ماهنامه دانش یوگا شماره 132
ماهنامه دانش یوگا شماره 132
ماهنامه دانش یوگا شماره 132
فهرست
Contents
3
سرمقاله
4
سخن مدیرمسئول
8
پریا یا شریا؟ لذت گذرا یا شادی ماندگار؟
11
طنین کاسه مرتعش ،دوست دیرینۀ یوگا
12
مخاطرات حرفۀ مربی گری یوگا
14
18اصل و قانون زندگی معنوی
17
سودمندی یوگای صبحگاهی
پنج
ِ
18
نمی توان احساسات را متوقف کرد
20
روزی در شهریورماه 98
علم عصب شناسی چگونه از طریق یوگا به سالمت روانی کمک می کند 22
24
سعادت ابدی (کنترل انرژی حیاتی)
26
اخبار
27
نقش یوگا در بهبود خواب سالمندان
28
یوگا همراه با ابزار
30
قهرمان درون
31
مریچی اسانا
34
یوگا؛ یار شما در خانه
36
درس هایی برای سلوک درختی (پاییز روح)
38
پنج درس زندگی
40
قدرت درون
44
سوترای چهاردهم (تکمیل یا تعالی تمرین)
46
پرانا چیست؟
50
غلبه بر سرطان
52
اموزش یوگا در زندان
55
به حقیقت درونت اعتماد کن!
56
یک وعده غذای گیاهی
58
یوگا روشی برای دیدن خویشتن و جهان پیرامون
62
یوگا ،مکملی برای درمان سوء مصرف مواد مخدر
صاحب امتیاز و مدیر مسئول :سیدعبدالحمید موحدی نائینی
عضو انجمن مدیران مطبوعات
زیر نظر شورای سیاست گذاری
سرپرست گروه مترجمین :عاطفه شریفان
امور مالی :سید عبدالمجید موحدی نائینی
مدیر امور هنری ،گرافیست و طراح روی جلد :محمدرضا موحدی نائینی
سازمان اگهی ها :رابعه ربیعی
روابط عمومی :سهیال موحدی
امور مشترکین و مسئول توزیع :محمدرضا موحدی نائینی
ویراستار :مریم محمدی
لیتوگرافی و چاپ :شرکت رواق روشن مهر
سال هجدهم -مهر و ابان 1398
شماره 132و 133
از عزیزانی که مایل به همکاری با مجلۀ دانش یوگا هستند ،خواهشمندیم
مقاالت خود را به ادرس پست الکترونیکی مجله ارسال فرمایند.
تحریریۀ مجله در دخل ،تصرف و ویرایش مطالب ارسالی کام ً
ال ازاد است.
همکاران این شماره :مینا بختیاری ،مهدی افرادی ،سرور اسدزاده،
مهتاب کالنتری ،مهدی افراشید ،میالد تکسیبی ،سوسن عبدالرضایی،
امین مطیعی ،شــهال قاســمیان ،بهاره جعفری صمیم ،لعیا نبی فر،
حامد رنگین کمان ،مینا سهرابی ،شیمال خان
نشانی :شمال میدان هفت تیر ،ابتدای مفتح شمالی،خیابان مالیری پور ،خیابان
زیرک زاده ،نبش خیابان ارام ،پالک 16+1
تماس با تحریریه:
88318189-88319054
تلگرام09902260640 :
تماس با سازمان اگهی ها88842667 :
فکس۸۹۷۸۵8۳۰:
کدپستی1575783113 :
info@danesheyoga.com
www.danesheyoga.com
@danesheyoga
/yoga.knowledge
شماره 132و 133
مخاطرات حرفۀ مربی گری یوگا
مربی گری یوگا یک حرفۀ پر مطالبه است و یک مربی
یوگای موفق باید انزوا ،اضطراب و درماندگی های ناگزیر
حرفه اش را تاب بیاورد.
قهرمان درون
قهرمان هرکســی می تواند باشــد؛ پدر ،مادر ،ســرباز،
ورزشکار ،نویسنده و ...چرا که در وجود همۀ ما مثبت و
منفی ها و سالم و ناسالم هایی است که با اگاهی نسبت
به وجودشان و انتخاب بین ان ها می توان قهرمان بودن
را انتخاب کرد.
پنج درس زندگی
اولین درس ،ابتدا ارزش های زندگی مان را بشناسیم.
دومین درس ،یاد بگیریم که چگونه برای رضایت خود
وارد میدان شــویم .سومین درس رفتار با تک تک افراد
را فرامی گیریم.چهارمیــن درس وقتی کارها غلط از اب
درمی ایند چه باید بکنیم .پنجمین درس ارزش چیزهای
بخشیدنی با بخشیدن افزایش می یابد.
یوگا ،مکملی برای درمان
سوء مصرف مواد مخدر
یوگا نقش فزاینده ای در برنامه های درمان سوء مصرف
مــواد و در طــول دوره بهبود ،به منظور پیشــگیری از
بازگشت ،کاهش عالئم ،کاهش تمایل به مصرف داروها
و ارائۀ یک خروجی ســالم برای مقابله بــا عوامل موثر
روزمره دارد.
2
دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا
12
30
38
62
دوستان عزیز مجلۀ دانش یوگا
برای شما که قدم در راه یوگا گذاشته اید و به انگیزۀ اصلی یوگا که کسب تعالی است ،همواره گوشه چشمی
دارید قطعاً روز هفدهم اکتبر ،معادل 25مهر ماه ،که به تازگی ان را گذرانده ایم ،یک نام گذاری ســاده در تقویم
نیســت« :روز جهانی ریشــه کنی فقر» .یاداوری این روز نه تنها می تواند یاداور کمک به فقرا و اندیشــیدن در مورد
راهکارهای کاهش فقر باشد ،بلکه تلنگری است به همۀ ما که با دیدی باز و اگاه بودن در هر لحظه و هر روز ریشۀ فقر
را در وجود خود نیز بخشکانیم و به غنی ساختن روان و توانایی های خویش بپردازیم.
به امید ان روز که فقر از میان برود و اگاهی تمام جهان را در برگیرد.
امین
سیدهاشم موسوی نژاد
باشگاه :اکادمی یوگای مازندران
نام حرکت :ماکسیکاناگاسانا
Maksikanagasana
عکاس :منصور نبوی
3
بدون راهنما انتخاب رهزگ
سید عبدالحمید موحدی نائینی
بعد از سقوط شاه سلطان حسین صفوی ( 1047-1105ش) و
غلبه بر ایران ،محمود افغان یکی از اقوام خود را که "مگس خان"
نام داشت ،فرماندار شیراز کرد.
وی پس از چند روزی که در شــیراز بود روزی کنار قبر حافظ
( 727-792هـ ق) رفت .بر اثر تعصبات غلطی که داشــت تصمیم
گرفت قبر حافظ را خــراب کند .هر چه اطرافیانش او را نصیحت
کردند که از این تصمیم بگذرد ،او گوش نکرد .سرانجام قرار بر این
شد که از دیوان حافظ دراین مورد فالی بگیرند ،وقتی که دیوان را
باز کردند ،این شعر در اغاز صفحۀ راست امد:
ای مگس عرصۀ سیمرغ نه جوالنگه توست
عرض خود می بری و زحمت ما می داری
مگس خان ،با خواندن این شعر سخت تحت تاثیر قرار می گیرد و
از روح حافظ طلب بخشش می کند.
20مهرماه هر ســال روز بزرگداشــت حافظ اســت و به همین
مناسبت در چنین روزی یک بار دیگر پیام های جهان شمول او به
سمع و نظر جهانیان رسانده می شود.
خوانندگان محترم مطلعند روز 8مهرماه هر ســال هم روز تولد
موالنا جالل الدین رومی ( 604-672هـ ق) است و در چنین روزی
طی تشــریفاتی مقام و جایگاه این عارف بزرگ هم در ایران و هم
4
دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا
ترکیه ارج نهاده می شود .پیام های این دو عارف بزرگ ایرانی پس از
حدود 8قرن همچنان در بین اندیشمندان و نخبگان جهان دهان
به دهان می چرخد و روز بــه روز به پیروان ان ها افزوده می گردد.
این دو عارف و اندیشمند ایرانی اعتقاد دارند جایگاه انسان در کسب
معرفت و رسیدن به تعالی است ،ولی انسان به تنهایی قادر به کسب
چنین جایگاهی نیست و اگر بخواهد در این مسیر گام بردارد الزم
است توسط اســتاد و راهنما دائم در حال اموختن باشد و راهنما
کسی نیســت مگر عالم به علم زمان .در اشعار حافظ ،این راهنما
یا اســتاد ،همان پیر خرابات یا پیر مغان و ...اســت و مولوی این
استاد و مرشد را از طریق شمس تبریزی ( 582-645هـ ق) معرفی
می کند .علت ماندگاری اثار این دو تا به امروز در همین نکته است
که هر دو اعتقاد دارند تعالی انســان در گرو پیروی و اطاعت از پیر
و مراد و اســتاد اســت .ان دو همچنین متذکر می شوند اطاعت و
فرمانبرداری از معلم و مرشــد باید اطاعت مطلق باشد و مرید در
برابر مراد بایستی کام ً
ال منفعل عمل کند .بر همین اساس باید در
زندگی روزمره به هرچیز و هرکس که برمی خوریم به عنوان معلم
و کسی که به ما چیزی اموزش می دهد نگاه کنیم .به عبارت دیگر
زندگــی را از این دید بنگریم که همــه اموزگارند و در برخورد با
انان بهره ای نصیب مان می شــود .در برخورد با ادم های خشمگین
ارامــش را می اموزیم ،ادم های ریاکار به مــا یکرنگی می اموزند،
ادم های سرسخت به ما نرمش یاد می دهند ،ادم های وحشت زده به
ما شهامت می اموزند .از جمله چیزهایی که ممکن است در بدترین
شــرایط اموخته باشیم این است که ســه قشر از مردم را هیچ گاه
نباید فراموش کنیم :کســانی که در سختی ها به ما کمک کردند،
ان هایی که به هنگام سختی نسبت به ما بد کردند و ان هایی که ما
را در مشکالت قرار دادند .در اینجا باید مردمی که به ما بد کردند را
سرزنش نکنیم ،بلکه به یاد بیاوریم که چه چیزهای زیادی از ان ها
اموخته ایم .در عین حال در رابطه با ادم های جورواجوری که با ان ها
برخــورد داریم و برای مدت کوتاه یا مدت طوالنی وارد زندگی مان
می شوند از خود بپرسیم این فرد برای یاد دادن چه چیزی سر راه
من قرار گرفته است؟ گاه ممکن است در طول زندگی این درس را
هم فراگرفته باشیم که تالفی کردن از انرژی ما می کاهد .تا با کفش
کســی راه نرفته ایم حق قضاوت کــردن نداریم .گاهی برای بودن
باید محو شــویم و بعضاً برای شناخت ادم ها باید یک بار بر خالف
میل شــان عمل کنیم .اگر به جای محبتی که به کسی کردیم از
او بی مهری دیدیم نباید مایوس شــویم چون برگشت ان محبت
را از شــخص دیگری در زمان دیگــر و در رابطه با موضوعی دیگر
خواهیم گرفت .ولی ایا اموختن و یادگیری از اطرافیان در مدرسه
و دانشگاه و همچنین اشنایان مان کافی است؟ وقتی نمی بخشیم،
وقتی از همه چیز شــکایت می کنیم ،وقتی با پشیمانی و افسوس
زندگــی می کنیم ،وقتی شــریک
مناســبی برای زندگی مان انتخاب
نمی کنیم ،وقتی خودمان را مقایسه
می کنیم ،وقتــی فکر می کنیم پول
برایمان خوشبختی می اورد ،وقتی
شکرگزار نیســتیم ،وقتی بدبین و
منفی گرا هستیم ،وقتی با یک دروغ
زندگی می کنیم ،وقتی در مورد هر
چیز نگرانیم و وقتی با خصلت هایی
همچــون دروغ و تعصب و منیت و
حسادت و کینه و عداوت و شهوت
و ترس و عصبانیت و حرص و طمع
روبه رو هســتیم چه باید بکنیم و به
که باید پناه ببریم؟
اگر در اراء و افکار حافظ و موالنا
ق شویم در می یابیم
کمی بیشترعمی
هر دو به مسائلی اشاره دارند که کم
و بیش انســان در طول حیات خود
با ان ها درگیر اســت و به دنبال راه
بــرون رفت از ان ها می گردد .هر دو
عمری را سپری کردند تا به این نیاز
همیشگی انسان پی ببرند که برای
رهایــی از درد و رنج و رســیدن به
ارامش و راحتی و خوشــحالی چه
باید بکند ،چه مســیری را باید طی
نماید و چه اندیشه ای را باید در سر
داشته باشد تا به سر منزل مقصود
برسد .حافظ با 4790بیت و موالنا با 36000بیت شعر ،هرکدام
پیام های خود را برای نسل های بعد از خود به یادگار گذاشتند
و امروز می بینیم این پیام ها که دقیقاً به پیروی از معلم و مرشد
و اســتاد و راهنما اشــاره دارد روز به روز نه فقط در ایران ،بلکه
در سراســر جهان عالقه مندان بیشتری را به سوی خود جلب
می کند .در همین رابطه حافظ اعتقاد دارد اگر اسکندر زمان هم
باشی برای قرار گرفتن در مسیر نیاز به پیر داری:
بی پیر مرو تو در خرابات
هرچند سکندر زمانی
و موالنا هم اعتقاد دارد طی کردن سفر زندگی بدون داشتن
پیر پر افت و پر خوف و خطر است:
پیر را بگزین که بی پیر این سفر
هست بس پر افت و خوف و خطر
حال که این دو عارف بزرگ ایرانی همگان را به داشــتن پیر
و معلم و مرشــد و مربی تشویق می کنند کمی تعمق کنیم و
ببینیم معلم و مرشد واقعی چه کسی است؟ ایا در حال حاضر از
پیری تبعیت می کنیم؟ ایا با معلمی که بتواند راهنمای ما باشد
در تماس هستیم؟ هیچ گاه پاسخ سواالت مان در خصوص این که
از کجا امده ام ،برای چه امده ام ،حاال که امده ام چه باید بکنم،
کاری که االن انجام می دهم درست است و در اخر قرار است به
کجا بروم را از او پرسیده ایم؟
دانش یوگا مهر و ابان |1398شماره 132و 133
5
چنان چه یک بار دیگر در خودمان عمیق شویم متوجه می شویم
کم و بیش با معلم و مرشــد و راهنمایی که بتواند مشکالت مان را
حل کنند در تماس نبوده و اگر هم بوده ایم این امر بســیار ضعیف
بوده است تا حدی که به دستوراتش به طور کامل عمل نکرده ایم و
هیچ گاه به نتیجۀ مطلوب هم نرسیده ایم .شک نکنیم وقتی از معلم
و راهنما وراستاد بهره نبریم و زمانی که خود هر انچه بخواهیم انجام
دهیم ،از خوشحالی و ارامش و راحتی خبری نخواهد بود و رنج سرتا
پــای زندگی مان را فرا می گیرد ،اگر به دور و بر و اطراف مان نظری
بیندازیم متوجه می شــویم ،رنج امروز ما انسان های عصر حاضر به
مراتب بیشتر از نسل های گذشته است و هرچه به جلو پیش برویم
رنج و مشکالت نسل های بعدی از جمله فرزندان مان به مراتب بیشتر
از ما خواهد بود.
در فلسفۀ شرق امده است زمانی که تحت تعلیم و اموزش معلم
و مرشــد و استاد نباشیم خصلت هایی که از بدو تولد در نهاد ما به
ودیعه گذاشته شده قد علم می کند و از انجایی که گرایش انسان به
منفی هاست ،چنانچه ان ها را کنترل نکنیم انواع رنج ها به سراغ مان
می اید و در نهایت نه تنها ما را به سر منزل مقصود نمی رساند ،بلکه
عمر دو روزۀ ما را ضایع می کند و ارامش را از ما می گیرد.
موالنا در کتاب مثنوی بارها به رنج انســان ها اشاره و در نهایت
رنج ها را به دو گروه تقســیم می کند :اول رنج هایی که انسان خود
برای خــودش به وجود مــی اورد و دوم رنج هایی که خداوند برای
پرورش انسان در نظر می گیرد.
موالنا رنج های دســتۀ اول را ناشــی از خودخواهی و مستی و
جهالت انسان می داند که روزها را از پی هم تیره و کدر می کند ،او
ان ها را مردود می شمارد و می گوید:
تا ز مستی جهالت به خمار افتادیم
به کدورت گذرد شنبه و ادینۀ ما
اما این عارف بزرگ رنج های گروه دوم را می پذیرد ،زیرا که معتقد
اســت رنج و غمی که خداوند برای رشــد و ارتقاء انسان ها معین
می کند صرفاً ازمونی است برای بیداری و اگاه شدن و پدیدامدن
خوش دلی.
رنج و غم را حق پی ان افرید
تا بدین صد خوش دلی اید پدید
اگــر به اموزه های بزرگان و اندیشــمندان دقت کنیم می بینیم
همۀ عالمان و اندیشــمندان جهان به مسئلۀ نیاز انسان به مربی و
معلم و راهنما اشــاره دارند .در فلسفۀ شرق به پیروی از دستورات
معلم و مرشــد و استاد سفارش زیادی شــده است؛ تا ان حد که
گفته شده با پیروی از دستورات استاد رنج های انسان کم می شود.
شرقیان معتقدند تولد ،رشد ،بیماری ،نرسیدن به امیال و خواسته ها
و در نهایت مرگ همه رنج است و الئوتسه ( 604-524ق م) حکیم
بزرگ چین هم می گوید« :رنج هم ردیف و هم ســطح و هم تراز با
خواسته ها و امیال و ارزوهاست ».موالی متقیان حضرت علی (ع)
هم بهترین توانگری را ترک ارزوها می داند و می فرماید« :اشــرف
الغنی ،ترک المنی».
بزرگان شرق رنج را به سه بخش تقسیم کرده اند:
.1خواســتگاه رنــج ،کــه همان تمایــات و ارزوهــا و امیال
نفسانی است.
.2توقف رنج ،که با بریده شدن از تمایالت نفسانی اتفاق می افتد.
6
دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا
.3راه توقف رنج ،که با عمل کردن و انجام ندادن 10عمل امکان
پذیر است:
.1خودداری از بی جان کردن حیوانات
.2خودداری از تصرف مالی که به ادمی اعطا شده است
.3خودداری از بی عفتی
.4خودداری از دروغ گویی
.5خودداری از شراب خواری و مستی
.6خودداری از پرخوری و خوردن پس از نیم روز
.7خود داری از رقص و اواز و موسیقی و تماشای لهو و لعب
.8خودداری از استعمال زیوراالت ،عطریات و ارایش
.9خودداری از به کار بردن بسترهای نرم و مجلل
.10خودداری از پذیرفتن زر و سیم
اگر به مــوارد فوق دقت کنیم درمی یابیــم در طول حیات مان
تاکنون به همۀ موارد گفته شــده ممکن است به طور کامل عمل
نکرده باشــیم و همین باعث شــده اســت ذهن مان درگیر شود،
خوشحالی را از دست بدهیم و به رنج و زحمت بیفتیم و باز هم اگر
کمی دقت کنیم متوجه می شــویم شاید یکی از دالیل ان پیروی
نکردن از معلم و اســتاد و راهنما بوده است .هم زمان در اولین ماه
فصل پاییز و زمانی که تولد موالنا گرامی داشته می شود و وقتی که
روز بزرگداشت حافظ با حضور صدها شخصیت علمی در شیراز و
دیگــر جاها برگزار می گردد و هر دو تقدیر و بزرگداشــت با تغییر
فصل و دگرگونی طبیعت انجام می پذیرد؛ بیاییم و تغییراتی را در
رنج امروز ما انسان های عصر حاضر به مراتب بیشتر از
نسل های گذشته است و هرچه به جلو پیش برویم رنج و
مشکالت نسل های بعدی از جمله فرزندان مان به مراتب
بیشتر از ما خواهد بود.
درون مان به وجود اوریم و به این اندیشه کنیم که برای رهایی از رنج
در عمر کوتاه خود دل در گرو اســتاد یا معلم یا راهنمایی بگذاریم
تا با تبعیت از پیام هایش بقیۀ مســیر را با نشاط درون و ارامش و
راحتی طی کنیم و در دام رنج نیفتیم.
در اینجا ســوالی که در ذهن خوانندگان محترم شکل می گیرد
این اســت که بعــد از این همه تاکید بر انتخاب معلم و اســتاد و
راهنما این معلم و مرشد کجاست ،از کجا او را پیدا کنیم و چگونه
سر سپرده شــویم و به چه صورت با وی ارتباط برقرار کنیم؟ برای
یافتن معلم و استاد بایستی ابتدا کمبودش را در درون مان احساس
کنیم .ســوال اینجاســت کی و چه زمانی این کمبود احســاس
می شــود؟ شکی نیست باید بگوییم در همۀ زمان ها ،چه ان زمان
که در اوج راحتی و اســودگی هستیم و با نشــاط فراوان روزها را
طی می کنیم و چه زمانی که دچار ده ها مشکل و مسئله و سختی
و مشــقت شده ایم و هیچ راه برون رفتی از ان ها نداریم ،در هر دو
حالت باید به ســمت او گام برداریــم و از او کمک بخواهیم .معلم
و مرشــد و راهنما که حافظ و موالنا و همۀ اندیشــمندان غرب و
شرق به ان اشاره دارند خداوندگار عالم یا همان خالق هستی است.
یگانه ای که باالترین و ارزشــمندترین استاد و معلم جامعۀ بشری
است .ارتباط تنگاتنگ با یگانه معلم جهان ،راز و نیاز و درد دل کردن
با او ،گشودن سفرۀ دل ،تظلم و دادخواهی برای رفع مشکالت و ...
تنها راهی است که می توان از فشار رنج ها و مصیبت ها و کاستی ها و
ناخشنودی های این دو روز عمر کاست و راحتی و اسایش و ارامش
را جایگزین ان ها کرد .حال که صحبت از رهایی از رنج و مشکالت
و سختی هاست و راه ان پناه بردن به یگانۀ عالم است نباید این نکته
را فراموش کنیم که زمانی خالق هســتی گره های کور زندگی مان
را بازمی گشاید که از او تبعیت کنیم و در طاعت و بندگی اش گام
بنهیم ،طاعتی که خالصانه باشد و عمیق چرا که ابوسعید ابوالخیر
( 357-440هـ ق) ،از عارفان و شاعران بزرگ ایرانی تبار قرن چهار
و پنج هجری قمری ،طاعت و فرمان برداری خودش را بسیار ناچیز
می داند و ان را به تکه نانی تشبیه می کند که هیچ سگ گرسنه ای
حاضر به دندان گرفتن ان تکه نان نیست:
گر طاعت خود نقش کنم بر نانی
وان نان بنهم پیش سگی بر خوانی
وان سگ سالی گرسنه در زندانی
از ننگ بر ان نان ننهد دندانی
حافظ و موالنا و استادش شمس همۀ عمر و زندگی خود را صرف
این مسئله کردند که استاد و معلم و مرشد واقعی را به ما انسان های
عصر حاضر نشان دهند و بگویند زندگی در قصرهای زیبا ،داشتن
پول و امکانات ،بهره گیری از پست و مقام و منصب و داشتن شهرت
و نــام و ...به تنهایی ارامش به دنبال ندارد .اســتفاده از همه جور
امکانات رفاهی در طول عمر زمانی لذت بخش است که با راهنمایی
اســتادی ازلی و معلمی ابدی یا همان خداوندگار عالم کسب شده
باشد و از دستورات و فرامین او اطاعت شده باشد .بودن در چنین
شرایطی است که خوشحالی و نشاط درون را به دنبال دارد در غیر
این صورت همۀ مال دنیا و منصب ها و شهرت ها امری است ظاهری،
زودگذر و بعدها همراه با رنج فراوان.
حال که حافظ و موالنا به ما پیام می دهند بد نیست به چهار پایۀ
میز شادی که دوتای ان توسط حافظ و دوتای دیگر توسط موالنا
بیان شده است اشاره کنیم:
دو پایه ای که موالنا معرفی کرده «مرنج» و «مرنجان» اســت.
این بدان معنی اســت که نه تنها هرگز نباید از ظلم یا بدخلقی یا
تلخی ،زخم زبان ها ،بی محبتی ها ،حق ناشناسی ها و بدرفتاری مردم
برنجیــم ،بلکه باید با صبر و حوصله با افراد و اطرافیان مان برخورد
کنیم و از خداوند ارامش بخواهیم.
و اما دو پایۀ دیگر که حافظ بــه ان اعتقاد دارد« ،نوش کن» و
«بنوشان» است .این پیام خواجۀ شیراز به ما ندا می دهد که از مال
و علم و معرفت و اگاهی که کســب کرده ایم دیگران را هم سهیم
کنیم؛ چرا که همۀ اینها امانتی است که به ما داده شده و باید ان
را با دیگران تقسیم کنیم تا لذت واقعی را بچشیم.
ای نور چشم من سخنی گوش کن
چون ساغرت پر است بنوشان و نوش کن
در قران هم به ایاتــی برمی خوریم که خداوند خود را به عنوان
معلم معرفی کرده است .در ایات 1تا 4سورۀ الرحمن می فرماید:
ان ()4
ان (َ )3ع ّلَ َم ُه ال ْ َب َی َ
ان (َ )2خلَقَ ْالِن َْس َ
الر ْح َم ُن (َ )1ع ّلَ َم الْق ُْر َ
َّ
خدای رحمان ،قران را تعلیم داد ،انسان را بیافرید ،و به او گفتن
اموخت.
بایزید بسطامی ( 131-261هـ ق) ،از بزرگ ترین عرفای قرن سوم
که عطار و موالنا بارها از مقام این عارف سخن گفته اند ،در بیشتر
اثارش به داشتن معلم و راهنما اشاره کرده و در یکی از پیام هایش
در همیــن رابطه می گوید :وقتی کــه تحت تاثیر یک معلمی قرار
داشته باشی ،زندگی یک پاداش می شود و نه یک مکافات .فرصتی
است کوتاه تا ببالی ،بدانی ،بیندیشی ،بفهمی ،بنگری و عملی نیک
از خود نشان دهی تا در نهایت در خاطرها بمانی.
ی ما مشخص
حال که نیاز به پیروی از معلم و استاد و راهنما برا
شد ،یک بار دیگر به پیام خواجۀ شیراز ،حافظ شیرین سخن ،اشاره
می کنیم که در همه حال بایســتی از معلــم عالم یا همان خالق
هستی اطاعت و فرمانبرداری کنی تا در زمان بروز مشکالت و فقر
و خلوت شــب های تار ،دعا و ورد و درس و قران به کمکت ایند تا
غم مخوری:
حافظا در کنج فقر و خلوت شب های تار
تا بود وردت دعا و درس و قران غم مخور
پائولو کوئیلو ( 1947م) ،نویسندۀ مشهور برزیلی که کتاب هایش
طرفداران بســیاری دارد ،عیناً به گفته های حافظ و مولوی اعتقاد
دارد و می گوید«:با بهره گیری از اســتاد و معلم و راهنما و عمل به
دستورات او زمین بهشت می شود .روزی که مردم بفهمند :هیچ چیز
عجیب نیست جز قضاوت و مسخره کردن دیگران .هیچ چیز گناه
نیست جز ضایع کردن حق مردم .هیچ چیز ثواب نیست جز خدمت
کردن به دیگران .هیچ چیز اسطوره نیست جز مهربانی و انسانیت.
هیچ چیز جاودانه نمی ماند جز عشق و هیچ چیز ماندگار نیست جز
خوبی».
با تکیه بر اموزگار عالم و با عمل به دستوراتش نه تنها هیچ گاه
دچار رنج و مشــکل و سختی نمی شویم ،بلکه همواره از سعادت و
زمین بهشت می شود ،روزی که مردم بفهمند :هیچ چیز
عجیب نیست جز قضاوت و مسخره کردن دیگران .هیچ چیز
گناه نیست جز ضایع کردن حق مردم .هیچ چیز ثواب نیست
جز خدمت کردن به دیگران .هیچ چیز اسطوره نیست جز
مهربانی و انسانیت .هیچ چیز جاودانه نمی ماند جز عشق و
هیچ چیز ماندگار نیست جز خوبی».
راحتی و ارامش برخوردار می گردیم و ان روزی است که موالنا ان
را به روز عید تشبیه می کند که از ان پس ،عیش است و عشرت و
شادی و روز خوش.
بیا کامروز ما را روز عیدست
از این پس عیش و عشرت بر مزیدست
بزن دستی بگو کامروز شادی ست
که روز خوش هم از اول پدیدست
منابع:
کتاب مروری کوتاه بر تاریخ جهان اثر دکتر رضا شعبانی
دیوان حافظ از نسخه محمد قزوینی و دکتر قاسم غنی
مثنوی معنوی موالنا جالل الدین محمد بلخی تصحیح رینولد نیکلسون
تاریخ فلسفه شرق و غرب اثرسروپالی رادا کریشنان ترجمه جواد یوسفیان و خسرو جهانداری
حاالت و سخنان شیخ ابوسعید ابولخیر به کوشش ایرج افشار
قران کریم ترجمه ایت اهلل مکارم شیرازی
بایزید بستامی به اهتمام دکتر جواد نوربخش
کتاب کلمات اساسی اثر پائلوکلیو
دانش یوگا مهر و ابان |1398شماره 132و 133
7
پریا یا شریا ؟
لذت گذرا یا شادی ماندگار؟
1
سخنی از مترجم:
بعــد از ترجمۀ این ســطور زندگی من
تغییــر بزرگی کــرد .در زندگــی همۀ ما
لحظاتــی پیش می اید که نمی دانیم کدام
انتخاب صحیح است .معموالً در تصمیمات
بزرگ دچار این تردیدها می شویم ،بسیار
خــوب! در ایــن لحظات اســت که تفکر
می کنیم و ســعی می کنیم بهترین راه را
انتخاب کنیم .ممکن است مطابق انچه در
این سطور خواهید خواند ،دنبال لذت انی
هم نرویم و انتخابی عاقالنه داشته باشیم،
اما تغییری که خواندن و ترجمۀ این سطور
در زندگی من ایجاد کرد ،تفکر و هوشیاری
و حضور در «همه» ی لحظات زندگی بود.
حتی به هنگام خوردن یک غذای ساده ،یا
خریدن مایحتاج روزانه ،یا گفتن یک جمله
به یک شخص اشنا ،جان کالم این سطور،
همین تفکر و هوشــیار و حاضر بودن در
«همه» ی لحظات زندگی است ،نه فقط به
هنگام تصمیمات بزرگ.
زندگی کردن برای لذت های جسمانی،
روانی و نفسانی به ساختن خانه بر روی تلی
از ماسۀ روان می ماند و یا شبیه تالش برای
عبور کردن از رود است درحالی که بر پشت
تمساح هستید ولی فکر می کنید روی تنۀ
درختی ایستاده اید.
شانکارا چاریا
وقتــی می خواهید کســب و کاری
را شــروع کنید ،احتماالً در ابتدا طرحی را
برای ان در نظر می گیرید و بازار را بررسی
می کنیــد تا ببینید ایا مردم به کاالیی که
تولید یــا خدماتی که عرضه می کنید نیاز
دارند یا خیــر .احتماالً بــا چندین بانک
مذاکره می کنید تا سرمایۀ مورد نیاز برای
طرح خود را فراهم کنید.
حــاال شــما در زندگی تــان خواهان
بیشترین میزان شادی ،سالمتی ،خالقیت،
مولد بــودن ،پرورش یافتگی و صمیمیت
هستید و می خواهید که از درد ،بدبختی و
محدودیت هایی که تجربه می کنید رهایی
یابید .بســیار خوب! پیشــنهاد شما برای
رســیدن به نقطۀ ب از نقطۀ ا چیســت؟
یک بلیط قرعه کشی می خرید؟ شما ممکن
است خوش شــانس باشید ،اما یک روش
قابل اعتمادتر نیز وجود دارد.
یکی از معروف ترین عرفای شرق یاداور
می شــود که« :شما ان چیزی هستید که
2
برگرفته از کتاب The Heart and Science of Yoga
برگردان :مینا بختیاری
3
8
دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا
به ان فکر می کنید ».همچنین ،سوامی راما
( ،)1925-1996بنیان گذار انســتیتو علم و
فلســفۀ هیمالیا ،می اموزد که« :شــما معمار
زندگی خــود و تعیین کنندۀ سرنوشــت تان
هســتید ».انچه که شما در زمان حال تجربه
می کنید نتیجۀ افکار گذشــته ،و انچه که در
اینده تجربه خواهیدکرد نتیجۀ افکار شما در
زمان حال است.
افکار شــما یکی از منابع طبیعی بســیار
نیرومند و در دسترس برای دستیابی به اهداف
4
زندگی است .طبق گفتۀ ویلیام جنینگز برایان،5
«سرنوشــت ،شانسی نیســت ،بلکه انتخابی
است ».افکاری که انتخاب می کنید که به ان ها
توجــه کنید ،و این انتخاب تان مبنی بر توجه
نکردن به افکار دیگر اســت ،سرنوشت شما را
تعیین می کنند .اما به منظور تعیین افکار مورد
نظر خود ،شما ابتدا می بایست ماهیت و سپس
نتیجۀ تفکرات فردی را بشناسید.
افکار انسان به دو گروه کلی تقسیم می شوند:
لذت گذرا و شادی ماندگار .انتخاب بین این دو
نوع طرز فکر ،انتخابی است که فرد همیشه
درگیر ان است .شخص دانا این دو را از هم
تشخیص می دهد ،اما شخص نادان ،خیر.
اولی (فرد دانا) به هر انچه باعث شادی ای
ماندگار شود خوش امد می گوید و دومی
(فرد نادان) تحت کنترل احساساتش دنبال
چیزی می رود که در او یک لذت انی ایجاد
کند .در پاراگراف هــای بعدی این دو نوع
طــرز فکر ،و نیــروی تمیزدهندۀ ان ها به
تفصیل شرح داده خواهد شد.
پریا – نفس گذرا یا ارضاء احساس
دســتۀ اول از افکار ،پریا نــام دارد .پریا
بیان گر نفس گذرا یا ارضاء احساس است.
پریا بســیار دلپذیر ،جذاب ،اشنا ،راحت و
همچنین چشمگیر اســت ،مانند انتخاب
خوردن شکالت یا ابنبات .درواقع ،حواس
پنج گانۀ ما (بینایی ،بویایی ،چشایی ،شنوایی
و المسه) به طور مداوم ،به دنبال لذت بردن
از جهان مادی هستند .هنگامی که حواس
پنج گانۀ ما به شناسایی چیزهای جدید و
جالب می پردازند ،فورا ً اطالعات ضروری را
به اگاهی ما منتقل می کنند.
پریا برای هر یک از ما اشنا است .از نظر
احساسی ،پریا ممکن است خود را به صورت
ترس ،نگرانی ،خشــم یا خودخواهی نشان
دهد که بــه خودتان یا دیگــران منتقل
می کنید .پریا نشــان دهندۀ وابستگی های
قوی است؛ مثل وابســتگی به زمینی که
اکنون روی ان ایستاده اید .معطوف نمودن
توجه خود بر روی پریا باعث می شــود که
یک لذت گذرا یا حس خوشایند را تجربه
کنید ،اما در نهایــت پریا منجر به مزایای
طوالنی مدت نمی شود .در حقیقت ،لذت
گذرا همیشــه به انقباض ،درد یا بیماری
می انجامد .خوشــبختانه ،علــم یوگا یک
جایگزین دیگر را پیشنهاد می دهد:
شــریا – واالتریــن و برتریــن
حد کامیابی
دســتۀ دوم از افکار کــه در اگاهی ما
نمایان می شود ،شریا نام دارد ،و ماهیت ان
گسترده اســت .برای ما ممکن است شریا
در ابتدا چندان دلپذیــر ،جذاب ،راحت و
یا چشمگیر نباشد ،اما قطعاً انتخاب شریا
حــس رضایت عمیقی را بــه دنبال دارد؛
به علت انکه شــریا همیشه منجر به لذت
ماندگار می شود .مانند انتخاب خوردن کلم
بروکلی به همراه شام .از دید عاطفی ،شریا
ممکن اســت به صورت شفقت یا بخشش
ظاهر شود.
تمایز میان پریا و شریا
اگر همان طور که گفته شد ،شریا منجر به
باالترین و عالی ترین سطح از کامیابی شود
و پریــا به بیماری بیانجامد ،انتخاب یوگی
مشخص اســت :پندار ،گفتار و کردار باید
تابع شــریا باشد .این انتخاب ،یک انتخاب
صفر و یکی است :یا شریا ،یا پریا .اما جهان
در سایه های بی انتهای خاکستری پدیدار
می شود ،پس چگونه می توان تشخیص داد
که کدام افکار پریا و کدام شریا هستند؟
بودی
بیســت و چهار ســاعت روز ،هفت
روز هفته و سیصدو شــصت و پنج روز از
ســال ،تمیز میان پریا و شریا همانند یک
سیگنال رادیویی به طور پیوسته در اگاهی
شما پخش می شود .در زبان سانسکریت،
این عملکرد ارزشمند ذهن ،بودی نامیده
می شــود .در غرب از ان به عنوان وجدان
یا قدرت تمیز ،و در ســنت مسیحی از ان
به عنوان روح الق ُُدس یاد می شــود .بودی
همچــون اینه اســت؛ چرا که شــفافیت
ان باعــث انعــکاس حکمــت و حقایق
الهی می شود.
بودی به ذهن هوشیار اجازه می دهد تا
به دانش درونی ذهن فراهوشیار دسترسی
یابد .وقتی چنین دانشی وارد ذهن هوشیار
می شود ،دیگر هیچ نیازی به تایید صحت
ان نیست .هنگامی که وجدان با شما سخن
می گوید ،می دانید که انچه می گوید صحیح
است .تنها مسئله ای که باقی می ماند این
اســت که ایا شــما توانایی هماهنگی هر
اندیشــه ،ســخن و عمل را با توصیه های
خردمندانه و صحیح بودی دارید؟
ذهن فراهوشیار ،همان جنبه ای از ذهن
اســت که البرت انیشتین با استفاده از ان
معادالت ریاضی را کشف و پل مک کارتنی
ملودی های زیبایی خلق نمود .هنگامی که
انتخاب شــما از بین شریا و پریای جذاب،
شریا باشــد ،راه های دسترســی به ذهن
فراهوشیار در شما گشوده می شود که این
امر ،باعث جریان دانش به ذهن هوشیارتان
می شود .این بدان معنا نیست که شما تبدیل
به یک ریاضی دان بزرگ مانند انیشتین یا
6
پیرترین معلم یوگا در ۹۹سالگی در هند
در گذشت
پیرترین معلم و مبلغ یوگا در سن ۹۹سالگی در کویمباتور
در ایالت تامیل نادو در جنوب هند درگذشت.
وی نانامال که به "مادربزرگ یوگا" معروف بود ،تا همین
چند ماه پیش روزانه به یکصد نفر یوگا اموزش می داد.
او در خانــواده ای کشــاورز بدنیا امــد و از پدرش یوگا
را اموخت.
خانم نانامال در بیش از ۵۰حرکت یوگا استاد بود و تا قبل
از مرگ به بیش از یک میلیون نفر یوگا اموزش داده بود.
در حال حاضر صدها نفر از شاگردان او در سراسر جهان،
خود مربی یوگا هستند.
او در ســال های اخیر به چهــره ای محبوب در یوتیوب
تبدیل شده بود و قادر بود که برخی از حرکات یوگا را که
ممنوع شده انجام دهد.
او دو سال پیش در گفتگویی با بی بی سی سالمتی اش را
به انجام تمرینات مداوم یوگا مرتبط دانسته بود.
دانش یوگا مهر و ابان |1398شماره 132و 133
9
یک موسیقیدان با استعداد همانند پل مک
کارتنی می شوید ،اما با تمرین بودی و پاالیش
ذهن ،به خردی دست می یابید که مستقیماً
و به شکل مثبتی ،بر تمام روابط شما اثرگذار
خواهد بود.
کلمۀ وجدان برگرفتــه از کلمه ای التین
به معنای خرد یا دانش است .به عنوان کسی
که مراقبه می کند ،از شما انتظار می رود که
تمام تصمیمات خود را هوشیارانه ،و بر اساس
تعلیمات یوگا و توصیه های بودی اتخاذ کنید.
بودی کمک می کند تا انسان برای رسیدن
به وحدت الهی از غرایــز حیوانی فراتر رود.
هنگامی کــه این اتفاق به وقــوع می پیوندد،
انســان ها می توانند خود را از درد ،بدبختی و
اسارت های ناشی از عادت های اموخته شدۀ
خود ،همچون ترس ،خشــم ،حرص و از ازاد
ســازند .به گفتۀ پیشــینیان ،این حرکت به
سوی تعالی است که ما را به مخلوقی پیچیده
از جسم و ذهن و احساس تبدیل کرده است.
شــما به این سطح از وجود رسیده اید تا قدم
بعدی را در جهت رســیدن به خود-ادراکی
بردارید .تنها با تطبیق هر اندیشــه ،سخن و
عمل با شریا ،که از طریق قدرت تمایز بودی
حاصل می شود ،شــما به عنوان یک انسان با
اجتناب از غرایز حیوانی ،زمینه را برای وصول
با معبود خویش فراهم می کنید.
به طــور کلی ،در نگاه اول ،شــریا انتخابی
دلپذیر نیســت .از ســوی دیگر ،اگرچه پریا
ممکن است در ابتدا بیشتر احساسات و نفس
را جذب کند ،اما این عمــل در طول زمان،
دردنــاک و مخرب خواهد بــود .هر کس که
خشم یا ترس را تجربه کرده باشد می داند که
جناب اقای مهندس روهام ابوطالبی
انتصاب شایســته جنابعالی را به ســمت
ریاست ورزش های همگانی استان مازندران
تبریک عرض نموده ،از درگاه خداوند متعال
توفیقات جناب عالی را ارزومندیم.
مجله دانش یوگا
10
دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا
این ها احساساتی خوشایند نیستند ،اما با این
حال ،اغلب توجه نکردن به پریا دشوار است.
فرهنگ امروزی ،دائماً شعارهای تبلیغاتی
را بــه ذهن ما القا می کنــد و به ما می گوید
که اگر چیزی خوشــایند باشــد ،بوی خوب
دهــد ،مــزه و احســاس و صدایــی خوب
داشته باشــد ،ان چیز ،حتماً برای ما خوب
اســت .این تبلیغات به ما التماس می کنند:
بخرید ،خوشــحال خواهید شــد و دردتان
خوب می شود!
مطمئن باشــید که این تبلیغات ،به هیچ
وجه زیان بخش نیســتند و مشکلی را برای
شــما ایجاد نمی کنند .در حقیقت ،صنعت
تبلیغات شــما را عم ً
ال با گزینه های موجود
اشنا می سازد .مسلماً ،زمان هایی وجود دارد
که «خوب» و «خوشایند» هر دو یکی هستند
و مانند هم .علم یوگا در برابر خرید ملزومات و
اقالمی که باعث لذت می شوند ،هیچ مقاومتی
ندارد .شما بدنی دارید که امادۀ تجربۀ لذت
است و زندگی نیز برای لذت بردن است پس
با ان روبه رو شــوید ،همه به این چیزها نیاز
دارند .شــما به ماشین ،خانۀ گرم ،لباس ،غذا
و تفریح نیاز داریــد .اما بدانید که در نهایت
مسئولیت پذیرش یا رد پیشنهاد از جانب این
فرهنگ تبلیغاتی بر عهدۀ خود شماست.
اگر بــدون تمیــز دادن ،وعده هایی را (از
فرهنگ ،احساسات ،عادات و نفس شخصی
خود) بپذیرید ،ممکن است انچه به شما وعده
داده شده است را دریافت نکنید .مهم نیست
که شما چه سنی دارید ،شما فهمیده اید که
بخشــی از انتخاب ها منجر بــه لذت گذرا و
بخشــی دیگر نیز در جهت ماندگاری منافع
شــما به کار گرفته می شوند .لذت همیشه با
کامیابی یکسان نیست.
تنها راه کســب اطمینان از اینکه ایا یک
تفکر خاص ،شــما را به باالترین ســطح از
کامیابی هدایت می کند یا خیر ،این اســت
که تابع خردی از نوع بودی باشــید .شما هر
چه تفکر ،ســخنان و اعمال خود را با صفات
گستردۀ شریا تطبیق دهید ،زندگی سالم تر،
شادتر ،خالق تر ،و سازنده تری خواهید داشت
و همچنین از بیماری های ناشی از استرس،
اضطراب و درد رهایی خواهید یافت .بالعکس،
اگر شــما تنها بر روی ماهیت نفس و حس
لذت کوتاه مدت خود پافشاری کنید ،ناگزیر
بیماری های جسمی ،روانی ،عاطفی یا ذهنی
را تجربه خواهید کرد.
این نکتۀ مهم را همیشه به یاد داشته باشید
که شریا در هر لحظه می تواند به پریا تبدیل
شــود و یا بالعکس .فرض کنیــد به صورت
داوطلبانه برای یک سازمان ارزشمند یا یک
دوســت خدمت می کنید که قطعاً این عمل
شریا خواهد بود .هنگام ترک خانه ،یک تماس
تلفنی از یکی از بستگان دریافت می نمائید که
نیاز دارد او را به بیمارســتان برسانید .در این
لحظه ،عملی که شریا بود (کمک داوطلبانه به
ان سازمان یا دوست) به پریا تبدیل می شود،
و ناگهان ان وضعیت غیر منتظره (بردن ان
شخص به بیمارستان) تبدیل به شریا و منجر
به کمک به دیگران می شود.
1-Preya
2-Shreya
3-Shankaracharya
4-Swami Rama
سیاستمدار امریکایی5-
6-Buddhi
طنین کاسه مرتعش،
دوست دیرینۀ یوگا
(صدادرمانی روشی مکمل برای
ارامش فیزیکی و روانی)
یوگا و کاسه مرتعش (کاسه تبتی) هر دو ریشه ای ژرف در دوران
باستان دارند و قدمت ان ها به ده هزارسال پیش و شاید حتی بیش از
ان می رسد .هر دوی ان ها مقدس انگاشته شده و برای ایجاد تعادل
میان ذهن ،بدن و روح به کار گرفته می شــدند .کاسه تبتی و یوگا
با صدای بیجا ،1که در ذکرها نیز به ان ها توجه شده است ،ارتباط
نزدیکی دارند .در هندوستان ذکرهای اهنگین هم در یوگا و هم در
مدیتیشن برای کمک به تراز کردن سیستم های انرژی بدن و ارام
کردن ذهن انجام می شدند .امروزه نیز یوگا و صدادرمانی همچنان
با استفادۀ صحیح از جمالت اهنگین الهام بخش در کنار همدیگر
هستند .صدادرمانی اگرچه زمانی در دوران باستان جزئی جداناپذیر
از مسائل درمانی بود که توسط فیثاغورث ،بابلیان و مصری ها بسیار
استفاده می شد ،ولی تا اوایل سدۀ پیشین تا حدودی کنارگذاشته
و فراموش شد .در دهۀ 1930با ابداع روش های سونوگرافی جهت
کاربردهای پزشــکی ،روش های اکوستیک یا اواشنودی به عنوان
درمان دوباره توجه عالقه مندانی را برانگیخت.
در طی چند دهۀ اخیر ،کنجکاوی در قدرت اوا و صداها به عنوان
عاملی شــفابخش به اوج شکوفایی رسیده و تحقیقات دانشگاهی
بسیاری در این خصوص صورت گرفته است .امروزه صدادرمانی به
صورت رسمی و به عنوان روشی عمیق و ریشه دار برای هماهنگی
و متعادل ســازی در روش هــای درمانی موجودیت یافته اســت.
صدادرمانی مدرن شــامل اصوات اوازی و فرکانس ارتعاش ابزاری
خاص اســت .این روش ها توانایــی ان را دارند که امواج مغز را در
حالت تتا ،که معادل حالت به دســت امده از مراقبه یا مدیتیشن
است ،قرار دهند .درواقع برای افرادی که هنوز تمرکز مدیتیشن و
ذهن اگاهی را دشوار می بینند نیز صدادرمانی کمکی فوق العاده به
حساب می اید.
فیزیک کوانتومی بــر این امر صحه می گذارد که ما موجوداتی
هستیم که در دریایی از ارتعاشات مداوم و الگوهای فرکانسی دائماً
در حال جنبشیم و این موضوع ممکن است به نوعی توضیحی بر
این باشد که چرا صدا تا این حد عمیق بر موجودیت ما موثر است.
تحقیقات نشان داده اند که به کارگیری متمرکز اوادرمانی به میزان
صحیح و اندازه گیری شده می تواند مزایای درمانی جامع و بسیاری
را به عنوان مثال در کمک به بهبود مشــکالت درازمدت جسمی و
مشــکالت احساسی موجب شــود .صدا این توانایی را دارد که به
برقراری ارامش خاطری ماندگار بینجامد.
دیپاک چوپــرا 1946( 2م) می گوید« :بدن تا حد بســیاری با
موضوع صدا امیخته است .در مواردی بیماری نشان از این امر دارد
که صداهایی از ردیف خارج شده اند».
صدادرمانی و یوگا از نظر هم افزایی به یکدیگر کمک می کنند و
در کنار یکدیگر توانایی دستیابی به تعادل را در بخش های وجودی
ما دارند.
Bija 1
بیجا اصطالحی سانسکریت است .در یوگا این کلمه به چند روش قابل استفاده است .از نگاهی ،بیجا استعاره ای برای نقطۀ شروع یا
منشا همۀ خلقت است .ذره ای که در استعاره همه چیز از ان سرچشمه گرفته است .م
Deepak Chopra 2
نویسنده و پزشک امریکایی هندی االصل که به خاطر ترویج روش های متفاوت و جدید در طب مکمل میان بسیاری از مردم در
کشورهای مختلف جهان شهرت دارد .م
دانش یوگا مهر و ابان |1398شماره 132و 133
11
مخاطرات حرفۀ مربی گری یوگا
مهدی افرادی ،معلم یوگا و مروج سبک زندگی خانواده محور
شرایط دنج و ارام کالس های یوگا ،موسیقی ارام
در حال پخش ،انســان هایی که به ظاهر در کمال
ارامش بر روی یوگامت ها دراز کشــیده اند ،فضای
خلوت و باسلیقۀ حاکم بر کالس ها ،واژه های مالیم
جــاری بر زبان مربی ،شاواســانای انتهای کالس،
ســهیم شــدن در فضای ذهنــی و ناراحتی های
جســمانی پرتوجویان ،دل دادن گرم و صمیمانه
بــه کار ،اغلب خطــرات احتمالی ایــن حرفه را
پنهان می کند.
مربی گــری یوگا یــک حرفۀ پر مطالبه اســت
و یک مربــی یوگای موفق باید انــزوا ،اضطراب و
درماندگی های ناگزیر حرفه اش را تاب بیاورد.
دنیا ،دنیای تضادهاست و چه پارادوکس عجیبی
بر این حرفه حاکم اســت .مربیان یوگا که ســعی
در ترویج ســامت جسم و روان در جامعه دارند و
صمیمیت را در پرتوجویان می پرورانند ،خود باید
انزوا و گاهی بیمارهای جسمی و ذهنی را به عنوان
مخاطرۀ اساسی شغل شان تجربه کنند.
مربیــان یوگا تمــام روز کاری شــان را در کنار
انسان هایی که بی رمق و انرژی به کالس های یوگا
می ایند و در طلب شادابی ،انرژی و سالمت جسم
و روان خود هستند ،می گذرانند؛ به ندرت خود در
فضایی شــاد و پرانرژی قرار می گیرند ،به ندرت در
کنــار همکاران خود قرار می گیرنــد .بله البته که
فضای کالس های یوگا با صمیمیت تغذیه می شود
و صمیمیت خود باعث ایجاد انرژی می شــود ولی
صمیمتی کــه اینجا عنوان می شــود ،ان چیزی
نیست که از روابط عمیق و محبت امیز با دوستان
و خانواده سرچشــمه می گیــرد و باعث پرورش
12
و تجدیدقوا می شــود .اینکه برای دیگران باشــی
یک چیز اســت و در رابطه ای برابر با دیگران بودن
چیز دیگر .ما مربیان یوگا اغلب از روابط خصوصی
خود غفلت می کنیم .کارمان زندگی مان می شود .در
پایان هر روزکاری و در شــرایطی که بسیار از خود
مایه گذاشته ایم ،احساس می کنیم از هر میلی برای
برقراری ارتباط بیشتر تهی شده ایم.
به عــاوه پرتوجویــان ان قدر حق شــناس و با
محبت اند و ان قدر مربیان یوگا را ارمانی می بینند
که این امر ما را با خطر کم التفاتی به اعضا خانواده و
ی و برتری
دوستانی مواجه می کند که همه چیز دان
ما را در همه چیز به رسمیت نشناخته اند.
گاهی دیدگاه مربیان یوگا به مباحثی چون تغذیه
و اصرار و تعصب بر روی گیاهخواری نیز در جای خود
منزوی کننده است .برخی دوستان در مهمانی های
خانوادگی از هر فرصتی استفاده می کنند تا از نوع
تغذیۀ خود دفاع کنند و دیگران را مورد شــماتت
قرار دهند و برای همه نسخۀ گیاهخواری و بپیچند.
گاهی این نوع تغذیه به ماســکی بزرگ و هویتی
ساختگی بدل می شود که دایرۀ مراودات اجتماعی
مربیان را هرچه بیشــتر کوچک می کند و به نوعی
ان ها را در تقابل با دیگران قرار می دهد.
اگرچه مربیان باید به ارمانی شــدن و یا کم بها
شــدن ،که در کار روزانه با ان مواجه اند ،خو کنند،
به ندرت این اتفاق می افتد؛ به جای ان اغلب میان
تردید نســبت بــه خویــش و خودبزرگ بینی در
ن هســتند .مربیان باید این تغییر در میزان
نوسا
اعتمادبه نفس را ،که البتــه در الیه های درونی در
جریان است ،به دقت موشکافی کنند تا در کارشان
اخالل ایجاد نشــود ،تجربیات درهم شــکننده ای
که مربیان یوگا با ان دســت به گریبانند از قبیل:
اشوب در روابط خصوصی ،تولد فرزندان ،فشار روانی
تربیت فرزندان ،سوگ نزدیکان ،اختالفات زناشویی
و طالق ،که این روزها بسیار در کل جامعه رواج پیدا
کرده ،بیماری های جسمی در اثر تمرینات سنگین
و بی برنامه و گاهی عدم تمرینات مرتب اســاناها و
گاهی تمرکز بر روی فقط اساناهای یوگا بدون گوشه
چشــمی به دیگر زوایای دانش گستردۀ یوگا ،همه
و همه ممکن است فشــارها را از حد خارج کند و
مشکالتی در حرفۀ مربیان پدید اورد.
تمامی ایــن خطرهای حرفه ای تحت تاثیر برنامۀ
کاری فرد قرار دارد .دوستانی که با فشارهای مالی
مواجه اند و در روز چندین و چند کالس دارند ،بیش
از دیگران در معرض خطرند ،نگاه من به «مربی گری
یوگا» از جایگاه عشق است و نه یک شغل درامدزا،
اگر انگیزۀ اصلی کســب درامد باال باشــد شــاید
مربی گری یوگا انتخاب مناسبی نباشد.
فرســودگی جســمی و ذهنی مربیان ،با طیف
فعالیت های کالس ان ها نیز ارتباط مســتقیم دارد.
اصــرار بیش ازحد به انجام اســاناها در حد نهایی و
اسانا محور بودن ،اسیب های جسمانی بیش ازحدی
به دنبال خواهد داشت .من دوستان مربی زیادی را
دیده ام که همیشــه از درد کمر ،گردن ،مچ دست و
می نالنــد و من هیچ وقت نفهمیدم که چرا این همه
اسیب می بینند؟
از منظری دیگر کار کردن همیشگی در کالس های
ابزار و در کنار پرتوجویانی که برای درمان کمردرد
و مراجعــه کرده اند و معموالً در ســنین باالی ،50
60سال هســتند و نیازمند توجه و انرژی ای بیش
از یک کالس معمولی هســتند ،مربیان یوگا را به
شــدت در معرض خطر قرار می دهــد .به نظر من
رعایت تعادل و تنوع در کالس های مربیان موجب
تجدیدقوا می شود.
اگــر با پرتوجویــان اســیب دیده کار می کنیم،
همیشــه باید این نکته را در نظر داشته باشیم که
احتمال اسیب بیشــتر برای پرتوجو هست ،انجام
دادن حرکت اشتباه و یا وارد کردن فشار بیش ازحد
به بدن در اثر این فکر که شــاید با فشــار بیشتر،
زودتر بهبودی حاصل شود همیشه از مواردی است
که پرتوجویان مبتدی را در معرض اســیب دیدگی
شــدیدتر قرار می دهد ،و این امر نباید به شــماتت
مربی و یا احساس بی کفایتی در مربی منجر شود.
کشــاورزان قدیم بــه تجربه دریافتــه بودند که
زمین های زیر کشت خود را به قطعاتی تقسیم کنند
و به هر قطعه ،هر هفت ســال ،یک سال استراحت
دهنــد و چیــزی در ان نکارند تا زمیــن خود را
بازیابی کند.
توصیۀ اساتید یوگا نیز به مربیان به همین شکل
است .ان ها از ما می خواهند که در طول سال زمانی
را برای تجدیدقوای ذهنی و جسمی خود ،به دور از
محیط کالس و جامعه بگذرانیم تا بتوانیم بار سنگین
کالس ها را به مدت چند روز زمین بگذاریم و قوای
خود را بازیابی کنیم.
شــخصاً مراودات اجتماعی بــا طبقات مختلف
جامعــه ،مهمانی های خانوادگی بــه دور از فضای
کاری و تجمل ،تجربــۀ ورزش های مفرح همچون
دوچرخه ســواری و کوهنوردی را بــرای تجدیدقوا
بسیار مفید می دانم .جلسات ماهیانه با همکاران و
سهیم شدن تجربیات کاری نیز می تواند در گشایش
فضای ذهنی و احساســی مربیان تاثیرگذار باشد.
به نظر من ،حضور در جمــع خانوادگی و صحبت
پیرامون مســائل روز و هم کالمی بــا اعضا خانواده
می تواند مرهمی باشد بر زخم های جامعۀ امروز که
مربیان یوگا نیز جزء کوچکی از ان هستند.
باشــد تا تمام موجــودات جهان در شــادی و
سالمتی باشند.
امین
برداشتی ازاد از کتاب هنر درمان اثر دکتر اروین .دیالوم
13
18اصل و قانون زندگی معنوی
نویسنده :شری شری راوی شانکار
1
برگردان :سرور اسدزاده
شری شری راوی شــانکار ،بنیان گذار بنیاد هنر زندگی،
یک ســازمان غیردولتی مرتبط با ســازمان ملل است که
الهام بخش بسیاری از ســازمان های خیریه بوده و با هدف
خدمت و ترویج ارزش های انســانی فعالیت می کند .او در
سال 1982شروع به تدریس سودارشن کریا 2کرد که یک
تکنیک قدرتمند تنفسی جهت کاهش استرس است و فرد
را کام ً
ال به لحظۀ حال می اورد .امروز این برنامه در بیش از
142کشــور در سراسر جهان به عنوان بخشی از دورۀ هنر
زندگی اجرا می شود.
او خواستار بازگشــت به ارزش های مشترک انسانی در
تمام مذاهب و ادیان به عنوان وسیله ای برای حل اختالفات
در دنیای امروز اســت .او معتقد اســت که این امر تنها به
وســیلۀ افرادی تحقق می یابد که این ارزش ها را در زندگی
خود به تصویر می کشند.
وقتی توجه فرد به جنبۀ معنوی زندگی معطوف می شود،
حس مسئولیت ،تعلق ،شفقت و مراقبت از تمام بشریت به
او دست می دهد .معنویت ،زندگی را قوت بخشیده و پایدار
می کند .انسان را قوی و محکم می کند .روح ،تمام مرزهای
باریک جاری در زندگی را می شکند و به شما اگاهی المکان
زندگی در لحظه را می بخشد .تنها از طریق این اگاهی و این
افزایش هوشیاری است که جنگ ها می توانند از میان بروند و
حقوق انسانی در جهان امروز احیا شود .اما این چیزها چطور
به دست می ایند؟ اصول اصلی یک زندگی معنوی چیست؟
شری شری راوی شانکار برای هدایت مردم جهان هجده
اصل مسیر معنوی را این گونه شرح می دهد:
-1اطمینان
اولین اصل مســیر معنوی اطمینان داشتن به خودتان
است .بدون اعتماد دستاوردی حاصل نمی شود .شک چیزی
است که با اطمینان در تضاد است.
به محض اینکه بخش منفی را کنار بزنید ،خواهید دید
که تغییراتی مثبت رخ خواهند داد .وقتی شک از میان برود،
اطمینان هویدا می شود .پس برای کسب اطمینان ،باید ابتدا
فهمید که شک چیست.
اگر به ماهیت شک بنگریم درمی یابیم که غالباً پیرامون
مســائل مثبت رخ می دهد .هرگز دربارۀ موارد منفی شک
نمی کنیم .طبق تجربه ،این موضوع را می دانیم .شما دربارۀ
صداقت افراد شک می کنید ،اما هرگز دربارۀ بی صداقتی شک
نمی کنید .شما دربارۀ خوبی سایر مردم شک می کنید ،اما
هرگز دربارۀ ویژگی های بدشان شک نمی کنید .اگر شخصی
بگوید" :تو را خیلی دوست دارم" ،شما می گویید" :واقعاً؟"
اما اگر شخصی بگوید" :از تو متنفرم" ،شما هرگز این سوال
را نمی پرسید.
تنها در مورد مســائل مثبت شک می کنیم و به منفی ها
اطمینان داریــم ،پس معموالً اگر شــک داریم ،باید چیز
14
خوبی وجود داشته باشد .به این ترتیب ،شک به نوعی
وسیله ای برای پیشبرد انسان است.
من به شــما نمی گویم که شک هایتان را رها کنید.
اتفاقاً تا انجا که می توانید شک کنید! کام ً
ال خود را به
ان بسپرید .این کمک خواهد کرد میان شک بروید .به
محض اینکه از مانع شک عبور کنید و اطمینان حاصل
شود ،سپس پیشرفت بزرگ تری پدید می اید.
-2ســرزنش کردن خودتــان و دیگران را
متوقف کنید
اصل بعدی دســت برداشــتن از سرزنش دیگران و
خودتان است .سفر معنوی ،سفری به "خویشتن" است
و هنگامی که شــما درگیر سرزنش خودتان هستید،
نخواهید توانست به "خویش" دست یابید .بدون حرکت
به سمت خویشتن ،هرگز به ان دست نمی یابید و این
حرکتی خواهد بود به ســمت ماده و جسم .لذتی که
از مادیات دریافت می کنید خسته کننده و فرسایشی
اســت ،و در عین حال لذتی کــه از معنویات دریافت
می کنید باال برنده و تعالی بخش است.
شــما ویژگی های منفی را درون خودتان خواهید
یافت ،اما نیازی نیست خودتان را برای ان ها سرزنش
کنید .هرگاه خودتان را سرزنش می کنید ،ناچار دیگران
را نیز ســرزنش می کنید ،زیرا سرزنش خود نمی تواند
برای مدت طوالنی باقی بماند و شــما برای فرار از ان
ســرزنش ،دالیلی برای بــه دام انداختن فرد دیگری
پیدا می کنید و این ســبب بروز نفرت می شود .و این
چرخه ادامه دارد ،زیرا هر زمان فرد دیگری را سرزنش
می کنید ،دوباره اماده می شوید تا خود را سرزنش کنید.
امروزه انقدر سرزنش قوت گرفته است که هوشیاری
تمام جهان در حال تضعیف شدن است.
-3خودتان و دیگران را تحسین کنید
سومین اصل تحسین نمودن خود و دیگران است.
تحسین و ستایش دیگران گامی فراتر از سرزنش نکردن
دیگران است .تحسین و تشویق عاملی روح افزاست و
حضور معنویت ،تعالی بخش خودتان ،اطرافیان و تمام
محیط پیرامون شــما است .هنگام تحسین خودتان و
دیگری ،فضایی در شــما ایجاد می شود که با شادی و
نشاط پر شده است.
اگر بتوانید خودتان را تحســین کنیــد ،نیازی به
(دریافت) تحســین از سمت دیگران نخواهید داشت.
اغلب ما می پنداریم که تحســین خود ،خودپرستی و
تقویت نفس است .اما درواقع ،خودپرست قادر نیست
خودش را تحســین کند ،بلکه امید به تحسین شدن
از ســوی دیگران دارد .بدانید که تمام ســتایش ها و
تحســین ها به هر حال به سوی خالق ان بازمی گردد.
اگر شما می گویید" :چشمان زیبایی داری!" ،چه کسی
ان را خلق کرده است؟ هر ستایشی به سوی پروردگار
باز می گردد.
تقدیر و ستایش ،اگاهی را فزونی می بخشد و چیزی
درون شما گشوده می شــود .با سرزنش کردن ،اگاهی
تحلیل می رود .از انجاکه بُعد معنویت ،بسط هوشیاری
و ذهن اســت ،نمی خواهیم که با سرزنش کردن با ان
مقابله کنیم .خالصانه تحســین و ســتایش خود را به
دیگران نثار کنید و حسی که پس از ان خواهید داشت
را تجربه کنید.
-4صداقت و خلوص
یک رنگی و خلوص چهارمین اصل است .در همه چیز
صادق باشید .خود را فریب ندهید و تالش نکنید دیگران
را فریب دهید.
شــما به خاطر رضایت دیگران در مســیر معنوی
نیستید .جســتجوی معنوی بدون صداقت تهی و پوچ
است و هیچ فایده ای نخواهد داشت .نیروی صمیمیت
و خلوص ،صلح و اشــتی ،شــادی و شعفی به ارمغان
می اورد ،که به هیچ طریق دیگری در این ســیاره قابل
دستیابی نیست.
-5مسئولیت پذیری
پنجمین اصل از مسیر معنوی مسئولیت پذیری است.
سیر و سلوک معنوی فرار از مسئولیت نیست ،بلکه عین
مسئولیت پذیری است.
به هر میزانی که در زندگی تان مسئولیت پذیرفته اید،
به همان میزان در مســیر هستید .اگر می پندارید که
مدیریت انچه به عهدۀ شما گذاشته شده ،دشوار است،
بدانید که بیش از این به شما مسئولیت داده خواهد شد!
مردم به اشتباه تصور می کنند معنویت به معنی فرار از
ســخت کار کردن است .خیر؛ مسیر معنوی با فعالیت
پویا و موثر عجین شده است.
-6گذشته را رها کنید
ششــمین اصل از زندگی معنوی توانایی رها کردن
گذشته است .تمام گذشته را به عنوان یک رویا ببینید.
سپس به لحظۀ اکنون می رسید و درخواهید یافت که
نیازی نیست برای بودن در اکنون تالش کنید .لحظه ای
که گذشــته را رها می کنید ذهن تــان خود به خود به
اکنون می اید.
در لحظۀ اکنون ،روح افروخته می شــود .حتی یک
جرقۀ کوچک ،باعث درخشــش روح می شود .وقتی به
گذشته متصل هستید ،جرقه با خاکستر پوشیده شده
است .در لحظۀ حال باشید و خاکسترهای گذشته را به
کناری بدمید.
-7پذیرش
الزم اســت بدانید چگونه هارمونــی و هماهنگی را
در محیط اطراف خود ایجاد کنید .ممکن اســت تصور
کنید محیط اطراف شما را می سازد ،اما در حقیقت ،ما
محیط مان را می سازیم.
بدانید که انچه هست ،هست .پذیرش انچه هست،
دو جنبه دارد .ابتدا پذیــرش لحظۀ اکنون و انچه که
اجتناب ناپذیر اســت .انچه اتفاق افتاده ،گذشته است.
تنها زمانی که قادر به پذیرش انچه هســت باشــید و
ارامــش خود را حفظ کنیــد ،می توانید به طور موثری
تغییر ایجاد کنید.
دومین جنبه ،پذیرش دیگران اســت همان گونه که
هستند .هر رفتاری که دیگران به نمایش می گذارند را
بهترین چیزی ببینید که در ان لحظه برای ارائه دارند.
تحلیل گر باشــید .به دنبال توضیحات احتمالی برای
رفتار ان ها بگردید .و هم زمان مسئولیت رفتار خودتان
را بپذیرید .از طریق این پذیرش ،تغییرات و محیط تان
هماهنگ می شوند.
-8تایید مرگ خودتان
اصل هشــتم زندگی معنوی ،باور مرگ است؛ درک
اینکــه همۀ ما روزی خواهیم ُمــرد .از انجا که چیزی
ریشــه ای درون ما وجود دارد که نامیرا اســت ،ممکن
است حقیقت مرگ خودمان را کام ً
ال درک نکرده باشیم.
باور مقولۀ مرگ می تواند ما را به لحظۀ حاضر بیاورد.
می تواند از تمام وسوسه های کوچکی که ما را از اکنون
دور می کند ،بیرون بکشد .هنگامی که بدانید قرار است
بمیرید ،اینده مدام در امد و شد نخواهد بود.
-9ناپایداری زندگی
نهمین اصل ناپایداری تمام ان چیزی اســت که در
حال حاضر وجود دارد .پایدار نبودن موقعیت ها ،شرایط،
احساسات و افراد اطراف شما.
دانســتن اینکه این همه بی ثباتی وجود دارد ،سطح
روح را رشــد می دهــد و می تــوان با انرژی ،شــوق و
قدرت بیشــتری عمل نمود .ما تصور می کنیم اگر علم
به این داشته باشــیم که همه چیز بی ثبات است ،شور
و اشتیاق مان کاسته می شــود و این امر ما را به حالت
بی حســی و بی عاطفه بودن می برد .خیر .درک صحیح
بی ثباتــی ،روح را مشــتعل می کند ،احســاس تعالی
می بخشــد و ان وقت شور و اشــتیاق و پویایی وجود
خواهد داشت.
-10اعتماد
به هوشــی برتر و الیتناهی کــه کل این خلقت را
شــکل داده است اعتماد کنید؛ از جلوۀ کیهانی تا فعل
و انفعال ژن ها و اتم ها و مولکول ها .تنها در تنوع ارایش
الکترون ها ،چیزی تبدیل به گل می شود و چیز دیگری
سنگ ،چیزی طالست و چیز دیگری زغال .اگاه باشید
که یک زیر الیۀ اساسی وجود دارد ،یک هوش پایه ای،
یک وحدت در تمام خلقت که زنده اســت .ما جهان را
به عنوان یــک موجود زنده نمی بینیم .ما همه جا فقط
ماده می بینیم .در برابر چشــمان مــا فقط ماده ظاهر
می شــود .ما می دانیم در خلقت میدان مغناطیســی
وجود دارد ،اما اغلب ان را یک میدان بی جان می بینیم.
اگاهی خالص که پایۀ ذهنیت ماست ،همان که همۀ ما
15
بخشــی از ان هســتیم و هرکس دیگری نیز بخشی از ان است،
چنین حوزه ای وجود دارد و بی جان نیست .درک کردن ،پذیرفتن و
اعتماد کردن به هوشی که تمام چیزها را خلق می کند و محافظت
می کند ،دهمین اصل زندگی معنوی است.
-11وحدت در خلقت
هنگامی که در ذهن بشــر تنش و استرس حاکم است ،قضاوت
می کند و تبعیض قائل می شــود .این را دوست دارد ،ان را دوست
ندارد .مرزهایی را می ســازد .و با این کار ،خودش را از هستی جدا
می کند .این حذف موجودیت از جریان هستی ،جدایی نام دارد ،اما
این تنها در ظاهر است.
جدایی از هســتی ،امکان پذیر نیست .اگر بخشی از دایره حذف
شــود ،دیگر دایــره ای وجود نخواهد داشــت .این گونه ببینید که
شــما بخشی از هستی هستید ،تکه ای از تجلی هوش واال ،نیرویی
وحدت بخش که زیربنای تمام خلقت است ،این همه چیز است .و
یازدهمین اصل مسیر معنوی است.
-12طبیعت انسان عشق و صلح است
وقتی یکپارچگی خلقت را درمی یابید ،الزم نیست برای دوست
داشــتن دیگران تالش کنید .عشق طبیعت ماست .عشق چیزی
است که حقیقت دارد و چیزی جز ان وجود ندارد .بنگرید که عشق
عملی نیست که انجام می دهید ،و یک تعهد اخالقی نیست که باید
قبول کنید .بلکه شما در عشق وجود دارید و هرچیز دیگری نیز در
عشق موجودیت می یابد.
و بدانید که صلح نیز طبیعت انســان است .در هر لحظه ،در هر
مکان ،می توانید فقط بنشــینید و وارهانید ،و بدانید که درون شما
فضای خالص پاکی هست ،وسیع و عمیق .ان فضای درونی همان
چیزی است که هستید .زمانی که این را احساس کردید ،شما با بُعد
معنوی تان در تعامل هستید.
"من از صلح امده ام ،در صلح هستم و به صلح بازخواهم گشت.
صلح و اشــتی مبدا و مقصود من است .من صلح هستم ،من فضا
هستم ،من عشق هستم".
این جملۀ تاکیدی درونی یا تجربی ،شما را یک رهجو می سازد.
دانستن اینکه طبیعت ما عشق است و صلح ،دوازدهمین اصل است.
-13تعادل
ســیزدهمین اصل زندگی معنوی یافتــن تعادل بین فعالیت و
اســتراحت اســت ،میان لذت بردن از جهان و بازگشت به خود ،و
یافتن تعادل بین ســکوت و گفتار .اگر در تمام زندگی تان سکوت
کرده اید و ســخنی بر زبان نرانده اید ،الزاماً مشی شما الهی نیست.
به شــما گفتار عطا شده است .به شما استعدادها و توانایی ها اعطا
شــده است .به درستی از این چیزهایی که به شما داده شده است،
استفاده کنید و ان را با مراقبه و پرداختن به خود متعادل کنید .در
هوشیاری و اگاهی.
-14خودشناسی
خودکاوی اصل بعدی زندگی معنوی است .اولین قدم را با اگاه
شدن از احساس بدن خود بردارید .پوست تان ،احساس پوست زیر
جامه و عضالت و رشته های عصبی زیر پوست ،و سپس استخوان ها.
نســبت به زندگی مانند حیوانی که فقط می خورد ،می نوشد و
می خوابد بی تفاوت نباشید .در مورد هرگونه احساسی مشاهده گر
16
باشــید .ظریف ترین هوشیاری را داشته باشــید .با شناخت بدن
خودتان به شناخت روح می رسید ،همان بخش واالی جدا از تن.
-15درگیر احساسات نشدن و بلوغ
همراه با اگاهــی قوی یا می توان گفت با دوری از احســاس و
تعصب ،بلوغ نیز می اید .بلوغ و فراغت از درگیری احساسات در کنار
هم می ایند .نمی توانید به بلوغ برسید و هم زمان درگیر احساسات
باشید .اغلب به اشتباه از غیراحساساتی بودن حالتی سطحی ،رکود
ذهن یا وضعیتی منفی برداشــت شده اســت و این حالت داللت
ضمنی بر مشتاق نبودن و بی عالقگی دارد .این درست نیست .وقتی
درگیر احساسات نیســتید ،اگاهید؛ با خودتان صمیمی و نزدیک
هســتید .در بلوغ شکوه وجود دارد ،ازادی وجود دارد ،درک وجود
دارد ،رمز وراز وجود دارد .این پانزدهمین اصل زندگی معنوی است،
رسیدن به حالت غیراحساسی و زندگی بالغانه.
-16تقدیر زیبایی
شانزدهمین اصل زندگی معنوی ،اقرار و تصدیق زیبایی خلقت،
زیبایــی در هر شــخص ،زیبایی درون و شــناخت این زیبایی در
طبیعت روح است .ذهن به دنبال زیبایی حرکت می کند ،زیبایی را
تحسین می کند ،اما تفاوتی بین تقدیر زیبایی و تمایل به تصاحب
زیبایی وجود دارد .در تمایل برای داشتن زیبایی ،ما غیراحساسی
بودن مان را از دست می دهیم.
بدانید که این معنویت است که زیباست .هر زمان زیبایی را در
می یابید ،روح ان جاست .اگر کسی زیباست ،به دلیل درون اوست.
یک بدن بی جان هرگز زیبا نیســت .نسبت دادن زیبایی به روح و
تمایز بخشیدن ان از ماده ،ما را در مسیر معنوی بسیار پیش می برد.
-17احترام ،تحسین و افتخار
تقدیر زیبایی ،ســتایش بــه ارمغان می اورد .انســان زیبایی را
می ســتاید و ان را پرستش می کند .محترم شمردن و ستایش هر
چیــز در خلقت به عنوان بازتابی از خالــق ان ،اصل بعدی زندگی
معنوی است.
همه چیز را شــریف دارید .افتخار بیشــتر از یک پاسخ عاطفی
و درواقع یک نگرش اســت که درکی متعادل از زندگی را نشــان
می دهــد .وقتی عشــق و احترام هر دو حاضرنــد ،موجب افتخار
می شود .هنگامی که افتخار هست ،حضور ذهن صد در صد و کامل
بوده و حس قداســت به دنبال ان می اید .عشق و احترام شرافت
را به همراه دارد و شــرافت تقدس می اورد .شما نمی توانید چیزی
را به واقع حس و احســاس کنید و تقدس و حرمت ان را درنیابید.
حرمت و تقدس ،انسان را گوش به زنگ فهم و هوشیاری می کند
و اگاهی فرامی رسد.
-18زندگی از بین نرفتنی است
اصل نهایی زندگی معنوی دانستن این مطلب است که زندگی
نابود نشدنی است .این کام ً
ال با علم به این اصل که زندگی موقت و
گذرا است ،در تناقض است.
اکنون می گوییم زندگی فناناپذیر اســت؛ هیچ اتفاقی نمی تواند
برای ان بیفتد و طبیعت کار خودش را می کند.
و البته همیشه این حقیقت با تناقض همراه است.
1-Sri Sri Ravi Shankar
2-Sudarshan Kriya
سودمندی یوگای صبحگاهی
پنج
ِ
اثر :چیارا گالی
1
برگردان :واحد ترجمه
باید اعتراف کنم که من اهل صبح بیدار شــدن نیستم ،چه برسد به
صبح خیلی زود و ســحرخیزی .من اگر دلیل خاصی برای بیش از حد
زود بلند شدن نداشته باشم ،واقعاً بیدار نمی شوم؛ بنابراین از من نخواهید
که صبح خیلی زود بدوم چون واقعاً برایم کار سختی به حساب می اید.
ولی چیزی که به من انگیزۀ الزم برای بیدارشــدن را می دهد و من
را کام ً
ال متعهد به انجام دادن ان می کند ،اجرای یک توالی مالیم یوگا
اســت .ممکن است چند روز طول بکشــد تا برایتان روی روال بیفتد،
ولی فورا ً متوجه مزایای بســیار ان خواهید شد .حتی بعد از چند روز،
صبح هایی که تمرین را از دســت می دهید چه حالی خواهید داشت!
ازمایش کنید.
بنابراین با توجه به تجربۀ شخصی من و انچه از شاگردانم شنیده ام،
پنج مزیت برتر تمرین یوگای صبحگاهی را ارائه می دهم ،که البته بر روی
ان ها تحقیق نیز کرده ام .به یاد داشته باشید که زمان یوگای صبحگاهی
تا حدودی به روال برخواستن هر روزۀ خود شما بستگی دارد.
-1تمرکز بهتری در طول روز پیش رو خواهید داشت
می توانید روند بیداری خود را با خالی کردن ذهن از طریق مراقبه ای
کوتاه اغاز کنید .سپس شما اماده خواهید بود تا بر روی یک تعادل ساده
بر روی یک پا تمرکز کنید .به عنوان مثال وضعیت درخت -و مجبور
خواهید شد که این تمرکز را حفظ کنید.
ایــن کار شــما را به اجبار از خواب بیدار می کند و مغز شــما بیش
از هر زمان دیگری اماده خواهد شــد تا بــر روی کارهای روز پیش رو
متمرکز شود.
.2سطح انرژی شما تقویت خواهد شد
حرکت بدن شما به طور پیش فرض موجب حرکت سلول ها می شود
و در نتیجه اکسیژن رســانی ســلول ها را درگیر می کند .هنگامی که
سلول های شما اکسیژن موجود در بین ان ها را تجدید می کنند ،تمام
بدن شما نیز زنده می شود .این یک فرایند ساده و از نظر علمی اثبات
شــده است .انجام چند سیکل سالم بر خورشید می تواند این امکان را
برای بدن فراهم کند .به همین دلیل نام "سالم بر خورشید" به درستی
برای این سیکل انتخاب شده است.
ً
اوردن سر ،بازوها و پاها در جاهایی که باقی روز معموال قرار نمی گیرند،
روالی بسیار پرانرژی برای شروع روز است و بالفاصله احساس شادابی،
سبکی و هوشیاری در تمام سیستم جریان می یابد.
.3سطح استرس کاهش می یابد
با اکسیژن رسانی بیشتر سلول ها و همچنین تمرکزی دقیق تر بر روز
پیش رو ،به طور خودکار ارامش بیشتری توسط مغز القا خواهد شد :بابت
جلسۀ مهمی که با رئیس هماهنگ شده مضطرب نخواهید بود ،دقیقاً
می دانید که برای خلق روز موفق دیگری چه کاری باید بکنید و . ...این
امر به این دلیل است که سطح استرس شما پایین تر امده و قادر خواهید
بود با رویکردی مثبت تر با روز پیش رو مواجه شوید.
.4می توانید کمی بیشتر بخورید
کســانی که مانند من به غذا اهمیت می دهنــد بابت این موضوع از
یوگا قدردانی ویــژه ای خواهند کرد .همۀ ما می دانیم که ورزش کردن
می تواند در کاهش وزن بسیار موثر باشد .صرف روزانه 20تا 30دقیقه
در حرکات "سگ سرپایین" "خط کش" و "جنگجوی "2باعث افزایش
سوخت و ساز بدن ،بهبود هضم و عملکرد گوارشی می شود.
بنابراین می توانید بدون احســاس گناه دســر کوچکی را نیز در روز
بگنجانید و البته به نوع ان توجه کنید ،چرا که این بدن شماست و باید
طوری با ان رفتار کنید که شایستۀ ان است.
.5خوش فرم شوید
نه تنها می توانید از چند کالری اضافی لذت ببرید ،بلکه بدن شــما
تغییر فرمی محسوس به سمت بهتر شدن خواهد داشت :بازوهای شما
مشخص تر خواهد شد ،پشت شما قوی تر می شود و پاهای شما در ان
شــلوار جین تنگ حتی کشیده تر به نظر می رسند .من قول نمی دهم
ظرف یک ماه چهار ســایز کاهش یابد ،اما به خودتان فرصتی بدهید تا
شما (و اطرافیان تان) متوجه تغییراتی مثبت شوید.
به یاد داشته باشید که برای تمرین یوگای صبحگاهی ،مجبور نیستید
ســاعت 6صبح پیاده روی کنید یا تمام راه را پیاده تا استودیوی مورد
عالقۀ خود بپیمایید! شما می توانید تمام این کارها را حتی به راحتی در
خانه انجام دهید .تمام انچه شما نیاز دارید یک تشک یوگا و یک مرجع
مطمئن است.
از طرف دیگر ،حتی یک روال ساده نیز می تواند بسیار موثر باشد:
شاواسانا ،پیچش ستون فقرات ،دم و بازدم گربه-گاو ،سه سیکل سالم
بر خورشید ،البته با اگاهی کامل ،شروع مناسبی برای یوگای صبحگاهی
خواهد بود.
Chiara Galli 1مدرس یوگا ،متخصص بازاریابی دیجیتال ،مربی سبک زندگی ،عالقه مند به علم تغذیه و
عکاسی است .او به کشورهای بسیاری (به ویژه در اسیا و استرالیا) سفر می کند و به برگزاری کالس های یوگا و
کارگاه های سبک زندگی می پردازد.
دانش یوگا مهر و ابان |1398شماره 132و 133
17
نمی توان احساسات را متوقف کرد
نویسنده :سالی کمپتون
برگردان :مهتاب کالنتری
خانمی به نام ریتا به تازگی با اندکی وحشت با من تماس گرفت .نتیجه داد یا نه ،اما من ســال ها به عنــوان راهی برای لذت بردن از
او یک گیاهخوار متعهد است که در پنج سال گذشته رژیم غذایی شــیرینی بدون زیاده روی از این تمرین اســتفاده کرده ام .انضباط
و احساســی مقدس در اینجا مهم و کلیــدی و همچنین موجب
شدیدی داشته است.
اما برای چندین ماه ،او هوس بستنی ،پیتزا و غذاهای دیگری که افتخار هستند
معموالً از ان ها اجتناب می کرد و ان ها را نمی خورد کرده بود.
رانده شده از لذت
او نگران این بود که شاید در حال تسلیم شدن به نفس خود است.
لذت ،بخش حسی مرکزی از احساس زنده بودن ماست .عالوه بر
دید اولیۀ من این بود که سیستم او به دنبال تعادل می گردد .اگر
سالم هستید ،تمایل به شکلی خاصی از لذت بردن و هوس چیزی این ،انگیزۀ اصلی در زندگی ماست .من به عنوان یک پزشک معنوی
کردن اغلب نشــانۀ این است که شــما در اجتناب از ان زیاده روی نزدیک به ۵۰ســال ،بارها و بارها این را در خود و در دانش اموزان
دیده ام .غیر ممکن اســت در تمرینی بمانی بدون اینکه از ان لذت
کرده اید ،خواه شیرینی باشد ،یا عشق یا تمرینات عمیق.
اما ریتا تنها یوگی ای نیســت که در مرزبندی میان لذت و افراط ببری .هر چیزی که به سادگی و فقط به این دلیل وارد ان می شویم
سردرگم شده اســت .این قابل درک است ،چون سنت های یوگا تا که برایمان خوب اســت -مثل رژیم ،رابطــه ،کار و یا مراقبه -در
حــدی حول محور لذت می چرخند .بعضــاً ،به خصوص در یوگای نهایت از بین خواهد رفت مگر اینکه از ان لذت ببریم.
از نقطه نظر عرفانی ،ظرفیت ما برای لذت ،نشــانه ای از سعادت
کالســیک ،تضادی اساســی بین یوگا و لذت مشــاهده می شود.
این دیدگاه در یک بخش مشــهوری در کاتا اوپانیشــاد ،متنی از فطری افرینش ماســت .بر طبق علم پزشکی و با شناخت مغز ،ما
یوگا ودانتیک ،خالصه شــده اســت که« :نیکی و لذت بخشی هر برای لذت بردن و کامیابی برنامه ریزی شده ایم
مراکز لذت در مغــز میانی قرار دارند ،جایی که احساســات ما
دو به ســمت فرد می ایند .انســان فرزانه ،نیکی را بر لذت بخشی
نشســته اند و برای واکنش به محرک ها ،که به نوعی بقای فیزیکی
ترجیح می دهد».
نسلی از متخصصان ،این امر را به عنوان فراخوانی برای «نشستن را تضمین می کنند ،طراحی شــده اند .غذا ،رابطۀ جنسی و ورزش
بر کف بتونی و نه فرش های نرم» ،مورد استفاده قرار داده اند( .شاید هوازی همگی این ناحیه از مغز را تحریک می کنند و مواد شیمیایی
این نکته برایتان جالب باشــد که این تمرین را صبح زود جایگزین مانند دوپامین و سروتونین را به ناحیۀ قشری می فرستند که در ان
یک ســاعت خواب اضافی کنید!) کف های بتونی به کنار ،حقیقتی مغز تشخیص می دهد که کاری که انجام می دهید خوب است و باید
در این تمرین وجود دارد؛ به خصوص اگر عبارت «منطقۀ امن» را با ادامه داشته باشد.
در چرخه های سالم ،مغز بیشتر لذت هایی را انتخاب می کند که
«لذت» جایگزین کنید .این تحول شما را ملزم به گذر از انچه راحت
برای بقای فرد و جامعۀ بزرگ تر ســودمند هستند .با این حال در
است می کند.
در دو متن یوگایی پیشــرفته تفاوت های ظریف تری ارائه شــده چرخه های ناسالم ،این سیستم می تواند با عدم تعادل ،خواه ژنتیکی،
و می گوید :لذت ببر .اگر یوگای کالســیک و ودانتا جهان را اساساً خواه القا شده و یا شیمیایی ،مضر واقع شود.
موهوم و لذت های دنیــا را به عنوان یا عامل حواس پرتی می بینند،
این چیزی است که در جامعۀ تحت فشار ما اتفاق می افتد؛ جایی
تانتریست ها به بدن و جهان به عنوان انرژی خوداگاه الهی می نگرند.
یکی از زیباترین ایده های تانتریک ها این است که بدن ،حواس و که بســیاری از ما قرار اســت از مواد غذایی ،مواد مخدر و اشکال
مغز ابزارهایی هســتند که از طریق ان ها روح -یا اگاهی -از خود سرگرمی که در نهایت برای رفاه جامعۀ ما بد است ،لذت ببریم.
اما تمایل طبیعی بدن این اســت که ما لذت را نشــانۀ اینکه در
لذت می برد .هنگامی که زندگی را این گونه می بینید ،لذت (زمانی که
با اگاهی تجربه می شــود) راهی برای تجلیل الهی می شود .یکی از مسیر درست قرار داریم ،بیانگاریم .مراکز لذت نیز توسط تعدادی از
پیام های مشهور تانتریک چنین است« :برخی از مردم فکر می کنند فعالیت ها ایجاد می شوند ،از جمله:
یوگا ،پرانایاما یا تمرینات تنفسی ،مراقبه
در انجا که یوگا هســت هیچ لذتی نمی تواند باشد و زمانی که لذت
این احساســات عبارت اند از :همدلی ،سپاســگزاری و عشــق.
دنیوی وجود داشــته باشد ،هرگز یوگا نمی تواند وجود داشته باشد.
اما در این راه ،هم یوگا و هم لذت دنیوی می ایند و در کف دســت تحقیقات نشان می دهند که در شرایطی مثل مهربانی ،سخاوتمندی
و اعمــال خوب در زندگی دوپامین افزایش پیدا می کند و این مثل
شما می نشینند».
البتــه ،اوردن یوگا و «لذت دنیوی» در کنار هم نیازمند انضباط پاداش دهی مغز به افکار و کارهای خوب اســت و در مقابلش افکار
است .یکی از معلمان من یک بار به یک دانش اموز مبتال به اضافه وزن و اقداماتی نیز این عملکرد مغــز را خاموش می کند .بنابراین علم
و معتاد به شــکالت توصیه کرد که قطعات کوچکی از شکالت را مغــز و اعصاب بر چیزی مهر تاییــد می زند که حکیمان یوگا ان را
داشــته باشد ،طوری که انگار او شیرینی ها را به کودک درون خود به طور شــهودی دریافته اند :لذت نه تنها برای بقای ما مفید است،
هدیه می کند و ان هــا را به ارامی بجود .نمی دانم در نهایت برای او بلکه الیه های مختلف ولی مرتبطی دارد که گاه در ســطح و رویه
18
دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا
و گاه عمیق و ریشــه دار هستند ،ولی بدون تالش
نمی تــوان به الیه های عمیــق ان راه پیدا کرد .با
تالش بــرای حضور کامل ،تمریــن اگاهی ،رفتار
محبت امیز ،وارهانیدن مســائل و تجربه هایی که
باعث خودپســندی و منیت می شــوند به سطوح
عمیق تر لذت می رسیم .و به طور متناقضی ،اغلب
نیاز اســت که در این راه از انچه که راحت اســت
عبور کنیم.
در واقع لذت با اسودگی و راحت بودن در تضاد
نیست؛ مگر اینکه نوعی اعتیاد به تن اسایی وجود
داشــته باشــد .هنگامی که خردمندی اگاه به ما
می گوید که شــخص خردمند ،خوبــی را بر لذت
ترجیح خواهد داد ،به این معنی اســت که عاقل
بودن را بر راحت بــودن ارجح می داند .به عبارت
دیگــر ،فرد عاقل تالش و عمق را بر تن اســایی و
سطحی بودن مقدم می دارد.
عمیق شدن
بــه تعبیر یوگی ها ،عمیق ترین دلخوشــی ها از
اعماق وجود می ایند .وقتــی لذت بردن از طریق
اگاهی ،مراقبه کردن عمیق ،یا تسلیم به وجود اید،
کیفیت الهی ان اشکار می شود .در این صورت این
لذت در مسیر صحیحی است ،حاال خواه از شکالت،
عشق بازی ،یک وینیاســا یوگای پر انرژی باشد یا
خواندن سرودها و ذکرها.
برای تجربۀ عمیق یــوگای لذت ،فکر کردن در
مورد ان در پنج ســطح اساسی مفید است که از
یک الیۀ نسبتاً سطحی تا بسیار ظریف متغیر است:
برای تجربۀ عمیق لذت یوگا ،فکر کردن به ان در
پنج ســطح پایه -که از نسبتاً سطحی تا بی نهایت
لطیف هستند -مفید است :لذت جنسی ،صمیمیت
عاشقانه ،عمل هدفمند ،خالقیت و غوطه وری در
روح .ما اغلب این موضوع را به طور شهودی و بدون
نیاز به کلمات درک می کنیم .انچه همیشه درک
نمی کنیم این است که یکی از نشانه های لذت های
ریشه دارتر این است که ان ها به تمرین و ممارست
بیشــتری نیاز دارند .این مسئله در مورد لذت های
نفسانی نیز صادق است ،که می تواند درهای بزرگی
را به سطوح پایین تر اگاهی بگشاید.
عالوه بر این ،سطوحی که گفته شد قابل تعویض
نیســت و این یکی از دالیل ان اســت که چرا ما
به عنوان انســان به همۀ این انواع لذت نیاز داریم
هــر یک ارزش خود را دارد ،اما هیچ یک به طورخالص و کامل حسی نیست .به همین علت است
که عشــق ورزی و یا درست کردن غذا بدون عشق
نتیجه نمی دهد .به عبارت دیگر ،وقتی شما احساس
تنهایی می کنید ،به جای اینکه در جستجوی یک
تکه کیک باشید ،به دوســت خود زنگ می زنید!
بــه همین ترتیب ،لذت داشــتن ارتباط عاشــقانه
نمی تواند با لذت جنســی جایگزین شــود اگرچه
قطعــاً ان را افزایش خواهد داد .همان طور که هیچ
میزان رضایتی از کار باعث ایجاد ان شادی خاصی
نمی شــود که می توانید از نوازش کردن یک کودک
به دست بیاورید.
بــه همین ترتیــب ،هیچ کدام از ایــن لذت ها را
نمی توان با شادی خالقیت و الهام بخشی جایگزین
کرد .هجوم مواد شــیمیایی شــادی اور در مغز که
هنــگام تجربۀ الهامات درونی ،مث ً
ال ســاختن اثری
هنری ،در ما جریان می یابد ،همه چیز را تحت الشعاع
قــرار می دهــد .اما حتی لذت حاصــل از خالقیت
نمی تواند با تجربۀ عمیق اتحاد عرفانی و لذت حضور
خالص برابری کند.
لذت های احساسی
لذت های حســی شــامل طعم غذا ،نوازش گل
سرخ ،توجه به رنگ شبنم ،حس کردن اغوش یک
معشوق ،دیدن چهره ای زیبا و یا قدردانی از یک اثر
هنری خوب ،می توانند نسبتاً ابتدایی یا کام ً
ال کمال
یافته باشند .موج لذت یک لمس عاشقانه یا غذای
دلنشــین یک سراشپز به قشرهای باالتر کورتکس
مغز می رســد .با تمرین یوگا نیــز اگاهی ما چنین
امواجی را تولید می کند.
چه چیزی برای عمق بخشــیدن به لذات حسی
الزم است؟ حداکثر لذت حداکثر توجه را می طلبد؛
توانایی حضور کامــل در توجه و اگاهی به طعم یا
لمس یــا عطر .هرچه در عالم بدنــی و کالبد خود
حضور بیشتری داشته باشید ،تجربیات شما از لذت
بیشتر خواهد شد.
حواس پرتی دشــمن بزرگ لذت اســت .وقتی
حواس مان پرت شــد ،می توانیم کمیت را جایگزین
کیفیــت کنیم و به یک کمک کننده یا یک محرک
دیگر یا بدن دیگری برســیم؛ زیرا بــه اندازۀ کافی
حضور نداشــته ایم تا از انچه کــه داریم کام ً
ال لذت
ببریم .بنابراین ،هنگامی که احســاس کمبود لذت
می کنید ،استادان بزرگ توصیه می کنند که توجه
خــود را به درون معطوف کنید .یک متن تانترا این
روش را ارائــه می دهد :همان طــور که یک هلوی
رســیده ،یا غروب خورشید را تماشا می کنید و یا با
لمس محبوب تان برانگیخته می شوید ،بیشتر بر روی
احســاس لذت درون تمرکز کنید و نه بر پدیده ای
که باعث ان شده است .بگذارید احساس پر بگیرد.
هنگامی که می توانید با هر شکلی از لذات حسی ،به
درون متمرکز شــوید و کام ً
ال در ان حضور داشته
باشید ،می توانید در را برای یک کمال عمیق یوگیانه،
نوعی از شادی جسمی لذت بخش ،باز کنید.
دانش یوگا مهر و ابان |1398شماره 132و 133
19
روزی در شهریورماه 98
مهدی افراشید ،راهنمای گردشگری ورزشی ،معلم یوگا
هوا رو به خنکی می رود و دما حدود 31درجۀ سانتی گراد است .تصمیم
می گیرم به ورزش نوبت صبح خود بپردازم .اخر متوجه شده ام که به عنوان
معلم ورزش باید روزی دو نوبت تمرین داشته باشم .ذهنم اجازه نمی دهد و
بعد از یک ساعت به سمت خانه برمی گردم .در بین راه به سمت خانۀ پدری
می روم و احوال برادر بیمارم را می پرسم ،پدر و مادر پیرم این روزها مشغول
تیمار فرزندی بیمار هستند که براثر سهل انگاری اکنون در حال و روز خوبی
به سرنمی برد .در خانۀ پدری خبری نیست ،کمکی از دست من برنمی اید،
در اصل کاری از دست هیچ کس ساخته نیست .باید به تصمیم پدر و مادرم
احترام بگذارم ،ان ها خودشان خواسته اند به این شکل زندگی کنند.
خانــۀ پــدری را تــرک می کنم .در طی مســیر ،جلو یک کیوســک
روزنامه فروشی می ایستم ،نگاهی به تیتر روزنامه ها می اندازم ،اینجا هم خبر
تازه ای نیست .همه چیز مثل 11سال قبل است که من روزنامه خواندن را
کنار گذاشتم.
در خانه ســعی می کنم تنبورم را بردارم و کمی تمرین کنم؛ اما ذهنم
نمی گذارد .تمرین صبحگاهی ام را انجام داده ام؛ روز گذشته «ماشین کاری»
را که دیگر با ان کار نمی کنم مرتب کرده ام؛ کتاب چون رود جاری باش را
که نیمه تمام مانده بود تمام کرده ام؛ گل های پشت پنجره ام را اب داده ام؛
خانواده ام را به سفر برده ام و برگشته ام؛ به تاشکوه هم سرزده ام و برگشته ام.
کارهایی هست که باید فردا انجام دهم ،کارهایی را هم دیروز انجام داده ام،
اما امروز . ...امروز مطلقاً کاری ندارم که به ان رسیدگی کنم.
وحشت می کنم .طی 20سال گذشته ،شهریور ماه ،شلوغ ترین روزهای
کاری من بود .حرفۀ من نقاشــی بود و در طی این 20ســال نمای مهد
کودک های زیادی را در سراسر ایران زیباسازی کرده بودم .در تهران ،کرج،
شــمال ،مشهد و خیلی جاهای دیگر ایران بزرگ ،کار انجام داده بودم ،اما
حاال ریه هایم را از دســت داده ام و دیگر امکان کار با رنگ برای من وجود
ندارد .بازنشستگی را زودتر از زمان معمول تجربه می کنم.
راه دیگــری برای امرار معاش دارم ،اما با فضایی کام ً
ال متفاوت ،من یک
مربی ورزش و لیدر گردشگری ورزشی هستم ،یوگا درس می دهم ،دانشی
که 11سال پیش مرا از سکتۀ قلبی نجات داد .افتادن و برخواستن را بارها
با گوشت و پوست و خونم تجربه کرده ام ،اما این بار فرق می کند ،االن ذهنم
یاری نمی کند.
20
دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا
لباس به تن می کنم و به سمت خیابان سیزدهم
گوهردشــت راه می افتم .انجا پارکی هست که
ادم های ان کاری برای انجام دادن ندارند! من هم
یکی از ان ها (الاقل امروز) .مشغول تماشای فوارۀ
وسط پارک می شوم ،هم زمان به فهرست کردن
انچه در ذهنم می گذرد می پردازم.
الف) من بی فایده ام .در این لحظه همه سرشان
به کاری مشغول است و سخت کار می کنند.
جواب :من هم سخت کار می کردم و االن هم
ســعی می کنم ســخت برای خودم کار بتراشم!
امروز اتفاقاً کاری ندارم.
ب) دوســتی نــدارم ،اینجا تنهایــم ،نقاش
مشهوری بودم .زمانی تلفن همراهم روزی چند
بار زنگ می خورد ،اما االن زنگ نمی خورد.
جواب :البته دوستانی دارم .اما هر کدام االن به
زندگی و کار خود مشغول هستند.
پ) بایــد بــروم بــرای باغچۀ پشــتی کود
حیوانی بخرم.
بله یادم امد باغچۀ پشــتی نیاز به کود دارد.
چطور است ســوار ماشین کارم بشوم و برم یک
گونی کود بخرم و بپاشــم توی باغچۀ پشتی .در
فکر می مانم .چرا اینقدر سخت است همان طورکه
هســتم بمانم و هیــچ کاری نکنم .یــاد دورۀ
مربی گری ام می افتم .انجا هم پخش کود حیوانی
در باغچه مرا از (هیچ کاری نکردن) بازداشته بود.
مــن باید کاری می کردم و یــک کامیون کود را
تنهایی پخش کردم .چقدر مهم!
فکرهای مختلفی از سرم می گذرد ،دوستانی
که خودشان را نگران چیزهایی می کنند که اتفاق
نیفتاده؛ اشنایانی که می دانند چطور هر دقیقه از
زندگی شــان را با وظایفی پر کنند که شاید الزم
نباشــد؛ حرف های بی معنی و گنده گنده بزنند؛ تلفن های
طوالنی کنند تا هیچ چیز مهمی نگویند؛ رئیس هایی که کار
می سازند تا موقعیت خودشان را توجیه کنند؛ کارمندانی
که اگر روزی کاری به ان ها ندهند وحشــت می کنند که
مبــادا دیگر به درد نخورند؛ مادرانی که خود را شــکنجه
می دهند کــه بچه ها به موقع به خانــه بیایند و به موقع
بخوابند؛ دانشجویانی که خودشــان را با درس و امتحان
شکنجه می دهند.
درگیر مبارزه ای طوالنی و دشوار با خودم می شوم تا از
جایم بلند نشوم و برای غذای گل های باغچۀ پشتی سوار
ماشــین کارم نشــوم .اضطرابم خیلی زیاد است .اما قصد
دارم همین جــا بمانم و کاری نکنم .دســت کم برای چند
ساعت .کم کم اضطرابم جایش را به تامل می دهد و شروع
می کنم به شنیدن صدای درونم ،کاری که تجربه اش را در
زمان ماندن در یک وضعیت اسانا تجربه کرده ام .در اسانا
ماهیچه ها و مفاصلم با من سخن می گفتند .اینجا ذهنم ارام گرفته و صدای
درونم مشغول صحبت کردن با من است .من همیشه گرفتار سخت کار کردن
بودم و صدای درونم را نمی شنیدم.
هوا کماکان 31درجه اســت و کم کــم رو به خنکی می رود .می دانم فردا
شاید الزم باشد بروم کود بخرم برای باغچۀ پشتی.
هیچ کاری نمی کنم و درواقع دارم مهم ترین کار زندگی ام را انجام می دهم.
دارم به صدای درونم گوش می کنم .دارم به حرف هایی گوش می کنم که باید
از خودم بشنوم.
دانش یوگا مهر و ابان |1398شماره 132و 133
21
علم عصب شناسی چگونه از طریق
یوگا به سالمت روانی کمک می کند
کریستین وبر
1
گروه ترجمه
من مدت هاست در مورد اینکه یوگا چگونه بر مبانی عصب شناسی
تاثیر می گذارد ،فکر کرده ،خوانده و تدریس کرده ام.
بنابراین زمانی که یکی از شاگردانم مقاله ای را که به تازگی منتشر
شــده و در ان یک مدل جامع از مکانیسم های خودتنظیم گر یوگا
نمایش داده شده است را به من نشان داد ،بیش از حد هیجان زده
شــدم و به هم ریختم ،ضربان قلبم افزایش پیدا کرد ،کف دستانم
عرق کرد ،بی خواب شــدم و مردمک چشمم گشــاد شد!! بسیار
مهیج است.
چندســال زمان می برد که تمام این مطالب را تجزیه و تحلیل
کنم ،به همین دلیل تصمیم گرفتم در چند بالگ کوتاه ،تنها مسائل
اصلی را پوشش دهم.
مــورد جذاب و مورد عالقۀ من این بود که به یوگا بســیار فراتر
از مدل های قبلی ،که غالباً شامل وضعیت اساناها و تنفس بودند،
نگریسته بود و یوگا را همراه با اخالق ،مدیتیشن ،وضعیت حرکات
و نحوۀ تنفس تعریف کرده بود .این فوق العاده است.
می خواهم از یک منظر شروع کنم.
با استفاده از MRIهای خاص و کاربردی دانشمندان توانسته اند
تغییرات مغــزی مرتبط با تمریــن را اندازه گیری کنند .تحقیقی
بنیادین در این رابطه توســط ریچارد دیویدسون ،2محقق مشهور،
در دهۀ اول 2000میالدی در دانشــگاه ویسکانســین انجام شد.
تحقیقات دیویدسون نشان داد کسانی که مدیتیشن می کنند قشر
پیشانی ضخیم تری دارند که این ضخامت بیشتر به ظرفیت باالتری
برای مهار رفتار ،افکار و اعمال ارتباط دارد و به طور کلی در سالمت
عمومی و سالمت روان موثر و بسیار مفید است.
به دنبال ان بسیاری تحقیقات دیگر نیز صورت گرفت .به عنوان
مثال در تحقیقی که ســارا الزار بــر روی ان کار کرد ،تعدادی از
22
دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا
افراد که تاکنون مدیتیشن انجام نداده بودند ،انتخاب شدند و تحت
اموزش تکنیک های مراقبه قرار گرفتند .پس از تنها دو هفته ،نتیجه
شــگفت انگیز بود .مغز دچار تغییر شده بود .پس تنها کسانی که
به طور حرفه ای و چهل ساعت در هفته مراقبه می کنند نیستند که
از مزایای ان بهره می گیرند.
تیم گارد 3در بوستون به همراه تیمی از محققان از سراسر کشور،
الگویــی را در مورد چگونگی کمک یوگا به مــا در تنظیم کردن
خودمان ارائه داد .بله ،یک مدل! می دانم ،بسیار هیجان انگیز است.
بنابراین شما واقعاً می توانید چند مفهوم اصلی و پیامدهای عمیق
یوگا بر ســامت روان را درک کنید .من می خواهم این مسئله را
برای کسانی که واقعاً می خواهند به بهبود وضعیت بسیار ترسناک
سالمت روانی در یک جامعه و در سطح جهانی کمک کنند باز کنم.
(ایا می دانید سازمان بهداشت جهانی افسردگی را در میان 10علت
اصلی بیماری در جهان در رتبۀ چهارم قرار داده است؟)
Top Downاساســاً به معنای استفاده از عملکردهای سطوح
باالتر مغز برای کمک به خود کنترلی است که بسیاری از این ها از
قشر جلوی مغز یا همان کورتکس سرچشمه می گیرد .شبکۀ کنترل
( ،4)FPCNشبکه ای در مغز است که موجب حس خوداگاهی در
افراد می شــود .این شــبکه انچه را که درحال وقوع است کشف و
پاسخ ها و واکنش های نامناسب را مهار می کند.
بیایید فرض کنیم که مادری که تازه دوش گرفته ،کودک نوپای
خود را در حالتی پیدا می کند که به طور مشکوکی درحال جویدن
یک تکه مداد رنگی نشسته است و متوجه می شود که بر دیوارهای
تازه نقاشی شدۀ اتاق هنرنمایی کرده است!
مغز میانی او ممکن اســت بخواهد بر ســر کودک فریاد بکشد
و شــاید هم بدتر! اما FPCNبه ارزیابــی اوضاع می پردازد ،به یاد
می اورد که او تنها بچه ای دوســاله است .دهانش را تمیز می کند،
از دیوار یک عکس می اندازد و او را به ســمت فعالیت های هنری
مناسب تری هدایت می کند و احتماالً دنبال یک قرص سردرد در
باالی یخچال می گردد! این یک پروسۀ خودکنترلی TOP Down
است( .اگرچه جالب است که ما نمی توانیم بین این کل و جامعیت
تقســیم بندی قائل شــویم .روند حرکت بدن ،تمیزکردن چیزها،
گرفتن عکس یا حتی قرص برداشتن همگی به خوبی از یک روال
خود کنترلی تبعیت کرده اند).
یک شــبکۀ به هم پیوسته ،یک شــبکۀ جامع مرکزی ،دقت و
توجه و حواس را پشتیبانی و تقویت می کند و نیروی حافظه را در
راستایی هدایت می کند که به رفتار ما در جهت رسیدن به هدف
کمــک کند و یا هنگام انحراف به بازبینی خــود بپردازد .بنابراین
االن من مشــغول نوشتن این مقاله هستم ،ولی گاهی مجبورم به
سایت هایی بروم و چیزی را در مقاله ای پیدا کنم یا در ویکی پدیا
بگردم .در حالی که انجا هستم فقط سری هم به فیسبوک می زنم
و اوه ،چه ویدیوی جالبی ،گربه ای بر روی یک تمساح درحال ضربه
زدن به پای یک گنجشک است ...یک دقیقه صبر کن ،داشتم چه
کاری می کردم؟ اوه ،بله باید این مقاله را تمام کنم ...متوجه شدید؟
رسانه های اجتماعی دوست دارند کار این شبکۀ به هم پیوسته را
به چالش بکشند.
باالخره اینکه ،یک شبکۀ تشــخیص اخالقی از ایجاد انگیزه ها،
قصد و نیت و کارهای خوبی که برای خود و دیگران انجام می دهیم
حمایت می کند .به نظر می رسد این درست مانند یاما و نیاما باشد.
بله ،اخالق پایه و اســاس یوگا اســت و به همین دلیل تحقیقات
دانشــگاهی بســیاری انجام شــده که اخالق را به نتایج سالمت
روحی و جسمی بهتر پیوند می دهد .این نوعی ابزار قدرتمند خود
کنترلی است.
بنابراین این خالصه ای از فرایندهای Top Downاســت که به
ما در تنظیم و کنترل خود کمک می کند .تحقیقات نشان داده که
چگونه یوگا با روش های واقعاً شگفت انگیز و مثبتی بر این شبکه ها
تاثیرگذار است.
1-Christian Weber
2-Richard Davidson
3-Tim Gard
4-Fronto-parietal control network
کریســتین از زمانی که در کالس ششم با یوگا اشنا شد ،به اموزش ان پرداخته است .او بیش
از بیســت سال است که به اموزش یوگا می پردازد و اکنون بر ارائۀ اموزش هایی برای معلمان یوگا
در سطوح 200و 500ساعته تمرکز دارد .کریستین مدیر ،Sarva Healthسازمانی است که
اموزش های مبتنی بر یوگا را برای تقویت زیرساخت های سالمت جامعه ارائه می دهد .او اولین برنامۀ
اموزشــی 200ســاعتۀ RYTرا به طور خاص برای متخصصان بهداشت روان و سوء مصرف مواد
تهیه کرد که توسط یک موسسۀ اموزشی به طور مداوم ارائه می شود .او یکی از نویسندگان دائمی
مجالت ملی و نویســندۀ کتاب Healing Self Massageاســت که در ان نشان می دهد
چگونه می توان از ماساژ به عنوان مکمل تمرین یوگا برای رفع استرس ،درد گردن و کمر ،بی خوابی
و اضطراب استفاده کرد.
دانش یوگا مهر و ابان |1398شماره 132و 133
23
سعادت ابدی
(کنترل انرژی حیاتی)
نویسنده :سوامی شیواناندا /برگردان:گروه ترجمه
سپرد .این انرژی حیاتی از زندگی ما پشتیبانی می کند .چشمان کسی
معرفی:
برهماچاریا کلمه ای الهی اســت .ذات و ماهیت و چکیدۀ یوگا نیز که از این نیروی حیات بهره مند اســت ،می درخشــد و در چهره اش
در برهماچاریاست .این کلمه به معنای همان سلوکی است که با ان پرتویی از انرژی زندگی اســت .این گنجــی در زندگی و جوهر ذات
می توان به خدا و خالق هستی رسید .هستی مطلق و سیری به سمت است.
خدا و خود است.
تجربیات جنسی ناسالم و پیامدهای منفی ان
برهماچاریا ازادی مطلق از افکار و خواســته های جنســی است.
تجربه های مکرر و بدون مرز جنسی عواقب روانی و فیزیکی بدی
عهدی است برای استقالل و همچنین کنترل کامل حواس در تمامی
افــکار ،گفتار و کردار .برهماچاریا به معنای تجرد محض نیســت .با نیز برای فرد به دنبال دارد .کسی که کنترل حواس خود را از دست
روابط جنسی تضادی ندارد ،بلکه جلوی رفتارهای ناصحیح و زنندۀ می دهد در معرض مشکالت روانی متعددی قرار دارد .چنین شخصی
گاه به کارهای احمقانه ای دســت می زند که یک کودک نیز از انجام
جنسی می ایستد.
به تعبیر کوته نگرانه ،برهماچاریا تجرد است ،ولی به معنایی وسیع ان ها سر بازمی زند.
حتی حیوانات و پرندگان نیز نوعی خودکنترلی دارند .خویشتن داری
و جامع ،کنترل مطلق تمام حواس است.
نسبت کنترل نفس به یک یوگی چیزی مانند الکتریسیته به المپ و در دســت گرفتن حواس ،در ادامه نیز به داشــتن نسلی سالم تر
برق است .بدون کرامت انسانی هیچ پیشرفتی در مسیر معنوی ممکن می انجامد .انسان می بایست به سالمت و قدرت خویش بپردازد و اگاه
نیست و از ان می توان به عنوان سالح و سپری قدرتمند برای جنگ باشد که با نقض قوانین طبیعت در نهایت به رنج بیشتر خواهد رسید.
افراط و تفریط در مسائل جنسی برای زنان نیز پیامدهای ناگواری
علیه نیروهای اسیب رســان و مضر درونی مثل شهوت ،عصبانیت،
حرص و طمع اســتفاده کرد .دروازه ای است بر سعادتی بسیار فراتر دربرخواهد داشت و از سرزندگی و طراوت انان می کاهد .فشار عصبی
که به ازادی گشوده می شود .موجب شادی مداوم و سعادتی بی وقفه به سیستم تحمیل می کند و با ظرافت زیبای زنانگی در تضاد است.
است .کلیدی یگانه است برای گشودن بغض ها و گرفتگی های درون.
نیاز به تزکیۀ نفس
بــدون کلمات ،گفتــار و زبانی وجود ندارد ،بــدون بوم یا صفحه
این روزها شــاهد چه هستیم؟ بســیاری از زنان و مردان غرق در
نمی توان تصویری کشید .بی انکه کاغذ و لوحی باشد نمی توان چیزی
نوشت .بنابراین بدون کرامت انســانی نمی توان به سالمت و حیات افکار ناپاک و نیازهای شــهوانی و لذت های جنســی هستند .بسیار
تاســف بار است و برخی داســتان ها که از این رفتار نشئت می گیرد
معنوی دست یافت.
یک انســان راســتین می تواند فداکاری و محبت به دیگران را در به واقع تکان دهنده است .بسیاری از پسران دانشکده نزد من امده و
خود پرورش دهد .تنها این فرد می تواند یوگا را به معنای حقیقی ان ماجراهای شــخصی هولناکی را روایت کرده اند .گاه قدرت تشخیص
خود را به دلیل هیجانات جنســی و افکار مسموم از دست داده اند و
تمرین کند .چنین شخصی می تواند خرد را به دست اورد.
برهماچاریا هم برای مردان کاربرد دارد و هم برای زنان .نمونه های تاسف بار است که انرژی خود را هفته ها و ماه ها برای به دست اوردن
بسیاری از چنین شخصیت هایی در تمام ادیان و فرهنگ ها نیز وجود لذتی زودگذر از دست می دهند.
در گذشته دانشجویان سیستم اموزشی سالم و قوی بودند .امروز
داشته است.
گاهی در مدارس و دانشکده های مدرن ،فرهنگ اخالقی از بین رفته
است .سیستم اموزشــی فعلی نیاز به تغییری بنیادی و زیرساختی
انرژی حیاتی:
1
یکی از پرتوجویان دانوانتاری پس از اتمام دورۀ کامل ایورودا (علوم دارد .انحطاط نژادی که امروزه شاهد ان هستیم باید برکنده شود .به
هند باستان) نزد معلم خود رفت و پرسید« :می توانم راز سالمت را جز باال بردن سطح معنوی و اخالقی از مسیر برهماچاریا ،قوی و سالم
بودن ممکن نیست.
بدانم؟»
هوای پاک ،اب خالص ،غذای ســالم ،ورزش بدنی ،بازی هایی در
دانوانتاری پاسخ داد« :قدم گذاشتن در راه اصل معنویت جهان .راز
سالمت در حفظ این نیروی حیاتی نهفته است .کسی که این انرژی فضای باز مانند تنیس ،همگی در حفظ سالمتی ،استحکام و افزایش
حیاتی و گرانبها را هدر می دهد ،نمی تواند پیشرفتی در سالمت جسم قدرت و سرزندگی نقش دارند .درواقع راه های زیادی برای به دست
اوردن ســامتی و قدرت وجود دارد .ایــن راه ها بی تردید ضروری و
و روح و اخالق و معنویت داشته باشد».
اشتیاق ،تالش و نیروی محرک ،2نوعی ارادۀ پویا و خداگونه است .الزم هستند ،اما شجاعت مهم تر از همه است .شجاعت تنها مشخصۀ
جوهر زندگی ،منبع شعور و اگاهی است .همواره این را باید به خاطر مردانگی محض است.
24
دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا
مزایای تزکیۀ نفس
کرامت یا تزکیۀ نفس با هیچ خطر و مشــکلی همراه نیســت و
نتایج نامطلوبی مانند «عقده» ،که قب ً
ال روان شناسان غربی دربارۀ ان
نظریاتی داشتند ،به دنبال ندارد .هیچ نمونۀ علمی و عملی از تایید
این نظریات در دست نیســت .عقده ها از مجموعه ای از مشکالت
روانی به وجود می ایند که عمدتاً به حســادت بیش از حد ،نفرت،
عصبانیت ،نگرانی و افسردگی برمی گردد.
برعکس ،حتی کمی محدود و مقید کردن خود و یا خویشتن داری
یک «انتخاب» اگاهانه و ایدئال اســت که می تواند قدرت درون و
ارامش خاطر به ارمغان اورد ،ذهن و اعصاب را نیرو ببخشــد و به
حفظ انرژی جســمی و روانی کمک کند .همچنین این خودداری
قدرت مغز را تقویت می کند و سرزندگی بسیاری به همراه می اورد.
کل سیستم را از نو می سازد و سلول ها و بافت های مرده را پاک سازی
می کند .هضم و گوارش را قوت بخشیده و به انسان خودباوری نبرد
با مشــکالت زندگی را می بخشد .کسی که کنترلی کامل بر انرژی
جنسی دارد به معنای دیگر قدرتی شگرف را تحقق بخشیده است.
شــخصی که به زندگی زناشویی خود متعهد است و به کرامت
انسانی باور دارد می تواند فرزندانی سالم تر پرورش دهد .در بسیاری
از تعالیم دینی و فرهنگی نحوۀ زندگی به شیوۀ برهماچاریا همچون
تمرینی ضروری تعلیم داده شده است.
شایان ذکر اســت که انســانی که به معنای حقیقی در مسیر
برهماچاریا اســت دارای انرژی شــگرف ،مغز و تفکری درخشان،
اراده ای بی کران ،درکی متهورانــه ،حافظه ای باال و قدرت تحقیق
است .تمام پیشوایان دینی و رهبران معنوی که رفتارشان سرلوحۀ
پیروان شان قرار گرفته است تزکیۀ نفس را همواره در زندگی خود
به کار بسته اند.
اهمیت رژیم غذایی مناسب
رژیم غذایی نقش برجســته ای در راه مســیر معنوی دارد .باید
توجهی کافی به تغذیه و نوع مواد غذایی داشــت .حفظ اعتدال در
رژیم غذایی از اهمیت باالیی برخوردار اســت .استفاده از غذاهای
سالم ،خالص و طبیعی مانند سبزیجات و میوه ها تاثیر بسیار دارد.
امســاک و یا روزۀ گه گاه در کنترل خواســت درون موثر است و
احساسات را ارام می کند و تعادل می بخشد.
تئوری و عمل
مردمان بسیاری از تئوری ها صحبت می کنند ،ولی مردمان اهل
عمل بسیار نادر هســتند .زندگی توام با خویشتن داری به واقع با
سختی هایی همراه است.
نبرد با یک حیوان درنده ،بازی با ماری زهرالود ،راه رفتن بر اتش
و یا کندن کوه ،گاهی از غلبه بر هوای نفس اسان تر است.
بــا این حال دلیلی بــرای ناامیدی وجود نــدارد .باید به خدا و
فیض و برکت او برای دســتیابی به موفقیت ایمان داشــت .تالش
به تنهایی کافی نیست ،بلکه باید اگاهی داشت و از فیض پروردگار
نیز بهره برد .هوای نفس قابل کنترل نیست مگر با یاری خداوند و
انگیزه ای قوی.
امتناع و دوری جســتن تنها از جنبۀ حرف و ســخن نتیجه ای
نخواهد داشــت ،بلکه باید مقدمات ان را به طور مطلق و محض از
زندگی اجتماعی دور کرد و کنار زد و به زندگی توام با خویشتن داری
پرداخت .فرومایگی در حد مقدم شمردن نیازهای جنسی به سایر
جنبه های زندگی ،رنج را به همراه خواهد داشت .در این راه نمی توان
بهانه جویی کرد ،بلکه باید در هدف خود صادق بود دودلی و تردید
انسان را در وضعیتی اسفناک رها می کند و وامی گذارد.
چگونه می توان در جایگاه کرامت انسانی قرار گرفت؟
نــگاه باید کام ً
ال پــاک و خالص و تنها از بُعد انســانی و فارغ از
جنبه های جنسی ،نژادی و طبقاتی باشد.
تا جایی که ممکن اســت خود را در موقعیت هایی که شما را در
مســیر انحطاط قرار می دهد و کنترل خود را دشوار می نماید قرار
ندهید .در مســیر کاری که انجام ان ناصحیح اســت از ابتدا نباید
قرار گرفت.
افکار خود را تعالی ببخشید و از بُعد جسم و مادیات فراتر بنگرید.
مراقبــه و ایجــاد فضایی در ذهن کمکی بــزرگ در راه کتنرل
نفس است.
انگیزه هــای خود را کنترل کنید و انگیزه های ســالم و مفید را
برگزینیــد .بر گفتار و کردار و بینش خود همواره اگاهی داشــته
باشید .افکار متعالی را در خود پرورش دهید.
مطالعه ،هوشیاری ،تجزیه و تحلیل صحیح را همواره در مسیری
صحیح داشته باشید و حفظ کنید .بگذارید یاد خدا مانند هاله ای
معنوی همواره همراهتان باشد.
خطر واکنش عکس
باید همواره نسبت به واکنش ها اگاه و مراقب بود .وقتی حواس
انسان برای چند ماه یا سال در معرض فشار قرار گیرند و هوشیاری
و اگاهی پشــت ان ها نباشــد ،ناگهان عصیان می کنند .زمانی که
فرصتی دست می دهد شــورش می کنند و مهار را از دست انسان
خارج می کننــد .برخی افراد که یک یا دو ســال به تزکیۀ نفس
می پردازند ،حریص تر می شــوند و ناگهان با انرژی بیشتری تغییر
مسیر می دهند؛ برخی درگیر معضالت اخالقی می شوند.
نباید دچار این توهم شــد که با رعایت تغذیۀ صحیح ،تمرینات
تنفسی ،مدیتیشن و ذکرگویی دیگر کاری برای انجام دادن وجود
ندارد ،بلکه وسوسه در هر لحظه ممکن است بر انسان غلبه کند و او
را از مسیر صحیح خارج کند .هوشیاری ابدی و اگاهی سختگیرانه
بســیار اساسی و الزم است .دیگران را نیز وسوسه نکنید و بهانه ای
برای خروج انسان ها از مسیر درست نباشید .ذهن باید در میان تمام
وسوسه ها و تمایالت شکیبایی کند.
نمی توان با تالشــی محــدود و اندک به کرامتــی عظیم نائل
شــد .همان طور که برای جنگ با دشمن ســاح الزم است ،برای
نابودی دشــمن درون نیز خویشتن داری ضروری و واجب است .با
موفقیت های کوچک مغرور نشــوید .همیشه به کم و کاستی های
خود اگاه باشــید و در مسیر تالشی مستمر باشید تا بر شر و بدی
غلبه کنید .تالشــی بسیار الزم است تا به موفقیتی شگرف دست
پیدا کرد.
1-Dhanvantari
2-Veerya
دانش یوگا مهر و ابان |1398شماره 132و 133
25
رویکرد جدید انجمن یوگا در خصوص برگزاری دوره های فنی و مربیگری،
همسان سازی مدرسین و تمدید احکام مربیگری درجۀ 3
با حضور اقایان دکتر نادر شــکری رئیس انجمن یوگا ،قیاسی دبیر،
چشمی رئیس کمیتۀ یوگای استان تهران ،جمعی از پیشکسوتان و
مربیان و حدود 500تن از شــرکت کنندگان در کالس های یوگا و
عالقه مندان به این رشتۀ ورزشی همایشی در روز جمعه سوم ابان ماه
در زمین ورزشی پارک پلیس تهران برگزار گردید.
در این همایش علیرغم هوای بارانی ،شرکت کنندگان ابتدا مسافت
یک کیلومتری دور محوطۀ پارک را با انجام تمرینات تنفســی پیاده
طی نمودند و ســپس در محل زمین ورزش در صف های منظم قرار
گرفتند و در باران شــدید پائیزی تمرینات گرم کردن بدن ،حرکات
تعادلی ،پیچشی ،کششی ،انقباضی یوگا را در حالت ایستاده به مدت
45دقیقه ،با مربیگری اقای سید عبدالحمید موحدی ،پیش کسوت
یوگا ،انجام دادند.
در ادامۀ همایش اقای دکتر نادر شــکری ،رئیس انجمن یوگا ،طی
ســخنانی به برگــزاری دوره های فنی و مربیگری ،همسان ســازی
مدرسین و همچنین تمدید احکام مربیگری درجۀ 3پرداخت و اظهار
داشت:
کلیۀ افرادی که دارای گواهی تئوری مربیگری هســتند و یا دارایکارت مربیگری سایر رشــته ها می باشند جهت ثبت نام و حضور در
26
دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا
دورۀ عملی مربیگری درجۀ 3می بایست در ازمون تعیین سطح مرحلۀ
6اقــدام نمایند .بنابراین مرحلۀ 6پیش نیــاز ورود افراد به دوره های
مربیگری یوگاست.
کلیۀ مربیان درجۀ 3که قصد تمدید احکام خود را دارند و یا قصددارند در دورۀ مربیگری درجۀ 2یوگا شرکت نمایند ،عالوه بر داشتن
امتیازات بازاموزی می بایست در ازمون سطح 7شرکت نمایند .بنابراین
داشتن گواهی موفقیت در ازمون مرحلۀ 7شرط ثبت نام در دوره های
مربیگری درجۀ 2و همچنین تمدید احکام مربیگری درجۀ 3می باشد.
برای شــرکت مربیان در دورۀ همسان ســازی مدرسی نیز عالوه برداشــتن مدرک تحصیلی لیسانس گذراندن ازمون سطح فنی مرحله
8الزامی است.
افرادی که گواهی هایی از موسسات خارجی دارند ،برای تطبیق ایناحکام می بایست در دورۀ تعیین سطح که به طور مجزا برگزار می شود
شــرکت نموده و چنانچه بتوانند سطح 6را بگذرانند اجازه حضور در
دورۀ مربیگری درجۀ 3یوگا را دریافت خواهند کرد.
دکتر نادر شکری در پایان اظهار داشت :در نظر داریم تا با دعوت ازمدرسین بین المللی نسبت به برگزاری سمینار بین المللی یوگا با 25
امتیاز بازاموزی اقدام نماییم.
یکی از مهم ترین فرایندهای فیزیولوژیکی
بدن خواب است .افرادی که خواب خوبی
دارند از سالمت جسمانی و روانی باالتری
بهره مند هســتند .اختالالت خواب همراه
با پیــری افزایش می یابــد و تخمین زده
می شود که تقریباً ٪67افراد مسن حداقل
یک شکایت مرتبط با خواب دارند .بسیاری
از مشکالت مرتبط با خواب در افراد سالمند
عبارت اند از زمان طوالنی برای خواب رفتن،
کم خوابی ،کاهش کیفیت خواب ،اختالالت
خواب در روز و غیره .محققان میان کیفیت
خواب ضعیف ،افزایش عوارض جســمی و
روحی ،کاهش در عملکرد شناختی ،کاهش
کیفیت زندگی ( )QOLارتباطی مستقیمی
یافته اند.
اگر چه مشــکالت مربوط به خواب در
افراد مسن ،برای خدمات بهداشتی و مصرف
منابع اقتصــادی ،بار اضافی به همراه دارد،
اما بسیاری از پزشکان این مشکل را نادیده
ن را بخشی از یک روند طبیعی
می گیرند و ا
پیــری می دانند .داروهــای گوناگون مثل
بنزودیازپین هــا و غیربنزودیازپین ها برای
درمان دارویی مشکالت مربوط به خواب در
دسترس هستند ،اما این نوع داروها دارای
عوارض جانبی بسیار ،خصوصاً در جمعیت
سالمند ،هستند .حتی استفادۀ کوتاه مدت
از این داروها با برخی واکنش های نامطلوب
دارو همراه اســت که شامل وابستگی (هم
فیزیکی و هم روان شــناختی) ،اختالل در
عملکرد روانی حرکتی ،اختالالت عملکرد
شــناختی ،بی خوابی ناگهانی و ...است .در
این راســتا ،اثرات جانبی ناشی از داروهای
خواب می تواند بیشتر از بی خوابی کیفیت
زندگی یــک فــرد مســن را تحت تاثیر
قرار دهد.
با توجه به کاهش حجم تودۀ عضالنی در
نتیجۀ از دست دادن توان بازسازی ،پیری
نقش یوگا در بهبود خواب سالمندان
میالد تکسیبی ،مربی یوگا و روان شناس بالینی
با کاهش توانایی ورزش نیز همراه اســت.
بنابراین هر درمــان غیردارویی که کاهش
ظرفیت فیزیکی یا اختــاالت خواب را به
حداقل برساند می تواند کیفیت زندگی افراد
سالمند را بهبود بخشد.
یکی از مداخالت غیر فارماکولوژیکی ،یوگا
است .یوگا ترکیبی از موقعیت های مختلف
و تکنیک های تنفســی و مدیتیشن است
که اثرات مفیدی مانند کاهش فشار خون،
کاهش اضطراب ،تاخیر در کاهش عملکرد،
کاهــش اختالالت خــواب ،بهبود وضعیت
چربی خون دارد .یک مطالعه پس از تمرین
یوگا به مدت 6ماه در یک نمونۀ سالمندی
نشان داد که اختالالت خواب در طول شب و
مصرف داروهای خواب اور کاهش چشمگیر
و کیفیت خواب افزایش داشته است.
در یک پژوهش که در سال 2013انجام
شــد ،دو گروه با یکدیگر مقایســه شدند،
گروهی که یوگا می کردند و گروهی که یوگا
انجام نمی دادنــد (گروه کنترل) .گروه یوگا
شــامل 35داوطلب بود ،در حالی که گروه
کنترل شامل 30نفر شــرکت کننده بود.
مطالعه پــس از اخذ مجوز از کمیتۀ اخالق
و دانشــکدۀ پزشکی دولتی شــهر ناگپور
هندوستان اغاز شــد .شرکت کنندگان در
هر دو گروه ،افراد سالمند جامعۀ مدنی (60
سال و باالتر) از شهر ناگپور بودند.
شرکت کنندگان در گروه کنترل کسانی
بودند که هیچ نوعی از تمرینات یوگا را انجام
نمی دادند .در گروه یوگا ،شرکت کنندگان به
مدت 2ســال و بیشتر تمرینات یوگا انجام
دادنــد .همۀ این شــرکت کنندگان به طور
منظم در مرکز پاتانجلی یوگای شهر ناگپور
حضور داشــتند و تمرینات معمول یوگا را
حداقل یک ســاعت از 6تا 7صبح زیر نظر
مربی یوگا انجام می دادند .اساناهای مختلفی
مانند تاداســانا ،1مثلث ،2مثلــث پیچ ،3خم
شدن رو به جلو ،4دست ها به پاها ،5درخت،6
لوتوس ،7پیــچ ماهی ،8ضــد گاز ،9کمان،10
ملــخ ،11ماهی ،12مار کبری ،13پل 14توســط
این شرکت کنندگان انجام شد و تکنیک های
تنفسی نادی شــودانا 15و انولوما ویلوما 16در
برنامۀ تمرینی شان گنجانده شده بود.
گروه یوگا 35شــرکت کننده داشت که
درصد جنســیت مردان و زنان ٪65و ٪35
بــود ،در حالی که در مورد گروه کنترل (غیر
یــوگا) درصد مردان و زنان ٪66و ٪34بود.
میانگین ســن شــرکت کنندگان گروه یوگا
63/7ســال بود و شــرکت کنندگان گروه
کنترل 62/8سال داشتند .بعد از جمع اوری
داده ها و ازمودن شرکت کنندگان ،تغییرات
بســیار معناداری در بهبود کیفیت خواب و
متعاقب ان افزایش کیفیت زندگی مشاهده
شد .عالوه بر این ،در گروه سالمندانی که یوگا
می کردند ،عملکرد فیزیکی و خودمراقبتی و
همچنین عملکرد شناختی و اجتماعی بهبود
معنادار پیدا کرد.
یــک دلیل ممکن بــرای افزایش کیفیت
خــواب در تمرین کنندگان یوگا این اســت
که تمرینات یوگا شــامل کشش و استراحت
عضالت اســت کــه باعث خــواب عمیق تر
و اختــاالت خــواب کمتــر و کارایی بهتر
خواب می شود.
از عوامل مهم در به وجود امدن اختالالت
خواب ،کاهش میزان اکسیژن دریافتی است.
تمرینات تنفسی یوگا می تواند قدرت عضالت
تنفســی را بهبود بخشــد که این امر منجر
به انتقال بهتر اکســیژن بــه خون و بافت ها
و کاهــش اختالالت خــواب و حتی کاهش
خروپف در سالمندان می شود.
مطالعات بسیاری تایید می کنند که یوگا
می توانــد به بهبود اختــاالت خواب کمک
بسیاری کند و الزم است در مراکز نگهداری
سالمندان و همچنین خانواده هایی که دارای
افراد مسن هستند مورد توجه قرار گیرد.
9-Pavanamuktasana
10-Dhanurasana
11-Salabhasana
12-Matsyasana
13-Bhujangasana
14-Setu Bandhasana
15-Nadi shodhana
16-Anuloma viloma
1-Tadasana
2-Trikonasana
3-Parvrtta Trikonasana
4-Uttanasana
5-Pada Hastasana
6-Vrksasana
7-Padmasana
8-ArdhaMatsyendrasana
دانش یوگا مهر و ابان |1398شماره 132و 133
27
یوگا همراه با ابزار
ستوباندا ساروانگاسانا
1
وضعیت پل
2
برگرفته از کتاب یوگا ،راهی به سوی سالمتی کامل اثر بی .کی.اس ایینگر
برگردان :عاطفه شریفان
در نام این اسانا واژۀ سانسکریت "ستو" به معنای "پل"" ،باندا" به معنای
شــکل و فرم" و "ساروانگا" به معنای "تمام بدن" است .بدن به گونه ای انحنا
می یابد که به شــکل یک پل درمی اید .قفل چانه در انجام این اسانا ،جریان
افکار را ارام و ذهن را تســکین می بخشــد .این حالت خون تازه ای را به مغز
می فرستد و موجب استراحت و طراوت ذهن و بدن می گردد.
ابزار مورد نیاز:
یک نیمکت بلنــد ،یک بالش ،دو پتو و
یک کمربند یوگا.
نیمکت موجب کشش پاها و باسن شده
و انحنای پشت را حفظ می کند .یک بالش
و پتوی تاشــده بر روی ان از سر و گردن
محافظت می کند .ارتفاع و استحکام بالش
را با پیچیدن پتویی بر دور ان تنظیم کنید.
کمربند یوگا به نگه داشتن پاها بدون درد و
ناراحتی کمک می کند.
مزیت ویژه:
حرکت معکوس باالتنه در این اســانا،
عضــات پشــت را تقویــت می کنــد و
ناراحتی هــای ناحیۀ گــردن و کمردرد را
تسکین می دهد.
کتاب یوگا ،راهی به سوی سالمتی کامل اصلی ترین
کتاب ســبک یوگای ایینگر است که اولین بار در
سال 2001در 432صفحۀ گالسه به صورت مصور
و تمام رنگی منتشر شــده و تا به امروز چندین بار
به روزرسانی و تجدید چاپ شده است.
این کتــاب درواقع دربردارنــدۀ تمامی اموزه های
بی.کی.اس ایینگر در خصوص بدن ،ذهن وسالمتی
است و برای تمامی پرتوجویان با هر سطح مهارت
و تجربه ای می تواند مفید واقع شود.
مجلۀ دانش یوگا از بیســت و یک شمارۀ پیش به
ترجمۀ بخــش ابزار این کتــاب پرداخته و در هر
شماره یکی از حرکت ها را تشریح نموده است .این
مقاله ،بیست و دومین شماره ای است که به این امر
اختصاص یافته است.
هشدار:
اطمینــان حاصل کنید که کمر شــما در
حالت نهایی حرکت با لبۀ نیمکت در تماس
باشــد .در حالت نهایی باسن نمی بایست لبۀ
نیمکــت را لمس کند ،ولــی نباید با فاصلۀ
زیــادی از ان نیــز قرار بگیــرد .در غیر این
صورت شانه ها بلند شــده و این باعث ایجاد
ناراحتی هایی در گردن می شود.
اگر در دورۀ نقاهت پس از بیماری هستید،
تنوع دوم این اسانا را تمرین کنید.
پاها
را یک به یک
باال بیاورید
-1پتویی تا شده در انتهای نیمکت قرار
دهید .بالشــی را بر روی زمین در امتداد
نیمکت به گونــه ای بگذارید که با انتهای
نیمکت در تماس باشــد .پتویی تا شــده
بر روی بالش قرار دهید .ســپس بر پتوی
روی نیمکت و با پاهای درازشده بنشینید.
کمربند یوگا را زیر ران ها قرار دهید و ان را
دور میانۀ ران ها ببندید.
28
دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا
-2همراه با بازدم کمر را به سمت بالش
پایین بیاورید .کف دســت ها را روی زمین
و طرفین بالش فشــار دهید ،به طوری که
انگشــتان دست ها به ســمت جلو باشند.
بازوها باید به عنوان پشتیبانی برای اطراف
شانه ها عمل کنند .ران ها ،زانوها و ساق پاها
را نزدیک به هم نگه دارید .پاشنه های خود
را روی نیمکت گذاشته و انگشتان پا را به
سمت باال بکشید .بازوهای خود را به سمت
زمین پایین بیاورید.
-3تا جایی که پشــت سرتان ارام روی
بالش قرار بگیرد پایین بروید .پاها را صاف
کنید و در کنار هم قــرار دهید .پاها را از
باالتنه تا پاشنه ها و انگشتان کام ً
ال بکشید
تا کشش بیشتر شود .بازوها را در طرفین
فواید:
• بــا ارامــش بخشــیدن و
استراحت دادن به عضالت قلب
و افزایش گردش خون به عروق،
از انسداد شریانی یا ایست قلبی
جلوگیری می کند
• با ارامش بخشیدن به مغز
و گشودن قفسۀ سینه ،با نوسان
فشار خون ،فشــار خون باال و
افسردگی مقابله می کند.
• بیماری های چشم یا گوش،
میگرن ،ســردردهای ناشی از
اســترس ،خســتگی عصبی و
بی خوابی را تسکین می بخشد.
• عمــل هضــم را بهبــود
بخشیده و اندام های شکمی را
تقویت می کند.
• کمردرد را تســکین داده،
ســتون فقرات را تقویت کرده
و ناراحتی هــای ناحیۀ گردن را
بهبود می بخشد.
• به کوفتگی پاها و جلوگیری
از واریس کمک می کند.
بر روی زمیــن رها کنید ،به طوری که کف
دستان تان به سمت سقف باشند .برای سه
دقیقه در این وضعیت بمانید و به تدریج این
زمان را تا 5الی 8دقیقه افزایش دهید.
تنوع -1با پتوی رول شده
ابزارها :نیمکــت بلند ،زیرانــداز یوگا،
پتو ،کمربند یــوگا و یک بالش( .پتو برای
محافظت از گردن استفاده می شود).
مزیت ویژه :به تســکین ناهنجاری های
گردن کمک می کند.
نحوۀ انجام:
پتو را رول کرده و در وســط بالش قرار
دهیــد .زیرانداز را روی نیمکت قرار دهید.
مراحل 2 ،1و 3اسانای اصلی را انجام دهید
و بازوهای خود را در وضعیت نهایی اسانا
خم کنید .قرار دادن بالش مانند تصویر در
زیر ساق پاها (عکس کوچک) کشش پاها
را بیشتر می کند که به جلوگیری از واریس،
ارتروز لگن و زانو کمک می نماید.
تنوع -2بر روی چهار بالش
ابزارها :چهار بالش ،یک زیرانداز و ســه
کمربند یوگا
توضیح :این تنوع اســان تر اســت و اگر
مبتــدی هســتید ،اضافــه وزن دارید و یا
در دورۀ نقاهت به ســر می برید ،برای شما
مناسب است.
مزیت ویژه :بالش ها به افزایش بازشــدن
سینه ،تنفس ارام و تسکین برونشیت مزمن
کمک می کنند.
نحوۀ انجام :دو بالــش را از درازا بر روی
زیرانداز گذاشــته و دو بالش دیگر را نیز بر
روی ان ها قرار دهید .هر دو بالش که روی
هم قــرار گرفته اند را به ران هــای خود با
کمربند ببندید .بر روی بالش ها دراز بکشید.
تا جایی پایین بروید که سر و شانه ها بر روی
زیرانداز به ارامی رها شود .کف دست ها را در
طرفین سر قرار دهید و سپس مرحلۀ سوم
اسانای اصلی را انجام دهید.
1-Setubandha Sarvangasana
2-Bridge pose
دانش یوگا مهر و ابان |1398شماره 132و 133
29
در تمرینــات یوگا مرتب قهرمان و جنگجو را تمرین می کنیم که
می توان با اگاهی از معنای ان عالوه بر تمرین این اسانا معنای ان
را تمرین کرد و در زندگی به جنگجو و قهرمان واقعی تبدیل شد.
چرا که در درون تک تک انســان ها قهرمان و جنگجویی است که
مدت های طوالنی است زیر بار نتوانستن ها و نشدن ها و بازی های
خودســاخته و دیگرســاختۀ ذهن پنهان شــده و جز با اگاهی و
خواســت و اراده و دست به عمل زدن نمی توان ان را بیدار و فعال
کرد .بیشتر ما داستان هایی در مورد قهرمانان شنیده ایم ،قهرمانان
قربانیان گرفتار را نجات می دهند ،گنج های پنهان را می یابند و باز
می گردانند ،انگاه سفرشان به پایان می رسد!
امــا قهرمانان و جنگجویان واقعی از زمانی قهرمان می شــوند که
فراخوان سفر زندگی خود را می شنوند ،بیشتر اوقات فراخوان جمله
یا اتفاقی است بسیار دردناک که قهرمان را به یافتن گنج خویشتن
حقیقی اش فرامی خواند ،خویشــتنی که او را دعوت به پشت سر
گذاشــتن محدودیت هایش می کند ،اینکه انتخاب کند که بزرگ
زندگی کند ،بزرگ تر از اتفاقات پیش امده و بزرگ تر از شــرایطی
که شاید عبور از ان بسیار دشوار می نماید .اما برای بزرگ تر از انچه
هست شدن باید خودمان بزرگ تر شویم و توهم ناتوانی و محدود
بودن را کنار بگذاریم و مسئولیت زندگانی مان را بپذیریم و در هر
شرایطی درس ان را بیاموزیم و سپس از ان عبور کنیم.
قهرمان هرکسی می تواند باشد؛ پدر ،مادر ،سرباز ،ورزشکار ،نویسنده
و ...چرا که در وجود همۀ ما مثبت و منفی ها و سالم و ناسالم هایی
است که با اگاهی نسبت به وجودشان و انتخاب بین ان ها می توان
قهرمان بــودن را انتخاب کرد .قهرمانان برای خواســته های خود
می جنگند ،اراده می کنند ،تالش می کنند ،هزینه اش را می پردازند
و البته گاهی بــه نفع دیگران اگاهانــه ان را رها می کنند .ان ها
محافظت می کنند ،محبت می کنند ،عبور می کنند و پیش می روند،
اما قدرت و اقتدار خود را در همه حال حفظ می کنند.
قهرمان در جســتجویی مداوم است از بیرون به درون و از درون به
بیرون .رها کردن انچه نمی خواهد باشد و ساختن انچه می خواهد
باشــد ،رها کردن تصویری که از خود برای دیگران ساخته است و
ســاختن تصویری جدید از خود که به رشد و شکوفایی او کمک
کرده و از او ادمی مفیدتر و سالم تر و قوی تر ساخته است و در قبال
انچه رها کرده با ســعی و تالش دستاوردهایی می سازد برای خود
و دیگران.
قهرمــان ابتدا وجود خود را فتح می کنــد و درون خود را پاالیش
می کند از هر انچه بیخود اســت؛ از هر انچه به عادت تبدیل شده
است مخصوصاً عادات منفی مضر که می توانند به ضعف و ناتوانی
او بیانجامــد؛ و تالش می کند برای ایجاد عاداتی مثبت و مفید که
در طوالنی مدت می توانند زمینه ســاز ایجاد قدرت و اقتدار درونی
او شوند.
اما ایجاد عادات مثبت بیشــتر نیازمند به چالش کشیدن خود در
شــرایط مختلف است؛ در خستگی ،در غم ،در شادی ،در سختی،
و جز با نظم و ترتیب و اســتمرار و تمرین و صبوری و تســلط بر
نتوانستن ها و نشدن ها نخواهیم توانست باالترین توان خود را به کار
بندیم؛ نه تنها برای برنده شدن ،بلکه برای عادالنه بازی کردن .پس
بایــد جنبه های زندگی فردی یا اجتماعی خود را که ما را ناراحت
یا خشــنود می کنند تشخیص دهیم و با تالش و کوشش مستمر
30
دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا
قهرمان درون
سوسن عبدالرضایی
نادرســتی ها را تغییر دهیم تا بتوانیم از حد و مرزهای خود دفاع
کنیم .این گونه شاید بتوانیم به قهرمانی واقعی تبدیل شویم و عالوه
بر حفاظت از خود بتوانیم از دیگران هم حفاظت کنیم ،اما فراموش
نکنیــم که جنگجویان و قهرمانان هم مانند هر چیزی در این دنیا
می توانند مثبت و منفی باشند!
قهرمانان و جنگجویان منفی در پی ان هستند که با دست یافته های
خود احساس برتری خود را ارضا کنند در حالی که قهرمانان مثبت
با دست یافته های خود سعی در کمک کردن به دیگران برای یافتن
خــود دارند و حتی ان ها را یاری می کنند تا راه خود را بیابند و در
مسیر رشد و اگاهی قدم بردارند.
جنگجویان و قهرمانان منفی هر برخوردی را رقابت معنا می کنند و
همواره در حال مبارزه با هر چیزی و جلب حمایت دیگران در این
جنگ هستند و با انچه دیگران می گویند و نمی پسندند مخالفت
می کنند و به شدت ناراحت می شوند .ان ها معموالً در پشت خط
امنیت خود به ســر می برند؛ جایی که نیازی به تالش برای ترک
عادات شان نباشــد .ان ها نقش های کوچک را انتخاب می کنند و
از پذیرفتن نقش های بزرگ می هراســند؛ چرا که محدودۀ جنگ
ان ها محدود اســت و اگر در این جنگ قربانیان را از ستم دیگران
حفظ کنند سپس این قربانی ها به طور کامل زیر سلطۀ ان ها قرار
خواهند گرفت .ان ها اهداف شان خودمحورانه ،بدبینانه ،خودخواهانه
و گاهی خشمگینانه است در حالی که جنگجویان و قهرمانان واقعی
برای هدفی فراتــر از خودخواهی ها می جنگند و در دام جنگیدن
برای همه چیز گرفتار نمی شوند .ان ها برای اهدافی که واقعاً برایشان
مهم اســت می جنگند .ان ها در این راه می توانند به طور برابر و به
شیوه ای همبسته با دیگران عمل کنند و نیاز بسیار کمتری دارند
که خود را باالتر از سایرین قرار دهند و مشتاقانه برای خیر دیگران
قدم برمی دارند.
جنگجویان مثبت سرانجام می اموزند ،برای انکه در جهت رسیدن
به خواسته هایشان واقعاً تاثیر به سزایی بر محیط خود بگذارند ،باید
بدانند دقیقاً چه می خواهند و حاضر باشند برای ان وقت ،هزینه و
انرژی الزم را بگذارند و طبق این ارزیابی دســت به کار می شوند و
حواس شان صد در صد بر هدف شان متمرکز است.
اما برای باالترین ســطح قهرمانی و جنگجو بودن بایســتی نبرد
غیرواقعی را تشخیص دهیم و وارد نبرد واقعی شویم .نبرد واقعی،
نبردی است در برابر دشمنان درونی مان مانند تنبلی ،منفی گرایی،
ناامیدی ،بی مســئولیتی ،مقایسۀ منفی ،وابستگی ناسالم ،خشم و
کینه .هزینۀ این نبرد گاه بســیار سنگین است؛ چرا که جهان ما
جهانی اســت پر از رقابت ،سرعت و خشــونت؛ پس باید به اندازۀ
کافی سرســخت باشــیم تا نه تنها برای برنده شدن تالش کنیم،
بلکه نبردهای خود را به دقت انتخاب کنیم و البته فراموش نکنیم
جنگجویان و قهرمانان واقعی همواره بر صلح و دوســتی پافشاری
می کنند مگر انکه جنگ ضرورت یابد و حتی گاهی ممکن اســت
مدتی انتخاب کنند که دســت به عقب نشینی بزنند ،به تصحیح
راهبردشــان بپردازند ،تجدید قوا کنند ،از نو ســازماندهی کنند و
زمانی حرکت کنند که امادۀ حرکت باشند.
مریچیاسانا
این اسانا درواقع تطبیق و ترکیب دو وضعیت کالسیک مریچی
اساناست که یکی به خم به جلو و دیگری به پیچش تمرکز دارد.
ابزارها به صاف و مستقیم نگه داشتن باالتنه در مرکز و همچنین به
تقویت چرخش ستون فقرات کمک می کنند .این حرکت بر روی
ناحیۀ پشت و کمر کار می کند و تمرین صحیح این اسانا در کاهش
گرفتگی پشت بدن ،گردن و شانه ها موثر است.
هشدار:
در صورت وجود مشکالت قلبی ،میگرن و سردردهای حمله ای،
سرماخوردگی ،گرفتگی قفسۀ سینه ،اسهال ،یبوست ،بی خوابی،
افسردگی یا خستگی مزمن از انجام دادن این تمرین بپرهیزید.
ابزار موردنیاز:
یک پتو ،یک اجر یوگا
پتو از ناحیۀ نشــیمنگاه پشتیبانی می کند و با باال بردن باالتنه
به افزایش چرخش ســتون فقرات می انجامد و همچنین مانع از
منحرف شدن پای خم شده می شود .اجر یوگا که وجه بزرگ تر ان
در زیر دست قرار می گیرد ،پیچش ستون فقرات را بهبود می بخشد
و باالتنه را صاف نگه می دارد.
-1در وضعیت دانداســانا و بر روی یک پتوی تا شده بنشینید.
یک اجر پشت سر خود قرار دهید .پای راست را از زانو خم کنید
به طوری که حتماً ساق پا بر پاشنه عمود شود و پاشنه ،کشالۀ ران
را لمس کند .پای چپ را مستقیم نگه دارید.
-2ارنج دست راست را خم کنید و بازو را مطابق تصویر در مقابل
پای راست قرار دهید .دست چپ را بر روی اجری که پشت سرتان
گذاشته اید ،قرار دهید .بازوی چپ را صاف نگه دارید .از سمت بازو و
زانوی راست به یکدیگر فشار برابر وارد کنید .دست چپ را بر روی
اجر فشار دهید.
-3نیم تنۀ خود را به سمت باال بکشید ،همراه با بازدم به سمت
چپ بپیچید .اطمینان حاصل کنید که پای خم شــده به اطراف
منحرف نشود و هیچ فضایی بین بازو و زانوی راست وجود نداشته
باشــد .از باالی شانۀ چپ به پشت نگاه کنید .برای 20تا 30ثانیه
در این وضعیت بمانید و حرکت را برای سمت مقابل تکرار کنید.
مزایا:
کاهش کمردرد و ناهنجاری های ستون فقرات
افزایش گردش خون در اندام های شکمی
کمک به هضم غذا و کاهش نفخ
کمک به درمان فتق
تنظیم عملکرد کبد و کلیه
توضیحات عکس:
ســر ،چشــمان و گردن را ازاد نگه دارید کف دســت را باز
نگه دارید
1-Marichyasana
دانش یوگا مهر و ابان |1398شماره 132و 133
31
32
جمعی از شرکت کنندگان در هما
هفته تربیت بدنی و ورزش -سوم
دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا
ایش بزرگ ورزش یوگا به مناسبت
م ابان - 1398پارک پلیس -تهران
دانش یوگا مهر و ابان |1398شماره 132و 133
33
یوگا؛ یار شما در خانه
مرکز یوگای شیواناندا/برگردان :گروه ترجمه
کتاب yoga your home practice companionاولین بار در سال 2009توسط
مرکز یوگاودانتای شیواناندا در انگلستان به چاپ رسید .این کتاب که به شرح بسیاری از
حرکات یوگا ،تکنیک های تمرکز فکر ،مدیتیشن و انواع پرانایاما می پردازد ،در 256صفحه
به طور تمام مصور منتشر گردیده است ،کتاب یوگا یار شما در خانه اولین بار توسط مجلۀ
دانش یوگا ترجمه شده و از تیرماه سال 1394درهر شمارۀ مجله به چاپ رسیده است.
تمریناتمتوالی
این قسمت :سطح مبتدی
سیکلمقدماتی:
20دقیقه
تنفس شکمی عمیق
(یک دقیقه)
تنفس شکمی عمیق
(یک دقیقه)
سیکل سالم بر خورشید
(چهار مرتبه) و پس از ان
وضعیت شاواسانا
تنفس کامل یوگیانه
یا سه مرحله ای (ده تنفس)
رساندن سر به زانو
تنفس کاپاالبهاتی
40دقیقه
60دقیقه
ایستادن روی شانه
(یک دقیقه) و پس از ان وضعیت شاواسانا
وضعیت کبری
(چهار مرتبه) و پس از ان
وضعیت شاواسانا
کشش جلوی بدن
خم به جلوی نشسته
(سه مرتبه ،هر مرتبه سی ثانیه)
و پس از ان وضعیت شاواسانا
تنفس متناوب بینی
سیکل سالم بر خورشید
(چهار مرتبه) و پس از ان
وضعیت شاواسانا
وضعیت پل
(سی ثانیه) و پس از ان وضعیت شاواسانا
(سه مرتبه و هر مرتبه پنج تنفس) و پس از ان دراز کشیدن روی شکم
دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا
سیکل سالم بر خورشید
(دو دور) و پــس از ان
وضعیت شاواسانا
کشش گردن
(یک دقیقه)
ایستادن روی شانه
(سه مرتبه برای هر سمت) و پس از ان وضعیت شاواسانا (یک دقیقه) و پس از ان وضعیت شاواسانا
(دو مرتبه) و پس از ان وضعیت شاواسانا
تنفس شکمی عمیق
34
توالی هــای موجود در این بخش چند قســمتی روال تمرینی
مناسب برای سطوح مبتدی ،متوسط و پیشرفته را ارائه می دهد.
در هر سطح ،تمرینات متوالی 40 ،20و 60دقیقه ای قرار داده
شده است .به خاطر داشته باشید که همیشه قبل از شروع هر
دوره از تمرینات ،در وضعیت شاواسانا استراحت کنید.
وضعیت ملخ
(سی ثانیه) و پس از
ان وضعیت شاواسانا
باال بردن هر دوپا و دست ها کنار بدن
(پنج مرتبه) و پس از ان وضعیت شاواسانا
وضعیت ماهی
(یک دقیقه) و پس از ان وضعیت شاواسانا
(بیست ثانیه برای هرپا) و پس از ان دراز
کشیدن روی شکم
وضعیت کمان
کشش گردن
(دو مرتبه) و پس از ان وضعیت شاواسانا
(بیست ثانیه برای هر سمت) و پس از ان دراز کشیدن روی
شکم و درنهایت وضعیت کودک
وضعیت شاواسانا
وضعیت های استراحت
وضعیت گاواهن با پاهای جدا از هم
وضعیت کودک
وضعیت ماهی
(بیست ثانیه) و سپس وضعیت شاواسانا
کشش گردن
(دو مرتبه) و استراحت نهایی برای شش دقیقه
( 30ثانیه)
ایستادن روی شانه
باال اوردن یک پا
وضعیت ماهی
(یک دقیقه) و سپس وضعیت شاواسانا
(هرپا شش مرتبه) و سپس
وضعیت شاواسانا
وضعیت شتر
(تا 30ثانیه) و سپس وضعیت کودک
وضعیت دلفین
خم به جلوی نشسته روی یک پا
(هر سمت یک دقیقه)
(هر سمت سی ثانیه) و سپس وضعیت کودک
(یک دقیقه) و سپس وضعیت شاواسانا
وضعیت مثلث
(هر ســمت بیســت ثانیه) و ســپس وضعیت شاواسانا و
استراحت نهایی برای 10دقیقه
ایستادن روی شانه
(چهار مرتبه) و سپس وضعیت کودک
چرخش نیمۀ ستون فقرات
وضعیت تمساح
سه تمرین متوالی
وضعیت گاواهن
(یک دقیقه)
خم به جلوی نشسته
کشش جلوی بدن
(دو مرتبه و هر بار یک دقیقه)
وضعیت درخت
(هر سمت بیست ثانیه)
با پاهای جدا از هم (یک دقیقه)
(سی ثانیه) و پس از ان وضعیت شاواسانا
خم به جلوی کامل ایستاده
(یک دقیقه)
وضعیت مثلث
(هر سمت بیست ثانیه) و استراحت نهایی برای 10دقیقه
دانش یوگا مهر و ابان |1398شماره 132و 133
35
درس هایی برای سلوک درختی
(پاییز روح)
امین مطیعی /مربی و پژوهشگر یوگا
همیشــه در هر کالســی یک نفر بود که جلوی در می ایستاد،
گوشــش را به طرف راهرو می گرفت و منتظر اعالم نزدیک شدن
معلم به کالس می ماند .او که خبر رسیدن معلم به کالس را می داد
به یک باره همه ســاکت می شــدند .من هم از وقتی که مراقبه را
شروع کرده ام طبیعت برایم مثل کالس درس شده است و فصل ها
معلمانی هســتند که پیش از امدن شان همیشه یک گوشم را به
سمت جهان باز می کنم تا صدای نزدیک شدن شان را بشنوم و بعد
سرتا پا سکوت می شوم تا درس های شگفت انگیزشان را یاد بگیرم.
یوگا به خودی خود معجزه نمی کند ،بلکه شما را به سطحی از
هستی می برد که در ان معجزه های بزرگ اتفاق می افتد .سطحی
که عناصر طبیعت در چرخه های باشــکوه حیات ،همه چیز را در
نهایت دقت و نظم ،به ســمت تکامل پیــش می رانند .یوگا به ما
فرصت حضور و تماشــا می بخشد تا بتوانیم دانش نامرئی و جاری
در طبیعت را برای خودمان قابل فهم و مرئی کنیم .دانشــی الهی
که بر دست های اب و باد و اتش و خاک ،فصل به فصل در زمین
می چرخند و جوهر زندگی و حیات را تازه می کنند .بدون شــک
وجود انسان نیز از همان عناصری سرشته شده که هر چیز دیگری
در گسترۀ طبیعت نیز از همان ساخته شده است .همین دلیل ساده
کافی اســت که بدانیم اموختن قوانین حاکم بر طبیعت و همسو
شدن با ان ها می تواند ما را در سطح بهتر و موثرتری از زندگی مان
در تمام ابعادش قرار دهد.
هر فصل ،یک پرده از داســتان تکامل طبیعــت ،با رویدادهای
مختلف و ویژۀ خود اســت که با تسلط عناصر خاصی بر مادۀ خام
حیات ،این مســیر را پیش می بــرد .بزرگ ترین محصول چرخۀ
فصلی تســلط عناصر ،رشد متعادل و هماهنگ در طبیعت است.
شــکوه و وضوح این روند را می توان در سلوک درختان که ردیف
اول شــاگردان ســراپا گوش و هوش هر فصل هستنند دید .برای
همین در یوگا بیشتر از هر چیز ،انسان ،و ساختار رشد او را شبیه
درخــت می دانند تا این الگوی تکاملی را همواره در ذهن داشــته
باشــیم و بدانیم که راه رشد عمیق و پایدار ،درست مثل درخت با
ریشه داشتن در خاک وجود ،بودن ساقه و تنه ای برای باال بردن و
تصفیۀ نیرو و انرژی حیات ،و شاخه هایی برای ،به وقت ،بار دادن و
بخشیدن ،و به وقتش رها کردن و عریان شدن از بار و برگ ،ممکن
اســت .قطعاً تمامی این مسیر منظم و هوشمند را گوش سپردن
36
دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا
به جریان فصل ها و بادهایی کــه پیام های تازۀ حیات را می اورند
مشــخص می کند .فصل هایی که مثل دم و بازدم ،طبیعت را پر و
خالی می کنند تا جریان حیات ،در تدوام و ماندگاری بیش از حد
هیچ کدام شان متوقف نشود.
از ماجرای بهار و تابستان که موسم دم گرفتن و پر شدن طبیعت
از شکوفه و برگ و بار است که بگذریم ،به عجیب و سحرامیزترین
اتفاق طبیعت می رسیم .پاییز طالیی و رازالود .فصلی که طبیعت،
در یک بازدم جادویی ،همۀ انچه به خود گرفته بود را رها می کند
و به خاک پذیرنده می بخشد .این رویداد شگفت انگیز زمانی اتفاق
می افتد که بادها پیام رها کردن و سبک شدن را در گوش درختان
زمزمه می کنند که تا فرصت رسیدن بهاری دیگر از همه چیز عریان
شوند .اتفاقی که شاید اگر انسان ها به جای درختان بودند هرگز رخ
نمی داد :رها کردن ان چیزهایی که به سختی به دست اورده اند و
این همه موجب تفاخرشان شده است .این همان درس و راز بزرگ
پاییز است برای کســی که زندگی اش را با جریان و روح فصل ها
ی است
همسو می کند تا زنده و تازه بماند .پاییز ،همان معلم مسئول
که به انچه که باید بیاموزاند بیشتر از احساس و راحتی شاگردانش
اهمیت می دهد .درس رها کردن ،سبک شدن و تغییر کردن .برای
همین این درس را به عهدۀ بادها گذاشته اند.
در دانش کهــن ایورودا خوانده ایم که واتــا یا همان عنصر باد
در طبیعــت بیرون و درون ما ویژگی هــای منحصربه فرد خود را
دارد که ســبکی ،تحرک ،سردی ،خشکی ،سرعت ،دقت ،بی ثباتی
و ناپایداری از مهم ترین ان هاســت .از ایــن رو اصلی ترین انرژی
ایجاد کنندۀ تغییرات و تحوالت در طبیعت اســت .همان انرژی
بی نظیری که می تواند درختان را از سنگینی ،سکون و تکرار زندگی
تابســتانی رها کند تا برای رویشی دوباره حاضر شوند .اتفاقی که
برای طبیعت ان قدر بزرگ و عجیب است که به ان انقالب پاییزی
می گویند .درختانی که از هرانچه هست و نیست عریان می شوند تا
با شاخه های سبکبار این بار در ریشه هایشان خانه کنند .ان گونه که
موالنا در وصف حال شان می گوید:
تا نگویی در زمستان باغ را مستی نماند
مدتی پنهان شده است از دیدۀ مکار مست
بیخ های ان درختان می نهانی می خورند
روزکی دو صبر می کن تا شود بیدار مست
درختان به راحتی رها می کنند؛ زیرا می دانند انچه برگ و بارشان
بوده محصول فعالیت چرخۀ بزرگی فراتر از ان هاســت و ان را به
حساب خودشــان نمی گذارند .این درس را پاییز به ان ها اموخته
اســت .از این رو همچون عارفان بزرگ در اوج نیکنامی ،جامه دری
می کنند و نمی گذارند از غرور هیچ برگ و شکوفه و میوه ای سنگین
شوند .درخت بهترین سمبل رشــد هماهنگ و پایدار است و این
را می داند که چرخۀ رشــد حقیقی از تناوب فعالیت های افزاینده
و کاهنده شــکل می گیرد .برای همین دو فصل از سال را به عریان
شدن از پوستۀ ظاهری اش می گذراند.
پاییز برای ادمی که ســاعتش را به وقــت زمین کوک می کند
هم می تواند همین گونه رهایی بخش و شفادهنده باشد .اگر ارتباط
اگاهانۀ ما با جسم و روان مان بیشتر باشد از اواسط شهریور می توانیم
به مرور تغییراتی را در مزاج و عادات جسم و خلق و خوی خودمان
احساس کنیم .انرژی پاییز به شکل های مختلفی در ما ظاهر می شود
که بروزش می تواند خوشایند و مثبت ،و یا ناخوشایند و منفی باشد.
بارزترین ویژگی های این انرژی در جســم ما ســبک شدن خواب،
گرسنگی های نامنظم ،خشکی پوست و مزاج ،ازاد شدن انرژی ها به
شکل انفجاری و میل به تحرک بیشتر و نفس های عمیق تر است.
امــا بروز ذهنی و روانی انرژی های پاییزی برای بســیاری از ادم ها
ناخوشــایند و بحران زاست .برای همین از گذشته همیشه پاییز را
فصل مالل ناگهانی و اندوه و اضطراب می دانستند .این را نمی شود
کتمــان کرد ،اما اگر ان را به عنــوان یک پدیدۀ مجزا نگاه نکنیم و
بدانیم که بخشــی اثرگذار در چرخۀ هدفمند فصل هاست ،ان وقت
می توانیم به اثرات تکاملی اش در این روند اگاه بشــویم و بفهمیم
که بسیاری از حاالت و شرایط که ممکن است در یک نگاه ظاهری
نامناســب و اسیب زننده به نظر بیایند برای بلوغ روانی و فکری ما
ضروری است.
ً
انرژی مســلط پاییــزی (واتا/باد) غالبا به شــکل دلشــوره ها و
تشــویش های ناگهانی و بی دلیل در سطح ذهن ما ظاهر می شوند
که می توانند در ما نسبت به مسائل مختلف زندگی مان احساسات
مختلفی چــون اضطراب و نگرانی ،نارضایتــی و ناامیدی ،و حس
به هم ریختگی و اشفتگی امور را ایجاد کنند .اما در یک نگاه عمیق تر
همۀ این احساسات متناقض و ناخوشایند می توانند مادۀ خام تغییر
و تحول ،بــرای خلق یک زندگی جدیدتر و کامل تر باشــد .خلق
شکل ها و مفاهیم تازه در ذهن و زندگی ما زمانی می تواند به وجود
بیاید که ســاختارهای پیشین با ترس ها ،تردیدها و نارضایتی های
ما دستخوش اشفتگی شوند :نارضایتی دربارۀ شغل و فعالیتی که
احســاس می کنیم برایمان رضایت خاطر چندانی به همراه ندارد،
رابطه ای که فکر می کنیم کارامدی و ســامتش را از دســت داده
اســت و یا تفکــرات ،رویاها و باورهایی که حــس می کنیم دیگر
نمی توانند دنیای دلخواه و ایدئال مان را بسازند و از ان حمایت کنند،
و یا عادات و الگوهای نامناسبی که دربارۀ بدن مان پیش گرفته ایم.
در این لحظات برای ذهنی کــه از تکرار مفاهیم و عادت هایی که
کارامدی شان را از دست داده اند وزش بادهای تغییر می تواند فصل
تازه ای از رویاها ،باورها و مفاهیم نو را رقم بزند .اضطراب و تشویش
پاییزی نیز به همین دلیل است که می تواند چهرۀ پنهان هر چیز را
بیشتر از قبل برایش اشکار کند و انچه که در اعماق بود را به سطح
و معرض دید بیاورد .اما تاب اوردن این همه برای ادمی امکان پذیر
است که پس از تن دادن به برگریزان روح ،به بهاری دوباره و سبز
شدن از برگ و بار خردی نو مومن باشد .ان وقت می تواند این فصل
ویژه از تکامل روح را به سالمت و بردباری بگذراند.
تفاوت بزرگ طبیعت با بیشتر انسان ها در این است که در مسیر
رشد و تکامل خود چرخه های کاهنده را نیز گنجانده است .در حالی
که برای انســان ،فرایند رشد ،تنها در روندهای افزاینده معنی پیدا
می کند و هر اتفاقی که موجب از دست دادن و جدا شدن باشد یا از
کمیت چیزی در زندگی مان بکاهد نوعی شکست محسوب می شود.
از این رو ،جدا شدن از همۀ ان چیزهایی که زمانی فراورده و نشان
کارامدی تو بود و حاال چسبیدن به ان ها موجب غرور و سنگینی
روح می شود دشوار است .اما بدون شک مواجهه با ان و احساس رنج
ناشی از این مواجهه نقطۀ اغاز مسیر بلوغ پاییزی است .رنجی که
به قول کارل گوستاو یونگ ،روان شناس اتریشی ،نباید تو را غمگین
کند .او می گوید« :این همان جایی اســت که اغلب مردم اشــتباه
می کنند .رنج قرار است تو را هوشیارتر کند به اینکه زندگی ات نیاز
به تغییر دارد... .رنجــت را تحمل نکن .انرا درک کن .این فرصتی
است برای بیداری ».بیدار شدن روح اتفاقی است که در پاییز بیشتر
از هر زمان ممکن است.
ادامه در صفحه 61
دانش یوگا مهر و ابان |1398شماره 132و 133
37
پنج درس زندگی
*
برگرفته از کتاب پنج درس زندگی /نویسنده :بیل ادامز /برگردان :گلی نژادی
خالصه نویسی :شهال قاسمیان
نویســندۀ کتاب ،بیل ادامز ،همراه همسر هندی تبار و پسر 9
ساله اش ،برای گذراندن تعطیالت ،به ناحیۀ کینور در ایالت هیماچال
پرداش واقع در شمال هند و در ارتفاعات هیمالیا ،می روند .در انجا او
با سانگراتان امچی اشنا می شود .امچی ها حکیمانی محلی هستند
کــه به معالجۀ مردم از طریق دانش باســتانی ایورودا می پردازند.
سانگراتان ایورودا را از پدر خود که او نیز یک امچی بوده اموخته
اســت .او با کیسۀ داروهای ایورودیک خود از کشتزاری به کشتزار
دیگر می رود و بیماران را مداوا می کند .ســانگراتان به عنوان شافی
اعظم در این منطقه شناخته شــده و مشاوری خردمند است که
نه تنها به معالجۀ جسم ،بلکه به معالجۀ روح بیماران می پردازد و
دستورالعمل های موثری برای بهتر زیستن به ان ها می دهد.
بیل که مسحور شخصیت سانگراتان شده و تحت تاثیر صحبت ها و
رفتار محبت امیزش قرار گرفته است از او می خواهد که برای داشتن
38
دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا
زندگی بهتر راهنمائیش کند .سوالی برای بیل پیش امده که چرا
مردم این منطقه باوجود فقر و مشکالت بسیار و نداشتن امکانات
کافی ،همیشه خوشحال و مسرور و از زندگی خود راضی هستند،
ولی او با اینکه در کشــوری پیشرفته (انگلیس) زندگی می کند و
زندگی نسبتاً مرفهی دارد و هر چه بخواهد برایش مهیاست ،هنوز
در درون خود احساس نارضایتی می کند .بیل همراه سانگراتان به
خانۀ بیماران می رود تا هم از نزدیک با شــیوۀ کارش اشنا شود و
هم جواب ســوال خود را بگیرد .سانگراتان به او می گوید که علت
خوشحالی مردم ســرزمینش دانستن و عمل کردن به پنج درس
زندگی است .این پنج درس از این قرارند:
اولیــن درس -اولیــن درس زندگی به ما می امــوزد که ابتدا
ارزش های زندگی مان را بشناســیم .اگر ارزش ها برای ما مشخص
نشده باشند هیچ گاه راضی نخواهیم بود و پیوسته حس می کنیم
گم شده ای داریم .باید به خاطر داشته باشیم که زندگی همواره در
حال تغییر و دگرگونی اســت؛ در نتیجه ارزش های ما نیز ممکن
است با گذشت زمان تغییر کنند .برای مثال وقتی کودک هستیم
معموالً والدین مان ارزش اصلی زندگی ما هستند ،ولی وقتی خود
صاحب فرزند شویم کودکان مان ارزش اصلی زندگی مان محسوب
می شوند .ما باید ازاین تغییرات اگاه و ان ها را پذیرا باشیم.
دومین درس -هنگامی که یاد گرفتیم ارزش های زندگی را مد
نظر قرار بدهیم باید یاد بگیریم که چگونه برای رضایت خود وارد
میدان شویم .دومین درس زندگی به ما می اموزد که برای رسیدن
به اهداف مــان برنامه ریزی نماییم تا بتوانیم در نهایت شــادمانی
و لــذت زندگی کنیم .مانند تعالیــم درس اول که به ما تعمق در
ارزش های مان را یاداوری می کــرد ،درس دوم به ما می اموزد که
چگونه بیشترین ارزش ها را در زندگی دنبال کنیم تا بتوانیم ان ها
را پرورانده و برای شادمانی بیشتر تالش کنیم .دومین درس به ما
ی خودمان
می اموزد که باید هر روز در حال زمینه سازی برای فردا
باشیم و در این راه تالش کنیم .همچنین از مرحلۀ رویا به حقیقت
روی اوریم .درواقع اولین درس به ما کمک می کند که فاصلۀ خود
را تــا مقصد بیابیم و دومین درس به مــا یاداوری می کند که هر
کاری را در زمان خاص خود انجام دهیم .کسانی که دومین درس
زندگی را خوب اموخته اند صبح ها مراقبه می کنند و تا هنگام غروب
ان را به کار می بندند ،شب هنگام انچه را در طول روز انجام داده اند
مرور می کنند.
سومین درس -از ســومین درس زندگی رفتار با تک تک افراد
را فرامی گیریــم .این درس به ما یاداوری می کند که ما موجوداتی
اجتماعی هستیم و وقتی با سازگاری در کنار یکدیگر کار و فعالیت
می کنیم به نتایج مطلوب تری دســت می یابیم .ما همواره در حال
تغییر دنیای خود هستیم و پیوسته بر ان تاثیر می گذاریم .هر چه
ســازگاری میان موجودات زنده بیشــتر باشد به نفع همۀ ماست.
برای رشــد و شکوفایی چیزهایی که دوســت داریم به طور حتم
باید با دیگران ســازش داشته باشــیم؛ زیرا اگر با دیگران به توافق
نرســیم انجام کارهای مان بسیار دشوارتر می شود و به نتایج بسیار
ناخوشــایندی خواهیم رسید .سومین درس زندگی به ما می گوید
چون همۀ ما پیوسته در حال تغییر هستیم پس همیشه میان ما
تفاوت هایی وجود دارد .ولی اگر بتوانیم همواره با دیگران سازگاری
داشته باشــیم تضادی را که زادۀ تغییرات دائمی است به حداقل
خواهیم رساند .همدلی و ســازگاری با دیگران تفاوت های موجود
را کم اهمیت می کند .ســومین درس همچنین به ما می اموزد به
شباهت های میان خود و سایر موجودات زنده توجه کنیم؛ چرا که
از این طریق به سازگاری بیشتری دست پیدا می کنیم.
یک انســان خردمند واهمه ای در زندگی نــدارد چون می داند
همه چیز در حال تغییر اســت .او می داند زندگی ساکن نیست و
همواره ســعی می کند محیــط پیرامون خود را بشناســد و خود
را با ان وفق دهد .او می داند زندگی پیوســته نیاز به جســتجو و
شکوفایی دارد.
چهارمین درس -چهارمین درس زندگی به ما نشــان می دهد
که وقتی کارها غلــط از اب درمی ایند چه باید بکنیم و چگونه با
مشکالتی که گاه و بی گاه سر راه مان قرار می گیرند برخورد کنیم.
این درس خصوصاً موقعی به کمک ما می اید که موانعی در ســر
راه مان قرار می گیرند و راه رسیدن به ارزوهای مان را سد می کنند.
یا مسائلی پیش می ایند که اص ً
ال انتظارشان را نداریم .بعضی مواقع
چهارمین درس زندگی مهم ترین ان محســوب می شود؛ چرا که
زندگی یعنی دست و پنجه نرم کردن با مشکالت .یک انسان عاقل
می داند که برای چه چیزی بیش از همه ارزش قائل است .همچنین
موانعی که سر راه او قرار دارد را به خوبی می بیند؛ بنابراین ،می تواند
برای از میان برداشــتن موانع تالش کند و یا اینکه بپذیرد بعضی
از ارزوها دســت یافتنی نیستند .پس باید بدون داشتن ان چیز به
بهترین وجه به زندگی ادامه دهد .انســان عاقل می داند که تکاپو
برای رسیدن به ارزوهای دست نیافتنی اتالف وقت و انرژی است.
برای برداشتن موانع سر راه خود می توانیم قدم های کوچک برداریم.
هر قدم کوچک هم می تواند ما را هر روز به خواستۀمان نزدیک تر
کند .چهارمین درس زندگی به ما می اموزد موانع را ببینیم و روی
ان ها تمرکز کنیم تا بتوانیم ان ها را از بین ببریم.
پنجمین درس -درس پنجم به ما می اموزد که همواره از فطرت
شگفت انگیز خوداگاه باشــیم .اینکه چگونه ما نتیجۀ زنجیر بلند
زندگی هستیم که سررشتۀ ان به میلیون ها سال پیش باز می گردد.
این درس به ما یاداوری می کند که در مقایســه با قرون ازلی که
دوران تحول رنج ها و مصیبت ها و اصالحات ان ها بوده ،شکل یافته
و هوشیار شــده ایم .موجودیت امروز ما نه تنها مرهون موجودات
زندۀ قبلی ،بلکه همۀ چیزهایی کــه در حال حاضر در اطراف مان
وجود دارند است .درس پنجم به ما می اموزد که به هر چیزی که
در اطراف مــان وجود دارد توجه کنیم حتی خودمان ،چون این ما
هستیم که اینده را شکل می دهیم .پس باید متوجه گذشته و ایندۀ
الیتناهی باشیم.
پنجمیــن درس زندگی به مــا می اموزد کــه ارزش چیزهای
بخشــیدنی با بخشــیدن افزایش می یابد .این درس بر روابط ما با
دیگر موجودات ،براساس احترام و گذشت ،تاکید دارد .به کار بردن
«بخشش اگاهانه» در زندگی همان مهربانی و عطوفت است که باید
عم ً
ال اجرا شود .به کارگیری پنجمین درس باعث ایجاد سازگاری
و توافق در زندگی می شود .منظور از بخشش اگاهانه این است که
مــا وقت ،انرژی ،کالم و مادیات خــود را در زمان مالقات صبورانه
و محترمانــه به دیگران تقدیم کنیم .این هدیه حتی می تواند یک
لبخند باشد .پنجمین درس از ما می خواهد ،با توسعۀ خودشناسی و
درک ارزش های واقعی خود به عنوان یک موجود باشعور ،همچنین
با احترام گذاشتن به دیگران و بخشش اگاهانه و صراحت و راستی،
به عطوفت و مهربانی دست یابیم و ان را در زندگی به کار بندیم.
در ادامه سانگراتان پیشگوئی های هولناکی دربارۀ ایندۀ زمین و
مردمان ان می کند و تخریب طبیعت و نابودی جهان را در به کار
نبســتن این درس ها می داند و می گوید که تنها راه رهایی بشر از
مشکالتش ،عمل به این پنج درس زندگی است.
*
ادامز ،بیل .پنج درس زندگی ،ترجمه:گلی نژادی ،تهران :ثالث.1396 ،
دانش یوگا مهر و ابان |1398شماره 132و 133
39
قدرت درون
:یوگا ژورنال
منبع :گروه ترجمه
یافتن تجســمی از قدرت روانی :تجسم
یــک نماد می تواند بــه تقویت ارمان های
شــما کمک کند و با ان هدایت را درون
خود بیابید.
این قدرت های روحانی می تواند به شما
کمک کند تا گره های خــود را باز و قلب
خود را گشوده کنید.
ما معمــوالً ترجیح می دهیم هر دیدگاه
ناشــناخته را به ســمت تاریک درون مان
نسبت دهیم.
پنج سال پیش لیندا استودیوی یوگایی
در محلۀ شــهرکی در یک شــهر بزرگ
ساحلی گشــود .لیندا این استودیو را یک
مرکز خدمت رسانی عمومی برای بازپروری
الکلی ها درنظر گرفت .راهی برای رسیدن
به دیگر زنان جوانی که ممکن اســت در
غیر این صورت زندگی شــان با مشکالتی
مواجه شود .او کمک های مالی و همچنین
پولی را که بابت کالس های خصوصی اش
دریافــت می کرد برای اجــارۀ این مرکز و
تبلیغات کالس رایگان یوگا برای دختران
دبیرســتانی می پرداخــت .به تدریج این
کالس های او پر شــد از دخترانی که بعد
از مدرســه جایی برای رفتن نداشــتند.
اموزش بــه این زنان جوان اســیب پذیر،
زخمی و بدون باور برای لیندا چالش برانگیز
بود .یک شــب ،پس از روزی سخت ،او در
خواب زنی زیبا سوار بر شیری ژیان و بزرگ
40
دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا
دید .زمانی که برخواســت متوجه شد که
تصویری که می دیده است یاداور و نمادی
از یک جنگجوی اســاطیری بوده اســت.
ان روز که به گروهــی از دختران بی قرار
حرکات جنگجو را اموزش می داد شروع به
صحبت کردن با ان ها دربارۀ قدرت روانی
انسان کرد و دخترها نیز عالقه مند بودند.
یکی از انان از لیندا خواســت که یکی از
تصاویر نمادهای قدرت را از اینترنت برایش
پیــدا کند تا بر روی لباســی چاپ کند و
گفت که «تجسم این زن می تواند برای من
یک قهرمان را متصور شود ».وقتی این را
گفت لیندا دریافت که در مورد او نیز صدق
می کنــد .او در این باره به من گفت« :من
نیز تجسمی از قدرت درون برای خود دارم.
از وقتی که او را در خواب دیده ام این تصویر
را وقتی باید با صاحبخانه کنار بیایم یا وقتی
بایــد یکی از دختران کــه کالس را به هم
می ریزد اداره کنم همــراه خودم دارم .به
نوعی تصویر ذهنی برایم به نمادی از قدرت
تبدیل شده است که در هنگام ضعف ان را
به یاد می اورم و از جا برمی خیزم».
لیندا تنها یوگی ای نیست که می شناسم
که با جنگجوی درونــش همذات پنداری
می کند .تجســم این تصویر که در برخی
ســمبل های کهن زنی است سوار بر شیر
که با هشــت دســت اســلحه و گل نگاه
داشته اســت می تواند نمادی از توانمندی
و مراقبت به ویژه برای زنان باشــد .کسانی
از ما که هم زمان امــور خانه و کار بیرون
و یوگا را در برنامــۀ خود داریم ،قدمی در
راه حفاظت از محیط زیست برمی داریم ،یا
برای کمک به خانه سازی برای خانواده های
اسیب دیده به شــهرهای طوفان زده سفر
می کنیم نســخه ای جدید از افسانۀ زنان
جنگجوی اساطیری هستیم که در دنیای
معاصر زندگــی می کنیم .برای مردان نیز،
مشابه زنان ،مراقبه بر این تجسم می تواند
جنگندگی و شــفقت حمایت را به ارمغان
بیاورد .زمانی که تصویر این قدرت روحانی
را وارد دنیــای درون خود کنید او خواهد
توانست ریشــه دارترین ارزوها و الهامات
شما را تقویت کند و راهنمای شما در گذر
از ســختی های زندگی تان باشد .به عالوه
ی اســت برای قدرت درونی ،تغییر،
مظهر
ترک عــادات و موانع ،هراس ها و توهماتی
که ما را به گونه ای عقب نگه می دارند.
قدرت جنگجو
ممکن اســت تعجب کنید که چرا یک
نماد متجسم برای شما ،به عنوان یک یوگی
معاصر ،می تواند انقدر ارزشــمند باشد که
انرژی موجودات اســطوره ای را به تمرین
مدیتیشــن خود فرا بخوانید .پاسخ کوتاه
این است که این انرژی های قیمتی نقش
کاتالیزور دارند یا به عبارتی ســرعت بخش
هســتند .تمرکز بر قدرت درون می تواند
قوت بخش یا مولد حاالتی خاص در درون
ما باشــد .این نیروی مقدس از ورای نفس
و منیت محدود ما می اید و می تواند برای
رفع چالش ها به کمک مــان بیاید تا قلب
خود را بگشــاییم و پا را از حالت معمول
فراتر بگذاریم .برای قرن ها سنت های کهن
برای فراگیری مراقبه و تکرار ذکرها اموزش
داده شده اند تا انرژی خدا را به بدن و ذهن
دعوت کنند .در اندیشــه های مذهبی نیز
قدرت در ورای رشــد معنوی جای گرفته
اســت .بنابراین با تمریــن معنوی مبتنی
بر داســتان ها و ذکرها براساس هر یک از
شــخصیت های مقدس می توان به معنای
واقعی ،جریان انــرژی را به صحنۀ زندگی
اورد .تجسم این نمادها می تواند به عنوان
کلیدی برای گشــودن توانایی درونی خود
ما باشد .این به این خاطر است که هرچند
اســطوره ای و تجســمی ،با این حال تنها
زادۀ تخیالت انســان نیستند .این تصویر
می تواند نمایشی از نیروی حقیقی موجود
در جهان و در خود ما باشــد که نیاز داریم
به یاد بیاوریم .اشکال ان ها به صورتی بسیار
ظریف نمود پیدا می کند و به همین دلیل
ان ها در زندگی روزمره اشــکار نمی شوند
و برای احســاس کردن حضــور ان ها ،از
راه داســتان ها ،مراقبه و ذکرها ،می توان با
ان ها ارتباط برقرار نمود .هر چه بیشتر به
ان ها اتصال یابید بیشتر می توانید الهامات
و برکات وجود خود را به طور قابل توجهی
حس کنید و برای توان و قدرت ،پشتیبانی
و حفاظــت و دگرگونــی و تحــول از ان
کمک بجویید.
ما با تمام توان قدرت و توان روانی خود
را به کار می بریم و خدا نیز وعده داده است
که همواره در زمانی که برای محافظت از
جهان به او نیاز داریم در کنار ما وجود دارد.
او مــا را فرا می خواند که در زمان بحران ها
به او بپیوندیم و به ما وعده داده اســت که
کوه هــا را برای نجات ما از بدی ها ،و حتی
شرهایی که خود مســبب ان بوده ایم ،به
حرکت دراورد.
قتل شیاطین
در حقیقــت ،شــیاطینی کــه در
داســتان های مذهبی و تاریخی به جنگ
با ان ها پرداخته می شــود تنها انسان های
بد نیســتند .ان ها همچنین نشان دهندۀ
انســداد نیروهای درونی ما نیز هستند که
در ســفرمان به روشنگری و خودکفایی با
ان ها روبه رو هستیم .بنابراین ،این داستان
نه فقط به عنوان یک قصۀ ابرقهرمان ،بلکه
به عنوان یک مثــل در مورد روند درونیات
ما نیز مطرح اســت .در نظــر بگیرید که
تصویر قدرت درون به نوعی نشان می دهد
که چگونــه انرژی منفی تــرس ،حرص،
طمع و خشــم را از بیــن ببرید تا بتوانید
در قدرت و زیبایی حیاتی خود ایستادگی
کنید .نزاع درونی شما ممکن است تا این
اندازه دراماتیک نباشــد ،ولی با این حال
وجود دارد.
در اینجا داستانی اساطیری را برای شما
باز می گویم .دو برادر هوشمند و ابرقدرت
دیــو هســتند .ان دو ریاضت و ســختی
بســیاری را برای بهره مندی از رمز نیاکان
خود متحمل شــده اند .این رمز ان ها را در
مقابل قدرتمندان و مردان شکست ناپذیر
می کنــد ،ولی جــد پاک ســیرت ان دو
مراقب اســت که طوری این رمز را به زبان
بیاورد که خلل و راه فراری داشته باشد :او
هیچ چیزی در مــورد زنان نمی گوید .این
برادران به زودی سرپرستان جهان شدند و
قدرتمندان را از عرش اورده و در زمین به
کار گرفتند .این قدرتمندان در غارها پنهان
شــدند و در پی انتقام جویی برامدند .اما
در نهایت حکیمی به انان فهماند که این
دو دیو نقطۀ ضعفی هم دارند .اگر چه این
دو دیو به دست هیچ مردی شکست پذیر
نیستند ،ولی ممکن است بتوان به دست
زنی بر ان ها پیروز شد .بنابراین قدرتمندان
راهی خانۀ پنهانی زنــی قدرتمند در کوه
شدند و از او طلب یاری کردند .زن از میان
ابرها ظاهر شد .پوشیده در خلعتی رنگارنگ
کــه می لرزید و زیبایی انــدام او را پیدا و
پنهان می ساخت .معطر به عطری خوش
رایحه و سوار بر شیر .با صدایی رعد مانند
که در میان کوه ها می پیچید .او قبول کرد
که برای بازگردانیدن تعادل وارد عمل شود.
زن ،که در داستان ما نمادی از قدرت است،
پیش از انکه خود را به باغ دیوان پادشاهان
بدل کنــد هیچ صحبتی نکــرد .گل ها از
انگشتانش می چکیدند و ابرها از رشته های
موهایش شــکل می گرفتند .او شخصیتی
زیبا بود که خود را به حالتی اغواگر پوشانده
بود .در عرض چند لحظه پادشــاهان برای
دیدار او به پشت پنجره هایشان امدند .ان
دو از یک زیبایی زنانه خبر یافتند و ان را
برای حرم خویش خواستند .اما هنگامی
که مالزمان قصر درخواســت دیوها را به
زن قدرتمند رساندند او با لبخندی گفت:
«فقط یک مشکل وجود دارد ».و در ادامه
توضیح داد« :زمانی که دختر نوجوانی بودم
تعهــدی احمقانه دادم کــه فقط با مردی
قوی که بتواند در جنگ مرا شکست دهد
ازدواج کنم .می دانید دختران جوان چگونه
پر از تصورات فانتزی و عاشقانه هستند .اما
قول ،قول است .اگر فرمانروایان شما واقعاً
خواهان من هســتند باید بــا من به نبرد
برخیزند ».مالزمان گفتنــد« :بانو ،دیوانه
شــده اید یا قصد خودکشــی دارید؟! تا به
حال هیچ کس نتوانسته ان دو را شکست
دهد ».و زن گفت« :به هرحال شــرط من
این است ».سپس با نگاهی مسحورکننده
افزود« :و اگــر فرمانروایانت از نبرد واهمه
دارند ،رویارویی با ســپاهیان انان نیز مرا
مشــعوف خواهــد کــرد ».کاری که زن
جنگجو انجام داد این بود که لشــگریان را
یکی پس از دیگری شکســت داد .در یک
لحظه نیروهای یاری گــر از بدن او پدیدار
شدند .زن جنگجو و قوای درونی اش ،ارتش
دیوها را قلع و قمع کردند و تنها برادران به
جای ماندند .یکی از برادران از زن پیشــی
گرفت« .تو گفته بودی که دســت تنها با
ارتش من نبــرد خواهی کرد ».او ان چنان
فریاد می زد که تپه های اطراف فرو ریختند.
«اما یاری رسانانی داشتی و این پیمان تو را
نقض می کند».
«نه ،این طور نیست!» زن غرش کرد و
اسمان را با رعد خروشان صدایش لرزاند:
«این نیروها بخشی از وجود من هستند».
تمام نیروها به درون وجود زن باز رفتند
و با نوری تقریباً درخشان او را ترک کردند.
نیروهای هشــت دست با سالح هایشان تا
انجا بیرون امدند که اسمان را پوشاندند.
شمشــیر بزرگ او ماننــد باتومی در یک
دست و نیزه و گرز و تیر و کمان در سوی
دیگــر .زن به هوا پرید و دیوان پادشــاه را
نابود کرد .دیو با اخرین نفس کلمه ای نیمه
تمام گفت و انگاه از شعف حضور یک الهه
لبخندی بر صورتش نقش بســت .در ان
لحظه هر دو شیطان تغییر یافته و در بدن
زن فرو رفتند و در رمز و راز از دنیا رفتند.
وقتی نفس و منیــت از بین می رود حتی
شــیطانی ترین روح نیز به سرمنزل و قلب
دانش یوگا مهر و ابان |1398شماره 132و 133
41
مادر بازمی گردد .زن جنگجو به خانۀ خود
در کوه بازگشت و وعده داد که هرگاه نیاز
به کمک باشد بازمی گردد.
رهایی از نفس خویشتن
این داســتان از چند جانب قابل بررسی
اســت .از دیــدگاه محیــط زیســت این
داســتان به قدرت طبیعت می پردازد که
قابل متوقف ســاختن نیست .از دورنمایی
دیگر ایــن تضمین را به مــا می دهد که
نیروهای باالتری هست که وقتی به ان ها
پناه می بریــم از ما محافظــت می کنند.
امــا در بطن ماجرا ،این داســتان کهن در
مورد تحول و دگرگونی نفس اســت .نزاع
قدرتمند میان قدرت درون و شــیاطین،
مبارزه ای درونی اســت که به طور مداوم،
زمانی که ما تحت عمــل واقعی تغییری
قرار می گیریم شروع می شود .همانند ان
پادشــاهان اهریمن ،نفس با اوامر مخفیانۀ
خود وارد تمرینات معنوی می شود .منیات
به دنبال کنترل ،کنترل شــرایط ،کنترل
بر بدن و کنترل افراد اطراف مان هســتند.
چیــزی که اهمیت دارد قدرت و تســلط
بر این نفس اســت .به طور طبیعی نفس
در برابر تسلیم به نیروهای باالتر مقاومت
خواهــد کرد .برنامه های خــود را به حال
خود گذاشــته یا کنترل بر هر مرحله ای را
از دست می دهد .اما شاکتی متفاوت عمل
می کنــد .او می خواهد ما را از خودخواهی
هوشیارانه دور کند و همسو بودن اصل ما
با یکدیگر و کیهان را به رسمیت بشناسد.
بــرای نیل به ان ،او باید منیت نفس را در
جای خود قرار دهد و در نهایت ان را از بین
ببرد .اما نفس او را به مرگ محکوم می کند.
شــیاطین نیروهای بدوی و غیرقابل انکار
نفس را شکل می دهند .ان ها بخش هایی
از ما هســتند کــه بی تامل قــدرت را بر
دیگران تحمیل می کنند .بخش اهریمنی
خود را ،همه چیــز و همه کس را ،از جمله
قدرت باالتری از جهان ،به عنوان ابزارهایی
می بیند که به برنامه های نفس خود کمک
می کند .خدایــان نیز ،همان طور که گفته
شــد ،جنبه هایی از حضور خود را نشــان
می دهند ،اما خدایان نمایان گر خود واقعی
و ویژگی های شخصی منحصر به فرد ذات
هستند .نشان دهندۀ عشق ،تعهد ،نیت های
پاک مــا و امرزش و محبت ،که در هنگام
هماهنگی با حالت واالی خودمان نشــان
42
دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا
می دهیم .تصویــر قدرتی واال برای تقویت
این واالیش های کیفی ،چه برای دستیابی
به خوبی در جهان و یا برای پیشــرفت در
سیر و سلوک معنوی ،به درون ما می اید.
به عنــوان پرتوجویانی فرامــدرن ،معموالً
ترجیح می دهیم که نگرشــی شایســته
نسبت به ســمت تاریک وجودمان داشته
باشیم .بسیاری از ما مدت ها پیش مذهب
اقتدارگرا را با صحبــت از گناه و اصرار در
از بین بردن نیروهای تاریک در داخل مان
رد کرده ایم .اگر پرتوجویان مسیری هستیم
که بر زیبایــی ذاتی ما تاکید دارد ،ممکن
است ترجیح دهیم که صفات منفی خود
را بر اساس این اصل که نفوذ بر نفس تنها
ان را تقویت می کنــد نادیده بگیریم .اگر
روان گرا هستیم ،ممکن است عالقه مند به
اوردن ویژگی های مان از سایه به نور باشیم؛
بنابراین ،ما می توانیم قدرت را با خشم و یا
حرص و طمع یا غرور مرتبط کنیم .اگر در
راهی فرعی هستیم ،ممکن است احساس
کنیم که تمام مبارزات باید رها شود؛ زیرا
همه چیز در نهایت یکی اســت .همۀ این
رویکردها ،برخی در ســطوح شــخصیت،
و مابقی به عنوان بخشــی از تمرین برای
روشنگری مفید هستند .اما لحظاتی وجود
دارد کــه تنها راه ما برای کنار گذاشــتن
خودپرستی ،شمشــیر است -شمشیری
از حکمت که توســط جنگجویی که هیچ
زندانی ندارد ،به کار گرفته می شــود .این
نقش قدرت روحانی اســت ،چه در جهان
بیرونی عمل کند و چه جهان درون.
در زندگی مــن ،انرژی نمادین جنگجو
با شمشیر برافراشــته اش به من یاداوری
می کنــد که از تالش و کوشــش نفســم
به گونــه ای اجتناب کنم که قدرتی ژرف تر
بتواند زندگی مرا با توجه به ضرورت تکاملی
خود به نمایش بگذارد .این تصویر قدرتمند،
در دنیای درونی من ،انرژی غیرقابل توقف
رشد معنوی اســت .هنگامی که در برابر
ان مقاومــت می کنم ،غالباً با شکســتی
غیرمنتظره مواجه می شوم .او ممکن است
در چهرۀ من به عنوان یک نوع کیهانی ظاهر
شود نه در برنامه های شخصی من و سپس
به عنوان نوعی بیداری عمیق که بعد از ان
قادر به توکل هستم اشکار است .در طول
سال ها اغلب در این راه و چرخه بوده ام .در
زمانی توهمات نفسانی بزرگ تر می شوند،
انباشــته شــده و جهان مرا می گیرند تا
انجا که ،مانند رودی در فصل بهار ،انقدر
شدت می یابند که باید از میان برده شوند.
سپس ،تقریباً همیشه ،صدای غرش شیر
این تصویر مصمــم و قدرتمند را در میان
رویاهایم می شنوم .حتی این نیروی درون
ممکن است از طریق به بن رساندن کارم
به من کمک کند .شــاید اشــتباه بزرگی
مرتکب شده ام و در جهت عواقب منفی ان
در کنارم ظاهر شود .در این لحظات بیشتر
و بیشتر اموخته ام که برای رهایی ام از رنج
مقاومت در برابر برنامه های قدرت واال برای
رشدم در برابر او سر تعظیم فرود اورم.
هــر زمان که خــود را در یکــی از ان
لحظه ها گرفتار حــس می کنید -زمانی
که به نظر می رسد شخصیت تان با موانعی
غیرمجاز مسدود شده است -در نظر داشته
باشید که شاید هشداری از سمت پروردگار
باشد .در این مواقع برای دقایقی در حالت
مدیتیشن قرار بگیرید و خود را حاضر در
پیشگاه او تجسم کنید.
درنده خوی درون خود را پیدا کنید
یکی از قوی ترین شــیوه ها برای ارتباط
برقرار کردن با قدرت افریدگار این اســت
که با هر دم خود را در عشق او و حفاظت
و انرژی نیروبخشــش تجسم کنید و با هر
بــازدم این انرژی را به تمــام بدن منتقل
کنید .بــه همان گونه که در بســیاری از
تمرینات یوگا ،تنفس پل بین خود فیزیکی
ما و انرژی های ظریف دنیاهای نامرئی است.
هنگامی که شما قدرت شگرف درون تان را
فرا می خوانید ،انــرژی باالی او را به خوبی
احساس می کنید .اما اتصال به انرژی قدرت
درون به همان اندازه ممکن اســت منجر
به احساس ظریف بینش بیشتر ،احساس
حمایــت قدرتمند در زمان ســختی و یا
غریزه ای با برنامه که به شما کمک می کند
تا در نبرد خود پیروز شــوید گردد .و این
می توانــد به طرز ماهرانــه ای زمانی اتفاق
بیفتد که در حال عاقبت اندیشــی هستید
و متوجه می شــوید که مورد حمایت قرار
گرفته ایــد و می تواند به شــیوه هایی بس
شــگفت انگیز اتفاق بیفتد .ساشا ،وکیل و
مادر دو دختر ،ابتدا نمــاد قدرت درون را
هنگامی که دخترش لی شروع به پسرفت
درسی در مدرسه کرد ،کشف کرد .معلوم
شد که شــوهر ساشا ،پدر لی ،به دخترش
تعرض جنســی داشته اســت .ساشا قول
داد که هراتفاقی کــه بیفتد از دخترانش
محافظت خواهد کرد .او وارد فرایند طالق
شد و اصرار داشت که شوهرش با دختران
خود بدون نظارت مالقاتی نداشته باشد .او
به سختی با یک تیم حقوقی قدرتمند برای
حضانت فرزندانش جنگید.
در این زمان ،ساشا کالسی را که من در
مورد قدرت های درونی داشــتم برداشت و
احساس نیازی فوری برای داشتن نمادی
از یــک زن قدرتمنــد را حس کــرد و به
مدیتیشــن پرداخــت و در ان قدرت این
زن را در داخل بدن خود متصور شــد .او
هشت دست را با قدرت های خاصی که هر
کدام دارند تجسم کرد .در دستی توانایی
استفادۀ ماهرانه از کلمات را تصور می کرد
و در دیگری توان مواجهه با مسائل مالی و
در دست دیگری یارای رویارویی با وکالی
همســرش .او تمام ســاح های ذهنی را
به عنوان انرژی هایی برای توانمند ساختنش
در مراقبت از دخترانش تجســم می کرد.
ساشــا در این پرونده پیروز شد و به زودی
متوجه شد که بار سنگینی از شانه هایش
برداشته شده است.این واقعیت که ساشا از
طرف دخترش جنگید ،به نظر می رسید به
معنای هدف و درک جدیدی از قدرت زنانۀ
خودش بود.
هر کدام از ما می توانیم ،مانند ساشا ،با
قدرت ،انرژی شخصی و حکمت درونی خود
را به نیروی شخصی تبدیل کنیم .احتماالً
ظرفیت شخصی خود را برای رهبری شیوۀ
نبرد کشف کرده اید .هر کس در ارتباط با
درون خود طبیعتاً مناطق امنی در پیرامون
انســان های اطرافش ایجاد می کند( .این
نماد تجســم یافته ،مانند مادری است که
سه فرزند را مدیریت و هم زمان اشپزی هم
می کند و یا مانند مدیری اجرایی که تیمی
از کارکنان مختلف را مدیریت می کند ).او
فضا را برای شکوفایی مردم فراهم می کند
که زمانی که الزم است بجنگند ،همان طور
که ساشــا برای دخترانش انجام داد ،و به
همان اندازه به ان ها فشار می اورد تا برای
اهداف شان بجنگند.
اجابت درخواست هدایت
یکی از راه های حس کردن نیروی واالی
درون این اســت که زمانی را بیاد بیاورید
که از اعماق وجودتان احساس کردید که
چیزی اشتباه است .اگر این حس از درون
باشد ،از یک سرخوردگی صرف یا مشکل
اجتماعی فراتر می رود .نیروی تکان دهندۀ
ان از اعماق بدن می اید و معموالً با حس
«حال» همراه است به این معنا که در این
لحظه زمانش رسیده است .زمانی که این
حس به اندازۀ کافی قوی باشد ،به دنبال
ان «عمل»ی می اید .شما گفتار و بدن تان
را هماهنگ می کنید تا وضعیت را تغییر
دهید چه درونی و چه بیرونی.
یکی از دوســتان مــن در لس انجلس
متوجه شــد که اســم پســرش بــر اثر
افت کشــی محصوالت زراعی فعال شده
اســت .او یک گــروه از مــادران را برای
اعتراض به افت کشــی در ان ناحیه دور
هم اورد؛ پس از چند ســال افت کشــی،
نه تنهــا در لس انجلس ،بلکه به طور کلی
ممنوع شد .این روزها ،او هم زمان با شغل
اصلی خــود به عنوان روان شــناس ،یک
گروه از طرفداران محیط زیست با تمرکز
بر مخالفت بــا هواپیماهای افت کش راه
انداخته است.
عمل هدفمند مشــابه می تواند زمانی
باشد که شما می خواهید عادت یا اعتیادی
را تغییر دهید و یــا می خواهید زمانی را
به تمرین اختصاص بدهیــد و یا صدای
درون تان را دنبال کنید .نیروی قدرتمند
درون به شما توانایی مشاهدۀ قسمت هایی
از خودتان را می دهد که مقابل تغییر شما
ایستاده اند؛ همچنین می تواند در فرصتی
کوتاه به شما نشــان دهد که چگونه در
زمانی که می خواهید درخواست افزایش
حقوق بدهید ،یا با چالشــی روبه رو شوید
و یا مسئولیت سختی را بپذیرید ،صحبت
کنید و اوضاع را به سامان نمایید.
هر چه شما بیشتر این انرژی قدرتمند
را بــه زندگی خود دعوت کنید ،بیشــتر
حس خواهید کرد او شما را با جنگجوی
خودتان اشنا می کند .قدرت او از باالترین
(بزرگ ترین) ارزوی شما نگهبانی خواهد
کرد و او به شــما قول می دهد که هرگز
شما را ناامید نکند.
لحظات ذهن اگاهی
ایــن تمرین را وقتی کــه می خواهید
انرژی عظیم و حفاظت کنندۀ الهۀ جنگجو
را ارسال کنید به کار بگیرید.
نمادی قدرتمند را که در ذهن ساخته اید
وقتی به قدرت خود نیاز دارید فرا بخوانید.
این تمرین را وقتــی که می خواهید
انرژی قوی و محافظ درون خود را گسیل
کنید انجام دهید.
به نماد قدرتمند نیــروی درون خود
به ســان یک حضور درخشان در اطراف
خود اگاه شــوید .می توانید او را نشسته
بر پشت شیر خود تجسم کنید( .یا شاید
گاهی او سوار بر یک ببر می شود .ببینید
کدام یک را احساس می کنید ).گیسوان
تیرۀ او بر شــانه هایش افشان می شوند.
او تاجی از طال بر ســر دارد ،انگشترها و
دست بندها و گردن بندهای طال به خود
اویخته و ساری ابریشمی قرمز رنگی به
تن دارد .بازوهای باشــکوه او را ببینید،
قوی و حامــل جنگ افزارهایش :کمان،
شمشیر ،نیزه ،گرز .همچنین نیلوفری را
که او با خود حمل می کند ببینید .درود
و تهنیــت خود را به او ابــراز کنید .از او
بپرسید« :بزرگ ترین مانع درونی من در
حال حاضر چیست که باید با ان روبه رو
شــوم؟ به چه چیزی نیاز دارم که از ان
خالص شــوم؟ به چه چیزی باید بیشتر
توجه کنم؟» یا از او برای تصمیم گیری
راهنمایــی بخواهید و یا قدرت بخواهید
برای انجام چیزی که می دانید درســت
است .چشمان خود را ببندید و سوالی در
قلب خود بپرسید .شروع به نوشتن کنید.
بگذارید نوشتن به طور طبیعی بیاید .بدون
فکر .به نوشــتن ادامه دهید تا جایی که
احساس کنید چیز بیشتری برای گفتن
ندارید .به انچه نوشته اید نگاهی بیندازید.
موانع را به این تجسم قدرت ارائه دهید،
در حالی کــه در دل می خواهید که تمام
موانع درونی و بیرونی را کنترل کنید و
یا از بین ببرید .حال با یک دم احساس
کنید کــه دارید با انــرژی قدرت درون
نفس می کشید .در حال بازدم احساس
کنید که دارید از درون بدن خود به دنیا
نفس می کشید .وقتی از مدیتیشن بیرون
می ایید ببینید که می توانید با احساسی
راه برویــد که گویی با قدرت بیشــتری
حرکت می کنید .با حســی راه بروید که
ان نماد قدرتمند راه می رود .با حســی
سخن بگویید که قدرت از میان کلمات
شــما بیرون می اید .توجه کنید که چه
احساســی دارید وقتی که خود را از این
انرژی قدرتمند لبریز می کنید.
دانش یوگا مهر و ابان |1398شماره 132و 133
43
رم داس* در حال انجام مدیتیشن در اتوموبیلش در
کنار عکس مربی اش نیم کارولی 1در تابستان 1977
سوترای چهاردهم
(تکمیل یا تعالی تمرین)
برگردان :بهاره جعفری صمیم
:Saان (ابهی اسا)
:Tuقطعاً ،ولی
:Dirghaطوالنی
:Kalaزمان
:Nairantaryaبدون انقطاع ،پیوسته
:Satkaraاحترام ،توجه
:Asevitaحضور تمام ،خدمت کامل ،با پشتکار
:Dridhaمحکم ،قوی ،غیرقابل تغییر و لرزش ،قاطع
:Bhumihزمین ،پایه ،اساس ،پایدار شدن
44
دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا
تمرین شــما وقتی به ثمر می نشــیند که شامل سه رمز
موفقیت در یوگا باشد:
اول ،شما باید برای یک دورۀ طوالنی تمرین کنید.
دوم ،نبایــد در تمرین شــما وقفه بیفتد و می بایســت به
طورمنظم انجام شود.
سوم :باید تمرین خود را با عشق و احترام انجام دهید.
می گویند تمریــن باعث تکامل می شــود ولی تمرین به
تنهایی از شما فقط یک تمرین کننده می سازد .تمرینی کامل
و متعالی است که شــما را به کمال می رساند و کامل شدن
تمرین به سه عنصر بســتگی دارد که در سوترای چهاردهم شرح
داده می شود.
این سوترا توضیح می دهد که برای تمرین ثابت و مداوم سه شرط
وجــود دارد :باید با اعتقاد کامل ،بــدون انقطاع و برای مدت زمان
زیادی ادامه داشــته باشد .اگر این سه شرط براورده شوند تمرین
به طور قاطع استقرار پیدا کرده و جزئی از طبیعت شخص می شود.
اغلب مشاهده می شود که پرتوجویان در ابتدا خیلی مشتاق هستند،
ولی بعد از مدتی اعتقادشان کمتر می شود و این در مورد پرتوجویی
که می خواهد به هدف برســد نباید اتفاق بیفتد .طالب روحی باید
سادانای خود را تا دریافت یک نتیجۀ واقعی و اساسی ادامه بدهد،
اما متاسفانه عدۀ کمی موفق به انجام این کار می شوند.
چرا این سه مولفه تا این حد دارای اهمیت هستند؟
شــخصیت ما از مجموع الگوهای عادتی ما ســاخته می شود.
عادات ما توســط اعمال تکراری ما شــکل می گیرنــد .وقتی این
عادت ها پاالیش و خالص می شوند در میدان ذهن به شکل تاثیرات
ظریفی ذخیره می گردند که به ان ها سامســکارا گفته می شود و
وقتی سامســکاراهای مشــابه به هم می پیوندند به مجموع ان ها
واسانا می گویند؛ گروهی از تاثیرات که به اندازۀ کافی بزرگ و قوی
هســتند که بر ذهن مسلط شوند .واساناها از اعماق درون می ایند
و ما را بر ان می دارند که موافق و متناسب با ان ها فکر ،صحبت و
عمل کنیم .برای راه اندازی این واســاناها تنها چیزی که الزم است
یک جرقه است ،یک بهانۀ بسیار کوچک .مث ً
ال یک فرد عصبانی را
در نظر بگیرید که با کنش های مکرر خشونت امیز ،عادت خشونت
را در خودش نهادینه کرده و همۀ تاثیرات ظریف خشونت در میدان
ذهنش ذخیره شده اســت .یک محرک ساده حتی بوق زدن یک
نفر پشت چراغ قرمز می تواند خشم او را برانگیزد .سرخ می شود و
شروع به ناسزاگویی می کند ،حتی ممکن است اسلحه اش را بردارد
و شلیک کند.
این عادت های قدرتمند در درازمدت شکل گرفته اند و بنابراین
تغییر ان ها هم مســتلزم زمانی طوالنی است و نباید منتظر یک
تحول فوری بود .شما نیاز دارید برای یک دورۀ طوالنی تمرین کنید
تا بتوانید الگوهای عادات نورانی ،مثبت و سازنده ای را به وجود اورید
که بتوانند الگوهای عادات منفی را خنثی کنند و بنیاد تحول درونی
عمیق و پایداری را پایه ریزی نمایند.
همچنین باید تمرینات خود را به طور منظم انجام دهید .همه چیز
در دنیا با دو پارامتر زمان و فضا تنظیم می شود .علت و معلول هم
کام ً
ال به این دو پارامتر وابســته هستند و به همین دلیل است که
بــرای دمیدن روح زندگی به تمرینات بایــد ان ها را با نظم انجام
دهید .حتماً در زندگی خود به این امر توجه کرده اید که شروع یک
تمرین چقدر سخت است و حتی بعد از مدتی وقفه و فاصله افتادن
شــروع مجدد ان چقدر سخت تر اســت .بی نظمی موجب تعویق
می شود .مانعی که نمی توان از ان به راحتی عبور کرد.
عبارت نیران تاریا بسیار مهم و به معنی بدون انقطاع است .انتار
( )Antarیعنی تفاوت و نیــران تاریا به معنی فقدان این تفاوت و
به مفهوم پیوستگی است .اگر تمرین ها هرچند وقت یک بار قطع
شوند ،پرتوجو قادر نخواهد بود از ان ها بهرۀ کامل را ببرد .پرتوجو
موقعی که تمریناتش را اغاز می کند باید به این بلوغ روحی رسیده
باشد که بداند تمرینات باید برای مدت زمان طوالنی و بدون انفصال
انجام شوند .عدم تکامل روحی را نمی توان در مدت چند ماه کامل
کرد و ممکن اســت رسیدن به هدف سال ها طول بکشد .بنابراین
طالب روحی نباید کم حوصله باشد ،عجله کند یا شتاب زده باشد.
برای دستیابی به باالترین هدف یوگا انچه اهمیت دارد طول زمان
نیست ،بلکه انجام تمرینات بدون انقطاع تا دستیابی به هدف است.
در این مســیر نباید مایوس شد که باید تمرین ها را با اعتقاد ادامه
داد .اعتقاد مهم ترین عامل است؛ زیرا تنها از طریق اعتقاد می توان
برای ادامۀ تمرینات در برابر نامالیمات صبر و انرژی الزم را کسب
نمــود .اگر طالب به این حقیقت که با صبر و شــکیبایی به هدف
خواهد رسید اعتقاد کامل داشته باشد دیگر برایش اهمیت نخواهد
داشت که چه موقع به هدف برسد.
نکتۀ مهم دیگر این است که فرد باید سادانا را به حد اعال دوست
داشــته باشد و درســت مانند مادری که از دیر امدن فرزندش به
خانه نگران می شــود باید از انجام ندادن تمرینات روزانه اش نگران
باشد .او به همان اندازه که بدنش را دوست دارد و یا به غذای مورد
عالقه اش جذب می شــود باید به تمریناتش عالقه داشته باشد و
جذب ان شــود .تمرینات فقط وقتی با عشق و عالقه انجام شوند
نتایج دلخواه را خواهند داد .هیچ گونه احساس اجباری نباید در کار
باشد و شــخص باید با رغبت کامل تمرینات را انجام دهد وگرنه
ایــن امر تبدیل به یک مبارزۀ دائمی می شــود .تمرین بدون لذت
شکنجه ای بیش نیست و دیر یا زود محکوم به ترک ان خواهید بود.
در اینجا از واژۀ ســات کارا به معنی جدی بودن ،احترام و فداکاری
استفاده شده است .اگر شخص دارای این مشخصات باشد مطمئناً
به نتایج خوبی خواهد رسید.
پاتانجلی اعالم می کند که اگر ما ابهی اســا را با توجه و اعتقاد
محکم ،به طور مــداوم و برای مدت زمــان طوالنی تمرین کنیم،
به طور قطع تغییر و تبدیل های پنج گانۀ ذهن را ســد و یا متوقف
خواهیم کرد.
بعضی روزها ممکن است هزاران بهانه برای اینکه روی مت یوگا
ظاهر نشوید پیدا کنید ،ولی ظاهر بشوید .گاهی بسیار سرتان شلوغ
است ولی حداقل 5دقیقه تمرین کنید.
توصیۀ ما این اســت که با کم شروع کنید .انتظارات زیادی که
نتوانید براورده کنید را در برنامۀ خود نگنجانید .هدف شما می تواند
انجام چند دور ســام بر خورشید یا 5دقیقه مراقبه در روز باشد.
برخی روزها وقت بیشــتری دارید و می توانید تمرین طوالنی تری
داشته باشید .ســایر روزها یک تمرین کوتاه ولی با توجه و عالقه
کافی است .بیشتر از هر چیز تعهد شما برای بازگشت به مت یوگا
مهم است.
منابع:
Yogainternational.com
Theyogasanctuary.biz\Exploring the yoga sutras 1.14
یوگاسوتراهای پاتانجلی ،برگردان جالل موسوی نسب
دانش یوگا مهر و ابان |1398شماره 132و 133
45
پرانا چیست؟
سوامی نیرانجاناناندا ساراسواتی
ترجمه لعیا نبی فر
چــه چیزی هر حرکتــی را ممکن می کند :پلک زدن چشــم،
غنچه دادن گل ،شکافتن اتم یا افتادن شهاب؟ هزاران سال پیش
یوگی هایی که در ســایه کوه های هیمالیا زندگی می کردند به کنه
ویژگی ذاتی حرکت در خلقت پی برند و ان را پرانا نامیدند .می توان
واژه پرانا را کم وبیش به «انرژی» یا «نیروی حیاتی» ترجمه کرد ،اما
هیچ یک از تعریف ها معادل دقیقی از این اصطالح سانسکریت که از
وضعیت های عالی تعمق حاصل شده است ارائه نمی دهد .واژه پرانا
ویژگی «زندگانی» را به عهده می گیرد .از دیدگاه یوگا ،کل جهان
زنده است و با پرانا می تپد.
پرانا در هر جنبه افرینش همیشه جاری است .پرانای درون هر
چیز افریده شــده ،موجب هستی و شکل مادی می شود خواه ان
سیاره باشد خواه سیارک ،پره علف یا درخت .اگر پرانا نباشد ،هستی
وجود نخواهد داشت .اگر پرانا از جهان خارج شود ،فروپاشی کامل
پیــش خواهد امد .همه موجودات ،زنــده یا غیرزنده به خاطر پرانا
وجود دارند .هر تجلی در افرینش ،بخشی از شبکه بی پایان ذرات
انرژی است که با چگالی ،ترکیب و شکل های متفاوت سازمان داده
شده است .قاعده جهانی پرانا ممکن است در وضعیت ایستا یا پویا
باشد ،اما در پس تمام هستی در هر مرتبه ای از وجود از باالترین تا
پایین ترین وجود دارد.
پرانا ســاده ترین و نیز عمیق ترین مفهومی اســت که افراد اهل
بصیرت مطرح می کنند .سنگی که خالصانه پرستیده شود می تواند
خصوصیت لطیف تری از پرانا را نسبت به توان پلنگی در اوج سرعت
داشته باشد .توان محسوسی که حرکت دست کسی را میسر می کند
پراناست و نیروی نامحسوسی که با مراسم پیچیده اتش القا می شود
نیز پراناست .به سبب پرانا باد می وزد و رود جاری می شود .هواپیما،
46
دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا
قطار و اتومبیل به سبب پرانا حرکت می کنند .پرتوهای لیزر و امواج
رادیویی به سبب پرانا جریان دارند .همه چیز در افرینش در دریای
پهناور و فراگیر شناور است و هرچه را برای هستی داشتن نیاز دارد
از ان دریافت می کند .در کاتوپانیشاد )2:3:2( 1گفته می شود:
کل این جهان ،هرانچه وجود دارد ،در ارتعاشی است که از پرانا
سرچشمه می گیرد.
این پرانای بی کــران که ماها پرانا نیز گفته می شــود در زمان
افرینش ،هستی یافته است .بنابراین برای درک کامل پرانا باید به
اغاز افرینش برگشت.
پرانای جهانی
درســت همان ابتدا ،هیچ چیز نبود ،حتی افرینش .انچه وجود
داشت اگاهی همه جاگیر و نااشکاری بود که در نوشته های مقدس
به «پارا برهمن» معروف است .پارا برهمن تمام ویژگی ها و اجزای
ســازنده الزم برای افرینش را در خود داشت .کل جهان به صورت
نیروی محض ،بی نهایت کوچک شده در ان قرار داشت؛ پرانا کام ً
ال
مجذوب ان باقی ماند گویی که در پیوند با در اغوش گرفتنی عمیق
باشد .این وضعیتی عالی از تعادل و هماهنگی بود.
در این ســکوت محض ،جنبشی اســت .نوشته های تانتریک و
ِودیک بیان می کنند که تمایلی در ان اصل مطلق پدید امد :ا ِکوهام
باهوســیام« ،من یکی هستم ،خوب اســت زیاد شوم ».ان تمایل،
ِ
خواست
اولین میل افرینش گر است که به «خواست» منجر شد.
اگاهی نااشــکار موجب شد نخستین ا ِسپندان ،2ارتعاش و انرژی
جاری شــود .این اولین جنبش است :اولین لحظه شدن از وجود،
اولین ظهور پرانا.
ِ
مختلف ماها
این انرژی اغازین که ماها پرانا نام دارد به گونه های
شــاکتی ،ماها مایا ،جهان افرین زن یا مادر عالم معروف است .پرانا
هیچ گاه از اگاهی جدا نبود؛ همــواره به صورت امکان نهفته ای در
اگاهی وجود داشت ،اما حاال خودش را مسلم کرده است .بنابراین
انرژی و اگاهی شروع کردند به ارتباط برقرار کردن با یکدیگر .ان ها
در بازی کیهانی لی ال 3خود را غرق کردند که سریشتی 4یا افرینش را
ِ
«منیت» اگاهی های
پدید اورد .بیداری ماها پرانا مانند خودفرافکنی
اگاهی بدون تغییر می توانست خودش را با جنبش
بی شــمار بود؛
ِ
پرانا تجربه کند .به مرور زمان در وضعیت اگاهی و انرژی تغییرهایی
رخ داد و با هر تغییر سطح متفاوتی از افرینش ،هستی یافت .سطوح
متفاوتی از هستی اشکار شد :موجودات و ماده ،عناصر و انرژی ها،
روشنایی و تاریکی ،مثبت و منفی ،جاندار و بی جان ،مذکر و مونث.
اگاهی و انرژی با هم جهان را گسترش دادند و در پایان هر عصر ان
را از میان می بردند و جهان را خودشان برمی گرفتند.
ظرائف بسیار پرانا و چیتا (اگاهی) نردبان تمام تمرین های معنوی
است که پله نهایی ان ظرافتی است تا درجه ای که هرانچه وجود
دارد اگاهی ناب است .این روند برگشت به «منشا» است.
بازی پرانا و چیتا
وقتی پرانا حرکت می کند ،چیتا (اگاهی) حرکت می کند.
وقتی پرانا بدون حرکت است ،چیتا بدون حرکت است.
هاتا یوگا پرادیپیکا ()2:2
پرانا و اگاهی هر دو باید حاضر باشــند تا زندگی وجود داشــته
باشــد .تجربه اگاهی چیتاســت؛ انچه که فرد را به تجربه اگاهی
5
نزدیک تر می کند پراناســت و انچه که پرانا را برمی انگیزد واسانا
یا اشــتیاق فطری است .بنابراین پرانا و واسانا دو حامی اگاهی اند.
موجود زنده «پرانی» نــام دارد ،همانی که پرانا و درنتیجه اگاهی
دارد .این نیست که اگاهی علت هستی و پرانا حاصل باشد؛ یا پرانا
علت و اگاهی حاصل .ان ها دو جنبه هستی اند که ماهیت هرچیز
را تعیین می کنند.
اگاهی ،بودن ،هوشیاری و دانش است؛ پرانا ،شدن و تجلی به خاطر
جنبش است .اگاهی تجربه ای نهفته است درحالی که پرانا مبنای
فعال انرژی اشــکار است .این ها دو مبنای ابدی اند که اساس عالم
کبیر و عالم صغیر هستند .همه چیز امیزه ای از پرانا و چیتاست .کل
جهان ،افرینش و هســتی بازی اگاهی و انرژی اند .نیروی زندگانی
و نیــروی ذهنی ،هر اتم و ســلول جهان را فرا می گیرد هرچند به
درجات مختلفی جدا می مانند.
پرانای فردی
در شیوا سوارودایا ،شاگردی از استاد می پرسد« :در این جهان
بزرگ ترین دوست انسان کیست؟» استاد پاسخ می دهد (ب:)219 .
پرانا بزرگ ترین دوست است ،پرانا بزرگ ترین یار است.
ای دوســت منصــف ،هیچ دوســتی در این دنیــا نزدیک تر از
پرانا نیست.
تمام موجودات ترکیبی از پرانا هســتند که به ان ها زندگانی و
هســتی می دهد .کوانتو ِم پرانای هرکس را توان شخصیت او نشان
می دهد که حاکــی از ظرفیت طبیعی فرد برای برخوردار بودن از
پراناست .بعضی افراد به خاطر سطح پرانایشان موفق تر ،مقتدرتر و
6
جذاب تر از دیگران هستند .پراشنوپانیشاد 7توضیح می دهد که
پرانا از خالق هســتی برمی خیزد و مثل سایه از فردی که ان را
افکنده ،از خویشتن جدانشدنی است.
واژه پرانا اغلب ن َفس ترجمه می شود .بااین همه ،پرانا اکسیژن
یا هوا نیست که انسان تنفس می کند .یوگی ها ثابت کرده اند که
انســان می تواند به مدت زمان طوالنی نفس نکشــد و همچنان
به زندگی ادامه دهد .ازمایشــی در بیناد مِنینگر در امریکا روی
ســوامی نادابراهماناندا ساراسواتی ،شــاگرد تشرف یافته سوامی
شیواناندا ساراسواتی از ریشی کش ،اجرا شد .سوامی نادابراهماناندا
هماهنگی با ارتعاش صورت ازلی یعنی نادا براهما را کامل کرده
بود و ازمایش می خواســت ادعای او را که می تواند بدون نفس
کشــیدن مدت طوالنی راحت باقی بماند به اثبات برساند .او در
اتاقکی شیشــه ای و بی منفذ قرار گرفت .شمعی روشن و میمون
زنده ای در اتاقک هایی مشابه قرار گرفتند .الکترودهایی به قلب،
مغز و قسمت های مختلف بدن او وصل شد و درخواست شد که
درحالی که ابزارها مشخصه هایش را زیر نظر می گیرند تبال 8بزند.
بینی و گوش هایش بسته و به تمام بدنش موم مالیده شده بود تا
هوا از منافذ ان داخل نرود.
پس از ســه دقیقه شمع خاموش شــد و بعد از پانزده دقیقه
میمون بیهوش شــد ،اما ســوامی نادابراهماناندا بیشتر از چهل
دقیقــه به تبال زدن ادامه داد .او در این مدت نفس نمی کشــید
و وقتی سکه ای روی سر تراشــیده اش گذاشته شد ،سکه باال و
پایین رفت .وقتی میکروفن مقابل هر قسمت از بدنش قرار گرفت،
صدایی بلند و بی وقفه شبیه صدای ابشار شنیده شد .او توضیح
داد که این صدا حرکت پراناست و اضافه کرد که انسان مادامی که
پراناها فعال باشند زنده می ماند ،حتی اگر نفس نکشد .هاتا یوگا
پرادیپیکا ( )2:3گفته او را بازگو می کند:
مادامی که وایو( 9پرانا) در بدن باقی باشد زندگی هست.
مرگ زمانی رخ می دهد که وایو بدن را ترک کند بنابراین وایو
را حفظ کنید.
دریافت پرانا
پرانا مبنایی پویا درون هر چیزی اســت .هرکسی با کوانتوم
معینی از پرانا به دنیا می اید ،اما با ســپری کردن زندگی کمیت
و کیفیت ان مدام تغییر می کند .افکار مثبت ،احساســات عالی
و تمرین های یوگا ســطوح باالتری از پرانا ایجاد می کنند .وقتی
انرژی جنسی تعالی یابد یا دگرگون شود پرانای بنیادی در بدن
حفظ و تبدیل به اُجاس 10یعنی شــکل ظریف تر انرژی می شود.
این انرژی در مغز انباشــته می شــود و برای شکوفایی معنوی و
خــاق به کار می رود .یوگی پرانــای فراوانی درونش می اندوزد،
درست مثل باطری که الکتریسیته ذخیره می کند .میلیون ها وات
پرانای او قدرت ،سالمتی و نشــاط را به سراسر اطرافش پخش
می کند .او منبع انرژی است و به هر کسی که با او ارتباط برقرار
کند پرانا می دهد .سوامی شیواناندا می گوید« :درست همان طور
که اب از ظرفی به ظرف دیگر جریان می یابد ،پرانا مثل جریانی
ثابت از یوگی رشد یافته به سوی افراد ضعیف روان می شود».
در سطح ماده ،انسان از محیط اطراف ،غذا ،اب ،خورشید و هوا
نیز پرانا دریافت می کند .همه عناصر از پرانا تشکیل می شوند .پس
دانش یوگا مهر و ابان |1398شماره 132و 133
47
کوانتو ِم پرانای درون هر فرد از کیفیت عناصری تاثیر می گیرد که
در طول زندگی روزمره در معرض ان است و جذب می کند.
ازرش پرانایــی مواد غذایی :بهاگاوادگیتا به کیفیت پرانا در
مواد غذایی مختلف با طبقه بندی کردن ان ها به ساتوایی ،راجاسی
و تاماســی ( )17 :8-10اشــاره می کند .در روزگار اخیر روشی را
اندره سیمون ِتون 11در فرانسه برای به اثبات رساندن ارزش پرانایی
مواد غذایی شــکل داد .او از اونگ ســاده ای روی تکه ای ریسمان
شــبیه ان چیزی استفاده کرد که غیب گویان اب برای پیدا کردن
اب بــا عصای جادویی به کار می بردند .تشعشــعات ظریفی را که
مواد طبیعی ســاطع می کنند بر حرکت اونگ تاثیر می گذارند و
باعث تاب خوردن و چرخیدن ان می شوند .با اندازه گیری مدت یک
قوس اونگ و سرعت چرخیدنش ،سیمونتون توانست طول موج های
خاصی را اندازه بگیرد که نشان دهنده نیروی حیاتی ذاتی و تازگی
نســبی مواد غذایی مختلف اســت .او تحقیقش را در تشعشعات
بیماری ،امواج انسانی و سالمتی چاپ کرد.
براساس یافته هایش سیمونتون مواد غذایی را به چهار دسته کلی
تقسیم کرد .در مقیاس صفر تا 10000انگستروم ،12طول موج پایه
انســان را حدود 6/5هزار به دســت اورد .او ان مواد غذایی را که
طول موج بین این عدد و 10000انگســتروم دارند ،باکیفیت ترین
مواد غذایی به شــمار اورد .در این دسته اول میوه ،سبزیجات تازه،
غالت سبوس دار ،روغن زیتون ،جانوران صدف دار و ماهی اقیانوس
است .در دسته بعد با تشعشعات بین 6/5هزار تا 3000انگستروم
تخم مرغ ،روغن بادام زمینی ،شراب ،سبزیجات پخته ،شکر نیشکر و
ماهی پخته است .مقوله سوم با تشعشعات بسیار ضعیف زیر 3000
انگستروم شامل گوشت پخته ،سوسیس ،قهوه ،چای ،شکالت ،مربا،
پنیر فراورده شــده و نان سفید می شود .مقوله چهارم درواقع هیچ
نیروی حیابی از خود نشــان نمی دهند و شامل کره نباتی غذاهای
کنسروی ،مشروب الکلی قوی ،شکر سفید تصفیه شده و ارد سفید
شده است.
سیمونتون همچنین پی برد که مواد غذایی با تشعشعات حیاتی
8000تا 10000انگســتروم باعث می شــوند اونگ با ســرعت
حیرت انگیز َ 3-500د َوران در دقیقه روی شــعاع 80میلی متری
بچرخد .غذاهایی که بین 6000تا 8000انگستروم بودند با3-400
َد َوران در دقیقه روی شعاع 60میلی متری می چرخند .بااین همه،
48
دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا
گوشت ،شیر پاستوریزه و سبزیجات بسیار پخته که ارزشی کمتر از
2000دارند انرژی شان پایین تر از ان است که اص ً
ال باعث چرخاندن
اونگ شوند .این موضوع توصیه مکرر یوگا برای حفظ سالمت برنامه
غذایی به ویژه زمان انجام پرانایاما را به اثبات می رساند.
ارزش پرانایی هوا :هوای پاک برای زندگی و سالمتی نه فقط
به منظور براورده کردن نیاز به اکسیژن ،بلکه به دلیل احتیاج به پرانا
ضرروری است .کیفیت هوایی که انسان تنفس می کند مستقیماً
بر سطح انرژی او تاثیر می گذارد .شعف و نشاطی که کنار ابشار یا
باالی کوه حس می شــود به این علت است که کوانتوم پرانای هوا
در این مکان ها به طور چشــمگیری باالست .از طرف دیگر ،وقتی
انســان در معرض الودگی هوا یا هوای بازیابی شــده قرار می گیرد
سطح انرژی اش به سرعت شروع می کند به پایین امدن .این پدیده
را علم برحســب یون توضیح داده اســت؛ یعنی ذرات بارداری در
هوا که وقتی تشکیل می شــوند که انرژی کافی بر مولکول گازی
شکلی اثر می گذارد تا الکترون بیرون کند .یون ممکن است منفی
یا مثبت باشد و وقتی الکترون رانده شده خود را به مولکول مجاور
می چســباند به یون منفی تبدیل می شود و ان وقت مولکول اولیه
یون مثبت می شود.
این یون های مثبت و منفی اجزای تشکیل دهنده هوایی هستند
که انســان تنفس می کند .وقتی کسی یون منفی استنشاق کند
سطح پرانا در بدن باال می رود .اثر متضاد ان با استنشاق یون مثبت
حس می شــود .داخل اتاق بسته در شــهری امروزی ممکن است
کمتر از 50یون منفی در تقریباً 30سانتی متر مربع و در کوهستان
حدود 5000باشد .اکنون این موضوع واقعیت علمی تثبیت شده ای
است که نقصان یون منفی موجب ناراحتی ،بی حالی ،کوفتگی و تا
حدی کم بازدهی جســمی و ذهنی می شود .یون منفی شفابخش
است ،تاحدی به خاطر اینکه میکروب ها را می کشد .در انسان این
یون ها بر ظرفیت جذب اکســیژن اثر می گذارند و انتقال اکسیژن
خون به سلول ها و بافت ها را سرعت می دهند .یون های منفی پرانا
نیســتند ،بلکه وقتی کسی ان ها را استنشــاق کند سطح پرانا در
بدنش افزایش می یابد .در این شــرایط ،جالب است که یون منفی
فقط مادامی تاثیر می گذارد که استنشاق شود .همچنین مشاهده
شــده است که توانایی جذب یون منفی در طول تمرین های یوگا
مانند پرانایاما باال می رود.
کار با پرانا
پرانا فقط از منابع بیرونی دریافت نمی شــود ،بلکه خودش نیز
تولید می شود و کیفیت ان می تواند تلطیف و نظارت شود .انسان
می توانــد برای باال بردن نشــاط ،اراده و تــوان ،درمان بیماری ها،
افزایش ظرفیت و کارایی و تحــول یافتن به اگاهی برتر با پرانای
خود کار کند .درواقع ،انسان باید برای کامل کردن هر تجربه ای در
زندگی با پرانا شــاکتی 13یا نیروی پرانا کار کند .این هدف پرانایاما
و پرانا ویدیاســت که روش های ملموسی برای باال بردن و هدایت
پرانا هستند.
نفس تجلی بیرونی پراناســت .یوگی ها بیــان می کنند که پرانا
مستمر است و طول عمر با دانسته کم کردن فاصله هوای بازدم شده
طوالنی تر می شــود .براســاس این واقعیت ،ان ها راهکاری را برای
اندازه گیری پرانای صرف شده در مدت کارهای مختلف ابداع کردند.
ان ها اظهار کردند که جریان خروج پرانایی را می توان با مشــاهده
طول بازدم در کارهای مختلف ســنجید .هرچه جریان هوا بلندتر
باشــد از پرانای بیشتری استفاده می شــود .متوسط طول هوای
بازدم شده دوازده انگشت (حدود 23سانتی متر) است .هنگام اواز
خواندن این طول 16انگشت (حدود 30سانتی متر) ،موقع خوردن
20انگشت (حدود 38سانتی متر) ،هنگام خواب 30انگشت (حدود
56سانتی متر) ،موقع امیزش 32انگشت (حدود 68سانتی متر) و
هنگام ورزش بسیار بلندتر است.
بیشترین پرانا را مغز اســتفاده می کند .اگر مغز از پرانای کافی
برخوردار نباشــد ،ذهن بی قرار و پریشان می شود و مدام به افکار
منفی فرو می رود .این موضوع از این امر که وقتی انسان گرسنه یا
تشنه است معموالً تندخو می شود معلوم است .کوانتوم پرانا در بدن
پایین رفته است و مدارهای مغز به این کمبود اعتراض می کنند.
گرچه نفس ،زمخت و پرانا ظریف است هردو ذاتاً مرتبط اند .انسان
می تواند بر ســطح پرانا شاکتی بدن با کمک نفسش تاثیر بگذارد.
وقتی با تغییر نفس بر پرانا تاثیر گذاشــته شود ،تمام عملکردهای
جسم ،مغز ،ذهن و اگاهی اثر می پذیرند .تمرین های پرانایاما سطح
پرانا را با کارکــردن روی نفس باال می برند و به پرانا ویدیا 14یعنی
تجربه یا دانش درونی از پرانا منجر می شــوند .پیامد قابل مالحظه
هوشیاری پرانایی این است که فرد می تواند بر ذهنش تسلط یابد.
وقتی پرانا حرکت کند ،ذهن می اندیشــد و حواس موضوع های
دریافتنی شــان را درک می کنند .با ایجاد حساسیت به پرانا فرد از
نیروهای ظریف ذهن که به شــکل فکر ،احساس ،عاطفه ،واکنش،
تاثیر ،نماد و دانش پدید می اید اگاه تر می شــود .پرانا زمخت تر از
ذهن اســت و از این رو مهار ان اســان تر است .بنابراین وقتی پرانا
به چنگ اید ،ذهن دمدمی نیز شــکار می شود .هاتا یوگا پرادیپیکا
( )2:42بیان می کند:
حرکت نفس در مجرای میانی ،ذهن را ارام می کند.
این ثبات ذهن ،حالت مانونمانی( 15خالی از فکر) است.
همین که انسان با پرانا کار می کند و کوانتوم و کیفیت ان بهتر
می شــود ،حوزه های نهفته مغز بیدار می شود .درحالت عادی فقط
یک دهم مغز انسان فعال است و بقیه نه قسمت غیرفعال می مانند.
علتش این اســت که میزان زیادی از انرژی الزم است تا کل مغز
هم زمان کار کند .تمرین های یــوگا می توانند چنین کوانتومی از
انــرژی را فراهم و در فردی معمولی نبوغ را بیدار کنند .بااین همه،
فقط چنــد دور با عجلــه پرانایاما انجام دادن بــه این امر منتهی
نمی شــود .تمرین مستمر با تمرکز عمیق ،هوشیاری قوی و ایمان
محکم ضروریات یوگی است.
تجربه پرانای کیهانی
پرانای فردی درون هر کس بخشی از دریای بی کران ماها پراناست،
اما مادامی که این حقیقت به طور تجربی درک نشود انسان خودش
را جدا از بقیه دنیا می بیند .تمرین های پرانایاما پرانای فردی را فعال
می کنند و ان را به تواتر باالتری می برند .ان ها میزان معینی گرما
یا نیروی سازنده سراسر بدن ایجاد می کنند .این وضعیت بر کوانتوم
موجود در پرانا ،که خود را تا اجنا چاکرا ،یعنی مرکز روحی در وسط
مغز ،باال می برد و بعد می تواند به قسمت های مختلف بدن هدایت
شود ،تاثیر می گذارد .این فرایند اساس پرانا ویدیاست.
وقتی پرانا ســادانا حتی سطح باالتری را به عهده بگیرد ،میزان
گرمای تولیدشده درون بدن بسیار شدید می شود .این باعث می شود
اجنا چاکرا بر پیامی که برمی گردد به موالدهارا چاکرا ،یعنی مرکز
روحــی در پرنیوم ،نظارت کند .موالدهارا جایگاه کندالینی ،جایی
است که پرانای کیهانی خفته است .کل تجربه افرینش تا زوال در
الیه های کندالینی جاگرفته است ،بدین دلیل ،به اتما شاکتی 16یا
نیروی روح نیز معروف اســت .ان پیام از طرف اجنا این نیرو را به
حرکت در می اورد و بیدارسازی پرانای عظیم اتفاق می افتد .وقتی
تمام ظرفیت این انرژی ازاد شــود ،از سوشــومنا نادی باال می رود
و موجب دگرگونی کامل فرد می شود .پرانای کیهانی و کندالینی
اصطالحات مترادف اند .در بیدارســازی کندالینی انسان با پرانای
کیهانی یکی می شود.
در زمان بیدارسازی ،دو نیروی پرانا و چیتا تعادل کاملی را درون
فرد می پذیرند و یکی می شــوند .ذهن دســتخوش حالت انشقاق
می شــود و انرژی بیرون می ریزد .ان زمان فوران ســاتیا ،17لحظه
سرنوشت ساز اســت وقتی که فرد همه چیز را درخشان می بیند.
انســان خود را در همه چیز عالم ،همه کس ،برگ و ســنگ حس
می کند .درک پرانای کیهانی حاصل می شــود و تجربه جدایی از
میان می رود .کسانی که این اتحاد را تجربه کرده اند قدیس یا انسان
رهایی یافته نام دارند؛ زیرا با رام کردن انرژی نامتناهی جهانی ،درون
واحــدی صغیر فراتر از دوگانگی رفته اند .اوج یوگا در این ســطح
تجربه می شود جایی که فرد اگاهی جاودانه ،سات-چیت-اناندا،18
حقیقت ،گستردگی و جمال را می یابد.
1-Kathopanishad
2-Spandan
3-Lila
4-Srishti
5-Vasana
6-Shiva Swarodaya
7-Prashnopanishad
ساز کوبه ای شامل دو تنبک که ریشه در شبه قاره هند دارد-.م 8-Tabla:
9-Vayu
10-Ojas
11-Andre Simoneton
واحدی برای اندازه گیری طول موج نور برابر یک نانومتر-.م 12-Angstrom:
13-Prana shakti
14-Prana vidya
15-Manonmani
16-Atma shakti
17-Satya
18-Sat-chit-ananda
منابع:
Swami Niranjanananda Saraswati, 2009. Prana and Pranayama. Munger: Yoga
Publication Trust.
دانش یوگا مهر و ابان |1398شماره 132و 133
49
غلبه بر سرطان
تمرین یوگا در بیمارستان کودکان سن دیه گو
کالیفرنیا برای بهبود شرایط کودکان سرطانی
لیندسی تاکر
حامد رنگین کمان
جامی جیائو هرگز نمی تواند هشت ماهی را
که همراه پسرش ساویور ماکانی در بیمارستان
کــودکان رادی گذراند ،فراموش کند .پســر
جیائو ،به دلیل ابتال به ســرطان خون ،تحت
درمان بیســت وچهار ساعته قرار داشت .ولی
امروز این پسر دو و نیم ساله سرزنده و رو به
بهبود است .او در حالی به اتاقش در بیمارستان
رادی برگشــت که روی سه چرخۀ قرمزرنگی
نشسته بود .مادرش مجبور شده بود به دلیل
شــیطنت زیاد او این کار را بکند .او می گفت
انرژی و سرزندگی پسرش قابل تصور نیست.
پرستارانی که ساویور را می شناختند با دیدن
نشاط و سرزندگی و موهای پرپشت و مشکی
او متعجب می شــدند .کسی فکر نمی کرد او
سال گذشته تمام مدت تحت شیمی درمانی
بوده است.
جیائو پنج ماه پس از ترخیص از بیمارستان
همراه همســر و چهار فرزندش ،که ساویور
کوچک ترین شان است ،در حال برگشتن به
زندگی عادی هستند .جیائو به رغم خستگی،
خوشحال و خرسند است .او روی شانۀ چپش
برامدگی بزرگی دارد که گاهی با باال انداختن
شانه اش به شوخی می گوید من استرس هایم
را به دوش گرفته ام.
لیز فوشــه یکی از مربیان یوگای داوطلبی
است که در زمان درمان ساویور در بیمارستان
حضور داشت و به طور هفتگی برای کمک به
کاهش استرس و ناراحتی جیائو تمرین هایی
را بــه او معرفی می کرد .جیائــو معتقد بود
تمرین های مذکور در کاهش درد و ناراحتی
50
دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا
شانه اش و همچنین استرس اش نقش مهمی
داشته است .به نظر او انجام دادن تمرین های
یوگا ،پس از یک روز ســخت ،کمک شایانی
به ارامش ذهنی او می کردند .البته او اکنون
نسبت به زمانی که در بیمارستان بود فرصت
کمتری بــرای انجام تمرین هــا دارد چراکه
مجبور اســت بچه ها را به مدرســه و کالس
ورزش ببرد و بازگرداند و مدام در اطراف خانه
دنبال ساویور بدود.
برنامــۀ تمریــن یوگا بــرای بیمــاران و
خانواده های شــان در بیمارســتان رادی از
جانب افراد داوطلب بنیاد شان اوشیا حمایت
می شود ،که سازمانی غیردولتی است با هدف
کمک به توانمندسازی جوانان از طریق تمرین
یوگا ،ذهن اگاهی و اموزه های موثر و مثبت.
این بنیاد توسط گلوریا اوشیا ،برای نکوداشت
یاد فرزنــدش که مربی یوگای کودکان بود و
در سانحۀ رانندگی در سال 2006کشته شد،
بنا نهاده شده است .این بنیاد از سال 2008
برنامه هایی را برای کودکان بیمار بیمارستان
رادی ترتیب داده اســت .بنیاد اوشیا در سال
2011نیز ،با مشــارکت بیمارســتان رادی،
زمینۀ پژوهش دربارۀ اثرات و فواید تمرینات
برای بیماران و خانواده های شان را فراهم کرد.
بســیاری از مربیان یوگای داوطلب ،مانند
فوشه ،افراد متخصص در زمینۀ مراقبت های
سالمتی و تمرین های یوگای بازتوانی مختص
سرطان هستند و هفته ای سه مرتبه به بخش
تومورشناسی بیمارستان می روند و تمرین های
یوگای اختصاصی را برای همۀ افراد حاضر از
جمله بیماران ،خانواده ها یا دوستان شان ارائه
می دهند .این تمرین ها معمــوالً 30دقیقه
طول می کشــد و انواع مختلفی از پرانایاما و
اساناها را دربر می گیرد.
جســیکا دیویدســون می گوید« :با دیدن
مربیان یــوگا واقعاً احســاس خوبــی پیدا
می کــردم ».دختــر 10ســاله اش جولیــا
دیویدسون دو ســال در بیمارستان رادی با
نوروبالســتوما مبارزه می کرد .امروز ،پس از
انجام عمل جراحی برداشــتن تومور و پشت
سرگذاشتن شــش مرحله شــیمی درمانی
شــدید ،ایمنی درمانی ،یوگادرمانی و تمرین
رقص ،جولیا در حال بهبود است .او همچنان
به طور منظم یــوگا تمرین می کند و معتقد
اســت این کار برای بدن مفید است و از این
رو انجام دادن ان را توصیه می کند.
شــیمی درمانی و انواع دیگــر درمان های
سرطان مانند رادیودرمانی تهاجمی هستند و
رشد کودکان را مختل می کنند .به جز ریزش
مــو عوارض دیگر شــامل دل بهم خوردگی و
تهوع ،مشکالت تنفسی ،اسیب دستگاه عصبی
و تضعیف دستگاه ایمنی بدن است .تحقیقات
انجام شده در دو دهۀ گذشته حاکی از اثرات
مثبت تمرین یــوگا در کاهش نشــانه های
بیماری و اســترس و بهبود وضعیت کلی و
کیفیت زندگی در بیماران سرطانی است .از
نظر درمان گر و مربیان یوگا ،مانند کلی بتل،
مسئول یوگادرمانی دانشکدۀ پزشکی دانشگاه
مریلند ،انجام تمرینات یوگای مختص بیماران
سرطانی واقعاً موثر هســتند .باوجوداین ،او
معتقد اســت رعایت تمامی شرایط پژوهش
پزشــکی در اجرای برنامۀ تمرینی یوگا برای
بیماران سرطانی تقریباً غیرممکن است .چون
شــرایط بیماری ،نیازها و نشانه های بیماری
افراد متفاوت اســت .تشــخیص تمرین های
یوگای مناسب برای بهبود بیماری و شناسایی
دقیق تاثیر تمرین های مذکور برای همۀ افراد
ممکن نیست.
براســاس نتایج پژوهش هــای کلینیکی
در ســال ،2019که اثــرات تمرین یوگا بر
بیماران تحــت درمان با شــیمی درمانی را
مورد مطالعــه قرار داده اند ،نتیجۀ دو مطالعۀ
مقدماتی اخیر در این زمینه حاکی از بهبود
کیفیت زندگی افراد بزرگسال دریافت کنندۀ
درمان های ســرطان است .محققان خواستار
انجام مطالعات بیشتر در این زمینه هستند.
بتل می گوید :تا امروز بیشتر مدارک و شواهد
مرتبط با تاثیرات مثبت یوگادرمانی مبتنی بر
بررسی بیماران دچار سرطان سینه است.
به همین منظور ،جولیا فوکوهارا که در سال
2013به عنوان پرستار و مربی یوگای داوطلب
در بیمارســتان رادی مشغول کار بود متوجه
شد فرصت مناسبی برای جمع اوری اطالعات
دربارۀ اثرات تمرینات یوگا بر بیماری سرطان
دارد .تاثیــرات دارو و درمان های مختلف در
کودکان و بزرگساالن متفاوت است .کودکان
در مقایسه با بزرگساالن خواب بهتری دارند.
کمتر عصبی می شــوند و اغلب به داروهای
ضددرد و ضدتهوع کمتری نیاز پیدا می کنند.
فوکوهارا و مربیان دیگر جزئیات کاملی از
مشاهدات شان ،شامل توصیف شرایط بیماران،
تمرین های یوگای انجام شده و نتایج حاصل را
ثبت می کردند .ان ها داده های به دست امده
را برای استخراج اطالعات ملموسی در ارتباط
با تغییرات احتمالی در میزان درد ،اضطراب و
کیفیت زندگی نگه داشتند .اقدام ان ها تبدیل
به مطالعۀ شــش ماهه بر روی 32کودک و
خانواده های شــان پیش و پس از انجام یوگا
شــد .نتایج حاصل طی ایندۀ نزدیک منتشر
خواهند شــد و فوکوهارا برای انتشــار نتایج
مثبت به دست امده بسیار مشتاق است.
داروهای شــیمی درمانی متــداول اغلب
موجب فشــار بر دســتگاه عصبی می شوند.
در کودکان مورد مطالعه این فشــار به شکل
مشکل تنفسی ،مشکل حفظ تعادل و تمرکز
و ســرانجام بیماری عصبی برگشت ناپذیر و
بی حسی در انگشــتان پا بروز پیدا می کند.
فوکوهــارو در مطالعۀ مشــترکش با جنی
اسپایس ،پرستار بخش تومورشناسی کودکان،
به این نتیجه رسید که نیروی محرک حاصل
از وضعیت های تمرینی مانند ویرابادراســانا
(وضعیت جنگجو) و وریکشاســانا (وضعیت
درخت) موجب تحریک اعصــاب بیماران و
افزایش مقاومت انان در برابر عوارض جانبی
دارودرمانی های شان می شود.
اســپایس بنیان گذار برنامــۀ دارودرمانی
تلفیقی در بیمارستان رادی و هماهنگ کنندۀ
برنامه های تمرینی یوگا است .او در رویارویی
با موضوعاتی مثل بیوپســی از مغز استخوان
یا مشاهدۀ نخستین گام های بیماران پس از
دریافت درمان ان چنان با شگفتی و هیجان
واکنش نشــان می دهد که همه را متعجب
می کند .او با شــمردن نخســتین قدم های
ســاویور که دور و اطراف اتــاق باال و پایین
می پرید احساس خوشحالی بسیاری داشت.
اســپایس می گویــد موضوعی کــه بیش از
همه چیز موجب شــگفتی او می شود ،اثرات
عمیق جلســه های تمرینی یوگا بر والدینی
مانند جیائو اســت کــه از بی خوابی مداوم و
نگرانی ناشــی از اقدامــات درمانی کارکنان
بیمارستان رنج می برند .او می گوید ما با گفتن
تشخیص بیماری سرطان دربارۀ عزیزان شان
زندگــی ان ها را به کلــی دگرگون می کنیم.
زیبایی یوگا در این است که موجب احساس
ارامش و کنترل اوضاع در انان می شود ،حتی
اگر این احساس برای چند دقیقه باشد.
پینگ کائو ،بانوی ریزاندام و نسبتا ضعیفی
به نظر می رسد ،اما به واقع این چنین نیست.
خطوط صورت گــرم و مهربانــش ،موهای
مشکی و قشــنگ و کوتاهش همه نشان از
پشــتکار او دارد .او مهاجری چینی است که
به عنوان مربی یوگا از جانب بنیاد اوشیا به طور
داوطلبانه فعالیــت دارد .او به تازگی درمان
سرطان سینه اش را پشت سر گذاشته است.
یوگا و به طورخاص تمرین ساما وریتی پرانایاما
(تکنیکــی کــه در ان نفس تــان را به مدت
چهارثانیه نگــه می دارید) ،به کائو در کاهش
خستگی و حالت تهوع ناشی از شیمی درمانی
و رادیوتراپی کمک کرده است .او معتقد است
نیروی حاصل از انجام تمرینات و انرژی مثبت
دیگر بیماران بهبودیافته زمینه و انگیزۀ الزم
را در او برای فعالیت داوطلبانه در بیمارستان
رادی فراهم کرده است.
نتایــج حاصل از پژوهش هــا حاکی از ان
اســت که تمرین های یوگای ســاده ای مثل
پرانایاما (تنفس کنترل شده) می توانند موجب
تحریک دســتگاه ایمنی شوند و کائو بیشتر
جلسه های تمرینی اش در بخش تومورشناسی
کودکان را با پرانایاما شــروع می کند .چهار
هفتۀ قبــل ،ایمه دولونای هفده ســاله ،که
دانش اموز دبیرستانی است ،هنگام انتظار در
صــف پرداخت یک مرکز خرید از حال رفت.
پزشک متخصص ابتدا مشکل او را کم خونی
تشخیص داده بود ،ولی نتایج ازمایش خونش
نشان دهندۀ ابتالی او به سرطان خون بودند.
او همــراه والدینش هر روز مســافتی یک و
نیم ســاعته را از خانه تا بیمارســتان برای
انجام شــیمی درمانی طی می کنــد .امروز او
با چشمانی بســته و لبخندزنان در حالی که
روپــوش بیمارســتانی اش را برتن و کالهی
خاکستری به ســر دارد همراه کائو به انجام
تمرین های کششــی و مدیتیشن می پردازد.
امروز سه هفته می شود که ان ها باهم به این
شکل تمرین می کنند.
دولونا می گوید« :نخســتین باری که کائو
انجام تمرین ها را به من پیشــنهاد کرد من
اص ً
ال موافق نبودم ».سپس دولونا با لبخندی
بر لب ادامه می دهد« :ولی سومین مرتبه ای
که او پیشــنهاد کرد احساس بهتری داشتم
و برای چالش پیش رو اماده شدم ».او انرژی
و حس ارامش بخش کائو را دوســت دارد و
جلسه های تمرینی شان را نوعی زمان فراغت
و ســرگرمی برای فرار و دوری از مشکالت و
ناراحتی های ناشی از شیمی درمانی می داند .او
به تمرین های شان امیدوار است ،ان ها موجب
احساس ارامش می شوند .انجام تمرین های
کششی حس خوبی را ایجاد می کنند .دولونا
از وقت گذراندن با کائو ،که خودش هم چندی
قبــل با مشــکالت دولونا درگیر بــود ،واقعاً
لذت می برد.
کائــو باور دارد که موقعیت خاصی دارد .او
می گوید« :وقتی وارد اتاق بیماران می شــوم
کودکانی را می بینم که دچــار درد و رنج یا
تجربۀ عوارض ناخوشایند ناشی از درمان شان
هســتند و یــا ترســیده اند .درد و ناراحتی
والدین شــان را هــم کامــ ً
ا درک می کنم.
می توانم به ان ها بگویم که نگران نباشــید.
من اینجا هســتم .من هم مانند شما چنین
تجربه هایی را پشت ســر گذاشته ام .من هم
همۀ این مشکالت جسمی و روانی را تجربه
کــرده ام .من به تمرین یوگا پرداختم و برایم
مفید بود .اکنون زنده و سرپا هستم و شما نیز
چنین خواهید شد.
دانش یوگا مهر و ابان |1398شماره 132و 133
51
اموزش یوگا در زندان
5دلیل برای اینکه زندانیان باید از تمرینات یوگا بهره مند شوند
نوشته :کاستا میاشین* /مبدع ویکاسایوگا
برگردان :گروه ترجمه
می تواند با خود به ارمغان بیاورد ،تجربه ای تحول بخش برای هر دو
طرف به شمار می رود که چالش های منحصر به فردی را به همراه
دارد که می تواند به ما به عنوان یک یوگی در مسیر رشد کمک کند.
در اینجا چند روش ساده اما قدرتمند وجود دارد که یوگا می تواند
به پرتوجویان در پشت میله های زندان کمک کند.
هنگامی کــه افراد انچه را که از تمرین یوگا به دســت اورده اند
توصیف می کنند ،غالباً کلماتی مانند ازادی ،خود دوستی و بخشش
را می شــنوید .زمانی که یوگا زندگی شــما را تغییر داد ،به دنبال
راه هایی برای کمک به افراد دیگر برای به کارگیری این دانش کهن
و درخشــان در درون انان خواهید بــود .افراد زیادی در جامعۀ ما
وجــود دارند که می توانند از یوگا بهره مند شــوند ،اما یک گروه از
درمان فیزیکی
مردم به طور ویژه ای به این بهره مندی نیاز دارند.
بسیاری از زندانیان دچار اسیب های جسمی شده اند ،اما زندان ها
همۀ ما از نظر فکری می دانیم که زندان برای انسان ها تا چه حد
محروم کننده و محدودکننده اســت ،اما واقعیت از انچه در ذهن اغلب فاقد مراقبت های پزشــکی و درمان جسمی هستند که این
متصور می شویم نیز بسیار بدتر است .کمک به افرادی که از بودن زندانیان برای بهبود و مدیریت درد بــه ان ها نیاز دارند .داروهای
در پشــت میله های زندان رنج می برند ،با احساس ازادی که یوگا مســکن گران و در مواردی اعتیاداور هستند ،درواقع ممکن است
52
دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا
برای افرادی که در پی بهبود اعتیاد هســتند ،به هیچ وجه گزینۀ
مناسبی نباشد .یوگا گردش خون را افزایش می دهد ،جریان خون
را به مناطق اسیب دیده منتقل می کند و به افراد کمک می کند تا
سریع تر روند بهبودی را طی کنند و در عین حال هم زمان عضالت
را ریلکس و تقویت می کند.
افراد مسن در سیستم زندان اغلب مورد غفلت قرار می گیرند ،اما
یوگا می تواند تمرینی را فراهم کند که بر روی مفاصل به ســادگی
قابل انجام باشد و بدن را منعطف نگه دارد .برای کسانی که امادگی
بیشتری دارند ،می توان از تمرینات مناسبی که با ارامش و کشش
مالیمی همراه هستند استفاده کرد .پرتوجویان خود را تشویق کنید
که به اندازۀ نیازشان از زانو خم شوند و یا از کمک هایی مانند پشتی
استفاده کنند .اگر نمی توانید یا اجازۀ ورود و استفاده از پشتی را در
زندان ندارید ،بالش ها ،کتاب ها و حتی جعبه های دستمال کاغذی
هم می توانند به جای ان استفاده شوند.
درد جســمی می تواند باری باشد که بیش از توان حمل ماست
و گاه منجر به کج خلقی و حتی افســردگی شود .از این رو ،کاهش
استرس نیز بخش مهمی از تســکین درد به شمار می رود .درد و
استرس رابطه ای محکم با یکدیگر دارند .درد باعث استرس می شود
و اســترس نیز تنش را در بدن موجب می شــود و به درد بیشتر
می انجامد .یوگا با رها کــردن تنش ،افزایش تحرک در عضالت و
مفاصل و اموزش ابزارهایی برای مدیریت استرس ،به شکستن این
چرخه کمک می کند.
یوگا همچنین ما را نسبت به بدن خود اگاه تر می کند و به ما کمک
می کند که اندامی که درد در ان به وجود امده اســت را تشخیص
دهیم ،از رفتارهایی که باعث ایجاد درد می شوند خودداری کنیم و
به سمتی که سبب بهبودی می شود حرکت کنیم .یوگا ابزاری عالی
برای اموزش تسکین درد به پرتوجویان است؛ زیرا ان ها می توانند
در هر مکانی که می روند تمرین خود را انجام دهند و در هر زمان
که درد یا اســترس به وجود امد از ان استفاده کنند .به عالوه این
برنامه ای رایگان است!
سالمت روانی
شکی نیست که بیماری های روانی در زندان ها به صورت همه گیر
وجود دارند و تعداد معدودی از زندانیان به مراقبت های ســامت
مورد نیاز خود دسترسی پیدا می کنند .یوگا ابزاری ارزان است که
می تواند برای کمک به زندانیان در مدیریت سالمت روانی معرفی
شود .اندروفین های ازاد شده از ورزش می توانند تاثیر به سزایی در
سالمت روان داشته باشند.
یک مطالعه توسط دانشگاه اکسفورد نشان داد زندانیانی که در
یک برنامۀ منظم یوگا شــرکت می کردند ،از میزان پریشانی های
روانی و اضطراب کمتر ،روحیۀ بهتر و تمرکز باالتری برخوردار بودند.
اضطــراب و ناراحتی های روانی کمتر باعث می شــود که زندانیان
بتوانند از ان برای بهبود خود استفاده کنند ،خواه با بررسی گذشتۀ
خود ،گذراندن دوره ها یا درخواست تجدید نظر.
فقدان مراقبت های سالمت روان که برای زندانیان نیز در دسترس
باشــد ،الگوی چرخه ای از بیماری را ایجــاد می کند .میزان باالی
اضطراب و اســترس باعث بی خوابی می شود ،که منجر به افزایش
افسردگی و باعث اضطراب بیشتر و همچنین رفتارهای جنون امیز و
روانی خواهد بود .شما می توانید به پرتوجویان خود کمک کنید که
با اموزش تنفس متناوب از راه بینی و یوگا ،میزان استرس خود را
کاهش داده و خواب بهتری داشته باشند .شاگردان خود را تشویق
کنید که در صورت بروز اختــال در خواب ،این روش ها را به کار
بگیرند .اگر کمبود هوای تازه ،غذای مناسب و تحریکات باعث شده
اســت که انان احساس افسردگی و بی حالی داشته باشند ،تنفس
کاپاالبهاتــی را در مورد انان امتحان کنید و در عین حال بازکردن
لگن نیز می تواند به انان کمک کند تا احساسات سرکوب شده را
ازاد کنند .به پرتوجویانی که با اضطراب دست و پنجه نرم می کنند
بیاموزید که روزی چند مرتبه اگاهی خود را بر اندام های مختلف
معطوف کنند ،ان ها را وارهانند تا موفق شوند اندامی را که در ان ها
تنش احساس می کنند بیابند.
ذهن اگاهی
ذهن اگاهی عملی اســت که طی ان بــا دقت و بدون قضاوت
در مــورد افکار ،احساســات ،بدن و دنیای اطــراف خود به نظاره
می نشــینیم و توجه می کنیم .یک تمرین مــداوم از ذهن اگاهی
به ما کمک می کند تا زندگی خــود را بهتر درک کنیم؛ زیرا قادر
خواهیــم بود موقعیت های خود را با دیدی باز و تا حدودی جدا از
احساسات بررســی کنیم .توانایی ارزیابی زندگی شخص از طریق
دیدگاه اگاهانه ،ابزاری قدرتمند برای هر کســی به شمار می رود،
ولی برای زندانیان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
بســیاری از افراد زندانی نســبت به اقدامات خود احساس شرم
بسیاری دارند .تمرین ذهن اگاهی می تواند به ان ها کمک کند تا
الگوهای زندگی خود را که منجر به رفتار ان ها شده است ،شناسایی
کنند و با امید ان ها را درهم شکنند.
همچنیــن از طریق یوگا و مراقبه از روابط و نحوۀ تاثیر اقدامات
خود در اطرافیان اگاه می شویم .یک تمرین عمیق می تواند مجرایی
بزرگ برای گذر عصبانیت و ناامیدی باشــد ،در عین حال تمرین
خنک کنندۀ تنفسی می تواند به پراکندگی شرایط تنش باال کمک
کند .در طول شاواســانا ،شاگردان خود را تشویق کنید تا در مورد
راه هایی که رفتارشان بر دیگران تاثیرگذار خواهد بود تامل کنند.
رابطۀ ان ها با کارمندان زندان چگونه است؟ چگونگی نحوۀ برخورد
روزانۀ انان با سایرین به چه نحو است؟
شفقت و همدلی
در طوفان شرایط نامناسب زندگی ،انزوا و روابط متشنج و پرتنش
با کارمندان زندان ،زندگی برای یک زندانی می تواند با ناهنجاری هایی
همراه باشد .در این حالت نیز نامالیمت با دیگران ،که به خشونت در
داخل و خارج از زندان کمک می کند ،نیز اسان است .وقتی قادر به
شناخت جنبه های انسانی و تشخیص درد دیگران باشیم ،به سختی
می توانیم برخوردی حاکی از نفرت با انان داشته باشیم.
البته اکثر زندانیانی که در گذشــته مرتکب اشتباهاتی شده اند،
از احســاس گناه شکنجه می شــوند .یوگا می اموزد که« :شفقت
کامل نیســت ،مگر اینکه خود فرد را نیز شــامل شود ».عشق به
خود و پذیرش ،که می تواند توسط یوگا پرورش یابد ،به افراد کمک
می کند تا بیاموزند که خود را با اشتباهاتشان تعریف نکنند .غلبه بر
داستان هایی که در مورد خودمان به ان ها باور داریم ،برای همۀ ما
دانش یوگا مهر و ابان |1398شماره 132و 133
53
دشــوار است ،اما به دلیل ننگ اجتماعی که با گذر زمان در پشت
میله های زندان به وجود می اید ،برای زندانیان به مراتب سخت تر
است .به پرتوجویان خود یاداوری کنید که بهبود خود کار سختی
است ،اما نیل به ازادی در ان زمان که از گفتگوهای منفی پیرامون
خود فارغ می شویم قطعاً ارزش این سختی را دارد.
بیشــتر مواقع که به یــوگا در زندان فکر می کنیــم ،یوگا برای
زندانیان به نظرمان می اید ،اما بسیاری از کارکنان زندان احساس
تلخی ،ناامیدی ،عصبانیت و حتی تحقیر شدن می کنند .کالس های
یوگا می تواند برای کارمندان زندان نیز بسیار مفید باشد.
عزت نفس
گذرانــدن زمان در زندان باعث می شــود افراد احســاس انزوا،
طرد شدن و عصبانیت کنند که به پایین امدن عزت نفس کمک
می کند ،در حالی که از دست دادن استقالل و موقعیت شخصی نیز
می تواند جریحۀ بزرگی برای غرور برخی افراد باشد .کاهش عزت
نفس می تواند هر انسانی را در سفر خود برای رشد شخصی عقب
بیندازد .وقتی به توانایی های خودمان شــک می کنیم دیگر حتی
سعی هم نمی کنیم .پایین امدن عزت نفس ممکن است در مسیر
یکی از شــاگردان شما هم قرار بگیرد و او را مستاصل نماید .پس
از دورۀ زنــدان و بعد از ازادی ،عدم اعتماد به نفس می تواند مانعی
بزرگ برای تالش در جهت یافتن شغل و یا جبران این مدت برای
شخص موردعالقه باشد.
اطمینان
ن اگاهی به مــا کمک می کند تا
یــک تمرین ناب یــوگا یا ذه
صداهای درون خود را بشناسیم .وقتی تشخیص می دهیم که این
صدا از ناامنی درونی ما می اید ،ریسک کردن و اعتماد به خودمان
ساده تر خواهد شد .پرتوجویان خود را تشویق کنید که وقتی را برای
مشخص کردن چیزهایی که به واقع درمورد خودشان می خواهند
پرورش دهند و یا بخش هایی از خودشــان که نمی خواهند رشد
کند و ادامه یابــد صرف کنند .اگر شــاگردانی دارید که در حال
اماده شدن برای یک جلســۀ بازجویی یا زمان دادگاه هستند ،به
ان ها کمک کنید تــا برای ارام کردن اعصاب و تحریک اعتماد به
نفس تمرینات تنفسی و تاداســانا را انجام دهند .تمریناتی مانند
جنگجوی 3و وضعیت کودک نیز می توانند گزینه های بسیار خوبی
برای انان باشد .پرتوجویانی که ممکن است به زودی از زندان ازاد
شــوند را تشویق کنید تا جامعه ای از یوگی های اگاه را در نزدیکی
خود پیدا کنند .این کار می تواند به ایجاد یک شبکۀ حمایتی اطراف
انان بینجامد تا این ســفر یوگیانه ادامــه پیدا کند .به پرتوجویان
خود متذکر شــوید که گرچه حضور در کالس بسیار شگفت انگیز
و منحصر به فرد اســت ،ولی مضیقۀ مالی بــرای پرداخت هزینۀ
کالس هــا نمی تواند بهانه ای بــرای دوری از یوگا و انجام تمرینات
باشد .ان ها را به ســمتی هدایت کنید تا فیلم های اموزشی مورد
عالقــۀ خود را به صورت انالین پیدا کنند ،به ان ها کمک کنید تا
برای خودشان تمرین های خانگی طراحی کنند و رویدادهای رایگان
یوگا را با ان ها به اشتراک بگذارید .برای کسانی که بعد از زندان به
دنبال یافتن کار هستند ،جاهایی حتی دوره های ویژۀ تربیت مربی
برای افرادی که سابقۀ کیفری دارند برگزار می شود.
54
دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا
شما چطور؟
قطعــاً کمبود مربیان یوگایی که برای به اشــتراک گذاشــتن
توانایی هــای خود در زندان زمان صرف کننــد وجود دارد .اگر به
تازگی به تدریس یوگا مشغول شده اید و امادۀ کسب تجربه هستید،
اختصاص دادن بخشی از وقت تان به یک زندان محلی ایدۀ خوبی
است .داشتن تجربۀ تدریس در زندان ها نشان می دهد که شما یک
مربی همه کاره و منعطف هستید.
همۀ افراد می دانند که ورود به زندان و تدریس در انجا تا چه حد
دشوار است .تدریس در زندان نشان از تعهد شما به ارزش هایتان،
اعتقاد به عمل و تمایل به امتحان کردن مســائل جدید هر چند
دشوار به عنوان یک مربی اســت .هنگام تدریس در زندان ممکن
است با کسانی روبه رو شوید که یوگا را جدی نمی گیرند ،این امر نه
تنها به شما می اموزد که چگونه شاگردان را نگه دارید ،بلکه شما را
مجبور می کند تا مزایای یوگا را به روشی شیوا و قانع کننده بیان
کنید.
شــکی در این موضوع نیست که اموزش مربی تجربه ای قوی و
چالش برانگیز اســت .بنابراین چند ماه بعد از اتمام دوره ،بسیاری
احســاس می کنند که در تمرین خود روی روال افتاده اند .تدریس
در زندان می تواند تحولی برای ایجاد چالش در تمرینات یا تمرینی
برای ماهیچه هایی باشــد که در زندگی روزمره بنیۀ خود را گاه از
دست می دهند و تحلیل می روند.
تصور کنید که تمام روز در ســلولی محصور شده اید .بسیاری از
مربیان گزارش می دهند که شاگردان ان ها در زندان گاه نسبت به
تمرینات بسیار پذیرا هستند .اگر برای شما هم جالب است که شوق
خود را با افرادی که پشــت میله های زندان هستند شریک شوید،
محیط های این چنینی همواره به داوطلبانی احتیاج دارند و معموالً
از امادگی افرادی که مایلنــد وقت خود را برای همکاری بگذارند
هیجان زده می شوند.
در انتها...
سیکل بازگشت مجدد بسیار دشــوار است .با وجود حس مایۀ
ننگ بودن در اجتماع ،شبکه های حمایتی ضعیف و عدم اگاهی از
سالمت روان ،درهم شکستن چرخۀ جرم و حبس ناممکن به نظر
می رسد .برای افرادی که در حبس هستند ،ذهن اگاهی ،شفقت و
عزت نفسی که از یوگا حاصل می شود می تواند مسیری دراز برای
سازگاری با دنیای خارج از زندان را بپیماید .حقیقت غم انگیز این
اســت که برخی پرتوجویان شما شاید دیگر هرگز دنیای بیرون را
نبینند .برای این عده یوگا ممکن اســت یکی از تنها فرصت هایی
باشد که ارتباط ،هیجان و ارامش را احساس کنند.
فواید یوگا برای زندانیان حیرت انگیز اســت .اما به عنوان مربی،
ممکن است حتی خود شما نیز از رشد خودتان شگفت زده شوید.
* Kosta Miachin
به حقیقت درونت اعتماد کن!
برگرفته از :یوگا ژورنال
برگردان :مینا سهرابی
اپــرا وینفــری( 1زادۀ 1954میالدی)،
معتقد اســت که زندگی کردن هرکس به
ســبک خودش ،قابل ستودن است و اص ً
ال
احمقانه نیست .او در کتاب خویش به نام
مســیر روشن شد! کشــف جهت زندگی
و هدف برای شــما ،2انچه را کــه دربارۀ
تعیین اهداف ارزشمند ،پیدا کردن مسیر
و رســیدن به بهترین خود یاد گرفته ،به
اشتراک گذاشته است.
عمل سادۀ جستجو در اینترنت با موضوع
"هدف من چیست؟" منجر به رسیدن به
حدودا ً بیســت میلیارد پاسخ می شود .این
خود رقمی حیرت انگیز در مســیری است
که بسیاری از افراد دربارۀ اینکه چه کسی
هستند احساس می کنند و هم چنین بیانگر
این است که به چه اندازه احساس نیاز برای
یک حضور بامعنی وجود دارد.
تایپ کردن ان سه کلمۀ کوچک یعنی
"هدف -من -چیســت" و فشردن کلمه
تاییــد 3می تواند در ظاهر یک عمل جزئی
به نظر برسد ،اما این عمل درواقع یک بازتاب
واقعی از ارزو و امیدی خالص اســت که از
اعماق قلبی برخواســته است .در حقیقت
پرسش می شــود تا تایید شود .شروع این
جستجو یک نشانه است که بیان می کند
سفری به ســمت یک زندگی واال و پر از
ارزش و معنا در حال شروع شدن است.
و اینک خبر خوشی وجود دارد .ان سوی
وسعت و پیچیدگی لینک های دیجیتالی،
تنها یک شــخص وجود دارد که پاســخ
همۀ انچه را که شــما به دنبالش هستید
دارد .ان شــخص به طوری معجزه اسا کل
زندگی شما را بیان می کند .البته من دربارۀ
شخصی به جز خود شما صحبت نمی کنم!
من اعتقاد دارم که هر کدام از ما با یک
هدف به این دنیا امده ایم .مهم نیست که
شــما چه کسی هستید ،چه می کنید و یا
اینکه فکر می کنیــد که تا کجا باید پیش
بروید .در حقیقت شما توسط یک نیروی
قوی تر از خودتان راهبری می شــوید تا در
طرح الهی تان مشغول شوید و این فراتر از
ان چیزی اســت که شما برای انجام امور
زندگی تان انجام می دهید .من دربارۀ یک
قدرت برتر صحبت می کنم ،همان علتی که
شما به خاطر ان اینجا روی زمین هستید.
هر کدام از ما یک نقش ضروری در میان
کل بشریت داریم .همه انچه که شما باید
انجام دهید این است که مسیرتان را دنبال
کنید تا به ندای درونی تان پاسخ دهید.
همان طور کــه فیلســوف چینی الئو
تزو 4عنوان کرده است ،یک سفر هزار مایلی
تنها با یک گام شروع می شود.
متعهد بودن به یــک زندگی هدفمند
نیازمند جسارت اســت .زمانی در زندگی
خــود مــن وجود داشــت که احســاس
ســردرگمی بین این دو مورد داشتم)1 .
انچــه جهان به من می گفــت که باید به
ان تبدیل شــوم )2 .ان احساســی که در
خصوص تبدیل شــدن به حقیقت درونم
داشتم .امروز من دربارۀ اینکه چه چیزی را
در این دنیا باید انجام دهم مطمئن هستم
و این به این دلیل است که شروع به گوش
دادن بــه ندای درونــم و تمرکز کردن به
تصمیماتی که هر روز می گرفتم کرده ام.
اگر شــما در شــغل یا روابط تان دچار
سردرگمی شــده اید ،اگر با مسائل مالی،
اعتیاد یا حفظ سالمتی تان دست و پنجه
نرم می کنید ،سفر و حرکت به سوی یک
تغییر مانــدگار با تعریف اینکه چه چیزی
بیش تر برای تان مهم است شروع می شود.
همۀ ما مدت زمان محــدودی را در روی
زمین فرصت زندگی کردن داریم .شــما با
زندگی تان می خواهید چه کار کنید؟ چگونه
می خواهیــد ایندۀ باارزش تان را ســپری
کنید؟ دیگر هیچ نیازی به این نیست که
یــک روز دیگر را با نگرانی دربارۀ اینکه ایا
هدفی باارزش تر و واالتر برای زندگی کردن
وجود دارد ،ســپری کنید .بله ،البته وجود
دارد و ان چیز برای اینکه شما ان را کشف
کنید به شما تخصیص یافته است.
زمانی که شما اماده باشید . ...
Oprah Gail Winfrey1
تهیه کننده ،هنرپیشه ،نیکوکار ،برندۀ جایزۀ اسکار و کاندیدای جایزۀ
گلدن گلوب و بفتا و از مشهورترین و مطرح ترین مجری های تلویزیونی
امریکا و جهان است که به عنوان ثروتمندترین امریکایی افریقایی تبار
قرن بیستم رتبه بندی شده است .او فعالیت های زیادی در زمینه های
مختلف انسان دوستانه انجام داده و بزرگ ترین نیکوکار سیاه پوست در
تاریخ امریکا به شمار می رود.
2این کتاب از گرداوری داستان های الهام بخش از افرادی که مسیرشان
را پیدا کرده اند به دست امده است.
3-Enter
4-Lao Tzu
دانش یوگا مهر و ابان |1398شماره 132و 133
55
یک وعده غذای گیاهی
تهیه و تنظیم :شیمال خان
برگرگیاهی
مواد الزم:
سیب زمینی اب پز 3عدد
نخود پخته شده 1پیمانه
ذرت پخته شده 1پیمانه
سیر 1حبه
اردنخودچی 3قاشق غذاخوری
نمک و ادویه و روغن به مقدار الزم
نان برگر 4عدد
طرز تهیه :تمام مواد باال را در مخلوط کن ریخته و میکس کنید تا
به شــکل خمیر درایند .نان های برگر را از وسط برش و کمی در
روغن تفت دهید .مایۀ برگــر را در غالب مخصوص برگر بریزید و
سپس سرخ کنید.
مواد الزم برای روی برگر:
خیار شور متوسط 2عدد
پیاز متوسط 1عدد
فلفل دلمه ای 1عدد
کاهو و کلم خرد شده 1پیمانه
گوجه فرنگی متوسط 2عدد
طرز تهیه :مواد روی برگر را به صورت رشته های بسیار نازک خرد
و بــا هم مخلوط کنید .برگرها را روی نصف نان برش داده شــده
بگذارید و سپس مواد روی برگر را روی ان بریزید و بعد نیمۀ دیگر
نان را روی ان ها بگذارید.
56
دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا
ساالد زیتون و گوجه فرنگی
مواد الزم:
پیاز کوچک قرمز 8عدد
گوجه فرنگی متوسط 4عدد
زیتون بدون هسته 2پیمانه
ریحان و شاهی و نعنای تازه 3پیمانه
اسفناج ریز خرد شده 2پیمانه
برگ گشنیز خرد شده 1قاشق سوپ خوری
نمک و فلفل سیاه به مقدار الزم
طرز تهیه :تمام مواد باال را ریز خرد کنید و با هم مخلوط نمایید.
مواد الزم برای سس ساالد:
روغن زیتون 2قاشق سوپ خوری
اب لیموی تازه 1قاشق سوپ خوری
شکر 1قاشق چای خوری
جعفری خرد شده 2قاشق چای خوری
پودر زیره 1قاشق چای خوری
سیر کوبیده شده 2حبه
ابغوره یا سرکۀ سیب 1قاشق غذاخوری.
طرز تهیۀ سس ساالد :تمام مواد باال را در مخلوط کن بریزید و خوب با
هم میکس نمایید و سپس روی ساالد بریزید.
شیرینی دانمارکی گیاهی
مواد الزم:
ارد 100گرم
ارد ذرت 100گرم
شکر 500گرم
شیرسویا 1کیلو
مارگارین (کرۀ گیاهی) 250گرم
روغن مایع 1/2پیمانه
وانیل 1/2قاشق چای خوری
نمک و کنجد و خالل بادام و خاک قند به مقدار الزم
طرز تهیه :شــیر سویا و روغن و شکر و نمک و وانیل را با هم مخلوط
می کنیم .ارد و ارد ذرت را کم کم به ان اضافه می کنیم و هم می زنیم.
خمیر به دست امده را با مقداری اب ولرم ترکیب کرده و ورز می دهیم
و می گذاریم حدود 10دقیقه بماند .بعد خمیر را پهن و با وردنه صاف
می کنیم تا به شکل خمیری نازک و مستطیلی شکل دراید .یک طرف
خمیــر را گرفته و روی طرف دیگر تا می کنیم .این کار را مجددا ً تکرار
می کنیم تا خمیر به شــکل چهارالیه درایــد .مارگارین را که از قبل
در یخچال گذاشــته ایم تا سفت شود ،با چاقو به شکل الیه های نازک
می بریم .الیه های کره را روی نصف خمیر می چینیم .سپس طرف دیگر
خمیر را بلند کرده و روی طرف دیگر تا می کنیم .بدین ترتیب خمیری
هشت الیه داریم که وسط ان مارگارین قرار دارد .حال با چاقو خمیر را
به شکل مربع های کوچک برش می دهیم .سینی فر را چرب می کنیم و
شیرینی ها را روی ان می چینیم .فر را روی 220درجۀ سانتی گراد قرار
می دهیم و می گذاریم شــیرینی ها به مدت 35دقیقه بپزند .در ظرفی
جداگانــه یک پیمانه اب را با یک پیمانه شــکر و کمی گالب مخلوط
می کنیم و می جوشانیم تا شربتی غلیظ شود .بعد از اینکه شیرینی ها
خنک شد با قلم شیره را روی ان ها می مالیم .روی تعدادی از شیرینی ها
خاک قند ،روی تعدادی دیگر کنجد ،و روی بقیه خالل بادام می ریزیم.
بستنی یخی هندوانه و لیموناد
مواد الزم :اب هندوانه 2لیوان
لیموناد 2لیوان
قالب بستنی یخی
طرز تهیه :قالب های بستنی را تا نیمه از اب هندوانه پر می کنیم سپس
به مدت یک ساعت در فریزر می گذاریم .بعد نیمۀ دیگر را با لیموناد پر
می کنیم .چوب بستنی ها را داخل قالب ها گذاشته و در فریزر می گذاریم
تا چند ساعت بمانند و یخ بزنند .سپس قالب ها را زیر اب ولرم گرفته و
بستنی ها را از قالب جدا می کنیم .بستنی یخی های دو رنگ مان اماده اند.
دانش یوگا مهر و ابان |1398شماره 132و 133
57
یوگا روشی برای دیدن خویشتن و جهان پیرامون
سید عبدالحمید موحدی
در هنگام ســفر دو هفته ای به اشرام یوگای شیواناندا در شهریور ماه سال 1398و به
منظور اســتفاده از روش طب سنتی هند و پاک ســازی از طریق پانچاکارما (پاک سازی
اندام های داخلی به روش ایورودا) ،با شری راوی ایشواران 1که برای تدریس فلسفۀ یوگا به
اشرام امده بود اشنا شدم .در این مدت کوتاه فرصتی دست داد تا مصاحبه ای با او داشته
باشم در خصوص فلسفۀ یوگا که روشی است برای دیدن خویشتن و جهان پیرامون.
چند سالی هم هست تدریس ودانتا را بر روی یک بستر انالین
لطفا خودتان را معرفی نمایید
من راوی ایشواران فرزند شری اکنات ایشواران ،2استاد برجستۀ که پرتوجویان بســیاری از کشورهای مختلف در ان حضور دارند
مدیتیشن هستم که در اشرام خود ،راماگری ،در شهر تومالس ،در برعهده دارم.
نزدیکی سانفرانسیسکو در ایالت کالیفرنیا (ایاالت متحده امریکا)،
.1بفرمایید یوگا چگونه ،درکجا و در چه زمانی شکل گرفته
زندگی و تدریس می کرد.
دارای سابقۀ بانکداری و ســرمایه گزاری هستم ،ولی در نهایت است؟
یوگا از فلسفه ودانتا شکل گرفته و اصطالح ودانتا توسط بسیاری
زمانی از کار در شــرکت ها و ادارات استعفا دادم و تمام وقتم را به
به «انتهای دانش» تعبیر شده است .حقیقت این است که چیزی
عالقۀ همیشگی خود یعنی یوگا اختصاص داده ام.
به طور جدی با شعب اشرام یوگای شیواناندا در ارتباط بوده و به عمیــق و باطنی در نام ان وجود نــدارد .وداها متون کتب هندی
برگزاری کالس های تربیت مربی مشغول هستم .همچنین برخی از بودند که با علم موجود در هند باســتان سروکار داشتند .وداها را
می توان به طور کلی به دو بخش بسیار گسترده تقسیم کرد؛ بخش
دوره های مراقبه را نیز در اشرام تدریس می کنم.
58
دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا
اول که بــا اداب ،ایین ها و قوانین زندگی و ارتباط با علم موجود
بررسی می شود و معنی بخش دوم عبارت است از «در انتهای متن
جای دارد» .از این رو نام ودانتا به این معنی اســت که در انتهای
ودا یافت می شود .این بخش عمدتاً با فلسفۀ اساسی کتاب مقدس
سروکار دارد و شامل همۀ اوپانیشادها 3می شود .الزم به ذکر است
که امروز این تعریف ودانتا فراتر رفته است و سوتراهای برهما 4را
نیز دربرمی گیرد.
.2تفاوت بین ودانتا با هر مکتب فلسفی دیگر چیست؟
ایا این فقط یک مکتب فلسفی نیست؟
وداها به خود خداوند تعلــق دارند .بنابراین «بنیان گذار» برای
وداها وجود ندارد .این یک پیکر اشــکار و بــدون لفاف از دانش
است که به نسل های بی شماری منتقل می شود .ودانتا یک فلسفه
نیست .این واقعیت ،که از ان به عنوان مکتبی فلسفی یاد می شود،
تا حدی برای سهولت در طبقه بندی موضوعات است که شاید از
درکی ناکافی نســبت به ودانتا نشات می گیرد .ودانتا روشی برای
دیدن خویشتن و جهان پیرامون است.
.3امروز ودانتا چگونه با ما در ارتباط است؟
ودانتــا به «نارضایتی ها» در ما می پردازد و از ان رو که همۀ ما
فقط گاهی اوقات خوشــحال می شویم ،پس برای همۀ ما اهمیت
دارد .ودانتــا به ما می گوید که همۀ ما تصویری از خویشــتن را
به عنوان موجــودی محدود در معرض مبهم بودن سرنوشــت و
ثروت قــرار می دهیم و در اثر بادهای زمان مورد ضرب و شــتم
قرار می گیریم .این یک خطای اساســی در اندیشۀ ما است و یک
استاد ودانتیک 5در تالش است که ما را نسبت به این درک غلط
اگاه کند .وی به نظریه ای که توســط اوپانیشادها بیان شده است
اشاره می کند که در حقیقت محدودیتی برای ما وجود ندارد ،اما
با همراه داشتن تفکر این محدودیت ها ،در تالش برای خوشبختی
درهایی را به یک نزاع و کشمکش مداوم گشوده ایم .ودانتا یاداوری
می کند که این مبارزه به خودی خود اثباتی بر این واقعیت است
که ما در برخی سطوح اساسی ناخوداگاه ،این تصویر از خود را که
موجودی محدود هستیم رد می کنیم .و این مبارزۀ مداوم تالشی
برای «به دست اوردن» این بی حد و مرزی و این کامل بودن است.
در یک سطر ،تعلیماتی که توسط سامپرادایا 6اورده شده است این
است که «تو بی نهایت هستی» .این موجود بی نهایت با نام برهمن
شناخته می شود.
.4ایا ممکن اســت کمی درمورد اصطالح سامپرادایا
توضیح دهید؟
ســامپرادایا تدریس روشــی ویژه برای ایجاد ارتباط است .این
اموزش و همچنین روش برقــراری ارتباط از معلم به دانش اموز
منتقل شده اســت .سپس دانش اموز معلم می شــود و ان را به
دانش اموزان خود منتقل می کند ،که از بین ان ها نیز معلم دیگری
متولد می شــود .این همان سنت تدریس است که سامپرادایا نام
دارد .بنابراین فقط کسی که معلم داشته است می تواند معلم باشد
و خود شانکاراچاریا 7می گوید« :از معلمی که به سنت سامپرادایا
تعلق ندارد بپرهیزید».
.5شانکاچاریا که بود؟
ادی شانکاچاریا استاد قابل احترامی از زمان های قدیم است که
در قرن هشتم قبل از میالد زندگی می کرد .وی اوپانیشادها را به
صورت غیرمنفصل و غیردوگانه و متصل به هم تعبیر کرده است.
شانکاچاریا با تاسیس چهار صومعۀ بزرگ (ماتاها) در شمال ،جنوب،
شرق و غرب هند شناخته شده است .هر ماتا توسط یکی از چهار
شاگرد برجستۀ او هدایت می شد .این ماتاها ستون های سامپرادایا
هستند .شانکارا در درجۀ اول مسئولیت احیای برتری های فلسفۀ
شرق را در زمانی عهده دار بود که دیگر فلسفه ها در هند محبوبیت
کسب کرده بودند.
.6ممکن است توضیحات بیشتری دربارۀ ادوایتا ودانتا
بدهید؟
ادوایتا به معنی «بدون وقفه» یا غیر دوگانه است .در این دنیای
کثرت ،طبیعی اســت که ما جهان را به بخش هایی تقسیم کنیم.
یک تقسیم مشترک این است :من ،جهان (موجودات متعدد زنده
و بی جان) و خدا که خالق همۀ این هاســت .بنابراین تقسیم سه
جانبه ای شــامل من و جهان و خالق جهان هستی وجود دارد .به
واســطۀ این دیدگاه نسبت به موجودات متعدد ،ما از جانب سایر
موجودات به طــور مداوم مورد تهدید قرار می گیریم .به دلیل این
تهدیدهاست که استرس و نارضایتی به وجود می اید .ودانتا به ما
می گوید که این بینش چندگانه یک خطا است و همه چیز از یک
منبع واحد سرچشمه گرفته است؛ بنابراین ،تنها یک موجودیت
واحد وجود دارد .کل جهان و موجودات ان فقط نام ها و اشــکال
اساســی این واحد هســتند .ودانتا نمونه ای از زیوراالت متنوع را
نشــان می دهد .مادۀ اصلی طالست و فقط اشکال مختلفی مانند
گردنبند ،انگشتر یا دستبند از ان وجود دارد.
8
.7ممکن است بیشتر توضیح دهید؟
از منظر ودانتا ،خدا تنها خالقی است که جهان را افریده است.
در واقع در خداوند اگاهی خالص ،وجود خالص ،ســعادت خالص
است .همان اصل اگاهی ،وجود و سعادت که از ان ها نام می بریم.
.8چگونه این اگاهی الهی تجربه می شود؟
این اصل جز در تماس با موضوع تجربه پذیر نیســت .به عنوان
مثــال اتش را در نظر بگیرید که اصل ان «گرما» اســت .گرمای
این اصل به جز در تماس با یک شیء قابل تجربه نیست .به عنوان
مثال از اتش اســتفاده کنید که سرمنشا گرماست .گرمای اتش
اصلیت و قانون خود ان است .اگر می خواهید این «گرما» را تجربه
کنید ،به موجودیتی نیاز دارید که این حس را مث ً
ال با انگشت خود
نشان دهید .لحظه ای که انگشت اتش را لمس می کند ،گرما را در
انگشت تجربه خواهید کرد .اما بدون هدف نمی توان اصل گرما را
تجربه کرد و فقط از نظر فکری قابل درک است .به همین ترتیب،
اگاهی فقط در صورت وجود یک شیء دیگر قابل تجربه است که
در این حالت شامل ذهن و بدن یک موجود زنده است .این تجربه
در مورد انسان با درک ان ها از صحبت و رفتار ممکن است .تجربه
در مورد ذهن خویش اگاهی از افکاری اســت که در ذهن جریان
دارد .به طور خالصه ،نیازی نیست که «تجربۀ اگاهی» به طور مجزا
دانش یوگا مهر و ابان |1398شماره 132و 133
59
و جداگانه انجام شــود .هر لحظه از بیــداری و رویا در ما ،وقتی در
حال تجربۀ هرچیز هســتیم ،تجربه ای از اگاهی و اصل وجود یعنی
همان خداست.
به طور خالصه ،الزم نیســت به طــور جداگانه «اگاهی را تجربه
کنید» .هر لحظۀ بیداری و رویاپردازی ما ،هرگونه تجربه ای داشــته
باشیم ،تجربه ای از اگاهی و اصل وجود یعنی خداست .هیچ تجربه ای
به خودی خود میسر و اص ً
ال موردنیاز نیست.
.9ایا می توان روشی را برای تدریس ودانتا دنبال کرد؟
همان طور که قب ً
ال نیز گفتم ،ودانتا به شما می گوید که بخشی از
خدا ،کل و بی نهایت هســتید .کل جهان فقط به خاطر وجود شما
موجودیت دارد .بنابراین ،نفر دوم و ســوم فقــط در صورت وجود
شخص اول به وجود می ایند .نیازی به اثبات نیست که بدانیم یکی
وجــود دارد (چرا که وجود چیزی خود اثباتی بر بودن ان اســت).
بنابراین ودانتا به معنای اثبات وجود خداست.
ودانتــا به ما می گوید که بین فردیت ما ،کل جهان و خالق ان ها
یعنی خدا هویتی وجود دارد .این هویت برای ادراک ،در دسترس یا
قابل تجربه نیست ،ولی دائماً در جریان است.
بنابراین باید این هویت را جستجو و درک کرد .خدا همان هستی
بی نهایت و بی حد و مرز اســت .بنابراین ،ودانتا به شما قول ازادی از
محدودیت را نمی دهد؛ زیرا این ازادی واقعیتی است که از قبل اثبات
شده است .مزایای بی حد و حصر ان نه به دلیل محدودیت واقعی در
دسترس ما ،بلکه به دلیل «محدودیت ظاهری» است که نتیجۀ عدم
درک ماهیت بی نهایت ماست.
روش تدریس از طریق اســتفاده از «پاکریاس» 9صورت می گیرد.
مدل های تدریس ان در اوپانیشادها قابل یافتن هستند .معلمان برای
فهم دانش اموزان این روش ها را به کار می گیرند .در اینجا دربارۀ دو
مدل از ان ها به اختصار توضیحی داده می شود:
-1رابطــۀ علیــت :10رابطۀ بین خدا ،جهان و فــرد در این مدل
به زیبایی ارائه شده اســت .خدا به عنوان علت نهایی همه چیز ارائه
می شود -علت که خود دلیل ندارد .این به عنوان علت پیدایش کل
جهان ،علت وجود ان و همچنین زمینۀ وضوح جهان اســت .برای
فهم بیشتر مثال زینت االت را دوباره درنظر بگیرید .طال دلیل اصلی
اســت .حتی اگر زینتی وجود داشته ،این موجودیت بدون ان طال
ممکن نیست .از این رو ،علت وجودی نیز هست .هنگامی که زینتی
ذوب می شــود ،از ان تنها طال باقــی می ماند ،پس زمینۀ ظهور ان
زینت است.
از این رو ،در تحلیل نهایی ،این زیوراالت جدا از طال نیســتند .به
همین ترتیب ،جهان نیز از ذات خود یعنی پروردگار جدا نیست و از
انجا که ان ها از هم جدا نیستند ،نمی توان چیزی را غیر از وجود خدا
در نظر گرفت .برای به کار بردن این قیاس در زندگی ما ،بدن و ذهن
ما جدا از خدا نیســت .تعدد تزئینات این حقیقت را که طال یکتا و
یگانه است انکار نمی کند .به همین صورت تعدد موجودات زنده و غیر
زنده از این واقعیت دور نیست که خالق ما یکتا و یگانه است .ودانتا به
ما می گوید که پروردگار همان چیزی است که همه جا هست -جذب
این اموزش منجر به این کشــف می شود که این جهان و موجودات
ان توسط خدا افریده شده اند .شناخت و پذیرش این واقعیت همان
چیزی است که به عنوان رهایی یا موکشا 11شناخته می شود.
60
دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا
-2مدل پنج جلدی :12طبق این مدل انسان از پنج لفاف پوشیده
شده است که عبارت اند از:
بدن فیزیکی
الیۀ حیاتی هوا
الیۀ ذهنی
الیۀ عقالنی
الیۀ سعادتمندی
این الیه ها نقاط اصلی برای این اشتباه اساسی هستند که خود را
جدا از ذات واحد الهی در نظر بگیریم .این بسیار ساده است که خود
را با بدن فیزیکی خود اشــتباه بگیریم .با شروع زندگی فیزیکی این
اشتباه ها در ذهن جای می گیرند :من پسر هستم ،من فرز و چابک
هستم ،من قدبلند هستم ،من چاق هستم و غیره.
دومین منبع خطا ،الیۀ حیاتی است :من گرسنه ام ،من خسته ام و
غیره ،که تابعی از الیۀ حیاتی متعلق به ما هستند ،نشان می دهد که
خطایی در الیۀ دوم صورت گرفته است.
به همین ترتیب ،وقتی می گویم «عصبانی یا غمگین هســتم،».
کارکردهایی متعلق به الیۀ سوم است که باز هم یک خطاست.
ودانتا خاطرنشان می کند که از انجا که خدا منشا همه چیز است،
شکی نیست که این الیه ها نیز از بخشی از روح خدامندی در وجود
انسان هستند ،ولی خداوند بی نیاز از همه چیز است .مانند این است
که اشاره کنیم که انگشتر و گردنبند در واقع طالیی هستند ،اما طال
انگشتر یاگردنبند نیست و برای حفظ هویت خود به عنوان طال به فرم
حلقه یا گردنبند وابسته نیست و بنابراین همیشه عاری از تزئینات
است .اما خود زیور االت هرگز نمی تواند از طال نباشد.
این ها همگی با درنظرگرفتن بدن جســمی به عنوان بخشــی از
افریده ها و روح الهی اغاز می شود و سپس بدن جسمی را به عنوان
این روح الهی نفی می کند ،و به ویژگی های بدن جسمی (تولد ،مرگ،
بیماری و غیره) اشــاره می کند ،به همین دلیل فکر کردن در مورد
ان به عنوان یک ادم اشــتباه است .سپس یک قدم به سمت داخل
حرکــت می کند ،و الیۀ دوم را به عنوان ضریح معرفی می کند .روند
نفی مجددا ً با درنظرگرفتن ویژگی های مختلف الیه با درنظرگرفتن
بدن جسمی به عنوان اتمن 13اغاز می شود .این نفی صرفاً جهت فهم
است و هیچ تجربۀ عرفانی و غیره ،در ان دخیل نیست.
وقتی اخرین الیه نفی شــد ،انچه باقی مانده است همان چیزی
اســت که نمی تــوان ان را نفی کرد ،یعنی اگاهی شــهود که بعدا ً
به عنوان جلوۀ ذات الهی ارائه می شود .هدف اصلی فلسفه شرق این
است که اشاره کند خالق هستی همان حقیقت است و حقیقت جدا
از شما نیست.
1-Sri Ravi Easwaran
2-Sri Eknath Easwaran
3-Upanishads
اوپانیشادها از کهن ترین متون هند است که به دورۀ برهمایی بازمی گردند و تاثیر شگرفی بر فلسفۀ شرق داشته
و مفاهیم باطنی ان را بیان می کنند.
4-Brahma Sutras
مربوط به ودانتا 5-Vedantic
6-Sampradaya
7-Sankaracarya
8-Advaita Vedanta
9-Prakriyas
)10-(kaarana karya vada
11-Moksha
12-Panca kosha prakriya
بخشی از وجود خداوندی و الهی در وجود انسان و همۀ موجودات 13- Atman
ادامه از صفحه 36
همین موضوع است که شروع این فصل را به بهترین زمان برای
ایجاد تغییر ،تبدیل می کند و هندسۀ خاص انرژی های طبیعت
درون و بیرون ما برای رســیدن به همین هدف چیده شــده اند.
تشویش پاییزی نشانگر این است که سبکی عنصر باد (واتا) بر ذهن
غالب می شود و همۀ احساســات ته نشین شده ،نادیده و سرکوب
شده در ان را به ســطح می اورد .مالل و خشمی هم که دچارش
می شویم به خاطر همین مواجهه با قسمت نادیده ای است که در
پس پرده های غرورمان پنهان بوده اســت .حاالتی که باز به خاطر
غلبۀ عنصر باد با پایین امدن اســتانۀ تحریک پذیری مان بیشتر از
قبل دچارش می شــویم و ما به طور طبیعی حساس تر می شویم و
واکنش های انفجاری و هیجانی که مخصوص تیپ واتا است در ما
بیشــتر می شود .علت این پدیده هم این مسئله هست که توجه و
تمرکز ما بیشــتر از ظاهر و رونمای شخصیت مان به پشت صحنۀ
ان می رود .جایی که احساســات و انگیزه هــای اولیه و ابتدایی ما
قــرار دارند که لزوماً با ان تصویری که مــا از خود داریم و تالش
می کنیم که دیگران نیز همین چهره را از ما بپذیرند یکی نیست.
مواجهه ای که سبب می شود ما گاهی پشت به ظاهر بهترین رفتار و
شخصیت خود ،انگیزه ها و امیال ناسالمی را تشخیص بدهیم .بدون
شک در عین دردناک بودن ان کمتر رویدادی می تواند این چنین به
تصفیه و اصیل تر شدن انسان بینجامد .از این روست که شروع این
فصل را «اعتدال پاییزی» می نامند .زیرا اگر این رویداد شگفت انگیز
نبود طبیعت و درختان در هیاهو و شــلوغی خود گم می شدند و
شاخه هایشــان از سنگینی برگ و باری که تن به پاییز نمی دهند
شکســته و خرد می شد .پس اگر خشــم و اندوهی در این فصل
احساس می شود خشــم و اندوه مواجهه با خویشتن است .وقتی
با وزش بادهای پاییز بر درخت روح مان از سرشاخه های وجودمان
فرو می ریزیم تا انچه که از خود نمی دیده ایم برایمان اشــکار شود.
افسون پاییزی که ادم را دچار اندوه عجیبی می کند ما را فرا می گیرد
تا ما دوباره دلتنگ شویم و بیشتر از هر چیز ،دلتنگ وجود اصیل
و بی تکلف خود .همین نکته اســت که اندوه را برای خواص از هر
حالت دیگری ،جذاب تر می کند .زیرا بیشتر از هر احساس دیگری
در ان مواد خامی که می توانند به خوداگاهی تبدیل شــوند وجود
دارد و تــو در خود فرو می روی تا با تصویر حقیقی تر و زالل تری از
خود بازگردی.
در بیشــتر زبان های دنیا مثل زبان عربی واژه روح از ریشــۀ باد
گرفته شده است تا شاید این معنا را برساند که روح زمانی می تواند
بر اصل خود اســتوار باشد که ســبکی ،پویایی و توان تغییر را در
جوهر خود حفظ کند .پس بیراه نیســت اگر که پاییز را بهار روح
انسان بدانیم .ان وقت تمام حاالت ،فکرها و دگرگونی های به ظاهر
ناخوشایندی را که با شروع این فصل احساس می کنیم می توانیم به
فال نیک بگیریم و این جریان تحول را برای خودمان اگاهانه کنیم.
این را بدانیم که احساساتی چون نارضایتی و ناامیدی از شرایط فعلی
زندگی ،افکاری مثل دلزدگی از محل سکونت و میل به مهاجرت،
دلزدگی از یک ارتباط چند ســاله یا کالفگی از وضعیت جسمی
زمانی در شــما ایجاد شده است که با تسلط انرژی های پاییزی در
طبیعت ،چسبندگی ذهن ما نیز به حداقل می رسد تا راحت تر از هر
وقت دیگری بتوانیم از پس یک قطع وابستگی ارتباطی که مدت ها
بود به نظرمان محال می رسید یا رها کردن کار قبلی و شروع یک
رویای تازه که جسارتش را در خودمان نمی دیدیم بربیاییم .اگر هم
با چنین شرایطی به طور طبیعی روبه رو شدید و چیزی از زندگی
شما کم شد هراس نکنید و بدانید که پای پاییز در میان است .فصل
سبک شدن ،رها شدن و بخشیدن .باید به ان تن بدهیم و مثل یک
درخت بدانیم که راز بار و برگ دادن ان و غرق شدنش در شکوفه و
رنگ ،تن دادن به تیغ پاییزی است که او را از لباس کهنه اش عریان
می کند تا دو فصل را تنها با استوار کردن ریشه هایش در خاک ،و
پاک و سبک شدن شاخه هایش با باد بگذراند .ما هم این را بدانیم
که اندوه و مالل و تشویش پاییزی ،می تواند مادۀ خام خلق زندگی
تازه مان شود و به استقبال این انرژی بیکران و جادویی ازاد شده در
بدن و روح مان برویم.
از همۀ اتفاقات عجیبی که در ابتدای پاییز برایتان می افتد استقبال
کنید .شغلی که به مشکل می خورد .رابطه ای که به ناگهان به چالش
کشیده می شود .وقایعی که به دلخواه شما پیش نمی روند .ادمی که
در شــرایطی که اص ً
ال انتظارش را نداشته اید جلویتان می ایستد و
حرف هایی دربارۀ شما به خودتان می زند که حسابی دردتان می اید،
یا نزدیکانی که ان طور که باید به شما توجه نمی کنند .بعد از اینکه
خوب احساس ناراحتی کردید و عصبانیت تان را نشان دادید ،بروید
یک گوشــه ارام بگیرید و فکر کنید و با هر روشی که در یوگا یاد
گرفته اید خودتان را وارسی و بعد تصفیه کنید .زیرا اگر ساعت تان
را به وقت زمین کوک کرده باشید ،این ها همان بادهای پاییزند که
به درخت وجودتان وزیده اند که تا استانۀ رویشی دیگر سبک تر و
اصیل تر شوید.
و حرف اخرمان این شعر هایکوی زیبا باشد:
من هیچ کس نیستم
افتاب طالیی یک ظهر پاییز
نام مرا با خود برده است.
دانش یوگا مهر و ابان |1398شماره 132و 133
61
یوگا ،مکملی برای درمان سوء مصرف مواد مخدر
منبع :اینترنت
برگردان :واحد ترجمه
در سال 2014میالدی ،شــمار افراد باالی دوازده سالی که در
ایاالت متحده به ســوء مصرف مواد مخــدر می پرداختند بالغ بر
21/4میلیون نفر تخمین زده شد که این تعداد بر اساس گزارش
( 1 NSUDHتحقیقات ملی درمورد سالمت و مصرف مواد مخدر)
معادل یک نفر از هر 12فرد بالغ امریکایی است .بسیاری از روش ها
و برنامه های موجود برای درمان ســوء مصــرف مواد ،از روش های
سنتی به راه های جایگزین و مکمل درامده است .روش های جدید
بیشتر و بیشتر بر «شخصیت فرد» با رویکردی جامع و همه جانبه
متمرکز هســتند که شــامل انواع روش ها و ابزارهایی اســت که
دستیابی به هدف ،حفظ و بهبود را دربردارند.
یوگا یک راه درمانی مکمل است که اغلب به عنوان روشی طبیعی
برای تکمیل درمان درنظر گرفته می شــود .مکمل به این معنا که
در کنار روش های سنتی بسیار کارامد و مفید است ،و نه به عنوان
جایگزین ان ها.
مجلــۀ یوگا ژورنال ،یوگای مــدرن را این گونه توضیح می دهد:
«اســتفاده ای است از موقعیت ها و حرکات فیزیکی برای یادگیری
این امر که چگونه می توان ذهن ،بدن و تنفس را برای رســیدن به
خوداگاهی و سفری به درون متمرکز کرد ».طبق داده های انتشار
یافته از گزارشات دو رسانه مطرح2؛ حدود 21میلیون امریکایی به
تمرینات یوگا می پردازند که این تعداد به دو برابر ده سال گذشته
رسیده است.
یوگا مزایای بالقوۀ بسیاری دارد که از ان میان می توان به چند
مورد زیر اشاره کرد:
تسکین استرس و فشار روانی
افزایش استقامت و قدرت فیزیکی
افزایش خوداگاهی
تحرکات بدنی و عادات غذایی سالم تر
62
دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا
افزایش اعتماد به نفس و خوددوستی
تسکین درد
خواب بهتر
افزایش سطح انرژی
کاهش خستگی
بهبود حاالت احساسی
بهبود کلی سالمت
یوگا نقش فزاینده ای در برنامه های درمان سوء مصرف مواد و در
طول دوره بهبود ،به منظور پیشــگیری از بازگشت ،کاهش عالئم،
کاهش تمایل به مصرف داروها و ارائۀ یک خروجی سالم برای مقابله
با عوامل موثر روزمره دارد.
ویژگی یوگا
یکــی از چیزهای مهــم در مورد یوگا این اســت که نیازی به
تجهیزات گران قیمــت یا محل خاصی ندارد؛ ان را می توان تقریباً
هر کجا و در هر زمان انجام داد .یوگا از واژۀ سانســکریت ،Yujبه
معنای «یکپارچگی و وحدت» ،می اید .روشــی باستانی است که
ذهن و بدن را با استفاده از تمرین ،مدیتیشن و تنفس به یکدیگر
نزدیک تر می کند.
احتماالً رایج ترین نوع یوگا در امریکا امروزه هاتایوگا است که بر
روی موقعیت های جسمانی و تکنیک های تنفسی که انجمن یوگای
امریکا منتشر می کند تمرکز دارد .برای یادگیری یوگا ،حضور در
کالس و یافتن یک مربی اموزش دیده مفید است .کالس های یوگا
به طور کلی 45تا 90دقیقه اســت و تمرکز این کالس ها بر روی
دستیابی به وضعیت های خاص یوگا با توجه هم زمان به تنفس های
صحیح و کنترل شــده است .گفته می شــود که با قرار دادن بدن
درموقعیت خاص ،انرژی در ستون فقرات و سایر قسمت های بدن
به درســتی جریان می یابد و این اجازه می دهد تا ذهن باز شود و
تعادل بین ذهن و بدن به وجود بیاید.
در حالی که یوگا مذهب نیست ،با اصول معنوی و اخالقی همراه
است .زیرا افراد از طریق تمرینات یوگا به طور مرتب در مسیر رشد
معنوی قرار می گیرند .یوگا می تواند توسط هرکسی که ممارست
دارد ،فکر می کند و به پیوند بیشــتر بدن و ذهن و روح می اندیشد
انجام گیرد.
تاثیر یوگا بر مغز
هنگامی که فرد به ســوء مصرف مواد مخــدر و الکل می پردازد،
برخی مسیرهای مغز تغییر می کنند و مسیرهای مربوط به احساس
لذت ،تنظیم احساســات ،تصمیم گیری صحیح ،کنترل ضربانات
و ...ممکن اســت منجر به عواقب منفی شــود .پس از یک مدت
عدم مصرف این مواد و زمانی که تاثیر مواد مخدر برداشــته شود،
کنش های عصبی شــیمیایی مغز و مدارهای مربوط به ان قادر به
بازسازی و بهبود نسبی خواهند بود .یوگا نیز به عنوان یک روش به
این روال بهبود کمک خواهد کرد.
یوگا مدت مدیدی اســت که در جهت کاهش اســترس مورد
اســتفاده قرار گرفته است و شواهد علمی ارائه شده توسط بخش
سالمت دانشگاه هاروارد ارتباط بین تمرین یوگا و کاهش استرس
را با روشی علمی مبنی بر پاسخ استرس ،نشان داده است .هنگامی
که فرد دچار حاالت اســترس می شــود ،ضربان قلب ،فشار خون،
تنفس و درجۀ حرارت بدن او افزایش می یابد .یوگا ممکن اســت
در این سیســتم با تعدیل و متعادل ســازی برخی از هورمون های
استرس ،مانند کورتیزول و ادرنالین ،به کاهش استرس کمک کند.
مناطقی از مغز که در زمینۀ کنترل استرس فعالیت می کنند ،مانند
هیپوکامپ ،ممکن است با انجام تمرینات منظم یوگا افزایش یابند.
همچنین یــک مطالعۀ علمی نشــان از افزایش میــزان گاما
امینوبیوتیک اســید ( )GABAبا تمرینات یوگا می دهدGABA.
نوعــی ارام بخش طبیعی اســت که مغز برای کمــک به کنترل
اضطراب و پاسخ اســترس تولید می کند .افزایش سطح GABA
معموالً به معنی اضطراب و استرس کمتر است .استرس ،اضطراب
و افسردگی عوارض جانبی رایج از ترک اعتیاد هستند و استفاده از
یوگا در بهبود این عالئم موثر است.
بخش بهداشــت و ســامت دانشــگاه هاروارد مطالعه ای در
مورد گروهی از زنان انجام داده اســت که حال خود را «احســاس
ناخوشایند» گزارش کرده اند ،انجام تمرین یوگا به مدت یک و نیم
ساعت و طی دو بار در هفته موجب شد که در پایان سه ماه ،نیمی
از انان از کمتر شدن میزان افسردگی گزارش دادند ،یک سوم عالئم
اضطراب را کمتر مشــاهده کردند ،و 65درصد معتقد به افزایش
کلی ســطح ســامتی روانی خود بودند .طبق یک مطالعه که در
سال 2012مرکز ملی بهداشت مکمل و یکپارچه سازی ()NCCIH
منتشر کرده است ،بیش از 80درصد از افرادی که در ایاالت متحده
به تمرینات یوگا می پردازند در نتیجۀ این تمرینات میزان استرس
خود را کاهش داده اند.
اتصال بین ذهن و بدن
تمرین یوگا ممکن اســت به تعادل بخش هایی از مغز و بدن که
از طریق سوء مصرف مواد به طور طبیعی تحت تاثیر قرار می گیرند
کمک کند .عــاوه بر جنبه های فیزیکی ،یــوگا از جهت روانی و
احساسی نیز مزایای بسیاری دارد .هنگام تمرین یوگا ،افراد به بدن
خود متصل می شوند ،یاد می گیرند تنفس خود را تنظیم کنند و به
بدن خود گوش دهند که این امر می تواند این خود اگاهی را ایجاد
کند که چطور ممکن است به یقین و یک راه مشخص در شرایط
نامشخص رسید.
با تمرکز تمــام به درون وجود ،افــراد می توانند یاد بگیرند که
مالکیت فردی خود را به نحوی که هســت و احســاس می کنند
بپذیرند و به کنترل خود دراورند.
یوگا همچنین می تواند ســطح انرژی را افزایــش دهد ،افراد را
تشویق به تغذیۀ مناسب تر و بهبود کیفیت خواب می کند که ممکن
است با مصرف یا ترک مواد مخدر دچار اختالل شده باشد .هنگامی
که افراد از لحاظ جسمی و فیزیکی احساس بهتری می کنند ،بیشتر
قادر به کنترل استرس و هر چیزی هستند که ممکن است در طی
زندگــی روزمره رخ دهد .ورزش فیزیکی همچنین می تواند تصویر
انسان را از خود بهتر کند ،همان طور که عادات سالم می تواند ظاهر
بدن فیزیکی را نیز بهبود بخشد.
یوگا می تواند بــه افراد کمک کند تا به روابط و مفاهیم معنوی
با تکنیک تنفس و مراقبه و ذهن اگاهی دســت یابند .محو کردن
تمامی تاثیرات خارجی از طریق یوگا ممکن است به فرد کمک کند
که از طریق خود بازتابی از صلح درون پیدا کند و به تحقق فردی
از چیزی که ممکن اســت برای تغییر در جهت بهبود زندگی نیاز
داشته کمک کند.
یوگا چیزی فراتر از کشش و انعطاف است .یوگا می تواند به عنوان
بخشی از یک برنامۀ درمان سوء مصرف مواد مخدر مفید واقع شود
و همچنین می تواند به طور مستقل نیز عمل کند .هنگامی که یوگا
در کنار ســایر شیوه های درمانی سنتی استفاده می شود ،می تواند
درمان تکمیلی فوق العاده ای باشد که افراد بتوانند در طول زندگی
خود تمرین کنند و به واسطۀ ان ارام شوند و هر زمان که الزم باشد،
وضوح ذهن را بهبود بخشند.
1-National Survey on Drug
2-Use and Health
3-US News & World Report,
دانش یوگا مهر و ابان |1398شماره 132و 133
63
با حضور
مسئوالن ورزش
و مدیران جراید افتتاح شد
گشایش
باشگاه یوگا
«اگاهی برتر»
با استانداردهای
بینالمللی
مراسم افتتاحیه باشگاه یوگا «اگاهی
برتر» با حضور جمعی از پیشکسوتان
یوگای کشور و ریاست محترم سازمان
ورزش و امور جوانان شمیرانات برگزار شد.
دراین مراسم که در فضایی دوستانه و
صمیمی برگزار شد جناب اقای قمی ریاست
محترم سازمان ورزش و امور جوانان شمیرانات
لوح تقدیری به اقای روزبه قافلهباشی موسس
باشگاه و همچنین مدیریت باشگاه سرکار خانم
راحله یعقوبی اهدا کرد.
سرکار خانم قاسمی مسئول کمیته یوگای
شمیرانات که با پیگیریهای خود برای
برگزاری هرچه بهتر این مراسم و نشاندادن
اهمیت تاسیس یک باشگاه تخصصی یوگا
در شمیرانات نقش چشمگیری ایفا کرد ،با
هماهنگیهای بهعمل امده و دعوت رسمی
از جناب اقای قمی ،جناب اقای ترحمی
نایب رئیس اداره ورزش و جوانان شمیرانات
و اقای حسنزاده رئیس اماکن اداره ورزش و
جوانان شمیرانات توانست اهمیت بازگشایی
چنین باشگاهی را که بهطور تخصصی
جهت پرتوجویان یوگا راه اندازی شده است،
خاطرنشان سازد.
حضور اقایان موحدی مدیرمسئول نشریه
دانش یوگا و هرمز هوشمند راد مدیر مسئول
روزنامه دنیای جوانان در مراسم افتتاحیه ،نشان
از پشتیبانی صاحبان جراید داشت و اقایان
استاد البرزی و استاد علویون با سخنرانیهای
خود در خصوص یوگا و تاریخچه ان حاضران
را با قدمت و فواید یوگا اشنا کردند.
در طول مراسم اقای موحدی با سخنرانی
خود و نتیجه گیری بر حفظ ارامش و
تکنیکهای ارامسازی ذهن حاضران را برای
یک تجربه ارامشبخش هدایت کرد.
باشگاه یوگا اگاهی برتر در محوطهای
سرسبز و با دارا بودن سالنی گرد با سقف 6متر
که در نوع خود حتی در سطح بینالمللی کم
نظیر است ،توانسته محیطی را برای پرتوجویان
فراهم اورد تا بتوانند فارغ از مشکالت روزمره
و گرفتاریهایی که امروزه زندگی شهرنشینی
بههمه ما تحمیل کرده ،ساعاتی به خود پرداخته
و روح و جسم خود را جال دهند.
محوطه دلباز و ایمن «باشگاه یوگای
اگاهی برتر» محلی مناسب برای یوگای
کودکان بوده که سرکار خانم سمیه اخوان،
مربی باتجربه یوگای کودک به لزوم انجام
حرکات یوگا برای کودکان و نوجوانان اشاره
کرد.
در اخر ،مربیان یوگای باشگاه اگاهی
برتر ،سبکهای خود را معرفی و از مدعوین با
غذاهای گیاهی که در بوفه ایوروودای باشگاه
تهیه شده بود ،پذیرایی بهعمل امد