ماهنامه زیر و بم شماره 32 - مگ لند
0

ماهنامه زیر و بم شماره 32

ماهنامه زیر و بم شماره 32

ماهنامه زیر و بم شماره 32

‫گفت وگویی متفاوت با هنرمند این روزهای خندوانه‪« ،‬اشکان خطیبی»‬ ‫از کنار حاشیه ها راحت رد می شوم!‬ ‫گفتگو با امیرعباس رجبیان معروف به کچلیک‬ ‫محمدرضا گلزار را دوست ندارم‪ ،‬خودم را دوست دارم‬ ‫گپ وگفتی با دکتر محمدرضا چراغعلی‬ ‫منوچهرچشم اذر الگویم‬ ‫در اهنگسازی است‬ ‫گفتگوی اختصاصی و تصویری زیروبم با «نرگس ابیار»‬ ‫برای بازی گرفتن از بچه ها بینشان‬ ‫رقابت و حسادت ایجاد می کردیم‬ ‫گفت وگوی اختصاصی با‬ ‫خانواده شهید «حججی»‬ ‫دادن سر نه عجب‬ ‫داشتن سرعجب است‬ ‫با علی تبارکی اشپز‬ ‫حرفه ای و بین المللی‬ ‫غذاها شناسنامه‬ ‫فرهنگی جامعه‬ ‫صاحب امتیاز و مدیرمسئول‪ :‬مجید اخشابی‬ ‫دبیرتحریریه‪ :‬نداکشاورز‬ ‫زیرنظرشورای سیاست گذاری و سردبیری‪:‬‬ ‫مجیداخشابی‪ ،‬دکتر محمدرحیمی‪ ،‬دکتر مجیدنعمانی‪،‬‬ ‫فرزاداخشابی‪ ،‬نداکشاورز‬ ‫دبیرسرویس های فرهنگی‪ ،‬هنری و مدیراجرایی‪:‬‬ ‫شادی بلوطی‬ ‫همکاران تحریریه‪:‬‬ ‫حسن سرابادانی‪ ،‬روناک یونسی‪ ،‬امین شریفی‬ ‫مهدی سروری‬ ‫گردشگری‪:‬‬ ‫دبیرسرویس‪ :‬رویاقربانی‬ ‫امیراربابان‪ ،‬کاپیتان امیرحسین مزینی فر‬ ‫ادبیات‪:‬‬ ‫منصوره میرفتاح‪ ،‬یونس درونگی‬ ‫سینما‪:‬‬ ‫مژگان صدف زاد‪ ،‬یاسمن خلیلی فرد‪ ،‬نداکشاورز‪ ،‬مژده‬ ‫باقری‪ ،‬سهند داداشی نسب‬ ‫با تشکراز فرزام شکاری‪ ،‬شهنام صفاجو(مدیرروابط‬ ‫عمومی سینما حقیقت)‪ ،‬گروه سینمایی هنرو تجربه‬ ‫هنرهای تجسمی‪:‬‬ ‫شادی بلوطی‬ ‫موسیقی‪:‬‬ ‫محمدمعین بحیرایی‪ ،‬زینب یزدی‬ ‫با همکاری پایگاه خبری‪ ،‬تحلیلی موسیقی زیرو بم‬ ‫سالمت‪:‬‬ ‫دکترمحمدرضا سرگلزایی‪ ،‬دکترافسانه گودرزی‪ ،‬دکتر‬ ‫حمیدرضا علیزاده اطاقور‪ ،‬علیرضا نورمحمدی‬ ‫سرویس حقوقی‬ ‫دبیر‪ :‬احمد فتحی ‪ -‬رویا قربانی‬ ‫سرویس ترجمه‪ :‬فرشته اخوان‪ ،‬اناهیتایار احمدی‬ ‫مهسا عبدالهی‬ ‫صفحه ارایی و گرافیک‪:‬‬ ‫ندارضائی بدر‬ ‫ویراستار‪ :‬فرشته اخوان‬ ‫سرویس عکس‪:‬‬ ‫دبیرعکس‪ :‬مرضیه جعفری‬ ‫امیرحسینعلیمحمدی‪،‬یاسمیناحمدی‪،‬ریحانه‬ ‫رستمی‪،‬مهساجعفری‪،‬امیرعلیاحمدی‪،‬میالدبحرینیپور‬ ‫عکس سرویس هنرهای تجسمی‪ :‬شادی بلوطی‬ ‫اموراینترنتی‪ :‬سحر غربی ‪ ،‬سودابه پناهنده‬ ‫روابط عمومی‪ :‬رویا قربانی‪ ،‬گندم احمدی تفرشی‬ ‫امورمالی‪ :‬گندم احمدی تفرشی‬ ‫اموراداری‪ :‬اکبراخشابی‬ ‫تدارکات‪ :‬یونس درونگی‬ ‫بازرگانی و تبلیغات‪ :‬رویا قربانی‬ ‫امور مشترکین‪ :‬رویاقربانی ‪ ،‬مریم پارسیان‪ ،‬فرشته اخوان‬ ‫چاپ و صحافی‪ :‬هنرسرزمین سبز‬ ‫شبکه توزیع‪ :‬شرکت توسعه رسانه‬ ‫‪32‬‬ ‫ماهنامه فرهنگی‪ ،‬هنری ‪ ،‬اجتماعی‬ ‫دورهجدید• شهریور‪ • ۱۳۹۶‬شماره‪32‬‬ ‫نشانی دفتر مجله‪ :‬ضلع جنوب غربی پل میرداماد‬ ‫پالک ‪ ،414‬واحد ‪12‬‬ ‫تلفن‪88883315 :‬‬ ‫پیامک‪1000088883315 :‬‬ ‫‪www.zirobamonline.com‬‬ ‫‪@zirobamadmin‬‬ ‫‪@zirobam‬‬ ‫در این شماره می خوانید‬ ‫گفت وگوی اختصاصی با خانواده شهید حججی‬ ‫دادن سر نه عجب داشتن‬ ‫سرعجب است‬ ‫‪8‬‬ ‫«ابرهای شلوارپوش»‬ ‫بارانی شدند‬ ‫‪14‬‬ ‫پس از هشتاد و هفت سال زندگی پرثمر‬ ‫نجف دریابندری ثبت ملی شد‬ ‫کهنساالن سبز‪،‬‬ ‫در قلب کویر‬ ‫‪19‬‬ ‫‪29‬‬ ‫با علی تبارکی اشپز حرفه ای و بین المللی‬ ‫غذاها شناسنامه فرهنگی جامعه‬ ‫بلقیس دومین بنای‬ ‫گِلی ایران‬ ‫‪20‬‬ ‫خیلی کوتاه با خالق‬ ‫مجسمه های شنی‬ ‫‪28‬‬ ‫ابزار کارم‬ ‫نی ابمیوه‬ ‫تنها یک ِ‬ ‫است!‬ ‫‪32‬‬ ‫گفتگوی اختصاصی و تصویری‬ ‫زیروبم با «نرگس ابیار»‬ ‫برای بازی گرفتن از‬ ‫بچه ها بینشان رقابت‬ ‫و حسادت ایجاد‬ ‫می کردیم‬ ‫‪36‬‬ ‫گفت وگویی متفاوت با هنرمند این‬ ‫روزهای خندوانه‪« ،‬اشکان خطیبی»‬ ‫از کنار حاشیه ها راحت‬ ‫رد می شوم!‬ ‫‪46‬‬ ‫گپ وگفتی با دکتر محمدرضا چراغعلی‬ ‫منوچهر چشم اذر الگویم‬ ‫در اهنگسازی است ‪58‬‬ ‫«نیمار» با قرارداد ‪ ۲۲۲‬میلیون یوروی‬ ‫به پاری سن ژرمن پیوست‬ ‫گران ترین نقل و انتقال‬ ‫تاریخ فوتبال به ثبت رسید‬ ‫‪52‬‬ ‫سرمقاله‬ ‫دانشجوی عمران بودم در شهر چالوس‪ .‬منزل در شهسوار بود‪ .‬مسیر‬ ‫مابین را رفت وامد می کردم که حدودا ً ‪ 45‬دقیقه الی ‪ 1‬ساعت بطول‬ ‫می انجامید‪ .‬روزهای امتحان ماشین نمی بردم‪ ،‬ترجیح می دادم بخشی‬ ‫از شب بیداری ها و بی خوابی های شب امتحانی را با خواب در ماشین های‬ ‫خطی جبران کنم‪ .‬امتحان درس مقاومت مصالح داشتیم؛ درس نسبتاً‬ ‫سختی بود‪ ،‬البته با استادی سختگیر‪ .‬تقریبا هم خوانده بودم‪ .‬سوار یکی‬ ‫ازماشین هایخطیشدم‪.‬پیکانبود‪.‬ان موقعظرفیتپیکانبدونراننده‬ ‫حداقل پنج‪-‬شش نفر بود؛ دو نفر جلو (سمت شاگرد) و سه نفر عقب‪ .‬برای‬ ‫اینکهراحتبخوابمعقبنشستم‪،‬گوشهسمتراست‪.‬دونفرمردبایکبچه‬ ‫جلو نشسته بودند و دو نفر دیگر هم خانم بودند‪ .‬یک ربع‪-‬بیست دقیقه ای‬ ‫از حرکت گذشته بود‪ .‬بین خواب و بیداری بودم و دیدم پیکان سفیدی‬ ‫دارد به سمت ما می اید‪ .‬راننده هول شد؛ شنیدم که ا ِا ِا ِمی گفت‪ .‬فکر نکنم‬ ‫بیش از‪ 3‬بار شد که دقیقاً دیدم خوردیم به هم‪ .‬ماشین تعادلش را از دست‬ ‫داد‪ ،‬یک معلق زد و دوباره روی چهارچرخ قرار گرفت‪ .‬دوباره به مسیر ادامه‬ ‫داد و این بار دیدم داریم به سمت تیر چراغ برق کنار جاده از سمت مخالف‬ ‫مسیرمانمی رویم‪.‬فکرمی کنمحدودیکیادوا ِهمبیشترطولنکشیدکه‬ ‫گوشهسمتشاگردهمبهتیربرقخوردوبهدلیلاینکهشانهخاکیجادهدر‬ ‫حاشیه هاگردبودبالفاصلهدوبارهواژگونشدیمودوبارهمعلق زنانمسیررا‬ ‫طی نمودیم که دیواری رخ نمود‪ .‬بعد از دو یا سه چرخش به دیوار خوردیم‪،‬‬ ‫بخشیازدیوارفروریختوماشینرویسقفمتوقفشد‪.‬‬ ‫خواهشاً مدیونید اگر فکر کنید فیلم هندی تعریف می کنم‪ ،‬عین‬ ‫واقعیتیبودکهباچشمخودمدیدم‪،‬بی کموکاست‪.‬‬ ‫همهاینوقایعفکرمی کنمبین‪3‬تانهایتاً‪5‬ثانیهبیشترطولنکشید‪.‬‬ ‫خالصه ماشین ایستاد‪ .‬خانم ها فضا را اکنده از جیغ کرده بودند‪ .‬از‬ ‫شیشه هایماشینکههمهخردشدهبودتوانستیمازماشینخارجشویم‪.‬‬ ‫از باک ماشین هم که برعکس روی سقف قرار گرفته بود بنزین در حال‬ ‫ریختنبود؛مردمسریعریختندوکمککردند‪.‬چشمبههمزدیمودیدیم‬ ‫جمعیتانبوهینظاره گراینسانحههستند؛البتهان موقعهنوزتکنولوژی‬ ‫تصویربرداریومخابرهسریعنیامدهبودوهرکسیفقطمی توانستبادقت‬ ‫نگاهکندوبهخاطربسپارد‪.‬‬ ‫من به دست و پایم دست می کشیدم که ببینم طوری شده یا نه؛ چون‬ ‫فکر می کردم گرمم و متوجه چیزی نیستم‪ .‬خدا را هزاران مرتبه شکر‬ ‫به طور معجزه اسایی هیچ کس طوریش نشده بود؛ فقط از گوش بچه ای‬ ‫‪6‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫ماشین های خطی‬ ‫که جلو روی پای دو نفر سرنشین صندلی جلو نشسته بود خون می امد‬ ‫که به واسطه جراحتی ناشی از خرده شیشه های ایجاد شده بود؛ ولی خدا‬ ‫را شکر عمیق و جدی نبود‪ .‬همه امدیم بیرون؛ راننده هم با شور و هیجان‬ ‫مشغولتحلیلوتفسیرصحنهوتوضیحاتمربوطهبود‪.‬‬ ‫من در ان زمان عالوه بر چند جای مختلف‪ ،‬در اداره فرهنگ و ارشاد‬ ‫تنکابنهمسنتورتدریسمی کردم‪.‬یادماستکالسمشنبه هابود‪.‬احتماال‬ ‫روزتصادف‪،‬دوشنبهیاسه شنبهبود‪.‬نکتهجالباینجابودکههمان طورکه‬ ‫عرضکردمبرخوردمابادیوارباعثتوقفماشینوالبتهفروریختنبخشی‬ ‫از دیوار شد به طوری که بعد از اینکه از ماشین خارج شدیم دیدیم دیوار‬ ‫مربوط به یک خانه است‪ .‬بنده خداها سفره شان پهن بود و داشتند ناهار‬ ‫می خوردند‪.‬اگراشتباهنکنمناهارشانابگوشتبود!‬ ‫البتهتصوراینکههنگامتیلیتیاکوبیدنابگشتیکهو(البتهان موقع‬ ‫واژهیکهوهممصطلحنبود)دیواراتاقفروبریزدودماغهیکخودروباهفت‬ ‫سرنشین ناخوانده مهمان شود‪ ،‬بسیار سخت و دور از ذهن بود؛ ولی خب‬ ‫کاریستکهشدهبود‪.‬نکتهجالب ترهماینکهیکیازاعضایخانواده ایکه‬ ‫ناخوانده مهمان سفره شان شده بودم هم دختری بود که شاگرد من بود‬ ‫و روز شنبه قبل از این ماجرا در کالس از من درس گرفته بود‪ .‬این ماجرا‬ ‫مجبورم کرد که بنده هم از منطقه خودم را دور کنم؛ چون ایستادن و وقت‬ ‫تلف کردن هم فایده ای نداشت‪ .‬با خودم فکر کردم برگردم منزل‪ .‬حوصله‬ ‫درس و دانشگاه را ندارم‪ ،‬داشتم می مردم‪ ،‬چه ارزشی دارد‪ ،‬گور پدر درس و‬ ‫امتحانواینحرف ها‪.‬‬ ‫بالفاصله سوار یک ماشین شدم و به سمت منزل حرکت کردم‪ .‬چند‬ ‫دقیقه بود دوباره با خودم فکر کردم خب حاال بروم منزل که چه فایده ای‬ ‫دارد‪،‬حاالکهزندهماندم‪،‬باالخرهکهبایدامتحانبدهم‪،‬نهایتشترمبعد‪.‬از‬ ‫راننده خواستم نگه دارد‪ .‬پیاده شدم دوباره در مسیر خالف ماشین گرفتم‬ ‫و به سمت دانشگاه حرکت کردم‪ .‬رسیدم دانشگاه امتحان بالفاصله شروع‬ ‫شد‪.‬دیدمدست هایمقدرتالزمبراینوشتنراندارندومی لرزیدند‪.‬استاد‬ ‫را صدا کردم و ماجرا را گفتم‪ .‬او هم با مهربانی ای که هیچ وقت فراموش‬ ‫نمی کنمگفتمشکلینیست‪،‬هرچقدرمی توانیبنویس‪.‬خالصهامتحان‬ ‫تمام شد‪ .‬در راه بازگشت به منزل با چند نفر از بچه های کالس هم مسیر‬ ‫بودیم (تا شهسوار)‪ .‬به ان ها ماجرا را گفتم‪ ،‬خیلی تعجب کردند‪ .‬باز هم‬ ‫به ناچار سوار ماشین های خطی شدیم‪ .‬راننده‪ ،‬جوانی بود که کمی تند‬ ‫می رفت‪ .‬چندبار به او تذکر دادیم‪ ،‬خیلی توجهی نمی کرد‪ .‬گفتم امروز در‬ ‫جاده تصادف بدی شده بود‪ .‬گفت اره‪ ،‬ماشین را دیدم‪ ،‬خیلی بد تصادف‬ ‫کرده بودند‪ ،‬فکر کنم کسی سالم از ان ماشین بیرون نیامده است‪ .‬گفتم‬ ‫چرا به خیر گذشته‪ ،‬اتفاقا من در همان ماشین بودم‪ .‬راننده که داشت با‬ ‫خونسردی حرف می زد و رانندگی می کرد با شنیدن این حرف انگار که‬ ‫روح یا جن دیده باشد یکدفعه به سمت من که عقب نشسته بودم برگشت‬ ‫و برای یک لحظه کنترل ماشین را از دست داد‪ .‬گفت راست می گویی!‬ ‫باورمنمی شود!گفتمارهداداشمابودیم؛ولیجانمادرتیواشبروامروز‬ ‫به خیر بگذرد و به خانه برسیم‪ .‬بعد کلی نصیحتش کردیم که شما راننده‬ ‫حرفه ایهستیدبایدعاقالنه تروسالمت ترازبقیهبرانید‪.‬درمسیرمبهخانه‬ ‫انگاریکچیزیداشتخفه اممی کرد‪،‬می خواستمبههمهبگویمکهامروز‬ ‫قراربودچهبالییبرسرمنبیایدوبهلطفخدانیامد؛ولیمی ترسیدمهول‬ ‫کنند‪ .‬وقتی شب همه خانواده جمع بودند اول گفتم امروز ته راه شهسوار‪-‬‬ ‫چالوستصادفخیلیبدیشدهبود‪،‬یکماشینچندمعلقزدهبود‪.‬خیلیتوجهنکردند‪،‬‬ ‫پرسیدندکسیهمطوریششد؟گفتمنه‪.‬دیدمدیگرچیزینگفتندونپرسیدم‪.‬دلمطاقت‬ ‫نیاوردگفتماتفاقادوست هایمهمدرانماشینبودند‪.‬بازخیلیخونسردگفتندخبخدارا‬ ‫شکرطوری شاننشدهاست‪.‬این باریکدفعهگفتممنهمدرانماشینبودم!اینراکهگفتم‬ ‫یکدفعهدیگرجیغوفریادهمهدرامدوانتوجهیکهمی خواستمانجامپذیرفت؛ایوای‪،‬‬ ‫چرا؟ چی شده؟ دقیق از اول تعریف کن‪ ،‬طوریت نشد‪ ،‬هیچ جاییت؟ لباسات‪ ،‬وسایلت؟ و‬ ‫هزارسوالوچندبارتعریفازاولکهقانعشدندطوریمنشدهوبعدنذرگوسفندوشکرخدا‬ ‫بابتعمردوباره‪.‬‬ ‫این خاطره را همیشه با خودم مرور می کنم؛ برای اینکه یادم بماند ما یکبار به دنیا‬ ‫می اییم و یکبار از دنیا می رویم؛ ولی شاید هزاران بار شرایطی پیش اید که با خطر روبرو‬ ‫می شویم و خدا رحم می کند و خودش ان لحظه را به خیر می گذراند‪ .‬تصادف همیشه‬ ‫در ‪ 3‬ثانیه اتفاق می افتد؛ یک‪ ،‬دو‪ ،‬سه و تمام‪ .‬در همین ‪ 3‬ثانیه مسیر زندگی می تواند‬ ‫عوض یا متوقف شود و این خیلی دردناک است که ادم بداند اگر این ‪ 3‬ثانیه در تقویم‬ ‫زندگی اشوجودنداشت‪،‬هیچاتفاقبدیپیشنمی امد‪.‬همهماروزیهزارباراشتباهاتی‬ ‫می کنیمکهاگرخودخداان هاراتصحیحنکندامکاننداردازمهلکه هاییکهبرایخودمان‬ ‫می سازیمجانسالمبه درببریم؛ولیهمان طوریکهگفتمومی دانیدفقطخودخداست‬ ‫کهمی خواهد‪،‬صبرمی کند‪،‬وقتمی دهدوبهسادگیاجازهمی دهدبههمانمسیریکه‬ ‫فکرمی کردیموبرایشبرنامه ریزیکردیمبرویموبرسیموبعدازرسیدنمثالبگوییمامروز‬ ‫یکی بد پیچید جلوم‪ ،‬شانس اوردم زود متوجه شدم‪ ...‬ماشینم سر خورد با دنده نگهش‬ ‫داشتم‪ ...‬حواسم نبود با موبایل صحبت می کردم‪ ،‬عابر را اصال ندیدم و زود زدم روی ترمز‪...‬‬ ‫مویی رد کردم‪ ...‬پشت ُرل خوابم برد‪ ،‬به موقع بیدار شدم‪ ...‬اگر زود ماشین را جمع نکرده‬ ‫کامیونخواببود‪،‬ان قدربوقوچراغزدمیکهوبیدارشدگرفتان ور‪...‬‬ ‫بودمتهدرهبودم‪...‬‬ ‫ِ‬ ‫وهزارانچیزعادیدیگرکههرکدامشقدرتشکل دهییکفاجعهرادارند؛ولیبهلطف‬ ‫خدابدوناینکهیادمانبماندازان هاردمی شویموحتیفکرنمی کنیمخیلی هابههمین‬ ‫علت هایسادهوپیش پاافتادهجانشانراازدستمی دهندیاباعثمرگدیگریمی شوند‪.‬‬ ‫هدفمازروایتاینخاطرهاینبودکهعرضکنمبهسالمتطیشدنهرلحظهنیازبه‬ ‫پایش دارد‪ ،‬هزارویک چیز پیدا و پنهان دست به دست هم می دهند تا یک لحظه‪ ،‬عادی و‬ ‫معمولیطیشودکهمامعموالازدیدنپسپردهاینلحظاتعاجزوغافلیم‪.‬دراینمیانما‬ ‫فقطمی توانیمدوکاررابهدرستیانجامبدهیم؛اولاینکهباحداکثرعقلوشعورودانشی‬ ‫که داریم لحظه ها را مدیریت کنیم‪ .‬چه در رانندگی یا هر کار دیگری‪ ،‬به کار گرفتن تمام‬ ‫شروطعقلیومصلحتاندیشهکهحاصلاستفادهازتجربهدیگران‪،‬تجربهخودمانوعلم‬ ‫و دانشی که حاصل می کنیم است به راحتی می تواند در سالمت لحظات ما نقش افرین‬ ‫باشد‪ ،‬دوم اینکه با نیت و ذهنی متمرکز و مملو از ارامش دست به انجام هرکاری بزنیم‪.‬‬ ‫بدوندقت‪،‬ارامشوتوجهالزممعموالهمهکارهادرستازابدرنمی اید‪.‬‬ ‫به نظر می رسد اگر این دو شرط را رعایت کنیم یقیناً در حصول نتیجه موفق تر و‬ ‫پیروزتریم؛ پس همه چیز با دانش متمرکز و صدالبته توکل به حاضر و ناظر و حافظ‬ ‫همیشگیمی تواندبهدلخواه ترینشکلرقمبخورد‪.‬شادوسالمتباشید‪.‬‬ ‫بااحترام‪:‬مجیداخشابی‬ ‫اهنگ «گریه های باران» قابل دسترسی‬ ‫و دانلود از طریق اسکن بارکد یا‪:‬‬ ‫‪www.majidakhshabi.com‬‬ ‫سایت رسمی‪:‬‬ ‫پایگاه خبری زیروبم نیوز‪www.zirobamnews.com :‬‬ ‫‪telegram.me/majidakhshabi‬‬ ‫کانال تلگرام‪:‬‬ ‫صفحه اینستاگرام‪instagram.com/majidakhshabi :‬‬ ‫اَللَّ ُه َّم َص ِّل َعلَى ُم َح َّم ٍد َو ال ِ ِه‏‬ ‫بار خدایا‪ ،‬درود بفرست بر محمد و خاندان ‏‬ ‫ش‬ ‫اس َت ْع ِملْنِی ب َِما ت َْس َالُنِی‬ ‫َو ا ْک ِفنِی َما یَشْ َغ ُلنِی االِ ْهت َِما ُم ب ِ ِه َو ْ‬ ‫ِیما خَ لَ ْق َتنِی ل َ ُ‏ه‬ ‫َغدا ً َع ْن ُه َو ْ‬ ‫اس َت ْف ِر ْغ اَیَّامِی ف َ‬ ‫و مرا از هر کار که پرداختن به ان از پرداختنم به تو باز مى‬ ‫‏دارد‪ ،‬بى‏ نیاز گردان و به کارى بر گمار که در روز باز پسین‬ ‫از من خواهى و روزهاى عمر مرا در کارى که مرا براى ان‬ ‫افریده‏اى مصروف دار‬ ‫َو اَ ْغ ِننِی َو اَ ْوسِ ْع َعلَ َّی فِی ِر ْزق َ‬ ‫ِک َو الَ تَ ْف ِتنِّی ب ِال َّن َظ ِر َو اَ ِع َّزن ِی َو‬ ‫الَ ت َْب َتل َِینِّی ب ِالْک ِْب ِر‬ ‫و مرا بى‏نیاز فرماى و در روزى بر من بگشاى و به نگریستن‬ ‫به حسرت در مال و جاه کسان گرفتار مساز و عزیزم دار و به‬ ‫خود پسندى دچارم مکن‪.‬‬ ‫َو َع ِّب ْدن ِی ل َ َ‬ ‫ک َو الَ تُفْسِ ْد ع َِبا َدت ِی ب ِال ْ ُع ْج ِ‏‬ ‫ب‬ ‫مرا به بندگى خودگیر و عبادتم را به عجب و غرور تباه‬ ‫مکن‪.‬‬ ‫ِی الْخَ ْی َر َو الَ ت َْم َح ْق ُه ب ِال ْ َم ِّن َو َه ْب ل ِی‬ ‫َو اَ ْج ِر ل ِل َّن ِ‬ ‫اس َعلَى یَد َ‬ ‫َم َعال َِی الْخْ َ‬ ‫ال ِق َو ا ْعصِ ْمنِی م َِن الْفَخْ ِر‬ ‫و بر دست من‪ ،‬در حق مردم کارهاى خیر جارى کن و‬ ‫کارهاى خیر من به شائبه منت نهادن بر خلق خداى میامیز‬ ‫و از اخالق متعالى بهره‏ورم دار و از نازش بر خویش در امان‪.‬‬ ‫صحیفه یسجادیه‪،‬دعایمکارماالخالق‪،‬فرازدوم‬ ‫به انتخاب نفیسه اشراف اسالمی‬ ‫کارشناس ارشد علوم قرانی‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪7‬‬ ‫فه عید قربان‬ ‫گاهی به فلس‬ ‫ن‬ ‫ضرت ادم (ع)‬ ‫از زمان ح‬ ‫رین عیدهای‬ ‫ن از گرامی ت‬ ‫ربا‬ ‫د اضحی نیز‬ ‫حجه‪ ،‬مصادف با عید ق د قربان را عی‬ ‫یال‬ ‫یشود‪ .‬عی‬ ‫ه قمری ذ ‬ ‫بل از ظهر)‪،‬‬ ‫ن گرفته م ‬ ‫روز دهم ما‬ ‫باال می اید (ق‬ ‫ش‬ ‫ج‬ ‫ضحی ‏)‬ ‫ن‬ ‫نا‬ ‫د‬ ‫ما‬ ‫ی که خورشی‬ ‫بب روز دهم‬ ‫یاری از مسل‬ ‫ُ شان (به عربی‪ :‬عید اال ل‪ ،‬توسط بس‬ ‫ویند بدین س‬ ‫ست و هنگام‬ ‫یا گوسپندک‬ ‫دش اسماعی‬ ‫د نور افتاب ا‬ ‫ه یا ضحیه گ‬ ‫گشت است؛‬ ‫ن‬ ‫حی‬ ‫راهیم و فرزن‬ ‫دا‬ ‫به معناى باز‬ ‫عید قربا ت که به یاد اب‬ ‫ه معنی ارتفاع روز و امت ی می کنند و قربانی را اض از ماده عود؛‬ ‫د‪ ،‬عید گفته‬ ‫س‬ ‫ب‬ ‫ت‬ ‫ا‬ ‫ی‬ ‫ان‬ ‫مسلمانان‬ ‫ن افتاب قرب‬ ‫د‪ .‬عید در لغ‬ ‫مع ماده ضح‬ ‫کنن‬ ‫ی» می گوین‬ ‫وقع باال امد‬ ‫که اضحی ج‬ ‫نخستین بازگشت مى‏ ی می کند‪ ،‬در‬ ‫ح‬ ‫م‬ ‫را‬ ‫چون حجاج‬ ‫ود «عید اض‬ ‫راحتی‏هاى‬ ‫صی که قربان‬ ‫یش‬ ‫گویند‪ ،‬چ حی گویند‪ ،‬و‬ ‫ی انجام م ‬ ‫پیروز ها و‬ ‫ه این که شخ‬ ‫ض‬ ‫ان‬ ‫یشود و‏به‬ ‫رب‬ ‫را‬ ‫ی ساس با توجه ب‬ ‫ق‬ ‫وقع‬ ‫ل‬ ‫م‬ ‫ز ظهر ان‪ ،‬ع‬ ‫بر طرف م ‬ ‫ست‪ .‬بر این ا‬ ‫ان م ه را که قبل ا‬ ‫م و جمعیتى‬ ‫دیک بودن ا‬ ‫ج‬ ‫الح‬ ‫شکالت از قو‬ ‫ب؛ به معنای نز‬ ‫ی می گویند‪.‬‬ ‫ذی وزهایى که م‬ ‫عمل را قربان‬ ‫ر‬ ‫ق‬ ‫ه‬ ‫د‬ ‫ر‬ ‫ما‬ ‫لذا به‬ ‫ز‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫ب بجوید‪ ،‬این‬ ‫ین واژه قربا‬ ‫ش زبانه کشید‪،‬‬ ‫شود‪ .‬همچن‬ ‫ر‬ ‫ق‬ ‫ت‬ ‫ل‬ ‫عا‬ ‫ت‬ ‫م‬ ‫د‬ ‫ی‬ ‫م ‏‬ ‫خشم و کینه ا‬ ‫یله به خداون‬ ‫ت ورزید و اتش‬ ‫رد بدین وس‬ ‫در وادار کرد و‬ ‫نظر دا‬ ‫قربانی حساد‬ ‫به کشتن برا‬ ‫نشدن‬ ‫انی قابیل او را‬ ‫ریمنی و شیط‬ ‫زیانکار گردید‪.‬‬ ‫ه‬ ‫ا‬ ‫ت نفس‬ ‫در دنیا و اخرت‬ ‫مه واجب نیس‬ ‫ن امده است‪:‬‬ ‫و‬ ‫ت‬ ‫ش‬ ‫ک‬ ‫مراسم عید‬ ‫نی‬ ‫بر ه‬ ‫را‬ ‫اقعه تاریخی چ‬ ‫از هابیل‬ ‫الخر» (مائده‬ ‫ن مجید این و‬ ‫مراسم قربانی در این عید ت‪ ،‬اما بسیاری‬ ‫لم تقبل من ا‬ ‫در قرا‬ ‫دن‬ ‫حج واجب اس‬ ‫من احدهما و‬ ‫او یا شتری را‬ ‫برگزار کر عبه در مراسم‬ ‫با قربانا فتقبل‬ ‫گ‬ ‫د‪،‬‬ ‫ر‬ ‫ک‬ ‫ق‬ ‫تنها بر زائران‬ ‫فن‬ ‫ذ‬ ‫«ا‬ ‫س‬ ‫و‬ ‫در این روز‪ ،‬گ‬ ‫قربانی تقدیم‬ ‫مندان تقسیم‬ ‫و‬ ‫سراسر جهان‬ ‫ل‪ ،‬پسران ادم)‬ ‫ست‬ ‫م‬ ‫و‬ ‫مسلمانان در‬ ‫‪)27‬‬ ‫ن همسایگان‬ ‫(هابیل و قابی‬ ‫گری (قابیل)‬ ‫گوشت انرا بی‬ ‫که‬ ‫ه شد و از دی‬ ‫ربانی کرده و‬ ‫ترجمه‪ :‬وقتی هابیل) پذیرفت‬ ‫مناسک حج‪،‬‬ ‫ق‬ ‫از یکی (یعنی‬ ‫پایان رساندن‬ ‫م‪ ،‬کردند‬ ‫د‪.‬‬ ‫حی ترتیب داد‬ ‫نن‬ ‫ک‬ ‫ه‬ ‫ی‬ ‫ ‬ ‫ب‬ ‫م‬ ‫از‬ ‫را‬ ‫این روز پس‬ ‫نان در حال اح‬ ‫از طوفان‪ ،‬مذب‬ ‫رفته نشد‪.‬‬ ‫حاجیان در‬ ‫ه بر ا‬ ‫غمبر(ع) پس‬ ‫یکنند و پس از قربانی انچ ن ناخن و شانه زدن پذی حضرت نوح پی‬ ‫دا قربانی کرد‪.‬‬ ‫ ‬ ‫م‬ ‫‬‫ذبح‬ ‫فت‬ ‫‪2‬‬ ‫دن در اینه‪ ،‬گر‬ ‫در انجا برای خ‬ ‫انه فرزندش‬ ‫انجام وظایف‏‬ ‫حیوانی را ‪ -‬مانند نگاه کر‬ ‫خلیل(ع) یگ‬ ‫وانات بسیاری‬ ‫از‬ ‫س‬ ‫حرام شده‏ بود‬ ‫ه‪ ،‬روزی که پ‬ ‫د را و حی‬ ‫هیم‬ ‫ت بیان گردیده‬ ‫ج‬ ‫م پیش می ای‬ ‫‪ -3‬قربانی حضرت ابرا ‪ 10‬سوره صافا‬ ‫‪ ،‬حالل م ‬‫یگردد؛ درنتی ی و اتمام احرا‬ ‫یات ‪ 102‬تا ‪7‬‬ ‫مو‬ ‫وان جایزه اله‬ ‫در ا‬ ‫اه بذبح عظیم‪.‬‬ ‫گین حج‪ ،‬به عن‬ ‫عید اسماعیل(ع) که عی الی و فدین‬ ‫ودیان دو نوع‬ ‫سن‬ ‫ما بلغ معه الس‬ ‫ده که در روز‬ ‫به عقیده یه‬ ‫ه است فل‬ ‫یدانند‪.‬‬ ‫کرری نقل ش‬ ‫ت موسی(ع)‬ ‫عید م ‬ ‫چارگان نیز ب‬ ‫در زمان حضر‬ ‫همچنین در روایت های م رسنگان و بی‬ ‫‬‫‪4‬‬ ‫تا یتیمان و گ‬ ‫ول بوده است‪:‬‬ ‫قربانی کنید‬ ‫قربانی معم‬ ‫قربان‪،‬‬ ‫قربانی دموی‬ ‫الف‪-‬‬ ‫وراک برسند‪.‬‬ ‫ت‬ ‫س‬ ‫را به اتش می‬ ‫ا‬ ‫ه‬ ‫د‬ ‫ش‬ ‫مانی معمول‬ ‫خ‬ ‫د‪ .‬انسان های‬ ‫انی غیردموی‬ ‫قربانی که ان‬ ‫تاریخ بشر دار‬ ‫ربانی از چه ز‬ ‫ب‪ -‬قرب‬ ‫‪ 3‬قسم است‪:‬‬ ‫د‪ ،‬قربانی که‬ ‫از‬ ‫ق‬ ‫ل‬ ‫ن‬ ‫قب‬ ‫د‬ ‫ن‬ ‫ر‬ ‫ک‬ ‫را‬ ‫ر‬ ‫یگذاردن‬ ‫ست به قربانی‬ ‫ربانی دموی ب‬ ‫ن ریشه در دو‬ ‫زی باقی نم ‬ ‫ق‬ ‫عید قربا‬ ‫حم خدایان د‬ ‫می سوزاندند‬ ‫پوست ان چی‬ ‫دیم است و از‬ ‫ر‬ ‫ت‬ ‫سمتی از ان را‬ ‫ن‬ ‫ه دست اورد‬ ‫ز‬ ‫ج‬ ‫ق‬ ‫و‬ ‫ار‬ ‫د‬ ‫سی‬ ‫دن‬ ‫زان‬ ‫ق‬ ‫ب‬ ‫و‬ ‫یب‬ ‫ی‬ ‫و‬ ‫دیم می کردند‬ ‫شته نیز س‬ ‫ربانی که برای‬ ‫د‪ .‬تاریخ قربان‬ ‫جبران گناه تق‬ ‫اولیه برا سان ها می زدن‬ ‫یگذاشتند و ق‬ ‫ذ‬ ‫گ‬ ‫ن‬ ‫یا‬ ‫د‬ ‫ا‬ ‫در‬ ‫ ‬ ‫معمول بوده و‬ ‫ی‬ ‫حیوانات و ان‬ ‫کاهنان باقی م‬ ‫مختار بودند‪.‬‬ ‫ع)‬ ‫ی از ان به اختصار برا ت دیگر را برای‬ ‫ن‬ ‫مان حضرت ادم ابوالبشر( امده که شمه ا‬ ‫و قسم‬ ‫دادند و در خوردن گوشت ا ن در بیابان ها‬ ‫ز‬ ‫ی به شمار می‬ ‫ی‬ ‫مم ‬ ‫حیوا‬ ‫زو مقررات دین‬ ‫ربانی تندرستی انجا ی نیز عبارت از رها کردن عنوان تقرب به‬ ‫ج‬ ‫نخستین ق‬ ‫ربانی غیردمو‬ ‫به‬ ‫ق‬ ‫ی اسرائیل تقلید کردند و الم این عادات‬ ‫بیان می شود‪ :‬زندان حضرت ادم(ع) که مائده تصریح‬ ‫عراب نیز از بن‬ ‫ی کردند و اس‬ ‫‪ 2‬سوره‬ ‫‪ -1‬قربانی فر‬ ‫وا‬ ‫در بیابان رها م‬ ‫ه در ایه ‪103‬‬ ‫یرود و در ایات‪ 7 -30‬حضرت ادم به نام بود د‪ ،‬حیوانات را‬ ‫ربانی است ک‬ ‫ ‬ ‫عالم بشمار م‬ ‫بتان خو‬ ‫است‪ :‬دو پسر‬ ‫و این همان ق‬ ‫در‬ ‫ی می کردند‬ ‫رح ان چنین‬ ‫را تحریم کرد‬ ‫ده شده است‪.‬‬ ‫رز‬ ‫که خالصه ش‬ ‫وپانی) و کشاو‬ ‫نکوهیده‬ ‫ره و سائبه نامی‬ ‫ربانی منحصر‬ ‫ده‬ ‫چ‬ ‫ش‬ ‫ع)‬ ‫(‬ ‫ترتیب شبانی‬ ‫حضرت ادم(‬ ‫بحی‬ ‫ده عیسویان‪ ،‬ق‬ ‫فراوان بودند‪،‬‬ ‫بیل و قابیل به‬ ‫ران سوره مائده به نام حیت نیز به عقی‬ ‫خون و گوشت‬ ‫ک‬ ‫ها‬ ‫دان و اب و خا‬ ‫از بهترین شت‬ ‫ در ائین مسی‬‫ت عیسی(ع)‬ ‫صاحب گوسفن‬ ‫د‪ .‬هابیل یکی‬ ‫‪5‬‬ ‫و گویند حضر‬ ‫ت یکی از فروع‬ ‫ر‬ ‫ل‬ ‫و‬ ‫ک‬ ‫بی‬ ‫دا‬ ‫ده‬ ‫قا‬ ‫خ‬ ‫و‬ ‫و‬ ‫قربانی در راه‬ ‫همین مناسب‬ ‫انان را امر به‬ ‫در راه خدا اختصاص داد خاب به شخص مسیح ب ن ساخت و به‬ ‫حداقل سالی‬ ‫ها‬ ‫ی‬ ‫فدای مردم ج‬ ‫نت‬ ‫ک مرتبه و یا‬ ‫یا گوسفندان را برای قربان امرغوب را جهت قربانی ا ی خود را‬ ‫ه باید ماهی ی‬ ‫های پست و ن‬ ‫گردید و قربان‬ ‫ی ان است ک‬ ‫سته ای از گندم ‬ ‫دین نصار‬ ‫گاه پروردگار‬ ‫ل مقبول در‬ ‫ه سبب قبول‬ ‫د‬ ‫ه قربانی هابی‬ ‫گشت‪ .‬قابیل ب‬ ‫کرد ک‬ ‫خالص مردود‬ ‫ه علت عدم ا‬ ‫قابیل ب‬ ‫‪8‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫منک و لک»‬ ‫ن‪ ،‬ال ّله ّم‏‬ ‫نها و‬ ‫ی و َمماتِی ِ َّلِ َر ِّب الْعالَمِی َ دم که اسما ‬ ‫ور‬ ‫م دارند َو ن ُ ُس ِکی َو َم ْحیا َ َ ى خود را به سوى کسى ا سلمانم‪ ،‬و من از‬ ‫« به نام خدا رو‬ ‫ی به وی تقدی‬ ‫خود خالص و م‬ ‫ه‬ ‫د تا یعنی‬ ‫الى که در دین‬ ‫م‪ ،‬و زندگانیم‬ ‫ش بروند و به قدر تمکن‪ ،‬وج ده اند اقرار کنن‬ ‫را افریده‪ ،‬در ح‬ ‫بادت و قربانی‬ ‫ش‬ ‫ک بار نزد کشی‬ ‫ه نماز من‪ ،‬و ع‬ ‫ب‬ ‫ن‬ ‫ت مزبور مرتک‬ ‫می‬ ‫قربانى از تو و‬ ‫ز‬ ‫هان را بیامرزد‪.‬‬ ‫ی‬ ‫ستم‪ ،‬همانا ک‬ ‫ت‪ .‬خدایا این‬ ‫انی که در مد‬ ‫نا‬ ‫نی‬ ‫گ‬ ‫ن‬ ‫ن‬ ‫س‬ ‫و به تمام گناه‬ ‫کا‬ ‫ا‬ ‫د‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫ن‬ ‫ار‬ ‫ش‬ ‫این قربانى از‬ ‫یا‬ ‫د‬ ‫م‬ ‫ت‬ ‫ان‬ ‫ه‬ ‫ری‬ ‫ج‬ ‫فا‬ ‫د‪،‬‬ ‫ار‬ ‫غ‬ ‫مکه می امدن‬ ‫َّ روردگ‬ ‫ت‪« :‬پروردگارا‬ ‫ش که به عقیده انان جنبه سران قبائل به‬ ‫را به و مرگم از ا ِن الل؛ پ عرضه می داش‬ ‫دیگرى را هم‬ ‫کشی‬ ‫ت که‬ ‫دو دسته خود‬ ‫ست»‪ ،‬سپس‬ ‫ی کرد‪ ،‬و قوچ‬ ‫و براى تو ا‬ ‫‪ -6‬در اعراب زمان جاهلی نان بودند و هر‬ ‫گاه ان را ذبح م‬ ‫اطعام به فقرا‬ ‫دار و میزبان ا‬ ‫ر تو است»‪ ،‬ان‬ ‫تان خویش و‬ ‫ان‬ ‫طرف پیامب‬ ‫ساکنان مکه مهم سفندان برای ب‬ ‫ذبح می نمود‪.‬‬ ‫و‬ ‫گ‬ ‫خود‬ ‫ن شتر و گاو و‬ ‫از جمله اینکه‬ ‫کشت‬ ‫از سوى صرف قربانی‬ ‫یدانستند‪.‬‬ ‫حکامى است‬ ‫ ‬ ‫م‬ ‫م‬ ‫سنگان موظف‬ ‫د‬ ‫ر‬ ‫وا‬ ‫ا‬ ‫داراى شروط و‬ ‫م‬ ‫خشى را براى‬ ‫گر‬ ‫کمت قربانی‬ ‫متع‪،‬‬ ‫د‪ :‬ب‬ ‫راه خدا است‪.‬‬ ‫اسرار و ح‬ ‫قربانى حج ت ت قربانى را سه بخش نمای سوم را صدقه‬ ‫در‬ ‫د‬ ‫ر‬ ‫ن‬ ‫م‬ ‫ا‬ ‫و‬ ‫ق‬ ‫س اماره است‬ ‫خش‬ ‫وش‬ ‫ردن مال و انفا‬ ‫ربان ‬ ‫دا ک‬ ‫نف‬ ‫یکننده‪ ،‬گ دارد‪ ،‬بخشى را هدیه و ب ده که از ایشان‬ ‫‪ -1‬ف ن حیوان اشاره به کشتن وان نفس را که دائم ًا ق ن خویش نگه‬ ‫ق (ع) نقل ش‬ ‫حی‬ ‫د‬ ‫د‬ ‫شت‬ ‫لوث خور‬ ‫مام جعفر صا‬ ‫عقل و ایمان‪،‬‬ ‫فرمودند که‬ ‫از‬ ‫انگونه که از ا‬ ‫نند؟ حضرت‬ ‫‪ -2‬ک شمشیر برنده‬ ‫مقتول سازد و خانه دل را ی دهد‪ .‬هم‬ ‫قربانى چه ک‬ ‫خداشناس با‬ ‫لیهم ال ّسالم)‪،‬‬ ‫یدارد‬ ‫ب قربان‬ ‫شت‬ ‫ ‬ ‫مام حسن (ع‬ ‫وی را به کارهای زشت وام در راه حق و پیشگاه محبو شته پرسیدند که با گو ن و حضرت ا‬ ‫سوم را به فقرا‬ ‫حسی‬ ‫ن را‬ ‫او ک‬ ‫رستادند‪ ،‬یک‬ ‫نفس لئیم پاک گرداند و ا فس اماره و خواهش های ی در حضرت على بن ال مسایگان مى ف‬ ‫د ‪.‬البته برخی‬ ‫ماید که اگر ن‬ ‫م ان را برای ه‬ ‫روت های دنیو‬ ‫گاه مى داشتن‬ ‫د و حج اکبر ن‬ ‫ک سو‬ ‫خانه ن‬ ‫ها و ث‬ ‫دانسته‪ ،‬اما دو‬ ‫کن‬ ‫نگیرد هرگاه تمام نعمت از هم سیر نمی شود و ی دند و یک سوم را برای اهل ت امکان) الزم‬ ‫دا‬ ‫نشود و ارام‬ ‫مان را ببلعد ب‬ ‫را را (در صور‬ ‫مى دادن سهم فق‬ ‫و زمین و اس‬ ‫ارش باشد‬ ‫یدانند‪.‬‬ ‫خداوند متعال از فقها‪ ،‬را مستحب م ‬ ‫اختی من مزید دارد‪.‬‬ ‫ی‬ ‫ر‬ ‫و‬ ‫گ‬ ‫س‬ ‫ن‬ ‫دی‬ ‫از‬ ‫با‬ ‫د‬ ‫ر‬ ‫ور‬ ‫ت ابراهیم (ع)‬ ‫وزه های دینی‬ ‫تن در عید ق‬ ‫ندای هل‬ ‫کند‪ ،‬پس از سربلندی م کم روزه گرف‬ ‫برگرفته از ام‬ ‫ه اینکه حضر‬ ‫های شیعه که‬ ‫ح‬ ‫ب‬ ‫ی‬ ‫ه‬ ‫د قربان (دهم‬ ‫ان‬ ‫ج‬ ‫رب‬ ‫با تو‬ ‫ق‬ ‫را‬ ‫ع)‬ ‫ان را به جای‬ ‫ش اسماعیل (‬ ‫ق با دیدگاه فق‬ ‫حرام است‪ :‬عی‬ ‫فرستاد تا وی‬ ‫د‬ ‫زن‬ ‫مطاب‬ ‫ر‬ ‫گرفتن در ان‬ ‫ف‬ ‫تا‬ ‫د‬ ‫ش‬ ‫مامور‬ ‫ی را‬ ‫به نام قربانی‬ ‫وز از سال‪ ،‬روزه ‬ ‫متحان‪ ،‬خداوند گوسفند سنت ابراهیمی‬ ‫است‪ ،‬دو ر‬ ‫ول ماه شوال)‬ ‫ت ویکی پدیا‬ ‫ا‬ ‫از ان‬ ‫س‬ ‫(ا‬ ‫ر‬ ‫سا‬ ‫ط‬ ‫ّ‬ ‫کند‪ ،‬بر این ا‬ ‫حجه) و عید ف‬ ‫دهخدا‪ ،‬سای‬ ‫زندش قربانی‬ ‫ماه ذى ال‬ ‫تنامه‬ ‫رگزاری مهر‬ ‫ ‬ ‫غ‬ ‫ل‬ ‫ع‪:‬‬ ‫ر‬ ‫مناب‬ ‫خب‬ ‫ف ن شکل گرفت‪.‬‬ ‫د‬ ‫(ع) به هنگام‬ ‫کر‬ ‫میر المومنین‬ ‫دعای قربانی ده است که ا‬ ‫ی ل ِ َّل ِذی ف ََط َر‬ ‫ابع روایی ام‬ ‫وج ِه‬ ‫در من‬ ‫ی داشت‪« :‬بسم ا َّلل َو َّج ْه ُت َ ْ َن‪ ،‬ا ِ َّن َصالتِی‬ ‫ربانی عرضه م‬ ‫َن َا ِم َن الْ ُمشْ ِرکِی َ‬ ‫ف ًا مسلم ًا َو ما ا‬ ‫ذبح ق‬ ‫ض َحنِی‬ ‫ماواتِ َو ال ْْر َ‬ ‫ال َّس‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪9‬‬ ‫عاشقان را سرشوریده به پیکر عجب است‬ ‫دادن سر نه عجب داشتن سرعجب است‬ ‫شهید محسن حججی‪ ،‬متولد‬ ‫سال ‪ ،۱۳۷۱‬در شهرستان‬ ‫نجف اباد استان اصفهان است‪.‬‬ ‫ایشان از رزمندگان سپاه‬ ‫قدس بودند که در عملیاتی‬ ‫مستشاری‪ ،‬در منطقه ی التنف‪،‬‬ ‫به دست نیروهای داعش به‬ ‫اسارت در امدند‪ ،‬و پس از دو‬ ‫روز به دست داعش‪ ،‬به شهادت‬ ‫رسیدند‪ .‬خبرنگار زیر و بم‬ ‫برای کشف حقایق بیشتری از‬ ‫زندگی عارفانه ی این شهید‬ ‫عالی مقام‪ ،‬پای صحبت های‬ ‫خانواده ی استوار شهید حججی‬ ‫نشسته است‪ ،‬که ماحصل این‬ ‫گفت و گو را در ذیل خواهید خواند‪.‬‬ ‫در محقق شدن این هدف افراد‬ ‫زیادی سهیم بودند‪ ،‬که الزم می‬ ‫دانیم از زحمات تک تک ان ها‪،‬‬ ‫از جمله‪ ،‬بنیاد شهید شهرستان‬ ‫نجف اباد‪ ،‬جناب اقای طباطبائی‬ ‫لشگر (دوست و همکار شهید)‪،‬‬ ‫تمام اعضای خانواده ی بزرگوار‬ ‫شهید حججی‪ ،‬از جمله همسر‪،‬‬ ‫پدر و مادر صبور ایشان؛ به ویژه‬ ‫جناب اقای حسین حججی (برادر‬ ‫شهید) که در تمام مراحل تهیه و‬ ‫تدوین این پرونده‪ ،‬با شکیبایی ما‬ ‫را همراهی کردند‪ ،‬مراتب سپاس و‬ ‫قدردانی را به جای اوریم‪.‬‬ ‫‪10‬‬ ‫دوران کودکی‬ ‫شهید محسن حججی‪ ،‬حدود بیست‬ ‫و پنج سال پیش‪ ،‬در شهرستان نجف اباد‬ ‫اصفهان‪ ،‬در خانواده ای مذهبی‪ ،‬زاده شدند‪.‬‬ ‫در حالی که پدر در حرفه ی بنایی مشغول‬ ‫به کار بودند‪ ،‬و مادر خانه دار بودند‪ .‬دو برادر‬ ‫و سه خواهر داشتند‪ ،‬و از همان کودکی‬ ‫همیشه مورد توجه و محبت خانواده قرار‬ ‫داشتند‪ .‬دوران ابتدایی را در مدرسه ی شهید‬ ‫هوالسنگ به پایان رساندند‪ .‬از همین مقطع‪،‬‬ ‫عالقمند به فعالیت در عرصه ی کارهای‬ ‫جمعی و گروهی را داشتند‪ ،‬و به دلیل داشتن‬ ‫همین روحیه از محبوبیت ویژه ای در بین‬ ‫دوستان برخوردار بودند‪.‬‬ ‫دوران نوجوانی‬ ‫مقطع راهنمایی را در مدرسه ی‬ ‫خاتم االنبیا و مدرسه ی سلمان فارسی‬ ‫گذراندند‪ .‬فعالیت های مذهبی شهید‬ ‫حججی‪ ،‬از همین دوران اغاز می شوند‪.‬‬ ‫در این سال ها‪ ،‬با همراهی چند تن از‬ ‫همکالس هایشان‪ ،‬اقدام به تهیه و انتشار‬ ‫مجله ای در مدرسه نمودند‪ .‬در این نشریه که‬ ‫به شکل «گاه نامه» منتشر می شد‪ ،‬در کنار‬ ‫موضوعات مختلف‪ ،‬سرفصل ثابت و ویژه ای‬ ‫برای پرداختن به زندگی شهدا و علما و زندگی‬ ‫سالم‪ ،‬در نظر گرفته شده بود‪ .‬راهنمایی به‬ ‫پایان رسید و وارد دبیرستان شدند‪ .‬برای‬ ‫تحصیل در مقطع دبیرستان‪ ،‬به مدرسه ی‬ ‫امام صادق (ع) در نجف اباد می روند‪ .‬در‬ ‫این ایام فعالیت های مذهبی شان شکل‬ ‫جدی تری به خود می گیرد‪ .‬برگزاری یادبود‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫شهدا در مسجد امام صادق (ع)‪ ،‬برپایی هیئت‬ ‫عزاداری در ایام سوگواری دهه ی محرم‪،‬‬ ‫برپایی جلسات وعظ و روضه در مسجد حاج‬ ‫محمود حبیب اللهی و حضور در اردوهای‬ ‫جهادی‪ ،‬از جمله ی فعالیت های دوران‬ ‫نوجوانی ایشان است‪.‬‬ ‫پس از اتمام دوره ی دبیرستان‪ ،‬در سال‬ ‫‪ ،۱۳۸۷‬در رشته ی برق صنعتی‪ ،‬تکنولوژی‬ ‫کنترل‪ ،‬وارد دانشگاه علمی ‪ -‬کاربردی‬ ‫علویجه شدند‪.‬‬ ‫بعد از به پایان رساندن تحصیالت‬ ‫دانشگاهی‪ ،‬در موسسه ی «شهید کاظمی»‬ ‫مشغول به کار می شوند‪ .‬در این موسسه‬ ‫به ترویج ارا و اندیشه های شهدا از طریق‬ ‫محصوالت فرهنگی‪ ،‬مانند چاپ و نشر‬ ‫کتاب و انتشار عکس و پوستر می پرداختند‪.‬‬ ‫ایشان همچنین به عنوان جهادگر فرهنگی‪،‬‬ ‫به ترویج و تبلیغ کتاب و اقدامات جهادی در‬ ‫اردوهای سازندگی‪ ،‬برای خدمت به مناطق‬ ‫محروم می پرداختند؛ و همچنین در کنار این‬ ‫فعالیت ها‪ ،‬به عنوان خادمین راهیان نور‪ ،‬در‬ ‫مناطق عملیاتی دوران دفاع مقدس حضور‬ ‫داشتند‪.‬‬ ‫شهید محسن حججی در سال ‪۱۳۹۱‬‬ ‫ازدواج کردند‪ ،‬که ماحصل این ازدواج پسری‬ ‫به نام «علی» است‪ .‬پس از ازدواج به پیشنهاد‬ ‫یکی از اقوام همسرشان‪ ،‬وارد سپاه شده و به‬ ‫استخدام این ارگان در امدند‪.‬‬ ‫منش و رفتار شهید‬ ‫مادر شهید حججی‪ ،‬بارزترین ویژگی‬ ‫که از فرزندش به یاد دارد؛ خاطره ی راز و‬ ‫بعد از به پایان رساندن‬ ‫تحصیالت دانشگاهی‪،‬‬ ‫در موسسه ی «شهید‬ ‫کاظمی» مشغول به کار‬ ‫می شوند‪ .‬در این موسسه‬ ‫به ترویج ارا و اندیشه های‬ ‫شهدا از طریق محصوالت‬ ‫فرهنگی‪ ،‬مانند چاپ و‬ ‫نشر کتاب و انتشار عکس‬ ‫و پوستر می پرداختند‪.‬‬ ‫ایشان همچنین به عنوان‬ ‫جهادگر فرهنگی‪ ،‬به‬ ‫ترویج و تبلیغ کتاب‬ ‫و اقدامات جهادی در‬ ‫اردوهای سازندگی‪،‬‬ ‫برای خدمت به مناطق‬ ‫محروم می پرداختند؛‬ ‫و همچنین در کنار این‬ ‫فعالیت ها‪ ،‬به عنوان‬ ‫خادمین راهیان نور‪ ،‬در‬ ‫مناطق عملیاتی دوران‬ ‫دفاع مقدس حضور‬ ‫داشتند‪.‬‬ ‫نیازهای شبانه است‪ .‬مادر این چنین به‬ ‫خاطر دارند که شهید حججی‪ ،‬شب ها از‬ ‫خواب برخواسته‪ ،‬و به خواندن نماز شب‪،‬‬ ‫زیارت عاشورا و روضه مشغول می شدند‪.‬‬ ‫وقتی مادر‪ ،‬شاهد اشک های فرزندش در‬ ‫هنگام عبادت است‪ ،‬پی می برد که حتما‬ ‫حاجت بزرگی در دل ایشان است‪ ،‬که به‬ ‫این بی قراری ها منجر شده است‪ .‬به گواه‬ ‫همسر شهید حججی‪ ،‬این احواالت و راز‬ ‫و نیازهای شبانه‪ ،‬بعد از ازدواج نیز ادامه‬ ‫داشتند‪ ،‬که گواه بر اعتقاد عمیق و ارادت‬ ‫قلبی شهید‪ ،‬نسبت به خداوند متعال و‬ ‫اهل بیت رسول خدا است‪.‬‬ ‫از دیگر ویژگی های برجسته ی‬ ‫محسن حججی‪ ،‬ارتباط ویژه اش با شهدا‬ ‫بود‪ .‬در ایام تعطیالت‪ ،‬زمان فراغت و در‬ ‫هر موقعیتی‪ ،‬ولو کوتاه‪ ،‬زمان را مغتنم‬ ‫شمرده‪ ،‬و در گلزار شهدای نجف اباد‪،‬‬ ‫خصوصا قطعه ی شهدای مدافع حرم‬ ‫حضور می یافتند‪.‬‬ ‫اعزام به سوریه‬ ‫شهید محسن حججی‪ ،‬در محرم‬ ‫سال ‪ ۱۳۹۴‬به صورت داوطلب به سوریه‬ ‫اعزام می شود‪ .‬پس از بازگشت‪ ،‬با وجود‬ ‫اصرار خانواده و نزدیکان برای امتناع از‬ ‫رفتن‪ ،‬برای بازگشت به جبهه ی جنگ‬ ‫پافشاری می کنند‪ .‬پدر بزرگوار شهید‬ ‫حججی درباره ی خاطره ی ان روز‬ ‫چنین می گویند‪:‬‬ ‫«بعد از اولین سفر به سوریه‪ ،‬محسن‬ ‫دیگر اینجا نبود‪ .‬ما فقط جسم او را در‬ ‫کنار خود داشتیم؛ در حالی که او روح‬ ‫خود را در سوریه جا گذاشته بود‪».‬‬ ‫اسارت و شهادت‬ ‫شهید محسن حججی‪ ،‬در روز‬ ‫دوشنبه ‪ ۱۶‬مرداد ‪ ۱۳۹۶‬در منطقه ی‬ ‫التنف ‪ -‬منطقه ی مرزی بین سوریه‬ ‫و عراق ‪ -‬به اسارت نیروهای داعش‬ ‫درامدند‪ .‬یک روز بعد‪ ،‬خبرگزاری‬ ‫«اسپوتنیک نیوز» به نقل از رسانه های‬ ‫وابسته به داعش‪ ،‬خبر اسارت ایشان را‬ ‫اعالم کردند‪ .‬پدر و مادر‪ ،‬بعد از اطالع‬ ‫از این واقعه‪ ،‬و پس از بی قراری ها‬ ‫و دلواپسی ها برای سرنوشت فرزند‪ ،‬و‬ ‫همچنین نگرانی برای اینده ی نوه ی دو‬ ‫ساله شان‪ ،‬ارزوی شهادت پسرشان را به‬ ‫خاطر می اورند‪ .‬پس تمام اعضای خانواده‬ ‫دست به دعا می شوند‪ ،‬و از درگاه خداوند‬ ‫متعال می خواهند که محسن به درجه ی‬ ‫شهادت برسد‪ ،‬اما در دست نیروهای‬ ‫داعش اسیر نباشد‪ .‬حسین حججی‬ ‫(برادر شهید) درباره ی ایشان می گوید‪:‬‬ ‫«محسن پیش از اعزام به سوریه گفته بود‬ ‫برای شهادت‪ ،‬سه حاجت بزرگ دارد؛ اول‬ ‫ان که مانند حضرت زهرا (س) زخمی‬ ‫شود؛ دوم ان که هم چون حضرت زینب‬ ‫(س) به اسارات در اید؛ و در اخر مانند‬ ‫حضرت سیدالشهدا (ع) به شهادت برسد‪.‬‬ ‫خداوند منان را شاکرم که هر سه حاجت‬ ‫او را براورده کرد‪ .‬محسن سعادتمند‬ ‫شد‪ .‬امید دارم در ان دنیا شفیع ما نیز‬ ‫باشد‪ ».‬سرانجام در روز چهارشنبه ‪۱۸‬‬ ‫مرداد‪ ،‬محسن حججی به درجه ی رفیع‬ ‫شهادت نائل امد‪.‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪11‬‬ ‫بررسیرابطهروحوبدناز‬ ‫دیدگاه هایمختلف‬ ‫اولین سواالتی که طبیعت کنجکاو بشر از خود می کند این است که‬ ‫من چیستم؟ و جهانی که در ان هستم چیست؟ بشر ناچار باید خود را به‬ ‫نحوی در برابر این سوالها قانع کند و از این رو هر کس برای خود دارای‬ ‫نوعی خودشناسی و نوعی جهان بینی است‪.‬‬ ‫مسئله روح و بدن چون از مسائل دست مالی شده است و هر کسی‬ ‫از ابتدای زندگی‪ ،‬در کودکی از زبان َ ِل و مادر و مادر بزرگ‪ ،‬بعدها از‬ ‫زبان واعظ منبر و یا از زبان شعرا و سخن پردازان چیزها در این باره‬ ‫شنیده‪ ،‬خودبه خود سوابقی در اذهان به وجود اورده و هر فردی طرز‬ ‫فکری نسبت به ان دارد‪ ،‬لهذا ممکن است بسیاری از افراد که عنوان‬ ‫باال به چشمشان می خورد فورا خود را اماده شنیدن این مطلب کنند‬ ‫که روح موجودی است مرموز و نامرئی که خود را در پشت پرده بدن «بنا‬ ‫به مصالحی» مخفی کرده و «ماسک» بدن را به چهره زده و تصرفات‬ ‫مرموزتر و بی قاعده تری نظیر انچه به «جن» و «غول» نسبت می دهند‬ ‫از پشت پرده ماده محسوس بدن می نماید‪ ،‬بدن چیزی جز یک پرده‬ ‫ظاهری و ساختگی و عاریتی نیست و این انگشتان نامرئی روح است که از‬ ‫پشت این پرده ظاهری همه فعالیت ها را انجام می دهد‪.‬‬ ‫اری‪ ،‬ممکن است بسیاری از افراد خود را اماده شنیدن این چنین‬ ‫مطلبی بکنند؛ ممکن است انچه تاکنون از زبان شعر و شاعری شنیده اند‬ ‫فورا در ذهنشان تجسم پیدا کند که‪:‬‬ ‫روح مرغی است ملکوتی و فقط «به علل خاصی» چند روزی قفسی‬ ‫از بدن برایش ساخته اند‪ ،‬شاهباز سدره نشینی است که برخالف انتظار‬ ‫‪12‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫در کنج محنت اباد بدن نشیمن کرده‪ ،‬پادشاهی است که «کوشک» بدن‬ ‫را برای قصر پادشاهی خود «انتخاب» کرده و احیاناً به این کوشک بیش‬ ‫از خودش اهمیت می دهد و برون ان را پر دیبا می کند و خودش عاری و‬ ‫بی زینت در جای خود می نشیند‪.‬‬ ‫مقصود انتقاد از زبان شعر و شاعری نیست‪ ،‬منطق شعر همین است‬ ‫و جز این نمی تواند باشد‪ .‬زبان و منطق شعر یا زبان و منطق وعظ و خطابه‬ ‫غیر از زبان علم و فلسفه است زیرا هدف انها غیر از هدف علم و فلسفه‬ ‫است‪.‬‬ ‫زبان‪ ،‬کلید فنون‬ ‫زبان هر فنی کلیدی است که برای همان فن ساخته شده و بدیهی‬ ‫ِ‬ ‫است که هر کلیدی فقط در مورد همان قفلی که برای ان قفل ساخته‬ ‫شده قابل استفاده است‪ .‬لهذا می بینیم افرادی که شخصیت مر ّکبی‬ ‫دارند‪ ،‬مث ً‬ ‫ال هم شاعرند و هم فیلسوف‪ ،‬با دو زبان سخن گفته اند‪ ،‬زبان‬ ‫شعرشان با زبان فلسفه شان دوتاست‪ ،‬یکی نیست‪.‬‬ ‫به عنوان نمونه می توان زبان شیخ الرئیس ابوعلی سینا را در همین‬ ‫موضوع «روح و بدن و نوع عالقه و ارتباط بین این دو» در کتب فلسفی اش‬ ‫مانند الشفا و االشارات و التنبیهات با زبان وی در همین موضوع در‬ ‫قصیده معروف عینیه اش که مطلعش این است‪« :‬هبطت الیک من‬ ‫ّ‬ ‫المحل االرفعو رقاء ذات تع ّزز و تم ّنع» برای مقایسه یاداوری کرد‪.‬‬ ‫مقصود این است که ما باید زبان علم و فلسفه را از زبان شعر یا زبان‬ ‫وعظ و خطابه باز بشناسیم تا مانند عده زیادی از منکرین و مادیین دچار‬ ‫اشتباهات عظیم و نابخشودنی نشویم‪.‬‬ ‫حقیقت این است که در میان افکار و انظار فالسفه‬ ‫هم احیاناً نظریه هایی دیده می شود که کم و بیش با انچه‬ ‫در زبان شعر امده تطبیق می کند‪ ،‬مثل نظریه معروف‬ ‫منسوب به افالطون که می گوید‪ :‬روح جوهری است‬ ‫قدیم که قبل از بدن موجود است‪ ،‬بعدا ً که بدنی اماده‬ ‫می شود روح از مرتبه خود «تنزل» می کند و به بدن‬ ‫«تعلق» می گیرد‪.‬‬ ‫این نظریه صد در صد یک نظریه «ثنوی» است‪ ،‬زیرا‬ ‫روح و بدن را دو جوهر جدا و منفصل از هم‪ ،‬و عالقه بین‬ ‫انها را عرضی و اعتباری می داند‪ ،‬مانند عالقه و ارتباط‬ ‫مرغ با اشیانه و راکب با مرکوب‪ ،‬هیچ عالقه جوهری و‬ ‫طبیعی که نماینده یک نوع وحدت و اتصال و ارتباط ذاتی بین انها باشد‬ ‫نمی شناسد‪ .‬ولی همان طوری که می دانیم دیری نپایید که این نظریه‬ ‫به وسیله ارسطو شاگرد افالطون درهم شکسته شد‪ .‬ارسطو متوجه این‬ ‫نکته شد که افالطون و پیشینیان او بیشتر متوجه جنبه ثنویت و تباین‬ ‫امور روحی و امور بدنی شده اند و به جنبه وحدت و وابستگی روح و بدن‬ ‫توجهی نکرده اند‪ .‬ارسطو متوجه شد که نمی توان عالقه و وابستگی روح‬ ‫و بدن را سطحی انگاشت و از نوع رابطه مرغ با اشیانه و یا راکب با مرکوب‬ ‫دانست‪ ،‬حتما رابطه این دو عمیق تر و طبیعی تر از این است‪ .‬ارسطو رابطه‬ ‫روح و بدن را از نوع عالقه صورت و ماده که خود مبدع ان است دانست با‬ ‫این تفاوت که قوه عاقله چون مجرد است صورتی با ماده است نه در ماده‪.‬‬ ‫به دنبال همین مطلب‪ ،‬دیگر در فلسفه ارسطو از اینکه روح جوهری‬ ‫قدیم و بالفعل است اثری نیست؛ روح قدیم نیست‪ ،‬حادث است‪ ،‬در‬ ‫اغاز کار قوه و استعداد محض است و هیچ گونه علم قبلی برایش حاصل‬ ‫نیست‪ ،‬همه معلومات و اطالعات خود را در همین جهان از قوه به فعل‬ ‫می رساند‪ .‬در فلسفه ابن سینا هم با اندکی اختالف همین معنا منعکس‬ ‫است‪ .‬در فلسفه ارسطو و ابن سینا از ان ثنویت و جدایی و بیگانگی که‬ ‫در فلسفه افالطون بود به مقدار زیادی کاسته شد و پایه این مطلب روی‬ ‫نظریه معروف ارسطویی «ماده و صورت» و «کون و فساد» گذاشته‬ ‫شد‪.‬این نظریه هرچند نسبت به نظریه قبل مزایایی داشت و مخصوصاً‬ ‫از این جهت که تنها به جنبه «ثنویت» و دوگانگی روح و بدن نپرداخته‬ ‫و یک نوع وحدت و ارتباط واقعی و جوهری میان روح و بدن قائل است‬ ‫بسیار قابل توجه است ولی در عین حال خالی از ابهام ها و اشکال های‬ ‫مهمی هم نبود‪ .‬ان اشکال ها مربوط است به کیفیت تصویر عالقه طبیعی‬ ‫ماده و صورت و به مسئله کون و فساد که در جاهای دیگر مناسب است‬ ‫گفته شود‪ .‬لهذا الزم بود گام های دیگری در جهان علم و فلسفه برداشته‬ ‫شود تا پرده از روی این معما برداشته شود و یا الاقل تصور مطلب را به‬ ‫صورت معقول و مقبولی دراورد‪.‬‬ ‫اکنون ببینیم از کجا این گام ها شروع شد‬ ‫مقدمات تحول فکری و علمی در اروپا فراهم شد و به تمام معنا‬ ‫«انقالب» رخ داد‪ .‬انقالب‪ ،‬تر و خشک نمی شناسد؛ مبانی و پایه ها و‬ ‫اساس های گذشته همه یکجا فرو ریخت‪ ،‬انقالبیون برای همه چیز‬ ‫طرحی از نو ریختند‪ ،‬در مسئله «روح و بدن» هم نظر جدیدی به وجود‬ ‫امد‪.‬‬ ‫دکارت فیلسوف معروف فرانسوی طرح خاصی در باب «ثنویت» و‬ ‫دوگانگی روح و بدن ابراز داشت که بعدها افکار متوجه رد و قبول و اصالح‬ ‫همان طرح شد‪.‬‬ ‫دکارت در سیر فکری خود به انجا رسید که خود را‬ ‫از اعتراف به سه حقیقت ناگزیر دید‪ :‬خدا‪ ،‬نفس‪ ،‬جسم‪.‬‬ ‫وی از این راه که نفس‪ ،‬فکر و شعور دارد و بُعد ندارد و‬ ‫جسم بُعد دارد و فکر و شعور ندارد‪ ،‬معتقد شد که نفس‬ ‫و بدن دو چیزند‪.‬‬ ‫اعتراضی که بحق بر نظریه دکارت وارد شد‪ ،‬و اولین‬ ‫بار هم خود اروپاییان این اعتراض را وارد کرده اند‪ ،‬این‬ ‫است که او تنها به بیان جنبه «ثنویت» و وجوه اختالف‬ ‫و تباین روح و بدن پرداخته و درباره عالقه و ارتباطی‬ ‫که بین روح و بدن است هیچ گونه توضیحی نداده که‬ ‫چگونه رابطه ای است و چطور شده که این دو جوهر که‬ ‫به قول خود دکارت در منتهای تباین و جدایی هستند‬ ‫با یکدیگر توام شده اند؛ مسئله مهم در باب روح و بدن بیان نوع عالقه و‬ ‫اتحاد و ارتباطی است که بین بدن از یک طرف و روح یا خواص روحی از‬ ‫طرف دیگر است‪.‬‬ ‫حقیقت این است که نظریه دکارت در این باب یک نوع تقهقر و‬ ‫رجعت به نظریه افالطون است و مثل این است که دوباره ما را به یاد مرغ‬ ‫و اشیانه می اندازد‪ .‬دکارت از طرفی چون به تصورات فطری و ذاتی قائل‬ ‫است و از همان ابتدای امر‪ ،‬نفس را در قسمت هایی امر بالفعل می داند‬ ‫[‪ ]1‬نظریه اش نزدیک به نظریه افالطون است و از طرف دیگر نظریه وی‬ ‫از لحاظ بیان عالقه و ارتباط بین روح و بدن همان اندازه کوتاه است که‬ ‫نظریه افالطون کوتاه بود‪.‬‬ ‫این رجعت و تقهقر بسیار گران تمام شد‬ ‫رابطه و عالقه ذاتی و طبیعی بدن از یک طرف و روح یا خواص روحی‬ ‫از طرف دیگر‪ ،‬چیزی نبود که بتوان از ان چشم پوشید و تنها به وجوه‬ ‫اختالف و تباین بین جسم و امور روحی قناعت کرد‪ .‬فعالیت هوشمندان‬ ‫بعد از دکارت متوجه کشف رابطه بین این دو شد‪ .‬کسی که فی الجمله‬ ‫به تاریخ فلسفه در عصر جدید اشنا باشد می داند که تا چه اندازه همت‬ ‫فالسفه جدید صرف پیدا کردن نوع ارتباط امور بدنی و امور روحی شده‬ ‫و تا چه اندازه مکتب های مختلف به وجود امده و نظریه های گوناگون‬ ‫پیدا شده و تا چه افراط و تفریط هایی پیش رفته اند‪ ،‬تا انجا که عده ای‬ ‫نمودهای روانی و پدیده های نفسانی را خاصیت عادی و طبیعی ترکیبات‬ ‫ماده دانستند و منکر هر نوع «ثنویت» و دوگانگی بین روح و بدن شدند‪ ،‬و‬ ‫برخی دیگر جسم و ماده را بی حقیقت و صرفاً نمایشی برای روح دانستند‬ ‫و از این راه «ثنویت» و دوگانگی روح و جسم را به خیال خود از میان‬ ‫برداشتند‪ ،‬گروهی هم از این تالش ها خسته شدند و تحقیق این بحث را‬ ‫از حدود قدرت بشر خارج دانستند‪.‬‬ ‫اگرچه بحث از ماهیت امور روحی و کیفیت عالقه و ارتباط روح و‬ ‫بدن در میان دانشمندان و فالسفه جدید به جایی نرسید ولی البته‬ ‫فعالیت های خستگی ناپذیر و مفید دانشمندان در همه رشته ها و‬ ‫مخصوصاً در رشته های زیست شناسی و باالخص در فیزیولوژی و‬ ‫روانشناسی به نتایج عظیم و شگرفی رسید؛ احیاناً خود دانشمندان‬ ‫مربوط این رشته ها توجهی به نتیجه تحقیقات خود راجع به ماهیت‬ ‫مسائل روحی و کیفیت عالقه بین روح و بدن نداشتند ولی این تحقیقات‬ ‫زمینه را برای تحقیق در این مسئله کام ً‬ ‫ال فراهم ساخت و ما بعدا ً به انها‬ ‫اشاره خواهیم کرد‪.‬‬ ‫مجموعه اثار شهید مطهری ‪ .‬ج‪ ،13‬صفحات‪ 31 :‬تا ‪34‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪13‬‬ ‫کتابخانه‬ ‫ادبیات‬ ‫شنهاد اول‬ ‫پی‬ ‫«ابرهای شلوارپوش» بارانی شدند‬ ‫«مدیا کاشیگر» مترجم‪ ،‬نویسنده و شاعر معاصر‪ ،‬هفتم مرداد ماه سال جاری‪،‬‬ ‫در پی بیماری ریوی‪ ،‬پس از ‪ ۶۱‬سال زندگی پرتالش بدرود حیات گفت‪.‬‬ ‫از وی بیش از بیست عنوان کتاب در زمینه های شعر‪ ،‬داستان و ترجمه منتشر‬ ‫شده است‪ .‬مقاله ها و سخنرانی های کاشیگر به خوبی بیانگر جهان فکری و‬ ‫ادبی او است‪ .‬از مهمترین اثار به جای مانده از کاشیگر می توان به ترجمه ی‬ ‫اثاری از فرناندو ارابال‪ ،‬البر کامو‪ ،‬اوژن یونسکو‪ ،‬انتوان دوسنت اگزوپری و‬ ‫پل ریکور اشاره کرد؛ اما انچه بیش از تمام این موارد باعث به شهرت رسیدن‬ ‫کاشیگر شد؛ ترجمه ی «ابرهای شلوارپوش» اثر «والدیمیر مایاکوفسکی»‪،‬‬ ‫شاخص ترین شاعر فوتوریسم روسیه است‪.‬‬ ‫در این شماره و به بهانه ی درگذشت مدیا کاشیگر‪ ،‬تعدادی از اثار این چهره ی‬ ‫ادبی را به شما خوانندگان کتابخانه ی زیر و بم معرفی خواهیم کرد‪.‬‬ ‫عنوان کتاب‪ :‬ابرهای شلوارپوش‬ ‫شاعر‪ :‬والدیمیر مایاکوفسکی‬ ‫مترجم‪ :‬مدیا کاشیگر‬ ‫نشر‪ :‬مینا‬ ‫والدیمیر مایاکوفسکی (‪ )Vladimir Mayakovsky‬شاعر‬ ‫و درامنویس فوتوریست (اینده گرا) روسی است‪.‬‬ ‫سراغاز فعالیت هنری مایاکوفسکی به سال ‪ ۱۹۱۱‬و‬ ‫تحصیل در مدرسه ی هنرهای زیبای مسکو باز می گردد‪.‬‬ ‫در این دوران با داوید بورلیک‪ ،‬ولمیر خلبنیکوف‪،‬‬ ‫واسیلی کامنسکی‪ ،‬کازیمیر مالویج و بسیاری هنرمندان‬ ‫هم عصرش اشنا شد‪ .‬او نه تنها شاخصترین چهره ی‬ ‫ادبی فوتوریسم‪ ،‬که از پایه گذاران این سبک هنری‬ ‫نیز محسوب می شود‪ .‬وی در تدوین دو بیانیه ی‬ ‫فوتوریست ها و همچنین معرفی این سبک هنری نقش‬ ‫بسزایی داشت؛ با این وجود خود به تمام اصول و قواعد‬ ‫ان پایبند نبود‪ .‬مایاکوفسکی در وزن‪ ،‬استعارات و حتی‬ ‫الفاظ شعر روسی تغییرات بنیادی ایجاد نمود‪ .‬وی با‬ ‫نزدیک کردن فضای منظوم اثار خود با واقعیت زندگی‬ ‫مردم روسیه در دوران جنگ‪ ،‬شعر خود را به سالحی‬ ‫برای مبارزه در راستای اهداف خود بدل نمود‪ .‬او معتقد‬ ‫بود‪« :‬هنر باید با زندگی در امیخته شود‪ .‬یا باید در هم‬ ‫امیخته شود یا باید نابود شود!»‬ ‫از سیزده جلد میراث ادبی این شاعر بزرگ‪ ،‬دوازده‬ ‫جلد بعد از انقالب روسیه در ‪ ۱۹۱۷‬منتشر شده اند‪« .‬ابر‬ ‫شلوارپوش» عنوان مشهورترین شعر بلند مایاکوفسکی‬ ‫است حدود ‪ ۱۸‬ماه زمان صرف سرودن ان کرده است‪.‬‬ ‫این شعر انقدر مورد توجه قرار گرفت که برخی منتقدان‬ ‫ان را قله ی شعر روزگار لقب دادند‪ .‬ترکیب نوین کلمات‬ ‫و عبارات‪ ،‬تصویرسازی شعر و سادگی بیان‪ ،‬جذابیت‬ ‫زیادی برای مخاطب ایجاد می کند‪.‬‬ ‫‪16‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫بخشی از شعر ابرهای‬ ‫شلوارپوش‪:‬‬ ‫مردم بو میکشند‬ ‫بو‬ ‫بوی سوختگی است‬ ‫اتشنشانی کمک!‬ ‫اما‬ ‫اتشنشانها‬ ‫درنگ!‬ ‫ترا به چکمه هایتان‬ ‫ترا به برق کالهتان‬ ‫قلب مشتعلم را‬ ‫با مالیمت خاموش کنید‬ ‫نهاد دوم‬ ‫پیش‬ ‫ادبیات‬ ‫‪Rhinocéros‬‬ ‫عنوان کتاب‪ :‬کرگدن(ها)‬ ‫نویسنده‪ :‬اوژن یونسکو‬ ‫مترجم‪ :‬مدیا کاشیگر‬ ‫نشر‪ :‬فردا‬ ‫کرگدن(ها) (به فرانسوی‪ )Rhinocéros :‬مشهورترین نمایشنامه ی «اوژن یونسکو»‬ ‫نمایشنامه نویس فرانسوی رومانیایی تبار است‪ ،‬که در سال ‪ ۱۹۵۹‬به تحریر در امده است‪ .‬از‬ ‫این اثر به عنوان یکی از مهمترین نمایشنامه های سده بیستم است‪ ،‬که در زمره ی شاخصترین‬ ‫اثار نمایشی جهان در تمام اعصار قرار می گیرد‪ .‬اوژن یونسکو (‪ )Eugène Ionesco‬را بارزترین‬ ‫نماینده ی تئاتر اوانگارد فرانسه می نامند‪ .‬بیشتر اثار یونسکو به زبان فارسی ترجمه شده است‪.‬‬ ‫مترجمین این اثار اغلب نویسندگان و هنرمندان شهیر و نام اشنای ایرانی هستند‪ ،‬که از جمله ی‬ ‫انها می توان به بهمن محصص‪ ،‬جالل االحمد‪ ،‬داریوش مهرجویی‪ ،‬احمد کامیابیمسک و پری‬ ‫صابری اشاره کرد‪.‬نمایشنامه ی کرگدن نیز بارها به فارسی برگردانده شده است که مدیا کاشیگر‬ ‫پس از جالل االحمد و پری صابری‪ ،‬سومین مترجم این اثر محسوب می شود‪ .‬در طول سه پرده ی‬ ‫این نمایشنامه‪ ،‬همه ی ساکنین شهر کوچکی در فرانسه به کرگدن تبدیل می شوند؛ تنها کسی‬ ‫که تسلیم این دگرگونی جمعی نمی شود؛ شخصیت اصلی داستان «بزنژه» است؛ شخصیتی‬ ‫گیج و دستپاچه که در طول نمایشنامه برای تاخیرهایش مورد انتقاد قرار می گیرد‪.‬‬ ‫محوریت کلی نمایشنامه در واقع پاسخی به وقایع بعد از جنگ جهانی دوم و در بر دارنده ی‬ ‫موضوعاتی مانند پیروی از رسوم و عقاید‪ ،‬فرهنگ‪ ،‬فلسفه و اخالقیات است‪ .‬نمایش کرگدن(ها)‬ ‫بارها در ایران به روی صحنه رفته است‪ .‬از نخستین و مهمترین اجراهای ان می توان به اجرای‬ ‫«حمید سمندریان» در سال ‪ ۱۳۵۰‬نام برد‪.‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬مردادماه ‪ ،1396‬شماره ‪31‬‬ ‫‪17‬‬ ‫محمدرضا عبدالملکیان‬ ‫مهربانی را بیاموزیم‬ ‫فرصت ایینه ها در پشت در مانده است‬ ‫روشنی را می شود در خانه مهمان کرد‬ ‫می شود در عصر اهن‬ ‫اشناتر شد‬ ‫سایبان از بیدمجنون‪،‬‬ ‫روشنی از عشق‬ ‫می شود جشنی فراهم کرد‬ ‫می شود در معنی یک گل شناور شد‬ ‫مهربانی را بیاموزیم‬ ‫موسم نیلوفران در پشت در مانده است‬ ‫موسم نیلوفران‪ ،‬یعنی که باران هست‬ ‫یعنی یک نفر ابی است‬ ‫موسم نیلوفران یعنی‬ ‫یک نفر می اید از ان سوی دلتنگی‬ ‫می شود برخاست در باران‬ ‫دست در دست نجیب مهربانی‬ ‫می شود در کوچه های شهر جاری شد‬ ‫می شود با فرصت ایینه ها امیخت‬ ‫با نگاهی‬ ‫با نفس های نگاهی‬ ‫می شود سرشار از رازی بهاری شد‬ ‫دست های خسته ای پیچیده با حسرت‬ ‫چشم هایی مانده با دیوار رویاروی‬ ‫چشم ها را می شود پرسید‬ ‫یک نفر تنهاست‬ ‫یک نفر با افتاب و اسمان تنهاست‬ ‫در زمین زندگانی اسمان را می شود پاشید‬ ‫می شود از چشم هایش‬ ‫چشم ها را می شود اموخت‬ ‫می شود بر خاست‬ ‫می شود از چارچوب کوچک یک میز بیرون شد‬ ‫می شود دل را فراهم کرد‬ ‫می شود روشن تر از اینجا و اکنون شد‬ ‫‪18‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫و من چقدر دلم می خواهد‬ ‫همه داستان های پروانه ها را بدانند که‬ ‫بی نهایت بار‬ ‫در نامه ها و شعر ها‬ ‫در شعله ها سوختند‬ ‫تا سند سوختن نویسنده شان باشند‬ ‫پروانه ها‬ ‫اخ‬ ‫تصور کن‬ ‫ان ها در اندیشه چیزی مبهم‬ ‫که انعکاس لرزانی از حس ترس و امید را‬ ‫در ذهن کوچک و رنگارنگشان می رقصاند به گل ها نزدیک می شوند‬ ‫یادم می اید‬ ‫روزگاری ساده لوحانه‬ ‫صحرا به صحرا‬ ‫و بهار به بهار‬ ‫دانه دانه بنفشه های وحشی را یک دسته می کردم‬ ‫عشق را چگونه می شود نوشت‬ ‫در گذر این لحظات پرشتاب شبانه‬ ‫که به غفلت ان سوال بی جواب گذشت‬ ‫دیگر حتی فرصت دروغ هم برایم باقی نمانده است‬ ‫وگرنه چشمانم را می‪.‬بستم و به اوازی گوش می دادم‬ ‫که در ان دلی می خواند‬ ‫من تو را‬ ‫او را‬ ‫کسی را دوست می دارم‬ ‫قیصر امین پور‬ ‫حسین پناهی‬ ‫با تو ام‬ ‫ای لنگر تسکین!‬ ‫ای تکان های دل!‬ ‫ای ارامش ساحل!‬ ‫با تو ام‬ ‫ای نور!‬ ‫ای منشور!‬ ‫ای تمام طیف های افتابی!‬ ‫ای کبو ِد ارغوانی!‬ ‫ای بنفشابی!‬ ‫با تو ام ای شور ای دل شوره شیرین!‬ ‫با تو ام‬ ‫ای شادی غمگین!‬ ‫با تو ام‬ ‫ای غم!‬ ‫غم مبهم!‬ ‫ای نمی دانم!‬ ‫هر چه هستی باش!‬ ‫ای کاش‬ ‫نه‪،‬جز اینم ارزویی نیست‪:‬‬ ‫هر چه هستی باش!‬ ‫اما باش!‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪19‬‬ ‫دنبال نخود سیاه فرستادن‬ ‫اشک تمساح ریختن‬ ‫گریه ی دروغین را به اشک‬ ‫تمساح تعبیر کرده اند‪ .‬خاصه گریه‬ ‫و اشکی که نه از باب دلسوزی بلکه‬ ‫از رهگذر ریا باشد ‪ ،‬تا بدان وسیله‬ ‫مقصود حاصل اید و سوءنیت‬ ‫گریه کننده جامه ی عمل بپوشد‪.‬‬ ‫ریشه ضرب المثل‬ ‫سابقا معتقد بودند که غذا و‬ ‫خوراک تمساح به وسیله ی اشک‬ ‫چشم تامین می شود‪ .‬بدین طریق‬ ‫که هنگام گرسنگی به ساحل‬ ‫می رود و مانند جسد بی جانی‬ ‫ساعت های متمادی بر روی‬ ‫شکم دراز می کشد‪ .‬در این موقع‬ ‫اشک لزج و مسموم کننده ای‬ ‫از چشمانش خارج می شود که‬ ‫حیوانات و حشرات هوایی به طمع‬ ‫تغذیه بر روی ان می نشینند‪.‬‬ ‫پیداست که سموم اشک تمساح‬ ‫ان ها را از پای در می اورد ‪ .‬فرضا نیمه‬ ‫جان هم بشنود و قصد فرار کنند؛‬ ‫به علت لزج بودن اشک تمساح‬ ‫نمی توانند از ان دام گسترده نجات‬ ‫یابند‪.‬‬ ‫خالصه هربار که مقدار کافی‬ ‫حیوان وحشره در دام اشک تمساح‬ ‫افتند‪ ،‬تمساح پوزه ای جنبانیده‬ ‫به یک حمله انها را بلع می کند و‬ ‫مجددا برای شکار کردن طعمه های‬ ‫دیگر اشک می ریزد‪.‬‬ ‫‪20‬‬ ‫هرگاه بخواهند کسی از مطلب و موضوعی اگاه نشود و او را به تدبیر و بهانه بیرون فرستند‬ ‫و یا به قول عالمه دهخدا‪« :‬پی کاری فرستادن که بسی دیر کشد‪ ».‬از باب مثال می گویند‪:‬‬ ‫«فالنی را به دنبال نخود سیاه فرستادیم‪ ».‬یعنی جایی رفت به این زودیها باز نمی گردد‪.‬‬ ‫اکنون ببینیم نخود سیاه چیست و چه نقشی دارد که به صورت ضرب المثل درامده‬ ‫است‪.‬‬ ‫به طوری که می دانیم نخود از دانه های نباتی است که چند نوع از ان در ایران و بهترین‬ ‫ان ها در قزوین به عمل می اید‪.‬‬ ‫انواع و اقسام نخودهایی که در ایران به عمل می اید‪ ،‬همه به همان صورتی که درو‬ ‫می شوند مورد استفاده قرار می گیرند؛ یعنی چیزی از ان ها کم و کسر نمی شود؛ و تغییر قیافه‬ ‫هم نمی دهند؛ مگر نخود سیاه‪ ،‬که چون به عمل امد ان را در داخل ظرف اب می ریزند تا‬ ‫خیس بخورد و به صورت لپه دربیاید و چاشنی خوراک و خورشت شود‪.‬‬ ‫مقصود این است که در هیچ دکان بقالی و سوپر و فروشگاه نخود سیاه پیدا نمی شود و‬ ‫هیچ کس دنبال نخود سیاه نمی رود‪ ،‬زیرا نخود سیاه به خودی خود قابل استفاده نیست؛ مگر‬ ‫ان که به شکل و صورت لپه دربیاید؛ و ان گاه مورد بهره برداری واقع شود‪.‬‬ ‫بنابراین اگر کسی را به دنبال نخودسیاه بفرستند‪ ،‬در واقع به دنبال چیزی فرستادند که‬ ‫در هیچ مکانی پیدا نمی شود‪.‬‬ ‫از ماست که بر ماست‬ ‫ضرب المثل «از ماست که بر ماست» در یکی از اشعار ناصرخسرو قبادیانی امده است که در‬ ‫زیر به بخشی از ان اشاره می شود‪:‬‬ ‫روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست‪ /‬وندر طلب طعمه پروبال بیاراست‬ ‫بر راستی بال نظر کرد و چنین گفت‪ /‬امروز همه عرش زمین زیر پر ماست‬ ‫بسیار منی کرد و ز تقدیر نترسید‪ /‬بنگر که ازین چرخ جفا پیشه چه برخاست‬ ‫ناگه زکمین گاه یکی سخت کمانی‪ /‬تیری زقضای بد بگشاد بر او راست‬ ‫بر بال عقاب امد ان تیر جگر سوز‪ /‬وز عرش مر اورا به سوی خاک فرو کاست‬ ‫گفتا عجب است این که زچوبی و زاهن‪ /‬این تیزی و تندی و پریدن زکجا خاست‬ ‫بر تیر نظر کرد و پر خویش بر ان دید‪ /‬گفتا زکه نالیم که «از ماست که بر ماست»‬ ‫ضرب المثل «از ماست که برماست» زمانی استفاده می شود که عملی نابخردانه توسط فرد‬ ‫یا افرادی انجام گیرد و باعث به وجود امدن دردسرهایی عظیم شود‪.‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫نجف دریابندری‪ ،‬نویسنده و مترجم‬ ‫پیشکسوت‪ ،‬به عنوان «گنجینه ی زنده ی‬ ‫بشری در میراث خوراک» در فهرست‬ ‫حامالنمیراثناملموس(نادره کاران)ثبت‬ ‫شد‪.‬‬ ‫به نقل از روابط عمومی سازمان میراث‬ ‫فرهنگی و گردشگری‪ ،‬کمیته ی ملی ثبت‬ ‫میراث ناملموس با حضور فرهاد نظری‬ ‫مدیرکل ثبت اثار و حفظ و احیای میراث‬ ‫معنوی و طبیعی و کارشناسان حوزه ی‬ ‫ثبت سازمان میراث فرهنگی‪ ،‬سه شنبه ‪۱۰‬‬ ‫مرداد‪ ۹۶‬درسالنفجرتشکیلجلسهداده‬ ‫وحدودشصتپروندهازاستان هایمختلف‬ ‫را در حوزه ی میراث ناملموس ارزیابی کرد‪.‬‬ ‫در این جلسه‪ ،‬ضمن تجلیل از مقام شامخ‬ ‫استاد نجف دریابندری‪ ،‬نام این نویسنده‬ ‫و مترجم نامدار‪ ،‬به عنوان گنجینه ی زنده‬ ‫بشریدرمیراثخوراکدرفهرستحامالن‬ ‫میراثناملموس(نادره کاران)به ثبترسید‪.‬‬ ‫به مناسبت این رویداد‪ ،‬و همچنین‬ ‫زادروز استاد نجف دریابندری‪ ،‬صفحاتی‬ ‫از کتاب زندگی پرتالش ایشان را ورق‬ ‫خواهیمزد‪.‬نجفدریابندری‪،‬درسال‪۱۳۰۸‬‬ ‫در شهر ابادان متولد شد‪ .‬او دوره ابتدایی را‬ ‫در مدرسه ‪ ۱۷‬دی گذرانده و پس از ان وارد‬ ‫دبیرستان رازی شد‪ ،‬اما در سال سوم این‬ ‫دوره؛تحصیلرارهاکردهوبهدنبالکاررفت‪.‬‬ ‫حضور انگلیسی ها در تاسیسات‬ ‫نفتی شهر ابادان و تردد انان در سطح‬ ‫شهر و کاربرد ان زبان‪ ،‬وی را به یادگیری‬ ‫زبان انگلیسی عالقه مند ساخت و به طور‬ ‫خوداموز به فراگیری این زبان پرداخت‪ .‬در‬ ‫سال‪ ۱۳۳۲‬اولین اثر خود را که ترجمه ی‬ ‫کتاب معروف وداع با اسلحه‪ ،‬نوشته ی‬ ‫ارنست همینگوی بود‪ ،‬برای چاپ به تهران‬ ‫فرستاد‪ .‬در سال‪ ۱۳۳۷‬به کارهای مختلفی‬ ‫روی اورد‪ .‬در نهایت به عنوان سردبیر در‬ ‫انتشارات فرانکلین مشغول به کار شد‪ .‬در‬ ‫ان جا به ترجمه ی اثار ادبی رمان نویسان‬ ‫و نمایشنامه نویسان معروف امریکایی‬ ‫پرداختوکتاب هاییهمچونپیرمردودریا‬ ‫اثر ارنست همینگوی و هاکلبری فین اثر‬ ‫مارکتوینراترجمهکرد‪.‬‬ ‫دریابندری مدت ‪ ۱۷‬سال با موسسه ی‬ ‫پس از هشتاد و هفت سال زندگی پرثمر‬ ‫نجف دریابندری ثبت ملی شد‬ ‫فرانکلین همکاری کرد و در‬ ‫حدودسال‪۱۳۵۴‬همکاریخود‬ ‫رابااینموسسهقطعکرد‪.‬پساز‬ ‫انبرایترجمهمتونفیلم های‬ ‫خارجی با سازمان رادیو‬ ‫تلویزیون ملی ایران قرارداد‬ ‫بست‪.‬بعدهاازاینکار نیزکناره‬ ‫گرفتوبهطورجدیبهترجمهو‬ ‫تالیفپرداخت‪.‬ازجملهاثاروی‬ ‫می توان به ترجمه کتاب های‬ ‫یکگلسرخبرایامیلیوگوربه‬ ‫گورنوشتهویلیامفاکنر‪،‬رگتایمو‬ ‫بیلیباتگیتاثردکتروف‪،‬معنی‬ ‫هنر از هربرت رید و پیامبر‬ ‫و دیوانه نوشته جبران خلیل‬ ‫جبراناشارهکرد‪.‬ویهمچنین‬ ‫کتابمستطاباشپزی‪،‬ازسیر‬ ‫تاپیازرابهرشتهتحریردراورد‬ ‫کهکتابید رمورداشپزیتوسط‬ ‫فردی که مترجم سرشناس‬ ‫اثار کالسیک و فلسفه ی غرب‬ ‫شناختهمی شد؛برایطرفداران‬ ‫وی بسیار عجیب می نمود‪ .‬از‬ ‫ویهمچنیننقدهایمختلفی‬ ‫در مجالت و نشریات به چاپ‬ ‫رسید‪.‬‬ ‫نجفدریابندریبهمناسبت‬ ‫ترجمه اثار ادبی امریکایی‬ ‫موفقبهدریافتجایزهتورنتون‬ ‫وایلدر از دانشگاه کلمبیا نیز‬ ‫گردیده است‪.‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪21‬‬ ‫گفت و گوی اختصاصی «زیروبم» با علی تبارکی اشپز حرفه ای و بین المللی‬ ‫رویا قربانی‬ ‫غذاها شناسنامه فرهنگی جامعه‬ ‫لطفاخودتانرامعرفیکنید؟‬ ‫علی تبارکی هستم‪ ۴۴.‬سال سن دارم‪.‬تقریبا ‪ ۱۸‬سال است که به طور حرفه ای اشپزی می کنم‪.‬‬ ‫در سال ‪ ۷۴‬در رشته کشاورزی از دانشکده ی کشاورزی کرج فارغ التحصیل شدم و برای اشتغال حدود‬ ‫یک سال به ارگان های مختلف مثل شهرداری مراجعه کردم که متاسفانه نتیجه ای حاصل نشد‪ .‬از دوران‬ ‫کودکییکیازعالقمندی هایماشپزیبود‪.‬بایداذعانکنممادرمکهدرامراشپزیبسیارمتبحروزبردست‬ ‫هستند؛ اولین معلم اشپزی من محسوب می شوند‪ .‬با توجه به شرایط و مشکالت احراز شغل مرتبط با‬ ‫رشتهتحصیلی ام؛وعالقه یوافرمبهحرفه یاشپزیوارداینعرصهشدم‪.‬‬ ‫معموالدراستخدامیکاشپزچهمواردیلحاظمیشود؟‬ ‫درابتداسابقه یفعالیتوسپسحضوردرخارجازکشورموردتوجهقرارمی گیرد‪.‬‬ ‫برای بسیاری از رستوران ها صرفا حضور و تحصیل یک اشپز در خارج از کشور موثر است؛ در صورتی‬ ‫کهاصالاینشرطکافینیست‪.‬‬ ‫متاسفانهرغبتبهاینمسالهبهحدیاست‪،‬کهگاهابهسمتعوامفریبیپیشمی رود‪.‬بهعنوانمثال‪،‬‬ ‫دریکیازرستوران هافردیفرانسویراکههیچتبحریدراشپزیندارددرکسوتیکسراشپزبهمراجعه‬ ‫کنندگانمعرفیمیشود‪.‬متاسفانهازدیدعموم‪،‬یکاشپزتازه کار‪،‬کهدارایمدرکازخارجازکشورباشد؛‬ ‫یکاشپزحرفه ایاست‪.‬همان طورکهفارغ التحصیلییکپزشکازدانشگاهمعتبربهمعنایتبحراودرامر‬ ‫طبابتنیست؛مسلماارائه یمدرکازیکدانشگاهمعتبرخارجیدررشته یاشپزینیزنمی تواندضامن‬ ‫توانمندی های او باشد‪ .‬مورد بعدی مدنظر قراردادن سابقه فعالیت بدون در نظر گرفتن کیفیت عملکرد‬ ‫دوره است‪ .‬اشپزی همانند یک پرنده است؛ که علم و تجربه‪ ،‬دو بال این پرنده را تشکیل می دهند‪ .‬بدیهی‬ ‫استکهپرندهبرایپروازبههردوبالخوداحتیاجدارد‪.‬‬ ‫‪22‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫ازنظرشمااشپزیعلماستیاهنر؟‬ ‫درواقعهنر‪،‬علموفنفندراشپزیمانندکسبمهارتدرپیکرتراشیاست؛ودر‬ ‫هنر‪ ،‬زمان پایانی نیست‪ .‬یک اشپز ماهر باید فن‪ ،‬هنر و علم را در کنار هم داشته باشد‪.‬‬ ‫تجربه درون فن می باشد‪ ،‬که با دقت در عملکرد‪ ،‬ازمون و خطاها و بررسی مشاهدات‬ ‫حاصلمیشود‪.‬‬ ‫رعایتعلم‪،‬فنوتجربهبهچهمیزانمانعخالقیتاست؟‬ ‫غذاهای اصیل کشور ما قدمتی طوالنی دارند‪ ،‬به طور مثال کله پاچه با قدمت‬ ‫حدودا‪ ۳۰۰۰‬سالدرقبرهایباستانیکشفشدهاست‪.‬اینغذابهدلیلاعتقادمردم‬ ‫ان روزگار به زندگی بعد از مرگ در کنار متوفی دفن شده است‪ .‬دستورالعمل های‬ ‫کالسیکماحصلتجربهوانتخابمداوماست‪.‬‬ ‫رسپی خورش قورمه سبزی از شگفت انگیزترین دستورال عمل های دنیاست‪.‬‬ ‫ترکیبات این رسپی غیر قابل شناسایی است‪ ،‬و حتی ماهرترین اشپزهای جهان هم‬ ‫هرگزنمیتوانندمواداولیهومراحلپختراحدسبزنند‪.‬اینقدرتیکرسپیاست‪.‬‬ ‫برای مثال‪ ،‬کارخانه ی کوکاکوال‪ ،‬با ‪ ۷۵‬نوع اسانس و فرمول ترکیب سری و محرمانه‪،‬‬ ‫به عنوان قوی ترین رسپی در جهان معروف است‪ .‬الزم به ذکر است؛ قوی ترین ذائقه‬ ‫ها فقط ‪ ۲۴‬نوع اسانس را در کوکاکوال تشخیص داده اند‪ ،‬که این نیز خود از اعجاز‬ ‫ان محسوب می شود‪ .‬با خوردن یک استیک فرانسوی‪ ۸۰ ،‬درصد از مواد تشکیل‬ ‫دهنده یانقابلحدساست‪،‬اماخورشقورمهسبزیچنیننیست‪.‬متاسفانهانچه‬ ‫در سال های اخیر به چشم می خورد‪ ،‬اعمال تغییرات در رسپی های کالسیک می‬ ‫باشد‪.‬نمونه ایدیگرازاینگنجینه یارزشمندغذاییخورشتقیمهاست؛کهقدمت‬ ‫انبهدورانساسانیبازمیگردد‪.‬‬ ‫رسپی کالسیک شناسنامه فرهنگی هر کشور است و به این دلیل اجازه ی تغییر‬ ‫و خالقیت در ان وجود ندارد؛ چرا که وقتی به خورشت قیمه کدوهای تزیینی اضافه‬ ‫شود‪،‬ماحصلدیگرخورشتقیمهنخواهدبود‪.‬‬ ‫در اینجا سوالی مطرح می شود؛ ایا می توان به قصد تعمیرات‬ ‫درتخت جمشیددربناهایاصلیتغییراتیراایجادنمود؟‬ ‫قطعاپاسخمنفیاست‪.‬‬ ‫غذاهای کالسیک به عنوان شناسنامه ی فرهنگی ما‪ ،‬در طول تاریخ اسیب های‬ ‫فراوانیدیده اند‪.‬جالباستبدانیددرگذشته یتاریخاشپزیایرانی‪،‬هرگزربگوجه‬ ‫فرنگیبهعنوانمواداولیهخورشقیمهوابگوشتمورداستفادهقرارنمیگرفته است‪.‬‬ ‫گوجه فرنگی و سیب زمینی یک محصول وارداتی است که در زمان فتحعلی شاه‬ ‫توسط «سرجان ملکم» وارد ایران شد‪ ،‬و به همین مناسبت سیب زمینی را تا مدت ها‬ ‫«الوی ملکم» می نامیدند‪ .‬در اصل گوجه فرنگی به خاطر قیمت گزاف زعفران‪،‬‬ ‫جایگزیناینچاشنیدرطبخغذاهاییمانندقیمهشد‪.‬‬ ‫چگونهیکسراشپزمی تواندبهطورهمزمانچندینسفارش‬ ‫راامادهوارائهنماید؟‬ ‫تفاوت اصلی در مفهوم دو واژه ی «شف» و «کوک» است؛ در انگلستان به یک‬ ‫سراشپزحرفه ای«شف»وبهیکسراشپزمعمولی«کوک»گفتهمیشود‪«.‬شف»به‬ ‫اشپزی اطالق می شود که از این کار امرار معاش می نماید و به طور حرفه ای اشپزی‬ ‫می کند‪ .‬به عبارت دیگر‪« ،‬شف» یعنی اشپزی که عالوه بر طبخ غذا قدرت هدایت و‬ ‫مدیریتیکاشپزخانهصنعتیرانیزدارااست‪.‬محیطاشپزخانهبهجهتدقتعمل‬ ‫واهمیتدرزمانبندیشباهتبسیارزیادیبهیکمحیطنظامیدارد‪،‬ومیتواناین‬ ‫شباهترادرلباسنظامیولباساشپزهادید‪.‬درمیانمشاغلموجودفقطلباساین‬ ‫دوقشردوردیفدکمهدارد‪.‬ازطرفدیگرحساسیتودقتعملدریکاشپزخانهبه‬ ‫حدی است‪ ،‬که ممکن است تذکر یک مطلب به کارکنان اشپزخانه بارها تکرار شود‬ ‫کهاینامرازصبروحوصله یبسیاریخارجاست‪.‬‬ ‫به نظر من گاهی فشار و استرس موجود در محیط اشپزخانه‪ ،‬حتی با خط مقدم‬ ‫جبهه یجنگنیزبرابریمیکند!‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪23‬‬ ‫همان گونه که الزم است یک فرمانده در جبهه‪ ،‬با توجه به شرایط‪،‬‬ ‫تصمیماتدرستوبهموقعیاتخاذنماید؛یکسراشپزنیزدراشپزخانهدر‬ ‫موقعیت مشابهی قرار داد‪ .‬رعایت نظم در یک اشپزخانه صنعتی با درایت و‬ ‫توانمندیسراشپزدراولویتمی باشد‪.‬‬ ‫چرا گاهی عطر غذاهایی که از رستوران ها به مشام‬ ‫می رسد‪ ،‬ذائقه را تحریک می کند؛ اما طعم همان غذا‬ ‫توقعرابرطرفنمی کند؟‬ ‫برای اماده سازی هر غذا‪ ،‬کلیدهایی وجود دارد‪ .‬به طور مثال‪ ،‬اساتید‬ ‫اشپزی در مورد قورمه سبزی همواره تاکید بر خوب سرخ کردن سبزی ها‬ ‫داشته اند‪ .‬در بعضی از رستوران ها به این کلیدها توجه می شود‪ ،‬اما دقت‬ ‫کافی برای انجام سایر مراحل صورت نمی گیرد‪ ،‬و به همین دلیل طعمی‬ ‫مورد انتظار از غذا حاصل نمی شود ‪ .‬پس این دقت باید در تمام مراحل طبخ‬ ‫غذادقتوجودداشته باشد‪.‬‬ ‫معیارهاییکغذایخوشمزهچیست؟‬ ‫خوشمزه بودن بر اساس چند پارامتر ارزیابی می شود‪ .‬ذائقه ای که برای‬ ‫افراد از کودکی نهادینه شده است‪ ،‬بسیار موثر است‪ .‬مثال‪:‬هموطنان اذری‬ ‫و شمالی ما رغبت کمتری به غذاهای شیرین دارند و تمایل انها بیشتر به‬ ‫طعم ترشی است‪ .‬این بار توجه شما را به دلمه ها جلب می کن م دلمه ای که‬ ‫در خطه ی شمال طبخ می شود بیشتر ترش مزه است‪ ،‬اما برای هموطنان‬ ‫جنوبی ما طعم های شیرین و تند دلچسب تر است‪ .‬مورد بعدی در خوشمزه‬ ‫بودن غذا ‪،‬کیفیت مواد اولیه است‪ .‬طعم قورمه سبزی که با سبزی خشک یا‬ ‫فریز شده طبخ می شود متفاوت از قورمه سبزی است که با سبزی تازه اماده‬ ‫شده است‪ ،‬چرا که حجم قابل توجهی از عطرها و طعم ها و خواص سبزی در‬ ‫فرایند فریز شدن از بین می رود‪ .‬مورد دیگر‪ ،‬حفظ تعادل در مزه ها است‪.‬‬ ‫یعنی نباید ترشی‪،‬شیرینی و شوری بر هم غلبه کنند‪ .‬دلیل خوشمزه بودن‬ ‫خورشتفسنجان‪،‬ملسبودناناست‪.‬ملسبودنیعنی؛ترشیوشیرینی‬ ‫در یک نقطه مقابل هم قرار گرفته اند‪ ،‬و در عین حال بر هم غلبه ندارند‪.‬‬ ‫در قورمه سبزی یا قیمه‪ ،‬ترشی و شوری مانور می دهند‪ ،‬پس حفظ تعادل‬ ‫این مزه ها اهمیت ویژه ای دارد‪ .‬وقتی این باالنس به هم می خورد‪ ،‬غذا طعم‬ ‫مطلوبینخواهدداشت‪.‬‬ ‫حفظ تعادل در طعم غذاها در کشورهای مختلف‬ ‫لحاظشدهاست؟‬ ‫نه تنها در کشورهای اسیایی مثل چین‪،‬هند و ایران بلکه در کشورهای‬ ‫اروپایی و امریکای التین مثل پرو‪ ،‬برزیل‪ ،‬مکزیک و‪ ...‬نیز این نکته لحاظ‬ ‫می شود‪.‬غذاهای مکزیک از باالنس ترین غذاهای دنیاست‪.‬تندی غذاهای‬ ‫مکزیکی بسیار مطلوب‪ ،‬با طراوت و تازه است؛ و با تندی غذاهای هندی که‬ ‫پر ادویه و داغ است تفاوت دارد‪ .‬الزم به ذکر است‪ ،‬کشور مکزیک با ‪ ۱۷‬نوع‬ ‫فلفل‪،‬رکوردمتنوع ترینکشتفلفلدرجهانرابهنامخودثبتکرده است‪.‬‬ ‫ایابخشگردشگریایرانبرغذاهانظارتدارد؟‬ ‫سازمان میراث فرهنگی در کشورهایی مانند ایتالیا نظارت دقیقی‬ ‫در این خصوص دارند‪ .‬به عنوان نمونه پنیر «گرانا» شباهت بسیاری به‬ ‫پنیر «پارمازا» دارد و تحت نظارت دقیق سازمان میراث فرهنگی ایتالیا‬ ‫می باشد‪ .‬طبق دستورالعمل سازمان میراث فرهنگی ایتالیا‪ ،‬پنیر گرانا‬ ‫از گاوهایی که در دره ای خاص در ایتالیا چرا می کنند‪ .‬به عبارت دیگر‬ ‫اگر پنیری خارج از این مختصات تولید شود‪ ،‬هرگز پنیر گرانا نخواهد‬ ‫بود و اگر به این عنوان تولید شود جرم محسوب می شود‪ ،‬و از مصادیق‬ ‫جعل خواهد بود‪ .‬در ایران هم می توان به پنیر «لیقوان» اشاره کرد‪،‬‬ ‫که تولید ان حائز شرایط خاصی است‪ .‬این پنیر از شیر گوسفند «زل»‬ ‫‪24‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫تولید می شود‪ ،‬اما پنیرهای متنوعی منسوب به لیقوان در کشور موجود‬ ‫می باشد که متاسفانه بدون در نظر گرفتن این شرایط تولید می شود؛‬ ‫و فقط اسم لیقوان را یدک می کشد؛ در صورتی که می توان نام چنین‬ ‫پنیرهایی را سنتی و‪ . ..‬گذاشت و در واقع پنیر لیقوان اصل نمی باشد‪.‬‬ ‫ثبت غذا بر عهده ی میراث فرهنگی است؛ تعلل در ثبت غذا موجب شده‬ ‫است تا بعضی از غذاهای کشورمان به نام سایر کشورها ثبت شوند؛ به‬ ‫طور مثال کباب که منشا اغاز ان به فالت ایران بازمی گردد؛ به نام کشور‬ ‫ترکیه ثبت شده است‪ .‬غذاهایی که می خوریم‪ ،‬بخش مهمی از فرهنگ‬ ‫ماست‪ ،‬که به طور مداوم تکرار می شود‪ ،‬و اگر کم کاری در این راستا‬ ‫صورت بگیرد به دلیل تداوم‪ ،‬غلط مصطلح خواهد شد‪ ،‬و متاسفانه منجر‬ ‫به بی هویتی خواهد شد‪.‬‬ ‫تمایلتورسیت هایخارجیبهتستغذاهایسنتی‪،‬‬ ‫خصوصاغذاهایسنتیایرانچگونهاست؟‬ ‫دلیل سفر و حضور توریست در یک کشور در میزان تمایل و‬ ‫عالقمندی به غذاهای کشوری که به ان سفر کرده اند‪ ،‬موثر خواهد‬ ‫بود؛ و حتی این رغبت به حدی است که گاه توریست ها منجر به انتقال‬ ‫غذا به سایر کشورها شده اند‪ .‬مارکوپولو در قرن ‪ ۱۴‬نودل چینی را‬ ‫به ایتالیا اورد که تبدیل به پاستای ایتالیایی شد‪ .‬در واقع پاستای‬ ‫ایتالیایی همان نودل چینی است‪ .‬درفرهنگ گردشگری چند نوع‬ ‫توریست وجود دارد‪ :‬توریست های فرهنگی با توجه به عالقه وافر به‬ ‫فرهنگ‪ ،‬اداب و رسوم‪ ،‬پوشش‪ ،‬غذاها و‪ ...‬استفاده از غذاهای سنتی‬ ‫سفر می کنند‪ .‬نوع دیگر توریست‪ ،‬توریست های بیزینسی هستند؛ که‬ ‫صرفا به جهت ضرورت های شغلی و امرار معاش به سایر کشورها سفر‬ ‫می کنند و غذای سایر کشورها جذابیتی برای‬ ‫این نوع توریست ها ندارد و تمایل به غذاهای‬ ‫کشور خود خواهند داشت‪ .‬در پروژه ی هتل‬ ‫ازادی مهندسی ایتالیایی حضور داشت که‬ ‫علی رغم حضور در کشورمان هرگز تمایلی به‬ ‫غذاهای سنتی ما نداشت‪ .‬در مقابل توریست‬ ‫های اسپانیایی و پرتقالی بسیار به کباب های‬ ‫ما عالقمند بودند‪ .‬اش رشته ما که شباهت‬ ‫زیادی به سوپ نودل چینی دارد و البته‬ ‫خوشمزه تر هم می باشد در میان توریست‬ ‫های چینی محبوبیت بسیاری دارد ‪.‬‬ ‫سرو غذاهای ایرانی در‬ ‫کشورهایدیگرچگونهاست؟‬ ‫من برای اشنایی با غذاهای مختلف به‬ ‫کشورهای دیگر سفر کرده ام‪ .‬در اکثر کشورها‬ ‫غذاهای سایر ملل وجود دارد‪ .‬به خاطر دارم به‬ ‫یک رستوران ایرانی در کشور چین رفتم‪ ،‬ولی‬ ‫طعم خورشت قورمه سبزی که توسط اشپز‬ ‫چینی طبخ شده بود؛ واقعا ناخوشایند بود‪.‬‬ ‫در مهمانی سفارت یونان در یکی از هتل های‬ ‫ایران‪ ،‬کاردار سفارت یونان در خصوص‬ ‫لیست غذاها مواردی را به من گفتند ‪ .‬متعاقب‬ ‫ان مدیر هتل از من استعالم کردند که ایا‬ ‫می توان طعم غذاهای اصیل یونانی را ارائه‬ ‫کرد؟ پاسخ دادم‪ :‬قطعا ممکن نیست‪ .‬اشپز‬ ‫یونانی با ان ذائقه و طعم ها بزرگ شده است‬ ‫و فقط او می تواند طعم اصیل غذای یونانی‬ ‫را طبخ نماید‪ .‬کیفیت طبخ غذای سنتی‬ ‫یک کشور در سایر کشورها منوط به معرفی‬ ‫غذا و معروفیت ان است؛ استیک یک غذای‬ ‫فرانسوی است که به دلیل معرفی و تداوم‬ ‫در اکثر کشورها شناخته شده است؛ و یک‬ ‫فرد فرانسوی می تواند در سایر کشورها ان‬ ‫را سفارش دهد‪ .‬اما در خصوص خورش‬ ‫قورمه سبزی چون در سایر کشورها چندان‬ ‫معرفی نشده است نمی توان چنین انتظاری‬ ‫را داشت‪ .‬یکی از غذاهایی که علی رغم‬ ‫طعم نامطبوع به خوبی معرفی شده است‬ ‫«سوشی» است‪ .‬سوشی که یک غذای‬ ‫ژاپنی است شامل برنج پخته و ماهی خام‬ ‫است که در حال حاضر به عنوان یکی از‬ ‫معروفترین غذاهای دنیا محسوب شده؛‬ ‫و حتی در مراسم های مجلل عروسی به‬ ‫عنوان پیش غذا سرو می شود‪.‬‬ ‫لطفا چند نمونه از غذاهای‬ ‫سایر کشورها که کمتر در‬ ‫کشورمان شناخت شده‬ ‫است را به خوانندگان زیر و بم‬ ‫معرفیکنید‪.‬‬ ‫«میوکی» یک غذای ایتالیایی کمتر‬ ‫شناحته شده است که از گلوله های سیب‬ ‫زمینی است‪ ،‬که با انواع سس سرو می شود و‬ ‫مدتیاستواردایرانهمشدهاست‪«.‬کانفت»‬ ‫غذایی فرانسوی است؛برای طبخ این غذا باید‬ ‫ران اردک را به مدت ‪ ۱۸‬ساعت در چربی‬ ‫اردک پخته و پس از سرد شدن به صورت ورقه‬ ‫ایباپنیرهایمختلفسرونمود‪.‬‬ ‫جالب است بدانید «اکبر جوجه» مشابه‬ ‫«کانفت» است؛ اکبر جوجه در اصل پختن‬ ‫مرغ در روغن حیوانی است و مرغ سوخاری‬ ‫نیستبلکهمرغروغنپزاست‪.‬‬ ‫اشپزیمولکولیچیست؟‬ ‫اشپزی مولکولی سابقا با عنوان صنابع‬ ‫غذایی در دنیا تدریس می شده است‪ .‬به عنوان‬ ‫مثال ادامس ترکیبی است از ماده خوراکی‬ ‫با صمغ که ماده ای غیر خوراکی است‪ .‬یا‬ ‫پاستیل که ترکیبی است از ژله ای که از پای‬ ‫مرغ گرفته شده با اسانس میوه و شکر‪ .‬اشپزی‬ ‫مولکولی یعنی ساخت مواد خوراکی عجیبی‬ ‫که قبال وجود نداشته و سابقا بر عهده صنایع‬ ‫غذایی بوده و مدت زمان کوتاهی است که‬ ‫وارد اشپزخانه شده است‪ .‬البته شایان توجه‬ ‫است؛محصوالت صنایع غذایی مانند ادامس‬ ‫و‪ ...‬ارگانیک نیست و مسلما اشمزی مولکولی‬ ‫هم ارگانیک نبوده و استفاده مداوم ان برای‬ ‫سالمتیمضرمیباشد‪.‬‬ ‫به عنوان سوال پایانی‬ ‫لطفا در خصوص اشپزی‬ ‫اکادمیک صحبت بفرمایید‬ ‫و اینکه چه تفاوتی با اشپزی‬ ‫سنتیدارد؟‬ ‫مرحوم استاد امجد اشپزی را به صورت‬ ‫یک رشته اکادمیک وارد دانشگاه علمی‬ ‫کاربردی نمود‪.‬رشته اشپزی ‪ ۲‬گرایش دارد‪:‬‬ ‫مللوایرانی‪.‬منابعرشتهاشپزیملل‪،‬خارجی‬ ‫بودهوهرازچندگاهیباحضوراساتیدخارجی‬ ‫تدریس می شود‪ .‬منابع اشپزی ایرانی محدود‬ ‫می باشد؛ کتاب اشپزی دوره صفوی‪ ،‬کتاب‬ ‫نادر میرزا به نام نامه نانی که در زمان قاجار‬ ‫نوشته شده است؛ و کتاب سفره اطعمه از‬ ‫میرزا علی اکبر خان اشپزباشی که اشپز دربار‬ ‫ناصرالدین شاه بوده است‪ ،‬از جمله ی ان ها‬ ‫است‪ .‬قدیمی ترین منبع اشپزی از فرانسه‬ ‫مربوط به سال ‪ ۱۵۰۰‬میالدی است و در‬ ‫ایران به دوره ی صفویه باز می گردد که شامل‬ ‫مجموعه یادداشت های اشپز شاه اسماعیل و‬ ‫اشپز شاه عباس است که توسط دکتر افشار‬ ‫جمعاوریشدهاست‪.‬‬ ‫دلیل نگارش کتاب سفره اطعمه بسیار‬ ‫جالب توجه است‪ .‬بیماری ناصرالدین شاه‬ ‫موجب شد تا یک پزشک فرانسوی جهت‬ ‫درمان لیست غداها و نحوه طبخ انها را از‬ ‫اشپز مخصوص شاه ‪ -‬میرزا علی اکبر خان‬ ‫ جویا شود که منجر به نگارش این کتاب‬‫شد‪ .‬کتاب مذکور توسط پزشک فرانسوی‬ ‫از ایران خارج شد و در حال حاضر در یکی‬ ‫از موزه های فرانسه موجود است‪ .‬حدود‬ ‫‪ ۱۰۰‬سال بعد از خروج کتاب مذکور یکی از‬ ‫اساتید ایران با کسب مجوزهای الزم موفق‬ ‫به دریافت یک کپی از کتاب مذکور شده‬ ‫و متعاقبا با انتشار ان در ایران به عنوان‬ ‫یکی از منابع اشپزی سنتی ما معرفی شد‪.‬‬ ‫همانطور که ذکر شد اشپزی ما مرهون‬ ‫زحمات این اساتید و بزرگان است‪ .‬در‬ ‫پایان الزم است به این نکته مجددا اشاره‬ ‫کنم که غذاها و نوشیدنی های هر کشور‬ ‫شناسنامه گردشگری ان کشور می باشند‬ ‫و عدم حفاظت از انها منجر به بی هویتی‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪25‬‬ ‫مواد الزم برای خوراک گوشت‬ ‫خوراک گوشت‬ ‫و لوبیاسیاه‬ ‫سیر‪ 6 :‬حبه‬ ‫فیله گوشت‪ 900 :‬گرم‬ ‫روغن‪ 1 :‬قاشق غذاخوری‬ ‫سس گوجه‪ 226 :‬گرم‬ ‫فلفل دلمه ای سبز (نواری خرد شده)‪ 1 :‬عدد‬ ‫پیاز (نواری خرد شده)‪ :‬یک عدد متوسط‬ ‫فلفل چیلی سبز‪ 100 :‬گرم‬ ‫رب گوجه‪ 2 :‬قاشق غذاخوری‬ ‫اویشن خشک‪ ،‬نمک‪ 2 :‬قاشق چایخوری‬ ‫زیره سابیده شده‪ ،‬سرکه سفید‪ 1 :‬قاشق غذاخوری‬ ‫پرک فلفل قرمز‪ 1/2 :‬قاشق چایخوری‬ ‫گشنیز خرد شده‪ 1/4 :‬پیمانه ‪ +‬مقداری برای تزیین‬ ‫مواد الزم برای خوراک لوبیاسیاه‬ ‫روغن‪ 1 :‬قاشق غذاخوری‬ ‫پیاز قرمز خرد شده‪ 1 :‬عدد متوسط‬ ‫فلفل سبز‪ 2-1 :‬عدد‬ ‫سیر خرد شده‪ 5-4 :‬حبه‬ ‫لوبیاسیاه‪ 425 :‬گرم‬ ‫اب گرم‪ 1 :‬پیمانه‬ ‫نمک‪ ،‬زیره سابیده شده‪ 1 :‬قاشق چایخوری‬ ‫پودر چیلی (به دلخواه)‪ 1-1/2 :‬قاشق چایخوری‬ ‫گشنیز‪ ،‬اب لیمو‪ 3 :‬قاشق غذاخوری‬ ‫طرز تهیه‬ ‫روی فیله گوشت را با استفاده از چاقو‪ 3،‬برش‪-x‬شکل کوچک بزنید و سه حبه‬ ‫سیررابهارامیداخلاینبرش هاقراردهید‪.‬دوطرفگوشترابامقدارینمک‬ ‫و فلفل مزه دار کنید‪ .‬روغن را در تابه ای بزرگ و عمیق داغ کنید و گوشت را در‬ ‫انقراردهیدوبهمدت‪ 5‬دقیقهیکطرفانراسرخکنید‪.‬زمانیکهفقطسطح‬ ‫بیرونی گوشت برشته شد‪ ،‬ان را برگردانید و طرف دیگر را سرخ کنید‪ .‬ممکن‬ ‫است کمی روغن به بیرون بپاشد؛ اما نباید درب تابه را بگذارید‪ ،‬در این مرحله‬ ‫فقطبایددوطرفگوشتسرخشود‪ 3.‬حبهدیگرسیررابرش هاینازکیبزنید‬ ‫و با فیله گوشت و سایر مواد الزم در ارام پز بریزید و به مدت‪ 7‬تا‪ 8‬ساعت بپزید تا‬ ‫گوشتکامالپختهوبادوچنگالازهمجداشود‪.‬گوشتراباچنگالریش ریش‬ ‫کنید؛ سپس ان ها را کمی تفت دهید‪ ،‬ادویه خوراک را چک کرده و در صورت‬ ‫نیاز مقداری دیگر نمک و فلفل به ان بیفزایید‪ .‬مقداری گشنیز خرد شده روی‬ ‫خوراکبپاشیدوانرابابرنجوخوراکلوبیاسیاهسروکنید‪.‬‬ ‫طرزتهیهخوراکلوبیاسیاه‬ ‫روغن را در تابه ای روی حرارت متوسط تا زیاد گرم کنید‪ .‬پیاز و فلفل سبز را به‬ ‫مدت‪5-4‬دقیقهدرانتفتدهیدتاعطران هابلندشودوبعدسیررااضافهکرده‬ ‫و ‪ 30‬ثانیه دیگر تفت دادن را ادامه دهید؛ سپس لوبیاها‪ ،‬اب گرم‪ ،‬نمک‪ ،‬زیره و‬ ‫پودر چیلی را افزوده و اجازه دهید مخلوط به جوش اید‪ .‬پس از ان حرارت را کم‬ ‫کردهتامخلوطپختهشود؛تقریبا‪15-10‬دقیقهیاتازمانیکهبیشترابانبخار‬ ‫شود و یک سس غلیظ از ان باقی مانده باشد‪ .‬در این مرحله‪ ،‬در صورت تمایل‪،‬‬ ‫می توانید‪1-1/2‬پیمانهازلوبیاهارابرداشتهوپورهکنیدومجددبههمراهگشنیز‬ ‫واب لیموبهمخلوطاضافهکردهتاخوراکتانسسغلیظ تریداشتهباشد‪.‬‬ ‫‪26‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫دیپ میگو‬ ‫مواد الزم‬ ‫‪ 3‬عدد‬ ‫پیازچه‬ ‫‪ 1‬عدد‬ ‫فلفل دلمه ای قرمز‬ ‫‪ 60‬گرم‬ ‫کره‬ ‫‪ 500‬گرم‬ ‫میگو‬ ‫‪ 2‬حبه‬ ‫سیر خرد شده‬ ‫‪ 225‬گرم‬ ‫پنیر خامه ای‬ ‫‪ 3‬قاشق غذاخوری‬ ‫خامه ترش‬ ‫ادویه مخلوط‪ ،‬جعفری (تازه) خرد شده ‪ 1‬قاشق غذاخوری‬ ‫‪ 1‬قاشق چایخوری‬ ‫اب لیموی تازه‬ ‫به میزان الزم‬ ‫نمک‬ ‫طرز تهیه‬ ‫پیازچه و فلفل دلمه ای را خرد کرده و مقداری از‬ ‫قسمت های سبز پیازچه را برای تزیین نگه دارید‪ .‬کره‬ ‫را در ماهیتابه ای روی حرارت متوسط ذوب کرده و‬ ‫سبزیجات را به ان اضافه کنید و ان ها را به مدت ‪5-4‬‬ ‫دقیقه تفت دهید تا نرم شوند‪ .‬میگوها را به قطعات کوچک‬ ‫خرد کرده و ان ها را با سیر خرد شده به ماهیتابه اضافه‬ ‫کنید و به مدت ‪ 2‬دقیقه بپزید تا میگوها پخته شوند؛‬ ‫سپس پنیر خامه ای‪ ،‬خامه ترش و ادویه را اضافه کرده‬ ‫و مخلوط را به جوش اورید و بعد به مدت ‪ 2‬دقیقه دیگر‬ ‫حرارت دادن را ادامه دهید تا دیپ شما غلیظ و کرم مانند‬ ‫شود‪ .‬اب لیمو و جعفری خرد شده را به دیپ اضافه کرده‪،‬‬ ‫نمک و ادویه ان را چک کنید و بعد ان را با قسمت های‬ ‫سبز پیازچه و کمی جعفری تزیین و سرو نمایید‪.‬‬ ‫نکته‪ :‬برای تهیه ادویه مخلوط‪ 1 :‬قاشق غذاخوری پودر‬ ‫پیاز‪ ،‬پودر سیر‪ ،‬اویشن و ریحان خشک‪ 1/2 ،‬قاشق‬ ‫غذاخوری نعنای خشک و فلفل سیاه‪ 3 ،‬قاشق غذاخوری‬ ‫پاپریکای شیرین‪ 1 ،‬قاشق چایخوری نمک و نمک‬ ‫کرفس (در شماره ‪ 29‬توضیح داده شده است) را با هم‬ ‫مخلوط کنید و در ظرفی درب بسته نگهداری نمایید‪.‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪27‬‬ ‫‪28‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫بلقیس‬ ‫دومین بنای ِگلی ایران‬ ‫شهر تاریخی «بلقیس» در حاشیه ی جاده ابریشم قرار دارد و جزء‬ ‫ث خشتی ایران پس از ارگ بم است؛ که در ‪ ۳‬کیلومتری‬ ‫عظیم ترین میرا ‬ ‫جنوب غرب شهر کنونی «اسفراین» قرار گرفته است‪ ،‬و بالغ بر ‪ ۱۸۰‬هکتار‬ ‫وسعت دارد‪ .‬طبق مستندات تاریخی شهر بلقیس حتی قبل از اسالم اباد‬ ‫شکوفابودهاستویافتههایباستانشناسانبراینموضوعصحهمیگذارد‪.‬‬ ‫در کاوش سال ‪ ۸۶‬در شهر بلقیس سفال هایی شبیه سفال های نیشابور‬ ‫قدیم کشف شد که به سفال های مرو و سمرقند شباهت زیادی داشت و‬ ‫احتمال وجود تمدن در قرون دوم هجری را در این منطقه قوت می داد‪.‬‬ ‫قدیمی ترین استقرار در این شهر مربوط به اواخر دوره ی ساسانی است‬ ‫و در زمان های متمادی به دلیل واقع شدن در شاه راه ورودی بارها مورد‬ ‫حمله قوم مغول‪ ،‬ازبک ها‪،‬افغان ها و‪....‬قرار گرفته و هر بار با کوشش مردم‬ ‫مجددا به شکوفایی رسیده است‪ ،‬اما پس از رونقی که در زمان صفوی‬ ‫گرفت‪ ،‬در سال ‪ ۱۷۳۱‬میالدی توسط افغان ها تخریب شد و ساکنان‬ ‫ان‪ ،‬شهر جدیدی را در نزدیکی شهر بلقیس ایجاد کردند‪ .‬خرابه های‬ ‫باقی مانده از شهر بلقیس اسفراین‪ ،‬از اعصار مختلف شامل مجموعه‬ ‫اثار‪ ،‬بقایای ارگ و خندق‪ ،‬بخش هایی از حصار گرداگرد شهر و بقایای‬ ‫مقبره شیخ اذری‪ ،‬ویرانه های معروف به منار تپه (مسجد جامع)‪ ،‬کوره‬ ‫سفالگری‪ ،‬اب انبار‪ ،‬بازار‪ ،‬کاروانسرا‪ ،‬بنای معروف به یخدان ها و یک‬ ‫گورستان وسیع در نزدیک دروازه شرقی می باشد‪ ،‬که در سال ‪ 1380‬به‬ ‫شماره ‪ 4497‬در فهرست اثار ملی کشور به ثبت رسیده است‪ .‬مهم ترین‬ ‫اثر باقی مانده در شهر تاریخی بلقیس که در حال حاضر در ‪ 3‬کیلومتری‬ ‫جنوب غربی اسفراین فعلی واقع شده‪ ،‬ارگی هزار و‪ ۲۰۰‬ساله است‪ ،‬که‬ ‫به ان «نارین قلعه» نیز می گویند که تا به امروز دو بار مورد مرمت و‬ ‫‪30‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫قدیمی ترین‬ ‫استقرار در این‬ ‫شهر مربوط به‬ ‫اواخر دوره ی‬ ‫ساسانی است و در‬ ‫زمان های متمادی‬ ‫به دلیل واقع‬ ‫شدن در شاه راه‬ ‫ورودی بارها مورد‬ ‫حمله قوم مغول‪،‬‬ ‫ازبک ها‪،‬افغان ها‬ ‫و‪....‬قرار گرفته و‬ ‫هر بار با کوشش‬ ‫مردم مجددا‬ ‫به شکوفایی‬ ‫رسیده است‬ ‫بازسازی قرار گرفته است‪.‬‬ ‫ارگ«بلقیس»اسفراینپسازارگبممنتسب‬ ‫به دومین بنای گلی ایران است‪ ،‬که بر اساس اصول‬ ‫معماری ساسانی ساخته شده و مهم ترین مصالح‬ ‫به کار رفته در ان خشت و گل است‪.‬‬ ‫این دژ که اصلی ترین قسمت باقیمانده از شهر‬ ‫تاریخی «بلقیس» محسوب می شود؛ سالم ترین و‬ ‫همچنین برجسته ترین اثری است که بر بقایای‬ ‫شهر بلقیس برجای مانده‪ ،‬ارگی که دارای ‪ ۲۹‬برج‬ ‫به ارتفاع حدود ‪ ۱۱‬متر است و جزو بزرگ ترین‬ ‫قلعه های باستانی ایران است‪ .‬این قلعه سازه‬ ‫بزرگ خشتی و چینه ای و وسعتی حدود ‪ ۵۱‬هزار‬ ‫مترمربع دارد‪ ،‬و همچنین در اطراف ارگ یک‬ ‫خندق وسیع وجود دارد که نفوذناپذیری قلعه را‬ ‫دشوارتر می ساخته است‪.‬‬ ‫در محدوده حصار شهر اثاری از قبیل‬ ‫بقعه ی شیخ اذری‪ ،‬شاعر قرن نهم در زمان‬ ‫شاهرخ تیموری‪ ،‬مشاهده می شود؛ و همچنین‬ ‫راسته بازار در بخش میانی شهر و باروی شهر نیز‬ ‫از دیگر قسمت های این شهر محسوب می شوند‪.‬‬ ‫محل معروف این شهر «تپه منار» است‪ ،‬که‬ ‫با توجه به نوشته های مورخین‪ ،‬جغرافی نویسان‬ ‫و نیز کاوش های باستان شناختی احتماالً محل‬ ‫مسجد و داراالماره اسفراین در دوره بعد از مغول‬ ‫بوده است‪ .‬همچنین بنای کاروانسرای تیموری‬ ‫در بخش غربی شهر و مجموعه ای از یخدان ها‬ ‫متعلق به دوره صفویه که هر دو این ها در حاشیه‬ ‫روستای جوشقان قرار دارند‪ ،‬را می توان از بناهای‬ ‫این شهر تاریخی محسوب کرد‪.‬‬ ‫کهنساالن سبز‪،‬‬ ‫در قلب کویر‬ ‫«یزد» از قدیمی ترین استان های سرزمین‬ ‫ایران به شمار می رود‪ ،‬به طوری که به نقل از‬ ‫برخی منابع‪ ،‬تاریخ سکونت انسان در این‬ ‫سرزمین از هزاره ی سوم پیش از میالد نیز‬ ‫فراتر می رود‪.‬نیمی از درختان کهنسال کشور‬ ‫در استان یزد قرار دارند؛ و عمر برخی از درختان‬ ‫این منطقه به چند هزار سال می رسد‪.‬درختان‬ ‫عالوه بر نقش زیست محیطی‪ ،‬بر اعتقادات‬ ‫انسان ها نیز تاثیر گزار بوده اند‪.‬درختان با‬ ‫ویژگی خاصی که در چرخه ی طبیعت دارند‪،‬‬ ‫در گزار از زمستان سرد تا طراوت و بیداری‬ ‫دوباره در بهار‪ ،‬همواره به نمادی از جاودانگی‪،‬‬ ‫مقاومت و زندگی تبدیل شده اند‪ ،‬به گونه ای‬ ‫که درختان با عمر طوالنی‪ ،‬در اذهان بسیاری‬ ‫از مردم هاله ای از تقدس برخوردارند‪ ،‬و یکی‬ ‫از دالیل عمده ی حفاظت و نگهداری این‬ ‫درختان عظیم و کهنسال در طول سالیان‬ ‫متمادی‪ ،‬همین اعتقادات و باورهای مردم‬ ‫بوده است‪ .‬بررسی ها حاکی از ان است که‬ ‫در یزد ‪ ۵۰‬اصله درخت کهنسال که عمدتاً از‬ ‫گونه های مختلفی نظیر سرو‪ ،‬چنار‪ ،‬گردو و‬ ‫زبان گنجشک هستند‪ ،‬وجود دارد که غالباً بین‬ ‫پانصد تا هزار سال عمر دارند‪ ،‬و عالوه بر این که‬ ‫از مهمترین ذخایر ژنتیکی گیاهی به شمار می‬ ‫ روند‪ ،‬مورد توجه گردشگران داخلی و خارجی‬ ‫و عالقمندان به طبیعت نیز محسوب شده‪ ،‬و‬ ‫از این جهت از امکان های مهم رونق صنعت‬ ‫اکوتوریسم کشور هستند‪.‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪31‬‬ ‫زمین است‪( .‬درخت «مسوساله» با‪ 4800‬سال قدمت حتی از اهرام مصر‬ ‫همانطور که گفته شد‪ ،‬تقدس درختان کهنسال یزد‬ ‫همکهنسال تراست‪.‬بااینحالهنوزهمایندرختزندهاستوبهحیات‬ ‫نهتنهامنجربهحیاتان هادرطولسالیانمتمادیشده‬ ‫خود ادامه می دهد‪ .‬این درخت در کوهستان های کالیفرنیا با دانه های‬ ‫است؛بلکهدرعصرحاضرهمبرخیازمردمبرایرواشدن‬ ‫کاجیمخروطیشکلشبیشاز‪46‬قرنسندارد‪).‬‬ ‫حاجاتخودبهایندرختانمتوسلمی شوند‪.‬هنوزبرخی‬ ‫درباغچه ییکیازخانههایقدیمیشهرابرکوه‪،‬سروکهنسالدیگری‬ ‫باورهای جالب مردم این مناطق درباره ی برخی از این‬ ‫درختان سینه به سینه نقل می شود‪ .‬جالب است بدانید تقدس درختان نیز با بیش از هزار سال قدمت وجود دارد‪ .‬الزم به ذکر است که این درخت‬ ‫توسط سازمان میراث فرهنگی به ثبت رسیده است‪ .‬منطقه ی دربید‬ ‫در شرق ایران‪ ،‬برخی از مردم «طبس» شب های جمعه کهنسال یزد‬ ‫در داخل درخت سرو‪ 1500‬ساله ی «خرو»‪ ،‬برای شفای نه تنها منجر به واقعدر‪ 30‬کیلومتریشمالشرقییزدنیزمیزبانچهاردرختکهنسال‬ ‫و دیرزیست سرو است؛ عمر سرو «منگ اباد» مهریز بیش از دو هزار سال‬ ‫بیمارانچراغیمی افروزند‪،‬وبهانپارچهبستهومرادخود حیات ان ها در‬ ‫تخمین زده شده است‪ ،‬و بر روی تنه این درخت ‪ 14‬متری‪ ،‬اثار زیادی از‬ ‫را طلب می کنند‪ .‬این رسوم در مناطق مختلف متفاوت طول سالیان‬ ‫نوکدارکوبوجوددارد‪.‬چنار‪ 1500‬ساله یروستاینصرابادنیزدرخت‬ ‫است‪ .‬اهالی منطقه ی «دربید» یزد برای بر اورده شدن متمادی شده‬ ‫مهمدیگری است‪،‬کهدر‪37‬کیلومتریشمال غربشهرستانتفتروییده‬ ‫حاجاتخودنخ هایرنگینبهسروکهنسالخوداویزان است؛ بلکه در‬ ‫می کنند‪ .‬درخت «ارس باجگان» نیز یکی دیگر از این عصر حاضر هم است‪.‬درونتنه یایندرختبهدلیلپوکشدنواتشسوزیخالیشده؛‬ ‫و هم اکنون شاخه های جوان این درخت که جایگزین شاخه های اصلی‬ ‫درختان کهنسال یزد است که در شهرستان بافق وجود برخی از مردم‬ ‫بریدهشده اند ‪،‬باسیم هایقویمهارشدهاست‪.‬‬ ‫دارد‪ .‬مردم منطقه از گذشته احترام و ارادت خاصی برای برای روا شدن‬ ‫«اسالمیه»باسنتخمینی‪1500‬سالدر‪10‬کیلومتریجنوب غرب‬ ‫این درخت قائل بودند‪ ،‬چرا که وقتی شاخه های درخت حاجات خود به‬ ‫شهرستانتفتودرروستایاسالمیهقراردارد‪.‬درونتنه یایندرخت‪،‬که‬ ‫بریده می شد‪ ،‬گویی از جای بریدگی ها خون جاری این درختان‬ ‫می شد‪،‬وازاینجهتایندرخترامقدسمی پنداشتند‪ .‬متوسل می شوند‪ .‬دارایپالکمیراثفرهنگیاست‪،‬نیزدراثرپوکیخالیستودرگذشتهاز‬ ‫ی گویند؛‬ ‫این فضا برای دکه کفاشی استفاده می شده است‪.‬اهالی روستا م ‬ ‫بعدهاثابتشدکهاینمایعقرمزرنگکهازدرختتراوش هنوز برخی‬ ‫شاخ ه های این درخت توسط کدخدای محل یک بار جهت ساخت درب‬ ‫می شود‪،‬فقطصمغدرختاستکهرنگیمتمایلبهسرخ باورهای جالب‬ ‫دارد‪ .‬چنار «تلکین اباد» نیر و «زبان گنجشک» میبد مردم این مناطق و پنجره بریده شده است‪ .‬سرو روستای «چم»‪ ،‬که در پنج کیلومتری‬ ‫نیز مورد تقدس مردم این مناطق است‪ ،‬از این رو چوب درباره ی برخی شمال شرقی شهرستان تفت و در نزدیکی روستاهای زین اباد و مبارکه‪،‬‬ ‫ی زنند‪ .‬این درخت نیز ثبت‬ ‫واقع شده؛ سن ان را ‪ 1100‬سال تخمین م ‬ ‫ان ها برای ساختن تکیه و نخل های نمادین در مراسم از این درختان‬ ‫شدهدرمیراثفرهنگیاست‪.‬ایندرختباارتفاع‪18‬متردرحیاطاتشکده‬ ‫عزاداریوتعزیه یروزهایتاسوعاوعاشورایامامحسین سینه به سینه‬ ‫زرتشتیانقرارگرفتهودرکنارتنه یانجایگاهیبرایروشنکردنشمع‬ ‫(ع) مورد استفاده قرار می گیرد‪ .‬به برخی از درختان این نقل می شود‬ ‫ساخته شده است‪ .‬سرو «زین اباد» تفت‪ ،‬که ‪ 9‬متر ارتفاع و سن ان حدود‬ ‫ناحیه‪،‬افسانه هاییققنوس وارنسبتدادهمی شود‪.‬اهالی‬ ‫‪ 900‬سال تخمین زده شده است‪ .‬در پشت این درخت اتشکده بسیار‬ ‫روستاهایهمجوارباچنار«تنگ چنار»مهریزمعتقدند‬ ‫کوچکیوجوددارد ‪.‬‬ ‫ایندرختهرهزارسالیکبارخودبهخوداتشگرفته‪،‬و‬ ‫سروباغخواجهتفت‪،‬سروقندیاشکذر‪،‬سروهایمقدسروستایخرو‬ ‫مجدداخاموشمی شود‪.‬سروپنجهزارساله یشهرستان‬ ‫طبس‪،‬سرونصرتابادشاهدیه‪،‬پدههارونیابرکوه‪،‬بنهبدافبخشبهمن‬ ‫ابرکوه‪ ،‬دومین درخت پیر دنیا است که در تمام جهان به‬ ‫ابرکوه‪ ،‬بنه دشت شیطور بافق‪ ،‬چنار و بنه اسویج و درخت بنه کمکوئیه‬ ‫عنواننمادیاززندگیوزیباییشناختهشده است‪.‬بااین‬ ‫بهاباد‪،‬درختانچنارکرخنگانخاتم‪،‬چنارجرمقعلیایکرخنگانباقطر‬ ‫حال هنوز هم خیلی از گردشگران‪ ،‬از وجود این جاذبه‬ ‫تنهبیشازششمتر‪،‬وگردویکرخنگانکهبهگفتهصاحبانساالنهبه‬ ‫دیدنیدر‪120‬کیلومتریغربشهریزدبی خبرند‪.‬‬ ‫طورمتوسطحدود‪30‬هزارگردومی دهد؛ازدیگردرختانکهنسالاستان‬ ‫این سرو کهن ابرکوه (ابرقو) در حال حاضر حدود‪28‬‬ ‫یزدهستند‪،‬کهازگنجینههایارزشمنداکوسیستممامحسوبمیشوند‪.‬‬ ‫متر ارتفاع دارد و محیط دور تنه ان ‪ 11.5‬متر است و بعد‬ ‫بهطورتقریبیحدوددویستدرخت کهندریزدشناساییشده اند‪.‬‬ ‫از درخت «مسوساله»‪ ،‬پیرترین ارگانیسم زنده در روی‬ ‫‪32‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫خیلی‬ ‫سم ههای شنی‬ ‫تاه با خالق مج‬ ‫کو‬ ‫ابزارکارم‬ ‫یابمیوهاست!‬ ‫تنهایکن ِ‬ ‫ل در سواحل‬ ‫است‪ .‬او ‪ ۹‬سا‬ ‫د اسالمی نور‬ ‫شوری بابلسر‬ ‫ز دانشگاه ازا‬ ‫در مسابقات ک‬ ‫شد معماری ا‬ ‫ابمیوه است‪.‬‬ ‫ساله‪ ،‬دارای ار‬ ‫ور مقام اول را‬ ‫کارش یک نی‬ ‫ی یاحقی ‪۳۵‬‬ ‫خت ساحلی ن‬ ‫ر‬ ‫زا‬ ‫مهد‬ ‫اب‬ ‫کار می کند و‬ ‫ت استانی پایت‬ ‫مجسمه شنی‬ ‫ن نور و مسابقا‬ ‫مازندران‬ ‫انی نارنجستا‬ ‫مسابقات است‬ ‫کت کرده و در‬ ‫شر‬ ‫ب کرده است‪.‬‬ ‫کس‬ ‫ندا کشاورز‬ ‫‪34‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫چهشدکهشروعبهساختمجسمه هایشنیکردید؟‬ ‫به صورت کامال اتفاقی در حد شن بازی‪.‬‬ ‫ابزار موردنیاز شما برای این کار یک نی است‪ .‬چطور‬ ‫فقط با یک نی یک مجسمه می سازید؟‬ ‫چون نی قابلیت انعطاف پذیری دارد و با زاویه و تیزی نوک ان‬ ‫ریزه کاری مجسمه را به خوبی انجام می دهم‪.‬‬ ‫رشته ای که تحصیل کردید چقدر در موفقیتتان در‬ ‫این زمینه موثر بود؟‬ ‫اکثر معمارهای بزرگ مجسمه سازهای قابلی هستند‪ .‬من‬ ‫قبل از شروع معماری‪ ،‬مجسمه سازی انجام می دادم‪.‬‬ ‫ایا از طریق این کار کسب درامدی هم داشتید؟یا‬ ‫شغل دیگری هم دارید؟‬ ‫درامد خاص و تعیین شده ای ندارد‪ .‬سرپرست کارگاه یک‬ ‫هتل ‪ ۵‬ستاره در مازندران‪ ،‬نور‪ ،‬هستم‪.‬‬ ‫چطور فهمیدید که در این زمینه استعداد دارید و‬ ‫شروع به کار کردید؟‬ ‫با ساختن چند مجسمه این پتانسیل را دیدم که می توان‬ ‫مجسمه های بهتری ساخت‪.‬‬ ‫اولین مجسمه شنی ای که ساختید چه بود؟‬ ‫یک مجسمه خیلی معمولی که جزئیات خاصی نداشت‪.‬‬ ‫تابه حال چه مجسمه هایی ساختید؟‬ ‫مجسمه های شخصیت های معروف مثل انیشتن‪ ،‬گالیله‪،‬‬ ‫سقراط و شخصیت های بداهه و تخیلی‪.‬‬ ‫جوایزی هم در این زمینه به شما اهدا شده است؟ در‬ ‫چه سطحی؟‬ ‫بیشتر جوایز نقدی‪ ،‬لوح تقدیر و اقامت چندروزه در هتل های‬ ‫بزرگ مثل نارنجستان‪.‬‬ ‫اگر یک روز نتوانید این کار را انجام دهید‪ ،‬چه کاری‬ ‫می کنید؟‬ ‫بیشتر به سمت عکاسی می روم‪.‬‬ ‫در حوزه دیگری از هنر هم کار کردید؟ یا دوست‬ ‫دارید کار کنید؟‬ ‫خیر‪ ،‬دوست دارم تمرکزم در همین مجسمه های شنی باشد‬ ‫و بتوانم زیباترین مجسمه ها را بسازم‪.‬‬ ‫وقتی ساخت یک مجسمه تمام می شود چه حسی‬ ‫دارید؟ ایا با مجسمه ها ارتباط هم می گیرید؟‬ ‫حس خوبی است که توانستم با محیط ارتباط برقرار کنم و‬ ‫ماحصل این ارتباط یک مجسمه است که هم خودم و هم‬ ‫مردم می توانند از ان لذت ببرند‪.‬‬ ‫ایا کاری بوده که دوست داشتید انجام بدهید؛ اما‬ ‫نشده است؟‬ ‫درحال گرفتن اولین مجوز اموزشگاه اتلیه ای مجسمه شنی‬ ‫در ایران هستم‪.‬‬ ‫اهدافتان برای اینده چیست؟‬ ‫سفر به کشورهای دیگر و ساخت مجسمه شنی به سبک‬ ‫ایرانی و اشنایی ان ها با این هنر‪.‬‬ ‫سخن پایانی؟‬ ‫امیدوارم مسابقات کشوری برگزار شود که بتوانیم کارها و‬ ‫مجسمه های بزرگی بسازیم و همه از این هنر لذت ببرند و‬ ‫تشکر از شما که برای این هنر وقت گذاشتید‪.‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪35‬‬ ‫سیــــــــــــــــــــــنما‬ ‫گفتگوی اختصاصی و تصویری زیروبم با «نرگس ابیار»‬ ‫برای بازی گرفتن از بچه ها بینشان‬ ‫رقابت و حسادت ایجاد می کردیم‬ ‫عواملگفتگویمکتوبوتصویری‪:‬‬ ‫مرضیهجعفری‪،‬نداکشاورز‪،‬میالدبحرینی پوروسهندداداشی نسب‪.‬‬ ‫‪38‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫متولد‪ 1350‬در تهران است و دانش اموخته‬ ‫رشته ادبیات فارسی‪ .‬داستان نویسی را‬ ‫از سال ‪ 67‬اغاز کرده و اثار متعددی برای‬ ‫کودکان و نوجوانان پدید اورده که دلیلش‬ ‫را عالقه وافر به کودکان و دنیای بی غل‬ ‫و غششان می داند؛ با اینحال مجموعه‬ ‫داستان ها و رمان های زیادی هم برای‬ ‫بزرگساالن نوشته است که «کوه روی‬ ‫شانه های درخت» او که مضمونی درباره‬ ‫جنگ ایران و عراق دارد‪ ،‬برنده جایزه‬ ‫هشتمین «جشنواره کتاب دفاع مقدس»‬ ‫شدهاست‪.‬نرگسابیارکارگردانصاحب نام‬ ‫ایرانی و همسر حسین قاسمی‪ ،‬چهار‬ ‫فیلم نامه بلند سینمایی را نیز در کارنامه‬ ‫ادبی خود دارد‪ .‬از سال ‪ ۱۳۸۴‬به ساخت‬ ‫فیلم های کوتاه و مستند روی اورد که‬ ‫نخستینتجربهاو«بن بستمهربان»‪،‬برنده‬ ‫بهترین فیلم کوتاه داستانی از جشنواره‬ ‫ستایش شد و در بخش مسابقه چند‬ ‫جشنواره بین المللی نیز به نمایش درامد‪.‬‬ ‫وی تاکنون هفت فیلم داستانی و مستند‬ ‫و سه فیلم سینمایی را کارگردانی کرده‬ ‫است‪ .‬اخرین اثر سینمایی وی به نام نفس‬ ‫در محرم سال ‪ ۱۳۹۵‬نمایش و برنده جوایز‬ ‫بسیاریشد‪.‬‬ ‫سخت ترین کاری که برای‬ ‫کارگردانی انجام دادید چه‬ ‫کاری بود؟‬ ‫فیلم «نفس»‪.‬‬ ‫به خاطر لوکیشن های‬ ‫متفاوتش؟‬ ‫بله لوکیشن های متفاوت‪ ،‬بازیگرهایی‬ ‫که کودک هستند و کار کردن با ان ها سخت‬ ‫است؛ لهجه ها‪ ،‬فضاها و اینکه یک بخش کار به‬ ‫قبل از انقالب مربوط می شد‪ .‬همه این ها کار را‬ ‫یک مقدار سخت کرد‪.‬‬ ‫در فیلم «نفس» صحنه هایی‬ ‫شامل کتک خوردن بچه ها‬ ‫بود که صحنه های سختی‬ ‫است؛ چون باید مراقب باشید‬ ‫کودک اسیب نبیند‪ .‬شما‬ ‫چطور این صحنه را گرفتید؟‬ ‫ارتباط من با بچه ها خوب است‪ .‬ما‬ ‫شِ گردهای مختلف داشتیم تا بخواهیم از‬ ‫بچه ها بازی بگیریم و صحنه های سخت را‬ ‫در بیاوریم؛ بینشان رقابت ایجاد می کردیم‪،‬‬ ‫حسادت ایجاد می کردیم و هر روز جوایزی‬ ‫داشتیم که به بهترین کسی که کارش را خوب‬ ‫انجام داده بود می دادیم‪.‬‬ ‫جایزه ها چه بود؟‬ ‫همه شان اسباب بازی بود و بیشتر به بازیگر‬ ‫یکمان‪ ،‬ساره موسوی‪ ،‬مربوط می شد؛ ولی ما‬ ‫در ابتدای روز اعالم می کردیم این جایزه برای‬ ‫همه است‪ ،‬اگر فیلم بردار هم کارش را خوب‬ ‫انجام بدهد یک ماموت یا یک زرافه خوب‬ ‫می گیرد! درواقع با بازی هایی که با این بچه‬ ‫می کردیم توانستیم وادارش کنیم خوب بازی‬ ‫کند و او سعی می کرد بهترین بازی اش را ارائه‬ ‫دهد و یا اگر در یک یا دو برداشت‪ ،‬بازی اش‬ ‫خوب نبود ما می گفتیم که ساره اصال خوب‬ ‫نبود باید اخراجش کنیم و باید یک نفر دیگری‬ ‫را بیاوریم و جایش بگذاریم و جایزه را همان‬ ‫موقع به دختر رقیبش‪ ،‬دختر تپلی که در‬ ‫فیلم مان است‪ ،‬تقدیم می کردیم و این انگیزه‬ ‫باعث می شد تا تالش کند و بهترین کارش را‬ ‫ارائه بدهد‪.‬‬ ‫در کودکانه های خودتان‬ ‫چقدر با اسباب بازی هایتان‬ ‫رابطه داشتید؟‬ ‫ان زمان این قدر شرایط مالی نداشتیم که‬ ‫پدرم بخواهد هر روز برایم اسباب بازی بگیرد‪.‬‬ ‫یک چیزهایی داشتیم که اغلب هم کهنه‬ ‫می شد؛ ولی ما از هر چیزی برای خودمان‬ ‫اسباب بازی می ساختیم؛ با لیوان‪ ،‬کفگیر‪ ،‬مالقه‪ ،‬قابلمه و‪ ...‬یادم می اید ما در «نفس» هم یک‬ ‫سکانسی داریم که در نمایش خانگی حذف شد و خیلی بامزه و دوست داشتنی بود‪.‬‬ ‫ممیزی شد؟‬ ‫خیر‪ ،‬به خاطر نسخه اکران سینماها کوتاه کردیم‪ .‬یک صحنه ای بود که بابای بچه ها‪ ،‬ان ها‬ ‫را با مادربزرگشان به شاه عبدالعظیم می برد‪ .‬تمام اسباب بازی های من هم از شاه عبدالعظیم‬ ‫تهیه می شد (با لبخند)‪ ،‬ارزان و زیاد هم بود و هرازگاهی هم یک چیز خوبی به من می رسید؛‬ ‫ولی خیلی کم بود‪.‬‬ ‫خانم ابیار اگر اکنون با کودکی های خودتان مواجه شوید چه‬ ‫نصیحتی به او می کنید؟‬ ‫بچه ها کال خیلی نصیحت پذیر نیستند‪ .‬زمانی که بچه بودم ترجیح می دادم کسی با من‬ ‫دوست باشد و اگر یک حرفی به من می زد‪ ،‬خودم را به اب و اتش می زدم تا چیزی که او گفته‬ ‫را انجام بدهم؛ اما اگر قرار بود شکل نصیحت و تهدید و ارعاب به خودش بگیرد من سرپیچی‬ ‫می کردم و یا با اکراه انجام می دادم‪ ،‬اگر یک نفر دوستانه به من نصیحتی می کرد من تمام‬ ‫هم وغم خودم را به کار می بستم تا ان را انجام بدهم‪.‬‬ ‫ّ‬ ‫جشنواره حافظ در فقدان عالی جناب علی معلم بزرگ چطور برگزار‬ ‫شد؟‬ ‫خیلی خوب برگزار شد‪ .‬همه چیز روی روال و برنامه و باشکوه بود‪ .‬به عنوان یک جشن‬ ‫مستقل که در ایران برگزار می شود خیلی حرف است‪ .‬انجا به دوستان گفتم ما اینجا‬ ‫می فهمیم که یک زن قدرتمند پشت این ماجرا هست که همه چیز را پیش برده‪ ،‬این خانم‬ ‫احتماال سال ها پشت سر اقای معلم بوده و اکنون هم هست‪ .‬به عنوان یک زن برای من خیلی‬ ‫خوشحال کننده است‪.‬‬ ‫همیشه هم دوست دارید نقش اول فیلم هایتان خانم ها باشند‪ ،‬چرا؟‬ ‫خب برای اینکه من خودم زن هستم و زن ها را بیشتر می شناسم‪ .‬اگر یک روزی یک‬ ‫مردی را خوب شناختم‪ ،‬راجع به ان هم فیلم می سازم (با لبخند)‪.‬‬ ‫در یکی از داستان هایتان که ان را‬ ‫خواندم‪ ،‬قهرمان داستان یک مرد‬ ‫بودند‪ .‬اصال باورم نمی شد یک‬ ‫خانم بتواند این قدر دقیق این‬ ‫داستان را قصه پردازی کند‪.‬‬ ‫از اقایان هم شناختی‬ ‫دارید؟‬ ‫اگر بخواهم یک سوژه مردانه را‬ ‫ان خودم‬ ‫کار کنم باید ان را خیلی از ِ‬ ‫کنم‪ .‬نوشتن هر کدام از رمان هایم‪،‬‬ ‫یک سال تا یک سال ونیم طول‬ ‫می کشید‪ .‬این زمان می برد تا ان‬ ‫ان خودم کنم و یک فضای‬ ‫را از ِ‬ ‫مردانه ترسیم نمایم‪ .‬کتابی که‬ ‫شما گفتید «کوه روی شانه های‬ ‫درخت» است‪ ،‬من هیچ شناختی‬ ‫از این محیط‪ ،‬ادم ها‪ ،‬ارتباطات‬ ‫و تعامالت نداشتم؛ ولی اگر‬ ‫یک نفر اسم نویسنده را روی‬ ‫کتاب نخواند شاید متوجه‬ ‫نشود این کتاب را یک‬ ‫زن نوشته است‪ .‬االن‬ ‫برایم راحت تر است؛‬ ‫چون زن ها را بهتر‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪39‬‬ ‫می شناسم و خیلی جوششی یک چیز جالبی روی صفحه کاغذ‬ ‫نوشته می شود‪ .‬امیدوارم روزی ان قدر وقت داشته باشم که بتوانم‬ ‫ان خودم کنم و بسازم‪.‬‬ ‫یک سوژه مردانه را از ِ‬ ‫در جشنواره شب های سیاه تالین‪ ،‬جایزه‬ ‫بهترین کارگردانی را گرفتید‪ .‬بازخوردها و‬ ‫واکنش های این اتفاق چه بود؟‬ ‫خیلی خوب بود‪ .‬من خیلی منتظر بودم که این فیلم در ایران‬ ‫جایزه کارگردانی بگیرد؛ چون این وجه قضیه مهم است؛ ولی این‬ ‫اتفاق در ایران نیفتاد‪ .‬این فیلم در ایران در جشنواره فجر از نظر نگاه‬ ‫ملی شد و در جاهای مختلف جوایز بازیگری گرفت؛ در جشنواره‬ ‫دفاع مقدس جایزه گرفت‪ ،‬در جشنواره تالین و جشنواره ونکوور‬ ‫جایزه بهترین کارگردانی را گرفت‪ ،‬در جشنواره زوریخ‪ ،‬بهترین فیلم‬ ‫از نگاه تماشاگران را گرفت‪ ،‬چند جشنواره دیگر هم بود که االن یادم‬ ‫نمی اید و خدا را شکر هنوز هم در جشنواره ها شرکت می کند‪.‬‬ ‫به نظرتان چه اتفاقی در این فیلم افتاد‬ ‫که بازخوردهای مثبتی در جشنواره های‬ ‫بین المللی‪ ،‬مثل تالین داشت؟‬ ‫فیلم ها هرچه بومی تر باشند برای ان طرف دوست داشتنی ترند؛‬ ‫چون ان ها هم دوست دارند فضاهای جدید‪ ،‬کاراکترها و ادم های‬ ‫خاصی را ببینند که تابه حال تجربه اش نکردند‪ .‬برای همین اعتقاد‬ ‫من این است که هرچه فیلم بومی تر باشد در جشنواره های خارجی‬ ‫بیشتر جواب می دهد‪ .‬اگر فیلم «نفس» دیالوگ کمتری داشت‬ ‫(چون خیلی فیلم پُردیالوگ و پُرنریشنی است) شاید برای مخاطب‬ ‫خارج از کشور خیلی قابل فهم تر بود؛ زیرا خیلی دیالوگ دارد و‬ ‫زیرنویس ها ممکن است از دست بیننده برود‪ .‬از نظر من بومی‬ ‫بودن فیلم به این ماجرا کمک می کند و فیلم «نفس» این ویژگی ها‬ ‫را داشت‪.‬‬ ‫با وجود محدودیت هایی در اکران‪ ،‬فیلم‬ ‫«نفس»‪ ،‬با استقبال خوبی روبرو شد‪ .‬در زمان‬ ‫فیلم برداری چه کار کردید که این اتفاق بیفتد؟‬ ‫من زمانی که می نویسم‪ ،‬خیلی به مخاطب فکر نمی کنم‪ .‬کاری‬ ‫می نویسم که منحصربه فرد‪ ،‬شاخص و به خود من خیلی نزدیک‬ ‫باشد‪ .‬این چیزها برای من خیلی مهم تر است‪ ،‬شاید هم اشتباه‬ ‫باشد و از نظر تهیه کننده هم اشتباه است‪ .‬تهیه کننده ها می گویند‬ ‫از اول باید مخاطب را در نظر بگیری؛ ولی اغلب فیلم های من به ان‬ ‫معنا نیست که من هر دقیقه یک چیزی را برای مخاطب رو کنم‪،‬‬ ‫میخکوبش کنم و شوکی به او وارد کنم‪ .‬درواقع جزئیات و خود‬ ‫زندگی است که فیلم را پیش می برد‪.‬‬ ‫این طور برداشت کردم که شما هنگام روایت‬ ‫داستان به ُمد سینما کاری ندارید که مثال االن چه‬ ‫فیلم هایی فروخته می شود و سبکش چیست؟‬ ‫این چالش برانگیز نیست؟‬ ‫اگر قرار بود این کار را انجام دهم هیچ وقت نباید «شیار ‪ »143‬را‬ ‫می ساختم؛ چون من ان را زمانی ساختم که می گفتند فعال سراغ‬ ‫فیلم دفاع مقدس نروید که نه مخاطب دارد و نه بازاری! اما این فیلم‬ ‫‪40‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫در تلویزیون‪ ،‬گزارش ها و مستندها خیلی دیده شد‪« .‬نفس» را هم‬ ‫که ساختم در ُمد سینما نبود‪ ،‬یک کار خیلی عجیب وغریب بود؛‬ ‫انیمیشنی که این گونه در کار کودک و فضای تخیالتی کودک بیاید‪.‬‬ ‫درواقع من کار خودم را می کنم و خیلی به روال رایج سینما کاری‬ ‫ندارم‪.‬‬ ‫فکر می کنم یکی از ویژگی های برجسته شما‬ ‫این است که جهان کودکانه را خوب خلق کردید‪.‬‬ ‫چطور این اتفاق می افتد؟‬ ‫شاید به خاطر اینکه من خودم هنوز کمی کودکم (با لبخند)‪،‬‬ ‫یعنی هنوز ان کودکی را در خودم دارم‪.‬‬ ‫هنوز هم بازی می کنید؟‬ ‫خیر‪ ،‬بستگی دارد که از بازی چه تعرفی داشته باشیم‪ ،‬بازی های‬ ‫خودم را می کنم‪.‬‬ ‫تعریف شما چیست؟‬ ‫چیزی که من را به جهان معصوم و سالم دوران کودکی خودم‬ ‫وصل کند‪ .‬اگر یک روزی قرار باشد یک کار سخت و پراسترس با‬ ‫شرایط سخت داشته باشم‪ ،‬تنها چیزی که حالم را خوب می کند‬ ‫دیدن یک بچه و حرف زدن و بازی کردن با او است‪ .‬من انرژی خوبی‬ ‫از بچه ها می گیرم‪ .‬یک بخش عمده از کارهای نویسندگی من در‬ ‫حوزه کودک بوده است؛ ازجمله «پسربچه کرم به دوش و خندق بال»‪،‬‬ ‫«شعرهای یک ماهی سیاه اسمون جل»‪« ،‬زندگی غم بار یک بت‬ ‫خوشبخت»‪.‬‬ ‫چرا در فیلم «نفس» برای نقش «ننه اقا» از یک‬ ‫بازیگر پیر استفاده نکردید؟‬ ‫چون لوکیشن های متفاوتی در جاهای سخت داشتیم؛ مثال‬ ‫لوکیشنی که خانه بهار و خانواده اش بود‪ ،‬نه اب داشت‪ ،‬نه برق داشت و‬ ‫یک منطقه کامال دور از امکانات بود‪ .‬من یک نفر را می خواستم که واقعا‬ ‫بتواند تحمل کند و با چهار بچه سرتق سروکله بزند‪ .‬این لوکیشن ها‬ ‫برای خانم هایی که پا به سن گذاشته اند سخت و یک مقدار دشوار‬ ‫است‪.‬‬ ‫شما با همین سبک و سیاق متفاوتتان تصویر‬ ‫متفاوتی از یک سینماگر زن ارائه دادید که چنین‬ ‫وجهه ای در سینمای ایران خیلی سخت است‪.‬‬ ‫تابه حال دشواری های این کار را لمس کردید؟‬ ‫بله‪ ،‬اصال برای مردها هم دشوار است چه برسد به خانم ها‪ .‬همه جا‬ ‫می گویند که یکی از سخت ترین کارهای دنیا بعد از معدن‪ ،‬کار سینما‬ ‫است و واقعا یک زندگی چریکی می طلبد که ادم یک جورهایی از‬ ‫هستی ساقط می شود و باید تمرکزش را برای فیلمی بگذارد‪ .‬این‬ ‫برای همه سخت است؛ برای همه عوامل‪ ،‬هر خانم و هر اقایی که کار‬ ‫می کند‪ .‬کار سینما سخت است و برای یک زن سخت تر است؛ ولی‬ ‫می بینیم خانم ها در این چند سال اخیر خودشان را در این حوزه ها‬ ‫خوب نشان داده اند‪ .‬در فضایی که کمی مردساالر است (در همه دنیا هم‬ ‫هست) کار کردن خانم ها و اینکه به ان ها اعتماد کنند تا خودشان را ثابت‬ ‫کنند کار سختی است و خدا را شکر خیلی خوب این اتفاق درحال رخ دادن‬ ‫است‪ .‬در جشنواره پارسال‪ ،‬شش‪-‬هفت خانم کار سینمایی داشتند‪.‬‬ ‫تعریفتان از دفاع مقدس چیست که ان را این قدر‬ ‫خوب به تصویر می کشید؟‬ ‫من یک مشکلی که با سینمای جنگ در کشور خودمان دارم این است‬ ‫که کافی است شما فیلمی را کمی تلخ بسازید تا بگویند این فیلم ضدجنگ‬ ‫است‪ .‬من فکر می کنم ما قربانی جنگ شدیم‪ ،‬ما قربانی جنگ طلبی یک‬ ‫ادم دیکتاتور شدیم که کشورهای زیادی هم پشتش بودند تا دوره ای که‬ ‫خیلی به ما انگ جنگ طلبی می چسبید یا می گفتند ما تروریست هستیم‪.‬‬ ‫ما در این حوزه خیلی شهید دادیم‪ ،‬باید برایش زیاد حرف گفته شود‪ .‬ما باید‬ ‫تبعات جنگ را نشان بدهیم‪ .‬جنگ پر از اتفاقات خاص و عجیب بود؛ درام و‬ ‫داستان ها و درون مایه های عجیب وغریب‪ .‬ما هرگز برای هشت سال دفاع‬ ‫مقدسمان کاری نکردیم‪ .‬یکی از طوالنی ترین جنگ های صد سال اخیر‬ ‫بود‪ .‬دلم می خواهد باز هم راجع به جنگ کار کنم‪ ،‬البته همه فیلم سازهای‬ ‫ما هم می توانند راجع به این موضوع کار کنند؛ اما باید سعی شود با یک‬ ‫رویکرد جدید و نگاه جدید انجام پذیرد‪.‬‬ ‫در اسمان سینمای ایران که از اسامی درجه یک‬ ‫زیادی مشعشع است‪ ،‬شما به چه اسمی افتخار‬ ‫می کنید؟‬ ‫ابراهیم حاتمی کیا‪ ،‬اصغر فرهادی و خانم رخشان بنی اعتماد‪ .‬خانم‬ ‫رخشان بنی اعتماد به غیر از مهارتی که در کارشان داشتند و فیلم های‬ ‫ماندگاری که ساختند‪ ،‬انسانی اخالق مدار‪ ،‬دوست داشتنی و محترم در‬ ‫بین مردم و اهالی محترم سینما هستند‪ .‬من همه را دوست دارم چون شما‬ ‫گفتید اسم بردم‪ .‬من دست همه خانم هایی که در این حوزه کار می کنند‬ ‫را می بوسم؛ به خاطر رنج و زحمتی که برای ساخت یک فیلم و ارائه ان و‬ ‫برای اثبات خودشان و نشان دادن ناهنجاری های جامعه و مشکالت ان‬ ‫متحمل می شوند‪.‬‬ ‫بزرگ ترین ولخرجی زندگی تان؟‬ ‫هیچ وقت ولخرجی های عجیب وغریب نداشتم (با لبخند)‪ .‬ما یزدی‬ ‫هستیم و یزدی ها واقعا ادم های ولخرجی نیستند‪.‬‬ ‫به یزد زیاد سفر می کنید؟‬ ‫بله‬ ‫بلد هستید یزدی صحبت کنید؟‬ ‫بله بلد هستم؛ ولی صحبت نمی کنم‪.‬‬ ‫اولین شغلی که بابتش دستمزد دریافت کردید؟‬ ‫در نهضت سواداموزی‪ ،‬اموزشیار بودم‪ .‬درواقع من خیلی اب حوض‬ ‫کشیدم‪.‬‬ ‫چه چیزهایی در زندگی برایتان خیلی عزیز است و‬ ‫به نوعی خط قرمزتان حساب می شود و نمی خواهید‬ ‫هیچ وقت از شما دور باشند؟‬ ‫عقاید و تجربیات معنوی که هر ادمی دارد‪ .‬ان ها از یک جایی به بعد‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪41‬‬ ‫برایم خیلی مهم و به نوعی خط قرمزهای من محسوب می شوند و دوست‬ ‫دارم این تجربیات دوباره به شکل های جدیدتر تکرار شوند‪.‬‬ ‫اگر یک قدرت ماورایی داشتید چه کار می کردید؟‬ ‫هیچ وقت دوست نداشتم قدرت ماورایی داشته باشم‪ .‬فقط وقتی‬ ‫بچه بودم دوست داشتم که مثال اگر به یک نفر ظلمی می شد‪ ،‬این قدر‬ ‫قدرت داشتم تا از حق ان ها دفاع کنم؛ ولی بعدا که بزرگ تر شدم‬ ‫دیگر هیچ وقت دلم نمی خواست‪ .‬ادمی نیستم که بخواهم یکبار‬ ‫دیگر زندگی کنم‪ .‬از این سوال ها خیلی می پرسند که اگر یکبار‬ ‫دیگر بخواهی زندگی کنی چگونه زندگی می کنی؟ و من می گویم‬ ‫می خواهم همانی باشم که بودم‪.‬‬ ‫از خودتان راضی هستید؟‬ ‫بله‪ ،‬زندگی بهترین چیزها را سر راه ادم می چیند و بهترین اتفاقات‬ ‫رقم می خورد‪ .‬اتفاقات خوب هم برای من افتاده است‪.‬‬ ‫اخرین غذایی که پختید چه بوده و چه زمانی؟‬ ‫اشپزی تان چطور است؟‬ ‫راستش را بخواهید پریشب قورمه سبزی داشتیم‪ ،‬امروز هم اخرین‬ ‫بقایایش را اقای قاسمی خوردند و رفتند‪.‬‬ ‫ساعت و روزی که عاشق شدید را یادتان می اید؟‬ ‫برای من عاشق شدن یک چیز همیشگی است؛ این طوری نیست که‬ ‫بگویم در زندگی ام یکبار عاشق شدم یا دو بار عاشق شدم‪ .‬راجع به خیلی‬ ‫چیزها برایم پیش می اید‪.‬‬ ‫خوراکی خاصی هست که دوست داشته باشید و‬ ‫همیشه در یخچالتان باشد؟‬ ‫خیر‪ ،‬خیلی به خوراکی فکر نمی کنم‪ ،‬هرچه گیرم بیاید می خورم (با‬ ‫لبخند) چون خیلی فرصت خرید و پخت وپز ندارم‪.‬‬ ‫چند اسم می پرسم نظرتان را بگویید‪.‬‬ ‫مریال زارعی‬ ‫خیلی بازیگر خوبی هستند‪.‬‬ ‫اولین برداشتی که از ایشان داشتید؟‬ ‫در ذهن من یک بازیگر قدرتمند در حرفه خودشان هستند‪.‬‬ ‫مادر‬ ‫مادر کسی است که من هیچ وقت نتوانستم حقش را ان طور که باید‬ ‫و شاید ادا کنم‪.‬‬ ‫قهرمان دوران کودکی شما؟‬ ‫پدرم‪.‬‬ ‫بارزترین ویژگی اخالقی شما؟‬ ‫مهربانم‪.‬‬ ‫اهل طنز هم هستید؟‬ ‫کم وبیش‪.‬‬ ‫برنامه تلویزیونی موردعالقه تان؟‬ ‫هیچ کدام‪ ،‬خیلی دوستشان ندارم‪.‬‬ ‫سلیقه تان متفاوت است؟‬ ‫شاید به این دلیل است که برنامه هایشان را طوری می سازند که مردم‬ ‫با ان ها ارتباط برقرار کنند و این موردسلیقه من نیست‪.‬‬ ‫خواننده موردعالقه تان؟‬ ‫همایون شجریان‪.‬‬ ‫هنرپیشه موردعالقه تان؟‬ ‫زیاد هستند نمی توانم اسمی بگویم‪.‬‬ ‫‪42‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫بین اثار مکتوبتان کدام یک‬ ‫را بیشتر پیشنهاد می کنید که‬ ‫مخاطبین ما بخوانند؟‬ ‫نفس‪.‬‬ ‫شیوه روایتش در کتاب خیلی‬ ‫تغییر کرده است؟‬ ‫بله خیلی تغییر کرده است‪.‬‬ ‫قشنگ ترین خواب و رویایی که‬ ‫دیده اید؟‬ ‫چه سوال های سختی (با لبخند)‪ .‬یکبار خواب‬ ‫دیدم در کویر بزرگی که ته ان معلوم نیست هستم‬ ‫و زمین ترک خورده بود و یک عده ای با صورت های‬ ‫گریم شده مثل پانتومیم بازی می کنند‪ .‬زن و مرد‬ ‫در این کویر ریخته بودند و راه می رفتند و پایکوبی‬ ‫می کردند‪ .‬این ها من را یاد فیلم «اگراندیسمان»‬ ‫انداختند‪ .‬اتفاق عجیب این بود که به من گفتند‬ ‫اینجا زیر پایتان قبر شهدای گمنام است! این‬ ‫خوابی بود که دیدم‪.‬‬ ‫رفیق هنری دوست داشتنی‬ ‫دارید؟‬ ‫بله‪ ،‬گالره عباسی‪.‬‬ ‫با ایشان همکاری هم داشته اید؟‬ ‫بله خیلی کار کردم‪ .‬با خانم پناهی‪ ،‬شبنم مقدمی و‬ ‫ساعد نیکزاد‪ ،‬همه با هم دوست هستیم‪.‬‬ ‫مرد شماره یک جهان از نظر شما؟‬ ‫فعال همسرم‪.‬‬ ‫ماجرای اشنایی تان با اقای حسین‬ ‫قاسمی‪ ،‬تهیه کننده محترم سینما‬ ‫و فیلم فاخر «شیار ‪»143‬؟ ماجرای‬ ‫اشنایی تان خصوصی است؟‬ ‫خیر‪ ،‬اصال خصوصی نیست‪ .‬ایشان تهیه کننده‬ ‫فیلم مستند بودند‪ .‬ان زمان با ابوذر پورمحمدی کار‬ ‫می کردند‪ .‬من هم کار مستند می ساختم‪ .‬تهیه کننده دو‬ ‫تا از مستندهایم بودند‪ ،‬هرازگاهی فیلمنامه مستندهای‬ ‫ایشانراهممنمی نوشتم‪.‬بدینگونهیکسابقهطوالنی‬ ‫اشنایی داشتیم‪ .‬فیلم اولم را هم با نام «اشیاء از انچه در‬ ‫ایینه می بینید به شما نزدیک ترند» ساختم‪ .‬بعد از‬ ‫ساخت فیلم «شیار ‪ »143‬و ان اتفاقاتی که برایش افتاد‪،‬‬ ‫بعدازچندماهیبحثازدواجپیشامدوهمهچیزخیلی‬ ‫شتاب زدهرخدادوازدواجکردیم‪.‬‬ ‫در لیست ارزوهایتان چه چیزهایی‬ ‫هست که هنوز به ان ها نرسیده اید؟‬ ‫بزرگ ترین ارزویم این است که در تمام دنیا صلح‬ ‫جهانی برقرار شود‪.‬‬ ‫از خدا برایتان توفیق درخشش و‬ ‫سالمتی و هرچه ارزوی خوب است‬ ‫می خواهم‪ ،‬بمانید و بدرخشید‪.‬‬ ‫متشکرم‪.‬‬ ‫‪k‬‬ ‫‪r‬‬ ‫‪i‬‬ ‫‪k‬‬ ‫‪n‬‬ ‫‪u‬‬ ‫‪D‬‬ ‫روای‬ ‫ت‬ ‫ا‬ ‫ن ز موقع «نو‬ ‫ال‬ ‫ی‬ ‫اممک ت ن»‬ ‫«دان ن‬ ‫کر‬ ‫ک»‬ ‫دنیای این روزهای «جیم کری»‬ ‫غیبت طوالنی مدت جیم کری از سینما و پرده ی نقره ای‪ ،‬این سوا ‬ ‫ل‬ ‫بزرگ را برای طرفداران وی مطرح کرده است‪ ،‬که او این روزها کجاست؟‬ ‫و چه می کند؟ چندسالی است‪ ،‬جیم کری‪ ،‬که زمانی او را «سلطان‬ ‫فیلم های کمدی» می نامیدند‪ ،‬به ندرت در فیلم های سینمایی حضور‬ ‫می یابد‪.‬اخرینبازی هایپشت سرهماودرسال های‪۲۰۱۳‬و‪۲۰۱۴‬اتفاق‬ ‫افتاد که به نمایش عمومی فیلم های «برت واندرستون شگفت انگیز»‪،‬‬ ‫«بزن بهادر‪ »۲‬و «احمق و احمق تر‪ »۲‬انجامید؛ فیلم هایی که نه مورد‬ ‫توجهمنتقدانقرارگرفتندونهدرگیشهبهموفقیتخاصیدستیافتند‪.‬‬ ‫جدیدتریننقش افرینیاوهمامسالدرنقشمکمل«دست هبد»است؛که‬ ‫در ان تقریباً غیرقابل شناسایی است! او حتی حاضر نشد برای حمایت از‬ ‫این فیلم در نشست های مطبوعاتی فیلم حضور یابد! اما جواب این سوال‬ ‫‪44‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫تازه ترین اثر «کریستوفر نوالن» تحت عنوان‬ ‫«دانکرک» (‪ )Dunkrik‬اکران شد‪ .‬این فیلم که داستان‬ ‫دانکرک (شهر کوچکی در شمال فرانسه) را در سال ‪ ۱۹۴۰‬و‬ ‫دوران جنگ جهانی دوم روایت می کند؛ توانست با گذشت‬ ‫چند روز از اکران‪ ،‬منتقدان بسیاری را دست به قلم کرده و‬ ‫به تحسین وادارد‪ .‬بسیاری از صاحب نظران سینما این فیلم‬ ‫را بهترین اثر نوالن دانسته اند‪ .‬در داستان فیلم امده است‪:‬‬ ‫«چهل هزار سرباز ارتش بریتانیا و نیروهای متفقین در‬ ‫حاشیه ی ساحل توسط نیروهای دشمن محاصره شده اند‪.‬‬ ‫دشمن در حال پیشروی است و ان ها تنها دو راه پیش‬ ‫روی دارند؛ یا تسلیم شوند یا بمیرند! اما در نهایت سرانجام‬ ‫دیگری رقم می خورد‪» ..‬‬ ‫تام هاردی‪ ،‬کنت برانا‪ ،‬کیلیان مورفی‪ ،‬جیمز دارسی‪،‬‬ ‫مارک رایلنس‪ ،‬فیان وایت هد‪ ،‬جک لودن‪ ،‬انایرین برنارد‬ ‫و هری استایلز بازیگران اصلی فیلم را تشکیل می دهند‪.‬‬ ‫فیلمنامه ی «دانکرک» توسط خود نوالن نگاشته شده‬ ‫است و تولید فیلم را شرکت برادران وارنر بر عهده داشته اند‪.‬‬ ‫از نکات جالب توجه این اثر سینمایی‪ ،‬استفاده از دوربین‬ ‫‪ ۶۵‬میلی متری ایمکس جهت ثبت و ضبط تصاویر است‪.‬‬ ‫پیش بینی می شود این فیلم با امار فروش باالیی به کار‬ ‫خود پایان دهد‪ .‬فیلم قبلی نوالن با عنوان «بین ستاره ای»‬ ‫که در نوامبر ‪ ۲۰۱۴‬اکران شد توانست به امار فروش‬ ‫‪ ۶۷۳‬میلیون دالری دست یابد‪ .‬کریستوفر ادوارد نوالن‬ ‫(‪ )Christopher Nolan‬کارگردان‪ ،‬فیلمنامه نویس و تهیه‬ ‫کننده ی بریتانیایی ‪ -‬امریکایی است‪ .‬او یکی از مهمترین‬ ‫کارگردانان حال حاضر دنیا است که معموال فیلم هایش با‬ ‫استقبال مثبت تماشاگران همراه بوده است‪ .‬اثار او تا کنون‬ ‫در مجموع بیش از چهار میلیارد دالر فروخته اند‪ .‬نوالن جز‬ ‫معدود کارگردانانی است که اغلب اثارش موفقیت گیشه و‬ ‫منتقدان را هم زمان کسب کرده اند‪.‬‬ ‫معروف ترین اثر وی سه گانه ی «شوالیه ی تاریکی»‬ ‫است که در میان مخاطبان هنر هفتم بسیار شناخته‬ ‫شده است‪ .‬اثار نوالن تا کنون ‪ ۲۶‬بار نامزد جایزه ی اسکار‬ ‫شده اند‪.‬‬ ‫که او مشغول چه کاری بوده است‪ ،‬در مستند کوتاهی با نام «من به رنگ‬ ‫هفته قبل‪ ،‬در‬ ‫نیاز داشتم» نهفته است؛ ویدئویی شش دقیقه ای که چند ‬ ‫فضای مجازی منتشر کرده است‪ .‬میانگین بازدید این ویدیو بیش از دو‬ ‫میلیون در هفته‪ ،‬ثبت شده است‪ .‬این مستند‪ ،‬جیم کری را در استودیوی‬ ‫هنری اش؛ با نقاشی های حیرت انگیزش نشان می دهد‪ .‬او حاال یک‬ ‫نقاش فوق العاده است‪ .‬کری شش سال پیش سراغ این هنر رفت تا «قلب‬ ‫شکسته ای را درمان کند» که حاال به خلق تابلوهای زیبایی منجر شده‬ ‫است‪.‬جیمکریدربخشیازویدئومی گوید‪«:‬فکرمی کنمان چهکسیرا‬ ‫هنرمندمی کند‪،‬ایناستکهالگوهاییاززندگیدرونی اشخلقمی کند‪.‬‬ ‫هنرمندانبهچیزیتجسممی بخشندکهازاحساسات‪،‬نیازهایادریافت‬ ‫ان هاازنیازهایتماشاگرانبرمی اید‪».‬‬ ‫بازیکن شماره یک اسپیلبرگ‪ ،‬دو سال دیگر به میدان می اید‬ ‫«بازیکن شماره یک اماده» (‪ )Ready Player One‬عنوان جدیدترین‬ ‫فیلم سینمایی «استیون اسپیلبرگ» است‪ ،‬که در سال ‪ ۲۰۱۸‬منتشر‬ ‫خواهد شد‪ .‬این فیلم بر پایه رمانی از «ارنست سلین» و با بازی «تای‬ ‫شریدان» در نقش وید اوون واتس ساخته می شود‪ .‬او مرد جوانی است که‬ ‫به یک گروه شکار بین المللی برای کشف اسرار ملحق می شود‪ .‬این رمان‬ ‫در سال ‪ ۲۰۱۱‬منتشر شده و داستانش در سال ‪ ۲۰۴۵‬اتفاق می افتد‪.‬‬ ‫هانا جان کمن‪ ،‬مارک ریلنس‪ ،‬تی‪.‬جی میلر‪ ،‬سایمون پگ و اولیویا کوک‬ ‫دیگر بازیگران فیلم را تشکیل می دهند‪.‬طبق اعالم سازندگان اثر‪ ،‬این‬ ‫فیلم در تاریخ ‪ 30‬مارچ ‪ 2018‬اکران خواهد شد‪ .‬استیون الن اسپیلبرگ‬ ‫( ‪ )Steven Allan Spielberg‬کارگردان‪ ،‬تهیه کننده و فیلم نامه نویس‬ ‫امریکایی‪ ،‬برنده ی سه جایزه ی اسکار و یکی از موفق ترین کارگردانان‬ ‫تاریخ سینما است‪ .‬فیلم های ارواره ها (‪ ،)۱۹۷۵‬ای‪.‬تی (‪ )۱۹۸۲‬و پارک‬ ‫ژوراسیک (‪ )۱۹۹۳‬رکورد فروش سینمای جهان را شکست‪ .‬هریک از‬ ‫این فیلم ها پرفروش ترین فیلم دوران خود بودند‪ .‬مجموع فروش‬ ‫فیلم های ساخت اسپیلبرگ تاکنون به رقم چشم گیر ‪ ۸/۵‬میلیارد‬ ‫دالر رسیده است‪ .‬وی در سال ‪ ۲۰۰۷‬در مجله ی «فوربز»‪ ،‬در لیست‬ ‫سالیانه ی قدرتمندترین شخصیت ها‪ ،‬در رده دهم قرار گرفت‪.‬‬ ‫همچنین به گزارش سال ‪ ۲۰۱۲‬همین نشریه‪ ،‬رده ی دوم فهرست‬ ‫پر درامدترین چهره های سرشناس دنیای هنر و سرگرمی با بیش‬ ‫از ‪ ۱۰۰‬میلیون دالر درامد‪ ،‬به اسپیلبرگ اختصاص یافت‪ .‬نشریه ی‬ ‫اقتصادی فوربس ثروت این فیلم ساز امریکایی را بیش از ‪ ۳۳‬میلیارد‬ ‫دالر براورد کرده است‪.‬‬ ‫زن شگفت انگیز ‪ »۲‬در راه است‬ ‫زن شگفت انگیز (‪ ،)Wonder Woman‬یک فیلم ابرقهرمانی امریکایی‪ ،‬به کارگردانی «پتی جنکینز» و‬ ‫نویسندگی «الن هاینبرگ» است که در سال ‪ ۲۰۱۷‬منتشر شد‪ .‬فیلمنامه این فیلم بر پایه شخصیتی‬ ‫به همین نام از «دیسی کامیکس» به رشته ی تحریر در امده است‪ .‬این فیلم به عنوان چهارمین قسمت‬ ‫از فیلمهای دنیای سینمایی «دیسی کامیکس» به شمار می رود‪ .‬گل گدوت در نقش پرنسس دایانا (زن‬ ‫شگفتانگیز)‪ ،‬کریس پاین‪ ،‬کانی نیلسن‪ ،‬رابین رایت‪ ،‬دنی هوستون‪ ،‬دیوید تیولیس‪ ،‬ایون برمنر ولوسی‬ ‫دیویس بازیگران اصلی این فیلم هستند‪.‬با وجودی که زمان زیادی از اکران این فیلم نمی گذرد‪ ،‬جنکینز‪،‬‬ ‫کارگردان فیلم از اغاز نگارش فیلمنامه «زن شگفت انگیز ‪ »۲‬با همراهی هاینبرگ و «جف جونز» خبر‬ ‫داد‪ .‬وی همچنین افزود‪ ،‬در سری دوم این اثر سینمایی موفق نیز‪ ،‬گدوت‪ ،‬به عنوان بازیگر اصلی فیلم‪،‬‬ ‫به ایفای نقش خود ادامه خواهد داد‪.‬پیش بینی می شود زن شگفت انگیز‪ ،۲‬تا سال ‪ ۲۰۱۹‬اماده ی‬ ‫اکران عمومی شود‪.‬زن شگفت انگیز‪ ،‬به عنوان یک شخصیت خیالی ابرقهرمانی‪ ،‬در کتاب های کامیک‬ ‫امریکایی «دیسی کامیکس» است‪ .‬شخصیت زن شگفت انگیز توسط نویسنده و روانشناس «ویلیام‬ ‫مولتن مارستون» با همکاری همسرش «الیزابت مارستون» و طراحی «هری جورج پیتر» خلق شده‬ ‫است‪ ،‬که برای اولین بار در شمارهٔ ‪ ۸‬مجموعه کمیک ‪( All Star Comics‬دسامبر ‪ )۱۹۴۱‬معرفی شد‪.‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪45‬‬ ‫ژانر‪ :‬انیمیشن‪ ،‬ماجرایی‪ ،‬کمدی‪ ،‬خانوادگی‪ ،‬علمی ‪ -‬تخیلی‬ ‫کیفیت‪HDCam :‬‬ ‫مدت زمان‪ 86 :‬دقیقه‬ ‫سال ساخت‪2017 :‬‬ ‫ایموجی ها‪ ،‬انیمیشن جدید شرکت سونی است که تنها چند روز از اکران ان می گذرد‪ .‬ایموجی ها‬ ‫به کارگردانی انتونی لئوندیس و با صداپیشگی افرادی چون انا فاریس‪ ،‬کریستینا اگویلرا‪ ،‬اریک‬ ‫سیگل‪ ،‬جیمز کوردن و ‪ ...‬در ژانر ماجرایی‪ ،‬علمی ‪-‬تخیلی ‪ ،‬کمدی و خانوادگی قرار می گیرد‪.‬‬ ‫ایموجی ها‪ ،‬به کارگردانی انتونی لئوندیس و با صداپیشگی افرادی چون انا فاریس‪ ،‬کریستینا‬ ‫اگویلرا‪ ،‬اریک سیگل‪ ،‬جیمز کوردن و ‪ ...‬در ژانر ماجرایی‪ ،‬علمی ‪-‬تخیلی‪ ،‬کمدی و خانوادگی‬ ‫قرار می گیرد‪ .‬ایموجی ها‪ ،‬دنیای مخفی نادیده ی درون گوشی های هوشمند ما را اشکار می کند‪.‬‬ ‫تکسوپولیس‪ ،‬شهر شلوغی درون یک اپلیکیشن پیام رسان است که همه ی ایموجی های محبوب‬ ‫ما در ان زندگی می کنند و منتظرند توسط کاربر تلفن استفاده شوند‪ .‬در این دنیا‪ ،‬هر ایموجی‬ ‫تنها یک شکلک احساسی دارد – به غیر از جین‪ ،‬ایموجی سرزنده ای که بدون فیلتر متولد شده‬ ‫و مملو است از احساسات مختلف‪ .‬جین تصمیم می گیرد که تبدیل به یک ایموجی نرمال شود و‬ ‫برای این کار از دوست صمیمی ماهرش‪ ،‬های فایو و ایموجی کدشکن بدنام یعنی جیلبریک کمک‬ ‫می گیرد‪ .‬انان همراه یکدیگر یک ماجراجویی اپلیکیشنی حماسی را شروع می کنند تا کدی که‬ ‫جین را اصالح می کند‪ ،‬پیدا کنند‪ .‬اما هنگامی که خطر بزرگتری تلفن را تهدید می کند‪ ،‬سرنوشت‬ ‫همه ی ایموجی ها در دستان این سه دوست قرار می گیرد‪ .‬انها باید جهانشان را قبل از حذف شدن‬ ‫نجات دهند‪.‬‬ ‫نام انیمیشن‪ :‬عملیات اجیل‪ :۲‬دیوانه شده توسط طبیعت‬ ‫کارگردان‪ :‬کال برانکر‬ ‫نویسندگان‪ :‬اسکات ب ِندلی‪ ،‬باب بارل ِن و کال برانکر‬ ‫صدا پیشگان‪ :‬ویل ارنت‪ ،‬کاترین هیگل‪ ،‬مایا رادولف و جکی‬ ‫چان‬ ‫محصول‪۲۰۱۷ :‬‬ ‫این انیمیشن بسیار زیبا با کاراکترها و شخصیت های جدید‬ ‫کارتونی می تواند در ذهن شما تصویر سازی جذابی کند‪.‬‬ ‫موضوع کارتون عملیات اجیل‪۲‬؛ کمدی و ماجراجویی است‪.‬‬ ‫خالصه ی کارتون شهر اجیلی ‪ ،۲‬در انیمیشن عملیات اجیلی‬ ‫‪ ،۲۰۱۷‬پس از ان که سرلی توانست محبوبیت و اعتبارش را‬ ‫نزد اهالی پارک به دست اورد‪ ،‬اکنون به کمک دوستان خود به‬ ‫محافظت از پارک و تامین نیازهای مادی ان جا می پردازد‪ .‬ولی‬ ‫به تازگی یک شهردار شرور قصد دارد پارک را برای انجام برخی‬ ‫کارهای غیرقانونی خراب کند‪ .‬این امر که همه ی اهالی پارک را‬ ‫به شدت نگران نموده است‪ ،‬انها را مجبور می کند بار دیگر با‬ ‫کمک یکدیگر برای این مشکل راه حلی پیدا کنند‪.‬‬ ‫‪46‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫یاسمن خلیلی فرد‬ ‫فیلم‬ ‫کارشناس ارشد کارگردانی سینما‬ ‫«اکسیدان» را حامد محمدى‪ ،‬فرزند‬ ‫منوچهر محمدى کارگردانى کرده است‪.‬‬ ‫کارگردان جوانى که با جسارت در پرداخت و انتخاب‬ ‫موضوع‪ ،‬این روزها به شدت نام خود را بر سر زبان ها انداخته‬ ‫است‪ .‬این فیلم داستان زندگى جوانى به نام اصالن با بازى جواد‬ ‫عزتى است که پس از مهاجرت پنهانى نامزدش نگار (با بازى لیندا‬ ‫کیانى) تصمیم می گیرد به هر نحوى که شده است ایران را ترک کند و در‬ ‫این میان اتفاقات مختلفى برایش رخ مى دهد و پس از اشنایى با بهمن (امیر‬ ‫جعفرى) تصمیماتى می گیرد که عزت نفسش را زیر سوال مى برد‪ .‬از حواشى‬ ‫اصلى فیلم که با ان دست و پنجه نرم می کند‪ ،‬حذف ‪ ١٤‬سکانس اصلى ان است که صداى‬ ‫بازیگران ان از جمله شبنم مقدمى و امیر جعفرى را هم دراورد‪ .‬به واسطه حذف این سکانس های کلیدی‪،‬‬ ‫فیلم تا حد زیادى مبهم از اب درامده و حضور برخى شخصیت ها ازجمله شقایق دهقان در ان اضافى و‬ ‫بى معنا به نظر مى رسد‪ .‬محمدى در «اکسیدان» تالش بسیارى کرده است تا به معضالت رو ِز اجتماعى‬ ‫اشاره کند‪ :‬از جمله زنان مجرد متمول در استانه میانسالى که حاضرند به هر قیمتى تن به ازدواج بدهند‪،‬‬ ‫مهاجرت های بی هدف جوانان به کشورهاى غربی‪ ،‬مهاجرت های غیرقانونى و‪ ...‬با این که فیلم نگاه‬ ‫تیزبینانه اى به این مسائل دارد‪ ،‬اما در برخى جوانب به سمت و سوى هجوگرایى و تا حدودى لودگى‬ ‫نیز پیش مى رود و از برخی جهات نمی تواند در حد و اندازه یک کمدی قوى و قدرتمند باقى‬ ‫بماند‪ .‬بازی بازیگران اصلى «اکسیدان» خصوصاً امیر جعفرى و جواد عزتى بسیار خوب‬ ‫و همخوان با فضاى کلی فیلم است‪ .‬بازیگران فرعى نیز با دقت انتخاب شده اند و در‬ ‫موقعیت فیلم و داستان ان مى نشینند‪ .‬فروش باالی فیلم نشان می دهد‬ ‫که بسیارى از مخاطبان همچنان به چنین فیلم هایى عالقه‬ ‫نشان می دهند و از این ژانر فیلم ها استقبال‬ ‫مى کنند‪.‬‬ ‫نقد فیلم «کارگر ساده‬ ‫نیازمندیم»‬ ‫نقدی بر فیلم «اکسیدان» به‬ ‫کارگردانی حامد محمدى‬ ‫ساختارشکن‬ ‫منو چهر‬ ‫هادى کارگردانى است که تجربه ساخت‬ ‫فیلم های متوسط بسیارى را در کارنامه دارد‪.‬‬ ‫شاید پس از کمدى بحث برانگیز «من سالوادور‬ ‫نیستم»» ساخت فیلمی چون «کارگر ساده نیازمندیم»‬ ‫تصمیم هوشمندانه اى از سوى این کارگردان بوده است‪.‬‬ ‫فیلم یک شاهکار نیست و ان چه در وهله اول جلب توجه می کند‬ ‫ساختار تله فیلم گونه ان است؛ فیلم یاداور بسیارى از روایت های‬ ‫تکراریست با فضایی شبیه به تله فیلم های رایج در سال های اخیر‪.‬‬ ‫فیلم‪ ،‬داستانی تکراری دارد‪ .‬سوژه ان بارها دستمایه ساخت فیلم های‬ ‫گوناگون قرار گرفته است و گره های فیلمنامه ان قدرها که باید پیچیده‬ ‫و پرچالش نیستند‪ .‬از طرفى هجوم رویدادها در دل داستان اصلی فیلم منجر‬ ‫به نوعی سرعت زدگى بی مورد در ریتم و ضرباهنگ اثر شده و به شکل اغراق امیزی‬ ‫فیلم مملو از داستانک هاییست که لزومی هم به پرداخت به همه انها نبود‪ .‬بعضی از شخصیت های فیلم‬ ‫ازجمله زن و فرزند رحمت در نیمه هاى کار به حال خود رها می شوند و حضور کمرنگشان می تواند برای‬ ‫مخاطب سوال برانگیز باشد‪ .‬اما ان چه می توان از ان به عنوان برگ برنده کار نام برد بازی بازیگران‬ ‫ان است؛ اتیال پسیانى همچون همیشه بازی درخشانى دارد‪ .‬یکتا ناصر نیز به عنوان بازیگر ثابت‬ ‫و همیشگی فیلم های همسرش از پس ایفای نقشش به خوبى برامده است‪ .‬بهرام افشارى با‬ ‫ان فیزیک خاص نه تنها انتخاب درستی برای ایفای نقش قدم بوده است بلکه بازی به‬ ‫شدت هوشمندانه ای هم دارد و به نقش اصلی فیلم رنگ و بو بخشیده است‪ .‬در‬ ‫کل می توان از این فیلم به عنوان فیلمی متوسط اما کم ایراد نام برد که از‬ ‫ان نباید انتظار غافلگیری داشته باشید اما می توانید تا پایان‬ ‫تماشایش کنید و از ان راضی باشید‪.‬‬ ‫تله فیلم گرایى‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪47‬‬ ‫گفت وگویی متفاوت با هنرمند این روزهای‬ ‫خندوانه‪« ،‬اشکان خطیبی»‬ ‫ازکنارحاشیه ها‬ ‫راحتردمی شوم!‬ ‫مژده باقری‬ ‫عوامل گفت و گوی تصویری‪ :‬مرضیه جعفری‪ ،‬میالد بحرینی پور‬ ‫در روزهایی که خنداننده شو در خندوانه و تئاتر المبورگینی‬ ‫روی صحنه اجرا بحث داغ روز است و نام اشنای اشکان‬ ‫خطیبیهنرمندمطرحکشورماندرانهامی درخشد‪،‬تصمیم‬ ‫گرفتیم با تیم مجله تصویری زیروبم به محل تمرین نمایش‬ ‫المبورگینی در پردیس سینمایی شهرزاد برویم و با اشکان‬ ‫خطیبی صمیمانه گپ بزنیم‪ .‬گفتگوی کامل تصویری را‬ ‫در کانال رسمی ما در اپارات به نشانی ‪aparat.com/‬‬ ‫‪majidakhshabi‬ببینید‪.‬‬ ‫***‬ ‫چرابیشترتئاتروسینما؟چرادرتلویزیونکمرنگید؟‬ ‫چونتحصیالتمدرحوزهتئاتربودهطبیعیاستکهعالقهاولمتئاتر‬ ‫باشد و دلم خواسته و دوست داشتم در این رشته تحصیل کنم‪ .‬تئاتر‬ ‫برایمهمیشهمثلخانهمی ماند‪.‬بعدازسریال«بچه هاینسبتابد»که‬ ‫فکرمی کنمپنج‪،‬ششسالیازانمی گذرددیگربهعنوانبازیگردر‬ ‫تلویزیون حضور نداشتم‪ .‬در سینما هم که اخرین فیلمم «سینما‬ ‫نیمکت» بوده که سه سال از ان می گذرد‪ .‬فعال در رسانه های‬ ‫دیگراحساسراحتینمی کنم‪.‬‬ ‫ضعفسریال سازیمی توانددراینمورددخیلباشد؟‬ ‫نه اصال کاری به این چیزها ندارم چون قطعا موقعی که من سریال‬ ‫کار می کردم سریال های بدی هم ساخته می شد؛ همچنان‬ ‫کارهای بد فراوان است و کارهای خوب اندک‪ ،‬ولی ادم خودش‬ ‫می تواند انتخاب کند ولی کال برای حضور در عرصه تلویزیون و‬ ‫سینما‪،‬خسته‪،‬دلزدهوبی حوصله ام‪.‬‬ ‫ازالمبورگینیبگویید‪...‬‬ ‫متن و کارگردانی نمایش المبورگینی با سیامک صفری دوست و‬ ‫همکار و پیشکسوت خیلی خوب من در عرصه تئاتر و سینما و اندکی‬ ‫تلویزیوناست‪.‬یکواکنشخیلیهنرمندانهبهوقایعناگوارشهریکه‬ ‫‪48‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫در واقع سال گذشته در تهران اتفاق افتاد‪ ،‬است از جمله اشکار شدن پدیده‬ ‫گورخوابیمنتهابراساسگزارشخانمروستاییکلجهانازایناتفاقمطلع‬ ‫شد؛ دومی هم اتفاقی بود که برای ساختمان پالسکو رخ داد‪ ،‬و البته پدیده ای‬ ‫به اسم موسیقی رپ‪ .‬نمایش المبورگینی درباره یک واکنش خیلی ظریف و‬ ‫حساسنسبتبهاینپدیده هااست‪.‬‬ ‫بازیگراصلیشماواقایصفریهستند؟‬ ‫بله‪،‬ایننمایشدوبازیگربیشترنداردمنوسیامکصفریهستیم‪.‬‬ ‫اینروزهامربیبچه هادرخندوانههستیدکهخیلیحاشیه سازیو‬ ‫انتقادهمشده‪،‬شمابهعنوانیکمربیچهصحبتیدارید؟‬ ‫در ایران کجا حاشیه وجود ندارد؟! ما هر کاری بکنیم به نظرم حاشیه هایش‬ ‫دیدهمی شود‪.‬اصوالحاشیهبخصوصبرایخبرنگارهاوبعدتودهمردمظاهرا‬ ‫جذاب‪‎‬تراست‪.‬اینمسابقههمدرواقعدچارایناتفاقشده؛نمی دانمچراباید‬ ‫باپدیده ایکهتنهایکمسابقهاستعدادیابیاستوبرایجوان هایماخیلی‬ ‫کمپیشمی ایدکهموقعیتیبهاینشکلدراختیارشانقراربگیردبرایارائه‬ ‫هنرشان و یا محک زدن خودشان در عرصه نمایش و یا برنامه تلویزیونی‪،‬‬ ‫خیلی باید بدبینانه و بددالنه رفتار شود جوریکه حاشیه هایی به وجو بیاید؛‬ ‫به هرحالاینحاشیه هاهستوداریمسعیمی کنیمبهسالمتازاینگذرگاه‬ ‫پردست اندازعبورکنیم‪.‬‬ ‫چقدرحواشیشماراتحت تاثیرقرارمی دهد؟‬ ‫بنده را اصال‪ ،‬من نزدیک بیست سال است که توی این حرفه هستم و اینقدر‬ ‫ناسزاشنیدمکهپوستمکلفتشده!!!ببینیدوقتیکهشماشناختهمی شوید‬ ‫همان قدرکهممکناستطرفدارانیپیداکنیدبههماناندازهویاشایدکمی‬ ‫بیشتر‪ ،‬کسانی هستند که از شما خوششان نمی اید‪ ،‬به هر دلیل سلیقه شان‬ ‫فرق می کند مثال از دماغ من خوششان نمی اید! بنابراین خیلی اهمیت‬ ‫ندارد؛بهگفتهپدرمکهمی گفت"همیشهاسبمسابقهباش"یعنیفقطخط‬ ‫پایانترانشانه گذاریبکنوبعدبدوتابرسیبهانجا؛طبیعتایکیازوظایفم به‬ ‫عنوان یک مربی و سرگروه بچه ها این است که بتوانم یک جوری این مسائل‬ ‫را هندل بکنم تا بتوانند بدون حاشیه کارشان را انجام بدهند و طبیعی است‬ ‫خیلی هایشانحساسیتدارندوتابحالباانبوهنظرات‪،‬انتقاداتوپیشنهادات‬ ‫این چنینیبرخوردنکرده اندبنابراینشایدتویذوقشانبخورد‪.‬خیلیمواقع‬ ‫تاثیرگذاشتهوخیلیمواقعهمموفقشدیموبهسالمتردشدیم‪.‬‬ ‫استنداپجهانیهمهمینطوراست؟‬ ‫فقط استنداپ نه‪ ،‬کمدی هم همین است؛ چون قرار است غلو و بزرگنمایی‬ ‫داشته باشد و هیچ موضوع و شخصیت و حیطه ای نیست که بتواند از تیغ تیز‬ ‫کمدیپنهانبماند‪،‬ماتازهتویکشورمانبهدالیلعرفی‪،‬اجتماعیوشرعی‬ ‫خیلی مسائل را نمی توانیم رویش انگشت بگذاریم‪ .‬این درست است بخاطر‬ ‫اینکه خیلی از انها به عرف جامعه برنمی تابد اما من فکر می کنم االن توده‬ ‫مردماینعرفجامعهرابیشترازانچهکههستبزرگنمایی اشمی کنندیعنی‬ ‫دیگر نسبت به هر چیزی که اتفاق میفتد و یا تشکیل کمپین های حمایتی‬ ‫حساسیتندارند؛بنابراینبهترینکارایناستکهشماکارخودتانرابکنید‪.‬‬ ‫من نمی گویم اصال خطا وجود ندارد اما این اولین قدم برای دست یابی به یک‬ ‫استانداردبرایبرگزارییکمسابقهاستعدادیابیاستکهمربوطبهکمدیو‬ ‫استنداپ کمدی بوده و ما هم در حال ازمون و خطا هستیم و قطعا در مراحل‬ ‫بعدیاینخطاهاکموحتیممکناستبرطرفبشود‪.‬‬ ‫قبول دارید مخاطب ها خیلی سختگیر شده اند و به هر چیزی‬ ‫نمی خندند؟‬ ‫شایدشمادرستمی گوییدامامنمعتقدمکهیکسریازکمدین هادرایران‬ ‫هستند که فهم و خندیدن به انها خیلی سخت است‪ ،‬مثال االن از یک اتفاق‬ ‫تروریستیبخواهیمکمدیبسازیممنشایدبهانسختبخندم‪،‬چرا؟چون‬ ‫هنوز درگیر این اتفاقی هستم که افتاده‪ ،‬طبیعی هم هست؛ ببنید اگر شما‬ ‫با مشکالت اقتصادی روبرو باشید تا یک جایی اگر من با مشکالت اقتصادی‬ ‫شوخی بکنم برایتان جذاب است و از یک جایی به بعد دیگر دردتان می اید‬ ‫چون با ان دارید دست و پنجه نرم می کنید برای همین کماکان شوخی های‬ ‫سیاسی خیلی برنده برای توده مردم خیلی قابل ِ‬ ‫ درک کمدی نیست‪ .‬شاید‬ ‫ِ‬ ‫جماعت اندکی باشند که درکش بکنند و از ان لذت هم ببرند‪ .‬یکی دو حیطه‬ ‫دیگرهمهستکههنوزبرایمردمجذابیتکمیکپیدانکرده‪.‬‬ ‫می گویندشماخیلیعادالنهبهبچه هایگروهتانانتقادمی کنید؟‬ ‫منجزومعدودادم هاییهستمکهبهبچه هااصالانتقادنمی کنم‪.‬چونمردم‬ ‫ما را به اشتباه داور می پندارند طبیعتا نظرات ممکن است در رای ادم ها تاثیر‬ ‫بگذاردومندلمنمی خواهدایناتفاقبیفتد‪.‬وقتیمی گوییرایمردمیعنی‬ ‫رای انبوه مردم نه اینکه یک سری بخواهند تعیین بکنند که این ادم بد است‬ ‫یاخوباست؛شایدجاهایینتوانمنظراتمرابگویم چونمرحلهبهمرحلهقرار‬ ‫استسختگیریمابیشتربشود‪.‬وقتیمی بینمدرمرحله ایچیزهاییرعایت‬ ‫نشدهطبیعتاتذکرمی دهمامادرهمینحد‪.‬‬ ‫چهاتفاقیباعثشدکهشمادرکنارشاخهبازیگریسراغموسیقی‬ ‫همبروید؟‬ ‫من سراغش نرفتم‪ ،‬نمی شود گفت حرفه ای ولی از کودکی تحت تعلیم‬ ‫موسیقی بودم؛ سال ‪ 79‬یک گروه تشکیل دادم به اسم «اپولون»؛ موسیقی‬ ‫راک می زدیم بعد یک گروه دیگری تشکیل دادم به اسم «ترافیک» و‬ ‫البومی به اسم «ترافیک» منتشر کردم و به عنوان سولوارتیست این سال ها‬ ‫تراک هایمختلفیبیروندادم‪.‬طیدوسالاخیرهمیکگروهجدیدداریمبه‬ ‫اسم«راکدپن»کههمچنانباانهاموسیقیراکاجرامی کنیم‪.‬درجشنواره‬ ‫موسیقیفجرپارسالدربخشتلفیقیهمحضورداشتیم‪.‬‬ ‫ازچندبُعدیبودنتانبگوییدوتجربهمشاغلمختلف‪...‬‬ ‫چندحیطههستکهاحساسکردمواحساسکردندکهمندراینحیطه ها‬ ‫تواناییدارمومنهمفعالیتکردم‪،‬فارغازموسیقیونمایشکهاینهاراحرفه‬ ‫خودم می دانم دو سالی به عنوان مدیر هنری‪ ،‬مدیر پردیس سینمایی بودم‬ ‫که اسفند ماه استعفا دادم؛ درحال حاضر مدیر هنری شهرزاد هستم و در‬ ‫حیطه هایدیگرترجمههمکردم؛تحصیالتمترجمیزبانانگلیسیندارم‬ ‫ولیازکودکیزبانانگلیسیرافراگرفتمودومدرکمعتبردراینزمینهدارم‪.‬‬ ‫خارج از ایران درس بازیگری دادم‪ .‬ترجمه یکی از عالیق شخصی ام است و‬ ‫ترجمه ایهمکهانجاممی دهمدرحیطهنمایشیاستکهدرانفعالیتدارم‬ ‫وخیلیغیرمرتبطنیست‪.‬تقریباهرکاریکردمیکجوریبهحرفه اممرتبط‬ ‫است‪.‬‬ ‫دربارهرستورانیگفتهبودیدکهبهجانمبستهاستولیازانبیرون‬ ‫امدید‪،‬چرا؟‬ ‫اصوالمنهرکاریکهمی کنمبهجانمبستهاست(بالبخند)؛باشرکامشکالت‬ ‫حقوقی پیدا کردم و ترجیح دادم زودتر خودم را کنار بکشم و االن چهار‪ ،‬پنج‬ ‫سالیهستکهقطعرابطهکردمامادرتالشهستمکافه ایراراه اندازیکنمبا‬ ‫معیارهاواستاندارهاییکهخودمدوستدارموقراراستباهمکاریهمسرم‬ ‫درطولنیمهدومسالاینکافهراراه اندازیکنیم‪.‬‬ ‫با موسسه بامداد هم همکاری دارید‪ ،‬چطور شد اموزش صحنه ان‬ ‫همبانوجوان هاراشروعکردید؟‬ ‫درطولسالهروقتفرصتکنمورک شاپبرگزارمی کنم‪.‬اینبارازطرفخانم‬ ‫بخت اور و مجموعه بامداد پیشنهاد شد که این دوره را برای نوجوان ها برگزار‬ ‫کنممنهمباافتخارپذیرفتم‪.‬بههرحالدخیلبودندرمجموعهبامداداتفاقی‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪49‬‬ ‫خوشحال کنندهوافتخارامیزاست‪.‬درایندورههنرجوهایجذابو‬ ‫بااستعدادیدارموامیدوارمکهاگرهمینطورخوبپیشبروندباانها‬ ‫حتیبتوانمرویصحنهبروم‪.‬‬ ‫هنرجویاناستعدادیابیشده اندیابهقصدکشفاستعدادامده اند؟‬ ‫نوجوان هایی که بین دوازده تا هفده ساله هستند استعداد اولیه خودشان را‬ ‫کامال نشان می دهند‪ .‬کسی که در این سن به چنین حیطه ای گرایش دارد‬ ‫قطعاشوقوذوقنوجوانانه اشباعثمی شودکهپیشرفتکند‪.‬‬ ‫بااینهمهمشغلهکاری‪،‬تدریسچقدراززمانتانرامی گیرد؟‬ ‫تالش می کنم یک جوری مدیریتش کنم‪ .‬هفته ای یک روز‪ ،‬دو جلسه با‬ ‫نوجوان هادراینموسسهکالسدارم‪.‬‬ ‫بابچه هاسرکردنروانشناسیخاصیمی خواهد؟‬ ‫هر گروه سنی به نظر من روانشناسی خودش را می طلبد برای اموزش دادن‪،‬‬ ‫ولی این سن سنی است که لوحشان هنوز پاک است برای همین هرچقدر‬ ‫صاف و ساده تر با انها برخورد کنیم به نظرم جواب درست تری می گیریم‪.‬‬ ‫من سعی می کنم مثل یک دوست کنارشان باشم‪ ،‬انها هم من را می پذیرند و‬ ‫درنهایتباهمبهتعاملمی رسیموباهمدرطولدورهپیشمی رویم‪.‬‬ ‫اما سوال اینکه درست است که یکی از نزدیکان شما به این بیماری‬ ‫ایبیمبتالهستند؟‬ ‫خیر‪ ،‬من با بیمارانی که درگیر این بیماری هستند با خانواده هایشان رابطه‬ ‫دارم‪ .‬از پنج‪ ،‬شش سال پیش با این بیماری اشنا شدم بیماری بسیار عجیب‪،‬‬ ‫سختوطاقت فرساییاست‪.‬‬ ‫اگربخواهیمخیلیکلیبپرسیم‪:‬چهجورادمیهستید؟‬ ‫یکادممعمولی‪.‬خیلیسختاستکهادمبخواهدخودشراتوضیحبدهد‪.‬‬ ‫سعی کردم خودم را تافته جدابافته ندانم‪ .‬سعی کردم انچه که در توان دارم‬ ‫را به واسطه اندک شناختی که مردم از من دارند و یا اندک لطفی که مردم‬ ‫بابتاینکهکارهایمنرادرطولاینسالهادیده اندوطرفدارمبودندویاحتی‬ ‫حمایتمکردند‪،‬به کاربگیرمتابتوانمصدایاینادم هاراجاییکهبایدشنیده‬ ‫بشود‪ ،‬شنیده شود‪ .‬تالشم در زندگی این بوده که راه درست را بروم اینکه چه‬ ‫جورادمیهستمراخیلینمی دانمولیسعیمی کنمادمخوبیباشم‪.‬‬ ‫بعضی هامی گویندادمبداخالقیهستید؟‬ ‫ادمی جدی هستم به خصوص توی کار اصال شوخی ندارم! شاید بداخالق‬ ‫باشمولیبیشترخودمراادمجدیمی دانم‪.‬‬ ‫‪50‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫اماجواب هایکوتاه‬ ‫سنتییاپاپ؟‬ ‫هیچکدام‪.‬‬ ‫راکیارپ؟‬ ‫هردو‪.‬‬ ‫کدامبیشتر؟‬ ‫راک‬ ‫شبیاروز؟‬ ‫روز‪.‬‬ ‫جنگلیادریا؟‬ ‫جنگل‪.‬‬ ‫خوددرمانییادکتر؟‬ ‫دکتر‪.‬‬ ‫اهلخوددرمانیهمهستید؟‬ ‫بله‬ ‫اخرینسفریکهرفتید؟‬ ‫سریالنکادرتعطیالتنوروزی‪.‬‬ ‫ترجیحمی دهیدباچهوسیله ایسفرکنید؟‬ ‫ماشینرابیشترازهرچیزیدوستدارم؛چونلذترسیدنبهمقصدبهاندازه‬ ‫خودانسفرمی تواندجذابباشدولیبامسافت هایطوالنینشدنیاست‪.‬‬ ‫اخرینباریکهخریدرفتید؟‬ ‫همینامروزصبحنانخریدم(بالبخند)‪.‬‬ ‫درموردخریدلباسوزیوراالتچطور؟‬ ‫یکهفتهپیشعینکخریدم‪.‬‬ ‫اخرینکتابیکهورقزدید؟‬ ‫چهار‪،‬پنجکتابراباهممی خوانم‪.‬‬ ‫چطورمیشودچهارکتابراباهمخواند؟‬ ‫هر کتابی برای یک موقعیتی است‪ .‬یک کتاب دارم موقع ضبط خندوانه‬ ‫می خوانم‪ .‬یک کتاب دارم پشت صحنه تئاتر می خوانم‪ .‬یک کتاب دارم شبها‬ ‫موقعیکهمی خواهمبخوابممی خوانموکتاب هایدیگریهمهستندکهدر‬ ‫زمان هایخودشانمی خوانم‪.‬‬ ‫اهلکتابصوتیهستید؟‬ ‫نهخیلی‪،‬همچنانلذتورقزدنکتابرابههرچیزدیگریترجیحمی دهم‪.‬‬ ‫عطاریرفته اید؟‬ ‫بلهخیلیزیاد‪.‬‬ ‫کالمپایانی‬ ‫حرف خاصی ندارم‪ .‬اینکه تالش خودم در زندگی این است که بدون‬ ‫پیش فرض و پیش داوری با پدیده ها و اتفاقات و ادم ها برخورد کنم‪ .‬دلم‬ ‫می خواهد این دعوت رسمی را از کسانی که با هم در این شهر و کشور‬ ‫زندگی می کنیم داشته باشم تا انها هم سعی کنند کمی فتیله خشم و‬ ‫پیش داوری شان را پایین بکشند و اجازه بدهند که همه چیز روال عادی‬ ‫خودش را طی کند؛ بعد اگر قضاوتی الزم بود قضاوت کنند‪ .‬فکر می کنم‬ ‫میزان خشم فروخورده و بعضا فرونخورده حاکم بر جامعه مان بسیار زیاد‬ ‫است و بددلی ها‪ ،‬تنگ نظری ها و خیلی چیزهای دیگر که به عنوان یک‬ ‫نشانه فقر فرهنگی می تواند در یک جامعه شناخته شود کم کم درصدش‬ ‫در رفتارشناسی جامعه در حال زیاد شدن است‪ .‬امیدوارم که به خودمان‬ ‫بیاییم‪.‬‬ ‫فارغ از موسیقی و‬ ‫نمایش که اینها را‬ ‫حرفه خودم می دانم‬ ‫دو سالی به عنوان‬ ‫مدیر هنری‪ ،‬مدیر‬ ‫پردیس سینمایی بودم‬ ‫که اسفند ماه استعفا‬ ‫دادم؛ درحال حاضر‬ ‫مدیر هنری شهرزاد‬ ‫هستم و در حیطه های‬ ‫دیگر ترجمه هم کردم؛‬ ‫تحصیالت مترجمی‬ ‫زبان انگلیسی ندارم‬ ‫ولی از کودکی زبان‬ ‫انگلیسی را فرا گرفتم و‬ ‫دو مدرک معتبر در این‬ ‫زمینه دارم‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪51‬‬ ‫سینمایهنروتجربه‬ ‫امیر نادری پس از سی سال‬ ‫با «کوه» به ایران امد‬ ‫در خالصه داستان این فیلم امده است‪« :‬در‬ ‫گذشته های دور‪ ،‬در دهکده ای نیمه متروک پای کوه‪،‬‬ ‫اگوستینو همراه همسرش نینا و پسرش جان زندگی‬ ‫می کند‪ .‬ان ها قربانی سختی های زندگی و درگیر‬ ‫جنگ دایمی با طبیعت می شوند‪ ».‬اندریا سارتورنی‬ ‫و کلودیا پوتنتزا بازیگران اصلی جدیدترین فیلم‬ ‫سینماگر ایرانی هستند که تقریبا تمام صحنه های‬ ‫ان در کوه های منطقه تیرول جنوبی و در ارتفاع ‪۲۵۰۰‬‬ ‫متری از سطح دریا فیلمبرداری شده است‪« .‬کوه»‬ ‫اخرین ساخته امیر نادری است‪ .‬داستان این فیلم در‬ ‫دهکده ای کوهستانی روایت می‪‎‬شود که اهالی اش به‬ ‫دلیل مشکالت زندگی و سختی کشت و کار انجا را‬ ‫ترک کرده اند‪ .‬دهکده ای که سایه کوهستان مانع عبور‬ ‫و تابیدن نور خورشید به ان است‪ .‬در این میان مردی‬ ‫به نام اگوستینو و همسرش تالش می‪‎‬کنند بمانند و‬ ‫افتاب را به دهکده خود بیاورند‪ .‬نمایش «کوه» از ‪۱۰‬‬ ‫مرداد در گروه هنر و تجربه اغاز شده است‪.‬‬ ‫کوه‪ ،‬اولین بار در بخش غیررقابتی جشنواره ی ونیز به‬ ‫نمایش درامد‪.‬‬ ‫امیر نادری‪ ،‬نویسنده و کارگردان شهیر ایرانی است‪،‬‬ ‫که بیش از بیست سال است در امریکا زندگی می کند‪.‬‬ ‫او از کارگردانان تاثیرگذار و مهم سینمای موج نو و‬ ‫معناگرای ایران است‪ .‬نادری از کودکی در سالن سینما‬ ‫و تئاتر کار می کرد و با دیدن فیلم و نمایش‪ ،‬خواندن‬ ‫نقد فیلم و معاشرت با منتقدان‪ ،‬به طور خوداموخته‬ ‫وارد عالم سینما شد‪ .‬در ابتدا به عنوان عکاس در‬ ‫چند فیلم مهم سینمای ایران کار کرد‪ .‬در سال‬ ‫‪ ۱۳۵۰‬اولین فیلمش خداحافظ رفیق را کارگردانی‬ ‫کرد‪ .‬توجه جشنواره های جهانی با فیلم «دونده» و‬ ‫«اب‪ ،‬باد‪ ،‬خاک» به او جلب شد‪« .‬دونده» از سوی‬ ‫تعدادی از منتقدان بزرگ جهانی‪ ،‬در فهرست یکی‬ ‫از تاثیرگذارترین فیلم های ربع قرن اخیر معرفی‬ ‫شده است‪ .‬در سال ‪ ۲۰۰۸‬به مناسبت سی امین سال‬ ‫برگزاری جشنواره فیلم سه قاره نانت‪ ،‬از امیر نادری‬ ‫و کارگردان های دیگری که دوبار بالن طالیی این‬ ‫جشنواره را برده اند تقدیر شد‪.‬‬ ‫‪52‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫«ژان مورو» به خواب ابدی رفت‬ ‫ژان مورو بازیگر سرشناس تاریخ‬ ‫سینمای فرانسه در سن ‪ ۸۹‬سالگی از‬ ‫دنیا رفت‪ .‬او در طول سال ها فعالیت‬ ‫حرفه ای با فیلم سازان نوگرا و مطرح‬ ‫دوران از جمله لویی مال‪ ،‬فرانسوا‬ ‫تروفو‪ ،‬ژاک دمی‪ ،‬لوییس بونوئل و‬ ‫میکل انجلو انتونیونی همکاری کرد‪.‬‬ ‫اورسن ولز هم که در چندین فیلم‬ ‫سابقه همکاری با مورو را داشت‪ ،‬زمانی‬ ‫او را «بزرگ ترین بازیگر زن جهان» خوانده بود‪ .‬اواسط دهه ‪ ،۱۹۷۰‬مورو‬ ‫برای مدت زمانی کوتاه به کارگردانی روی اورد‪ .‬فیلم «عشاق» (‪ )۱۹۵۸‬که‬ ‫حاصل دومین همکاری او با مال بود‪ ،‬مورو را تبدیل به ستاره ای بین المللی‬ ‫کرد‪ .‬سال ‪ ،۱۹۶۰‬او در فیلم «مدراتو کانتابیله» به نویسندگی مارگریت‬ ‫دوراس ظاهر شد که جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره کن را برایش به‬ ‫ارمغان اورد‪ .‬دو سال بعد‪ ،‬در فیلم «ژول و جیم» به کارگردانی تروفو مقابل‬ ‫دوربین رفت‪ .‬مورو بار دیگر با لویی مال به همکاری پرداخت و در کمدی‬ ‫ماجراجویانه «زنده باد ماریا!» به همراه بریجت باردو ایفای نقش کرد‪ .‬سال‬ ‫‪ ۱۹۶۴‬در فیلم درخشان بونوئل با عنوان «خاطرات یک کلفت» ظاهر شد‬ ‫و یک سال بعد‪ ،‬در فیلم «ناقوس های نیمه شب» به کارگردانی اورسن ولز‬ ‫ظاهر شد‪.‬سال ‪ ،۱۹۶۵‬مجله «تایم» در حرکتی بی سابقه در تجلیل از مورو‬ ‫تصویر او را روی جلدش به چاپ رساند و این بازیگر زن خارجی را هم ردیف‬ ‫ستاره های هالیوود همچون گاربو و مونرو معرفی کرد‪.‬البته پس از دهه ‪۷۰‬‬ ‫مورو کم رنگ تر از پیش ظاهر شد اما در معدود فیلم های تحسین شده ای‬ ‫همچون«گام معلق لک لک»و «هرکس سینمای خودش» به‬ ‫کارگردانی تئوانگلو پولوس ‪« ،‬دختری به نام نیکیتا» ساخته‬ ‫لوک بسون‪« ،‬تا پایان دنیا» به کارگردانی ویم‬ ‫وندرس و «خانه تابستانی» مقابل‬ ‫دوربین رفت‪.‬‬ ‫«چشم ها» به «اگزما» رسید‬ ‫فیلم سینمایی «اگزما» که‬ ‫مدتی است اکران خود را در گروه‬ ‫هنروتجربه اغاز کرده است‪،‬‬ ‫با عنوان «چشم ها» در بخش‬ ‫هنروتجربه سی و پنجمین‬ ‫جشنواره فیلم فجر به نمایش‬ ‫درامد‪ .‬این فیلم به کارگردانی‬ ‫مهران مهدویان‪ ،‬داستان زنی‬ ‫را روایت می کند‪ ،‬که سعی دارد‬ ‫گذشته اش را از همسرش پنهان‬ ‫کند‪ .‬تمام قصه ی «اگزما» در داخل‬ ‫اتومبیل زن روایت می شود؛ و به‬ ‫غیر از پالن پایانی فیلم‪ ،‬در هیچ‬ ‫قسمت دیگری دوربین از داخل اتومبیل بیرون نمی اید‪ .‬گرچه تاکنون‬ ‫فیلم های زیادی ساخته شده که داستانش در داخل فضای اتومبیل روایت‬ ‫می شود ولی مهدویان در این فیلم با الگوبرداری از دو فیلم «ده» و «‪»Locke‬‬ ‫سعی کرده است؛ برای فیلمش جذابیت بصری ایجاد کند‪.‬‬ ‫«وودی الن» همکاری دیگری با «امازون» خواهد داشت‬ ‫«خاطرات پاییزی» در هند‬ ‫فیلم «خاطرات پاییزى» در بخش اصلى مسابقه‬ ‫جشنواره ‪Lake view international film festival‬‬ ‫در ایالت پنجاب هند به نمایش در می‪‎‬اید‪ .‬این‬ ‫جشنواره هرسال به مدت ده روز در شهر پنجاب‬ ‫هند برگزار مىشود‪ .‬امسال ‪۶۰‬کشور متقاضى‬ ‫حضور در بخش اصلى این جشنواره بودند که از‬ ‫میان انها ‪۱۷‬فیلم توانستند مجوز ورود به بخش‬ ‫اصلى مسابقه این جشنواره را کسب کنند‪ .‬فیلم‬ ‫«خاطرات پاییزى» از جمله فیلم هایی است‬ ‫که برای بخش مسابقه این جشنواره انتخاب‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫«خاطرات پاییزی» محصول مشترک ایران‪،‬‬ ‫جمهورى چک و اکراین‪ ،‬اولین تجربه کارگردانی‬ ‫فیلم بلند على فخر موسوى است که تهیه کنندگى‬ ‫ان‪ ‎‬را سیدامیر سیدزاده و ویکتور ویلهلم برعهده‬ ‫دارند‪ .‬این فیلم که در نوبت اکران پاییزى‬ ‫سینماهاى گروه هنر و تجربه قرار گرفته‪ ،‬قصه‬ ‫دختری را روایت می کند که خانه و خانوادهاش‬ ‫مورد حمله و تجاوز گروه های تروریستی قرار‬ ‫گرفته اند‪ .‬او که اوارگی‪ ،‬نابینایی و حتی از دست‬ ‫دادن قدرت تکلم را تجربه می کند‪ ،‬در نهایت‬ ‫میتواند ارامش و عشق را در گوش های دیگر از‬ ‫دنیا در کنار مردمی که خود اسیب دیده از جنگ‬ ‫هستند‪ ،‬بیابد‪ .‬نازنین احمدى شاهپورابادى بازیگر‬ ‫زن نقش اصلى این فیلم است که در کنار بازیگرانی‬ ‫از اروپاى شرقى در این اثر ایفاى نقش می کند‪.‬‬ ‫«خاطرات پاییزی» در جشنواره سی و پنجم‬ ‫فیلم فجر در بخش هنروتجربه و جشنواره‬ ‫جهانی فیلم فجر نیز به نمایش درامده است‪.‬‬ ‫این فیلم تاکنون جوایز متعددی همچون‬ ‫دیپلم افتخار و نشان یادبود سازمان حمایت از‬ ‫قربانیان جنگ وابسته به سازمان ملل و اتحادیه‬ ‫اروپا‪ ،‬جشنواره بین المللی کرونا کارپات‬ ‫‪ ،۲۰۱۶‬جایزه ارکیده طالیی و فیلم منتخب‬ ‫مردمی از جشنواره ترن ُپیل ‪ ۲۰۱۶‬اوکراین‬ ‫را به دست اورده و فیلم افتتاحیه جشنواره‬ ‫بین المللی«‪ » ۲۰۱۶ Dream City‬بوده است‪.‬‬ ‫وودی الن که از سال ‪ ۲۰۱۶‬یک فیلم سینمایی و بعد از ان یک مینی سریال‬ ‫برای غول نمایش انالین امازون ساخته است‪ ،‬قصد ادامه این همکاری را دارد‪.‬‬ ‫این کارگردان می خواهد یک فیلم بلند دیگر نیز برای امازون بسازد‪ .‬این‬ ‫فیلم بلند هنوز عنوانی ندارد‪ .‬گفته شده تیموتی کاالمت‪ ،‬ال فانینگ و سلنا‬ ‫گومز بازیگران فیلم بعدی وودی الن هستند‪« .‬واندر ویل»‪Wonder Whee /‬‬ ‫جدیدترین فیلم وودی الن به عنوان فیلم اختتامیه جشنواره فیلم نیویورک‬ ‫انتخاب شده و اولین فیلمی است که امازون استودیوز برای راه اندازی شبکه‬ ‫توزیع خود برگزیده است‪.‬در این فیلم جیمز بلوشی‪ ،‬جونو تمپل‪ ،‬جاستین‬ ‫تیمبرلیک و کیت وینسلت بازی کرده بودند‪ .‬تا امروز «امازون» خالصه‬ ‫داستان رسمی را برای فیلم منتشر نکرده است اما فیلم در دهه ی ‪ ۱۹۵۰‬و‬ ‫منطقه ی کانی ایلند می گذرد‪ .‬این فیلم اول دسامبر در امریکا اکران می شود‪.‬‬ ‫نخستین همکاری الن با امازون در سال ‪ ۲۰۱۶‬با فیلم «کافه سوسایتی»‬ ‫شروع شد که در جشنواره کن به نمایش درامد و بعد اولین سریال تلویزیونی‬ ‫وی با عنوان «بحران در ‪ ۶‬صحنه» با بازی مایلی سایرس‪ ،‬الین می و جان‬ ‫ماگارو برای امازون جلوی دوربین رفت‪.‬‬ ‫«ترایبکا» در اوریل برگزار می شود‬ ‫تاریخ برگزاری جشنواره بین المللی فیلم «ترایبکا» در سال اینده میالدی‬ ‫مشخص شد‪ .‬فستیوال فیلم «ترایبکا» که یکی از معتبرترین جشنوارههای‬ ‫بین المللی است‪ ۱۸ ،‬تا ‪ ۲۹‬اوریل ‪ ۹ (۲۰۱۸‬تا ‪ ۲۰‬فروردین ‪ )۹۷‬در منهتن‬ ‫نیویورک برپا می شود‪.‬فیلم سازان میتوانند از پنجم سپتامبر فیلم های‬ ‫کوتاه و بلند خود را به منظور شرکت در این جشنواره‪ ،‬به سیستم انالین این‬ ‫رویداد هنری ارسال کنند‪ .‬سال گذشته رکورد جدیدی در زمینه تعداد اثار‬ ‫شرکت کننده و درصد فروش فیلم ها به پخش کنندگان در این جشنواره به ثبت‬ ‫رسید و پیش بینی می شود دوره پیش رو کارهای بهتر و بیشتری در «ترایبکا»‬ ‫به نمایش دراید‪.‬جشنواره فیلم «ترایبکا» سال ‪ ۲۰۰۲‬توسط رابرت دنیرو‪،‬‬ ‫جین ُرزنتال و کریک هاتکوف در شهر نیویورک و با تمرکز بر سینمای مستقل‬ ‫راهاندازی شد‪.‬این جشنواره ساالنه سه میلیون نفر از جمله چهره های شاخص‬ ‫عرصه سینما‪ ،‬موسیقی و دیگر هنرها را به خود جذب می کند‪ .‬فیلم «درباره الی»‬ ‫ساخته «اصغر فرهادی» در سال ‪ ۲۰۰۹‬موفق به کسب جایزه بهترین فیلم این‬ ‫رویداد سینمایی شده است‪.‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪53‬‬ ‫«نیمار» با قرارداد ‪ ۲۲۲‬میلیون یوروی به پاری سن ژرمن پیوست‬ ‫گران ترین نقل و انتقال‬ ‫تاریخ فوتبال به ثبت رسید‬ ‫«نیمار جونیور» ستاره ی برزیلی باشگاه «بارسلونا»‪ ،‬مثلث معروف ‪ MSN‬را ترک گفت؛‬ ‫و با امضای قراردادی ‪ ۲۲۲‬میلیون یورویی رسما به باشگاه «پاری سن ژرمن» پیوست‪،‬‬ ‫تا رکورد گران ترین جابه جایی تاریخ فوتبال جهان را به نام خود ثبت کند‪ .‬باشگاه‬ ‫بارسلونا ضمن تایید دریافت مبلغ مذکور از نمایندگان پاری سن ژرمن‪ ،‬اعالم کرد‬ ‫همه ی جزئیات این انتقال را در اختیار یوفا قرار خواهد داد تا به تخلفات پاری سن ژرمن‬ ‫رسیدگی شود‪ .‬با عقد این قرارداد‪ ،‬نیمار به مدت پنج سال‪ ،‬با پیراهن شماره ی ده و با‬ ‫دستمزد هفتگی ‪ ۵۱۵‬هزار پوندی‪ ،‬برای این باشگاه پاریسی توپ خواهد زد‪ .‬بدین‬ ‫ترتیب‪ ،‬نیمار با قرارداد ‪ ۲۲۲‬میلیون یورو(معادل ‪ ۱۹۷‬میلیون پوند) در صدر جدول‬ ‫گران ترین نقل و انتقاالت قرار گرفت و «پوگبا» با ‪ ۸۹‬میلیون پوند‪« ،‬گرت بیل» با ‪۸۶‬‬ ‫میلیون پوند و «رونالدو» با رقم ‪ ۸۰‬میلیون پوند رتبه های بعدی این جدول را به خود‬ ‫اختصاص داده اند‪.‬‬ ‫زندگی نامه‬ ‫نیمار دا سیلوا سانتوس جونیور (‪ )Neymar da Silva Santos Júnior‬در ‪ ۵‬فوریه ‪ ۱۹۹۲‬در شهر‬ ‫موگی داس کروزس برزیل متولد شد‪ .‬نیمار نام خود را از پدرش (نیمار داسیلوا سنیور) به ارث‬ ‫برده است‪ .‬از کودکی به فوتبال عالقه مند بود و در این راه همواره از مشاوره های پدر فوتبالیستش‬ ‫استفاده می کرد‪ .‬نیمار از سن ‪ ۱۵‬سالگی به عنوان فوتبالیست نیمه حرفه ای بازی کرد و از ‪۱۷‬‬ ‫سالگی‪ ،‬با عقد قرارداد رسمی از سوی باشگاه فوتبال «سانتوس برزیل» به تیم اصلی این باشگاه راه‬ ‫یافت و مسیر خود را به عنوان مهاجم حرفه ای ادامه داد‪ .‬نیمار اولین حضور حرفه ای خود را با پیراهن‬ ‫سانتوس تجربه کرد که در ان دیدار فقط سی دقیقه فرصت حضور پیدا کرد‪ .‬نیمار در بازی دوم‬ ‫‪54‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫خود توانست اولین گل رسمی اش را برای سانتوس‬ ‫در مقابل باشگاه «موگی میریم» به ثمر برساند‪ .‬نیمار‬ ‫در فصل ‪ ۲۰۱۰ - ۲۰۰۹‬لیگ برزیل موفق شد در ‪۴۸‬‬ ‫بازی ‪ ۱۴‬گل به ثمر برساند‪ .‬در سال ‪ ۲۰۱۰‬باشگاه‬ ‫فوتبال «چلسی» انگلیس نسبت به جذب نیمار‬ ‫ابراز تمایل نمود و با پیشنهاد ‪ ۲۰۰‬میلیون پوندی به‬ ‫باشگاه سانتوس خواهان این مهاجم برزیلی شد؛ اما‬ ‫در اقدامی عجیب باشگاه سانتوس این پیشنهاد را‬ ‫رد کرد؛ و اعالم کرد‪« :‬نیمار فقط به سانتوس و بازی‬ ‫در برزیل فکر می کند» اگر چه نیمار در مصاحبه با‬ ‫روزنامه انگلیسی «دیلی تلگراف» بیان کرد‪« :‬از‬ ‫این که چلسی به من پیشنهاد حضور در لیگ برتر‬ ‫انگلیس را داده است واقعا خوشحال هستم و بازی‬ ‫در فوتبال انگلیس و اروپا رویای من است؛ اما در این‬ ‫لحظه بهترین تصمیم این است که در کشورم بازی‬ ‫کنم‪».‬‬ ‫ادامه ی پیشنهادات باشگاه های بزرگ اروپایی‬ ‫نیمار تا ‪ ۱۹‬سالگی؛ در حالی که باشگاه های بزرگ‬ ‫اروپایی مانند رئال مادرید‪ ،‬منچستریونایتد‪ ،‬بارسلونا و‬ ‫منچسترسیتی خواهان جذب او بودند؛ با مخالفت های‬ ‫باشگاه سانتوس‪ ،‬همچنان در برزیل حضور داشت‪.‬‬ ‫«پله» ستاره ی پراوازه ی فوتبال برزیل‪ ،‬در گفت و‬ ‫گویی با "اسوسیشین اسپورت" درباره ی نیمار گفت‪« :‬به‬ ‫نظر من با شرایطی که نیمار دارد بسیار دشوار خواهد بود‬ ‫که بخواهیم او را در برزیل نگاه داریم‪ .‬سانتوس باشگاهی‬ ‫است که من خودم در ان بازی کرده ام و نیمار هم کارش را‬ ‫در دنیای فوتبال با ما اغاز کرده است‪ .‬امیدوارم شرایط به‬ ‫گونه ای فراهم شود که او تا قبل از جام جهانی ‪ ۲۰۱۴‬و یا‬ ‫بعد از ان در برزیل بماند‪ ،‬هرچند رخ دادن این اتفاق کمی‬ ‫بعید است‪».‬‬ ‫تو گو با تمجید از توانایی های‬ ‫پله در ادامه ی این گف ‬ ‫نیمار ادامه داد‪« :‬او بازیکن بسیار خوبی است و می تواند در‬ ‫اینده به بازیکن بزرگی تبدیل شود‪ .‬بازیکنی در حد و اندازه‬ ‫های کاکا‪ ،‬مسی و یا رونالدو‪ .‬در این موضوع تردیدی ندارم‬ ‫و امیدوارم در اینده ی نزدیک به پتانسیل واقعی اش دست‬ ‫پیدا کند و به اسطوره ای در فوتبال جهان تبدیل شود‪».‬‬ ‫پله درباره ی حضور نیمار در لیگ برتر انگلیس و یا‬ ‫بوندس لیگا هم گفت‪« :‬به نظر من نیمار در صورتی که به‬ ‫انگلیس یا المان برود کمی کارش دشوار می شود‪ .‬تیم های‬ ‫لیگ برتر و بوندس لیگا به یارگیری فشرده در تمام زمین‬ ‫شناخته شده اند و با این شرایط نیمار کارش در این لیگ ها‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪55‬‬ ‫دشوار می شود‪ .‬شاید بازی در اسپانیا برای او بهتر باشد‪».‬‬ ‫اسطوره فوتبال جهان که سه قهرمانی در جام جهانی را‬ ‫به همراه برزیل تجربه کرده درباره حضور ناموفق نیمار در کوپا‬ ‫امریکا در ترکیب تیم ملی برزیل گفت‪« :‬زود قضاوت نکنید‪ .‬این‬ ‫فوتبال است‪ .‬پیش از اغاز رقابت ها همه می گفتند امسال شاهد‬ ‫یک فینال تماشایی بین برزیل و ارژانتین خواهیم بود‪ .‬تماشاگران‬ ‫فکر می کردند که دوئل نیمار و مسی‪ ،‬جذابیت فینال را دو چندان‬ ‫خواهد کرد‪ .‬همه این اتفاق ها مربوط به پیش از اغاز رقابت ها بود؛ اما‬ ‫متاسفانه هر دو تیم برزیل و ارژانتین حذف شدند و قطعا این موضوع‬ ‫تقصیر یک بازیکن نبوده است‪».‬‬ ‫بارسلونا‬ ‫نیمار در ‪ ۳‬ژوئیه ‪ ۲۰۱۳‬با قراردادی به ارزش ‪ ۵۷‬میلیون یورو‬ ‫و مدت ‪ ۵‬فصل رسماً به بارسلونا پیوست‪ .‬رقم فسخ قرارداد او ‪۱۹۰‬‬ ‫میلیون یورو اعالم شد‪ .‬نیمار پس از گذراندن تست های پزشکی‬ ‫تحت عمل لوزه قرار گرفت و در حالی که گفته می شد این بازیکن‬ ‫دچار ضعف جسمانی است و به کم خونی و سو تغذیه نیز مبتالست؛‬ ‫عالوه بر برنامه ی تغذیه ای خاص‪ ،‬تمرینات ویژه ای نیز برای وی در‬ ‫نظر گرفته شد‪ .‬نیمار در اغلب مسابقات پیش فصل به عنوان بازیکن‬ ‫ذخیره برای بارسلونا به زمین رفت‪.‬‬ ‫فصل ‪۲۰۱۴ - ۲۰۱۳‬‬ ‫نیمار در ‪ ۷‬اگوست ‪ ،۲۰۱۳‬اولین گل خود در پیراهن بارسلونا‬ ‫را در یک بازی دوستانه مقابل تیم ملی تایلند در بانکوک به ثبت‬ ‫رساند‪ .‬بارسلونا در نهایت با پیروزی هفتبر یک این دیدار را به‬ ‫پایان رساند‪ .‬نیمار اولین بازی خود در اللیگا را در افتتاحیه فصل‬ ‫‪ ۱۴–۲۰۱۳‬انجام داد‪ .‬در ‪ ۲۱۱‬اگوست‪ ،‬نیمار اولین گل خود را در‬ ‫بازی رفت سوپرکاپ اسپانیا مقابل «اتلتیکو مادرید» به ثمر رساند‪.‬‬ ‫در ‪ ۱۸‬سپتامبر‪ ،‬او در اولین بازی خود درلیگ قهرمانان اروپا‪ ،‬به‬ ‫جرارد پیکه پاس گل داد تا بارسلونا اژاکس را با نتیجه ی چهار‬ ‫بر صف‪ ،‬در افتتاحیه این تورنومنت شکست دهد‪ ۲۶ .‬اکتبر‬ ‫‪ ،۲۰۱۳‬نیمار در اولین حضور خود در ال کالسیکو‪ ،‬گل اول را به‬ ‫ثمر رساند و بارسلونا رئال مادرید را ‪ ۱–۲‬در ورزشگاه نیوکمپ‬ ‫شکست داد‪ .‬نیمار با پاس گل به «الکسیس سانچز» در گل دوم‬ ‫بارسلونا نیز نقش بسزایی داشت‪ .‬در ‪ ۱۱‬دسامبر سال ‪،۲۰۱۳‬‬ ‫در لیگ قهرمانان‪ ،‬نیمار سه گل به ثمر رساند و برای اولین بار با‬ ‫لباس بارسلونا هت تریک کرد‪.‬‬ ‫فصل ‪۱۵–۲۰۱۴‬‬ ‫این فصل برای نیمار یکی از بهترین فصل های بازیگری اش‬ ‫بود‪ .‬در اللیگای اسپانیا‪ ،‬بارسلونا با ‪ ۹۴‬امتیاز و دو اختالف امتیاز‬ ‫نسبت به رئال مادرید قهرمان شد و نیمار در طی ‪ ۳۳‬بازی توانست‬ ‫‪ ۲۲‬گل به ثمر رسانده و ‪ ۹‬پاس گل بدهد‪ .‬در لیگ قهرمانان اروپا‪،‬‬ ‫بارسلونا در فینال با نتیجه ‪ ۳‬بر ‪ ۱‬یوونتوس را شکست داد‪ .‬در این‬ ‫تورنمنت‪ ،‬نیمار به همراه لیونل مسی و کریستیانو رونالدو با ‪ ۱۰‬گل‬ ‫زده اقای گل مشترک شد‪ .‬نیمار در کوپا دل ری یا جام حذفی اسپانیا‬ ‫نیز با حضور در ‪ ۶‬بازی‪ ۷ ،‬گل به ثمر رساند‪ .‬در نهایت بارسلونا در‬ ‫فینال با حساب ‪ ۳‬بر ‪ ۱‬اتلتیک بیلبائو را شکست داد و قهرمان شد‪.‬‬ ‫نیمار نیز در این بازی برای بارسلونا گل زد‪ .‬نیمار در مراسم انتخاب‬ ‫بهترین های فصل اللیگا‪ ،‬که در اواخر سال ‪ ۲۰۱۵‬برگزار شد‪ ،‬عنوان‬ ‫بهترین بازیکن التین را کسب کرد‪.‬‬ ‫‪56‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫فصل ‪۱۶–۲۰۱۵‬‬ ‫نیمار فصل قبل را همراه بارسلونا‪ ،‬با سه گانه به تمام کرده بود؛ و‬ ‫با وجود مسی‪ ،‬سوارز و خودش بارسلونا مدعی اول قهرمانی در لیگ‬ ‫قهرمانان اروپا بود‪ .‬نیمار و مسی و سوارز موفق شدند ‪ ۹۰‬گل در این‬ ‫فصل اللیگا به ثمر برسانند‪ .‬بارسلونا در این فصل نیز با ‪ ۱‬امتیاز اختالف‬ ‫نسبت به رئال مادرید و کسب ‪ ۹۱‬امتیاز‪ ،‬قهرمان اللیگا شد‪ .‬نکته ی‬ ‫مهم دیگری که نیمار در این فصل با ان درگیر بود‪ ،‬مشکالت مالیاتی‬ ‫بود‪ .‬تخلف مالیاتی نیمار اثبات شد و دادگاه او را به پرداخت ‪۹/۴۵‬‬ ‫میلیون یورو محکوم کرد‪ .‬در لیگ قهرمانان اروپا بارسلونا در مرحله ی‬ ‫یک چهارم نهایی مقابل اتلتیکو مادرید‪ ،‬در مجموع دو بازی‪ ،‬با حساب‬ ‫‪ ۳‬بر ‪ ۲‬شکست خورد و حذف شد‪ .‬نیمار در ‪ ۹‬بازی که برای بارسلونا‬ ‫در این فصل لیگ قهرمانان انجام داد ‪ ۳‬گل زد و ‪ ۵‬پاس گل داد‪ .‬در‬ ‫اخرین بازی فصل بارسلونا که در چارچوب جام حذفی و در ورزشگاه‬ ‫ویسنته کالدرون برگزار شد‪ ،‬بارسلونا با ‪ ۲‬گل سویا را شکست داد که‬ ‫نیمار گل دوم بارسلونا را به ثمر رساند‪.‬‬ ‫تیم ملی‬ ‫نیماربازیکنبین‪.‬المللیتیمملیبرزیلاستودرسنینزیر‪ ۱۷‬سال‪،‬‬ ‫زیر ‪ ۲۰‬سال و بزرگساالن بازی کرده است‪ .‬در ‪ ۱۰‬اوت ‪ ،۲۰۱۰‬در سن ‪۱۸‬‬ ‫سالگی اولین بازی خود را در یک بازی دوستانه در برابر ایاالت متحده‬ ‫امریکاانجامدادودراینبازیدردقیقه‪ ۲۸‬یکگلباضربهسربهثمررساند‬ ‫تادرپیروزیدوبرصفربرزیلسهیمباشد‪.‬اوبهترینگلزنسال‪ ۲۰۱۱‬در‬ ‫مسابقاتقهرمانیجوانان امریکای جنوبیبانهگلاست‪.‬اوبهبرزیلکمک‬ ‫کردتایازدهمینعنوانخودرادراینرقابت هاکسبکند‪.‬‬ ‫رکورد گینس‬ ‫نیمار تنها بازیکنی است که توانسته در کوپالیبرتادورس و‬ ‫یوفاچمپیونزلیگ هت تریک کند‪.‬‬ ‫تاریخچه چوگان‬ ‫بازی چوگان از نزدیک به ‪ ۶۰۰‬سال قبل از میالد در ایران شکل گرفته است‪ .‬این بازی در زمان‬ ‫هخامنشیان بسیار محبوب بود‪ .‬چوگان به هنگام کشورگشایی داریوش اول در هند‪ ،‬به عنوان میراثی‬ ‫از ایران به ان سرزمین رفت‪ .‬همچنین چوگان در دوره ساسانیان به عنوان بخشی از فرهنگ ایرانیان‬ ‫شناخته می شده است‪ .‬قدمت چوگان در ادبیات ایران به اشعار رودکی‪ ،‬پدر شعر پارسی‪ ،‬بازمی گردد‪.‬‬ ‫فردوسی قصه چوگان بازی سیاوش و افراسیاب را به نظم درمی اورد و در جایی می گوید‪« :‬همه کودکان‬ ‫را به میدان فرست‪ /‬برای دیدن گوی و چوگان فرست»‪ .‬سعدی‪ ،‬حافظ‪ ،‬ناصرخسرو و موالنا هم به‬ ‫چوگان اشاره کرده اند‪.‬‬ ‫مغوالن پس از حمله به ایران و در زمانی که با فرهنگ و هنر ایران اشنا می شوند چوگان بازی را نیز‬ ‫یاد گرفته و در سراسر امپراطوری وسیع خود رواج می دهند‪ .‬می توان گفت که گرایش کشورهای شرق‬ ‫اسیا به چوگان به همین دلیل است‪ .‬از این دوره به عنوان جدی ترین برهه خروج چوگان از ایران یاد‬ ‫می شود‪ .‬اوج شکوفایی این بازی به دوران صفویه بازمی گردد‪ .‬اسناد تاریخی نشان داده اند که شاه عباس‬ ‫چوگان باز بوده است و حتی پیش از اینکه به اصفهان بیاید در قزوین که پایتخت ایران بوده چوگان بازی‬ ‫می کرده است‪ .‬همچنین میدان نقش جهان اصفهان برای چوگان بازی بنا نهاده شده بود‪.‬‬ ‫اروپاییان در زمان صفویان و در زمان استعمار خود در هند‪ ،‬با این بازی اشنا شدند و افسران‬ ‫انگلیسی نیز به طور حرفه ای چوگان را در باشگاه کلکته اموخته و با خود به انگلیس بردند‪ .‬بعدها نیز‬ ‫ورزش هایی ازقبیل گلف و هاکی پدید اوردند که دسته های استفاده شده در این بازی ها به همان چوب‬ ‫چوگان برمی گردد‪ .‬در سال ‪( ۱۸۶۰‬میالدی) چوگان در انگلیس متداول می شود؛ سپس از این کشور‬ ‫به امریکای جنوبی رفته و در انجا به شدت رواج می یابد؛ چنان که اکنون چوگان در امریکای جنوبی از‬ ‫همه جای دنیا بیشتر بازی می شود و طرفداران بسیاری نیز دارد‪.‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪57‬‬ ‫«بیل گیتس» دیگر ثروتمندترین‬ ‫مرد جهان نیست‬ ‫جفری پرستون ب ِْیزوس‪ ،‬متولد ‪ ۱۲‬ژانویه ‪ ۱۹۶۴‬کارافرین و سرمایه گذار امریکایی‬ ‫در زمینه اینترنت و مدیرعامل و موسس شرکت امازون است‪ .‬او با بنیانگذاری وبسایت‬ ‫امازون داتکام‪ ،‬نقش کلیدی در زمینه رشد و ارتقاء تجارت الکترونیک ایفا کرده است‪.‬‬ ‫بیزوس در اگوست ‪ ،۲۰۱۳‬واشینگتن پست را خرید‪.‬جف بیزوس برای اغاز رویای خود‬ ‫به همراه نامزد خود به سیاتل نقل مکان کردند ودر سال ‪۱۹۹۴‬شرکت امازون را تاسیس‬ ‫کردند و بال فاصله یکبرنامه نویس حرفه ای به نام کافان را تشویق کردند تا در شرکت‬ ‫استخدام شود‪ .‬یک سال بعد یعنی در سال ‪ ۱۹۹۵‬اولین نسخه از وب سایت امازون روی‬ ‫شبکهٔ اینترنت قرار گرفت واز تاریخ ‪ ۱۶‬ژوئیه ‪ ۱۹۹۵‬امازون رسماً کار خود را اغاز کرد‪.‬‬ ‫طولی نکشید که توجه اکثر رسانه ها به سایت امازون و ایدهٔ انها که در ان سال ها عجیب‬ ‫به نظر می رسید اغاز شد و همین امر تا حدود زیادی باعث استقبال مردم از امازون‬ ‫شد‪ .‬جف می گوید‪:‬از همان ابتدای کار مشخص بود که رشد خواهیم کرد با شروع کار‬ ‫امازون‪ ،‬جف و همکارانش پیوسته در تالش بودند تا این سایت را با مشتریان وفق داده‬ ‫و همهٔ نیازهای انان را براورده کنند‪ .‬ان ها ابتدا ایدهٔ خرید با یک کلیک را پیاده سازی‬ ‫کردند و سپس بخش نظرات خریداران را راه اندازی نمودند‪ .‬در سال ‪ ۱۹۹۷۷‬فروش‬ ‫سهام امازون از طریق سایت راه اندازی شد و در پی ان کار امازون به چند کشور دیگر از‬ ‫جمله کانادا‪ ،‬ژاپن‪ ،‬انگلستان و فرانسه گسترش یافت‪ .‬به گزارش بلومبرگ‪ ،‬صبح روز ‪27‬‬ ‫جوالی ‪ 2017‬با افزایش ارزش سهام کمپانی امازون‪ ،‬جف بزوس بنیانگذار این شرکت با‬ ‫پشت سر گذاشتن بیل گیتس‪ ،‬به جایگاه ثروتمندترین شخص دنیا رسید‪.‬‬ ‫کشف منبعی ارزشمندتر از «نفت»‬ ‫اکونومیست (به انگلیسی‪ )The Economist :‬هفته نامه خبری و بین المللی به زبان انگلیسی که در لندن ویرایش می شود و به شرکت‬ ‫روزنامه اکونومیست با مسئولیت محدود (‪ )The Economist Newspaper Limited‬تعلق دارد‪ .‬چاپ مستمر ان به دست بنیانگذار ان‬ ‫جیمز ویلسوناز سپتامبر ‪ ۱۸۴۳‬اغاز شد‪ .‬مجله اکونومیست در مقاله ای جدید و جذاب ارزشمندترین منبع دنیا را ‪ Data‬اعالم کرد‪.‬‬ ‫‪ 5‬شرکت گوگل‪ ،‬امازون‪ ،‬اپل‪ ،‬فیسبوک و مایکروسافت ارزشمندترین بنگاه ها در دنیا هستند که سودهایشان سرسام اور است‪ :‬انها‬ ‫روی هم رفته ‪ 25‬میلیارد دالر سود خالص در فصل اول سال ‪ 2017‬جمع کردند‪ .‬نیمی از تمام دالرهایی که در امریکا انالین خرج‬ ‫می شوند‪ ،‬نصیب امازون می شود‪ .‬تقریباً تمام رشد درامد در حوزۀ تبلیغات دیجیتال در امریکا در سال گذشته‪ ،‬مدیون گوگل و‬ ‫فیسبوک است‪.‬‬ ‫‪58‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫مــــــــوســـیقــــــــی‬ ‫گپ وگفتی با دکتر محمدرضا چراغعلی‬ ‫منوچهر چشم اذر الگویم‬ ‫در اهنگسازی است‬ ‫محمدمعین بحیرایی‬ ‫اهنگساز و تنظیم کننده بی حاشیه و پرکار سه دهه اخیر‪،‬‬ ‫که ‪ ۲۹‬فروردین ‪ ۱۳۵۱‬در تهران به دنیا امد و در سن ‪۱٨‬‬ ‫سالگی اولین کارش را از صدا و سیما پخش کرد‪ .‬ویدیوی‬ ‫تصویری و کامل این گفت وگو را در کانال اپارت برنامه ‬ ‫«شش دانگ»‪ ،‬کاری از «پایگاه خبری‪ ،‬تحلیلی موسیقی‬ ‫زیر و بم»‪ ،‬مشاهده فرمایید‪.‬‬ ‫‪60‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫چرا پزشکی خواندید؟‬ ‫از سر ناچاری‪ .‬حقیقت این است که من در انتخاب اول قبول‬ ‫شدم‪ .‬در دوره ما خیلی فرزندساالری نبود‪ .‬من به دبیرستان البرز‬ ‫می رفتم و به هیچ عنوان نمی توانستم خانواده را توجیه کنم که‬ ‫یک دانش اموز موفق و درس خوان هستم‪ ،‬رتبه کنکورم دو رقمی‬ ‫شده و دلم می خواهد مثال تاریخ بخوانم‪ .‬اکنون قضیه فرق کرده و‬ ‫بچه ها بیشتر به دنبال عالقه شان می روند‪.‬‬ ‫از بچگی به موسیقی عالقه داشتید؟‬ ‫بله من از‪ 4‬سالگی اموزش پیانو را شروع کردم و هنوز هم درحال‬ ‫یادگیری هستم‪ .‬خانواده من مخالفتی با موسیقی نداشتند؛ ولی‬ ‫به عنوانشغلرسمیوشغلاولهمنگاهمثبتیبهاننداشتند‪.‬‬ ‫اسطوره و الگوی دوران کودکی تان در‬ ‫موسیقی چه کسی بود؟‬ ‫در مقاطع سنی مختلف تفاوت داشت‪ .‬هنگامی که من‬ ‫موسیقی را شروع کردم‪ ،‬نگاهم و سیستمی که تحت ان اموزش‬ ‫می دیدم؛ موسیقی کالسیک بود و دوست داشتم نوازنده پیانوی‬ ‫کالسیک شوم‪ .‬به مرور با تغییر ذائقه و تغییر فضای فکری ام و‬ ‫عالقه زیادی که به موسیقی پاپ در من حاصل شد‪ ،‬کارهای اقای‬ ‫منوچهر چشم اذر و اقای واروژان (خدا رحمتشان کند) را دوست‬ ‫داشتم‪.‬‬ ‫نزد چه اساتیدی کار کردید؟‬ ‫بیشتر در بخش نوازندگی شاگردی کردم و‬ ‫بخش های اهنگ سازی و تنظیم بیشتر مطالعات‬ ‫خودم بوده است‪ .‬چون کار اولم را در ‪ 19-18‬سالگی‬ ‫انجام دادم دیگر فرصتی نبود که از کسی یاد بگیرم‪.‬‬ ‫شاگرد عطاءاهلل خرم و انوشیروان روحانی بودم‪.‬‬ ‫بیشترین نکته ای که در امر اهنگ سازی به من‬ ‫کمک کرد؛ کتاب سازشناسی بزرگ و قطوری بود‬ ‫که همیشه و در همه جا به همراه داشتم و همچنین‬ ‫حضور مداومم در استودیوها بود؛ مثال خیلی اوقات‬ ‫به ضبط های بابک بیات (روحشان شاد) و ضبط‬ ‫اقای روشن روان می رفتم‪ .‬بعضی وقت ها پارت های‬ ‫خیلی خوبی برایم می اوردند و می گفتند این ها‬ ‫رژیست درست ساز است و من ان ها را انالیز‬ ‫می کردم‪.‬‬ ‫نحوه ورودتان به دنیای حرفه ای‬ ‫موسیقی چگونه بود؟‬ ‫ابتدا به عنوان نوازنده پیانو برای بعضی از‬ ‫سریال ها و ترانه ها وارد این عرصه شدم‪ .‬البته ان‬ ‫زمان ترانه خیلی محدود بود‪ ،‬مگر به ندرت در‬ ‫موسیقی فیلم ها و یا کارهای مناسبتی‪ .‬از انجایی‬ ‫که دوست داشتم ادم مولفی باشم‪ ،‬کم کم از فضای‬ ‫نوازندگی فاصله گرفتم و شرایط به گونه ای پیش‬ ‫رفت که از سال ‪ 1373‬و ‪ 1374‬بود که جرقه های‬ ‫امیدی حاصل شد که موسیقی پاپ می تواند دوباره‬ ‫در ایران فرصت حضور داشته باشد و شاید ما جزء‬ ‫نسل اولی بودیم که حرکت موسیقی پاپ را شروع‬ ‫کردیم‪.‬‬ ‫از مراحل کار و مجوز در دهه‬ ‫هفتاد برایمان بگویید‪.‬‬ ‫سختی کار دو گونه است؛ یک سری سختی های‬ ‫عمومی داریم که در تمام دنیا وجود دارد مثال‬ ‫مشکالتصنفیوکارییکاهنگ ساز؛کارنوشتن‪،‬‬ ‫هارمونی‪ ،‬انتخاب شعر‪ ،‬انتخاب صدا و انتخاب‬ ‫تکنیک برای صدای خواننده از سختی های‬ ‫عمومی است‪ .‬یک سری هم سختی های‬ ‫اختصاصی در مملکتمان داشتیم؛ یعنی‬ ‫نگاه به موسیقی روی خط قرمز بود‪ .‬بعد‬ ‫هم مشکالت تولید بود که از یک فاصله‬ ‫‪ 18-17‬ساله بین دوره طالیی موسیقی‬ ‫پاپ‪ -‬که در سال ‪ 1355-56‬تمام‬ ‫شد‪ -‬شروع شد تا دوره ای که‬ ‫ما شروع به فعالیت کردیم‪.‬‬ ‫این فاصله طوالنی‪ ،‬مشکل‬ ‫اصلی بود؛ چون هم باید‬ ‫ذائقه مردم یک دفعه بعد‬ ‫از ‪ 18‬سال عوض می شد‬ ‫و هم این فاصله باید ارام ارام طی می شد‪ .‬اگر دقت کرده باشید شروع موسیقی پاپ‬ ‫با شبیه سازی صداها بود و بعد کم کم نسل اول جایش را به نسل بعد داد که صداهای‬ ‫جدیدتری بشنویم‪ .‬یک دلیل دیگر این تغییر هم این بود که یک سری از بچه های نسل‬ ‫اول هنوز اورجینال های خودشان را دارند و کماکان هم خوب می خوانند‪.‬‬ ‫یعنی به نظر شما این شبیه سازی از قصد انجام شد؟‬ ‫شاید فکری پشتش بود؛ ولی برای مردم جالب بود صدایی که از رادیو پخش‬ ‫می شود چقدر شبیه فالن خواننده است و همین امر باعث شد موسیقی پاپ در مردم‬ ‫جذب شود‪ .‬به یاد دارم که شروع موسیقی پاپ زمانی رخ داد که موسیقی وارداتی‬ ‫لس انجلسی به شدت نزول کرده بود‪ .‬یکی از اتفاق جالبی که به یاد دارم این بود که بعد‬ ‫از انتشار البوم خشایار اعتمادی در فروشگاه ها بنر یا پوستر می زدند که البوم خشایار‬ ‫اعتمادی تمام شده است؛ یعنی مردم این قدر مراجعه نکنند! فروش باال و میلیونی‬ ‫البوم ها در ان سال ها عجیب بود‪ .‬هنوز فضای مجازی زیاد نشده بود که موسیقی به‬ ‫راحتی در دسترس مردم قرار بگیرد‪ .‬مردم البوم را می خریدند و خرید یک کاست هم‬ ‫طوری بود که من به عنوان خریدار می گفتم‪« :‬خب به جای اینکه یک کاست خام بخرم‬ ‫و کپی کنم‪ ،‬خود کاست البوم را می خرم» (هزینه هایش تقریبا یکسان‬ ‫بود)؛ اما اکنون کلیه اثار استاد شجریان را سر چهارراه به قیمت ‪5‬‬ ‫هزار تومان می فروشند و این واقعا فاجعه است‪ .‬برای مملکتی که‬ ‫ادعای کار و انقالب فرهنگی داریم‪ ،‬خنده دار است‪ .‬این دزدی‬ ‫اشکار است‪.‬‬ ‫یادتان هست اولین اهنگی که ساختید‬ ‫برای چه کسی بود؟‬ ‫در ابتدا فعالیت موسیقی را با تیزر تبلیغاتی شروع کردم‪.‬‬ ‫اقای بیات من را به شرکتی معرفی کردند و به انها گفتند‬ ‫«من خودم این اهنگ را می سازم»؛ چون در ان زمان خیلی‬ ‫جوان بودم وبه همین دلیل به ما اعتماد نمی کردند‪ .‬ارم‬ ‫استیشن پارس خزر را ساختم‪.‬‬ ‫دستمزدی که برای هر تیزر‬ ‫به من می‪‎‬دادند ‪ 5-4‬برابر‬ ‫حقوق پدرم بود و این‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪61‬‬ ‫باعث شده بود در خانه هم نسبت به من گارد‬ ‫بگیرند؛ یعنی پدرم یک جورهایی به چشم‬ ‫دشمن به من نگاه می کرد!‬ ‫موسیقی برایتان درامدزا‬ ‫بود؟‬ ‫به شدت‪ .‬من در سه سال خانه خریدم و‬ ‫در دوره ای که ما موسیقی‬ ‫در‪ 22-21‬سالگی بهترین ماشین ان دوره‬ ‫پاپ را شروع کردیم‪،‬‬ ‫را داشتم‪ .‬اصال برای همین دیگر در دانشگاه‬ ‫تعدادمان محدود بود؛‬ ‫درس نمی خواندم‪.‬‬ ‫ازجمله افراد ان نسل‪،‬‬ ‫ایا در موسیقی ان زمان هم‬ ‫بهنام ابطحی‪ ،‬فواد‬ ‫دست زیاد بود ومدت زمان‬ ‫حجازی‪ ،‬داریوش تقی پور‪،‬‬ ‫زیادی می گذشت تا نوبت به‬ ‫محمدرضا علیقلی و‬ ‫شما برسد؟‬ ‫بهرام دهقانیار هستند‬ ‫در دوره ای که ما موسیقی پاپ را شروع‬ ‫که هنوز هم کار می کنند‪.‬‬ ‫کردیم‪ ،‬خیر‪ .‬تعدادمان محدود بود؛ ازجمله‬ ‫البته الزم به ذکر است‬ ‫افراد ان نسل‪ ،‬بهنام ابطحی‪ ،‬فواد حجازی‪،‬‬ ‫که گرایش خیلی از‬ ‫داریوش تقی پور‪ ،‬محمدرضا علیقلی و بهرام‬ ‫ همکاران تغییر کرده است‬ ‫دهقانیار هستند که هنوز هم کار می کنند‪.‬‬ ‫و بیشتر به سراغ سینما و‬ ‫البته الزم به ذکر است که گرایش خیلی از‬ ‫فیلم رفته اند؛ مثل کارن‬ ‫ همکاران تغییر کرده است و بیشتر به سراغ‬ ‫همایونفر که موسیقی‬ ‫سینما و فیلم رفته اند؛ مثل کارن همایونفر که‬ ‫فیلم را شروع کرد‪.‬‬ ‫موسیقی فیلم را شروع کرد‪.‬‬ ‫خواننده ای که بیشترین‬ ‫همکاری و تنظیم قطعاتش را‬ ‫برعهده داشتید؟‬ ‫بیشتر از همه با حسین زمان کار کردم‪.‬‬ ‫شاید ‪ 30‬تا ‪ 35‬کار با هم انجام داده باشیم‪.‬‬ ‫علت خاصی داشته است؟‬ ‫با همدیگر خیلی راحت بودیم‪ .‬در تیم‬ ‫ما بحث مافیایی وجود ندارد‪ .‬اینکه ادم ها‬ ‫با هم راحت هستند و در انتخاب کالم و نوع‬ ‫موسیقی زبان هم را می فهمند‪ ،‬مافیا نیست‪.‬‬ ‫برای خیلی از خواننده ها‬ ‫خاطرم هست با وجودی که فرد دیگری دو‬ ‫کارهای موفقی ساخته ام؛‬ ‫کار برای ایشان ساخته بود‪ ،‬من ان قطعات‬ ‫اما کاری که خودم خیلی‬ ‫را ضبط کردم؛ چون برای ضبط خوانندگی با‬ ‫دوست داشتم؛ اهنگ‬ ‫من راحت بود‪ .‬ما یک مقوله مهم دیگری هم‬ ‫«صیاد» برای علیرضا‬ ‫داشتیم که در این زمانه کمرنگ شده است؛‬ ‫افتخاری بود‪ .‬کار متفاوتی‬ ‫و ان‪ ،‬نقش ناظر ضبط خوانندگی بود‪ ،‬تا برای‬ ‫بود؛ چون ان زمان هنوز‬ ‫اجرای بهتر به خواننده کمک کند‪ .‬فکر می کنم‬ ‫فضای تلفیقی ان قدر زیاد‬ ‫اقای بیات هم یک کار با اقای زمان دارند که‬ ‫نبود‬ ‫من در استودیو پاپ برایشان ضبط کردم؛ اما‬ ‫متاسفانه نام این قطعه را به یاد ندارم‪.‬‬ ‫چرا سراغ اهنگ سازی و‬ ‫تنظیم رفتید؟ چرا خواننده‬ ‫نشدید؟‬ ‫خوانندگی اِلمان های زیادی می خواهد‪،‬‬ ‫هر کسی که می تواند بخواند که نباید خواننده‬ ‫شود‪ .‬من به عنوان اهنگ ساز فقط برای کمک‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫‪62‬‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫به درست خواندن خواننده می خوانم‪ .‬ما‬ ‫اکنون ‪ 15‬هزار خواننده داریم که ‪ 14‬هزار و‬ ‫‪ 950‬نفرشان نباید بخوانند؛ ولی می خوانند!‬ ‫البته من از این اتفاق ستقبال می کنم‪،‬‬ ‫ان شاءاهلل ‪ 100‬هزار نفر شوند‪ .‬اما در عین حال‬ ‫امیدوارم روزی برسد که انسان ها با اگاهی‬ ‫دست به عمل بزنند‪ .‬خوانندگی فقط خواندن‬ ‫نیست‪ .‬من هیچ وقت دوست نداشتم بخوانم‪.‬‬ ‫بعد از نسل شما‪،‬‬ ‫اهنگ سازانی امدند که‬ ‫خودشان هم اجرا می کردند؛‬ ‫مانند محسن یگانه‪ ،‬بابک‬ ‫جهانبخش‪ ،‬محسن چاووشی‬ ‫و‪ ...‬به نظر شما این اتفاق مثبت‬ ‫بود یا منفی؟‬ ‫این نوع هم مزایایی دارد؛ ازجمله اینکه‬ ‫می توانند ملودی متناسب با صدای خود‬ ‫را نوشته و اجرا کنند‪ .‬همچنین این امکان‬ ‫برایشان فراهم است که زمان زیادی برای‬ ‫ازمون وخطا صرف کنند‪ .‬در اهنگ سازی‬ ‫برای دیگران این اتفاق نمی افتد؛ مثال محسن‬ ‫یگانه برای هنرمندان زیادی اهنگ ساخت؛ اما‬ ‫اثار موفقی نبودند‪ .‬به نظر من ایراد این شیوه‬ ‫در این است که بعد از مدتی به یکنواختی‬ ‫ختم می شوند‪ .‬اهنگ سازهای ما اهنگ ساز‬ ‫اکادمیک نیستند‪ ،‬بیشتر اهنگ ساز‬ ‫تجربی اند و این تجربه تا حدی می تواند تنوع‬ ‫بپذیرد‪ .‬به نظر من الزم است خواننده هایمان‬ ‫این فرصت را برای مخاطب ایجاد کنند تا از‬ ‫بیرون به ان ها نگاه کرده و زوایای دیگری از‬ ‫صدایشان شنیده شود‪ .‬البته زمانی که قطعه‬ ‫ای در مارکت موسیقی ما به موفقیت دست‬ ‫می یابد‪ ،‬خواننده ی اثر تحت هیچ شرایطی‬ ‫حاضر به تغییر فضای کار نیست و گاها ممکن‬ ‫است ‪ 50‬اهنگ شبیه همان بخواند‪ ،‬و این اغاز‬ ‫سرازیری ها است‪.‬‬ ‫یعنی به تعبیر شما‬ ‫اهنگ سازها باید اهل ریسک‬ ‫باشند؟‬ ‫به شدت‪ .‬اما این ریسک پذیری دیگر رخ‬ ‫نمی دهد؛ مثالخواننده ای ان ور ابی هست‬ ‫که ‪ 40‬سال یک چیز را با ‪ 4‬اکورد می خواند‬ ‫و باالخره یکی‪-‬دو نفر هم البومش را گوش‬ ‫می کنند و دیگر حاضر نیست ریسک کند و‬ ‫این ریتم را عوض کند‪.‬‬ ‫به نظر شما کدام یک‬ ‫از ا ِلمان های یک تراک‬ ‫(خواننده‪ ،‬اهنگ ساز‪ ،‬تنظیم‬ ‫و شاعر) تاثیر بیشتری در‬ ‫ماندگاری یک اهنگ دارند؟‬ ‫الزم است این مسئله را به دو بخش تقسیم‬ ‫کنم؛ یک بخش‪ ،‬زمانی است که ما کاری را‬ ‫به عنوان یک اثر خوب بررسی می کنیم که‬ ‫باید نگاه خاصی به ان شود‪ .‬بخش دیگر هم‬ ‫زمانی است که می خواهیم ببینم کاری هیت‬ ‫می شود یا نه‪ .‬عوامل مختلف زیادی در هیت‬ ‫شدن و همه گیری یک قطعه دخیل هستند‪.‬‬ ‫زمان انتشار در هیت شدن تاثیرگذار است‪ .‬من‬ ‫فکر می کنم خط ملودی بسیار حائز اهمیت‬ ‫است‪ .‬فرض کنید یک کار ترکی‪-‬استانبولی‬ ‫گوش می کنید و با زبان ترکی‪-‬استانبولی‬ ‫اشنایی ندارید‪ .‬ان چیزی که باعث می شود‬ ‫شنونده تحت تاثیر قرار بگیرم‪ ،‬خط ملودی‬ ‫کار و حس صدای خواننده است‪ .‬برای اینکه‬ ‫اثری هیت شود بایدبه همه ی این عوامل توجه‬ ‫شود؛ یعنی الزم است ترانه‪ ،‬تنظیم‪ ،‬زمان‬ ‫انتشار‪ ،‬مسترینگ‪ ،‬خواننده و اقبال عمومی‬ ‫خوب باشد‪.‬‬ ‫معروف ترین اهنگی که‬ ‫ساختید و دوست داشتید؟‬ ‫برای خیلی از خواننده ها کارهای موفقی‬ ‫ساخته ام؛ اما کاری که خودم خیلی دوست‬ ‫داشتم؛ اهنگ «صیاد» برای علیرضا افتخاری‬ ‫بود‪ .‬کار متفاوتی بود؛ چون ان زمان هنوز‬ ‫فضای تلفیقی ان قدر زیاد نبود‪ .‬اکنون گرایش‬ ‫اکثر دوستان نسل جدید به موسیقی تلفیقی‬ ‫است؛ یعنی اِلمان هایی از موسیقی شرقی را با‬ ‫موسیقی غربی ادغام می کنند‪ .‬ان زمان اقای‬ ‫افتخاری کامال تصنیف می خواندند و این‬ ‫ریسک بزرگی بود که برای این قطعه انجام‬ ‫دادم‪ .‬فضای تصنیفی با سه تار و گیتارباس و‬ ‫طبال و پیانو شاید کمی غیرمتعارف بود؛ ولی‬ ‫نتیجه ی خوبی حاصل شد‪ .‬فکر می کنم این‬ ‫مجموعه‪ ،‬پرفروش ترین البوم اقای افتخاری‬ ‫نیز محسوب می شود‪.‬‬ ‫در دوره ای خیلی پر کار‬ ‫بودید؛ اکنون با اینکه کار‬ ‫زیاد انجام می دهید‪ ،‬کمتر کار‬ ‫همه گیری از شما می شنویم‪ .‬علت را در‬ ‫چه می بینید؟‬ ‫چون ذائقه شنیداری مردم تغییر کرده است‪ .‬وقتی‬ ‫رسانه ملی برای پخش موسیقی نداریم‪ ،‬موسیقی‬ ‫باید از کجا شنیده شود و مورد اقبال مردم قرار گیرد؟‬ ‫مردم در همه زمینه ها به سهل الوصول ترین راه ممکن‬ ‫عادت کرده اند‪ .‬ما مملکتی هستیم که حافظ و سعدی‬ ‫زبان روز مردم ان بوده و حافظ و سعدی می خواندند‪،‬‬ ‫االن چه می کنند؟ در طی ‪ 6‬قرن یک نزول وحشتناک‬ ‫فرهنگی اتفاق افتاده است که االن هرچه کالم‬ ‫دم دستی تر و ساده تر و هجوتر باشد‪ ،‬مردم ان را راحت تر‬ ‫هضم می کنند‪ .‬نکته دردناک دیگر این است که ما از‬ ‫نقد فرهنگی و اجتماعی واهمه داریم‪ ،‬و فکر می کنیم‬ ‫به نوعی به نقد سیاسی طعنه خواهد زد‪ .‬خیر‪ ،‬نقد‬ ‫فرهنگی و اجتماعی با نقد سیاسی کامال متفاوت است‪.‬‬ ‫جالب است که ترانه ای که فکری پشت ان وجود دارد‬ ‫در شورای شعر وزارت ارشاد رد می شود؛ در نقطه ی‬ ‫مقابل هر کالم سخیفی که تحت عنوان عشق زمینی به‬ ‫شورای شعر فرستاده شود به راحتی مجوز می گیرد‪ .‬این‬ ‫خنده دارترین وضعیت موسیقی مملکت ما است‪ .‬انتظار‬ ‫نداشته باشید من سطحم را تنزل داده و روی ترانه ای‬ ‫کار کنم که خود هیچ اعتقادی به ان ندارم‪ .‬کمااینکه‪،‬‬ ‫(به خودروسازهای محترم هم بر نخورد‪ )،‬میزان پراید با‬ ‫میزان ‪ BMW‬حداقل در تهران فرق دارد و من ترجیح‬ ‫می دهم خودروی سواری ام را خودم انتخاب کنم‪.‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪63‬‬ ‫‪64‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪65‬‬ ‫کتاب «انسان شناسی موسیقی» منتشر شد‬ ‫«انسان شناسی موسیقی» نوشته الن مریام‪ ،‬انسان شناس و انتوموزیکولوگ‪،‬‬ ‫با ترجمه ی «مریم قرسو» توسط موسسه فرهنگی هنری ماهور منتشر شد‪ .‬کتاب‬ ‫انسان شناسی موسیقی‪ ،‬شامل سه بخش و پانزده فصل است‪ .‬بخش های اصلی کتاب‬ ‫عبارتند از‪« :‬موسیقی شناسی قومی»‪« ،‬مفاهیم و رفتار»‪ ،‬و «مسائل و راه حل ها‪ ».‬مریم‬ ‫قرسو‪ ،‬مترجم کتاب و مدرس موسیقی دانشگاه تهران و فارغ التحصیل مقطع دکتری‬ ‫اتنوموزیکولوژی از فرانسه‪ ،‬درباره ی این کتاب گفته است‪« :‬بخش نخست بر ان است که‬ ‫عالوه بر معرفی تاریخی اجمالی شکل گیری مفهومی رشته ای با عنوان «موسیقی شناسی‬ ‫قومی» به دو مسئله مهم و بنیادین دیگر‪ ،‬یعنی ارائه ی نظریاتی در تعریف این رشته و‬ ‫روش پژوهش میدانی و مطالعاتی بپردازد‪ .‬در بخش دوم به مفاهیمی پرداخته می شود‬ ‫که در عین ارتباط با مقوله ی صوت و صدا‪ ،‬به حواس و ادراک تولیدکننده این صدا‪ ،‬یعنی‬ ‫انسان مربوط می شود؛ این که چگونه حواس مختلف انسانی در دریافت موسیقی با یکدیگر‬ ‫ترکیب می شوند‪ ،‬روند یادگیری موسیقی در انسان و در بطن بومی اقوام مختلف چگونه‬ ‫پیموده می شود و موسیقی چگونه خلق می شود‪ .‬در عین حال‪ ،‬دو وجه کامال متمایز انسان‬ ‫در مواجهه با موسیقی نیز مورد بحث قرار می گیرد؛ جایگاه اجتماعی موسیقی دان در‬ ‫جوامع مختلف و ارتباط انسانی ترین توانایی انسان در ارتباط با موسیقی یعنی زبان‪ ».‬قرسو‬ ‫درباره بخش پایانی کتاب عنوان کرد‪« :‬بخش سوم با عنوان «مسائل و راه حل ها» به حضور‬ ‫این موارد در متن مطالعه ی موسیقایی اشاره می کند و موسیقی را در ارتباط با حواس‬ ‫تولیدکننده ی ان‪ ،‬یعنی انسان در کنار هم قرار می دهد و به مباحث بسیار پیچیده ای مانند‬ ‫زیبایی شناسی و نمادین بودن موسیقی وارد می شود‪».‬‬ ‫«یار اشنا»‬ ‫همایون خرم منتشر شد‬ ‫البوم«یاراشنا»ازاثارهنرمندفقیدهمایونخرممنتشر‬ ‫شد‪ .‬یار اشنا‪ ،‬البومی است از نوازندگی های زنده یاد‬ ‫همایون خرم‪ ،‬نوازنده ی برجسته ی ویولن‪ ،‬که مشتمل‬ ‫بر سه بخش «ابو عطا»‪« ،‬چهارگاه» و «دشتی» ساخته‬ ‫و پرداخته شده و با تنبک نوازی محمود رفیعیان به اجرا‬ ‫درامده است‪ .‬زنده یاد خرم در یادداشتی بر دفترچه این‬ ‫البوم نوشته است‪« :‬موسیقی اصیل ایرانی همچون اب‬ ‫زاللی است که به تشنگی شنونده‪ ،‬پاسخ می دهد و او را با‬ ‫خودحقیقیخویشاشتیمیدهد‪.‬بسیاریازگوشههای‬ ‫موسیقیماخود‪،‬یکشهرموسیقیاستکهاگرنسبتبه‬ ‫انهامعرفتالزمپیداشود‪،‬میتواندبرطرفکنندهعطش‬ ‫حقیقت جویانه انسان شود و عاقبت او را ان خنیاگر یگانه‬ ‫عشق رهبر شود‪ .‬عاشقی گر زین سر و گر زان سر است‪/‬‬ ‫عاقبت ما را بدان سر رهبر است‪ ،‬در خاتمه برای همه‬ ‫رهروانراهموسیقیاصیلایرانی‪،‬ارزویتوفیقدارم‪».‬‬ ‫ساز همایون خرم سازی پر صالبت‪ ،‬سنگین و عاری از هر‬ ‫نوع خودنمایی بود‪ .‬توانایی او در افرینش انی ملودی های‬ ‫جانداروجذابوبافتتک نوازی ها‪،‬اورابهمراتبازکارهای‬ ‫دیگران خوش ساخت تر و پرمایه تر می سازد‪ .‬از این‬ ‫هنرمند ارزشمند ساخته های ماندگاری مانند تصنیف‬ ‫«رسوای زمانه» ‪« ،‬تو ای پری کجایی» و «شهرزاد رویا»‬ ‫بهیادگارمانده است‪.‬‬ ‫‪66‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫«اوای پارسی» در قوچان به صدا در نیامد‬ ‫کنسرت شهرام ناظری با نام «اوای پارسی» با مخالفت مسئوالن قضایی قوچان‬ ‫روبرو شد‪ .‬شهرام ناظری‪ ،‬که با همراهی حافظ ناظری‪ ،‬برای اجرای کنسرت به قوچان‬ ‫سفر کرده بودند با درهای بسته سالن اجرای کنسرت مواجه شدند‪.‬‬ ‫به گفته مدیر روابط عمومی کنسرت «اوای پارسی»‪ ،‬هیچ یک از مراجع قضایی و‬ ‫مسئوالن وزارت ارشاد درباره لغو اجرا به برگزار کنندگان اطالع رسانی نکرده بودند‪.‬‬ ‫حافظ ناظری پسر شهرام ناظری در گفتگو با خبرگزاری ایسنا درباره دلیل پلمپ‬ ‫شدن درهای سالن گفت ‪ « :‬جناب دادستان با من تلفنی صحبت می کنند و می گویند‬ ‫سقف این سالن بر سر مردم خراب می شود‪ .‬این ستون های بزرگ به چه دلیل باید‬ ‫روی سر مردم بریزد؟»‬ ‫شهرام ناظری به احترام مردمی که برای تماشای این اجرا امده بودند؛ ساعت ها‬ ‫پشت درهای بسته ی سالن اجرا ایستاد‪ ،‬و در نهایت به بیمارستان منتقل شد‪.‬‬ ‫حافظ ناظری در ساعت یازده شب‪ ،‬در مسیر برگشت از کنسرت؛ و با ارسال‬ ‫ویدیویی در صفحه شخصی خود‪ ،‬از حال استاد خبر داده و اعالم کرد ایشان بر اثر فشار‬ ‫عصبی و خستگی بستری شده اند؛ اما حال عمومی شان رو به بهبود است‪.‬‬ ‫شهرام ناظری‪ ،‬خواننده‪ ،‬موسیقی دان‪ ،‬اهنگ ساز و از برجسته ترین هنرمندان‬ ‫موسیقی اصیل ایرانی و استاد موسیقی مقامی ایرانی است؛ که به «شوالیه» شهرت‬ ‫دارد‪.‬‬ ‫شهرام ناظری در بیشتر اثار خود از شعرهای موالنا بهره برده است و طی ‪ ۳۰‬سال‬ ‫فعالیت هنری‪ ،‬توانسته است سبک جدیدی از موسیقی را که امیخته به ادبیات‬ ‫حماسی و عرفانی ایران است به وجود اورد‪ .‬ناظری‪ ،‬عالوه بر بهره گیری از شعرهای‬ ‫مولوی در زمینه ی استفاده و استوارسازی شعر معاصر پارسی بر روی موسیقی سنتی‬ ‫ایرانی نیز پیش رو بوده است‪ .‬عالوه بر این ها شهرام ناظری از اولین کسانی ست که با‬ ‫استفاده از موسیقی مقامی‪ ،‬اشعار شاهنامه ی فردوسی را اجرا کرده است‪ .‬وی تاکنون‬ ‫بیش از ‪ ۴۰‬البوم موسیقی منتشر کرده است‪.‬‬ ‫ت را لغو کرد‬ ‫نبار «م‬ ‫ای ‬ ‫رگ» کنسر‬ ‫کنسرت در بندر‬ ‫ماهشهر به سر‬ ‫می برد؛ بر اثر‬ ‫که برای اجرای‬ ‫محمود جهان‬ ‫مناسبت والدت‬ ‫هم مردادماه به‬ ‫ت‪.‬‬ ‫ش‬ ‫ذ‬ ‫گ‬ ‫د‬ ‫ارضه ی قلبی در‬ ‫وز‬ ‫که قرار بود در ر‬ ‫ل به بیمارستان‬ ‫ع‬ ‫شهور کشورمان‬ ‫ده و پس از انتقا‬ ‫عارضه قلبی ش‬ ‫این خواننده م‬ ‫ار‬ ‫چ‬ ‫د‬ ‫د؛‬ ‫برو‬ ‫ی را وداع گفت‪.‬‬ ‫د‪ .‬پدر وی اهل‬ ‫امام رضا (ع) به روی صحنه در ماهشهر دار فان‬ ‫ابادان متولد ش‬ ‫بن‬ ‫شیمی شهرستان‬ ‫محله احمداباد‬ ‫ده های هنرمند‬ ‫صنایع پترو‬ ‫سال ‪ ۱۳۳۰‬در‬ ‫ن از جمله خانوا‬ ‫حمود جهان در‬ ‫ت‪ .‬خانواده ی جها‬ ‫ی به همراه پنج‬ ‫م‬ ‫رو هخوان بوده اس‬ ‫کت نفت بود‪ .‬و‬ ‫ستان بوشهر و ش‬ ‫بازنشسته ی شر‬ ‫دگان موسیقی‬ ‫تنگ‬ ‫د جهان کارمند‬ ‫جهان» از خوانن‬ ‫ح بودند‪ .‬محمو‬ ‫ها پسر او «امید‬ ‫«بهمن خوش‬ ‫دا‬ ‫وم‬ ‫تن‬ ‫یکرد‪.‬‬ ‫ل ‪ ۱۳۵۵‬توسط‬ ‫ران زندگی م ‬ ‫ود جهان در سا‬ ‫ه‬ ‫ت‬ ‫در‬ ‫ش‬ ‫د‬ ‫زن‬ ‫فر‬ ‫می باشد‪ .‬محم‬ ‫وم به تهران امد‪.‬‬ ‫ی محلی‬ ‫هدف تهیه ی الب‬ ‫‪ ۱۳۹۶‬با حضور‬ ‫نبه ‪ ۱۱‬مرداد ‪۶‬‬ ‫پاپ و موسیق داله رضازاده» با‬ ‫هارش‬ ‫اه «ی‬ ‫از پایان مراسم‬ ‫خلق» به همر پیکر محمود جهان‪ ،‬صبح روز چ رگزار شد و پس‬ ‫وحدت تهران ب‬ ‫ع‬ ‫مراسم تشیی‬ ‫ل تاالر‬ ‫رمندان و هنردوستان در مقاب خاک سپرده شد‪.‬‬ ‫هن‬ ‫ن بهشت زهرا به‬ ‫طعه ی هنرمندا‬ ‫در ق‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪67‬‬ ‫موضوعات و ویژگی‬ ‫اوازها و دستگاه های موسیقی ایران‬ ‫فاروق ازادیان‬ ‫‪68‬‬ ‫برداشتی جدید از حاالت روانی دستگاه ها و اوازهای‬ ‫ایرانی از نگاه روان شناسی و ارکان ان‪:‬‬ ‫موضوعات‪:‬‬ ‫‪-۱‬دستگاه شور‪ :‬اگاهی‪ ،‬درک‪ ،‬تفکر و اندیشه‪.‬‬ ‫‪-۲‬اواز دشتی‪ :‬سوز و گداز‪ ،‬گریه و مویه‪.‬‬ ‫‪-۳‬اواز ابوعطا‪ :‬گله وشکایت‪.‬‬ ‫‪-۴‬اواز افشاری‪ :‬افسوس و حسرت‪ ،‬هجران از‬ ‫معشوق‪.‬‬ ‫‪-۵‬اواز بیات ترک‪ :‬تعلیم‪ ،‬شادی درون‪.‬‬ ‫‪-۶‬دستگاه همایون‪ :‬متانت‪ ،‬سربلندی‪ ،‬نصیحت و‬ ‫پذیرش‪.‬‬ ‫‪-۷‬اواز بیات اصفهان‪ :‬اوج احساس‪.‬‬ ‫‪-۸‬دستگاه سه گاه‪ :‬بزم و شادمانی‪ ،‬شور و شوق‪.‬‬ ‫‪-۹‬دستگاه چهارگاه‪ :‬ستیز و جنگ‪ ،‬حتی رو درروی‬ ‫معشوق‪ ،‬مقاومت و پیروزی‪ ،‬تالش در رسیدن به‬ ‫ارزوهای دیرین عاشقی‪.‬‬ ‫‪-۱۰‬دستگاه ماهور‪ :‬رویاپردازی‪ ،‬پرش از قله شادی‬ ‫به همراه ذهنی رویایی‪ ،‬ارزو‪.‬‬ ‫‪-۱۱‬دستگاه نوا‪ :‬رازداری‪ ،‬حکایت‪.‬‬ ‫‪-۱۲‬دستگاه راست پنجگاه‪ :‬ستایش معبود (خدا)‪،‬‬ ‫بزرگمندی و تعریف‪.‬‬ ‫ویژگی ها‪:‬‬ ‫اواز اصفهان‬ ‫حالت‪ :‬مناجات با خدا ‪ ،‬متفکرانه‬ ‫رنگ‪ :‬سبز روشن‬ ‫عنصر‪ :‬شعله اتش‬ ‫زمان شنیدن‪ :‬قبل از طلوع افتاب‬ ‫اواز اصفهان مرموز‪ ،‬عمیق‪ ،‬راز و نیاز با خدا و‬ ‫متفکرانه است‪ .‬اواز اصفهان وصف عشقی عرفانی‪،‬‬ ‫ندامت عشق و حست عشق گذشته است‪.‬‬ ‫دستگاه نوا‬ ‫حالت‪ :‬صلح امیز‪ ،‬ارام‪ ،‬مقدس‪ ،‬هشداردهنده‬ ‫رنگ‪ :‬شفاف‬ ‫عنصر‪ :‬اتش همراه باد‬ ‫زمان شنیدن‪ :‬اخرشب‬ ‫دستگاه نوا خاطرات دوری از عشق گذشته را بیان‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫نکته‪ :‬گوشه نهفت در دستگاه نوا به دوره ساسانیان‬ ‫مربوط می شود که توسط ابن سینا ذکر شده است‪.‬‬ ‫دستگاه همایون‬ ‫حالت‪ :‬شاهانه‪ ،‬اشرافی‪ ،‬شادان‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫رنگ‪ :‬سبز تیره‬ ‫عنصر‪ :‬شعله اتش‬ ‫زمان شنیدن‪ :‬صبح زود‬ ‫دستگاه همایون فضایی شاهانه خلق می کند‬ ‫و بیان کننده شکوه و گریه عشقی است که در‬ ‫پشیمانی پایان یافته است و نیز بزرگی عشق در حد‬ ‫اعالی ان است‪.‬‬ ‫دستگاه ماهور‬ ‫حالت‪ :‬خوشحال و شاد‪ ،‬با شکوه‪ ،‬اشرافی‬ ‫رنگ‪ :‬ابی اسمانی‬ ‫عنصر‪ :‬باد یا نسیم‬ ‫زمان شنیدن‪ :‬بعد از غروب افتاب‬ ‫نکته‪ :‬در دستگاه ماهور‪ ،‬گام منطبق بر گام ماژور‬ ‫است‪ .‬در راک ماهور می توان گریزی به شوشتری‬ ‫زد‪.‬‬ ‫دستگاه چهارگاه‬ ‫حالت‪ :‬قدرتمند‪ ،‬قهرمانی‪ ،‬جشن‪ ،‬عقل‪ ،‬تحرک‬ ‫میهن پرستانه‬ ‫رنگ‪ :‬زرد طالیی‬ ‫عنصر‪ :‬بخار‬ ‫زمان شنیدن‪ 6 :‬تا ‪ 8‬صبح‬ ‫از چهارگاه برای خواندن قطعات حماسی و پهلوانی‬ ‫شاهنامه استفاده می شود‪ .‬چهارگاه تمام شدن‬ ‫عشق و نیز خوشحالی عشق‪ ،‬الف و گزاف گویی در‬ ‫موفقیت عشق را بیان می کند‪.‬‬ ‫دستگاه راست پنجگاه‬ ‫حالت‪ :‬تمرکز‬ ‫رنگ‪ :‬برنزه روشن‬ ‫عنصر‪ :‬زمین‬ ‫زمان شنیدن‪ :‬از ‪ 8‬تا ‪ 10‬صبح‬ ‫راست پنجگاه شبیه ماهور به نظر می رسد‪ ،‬مقامی‬ ‫است برای هدایت به تفکر‪ ،‬تمرکز و روشنفکری که‬ ‫می تواند با دالیل منطقی مجالست کند‪.‬‬ ‫دستگاه سه گاه‬ ‫حالت‪ :‬درد‪ ،‬غصه‪ ،‬پشیمانی منجر به امید‬ ‫رنگ‪ :‬ابی الجوردی تیره‬ ‫عنصر‪ :‬اب‬ ‫زمان شنیدن‪ :‬بعد از ظهر تا غروب افتاب‬ ‫دستگاه سه گاه بیانگر گذشته و موفقیت های‬ ‫عشقی و ندامت های ان است که منجر به امید‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫تعاریفبزرگانازموسیقی‬ ‫اواز دشتی‬ ‫حالت ‪ :‬دلخراش‪ ،‬شکوه امیز‬ ‫رنگ‪ :‬قهوه ای‬ ‫عنصر‪ :‬زمین‬ ‫اوازدشتیبازگوکنندهعشقیکطرفه‪،‬نالهوحسرتازغمفراقاستوزمانشنیدناین‬ ‫اواز از سر ظهر تا‪ 4‬بعد از ظهر است و بسیاری از اوازهای منطقه شمال ایران به ویژه در‬ ‫حاشیهدریایخزرماننددیلمانوگیلکیبهاستانگیالنمربوطمی شود‪.‬‬ ‫اواز افشاری‬ ‫حالت‪ :‬درد‪ ،‬رنج‪ ،‬ندامت‬ ‫رنگ‪ :‬قهوه ای‬ ‫عنصر‪ :‬زمین‬ ‫اواز افشاری بیان کننده شکوه‪ ،‬گله‪ ،‬ندامت جدایی را بیان می کند زمان شنیدن‬ ‫این اواز از سر ظهر تا ‪ 4‬بعد از ظهر است‪.‬‬ ‫اواز بیات ترک‬ ‫حالت‪ :‬نوستالژیک مذهبی‬ ‫رنگ‪ :‬سیاه‬ ‫عنصر‪ :‬زمین‬ ‫بیات ترک غم قربت‪ ،‬حسرت گذشته‪ ،‬حالتی متفکرانه و مذهبی دارد و بهترین‬ ‫زمان شنیدن این اواز از سر ظهر تا ‪ 4‬بعد از ظهر است‪ .‬بعضی گوشه های ترک برای‬ ‫خواندن اوازهای مذهبی اسالمی نظیر اذان استفاده می شود‪.‬‬ ‫اواز ابوعطا‬ ‫حالت‪ :‬محرک‬ ‫رنگ‪ :‬بنفش یا قهوه ای روشن‬ ‫عنصر‪ :‬زمین‬ ‫زمان شنیدن اواز ابوعطا از سر ظهر تا ‪ 4‬بعد از ظهر است‪ .‬ابوعطا بیان کننده عشق‬ ‫گذشته در یک پیر طریقت با امید و ارزویی باال است‪.‬‬ ‫دستگاه شور‬ ‫حالت‪ :‬سوزان‪ ،‬احساساتی‪ ،‬مالیم‪ ،‬تسلی بخش‬ ‫رنگ‪ :‬سرخ‬ ‫عنصر‪ :‬اتش‬ ‫شور به معنای هیجان و عواطف است‪ ،‬موقع گوش کردن به ان از صبح تا ظهر‬ ‫بوده و اجرای شور در دستگاه ها است؛ همچنین این دستگاه بیان کننده محبت‬ ‫سوزان امواج عشق و هیجان در شادی ها و غم ها است‪ .‬تفسیر موسیقیایی شور‬ ‫بازگوکننده تصویری از ناراحتی عاطفی بابت جدایی از معشوق است‪.‬‬ ‫افالطون‪ :‬موسیقی یک ناموس اخالقی است که روح‬ ‫به جهانیان‪ ،‬بال به تفکر‪ ،‬جهش به تصور‪ ،‬ربایش به غم‬ ‫و شادی و حیات به همه چیز می بخشد‪.‬‬ ‫ارسطو‪ :‬موسیقی حکمتی است که نفوس بشر از‬ ‫اظهار ان در قالب الفاظ عاجز است؛ بنابراین ان را در‬ ‫قالب اصوات ظاهر می سازد‪.‬‬ ‫ابونصر فارابی‪ :‬موسیقی علم شناسایی الحان است‬ ‫و شامل دو علم است؛ علم موسیقی عملی و علم‬ ‫موسیقی نظری‪.‬‬ ‫ابوعلی سینا‪ :‬موسیقی علمی است ریاضی که در‬ ‫ان از چگونگی نغمه ها از نظر مالیمت و سازگاری و‬ ‫چگونگی زمان های بین نغمه ها بحث می شود‪.‬‬ ‫بتهوون‪ :‬موسیقی مظهری است عالی تر از هر علم‬ ‫و فلسفه ای‪ .‬موسیقی هنر زبان دل و روح بشر و‬ ‫عالی ترین تجلی قریحه انسانی است‪.‬‬ ‫لئوپددوفن‪ :‬ریشه موسیقی به عهد کهن ارتباط دارد‪.‬‬ ‫درواقع همان روزی که انسان توانست برای نخستین‬ ‫بار خوشی ها ورنج های خود را با صدا نمایش دهد‪،‬‬ ‫مبدا موسیقی به شمار می اید‪.‬‬ ‫روح اهلل خالقی‪ :‬موسیقی صنعت ترکیب اصوات است‬ ‫به طوری که برای انسان خوشایند باشد‪.‬‬ ‫ابن خردادبه (به نقل از یحیی بن خالدبن برمک)‪:‬‬ ‫موسیقی ان است که تو را شاد کند و برقصاند و‬ ‫بگریاند و اندوهگین کند و جز ان هرچه باشد رنج‬ ‫و بالست‪.‬‬ ‫ابن خردادبه‪ :‬موسیقی ذهن را لطیف و خوی را مالیم و‬ ‫جان را شاد و قلب را دلیر و بخیل را بخشنده می کند‪.‬‬ ‫افرین بر خردمندی که موسیقی را پدید اورد‪.‬‬ ‫هگل‪ :‬انچه موسیقی متعلق به خود می داند همان‬ ‫اعماق زندگانی درون شخص است‪ .‬موسیقی هنر‬ ‫خاص روح است و به طور مستقیم به روح خطاب‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫واگنر‪ :‬من موسیقی را تنها وسیله لذت گوش به شمار‬ ‫نمی اورم؛ بلکه ان را محرک قلب و مهیج احساسات‬ ‫می دانم‪ .‬موسیقی عالی ترین هنرهاست‪ .‬موسیقی‬ ‫متعلق به دل است و جایی که دل نیست موسیقی هم‬ ‫وجود ندارد‪.‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪69‬‬ ‫«تاثیرات موسیقی‬ ‫بر روی کاهش اضطراب»‬ ‫زندگی انسان فرازونشیب های گوناگون دارد و همه در زندگی درد و استرس‬ ‫را تجربه می کنند‪ .‬اضطراب می تواند به طور مستقیم مانند دلشوره و یا به طور‬ ‫غیرمستقیم در واکنش های فیزیولوژیکی بدن مانند ضربان قلب‪ ،‬نبض‪ ،‬فشار‬ ‫خون‪ ،‬تنفس و در اصل در ترشح هورمون ها تغییراتی به وجود اورد‪.‬‬ ‫عرشیا روشن قلب‬ ‫این تغییرات سبب حساسیت بیمار و کاهش استانه تحمل او می شود‪ .‬در‬ ‫این میان هنردرمانی و موسیقی درمانی به دلیل ایجاد ارتباط و امکان تخلیه‬ ‫کارشناس موسیقى‪ ،‬کارشناس ارشد هنر‬ ‫احساسات در یک درمان روانپزشکی می تواند بسیار موثر و مفید واقع شود‪.‬‬ ‫موسیقی درمانی به این شیوه ها می تواند به بیماران تحت درمان روانپزشکی‬ ‫یاری رساند‪:‬‬ ‫‪ -۱‬تنظیم برنامه های گروهی برای همکاری در نواختن سازها و خواندن‬ ‫ترانه ها‬ ‫‪ -۲‬تقویت مهارت های حرکتی با انجام حرکات موزون ساده همراه با ریتم‬ ‫‪ -۳‬بیدارسازی احساسات و افکار ناخوداگاه و نفوذ در قسمت های عمیق‬ ‫حسی با شنیدن موسیقی‬ ‫‪ -۴‬تمرین تصور هدایت شده همراه با فضای موسیقایی برای کاهش نگرانی ها‬ ‫و اضطراب های افراطی‬ ‫‪ -۵‬تقویت خالقیت تصویری با شنیدن موسیقی‬ ‫‪ -۶‬ایجاد ارامش عضالنی در تمرینات تن ارامی با موسیقی ارام بخش‬ ‫یکى از متدهاى موثر شنیدارى در بهبود وضعیت افراد مضطرب‪ ،‬استفاده از‬ ‫گام هاى مینور و فواصل کنسونانس (مطبوع) و پایین رونده به همراه فرودهاى‬ ‫کامل و قابل پیش بینى هارمونى است که البته نقش دینامیک هاى اصوات نیز به‬ ‫شدت حائزاهمیت است‪.‬‬ ‫این افراد به وسیله همراه شدن با این فضاى موسیقایى معموال به حس ارامش و‬ ‫اطمینان خواهند رسید‪.‬‬ ‫باید توجه داشت که افراد مضطرب را نباید با تجربیات متنوع و مختلف‬ ‫شنیدارى روبرو ساخت؛ زیرا این شیوه موسیقی درمانى در صورتى پاسخ‬ ‫مثبت می دهد که افراد بتوانند اتفاق صوتى و موسیقایى را پیش بینى کنند و یا‬ ‫دست کم حدس بزنند‪ .‬فواصل تکرارى و مطبوع به این امر کمک شایانى‬ ‫می کنند‪.‬‬ ‫امروزه دیگر همه افراد در جوامع مختلف‪ ،‬هر یک به نوعى از نواى‬ ‫ارام بخش و دلنشین موسیقى بهره می برند و هنر موسیقى توانسته با در‬ ‫اختیار داشتن طیف نامحدودى از ریتم و ملودى‪ ،‬سلیقه هاى مختلف‬ ‫و متنوع انسان هاى امروز را پاسخگو باشد‪ .‬انسان ها عالقه مند و البته‬ ‫نیازمند به موسیقى هستند؛ زیرا موسیقى بخشى از زندگى و تاریخ‬ ‫است‪.‬‬ ‫در گذشته به وسیله ساز کرناى و خواندن سرود در جنگ ها‪ ،‬در بین‬ ‫سربازان شور و انرژى رزم ایجاد می شد و امروزه نیز بدون اغراق‪،‬‬ ‫کارناوال هاى خیابانى نظم و انضباط صفوف و حرکت خود‬ ‫را مدیون ریتمى هستند که به وسیله سازهاى کوبه اى نواخته‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫می شود و حال وهواى شورانگیزى را ایجاد می کند‪ .‬این ریتم ها‬ ‫‪70‬‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫که اغلب حال وهواى حماسى نیز دارند به وسیله سازهاى بادى‬ ‫همراهى می شوند‪.‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪71‬‬ ‫گفتگو با امیرعباس رجبیان معروف به کچلیک‬ ‫محمدرضا گلزار را دوست‬ ‫ندارم‪ ،‬خودم را دوست دارم‬ ‫با تشکر از کافه رستوران ایتالیایی اپرا‬ ‫با مدیریت امین شریفی‬ ‫گفتگوی کامل تصویری در‬ ‫‪aparat.com/majidakhshabi‬‬ ‫امیرعباس جان چه کسی اولین‬ ‫تصویری که گفتی کچلیک‬ ‫خوردی را از تو گرفت؟‬ ‫داشتم می رفتم بازی کنم که همسایه‬ ‫پدربزرگم از من فیلم گرفت‪.‬‬ ‫االن مشغول چه کاری هستی؟‬ ‫جمعه ها برای کالس اسب سواری‪ ،‬بازیگری و‬ ‫پیانو به تهران می ایم‪.‬‬ ‫اسم پیانو و اسبت؟‬ ‫پیانو کچلیک و اسم اسبم مایکل‪.‬‬ ‫می خواهی بازیگر بشوی؟‬ ‫بله‪.‬‬ ‫در بازیگرها چه کسی را بیشتر‬ ‫دوست داری؟‬ ‫قبال محمدرضا گلزار را دوست داشتم؛ ولی‬ ‫االن دوستش ندارم‪ ،‬االن خودم را دوست دارم‪.‬‬ ‫اگر بازیگر شدی‪ ،‬دوست داری‬ ‫چقدر پول به تو بدهند تا در فیلم‬ ‫بازی کنی؟‬ ‫صد میلیون تومان‪.‬‬ ‫‪72‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫با صد میلیون می خواهی چه کاری انجام بدهی؟‬ ‫ماشین بخرم‪.‬‬ ‫کچلیک دوست داری یا فقط ان روز کچلیک داشتید؟‬ ‫دوست دارم‪.‬‬ ‫دوست داری بزرگ شدی فوتبالیست شوی؟‬ ‫اره‪.‬‬ ‫استقاللی یا پرسپولیسی؟‬ ‫استقاللی‪.‬‬ ‫بازیکن های استقالل را می شناسی؟ کدام‬ ‫فوتبالیست را دوست داری؟‬ ‫دروازه بان احمدی‪.‬‬ ‫برنامه تلویزیونی کودک هم رفتی؟‬ ‫نه‪.‬‬ ‫به دریا می روی؟‬ ‫اره دریا می روم و شنا هم بلدم‪.‬‬ ‫معموال با چه کسی به دریا می روی؟‬ ‫بعضی وقت ها با پسرخاله هایم‪ ،‬خانواده ام و گاهی با مدیربرنامه ام‪.‬‬ ‫در کنار دریا برای بچه های هم سن وسال خودت چه‬ ‫توصیه ای داری؟‬ ‫باید غرق نشوند‪ .‬ان هایی که بلد نیستند داخل اب نروند و جلیقه‬ ‫نجات بپوشند‪.‬‬ ‫احسان علیخانی را می شناسی؟‬ ‫اره‪ .‬همونی که من در برنامه ماه عسل پیشش رفتم‪.‬‬ ‫امیرعباس می دانی میمیک چیست؟‬ ‫صورت‪.‬‬ ‫وقتی کالس می روی چه چیزهایی به تو یاد می دهند؟‬ ‫شکل صورت؛ مثال ناراحتی‪.‬‬ ‫اسم چند نفر از دوستانت را بگو؟‬ ‫یکی از دوستانم در بهنمیر هست و اسمش طاها است و اسم یکی‬ ‫دیگر از دوستانم همراز است‪.‬‬ ‫می دانی ما یک اموزشگاه موسیقی به نام «همراز»‬ ‫داریم؟‬ ‫اره‪.‬‬ ‫چه اهنگی را می تونی با ساز بزنی؟‬ ‫هر اهنگی باشد را می تونم‪.‬‬ ‫چند وقت است موسیقی کار می کنی؟‬ ‫سه ماه‪.‬‬ ‫برای اینده ات چه تصمیمی داری؟ هنر یا مهندسی یا‬ ‫پزشکی یا خلبانی؟‬ ‫می خواهم بازیگر شوم‪.‬‬ ‫اسب را چهارنعل هم می توانی هدایت کنی؟‬ ‫بله می توانم‪.‬‬ ‫از بین پیتزا و اسپاگتی یا ماکارونی‪ ،‬کدام را بیشتر‬ ‫دوست داری؟‬ ‫من االن گرسنه نیستم‪.‬‬ ‫امیرعباس چرا دیگر اقای گلزار را دوست نداری؟‬ ‫بی معرفتی کرد‪.‬‬ ‫چه کار کرد؟‬ ‫من را به فیلمش نبرد‪.‬‬ ‫سحرخیز هستی یا دیر از خواب بیدار می شوی؟‬ ‫تا ‪ 9‬صبح می خوابم‪ .‬بعد دوچرخه بازی می کنم‪ ،‬بعد استراحت‬ ‫می کنم و بعدازظهر برای تمرین اماده می شوم‪.‬‬ ‫خودت تمرین می کنی یا با مربی؟‬ ‫با مربی ام تمرین می کنم‪.‬‬ ‫تمرین پیانو؟‬ ‫نه تمرین کاراته‪.‬‬ ‫در کاراته دان چند هستی؟‬ ‫هنوز اوایلش هستم‪.‬‬ ‫دوست داری کمربند چه رنگی در کاراته بپوشی؟‬ ‫ابی‪.‬‬ ‫چند سال داری؟‬ ‫هفت سال‪.‬‬ ‫اسم استاد کاراته ات؟‬ ‫اوس!!!‬ ‫کاتا هم یاد گرفتی؟‬ ‫اره‪.‬‬ ‫بهترین هدیه ای که تابه حال گرفتی؟‬ ‫ماشین سفید برقی‪.‬‬ ‫ماشینت را به بچه ها هم می دهی یک دوری یا یک‬ ‫بوقی بزنند؟‬ ‫فقط در خانه بازی می کنم‪ ،‬بیرون نمی برم‪.‬‬ ‫دوست داری بعدها برای کار هنری به تهران بیایی یا‬ ‫همان شهر خودت بمانی؟‬ ‫دوست دارم به تهران بیایم‪.‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪73‬‬ ‫تجســـــــــــــــــــمی‬ ‫شادی بلوطی‬ ‫کارشناس نقاشی‬ ‫هنر محیطی‬ ‫در ادامه ی مباحث مربوط به «هنر معاصر» که از شماره ی قبل اغاز کردیم؛ این بار به یکی از مهم ترین و‬ ‫شناخته شده ترین زیرشاخه های این هنر‪ ،‬یعنی «هنر محیطی» خواهیم پرداخت‪ .‬هنر محیطی در دانش نامه ی‬ ‫اکسفورد این چنین تعریف شده است‪« :‬هنر محیطی گونه ای از هنر است‪ ،‬که در ان هنرمند با خلق فضایی‬ ‫سه بعدی‪ ،‬امکان ارتباط سمعی‪ ،‬بصری‪ ،‬حرکتی‪ ،‬لمسی و حتی بویایی را برای مخاطب ایجاد می کند‪ ».‬هنر‬ ‫محیطی‪ ،‬بیرون از فضای گالری‪ ،‬و در دل محیط برپا می شود؛ و تالش می کند رابطه ای متفاوت بین هنر‪ ،‬هنرمند‪،‬‬ ‫مخاطب هنری و زیست بوم برقرار کند؛ و در این ارتباط سهمی را برای طبیعت نیز لحاظ می کند؛ از این رو اثار هنر‬ ‫محیطی‪ ،‬نه تنها ثابت نیستند؛ بلکه پیوسته در تغییرند؛ چرا که پدیده هایی چون باد‪ ،‬برف‪ ،‬باران و ‪ ..‬می توانند‬ ‫روی ان ها اثرگذار باشند‪ .‬شاید از مهمترین جاذبه های هنر محیطی‪ ،‬همین متغیر بودن شکل و ظاهر و وضعیت‬ ‫اثر هنری در هر لحظه است‪ .‬همین ویژگی موجب گشته تا بسیاری از اثار هنری «لند ارت» (هنر زمین)‪ ،‬که از‬ ‫زیر شاخه های هنر محیطی محسوب می شود؛ به صورت دائم برقرار هستند و زمان پایانی برای نمایش ان ها در‬ ‫نظر گرفته نشده است؛ تا اثر‪ ،‬در گذر زمان‪ ،‬و با اثراتی که از پیرامون خود دریافت می کند؛ هر روز مخاطبان را‬ ‫شگفت زده کند‪ .‬برای اشنایی بیشتر با این هنر‪ ،‬به معرفی چیدمان محیطی عظیم «جیسون تیلور»‪ ،‬که یکی از‬ ‫شاهکارهای هنر محیطی است‪ ،‬خواهیم پرداخت‪.‬‬ ‫‪76‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫جیسون تیلور‬ ‫‪Jason‬‬ ‫‪Decaires‬‬ ‫‪Taylor‬‬ ‫«جیسون دی کایرز تیلور» (‪ ،)jason decaires taylor‬یکی‬ ‫از شاخص ترین هنرمندان معاصر بریتانیایی‪ ،‬متولد ‪ ۱۲‬اگوست‬ ‫‪ ۱۹۴۷‬در «دوور»‪ ،‬بندر مهمی واقع در جنوب شرقی انگلستان‬ ‫است‪ .‬تیلور تنها فرزنده خانواده است‪ .‬تحصیالتش را در «موسسه ی‬ ‫کالج هنر کمبریول لندن» ادامه داده است‪ .‬در سال ‪ ۱۹۸۸‬در‬ ‫رشته ی مجسمه سازی و سرامیک فارغ التحصیل شده است‪.‬‬ ‫از سن ‪ ۱۸‬سالگی غواصی را اغاز کرده‪ ،‬و در سال ‪ ۲۰۰۲‬موفق به‬ ‫اخذ مدرک مربی مقدماتی در این رشته شده است‪ .‬عمده ی شهرت‬ ‫تیلور به واسطه ی خلق و برپایی نخستین موزه ی زیرابی دنیاست‪.‬‬ ‫او مجسمه های سنگی خود را در چیدمان های محیطی دائمی‪ ،‬در‬ ‫عمق اقیانوس ها نصب می کند‪ .‬با توجه به اشراف کامل هنرمند به‬ ‫هن ر مجسمه سازی‪ ،‬و همچنین دانش حفاظتی دریایی‪ ،‬نوع سنگ ها‬ ‫و سوراخ هایی که روی سازه ها ایجاد می شود؛ کامال اگاهانه بوده‪ ،‬و‬ ‫مجسمه ها به مرور زمان و با دریافت تغییرات محیطی‪ ،‬به صخره های‬ ‫مرجانی تبدیل می شوند‪ .‬چیدمان عظیمی تیلور در عمق اب های‬ ‫«گرنادا» توسط «نشنال جئوگرافی» در رتبه ی بیست و پنجمین‬ ‫عجایب دنیا به ثبت رسیده است‪.‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪77‬‬ ‫‪Jason Decaires Taylor‬‬ ‫اطلس اقیانوس‬ ‫کشور «باهاما»‪ ،‬در مرز امریکا‪ ،‬شامل سه هزار جزیره ی‬ ‫کوچک و بزرگ است‪ .‬حیات جانوری زیر دریا در باهاما‬ ‫به خاطر غنای ان و وجود شمار زیادی از کوسه ها شهرت‬ ‫ویژه ای دارد‪« .‬ناسائو» پایتخت این کشور است‪ ،‬که در‬ ‫جزیره ی «نیوپراویدنس» قرار دارد‪ .‬مجاورت خط ساحلی‬ ‫شهر ناسائو‪ ،‬در عمق اب های اقیانوس اطلس‪ ،‬جیسون تیلور‪،‬‬ ‫مجسمه ی عظیمی با ارتفاع پنج متر‪ ،‬و وزن شش تن را نصب‬ ‫کرده است‪ .‬این مجسمه عظیم با الهام از «اطلس» اساطیر یونان‬ ‫ساخته شده است‪.‬اطلس‪ ،‬یکی از تیتان های نسل دوم‪ ،‬و پسر‬ ‫«پاپتوس» و «کلیمنه» است‪« .‬تیتان» یا «تایتان»‪ ،‬نام یکی از‬ ‫نژادهای ایزدان در اساطیر یونان است‪ .‬تیتان ها ایزدانی نامیرا‬ ‫و نیرومند بودند؛ که در دوران طالیی قبل از المپ نشینان بر‬ ‫روی زمین فرمانروایی می کردند‪ .‬اطلس‪ ،‬را پادشاه افسانه ای‬ ‫اتالنتیس نیز می دانند‪ .‬نام او به معنای «محتمل» است‪ .‬اطلس‬ ‫علیه خدایان جنگید‪ ،‬و محکوم شد افالک را بر دوش بکشد‪.‬‬ ‫این بار جیسون تیلور‪ ،‬مجسمه ی اطلس خود را با شمایل‬ ‫دختری محلی ساخته است و اقیانوس را بر دوش این دختر‬ ‫قرار داده است‪ .‬این سازه ی عظیم به صورت قطعه قطعه به عمق‬ ‫اب ها منتقل شده و سپس به صورت دائمی نصب شده است‪.‬‬ ‫بنیاد اموزش محیط زیست در باهاما‪ ،‬هدف از ساخت‬ ‫مجسمه ی اطلس اقیانوس را ایجاد پارک زیر ابی‪ ،‬برای یادبود‬ ‫«نیکوالس نوتال»‪ ،‬موسس این بنیاد عنوان کرد‪ .‬این مجسمه‬ ‫با استفاده از مواد ‪ - PH‬خنثی پایدار ساخته شده است‪ ،‬و‬ ‫صخره ای مصنوعی برای زندگی مرجانی ایجاد کرده است؛ و‬ ‫در عین حال توجه گردشگران را بیش از پیش به این منطقه‬ ‫جلب کرده است‪ .‬با وجودی که درک اثار هنری معاصر‪ ،‬بسیار‬ ‫دشوار و پیچیده است؛ اما مخاطبان عام نیز می توانند با توجه‬ ‫به سطح دانش و نوع نگاهشان‪ ،‬دریافت خود را از این اثار داشته‬ ‫باشند‪ .‬مجسمه ی اطلس جغرافیایی به ظاهر‪ ،‬به شکلی کامال‬ ‫نمادین سقف اقیانوس را نگاه داشته است‪ .‬شاید تالش می کند‬ ‫در عین حال که در عمق وجودش بستر ادامه ی حیات ابزیان‬ ‫را فراهم اورد؛ با وجود تهدیدهایی هم چون صید بی رویه‪،‬‬ ‫گرم شدن کره ی زمین؛ و الودگی هایی که تمام اب های جهان‬ ‫با ان روبه رو هستند؛ این میراث گران بها را برای نسل های اینده‬ ‫حفظ کند‪ .‬این اثر‪ ،‬بزرگترین مجسمه ی زیرابی دنیا محسوب‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫‪78‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫چیدمان گرنادا‬ ‫«طوفان ایوان» یکی از عظیم ترین طوفان های تاریخ است؛ که‬ ‫در سال ‪ ۲۰۰۴‬اتفاق افتاد‪ .‬این طوفان‪ ،‬با سرعت ‪ ۲۰۰‬کیلومتر بر‬ ‫ساعت‪ ،‬ویرانی های عظیمی بر جای گذاشت‪ .‬در جریان این حادثه‪،‬‬ ‫گرنادا نیز خسارات زیادی متحمل شد؛ بیش از نود درصد خانه های‬ ‫مسکونی‪ ،‬و همچنین خلیج ها‪ ،‬که زیستگاه بسیاری از گونه های‬ ‫جانداران ابزی هستند‪ ،‬رو به ویرانی رفت‪ .‬خلیج «مولینیر» از جمله ی‬ ‫این خلیج هاست‪.‬هنرمند معاصر‪ ،‬جیسون تیلور؛ پس از وقوع این‬ ‫حادثه به فکر ایجاد ساختارهای مصنوعی‪ ،‬برای حفاظت و تکثیر و‬ ‫بقای گونه های دریایی باقیمانده در مولینیر افتاد‪ .‬او در ابتدا‪ ،‬شصت‬ ‫و پنج مجسمه ی بتونی را ساخته و در عمق اب نصب کرد‪ .‬پس از‬ ‫اتمام مراحل نصب مجسمه های اول‪ ،‬به مرور سازه های بیشتری را در‬ ‫زیر دریا نصب کردند تا اینکه در نهایت این چیدمان محیطی عظیم‪،‬‬ ‫مساحت ‪ ۸۰۰‬مترمربع را در برگرفت‪ .‬همه ی این مجسمه ها شمایل‬ ‫انسانی دارند؛ و عمده ی انها از روی انسان های واقعی و در ابعاد‬ ‫سوژه ی انتخابی‪ ،‬ساخته شده اند‪ .‬شاید به گونه ای این اثر اغاز کار‬ ‫هنری حرفه ای جیسون تیلور محسوب شود‪ ،‬که توجهات بسیاری از‬ ‫صاحب نظران هنر معاصر را به این هنرمند جوان جلب کرد‪ .‬این اثر در‬ ‫اعماق دریای «کارائیب»‪ ،‬عالوه بر فهرست عجایب نشنال جئوگرافی‪،‬‬ ‫به عنوان اولین «پارک زیرابی» ثبت ملی نیز شده است و هر ساله‬ ‫توریست های بی شماری را به این منطقه جذب می کند‪.‬این چیدمان‬ ‫محیطی در تعامل با طبیعت و اب هایی که از کنارش عبور می کنند؛ هر‬ ‫لحظه و هر ثانیه‪ ،‬هم تکه ای از وجود خود را به محیط منتقل می کند؛ و‬ ‫هم اثری از عظمت دنیایی که از کنارش عبور می کند‪ ،‬دریافت می کند‪.‬‬ ‫تیلور متخصص عکاسی در زیر اب نیز هست‪ .‬او هر سال‪ ،‬در سالگرد‬ ‫برپایی این چیدمان‪ ،‬با دوربین خود و گروهی از غواصان به زیر اب ها‬ ‫رفته‪ ،‬و از تغییرات مجسمه ها و همچنین با خالقیت هنری خود و‬ ‫غواص ها‪ ،‬تصاویر جذابی ثبت کرده‪ ،‬و در نمایشگاه عکسی‪ ،‬در معرض‬ ‫دید عموم قرار می دهد‪.‬‬ ‫سورئالیسم (فراواقع گرایی)‪ ،‬نام سبکی است‪ ،‬که‬ ‫در سال ‪ ،۱۹۲۴‬و در فاصله ی بین دو جنگ جهانی‪،‬‬ ‫با بیانیه ی «اندره برتون» (‪ ،)André Breton‬شاعر و‬ ‫نویسنده ی شهیر فرانسوی‪ ،‬اغاز شد‪ .‬این جنبش‬ ‫که هنرمندان و روشنفکرانی با منشاهای فکری‬ ‫گوناگون را به خود جذب کرد؛ به سرعت زبانی نو‬ ‫ایجاد کرد که با سبک های پیش از خود قطع رابطه‬ ‫می کرد‪ .‬سورئالیسم تالش می کرد با الهام از نظریات‬ ‫روانکاوی‪ ،‬امیال و ارزوها و تشویش های نهانی‪ ،‬و‬ ‫زوایای پنهان ناخوداگاه انسان را در بوم نقاشی‪،‬‬ ‫مجسمه‪ ،‬شعر‪ ،‬ادبیات و سینما‪ ،‬اشکار کند‪ .‬الزم‬ ‫به ذکر است سورئالیسم زائیده ی خوانش یا تفسیر‬ ‫رویاها نیست‪ ،‬بلکه خو ِد رویا و افرینش رویا از خالل‬ ‫مدیای هنر است‪.‬‬ ‫‪SURREALISM‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪79‬‬ ‫اغاز سبک‬ ‫واژه ی «سورئالیسم» را اولین بار «گیوم اپولینر»‪ ،‬نویسنده ی‬ ‫فرانسوی‪ ،‬به معنای رویایی و خیالی‪ ،‬در ادبیات ابداع کرد؛ اما‬ ‫اغازگر سورئالیسم به عنوان یک سبک هنری با برتون بود‪.‬‬ ‫اندره برتون در ‪ ۱۹۲۴‬بعد از تجربه ی مختصری در بطن‬ ‫جنبش «دادا» ‪ ،‬سورئالیسم را پایه گذاری کرد و بیانیه ی ان را‬ ‫در همان سال در مجله ی «ادبیات» منتشر کرد‪ .‬سورئالیسم با‬ ‫جایگزینی مفهوم «واقعیت برتر» به جای عصیان و نفی موجود‬ ‫در دادائیسم شکل گرفت‪ .‬سپس برتون با انتشار مجله ی «انقالب‬ ‫فراواقعگرایی» به تبلیغ و توسعه ی این سبک هنری پرداخت‪.‬‬ ‫برتون در بیانیه ی خود سورئالیسم را به مثابه ی خودکاری‬ ‫روانی محض می داند‪ ،‬که از خالل ان میتوان به شیوه ی گفتاری‪،‬‬ ‫نوشتاری‪ ،‬یا با هر شیوهی دیگری‪ ،‬عملکرد واقعی فکر را نشان داد‪.‬‬ ‫همه چیز خارج از تسلط و کنترل منطق و بدون در نظر گرفتن‬ ‫دغدغه های زیبایی شناختی یا اخالقی به ذهن القا می شود‪.‬‬ ‫برتون که شاعر‪ ،‬نویسنده و روانپزشک بود‪ ،‬در نظریه های‬ ‫زیبایی شناختی خود از روانکاوی استفاده می کرد؛ زیرا به کمک‬ ‫این امکان ها قادر بود درهای تازه ای به روی هنر بگشاید‪.‬‬ ‫از دیدگاه سورئالیست ها هنر بعد حقیقی وجود محسوب‬ ‫می شود؛ به همین دلیل هنر باید به ناخوداگاه دست یابد و رویا یکی‬ ‫از نمودهای اصلی ناخوداگاهی است‪ .‬البته هنرمند سورئالیست‬ ‫به هیچ وجه قصد تفسیر رویا را ندارد‪ ،‬بلکه تالش می کند با فراهم‬ ‫نمودن بستر مناسب‪ ،‬شرایط به وقوع پیوستن رویا را‪ ،‬بدون‬ ‫پیشداوری و قضاوت‪ ،‬فراهم کند‪.‬‬ ‫پشتوانه های سورئالیسم‬ ‫سورئالیست ها با تکیه بر نظریات روانکاوی‪ ،‬فروید و یونگ‬ ‫و لکان‪ ،‬و همچنین تفکرات ژرژه ِد کریکو‪ ،‬بنیانگذار نقاشی‬ ‫متافیزیکی‪ ،‬سورئالیسم را ایجاد کردند‪.‬‬ ‫نقاشی متافیزیکی‬ ‫واژه ی «متافیزیک» در لغت یعنی انچه فرای واقعیت فیزیکی‬ ‫است‪ .‬این اصطالح نخستین بار در سال ‪ ۱۹۱۰‬توسط «ژرژه ِد‬ ‫کریکو» در تقابل با سبک «فوتوریسم»(اینده گرایی) به کار برده‬ ‫شد‪ .‬عدم پویایی و سکون از بارزترین ویژگی های این سبک هنری‬ ‫است‪ .‬انچه هنرمندان متافیزیکی مطرح کردند‪ ،‬مفاهیم تاریخی‬ ‫زمان و مکان بود؛ سبکی که در جستجوی زبانی تصویری و‬ ‫مستعد گذر از ورای تاریخ بود‪ .‬از نظر ِد کریکو‪ ،‬هنر باید فراواقعی‪،‬‬ ‫فراتاریخی و متافیزیکی باشد‪.‬‬ ‫نظریات روانکاوری‬ ‫با طرح مباحث «ناخوداگاهی» از جانب پدر علم روانکاوی‪ ،‬وجه ی عظیم و ناشناخته از‬ ‫وجود انسان مورد توجه گرفت‪ .‬در این نظریه‪ ،‬وجود انسان به کوه یخی تشبیه شده است که‬ ‫حجم زیادی از ان زیر اب‪ ،‬و تنها بخشی از قله‪ ،‬روی اب قرار دارد‪ .‬قسمت عمیق و عظیم و‬ ‫ناشناخته ی زیر اب‪ ،‬که از چشم انسان پنهان است‪ ،‬همان ناخوداگاهی‪ ،‬و بخش کوچک قابل‬ ‫رویت‪ ،‬خوداگاهی انسان را تشکیل می دهد‪ .‬طبق این نظریه‪ ،‬تمام انچه که انسان در طول‬ ‫زندگی از کنار ان عبور کرده‪ ،‬حتی اگر به خاطر نیاورد؛ تمام صداها و تصاویری که در پهنای‬ ‫وسعت دیداری و شنیداری ما قرار دارند‪ ،‬حتی اگر به ان بی توجه باشیم در ناخوداگاهی ثبت‬ ‫و ضبط می شود‪ .‬ناخوداگاهی انسان تحت شرایطی فرصت بروز می یابد‪ ،‬و یکی از این شرایط‪،‬‬ ‫در لحظات خواب و رویا است‪.‬‬ ‫‪80‬‬ ‫‪80‬‬ ‫اجتـماعی‬ ‫هنری‪،‬‬ ‫فرهنگی‪،‬‬ ‫ماهنامه‬ ‫اجتـماعی‬ ‫هنری‪،‬‬ ‫فرهنگی‪،‬‬ ‫ماهــــنامه‬ ‫‪31‬‬ ‫شماره‬ ‫‪،1396‬‬ ‫مردادماه‬ ‫جدید‪،‬‬ ‫دوره‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫سورئالیسمدرنقاشی‬ ‫سورئالیسم با به چالش کشیدن قوانین‬ ‫سبک های هنری پیش از خود‪ ،‬و ایجاد شکافی‬ ‫بینواژهوشی‪،‬ونیزصورتومعنا‪،‬خواستارازادی‬ ‫کامل بود‪ .‬خوان میرو‪ ،‬ایو تانگی‪ ،‬رنه مگریت‪ ،‬من‬ ‫ریوسالوادوردالی‪،‬ازشاخص تریننماینده های‬ ‫سورئالیسم هستند‪ .‬نقاشانی که با وجود قرار‬ ‫گرفتن در یک سبک‪ ،‬اثار بسیار متفاوت و‬ ‫از لحاظ فرمی‪ ،‬متنوع ارائه کردند‪.‬نظریه ی‬ ‫«خودکاری روانی»برتون‪،‬وتکنیکمالش کاری‬ ‫«ماکس ارنست» (که با حرکت غیرارادی مداد‬ ‫نرم بر روی کاغذ‪ ،‬بدون تحلیل و منطق‪ ،‬همراه‬ ‫بود) به هنرمند نقاش مجوز می داد‪ ،‬مجموعه ای‬ ‫از نشانه ها را بدون ارتباط منطقی از پیش تعیین‬ ‫شده ای‪،‬بهطورناخوداگاهکنارهمقراردهد‪.‬البته‬ ‫این ازادیعملبههیچ وجه مانعازانتقال مفهوم‬ ‫در اثر هنری نبوده‪ ،‬و بالعکس سورئالیسم را به‬ ‫جنبشی سیاسی ‪ -‬اجتماعی تبدیل کرد‪.‬عمده‬ ‫اثار نقاشی سورئال‪ ،‬انحراف‪ ،‬قدرت‪ ،‬مذهب و‬ ‫خشم و نفرت به جامعه ی بورژوازی را به نمایش‬ ‫می گذارد‪ .‬برای اشنایی بیشتر با اثار نقاشان این‬ ‫سبک به معرفی تعدادی از نمایندگان خواهیم‬ ‫پرداخت‪.‬‬ ‫سالوادور دالی‬ ‫سالوادور فلیپه ژاسینتو دالی دومنک‬ ‫(‪Salvador Felipe Jacinto Dalí‬‬ ‫‪ )Domènech‬معروف ترین نقاش سورئالیست در‬ ‫جهان است‪ .‬شهرت دالی نه فقط برای نقاشی هایش‪،‬‬ ‫که به خاطر عالقه ی شدید به انجام کارهای عجیب و‬ ‫جلبتوجهدیگراناست‪.‬حتیکسانیکهنقاشی های‬ ‫دالی را ندیده اند ظاهر خاص و سبیل معروف دالی را‬ ‫می شناسند‪ .‬امری که در نظر بسیاری از منتقدان اثار‬ ‫دالی همیشه هم خوشایند نبوده است‪ .‬با وجودی‬ ‫که نام سالوادور دالی از نام مگریت پراوازه تر است‪ ،‬اما‬ ‫در طول تاریخ هنر‪ ،‬تاثیر اثار مگریت بسیار پررنگ تر‬ ‫از دالی بوده است‪ .‬سالوادور دالی نقاشی را با سبک‬ ‫کوبیسم اغاز کرد‪ ،‬اما تاثیر از هنر کالسیک بیشتر‬ ‫در اثارش دیده می شود‪ .‬فضایی نامطمئن‪ ،‬معلق و‬ ‫سنگین و ابهام و بی ارتباطی تصاویر از ویژگی های‬ ‫اثار دالی به شمار می ایند‪ .‬شناخته شده ترین اثر‬ ‫دالی‪« ،‬تداوم حافظه» نام دارد‪ .‬این نقاشی‪ ،‬تصویری‬ ‫فراواقع گرا از ساعت های جیبی معرفی می کند‪ .‬به‬ ‫عنوان تعبیر کلی برای این اثر می توان گفت شاید‬ ‫نقاشسعیداردبااستفادهازساعت هاینرمفرضیه ای‬ ‫که زمان را صلب و قطعی می انگارد را کم ارزش جلوه‬ ‫دهد‪ .‬این مفهوم توسط دیگر المان های تصویری این‬ ‫کار تقویت می شود‪ ،‬مانند کاربرد دورنمای وسیع‪،‬‬ ‫مورچه ها و مگس هایی که در حال بلعیدن عقربه ها و‬ ‫عددهایروینمایشگرساعتهستند‪.‬‬ ‫رنه مگریت‬ ‫«رنه ماگریت» (‪ ،)René Magritte‬نقاش بلژیکی‪ ،‬و ابداع‬ ‫کننده ی «جناس تصویری» است‪ ،‬که راهی برای کاوش و نکته یابی در‬ ‫ابهام ها و چند پهلویی های زبان و تصویر ایجاد کرد‪ .‬او اهل خانواده ای‬ ‫خرده بورژوا بود‪ .‬در سال ‪ ۱۹۱۶‬به فرهنگستان هنرهای زیبای بروکسل‬ ‫وارد شد‪ .‬در ابتدای امر به شکل تجربی‪ ،‬نقاشی در سبک های مختلف مانند‬ ‫کوبیسم و فوتوریسم را تجربه کرد؛ اما در هیچ یک به موفقیت چشم گیری‬ ‫دست نیافت؛ تا اینکه با نظریات ِد کریکو اشنا شد‪ .‬مگریت می گفت‪« :‬در‬ ‫نقاشی های ِد کریکو‪ ،‬همچون ترانه ی عشق‪ ،‬متوجه برتری شعر از نقاشی‬ ‫شدم‪».‬‬ ‫بسیاری از نشانه های خاطرات دوران کودکی‪ ،‬به شکل انتزاعی‪ ،‬به‬ ‫عنوان المان های اصلی و ثابت در نقاشی مگریت وجود دارند‪ :‬فرم های‬ ‫بادکنک وار‪ ،‬صورت های پوشیده با پارچه‪ ،‬ستون های سنگی شکسته ی‬ ‫یادگار قبرستان مخروبه ای که مگریت با بچه های دیگر در ان بازی‬ ‫می کرد‪.‬‬ ‫مگریت در سال ‪ ۱۹۲۵‬با انتشار دو مجله اغازگر جنبش سوررئالیسم در‬ ‫بلژیک شد‪ .‬در این پژوهش ها بود که توانست به سبک شخصی خود در این‬ ‫سبک دست یابد‪ .‬فضایی مملو از راز و معما و فاقد مفاهیم زبان شناختی‪ ،‬که‬ ‫شکاف بین صورت و معنا پیوسته در ان تکرار می شود‪.‬‬ ‫مگریت در نقاشی هایش تمام قراردادهای زبانی را به چالش می کشد‪.‬‬ ‫ان چه به وضوح در تمام اثار مگریت مشهود است‪ ،‬بی هویتی واژه‪ ،‬انسان و‬ ‫شی‪ ،‬و در کنار این ها ایجاد حس تردید بین حقیقت و پندار است‪ .‬وی گاها‬ ‫مرز بین حقیقت و رویا انقدر در هم می امیزد که در عمل تفکیک ان ها‬ ‫امکان پذیر نیست‪ .‬یکی از معروف ترین این نقاشی ها‪ ،‬اثری با عنوان «این‬ ‫یک چپق نیست» است‪ .‬او با این اثر نقطه ی اغازی برای تحلیلی چندسونگر‬ ‫از «میشل فوکو»‪ ،‬فیلسوف و تاریخ شناس پراوازه ی معاصر فراهم اورد‪ ،‬که‬ ‫در کتابی با همان عنوان اثر‪ ،‬منتشر شده است‪.‬‬ ‫«پسر انسان» دیگر اثر مشهور مگریت است‪ .‬او در این نقاشی سیر‬ ‫تکامل انسان‪ ،‬از خوردن یک سیب‪ ،‬تا رسیدن به ظاهر امروزی را فقط در‬ ‫یک قاب و یک تصویر از مردی ساکن و ایستا‪ ،‬در لباسی رسمی به نمایش‬ ‫می گذارد‪ .‬انتقال‪ ،‬بازنمایی‪ ،‬وضعیت بشر و دو راز‪ ،‬از شاخص ترین اثار‬ ‫مگریت محسوب می شوند‪.‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪81‬‬ ‫ما‬ ‫سورئالیسم در سین‬ ‫رد شد‪ .‬رویکردی‬ ‫م به سینما نیز وا‬ ‫برتون‪ ،‬سورئالیس‬ ‫وانشناسی و درام‪،‬‬ ‫همزمان با بیانیه ی‬ ‫یلم‪ ،‬که با تلفیق ر‬ ‫ظری‪ ،‬نقد و تولید ف‬ ‫نه چندان مرتبط با‬ ‫مدرن در حوزه ی ن‬ ‫تکان دهنده و گاها‬ ‫ار گرفتن تصاویری‬ ‫رو کردند و با مونتاژ‬ ‫با در کنار هم قر‬ ‫زمان و مکان را زیر و‬ ‫نها در سینما نیز‬ ‫امیختند‪« .‬مایکل‬ ‫دیگر همراه بود‪ .‬ا ‬ ‫ت و خیال را در هم‬ ‫یک‬ ‫یکدیگر‪ ،‬مرز واقعی‬ ‫ی کند؛ اثار سورئال‬ ‫تصاویر بر روی‬ ‫سینما» استدالل م‬ ‫تاب «سورئالیسم و‬ ‫نها تعریف‬ ‫راواقع گرایب در ا ‬ ‫ریچاردسون» در ک‬ ‫ف‬ ‫ل‬ ‫عم‬ ‫ج‬ ‫بلکه با توجه به نتای‬ ‫خی عوالم جادویی‬ ‫نه با سبک یا فرم‪،‬‬ ‫تها در پی خلق بر‬ ‫سد‪« :‬سورئالیس ‬ ‫ط اتصال و لول ههای‬ ‫وی‬ ‫ ن‬ ‫یشوند‪ .‬وی می‬ ‫غلب و انحصارا به نقا‬ ‫م ‬ ‫نها ا‬ ‫ستند‪ .‬عالق هی ا ‬ ‫م همیشه درباره ی‬ ‫و فراواقعی نی‬ ‫د» است‪ .‬سورئالیس‬ ‫های مختلف «وجو‬ ‫ت می گردد‪ ،‬تا یافتن‬ ‫عرص هها و حوزه ‬ ‫اه خروج از انچه هس‬ ‫سیدن‪ .‬و به دنبال ر‬ ‫عزیمت است تا ر‬ ‫را با عنوان «صدف و‬ ‫ان چه هست!»‬ ‫م سینمایی سورئال‬ ‫در ‪ ۱۹۲۷‬اولین فیل‬ ‫انچه به عنوان اوج‬ ‫«ژرمن دوالک»‬ ‫ن ارتو» ساخت‪ .‬اما‬ ‫سناریویی از «انتون‬ ‫لوئیس بونوئل است‪.‬‬ ‫مرد روحانی» با‬ ‫«سگ اندلسی» اثر‬ ‫یشود‪،‬‬ ‫صول کشور فرانسه‬ ‫سورئال شناخته م ‬ ‫فیلمی صامت مح‬ ‫سینمای‬ ‫‪)Un Chien Andalou‬‬ ‫ساخته شده است‪.‬‬ ‫سگ اندلسی (‬ ‫ل و سالوادور دالی‬ ‫توسط لوئیس بونوئ‬ ‫محسوب می شود؛‬ ‫است‪ .‬این فیلم‬ ‫ی سینمایی بونوئل‬ ‫اولین فیلم کارنامه ‬ ‫ران شد‪ ،‬اما ب ه علت‬ ‫سگ اندلسی که‬ ‫حدود در پاریس اک‬ ‫‪ ۱۹۲۹‬و به صورت م‬ ‫اولین بار در سال‬ ‫ی ‪ ۸‬ماه ادامه یافت‪.‬‬ ‫اطبان‪ ،‬اکران ان برا‬ ‫استقبال مخ‬ ‫‪82‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫سورئالیسم در ادبیات‬ ‫سورئالیسم ابتدا در شعر نفوذ و سپس در نثر نیز راه یافت‪ .‬از جمله ویژگی های‬ ‫این سبک در ادبیات «نوشتن خود به خود» است‪ ،‬و ان چه به ذهن نویسنده‬ ‫خطور می کند‪ ،‬همان را ثبت می کند‪ .‬پس از مدتی این شیوه ی نگارش با توجه‬ ‫به فاکتورهای موجود در بیانیه ی سورئالیسم‪ ،‬با جهت دهی های فکری نویسنده‬ ‫در راستای پشنوانه های اصلی سبک‪ ،‬همراه شد؛ و قطعا همین ویژگی وجه تمایز‬ ‫اصلی سورئالیسم با ادبیات دادا را ایجاد کرد‪ .‬نخستین کتاب سورئالیستی با عنوان‬ ‫میدان های مغناطیسی در سال ‪ ۱۹۲۱‬به قلم اندره برتون منتشر شد‪ .‬دومین رمان‬ ‫سورئالیستی برتون در سال ‪ ۱۹۲۸‬منتشر شد‪« .‬نادیا» مهمترین کتاب برتون و‬ ‫همچنین شاخص ترین اثر ادبیات سورئال محسوب می شود‪« .‬نادیا» با این جمله‬ ‫اغاز می شود‪« :‬من کی هستم؟» این کتاب به نوعی یک شبه خودنگاری است؛ که‬ ‫در ساختاری غیرخطی‪ ،‬و در بعضی از قسمت ها شامل اشاراتی به واقعیت و دیگر‬ ‫هنرمندان سورئال پاریس مثل لوئی اراگون‪ ،‬روایت می شود‪.‬‬ ‫بیات ایران‬ ‫سورئالیسم در اد‬ ‫فوذ کرد‪ .‬در ایران بیشترین تاثیر را‬ ‫رئالیسم در ادبیات معاصر ایران نیز ن‬ ‫موج سو‬ ‫نو در داستان نویسی فارسی ایران‬ ‫دق هدایت» می توان دید‪ .‬نگارش‬ ‫«صا‬ ‫در نثر‬ ‫خشش هنر داستان نویسی معاصر‬ ‫علی جمال زاده» اغاز شد؛ اما اوج در‬ ‫با «محمد‬ ‫‪ ۱۲۸۱‬در تهران متولد شد‪ .‬پس از دوره ی‬ ‫هدایت اتفاق افتاد‪ .‬هدایت در سال‬ ‫با اثار‬ ‫رد‪ .‬در ‪ ۱۳۰۹‬به تهران بازگشت و به‬ ‫به بلژیک و سپس پاریس نقل مکان ک‬ ‫تان‬ ‫رس‬ ‫دبی‬ ‫بزرگ علوی‪ ،‬مسعود فرزاد و مجتبی‬ ‫صنیف اثارش پرداخت‪ .‬هم کالمی اوبا‬ ‫ت‬ ‫تالیف و‬ ‫یرگذار بود‪ .‬داستان های هدایت‪ ،‬حتی‬ ‫در عمق و دقت نثر انتقادی او بسیار تاث‬ ‫مینوی‪،‬‬ ‫نگارش درامد هاند‪ ،‬به جای سخنوری و‬ ‫که در سبک «رئالیسم اجتماعی» به‬ ‫ان دسته‬ ‫ یابند‪ .‬مطالعات هدایت در زمینه های‬ ‫به تجسم و تصویرسازی ناب ارتقا می‬ ‫توصیف‪،‬‬ ‫ک سو‪ ،‬موجب گرایش عمیق او به‬ ‫جدید ادبی‪ ،‬و روانشناسی غرب از ی‬ ‫مکتب های‬ ‫شاهکار هدایت‪« ،‬بوف کور» شد‪ ،‬که‬ ‫رئالیسم شد‪ .‬این اثرات موجب خلق‬ ‫مکتب سو‬ ‫اوازه اش در جهان ادب پیچیده است‪.‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪83‬‬ ‫نقش نام «عباس کیارستمی» بر کاشی ماندگار‬ ‫سازمان میراث فرهنگی و گردشگری‪ ،‬هفتمین کاشی از سری کاشی های‬ ‫ماندگار‪ ،‬که طرحی برای گرامی داشت و ماندگاری نام بزرگان فرهنگ و‬ ‫هنر ایران است؛ را بر سر در خانه ی استاد سینمای ایران و جهان‪ ،‬عباس‬ ‫کیارستمی‪ ،‬نصب کردند‪ .‬در حاشیه ی مراسم نصب‪ ،‬حمید قادری‪،‬‬ ‫خواهرزاده ی عباس کیارستمی‪ ،‬این اقدام سازمان میراث فرهنگی را‬ ‫ارزشمند خوانده‪ ،‬و افزود‪ « :‬ارزش این کار در این است که این کاشی ها‬ ‫بر سر در خانه ی ان دسته از بزرگان عرصه ی فرهنگ و هنر که در قید‬ ‫حیات هستند نیز نصب شود‪ ،‬و به این وسیله از فرهیختگان‪ ،‬در طول‬ ‫زندگی شان تجلیل به عمل اید‪».‬وی همچنین تصریح کرد‪ « :‬برخی از‬ ‫سازمان ها و نهادهای فرهنگی برای پررنگ تر نشان دادن فعالیت های‬ ‫خود از هنرمندان تجلیل به عمل می اورند‪ ،‬اما ارزش و ویژگی مهم نصب‬ ‫«کاشی ماندگار» بر سر در خانه ی مشاهیر و هنرمندان در این است که‬ ‫سازمان میراث فرهنگی و گردشگری حقی برای خود ایجاد نمی کند‪».‬‬ ‫شرایط شرکت در‬ ‫جشنواره ی فجر اعالم شد‬ ‫به نقل از ستاد خبری دهمین جشنواره‬ ‫بین المللی هنرهای تجسمی فجر‪ ،‬فراخوان‬ ‫این دوره از جشنواره اعالم شد‪ .‬فراخوان‬ ‫دهمین جشنواره بین المللی هنرهای‬ ‫تجسمی فجر با هدف معرفی ایده های اصیل‬ ‫و افرینش های تعاملی و خالقانه هنری و‬ ‫همچنین با رویکرد معرفی اثار با قابلیت‬ ‫های نوین و تعامل گرا در قالب بهره مندی‬ ‫از یک یا چند رشته از ظرفیت های کالسیک‬ ‫و جدید هنرهای تجسمی و ایده های اصیل‬ ‫و مفهومی هنرمندانه ‪ ،‬منتشر شد‪ .‬مهلت‬ ‫ثبت نام در سایت ‪٢٤‬مرداد الی ‪ ٢٠‬اذر سال‬ ‫جاری می باشد و عالقمندان می توانند جهت‬ ‫حضور در این رویداد هنری به سایت رسمی‬ ‫جشنواره دهم به نشانی ‪www.ivafestival.ir‬‬ ‫مراجعه کنند‪ .‬گفتنی است ‪،‬دهمین جشنواره‬ ‫بین المللی هنرهای تجسمی فجر با حمایت‬ ‫مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد‬ ‫اسالمی و با همکاری موسسه توسعه هنرهای‬ ‫تجسمی معاصر ‪ ٣‬بهمن لغایت ‪ ٤‬اسفند در‬ ‫تهران برگزار می شود‪.‬‬ ‫‪84‬‬ ‫نمایندگان هنر پساجنگ در موزه ی هنر شلدون‬ ‫اثار هنرمندان پیشرو امریکایی در «موزه ی هنر شلدون» امریکا به نمایش‬ ‫در می ایند‪ .‬به گزارش وب سایت رسمی این موزه‪ ،‬این نمایشگاه با اثار هنرمندان‬ ‫شاخصی چون مارک روتکو‪ ،‬هانس هافمن‪ ،‬هلن فرانکن تالر‪ ،‬بارنت نیومن‪ ،‬رابرت‬ ‫مادرول‪ ،‬اد رینهارت‪ ،‬کلیفورد استیل‪ ،‬ویلیام کلین‪ ،‬لی کراسنر و فریتز بولتمن‪ ،‬در‬ ‫قالب نقاشی‪ ،‬عکس و مجسمه‪ ،‬دسامبر سال ‪ ۲۰۱۷‬برگزار خواهد شد‪.‬‬ ‫نمایش هم زمان اثار هنرمندان سبک های «اکسپرسیونیسم انتزاعی» و‬ ‫«انتزاع پسانقاشانه» از نکات مهم این نمایشگاه خواهد بود‪.‬‬ ‫الزم به ذکر است؛ دو سال قبل‪ ،‬موزه ی هنرهای معاصر تهران نیز نمایشگاهی‬ ‫با اثار هنرمندان تمام جریان های این دو سبک برگزار نمود که بسیار مورد توجه‬ ‫هنرمندان و هنردوستان داخلی و خارجی قرار گرفت‪ .‬در نمایشگاه موزه ی هنرهای‬ ‫معاصر تهران‪ ،‬عالوه بر نمایندگان امریکایی‪ ،‬مجموعه ای از اثار نقاشی ابستره ی‬ ‫دوران مدرن ایران نیز به نمایش عموم گذاشته شد‪.‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫پرتره های «هاکنی» به ونیز رفتند‬ ‫گالری هنر مدرن بین المللی پسارو ونیز‪ 82 ،‬پرتره از‬ ‫نقاش نامی‪« ،‬دیوید هاکنی» به نمایش گذاشته است‪ .‬این‬ ‫نمایشگاه به صورت انحصاری برگزار می شود‪.‬هاکنی یکی‬ ‫از تاثیرگذارترین و در عین حال مردم پسندترین اثار قرن‬ ‫بیستم را خلق کرده است‪ .‬او یکی از شاخص ترین نماینده های‬ ‫هنر پاپ محسوب می شود‪ .‬هنرمندان پاپ‪ ،‬با پشتوانه ی‬ ‫فلسفی «پراگماتیسم»(عمل گرایی) و نظریات هنر به‬ ‫مثابه ی تجربه ی «جان دیویی» دست به خلق اثار هنری‬ ‫می زدند‪ .‬دیوید هاکنی در ‪ ۹‬ژوئیه ‪ ۱۹۳۷‬در برادفورد به دنیا‬ ‫امد و تحصیالت خود را در مدرسه گرامر برادفورد‪ ،‬کالج هنر‬ ‫برادفورد‪ ،‬و کالج سلطنتی هنر در لندن ادامه داد‪ .‬در همین جا‬ ‫بود که با «رونالد بی کیتاج» اشنا شد و تحت تاثیر او به نقاشی‬ ‫فیگوراتیو و بهره گیری از منابع ادبی روی اورد‪.‬هنگامی که‬ ‫در کالج سلطنتی هنر بود‪ ،‬در نمایشگاه معاصران جوان در‬ ‫کنار «پیتر بلیک»‪ ،‬ورود هنر پاپ ارت انگلیسی را اعالم کرد‬ ‫و خود کامال در امتداد هنر پاپ انگلیسی قرار گرفت‪ .‬اگرچه‬ ‫در کارهای اولیه ی او عناصر اکسپرسیونیستی و تاثیر از‬ ‫هنرمندان نئواکسپرسیونیست‪ ،‬همچون فرانسیس بیکن‪ ،‬نیز‬ ‫دیده می شود‪ .‬نمایش پرتره های هاکنی در ونیز‪ ،‬تا ‪ ۲۲‬اکتبر‬ ‫ادامه خواهد داشت‪.‬‬ ‫چهل و پنج سال با «فرامز‬ ‫پیالرام»‬ ‫نمایشگاهی از اثار کمتر دیده شده از «فرامرز پیالرام»‬ ‫با عنوان «از طراحی تا نقاشی بعد از ‪ ۴۵‬سال» در‬ ‫گالری فردا به نمایش در امد‪.‬بسیاری از اثار هنری‬ ‫به نمایش در امده در این نمایشگاه برای اولین‬ ‫بار در معرض دید عموم قرار می گرفتند؛ از این رو‬ ‫زاویه ی متفاوت از سیر فعالیت هنری پیالرام را نشان‬ ‫می دادند‪ .‬طراحی ها و برخی نقاشی ها محصول دوران‬ ‫تحصیل و مهارت اموزی هنرمند بودند؛ که تماما‬ ‫ازمون و خطاها و به نوعی کسب تجربه در حاالت و‬ ‫سبک ها و شیوه های اجرایی متفاوت را توسط نقاش‬ ‫نشان می دادند‪ .‬از زاویه ای دیگر تمام این نقاشی ها‪،‬‬ ‫که موضوعات متنوعی را در بر می گرفتند؛ نمایشگر‬ ‫قدرت و توانایی اجرایی پیالرام در طراحی نیز بودند‪.‬‬ ‫اثاری از گوشه و کنار طبیعت روستاهای کویری‪ ،‬تا‬ ‫اثار فیگوراتیو و حتی نقاشی های انتزاعی‪ ،‬همگی‬ ‫با وجودی که از کارهای اولیه ی هنرمند محسوب‬ ‫می شدند‪ ،‬باز هم تازگی ها و نگاه نویی را به بیننده‬ ‫می نمایاندند‪ .‬فرامرز پیالرام‪ ،‬نقاش و خوشنویس‪ ،‬و از‬ ‫پیشگامان «مکتب سقاخانه» بود‪ ،‬که در شهریورماه‬ ‫سال ‪ ۱۳۶۲‬بر اثر حمله ی قبلی درگذشت‪.‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪85‬‬ ‫به بهانه ی برگزاری دومین بازار اثار هنری‬ ‫وضعیتاثرهنری‬ ‫درعصرامروز‬ ‫شادی بلوطی‬ ‫کارشناس نقاشی‬ ‫‪86‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫دومینبازاراثارهنری‪،‬روزدوشنبه‪ ۲۳،‬مردادماه‪،‬طیمراسمیباحضورمجید‬ ‫مالنورزی‪،‬مدیرکلدفترامورهنرهایتجسمی؛مجیدرجبی معمار‪،‬مدیرعامل‬ ‫خانه ی هنرمندان و علی محمد زارع‪ ،‬سرپرست موزه ی هنرهای معاصر تهران؛‬ ‫افتتاحشد‪.‬‬ ‫در مرحله ی انتخابی این دوره‪ ،‬یک هزار و هفتصد و چهل هنرمند‪ ،‬با ده هزار و‬ ‫سیصد و شصت و سه اثر هنری متقاضی حضور بودند‪ ،‬که در نهایت پس از هفت‬ ‫روز داوری؛ هفتصد اثر نقاشی‪ ،‬نگارگری‪ ،‬مجسمه‪ ،‬خط‪ ،‬چاپ دستی و عکس به‬ ‫نمایشگذاشتهشدند‪.‬‬ ‫جمشید حقیقت شناس‪ ،‬علی شیرازی و عبدالرحیم سیاهکارزاده از اعضای‬ ‫شورایهنریوسیاست گذاریاینرخدادهنریبودند‪.‬‬ ‫نخستین بازار هنر‪ ۵‬تا‪ ۱۰‬شهریورماه‪ ۱۳۹۵‬در خانه ی هنرمندان ایران برگزار‬ ‫شد‪ .‬در نخستین دوره بازار اثار هنری‪ ۱۵۰۰ ،‬اثر نقاشی و طراحی‪ ،‬مجسمه‪،‬‬ ‫خوشنویسی‪،‬سرامیکهنری‪،‬نگارگری‪،‬عکسوتصویرسازیازپانصدهنرمند‬ ‫کشور‪،‬بهفروشگذاشتهشدند‪.‬‬ ‫اینبازارهنری‪،‬باهدفتوسعه یفرهنگخریداثرهنری‪،‬از‪۲۳‬الی‪۲۹‬مردادماه‬ ‫درخانههنرمندانایرانبرپابود‪.‬‬ ‫جمشید حق شناس‪ ،‬درباره ی مالک های داوری این اثار گفت‪« :‬اثار این دوره‬ ‫از نمایشگاه بر اساس تاثیرگذاری اثر و نیاز مردم انتخاب شده اند‪».‬؛ اما سوال‬ ‫اینجاست‪،‬کهایادرانتخاباثار‪،‬استانداردهایاولیهیکاثرهنریدرنظرگرفته‬ ‫شده است؟‬ ‫برایپاسخبهاینپرسش‪،‬ابتدابایدبهمفهوماثرهنریبپردازیم ‪.‬‬ ‫تعریفاثرهنری‬ ‫ذات هنر فارغ از هر چهارچوبی است؛ از این رو هیچ گاه نمی توان تعریف‬ ‫قطعی از هنر ارائه داد‪ .‬هنر و بالتبع اثر هنری‪ ،‬در طول تاریخ‪ ،‬بسته به‬ ‫شرایط زمانه معنای متفاوتی داشته اند؛ اما در تمام ادوار‪ ،‬یک‬ ‫عبارت راه تمیزدادن اثر هنری از غیرهنری بوده است‪:‬‬ ‫«معاصربودن»‬ ‫تعریفهنرمعاصردرزمانه یمابسیاردشواراست‪.‬‬ ‫برای رسیدن به این مفهوم ابتدا باید به تمام‬ ‫مسیرتاریخهنر‪،‬ازاغازتااکنون‪،‬اشرافکامل‬ ‫داشتهباشیم‪.‬تنهاازاینراهمی تواندریافتکه‬ ‫ایا امروز هم می توان از مدیاهای گذشته استفاده‬ ‫نمود یا خیر‪ .‬با نگاهی به تاریخ هنر به سادگی می توان‬ ‫دریافتظرفیتبسیاریازهنرهابهپایانرسیده است‪.‬‬ ‫مهمترین رسالت هنر‪ ،‬اثرگذاری است‪ .‬حال این پرسش مطرح‬ ‫می شود که هنرهای دوران مدرن و پیشامدرنیسم‪ ،‬در دوران معاصر نیز‬ ‫اثرگذارهستند؟واگرتاثیرگذارند‪،‬اندازه یایناثرگذاریچقدراست؟‬ ‫هنرمندان پیشرو دهه ی هزار و سیصد و هفتاد با علم کامل به این‬ ‫شرایط‪،‬فضایبیناژانریراایجادکردند‪.‬‬ ‫نکته ی بعدی تفاوت های زندگی امروزی است‪ .‬دنیای‬ ‫اطراف ما در گذر زمان دچار تغییراتی محسوس‬ ‫شده است‪ .‬قطعا وجود امکانات جدید تصویر‪،‬‬ ‫تکنولوژی‪ ،‬صنعت و ‪ ..‬نقش مهمی در تغییر‬ ‫مسیر هنر از ژانر محوری‪ ،‬به ایده محوری‬ ‫ایفا کرده اند‪« .‬والتر بنیامین»‪ ،‬از نظریه پردازان‬ ‫مکتب فرانکفورت‪ ،‬در مقاله ای مفصل تحت عنوان‬ ‫«سرگذشت اثرهنری در عصرتکثیر مکانیکی» به اهمیت‬ ‫امکانبازتولیداثرهنریپرداخته‪،‬وتشریحمی کندنهتنهاماهیت‬ ‫هنر دچار دگردیسی شده‪ ،‬بلکه دریافت مخاطب امروزی از هنر نیز متحول‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫«مینیمالیست ها»کهاغازگردوران«پست مدرن»بودند؛بادرکاینوضعیت‪،‬‬ ‫اثرتولیددسترامردودشمرده‪،‬واعالمکردنداثرهنریبایدتولیدصنعتیباشد‪.‬از‬ ‫همین جابودکهاهمیت«ایده»مطرحشد‪.‬دردنیایپست مدرنشاهداثارهنری‬ ‫بی شماریهستیم‪،‬کههنرمندتنهاایده پردازکاربوده‪،‬ووظیفه یعملیاتاجرایی‬ ‫بر عهده ی تیم متخصص قرار گرفته است‪ .‬این نکته مرز بین «مهارت» و «هنر»‬ ‫را پررنگ تر می کند‪ .‬الزم به ذکر است که مهارت‪ ،‬هیچ گاه فاکتور کافی برای‬ ‫رسیدنبهافرینشهنرینبوده است؛امادرگذشتهیکیازالزاماتهنرمندشدن‬ ‫محسوبمی شد‪.‬گزینه ایکهدیگراعتبارندارد‪.‬‬ ‫شیوه یارائه ییکاثرهنری‬ ‫در اشفتگی چیدمان بازار اثار هنری این دوره‪ ،‬باز هم جای خالی یک کیوریتور‬ ‫(شخصی که با علم و اگاهی و پژوهش‪ ،‬اثاری را در غالب یک مجموعه انتخاب‪،‬‬ ‫و برای ارائه در نمایشگاه چیدمان می کند) احساس می شد‪ .‬هر چند در یک بازار‬ ‫هنری‪ ،‬اثار پس از فروش جابه جا خواهند شد؛ اما توقع می رفت در انتخاب و‬ ‫هماهنگیاثارافتتاحیه‪،‬دقت عملبیشتریبهخرجدادهمی شد‪.‬‬ ‫باوجودیکهچهارگالریمختلفدرخانه یهنرمندانبهایننمایشگاهتخصیص‬ ‫داده شده بود‪ ،‬اثار هر گالری در موضوع‪ ،‬مدیا‪ ،‬رنگ و هارمونی؛ هیچ سنخیتی با‬ ‫یکدیگر نداشته‪ ،‬و بیش از انکه نمایشگر اثار هنری باشند؛ حس اشفتگی را به‬ ‫بینندهمنتقلمی کردند‪.‬‬ ‫جایگاه کیوریتوری در دنیا تثبیت شده است؛ چرا که کیوریتور در موفقیت یک‬ ‫نمایشگاههمان قدرنقشدارد‪،‬کههنرمند‪.‬‬ ‫کیوریتور‪ ،‬عالوه بر دانش هنری‪ ،‬با اشراف کامل به وضعیت جامعه‪ ،‬و با‬ ‫اگاهی از «تجارت هنر»؛ اثار هنری متناسب با ذائقه ی مخاطبین‬ ‫جامعه را انتخاب و به شیوه ی درست به بازدیدکنندگان ارائه‬ ‫می دهد‪ .‬به طور کلی می توان کیوریتوری را یک شغل و‬ ‫تخصص بینارشته ای دانست‪ .‬توقع می رفت در بازار‬ ‫اثار هنری‪ ،‬که در کنار حمایت از هنر‪ ،‬بحث‬ ‫«سرمایه گذاری در هنر» نیز مطرح است؛‬ ‫توجهبیشتریبهاینامرمی شد‪.‬‬ ‫باید بدانیم که فروش تمام مجموعه اثار یک‬ ‫نمایشگاه را نمی توان دلیل بر موفقیت ان نمایشگاه‬ ‫دانست‪.‬رسالتهنرمند‪،‬ذائقه سازیدرجامعهودرنهایت‬ ‫ارتقا سلیقه ی مخاطب ؛ اهمیت ویژه ای دارد‪ .‬هنر صرفا یک‬ ‫کاالیلوکسوتزیینیبرایقرارگرفتندرخانهنیستونبایدارزش‬ ‫انراتااینحدتنزلداد‪.‬‬ ‫قیمت گذاری روی اثار هنری نیزاهمیت ویژه ای دارد‪ .‬بدیهی است که‬ ‫دربازارهایاین چنینیشاهدحضورکلکسیونرهانیستیم‪،‬امااین‬ ‫به معنای کم توجهی به کارشناسی دقیق قیمت اثار نیست‪.‬‬ ‫مردم باید بتوانند با اطمینان خاطر اقدام به خرید اثار‬ ‫هنریکنند‪،‬وایناطمینانتحتشرایطیحاصل‬ ‫می شود‪ ،‬که در مواقع نیاز بتوانند این اثار را‬ ‫دوبارهبفروشند‪.‬‬ ‫«بازار اثار هنری» و اتفاقات مشابه‪ ،‬قطعا در‬ ‫رونق اقتصاد هنری بسیار موثر خواهند بود‪ .‬امید‬ ‫می رود با کارشناسی دقیق تر‪ ،‬برنامه هایی موثرتر و‬ ‫مستمر؛ و در نهایت چشم اندازی امن‪ ،‬برای اینده ی مارکت‬ ‫هنر‪،‬پیشروداشته باشیم‪.‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪87‬‬ ‫تئـــــاتر‬ ‫پچ پچه های پشت خط نبرد‬ ‫نویسنده‪ :‬علیرضا نادری‪ ،‬کارگردان‪ :‬اشکان خیل نژاد ‪ -‬بازیگران‪( :‬به ترتیب حروف الفبا) محمد اشکان فر‪ ،‬سینا‬ ‫باالهنگ‪،‬حمیدرحیمی‪،‬کیوانساکت اف‪،‬محمدهادیعطایی‪،‬مهدیفریضه‪،‬امیراحمدقزوینی‪،‬نویدمحمدزاده‬ ‫طراح صحنه و لباس‪ :‬اشکان خیل نژاد ‪ -‬طراح نور‪ :‬رضا حیدرى ‪ -‬طراح گریم‪ :‬محمد غالمى ‪ -‬موسیقی‪ :‬علی‬ ‫شهبازی ‪ -‬تصویرساز‪ :‬اردشیر رستمی ‪ -‬طراح گرافیک‪ :‬ارمان کوچکی ‪ -‬دستیار کارگردان‪ :‬راحیل مرشدی‬ ‫مدیرصحنه‪:‬داوودونداده‪،‬محمدرضارشیدى‬‫مکان‪:‬پردیستئاترشهرزاد‪-‬سالنیک‬ ‫درخالصهداستاناینتئاترامده است‪:‬روایت‪ ۸‬رزمندهدردهه‪ ۶۰‬خطمقدمجبههکهجنگدراتشبسفرورفتهبودو‬ ‫هریکازسربازانبایکدیداززندگیموردتهاجم هایزبانییکدیگرقرارگرفتهاندوتوسطشخصیتاصلیایننمایش‬ ‫علیرضابهسخرهگرفتهمی شود‪...‬ودرنهایتباپیشبینیاوارمان هاتغییرمی کند‪.‬‬ ‫اینتئاترکهازاواخرمردادماهبه رویصحنهرفته است؛تا‪۲۵‬شهریورماهادامهخواهدداشت‪.‬‬ ‫ماتریوشکا‬ ‫نویسنده و کارگردان‪ :‬پارسا پیروزفر ‪ -‬بازیگر‪ :‬پارسا پیروزفر ‪-‬‬ ‫مجریطرح‪:‬نورالدینحیدریماهر‪ -‬دستیارکارگردانوبرنامهریز‪:‬‬ ‫محمد گودرزیانی ‪ -‬دستیار طراح صحنه و لباس‪ :‬بهاره مصدقیان ‪-‬‬ ‫گرافیستوعکاس‪:‬محمدصادقزرجویان‪-‬مدیرصحنه‪:‬ارشصفایی‬ ‫منشیصحنه‪:‬شیمامرادی‪-‬میکسصدا‪:‬الیکارضایی‪،‬علیعزیزیان‬ ‫زماناجرا‪:‬یکشنبه‪۰۸‬مرداد‪۱۳۹۶‬تاجمعه‪۱۰‬شهریور‪۱۳۹۶‬‬ ‫مکان‪:‬تماشاخانهپالیز‪-‬سالنیک‬ ‫پارسا پیروزفر در این اثر نمایشى هشت اپیزودى‪ ،‬که بر اساس هشت‬ ‫داستانکوتاهاز«انتونچخوف»نوشتهاست‪،‬بهتنهایىایفاگرنقشتمام‬ ‫شخصیتهاىنمایشاست‪.‬‬ ‫پارسا پیروزفر در سال ‪ ۱۳۹۴‬نمایش ماتریوشکا را در «لس انجلس»‬ ‫امریکاوشهرهای«تورنتو»و«مونترال»کانادابهرویصحنهبرد‪.‬‬ ‫اینسومینبازاجرایایننمایشدرایراناست‪.‬‬ ‫«خانه ی عروسک» در تئاتر باران بازسازی می شود‬ ‫نویسنده‪:‬هنریکایبسن‬ ‫کارگردان‪:‬سعیدحشمتی‬ ‫بازیگران‪:‬نیلوفرپارسا‪،‬شهریارفرد‪،‬مهدیحسینی‪،‬تیاممنیری‪،‬رامینمسیبی‪،‬‬ ‫دراماتورژ‪:‬مهدیحسینی‬ ‫طراحصحنهولباس‪:‬پوریااخوان‬ ‫طراحنور‪:‬میالدابراهیمی‬ ‫طراحگریم‪:‬سمیهفرهانی‬ ‫ساختوانتخابموسیقی‪:‬پیمانشیرپور‬ ‫دستیارکارگردان‪:‬سوگلایرانپور‬ ‫«خانه ی عروسک» هنریک ایبسن‪ ،‬داستان بیرون امدن از توهم‪ ،‬و طغیان زنی به نام «نورا»‬ ‫را شرح می دهد‪ .‬این اثر بیشتر از شش بار به زبان فارسی ترجمه شده است از جمله ترجمه ی‬ ‫منوچهرانوردرسال‪۱۳۸۵‬کهانراتحتعنوان«عروسکخانه»بهفارسیبرگردانده است‪.‬‬ ‫ایننمایشبهعقیده یبسیاریاغازنمایش نام هنویسینوینمحسوبمیشود‪.‬‬ ‫فیلم«سارا»بهکارگردانیداریوشمهرجویینیزباالهامازایننمایش نامهساختهشده است‪.‬‬ ‫‪88‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫سالمــــــــــــــــــــت‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪91‬‬ ‫کودک‬ ‫نا‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫م‬ ‫در باز شد و پدری که دست دختر بچه ‪ 6-7‬ساله اش را گرفته بود وارد‬ ‫اطاق شد‪ .‬در حالی که پدر روی صندلی می نشست دخترک دور اتاق شروع‬ ‫به راه رفتن کرد‪ .‬به طرف میز من امد و شروع به چرخیدن دور ان نمود‪ .‬یکی‬ ‫یکی وسایل روی میز را برمی داشت و جا به جا می کرد‪ .‬حتی یک ثانیه نیز ارام‬ ‫نمی ماند‪،‬مرتبوولمیخوردوحرکتمی کرد‪.‬ظرفچنددقیقههمه جارابه‬ ‫همریختهبود‪،‬حتیاگرپدرشهمحرفینمی زد‪،‬منبهتشخیصنزدیکشده‬ ‫بودم؛ولیقطعاًتشخیصصحیحتنهاباشرححالوارزیابیکاملممکناست‪.‬‬ ‫همان طورکهحدسمیزدماینکودکتماماعضایخانوادهراکالفهکردهبود‪.‬‬ ‫از چند سال قبل چنین رفتاری داشت‪ .‬یک جا ارام نمی نشست‪ ،‬مدام درحال‬ ‫حرکت بود؛ از در و دیوار باال می رفت و باعث شلوغی و سر و صدا در خانه بود و‬ ‫بسیاری از وسایل خانه را خراب کرده بود‪ .‬هر چند وضعیت کودک خانواده را‬ ‫کالفه کرده بود اما باورها و برداشت های اطرافیان مبنی بر این که کم کم که‬ ‫بزرگ شود‪ ،‬خوب می شود؛ باعث شده بود که خانواده وضعیت وی را تحمل‬ ‫کنند؛تااین کهواردپیشدبستانیشدهبود‪.‬رفتارکودکدرمدرسهنیزبههمین‬ ‫شکل بود‪ ،‬در کالس روی صندلیش بی قرار و نا ارام بود‪ ،‬مرتب بلند می شد و در‬ ‫کالسراهمی رفت‪،‬نمی توانستساکتبنشیندوتکالیفشراانجامدهد‪.‬اینبود‬ ‫که معلم پیش دبستانی پدرش را به مدرسه خواسته بود و به او توضیح داده بود‬ ‫که این بچه مشکلی دارد و باید او را به پزشک نشان بدهید‪ .‬همانطورکه حدس‬ ‫زده اید این کودک مبتال به اختالل بیش فعالی‪/‬کمبود توجه ‪Attention‬‬ ‫‪ Deficit Disorder‬بود‪،‬اختاللیکهتقریباازهریکصدکودکمدرسهای‪5‬‬ ‫کودکبهانمبتالهستند‪.‬البتهاینبیماریبیشتردرپسربچه هادیدهمیشود‬ ‫و انها ‪ ۵/۳‬برابر دختر بچه ها دچار این مشکل می شوند؛ ولی کودکی که شرح‬ ‫حالشرامطالعهکردیدیکدختربچهبود‪.‬اینفرمبیماری‪«،‬فرمبیشفعالی»‬ ‫بود هرچند در دختران معموال بیشتر «فرم کمبود توجه» دیده‬ ‫می شود‪ .‬بچه های دچار کمبود توجه مرتب حواس شان پرت‬ ‫است‪،‬فراموشکارند‪،‬وقتیباان هاصحبتمیشودبهنظرمی رسد‬ ‫‪92‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫دکتر محمدرضا سرگلزایی‬ ‫روانپزشک‬ ‫اص ً‬ ‫ال گوش نمی کنند‪ ،‬وسایل خود را مرتب گم می کنند‪ ،‬تکالیف مدرسه را‬ ‫ناقص انجام می دهند‪ ،‬با وجودی که مشکل هوش و یادگیری ندارند‪ ،‬به دلیل‬ ‫ توجهیوناتوانیبرایحفظتمرکزازنظر‬ ‫مکررناشیازبی دقتیوبی ّ‬ ‫اشتباهات ّ‬ ‫درسی عقب می مانند‪ .‬این مشکل زمینه ی ژنتیکی دارد‪ ،‬مثال خواهر و برادران‬ ‫بچه های مبتال دو برابر بقیه اطفال احتمال دارد به این اختالل مبتال شوند؛‬ ‫البته عوامل دیگری مثل صدمه و ضربه به کودک موقع تولّد‪ ،‬نارس بودن بچه و‬ ‫مواجهه با برخی عفونت ها‪ ،‬سموم و داروها در دوران قبل از تولد هم می توانند‬ ‫زمینه ساز این بیماری گردند‪ .‬با وجودی که این بیماری گرفتاری و مشکالت‬ ‫فراوانی برای بیمار و خانواده اش ایجاد می کند‪ ،‬کنترل ان کار غیرممکنی‬ ‫نیست‪.‬روانپزشکپسازارزیابیتشخیصی‪،‬براساسسنووضعیتبیماربرای‬ ‫اوداروتجویزمیکند‪.‬استفادهازداروبهسرعتباعثشروعروندبهبودمیشود‪.‬‬ ‫کودک ناارام‪ ،‬ارام می گیرد‪ ،‬توجه و دقتش بهبود می یابد‪ ،‬تکالیفش را انجام‬ ‫می دهدوبرچسبکودکمزاحمخانهراازخودمی کند‪.‬گرچهاموزشخانواده‬ ‫و تکنیک های رفتاری برای کامل کردن درمان ضروری هستند‪ .‬طبیعی است‬ ‫که در صورت درمان نشدن این کودکان از کار و تحصیل باز می مانند‪ ،‬علی رغم‬ ‫هوشطبیعی‪،‬نمی توانندتحصیلکنندودرنتیجهاینده یمطلوبیدرپیش‬ ‫روی ندارند‪ .‬عالوه بر این طبیعی است که خانواده کالفه و خسته‪ ،‬برخورد بدی‬ ‫با این کودک داشته باشند و در نتیجه‪ ،‬برخورد و تنش مداوم درخانه باعث‬ ‫تشدید عالئم و گاهی لج بازی و رفتارهای مقابله ای در کودک می شود‪ .‬برخی‬ ‫از این کودکان با رسیدن به نوجوانی بهبود می یابند‪ ،‬ولی در بعضی دیگر عالئم‬ ‫ادامهمییابندودچاراختاللکمبودتوجهبزرگسالیمی شوند‪.‬اینافراددچار‬ ‫بی ثباتیعاطفیهستند‪،‬درمشکالتزندگیبسیارکم تحملند‪،‬زودعصبانی‬ ‫می شوند و رفتار خشمگینانه نشان می دهند‪ ،‬وسایل شان را جا می گذارند‪،‬‬ ‫قرارهاشانرافراموشمی کنندوکارهایشانراناتماممی گذارند‪.‬درماندارویی‬ ‫برایاینگروهبیماراننیزموثراستوقطعاًدرمانروانپزشکیکیفیتزندگی‬ ‫انانرابهترخواهدکرد‪.‬‬ ‫گیاه درمانی درطب سنتی‬ ‫علیرضا نورمحمدی‬ ‫دانشجوی دکتری منابع طبیعی (علوم مرتع)‬ ‫گیاهانیکهبرایتقویتمعدهموثرند‪:‬‬ ‫رازیانه‪،‬بادرنجبویه‪،‬زیرهسبز‪،‬نعنا‪،‬برگبو‪،‬زردچوبه‪،‬دارچین‬ ‫هضمغذاودرمانسوءهاضمه‬ ‫ برای درمان سوءهاضمه توصیه می شود که از جوشانده های سنتی مثل‬‫رازیانهاستفادهکرد‪.‬همچنینمصرفجعفرینیزبههضمغذاکمکمی کند‪.‬‬ ‫ مصرف فلفل سیاه نیز با ترشح اسید معده به هضم غذا و رفع سوءتغذیه‬‫کمکمی کند‪.‬‬ ‫ استفاده از زردچوبه در غذا برای درمان دردهای معده و نفخ کارساز است و‬‫به طورکلیمصرفبرخیادویه هامثلزیرهسیاه‪،‬گلپر‪،‬میخک‪،‬هلواویشن‬ ‫برایرفعنفخوسوءتغذیهموثراست‪.‬‬ ‫ خوردن بادرنجبویه به همراه نعناع برای درمان بی اشتهایی و رفع‬‫سوءهاضمهموثراست‪.‬‬ ‫ مصرف زنجبیل‪ ،‬برگ بو و هل نیز برای درمان سوءهاضمه موثر هستند‬‫چونازسوزشمعدهودردهایناشیازعدمهضمغذاجلوگیریمی کنند‪.‬‬ ‫ خوردن هویج و نعناع و عرق هایی مثل زیره و پونه نیز موثر است‪ .‬همچنین‬‫مصرفدارچینضداسترسبودهوبههضمغذاکمکمی کند‪.‬‬ ‫مصرفدارچینونعناعدوایدردمعده‬ ‫معموالًافرادیکهدرطولهفتهزیاددردمعدهراتجربهرامی کنندباخوردن‬ ‫غذاهایچربوشوردردشانبیشترمی شودخوراکی هاییمثلمایونزوکلم‬ ‫از این مواد غذایی است‪ .‬افرادی که دچار سوءهاضمه و درد معده می شوند‬ ‫بهتراستمصرفقهوه‪،‬گوشتقرمز‪،‬غذاهایسرخ شدهونوشابه هایگازدار‬ ‫را کمتر کنند‪ .‬قهوه‪ ،‬چای و نوشیدنی های گازدار اسید معده را افزایش‬ ‫می دهندوباعثبازگشتاسیدازمعدهبهمریهممی شوند‪.‬‬ ‫طب سنتی برای درمان و تسکین دردهای معده مصرف دارچین را توصیه‬ ‫می کند چراکه این گیاه درمانی برای کاهش درد ناشی از نفخ معده و‬ ‫سوءهاضمهموثراست‪.‬همچنیناینافرادبهتراستبه جایخوردنگوشت‬ ‫قرمز‪،‬مصرفمرغوماهیرادربرنامهخودجایدهندوخوردنفیبرنیزازنفخ‬ ‫ودردهایمعدهمی کاهد‪.‬‬ ‫* مصرف نعناع و زنجبیل به تسکین درد معده کمک می کند‪ .‬همچنین‬ ‫جویدندانهرازیانهنیزموثراست‪.‬‬ ‫خواصعرقیاتگیاهی‬ ‫عرقبهارنارنج‬ ‫تقویت قلب و اعصاب‪ ،‬ضد تشنج‪ ،‬ارام بخش‪ ،‬ضد هیستری‪ ،‬رفع افسردگی‪،‬‬ ‫درمان بیخوابیواختالالتعصبی‪،‬رفعسکسکه‬ ‫عرقبید‬ ‫تقویتمعده‪،‬ارامبخش‪،‬تقویتقلب‪،‬تببر‪،‬رفعشورهسر‪،‬مسکندردهای‬ ‫تناسلی‬ ‫عرقبیدمشک‬ ‫تقویتقلب‪،‬رفعگرفتگیوخفقانقلب‪،‬تقویتعمومیبدن‪،‬تقویتدستگاه‬ ‫گوارش‬ ‫عرقبیدوشاهتره‬ ‫مقوی قلب‪ ،‬تقویت کننده معده و ارام بخش‪ ،‬ضد یرقان‪ ،‬تصفیه خون‪ ،‬رفع‬ ‫چربیخونوخارشبدن‪،‬مفیدجهتنارساییکبد‪،‬مفیدبرایزایمان‬ ‫عرقبهارسنجد‬ ‫مفرح‪،‬تقویتاعصاب‪،‬بادشکن‪،‬مفیدبراییرقان‪،‬زخممعده‪،‬تقویتمعده‪،‬‬ ‫تببر‪،‬ضداسهال‪،‬مهیجبرایخانمها‬ ‫عرقبرگتوت‬ ‫درمانمرضقند‪،‬تصفیهخون‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪93‬‬ ‫نیشحشراتودرمانان‬ ‫افسانه گودرزی‬ ‫دکتر داروساز‬ ‫خون انسان و بسیاری از مهره داران منبع غذایی وحاوی پروتیین برای‬ ‫پشه ها می باشد‪ ،‬حشرات در حین مکیدن بزاق خود را وارد بدن میزبان‬ ‫خود کرده که این بزاق حاوی پروتیینی می باشد که سیستم ایمنی بدن‬ ‫به ان واکنش نشان می دهد وایجاد حساسیت وخارش می کند‪.‬که به‬ ‫صورت برجستگی های قرمز ظاهر می شود‪.‬‬ ‫عوامل موثر در گزش حشرات‬ ‫دی اکسید کربن‪:‬‬ ‫عامل جذب کننده حشرات است‪،‬انسان با هر تنفس دی اکسید کربن از‬ ‫بدن خارج می کند وافرادی که مقدار دی اکسید کربن بیشتری تولید می‬ ‫کنند مانند خانم های باردار درصد بیشتری از حشرات را جذب می کنند‪.‬‬ ‫فعالیت بدنی‪:‬‬ ‫فعالیت ورزشی‪،‬افزایش بازدم ‪،‬تحرک‪،‬گرما باعث جذب پشه می شود‪.‬‬ ‫جمع شدن باکتریها در سطح پوست‪ ،‬باعث جذب حشرات می شود ‪.‬به‬ ‫این علت ناحیه کف پا ومچ پا بیشتر گزش حشرات می شود‪.‬‬ ‫پیشگیری‪:‬‬ ‫‪-1‬از لباس رنگ روشن استفاده کنید‪ ،‬لباس های تیره گرما را جذب می‬ ‫کند‪،‬وجاذب حشرات هستند‪.‬‬ ‫‪-2‬مالیدن روغن اسطوقدوس به بالش یا لباس در حین تنظیم خواب‬ ‫‪،‬دافع حشرات است‪.‬‬ ‫‪-3‬مصرف ویتامین ‪ B‬کمپلکس به صورت خوراکی بویی را در ترشحات‬ ‫بدن تولید می کند که دافع حشرات است‪.‬‬ ‫در مان‪:‬‬ ‫‪ .1‬به محض نیش زدن‪ ،‬محل را با اب وصابون ضدعفونی بشویید‪.‬‬ ‫‪-2‬کیسه یخ را به مدت ‪10‬تا‪15‬دقیقه روی موضع قرار دهید‪،‬ورم ناشی از‬ ‫نیش پشه را کاهش می دهد‪.‬‬ ‫‪94‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪ -3‬ژل الویه ورا به خاطر اثر ضدعفونی کننده ودرمان تورم والتهاب نقش‬ ‫بسزایی در کاهش عالیم گزش دارد‪.‬‬ ‫‪ -4‬لوسیون کاالمین‪،‬را با پنبه به محل خارش وقرمزی بمالید ‪.‬به علت اثر‬ ‫قابض ‪،‬التهاب موضع کاهش پیدا می کند‪.‬‬ ‫‪-5‬پماد هیدروکورتیزون اثر ضد التهاب وضد خارش دارد که فقط یک‬ ‫هفته قابل استفاده است‪.‬‬ ‫‪-6‬استفاده از انتی هیستامین ها مانند لوراتادین کاهش اثرات خارش را‬ ‫میدهد‪ .‬که استفاده ان‪ ،‬شبی یک بار به صورت قرص وشربت می باشد‪.‬‬ ‫عللپیرشدگی‬ ‫صورتوراه های‬ ‫درمانان‬ ‫دکتر حمیدرضا علیزاده اطاقور‬ ‫دانشیار گروه جراحی و عضو هیئت‬ ‫علمی دانشگاه‬ ‫برای پیری صورت علل بسیار زیادی مطرح شده و در حال بررسی است‪.‬‬ ‫این علل به دو گروه کلی تقسیم بندی می شود‪:‬‬ ‫‪ .۱‬علل بیرونی‪ :‬که بیشترین علت ان اسیب پوستی در زمینه نور افتاب‬ ‫است‪ .‬نور افتاب تغییرات زیادی در پوست ایجاد می کند و منجر به پیر‬ ‫شدن پوست می شود‪ ،‬ازجمله اینکه تعداد الیاف کالژن پوست را که عامل‬ ‫مهم قوام پوست افراد است‪ ،‬کاهش می دهد و از طرفی باعث قرارگیری‬ ‫غیرطبیعی فیبرهای االستیک پوست می شود‪ .‬باعث تغییراتی در فرم‬ ‫قرارگیری طبیعی الیه های پوست می شود و درمجموع باعث ایجاد‬ ‫چین های ظریف پوستی‪ ،‬شلی پوست و بدخیمی پوست می شود که‬ ‫درنهایت همگی اینها باعث پیر شدگی پوست می شوند‪.‬‬ ‫‪.۲‬علل درونی‪ :‬با افزایش سن تغییرات بسیار زیادی در پوست افراد ایجاد‬ ‫می شود که از جمله انها می توان به نازک شدن الیه عمقی (درم) پوست‬ ‫که شامل عروق خونی است‪ ،‬اشاره کرد‪ .‬همچنین تغییراتی در فرم و‬ ‫حرکات عضالت صورت ایجاد می شود‪ .‬تغییرات زیادی در چربی های‬ ‫مختلف الیه های مختلف صورت ایجاد می شود که شامل تغییر‬ ‫حجم‪ ،‬تغییر فرم و تغییر محل چربی صورت هستند‪.‬‬ ‫برای درمان پیری صورت راه های بسیار زیادی ابداع شده‬ ‫و در حال پیشرفت است‪ .‬به طورکلی درمان پیری‬ ‫صورت به دو روش کلی درمان جراحی و درمان‬ ‫غیرجراحی تقسیم بندی می شود‪.‬‬ ‫برای درمان پیری صورت‪ ،‬پزشک و بیمار باید با هم تصمیم گیری کنند و‬ ‫این با مشاوره پزشک معالج و توضیح انواع روش ها مقدور می شود‪.‬‬ ‫به طورکلی بیمار باید بداند که جوان سازی صورت با انواع روش های‬ ‫غیرجراحی به اندازه روش های جراحی اثرات خیلی بارز و طوالنی مدت‬ ‫ندارد‪ .‬ازجمله روش های جوان سازی غیرجراحی موثر می توان به موارد‬ ‫زیر اشاره کرد‪:‬‬ ‫‪ .۱‬الیه برداری شیمیایی ‪ .۲‬تراش دادن پوست ‪ .۳‬بوتاکس ‪ .۴‬فیلرهای‬ ‫پوستی ‪ .۵‬لیزر ‪ .۶‬رادیوفرکوئنسی‪.‬‬ ‫در شماره های بعدی به تک تک روش های مختلف جوان سازی صورت‬ ‫می پردازیم‪.‬‬ ‫هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫فرهنگی‪،‬هنری‪،‬‬ ‫ماهنامهفرهنگی‪،‬‬ ‫ماهــــنامه‬ ‫‪31‬‬ ‫‪ ،1396‬شماره‬ ‫مردادماه‬ ‫شمــاره‪32‬‬ ‫‪،1396‬‬ ‫جدید‪،‬شهریور‬ ‫دورهجدید‪،‬‬ ‫دوره‬ ‫‪95‬‬ ‫ایمنیفرزندان‬ ‫درفضایمجازی‬ ‫امروزه اینترنت به بخش جدایی ناپذیری از زندگی روزمره افراد تبدیل‬ ‫شده و حتی بسیاری از کودکان و نوجوانان نیز تحت تاثیر ان قرار گرفته‬ ‫و به نوعی از اینترنت استفاده میکنند که روزانه بر تعداد انها افزوده‬ ‫میشود؛ تا جایی که طبق امارهای منتشر شده در حدود ‪ 19‬میلیون‬ ‫کاربر اینترنت در کشور زیر ‪ 18‬سال سن دارند!‬ ‫از طرف دیگر رشد ‪ 63‬درصدی جرایم اینترنتی در سال گذشته‪ ،‬نشان‬ ‫از افزایش تهدیدات سایبری برای کاربران فضای مجازی اعم از کودکان‬ ‫و نوجوانان دارد که الزمه کاهش این امار و پیشگیری از وقوع جرایم‬ ‫‪96‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫رویا قربانی‬ ‫کارشناس حقوقی‬ ‫سایبری‪ ،‬افزایش اگاهی عمومی و اطالع از اسیب ها و تهدیدات فضای‬ ‫سایبری خصوصا از سوی والدین است‪ .‬مسلما اطمینان از دسترسی‬ ‫کودکان و نوجوانان به محتوای سالم و متناسب با سن او یکی از‬ ‫دغدغه های هر پدر و مادری به شمار میاید‪.‬‬ ‫فضای مجازی‪ ،‬علیرغم همه مزایایش چالشهای جدی بسیاری را نیز‬ ‫خصوصاً برای کودکان و نوجوانان ایجاد کرده است‪.‬‬ ‫در حقیقت فضای مجازی یک فضای پاالیش شده و استاندارد برای‬ ‫کودکان نیست و استفاده غیراصولی کودک از این فضا میتواند وی را در‬ ‫معرض اسیبهای جبرانناپذیر مختلف قرار دهد‪.‬‬ ‫با کودکانتان در مورد خطرهای خاص در زمان برقراری ارتباط‬ ‫در فضای مجازی‪ ،‬صحبت کنید‬ ‫‪-۱‬رفتار نامناسب ‪ :‬کودکان فکر می کنند در دنیای مجازی به دلیل‬ ‫احساس ناشناس بودن‪ ،‬در مقابل رفتار های نامناسب خود هیچ گونه‬ ‫مسئولیتی ندارند در حالی که انها نباید فراموش کنند که در مقابل رفتار‬ ‫و اعمال خود پاسخگو هستند‪.‬‬ ‫‪ -۲‬تماس نامناسب ‪ :‬بعضی از افراد انالین در اینترنت مقاصد شومی‬ ‫دارند‪ ،‬مثل «هکرها و کالهبرداران» که باید از انها اجتناب کرد‪.‬‬ ‫‪ -۳‬محتوای نامناسب ‪ :‬ممکن است‪ ،‬نگران مسائل غیر اخالقی‪ ،‬خشونت‬ ‫و یا دیگر مشکالتی که درفضای مجازی وجود دارد‪ ،‬باشید‪ .‬شما می‬ ‫توانید با صحبت صحیح و موثر در مورد چگونگی برقراری ارتباطات‬ ‫صحیح انالین‪ ،‬خطراتی که کودکانتان را تهدید می کند‪ ،‬کاهش دهید و‬ ‫با تشویق‪ ،‬انها را به استفاده از راهنمایی های خود متقاعد کنید‪.‬‬ ‫‪-۴‬همیشه و به موقع صحبت کنید ‪:‬بهترین راه برای حفاظت از کودکان‬ ‫چیست؟ به طور قطع بهترین گزینه صحبت کردن با انهاست‪ .‬تحقیقات‬ ‫نشان می دهد‪ ،‬زمانی که کودکان به دنبال اطالعات می گردند‪ ،‬در‬ ‫بیشتر موارد ابتدا به والدین خود مراجعه می کنند‪.‬‬ ‫راهکارهای تربیتی مقابله والدین‬ ‫با اسیب های اجتماعی کودکان‬ ‫‪-۱‬اولین گام برای مهار اسیبهای فضای مجازی داشتن تسلط و‬ ‫اگاهیهای الزم جهت استفاده سالم و مفید از فضای مجازی از جانب‬ ‫پدر و مادر است‪ .‬عمدتا والدینی که شیوه استفاده صحیح از دستگاههای‬ ‫ارتباطی را نیاموختهاند‪ ،‬نادانسته یا ناخواسته فرزندانشان را در معرض‬ ‫خطرات و اسیبهای جدیتری قرار میدهند‪.‬‬ ‫‪-۲‬اجرای چند قانون ساده در محیط خانه میتواند تا اندازه بسیار زیادی‬ ‫اسیبهای فضای مجازی را محدود سازد‪ .‬به عنوان مثال هیچ یک از‬ ‫اعضای خانواده حق بردن گوشی به اتاق خواب را نداشته باشند‪ .‬یا مودم‬ ‫تنها در ساعات مشخصی از روز در خانه روشن باشد و خارج از ان ساعات‬ ‫استفاده از ان منع شود‪.‬‬ ‫‪ -۳‬بعضا دیده میشود که والدین تبلت یا گوشی هوشمند اختصاصی‬ ‫برای فرزند خود تهیه میکنند و این درحالیست که به رمز عبور این‬ ‫وسیله حتی دسترسی ندارند‪.‬‬ ‫کودکان و نوجوانان تازه بالغ ممکن است به سادگی یک غریبه را محرم‬ ‫اسرار خود فرض کنند و برای ایشان اطالعات شخصی خود یا خانواده‬ ‫را فاش سازند‪.‬‬ ‫‪-۴‬خانوادهای که تعامالت گسترده و منظم با اعضای خود و دیگران‬ ‫داشته باشد خالء عاطفی و روانی نخواهد داشت‪ .‬هر میزان که‬ ‫همبستگی اعضای خانواده افزایش یابد تمایل به حضور منفردانه‬ ‫در فضای مجازی کاهش خواهد یافت‪.‬‬ ‫‪ -۵‬والدین بایستی فهرستی از سایتهای خوب و ارزشمند را در‬ ‫اختیار فرزندان قرار داده و برای کلید زنی این گونه سایتها فرزندان‬ ‫را در فضای مجازی همراهی کنند‪.‬‬ ‫‪ -۶‬بایستی به فرزندان اموزش داده شود که هیچ صفحه ناشناسی را‬ ‫کلیک نکنند و به هویتهای کاذب در شبکههای اجتماعی اعتماد نکنند‪.‬‬ ‫راه های پیشگیری از اسیبهای احتمالی بازی های رایانه ای‬ ‫‪-۱‬استفاده از نظام ملی رده بندی سنی بازی های رایانه ای(‪،)ESRA‬‬ ‫هنگامی که والدین در هنگام خرید و یا دانلود بازی های رایانه ای به نماد‬ ‫رده بندی سنی بازی توجه کنند ‪ ،‬تنها بازی هایی را برای کودکان خود‬ ‫تهیه می نمایند که از نظر سنی مناسب انها بوده و مورد تایید بنیاد ملی‬ ‫بازی های رایانه ای می باشد‪.‬‬ ‫‪-۲‬همچنین نصب نرم افزار های کنترلی و استفاده از این نرم افزار ها و‬ ‫نصب انها بر روی گوشی تلفن همراه یا کامپیوتر شخصی کودک می تواند‬ ‫عالوه بر نظارت بر فعالیت وی محدودیت هایی را نیز در میزان ساعات‬ ‫استفاده از بازی های رایانه ای تعیین کرد که از اعتیاد کودک به بازی و‬ ‫سایر اسیب های احتمالی پیشگیری خواهد نمود‪.‬‬ ‫قواعد مهم جهت حفاظت‬ ‫از رمز عبور توسط کودکان و نوجوانان‪:‬‬ ‫یکی از خطرات دیگر ‪،‬دستیابی به رمز عبور توسط شیادان فضاهای‬ ‫مجازی از طریق کودکان و نوجوانان است‪.‬‬ ‫حفظ رمز عبور یکی از قواعد الزامی است که بایستی به کودکان و‬ ‫نوجوانان این مورد را متذکر شد‪.‬‬ ‫برخی از قوانین بسیار مهمی که بچه ها باید بدانند ارائه شده‬ ‫است‪:‬‬ ‫‪ -۱‬ایا رمز عبور خود را از دیگران مخفی نموده اند؟ حتی از دوستان خود‪.‬‬ ‫‪ -۲‬حفاظت از رمزهای عبور ثبت شده‪ .‬باید از کودکان خود بخواهیم‬ ‫رمزهای عبور خود را در کیف مدرسه یا کیف پول خود نگه ندارند یا حتی‬ ‫االمکان انها را به طور کامل مخفی کنند‪.‬‬ ‫‪-۳‬هرگز رمز عبور خود را با یک درخواست از طریق ای میل یا پیام‬ ‫کوتاه به کسی ارسال نکنند‪ .‬این موضوع حتی شامل درخواست از‬ ‫وب سایت های مورد اعتماد نیز می باشد چون افراد کاله بردار معموال با‬ ‫استفاده از نام ها و ارم های جعلی (فیشینگ) برای دسترسی به اطالعات‬ ‫شخصی اقدام می کنند‪.‬‬ ‫‪-۴‬از کلمه عبور یکسان برای حساب های کاربری خود در جاهای‬ ‫عمومی مثل کتابخانه مدرسه‪ ،‬کافی نت ها یا سایت کامپیوتر استفاده‬ ‫نکنند‪.‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪97‬‬ ‫‪-۵‬حتی االمکان دسترسی بچه های خود را به شبکه های اجتماعی‬ ‫محدود کنید چون ممکن است به راحتی در معرض خطرهایی نظیر‬ ‫کالهبرداری های فیشینگ‪ ،‬فشارهای انالین (تهدیدات انالین) و‬ ‫شکارچیان اینترنتی قرار بگیرند‪.‬‬ ‫‪-۶‬در مورد تجارب خود با فرزندان صحبت کنید چون ممکن است‬ ‫فرزندان شما با هر چیز در اینترنت روبرو شوند و براحتی دچار اضطراب و‬ ‫ناراحتی شوند‪ .‬انها باید اموزش ببینند که به راحتی به هر پیامی جواب‬ ‫مثبت ندهند(‪ )ok‬و به انها اموزش دهید که با شما مشورت کنند‪.‬‬ ‫‪-۷‬به فرزندان خود اموزش دهید که با افراد غریبه در اینترنت هم کالم‬ ‫نشوند و در عوض با افرادی که از نظر شما قابل تایید هستند در ارتباط‬ ‫باشند‪.‬‬ ‫‪ -۸‬به فرزندان اموزش دهید که از نام کامل خود استفاده نکنند و به جای‬ ‫ان با یک نام مستعار مناسب در فضای مجازی ظاهر شوند و از انتخاب‬ ‫نام های نامناسب که ممکن است هر فردی را جذب کند اجتناب کنند‪.‬‬ ‫‪ -۹‬از اطالعات شخصی و پروفایل فرزندان خود به خوبی محافظت کنید‬ ‫به این دلیل که با استفاده از این اطالعات به راحتی گروه های مختلف‬ ‫که ممکن است افراد ناشناس زیادی در ان باشند به طرف فرزندانتان‬ ‫کشیده شوند‪.‬‬ ‫‪-۱۰‬مراقب باشید فرزندان اطالعات شخصی خود همانند نام مدرسه‪،‬‬ ‫محل زندگی‪ ،‬نام باشگاه و ‪ ...‬را در فضای مجازی به اشتراک نگذارند‪.‬‬ ‫‪ -۱۱‬به فرزندان خود بگویید از قرار دادن عکس های خود و دوستان‬ ‫که دارای نشانه هایی از محل زندگی یا مدرسه خود هستند در فضای‬ ‫مجازی به شدت خودداری نمایند‪.‬‬ ‫‪ -۱۲‬به فرزندان خود اموزش دهید که اگر در فضای مجازی تهدید‬ ‫شدند بهترین کار مشورت با پدر‪ ،‬مادر یا معلمین خود می باشد‪.‬‬ ‫چند نوع از نحوه نظارت در فضای مجازی‪:‬‬ ‫‪-۱‬موتور جستجوی ایمن برای کودکان‪:‬‬ ‫وب سایت ‪ www.KidRex.org‬در واقع موتور جستجوی سفارشی‬ ‫گوگل برای بچه ها است‪.‬‬ ‫محیط صفحه اصلی درست مثل نقاشی مداد رنگی یا مداد شمعی‬ ‫کودکانه است (با یک دایناسور محافظ!)‪.‬‬ ‫این موتور جستجو از شیوه های جستجوی اخالقی و امن استفاده‬ ‫می کند و سعی در نمایش حتی المقدور تمام نتایج به شکلی فاقد مطالب‬ ‫‪98‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫نامناسب برای کودک می کند‪ Kid Rex.‬همچنین دارای یک پایگاه‬ ‫داده ویژه حاوی وب سایت های نامناسب و کلمات کلیدی هرزه است که‬ ‫به نمایش نتایج تمیز و عاری از الودگی بیشتر کمک می کند‪.‬‬ ‫‪-۲‬نرم افزارهای فیلترینگ خانگی‪:‬‬ ‫این نرم افزار ها می توانند به چند شکل مختلف اعم از محدود سازی‬ ‫دسترسی یا گزارش به والدین نظارت بر مصرف فرزندان را اعمال کنند‪.‬‬ ‫برخی از این نرم افزار ها مخصوص اندروید یا گوشی هوشمند و تببلت و‬ ‫برخی نیز مخصوص ویندوز یا لپ تاپ ورایانه طراحی شده اند‪.‬‬ ‫کید الگر‬ ‫این محصول این امکان را به افراد می دهد تا با نصب برنامه‪ ،‬مدیریت‬ ‫رایانه‪ ،‬موبایل‪ ،‬نوت بوک و… را در اختیار گرفت و گزارشات انالین همراه‬ ‫را با جزئیات در مورد ردیابی زمانی ایجاد داد‪ .‬با استفاده از این نرم افزار‬ ‫می توان فهمید کاربر (فرزند و یا پرسنل تحت نظر) چقدر با کامپیو تر‬ ‫کار می کنند‪ ،‬لیست برنامه های استفاده شده‪ ،‬بیشترین مخاطبین‬ ‫مورد استفاده در تلفن همراه‪ ،‬رد یابی زمانی و محیط کاری‪ ،‬مانیتورینگ‬ ‫انالین‪ ،‬نظارت موبایل و کامپیو تر از راه دور و… را کنترل نمود‪.‬‬ ‫ای نت‬ ‫نرم افزار دیگر «‪ »I net‬می ­باشد که امکانات کنترل فرزندان از راه دور را‬ ‫داراست‪ .‬با استفاده از این نرم افزار می توان از تمامی فعالیت های فرزندان‬ ‫در هنگام استفاده از رایانه و اینترنت مطلع شد و حتی میزان دسترسی را‬ ‫برای فرزندان مشخص کرد و این دسترسی ها را محدود نمود‪ .‬اشنایی با‬ ‫عملکرد نرم افزار و دانلود‪.‬‬ ‫پاساد‬ ‫ضرورت بکارگیری این محصول؛ در فراهم اوردن امکان کنترل‬ ‫دسترسی فرزندان به اینترنت توسط والدین انهاست‪ .‬با این محصول‬ ‫براحتی می توانید نسبت به اوقات مجاز و غیرمجاز برای دسترسی به‬ ‫اینترنت فرزندان خود برنامه ریزی نمایید‪ .‬همچنین این محصول از‬ ‫حیث نوع سایت ها و دسترسی به سایتهای غیراخالقی امکانات کنترلی‬ ‫متنوع و سهل الوصولی را در اختیار شما می گذارد‪.‬‬ ‫چایلد کنترل‬ ‫نرم افزار «‪ »Salfeld Child Control‬راهکار های مناسبی برای‬ ‫کنترل والدین بر روش استفاده کودکان از کامپیو تر ارائه می دهد‪.‬‬ ‫توسط این نرم افزار می توانید محدودیت هایی برای کودک فراهم کرد‪.‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬ ‫‪99‬‬ ‫‪100‬‬ ‫ماهــــنامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتـماعی‬ ‫دوره جدید‪ ،‬شهریور ‪ ،1396‬شمــاره‪32‬‬

آخرین شماره های ماهنامه زیر و بم

ماهنامه زیر و بم 41

ماهنامه زیر و بم 41

شماره : 41
تاریخ : 1398/09/02
ماهنامه زیر و بم 40

ماهنامه زیر و بم 40

شماره : 40
تاریخ : 1397/12/04
ماهنامه زیر و بم 39

ماهنامه زیر و بم 39

شماره : 39
تاریخ : 1397/07/01
ماهنامه زیر و بم 38

ماهنامه زیر و بم 38

شماره : 38
تاریخ : 1396/12/05
ماهنامه زیر و بم 37

ماهنامه زیر و بم 37

شماره : 37
تاریخ : 1396/11/01
ماهنامه زیر و بم 36

ماهنامه زیر و بم 36

شماره : 36
تاریخ : 1396/10/02
ثبت نشریه در مگ لند

شما صاحب نشریه هستید ؟

با عضویت در مگ لند امکانات متنوعی را در اختیار خواهید داشت
ثبت نام ناشر
لطفا کمی صبر کنید !!