ماهنامه زیر و بم شماره 33
ماهنامه زیر و بم شماره 33
ماهنامه زیر و بم شماره 33
نیوشا ضیغمی
برای رسیدن به اینجاییکه
هستم خیلی جنگیدم
زیروبم مجری خوشلباس ،مبینا نصیری
ِ
بخش زبان ذهنم
فعال است
گپ و گفتی با میالد ترابی ،اهنگساز و تنظیم کننده
خوانندگی برای خودم خیلی
جذاب نیست
شگفتیهای سرزمین کربال
گپی با زهرا فعلهگری ،مربی نینجوتسوی
بانوان ایران
یکی از مربیهایمان،
شهید مدافع حرم است
شب سینمای ایران در
جشنواره ونیز
صاحب امتیاز و مدیرمسئول :مجید اخشابی
دبیرتحریریه :نداکشاورز
زیرنظرشورای سیاست گذاری و سردبیری:
مجیداخشابی ،دکتر محمدرحیمی ،دکتر مجیدنعمانی،
فرزاداخشابی ،نداکشاورز
دبیرسرویس های فرهنگی ،هنری و مدیراجرایی:
شادی بلوطی
همکاران تحریریه:
حسن سرابادانی ،روناک یونسی ،مهدی سروری ،روشنک
هورفر ،محمد حسین کشاورز
گردشگری:
دبیرسرویس :رویاقربانی
امیراربابان ،کاپیتان امیرحسین مزینی فر
ادبیات:
منصوره میرفتاح ،یونس درونگی
سینما:
مژگان صدف زاد ،شادی بلوطی ،نداکشاورز ،مژده باقری،
سهند داداشی نسب ،مهسا حدادی ،گلساسادات بحری
با تشکراز فرزام شکاری ،شهنام صفاجو(مدیرروابط
عمومی سینما حقیقت) ،گروه سینمایی هنرو تجربه
هنرهای تجسمی:
شادی بلوطی
موسیقی:
فاروق ازادیان ،عرشیا روشن قلب ،محمدمعین بحیرایی،
زینب یزدی
با همکاری پایگاه خبری ،تحلیلی موسیقی زیرو بم
سالمت:
دکترمحمدرضا سرگلزایی ،دکترافسانه گودرزی ،دکتر
حمیدرضا علیزاده اطاقور ،علیرضا نورمحمدی
سرویس حقوقی
دبیر :احمد فتحی -رویا قربانی
سرویس ترجمه :مریم شاپوری
صفحه ارایی و گرافیک:
ندارضائی بدر
ویراستار :فرشته اخوان
سرویس عکس ،فیلم و تدوین:
دبیرعکس :مرضیه جعفری
امیرحسینعلیمحمدی،یاسمیناحمدی،ریحانه
رستمی،مهساجعفری،امیرعلیاحمدی،میالدبحرینیپور
عکس سرویس هنرهای تجسمی :شادی بلوطی
اموراینترنتی :سحر غربی ،سودابه پناهنده
روابط عمومی :رویا قربانی ،گندم احمدی تفرشی
امورمالی :گندم احمدی تفرشی
اموراداری :اکبراخشابی
تدارکات :یونس درونگی
بازرگانی و تبلیغات :رویا قربانی
امور مشترکین :رویاقربانی ،مریم پارسیان ،فرشته اخوان
چاپ و صحافی :هنرسرزمین سبز
شبکه توزیع :شرکت توسعه رسانه
33
ماهنامه فرهنگی ،هنری ،اجتماعی
دورهجدید•مهر • 1396شماره33
نشانی دفتر مجله :ضلع جنوب غربی پل میرداماد
پالک ،414واحد 12
تلفن88883315 :
پیامک1000088883315 :
www.zirobamonline.com
@zirobamonline
@zirobam
در این شماره می خوانید
سالم زندگی
8
وقتی «نوبل» به
«کوری» دچار شد
12
کاروانسرای مدور
20
جان سیاهان بر
پرده ی نقره ای
31
«اسکورسیزی» در پی کشف
هویت «جوکر»
31
عصر یخبندان : 5
دوره برخورد
جشن سینمای
ایران در ونیز
35
33
از زیبایی تا بادیگارد با نیوشا ضیغمی
برای رسیدن به
اینجایی که هستم
خیلی جنگیدم
36
با میالد ترابی ،اهنگساز و
تنظیم کننده
خوانندگی برای
خودم خیلی
جذاب نیست
56
جایزه ی یک عمر دستاورد جشنواره ونیز
تقدر ازدو بازیگر
امریکایی در هفتاد و
چهارمین جشنواره ونیز 42
زیروبم مجری خوش لباس ،مبینا
ِ
نصیری
بخش زبان ذهنم
فعال است
44
سرمقاله
هوالرئوف
6
بخت ازماها
جایزه ،قرعه کشی ،برنده ،التاری،
بخت ازمایی ،شانس و ...از جمله کلماتی
هستند که این روزها بسیار بیشتر از قبل
شنیده می شوند و جلب توجه می کنند.
این کلمه ها توانسته اند خیلی ها را غرق در
پول و به اصطالح خوشبختی کنند و خیلی ها
را در فقر امید و فقدان هایشان فرو ببرند.
نمی دانم چه سریست؟! همیشه کسانی که
ناامیدتر و ناموفق ترند و از پشتکار و اراده و توان
کمتری برخوردارند غالباً بیشتر متوصل به
شانس و برنده شدن و موفقیت های یک شبه
سیندرالیی و بدون زحمت می شوند.
کشف این راز خود می تواند سوژه تحقیق
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
و نگارش هزاران کتاب پرفروش باشد ،کما
اینکه بوده است.
ولی بهرحال ثابت شده است که معموال
افراد سرخورده ،جامانده و ناموفق اجتماع
بجز قابلیت های فردی و اتکا به استعدادهای
شخصی و درونی خود به یک کمک مافوق
تصور بیرونی و شانس رویایی و نجات بخش
خارج از حیطه اراده خود اعتقاد دارند که
همین باور باعث می شود دست از تالش و
پیگیری بشویند و فقط منتظر فرا رسیدن
لحظه ای شوند که یک دفعه دستی از راه برسد
و ناگاه انها را در خوشبختی و پول فرو ببرد
مهم قابل ذک ِر دیگر در این راستا
نکته ِ
اینست که شناسایی این ویژگی و خصلت که فراوانی کمی میان جامعه ندارد توسط برخی افراد هوشمند در حوزه
کسب و کار ،باعث شکل گیری روش مطمئن و کارامدی برای جذب مشتری بوسیله قرعه کشی شده است که در
خیلی از کشورها ازجمله کشور ما ،خوب که چه عرض کنم مثل حلوا جواب می دهد!
ناگفته نماند اینکه توقع داشته باشیم که برایمان از داخل یک پودر رختشویی و یا ماده پاک کننده یا نکننده یک
بنز و یا یک ویالی رویایی دربیاید هم برای خود هنریست و قابلیت ها و اهتمام بسیار می خواهد!!!
با نگاهی خاص می توان چنین پنداشت که این روش بسیار دوستانه ،مهربانانه و انسان مدارانه باشد...
همه جمع شوند ،کمک کنند ،پول بگذارند برای شخصی نیازمند و یا عالقه مند یک بنز بخرند و ثروت کالنی هم
به جیب کسی که زحمات برپا کردن این بساط را متحمل شده و قرعه می کشد ،بریزند! چقدر خوب و به به است!
تنها اشکالش که اگر وجود نداشت کل فرایند از کالس بهتر و موجه تری برخوردار می شد همان پودر یا سس
گوجه یا موارد مشابه است که اگر می شد حذف شود متشکرتر می شدیم.
ناگفته نماند بنده به هیچ وجه مخالف سیاست های تشویقی و یا جلب توجه مخاطب و یا مصرف کننده برای
استفاده از محصول ،خدمات ،فرایند اطالع رسانی و ...در قالبی مشتری مدارانه نیستم .توسعه بازار و افزایش رونق
دادوستد یقیناً بجز کیفیت محصول با وجود بازار رقابتی ،چاشنی های دیگری هم می خواهد و اساساً در این ازدحام
شلوغی عرضه ها و تقاضاها ،فریادهای تبلیغاتیست که می تواند مشتری را فرابخواند.
و
ِ
ولی بنظرم عادت و گرایش کل جامعه به سمت امید بستن به شانس و اتفاقی که در هر خرید و هر حرکت ساده
باید پشتش یک بنز خوابیده باشد و اگر چنین نباشد به درد نمی خورد ،کمی نگران کننده است!!!
اینکه باور کنیم بدون زحمت ،بدون سبقه و پیشینه ،بدون تالش ،بدون تحمل سختی ،بدون طی و گذر زمان
میشود در چشم برهم زدنی خود را از فرش به عرش پرتاب کرد قطعاً دل بستن به سرابیست که جز تشنگی و
فرسودگی بیشتر حاصلی ندارد!
گیریم نسل های فعلی و قبلی که ما و بزرگترهایمان باشیم با این شیوه بزرگ شده ایم و به ان عادت کرده ایم،
خردساالن و نوجوانان ما چه؟! انها هم باید سوار که نه غرق این موج ها شوند و زندگی شان را بر اساس شانس و بخت
و قرعه و اقبال استوار کنند؟!
به خاطر دارم حدود سال های اول انقالب که خردسال بودم بلیط های بخت ازمایی که از دوران قبل رایج و
مرسوم بود به طورکلی ممنوع شد که در نوع خود کار پسندیده ای بود ولی متاسفانه نشد که فریبندگی و اغواگری
این فرهنگ مخرب از ریشه زده شود و دوباره امروزه شاهدیم به طرق و اشکال گوناگون ،بخت ازمایی های مختلف
و فراوانی روح و جان پیر و جوان ما را قلقلک می دهد!
چه می شد اگر حداقل برای مدت کوتاهی بطورکل این گونه کلماتِ شانس ،قرعه کشی ،بخت ازمایی و ...از دایره
واژگانی و کاربردی اجتماعی خارج می شد تا حداقل نسل های اینده وقت و سرمایه شان را به خاطر توجه به احتمال
موفقیتی که بین صد میلیون نفر یک نفر را خوشحال می کند و بقیه را ناراحت ،تلف نکنند...
تا از بانک ها و موسسات گرفته تا فالفلی های سرکوچه بجای تخصیص هزینه های کالن تبلیغاتی ،قرعه کشی ها
و جایزه ها بیشترین جاذبه های خود را در کیفیت خدمات و رعایت حقوق مشتری و رفاه او جستجو کنند و البته
خیلی از موارد دیگر که می تواند برای جامعه منفعت های اساسی داشته باشد.
امید است حال که یقیناً امکان حذف این کلمات در فرهنگ ادبیاتی روزمره ما وجود ندارد ،نوع نگاه و برخورد
احاد جامعه با این کلمات و مقوله های مربوطه اندکی متعادل تر ،هوشمندانه تر ،منطقی تر و اینده نگرانه تر شود.
با احترام و ارادت
مجید اخشابی
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
7
اس َد َر َج ًه اِالَّ َح َط ْط َتنِی ِع ْن َد نَفْسِ ی ِم ْثلَ َها
اَللَّ ُه َّم َص ِّل َعلَى ُم َح َّم ٍد َو ال ِ ِه َو الَ ت َْر َف ْعنِی فِی ال َّن ِ
بار خدایا ،درود بفرست بر محمد و خاندانش و هر گاه مرا در نظر مردم به درجتى فرا مىبرى به همان قدر در نفس
خود خوارم گردان
ِث ل ِی ِع ّزا ً َظاهِرا ًاِالَّ اَ ْح َدثْ َت ل ِی ِذل َّ ًه بَا ِط َن ًه ِع ْن َد نَفْسِ ی بِق ََد ِر َها
َو الَ ت ُْحد ْ
و هر گاه مرا به عزتى اشکار مى نوازى به همان قدر در نفس خود ذلیل گردان.
ال ُم َح َّم ٍد
اَللَّ ُه َّم َص ِّل َعلَى ُم َح َّم ٍد َو ِ
بار خدایا ،درود بفرست بر محمد و خاندانش
َو َم ِّت ْعنِی ب ِ ُه ًدى َصال ٍِح الَ اَ ْست َْبد ُِل ب ِ ِه َو َط ِری َق ِه َح ٍّق الَ اَ ِزیغُ َع ْن َها َو ن ِ َّی ِه ُرشْ ٍد الَ اَشُ ُّ
ک فِی َها
و مرا به راه شایسته هدایت راه بنماى و چنان کن که راه دیگرگون نکنم ،و طریق حق پیش پاى من بگشاى و چنان
کن که به راه باطل نگرایم ،و نیتى صوابم ده و چنان کن که در ان تردید روا ندارم،
ک َق ْب َل اَ ْن یَ ْسبِقَ َم ْقت َ
ان َفا ْقبِضْ نِی اِل َ ْی َ
ان ُع ُم ِری ب ِْذل َ ًه فِی َطا َعت َ
ُک اِل َ َّی
ان ُع ُم ِری َم ْرتَعاً ل ِلشَّ ْی َط ِ
ِک َفاِ َذا َک َ
َ َع ِّم ْرن ِی َما َک َ
اَ ْو یَ ْست َْحک َِم َغضَ ُب َ
ک َعلَ َ
ی
و عمر مرا دراز نماى و چنان کن که در طاعت تو به سر شود و چون مرتع عمر من چراگاه اهریمن گردد ،پیش از
انکه خصومت تو بر من تازد یا خشم تو مرا به سر در اندازد ،جان من بستان.
اب ِمنِّی اِالَّ اَ ْصلَ ْح َت َها َو الَ َعائ َِب ًه اُ َون َُّب ب ِ َها اِالَّ َح َّس ْن َت َها َو الَ اُ ْک ُرو َم ًه ف َِّی ن َاق َِص ًه اِالَّ اَت َْم ْم َت َها
اَللَّ ُه َّم الَ ت ََد ْع خَ ْصلَ ًه تُ َع ُ
اى خداوند ،هر خصلت بد که در من است به صالح اور و هر زشتى که با من است و موجب نکوهش من ،به زیبایى
بدل نماى و هر کرامت کمال نایافته که در من است کامل فرماى.
صحیفه یسجادیه،دعایمکارماالخالق،فرازسوموچهارم
8
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
وقایعشگفتیکهباید
درموردسرزمینکربالبدانید
.1اسامیمختلفکربال
کربال با فاصله 150کیلومتری از جنوب غربی پایتخت شهر بغداد
و در صحرایی در ناحیه غربی ساحل فرات قرار دارد که بعد از واقعه
کربال ،به این اسم نامیده شد .قبل از اینکه این واقعه رخ دهد ،یکی
از نام های این شهر« ،طف الکربه» ،به معنی لطافت یا زمین لطیف
بود .برخی نیز می گویند که این کلمه از ایرانی ها سرچشمه گرفته
و از ادغام دو کلمه «کار» و «باال» است که ترکیب هر دو کلمه،
«باالترینکار»معنیمی شود.
.2حدیث هاییدرموردسرزمینکربال
کربال،شهریبسیارکهناست.دوحدیثمشهوردربارهاندرذیل
ذکرشدهاست:
الف)حافظ بن کثیرنوشتهاستکهروزیفرشته اینزدپیامبر(ص)
نشست .پیامبر به ام سلمه (همسر پیامبر) فرمود« :ما یک میهمان
داریم ،تا زمانی که مشغول صحبت هستیم به کسی اجازه ورود
نده».درهمینلحظه،امامحسین(ع)کهدرانزمانکودکبودند،
وارد اتاق می شوند و به بغل پیامبر می روند .ان فرشته از حضرت
می پرسد« :ایا او را دوست داری»؟ پیامبر پاسخ می دهند« :بله».
سپسفرشتهمی گوید«:پیروانشما،درایندهاوراشهیدمی کنند.
اگر مایلید من می توانم به شما نشان دهم که او در کجا به شهادت
می رسد».پیامبر(ص)می فرمایندکهدوستدارندبدانندنوه شان
درکجابهشهادتخواهدرسید.فرشته،دست هایخویشراتکان
می دهدومقداریخاکقرمزمی اوردومی گوید«:اینمکانیاست
کهاوبهشهادتخواهدرسید».پیامبرمقداریازخاکرابرمی دارند
وبهام سلمهمی دهندواوخاکرادرشیشه ایمی ریزد.
ب)حضرتعلی(ع)هنگامعبورازسرزمینصفین(درهنگامجنگ
صفین) ،در زمین کربال توقف می کنند و از ابن عباس می پرسند:
«ابن عباس ،ایا چیزی از این سرزمین می دانی»؟ ابن عباس
می گوید« :چیزی نمی دانم» .حضرت علی (ع) می فرمایند:
«اگر در مورد ان اطالعی داشتی ،مانند من اشک می ریختی»
و بعد از ان ،حضرت به شدت گریستند تا اشک هایشان
محاسنشان را خیس نمود؛ سپس فرمودند« :ان ها
در اینجا (کربال) فرود می ایند ،چادرهایشان را
برپا می کنند و خونشان در اینجا ریخته
می شود .گروهی از جوانان خاندان
حضرت محمد (ص) در اینجا
قتل عاممی گردند.
حضرتجبرئیل(ع)
خاک اینجا را به
من نشان داده
است».
محمدحسین کشاورز
.3ساختنمقبره ها
در سال 61هجری ،بعد از شهادت امام حسین (ع) ،مردم بنی اسد
دستبه کارشدندواجسادمقدسامامحسین(ع)ویارانشانرادفن
نمودند و بعد از ان ،سازه اولیه مقبره ایشان به مرور توسط فرمان
حاکمان ان دوران ها بازسازی شد .منتصر ،سلیمان قانونی ،سید
طباطبایی و شاه اسماعیل صفوی ،از جمله بازسازان مقبره بودند.
با هر نگاه اجمالی به این مقبره ها ،به هر عزاداری احساس ارامش
واقعیدستمی دهد؛امااگرکسیمکان هایمقدسکربالراباچشم
دلببیند،قطعاسعادتدستیابیبهارامشابدیراکسبمی کند.
.4حضورامامحسین(ع)درکوفهبرایهدایت،نهجنگ!
امام حسین (ع) برای راهنمای و هدایت مردم به کوفه فرستاده
شدند نه برای جنگ .مردم کوفه به امام گفتند که ما توسط خلیفه
زمان،یزید،موردظلمواقعشده ایمونیازبهکمکشماداریم.
.5حضرتمسلم بن عقیل،اولینشهیدکربال
او توسط امام حسین (ع) با پیغامی به نزد مردم کوفه فرستاده شد و
سپستوسطافرادیزیدبهشهادترسید.
.6امامحسین(ع)هیچلشکریباخودبههمراهنداشتند
فقط72نفرازاعضایخانوادهوپیروانشانایشانراهمراهیکردند.
.7مالقاتامامحسین(ع)بایکشاعردرحینسفر
امام در حین سفر با شاعری برخورد کردند که از ایشان درخواست
کرد به کوفه نروند؛ زیرا مردم به طرف حکومت جذب می شوند و
ایشانرابهشهادتخواهندرساند.
.8امامحسین(ع)زمینکربالراخریدند
زمانی که امام به کربال رسیدند زمین کربال را خردیدند؛ زیرا
می دانستند که اینجا ،اخرین مکانی است که در ان استراحت
می کنند.
.9بازگشت ُحرنزدامامحسین(ع)
مردیکهاماموخانواده اشراازدسترسیبهابمنعکردهبود،شب
قبلازجنگ،نزدامامبازگشتوتقاضایبخششنمودوجانشرادر
راهامامحسین(ع)فداکرد.
.10کوچک ترینشهیدکربال
کوچک ترین شهید کربال ،حضرت علی اصغر (ع) بود .او فقط 6ماه
داشت و توسط تیر زهرالودی که برای کشتن اسب های وحشی
استفادهمی شد،بهشهادترسید.
.11تنهامردبازماندهدرکربال
تنهامردبازماندهازجنگکربال،حضرتامامزین العابدین(ع)بودند.
ایشان به دلیل بیماری در جنگ شرکت نداشتند و با سایر زنان
خانوادهامامحسین(ع)اسیرشدند.
.12امامحسین(ع)،اخرینشهیدکربال
امام حسین (ع) اخرین شهید کربال بودند که سرشان از بدن جدا
شدوتوسطسربازانیزیددرسراسرزمینکربالبهگردشدرامد.
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
9
سالم
زندگی
تنظیم و گفتگو :روشنک هورفر
10
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
خودتان را معرفی کنید و بگویید چه مدتی از زمان
گفتنمجدد«سالمبهزندگی»تانمی گذرد؟
بهمن هستم 42 ،ساله از تهران .نزدیک به شش سال
استکهپاکم.متاهلوداراییکفرزندهستم.
اولینبارچطوربهمواددسترسیپیداکردید؟
ازطریقدایی امکهفاصلهسنیکمیبامندارد.
مهم تریندالیلشمابرایگرایشبهمواد؟
دلیل خاصی وجود نداشت؛ ولی چون با دایی ام خیلی
صمیمیبودموبهاواطمینانداشتمبرایاولینمصرف
شک نکردم؛ اما بعد از ان دیگر خودم خواستم چون
فکر کردم گم شده ام را پیدا کردم ،به من شخصیت
می دادوحالخوبیپیدامی کردم.
شما چه موادی استفاده کردید و چه مدتی گرفتار
بودید؟
خوشبختانه من فقط مواد سیاه (تریاک) و سبز
(حشیش) مصرف کردم و هیچ وقت جرئت اشنایی با
مواد دیگری را نداشتم .تقریبا به مدت 15سال مصرف
کردمکه8سالانبهاجباردرمصرفبودم.
نقش اطرافیان در گرایش شما به مواد چقدر بوده
است؟
اطرافیان تاثیری در مصرف من نداشتند؛ چون در
خانواده پدری ام کسی مصرف کننده نبود و از طرف
خانواده مادری برعکس بود و همیشه تصور می کردم
کهخانوادهپدری امچیزینمی فهمند.
بیماری اعتیاد چه تاثیری در زندگی شخصی و
اجتماعیشماداشت؟
تاثیر بیماری اعتیاد در زندگی من هنوز هم باقی
است؛ اما مصرف مواد مخدر در زندگی باعث بسیاری
از بدبختی هایم شد؛ ازجمله طرد شدن از خانواده
و دوستان .الزم به ذکر است که من به دلیل داشتن
بیماری اعتیاد دچار مصرف مواد مخدر شدم ،نه اینکه
بهواسطهمصرفموادمخدردچاربیماریاعتیادشوم.
در زمان مصرف به اعتیاد اگاهی داشتید یا انکار
می کردید؟
در ان زمان فکر می کردم به واسطه مصرف مواد مخدر
دچار اعتیاد شده ام و هر زمان که بخواهم می توانم
ترککنم؛ولیبعدهامتوجهشدمبهاینسادگی هاهم
نیست.
هزینهتهیهموادراچطوربه دستمی اوردید؟
به وسیله کار کردن؛ اما به خانواده و اطرافیانم بسیار
خسارتمی زدم.
چهاتفاقیموجبشدکهتصمیمبهترکبگیرید؟
این اتفاق به یکباره حادث نشد ،طی یک فرایند و به
مرور اتفاق افتاد و من متوجه شدم که برای مصرف
مواد مخدر اجبار دارم و مجبورم هر کاری انجام بدهم.
از همان زمان از خودم متنفر شدم و همیشه دلم
می خواست که اتفاقی بیفتد تا بتوانم ترک کنم .البته
دوبار قبل از اشنایی با انجمن ،قطع مصرف کردم که
دوامنداشت.
بعد از ترک چقدر و در چه مواقعی وسوسه برگشت
داشتید؟
تا قبل از اشنایی با اصول برنامه انجمن معتادان گمنام،
خیلیمواقعایناتفاقبرایممی افتادووسوسهداشتم؛
اما بعد از کار کردن ها و اشنایی با اصول انجمن ،این
اتفاق(وسوسه)خیلیکمبرایمپیشمی اید.
چندباراقدامبهترککردیدوموفقنشدید؟
قبل از انجمن ،دو مرتبه اقدام به ترک کردم که هر بار
حدود2تا3ماهپاکبودم.
طوالنی ترین زمانی که پاک بودید و دوباره برگشتید
چقدربود؟
3ماه.
احساستانبهخود،قبلوبعدازترکموادچطوربود؟
احساسات من در مورد خودم قبل از ترک و اشنایی
با برنامه خیلی بد بود و از خودم متنفر بودم؛ ولی بعد از
گذشت چندین سال ،امروز از درون نسبت به خودم
احساسرضایتدارم.
اهل مطالعه ،ارتباط با خدا ،فعالیت های هنری و غیره
قبلوبعدازمصرفبوده اید؟ارتباطمعنویتاچهحدی
بهماندگاریپاکیبه دستامدهکمککردهاست؟
یک چیزی که به من خیلی کمک می کند این است که
امروز متوجه شدم بیماری اعتیاد یعنی بی خدایی و
امروز همیشه می گویم باید به این شکل زندگی کنم
که یکی بود یکی نبود؛ یعنی وقتی خدا هست ،بیماری
وجودنداردووقتیازخداغافلمی شومتماموجودمرا
بیماریاعتیادفرامی گیرد.
چه اقداماتی در موسسات NAانجام می شود و تا چه
حدیعاملکمک کننده ایاست؟
کمکیکمعتادبهیکمعتاددیگریعنیدرکمتقابل،
همسانی و همدلی .فقط یک معتاد می تواند یک معتاد
دیگر را درک و به او کمک کند و این بزرگ ترین ارزش
درمانیاست.
رفتارجامعهوخانوادهباشمادرزمانمصرفچطوربود؟
طبیعتارفتارجامعهوخانوادهخوبنبودوهمیشههمه
ازمنفرارمی کردند،ازهمهسلب اطمینانکردهبودمو
هیچ کسی حاضر نمی شد به من اعتماد کند یا کارش را
بهمنبسپارد.
تجربه خود را چگونه در اختیار بیماران گرفتار اعتیاد
قرارمی دهید؟
بیماری اعتیاد خیلی فراتر از مصرف مواد مخدر است.
امروز با اگاهی و شناختی که از بیماری اعتیاد پیدا
کرده ام می توانم ان را در یک نقطه متوقف کنم و تمام
سعی خود را به کار گیرم تا من هم مثل یک انسان
معمولیزندگیکنم.
یک خاطره بد از زمان مصرف و یک خاطره خوب بعد
ازپاکی؟
خاطره بدی که از زمان مصرف دارم این است که مواد
مخدر با من کاری کرد که تنها در چاردیواری توالت
می توانستم احساس امنیت کنم و همین مسئله باعث
شد یکبار مواد مصرفی خود را از داخل کاسه توالت
برداشته و مصرف کنم؛ ولی امروز خاطرات زیادی دارم
که خوب هستند .من قبال به دوستی که زیاد مصرف
کرده بود و در کنار من چرت می زد گفته بودم سرت را
روی پای من بگذار و راحت بخواب و یکبار وقتی برای
پیام رسانی به مراکز نگهداری از بیماران اعتیاد رفته
بودم بعد از مدت ها او را دیدم که پاک شده بود و در
جلسه مشارکتش گفت که از همان زمان که من به او
گفتم بخواب ،تازه از خواب بیدار شده بود و حدود 6ماه
می شدکهپاکبود.
دنیایامروزشماچگونهاست؟
دنیای امروز من بسیار زیبا ،پر از عشق به اطرافیان،
دوستان بهبودی و خانواده ام است .امروز دنیا برای من
کامالابیوسبزوبسیارشیریناست.
کالماخر
ارزو می کنم تمام کسانی که امروز از بیماری اعتیاد
فعال رنج می برند نجات پیدا کنند و بتوانند به اجتماع
برگردند و زندگی تازه ای را شروع کنند ،همان طور
که من این راه را رفتم و امروز احساس خوبی دارم .در
پایان از تمام کسانی که در این راه به من کمک کردند
تشکرمی کنموازخداوندبسیارسپاسگزارموازشماو
دست اندرکارانمجلهوزینزیروبمهمتشکرمی کنم.
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
11
کتابخانه
ادبیات
وقتی «ن
وبل» به «کوری» دچار شد
«ژوزه ساراما
گو» در س
ال ۱۹۲۲در نزدیکی لیسبون ،در
خانواده ای از قشر ضع
یف جامعه به دنیا امد .تحصیالت
خود را تا مقطع دانشگاه
ادامه داد اما به دلیل فقر نتوانست
ایندورهرابهاتمامبرسا
ند.سپسدریکاهنگریمشغول
به کار شد تا بتواند به صو
رت پاره وقت به تحصیالت خود
ادامه دهد .اولین رمان ژ
وزه ساراماگو «کشور گناه» نام
داشت .سبک ساراماگو
تخیل و تاریخ و انتقاد است ،که به
دلیل این ویژگی ها برخی
او رت به نویسندگان امریکای
التین به ویژه «گابریل
گارسیا مارکز» شبیه می دانند؛ اما
ساراماگو منکر این شبا
هت بوده و بر این عقیده است
که بیشتر از «سوانس» و
«گوگول» تاثیر پذیرفته است.
ساراماگو در سال ۱۹۹۸
موفق به دریافت جایزه ی نوبل
ادبیات شد .در این شم
اره به معرفی دو کتاب ارزشمند
وی خواهیم پرداخت.
شنهاد اول
پی
عنوان کتاب :کوری
نویسنده :ژوزه ساراماگو
مترجم :محمدصادق سبط الشیخ
انتشارات :میرسعیدی فراهانی
14
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
«کوری» یک حکایت اخالقی است و پیام های بسیاری به
مخاطب می رساند .از نکات جالب توجه این کتاب در این است که
قهرمان ها به صورت صفت یاد می شوند و هیچ کدام از شخصیت های
داستان اسم ندارند .کوری داستان معنوی ،از کوری سفید و تابناک
است ،نه کوری سیاه و تاریک؛ که در تمام شهر شیوع پیدا کرده
و اپیدمی وحشتناکی ایجاد می کند .ساراماگو در کوری ،نابینایی
یا به قول نویسنده «کوری» تعهد و باور عمیق خود را به عدالت
اجتماعی ،احترام به خرد و عقل سلیم ،همراه با تزکیه روح و سالمت
جسم ،که تنها ضمانت پایدار ماندن هر جامعه ای است ،را در قالب
یک رمان شگفت انگیز ارائه می دهد .کوری در سال ۱۹۹۵میالدی
منتشر شد .ساراماگو می گوید« :این کوری ،کوری واقعی نیست،
تمثیلی است از کور شدن عقل و فهم انسان .ما انسان ها عقل داریم اما
ِ
ترافیک یک چهارراه
اغلب اوقات عاقالنه رفتار نمی کنیم ».داستان از
اغاز می شود .راننده ی اتومبیلی به ناگاه دچار کوری می گردد .به
فاصله ی اندکی از این اتفاق ،افراد دیگری که همگی از بیماران یک
چشم پزشک اند ،دچار کوری می شوند .پزشک با معاینه ی چشم انها
درمی یابد که چشم این افراد کام ً
ال سالم است ،اما انها هیچ چیز
نمی بینند .اما انچه وضعیت را عجیب تر می کند نوع کوری است.
این بیماران به جای سیاهی ،به کوری سفید مبتال شده اند .دیری
نمی پاید که چشم پزشک نیز به کوری دچار می شود...
ادبیات
نهاد دوم
پیش
عنوان کتاب :بینایی
نویسنده :ژوزه ساراماگو
مترجم (ها) :سید حبیب گوهری راد -بهاره پاریاب
انتشارات :رادمهر
«بینایی» رمانی است که در واقع در ادامه ی رمان کوری به تحریر در امده است.
این رمان در سال ۲۰۰۴به زبان پرتغالی و در سال ۲۰۰۶به زبان انگلیسی منتشر
شد .داستان این رمان از یک روز بارانی در یک حوزه اخذ رای شروع می شود.
بعدازظهر است و هنوز هیچ کس برای دادن رای به حوزه نیامده است .مسئولین
حوزه با نگرانی افراد خانواده خود را به حوزه فرامی خوانند ،اما گویا کسی قصد
رای دادن ندارد؛ اما به ناگاه حوزه شلوغ می شود .مردم ،مصمم و شتابان ،به حوزه
رای گیری می ایند و رای خود را به صندوق می ریزند .فردای ان روز شمارش ارا
اغاز می گردد .نتیجه باورنکردنی است :بیشتر مردم رای سفید به داخل صندوق
ازان خود کرده اند.
ریخته اند و احزاب تنها مقدار کمی از ارا را ِ
رئیس جمهور و دولت ،انتخابات را باطل اعالم می کنند و دوباره فراخوان برای
انتخابات مجدد می دهند .رئیس جمهور در تلویزیون ظاهر می شود و از مردم
می خواهد سرنوشت خود را با رای دادن رقم بزنند .انتخابات مجدد برگزار می شود،
ولی این بار نتیجه بدتر است .تعداد رای های باطله سفید افزایش می یابد!...
15
شاعرانه
اسمانش را گرفته تنگ در اغوش
ابر با ان پوستین سرد نمناکش
باغ بی برگی
روز و شب تنهاست ،
با سکوت پاک غمناکش
ساز او باران ،سرودش باد
جامه اش شوالی عریانی ست
ور جز اینش جامه ای باید ،
بافته بس شعله ی زر تا ِر پودش باد
گو بروید یا نروید ،هرچه در هر جا که خواهد یا نمی
خواهد
باغبان و رهگذاری نیست
باغ نومیدان ،
چشم در راه بهاری نیست
گر زچشمش پرتو گرمی نمی تابد
ور به رویش برگ لبخندی نمی روید
باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست ؟
داستان از میوه های سر به گردون سای اینک خفته
در تابوت پست خاک می گوید
باغ بی برگی
خنده اش خونی است اشک امیز
جاودان بر اسب یال افشان زردش می چمد در ان
پادشاه فصل ها پاییز
مهدی اخوان ثالث (م -امید)
16
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
سهراب سپهری
خانه دوست کجاست؟
در فلق بود که پرسید سوار
اسمان مکثی کرد
رهگذر شاخه نوری که به لب داشت
به تاریکی شن ها بخشید و به انگشت
نشان داد سپیداری و گفت
نرسیده به درخت
کوچه باغی است که از خواب خدا
سبزتر است
و در ان عشق به اندازه پرهای صداقت ابی است
میروی تا ته ان کوچه
که از پشت بلوغ سر به در می ارد
پس به سمت گل تنهایی می پیچی
دو قدم مانده به گل
پای فواره جاوید اساطیر زمین می مانی
و تو را ترسی شفاف فرا می گیرد
در صمیمیت سیال فضا ،خش خشی می شنوی:
کودکی می بینی
رفته از کاج بلندی باال
جوجه بردارد از النه نور
و از او می پرسی
خانه دوست کجاست؟
می تراود مهتاب
می درخشد شب تاب
نیست یک دم شکند خواب به چشم کس و لیک
غم این خفته ی چند
خواب در چشم ترم می شکند
نگران با من استاده سحر
صبح می خواهد از من
کز مبارک دم او اورم این قوم به جان باخته را
بلکه خبر
در جگر لیکن خاری
از ره این سفرم می شکند
نازک ارای تن ساق گلی
که به جانش کشتم
و به جان دادمش اب
ای دریغا به برم می شکند
دست ها می سایم
تا دری بگشایم
بر عبث می پایم
که به در کس اید
در و دیوار به هم ریخته شان
بر سرم می شکند
می تراود مهتاب
می درخشد شب تاب
مانده پای ابله از راه دراز
بر دم دهکده مردی تنها
کوله بارش بر دوش
دست او بر در،می گوید با خود:
غم این خفته ی چند
خواب در چشم ترم می شکند.
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
نیما یوشیج
17
18
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
گرگ باران دیده
حرف خود را به کرسی نشاندن
در قدیم رسم بر این بوده پس از اینکه در
مجلس خواستگاری و بله برون خانواده
عروس و داماد به نتیجه می رسیدند
و خانواده داماد انچه را که خانواده
عروس میخواستند و شرط میکردند
را می پذیرفتند ،عروس را بزک کرده
بر کرسی می نشاندند که جای مهتران
و بزرگان بود ،و او را در محله و ابادی
می چرخاندند .نشستن عروس بر کرسی و
نمایش او به این شکل در کوی و برزن به
این معنا بود که خانواده عروس توانستند
درخواستهای خود را به خانواده داماد
بقبوالنند .از این رو این اصطالح رفته
رفته به شکل ضرب المثل درامد و در
معنای توانایی اثبات فردی برای حرف و
عقیده اش به کار برده میشد.
عالمه دهخدا در مورد این مثل اینطور مینویسد :گرگ بچه از باران می ترسد،
وقتی باران میاید از خانهاش بیرون نیامده و صبر میکند تا باران بند اید .حتی
اگر به شدت گرسنه باشد .اما وقتی گرگی بیرون از خانه باشد و باران بگیرد ،اگر
که احساس کند از ان ضرری به او نمیرسد ،دلیر شده و دیگر ترسی از باران به
دل راه نمی دهد .اما انچه که از عبارت «گرگ باران دیده» بر می اید ،نه گرگ بچه
که گرگ بزرگی است که در بیابانها به دنبال طعمه باشد .محمدحسین بهرامیان
عضو هیات علمی دانشگاه البته معتقد است که در تمثیل حاضر محتملتر است
که «گرگ باالن دیده» باشد« .باالن» به معنای تله و دام است و اگر این طور باشد
از این مثل اینگونه برمی اید که گرگ یک بار در دام و تله ای افتاده و از ان رسته
است ،و این رها شدن از چنگ دام تجربه ای ارزشمند برای اوست و دیگر گرفتار
نمیشود.
«بزنم به تخته!»
اصطالح «بزنم به تخته» یا «بزن به تخته» اشاره به نوعی خرافه دارد که فردی
برای دوری از بدشگونی قضا و قدر و یا دور شدن از چشم و نظر بد به تکه ای چوب
یا تخته می زند .این اتفاق به خصوص زمانی رخ میدهد که یک اتفاق خوب برای
ان فرد بیفتد و به مراد دلش برسد و یا تعریف و تمجیدی از خود بکند یا بشنود.
در گذشته در بسیاری از مناطق دنیا مردم بر این اعتقاد بودند که خداوند درون
درخت زندگی میکند .با این وصف درخت برای انها از ارزش باالیی برخوردار
بود .به همین خاطر بتهای خود را چوبی می ساختند و وقتی که به مشکلی بر
میخوردند ،به ان درخت دست میزدند و یا به بت های چوبیشان ضربه میزدند تا
به قول خودشان خدا را بیدار کنند و از او بخواهند تا ایشان را در برابر سختی ها
و مشکالت و بالیا مراقبت نماید .از این رو امروز هم مردم به شکلی خرافی برای
دورماندن از اتفاقات بد و چشم زخم ،به چوب و تخته ای می زنند تا به این طریق
ان بال را از خود دور کنند .این اتفاق در برخی از کشورها هم رایج است ،از جمله
در اسپانیا که مردم وقتی با یک گربه سیاه و یا عدد سیزده روبرو می شوند ،قطعه
چوبی را لمس میکنند تا نگرانی ها و شومی ها از انها دور شود.
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
19
کاروانسرای مدور
تنها کاروانسرای دایره شکل ایران یکی از ۹۹کاروانسرای ساخته
شده در زمان شاه عباس در ایران است که در شهرستان مهریز در جاده
۶۰کیلومتری جاده فعلی یزد به کرمان می باشد و زمان ساخت ان
همزمان با حمام گنجعلی خان در کرمان است.
در منابع تاریخی امده که این بنا به دستور زین الدین گنجعلی خان
ریگ حاکم کرمان و به امر شاه عباس صفوی در قرن 10هجری قمری
ساخته شده است که محل استقرار تفنگچیان و مستحفظان بوده است.
متاسفانه کتیبه ای که بیانگر قدمت این بنای تاریخی است به سرقت
رفته است اما به احتمال زیاد این اثر در سالهای ۹۹۶تا ۱۳۰۸هجری
قمری و در زمان شاه عباس صفوی ساخته شده است و در ۲۸مرداد
۱۳۵۱به شماره ثبت ۹۲۶به عنوان یکی از اثار ملی ثبت شده است.
مرمت این اثر در سال ۱۳۸۰توسط برادران امامی صورت گرفت و در
سال ۱۳۸۲شروع به فعالیت کرد.این ابنیه توسط یونسکو به جهت حفظ
کاربری و رعایت مصالح اولیه تنها اثر دارای جایزه مرمت ابنیه تاریخی
ایران در سال ۲۰۰۶است.
این کاروانسرا توسط موسسه معروف گردشگری استرالیایی "النلی
پالنت" به عنوان یکی از ۵سایت برتر تاریخی و گردشگری ایران در کنار
تخت جمشید،میدان نقش جهان،بافت یزد و روستای گرمه است.
همچنین توسط انتشارات تالتر انگلستان به عنوان یکی از ۱۰۱هتل
برتر جهان در سال ۲۰۰۹انتخاب شده است.
رباط زین الدین از شاهکارهای معماری دوره صفویه است؛ بنایی
اجری با دیواره های بلند که به صورت کامال قرینه ساخته شده است.
22
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
این بنا از بیرون مدور و از داخل ۱۲ضلعی و مساحت ان حدود ۱۵۰۰
متر است.
گرداگرد رباط را ۵برج به صورت نیم دایره احاطه کرده است و حیاط
مرکزی شامل ۱۲ضلع است که اطراف ان را شاه نشین،اطاق ها و اصطبل
ها فراگرفته است که نمای ان بیشتر با اجر است.
در این طراحی به شماره های یک و پنج و ۱۲توجه شده و به همین
دلیل مورد توجه مذهب شیعه جعفری هم قرار گرفته است.
در اطراف صحن رواق های سکوداری وجود دارد و در هر رواق اتاق
هایی مشابه دیده می شود.
در طرفین هشت ورودی و پشت اتاق ها،راهرو های وسیع و طوالنی
وجود دارد که اصطبل بوده است.
در بخش شمالی رباط هم اتاق هایی است که گویا شاه نشین عمارت
بوده که با گچ اندود شده است.
در دو سوی حیاط هم پله هایی نیز موجود است که گردشگران
میتوانند بر روی ان بنشینند و اسمان را رویت نمایند .
اب مورد نیاز این کاروانسرا از چشمه تامین می شده است.
طبق اسناد تاریخی محلی در این کاروانسرا برای امانات نیز در نظر
گرفته شده بود .مردم اشیا و اموال ارزشمند و قیمتی خود را به این مکان
می سپردند تا از اسیب به دور باشند .از این رو شاید به توان اولین بانک
تاریخ را به یزد و کاروانسرای مدورش نسبت داد.
در پایان الزم به ذکر است؛برای رصد ستارگان و لذت دیدن اسمان با
چشم غیر مسلح این کاروانسرا بهترین گزینه در کویر است.
ناشناخته های «خرانق»
روستای تاریخی خرانق در شمال یزد و در ۵۰کیلومتری
شهرستان اردکان و در مسیر جاده اردکان به طبس قرا ر گرفته
است .وجود معادن سنگ اهن چادرملو ،اورانیم ساغند ،باریت،
روی و گرانیت و همچنین منطقه حفاظت شده دره انجیر با وجود
حیواناتی چون کل ،بز ،میش ،قوچ ،گربه وحشی ،سیاهگوش،
یوزپلنگ و هوبره این منطقه را خاص و مورد توجه ساخته است.
روستای خرانق در ناحیه کوهستانی استان یزد واقع شده است و
هوای بسیار خنکتری نسبت به یزد دارد.
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
23
قلعهخرانق
قلعه خرانق با قدمت عصر ساسانی و حدود ۱۸۰۰سال پیش و
با وسعت ۱/۱هکتار به عنوان یکی از بزرگترین قلعه های مسکونی
روستایی استان یزد به شمار می رود .این قلعه تاریخی ،یکی از معدود
قلعههای جهان هست که در ان خانههای دو و سه طبقه وجود دارد که
حدود ۸۰خانه در این قلعه به این سبک تعبیه شده است .در گذشته
دور تا دور قلعه را خندق های عمیقی محاصره کرده بودند تا ساکنان از
یورشدشمناندرامانبمانند ۶.برجنگهبانیشاملیکبرجدرشمال
ودومیدرجنوبغربیقلعهوچهاربرجدیگرهمدرجبههغربیبهبدنه
ی قلعه متصل هستند و چهار دروازه به نامهای دروازه باال ،پایین ،رضا
خان سرداری و خالو در اطراف ان قرار دارند .دیوارهای خشتی و گلی و
سقفگنبدیوگهوارهایازتیرهاییازجنسحصیرهایالیافی،چوب
و پوشال هنر دست سازندگان را به تصویر می کشند .مخلوط خاک
و اهک برای مسطح نمودن کف اتاق ها ،مالت کاهگل برای روکاری
سطوح بیرونی ساختمان ها و گچ برای تزیین دیوار اتاق ها ،تاالرها و
ایوانهابهکاررفتهاست
وجودحصارهایمستحکمجهتحفظامنیتومسیرهایپیچدر
پیچبرایغافلگیرکردندزدانوراهزنانبودهاستچنانکهیکیازکوچه
ها،بهنامکوچهگرگشناختهمیشدهاستکهبرایمقابلهبادزدانانها
را به این کوچه می کشاندند و سپس به انها حمله می کردند .این قلعه
روستایی در قرن چهارم هجری دومین منزلگاه کاروانیان مسیر یزد به
خراسانبودهاستوازتاریخ ۲۴اسفند ۱۳۸۳باشمارهیثبت۱۱۵۰۹
درفهرستاثارملیایرانقراردارد.
کاروانسرایخرانق
درروستایخرائقکاروانسراییاستکهقدمتانبهدورهساسانی
برمیگردد.بهجهتتخریبحاصلازگذشتزمانبهفرمانمحمدولی
میرزا فرزند فتحعلی شاه مرمت شد و به کاروانسرای شاهزاده شهرت
یافت .این کاروانسرا به شکل کاروانسراهای دشتی یک طبقه بوده و
دارای یک حیاط مرکزی است که اتاق ها و صفه هایی با سقف های
قوسی ،دور تا دور ان قرار دارند .چهار تیمچه ( کاروانسرای کوچک ) در
ان وجود دارد که سه تای انها دارای سقف و یکی بدون سقف می باشد.
24
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
سقفاغلبصفهها(تاالرهاوفضاها)نوکتیزوشیبداروبامهامسطحوکم
شیب درنظرگرفته شده اند .سقفهای فضاها و اتاقهایبزرگ قوس شکل
هستند در حالی که سقف تیمچه ها با اجر پوشیده شده است .یکی از نکات
جالباینفضاهاایناستکهاگردروسطتیمچهپایخودرابرزمینبکوبید
صدا تا چند لحظه در سقف گنبدی ان می پیچد .در تاریخ ۳اسفند ۱۳۷۷
باشمارهیثبت۲۲۳۸بهعنوانیکیازاثارملیایرانبهثبترسیدهاست.
حمامخرانق
حمام تاریخی خرانق در دوره ی قاجار ساخته شده که در کاروانسرا و
در نزدیکی کشت زار واقع شده است .برای دسترسی سهل تر حمام به اب
قنات ان را در سطحی پایین تر از قلعه و باالتر از سطح متوسط روستا ساخته
اند که با این هوشیاری فاضالب حمام به زمین های اطراف قلعه هدایت می
شودوگود ساختن ان از اتالفگرمانیزجلوگیریمیکند.همچنین تامین
نور حمام از روزنه های کوچک سقف تامین شده است .دیوارهای حمام از
اجرهایبسیارضخیمساختهشدهوپوششسقفنیزازاجرهایابانباری
به صورت سقف های گنبدی می باشد .این حمام به دو بخش حمام کوچک
وحمامبزرگتقسیممیشودکههردودارایتماماجزایحمامکاملایرانی
همچونورودی،هشتی،سربینه،میاندر،بینه،خزینه،تون،گرمخانهوگلخن
هستند .حمام کوچک مخصوص زنان بوده و حمام بزرگ از صبح تا شب در
اختیاربانوانقرارداشتهاستو ازشبتاصبحاقایانازاناستفادهمیکردند.
در اواخر دوره ی پهلوی با تعطیل شدن خزینه و کاشی شدن دیوارها و کف،
مشخصاتیکحمامنمرهرابهخودمیگیردتااهالیازاناستفادهکنند.این
اثردرتاریخ ۹اردیبهشت ۱۳۸۹باشمارهی ۸۵۵۲درفهرستاثارملیایران
قرارگرفتهاست.
پلخرانق
از حدود ۱۰قرن پیش در روستای خرانق پلی وجود داشته که هدف از
ساخت ان تنها انتقال اب از یک ساحل به ساحل دیگر رودخانه ی دوکالی
است.
اینپلبانامپلابراهنیزشناختهمیشودوعنوانقدیمیترینپلانتقال
اب در استان یزد است .سبک به کار رفته در ساخت ان ترکیبی از ساسانی
و رومی است البته برخی اسناد حکایت از ساخت این پل در زمان اشکانیان
دارد .یک پایه سنگی از ساروج که از ابتکارات معماری ایرانی است در امتداد
پل دیده می شود که احتمال بند یا سیل شکن بودن پل را نیز در ذهن ایجاد
می کند و دهانه های ان با سنگ و گچ تاق زده شده است .الزم به ذکر است
طولاینپل ۴۰متروارتفاعش ۵/۷متروسطحباالیان ۵/۱مترمیباشد.
مسجدجامعوحسینیهخرانق
در مرکز قلعه ی خرانق مسجدی به قدمت قرن هشتم تا دهم هجری قمری وجود دارد.
اینمسجدداراییکگرمخانهباپوششطاقوتویزه،نیمطبقهدردوسویمحرابوفضای
بازی جهت استفاده در تابستان می باشد و در کنار ان یک حسینیه نیز واقع شده است.
قدمتحسینیهازمسجدکمتربودهووجودشیبطبیعیزمیندراینقسمتباعثشدهتا
حسینیه در سطحی پایین تر از مسجد قرار گیرد .خشت و گل مهم ترین مصالح به کار رفته
درساختمسجدجامعوحسینیهخرانقهستندودربعضیازقسمتهاینمایحسینیهو
منارهیان،اجرنیزبهکاررفتهاست.ایناثردرتاریخ ۱۸ابان ۱۳۷۸باشمارهیثبت۲۴۴۰
بهعنوانیکیازاثارملیایرانبهشمارمیرود.
منارجنبانخرانق
این منارجنبان که به وضوح تکان می خورد و قدمتش به عهد ساسانی بر می گردد از
منارجنبان اصفهان نیز کهن تر است و با ارتفاع 15متر از بام مسجد ،از مرتفعترین بناهای
منطقهبهشمارمیرودکهدارای ۳طبقهودوراهپلهیحلزونیبرایرفتوبرگشتبودهوبه
عنوانبرجدیدهبانیوفانوسخانهکاربردداشتهاست.منارجنبانخرانقباشماره ۲۴۴۰در
فهرستاثارملیایرانقراردارد.
مزارباباخادم
مزارباباخادمکهبناییگنبدواروسادهداردازبناهایمذهبیدرروستایخرانقاستکه
محل دفن یکی از خادمین امام رضا (ع) است که در طی مسیر بیمار شده و فوت نموده است
و در میان کشتزارهاى خرانق به خاک سپرده شد.این بنا در سال ۱۳۹۰مورد بازسازی قرار
گرفتهاست.
بقعهمشهدک
این بقعه که به قدمگاه نیز شهرت دارد در پشت کاروانسرا و در محل اقامت امام رضا(ع)
حینسفرازمدینهتامروبناشدهاست.درانبقعه سنگنبشتهاىبردیواردیدهمیشودکه
تاریخ ۵۹۵هجرى قمری را نشان می دهد و بنا بر اعتقاد مردم حکایت از عبور حضرت رضا
(ع)ازاینروستادارد.
اینههایخرانقنما
اینه های خرانق توسط امیر حاجبی برای افزودن به جاذبه های خرانق طراحی و اجرا
شده اند ۹ .اینه در این قسمت وجود دارند که قطر بزرگترین اینه دو متر و کوچکترین انها
چهل سانتیمتر می باشد و امروزه با وجود حفاظت از انها با شیشه های سکوریت دو تا از انها
شکستهاست.
منطقهحفاظتشدهدرهانجیر
روستایخرانقدرقسمتیازمنطقهحفاظتشدهدرهانجیرقرارداردکهبهعنوانمحل
عبورومهاجرتیوزپلنگاسیاییازاهمیتبسیاریبرخوردارمیباشد.
کوهستان
بلندترین نقطه ان ،کوه خونزا،به ارتفاع ۳۱۸۵متر می باشد و دیگر قله های معروف ان
کوه اشترى ،خوانزا ،بندر ،بزکوه ،چک چک و هامانه
هستند که می توانند مقصد خوبی برای کوهنوردان
باشند.
شترگلو
در کنار پل خرانق بقایایی از یک شترگلو یا
سیفونی است که مجموعه ای از سازه های منحصر
بهفردبرایانتقالاببهاراضیکشاورزیبودهاست.
این بنا از جنس سنگ و ساروج است که ۳۰متر
طول دارد و بستر مسیر ان نیز با سفال های پخته لوله
گذاریشدهاستتاابراازخودعبوردهد.
بوکنها
در حاشیه ی رودخانه و در نزدیکی پل تعدادی
حفره عمیق که به صورت غارهایی در خاک سفت
هستنددیدهمیشودبهاینحفرههادگیادقیابوکن
میگویندکهبهصورتدستکندساختهشدهاندوبه
عنوان سرپناه مورد استفاده ی مسافران و زائران قرار
میگرفتند.
مسجدبیتالمقدس
مسجد دیگری در داخل قلعه قرار دارد که بنا بر
گفتهیبومیانامامرضا(ع)دراننمازخواندهاست.
مسجدسرچشمه
مسجد سرچشمه که قدمتی در حدود ۱۲۰سال دارد از
مساجد خارج از قلعه است این مسجد در حاشیه مظهر قنات و در
مقابلقلعهقرارداردوازانبرایاقامهنمازاستفادهمیشود.یکیاز
اثراتمهماینمسجد،سنگقبرابوبکربنمحمود،متوفیبهسال
۷۷۷هجری قمری است که بعد از انتقال از قبرستان قدیمی در
ایوانمقابلمسجدنصبگردیدهاست.
اسیابهایابی
دو اسیاب ابی قدیمی با قدمت ۱۴۰سال در روستا وجود دارد
که یکی در داخل قلعه و یکی هم در بیرون قلعه دیده می شود.این
اسیابهادرقلبزمینساختهشدهاندومحلباراندازیواردسازی
ان ،پایین تر از سطح زمین واقع گردیده است .برای رسیدن به
این مکان ها باید از معبرهای پله دار به سمت پایین بروید .نام این
اسیاب ها را بر حسب جهت جریان اب قنات ،باال دست و پایین
دستگذاشتهاند.
ابانبار
از دیگر دیدنی های خرانق ،اب انباری می باشد که به سبک
ابانبارهایصحراییتکبادگیرساختهشده ونزوالتجوی،اب
ان را تامین می کرده است .یک گنبد اجری ساده با دهانه ورودی
مسقف در ان دیده می شود و کتبیه سر در ان تاریخ ۱۳۱۸هجری
قمریرانمایشمیدهد
گورستانقدیم
محوطه ای به نام مزار قدیم در حاشیه جنوب غربی روستا
قرار دارد که به دلیل ارزش تاریخی ،توسعه روستا را در ان جهت
بامحدودیتهاییمواجهکردهاست.درکناراینقبرستانمتروک
غسالخانه ای از خشت و گل با اتاق هایی گنبدی نیز وجود دارد که
امروزه تنها به عنوان طویله یا انبار علوفه از ان استفاده می گردد.
فضاهای خاصی به نام پرده یا زردو نیز در پیرامون ان وجود داشته
که تنهاخرابههاییاز انهابرجای ماندهاست.اینبناها محلیبرای
دفن موقت متوفیانی بوده که قصد داشتند انها را به عتبات عالیات
منتقلکنندودرانجابهخاکبسپارند.
قریهشمساباد
خرابه هایی از یک روستای متروکه و قدیمی به نام شمس
اباد در کنار روستای خرانق وجود دارد که بناهای سنگی و گچی
قدیمیبهسبکمعماریساسانیدرانبهچشممیخورنددراین
متروکه ،بر باالی یک تپه ،ویرانه هایی وجود دارند که احتمال می
رودمربوطبهبنایاتشکدهیمعروفیزدانباشند.
خرابههایکبرها
چهار دیواری هایی با سقف های ویران در حد فاصل روستای
خرانقوقریهشمساباددیدهمیشوندکهازانهابهعنوانخرابهکبر
هایادمیگردد.اینهابناهاییمهمومنحصربهفردهستندکهپس
ازگذرسالهادرگوشهایدنجارمیدهاندومصالحبهکاررفتهدرانها
وطرحمربعیانهانشانازسبکمعماریدورانساسانیاندارد.
ابشارساعتی
یکی از دیدنی های طبیعی این روستا ابشاری است که در
نزدیکیانقرارداردودرفصولپربارشرخمینمایاند.اینابشاربه
نامابشارساعتیشهرتپیداکردهاست.
26
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
پاستا
با سس کاری
مواد الزم
میگو ١٥٠ :گرم
ماهى بدون استخوان ٢٠٠ :گرم
نخود فرنگى ٣٥٠ :گرم
فلفل دلمه اى قرمز و زرد٢ :عدد
لیمو ترش٢ :عدد
سیر٥ :الى ٦حبه
زنجبیل١ :بند انگشت
زردچوبه١ :ق.م
کره ٥٠ :گرم
پاستا ٣٠٠ :گرم
خواص سیر
سیر
سرشار از فولیک ا
سید ،ویتامین ،C
کل
سی
م،
اهن ،منیزیم ،پ
تاسیم و مقدار کمی
رو
ی
و
ویتامین های 2
B1 ،Bو B33است.
از ق
دیم االیام از سیر
برای تصفیه خون
است
فا
ده
م
ی شده است.
سیر حاوی ترکیبات
گ
رد
وگ است که سی
تحریک کرده و پ ستم ایمنی بدن را
تانسی
ل باالیی در نابودی
تومور
های سرطانی دارد.
خو
ن
رد سیر مجاری ت
نفس و خون را پاک
می
کند و با این کار از ش
دت و زحمت تنگ
نفس
کاسته و گاهی مو
ج
ب
در
ما
ن
ا
ن
م
ی
شود.
28
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
طرز تهیه
ابتدا ٢لیتر اب رادر قابلمه به نقطه جوش رسانده وپاستا،نخودفرنگى
و کمى روغن را ریخته تا پخته شود .سپس براى درست کردن ُسس در
تابه اى مناسب کمى روغن ریخته ،سیر ،زنجبیل له شده را به روغن
اضافه کرده و کمی تفت مى دهیم .ماهى را به اندازه بند انگشت خرد
کرده و با میگو و زردچوبه به تابه اضافه مى کنیم و تفت مى دهیم .فلفل
دلمه اى ها را در قطع درشت خرد کرده به تابه اضافه مى کنی و کمى
فلفل سیاه،نمک و اب لیمو ترش به ان اضافه می کنیم .پاستا و نخود
پخته شده را ابکش می کنیم وکمى روغن به ان اضافه کرده و پاستاها را
درون سس می ریزیم .پاستای کاری اماده سرو است.
مافین البالو
طرز تهیه
ابتدا البالو را از هسته جدا
کرده با کمى شکر در تابه مى
ریزیم تا کمى با اب خود میوه
پخته و نرم شود .حاال تخم
مرغ و شکر را در مخلوط کن
مى ریزیم و صبر می کنیم تا
کامال مهلوط شوند .سپس
کمى پوست لیمو رنده شده،
وانیل ،بیکینگ پودر ،روغن،
شیر و ارد الک شده را اضافه
مى کنیم و هم مى زنیم تا
کام ً
ال یکدست شود .سپس
مایه اماده شده را در ظرفى
ریخته و البالوها را درون مایه
اضافه می کنیم و به ارامى هم
مى زنیم .قالب مافین را کمى
چرب کرده و با قاشق مواد را
درون ظرف مى ریزیم .سپس
در طبقه همکف حرارت دو
طرفه با دماى ۲۰۰درجه
سانتی گراد قرار می دهیم.
پس از مدت زمان ۳۰دقیقه
مافین ها اماد ه است.
مواد الزم
ارد ٢٨٠:گرم
شکر ١٢٥:گرم
البالو ١٢٠:گرم
تخم مرغ٢:عدد
شیر ١٥٠:میلى لیتر
روغن ١٠٠:میلى لیتر
بیکینگ پودر١:ق.م
وانیل١:ق.چ
لیمو١:عدد
خواص البالو
البالو برای اشخاصی که طبع گرم دارند و یا دچار حرارت و
گرمی شده اند مفید است؛ ولی برای اشخاصی که سرد مزاج
هستند مفید نمی باشد ،مگر اینکه ان را با خوراکیهای گرم
و خشک مثل ادویه جات و زعفران مصرف شود .البالو برای
رفع حرارت و تشنگی و دفع غلظت خون و دفع صفرا مفید
است .خون را صاف می کند.
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
29
سوپ گشنیز
طرز تهیه
ابتدا اب مرغ را به همراه یک لیتر اب و یک
پیمانه ماست در ظرف مناسب ریخته و کامال
با هم مخلوط می کنیم .سپس زیر گاز را روشن
کرده و جوپرک را اضافه می کنیم و صبر می کنیم
تا جوها کام ً
ال پخته شوند .حاال گشنیز خرد کرده
را به سوپ اضافه مى کنیم و هم مى زنیم .سپس
درب قابلمه را بسته در شعله کم ارام می پزیم تا
کام ً
ال جا افتاده و به غلظت مناسب برسد.
خواص گشنیز
گشنیز حاوی ویتامین ،Aویتامین ،Cویتامین ،B6اهن ،منیزیم ،کلسیم،
پتاسیم و فیبر است .سبزی گشنیز به عنوان دوای معده و بهبود دهنده عمل
گوارش و هضم غذا شناخته شده است و تحقیقات نشان می دهد که مصرف ان
باعث دفع سرب و الومینیوم نیز می شود .گشنیز خاصیت ضدنفخ و اشتهااوری
دارد .گشنیز مانع ترش شدن غذا در معده می شود؛ همچنین درد صفرا را تا حد
بسیار زیادی تسکین می دهد .گشنیز به عنوان سبزی کاهش دهنده قند خون
شناخته شده است و این کار را با تحریک ترشح انسولین انجام می دهد .این تاثیر
به حدی است که ان را گیاه ضد دیابت نیز می نامند.
درمان جوش های دهان و تسکین درد دهان با این سبزی امکان پذیر است.
30
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
مواد الزم
جوپرک ٣٠٠ :گرم
ماست١ :پیمانه
گشنیز ٥٠٠ :گرم
اب مرغ٢ :لیتر
اب١ :لیتر
سیــــــــــــــــــــــنما
جر شد
ر جشنواره ف
ی و بصری در
غه زاده» دبی
ینمایی،سمع
و
ازمان امور س
سینمایی را به
«دار دریان رئیس س
شیابی سازمان
حی
محمدمهدی
رز
روابط عمومی
روغه زاده معاون نظارت و ا رد .به گزارش
هم منصوب ک
می ابراهیم دا
ست سازمان
یلم فجر
حک
م ریا
عنوان دبیر جشنواره ملی ف ی بصری ،متن کامل حک ملی فیلم فجر
دبیر جشنواره
ع
مان امور سینمایی و سم زاده به عنوان
ساز
راهیم داروغه
ی خطاب به اب
سینمای
ن شرح است:
داروغه زاده»
به ای
دکتر ابراهیم
ی
ت رویدادهای
«جناب اقا
تان در مدیری
مند
ملی فیلم فجر
باسالم
گی ،تعهد و تجارب ارزش ری جشنواره
ظر به شایست
ن حکم به دبی
ن
ها به موجب ای
ی و جشنواره
ن ،و برگزاری
گ
هن
فر
سینمای ایرا
ه ای
وب می شوید.
المی ارزش و
منص
جر مهم ترین رویداد حرف دمت انقالب اس
یلم ف
پیشینه ای به ق
جشنواره ف مبارک فجر ،با
مان ان با دهه
ه ایفای سهم
همز
ذاری نسبت ب
دان می نماید.
رای سیاست گ
ت ان را دو چن
خشان در کنار
اهمی
اری موثر شو
ستعدادهای در
ار دارد ،با همک
یا
و علم این هنر
انتظ
مای ایران در کشف و معرف صاحبان تجربه
ین
به بار نشسته
از برنامه جامع س سی از تجارب
ری و قدرشنا
بزرگ سینما
ره گی
ینما و خانواده
به ل ،موفق باشید.
ن همیشگی س
شان سینمای
ی بدی
راها
ط و فراگیر در
ب نتظار مردم هنردوست ،هم باشکوه ،پرنشا
ا رگزاری رویدادی حرفه ای ،ن خواهیم بود.
ی ایران ب
شاءاهلل شاهد ا
ی است که ان
مایی ،سمعی
الم
ایران اس
ازمان امور سین
دی حیدریان
المی و رئیس س
ه
دم
م
مح
گ و ارشاد اس
اون وزیر فرهن
مع
و بصری».
سقف نمایش
«فروشنده»
ساخته اصغر
م «فروشنده»
فیل
ف سالن هنر
ی روی سق
فرهاد
ایش داده شد.
رال شهر بن نم
ران در المان
فد
گی ای
رایزنی فرهن کرد که فیلم
زارشی اعالم
گ
گردانی اصغر
در شنده» به کار
«فرو
ف سالن هنر
ی روی سق
فرهاد
المان نمایش
شهر بن در
فدرال
که محصول
د .این فیلم
ش
ده
است روز سه
دا ۲۰۱۶در ایران
سال
ماه اگوست،
بیست و نهم
شنبه
مایش درامد.
۸:۳۰شب به ن
ساعت
مربوط به زن
فیلم
داستان این ت که در حال
ری جوان اس
و شوه
س نمایشنامه
تئاتری بر اسا
اجرای
نوشته ارتور
گ فروشنده»
ر
علت نشست
شکسته شد
«م ستند .انها به
کا
میلر ه
کوت «پیربند» در امری ی فیلم اکشن
د به اجبار خانه
س
لل
یشون
م
سیزدهمین جشنواره بین ال ردان زن به
زمین مجبور م ه اصرار یکی از
گ
بهترین کار
دوب
در امریکا جایزه
کوت» رسید.
خود را ترک کنن ک به خانه ای
AOF
یلم کوتاه «س
انشان بنام باب
رای ف
دوست
وگاس ،ایالت
د که پیشتر
«مریم پیربند» ب واره در الس
یکنن
بکشی م
با
ه این جشن
د با «سکوت»
ن ساکن بوده
اختتامی
اس نام «اهو» در ا
یان داد .پیربن
به کار خود پا
زنی به
ران نیز موفق
ز خوب پیش
اریزونا
ای
د در
چی
لین حضور جشنواره ای خو ی از جشنواره
است .ابتدا همه دی به بحرانی
در او
ردان
د ولی وقایع بع
ریافت جایزه بهترین کارگ متعدد جهانی
م
یشود.
یرو نترل ختم م
د
ی
به
ها
ن در جشنواره
غیرقابل ک
ن و نویسنده
دقیقه است و
و
کن
تا
و
ده
ش
دا
کار
گر
ن فیلم ۱۲۰
ای
ور داشته است.پیربند کار وتاه ،مستند،
ه علیدوستی،
ن فیلم های ک
حض
حسینی ،تران
شهاب
از بیست عنوا
اتی و صنعتی
بنی ادم ،نیوشا
بیش
یلم های تبلیغ
کریمی ،مارال
ف
یو
ک
ت ،و حضور در
امی ،مجتبی
باب یان ،عماد ام
سریال تلویزیون کشور بوده اس
عفر
خل و خارج از
کسب جوایز
محمد امامی،
در دا
و خارجی و
ج ه ،سام ولی پور،
ه های داخلی
پیرزاد
هیات داوران
ران محسنی
ار
جشنو
کیب
الماسیان ،کام
فرشته
د و همچنین حضور در تر متعدد داخلی
ارع در ان به
متعد
مت خواجه ز
ی
جشنواره ها
ش
گردان زن به
و ح ش پرداخته اند.
و هیات انتخاب خارات این کار
ایفای نق
ی از دیگر افت
و جهان
یرود.
شمار م
32
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
جان سیاهان بر پرده ی نقره ای
«ما فیلمی برای مردمان سیه چرده ساختیم ،از
زاویه دید ان ها و توسط سینماگرانی سیاه پوست».
این جمله ای است که دیمن دیویس تهیه کننده،
درباره فیلم حیاتی اش در این روزگار می گوید که به
اعتراض های فرگوسن و ظهور جنبش «جان سیاهان
مهم است» می پردازد.
در شرایطی که عموم امریکایی ها به وقایع
خشونت امیز شهر شارلوتزویل واکنش نشان می دهند،
خیلی ها از دیدگاه های نفرت انگیزی متحیر شده اند که
در زیر سطح جامعه ی امریکا در جریان است .البته در
این میان یک گروه غافلگیر نشده اند که ان هم سیاهان
هستند .امریکایی های افریقایی تباری که هرگز
بنیان های نژادپرستانه ی امریکا را فراموش نخواهند
کرد و هرگز فرصت نادیده گرفتن ان را هم نداشته اند؛
چون ان ها هر روز نژادپرستی را تجربه می کنند .برای
همین فیلمی مانند «مردمان کی؟»Whose? /
– Streetsمستندی درباره اعتراض های فرگوسن
که توسط سینماگران سیاه برای تماشاگران سیاه
ساخته شده است باید دیده شود ،مورد تجلیل قرار
گیرد و به ان توجه شود.
این فیلم ،پیدایش جنبش «جان سیاهان مهم
است» را در جریان تظاهرات سال ۲۰۱۳در شهر
فرگوسن در ایالت میزوری به تصویر می کشد؛
اعتراض های گسترده ای که در پی قتل نوجوان
غیرمسلحی به نام مایکل براون توسط افسر پلیسی به
اسم دارن ویلسن برپا شدند .صباح فوالیان (کارگردان)
و دیمن دیویس (تهیه کننده) ،با کنار هم قرار دادن
تصاویر واقعی بی کیفیت و لرزان با گفت وگوهای
خودمانی با رهبران این جنبش ،داستانی را درباره
قدرت بی رحمی سروشکل داده اند که انگار امروز اولین
باری است که درباره ان می شنویم .بخش زیادی از
اعتبار و سندیت فیلم از سازندگانش ناشی می شود و
تعهد و از خود گذشتگی ان ها برای روایت داستانی
از فرگوسن؛ ان هم با تنها چشم اندازهایی که مهم اند.
«اسکورسیزی» در پی کشف هویت «جوکر»
مارتین اسکورسیزی با همراهی سازندگان «خماری» و « ۸مایل»،
داستانجوکروگاتهام سیتیراتهی همی کند.کمپانیهایبرادرانوارنرودی
سیدرحالمذاکرههستندتایکاسپینافسینماییدیگرازدنیایبتمن
بسازند.اینبارانهامیخواهندداستانشکل گیریبدنام ترینومعروف ترین
شخصیت منفی این مجموعه را تعریف کنند .این استودیو تاد فیلیپس
نویسنده«خماری»برایکارگردانیواسکاتسیلورکهنویسنده«۸مایل»
را برای نوشتن فیلمنامه انتخاب کرد ه است .مارتین اسکورسیزی همراه با
فیلیپستهیهکنندهفیلمخواهدبود.گفتهمیشودهدفساختاینفیلم،
گفتنداستاناولیهوشکلگیریشخصیتجوکراستکهتابهحالدرقالب
فیلم دیگری دیده نشده است .جوکر تا به حال بخشی از دو مجموعه فیلم
بتمن با نقش افرینی جک نیکلسون و هیث لجر بوده و اخیرا هم جرد لتو
نقش این شخصیت را در «جوخه خودکشی» بازی کرد .او باز هم این نقش
را در دنباله «جوخه خودکشی» و همچنین در اسپین اف «هارلی کویین»
بازی خواهد کرد ،اما این فیلم جدید از بازیگری متفاوت و احتماال جوان تر
بهره خواهد برد .اما قسمت جالب این پروژه پس زمینه داستانی ان است.
هدف تهیه کنندگان این است تا یک فیلم جنایی سفت و سخت بسازند که
داستانش در اوایل دهه هشتاد میالدی در شهر گاتهام به وقوع می پیوندد و
بیشترازاینکهحسیکیازفیلمهایدیسیراداشتهباشد،قراراستشبیه
یکی از فیلم های خود اسکورسیزی در ان دوره مثال «راننده تاکسی»« ،گاو
خشمگین»یا«سلطانکمدی»باشد.
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
33
جشن سینمای ایران در ونیز
جشنواره فیلم ونیز (به ایتالیاییMostra Internazionale d'Arte :
)Cinematografica di Veneziaقدیمی ترین جشنواره سینمایی دنیا و
یکی از بزرگ ترین جشنواره های سینمایی جهان به شمار می اید .این
رویداد سینمایی ،در کنار جشنواره هایی چون کن و برلین از مهمترین
رخدادهای سینمایی اروپا و جهان محسوب می شود.
نخستین دوره از جشنواره بین المللی فیلم ونیز ،بین روزهای ۶تا ۲۱
ام اوت سال ۱۹۳۲برگزار شد .فیلم «دکتر جکیل و اقای هاید» نخستین
فیلم نمایش داده شده در جشنواره بود .در اولین دوره ،هیچ جایزه
رسمی به شرکت کنندگان اهدا نشد؛ و تنها نظرسنجی جشنواره ،یک
همه پرسی از تماشاگران فیلمها بود ،که با توجه به ارا مخاطبان ،نفرات
برتر برگزیده و معرفی شدند .فیلم «ازادی از ان ماست» ساخته رنه کلر،
بهترین فیلم تماشاگران اعالم شد.
در ابتدای امر قرار بر این بود تا این فستیوال ،به صورت دوساالنه
برگزار شود؛ به همین علت جشنواره ونیز در سال ۱۹۳۳برگزار نشد.
دومین دوره از جشنواره در ماه اوت 1934به صورت رقابتی برگزار
شد ،هر چند این دوره هم هیات داوری رسمی نداشت و رییس بینال،
خود پس از مشورت با متخصصین و نظرات تماشاگران ،جایزه ها را
تعیین کرد .جایزه ی بهترین فیلم ایتالیایی و بهترین فیلم بین المللی این
دوره به «مردی از اران» ،مستند رابرت فالهرتی اهدا گردید .ایتالیا از
1922تا 1945تحت سلطه فاشیسم بنیتوموسولینی و جشنواره نیز در
این دوره تحت تاثیر خواسته های دولت فاشیست بود؛ به گونه ای که در
سال هایی تنها فیلم های المانی و ایتالیایی جایزه ها را دریافت کرده اند.
الزم به ذکر است که این جشنواره در سال های جنگ جهانی دوم نیز با
34
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
تحریم غالب کشورهای جهان روبرو بوده است.
جایزه ی بهترین فیلم ،همان «شیر سن مارکو» شهر ونیز است که
با عنوان شیر طالیی ،از سال های ۱۹۴۹به عنوان جایزه ی ویژه ،به
برگزیده ی جشنواره اهدا می شود.
شیر بالدار سن مارک امروزه به عنوان نماد کلیسای کاتولیک و شهر
ونیز هم شناخته می شود.
سن مارک (یا سن مارکو یا سینت مارکو) از حواریون مسیح بود که
در سال ۶۷میالدی برای تبلیغ دین مسیحیت به اسکندریه رفت ولی
در اسکندریه چیزی جز مرگ در انتظارش نبود .مصریان متعصب وی را
کشتند و جسدش را نیز سوزاندند .در قرن نهم میالدی که کلنگ میدان
سن مارکو بر زمین زده شد ،اهالی ونیز تصمیم گرفتند برای زنده نگه
داشتن نام و خاطره مرقس سن مارکو کلیسایی را در این میدان پیشکش
وی کنند .نماد مشترک بناهای این میدان «شیربالدار» است.
اگر به دین مسیحیت رجوع کنیم نمادهای چهار مبشر انجیل ،یعنی
متی ،مرقس ،لوقا و یوحنا از حزقیال نبی و بعد از او از کتاب مکاشفه یوحنا
گرفته شده است.
در مسیحیت واژه چهار جزئی ها ( )Tetramorphsعبارت است از متی
( )Matthewکه به صورت انسان یا انسان بالدار تصویر می شود و مظهر و
تجسد طبیعت بشری مسیح است؛ مرقس ( )Markبه صورت شیر بالدار
غران میان بیابان تصویر می شود ،او راه را اماده می کند و مظهر مقام
سلطنتی مسیح است و لوقا ( )Lukeبه صورت ورزا یا گوساله بالدار تصویر
شده و مظهر قربانی و کفاره و روحانیت مسیح است .یوحنا ( )Johnدر
شکل شاهین ،مظهر طبیعت الهی مسیح است.
چهار تصویر رویای حزقیال و یوحنا؛ انسان ،گاو ،شیر
و عقاب در مکاشفات چهار زنده نیز نامیده شده اند؛ و نماد
تمامیت حضور خداوندی هستند.
به روایت ارمیای قدیس ،شیر نشانه ی قیامت است ،که
سال هاست در جشنواره ونیز حضور دارد.
تاکنون ۲۵کشور جایزه ی شیر طالیی ونیز را دریافت
کرده اند ،که در این میان فرانسه با ۱۵جایزه ،ایتالیا با ۱۱
جایزه ،المان با ،۱۰امریکا با ، ۸انگلستان با ،۶چین با ،۵روسیه
با ،۴ژاپن با ،۳هند و تایوان هر یک با ۲جایزه و ایران ،فیلیپین،
ونزوئال ،مکزیک ،سوئد ،نروژ ،کره جنوبی ،رژیم صهیونیستی،
ایرلند ،ویتنام ،مقدونیه ،لهستان ،کانادا ،دانمارک و چک هر
یک با یک جایزه در زمره ی دارندگان این شیرطالیی قراردارند.
سینماگران ایران نیز همانند بسیاری کشورها سال ها است
در این جشنواره حاضر می شوند.
ایران تاکنون با ۹۴عنوان فیلم در ۳۲دوره از ۷۴دوره ی
جشنواره ی فیلم ونیز حضور داشته است ،که ۷۱فیلم محصول
سینمای ایران و ۲۳فیلم محصول دیگر کشورها بود ه است .از
۷۱فیلم محصول ایران ۶۳ ،فیلم از محصوالت رسمی و دارای
مجوز بوده اند و تنها ۸فیلم بدون مجوز به جشنواره ونیز راه
پیدا کرده اند.
سینما و سینماگران ایرانی از سال ۱۳۳۷و با فیلم کوتاه
«مینیاتورهای ایرانی» ساخته مصطفی فرزانه ،به عنوان
محصول فرانسه ،در جشنواره فیلم ونیز حضور پیدا کردند.
مصطفی فرزانه ،نویسنده و سینماگر ایرانی مقیم فرانسه
است ،که در ایران به واسطه ارتباط و کتاب هایش درباره صادق
هدایت شناخته می شود .وی تنها سینماگر ایرانی است که
با نام فری فرزانه در سه جشنواره ی مهم کن ،ونیز و لوکارنو
حضور داشته است.
پس از فرزانه ،ابراهیم گلستان حضور طوالنی و
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
35
موفقی در جشنواره فیلم ونیز را پشت سر گذاشته است.
«یک اتش» در سال ۱۳۴۰به عنوان اولین محصول ایران در
بخش فیلم های کوتاه ونیز به نمایش درامد؛ و اولین جایز ه ی
بین المللی تاریخ سینمای ایران ،مدال برنز این جشنواره را
دریافت کرد .ابراهیم گلستان در سال ۱۳۴۱با دو فیلم «خراب
اباد» و «موج ،مرجان ،خارا» بار دیگر مدال برنز جشنواره را
برای فیلم دوم از ان خود کرد .گلستان در سال ۱۳۴۳با فیلم
«مارلیک» جایز ه ی شیر طالیی برای بهترین فیلم جغرافیایی،
مردم شناسی و فولکلور را گرفت .اخرین حضور ابراهیم گلستان
در ونیز در سال ۱۳۴۳و با فیلم «خرمن و بذر» بود.
مهمترین حضور سینمای ایران در ونیز به سال ۱۹۷۱بازمی گردد.
فیلم «گاو» شاهکار «داریوش مهرجویی» به نمایندگی از سینمای
موج نوی فرانسه ،در ونیز به نمایش در امد و به پدیده ان سال جشنواره
تبدیل شده و جایزه فیپرشی (فدراسیون بین المللی منتقدان سینما)
را نیز ان خود ساخت .در واقع فیلم مهرجویی بود که توجهات نگاه خیل
قابل توجهی از عالقمندان به سینما در دنیا را به سمت سینمای ایران
معطوف کرد.به جز ده سالی که فیلم های ایرانی در این جشنواره غایب
بودند ،در بیشتر دوره ها هنرمندان هنر هفتم حضور پررنگی در ونیز
داشتند .در پنجاه و دومین دوره از جشنواره فیلم ونیز در سال ،۱۳۷۴
«عباس کیارستمی» عالیجناب سینمای ایران و جهان ،به عنوان
نخستین سینماگر ایرانی بر مسند داوری بخش رسمی نشست ،تا راه
برای حضور سینمای ما در این کسوت نیز باز شود.
ان طور که از شواهد امر پیداست این جشنواره از ابتدا به سینمای
ایران توجه داشته است .امسال نیز در هفتاد و چهارمین دوره ۷۰ ،فیلم
بلند از ایران برای جشنواره ونیز ارسال شده بودند که در نهایت فیلم
«بدون تاریخ ،بدون امضا» ساخته ی وحید جلیلوند موفق به دریافت دو
جایزه ی بهترین کارگردانی و بهترین بازیگری از بخش افق های نو شد.
بخش اوریزونتی (افق) ،اختصاص به فیلم هایی از گرایش های جدید
دنیای سینما ،بدون توجه به ژانر یا مدت زمان ان ها دارد .اثاری که سعی
کرده اند هنر سینما را دوباره تعریف کنند در این بخش نمایش داده
می شوند .این بخش پذیرای تمام اثار از فیلم های بلند و نیمه بلند و کوتاه
36
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
است و حداکثر ۲۱فیلم را به صورت رقابتی و غیر رقابتی شامل می شود.
فیلم«بدون تاریخ،بدون امضا» سومین فیلم بلند سینمایی وحید
جلیلوند نماینده سینمای ایران در بخش افق های نو جشنواره ونیز بود،
که نمایش ان با نقدهای مثبتی در طول جشنواره بخصوص درمورد
بازی نوید محمدزاده در این فیلم روبه رو شد و در نهایت جایزه ی بهترین
بازیگر مرد را برای محمدزاده به ارمغان اورد.
در زمان برپایی جشنواره ی ونیز« ،جی وسبرگ» در هفته نامه ی
امریکایی ورایتی نقدی را منتشر کرد که فیلم را خوش ساخت و با درامی
به درستی اجرا شده توصیف کرد و البته مکاشفه ای در باب چیستی
جرم و مسئولیت های ان در جامعه.
او در ستایش بازیگران نوشت« :تمامی چهار بازیگر اصلی در بهترین
فرم شان هستند ،اما این محمدزاده است که توجه ها را در صحنه
مرغداری جلب می کند انهم هنگامی که مونولوگ هایش حماسی و
مستاصل اند .توفانی از کلمات که درد و خشم را به جای درد جسمانی
پرتاب می کند و کیفیتی شکسپیرگونه دارند .فیلم در این لحظات عمق
بیشتری پیدا می کند اما همچنان تمامی کلمات قدرتمندند».
«دبورا یانگ» از مجله هالیوودریپورتر ،که دوستدار سینمای ایران
نیز هست؛ در رسانه خود نوشت« :سینمای ایران به جلب کردن توجه
تماشاگران در فستیوال ها ادامه می دهد و وحید جلیلوند با دومین
فیلم سینمایی اش «بدون تاریخ ،بدون امضا» مورد تشویق فراوان قرار
گرفت».
او اعتقاد دارد که فیلم با حساسیت و سبک فوق العاده ساخته شده
است و داستان تقابل بین طبقه فقیر و غنی است.
یانگ نوشت« :فیلم لذتی بصری است .تصاویر سیاه و سفید با
ردپاهای ضعیف از رنگ .طراحی صحنه و لباس تاثیرگذار که در
خلق شخصیت ها و اماده کردن زمینه برای شکل گرفتن داستان در
هماهنگی با موسیقی تاثیر به سزایی داشته است».
در پایان الزم به ذکر است که «رخشان بنی اعتماد» ،کارگردان شهیر
ایرانی ،از اعضای هیات داوران بخش افق های نو این دوره از جشنواره
ونیز بود.
عصر یخبندان : 5دوره برخورد
()IceAge: Collision Course
کارگردان :مایک تورمیر ،تهیه کننده :لری فورته ،بازیگران :ری رومانو ،جان
لگویزمائو ،دنیس لری ،کویین لطیفه ،جنیفر لوپز ،کیکه پالمر ،موسیقی :جان دبنی،
تولید :بلو اسکای استودیو ،فاکس قرن بیستم انیمیشن ،توزیع کننده :فاکس قرن
بیستم ،محصول سال ،۲۰۱۶مدت زمان ۹۴ :دقیقه
اسکرات سنجابی که مشغول ماجراجویی هایش است ،ناگهان وارد یک
سفینه فضایی می شود و به خاطر عدم کنترل سفینه فضایی منظومه شمسی
را دچار اشفتگی می کند و تهدیدی جدی برای مانی ،اعضای گله و کره
زمین به وجود میاورد در این حین هلو دختر مانی می خواهد با پسری
ازدواج کند اما مانی و همسرش الی نمی خواهند که دخترش با او ازدواج
کند تا اینکه هلو خبر باور نکردنی را در روز سالگرد ازدواج پدر و مادرش
می دهد که سخت انها را ناراحت می کند از طرف دیگر سید قصد ازدواج با یک هم نژادش را
دارد اما هیچ حیوان ماده ای اورا قبول نمی کند! در ان طرف دیگو و همسرش می خواهند رابطه
صمیمی با بچه ها برقرار کنند اما هرچه سعی می کنند نمی توانند به نتیجه برسند! در روز
سالگرد ازدواج مانی و الی یک شهاب سنگ عجیبی به سوی انها می اید و ...
کوبو و دو تار (ریسمان)
kubo and the two strings
کارگردان :تراویس نایت ،تهیه کننده :تراویس نایت ،اریان سوتنر ،نویسنده :مارک
هیمز ،کریس باتلر ،بازیگران :شارلیز ترون ،ارت پارکینسون ،رالف فاینس ،رونی مارا،
جرج تاکی ،متیو مک کانه ی ،موسیقی :داریو ماریانلی ،توزیع کننده :فوکس فیچرز،
محصول سال ،۲۰۱۶مدت زمان ۱۰۲ :دقیقه
داستان در ژاپن باستان جریان دارد .ما با پسر قصه گویی به اسم کوبو همراه می شویم
که به همراه مادر بیمارش به تنهایی در غاری نزدیک روستا زندگی می کنند .تنها چیزی
که از پدرش مانده اما داستان هایی است که مادرش با اب و تاب درباره ی جنگجویی ها
و دالوری هایش تعریف می کند و کوبو هم ان داستان ها را در میدان روستا با استفاده
از حرکت جادویی عروسک های اوریگامی برای مردم تعریف می کند .داستان ساده ای
به نظر می رسد ،اما قدرتِ «کوبو و دو تار» در روایت کوبنده و قدرتمندش است .روایت
در این فیلم غوغا می کند .صحنه های ابتدایی فیلم که کوبوی تنها و دل شکسته را در
حال تالش برای مراقبت از مادر بیمارش نشان می دهد ،به فضای مالیخولیایی و تاریکی
منجر شده است که قلب را درد می اورد .داستان ماجراجویی که باید برای به دست
اوردن شمشیر طالیی ،با هیوالهای عظیم جثه مبارزه کند و برای حفاظت از مردم
شهر علیه شر بیاستد .اما چیزی درباره ی این افسانه ها وجود دارد که حس جسارت،
شجاعت ،انسانیت ،خیال پردازی و هیجان ما را بیدار می کند و «کوبو و دو تار» یکی از
انهاست .استخوان بندی کلی داستان اشنا باشد که ان هم به خاطر تم فیلم که درباره ی
اهمیت افسانه ها است یک نکته ی مثبت است ،اما فیلم در ارائه ی روایتی تازه و خالقیت
در جزییات ،غوغا می کند.
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
37
نیوشا ضیغمی :
برای رسیدن به
اینجایی که هستم
خیلی جنگیدم
سفیر کودکان کار و سفیر و حامی اهداء عضو شدن به غیر از طالب
عناوین متعدد اجتماعی بودن یک روح بزرگ و مهربان می طلبد
که بعد از اولین بار گفتگو با نیوشا ضیغمی این مهربانی ملموس را
به راحتی دریافت می کنید و این حجم از مهربانی و تواضع به قدری
هست که در اطرافیانش هم به وضوح موج می زند و ما با ادم هایی
مواجه می شویم که در تمام مراحل این گفتگو همراه و همدلند.
گفتگویی تصویری با نیوشا ضیغمی در دفترکار جدیدش انجام
داده ایم که خواندن و دیدنش خالی از لطف نیست.
ضمیمه تصویری در aparat.com/majidakhshabi
تیم گفتگوی تصویری :مرضیه جعفری ،گلساسادات بحری ،میالد
بحرینی پور و ندا کشاورز.
شما در حوزه زنان خیلی فعال هستید و یکی از
دغدغه هایتان است .کمی در این مورد برایمان توضیح
می دهید؟
در جامعه ما حقوقی از زنان هست که هنوز نتوانستیم ان را با اقایان به
تساوی برسانیم؛ مثل قانون ارث ،حق طالق ،سفر یا هر چیزی بدون اجازه
همسر که به هرحال قیم زن است .ما بیشتر به زنان اسیب پذیر پرداخته ایم
تا زنان قدرتمند .موفقیت ربطی به جنسیت ندارد و با اراده و تالش کردن
پس همه این محدودیت ها ،ما در ایران و در عرصه
شخص فراهم می شود .در ِ
بین المللی ،زنان هنرمند ،ورزشکار و موفق در خیلی از مشاغل دیگر داریم .من
سعی کردم در حوزه فعالیت اجتماعی ام ،بحران بچه های کار را معرفی کنم که
ناگزیر برمی گردد به خانم هایی که در شرایط خیلی سخت سرپرست خانوار
شده اند.
شما یک زن موفق هستید .ایا این قدرت و موفقیت از
خانواده نشئت می گیرد؟ یا شخصیت خود شما است؟
خداراشکر که شما من را این گونه می بینید .من از دوران نوجوانی همیشه
بلندپروازانه به زندگی نگاه کردم .خیلی جنگیدم تا بتوانم به هنرستان بروم.
پدرم (خدا رحمتش کند) خودش کالس کنکور داشت و خیلی از ادم ها را به
دانشگاه می فرستاد و دوست داشت دخترش پزشک یا مهندس شود .برای
رسیدن به اینجایی که هستم واقعا سختی کشیدم و جنگیدم .امکان ندارد به
یک موضوعی به صورت جدی فکر کنید و به ان نرسید .متاسفانه نسل جدید
خیلی دوست دارد که زود به خواسته هایش برسد و همه چیز را دم دستی
می بیند و برایش تالش نمی کند .این است که جامعه ما به اینجا می رسد .اگر
من را دوباره اول راه بگذارند ،نمی توانم دوباره از نقطه اول شروع کنم چون واقعا
سخت بود.
38
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
خانواده را چگونه راضی کردید؟
من کالس های کارگردانی و بازیگری ام را بدون اطالع پدر و مادرم شروع
کردم و بعد از یک مقطعی که برای کار اقای جوزانی انتخاب شدم؛ چون کاری
بود که چند ماه فیلم برداری در شهرستان داشت ،ان ها را در جریان گذاشتم و
برخالف تصورم ،خوشحال شدند و بالفاصله بعد از کار «در چشم باد» ،دو کار
سینمایی انجام دادم و برای دومین تجربه ام کاندید بازیگری شدم و هم زمان «
گناه من» را هم با ان در دست انجام داشتم .زمانی که پدرم فهمید این مسئله
برایم جدی است ،دیگر با این موضوع مشکلی نداشت.
خانواده کدام کارتان را بیشتر دوست داشتند؟
در این سال ها زیاد کار کردم .در اوایل کارم ،خودم «گناه من» و «شوریده»
را دوست داشتم .سریال «در چشم باد» یکی از خاطره انگیزترین کارهایم است؛
چون اولین کارم بود« .توفیق اجباری» کار اقای لطیفی و «حس پنهان» کار
اقای رزاق کریمی نیز برایم تجربه بودند و هر کدام دریچه جدیدی را در دنیای
کاری ام باز کردند و تجربه های به یادماندنی تری برای من هستند.
جوابتان به منتقدینی که می گویند نیوشا ضیغمی به خاطر
چهره اش در سینما است نه به خاطر تکنیک ،چیست؟
در تمام سینماهای دنیا ،سرمایه گذار و تهیه کننده ها برای ساختن ستاره
تالش می کنند ،حتی اگر در یک مقطعی این ستاره اُفت کند سعی می کنند
با جریان سازی و حاشیه سازی از این ستاره نگهداری کنند؛ چون اساسا در
سینمای جهان ،در بخش تجارت سینمایی ،اشخاصی وجود دارند که عالوه بر
توانمندی شان در بازیگری ،ظاهر خوبی هم دارند .در سینمای ما ،این مرزبندی
بین بازیگر بودن و چهره بودن متفاوت است .بعضی حرف ها از روی غرض ورزی
است .هزاران بار شنیدم که می گویند اقای گلزار فقط چهره هستند و بازیگر
نیستند! چرا می خواهیم روی این ها خط بکشیم .مگر الن دلون سال های سال
الن دلون نبود؟ هم بازیگر بود و هم زیبا .مگر کسی توانسته مثل مرلین مونرو یا
بریژیت باردو باشد؟ در یک مقطعی ،اقتصاد سینمای فرانسه ،مدیون بریژیت
بوده است.
به نظر شما ایا زیبایی در سینما یک اصل است؟
خیر ،ادم ها می توانند با چهره های متفاوتی کار کنند و ربطی به زیبایی
ندارد؛ ولی اساسا ستاره در سینمای جهان یک تعبیر و تعریفی دارد که زیبایی
هم یکی از گزینه های ان است و خیلی چیزهای دیگری هم در کنار این زیبایی
باید باشد.
بعد از ایفای نقش در کدام کار به این فکر افتادید که
می توانید مشهور و ستاره شوید؟
من هیچ وقت به این فکر نمی کردم که ستاره شوم .من عاشق سینما و
بازیگری بودم و همچنان هم هستم .هر کاری که کردم در مقطع زمانی خودش
و با درایت ان زمان بوده است .اگر اشتباه بوده با درایت و سواد و دانش و اگاهی
ان مقطع من بوده است .اتفاقات خوبی هم در این راه افتاده است؛ مثال فروش
چندین میلیاردی «اخراجی ها» به عنوان اولین فیلم پرفروش سینما برای من
اتفاق خوبی بود .فیلم «توفیق اجباری» ساخته اقای لطیفی هم همین طور.
فیلم های دیگری مثل «تالفی» ساخته اقای اسدی در ویدئورسانه هم رکورد
فروش زده بود .اگر مردم امروز به من محبت دارند و من را پذیرفته اند ،این دیگر
سلیقه مردم است.
اهل حاشیه هستید؟
نه واقعا .سعی کردم در سکوت باشم؛ ولی حاشیه را درست می کنند.
در صحبتتان اشاره کردید که اگر یک ستاره ای افول کند
برایش حاشیه می سازند .این چیز بدی نیست؟
به نظر من ،یک حاشیه ای که به قول معروف ،خیلی زرد باشد می تواند
ضربه زننده هم باشد؛ اما گاهی تئوریسین های برندینگ،
برای یک شخصیت ،یک برنامه برندسازی می نویسند که اگر
این اتفاق با هوش و درایت بیفتد؛ چرا که نه! خیلی وقت ها هم
می تواند به ان ادم کمک کند.
یکی از حاشیه های شما این است که
می گویند نیوشا ضیغمی با یک ادم پول دار
ازدواج کرده و یک زندگی در ناز و نعمت
دارد .کمی راجع به این موضوع صحبت
کنید.
اصال چنین چیزی نیست .من یک خانواده متوسط رو
به باال داشتم و به خانواده ام افتخار می کنم؛ چون بیشتر از
اینکه ثروت مالی داشته باشند ،ثروت سوادی داشتند .از یک
مقطعی ،کارم طوری شد که به درامد رسیدم و به عنوان یک
شخصیت اجتماعی جایگاهی پیدا کردم .زمانی که تصمیم
گرفتم ازدواج کنم؛ در سن 29سالگی و اوج شهرت و کارم
بود .خیلی ها گفتند اگر ازدواج می کنی نگو! چون طرفدارانت
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
39
را از دست می دهی! من اصال به این حرف ها گوش نکردم؛ چون اصل زندگی را
بر خانواده می دانستم .همسر من شغلی دارد و شرایطش مناسب است و خیلی
ادم ثروتمندی نیست .پول رفاه می اورد؛ ولی سالمتی و خوشبختی ،خیر .من
همیشه فکر می کردم زندگی معلممان با من فرق دارد! در رابطه با بازیگرها و یا
ادم های معروف ،این تخیل ،مخصوصا در نسل جوان ،خیلی بیشتر است .این
هم در حرفه ما ناگزیر است.
بادیگارد دارید؟
یا خدا!! این دیگر از کجا درامده؟! ما برای حمایت از فیلم «اکسیدان» به
پردیس کوروش رفته بودیم .بعد از ورود ما ،خانمی که از مسئولین انجا بودند
ما را راهنمایی کردند که از اسانسور باال برویم تا خیلی شلوغ نشود و ما سریع به
باال برسیم .صبح که بیدار شدم دیدم تیتر زده اند« :نیوشا ضیغمی بادیگارد زن
دارد»! (با لبخند) خیلی بامزه بود و به کسی که این تیتر را زده تبریک می گویم.
با بادیگارد داشتن موافق هستید؟
گاهی اتفاقاتی پیش می اید که به نوعی محافظت را می طلبد .همین چند
وقت پیش یکی از مجری های تلویزیون ترکیه را ترور کردند که عامل ترور
خانمی بود که دوستش داشت .این اتفاقات در یک لحظه می افتند .وقتی
ناگهاان یک هجمه 400-300نفری به سمت ادم می اید بد نیست یک نفر
حواسش به ما باشد .اگر بازیگری سرشناس ،فردی را به همراه داشته باشد
که از او مراقبت کند اتفاق عجیب وغریبی نیست .تمام سیاسیون و ادم های
40
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
سرشناس دنیا هم بادیگارد دارند.
بادیگارد در ذهن مردم ،ادمی است که بقیه
را کنار می زند و نمی گذارد هنرمند با مردم
باشد .این تفکر است که همه می گویند نیوشا
ضیغمی هم بادیگارد دارد.
من اصال نه بادیگارد دارم و نه به این کارها عالقه مند
هستم؛ ولی گاهی این قدر بی مالحظه وسط دل همه اتفاق ها
می روم که واقعا همسرم از دست من حرص می خورد و به من
می گوید تو فکر نمی کنی یک موقع ان وسط یک چاقو به تو
بزنند چه اتفاقی می افتد؟! واقعا هیچ وقت به این فکر نمی کنم
و هرگز نشده که در بدترین حالت زندگی ام باشم و به فردی که
درخواست عکس گرفتن دارد ،نه بگویم .همیشه سعی کردم به
مخاطبم احترام بگذارم.
چند تصویر از شما پخش شده که می گویند
نیوشا ضیغمی از اینکه اقایی خواسته با
ایشان عکس بیندازد اذیت شده است...
این ماجرا مربوط به اکران یکی از فیلم هایم در سینما
کوروش است .خب باالخره ما خانم هستیم و یک سری چیزها را
باید رعایت کنیم .فقط تقاضا می کردم که خیلی به من نزدیک
نشوند و فاصله مان را رعایت کنیم .این هم یکی از ان حاشیه ها
است .من هیچ وقت نگفتم با کسانی که اقا هستند و لطف دارند و
از من تقاضای عکس گرفتن می کنند عکس نمی گیرم ،من فقط تقاضا می کنم فاصله را عایت کنند.
همسرتان ناراحت نمی شوند که اقایی با شما عکس بگیرد؟
خیلی وقت ها ایشان هم تشریف دارند و با هم عکس می گیریم .من همیشه فکر می کنم ان کسی
که من را می بیند شاید فقط همین یک بار برایش پیش امده و دیگر اتفاق نمی افتد و اگر من بخواهم
با یک برخورد سرد و سنگین عکس العمل نشان بدهم ،اصال قشنگ نیست .روزی که تصمیم گرفتم
بازیگر شوم ،این هم جزئی از زندگی ام شد و وظیفه اجتماعی خودم می دانم که به مخاطبم احترام
بگذارم.
امروز ما در دفترکار جدید شما در خدمتتان هستیم .دوست داریم کمی از
این مکان برایمان بگویید.
اینجا دفتر یکی از دوستان خوبم است و قرار است با هم پروژه ای در راستای کمپینی برای
عالقه مندان به سینما و ورود درست ان ها به سینما را پیش ببریم که به زودی از این کمپین رونمایی
می شود .درحال یافتن راهکارهایی برای افراد با استعداد هستیم و یا کسانی که در شهرستان ها
زندگی می کنند و دسترسی شان کم است تا بتوانند بدون هزینه به کالس های بازیگری بروند.
امیدوارم که ظرف یک ماه اینده این اتفاق بیفتد و شما هم در مراسم ما و جزء یکی از رسانه هایی
باشید که به ما کمک می کند.
در مورد موسسه زیبایی تان برایمان بگویید.
سال 1389بود .من یکی از مراجعین خیلی جدی به موسسات پوست و زیبایی بودم؛ چون برای
فیلمی گریم سنگینی داشتم و گریمور ان فیلم (که از ایشان خیلی ممنون هستم) به من یاد داد که
به عنوان یک بازیگر باید حواست به خودت باشد .این ظاهر و این پوست ،همه ابزار تو است .ایشان
من را به یک موسسه ای راهنمایی کرد .بعد از مراجعه ،به یک پزشک معرفی شدم که ایشان به من
پیشنهاد مشارکت و همکاری با خودشان را دادند و از انجا به بعد استارت را زدم .با اینکه شروع ،شروع
خیلی بااشتیاقی بود؛ ولی تجربه کاری با ایشان برایم تجربه قشنگی نبود؛ زیرا اتفاقات خوبی در مسیر
کاری مان نیفتاد .بعد از گذشت زمان ،از جانب مجموعه مراکز کلینیک ایرانیان به من پیشنهاد
همکاری و مشارکت شد و من مجموعه را با این دوستان جلو می برم که چهار شعبه در تهران دارد.
کمی از حرف های نگفته تان بگویید.
من همیشه دوست داشتم بگویم که ادم ها باید قوی باشند ،دوست داشتم بگویم که نترسیم و
قضاوت نکنیم .جامعه ما به سمتی رفته که به راحتی با یک دیالوگ درباره یک ادم قضاوت می کنیم و
یا ان ادم را به عرش می بریم و یا برعکس به زیر زمین می زنیم .نظر دادن درباره ادم ها خیلی شهامت
می خواهد؛ چون من فکر می کنم قطعا یک روزی جایگاهمان شبیه همان ادم می شود .می گویند
کفش های ان انسان پای تو نبود که ببینی مسیر زندگی اش چه بوده تا به کجا رسیده و چه کرده
است .این قدر همدیگر را تخریب نکنیم ،دلی را نشکنیم و با حرف هایمان به همدیگر ازار روحی
ندهیم.
شما در اینستاگرامتان با این مورد خیلی دست وپنجه نرم می کنید؟
بله بسیار زیاد .برایم غم انگیز است که مجبورم کامنت هایم را ببندم؛ اما به حرمت خانواده ام،
همسرم و کسانی با من دوست نزدیک هستند این کار را می کنم .در ابتدا باز می گذارم؛ اما می بینم
یک سری ادم بیمار در دنیای مجازی هستند که وظیفه شان نوشتن حرف های زشت برای ادم های
شناخته شده است .چرا ما این فرهنگ را نداریم که درست در مورد همدیگر حرف بزنیم؟! این چه
مدل اظهارنظر کردن است؟! این ادم خودش خانواده ندارد؟! ایا دوست دارد در مورد نزدیک ترین
شخص خانواده اش هم کسی این طوری حرف بزند؟! من که هرگز این شهامت را ندارم که در مورد
کسی این مدلی حرف بزنم.
کالم پایانی؟
برای همه ارزوی سالمتی دارم؛ چون واقعا فکر می کنم بزرگ ترین و ارزشمندترین چیزی است
که یک انسان دارد .در اوج قدرت و جوانی و ثروت ،اگر ان کسی که باالی سر ما است ،نخواهد اتفاقی
بیفتد ،نمی افتد ،این را تجربه کردم و می گویم .اگر هم بخواهد ،اتفاق می افتد و هیچ کسی جلودارش
نیست .ای کاش همه یاد بگیریم که در اوج توانمندی هم باید مراقب خیلی چیزها باشیم؛ چون
ممکن است در یک ان ،همه چیز عوض شود .من سعی کردم همیشه به همه ادم ها عشق بدهم و با
همه ادم ها طوری رفتار کنم که دل کسی را نشکنم .اگر غیر از این در ذهن شما بوده ،دوست دارم
من را ببخشید؛ چون هرگز عمدی نبوده و ارزو دارم همه در بُن وجودشان ارزوی خوشبختی کنند؛
چون خوشبختی را با هیچ چیزی نمی شود خرید .موفق باشید.
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
41
رد فیلمنامه «هیس! پسرها گریه نمى کنند»
پس از دست به دست شدن اخباری درباره ی مخالفت
شورای پروانه ساخت با فیلمنامه ی «هیس پسر ها گریه
نمى کنند» در برخی رسانه ها ،پوران درخشنده در واکنش
به این موضوع با انتقاد از اعضای شورای پروانه ساخت و
معاونت نظارت سازمان سینمایی اعالم کرد وقتی به شورای
پروانه ساخا مراجعه کرده است ،هیچ یک از اعضای این شورا
تعاملی با او برقرار نکرده و حتی علت رد شدن فیلمنامه
جدیدش را هم اعالم نکرده اند.
این کارگردان موفق ،با بیان این که پس از رد شدن
فیلمنامه ،هیچ یک از اعضای شورای پروانه ساخت ،تماسی با او
نگرفته اند ،افزود« :علت رد فیلمنامه از سوی شورای پروانه ساخت به
من اعالم نشده است .رئیس سازمان سینمایی اعالم می کند که برای رد
و یا قبول فیلمنامه ها باید تعامل میان نویسنده و اعضای شورای پروانه
ساخت صورت بگیرد ،اما چرا این تعامل با من برقرار نشد؟ و حاال کسی
هم علت رد فیلمنامه را به من توضیح نمی دهد».
درخشنده در ادامه گفت« :حتی پس از اعالم شورای
پروانه ساخت در هفته گذشته ،من به شورای ارزشیابی رفتم
و از ان ها خواستم تا تعاملی صورت بگیرد ،یا حداقل علت رد
مجوز برای من توضیح داده شود اما این اتفاق هم رخ نداد».
کارگردان فیلم «هیس! دخترها فریاد نمی زنند» که
این روزها «زیر سقف دودی» را در اکران دارد ،در پایان
بیان کرد« :به هر حال شورای پروانه ساخت اعالم کرد
که فیلمنامه من با رای و نظر اکثریت اعضا رد شده است.
ممکن است با یک سری ممیزی ها به فیلمنامه «هیس!
پسرها گریه نمی کنند» پروانه ساخت داده شود اما هنوز تصمیم
برای این کار نگرفته ام و نمی دانم که می خواهم از فیلمنامه حذف
کنم یا خیر!»
داستان فیلم «هیس پسرها گریه نمى کنند» درباره ی حواشى
یک مدرسه پسرانه است و به یکى از اسیب هاى کمتر پرداخته شده
اجتماعى درباره ی پسرها مى پردازد.
انتقاد از سانسور در اکران «پریناز»
هم بغضم گرفت .این دقیقا همان حسی است
که نسبت به این فیلم دارم .هنوز فکر می کنم
این فیلم را چند روز پیش کار کردم و ان
اشتیاق و لذتی که باید از بزرگ شدنش حس
می کردمرابهدستنیاوردم!»
پس از معتمداریا« ،شبنم قلی خانی»
دیگر بازیگر این فیلم سینمایی به روی سن
امدوگفت:
«من امشب یک حس دوگانه دارم ،هم
خوشحالم که این فیلم اکران می شود ،چون
باالخره هیچ فیلمسازی دوست ندارد برای
گنجه فیلم بسازد ،و می خواهد اثرش به روی
پرده بیاید؛ و هم ناراحتم به این دلیل که فکر
می کنم در این کار بزرگترین لطمه را نقش
خورشید خورد! کاراکتری که وقتی بازی
کردم این نبود که در اینجا می بینید و درحال
حاضر فقط ده ثانیه از ان باقی مانده است!» او
همچنیندرباره ینقشخورشیدوبازیخود
در مراسم اکران خصوصی فیلم «پریناز» در«پریناز»افزود:
«خدا را شکر اقای کایدان در اینجا حضور
ساخته ی «بهرام بهرامیان» که در موزه ی سینما
برگزارشد،بااشارهبهتوقیفهفتساله،ازکوتاهشدن دارند و می دانند که چه نوشته اند .خورشید
نقشی بود کهخیلی دوستش داشتم و زحمت
فیلمانتقادشد.
«فاطمهمعتمداریا»بااشارهبهتوقیفهفتساله
فیلم «پریناز» گفت« :قبل از ورود به سالن با یکی از
عواملصحبتمی کردمکهدرانزماندختربچه اش
تازه متولد شده بود و حاال این دختربچه به مدرسه
می رود.بعدازشنیدناینمطلبهمخوشحالشدمو
42
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
زیادی برای ان کشیدم .یادم هست بعد از
تدوین اولیه هرکسی در اتاق تدوین این
اثر را دیده بود به من زنگ می زد و می گفت
چه نقش خوبی بازی کردی ،حتما جایزه
می گیرد ،اما از ان خورشید فقط ده ثانیه
باقیماندهاست».
«پریناز» فیلمی به کارگردانی بهرام
بهرامیان و نویسندگی «بابک کایدان»
محصول سال ۱۳۸۹است؛ که به مدت
۷سال توقیف بود .دلیل توقیف کاراکتر
اصلیفیلمبابازیفاطمهمعتمداریاعنوان
شده بود .شورای پروانه نمایش دولت
دهم ،نمایش چهره زن مومن و متدین
که دارای وسواس های فکری و اختالالت
شخصیتی است را رد کرده ،و اعالم نمود،
چنینتصویریامکاننمایشدرسینماها
راندارد.
این فیلم سرانجام با تغییرات و
حذفیات بخش هایی امکان نمایش یافته،
وهماکنوندرحالاکراناست.
tors
an Ac
Irani
نسخه سوم «قاتل
اهلی» اکران می شود
درست در زمانی که استارت فعالیت های تبلیغاتی تازه ترین فیلم
«مسعود کیمیایی» با عنوان «قاتل اهلی» با اعالن هایی رعب اور ،و با
جمله ی «قاتل اهلى از هر قاتلى خطرناک تر است؛ چون او را دوست
داریم!» اغاز شد« ،منصور لشکری قوچانی» تهیه کننده ی فیلم،
درباره ی زمان اکران فیلم و رسیدن به نسخه ای تازه برای اکران ،که نه
نسخه اولیه تهیه کننده است و نه نسخه ثانویه کارگردان سخن گفت،
تا این فیلم باز هم حاشیه ساز شود .منصور لشکری قوچانی تهیه کننده
«قاتل اهلی» ،که داستان اختالف نظر او با کیمیایی از زمان جشنواره ی
فیلم فجر تا به امروز بارها تیتر رسانه ها شده است ،درباره ی اکران فیلم
گفت« :براساس قرارداد ،سرگروه فیلم پردیس ازادی خواهد بود و فکر
می کنم زمان اکران ان از سوم ابان ماه اغاز شود».
قوچانی با اشاره به نسخه سومی که حاصل تعامل وی با کیمیایی
است ادامه داد« :من و مسعود کیمیایی در جلسات متمادی باالخره به
تفاهم رسیدیم و نسخه انتخابی که قرار است اکران شود مورد قبول هر
دو نفر ما قرار گرفته و بر همین اساس همین نسخه تازه پروانه نمایش
فیلم را گرفتیم».
او در مورد نحوه ی تبلیغ فیلم هم توضیح داد« :تبلیغات را شروع
کردیم و تا نزدیک مهرماه هفته ای یک تبلیغ خواهیم داشت ،پس از ان
نوع تبلیغات و اطالع رسانی به سبکی خواهد بود که عالوه بر رسانه های
جمعی ،دهان به دهان به گوش همگان برسد؛ زیراکه تبلیغ تنها ،عالوه بر
رسانه ملی باید در فضاهای مجازی و ..هم صورت گیرد».
سعید سهیلى و
«ژن خوک»!
س
ی
ن
مای
ا
ی
ر
ا
ن
فیلمنامه ی فیلم سینمایی «ژن خوک»
این روزها به طور مشترک توسط «سعید
سهیلی» و «احمد کاوری» در حال نگارش
است .سعید سهیلی به تازگی نگارش
فیلمنامه ی فیلم سینمایی «حرومی» را
همراه با «علی اصغری» به پایان رسانده
و قصد دارد به زودی برای پروانه ساخت
ان اقدام کند«.ژن خوک» مضمونی شاد
و کمدی دارد و سهیلی در گفت وگویی
کوتاه با بانی فیلم اعالم کرد که این فیلم را به
احتمال فراوان خودش و یا کاوری به زودی
مقابل دوربین خواهند برد .سهیلى در پایان
اعالم کرد شرایط ساخت «حرومى» نیز
مهیاست و این احتمال وجود دارد که به
جای «ژن خوک» این فیلم را برای حضور
در جشنواره سی و ششم فیلم فجر اماده
کند«.گشت »۲عنوان اخرین فیلم
سینمایی سهیلی در سینما است ،که
در گیشه با اقبال بسیار خوبی از سوی
مخاطبان مواجه شد.
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
43
«ای ویوی» در
جست وجوی «روند انسان»
هفتادوچهارمین دوره از قدیمی ترین جشنواره سینمایی جهان ،در ساحل
لیدو ونیز ،اینبار نیز با اتفاقات غیرمنتظرهای برگزار شد .بدون تردید یکی
از شگفتی های این دوره حضور «ای ویوی» بر روی فرش قرمز جشنواره ی
فیلم ونیز بود .ای ویوی ،چهره ی جنجالی هنر چین که شهرت وی در هنرهای
تجسمی عالم گیر است ،با اولین فیلم بلند خود با عنوان «روند انسانی» در بخش
مسابقه ونیز شرکت کرد.این هنرمند معاصر ،مجسمهساز ،معمار ،عکاس،
فیلمبردار ،و منتقد اجتماعی ،سیاسی و فرهنگی اهل چین میباشد .وی به عنوان
یک فعال سیاسی ،به شدت و اشکارا به انتقاد و مخالفت از مواضع دولت چین در
حیطهی دموکراسی و حقوق بشر پرداخته است .ای ویوی یکی از سرسختترین
منتقدان دولت چین در بحث حقوق بشر محسوب می شود.وی در 28اوت
1957در پکن به دنیا امد .پدرش Ai Qingشاعری معروف و مشاور فرهنگی
«مائو تسهتونگ» بود ،اما در سال ،۱۹۵۸با شروع جنبش ضد روشنفکری در
چین ،به همراه خانوادهاش به اردوگاه کار اجباری در هیلونگ جیانگ تبعید
شد .ای ویوی در سال ۱۹۷۸برای تحصیل رشته سینما در مدرسه فیلم پکن
ثبت نام کرد ،اما دو سال بعد ادامه تحصیل در این رشته را رها کرد .در سال ۱۹۸۱
به ایاالت متحدهی امریکا رفت و در سال ۱۹۸۳به نیویورک سیتی نقل مکان
کرد؛ جایی که برای گذران زندگی به باغبانی و نگهداری از کودکان مشغول بود
اما به مطالعه هنر غربی میپرداخت و هنرمندانی چون الن گینزبرگ ،جسپر
جانز ،اندی وارهولو مارسل دوشان را کشف کرد .چیدمان تخمه های افتابگردان،
پرفرمنس شکستن سفالینههای چندهزارساله ،نقشهی شیرخشکی چین و
برجهای اسمانی از جمله کارهای ای ویوی هستند .پروژه های بلندپروازانه،
ایدههای هوشمندانه و توانایی و جسارت ای وی وی در واکنش به مسایل
پیرامون در طول زمان او را در جایگاهی قرار داده است ،که هرکاری را که
اراده کند ،بخواهد و بشود .او در سال 2011به عنوان یکی از صد چهرهی
تاثیرگذار به انتخاب مجلهی تایم برگزیده شد .او هنرمند بیمرزی است؛ نه
مرزی در انتخاب رسانه اش برای بیان دارد نه در جغرافیا و نه در قوانین .او
هر کار که بخواهد می کند!
«روند انسان» فیلم مستندی است ،که به جز اهالی سینما ،عالقمندان
هنرهای تجسمی نیز برای دیدن ان لحظه شماری می کنند.
44
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
جایزه ی یک عمر دستاورد جشنواره ونیز
برای هالیوودی ها
دو بازیگر کهنه کار امریکایی در
هفتاد و چهارمین جشنواره فیلم
ونیز تقدیر شدند
فیلم امریکایی «ارواح ما در شب» (Our Souls at
)Nightبا بازی جین فاندا و رابرت ردفورد ،روز جمعه
در بخش خارج از مسابقه جشنواره ونیز در پالتزو دل
سینما برای اولین بار روی پرده رفت.پیش از نمایش
فیلم« ،جین فاندا» و «رابرت ردفورد» در مراسمی
با حضور «پائولو باراتا» رئیس بی ینال ونیز و «البرتو
باربرا» مدیر هنری جشنواره ،جایزه شیر طالی یک
عمر دستاورد را دریافت کردند« .ارواح ما در شب»
به کارگردانی «ریتش باترا» ،بر اساس رمانی از «کنت
هاروف» ،تولید شرکت نت فلیکس ،اولین همکاری
مشترک ردفورد و فاندا بعد از «سوارکار الکتریکی»
است .ان ها پیش از ان در فیلم «پابرهنه در پارک»
هم مقابل هم ایفای نقش کردند .داستان این فیلم
در کلرادو روی می دهد و از دیدار غیرمنتظره ادی
مور (فاندا) با یکی از همسایه ها به نام لوییس واترز
(ردفورد) شروع می شود .همسر ادی سال ها پیش
مرده است ،همین طور همسر لوییس ،اما با این که
ان ها سال هاست در شهری کوچک در یک محله
زندگی می کنند ،اما تا پیش از این کمتر با هم در
تماس بودند .ردفورد 80ساله در 1981برای فیلم
«مردم عادی» در اولین تجربه ی کارگردانی خود
برنده اسکار بهترین کارگردانی شد و در سال 2002
جایزه افتخاری اسکار را دریافت کرد« .بوچ کسیدی
و ساندنس کید»« ،همه مردان رئیس جمهور» و
«طبیعی» از دیگر فیلم های ردفورد در مقام بازیگر
است .فاندا تاکنون هفت بار نامزد دریافت جایزه اسکار
بوده و دو بار برای فیلم های «کلوت» در سال 1971و
«بازگشت به خانه"گ» در ،1978برنده ی جایزه ی
اسکار بهترین بازیگر زن شده است.
خالق «کشتار با اره برقی» درگذشت
«توبی هوپر» کارگردان فیلم های ژانر وحشت ،که بیشتر شهرتش
را مدیون فیلم های «کشتار با اره برقی در تگزاس» و «ارواح خبیثه»
بود ،شنبه در سن ۷۴سالگی ،در کالیفرنیا درگذشت.
به گفته ی مامور تحقیق در مرگ های مشکوک در منطقه
لس انجلس ،دلیل مرگ او هنوز مشخص نیست.
توبی هوپر با نام اصلی ویالرد توبی هوپر در استین در تگزاس به
دنیا امد و کار خود را به عنوان مستندساز شروع کرد.
به گزارش ورایتی ،فیلم اسلشر «کشتار با اره برقی در تگزاس»
او به خاطر نگرش واقع گرایانه و نگاه دیوانه وار ،به یک فیلم ترسناک
اثرگذار بدل شد .این فیلم که با بودجه کمتر از ۳۰۰هزار دالر ساخته
شده بود ،روایتگر داستان چند دوست است ،که به خانه ی پدربزرگ
یکی از انها می روند و در انجا گرفتار یک قاتل زنجیره ای یا همان
«صورت چرمی» می شوند؛ قاتلی مجنون که سالح مورد عالقه اش
اره برقی است و نقابی از پوست انسان به چهره دارد.
هرچند نمایش «کشتار با اره برقی در تگزاس» به خاطر اعمال
خشونت فراوان در چند کشور ممنوع شد ،اما یکی از پرفروش ترین
فیلم های مستتقل دهه 1970در ایاالت متحده محسوب می شود.
شخصیت «صورت چرمی» اقتباسی ازاد از اد گین قاتل زنجیره ای
بود.
هوپر در 1986دنباله ی این فیلم را با نام «کشتار با اره برقی در
تگزاس »2کارگردانی کرد که بیشتر نگاهی کمدی داشت« .کشتار
با اره برقی در تگزاس» تاکنون هفت دنباله به همراه داشته است.
هوپر در 1982فیلم ترسناک «ارواح خبیثه» ( )Poltergeistرا
با فیلمنامه ای از «استیون اسپیلبرگ» کارگردانی کرد ،که به یکی
از اثار کالسیک این ژانر بدل شد .این فیلم داستان خانواده ای در
حومه شهر است ،که وقتی ارواح خبیثه خانه ی ان ها را تسخیر
می کنند ،و کوچک ترین دخترشان را با خود می برند ،برای نجات
او کنار هم قرار می گیرند .ارواح خبیثه توانست هشتمین فیلم
پرفروش سال شود.
هوپر در دهه های 1990و 2000نیز به کار در حوزه سینما و
تلویزیون ادامه داد ،اما هیچ کدام از اثارش تاثیر کارهای اولش را
نداشتند »Djinn« .اخرین فیلم هوپر در 2013ساخته شد که
داستانش در امارات متحده عربی روی می شود.
بازی تاج و تخت «گلین»
را به جویس رساند
«ایدان گیلن» بازیگر نقش «لرد بیلیش» سریال محبوب «بازی
تاج و تخت» به پروژه فیلم «جیمز و لوسیا» منتشر شده است.
«جیمز و لوسیا» به کارگردانی «رابرت موالن» در سال 2018
تولید خواهد شد.
به گزارش اسکرین دیلی ،تولید این فیلم در دوبلین و لوکزامبورگ
اغاز می شود ،و اخرین روزهای زندگی «جیمز جویس» نویسنده ی
شهیر ایرلندی ،را به تصویر می کشد.
جیمز جویس از نوابغ ادبی قرن بیستم ،نویسنده ی اثار ماندگاری
چون «دوبلینی ها» و شاهکار «اولیس» و اثر بدیع و نواورانه اش
«بیداری فینیگان ها» است .بسیاری از منتقدان اثار او را در شمار
بهترین اثار داستانی تاریخ ادبیات عنوان می کنند که بسیاری از
نویسندگان پیشرو تحت تاثیر او دست به خلق اثار خود کرده اند .او به
همراه «ویرجینیا وولف» از اولین کسانی بودند که به شیوه ی «جریان
سیال ذهن» می نوشتند .وی به ۱۳زبان اشنایی داشت و دست کم به
ایتالیایی و فرانسه مسلط بود.
در فیلمی که با نویسندگی و کارگردانی نوالن ساخته خواهد شد؛
روزهای تلخ زندگی جیمز جویس و افسردگی ناشی از بیماری دخترش
«لوسیا» روایت خواهد شد.
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
45
زیروبم مجری خوش لباس ،مبینا نصیری
ِ
بخش زبان ذهنم
فعال است
گروه گفتگو و تصویر :مرضیه جعفری ،میالد
بحرینی پور و بهراد رضازاده ،ندا کشاورز
اردیبهشتی تمام عیار است .یک خانم
یک
ِ
خوش بیان و خوش پوش که بی تکلف اما
بی رودربایستی با شما همکالم می شود.
خواسته تان را می شنود و خواسته اش را
می گوید و به عبارتی از ان ادم های «جنگ اول
ب ِه از صلح اخر» است؛ از انهایی که تکلیفشان
با خودشان و تو کامال روشن است و چقدر این
ادم ها میان این دنیای بالتکلیف دلچسبند.
با مبینا نصیری در کافه رستوران ایتالیایی
اُپرا گپ دوستانه تصویری ای زدیم که در
کانال رسمی مان در اپارات (aparat.com/
)majidakhshabiقابل مشاهده است.
بخشی از این گفتگو در ادامه تقدیم حضورتان
می شود.
46
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
از بچگی ارزو داشتید مجری شوید؟
زمانی که کمتر از هفت سال داشتم مدام صدای خودم را با ضبط
کوچکی که داشتیم ضبط می کردم .خواهرم ،مونا ،یک سال از من
کوچک تر است و ان زمان متوجه نمی شد این صدای ضبط شده است و با
گریه می گفت مبینا این چجوری رفته توی ضبط! من هم می خواهم بروم
توی ضبط! این خاطره را همیشه با هم مرور می کنیم.
اوضاع تحصیلی تان چطور بود؟
بعد از ورود به مدرسه ،جزء تیزهوشان بودم و درگیر تحصیل و کالس
زبان .من نوازندگی پیانو را هم خیلی دوست داشتم .خاطرم می اید پدرم
می گفت« :نه ،کالس زبان بیشتر از پیانو برای اینده ات مفید است» .در
دانشگاه ،مقطع کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی قبول شدم و همان
موقع برای یک سری از شرکت ها کار ترجمه انجام می دادم که انجا
همکارانم به من می گفتند صدای خیلی خوبی داری ،چرا نمی روی دوبلور
یا گوینده شوی؟
از بدو ورود به دانشگاه در رشته تحصیلی تان کار
می کردید؟
شش ماه بود که وارد دانشگاه شده بودم؛ ولی چون دانش زبانم از قبل
خیلی خوب بود ،از همان زمان شروع به کار کردم.
چطور وارد حوزه اجرا شدید؟
روزی به اصرار یکی از دوستانم برای اموزشگاهی که فراخوان داده
بود ،تست دادم .موقع تست دادن خیلی هول شده بودم؛ یادم می اید یک
خبری مرتبط با ُکشتی بود و من ان را َکشتی خواندم! به خاطر استرسی
که داشتم کلمات را غلط می خواندم؛ ولی بعد از اتمام تست ،خانمی که
متصدی انجا بودند و االن هم از گویندگان خبر هستند ،گفتند از این صدا
نمی شود گذشت!
و چقدر شانس در این مسیر همراهتان بود؟
یکی از خوش شانسی های من اشنایی با کسانی بود که پروژه هایی مثل
اجرای مراسم مختلف و برگزاری رادیوهای لوکال را برگزار می کردند .از ان
به بعد به عنوان گوینده و مجری مشغول به کار شدم .ان زمان همسر محترم
اقای قاسم بی نیاز سردبیر برنامه رادیویی «صدای اشنا» بودند و من انجا
یک ایتم را اجرا کردم که االن این رادیو منحل شده؛ چون برای ایرانی های
مقیم خارج از کشور بود .بعد یکی دیگر از تهیه کننده های تلویزیون که
کارشان کودک و نوجوان بود ،من را دیدند و در شبکه دو ،ایتمی را به
من دادند که من اصال باورم نمی شد بتوانم روزی به انتن زنده تلویزیون
برسم .بعد از شبکه دو ،در شبکه جام جم اجرا می کردم تا اینکه باشگاه
«رادیو جوان» فراخوانی برای عالقه مندان به گویندگی ،برنامه سازی و
گزارشگری داد که در ان تست دانش عمومی مان را می سنجیدند و بعد
هم یک مصاحبه حضوری داشت .یادم می اید که مصاحبه کننده مان از
برنامه سازهای بسیار َق َدر رادیو و البته یکی از مجری های تلویزیون بودند
که االن هم هستند.
چه کسی؟
خانم زهره هاشمی .ایشان ان زمان مدیر باشگاه رادیو جوان بودند.
مصاحبه خیلی سختی داشت و ما را در موقعیت های مختلف قرار می دادند
تا ببینند چقدر توانمند هستیم .من در ان مصاحبه قبول شدم .از تقریبا
ان هزار نفری که تست دادند ،حدود چهل نفر پذیرفته شدند .برای ما سه
دوره مقدماتی ،متوسطه و پیشرفته گذاشتند که در هر دوره یک سری
حذف می شدند .بعد از اتمام دوره ها ،سه نفر از بین بچه های باشگاه برای
گویندگی و اجرا به رادیو جوان معرفی شدند که من ،خانم فریبا باقری و
خانم الهه پرسون بودیم.
ایتم هایتان زنده بودند؟
بله ،من از اول زنده اجرا کردم .روزی که به من
گفتند از این صدا نمی شود گذشت ،بسیار ذوق
داشتم و در ان شب زمستانی بدون مقصد برای
خودم پیاده می رفتم که برایم شب خاطره انگیزی
شد.
قبل از ان ،خودتان به
ویژگی های صدایتان فکر نکرده
بودید؟
خیر ،اصال فکر نمی کردم .قبال صدایم این طور
نبود ،خیلی روی ان کار شده و پخته تر شده است.
من دوره فن بیان را اموزش دیدم.
صدایتان را دوست داشتید؟
همه ادم ها وقتی برای اولین بار صدایشان را
می شنوند خوششان نمی اید؛ چون ما صدای
خودمان را از داخل سرمان می شنویم صدای
قشنگ تری به گوشمان می رسد و وقتی از
گوشمان می شنویم انگار صدایمان یک فرکانس
دیگری دارد .من صدایم را دوست داشتم؛ چون
اموزش های زیادی در حوزه اجرا و گویندگی
داشتم.
مترجمی زبانتان چه شد؟
مترجمی زبان را هم جسته وگریخته انجام
می دهم و برای کارم نیز بسیار مفید بوده است؛ مثال
اجرای برنامه برای وزارتخانه ای که میهمان های
خارجی هم دارد .از دیگر مجری های تلویزیون
که به زبان دیگری مسلط هستند و خودم هم
می شناسم؛ اقای رشیدپور هستند که استانبولی
و انگلیسی را خوب صحبت می کنند .یک مجری
واقعا به این مهارت نیاز دارد تا بتواند خودش
ترجمه کند و بخواند و اطالعاتش را به روز کند و
منتظر مترجم نباشد.
ایا تابه حال کتابی ترجمه
کرده اید؟
بله .چند سال پیش درگیر ترجمه کتابی در
حوزه گویندگی و اجرا بودم و خیلی هم پیگیرش
بودم که این کتاب منتشر شود .نکات مختلف حوزه
گویندگی و اجرا را از زبان بهترین مجری های دنیا
جمع اوری کردم و تا جایی هم ترجمه شد؛ اما چون
درگیر کارهای دیگری هستم هنوز تمام نشده
است.
از کار ترجمه همچنان درامد
دارید؟
چون فرصت نمی کنم وقتی را برایش بگذارم
درامد ندارم؛ ولی گاهی مقاله یا کار دانشگاهی برای
دوستان ،اشنایان یا کسانی که من را می شناسند
انجام می دهم و پولی هم از ان ها نمی گیرم.
فکر می کنید ممنوع الکاریتان
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
47
در شهرت و دیده شدنتان موثر بود؟
نمی دانم (با لبخند).
کمی از سختی هایی که کشیدید برایمان بگویید.
شاید ان دو سال ،برای خود من خیلی سخت نگذشت؛ ولی همه از
مادرم در این مورد سواالتی را می پرسیدند و این ها خیلی اذیتم می کرد؛
یعنی بیشتر از اینکه خودت تحت فشار باشی ،خانواده و اطرافیانت
تحت فشار هستند .من به مادر و پدرم دلداری می دادم و می گفتم همه
مجری های تلویزیون یک دوره ای ممنوع الکار بودند و من هم از این
قاعده مستثنا نیستم .باورتان نمی شود؛ اما من چون در همه شاخه ها
و رشته های گویندگی و اجرا فعال بودم ،در ان دو سال ،درامدم از همه
دوره هایی که کار کردم بیشتر بود .در ان دو سال ،من به همه شهرهای
ایران رفتم و اجرا هم داشتم.
از چه زمانی این قضیه برایتان جدی شد؟ اصال
تالشی هم برای رفع ممنوع الکاریتان داشتید؟
بله ،قطعا .وقتی چنین اتفاقی می افتد ،باید بروی درباره ان توضیح
بدهی .من هم از خودم دفاع کردم .این را بگویم که حراست تلویزیون
بارها فیلم را بازبینی کرده بودند و گفتند که شما رودست خوردید.
این برایم خیلی دلگرم کننده بود .حراست تلویزیون هیچ وقت من را
ممنوع الکار نکرد ،مدیر شبکه هم به مدت شش ماه به من استراحت
دادند و بعد از شش ماه من برگشتم و برنامه سال تحویل شبکه یک را با
اشکان خطیبی ،سحر دولتشاهی و پدرام کریمی اجرا کردم .بعد از ان
من درگیر مسائل دیگری شدم که مربوط به جاهای دیگر صداوسیما
48
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
می شد که ناچار بودم یک سری مراحل را بگذرانم و بعدا برگردم.
میانه تان با اشپزی چطور است؟
عاشق اشپزی هستم .اگر گاهی کسی خانه نباشد و من غذا درست
کنم همه می فهمند که من ان غذا را درست کرده ام .یک برادر کوچک تر
به اسم سجاد دارم که وقتی غذا را نگاه می کند می گوید مبینا این غذا را
درست کرده؛ چون کامال از رنگ و لعاب غذا مشخص است.
میانه تان با غذاهای بین المللی چطور است؟
غذاهای ایتالیایی ،مکزیکی و هندی را به شرطی که خیلی تند نباشد
دوست دارم؛ ولی غذاهای چینی را اصال دوست ندارم.
احتماال منظورتان سوسک و مار و ملخ که نیست؟
منظورم غذاهایشان با سبزیجات است؛ ولی به این دلیل که با ذائقه ما
سازگار نیست و کمی خام خوار هستند و غذا را کامال نمی پزند.
یعنی سوشی نمی خورید؟
خیر ،با غذاهای دریایی هم اصال میانه ای ندارم؛ به غیر از ماهی که
فقط ماهی جنوب را خیلی دوست دارم .میگو را هم اصال دوست ندارم.
اصالتا کجایی هستید؟
پدرم اذری و مادرم تهرانی هستند .خودم هم متولد تهران هستم.
با زبان اذری هم صحبت می کنید؟
بله .گاهی اگر از فردی که مثال در کرمانشاه است بپرسم یک جمله
کردی به من بگو ،می گوید من کردی بلد نیستم .چرا؟ این تنوع گویش ها
در ایران خیلی قشنگ است .چرا فقط برای اینکه فارسی خوب صحبت
کنیم باید لهجه و گویش خودمان را کنار بگذاریم؟ ما باید این ها را حفظ
کنیم.
استعداد خوبی در فراگیری لهجه ها و
گویش های محلی دارید؟
بله ،بخش زبان ذهنم فعال است.
شکمو بودنتان از نظر افزایش وزن اذیتتان
نمی کند؟
خیر .اتفاقا ظاهر کسی که جلوی دوربین است ،حاال چه بازیگر،
خواننده یا گوینده ،برایم مهم است .خودم هم در این حوزه خیلی
فعالیت کردم؛ اولین مجری ای بودم که بعد از انقالب در جشنواره
مد و لباس فجر سال 1395به خاطر لباس هایی که می پوشیدم از
من تقدیر شد.
چرا می گویند همه مجری های تلویزیون شبیه
هم هستند؟
شاید به این خاطر باشد که فضاهای گوناگون و متفاوتی برای
مجری های خانم قرار داده نمی شود که بتوانند متفاوت اجرا
کنند .در اجرای تلویزیون حتی سبک لباس پوشیدن هم ممکن
است مشابه باشد .اگر من روزی یک لباس متفاوت می پوشیدم
بازتاب های گوناگونی داشت؛ بسیاری از خبرگزاری ها و کانال های
معتبر خبری به ان می پرداختند و برخی از مدیران شبکه ها خیلی
استقبال می کردند و برای بقیه مجری های خانم هم پیشنهاد
می دادند؛ ولی بعضی شبکه ها نه ،بر اساس سلیقه و تفکر مدیر
شبکه می گفتند این توهین به معماری و سنت ما است.
ایا در سازمان صداوسیمای جمهوری اسالمی
ایران اجباری برای پوشش چادر وجود دارد یا
خیر؟
خیر ،اصال چنین سیاستی وجود ندارد .شاید یک مجری با
چادر ،مقبولیت کمی بیشتری داشته باشد؛ ولی این طور نیست
که مثال به کسی که مانتو پوشیده بگویند به تو برنامه نمی دهیم.
زمانی که وارد سازمان صداوسیما شدید ،به
این فکر افتادید که من باید چادر سر کنم یا نه؟
خیر.
ایده پوشش سنتی از کجا امد؟
از روزی که وارد تلویزیون شدم همیشه دلم می خواست
لباس هایم این قدر رنگ و لعاب نداشته باشد؛ مثال مقنعه صورتی
و ...که شبیه برنامه کودک شوم ،نه اینکه ان ها بد هستند ،ان هم
فراخور کارشان است و باید این رنگ ها را بپوشند؛ اما دلم می
خواست لباسم نقش ونگار خاصی داشته باشد .من چهار ،پنج
سال درگیر لباس بودم ،در گوگل طراحی های لباس ایرانی را سرچ
می کردم و چند مزون دیدم تا اینکه باالخره یک طرح هایی از کار
برخی از تولیدکنندگان و طراحان به نظرم قشنگ امد و بعد با
همفکری و کمی تغییر ،لباس هایی شد که من پوشیدم و خیلی
مورداستقبال مردم قرار گرفت .پشت ویترین مغازه ها در یک پاساژ
این مانتو را دیدم و خیلی حس خوبی بود که حداقل بتوانی در یک
بخش پوشش خانم ها جریان ساز باشی.
با این تفکر این نوع پوشش را انتخاب کردید
یا وقتی دیدید که جریان ساز شده ادامه دادید؟
فقط دلم می خواست مانتوهایی در کارم بپوشم که جذاب،
متفاوت و شیک باشند و همه المان های به روز را هم داشته باشند.
از روزی که وارد تلویزیون
شدم همیشه دلم می خواست
لباس هایم این قدر رنگ و لعاب
نداشته باشد؛ مثال مقنعه صورتی
و ...که شبیه برنامه کودک شوم،
نه اینکه ان ها بد هستند ،ان
هم فراخور کارشان است و باید
این رنگ ها را بپوشند؛ اما دلم
می خواست لباسم نقش ونگار
خاصی داشته باشد
فکر نمی کردم چنین بازتابی بگیرم.
می خواهم رک و روراست در مورد
اتفاقی که برای سرکار خانم نامداری
افتاد ،کمی برایمان صحبت کنید.
من اجرای ازاده نامداری را خیلی دوست دارم؛ چون
خیلی گرم و خودمانی و صمیمی است .وقتی قرار است
من شما را قضاوت کنم ،به من ربطی ندارد در زندگی
شخصی شما چه می گذرد ،من کار و میزان حرفه ای
شدن شما را قضاوت می کنم .ازاده نامداری هم همین
است؛ من می توانم اجرایش را قضاوت کنم؛ یعنی نظر
و برداشت خودم را نسبت به حرفه ایشان بگویم .هر
اتفاقی که در زندگی شخصی ازاده نامداری و یا هر کس
دیگری بیفتد به خودم این اجازه را نمی دهم درباره اش
نظر بدهم چون به خودشان ارتباط دارد.
خیلی سیاست مدارانه به این سوال
پاسخ دادید...
خیر ،این سیاست مدارانه نیست .وقتی شما جلوی
دوربین قرار می گیری؛ یعنی خودت را در معرض
قضاوت مردم قرار داده ای و خودت خواستی این اتفاق
بیفتد؛ ولی وقتی یواشکی یک صحنه ای از زندگی ات
را می دزدند و در معرض نمایش قرار می دهند ،این را
که شما خودت نخواستی! کسی وجدانش را زیر پایش
گذاشته و یک عکسی از زندگی شخصی شما گرفته،
این از انسانیت به دور است .هر وجدان بیداری با این
اتفاق مخالف است .واقعا اگر در زندگی شخصی هر کدام
از ما یک دوربین بگذارند چقدرش قابل دفاع است؟!
زندگی شخصی سلبریتی ها یا ادم های چهره تا جایی به
ما ارتباط دارد که خودشان خواسته اند ،مابقی اش واقعا
سرک کشیدن و دزدی است.
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
49
با صحبت هایتان کامال موافقم؛ ولی در دنیا یکی
از پردرامدترین شغل ها ،خبرنگاری یا پاپاراتزی
است...
خب ما که این را در ایران نداریم .روزی که پاپاراتزی امد می توانیم
درباره اش صحبت کنیم؛ ولی االن که نیست! دین و فرهنگ من به من
این اجازه را نداده که حتی در زندگی شخصی خواهرم هم تجسس کنم.
تابه حال پیشنهاد بازیگری داشته اید؟
بله بسیار.
دوست دارید بازیگر شوید؟
زمانی که ممنوع الکار بودم یکی از کارگردان های مطرح من را به
دفترشان دعوت کردند و یک فیلمنامه به من نشان دادند که قصه اش
درباره اتفاقی بود که در تلویزیون برای خودم افتاده بود .به من گفتند
نقش اولش را هم قرار است خودت بازی کنی ،بدم هم نیامد؛ ولی بعد
دیدم من برای بازیگری نیستم ،بازیگری حرفه سختی است .همچنان
هم پیشنهاد بازیگری حتی برای سریال های تلویزیونی و نقش های
خوب دارم .نمی دانم شاید یک موقعی بازی کنم؛ ولی فعال دغدغه و
عالقه ام نیست.
مجری خانمی هست که با ایشان رقابت داشته
باشید؟
خیر ،رقابت به ان معنا با کسی ندارم.
یعنی کسی را نسبت به خودتان برتر نمی دانید؟
یک بخش خودشیفتگی دارم؛ ولی در این حد نیست که بگویم کسی
نمی تواند مثل من اجرا کند .یک چیزی را واقعا به شما بگویم؛ من اجرای
هیچ کدام از مجری های تلویزیون ،چه مرد و چه زن ،را نمی بینم به خاطر
اینکه ناخوداگاه ممکن است از رفتار و اجرای کسی تقلید کنم .همه ما
50
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
مجری های تلویزیون باید تالش کنیم که امضای خودمان را
داشته باشیم.
خیلی ها شما را با خانم صبا راد مقایسه
می کنند.
چرا؟! خانم راد خیلی از من بهتر هستند .من از لحاظ تجربه و
سابقه کار از خانم راد خیلی کم دارم ،ایشان خیلی خوب هستند،
خواهشا این کار را نکنید.
اجرایشان را دیده اید؟
بله اجرایشان را دیدم.
اجرای ایشان را استثنائا دیده اید؟
خیر ،االن دو ،سه سال است که اصال نمی بینم .قبال می دیدم.
اکنون تم اجرای همه را دارم که چگونه اجرا می کنند .من ،صبا
راد ،ازاده نامداری و خانم ژیال امیرشاهی را خیلی دوست دارم؛
به خاطر اینکه خیلی خانم محترم و خوب و مهربانی هستند.
خانم مهیا اسناوندی هم خیلی بامزه است و خیلی دوستش
دارم.
اجرای چه کسانی را دوست ندارید؟
نه اینکه بقیه را دوست نداشته باشم ،به سلیقه من نزدیک
نیستند.
برایتان مهم است که در «سه ستاره» امسال
کاندید شوید؟
برای همه مجری ها الزم است و دوست دارند کارشان
دیده شود .همه دوست دارند با توجه به شرایط تلویزیون و
کمی وکاستی هایش زحمتشان دیده شود و به چشم مدیرت
بیاید و مردم بفهمند که چقدر برای این برنامه تالش کردند .اگر
کسی بگوید دوست ندارم در برنامه «سه ستاره» کاندید شوم
دروغ گفته و این خواسته قلبی اش نیست؛ اما اینکه مجری ها
و بازیگرهایی که در برنامه «سه ستاره» کاندید می شوند چقدر
بر اساس توانایی شان کاندید شدند و چقدر بر اساس توصیه،
را نمی دانم! این مهم است که ببینیم مجری ها بر چه اساسی
انتخاب می شوند .من پارسال در اینستاگرام یک انتقادی به
برنامه «سه ستاره» کردم که رسانه ای هم شد؛ به نظرم اگر
قرار است این برنامه ،برنامه ای باشد که مردم انتخاب کنند ،از
پایه باید مردم انتخاب کنند .اینکه ما بر اساس سلیقه خودمان
بگوییم به نظر ما این ها بهترین بودند و مردم از بین ان ها انتخاب
کنند به نظرم این خیلی مردمی نیست.
کتاب زیاد می خوانید؟
یکی از تفریحات زندگی ام کتاب خواندن است .عاشق کتاب
هستم.
اکنون مشغول خواندن چه کتابی هستید؟
کتابی به اسم «تاملی بر عقب ماندگی ما» که بررسی
یک سری از خلق وخوهای ایرانیان است که ما چرا این قدر از
لحاظ فرهنگی عقب مانده هستیم .البته این را در کتاب نوشته
و من اعتقادی به ان ندارم؛ چون به کتاب تاریخ هم خیلی عالقه
دارم این کتاب را می خوانم و به این جمله خیلی معتقد هستم که
مردمی که تاریخ خودشان را ندانند و نشناسند هرگز نمی توانند
ادم های موفقی باشند .یک کتاب دیگری هم هست که خیلی
دوستش دارم به نام «جامعه شناسی نخبه کشی» که ان هم با
یک سری دالیل تاریخی اینکه چرا جامعه ما نخبه کش است را
بررسی می کند .کتاب های تاریخی ،جامعه شناسی و شعر ،مخصوصا
شعرهای اقای فاضل نظری ،را خیلی دوست دارم .از نظر من شعرهای
فاضل نظری قابلیت ضرب المثل شدن دارند.
یک مثال بزنید.
«رود با تجربه صخره به دریا برگشت /کمترین فایده عشق پشیمانی
ماست» .این شعر قابلیت این را دارد که یک جاهایی واقعا از ان استفاده
کنید.
از عاشق شدن پشیمان هستید که این شعر را
گفتید؟
خیر ،این شعر االن به ذهنم امد ،نه اینکه ارتباطی با چیزی داشته
باشد.
گفتید جمله های بزرگان اجرا را گرداوری کردید،
می خواهم بدانم درسطح جهان با چه کسانی ارتباط
برقرار کردید؟
بله ،این روزها به لطف فضای مجازی قسمت های مختلفی از برنامه ها
و شوهای امریکایی پخش می شوند .مصاحبه خانم «اُپرا ویفنری» را با
جزئیات دقیقش دیدم ،مخصوصا برنامه ای که اقای اوباما و همسرشان
میهمان ان بودند .قسمت هایی از برنامه خانمی به اسم «اِل ِن» را هم در
اینستاگرام رصد می کنم .ما به لحاظ حرفه ای باید اطالع داشته باشیم
که در دنیای اجرای حرفه ای امروز چه می گذرد ،ما باید جهانی فکر کنیم
و منطقه ای عمل کنیم؛ یعنی ببینیم در جهان چه خبر است و با خط
قرمزها و فرهنگ و عرف خودمان پیاده اش کنیم.
اخرین تصادف رانندگی تان کی بوده است؟
من رانندگی نمی کنم .واقعا یکی از فوبیاهای زندگی ام ،رانندگی
است؛ ان هم تقصیر خودم نبوده ،موقعی که خواستند به من رانندگی
یاد بدهند اعتمادبه نفس من را گرفتند و من دیگر نتوانستم رانندگی یاد
بگیرم؛ ولی االن یک هفته است که دارم با این ترسم مبارزه می کنم و
رانندگی یاد می گیرم و به زودی عمال نشان می دهم که رانندگی خانم ها
فوق العاده است.
اهل سفر هستید؟
جالب است شما درباره چیزهایی از من سوال می کنید که عاشقش
هستم؛ یعنی االن حاضر هستم درامد این ماهم را به جای اینکه پس انداز
کنم یا چیزی بخرم ،خرج سفر کنم .به شدت سفر را دوست دارم و دلم
می خواهد همه جا را ببینم.
به کجاها سفر کردید؟
ایران را خیلی گشتم؛ قشم ،کیش ،بندرعباس ،بوشهر ،خوزستان،
شوشتر ،مسجدسلیمان و اهواز ،همه را دیده ام.
فقط خطه جنوب؟
از جنوب شروع کردم .به شهرهای شهرکرد ،یزد ،اصفهان ،شیراز،
کرمانشاه ،سنندج و همه شهرهای شمال ،زنجان ،قزوین ،کرج ،قم و
سمنان نیز رفته ام.
شمال کم رفتید؟
اتفاقا شمال را هم زیاد رفتم چون پاخورش خوب است .به استارا و
گیالن رفته ام و عاشق چابکسر و رامسر هستم.
به جز تهران ،کدام شهر را برای زندگی انتخاب
می کنید؟
تبریز را دوست دارم؛ زیرا هوای بسیار خوب و خیابان های پهن ،باز،
تمیز و فضای قشنگی دارد.
زیاد خرید می کنید؟
خانم ها یک اعتقادی دارند که می گویند هر وقت حالمان بد است
برویم خرید کنیم حالمان خوب می شود .کال خرید را دوست دارم.
بیشتر چه چیزی می خرید؟
من کلکسیون کیف و کفش و مانتو هستم.
کالم پایانی؟
خیلی خوشحالم که از طریق زیروبم ارتباطی خصوصی تر و
صمیمانه تر با مخاطبینم برقرار شد .می خواهم بدانید همه تالشم را
می کنم که وقتی جلوی دوربین تلویزیون قرار می گیرم علی رغم همه
سختی ها و مشکالت و غصه هایی که ممکن است داشته باشم ،شاداب
و با نشاط باشم و شما انرژی خوبی را کسب کنید و بتوانم ان چیزی که
لیاقتش را دارید از طریق این قاب به شما هدیه کنم .خیلی کوچیکتان
هستم و خیلی دوستتان دارم.
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
51
تئـــــاتر
چشم هایی که ...مال توست
نویسنده و کارگردان :بهاره رهنما
بازیگر :بهاره رهنما
موسیقی :گروه موسیقی دنگ شو
مجری طرح :لیال جعفری
ساخت تیزر :شهرزاد دریازاده
دستیار کارگردان و مدیر صحنه :محمدرضا رشیدی
عکاس :حانیه زاهد
گریم :نازگل صدرایی
مکان :پردیس تئاتر شهرزاد -سالن سه
ادرس :خیابان نوفل لوشانو -نرسیده به چهارراه رازی
بخاطر خواب من
نویسنده :مهدی نصیری
کارگردان :کیانوش احمدی
بازیگران :پناه باقریان ،عاطفه حق شناس ،نغمه نخعی شریف ،محمد جبارنیا،
محمود ساعی ،علی محمدی ،عباس رحمانی مطلق
دستیاران کارگردان :سعید کریمیان ،فرزاد ابوعلی ،مهدی رمضانزاده
طراح نور و صحنه :کیانوش احمدی
طراح پوستر و بروشور :جواد نقدی اجقان
موسیقی :فرزاد ابوعلی
طراح گریم :علی وفایی زاده
طراح لباس :شیرین شادی
عکاس :رامین شیروانی
مدیر صحنه :علی اعظم االملجی
منشی صحنه و افکتور :احمد دولت ابادی ،میثم رضایی نژاد
مدیریت اجرای :کاظم کامور بخشایش ،حسن همتی
روابط عمومی :بنیامین صیادی نیا
مکان :پردیس تئاتر تهران (خاوران) سالن علی نصیریان
زمان :تا ۲۱مهر - ۱۳۹۶هر شب ساعت ۱۸:۳۰
نمی تونیم راجع بهش حرف بزنیم
نویسنده :پیام سعیدی
کارگردان :جابر رمضانی
دراماتورژ :محمد چرم شیر
بازیگران( :به ترتیب حروف الفبا) شیوا
ابراهیمی ،علی باقری ،اتیال پسیانی ،اصغر
پیران ،نگارجواهریان ،ایمان صیادبرهانی،
نیکامهر غفاریان ،مریم نورمحمدی
تهیه کننده :گروه تاتر سوراخ تو دیوار
طراح صحنه :مرتضا فربد
طراح لباس :نگار نعمتی
طراح نور :صبا کسمایی
طراح گریم :ماریا حاجیان
طراح پوستر :علی باقری
عکاس :احسان نقابت
مدیر تولید :مهرداد بهاالدینی
دستیار کارگردان و برنامه ریز :مجتبا شفیعی
52
گروه کارگردانی :میالد محمدی عمادی
عکاس :احسان نقابت
روابط عمومی و امور رسانه :عسل عباسیان
تبلیغات مجازی :امیر قالیچی
مدیریت تبلیغات :گروه تبلیغات وی یو
ویدیو :مسعود علی محمدی
خالصه :خانواده ای سر میز شام تالش می کنند
تا راجع به خودکشی مهرناز حرف نزنند .ان ها
گرسنه ی دانستن درباره ی دردهایی که به او
رفته است هستند .نمایشی درباره ی درد؛
درباره ی درد مشترکی که نمی توان راجع به
ان حرف زد
مکان :تماشاخانه ایرانشهر -سالن استاد
سمندریان
زمان :تا پنجشنبه ۰۶مهر - ۱۳۹۶ساعت
۲۱:۳۰
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
مــــــــوســـیقــــــــی
«ن
وای خرم» ب
ه
یا
د
«
ه
م
ای
و
ن
خ
رم»
پوستر
چهارمین جش
نوارهی «نوای خرم»
فراخوان
چند روز پس از انتشار
این رویداد موسیقایی
رون
مای
ی
ش
د.
به
نق
جشنواره و جایزه
ل از روابط عمومی
همایون خرم (نوای خر
م)،
پ
وس
تر
چه
ار
می
ن
جشنواره ،با ط
دوره از این
رحی از «پرهام عرب»
رون
مای
ی
ش
د.
پ
ره
ام
مجری پ
عرب ،طراح و
وستر چهارمین جشنوا
ره
و
جای
زه
ه
ما
یو
ن
خر
دربا
م ،در توضیحهایی
رهی پوستر این دوره از
ج
ش
نوا
ره
ع
نوا
ن
ک
برای این جشنوا
رد« :پوستر طراحیشده
ره ،به تعمد ،دارای پس
ز
می
نه
با
تون
الی
ته
اب
ی
که ارامش
رنگ است
حاصل از موسیقی را در
ذه
ن
ت
داع
ی
می
کن
د.
به جهت ع
بایسته است که
نوان جشنواره ،مرکز ت
صو
یر
م
نق
ش
به
چه
خرم باشد ،با لبخ
رهی استاد همایون
ندی حاکی از به ثمر ن
ش
ست
ن
ت
ال
ش
ه
ما
ره
حوزهی موسیق
ایشان در
ی و کودکان و نوجوانان
ی
که
به
پ
ش
توا
نه
ح
چونان ه
مایت اساتیدی
مایون خرم ،با صالبت،
ه
ری
ک
س
از
ی
به
دس
فضاب
ت ،رنگی تازه به این
خشیدهاند.خطوطح
ام
ل
چ
ار
چو
ب
ش
ده
هم
موسیقایی با عنوا
نشانیاستبرتجمعی
ن نوای خرم .»۴چهار
می
ن
دو
ره
از
ج
ش
نوا
خرم» ،اذ
رهی «نوای
رماه سال جاری ،به یاد
اه
نگ
س
از
ب
زر
گ
م
وس
همایون
یقی ایران ،استاد
خرم؛ و با هدف حفظ و
گ
س
تر
ش
فر
هن
گ
ا
ارتقای نگرش هنر
صیل و فاخر ایرانی،
ی نسل جوان از طریق
شن
اخ
ت
اث
ار
ا
سات
ید
همچنین تاث
گذشته ،و
یر گرفتن از نمونهها و ال
گو
ها
ی
م
وج
ود
در
م
به همت م
وسیقی ایرانی
وسسهی فرهنگی ،هنر
ی
«ر
ادن
وان
دی
ش
»،
همایو
خانوادهی استاد
ن خرم و همکاری دفتر
م
وس
یق
ی
و
زار
ت
فر
برگزار میشود .ن
هنگ و ارشاد اسالمی
وازندگان تمام سازها،
خ
وان
ند
گا
ن
و
هم
چ
نی
موسیقی ک
ن گروههای
ودک و نوجوان داوطلب
(
کم
تر
از
۱۸
سا
ل)
م
یکی از ت
یتوانند با اجرای
صانیف و یا قطعات بیک
الم
ا
سات
ید
رو
حا
هلل
خ
علی تجویدی ،ه
القی ،مهدی خالدی،
مایون خرم ،حبیباهلل بد
یع
ی
و
پ
رو
یز
یا
حق
ی
رسمی عرضه
که به شکل
شده ،بهصورت تکخوان
ی،
ت
کن
واز
ی،
هم
خ
وان
گروهنوازیدراین
ی ،همنوازی و
جشنوارهشرکتکنند.
اولین تمبر م
وسیقی کشور به نام
«سا
الر عقیلی» ثبت شد
تمبر «ساالر عقیلی» به عنوان اولین تمبر طراحی شده از یک
هنرمند موسیقی در ایران رونمایی شد .مخاطبان در کنسرت
این خواننده موسیقی ایرانی ۱۶،شهریور ماه در خالل جشنواره
تابستانیشب هایارتمیس،شاهدرونماییازتمبرساالرعقیلی
توسط اداره ی پست استان مازندران بودند .این تمبر به واسطه
اقدامات موثر ساالر عقیلی در حوزه ی موسیقی ملی با حضور
مسئوالن ادارهپستاستانمازندانمنتشرشدهاست.درپایان
این برنامه گروه موسیقی «راز و نیاز» به اجرای برنامه پرداختند.
حریرشریعتزاده،حامدفکوری،مهدیباقری،ارشفرهنگفر
وشهرامغالمیاعضایاینگروهبودندکهساالرعقیلیرادراین
اجراهمراهیکردند.عقیلیکهدرروزهایگذشتهاجرایموفقی
راباارکسترموسیقیملیبهرهبری«فریدونشهبازیان»پشت
سرگذاشت؛پیشازاین بارهاباهمراهیگروهموسیقیرازونیاز
کنسرتهاییرادرداخلوخارجازکشوراجراکرد هاست .دراین
ایین رونمایی چهره هایی نام اشنایی از حوزه ی سینما و ورزش
حضورداشتند.ازمیانچهرههایسینماییحاضردراینمراسم
میتوانبهنام«فریباکوثری»و«کیهانملکی»اشارهکرد.
سازهای دوره ی قاجار
بازسازی می شوند
سرپرستکارگاهسازگروههنرهایسنتیپژوهشگاهمیراثفرهنگیوگردشگریاز
ساختتنبکوکمانچهبهسبکدورانقاجارخبردادوگفت:اینسازهاباالگوبرداری
ازعکس هایدورانقاجاروهمچنینسازهایموجوددرموزه یمردم شناسیساخته
می شوند .به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ،ایرج
طباطبایی ،سرپرست کارگاه ساز گروه هنرهای سنتی ،اظهار کرد« :امسال برنامه
ساختسازهایرباب،قیچک،تنبور،تار،دوتار،قیچکبلوچیدردستورکاراینگروه
است ».این متخصص ساخت ساز قیچک ،تنبک و سه تار ،با تاکید بر این که هدف این
کارگاه حفظ و احیای سازهای سنتی است ،گفت« :ما در این کارگاه تالش می کنیم
سازهایمتداولمانندتار،سنتوروعودراحفظوسازهایدرحالانقراضمانندربابرا
احیاکنیم».اوبااشارهبهاین کهپسازانحاللفروشگاهگروههنرهایسنتی،سازهایی
که در این مجموعه ساخته می شوند فقط در نمایشگاه ها به نمایش درمی ایند ،ادامه
داد« :در حال حاضر پنج هنرمند در این کارگاه فعال هستند .این در حالی است که
حدوددهسالپیش،دهنفردراینجاکارمی کردند،امابازنشستهشدند».ویبیانکرد:
«درحالحاضراستادکارهایاینکارگاهدرساختتار،سه تار،دوتار،تنبور،رباب،انواع
قیچک ،تنبک ،سنتور و دیوان مهارت دارند .همچنین سه نفر هنرجو در کارگاه ساز
گروه هنرهای سنتی در حال اموزش هستند ».طباطبایی درباره نحوه ساخت ساز،
توضیح داد« :به طور کلی ،سازها به دو گونه و با چوب های تر و برخی با چوب خشک
ساخته می شوند .سازهایی مانند رباب ،تار ،سه تار یک تکه و تنبک با چوب تر ساخته
و کاسه ان ها خالی می شود؛ اما سازهایی مانند سنتور ،کمانچه ،سه تار ،ترکه ای و عود
ازچوبخشکساختهمی شود».بهگفتهسرپرستکارگاهسازگروههنرهایسنتی
پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ،از جمله پرکاربردترین چوب های مورد
استفاده در ساخت ساز به ترتیب توت ،گردو ،افرا و کاج است .از برخی چوب ها مانند
ابنوسوفوفلهمبرایتزیینسازاستفادهمی شود.
مکتب کالسیک پیانوی ایرانی
ثبت ملی شد
«مکتب پیانوی کالسیک ایرانی» ،با تالش «پویان ازاده» در فهرست
میراث ناملموس ملی به ثبت رسید؛ تا احتمال حضور این میراث ۱۴۰ساله
به عنوان یک رشته ی مستقل موسیقی در دانشگاه ها افزایش پیدا کند.
به گزارش ایسنا ،پویان ازاده ،مدرس دانشگاه هنر تهران در سال ۱۳۹۱با
تهیه یپرونده ی«شیوه ینت نویسیمرتضیخانمحجوبی»اینمیراثرا
درفهرستمیراثناملموسملی ثبتکردوبعدازگذشتپنجسال،باردیگر
موفقشدباتهیه یپرونده ی«مکتبپیانوکالسیکایرانی»اینپروندهرانیز
در دهم مرداد امسال ،در همین فهرست به ثبت برساند.وی که کارشناسی
ارشد«موسیقیجهانی»خودراازدانشگاهتهرانوتزدکترایخودراباموضوع
«مکتب پیانوی کالسیک ایرانی» در دانشگاه مارتین لوتر المان دفاع کرده
شدن
است،نخستینقدمبرایملیکردناینمکتبرابرداشتهوبرایاجرایی ِ
ان،شیوه ینواختنپیانویاستادمرتضیمحجوبیراتهیهکردوباارائهبهاداره
کل ثبت اثار تاریخی سازمان میراث فرهنگی ،صنایع دستی و گردشگری و
دفاعازاندرزمانبررسیپرونده،موفقبهگرفتنتائیداعضایشورایثبت
سازمان میراث فرهنگی شد .ازاده ،که از لحاظ سنی کوچکترین هنرجوی
«جوادمعروفی»نیزمحسوبمی شود،بااشارهبهبی توجهی هاییکهدرطول
سال هایاخیرنسبتبهنواختنپیانویکالسیکایرانیشده است،می گوید:
«از زمان ورودم به دانشگاه هنر تهران در سال ۱۳۷۶همه ی تالشم را به کار
بردم تا بتوانم نواختن پیانوی کالسیک ایرانی را وارد فضای دانشگاه کرده و
به عنوان یک رشته تحصیلی مستقل معرفی کنم».او ریشه ی ساز پیانو را
ِ
ساخت پیانو به ایران اورده شده ،و در این باره
سنتور ایرانی می داند که بعد از
ِ
«فرهنگ موسیقی ایرانی و تکنیکال نوازندگی موسیقی ایرانی با
می گوید:
پیانو ،سرانجام با وجود ۱۴۰سال قدمت وارد فرهنگ موسیقی ایرانی شد ،با
اینوجودبهطوردائمایننگاهانتقادیبهپیانویایرانیوجودداردکهچراپیانو
باوجودداشتنریشه یایرانیتاامروزچنینموردبی توجهیبودهاست!»این
عضوهیاتعلمیپیانودانشگاههنرتهرانتاکیدمی کندکه«پیشازب هثبت
رسیدن شیوه ی نت نویسی پیانو ایرانی ،این ساز همچنان مورد بی توجهی
بوده است».وی ثبت ملی این هنر ایرانی را ،به رسمیت شناختن ان و دادن
یک بُعد هویتی به این مکتب دانسته ،اضافه کرد« :از حدود ۲۰سال پیش
که وارد دانشگاه هنر شدم دغدغه اصلی ام ورود و ایجاد این رشته در دانشگاه
بود ،چون پیانوی ایرانی از زمان های گذشته تا امروز در دستور کار هیچ
دانشگاهی قرار نگرفته است ،به همین دلیل برای ب ه رسمیت شناختن ان،
همه ی توانم را با نوشتن مقاله ،کتاب و پایان نام ه به کار گرفتم ».این مدرس
دانشگاه تاکید می کند« :امیدوارم که ثبت ملی ان دلیل محکمی برای
قرار گرفتن این رشته از هنر به عنوان یک رشته ی مستقل در دانشگاه های
موسیقیایرانباشد».ازادهقدمبعدیخودبرایاینمیراثراایجادیکرشته
مستقلتحصیلیمی داندوازطرحیکپیشنهادبرایواردکردننام«روزملی
پیانوی کالسیک ایرانی» در روز دهم مرداد همزمان با ثبت ملی این اثر در
تقویمفرهنگیکشورخبرمی دهدومی گوید«:اینپیشنهادازطریقدانشگاه
هنربهسازمانمیراثفرهنگی،صنایعدستیوگردشگریدادهشدهاست».
ویمهمترینمعیارهایمشخصشدهبرایثبتملیایناثرراتداوممکتب
پیانوی کالسیک ایرانی می داند و ادامه می دهد« :با توجه به این که سبک
استادمرتضیمحجوبیوپسازاناستادجوادمعروفیبهدنبالیکدیگرقرار
گرفته اند،یکتداوممکتببهوجودامد هاست،بنابرایناینمکتبپدیده ی
ازهمگسسته اینیست،یکروندداد».اوابرازامیدواریکرد«:اینسبکپیانو
باقدمتصدساله اشزندهوپویاپیشبرود،چونزندگیوپویاییدرگروتوجه
اکادمیکبهاینثروتفاخرهنریاست».
ریشه کلمه موسیقی ()music
عرشیا روشن قلب
کلمهموسیقییادرانگلیسیموزیک()Musicازکلمهیونانیmousikeامده
است .در یونان قدیم به معنای هنر موس ها ( )Museبود و موس ها ،الهه های
الهام بخش ادب ،علم و هنر بوده اند .بعدها در رم ،اَرس موزیک ()ars musica
نمایانگرشعروموسیقیباسازبودهاست.درزمانقرونوسطا،موزیکا()musica
بخشی از علوم چهارگانه کوادریویوم (( )Quadriviumحساب ،هندسه،
موسیقی و هیئت) محسوب می شده و بوئتیوس ( )Boethiusفیلسوف قرن
پنجم،چهارنوعمفهومبرایموزیکاتعریفکردهبود:
-1موسیقیجهانی()Musicamundana
-2موسیقیمعنویوبدنیانسان ها()Musicahumana
-3موسیقیسازها()Musicainstrumentalis
-4موسیقیخدایان()Musicadivina
که از این ها فقط موسیقی سازها دارای صدا بوده است .موسیقی های دیگر عموما
به معنای وجود نظم در نسبت ها در جهان هستی و سیارات و ستاره ها(Musica
( )mundanaدر ان زمان فکر می کردند که سیارات و ستاره ها به دور زمین
می گردند) و نظم در نسبت ها در بدن انسان ( )Musica humanaبوده و همه
این هاانعکاسیازنظمنسبت هادربهشتداشتندونشانگرعظمتپروردگاربوده اند.
موسیقی سازها ،دون ترین این نوع ها بوده است و بر اساس همان نظم در نسبت
ریاضی صداها (چه ساز و چه صدای انسان) تعریف می شده است .در هر صورت،
بایدبدانیمکهدرانزمانتنظیمچندصداییملودی هایمختلف،اختراعیتازهبه
شمارمی رفتهوارتباطفیزیکیوریاضیفرکانس هایفواصلموسیقی،بیشترین
مشغولیتذهنیرابرایموزیسین هایقرونوسطابههمراهداشتهاست.
ریشهواژهخنیاوموسیقی
«خُ نیا» از ریشه «خونیاک» زبان پارسی میانه و «هو نواک» اوستایی است که
خود از دو بخش تشکیل شده است« :هو» به معنای نیک ،زیبا و خوش (برای
نمونه در واژه «هومن» به معنای نیک اندیش است) و «نواک» به معنای نوا
است .در کل ،هونواک ،خونیاک و خنیا به معنی «نوای خوش» است .موسیقی
را هنر بیان احساسات به وسیله اواها گفته اند که مهم ترین عوامل ان ،صدا و
ریتم است .همچنین دانش ترکیب صداها به گونه ای که خوشایند باشد و سبب
56
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
انبساطوانقالبروانگرددنیزنامیدهمی شود.موسیقییاموزیک(بهفرانسوی:
)musiqueکهدرفارسیبهانخنیاهمگفتهمی شد،یکیازفعالیت هایبشری
استکهمادهتشکیل دهندهانصداوسکوتاست.عناصراصلیتشکیل دهنده
موسیقیشاملنواک(تعیین کنندهملودیوهارمونی)وریتماست.
تعاریفگذشتگانازموسیقی
پیشینیانموسیقیراچنینتعریفکرده اند:معرفتالحانوانچهاتیامالحانبدان
بود و بدان کامل شود .ارسطو موسیقی را یکی از شاخه های ریاضی می دانسته و
فیلسوفاناسالمینیزایننظرراپذیرفته اند.همانندابن سیناکهدربخشریاضی
کتابشفاازموسیقینامبردهاست؛ولیازانجاکههمهویژگی هایموسیقیمانند
ریاضی ،مسلم و غیرقابل تغییر نیست؛ بلکه ذوق و قریحه سازنده و نوازنده هم در
ان دخالت تام دارد ،ان را هنر نیز می دانند .در هر صورت ،امروزه موسیقی دارای
دانشوهنریگستردهوبخش هایگوناگونوتخصصیاست.
صدادرصورتیموسیقینامیدهمی شودکهبتواندپیوندیمیاناذهانایجادکند
ومرزیازجنسانتزاعانرامحدودنکند.
*بتهوون:انجاکهسخنازگفتنبازمی ماندموسیقیاغازمی شود.
*نیچه:تمامپدیده هادرمقایسهباموسیقیتنهانمادند«زایشتراژدی».
*نیچه:زندگیبدونموسیقیاشتباهیبزرگبودهاست.
گپ و گفتی با میالد ترابی ،اهنگساز و تنظیم کننده
خوانندگی برای خودم
خیلی جذاب نیست
محمدمعین بحیرایی
چطورشدبهموسیقیعالقه مندشدید؟
از بچگی خیلی موسیقی دوست داشتم و تمام سلیقه شخصی ام این بود
که فقط موسیقی گوش کنم .در یک سنی با کامپیوتر اشنا شدم که بتوانم
اهنگ سازیکنموبعدمبانیموسیقیرادردوره هایخاصیادگرفتم.
موسیقیرااکادمیکدنبالکردید؟
خیر،هیچ وقت.مندرزندگی امهیچاستادینداشتموکالسموسیقیهم
نرفتم.
سازتخصصی تان؟
من سعی کردم اطالعاتم را در مورد سازها کامل کنم چون برایشان نت
می نویسم؛ولیپیانورادرحدیکهسادهباشدمی توانمانجامبدهم.
تحصیالتتان؟
مهندسعمرانهستم.
اولیناهنگیکهتنظیمکردیدویااولینپروژهحرفه ای تاندرچهسالیبود؟
پروژه حرفه ای یادم نمی اید؛ ولی اگر بازار رسمی را بخواهم بگویم؛ البوم
حمید عسکری به نام «کما »1بود .البته قبل از ان یک سری تک قطعه هایی
داشتم که همین طوری منتشر کردم؛ ولی اصال به سلیقه من نبود .ورود
رسمی خودم را با حمید عسکری
می دانم .ما در سال 1384با هم
اشنا شدیم و سال 1385البوم
راارائهکردیم.
نحوه اشنایی و شروع
همکاری تان با اقای حمید
عسکریچگونهبود؟
منازسال 1382-83باسیروان
دوست بودم .ان زمان البومی به نام «توخیال کردی
بری»رامنتشرکردهبودوقبلازانهمدرگروهکاوهیغماییبود.یکروزبه
استودیویاقایبهمنتیرگانکهکارگردانبودندرفتمتاکلیپیکهسیروان
ساخته بود را ببینم و در انجا با اقای یحیی مشایخی و حمید عسکری
اشنا شدم و بعد وارد پروسه تهیه و انتشار البوم شدیم که نتیجه خیلی
خوبی هم داشت .بعد از دوازده سال زانیار به من گفت که ان زمان سیروان
58
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
نمی خواست البوم حمید را انجام بدهد و من را معرفی کرده بود .این
برایم اتفاق خیلی جالبی بود که حتی خودش هم به من این موضوع را
نگفتهبود.مناین گونهواردموسیقیپاپشدم.
دلیلاینکهسیرواننمی خواستاینکارراانجامبدهدچهبود؟
سیروانرویموسیقی اشیک سریاعتقاداتیداردودلیلموفقیتش
هم همین است .ما 14-13سال است که با هم دوست هستیم .دلیل
اصلی اش را نمی دانم؛ ولی موضوع اصلی این است که دوست دارد
با چارچوب خودش جلو برود و چیزی که خارج از ان باشد را خیلی
نمی پذیرد .تنها موزیسینی که چهارده سال است روی سبکش
ایستاده ،سیروان است و به نظر من هیچ کسی هم به اندازه ایشان در
جذبمخاطبجلوترنیست.منبااخالقیکهازاو
طبقصحبت هایتان،تاثیرتک اهنگ هابیشتراست؟
صد درصد .تولید زیاد شده و مردم کم حوصله شده اند و وقت
نمی گذارند که همه چیز را بررسی کنند .اگر در سال 1376یک البوم
را در جاده چالوس از اول پلی می کردی تا اخرش گوش می دادی؛ ولی
اکنون وسط راه قطعش می کنیم و از سکوت و اب وهوا لذت می بریم.
چوناینسیستمکمیعوضشده،روندتولیدهمبایدعوضشود.
چرافضااین گونهشدهاست؟
به دلیلهمینتعدداثار.هدفهمهاینشدهاستکهازنقطهAبهنقطه
Zبرسندوبعدبرگزاریکنسرت.تهیه کننده،خوانندهواهنگ سازی
که در این داستان سهیم اند نیز این مدت زمان کم ماندگاری را کمتر
می کنندوهرسالخواننده هاکممی شوند.
اکنونبااقایمحمدعلیزادههمکاریدارید؟
هنوزتصمیمینگرفتیم؛چونبایدتغییرفضامی دادیم.منومحمد10
سال همکاری موفق و بی سابقه داشتیم .باالخره در شرایط حرفه ای،
خواننده به سبک و یا فضای دیگری احتیاج دارد که من نمی توانم ان
رابسازم.فعالدرگیر10تراکبرای10خوانندهمختلفهستم.موسیقی
این گونه است که یک دفعه می بینی پنج سال دیگر در نقطه ای یک
اتفاقدیگریمی افتد.بهنظرمموسیقیقابل پیش بینینیست.
چرارویالبوم«کما»3اسمیازشمانبود؟
درانزمانمشکلیبرایمپیشامدهبودکهاجازهکارنداشتموبایدیک
دورانی سپری می شد که سپری شد .اشتباه هم از خودم بود ،چیزی
نبودکهتقصیرکسدیگریباشد.
نمی خواهیدراجعبهانصحبتکنید؟
گذشته تمام شده است ،چیز خاصی نبود .گاهی شما تجربه ای نداری
و کاری را انجام می دهی و عواقبش را هم می بینی و بعد هم درست
می شود.همهمی دانستندفقطرویجلدالبومنخوردهبود.
ازاینقضیهگلهداشتید؟
خیر،گلهنداشتم.
سال 1391البوم خودتان با صدای خودتان منتشر شد .این اولین
حرکتشمابرایخوانندگیبود؟
ما یک استایلی را برای یک خواننده کار کردیم که یک مخاطب زیر
دوازده سال داشته باشیم؛ ولی نشد که ان خواننده کار را بخواند و به
پیشنهاد تهیه کننده من خواندم .خودم خیلی موافق نبودم چون
خوانندگی برای خودم خیلی جذاب نیست .دوست دارم اثارم را یک
خوانندهحرفه ایبه صورتخیلیشکیل ترارائهکند.انیکپروژه ای
بود که انجام دادیم و فیدبک خاصی هم از ان نگرفیتم .به هرحال یک
تجربهبود.
اگرفیدبکمی گرفتیدادامهمی دادید؟
صددرصد .من قبل و بعد از ان ،هیچ تک تراکی منتشر نکرده بودم.
همان البوم را با همان تعداد تراک ارائه دادم و تمام شد و هیچ اتفاق
دیگرینیفتاد.
خودتانهمبرایتولیدیکقطعه،بهاینکهخوانندهکاربیشترمعروف
باشدتوجهدارید؟
منهیچ وقتباخواننده ایکهمعروفشدهاست،کارنکردم.زمانیکه
اولینتراکرابامحمدعلیزادهساختیم،کسیایشانرانمی شناخت؛
همین طور حمید عسکری ،مرتضی پاشایی (خدا رحمتشان کند)،
شهرامشکوهی،امینرستمیومهدیاحمدوند.منپروژه هایسخت
رادوستدارمووقتیکهپروژه ایمثلمحمدعلیزادهبهثمرمی نشیند
دلماراممی شودوحسخوبیبهمندستمی دهد.
خیلی از اهنگ سازها می گویند که ان ها خواننده را مطرح می کنند؛
اماحقان هاوتهیه کنندهرعایتنمی شود.شماهماینحسرادارید؟
ان ها همان زمان می توانند قرارداد تولیدکننده با خواننده را ببینند
تا حقشان رعایت شود .وقتی تصمیم می گیرند این اهنگ را ایکس
تومان به اقای فالنی بفروشند ،می توانند ایکس تومان را نگیرند و
قرارداد درصدی ببندند .اگر به کارشان اطمینان داشته باشند ،با این
روش دیگر هیچ کسی نارضایتی ندارد و اگر برعکس این کار انجام
شود دیگر نمی توانند توقع داشته باشند خواننده ای که ان زمان ان
راخریده،خوششنیاید.
خودتانبیشترچگونهانجاممی دهید؟
من بیشتر قرادادی انجام می دهم .البته بستگی به پروژه هم دارد؛
گاهی قراداد می بندیم و گاهی تولید توجیه ندارد .من اکنون به
تجربه ای رسیدم که می بینم چه اتفاقاتی برای یک خواننده در طول
یکپروسهزمانیخواهدافتادوبه خاطرهمینسعیمی کنمتمامحق
و حقوق را رعایت کنم .ترجیح می دهم که قرارداد ،زمان بندی کاری
و خواسته هایمان از همدیگر مشخص باشد تا بتوانیم در کنار هم کار
کنیم.
اکثراهمین طوریاست؟
بله اما به نظر من اکثر خواننده ها حق و حقوق معنوی کار را رعایت
نمی کنند .وقتی خواننده روی استیج می رود و مردم را جلوی خودش
می بیند؛ متاسفانه حقوق معنوی را رعایت نمی کند و هیچ وقت
حسی از اهنگ سازی ندارد .اکثر خواننده هایی که تجربه دارند و
بزرگ تر هستند متوجه حرف من هستند .این حس معموال سراغ هر
خواننده ایمی ایدکهخودشبایدانراردکند؛ولیبرخینمی توانند.
بهچهدلیلی؟
دالیل مختلفی دارد .در مارکتی که من دیدم همه دوست دارند تک
باشند و کار گروهی معنایی ندارد .من شرکتی به نام «نتیس» تاسیس
کردم و در انجا با خیلی از اهنگ سازها و تهیه کننده های جوان و
کم تجربه کار می کنم ،حتی با همکاران موفقی که دارم هم به صورت
گروهیباهمکارمی کنیمومشکلینداریم.اینمشورتوهمفکری ها
باعثموفقیتبیشترمی شود.
شماخودتانازکسیدلگیربودید؟
سیستم من طوری است که هنگام ساخت ترانه ،تصویری در ذهنم
می سازمکهاناجرا،همانتصویرمنرابینمردمزندهکندواینبرای
منفینالکارماست.حاالاینکهخوانندهاسمببردیانبردمهمنیست.
ازدیدهشدنیانشدنتانراضیهستید؟
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
59
دربعضیازجایگاه هامنبه عنوانتولیدکنندهنبایدزیادمعرفیشوم،
هرچندشاید اسمم درمارکت موسیقی مشخصباشد .گاهی دیده ام
که تنظیم کننده همیشه کنار خواننده ایستاده است و این چیزهایی
استکهبایدرعایتشود؛ولینمی شود.برایمنشخصامهمنیست،
فقط می گویم تصویری که دارم می سازم باید به ذهن مردم بیاید و
همینبرایمکافیاست.
موسیقی کمی به سمت مصرفی شدن رفته است؛ اما در گذشته همه
اهنگ هاهیتوماندگاربودند،اینهیتبودناکنونهموجوددارد؟
اولین ضربه ای که به موسیقی وارد می شود از تعدد اثار است .اکنون
روند این گونه شده است که به عنوان مثال یک خواننده به مدت شش
ماه 10،کارارائهبدهدوبعدبرسدبهچهارسانسکنسرتودرادامهاگر
توانستخودشرانگهمی داردواگرنتوانست،یکنفردیگربهجایاو
می اید.دراکثرمواردخوانندهنمی تواندخودشرانگهدارد؛چوناگر
ازدغدغهتولیدیکهصددرصدنشدهبهدغدغهکنسرتبرسنداصال
وقتندارندبرایتولیدشانفکریکنندودرنتیجهمخاطبیکیادو
ماهبیشتربهانگوشنمی دهد؛ولیمنروییکتراکمثل«فکرشم
نکن» چهار ماه وقت می گذارم و فکر می کنم و اگر کسی باز هم گوش
کند حداقل از ان بدش نمی اید .من هم ناراحتم که موسیقی مصرفی
شدهاست،گاهیکارهاییمی شنومکهمیزان بندی هاواکورداشتباه
است؛ولیایناهنگمخاطبمیلیونیدارد!اینخوبنیست.بهنظر
مناینموج هاخیلیدوامندارند.
شمازمانیکهیکاهنگرامی سازیدبهسلیقهمردمنگاهمی کنید؟
نگاهنمی کنم،منبهاینفکرمی کنمکهحداقلیکعمقیدراهنگی
که تولید می کنم وجود داشته باشد تا مخاطب را به تفکر وادارد؛ مثل
«عشقمی این روزا» که مهرزاد نوشته است من می دانستم که اوج
60
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
کار ،در ان لحظه ترسیم شده است .متاسفانه اکنون برای تولید وقت
گذاشتهنمی شودوخیلیسرسریگرفتهمی شود.
درکارهایتانازموسیقیایرانیکماستفادهمی کنید؟
خیر ،من و شهرام شکوهی این کار را زیاد انجام دادیم که بیشتر
ادواتش فالمنکو بود؛ ولی سبکش فالمنکو نبود و چون ملودی ها
سنتیبودبایدبیسیکاکسترهمسنتیمی چیدیمکهمنادواتشرا
تغییر دادم تا مدرن تر شود .ان فضا را هم کار کردم و دوست دارم و در
ایندههمکارخواهمکرد؛اماهیچ وقتسلیقهخودمنبود.
چرااکنونفضایتنظیمموسیقیمابهسازسولومحدودشدهاستو
انفضاییکهدردههطالییموسیقیپاپبودهرانمی بینیم؟
اگر بحثتان موسیقی کالسیک است؛ این یک ژانر موسیقی است
و عالقه مندان و سبک ان هم مشخص است .همان موقع هم که
موسیقی پاپ ما به ان فضا رفته بود ،در روبرویش موسیقی هایی
داشتیمکهشادوشش وهشتبودومردمان هاراهمدوستداشتند
و گوش می کردند .خیلی از کارها بود که می گرفت؛ مثل تفاوت کار
شش وهشت ساسی مانکن با کارهای پاپ ما .ان زمان هم بود؛ ولی
سلیقهمردمعوضشدهاست.
افتکرده؟
نمی توانگفتافتکرده،عوضشدهاست.شمانمی توانیدبگوییدکه
موزیک کالسیک نزن چون افت کرده است .موزیک ،موزیک است.
می توانیدصدادربیاوریدتامخاطبگوشکند.
ترانهچطور؟
ترانه خیلی ضعیف شده است ،برای ترانه وقت گذاشته نمی شود.
من دنبال ترانه های عجیب وغریب نیستم .مجموع ترانه من باید یک
حسیرابهمخاطببرساند.متاسفانهگاهیحتیدریکبیتترانههم
نمی توانمعنیخاصیپیداکرد.منخیلینگراناینموضوعهستم،ما
مولفهستیموسلیقهمردمراتعیینمی کنیم.خیلیازاهنگ سازها
می گویند ما باید طبق سلیقه مردم کار کنیم .درست است که مردم
خیلیباهوشهستند؛ولیبازدهچیزیکهبهمردمعرضهمی کنیمهم
مهماست.
اهلکاورکردنهستید؟
چندوقتپیشچنینسوالیراازمنپرسیدندوگفتممندوستدارم
کارم را ان قدر خوب انجام دهم که از من کاور کنند و خداراشکر فکر
می کنم با اهنگ «نبض احساس» مرتضی پاشایی ،این اتفاق افتاده
است.ازاینبهبعدهمبازهمینکاررامی کنم.
ایاتابه حالازاهنگیاقتباسگرفته اید؟
طبیعتا داشته های ما از شنیده های ماست؛ ولی ای کاش این فقط
یک الهام باشد .من اکنون خیلی بیشتر از الهام می بینم! چیزی که در
موزیک هامی شنومدرحدالهامنیست.
قبال از کارهای خارجی کاور می کردند؛ ولی اکنون خواننده از اهنگ
خودشکاورمی کند...
متاسفانه این ها موج است و گاهی در موسیقی وجود داشته است.
امیدوارم که حداقل بچه های تولیدکننده بیشتر به این موضوع فکر
کنند .اگر موزیکی همه گیر شود ،کاوری که به ان نزدیک است هم
موردقبول قرار می گیرد؛ ولی این کار اصال درست نیست چون سلیقه
مردمبهگونه ایمی شودکهانراهمدیگرگوشنمی کنند.
اینفضانسبتبهسالیانقبلخیلیغیرقابل پیش بینیشدهاست...
من که ان را عوض می کنم .در تنظیمی که برای زانیار داشتم ،نوع
میکس ،سمپل ها ،صداها و تمام فضای موزیک به سبک خودم عوض
شدهاست؛مثالاخرینتراکم«عشقماینروزا»بودهوبعدازانزانیار.
«عشقماینروزا»کمیشبیهاهنگترکیاست،بهایرانینمی خورد...
مردم این اهنگ را دوست دارند و وقتی دوست دارند نمی توانم حسم
رانسبتبهچیزیکهمردمدوستدارندخرابکنم.
اینازعالقهشمااستیاسبکشما؟
من همه سبک موسیقی کار کردم ،محدودیت فضایی ندارم .با شهرام
شکوهی ،مرتضی پاشایی ،حمید عسکری و حتی در اخر با زانیار و
خیلیازخواننده هایدیگرکهدرایندهبیشترمی شنویدکارکردمکه
سبک هایشان اصال به من نمی خورد« .عشقم این روزا» صدای ترکی
نمی دهد؛نت هایساکسیفونرامی زندکهشایدحسشمابهانترکی
است.
معروف تریناهنگیکهخودتانساختیدکداماهنگاست؟
خیلی زیاد بوده است .کاری که اخیرا از نظر موسیقایی خیلی به دلم
چسبید اهنگ «می دونستم می ری» از زانیار بود چون بعد از مدت ها
سلیقه خودم را کار کردم و خیلی برایم جالب بود .ازجمله اهنگ های
دیگر« :نبض احساس» مرتضی پاشایی« ،جز تو»« ،زخم» محمد
علیزاده« ،فکرشم نکن»« ،هوا تو کردم»« ،همینی که هست من تو
رو دوست دارم» ،و «برادر» .خیلی از کارها هم هست که خودم خیلی
دوستشان داشتم؛ مثال «بارون» مهدی احمدوند« ،بارون» امین
رستمی« ،تب چشمات» سینا شعبانخانی و یک اهنگ دیگری که
برایشعبانخانیساختموفکرمی کنمیکماهدیگرمنتشرمی شود.
بهفراگیرشدناهنگفکرمی کنید؟
خیر ،خیلی به ان فکر نمی کنم ،فقط به این فکر می کنم که حس کار
درستباشد.درموسیقیفرمولیوجودداردکهاگرشماتمامحسترا
روی تولید بگذاری ،قطعه خودش درست در می اید .اصال نمی خواهد
پارامتریرادرانرعایتکنیدفقطکافیستانحسراداشتهباشید.
اخریناهنگیکهشنیدیدوخیلیهملذتبردید؟
درموسیقیسنتی«چرارفتی»ازهمایونشجریانودرموسیقیپاپ
همخیلیاهنگشنیدمودوستداشتم؛اماچنینحسینداشتمکه
بگویمچندسالدیگرمثلاینرانخواهیمداشت!
برنامه هایپیش رو؟
یکخواننده ایاستکهدارمرویصدایشکارمی کنم.حسصدایش
راخیلیدوستدارم.
اسمشان؟
فعال نمی توانم بگویم .دوست دارم منتشر شود و بعد راجع به ان
صحبت کنم .فعال دارم سعی و تالشم را می کنم تا ببینم می توانیم به
جایی برسیم یا نه! صددرصد می شود ،فقط 30-20درصد مانده تا
استایلراپیداکنیم.
ازصفرشروعمی کنید؟
بلهمنعاشقاینکارهستم.
دردسرهمدارد؟
دردسرهایشبسیارزیاداست؛ولیلذتشازهرچیزی
کهفکرکنیدبرایمبیشتراست.حسیکه
مننسبتبهمحمدعلیزاده،شهرام
شکوهی،مرتضیپاشایی،حمید
عسکری و تمام کسانی که با
ان ها کار کردم دارم را هیچ وقت
نمی توانم با ادم جدیدی داشته
باشم ،حتی اگر باز هم موفق
باشند .این حس برایم خیلی مهم
است،حستولداست.
کالمپایانی؟
تنهادرددلمایناستکهبچه هاروی
کارهایشان دقت کنند و زود به زود
هم موزیک ندهند؛ چون واقعا باعث افت
خودشان می شود .این روند مقداری
به تولید بستگی دارد و مقداری هم
به اهنگی که دیده
می شود.
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
61
اموزش ساده سلفژ(صداسازی)
سلفژی کوتاه و
اموزنده
فاروق ازادیان
نوازنده تار و سه تار و اهنگساز
شاید این تمرین ها برای خیلی ها مسخره باشد؛ ولی
اگر از یک استاد سلفژ حرفه ای درباره این تمرین ها
سوال کنید این ها را تایید می کند .اول از هر چیزی
باید تکلم شما درست باشد؛ یعنی کلمات را موبه مو
درستبیانکنید.
درساول:تکلم
.1دقت داشته باشید که همه حرف ها را باید تمرین
کنید،نهفقطان هاییکهمشکلدارید.
این باد عجب باد بدی بود که من باد به بد بادیه این
باددگربادندیدیم(حداقلبایدروزیچندینباراین
شعررابابیانمحکمتمرینکنید؛یعنیباشلحرف
زدنتمریننکنید).
ل (این را سریع ،بدون مکث و پشت سرهمِلِ -رِ /ر ِ
بگویید،به طوریکهقاطینکنید).
مثال هایدیگر:
باَ -ب-بِ -بی-بو-ب ُو
ماَ -م-مِـ-می-مو-م ُو
الَ -لِ -ل-لی-لو-ل ُو
را ..................... -
تا......................-
را ..................... -
زا ..................... -
فا.....................-
کا.....................-
گا.....................-
قا......................-
سا.....................-
پا......................-
ژا ..................... -
ها.....................-
چا......................-
جا.....................-
یا.....................-
62
خا....................-
وغیرهراروزانه3مرتبهتمرینکنید.
در این درگه کِه َگه َگه ُکه َک ُه َکه ُکه شود ناگه_ مشو
غرهبهامروزتکهازفردان ِهیاگه!
ّ
چوننیستزهرچههست،جزبادبهدست
چونهستزهرچههست،ن ُقصانشکست
انگارکههرچههستدرعالمنیست
پندارکههرچهنیستدرعالمهست
.2سعی کنید سخت ترین کلمات دنیا را تمرین
کنید.
.3خواندن کتاب های اخوان ثالث و حافظ تاثیر
بسیاریدارد.
.4باصدایخوانندههمخوانیکنید.باصدایبلنددر
حدهماناهنگتمرینکنید.
.5شمردهوبااعتماد به نفسباالحرفبزنید.
دراینجامی رسیمبهخوردنی ها:
.1سعیکنیدصبح هازودازخواببیدارشوید؛چون
صدااماده تروسرحال تراست.
.2قبلازخوردنصبحانه،یکچیزگرمبخورید.
.3چیزهایی نخورید که در هنگام قورت دادن ،گلو
ساییدهشود.
.4ازدودپرهیزکنید(دخانیات).
.5اگر حالت خلط دارید ،شربت برونتکیدی بخورید
(یکقاشق).
.6برایتشنهنشدندرهنگامخواندن،یکلیواناب
جوشتهیهکنیدودراناب لیمویطبیعیبریزیدو
مقداریهمنمکاضافهکنیدتاشوریراحسکنید.
.7برای باز شدن صدا (اماتورها) نشاسته را در اب
سردبریزیدوهمبزنیدتابعداز 5دقیقهحلشودودر
انابجوشوچندحبهقندبریزید.
.8سس ،فلفل ،چیپس ،تخمه ،غذاهایی که چربی
دارد ،نوشابه ،دلستر و نوشیدنی های گازدار نخورید
و به جای ان ها ،اب پرتقال مصرف کنید که هم
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
ارزان تراستوهمویتامیندارد.
.9از میوه جات و سبزیجات ،بادمجان ،کدو و تُرب را
نخورید .وقتی از خواندن زیاد ،احساس سوزش در
گلویتانداشتید؛انار،سیبترشودرکل،میوه های
ترشنخورید.
.10اگر هم چیزهایی که برای صدا مضر هست
را نوش جان کردید ،حتما قبل از اینکه 15دقیقه
بگذردیکنوشیدنیگرممیلکنید.
.11اگرصدایتاننامیزاناست،هیچ وقتدادنزنید.
.12سعیکنیدغذاهایامادهنخورید.
.13عسل ،چایی (بدون قند) و (شکر) برای صدا
خیلیخوباست.
.14از نوشیدنی هایی ماننده قهوه و نسکافه (به علت
داشتنکافئین)پرهیزکنید.
.15قبل از خواندن ،به چیزهای خوب فکر کنید؛
لحظاتیکهدرزندگیدوستداشتید(ازانخوب ها
رانمی گویم)!
.16اگر صدایتان بیش ازحد می لرزد در هنگام
خواندنچشمانتانراببندیدویکقلموکاغذدرذهن
خود تجسم کنید که همان ترانه ای که می خوانید را
می نویسدوذهنتانراباانهماهنگکنید.
.17اگر باز هم لرزش دارید ،می توانید بدن خودتان
را اهسته به هر سمتی که دوست دارید به حرکت
در بیاورید (حرکت دست ها در خواندن خیلی تاثیر
دارد).
.18قبلازخوابیکنوشیدنیگرمبخورید(چایی).
.19اگر هم خدای ناکرده سرما خوردید ،تا وقتی که
خوبنشدیدبی خیالخواندنشوید.
.20دقت داشتهباشیدکه صدابه تکلم،بسیارکمک
می کند .اگر صدایتان گرفته باشد بعضی از کلمات را
اشتباهبیانمی کنید.
.21در اخر ،هرچه اعتمادبه نفس شما بیشتر باشد،
درخوانندگیموفق ترهستید.
دوره تیموری
اوج تحول تصنیف
فاروق ازادیان
نوازنده تار و سه تار و اهننگساز
دوره تیموری اوج تحول تصنیف سازی در ایران بود و پس از ان ،این قالب با فاصله
گرفتنازفرم هایمشخصدورهتیموریدرزمان هاییدچارزوالشد.
تصنیف سازی در دوره تیموری با فرم های مشخص و تکنیک های مختلف توسط
هنرمندانیچون«عبدالقادرمراغه ای»،بیشازهردوره ایدراوجخودبود؛امادرطی
زمانودردورهصفوی،تمایلشاهاناینحکومتبهموسیقیسنگینکممی شودوبه
موسیقیسبکگرایشمی یابند.
با نزدیک شدن به اواخر صفویه ،مطرب پروری و حمایت و گسترش دسته های
مطربی ،حتی از سوی شاهان صفوی ،افزایش می یابد و ان گونه که از نوشته های
سفرنامه نویسانیچون«شاردن»برمی اید،اواخردورهصفویه،دورانتمولرقاصه ها
بودهوتعدادموسیقی دان هایجدیبسیارکمشدهبود.
باعقب نشینیوانزوایتصنیف سازانوباگذارازدورهافشاریهوزندیه،تصنیفدرزمان
قاجار به مرحله ای رسید که دیگر فرم مشخصی وجود نداشت .در اواخر دوره قاجار
مطرب هاگرچهازبیننرفتند؛امابهحاشیهراندهشدهودربار،مرکزیبرای
موسیقی دانان بزرگی ازجمله خانواده فراهانی و دیگرانی شد که نام
ان هاباردیفموسیقیدستگاهیعجینشدهاست.
در اواخر قاجار ،با تغییر وضعیت اجتماعی ،تصنیف سازانی چون
«عارف قزوینی» و «علی اکبر شیدا» ان را وارد جریان تازه ای کردند
وتصنیفباقاعده مندشدن،اعتباریتازهگرفتونگاهانمعطوفبه
شعر و موسیقی شد .در این دوره ،تصنیف سازان اقدام به عقالیی و
مفهومی کردن تصنیف کردند؛ به گونه ای که «عارف» حشویات را
کاهشو«امیرجاهد»ان هاراکامالحذفکرد.
ویخاطرنشانکرد:دردورهگسترشرسانه هاورشدطبقهمتوسط،
موسیقیبه عنوانیککاالواردخانه هایاینطبقهاجتماعیشدهو
ما شاهد ظهور موسیقی مردم پسندی هستیم که موجب می شود
تصنیفعقالییشدهواردموسیقیمردم پسندورادیوییشود.
ازیکدورهبهبعد،تصنیفبهترانهتبدیلمی شودوشیوهترانه سازی
هم با ورود عناصر غربی با اِلمان های موسیقی غربی امیخته
می گردد؛اماهمچنانوفاداربهسیستمدستگاهیباقیمی ماند.
بعدازایجادمرکزحفظواشاعهموسیقی،اساتیدیتربیتشدندکه
بازگشتی به گذشته داشتند و بازگشت از ترانه به تصنیف ،یکی از
موضوعاتان هابودهاست.
امروزه تصنیف ،طراوت و شادابی خود را به خاطر عدم تناسب شعر
با تصنیف از دست داده است و این نوع موسیقی که در دوره ای،
قوی ترین نوع موسیقی گری بود ،به نوع ساده ای تبدیل شد که
بعضی از ویژگی های مثبت خود را نسبت به دوره های
گذشتهازدستدادهاست.
64
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
65
تجســـــــــــــــــــمی
هنر چیدمان محیطی
شادی بلوطی
کارشناس نقاشی
پیشتر در مباحث مربوط به هنر معاصر ،به مقوله ی بیناژانریت و الزام حضور این فضا پرداختیم؛ در این
شماره به گونه ای از چیدمان ،که از زیرشاخه های هنر محیطی نیز محسوب می شود ،می پردازیم .برای
این منظور ،الزم است در ابتدا به طور مختصر با تعریف هنر چیدمان اشنا شویم .چیدمان یا اینستالیشن
( )Installation Artهنری است که در حدود دهه ی ۱۹۷۰و اغاز دوران پست مدرن ،با نصب و
ارائه ی اثار سه بُعدی خلق شده از مواد و مصالح مختلف در فضای مشخص شکل گرفت .این فضا ممکن
است بسته به «ایده» محدود به یک گالری باشد و یا در محیط و تعامل با طبیعت ارائه شود .به چیدمان
نوع دوم اصطالحا «چیدمان محیطی» می گویند .چیدمان محیطی چه به صورت دائمی و چه موقت،
همواره در تعامل با مخاطب ،مکان ،فضا و اثرات محیطی قرار دارد ،و به دلیل همین اثر پذیری ،وضعیت
ناپایداری دارد .هنر چیدمان شامل طیف گسترده ای از مواد روزمره و طبیعی ،همچنین رسانه ها و
امکانات جدید تصویر از جمله ویدئو ،صوت ،پرفرمنس ارت(هنر اجرا) ،واقعیت مجازی ،اینترنت و ..
است .با وجودی که چیدمان به شکل جدی از دهه ی ۱۹۷۰به رسمیت شناخته شد ،اما جرقه های
اولیه ی این هنر را می توان از «دادائیسم» و حاضر و اماده های «مارسل دوشان» پیگیری کرد .البته
«رویین پاکباز» ،منتقد ،نظریه پرداز و محقق و مدرس هنری؛ معتقد است که ریشه های هنر چیدمان
را باید در کانستراکتیویسم (ساخترگرایی) روسیه جست و جو کرد .در این شماره به طور اختصاصی به
هنر چیدمان محیطی در اثار «کریستو» خواهیم پرداخت.
68
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
کریستو
نام اصلی اش «کریستوفر والدیمیر یاواچف» است؛ اما ترجیح می دهد «کریستو»
()Christoصدایش کنند .کریستو متولد بلغارستان است اما چون مدت ها
در چکسالواکی زندگی کرده است ،خود را دورگه ی چک و بلغار می داند .در
سال 1956در پراگ اقامت داشت .کشوری درگیر جنگ سرد .با شروع انقالب
بلغارستان بسیاری به غرب مهاجرت کردند اما خانواده ی کریستو ابتدا از چک به
وین رفتند و بعد از چند ماه اوارگی سیاسی به پاریس مهاجرت کردند .در 1958
که در پاریس می زیست برای گذارن زندگی به شستن ماشین و کار در رستوران ها و
گاراژها و ..روی اورد؛ اما در کنار همه ی این کارها به تحصیل و نقاشی پرتره نیز می
پرداخت .اشنایی وی با «ژان کلود» (همسر و همکارش) نیز در همین دوران بود.
کریستو و ژان کلود بین سال های 1958-64در پاریس زندگی کردند ،اما چون
پاریس فضای الزم برای ارائه ی اثار هنری و برپایی نمایشگاه های ان ها را نداشت،
به کلن مهاجرت کردند.از 1962نمایشگاه های ابتدایی شان را برگزار کردند که
با استقبال و فروش خوبی مواجه شدند .در همین زمان به دعوت «لئو کاستلی»،
از مجموعه داران معروف دهه 60امریکا ،به نیویورک رفتند و از 1964ساکن
امریکا شدند .در ابتدای حضورشان در امریکا به علت اشنا نبودن با زبان انگلیسی
با مشکالت زیادی رو به رو شدند ،با این وجود توانستند اثارشان را در چند گالری
ارائه دهند .در این دوران کار اصلی کریستو ساخت و فروش نماهای فروشگاه ها بود
و از این طریق امرار معاش می کردند .کریستو و ژان کلود از سال 1968پروژه های
محیطی در مقیاس بزرگ را اغاز کردند .در این زمان برای اجرای مجموعه ای از
نماها به نمایشگاه داکومنتا در کاسل المان دعوت شدند .در این پروژه ی هنری
کریستو و همسرش سازه ای به ارتفاع 25متر را بسته بندی کردند .هر چند ان ها
برای این کار زحمت زیادی متحمل شدند؛ اما اثر هنری انها از دید بسیاری ،کاری
ضعیف و کم اهمیت خوانده شد.
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
69
صخره ی بسته بندی شده
پروژه ی بعدی کریستو در «سیدنی» استرالیا اجرا شد 2/5 .کیلومتر از یک خلیج
کوچک صخره ای با متوسط ارتفاع 25متر را با نوعی پارچه ای متشکل از الیاف
مصنوعی و 56کیلومتر طناب بسته بندی کردند 110 .کارگر و 15صخره نورد
ماهر ،ساحل را در عرض یک ماه تغییر شکل دادند .ساخت ساحل بسته بندی شده
در 28اکتبر 1969پایان یافت و به مدت 10هفته پا برجا ماند .سرانجام با کوشش
فراوان ساکنان منطقه برای بازگشت صخره به وضع قبلی خود ،مصالح مورد استفاده
بازیافت شدند.
جزایر احاطه شده
در یکی از پروژه های مشترک کریستو و ژان کلود،
این دو ،چندین جزیره را در «میامی» در ماه می 1983با
استفاده از پارچه پروپیلنی صورتی رنگی پوشش دادند.
در این پروژه 11جزیره با وسعت کلی برابر 604هزار
کیلومتر از مواد شناور پوشانده شدند ،و به این شکل هر
یک از جزیره ها به نیلوفرهای ابی عظیمی تبدیل شدند.
این طرح در نظر داشت که ساحل را از بین برده و ارتباط
میان جزیره و دریا را تغییر دهد.
دروازه ها
از سال 1979پروژه ای به نام «دروازه» در پارک
مرکزی نیویورک اغاز شد .این دروازه ها که برای 14
روز طراحی می شدند از 270متر قطعه نایلونی زعفرانی
رنگ تشکیل شدند که در نسیم مالیم حرکت کرده ،و
یک سایبان روان خلق می کردند .گویی یک «رودخانه
طالیی» روی مسیر حرکتی پارک قرار دارد .دروازه ها
450متر ارتفاع و بین 270تا 840متر عرض داشته
و به دلیل تغییر ظرفیت پیاده روها ،دروازه های منفرد
در قسمت ورودی 26مایل از مسیرهای باشکوه پارک
مرکزی نصب شدند.
70
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
پارلمان المان
کریستو و ژان کلود در سال 1995موفق
شدند پارلمان المان (رایش اشتاگ) را
با صدهزار مترمربع پوشش مخصوص
و 15کیلومتر طناب بسته بندی کنند.
اجرای پروژه رایش اشتاگ یک هفته
به طول انجامید و بین 17تا 24ژوئن
1995باعث حضور بیش از پنج میلیون
بازدیدکننده ای شد که با حیرت به
پارلمان بسته بندی شده المان نگاه
می کردند .هنر این زوج با اینکه موقتی
و مبراست اما همواره تخیل و تغییر را به
انسان یاداوری می کند و تذکر می دهد .با
اینکه بسته بندی کردن مولفه ی شاخص
اثار کریستو است اما این به این معنا نیست
که پروژه های ان ها تکرار بوده است.
کریستو و ژان کلود بسیار از اتفاقات معاصر
در کارهایشان بهره می بردند .همچنین
بسیار بر این تاکید داشتند که فرصت
تکرار و انجام دوباره ی کارها را ندارند
به همین دلیل باید هر پروژه را به شکل
مجزا و منحصر به فرد و فقط برای یک بار
انجام داد .کریستو و ژان کلود تمام هزینه
های پروژه های مالی شان را خودشان
تامین می کردند .بدون حمایت هیچ گونه
موسسه ،نهاد یا کارگزار دولتی و تنها با
فروش بسته بندی ها ،کارهای مجسمه،
مدل ها و ..به کلکسیونرها و موزه داران
هزینه های پروژه های جنون امیزشان
را تامین می کردند .گاهی مجبور بودند
برای اجرای یک پروژه جزیره ای را اجاره
کنند یا برای سنترال پارک نیویورک 3
میلیون دالر پرداخت کردند .ان ها برای
اجرای بسته بندی پارلمان کشور المان
و زمین های اطراف ان 200هزار دالر
به این کشور پرداخت کردند .کریستو
علت این کار را این گونه عنوان می کند
که انها قصد داشتند تا در طی مراحل کار
هیچ کس در جریان روند کار قرار نگیرد
و این گونه از هر گونه حدس و گمانه زنی
راجع به طرح و همچنین سواستفاده های
احتمالی جلوگیری کنند و مخاطب بدون
هیچ پیش زمینه ی قبلی به طور ناگهانی
با اثر مواجه شود .ژان کلود همسر و همکار
و همراه همیشگی کریستو در سال 2009
در سن 74سالگی در منهتن درگذشت و
کریستو از ان پس ناگزیر شد به تنهایی
کارهایش را ادامه دهد.
راه رفتن روی اب
این عنوان اخرین پروژه ی کریستو تا با امروز است که حدود یک سال پیش ارائه
شد.کریستو ،هنرمندی که در طی پنجاه سال اخیر هنجارشکنی هایی را انجام داده
که البته برایش خالی از دردسر و مناقشه نبوده ،پس از چند سال انزوا با این اثر هنری
عظیم بازگشت .اثر او مجموعه پل های شناوری بودند که روی دریاچه ای در شمال
ایتالیا ساخته شده بودند .کریستو قصد داشت با اثر جدید خود تجربه یا حس راه رفتن
روی اب را ممکن سازد .اثر چیدمان محیطی او از روز
شنبه 18ژوئن 29/خرداد در شمال ایتالیا ،در سواحل
ِ
«ایسئو» افتتاح شد و این امکان را برای
دریاچۀ
مخاطب فراهم ساخت تا روز و شب روی این پلهای
شناور ،که در مجموع سه کیلومتر طول داشتن ،راه
برود .در طول پانزده روز برقراری این اثر هنری ،بیش
از پانصدهزار نفر از ان دیدن کردند .پل های شناوری
که دو جزیره را به هم پیوند می دادند .کریستو برای
پوشش این پل ها نیز از رنگ مورد عالقه ی خود ،زرد
مایل به نارنجی استفاده کرده بود و این رنگ زنده و
شفاف با سبز سنگین و تیرۀ اب دریاچه در تضادی
زیبا قرار گرفته بود .پل های شناور (The Floating
)Piersاز ٢٠٠هزار مکعب پالستیکی (پلی اتیلن)
ساخته شده که تقریب ًا هم سطح اب قرار می گیرند.
خبرنگار خبرگزاری فرانسه که توانسته بود پیش از
گشایش رسمی ،روی این اثر هنری جدید راه برود در این باره نوشت« :قدم گذاشتن
روی پل ها ،به خصوص با پاهای برهنه ،تجربه ی عجیبی است .پل زیر پای شما و همراه با
اب موج بر می دارد .رد پاها روی زمین ی نارنجی باقی می ماند و بعد ،هر قدر نور افتاب
شدت می گیرد ،درخشش های طالیی رنگ بیشتر و بیشتر می شود .اما در اغاز و پایان
روز و بخصوص وقتی رطوبت بیشتر می شود ،پل به سرخی می زند» هزین ی پل های
شناور کریستو حدود ١٥میلیون یورو براورد شده است .با این وجود قدم زدن روی
پل ها رایگان بود .کریستو بعد از این پروژه گفت که هنوز دو طرح بزرگ در نوبت دارد.
قرار است که یکی از انها در امریکا و دیگری در ابوظبی اجرا گردد .او در مصاحبه ای،
در پاسخ به این پرسش که ایا از انتظار خسته نشده و ایا قصد بازنشستگی ندارد ،از
همسرش ژان-کلود نقل می کند که« :هنرمندها بازنشسته نمی شوند؛ می میرند!»
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
71
موزه ی مدرنیسم امریکا میزبان اثار
«ادوارد مونک»
نمایش اثار کمتر دیده شده از «ادوارد مونک» شاخص ترین
نماینده ی سبک اکسپرسیونیسم ،از سی و یکم ماه اوت در موزه هنر
مدرن امریکا افتتاح شده است .در این نمایشگاه اتودها ،طراحی ها،
نقاشی های ابتدایی بسیاری از نقاشی های معروف مونک نیز در
معرض دید عالقمندان قرار گرفته اند.موزه ی مدرنیسم ،تا هفتم ماه
اکتبر برابر با پانزده مهر ،میزبان این اثار خواهد بود .در همین حین
خبر نمایشگاه دیگری از نقاشی های این هنرمند نروژی در امریکا
منتشر شده است .این بار اثار مونک در گالری ملی هنر امریکا
نمایش داده خواهند شد .این نمایشگاه تا هشتم ژانویه ی ۲۰۱۸
برپا خواهد بود.ادوارد مونک ،هنرمند برجسته ی اکسپرسیونیسم
المان و خالق تابلوی معروف «جیغ» است .تنش های روانی،
مصائب زندگی مدرن ،تنهایی و ترس از ویژگی های بارز اثار مونک
هستند .وی دو دهه ی اخر زندگی اش را در ملک شخصی اش در
اسلو سپری کرد .در این دوره بیشتر نقاشی هایش از روی مدل های
زنان تصویر شده اند .در سال ۴۰ - ۱۹۳۰نازی ها کارهای مونک
را در کنار اثاری از پابلو پیکاسو ،پل کله ،هنری ماتیس ،پل گوگن
و بسیاری دیگر از هنرمندان مدرنیست ،هنر منحط نامید .ان ها
۸۲اثر از کارهای مونک را از موزه های المان جمع اوری کردند .در
سال ۱۹۴۰که المان ها نروژ را اشغال کردند ،مونک ۷۲ساله ناگزیر
تمام اثارش را در طبقه ی دوم خانه اش نگهداری می کرد .یازده
اثر هیچ گاه توسط نازی ها کشف نشدند که از جمله ی انها تابلوی
«جیغ» بود .مونک در ۲۳ژانویه ۱۹۴۴در سن ۸۰سالگی دار فانی
را وداع گفت.
فلورانسی ها در «اوکلند»
گالریهنر«اوکلند»درنیوزلنداثاریازنقاشانبهنامدوره یرنسانس
را به نمایش گذاشته است .در این نمایشگاه اثار شاخص هنرمندانی
چون ساندرو بوتچلی ،کاراواجیو ،اندریا دل سارتو و پونترمو به نمایش
درامده اند.الکساندرو دی ماریانو دی وانی فیلیپی معروف به «ساندرو
بوتچلی» از نقاشان مشهور فلورانسی سبک رنسانس ایتالیاست.
او شاگرد «پیرو دل کوزیمو» بوده و بیشتر به سوژه های مذهبی و
کلیساییمی پرداخت.اثاربوتچلیتاسالهابعدازمرگشدرکنشدند،
اما بعدها به عنوان یکی از مهمترین نقاشان رنسانس در تاریخ هنر به
ثبت رسید .پریماورا (تمثال بهار) و زایش ونوس از مهمترین اثار
بوتچلی است«.میکل انجلو موریسی کاراواجیو» ،هنرمند پیشرو و
تاثیرگذار سبک باروک ،که تکنیک خاص او بر رنگ و فرم و همچنین
انتخاب موضوعات اثارش ،تحوالت زیادی را در هنر نقاشی ایجاد
کرد .هنرمند سرکشی که بیشتر زندگیش در عصیان و فرار و زندان و
تبعیدسپریشدودریکیازهمینگریزها،بعدازعبورازباتالقبهتب
ماالریا دچار شد و در تنهایی درگذشت .سنت پیتر ،داود با سر جالوت،
ومصلوبازشاخص تریننقاشی هایکاراواجیوهستند«.پونترمو»از
نقاشانمعروفدورانرنسانسکهبسیارموردتوجهوحمایتخاندان
مدیچی قرار داشت و حجم بیشتر شهرتش را مدیون سفارشاتی است
کهازاینخانوادهدریافتکرده است.
72
72
اجتـماعی
هنری،
فرهنگی،
ماهنامه
اجتـماعی
هنری،
فرهنگی،
ماهــــنامه
31
شماره
،1396
مردادماه
جدید،
دوره
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
حراج هنگ کنگ در
پاییز برپا می شود
به نقل از ساتبیز ،در پاییز سال جاری ،حراج
هنگ کنگ ،با بیش از ۵۰۰اثر کار خود را
اغاز می کند .این حراج از ۲۸سپتامبر برابر
با ششم مهر ماه ،تا سوم اکتبر برابر با یازدهم
مهر ،برپا خواهد بود .به جز «سم فرانسیس»
هنرمند امریکایی ،عمده ی اثار این حراج
از بین هنرمندان چینی انتخاب شده اند.
نقاشی سم فرانسیس بین سه میلیون و
ششصد تا چهار میلیون و ششصد هزار دالر
قیمت گذاری شده است .دیگر اثار حراج
هنگ کنگ از یک تا بیست میلیون دالر
قیمت گذاری شده اند .در میان اثاری که
قیمت قابل توجهی دارند؛ اثر از «ژانگ یو»
قرار دارد ،که قرار است با قیمت پیشنهادی
شانزده تا بیست میلیون دالر ارائه شود.
نخستین اثر این حراج ،تابلویی از «زائو وو»
خواهد بود که بین پنجاه تا هفتاد میلیون
دالر هنگ کنگ چکش خواهد خورد .الزم
به توضیح است واحد پول مذکور در متن،
واحد پول منطقه ی خود مختار هنگ کنگ
است که دالر هنگ کنگ نامیده می شود.
رد ادعای «ماریا»
ادعای زنی که می گوید فرزند سالوادور
دالی است ،با ازمایش DNAرد شد.
بنیاد دالی با صدور بیانیه ای اعالم کرد،
نتیجه ی ازمایش های متعدد دی
ان ای ( )DNAاز کالبد این نقاش
سرشناس ،نشان می دهد ،که ادعای
«ماریا پیالر ابل» زن اسپانیایی صحت
ندارد .او پیش تر مدعی شده بود فرزند
سالوادور دالی ،نقاش معاصر سبک
سوررئالیسم است.بنیاد دالی در این
بیانیه اعالم کرد ،دادگاه که بر تمامی
مراحل ازمایش دی ان ای دالی نظارت
داشته ،به وکالی مدافع خانم ابل اطالع
داده ،نتیجه ی ازمایش های دی ان ای
منفی بوده است .سخنگوی دادگاه
اسپانیا هنوز این خبر را تایید نکرده
است.پیالر می گوید مادرش با دالی در
یک روستای کوچک اشنا شد ،جایی
که دالی و همسرش یک ویال داشتند.
خانم پیالر ابل مدعی شده است
مادرش یک پیشخدمت بود و در خانه
ای در ان نزدیکی کار می کرد.
اثار «سوزان فرسون» در لندن
گالری «دیوید زویرنر» لندن اثاری از سوزان فرسون را به نمایش گذاشت.سوزان ف ِرسون
( )Suzan Freconهنرمند امریکایی است که اکنون سال هاست در نیویورک زندگی و
کار می کند .نمایش نقاشی های این هنرمند در گالری دیوید زویرنر ()David Zwirner
تا 23ماه سپتامبر مصادف با اول مهر ماه سال 96برپا خواهد بود .مالک این گالری مجموعه دار
المانی دیوید زویرنر است که دو گالری به همین نام در لندن و نیویورک دارد.در این نمایشگاه
نقاشی های ابرنگ و رنگ روغن فرسون نمایش داده می شود .به گزارش ایران ارت به نقل
از سایت گالری دیوید زویرنر این چهارمین نمایشگاه فرسون 76ساله در این گالری است.
نقاشی های او در گالری دیوید زویرنر با سوژه های انتزاعی و ابستره روی دیوار رفته است.
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
73
دادائیسم یکی از مهمترین جنبش های هنری قرن بیستم است ،که در زمان خود
با مخالفت ها و انتقادات بسیار شدید اهالی هنر روبه رو شد؛ اما سال ها بعد و در زمانه ی
دوران پست مدرن ،ارا و اندیشه های هنرمندان این سبک درک شدند.
در حدود سال ۱۹۱۶و در بحبوحه ی جنگ جهانی ،در شهر زوریخ ،که اعالم بی طرفی
کرده بود؛ گروهی از هنرمندان و روشنفکران دست به خلق جنبشی به نام «دادا» زدند.
این واژه که بحث بر سر منشا ان به وجود امدن همواره وجود دارد ،به رویدادی اطالق
می شود ،که در ان بازی با مفاهیم ،تصادف محض و ازادی تمام و کمال ،عناصر تعیین
کننده در خلق اثر هنری بودند.
بنا بر روایتی ،پایه گذاران دادائیسم برای پایبندی به بنیان و قاعده ی بی قانون تفکرات
این جنبش ،بر حسب اتفاق و با باز کردن کتاب لغت اسم «دادا» را برگزیدند .واژه ی
«دادا» در زبان فرانسه به معنی «اسب اسباب بازی» است .همچنین معنای «همه یا
هیچ» نیز از ان استنباط می شود.این جنبش زبان خود را بر پایه ی موضع گیری انتقادی
نسبت به فرم های هنری و جامعه ی ان دوران بنا نهاده بود .نویسنده و فیلسوفی به نام
هوگوبال ،شاعری به نام تریستان تسارا ،پزشک شاعری به نام ریچارد هولسنبک و هانس
74
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
p
m
a
h
c
D u
ارپ و مارسل یانکو که هر دو نقاش بودند ،نظریه پردازان و
پایه گذاران دادا بودند.بسیاری از روشنفکران اروپایی در طول
جنگ جهانی اول در سوئیس ،که در طول جنگ بی طرف باقی
مانده بود ،پناه گرفتند ،در نتیجه یک فضای هنری زنده و پویا
ایجاد نمودند.
شاید به توان دادا را تا حدی واکنشی نهیلیستی و
انارشیستی در برابر جنگ جهانی دانست.
دادا همه چیز و نفی همه چیز است؛ تصادف محض است
و نظم ،ازدی در بازی با مفاهیم و تمایل به دادن هر نظم
پیش پاافتاده ای به اشوب های جهان است .دادا هنر است و
نفی هنر.
دادا یک ساختارشکنی بزرگ در چهارچوب قوانین
و قواعد هنر بود که تمام گذشته ی تاریخ هنر را پشت سر
گذاشت و در جست وجوی زبانی ازاد و رها از قائده های مرسوم
گشت ،تا حجم زیادی از اثار هنری را مردود و بسیاری غیرهنر
را به هنر وارد کند.
اوانگاردها پیش تر با نقد هنر و جامعه ظهور کرده بودند؛ اما
زوریخی ها به نقد پرسش های درونی خود و حتی خود پرسش
می پرداختند .دادا نقد دادا و حتی گاها نفی خود است.
دادا به طور همزمان در دو کانون مهم دیگر گسترش یافت.
اولی در ایاالت متحده ی امریکا و شهر نیویورک ،و دومین
کانون در شهر برلین المان.
در سال ۱۹۱۳نمایشگاه «ارموری» در تحسین هنر
اوانگارد امریکا برپا شد؛ مارسل دوشان ،فرانسیس پیکابیا
و عکاسی به نام الفرد استیگلیتس ،که چندی بعد من ری
به ان ها ملحق شد ،در بیانیه ای که در مجله ۲۹۱منتشر شد،
اعالم نمودند همانندی هایی میان تحقیقات انها و تحقیقات
گروه هنرمندان زوریخی وجود دارد .دادا به سرعت اشاعه
یافت و شمار زیادی از هنرمندان در سراسر دنیا همان شیوه را
در پیش گرفتند.
جنگ ارزش های فرهنگ غرب ،ساختار خردگرایانه،
ظرفیت های تولیدی ،فرهنگی و هنری را به بحران کشیده بود.
شاید به همین دلیل تولد دادا در دو کشور سوئیس و امریکا که
کمتر درگیر جنگ بودند اتفاق افتاد.
برای دادائیست ها ،هنر نباید مولد ارزش باشد ،بلکه در
عین بی مفهوم بودن ،منکر تولید هر نوع ارزش در جامعه باشد،
و در تضاد با اثار هنری مطلق که تا به حال شناخته شده قرار
گیرد.
از دیدگاه دادائیست ها ،اث ِر ارزشی ،در بردارنده ی هیچ
مفهومی نیست ،زیرا هنر یک کنش ذهنی مطلق ،و یک
زیبایی شناسی ناب است؛ بنابراین نباید ان را با منطق های
مربوط به تولید اثار ارزشی یکسان دانست و هنر باید رها از
ارزش اقتصادی خود باشد .وظیفه ی هنر ناب و بی مفهوم(این
بی مفهومی معنای مثبت دارد) ،مقابله با هنر بی مفهوم
منفی منتج از امر واقعی است؛ همان واقعیتی که با منطق
l
e
c
r
M a
«خردگرایانه» هنر را ُکشته و دچار بحران می کند و رفته رفته با
ویران نمودن ارمان ها ،انسان ها را به جنگ می کشاند .در واقع این
گروه از صاحب نظران معتقد بودند اگر مسیر گذشته به درستی
پیموده می شد ،دنیا به فاجعه جنگ دچار نمی شد پس باید خارج از
چهارچوب های گذشته ،به دنبال راهکار بود.
تریستان تزارا در این باره می گوید« :هنر دوران ما به عمل جراحی
نیاز داشت ،و ما ان عمل را برایش انجام دادیم!» وی همچنین در یکی
از بیانیه هایش اعالم می کند« :مکتب ما ذهنیتی منفی و مخرب ولی
بزرگ است».
دادا نفس «زیبایی» را با مفهومی که پیش از پدید امدن این
جنبش داشت زیر سوال می برد« :امر زیبا چیست و اصال به چه کار
می اید؟ وقتی فوج فوج جوانان را به کشتارگاه می فرستند؛ وقتی
فرصت زیستن چنین اندک و حیات ادمی تا این حد بی مقدار است،
«امر زیبا» به چه درد انسان می خورد؟ هنر می تواند زشت و کریه
باشد .خشن باشد ،مثل زندگی ،در هم و اشفته باشد ،مثل زمانه.
یک باند زخم بندی خونین یا یک پای مصنوعی ،از تمام شاهکارهای
هنری برتر است ،زیرا با «زمانه» سنخیت بیشتری دارد».
مانیفست دادائیسم در سال ۱۹۱۸در برلین منتشر گردید؛
امضا کنندگان این مانیفست در زیر گلوله باران جنگ و نبرد فریاد
می زدند« :دادا» ،و شفاف ترین قسمت از این بیانیه نفی هنر گذشته
بود .فرانسیس پیکابیا در این باره می گوید« :هنر دارویی برای
دیوانگان است ،پس تا دیوانه نباشی هنرمند نخواهی شد».
شاید در کنار تمام این انتقادها این نکته درباره ی دادائیست ها
جالب باشد که انها به شدت مخالف نقد و منتقدین خود بودند ،و هر
مخالفتی را رد می کردند ،زیرا بر این باور بودند که منتقدین به دنبال
مهجور کردن تازه ها هستند.
مارسل دوشان
«مارسل دوشان»( )Marcel Duchampنقاش و
مجسمه ساز فرانسوی ،و شاخص ترین و پیشروترین هنرمند سبک
دادائیست است ،که اثار اوانگاردش با انتقادات بسیاری مواجه
بود؛ اما وی در عین حال تاثیرگذارترین چهره ی دادائیسم ،و شاید
تاثیرگذارترین چهره ی شورشی هنر قرن بیستم است ،که با وجود
اثار اندک ،ارا و اندیشه های عمیقی را به حوزه ی هنری جهان تزریق
نمود« .اندره برتون» او را زیرک ترین هنرمند مدرنیسم می داند.
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
75
دوشان که در سال ۱۹۰۴با هدف نقاش شدن به پاریس رفت،
بی درنگ کارش را به سبک امپرسیونیست ها ،سپس به شیوه ی «پل سزان» و
«فووها» ادامه داد ،تا اینکه سرانجام به مضمون های سمبولیستی روی می اورد .او به
برکت نفوذ برادرانش ،که قب ً
ال به جنبش پیشتاز پیوسته بودند ،اثارش را در سالن مستقالن
و سالن پاییز به نمایش گذاشت.
در بهار سال ،۱۹۱۱و به هنگام گشایش سالن پاییز ،اعتماد به نفس دوشان سخت ضربه خورد.
در تاالر شماره ی ،۴۱انجا که فووها ظهور تماشایی خود را در سال ۱۹۰۵تجربه کرده بودند ،اکنون
کوبیست ها (گلز ،لوفوکنیه ،متسنژه ،لژه و دلونه) جنجال دیگری را پدید می اورند .پیکاسو و براک،
افرینندگان اصلی سبک تازه ،در این جمع حضور نداشتند؛ (این دو از شرکت در نمایشگاه ها خودداری
می کردند ،چرا که اثارشان پیش از این رد شده بودند) ،اما انچه حائز اهمیت بود ،این نکته بود که در نظر
دوشان نقاشی های ارائه شده به تماشاگران نااگاه هیچ بودند .با این نگرش ها بود که به دادائیست ها پیوست
و دادا را پذیرفت.
چشمه
چشمه ( )Fountainیکی از معروفترین اثار مارسل دوشان است ،که در سال ۱۹۱۷ارائه شد .این
اثر یکی از اثاری است که دوشان ان ها را حاضراماده ها ( )Readymadesمی نامید .اصطالح اختصاصی
دوشان که توسط او به دنیای هنر وارد شد و تاثیر عمیقی بر هنر پس از خود گذاشت .دوشان در اثار هنری
دیگری نیز از وسایل اماده استفاده کرده بود ،و این بار نیز یک شی صنعتی را از فروشگاه خریداری کرده ،با ثبت
امضا و تاریخ ،ان را به عنوان یک اثر هنری برای نمایش عموم عرضه کرد .این اثر در هنر قرن بیستم یک نقطه
عطف محسوب می گردد؛ زیرا توجه به روزمرگی ها ،ارزش اشیا ،اهمیت تولیدات صنعتی در زمانه ی معاصر،
حضور کلمه و مفاهیم بسیاری از همین اثر به ظاهر ساده و به قول دوشان حاضر و اماده قابل برداشت
هستند.
مونالیزا با سییل
یکی از جنجالی ترین اثار دوشان تقاشی ریش و سبیل روی پرینت تصویر مونالیزا است .پیش تر
نظرات مختلفی درباره ی تابلوی مشهور «مونالیزا» اثر «لئوناردو داوینچی» مطرح شده بود ،اما
یکی از جنجالی ترین این گمانه زنی ها ،مرد بودن مدل اصلی مونالیزا را محتمل می دانست.
دوشان در اقدامی ساده با افزودن چند خط ،این احتمال را ثبت کرد .نشان دادن فاصله های
ظاهری بین مرد و زن ،حذف محدودیت ها و بی اهمیت بودن مرزها ،از دیگر پیام های
مهم این اثر هنری است اما نکته ی حائز اهمیت در این تابلو وفاداری به اصل
حاضر و اماده و استفاده از یک شی تولید صنعتی است.
76
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
من ری
من ِری ( ،)Man Rayهنرمند
امریکایی و از شاخص ترین نماینده های
دادائیسم و سورئالیسم است .از زمانی که او
به هنر عالقه مند شد تا زمان مرگش ۶۰ ،سال
طول می کشد .من ری در فیالدلفیای جنوبی
با نام اصلی امانوئل رادینسکی زاده شد .من
ری در نیویورک در رشته معاری ،مهندسی و
هنر تحصیل کرد .در ان زمان نقاشی می کرد،
سپس به واسطه الفرد استیگلیتز با مارسل
دوشان اشنا شد .از طریق این اشنایی من
ری توانست یکی از اعضای فعال اوانگارد
نیویورک در سال های جنگ شود .من ری
این بار به سراغ عکاسی رفت و جنبش دادا را با
دوشان و پیکابیا در نیویورک بنیان نهاد.
سپس در سال 1921به پاریس نقل مکان
کرد .در انجا فن پرتو نگاری را در عکاسی
گسترش داد .فنی که بدون دوربین عکاسی
میکرد .یعنی شی را مستقیم بر روی کاغذ
عکاسی قرار میداد و سپس با استفاده از پرتوی
نور ،تصویری سیاه و سفید ایجاد میشد .به
طوری که سوژه در عکس به صورت سیاه و
بک گراند ان به صورت سفید ثبت میشد .پس
از ان با فن سوالریزاسیون عکاسی را اغاز کرد.
به این ترتیب که کاغذ عکاسی یا نگاتیوی را در
معرض پرتوی نور قرار می داد و بخشی از ان را
منفی و بخشی از ان را مثبت می کرد.
او همچنین در ساخت سازه های دستی
که از اشیا مختلف مانند میخ و سنجاق وغیره
میساخت نیز تبحر خاصی داشت .او با استفاده
از این سازه ها مفاهیم عمیق هنری و فلسفی
را نشان می داد.
اثار دادائیستی یک وجه مشترک دارند:
انتقاد از تولیدات هنری ای که خود را اوانگارد
می دانند اما طرح کلی انها کمابیش سنتی
است .دادائیسم به خودی خود در پی ارائه ی
یک نظریه ی جهانی نبود ،اما اثار دادائیستی
در بطن نظریه یا ضدنظریه ی هنری خود ،در
جریان پیوسته ی رویدادهایی شرکت می کرد
که به مرور ان را غنی تر کردند .در کنار دوشان،
من ری و پیکابیا؛ هانا هوخ ،کورت شویترز،
گئورگه گرس و مکس ارنست از شاخص ترین
نماینده های این جریان هنری هستند
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
77
به بهانه ی برپایی هفتمین دوساالنه مجسمه سازی
شادی بلوطی
کارشناس نقاشی
درگیــــر دهه ی هفتاد
عصر سه شنبه ۱۴شهریور ماه در سینماتک موزه هنرهای معاصر تهران،
هفتمین دوساالنه مجسمه سازی افتتاح شد.
مجید مالنوروزی ،مدیر کل دفتر هنرهای تجسمی وزارت ارشاد ،علی محمد
زارع ،سرپرست موزه ی هنرهای معاصر تهران ،معصومه مظفری ،بابک اطمینانی،
محمدحسین عماد ،علی فرامرزی ،بهداد الهوتی و جمعی از هنرمندان
مجسمه ساز در این مراسم حضور داشتند.
«کوروش گلناری» دبیر هفتمین دوساالنه مجسمه سازی تهران در ابتدای
مراسم عنوان کرد« :پس از دو ماه تالش مداوم در انجمن مجسمه سازان و مرکز
هنرهای تجسمی ،و بعد از شش سال وقفه این دوساالنه برپا شده است .دوساالنه
قلب تپنده ای است که انتظار می رود ،با تالش و پیگیری ،این رویداد ،در راستای
رشد فضای حرفه ای تداوم داشته باشد؛ زیرا دوساالنه مجسمه سازی تهران
می تواند با شمایل حرفه ای تر ،همچون بسیاری از بی ینال های دیگر کشورهای
جهان ،به یک برند تبدیل شود».
انتخاب اثار این دوره از دوساالنه ی مجسمه سازی ،با تمرکز بر تفکرات
«داریوش شایگان» ،اندیشمند معاصر و با تمرکز بر عبارت زمان-مکان انتخاب
و گرداوری شده بودند .انچه از همان ابتدای امر در این نمایشگاه جلب توجه
می کرد ،درگیری هنرمند مجسمه ساز برای ایجاد ارتباط بیشتر میان حجم و فضا
و همچنین تعامل بیشتر با مخاطب بود؛ اما محدودیت گالری ،چیدمان نه چندان
دقیق ،و همچنین ابعاد اثار ،هنرمندان را در رسیدن به این اهداف ناکام گذاشته
بود.
تاثیرپذیری از هنرمندان اوانگارد و پیشگامان هنر معاصر دهه ی هفتاد بسیار
در نمایشگاه موجود بود .بدیهی است که تاثیرپذیری از هنر این نسل ،در اثار
بسیاری جوانان در بیشتر گالری های دنیا مشاهده می شود؛ اما این حجم از تاثیر،
در یک دو ساالنه ی مجسمه کمی دور از انتظار بود.
بسیاری از اثار این دوره به وضوح تحت تاثیر هنرمندان بزرگی همچون
78
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
«نام جونگ پایک»« ،بولتانسکی» بودند؛ و تعداد قابل توجهی از اثار تنها
از ان خودسازی کارهای شاخص این هنرمندان بودند« .باغ تلویزیون»
و «بودا مقابل تلویزیون» پایک ،تنها با تلفیق با نوستالژی های ایرانی از
ان خودسازی شده بودند؛ اما در مقایسه با اثار اصلی ،میزان اثرگذاری
کارها بر مخاطب به اندازه ای که توقع می رفت نبود .هنرمندان معاصر
همیشه در تالش بوده اند که با نزدیک کردن هنر خود به دغدغه های
شخصی شان ،اثر خود را به یک بیانیه ی شخصی در رابطه با مسائل
فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مبدل کنند ،چیزی که در بیشتر اثار دیده
می شد شاید به نوعی نمایانگر بی دغدغدگی بود .تالشی برای نزدیگی
به فضای بیناژانری با نور ،فضا ،ویدیو و چیدمان که اگرچه به تعاریف
این ها نزدیک بودند اما ساختارشکنی و کنش اوانگاردی را به نمایش
نمی گذاشتند.
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
79
با وجودی که در بیشتر فضاهای هنر معاصر،
حضور و مشارکت مخاطب از الزامات اثرهنری
است و حتی گاها مخاطب بخشی از اثر است؛ در
اثار هنرمندان این دوره ی دوساالنه مجسمه،
تعامل با مخاطب همچنان کمرنگ است .وجهی
که متاسفانه در اکثر موارد نادیده گرفته شده
و مخاطب تنها از بیرون ناظر بر اثر است .تنها
دو اثر مخاطب را به کنش وا می داشتند« .درمان
حماقت» اثر «شهریار حاتمی» و «دگربار قدم
نهادن» اثر «احمد ذوالفقاریان»« .درمان حماقت» اولین بار به مناسبت
پانصدمین سالگرد درگذشت «هرونیموس بوش» ،نقاش شهیر هلندی،
در نمایشگاه انفرادی حاتمی در شهر بروژ بلژیک ارائه شد .در این اثر یک
محوطه ی مخروطی فلزی قیف مانند ،درست همانند کالهی که درمانگر
تابلوی «درمان حماقت» بوش بر سر داد ،نمای بیرونی اثر را تشکیل
می دهد .یک تخت و کاله کوچکی که به درون جمجمه ی انسان شباهت
دارد برای مخاطب اماده است تا با دراز کشیدن بر روی اثر و با چرخش
اهرم های پایین تخت خود را به داخل فضای فلزی هدایت کند .به درون
کاله درمانگر .و چیزی که در نهایت با ان مواجه می شود چیزی نیست جز
تابلوی درمان حماقت بوش که تنها دایره ی نورانی درخشان ،در فضای
تاریک درون محوطه ی فلزی است .در تابلوی بوش درمانگری سعی دارد
با باز کردن سر جمجمه ی انسانی دیگر ،حماقت او را مداوا کند .در سمت
چپ نقاشی یک مرد و زن روحانی دیده می شوند که ناظر بر کار درمانگر
هستند .این اثر مخاطب را با این چالش مواجه می کند که به راستی
احمق چه کسی است؟ درمانگر؟ فردی که در حال مداوا است؟ دیگر افراد
نقاشی؟ و یا حتی مخاطبی که در دل اثر فرو می رود؟! بدون تردید این اثر
یکی از موفق ترین اثار ارائه شده در دوساالنه امسال بود.
80
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
اثر ذوالفقاریان متفاوت از اثر حاتمی به شکل
سرگرمی مخاطب را به مشارکت تشویق می کند.
یک بازی اشنا برای هدایت گوی های شیشه ای
که اگر در حفظ تعادل تخته ی چوبی دقت کافی
نشود گوی ها به پایین افتاده و می شکستند.
هنرمند مدعی بود این چیدمان تعاملی عالوه
بر بازی یک سفر درونی نیز محسوب می شود؛
که درون مایه های ان برگرفته از مقاالت شمس،
فیه مافیه موالنا و اثار هانری کربن دریافت
شده است؛ و به مفاهیم بی خویشتنی ،خاطره ،ناکجااباد و عالم خیال
می پردازد .اما اینکه تفکرات و پشتوانه های فلسفی این اثر ،تا چه اندازه
به مخاطب منتقل شده اند نیز نکته ی اساسی است ،که ایا مخاطب در
مواجهه با اثر تنها در یک بازی مهیج شرکت می کند ،و یا اینکه به سفر
درونی مد نظر ذوالفقاری نیز راهی می شود؟
از دیگر قسمت های جالب توجه در این نمایشگاه وجود سه گذرگاه
بود .هر چند این گذرگاه ها در مقایسه با اثار «ریچارد سرا» و یا «انیش
کاپور» درگیری و توجه کمتری برای مخاطب ایجاد می کردند؛ اما توجه
به بعد بخشیدن به زمان ،مکان و جداسازی فضای منفی (که در واقع
منفی نیست!) جهت دیده شدن و توجه به انچه تاکنون به ان بی توجه
بوده ایم؛ بسیار ویژگی مثبتی است؛ که اگر هنرمند با درک نظریات
هستی و زمان هایدگر ،و اگاهی (نه صرفا تقلید از اثار مشابه) دست به
خلق ان زده باشد ،جای تحسین و امید به اینده ی موفق این هنر دارد.
توجه به تاریخ هنر ،مشاهده ی اثار هنرمندان پیشین و همچنین
مطالعه ی ارا و اندیشه های ادوار گذشته ،از الزمه های هنر معاصر است.
امید دارم با وجود توجهاتی که به هنرمندان نسل جوان ایران وجود دارد،
اثار در اینده بتوانند اثر قابل توجهی در دنیای هنر داشته باشند.
شناسایی۷۰۰مزونفعالغیرمجاز
تزریق 2500میلیارد تومان به
چرخه مد و لباس
امضای تفاهمنامهی توسعهی اشتغال روستایی در قالب طرح تولید
پوشاک نشان میدهد ،در اقتصاد مقاومتی امکان مشارکت افکار عمومی
مردم و داراییهای مادی و معنوی احاد ملت ایران برای فعال شدن اقتصاد
بایدفراهمشود.
با حضور محمدباقر نوبخت ،رئیس سازمان برنامه و بودجه و محمد
شریعتمداری ،وزیر صنعت ،معدن و تجارت ،تفاهمنامهی توسعهی
اشتغال روستایی ،در قالب طرح تولید پوشاک در مناطق روستایی به امضا
رسید .این رخداد مهم که در نخستین روزهای اغاز بکار دولت دوازدهم
محقق شده است دیگر بار بر این مهم صحه میگذارد ،که وجود روستا
به عنوان یکی از مهمترین پایگاههای تولید مواد حیاتی و رفع نیازهای
اساسی هر جامعه ضروری است؛ و همچنین نظر به جایگاهی که روستا
و روستانشین در پویایی اقتصاد کشور ،از قبیل کمک به رشد اقتصادی،
کنترل نرخ تورم ،افزایش نرخ اشتغال و فعالیت دارد ،به طور ویژه در تولید
کاالهای اساسی و استراتژیک همچون پوشاک نیز موثر بوده ،و میتواند
بستر مناسبی برای حفظ و احیای هنجارهای فرهنگی و اجتماعی فراهم
کند .به هر روی ،ایجاد اشتغال پایدار و رونق کسب و کار با پرداخت وام با
سود 9درصد ،نخستین گام دولت دوازدهم در رونق صنعت پوشاک است.
معاون وزیر صنعت با اشاره به جزئیات طرح ویژه دولت برای اشتغالزایی
در صنعت پوشاک ،از اختصاص ٩٨.٦میلیارد ریال یارانه سود به ٤استان
کشورخبرداده،وعنوانکردنرخسود٩درصد،وبازپرداخت ٥سالهخواهد
بود .در مراسم امضای تفاهمنامه توسعه اشتغال روستایی در قالب طرح
تولید پوشاک ،علی یزدانی ،معاون وزیر صنعت ،معدن و تجارت اذعان
داشت که این طرح در حوزهی اقتصاد مقاومتی است ،و با توجه به امار
باالی قاچاق در این حوزه ،حائز اهمیت است ،بر این اساس بنا شده ٦٢٠
کارگاه ایجاد و در راه پیشبرد اهداف قدم بردارند؛ ضمن اینکه شرکت
پشتیبان ملی نیز برای اجرای این طرح مشارکت دارند .وی با بیان اینکه با
اجرای این طرح برای ۹۰هزار نفر شغل ایجاد خواهد کرد و ٢٥٠٠میلیارد
تومان به چرخهی مد و پوشاک تزریق خواهد شد ،تصریح کرد :طراحی،
مد ،برش و نیز صادرات و عرضه این تولیدات در این طرح در نظر گرفتع
شده است.
بهگفتهحمیدپورمحمدی ،معاون سازمانبرنامهوبودجه،این تفاهمنامه
به تولید و اشتغال پرداخته و عمدتاً استانهایی را هدف قرار داده است ،که
اماربیکاریباالییدارند.
82
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
بنا بر ماده یک قانون ساماندهی مد و لباس کشور به این شرح است« :به منظور
حفظ و تقویت فرهنگ و هویت ایرانی -اسالمی ،ارج نهادن ،تبیین ،تثبیت و
ترویجالگوهایبومیوملی ،هدایتبازارتولیدوعرضهالبسهوپوشاکبراساس
طرح ها و الگوهای داخلی و نیز در جهت ترغیب عموم مردم به پرهیز از انتخاب
ومصرفالگوهایبیگانهوغیرمانوسبافرهنگوهویتایرانی ،وزارتفرهنگو
ارشاداسالمیمکلفاستجهتپی ریزیساختارمدیریتیموضوعاینقانون ،
کارگروهی متشکل از یک نفر نماینده تام االختیار از هرکدام از وزارتخانه های
فرهنگ و ارشاد اسالمی ،اموزش و پرورش ،بازرگانی و صنایع و معادن و
سازمان های صدا و سیمای جمهوری اسالمی ایران و مدیریت و برنامه ریزی
کشور و سه نفر از نمایندگان صنوف ذی ربط (طراحان و تولید کنندگان) و یک
نفرنمایندهازکمیسیونفرهنگیمجلسشورایاسالمیبهعنوانناظرتشکیل
دهد ».با توجه به کثرت وزارتخانه های موجود در این ماده که می توانند به این
عرصهورودکردهوفعالیتفعاالنرارصدوسازماندهیکنند،پربی راهنیستکه
اخبارگوناگونیازسویدیگرنهادهایوابستهنیزدرارتباطبافعالیتقانونیویا
غیرقانونیانهاشنیدهشودوهمچوننیرویانتظامیویادادستانیتهران،مردم
رادرجریانچندوچونعملکردمزونهاویاموسساتمدولباسقراردهند.
درهمینراستاوطبقاخبارواصلهازسویپایگاهاطالعرسانیدادسرایعمومی
و انقالب تهران ،عباس جعفری دولت ابادی ،دادستان تهران به تازگی و ضمن
اعالم خبر فعالیت بیش از ۷۰۰مزون لباس و مراکز تولید پوشاک بدون نظارت
بیان کرده است« :هم اکنون ۴۰۰برند در ایران فعال است که صرفاً ۱۰برند،
یعنییکچهلمان هامجازبودهوازوزارتصنعت،معدنوتجارتمجوزدریافت
کرده اند .وجود این تعداد برند غیر مجاز در کشور بستر ورود قاچاق کاال بوده و
با سیاست حمایت از تولیدات داخلی مغایر است ».به گفته دادستان تهران،
صرفاعطایمجوزبهبرندها،رافعمشکالتموجودنیستبلکهنظارتمستمر
برفعالیتانهاالزماستوورودوزارتخانههاونهادهایمرتبطبافعالیتبرندها،
از جمله اصناف به موضوع مذکور ضروری است .هم اکنون بیش از ۷۰۰مزون
لباس و مراکز تولید پوشاک بدون نظارت در حال فعالیت است؛ در حالی که
انتشاراخباریچونجمعاوریمانتوهایبدوندکمه،اهمیتمبارزهبامفاسد
اجتماعی تحت الشعاع قرار می گیرد .در شهریور ماه سال ،۹۵حمید قبادی،
دبیرکارگروهساماندهیمدولباساعالمکردکهتاکنون ۸۰۰مزونشناسایی
شده اندکهفعالیت ۴۰۰مزونکامالغیرقانونیاستوبدونهیچگونهمجوزی
فعالیتمی کنندکهبهانهامهلت ۱۵روزهدادهشدهاستتامستنداتومدارک
الزم را ارائه دهند .بنابر تاکیدات قبادی ،مزون ها و عرضه کنندگان کاالهای
غیرقانونیخارجیازطریقفضایمجازیشناساییشده اند،نیرویانتظامینیز
بعدازاینواردعملخواهدشدوباهمکاریهمامیدواریمبتوانیممعضلقاچاق
لباسرابهصورتریشه ایحلکنیم.
پنجمیننمایشگاهبین المللی
پوشاکبرگزارشد
پنجمین نمایشگاه بین المللی پوشاک ایران با حضور مقامات وزارت
صنعت ،معدن و تجارت ،برخی از نمایندگان مجلس شورای اسالمی،
رئیس سازمان توسعه تجارت ایران ،رئیس اتاق اصناف ایران و روسای
انجمن ها و اتحادیه های مرتبط در محل دائمی نمایشگاه های بین
المللی تهران برگزار شد.
در پنجمین نمایشگاه بین المللی پوشاک ایران ،ده ها شرکت و واحد
تولیدی ،برترین تولیدات پوشاک ،شامل انواع پوشاک مردانه ،زنانه و
بچگانه در قالب طرح ها و رنگ های گوناگون و همچنین دستگاه ها
و تجهیزات تولید پوشاک و نوین ترین طرح ها و مدل های طراحی و
تولید پوشاک در معرض دید عالقه مندان قرار گرفتند.
در این نمایشگاه بیش از 60شرکت داخلی فعال در عرصه مد و لباس،
ضمن ارائه جدیدترین کلکسیون های تولیدی خود ،تازه ترین طرح
های تولیدی برگرفته از فرهنگ ایرانی اسالمی را نیز مطرح و معرفی
کردند.
ایجاد رقابت و تبادل اطالعات بین تولیدکنندگان و صادرکنندگان
پوشاک ،ارتقای سطح تولید داخلی کشور ،علمی کردن طرح تولید
لباس داخلی ،کمک به توسعه اشتغال ،بازاریابی و افزایش صادرات
و افزایش راندمان تولید داخلی مهمترین اهداف برگزاری پنجمین
نمایشگاه بین المللی صنعت پوشاک ایران عنوان شده اند.
دومینجشنوارهمدولباس
اسالمی-ایرانی
دومین جشنواره مد و لباس اسالمی -ایرانی استان
البرز ،با معرفی برگزیدگان به کار خود پایان داد.
در دومین جشنواره مد و لباس اسالمی -ایرانی
استان البرز که از چهارم شهریور ماه در نگارخانه
قائم مقامی واقع در اداره کل فرهنگ و ارشاد
اسالمی استان البرز افتتاح شد ،ایجاد ساختار
مناسب برای ساماندهی طراحان پوشاک،
زمینه سازی برای کشف ظهور استعدادها و
خالقیت های نو همسو با پوشاک اسالمی -ایرانی،
ایجاد اشتغال پایدار برای طراحان مد و لباس
استان ،ترویج طرح های استانی مناسب و تقدیر از
طراحان و تالشگران توسعه پوشاک ایرانی اسالمی
مد نظر قرار داشت.
اختتامیه ی دومین جشنواره مد و لباس استان
البرز با حضور حمید قبادی ،دبیر کارگروه
ساماندهی مدولباس کشور و هیئت همراه در سالن
همایش های اداره کل فرهنگ و ارشاد اسالمی
استان البرز ،سالن سیروس صابر برگزار ،و با تجلیل
از برگزیدگان به کار خود پایان داد.
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
83
چ
ه
ا
ر
خ
ا
ن
ه
ه
ا
ی
د
ن
ی
ا
ی
مد
84
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
«بربری» (به انگلیسی ، )Burberryشرکت
تولیدکننده ی کاالهای لوکس و خانه ی مد
بریتانیایی است؛ که در زمینه ی توزیع لباس،
لوازم جانبی و عطر فعالیت می کند .این برند
در سال ۱۸۵۶توسط «توماس بربری» در شهر
باسینگستوکتاسیسشد.
***
توماسبربری
درروز۲۷اگوست،۱۸۳۵توماسبربری(Thomas
،)Burberryدر دهکده ی بروکهام گرین در
نزدیکی شهر لندن متولد شد .در دوران نوجوانی نزد
یک پارچه فروش مشغول به کار شد .پس از مدتی،
در سال ،۱۳۵۶در «بیسینگ استاک» ،یک فروشگاه
کوچک لباس باز کرد .در ابتدای فعالیت این فروشگاه
موفقیت چندانی حاصل نشد ،اما ابتال به بیماری
درهای جدیدی را رو به اینه ی حرفه ای گشود.
در سال ۱۸۷۰او بر روی فروش لباس های بیرون
متمرکز شد .او که مهاجر بود و به اب وهوای بارانی
انگلیس عادت نداشت؛ با وجود استفاده از لباس های
خوب ان زمان به دردهای روماتیسمی دچار شد.
پس از مراجعه به دکتر ،علت این بیماری ها ،استفاده
ازبارانی هایپالستیکیتشخیصداده شد؛بنابراینبه
فکرافتادتاخوددستبهکارشود،وبهجایبارانی های
پالستیکی ،نوعی بارانی نخی درست کند که عالوه بر
محافظت در برابر باران و سرما ،مانع از تنفس پوست
بدننیزنشود؛بنابراینپارچه یمقاوم«گاباردین»در
۱۸۸۰ابداع شد و نام توماس بربری را به دنیا معرفی
کرد.
ازبریتانیاتاقطبجنوب
توماس پس از رونق کسب و کار ،در سال ۱۸۹۱موفق
شدشعبه یدومبربریراباعنواندفترمرکزیشرکت،
درلندنافتتاحکند.دیرینپاییدکهبربریتوجهتمام
اقشاررابهخودجلبکرد.ازخانواده یسلطنتیگرفته
تا فرماندهان و سربازان ارتش بریتانیا نیز به این برند
عالقه مند شدند .در دوران جنگ جهانی اول ارتش
بریتانیایی بارانی ها و ترنچ کت های معروف مارک
بربری را به تن می کردند .خاندان سلطنتی نیز حکم
مخصوص سلطنتی (Royal Warrants of
)Appointmentرا به نشان اعتبار این برند ،به
توماس بربری اهدا کرد؛ اما مهر تایید نهایی توسط
«اموندسن» به ثبت رسید .کاپیتان روالد امونسن
نروژی ،زمانی که در ۱۹۱۱برای نخستین بار برای
سفرهای اکتشافی خود ،پا به قطب جنوب گذاشت؛
از لباس های بربری استفاده کرد ،تا دیگر در کیفیت
ضد اب بودن این لباس ها شاعبه ای باقی نماند .به این
ترتیب کم کم شهرت بربری تا جایی رسید که به یک
برندمعتبربین المللیمبدلشد .جالباستبدانیدکه
«همفریبوگارت»درفیلمبهیادماندنی«کازابالنکا»
یکبارانیبربریبرتنکردهبود.درسال،۱۹۵۵زمانی
که پارچه منحصر به فرد بربری بدون هیچ تغییری و
بدونتوجهبهتغییراتدنیایمددرسطحبین المللی
به فروش می رسید؛ فروشگاه های بزرگ یونیورسال
( )Great Universal Storesیا همان GUSنام
تجاریبرندبربریراخریداریکرد.
افولبربری
بربری که زمانی در دنیای مد یکه تازی می کرد ،در
سراشیبی سقوط قرار گرفته بود .در دهه ی ۱۹۶۹
طرح شطرنجی معروف بربری بر روی چتر ،کیف،
چمدان ،شال ،روسری و ...هم دیده شد .تا ان زمان از
این طرح بیشتر برای استرکاری کت و بارانی استفاده
می شد ،اما بربری این چهارخانه ها را به عنوان طرح
اصلی و روی محصوالتش ارائه کرد .با وجودی که این
برند به واسطه ی کیفیت مرغوب محصوالتش ،نام
نیکخودرادربازارهایمدپوشاکحفظکردهبود،اما
دیگر جاذبه ی اولیه ی خود را نداشت .تا اینکه در سال
«۱۹۹۷رزماریبراوو»امریکایی،بهسمتمدیرعامل
جدید بربری منصوب شد و برنامه ی جدیدی در
راستایبازگشتبهاوجشرکتتدوینکرد.
بازگشتمدرنشطرنجی
«رزماری براوو» ( )Rose Marie Bravoبه جای
کنار گذاشتن میراث ارزشمند بربری ،از ان برای
رسیدنبهکاالیلوکسومدروزاستفادهکرد.
رزماریشکلجدیدیبهبربریدادوکمککردتااین
نام بار دیگر ،در کنار نام های بزرگ مد دنیا قرار گیرد.
کمپین های تبلیغاتی با اهداف دقیق در رسانه های
معتبر و به روز کردن طرح لباس ها ،و استفاده از پارچه
شطرنجی سنتی بربری ،این برند را مورد توجه افراد
خوش لباس معروف و طرفداران مد ،مانند «ویکتوریا
بکهام» و «کیت ماس» قرار داد.امروزه پارچه ی
شطرنجی بربری که در دهه ی ۱۹۲۰معرفی شد ،در
همه ینقاطدنیاازبرزیلتااروپاوکاناداتاژاپنشناخته
شده،وبهصورتعالمتمشخصهایننامدرامدهاست.
درستهمانگونهکهلباس هایچهارخانهقرمز،راهی
برای متحد کردن اسکاتلندی ها است؛ طرح معروف
پارچه بربری هم راه حلی برای برقراری اتحاد هویت
طرفدارانقومیت گرایدنیایمدشده است؛تابهنوعی
وفاداری خود را به امروزی ترین نام تجاری میراث دار
نشان دهد .اکنونبربریبیش از ۷۰فروشگاه فعالدر
نقاطمختلفجهاندارد.اینبرندبافروشانواعلباس،
تزئینات ،عطر و ...در سال درامدی بالغ بر یک میلیارد
و دویست میلیون دالر کسب کرده است.بربری در
حالی که همچنان میراث کهنه ی انگلیسی خود را
حفظکرده است؛توانستباسالن هایمدوشیوه های
جدید و مدرن زندگی امروز ،ارتباط برقرار کرده ،و با
درک درست شرایط حاکم ،مسیر ارتقا در بازارها را در
پیش بگیرد و به یک نام تجملی شناخته شده تبدیل
شود.درسال ۲۰۰۲ارزشایننامتجاری ۱/۵میلیارد
دالربراوردشد.
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
85
86
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
سالمــــــــــــــــــــت
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
87
پشت
نقــاب
دکترمحمدرضا سرگلزایی
روانپزشک
کارناوالونیزکههرسالهاوایلفوریهدرشهرونیزایتالیابرگزارمی شودیکیاز
قدیمی ترینومشهورترینجشن هایجهاناست.اینکارناوالهرسال۵۸
روزپیشازعیدپاکاغازبهکارمی کند.
دلیل استفاده از ماسک های خاص در این کارناوال ،به از بین بردن اختالف
ظاهریبینطبقاتغنیوفقیربازمی گرددوهمچنینفرصتیبرایدست
انداختنمقاماتوقدرتمندانجامعهایجادمی کرد.
سال 2004کهبهونیزرفتهبودممحاصرهشدندرمیانهزارانماسکباعث
می شد حضور در این شهر رویایی خیال انگیزتر شود .دوستی می گفت:
«وحشتناکنیستکههمهپشتنقابباشند؟»،پاسخدادم«:مگردرسایر
روزهاوسایرجاهاهرروزباادمهایپشتنقابمواجهنیستیم؟!»
واژهنقابیا«پرسونا»راکارلگوستاویونگ،روانپزشکسوئیسیواردادبیات
روان شناسی کرد .اتفاقا در کوزناخت سوئیس ،جایی که یونگ زندگی می
کرد ،نیز یک کارناوال ساالنه ی بالماسکه شبیه کارناوال ونیز برگزار می
شود و احتماال این کارناوال هم در توجه یونگ به نقاب های اجتماعی ادم
ها بی تاثیر نبوده است .زندگی اجتماعی ایجاب می کند که ما بخش هایی
88
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
از خود را سانسور کنیم .زیگموند فروید در کتاب «تمدن و ناخوشنودیهای
ان» می گوید َم َدنی شدن باعث شده که ما به دستاوردهای مهمی برسیم
(همچون واکسیناسیون) ولی در عین حال الزمه ی مدنی شدن سرکوب
بخشیازغرائزونیازهایمانبودهکهباعثناخوشنودیماشدهاست.بنابراین
متمدنمیبینیمنهدرقبایل
مارواننژندیها(ن ِوروزها)رادرافرادوجامعه ی ّ
ب َ َدوی.ا ّماپرسونارانبایدبخشیتص ّنعیوغیرواقعیازخودمانبدانیم.وقتی
درروانشناسیتحلیلیازپرسوناصحبتمیکنیمازتزویروریاکاریسخن
نمیگوییمبلکهازنیازغریزیبشربرای«همنوایی»سخنمیگوییم،ترس
اوازتنهاییو ّ
تقلیاوبرایدریافتپذیرشونوازش.نقابهایروانیبخشی
ازذاتبشررابازمینمایانند.افراداندکیمیتوانندخودراازاسارتهمنوایی
و همرنگی با جماعت رها سازند و از حصر و طرد نهراسند ،شاید همان ها که
نیچهلقب«اَبَرانسان»بهانهامیدهد.گاهیهمکسانیرامیبینمکه«نقابِ
بینقابی»بهچهرهمیزنندوفریادبرمیاورندکهمنتابع ُعرفجامعهنیستم
وازقضاوتدیگرانخَ مبهابرونمیاورم!
به همین دلیل در حالی که بر روی جلد چاپ یازدهم کتاب سیناپسیس
روانپزشکی«کاپالنوسادوک»بخشیازنقّاشیجیمزاِنسورنقّاشباژیکی
با نام «هنرمند در محاصره ی نقاب ها» چاپ شده است در مقدمه ی کتاب
ذکرشدهاستکه«ماسکهاهمپنهانمیکنندوهمبرمالمیسازند!».در
فیلم «چشمان به وسعت بسته» استنلی کوبریک شما جمعی از طبقه ی
حاکم جامعه را می بینید که تنها زمانی که ماسک به چهره می زنند عریان
و فاش دیده می شوند .فکر کنید اگر قرار باشد در یک بالماسکه ماسکی به
طراحییاانتخابمیکردید،بهکسیکه
صورتبزنیدچهماسکیبرایخود ّ
چه ماسکی بر چهره دارد اعتماد بیشتری می کردید و از کدام ماسک ها می
ترسیدید .پاسخبههمینچندپرسشسادهاطالعاتارزشمندیدراختیار
یکتحلیلگرروانقرارمیدهدتادغدغهها،ترسهاوارمانهایشمارابهتر
بشناسد.
انفوالنزا
افسانه گودرزی
دکتر داروساز
انفوالنزا عفونت ویروسی است که از اوایل پاییز تا اوایل بهار مردم را در گیر می
کند.وبهشدتمنتقلهازراههوااست،وواردسلولهایمجاریتنفسیمی شود
عالئم:
تب :تب باالی 38.3درجه بوده ودر عرض 24ساعت ایجاد شده وبرای 3روز
باقیمیماند.
سردرد :معموال در تمام نواحی احساس می شود وگاهی فقط جلوی سر می
باشد.
گلودرد:حدود3تا4روزطولمیکشد.
ابریزشبینی:بهمدتیکهفتهطولمیکشد.
احساسخستگی:کهممکناستبعدازرفععالیمهموجودداشتهباشد.
یکیازعوارضانفوالنزاسینهپهلواستکهعاملانیاویروساستیاباکتریکه
ازضعیفشدنسیستمایمنیبدنسوءاستفادهمی کند.
داروها
48ساعت بعد از شروع بیماری باید مصرف شود که شدت عالیم ودوره
بیماریکاهشیابد
.۱استامینوفن:تبودردراکاهشمی دهد.
.۲انتیهیستامین:احتقان(گرفتگی)بینیراوسرفهراکاهشمی دهد.
درمانباگیاهاندارویی:
معرق ها :مانند سوپ و اش داغ،گیاه اقطی که از برگ وگل گیاه به صورت دم
کردهدوباریکقاشقچایخوریاستفادهمیکنند.
ویتامینث:گیاهانیماننداسفناج،جعفری ویتامین
ثباالییدارند.
سرفه خلط دار :گیاهانی که ساپونین دارند مانند
انیسون،اویشنوعشقه.
سرفه های خشک :گیاهان موسیالژ دار مانندنیلوفر،ختمی گل
بنفشه،پنیرک وچهار تخم .گیاهانی که سیستم ایمنی را افزایش می دند:
اکیناسه،شلغم،لبوبهخصوصچغندرقرمز،بخشژلهایگیاهالویهوراسیستم
ایمنیراافزایشمی دهند.
ترکیباتی که حاوی زینک می باشند وافزایش سیستم ایمنی می دنهند؛ کلم
بروکلیواسفناجوگوشتقرمزوجگر.
بخوراستنشاقی:گلبابونه+برگاویشن+برگمریمگلیبهترتیببهنسبت
.1،1،2وگیاهبومادران،مرزنجوش،اویشن.بهنسبتمساوی.
روغنمالیناحیهپشتوجلویقفسهسینهباروغنکنجدیاروغنسیاهدانه.
مایعاتکافی،تغذیهمناسب،استراحتدربسترکاملکنندهدرمانمیباشد.
واکسن انفوالنزا در پیشگیری بیماری در فاصله زمانی ماه مهر تا نیمه ابان در
افراد:
باالی 65سال-کودکان 6تا24ماه.
کودکان وافراد بزرگسال بین 2تا 64سال که بیماریهای مزمن کلیوی،ویاضعفسیستمایمنیدارند.
افرادیکهدچاراسمهستند.خانمهایباردارپزشکانوپرستارانتوصیهها
.۱دستها را مداوم بشویید :بیشترین علت انفوالنزا لمس چشم ،دهان ،بینی با
دستانالودهبهویروساست.
.۲عدمحضوردرمکانهایعمومیدرصورتابتال.
.۳هنگامعطسه،سرفهجلویدهانرابادستمالکاغذیبگیرید.
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
89
گیاه درمانی درطب سنتی
علیرضا نورمحمدی
دانشجوی دکتری منابع طبیعی (علوم مرتع)
خواصعرقیاتگیاهی
عرق پونه :ضدنفخ ،هضم کننده ،صفرابر ،ضدعفونی کننده ،خلط اور ،درمان
سیاه سرفهواسم،تصفیه کنندهخون،رفعهیستری،قاعده اور
عرق ترب :رفع بیماری های کلیوی ،رماتیسم و سیاه سرفه ،دفع سنگ کلیه و
مثانه
عرق چهل گیاه :تقویت معده ،رفع ترشی معده ،رافع دردسرهای ناشی از
سردی،اسانکردنهضمغذا،مقویقوایجنسی،ضدنفخوسوءهاضمه
عرقخیار:خنک کنندهومقوی،ازبینبردنسنگکلیهومثانه،مفیدبرایرفع
اورامکبد،پایین اورندهقندخونوفشارخون
گیاهانمفیدبرایمبارزهباچربیخون
بیشتر گیاهان (سبزی ها و میوه ها) به علت فیبر و الیافی که دارند باعث کاهش
کلسترول و تری گلیسرید خون می شوند .البته تاثیر گیاهان در کاهش چربی
خون یکسان نیست؛ تاثیر برخی از ان ها بیشتر است و به دلیل خاصیتی که در
کاهشکلسترولوتری گلیسریدخوندارند،برایدرماناستفادهمی شوند.
مریم گلی :مصرف جوشانده یا دم کرده گیاه مریم گلی در بین روز به اندازه یک
استکان،می توانددردرمانچربیخونموثرباشد.
خرفه :یکی از گیاهان موثر در کاهش میزان چربی خون ،خرفه است .خرفه،
تصفیه کنندهخون،تب برو ُمدر(ادراراور)ونیزصفرااور،ضداسکوربوتوکمبود
ویتامینCاست.
اب گوجه فرنگی ،اب انار و اب غوره :سه نوشیدنی موثر در کاهش میزان چربی
خونهستند.
برخی دیگر از گیاهان مانند دانه کنگرفرنگی نیز تری گلیسرید خون را پایین
می اورد و مصرفشان در بسیاری از کشورهای دنیا شایع است؛ ولی متاسفانه
استفادهازاینگیاهانهنوزدرایرانجانیفتادهاست.
90
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
ازحالبدبهحالخوب
دکتر مریم حاجی لو
پزشک ،مدرس دانشگاه
(بخشیازکتاب«ازحالبدبهحالخوب»،نوشته:دکتردیویدبرنز)
خیلی ها معتقدند که روحیه بد ان ها ناشی از عوامل خارج از کنترل ان ها است .می پرسند:
چگونهاحساسخوشبختیکنم؟چگونهنسبتبهخودماحساسخوبداشتهباشم؟برخی
روحیهبدخودرابهژنتیکیااتفاقاتفراموششدهدورانکودکیخودنسبتمی دهند.البته
در مورد هر یک از این ها حقایقی وجود دارد .بدون شک حوادث محیطی ،موقعیت شیمیایی
بدن و تضادها و اختالفات مربوط به گذشته روی ما تاثیر می گذارند؛ اما این نظریه پردازی ها
مبتنیبراینباورندکهاحساساتمابهدورازکنترلماهستند.اگربگوییدنمی توانماحساسم
راتغییربدهم،قربانیناراحتیخودمی شویدوخودرافریبمی دهید.اگرمی خواهیداحساس
بهتریداشتهباشیدبایدبدانیدودرککنیدکهبه جایحوادثبیرونی،افکاروطرزتلقی های
شماهستندکهاحساساتشمارابه وجودمی اورند.می توانیداندیشه،احساسورفتارخودرا
تغییردهید.ایناصلسادهودرعین حالانقالبی،شمارادرتغییرزندگیخودیاریمی دهد.در
شماره هایبعدبااینطرزتلقیبیشتراشنامی شویم.
روش هایدرمانغیرجراحیصورت
دکتر حمیدرضا علیزاده اطاقور
(دانشیار گروه جراحی و عضو هیئت علمی دانشگاه)
درادامهمطلبشمارهقبل،بهدرمان هایجراحیجوان سازیصورتمی پردازیم.
درابتدابهعملجراحیلیفتصورت()faceliftاشارهمی کنیم.انواعروش های
جراحیبرحسبموردوبراساسمعاینهبالینیووضعیتبیمارانتخابمی شوند.
ابتدا شرایط بالینی و وضعیت سالمت عمومی بیمار موردبررسی دقیق قرار
می گیرد .در مواردی که ریسک بیهوشی باال باشد و به خصوص در موارد فشار
خون کنترل نشده ،عمل جراحی زیبایی لیفت صورت پیشنهاد نمی شود .یکی
از عوارض فشار خون کنترل نشده ،ایجاد تجمع لخته خون (هماتوم) در محل
جراحی است .شرح حال دارویی ازجمله مصرف داروهای قلبی ضدانعقاد خون
نیزبایدبهدقتموردبررسیقرارگیردتاازعوارضبعدازعملجراحیپیشگیری
شود.بعدازبررسی هایالزموباانتخابصحیحبیمار،عملجراحیلیفتصورت
می تواند به طرز موثری به جوان سازی صورت کمک کند .این عمل توسط فوق
تخصص جراحی پالستیک ،ترمیمی و زیبایی انجام می شود .بر اساس وضعیت
صورت بیمار و سن او ،روش های جراحی مختلف لیفت صورت وجود دارد و
برش های جراحی مختلفی نیز انتخاب می شود؛ از جمله این روش ها کشیدن
پوستوزیرجلدبهتنهایی،برداشتنویاچیندادنالیهاپونوروزی،برشزیرالیه
محافظاستخوانیو...است.درصورتتصمیم گیریلیفتصورتازطریقپوست،
خط جراحی در نواحی دور از دید افراد ازجمله زیر موها انتخاب می شود .دوره
نقاهت حدودا یک هفته است و به تدریج ورم صورت برطرف می شود .یکی از
روش هایجراحیلیفتصورتکهبه خصوصبرایناحیهپیشانیوجهتبرطرف
کردنچین هایپیشانیانجاممی شود،لیفتصورتازطریقاندوسکوپاست.
این روش از طریق سوراخ های بسیار کوچک و از طریق پوست ناحیه سر انجام
می شود .بر اساس منطقه موردنیاز لیفت شدن می توان برش جراحی مخصوص
انقسمتراانتخابکرد؛به عنوان مثال،برشخاصیجهتلیفتابرووجوددارد.
درشمارهایندهسایرروش هایجوان سازیصورتبررسیمی شود.
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
91
گپی با زهرا فعله گری ،مربی نینجوتسوی بانوان ایران
تیم گفتگوی تصویری:
مرضیه جعفری ،گلساسادات
بحری و ندا کشاورز.
یکی از مربی هایمان ،شهید
مدافع حرم است
چطور شما نینجوتسوکار شدید؟
من از بچگی روحیه پسرانه داشتم .در ابتدا با اصرار پدر و مادرم وارد رشته کاراته شدم.
اصال نمی دانستم این رشته چیست؛ ولی وقتی ورود کردم فهمیدم که چقدر به این رشته
عالقه دارم .به مرور عالقه من بیشتر شد و عالقه ها و استعدادهایم همه رو شد تا اینکه
رشته نینجوتسو را پیدا کردم و دیدم خیلی به سبک زندگی من نزدیک است و خیلی به
ان عالقه دارم.
بعد از این همه سال کار کردن در رشته نینجا ،جاهای خاصی
پیشنهاد کار داشتید؟
پیشنهاد کار داشتم؛ ولی به دالیلی نتوانستم بروم؛ مثال یک مدت می خواستند به
نیروهای خانم که در نیروی انتظامی هستند اموزش بدهم؛ ولی به دالیل شخصی نشد.
افرادی که به ان ها اموزش می دهید در چه محدوده سنی ای
هستند؟
کوچک ترینشان تازه 3ساله شده است و بزرگ ترین هم 24سالش است.
خودتان چند سال دارید؟
22سال دارم.
خانمی که پنجاه سالشان بود و شما به ایشان اموزش دادید ،هنوز
هم نزد شما هستند؟
قبال کار می کردند .مادر شاگردم بودند و خیلی عالقه داشتند و می گفتند خیلی
دوست دارند دفاع شخصی را یاد بگیرند چون جایی الزم می شود .اکروبات و سالح کار
نمی کردند .بیشتر روی دفاع شخصی شان کار می کردم.
دفاع شخصی واقعا الزم می شود؟
الزم که می شود ،باالخره خطر همیشه در کمین است؛ ولی بیشتر از اینکه می توانید
از خودتان دفاع کنید باعث می شود اعتمادبه نفستان باال برود و یک جورهایی روی پای
خودتان بایستید؛ چون احساس قدرتمند بودن می کنید و این حس در تمام قسمت های
زندگی تان هم ادامه می یابد .وقتی در زندگی به مشکلی برمی خورید همان روحیه
92
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
رزمی کاری و نینجا بودن به ذهنتان می اید و باعث می شود بتوانید
مشکالت را خیلی راحت تر حل کنید.
کمی از اصطالحاتی که به کار می برید برایمان
بگویید.
اصطالحات به زبان ژاپنی است چون رشته ای ژاپنی است؛ مثال
بچه ها من را «سنسی» صدا می کنند ،سنسی به زبان ژاپنی یعنی
مربی یا استاد .کلمه «نینجوتسو» که اسم رشته هم هست؛ یعنی
هنر حرکت پنهان .به اقایانی که نینجوتسو کار می کنند می گویند
«نینجا» ،یعنی پنهان و به خانم هایی که نینجوتسو کار می کنند
می گویند «کونوئیچی» ،یعنی ن ُه استعداد در یک نفر! به عبارت
دیگر ،یعنی کسی که استعداد و توانایی خیلی باالیی دارد.
یعنی توانایی های بالقوه ادم های
نینجوتسوکار ،بالفعل می شود؟
دقیقا همین طور است .اینجا به نوعی استعدادیابی می شوند؛
چون ما سالح ،سطوح دفاع شخصی و اکروبات و تکنیک های بسیار
زیادی داریم که باالخره هر کسی استعداد خودش را در یکی از این
تکنیک ها یا هنرها پیدا می کند.
کسانی که می خواهند وارد این رشته شوند باید
وزن خاصی داشته باشند؟
ما هیچ وقت محدودیت های وزنی نگذاشتیم؛ ولی محدودیت
تکنیک برای یک سری وزن ها گذاشته ایم؛ به طورمثال اگر کسی
وزنش باال باشد من سعی می کنم اول وزن او را پایین بیاورم ،بعد
یک سری از تکنیک ها را به او یاد می دهم؛ چون ممکن است به
خودش اسیب برساند.
شما به این افراد رژیم هم می دهید؟
رژیم نمی دهم ،تمرین می دهم؛ مثال به کسی که خیلی الغر
است می گویم کمتر بدود و به کسی که وزنش باالست می گویم
بیشتر بدود.
با این روش الغر می شوند؟
شاگردان من همیشه گفتند که این اتفاق برایشان افتاده است.
خودم هم این همه سال است که کار می کنم و همیشه روی وزنی
که باید باشم هستم.
قضیه کمربندهای رنگی چیست؟ این
کمربندها برای کاراته است یا تکواندو؟
ما سه کمربند بیشتر نداریم .برای خانم ها :سفید ،قرمز و مشکی،
برای اقایان :سفید ،سبز و مشکی .این هم برای این است که یک
حالت جداسازی و مشخص داشته باشد .در کل ،با ارم مشخص
می شود؛ ارمی که روی لباس من است به عنوان دان یک شناخته
می شود و اگر روی این ارم ،ستاره بیاید دان ها باالتر می رود؛ مثال به
دان پنج برسیم دوباره ارم عوض می شود .قبل از دان یک که به ان
«کیو» می گویند 10 ،درجه داریم که از کیو ده شروع می شود تا کیو
یک .کیو یک اماده می شود برای دان یک و بعد پانزده دان داریم.
قضیه روبندها چیست؟
نقاب می زنند؛ چون خاصیت نینجوتسوکارها پنهان بودن است
و اسم رشته هم هنر حرکت پنهان است .یک حالت مخفی دارند و
به خاطر همین تمام ساق پاهایشان را می بندند ،کفش می پوشند،
دست هایشان را می بندند و نقاب می زنند که مشخص نشوند .دقیقا
مثل نیروی نوپو یا همان هایی که در ارتش و نیروی انتظامی هستند
و لباس هایشان تماما مشکی است و یک حالت ضربتی دارند.
این نقاب ها به درجه بندی ها ربطی ندارد؟
خیر .کال خاصیت نینجوتسو ،ان نقاب و پوشش و مخفی
بودنش است .اینکه از لباس مشکی استفاده می کنند به این دلیل
است که بیشتر در شب حرکت می کنند و یک حالت خوفناک دارد.
شمشیرها را هم با دان یک می دهید؟
از کیو سه ،یعنی سه درجه قبل از مشکی شروع به اموزش
دیدن برای شمشیرها می کنند تا دان یک .البته با شمشیر چوبی.
شمشیر شما واقعی است؟
بله واقعی است.
با خودتان بیرون هم می برید؟
برای تمرین و ازمون درجات باالتر یا مسابقات می برم .هر
سالحی یک درجه خاصی دارد؛ یعنی بچه ها از سالح چوب شروع
می کنند تا درجه های باالتر که سالح های مختلفی دارد .هر جلسه
که تمرین دارند سالح هایشان را به همراه دارند تا در صورت نیاز به
سالح ،از ان استفاده کنند.
این سالح ها را جاهای خاصی می فروشند؟
هر جایی نمی فروشند .ما از دفتر مرکزی سبک خودمان تهیه
می کنیم؛ چون یک مقدار خطرناک است.
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
93
قیمتش باالست؟
خیر ،قیمت خیلی باالیی ندارد.
خانم فعله گری در روز چند ساعت کالس دارید؟
من تقریبا روزهای زوج ،سه سانس باشگاه دارم و از ساعت 12.5
شروع می کنم تا 6.5بعدازظهر.
به خانم ها توصیه می کنید وارد این رشته شوند؟
من به هر کسی که دیدم توصیه کردم؛ چون واقعا برایشان الزم
است.
اگر کسی بخواهد دفاع شخصی کار کند ،چرا باید
نینجوتسوکار شود؟
چون نینجوتسو همه تکنیک ها و استعدادها را یکجا دارد و
کامل ترین رشته است .خیلی از ارتش های کشورهای دنیا از این رشته
استفاده می کنند.
اگر کسی بخواهد این رشته را یاد بگیرد ،بعدا کجا
می تواند کار کند؟
ما در سایتمان به نشانی ،www.ninja.irلیست تمام مربی های
کل کشور را با ادرس باشگاه ها و شماره تلفن هایشان گذاشته ایم.
یعنی فقط می توانند مربی شوند؟ جای دیگری
نمی توانند مشغول به کار شوند؟
چرا می شود .من به شخصه در زندگی ام از ان خیلی بهره بردم؛ یک
نمونه اش همین درگیری های خیابانی بوده که اتفاق افتاده و اذیت و
ازارهایی که داشتم.
مگر چقدر اذیت و ازار داشتید؟
چون مدرسه من در منطقه خیلی خوبی نبود اذیت می شدم؛
ولی االن خیلی کمتر است .چه بخواهیم و چه نخواهیم باالخره این
ازارها هستند .از این لحاظ خوب است؛ ولی مهم ترین چیزی که من
از نینجوتسو به دست اوردم؛ اعتمادبه نفس بود .من در باشگاه به بچه ها
می گویم شروع کنید به دفاع کردن؛ یعنی یکی حمله کند و یکی دفاع
کند و شاگرد از من می پرسد« :سنسی ،در کل عمرم به چه کارم می اید؟
شاید تا اخر عمرم کسی به من حمله نکرد»؟ من همیشه به او گفتم که
تو وقتی در باشگاه به عنوان یک هنرجوی نینجوتسو ،دفاع کردن را
یاد بگیری ناخداگاه در زندگی ات هم تاثیر می گذارد و اجازه نمی دهی
هیچ کس ،چه از بُعد روانی و چه از بُعد فیزیکی ،به تو حمله کند .یاد
می گیری همیشه در برابر مشکالت و سختی ها از خودت دفاع کنی و
سریع کم نیاوری! من خودم به شخصه این تاثیر را دیده ام.
تک دختر هستید؟
بله ،یک برادر کوچک تر دارم.
برادرتان نمی خواهد نینجاکار شود؟
برادرم ووشو کار می کند و کمربند مشکی ووشو دارد.
کسی که این ورزش را یاد می گیرد ،برای کسب
درامد چگونه می تواند روی ان حساب کند؟
این رشته چون کامل است و تمرینات سختی دارد؛ شاگرد را از
هر لحاظ اماده می کند و اگر بخواهد از حرفه اش استفاده کند و منبع
درامدی داشته باشد خیلی راحت می تواند در نیروی انتظامی ،ارتش،
سپاه و ارگان هایی نظامی استخدام شود .ما موارد خیلی زیادی داشتیم،
حتی یکی از مربی هایمان ،شهید مدافع حرم است؛ یعنی انجا از
رشته اش استفاده کرد.
اقا بودند؟
94
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
چون مدرسه من در منطقه
خیلی خوبی نبود اذیت
می شدم؛ ولی االن خیلی
کمتر است .چه بخواهیم و چه
نخواهیم باالخره این ازارها
هستند .از این لحاظ خوب
است؛ ولی مهم ترین چیزی
که من از نینجوتسو به دست
اوردم؛ اعتمادبه نفس بود .من
در باشگاه به بچه ها می گویم
شروع کنید به دفاع کردن؛
یعنی یکی حمله کند و یکی
دفاع کند
بله اقا بودند .خانم ها کمی محدودیت دارند و
شاید نتوانند خیلی از این هنرشان استفاده کنند؛
ولی ما در نیروی انتظامی ،پلیس های خانم هم
داریم .در کل ،اقایان بیشتر از این رشته نفع می برند
چون خیلی راحت می توانند در ارگان های نظامی
استخدام شوند .اگر تکاورهای ارتش را دیده باشید؛
همه تمرین هایشان مشابه ماست و به خاطر همین
خیلی راحت می توانند از ان استفاده کنند.
خانم ها در این رشته حمایت هم
می شوند؟
شاید نتوان گفت خیلی حمایت می شوند؛ ولی
خداراشکر رئیس سبک ما خیلی به ما بها داده و خیلی
از ما حمایت کرده است .زنان نینجای کشور ایران
معروف ترین زنان نینجوتسوکار هستند که به خاطر
توانایی هایشان ،حمایت رئیس سبک و مربی های
دلسوزمان بوده است؛ ولی باالخره از طرف کشور
خودمان کمی محدودیت داریم.
چرا وقتی در اینترنت نام نینجا
را جستجو می کنیم ،اقایان و
خانم ها بیشتر با لباس ارتشی دیده
می شوند؟
رشته ما طوری است که بیشتر با طبیعت سروکار
داریم و برای کارهای عملیاتی استفاده می شود .اگر
قرار باشد وارد جنگل شوند و مبارزه کنند ،ان لباس ها
برایشان یک حالت استتار دارد؛ یعنی با درخت و گل
و گیاه و یا با ان طبیعت استتار می شوند و اگر در
برف باشند لباس مشکی نمی پوشند ،لباس سفید
می پوشند تا کامال با برف استتار شوند و دیده نشوند.
لباس مشکی ،لباس رسمی ما برای تمرین داخل
سالن است و لباس های دیگری با رنگ های متفاوت برای مکان ها و
شرایط مختلف داریم .محدودیت رنگ در لباسمان نداریم؛ ولی موقع
تمرین داخل سالن فقط و فقط لباس مشکی می پوشیم.
بچه که بودید کارتون الک پشت های نینجا را
می دیدید؟
هنوز هم می بینم چون فیلمش را بر اساس واقعیت ساخته اند.
تکنیک هایی که داخل کارتون بود همه واقعی است و دوستش دارم.
کارتون الک پشت های نینجا چقدر کمکتان کرد
وارد این رشته شوید؟
من این کارتون را دوست داشتم .اولش فکر می کردم الک پشت های
نینجا خیالی و افسانه است؛ ولی بعد در فیلم ها دیدم و هنوز باورم نمی شد
چنین رشته ای هست تا اینکه در یکی از مجالت رزمی ،تبلیغات رئیس
سبک را دیدم و مطمئن شدم این رشته واقعی است.
کالم پایانی؟
متاسفانه در چند سال اخیر یک سری افراد سودجو فقط به خاطر
نفع خودشان یک سری سبک های پوچ و بدون تکنیک زدند و دارند از
ان راه مردم و بچه ها را گول می زنند و در برخی از شهرها که در مناطق
محروم هستند از ان ها سوءاستفاده می کنند .من فقط می خواهم به
مخاطبین زیروبم بگویم که اگر به رشته های رزمی عالقه دارند خواهشا
با اگاهی ثبت نام کنند .این رشته های پوچ از لحاظ روانی و جسمی به
افراد بسیاری اسیب زده اند؛ اسیب هایی که واقعا قابل جبران نیست.
نینجوتسو کامل ترین و اصیل ترین و تنها رشته مربوط به نینجاها
است ،اگر کسی نینجا دوست دارد خواهشا اول با دفتر مرکزی سبک
نینجوستو تماس بگیرد و استعالم کند که مطمئن شود مربی ان ،مربی
رسمی و اموزش دیده باشد .خود ما 8-6ماه سخت اموزش می بینیم تا
مربی شویم .رئیس سبک واقعا زحمت می کشد تا مربی های با اخالق و
کارکرده تحویل جامعه دهد .اجازه ندهید یک سری افراد با رشته های
پوچشان فقط به خاطر نفع خودشان از شما سوءاستفاده کنند.
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
95
پشت پرده تلگرام
طبق بررسی های صورت گرفته ،حجم باالیی از کاربران فضای مجازی
خصوصا "تلگرام"را ایرانیان تشکیل می دهند .این حجم وسیع و متنوع
از کاربران ،محیط مجازی را مستعد وقوع جرایم نموده است که حفظ
امنیت ان از طریق پیشگیری از وقوع جرایم و یا مجازات مجرمان بسیار
حائزاهمیتاست.
بررسیتعدادیازجرایمشایعدرفضایمجازی:
الف-تهدیددرفضایمجازی:
از جمله ساده ترین و احتماال بیشترین جرایمی که می تواند از طریق
تلگرام رخ دهد ،تهدید و اخاذی است .وقتی یک کاربر ،از چت خصوصی
خود با فردی دیگر اسکرین شات می گیرد و برای عدم انتشار ان ،او را
96
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
رویا قربانی
کارشناس حقوقی
تحت فشار می گذارد ،جرم "تهدید" رخ داده است .طبق ماده 669قانون
مجازات اسالمی مصوب ،75هر گاه کسی دیگری را به هر نحو تهدید کند،
به مجازات شالق تا 74ضربه یا زندان از دو ماه تا دو سال محکوم خواهد
شد .وقتی قانونگذار در این ماده از عبارت «به هر نحو» استفاده کرده است،
تهدید از طریق تلگرام را هم می توان داخل در مفهوم این ماده قانونی
دانست .این ماده ،صرف "تهدید"را جرم دانسته و کاری به این ندارد که فرد
تهدیدکننده ،تهدیدخودراعملیمیکندیاخیر.
ب-عملیکردنتهدیددرفضایمجازی:
حال فرض کنیم که تهدید ،عملی شود .در اینجا ماده 17قانون جرائم
رایانه ای مصوب 1388مقرر می دارد که ":هر کس صوت یا تصویر یا فیلم
خصوصی یا خانوادگی یا اسرار دیگری را بدون رضایت او جز در موارد
قانونی منتشر کند یا دسترس دیگران قرار دهد ،به نحوی که منجر به
ضرر یا عرفا موجب هتک حیثیت او شود ،به حبس از 91روز تا دو سال یا
جزای نقدی از 500هزار تومان تا 4میلیون تومان یا هر دو مجازات محکوم
خواهدشد".
ج-انتشارمحتواینامناسبدرفضایمجازی:
یکی دیگر از جرایم شایع در فضای تلگرام ،انتشار محتوای مستهجن است.
گاه ممکن است یک عکس ،فیلم ،صوت یا متن مستهجن برای فردی
ارسال شود و او هم به راحتی ان را برای دیگران ارسال نماید؛ غافل از اینکه
طبق ماده 14قانون جرایم رایانه ای ،این کار 91روز تا دو سال حبس یا
از 500هزار تومان تا 4میلیون تومان جزای نقدی دارد .البته
اگر این محتویات مستهجن به کمتر از 10نفر ارسال
شود ،تنها مستوجب جزای نقدی از 100هزار
تومان تا 500هزار تومان خواهد بود اما اگر
این کار به عنوان حرفه و تجارت انجام شود،
اگر فرد مفسد فی االرض شناخته نشود ،به
حداکثر هر دو مجازات مقرر در ماده 14
محکومخواهدشد".
د-ترغیب افراد به تماشای مطالب
نامناسبدرفضایمجازی:
ممکن است کسی محتوای مستهجن را
ارسال نکند اما افراد را ترغیب به تماشای این
گونه مطالب کند؛ همانطور که برخی از ادمین
های کانال ها برای افزایش بازدید خود یا تبلیغ
کانال دیگران انجام می دهند .همین کار هم طبق بند
الف ماده 15قانون جرائم رایانه ای جرم است و فردی که مرتکب
این کار می شود ،به حبس از 91روز تا یک سال یا جزای نقدی از 500
هزار تومان تا 2میلیون تومان یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد .بند ب
همینمادهنیزمقررمیدارد":چنانچهافرادرابهارتکابجرائممنافیعفت
یا استعمال مواد مخدر یا روان گردان یا خودکشی یا انحرافات جنسی یا
اعمالخشونتامیزتحریکیاترغیبیاتهدیدیادعوتکردهیافریبدهد
یا شیوه ارتکاب یا استعمال انها را تسهیل کند یا اموزش دهد ،به حبس از
91روز تا یک سال یا جزای نقدی از پنج میلیون ریال تا بیست میلیون ریال
یا هر دو مجازات محکوم می شود".
ه-انتشارشایعاتدرفضایمجازی:
از جمله جرایم دیگر در فضای مجازی ،انتشار شایعات است .گاه پیش می
اید که مطلبی ارسال می شود و فرد همان مطلب را بدون تحقیق پیرامون
صحت و درستی اش ،در یک گروه تلگرامی یا برای برخی افراد ارسال می
کند .این کار در مواردی عنوان مجرمانه دارد و می تواند برای ما درد سر
شود؛ چنانکه طبق ماده 18قانون جرایم رایانه ای «هر کس به قصد اضرار
به غیر یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی به وسیله سامانه رایانه
ای یا مخابراتی اکاذیبی را منتشر نماید یا در دسترس دیگران قرار دهد یا
با همان مقاصد اعمالی را بر خالف حقیقت ،راساً یا به عنوان نقل قول ،به
شخص حقیقی یا حقوقی به طور صریح یا تلویحی نسبت دهد ،اعم از اینکه
از طریق یادشده به نحوی از انحاء ضرر مادی یا معنوی به دیگری
وارد شود یا نشود ،افزون بر اعاده حیثیت (در صورت
امکان) ،به حبس از 91روز تا دو سال یا جزای
نقدی از پنج میلیون ریال تا چهل میلیون ریال
یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد».
و-کالهبرداریدرفضایمجازی:
گاهی بعضی از افراد فضای مجازی را
وسیله سودجویی و کالهبرداری قرار
می دهند .اگرچه در فصل سوم قانون
جرایم رایانه ای ،بحث کالهبرداری رایانه
ای مطرح شده اما به نظر می رسد ان نوع
از کالهبرداری که قابل ارتکاب به وسیله
تلگرام باشد ،داخل در مفهوم این فصل نمی
شود و کالهبرداری از طریق تلگرام ،با ماده 1قانون
قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختالس و
کالهبرداری قابل مجازات است که مقرر می دارد" :هر کس از
راه حیله و تقلب مردم را به وجود شرکتها یا تجارتخانه ها یا کارخانه ها یا
موسسات موهوم یا به داشتن اموال واختیارات واهی فریب دهد یا به امور
غیر واقع امیدوار نماید یا از حوادث و پیش امدهای غیر واقع بترساند و یا
اسم و یا عنوان مجعول اختیار کند و به یکی از وسایل مذکور و یا وسایل
تقلبی دیگر وجوه و یا اموال یا اسناد یا حوالجات یا قبوض یا مفاصا حساب و
امثالانهاتحصیلکردهوازاینراهمالدیگریراببرد،کالهبردارمحسوب
و عالوه بر رد اصل مال به صاحبش ،به حبس از یک تا 7سال و پرداخت
جزای نقدی معادل مالی که اخذ کرده است محکوم می شود".
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
97
98
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33
99
100
ماهــــنامه فرهنگی ،هنری ،اجتـماعی
دوره جدید ،مهــــر ،1396شمــاره33