫مشغول به کار شد و ‬ ‫سپاه قدس‪ ،‬کابوس امریکایی ها‬ ‫قاسم سلیمانی یکی از امضاکنندگان نامه تهدیدامیز فرماندهان سپاهدرجریان‬ ‫وقایع ‪۱8‬تیر‪ ۱۳۷۸‬به محمد خاتمی‪ ،‬رئیس جمهوری وقت ایران‪ ،‬بود‪ .‬وی پس از‬ ‫دوران دفاع مقدس تا زمانی که به سمت فرماندهی سپاه قدس منصوب شد‪ ،‬با‬ ‫باندهای قاچاق مواد مخدر در نزدیکی مرزهای ایران و افغانستان جنگید و سال‬ ‫‪ ،۱۳۷۹‬حضرت ایت اهلل خامنه ای‪ ،‬فرماندهی کل قوا‪ ،‬او را به تهران فراخواندند و‬ ‫مسئولیت سپاه قدس را به او سپردند؛ مسئولیتی که قاسم سلیمانی را به کابوسی‬ ‫در ذهن امریکایی ها بدل کرد‪.‬‬ ‫نقش انکارناشدنی سردار سلیمانی در بحران جهانی عراق‬ ‫لشکر ‪ 41‬ثاراهلل‬ ‫بنابهگفتهخودش‪،‬پسازپیروزیانقالب‪،‬درعینادامهکاردرسازمانابکرمان‪،‬‬ ‫به عضویت مجموعه «سپاه افتخاری» که به وسیله پدر شهید قاضی تاسیس شده‬ ‫بود‪ ،‬درامد‪ .‬با شروع جنگ‪ ،‬راهی جبهه شد و کمی بعد‪ ،‬این جوان بسیجی‪ ،‬فرمانده‬ ‫بسیجی هایهم والیتی اششدوسپسلشکریازهمینبسیجی هایافتاب سوخته‬ ‫کویر تشکیل داد که «لشکر ‪ ۴۱‬ثاراهلل» نام گرفت‪ .‬با پایان جنگ‪ ،‬لشکر ‪ ۴۱‬ثاراهلل‬ ‫به فرماندهی سردار سلیمانی به کرمان بازگشت و درگیر جنگ با اشراری شد که از‬ ‫مرزهایشرقیبهکشورهدایتمی شدند‪.‬مردمسیستان وبلوچستانوکرمانخوب‬ ‫یدانند که در سال های فرماندهی او‪ ،‬امن ترین دوران زندگی خود را سپری کردند‪.‬‬ ‫م ‬ ‫‪78‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫سردار سلیمانی در ژانویه سال ‪ ،۲۰۰۵‬زمانی به عراق رفت که عراقی ها برای‬ ‫نخستین بار پس از سقوط صدام حسین‪ ،‬به پای صندوق های رای می رفتند و‬ ‫درحالی که امریکا حمایت شدیدی از نخست وزیر شدن «ایاد عالوی» می کرد‪،‬‬ ‫سلیمانی فعالیت خود را در حمایت از شیعیان اغاز کرد و به راهنمایی انان برای‬ ‫پیروزی در انتخابات پرداخت‪ .‬پس از انتخابات‪ ،‬بوش انگشت های رنگی مردم‬ ‫عراق را پیروزی بزرگی برای دمکراســی دانســت و «عالوی و متحدانش»‬ ‫شکستخوردند‪.‬‬ ‫لقب شهید زنده‪ ،‬شایسته ترین لقب سردار سلیمانی‬ ‫حضرت ایت اهلل خامنه ای چهار مرتبه ســردار ســلیمانی را شهید و شهید‬ ‫زنده خطاب کرده و راجع به ایشــان و هم رزمانشان فرموده اند‪« :‬خدای متعال‬ ‫می خواست این ها زنده بمانند و برکاتشان برای کشورشان و دنیای اسالم ادامه‬ ‫پیدا کند»‪.‬‬ ‫پرونده اجتماعی‬ ‫سردار ســلیمانی خطرناک ترین مرد جهان از دید مجله امریکایی‬ ‫«وایرد»‬ ‫در گزارشــی از مجله امریکایی‬ ‫«وایرد» امده اســت‪« :‬اگر بخواهیم‬ ‫به دنبال خطرناک ترین کشور سیاره‬ ‫زمین بگردیم‪ ،‬به نام «ایران» برخورد‬ ‫می کنیم که ممکن است جرقه جنگ‬ ‫جهانی را بزند و اگر بخواهیم در این‬ ‫کشور‪ ،‬مرموز ترین و خطرناک ترین‬ ‫فرد را نام گذاری کنیم‪ ،‬به نام «ژنرال‬ ‫قاسم سلیمانی» خواهیم رسید که چهره ای مرموز دارد»‪.‬‬ ‫ملت ایران‪ ،‬تنها ملتی که لیاقت شکست تاریخی امریکا را دارد‬ ‫حاج قاسم سلیمانی زمانی در یکی از معدود اظهارنظرهای اشکارش گفته‬ ‫بود‪« :‬ملت ایران‪ ،‬تنها ملتی در جهان است که لیاقت شکست تاریخی امریکا‬ ‫را دارد»‪ .‬حدود ‪ ۵‬سال پیش که این جمله از قول حاج قاسم نقل شد‪ ،‬بسیاری‬ ‫ان را یک ارزوی بزرگ‪ ،‬شیرین و البته دور دانستند؛ اما امروز چطور؟ امروز که‬ ‫نتانیاهو هم از بیخ گوش خود صدای امام خمینی رحمت اهلل علیه را می شنود و‬ ‫رابرت گیتس می گوید‪« :‬درگیر شدن با ایران به معنای ان است که فردا امریکا‬ ‫ناچار باشد درون خاک خود با فرزندان انقالب ایران بجنگد»‪ .‬ایا باز هم می توان‬ ‫گفت که جمله حاج قاسم بیان یک ارزوی دور بوده است؟‬ ‫پیام سه کلمه ای حاج قاسم به گروه های تکفیری‬ ‫جایگاه تصورنشدنی سردار قاسم سلیمانی در تحلیل های جهانی‬ ‫زلمای خلیل زاد‪ ،‬سفیر سابق امریکا در‬ ‫افغانستان درباره سردار سلیمانی می گوید‪:‬‬ ‫«همان قدرکهمقاماتامریکایی‪،‬سلیمانی‬ ‫را به جنگ افروزی متهم می کنند؛ اما او‬ ‫در ایجاد صلح برای رسیدن به اهدافش‬ ‫نیز فعال بوده اســت‪ .‬او در پایان دادن به‬ ‫درگیری های نیروهــای مقتدی صدر و‬ ‫نیروهای عراقی در بصره‪ ،‬نقشی حیاتی‬ ‫داشت؛ تهدیدی که می رفت ناارامی های‬ ‫ان گســترش یافته و پیامدهای وخیمی‬ ‫به ویژه برای منابع نفتی عراق در پی داشته‬ ‫باشد»‪.‬‬ ‫یکی از مقامات بلندپایه رســمی امریکا می گوید‪« :‬او مانند قیصر ســوزو‪،‬‬ ‫هراس انگیز اســت؛ او همه جا هست و هیچ جا نیست»‪ .‬ژنرال سلیمانی برای‬ ‫غربی ها شبحی مرموز است که سایه وار در کمین دشمنان می نشیند و ناگهان‬ ‫چون صاعقه فرود می اید‪ .‬این جنگاور تحت تعقیب امریکا و اســرائیل‪ ،‬برای‬ ‫ وخاک همان «حاج قاسم ِ» بسیجی افتاب سوخت ِه کرمانی است‬ ‫فرزندان این اب ‬ ‫که چشم به ازادی قدس شریف دارد‪.‬‬ ‫چندی پیش کمپینی تحت عنوان‬ ‫« ُکُّلنا َعباســک یامهدی» در فضای‬ ‫مجازی راه اندازی شد که از این طریق‬ ‫عاشقان ظهور را هم صدا به شوق اورد؛‬ ‫عبارتی که باید ان را باور کرد‪ ،‬نیت کرد‬ ‫و ان قدر تکرار کرد تا در خونمان جاری‬ ‫شود و تالش کنیم تا او را بشناسیم و‬ ‫زمینه ساز ظهورش باشیم‪ .‬حاج قاسم‬ ‫سلیمانیکهبهحقدراینسال هایاخیرپرچ مدارمقاومتدربینشیعیانبودباافزودن‬ ‫شعاری سه کلمه ای به این عبارت‪ُ « :‬کُّلنا عباسک یا مهدی‪ ،‬خادمکم عبدالضعیف‬ ‫الذلیل‪،‬قاسمسلیمانی»اینحرفراتصدیقکردکهمقاومتوجنگشیعهامروزبرای‬ ‫زمینه سازی ظهور و دفاع از حریم والیت و امامت حضرت مهدی (عج) است‪.‬‬ ‫پایان سیطره شجره خبیثه داعش‬ ‫پی اعالم خبر پیروزی تاریخ ساز جبهه مقاومت‬ ‫در اذرماه ســال ‪ 1396‬و در ِ‬ ‫اسالمی عراق و سوریه بر فتنه تروریسم تکفیری و پایان یافتن سیطره داعش‬ ‫که با پایین کشیدن پرچم این گروه امریکایی‪-‬صهیونیستی در «ابوکمال» رقم‬ ‫خورد‪ ،‬سردار سرلشکر پاسدار حاج قاسم سلیمانی‪ ،‬فرمانده نیروی قدس سپاه‬ ‫پاسداران انقالب اسالمی‪ ،‬پیام مهمی به محضر مقام معظم رهبری‪ ،‬حضرت‬ ‫امام خامنه ای‪ ،‬منتشر کرد و طی ان با اعالم پایان سیطره شجره خبیثه داعش‪،‬‬ ‫رهبری حکیمانه ایشان و پایداری ملت‪ ،‬دولت‪ ،‬ارتش و نیروهای مردمی عراق‬ ‫و سوریه و مجاهدین و شهدای مدافع حرم از دیگر کشورهای اسالمی را عامل‬ ‫پیروزی جبهه مقاومت دانست‪.‬‬ ‫منابع‪ :‬رادیو مهرنیوز‪ ،‬مرکز فرهنگی صالحون‪ ،‬فارس نیوز‪ ،‬باشگاه‬ ‫خبرنگاران جوان‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪79‬‬ ‫حقوقی‬ ‫طی بازه چند روزه این رویداد بسیاری‬ ‫از فروشــگاه های افالین در امریکا از‬ ‫ســاعت ‪ ۶‬صبح و حتی قبل از ان باز‬ ‫ن ساعات‬ ‫هستند و فروش خود را از اولی ‬ ‫روز اغاز می کنند‪ .‬یکی از اتفاقات معمول‬ ‫طی این رویداد‪ ،‬خشونت مشتریان نسبت‬ ‫به یکدیگر برای به دست اوردن اجناسی‬ ‫است که تخفیف بسیار باالیی خورده اند؛‬ ‫برای مثــال‪ ،‬در ســال ‪ ۲۰۰۶‬بیش از‬ ‫هفت گزارش خشونت در بلک فرایدی‬ ‫در امریکا منتشــر شده بود که در ان ها‬ ‫‪ ۹۸‬نفر در جدال برای به دســت اوردن‬ ‫محصوالت موردنیازشــان زخمی شده‬ ‫بودند‪.‬‬ ‫با وجود اینکه بلک فرایدی یک سنت‬ ‫امریکایی است؛ اما طی این رویداد میزان‬ ‫فروش در بســیاری از کشــورها مانند‬ ‫امریکا رشد چشــمگیری پیدا می کند‪.‬‬ ‫بازارها در بســیاری از کشــورها مثل‬ ‫کانادا‪ ،‬برزیل‪ ،‬سنگاپور‪ ،‬بریتانیا و حتی در‬ ‫کشورهایی مثل مکزیک‪ ،‬رومانی ‪ ،‬هند‪،‬‬ ‫فرانسه و غیره تا دو برابر وضعیت معمول‬ ‫رونقمی گیرند‪.‬‬ ‫وقتی گفته می شود بلک فرایدی در‬ ‫راه است؛ بدان معنی است که فروش و‬ ‫تخفیف های بزرگی پیش روی ما است‪.‬‬ ‫مراقب فروشگاه های جعلی باشید‬ ‫بلک فرایدی‬ ‫یاجمعهسیاه‬ ‫گرداوری‪ :‬رویا قربانی‪ ،‬مشاور حقوقی‬ ‫بلک فرایدیشایدیکیازمهم ترینرویدادهابرایخریدارانوفروشندگانمحصوالت‬ ‫مختلف باشــد‪ .‬این رویداد از سال ‪ ۱۹۵۲‬به صورت رسمی هر سال چند روز پس از‬ ‫روز شکرگزاری (‪ )Thanksgiving‬اغاز می شود که روزهای خرید عید سال نوی‬ ‫میالدی برای امریکایی ها به حساب می اید‪ .‬مهم ترین مولفه جذاب بلک فرایدی‬ ‫برای مشتریان و خریداران‪ ،‬تخفیف و حراج های قابل توجه بر روی بسیاری از اجناس‬ ‫است‪ .‬این تخفیف ها توجه بسیاری از مشتریان را به سمت بازارهای انالین و افالین‬ ‫جلب می کنند و تعداد زیادی از افراد به سوی این بازارها هجوم می برند‪.‬‬ ‫حقیقتی که در خریدهای انالین وجود دارد این است که شما باید پول خود را با‬ ‫وعده دریافت مرسوله خود مبادله کنید‪ .‬درواقع‪ ،‬بین ‪ 1‬تا ‪ 7‬روز که پول شما پرداخت‬ ‫شد‪ ،‬ایمیل دریافت خواهید کرد که محتوای ان بدین گونه است‪« :‬مرسوله شما در‬ ‫راه است»‪ .‬متاسفانه تمام این وعده ها عملی نمی شوند و گاهی فروشگاه هایی وجود‬ ‫دارند که جعلی هســتند و چیزی را برای فروش ندارند‪ .‬ان ها پول شما یا اطالعات‬ ‫کارت اعتباری شما را می گیرند و ناپدید می شوند‪ .‬این فروشگاه ها در سه چیز با هم‬ ‫اشتراک دارند‪:‬‬ ‫شما هرگز تابه حال چیزی از ان ها نشنیده اید‪.‬‬ ‫ان ها شدیدا به تبلیغات متکی هستند‪.‬‬ ‫ان ها محصوالتی با مبالغ باال را معامله می کنند (ایفون جدید با قیمت ‪$200‬‬ ‫یا محصوالتی شبیه به این)‪.‬‬ ‫در بلک فرایدی و سایر زمان هایی که به نظرتان درحال بستن قرارداد یا معامله ای‬ ‫مطلوب و با شرایط خوب هستید‪ ،‬بهتر است محتاطانه عمل کنید و از فروشگاه هایی‬ ‫که ان ها را به خوبی می شناسید خرید کنید‪ .‬موضوع دیگری که وجود دارد این است‬ ‫که مجرمان سعی می کنند از فروشگاه های محبوب برای سرقت اطالعات کارت‬ ‫اعتباری شما تقلید کنند؛ پس ‪URL‬های فروشگاه ها را با دقت بررسی کنید‪ .‬اگر مثال‬ ‫‪ BustBoy.com‬یا چیزی شــبیه به این به جای سایت اصلی ‪BestBuy.com‬‬ ‫‪80‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫خریدهای افالیــن و حضوری در‬ ‫بلک فرایدی چندان راحت نیست‬ ‫چرا بایــد صف های طوالنی و انتظار‬ ‫روی نیمکت ها را برای باز شدن فروشگاه‬ ‫دراینزمانخاصتحملکنید؛درحالی که‬ ‫خرید انالین بسیار راحت تر است و نیازی‬ ‫نیست توسط جمعیت بسیاری لِه شوید‪.‬‬ ‫بله درست اســت؛ اما خرید انالین هم‬ ‫خطرات خــودش را دارد و بلک فرایدی‬ ‫و دوشنبه ســایبری توسط مجرمان در‬ ‫فروش ویژه های کریسمس موردهدف‬ ‫قرار می گیرند؛ همان طور که شــما در‬ ‫تالش هستید تا در این فروش فوق العاده‬ ‫یک شلوار جین را به قیمت یک جفت‬ ‫جوراب خریداری کنید‪ ،‬مجرمان سایبری‬ ‫هم با تمام وجود در تالش اند تا پول های‬ ‫شما را به ســرقت ببرند؛ به عنوان مثال‪،‬‬ ‫همان طور که امار ما نشان می دهد‪ ،‬تعداد‬ ‫حمالت فیشینگ که داده های مالی افراد‬ ‫را موردهدف قرار داده بود‪ ،‬یک سوم (حدود‬ ‫‪ 9‬درصد) در فصل چهارم سال میالدی‬ ‫بود که این رقم بســیار باالیی اســت‪.‬‬ ‫چگونه می توانم خریدی خوب و کامل و‬ ‫درعین حال امن داشته باشم؟ در این زمینه‬ ‫برای شما توصیه هایی خواهیم داشت؛ اما‬ ‫در ابتدا بهتر است که شما با شایع ترین‬ ‫نوع کالهبرداری که در طول این فصل‬ ‫در انتظار شما است اشنا شوید‪.‬‬ ‫بود‪ ،‬هیچ کاری را در ان سایت انجام ندهید و به هیچ وجه اطالعات مالی خود را در‬ ‫فرم های ان وارد نکنید‪.‬‬ ‫با دریافت پیام های تحویل محصول گول نخورید‬ ‫حمالت فیشینگ به شدت به شرایط اجتماعی وابسته است و شرایط اجتماعی‪،‬‬ ‫خود به چیزهایی که شما می خواهید یا به چیزهایی که عادت کرده اید متکی است؛‬ ‫بنابراین اگر کاالیی را سفارش داده اید و منتظر هستید که ان را درب منزل تحویل‬ ‫بگیرید (به عنوان شخصی که در این زمان از سال سفارش داده است)‪ ،‬ایمیل هایی با‬ ‫عنوان «اطالعاتی در مورد سفارش شما» یا «تایید تحویل از‪ » SomeMart‬ممکن‬ ‫اســت کامال قانونی و درست به نظر برسد؛ اما کافی است که شما ان را باز کنید یا‬ ‫فایل های ضمیمه شده ان را دانلود کنید و یا حتی لینک های ان را دنبال کنید‪.‬‬ ‫این سناریوی ساده‪ ،‬ماهیت خرید تعطیالت مهندسی اجتماعی است‪ .‬این ایمیل ها‬ ‫لزوما مشــروع نیستند‪ ،‬ان ها می توانند ارسال های جعلی باشند که توسط مجرمان‬ ‫ســایبری ارسال شده و می خواهند با دانلود ان ها شــما را به دام بدافزارهایی مانند‬ ‫تروجان ها و باج افزارها بیندازند یا که برای ان ها اطالعات شخصی خود را ارسال کنید؛‬ ‫بنابراین قبل از باز کردن چنین ایمیل هایی‪ ،‬مطمئن شوید که ادرس ایمیل فرستنده‬ ‫درست به نظر می رسد؛ مثال ‪ someone@bustboy.com‬به جای ایمیل صحیح‬ ‫‪ someone@bestbuy.com‬نباشد‪.‬‬ ‫مخاطبین خود را شناسایی کنید‪.‬‬ ‫حقوقی‬ ‫بررسی نظری و حقوقی‬ ‫سپرده های بانکی‬ ‫فرزاد اخشابی | یکی از مهم ترین اعمال بانکی که درواقع منبع اصلی درامد بانک ها است و در‬ ‫اقتصاد کشور نیز نقش موثری دارد‪ ،‬پذیرش سرمایه ها و ذخیره اشخاص به صورت حساب های جاری‬ ‫و پس انداز و سپرده های سرمایه گذاری است که تا قبل از پیروزی انقالب اسالمی مبنای مشخصی‬ ‫نداشت؛ لیکن قانون عملیات بانکی بدون ربا در سال ‪ 1362‬به تصویب رسید که مهم ترین مشخصه‬ ‫این قانون‪ ،‬حذف بهره از سیستم بانکی کشور و جایگزینی سود در این سیستم بود‪.‬‬ ‫انواع سود در سیستم های بانکی‬ ‫در یک نگاه‪ ،‬دو نوع سود در هر سیستم بانکی به چشم می خورد‪:‬‬ ‫یکی ســودی که بانک ها در مقابل سپرده سپرده گذاران با توجه به مقدار و زمان سپرده به‬ ‫ان ها اعطا می کنند‪.‬‬ ‫دوم‪ ،‬سودی که بانک در مقابل اعطای تسهیالت به سرمایه گذاران با توجه به نوع و زمان و‬ ‫مقدار تسهیالت اعطایی از ان ها دریافت می کند‪.‬‬ ‫در قانون مذکور‪ ،‬ماهیت این دو سود از هم جدا نیستند؛ چراکه طبق این قانون‪ ،‬بانک ها‪ ،‬وکیل‬ ‫ســپرده گذاران در اعطای تسهیالت و دریافت سود هستند که بعد از کسر حق الوکاله و سهم‬ ‫منابع خود‪ ،‬این سود را به سپرده گذاران اعطا می کنند؛ بنابراین در جهت رسیدن به ماهیت سود‬ ‫سپرده گذاری باید به ماهیت سود دریافتی از وام گیرندگان پی برد‪ .‬برای رسیدن به این هدف‪،‬‬ ‫الزم است قراردادهای بانک را در زمینه اعطای تسهیالت موردبررسی قرار داد تا به ماهیت سود‬ ‫دریافتی درنتیجه سپرده گذاری پی برد‪.‬‬ ‫بانکداری بدون ربا‪ ،‬تحقق کامل اقتصاد اسالمی‬ ‫یا خیر؟‬ ‫انچه بیش از همه در نظام بانکداری ما درخورتوجه و تعمق‬ ‫است‪ ،‬تالش برای تطبیق عملیات بانکی با اموزه های دینی‬ ‫و فقهی اســت که بحث های فراوانی را برمی انگیزد؛ چراکه‬ ‫نظام بهره در سیستم بانکداری در اقتصاد امروز غرب و جهان‪،‬‬ ‫پیام های غرب و نقش ویرانگــر ان در اقتصاد ملی و منافع‬ ‫توده ها‪ ،‬اقتصاد اسالمی نظام مشارکت را به عنوان راه صحیح‬ ‫درامد و تامین موسســات مالی و سوداوری صاحبان سرمایه‬ ‫پیشنهاد می کند‪ .‬البته باید توجه داشت که حذف بهره و ربا‬ ‫از ســاختار اقتصادی یک جامعه به معنی تحقق کامل نظام‬ ‫اقتصادی اسالمی نیست؛ بلکه این مطلب تنها به عنوان یک‬ ‫اصل و مالک در ایجاد یک اقتصاد سالم و اسالمی می تواند‬ ‫نقش موثر و سازنده ای ایفا کند‪.‬‬ ‫در این مقوله مطالب دیگری را می توان به تحریر دراورد‪،‬‬ ‫لیکن به اجمال کلی‪ ،‬تعریف سود سپرده های بانکی بیان شد‪.‬‬ ‫شباهت سپرده گذاری با قرض‬ ‫شباهت های فراوانی بین حساب های بانکی با قرض وجود‬ ‫دارد‪ .‬در عقد قــرض‪ ،‬وام دهنده هایی را به وام گیرنده تملیک‬ ‫می کند تا هرگاه بخواهد مثــل ان را به او رد کند (ماده ‪648‬‬ ‫قانون مدنی)‪ .‬قرض نیز مانند واردادهای ســپرده الزم است‬ ‫و دو طرف پایبند به شرایط مندرج در ان هستند؛ درحالی که‬ ‫ودیعه در زمره قراردادهای جایز است که در مرحله تحت ایجاد‬ ‫اباحه کند وانگهی‪ ،‬برخالف مستودع که امین مالک است و‬ ‫تنها در صورتی ضامن تلف ان می شود که در حفاظت تقصیر‬ ‫کرده باشد‪ .‬خط تلف سپرده های بانکی در هر حال به عهده‬ ‫بانک است؛ پس ظاهر چنین حکم می کند که باید نظر مولفانی‬ ‫که رابطه صاحبان ســرمایه و بانک را تابع قواعد «قرض»‬ ‫دانسته اند‪ ،‬به عنوان اصل تایید کرد و نظر انان که عقد را تابع‬ ‫قواعد عمومی و در زمره عقود بی نام اورده اند‪ ،‬قابل انتقاد شمرد‪.‬‬ ‫ماهیتحقوقیمضاربه ها‬ ‫در بررسی ماهیت حقوقی این قراردادها‪ ،‬اشنایی با اعمال حقوقی مانند ودیعه‪،‬‬ ‫قرض و مضاربه و‪ ...‬تصریح شــده در قانون مدنی الزم می نماید‪ .‬تبصره ‪559‬‬ ‫قانون مدنی مقرر داشته است‪« :‬در حساب جاری یا حساب به مدت‪ ،‬ممکن است‬ ‫با رعایت شرط قسمت اخیر ماده قبل‪ ،‬احکام مضاربه جاری و حق المضاربه به‬ ‫ان تعلق گیرد»‪ .‬شرط قسمت اخیر ماده ‪ 558‬نیز ناظر بر این است که برخالف‬ ‫قاعده کلی نمی توان در مضاربه شرط کرد که مضارب ضامن سرمایه باشد و‬ ‫خســارت متوجه صاحب سرمایه نباشد‪ .‬ممکن است به طول لزوم شرط شده‬ ‫باشد که مضارب از مال خود‪ ،‬به مقدار خسارت یا تلف‪ ،‬مجانا به مالک‪ ،‬تملیک‬ ‫کند‪ .‬به این ترتیب به قانون گذار اجازه داده است که در حساب جاری و به مدت‬ ‫شرط شود که اگر در تجارتی که بانک با سرمایه می کند‪ ،‬زیانی به ان رسد‪ ،‬بانک‬ ‫جبران کند؛ ولی در سود ان دو طرف شریک باشند‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪81‬‬ ‫اشپزی‬ ‫چیزکیکپستهوگالب‬ ‫برخی خواص انار‬ ‫رب انار یبوست می اورد‪.‬‬ ‫انار دفع کننده مضرات دخانیات است‪.‬‬ ‫مقوی معده و کبد است‪ ،‬البته انار شیرین‪.‬‬ ‫کسانی که بیماری قند دارند از انار استفاده کنند‪.‬‬ ‫بهترین موقع خوردن انار صبح ناشتا با کمی گلپر است‪.‬‬ ‫اگر بعد از غذا انار شیرین خورده شود رنگ چهره زیبا و‬ ‫غذا اسان هضم می شود‪.‬‬ ‫جهت درمان زخم های دهان روزی چندبار اب انار ترش‬ ‫را در دهان نگه داشته و مزمزه نمایید‪.‬‬ ‫انار سرشار از انتی اکسیدان بوده (حدودًا به اندازه چای‬ ‫سبز) و دارای مقادیر زیادی ویتامین ‪ C‬و پتاسیم است‪.‬‬ ‫مواد الزم‬ ‫پسته‪ 100 :‬گرم‬ ‫شکر‪ 110 :‬گرم‬ ‫پودر دارچین‪ ،‬پودر هل‪ 1/2 :‬قاشق چایخوری‬ ‫خمیر فیلو‪ 6 :‬ورقه‬ ‫کره اب شده‪ 50 :‬گرم‬ ‫پنیرخامه ای نرم شده‪ 750 :‬گرم‬ ‫پودر شکر‪ 360 :‬گرم‬ ‫گالب‪ 2 :‬قاشق غذاخوری‬ ‫رنده پوست لیمو‪ 1 :‬و ‪ 1/2‬قاشق چایخوری‬ ‫اب لیمو‪ 1/4:‬پیمانه‬ ‫دانه انار‪ 3/4 :‬پیمانه‬ ‫پشمک با طعم گالب‪ 100 :‬گرم‬ ‫طرز تهیه‬ ‫فر را با دمای ‪ 180‬درجه ســانتیگراد روشــن کنید‪ .‬کف دو ســینی فر‪ ،‬یک‬ ‫کاغذروغنی بیندازید‪ .‬در یکی از سینی ها‪ ،‬پسته ها را بریزید و به مدت ‪ 5‬دقیقه ان ها‬ ‫را در فر قرار دهید تا برشته شوند‪ .‬پسته های برشته و خنک شده را در غذاساز بریزید‬ ‫تا کامال پودر شوند‪ .‬در کاسه ای پودر پسته را به همراه شکر و ادویه ها مخلوط کنید‪.‬‬ ‫در هر دو ســینی فر‪ ،‬یک ورقه از خمیر فیلو قرار دهید‪ ،‬روی ان ها را به ارامی‬ ‫مقداری کره بمالید و سپس ‪ 30‬گرم (‪ 1/4‬پیمانه) از مخلوط پودر پسته و ادویه را‬ ‫روی ان ها بپاشید و یک ورقه دیگر از خمیر را روی ان ها قرار دهید و این مراحل‬ ‫را مجددا تکرار کنید‪ .‬سینی ها را به مدت ‪ 15‬دقیقه در فر قرار دهید تا خمیر پخته و‬ ‫برشته شود‪ .‬شیرینی های پخته و خنک شده را به قطعات درشت خرد کنید و ان ها‬ ‫را تا موقع مصرف در ظرفی درب بسته نگه دارید‪ .‬پنیرخامه ای‪ ،‬پودر شکر‪ ،‬گالب‪،‬‬ ‫رنده پوست و اب لیمو را در کاسه ای با همزن برقی با هم مخلوط کنید تا حالتی‬ ‫نرم و فرم گرفته به خود بگیرد‪ .‬درنهایت‪ ،‬مقداری از مخلوط پنیرخامه ای را در یک‬ ‫لیوان بریزید و تعدادی از شیرینی های اماده شده و مقداری دانه انار روی ان بپاشید‬ ‫و هنگام سرو‪ ،‬روی ان را با مقداری پشمک تزیین کنید‪.‬‬ ‫منبع‪Food To Love :‬‬ ‫‪82‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫ساالد مرغ‪ ،‬بلغور و انار‬ ‫مواد الزم‬ ‫روغن زیتون‪ ،‬رب انار‪ 1/4 :‬پیمانه‬ ‫زیره سابیده شده‪ 1 :‬قاشق غذاخوری‬ ‫سیر له شده‪ 2 :‬حبه‬ ‫فیله مرغ‪ 1 :‬کیلوگرم‬ ‫عصاره مرغ‪ ،‬بلغور گندم‪ 1 :‬و ‪ 1/2‬پیمانه‬ ‫انار‪ 1 :‬عدد بزرگ‬ ‫پیاز قرمز‪ 1 :‬عدد متوسط‬ ‫برگ شاهی تازه‪ 350 :‬گرم‬ ‫برگ جعفری تازه‪ 2 :‬پیمانه‬ ‫گردو‪ُ ،‬تست و خرد شده‪ 1 :‬پیمانه‬ ‫پنیر فتا‪ ،‬خرد شده‪ 150 :‬گرم‬ ‫مواد الزم برای سس انار‬ ‫روغن زیتون‪ ،‬اب لیموترش‪ 1/4 :‬پیمانه‬ ‫عسل‪ ،‬رب انار‪ 3 :‬قاشق چایخوری‬ ‫طرز تهیه‬ ‫در کاسه ای روغن زیتون‪ ،‬رب انار‪ ،‬زیره و سیر را با فیله مرغ مخلوط کرده و روی‬ ‫ان را بپوشانید و به مدت ‪ 3‬ساعت یا در طول شب در یخچال قرار دهید‪.‬‬ ‫عصاره مرغ را روی حرارت به جوش اورید؛ سپس از روی حرارت بردارید و بلغورها‬ ‫را به ان اضافه کرده‪ ،‬درب ظرف را گذاشــته و اجازه دهید به مدت ‪ 5‬دقیقه در ان‬ ‫بخیســند‪ .‬در همین حین‪ ،‬همه مواد الزم برای سس را با هم مخلوط کرده و سس‬ ‫اماده شده را کنار بگذارید‪.‬‬ ‫فیله مرغ را از مایه مرینت خــارج کنید و هر طرف ان را به مدت ‪ 3‬دقیقه روی‬ ‫باربیکیو یا گریل بپزید تا کامال مغزپخت شود؛ سپس ان را در یک فویل بپیچید (فویل‬ ‫زیاد به مرغ نچسبد) و بگذارید ‪ 10‬دقیقه استراحت کند و بعد ان را ضخیم برش بزنید‪.‬‬ ‫درنهایت‪ ،‬مرغ و بلغور را به ارامی با سس و سایر مواد ساالد در کاسه ای با هم مخلوط‬ ‫کرده و بعد به ظرف موردنظر برای سرو منتقل کنید‪.‬‬ ‫منبع‪Food To Love :‬‬ ‫اشپزی‬ ‫هات چاکلتبامارشمالو‬ ‫کوشاریریشهکرفس‬ ‫مواد الزم‬ ‫برنج سفید‪ 120 :‬گرم‬ ‫عدس‪ 120 :‬گرم‬ ‫ریشه کرفس (نگینی خرد شده)‪ 2 :‬عدد کوچک‬ ‫کله سیر (از وسط نصف شده)‪ 2 :‬عدد‬ ‫روغن زیتون‪ 150 :‬میلی لیتر‬ ‫پیاز خرد شده‪ 4 :‬عدد ماکارونی‪ 120 :‬گرم‬ ‫دانه کاج‪ 2 :‬قاشق چایخوری‬ ‫پودر دارچین‪ ،‬دانه زیره‪ ،‬تخم گشنیز‪ 1 :‬قاشق چایخوری‬ ‫عصاره سبزیجات‪ 400 :‬میلی لیتر کرنبری خشک‪ 2 :‬قاشق چایخوری‬ ‫لیمو (اب و رنده پوست)‪ 1 :‬عدد‬ ‫طرز تهیه‬ ‫فر را با دمای ‪ 180‬درجه سانتیگراد روشن کنید‪ .‬عدس و برنج را با هم زیر اب سرد‬ ‫بشویید تا اب ان شفاف شود و ان ها را به مدت ‪ 30‬دقیقه در اب بخیسانید و بعد ابکش‬ ‫کنید‪ .‬در همین حین‪ ،‬ریشه کرفس و سیرها را در‪ 4‬قاشق چایخوری روغن تفت دهید و‬ ‫به ان ها ادویه بزنید؛ سپس ان ها را در فویل پیچیده و ‪ 20‬دقیقه در فر قرار دهید تا برشته‬ ‫شوند‪ ،‬بعد فویل را بردارید و مجددا برای ‪ 10‬دقیقه دیگر به فر برگردانید تا نرم و کاراملی‬ ‫شوند‪ .‬پیاز را با ‪ 4‬قاشق چایخوری روغن سرخ کنید؛ سپس دانه کاج و ماکارونی پخته‬ ‫شده را افزوده و تا جایی تفت دهید که دانه کاج و ماکارونی برشته و طالیی شوند و بعد‬ ‫از روی حرارت بردارید‪ 2 .‬قاشق باقیمانده روغن را در قابلمه ای بریزید و زیره‪ ،‬دارچین و‬ ‫تخم گشنیز را درون ان تفت دهید؛ سپس برنج و عدس را افزوده و ‪ 1‬دقیقه دیگر مواد‬ ‫را با هم سرخ کنید و بعد عصاره سبزیجات و کرنبری را اضافه کنید و ‪ 25‬دقیقه ان ها را‬ ‫با هم بپزید (گاهی مواد را به هم بزنید)‪ .‬در نهایت مخلوط عدس‪ ،‬ریشه کرفس و مخلوط‬ ‫پیاز را با هم در تابه ای روی حرارت متوسط گرم کنید‪ .‬پوست سیرها را جدا کرده و همراه‬ ‫با اب لیمو و رنده پوست لیمو له کنید و به مخلوط برنج اضافه نمایید‪ .‬می توانید این غذا را‬ ‫در کنار مخلوطی از ماست و هریسا (رب فلفل قرمز تند) سرو کنید‪ .‬نکته‪« :‬کوشاری»‬ ‫یک خوراک سنتی مصری است که بر پایه برنج‪ ،‬ماکارونی‪ ،‬سس گوجه فرنگی‪ ،‬پیاز سرخ‬ ‫شده‪ ،‬عدس و نخود درست می شود و بیشتر خوراک گیاه خواران است‪.‬‬ ‫منبع‪Good Food :‬‬ ‫مواد الزم‬ ‫شیر‪ 500:‬میلی لیتر‬ ‫عصاره وانیل‪ 2 :‬قطره‬ ‫شکالت تیره‪ 75 :‬گرم‪+‬مقداری برای تزیین‬ ‫مارشمالو‪ :‬به میزان الزم‬ ‫شکر‪ :‬به دلخواه‬ ‫طرز تهیه‬ ‫شیر و وانیل را روی حرارت گذاشته تا فقط به نقطه جوش برسد؛ سپس از روی‬ ‫حرارت برداشته و شکالت را خرد کرده و به ان اضافه کنید و ان قدر به هم بزنید‬ ‫تا شکالت ها در شیر کامال حل شوند‪ .‬مزه ان را بچشید و در صورت نیاز‪ ،‬برای‬ ‫شیرین تر شدن‪ ،‬مقداری شکر به ان اضافه کنید‪ .‬هات چاکلت را به یک ماگ یا‬ ‫لیوان منتقل کنید و تعدادی مارشمالوی کوچک روی ان قرار دهید و با مقداری‬ ‫شکالت رنده شده روی ان را تزیین و سرو نمایید‪.‬‬ ‫منبع‪Olive :‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪83‬‬ ‫سالمت عمومی‬ ‫طبسنتی‬ ‫عوامل موثر در سفید شدن مو‬ ‫سن‪ :‬موها از ســن ‪ ۲۵‬تا ‪ ۳۰‬سالگی شروع به سفید شدن می کنند‪ .‬در مردان‬ ‫بیشتر از ناحیه شقیقه و در زنان از نواحی میانه و جلوی سر‪ ،‬روند سفید شدن مو شروع‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫بیماری‪ :‬بیماری هایی نظیر تیروئید‪ ،‬اختالل سیستم ایمنی و بیماری های ویتلیگو‬ ‫(لک وپیس)‪ ،‬البینیسم (زالی) و اختالالت کروموزومی باعث سفید شدن موها می شوند‪.‬‬ ‫تغذیه‪ :‬در تبدیل تیروزین به مالتونین (رنگدانه)‪ ،‬انزیمی به نام تیروزیناز نقش دارد‬ ‫که این انزیم برای عمل خود نیازمند به یون مس است‪ .‬کمبود یون مس در بدن به‬ ‫علت نقشی که در تولید رنگدانه دارد باعث سفیدی مو می شود‪ .‬مس در مواد غذایی‬ ‫مانند قارچ‪ ،‬نخودفرنگی‪ ،‬عدس‪ ،‬گوجه‪ ،‬سویا و الو وجود دارد‪.‬‬ ‫این موها در اسیاب‬ ‫«سفید» نشده اند!‬ ‫مصرف مواد غذایی نامناسب در روند سفیدی مو تاثیر می گذارد‪.‬‬ ‫مواد غذایی تولیدکننده بلغم و خیس نگه داشتن موها بعد از استحمام‬ ‫سبب سفید شدن مو می شود‪.‬‬ ‫در کسانی که بلغمی هستند استفاده از زنجبیل با عسل در کاهش‬ ‫سردی بدن و سفید شدن مو موثر است‪.‬‬ ‫در تابستان‪ ،‬اشعه ماوراءبنفش به فولیکول های مو اسیب زده و سفیدی‬ ‫مو را تشدید می کند‪ .‬در زمستان نیز سردی هوا سبب سفیدی مو می شود‬ ‫که گذاشتن کاله می تواند در این مورد موثر باشد‪.‬‬ ‫برگ های خشــک شده بابونه را در اب حرارت داده و محلول صاف‬ ‫شده را جهت شستشوی مو استفاده کنیم تا روند سفیدی مو را کاهش‬ ‫دهد‪.‬‬ ‫ژل الوئه ورا حاوی ویتامین‪ ،‬اســیدامینه و موادمعدنی اســت که اثر‬ ‫خنثی کننده بر رادیکال های ازاد بدن دارد و روند سفیدی مو را می کاهد‪.‬‬ ‫خوردن یک قاشــق غذاخوری ژل الوئــه ورا که در یخچال نگهداری‬ ‫می شود روزانه به مدت ‪ ۳‬هفته‪ ،‬در یک ماه و سه ماه متوالی‪ ،‬در کاهش‬ ‫روند سفیدی مو موثر است‪.‬‬ ‫گرداوری‪ :‬دکتر افسانه گودرزی‬ ‫مکانیسم سفید شدن مو‬ ‫رنگدانه های موجود در مالنوسیت ها (سلول های‬ ‫رنگدانه دار) عامل ایجاد رنگ مو هستند‪ .‬با باال رفتن‬ ‫سن‪ ،‬ماده ای به نام پراکســیدهیدروژن که در طول‬ ‫عمر تولید می شده به میزان زیادی در فولیکول های‬ ‫سلول های مو تولید می شود و ساخت رنگدانه را در‬ ‫سلول های مالنوسیت متوقف می سازند‪ .‬زمانی که‬ ‫سلول های رنگدانه ای‪ ،‬رنگدانه خود را توسط این ماده‬ ‫از دست بدهند‪ ،‬مو سفید می شود‪.‬‬ ‫عوامل موثر در به تاخیر انداختن سفیدی مو‬ ‫ویتامین های گروه ‪ B‬که در نان‪ ،‬غالت‪ ،‬تخم مرغ‪ ،‬لبنیات‪ ،‬گوشت و‪ ...‬وجود دارند‪،‬‬ ‫در به تاخیر افتادن سفیدی مو موثر هستند‪.‬‬ ‫ویتامین ‪ B12‬در بلوغ سلول های رنگدانه ای و تولید رنگدانه موثر است‪.‬‬ ‫ویتامین‪ D‬و کلسیم ناکافی نیز در سفیدی مو تاثیر می گذارد‪.‬‬ ‫میوه هایی نظیر ســیب‪ ،‬هلو‪ ،‬گالبی‪ ،‬ســیر و پیاز که دارای منگنز هستند سبب‬ ‫جلوگیری از سفیدی مو می شوند‪.‬‬ ‫تولید مالتونین نیازمند پروتئین است که به استفاده از مواد غذایی سرشار از پروتئین‬ ‫مانند بوقلمون‪ ،‬مرغ و سویا تاکید می شود‪.‬‬ ‫اســترس‪ ،‬سطح کورتیزول خون را افزایش می دهد و رادیکال ازاد بیشتر در بدن‬ ‫تولید می شود که اسیب به سلول های رنگدانه ای و پیشرفت سفیدی مو را در پی دارد‪.‬‬ ‫ورزش هایی نظیر یوگا‪ ،‬تنفس عمیق و مدیتیشن در کاهش استرس و روند سفیدی‬ ‫‪84‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫مو موثرند‪.‬‬ ‫سیگار و الکل با افزایش رادیکال های ازاد سبب افزایش روند سفیدی مو می شوند‪.‬‬ ‫مواد مغذی برای رسیدن به فولیکول های مو‪ ،‬نیاز به مایعات بدن دارند‪ .‬هر چقدر‬ ‫مایعات بدن کم باشد‪ ،‬مواد مغذی کمتری به فولیکول های مو می رسد و سلول های‬ ‫رنگدانه ای کمتر تغذیه می شوند‪.‬‬ ‫پیاده روی سبب افزایش جریان خون و بهتر رسیدن مواد مغذی به فولیکول های‬ ‫مو می شود‪.‬‬ ‫داروهایی نظیر فنی توئین‪ ،‬فنوباربیتال‪ ،‬سیکلوسپورین‪ ،‬هالوپریدول‪ ،‬تاموکسیفن‪،‬‬ ‫والپروات سدیم‪ ،‬وراپامیل و‪ ...‬در روند سفیدی مو موثرند‪.‬‬ ‫قرار گرفتن بیش ازحد در معرض مواد شیمیایی‪ ،‬شامپوهای قوی و رنگ مو نیز در‬ ‫روند سفیدی مو موثر است‪.‬‬ ‫سالمتعمومی‬ ‫کوتاه درباره زخم بستر‬ ‫اســت از‪ :‬ضایعات نخاعی که موجب بی اختیاری ادرار‬ ‫یا مدفوع شــود‪ ،‬بی حرکتی طوالنی مدت‪ ،‬اختالل در‬ ‫وضعیت تغذیه بیمار و بیمارانی که به دالیل مختلف‬ ‫دچار کاهش سطح هوشیاری شده اند‪.‬‬ ‫دکتر حمیدرضا علیزاده اطاقور‬ ‫دانشیارگروهجراحیوعضوهیئت‬ ‫علمیدانشگاه‬ ‫زخم بستر چیست؟‬ ‫یکی از مشکالت پیچیده بیماران‪ ،‬به خصوص افراد‬ ‫مسن که در بیمارستان یا منزل بستری هستند‪ ،‬ایجاد‬ ‫شدن زخم بستر یا به اصطالح‪ ،‬زخم های فشاری است‪.‬‬ ‫به زخم های بستر‪ decubitus ulcer ،‬هم می گویند‪.‬‬ ‫شرایطایجادکننده‬ ‫شرایطی که بیمار را مستعد زخم بستر می کند عبارت‬ ‫محل ایجاد زخم‬ ‫محل های شایع زخم بستر در ناحیه باسن و باالی‬ ‫ران است‪.‬‬ ‫عاملمستعدکننده‬ ‫عفونت نیز از علل مســتعدکننده به حســاب‬ ‫می ایــد‪ .‬به طورکلی‪ ،‬اگر فشــار مــداوم بر روی‬ ‫پوست به مدت ‪ ۶‬ســاعت وجود داشته باشد ان‬ ‫قســمت دچار زخم بستر می شــود و در صورت‬ ‫ادامه شرایط نامناسب‪ ،‬حتی استخوان زیرین نیز‬ ‫درگیر می شود‪.‬‬ ‫راه هایپیشگیری‬ ‫حتمــا باید بــه بیمار بســتری و همراهانش‪،‬‬ ‫راه های جلوگیری از زخم فشــاری اموزش داده‬ ‫شود‪.‬‬ ‫شستشــوی خوب پوســت و خشک کردن ان‪،‬‬ ‫کمک بــه بیمار برای جابه جا شــدن و اجتناب از‬ ‫فشار طوالنی‪ ،‬اصالح وضعیت تغذیه ای و استفاده‬ ‫از تشــک مواج برای جلوگیــری از ایجاد و بهبود‬ ‫زخم بستر بسیار موثر است‪.‬‬ ‫درمان‬ ‫در موارد پیشرفته‪ ،‬نیاز به اعمال جراحی پیچیده جهت‬ ‫پوشاندن محل خالی پوست است‪.‬‬ ‫در مراحل اولیه‪ ،‬استفاده از بعضی پمادهای پوستی‬ ‫گیاهی می تواند در روند التیام زخم موثر باشد‪.‬‬ ‫درمانی به قدمت‬ ‫عصر حجر!‬ ‫منبع‪ :‬طب سوزنی‪ ،‬نوشته دکتر روت کیدسون‪ ،‬ترجمه دکتر فرهاد‬ ‫همت خواه‬ ‫مقدمه‬ ‫طب سوزنی یا اکوپانکچر (‪ )ACUPUNCTURE‬که به زبان چینی به ان جن‬ ‫جیو (‪ )ZHEN JIO‬گفته می شود روشی است که با فرو کردن سوزن های بسیار نازک‬ ‫به نقاط خاصی از بدن‪ ،‬باعث تسکین درد و یا درمان مشکل خاصی از بیمار می شود‪.‬‬ ‫براساس تئوری طب سوزنی‪ ،‬این نقاط خاص بر روی مریدین هایی (‪)MERIDIANS‬‬ ‫قرار دارند که یک نوع انرژی حیاتی به نام «چی» (‪ )QI‬در انها جریان دارند‪.‬‬ ‫تاریخچه‬ ‫تاریخچه استفاده از طب سوزنی در کشور چین به عصر حجر باز می گردد که در‬ ‫ان زمان از ســنگ هایی نوک تیز به نام «بیان شی» (‪ )BIAN SHI‬استفاده می شد‪.‬‬ ‫سوزن های سنگی طب سوزنی مربوط به پنج هزار سال پیش توسط باستان شناسان در‬ ‫کشور چین کشف شده است‪ .‬اولین کتاب چینی که در ان در مورد طب سوزنی بحث‬ ‫شده است کتاب «طب داخلی کالسیک امپراطور زرد» است که در حدود ‪ 2300‬سال‬ ‫پیش نوشته شده است‪ .‬در این کتاب از انواع سوزن های فلزی‪ ،‬مریدین ها و نقاط خاص‬ ‫بر روی ان ها‪ ،‬انواع روش های فروکردن سوزن در بدن و انواع مختلف بیماری هایی که‬ ‫می توان با استفاده از طب سوزنی ان ها را درمان نمود‪ ،‬بحث شده است‪.‬‬ ‫تئوری طب سنتی چین‬ ‫براســاس طب سنتی چین‪ ،‬سالمت یک فرد‪ ،‬وضعیتی است که به علت تعادل‬ ‫«ئین» (‪ )YIN‬و «یانگ» (‪ )YANG‬در بدن برقرار شــده است‪ .‬با استفاده از طب‬ ‫ســوزنی‪ ،‬جریان «چی» (‪ )QI‬و خون در بدن تنظیم شــده و هر جایی از بدن که‬ ‫کمبودی از ان ها وجود داشته باشد‪ ،‬تقویت شده و هر جایی که زیادی ان ها وجود‬ ‫داشته باشد‪ ،‬کاهش می یابند‪ .‬همچنین در جاهایی از بدن که جریان ازاد «چی» (‪)QI‬‬ ‫دچار رکود و انسداد شده باشد‪ ،‬برطرف می گردد‪.‬‬ ‫طب سنتی چین به بدن انسان به عنوان یک کل نگاه می کند که چندین سیستم‬ ‫عملکردی در ان ها درگیر هستند‪ .‬چینی ها به این سیستم ها اصطالحا «زانگ فو»‬ ‫(‪ )ZANGFU‬می گویند که زانگ به معنای اعضای توپر بدن (مثل کبد و کلیه ها) و‬ ‫فو به معنای اعضای توخالی بدن (مثل معده و روده ها) هستند‪ .‬از نظر طب سنتی چین‬ ‫هنگامی بیماری ایجاد می شود که تعادل بین ئین‪ ،‬یانگ‪ ،‬چی و خون به هم خورده‬ ‫باشد‪ .‬با اصالح نمودن یک یا چند سیستم عملکردی از طریق استفاده از سوزن‪ ،‬فشار‪،‬‬ ‫حرارت و یا چیزهای دیگر در نقاط خاص و حساســی از بدن که به انها نقاط طب‬ ‫سوزنی گفته می شود تعادل از دست رفته به دست می اید و بیماری درمان می شود‪.‬‬ ‫مریدین ها و نقاط طب سوزنی‬ ‫اکثر نقاطی که در طب سوزنی از انها برای درمان بیماری ها استفاده می شوند بر‬ ‫روی دوازده مریدین اصلی و دو مریدین دیگر از «هشت مریدین اکسترا» (به نام های‬ ‫دو ‪ DU‬و رن ‪ )REN‬قرار دارند که در مجموع ‪ 14‬مریدین را تشکیل می دهند که‬ ‫مسیرهایی هستند که جریان «چی» (‪ )QI‬در ان ها برقرار است‪.‬‬ ‫دوازده مریدین اصلی که منطبق بر سیستم های عملکردی شان هستند عبارت اند از‪:‬‬ ‫ریه‪ ،‬روده بزرگ‪ ،‬معده‪ ،‬طحال‪ ،‬قلب‪ ،‬روده کوچک‪ ،‬مثانه‪ ،‬کلیه‪ ،‬پریکارد‪ ،‬سان جیانو‪،‬‬ ‫کیســه صفرا و کبد‪ .‬این دوازده مریدین به طور عمودی‪،‬‬ ‫دو طرفــه و قرینه در بدن قرار دارنــد و هر کدام از این‬ ‫مریدین ها به طور داخلی با یکی از دوازده ارگان زانگ فو‬ ‫(‪ )ZANGFU‬هستند‪.‬‬ ‫بیشتربخوانید‪:‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪85‬‬ ‫روان شناسی‬ ‫چگونه احساسات ناخوشایند‬ ‫خود را تغییر دهیم؟‬ ‫فرض کنیم می خواهید احساس خود را تغییر دهید‪ .‬پیش از هر چیز به یک مداد و کاغذ احتیاج‬ ‫دارید؛ چون هنگام ناراحتی‪ ،‬افکار منفی در ذهن شــما ردیف می شــوند و حرکت دایره ای شکل‬ ‫بی توقفی درســت می کنند‪ .‬وقتی افکار منفی خود را روی کاغذ یادداشــت می کنید چشم انداز‬ ‫عینی تری به وجود می اورید‪.‬‬ ‫‪01‬‬ ‫‪02‬‬ ‫‪03‬‬ ‫‪04‬‬ ‫‪05‬‬ ‫برای شادتر شدن‪ ،‬مراحل زیر را توصیه می کنیم‪:‬‬ ‫شناسایی حادثه ناراحت کننده‬ ‫ابتدا خالصه ای از حادثه اتفاق افتاده را بنویسید‪ .‬مهم ترین نکته‬ ‫برای شناسایی مشکل مشخص کردن حادثه است‪.‬‬ ‫احساسات منفی خود را ثبت کنید‬ ‫احساسات خود را شناسایی کنید و ان ها را بنویسید و از یک تا‬ ‫صد به ان ها امتیاز دهید‪.‬‬ ‫افکارتان را مجزا کنید‬ ‫افکار منفی مسبب احساس بد شما هستند‪ .‬از خود بپرسید کدام‬ ‫فکر من را ناراحت کرده است؟ به گفتگوهای درون خودتان‬ ‫توجه کنید و ان ها را یادداشت نمایید‪.‬‬ ‫خطاهای شناختی افکار خود را شناسایی کنید‬ ‫(در قسمت های اینده در مورد این مطلب به تفصیل صحبت‬ ‫خواهیم کرد)‪.‬‬ ‫جایگزین مناسب برای افکار غیرواقعی تان بیابید‬ ‫و نهایتا باورهای جدیدتان را یادداشــت کنید و به ان هاامتیاز‬ ‫بدهید‪.‬‬ ‫حال‪ ،‬بسنجید که افکارتان‬ ‫در مقایسه با قبل‪ ،‬تا چه‬ ‫میزان کم رنگ و کم اهمیت‬ ‫شده اند‪.‬‬ ‫در شماره های اتی در مورد‬ ‫گزینه های ‪ ۴‬و ‪ ۵‬به تفصیل‬ ‫توضیح خواهیم داد‪.‬‬ ‫پیشنهاد ارامش بخش‬ ‫موزیک ‪ Weightless‬توسط دانشمندان به عنوان ارامش بخش ترین موسیقی‬ ‫جهان معرفى شده است‪.‬‬ ‫در هنگام گوش کردن به این موزیک تپش قلب انسان به ‪ 50‬بار در دقیقه می رسد‬ ‫که نزدیک به میزان تپش در خواب است!‬ ‫با اسکن بارکد روبرو بشنوید‪:‬‬ ‫‪86‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫دکتر مریم حاجی لو‬ ‫پزشکوکاندیدایتخصصی‬ ‫روان شناسیسالمت‪،‬مدرسدانشگاه‬ ‫برگرفته‬ ‫از کتاب «از‬ ‫حال بد به‬ ‫حال خوب»‬ ‫نوشتهدکتر‬ ‫دیوید برنز‬ ‫طب سنتی‬ ‫درمان چهار بیماری‬ ‫با یک معجون فوق العاده‬ ‫گیاه درمانی‬ ‫در طب سنتی‬ ‫علیرضانورمحمدی‬ ‫دانشجویدکتریمنابعطبیعی(علوممرتع)‬ ‫گیاهان موثر در درمان دیابت‬ ‫شنبلیله‪ ،‬برگ مریم گلی‪ ،‬برگ گردو‪ ،‬سیر‪ ،‬پیاز‪ ،‬برگ گزنه‪ ،‬برگ اوکالیپتوس‪،‬‬ ‫ریشه سنبل الطیب‪ ،‬تخم گشنیز‪ ،‬هویج‬ ‫فواید این عرقیجات‪:‬‬ ‫خارشتر‬ ‫دافع سنگ های کلیه و مثانه‬ ‫شستشودهندهکلیه ها‬ ‫مفید جهت سیاه سرفه و سالمتی کلیه ها‬ ‫رفع سوزش مجاری ادرار‬ ‫خارخسک‬ ‫مدر قوی‬ ‫رفع سنگ کلیه و مثانه‬ ‫کیسهصفرا‬ ‫تصفیهخون‬ ‫شستشوی کلیه و سنگ شکن‬ ‫مفید برای سیاه سرفه‬ ‫کبدچرب ‪ /‬سنگ صفرا ‪ /‬غلظت خون ‪ /‬کدری پوست‬ ‫مواد الزم‪:‬‬ ‫سماق‬ ‫زرشک‬ ‫شاه تره‬ ‫خاکشیر‬ ‫عناب نیم کوب‬ ‫ازهرکدام‪ 1‬قاشقمرباخوریدر‬ ‫‪ 1‬لیوان شب خیس کرده‪ ،‬صبح‬ ‫ناشتابهمدت‪10‬روزبنوشید‪.‬‬ ‫درمان ارتروز‬ ‫صدگرم عســل طبیعی را روی‬ ‫پارچه تمیزی بمالید و ان را روی‬ ‫محل درد بگذارید؛ سپس بعد از‬ ‫‪ ۲۴‬ساعت محل درد را با اب ولرم‬ ‫بشــویید و چند ساعت بعد این‬ ‫عمل را تکرار کنید‪.‬‬ ‫ریواس‬ ‫مقوی معده و ضدانگل‬ ‫سالمت دندان ها را حفظ می کند‬ ‫اشتهااور است‬ ‫رفع یبوست و دل درد‬ ‫خون ساز‬ ‫عرق رازیانه‬ ‫ضدنفخ‬ ‫ضدقولنج‬ ‫رفع بلغم‬ ‫زیادکننده شیر مادر‬ ‫معطرکننده‬ ‫بادشکن‬ ‫مدر و قاعده اور‬ ‫مقوی معده‬ ‫رفع اوره و اسید اوریک‬ ‫برنج قهوه ای‬ ‫منبع خوبی از منگنز است‪.‬‬ ‫یک فنجان ان‪ 80 ،‬درصد نیاز روزانه بدن به منگنز را تامین می کند‪.‬‬ ‫منگنز به تولید انرژی و پیشگیری از ضعف روحی و جوش ها کمک می کند‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪87‬‬ ‫سنگ درمانی‬ ‫سنگ درمانی‬ ‫سه دلیل علمی اثربخشی سنگ های طبیعی بر بدن انسان‪:‬‬ ‫مریمچغایی زاده‬ ‫مختصری بر چگونگی عملکرد سنگ های طبیعی در درمان‬ ‫همه ما کم وبیش با اصطالح ســنگ درمانی و به کارگیری سنگ های طبیعی در‬ ‫طب و درمان به وسیله سنگ ها اشنا هستیم؛ اما ایا تاکنون به دنبال جواب این سوال‬ ‫بوده ایم که چگونه و به چه دلیل یا دالیلی این درمان صورت می پذیرد؟ جواب شما‬ ‫هرچه باشد‪ ،‬ما سعی داریم در این مقاله به این سوال جواب داده و دالیل علمی ان‬ ‫را بازگو نماییم‪.‬‬ ‫موجودیت جهان هستی و انسان که جزئی از این جهان الیتناهی است‪ ،‬چیزی جز‬ ‫انرژی و اشکال مختلف انرژی نیست؛ لذا تمامی انرژی ها بر وجود ادمی تاثیرگذار بوده‬ ‫و انرژی انسان نیز بر انرژی های محیط پیرامونش تاثیرگذار است؛ یعنی یک چرخه‬ ‫متقابل و مستمر‪.‬‬ ‫‪ -1‬به علت ترکیباتی که هر سنگ از ان تشکیل شده است‪.‬‬ ‫‪ -2‬به واسطه رنگ هر سنگ‪.‬‬ ‫‪ -3‬به علت اینکه جواهرات و تمام سنگ های طبیعی‪ ،‬اشعه و حرارت کیهانی را‬ ‫جذب کرده و در هنگام تماس با بدن یا قرار گرفتن در معرض بدن‪ ،‬متناسب با خواص‬ ‫خود‪ ،‬پرتو و اشعه دریافتی را به هاله و چاکراهای بدن فرد منعکس کرده و به شخص‬ ‫نیرومی بخشد‪.‬‬ ‫حال الزم است تعریفی بر چاکراها و محل قرارگیری چاکراهای بدن انسان داشته‬ ‫باشیم تا دالیل اثربخشی سنگ ها را بهتر متوجه شویم‪.‬‬ ‫چاکرا به معنای چرخ یا چرخه است و به مراکزی که انرژی را در بدن به گردش‬ ‫درمی اورد‪« ،‬چاکرا» گفته می شود‪.‬‬ ‫هر انسان دارای ‪ 7‬چاکرای اصلی‪ 21 ،‬چاکرای فرعی و تعداد بسیار زیادی چاکرای‬ ‫ریز پراکنده در کل سطح بدن است‪.‬‬ ‫اولین چاکرا‪ :‬چاکرای ریشه یا پایه‪ ،‬بین مقعد والت تناسلی‪ ،‬با تشعشع نور قرمز‪.‬‬ ‫دومین چاکرا‪ :‬چاکرای خاجی در باالی ناف‪ ،‬با تشعشع نور نارنجی‪.‬‬ ‫سومین چاکرا‪ :‬چاکرای شبکه خورشیدی در راستای دنده ها‪ ،‬نقطه میانی نیم تنه باال‪ ،‬با تشعشع نور زرد‪.‬‬ ‫چهارمین چاکرا‪ :‬چاکرای قلب در راستای قلب‪ ،‬با تشعشع نور سبز‪.‬‬ ‫پنجمین چاکرا‪ :‬چاکرای گلو‪ ،‬نقطه میانی گلو‪ ،‬با تشعشع نور ابی‪.‬‬ ‫ششمین چاکرا‪ :‬چاکرای چشم سوم یا چاکرای پیشانی‪ ،‬بین هر دو ابرو‪ ،‬با تشعشع نور نیلی‪.‬‬ ‫هفتمین چاکرا‪ :‬چاکرای تاجی یا سر‪ ،‬نقطه میانی سر‪ ،‬با تشعشع نور بنفش‪.‬‬ ‫سنگ های موثر بر هر چاکرا‬ ‫چاکرای اول (چاکرای ریشــه)‪ :‬گارنت قرمــز‪ ،‬یاقوت قرمز‪،‬‬ ‫تورمالین قرمز‪ ،‬مرجان قرمز‪ ،‬انیکس (عقیق سیاه)‪ ،‬رزکوارتز (کوارتز‬ ‫صورتی)‬ ‫چاکرای دوم (چاکرای خاجی)‪ :‬عقیق نارنجی‪ ،‬اوپال نارنجی‪،‬‬ ‫سنگ دلربا (‪ ،)Gold stone‬سنگ ماه (‪)moon stone‬‬ ‫چاکرای سوم (چاکرای شبکه خورشیدی)‪ :‬سیترین‪ ،‬کهربا‪،‬‬ ‫عقیق زرد و توپاز طالیی‬ ‫چاکرای چهارم (چاکرای قلب)‪ :‬ماالکیــت‪ ،‬زمرد‪ ،‬رزکوارتز‬ ‫(کوارتز صورتی)‪ ،‬تورمالین‪ ،‬اوپال‪ ،‬زبرجد (‪)peridot‬‬ ‫چاکرای پنجم (چاکرای گلو)‪ :‬فیروزه‪ ،‬توپاز ابی‪ ،‬عقیق ابی‪ ،‬بلو‬ ‫سفایر (‪ ،)Blue sapphire‬تورمالین‬ ‫چاکرای ششم (چاکرای چشم سوم)‪ :‬الجورد‪ ،‬یاقوت کبود‪،‬‬ ‫هائوالیت یا هولیت (‪)Howlite‬‬ ‫چاکرای هفتم ( چاکرای تاجی)‪ :‬امتیســت‪ ،‬اسپینل‪ ،‬گارنت‪،‬‬ ‫یاقوت‪ ،‬زبرجد (‪)peridot‬‬ ‫‪88‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫چاکراها انرژی حیــات را به خود جذب کرده و پس‬ ‫از تفکیــک‪ ،‬این انرژی را به سیســتم عصبی‪ ،‬غدد‬ ‫درون ریز و خون توزیــع و پخش می کنند‪ .‬چاکراها‬ ‫به طور مداوم انــرژی دریافت و ازاد می کنند‪ .‬اگر ما‬ ‫افکار و احساسات منفی داشــته باشیم‪ ،‬چاکراها با‬ ‫انرژی ســنگین‪ ،‬تیره و الوده می شوند و چاکراهای‬ ‫الــوده نمی توانند به طور کامل انــرژی را در بدن به‬ ‫جریان بیندازنــد؛ درنتیجه ما احســاس بی حالی‪،‬‬ ‫کســلی و کند بودن و عدم تعادل می کنیم و در ان‬ ‫صورت نمی توانیم به طــور موثری از توانایی طبیعی‬ ‫و روانی خود اســتفاده کنیم‪ .‬بنابراین چاکرای الوده‬ ‫به سبب نکات ذکر شده در باال‪ ،‬به درستی از عهده‬ ‫انجام عملکرد و وظیفه اش برنمی اید و ارگان یا عضو‬ ‫مربوطه را دچار اختالل عملکرد می کند‪ .‬با مروری بر‬ ‫عملکرد هر چاکــرا بر اندام های مربوطه پی خواهیم‬ ‫برد که چگونه چاکراهای الوده‪ ،‬تمامی عملکرد بدن‬ ‫را به اختالل می کشاند‪.‬‬ ‫موفقیت‬ ‫سالم‬ ‫زندگی‬ ‫روشنک هورفر‬ ‫بعد از ‪ 12‬سال سیاه‪ 11 ،‬سال و ‪ 5‬ماه زندگی!‬ ‫من می گویم از هر زمان به زندگی دوباره سالم کنی باید از همان لحظه سنت را‬ ‫حساب کنی‪ ...‬مهدی ساکن شهریار ‪ 11‬سال و ‪ 5‬ماه است یک جور بهتری زندگی‬ ‫می کند‪ ...‬یک شــکل تازه‪ 12 .‬سال با مواد مخدر سفید و سفید زندگی اش را رنگ‬ ‫کرد‪ ...‬رویش را سیاه‪ ،‬مویش را سپید! کم نیاوردن همان و شروع بدبختی همان!‬ ‫یک روز که حالم خوب نبود نزد دوستانی رفتم که داشتند مصرف می کردند و به‬ ‫اصــرار زیا ِد ان ها‪ ،‬برای اینکه من هم کم نیاورم از یک تکه موادی که به من دادند‬ ‫مصرف کردم و همان‪ ،‬شروع بدبختی بود‪.‬‬ ‫غرور‪ ،‬دلیل بیماری‬ ‫من یک بچه خجالتی و خودمحور بودم که با کوله باری از غرور زندگی می کردم‬ ‫و همان غرور باعث شد به خاطر کم نیاوردن به اصرار دوستان! نه نگویم و گرفتار‬ ‫و بیمار شوم‪.‬‬ ‫نقش اطرافیان در گرایش به مواد‬ ‫با باوری که امروز پیدا کردم؛ اطرافیانم برای گرایش من به مصرف مواد هیچ‬ ‫نقشینداشته اند‪.‬‬ ‫هیوالی ازاردهنده‬ ‫بیماری اعتیاد من را به یک هیوال تبدیل کرده بود که اطرافم را مسموم کرده و‬ ‫موردازار قرار می دادم و من را از شخصیت انسانی ام دور ساخته بود‪.‬‬ ‫اگاهی یا انکار‬ ‫در زمان مصرف می دانســتم که معتاد و یا یک مصرف کننده هســتم؛ ولی‬ ‫هیچ موقع ان را قبول نمی کردم چون بیماری اعتیاد‪ ،‬یعنی عادت های خودمحورانه‪.‬‬ ‫پناه به ‪ NA‬و وسوسه مصرف‬ ‫از روی ناچاری و عجز و ناتوانی به برنامه معتادان گمنام ‪ NA‬پناه اوردم‪ .‬زمانی‬ ‫که با یارهای بازی اصول را به اجرا نمی گذاشتم‪ ،‬جاهایی که مصرف می کردند‬ ‫یا حرف مصرف مواد را می شــنیدم و یا مواقعی که به جلسه نمی رفتم؛ رابطه ام‬ ‫با خداوند کم رنگ می شــد و حرف شنوی نداشتم و تسلیم اصول روحانی نبودم‪،‬‬ ‫وسوسه مصرف پیدا می کردم‪.‬‬ ‫پاکی به خاطر زندان!‬ ‫ترس نیست و رابطه خوبی دارم و به واسطه مطالعه نیز اگاهی ام نسبت به خودم و‬ ‫اطرافم بیشتر شده است‪ .‬امروز‪ ،‬معنویت به من کمک کرده است که از چیزهایی‬ ‫که می بینم و می شنوم پیامی دریافت کنم و باری به هرجهت زندگی نکنم‪.‬‬ ‫در کسوت پیام رسانی‬ ‫در جلسات و مشارکت و دیدن دیگر اعضا مرتبا حضور دارم‪ ،‬تجربیات خود را در‬ ‫اختیار دیگر اعضا می گذارم و سال هاست که کار پیام رسانی به کلینیک ها و زندان ها‬ ‫و مراکز سم زدایی را انجام می دهم و پیام ‪ NA‬را به دیگر معتادان می رسانم‪.‬‬ ‫یک فرد ناهنجار!‬ ‫همه نصیحت‪ ،‬ســرزنش و طردم می کردند‪ .‬اوایل برای قطع مصرف کمکم‬ ‫می کردند؛ اما اواخر‪ ،‬از خانواده و جامعه رانده شده بودم و به عنوان یک فرد ناهنجار‬ ‫به من نگاه می کردند‪.‬‬ ‫انتقال تجربیات‬ ‫تجربیاتم را از طریق برگزاری جلســات و کارگاه های اموزشی و اگاهی دادن‬ ‫به واسطه کارکرد قدم های دوازده گانه و نیز خدمت‪ ،‬اطالع رسانی و نصب بنر در‬ ‫سطوح شهر و پیام رسانی به واسطه کمیته بیمارستان ها و زندان ها به دیگر بیماران‬ ‫انتقال می دادم‪.‬‬ ‫خاطره بد‪ ،‬خاطره خوب‬ ‫خاطره خوبم این است که هیچ موقع باور نداشتم زندگی ای بدون مصرف مواد‬ ‫داشته باشم و به من اعتماد کنند و ازدواج کنم‪ .‬خداوند ‪ 2‬فرزند‪ ،‬به نام های علی و‬ ‫رها‪ ،‬به من عطا کرده است که همیشه به خاطرشان شاکر و سپاسگزارم‪ .‬خاطره بد‬ ‫این بود که در زمان مصرف‪ 5 ،‬بار به زندان افتادم و ‪ 6‬سال از جوانی ام را در زندان‬ ‫گذراندم و کارتن خوابی می کردم‪.‬‬ ‫از وقتی که وارد ‪ NA‬شــدم تا به امروز ‪ 11‬سال و ‪ 5‬ماه است که پاکم؛ ولی‬ ‫قبل از ‪ ،NA‬بیشترین و طوالنی ترین زمان پاک بودنم ‪ 20‬الی ‪ 30‬روز بود؛ ان هم‬ ‫به خاطر اینکه در زندان بودم‪.‬‬ ‫دنیای امروزم‬ ‫قبل از ترک‪ ،‬احساسم خودکشــی و مرگ بود؛ ولی بعد از ترک‪ ،‬با توسل به‬ ‫خداوند و اصول برنامه معتادان گمنام‪ ،‬احساس امید و باور و اعتماد دارم و همیشه‬ ‫شادی و ارامش را حس می کنم‪.‬‬ ‫کالم پایانی‬ ‫احساسات متضاد‬ ‫دریافت پیام از طریق مطالعه‬ ‫به خاطر پیــدا کردن اگاهی و درک از خداوند‪ ،‬ارتباطم با خداوند دیگر از روی‬ ‫پر از احترام‪ ،‬اعتماد‪ ،‬ایمان‪ ،‬باور‪ ،‬امید‪ ،‬ســامتی و ارامش است‪ .‬در کارم بسیار‬ ‫موفق هســتم‪ ،‬جامعه و دوستان به من اعتماد دارند و با فرزندانم به مسافرت و‬ ‫گردش می روم‪.‬‬ ‫می توان بدون مصرف مواد و با رعایت کردن یک ســری اصول ساده که راه‬ ‫جدیدی برایمان فراهم کرده است‪ ،‬زندگی خوبی را تجربه کرد‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪89‬‬ ‫ورزشی‬ ‫اینخوراکی هاموردعالقهباکتری هایالغرکننده اند!‬ ‫بعضیباکتری هامثل«پروبیوتیک ها»‪،‬خوباند؛امادستهدیگریازباکتری هابه نام«پری بیوتیک ها»وجوددارندکهمانندیکبارورکنندهعملمی کنندومحیطی‬ ‫برایرشدپروبیوتیک هافراهممی نمایند؛بهعبارتی‪،‬پری بیوتیک هاکربوهیدرات هایغیرقابل هضمموجوددرموادغذاییهستندکهبرایتحریکرشدباکتری های‬ ‫پروبیوتیکدربدنضروری اند‪.‬این‪ 10‬خوراکیمی توانندمنجربهتغییراتاساسیوبنیادیندرمیکروبیومرودهشوند؛یعنینتیجهگرفتنطیچندروز‪،‬نهماه ها!‬ ‫‪ .1‬مغزجات‬ ‫اکثر مغزجات خوب هستند؛ اما طی مطالعات سال‬ ‫‪ ،2014‬بادام و پسته اثر قابل توجهی بر روی باکتری های‬ ‫سودمند دارند و نیز حاوی مقدار زیادی پروتئین و چربی‬ ‫سالم هستند‪ .‬می توانید ان ها را به صورت خام بخورید‬ ‫یا در ســاالد خرد کنید‪ .‬اگر بادام دوســت دارید‪ ،‬ان را‬ ‫به صورت فراوری نشــده مصرف کنید؛ زیرا پوست ان‬ ‫دارای فیبر است که به بهبود سطح باکتری های خوبی‬ ‫ازقبیل بیفیدوباکتر و الکتوباسیل در روده کمک می کند‪.‬‬ ‫‪ .2‬برگ های سبز قاصدک‬ ‫برگ های سبز این گل سرشار از ویتامین های ‪ K‬و ‪،A‬‬ ‫کلسیم‪،‬اهنواینولین(فیبریکهبهمقابلهعلیهباکتری های‬ ‫مضر کمک می کند) است‪ .‬این برگ ها را به مدت‪ 20‬ثانیه‬ ‫بالنچ (نیم پز در اب جوش) کنید و سپس ان ها را به غذا‪،‬‬ ‫خورشت هایاساالداضافهکنید‪.‬اگربهاینبرگ هادسترسی‬ ‫ندارید؛ اسفناج حاوی مولکول هایی است که موجب تغذیه‬ ‫باکتری های خوب در دســتگاه گوارش می شود و سدی‬ ‫حفاظتیبرعلیهباکتری هایمضرایجادمی کند‪.‬‬ ‫‪ .3‬تره فرنگی‬ ‫مقادیر زیادی ویتامین ‪ K‬و ‪ C‬دارد و نیز تقریبا ‪%12‬‬ ‫وزن ان فیبر است (در صورت مصرف خام)‪ .‬این گیاه‪،‬‬ ‫عم ً‬ ‫ال گونه شیرینی از پیاز است؛ بنابراین می توانید ان را‬ ‫مانند پیاز در غذاها‪ ،‬ساالد و یا برای تزیین غذاها استفاده‬ ‫کنید‪ .‬همچنین شواهدی وجود دارد که نشان می دهد‬ ‫این گیاه به جذب کلسیم نیز کمک می کند‪.‬‬ ‫‪ .4‬سیب زمینی ترش‬ ‫ان را با کنگرفرنگی اشــتباه نگیریــد‪ .‬این گیاه از‬ ‫خانواده افتابگردان و شبیه ریشه زنجبیل است‪1/3 .‬‬ ‫وزن ان را فیبر تشــکیل داده است که برای سالمت‬ ‫روده و احساس سیری‪ ،‬ایده ال است‪ .‬می توانید ان را‬ ‫ســرخ کنید یا بپزید؛ اما مصرف خام ان برای داشتن‬ ‫اثر پری بیوتیکی بهتر است‪ .‬می توانید ان را در ساالد‬ ‫به صورت ریز خرد کنید‪.‬‬ ‫‪ .5‬پیاز قرمز‬ ‫نه تنهایکپری بیوتیک‪،‬بلکهمنبعیازاُلیگوفروکتوز‬ ‫است که به تنظیم هورمون گرسنگی (گرلین) کمک‬ ‫می کند و همچنین با کروم باند می شود که منجر به‬ ‫تنظیم تولید انسولین می شود‪ .‬پیاز قرمز را به صورت خام‬ ‫مصرف کنید تا ترکیبات سولفور ان سالم باقی بماند‪.‬‬ ‫حتی یک تکه باریــک از این پیاز در همبرگر‪ ،‬اثرات‬ ‫خوبی برای شما به همراه دارد‪ .‬همیشه به یاد داشته‬ ‫باشید که الیه های بیرونی تر ان خاصیت بیشتری دارد‪.‬‬ ‫‪90‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫‪ .6‬سیر‬ ‫سرشــار از منگنز‪ ،‬ویتامین ‪ B6‬و ســلنیوم است‪.‬‬ ‫همچنین شــواهدی وجود دارد که ســیر دارای اثر‬ ‫ضدسرطانی است‪ .‬خاصیت ضدمیکروبی ان‪ ،‬با اسیب‬ ‫زدنبهباکتریکلستریدیوموتنهاگذاشتنالکتوباسیل‪،‬‬ ‫به سالمت میکروبیوم روده کمک می کند‪ .‬برای داشتن‬ ‫اثر پری بیوتیکی بهتر‪ ،‬ان را با نخود‪ ،‬اَرده و اب لیموترش‬ ‫مخلوط کنید تا یک هوموس به دست اید‪.‬‬ ‫‪ .7‬مارچوبه‬ ‫سرشار از ویتامین های گروه ‪ ،B‬پتاسیم و اینولین‬ ‫است و نیز ‪ %5‬وزن ان از فیبر تشکیل شده است (در‬ ‫صورت مصرف خام)‪ .‬مصرف خام ان راحت نیست؛‬ ‫امــا هرچه کمتر ان را بپزید‪ ،‬محتــوای فیبر و اثرات‬ ‫پری بیوتیکی ان بیشتر باقی می ماند‪ .‬برای پخت سالم‬ ‫مارچوبه می توانید ان را کمی در تابه سرخ کنید؛ سپس‬ ‫مقداری اب روی ان بپاشید و بعد ان را بخارپز کنید‪.‬‬ ‫‪ .8‬کلم پیچ‬ ‫مصرف اب پز ان را فراموش کنید‪ .‬این کلم را به صورت‬ ‫تخمیرشده مانند کلم ترش یا کیمچی مصرف کنید تا‬ ‫فیبرهایانسالمباقیبماندوطبقبرخیازمطالعات‪،‬این‬ ‫روشنسبتبهمصرفخام‪،‬موجبرشدوچندبرابرشدن‬ ‫باکتری های ان می گردد که ان را برای روده سودمندتر‬ ‫می کند‪.‬فقطکافیستاینکلمراخردکنید‪،‬مقدارینمک‬ ‫روی ان بپاشید و در شیشه ای از اب نمک قرار دهید‪ .‬عمل‬ ‫تخمیرتا‪ 10‬روزانجاممی شود(مراقبکپک هاباشید)‪.‬‬ ‫‪ .9‬کلم بروکلی‬ ‫ایــن نوع کلم‪ ،‬یــک عامل مقابله با ســرطان به نام‬ ‫«ســولفورافان» تولید می کند؛ اما با طبخ ان در کنار سایر‬ ‫غذاهایپری بیوتیک‪،‬اثراتشافزایشمی یابد‪.‬برایمصرف‬ ‫خام و بهره مندی از مزایای کامل این نوع کلم‪ ،‬ان را با دانه‬ ‫افتابگردانواب لیموترشبهیککاسهماستاضافهکنیدو‬ ‫اجازهدهیدتاچندساعتقبلازسروبهحالتخودباقیبماند‪.‬‬ ‫‪ .10‬موز‬ ‫موز منبعی از فروکتوالیگوساکارید (نوعی مولکول‬ ‫خوشه ایفروکتوزکهبهباکتری هایمقابله کنندهباچاقی‬ ‫غذا می رساند) است‪ .‬موزهای کال تر داری نشاسته های‬ ‫مقاوم بیشــتری هســتند که ان ها را منبع خوبی از‬ ‫پری بیوتیک ها می سازد؛ بنابراین برای میان وعده ها از‬ ‫ان استفاده کنید‪ .‬می توانید یک موز کوچک را له کرده‬ ‫و با ‪ 100‬میلی لیتر سفیده تخم مرغ‪ ،‬یک اسکوپ پودر‬ ‫پروتئین اب پنیر و یک قاشق چایخوری بذر کتان با هم‬ ‫مخلوطکردهوپنکیکپروتئینیتهیهکنید‪.‬‬ ‫ورزشی‬ ‫چگونه در‬ ‫ارتفاعات سریع تر‬ ‫دوچرخه سواری‬ ‫کنیم؟‬ ‫تالش برای دوچرخه سواری بر روی ارتفاعات یا یک تپه‪،‬‬ ‫همیشه با سختی و مشــقت جسمی همراه بوده است‪ .‬این‬ ‫تپه ها یا کوه ها برای اکثر دوستداران ورزش دوچرخه سواری‪،‬‬ ‫بزرگ‪ ،‬ترسناک و چالشی هستند و لذت صعود و موفقیت در‬ ‫ان به زحمات و عرق ریختنشان می ارزد‪ .‬اگر انجام این کار را‬ ‫سخت می پندارید‪ ،‬نگران نباشید؛ ما لیستی از نکات تخصصی‬ ‫را برای دوچرخه سوای بهتر به شما ارائه می دهیم‪.‬‬ ‫در ارتفاعات باید از چه نوع دنده ای استفاده کنیم؟‬ ‫اگر نمی توانید دنده ای که به اندازه کافی پایین باشد را‬ ‫بیابید‪ ،‬دنده های چرختان را موردبررسی قرار دهید‪ .‬سایز‬ ‫حلقه های زنجیره ای جلو را چک کنید؛ هرچه چرخ های‬ ‫کوچک تــر‪ ،‬حلقه های جلویی کوچک تــر و چرخ های‬ ‫بزرگ تر‪ ،‬چرخ دنده عقبی بزرگ تری داشته باشند‪ ،‬پدال‬ ‫زدن در ارتفاعات راحت تر می شــود‪ .‬دنده مناسب شما را‬ ‫قادر می سازد تا ریتم پدال زدن صحیح تری داشته باشید‬ ‫که این موضوع‪ ،‬به ویــژه در باالرفتن از ارتفاعات‪ ،‬امری‬ ‫ضروری اســت‪ 100-90 .‬دور رکاب زدن در هر دقیقه‪،‬‬ ‫مطلوب است‪ .‬ریتم باالتر‪ ،‬به معنی پدال زدن بیشتر است؛‬ ‫بنابراین باید دنده ای را انتخاب کنید که به شما سرعت و‬ ‫ریتم باالتری عرضه کند‪.‬‬ ‫چگونه باید شتاب باالرفتن را تنظیم کنیم؟‬ ‫ممکن است ســاده به نظر برســد؛ اما یک عامل‬ ‫ســنجش خوب برای میزان سرعت این است که شما‬ ‫قادر به صحبت کردن باشید‪ .‬اگر احساس می کنید قادر‬ ‫به ادا کردن چند جمله کوتاه هستید؛ اما برای یک مکالمه‬ ‫کامل نفس کم می اورید؛ این یعنی سرعت شما برای‬ ‫باالتر رفتن خوب است و اگر فقط می توانید چند کلمه را‬ ‫ادا کنید؛ بدین معنی است که خیلی سخت درحال باال‬ ‫رفتنهستید‪.‬‬ ‫ایا بهتر است موقع باال رفتن‪ ،‬به حالت نشسته‬ ‫روی زین باشیم یا ایستاده؟‬ ‫حالت دور بــودن از زین چــرخ‪ ،‬نیازمند نیروی‬ ‫چرخشی مضاعفی بر روی پدال ها است و شما برای‬ ‫یک صعود کوتاه و شیب دار به میزان زیادی از نیروی‬ ‫چرخشی نیاز دارید؛ وگرنه به راحتی سقوط می کنید‪.‬‬ ‫در سطوح شــیب دار طوالنی و ثابت تر‪ ،‬بر روی زین‬ ‫بنشــینید و بر روی ریتم ‪ 100-90‬رکاب در دقیقه‬ ‫تمرکز کنید‪.‬‬ ‫ســرعت ضربان قلب و مصرف اکسیژن در هنگام‬ ‫پدال زدن در حالت ایســتاده و در سرعت های باالتر و‬ ‫شیب های کم‪ ،‬بیشــتر می شود که زیاد کارامد نیست‪.‬‬ ‫برای بازده بیشــتر‪ ،‬روی تپه های کم شیب تر به حالت‬ ‫نشسته بر زین رکاب بزنید و در سراشیبی های تندتر‪ ،‬به‬ ‫حالت ایستاده حرکت کنید‪.‬‬ ‫اگر در نیمه مسیر به تقال کردن افتادیم چه کنیم؟‬ ‫اگر به تقال کردن بیفتید؛ بدین معنی است که میزان‬ ‫زیادی الکتیک اسید در بدنتان تولید شده و بدن دیگر‬ ‫قادر به متابولیز همه ان ها نیست‪ .‬این حالت نشان دهنده‬ ‫این است که شما به اکسیژن بیشتری نیاز دارید و باید از‬ ‫شدت رکاب زدن برای مدت کوتاهی دست بکشید‪ .‬تعداد‬ ‫کمی از دنده ها را به سرعت کم تغییر دهید و صبور باشید‬ ‫تا نفستان برگردد‪.‬‬ ‫نحوه قرارگیری دست هایمان هنگام باال رفتن‬ ‫چگونه باید باشد؟‬ ‫نیازی نیست هنگام دوچرخه سواری در ارتفاعات نگران‬ ‫ایرودینامیک باشید؛ زیرا سرعت مهم نیست و باید هر طور‬ ‫که راحت هستید این کار را انجام دهید‪ .‬قرار دادن دست ها‬ ‫بر روی دسته ترمز یا میله فرمان‪ ،‬هر دو ایده خوبی است‪.‬‬ ‫قرار دادن دست ها روی دسته ترمز‪ ،‬قفسه سینه و ریه را باز‬ ‫می کند و به شما کمک می کند تا اگر شیب مسیر به ناگاه‬ ‫تغییریافت‪،‬بتوانیدبهاسانیرویزینبایستید‪.‬‬ ‫ایا کاهش وزن هم در این زمینه کمکی می کند؟‬ ‫کاهــش وزن ارام و هوشــمندانه ضروری اســت؛‬ ‫اما رژیم ســریع یک ماهه‪ ،‬ذهن و جسم شما را خالی‬ ‫می کند‪ .‬مغزتان شما را به انجام تمرینات تحریک می کند‬ ‫و اگر به ان گرســنگی بدهید‪ ،‬نه فقط روی تمریناتتان‬ ‫اثر منفی می گذارد؛ بلکه همه چیز اسیب می بیند‪ .‬چیزی‬ ‫که اصال نباید انجام دهید؛ قطع کردن مصرف چربی ها‬ ‫است‪ .‬مصرف چربی های ســالم را افزایش و مصرف‬ ‫کربوهیدرات را کاهش دهید؛ ســپس شاهد مقداری‬ ‫کاهش وزن خواهید بود‪.‬‬ ‫ایا هیچ نوع امادگی ذهنی ای وجود دارد که بتوانیم‬ ‫برای تاثیر بیشتر انجام دهیم؟‬ ‫اینموضوع‪،‬بحث برانگیزتریناِلماندردوچرخه سواری‬ ‫است‪ .‬به جز شاید مصرف یک فنجان قهوه و تصور کردن‬ ‫صعود با دوچرخه‪ ،‬هیچ راه دقیقی برای افزایش عملکرد‬ ‫شما قبل از صعود وجود ندارد‪ .‬چشمانتان را ببندید و در‬ ‫خیالتان در مسیر صعود حرکت کنید‪ ،‬شیب را احساس‬ ‫کنید‪ ،‬سطح جاده را با میله فرمان احساس کنید‪ ،‬دمای‬ ‫هوا و میزان سوخت ریه تان را نیز احساس کنید؛ با این‬ ‫کار‪ ،‬مواد شیمیایی مانند دوپامین‪ ،‬سروتونین و اندورفین‬ ‫در بدن شما ترشح می شوند و شما را برای بهترین اجرا و‬ ‫عملکرد اماده می کنند‪ .‬به عالوه‪ ،‬این کار به کاهش فشار‬ ‫بر روی کمرتان نیز کمک می کند‪.‬‬ ‫چه تمریناتی را برای صعو ِد بهتر می توانیم انجام‬ ‫دهیم؟‬ ‫شما باید مهارتتان را در انجام تمرینات هوازی افزایش‬ ‫دهید‪ .‬انجــام ‪ 5‬تمرین اینتروال به مــدت ‪ 3‬دقیقه با‬ ‫‪ 95-100%‬توان استانه و بعد از ان‪ 2 ،‬تمرین اینتروال‬ ‫به مدت ‪ 20‬دقیقه با ‪ %91-87‬توان استانه در هر هفته‬ ‫پیشنهادمی شود‪.‬‬ ‫چگونه برگشت بهتری داشته باشیم؟‬ ‫دست ها را روی دسته های دوچرخه بگذارید‪ .‬این کار‬ ‫مرکز گرانش شما را کاهش می دهد و موجب می شود در‬ ‫حالت ثابت تری به طرف پایین حرکت کنید‪.‬‬ ‫از همه جاده استفاده کنید‪ .‬به خارج از حاشیه مسیر و‬ ‫گوشه ها بروید تا بتوانید سرعتتان را کنترل کنید‪.‬‬ ‫در گوشه کنارها پدال نزنید‪ .‬هنگام ورود به گوشه های‬ ‫مسیر‪ ،‬پای خود را به سمت پایین نگه دارید؛ نیازی نیست‬ ‫پدال بزنید و خود را به کشتن دهید!‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪91‬‬ ‫نمایشگاه‬ ‫گفتگـــو‬ ‫گزارش‬ ‫یادداشت‬ ‫گپی با ژن خوب! فیتنس مدلینگ‬ ‫حسین فراهانی‬ ‫فیتنس مدلینگ‬ ‫ورزش‬ ‫پرهزینه ای است‬ ‫ژنتیک خوب برای رسیدن به بدن ایده ال‬ ‫به هرحال شــنا ورزش مادر اســت و همه افراد در کنار ورزشــی که انجام‬ ‫می دهند‪ ،‬به صورت حرفه ای شنا هم می کنند؛ ولی من تقریبا در سه‪ ،‬چهار مقطع‬ ‫حرفه ای کار می کردم و از انجایی که دریافتم این اساس‪ ،‬در ژنتیک و ساختار‬ ‫بدنی ام وجود دارد و می توانم یک بدن ایده ال داشته باشم‪ ،‬تصمیم گرفتم خیلی‬ ‫حرفه ای تر بدن سازی را ادامه دهم‪.‬‬ ‫فیتنس مدلینگ‬ ‫ورزشی پرهزینه!‬ ‫من همیشه به افرادی که از من‬ ‫می پرســند چگونه می توانند در ‪6‬‬ ‫ماه یا ‪ 1‬سال به بدن خوبی برسند‪،‬‬ ‫می گویــم باید پیگیر باشــند‪ .‬ما‬ ‫زحمت کشیدیم و پیگیری کردیم‪،‬‬ ‫ریاضت کشیدیم‪ ،‬رژیم گرفتیم‪ ،‬زیر‬ ‫نظر مربی بودیم و هزینه کردیم‪.‬‬ ‫یک سری از عزیزان که نامشان را‬ ‫نمی برم برای اینکه شاگرد جذب‬ ‫کنند می گویند هزینــه ای ندارد؛‬ ‫ولی ما صددرصد می گوییم که این‬ ‫ورزش‪ ،‬ورزش پرهزینه ای است‪.‬‬ ‫مصرف دارو و استروئید‬ ‫در ایران‬ ‫در مورد دارو و استروئید‬ ‫باید بگویم که مصرف ان هم‬ ‫علم و هنر و انالیز می خواهد‬ ‫و همین طوری نیست که هر‬ ‫کسی بتواند مصرف کند‪.‬‬ ‫یک معرفی کوتاه‬ ‫امیرحسین فراهانی هستم‪ ،‬تقریبا‪ 30‬ساله‪ 16.‬سال سابقه ورزشی دارم‪ .‬شناگر‬ ‫بدن خوب را دوست داشتم‪ ،‬ورزش بدن سازی و فیتنس را‬ ‫بودم و برحسب اینکه ِ‬ ‫انتخاب کردم و خیلی جدی و حرفه ای به فعالیت پرداختم و از سال ‪1389-90‬‬ ‫به لطف خداوند‪ ،‬سکوهای کشــور و تهران را تا عرصه کالسیک‪ ،‬فیتنس و‬ ‫فیزیک کسب کردم‪.‬‬ ‫‪92‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫ریاضت های این حرفه و ضعف ژنتیکی!‬ ‫نتیجه گرفتن بدون استفاده‬ ‫از امپول و قرص و داروهای‬ ‫مختلف‬ ‫افتخار ورزشــی ام این است‬ ‫کــه تمــام جایگاه هایــی که‬ ‫به دســت اوردم بــدون دارو و‬ ‫اســتروئید بوده است‪ .‬منتقدان‬ ‫زیادی داشــتیم که می گفتند‬ ‫چنین چیزی امکان ندارد؛ ولی‬ ‫مــن انجــام دادم‪ .‬اکنون ‪30‬‬ ‫شاگرد مسابقه ای و ‪ 1450‬عضو‬ ‫در سراسر ایران دارم‪.‬‬ ‫شک نکنید ما شاگردانی را‬ ‫بدون دارو و اســتروئید پرورش‬ ‫می دهیم تا به جایگاهی برسند؛‬ ‫امــا متاســفانه االن شــرایط‬ ‫طوری شــده که ‪ %90‬عزیزان‬ ‫فول دوپینــگ هســتند و دارو‬ ‫و اســتروئید مصرف می کنند؛‬ ‫چون به این باور نرسیده اند که‬ ‫می تــوان بدون دارو هم نتیجه‬ ‫گرفت‪.‬‬ ‫ما دوازده ماه سال در رژیم هستیم‪ .‬بر اساس ژنتیکی که من دارم‪ ،‬مصرف‬ ‫کربوهیدرات مثل برنج‪ ،‬نان و سیب زمینی برایم باز است؛ ولی حدوحساب دارد‬ ‫و کنترل شده است یا مثال مصرف پروتئینم باز است؛ ولی ژنتیک من خاص‬ ‫است که سریع چرب نمی شود‪ .‬خیلی از عزیزانی که می خواهند حرفه ای و بدون‬ ‫استروئید و دارو فعالیت کنند باید الزاما رژیم خیلی فشرده ای داشته باشد؛ چون‬ ‫خیلی ها ضعف ژنتیکی دارند‪.‬‬ ‫نمایشگاه‬ ‫گفــتگو‬ ‫گزارش‬ ‫تشخیص ها و رژیم های اشتباه‬ ‫من ناخواسته وارد برنامه رژیم هایی شدم که مربی ها می دادند و چون مدرک‬ ‫تحصیلی ام تربیت بدنی اســت‪ ،‬بعد از کمی بررسی‪ ،‬متوجه شدم رژیم ها اصال‬ ‫درست نبوده است‪ .‬در یک مقطعی ریزش مو وجود دارد‪ ،‬چشم کم سو می شود‪،‬‬ ‫ناراحتی اعصاب و روان‪ ،‬لرزش دست و غیره پدید می اید‪ .‬برای همین‪ ،‬به این‬ ‫نتیجه رسیدم که خودم باید علم ان را کسب کنم‪.‬‬ ‫الگوی ورزشی ام علی تبریزی است‬ ‫بچه که بودم خیلی از عزیزان را دوست داشتم؛ حتی در عرصه فوتبال‪ ،‬واقعا‬ ‫عاشق کاراکتر اقای عابدزاده و علی دایی بودم‪ .‬الگوی ورزشی ام اقای علی تبریزی‬ ‫هســتند و افتخار این را دارم که حداقل هر ماه به زیارت و دست بوسی ایشان‬ ‫می روم و شاگرد ایشان هستم‪ .‬ایشان صاحب سبک این ورزش هستند‪ ،‬اکنون‬ ‫در فدراسیون ِس َمت دارند و در چندین دوره مقام دار جهانی هستند‪ .‬یک جورهایی‬ ‫می توان گفت قطب اول و نفر اول ورزش فیتنس و بدن سازی ایران هستند‪.‬‬ ‫تمرینات فشرده و روزانه‬ ‫همیشهگفته اند‪...‬‬ ‫زمانی که نزدیک به مسابقات است روزی ‪ 4-3‬ساعت تمرین می کنم و چون‬ ‫تمرینات ما خیلی فشــره است‪ ،‬بدون دارو تمرین کردن‪ ،‬خیلی سخت است و‬ ‫بدن به راحتی فرم و فیبر و چگالی عضالنی نمی گیرد‪ .‬واقعا باید سختی کشید‬ ‫و تمرینات فشرده داشت‪ .‬در حالت طبیعی‪ ،‬بدون استثنا‪ ،‬روزی ‪ 1-1/5‬ساعت‬ ‫تمرینمی کنم‪.‬‬ ‫اساتیدی که ما سعی کردیم‬ ‫از ان ها الگوبرداری کنیم‬ ‫گفته اند‪«:‬همیشهسعیکنیددر‬ ‫هرجایگاهیکههستیدافتاده‬ ‫باشید»‪،‬اینافتادگیخیلیمهم‬ ‫است‪ .‬حرفه اصلی و بیزینس‬ ‫من‪ ،‬کا ِر ساخت وساز است؛ اما‬ ‫گاهی در سطح شهر با موتور‬ ‫تردد می کنم‪ .‬من حتی بزرگانی‬ ‫را دیدم که خیلی با وقار هستند‬ ‫و جایگاه واالیی دارند؛ ولی‬ ‫درعین حال خیلی افتاده و فروتن‬ ‫هستند‪ .‬من هم سعی کردم این‬ ‫را الگوی زندگی ام قرار بدهم‪.‬‬ ‫سفر برای ریکاوری!‬ ‫ریکاوری های من در مسافرت هایی است که ‪ 6-3‬روزه‪ ،‬می روم‪ .‬در انجا‪ ،‬چه‬ ‫از لحاظ رژیم و چه از لحاظ تمرین در استراحت هستم‪.‬‬ ‫هدف گذاری برای ایستادن روی سکوهای جهانی‬ ‫سکوهایی که گرفتم جهانی نبوده اند‪ ،‬در تهران و کشوری بوده اند و نیز در‬ ‫یکی از مســابقات اسیایی سال ‪ 1394‬که لطف خداوند و اراده خودم بود‪ .‬اراده‬ ‫خیلی مهم اســت‪ .‬اینکه بخواهی و بتوانی به ان برسی خیلی مهم است‪ .‬من‬ ‫خواستم و به ان رسیدم‪.‬‬ ‫مدرکهزین هبَرفیتنس مدلینگ‬ ‫مشکالتجسمی‬ ‫بدن سازان حرفه ای!‬ ‫ ای ما‬ ‫در بدن سازهای حرفه ِ‬ ‫ریزش مــو و ناراحتی اعصاب‬ ‫و روان باب شــده است‪-40 ،‬‬ ‫بیمــاران نیازمنــد پیوند‬ ‫‪%50‬‬ ‫ِ‬ ‫کبد و کلیه از عزیزان بدن ساز‬ ‫هستند که به خاطر عوارض این‬ ‫داروهاست‪ .‬شما به هیچ عنوان‬ ‫نمی توانید یک نفــر را بیاورید‬ ‫که حسین فراهانی برایش دارو‬ ‫تزریق و تجویز کرده باشد‪.‬‬ ‫اصالتخانوادگی‬ ‫پــدر و مــادرم در تهران به‬ ‫دنیا امدند و حتی پدربزرگم هم‬ ‫تهران بودند؛ ولی اصالتا فراهانی‬ ‫هســتیم؛ مهد علم و دانش که‬ ‫دکتر حسابی‪ ،‬قائم مقام فراهانی‬ ‫و امیرکبیــر در انجــا زندگی‬ ‫می کردند‪.‬‬ ‫در یک سمینار فیتنس مدلینگ که در استانبول و سمیناری دیگر در دوبی‬ ‫برگزار شده بود این مدرک را کسب کردم که برایم ‪ 20-15‬میلیون تومان هزینه‬ ‫داشت‪ .‬به هرحال این صنف و این ورزش‪ ،‬عشق می خواهد‪ ،‬جذابیت دارد؛ ولی‬ ‫هزین هبَر است و بدون هزینه نمی شود‪.‬‬ ‫صورت عضالنی و قد بلند ملزومات مدلینگ‬ ‫حرفه مدلینگ‪ ،‬حرفه ای است که فرد باید زیبایی و میمیک صورتی معقول و‬ ‫عضالتیداشتهباشدتابهدرداینحرفهبخورد؛ولیدرکل‪،‬قدبلنددرحرفهمدلینگ‬ ‫خیلیموثراست؛اماقدبلندیبهتنهاییکافینیستوبایدُپزشرایادبگیرند‪،‬عکاسی‬ ‫کنند‪ ،‬خاکش را بخورند و ورزش کنند‪ .‬من خودم‪ ،‬فتوُمدل هستم و قدم‪ 1/78‬است؛‬ ‫درحالی که قد باالی ‪ 1/83‬تا ‪ 1/86‬استاندارد است؛ بنابراین یک اصول و چارچوبی‬ ‫داردکهبایدرعایتشود‪.‬تخصصمنبدن سازیبراساسفیتنس مدلینگاست‪.‬‬ ‫مدل های گل درشت!‬ ‫در بدن سازی باید از لحاظ فیتنس و فیزیک‪ ،‬یک تعادل و تناسبی بین باالتنه‬ ‫و پایین تنه برقرار باشــد‪ .‬االن در فضای مجازی باب شده تا یک ذره بدنشان‬ ‫درشت می شود اسم مدل را روی خودشان می گذارند‪ .‬ما در ایران چیزی به نام‬ ‫مدلینگ حرفه ای نداریم‪ .‬فعالیت عزیزان در این زمینه بدین گونه است که یک‬ ‫شرکت‪ ،‬اسپانسر یا یک مجموعه ای از چهره‪ ،‬بدن و ساختار ان ها خوشش می اید‬ ‫و به عنوان مدل زیر این چارچوب فعالیت می کنند‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪93‬‬ ‫سرگرمی‬ ‫ایرانگرام‬ ‫«ایرانگرام» به «زیر و بم» بازگشت‬ ‫بازگشت شکوهمند این صفحه را به خودمان و شما که‬ ‫طرفدار صفحات اجتماعی (از نوع مجاز) و پیگیر حواشــی‬ ‫هستید؛ دوستان‪ ،‬اشنایان‪ ،‬بستگان‪ ،‬اقوام دور و نزدیک و البته‬ ‫خانواده محترم رجبی تبریک می گوییم!باشد که این صفحه‬ ‫را چونان سابق (بلکه هم بیشترتر از سابق) دوست بدارید و‬ ‫همراهمان باشید‪.‬نظرها و پیشنهادات‪ ،‬تعاریف و تمجیدهای‬ ‫خود را نیز جهت روحیه به دست اندرکاران صفحه از طریق‬ ‫راه های ارتباطی با ما در میان بگذارید تا هر روز بهتر از دیروز‬ ‫باشیم‪ .‬انتقادات را هم حاال چون شمایید بفرمایید‪ .‬به گوش‬ ‫جانمی شنویم‪.‬‬ ‫زنان علیه زنان‬ ‫بعد از صحبت های جنجالی «سحر قریشی» و اینکه‬ ‫گفت موافق قانون منع حضور بانوان تو ورزشگاه هاست‬ ‫چون خودش وقتی کنار اقایون قرار می گیره احساس‬ ‫ناامنی می کنه و «منقلب» می شه؛ کاربرای شبکه های‬ ‫اجتماعی با دست به دست کردن عکس هایی از حضور‬ ‫قریشی تو ورزشــگاه های خارجی‪ ،‬این سوال رو ازش‬ ‫پرسیدن که خانم قریشی! شما چرا کنار مردای خارجی‬ ‫و ورزشگاه های خارجی احساس ناامنی نمی کنی؟‬ ‫این حرف های سحر قریشی از طرف بازیگران خانم‬ ‫هم بی پاسخ نموندن و کلی سروصدا به پا شد‪« .‬مهناز‬ ‫افشار» همون موقع نوشت‪« :‬نمی شه خیلی راحت حق‬ ‫نیمی از جامعه رو انکار کرد؛ چون یک نفر وقتی در کنار‬ ‫مردان قرار می گیره «منقلب» می شه»!‬ ‫حاال هم «مهتاب کرامتی» با انتشــار ویدیویی تو‬ ‫حاشیه اکران فیلم «صفر تا سکو» به این صحبت ها‬ ‫واکنش نشون داد ه و ارزو کرده یه روزی همه خانم ها‬ ‫حضور تو ورزشگاه ها رو تجربه کنن‪.‬‬ ‫این جوریاســت که می بینین این روزها هشــتگ‬ ‫‪#‬زنان_علیه_زنان حسابی داغ شده‪.‬‬ ‫‪94‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫گوچی هم بابا شد‬ ‫«رضــا قوچان نژاد» ملقب به گوچی‪ ،‬فوتبالیســت‬ ‫ملی پوش کشورمون‪ ،‬با انتشار این عکس از پدر شدنش‬ ‫خبر داد‪ .‬نکته جالب بعد از انتشــار این عکس واکنش‬ ‫کاربران شــبکه های اجتماعی به این اتفاق و تبریک‬ ‫به «ســاره بیات» بود! «ســروین بیات» همسر رضا‬ ‫قوچان نژاد‪ ،‬خواهر ساره بیات هست‪.‬‬ ‫زیر و بم عالوه بر خانواده بیات‪ ،‬به رضا گوچی شماره‬ ‫‪ ۱۶‬هم تبریک می گه و امیدواره به عشق این کوچولو‬ ‫هم که شده تو مسابقات جام جهانی کلی گل بزنه تا تیم‬ ‫ملی مون تاریخ ســاز بشه و واسه یه بار هم شده به دور‬ ‫بعد سعود کنه!‬ ‫خدا می دونه که حقشه‬ ‫تیم ملیقهرمانمی شه‬ ‫(البته تو پرانتز باید اضافه کنم قهرمانی که هیچی‪ ،‬ما با‬ ‫این گروه مرگ که توش افتادیم از همون رده اول صعود‬ ‫هم «نکنیم» می ریزیم توو خیابون و با حفظ شئونات‪،‬‬ ‫دوانگشتی دست می زنیم و شادی می کنیم‪ .‬یادار باخت‬ ‫جلوی ارژانتین را‪ ...‬جهت خاطره بازی البتههه)‬ ‫محسن افشانی واقعا دوماد شد‬ ‫بله بله‪« ،‬محسن افشانی» هم باالخره رفت خونه‬ ‫بخت و رخت دومــادی به تن کرد‪ .‬به نظر ما که این‬ ‫بهترین کاری بود که می تونست انجام بده‪ .‬خب داداش‬ ‫از اول همین کارو می کردی؛ اما جالب تر از خبر مزدوج‬ ‫شدن افشانی‪ ،‬واکنش ها به این خبر بود‪.‬‬ ‫«احمد ایران دوست» (همون غول برره خودمون) زیر‬ ‫پست تبریکش نوشت‪:‬‬ ‫«ازدواج برادر عزیزم مبارک باشه و ان شاهلل به پای‬ ‫هم پیر شن‪ ،‬ارزوی بهترین ها رو واست دارم‪ ،‬امیدوارم‬ ‫از شیطنت های دوران مجردی کم بشه‪ .‬البته در فضای‬ ‫مجازی واال محسن بچه پاک و نجیبیه کال و سریعا‬ ‫بابا بشی»‪.‬‬ ‫اقا محسن افشانی‪ ،‬ما هم همون ارزوها رو براتون‬ ‫فــوروارد می کنیم و امیدواریم کــه از این به بعد بادها‬ ‫موافق تر بوزند و قیمه ها نریزه توو ماستا و استوری های‬ ‫پر از لبخندت رو سین کنیم‪.‬‬ ‫سرگرمی‬ ‫پیج لوالیی ازاد شد‬ ‫امانازاینهکرهاکهحتیدستازسر«حمیدلوالیی»هم‬ ‫یدارن‪ .‬پیج حمید لوالیی که چند روزی به دست هکرها‬ ‫برنم ‬ ‫افتاده بود‪ ،‬ازاد شد و به دست صاحبش که همون حمیدخان‬ ‫لوالیی بود برگشت‪ .‬کامنت های کاربرا زیر پست هکر هم‬ ‫خوندنیبود‪.‬نوشتهبودناقاتوکهداشتیهکمی کردیخب‬ ‫پیج فالنی و فالنی رو هم هک می کردی!! (البته تو کامنتا‬ ‫زدهبودنحاالاقایونبهشونبرنخوره!وگرنهجنسیتهکرتا‬ ‫همین لحظ ه که برای شما درحال نوشتنیم مشخص نشده)‪.‬‬ ‫ماضمنتبریکجهتازادسازیپیججنابلوالیی‪،‬ارزومندیم‬ ‫هکرهایعزیزهمدستشونیهجایابرومندبندبشهتابتونن‬ ‫ازدانششونهدفمندودرستاستفادهکنن‪.‬‬ ‫اتفاق ویژه در صداوسیما‬ ‫باالخره صداوســیما هم اجازه داد باهاش شــوخی‬ ‫کنــن‪ .‬اره درســت خوندیــن صداوســیما‪ .‬همین‬ ‫صداوسیمای خودمون‪ .‬توو یکی از قسمت های سریال‬ ‫«لیسانســه ها‪ »۲‬کاراکترهای اصلی (حبیب و مازیار و‬ ‫مسعود) با لباس به استخر می رن و برای نقد سانسورها‬ ‫با لباس شنا می کنن‪« .‬هوتن شکیبا» با انتشار ویدئوی‬ ‫این لحظه‪ ،‬از صداوسیما تشکر کرد و نوشت‪:‬‬ ‫«ممنون از صداوسیما که باالخره اجازه داد باهاش‬ ‫شــوخی کنیم و این شــوخی رو پخش کرد و بهش‬ ‫برنخورد»‪ .‬اخرای کپشن تشکرش هم ابراز امیدواری‬ ‫کرد که پخش نشــدن بازپخش این سریال ربطی به‬ ‫شوخی سریال و بازتاب گسترده ش نداشته باشه‪.‬‬ ‫ما هم امیدواریم اقای شکیبا‪ ...‬تا باشه از این شوخیا‬ ‫بازم یه خبر بد‬ ‫کلی خبر خوب داشــتیم حاال این وســط یه خبر بد!‬ ‫نمی دونم چرا بدون خبر بد نمی شــه‪ .‬تقصیر این داورها‪،‬‬ ‫ببخشیدمنظورمناداورهاست‪.‬اینناداور هاوناداوری هاشون‬ ‫که انگار قرار نیست دست از سر ورزش ما بردارن‪ .‬تقریبا‬ ‫دو دوره ست که بعد از والیبال و فوتبال و بقیه رشته های‬ ‫ورزشی‪ ،‬به وزنه برداری ما هم سرایت کرده و گریبان گیر‬ ‫«بهدادسلیمی»شده‪ .‬سلیمیکهدفعهقبلتوالمپیکهم‬ ‫نتونست به حقش برسه‪ ،‬این دفعه حسابی دلخوره و گفته‬ ‫تاحدیکهممکنهدیگهتوعرصه هایجهانیحاضرنشه‪.‬‬ ‫البته خداروشکر گفته فعال تصمیمش اینه و باید بیشتر در‬ ‫این زمینه فکر کنه‪ .‬حاال ما امیدواریم توو این فکر کردن ها‬ ‫نظرتون عوض شه و با وجود تمام این بدی ها پا به عرصه‬ ‫بذاری پهلوون‪ .‬شــما وزنه ‪ ۲۰۰‬به باال رو می بری باالی‬ ‫سرت؛ اونم یه ضرب! یه ناداور که رقمی نیست! این دفعه‬ ‫جای سوم‪ ،‬روی سکوی اول می بینیمت‪ .‬یه یا علی بگو و‬ ‫پاشوبیاتومیدون!بهقولمجازیاتومی تونی‪...‬‬ ‫نرو سمیه‬ ‫همین رو می خواستین؟ ان قدر گفتین نرو سمیه‪ ،‬نرو‬ ‫سمیه‪ ،‬که دیگه سمیه بخواد هم نمی تونه بره!‬ ‫با این عوارض کی می تونه بره؟ به قول رضا رشیدپور‬ ‫تو برنامه حاال خورشــید (که برنامه خوبیه و صبح ها از‬ ‫شــبکه سه پخش می شه و توصیه می کنیم اگه وقت‬ ‫داشتید ببیند) احتماال به زودی برای خروج از کشور باید‬ ‫وثیقه گذاشت‪ .‬ما نمی گیما‪ ،‬اقا رضا گفته‪ .‬اصال به ما چه؟‬ ‫ما خیلی هنر کنیم سالی یه بار بریم شمال لب دریا و‬ ‫سال اینستاگراممون عکس و فیلم ذخیره‬ ‫به اندازه یک ِ‬ ‫کنیم و یه روز درمیون با هشتگ ‪#‬خاطرات_شمال_‬ ‫محاله_یادم_بره استوری کنیم‪ .‬واال‪...‬حاال از اون ور نوید‬ ‫محمدزاده (منبع سمیههه نرووو) هم اومده و با انتشار یه‬ ‫استوری سمیه نروطوری! به این قضیه واکنش نشون‬ ‫داده‪ .‬من که بودم ممنوع الخروجش می کردم تا دیگه نه‬ ‫به این کارا کار داشته باشه و نه غصه عوارض رو بخوره‪.‬‬ ‫حاال جدی نگیری با شوخیت شوخی کردیم‪ .‬شما‬ ‫حاالحاالها باید به فســتیوال های بین المللی بری و‬ ‫برامون افتخار بیافرینی نوید نوید نوید محمدزاده‪.‬‬ ‫رامبد جوان به ماه عسل می رود‬ ‫اشــتباه حدس زدین‪ ...‬این ماه عسل‪ ،‬برنامه احسان‬ ‫علیخانی نیست‪ ،‬ماه عسل مجید صالحیه‪ .‬گویا رامبد‬ ‫جوان پس از اتمام دوران ماه عســل با همسر‪ ،‬چمدون‬ ‫بسته تا با مجید صالحی و سه تا زن دوباره راهی بشه‪.‬‬ ‫رامبد جوان با اعالم این خبر (البته منظور شوخی ما‬ ‫نیست‪ ،‬عکسیه که رویت می فرمایید) اعالم کرده مجید‬ ‫صالحی قصد داره تــا کارگردانی رو هم تجربه کنه و‬ ‫رامبد هم به عنوان تهیه کننده اولین فیلمش همراهیش‬ ‫می کنه‪ .‬اسم این فیلم «سه زن در ماه عسل» هست؛‬ ‫ولی اینکه کی (چه زمانی) و با کی (چه کسی) و کجا‬ ‫(این دیگه معلومه دیگه) اغاز و بعد هم قاعدتا به پایان‬ ‫می رسه رو بی خبریم‪ .‬هر کسی خبری داره لطفا به ما‬ ‫هم برسونه و خانواده ای رو از نگرانی براهنه‪ ...‬مرسی‪.‬‬ ‫واقعیت ماجرا‬ ‫حتما می پرسید کدوم ماجرا؟‬ ‫ماجرای فیلم «اذر» و بهناز شفیعی و بدل کاری نیکی‬ ‫کریمی دیگه‪ .‬بعد از حرف های بهناز شفیعی‪ ،‬ورزشکار‬ ‫خوب کشورمون که اعالم کرد خانم کریمی دستمزدش‬ ‫رو نپرداخته و حتی تو اینستا بالکش کرده‪ ،‬حاال سعید‬ ‫پاکستانی به این ماجرا واکنش نشون داده و این ادعا رو‬ ‫رد کرده‪.‬اینکه چی گفته رو دیگه خودتون برید بخونین‬ ‫فقط بگم که سعید پاکستانی تو فیلم «اذر» به عنوان‬ ‫جانشینتهیه کنندهحضورداشته‪.‬‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪95‬‬ ‫ت در زندگی‬ ‫خالقی ‬ ‫ادم برفی های‬ ‫سه دقیقه ای‬ ‫وسایلموردنیاز‪:‬‬ ‫چوب بســتنی‪ ،‬دکمه‪ ،‬رنگ‪ ،‬کاغذرنگی‪ ،‬چســب‬ ‫حرارتی‪ ،‬برگ کاج‪ ،‬تــوت مصنوعی‪ ،‬تنگ کوچک و‬ ‫بزرگ ماهی‪ ،‬روبان پاپیون‪ ،‬پودر دانه درشت رختشویی‪،‬‬ ‫مجسمه های ریز مناسبتی‪ ،‬کاله‬ ‫ادم برفی چوبی‬ ‫دکوراسیون‬ ‫روش های فوق العاده و جالب‬ ‫برای تزیین پوشش پریز برق‬ ‫‪ .1‬پوشش برگ طالیی‬ ‫این پوشــش برگ طالیی واقعا ظریف و‬ ‫زرق وبرق دار و مناسب فضای رسمی غذاخوری‬ ‫و یا اتاق نشیمن است‪ .‬این پوشش نمای زیبایی‬ ‫به دیوار می دهد و کاربرد ان نسبتا ساده است‪.‬‬ ‫می توانید انتخاب کنید که تنها نیمی از سطح‬ ‫پریز و یا حتی تمام ان را با این روش بپوشانید‪.‬‬ ‫می توان پریزها را یک درمیان به صورت نیمه باال‬ ‫و نیمه پایین با این برگ های طالیی تزیین کرد‪.‬‬ ‫‪ .2‬پوشش افسانه ای با لوگوی خانه سازی‬ ‫این پوشش برای پریز اتاق کودک می تواند‬ ‫جالب باشد‪ .‬با استفاده از لوگوهای خانه سازی‬ ‫ظریف‪ ،‬این پوشش را برای پریز برق بسازید‪.‬‬ ‫‪ .3‬پوشش کتابی‬ ‫‪ .1‬پنج چوب بستنی را کنار هم قرار داده و چوب بستنی ششم را‬ ‫به صورت مورب از باال روی ان ها بچسبانید‪.‬‬ ‫‪ .2‬چوب بســتنی مورب و همچنین قسمت های باالیی ‪ 5‬چوب‬ ‫دیگر را با رنگ مشکی رنگ بزنید‪.‬‬ ‫‪ .3‬شاخه کاج و توت های مصنوعی را روی قسمت مشکی شده‬ ‫بچسبانید‪ .‬این تزیین کاله ادم برفی است‪.‬‬ ‫‪ .4‬برای چشــم ها دو دکمه را با چسب حرارتی مطابق شکل‬ ‫بچسبانید‪.‬‬ ‫‪ .5‬از کاغذرنگــی نارنجــی‪ ،‬یــک مثلث کوچک بــرای دماغ‬ ‫هویجی شکلادم برفیببرید‪.‬‬ ‫ادم برفی ساده و بانمک شما اماده است‪.‬‬ ‫تنگ ادم برفی‬ ‫چنانچه عاشق کتاب هستید‪ ،‬می توانید این‬ ‫عالقه را در دکوراســیون منزلتان نیز نمایان‬ ‫ســازید‪ .‬برای این کار کافیست از جلد کتاب‬ ‫موردعالقه تان پرینت گرفته و با اســتفاده از‬ ‫چســب به دقت ان را روی پریز برق پوشش‬ ‫دهید‪.‬‬ ‫ساخت‬ ‫عروسک‬ ‫با جوراب‬ ‫وسایل مورد نیاز‪:‬‬ ‫‪ .1‬مقداری پودر دانه درشــت رختشویی را داخل تنگ شیشه ای‬ ‫بریزید‪.‬‬ ‫‪ .2‬چند مجسمه ریز کریستمس را داخل تنگ قرار دهید‪.‬‬ ‫‪ .3‬داخل یک تنگ کوچک تر نیز مقداری پودر ریخته و درون ان‬ ‫نیز تعدادی مجسمه کوچک قرار دهید‪.‬‬ ‫‪ .4‬تنگ کوچک تر را باالی تنگ بزرگ تر قرار دهید‪.‬‬ ‫‪ .5‬یک کاله کوچک مشکی را با روبان پاپیونی و برگ مصنوعی‬ ‫کاج تزیین کرده و روی تنگ کوچک تر قرار دهید‪.‬‬ ‫‪96‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫یک لنگه جوراب رنگی‬ ‫روبان و گل سر کوچک برای تزیین‬ ‫نخ کاموا‬ ‫پنبه‬ ‫محلول خوشبو یا اسطوخودوس‬ ‫مراحل ساخت‬ ‫ابتدا جوراب را بر عکس کنید‪.‬‬ ‫حدود ‪ ۵-۴‬ســانت از قسمت انگشتان به طرف پاشنه را برش زده و بعد قسمت های‬ ‫برش داده شده را بدوزید‪.‬‬ ‫جوراب را بر گردانید و با پنبه و اسطوخودوس یا محلول خوشبو کننده داخل ان را پر کنید‪.‬‬ ‫قسمت پایین جوراب را با قیچی بریده و از چهار طرف زیر عروسک را کامل بدوزید‪.‬‬ ‫در مرحله بعد دور تا دور زیر گوش ها را کوک زده ان را بکشید تا کام ً‬ ‫ال جمع شود‪.‬‬ ‫سپس دهان و چشم های عروسک را با نخ کاموا شکل دهید‪.‬‬ ‫جـــدول‬ ‫‪ÁÁ‬افقی‬ ‫‪.1‬نامقدیمقندهار‪،‬تداخل‬ ‫‪.2‬ازادگان‪،‬واحدپولاسترالیا‪،‬حمله‬ ‫‪.3‬دارویمالیدنی‪،‬پرستو‪،‬حسد‬ ‫‪.4‬حیوانوحشی‪،‬قطبمثبتجریانبرق‪،‬مرتجع‪،‬موسسه‬ ‫علمیکشوردرزمینهسلول هایبنیادین‬ ‫‪ .5‬زردی‪ ،‬فریزر‪ ،‬یال اسب‬ ‫‪ .6‬ابزار احتیاطی‪ ،‬رهبر و پیشوا‪ ،‬خوراک کفش‬ ‫‪ .7‬خراب و ویران‪ ،‬ظرف ابخوری‪ ،‬نام قدیم شهر فسا در‬ ‫استانفارس‬ ‫‪.8‬دورانجوانی‪،‬دورکردنازپیشخود‪،‬اصطالحمخابراتی‬ ‫‪ .9‬اتش عرب‪ ،‬مرکز ویتنام‪ ،‬اصنام‬ ‫‪ .10‬فرق سر‪ ،‬از روی قصد‪ ،‬پایان و انتها‬ ‫‪.11‬کشندهبی صدا‪،‬کنجدکوبیده‪،‬کیسهزر‬ ‫‪ .12‬شترمرغ امریکایی‪ ،‬مایع حیات‪ ،‬تیره و تار‪ ،‬گل سرخ‬ ‫‪ .13‬نماز در وقت‪ ،‬سالح درویش‪ ،‬یکان‬ ‫‪.14‬نقاب‪،‬فلزسکه زنی‪،‬جادوگرتاریخی‬ ‫‪.15‬شبیهیکدیگر‪،‬فیلسوفالمانی‬ ‫‪ ÁÁ‬عمودی‬ ‫‪ .1‬راب‪ ،‬سجل‬ ‫‪ .2‬از نام های پیامبر اکرم‪ ،‬حریر‪ ،‬تا زمانی که‬ ‫‪.3‬زنگچهارپایان‪،‬ناگهانی‪،‬سازمانفضاییامریکا‬ ‫‪.4‬ردیاب‪،‬مظهرروشنایی‪،‬هوایمتحرک‪،‬شهرجشنواره‬ ‫‪.5‬واحدسطح‪،‬روبند‪،‬فرشتهمغضوب‬ ‫‪.6‬چرم فروش‪،‬ثابتوبی حرکت‪،‬ریسمان‬ ‫‪.7‬اموختنیلقمان‪،‬درحالزاری‪،‬بیماریسگی‬ ‫‪ .8‬کیسه کش حمام‪ ،‬پیش نویس‪ ،‬اصطالحی در ورزش‬ ‫کشتی‬ ‫‪.9‬چاهفاضالب‪،‬امانت‪،‬زردانگلیسی‬ ‫‪.10‬فارسیقدیم‪،‬سفره‪،‬امکان پذیر‬ ‫‪.11‬مرتعش‪،‬خورجین‪،‬خودم!‬ ‫‪ .12‬نفس بلند‪ ،‬میدانی در تهران‪ ،‬بید‪ ،‬همت قوی‬ ‫‪.13‬اجراکننده‪،‬نامقدیمشهراصفهان‪،‬شرم‬ ‫‪.14‬شیرهانگور‪،‬پوست کن‪،‬موشخرما‬ ‫‪ .15‬نان کور‪ ،‬محرم اسرار‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪97‬‬ ‫‪98‬‬ ‫زیر و بم‬ ‫دورهجــدید| شماره‪36‬‬ ‫‪99‬‬ ‫‪100‬‬ ‫زیر و بم‬

آخرین شماره های ماهنامه زیر و بم

ماهنامه زیر و بم 41

ماهنامه زیر و بم 41

شماره : 41
تاریخ : 1398/09/02
ماهنامه زیر و بم 40

ماهنامه زیر و بم 40

شماره : 40
تاریخ : 1397/12/04
ماهنامه زیر و بم 39

ماهنامه زیر و بم 39

شماره : 39
تاریخ : 1397/07/01
ماهنامه زیر و بم 38

ماهنامه زیر و بم 38

شماره : 38
تاریخ : 1396/12/05
ماهنامه زیر و بم 37

ماهنامه زیر و بم 37

شماره : 37
تاریخ : 1396/11/01
ماهنامه زیر و بم 35

ماهنامه زیر و بم 35

شماره : 35
تاریخ : 1396/09/04
ثبت نشریه در مگ لند

شما صاحب نشریه هستید ؟

با عضویت در مگ لند امکانات متنوعی را در اختیار خواهید داشت
ثبت نام ناشر
لطفا کمی صبر کنید !!