ماهنامه دانش یوگا شماره ۱۶۵ - مگ لند
0

ماهنامه دانش یوگا شماره ۱۶۵

ماهنامه دانش یوگا شماره ۱۶۵

ماهنامه دانش یوگا شماره ۱۶۵

صفحه 1 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫فهرست‬ ‫‪Contents‬‬ ‫‪3‬‬ ‫سرمقاله‬ ‫‪4‬‬ ‫سخن مدیرمسئول‬ ‫‪8‬‬ ‫زمانی که تن نه می گوید‬ ‫‪۱۰‬‬ ‫یوگا‪٬‬بیرون کشیدن جسم از دهان ذهن‬ ‫‪12‬‬ ‫مدیریت روحیه‬ ‫‪۱۵‬‬ ‫مهندسی درون بدن‬ ‫سال بیستم ‪ -‬شهریور‪1401‬‬ ‫‪۱۸‬‬ ‫مارماتراپی‬ ‫شماره ‪۱۶۵‬‬ ‫‪20‬‬ ‫از کندالینی بیشتر بدانیم‬ ‫‪۲۱‬‬ ‫عنصر اب از ملزومات تمرینات یوگا‬ ‫‪۲۲‬‬ ‫سی تای‬ ‫‪۲۴‬‬ ‫استاد مهربابا‬ ‫‪۲۶‬‬ ‫نادی شودانا‬ ‫‪۲۷‬‬ ‫پیرامون اکرویوگا‬ ‫‪۲۸‬‬ ‫ارتباط میان ذهن و جسم با سیستم عصبی لیمبیک‬ ‫‪۳۴‬‬ ‫اجونا در مهابهاراتا‬ ‫‪۳۶‬‬ ‫اپاری گراها نجات بخش لحظه ها‬ ‫‪ 25‬شهریور برابر با ‪ 16‬سپتامبر مصادف است با روز جهانی حفاظت از الیه اوزون‬ ‫‪۳۸‬‬ ‫است‬ ‫مسری‬ ‫استرس مانند سرماخوردگی‬ ‫الیه اوزون تنها سپر حفاظتی بین شما و پرتو زیان بار فرابنفش‬ ‫‪۴۰‬‬ ‫یوگا‬ ‫در‬ ‫دهارانا یا هنر درست دیدن‬ ‫در صورت عدم پاک نگاه داشتن محیط زیست می توان به احتمال ابتال به سرطان های پوستی‪ ،‬تار شدن‬ ‫یبوست اختاللی است در چرخه پاکسازی بدن‬ ‫‪ ۴۳‬عدسی چشم یا اب مروارید‪ ،‬کاهش مقاومت بدن در برابر بیماری های عفونی‪ ،‬کاهش فتوسنتز و ‪...‬‬ ‫‪۴۶‬‬ ‫بمانیم؟‬ ‫کافا را بشناسیم‪٬‬چگونه سالمت و پر انرژی‬ ‫محیط زیست را پاکیزه نگاه داریم‪.‬‬ ‫‪۴۹‬‬ ‫درس هایی از یوگا؛با پراشانت ایینگر‪٬‬پرسش و پاسخ‬ ‫‪ ۵۲‬از عزیزانی که مایل به همراهی با مجلۀ دانش یوگا هستند‪ ،‬دعوت می گردد‬ ‫درون من‬ ‫‪ ۵۴‬مقاالت خود را به ادرس پست الکترونیکی مجله ارسال فرمایند‪.‬‬ ‫یوگا و پزشکی مبتنی بر ارتباط ذهن و بدن‬ ‫‪ ۵۸‬تحریریۀ مجله در دخل‪ ،‬تصرف و ویرایش مطالب ارسالی کام ً‬ ‫ال ازاد است‪.‬‬ ‫اعتیاد به غذا و تمایل به پر خوری‬ ‫‪۶۰‬‬ ‫فواید یوگا نیدرا‬ ‫همراهان این شماره‪ :‬سوســن عبدالرضایی‪ ،‬حامد رنگین کمان‪،‬‬ ‫‪۶۱‬‬ ‫هفت چیزی که هر مبتدی باید درباره یوگا بداند‬ ‫لعیا نبی فر‪ ،‬فاطیما تقی دوســت‪ ،‬اذر درویش حســن‪ ،‬نگارسنجری فر‪،‬‬ ‫‪۶۲‬‬ ‫سوترای بیست و هفتم‬ ‫نگین ســنجری فر‪ ،‬سارا رشــید چهره برق‪ ،‬علی دارابی‪ ،‬منیژه کیانی‪،‬‬ ‫‪Alternate Nostril‬‬ ‫‪64‬‬ ‫صاحب امتیاز و مدیر مسئول‪ :‬سیدعبدالحمید موحدی نائینی‬ ‫عضو انجمن مدیران مطبوعات‬ ‫زیر نظر شورای سیاست گذاری‬ ‫سردبیر و سرپرست گروه مترجمان‪ :‬مریم دارابی‬ ‫مدیر اجرایی‪ :‬رویا دادجو‬ ‫مشاور امور بین الملل‪ :‬سید محمد مسعود موحدی نائینی‬ ‫مدیر امور هنری‪٬‬گرافیست و طراح روی جلد‪ :‬سید محمدرضا موحدی نایینی‬ ‫روابط عمومی‪ :‬سهیال موحدی‬ ‫سازمان اگهی ها‪ :‬رابعه ربیعی‬ ‫لیتوگرافی و چاپ‪ :‬شرکت چاپ انتخاب رسانه (سالم)‬ ‫تصویر روی جلد‪ :‬خانم ملیکا محمودی از تهران‪،‬‬ ‫باشگاه دانش یوگا‬ ‫مربی‪ :‬اقای مسعود موحدی‬ ‫ارغــوان صافی‪ ،‬فریبــا بیدرام‪ ،‬ژیــا حاتمی‪ ،‬بهــاره جعفری صمیم‪،‬‬ ‫ناهید موســوی‪ ،‬نرجس اقاپــور‪ ،‬فاطمه توازنی زاده‪ ،‬ســام پوتاالبی‪،‬‬ ‫پیام صمدی خادم‪ ،‬امین مطیعی‪ ،‬شــکوفه شنوا فالح‪ ،‬نسترن صافی‪،‬‬ ‫هانیه مصطفایی‪ ،‬مایده حسن زاده‪.‬‬ ‫نشانی‪ :‬شمال میدان هفت تیر‪ ،‬ابتدای مفتح شمالی‪،‬خیابان مالیری پور‪ ،‬خیابان‬ ‫زیرک زاده‪ ،‬نبش خیابان ارام‪ ،‬پالک ‪ 16+1‬نبش پالک ‪۱۷‬‬ ‫تماس با تحریریه‪:‬‬ ‫تلفن‪88318189-88319054 :‬‬ ‫تلگرام و واتساپ‪09106714071 -09902260640 :‬‬ ‫تماس با سازمان اگهی ها‪02188842667 :‬‬ ‫صندوق پستی‪15875-3558 :‬‬ ‫کدپستی‪1575783113 :‬‬ ‫‪info@danesheyoga.com‬‬ ‫‪www.danesheyoga.com‬‬ ‫‪@danesheyoga‬‬ ‫‪/yoga.knowledge‬‬ صفحه 2 ‫شماره ‪۱۶۵‬‬ ‫کاش می شد سرنوشت‬ ‫خویش را از سر نوشت‬ ‫‪4‬‬ ‫به یاد داشــته باشید هیچ کس نمی تواند باعث‬ ‫موفقیت یا شکست شما شــود‪ .‬کار و زندگی شما‬ ‫توسط کارهای گذشته شما شکل می گیرد‪ .‬اگر قرار‬ ‫باشد پیشرفت کنید‪ ،‬تمام دنیا هم نمی تواند مانع‬ ‫شــود و اگر قرار نباشد موفق باشید‪ ،‬تمام دنیا هم‬ ‫نمی تواند کمکی به شما بکند‪.‬‬ ‫زمانی که تن نه می گوید‬ ‫گر «علم» این توانایی را به ما بدهدکه تهیدستی‬ ‫یا ان زهرهای مردم ساخته یا فرهنگ جنون امیز‬ ‫و سرشــار از فشــار روانی را نادیده بگیریم که در‬ ‫بروز بیماریها ســهم دارند‪ ،‬تنها می توانیم به پاسخ‬ ‫های ســاده ی دارویی و بیولوژیکی برسیم‪ .‬چنین‬ ‫برخوردی کمک می کند تا ارزش ها و ساختارهای‬ ‫فراگیر اجتماعی توجیه و نگاه داشته شوند‪.‬محیط‬ ‫ارگانیســم مردمی محیط فیزیکی و روان عاطفی‬ ‫اوست که به رشد ما شکل می بخشد و روی کنش و‬ ‫واکنش های ما با دنیا درپوتاالسر زندگی تاثیر دارد‪..‬‬ ‫ارتباط میان ذهن و جسم با‬ ‫سیستم عصبی لیمبیک‬ ‫گاهی برای بررســی یک موضوع بهتر هســت که‬ ‫ان را از زوایــای مختلف دید تا هم اگاهی ما از ان‬ ‫بیشتر شــود وهم درک ما از موضوع افزایش یابد‪.‬‬ ‫درست مانند مسایلی که در زندگی با انها روبرو می‬ ‫شــویم‪ .‬خواه ناخواه همه ما در طول زندگی خود با‬ ‫تضادهای بسیاری مواجه می شویم اینکه ما چگونه‬ ‫با این تضاد ها برخورد می کنیم نتیجه ما را از سایر‬ ‫افراد متفاوت خواهد کرد‪.‬‬ ‫عنصر اب‬ ‫سنت باستانی یوگا در مورد مصرف عناصر اتش و‬ ‫اب صحبت می کند که نمادی از انرژی ها و قطبیت‬ ‫های مردانه و زنانه است‪ .‬نانسی گودفلو ‪ ،‬مدیر یوگا‬ ‫در ویالهای پرانامار در ســانتا ترزا ‪ ،‬کاســتاریکا ‪،‬‬ ‫توضیح می دهد که اب اصل زنانه است‪.‬‬ ‫‪۸‬‬ ‫‪۲۸‬‬ ‫‪۲۱‬‬ صفحه 3 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫‪20‬‬ ‫جشن تولد ‪ ۲۰‬سالگی‬ ‫مجله دانش یوگا‬ ‫بیستمین سال انتشار مجله دانش یوگا‬ ‫بیستم‬ ‫ن‬ ‫ن‬ ‫م‬ ‫مت‬ ‫ی‬ ‫مع‬ ‫ت‬ ‫ن‬ ‫ف‬ ‫ی‬ ‫س‬ ‫س‬ ‫م‬ ‫جل‬ ‫ن سال ا شار ه دا ش وگا رب دو ت داران ال ی‪ ،‬دا ش و ر ت بارک باد‬ ‫‪1401-1381‬‬ ‫ دو دهه تالش برای گسترش فرهنگ یوگا در اقصی نقاط کشور‬‫ دو دهه تالش برای اشاعه اموزه های یوگا و رسیدن به سالمتی جسم و ذهن‬‫ دو دهه ارتباط با جمع وسیعی از دوست داران و عالقمندان به یوگا برای همدلی‪ ،‬همکاری و همفکری‬‫ دو دهه تالش برای پشت سر گذاشتن مشکالت فراوان و سرپا نگهداشتن انتشار تنها مجله یوگا در ایران‬‫ اماده ایم دست در دست برای برداشتن گام های جدید و گسترش هرچه بیشتر اموزه های یوگا برای شما‬‫عزیزان و دوست داران دانش یوگا به تالش های مان ادامه دهیم‪.‬‬ ‫‪3‬‬ صفحه 4 ‫نمایی از معبد پوتاال واقع در لهاسا پایتخت تبت‬ ‫کاش می شد‬ ‫ی‬ ‫ن‬ ‫ش‬ ‫رسنوشت خو ش را از رس و ت‬ ‫سید عبدالحمید موحدی نائینی‬ ‫زمانی که برای سومین بار در مهر ماه سال‬ ‫‪ ۱۳۹۱‬به اتفاق گروه ایرانی به تبت ســفر‬ ‫کرده بودیم بنا به اشتیاق و عالقه گروه در‬ ‫دومین روز سفر عازم معبد پوتاال در شمال‬ ‫شهر لهاسا پایتخت تبت شدیم که جوان‬ ‫راهنما و مترجم تبتی بــه نام تنزین که‬ ‫در طول ســفر با ما بود ادعا داشت مانک‬ ‫( سالک) معروفی در این معبد زندگی میکند‬ ‫و بنا به گفته مردم قادر است ایندهنگری‬ ‫کند و سرنوشت هرکس را بگوید‪ ،‬به همین‬ ‫خاطر گروه ایرانی متشکل از سه اقا و پنج‬ ‫خانم با اشــتیاق فراوان با مینی بوس در‬ ‫اختیار به سمت معبد پوتاال حرکت کردیم‬ ‫تا ضمن دیدار از این معروفترین معبد تبت‬ ‫با قدمت بیشتر از ‪ ۱۲00‬سال از اینده خود‬ ‫توسط الماروپادین پوچ سالک مشهور تبت‬ ‫مطلع شویم‪ .‬گروه پس از رسیدن به معبد‬ ‫بزرگ پوتاال که بنایــی قصر گونه بوده و‬ ‫‪4‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫معماریش کامال به ســبک بناهای تبتی‬ ‫است و دیوارهای بیرونیش به رنگ سفید‬ ‫ْ‬ ‫وســمبل تبت به حساب میاید‪ ،‬از ماشین‬ ‫پیاده شده و با راهنمایی مترجم و یکی از‬ ‫مانکهای بودایی که تا دم دراصلی معبد به‬ ‫اســتقبالمان اماده بود داخل معبد شدیم‪.‬‬ ‫معبد پوتاال از قدیمیترین معابد تبت است‬ ‫که از طریق ‪ ۱۲۰۰‬پله به باالترین قسمت‬ ‫ان میتوان امد و شد کرد‪ ،‬این معبد دارای‬ ‫های بزرگی است که هزاران مجسمه‬ ‫سالن ْ‬ ‫طالیی بودا در ان قرار دارد و پنجره هایش‬ ‫با پرده های ضخیم نارنجی به رنگ ردای‬ ‫مانکهای بودایی برای حفاظت از ســرمای‬ ‫بیرون پوشانده شده و تا حدی تاریک است‪.‬‬ ‫گروه پس از عبور از چندسالن تو در تو به‬ ‫داخل اتاقی کوچک هدایت شد‪ .‬اتاقی که‬ ‫در ان گلیمی پهن بود و یک صندلی در ان‬ ‫قرارداشت‪ ،‬در طاقچه این اتاق چند مجسمه‬ ‫کوچک بودا و سه تصویر از مانکهای اعظم‬ ‫تبت گذاشــته شده بود و بوی روغن که با‬ ‫ان چراغی روشن شده بود فضای اتاق را پر‬ ‫کرده بود‪ .‬پس از مدتی انتظار الماروپازین‬ ‫پــوچ مانک بلندقد با موهای تراشــیده و‬ ‫ردایی نارنجی رنگ با چشــمهای تیزبین‬ ‫وارد شــد و در مقابل گروه ایرانی نشست‪.‬‬ ‫تنزین یا همان راهنمــا هم در کنار گروه‬ ‫ایرانی نشســت تا صحبتهــای رد و بدل‬ ‫شده بین گروه ایرانی و المازوپارین پوچ را‬ ‫ترجمه کند‪ .‬گروه ایرانی ‪ ۸‬نفره که راه طول‬ ‫و درازی را طی کرده بود تا از ایران به قطر‬ ‫و از قطر به نپال و از نپال به تبت سفر کند‬ ‫حاال در دومین روز سفر به معبدی در معبد‬ ‫پوتاال واقع در شمال شهر لهاسا امده بود تا‬ ‫از سالک بودایی که گفته میشد می تواند‬ ‫اینده ادمها را بگوید از اینده خود خبردار‬ ‫شــود‪ .‬دانش یوگا طی ســالهای متوالی‬ صفحه 5 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫ســفرهای گروهی متعددی به هند و نپال‬ ‫و تبــت و تایلند و چین و ‪ ...‬برگزار کرده تا‬ ‫ایرانیان عالقمند با موضوعات مرتبط با طب‬ ‫کل نگر که مجموعه ای از دانش مرتبط با‬ ‫ســامتی جســم و ذهن با قدمت هزاران‬ ‫سال اســت و منبع و ماخذ ان کشورهای‬ ‫شرقی است اشنا شده دیدگاه جدیدی در‬ ‫خصوص راه های رســیدن به سالمتی و‬ ‫نشاط درون کسب کنند و حاال در سومین‬ ‫بار ســفر به تبت گروه ایرانی اماده است‬ ‫اینده خود را از زبان المازوپازین پوچ سالک‬ ‫بودایی بشنود‪ .‬اطالع از اینده و دانستن این‬ ‫که سرنوشت هر کس چگونه رقم خواهد‬ ‫خورد از جمله خواســته هایی است که کم‬ ‫و بیش هر زن و مردی طالب ان هســتند‬ ‫و حاال در گوشه ای از بلندترین فالت دنیا‬ ‫یعنی تبت کشوری ‪ ۵‬میلیون نفری که در‬ ‫ســال ‪ 1950‬میالدی چیــن به ان حمله‬ ‫کرد و باعث شد داالیی الما رهبر بودائیان‬ ‫جهان باتفاق تعدادی از پیروانش از ان جا‬ ‫بگریزد و به هند برود و همچنان مردمانش‬ ‫در انتظار این هســتند که روزی استقالل‬ ‫خود را به دســت اورند و از طرفی چین از‬ ‫همان زمان با سرعت شروع به از بین بردن‬ ‫فرهنگ بوداییان تبت نموده که همچنان تا‬ ‫حاال ادامه داشته و سازمانهای مدافع حقوق‬ ‫بشــر به این عمل چین معترض هستند‪.‬‬ ‫حاال المازوپازین پوچ روی صندلی نشسته‬ ‫و به گروه ایرانی اشاره می کند یک به یک‬ ‫در مقابلش روی صندلی بنشیند تا او اینده‬ ‫انها را بگوید‪ .‬نفر اول فاطمه است‪.‬خانمی با‬ ‫حدود چهل سال سن که مربی یوگا بود و‬ ‫از سالها پیش با خواندن کتاب معبد سکوت‬ ‫نوشته توماس اسپالدینگ عالقمند بوده‬ ‫تبت را از نزدیک ببیند‪ .‬الما اسم او و تاریخ‬ ‫تولدش را سوال میکند و سپس به چهره اش‬ ‫خیره می شود و شروع می کند به صحبت‬ ‫کردن‪ .‬او مطالبی را به فاطمه میگوید که‬ ‫تنزین انها را ترجمه می کند‪ .‬پس از حدود‬ ‫سه دقیقه الما اشــاره می کند نفر بعدی‪،‬‬ ‫علی دومین نفری اســت کــه مقابل الما‬ ‫می نشیند‪ ،‬او هم ابتدا اسم و تاریخ تولدش‬ ‫را به الما میگوید و سپس الما با نگاه کردن‬ ‫به چهره اش اینده او را میگوید‪ .‬به ترتیب‬ ‫تک تک ایرانی ها در مقابل الما می نشینند‬ ‫و او با پرســیدن نام و نگاه کردن به چهره‬ ‫مطالبی را عنوان میکند‪.‬‬ ‫پس از اینکه هر ‪ ۸‬نفر از اینده خود خبردار‬ ‫شــدند المازوپازین پوچ اشاره میکند که‬ ‫می خواهد مطلبی بگوید‪ .‬تنزین عینا کالم‬ ‫الما را به گروه انتقال میدهد و اشاره میکند‬ ‫که به صحبتهای الما گوش دهیم‪ .‬الما در‬ ‫حالی که خــودش را روی صندلی جابجا‬ ‫میکند بــه زبان تبتی شــروع به صحبت‬ ‫می کند و تنزین انها را به انگلیسی ترجمه‬ ‫می کند و مــن هم صحبتهای تنزین را به‬ ‫فارســی برای گروه ایرانی تشریح میکنم‪.‬‬ ‫المازوپازین پوچ میگوید هرکدام از شــما‬ ‫که از ایران به اینجا برای ســفر چند روزه‬ ‫امده اید گذشته های داشته اید ‪ ،‬هم اکنون‬ ‫در لهاسا پایتخت تبت هستید و چند روز‬ ‫دیگر به کشورتان مراجعت می کنید و نزد‬ ‫خانواده تان میروید‪ .‬اینده هر کدام از شما‬ ‫را کم و بیش ظرف چند دقیقه گفتم‪ ،‬ولی‬ ‫این نکته را مدنظر داشــته باشید علیرغم‬ ‫اینکه خصوصیات رفتاری‪ ،‬حوادث زندگی‪،‬‬ ‫ازدواج‪ ،‬شغل‪ ،‬سرنوشت و‪ ...‬را بر اساس صور‬ ‫فلکی‪ ،‬گردش سیاره ها و ستاره ها‪ ،‬خورشید‬ ‫و ماه گفتم ولی این نکته را فراموش نکنید‬ ‫همیشــه سرنوشت بر اســاس زمان تولد‬ ‫رقم نمی خورد بلکه سرنوشــت بر اساس‬ ‫عملکرد هرکس شــکل می گیرد‪ .‬شما اگر‬ ‫طالب سرنوشــت خوب و ایده ال هستید‬ ‫باید زندگیتان را براساس قانون دارما پیش‬ ‫ببرید‪ .‬دارما تنظیمات سبک زندگی است‪،‬‬ ‫پیروی از دارما نابودی رنج را به همراه دارد‬ ‫و در عوض ســامت و شــادی و نشاط را‬ ‫وارد زندگــی می کند‪ .‬دارما یعنی پرهیز از‬ ‫اعمال ویرانگر و انجام کارهای سازنده که‬ ‫ما را در تماس با نیروهای مثبت جهان قرار‬ ‫می دهد‪ .‬دارما یعنی ماموریت هر انســان‬ ‫در جهان هستی‪ .‬قانون دارما می گوید هر‬ ‫موجــودی در دنیا وظیفهای دارد‪ ،‬همه ما‬ ‫انسانها موجودات منحصر به فردی هستیم‪،‬‬ ‫با ماموریتهای منحصر به فرد ‪ ،‬تک تک ما‬ ‫ادمها انقدر ارزشمندیم که اگر نباشیم پازل‬ ‫جامعه بهم میخورد‪ .‬هستی ما را با رسالت‬ ‫و ماموریــت خاصی به این دنیا اورده‪ ،‬باید‬ ‫بگردیم و ان را پیدا کنیم‪.‬‬ ‫هســتی ما را بــه این جــا اورده تا خوب‬ ‫باشیم و خدمت کنیم‪ .‬امدیم که از من به‬ ‫ما برسیم و اینجاست که سرنوشتمان رقم‬ ‫می خورد‪.‬این را هم فراموش نکنید برخالف‬ ‫دارما عمل کردن‪ ،‬درد و رنج و ســختی و‬ ‫مشکل و بیماری و عدم هماهنگی در امور‬ ‫زندگی را به همــراه می اورد‪ .‬دارما برادری‬ ‫دارد به نام کارما‪ ،‬کارما یعنی عمل و عکس‬ ‫العمل‪ .‬همانگونه که عمل می کنیم نتیجه‬ ‫ان را هم در این دنیا و هم در دنیای بعدی‬ ‫تجربه میکنیم‪.‬‬ ‫میراث کارمایی ما با کشتن موجودات دیگر‪،‬‬ ‫رفتارهای جنسی نامشــروع‪ ،‬دروغگویی‪،‬‬ ‫تهمت زدن بــه دیگران و نفــاق افکنی‪،‬‬ ‫رنجاندن دیگران با کالم‪ ،‬دزدی ‪ ،‬خشــم‪،‬‬ ‫نفرت داشتن از این و ان ‪ ،‬حرص و طمع‪،‬‬ ‫داشــتن افکار ازمندانه‪ ،‬داشــتن حسرت‬ ‫زندگی دیگران‪ ،‬بدخــواه دیگران بودن و‬ ‫ارزوی گزند رسیدن به این و ان و افتادن‬ ‫اتفاق بد برای دوست و اشنا و رفیق و رقیب‬ ‫و ‪ ...‬همه و همه باعث ایجاد کارمای منفی‬ ‫میشود و زندگی را بر ما سخت و رنجمان‬ ‫را زیاد میکند و برعکس انجام اعمال نیک‬ ‫و پســندیده مثل خدمت کردن‪ ،‬عشــق‬ ‫ورزیدن‪ ،‬بخشــیدن‪ ،‬حمایت از حیوانات‪،‬‬ ‫خــوش اخالق بــودن‪ ،‬مواظبت از محیط‬ ‫زیســت و مراقبت از اموال عمومی نتیجه‬ ‫مثبت برایمان به بــار میاورد‪ .‬المازوپازین‬ ‫پوچ ســالک بودایی به تنزین اشاره میکند‬ ‫و میگوید به ایرانیان بگو چند چیز میگویم‬ ‫که میتواند از همین حاال سرنوشت خوب‬ ‫برای اینده شان رقم بخورد‪:‬‬ ‫مشــتاق چیزهای دنیایی نباشــیدارزوی‬ ‫افتخارت و شــهرت دنیایی نداشته باشید‪،‬‬ ‫ایــن ارزوها راهی قطعی برای پریشــانی‬ ‫ذهن و جسم اســت‪ .‬چرا اینقدر مشتاقید‬ ‫که دیگران شــما را بشناسند؟ بجای ان‬ ‫مشــتاق دریافت رحمــت و برکت الهی و‬ ‫حمایت و تایید افــراد خردمند و مقدس‬ ‫باشید‪ .‬این است که ارزش به دست اوردن‬ ‫و تالش کــردن دارد‪ .‬اهمیت زیادی برای‬ ‫نظر مردم قائل نباشــید‪ ،‬نظر عامه مردم‬ ‫اغلب درست نیست‪ .‬به ارزش های اخالقی‪،‬‬ ‫قوانین و اداب ســلوک‪ ،‬تعالیم الهی و نظر‬ ‫افراد معنوی و مقدس اهمیت بدهید‪.‬با این‬ ‫طرز فکر هیچوقت بیراهه نخواهید رفت و‬ ‫سرنوشت خوبی در انتظارتان خواهد بود‪.‬‬ ‫برای داشــتن اینده خوب باید انسان بود‪،‬‬ ‫تفاوت است بین ادم و انسان‪ ،‬ادمها زندگی‬ ‫می کنند ولی انسانها زیبا زندگی می کنند‪،‬‬ ‫ادمها میشنوند انسانها گوش میدهند‪ ،‬ادمها‬ ‫میبینند‪ ،‬انســان ها عاشقانه نگاه میکنند‪،‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪5‬‬ صفحه 6 ‫ادمها در فکر خودشــان هستند‪ ،‬انسانها به‬ ‫دیگــران هم فکر میکنند‪ ،‬ادمها میخواهند‬ ‫شــاد باشند و انسانها میخواهند شاد کنند‪،‬‬ ‫ادمها اســم اشرف مخلوقات دارند و انسانها‬ ‫اعمال اشــرف مخلوقات را انجام میدهند‪.‬‬ ‫ادمها انتخــاب کرده اند کــه ادم بمانند و‬ ‫انســانها تغییر کردن را پذیرفته اند تا انسان‬ ‫بشوند‪ .‬اینده ادمها به این بستگی دارد که‬ ‫ایا میخواهند ادم باشند یا انسان‪ .‬فراموش‬ ‫نکنید برای سرنوشــت خوب نیازی نیست‬ ‫انسان بزرگی شویم‪ ،‬انسان بودن خود نهایت‬ ‫بزرگی اســت‪.‬به یاد داشته باشید هیچکس‬ ‫نمیتواند باعث موفقیت یا شکست شما شود‪.‬‬ ‫کار و زندگی شــما توسط کارهای گذشته‬ ‫شما شکل میگیرد‪ .‬اگر قرار باشد پیشرفت‬ ‫کنید‪ ،‬تمام دنیا هم نمیتواند مانع شود و اگر‬ ‫قرار نباشد در کارتان موفق باشید‪ ،‬تمام دنیا‬ ‫هم نمیتواند کمکی به شما بکند‪ .‬سرنوشت‬ ‫هرکس را خــودش تعیین میکند‪ .‬هرچند‬ ‫زندگی هریک از ما مســتقل است ولی در‬ ‫عین حال به زندگی دیگران وابسته و مرتبط‬ ‫اســت‪ .‬تا جایی که میتوانید به خود متکی‬ ‫باشید و تالش کنید مستقل زندگی کنید‬ ‫چراکه وابســتگی درد و رنج به همراه دارد‬ ‫در عوض استقالل داشتن شادی و نشاط را‬ ‫باعث میشــود‪ .‬از زیر بار مسئولیت هایی که‬ ‫پذیرفته اید شانه خالی نکنید و خود را کنار‬ ‫نکشید‪ ،‬با این کار به ارامش ذهن نخواهید‬ ‫رســید بلکه نگرانیهای بیشــتری خواهید‬ ‫داشــت‪ .‬اوقات بیشــتری را به دعا کردن و‬ ‫رفتن به درون خود بگذرانید‪ .‬راه و روشی را‬ ‫در زندگی انتخاب کنید که همواره ارامش‬ ‫داشته باشید‪ ،‬ارامش واقعی ذهن وقتی اتفاق‬ ‫میافتد که خود ذهن کنار گذاشــته شود‪.‬‬ ‫ذهن یعنی افکار‪ ،‬افکار یعنی پریشانی‪ ،‬هرچه‬ ‫فعالیت کمتر باشــد افکار هم کمتر خواهد‬ ‫بود‪ ،‬هرچه افکار کمتر باشد ذهن بیشتر ارام‬ ‫میشود‪ .‬همه ی اشفتگیها از ذهن سرچشمه‬ ‫میگیرد‪ .‬برای داشــتن سرنوشــتی خوب‬ ‫بایستی ذهن ارام داشته باشید‪ .‬همیشه در‬ ‫حال انجام کار نیکی باشید‪ .‬با انجام کارهای‬ ‫نیــک خداوند برنامه زندگیتــان را تنظیم‬ ‫میکند‪ .‬زمان زندگی است ‪ ،‬برای زمان خود‬ ‫ارزش قائل شوید و از ان بطور مفید و موثر‬ ‫استفاده کنید‪.‬‬ ‫المــا در ادامــه صحبتهایــش اشــاره‬ ‫میکند‪:‬سرنوشــت شــما ‪ ،‬گاهی با ندیدن‪،‬‬ ‫‪6‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫نشنیدن‪ ،‬نگفتن انجام دادن یا ندادن تغییر‬ ‫میکند‪ .‬سرنوشت شــما به نقشی که بازی‬ ‫میکنید بســتگی دارد‪.‬پس زندگی را برای‬ ‫همه زیبا کنید‪ ،‬با محبــت ‪ ،‬با لبخند‪ .‬الما‬ ‫گوشــزد میکند‪ :‬هیچکس را در زندگیتان‬ ‫مالمــت نکنید این را هــم بدانید‪ ،‬ادمهای‬ ‫خوب برایتان شــادی میاورند‪ ،‬ادم های بد‬ ‫تجربــه ‪ ،‬بدترینها درس عبرت میشــوند و‬ ‫بهترینها خاطره‪ .‬او در ادامه میگوید‪:‬درصد‬ ‫کمی از انسانها نود سال عمر میکنند مابقی‬ ‫یک سال را نود بار تکرار میکنند‪ .‬شما تالش‬ ‫کنید جزو گروه اول باشــید تــا از عمرتان‬ ‫استفاده بهینه کرده باشید‪ .‬این نکته را هم‬ ‫فراموش نکنید‪ :‬شکســت بخشی از زندگی‬ ‫است‪ .‬اگر شکست نخورید نمی اموزید‪ ،‬اگر‬ ‫نیاموزید هرگز تغییــر نخواهید کرد و اگر‬ ‫تغییر نکنید سرنوشت نیکفرجامی نخواهید‬ ‫داشــت‪ .‬او در پایان صحبت هایش میگوید‪:‬‬ ‫سرنوشــت خوب زمانی رقــم میخورد که‬ ‫بدانید تمام چیزها در زندگی موقتی هستند‪،‬‬ ‫اگر خوب پیش میرود از ان لذت ببرید برای‬ ‫همیشه دوام نخواهد داشت‪ .‬اگر بد پیش می‬ ‫رود نگران نباشید برای همیشه دوام نخواهد‬ ‫داشت و باالخره اینکه زندگی شگفت انگیز‬ ‫اســت‪ ،‬اینده شفاف اســت ‪ .‬در صورتیکه‬ ‫بدانید چطور زندگی کنید سرنوشت خوبی‬ ‫خواهید داشت‪.‬‬ ‫صحبت های الما تمام میشــود و از جایش‬ ‫بلند می شــود لبخندی بر لب میاورد‪ ،‬کف‬ ‫دو دستش را روی سینه اش بهم میچسباند‪،‬‬ ‫ســرش را به حالت احترام خم میکند و با‬ ‫حالت خداحافظــی به ســمت درب اتاق‬ ‫حرکت میکند‪ .‬تنزین به گروه ایرانی اشاره‬ ‫میکند از جایمان بلند شــویم و راه خروج‬ ‫را در پیش گیریم‪ .‬ایرانیان محو صحبتهای‬ ‫الماروپازین پوچ شده بودند‪ ،‬چهره ارام ‪ ،‬سر‬ ‫تراشیده‪ ،‬ردای بلند نارنجی رنگ و ‪ ...‬همه و‬ ‫همه شخصیتی خاص از او ساخته بود‪ .‬گروه‬ ‫ایرانــی در حالیکه گفته هــای الما را مرور‬ ‫میکردند ازپله های معبدپوتاال پایین می ایند‬ ‫و به سمت مینی بوس پارک شده در فضای‬ ‫بیرون حرکت می کنند و عازم بازدید از دیگر‬ ‫دیدنیهای شهر لهاســا می شوند‪ .‬صحبت‬ ‫های الما تاثیــر زیادی روی گــروه ایرانی‬ ‫گذاشته بود‪ ،‬هرچند کم و بیش الما مطالبی‬ ‫از زندگی حال و اینــده تک تک ما عنوان‬ ‫کرده بود ولی صحبت های انتهایی او تاثیر‬ ‫زیادی برای هرکدام از اعضای گروه داشت‪.‬‬ ‫هر یک از ایرانیان حاضر در مینی بوس نقطه‬ ‫نظــرات خود را در خصوص صحبتهای الما‬ ‫ارائه میکردند‪ .‬یکی میگفت زندگی مرا کامل‬ ‫و درست شرح داد‪ .‬دیگری اظهار می کرد تا‬ ‫حد زیادی مطالبش درست بود و نهایتا همه‬ ‫از صحبتها و گفته های او تعریف میکردند‪.‬‬ ‫زمانی که گروه صحبت هایشان با هم تمام‬ ‫شد همانطور که از شیشه ماشین بیرون را‬ ‫نگاه میکردم بــه فکر صحبت های انتهایی‬ ‫المــا در خصوص زندگی‪ ،‬اینــده ‪ ،‬راههای‬ ‫رقم خوردن سرنوشــت ‪ ،‬ارامش در زندگی‬ ‫و همه چیزهایی که می تواند زندگی توام با‬ ‫خوشحالی همراه با استفاده بهینه از عمربه‬ ‫همراه داشته باشد افتادم‪ .‬صحبت های او‬ ‫این پیام را در ذهن تداعی میکرد که زندگی‬ ‫همواره بر وفق مراد ادمها نیســت‪ .‬زندگی‬ ‫سراســر رنج و مشکل و ســختی و ناکامی‬ ‫است و گاها با شکست همراه می باشد‪ .‬ادمها‬ ‫معموال زندگی را دو نیمه فرض میکنند‪:‬‬ ‫نیمــه اول در ارزوی نیمــه دوم و نیمه ی‬ ‫دوم در حســرت نیمه اول‪ .‬ولی باید متوجه‬ ‫شد هستی این فرصت را برای چند صبا در‬ ‫اختیارمان گذاشــته تا پا به این عالم خاکی‬ ‫بگذاریم و سرنوشت خوبی را برای خودمان‬ ‫رقم بزنیــم و به قول رهی معیری (‪-1347‬‬ ‫‪ )1288‬غزل سرای معاصر اگر چشم باز کنیم‬ ‫هرچه تمنا کنیم به ان دست پیدا می کنیم‪:‬‬ ‫چشم فرو بسته اگر وا کنی‬ ‫در تو بود ان چه تمنا کنی‬ ‫داشــتن زندگی توام با ارامش یعنی خطر‪،‬‬ ‫زندگی یعنی خطر پذیــری‪ ،‬زندگی یعنی‬ ‫رفتن از شناخته به ناشناخته ها‪ ،‬از قله های‬ ‫به قله دیگر‪ ،‬صعود به قله های بکر‪.‬‬ ‫حرکت بر پهنه دریاهای ناشناخته بی هیچ‬ ‫نقشــه راهنما‪ .‬تنها در این هنگام است که‬ ‫سرنوشــت رقم خواهد خورد و تنها در این‬ ‫گیرودارهاســت که خواهیم یافت زندگی‬ ‫چیســت‪ .‬سرنوشــت توام با ارامش را باید‬ ‫با رفتن از بیرون بــه درون بنا کنیم‪ .‬درون‬ ‫جایی اســت که نشاط و شادمانی و ارامش‬ ‫در انجاســت‪ ،‬برای رفتن بــه درون باید از‬ ‫لذت های دنیــای مادی دوری کنیم چراکه‬ ‫لذت حیوانی است شادی انسانیست‪ ،‬لذت به‬ ‫بند می کشدمان‪ ،‬شادی به اوج می رساندمان‪،‬‬ ‫لذت انی و لحظه ای است‪ ،‬شادی دائمی و‬ ‫همیشگی است‪.‬‬ صفحه 7 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫لذت افکارمان را به بند میکشاند و شادی ما‬ ‫را به رهایی میرساند‪.‬‬ ‫بدین ترتیب برای داشــتن سرنوشت خوب‬ ‫از لذتها و خوشــی هــای بیرونی و زود گذر‬ ‫حذر کنیم و به دنبال ارامش و نشاط که در‬ ‫درون اتفاق میافتد باشیم که پایدار و ثابت و‬ ‫همیشگی است‪.‬‬ ‫نام جول اوستین (‪۱۹۶۳‬م) کم و بیش برای‬ ‫همه اشناست‪،‬کشیش و سخنران انگیزشی‬ ‫امریکایی که می گوید‪:‬‬ ‫اشتباهی در جامعه رواج پیدا کرده و موجب‬ ‫این امر شــده اســت که اگر بهترین‪ ،‬سریع‬ ‫ترین‪ ،‬با استعدادترین‪ ،‬زیباترین‪ ،‬موفقترین‬ ‫و پولدارترین ادم نباشیم سرنوشت خوب و‬ ‫اینده مطلوبی نخواهیم داشت‪.‬‬ ‫این باور کامال غلط را باید از ذهن بیرون کرد‬ ‫و متوجه این حقیقت شد که سرنوشت انسان‬ ‫بر اســاس مســابقه دادن تعیین نمی شود‪.‬‬ ‫سرنوشــت هر فرد با دیگری متفاوت است‬ ‫همه در مســیر یکسانی حرکت نمی کنند‪،‬‬ ‫شما سرنوشت یکتایی دارید‪ .‬شما در مسیر‬ ‫کامال منحصر به فرد زندگی میکنید و خداوند‬ ‫تمام انچه را برای پیمودن این مسیر احتیاج‬ ‫دارید برای شما فراهم کرده است و این شما‬ ‫هســتید که باید به قوانین حاکم بر کائنات‬ ‫عمل کنید تا سرنوشت خوب برایتان حاصل‬ ‫شود‪ .‬همچنان که در صندلی جلو مینی بوس‬ ‫نشسته ام و بقیه گروه در صندلیهای عقب تر‬ ‫و همگی غرق در صحبتهای الما هســتیم‬ ‫یاد گفته نلسون ماندال (‪۱۹۱۸-۲۰۱۳‬م از‬ ‫فعاالن برجسته مخالف اپارتاید و نخستین‬ ‫رییس جمهور افریقای جنوبی افتادم که از‬ ‫او پرسیدند برای داشتن سرنوشت خوب چه‬ ‫باید کرد و او پاســخ داد‪ :‬گذشته ات را بدون‬ ‫هیچ تاسفی بپذیر‪ ،‬با اعتماد و خردورزی بدون‬ ‫ترس برای اینده اماده شو‪ .‬ایمان به گذشت‬ ‫و انســانیت را نگهدار و ترس را به گوشه ای‬ ‫بیانداز‪ .‬شک هایت را باور نکن و هیچگاه به‬ ‫باورهای انسانیت شک نکن‪ .‬بدی هایی که به‬ ‫تو شده است را فراموش کن‪.‬‬ ‫همچنان که مینی بوس در خیابانهای شهر‬ ‫لهاسا در حرکت است لحظه ای روی صندلی‬ ‫مینی بوس جابجا میشــوم و به این مسئله‬ ‫متمرکز میشــوم که موضوعــات مربوط به‬ ‫سرنوشت ذهن همه ادم ها را در گیر کرده‬ ‫چرا که بعضیها از زندگی و از سرنوشت خود‬ ‫انچنان که باید راضی نیستند‪ ،‬در این حال و‬ ‫هوا به یاد ایه ی ‪ ۳‬سوره طالق قران میافتم‬ ‫که میفرماید‪:‬‬ ‫َ‬ ‫ْ‬ ‫َ‬ ‫ــب ُه هرکس‬ ‫َو َم ْن یَ َت َو َّکل َعلى اهللِ ف ُه َو َح ْس ُ‬ ‫بر خدا توکل نماید‪ ،‬خدا او را کفایت میکند‬ ‫‪ .‬مقصود از توکل این است که بنده هر کاری‬ ‫میکند و برایش پیش میاید‪ ،‬به خدای متعال‬ ‫واگــذارد؛ زیرا یقین دارد خداوند از او تواناتر‬ ‫و قویتر اســت و بهترینها را مقدر میســازد‬ ‫‪.‬کسانی که دچار ناراحتی و نگرانی و سختی‬ ‫های روزگار هستند و زندگی بر وفق مرادشان‬ ‫نیست برای رهایی از انها بهتر است به قدرتی‬ ‫که فوق قدرتهاست و فناناپذیر است اعتماد‬ ‫کنند و خود را به او بســپارند تا سرنوشــت‬ ‫خوب برایشــان رقم بخورد‪ .‬این را فراموش‬ ‫نباید کرد انسان باید دو کار انجام دهد‪ ،‬یکی‬ ‫صــدازدن خدا و دیگری گوش ســپردن به‬ ‫صدای او‪ ،‬اولی در نیایش و دومی در سکوت‪.‬‬ ‫فراموش نکنیم برای داشتن زندگی خوب و‬ ‫سرنوشتی متعالی و اینده توام با ارامش باید‬ ‫بپذیریم زندگی یک گذر است نه ماندن‪ .‬همه‬ ‫ما فقط یک بار به دنیا میاییم‪...‬‬ ‫باید افکاری پــاک و فطرتی نیک و درونی‬ ‫بی االیش و صاف و شــفاف و بدون تیرگی‬ ‫داشــته باشــیم که به قول صائب تبریزی‬ ‫(‪۱۰۸۰ ۱۰۰۰‬ه‪.‬ق) بزرگتریــن شــاعر‬ ‫وغزل ســرای ســده یازدهم هجری درون را‬ ‫عاملی میداند برای بهشــتی بودن زندگی و‬ ‫به زیبایی می گوید‪:‬‬ ‫گر درون تیره نباشد همه دنیاست بهشت‬ ‫حال خوب زمانــی اتفاق میافتد که خوبی‬ ‫را بــرای همــه بخواهیم‪ ،‬تصمیــم بگیریم‬ ‫خطــا نکنیم‪ ،‬اعمال و کردارهــای بد انجام‬ ‫ندهیم چرا که کردارهای بد‪ ،‬ســرانجاممان‬ ‫را خراب میکند و بهنگام خواســتن کمک‬ ‫کســی فریادرســمان نخواهد بود‪ .‬مطلبی‬ ‫که اســتاد سخن ســعدی شــیراز (‪-۶۹۰‬‬ ‫‪۶0۶‬ه‪.‬ق) بــه زیبایــی ان را ایــن گونــه‬ ‫بیان میکند‪:‬‬ ‫تــو هرگــز رســیدی بــه فریــاد کــس‬ ‫که میخواهی امروز فریادرس‬ ‫پس بهجای بدی باید نیکی کنیم که نیکی‬ ‫کردن نــزد خدا از ارزش واالیــی برخوردار‬ ‫اســت‪ .‬مطلبی که ریاضی یــزدی (‪-۱۳۶۱‬‬ ‫‪۱۲۹۰‬ه‪.‬ش) با استادی ان را اظهار نموده و‬ ‫اعتقاد دارد که صدها فرشته بوسه بر دست‬ ‫کســی میزنند که یک گره بسته از خلق باز‬ ‫کند‬ ‫صدها فرشته بوسه بران دست میزنند‬ ‫کز کار خلق یک گره بسته واکند‬ ‫با دقیق شــدن به مطالب فــوق میتوانیم‬ ‫بفهمیم تاکنون چه کسی بوده ایم‪ ،‬گذشته مان‬ ‫چگونه بوده است‪ ،‬امروز چه کسی هستیم و‬ ‫ایندهمان چگونه خواهد بود‪ .‬همانطور که‬ ‫روی صندلی مینی بوس نشســته واز پشت‬ ‫شیشه خیابانهای شهر لهاسا را نگاه میکنم و‬ ‫غرق در موضوعات زندگی‪ ،‬مثل امدن‪،‬رفتن‬ ‫ورقم خوردن سرنوشت ادم ها هستم چشمم‬ ‫به معبدی که ارتفــاع بلندی دارد ودر یکی‬ ‫ازمعابد قدیمی در مرکز شهر لهاسا واقع شده‬ ‫میافتد که تصویر دو چشم بزرگ در قسمت‬ ‫باالی ان نقاشی شده و مردم کوچه بازار هر‬ ‫روز کــه از انجا عبور میکنند ان را به خوبی‬ ‫میبینند‪،‬‬ ‫این دو چشــم براساس اعتقاد مردمان تبت‬ ‫دو چشم بوداست که نظاره گر اعمال ادمها‬ ‫اســت‪ .‬در ایین بودایی مــردم بر این باورند‬ ‫که چشــمان بودا دائما مراقب انها است که‬ ‫خطا نکنند و از راه راســت خارج نشــوند تا‬ ‫سرنوشت خوبی در انتظارشان باشد‪ .‬در این‬ ‫حال و هوا ذهنم به ایران برمیگردد‪ ،‬به شیراز‬ ‫و به خواجه این شهر حضرت حافظ (‪-۷۹۲‬‬ ‫‪۷۲۶‬ه‪.‬ق) شاعر و عارف بزرگ قرن هشتم که‬ ‫با بهره گیری از دانش قرانی سرنوشت ادمها‬ ‫را با توجه به عملکردشان در غالب جام می و‬ ‫خون دل و گالب و گل و پرده نشین اینگونه‬ ‫زیبا بیان کرده است‪:‬‬ ‫جام می و خون دل هریک به کسی دادند‬ ‫در دایره قسمت اوضاع چنین باشد‬ ‫در کار گالب و گل حکم ازلی این بود‬ ‫کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد‬ ‫منابع‪:‬‬ ‫قران کریم باهتمام ایت اهلل مکارم شیرازی‬ ‫کتاب معبد سکوت اثر توماس اسپالدینگ‬ ‫سفر به اوج با یوگا تا کوه های هیمالیا ‪-‬سفرنامه رفتن‬ ‫به تبت با گروه ایرانی‪ -‬درج شده در مجله شماره ‪96‬‬ ‫دانش یوگا مورخ مهر ‪95‬‬ ‫دیوان رهی معیری به اهتمام کیومرث کیوان‬ ‫درس زندگی برای اینده اثر نســلون ماندال موسســه‬ ‫چک النگ‬ ‫زندگی باشــکوه اثر جول اوستین ترجمه و تلخیص‬ ‫پارسا بامشادی و شادی انصاریان‬ ‫گلستان سعدی باهتمام محمدعلی فروغی‬ ‫دیوان سید محمد علی ریاضی یزدی‬ ‫دیوان حافظ به تصحیح محمد قزوینی و دکتر قاسم‬ ‫غنی‬ ‫پاره ای از محفوظات شخصی‬ ‫راهنمــای بیــداری معنــوی ترجمــه‬ ‫سیدعبدالحمید موحدی‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪7‬‬ صفحه 8 ‫زمانی که تن نه می گوید‬ ‫نویسنده‪:‬گابورمته‬ ‫گرداورنده و مترجم ‪ :‬سوسن عبدالرضایی‬ ‫ما موجوداتی اجتماعی هســتیم و علم‬ ‫مانند بقیه ی رشــته ها ابعاد ایدئولوژیکی‬ ‫و سیاســی خــودش را دارد‪ .‬همانطور که‬ ‫هانس سلیه اشــاره کرده‪ ،‬پنداشت های‬ ‫به رســمیت شناخته نشــدهی دانشمند‬ ‫اغلب چیزی را کشــف می کند‪ ،‬که قابل‬ ‫تامل اســت‪ .‬کنار امدن با این دیدگاه که‬ ‫بیماری ها‪ ،‬خواه ذهنی و خواه فیزیکی در‬ ‫اصل ژنتیکی اســت به ما اجازه می دهد‬ ‫تا از پرســش های نا ارام کننده دربارهی‬ ‫سرشت جامعه ای دوری گزینیم که در ان‬ ‫زندگی میکنیم‪ .‬اگر «علم» این توانایی را به‬ ‫ما بدهد که تهیدستی یا ان زهرهای مردم‬ ‫ســاخته یا فرهنگ جنون امیز و سرشار‬ ‫‪8‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫از فشــار روانی را نادیده بگیریم که در بروز‬ ‫بیماریها سهم دارند‪ ،‬تنها می توانیم به پاسخ‬ ‫های ســاده ی دارویی و بیولوژیکی برسیم‪.‬‬ ‫چنین برخوردی کمک می کند تا ارزش ها‬ ‫و ساختارهای فراگیر اجتماعی توجیه و نگاه‬ ‫داشته شوند‪.‬‬ ‫محیط ارگانیسم مردمی محیط فیزیکی و‬ ‫روان عاطفی اوست که به رشد ما شکل می‬ ‫بخشد و روی کنش و واکنش های ما با دنیا‬ ‫درپوتاالسر زندگی تاثیر دارد‪.‬‬ ‫محیط یک ســلول‪ ،‬محیــط بی درنگ‬ ‫سلول است که مواد پیام اوری را می گیرد‬ ‫که از سلول های نزدیک و پایانه های عصبی‬ ‫دوردست سرچشمه می گیرند که از دور و‬ ‫در اندام های دوری کنترل می شــوند که‬ ‫مواد شــیمیایی را درون سیستم گردش‬ ‫خون می ریزد‪ .‬مــواد اطالعات به گیرنده‬ ‫های روی سطح سلول می چسبند‪.‬‬ ‫سپس ‪ -‬بســته به اینکه سلول دریافت‬ ‫کننده در لحظه در چه وضعیتی باشــد ‪-‬‬ ‫مواد تاثیرگذارنده ای در پوســتهی سلول‬ ‫تولید می شود که به هسته می روند‪ ،‬و به‬ ‫ژنها رهنمود می دهند که فالن پروتئین‬ ‫ها را بسازند تا کارکردهایی را پیش ببرند‪.‬‬ ‫بنا به توضیح بروس لیپتون‪ ،‬این مجموعه‬ ‫های گیرنــده ‪ -‬تاثیرگذارنده پروتئین ‪-‬‬ ‫که به انهــا پروتئین های درک و دریافت‬ ‫گفته می شــود ‪ ،‬ماننــد «کلیدهایی» کار‬ صفحه 9 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫فهرست‬ ‫‪Contents‬‬ ‫‪3‬‬ ‫سرمقاله‬ ‫‪4‬‬ ‫سخن مدیرمسئول‬ ‫‪8‬‬ ‫زمانی که تن نه می گوید‬ ‫‪۱۰‬‬ ‫یوگا‪٬‬بیرون کشیدن جسم از دهان ذهن‬ ‫‪12‬‬ ‫مدیریت روحیه‬ ‫‪۱۵‬‬ ‫مهندسی درون بدن‬ ‫سال بیستم ‪ -‬شهریور‪1401‬‬ ‫‪۱۸‬‬ ‫مارماتراپی‬ ‫شماره ‪۱۶۵‬‬ ‫‪20‬‬ ‫از کندالینی بیشتر بدانیم‬ ‫‪۲۱‬‬ ‫عنصر اب از ملزومات تمرینات یوگا‬ ‫‪۲۲‬‬ ‫سی تای‬ ‫‪۲۴‬‬ ‫استاد مهربابا‬ ‫‪۲۶‬‬ ‫نادی شودانا‬ ‫‪۲۷‬‬ ‫پیرامون اکرویوگا‬ ‫‪۲۸‬‬ ‫ارتباط میان ذهن و جسم با سیستم عصبی لیمبیک‬ ‫‪۳۴‬‬ ‫اجونا در مهابهاراتا‬ ‫‪۳۶‬‬ ‫اپاری گراها نجات بخش لحظه ها‬ ‫‪ 25‬شهریور برابر با ‪ 16‬سپتامبر مصادف است با روز جهانی حفاظت از الیه اوزون‬ ‫‪۳۸‬‬ ‫است‬ ‫مسری‬ ‫استرس مانند سرماخوردگی‬ ‫الیه اوزون تنها سپر حفاظتی بین شما و پرتو زیان بار فرابنفش‬ ‫‪۴۰‬‬ ‫یوگا‬ ‫در‬ ‫دهارانا یا هنر درست دیدن‬ ‫در صورت عدم پاک نگاه داشتن محیط زیست می توان به احتمال ابتال به سرطان های پوستی‪ ،‬تار شدن‬ ‫یبوست اختاللی است در چرخه پاکسازی بدن‬ ‫‪ ۴۳‬عدسی چشم یا اب مروارید‪ ،‬کاهش مقاومت بدن در برابر بیماری های عفونی‪ ،‬کاهش فتوسنتز و ‪...‬‬ ‫‪۴۶‬‬ ‫بمانیم؟‬ ‫کافا را بشناسیم‪٬‬چگونه سالمت و پر انرژی‬ ‫محیط زیست را پاکیزه نگاه داریم‪.‬‬ ‫‪۴۹‬‬ ‫درس هایی از یوگا؛با پراشانت ایینگر‪٬‬پرسش و پاسخ‬ ‫‪ ۵۲‬از عزیزانی که مایل به همراهی با مجلۀ دانش یوگا هستند‪ ،‬دعوت می گردد‬ ‫درون من‬ ‫‪ ۵۴‬مقاالت خود را به ادرس پست الکترونیکی مجله ارسال فرمایند‪.‬‬ ‫یوگا و پزشکی مبتنی بر ارتباط ذهن و بدن‬ ‫‪ ۵۸‬تحریریۀ مجله در دخل‪ ،‬تصرف و ویرایش مطالب ارسالی کام ً‬ ‫ال ازاد است‪.‬‬ ‫اعتیاد به غذا و تمایل به پر خوری‬ ‫‪۶۰‬‬ ‫فواید یوگا نیدرا‬ ‫همراهان این شماره‪ :‬سوســن عبدالرضایی‪ ،‬حامد رنگین کمان‪،‬‬ ‫‪۶۱‬‬ ‫هفت چیزی که هر مبتدی باید درباره یوگا بداند‬ ‫لعیا نبی فر‪ ،‬فاطیما تقی دوســت‪ ،‬اذر درویش حســن‪ ،‬نگارسنجری فر‪،‬‬ ‫‪۶۲‬‬ ‫سوترای بیست و هفتم‬ ‫نگین ســنجری فر‪ ،‬سارا رشــید چهره برق‪ ،‬علی دارابی‪ ،‬منیژه کیانی‪،‬‬ ‫‪Alternate Nostril‬‬ ‫‪64‬‬ ‫صاحب امتیاز و مدیر مسئول‪ :‬سیدعبدالحمید موحدی نائینی‬ ‫عضو انجمن مدیران مطبوعات‬ ‫زیر نظر شورای سیاست گذاری‬ ‫سردبیر و سرپرست گروه مترجمان‪ :‬مریم دارابی‬ ‫مدیر اجرایی‪ :‬رویا دادجو‬ ‫مشاور امور بین الملل‪ :‬سید محمد مسعود موحدی نائینی‬ ‫مدیر امور هنری‪٬‬گرافیست و طراح روی جلد‪ :‬سید محمدرضا موحدی نایینی‬ ‫روابط عمومی‪ :‬سهیال موحدی‬ ‫سازمان اگهی ها‪ :‬رابعه ربیعی‬ ‫لیتوگرافی و چاپ‪ :‬شرکت چاپ انتخاب رسانه (سالم)‬ ‫تصویر روی جلد‪ :‬خانم ملیکا محمودی از تهران‪،‬‬ ‫باشگاه دانش یوگا‬ ‫مربی‪ :‬اقای مسعود موحدی‬ ‫ارغــوان صافی‪ ،‬فریبــا بیدرام‪ ،‬ژیــا حاتمی‪ ،‬بهــاره جعفری صمیم‪،‬‬ ‫ناهید موســوی‪ ،‬نرجس اقاپــور‪ ،‬فاطمه توازنی زاده‪ ،‬ســام پوتاالبی‪،‬‬ ‫پیام صمدی خادم‪ ،‬امین مطیعی‪ ،‬شــکوفه شنوا فالح‪ ،‬نسترن صافی‪،‬‬ ‫هانیه مصطفایی‪ ،‬مایده حسن زاده‪.‬‬ ‫نشانی‪ :‬شمال میدان هفت تیر‪ ،‬ابتدای مفتح شمالی‪،‬خیابان مالیری پور‪ ،‬خیابان‬ ‫زیرک زاده‪ ،‬نبش خیابان ارام‪ ،‬پالک ‪ 16+1‬نبش پالک ‪۱۷‬‬ ‫تماس با تحریریه‪:‬‬ ‫تلفن‪88318189-88319054 :‬‬ ‫تلگرام و واتساپ‪09106714071 -09902260640 :‬‬ ‫تماس با سازمان اگهی ها‪02188842667 :‬‬ ‫صندوق پستی‪15875-3558 :‬‬ ‫کدپستی‪1575783113 :‬‬ ‫‪info@danesheyoga.com‬‬ ‫‪www.danesheyoga.com‬‬ ‫‪@danesheyoga‬‬ ‫‪/yoga.knowledge‬‬ صفحه 2 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫میکنند که کارکرد سلول را با محیط یک‬ ‫پارچه میکند‪:‬‬ ‫هرچند پروتئین های درک و دریافت از‬ ‫راه سازوکارهای ژنتیکی مولکولی تولید می‬ ‫شوند‪ ،‬اما فعال سازی روند درک و دریافت‬ ‫با ســیگنال های محیط «کنترل» یا اغاز‬ ‫میشود‪ ...‬در مطالعات تازه در بارهی سلول‬ ‫های بنیادین‪ ،‬به تاثیــر کنترل کنندهی‬ ‫محیط بهای کمی داده میشود‪ .‬سلول های‬ ‫بنیادین خودشــان سرنوشت خودشان را‬ ‫کنترل نمیکنند‪ .‬متفاوت شدن سلول های‬ ‫بنیادین بر پایه ی محیطی است که خود را‬ ‫در ان می یابند‪ .‬برای نمونه‪ ،‬می توان سه‬ ‫محیط متفاوت کشــت بافت درست کرد‪.‬‬ ‫اگر سلول بنیادین در کشت شمارهی یک‬ ‫گذاشته شود‪ ،‬می تواند‬ ‫ســلول استخوان شود‪ .‬اگر همان سلول‬ ‫بنیادین در کشــت دوم گذاشــته شــود‬ ‫میتواند سلول عصبی شود‪ ،‬یا اگر در کشت‬ ‫سوم‪ ،‬سلول کبدی میشود‪ .‬سرنوشت سلول‬ ‫را کنش و واکنش با محیط کنترل میکند و‬ ‫نه برنامهی ژنتیکی که در ان است‪.‬‬ ‫نکته ی کلیدی در توضیح دقیق فعالیت‬ ‫بیولوژیکی این است که درهر لحظه‪ ،‬سلول‬ ‫ها‪ -‬مانند کل ارگانیسم مردمی‪ -‬میتوانند‬ ‫در حالت دفاعی با رشــد باشــند و نه هر‬ ‫دو‪ .‬درک ودریافت هــای ما از محیط در‬ ‫حافظهی سلولی ذخیره می شود‪.‬‬ ‫زمانی که تاثیرات اغازین محیط پیوسته‬ ‫اکنده از فشــار روانی است‪ ،‬دستگاه روبه‬ ‫رشــد عصبی و دیگر اندام‪‎‬های اَبَردستگاه‬ ‫روان ‪ -‬عصب ایمنی پیام های الکتریکی‪،‬‬ ‫هورمونی و شیمیایی را که مرتب می گیرند‬ ‫این اســت که دنیا ناامن یا حتی دشمن‬ ‫خوســت ان درک و دریافت ها در سلول‬ ‫های ما در ســطح ملکولــی برنامه ریزی‬ ‫میشود‪.‬فشار روانی نتیجۀ کنش و واکنش‬ ‫میان عامل فشارو دستگاه پردازش کننده‬ ‫اســت‪ .‬ان دســتگاه پردازش‪ ،‬دستگاهی‬ ‫عصبی است که از مراکز عاطفی مغز تاثیر‬ ‫می پذیرد‪.‬‬ ‫زیست شناســی باور که در ان دستگاه‬ ‫پردازش خیلی زود در زندگی کاشته می‬ ‫شود به شدت روی پاسخ های فشار روانی‬ ‫ما در پوتاالســر زندگی تاثیــر می گذارد‪.‬‬ ‫ایا عوامل فشار روانی را باز می شناسیم؟‬ ‫تهدیدهای بالقوه بــه نیکبودمان را بزرگ‬ ‫میکنیم یا به کمترین میرســانیم؟ خود را‬ ‫تنهــا درک و دریافت میکنیــم؟ درمانده؟‬ ‫گویی هرگز نیازی به کمک و یاری نداریم؟‬ ‫گویی هیچ وقت شایستگی دریافت کمک و‬ ‫یاری نداریم؟ گویی هیچ وقت شایسته ی‬ ‫دریافت مهر نیستیم؟‬ ‫گویی باید برای یافتن شایستگی دریافت‬ ‫مهر کار کنیم؟ گویی به شکل نومیدانهای‬ ‫دوســت داشتنی نیســتیم؟ اینها باورهای‬ ‫ناخوداگاهی است که در سطح سلولی نقش‬ ‫بسته اند‪ .‬رفتار ما را کنترل می کنند‪ ،‬مهم‬ ‫نیست که خودمان چه فکری میکنیم‪ .‬ما را‬ ‫در حالت کرکره های پائین کشیده شده و‬ ‫دفاعــی نگاه می دارد یا به ما اجازه میدهد‬ ‫اغوش خود را به رشد و سالمتی بگشاییم‪.‬‬ ‫در اینجا به برخی از این درک و دریافت های‬ ‫اندرونهای بیشتر از نزدیک نگاه میکنیم‪.‬‬ ‫باید نیرومند باشم‪.‬‬ ‫ایریــس در مقام هنرمنــد و کتابخوانی‬ ‫ازمند بســیار روشنفکر است‪ .‬کمابیش ده‬ ‫سال پیش در سن چهل و دوسالگی برایش‬ ‫لوپوس تشخیص داده شد‪ .‬ایریس در اروپا‬ ‫بزرگ می شود و در ابتدای بیست سالگی‬ ‫همراه با خانــواده اش به ایــاالت متحده‬ ‫مهاجرت میکند‪ .‬پدرش خودکامه و پیش‬ ‫بینی ناپذیر بود و مادرش به گفتهی خودش‪:‬‬ ‫«جدا از پدرم هستی نداشت‪».‬‬ ‫ایریــس مــی گویــد‪« :‬به ایــن پنداره‬ ‫اندیشیده ام که هنگامی که ذهن نمیکشد‪،‬‬ ‫تن نه میگوید‪ .‬ان را پیشتر هم شنیده بودم‬ ‫و با این اصل پیش تر هم به همرایی رسیده‬ ‫بودم‪ .‬تنها دوست ندارم در چارچوب خودم‬ ‫به ان بیندیشم‪.‬‬ ‫پرسیدم‪« :‬چرا؟»‬ ‫به این معناســت کــه به انــدازه کافی‬ ‫نیرومند نیســتی‪ ...‬نمیتوانی کاری را کنی‬ ‫که اگــر به اندازهی کافــی نیرومند بودی‬ ‫میکردی‪ ».‬گفته اش مــرا به یاد بیماری با‬ ‫ســرطان تخمدان انداخت که از پندارهی‬ ‫من خوشش نمی امد‪ ،‬میگفت باعث میشد‬ ‫گمان برم زن بی بو و خاصیتی هستم‪».‬‬ ‫گفتــم‪« :‬چه اگر فرد به انــدازه ی کافی‬ ‫نیرومند نباشد؟ اگر بکوشم یک وزنهی پنج‬ ‫هزار کیلویی را بلند کنم و کسی بگوید‪ ،‬برای‬ ‫اینکار به اندازهی کافی نیرومند نیستی‪ ،‬به‬ ‫گمانم می پذیرم‪».‬‬ ‫در ان شــرایط من می گفتم‪« :‬مگه ابله‬ ‫ای؟» «این کل نکته اســت‪ .‬گاه مشکل این‬ ‫نیست که ما نیرو نداریم‪،‬بلکه چیزهایی را‬ ‫که از خود میخواهیم شدنی نیستند‪ .‬برای‬ ‫همین به انــدازه ی کافی نیرومند نبودن‪،‬‬ ‫چه اشــکالی دارد؟»باور درونی به اندازه ی‬ ‫کافی نیرومند نبودن که مشخصهی بسیاری‬ ‫از کسانی است که بیماری مزمن میگیرند‪،‬‬ ‫دفاع است‪ .‬کودکی که می بیند اورندگانش‬ ‫نمی توانند او را از لحاظ عاطفی پشتیبانی‬ ‫کنند‪ ،‬بهتر است این نگرش را در خود رشد‬ ‫دهد که «مــن از پس همه کار برمی ایم‪».‬‬ ‫وگرنه دچار حال وهوای نفی شدن می شود‪.‬‬ ‫یکی از راههایی که دســترد به سینه زده‬ ‫نشود این اســت که هرگز کمک نخواهی‪،‬‬ ‫هیچ وقــت «ناتوانی» را نپذیری ‪ -‬باور کنی‬ ‫که به اندازهی کافی نیرومندم که به تنهایی‬ ‫در برابر تمامی فرازونشیب ها بایستم‪.‬‬ ‫ایریس بــی درنگ پذیرفــت که وقتی‬ ‫دوســتانش به خاطر مشــکالت شان به او‬ ‫زنگ می زنند‪ ،‬او داوری نمیکند یا این اتهام‬ ‫را بــه انها نمی زند که ناتوانند‪ .‬انها با تکیه‬ ‫کــردن به او و دیدن او در مقام زنی همدل‬ ‫و پشتیبان مشکلی ندارند‪ .‬روشن بود که دو‬ ‫ایستار داشــتن او‪ -‬انتظار باالتر از خودش‬ ‫تا دیگران‪ -‬هیچ ربطی به نیرو نداشــت‪ .‬به‬ ‫ناتوانیای مربوط میشــد که کودک تجربه‬ ‫کرده اســت‪ .‬کودک میتواند نیرومندتر از‬ ‫انچه باید باشد‪ ،‬زیرا توانی ندارد‪.‬‬ ‫ادامه دارد‪...‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪9‬‬ صفحه 10 ‫شماره ‪۱۶۵‬‬ ‫کاش می شد سرنوشت‬ ‫خویش را از سر نوشت‬ ‫‪4‬‬ ‫به یاد داشــته باشید هیچ کس نمی تواند باعث‬ ‫موفقیت یا شکست شما شــود‪ .‬کار و زندگی شما‬ ‫توسط کارهای گذشته شما شکل می گیرد‪ .‬اگر قرار‬ ‫باشد پیشرفت کنید‪ ،‬تمام دنیا هم نمی تواند مانع‬ ‫شــود و اگر قرار نباشد موفق باشید‪ ،‬تمام دنیا هم‬ ‫نمی تواند کمکی به شما بکند‪.‬‬ ‫زمانی که تن نه می گوید‬ ‫گر «علم» این توانایی را به ما بدهدکه تهیدستی‬ ‫یا ان زهرهای مردم ساخته یا فرهنگ جنون امیز‬ ‫و سرشــار از فشــار روانی را نادیده بگیریم که در‬ ‫بروز بیماریها ســهم دارند‪ ،‬تنها می توانیم به پاسخ‬ ‫های ســاده ی دارویی و بیولوژیکی برسیم‪ .‬چنین‬ ‫برخوردی کمک می کند تا ارزش ها و ساختارهای‬ ‫فراگیر اجتماعی توجیه و نگاه داشته شوند‪.‬محیط‬ ‫ارگانیســم مردمی محیط فیزیکی و روان عاطفی‬ ‫اوست که به رشد ما شکل می بخشد و روی کنش و‬ ‫واکنش های ما با دنیا درپوتاالسر زندگی تاثیر دارد‪..‬‬ ‫ارتباط میان ذهن و جسم با‬ ‫سیستم عصبی لیمبیک‬ ‫گاهی برای بررســی یک موضوع بهتر هســت که‬ ‫ان را از زوایــای مختلف دید تا هم اگاهی ما از ان‬ ‫بیشتر شــود وهم درک ما از موضوع افزایش یابد‪.‬‬ ‫درست مانند مسایلی که در زندگی با انها روبرو می‬ ‫شــویم‪ .‬خواه ناخواه همه ما در طول زندگی خود با‬ ‫تضادهای بسیاری مواجه می شویم اینکه ما چگونه‬ ‫با این تضاد ها برخورد می کنیم نتیجه ما را از سایر‬ ‫افراد متفاوت خواهد کرد‪.‬‬ ‫عنصر اب‬ ‫سنت باستانی یوگا در مورد مصرف عناصر اتش و‬ ‫اب صحبت می کند که نمادی از انرژی ها و قطبیت‬ ‫های مردانه و زنانه است‪ .‬نانسی گودفلو ‪ ،‬مدیر یوگا‬ ‫در ویالهای پرانامار در ســانتا ترزا ‪ ،‬کاســتاریکا ‪،‬‬ ‫توضیح می دهد که اب اصل زنانه است‪.‬‬ ‫‪۸‬‬ ‫‪۲۸‬‬ ‫‪۲۱‬‬ صفحه 3 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫‪20‬‬ ‫جشن تولد ‪ ۲۰‬سالگی‬ ‫مجله دانش یوگا‬ ‫بیستمین سال انتشار مجله دانش یوگا‬ ‫بیستم‬ ‫ن‬ ‫ن‬ ‫م‬ ‫مت‬ ‫ی‬ ‫مع‬ ‫ت‬ ‫ن‬ ‫ف‬ ‫ی‬ ‫س‬ ‫س‬ ‫م‬ ‫جل‬ ‫ن سال ا شار ه دا ش وگا رب دو ت داران ال ی‪ ،‬دا ش و ر ت بارک باد‬ ‫‪1401-1381‬‬ ‫ دو دهه تالش برای گسترش فرهنگ یوگا در اقصی نقاط کشور‬‫ دو دهه تالش برای اشاعه اموزه های یوگا و رسیدن به سالمتی جسم و ذهن‬‫ دو دهه ارتباط با جمع وسیعی از دوست داران و عالقمندان به یوگا برای همدلی‪ ،‬همکاری و همفکری‬‫ دو دهه تالش برای پشت سر گذاشتن مشکالت فراوان و سرپا نگهداشتن انتشار تنها مجله یوگا در ایران‬‫ اماده ایم دست در دست برای برداشتن گام های جدید و گسترش هرچه بیشتر اموزه های یوگا برای شما‬‫عزیزان و دوست داران دانش یوگا به تالش های مان ادامه دهیم‪.‬‬ ‫‪3‬‬ صفحه 4 ‫یوگا‪٬‬بیرون کشیدن‬ ‫جسم از دهان ذهن‬ ‫نویسنده‪ :‬امین مطیعی‬ ‫مربی و پژوهشگر یوگا‬ ‫اجــازه بدهید موضوع مــورد بحثم در این‬ ‫یادداشــت را با یک مثــال توضیح بدهم‪.‬‬ ‫من سال ها راهنمای طبیعتگردی بوده ام‬ ‫و ادم هایــی با توانایی هــا و ظرفیت های‬ ‫مختلف بدنی را در عبور از پیچ و خم های‬ ‫کوهســتان ها و حاشیه های رودخانه ها و‬ ‫دشــت های مختلف تماشا کرده ام‪ .‬دیدن‬ ‫یک چیز‪ ،‬همیشــه در این سفرها برای من‬ ‫از جذاب ترین بخشــهای سفر بوده است‪.‬‬ ‫اینکه چگونه بدن هایِ مســافران طبیعت‪،‬‬ ‫انها را شــگفت زده می کند و در هر سفر‪،‬‬ ‫توانایی و تاب اوری و قدرتی از جسم خود‬ ‫را می بینند که اصال انتظارش را نداشــته‬ ‫انــد‪ .‬انها فکر نمی کردند که بتوانند تا این‬ ‫مســافت یا ارتفاع را بدون تمرینات خاصی‬ ‫طی کنند! و بعد از سفر انگار که اعتماد به‬ ‫نفسشان چند برابر بیشتر از قبل شده باشد‬ ‫با اشــتیاق خاصی پوتاالغ سفرهای بعدی‬ ‫را مــی گیرند و حتی گاهــی باد د غبغب‬ ‫می اندازند از رفتن به برنامه های ســخت‬ ‫تری حرف می زنند!حاال ســوال این است‬ ‫که چه اتفاقی مــی افتد که یک نفر‪ ،‬دچار‬ ‫چنین درک محدودی از خود می شــود و‬ ‫تا به حال فرصتی برای کشف این میزان از‬ ‫انرژی و توانایی را در خود نداشته است؟ او‬ ‫در کدام قسمت وجودش محدود شده بوده‬ ‫اســت؟ کدام دیوار‪ ،‬نمی گذاشته که چشم‬ ‫انداز وسیع تری از خودش را ببیند؟همیشه‬ ‫در ابتدای پیماش های طوالنی به همراهان‬ ‫مان می گفتم که واکنش های بدن شــان‬ ‫‪10‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫را در لحظات ابتدایی مسیر‪ ،‬چندان جدی‬ ‫نگیرند‪ .‬جالب اســت که معموال احساس‬ ‫خستگی و ناتوانی در ابتدای مسیر پیمایش‬ ‫بیشتر است‪ .‬این مسئله بسیار عجیب است‪.‬‬ ‫زیرا شما در ابتدای مسیر باید قاعدتا انرژی‬ ‫بیشتری داشــته باشی! اما جواب این نکته‬ ‫در موضوع دیگر است‪ .‬چیزی که شما را در‬ ‫ابتدای مسیر خسته می کند شدت فشاری‬ ‫که دارد به بدنتان وارد می شود نیست‪ .‬بلکه‬ ‫ناباوری ودرک محدودی اســت که شما از‬ ‫جسم تان دارید‪ .‬اینکه شما بدنتان را انقدر‬ ‫توانمند نمی بینیــد که بتواند از عهده این‬ ‫پیمایش برایــد‪ .‬مثل بچه ای که والدینش‬ ‫هنوز او را باور نکرده اند‪ .‬شما همیشه بدنتان‬ ‫را در محــدوده زندگــی روزمره تان تجربه‬ ‫کرده اید‪ .‬با دامنه عمل و فعالیت محدودی‬ ‫که اگر روزی‪ ،‬حتی کمی بیشــتر از اندازه‬ ‫همیشگی به ان فشار بیاید یا اندکی زمان‬ ‫استراحتش تغییر کند احساس می کنید که‬ ‫خیلی تحت فشار بوده اید و خسته اید‪ .‬اما‬ ‫باز هم این خستگی بیشتراز اینکه مربوط‬ ‫به جسم مان باشد به ذهن ما مربوط دارد‪.‬‬ ‫مثل بچه ای که خسته یا گرسنه نیست اما‬ ‫مثال مادرش اصرار دارد که او باید بخوابد و یا‬ ‫باید غذا بخورد! روندی که به مرور باعث می‬ ‫شود رابطه کودک با بدنش بر اساس درک‬ ‫واقعی خودش از ان نباشد و دچار یک درک‬ ‫محدود و نادرســت از جسم خودش بشود‬ ‫که این شــروع یک جریان شدیدا مخرب و‬ ‫اسیب زا برای او خواهد بود‪ .‬چیزی که باعث‬ ‫می شود ان فرد به مرور زمان‪ ،‬دیگر نتواند‬ ‫نیازهای واقعی بدنش را تشخیص دهد و بر‬ ‫اساس یک درک درست برای رفع ان نیازها‬ ‫عمل کند‪ .‬این ماجرا ریشه همان مشکالتی‬ ‫اســت که ادمها بعدها در بزرگســالی به‬ ‫عنوان اختالالت خواب یا اختالالت تغذیه‬ ‫دچارشــان می شــوند و از تنظیم خواب و‬ ‫درونی ای‬ ‫خوراک خود بر اســاس پیامهای‬ ‫ِ‬ ‫مثل خستگی‪ ،‬ســیری و گرسنگی ناتوان‬ ‫می شــوند‪ .‬زیرا درک انها از بدنشان واقعی‬ ‫نیست و یک محدوده شرطی شده ذهنی‪،‬‬ ‫توســط والدینی اســت که در اثر وسواس‬ ‫بیش از حد برای مراقبت و عمل به وظایف‬ ‫پدری و مادری‪ ،‬انها را دچار درکی محدود‬ ‫و ضعیف و ناهماهنگ از جســم خود کرده‬ ‫اند! حاال برگردیم به همان ماجرای شــروع‬ ‫پیمایش‪ .‬چیزی کــه میخواهم بگویم یک‬ ‫زمان بندی مشخص ندارد و برای هر کس‬ ‫ممکن است بیست‪ ،‬ســی یا چهل دقیقه‬ ‫طول بکشد‪ .‬منظورم مدت زمانی است که‬ ‫بدن ما همچنان دارد در حد تصو ِر محدودی‬ ‫که ذهــن‪ ،‬از ان دارد عمل می کند‪ .‬برای‬ ‫همین در اثر همین نگاه محدود‪ ،‬در ابتدای‬ ‫پیمایش خســته می شویم‪ .‬احساس تحت‬ ‫فشار بودن را در قفســه سینه و پاهایمان‬ ‫احســاس می کنیم و پیــش خودمان می‬ ‫گوییم که اگر در ابتدای مسیر اینطور شده‬ ‫ام قطعا نمی توانم تا اخرش ادامه بدهم‪ .‬اما‬ ‫یا در اثر تشــویق دیگران‪ ،‬یا اشتیاق دیدن‬ ‫دریاچه یا همگام شــدن با رودخانه ای که‬ صفحه 11 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫زالل و خروشــان‪ ،‬از کنارمــان می گذرد‬ ‫انگیزه و نیرو می گیریم و ادامه می دهیم‪.‬‬ ‫تا نقطه ای که دیگر‪ ،‬گام هایمان دارند بدن‬ ‫مــان را از حدود ذهنی مان فراتر می برند‪.‬‬ ‫جایی که جسم‪ ،‬از مرزهای ناباوریِ ذهن‪،‬‬ ‫خارج می شــود و ما در محــدوده‪ ،‬باور و‬ ‫تصویر فراتــری از خودمان گام برمیداریم‪.‬‬ ‫طبیعتی که انگار جســم ما را ز پاهایمان‬ ‫دهــان ذهنی که همواره با‬ ‫می گیرد تا از‬ ‫ِ‬ ‫تزریق احســاس و باور ضعف و ناتوانی‪ ،‬در‬ ‫حال بلعیدن ماست بیرون بکشد‪ .‬تا جسم‬ ‫بتواند در خانه خود(طبیعت) تجربه دیگری‬ ‫از حضور و یگانگی اش با جهان پیرامون را‬ ‫بدون باورهای محدود کننده احساس کند‪.‬‬ ‫کارل گوستاو یونگ می گوید انچه که ما‬ ‫از خود به عنوان من می شناسیم مثل یک‬ ‫جزیره کوچک در بیکرانگی یک اقیانوس‬ ‫بزرگ اســت‪ .‬یعنی درکی محدود از خود‪،‬‬ ‫که در اثر نــگاه والدین به ما و تحت تاثیر‬ ‫رویدادها و شرایط زندگی مان شکل گرفته‬ ‫اســت‪ .‬ان کســی که در حال زیستن ان‬ ‫هستیم یکی از بی نهایت شکلهای بودنی‬ ‫اســت که می توانیم انرا تجربه و زندگی‬ ‫کنیــم‪ ،‬و وظیفه ما این اســت که بتوانیم‬ ‫با عبور از ترســها و موانــع‪ ،‬از این جزیره‬ ‫بودن‬ ‫بیرون بیاییم و وســعت بیشتری از‬ ‫ِ‬ ‫خود را تجربــه کنیم‪ .‬من بخش بزرگی از‬ ‫این اقیانوس را جسم می دانم‪ .‬جسمی که‬ ‫فراســوی مرزهای ذهن‪ ،‬به شعور بزرگ و‬ ‫جاری در جهان متصل است‪ .‬شعوری که‬ ‫تمام فرایندها و رویدادهای شگفت انگیز‬ ‫رشد و حیات را در درون و بیرون ما هدایت‬ ‫می کنــد و به پیــش میراند‪.‬هر طریق و‬ ‫روشــی که بتواند به قول پتنجلی‪ ،‬ما را از‬ ‫گرداب کلیشــه های ذهن‪ ،‬بیرون بیاورد و‬ ‫جریان سیال و فراگیر و هوشمندی‬ ‫به این‬ ‫ِ‬ ‫که بی خبر از وجودش‪ ،‬در ان زندگی می‬ ‫کنیم متصل و اگاه کند‪ ،‬بدون تردید تجربه‬ ‫متفاوتی از بودن خواهیم داشــت‪ ،‬و قطعا‬ ‫چند جمله قبل را میتوان به عنوان تعریف‬ ‫جامعی از یوگا دانست که توسط فیلسوف‬ ‫بزرگ یوگا مطرح شده است‪.‬‬ ‫حاال من یادداشــتم را بــا این چند جمله‬ ‫تمام میکنــم‪ .‬ما در جامعه ای زندگی می‬ ‫کنیم که انواع و اقســام عوامل و نیروها در‬ ‫حال محدود کــردن ذهن ما و قبض ان‬ ‫به نفع خودشــان هستند‪ .‬می شود لیست‬ ‫بلند باالیی از انها را نوشت که می خواهند‬ ‫ذهن ما به جای هــم اهنگی با ارتعاش و‬ ‫جریان اصیل و گشاینده ی حیات‪ ،‬با منافع‬ ‫انها همسو باشد‪.‬‬ ‫در ایــن میان‪ ،‬بدن ما مــی تواند روزنه ی‬ ‫نجات و نقطه اتصالی برای‬ ‫وصل شدن به این جریان فراگیر و یکپارچه‬ ‫باشــد‪ ،‬و یوگا تیشــه ای اســت که می‬ ‫توانــد موانع ذهن را از ســر راه این تجربه‬ ‫یگانه و گشــاینده بــردارد‪ .‬اتصالی که ما‬ ‫را بــه منابع اصیل تــری از انرژی و دانش‬ ‫زندگی می رساند‪.‬‬ ‫موالنا‪:‬‬ ‫یکی تیشه بگیرید پی حفره زندان‬ ‫ب‬ ‫چو زندان شکستید‪ ،‬همه شاه و امیرید‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪11‬‬ صفحه 12 ‫مدیریت روحیه‬ ‫مترجم‪ :‬لعیا نبی فر‬ ‫جسم و ذهن چگونه بر هم‬ ‫تاثیر میگذارند؟‬ ‫سوامی شــیواناندا‪ :‬ذهن عمیقاً با جسم‬ ‫مرتبط است‪ .‬ذهن مطابق جسم عمل میکند‬ ‫و جسم برطبق ذهن واکنش نشان میدهد‪.‬‬ ‫ذهن بر جســم اثر میگــذارد؛ ذهن پاک و‬ ‫سالم یعنی جسم سالم‪ .‬اندوه ذهنی جسم‬ ‫را ضعیف میکند جسم نیز بهنوبه خود روی‬ ‫ذهن تاثیر میگذارد‪ .‬اگر جسم قوی و سالم‬ ‫باشد ذهن نیز سالم و قوی میشود‪ .‬اگر جسم‬ ‫بیمار باشد ذهن نیز بیمار میشود‪ .‬درد معده‬ ‫موجب افسردگی در ذهن میشود‪.‬‬ ‫علت اصلی بیماریهایی که جسم را مبتال‬ ‫میکند افکار بد است‪ .‬هر چیزی که در ذهن‬ ‫نگه داشته شــود در کالبد جسمی بیرون‬ ‫می اید‪.‬‬ ‫هر احساس بد یا دلخوری نسبت به کس‬ ‫دیگری بالفاصله بر جســم تاثیر میگذارد‬ ‫و نوعــی بیماری در جســم ایجاد میکند‪.‬‬ ‫هیجان شــدید‪ ،‬تنفر‪ ،‬حســادت عمیق و‬ ‫کهنه‪ ،‬اضطراب تحلیلبرنده‪ ،‬حالت عصبانیت‬ ‫درواقع ســلولهای بــدن را از میان میبرد‬ ‫و باعــث بیماری قلب‪ ،‬کبــد‪ ،‬کلیه‪ ،‬طحال‬ ‫و معده میشــود‪ .‬حالت عصبانیت شــدید‬ ‫اســیب جدی به ســلولهای مغز میرساند‪،‬‬ ‫مواد شــیمیایی سمی به خون وارد میکند‪،‬‬ ‫افســردگی و شــوک روحی عمیقی ایجاد‬ ‫میکند و مانع از ترشح شیره معدی‪ ،‬صفرا و‬ ‫شیرههای گوارشی دیگر در دستگاه گوارش‬ ‫میشــود‪ ،‬انرژی و نیروی حیاتی را تحلیل‬ ‫‪12‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫میبرد‪ ،‬موجب پیری زودرس میشود و عمر‬ ‫را کوتاه میکند‪ .‬وقتی ذهن اشــفته باشد‪،‬‬ ‫جسم اشفته است‪ .‬هرجا جسم برود‪ ،‬ذهن‬ ‫دنبالش میرود‪ .‬وقتی جســم و ذهن هر دو‬ ‫اشفته باشــند پرانا در مسیر اشتباه جریان‬ ‫پیدا میکند‪ .‬بهجای اینکه کل بدن را پیوسته‬ ‫و به یک اندازه فرابگیرد به نســبت نابرابر و‬ ‫بدون توازن به نواسان در میاید‪.‬‬ ‫چگونــه خشــم میتوانــد با هاتــا یوگا‬ ‫مهار شود؟‬ ‫سوامی شیواناندا‪ :‬پرانا مثل گیاه رونده به‬ ‫ذهن میپیچد‪ .‬پرانایاما به کنترل ذهن منجر‬ ‫میشود‪ .‬پرانایاما در میل شدید به حرف زدن‬ ‫وقفه میاندازد و به انسان انرژی فراوان برای‬ ‫بازبینی خشم میدهد‪.‬‬ ‫ایا اســانا و پرانایاما بر احساس و‬ ‫روحیه تاثیر دارد؟‬ ‫سوامی شیواناندا‪:‬‬ ‫وقتی کسی یوگا نمیکند‪ ،‬دستگاه عصبی‬ ‫او کند اســت و درنتیجه نوعی افســردگی‬ ‫دارد‪ .‬بــه عــاوه‪ ،‬انرژی بــدن مادامی که‬ ‫دستگاه عصبی فعال نشده باشد معموالً در‬ ‫یک یا چند مرکز مسدود میماند‪ .‬وقتی اسانا‬ ‫و پرانایامای یوگا انجام میشود دستگاه های‬ ‫مختلفی در بدن مانند دستگاه های تنفسی‪،‬‬ ‫گردش خون‪ ،‬قلب و عصبی به طور مناسبی‬ ‫فعال می شــوند‪ .‬در اثر این فعال شــدن‪،‬‬ ‫احساس ها که در مغز مسدود شده بودند‬ ‫ازاد می شوند و انرژی پرانایی به مراکز باالتر‬ ‫مغز وارد می شــود که اجازه میدهد انسان‬ ‫احساس سبکی و ارامش کند‪ .‬سامانه غدد‬ ‫درون ریز چه تاثیری بر رفتار دارد؟‬ ‫سوامی ساتیاناندا‪:‬‬ ‫پژوهــش های علمی اخیر باعث شــده‬ ‫است این یافته اساسی یعنی تاثیر ترشحات‬ ‫درونریز بر ذهن‪ ،‬رفتار و عاطفه انســان سر‬ ‫زبان ها بیاید‪ .‬غده هیپوفیز‪ ،‬غده صنوبری‪،‬‬ ‫غده تیروئید‪ ،‬غده تیموس‪ ،‬غده لوزالمعده‪،‬‬ ‫غــده فوق کلیوی‪ ،‬تخمــدان ها و بیضه ها‬ ‫غده های درون ریز هستند‪ .‬دانشمندان به‬ ‫نتیجه رسیده اند که اگر کسی ذاتاً عصبانی‬ ‫باشد ممکن است غده هایش مشکلی داشته‬ ‫باشند‪ .‬اگر کسی خیلی فکر می کند امکان‬ ‫دارد بعضی غده ها بیش از اندازه کار میکنند‪.‬‬ ‫ترشحات درون ریز روی اعمال‪ ،‬رفتار و افکار‬ ‫انسان تاثیر دارند‪ .‬اگر کسی همیشه عصبانی‬ ‫یا خیلی عاطفی اســت یا اگر کسی خیلی‬ ‫فکر می کند یــا خیلی می خوابد یا خیلی‬ ‫نگران است یا خیلی دست پاچه است شاید‬ ‫به خاطر عیبی در سامانه غدد درون ریزش‬ ‫باشد‪.‬اساناهای مختلفی بر ترشحات درون‬ ‫ریز تاثیر می گذارند‪.‬‬ ‫برای نمونه سیداسانا یا حالت استاد روی‬ ‫ترشحات جنســی اثر دارد‪ ،‬ساروانگاسانا یا‬ ‫حالت ایستادن روی شانه روی غدد تیروئید‬ ‫تاثیر میگذارد درحالی که تاثیر هاالسانا یا‬ ‫حالت گاواهن روی ترشــحات لوزالمعده و‬ ‫فوق کلیوی است‪.‬‬ ‫چرا یوگی ها برای هماهنگ کردن جسم‬ ‫و ذهن از تنفس استفاده می کنند؟‬ صفحه 13 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫ســوامی نیرانجانانانــدا‪ :‬تنفــس بازتاب‬ ‫وضعیت ذهن است‪.‬‬ ‫اگر کســی اشفته باشد نفس کشیدنش‬ ‫تند است؛ اگر کسی عصبانی باشد تنفسش‬ ‫کوتاه و سطحی است؛ اگر کسی ارام باشد‬ ‫بلند و عمیق نفس میکشــد‪ .‬وضعیت های‬ ‫ذهن در چگونگی تنفس منعکس می شوند‬ ‫گاهی شاید نفس حتی محسوس هم نباشد‬ ‫و خیلی ارام باشد‪.‬‬ ‫با توجه کردن به تنفس کســی میتوان‬ ‫فهمید چه روحیــه ای دارد‪ ،‬ایا تهاجمی‪،‬‬ ‫ارام‪ ،‬افســرده یا مایوس است‪ .‬همه عالئم‬ ‫بیماری روحیه و رفتار ذهنی را میتوان در‬ ‫نوع دم و بازدم فرد مشاهده کرد‪.‬‬ ‫به این دلیل یوگی ها از تنفس اســتفاده‬ ‫میکنند تا دســتگاه های بدن مثل دستگاه‬ ‫عصبی را تنظیم و هماهنگ کنند‪ .‬انها برای‬ ‫ارام کردن کارهای ذهن از تنفس استفاده می‬ ‫کنند‪ .‬چگونه هاتا یوگا به کنترل عصبانیت‪،‬‬ ‫حســادت و ترس کمک می کند؟سوامی‬ ‫ساتیاناندا‪ :‬عصبانیت یکی از بزرگترین موانع‬ ‫زندگی است و حسادت مطلقاً غیرضروری و‬ ‫بیهوده است‪ .‬عصبانیت همیشگی نشانه این‬ ‫است که ادرنالین زیادی در بدن وجود دارد‪.‬‬ ‫شبکه عصبی و غدد به سرعت به وضعیت‬ ‫های روانی مختلف واکنش نشان می دهند‪.‬‬ ‫هیچ گاه نباید درگیر حسادت یا عصبانیت‬ ‫شد اما اگر الزم شد تمرین شاشانکاسانا یا‬ ‫حالت خرگوش مفید اســت‪ .‬شاشانکاسانا‬ ‫به کنترل غدد فوقکلیوی کمک می کند و‬ ‫ذهن را ارام میسازد‪.‬‬ ‫بــا تمریــن روزانه شاشانکاســانا طولی‬ ‫نمیکشــد که تغییر کلی در ماهیت رفتار‬ ‫فیزیولوژیکی فرد ایجاد میشود‪.‬برای غلبه بر‬ ‫عقده ترس شاشانکاسانا و انتارمونا یا سکوت‬ ‫درونی را انجام دهید‪ .‬اگر شاشانکاسانا روزانه‬ ‫نیم ساعت انجام شود ترشح ادرنالین میتواند‬ ‫کنترل شود و ترس و وحشت کمکم کاهش‬ ‫پیدا میکند‪ .‬در انتارمونا بگذارید ترس بیاید‬ ‫و با دیدن تاثیرش بر ذهن‪ ،‬جسم و احساس‬ ‫فقط شاهد ان باشید‪ .‬بعد از مدتی به علت‬ ‫ترس پی میبرید و متوجه میشوید که ریشه‬ ‫در تجربه فراموش شده زمان کودکی دارد‪.‬‬ ‫اگر کسی مرتب شاشانکاســانا‪ ،‬انتارمونا و‬ ‫پرانایامــا انجام دهد بعــد از مدتی تجربه‬ ‫کودکــی دوباره از ذهنــش میگذرد و کل‬ ‫ترس مثل معجزه ای ناپدید میشود‪.‬چگونه‬ ‫هاتا یوگا میتواند برای کاهش پرخاشگری‬ ‫استفاده شود؟‬ ‫سوامی ساتیاناندا‪:‬‬ ‫با تنفس های خنک کننده یعنی شیتالی‬ ‫پرانایاما و شــیتکاری پرانایامــا میتوان با‬ ‫پرخاشگری مبارزه کرد اما ابتدا الزم است‬ ‫شــخصیت فرد کامل بررسی شود‪. .‬گرچه‬ ‫پرانایاما پیشنهاد میشود اما طبیعت فرد باید‬ ‫به فعالیتی خالق و سازنده هدایت شود‪.‬‬ ‫کسی که طبیعت پرخاشگر دارد میتواند‬ ‫بسیار پرتحرک باشد‪ .‬شخصیتش را می تواند‬ ‫برای ایجاد تغییرات بزرگ در جامعه به کار‬ ‫بگیرد‪.‬چگونه با یوگا می توان خشم را مهار‬ ‫کرد؟ سوامی ســاتیاناندا‪ :‬حدود چهل سال‬ ‫پیش‪ ،‬با معلم معنوی ام ســوامی شیواناندا‬ ‫مواجه شــدم‪ .‬او سوامی بسیار ارام‪ ،‬ساکت‪،‬‬ ‫باگذشت‪ ،‬بردبار‪ ،‬باثبات و دلسوزی بود اما به‬ ‫دلیلی من بسیار عصبانی شدم‪.‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪13‬‬ صفحه 14 ‫ان روزها من جوان بودم‪ ،‬بیست و یک‬ ‫ساله‪ .‬دسته کلید را جلوی پایش انداختم‬ ‫و گفتم «خودت از اشرام مراقبت کن‪ ».‬بعد‬ ‫رفتم به اتاقم و در را بستم‪ .‬انقدر عصبانی‬ ‫بودم که نمیدانســتم چه کار کنم‪ .‬دو روز‬ ‫از اتاقم بیرون نیامدم و چیزی نخوردم‪.‬روز‬ ‫ســوم صدایم کرد و گفت «خیلی عصبانی‬ ‫هستی‪ ».‬گفتم «بله‪ ».‬او گفت «به خاطرش‬ ‫شرمگین نباش؛ راهی پیدا کن‪ ».‬گفتم «اما‬ ‫خیلی دربارهاش فکر میکنم‪ .‬هر روز صبح‬ ‫قصد میکنم که عصبانی نشوم‪ ،‬از کوره در‬ ‫نروم اما بعد فراموشش میکنم‪».‬‬ ‫گفت «انرژی هایت به هم ریخته است‪».‬‬ ‫به همین دلیل به من حالت یوگایی یاد داد‬ ‫به نام شاشانکاسانا و گفت ان را تاجایی که‬ ‫میتوانم انجام دهم‬ ‫‪.‬ابتدا ان اسانا را ده دقیقه پشت سر هم‬ ‫تمرین می کردم بعدها ان را ســه ساعت‬ ‫انجــام می دادم زیــرا در جوانی برای من‬ ‫مشــکل دیگری غیــر از عصبانیت نبود‪.‬‬ ‫انقدر عصبانیت داشــتم که می توانستم‬ ‫هرکسی را بکشم‪ .‬نمی توانستم کنترلش‬ ‫کنم‪ .‬به همین خاطر فکر کردم «اگر بتوانم‬ ‫عصبانیــت را کنترل کنم‪ ،‬هر چیزی را در‬ ‫زندگی میتوانم مهارکنم‪».‬‬ ‫البته هرکسی مشــکل خودش را دارد‪.‬‬ ‫مشــکل من عصبانیت بود؛ شاید مشکل‬ ‫شما چیز دیگری باشد‪.‬‬ ‫‪14‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫من شاشانکاسانا انجام دادم و واقعاً کمکم‬ ‫کرد‪.‬پیش از ان‪ ،‬روشهای متفاوت بسیاری‬ ‫را انجام می دادم‪ .‬من در مدرســه مذهبی‬ ‫درس میخواندم که خواهران مســیحی به‬ ‫من یاد میدادند که «وقتی عصبی میشوی‬ ‫اب بخور‪ ».‬هرکسی هر شیوه امکانپذیری را‬ ‫پیشنهاد میکرد‪ .‬منشا شانکاسانا تمام شد‪.‬‬ ‫چگونه؟این عصبانیــت فرایند روانی نبود‪.‬‬ ‫تنهــا فرایندی بود که به تعــادل غده ای‬ ‫مربوط می شد‪ .‬در شاشانکاسانا چه کاری‬ ‫انجام میدهید؟ به جلو خم میشــوید و در‬ ‫غدد فوق کلیوی کشیدگی یا محرک ایجاد‬ ‫می شــود و انها متناسب با نیاز بدن کمی‬ ‫بیشــتر یا کمی کمتر ادرنالین ترشح می‬ ‫کنند‪ .‬وقتی ادرنالین وارد می شود و بدن‬ ‫ان را جذب می کند‪ ،‬بعد شیمی بدن تغییر‬ ‫می کند و رفتار دستگاه عصبی سمپاتیک‬ ‫و پاراسمپاتیک نیز تغییر می کند‪.‬وقتی بین‬ ‫دستگاه عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک‬ ‫تعادل باشد‪ ،‬ارامش و مالیمت وجود دارد‪.‬‬ ‫بنابراین در علم هاتا یوگا‪ ،‬جسم‪ ،‬ذهن‪،‬‬ ‫عاطفه‪ ،‬هوش و احساس همه با هم ارتباط‬ ‫دارند‪ .‬انها متفاوت از یکدیگر در نظر گرفته‬ ‫نمی شوند‪ .‬مشــکل روانی‪ ،‬مشاجره‪ ،‬روان‬ ‫پریشی‪ ،‬اسکیزوفرنی‪ ،‬خشم‪ ،‬هیجان بیش‬ ‫ازحد‪ ،‬ضعف حافظه‪ ،‬ناهماهنگی‪ ،‬خستگی‬ ‫مفرط‪ ،‬گناه یا حتی بی اشــتیاقی ممکن‬ ‫است به دلیل دستگاه معیوبی در بدن باشد‬ ‫‪.‬تاثیــر شــامباوی مــودرا بــر‬ ‫روحیه چیست؟‬ ‫سوامینیرانجاناناندا‪:‬‬ ‫شامباوی مودرا یا خیره شدن به میان‬ ‫دو ابــرو‪ ،‬ذهن را ارام مــی کند درنتیجه‬ ‫فشــار عاطفی و عصبانیــت را از بین می‬ ‫برد‪ .‬تمرکز‪ ،‬ثبات روانی و وضعیت بیفکری‬ ‫ایجاد می شــود‪.‬تاثیر ناسیکاگرا دریشتی‬ ‫بر ذهــن چیست؟ســوامی نیرانجاناناندا‪:‬‬ ‫ناسیکاگرا دریشتی یا خیره شدن به نوک‬ ‫بینی عصبانیت و بیقراریهای ذهن را ارام‬ ‫میکنــد‪ .‬نیروهای تمرکز ایجاد میشــود‪.‬‬ ‫اگر مــدت طوالنی همــراه اگاهی انجام‬ ‫شود به برانگیختن موالدارا چاکرا و ایجاد‬ ‫وضعیتهای متفکرانه کمک میکند‪ .‬چگونه‬ ‫شــاتکارماها ذهن و همچنین جســم را‬ ‫پاک میکنند؟ســوامی نیرانجاناناندا‪ :‬ســه‬ ‫شاتکارمای اول یعنی نتی‪ ،‬دوتی و باستی‬ ‫باعث رها شدن انامایا کوشا یا بدن غذایی‬ ‫یا بدن جسمانی از عیب هایش میشود‪ .‬سه‬ ‫شاتکارمای دیگر یعنی کاپالباتی ‪ ،‬نولی و‬ ‫تراتاکاست که کمک میکند به مسلط شدن‬ ‫بر اشفتگی های ذهن و متمرکز کردن ان‪.‬‬ ‫تراتاکا پراکندگی های ذهن را کنترل می‬ ‫کند‪ .‬کاپالباتی فشــارهای روحی را از بین‬ ‫می برد‪ .‬نولی موجب برانگیخته شدن مرکز‬ ‫پرانا در بدن یعنی مانیپورا چاکرا می شود‪.‬‬ ‫یوگا از این تمرین ها شروع می کند‪.‬‬ صفحه 15 ‫بیس‬ ‫دانش یوگا‬ ‫مهندسیدرون‬ ‫توچ‬ ‫ه‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫م‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫بدن‬ ‫بخش پانزدهم و پایانی در مورد بدن!‬ ‫هواپیمارباییهورمونی‬ ‫نویسنده‪ :‬سادگورو (‪)Sadhguru‬‬ ‫از مجموعه مطالب برگرفته از کتاب مهندسی درون‬ ‫برگردان و تلخیص‪ :‬پیام صمدی خادم‬ ‫از شمارهی ‪ ۱۳۹‬قدم به قدم کتاب مهندسی درون (راهنمایی برای دستیابی‬ ‫به سرور و سعادت) نوشتهی عارف و استاد بزرگ معاصر‪ ،‬سادگورو‪ ،‬مرور شد‪.‬‬ ‫هدف از این سلسله نوشتارها صرفاً خوانش ِ گزارشوار و گام به گامی از کتاب‬ ‫مذکور میباشد‪ .‬هر چند که سادگورو به جهانی بودن ِ یوگا و رها بودن و عدم‬ ‫تعلق ِ ان به فرهنگ و مذهب خاصی معتقد بوده و ان را در نوشتارهایش بارها‬ ‫بیان کرده اســت‪ ،‬ولی از انجایی که خاستگاه ِ نویسنده کشور هند است‪ ،‬در‬ ‫مطالب کتاب گاهاً مثال هایی از فرهنگ و جغرافیای ان کشور اورده میشود‪.‬‬ ‫واضح است که در این موارد نمیتوان بر نویسنده خرده گرفت‪ ،‬چرا که طبق‬ ‫اصول هرمنوتیک‪ ،‬انسانها محصول ِ محیطی هستند که در ان رشد یافته اند‬ ‫و سرک کشیدن ِ ناخوداگاه ِ ما در گفتارها و نوشتارهایمان‪ ،‬کام ً‬ ‫ال طبیعی و‬ ‫غیرقابل اجتناب است‪.‬‬ ‫مقدمه‬ ‫به تعبیر سادگورو‪ ،‬بخش اول کتاب نقشه راه‬ ‫اســت و بخش دوم که در این شماره قسمت‬ ‫پانزدهم از ان مرور خواهد شد‪ ،‬اقداماتی عملی‬ ‫برای پیمودن راه‪ .‬تا کنون و در شــمارههای‬ ‫پیشــین مفاهیم و موارد زیادی مورد بررسی‬ ‫قرار گرفتند‪ .‬از جمله خاطرهی روشنشدگی‬ ‫سادگورو‪ ،‬مفهوم ِ «مسئولیت پذیری»‪ ،‬کنترل‬ ‫خشم‪ ،‬تعریف یوگا به عنوان ِ تکنولوژی ِ ارتقاء‬ ‫دادن‪ ،‬فعال کردن‪ ،‬و پاالیش کردن ِ انرژی های‬ ‫درونی و رسیدن به وحدت‪ ،‬ابعاد ِ چهارگانه ی‬ ‫وجود ِ ادمی که باید در تعامل و هماهنگی با‬ ‫هم کار کنند‪ ،‬دستیابی به شادمانی با تنظیم‬ ‫ِ ســه بدن (یا ســه الیه)‪ ،‬و حق ِ برابر جهت ِ‬ ‫دستیابی به سرور و سعادت برای همگان‪.‬‬ ‫همچنین ســه اصل طالیی (که سادگورو در‬ ‫دوره های حضوری ِ مهندســی درون هم به‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪15‬‬ صفحه 16 ‫شدت بر انها تاکید می کند) برای ورود به‬ ‫قلمروهای روحانی ارائه شد‪ ،‬که عبارتند از‪:‬‬ ‫اصــل اول) توانایــی من در پاســخدهی‬ ‫نامحدود است‪ ،‬اما توانایی من برای واکنش‬ ‫نشان دادن محدود است‪،‬‬ ‫اصــل دوم) من صددرصد بابت هر چیزی‬ ‫که هستم و نیستم مسئولم‪ ،‬بابت ِ تواناییها‬ ‫عـسرتم‬ ‫و ناتوانی هایم‪ ،‬بابت شادی و ُ‬ ‫اصل سوم) من تنها کسی هستم که ماهیت‬ ‫ِ دقیق ِ تجربه ام را در این زندگی و فراتر از‬ ‫ان‪ ،‬تعیین می کنم‪ .‬من همان کسی هستم‬ ‫که زندگی خودم را می سازم‪.‬‬ ‫بخش دوم کتاب‪ ،‬که به بررسی عمیق تر‬ ‫و دقیقتر ِ سه الیه یا سه پوشش ِ پرداخته‬ ‫میشود‪ ،‬به ســه بخش اصلی تقسیم شده‬ ‫است که به ترتیب‪:‬‬ ‫«بدن»‪« ،‬ذهن» و «انرژی» نامیده شدهاند‪.‬‬ ‫ما تا کنون بخش بدن را بررسی نمودهایم‬ ‫و در این شماره‪ ،‬قسمت پانزدهم و پایانی از‬ ‫بخش بدن را بررسی خواهیم کرد‪.‬‬ ‫از شماره ی بعدی وارد بخش ِ ذهن شده‬ ‫و قســمت اول از بخــش ذهن تقدیمتان‬ ‫خواهد گردید‪.‬‬ ‫در ‪ 14‬قسمت اخیر این‬ ‫موارد به ترتیب زیر مطرح شد‪:‬‬ ‫‪ -1‬هستی ما به این بدن فیزیکی خالصه‬ ‫نمیشود و بُعدی ورای بدن فیزیکی در کار‬ ‫اســت‪« .‬چیزی که عاشق دیوار [و حصار و‬ ‫محدودیت] نیست!»‪،‬‬ ‫‪ -2‬معنویت یعنی «ســفر نمــودن از بدن‬ ‫ِفردی ِ مبتنی بر حصارها‪ ،‬به منشا بیکران و‬ ‫بیحد و حصر ِ افرینش»‪،‬‬ ‫‪ -3‬حواس پنجگانه موجب ِ اعوجاج فکری‬ ‫و استنتاج گمراه کننده ای در شناخت ذات‬ ‫ِ اصلی خویشتنمان می شود‪،‬‬ ‫‪ -4‬بدن ابزاری برای درک و دریافت جهان‬ ‫هســتی بوده و به وسیله ی ان می توانیم‬ ‫«کائنات را دانلود کنیم!»‪،‬‬ ‫‪ -5‬بــدن ِ فیزیکی‪ ،‬جزئی از زمین اســت‬ ‫و اصــل و بنیــادش از ان اســت؛ ارتباط‬ ‫دادن بــدن با زمیــن (مثــل راه رفتن با‬ ‫پــای برهنه) جزء تمرینــات معنوی مهم‬ ‫محسوب می شود‪،‬‬ ‫‪ -6‬چرخــه هایی بر جهــان ماده و حیات‬ ‫انسانی حاکم اســت‪ .‬همچنین هماهنگ‬ ‫شدن ِ سیکل های درونی انسان با چرخه ی‬ ‫‪16‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫دوازده ســاله ی خورشــیدی از اهمیت‬ ‫بسیاری برخوردار است‪،‬‬ ‫‪ -7‬پنــج عنصر‪ ،‬جایگاه انها در ســاختار‬ ‫وجودی انسان و نحوه ی پاکسازی انها‪،‬‬ ‫‪ -8‬رهایی یافتن از «چیزی» که در درون ِ‬ ‫شماســت و شما دیگر قادر به نگهداشتن ِ‬ ‫ان نیستید‪ ،‬همیشه بزرگترین لذت است‪ .‬و‬ ‫البته مهم نیست این «چیز» چه باشد!‬ ‫‪ -9‬غذایی که میخوریم به مثابه ی سوخت‬ ‫ِ ماشــینی اســت که حاوی انرژی حیاتی‬ ‫بــرای زندگی ادمیســت و بایــد به دقت‬ ‫برگزیده شود‪،‬‬ ‫‪ -10‬بدن یک سیستم است و متناسب با‬ ‫کارکــرد ان می توانیم نوع ِ غذایی که می‬ ‫خوریم را انتخاب کنیم‪،‬‬ ‫‪ -11‬تناسب میان ِ غذاهایی که می خوریم‬ ‫بسیار مهم است؛‬ ‫غذا خوردن بــا حضور و اگاهی مهمترین‬ ‫تمرینی هســت که می توانید در رابطه با‬ ‫سالمت تغذیه در پیش بگیریم‪.‬‬ ‫‪ -12‬چگونه اجتناب ِ اگاهانه از غذا خوردن‪،‬‬ ‫باعث قدرت روحی و معنوی ما می شود‪.‬‬ ‫‪ -13‬ماهیت اســترس و اینکه چگونه در‬ ‫میانــه ی فعالیت های روزانه ارام بمانیم و‬ ‫با جریا ن زندگی نجنگیم‪.‬‬ ‫‪ -14‬ماهیــت قــوای جنســی و ارتباط ِ‬ ‫واقعی میان دو جنــس مذکر و مونث در‬ ‫علوم ودایی‪.‬‬ ‫در این شــماره ابتدا در مــورد ِ غریزه ی‬ ‫جنســی و علت ِ اصلی تقالی انسان ها با‬ ‫این موضوع صحبت شده و در ادامه ماهیت‬ ‫ِ میرا و فناپذیر ِ بدن ِ فیزیکی خاطر نشان‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫هواپیمارباییهورمونی‬ ‫یکبار کســی از من پرســید‪ « :‬ایا عجیب‬ ‫نیســت که انســانها بیش از هر غریزه ی‬ ‫فیزیکی ِ دیگری‪ ،‬توسط غریزه ی جنسی‬ ‫تسخیر می شوند؟»‬ ‫راســتش را بخواهیــد ایــن موضوع چیز‬ ‫عجیبی نیست!‬ ‫این موضوع فقط نوعی دزدی هورمونیست‪.‬‬ ‫در هر صورت‪ ،‬غریزه ی جنسی انقدرها هم‬ ‫که گفته می شود‪ ،‬یک غریزه ی قدرتمند‬ ‫نیســت‪ .‬بلکــه ان غریزه ای که بســیار‬ ‫قدرتمند است‪ ،‬گرسنگیســت‪ .‬در بیشتر‬ ‫اوقات فکر کردن به غریزه ی جنسی‪ ،‬نوعی‬ ‫رفتار وسواس گونه و اجباریست‪.‬‬ ‫زمانی که شــما خردســال بودید‪ ،‬اصالً‬ ‫برایتان مهم نبود که هر انســانی چه نوع‬ ‫اندام جنســی ای دارد‪ .‬فقط ان موقعی که‬ ‫هورمون هایتان شــروع به فعالیت کردند‪،‬‬ ‫دیگــر قادر نبودید در مــورد ِ این موضوع‬ ‫فکر نکنید‪.‬‬ ‫و شــما خواهید دید که بعد از یک ســن‬ ‫مشخص‪ ،‬و زمانی که بازیگوشی ِ هورمون‬ ‫ها فروکش می کند‪ ،‬بار دیگر نســبت به‬ ‫این موضوع بیتفاوت خواهید شد‪ .‬شما به‬ ‫گذشته نگاه خواهید کرد و باورتان نخواهد‬ ‫شــد که ان کســی که انقدر درگیر ِ این‬ ‫موضوع بوده است‪ ،‬شما بوده اید‪.‬‬ ‫واقعیت این اســت که چیز ِ اشتباهی در‬ ‫مــورد بدن وجود نــدارد؛ تنها اینکه بدن‪،‬‬ ‫محدود است‪ .‬همچنین محدود بودن هم‬ ‫چیز غلطی نیست‪ .‬اگر شما با بدنتان گام‬ ‫بردارید‪ ،‬برخی لــذت ها را تجربه خواهید‬ ‫کرد‪ .‬اینکه بخواهید محدود باشــید‪ ،‬جرم‬ ‫و جنایت نیســت‪ ،‬بلکه فقط یک زندگی ِ‬ ‫ناتمام خواهید داشت‪.‬‬ ‫تصور کنید فردا من به شما تکنیکی بیاموزم‬ ‫تا تمام مردان و زنان ِ دنیا به دنبال ِ شهوت‬ ‫رانی با شــما باشند‪ .‬به شما قول می دهم‬ ‫که شما همچنان ناراضی باقی خواهید ماند‪.‬‬ ‫ذره ای لذت و اندکی درد اتفاق خواهد افتاد‬ ‫‪ ،‬ولی شما همچنان در وادی ِ جسم و بدن ِ‬ ‫فیزیکیتان زندگی خواهید کرد‪.‬‬ ‫بدن‪ ،‬فقط بقا و تولید مثل را می شناســد‬ ‫و تنها جایی که چهارنعل به سمت ان می‬ ‫تازد‪ ،‬گورستان است‪.‬‬ ‫بدن ِ شــما نوعی وام از طرف این کرهی‬ ‫خاکیست‪ .‬چیزی که شــما ان را «مرگ»‬ ‫می نامید‪ ،‬چیزی نیست جز بازپس گیری‬ ‫این وام توسط مادرمان زمین‪ .‬تمام ِ حیات‬ ‫روی این کره ی خاکی‪ ،‬فقط نوعی بازیافت‬ ‫ِ زمین است‪.‬‬ ‫شما ممکن اســت فکر کنید که در حال‬ ‫حاضر به سوی دفتر کار‪ ،‬منزل‪ ،‬و یا مسابقه‬ ‫فوتبال می روید‪ ،‬اما تا جایی که مربوط به‬ ‫بدن است‪ ،‬شما لحظه به لحظه‪ ،‬مستقیماً‬ ‫به ســمت ِ قبرستان در حرکتید‪ .‬در حال‬ ‫حاضر شــما ممکن اســت این موضوع را‬ ‫فراموش کرده باشــید‪ ،‬ولی هر چه زمان‬ ‫بگذرد‪ ،‬این موضوع بیشــتر برایتان واضح‬ صفحه 17 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫خواهد شد که این سرنوشت‪ ،‬ماهیت ِ طبیعی‬ ‫ِ بدن ِ فیزیکیتان اســت‪ .‬اگر تنها چیزی که‬ ‫می شناسید فقط بدنتان است‪ ،‬که قرار است‬ ‫ان را از دســت بدهید‪ ،‬بنابراین جای تعجب‬ ‫نیست که اضطراب و ترس همسفران ِ دائمی‬ ‫شما باشند‪.‬‬ ‫برخی افراد تصور می کنند که «ترس» جزء‬ ‫الینفک و طبیعی از موجودیتشان است‪ .‬در‬ ‫حالیکــه اصال اینطور نیســت‪ .‬ترس چیزی‬ ‫نیست جز ناقص بودن ِ موجودیتتان! شما اگر‬ ‫زندگی را با دیدگاهی وسیعتر و چند ُبـعدی‬ ‫کشف نکرده باشــید‪ ،‬و خودتان را صرفاً به‬ ‫جنبه ی مادی حیات ِ خویش محدود سازید‪،‬‬ ‫ترس‪ ،‬طبیعی تریــن نتیجه ی این تصمیم‬ ‫خواهد بود‪.‬‬ ‫ایــا داســتان ِ جورج بـِــست را‬ ‫شنیده اید؟‬ ‫او یکی از مشــهورترین بازیکنــان ِ فوتبال ِ‬ ‫انگلستان در زمان خودش بود‪ .‬او مصمم بود‬ ‫تا زندگیاش را به بهترین شیوه ای که بلد بود‬ ‫بسازد‪ .‬رسانه ها او را به عنوان کسی توصیف‬ ‫کرده اند که همواره ســتارگان ِ مشهور فیلم‬ ‫هــا و مدل های دنیای ُمد در زیر ِ ســایه ی‬ ‫او بوده اند‪.‬‬ ‫اما زمانی که به مرز سی و پنج سالگی رسید‪،‬‬ ‫مردی بود شکسته‪ ،‬بخت برگشته و اشفته؛ و‬ ‫در سن ‪ 59‬سالگی از دنیا رفت‪ .‬موضوع مهم‬ ‫«مرگ» نیست‪ ،‬بلکه ان شیوه ای که زندگی‬ ‫می کنید مهم اســت‪ .‬جورج ب ِســت ظاهرا ً‬ ‫همه چیز داشت‪ ،‬اما زندگی وحشتناکی را از‬ ‫سر گذراند‪.‬‬ ‫این موضوع به این خاطر اســت که شیوه ی‬ ‫مادی محدود است‪.‬‬ ‫بدن ِ فیزیکی‪ ،‬نقش ِ مشخصی در زندگی و‬ ‫حیات شــما دارد‪ .‬اگر بخواهید این نقش را‬ ‫انقدر بسط بدهید تا تمام ِ زندگی تان را در‬ ‫بر بگیرد‪ ،‬فقط زجر خواهید کشــید‪ ،‬چرا که‬ ‫در تالشــید تا یک توهم بیافرینید‪ .‬زندگی‪،‬‬ ‫میلیون ها شیوه برای خم کردن‪ ،‬شکستن‪ ،‬به‬ ‫زانو در اوردن و اسیاب کردن ِ شما بلد است‪.‬‬ ‫چیز ِ اشتباهی در مورد هورمون هایتان وجود‬ ‫ندارد‪ .‬اما زمانی که شما یک زندگی ِ اجباری‬ ‫و وســواس گونه را در پیــش می گیرید‪ ،‬در‬ ‫حقیقت برده وار زندگی می کنید‪.‬‬ ‫ممکن است زندگیتان خیلی هم خوب پیش‬ ‫برود‪ ،‬مثل شــغل عالی‪ ،‬خانــواده ی خوب‪،‬‬ ‫روابط رضایت بخش‪ .‬اما به ارامی و همچنان‬ ‫که وسواس ها و اجبارهای گوناگون رشد می‬ ‫کنند‪ ،‬ما بیچاره تر و بخت برگشــته تر می‬ ‫شوید‪ .‬چیزی در شما هست که نمی خواهد‬ ‫برده باشد‪.‬‬ ‫برای بسیاری از مردم‪ ،‬رویای ثروت و دارندگی‬ ‫و سعادت ِ فیزیکی‪ ،‬چیزهایی هستند که انها‬ ‫را به ســوی اعمال ِ یاساور و مذبوحانه سوق‬ ‫می دهند‪ .‬اگر به الیــه های زیرین ِ روکش‬ ‫ِ پــرزرق و برق ِ تمد نها نگاه کنید‪ ،‬اشــکال‬ ‫ِ گوناکونی از ســوء استفاده های نفرت انگیز‬ ‫را در انها خواهید یافت‪ .‬ما حتی به فرزندان‬ ‫خود نیــز رحم نمی کنیم‪ .‬اینها عواقب عدم‬ ‫توجه به تمام ابعاد ِ انســان بودن و محدود‬ ‫کردن ِ خود به قلمرو محدود ِ جسمانی است‪.‬‬ ‫امروزه مردم برای تبدیل ســاختن ِ بدن به‬ ‫یک بت‪ ،‬رنج های بیشماری پدید می اورند‪.‬‬ ‫از منظر مــادی چیزهایی بهتر از مراقبتهای‬ ‫بهداشــتی‪ ،‬بیمه‪ ،‬اتومبیل نمیتوانید بیابید‪.‬‬ ‫شــما نسبت به هر نســلی قبل از خودتان‪،‬‬ ‫امکانات رفاهی و راحتی بیشــتری دارید‪ .‬اما‬ ‫مردم به شدت رنج میبرند‬ ‫‪ .‬در جوامع مرفه تقریباً یک نفر از هر پنج نفر‬ ‫فقط برای حفظ تعــادل روانی‪ ،‬از نوعی دارو‬ ‫استفاده میکند‪.‬‬ ‫وقتی برای ســالم ماندن بایــد هر روز یک‬ ‫قــرص بخورید‪ ،‬قطعاً اســم ِ چنین چیزی‬ ‫شادی نیست‪ .‬شــما در استانه ی فروپاشی‬ ‫هستید زیرا بخش کوچکی از زندگی خود را‬ ‫به کل زندگی خود تبدیل کرده اید‪.‬‬ ‫مرگ و ثروت‬ ‫فقط ان زمان که ماهیت ِ فناپذیر ِ خودتان را‬ ‫بشناسید‪ ،‬اشتیاق خواهید یافت تا بدانید چه‬ ‫چیز ِ بیشــتری در مورد ِ زندگی وجود دارد‪.‬‬ ‫در همین هنگام است که مسیر معنوی اغاز‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫روزی روزگاری این اتفاق افتاد و ان زمانی بود‬ ‫که دو مرد که بیش از هشتاد سال داشتند‬ ‫با هم مالقــات کردند‪ .‬یکی از انها دیگری را‬ ‫شــناخت و گفت‪« :‬ایا در جنگ جهانی دوم‬ ‫شرکت کردی؟» و دیگری گفت‪« :‬بله‪».‬‬ ‫اولی پرســید در کجا و در کدام میدان نبرد‬ ‫حضور داشتی؟‬ ‫و دیگــری پاســخش را داد‪ .‬ناگهان اولی‬ ‫تشرزنان گفت‪:‬‬ ‫«واویال! تو منو نشــناختی؟ بابا ما با هم‬ ‫توی یک سنگر بودیم!»‬ ‫بعــد از ان بود که با یکدیگر اُخت شــدند و‬ ‫مدت طوالنی گپ زدند‪ .‬تمام چیزی که انها‬ ‫داشــتند‪ ،‬فقط چهل دقیقه دیدار در میدان‬ ‫نبرد بود‪ .‬اما انها در مورد تک به تک ِ گلوله‬ ‫هایی که از بیخ ِ گوششان گذشته بود حرف‬ ‫زدند‪ .‬انها بیشــتر از چهار ســاعت در مورد‬ ‫همان چهل دقیقه حــرف زدند‪ .‬وقتی همه‬ ‫ی چیزهایــی را که در مــورد ان زمان می‬ ‫توانســتند بگویند تمام شد‪ ،‬یکی از دیگری‬ ‫پرسید‪« :‬از جنگ به اینور چکار می کنی؟»‬ ‫و دیگری گفت‪:‬‬ ‫«هیچی! طی شصت سال گذشته فقط یک‬ ‫فروشنده بودم!»‬ ‫ان چهل دقیقه‪ ،‬به تمام ِ زندگی ِ ان دو نفر‬ ‫معنا می داد‪ ،‬چرا که در لحظه لحظه ی ان‬ ‫فناپذیری ادمی را با تمام وجود لمس کرده‬ ‫بودند‪ .‬در طــول ِ نبرد ان ها پیوندی عمیق‬ ‫ایجاد کرده بودند‪ .‬اما فراتر از ان‪ ،‬زندگی این‬ ‫مرد را می شــد فقط در یک جمله خالصه‬ ‫کرد‪ :‬او فقط یک فروشنده بود‪.‬‬ ‫وقتی شــما از طبیعت ِ فناپذیــر ِ خود اگاه‬ ‫می شوید‪ ،‬ژرف اندیشی غیرقابل توصیفی را‬ ‫کشف می کنید‪ .‬اگر شما نمی توانید ماهیت ِ‬ ‫ابدی و فناناپذیر ِ خود را درک کنید‪ ،‬اق ً‬ ‫ال ان‬ ‫ماهیــت ِ فناپذیرتان را بفهمید‪ .‬مرگ پایان ِ‬ ‫زندگی نیست‪.‬‬ ‫خیلی ســاده‪ ،‬مرگ فقط پایان ِ بدن است‪.‬‬ ‫اگر شما با شناختی که عمیقاً مبتنی بر ُبـع ِد‬ ‫مادیتان است زندگی کنید‪ ،‬بیشتر و بیشتر‬ ‫با مرگ دست و پنجه نرم خواهید کرد‪ ،‬چرا‬ ‫که مرگ پایانیست بر بدن‪ .‬فقط زمانی که با‬ ‫حقیقت ِ میرایی ِ خودتان چشــم در چشم‬ ‫شوید‪ ،‬اشتیاق به فراتر رفتن‪ ،‬شکل واقعی به‬ ‫خود خواهد گرفت‪.‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪17‬‬ صفحه 18 ‫مارماتراپی‬ ‫روشی ایورودیک برای پاکسازی بدن‬ ‫نویسنده‪:‬ناهید موسوی‬ ‫مارماتراپــی هنر کار با نقــاط خاص بدن‬ ‫با انگیزه پاکســازی‪ ،‬التیام و بهبود سطح‬ ‫ســامت فرد و یکی از روش های درمانی‬ ‫معرفی شده در ایوروداست‪.‬در این شاخه از‬ ‫دانش سنتی ودیک معتقدیم که با تحریک‬ ‫نقاط منحصر به فرد در بدن میتوان انرژی‬ ‫حیات را میان بافــت های متفاوت که به‬ ‫‪18‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫دالیل ذهنی و فیزیکی دچار نقصان شده‬ ‫اند از عامل بیماری زا زدود و ســامت را‬ ‫به ان عضو بازگرداند‪.‬درمان به این طریق‬ ‫بیشتر در جنوب هند مورد توجه بود و پس‬ ‫از ان به عنوانی روشــی کل نگر در بهبود‬ ‫سالمت عمومی اقبال همگانی یافت‪ .‬مارما‬ ‫تراپیست برای درمان امراض کهنه‪ ،‬مانند‬ ‫میگرن و افسردگی تا دردهای مقطعی از‬ ‫تکنیک های ویژه بهره میبرد‪.‬تکنیک های‬ ‫متعد از ماساژ دستی و سنگ داغ تا استفاده‬ ‫از رنگ و نور و رایحه درمانی و دارو درمانی‬ ‫و رژیم غذایی که هم خود فرد در ســطح‬ ‫عمومی‪ -‬و هم توســط متخصص اموزش‬ ‫دیده به صورت ویژه انجام میشود‪ .‬تمامی‬ صفحه 19 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫روشی که برای بهبود یک اتفاق خاص در‬ ‫بدن توصیه میشــود و ان چیزی نیســت‬ ‫جز جریان ســالم و بالمانع انرژی حیات یا‬ ‫همان پرانا‬ ‫مارما چیست؟‬ ‫مجموعه ای از نقاط انرژیک که اولین مرتبه‬ ‫در ســطح بدن پراکنده اند‪.‬این نقاط هم‬ ‫برای تشــخیص و هم برای درمان بیماری‬ ‫کاربرد دارند‪.‬جمع مارما()مارمانی است()که‬ ‫به معنی کلیه نقاط موثر اســت‪.‬در ایورودا‬ ‫به ‪ 107‬نقطه مارما در بدن فیزیکی و یک‬ ‫نقطه در بدن احساســی اشاره شده که در‬ ‫مجموع ‪ 108‬نقطه اند‪.‬هر نقطه در سطح‬ ‫با یک نقطه در درون بدن هم بسامد است‪.‬‬ ‫بنابــر این تحریک ان بــر همان نقطه اثر‬ ‫خواهد داشت‪.‬‬ ‫مارماها کجا یافت می شوند؟‬ ‫همانطور که گفته شد مارما یا نقاط انرژیک‬ ‫در ســطح بدن هستند اما این بدان معنی‬ ‫نیست که فقط در الیه های سطحی وجود‬ ‫دارند‪.‬مارما ها در نقاطی یافت می شوند که‬ ‫دو یا بیشــتر بافت با هم تالقی می کنند‪.‬‬ ‫مانند ماهیچه و تاندون‪-‬استخوان و تاندون‪-‬‬ ‫رباط و استخوان‪-‬عروق و تاندون‪-‬سیستم‬ ‫عصبی و پوســت‪-‬لنف و ماهیچه ‪.‬بخاطر‬ ‫تنوع این نقاط شیوه اثر پذیری ان از انرژی‬ ‫حیات یا پرانا‪ ،‬نام مارما در زبان سانسکریت‬ ‫به معنی راز یا واقعیت پنهان امده است‪.‬به‬ ‫این دلیل پنهان گفته میشــوند که گرچه‬ ‫نقاط در سطح پوست هستند اما در عمق‬ ‫بدن ریشه دارند‪.‬‬ ‫با توجه به موارد یاد شده حتما پیداست که‬ ‫تنها با اطالعات محدود ماساژ نمیتوان یک‬ ‫مارما تراپیست بود‪.‬برای این کار فرد باید به‬ ‫دانش ایورودا در این زمینه مســلط باشد‪.‬‬ ‫تمرین طبق متون و ممارســت فراوان در‬ ‫یافتن علت مرض بر فرد مکشــوف میکرد‬ ‫که کدام نقطه یا نقاط را برای درمان کدام‬ ‫بیماری انتخاب کند تا خللی در بدن فرد‬ ‫بیش از انکه بود وارد نشــود و درمان به‬ ‫خوبی پیش رود‪.‬‬ ‫مارماها چگونه کار میکنند؟‬ ‫ماهاراشــی ماهــش (‪ )2008,‬در کتــاب‬ ‫مارماتراپی قدرت دستان درمانگر ‪ ،‬مارما ها‬ ‫را به یک کهکشان تشبیه کرده که هر کدام‬ ‫مانند یک ستاره یا جرم اسمانی نوسان و‬ ‫مدار ویژه خــود را دارند تا نظم کیهان بر‬ ‫قرار باشد‬ ‫‪.‬او مارماها را مانند دریچه انرژی کیهانی به‬ ‫بدن ما می داند ‪.‬واســطه تبدیل انرژی که‬ ‫برای ما قابل رویت نیســت از بدن انرژیک‬ ‫به بدن فیزیکی ‪.‬مارماها هر کدام اراتعاش‬ ‫حیاتی مختص به خود را دارند ‪.‬این نقاط‬ ‫در حالت سالمت کامل پرانا را به خوبی از‬ ‫خود عبور داده و از طریق نادی ها به مراکز‬ ‫اصلی و عمده انرژیک بدن یا همان چاکرا‬ ‫ها میرساند‪.‬‬ ‫پر واضح که اگر در این کهکشــان درونی‬ ‫تعداد قابل توجــه از نقاط نتوانند بر طبق‬ ‫هدف مشــخص خــود کار کنند و جهت‬ ‫ناســازگاری را کــوک کنند یــا به دلیل‬ ‫اختاللی از مدار خارج شوند سالمت فرد به‬ ‫خطر خواهد افتاد‪.‬‬ ‫بیماری های جسمی و ذهنی هر دو میتواند‬ ‫بر ارتعاش این دریچه ها موثر باشند و عامل‬ ‫افت انرژی در بدن شوند‪.‬‬ ‫در ایــورودا هر مارما با یــک وایو(کارکرد‬ ‫پرانا)‪،‬دوشا(گونه یا طبع)‪،‬داتو(‪:‬بافت بدن)‬ ‫پوتاالتا(‪:‬کانال فیزیکی که می تواند عروق‪-‬‬ ‫اعصاب یا لنف باشد) در تبادل است‪.‬‬ ‫عوامل اثر گذار بر کارکرد مارماها‪:‬‬ ‫‪.1‬غذای نامناسب‬ ‫‪.2‬خواب کم یا زیاد‪.3‬استرس‪.4‬الودگی‬ ‫‪.5‬نــور نامناســب ماننــد برخــی‬ ‫نورهای مصنوعی‬ ‫‪.6‬قطع ارتباط با طبیعت‬ ‫حتی زمانی که ســعی می کنیم زندگی‬ ‫مدرنمان را با الگوی ســالمی دنبال کنیم‬ ‫باز هم عواملی میتواند بر سالمت ما خدشه‬ ‫وارد کند‪.‬بســیاری از بیمــاری هــا مانند‬ ‫خشکی مفاصل و کمردرد‪-‬اختالل حافظه‪-‬‬ ‫چاقی‪-‬مشــکالت معده‪-‬پیــری زودرس‬ ‫از این دســته اند‪.‬زیرا ما جریــان انرژی را‬ ‫داریم اما ان را از الودگی پاک نمی کنیم‪.‬‬ ‫حاال بهتر متوجه میشویم که مارما تراپی‬ ‫چه می کند‪.‬‬ ‫این نقاط را تحریک می کند با ماساژ مالیم‬ ‫یا کمی عمیق که زمان جهت و فشار دست‬ ‫درمانگر بستگی به تشخیص خود او و نوع‬ ‫بیماری دارد‪ .‬تا ان نقاط مسدود فعال شده‬ ‫و انرژی حیات(پرانا ) را از خود عبور دهند‪.‬‬ ‫به این ترتیب فرایند طبیعی سم زدایی و‬ ‫پاک سازی فیزیولوژیکی پاسخ مناسبی به‬ ‫این محرک است‪.‬دقت کنید تحریک پرانا‬ ‫در اینجا به معنی اقسام پرانا نیست و تنها‬ ‫خود عنصر حیات مد نظر است‪.‬‬ ‫برخی از منافع مارما تراپی‪:‬‬ ‫‪ .1‬افزایش سطح انرژی‬ ‫‪ .2‬برطرف کردن احساس نامطلوب عاطفی‬ ‫‪ .3‬بهبود کارکرد معده و روده‬ ‫‪ .4‬کمک به تنظیم خواب‬ ‫‪ .5‬خون رسانی به پوست‬ ‫‪ .6‬کمک به درمان اعتیاد‬ ‫‪ .7‬رشد خالقیت در پی احساس رضایت از خود‬ ‫‪ .8‬تعادل دوشا‬ ‫‪ .9‬جوان سازی‬ ‫یک تراپیست حرفه ای با تکیه بر دانش و اگاهی و تجربه‬ ‫طوالنی مدت میداند کدام‬ ‫روش را برای درمان کدام ضایعه استفاده کند تا نتیجه‬ ‫مطلوب حاصل شــود‪.‬او مانند واسطه درمان یا محرک‬ ‫انرژیست‪.‬بنابر این اولین قدم در پاک سازی مارما‪،‬مهارت‬ ‫فردی و دانش خود درمانگر است‪.‬انگشــتان ما گیرنده‬ ‫و فرســتنده اطالعات هستند‪.‬اوست که می داند مارما‬ ‫را در کــدام جهت لمس کند و انرژی را به کدام ســو‬ ‫هدایت کند‬ ‫‪.‬بنابراین می تواند یک و یا ترکیبی از روش ها را امتحان‬ ‫کند‪:‬‬ ‫روغن داغ‬ ‫روغن های طبیعی‬ ‫روغن قی یا گی‬ ‫سنگ های شفاف یا کریستال که در نقاط ویژه مانند‬ ‫شاهراه اصلی تا تاج سر قرار داده می شود‬ ‫سنگ داغ‬ ‫نور قرمز‬ ‫رایحه خاص‬ ‫داروی ایورودیک‬ ‫ارتعاش درمانی‬ ‫صوت درمانی‬ ‫الزم به ذکر اســت در کنار شناخت کالبد فرد ‪،‬درمان‬ ‫یک درمانگر زمانی موثر است که خود را از دانش روز‬ ‫بی بهره نداند‪ ،‬علوم قدیم به مدد بینش خالص و صرف‬ ‫زمان طوالنی متخصصینش از یک سو و از سوی دیگر‬ ‫تالش عالقه مندان دنیای مدرن به بازگردان انسان به‬ ‫اصول طبیعی زندگی مدت هاست به محافل اکادمیک‬ ‫راه یافته و ذکر نام های سنتی بدلیل اشنایی خواننده‬ ‫با دقت پیشنینان برای رسیدن به کنه مطالب مرتبط‬ ‫با بدن انسان است‬ ‫‪.‬‬ ‫تطبیق دادن اسامی تنها زمانی مجاز است که خدشه ای‬ ‫به اصل موضوع وارد نشود بنابر این شایسته است هنگام‬ ‫مطالعه این مطلب منابع مرتبط بررسی شود‬ ‫‪.‬‬ ‫‪Dr.Eshrott Ernest , Marma therapy The healing.1‬‬ ‫‪2009,power of your hands‬‬ ‫‪www.http://chopra.com,Learn all about marma point.2‬‬ ‫‪2019,therapy‬‬ ‫‪www.http://Yoga pedia,Erin Easterly,marma.3‬‬ ‫‪2019,therapy‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪19‬‬ صفحه 20 ‫از کندالینی بیشتر بدانیم‬ ‫سید عبدالحمید موحدی‬ ‫درون هر یک از ما نیروهای نامحدودی‬ ‫نهفته است ولی تا زمانی که خود به ان ها‬ ‫اگاه نشده ایم‪ ،‬از طریق هیچ کتاب مقدس‬ ‫و یا فرستاده ای‪ ،‬هر چقدر کلماتشان گویا‬ ‫و رســا باشــد‪ ،‬قادر نخواهیم بود به وجود‬ ‫چنین توانایی هایــی در خود پی ببریم؛ و‬ ‫طبیعی است که اینطور باشــد‪ .‬زیرا این‪،‬‬ ‫خود فریبی محض اســت که ما به چیزی‬ ‫که نمی شناسیم معتقد باشیم‪.‬‬ ‫درون هــر یک از ما المپــی الکتریکی‬ ‫وجــود دارد که موجب نورانی شــدنمان‬ ‫می شود‪ .‬ولی اگر ارتباط این المپ با منبع‬ ‫نیرویش قطع شــود روشــنایی خود را از‬ ‫دست می دهد‪ .‬پس اگر جریان الکتریسته‬ ‫بــه المپ نرســد‪ ،‬به جای روشــنایی‪ ،‬در‬ ‫‪20‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫تاریکی فرو می رویــم و دیگر از المپ هم‬ ‫کاری ساخته نیست‪.‬‬ ‫مرکزی که راجع به ان صحبت می کنیم‪،‬‬ ‫کالب د است که به دور کالبد فیزیکی کشیده‬ ‫شده و با چشم غیر مسلح قابل رویت نیست‪.‬‬ ‫نــام ان کالبد اتری اســت و توانایی های‬ ‫فراوانی در ان نهفته اســت‪ .‬مراکز انرژی‬ ‫یا چرخه ها یــا چاکراها ‪،‬همچنین اگاهی‬ ‫ماورائی‪ ،‬حس ششم ‪ ،‬چشم سوم و ‪ ...‬در ان‬ ‫واقع است و ان ها را از طریق پنج حس به‬ ‫کالبد فیزیکی انتقال می دهد‪.‬‬ ‫همانطور که قبال اشاره کردیم‪ ،‬تا زمانی‬ ‫که جریان الکتریســته در المپ راه نیافته‬ ‫اســت‪ ،‬ان المپ همچنان خاموش باقی‬ ‫می ماند و به محض این که به ان برســد‬ ‫فعال و نورانی می شود‪ ،‬ولی جریان برق به‬ ‫خودی خود دیده نمی شــود‪ ،‬حتی اگر در‬ ‫سیم جاری باشد؛ نیروی برق‪ ،‬برای اشکار‬ ‫شــدنش به المپ نیز نیازمند است‪ .‬پس‬ ‫برای ظهور نور‪ ،‬هم به جریان الکتریسته و‬ ‫هم به المپ نیاز داریم‪ .‬نیروی حیاتی در ما‬ ‫وجود دارد اما نمی تواند خود را اشکار سازد‬ ‫مگر اینکه به مرکزی برسد که رویت ان را‬ ‫امکان پذیر سازد‪.‬‬ ‫محلی که انــرژی حیاتی در ان ذخیره‬ ‫شــده‪ ،‬انتهای ســتون فقرات است ؛ این‬ ‫محل‪ ،‬حوزه ای از کالبد اتری اســت که در‬ ‫نزدیکی مرکز مربوط به احساسات جنسی‬ ‫قرار دارد‪ .‬به همین دلیل اســت که ان را‬ ‫انرژی (کندالینی) می خوانند‪.‬‬ ‫دلیل دیگری که ان را کندالینی می نامند‪،‬‬ ‫این است که شباهت زیادی به ماری دارد‬ ‫که به دور خود حلقه زده و خوابیده است‬ ‫‪ .‬اگر شــما تا به حال مار خفته ای را دیده‬ ‫باشید متوجه شده اید که چطور در حالی‬ ‫که ســر خود را باال نگه داشته به دور خود‬ ‫حلقه زده و خوابیده است‪ .‬ولی اگر مزاحم‬ ‫این مار خفته شــوید‪ ،‬او بیدار می شــود‪،‬‬ ‫حلقه اش را باز می کند و سرش را به طرف‬ ‫باال به حرکت در می اورد‪.‬‬ ‫دلیل دیگری که به این انرژی‪ ،‬کندالینی‬ ‫می گویند‪ ،‬ان است که این نیروی زندگی‪،‬‬ ‫که مانند بــذر اولیه حیات اســت‪ ،‬دقیقا‬ ‫در نزدیکی مرکز تناســلی قــرار دارد و از‬ ‫همانجاســت که زندگی از جهات مختلف‬ ‫گسترش یافته و رشد می کند‪.‬‬ ‫بهتر است بخاطر داشته باشید که لذت‬ ‫ناچیزی که از برقراری یک ارتباط جنسی‬ ‫حاصل می شود‪ ،‬در واقع ناشی از ان ارتباط‬ ‫نیست‪ ،‬بلکه حاصل ارتعاشاتی از این مرکز‬ ‫حیاتی اســت که در طول ارتباط جنسی‬ ‫ایجاد می شود‪ .‬مار خفته در اثر این ارتباط‪،‬‬ ‫از جای خود حرکــت می کند و ما چنین‬ ‫می پنداریــم که باالترین لــذت زندگی را‬ ‫تجربه کرده ایم ‪ .‬ما هرگز نمی توانیم تصور‬ ‫کنیم که اگر مار به بیداری کامل برسد‪ ،‬از‬ ‫تمام وجــود ما عبور کند و به مرکز نهایی‬ ‫که در باالی ســر قرار دارد برسد‪ ،‬واقعاً چه‬ ‫اتفاقی خواهد افتاد؛ چون تجربه ای کامال‬ ‫ناشناخته است‪.‬‬ صفحه 21 ‫دانش یوگا‬ ‫عنصر اب از ملزومات تمرینات یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫نویسنده‪ :‬شانون فارلی‬ ‫مترجم‪:‬شکوفه شنوا فالح‬ ‫بیاموزیــد که چگونه توجــه به عنصر اب‬ ‫در تمریــن یوگا به بدن شــما می اموزد‬ ‫که جریان داشــته باشد و این تمرین می‬ ‫تواند احســاس‪ ،‬خالقیت‪ ،‬شهود‪ ،‬اشتیاق‬ ‫و لذت شــما را تا حد زیادی افزایش دهد‬ ‫‪.‬بدون اب‪ ،‬هیــچ تو‪ ،‬من‪ ،‬گربه ی بامزه ام‬ ‫که کنارم نشسته باشــد‪ ،‬یا درختان سبز‬ ‫بلند بیرون پنجره ام وجود نخواهد داشت‪.‬‬ ‫اب یکی از حیاتی ترین عناصر حیاتی است‪.‬‬ ‫هیچ یــک از ان چیزهایی که ما به عنوان‬ ‫عناصر حیاتی می شناســیم بدون وجود‬ ‫یک منبــع اب معدنــی در زمین وجود‬ ‫نخواهنــد داشــت‪.‬به عنوان انســان‪ ،‬در‬ ‫واقع‪ ،‬ما بیشــتر از اب تشــکیل شده ایم‪.‬‬ ‫بــه طــور متوســط‪ 60 ،‬درصــد از بدن‬ ‫انســان بالــغ را اب تشــکیل مــی دهد‬ ‫در حالــی کــه نــوزادان حــدود‬ ‫هســتند‪.‬‬ ‫اب‬ ‫درصــد‬ ‫‪75‬‬ ‫بنابراین‪ ،‬منطقی اســت که فلســفه های‬ ‫باســتانی در مورد ســامت و معنویت به‬ ‫ما می اموزد کــه پنج عامل اصلی جهان‪:‬‬ ‫‪ -‬اب‪ ،‬زمین‪ ،‬اتش‪ ،‬هوا‪/‬باد‪ ،‬اتر‪/‬فضا‪-‬‬ ‫و تاثیــرات انها بر بدن انســان می تواند‬ ‫به کیفیت زندگی ما کمــک کند‪ .‬به این‬ ‫صورت که سالم تر و شادتر زندگی کنیم‪.‬‬ ‫یوگا به طور ذاتی با پنج عنصر مرتبط است‪.‬‬ ‫مطالعــه ی یوگا و اب به بدن شــما می‬ ‫امــوزد که جریان داشــته باشــد ‪ .‬ا‬ ‫یــن عناصر میتوانند به چاکراها‪ ،‬مراکز‬ ‫انرژی درونی مرتبط با حاالت و بیماریهای‬ ‫مختلف مرتبط باشــند و هدف تمرینهای‬ ‫یوگا رفع انســداد یا حفظ تعادل اســت‪.‬‬ ‫اما ارتباط یوگا مهم تر از ان است‪ .‬یوگا این‬ ‫ایده را می دهد که می توانیم ذهن‪ ،‬بدن و‬ ‫روح را با تسلط بر ترکیب انرژی های ظریف‬ ‫درون خود ‪ -‬انرژی هایی که دارای ویژگی‬ ‫های عناصر طبیعی هستند ‪ -‬شفا دهیم‪.‬‬ ‫این تفکر در اصل از فلسفه هند باستان و‬ ‫زیربنای یوگا و ایورودا سرچشمه میگیرد‪.‬‬ ‫قبــل تر گفتیم که مطالعــه یوگا و اب به‬ ‫بدن ما می اموزد که جریان داشته باشد ‪.‬‬ ‫اب به عنــوان یک نیــرو دهنده‪ ،‬خنک‬ ‫کننده و ارام بخش در نظر گرفته می شود‬ ‫که برای حفظ سالمتی و طول عمر ما نیاز‬ ‫است‪ .‬با چاکرای دوم مرتبط است و عنصر‬ ‫احساس‪ ،‬خالقیت‪ ،‬شهود‪ ،‬اشتیاق و لذت را‬ ‫تقویت می کند ‪.‬سنت باستانی یوگا در مورد‬ ‫مصرف عناصر اتش و اب صحبت می کند‬ ‫که نمادی از انرژی ها و قطبیت های مردانه‬ ‫و زنانه است‪ .‬نانسی گودفلو ‪ ،‬مدیر یوگا در‬ ‫ویالهای پرانامار در سانتا ترزا ‪ ،‬کاستاریکا ‪،‬‬ ‫توضیح می دهد که اب اصل زنانه اســت‪.‬‬ ‫منبع اب اصل نقدینگی‪ ،‬پذیرش‪ ،‬تسلیم و‬ ‫شفافیت است‪ .‬از نظر بدن‪ ،‬عنصر اب در لگن‬ ‫و لگــن ما به عنوان نگهدارنده ی اب های‬ ‫داخلی اندام های تناسلی و دفع ان هاست ‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫با در اغوش گرفتن عنصر اب‪ ،‬به خود اجازه‬ ‫می دهم تا با موقعیت های زندگی خود بدون‬ ‫زحمت بیشتر جریان داشته باشیم‪.‬میتوانیم‬ ‫ماهیچه های تحتانی بدن را در اســترس‪،‬‬ ‫فشــار یا زمانی که احساس میکنم تحت‬ ‫فشار قرار میگیریم منقبض و منبسط کنید‪.‬‬ ‫بــه گفته دکتر دیپاک چوپــرا ‪ ،‬این کار‬ ‫بصورت مکرر باعث می شود که ماهیچه ها‬ ‫به راحتی ازاد شوند و روند «به دام انداختن»‬ ‫احساسات را ایجاد کنند و انرژی به مرکز‬ ‫احساســات و خالقیت هایتان جریان یابد‬ ‫‪.‬به گزارش مرکز دکتر دیپاک چوپرا زمانی‬ ‫که اب بدن تامین می باشــد‪ ،‬می توانید‬ ‫به راحتی با دیگــران ارتباط برقرار کنید‪،‬‬ ‫احســاس رضایــت و ارامــش‬ ‫کنیــد‪ ،‬همــه چیــز را رهــا کنیــد‬ ‫‪ ،‬برای شادی و لذت بردن و خالقیت خود را‬ ‫انجام دهید‪ .‬یک عنصر اب نامتعادل ممکن‬ ‫است باعث شود از نظر عاطفی احساس بی‬ ‫ثباتی‪ ،‬تنش و گیرکردن داشــته باشید‪».‬‬ ‫در واقع اتصال به عنصر اب در یوگا به بدن‬ ‫ما این امکان را می دهد که ماهیچه های‬ ‫نشیمنگاه را تقویت و تنش را ازاد و انرژیِ‬ ‫"چــی" را جذب کنیم و روان تر شــویم ‪.‬‬ ‫برخــی از راه هایی که مرکز دکتر دیپاک‬ ‫چوپــرا برای تولید عنصــر اب در تمرین‬ ‫یــوگا توصیه می کنــد عبارتنــد از‪:‬الیه‬ ‫های عمیقتــر خود و همچنیــن رهایی‬ ‫از احســاس و درک ذهنتــان را بررســی‬ ‫کنید‪٬‬پرانا را در دنباله به حرجت دراورید‪.‬‬ ‫‪٬‬ژست هایی را بگنجانید که لگن شما را هدف‬ ‫قرار مــی دهد‪.‬تکنیک های مختلف مانند‬ ‫نفس اوجی را برای تقلید از دریا بیاموزید‪.‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪21‬‬ صفحه 22 ‫سی تای‬ ‫سید محمد رضا موحدی‬ ‫ســی تای یک نوع درمان ژاپنی است که‬ ‫عمدتا شیوه های سالم ماندن بدن انسان‬ ‫را از طریق حرکت و لمس تجربه می کند‪.‬‬ ‫شالوده ی درمان سنتی سی تای همراهی‬ ‫درمان جو در ایجاد حرکت خود به خودی‬ ‫و احیاء کننده در بدنش است‬ ‫‪.‬این حرکات کامال شــخصی و از فردی به‬ ‫فرد دیگر متفاوت میباشد‪.‬‬ ‫تفاوت های این حرکات تاکیدی بر تفاوت‬ ‫های انســانی و مولفه ای برای شــناخت‬ ‫خصوصیــات خاص فیزیکــی و روانی هر‬ ‫فرد می باشد‪.‬‬ ‫‪22‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫هاروچیکا ناگوچــی (ژاپن ‪)۱۹۰۹-۱۹۷۹‬‬ ‫تدوین کننده و توسعه دهنده این سیستم‬ ‫درمانی می باشــد‪ .‬سیستمی که در طول‬ ‫‪ ۲۰‬ســال تبدیل به درمانی موثر و بردن‬ ‫سوغاتی جالب و شفابخش از سوی ژاپن به‬ ‫دنیای غرب و عمدتا اروپا شد‪.‬‬ ‫کات ســومی مامین (شــاگرد مســتقیم‬ ‫ناگوچی در ســال ‪ ۱۹۷۲‬بنیان گذار روش‬ ‫سی تای در بارسلونا شد‪.‬مدرسه سی تای‬ ‫در بارسلونا در تمامی این سال ها تا به امروز‬ ‫فعالیت دهی خود را با درمان تعداد کثیری‬ ‫متقاضی ادامه می دهد‪.‬‬ ‫بخش هــای متمایــز و مهم‬ ‫سی تای‪:‬‬ ‫قدرت خود تنظیمی‪:‬‬ ‫ســی تای بدن را پدیده ای زنده می نگارد‬ ‫کــه میــل و گرایش اساســی اش تحقق‬ ‫تقدیر ســامت است‪ .‬بدن انسان مرتبا در‬ ‫جستجوی کســب و حفظ تعادل درونی‬ ‫در مقابــل عوامل و واقعیــت های دنیای‬ ‫خارج اســت‪ .‬وقتی خمیازه یا اهی عمیق‬ ‫می کشیم و یا سرفه ای می کنیم در واقع‬ ‫بدنمان به شیوه ی جنگی شخصی در هر‬ صفحه 23 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫فــرد با این اعمال در جســتجوی احیای‬ ‫چیزی یا حسی گمشده است تا به تعادلی‬ ‫بهتر برسد‪ .‬مثال کسب ارامشی بیشتر و این‬ ‫نحوه ی تنظیم خودکار بدن انسان است‪.‬‬ ‫تحقق خود به خودی سالمت بدن انسان از‬ ‫طریق حرکات مختلف و در جهات مختلف‬ ‫امکان پذیر است‪.‬گاهی جلوه ی قوی ترین‬ ‫تمایل (خود تنظیمی) به اشــکال مختلف‬ ‫بیان می شود‪ :‬درد ‪ ٬‬سرفه و ‪...‬‬ ‫ما عــادت کردیم که این جلوه ها را منفی‬ ‫ارزیابی کنیم‪.‬در صورتیکه انها فقط مولفه‬ ‫هایی برای رسیدن بدن به تعادل می باشند‬ ‫‪ .‬ســی تای برای ما این واقعیت را مطرح‬ ‫می کند که این عالئم نمایش نیاز بدن به‬ ‫خود تنظیمی در ارگانیسم است‪.‬این خود‬ ‫تنظیمی گاهــی از طریق حرکات خود به‬ ‫خودی و احیاء کننــده صورت می گیرد‪.‬‬ ‫حرکاتی که با هماهنگی (جمجمه ستون‬ ‫فقرات و لگن خاصره) صورت می گیرد‪.‬‬ ‫کاسه سر (جمجمه) ستون فقرات و قسمت‬ ‫لگــن خاصره بخش هــای هدایت کننده‬ ‫انرژی اساســی بدن را شامل می شوند و‬ ‫مسئول ســازماندهی نهایی تمام فعالیت‬ ‫های ســلولی هســتند‪(.‬طبق فلسفه ی‬ ‫سی تای)‬ ‫شامل ‪ ۵‬بخش می باشد‪:‬‬ ‫‪ -۱‬جمجمــه (یکــی از مراکــز مهــم‬ ‫سیستم عصبی)‬ ‫‪-۲‬قفسه سینه و اعضای زیر مجموعه ی ان‬ ‫(سیستمحرکتی‪-‬تنفسی‪-‬تعریق)‬ ‫‪-۳‬گوارشی (مرکز قسمت جذب و گردش )‬ ‫‪-۴‬ادراری (مرکز قسمت دفع)‬ ‫‪-۵‬لگن خاصره (مرکز قسمت تولید مثل و‬ ‫احیاء سلولی)‬ ‫سی تای برای سرزندگی سالمتی‬ ‫تعــادل و هماهنگــی بین قســمت های‬ ‫متشکل جمجمه و ســتون فقرات و لگن‬ ‫خاصره را ضروری می داند‪.‬‬ ‫این مهم در تمرینات ســی تای از‬ ‫طریق ‪ ۵‬حرکت ‪:‬‬ ‫‪ -۱‬افقی‬ ‫‪ -۲‬به جلو‬ ‫‪-۳‬به طرفین چپ و راست‬ ‫‪ -۴‬چرخش‬ ‫‪ -۵‬و بالخره حرکت به ســمت مرکزیت‬ ‫بدن انجام می گیرد‪.‬‬ ‫این هماهنگــی ماحصل ارتبــاط بین ‪۵‬‬ ‫سیســتم حیاتــی و تمــام فعالیت های‬ ‫ارگانیســم زنده می باشــد کــه از طریق‬ ‫انجام منظم سی تای هماهنگی طبیعی و‬ ‫خدادادی بین حاصل می شود‪.‬‬ ‫پراتیک سی تای‪:‬‬ ‫روش سی تای بسیار ساده است و مراحل‬ ‫مختلف مشاهده ی دقیق و بدون قضاوت‬ ‫و توجه به بدن را شــامل می شود‪ .‬این امر‬ ‫از طریق تمرین های تنفســی و حرکتی‬ ‫انجام می گیرد‪.‬‬ ‫حرکات ســی تای شــامل‪ :‬کاتســوگن‬ ‫اندو یوکی‬‫جیوکی و تاهیکی هستند‪.‬‬ ‫هر کــدام از این تمرینات با ریتم تنفس و‬ ‫حرکت درمانگر ســی تای یا تمرینات دو‬ ‫نفره با درمانجو انجام می شود‪.‬‬ ‫سی تای بسیار فراتر از انجام چند حرکت‬ ‫فیزیکی یا تنفسی است‪.‬‬ ‫سی تای یک فلسفه و فرهنگ زندگی بر‬ ‫مبنای مشاهده و احترام متقابل به نیازهای‬ ‫منحصر به فرد افراد می باشد‪.‬‬ ‫در امتداد این مشــاهده ســی تای سوهو‬ ‫همراهی درمانگر ســی تای با درمانجو در‬ ‫تشخیص قسمت هایی از بدنش که نقش‬ ‫بیشتری دارد به نوعی به همراهی و درمان‬ ‫متقابل می انجامد‪.‬‬ ‫اصول اساسی سی تای نزدیکی تنگاتنگی‬ ‫برپایه ی پزشکی سنتی ژاپن دارد‪ .‬اصول‬ ‫فلســفی ان را میتــوان عــدم قضاوت و‬ ‫مشاهده و احترام شخصی بیان نمود‪.‬‬ ‫برای اطالع بیشتر میتوان به این سایت رجوع کرد‪:‬‬ ‫‪WWW.SEITAI.CVP.COM‬‬ ‫ادرس سایت های مرتبط‪:‬‬ ‫‪WWW.ESPAIDO.VOM‬‬ ‫‪WWW.LEITAI.CVP.COM‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪23‬‬ صفحه 24 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫لذت افکارمان را به بند میکشاند و شادی ما‬ ‫را به رهایی میرساند‪.‬‬ ‫بدین ترتیب برای داشــتن سرنوشت خوب‬ ‫از لذتها و خوشــی هــای بیرونی و زود گذر‬ ‫حذر کنیم و به دنبال ارامش و نشاط که در‬ ‫درون اتفاق میافتد باشیم که پایدار و ثابت و‬ ‫همیشگی است‪.‬‬ ‫نام جول اوستین (‪۱۹۶۳‬م) کم و بیش برای‬ ‫همه اشناست‪،‬کشیش و سخنران انگیزشی‬ ‫امریکایی که می گوید‪:‬‬ ‫اشتباهی در جامعه رواج پیدا کرده و موجب‬ ‫این امر شــده اســت که اگر بهترین‪ ،‬سریع‬ ‫ترین‪ ،‬با استعدادترین‪ ،‬زیباترین‪ ،‬موفقترین‬ ‫و پولدارترین ادم نباشیم سرنوشت خوب و‬ ‫اینده مطلوبی نخواهیم داشت‪.‬‬ ‫این باور کامال غلط را باید از ذهن بیرون کرد‬ ‫و متوجه این حقیقت شد که سرنوشت انسان‬ ‫بر اســاس مســابقه دادن تعیین نمی شود‪.‬‬ ‫سرنوشــت هر فرد با دیگری متفاوت است‬ ‫همه در مســیر یکسانی حرکت نمی کنند‪،‬‬ ‫شما سرنوشت یکتایی دارید‪ .‬شما در مسیر‬ ‫کامال منحصر به فرد زندگی میکنید و خداوند‬ ‫تمام انچه را برای پیمودن این مسیر احتیاج‬ ‫دارید برای شما فراهم کرده است و این شما‬ ‫هســتید که باید به قوانین حاکم بر کائنات‬ ‫عمل کنید تا سرنوشت خوب برایتان حاصل‬ ‫شود‪ .‬همچنان که در صندلی جلو مینی بوس‬ ‫نشسته ام و بقیه گروه در صندلیهای عقب تر‬ ‫و همگی غرق در صحبتهای الما هســتیم‬ ‫یاد گفته نلسون ماندال (‪۱۹۱۸-۲۰۱۳‬م از‬ ‫فعاالن برجسته مخالف اپارتاید و نخستین‬ ‫رییس جمهور افریقای جنوبی افتادم که از‬ ‫او پرسیدند برای داشتن سرنوشت خوب چه‬ ‫باید کرد و او پاســخ داد‪ :‬گذشته ات را بدون‬ ‫هیچ تاسفی بپذیر‪ ،‬با اعتماد و خردورزی بدون‬ ‫ترس برای اینده اماده شو‪ .‬ایمان به گذشت‬ ‫و انســانیت را نگهدار و ترس را به گوشه ای‬ ‫بیانداز‪ .‬شک هایت را باور نکن و هیچگاه به‬ ‫باورهای انسانیت شک نکن‪ .‬بدی هایی که به‬ ‫تو شده است را فراموش کن‪.‬‬ ‫همچنان که مینی بوس در خیابانهای شهر‬ ‫لهاسا در حرکت است لحظه ای روی صندلی‬ ‫مینی بوس جابجا میشــوم و به این مسئله‬ ‫متمرکز میشــوم که موضوعــات مربوط به‬ ‫سرنوشت ذهن همه ادم ها را در گیر کرده‬ ‫چرا که بعضیها از زندگی و از سرنوشت خود‬ ‫انچنان که باید راضی نیستند‪ ،‬در این حال و‬ ‫هوا به یاد ایه ی ‪ ۳‬سوره طالق قران میافتم‬ ‫که میفرماید‪:‬‬ ‫َ‬ ‫ْ‬ ‫َ‬ ‫ــب ُه هرکس‬ ‫َو َم ْن یَ َت َو َّکل َعلى اهللِ ف ُه َو َح ْس ُ‬ ‫بر خدا توکل نماید‪ ،‬خدا او را کفایت میکند‬ ‫‪ .‬مقصود از توکل این است که بنده هر کاری‬ ‫میکند و برایش پیش میاید‪ ،‬به خدای متعال‬ ‫واگــذارد؛ زیرا یقین دارد خداوند از او تواناتر‬ ‫و قویتر اســت و بهترینها را مقدر میســازد‬ ‫‪.‬کسانی که دچار ناراحتی و نگرانی و سختی‬ ‫های روزگار هستند و زندگی بر وفق مرادشان‬ ‫نیست برای رهایی از انها بهتر است به قدرتی‬ ‫که فوق قدرتهاست و فناناپذیر است اعتماد‬ ‫کنند و خود را به او بســپارند تا سرنوشــت‬ ‫خوب برایشــان رقم بخورد‪ .‬این را فراموش‬ ‫نباید کرد انسان باید دو کار انجام دهد‪ ،‬یکی‬ ‫صــدازدن خدا و دیگری گوش ســپردن به‬ ‫صدای او‪ ،‬اولی در نیایش و دومی در سکوت‪.‬‬ ‫فراموش نکنیم برای داشتن زندگی خوب و‬ ‫سرنوشتی متعالی و اینده توام با ارامش باید‬ ‫بپذیریم زندگی یک گذر است نه ماندن‪ .‬همه‬ ‫ما فقط یک بار به دنیا میاییم‪...‬‬ ‫باید افکاری پــاک و فطرتی نیک و درونی‬ ‫بی االیش و صاف و شــفاف و بدون تیرگی‬ ‫داشــته باشــیم که به قول صائب تبریزی‬ ‫(‪۱۰۸۰ ۱۰۰۰‬ه‪.‬ق) بزرگتریــن شــاعر‬ ‫وغزل ســرای ســده یازدهم هجری درون را‬ ‫عاملی میداند برای بهشــتی بودن زندگی و‬ ‫به زیبایی می گوید‪:‬‬ ‫گر درون تیره نباشد همه دنیاست بهشت‬ ‫حال خوب زمانــی اتفاق میافتد که خوبی‬ ‫را بــرای همــه بخواهیم‪ ،‬تصمیــم بگیریم‬ ‫خطــا نکنیم‪ ،‬اعمال و کردارهــای بد انجام‬ ‫ندهیم چرا که کردارهای بد‪ ،‬ســرانجاممان‬ ‫را خراب میکند و بهنگام خواســتن کمک‬ ‫کســی فریادرســمان نخواهد بود‪ .‬مطلبی‬ ‫که اســتاد سخن ســعدی شــیراز (‪-۶۹۰‬‬ ‫‪۶0۶‬ه‪.‬ق) بــه زیبایــی ان را ایــن گونــه‬ ‫بیان میکند‪:‬‬ ‫تــو هرگــز رســیدی بــه فریــاد کــس‬ ‫که میخواهی امروز فریادرس‬ ‫پس بهجای بدی باید نیکی کنیم که نیکی‬ ‫کردن نــزد خدا از ارزش واالیــی برخوردار‬ ‫اســت‪ .‬مطلبی که ریاضی یــزدی (‪-۱۳۶۱‬‬ ‫‪۱۲۹۰‬ه‪.‬ش) با استادی ان را اظهار نموده و‬ ‫اعتقاد دارد که صدها فرشته بوسه بر دست‬ ‫کســی میزنند که یک گره بسته از خلق باز‬ ‫کند‬ ‫صدها فرشته بوسه بران دست میزنند‬ ‫کز کار خلق یک گره بسته واکند‬ ‫با دقیق شــدن به مطالب فــوق میتوانیم‬ ‫بفهمیم تاکنون چه کسی بوده ایم‪ ،‬گذشته مان‬ ‫چگونه بوده است‪ ،‬امروز چه کسی هستیم و‬ ‫ایندهمان چگونه خواهد بود‪ .‬همانطور که‬ ‫روی صندلی مینی بوس نشســته واز پشت‬ ‫شیشه خیابانهای شهر لهاسا را نگاه میکنم و‬ ‫غرق در موضوعات زندگی‪ ،‬مثل امدن‪،‬رفتن‬ ‫ورقم خوردن سرنوشت ادم ها هستم چشمم‬ ‫به معبدی که ارتفــاع بلندی دارد ودر یکی‬ ‫ازمعابد قدیمی در مرکز شهر لهاسا واقع شده‬ ‫میافتد که تصویر دو چشم بزرگ در قسمت‬ ‫باالی ان نقاشی شده و مردم کوچه بازار هر‬ ‫روز کــه از انجا عبور میکنند ان را به خوبی‬ ‫میبینند‪،‬‬ ‫این دو چشــم براساس اعتقاد مردمان تبت‬ ‫دو چشم بوداست که نظاره گر اعمال ادمها‬ ‫اســت‪ .‬در ایین بودایی مــردم بر این باورند‬ ‫که چشــمان بودا دائما مراقب انها است که‬ ‫خطا نکنند و از راه راســت خارج نشــوند تا‬ ‫سرنوشت خوبی در انتظارشان باشد‪ .‬در این‬ ‫حال و هوا ذهنم به ایران برمیگردد‪ ،‬به شیراز‬ ‫و به خواجه این شهر حضرت حافظ (‪-۷۹۲‬‬ ‫‪۷۲۶‬ه‪.‬ق) شاعر و عارف بزرگ قرن هشتم که‬ ‫با بهره گیری از دانش قرانی سرنوشت ادمها‬ ‫را با توجه به عملکردشان در غالب جام می و‬ ‫خون دل و گالب و گل و پرده نشین اینگونه‬ ‫زیبا بیان کرده است‪:‬‬ ‫جام می و خون دل هریک به کسی دادند‬ ‫در دایره قسمت اوضاع چنین باشد‬ ‫در کار گالب و گل حکم ازلی این بود‬ ‫کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد‬ ‫منابع‪:‬‬ ‫قران کریم باهتمام ایت اهلل مکارم شیرازی‬ ‫کتاب معبد سکوت اثر توماس اسپالدینگ‬ ‫سفر به اوج با یوگا تا کوه های هیمالیا ‪-‬سفرنامه رفتن‬ ‫به تبت با گروه ایرانی‪ -‬درج شده در مجله شماره ‪96‬‬ ‫دانش یوگا مورخ مهر ‪95‬‬ ‫دیوان رهی معیری به اهتمام کیومرث کیوان‬ ‫درس زندگی برای اینده اثر نســلون ماندال موسســه‬ ‫چک النگ‬ ‫زندگی باشــکوه اثر جول اوستین ترجمه و تلخیص‬ ‫پارسا بامشادی و شادی انصاریان‬ ‫گلستان سعدی باهتمام محمدعلی فروغی‬ ‫دیوان سید محمد علی ریاضی یزدی‬ ‫دیوان حافظ به تصحیح محمد قزوینی و دکتر قاسم‬ ‫غنی‬ ‫پاره ای از محفوظات شخصی‬ ‫راهنمــای بیــداری معنــوی ترجمــه‬ ‫سیدعبدالحمید موحدی‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪7‬‬ صفحه 8 ‫استاد مهربابا‬ ‫ترجمه‪ :‬اذر درویش حسن‬ ‫مهربابا (روان شهریار ایرانی) روز ‪ 25‬فوریه‬ ‫ســال ‪ 1894‬در یوفا هندوستان دیده به‬ ‫جهان گشود‪ .‬نســب والدین او به ایرانیان‬ ‫زرتشتی برمی گشت‪ .‬در زمانی که مهربابا‬ ‫دانش اموز مدرســه بود‪ ،‬به دلیل داشتن‬ ‫قریحه عشق و محبت و بخشندگی مورد‬ ‫توجــه بود‪ .‬با این حال هیچ نشــانه ای از‬ ‫تقدیری که در پیش رویــش بود از خود‬ ‫بــروز نمی داد‪ .‬در ســال ‪ ،1913‬باباجان‪،‬‬ ‫بانویی مســلمان و روحانی را مالقات کرد‪.‬‬ ‫این بانوی روحانی برای مهربابا مانند یحیی‬ ‫تعمیدی برای مسیح بود و این نوجوان را با‬ ‫حقیقت استعداد درویش اگاه کرد‪ .‬باباجان‬ ‫بوسه ای به پیشانی مهربابا زد و از ان پس‬ ‫از حقیقت ذاتی مهربابا پرده برداشته شد‪.‬‬ ‫مهربابا پس از هفت سال شاگردی زیر نظر‬ ‫باباجان‪ ،‬اُیانیشــا ماهاراج و ســایر اساتید‬ ‫وظیفه اصلیش را اغاز کرد‪.‬‬ ‫در اوایــل دهــه ‪ 1920‬اولیــن گــروه از‬ ‫پرتوجویــان به دور او گــرد امدند و لقب‬ ‫مهربابا به معنــای درمهربان را به او دادند‪.‬‬ ‫مهربابا گروهی از مریدان خود را به شــهر‬ ‫بمبئی برد و انهــا را تحت تعالیم اخالقی‬ ‫اولیه بسیار سختی قرار داد‪ .‬سال ‪ 1923‬او‬ ‫به منطقه ای متروکه خارج از احمدنگاردر‬ ‫مرکز هندوســتان رفت و در انجا اشرامی‬ ‫برپا کرد به نام مهراباد‪ .‬به سرعت گروهی از‬ ‫‪24‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫شاگردان زن نیز به این اشرام پیوستند‪ .‬از‬ ‫جمله شاگردان ویژه او که به ایشان ملحق‬ ‫شد‪ِ ،‬هرا ایرانی بود‪.‬‬ ‫دهم جــوالی ‪ ،1925‬از این زمان مهربابا‬ ‫وارد مرحله روزه ســکوت شد‪ .‬از او سوال‬ ‫شد که چگونه خواهد توانست اموزه هایش‬ ‫را به شاگردانش منتقل کند‬ ‫‪ .‬انچه او پاســخ داد این بود‪ :‬من هستم تا‬ ‫انها را بیدار کنم نه اموزش دهم‪.‬‬ ‫مهربابــا در ابتدا تعالیمــش را روی تخته‬ ‫یا لوحی می نوشــت‪ ،‬اما بعدها از نوشتن‬ ‫اســتفاده نمیکرد بلکه با وسیله ی ایما و‬ ‫اشاره دست و صورت مفاهیم را به مریدان‬ ‫انتقال میداد‪ .‬او بعدها اظهار کرد که ‪:‬انسان‬ ‫اصــول و فرمان خداوندی را نمی شــنود‪.‬‬ ‫اصول و اخالقیات الهی از دیرباز برای انسان‬ ‫فرســتاده شده اســت‪ .‬پس تجلی کنونی‬ ‫خداوند در این دوران نشانهء سکوت است‪.‬‬ ‫در این زمان به قدر کافی کلمات و گفتارها‬ ‫را میان یکدیگــر رد و بدل کردهاید‪ .‬حال‬ ‫وقت ان اســت که با این کلمات و مفاهیم‬ ‫زندگی کنید‪ .‬مهربابا روزه سکوت را از سال‬ ‫‪ 1925‬تا لحظهء مرگش یعنی ‪ 43‬سال بعد‬ ‫حفظ کرد‬ ‫در دهه ‪ ،1920‬این استاد سه سفر به کشور‬ ‫ایران داشت و در سال ‪ 1931‬اولین سفر به‬ ‫غرب را اغاز کرد‪ .‬او به همراه شاگردانش به‬ ‫وسیله قایق به بندر مارسِ ی فرانسه رسیدند‬ ‫(‪11‬ســپتامبر) و از انجا رهسپار انگلستان‬ ‫شدند و در شهر لندن اقامت کردند‪ .‬مهربابا‬ ‫چند هفتــه در لندن ماند‪ .‬مرکز اصلی که‬ ‫او به اعتکاف نشســت شــهر لندن و شهر‬ ‫دیون بود‪ .‬او با بســیاری از شاگردان غربی‬ ‫خود‪ ،‬به گفته خودش عاشــقان راه دیدار‬ ‫کرد‪ .‬او قبــل از عزیمت به ایاالت متحده‪،‬‬ ‫ســفرهای زیادی به کشورهای دیگر اروپا‬ ‫داشت که برای انجام ماموریتش بسیار مهم‬ ‫بودند‪ .‬کشــورهایی چون ایتالیا‪ ،‬سوئیس‪،‬‬ ‫فرانســه‪ ،‬انگلستان و اســپانیا‪ .‬انچه خود‬ ‫راجع بــه ماموریتش میگوید این اســت‪:‬‬ ‫هدف ‪ ،‬در کنار هم قراردادن تمام مذاهب‬ ‫و ادیان اســت‪ ،‬مانند دانه های تسبیح‪ .‬تا‬ ‫بــه رفع نیازهــای هم با قدرت به ســیر‬ ‫زندگی بپردازند‪.‬‬ ‫اگرچــه مهربابا بــه امور مهمــی چون‪،‬‬ ‫امــوزش و تربیت کــودکان‪ ،‬تامین غذا و‬ ‫لباس فقیــران‪ ،‬مراقبت از بیماران جذامی‬ ‫(کــه روح های زیبا در قفس های زشــت‬ ‫بودند)‪ ،‬پرستاری از بیماران اعصاب و روان‬ ‫و مشتاقان عشــق الهی اقدام کرد اما‪ ،‬کار‬ ‫اصلــی او درمان رنج هــای روحی افرادی‬ ‫بود کــه درد و االم را تجربه می کردند و‬ ‫او این کار را بدون در نظرگرفتن سالمتی‬ ‫ظاهری افراد انجــام میداد‪ .‬راهکار او برای‬ ‫این افراد‪ ،‬بدســت اوردن نیروی عشــق‬ ‫و محبت بود‪ :‬من هســتم تا دانه عشق و‬ ‫محبت را در دل هایتان نشانم‪ .‬پس با وجود‬ ‫تمام گوناگونی های ظاهری که در زندگی‬ ‫با ان مواجه میشــوید و این بار را بر دوش‬ ‫می کشید‪ ،‬حس یکی بودن با ایجاد عشق‬ ‫و محبــت در میان تمام اقوام‪ ،‬باورها‪ ،‬فرقه‬ ‫ها و صفات مختلف مردم هند را به ارمغان‬ ‫اورده ام‪ .‬انچه که مورد تاکید او بود یکی‬ ‫بــودن و برابری انســانها و ناپایدار و گذرا‬ ‫بودن گوناگونی ها و اختالفاتی است که در‬ ‫طبیعت انسان ها وجود دارد‪ .‬انسانها همه‬ ‫تفاوت های مذکر و مونث‪ ،‬ســیاه و سفید‪،‬‬ ‫غنی و فقیر‪ ،‬زشت و زیبا را در طول زندگی‬ ‫حس می کنند که ایــن فرق ها همچون‬ ‫پوشیدن و دراوردن لباس های گوناگونی‬ ‫هستند که با انتخاب خود انجام می دهند‪.‬‬ ‫در سال ‪ ،1949‬مهربابا طریقتی را پیگرفت‬ ‫با نام حیات نو او به همراه شــاگردان زن و‬ ‫مرد تا سال ‪ 1952‬در سرتاسر هندوستان‬ ‫سیر میکرد‪ .‬در این مدت زندگی بی یاوانه‬ ‫و بیامید او با همراهانش به صورت ناشناس‬ صفحه 25 ‫زمانی که تن نه می گوید‬ ‫نویسنده‪:‬گابورمته‬ ‫گرداورنده و مترجم ‪ :‬سوسن عبدالرضایی‬ ‫ما موجوداتی اجتماعی هســتیم و علم‬ ‫مانند بقیه ی رشــته ها ابعاد ایدئولوژیکی‬ ‫و سیاســی خــودش را دارد‪ .‬همانطور که‬ ‫هانس سلیه اشــاره کرده‪ ،‬پنداشت های‬ ‫به رســمیت شناخته نشــدهی دانشمند‬ ‫اغلب چیزی را کشــف می کند‪ ،‬که قابل‬ ‫تامل اســت‪ .‬کنار امدن با این دیدگاه که‬ ‫بیماری ها‪ ،‬خواه ذهنی و خواه فیزیکی در‬ ‫اصل ژنتیکی اســت به ما اجازه می دهد‬ ‫تا از پرســش های نا ارام کننده دربارهی‬ ‫سرشت جامعه ای دوری گزینیم که در ان‬ ‫زندگی میکنیم‪ .‬اگر «علم» این توانایی را به‬ ‫ما بدهد که تهیدستی یا ان زهرهای مردم‬ ‫ســاخته یا فرهنگ جنون امیز و سرشار‬ ‫‪8‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫از فشــار روانی را نادیده بگیریم که در بروز‬ ‫بیماریها سهم دارند‪ ،‬تنها می توانیم به پاسخ‬ ‫های ســاده ی دارویی و بیولوژیکی برسیم‪.‬‬ ‫چنین برخوردی کمک می کند تا ارزش ها‬ ‫و ساختارهای فراگیر اجتماعی توجیه و نگاه‬ ‫داشته شوند‪.‬‬ ‫محیط ارگانیسم مردمی محیط فیزیکی و‬ ‫روان عاطفی اوست که به رشد ما شکل می‬ ‫بخشد و روی کنش و واکنش های ما با دنیا‬ ‫درپوتاالسر زندگی تاثیر دارد‪.‬‬ ‫محیط یک ســلول‪ ،‬محیــط بی درنگ‬ ‫سلول است که مواد پیام اوری را می گیرد‬ ‫که از سلول های نزدیک و پایانه های عصبی‬ ‫دوردست سرچشمه می گیرند که از دور و‬ ‫در اندام های دوری کنترل می شــوند که‬ ‫مواد شــیمیایی را درون سیستم گردش‬ ‫خون می ریزد‪ .‬مــواد اطالعات به گیرنده‬ ‫های روی سطح سلول می چسبند‪.‬‬ ‫سپس ‪ -‬بســته به اینکه سلول دریافت‬ ‫کننده در لحظه در چه وضعیتی باشــد ‪-‬‬ ‫مواد تاثیرگذارنده ای در پوســتهی سلول‬ ‫تولید می شود که به هسته می روند‪ ،‬و به‬ ‫ژنها رهنمود می دهند که فالن پروتئین‬ ‫ها را بسازند تا کارکردهایی را پیش ببرند‪.‬‬ ‫بنا به توضیح بروس لیپتون‪ ،‬این مجموعه‬ ‫های گیرنــده ‪ -‬تاثیرگذارنده پروتئین ‪-‬‬ ‫که به انهــا پروتئین های درک و دریافت‬ ‫گفته می شــود ‪ ،‬ماننــد «کلیدهایی» کار‬ صفحه 9 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫بــرای تامین خوراک و وســایل زندگی از‬ ‫دیگران کمک میخواســتند و به سخاوت‬ ‫مردم اعتماد کردند‪.‬‬ ‫پــس از اتمام دورهءحیــات نومهربابا در‬ ‫ایاالت متحده رفت و در اُکال ُهما در تصادف‬ ‫با خودرو مصدوم شد‪.‬‬ ‫او بعدها توضیح میداد که جسم مادی من‬ ‫دچار صدمه و شکستگی شده است‪ .‬چون‬ ‫چهارچوب صورت مادی در عصر ماشینی‬ ‫درهم شکسته شده است‪ ،‬به صورت معنوی‬ ‫زندگی اتصال پیدا کردهام‬ ‫دومین حادثه تصادف در ساتارا () هند‪،‬‬ ‫سال‪1956‬رخ داد‪.‬‬ ‫در ایــن حادثه اســتخوان لگن مهربابا به‬ ‫شدت اسیب دید‬ ‫بطوریکه پزشــکان در توانایی او برای راه‬ ‫رفتن تردید داشتند‪ .‬با وجود اینکه مهربابا‬ ‫درد و رنج بســیاری را متحمل شــد‪ ،‬اما‬ ‫توانست بر این ناتوانی فائق اید و قدرت راه‬ ‫رفتن پیدا کند‪.‬‬ ‫مهربابا‪ ،‬این اســتاد بنــام توضیح میداد‪:‬‬ ‫همه ی ادیان‪،‬پیامبران‪،‬قدیسین و رهروان‬ ‫راه حقیقت‪ ،‬همــواره‪ ،‬به ان یگانه ی ازلی‬ ‫و ابدی معتقدند که انسانها را با رهنمون‬ ‫های معنوی به سوی عشق خدایی رهسپار‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫در ســال ‪ ،1969‬زمانی که مهربابا جسم‬ ‫مادیش را رها کــرد و از این جهان رخت‬ ‫بربســت خبر درگذشــت او به سرعت در‬ ‫سرتاسر دنیا انتشار یافت‬ ‫‪ .‬پیام خبر اینگونه بود‪:‬اواتار مهربابا ‪،‬جسم‬ ‫خاکی اش را در ساعت ‪ 12‬ظهر سی ُام ژانویه‬ ‫رها کرد تا در قلب رهروانش جاودانه بماند‪.‬‬ ‫بدنش را در مقبرهای در مهراباد به خاک‬ ‫سپردند که امروزه انجا مکانی ست که همه‬ ‫روزه مردم از سرتاسر دنیا برای دیدارش به‬ ‫انجا می روند‪.‬‬ ‫تاگور شاعر زمین‬ ‫نویسنده‪ :‬ارونندو بنرجی‬ ‫مترجم‪ :‬نگار سنجری فر‬ ‫ناشر‪ :‬میراث فرهیختگان‬ ‫مرکز پخش‪09012885353 :‬‬ ‫‪C H A K R A M A T‬‬ ‫چاکرامت‬ ‫مرتاضان هند از قرن ها پیش تاکنون برای فعال کردن چاکراها و به‬ ‫جریان انداختن انرژی در همه اندام های بدن روی تختی که هزاران‬ ‫میخ در ان بکار رفته بود می ایســتادند‪ ،‬دراز می کشــیدند و یوگا‬ ‫انجام می دادند تا نه تنها بیمار نشــوند بلکه همراه با نشاط و ارامش‬ ‫از عمر طوالنی برخوردار گردند و اینک دانش یوگا با الهام از این روش‬ ‫کهن مرتاضان هند مبادرت به ســاخت و تولید تشکچه سوزن دار‬ ‫قابل استفاده برای عموم بمنظور رسیدن به نشاط و سالمتی پایدار‬ ‫نموده است‪.‬‬ ‫چاکرامت تشکچه ای سوزنی است که استفاده از ان سالمتی را برای‬ ‫همگان به ارمغان می اورد‪.‬‬ ‫‪chakrakala.com‬‬ ‫‪02188319054‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪25‬‬ صفحه 26 ‫نا د ی شو د ا نا‬ ‫نویسنده‪:‬عیسیاگودو‬ ‫مترجم‪:‬علی دارابی‬ ‫حفره بینی جایگزین‬ ‫نادی شودانا یک تمرین تنفسی یوگا است‬ ‫که به ما کمــک می کند تا پرانای خود را‬ ‫متعــادل کنیم و دوگانگی خــود را درک‬ ‫کنیم‪ .‬هدف اصلی ان پاکسازی و پاکسازی‬ ‫کانال های ظریف ذهن و بدن ما است و در‬ ‫عین حال جنبه هــای مردانه و زنانه ما را‬ ‫متعادل می کند‪.‬‬ ‫همه ما دو قســمت داریم‪ ،‬اغلب با معانی‬ ‫متضاد‪ ،‬مانند دوگانگی خیر و شر‪ ،‬روشنایی‬ ‫و تاریکی‪ ،‬روز و شب‪ ،‬سیاه و سفید‪ ،‬مذکر‬ ‫و مونث و غیــره‪ .‬هر جنبه ای از زندگی از‬ ‫تعامــل متوازن نیروهــای متضاد و رقیب‬ ‫ایجاد می شود‪ .‬برای شکوفایی در زندگی‪،‬‬ ‫ســطوح انرژی ما نیاز بــه تعادل و مکمل‬ ‫یکدیگر دارند‪.‬‬ ‫نادی شودانا در کمک به کاهش اضطراب‪،‬‬ ‫ارامش ذهن و بدن ما‪ ،‬و ارتقای حس کلی‬ ‫رفاه موثر است‪.‬‬ ‫اشتباهات رایج‬ ‫‪26‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫از فشــار دادن بیش از حد روی هر سوراخ‬ ‫بینی خودداری کنید‪.‬‬ ‫از فشار دادن بیش از حد با نفس خودداری‬ ‫کنید‪ .‬نفس شما باید تا حد امکان طبیعی‬ ‫جریان داشته باشد‪.‬‬ ‫اگر متوجه شــدید که بازوی شما خسته‬ ‫شده اســت‪ ،‬می توانید از چند بلوک برای‬ ‫استراحت دادن به ارنج خود استفاده کنید‪.‬‬ ‫نکات‬ ‫نوک انگشتان ســبابه و وسط را به سمت‬ ‫داخل تا کنید تا زمانی که کف دســت را‬ ‫در پایه شست راست لمس کنند (ویشنو‬ ‫مودرا)‪.‬‬ ‫برای بستن سوراخ راست بینی از انگشت‬ ‫شست راست استفاده کنید‪ .‬از سوراخ چپ‬ ‫بینی و به عمق شکم نفس بکشید‪ ،‬سپس‬ ‫در قسمت تاج سر کمی مکث کنید‪.‬‬ ‫سپس با انگشت حلقه دست راست سوراخ‬ ‫چپ بینــی را ببندید و همزمان ســوراخ‬ ‫راست بینی را ازاد کنید‪.‬‬ ‫از طریق بازدم‬ ‫ســوراخ بینی سمت راســت؛ به ارامی در‬ ‫انتهای بــازدم مکث کنید‪ .‬با بســته نگه‬ ‫داشتن سوراخ چپ بینی‪ ،‬یک بار دیگر از‬ ‫سوراخ سمت راست نفس بکشید و اجازه‬ ‫دهید نفس به سمت راست حرکت کند‪.‬‬ ‫سپس از انگشت شست راست برای بستن‬ ‫سوراخ راست بینی استفاده کنید‬ ‫سوراخ چپ بینی را رها می کنید بازدم را از‬ ‫طریق سوراخ چپ بینی انجام دهید و نفس‬ ‫را به سمت چپ بدن برگردانید‪ .‬در انتهای‬ ‫بازدم به ارامی مکث کنید‪.‬‬ ‫نکته‪:‬‬ ‫هوشــیار بودن در مورد نفس خود‪ ،‬اگاهی‬ ‫نسبت به زندگی خود است‪.‬‬ ‫بهترین ابزار برای تعادل احساسات و اتصال‬ ‫به لحظه حال اســت و تمرین روزانه می‬ ‫تواند زندگی شما را تغییر‬ ‫دهــد و به شــما کمک می کنــد ارام تر‪،‬‬ ‫متمرکز و متعادل باشید‬ ‫منبع‪Yogajournal:‬‬ صفحه 27 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫میکنند که کارکرد سلول را با محیط یک‬ ‫پارچه میکند‪:‬‬ ‫هرچند پروتئین های درک و دریافت از‬ ‫راه سازوکارهای ژنتیکی مولکولی تولید می‬ ‫شوند‪ ،‬اما فعال سازی روند درک و دریافت‬ ‫با ســیگنال های محیط «کنترل» یا اغاز‬ ‫میشود‪ ...‬در مطالعات تازه در بارهی سلول‬ ‫های بنیادین‪ ،‬به تاثیــر کنترل کنندهی‬ ‫محیط بهای کمی داده میشود‪ .‬سلول های‬ ‫بنیادین خودشــان سرنوشت خودشان را‬ ‫کنترل نمیکنند‪ .‬متفاوت شدن سلول های‬ ‫بنیادین بر پایه ی محیطی است که خود را‬ ‫در ان می یابند‪ .‬برای نمونه‪ ،‬می توان سه‬ ‫محیط متفاوت کشــت بافت درست کرد‪.‬‬ ‫اگر سلول بنیادین در کشت شمارهی یک‬ ‫گذاشته شود‪ ،‬می تواند‬ ‫ســلول استخوان شود‪ .‬اگر همان سلول‬ ‫بنیادین در کشــت دوم گذاشــته شــود‬ ‫میتواند سلول عصبی شود‪ ،‬یا اگر در کشت‬ ‫سوم‪ ،‬سلول کبدی میشود‪ .‬سرنوشت سلول‬ ‫را کنش و واکنش با محیط کنترل میکند و‬ ‫نه برنامهی ژنتیکی که در ان است‪.‬‬ ‫نکته ی کلیدی در توضیح دقیق فعالیت‬ ‫بیولوژیکی این است که درهر لحظه‪ ،‬سلول‬ ‫ها‪ -‬مانند کل ارگانیسم مردمی‪ -‬میتوانند‬ ‫در حالت دفاعی با رشــد باشــند و نه هر‬ ‫دو‪ .‬درک ودریافت هــای ما از محیط در‬ ‫حافظهی سلولی ذخیره می شود‪.‬‬ ‫زمانی که تاثیرات اغازین محیط پیوسته‬ ‫اکنده از فشــار روانی است‪ ،‬دستگاه روبه‬ ‫رشــد عصبی و دیگر اندام‪‎‬های اَبَردستگاه‬ ‫روان ‪ -‬عصب ایمنی پیام های الکتریکی‪،‬‬ ‫هورمونی و شیمیایی را که مرتب می گیرند‬ ‫این اســت که دنیا ناامن یا حتی دشمن‬ ‫خوســت ان درک و دریافت ها در سلول‬ ‫های ما در ســطح ملکولــی برنامه ریزی‬ ‫میشود‪.‬فشار روانی نتیجۀ کنش و واکنش‬ ‫میان عامل فشارو دستگاه پردازش کننده‬ ‫اســت‪ .‬ان دســتگاه پردازش‪ ،‬دستگاهی‬ ‫عصبی است که از مراکز عاطفی مغز تاثیر‬ ‫می پذیرد‪.‬‬ ‫زیست شناســی باور که در ان دستگاه‬ ‫پردازش خیلی زود در زندگی کاشته می‬ ‫شود به شدت روی پاسخ های فشار روانی‬ ‫ما در پوتاالســر زندگی تاثیــر می گذارد‪.‬‬ ‫ایا عوامل فشار روانی را باز می شناسیم؟‬ ‫تهدیدهای بالقوه بــه نیکبودمان را بزرگ‬ ‫میکنیم یا به کمترین میرســانیم؟ خود را‬ ‫تنهــا درک و دریافت میکنیــم؟ درمانده؟‬ ‫گویی هرگز نیازی به کمک و یاری نداریم؟‬ ‫گویی هیچ وقت شایستگی دریافت کمک و‬ ‫یاری نداریم؟ گویی هیچ وقت شایسته ی‬ ‫دریافت مهر نیستیم؟‬ ‫گویی باید برای یافتن شایستگی دریافت‬ ‫مهر کار کنیم؟ گویی به شکل نومیدانهای‬ ‫دوســت داشتنی نیســتیم؟ اینها باورهای‬ ‫ناخوداگاهی است که در سطح سلولی نقش‬ ‫بسته اند‪ .‬رفتار ما را کنترل می کنند‪ ،‬مهم‬ ‫نیست که خودمان چه فکری میکنیم‪ .‬ما را‬ ‫در حالت کرکره های پائین کشیده شده و‬ ‫دفاعــی نگاه می دارد یا به ما اجازه میدهد‬ ‫اغوش خود را به رشد و سالمتی بگشاییم‪.‬‬ ‫در اینجا به برخی از این درک و دریافت های‬ ‫اندرونهای بیشتر از نزدیک نگاه میکنیم‪.‬‬ ‫باید نیرومند باشم‪.‬‬ ‫ایریــس در مقام هنرمنــد و کتابخوانی‬ ‫ازمند بســیار روشنفکر است‪ .‬کمابیش ده‬ ‫سال پیش در سن چهل و دوسالگی برایش‬ ‫لوپوس تشخیص داده شد‪ .‬ایریس در اروپا‬ ‫بزرگ می شود و در ابتدای بیست سالگی‬ ‫همراه با خانــواده اش به ایــاالت متحده‬ ‫مهاجرت میکند‪ .‬پدرش خودکامه و پیش‬ ‫بینی ناپذیر بود و مادرش به گفتهی خودش‪:‬‬ ‫«جدا از پدرم هستی نداشت‪».‬‬ ‫ایریــس مــی گویــد‪« :‬به ایــن پنداره‬ ‫اندیشیده ام که هنگامی که ذهن نمیکشد‪،‬‬ ‫تن نه میگوید‪ .‬ان را پیشتر هم شنیده بودم‬ ‫و با این اصل پیش تر هم به همرایی رسیده‬ ‫بودم‪ .‬تنها دوست ندارم در چارچوب خودم‬ ‫به ان بیندیشم‪.‬‬ ‫پرسیدم‪« :‬چرا؟»‬ ‫به این معناســت کــه به انــدازه کافی‬ ‫نیرومند نیســتی‪ ...‬نمیتوانی کاری را کنی‬ ‫که اگــر به اندازهی کافــی نیرومند بودی‬ ‫میکردی‪ ».‬گفته اش مــرا به یاد بیماری با‬ ‫ســرطان تخمدان انداخت که از پندارهی‬ ‫من خوشش نمی امد‪ ،‬میگفت باعث میشد‬ ‫گمان برم زن بی بو و خاصیتی هستم‪».‬‬ ‫گفتــم‪« :‬چه اگر فرد به انــدازه ی کافی‬ ‫نیرومند نباشد؟ اگر بکوشم یک وزنهی پنج‬ ‫هزار کیلویی را بلند کنم و کسی بگوید‪ ،‬برای‬ ‫اینکار به اندازهی کافی نیرومند نیستی‪ ،‬به‬ ‫گمانم می پذیرم‪».‬‬ ‫در ان شــرایط من می گفتم‪« :‬مگه ابله‬ ‫ای؟» «این کل نکته اســت‪ .‬گاه مشکل این‬ ‫نیست که ما نیرو نداریم‪،‬بلکه چیزهایی را‬ ‫که از خود میخواهیم شدنی نیستند‪ .‬برای‬ ‫همین به انــدازه ی کافی نیرومند نبودن‪،‬‬ ‫چه اشــکالی دارد؟»باور درونی به اندازه ی‬ ‫کافی نیرومند نبودن که مشخصهی بسیاری‬ ‫از کسانی است که بیماری مزمن میگیرند‪،‬‬ ‫دفاع است‪ .‬کودکی که می بیند اورندگانش‬ ‫نمی توانند او را از لحاظ عاطفی پشتیبانی‬ ‫کنند‪ ،‬بهتر است این نگرش را در خود رشد‬ ‫دهد که «مــن از پس همه کار برمی ایم‪».‬‬ ‫وگرنه دچار حال وهوای نفی شدن می شود‪.‬‬ ‫یکی از راههایی که دســترد به سینه زده‬ ‫نشود این اســت که هرگز کمک نخواهی‪،‬‬ ‫هیچ وقــت «ناتوانی» را نپذیری ‪ -‬باور کنی‬ ‫که به اندازهی کافی نیرومندم که به تنهایی‬ ‫در برابر تمامی فرازونشیب ها بایستم‪.‬‬ ‫ایریس بــی درنگ پذیرفــت که وقتی‬ ‫دوســتانش به خاطر مشــکالت شان به او‬ ‫زنگ می زنند‪ ،‬او داوری نمیکند یا این اتهام‬ ‫را بــه انها نمی زند که ناتوانند‪ .‬انها با تکیه‬ ‫کــردن به او و دیدن او در مقام زنی همدل‬ ‫و پشتیبان مشکلی ندارند‪ .‬روشن بود که دو‬ ‫ایستار داشــتن او‪ -‬انتظار باالتر از خودش‬ ‫تا دیگران‪ -‬هیچ ربطی به نیرو نداشــت‪ .‬به‬ ‫ناتوانیای مربوط میشــد که کودک تجربه‬ ‫کرده اســت‪ .‬کودک میتواند نیرومندتر از‬ ‫انچه باید باشد‪ ،‬زیرا توانی ندارد‪.‬‬ ‫ادامه دارد‪...‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪9‬‬ صفحه 10 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫اکرویوگا‬ ‫مترجم‪ :‬منیژه کیانی‬ ‫تمرین هــای تعادلی یوگا به ویژه تمرین‬ ‫های اکرویوگا نه تنها روی تقویت عضالت‬ ‫و انعطاف پذیری بدن تاثیردارند‪ ،‬بلکه برای‬ ‫مغز و سیســتم عصبی نیــز تمرین هایی‬ ‫فوق العاده محسوب میشوند‪.‬هنگام انجام‬ ‫حرکات متفــاوت در اکرویوگا و تمام انواع‬ ‫ان از جملــه اکرو وینیاســا‪ ،‬مغز به طور‬ ‫چشــمگیری تحریک می شود؛ مخصوصا‬ ‫مخچه و قشــر جلویی مغز که پیش بینی‬ ‫پیام هــای دریافتی از بدن و تطبیق با ان‬ ‫ها را امکان پذیر می سازند‪ ،‬مناطق مربوط‬ ‫بــه تمرکز نیز به طرز قابــل مالحظه ای‬ ‫هنگام انجام تمرینات فعال می شوند‪ .‬این‬ ‫مناطق مغز‪ ،‬مســئول یادگیری‪ ،‬حافظه و‬ ‫عملکردهــای اجرایی باالتری چون هوش‬ ‫ما هستند‪.‬به طرز جالبی‪ ،‬جنبه اجتماعی‬ ‫اکرویوگا نیز مغــز را تحریک می کند‪ .‬در‬ ‫طول اکرویوگا شــما با یــار تمرینی خود‬ ‫چنان در ارتباط هستید که حرکات ظریف‬ ‫و ارتباط غیر کالمی شــما ســمت راست‬ ‫مغــز را کامال فعال می کند‪ .‬این ســمت‬ ‫مغز همان جایی اســت که مراکز کنترل‬ ‫احساســات و توانایی مهارکردن فردی از‬ ‫انجا می اید و به ما اجازه می دهد پاســخ‬ ‫های مناسبی چه از لحاظ اجتماعی و چه‬ ‫احساسی به موقعیت های متفاوت بدهیم‪.‬‬ ‫یکی از مهمترین جنبه های تمرین اکرو‬ ‫یوگا‪ ،‬تمرین دائمی تعادل در حرکات است‪،‬‬ ‫که یکی از مهم ترین سیســتم های بدن‬ ‫یعنی سیستم وســتیبوالر را تحریک می‬ ‫کند‪ .‬قبــل از بیان اثرات تمرین اکرو روی‬ ‫این سیستم‪ ،‬بهتر است کمی در مورد ان‬ ‫بیشتر بدانیم‪.‬در گوش داخلی ساختمانی‬ ‫به نام دستگاه وستیبوالر (دهلیزی)وجود‬ ‫دارد که به ان سیستم تعادلی نیز گفته می‬ ‫شود‪ .‬این سیستم عمدتا ورودی هایی را از‬ ‫محیط حرکتی و موقعیت ما در فضا فراهم‬ ‫می کند و به مغز می فرستد‪.‬هرچند حفظ‬ ‫تعادل‪ ،‬شناخته شــده ترین عملکرد این‬ ‫سیستم است اما به دلیل ارتباطات عصبی‪،‬‬ ‫این سیســتم نقش های مهمی در حفظ‬ ‫پوسچر‪ ،‬تون عضالنی‪ ،‬هماهنگی حرکتی‪،‬‬ ‫بینایی و‪ ...‬دارد‪.‬حرکات ما شــامل حرکات‬ ‫چرخشــی وجابجایی هســتند‪ .‬سیستم‬ ‫وستیبوالر برای نشــان دادن این حرکات‬ ‫از کانال های نیــم دایره ای برای حرکات‬ ‫چرخشــی و اتولیتها برای جابجایی های‬ ‫خطی و افقی تشکیل شــده است‪ .‬انها با‬ ‫مایع و سلولهای مویی پر شده اند که وقتی‬ ‫سر حرکت می کند‪ ،‬مایع نیز حرکت کرده‬ ‫و سلول های مویی را تحریک می کند‪ .‬پس‬ ‫از ان سیستم وستیبوالر سیگنال هایی به‬ ‫ساختارهای عصبی‪ ،‬که حرکات چشم ما را‬ ‫کنترل می کنند و عضالتی‪ ،‬که ما را ســر‬ ‫پا نگه می دارند می فرســتد‪ .‬رشته های‬ ‫عصبی از این تشکیالت پایه های اناتومیک‬ ‫رفلکس چشــمی‪ -‬دهلیزی را فراهم می‬ ‫کند که بــرای بینایی واضح الزم اســت‪.‬‬ ‫انشعابات عصبی به عضالت نیز وضعیت ما‬ ‫را برای این که بتوانیم تعادلمان را در حالت‬ ‫ایســتاده حفظ کنیم‪ ،‬کنتــرل می کنند‪.‬‬ ‫سرعت از ملزومات حس وستیبوالر است‬ ‫و ما در صورتی می توانیم یک بینایی واضح‬ ‫و روشن داشته باشیم که حرکات چشم ما‬ ‫بی درنگ با حرکات ســر تطابق پیدا کند؛‬ ‫در غیر این صورت بینایی ما‪ ،‬همانند عکس‬ ‫برداری با دستی لرزان خواهد بود‪ .‬وظیفه‬ ‫تطابق بخشی بین سیستم بینایی و حرکات‬ ‫سر به عهده سیستم وستیبوالر است ‪.‬‬ ‫وقتی به هر دلیلی مثل حادثه یا بیماری‪،‬‬ ‫عملکرد سیستم وســتیبوالر کاهش یابد‬ ‫حرکات سریع ســر دیگر نمی تواند حس‬ ‫شــود‪ ،‬در نتیجه حرکات جبرانی چشــم‬ ‫ایجاد نمی شود و بیمار نمی تواند در طی‬ ‫حرکات ســر به کمک ان به نقطه ای در‬ ‫فضا تمرکــز کند‪.‬عالوه بر ان مشــکالت‬ ‫سیســتم وســتیبوالر می تواند منجر به‬ ‫عالئمی از جمله تعــادل ضعیف‪ ،‬افزایش‬ ‫توان در فلکســور های اندام فوقانی (خم‬ ‫کننده دســت ) و اکستانســور های اندام‬ ‫تحتانی(صاف کننده های پا)‪ ،‬ســر گیجه‪،‬‬ ‫مشــکل در جهت یابی فضایــی‪ ،‬افزایش‬ ‫ضربان قلب و میزان تنفس شــودبا توجه‬ ‫به عملکرد مهم این سیستم‪ ،‬مشاهده می‬ ‫کنیم که تمرین اکرویــوگا و تقویت ان ‪،‬‬ ‫چگونه میتواند اثر مفید و بســزایی روی‬ ‫تعادل و ارتباطات عصبی داشــته باشد‪.‬به‬ ‫طور کلی از فوایــد اکرویوگا‪ ،‬می توان به‬ ‫موارد زیر نیز اشاره کرد‪:‬اکرو یوگا‬ ‫ کمک میکنــد تا قدرت عضالت ‪ ,‬پاها و‬‫بازوها و قفسه سینه باال برود‪.‬‬ ‫ بدن را نرم و منعطف می کند‪.‬‬‫ شما را نسبت به تصور فضایی از بدن اگاه‬‫می سازد‪.‬‬ ‫ شــما را مقــاوم ســاخته و حافظــه را‬‫تقویت می کند‪.‬‬ ‫ ارتباطات شما را بهبود می بخشد‪.‬‬‫ به تصمیم گیری ســریع شــما کمک‬‫میکند و یاری می کند تا بر ترس از افتادن‪،‬‬ ‫غلبه کنید‪.‬‬ ‫ می تواند چگونگی مواجهه با تعارضات را‬‫به شما بیاموزد‪.‬‬ ‫منابع‪:‬‬ ‫‪https://yogainternational.com/article/view/yoga‬‬‫‪sutra‬‬‫‪www.yoga.com‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪27‬‬ صفحه 28 ‫یوگا‪٬‬بیرون کشیدن‬ ‫جسم از دهان ذهن‬ ‫نویسنده‪ :‬امین مطیعی‬ ‫مربی و پژوهشگر یوگا‬ ‫اجــازه بدهید موضوع مــورد بحثم در این‬ ‫یادداشــت را با یک مثــال توضیح بدهم‪.‬‬ ‫من سال ها راهنمای طبیعتگردی بوده ام‬ ‫و ادم هایــی با توانایی هــا و ظرفیت های‬ ‫مختلف بدنی را در عبور از پیچ و خم های‬ ‫کوهســتان ها و حاشیه های رودخانه ها و‬ ‫دشــت های مختلف تماشا کرده ام‪ .‬دیدن‬ ‫یک چیز‪ ،‬همیشــه در این سفرها برای من‬ ‫از جذاب ترین بخشــهای سفر بوده است‪.‬‬ ‫اینکه چگونه بدن هایِ مســافران طبیعت‪،‬‬ ‫انها را شــگفت زده می کند و در هر سفر‪،‬‬ ‫توانایی و تاب اوری و قدرتی از جسم خود‬ ‫را می بینند که اصال انتظارش را نداشــته‬ ‫انــد‪ .‬انها فکر نمی کردند که بتوانند تا این‬ ‫مســافت یا ارتفاع را بدون تمرینات خاصی‬ ‫طی کنند! و بعد از سفر انگار که اعتماد به‬ ‫نفسشان چند برابر بیشتر از قبل شده باشد‬ ‫با اشــتیاق خاصی پوتاالغ سفرهای بعدی‬ ‫را مــی گیرند و حتی گاهــی باد د غبغب‬ ‫می اندازند از رفتن به برنامه های ســخت‬ ‫تری حرف می زنند!حاال ســوال این است‬ ‫که چه اتفاقی مــی افتد که یک نفر‪ ،‬دچار‬ ‫چنین درک محدودی از خود می شــود و‬ ‫تا به حال فرصتی برای کشف این میزان از‬ ‫انرژی و توانایی را در خود نداشته است؟ او‬ ‫در کدام قسمت وجودش محدود شده بوده‬ ‫اســت؟ کدام دیوار‪ ،‬نمی گذاشته که چشم‬ ‫انداز وسیع تری از خودش را ببیند؟همیشه‬ ‫در ابتدای پیماش های طوالنی به همراهان‬ ‫مان می گفتم که واکنش های بدن شــان‬ ‫‪10‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫را در لحظات ابتدایی مسیر‪ ،‬چندان جدی‬ ‫نگیرند‪ .‬جالب اســت که معموال احساس‬ ‫خستگی و ناتوانی در ابتدای مسیر پیمایش‬ ‫بیشتر است‪ .‬این مسئله بسیار عجیب است‪.‬‬ ‫زیرا شما در ابتدای مسیر باید قاعدتا انرژی‬ ‫بیشتری داشــته باشی! اما جواب این نکته‬ ‫در موضوع دیگر است‪ .‬چیزی که شما را در‬ ‫ابتدای مسیر خسته می کند شدت فشاری‬ ‫که دارد به بدنتان وارد می شود نیست‪ .‬بلکه‬ ‫ناباوری ودرک محدودی اســت که شما از‬ ‫جسم تان دارید‪ .‬اینکه شما بدنتان را انقدر‬ ‫توانمند نمی بینیــد که بتواند از عهده این‬ ‫پیمایش برایــد‪ .‬مثل بچه ای که والدینش‬ ‫هنوز او را باور نکرده اند‪ .‬شما همیشه بدنتان‬ ‫را در محــدوده زندگــی روزمره تان تجربه‬ ‫کرده اید‪ .‬با دامنه عمل و فعالیت محدودی‬ ‫که اگر روزی‪ ،‬حتی کمی بیشــتر از اندازه‬ ‫همیشگی به ان فشار بیاید یا اندکی زمان‬ ‫استراحتش تغییر کند احساس می کنید که‬ ‫خیلی تحت فشار بوده اید و خسته اید‪ .‬اما‬ ‫باز هم این خستگی بیشتراز اینکه مربوط‬ ‫به جسم مان باشد به ذهن ما مربوط دارد‪.‬‬ ‫مثل بچه ای که خسته یا گرسنه نیست اما‬ ‫مثال مادرش اصرار دارد که او باید بخوابد و یا‬ ‫باید غذا بخورد! روندی که به مرور باعث می‬ ‫شود رابطه کودک با بدنش بر اساس درک‬ ‫واقعی خودش از ان نباشد و دچار یک درک‬ ‫محدود و نادرســت از جسم خودش بشود‬ ‫که این شــروع یک جریان شدیدا مخرب و‬ ‫اسیب زا برای او خواهد بود‪ .‬چیزی که باعث‬ ‫می شود ان فرد به مرور زمان‪ ،‬دیگر نتواند‬ ‫نیازهای واقعی بدنش را تشخیص دهد و بر‬ ‫اساس یک درک درست برای رفع ان نیازها‬ ‫عمل کند‪ .‬این ماجرا ریشه همان مشکالتی‬ ‫اســت که ادمها بعدها در بزرگســالی به‬ ‫عنوان اختالالت خواب یا اختالالت تغذیه‬ ‫دچارشــان می شــوند و از تنظیم خواب و‬ ‫درونی ای‬ ‫خوراک خود بر اســاس پیامهای‬ ‫ِ‬ ‫مثل خستگی‪ ،‬ســیری و گرسنگی ناتوان‬ ‫می شــوند‪ .‬زیرا درک انها از بدنشان واقعی‬ ‫نیست و یک محدوده شرطی شده ذهنی‪،‬‬ ‫توســط والدینی اســت که در اثر وسواس‬ ‫بیش از حد برای مراقبت و عمل به وظایف‬ ‫پدری و مادری‪ ،‬انها را دچار درکی محدود‬ ‫و ضعیف و ناهماهنگ از جســم خود کرده‬ ‫اند! حاال برگردیم به همان ماجرای شــروع‬ ‫پیمایش‪ .‬چیزی کــه میخواهم بگویم یک‬ ‫زمان بندی مشخص ندارد و برای هر کس‬ ‫ممکن است بیست‪ ،‬ســی یا چهل دقیقه‬ ‫طول بکشد‪ .‬منظورم مدت زمانی است که‬ ‫بدن ما همچنان دارد در حد تصو ِر محدودی‬ ‫که ذهــن‪ ،‬از ان دارد عمل می کند‪ .‬برای‬ ‫همین در اثر همین نگاه محدود‪ ،‬در ابتدای‬ ‫پیمایش خســته می شویم‪ .‬احساس تحت‬ ‫فشار بودن را در قفســه سینه و پاهایمان‬ ‫احســاس می کنیم و پیــش خودمان می‬ ‫گوییم که اگر در ابتدای مسیر اینطور شده‬ ‫ام قطعا نمی توانم تا اخرش ادامه بدهم‪ .‬اما‬ ‫یا در اثر تشــویق دیگران‪ ،‬یا اشتیاق دیدن‬ ‫دریاچه یا همگام شــدن با رودخانه ای که‬ صفحه 11 ‫ارتباط میان ذهن و جسم‬ ‫با سیستم عصبی لیمبیک‬ ‫نویسنده‪:‬سارا رشید چهره برق‬ ‫مقالــه تالیفی می باشــد و ترکیبی از‬ ‫دانش و اگاهی هایی است که از طریق‬ ‫مقاالت و کتب مختلف بدست اورده ام‪.‬‬ ‫مقدمه‪:‬‬ ‫گاهی برای بررسی یک موضوع بهتر هست‬ ‫که ان را از زوایای مختلف دید تا هم اگاهی‬ ‫ما از ان بیشتر شود وهم درک ما از موضوع‬ ‫افزایش یابد‪.‬درســت مانند مسایلی که در‬ ‫زندگی با انها روبرو می شویم‪ .‬خواه ناخواه‬ ‫همــه ما در طول زندگی خود با تضادهای‬ ‫بسیاری مواجه می شویم اینکه ما چگونه‬ ‫با این تضاد ها برخورد می کنیم نتیجه ما‬ ‫را از سایر افراد متفاوت خواهد کرد‪.‬باید این‬ ‫‪28‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫مهارت را یاد بگیریم که مسایل زندگی را‬ ‫از زوایای مختلف نگاه کنیم تا احســاس‬ ‫بهتری به مــا بدهد ‪ ،‬تــا بتوانیم راه حل‬ ‫هایی بهتــر را را برای حل انها پیدا کنیم‪.‬‬ ‫اینجاســت که می توانیم ادعا کنیم نتایج‬ ‫زندگی مــا و کیفیت زندگی ما متفاوت از‬ ‫سایر افراد هست و زندگی با کیفیت بهتری‬ ‫داریم ‪ ،‬زیرا هر بار با حل کردن مســایل و‬ ‫تغییر دیدگاه خود توانسته ایم خودمان را‬ ‫رشد دهیم‪.‬‬ ‫ظرف وجــود خودمان را بزرگتر کنیم و از‬ ‫هر لحظه زندگی فارغ از شرایط پیش امده‬ ‫لذت ببریم‪.‬‬ ‫تمام این صحبت ها را کردم که به شــما‬ ‫همراهانم بگویم برای شناخت بیشتر بدن و‬ ‫نحوه عملکرد ان بهتر هست که از زوایای‬ ‫مختلف ان را بررســی کنیم تا بتوانیم در‬ ‫شرایطی که سالمتی ما به خطر افتاده بهتر‬ ‫بتوانیم ان را میدیریت کنیم و ســامتی‬ ‫جسم و ذهن را برای خود به ارمغان بیاوریم‪.‬‬ ‫شناخت وضعیت های مختلف بدنی‪:‬‬ ‫پاسچر چیست؟‬ ‫پاسچر یا همان وضعیت بدنی یعنی وضعیت‬ ‫قرارگیری و ارتباط هر یک از سگمنت های‬ ‫بدن در ارتباط با خود و با یگدیگر‪.‬به طور‬ صفحه 29 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫زالل و خروشــان‪ ،‬از کنارمــان می گذرد‬ ‫انگیزه و نیرو می گیریم و ادامه می دهیم‪.‬‬ ‫تا نقطه ای که دیگر‪ ،‬گام هایمان دارند بدن‬ ‫مــان را از حدود ذهنی مان فراتر می برند‪.‬‬ ‫جایی که جسم‪ ،‬از مرزهای ناباوریِ ذهن‪،‬‬ ‫خارج می شــود و ما در محــدوده‪ ،‬باور و‬ ‫تصویر فراتــری از خودمان گام برمیداریم‪.‬‬ ‫طبیعتی که انگار جســم ما را ز پاهایمان‬ ‫دهــان ذهنی که همواره با‬ ‫می گیرد تا از‬ ‫ِ‬ ‫تزریق احســاس و باور ضعف و ناتوانی‪ ،‬در‬ ‫حال بلعیدن ماست بیرون بکشد‪ .‬تا جسم‬ ‫بتواند در خانه خود(طبیعت) تجربه دیگری‬ ‫از حضور و یگانگی اش با جهان پیرامون را‬ ‫بدون باورهای محدود کننده احساس کند‪.‬‬ ‫کارل گوستاو یونگ می گوید انچه که ما‬ ‫از خود به عنوان من می شناسیم مثل یک‬ ‫جزیره کوچک در بیکرانگی یک اقیانوس‬ ‫بزرگ اســت‪ .‬یعنی درکی محدود از خود‪،‬‬ ‫که در اثر نــگاه والدین به ما و تحت تاثیر‬ ‫رویدادها و شرایط زندگی مان شکل گرفته‬ ‫اســت‪ .‬ان کســی که در حال زیستن ان‬ ‫هستیم یکی از بی نهایت شکلهای بودنی‬ ‫اســت که می توانیم انرا تجربه و زندگی‬ ‫کنیــم‪ ،‬و وظیفه ما این اســت که بتوانیم‬ ‫با عبور از ترســها و موانــع‪ ،‬از این جزیره‬ ‫بودن‬ ‫بیرون بیاییم و وســعت بیشتری از‬ ‫ِ‬ ‫خود را تجربــه کنیم‪ .‬من بخش بزرگی از‬ ‫این اقیانوس را جسم می دانم‪ .‬جسمی که‬ ‫فراســوی مرزهای ذهن‪ ،‬به شعور بزرگ و‬ ‫جاری در جهان متصل است‪ .‬شعوری که‬ ‫تمام فرایندها و رویدادهای شگفت انگیز‬ ‫رشد و حیات را در درون و بیرون ما هدایت‬ ‫می کنــد و به پیــش میراند‪.‬هر طریق و‬ ‫روشــی که بتواند به قول پتنجلی‪ ،‬ما را از‬ ‫گرداب کلیشــه های ذهن‪ ،‬بیرون بیاورد و‬ ‫جریان سیال و فراگیر و هوشمندی‬ ‫به این‬ ‫ِ‬ ‫که بی خبر از وجودش‪ ،‬در ان زندگی می‬ ‫کنیم متصل و اگاه کند‪ ،‬بدون تردید تجربه‬ ‫متفاوتی از بودن خواهیم داشــت‪ ،‬و قطعا‬ ‫چند جمله قبل را میتوان به عنوان تعریف‬ ‫جامعی از یوگا دانست که توسط فیلسوف‬ ‫بزرگ یوگا مطرح شده است‪.‬‬ ‫حاال من یادداشــتم را بــا این چند جمله‬ ‫تمام میکنــم‪ .‬ما در جامعه ای زندگی می‬ ‫کنیم که انواع و اقســام عوامل و نیروها در‬ ‫حال محدود کــردن ذهن ما و قبض ان‬ ‫به نفع خودشــان هستند‪ .‬می شود لیست‬ ‫بلند باالیی از انها را نوشت که می خواهند‬ ‫ذهن ما به جای هــم اهنگی با ارتعاش و‬ ‫جریان اصیل و گشاینده ی حیات‪ ،‬با منافع‬ ‫انها همسو باشد‪.‬‬ ‫در ایــن میان‪ ،‬بدن ما مــی تواند روزنه ی‬ ‫نجات و نقطه اتصالی برای‬ ‫وصل شدن به این جریان فراگیر و یکپارچه‬ ‫باشــد‪ ،‬و یوگا تیشــه ای اســت که می‬ ‫توانــد موانع ذهن را از ســر راه این تجربه‬ ‫یگانه و گشــاینده بــردارد‪ .‬اتصالی که ما‬ ‫را بــه منابع اصیل تــری از انرژی و دانش‬ ‫زندگی می رساند‪.‬‬ ‫موالنا‪:‬‬ ‫یکی تیشه بگیرید پی حفره زندان‬ ‫ب‬ ‫چو زندان شکستید‪ ،‬همه شاه و امیرید‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪11‬‬ صفحه 12 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫کلی هر یک از مفاصل و دیگر سگمنت ها‬ ‫هم با هم و هم با یک دیگر باید در تعادل‬ ‫و ثبات باشــند تا بدن بتواند در هر لحظه‬ ‫در برابر نیروهایــی که از محیط بیرون به‬ ‫ان وارد می شود از خودش محافظت کند‪.‬‬ ‫به طور کلی دو نوع وضعیت داریم‪ ،‬وضعیت‬ ‫مطلوب و وضعیت نامطلوب‪.‬‬ ‫وضعیت مطلوب‪:‬‬ ‫در وضعیت مطلــوب این ثبات و‬ ‫تعادل در بین تمام سگمنتها دیده می‬ ‫شــود طوری که کمترین میزان بار و‬ ‫فشار و استرس بر روی مفاصل ایجاد‬ ‫میشود و بدن با کمترین میزان مصرف‬ ‫انرژی بیشترین کارایی را دارد‪.‬‬ ‫وضعیت نامطلوب‪:‬‬ ‫بــه این معنا که ســگمنت ها و مفاصل با‬ ‫خود و با یکدیگر ارایشــی نامناسبی دارند‬ ‫و انرژی زیادی در بدن هدر میرود‪ ،‬کارایی‬ ‫بدن کاهش می یابد و همچنین استرس و‬ ‫فشار زیادی بر سگمنت ها و مفاصل بدن‬ ‫وارد می شود که اگر این استرس ها و عدم‬ ‫تعادل ها به مدت زمــان طوالنی در بدن‬ ‫باقی بمانند و برطرف نشــوند وضعیت ما‬ ‫تغییر شکل می دهد و بدن به یک وضعیت‬ ‫نامطلوب سازگار میشود که به ان سازگاری‬ ‫منفی می گویند‪.‬‬ ‫سازگاری منفی‪:‬‬ ‫نداشتن برنامه ورزشی منظم و پیوسته در‬ ‫طول روز منجر به فقر حرکتی می شــود ‪،‬‬ ‫به دنبال این فقر حرکتی به مرور الگوهای‬ ‫حرکتی و شکل بدن تغییر می کند و اگر‬ ‫این امر برای زمان طوالنی ادامه پیدا کند ‪،‬‬ ‫بخشی از مغز که وظیفه یادگیری را دارد‬ ‫(موتور لرنینگ) الگوی حرکتی اشتباه را یاد‬ ‫می گیــرد و ان را جایگزین الگو حرکتی‬ ‫مناسب و درست می کند‬ ‫‪ .‬به عنوان مثال کســی کــه مدت زمان‬ ‫طوالنی به علت موقعیت شــغلی که دارد‬ ‫مجبور هســت پشــت میز کار بنشــیند‬ ‫و پشــت خود را گــرد می کنــد‪ ،‬دچار‬ ‫گردپشتی(هایپرکایفوزیس)شده و به مرور‬ ‫بــه طور مثال اگر طول عضله پشــتی در‬ ‫حالت نرمال ‪ 8‬سانتی متر باشد در حالت‬ ‫گردپشــتی به ‪ 12‬سانتی متر افزایش می‬ ‫یابد‪.‬از عضله به مغز پیام عصبی ارسال می‬ ‫شــود که از این به بعد عضله پشتی طول‬ ‫‪ 12‬را دارد ‪.‬‬ ‫مغز یاد می گیرد که طول عضله پشتی ‪12‬‬ ‫سانتی متر است ‪ ،‬در حالی که طول طبیعی‬ ‫ان قبل از گرد پشــتی ‪ 8‬سانتی متر بوده‪.‬‬ ‫به همین ترتیــب فرد وضعیتی نامطلوب‬ ‫خواهد داشــت و اگر به ان رســیدگی و‬ ‫توجه نکند این وضعیت نامطلوب تبدیل به‬ ‫ناهنجاری وضعیتی خواهد شد‪.‬‬ ‫تمرین های جســمانی اگاهانــه همراه با‬ ‫دانش می تواند کمک کند که ما بتوانیم بر‬ ‫روی موتور رنینگ مغز تاثیر بگذاریم و ان‬ ‫را اصالح کنیم تا دوباره اندازه طبیعی عضله‬ ‫را یاد بگیرد و به مرور زمان وضعیت اصالح‬ ‫شود‪..‬در اینجا نقش یک پرتوبخش مجرب ‪،‬‬ ‫با دانش کافی بسیار پر رنگ می شود‪.‬یوگا‬ ‫با ایجاد اگاهی از بدن و تنفس های اگاهانه‬ ‫ایــن امکان را برای پرتوجو فراهم می کند‬ ‫که بتواند به مرور و طی یک روند تکاملی‬ ‫مجددا سالمتی سیستم عضالنی اسکلتی‬ ‫خود را به دست اورد و وضعیت نامطلوب را‬ ‫به وضعیتی مطلوب تبدیل کند‪.‬‬ ‫همیــن امر به ظاهر ســاده باعث افزایش‬ ‫میزان انرژی و اعتماد به نفس در شــخص‬ ‫شــده و بر روی ارامش ذهن فرد نیز تاثیر‬ ‫می گــذارد همچنین داشــتن وضعیتی‬ ‫مناســب کارایی بدن فــرد را باال می برد‪.‬‬ ‫کمک می کند که شــخص دیر تر خسته‬ ‫شود و ظاهری مناسب داشته باشد‪.‬‬ ‫عوامــل موثــر برای داشــتن‬ ‫وضعیت مطلوب‪:‬‬ ‫برای داشتن وضعیت مطلوب الزم هست‬ ‫که چند فاکتور را داشته باشیم‪:‬‬ ‫عناصر غیر فعــال بدن ماننــد لیگامنت‬ ‫ها(رباطها) و استخوان ها باید سالم باشند‪.‬‬ ‫عوامــل فعــال ماننــد عضــات بایــد‬ ‫اســتقامت‪،‬قدرت و انعطــاف الزم وکافی‬ ‫داشته باشند‪.‬‬ ‫هماهنگی و تعادل در عضالت‬ ‫دامنه حرکتی مناسب در مفاصل‬ ‫داشتن ثبات در مفاصل‬ ‫ارتباطــی بیــن وضعیت مطلــوب‪ ،‬ثبات‬ ‫مفاصل و وضعیت روحی برقرار اســت که‬ ‫برای بررســی ان الزم هســت که در این‬ ‫بخش با یک ســری اصطالحات و تعاریف‬ ‫اشنا شویم‪.‬‬ ‫مفصل چیست؟‬ ‫برای اینکه از این مقاله درک بهتری داشته‬ ‫باشیم در ادامه الزم هست که شناختی کلی‬ ‫اما مفید درباره مفاصل به دست بیاوریم‪.‬‬ ‫مفصل محلی در بدن اســت که از تالقی‬ ‫دو یا چند استخوان ایجاد میشود که به ما‬ ‫کمک می کنند بتوانیم حرکت کنیم و در‬ ‫وضعیت های دینامیک قرار بگیریم‪.‬‬ ‫مفاصل از نظر نوع ساختار و نحوه حرکت‬ ‫به انواع مختلفی تقسیم می شوند‪.‬‬ ‫انواع مفاصل از نظر نوع حرکت‪:‬‬ ‫مفاصل ثابت(سین ارتروز)‬ ‫مفاصل نیمه متحرک(همی ارتروز)‬ ‫مفاصل متحرک(دی ارتروز یا سینوویال)‬ ‫انواع مفاصل از نظر طرز قرارگیری استخوان‬ ‫ها در کنار هم‪:‬‬ ‫استوانه ایی‪،‬محوری‪ ،‬بیضوی‪،‬گوی و کاسه‬ ‫ایی‪،‬لقمه ایی‪،‬زینی اسبی‪ ،‬مسطح‬ ‫نگاهی کلی به ســاختمان مفاصل‬ ‫سینوویال‪:‬‬ ‫همان طور که گفته شد محل تالقی دو یا‬ ‫چند استخوان مفصل نام دارد ‪.‬در محلی که‬ ‫استخوان ها به یکدیگر می رسند ‪ ،‬سطوح‬ ‫اســتخوان ها با یک الیه نــازک از جنس‬ ‫غضروفی نرم پوشیده شده اند‬ ‫‪.‬در اطــراف انها مایعی به نام ســینوویال‬ ‫وجود دارد که توســط غشایی نازک به نام‬ ‫غشای سینوویال محافظت می شوند‪ .‬این‬ ‫مایع سینوویال به حرکت نرم و روان مفصل‬ ‫کمک می کند و باعث می شود که مفاصل‬ ‫با یکدیگراصط‬ ‫حکاک نداشته باشند و بر روی یک دیگر‬ ‫ساییده نشوند‪.‬‬ ‫در نهایــت دور تــا دور کل مفصل با یک‬ ‫غشــایی به نام کپســول مفصلی پوشیده‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫عوامل موثر در ثبات مفاصل‪:‬‬ ‫برای داشتن مفاصلی با ثبات مناسب الزم‬ ‫هست که تمام اجزای تشکیل دهنده یک‬ ‫مفصل سالم باشند‪.‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪29‬‬ صفحه 30 ‫مدیریت روحیه‬ ‫مترجم‪ :‬لعیا نبی فر‬ ‫جسم و ذهن چگونه بر هم‬ ‫تاثیر میگذارند؟‬ ‫سوامی شــیواناندا‪ :‬ذهن عمیقاً با جسم‬ ‫مرتبط است‪ .‬ذهن مطابق جسم عمل میکند‬ ‫و جسم برطبق ذهن واکنش نشان میدهد‪.‬‬ ‫ذهن بر جســم اثر میگــذارد؛ ذهن پاک و‬ ‫سالم یعنی جسم سالم‪ .‬اندوه ذهنی جسم‬ ‫را ضعیف میکند جسم نیز بهنوبه خود روی‬ ‫ذهن تاثیر میگذارد‪ .‬اگر جسم قوی و سالم‬ ‫باشد ذهن نیز سالم و قوی میشود‪ .‬اگر جسم‬ ‫بیمار باشد ذهن نیز بیمار میشود‪ .‬درد معده‬ ‫موجب افسردگی در ذهن میشود‪.‬‬ ‫علت اصلی بیماریهایی که جسم را مبتال‬ ‫میکند افکار بد است‪ .‬هر چیزی که در ذهن‬ ‫نگه داشته شــود در کالبد جسمی بیرون‬ ‫می اید‪.‬‬ ‫هر احساس بد یا دلخوری نسبت به کس‬ ‫دیگری بالفاصله بر جســم تاثیر میگذارد‬ ‫و نوعــی بیماری در جســم ایجاد میکند‪.‬‬ ‫هیجان شــدید‪ ،‬تنفر‪ ،‬حســادت عمیق و‬ ‫کهنه‪ ،‬اضطراب تحلیلبرنده‪ ،‬حالت عصبانیت‬ ‫درواقع ســلولهای بــدن را از میان میبرد‬ ‫و باعــث بیماری قلب‪ ،‬کبــد‪ ،‬کلیه‪ ،‬طحال‬ ‫و معده میشــود‪ .‬حالت عصبانیت شــدید‬ ‫اســیب جدی به ســلولهای مغز میرساند‪،‬‬ ‫مواد شــیمیایی سمی به خون وارد میکند‪،‬‬ ‫افســردگی و شــوک روحی عمیقی ایجاد‬ ‫میکند و مانع از ترشح شیره معدی‪ ،‬صفرا و‬ ‫شیرههای گوارشی دیگر در دستگاه گوارش‬ ‫میشــود‪ ،‬انرژی و نیروی حیاتی را تحلیل‬ ‫‪12‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫میبرد‪ ،‬موجب پیری زودرس میشود و عمر‬ ‫را کوتاه میکند‪ .‬وقتی ذهن اشــفته باشد‪،‬‬ ‫جسم اشفته است‪ .‬هرجا جسم برود‪ ،‬ذهن‬ ‫دنبالش میرود‪ .‬وقتی جســم و ذهن هر دو‬ ‫اشفته باشــند پرانا در مسیر اشتباه جریان‬ ‫پیدا میکند‪ .‬بهجای اینکه کل بدن را پیوسته‬ ‫و به یک اندازه فرابگیرد به نســبت نابرابر و‬ ‫بدون توازن به نواسان در میاید‪.‬‬ ‫چگونــه خشــم میتوانــد با هاتــا یوگا‬ ‫مهار شود؟‬ ‫سوامی شیواناندا‪ :‬پرانا مثل گیاه رونده به‬ ‫ذهن میپیچد‪ .‬پرانایاما به کنترل ذهن منجر‬ ‫میشود‪ .‬پرانایاما در میل شدید به حرف زدن‬ ‫وقفه میاندازد و به انسان انرژی فراوان برای‬ ‫بازبینی خشم میدهد‪.‬‬ ‫ایا اســانا و پرانایاما بر احساس و‬ ‫روحیه تاثیر دارد؟‬ ‫سوامی شیواناندا‪:‬‬ ‫وقتی کسی یوگا نمیکند‪ ،‬دستگاه عصبی‬ ‫او کند اســت و درنتیجه نوعی افســردگی‬ ‫دارد‪ .‬بــه عــاوه‪ ،‬انرژی بــدن مادامی که‬ ‫دستگاه عصبی فعال نشده باشد معموالً در‬ ‫یک یا چند مرکز مسدود میماند‪ .‬وقتی اسانا‬ ‫و پرانایامای یوگا انجام میشود دستگاه های‬ ‫مختلفی در بدن مانند دستگاه های تنفسی‪،‬‬ ‫گردش خون‪ ،‬قلب و عصبی به طور مناسبی‬ ‫فعال می شــوند‪ .‬در اثر این فعال شــدن‪،‬‬ ‫احساس ها که در مغز مسدود شده بودند‬ ‫ازاد می شوند و انرژی پرانایی به مراکز باالتر‬ ‫مغز وارد می شــود که اجازه میدهد انسان‬ ‫احساس سبکی و ارامش کند‪ .‬سامانه غدد‬ ‫درون ریز چه تاثیری بر رفتار دارد؟‬ ‫سوامی ساتیاناندا‪:‬‬ ‫پژوهــش های علمی اخیر باعث شــده‬ ‫است این یافته اساسی یعنی تاثیر ترشحات‬ ‫درونریز بر ذهن‪ ،‬رفتار و عاطفه انســان سر‬ ‫زبان ها بیاید‪ .‬غده هیپوفیز‪ ،‬غده صنوبری‪،‬‬ ‫غده تیروئید‪ ،‬غده تیموس‪ ،‬غده لوزالمعده‪،‬‬ ‫غــده فوق کلیوی‪ ،‬تخمــدان ها و بیضه ها‬ ‫غده های درون ریز هستند‪ .‬دانشمندان به‬ ‫نتیجه رسیده اند که اگر کسی ذاتاً عصبانی‬ ‫باشد ممکن است غده هایش مشکلی داشته‬ ‫باشند‪ .‬اگر کسی خیلی فکر می کند امکان‬ ‫دارد بعضی غده ها بیش از اندازه کار میکنند‪.‬‬ ‫ترشحات درون ریز روی اعمال‪ ،‬رفتار و افکار‬ ‫انسان تاثیر دارند‪ .‬اگر کسی همیشه عصبانی‬ ‫یا خیلی عاطفی اســت یا اگر کسی خیلی‬ ‫فکر می کند یــا خیلی می خوابد یا خیلی‬ ‫نگران است یا خیلی دست پاچه است شاید‬ ‫به خاطر عیبی در سامانه غدد درون ریزش‬ ‫باشد‪.‬اساناهای مختلفی بر ترشحات درون‬ ‫ریز تاثیر می گذارند‪.‬‬ ‫برای نمونه سیداسانا یا حالت استاد روی‬ ‫ترشحات جنســی اثر دارد‪ ،‬ساروانگاسانا یا‬ ‫حالت ایستادن روی شانه روی غدد تیروئید‬ ‫تاثیر میگذارد درحالی که تاثیر هاالسانا یا‬ ‫حالت گاواهن روی ترشــحات لوزالمعده و‬ ‫فوق کلیوی است‪.‬‬ ‫چرا یوگی ها برای هماهنگ کردن جسم‬ ‫و ذهن از تنفس استفاده می کنند؟‬ صفحه 13 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫ســوامی نیرانجانانانــدا‪ :‬تنفــس بازتاب‬ ‫وضعیت ذهن است‪.‬‬ ‫اگر کســی اشفته باشد نفس کشیدنش‬ ‫تند است؛ اگر کسی عصبانی باشد تنفسش‬ ‫کوتاه و سطحی است؛ اگر کسی ارام باشد‬ ‫بلند و عمیق نفس میکشــد‪ .‬وضعیت های‬ ‫ذهن در چگونگی تنفس منعکس می شوند‬ ‫گاهی شاید نفس حتی محسوس هم نباشد‬ ‫و خیلی ارام باشد‪.‬‬ ‫با توجه کردن به تنفس کســی میتوان‬ ‫فهمید چه روحیــه ای دارد‪ ،‬ایا تهاجمی‪،‬‬ ‫ارام‪ ،‬افســرده یا مایوس است‪ .‬همه عالئم‬ ‫بیماری روحیه و رفتار ذهنی را میتوان در‬ ‫نوع دم و بازدم فرد مشاهده کرد‪.‬‬ ‫به این دلیل یوگی ها از تنفس اســتفاده‬ ‫میکنند تا دســتگاه های بدن مثل دستگاه‬ ‫عصبی را تنظیم و هماهنگ کنند‪ .‬انها برای‬ ‫ارام کردن کارهای ذهن از تنفس استفاده می‬ ‫کنند‪ .‬چگونه هاتا یوگا به کنترل عصبانیت‪،‬‬ ‫حســادت و ترس کمک می کند؟سوامی‬ ‫ساتیاناندا‪ :‬عصبانیت یکی از بزرگترین موانع‬ ‫زندگی است و حسادت مطلقاً غیرضروری و‬ ‫بیهوده است‪ .‬عصبانیت همیشگی نشانه این‬ ‫است که ادرنالین زیادی در بدن وجود دارد‪.‬‬ ‫شبکه عصبی و غدد به سرعت به وضعیت‬ ‫های روانی مختلف واکنش نشان می دهند‪.‬‬ ‫هیچ گاه نباید درگیر حسادت یا عصبانیت‬ ‫شد اما اگر الزم شد تمرین شاشانکاسانا یا‬ ‫حالت خرگوش مفید اســت‪ .‬شاشانکاسانا‬ ‫به کنترل غدد فوقکلیوی کمک می کند و‬ ‫ذهن را ارام میسازد‪.‬‬ ‫بــا تمریــن روزانه شاشانکاســانا طولی‬ ‫نمیکشــد که تغییر کلی در ماهیت رفتار‬ ‫فیزیولوژیکی فرد ایجاد میشود‪.‬برای غلبه بر‬ ‫عقده ترس شاشانکاسانا و انتارمونا یا سکوت‬ ‫درونی را انجام دهید‪ .‬اگر شاشانکاسانا روزانه‬ ‫نیم ساعت انجام شود ترشح ادرنالین میتواند‬ ‫کنترل شود و ترس و وحشت کمکم کاهش‬ ‫پیدا میکند‪ .‬در انتارمونا بگذارید ترس بیاید‬ ‫و با دیدن تاثیرش بر ذهن‪ ،‬جسم و احساس‬ ‫فقط شاهد ان باشید‪ .‬بعد از مدتی به علت‬ ‫ترس پی میبرید و متوجه میشوید که ریشه‬ ‫در تجربه فراموش شده زمان کودکی دارد‪.‬‬ ‫اگر کسی مرتب شاشانکاســانا‪ ،‬انتارمونا و‬ ‫پرانایامــا انجام دهد بعــد از مدتی تجربه‬ ‫کودکــی دوباره از ذهنــش میگذرد و کل‬ ‫ترس مثل معجزه ای ناپدید میشود‪.‬چگونه‬ ‫هاتا یوگا میتواند برای کاهش پرخاشگری‬ ‫استفاده شود؟‬ ‫سوامی ساتیاناندا‪:‬‬ ‫با تنفس های خنک کننده یعنی شیتالی‬ ‫پرانایاما و شــیتکاری پرانایامــا میتوان با‬ ‫پرخاشگری مبارزه کرد اما ابتدا الزم است‬ ‫شــخصیت فرد کامل بررسی شود‪. .‬گرچه‬ ‫پرانایاما پیشنهاد میشود اما طبیعت فرد باید‬ ‫به فعالیتی خالق و سازنده هدایت شود‪.‬‬ ‫کسی که طبیعت پرخاشگر دارد میتواند‬ ‫بسیار پرتحرک باشد‪ .‬شخصیتش را می تواند‬ ‫برای ایجاد تغییرات بزرگ در جامعه به کار‬ ‫بگیرد‪.‬چگونه با یوگا می توان خشم را مهار‬ ‫کرد؟ سوامی ســاتیاناندا‪ :‬حدود چهل سال‬ ‫پیش‪ ،‬با معلم معنوی ام ســوامی شیواناندا‬ ‫مواجه شــدم‪ .‬او سوامی بسیار ارام‪ ،‬ساکت‪،‬‬ ‫باگذشت‪ ،‬بردبار‪ ،‬باثبات و دلسوزی بود اما به‬ ‫دلیلی من بسیار عصبانی شدم‪.‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪13‬‬ صفحه 14 ‫هر مفصل دارای دو نوع بافت است ‪ ،‬بافت‬ ‫فعال و بافت غیر فعال‪.‬‬ ‫بافت غیر فعال شامل استخوان ها‪،‬کپسول‬ ‫مفصلــی و لیگامنت ها می باشــد‪ .‬نحوه‬ ‫قرارگیری استخوان ها در کنار هم میتواند‬ ‫در ثبات مفصل موثر باشد‬ ‫‪.‬به طور مثال مفاصل گوی و کاسه نسبت‬ ‫به مفاصل مسطح ثبات بیشتری دارند زیرا‬ ‫گوی و کاسه دو سطح استخوان با یکدیگر‬ ‫جفت میشود و به نوعی مکمل هم هستند ‪،‬‬ ‫در صورتی که مفاصل مسطح فقط بر روی‬ ‫هم قرار میگیرند و با یک دیگر جفت نمی‬ ‫شوندپس نکات را نادیده نگیریم‪..‬‬ ‫بافت هــای فعال مانند عضــات بر روی‬ ‫ثبات مفاصل نقش دارند‪.‬مفاصلی که تعداد‬ ‫عضالت بیشتر و همچنین عضالت بزرگ‬ ‫تــر و قوی تری از روی ان عبور کرده اند با‬ ‫ثبات تر اند‪.‬‬ ‫گیرنده های عصبی که در بافت های فعال و‬ ‫غیر فعال مفاصل وجود دارند نیز با دریافت‬ ‫و انتقال پیــام های عصبــی میتوانند در‬ ‫پایداری و ثبات مفاصل موثر باشند‪.‬‬ ‫فــرد را ارتقا بدهد تا پرتوجو نهایت بهره را‬ ‫از یوگا ببرد و تاثیر ان را در سالمتی خود‬ ‫ببیند‪.‬مــرور خاطرات و ایجاد احساســات‬ ‫و همچنین نحوه فکــر کردن ما به طرزی‬ ‫که باعث شود احساس ما ناخوشایند شود‬ ‫مستقیم بر روی سیستم عصبی لیمبیک‬ ‫تاثیر می گذارد‪.‬و تغییرات در این سیستم‬ ‫متقابال باعث کم شــدن ثبات مفصلی و به‬ ‫دنبال ان وضعیتی نامناســب و وضعیت‬ ‫جسمانی ناســالم می شود که این خود بر‬ ‫روی ارامش ذهن تاثیر می گذارد‪.‬‬ ‫دقت کنید این یک سیکل معیوب است که‬ ‫همه فاکتورها همدیگر را تقویت می کنند و‬ ‫خارج شدن از این سیکل نیازمند اگاهی و‬ ‫دانش و عمل به این اگاهی ها است‪.‬‬ ‫یوگا علمی اســت که تمام جنبه های ما را‬ ‫تحت تاثیر قرار می دهد‪.‬جسم ‪،‬ذهن و روح‬ ‫همگی در ارتباط با یکدیگر هســتند و بر‬ ‫روی هم تاثیر می گذارند‪.‬با وارد کردن یوگا‬ ‫به زندگی خود و اســتفاده از ان در زندگی‬ ‫روزمره خود مــی توانیم زندگی با کیفیت‬ ‫بهتر در تمام ابعاد را تجربه کنیم‪.‬‬ ‫تاثیر وضعیت روحــی بر روی ثبات‬ ‫مفاصل‪:‬‬ ‫سیستم عصبی لیمبیک‪:‬‬ ‫کم کم به پایان مقاله می رسیم و تا اینجا‬ ‫متوجه شدیم که وضعیت مطلوب داشتن‬ ‫چه اهمیتی دارد و برای ایجاد این وضعیت‬ ‫باید مفاصلی با ثبات داشــته باشیم و برای‬ ‫داشــتن مفاصلی قدرتمند و با ثبات الزم‬ ‫است که وضعیت روحی خود را ارتقا دهیم‬ ‫و متوجه شدیم که یکی از مراکز عصبی که‬ ‫نقش به سزایی در وضعیت روحی ما دارد‬ ‫سیستم عصبی لیمبیک می باشد‪.‬‬ ‫بنابراین الزم هست که در این بخش سیتم‬ ‫عصبی لیمبیک را بشناسیم‪.‬‬ ‫این سیســتم زیر قشــر مغز و زیر ســاقه‬ ‫مغــز قــرار دارد‪ .‬تاالموس‪،‬هیپوتاالموس‪،‬‬ ‫گانگلیا‪،‬هیپوکامپــوس و امیگــداال جــز‬ ‫سیســتم عصبی لیمبیک به شــمار می‬ ‫روند‪.‬دو بخش بسیار مهم هیپوکامپوس و‬ ‫امیگداال در سیستم عصبی لیمبیک وجود‬ ‫دارد که نقش پردازش احساسات و عواطف‬ ‫‪ ،‬مــرور خاطرات و حافظه را برعهده دارند‪ .‬هنگام تجربــه احساســاتی مانند ترس ‪،‬‬ ‫در هیپوکامپوس نورون های جدید از سلول نگرانــی و عصبانیــت سیســتم عصبی‬ ‫های بنیادی در مغز مدام در حال ســاخته سمپاتیک ما فعال می شود ‪ ،‬با فعال شدن‬ ‫شدن هستند که به این فرایند نوروجنزیس این سیســتم ضربان قلب و فشار خون باال‬ ‫شــاید در نگاه اول این عامــل‪ ،‬ظاهرا‪ ،‬بی‬ ‫ارتبــاط با ثبات مفاصل و وضعیت مطلوب‬ ‫باشــد اما حقیقت این اســت که وضعیت‬ ‫روحی بسیار نقش مهمی در ایجاد این ثبات‬ ‫و پایداری دارد‪.‬وضعیت ورحی اشــخاص با‬ ‫تاثیر بر روی بخشــی از مغز به نام سیستم‬ ‫لیمبیک قادر خواهد بود که بر روی ثبات‬ ‫مفاصل و وضعیت و در کل سالمتی سیستم‬ ‫عضالنی اسکلتی فرد تاثیر بگذارد‪.‬‬ ‫گاهــی در کالس های یــوگا متوجه می‬ ‫شــویم که افراد در هیچ یک از مواردی که‬ ‫گفته شد اختاللی ندارند اما در حین انجام‬ ‫اســاناها دچار عدم تعادل و ثبات مفصلی‬ ‫هستند‪.‬پرتوبخشی که بتواند با توجه کردن‬ ‫کافی به پرتوجو متوجه وضعیت روحی فرد‬ ‫و ارتباط ان با عدم تعادل و ثبات بدن فرد‬ ‫بشود بسیار با ارزش است‬ ‫‪.‬پرتوبخــش با دادن تمریــن های اگاهانه‬ ‫اســاناها و همچنین تمرین های پرانایاما‬ ‫و مراقبــه ایی قادر خواهــد بود هم از نظر‬ ‫جسمی و هم از نظر ذهنی وضعیت روحی‬ ‫‪30‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫می گویند و باعث می شــود که ما بتوانیم‬ ‫از طریــق این بخش از مغز کــه مدام در‬ ‫حال تولید نورون های جدید است مطالب‬ ‫جدیدی را یاد بگیریم در بخش امیگداال که‬ ‫شبیه به بادام هست و در کنار هیپوکامپوس‬ ‫قرار دارد ‪،‬پاســخگویی به احساسات مانند‬ ‫احساس رضایت‪،‬ترس و نگرانی و عصبانیت‬ ‫پردازش می شــود و همچنین این بخش‬ ‫باعث می شــود که ما بتوانیم احساســات‬ ‫ناشــی از خاطــرات را به یــاد بیاوریم‪.‬در‬ ‫مطالعاتی در ســال ‪ 2010‬نشان داده شد‬ ‫که گروهی از افراد هر روز به مدت ‪ 8‬هفته‬ ‫روزی ‪ 30‬دقیقه مراقبه کردند توانسته اند‬ ‫که میزان قابل توجهی از ماده خاکستری‬ ‫امیگــداال را در سیســتم عصبی لیمبیک‬ ‫کاهش دهند‪.‬این بخش خاکستری محلی‬ ‫برای پردازش احساسات ناخوشایندی مانند‬ ‫ترس و نگرانی است‪.‬بنابراین با تمرین های‬ ‫مراقبــه می توانیم به میزان زیادی بر روی‬ ‫عملکرد مغــز تاثیر بگذاریم و ذهن خود را‬ ‫ارام کنیم‪.‬‬ ‫وضعیــت روحی و ارتبــاط ان با‬ ‫سالمتی جسم‪:‬‬ ‫کاهــش میزان ترس و نگرانی و ارام کردن‬ ‫ذهن و جان در مدت زمانی طوالنی میتواند‬ ‫منجــر به فعــال کردن سیســتم عصبی‬ ‫پاراسمپاتیک شود که خود بر روی سیستم‬ ‫عضالنی و اسکلتی تاثیر می گذارد و کمک‬ ‫می کند که جسمی سالم و قدرتمند داشته‬ ‫باشیم‪.‬درک این موضوع که ما فراتر از ذهن‬ ‫و افکارمان هستیم ‪،‬‬ ‫ما اگاهی هســتیم و ناظر بر احساســات‬ ‫هســتیم ما را قادر می سازد تا بتوانیم در‬ ‫زندگی خود به عنوان یک مشاهده گر و نه‬ ‫یک واکنشگر باشیم‪،‬‬ ‫این همان هدف اصلی یوگاست ‪ ،‬شناخت‬ ‫خود و ارتباط بــا خود‪.‬مدیریت افکار و به‬ ‫دنبال ان احساسات ناشی از افکار به ما این‬ ‫فرصت را مــی دهد که بتوانیم بر عملکرد‬ ‫مغز به طور اگاهانه تاثیر بگذاریم ‪.‬‬ صفحه 31 ‫ان روزها من جوان بودم‪ ،‬بیست و یک‬ ‫ساله‪ .‬دسته کلید را جلوی پایش انداختم‬ ‫و گفتم «خودت از اشرام مراقبت کن‪ ».‬بعد‬ ‫رفتم به اتاقم و در را بستم‪ .‬انقدر عصبانی‬ ‫بودم که نمیدانســتم چه کار کنم‪ .‬دو روز‬ ‫از اتاقم بیرون نیامدم و چیزی نخوردم‪.‬روز‬ ‫ســوم صدایم کرد و گفت «خیلی عصبانی‬ ‫هستی‪ ».‬گفتم «بله‪ ».‬او گفت «به خاطرش‬ ‫شرمگین نباش؛ راهی پیدا کن‪ ».‬گفتم «اما‬ ‫خیلی دربارهاش فکر میکنم‪ .‬هر روز صبح‬ ‫قصد میکنم که عصبانی نشوم‪ ،‬از کوره در‬ ‫نروم اما بعد فراموشش میکنم‪».‬‬ ‫گفت «انرژی هایت به هم ریخته است‪».‬‬ ‫به همین دلیل به من حالت یوگایی یاد داد‬ ‫به نام شاشانکاسانا و گفت ان را تاجایی که‬ ‫میتوانم انجام دهم‬ ‫‪.‬ابتدا ان اسانا را ده دقیقه پشت سر هم‬ ‫تمرین می کردم بعدها ان را ســه ساعت‬ ‫انجــام می دادم زیــرا در جوانی برای من‬ ‫مشــکل دیگری غیــر از عصبانیت نبود‪.‬‬ ‫انقدر عصبانیت داشــتم که می توانستم‬ ‫هرکسی را بکشم‪ .‬نمی توانستم کنترلش‬ ‫کنم‪ .‬به همین خاطر فکر کردم «اگر بتوانم‬ ‫عصبانیــت را کنترل کنم‪ ،‬هر چیزی را در‬ ‫زندگی میتوانم مهارکنم‪».‬‬ ‫البته هرکسی مشــکل خودش را دارد‪.‬‬ ‫مشــکل من عصبانیت بود؛ شاید مشکل‬ ‫شما چیز دیگری باشد‪.‬‬ ‫‪14‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫من شاشانکاسانا انجام دادم و واقعاً کمکم‬ ‫کرد‪.‬پیش از ان‪ ،‬روشهای متفاوت بسیاری‬ ‫را انجام می دادم‪ .‬من در مدرســه مذهبی‬ ‫درس میخواندم که خواهران مســیحی به‬ ‫من یاد میدادند که «وقتی عصبی میشوی‬ ‫اب بخور‪ ».‬هرکسی هر شیوه امکانپذیری را‬ ‫پیشنهاد میکرد‪ .‬منشا شانکاسانا تمام شد‪.‬‬ ‫چگونه؟این عصبانیــت فرایند روانی نبود‪.‬‬ ‫تنهــا فرایندی بود که به تعــادل غده ای‬ ‫مربوط می شد‪ .‬در شاشانکاسانا چه کاری‬ ‫انجام میدهید؟ به جلو خم میشــوید و در‬ ‫غدد فوق کلیوی کشیدگی یا محرک ایجاد‬ ‫می شــود و انها متناسب با نیاز بدن کمی‬ ‫بیشــتر یا کمی کمتر ادرنالین ترشح می‬ ‫کنند‪ .‬وقتی ادرنالین وارد می شود و بدن‬ ‫ان را جذب می کند‪ ،‬بعد شیمی بدن تغییر‬ ‫می کند و رفتار دستگاه عصبی سمپاتیک‬ ‫و پاراسمپاتیک نیز تغییر می کند‪.‬وقتی بین‬ ‫دستگاه عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک‬ ‫تعادل باشد‪ ،‬ارامش و مالیمت وجود دارد‪.‬‬ ‫بنابراین در علم هاتا یوگا‪ ،‬جسم‪ ،‬ذهن‪،‬‬ ‫عاطفه‪ ،‬هوش و احساس همه با هم ارتباط‬ ‫دارند‪ .‬انها متفاوت از یکدیگر در نظر گرفته‬ ‫نمی شوند‪ .‬مشــکل روانی‪ ،‬مشاجره‪ ،‬روان‬ ‫پریشی‪ ،‬اسکیزوفرنی‪ ،‬خشم‪ ،‬هیجان بیش‬ ‫ازحد‪ ،‬ضعف حافظه‪ ،‬ناهماهنگی‪ ،‬خستگی‬ ‫مفرط‪ ،‬گناه یا حتی بی اشــتیاقی ممکن‬ ‫است به دلیل دستگاه معیوبی در بدن باشد‬ ‫‪.‬تاثیــر شــامباوی مــودرا بــر‬ ‫روحیه چیست؟‬ ‫سوامینیرانجاناناندا‪:‬‬ ‫شامباوی مودرا یا خیره شدن به میان‬ ‫دو ابــرو‪ ،‬ذهن را ارام مــی کند درنتیجه‬ ‫فشــار عاطفی و عصبانیــت را از بین می‬ ‫برد‪ .‬تمرکز‪ ،‬ثبات روانی و وضعیت بیفکری‬ ‫ایجاد می شــود‪.‬تاثیر ناسیکاگرا دریشتی‬ ‫بر ذهــن چیست؟ســوامی نیرانجاناناندا‪:‬‬ ‫ناسیکاگرا دریشتی یا خیره شدن به نوک‬ ‫بینی عصبانیت و بیقراریهای ذهن را ارام‬ ‫میکنــد‪ .‬نیروهای تمرکز ایجاد میشــود‪.‬‬ ‫اگر مــدت طوالنی همــراه اگاهی انجام‬ ‫شود به برانگیختن موالدارا چاکرا و ایجاد‬ ‫وضعیتهای متفکرانه کمک میکند‪ .‬چگونه‬ ‫شــاتکارماها ذهن و همچنین جســم را‬ ‫پاک میکنند؟ســوامی نیرانجاناناندا‪ :‬ســه‬ ‫شاتکارمای اول یعنی نتی‪ ،‬دوتی و باستی‬ ‫باعث رها شدن انامایا کوشا یا بدن غذایی‬ ‫یا بدن جسمانی از عیب هایش میشود‪ .‬سه‬ ‫شاتکارمای دیگر یعنی کاپالباتی ‪ ،‬نولی و‬ ‫تراتاکاست که کمک میکند به مسلط شدن‬ ‫بر اشفتگی های ذهن و متمرکز کردن ان‪.‬‬ ‫تراتاکا پراکندگی های ذهن را کنترل می‬ ‫کند‪ .‬کاپالباتی فشــارهای روحی را از بین‬ ‫می برد‪ .‬نولی موجب برانگیخته شدن مرکز‬ ‫پرانا در بدن یعنی مانیپورا چاکرا می شود‪.‬‬ ‫یوگا از این تمرین ها شروع می کند‪.‬‬ صفحه 15 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫میرود ‪ ،‬افزایش گردش خون در عضالت و‬ ‫ترشح هورمون هایی مانند کورتیزول باعث‬ ‫ایجاد تنش و گرفتگی در عضالت می شود‬ ‫و اگر این حالت مدت زمان طوالنی در بدن‬ ‫باقی بماند ( امروزه در اکثر مواقع افراد در‬ ‫اســترس ها و نگرانی های طوالنی مدت‬ ‫باقی مانده اند بدون اینکه متوجه ان باشند‬ ‫چراکه ما یاد نگرفتــه ایم اگاهانه زندگی‬ ‫کنیم و به صورت ناخوداگاه فکر می کنیم‬ ‫‪،‬احســاس می کنیم و در کل زندگی می‬ ‫کنیم) سیستم عضالنی و اسکلتی ما تعادل‬ ‫و ثبات خود را به مرور از دست می دهد و‬ ‫زمانی متوجه می شویم که جسم ما تغییر‬ ‫وضعیت داده و وضعیتی نامناسب را تجربه‬ ‫می کنیم‪.‬اما زمان هایی که ســعی داریم‬ ‫اگاهانه افکار و احساستمان را کنترل کنیم‬ ‫و انتخاب کنیم که در شــرایط مختلف در‬ ‫زندگی چگونه فکر کنیم که احساس بهتری‬ ‫را تجربــه کنیم در مدت زمان طوالنی اگر‬ ‫این الگو را تکرار کنیم و سبکی از زند‬ ‫گی ما شود در بیشتر مواقع سیستم عصبی‬ ‫پاراســمپاتیک را فعال نگه داشتیم که به‬ ‫دنبال ان ضربان قلب ‪،‬‬ ‫فشــار خون پایین‪ ،‬میزان هورمون هایی‬ ‫ماننــد کورتیزول در خون کاهش می یابد‬ ‫و گرفتگی در عضالت به مرور کم میشود‬ ‫بنابراین میتوانیم بر روی سیستم عضالنی‬ ‫اسکلتی خود تاثیر مثبت بگذاریم و از ایجاد‬ ‫پاســچری نامطلوب تا حد بســیار زیادی‬ ‫جلوگیری کنیم‪.‬‬ ‫در نهایت یادمان باشد اگاه باشیم ‪،‬‬ ‫خوب زندگی کنیم و اجازه دهیم دنیا جای‬ ‫بهتری برای زندگی کردن باشد‪.‬‬ ‫ما همه یکی هســتیم وقتــی از قلبمان‬ ‫زندگی می کنیم‪.‬‬ ‫منابع‪:‬‬ ‫کتاب اناتومی عمومی تالیف ایمانه شمایلی یگانه‬ ‫استفاده از بخشی از مطالب دوره اناتومی و حرکات‬ ‫اصالحی سرکار خانم غزال عمرانی‬ ‫‪Medlineplus.gov‬‬ ‫‪Acefitness.org‬‬ ‫‪Qbi.uq.edu.au/brain/br(the university of queensland.‬‬ ‫‪)ustralia‬‬ ‫‪Yogainternational.com‬‬ ‫‪Relationships of fear,anxiety,depression with‬‬ ‫‪physical function in patients with knee osteoarthritis‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪31‬‬ صفحه 32 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫میکنند که کارکرد سلول را با محیط یک‬ ‫پارچه میکند‪:‬‬ ‫هرچند پروتئین های درک و دریافت از‬ ‫راه سازوکارهای ژنتیکی مولکولی تولید می‬ ‫شوند‪ ،‬اما فعال سازی روند درک و دریافت‬ ‫با ســیگنال های محیط «کنترل» یا اغاز‬ ‫میشود‪ ...‬در مطالعات تازه در بارهی سلول‬ ‫های بنیادین‪ ،‬به تاثیــر کنترل کنندهی‬ ‫محیط بهای کمی داده میشود‪ .‬سلول های‬ ‫بنیادین خودشــان سرنوشت خودشان را‬ ‫کنترل نمیکنند‪ .‬متفاوت شدن سلول های‬ ‫بنیادین بر پایه ی محیطی است که خود را‬ ‫در ان می یابند‪ .‬برای نمونه‪ ،‬می توان سه‬ ‫محیط متفاوت کشــت بافت درست کرد‪.‬‬ ‫اگر سلول بنیادین در کشت شمارهی یک‬ ‫گذاشته شود‪ ،‬می تواند‬ ‫ســلول استخوان شود‪ .‬اگر همان سلول‬ ‫بنیادین در کشــت دوم گذاشــته شــود‬ ‫میتواند سلول عصبی شود‪ ،‬یا اگر در کشت‬ ‫سوم‪ ،‬سلول کبدی میشود‪ .‬سرنوشت سلول‬ ‫را کنش و واکنش با محیط کنترل میکند و‬ ‫نه برنامهی ژنتیکی که در ان است‪.‬‬ ‫نکته ی کلیدی در توضیح دقیق فعالیت‬ ‫بیولوژیکی این است که درهر لحظه‪ ،‬سلول‬ ‫ها‪ -‬مانند کل ارگانیسم مردمی‪ -‬میتوانند‬ ‫در حالت دفاعی با رشــد باشــند و نه هر‬ ‫دو‪ .‬درک ودریافت هــای ما از محیط در‬ ‫حافظهی سلولی ذخیره می شود‪.‬‬ ‫زمانی که تاثیرات اغازین محیط پیوسته‬ ‫اکنده از فشــار روانی است‪ ،‬دستگاه روبه‬ ‫رشــد عصبی و دیگر اندام‪‎‬های اَبَردستگاه‬ ‫روان ‪ -‬عصب ایمنی پیام های الکتریکی‪،‬‬ ‫هورمونی و شیمیایی را که مرتب می گیرند‬ ‫این اســت که دنیا ناامن یا حتی دشمن‬ ‫خوســت ان درک و دریافت ها در سلول‬ ‫های ما در ســطح ملکولــی برنامه ریزی‬ ‫میشود‪.‬فشار روانی نتیجۀ کنش و واکنش‬ ‫میان عامل فشارو دستگاه پردازش کننده‬ ‫اســت‪ .‬ان دســتگاه پردازش‪ ،‬دستگاهی‬ ‫عصبی است که از مراکز عاطفی مغز تاثیر‬ ‫می پذیرد‪.‬‬ ‫زیست شناســی باور که در ان دستگاه‬ ‫پردازش خیلی زود در زندگی کاشته می‬ ‫شود به شدت روی پاسخ های فشار روانی‬ ‫ما در پوتاالســر زندگی تاثیــر می گذارد‪.‬‬ ‫ایا عوامل فشار روانی را باز می شناسیم؟‬ ‫تهدیدهای بالقوه بــه نیکبودمان را بزرگ‬ ‫میکنیم یا به کمترین میرســانیم؟ خود را‬ ‫تنهــا درک و دریافت میکنیــم؟ درمانده؟‬ ‫گویی هرگز نیازی به کمک و یاری نداریم؟‬ ‫گویی هیچ وقت شایستگی دریافت کمک و‬ ‫یاری نداریم؟ گویی هیچ وقت شایسته ی‬ ‫دریافت مهر نیستیم؟‬ ‫گویی باید برای یافتن شایستگی دریافت‬ ‫مهر کار کنیم؟ گویی به شکل نومیدانهای‬ ‫دوســت داشتنی نیســتیم؟ اینها باورهای‬ ‫ناخوداگاهی است که در سطح سلولی نقش‬ ‫بسته اند‪ .‬رفتار ما را کنترل می کنند‪ ،‬مهم‬ ‫نیست که خودمان چه فکری میکنیم‪ .‬ما را‬ ‫در حالت کرکره های پائین کشیده شده و‬ ‫دفاعــی نگاه می دارد یا به ما اجازه میدهد‬ ‫اغوش خود را به رشد و سالمتی بگشاییم‪.‬‬ ‫در اینجا به برخی از این درک و دریافت های‬ ‫اندرونهای بیشتر از نزدیک نگاه میکنیم‪.‬‬ ‫باید نیرومند باشم‪.‬‬ ‫ایریــس در مقام هنرمنــد و کتابخوانی‬ ‫ازمند بســیار روشنفکر است‪ .‬کمابیش ده‬ ‫سال پیش در سن چهل و دوسالگی برایش‬ ‫لوپوس تشخیص داده شد‪ .‬ایریس در اروپا‬ ‫بزرگ می شود و در ابتدای بیست سالگی‬ ‫همراه با خانــواده اش به ایــاالت متحده‬ ‫مهاجرت میکند‪ .‬پدرش خودکامه و پیش‬ ‫بینی ناپذیر بود و مادرش به گفتهی خودش‪:‬‬ ‫«جدا از پدرم هستی نداشت‪».‬‬ ‫ایریــس مــی گویــد‪« :‬به ایــن پنداره‬ ‫اندیشیده ام که هنگامی که ذهن نمیکشد‪،‬‬ ‫تن نه میگوید‪ .‬ان را پیشتر هم شنیده بودم‬ ‫و با این اصل پیش تر هم به همرایی رسیده‬ ‫بودم‪ .‬تنها دوست ندارم در چارچوب خودم‬ ‫به ان بیندیشم‪.‬‬ ‫پرسیدم‪« :‬چرا؟»‬ ‫به این معناســت کــه به انــدازه کافی‬ ‫نیرومند نیســتی‪ ...‬نمیتوانی کاری را کنی‬ ‫که اگــر به اندازهی کافــی نیرومند بودی‬ ‫میکردی‪ ».‬گفته اش مــرا به یاد بیماری با‬ ‫ســرطان تخمدان انداخت که از پندارهی‬ ‫من خوشش نمی امد‪ ،‬میگفت باعث میشد‬ ‫گمان برم زن بی بو و خاصیتی هستم‪».‬‬ ‫گفتــم‪« :‬چه اگر فرد به انــدازه ی کافی‬ ‫نیرومند نباشد؟ اگر بکوشم یک وزنهی پنج‬ ‫هزار کیلویی را بلند کنم و کسی بگوید‪ ،‬برای‬ ‫اینکار به اندازهی کافی نیرومند نیستی‪ ،‬به‬ ‫گمانم می پذیرم‪».‬‬ ‫در ان شــرایط من می گفتم‪« :‬مگه ابله‬ ‫ای؟» «این کل نکته اســت‪ .‬گاه مشکل این‬ ‫نیست که ما نیرو نداریم‪،‬بلکه چیزهایی را‬ ‫که از خود میخواهیم شدنی نیستند‪ .‬برای‬ ‫همین به انــدازه ی کافی نیرومند نبودن‪،‬‬ ‫چه اشــکالی دارد؟»باور درونی به اندازه ی‬ ‫کافی نیرومند نبودن که مشخصهی بسیاری‬ ‫از کسانی است که بیماری مزمن میگیرند‪،‬‬ ‫دفاع است‪ .‬کودکی که می بیند اورندگانش‬ ‫نمی توانند او را از لحاظ عاطفی پشتیبانی‬ ‫کنند‪ ،‬بهتر است این نگرش را در خود رشد‬ ‫دهد که «مــن از پس همه کار برمی ایم‪».‬‬ ‫وگرنه دچار حال وهوای نفی شدن می شود‪.‬‬ ‫یکی از راههایی که دســترد به سینه زده‬ ‫نشود این اســت که هرگز کمک نخواهی‪،‬‬ ‫هیچ وقــت «ناتوانی» را نپذیری ‪ -‬باور کنی‬ ‫که به اندازهی کافی نیرومندم که به تنهایی‬ ‫در برابر تمامی فرازونشیب ها بایستم‪.‬‬ ‫ایریس بــی درنگ پذیرفــت که وقتی‬ ‫دوســتانش به خاطر مشــکالت شان به او‬ ‫زنگ می زنند‪ ،‬او داوری نمیکند یا این اتهام‬ ‫را بــه انها نمی زند که ناتوانند‪ .‬انها با تکیه‬ ‫کــردن به او و دیدن او در مقام زنی همدل‬ ‫و پشتیبان مشکلی ندارند‪ .‬روشن بود که دو‬ ‫ایستار داشــتن او‪ -‬انتظار باالتر از خودش‬ ‫تا دیگران‪ -‬هیچ ربطی به نیرو نداشــت‪ .‬به‬ ‫ناتوانیای مربوط میشــد که کودک تجربه‬ ‫کرده اســت‪ .‬کودک میتواند نیرومندتر از‬ ‫انچه باید باشد‪ ،‬زیرا توانی ندارد‪.‬‬ ‫ادامه دارد‪...‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪9‬‬ صفحه 10 ‫شرکت کنندگان در دوره امو‬ ‫سال ‪ ۱۳۹۳‬باش‬ صفحه 33 ‫بیس‬ ‫دانش یوگا‬ ‫مهندسیدرون‬ ‫توچ‬ ‫ه‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫م‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫بدن‬ ‫بخش پانزدهم و پایانی در مورد بدن!‬ ‫هواپیمارباییهورمونی‬ ‫نویسنده‪ :‬سادگورو (‪)Sadhguru‬‬ ‫از مجموعه مطالب برگرفته از کتاب مهندسی درون‬ ‫برگردان و تلخیص‪ :‬پیام صمدی خادم‬ ‫از شمارهی ‪ ۱۳۹‬قدم به قدم کتاب مهندسی درون (راهنمایی برای دستیابی‬ ‫به سرور و سعادت) نوشتهی عارف و استاد بزرگ معاصر‪ ،‬سادگورو‪ ،‬مرور شد‪.‬‬ ‫هدف از این سلسله نوشتارها صرفاً خوانش ِ گزارشوار و گام به گامی از کتاب‬ ‫مذکور میباشد‪ .‬هر چند که سادگورو به جهانی بودن ِ یوگا و رها بودن و عدم‬ ‫تعلق ِ ان به فرهنگ و مذهب خاصی معتقد بوده و ان را در نوشتارهایش بارها‬ ‫بیان کرده اســت‪ ،‬ولی از انجایی که خاستگاه ِ نویسنده کشور هند است‪ ،‬در‬ ‫مطالب کتاب گاهاً مثال هایی از فرهنگ و جغرافیای ان کشور اورده میشود‪.‬‬ ‫واضح است که در این موارد نمیتوان بر نویسنده خرده گرفت‪ ،‬چرا که طبق‬ ‫اصول هرمنوتیک‪ ،‬انسانها محصول ِ محیطی هستند که در ان رشد یافته اند‬ ‫و سرک کشیدن ِ ناخوداگاه ِ ما در گفتارها و نوشتارهایمان‪ ،‬کام ً‬ ‫ال طبیعی و‬ ‫غیرقابل اجتناب است‪.‬‬ ‫مقدمه‬ ‫به تعبیر سادگورو‪ ،‬بخش اول کتاب نقشه راه‬ ‫اســت و بخش دوم که در این شماره قسمت‬ ‫پانزدهم از ان مرور خواهد شد‪ ،‬اقداماتی عملی‬ ‫برای پیمودن راه‪ .‬تا کنون و در شــمارههای‬ ‫پیشــین مفاهیم و موارد زیادی مورد بررسی‬ ‫قرار گرفتند‪ .‬از جمله خاطرهی روشنشدگی‬ ‫سادگورو‪ ،‬مفهوم ِ «مسئولیت پذیری»‪ ،‬کنترل‬ ‫خشم‪ ،‬تعریف یوگا به عنوان ِ تکنولوژی ِ ارتقاء‬ ‫دادن‪ ،‬فعال کردن‪ ،‬و پاالیش کردن ِ انرژی های‬ ‫درونی و رسیدن به وحدت‪ ،‬ابعاد ِ چهارگانه ی‬ ‫وجود ِ ادمی که باید در تعامل و هماهنگی با‬ ‫هم کار کنند‪ ،‬دستیابی به شادمانی با تنظیم‬ ‫ِ ســه بدن (یا ســه الیه)‪ ،‬و حق ِ برابر جهت ِ‬ ‫دستیابی به سرور و سعادت برای همگان‪.‬‬ ‫همچنین ســه اصل طالیی (که سادگورو در‬ ‫دوره های حضوری ِ مهندســی درون هم به‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪15‬‬ صفحه 16 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫وزش مربیگری یوگای‪ ٬‬اقایان‬ ‫شگاه دیهیم تهران‬ صفحه 34 ‫شدت بر انها تاکید می کند) برای ورود به‬ ‫قلمروهای روحانی ارائه شد‪ ،‬که عبارتند از‪:‬‬ ‫اصــل اول) توانایــی من در پاســخدهی‬ ‫نامحدود است‪ ،‬اما توانایی من برای واکنش‬ ‫نشان دادن محدود است‪،‬‬ ‫اصــل دوم) من صددرصد بابت هر چیزی‬ ‫که هستم و نیستم مسئولم‪ ،‬بابت ِ تواناییها‬ ‫عـسرتم‬ ‫و ناتوانی هایم‪ ،‬بابت شادی و ُ‬ ‫اصل سوم) من تنها کسی هستم که ماهیت‬ ‫ِ دقیق ِ تجربه ام را در این زندگی و فراتر از‬ ‫ان‪ ،‬تعیین می کنم‪ .‬من همان کسی هستم‬ ‫که زندگی خودم را می سازم‪.‬‬ ‫بخش دوم کتاب‪ ،‬که به بررسی عمیق تر‬ ‫و دقیقتر ِ سه الیه یا سه پوشش ِ پرداخته‬ ‫میشود‪ ،‬به ســه بخش اصلی تقسیم شده‬ ‫است که به ترتیب‪:‬‬ ‫«بدن»‪« ،‬ذهن» و «انرژی» نامیده شدهاند‪.‬‬ ‫ما تا کنون بخش بدن را بررسی نمودهایم‬ ‫و در این شماره‪ ،‬قسمت پانزدهم و پایانی از‬ ‫بخش بدن را بررسی خواهیم کرد‪.‬‬ ‫از شماره ی بعدی وارد بخش ِ ذهن شده‬ ‫و قســمت اول از بخــش ذهن تقدیمتان‬ ‫خواهد گردید‪.‬‬ ‫در ‪ 14‬قسمت اخیر این‬ ‫موارد به ترتیب زیر مطرح شد‪:‬‬ ‫‪ -1‬هستی ما به این بدن فیزیکی خالصه‬ ‫نمیشود و بُعدی ورای بدن فیزیکی در کار‬ ‫اســت‪« .‬چیزی که عاشق دیوار [و حصار و‬ ‫محدودیت] نیست!»‪،‬‬ ‫‪ -2‬معنویت یعنی «ســفر نمــودن از بدن‬ ‫ِفردی ِ مبتنی بر حصارها‪ ،‬به منشا بیکران و‬ ‫بیحد و حصر ِ افرینش»‪،‬‬ ‫‪ -3‬حواس پنجگانه موجب ِ اعوجاج فکری‬ ‫و استنتاج گمراه کننده ای در شناخت ذات‬ ‫ِ اصلی خویشتنمان می شود‪،‬‬ ‫‪ -4‬بدن ابزاری برای درک و دریافت جهان‬ ‫هســتی بوده و به وسیله ی ان می توانیم‬ ‫«کائنات را دانلود کنیم!»‪،‬‬ ‫‪ -5‬بــدن ِ فیزیکی‪ ،‬جزئی از زمین اســت‬ ‫و اصــل و بنیــادش از ان اســت؛ ارتباط‬ ‫دادن بــدن با زمیــن (مثــل راه رفتن با‬ ‫پــای برهنه) جزء تمرینــات معنوی مهم‬ ‫محسوب می شود‪،‬‬ ‫‪ -6‬چرخــه هایی بر جهــان ماده و حیات‬ ‫انسانی حاکم اســت‪ .‬همچنین هماهنگ‬ ‫شدن ِ سیکل های درونی انسان با چرخه ی‬ ‫‪16‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫دوازده ســاله ی خورشــیدی از اهمیت‬ ‫بسیاری برخوردار است‪،‬‬ ‫‪ -7‬پنــج عنصر‪ ،‬جایگاه انها در ســاختار‬ ‫وجودی انسان و نحوه ی پاکسازی انها‪،‬‬ ‫‪ -8‬رهایی یافتن از «چیزی» که در درون ِ‬ ‫شماســت و شما دیگر قادر به نگهداشتن ِ‬ ‫ان نیستید‪ ،‬همیشه بزرگترین لذت است‪ .‬و‬ ‫البته مهم نیست این «چیز» چه باشد!‬ ‫‪ -9‬غذایی که میخوریم به مثابه ی سوخت‬ ‫ِ ماشــینی اســت که حاوی انرژی حیاتی‬ ‫بــرای زندگی ادمیســت و بایــد به دقت‬ ‫برگزیده شود‪،‬‬ ‫‪ -10‬بدن یک سیستم است و متناسب با‬ ‫کارکــرد ان می توانیم نوع ِ غذایی که می‬ ‫خوریم را انتخاب کنیم‪،‬‬ ‫‪ -11‬تناسب میان ِ غذاهایی که می خوریم‬ ‫بسیار مهم است؛‬ ‫غذا خوردن بــا حضور و اگاهی مهمترین‬ ‫تمرینی هســت که می توانید در رابطه با‬ ‫سالمت تغذیه در پیش بگیریم‪.‬‬ ‫‪ -12‬چگونه اجتناب ِ اگاهانه از غذا خوردن‪،‬‬ ‫باعث قدرت روحی و معنوی ما می شود‪.‬‬ ‫‪ -13‬ماهیت اســترس و اینکه چگونه در‬ ‫میانــه ی فعالیت های روزانه ارام بمانیم و‬ ‫با جریا ن زندگی نجنگیم‪.‬‬ ‫‪ -14‬ماهیــت قــوای جنســی و ارتباط ِ‬ ‫واقعی میان دو جنــس مذکر و مونث در‬ ‫علوم ودایی‪.‬‬ ‫در این شــماره ابتدا در مــورد ِ غریزه ی‬ ‫جنســی و علت ِ اصلی تقالی انسان ها با‬ ‫این موضوع صحبت شده و در ادامه ماهیت‬ ‫ِ میرا و فناپذیر ِ بدن ِ فیزیکی خاطر نشان‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫هواپیمارباییهورمونی‬ ‫یکبار کســی از من پرســید‪ « :‬ایا عجیب‬ ‫نیســت که انســانها بیش از هر غریزه ی‬ ‫فیزیکی ِ دیگری‪ ،‬توسط غریزه ی جنسی‬ ‫تسخیر می شوند؟»‬ ‫راســتش را بخواهیــد ایــن موضوع چیز‬ ‫عجیبی نیست!‬ ‫این موضوع فقط نوعی دزدی هورمونیست‪.‬‬ ‫در هر صورت‪ ،‬غریزه ی جنسی انقدرها هم‬ ‫که گفته می شود‪ ،‬یک غریزه ی قدرتمند‬ ‫نیســت‪ .‬بلکــه ان غریزه ای که بســیار‬ ‫قدرتمند است‪ ،‬گرسنگیســت‪ .‬در بیشتر‬ ‫اوقات فکر کردن به غریزه ی جنسی‪ ،‬نوعی‬ ‫رفتار وسواس گونه و اجباریست‪.‬‬ ‫زمانی که شــما خردســال بودید‪ ،‬اصالً‬ ‫برایتان مهم نبود که هر انســانی چه نوع‬ ‫اندام جنســی ای دارد‪ .‬فقط ان موقعی که‬ ‫هورمون هایتان شــروع به فعالیت کردند‪،‬‬ ‫دیگــر قادر نبودید در مــورد ِ این موضوع‬ ‫فکر نکنید‪.‬‬ ‫و شــما خواهید دید که بعد از یک ســن‬ ‫مشخص‪ ،‬و زمانی که بازیگوشی ِ هورمون‬ ‫ها فروکش می کند‪ ،‬بار دیگر نســبت به‬ ‫این موضوع بیتفاوت خواهید شد‪ .‬شما به‬ ‫گذشته نگاه خواهید کرد و باورتان نخواهد‬ ‫شــد که ان کســی که انقدر درگیر ِ این‬ ‫موضوع بوده است‪ ،‬شما بوده اید‪.‬‬ ‫واقعیت این اســت که چیز ِ اشتباهی در‬ ‫مــورد بدن وجود نــدارد؛ تنها اینکه بدن‪،‬‬ ‫محدود است‪ .‬همچنین محدود بودن هم‬ ‫چیز غلطی نیست‪ .‬اگر شما با بدنتان گام‬ ‫بردارید‪ ،‬برخی لــذت ها را تجربه خواهید‬ ‫کرد‪ .‬اینکه بخواهید محدود باشــید‪ ،‬جرم‬ ‫و جنایت نیســت‪ ،‬بلکه فقط یک زندگی ِ‬ ‫ناتمام خواهید داشت‪.‬‬ ‫تصور کنید فردا من به شما تکنیکی بیاموزم‬ ‫تا تمام مردان و زنان ِ دنیا به دنبال ِ شهوت‬ ‫رانی با شــما باشند‪ .‬به شما قول می دهم‬ ‫که شما همچنان ناراضی باقی خواهید ماند‪.‬‬ ‫ذره ای لذت و اندکی درد اتفاق خواهد افتاد‬ ‫‪ ،‬ولی شما همچنان در وادی ِ جسم و بدن ِ‬ ‫فیزیکیتان زندگی خواهید کرد‪.‬‬ ‫بدن‪ ،‬فقط بقا و تولید مثل را می شناســد‬ ‫و تنها جایی که چهارنعل به سمت ان می‬ ‫تازد‪ ،‬گورستان است‪.‬‬ ‫بدن ِ شــما نوعی وام از طرف این کرهی‬ ‫خاکیست‪ .‬چیزی که شــما ان را «مرگ»‬ ‫می نامید‪ ،‬چیزی نیست جز بازپس گیری‬ ‫این وام توسط مادرمان زمین‪ .‬تمام ِ حیات‬ ‫روی این کره ی خاکی‪ ،‬فقط نوعی بازیافت‬ ‫ِ زمین است‪.‬‬ ‫شما ممکن اســت فکر کنید که در حال‬ ‫حاضر به سوی دفتر کار‪ ،‬منزل‪ ،‬و یا مسابقه‬ ‫فوتبال می روید‪ ،‬اما تا جایی که مربوط به‬ ‫بدن است‪ ،‬شما لحظه به لحظه‪ ،‬مستقیماً‬ ‫به ســمت ِ قبرستان در حرکتید‪ .‬در حال‬ ‫حاضر شــما ممکن اســت این موضوع را‬ ‫فراموش کرده باشــید‪ ،‬ولی هر چه زمان‬ ‫بگذرد‪ ،‬این موضوع بیشــتر برایتان واضح‬ صفحه 17 ‫یوگا‪٬‬بیرون کشیدن‬ ‫جسم از دهان ذهن‬ ‫نویسنده‪ :‬امین مطیعی‬ ‫مربی و پژوهشگر یوگا‬ ‫اجــازه بدهید موضوع مــورد بحثم در این‬ ‫یادداشــت را با یک مثــال توضیح بدهم‪.‬‬ ‫من سال ها راهنمای طبیعتگردی بوده ام‬ ‫و ادم هایــی با توانایی هــا و ظرفیت های‬ ‫مختلف بدنی را در عبور از پیچ و خم های‬ ‫کوهســتان ها و حاشیه های رودخانه ها و‬ ‫دشــت های مختلف تماشا کرده ام‪ .‬دیدن‬ ‫یک چیز‪ ،‬همیشــه در این سفرها برای من‬ ‫از جذاب ترین بخشــهای سفر بوده است‪.‬‬ ‫اینکه چگونه بدن هایِ مســافران طبیعت‪،‬‬ ‫انها را شــگفت زده می کند و در هر سفر‪،‬‬ ‫توانایی و تاب اوری و قدرتی از جسم خود‬ ‫را می بینند که اصال انتظارش را نداشــته‬ ‫انــد‪ .‬انها فکر نمی کردند که بتوانند تا این‬ ‫مســافت یا ارتفاع را بدون تمرینات خاصی‬ ‫طی کنند! و بعد از سفر انگار که اعتماد به‬ ‫نفسشان چند برابر بیشتر از قبل شده باشد‬ ‫با اشــتیاق خاصی پوتاالغ سفرهای بعدی‬ ‫را مــی گیرند و حتی گاهــی باد د غبغب‬ ‫می اندازند از رفتن به برنامه های ســخت‬ ‫تری حرف می زنند!حاال ســوال این است‬ ‫که چه اتفاقی مــی افتد که یک نفر‪ ،‬دچار‬ ‫چنین درک محدودی از خود می شــود و‬ ‫تا به حال فرصتی برای کشف این میزان از‬ ‫انرژی و توانایی را در خود نداشته است؟ او‬ ‫در کدام قسمت وجودش محدود شده بوده‬ ‫اســت؟ کدام دیوار‪ ،‬نمی گذاشته که چشم‬ ‫انداز وسیع تری از خودش را ببیند؟همیشه‬ ‫در ابتدای پیماش های طوالنی به همراهان‬ ‫مان می گفتم که واکنش های بدن شــان‬ ‫‪10‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫را در لحظات ابتدایی مسیر‪ ،‬چندان جدی‬ ‫نگیرند‪ .‬جالب اســت که معموال احساس‬ ‫خستگی و ناتوانی در ابتدای مسیر پیمایش‬ ‫بیشتر است‪ .‬این مسئله بسیار عجیب است‪.‬‬ ‫زیرا شما در ابتدای مسیر باید قاعدتا انرژی‬ ‫بیشتری داشــته باشی! اما جواب این نکته‬ ‫در موضوع دیگر است‪ .‬چیزی که شما را در‬ ‫ابتدای مسیر خسته می کند شدت فشاری‬ ‫که دارد به بدنتان وارد می شود نیست‪ .‬بلکه‬ ‫ناباوری ودرک محدودی اســت که شما از‬ ‫جسم تان دارید‪ .‬اینکه شما بدنتان را انقدر‬ ‫توانمند نمی بینیــد که بتواند از عهده این‬ ‫پیمایش برایــد‪ .‬مثل بچه ای که والدینش‬ ‫هنوز او را باور نکرده اند‪ .‬شما همیشه بدنتان‬ ‫را در محــدوده زندگــی روزمره تان تجربه‬ ‫کرده اید‪ .‬با دامنه عمل و فعالیت محدودی‬ ‫که اگر روزی‪ ،‬حتی کمی بیشــتر از اندازه‬ ‫همیشگی به ان فشار بیاید یا اندکی زمان‬ ‫استراحتش تغییر کند احساس می کنید که‬ ‫خیلی تحت فشار بوده اید و خسته اید‪ .‬اما‬ ‫باز هم این خستگی بیشتراز اینکه مربوط‬ ‫به جسم مان باشد به ذهن ما مربوط دارد‪.‬‬ ‫مثل بچه ای که خسته یا گرسنه نیست اما‬ ‫مثال مادرش اصرار دارد که او باید بخوابد و یا‬ ‫باید غذا بخورد! روندی که به مرور باعث می‬ ‫شود رابطه کودک با بدنش بر اساس درک‬ ‫واقعی خودش از ان نباشد و دچار یک درک‬ ‫محدود و نادرســت از جسم خودش بشود‬ ‫که این شــروع یک جریان شدیدا مخرب و‬ ‫اسیب زا برای او خواهد بود‪ .‬چیزی که باعث‬ ‫می شود ان فرد به مرور زمان‪ ،‬دیگر نتواند‬ ‫نیازهای واقعی بدنش را تشخیص دهد و بر‬ ‫اساس یک درک درست برای رفع ان نیازها‬ ‫عمل کند‪ .‬این ماجرا ریشه همان مشکالتی‬ ‫اســت که ادمها بعدها در بزرگســالی به‬ ‫عنوان اختالالت خواب یا اختالالت تغذیه‬ ‫دچارشــان می شــوند و از تنظیم خواب و‬ ‫درونی ای‬ ‫خوراک خود بر اســاس پیامهای‬ ‫ِ‬ ‫مثل خستگی‪ ،‬ســیری و گرسنگی ناتوان‬ ‫می شــوند‪ .‬زیرا درک انها از بدنشان واقعی‬ ‫نیست و یک محدوده شرطی شده ذهنی‪،‬‬ ‫توســط والدینی اســت که در اثر وسواس‬ ‫بیش از حد برای مراقبت و عمل به وظایف‬ ‫پدری و مادری‪ ،‬انها را دچار درکی محدود‬ ‫و ضعیف و ناهماهنگ از جســم خود کرده‬ ‫اند! حاال برگردیم به همان ماجرای شــروع‬ ‫پیمایش‪ .‬چیزی کــه میخواهم بگویم یک‬ ‫زمان بندی مشخص ندارد و برای هر کس‬ ‫ممکن است بیست‪ ،‬ســی یا چهل دقیقه‬ ‫طول بکشد‪ .‬منظورم مدت زمانی است که‬ ‫بدن ما همچنان دارد در حد تصو ِر محدودی‬ ‫که ذهــن‪ ،‬از ان دارد عمل می کند‪ .‬برای‬ ‫همین در اثر همین نگاه محدود‪ ،‬در ابتدای‬ ‫پیمایش خســته می شویم‪ .‬احساس تحت‬ ‫فشار بودن را در قفســه سینه و پاهایمان‬ ‫احســاس می کنیم و پیــش خودمان می‬ ‫گوییم که اگر در ابتدای مسیر اینطور شده‬ ‫ام قطعا نمی توانم تا اخرش ادامه بدهم‪ .‬اما‬ ‫یا در اثر تشــویق دیگران‪ ،‬یا اشتیاق دیدن‬ ‫دریاچه یا همگام شــدن با رودخانه ای که‬ صفحه 11 ‫ارجونا در مهابهاراتا‬ ‫مترجم‪:‬نگار سنجری فر‬ ‫ماهابهاراتا ‪ ،‬بلندتریــن اثر منظوم جهان‪،‬‬ ‫مجموعه ای ست از سروده های حماسی‬ ‫که نــگارش ان به فــردی با نام ویاســا‬ ‫نسبت داده می شــود‪ .‬این اثر باستانی به‬ ‫زبان سانســکریت مکتوب شده است و در‬ ‫برگیرندهء افســانه های متعددی ست که‬ ‫در مجموع صد هزار بیت معادل با دویست‬ ‫هزار مصرع را شامل میشود‪ .‬مضمون اصلی‬ ‫این اثر برجســتهء حماســی‪ ،‬مناقشات و‬ ‫مناسباتی ست که بین دو خانواده با نامهای‬ ‫پانــداوا و کاراوا رخ می دهد‪ .‬مناقشــاتی‬ ‫که نقطهء اوج ان‪ ،‬برجســته ترین قسمت‬ ‫حماسهء مهابهاراتا را شکل داده است‪.‬‬ ‫نبرد کوروکشِ ــترا که تقریبا دو هزار سال‬ ‫پیش از میالد مســیح بیــن دو خانوادهء‬ ‫پانداوا و کاراوا به منظور تصاحب سلطنت‬ ‫در مــی گیرد و در نهایت بــه پیروزی بر‬ ‫‪34‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫حق خاندان پانداوا منجر می شود‪ .‬این دو‬ ‫خانواده در حقیقت عموزاده های یکدیگر‬ ‫هستند‪ .‬پدران انها پَندو و دریتاراشترا ‪ ،‬دو‬ ‫برادر ناتنی و مدعی تصاحب سلطنت بوده‬ ‫اند‪ .‬اما چون دریتاراشترا نابینا بوده است و‬ ‫مطابــق با قانون ان زمان فردی که چنین‬ ‫محدودیتی داشته قادر به تصاحب سلطنت‬ ‫نبوده‪ ،‬نتیجتا پَندو به مقام پادشاهی دست‬ ‫پیدا می کند‪.‬‬ ‫در مهابهاراتا روایت میشود که دریتاراشترای‬ ‫نابینا صد فرزند داشــته‪ ،‬اما پَندو تنها پنج‬ ‫پسر داشته است‪ .‬در این اثر امده است پَندو‬ ‫با وجود انکه دو همسر به نامهای کونتی و‬ ‫َمدری داشــته است‪ ،‬به دلیل نفرینی که‬ ‫به ان دچار بوده اســت قادر به فرزنداوری‬ ‫نبوده‪ ،‬اما به جبران این نفرین همســرش‬ ‫کونتی مجاز بوده است که با بیان مانترایی‬ ‫خاص‪ ،‬از ایزدان هند فرزندی بار بگیرد‪ .‬او‬ ‫سه فرزند پســر از ایزدان عدالت (دارما) ‪،‬‬ ‫بــاد (وایو) و طوفــان (ایندرا) به دنیا می‬ ‫اورد‪ .‬کونتی این موهبت را با همسر دیگر‬ ‫پَندو به اشتراک میگذارد و َمدری دو پسر‬ ‫دوقلو به دنیا می اورد‪ .‬شــاید برجســته‬ ‫ترین شخصیت حماسهء مهابهاراتا‪ ،‬یکی از‬ ‫فرزندان خلف پَندو با نام ارجونا باشد که‬ ‫در واقع پسر ایندرا ایزد طوفان است‪.‬‬ ‫ارجونا‬ ‫ارجونا نمایندهء نیکوترین شــاخصه های‬ ‫انســانی ســت‪ .‬او فردی دالور‪ ،‬نیرومند و‬ ‫متواضع است و به عدالت و حقیقت به شدت‬ ‫پایبند است‪ .‬ارجونا جنگاوری تواناست اما‬ ‫در عین حال از خرد و دانایی نیز برخوردار‬ ‫است و در امتداد حماســهء مهابهاراتا‪ ،‬در‬ ‫ماجراجویی های متعددی مشــارکت می‬ ‫جوید‪ .‬البته باید به این حقیقت نیز اشاره‬ ‫داشــت که ارجونا شــخصیتی خیره سر‬ ‫اســت و به هیچ عنوان از مرزهای تعاریف‬ ‫شخصی خود از شرافت تخطی نمی کند‪،‬‬ صفحه 35 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫خواهد شد که این سرنوشت‪ ،‬ماهیت ِ طبیعی‬ ‫ِ بدن ِ فیزیکیتان اســت‪ .‬اگر تنها چیزی که‬ ‫می شناسید فقط بدنتان است‪ ،‬که قرار است‬ ‫ان را از دســت بدهید‪ ،‬بنابراین جای تعجب‬ ‫نیست که اضطراب و ترس همسفران ِ دائمی‬ ‫شما باشند‪.‬‬ ‫برخی افراد تصور می کنند که «ترس» جزء‬ ‫الینفک و طبیعی از موجودیتشان است‪ .‬در‬ ‫حالیکــه اصال اینطور نیســت‪ .‬ترس چیزی‬ ‫نیست جز ناقص بودن ِ موجودیتتان! شما اگر‬ ‫زندگی را با دیدگاهی وسیعتر و چند ُبـعدی‬ ‫کشف نکرده باشــید‪ ،‬و خودتان را صرفاً به‬ ‫جنبه ی مادی حیات ِ خویش محدود سازید‪،‬‬ ‫ترس‪ ،‬طبیعی تریــن نتیجه ی این تصمیم‬ ‫خواهد بود‪.‬‬ ‫ایــا داســتان ِ جورج بـِــست را‬ ‫شنیده اید؟‬ ‫او یکی از مشــهورترین بازیکنــان ِ فوتبال ِ‬ ‫انگلستان در زمان خودش بود‪ .‬او مصمم بود‬ ‫تا زندگیاش را به بهترین شیوه ای که بلد بود‬ ‫بسازد‪ .‬رسانه ها او را به عنوان کسی توصیف‬ ‫کرده اند که همواره ســتارگان ِ مشهور فیلم‬ ‫هــا و مدل های دنیای ُمد در زیر ِ ســایه ی‬ ‫او بوده اند‪.‬‬ ‫اما زمانی که به مرز سی و پنج سالگی رسید‪،‬‬ ‫مردی بود شکسته‪ ،‬بخت برگشته و اشفته؛ و‬ ‫در سن ‪ 59‬سالگی از دنیا رفت‪ .‬موضوع مهم‬ ‫«مرگ» نیست‪ ،‬بلکه ان شیوه ای که زندگی‬ ‫می کنید مهم اســت‪ .‬جورج ب ِســت ظاهرا ً‬ ‫همه چیز داشت‪ ،‬اما زندگی وحشتناکی را از‬ ‫سر گذراند‪.‬‬ ‫این موضوع به این خاطر اســت که شیوه ی‬ ‫مادی محدود است‪.‬‬ ‫بدن ِ فیزیکی‪ ،‬نقش ِ مشخصی در زندگی و‬ ‫حیات شــما دارد‪ .‬اگر بخواهید این نقش را‬ ‫انقدر بسط بدهید تا تمام ِ زندگی تان را در‬ ‫بر بگیرد‪ ،‬فقط زجر خواهید کشــید‪ ،‬چرا که‬ ‫در تالشــید تا یک توهم بیافرینید‪ .‬زندگی‪،‬‬ ‫میلیون ها شیوه برای خم کردن‪ ،‬شکستن‪ ،‬به‬ ‫زانو در اوردن و اسیاب کردن ِ شما بلد است‪.‬‬ ‫چیز ِ اشتباهی در مورد هورمون هایتان وجود‬ ‫ندارد‪ .‬اما زمانی که شما یک زندگی ِ اجباری‬ ‫و وســواس گونه را در پیــش می گیرید‪ ،‬در‬ ‫حقیقت برده وار زندگی می کنید‪.‬‬ ‫ممکن است زندگیتان خیلی هم خوب پیش‬ ‫برود‪ ،‬مثل شــغل عالی‪ ،‬خانــواده ی خوب‪،‬‬ ‫روابط رضایت بخش‪ .‬اما به ارامی و همچنان‬ ‫که وسواس ها و اجبارهای گوناگون رشد می‬ ‫کنند‪ ،‬ما بیچاره تر و بخت برگشــته تر می‬ ‫شوید‪ .‬چیزی در شما هست که نمی خواهد‬ ‫برده باشد‪.‬‬ ‫برای بسیاری از مردم‪ ،‬رویای ثروت و دارندگی‬ ‫و سعادت ِ فیزیکی‪ ،‬چیزهایی هستند که انها‬ ‫را به ســوی اعمال ِ یاساور و مذبوحانه سوق‬ ‫می دهند‪ .‬اگر به الیــه های زیرین ِ روکش‬ ‫ِ پــرزرق و برق ِ تمد نها نگاه کنید‪ ،‬اشــکال‬ ‫ِ گوناکونی از ســوء استفاده های نفرت انگیز‬ ‫را در انها خواهید یافت‪ .‬ما حتی به فرزندان‬ ‫خود نیــز رحم نمی کنیم‪ .‬اینها عواقب عدم‬ ‫توجه به تمام ابعاد ِ انســان بودن و محدود‬ ‫کردن ِ خود به قلمرو محدود ِ جسمانی است‪.‬‬ ‫امروزه مردم برای تبدیل ســاختن ِ بدن به‬ ‫یک بت‪ ،‬رنج های بیشماری پدید می اورند‪.‬‬ ‫از منظر مــادی چیزهایی بهتر از مراقبتهای‬ ‫بهداشــتی‪ ،‬بیمه‪ ،‬اتومبیل نمیتوانید بیابید‪.‬‬ ‫شــما نسبت به هر نســلی قبل از خودتان‪،‬‬ ‫امکانات رفاهی و راحتی بیشــتری دارید‪ .‬اما‬ ‫مردم به شدت رنج میبرند‬ ‫‪ .‬در جوامع مرفه تقریباً یک نفر از هر پنج نفر‬ ‫فقط برای حفظ تعــادل روانی‪ ،‬از نوعی دارو‬ ‫استفاده میکند‪.‬‬ ‫وقتی برای ســالم ماندن بایــد هر روز یک‬ ‫قــرص بخورید‪ ،‬قطعاً اســم ِ چنین چیزی‬ ‫شادی نیست‪ .‬شــما در استانه ی فروپاشی‬ ‫هستید زیرا بخش کوچکی از زندگی خود را‬ ‫به کل زندگی خود تبدیل کرده اید‪.‬‬ ‫مرگ و ثروت‬ ‫فقط ان زمان که ماهیت ِ فناپذیر ِ خودتان را‬ ‫بشناسید‪ ،‬اشتیاق خواهید یافت تا بدانید چه‬ ‫چیز ِ بیشــتری در مورد ِ زندگی وجود دارد‪.‬‬ ‫در همین هنگام است که مسیر معنوی اغاز‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫روزی روزگاری این اتفاق افتاد و ان زمانی بود‬ ‫که دو مرد که بیش از هشتاد سال داشتند‬ ‫با هم مالقــات کردند‪ .‬یکی از انها دیگری را‬ ‫شــناخت و گفت‪« :‬ایا در جنگ جهانی دوم‬ ‫شرکت کردی؟» و دیگری گفت‪« :‬بله‪».‬‬ ‫اولی پرســید در کجا و در کدام میدان نبرد‬ ‫حضور داشتی؟‬ ‫و دیگــری پاســخش را داد‪ .‬ناگهان اولی‬ ‫تشرزنان گفت‪:‬‬ ‫«واویال! تو منو نشــناختی؟ بابا ما با هم‬ ‫توی یک سنگر بودیم!»‬ ‫بعــد از ان بود که با یکدیگر اُخت شــدند و‬ ‫مدت طوالنی گپ زدند‪ .‬تمام چیزی که انها‬ ‫داشــتند‪ ،‬فقط چهل دقیقه دیدار در میدان‬ ‫نبرد بود‪ .‬اما انها در مورد تک به تک ِ گلوله‬ ‫هایی که از بیخ ِ گوششان گذشته بود حرف‬ ‫زدند‪ .‬انها بیشــتر از چهار ســاعت در مورد‬ ‫همان چهل دقیقه حــرف زدند‪ .‬وقتی همه‬ ‫ی چیزهایــی را که در مــورد ان زمان می‬ ‫توانســتند بگویند تمام شد‪ ،‬یکی از دیگری‬ ‫پرسید‪« :‬از جنگ به اینور چکار می کنی؟»‬ ‫و دیگری گفت‪:‬‬ ‫«هیچی! طی شصت سال گذشته فقط یک‬ ‫فروشنده بودم!»‬ ‫ان چهل دقیقه‪ ،‬به تمام ِ زندگی ِ ان دو نفر‬ ‫معنا می داد‪ ،‬چرا که در لحظه لحظه ی ان‬ ‫فناپذیری ادمی را با تمام وجود لمس کرده‬ ‫بودند‪ .‬در طــول ِ نبرد ان ها پیوندی عمیق‬ ‫ایجاد کرده بودند‪ .‬اما فراتر از ان‪ ،‬زندگی این‬ ‫مرد را می شــد فقط در یک جمله خالصه‬ ‫کرد‪ :‬او فقط یک فروشنده بود‪.‬‬ ‫وقتی شــما از طبیعت ِ فناپذیــر ِ خود اگاه‬ ‫می شوید‪ ،‬ژرف اندیشی غیرقابل توصیفی را‬ ‫کشف می کنید‪ .‬اگر شما نمی توانید ماهیت ِ‬ ‫ابدی و فناناپذیر ِ خود را درک کنید‪ ،‬اق ً‬ ‫ال ان‬ ‫ماهیــت ِ فناپذیرتان را بفهمید‪ .‬مرگ پایان ِ‬ ‫زندگی نیست‪.‬‬ ‫خیلی ســاده‪ ،‬مرگ فقط پایان ِ بدن است‪.‬‬ ‫اگر شما با شناختی که عمیقاً مبتنی بر ُبـع ِد‬ ‫مادیتان است زندگی کنید‪ ،‬بیشتر و بیشتر‬ ‫با مرگ دست و پنجه نرم خواهید کرد‪ ،‬چرا‬ ‫که مرگ پایانیست بر بدن‪ .‬فقط زمانی که با‬ ‫حقیقت ِ میرایی ِ خودتان چشــم در چشم‬ ‫شوید‪ ،‬اشتیاق به فراتر رفتن‪ ،‬شکل واقعی به‬ ‫خود خواهد گرفت‪.‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪17‬‬ صفحه 18 ‫مدیریت روحیه‬ ‫مترجم‪ :‬لعیا نبی فر‬ ‫جسم و ذهن چگونه بر هم‬ ‫تاثیر میگذارند؟‬ ‫سوامی شــیواناندا‪ :‬ذهن عمیقاً با جسم‬ ‫مرتبط است‪ .‬ذهن مطابق جسم عمل میکند‬ ‫و جسم برطبق ذهن واکنش نشان میدهد‪.‬‬ ‫ذهن بر جســم اثر میگــذارد؛ ذهن پاک و‬ ‫سالم یعنی جسم سالم‪ .‬اندوه ذهنی جسم‬ ‫را ضعیف میکند جسم نیز بهنوبه خود روی‬ ‫ذهن تاثیر میگذارد‪ .‬اگر جسم قوی و سالم‬ ‫باشد ذهن نیز سالم و قوی میشود‪ .‬اگر جسم‬ ‫بیمار باشد ذهن نیز بیمار میشود‪ .‬درد معده‬ ‫موجب افسردگی در ذهن میشود‪.‬‬ ‫علت اصلی بیماریهایی که جسم را مبتال‬ ‫میکند افکار بد است‪ .‬هر چیزی که در ذهن‬ ‫نگه داشته شــود در کالبد جسمی بیرون‬ ‫می اید‪.‬‬ ‫هر احساس بد یا دلخوری نسبت به کس‬ ‫دیگری بالفاصله بر جســم تاثیر میگذارد‬ ‫و نوعــی بیماری در جســم ایجاد میکند‪.‬‬ ‫هیجان شــدید‪ ،‬تنفر‪ ،‬حســادت عمیق و‬ ‫کهنه‪ ،‬اضطراب تحلیلبرنده‪ ،‬حالت عصبانیت‬ ‫درواقع ســلولهای بــدن را از میان میبرد‬ ‫و باعــث بیماری قلب‪ ،‬کبــد‪ ،‬کلیه‪ ،‬طحال‬ ‫و معده میشــود‪ .‬حالت عصبانیت شــدید‬ ‫اســیب جدی به ســلولهای مغز میرساند‪،‬‬ ‫مواد شــیمیایی سمی به خون وارد میکند‪،‬‬ ‫افســردگی و شــوک روحی عمیقی ایجاد‬ ‫میکند و مانع از ترشح شیره معدی‪ ،‬صفرا و‬ ‫شیرههای گوارشی دیگر در دستگاه گوارش‬ ‫میشــود‪ ،‬انرژی و نیروی حیاتی را تحلیل‬ ‫‪12‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫میبرد‪ ،‬موجب پیری زودرس میشود و عمر‬ ‫را کوتاه میکند‪ .‬وقتی ذهن اشــفته باشد‪،‬‬ ‫جسم اشفته است‪ .‬هرجا جسم برود‪ ،‬ذهن‬ ‫دنبالش میرود‪ .‬وقتی جســم و ذهن هر دو‬ ‫اشفته باشــند پرانا در مسیر اشتباه جریان‬ ‫پیدا میکند‪ .‬بهجای اینکه کل بدن را پیوسته‬ ‫و به یک اندازه فرابگیرد به نســبت نابرابر و‬ ‫بدون توازن به نواسان در میاید‪.‬‬ ‫چگونــه خشــم میتوانــد با هاتــا یوگا‬ ‫مهار شود؟‬ ‫سوامی شیواناندا‪ :‬پرانا مثل گیاه رونده به‬ ‫ذهن میپیچد‪ .‬پرانایاما به کنترل ذهن منجر‬ ‫میشود‪ .‬پرانایاما در میل شدید به حرف زدن‬ ‫وقفه میاندازد و به انسان انرژی فراوان برای‬ ‫بازبینی خشم میدهد‪.‬‬ ‫ایا اســانا و پرانایاما بر احساس و‬ ‫روحیه تاثیر دارد؟‬ ‫سوامی شیواناندا‪:‬‬ ‫وقتی کسی یوگا نمیکند‪ ،‬دستگاه عصبی‬ ‫او کند اســت و درنتیجه نوعی افســردگی‬ ‫دارد‪ .‬بــه عــاوه‪ ،‬انرژی بــدن مادامی که‬ ‫دستگاه عصبی فعال نشده باشد معموالً در‬ ‫یک یا چند مرکز مسدود میماند‪ .‬وقتی اسانا‬ ‫و پرانایامای یوگا انجام میشود دستگاه های‬ ‫مختلفی در بدن مانند دستگاه های تنفسی‪،‬‬ ‫گردش خون‪ ،‬قلب و عصبی به طور مناسبی‬ ‫فعال می شــوند‪ .‬در اثر این فعال شــدن‪،‬‬ ‫احساس ها که در مغز مسدود شده بودند‬ ‫ازاد می شوند و انرژی پرانایی به مراکز باالتر‬ ‫مغز وارد می شــود که اجازه میدهد انسان‬ ‫احساس سبکی و ارامش کند‪ .‬سامانه غدد‬ ‫درون ریز چه تاثیری بر رفتار دارد؟‬ ‫سوامی ساتیاناندا‪:‬‬ ‫پژوهــش های علمی اخیر باعث شــده‬ ‫است این یافته اساسی یعنی تاثیر ترشحات‬ ‫درونریز بر ذهن‪ ،‬رفتار و عاطفه انســان سر‬ ‫زبان ها بیاید‪ .‬غده هیپوفیز‪ ،‬غده صنوبری‪،‬‬ ‫غده تیروئید‪ ،‬غده تیموس‪ ،‬غده لوزالمعده‪،‬‬ ‫غــده فوق کلیوی‪ ،‬تخمــدان ها و بیضه ها‬ ‫غده های درون ریز هستند‪ .‬دانشمندان به‬ ‫نتیجه رسیده اند که اگر کسی ذاتاً عصبانی‬ ‫باشد ممکن است غده هایش مشکلی داشته‬ ‫باشند‪ .‬اگر کسی خیلی فکر می کند امکان‬ ‫دارد بعضی غده ها بیش از اندازه کار میکنند‪.‬‬ ‫ترشحات درون ریز روی اعمال‪ ،‬رفتار و افکار‬ ‫انسان تاثیر دارند‪ .‬اگر کسی همیشه عصبانی‬ ‫یا خیلی عاطفی اســت یا اگر کسی خیلی‬ ‫فکر می کند یــا خیلی می خوابد یا خیلی‬ ‫نگران است یا خیلی دست پاچه است شاید‬ ‫به خاطر عیبی در سامانه غدد درون ریزش‬ ‫باشد‪.‬اساناهای مختلفی بر ترشحات درون‬ ‫ریز تاثیر می گذارند‪.‬‬ ‫برای نمونه سیداسانا یا حالت استاد روی‬ ‫ترشحات جنســی اثر دارد‪ ،‬ساروانگاسانا یا‬ ‫حالت ایستادن روی شانه روی غدد تیروئید‬ ‫تاثیر میگذارد درحالی که تاثیر هاالسانا یا‬ ‫حالت گاواهن روی ترشــحات لوزالمعده و‬ ‫فوق کلیوی است‪.‬‬ ‫چرا یوگی ها برای هماهنگ کردن جسم‬ ‫و ذهن از تنفس استفاده می کنند؟‬ صفحه 13 ‫مارماتراپی‬ ‫روشی ایورودیک برای پاکسازی بدن‬ ‫نویسنده‪:‬ناهید موسوی‬ ‫مارماتراپــی هنر کار با نقــاط خاص بدن‬ ‫با انگیزه پاکســازی‪ ،‬التیام و بهبود سطح‬ ‫ســامت فرد و یکی از روش های درمانی‬ ‫معرفی شده در ایوروداست‪.‬در این شاخه از‬ ‫دانش سنتی ودیک معتقدیم که با تحریک‬ ‫نقاط منحصر به فرد در بدن میتوان انرژی‬ ‫حیات را میان بافــت های متفاوت که به‬ ‫‪18‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫دالیل ذهنی و فیزیکی دچار نقصان شده‬ ‫اند از عامل بیماری زا زدود و ســامت را‬ ‫به ان عضو بازگرداند‪.‬درمان به این طریق‬ ‫بیشتر در جنوب هند مورد توجه بود و پس‬ ‫از ان به عنوانی روشــی کل نگر در بهبود‬ ‫سالمت عمومی اقبال همگانی یافت‪ .‬مارما‬ ‫تراپیست برای درمان امراض کهنه‪ ،‬مانند‬ ‫میگرن و افسردگی تا دردهای مقطعی از‬ ‫تکنیک های ویژه بهره میبرد‪.‬تکنیک های‬ ‫متعد از ماساژ دستی و سنگ داغ تا استفاده‬ ‫از رنگ و نور و رایحه درمانی و دارو درمانی‬ ‫و رژیم غذایی که هم خود فرد در ســطح‬ ‫عمومی‪ -‬و هم توســط متخصص اموزش‬ ‫دیده به صورت ویژه انجام میشود‪ .‬تمامی‬ صفحه 19 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫زالل و خروشــان‪ ،‬از کنارمــان می گذرد‬ ‫انگیزه و نیرو می گیریم و ادامه می دهیم‪.‬‬ ‫تا نقطه ای که دیگر‪ ،‬گام هایمان دارند بدن‬ ‫مــان را از حدود ذهنی مان فراتر می برند‪.‬‬ ‫جایی که جسم‪ ،‬از مرزهای ناباوریِ ذهن‪،‬‬ ‫خارج می شــود و ما در محــدوده‪ ،‬باور و‬ ‫تصویر فراتــری از خودمان گام برمیداریم‪.‬‬ ‫طبیعتی که انگار جســم ما را ز پاهایمان‬ ‫دهــان ذهنی که همواره با‬ ‫می گیرد تا از‬ ‫ِ‬ ‫تزریق احســاس و باور ضعف و ناتوانی‪ ،‬در‬ ‫حال بلعیدن ماست بیرون بکشد‪ .‬تا جسم‬ ‫بتواند در خانه خود(طبیعت) تجربه دیگری‬ ‫از حضور و یگانگی اش با جهان پیرامون را‬ ‫بدون باورهای محدود کننده احساس کند‪.‬‬ ‫کارل گوستاو یونگ می گوید انچه که ما‬ ‫از خود به عنوان من می شناسیم مثل یک‬ ‫جزیره کوچک در بیکرانگی یک اقیانوس‬ ‫بزرگ اســت‪ .‬یعنی درکی محدود از خود‪،‬‬ ‫که در اثر نــگاه والدین به ما و تحت تاثیر‬ ‫رویدادها و شرایط زندگی مان شکل گرفته‬ ‫اســت‪ .‬ان کســی که در حال زیستن ان‬ ‫هستیم یکی از بی نهایت شکلهای بودنی‬ ‫اســت که می توانیم انرا تجربه و زندگی‬ ‫کنیــم‪ ،‬و وظیفه ما این اســت که بتوانیم‬ ‫با عبور از ترســها و موانــع‪ ،‬از این جزیره‬ ‫بودن‬ ‫بیرون بیاییم و وســعت بیشتری از‬ ‫ِ‬ ‫خود را تجربــه کنیم‪ .‬من بخش بزرگی از‬ ‫این اقیانوس را جسم می دانم‪ .‬جسمی که‬ ‫فراســوی مرزهای ذهن‪ ،‬به شعور بزرگ و‬ ‫جاری در جهان متصل است‪ .‬شعوری که‬ ‫تمام فرایندها و رویدادهای شگفت انگیز‬ ‫رشد و حیات را در درون و بیرون ما هدایت‬ ‫می کنــد و به پیــش میراند‪.‬هر طریق و‬ ‫روشــی که بتواند به قول پتنجلی‪ ،‬ما را از‬ ‫گرداب کلیشــه های ذهن‪ ،‬بیرون بیاورد و‬ ‫جریان سیال و فراگیر و هوشمندی‬ ‫به این‬ ‫ِ‬ ‫که بی خبر از وجودش‪ ،‬در ان زندگی می‬ ‫کنیم متصل و اگاه کند‪ ،‬بدون تردید تجربه‬ ‫متفاوتی از بودن خواهیم داشــت‪ ،‬و قطعا‬ ‫چند جمله قبل را میتوان به عنوان تعریف‬ ‫جامعی از یوگا دانست که توسط فیلسوف‬ ‫بزرگ یوگا مطرح شده است‪.‬‬ ‫حاال من یادداشــتم را بــا این چند جمله‬ ‫تمام میکنــم‪ .‬ما در جامعه ای زندگی می‬ ‫کنیم که انواع و اقســام عوامل و نیروها در‬ ‫حال محدود کــردن ذهن ما و قبض ان‬ ‫به نفع خودشــان هستند‪ .‬می شود لیست‬ ‫بلند باالیی از انها را نوشت که می خواهند‬ ‫ذهن ما به جای هــم اهنگی با ارتعاش و‬ ‫جریان اصیل و گشاینده ی حیات‪ ،‬با منافع‬ ‫انها همسو باشد‪.‬‬ ‫در ایــن میان‪ ،‬بدن ما مــی تواند روزنه ی‬ ‫نجات و نقطه اتصالی برای‬ ‫وصل شدن به این جریان فراگیر و یکپارچه‬ ‫باشــد‪ ،‬و یوگا تیشــه ای اســت که می‬ ‫توانــد موانع ذهن را از ســر راه این تجربه‬ ‫یگانه و گشــاینده بــردارد‪ .‬اتصالی که ما‬ ‫را بــه منابع اصیل تــری از انرژی و دانش‬ ‫زندگی می رساند‪.‬‬ ‫موالنا‪:‬‬ ‫یکی تیشه بگیرید پی حفره زندان‬ ‫ب‬ ‫چو زندان شکستید‪ ،‬همه شاه و امیرید‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪11‬‬ صفحه 12 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫ســوامی نیرانجانانانــدا‪ :‬تنفــس بازتاب‬ ‫وضعیت ذهن است‪.‬‬ ‫اگر کســی اشفته باشد نفس کشیدنش‬ ‫تند است؛ اگر کسی عصبانی باشد تنفسش‬ ‫کوتاه و سطحی است؛ اگر کسی ارام باشد‬ ‫بلند و عمیق نفس میکشــد‪ .‬وضعیت های‬ ‫ذهن در چگونگی تنفس منعکس می شوند‬ ‫گاهی شاید نفس حتی محسوس هم نباشد‬ ‫و خیلی ارام باشد‪.‬‬ ‫با توجه کردن به تنفس کســی میتوان‬ ‫فهمید چه روحیــه ای دارد‪ ،‬ایا تهاجمی‪،‬‬ ‫ارام‪ ،‬افســرده یا مایوس است‪ .‬همه عالئم‬ ‫بیماری روحیه و رفتار ذهنی را میتوان در‬ ‫نوع دم و بازدم فرد مشاهده کرد‪.‬‬ ‫به این دلیل یوگی ها از تنفس اســتفاده‬ ‫میکنند تا دســتگاه های بدن مثل دستگاه‬ ‫عصبی را تنظیم و هماهنگ کنند‪ .‬انها برای‬ ‫ارام کردن کارهای ذهن از تنفس استفاده می‬ ‫کنند‪ .‬چگونه هاتا یوگا به کنترل عصبانیت‪،‬‬ ‫حســادت و ترس کمک می کند؟سوامی‬ ‫ساتیاناندا‪ :‬عصبانیت یکی از بزرگترین موانع‬ ‫زندگی است و حسادت مطلقاً غیرضروری و‬ ‫بیهوده است‪ .‬عصبانیت همیشگی نشانه این‬ ‫است که ادرنالین زیادی در بدن وجود دارد‪.‬‬ ‫شبکه عصبی و غدد به سرعت به وضعیت‬ ‫های روانی مختلف واکنش نشان می دهند‪.‬‬ ‫هیچ گاه نباید درگیر حسادت یا عصبانیت‬ ‫شد اما اگر الزم شد تمرین شاشانکاسانا یا‬ ‫حالت خرگوش مفید اســت‪ .‬شاشانکاسانا‬ ‫به کنترل غدد فوقکلیوی کمک می کند و‬ ‫ذهن را ارام میسازد‪.‬‬ ‫بــا تمریــن روزانه شاشانکاســانا طولی‬ ‫نمیکشــد که تغییر کلی در ماهیت رفتار‬ ‫فیزیولوژیکی فرد ایجاد میشود‪.‬برای غلبه بر‬ ‫عقده ترس شاشانکاسانا و انتارمونا یا سکوت‬ ‫درونی را انجام دهید‪ .‬اگر شاشانکاسانا روزانه‬ ‫نیم ساعت انجام شود ترشح ادرنالین میتواند‬ ‫کنترل شود و ترس و وحشت کمکم کاهش‬ ‫پیدا میکند‪ .‬در انتارمونا بگذارید ترس بیاید‬ ‫و با دیدن تاثیرش بر ذهن‪ ،‬جسم و احساس‬ ‫فقط شاهد ان باشید‪ .‬بعد از مدتی به علت‬ ‫ترس پی میبرید و متوجه میشوید که ریشه‬ ‫در تجربه فراموش شده زمان کودکی دارد‪.‬‬ ‫اگر کسی مرتب شاشانکاســانا‪ ،‬انتارمونا و‬ ‫پرانایامــا انجام دهد بعــد از مدتی تجربه‬ ‫کودکــی دوباره از ذهنــش میگذرد و کل‬ ‫ترس مثل معجزه ای ناپدید میشود‪.‬چگونه‬ ‫هاتا یوگا میتواند برای کاهش پرخاشگری‬ ‫استفاده شود؟‬ ‫سوامی ساتیاناندا‪:‬‬ ‫با تنفس های خنک کننده یعنی شیتالی‬ ‫پرانایاما و شــیتکاری پرانایامــا میتوان با‬ ‫پرخاشگری مبارزه کرد اما ابتدا الزم است‬ ‫شــخصیت فرد کامل بررسی شود‪. .‬گرچه‬ ‫پرانایاما پیشنهاد میشود اما طبیعت فرد باید‬ ‫به فعالیتی خالق و سازنده هدایت شود‪.‬‬ ‫کسی که طبیعت پرخاشگر دارد میتواند‬ ‫بسیار پرتحرک باشد‪ .‬شخصیتش را می تواند‬ ‫برای ایجاد تغییرات بزرگ در جامعه به کار‬ ‫بگیرد‪.‬چگونه با یوگا می توان خشم را مهار‬ ‫کرد؟ سوامی ســاتیاناندا‪ :‬حدود چهل سال‬ ‫پیش‪ ،‬با معلم معنوی ام ســوامی شیواناندا‬ ‫مواجه شــدم‪ .‬او سوامی بسیار ارام‪ ،‬ساکت‪،‬‬ ‫باگذشت‪ ،‬بردبار‪ ،‬باثبات و دلسوزی بود اما به‬ ‫دلیلی من بسیار عصبانی شدم‪.‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪13‬‬ صفحه 14 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫حتی اگر منافع دیگران در این میان نادیده‬ ‫گرفته شود‪.‬‬ ‫انچــه در مورد شــخصیت ارجونا جالب‬ ‫توجه است‪ ،‬این است که با وجود برخوردار‬ ‫بودن از برترین سجایای اخالقی‪ ،‬شاخصه‬ ‫هایی همچــون ترس‪ ،‬ضعف و لجاجت در‬ ‫او مشاهده می شود و همین مساله موجب‬ ‫می شود که مخاطب با او هم ذات پنداری‬ ‫کرده و ارتباط نیرومندی با وی برقرار کند‪.‬‬ ‫علت اینکه شخصیت ارجونا در مهابهاراتا‬ ‫از اهمیــت خاصی برخوردار اســت تنها‬ ‫صفات درخشان فردی وی نیست‪ .‬ارجونا‬ ‫در میانهء حماسهء مهابهاراتا به شخصیت‬ ‫اصلی اثر استحاله می یابد‪.‬‬ ‫روایت این گونه است که پیش از اغاز نبرد‬ ‫عظیم کوروکشِ ترا‪ ،‬کریشنا ‪ ،‬ایزد محبوب‬ ‫هندی ها‪ ،‬با بیــان این که در این نبرد به‬ ‫شکل مســتقیم دخالتی نخواهد کرد و به‬ ‫هر دو طرف جنگ یاری خواهد رســاند‪،‬‬ ‫پیشنهادی را مطرح می سازد‪:‬‬ ‫ایــن که هر یک از طرفین نبرد بتواند یا از‬ ‫کمک سپاه کریشنا برخوردار شود‪ ،‬و یا از‬ ‫حضور خود کریشنا در این نبرد بهره ببرد‪.‬‬ ‫خاندان کاراوا یاریِ ســپاه کریشنا را طلب‬ ‫می کند‪ ،‬و ارجونا‪ ،‬سردار برجستهء خاندان‬ ‫پانداوا درخواســت می کند که کریشنا در‬ ‫این مسیر وی را همراهی کند‪.‬‬ ‫به این ترتیب‪ ،‬کریشنا راندن ارابهء ارجونا‬ ‫را بر عهــده می گیــرد و در این نقطه از‬ ‫حماســهء مهابهاراتا‪ ،‬گفتگویی که مابین‬ ‫کریشــنا و ارجونــا رخ میدهــد به خلق‬ ‫یکــی از مقدس ترین و حائز اهمیت ترین‬ ‫متون مذهبی هندوان به نام بهاگواد گیتا‬ ‫منجر میشود‪.‬‬ ‫سیر داستان به این صورت است که ارجونا‬ ‫از کریشنا درخواست میکند او را به میدان‬ ‫جنگ ببرد تا بتواند محل نبرد را بررســی‬ ‫کند و با دیدن صحنه قرارگیری جنگجویان‬ ‫در مقابل یکدیگر‪ ،‬ارجونا شــهامت خود را‬ ‫برای این رویارویی از دست میدهد‪.‬‬ ‫او شــاهد این است که تمام افرادی را که‬ ‫در طول حیات خــود دیده و با انها بزرگ‬ ‫شده در مقابل یکدیگر صف ارایی کرده اند‬ ‫و به زودی دستشان به خون یکدیگر الوده‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫حضور در میانهء چنین میدانی برای فرد‬ ‫اخالق گرایی همچون ارجونا دردناک و غیر‬ ‫قابل تصور است‪.‬‬ ‫کریشــنا در طول مکالماتش با ارجونا به‬ ‫وی یاداوری میکند که هر انسانی باید به‬ ‫وظایف زیستی خود (دارما) بپردازد‪ ،‬عملی‬ ‫که صحیح اســت را انجــام بدهد (کارما)‬ ‫و خــود را با نظم طبیعی جهان هســتی‬ ‫همسو سازد‪.‬‬ ‫کریشــنا به ارجونا می گویــد این نبرد‬ ‫نتیجهء انتخاب هــای یکایک افراد حاضر‬ ‫در صحنهء جنگ اســت و مقابله کردن با‬ ‫حاصل انتخابهای خود‪ ،‬عملــی به دور از‬ ‫وظیفهء اخالقی ست‪ .‬ارجونا باید بجنگد‪،‬‬ ‫چون بنا بر اموزه های کریشنا‪ ،‬مرگی که‬ ‫در صحنهء نبرد حاصل میشــود حقیقت‬ ‫راستین نیســت و گرچه جسم با مرگ از‬ ‫میان میرود‪ ،‬اما روح ماهیتی نامیرا دارد و‬ ‫به حیات خود ادامه خواهد داد‪.‬‬ ‫انچــه در این لحظه حائز اهمیت اســت‬ ‫پذیرفتن مسئولیت انتخابهایی ست که در‬ ‫گذشته انجام شده است و سرباز زدن از این‬ ‫پذیرش‪ ،‬در تضاد با فلسفهء کارماست‬ ‫‪.‬‬ ‫کریشــنا به ارجونا یاداور میشود که‪ :‬ای‬ ‫پسر کونتی‪ ،‬چنانچه در این نبرد بمیری به‬ ‫بهشت خواهی رفت و چنانچه زنده بمانی‪،‬‬ ‫مالک زمیــن خواهی بود‪ .‬پس برخیز و به‬ ‫نبرد برو!‬ ‫شادمانی و اندوه‪ ،‬پیروزی و شکست‪ ،‬سود‬ ‫و خپوتاالن را یکســان بشمار و برای نبرد‬ ‫اماده شــو‪ .‬نگران نباش کــه در این میان‬ ‫گناهی مرتکب شوی‪.‬‬ ‫ای شــادمانی بخــش‪ ،‬در طریقــت دارما‬ ‫میبایست ثابت قدم باشی و بر هدف خود‬ ‫تمرکز کنی‪.‬‬ ‫در غیر این صورت‪ ،‬به راحتی از مسیر خود‬ ‫منحرف خواهی شد‬ ‫در جایی دیگر از ســخنانش‪ ،‬کریشــنا به‬ ‫مفهوم یوگا اشاره میکند‪:‬‬ ‫زمانی که ذهن بــر تکالیف خود تمرکز‬ ‫داشته باشد و از نتیجهء عمل فراغت یابد‪،‬‬ ‫به ارامش و تعادل دست خواهد یافت‪ .‬این‬ ‫ارامش بن مایهء یوگا ست‪ ،‬ای مرد توانمند‪.‬‬ ‫هر عملی که از امیال سرچشــمه بگیرد و‬ ‫به مقصود لذت بردن از نتیجهء عمل انجام‬ ‫شــود‪ ،‬حقیرانه اســت و در تضاد با قوهء‬ ‫فراست و نظم اگاهانه است‪.‬‬ ‫ای مرد توانمند‪ ،‬به جستجوی خرد برخیز‬ ‫و به مانند جاهالن تنگ نظری نباش که به‬ ‫دنبال نتیجهء اعمال خود هستند‪.‬‬ ‫خــود را وقف یوگا جوهر عمل بنما‪ .‬تنها‬ ‫از این طریق است که فرد از نتیجهء اعمال‬ ‫خود و کارمای نیک و بد رهایی می یابد‬ ‫در نهایــت با اموزه های کریشــنا‪ ،‬ارجونا‬ ‫متقاعــد می شــود که در صحنــهء نبرد‬ ‫حاضر شود‪.‬‬ ‫نبردی کــه هجده روز به طول می انجامد‬ ‫و در ان اغلب جنگاوران کشــته میشوند‪.‬‬ ‫سپاه کاراوا شکست را می پذیرد و سلطنت‬ ‫به وارثــان راســتینش‪ ،‬خانــدان پانداوا‬ ‫بازگردانده می شود‪.‬‬ ‫سی و شش سال پس از پادشاهی‪ ،‬خاندان‬ ‫پانداوا تصمیم می گیرد از حکم رانی کناره‬ ‫گیــری کند و به کوه های هیمالیا هجرت‬ ‫کــرده و جهان را در جســتجوی مقاصد‬ ‫معنوی ترک گوید‪.‬‬ ‫اعضای این خانواده در هیمالیا چشــم از‬ ‫جهان فرو می بندند و به ارواح انانی که در‬ ‫جنگ کشته شده اند می پیوندند‪.‬‬ ‫ارجونا در مهابهاراتا‪ ،‬یاداور رستم پهلوان در‬ ‫اسطوره های فارسی و اودیسه در اساطیر‬ ‫یونان اســت‪ .‬انچه موجب می شود ارجونا‬ ‫در دید مخاطب اهمیت پیدا کند‪ ،‬توانایی‬ ‫های مافوق بشری او نیست‪،‬‬ ‫بلکه شاخصه های انسانی اوست‪.‬‬ ‫تردیدها‪ ،‬ضعف ها‪ ،‬سرگشتگی و اندوهی‬ ‫که ارجونا در صحنهء نبرد با ان مواجه می‬ ‫شود شباهتی تام با موقعیت های معمول‬ ‫انسانی در شرایط مختلف دارد‪.‬‬ ‫ارجونا در میانهء این تناقضات و پیچیدگی‬ ‫ها‪ ،‬در نهایت با تکیه بر شهامت و شجاعتی‬ ‫که در درون خود نهــان دارد وارد میدان‬ ‫می شود و تصویری از خود ارائه می دهد‬ ‫که هر یک از ما در مواجهه با سختی ها و‬ ‫نبردهای زندگی‪ ،‬ارزومندیم‪:‬‬ ‫ورود به میدان نبردی که در تقابل با ارزش‬ ‫ها و باورهایمان قــرار دارد‪ ،‬و گام نهادن‬ ‫به طریقت سلوک فردی مان با تمام توان‬ ‫روحانی و معنوی که در الیه های زیرین‬ ‫روانمان پنهان شده است‪.‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪35‬‬ صفحه 36 ‫مدیریت روحیه‬ ‫مترجم‪ :‬لعیا نبی فر‬ ‫جسم و ذهن چگونه بر هم‬ ‫تاثیر میگذارند؟‬ ‫سوامی شــیواناندا‪ :‬ذهن عمیقاً با جسم‬ ‫مرتبط است‪ .‬ذهن مطابق جسم عمل میکند‬ ‫و جسم برطبق ذهن واکنش نشان میدهد‪.‬‬ ‫ذهن بر جســم اثر میگــذارد؛ ذهن پاک و‬ ‫سالم یعنی جسم سالم‪ .‬اندوه ذهنی جسم‬ ‫را ضعیف میکند جسم نیز بهنوبه خود روی‬ ‫ذهن تاثیر میگذارد‪ .‬اگر جسم قوی و سالم‬ ‫باشد ذهن نیز سالم و قوی میشود‪ .‬اگر جسم‬ ‫بیمار باشد ذهن نیز بیمار میشود‪ .‬درد معده‬ ‫موجب افسردگی در ذهن میشود‪.‬‬ ‫علت اصلی بیماریهایی که جسم را مبتال‬ ‫میکند افکار بد است‪ .‬هر چیزی که در ذهن‬ ‫نگه داشته شــود در کالبد جسمی بیرون‬ ‫می اید‪.‬‬ ‫هر احساس بد یا دلخوری نسبت به کس‬ ‫دیگری بالفاصله بر جســم تاثیر میگذارد‬ ‫و نوعــی بیماری در جســم ایجاد میکند‪.‬‬ ‫هیجان شــدید‪ ،‬تنفر‪ ،‬حســادت عمیق و‬ ‫کهنه‪ ،‬اضطراب تحلیلبرنده‪ ،‬حالت عصبانیت‬ ‫درواقع ســلولهای بــدن را از میان میبرد‬ ‫و باعــث بیماری قلب‪ ،‬کبــد‪ ،‬کلیه‪ ،‬طحال‬ ‫و معده میشــود‪ .‬حالت عصبانیت شــدید‬ ‫اســیب جدی به ســلولهای مغز میرساند‪،‬‬ ‫مواد شــیمیایی سمی به خون وارد میکند‪،‬‬ ‫افســردگی و شــوک روحی عمیقی ایجاد‬ ‫میکند و مانع از ترشح شیره معدی‪ ،‬صفرا و‬ ‫شیرههای گوارشی دیگر در دستگاه گوارش‬ ‫میشــود‪ ،‬انرژی و نیروی حیاتی را تحلیل‬ ‫‪12‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫میبرد‪ ،‬موجب پیری زودرس میشود و عمر‬ ‫را کوتاه میکند‪ .‬وقتی ذهن اشــفته باشد‪،‬‬ ‫جسم اشفته است‪ .‬هرجا جسم برود‪ ،‬ذهن‬ ‫دنبالش میرود‪ .‬وقتی جســم و ذهن هر دو‬ ‫اشفته باشــند پرانا در مسیر اشتباه جریان‬ ‫پیدا میکند‪ .‬بهجای اینکه کل بدن را پیوسته‬ ‫و به یک اندازه فرابگیرد به نســبت نابرابر و‬ ‫بدون توازن به نواسان در میاید‪.‬‬ ‫چگونــه خشــم میتوانــد با هاتــا یوگا‬ ‫مهار شود؟‬ ‫سوامی شیواناندا‪ :‬پرانا مثل گیاه رونده به‬ ‫ذهن میپیچد‪ .‬پرانایاما به کنترل ذهن منجر‬ ‫میشود‪ .‬پرانایاما در میل شدید به حرف زدن‬ ‫وقفه میاندازد و به انسان انرژی فراوان برای‬ ‫بازبینی خشم میدهد‪.‬‬ ‫ایا اســانا و پرانایاما بر احساس و‬ ‫روحیه تاثیر دارد؟‬ ‫سوامی شیواناندا‪:‬‬ ‫وقتی کسی یوگا نمیکند‪ ،‬دستگاه عصبی‬ ‫او کند اســت و درنتیجه نوعی افســردگی‬ ‫دارد‪ .‬بــه عــاوه‪ ،‬انرژی بــدن مادامی که‬ ‫دستگاه عصبی فعال نشده باشد معموالً در‬ ‫یک یا چند مرکز مسدود میماند‪ .‬وقتی اسانا‬ ‫و پرانایامای یوگا انجام میشود دستگاه های‬ ‫مختلفی در بدن مانند دستگاه های تنفسی‪،‬‬ ‫گردش خون‪ ،‬قلب و عصبی به طور مناسبی‬ ‫فعال می شــوند‪ .‬در اثر این فعال شــدن‪،‬‬ ‫احساس ها که در مغز مسدود شده بودند‬ ‫ازاد می شوند و انرژی پرانایی به مراکز باالتر‬ ‫مغز وارد می شــود که اجازه میدهد انسان‬ ‫احساس سبکی و ارامش کند‪ .‬سامانه غدد‬ ‫درون ریز چه تاثیری بر رفتار دارد؟‬ ‫سوامی ساتیاناندا‪:‬‬ ‫پژوهــش های علمی اخیر باعث شــده‬ ‫است این یافته اساسی یعنی تاثیر ترشحات‬ ‫درونریز بر ذهن‪ ،‬رفتار و عاطفه انســان سر‬ ‫زبان ها بیاید‪ .‬غده هیپوفیز‪ ،‬غده صنوبری‪،‬‬ ‫غده تیروئید‪ ،‬غده تیموس‪ ،‬غده لوزالمعده‪،‬‬ ‫غــده فوق کلیوی‪ ،‬تخمــدان ها و بیضه ها‬ ‫غده های درون ریز هستند‪ .‬دانشمندان به‬ ‫نتیجه رسیده اند که اگر کسی ذاتاً عصبانی‬ ‫باشد ممکن است غده هایش مشکلی داشته‬ ‫باشند‪ .‬اگر کسی خیلی فکر می کند امکان‬ ‫دارد بعضی غده ها بیش از اندازه کار میکنند‪.‬‬ ‫ترشحات درون ریز روی اعمال‪ ،‬رفتار و افکار‬ ‫انسان تاثیر دارند‪ .‬اگر کسی همیشه عصبانی‬ ‫یا خیلی عاطفی اســت یا اگر کسی خیلی‬ ‫فکر می کند یــا خیلی می خوابد یا خیلی‬ ‫نگران است یا خیلی دست پاچه است شاید‬ ‫به خاطر عیبی در سامانه غدد درون ریزش‬ ‫باشد‪.‬اساناهای مختلفی بر ترشحات درون‬ ‫ریز تاثیر می گذارند‪.‬‬ ‫برای نمونه سیداسانا یا حالت استاد روی‬ ‫ترشحات جنســی اثر دارد‪ ،‬ساروانگاسانا یا‬ ‫حالت ایستادن روی شانه روی غدد تیروئید‬ ‫تاثیر میگذارد درحالی که تاثیر هاالسانا یا‬ ‫حالت گاواهن روی ترشــحات لوزالمعده و‬ ‫فوق کلیوی است‪.‬‬ ‫چرا یوگی ها برای هماهنگ کردن جسم‬ ‫و ذهن از تنفس استفاده می کنند؟‬ صفحه 13 ‫ان روزها من جوان بودم‪ ،‬بیست و یک‬ ‫ساله‪ .‬دسته کلید را جلوی پایش انداختم‬ ‫و گفتم «خودت از اشرام مراقبت کن‪ ».‬بعد‬ ‫رفتم به اتاقم و در را بستم‪ .‬انقدر عصبانی‬ ‫بودم که نمیدانســتم چه کار کنم‪ .‬دو روز‬ ‫از اتاقم بیرون نیامدم و چیزی نخوردم‪.‬روز‬ ‫ســوم صدایم کرد و گفت «خیلی عصبانی‬ ‫هستی‪ ».‬گفتم «بله‪ ».‬او گفت «به خاطرش‬ ‫شرمگین نباش؛ راهی پیدا کن‪ ».‬گفتم «اما‬ ‫خیلی دربارهاش فکر میکنم‪ .‬هر روز صبح‬ ‫قصد میکنم که عصبانی نشوم‪ ،‬از کوره در‬ ‫نروم اما بعد فراموشش میکنم‪».‬‬ ‫گفت «انرژی هایت به هم ریخته است‪».‬‬ ‫به همین دلیل به من حالت یوگایی یاد داد‬ ‫به نام شاشانکاسانا و گفت ان را تاجایی که‬ ‫میتوانم انجام دهم‬ ‫‪.‬ابتدا ان اسانا را ده دقیقه پشت سر هم‬ ‫تمرین می کردم بعدها ان را ســه ساعت‬ ‫انجــام می دادم زیــرا در جوانی برای من‬ ‫مشــکل دیگری غیــر از عصبانیت نبود‪.‬‬ ‫انقدر عصبانیت داشــتم که می توانستم‬ ‫هرکسی را بکشم‪ .‬نمی توانستم کنترلش‬ ‫کنم‪ .‬به همین خاطر فکر کردم «اگر بتوانم‬ ‫عصبانیــت را کنترل کنم‪ ،‬هر چیزی را در‬ ‫زندگی میتوانم مهارکنم‪».‬‬ ‫البته هرکسی مشــکل خودش را دارد‪.‬‬ ‫مشــکل من عصبانیت بود؛ شاید مشکل‬ ‫شما چیز دیگری باشد‪.‬‬ ‫‪14‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫من شاشانکاسانا انجام دادم و واقعاً کمکم‬ ‫کرد‪.‬پیش از ان‪ ،‬روشهای متفاوت بسیاری‬ ‫را انجام می دادم‪ .‬من در مدرســه مذهبی‬ ‫درس میخواندم که خواهران مســیحی به‬ ‫من یاد میدادند که «وقتی عصبی میشوی‬ ‫اب بخور‪ ».‬هرکسی هر شیوه امکانپذیری را‬ ‫پیشنهاد میکرد‪ .‬منشا شانکاسانا تمام شد‪.‬‬ ‫چگونه؟این عصبانیــت فرایند روانی نبود‪.‬‬ ‫تنهــا فرایندی بود که به تعــادل غده ای‬ ‫مربوط می شد‪ .‬در شاشانکاسانا چه کاری‬ ‫انجام میدهید؟ به جلو خم میشــوید و در‬ ‫غدد فوق کلیوی کشیدگی یا محرک ایجاد‬ ‫می شــود و انها متناسب با نیاز بدن کمی‬ ‫بیشــتر یا کمی کمتر ادرنالین ترشح می‬ ‫کنند‪ .‬وقتی ادرنالین وارد می شود و بدن‬ ‫ان را جذب می کند‪ ،‬بعد شیمی بدن تغییر‬ ‫می کند و رفتار دستگاه عصبی سمپاتیک‬ ‫و پاراسمپاتیک نیز تغییر می کند‪.‬وقتی بین‬ ‫دستگاه عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک‬ ‫تعادل باشد‪ ،‬ارامش و مالیمت وجود دارد‪.‬‬ ‫بنابراین در علم هاتا یوگا‪ ،‬جسم‪ ،‬ذهن‪،‬‬ ‫عاطفه‪ ،‬هوش و احساس همه با هم ارتباط‬ ‫دارند‪ .‬انها متفاوت از یکدیگر در نظر گرفته‬ ‫نمی شوند‪ .‬مشــکل روانی‪ ،‬مشاجره‪ ،‬روان‬ ‫پریشی‪ ،‬اسکیزوفرنی‪ ،‬خشم‪ ،‬هیجان بیش‬ ‫ازحد‪ ،‬ضعف حافظه‪ ،‬ناهماهنگی‪ ،‬خستگی‬ ‫مفرط‪ ،‬گناه یا حتی بی اشــتیاقی ممکن‬ ‫است به دلیل دستگاه معیوبی در بدن باشد‬ ‫‪.‬تاثیــر شــامباوی مــودرا بــر‬ ‫روحیه چیست؟‬ ‫سوامینیرانجاناناندا‪:‬‬ ‫شامباوی مودرا یا خیره شدن به میان‬ ‫دو ابــرو‪ ،‬ذهن را ارام مــی کند درنتیجه‬ ‫فشــار عاطفی و عصبانیــت را از بین می‬ ‫برد‪ .‬تمرکز‪ ،‬ثبات روانی و وضعیت بیفکری‬ ‫ایجاد می شــود‪.‬تاثیر ناسیکاگرا دریشتی‬ ‫بر ذهــن چیست؟ســوامی نیرانجاناناندا‪:‬‬ ‫ناسیکاگرا دریشتی یا خیره شدن به نوک‬ ‫بینی عصبانیت و بیقراریهای ذهن را ارام‬ ‫میکنــد‪ .‬نیروهای تمرکز ایجاد میشــود‪.‬‬ ‫اگر مــدت طوالنی همــراه اگاهی انجام‬ ‫شود به برانگیختن موالدارا چاکرا و ایجاد‬ ‫وضعیتهای متفکرانه کمک میکند‪ .‬چگونه‬ ‫شــاتکارماها ذهن و همچنین جســم را‬ ‫پاک میکنند؟ســوامی نیرانجاناناندا‪ :‬ســه‬ ‫شاتکارمای اول یعنی نتی‪ ،‬دوتی و باستی‬ ‫باعث رها شدن انامایا کوشا یا بدن غذایی‬ ‫یا بدن جسمانی از عیب هایش میشود‪ .‬سه‬ ‫شاتکارمای دیگر یعنی کاپالباتی ‪ ،‬نولی و‬ ‫تراتاکاست که کمک میکند به مسلط شدن‬ ‫بر اشفتگی های ذهن و متمرکز کردن ان‪.‬‬ ‫تراتاکا پراکندگی های ذهن را کنترل می‬ ‫کند‪ .‬کاپالباتی فشــارهای روحی را از بین‬ ‫می برد‪ .‬نولی موجب برانگیخته شدن مرکز‬ ‫پرانا در بدن یعنی مانیپورا چاکرا می شود‪.‬‬ ‫یوگا از این تمرین ها شروع می کند‪.‬‬ صفحه 15 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫روشی که برای بهبود یک اتفاق خاص در‬ ‫بدن توصیه میشــود و ان چیزی نیســت‬ ‫جز جریان ســالم و بالمانع انرژی حیات یا‬ ‫همان پرانا‬ ‫مارما چیست؟‬ ‫مجموعه ای از نقاط انرژیک که اولین مرتبه‬ ‫در ســطح بدن پراکنده اند‪.‬این نقاط هم‬ ‫برای تشــخیص و هم برای درمان بیماری‬ ‫کاربرد دارند‪.‬جمع مارما()مارمانی است()که‬ ‫به معنی کلیه نقاط موثر اســت‪.‬در ایورودا‬ ‫به ‪ 107‬نقطه مارما در بدن فیزیکی و یک‬ ‫نقطه در بدن احساســی اشاره شده که در‬ ‫مجموع ‪ 108‬نقطه اند‪.‬هر نقطه در سطح‬ ‫با یک نقطه در درون بدن هم بسامد است‪.‬‬ ‫بنابــر این تحریک ان بــر همان نقطه اثر‬ ‫خواهد داشت‪.‬‬ ‫مارماها کجا یافت می شوند؟‬ ‫همانطور که گفته شد مارما یا نقاط انرژیک‬ ‫در ســطح بدن هستند اما این بدان معنی‬ ‫نیست که فقط در الیه های سطحی وجود‬ ‫دارند‪.‬مارما ها در نقاطی یافت می شوند که‬ ‫دو یا بیشــتر بافت با هم تالقی می کنند‪.‬‬ ‫مانند ماهیچه و تاندون‪-‬استخوان و تاندون‪-‬‬ ‫رباط و استخوان‪-‬عروق و تاندون‪-‬سیستم‬ ‫عصبی و پوســت‪-‬لنف و ماهیچه ‪.‬بخاطر‬ ‫تنوع این نقاط شیوه اثر پذیری ان از انرژی‬ ‫حیات یا پرانا‪ ،‬نام مارما در زبان سانسکریت‬ ‫به معنی راز یا واقعیت پنهان امده است‪.‬به‬ ‫این دلیل پنهان گفته میشــوند که گرچه‬ ‫نقاط در سطح پوست هستند اما در عمق‬ ‫بدن ریشه دارند‪.‬‬ ‫با توجه به موارد یاد شده حتما پیداست که‬ ‫تنها با اطالعات محدود ماساژ نمیتوان یک‬ ‫مارما تراپیست بود‪.‬برای این کار فرد باید به‬ ‫دانش ایورودا در این زمینه مســلط باشد‪.‬‬ ‫تمرین طبق متون و ممارســت فراوان در‬ ‫یافتن علت مرض بر فرد مکشــوف میکرد‬ ‫که کدام نقطه یا نقاط را برای درمان کدام‬ ‫بیماری انتخاب کند تا خللی در بدن فرد‬ ‫بیش از انکه بود وارد نشــود و درمان به‬ ‫خوبی پیش رود‪.‬‬ ‫مارماها چگونه کار میکنند؟‬ ‫ماهاراشــی ماهــش (‪ )2008,‬در کتــاب‬ ‫مارماتراپی قدرت دستان درمانگر ‪ ،‬مارما ها‬ ‫را به یک کهکشان تشبیه کرده که هر کدام‬ ‫مانند یک ستاره یا جرم اسمانی نوسان و‬ ‫مدار ویژه خــود را دارند تا نظم کیهان بر‬ ‫قرار باشد‬ ‫‪.‬او مارماها را مانند دریچه انرژی کیهانی به‬ ‫بدن ما می داند ‪.‬واســطه تبدیل انرژی که‬ ‫برای ما قابل رویت نیســت از بدن انرژیک‬ ‫به بدن فیزیکی ‪.‬مارماها هر کدام اراتعاش‬ ‫حیاتی مختص به خود را دارند ‪.‬این نقاط‬ ‫در حالت سالمت کامل پرانا را به خوبی از‬ ‫خود عبور داده و از طریق نادی ها به مراکز‬ ‫اصلی و عمده انرژیک بدن یا همان چاکرا‬ ‫ها میرساند‪.‬‬ ‫پر واضح که اگر در این کهکشــان درونی‬ ‫تعداد قابل توجــه از نقاط نتوانند بر طبق‬ ‫هدف مشــخص خــود کار کنند و جهت‬ ‫ناســازگاری را کــوک کنند یــا به دلیل‬ ‫اختاللی از مدار خارج شوند سالمت فرد به‬ ‫خطر خواهد افتاد‪.‬‬ ‫بیماری های جسمی و ذهنی هر دو میتواند‬ ‫بر ارتعاش این دریچه ها موثر باشند و عامل‬ ‫افت انرژی در بدن شوند‪.‬‬ ‫در ایــورودا هر مارما با یــک وایو(کارکرد‬ ‫پرانا)‪،‬دوشا(گونه یا طبع)‪،‬داتو(‪:‬بافت بدن)‬ ‫پوتاالتا(‪:‬کانال فیزیکی که می تواند عروق‪-‬‬ ‫اعصاب یا لنف باشد) در تبادل است‪.‬‬ ‫عوامل اثر گذار بر کارکرد مارماها‪:‬‬ ‫‪.1‬غذای نامناسب‬ ‫‪.2‬خواب کم یا زیاد‪.3‬استرس‪.4‬الودگی‬ ‫‪.5‬نــور نامناســب ماننــد برخــی‬ ‫نورهای مصنوعی‬ ‫‪.6‬قطع ارتباط با طبیعت‬ ‫حتی زمانی که ســعی می کنیم زندگی‬ ‫مدرنمان را با الگوی ســالمی دنبال کنیم‬ ‫باز هم عواملی میتواند بر سالمت ما خدشه‬ ‫وارد کند‪.‬بســیاری از بیمــاری هــا مانند‬ ‫خشکی مفاصل و کمردرد‪-‬اختالل حافظه‪-‬‬ ‫چاقی‪-‬مشــکالت معده‪-‬پیــری زودرس‬ ‫از این دســته اند‪.‬زیرا ما جریــان انرژی را‬ ‫داریم اما ان را از الودگی پاک نمی کنیم‪.‬‬ ‫حاال بهتر متوجه میشویم که مارما تراپی‬ ‫چه می کند‪.‬‬ ‫این نقاط را تحریک می کند با ماساژ مالیم‬ ‫یا کمی عمیق که زمان جهت و فشار دست‬ ‫درمانگر بستگی به تشخیص خود او و نوع‬ ‫بیماری دارد‪ .‬تا ان نقاط مسدود فعال شده‬ ‫و انرژی حیات(پرانا ) را از خود عبور دهند‪.‬‬ ‫به این ترتیب فرایند طبیعی سم زدایی و‬ ‫پاک سازی فیزیولوژیکی پاسخ مناسبی به‬ ‫این محرک است‪.‬دقت کنید تحریک پرانا‬ ‫در اینجا به معنی اقسام پرانا نیست و تنها‬ ‫خود عنصر حیات مد نظر است‪.‬‬ ‫برخی از منافع مارما تراپی‪:‬‬ ‫‪ .1‬افزایش سطح انرژی‬ ‫‪ .2‬برطرف کردن احساس نامطلوب عاطفی‬ ‫‪ .3‬بهبود کارکرد معده و روده‬ ‫‪ .4‬کمک به تنظیم خواب‬ ‫‪ .5‬خون رسانی به پوست‬ ‫‪ .6‬کمک به درمان اعتیاد‬ ‫‪ .7‬رشد خالقیت در پی احساس رضایت از خود‬ ‫‪ .8‬تعادل دوشا‬ ‫‪ .9‬جوان سازی‬ ‫یک تراپیست حرفه ای با تکیه بر دانش و اگاهی و تجربه‬ ‫طوالنی مدت میداند کدام‬ ‫روش را برای درمان کدام ضایعه استفاده کند تا نتیجه‬ ‫مطلوب حاصل شــود‪.‬او مانند واسطه درمان یا محرک‬ ‫انرژیست‪.‬بنابر این اولین قدم در پاک سازی مارما‪،‬مهارت‬ ‫فردی و دانش خود درمانگر است‪.‬انگشــتان ما گیرنده‬ ‫و فرســتنده اطالعات هستند‪.‬اوست که می داند مارما‬ ‫را در کــدام جهت لمس کند و انرژی را به کدام ســو‬ ‫هدایت کند‬ ‫‪.‬بنابراین می تواند یک و یا ترکیبی از روش ها را امتحان‬ ‫کند‪:‬‬ ‫روغن داغ‬ ‫روغن های طبیعی‬ ‫روغن قی یا گی‬ ‫سنگ های شفاف یا کریستال که در نقاط ویژه مانند‬ ‫شاهراه اصلی تا تاج سر قرار داده می شود‬ ‫سنگ داغ‬ ‫نور قرمز‬ ‫رایحه خاص‬ ‫داروی ایورودیک‬ ‫ارتعاش درمانی‬ ‫صوت درمانی‬ ‫الزم به ذکر اســت در کنار شناخت کالبد فرد ‪،‬درمان‬ ‫یک درمانگر زمانی موثر است که خود را از دانش روز‬ ‫بی بهره نداند‪ ،‬علوم قدیم به مدد بینش خالص و صرف‬ ‫زمان طوالنی متخصصینش از یک سو و از سوی دیگر‬ ‫تالش عالقه مندان دنیای مدرن به بازگردان انسان به‬ ‫اصول طبیعی زندگی مدت هاست به محافل اکادمیک‬ ‫راه یافته و ذکر نام های سنتی بدلیل اشنایی خواننده‬ ‫با دقت پیشنینان برای رسیدن به کنه مطالب مرتبط‬ ‫با بدن انسان است‬ ‫‪.‬‬ ‫تطبیق دادن اسامی تنها زمانی مجاز است که خدشه ای‬ ‫به اصل موضوع وارد نشود بنابر این شایسته است هنگام‬ ‫مطالعه این مطلب منابع مرتبط بررسی شود‬ ‫‪.‬‬ ‫‪Dr.Eshrott Ernest , Marma therapy The healing.1‬‬ ‫‪2009,power of your hands‬‬ ‫‪www.http://chopra.com,Learn all about marma point.2‬‬ ‫‪2019,therapy‬‬ ‫‪www.http://Yoga pedia,Erin Easterly,marma.3‬‬ ‫‪2019,therapy‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪19‬‬ صفحه 20 ‫اپاری گراها نجات بخش لحظه ها‬ ‫گرد اورنده‪:‬فاطمه توازنی زاده‬ ‫بنام خدا‬ ‫تصور کنید وارد زمین بازی کودکان شده‬ ‫اید‪ .‬بی شــک اولین چیزهایی که انجا به‬ ‫چشــم می خورد تــاپ‪ ،‬سرســره و یک‬ ‫االکلنگ است‪ .‬کودکان انچنان با اشتیاق‬ ‫از پله های سرسره باال می روند که گویی‬ ‫می خواهند به بلندای جهان برسند‪ .‬بدون‬ ‫لحظه ای درنگ خود را رها می کنند و سر‬ ‫می خورند‪ .‬کمــی ان طرف تر دو کودک‬ ‫سرگرم االکلنگ بازی هستند‪.‬‬ ‫احتمــاال کودکی کــه در ارتفاع االکلنگ‬ ‫اســت خوشــحال تر به نظر می رســد‪.‬‬ ‫کودکی که پایین قرار گرفته بعد از صرف‬ ‫‪36‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫مقــداری انرژی و تالش خود را به باال می‬ ‫رســاند و این تکرار می شــود‪ .‬دو یا چند‬ ‫کودک دیگر ســرگرم تاب بازی هستند‪.‬‬ ‫رهایی و خوشــحالی در چهــره ی ان ها‬ ‫نمایان تر است‪.‬‬ ‫وقتی کودک بــودم چنــد ارزوی بزرگ‬ ‫داشــتم‪ .‬یکی از انها داشــتن یک زمین‬ ‫بازی شــخصی در حیاط خانــه بود‪ .‬تاب‪،‬‬ ‫سرســره‪ ،‬االکلنگ و دوچرخه ای که هر‬ ‫از گاهی سوارش بشوم‪ ،‬فرمان را به دست‬ ‫بگیرم‪ ،‬پاهایم را روی رکاب هایش بگذارم‪،‬‬ ‫رکاب بزنم و گرداگرد ســرزمین ارزوهایم‬ ‫حرکت کنم‪.‬‬ ‫این روزها وقتی به کودکی می اندیشــم‪،‬‬ ‫تنها چیزی که به یاد می اورم حس رهایی‬ ‫اســت‪ .‬کودک در عبور کــردن از وقایع و‬ ‫رهایی توانایی شــگفت انگیــزی دارد‪ .‬او‬ ‫غرق در لحظه هاست و در گذشته و اینده‬ ‫زندگی نمی کند‪.‬‬ ‫امروز در ســال های جوانی به سر می برم‬ ‫و در اندیشــه ی ارزوهایم هستم‪ .‬ایا قله‬ ‫ی ارزوها مانند بلندای سرســره یا ارتفاع‬ ‫االکلنگ نیســت؟ به همین انــدازه گذرا‬ ‫و ناپایدار؛ ادم ناگزیر به رها کردن اســت‪.‬‬ ‫ناگزیر بــه رکاب زدن و عبور کردن‪ .‬نمی‬ ‫تــوان تا ابد در قله مانــد‪ .‬باید فرود امد و‬ صفحه 37 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫ســوامی نیرانجانانانــدا‪ :‬تنفــس بازتاب‬ ‫وضعیت ذهن است‪.‬‬ ‫اگر کســی اشفته باشد نفس کشیدنش‬ ‫تند است؛ اگر کسی عصبانی باشد تنفسش‬ ‫کوتاه و سطحی است؛ اگر کسی ارام باشد‬ ‫بلند و عمیق نفس میکشــد‪ .‬وضعیت های‬ ‫ذهن در چگونگی تنفس منعکس می شوند‬ ‫گاهی شاید نفس حتی محسوس هم نباشد‬ ‫و خیلی ارام باشد‪.‬‬ ‫با توجه کردن به تنفس کســی میتوان‬ ‫فهمید چه روحیــه ای دارد‪ ،‬ایا تهاجمی‪،‬‬ ‫ارام‪ ،‬افســرده یا مایوس است‪ .‬همه عالئم‬ ‫بیماری روحیه و رفتار ذهنی را میتوان در‬ ‫نوع دم و بازدم فرد مشاهده کرد‪.‬‬ ‫به این دلیل یوگی ها از تنفس اســتفاده‬ ‫میکنند تا دســتگاه های بدن مثل دستگاه‬ ‫عصبی را تنظیم و هماهنگ کنند‪ .‬انها برای‬ ‫ارام کردن کارهای ذهن از تنفس استفاده می‬ ‫کنند‪ .‬چگونه هاتا یوگا به کنترل عصبانیت‪،‬‬ ‫حســادت و ترس کمک می کند؟سوامی‬ ‫ساتیاناندا‪ :‬عصبانیت یکی از بزرگترین موانع‬ ‫زندگی است و حسادت مطلقاً غیرضروری و‬ ‫بیهوده است‪ .‬عصبانیت همیشگی نشانه این‬ ‫است که ادرنالین زیادی در بدن وجود دارد‪.‬‬ ‫شبکه عصبی و غدد به سرعت به وضعیت‬ ‫های روانی مختلف واکنش نشان می دهند‪.‬‬ ‫هیچ گاه نباید درگیر حسادت یا عصبانیت‬ ‫شد اما اگر الزم شد تمرین شاشانکاسانا یا‬ ‫حالت خرگوش مفید اســت‪ .‬شاشانکاسانا‬ ‫به کنترل غدد فوقکلیوی کمک می کند و‬ ‫ذهن را ارام میسازد‪.‬‬ ‫بــا تمریــن روزانه شاشانکاســانا طولی‬ ‫نمیکشــد که تغییر کلی در ماهیت رفتار‬ ‫فیزیولوژیکی فرد ایجاد میشود‪.‬برای غلبه بر‬ ‫عقده ترس شاشانکاسانا و انتارمونا یا سکوت‬ ‫درونی را انجام دهید‪ .‬اگر شاشانکاسانا روزانه‬ ‫نیم ساعت انجام شود ترشح ادرنالین میتواند‬ ‫کنترل شود و ترس و وحشت کمکم کاهش‬ ‫پیدا میکند‪ .‬در انتارمونا بگذارید ترس بیاید‬ ‫و با دیدن تاثیرش بر ذهن‪ ،‬جسم و احساس‬ ‫فقط شاهد ان باشید‪ .‬بعد از مدتی به علت‬ ‫ترس پی میبرید و متوجه میشوید که ریشه‬ ‫در تجربه فراموش شده زمان کودکی دارد‪.‬‬ ‫اگر کسی مرتب شاشانکاســانا‪ ،‬انتارمونا و‬ ‫پرانایامــا انجام دهد بعــد از مدتی تجربه‬ ‫کودکــی دوباره از ذهنــش میگذرد و کل‬ ‫ترس مثل معجزه ای ناپدید میشود‪.‬چگونه‬ ‫هاتا یوگا میتواند برای کاهش پرخاشگری‬ ‫استفاده شود؟‬ ‫سوامی ساتیاناندا‪:‬‬ ‫با تنفس های خنک کننده یعنی شیتالی‬ ‫پرانایاما و شــیتکاری پرانایامــا میتوان با‬ ‫پرخاشگری مبارزه کرد اما ابتدا الزم است‬ ‫شــخصیت فرد کامل بررسی شود‪. .‬گرچه‬ ‫پرانایاما پیشنهاد میشود اما طبیعت فرد باید‬ ‫به فعالیتی خالق و سازنده هدایت شود‪.‬‬ ‫کسی که طبیعت پرخاشگر دارد میتواند‬ ‫بسیار پرتحرک باشد‪ .‬شخصیتش را می تواند‬ ‫برای ایجاد تغییرات بزرگ در جامعه به کار‬ ‫بگیرد‪.‬چگونه با یوگا می توان خشم را مهار‬ ‫کرد؟ سوامی ســاتیاناندا‪ :‬حدود چهل سال‬ ‫پیش‪ ،‬با معلم معنوی ام ســوامی شیواناندا‬ ‫مواجه شــدم‪ .‬او سوامی بسیار ارام‪ ،‬ساکت‪،‬‬ ‫باگذشت‪ ،‬بردبار‪ ،‬باثبات و دلسوزی بود اما به‬ ‫دلیلی من بسیار عصبانی شدم‪.‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪13‬‬ صفحه 14 ‫از کندالینی بیشتر بدانیم‬ ‫سید عبدالحمید موحدی‬ ‫درون هر یک از ما نیروهای نامحدودی‬ ‫نهفته است ولی تا زمانی که خود به ان ها‬ ‫اگاه نشده ایم‪ ،‬از طریق هیچ کتاب مقدس‬ ‫و یا فرستاده ای‪ ،‬هر چقدر کلماتشان گویا‬ ‫و رســا باشــد‪ ،‬قادر نخواهیم بود به وجود‬ ‫چنین توانایی هایــی در خود پی ببریم؛ و‬ ‫طبیعی است که اینطور باشــد‪ .‬زیرا این‪،‬‬ ‫خود فریبی محض اســت که ما به چیزی‬ ‫که نمی شناسیم معتقد باشیم‪.‬‬ ‫درون هــر یک از ما المپــی الکتریکی‬ ‫وجــود دارد که موجب نورانی شــدنمان‬ ‫می شود‪ .‬ولی اگر ارتباط این المپ با منبع‬ ‫نیرویش قطع شــود روشــنایی خود را از‬ ‫دست می دهد‪ .‬پس اگر جریان الکتریسته‬ ‫بــه المپ نرســد‪ ،‬به جای روشــنایی‪ ،‬در‬ ‫‪20‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫تاریکی فرو می رویــم و دیگر از المپ هم‬ ‫کاری ساخته نیست‪.‬‬ ‫مرکزی که راجع به ان صحبت می کنیم‪،‬‬ ‫کالب د است که به دور کالبد فیزیکی کشیده‬ ‫شده و با چشم غیر مسلح قابل رویت نیست‪.‬‬ ‫نــام ان کالبد اتری اســت و توانایی های‬ ‫فراوانی در ان نهفته اســت‪ .‬مراکز انرژی‬ ‫یا چرخه ها یــا چاکراها ‪،‬همچنین اگاهی‬ ‫ماورائی‪ ،‬حس ششم ‪ ،‬چشم سوم و ‪ ...‬در ان‬ ‫واقع است و ان ها را از طریق پنج حس به‬ ‫کالبد فیزیکی انتقال می دهد‪.‬‬ ‫همانطور که قبال اشاره کردیم‪ ،‬تا زمانی‬ ‫که جریان الکتریســته در المپ راه نیافته‬ ‫اســت‪ ،‬ان المپ همچنان خاموش باقی‬ ‫می ماند و به محض این که به ان برســد‬ ‫فعال و نورانی می شود‪ ،‬ولی جریان برق به‬ ‫خودی خود دیده نمی شــود‪ ،‬حتی اگر در‬ ‫سیم جاری باشد؛ نیروی برق‪ ،‬برای اشکار‬ ‫شــدنش به المپ نیز نیازمند است‪ .‬پس‬ ‫برای ظهور نور‪ ،‬هم به جریان الکتریسته و‬ ‫هم به المپ نیاز داریم‪ .‬نیروی حیاتی در ما‬ ‫وجود دارد اما نمی تواند خود را اشکار سازد‬ ‫مگر اینکه به مرکزی برسد که رویت ان را‬ ‫امکان پذیر سازد‪.‬‬ ‫محلی که انــرژی حیاتی در ان ذخیره‬ ‫شــده‪ ،‬انتهای ســتون فقرات است ؛ این‬ ‫محل‪ ،‬حوزه ای از کالبد اتری اســت که در‬ ‫نزدیکی مرکز مربوط به احساسات جنسی‬ ‫قرار دارد‪ .‬به همین دلیل اســت که ان را‬ ‫انرژی (کندالینی) می خوانند‪.‬‬ ‫دلیل دیگری که ان را کندالینی می نامند‪،‬‬ ‫این است که شباهت زیادی به ماری دارد‬ ‫که به دور خود حلقه زده و خوابیده است‬ ‫‪ .‬اگر شــما تا به حال مار خفته ای را دیده‬ ‫باشید متوجه شده اید که چطور در حالی‬ ‫که ســر خود را باال نگه داشته به دور خود‬ ‫حلقه زده و خوابیده است‪ .‬ولی اگر مزاحم‬ ‫این مار خفته شــوید‪ ،‬او بیدار می شــود‪،‬‬ ‫حلقه اش را باز می کند و سرش را به طرف‬ ‫باال به حرکت در می اورد‪.‬‬ ‫دلیل دیگری که به این انرژی‪ ،‬کندالینی‬ ‫می گویند‪ ،‬ان است که این نیروی زندگی‪،‬‬ ‫که مانند بــذر اولیه حیات اســت‪ ،‬دقیقا‬ ‫در نزدیکی مرکز تناســلی قــرار دارد و از‬ ‫همانجاســت که زندگی از جهات مختلف‬ ‫گسترش یافته و رشد می کند‪.‬‬ ‫بهتر است بخاطر داشته باشید که لذت‬ ‫ناچیزی که از برقراری یک ارتباط جنسی‬ ‫حاصل می شود‪ ،‬در واقع ناشی از ان ارتباط‬ ‫نیست‪ ،‬بلکه حاصل ارتعاشاتی از این مرکز‬ ‫حیاتی اســت که در طول ارتباط جنسی‬ ‫ایجاد می شود‪ .‬مار خفته در اثر این ارتباط‪،‬‬ ‫از جای خود حرکــت می کند و ما چنین‬ ‫می پنداریــم که باالترین لــذت زندگی را‬ ‫تجربه کرده ایم ‪ .‬ما هرگز نمی توانیم تصور‬ ‫کنیم که اگر مار به بیداری کامل برسد‪ ،‬از‬ ‫تمام وجــود ما عبور کند و به مرکز نهایی‬ ‫که در باالی ســر قرار دارد برسد‪ ،‬واقعاً چه‬ ‫اتفاقی خواهد افتاد؛ چون تجربه ای کامال‬ ‫ناشناخته است‪.‬‬ صفحه 21 ‫بیس‬ ‫دانش یوگا‬ ‫مهندسیدرون‬ ‫توچ‬ ‫ه‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫م‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫بدن‬ ‫بخش پانزدهم و پایانی در مورد بدن!‬ ‫هواپیمارباییهورمونی‬ ‫نویسنده‪ :‬سادگورو (‪)Sadhguru‬‬ ‫از مجموعه مطالب برگرفته از کتاب مهندسی درون‬ ‫برگردان و تلخیص‪ :‬پیام صمدی خادم‬ ‫از شمارهی ‪ ۱۳۹‬قدم به قدم کتاب مهندسی درون (راهنمایی برای دستیابی‬ ‫به سرور و سعادت) نوشتهی عارف و استاد بزرگ معاصر‪ ،‬سادگورو‪ ،‬مرور شد‪.‬‬ ‫هدف از این سلسله نوشتارها صرفاً خوانش ِ گزارشوار و گام به گامی از کتاب‬ ‫مذکور میباشد‪ .‬هر چند که سادگورو به جهانی بودن ِ یوگا و رها بودن و عدم‬ ‫تعلق ِ ان به فرهنگ و مذهب خاصی معتقد بوده و ان را در نوشتارهایش بارها‬ ‫بیان کرده اســت‪ ،‬ولی از انجایی که خاستگاه ِ نویسنده کشور هند است‪ ،‬در‬ ‫مطالب کتاب گاهاً مثال هایی از فرهنگ و جغرافیای ان کشور اورده میشود‪.‬‬ ‫واضح است که در این موارد نمیتوان بر نویسنده خرده گرفت‪ ،‬چرا که طبق‬ ‫اصول هرمنوتیک‪ ،‬انسانها محصول ِ محیطی هستند که در ان رشد یافته اند‬ ‫و سرک کشیدن ِ ناخوداگاه ِ ما در گفتارها و نوشتارهایمان‪ ،‬کام ً‬ ‫ال طبیعی و‬ ‫غیرقابل اجتناب است‪.‬‬ ‫مقدمه‬ ‫به تعبیر سادگورو‪ ،‬بخش اول کتاب نقشه راه‬ ‫اســت و بخش دوم که در این شماره قسمت‬ ‫پانزدهم از ان مرور خواهد شد‪ ،‬اقداماتی عملی‬ ‫برای پیمودن راه‪ .‬تا کنون و در شــمارههای‬ ‫پیشــین مفاهیم و موارد زیادی مورد بررسی‬ ‫قرار گرفتند‪ .‬از جمله خاطرهی روشنشدگی‬ ‫سادگورو‪ ،‬مفهوم ِ «مسئولیت پذیری»‪ ،‬کنترل‬ ‫خشم‪ ،‬تعریف یوگا به عنوان ِ تکنولوژی ِ ارتقاء‬ ‫دادن‪ ،‬فعال کردن‪ ،‬و پاالیش کردن ِ انرژی های‬ ‫درونی و رسیدن به وحدت‪ ،‬ابعاد ِ چهارگانه ی‬ ‫وجود ِ ادمی که باید در تعامل و هماهنگی با‬ ‫هم کار کنند‪ ،‬دستیابی به شادمانی با تنظیم‬ ‫ِ ســه بدن (یا ســه الیه)‪ ،‬و حق ِ برابر جهت ِ‬ ‫دستیابی به سرور و سعادت برای همگان‪.‬‬ ‫همچنین ســه اصل طالیی (که سادگورو در‬ ‫دوره های حضوری ِ مهندســی درون هم به‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪15‬‬ صفحه 16 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫زندگی را از نو اغازید‪ .‬فرود امدنمان همانند‬ ‫تجربه ی لحظه های زندگیست که هر ان‬ ‫به گذشته تبدیل می شوند‪ .‬ایا تا به حال‬ ‫به تعادل مابین این دولحظه که شــاید در‬ ‫صدمی از ثانیه اتفاق می افتد اندیشــیده‬ ‫اید؟ رهایی چطور اتفاق می افتد؟‬ ‫«امروز»‬ ‫به «امروز» بیندیشــید‪ .‬در امروز چه اتفاقی‬ ‫می افتد؟ چه برنامه ای برای امروز داریم؟‬ ‫امروز چطور سپری می شود؟ در روز تولد‬ ‫دخترم‪ ،‬نامه ای برای او نوشــته بودم‪ .‬در‬ ‫بخشــی از نامه به او گفته بودم‪« :‬اگر می‬ ‫توانستم همین حاال فیلم کوتاهی از اینده‬ ‫را ببینم‪ ،‬چه احساســی داشــتم؟ حس‬ ‫رضایت و خشنودی؟ یا ترس و غم و یاس؟‬ ‫به او گفتــه بــودم‪« :‬می گوینــد‪ :‬اینده‬ ‫همین امروز اســت‪ .‬راســتش را بخواهی‬ ‫گاهی از اینــده ای که امــروزش همین‬ ‫باشد می ترسم‪.‬‬ ‫اما در پس ایــن ترس‪ ،‬هیجانی نهفته مرا‬ ‫وسوســه می کند تا با تمام وجود همین‬ ‫امروز را زندگی کنم و البته اگر بخواهم با تو‬ ‫صادق باشم باید بگویم که گاهی هم اصلن‬ ‫زندگی نمی کنم‪.‬‬ ‫اما این را خوب فهمیدم که زندگی چکیده‬ ‫ای از ترس ها‪ ،‬هیجان ها‪ ،‬شکســت ها‪ ،‬از‬ ‫دست دادن ها و دوباره از صفر شروع کردن‬ ‫هاست‪ .‬فهمیدم که انچه مهم است شروعی‬ ‫شجاعانه است‪.‬‬ ‫اغاز همواره زیباســت‪ .‬مثــل روز تولد که‬ ‫تکرار زادروز ما انسان هاست‪».‬‬ ‫ان هیجانی که ادم را وسوســه می کند تا‬ ‫همین امروز را زندگی کند نامش چیست؟‬ ‫نیرویی که با تمام دشواری های زندگی ما‬ ‫را به سوی فردا روانه می کند چه نام دارد؟‬ ‫از دیدگاه من نامش «امید» اســت‪ .‬هرکجا‬ ‫امید حضور دارد‪ ،‬ارزوها نیز هســتند‪ .‬ان‬ ‫نیروی اراده ای که ادم را به ســوی اهداف‬ ‫و ارزوها هدایت می کند‪ ،‬نامش امید است‪.‬‬ ‫امید در نفس های ما جاری است‪ .‬امید قلب‬ ‫تپنده ی جریان زندگی است و هر لحظه به‬ ‫ادم یاداوری می کند که زنده است و نفس‬ ‫می کشد‪ .‬بنابراین نیروی اراده هیچ گاه از‬ ‫بین نخواهد رفت‪ .‬در لحظات دشوار زندگی‬ ‫به خاطر تحمل اسیب های روحی و روانی‪،‬‬ ‫نیروی اراده کمرنگ می شود‪ .‬تنها به این‬ ‫دلیل که ما خسته ایم و توان ادامه ی مسیر‬ ‫را نداریم‪.‬‬ ‫در چنین مواقعی بهتر ان است که به خود‬ ‫فرصت بدهیم و اســتراحت کنیم‪ .‬بدیهی‬ ‫است که ادم خسته نمی تواند به برنامه ی‬ ‫چند ساعت بعد خود فکر کند‪ ،‬چه برسد به‬ ‫اهداف بلند مدت‪.‬‬ ‫دوســت مهربان من «یوگا» از قانونی به نام‬ ‫اپاری گراها سخن می گوید‪.‬‬ ‫اپاری گراها یعنی‪«:‬عدم وابستگی»‬ ‫اپــاری گراها می گوید‪« :‬وابســتگی های‬ ‫خــود را تا حدی نگه داریــد که به خاطر‬ ‫انها ناگزیر به از دســت دادن اصول اصلی‬ ‫زندگی نشوید؛»‬ ‫امکانات پیرامون ما باید به ما کمک کنند تا‬ ‫راحت تر به انچه که شایسته است برسیم‪،‬‬ ‫نه اینکه اسیر و در بند انها باشیم‪ .‬ادمی به‬ ‫وسیله ی امید توانسته است از درد و رنج‬ ‫همیشگی زندگی رهایی یابد‪ .‬امید‪ ،‬انتظار‬ ‫برای رســیدن به فردا را سهل تر می کند‪.‬‬ ‫در این میان انچه پایان ناپذیر است‪ ،‬امیال‬ ‫و خواسته های ما هستند که به وسیله ی‬ ‫امید به انها چنگ می زنیم‪ .‬اپاری گراها به‬ ‫ما رهایی را می اموزد‪ .‬می اموزد که چطور‬ ‫از بند ارزوها رهایی یابیم و امروز را زندگی‬ ‫کنیم‪ .‬وگرنه امروز ما در ســودای رسیدن‬ ‫بــه امیال و ارزوهای فردا ســپری خواهد‬ ‫شــد‪ .‬هنگامی که اشــتیاق به تملک در‬ ‫اوردن چیزی بر ادم چیره می شود‪ ،‬امیال‬ ‫و ارزوهــا نمایان می شــوند‪ .‬ان چیز می‬ ‫تواند میل رســیدن به یک مقام و جایگاه‪،‬‬ ‫یا تمایل به داشتن یک شی باشد‪ .‬ارزوها‬ ‫اگر طعم و مزه داشتند بدون شک شیرین‬ ‫و خوشمزه بودند‪ .‬اما چرا طریق رسیدن به‬ ‫انها به تلخ کامی منتهی می شود؟‬ ‫ادمی نیاز دارد اینده ی مطلوبی را در ذهن‬ ‫تصــور کرده و در مســیر ان حرکت کند‪.‬‬ ‫بنابراین امید به اینــده دلیل پدید امدن‬ ‫امیــال و ارزوها هســتند‪ .‬رهایی نقطه ی‬ ‫تعادلی ست که میان امید و ارزو قرار می‬ ‫گیرد و ما را از بند خالص می کند‪.‬‬ ‫لئو تولستوی می گوید‪« :‬امروز که زنده ای‬ ‫زندگی کن؛ فردا خواهی ُمرد‬ ‫‪ .‬همانطور که یک ساعت پیش بایست مرده‬ ‫باشی‪ .‬وقتی که پوتاالسر زندگی ات در برابر‬ ‫ابدیت‪ ،‬لحظه ای بیش نیســت‪ ،‬چه جای‬ ‫انست که خود را عذاب دهی»‬ ‫حقیقت این است که تنها دارایی ما لحظه‬ ‫ی حال اســت که همواره دست به نابودی‬ ‫ان می زنیم‪.‬‬ ‫همه ی ما در زندگی اتفاق هایی را تجربه‬ ‫کرده ایم که به خاطر انها دچار پریشــانی‬ ‫ذهن شده ایم‪.‬‬ ‫دغدغه مندی هایی که باعث هجوم افکار‬ ‫مســموم در ذهن می شــوند‪ .‬زمانی که‬ ‫خسته هستیم‪،‬‬ ‫همانطورکه نشســته ایم و استراحت می‬ ‫کنیم‪ ،‬یا حتــی در حالــت خوابیده‪ ،‬می‬ ‫توانیم نفس های عمیق بکشیم و از معجزه‬ ‫انها بهره مند شــویم‪ .‬تنفس عمیق باعث‬ ‫اکسیژن رسانی به مغز می شود‪ .‬تمرینات‬ ‫مستمر تنفسی رفته رفته ذهن را از هجوم‬ ‫افــکار ازاد می کنند‪ .‬در حقیقت به کمک‬ ‫تمرینات تنفسی اگاهانه به استقبال اپاری‬ ‫گراها مــی رویم‪ .‬ذهــن ارام می گیرد و‬ ‫فرصت حرکت به سوی افکار سازنده فراهم‬ ‫می شود‪ .‬وقتی اگاهانه نفس می کشیم‪،‬‬ ‫گویی لحظه ها به استقبالمان می ایند و‬ ‫ما را مانند خودشان عطراگین می کنند‪.‬‬ ‫لحظه ها اغشــته به تازگی هســتند و ما‬ ‫نیازمند نو شدن هستیم‪ .‬ما راهی جز عبور‬ ‫از نگرانی ها و غم ها و نا امید ی ها نداریم‪.‬‬ ‫امروز زنده ایم‪.‬‬ ‫امروز درســت انتخاب مــی کنیم‪ .‬امروز‬ ‫درست فکر می کنیم و امروز درست رفتار‬ ‫می کنیم‪ .‬واژه ی «امروزی» بودن را کمی‬ ‫متفاوت تر تجربه کنیم‪ .‬زیستن در اندیشه‬ ‫ی امروز‪ ،‬شالوده ی فرداست‪.‬‬ ‫در بخــش پایانــی نامه بــه دخترم گفته‬ ‫بــودم‪ « :‬امروز بر این باورم که قدرت خلق‬ ‫احســاس در درون ماســت‪ .‬اینکه احوال‬ ‫امروز ما مخلوق غم است یا شادی‪ ،‬چندان‬ ‫مهم نیست‪.‬‬ ‫رهایی و بهره مندی از انرژی پاک اســت‬ ‫که اهمیت دارد‪ .‬لذت زندگی در برداشت و‬ ‫دریافت ما از رخدادهای زندگی ست‪ .‬لذت‬ ‫زندگی در رویارویی با همه ی زندگی ست‪».‬‬ ‫لذت زندگی در همین امروز است‪.‬‬ ‫اگر دلت می خواهد ســوار بر دوچرخه ی‬ ‫امــروز رکاب بزنــی و ارام و رها از لحظه‬ ‫هــا عبور کنــی‪ ،‬انگاه تنفــس اگاهانه را‬ ‫فراموش نکن‪.‬‬ ‫منبع ‪health.com‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪37‬‬ صفحه 38 ‫ان روزها من جوان بودم‪ ،‬بیست و یک‬ ‫ساله‪ .‬دسته کلید را جلوی پایش انداختم‬ ‫و گفتم «خودت از اشرام مراقبت کن‪ ».‬بعد‬ ‫رفتم به اتاقم و در را بستم‪ .‬انقدر عصبانی‬ ‫بودم که نمیدانســتم چه کار کنم‪ .‬دو روز‬ ‫از اتاقم بیرون نیامدم و چیزی نخوردم‪.‬روز‬ ‫ســوم صدایم کرد و گفت «خیلی عصبانی‬ ‫هستی‪ ».‬گفتم «بله‪ ».‬او گفت «به خاطرش‬ ‫شرمگین نباش؛ راهی پیدا کن‪ ».‬گفتم «اما‬ ‫خیلی دربارهاش فکر میکنم‪ .‬هر روز صبح‬ ‫قصد میکنم که عصبانی نشوم‪ ،‬از کوره در‬ ‫نروم اما بعد فراموشش میکنم‪».‬‬ ‫گفت «انرژی هایت به هم ریخته است‪».‬‬ ‫به همین دلیل به من حالت یوگایی یاد داد‬ ‫به نام شاشانکاسانا و گفت ان را تاجایی که‬ ‫میتوانم انجام دهم‬ ‫‪.‬ابتدا ان اسانا را ده دقیقه پشت سر هم‬ ‫تمرین می کردم بعدها ان را ســه ساعت‬ ‫انجــام می دادم زیــرا در جوانی برای من‬ ‫مشــکل دیگری غیــر از عصبانیت نبود‪.‬‬ ‫انقدر عصبانیت داشــتم که می توانستم‬ ‫هرکسی را بکشم‪ .‬نمی توانستم کنترلش‬ ‫کنم‪ .‬به همین خاطر فکر کردم «اگر بتوانم‬ ‫عصبانیــت را کنترل کنم‪ ،‬هر چیزی را در‬ ‫زندگی میتوانم مهارکنم‪».‬‬ ‫البته هرکسی مشــکل خودش را دارد‪.‬‬ ‫مشــکل من عصبانیت بود؛ شاید مشکل‬ ‫شما چیز دیگری باشد‪.‬‬ ‫‪14‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫من شاشانکاسانا انجام دادم و واقعاً کمکم‬ ‫کرد‪.‬پیش از ان‪ ،‬روشهای متفاوت بسیاری‬ ‫را انجام می دادم‪ .‬من در مدرســه مذهبی‬ ‫درس میخواندم که خواهران مســیحی به‬ ‫من یاد میدادند که «وقتی عصبی میشوی‬ ‫اب بخور‪ ».‬هرکسی هر شیوه امکانپذیری را‬ ‫پیشنهاد میکرد‪ .‬منشا شانکاسانا تمام شد‪.‬‬ ‫چگونه؟این عصبانیــت فرایند روانی نبود‪.‬‬ ‫تنهــا فرایندی بود که به تعــادل غده ای‬ ‫مربوط می شد‪ .‬در شاشانکاسانا چه کاری‬ ‫انجام میدهید؟ به جلو خم میشــوید و در‬ ‫غدد فوق کلیوی کشیدگی یا محرک ایجاد‬ ‫می شــود و انها متناسب با نیاز بدن کمی‬ ‫بیشــتر یا کمی کمتر ادرنالین ترشح می‬ ‫کنند‪ .‬وقتی ادرنالین وارد می شود و بدن‬ ‫ان را جذب می کند‪ ،‬بعد شیمی بدن تغییر‬ ‫می کند و رفتار دستگاه عصبی سمپاتیک‬ ‫و پاراسمپاتیک نیز تغییر می کند‪.‬وقتی بین‬ ‫دستگاه عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک‬ ‫تعادل باشد‪ ،‬ارامش و مالیمت وجود دارد‪.‬‬ ‫بنابراین در علم هاتا یوگا‪ ،‬جسم‪ ،‬ذهن‪،‬‬ ‫عاطفه‪ ،‬هوش و احساس همه با هم ارتباط‬ ‫دارند‪ .‬انها متفاوت از یکدیگر در نظر گرفته‬ ‫نمی شوند‪ .‬مشــکل روانی‪ ،‬مشاجره‪ ،‬روان‬ ‫پریشی‪ ،‬اسکیزوفرنی‪ ،‬خشم‪ ،‬هیجان بیش‬ ‫ازحد‪ ،‬ضعف حافظه‪ ،‬ناهماهنگی‪ ،‬خستگی‬ ‫مفرط‪ ،‬گناه یا حتی بی اشــتیاقی ممکن‬ ‫است به دلیل دستگاه معیوبی در بدن باشد‬ ‫‪.‬تاثیــر شــامباوی مــودرا بــر‬ ‫روحیه چیست؟‬ ‫سوامینیرانجاناناندا‪:‬‬ ‫شامباوی مودرا یا خیره شدن به میان‬ ‫دو ابــرو‪ ،‬ذهن را ارام مــی کند درنتیجه‬ ‫فشــار عاطفی و عصبانیــت را از بین می‬ ‫برد‪ .‬تمرکز‪ ،‬ثبات روانی و وضعیت بیفکری‬ ‫ایجاد می شــود‪.‬تاثیر ناسیکاگرا دریشتی‬ ‫بر ذهــن چیست؟ســوامی نیرانجاناناندا‪:‬‬ ‫ناسیکاگرا دریشتی یا خیره شدن به نوک‬ ‫بینی عصبانیت و بیقراریهای ذهن را ارام‬ ‫میکنــد‪ .‬نیروهای تمرکز ایجاد میشــود‪.‬‬ ‫اگر مــدت طوالنی همــراه اگاهی انجام‬ ‫شود به برانگیختن موالدارا چاکرا و ایجاد‬ ‫وضعیتهای متفکرانه کمک میکند‪ .‬چگونه‬ ‫شــاتکارماها ذهن و همچنین جســم را‬ ‫پاک میکنند؟ســوامی نیرانجاناناندا‪ :‬ســه‬ ‫شاتکارمای اول یعنی نتی‪ ،‬دوتی و باستی‬ ‫باعث رها شدن انامایا کوشا یا بدن غذایی‬ ‫یا بدن جسمانی از عیب هایش میشود‪ .‬سه‬ ‫شاتکارمای دیگر یعنی کاپالباتی ‪ ،‬نولی و‬ ‫تراتاکاست که کمک میکند به مسلط شدن‬ ‫بر اشفتگی های ذهن و متمرکز کردن ان‪.‬‬ ‫تراتاکا پراکندگی های ذهن را کنترل می‬ ‫کند‪ .‬کاپالباتی فشــارهای روحی را از بین‬ ‫می برد‪ .‬نولی موجب برانگیخته شدن مرکز‬ ‫پرانا در بدن یعنی مانیپورا چاکرا می شود‪.‬‬ ‫یوگا از این تمرین ها شروع می کند‪.‬‬ صفحه 15 ‫استرس مانند سرما خوردگی مسری است‬ ‫مترجم‪ :‬فریبا بیدرام‬ ‫محققان هاوایی در بررســی های خود‬ ‫نشان دادند که استرس مانند سرماخوردگی‬ ‫مســری اســت و افرادی که بــه ویروس‬ ‫اســترس مبتال می شوند ان را به دیگران‬ ‫انتقال می دهند‪ .‬رئیس شما ناگهان و نفس‬ ‫زنان وارد دفتر شما می شود و خود به خود‬ ‫شمارا عصبی می کند ‪.‬همسرتان پشت میز‬ ‫می نشیند و شــروع به حرف زدن درباره‬ ‫مشکالت کار می کند و به این ترتیب برای‬ ‫شام یک بشقاب اضطراب به شما می دهد‪.‬‬ ‫در حقیقت استرس همانند سرماخوردگی‬ ‫مســری است که مستقیم از فرد زیر فشار‬ ‫اســترس به سیســتم عصبی و روانی فرد‬ ‫مقابــل منتقل می شــود‪.‬این محققان در‬ ‫تحقیقاتی با عنوان واگیری احساسی نشان‬ ‫‪38‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫دادند که استرس همانند یک بیماری رفتار‬ ‫می کند‪ .‬ابتدا یک ناقل اولیه وجود دارد که‬ ‫دیگران را الوده می کند و دیگران ان قدر‬ ‫این اســترس را با خود حمل می کنند تا‬ ‫همانند بمب منفجر شوند و ان را به افراد‬ ‫دیگری منتقل کنند‪.‬روان شناسان در این‬ ‫خصوص توضیح دادند‪ :‬افرادی هستند که‬ ‫قادرند با سرعت شگفت انگیزی از حاالت‬ ‫چهره صدا و وضعیت روحی دیگران تقلید‬ ‫کنند‪ .‬این افراد کسانی هستند که قادرند‬ ‫به طور احساسی خود را در زندگی دیگران‬ ‫شــریک کنند‪ .‬پدیده استرس کنش پذیر‬ ‫در زنان بیش از مردان مشــاهده می شود‪.‬‬ ‫علت این مسئله به احتمال قوی ان است‬ ‫که زنان از توانایی باالتری در شریک شدن‬ ‫با رنــج های دیگــران برخوردارند اما این‬ ‫احساســات منفی اســت و اگر به دفعات‬ ‫تجربه شد توانایی مقاومت را کم می کند‬ ‫و موجب می شــود که فرد الوده ناگهان‬ ‫رفتــاری از خود نشــان دهد که مشــابه‬ ‫رفتار فردی اســت که اســترس اولیه را‬ ‫وارد کرده است‪.‬‬ ‫برخی از اساناهای یوگا می توانند جهت‬ ‫کنترل نوســانات روحی و اســترس یاری‬ ‫رسان ما باشــند‪..‬در شماره های مختلفی‬ ‫از مجله دانش یوگا به این اســاناها اشاره‬ ‫شده است که با پیگیری و مطالعه مطالب‬ ‫مربوطه می توان راهکارهای مناسبی برای‬ ‫شناخت و کنترل هرچه بهتر و بیشتر این‬ ‫موضوع یعنی استرس را یافت‪.‬‬ صفحه 39 ‫دانش یوگا‬ ‫عنصر اب از ملزومات تمرینات یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫نویسنده‪ :‬شانون فارلی‬ ‫مترجم‪:‬شکوفه شنوا فالح‬ ‫بیاموزیــد که چگونه توجــه به عنصر اب‬ ‫در تمریــن یوگا به بدن شــما می اموزد‬ ‫که جریان داشــته باشد و این تمرین می‬ ‫تواند احســاس‪ ،‬خالقیت‪ ،‬شهود‪ ،‬اشتیاق‬ ‫و لذت شــما را تا حد زیادی افزایش دهد‬ ‫‪.‬بدون اب‪ ،‬هیــچ تو‪ ،‬من‪ ،‬گربه ی بامزه ام‬ ‫که کنارم نشسته باشــد‪ ،‬یا درختان سبز‬ ‫بلند بیرون پنجره ام وجود نخواهد داشت‪.‬‬ ‫اب یکی از حیاتی ترین عناصر حیاتی است‪.‬‬ ‫هیچ یــک از ان چیزهایی که ما به عنوان‬ ‫عناصر حیاتی می شناســیم بدون وجود‬ ‫یک منبــع اب معدنــی در زمین وجود‬ ‫نخواهنــد داشــت‪.‬به عنوان انســان‪ ،‬در‬ ‫واقع‪ ،‬ما بیشــتر از اب تشــکیل شده ایم‪.‬‬ ‫بــه طــور متوســط‪ 60 ،‬درصــد از بدن‬ ‫انســان بالــغ را اب تشــکیل مــی دهد‬ ‫در حالــی کــه نــوزادان حــدود‬ ‫هســتند‪.‬‬ ‫اب‬ ‫درصــد‬ ‫‪75‬‬ ‫بنابراین‪ ،‬منطقی اســت که فلســفه های‬ ‫باســتانی در مورد ســامت و معنویت به‬ ‫ما می اموزد کــه پنج عامل اصلی جهان‪:‬‬ ‫‪ -‬اب‪ ،‬زمین‪ ،‬اتش‪ ،‬هوا‪/‬باد‪ ،‬اتر‪/‬فضا‪-‬‬ ‫و تاثیــرات انها بر بدن انســان می تواند‬ ‫به کیفیت زندگی ما کمــک کند‪ .‬به این‬ ‫صورت که سالم تر و شادتر زندگی کنیم‪.‬‬ ‫یوگا به طور ذاتی با پنج عنصر مرتبط است‪.‬‬ ‫مطالعــه ی یوگا و اب به بدن شــما می‬ ‫امــوزد که جریان داشــته باشــد ‪ .‬ا‬ ‫یــن عناصر میتوانند به چاکراها‪ ،‬مراکز‬ ‫انرژی درونی مرتبط با حاالت و بیماریهای‬ ‫مختلف مرتبط باشــند و هدف تمرینهای‬ ‫یوگا رفع انســداد یا حفظ تعادل اســت‪.‬‬ ‫اما ارتباط یوگا مهم تر از ان است‪ .‬یوگا این‬ ‫ایده را می دهد که می توانیم ذهن‪ ،‬بدن و‬ ‫روح را با تسلط بر ترکیب انرژی های ظریف‬ ‫درون خود ‪ -‬انرژی هایی که دارای ویژگی‬ ‫های عناصر طبیعی هستند ‪ -‬شفا دهیم‪.‬‬ ‫این تفکر در اصل از فلسفه هند باستان و‬ ‫زیربنای یوگا و ایورودا سرچشمه میگیرد‪.‬‬ ‫قبــل تر گفتیم که مطالعــه یوگا و اب به‬ ‫بدن ما می اموزد که جریان داشته باشد ‪.‬‬ ‫اب به عنــوان یک نیــرو دهنده‪ ،‬خنک‬ ‫کننده و ارام بخش در نظر گرفته می شود‬ ‫که برای حفظ سالمتی و طول عمر ما نیاز‬ ‫است‪ .‬با چاکرای دوم مرتبط است و عنصر‬ ‫احساس‪ ،‬خالقیت‪ ،‬شهود‪ ،‬اشتیاق و لذت را‬ ‫تقویت می کند ‪.‬سنت باستانی یوگا در مورد‬ ‫مصرف عناصر اتش و اب صحبت می کند‬ ‫که نمادی از انرژی ها و قطبیت های مردانه‬ ‫و زنانه است‪ .‬نانسی گودفلو ‪ ،‬مدیر یوگا در‬ ‫ویالهای پرانامار در سانتا ترزا ‪ ،‬کاستاریکا ‪،‬‬ ‫توضیح می دهد که اب اصل زنانه اســت‪.‬‬ ‫منبع اب اصل نقدینگی‪ ،‬پذیرش‪ ،‬تسلیم و‬ ‫شفافیت است‪ .‬از نظر بدن‪ ،‬عنصر اب در لگن‬ ‫و لگــن ما به عنوان نگهدارنده ی اب های‬ ‫داخلی اندام های تناسلی و دفع ان هاست ‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫با در اغوش گرفتن عنصر اب‪ ،‬به خود اجازه‬ ‫می دهم تا با موقعیت های زندگی خود بدون‬ ‫زحمت بیشتر جریان داشته باشیم‪.‬میتوانیم‬ ‫ماهیچه های تحتانی بدن را در اســترس‪،‬‬ ‫فشــار یا زمانی که احساس میکنم تحت‬ ‫فشار قرار میگیریم منقبض و منبسط کنید‪.‬‬ ‫بــه گفته دکتر دیپاک چوپــرا ‪ ،‬این کار‬ ‫بصورت مکرر باعث می شود که ماهیچه ها‬ ‫به راحتی ازاد شوند و روند «به دام انداختن»‬ ‫احساسات را ایجاد کنند و انرژی به مرکز‬ ‫احساســات و خالقیت هایتان جریان یابد‬ ‫‪.‬به گزارش مرکز دکتر دیپاک چوپرا زمانی‬ ‫که اب بدن تامین می باشــد‪ ،‬می توانید‬ ‫به راحتی با دیگــران ارتباط برقرار کنید‪،‬‬ ‫احســاس رضایــت و ارامــش‬ ‫کنیــد‪ ،‬همــه چیــز را رهــا کنیــد‬ ‫‪ ،‬برای شادی و لذت بردن و خالقیت خود را‬ ‫انجام دهید‪ .‬یک عنصر اب نامتعادل ممکن‬ ‫است باعث شود از نظر عاطفی احساس بی‬ ‫ثباتی‪ ،‬تنش و گیرکردن داشــته باشید‪».‬‬ ‫در واقع اتصال به عنصر اب در یوگا به بدن‬ ‫ما این امکان را می دهد که ماهیچه های‬ ‫نشیمنگاه را تقویت و تنش را ازاد و انرژیِ‬ ‫"چــی" را جذب کنیم و روان تر شــویم ‪.‬‬ ‫برخــی از راه هایی که مرکز دکتر دیپاک‬ ‫چوپــرا برای تولید عنصــر اب در تمرین‬ ‫یــوگا توصیه می کنــد عبارتنــد از‪:‬الیه‬ ‫های عمیقتــر خود و همچنیــن رهایی‬ ‫از احســاس و درک ذهنتــان را بررســی‬ ‫کنید‪٬‬پرانا را در دنباله به حرجت دراورید‪.‬‬ ‫‪٬‬ژست هایی را بگنجانید که لگن شما را هدف‬ ‫قرار مــی دهد‪.‬تکنیک های مختلف مانند‬ ‫نفس اوجی را برای تقلید از دریا بیاموزید‪.‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪21‬‬ صفحه 22 ‫شدت بر انها تاکید می کند) برای ورود به‬ ‫قلمروهای روحانی ارائه شد‪ ،‬که عبارتند از‪:‬‬ ‫اصــل اول) توانایــی من در پاســخدهی‬ ‫نامحدود است‪ ،‬اما توانایی من برای واکنش‬ ‫نشان دادن محدود است‪،‬‬ ‫اصــل دوم) من صددرصد بابت هر چیزی‬ ‫که هستم و نیستم مسئولم‪ ،‬بابت ِ تواناییها‬ ‫عـسرتم‬ ‫و ناتوانی هایم‪ ،‬بابت شادی و ُ‬ ‫اصل سوم) من تنها کسی هستم که ماهیت‬ ‫ِ دقیق ِ تجربه ام را در این زندگی و فراتر از‬ ‫ان‪ ،‬تعیین می کنم‪ .‬من همان کسی هستم‬ ‫که زندگی خودم را می سازم‪.‬‬ ‫بخش دوم کتاب‪ ،‬که به بررسی عمیق تر‬ ‫و دقیقتر ِ سه الیه یا سه پوشش ِ پرداخته‬ ‫میشود‪ ،‬به ســه بخش اصلی تقسیم شده‬ ‫است که به ترتیب‪:‬‬ ‫«بدن»‪« ،‬ذهن» و «انرژی» نامیده شدهاند‪.‬‬ ‫ما تا کنون بخش بدن را بررسی نمودهایم‬ ‫و در این شماره‪ ،‬قسمت پانزدهم و پایانی از‬ ‫بخش بدن را بررسی خواهیم کرد‪.‬‬ ‫از شماره ی بعدی وارد بخش ِ ذهن شده‬ ‫و قســمت اول از بخــش ذهن تقدیمتان‬ ‫خواهد گردید‪.‬‬ ‫در ‪ 14‬قسمت اخیر این‬ ‫موارد به ترتیب زیر مطرح شد‪:‬‬ ‫‪ -1‬هستی ما به این بدن فیزیکی خالصه‬ ‫نمیشود و بُعدی ورای بدن فیزیکی در کار‬ ‫اســت‪« .‬چیزی که عاشق دیوار [و حصار و‬ ‫محدودیت] نیست!»‪،‬‬ ‫‪ -2‬معنویت یعنی «ســفر نمــودن از بدن‬ ‫ِفردی ِ مبتنی بر حصارها‪ ،‬به منشا بیکران و‬ ‫بیحد و حصر ِ افرینش»‪،‬‬ ‫‪ -3‬حواس پنجگانه موجب ِ اعوجاج فکری‬ ‫و استنتاج گمراه کننده ای در شناخت ذات‬ ‫ِ اصلی خویشتنمان می شود‪،‬‬ ‫‪ -4‬بدن ابزاری برای درک و دریافت جهان‬ ‫هســتی بوده و به وسیله ی ان می توانیم‬ ‫«کائنات را دانلود کنیم!»‪،‬‬ ‫‪ -5‬بــدن ِ فیزیکی‪ ،‬جزئی از زمین اســت‬ ‫و اصــل و بنیــادش از ان اســت؛ ارتباط‬ ‫دادن بــدن با زمیــن (مثــل راه رفتن با‬ ‫پــای برهنه) جزء تمرینــات معنوی مهم‬ ‫محسوب می شود‪،‬‬ ‫‪ -6‬چرخــه هایی بر جهــان ماده و حیات‬ ‫انسانی حاکم اســت‪ .‬همچنین هماهنگ‬ ‫شدن ِ سیکل های درونی انسان با چرخه ی‬ ‫‪16‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫دوازده ســاله ی خورشــیدی از اهمیت‬ ‫بسیاری برخوردار است‪،‬‬ ‫‪ -7‬پنــج عنصر‪ ،‬جایگاه انها در ســاختار‬ ‫وجودی انسان و نحوه ی پاکسازی انها‪،‬‬ ‫‪ -8‬رهایی یافتن از «چیزی» که در درون ِ‬ ‫شماســت و شما دیگر قادر به نگهداشتن ِ‬ ‫ان نیستید‪ ،‬همیشه بزرگترین لذت است‪ .‬و‬ ‫البته مهم نیست این «چیز» چه باشد!‬ ‫‪ -9‬غذایی که میخوریم به مثابه ی سوخت‬ ‫ِ ماشــینی اســت که حاوی انرژی حیاتی‬ ‫بــرای زندگی ادمیســت و بایــد به دقت‬ ‫برگزیده شود‪،‬‬ ‫‪ -10‬بدن یک سیستم است و متناسب با‬ ‫کارکــرد ان می توانیم نوع ِ غذایی که می‬ ‫خوریم را انتخاب کنیم‪،‬‬ ‫‪ -11‬تناسب میان ِ غذاهایی که می خوریم‬ ‫بسیار مهم است؛‬ ‫غذا خوردن بــا حضور و اگاهی مهمترین‬ ‫تمرینی هســت که می توانید در رابطه با‬ ‫سالمت تغذیه در پیش بگیریم‪.‬‬ ‫‪ -12‬چگونه اجتناب ِ اگاهانه از غذا خوردن‪،‬‬ ‫باعث قدرت روحی و معنوی ما می شود‪.‬‬ ‫‪ -13‬ماهیت اســترس و اینکه چگونه در‬ ‫میانــه ی فعالیت های روزانه ارام بمانیم و‬ ‫با جریا ن زندگی نجنگیم‪.‬‬ ‫‪ -14‬ماهیــت قــوای جنســی و ارتباط ِ‬ ‫واقعی میان دو جنــس مذکر و مونث در‬ ‫علوم ودایی‪.‬‬ ‫در این شــماره ابتدا در مــورد ِ غریزه ی‬ ‫جنســی و علت ِ اصلی تقالی انسان ها با‬ ‫این موضوع صحبت شده و در ادامه ماهیت‬ ‫ِ میرا و فناپذیر ِ بدن ِ فیزیکی خاطر نشان‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫هواپیمارباییهورمونی‬ ‫یکبار کســی از من پرســید‪ « :‬ایا عجیب‬ ‫نیســت که انســانها بیش از هر غریزه ی‬ ‫فیزیکی ِ دیگری‪ ،‬توسط غریزه ی جنسی‬ ‫تسخیر می شوند؟»‬ ‫راســتش را بخواهیــد ایــن موضوع چیز‬ ‫عجیبی نیست!‬ ‫این موضوع فقط نوعی دزدی هورمونیست‪.‬‬ ‫در هر صورت‪ ،‬غریزه ی جنسی انقدرها هم‬ ‫که گفته می شود‪ ،‬یک غریزه ی قدرتمند‬ ‫نیســت‪ .‬بلکــه ان غریزه ای که بســیار‬ ‫قدرتمند است‪ ،‬گرسنگیســت‪ .‬در بیشتر‬ ‫اوقات فکر کردن به غریزه ی جنسی‪ ،‬نوعی‬ ‫رفتار وسواس گونه و اجباریست‪.‬‬ ‫زمانی که شــما خردســال بودید‪ ،‬اصالً‬ ‫برایتان مهم نبود که هر انســانی چه نوع‬ ‫اندام جنســی ای دارد‪ .‬فقط ان موقعی که‬ ‫هورمون هایتان شــروع به فعالیت کردند‪،‬‬ ‫دیگــر قادر نبودید در مــورد ِ این موضوع‬ ‫فکر نکنید‪.‬‬ ‫و شــما خواهید دید که بعد از یک ســن‬ ‫مشخص‪ ،‬و زمانی که بازیگوشی ِ هورمون‬ ‫ها فروکش می کند‪ ،‬بار دیگر نســبت به‬ ‫این موضوع بیتفاوت خواهید شد‪ .‬شما به‬ ‫گذشته نگاه خواهید کرد و باورتان نخواهد‬ ‫شــد که ان کســی که انقدر درگیر ِ این‬ ‫موضوع بوده است‪ ،‬شما بوده اید‪.‬‬ ‫واقعیت این اســت که چیز ِ اشتباهی در‬ ‫مــورد بدن وجود نــدارد؛ تنها اینکه بدن‪،‬‬ ‫محدود است‪ .‬همچنین محدود بودن هم‬ ‫چیز غلطی نیست‪ .‬اگر شما با بدنتان گام‬ ‫بردارید‪ ،‬برخی لــذت ها را تجربه خواهید‬ ‫کرد‪ .‬اینکه بخواهید محدود باشــید‪ ،‬جرم‬ ‫و جنایت نیســت‪ ،‬بلکه فقط یک زندگی ِ‬ ‫ناتمام خواهید داشت‪.‬‬ ‫تصور کنید فردا من به شما تکنیکی بیاموزم‬ ‫تا تمام مردان و زنان ِ دنیا به دنبال ِ شهوت‬ ‫رانی با شــما باشند‪ .‬به شما قول می دهم‬ ‫که شما همچنان ناراضی باقی خواهید ماند‪.‬‬ ‫ذره ای لذت و اندکی درد اتفاق خواهد افتاد‬ ‫‪ ،‬ولی شما همچنان در وادی ِ جسم و بدن ِ‬ ‫فیزیکیتان زندگی خواهید کرد‪.‬‬ ‫بدن‪ ،‬فقط بقا و تولید مثل را می شناســد‬ ‫و تنها جایی که چهارنعل به سمت ان می‬ ‫تازد‪ ،‬گورستان است‪.‬‬ ‫بدن ِ شــما نوعی وام از طرف این کرهی‬ ‫خاکیست‪ .‬چیزی که شــما ان را «مرگ»‬ ‫می نامید‪ ،‬چیزی نیست جز بازپس گیری‬ ‫این وام توسط مادرمان زمین‪ .‬تمام ِ حیات‬ ‫روی این کره ی خاکی‪ ،‬فقط نوعی بازیافت‬ ‫ِ زمین است‪.‬‬ ‫شما ممکن اســت فکر کنید که در حال‬ ‫حاضر به سوی دفتر کار‪ ،‬منزل‪ ،‬و یا مسابقه‬ ‫فوتبال می روید‪ ،‬اما تا جایی که مربوط به‬ ‫بدن است‪ ،‬شما لحظه به لحظه‪ ،‬مستقیماً‬ ‫به ســمت ِ قبرستان در حرکتید‪ .‬در حال‬ ‫حاضر شــما ممکن اســت این موضوع را‬ ‫فراموش کرده باشــید‪ ،‬ولی هر چه زمان‬ ‫بگذرد‪ ،‬این موضوع بیشــتر برایتان واضح‬ صفحه 17 ‫بیس‬ ‫دانش یوگا‬ ‫مهندسیدرون‬ ‫توچ‬ ‫ه‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫م‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫بدن‬ ‫بخش پانزدهم و پایانی در مورد بدن!‬ ‫هواپیمارباییهورمونی‬ ‫نویسنده‪ :‬سادگورو (‪)Sadhguru‬‬ ‫از مجموعه مطالب برگرفته از کتاب مهندسی درون‬ ‫برگردان و تلخیص‪ :‬پیام صمدی خادم‬ ‫از شمارهی ‪ ۱۳۹‬قدم به قدم کتاب مهندسی درون (راهنمایی برای دستیابی‬ ‫به سرور و سعادت) نوشتهی عارف و استاد بزرگ معاصر‪ ،‬سادگورو‪ ،‬مرور شد‪.‬‬ ‫هدف از این سلسله نوشتارها صرفاً خوانش ِ گزارشوار و گام به گامی از کتاب‬ ‫مذکور میباشد‪ .‬هر چند که سادگورو به جهانی بودن ِ یوگا و رها بودن و عدم‬ ‫تعلق ِ ان به فرهنگ و مذهب خاصی معتقد بوده و ان را در نوشتارهایش بارها‬ ‫بیان کرده اســت‪ ،‬ولی از انجایی که خاستگاه ِ نویسنده کشور هند است‪ ،‬در‬ ‫مطالب کتاب گاهاً مثال هایی از فرهنگ و جغرافیای ان کشور اورده میشود‪.‬‬ ‫واضح است که در این موارد نمیتوان بر نویسنده خرده گرفت‪ ،‬چرا که طبق‬ ‫اصول هرمنوتیک‪ ،‬انسانها محصول ِ محیطی هستند که در ان رشد یافته اند‬ ‫و سرک کشیدن ِ ناخوداگاه ِ ما در گفتارها و نوشتارهایمان‪ ،‬کام ً‬ ‫ال طبیعی و‬ ‫غیرقابل اجتناب است‪.‬‬ ‫مقدمه‬ ‫به تعبیر سادگورو‪ ،‬بخش اول کتاب نقشه راه‬ ‫اســت و بخش دوم که در این شماره قسمت‬ ‫پانزدهم از ان مرور خواهد شد‪ ،‬اقداماتی عملی‬ ‫برای پیمودن راه‪ .‬تا کنون و در شــمارههای‬ ‫پیشــین مفاهیم و موارد زیادی مورد بررسی‬ ‫قرار گرفتند‪ .‬از جمله خاطرهی روشنشدگی‬ ‫سادگورو‪ ،‬مفهوم ِ «مسئولیت پذیری»‪ ،‬کنترل‬ ‫خشم‪ ،‬تعریف یوگا به عنوان ِ تکنولوژی ِ ارتقاء‬ ‫دادن‪ ،‬فعال کردن‪ ،‬و پاالیش کردن ِ انرژی های‬ ‫درونی و رسیدن به وحدت‪ ،‬ابعاد ِ چهارگانه ی‬ ‫وجود ِ ادمی که باید در تعامل و هماهنگی با‬ ‫هم کار کنند‪ ،‬دستیابی به شادمانی با تنظیم‬ ‫ِ ســه بدن (یا ســه الیه)‪ ،‬و حق ِ برابر جهت ِ‬ ‫دستیابی به سرور و سعادت برای همگان‪.‬‬ ‫همچنین ســه اصل طالیی (که سادگورو در‬ ‫دوره های حضوری ِ مهندســی درون هم به‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪15‬‬ صفحه 16 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫کتاب جامع و کامل یوگا با ‪ ۵۰۲‬تصویر از مبتدی تا‬ ‫پیشرفته با شرح کامل هر حرکت همراه با وضعیت اناتومی‬ ‫به هنگام انجام اساناها‪٬‬فلسفه یوگا‪٬‬پرانایاما‪٬‬تکنیک های‬ ‫تمرکز‪۲‬سیکل های انجام حرکات یوگا‪٬‬و ده ها مطلب‬ ‫مرتبط با اموزه ها و تمرینات یوگا که میتوتند برای مربیان‬ ‫و شرکت کنندگان در همه سبکهای یوگا قابل استفاده‬ ‫باشد از جمله موضوعات اصلی این کتاب است‪.‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪39‬‬ صفحه 40 ‫سی تای‬ ‫سید محمد رضا موحدی‬ ‫ســی تای یک نوع درمان ژاپنی است که‬ ‫عمدتا شیوه های سالم ماندن بدن انسان‬ ‫را از طریق حرکت و لمس تجربه می کند‪.‬‬ ‫شالوده ی درمان سنتی سی تای همراهی‬ ‫درمان جو در ایجاد حرکت خود به خودی‬ ‫و احیاء کننده در بدنش است‬ ‫‪.‬این حرکات کامال شــخصی و از فردی به‬ ‫فرد دیگر متفاوت میباشد‪.‬‬ ‫تفاوت های این حرکات تاکیدی بر تفاوت‬ ‫های انســانی و مولفه ای برای شــناخت‬ ‫خصوصیــات خاص فیزیکــی و روانی هر‬ ‫فرد می باشد‪.‬‬ ‫‪22‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫هاروچیکا ناگوچــی (ژاپن ‪)۱۹۰۹-۱۹۷۹‬‬ ‫تدوین کننده و توسعه دهنده این سیستم‬ ‫درمانی می باشــد‪ .‬سیستمی که در طول‬ ‫‪ ۲۰‬ســال تبدیل به درمانی موثر و بردن‬ ‫سوغاتی جالب و شفابخش از سوی ژاپن به‬ ‫دنیای غرب و عمدتا اروپا شد‪.‬‬ ‫کات ســومی مامین (شــاگرد مســتقیم‬ ‫ناگوچی در ســال ‪ ۱۹۷۲‬بنیان گذار روش‬ ‫سی تای در بارسلونا شد‪.‬مدرسه سی تای‬ ‫در بارسلونا در تمامی این سال ها تا به امروز‬ ‫فعالیت دهی خود را با درمان تعداد کثیری‬ ‫متقاضی ادامه می دهد‪.‬‬ ‫بخش هــای متمایــز و مهم‬ ‫سی تای‪:‬‬ ‫قدرت خود تنظیمی‪:‬‬ ‫ســی تای بدن را پدیده ای زنده می نگارد‬ ‫کــه میــل و گرایش اساســی اش تحقق‬ ‫تقدیر ســامت است‪ .‬بدن انسان مرتبا در‬ ‫جستجوی کســب و حفظ تعادل درونی‬ ‫در مقابــل عوامل و واقعیــت های دنیای‬ ‫خارج اســت‪ .‬وقتی خمیازه یا اهی عمیق‬ ‫می کشیم و یا سرفه ای می کنیم در واقع‬ ‫بدنمان به شیوه ی جنگی شخصی در هر‬ صفحه 23 ‫ان روزها من جوان بودم‪ ،‬بیست و یک‬ ‫ساله‪ .‬دسته کلید را جلوی پایش انداختم‬ ‫و گفتم «خودت از اشرام مراقبت کن‪ ».‬بعد‬ ‫رفتم به اتاقم و در را بستم‪ .‬انقدر عصبانی‬ ‫بودم که نمیدانســتم چه کار کنم‪ .‬دو روز‬ ‫از اتاقم بیرون نیامدم و چیزی نخوردم‪.‬روز‬ ‫ســوم صدایم کرد و گفت «خیلی عصبانی‬ ‫هستی‪ ».‬گفتم «بله‪ ».‬او گفت «به خاطرش‬ ‫شرمگین نباش؛ راهی پیدا کن‪ ».‬گفتم «اما‬ ‫خیلی دربارهاش فکر میکنم‪ .‬هر روز صبح‬ ‫قصد میکنم که عصبانی نشوم‪ ،‬از کوره در‬ ‫نروم اما بعد فراموشش میکنم‪».‬‬ ‫گفت «انرژی هایت به هم ریخته است‪».‬‬ ‫به همین دلیل به من حالت یوگایی یاد داد‬ ‫به نام شاشانکاسانا و گفت ان را تاجایی که‬ ‫میتوانم انجام دهم‬ ‫‪.‬ابتدا ان اسانا را ده دقیقه پشت سر هم‬ ‫تمرین می کردم بعدها ان را ســه ساعت‬ ‫انجــام می دادم زیــرا در جوانی برای من‬ ‫مشــکل دیگری غیــر از عصبانیت نبود‪.‬‬ ‫انقدر عصبانیت داشــتم که می توانستم‬ ‫هرکسی را بکشم‪ .‬نمی توانستم کنترلش‬ ‫کنم‪ .‬به همین خاطر فکر کردم «اگر بتوانم‬ ‫عصبانیــت را کنترل کنم‪ ،‬هر چیزی را در‬ ‫زندگی میتوانم مهارکنم‪».‬‬ ‫البته هرکسی مشــکل خودش را دارد‪.‬‬ ‫مشــکل من عصبانیت بود؛ شاید مشکل‬ ‫شما چیز دیگری باشد‪.‬‬ ‫‪14‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫من شاشانکاسانا انجام دادم و واقعاً کمکم‬ ‫کرد‪.‬پیش از ان‪ ،‬روشهای متفاوت بسیاری‬ ‫را انجام می دادم‪ .‬من در مدرســه مذهبی‬ ‫درس میخواندم که خواهران مســیحی به‬ ‫من یاد میدادند که «وقتی عصبی میشوی‬ ‫اب بخور‪ ».‬هرکسی هر شیوه امکانپذیری را‬ ‫پیشنهاد میکرد‪ .‬منشا شانکاسانا تمام شد‪.‬‬ ‫چگونه؟این عصبانیــت فرایند روانی نبود‪.‬‬ ‫تنهــا فرایندی بود که به تعــادل غده ای‬ ‫مربوط می شد‪ .‬در شاشانکاسانا چه کاری‬ ‫انجام میدهید؟ به جلو خم میشــوید و در‬ ‫غدد فوق کلیوی کشیدگی یا محرک ایجاد‬ ‫می شــود و انها متناسب با نیاز بدن کمی‬ ‫بیشــتر یا کمی کمتر ادرنالین ترشح می‬ ‫کنند‪ .‬وقتی ادرنالین وارد می شود و بدن‬ ‫ان را جذب می کند‪ ،‬بعد شیمی بدن تغییر‬ ‫می کند و رفتار دستگاه عصبی سمپاتیک‬ ‫و پاراسمپاتیک نیز تغییر می کند‪.‬وقتی بین‬ ‫دستگاه عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک‬ ‫تعادل باشد‪ ،‬ارامش و مالیمت وجود دارد‪.‬‬ ‫بنابراین در علم هاتا یوگا‪ ،‬جسم‪ ،‬ذهن‪،‬‬ ‫عاطفه‪ ،‬هوش و احساس همه با هم ارتباط‬ ‫دارند‪ .‬انها متفاوت از یکدیگر در نظر گرفته‬ ‫نمی شوند‪ .‬مشــکل روانی‪ ،‬مشاجره‪ ،‬روان‬ ‫پریشی‪ ،‬اسکیزوفرنی‪ ،‬خشم‪ ،‬هیجان بیش‬ ‫ازحد‪ ،‬ضعف حافظه‪ ،‬ناهماهنگی‪ ،‬خستگی‬ ‫مفرط‪ ،‬گناه یا حتی بی اشــتیاقی ممکن‬ ‫است به دلیل دستگاه معیوبی در بدن باشد‬ ‫‪.‬تاثیــر شــامباوی مــودرا بــر‬ ‫روحیه چیست؟‬ ‫سوامینیرانجاناناندا‪:‬‬ ‫شامباوی مودرا یا خیره شدن به میان‬ ‫دو ابــرو‪ ،‬ذهن را ارام مــی کند درنتیجه‬ ‫فشــار عاطفی و عصبانیــت را از بین می‬ ‫برد‪ .‬تمرکز‪ ،‬ثبات روانی و وضعیت بیفکری‬ ‫ایجاد می شــود‪.‬تاثیر ناسیکاگرا دریشتی‬ ‫بر ذهــن چیست؟ســوامی نیرانجاناناندا‪:‬‬ ‫ناسیکاگرا دریشتی یا خیره شدن به نوک‬ ‫بینی عصبانیت و بیقراریهای ذهن را ارام‬ ‫میکنــد‪ .‬نیروهای تمرکز ایجاد میشــود‪.‬‬ ‫اگر مــدت طوالنی همــراه اگاهی انجام‬ ‫شود به برانگیختن موالدارا چاکرا و ایجاد‬ ‫وضعیتهای متفکرانه کمک میکند‪ .‬چگونه‬ ‫شــاتکارماها ذهن و همچنین جســم را‬ ‫پاک میکنند؟ســوامی نیرانجاناناندا‪ :‬ســه‬ ‫شاتکارمای اول یعنی نتی‪ ،‬دوتی و باستی‬ ‫باعث رها شدن انامایا کوشا یا بدن غذایی‬ ‫یا بدن جسمانی از عیب هایش میشود‪ .‬سه‬ ‫شاتکارمای دیگر یعنی کاپالباتی ‪ ،‬نولی و‬ ‫تراتاکاست که کمک میکند به مسلط شدن‬ ‫بر اشفتگی های ذهن و متمرکز کردن ان‪.‬‬ ‫تراتاکا پراکندگی های ذهن را کنترل می‬ ‫کند‪ .‬کاپالباتی فشــارهای روحی را از بین‬ ‫می برد‪ .‬نولی موجب برانگیخته شدن مرکز‬ ‫پرانا در بدن یعنی مانیپورا چاکرا می شود‪.‬‬ ‫یوگا از این تمرین ها شروع می کند‪.‬‬ صفحه 15 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫خواهد شد که این سرنوشت‪ ،‬ماهیت ِ طبیعی‬ ‫ِ بدن ِ فیزیکیتان اســت‪ .‬اگر تنها چیزی که‬ ‫می شناسید فقط بدنتان است‪ ،‬که قرار است‬ ‫ان را از دســت بدهید‪ ،‬بنابراین جای تعجب‬ ‫نیست که اضطراب و ترس همسفران ِ دائمی‬ ‫شما باشند‪.‬‬ ‫برخی افراد تصور می کنند که «ترس» جزء‬ ‫الینفک و طبیعی از موجودیتشان است‪ .‬در‬ ‫حالیکــه اصال اینطور نیســت‪ .‬ترس چیزی‬ ‫نیست جز ناقص بودن ِ موجودیتتان! شما اگر‬ ‫زندگی را با دیدگاهی وسیعتر و چند ُبـعدی‬ ‫کشف نکرده باشــید‪ ،‬و خودتان را صرفاً به‬ ‫جنبه ی مادی حیات ِ خویش محدود سازید‪،‬‬ ‫ترس‪ ،‬طبیعی تریــن نتیجه ی این تصمیم‬ ‫خواهد بود‪.‬‬ ‫ایــا داســتان ِ جورج بـِــست را‬ ‫شنیده اید؟‬ ‫او یکی از مشــهورترین بازیکنــان ِ فوتبال ِ‬ ‫انگلستان در زمان خودش بود‪ .‬او مصمم بود‬ ‫تا زندگیاش را به بهترین شیوه ای که بلد بود‬ ‫بسازد‪ .‬رسانه ها او را به عنوان کسی توصیف‬ ‫کرده اند که همواره ســتارگان ِ مشهور فیلم‬ ‫هــا و مدل های دنیای ُمد در زیر ِ ســایه ی‬ ‫او بوده اند‪.‬‬ ‫اما زمانی که به مرز سی و پنج سالگی رسید‪،‬‬ ‫مردی بود شکسته‪ ،‬بخت برگشته و اشفته؛ و‬ ‫در سن ‪ 59‬سالگی از دنیا رفت‪ .‬موضوع مهم‬ ‫«مرگ» نیست‪ ،‬بلکه ان شیوه ای که زندگی‬ ‫می کنید مهم اســت‪ .‬جورج ب ِســت ظاهرا ً‬ ‫همه چیز داشت‪ ،‬اما زندگی وحشتناکی را از‬ ‫سر گذراند‪.‬‬ ‫این موضوع به این خاطر اســت که شیوه ی‬ ‫مادی محدود است‪.‬‬ ‫بدن ِ فیزیکی‪ ،‬نقش ِ مشخصی در زندگی و‬ ‫حیات شــما دارد‪ .‬اگر بخواهید این نقش را‬ ‫انقدر بسط بدهید تا تمام ِ زندگی تان را در‬ ‫بر بگیرد‪ ،‬فقط زجر خواهید کشــید‪ ،‬چرا که‬ ‫در تالشــید تا یک توهم بیافرینید‪ .‬زندگی‪،‬‬ ‫میلیون ها شیوه برای خم کردن‪ ،‬شکستن‪ ،‬به‬ ‫زانو در اوردن و اسیاب کردن ِ شما بلد است‪.‬‬ ‫چیز ِ اشتباهی در مورد هورمون هایتان وجود‬ ‫ندارد‪ .‬اما زمانی که شما یک زندگی ِ اجباری‬ ‫و وســواس گونه را در پیــش می گیرید‪ ،‬در‬ ‫حقیقت برده وار زندگی می کنید‪.‬‬ ‫ممکن است زندگیتان خیلی هم خوب پیش‬ ‫برود‪ ،‬مثل شــغل عالی‪ ،‬خانــواده ی خوب‪،‬‬ ‫روابط رضایت بخش‪ .‬اما به ارامی و همچنان‬ ‫که وسواس ها و اجبارهای گوناگون رشد می‬ ‫کنند‪ ،‬ما بیچاره تر و بخت برگشــته تر می‬ ‫شوید‪ .‬چیزی در شما هست که نمی خواهد‬ ‫برده باشد‪.‬‬ ‫برای بسیاری از مردم‪ ،‬رویای ثروت و دارندگی‬ ‫و سعادت ِ فیزیکی‪ ،‬چیزهایی هستند که انها‬ ‫را به ســوی اعمال ِ یاساور و مذبوحانه سوق‬ ‫می دهند‪ .‬اگر به الیــه های زیرین ِ روکش‬ ‫ِ پــرزرق و برق ِ تمد نها نگاه کنید‪ ،‬اشــکال‬ ‫ِ گوناکونی از ســوء استفاده های نفرت انگیز‬ ‫را در انها خواهید یافت‪ .‬ما حتی به فرزندان‬ ‫خود نیــز رحم نمی کنیم‪ .‬اینها عواقب عدم‬ ‫توجه به تمام ابعاد ِ انســان بودن و محدود‬ ‫کردن ِ خود به قلمرو محدود ِ جسمانی است‪.‬‬ ‫امروزه مردم برای تبدیل ســاختن ِ بدن به‬ ‫یک بت‪ ،‬رنج های بیشماری پدید می اورند‪.‬‬ ‫از منظر مــادی چیزهایی بهتر از مراقبتهای‬ ‫بهداشــتی‪ ،‬بیمه‪ ،‬اتومبیل نمیتوانید بیابید‪.‬‬ ‫شــما نسبت به هر نســلی قبل از خودتان‪،‬‬ ‫امکانات رفاهی و راحتی بیشــتری دارید‪ .‬اما‬ ‫مردم به شدت رنج میبرند‬ ‫‪ .‬در جوامع مرفه تقریباً یک نفر از هر پنج نفر‬ ‫فقط برای حفظ تعــادل روانی‪ ،‬از نوعی دارو‬ ‫استفاده میکند‪.‬‬ ‫وقتی برای ســالم ماندن بایــد هر روز یک‬ ‫قــرص بخورید‪ ،‬قطعاً اســم ِ چنین چیزی‬ ‫شادی نیست‪ .‬شــما در استانه ی فروپاشی‬ ‫هستید زیرا بخش کوچکی از زندگی خود را‬ ‫به کل زندگی خود تبدیل کرده اید‪.‬‬ ‫مرگ و ثروت‬ ‫فقط ان زمان که ماهیت ِ فناپذیر ِ خودتان را‬ ‫بشناسید‪ ،‬اشتیاق خواهید یافت تا بدانید چه‬ ‫چیز ِ بیشــتری در مورد ِ زندگی وجود دارد‪.‬‬ ‫در همین هنگام است که مسیر معنوی اغاز‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫روزی روزگاری این اتفاق افتاد و ان زمانی بود‬ ‫که دو مرد که بیش از هشتاد سال داشتند‬ ‫با هم مالقــات کردند‪ .‬یکی از انها دیگری را‬ ‫شــناخت و گفت‪« :‬ایا در جنگ جهانی دوم‬ ‫شرکت کردی؟» و دیگری گفت‪« :‬بله‪».‬‬ ‫اولی پرســید در کجا و در کدام میدان نبرد‬ ‫حضور داشتی؟‬ ‫و دیگــری پاســخش را داد‪ .‬ناگهان اولی‬ ‫تشرزنان گفت‪:‬‬ ‫«واویال! تو منو نشــناختی؟ بابا ما با هم‬ ‫توی یک سنگر بودیم!»‬ ‫بعــد از ان بود که با یکدیگر اُخت شــدند و‬ ‫مدت طوالنی گپ زدند‪ .‬تمام چیزی که انها‬ ‫داشــتند‪ ،‬فقط چهل دقیقه دیدار در میدان‬ ‫نبرد بود‪ .‬اما انها در مورد تک به تک ِ گلوله‬ ‫هایی که از بیخ ِ گوششان گذشته بود حرف‬ ‫زدند‪ .‬انها بیشــتر از چهار ســاعت در مورد‬ ‫همان چهل دقیقه حــرف زدند‪ .‬وقتی همه‬ ‫ی چیزهایــی را که در مــورد ان زمان می‬ ‫توانســتند بگویند تمام شد‪ ،‬یکی از دیگری‬ ‫پرسید‪« :‬از جنگ به اینور چکار می کنی؟»‬ ‫و دیگری گفت‪:‬‬ ‫«هیچی! طی شصت سال گذشته فقط یک‬ ‫فروشنده بودم!»‬ ‫ان چهل دقیقه‪ ،‬به تمام ِ زندگی ِ ان دو نفر‬ ‫معنا می داد‪ ،‬چرا که در لحظه لحظه ی ان‬ ‫فناپذیری ادمی را با تمام وجود لمس کرده‬ ‫بودند‪ .‬در طــول ِ نبرد ان ها پیوندی عمیق‬ ‫ایجاد کرده بودند‪ .‬اما فراتر از ان‪ ،‬زندگی این‬ ‫مرد را می شــد فقط در یک جمله خالصه‬ ‫کرد‪ :‬او فقط یک فروشنده بود‪.‬‬ ‫وقتی شــما از طبیعت ِ فناپذیــر ِ خود اگاه‬ ‫می شوید‪ ،‬ژرف اندیشی غیرقابل توصیفی را‬ ‫کشف می کنید‪ .‬اگر شما نمی توانید ماهیت ِ‬ ‫ابدی و فناناپذیر ِ خود را درک کنید‪ ،‬اق ً‬ ‫ال ان‬ ‫ماهیــت ِ فناپذیرتان را بفهمید‪ .‬مرگ پایان ِ‬ ‫زندگی نیست‪.‬‬ ‫خیلی ســاده‪ ،‬مرگ فقط پایان ِ بدن است‪.‬‬ ‫اگر شما با شناختی که عمیقاً مبتنی بر ُبـع ِد‬ ‫مادیتان است زندگی کنید‪ ،‬بیشتر و بیشتر‬ ‫با مرگ دست و پنجه نرم خواهید کرد‪ ،‬چرا‬ ‫که مرگ پایانیست بر بدن‪ .‬فقط زمانی که با‬ ‫حقیقت ِ میرایی ِ خودتان چشــم در چشم‬ ‫شوید‪ ،‬اشتیاق به فراتر رفتن‪ ،‬شکل واقعی به‬ ‫خود خواهد گرفت‪.‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪17‬‬ صفحه 18 ‫شدت بر انها تاکید می کند) برای ورود به‬ ‫قلمروهای روحانی ارائه شد‪ ،‬که عبارتند از‪:‬‬ ‫اصــل اول) توانایــی من در پاســخدهی‬ ‫نامحدود است‪ ،‬اما توانایی من برای واکنش‬ ‫نشان دادن محدود است‪،‬‬ ‫اصــل دوم) من صددرصد بابت هر چیزی‬ ‫که هستم و نیستم مسئولم‪ ،‬بابت ِ تواناییها‬ ‫عـسرتم‬ ‫و ناتوانی هایم‪ ،‬بابت شادی و ُ‬ ‫اصل سوم) من تنها کسی هستم که ماهیت‬ ‫ِ دقیق ِ تجربه ام را در این زندگی و فراتر از‬ ‫ان‪ ،‬تعیین می کنم‪ .‬من همان کسی هستم‬ ‫که زندگی خودم را می سازم‪.‬‬ ‫بخش دوم کتاب‪ ،‬که به بررسی عمیق تر‬ ‫و دقیقتر ِ سه الیه یا سه پوشش ِ پرداخته‬ ‫میشود‪ ،‬به ســه بخش اصلی تقسیم شده‬ ‫است که به ترتیب‪:‬‬ ‫«بدن»‪« ،‬ذهن» و «انرژی» نامیده شدهاند‪.‬‬ ‫ما تا کنون بخش بدن را بررسی نمودهایم‬ ‫و در این شماره‪ ،‬قسمت پانزدهم و پایانی از‬ ‫بخش بدن را بررسی خواهیم کرد‪.‬‬ ‫از شماره ی بعدی وارد بخش ِ ذهن شده‬ ‫و قســمت اول از بخــش ذهن تقدیمتان‬ ‫خواهد گردید‪.‬‬ ‫در ‪ 14‬قسمت اخیر این‬ ‫موارد به ترتیب زیر مطرح شد‪:‬‬ ‫‪ -1‬هستی ما به این بدن فیزیکی خالصه‬ ‫نمیشود و بُعدی ورای بدن فیزیکی در کار‬ ‫اســت‪« .‬چیزی که عاشق دیوار [و حصار و‬ ‫محدودیت] نیست!»‪،‬‬ ‫‪ -2‬معنویت یعنی «ســفر نمــودن از بدن‬ ‫ِفردی ِ مبتنی بر حصارها‪ ،‬به منشا بیکران و‬ ‫بیحد و حصر ِ افرینش»‪،‬‬ ‫‪ -3‬حواس پنجگانه موجب ِ اعوجاج فکری‬ ‫و استنتاج گمراه کننده ای در شناخت ذات‬ ‫ِ اصلی خویشتنمان می شود‪،‬‬ ‫‪ -4‬بدن ابزاری برای درک و دریافت جهان‬ ‫هســتی بوده و به وسیله ی ان می توانیم‬ ‫«کائنات را دانلود کنیم!»‪،‬‬ ‫‪ -5‬بــدن ِ فیزیکی‪ ،‬جزئی از زمین اســت‬ ‫و اصــل و بنیــادش از ان اســت؛ ارتباط‬ ‫دادن بــدن با زمیــن (مثــل راه رفتن با‬ ‫پــای برهنه) جزء تمرینــات معنوی مهم‬ ‫محسوب می شود‪،‬‬ ‫‪ -6‬چرخــه هایی بر جهــان ماده و حیات‬ ‫انسانی حاکم اســت‪ .‬همچنین هماهنگ‬ ‫شدن ِ سیکل های درونی انسان با چرخه ی‬ ‫‪16‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫دوازده ســاله ی خورشــیدی از اهمیت‬ ‫بسیاری برخوردار است‪،‬‬ ‫‪ -7‬پنــج عنصر‪ ،‬جایگاه انها در ســاختار‬ ‫وجودی انسان و نحوه ی پاکسازی انها‪،‬‬ ‫‪ -8‬رهایی یافتن از «چیزی» که در درون ِ‬ ‫شماســت و شما دیگر قادر به نگهداشتن ِ‬ ‫ان نیستید‪ ،‬همیشه بزرگترین لذت است‪ .‬و‬ ‫البته مهم نیست این «چیز» چه باشد!‬ ‫‪ -9‬غذایی که میخوریم به مثابه ی سوخت‬ ‫ِ ماشــینی اســت که حاوی انرژی حیاتی‬ ‫بــرای زندگی ادمیســت و بایــد به دقت‬ ‫برگزیده شود‪،‬‬ ‫‪ -10‬بدن یک سیستم است و متناسب با‬ ‫کارکــرد ان می توانیم نوع ِ غذایی که می‬ ‫خوریم را انتخاب کنیم‪،‬‬ ‫‪ -11‬تناسب میان ِ غذاهایی که می خوریم‬ ‫بسیار مهم است؛‬ ‫غذا خوردن بــا حضور و اگاهی مهمترین‬ ‫تمرینی هســت که می توانید در رابطه با‬ ‫سالمت تغذیه در پیش بگیریم‪.‬‬ ‫‪ -12‬چگونه اجتناب ِ اگاهانه از غذا خوردن‪،‬‬ ‫باعث قدرت روحی و معنوی ما می شود‪.‬‬ ‫‪ -13‬ماهیت اســترس و اینکه چگونه در‬ ‫میانــه ی فعالیت های روزانه ارام بمانیم و‬ ‫با جریا ن زندگی نجنگیم‪.‬‬ ‫‪ -14‬ماهیــت قــوای جنســی و ارتباط ِ‬ ‫واقعی میان دو جنــس مذکر و مونث در‬ ‫علوم ودایی‪.‬‬ ‫در این شــماره ابتدا در مــورد ِ غریزه ی‬ ‫جنســی و علت ِ اصلی تقالی انسان ها با‬ ‫این موضوع صحبت شده و در ادامه ماهیت‬ ‫ِ میرا و فناپذیر ِ بدن ِ فیزیکی خاطر نشان‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫هواپیمارباییهورمونی‬ ‫یکبار کســی از من پرســید‪ « :‬ایا عجیب‬ ‫نیســت که انســانها بیش از هر غریزه ی‬ ‫فیزیکی ِ دیگری‪ ،‬توسط غریزه ی جنسی‬ ‫تسخیر می شوند؟»‬ ‫راســتش را بخواهیــد ایــن موضوع چیز‬ ‫عجیبی نیست!‬ ‫این موضوع فقط نوعی دزدی هورمونیست‪.‬‬ ‫در هر صورت‪ ،‬غریزه ی جنسی انقدرها هم‬ ‫که گفته می شود‪ ،‬یک غریزه ی قدرتمند‬ ‫نیســت‪ .‬بلکــه ان غریزه ای که بســیار‬ ‫قدرتمند است‪ ،‬گرسنگیســت‪ .‬در بیشتر‬ ‫اوقات فکر کردن به غریزه ی جنسی‪ ،‬نوعی‬ ‫رفتار وسواس گونه و اجباریست‪.‬‬ ‫زمانی که شــما خردســال بودید‪ ،‬اصالً‬ ‫برایتان مهم نبود که هر انســانی چه نوع‬ ‫اندام جنســی ای دارد‪ .‬فقط ان موقعی که‬ ‫هورمون هایتان شــروع به فعالیت کردند‪،‬‬ ‫دیگــر قادر نبودید در مــورد ِ این موضوع‬ ‫فکر نکنید‪.‬‬ ‫و شــما خواهید دید که بعد از یک ســن‬ ‫مشخص‪ ،‬و زمانی که بازیگوشی ِ هورمون‬ ‫ها فروکش می کند‪ ،‬بار دیگر نســبت به‬ ‫این موضوع بیتفاوت خواهید شد‪ .‬شما به‬ ‫گذشته نگاه خواهید کرد و باورتان نخواهد‬ ‫شــد که ان کســی که انقدر درگیر ِ این‬ ‫موضوع بوده است‪ ،‬شما بوده اید‪.‬‬ ‫واقعیت این اســت که چیز ِ اشتباهی در‬ ‫مــورد بدن وجود نــدارد؛ تنها اینکه بدن‪،‬‬ ‫محدود است‪ .‬همچنین محدود بودن هم‬ ‫چیز غلطی نیست‪ .‬اگر شما با بدنتان گام‬ ‫بردارید‪ ،‬برخی لــذت ها را تجربه خواهید‬ ‫کرد‪ .‬اینکه بخواهید محدود باشــید‪ ،‬جرم‬ ‫و جنایت نیســت‪ ،‬بلکه فقط یک زندگی ِ‬ ‫ناتمام خواهید داشت‪.‬‬ ‫تصور کنید فردا من به شما تکنیکی بیاموزم‬ ‫تا تمام مردان و زنان ِ دنیا به دنبال ِ شهوت‬ ‫رانی با شــما باشند‪ .‬به شما قول می دهم‬ ‫که شما همچنان ناراضی باقی خواهید ماند‪.‬‬ ‫ذره ای لذت و اندکی درد اتفاق خواهد افتاد‬ ‫‪ ،‬ولی شما همچنان در وادی ِ جسم و بدن ِ‬ ‫فیزیکیتان زندگی خواهید کرد‪.‬‬ ‫بدن‪ ،‬فقط بقا و تولید مثل را می شناســد‬ ‫و تنها جایی که چهارنعل به سمت ان می‬ ‫تازد‪ ،‬گورستان است‪.‬‬ ‫بدن ِ شــما نوعی وام از طرف این کرهی‬ ‫خاکیست‪ .‬چیزی که شــما ان را «مرگ»‬ ‫می نامید‪ ،‬چیزی نیست جز بازپس گیری‬ ‫این وام توسط مادرمان زمین‪ .‬تمام ِ حیات‬ ‫روی این کره ی خاکی‪ ،‬فقط نوعی بازیافت‬ ‫ِ زمین است‪.‬‬ ‫شما ممکن اســت فکر کنید که در حال‬ ‫حاضر به سوی دفتر کار‪ ،‬منزل‪ ،‬و یا مسابقه‬ ‫فوتبال می روید‪ ،‬اما تا جایی که مربوط به‬ ‫بدن است‪ ،‬شما لحظه به لحظه‪ ،‬مستقیماً‬ ‫به ســمت ِ قبرستان در حرکتید‪ .‬در حال‬ ‫حاضر شــما ممکن اســت این موضوع را‬ ‫فراموش کرده باشــید‪ ،‬ولی هر چه زمان‬ ‫بگذرد‪ ،‬این موضوع بیشــتر برایتان واضح‬ صفحه 17 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫فــرد با این اعمال در جســتجوی احیای‬ ‫چیزی یا حسی گمشده است تا به تعادلی‬ ‫بهتر برسد‪ .‬مثال کسب ارامشی بیشتر و این‬ ‫نحوه ی تنظیم خودکار بدن انسان است‪.‬‬ ‫تحقق خود به خودی سالمت بدن انسان از‬ ‫طریق حرکات مختلف و در جهات مختلف‬ ‫امکان پذیر است‪.‬گاهی جلوه ی قوی ترین‬ ‫تمایل (خود تنظیمی) به اشــکال مختلف‬ ‫بیان می شود‪ :‬درد ‪ ٬‬سرفه و ‪...‬‬ ‫ما عــادت کردیم که این جلوه ها را منفی‬ ‫ارزیابی کنیم‪.‬در صورتیکه انها فقط مولفه‬ ‫هایی برای رسیدن بدن به تعادل می باشند‬ ‫‪ .‬ســی تای برای ما این واقعیت را مطرح‬ ‫می کند که این عالئم نمایش نیاز بدن به‬ ‫خود تنظیمی در ارگانیسم است‪.‬این خود‬ ‫تنظیمی گاهــی از طریق حرکات خود به‬ ‫خودی و احیاء کننــده صورت می گیرد‪.‬‬ ‫حرکاتی که با هماهنگی (جمجمه ستون‬ ‫فقرات و لگن خاصره) صورت می گیرد‪.‬‬ ‫کاسه سر (جمجمه) ستون فقرات و قسمت‬ ‫لگــن خاصره بخش هــای هدایت کننده‬ ‫انرژی اساســی بدن را شامل می شوند و‬ ‫مسئول ســازماندهی نهایی تمام فعالیت‬ ‫های ســلولی هســتند‪(.‬طبق فلسفه ی‬ ‫سی تای)‬ ‫شامل ‪ ۵‬بخش می باشد‪:‬‬ ‫‪ -۱‬جمجمــه (یکــی از مراکــز مهــم‬ ‫سیستم عصبی)‬ ‫‪-۲‬قفسه سینه و اعضای زیر مجموعه ی ان‬ ‫(سیستمحرکتی‪-‬تنفسی‪-‬تعریق)‬ ‫‪-۳‬گوارشی (مرکز قسمت جذب و گردش )‬ ‫‪-۴‬ادراری (مرکز قسمت دفع)‬ ‫‪-۵‬لگن خاصره (مرکز قسمت تولید مثل و‬ ‫احیاء سلولی)‬ ‫سی تای برای سرزندگی سالمتی‬ ‫تعــادل و هماهنگــی بین قســمت های‬ ‫متشکل جمجمه و ســتون فقرات و لگن‬ ‫خاصره را ضروری می داند‪.‬‬ ‫این مهم در تمرینات ســی تای از‬ ‫طریق ‪ ۵‬حرکت ‪:‬‬ ‫‪ -۱‬افقی‬ ‫‪ -۲‬به جلو‬ ‫‪-۳‬به طرفین چپ و راست‬ ‫‪ -۴‬چرخش‬ ‫‪ -۵‬و بالخره حرکت به ســمت مرکزیت‬ ‫بدن انجام می گیرد‪.‬‬ ‫این هماهنگــی ماحصل ارتبــاط بین ‪۵‬‬ ‫سیســتم حیاتــی و تمــام فعالیت های‬ ‫ارگانیســم زنده می باشــد کــه از طریق‬ ‫انجام منظم سی تای هماهنگی طبیعی و‬ ‫خدادادی بین حاصل می شود‪.‬‬ ‫پراتیک سی تای‪:‬‬ ‫روش سی تای بسیار ساده است و مراحل‬ ‫مختلف مشاهده ی دقیق و بدون قضاوت‬ ‫و توجه به بدن را شــامل می شود‪ .‬این امر‬ ‫از طریق تمرین های تنفســی و حرکتی‬ ‫انجام می گیرد‪.‬‬ ‫حرکات ســی تای شــامل‪ :‬کاتســوگن‬ ‫اندو یوکی‬‫جیوکی و تاهیکی هستند‪.‬‬ ‫هر کــدام از این تمرینات با ریتم تنفس و‬ ‫حرکت درمانگر ســی تای یا تمرینات دو‬ ‫نفره با درمانجو انجام می شود‪.‬‬ ‫سی تای بسیار فراتر از انجام چند حرکت‬ ‫فیزیکی یا تنفسی است‪.‬‬ ‫سی تای یک فلسفه و فرهنگ زندگی بر‬ ‫مبنای مشاهده و احترام متقابل به نیازهای‬ ‫منحصر به فرد افراد می باشد‪.‬‬ ‫در امتداد این مشــاهده ســی تای سوهو‬ ‫همراهی درمانگر ســی تای با درمانجو در‬ ‫تشخیص قسمت هایی از بدنش که نقش‬ ‫بیشتری دارد به نوعی به همراهی و درمان‬ ‫متقابل می انجامد‪.‬‬ ‫اصول اساسی سی تای نزدیکی تنگاتنگی‬ ‫برپایه ی پزشکی سنتی ژاپن دارد‪ .‬اصول‬ ‫فلســفی ان را میتــوان عــدم قضاوت و‬ ‫مشاهده و احترام شخصی بیان نمود‪.‬‬ ‫برای اطالع بیشتر میتوان به این سایت رجوع کرد‪:‬‬ ‫‪WWW.SEITAI.CVP.COM‬‬ ‫ادرس سایت های مرتبط‪:‬‬ ‫‪WWW.ESPAIDO.VOM‬‬ ‫‪WWW.LEITAI.CVP.COM‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪23‬‬ صفحه 24 ‫دهارانا یا هنر درست دیدن در یوگا‬ ‫نویسنده‪ :‬سام پوتاالبی‬ ‫روانشناس و مدرس متون باستانی سانسکریت و تبتی‬ ‫‪@samsarabi‬‬ ‫تاکنون مطالب و مقاالت بســیاری دربارۀ‬ ‫هشــت بخش یا هشــت پلۀ یوگا که به‬ ‫اشــتانگایوگا معروف میباشــد نگاشــته‬ ‫*مرحله دوم نیاما‪:‬‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫ســفری از یک انسان ســاده که در زبان نیامــا یعنی بایدها و اعمالی که یک یوگی‬ ‫سانسکریت پاشو نامیده می شود تا رسیدن باید حتمــاً انها را انجام دهــد‪ .‬نیاماها به‬ ‫به جایگاه اشراق و انسانی اگاه که پاشوپات اختصار از این قرار هستند‪:‬‬ ‫نامیده می شود‪.‬‬ ‫به نظر فرزانگان یا ریشــیهای باســتانی ‪ -1‬پاکیزگی و رعایت بهداشت (ساوچا)‬ ‫مکتب یوگا یک رهرو می باید یک به یک ‪ -2‬قناعت کردن (سانتوشا)‬ ‫مراحل هشتگانه را طی کند تا در نهایت به ‪ -3‬انضباط شــخصی که گاهی به ریاضت‬ ‫یک اَبَرانســان تبدیل شود و به مقام بالق ّوه هم معنا شده (تاپاس)‬ ‫‪ -4‬مراقبه بر خود (سوادهیایا)‬ ‫ای که لیاقتش را دارد برسد؛‬ ‫یعنی َسرور و تاج ســر تمام موجودات یا ‪ -5‬تســلیم و رضا در برابــر اراده خداوند‬ ‫پاشوپات در سوتراهای پاتانجالی که موثّق (ایشواراپرانیدهانا)‬ ‫ترین و مهم ترین منبع و اموزش مکتوب‬ ‫*مرحله سوم اسانا‪:‬‬ ‫در باب یوگاست‬ ‫مجموعۀ منظم تمرینات جسمانی که در‬ ‫‪.‬‬ ‫هشت بخش یا هشت انگای مربوط به نهایت منجر به تعالی روح خواهند شد‪.‬‬ ‫‪ -4‬دوری از مال و ثروت دنیوی (اپاریگراها) طول این مقاله به این مرحله بسیار مهم و‬ ‫اساسی در یوگا خواهیم پرداخت!‬ ‫‪ -5‬وفاداری و سرسپردگی (براهماچاریا)‬ ‫یوگا به اختصار اینگونه هستند‪:‬‬ ‫*مرحله نخست یاما‪:‬‬ ‫*مرحله چهارم پرانایاما‪:‬‬ ‫پرانایاما یا تنفس اگاهانه‪.‬‬ ‫مجموعه ای از کدهای اخالقی و پرهیزهایی *مرحله پنجم پراتیاهارا‪:‬‬ ‫پراتیاهــارا توانایی کنترل حواس پنجگانه‬ ‫و تمرین درگیر نشــدن ذهن و جســم با‬ ‫محرکهای بیرونی اســت که پایه و اساس‬ ‫مراقبه ای مثمرالثمر است‪.‬‬ ‫که یک یوگی باید به انها توجه داشته باشد‪.‬‬ ‫یاما در واقع همان نبایدها یا اعمال حرامی‬ ‫است که منزلت ابتدایی یک رهرو در گرو‬ ‫رعایت این کدهای اخالقی پنجگانه میباشد‬ ‫‪-۱‬دوری از خشونت ‪۲‬ـ دوری از دزدی‬ ‫دوری از خشــونت (اهیمســا)‪ ٬‬دوری از *مرحله ششم دهارانا‪:‬‬ ‫دهارانا به معنای درســت نظــر کردن و‬ ‫دزدی (استیا)‬ ‫درســت دیدن اســت که به طور ویژه در‬ ‫‪ -3‬دوری از دروغ (ساتیا)‬ ‫‪40‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫*مرحله هفتم دهیانا‪:‬‬ ‫دهیانا همــان تمرکز بر مــن حقیقی در‬ ‫مراقبه اســت که بعدها پس از ورود متون‬ ‫ودایــی در ژاپن با تلفظ ذن به مفهوم هنر‬ ‫مراقبه بر وجدان یا من حقیقی مرسوم شد‪.‬‬ ‫*مرحله هشتم سامادهی‪:‬‬ ‫سامادهی اخرین مرحله در اشتانگایوگا می‬ ‫باشد و مفهوم ان رسیدن به جایگاهیست‬ ‫در مراقبه کــه یک یوگی یا یوگینی ورای‬ ‫عقل و استدالل در جذبه و خلسهای عمیق‬ ‫به سر میبرد‪.‬‬ ‫در میان تمام این مراحل هشــتگانۀ یوگا‪،‬‬ ‫شــاید کمتر از بقیه به توضیح و تفســیر‬ ‫دهارانا یا همان مرحله ششم پرداخته شده؛‬ ‫درحالیکه یکی از فلسفی ترین و مهمترین‬ ‫مباحث در متون مربــوط به مکتب یوگا‬ ‫میباشد و شخص پاتانجالی در یوگاسوترای‬ ‫خود فرازهای مهمــی را به ان اختصاص‬ ‫داده است‪.‬‬ ‫البته باید توجه داشت که اگر کسی نتواند‬ ‫دهارانا‪ ،‬هنر درســت دیــدن پدیده ها یا‬ ‫دارماهای عالم را بیامــوزد‪ ،‬مطمئناً قادر‬ ‫به نائل شدن به خلسۀ نهایی یا سامادهی‬ ‫نخواهد بود و بــرای این مهم‪ ،‬رهرو بهتر‬ ‫اســت در ابتدا خوب با تفســیر و تحلیل‬ ‫هنر دهارانا اشــنا شود و به سادگی از ان‬ ‫نگذرد که راه به جایی نخواهد برد؛‬ صفحه 41 ‫بیس‬ ‫دانش یوگا‬ ‫مهندسیدرون‬ ‫توچ‬ ‫ه‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫م‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫بدن‬ ‫بخش پانزدهم و پایانی در مورد بدن!‬ ‫هواپیمارباییهورمونی‬ ‫نویسنده‪ :‬سادگورو (‪)Sadhguru‬‬ ‫از مجموعه مطالب برگرفته از کتاب مهندسی درون‬ ‫برگردان و تلخیص‪ :‬پیام صمدی خادم‬ ‫از شمارهی ‪ ۱۳۹‬قدم به قدم کتاب مهندسی درون (راهنمایی برای دستیابی‬ ‫به سرور و سعادت) نوشتهی عارف و استاد بزرگ معاصر‪ ،‬سادگورو‪ ،‬مرور شد‪.‬‬ ‫هدف از این سلسله نوشتارها صرفاً خوانش ِ گزارشوار و گام به گامی از کتاب‬ ‫مذکور میباشد‪ .‬هر چند که سادگورو به جهانی بودن ِ یوگا و رها بودن و عدم‬ ‫تعلق ِ ان به فرهنگ و مذهب خاصی معتقد بوده و ان را در نوشتارهایش بارها‬ ‫بیان کرده اســت‪ ،‬ولی از انجایی که خاستگاه ِ نویسنده کشور هند است‪ ،‬در‬ ‫مطالب کتاب گاهاً مثال هایی از فرهنگ و جغرافیای ان کشور اورده میشود‪.‬‬ ‫واضح است که در این موارد نمیتوان بر نویسنده خرده گرفت‪ ،‬چرا که طبق‬ ‫اصول هرمنوتیک‪ ،‬انسانها محصول ِ محیطی هستند که در ان رشد یافته اند‬ ‫و سرک کشیدن ِ ناخوداگاه ِ ما در گفتارها و نوشتارهایمان‪ ،‬کام ً‬ ‫ال طبیعی و‬ ‫غیرقابل اجتناب است‪.‬‬ ‫مقدمه‬ ‫به تعبیر سادگورو‪ ،‬بخش اول کتاب نقشه راه‬ ‫اســت و بخش دوم که در این شماره قسمت‬ ‫پانزدهم از ان مرور خواهد شد‪ ،‬اقداماتی عملی‬ ‫برای پیمودن راه‪ .‬تا کنون و در شــمارههای‬ ‫پیشــین مفاهیم و موارد زیادی مورد بررسی‬ ‫قرار گرفتند‪ .‬از جمله خاطرهی روشنشدگی‬ ‫سادگورو‪ ،‬مفهوم ِ «مسئولیت پذیری»‪ ،‬کنترل‬ ‫خشم‪ ،‬تعریف یوگا به عنوان ِ تکنولوژی ِ ارتقاء‬ ‫دادن‪ ،‬فعال کردن‪ ،‬و پاالیش کردن ِ انرژی های‬ ‫درونی و رسیدن به وحدت‪ ،‬ابعاد ِ چهارگانه ی‬ ‫وجود ِ ادمی که باید در تعامل و هماهنگی با‬ ‫هم کار کنند‪ ،‬دستیابی به شادمانی با تنظیم‬ ‫ِ ســه بدن (یا ســه الیه)‪ ،‬و حق ِ برابر جهت ِ‬ ‫دستیابی به سرور و سعادت برای همگان‪.‬‬ ‫همچنین ســه اصل طالیی (که سادگورو در‬ ‫دوره های حضوری ِ مهندســی درون هم به‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪15‬‬ صفحه 16 ‫مارماتراپی‬ ‫روشی ایورودیک برای پاکسازی بدن‬ ‫نویسنده‪:‬ناهید موسوی‬ ‫مارماتراپــی هنر کار با نقــاط خاص بدن‬ ‫با انگیزه پاکســازی‪ ،‬التیام و بهبود سطح‬ ‫ســامت فرد و یکی از روش های درمانی‬ ‫معرفی شده در ایوروداست‪.‬در این شاخه از‬ ‫دانش سنتی ودیک معتقدیم که با تحریک‬ ‫نقاط منحصر به فرد در بدن میتوان انرژی‬ ‫حیات را میان بافــت های متفاوت که به‬ ‫‪18‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫دالیل ذهنی و فیزیکی دچار نقصان شده‬ ‫اند از عامل بیماری زا زدود و ســامت را‬ ‫به ان عضو بازگرداند‪.‬درمان به این طریق‬ ‫بیشتر در جنوب هند مورد توجه بود و پس‬ ‫از ان به عنوانی روشــی کل نگر در بهبود‬ ‫سالمت عمومی اقبال همگانی یافت‪ .‬مارما‬ ‫تراپیست برای درمان امراض کهنه‪ ،‬مانند‬ ‫میگرن و افسردگی تا دردهای مقطعی از‬ ‫تکنیک های ویژه بهره میبرد‪.‬تکنیک های‬ ‫متعد از ماساژ دستی و سنگ داغ تا استفاده‬ ‫از رنگ و نور و رایحه درمانی و دارو درمانی‬ ‫و رژیم غذایی که هم خود فرد در ســطح‬ ‫عمومی‪ -‬و هم توســط متخصص اموزش‬ ‫دیده به صورت ویژه انجام میشود‪ .‬تمامی‬ صفحه 19 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫در لغت نامه های سانسکریت واژۀ دهارانا‬ ‫به معنای دیدن است‪،‬‬ ‫امــا در متون عرفانی هند باســتان‪ ،‬رنگ‬ ‫این واژه بیشــتر به انتزاع گراییده است و‬ ‫به رنگ نگریستن به حقیقت پدیده های‬ ‫عالم هستی یا دارماهای عالم در امده است‪.‬‬ ‫نگریستن به ذات حقیقی یا جوهر پدیده ها‬ ‫و گذر کردن از پوست و سطح انها که ذهن‬ ‫فریب هستند‪.‬‬ ‫در حقیقت همین پوســته و سطحی که‬ ‫حواس مــا درک می کنــد‪ ،‬زاییدۀ ذهن‬ ‫خود بیننده اســت‪ .‬گرچه اکثر تمرینات و‬ ‫تانتراهای موجــود در باب دهارانا‪ ،‬با حس‬ ‫بصری و به وسیله چشم ها صورت میگیرد‪،‬‬ ‫اما در دهارانا نه تنها چشم بلکه بقیه حواس‬ ‫نیز باید به چشــم دیگری تبدیل شوند تا‬ ‫جوهر پدیده های عالم را بشناسند‪.‬‬ ‫متعصبانه‬ ‫یعنی بر خالف برخی نگرش های‬ ‫ّ‬ ‫حس‬ ‫از‬ ‫که‬ ‫و غلط نمی توان گفت کســی‬ ‫ّ‬ ‫بینایی به صورت مادرزاد یا در طول زندگی‬ ‫محروم است قادر نخواهد بود تمرین دهارانا‬ ‫را انجام دهد‪.‬‬ ‫هنر دهارانا در حقیقــت ارتباط و ادراک‬ ‫مســتقیم پدیده هــای عالم اســت و نه‬ ‫ارتباطی که از دل تعاریف ایجاد می شود؛‬ ‫همان تعاریفی که مربّیان و جامعه در ذهن‬ ‫ما فرو کرده اند‪.‬‬ ‫به عنوان مثال وقتی یک انســان عادی یا‬ ‫یک پاشــو به یک درخت جدید نگاه می‬ ‫کند‪ ،‬بــرای درک ان در ابتدا به خاطرات‬ ‫و تعاریفی کــه از درخت دارد مراجعه می‬ ‫کند و براساس این تعاریف ضبط شده در‬ ‫بخش خاصی از حافظــه اش که در زبان‬ ‫سانسکریت به ان ماناس می گویند‪،‬‬ ‫پدیدۀ درخت را به صورت ســطحی و نه‬ ‫عمقی می فهمد؛‬ ‫اما چرا این دریافت از نظر یک یوگی‬ ‫سطحی است؟‬ ‫از انجا که ما به جای ارتباط مســتقیم با‬ ‫حقیقــت یک درخت با تعاریف شــرطی‬ ‫پیشــین یک درخت ارتبــاط می گیریم؛‬ ‫همان تعاریف به ظاهر جامع ولی محدود و‬ ‫متعصبانه در باب یک درخت که مث ً‬ ‫ال باید‬ ‫ّ‬ ‫ریشه داشته باشد‪ ،‬اوند و برگ داشته باشد‬ ‫و به خواب زمستانی برود؛‬ ‫رنگ تنهاش قهوه ای و رنگ برگ هایش‬ ‫ســبز باشد و چه و چه ‪....‬؛ که هیچکدام از‬ ‫ایــن ها حقیقت ذاتی درخت را به ما نمی‬ ‫نمایانند‪ .‬یک انســان معمولــی یا همان‬ ‫اصطالحاً پاشــو‪ ،‬وقتی به درخت نگاه می‬ ‫کند از البه الی گفتگوی ذهنی که مقایسۀ‬ ‫پــی در پی‪ ،‬مناظرۀ مدام و قضاوتی جانب‬ ‫دارانه است به یک ایماژ مجازی از درخت‬ ‫کفایت می کند‪.‬‬ ‫َ‬ ‫درحالی که یک ابَرانســان‪ ،‬یا به اصطالح‬ ‫یوگی ها یک پاشــوپات کســی است که‬ ‫هنگام نگریســتن به یک پدیده مثل یک‬ ‫درخت‪ ،‬کوه‪ ،‬ســنگ یا هــر پدیدۀ دیگر‪،‬‬ ‫مناظرۀ درونی خود را متو ّقف کرده باشد؛‬ ‫مناظــرۀ درونــی کــه نتیجۀ نشــخوار‬ ‫خاطراتِ شــرطی و کاشــته شدۀ گذشته‬ ‫از یک پدیده اســت‪ .‬اگر بخواهیم به دور‬ ‫از تعبیر و تفســیرهای فلسفی به تمرین‬ ‫دهارانا بپردازیم‪ ،‬به سادگی باید در هنگام‬ ‫نگریستن‪ ،‬لمس کردن‪ ،‬بوییدن و چشیدن‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪41‬‬ صفحه 42 ‫استاد مهربابا‬ ‫ترجمه‪ :‬اذر درویش حسن‬ ‫مهربابا (روان شهریار ایرانی) روز ‪ 25‬فوریه‬ ‫ســال ‪ 1894‬در یوفا هندوستان دیده به‬ ‫جهان گشود‪ .‬نســب والدین او به ایرانیان‬ ‫زرتشتی برمی گشت‪ .‬در زمانی که مهربابا‬ ‫دانش اموز مدرســه بود‪ ،‬به دلیل داشتن‬ ‫قریحه عشق و محبت و بخشندگی مورد‬ ‫توجــه بود‪ .‬با این حال هیچ نشــانه ای از‬ ‫تقدیری که در پیش رویــش بود از خود‬ ‫بــروز نمی داد‪ .‬در ســال ‪ ،1913‬باباجان‪،‬‬ ‫بانویی مســلمان و روحانی را مالقات کرد‪.‬‬ ‫این بانوی روحانی برای مهربابا مانند یحیی‬ ‫تعمیدی برای مسیح بود و این نوجوان را با‬ ‫حقیقت استعداد درویش اگاه کرد‪ .‬باباجان‬ ‫بوسه ای به پیشانی مهربابا زد و از ان پس‬ ‫از حقیقت ذاتی مهربابا پرده برداشته شد‪.‬‬ ‫مهربابا پس از هفت سال شاگردی زیر نظر‬ ‫باباجان‪ ،‬اُیانیشــا ماهاراج و ســایر اساتید‬ ‫وظیفه اصلیش را اغاز کرد‪.‬‬ ‫در اوایــل دهــه ‪ 1920‬اولیــن گــروه از‬ ‫پرتوجویــان به دور او گــرد امدند و لقب‬ ‫مهربابا به معنــای درمهربان را به او دادند‪.‬‬ ‫مهربابا گروهی از مریدان خود را به شــهر‬ ‫بمبئی برد و انهــا را تحت تعالیم اخالقی‬ ‫اولیه بسیار سختی قرار داد‪ .‬سال ‪ 1923‬او‬ ‫به منطقه ای متروکه خارج از احمدنگاردر‬ ‫مرکز هندوســتان رفت و در انجا اشرامی‬ ‫برپا کرد به نام مهراباد‪ .‬به سرعت گروهی از‬ ‫‪24‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫شاگردان زن نیز به این اشرام پیوستند‪ .‬از‬ ‫جمله شاگردان ویژه او که به ایشان ملحق‬ ‫شد‪ِ ،‬هرا ایرانی بود‪.‬‬ ‫دهم جــوالی ‪ ،1925‬از این زمان مهربابا‬ ‫وارد مرحله روزه ســکوت شد‪ .‬از او سوال‬ ‫شد که چگونه خواهد توانست اموزه هایش‬ ‫را به شاگردانش منتقل کند‬ ‫‪ .‬انچه او پاســخ داد این بود‪ :‬من هستم تا‬ ‫انها را بیدار کنم نه اموزش دهم‪.‬‬ ‫مهربابــا در ابتدا تعالیمــش را روی تخته‬ ‫یا لوحی می نوشــت‪ ،‬اما بعدها از نوشتن‬ ‫اســتفاده نمیکرد بلکه با وسیله ی ایما و‬ ‫اشاره دست و صورت مفاهیم را به مریدان‬ ‫انتقال میداد‪ .‬او بعدها اظهار کرد که ‪:‬انسان‬ ‫اصــول و فرمان خداوندی را نمی شــنود‪.‬‬ ‫اصول و اخالقیات الهی از دیرباز برای انسان‬ ‫فرســتاده شده اســت‪ .‬پس تجلی کنونی‬ ‫خداوند در این دوران نشانهء سکوت است‪.‬‬ ‫در این زمان به قدر کافی کلمات و گفتارها‬ ‫را میان یکدیگــر رد و بدل کردهاید‪ .‬حال‬ ‫وقت ان اســت که با این کلمات و مفاهیم‬ ‫زندگی کنید‪ .‬مهربابا روزه سکوت را از سال‬ ‫‪ 1925‬تا لحظهء مرگش یعنی ‪ 43‬سال بعد‬ ‫حفظ کرد‬ ‫در دهه ‪ ،1920‬این استاد سه سفر به کشور‬ ‫ایران داشت و در سال ‪ 1931‬اولین سفر به‬ ‫غرب را اغاز کرد‪ .‬او به همراه شاگردانش به‬ ‫وسیله قایق به بندر مارسِ ی فرانسه رسیدند‬ ‫(‪11‬ســپتامبر) و از انجا رهسپار انگلستان‬ ‫شدند و در شهر لندن اقامت کردند‪ .‬مهربابا‬ ‫چند هفتــه در لندن ماند‪ .‬مرکز اصلی که‬ ‫او به اعتکاف نشســت شــهر لندن و شهر‬ ‫دیون بود‪ .‬او با بســیاری از شاگردان غربی‬ ‫خود‪ ،‬به گفته خودش عاشــقان راه دیدار‬ ‫کرد‪ .‬او قبــل از عزیمت به ایاالت متحده‪،‬‬ ‫ســفرهای زیادی به کشورهای دیگر اروپا‬ ‫داشت که برای انجام ماموریتش بسیار مهم‬ ‫بودند‪ .‬کشــورهایی چون ایتالیا‪ ،‬سوئیس‪،‬‬ ‫فرانســه‪ ،‬انگلستان و اســپانیا‪ .‬انچه خود‬ ‫راجع بــه ماموریتش میگوید این اســت‪:‬‬ ‫هدف ‪ ،‬در کنار هم قراردادن تمام مذاهب‬ ‫و ادیان اســت‪ ،‬مانند دانه های تسبیح‪ .‬تا‬ ‫بــه رفع نیازهــای هم با قدرت به ســیر‬ ‫زندگی بپردازند‪.‬‬ ‫اگرچــه مهربابا بــه امور مهمــی چون‪،‬‬ ‫امــوزش و تربیت کــودکان‪ ،‬تامین غذا و‬ ‫لباس فقیــران‪ ،‬مراقبت از بیماران جذامی‬ ‫(کــه روح های زیبا در قفس های زشــت‬ ‫بودند)‪ ،‬پرستاری از بیماران اعصاب و روان‬ ‫و مشتاقان عشــق الهی اقدام کرد اما‪ ،‬کار‬ ‫اصلــی او درمان رنج هــای روحی افرادی‬ ‫بود کــه درد و االم را تجربه می کردند و‬ ‫او این کار را بدون در نظرگرفتن سالمتی‬ ‫ظاهری افراد انجــام میداد‪ .‬راهکار او برای‬ ‫این افراد‪ ،‬بدســت اوردن نیروی عشــق‬ ‫و محبت بود‪ :‬من هســتم تا دانه عشق و‬ ‫محبت را در دل هایتان نشانم‪ .‬پس با وجود‬ ‫تمام گوناگونی های ظاهری که در زندگی‬ ‫با ان مواجه میشــوید و این بار را بر دوش‬ ‫می کشید‪ ،‬حس یکی بودن با ایجاد عشق‬ ‫و محبــت در میان تمام اقوام‪ ،‬باورها‪ ،‬فرقه‬ ‫ها و صفات مختلف مردم هند را به ارمغان‬ ‫اورده ام‪ .‬انچه که مورد تاکید او بود یکی‬ ‫بــودن و برابری انســانها و ناپایدار و گذرا‬ ‫بودن گوناگونی ها و اختالفاتی است که در‬ ‫طبیعت انسان ها وجود دارد‪ .‬انسانها همه‬ ‫تفاوت های مذکر و مونث‪ ،‬ســیاه و سفید‪،‬‬ ‫غنی و فقیر‪ ،‬زشت و زیبا را در طول زندگی‬ ‫حس می کنند که ایــن فرق ها همچون‬ ‫پوشیدن و دراوردن لباس های گوناگونی‬ ‫هستند که با انتخاب خود انجام می دهند‪.‬‬ ‫در سال ‪ ،1949‬مهربابا طریقتی را پیگرفت‬ ‫با نام حیات نو او به همراه شــاگردان زن و‬ ‫مرد تا سال ‪ 1952‬در سرتاسر هندوستان‬ ‫سیر میکرد‪ .‬در این مدت زندگی بی یاوانه‬ ‫و بیامید او با همراهانش به صورت ناشناس‬ صفحه 25 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫خواهد شد که این سرنوشت‪ ،‬ماهیت ِ طبیعی‬ ‫ِ بدن ِ فیزیکیتان اســت‪ .‬اگر تنها چیزی که‬ ‫می شناسید فقط بدنتان است‪ ،‬که قرار است‬ ‫ان را از دســت بدهید‪ ،‬بنابراین جای تعجب‬ ‫نیست که اضطراب و ترس همسفران ِ دائمی‬ ‫شما باشند‪.‬‬ ‫برخی افراد تصور می کنند که «ترس» جزء‬ ‫الینفک و طبیعی از موجودیتشان است‪ .‬در‬ ‫حالیکــه اصال اینطور نیســت‪ .‬ترس چیزی‬ ‫نیست جز ناقص بودن ِ موجودیتتان! شما اگر‬ ‫زندگی را با دیدگاهی وسیعتر و چند ُبـعدی‬ ‫کشف نکرده باشــید‪ ،‬و خودتان را صرفاً به‬ ‫جنبه ی مادی حیات ِ خویش محدود سازید‪،‬‬ ‫ترس‪ ،‬طبیعی تریــن نتیجه ی این تصمیم‬ ‫خواهد بود‪.‬‬ ‫ایــا داســتان ِ جورج بـِــست را‬ ‫شنیده اید؟‬ ‫او یکی از مشــهورترین بازیکنــان ِ فوتبال ِ‬ ‫انگلستان در زمان خودش بود‪ .‬او مصمم بود‬ ‫تا زندگیاش را به بهترین شیوه ای که بلد بود‬ ‫بسازد‪ .‬رسانه ها او را به عنوان کسی توصیف‬ ‫کرده اند که همواره ســتارگان ِ مشهور فیلم‬ ‫هــا و مدل های دنیای ُمد در زیر ِ ســایه ی‬ ‫او بوده اند‪.‬‬ ‫اما زمانی که به مرز سی و پنج سالگی رسید‪،‬‬ ‫مردی بود شکسته‪ ،‬بخت برگشته و اشفته؛ و‬ ‫در سن ‪ 59‬سالگی از دنیا رفت‪ .‬موضوع مهم‬ ‫«مرگ» نیست‪ ،‬بلکه ان شیوه ای که زندگی‬ ‫می کنید مهم اســت‪ .‬جورج ب ِســت ظاهرا ً‬ ‫همه چیز داشت‪ ،‬اما زندگی وحشتناکی را از‬ ‫سر گذراند‪.‬‬ ‫این موضوع به این خاطر اســت که شیوه ی‬ ‫مادی محدود است‪.‬‬ ‫بدن ِ فیزیکی‪ ،‬نقش ِ مشخصی در زندگی و‬ ‫حیات شــما دارد‪ .‬اگر بخواهید این نقش را‬ ‫انقدر بسط بدهید تا تمام ِ زندگی تان را در‬ ‫بر بگیرد‪ ،‬فقط زجر خواهید کشــید‪ ،‬چرا که‬ ‫در تالشــید تا یک توهم بیافرینید‪ .‬زندگی‪،‬‬ ‫میلیون ها شیوه برای خم کردن‪ ،‬شکستن‪ ،‬به‬ ‫زانو در اوردن و اسیاب کردن ِ شما بلد است‪.‬‬ ‫چیز ِ اشتباهی در مورد هورمون هایتان وجود‬ ‫ندارد‪ .‬اما زمانی که شما یک زندگی ِ اجباری‬ ‫و وســواس گونه را در پیــش می گیرید‪ ،‬در‬ ‫حقیقت برده وار زندگی می کنید‪.‬‬ ‫ممکن است زندگیتان خیلی هم خوب پیش‬ ‫برود‪ ،‬مثل شــغل عالی‪ ،‬خانــواده ی خوب‪،‬‬ ‫روابط رضایت بخش‪ .‬اما به ارامی و همچنان‬ ‫که وسواس ها و اجبارهای گوناگون رشد می‬ ‫کنند‪ ،‬ما بیچاره تر و بخت برگشــته تر می‬ ‫شوید‪ .‬چیزی در شما هست که نمی خواهد‬ ‫برده باشد‪.‬‬ ‫برای بسیاری از مردم‪ ،‬رویای ثروت و دارندگی‬ ‫و سعادت ِ فیزیکی‪ ،‬چیزهایی هستند که انها‬ ‫را به ســوی اعمال ِ یاساور و مذبوحانه سوق‬ ‫می دهند‪ .‬اگر به الیــه های زیرین ِ روکش‬ ‫ِ پــرزرق و برق ِ تمد نها نگاه کنید‪ ،‬اشــکال‬ ‫ِ گوناکونی از ســوء استفاده های نفرت انگیز‬ ‫را در انها خواهید یافت‪ .‬ما حتی به فرزندان‬ ‫خود نیــز رحم نمی کنیم‪ .‬اینها عواقب عدم‬ ‫توجه به تمام ابعاد ِ انســان بودن و محدود‬ ‫کردن ِ خود به قلمرو محدود ِ جسمانی است‪.‬‬ ‫امروزه مردم برای تبدیل ســاختن ِ بدن به‬ ‫یک بت‪ ،‬رنج های بیشماری پدید می اورند‪.‬‬ ‫از منظر مــادی چیزهایی بهتر از مراقبتهای‬ ‫بهداشــتی‪ ،‬بیمه‪ ،‬اتومبیل نمیتوانید بیابید‪.‬‬ ‫شــما نسبت به هر نســلی قبل از خودتان‪،‬‬ ‫امکانات رفاهی و راحتی بیشــتری دارید‪ .‬اما‬ ‫مردم به شدت رنج میبرند‬ ‫‪ .‬در جوامع مرفه تقریباً یک نفر از هر پنج نفر‬ ‫فقط برای حفظ تعــادل روانی‪ ،‬از نوعی دارو‬ ‫استفاده میکند‪.‬‬ ‫وقتی برای ســالم ماندن بایــد هر روز یک‬ ‫قــرص بخورید‪ ،‬قطعاً اســم ِ چنین چیزی‬ ‫شادی نیست‪ .‬شــما در استانه ی فروپاشی‬ ‫هستید زیرا بخش کوچکی از زندگی خود را‬ ‫به کل زندگی خود تبدیل کرده اید‪.‬‬ ‫مرگ و ثروت‬ ‫فقط ان زمان که ماهیت ِ فناپذیر ِ خودتان را‬ ‫بشناسید‪ ،‬اشتیاق خواهید یافت تا بدانید چه‬ ‫چیز ِ بیشــتری در مورد ِ زندگی وجود دارد‪.‬‬ ‫در همین هنگام است که مسیر معنوی اغاز‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫روزی روزگاری این اتفاق افتاد و ان زمانی بود‬ ‫که دو مرد که بیش از هشتاد سال داشتند‬ ‫با هم مالقــات کردند‪ .‬یکی از انها دیگری را‬ ‫شــناخت و گفت‪« :‬ایا در جنگ جهانی دوم‬ ‫شرکت کردی؟» و دیگری گفت‪« :‬بله‪».‬‬ ‫اولی پرســید در کجا و در کدام میدان نبرد‬ ‫حضور داشتی؟‬ ‫و دیگــری پاســخش را داد‪ .‬ناگهان اولی‬ ‫تشرزنان گفت‪:‬‬ ‫«واویال! تو منو نشــناختی؟ بابا ما با هم‬ ‫توی یک سنگر بودیم!»‬ ‫بعــد از ان بود که با یکدیگر اُخت شــدند و‬ ‫مدت طوالنی گپ زدند‪ .‬تمام چیزی که انها‬ ‫داشــتند‪ ،‬فقط چهل دقیقه دیدار در میدان‬ ‫نبرد بود‪ .‬اما انها در مورد تک به تک ِ گلوله‬ ‫هایی که از بیخ ِ گوششان گذشته بود حرف‬ ‫زدند‪ .‬انها بیشــتر از چهار ســاعت در مورد‬ ‫همان چهل دقیقه حــرف زدند‪ .‬وقتی همه‬ ‫ی چیزهایــی را که در مــورد ان زمان می‬ ‫توانســتند بگویند تمام شد‪ ،‬یکی از دیگری‬ ‫پرسید‪« :‬از جنگ به اینور چکار می کنی؟»‬ ‫و دیگری گفت‪:‬‬ ‫«هیچی! طی شصت سال گذشته فقط یک‬ ‫فروشنده بودم!»‬ ‫ان چهل دقیقه‪ ،‬به تمام ِ زندگی ِ ان دو نفر‬ ‫معنا می داد‪ ،‬چرا که در لحظه لحظه ی ان‬ ‫فناپذیری ادمی را با تمام وجود لمس کرده‬ ‫بودند‪ .‬در طــول ِ نبرد ان ها پیوندی عمیق‬ ‫ایجاد کرده بودند‪ .‬اما فراتر از ان‪ ،‬زندگی این‬ ‫مرد را می شــد فقط در یک جمله خالصه‬ ‫کرد‪ :‬او فقط یک فروشنده بود‪.‬‬ ‫وقتی شــما از طبیعت ِ فناپذیــر ِ خود اگاه‬ ‫می شوید‪ ،‬ژرف اندیشی غیرقابل توصیفی را‬ ‫کشف می کنید‪ .‬اگر شما نمی توانید ماهیت ِ‬ ‫ابدی و فناناپذیر ِ خود را درک کنید‪ ،‬اق ً‬ ‫ال ان‬ ‫ماهیــت ِ فناپذیرتان را بفهمید‪ .‬مرگ پایان ِ‬ ‫زندگی نیست‪.‬‬ ‫خیلی ســاده‪ ،‬مرگ فقط پایان ِ بدن است‪.‬‬ ‫اگر شما با شناختی که عمیقاً مبتنی بر ُبـع ِد‬ ‫مادیتان است زندگی کنید‪ ،‬بیشتر و بیشتر‬ ‫با مرگ دست و پنجه نرم خواهید کرد‪ ،‬چرا‬ ‫که مرگ پایانیست بر بدن‪ .‬فقط زمانی که با‬ ‫حقیقت ِ میرایی ِ خودتان چشــم در چشم‬ ‫شوید‪ ،‬اشتیاق به فراتر رفتن‪ ،‬شکل واقعی به‬ ‫خود خواهد گرفت‪.‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪17‬‬ صفحه 18 ‫شدت بر انها تاکید می کند) برای ورود به‬ ‫قلمروهای روحانی ارائه شد‪ ،‬که عبارتند از‪:‬‬ ‫اصــل اول) توانایــی من در پاســخدهی‬ ‫نامحدود است‪ ،‬اما توانایی من برای واکنش‬ ‫نشان دادن محدود است‪،‬‬ ‫اصــل دوم) من صددرصد بابت هر چیزی‬ ‫که هستم و نیستم مسئولم‪ ،‬بابت ِ تواناییها‬ ‫عـسرتم‬ ‫و ناتوانی هایم‪ ،‬بابت شادی و ُ‬ ‫اصل سوم) من تنها کسی هستم که ماهیت‬ ‫ِ دقیق ِ تجربه ام را در این زندگی و فراتر از‬ ‫ان‪ ،‬تعیین می کنم‪ .‬من همان کسی هستم‬ ‫که زندگی خودم را می سازم‪.‬‬ ‫بخش دوم کتاب‪ ،‬که به بررسی عمیق تر‬ ‫و دقیقتر ِ سه الیه یا سه پوشش ِ پرداخته‬ ‫میشود‪ ،‬به ســه بخش اصلی تقسیم شده‬ ‫است که به ترتیب‪:‬‬ ‫«بدن»‪« ،‬ذهن» و «انرژی» نامیده شدهاند‪.‬‬ ‫ما تا کنون بخش بدن را بررسی نمودهایم‬ ‫و در این شماره‪ ،‬قسمت پانزدهم و پایانی از‬ ‫بخش بدن را بررسی خواهیم کرد‪.‬‬ ‫از شماره ی بعدی وارد بخش ِ ذهن شده‬ ‫و قســمت اول از بخــش ذهن تقدیمتان‬ ‫خواهد گردید‪.‬‬ ‫در ‪ 14‬قسمت اخیر این‬ ‫موارد به ترتیب زیر مطرح شد‪:‬‬ ‫‪ -1‬هستی ما به این بدن فیزیکی خالصه‬ ‫نمیشود و بُعدی ورای بدن فیزیکی در کار‬ ‫اســت‪« .‬چیزی که عاشق دیوار [و حصار و‬ ‫محدودیت] نیست!»‪،‬‬ ‫‪ -2‬معنویت یعنی «ســفر نمــودن از بدن‬ ‫ِفردی ِ مبتنی بر حصارها‪ ،‬به منشا بیکران و‬ ‫بیحد و حصر ِ افرینش»‪،‬‬ ‫‪ -3‬حواس پنجگانه موجب ِ اعوجاج فکری‬ ‫و استنتاج گمراه کننده ای در شناخت ذات‬ ‫ِ اصلی خویشتنمان می شود‪،‬‬ ‫‪ -4‬بدن ابزاری برای درک و دریافت جهان‬ ‫هســتی بوده و به وسیله ی ان می توانیم‬ ‫«کائنات را دانلود کنیم!»‪،‬‬ ‫‪ -5‬بــدن ِ فیزیکی‪ ،‬جزئی از زمین اســت‬ ‫و اصــل و بنیــادش از ان اســت؛ ارتباط‬ ‫دادن بــدن با زمیــن (مثــل راه رفتن با‬ ‫پــای برهنه) جزء تمرینــات معنوی مهم‬ ‫محسوب می شود‪،‬‬ ‫‪ -6‬چرخــه هایی بر جهــان ماده و حیات‬ ‫انسانی حاکم اســت‪ .‬همچنین هماهنگ‬ ‫شدن ِ سیکل های درونی انسان با چرخه ی‬ ‫‪16‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫دوازده ســاله ی خورشــیدی از اهمیت‬ ‫بسیاری برخوردار است‪،‬‬ ‫‪ -7‬پنــج عنصر‪ ،‬جایگاه انها در ســاختار‬ ‫وجودی انسان و نحوه ی پاکسازی انها‪،‬‬ ‫‪ -8‬رهایی یافتن از «چیزی» که در درون ِ‬ ‫شماســت و شما دیگر قادر به نگهداشتن ِ‬ ‫ان نیستید‪ ،‬همیشه بزرگترین لذت است‪ .‬و‬ ‫البته مهم نیست این «چیز» چه باشد!‬ ‫‪ -9‬غذایی که میخوریم به مثابه ی سوخت‬ ‫ِ ماشــینی اســت که حاوی انرژی حیاتی‬ ‫بــرای زندگی ادمیســت و بایــد به دقت‬ ‫برگزیده شود‪،‬‬ ‫‪ -10‬بدن یک سیستم است و متناسب با‬ ‫کارکــرد ان می توانیم نوع ِ غذایی که می‬ ‫خوریم را انتخاب کنیم‪،‬‬ ‫‪ -11‬تناسب میان ِ غذاهایی که می خوریم‬ ‫بسیار مهم است؛‬ ‫غذا خوردن بــا حضور و اگاهی مهمترین‬ ‫تمرینی هســت که می توانید در رابطه با‬ ‫سالمت تغذیه در پیش بگیریم‪.‬‬ ‫‪ -12‬چگونه اجتناب ِ اگاهانه از غذا خوردن‪،‬‬ ‫باعث قدرت روحی و معنوی ما می شود‪.‬‬ ‫‪ -13‬ماهیت اســترس و اینکه چگونه در‬ ‫میانــه ی فعالیت های روزانه ارام بمانیم و‬ ‫با جریا ن زندگی نجنگیم‪.‬‬ ‫‪ -14‬ماهیــت قــوای جنســی و ارتباط ِ‬ ‫واقعی میان دو جنــس مذکر و مونث در‬ ‫علوم ودایی‪.‬‬ ‫در این شــماره ابتدا در مــورد ِ غریزه ی‬ ‫جنســی و علت ِ اصلی تقالی انسان ها با‬ ‫این موضوع صحبت شده و در ادامه ماهیت‬ ‫ِ میرا و فناپذیر ِ بدن ِ فیزیکی خاطر نشان‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫هواپیمارباییهورمونی‬ ‫یکبار کســی از من پرســید‪ « :‬ایا عجیب‬ ‫نیســت که انســانها بیش از هر غریزه ی‬ ‫فیزیکی ِ دیگری‪ ،‬توسط غریزه ی جنسی‬ ‫تسخیر می شوند؟»‬ ‫راســتش را بخواهیــد ایــن موضوع چیز‬ ‫عجیبی نیست!‬ ‫این موضوع فقط نوعی دزدی هورمونیست‪.‬‬ ‫در هر صورت‪ ،‬غریزه ی جنسی انقدرها هم‬ ‫که گفته می شود‪ ،‬یک غریزه ی قدرتمند‬ ‫نیســت‪ .‬بلکــه ان غریزه ای که بســیار‬ ‫قدرتمند است‪ ،‬گرسنگیســت‪ .‬در بیشتر‬ ‫اوقات فکر کردن به غریزه ی جنسی‪ ،‬نوعی‬ ‫رفتار وسواس گونه و اجباریست‪.‬‬ ‫زمانی که شــما خردســال بودید‪ ،‬اصالً‬ ‫برایتان مهم نبود که هر انســانی چه نوع‬ ‫اندام جنســی ای دارد‪ .‬فقط ان موقعی که‬ ‫هورمون هایتان شــروع به فعالیت کردند‪،‬‬ ‫دیگــر قادر نبودید در مــورد ِ این موضوع‬ ‫فکر نکنید‪.‬‬ ‫و شــما خواهید دید که بعد از یک ســن‬ ‫مشخص‪ ،‬و زمانی که بازیگوشی ِ هورمون‬ ‫ها فروکش می کند‪ ،‬بار دیگر نســبت به‬ ‫این موضوع بیتفاوت خواهید شد‪ .‬شما به‬ ‫گذشته نگاه خواهید کرد و باورتان نخواهد‬ ‫شــد که ان کســی که انقدر درگیر ِ این‬ ‫موضوع بوده است‪ ،‬شما بوده اید‪.‬‬ ‫واقعیت این اســت که چیز ِ اشتباهی در‬ ‫مــورد بدن وجود نــدارد؛ تنها اینکه بدن‪،‬‬ ‫محدود است‪ .‬همچنین محدود بودن هم‬ ‫چیز غلطی نیست‪ .‬اگر شما با بدنتان گام‬ ‫بردارید‪ ،‬برخی لــذت ها را تجربه خواهید‬ ‫کرد‪ .‬اینکه بخواهید محدود باشــید‪ ،‬جرم‬ ‫و جنایت نیســت‪ ،‬بلکه فقط یک زندگی ِ‬ ‫ناتمام خواهید داشت‪.‬‬ ‫تصور کنید فردا من به شما تکنیکی بیاموزم‬ ‫تا تمام مردان و زنان ِ دنیا به دنبال ِ شهوت‬ ‫رانی با شــما باشند‪ .‬به شما قول می دهم‬ ‫که شما همچنان ناراضی باقی خواهید ماند‪.‬‬ ‫ذره ای لذت و اندکی درد اتفاق خواهد افتاد‬ ‫‪ ،‬ولی شما همچنان در وادی ِ جسم و بدن ِ‬ ‫فیزیکیتان زندگی خواهید کرد‪.‬‬ ‫بدن‪ ،‬فقط بقا و تولید مثل را می شناســد‬ ‫و تنها جایی که چهارنعل به سمت ان می‬ ‫تازد‪ ،‬گورستان است‪.‬‬ ‫بدن ِ شــما نوعی وام از طرف این کرهی‬ ‫خاکیست‪ .‬چیزی که شــما ان را «مرگ»‬ ‫می نامید‪ ،‬چیزی نیست جز بازپس گیری‬ ‫این وام توسط مادرمان زمین‪ .‬تمام ِ حیات‬ ‫روی این کره ی خاکی‪ ،‬فقط نوعی بازیافت‬ ‫ِ زمین است‪.‬‬ ‫شما ممکن اســت فکر کنید که در حال‬ ‫حاضر به سوی دفتر کار‪ ،‬منزل‪ ،‬و یا مسابقه‬ ‫فوتبال می روید‪ ،‬اما تا جایی که مربوط به‬ ‫بدن است‪ ،‬شما لحظه به لحظه‪ ،‬مستقیماً‬ ‫به ســمت ِ قبرستان در حرکتید‪ .‬در حال‬ ‫حاضر شــما ممکن اســت این موضوع را‬ ‫فراموش کرده باشــید‪ ،‬ولی هر چه زمان‬ ‫بگذرد‪ ،‬این موضوع بیشــتر برایتان واضح‬ صفحه 17 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫روشی که برای بهبود یک اتفاق خاص در‬ ‫بدن توصیه میشــود و ان چیزی نیســت‬ ‫جز جریان ســالم و بالمانع انرژی حیات یا‬ ‫همان پرانا‬ ‫مارما چیست؟‬ ‫مجموعه ای از نقاط انرژیک که اولین مرتبه‬ ‫در ســطح بدن پراکنده اند‪.‬این نقاط هم‬ ‫برای تشــخیص و هم برای درمان بیماری‬ ‫کاربرد دارند‪.‬جمع مارما()مارمانی است()که‬ ‫به معنی کلیه نقاط موثر اســت‪.‬در ایورودا‬ ‫به ‪ 107‬نقطه مارما در بدن فیزیکی و یک‬ ‫نقطه در بدن احساســی اشاره شده که در‬ ‫مجموع ‪ 108‬نقطه اند‪.‬هر نقطه در سطح‬ ‫با یک نقطه در درون بدن هم بسامد است‪.‬‬ ‫بنابــر این تحریک ان بــر همان نقطه اثر‬ ‫خواهد داشت‪.‬‬ ‫مارماها کجا یافت می شوند؟‬ ‫همانطور که گفته شد مارما یا نقاط انرژیک‬ ‫در ســطح بدن هستند اما این بدان معنی‬ ‫نیست که فقط در الیه های سطحی وجود‬ ‫دارند‪.‬مارما ها در نقاطی یافت می شوند که‬ ‫دو یا بیشــتر بافت با هم تالقی می کنند‪.‬‬ ‫مانند ماهیچه و تاندون‪-‬استخوان و تاندون‪-‬‬ ‫رباط و استخوان‪-‬عروق و تاندون‪-‬سیستم‬ ‫عصبی و پوســت‪-‬لنف و ماهیچه ‪.‬بخاطر‬ ‫تنوع این نقاط شیوه اثر پذیری ان از انرژی‬ ‫حیات یا پرانا‪ ،‬نام مارما در زبان سانسکریت‬ ‫به معنی راز یا واقعیت پنهان امده است‪.‬به‬ ‫این دلیل پنهان گفته میشــوند که گرچه‬ ‫نقاط در سطح پوست هستند اما در عمق‬ ‫بدن ریشه دارند‪.‬‬ ‫با توجه به موارد یاد شده حتما پیداست که‬ ‫تنها با اطالعات محدود ماساژ نمیتوان یک‬ ‫مارما تراپیست بود‪.‬برای این کار فرد باید به‬ ‫دانش ایورودا در این زمینه مســلط باشد‪.‬‬ ‫تمرین طبق متون و ممارســت فراوان در‬ ‫یافتن علت مرض بر فرد مکشــوف میکرد‬ ‫که کدام نقطه یا نقاط را برای درمان کدام‬ ‫بیماری انتخاب کند تا خللی در بدن فرد‬ ‫بیش از انکه بود وارد نشــود و درمان به‬ ‫خوبی پیش رود‪.‬‬ ‫مارماها چگونه کار میکنند؟‬ ‫ماهاراشــی ماهــش (‪ )2008,‬در کتــاب‬ ‫مارماتراپی قدرت دستان درمانگر ‪ ،‬مارما ها‬ ‫را به یک کهکشان تشبیه کرده که هر کدام‬ ‫مانند یک ستاره یا جرم اسمانی نوسان و‬ ‫مدار ویژه خــود را دارند تا نظم کیهان بر‬ ‫قرار باشد‬ ‫‪.‬او مارماها را مانند دریچه انرژی کیهانی به‬ ‫بدن ما می داند ‪.‬واســطه تبدیل انرژی که‬ ‫برای ما قابل رویت نیســت از بدن انرژیک‬ ‫به بدن فیزیکی ‪.‬مارماها هر کدام اراتعاش‬ ‫حیاتی مختص به خود را دارند ‪.‬این نقاط‬ ‫در حالت سالمت کامل پرانا را به خوبی از‬ ‫خود عبور داده و از طریق نادی ها به مراکز‬ ‫اصلی و عمده انرژیک بدن یا همان چاکرا‬ ‫ها میرساند‪.‬‬ ‫پر واضح که اگر در این کهکشــان درونی‬ ‫تعداد قابل توجــه از نقاط نتوانند بر طبق‬ ‫هدف مشــخص خــود کار کنند و جهت‬ ‫ناســازگاری را کــوک کنند یــا به دلیل‬ ‫اختاللی از مدار خارج شوند سالمت فرد به‬ ‫خطر خواهد افتاد‪.‬‬ ‫بیماری های جسمی و ذهنی هر دو میتواند‬ ‫بر ارتعاش این دریچه ها موثر باشند و عامل‬ ‫افت انرژی در بدن شوند‪.‬‬ ‫در ایــورودا هر مارما با یــک وایو(کارکرد‬ ‫پرانا)‪،‬دوشا(گونه یا طبع)‪،‬داتو(‪:‬بافت بدن)‬ ‫پوتاالتا(‪:‬کانال فیزیکی که می تواند عروق‪-‬‬ ‫اعصاب یا لنف باشد) در تبادل است‪.‬‬ ‫عوامل اثر گذار بر کارکرد مارماها‪:‬‬ ‫‪.1‬غذای نامناسب‬ ‫‪.2‬خواب کم یا زیاد‪.3‬استرس‪.4‬الودگی‬ ‫‪.5‬نــور نامناســب ماننــد برخــی‬ ‫نورهای مصنوعی‬ ‫‪.6‬قطع ارتباط با طبیعت‬ ‫حتی زمانی که ســعی می کنیم زندگی‬ ‫مدرنمان را با الگوی ســالمی دنبال کنیم‬ ‫باز هم عواملی میتواند بر سالمت ما خدشه‬ ‫وارد کند‪.‬بســیاری از بیمــاری هــا مانند‬ ‫خشکی مفاصل و کمردرد‪-‬اختالل حافظه‪-‬‬ ‫چاقی‪-‬مشــکالت معده‪-‬پیــری زودرس‬ ‫از این دســته اند‪.‬زیرا ما جریــان انرژی را‬ ‫داریم اما ان را از الودگی پاک نمی کنیم‪.‬‬ ‫حاال بهتر متوجه میشویم که مارما تراپی‬ ‫چه می کند‪.‬‬ ‫این نقاط را تحریک می کند با ماساژ مالیم‬ ‫یا کمی عمیق که زمان جهت و فشار دست‬ ‫درمانگر بستگی به تشخیص خود او و نوع‬ ‫بیماری دارد‪ .‬تا ان نقاط مسدود فعال شده‬ ‫و انرژی حیات(پرانا ) را از خود عبور دهند‪.‬‬ ‫به این ترتیب فرایند طبیعی سم زدایی و‬ ‫پاک سازی فیزیولوژیکی پاسخ مناسبی به‬ ‫این محرک است‪.‬دقت کنید تحریک پرانا‬ ‫در اینجا به معنی اقسام پرانا نیست و تنها‬ ‫خود عنصر حیات مد نظر است‪.‬‬ ‫برخی از منافع مارما تراپی‪:‬‬ ‫‪ .1‬افزایش سطح انرژی‬ ‫‪ .2‬برطرف کردن احساس نامطلوب عاطفی‬ ‫‪ .3‬بهبود کارکرد معده و روده‬ ‫‪ .4‬کمک به تنظیم خواب‬ ‫‪ .5‬خون رسانی به پوست‬ ‫‪ .6‬کمک به درمان اعتیاد‬ ‫‪ .7‬رشد خالقیت در پی احساس رضایت از خود‬ ‫‪ .8‬تعادل دوشا‬ ‫‪ .9‬جوان سازی‬ ‫یک تراپیست حرفه ای با تکیه بر دانش و اگاهی و تجربه‬ ‫طوالنی مدت میداند کدام‬ ‫روش را برای درمان کدام ضایعه استفاده کند تا نتیجه‬ ‫مطلوب حاصل شــود‪.‬او مانند واسطه درمان یا محرک‬ ‫انرژیست‪.‬بنابر این اولین قدم در پاک سازی مارما‪،‬مهارت‬ ‫فردی و دانش خود درمانگر است‪.‬انگشــتان ما گیرنده‬ ‫و فرســتنده اطالعات هستند‪.‬اوست که می داند مارما‬ ‫را در کــدام جهت لمس کند و انرژی را به کدام ســو‬ ‫هدایت کند‬ ‫‪.‬بنابراین می تواند یک و یا ترکیبی از روش ها را امتحان‬ ‫کند‪:‬‬ ‫روغن داغ‬ ‫روغن های طبیعی‬ ‫روغن قی یا گی‬ ‫سنگ های شفاف یا کریستال که در نقاط ویژه مانند‬ ‫شاهراه اصلی تا تاج سر قرار داده می شود‬ ‫سنگ داغ‬ ‫نور قرمز‬ ‫رایحه خاص‬ ‫داروی ایورودیک‬ ‫ارتعاش درمانی‬ ‫صوت درمانی‬ ‫الزم به ذکر اســت در کنار شناخت کالبد فرد ‪،‬درمان‬ ‫یک درمانگر زمانی موثر است که خود را از دانش روز‬ ‫بی بهره نداند‪ ،‬علوم قدیم به مدد بینش خالص و صرف‬ ‫زمان طوالنی متخصصینش از یک سو و از سوی دیگر‬ ‫تالش عالقه مندان دنیای مدرن به بازگردان انسان به‬ ‫اصول طبیعی زندگی مدت هاست به محافل اکادمیک‬ ‫راه یافته و ذکر نام های سنتی بدلیل اشنایی خواننده‬ ‫با دقت پیشنینان برای رسیدن به کنه مطالب مرتبط‬ ‫با بدن انسان است‬ ‫‪.‬‬ ‫تطبیق دادن اسامی تنها زمانی مجاز است که خدشه ای‬ ‫به اصل موضوع وارد نشود بنابر این شایسته است هنگام‬ ‫مطالعه این مطلب منابع مرتبط بررسی شود‬ ‫‪.‬‬ ‫‪Dr.Eshrott Ernest , Marma therapy The healing.1‬‬ ‫‪2009,power of your hands‬‬ ‫‪www.http://chopra.com,Learn all about marma point.2‬‬ ‫‪2019,therapy‬‬ ‫‪www.http://Yoga pedia,Erin Easterly,marma.3‬‬ ‫‪2019,therapy‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪19‬‬ صفحه 20 ‫مارماتراپی‬ ‫روشی ایورودیک برای پاکسازی بدن‬ ‫نویسنده‪:‬ناهید موسوی‬ ‫مارماتراپــی هنر کار با نقــاط خاص بدن‬ ‫با انگیزه پاکســازی‪ ،‬التیام و بهبود سطح‬ ‫ســامت فرد و یکی از روش های درمانی‬ ‫معرفی شده در ایوروداست‪.‬در این شاخه از‬ ‫دانش سنتی ودیک معتقدیم که با تحریک‬ ‫نقاط منحصر به فرد در بدن میتوان انرژی‬ ‫حیات را میان بافــت های متفاوت که به‬ ‫‪18‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫دالیل ذهنی و فیزیکی دچار نقصان شده‬ ‫اند از عامل بیماری زا زدود و ســامت را‬ ‫به ان عضو بازگرداند‪.‬درمان به این طریق‬ ‫بیشتر در جنوب هند مورد توجه بود و پس‬ ‫از ان به عنوانی روشــی کل نگر در بهبود‬ ‫سالمت عمومی اقبال همگانی یافت‪ .‬مارما‬ ‫تراپیست برای درمان امراض کهنه‪ ،‬مانند‬ ‫میگرن و افسردگی تا دردهای مقطعی از‬ ‫تکنیک های ویژه بهره میبرد‪.‬تکنیک های‬ ‫متعد از ماساژ دستی و سنگ داغ تا استفاده‬ ‫از رنگ و نور و رایحه درمانی و دارو درمانی‬ ‫و رژیم غذایی که هم خود فرد در ســطح‬ ‫عمومی‪ -‬و هم توســط متخصص اموزش‬ ‫دیده به صورت ویژه انجام میشود‪ .‬تمامی‬ صفحه 19 ‫پدیده ها در لحظه باشیم و موقعیت و تجربۀ‬ ‫کنونــی را با هیچ تجربۀ دیگری مقایســه‬ ‫نکنیم‪ .‬از همه مالل اورتر ان است که عالوه‬ ‫بر تعاریفی که جامعه بــه ما القا می کند‪،‬‬ ‫خود ما نیز به خرافات و نتیجه گیری های‬ ‫حاصل از شــرطی شدگی پیشینیان دامن‬ ‫ِ‬ ‫ادراک حقیقی‬ ‫شرطی ما‬ ‫می زنیم و خو ِد‬ ‫ِ‬ ‫ما از پدیده ها را مخدوش تر می سازد‪.‬‬ ‫یــک یوگی باید ابتــدا در خلوت خود یک‬ ‫شــی را برای تمرین دهارانا انتخاب کند و‬ ‫با متوقف کردن مناظره درونی فقط به ان‬ ‫شی تمرکز کند؛‬ ‫بــه مرور که در کنترل نشــخوار ذهنی و‬ ‫توقف مرور خاطرات و مسدود کردن تداعی‬ ‫‪42‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫های خاطر خودش مو ّفق بشــود‪ ،‬می تواند‬ ‫خود حقیقی ان پدیده را دریافت بکند و نه‬ ‫ان چیزی را که جامعه و سپس خودش از‬ ‫ان شی یا پدیده ساخته‪.‬‬ ‫به عقیدۀ شــخص پاتانجالــی همان مرد‬ ‫افســان های یوگا‪ ،‬تمرین دهارانا یا نظارۀ‬ ‫درست را می توان بعدها از اشیای کوچکی‬ ‫همچون خرده سنگ‪ ،‬شعلۀ شمع‪ ،‬تمثیل‬ ‫متوجه پدیده های بزرگتری‬ ‫ها و یانتراهــا‬ ‫ّ‬ ‫همچون درخــت‪ ،‬کوه و ح ّتی ســتارگان‬ ‫ِ‬ ‫حقیقت ذاتی یا ذاتِ حقیقی‬ ‫اسمان کرد و‬ ‫َ‬ ‫پدیده های عالم یا دهارماها را ادراک کرد‪.‬‬ ‫از طریق نظارۀ درســت‪ ،‬نگریستن راستین‬ ‫یا خیره نگری در جوهر پدیده هاســت که‬ ‫می توان به درون نگریِ راستین رسید و تنها‬ ‫راه رســیدن به یک انسان برتر یا پاشوپات‬ ‫اموختن هنر دیدن یعنی دهاراناست‪.‬‬ ‫موفقیت در حذفِ‬ ‫ِ‬ ‫تعاریف شرطی در‬ ‫حائل‬ ‫ِ‬ ‫هنگام نگریستن به عالَم بیرون و در نهایت‬ ‫به عالَم درون‬ ‫و چه خوش گفت حافظ غزل ســرای ما‪:‬‬ ‫میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست‬ ‫تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز‬ صفحه 43 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫بــرای تامین خوراک و وســایل زندگی از‬ ‫دیگران کمک میخواســتند و به سخاوت‬ ‫مردم اعتماد کردند‪.‬‬ ‫پــس از اتمام دورهءحیــات نومهربابا در‬ ‫ایاالت متحده رفت و در اُکال ُهما در تصادف‬ ‫با خودرو مصدوم شد‪.‬‬ ‫او بعدها توضیح میداد که جسم مادی من‬ ‫دچار صدمه و شکستگی شده است‪ .‬چون‬ ‫چهارچوب صورت مادی در عصر ماشینی‬ ‫درهم شکسته شده است‪ ،‬به صورت معنوی‬ ‫زندگی اتصال پیدا کردهام‬ ‫دومین حادثه تصادف در ساتارا () هند‪،‬‬ ‫سال‪1956‬رخ داد‪.‬‬ ‫در ایــن حادثه اســتخوان لگن مهربابا به‬ ‫شدت اسیب دید‬ ‫بطوریکه پزشــکان در توانایی او برای راه‬ ‫رفتن تردید داشتند‪ .‬با وجود اینکه مهربابا‬ ‫درد و رنج بســیاری را متحمل شــد‪ ،‬اما‬ ‫توانست بر این ناتوانی فائق اید و قدرت راه‬ ‫رفتن پیدا کند‪.‬‬ ‫مهربابا‪ ،‬این اســتاد بنــام توضیح میداد‪:‬‬ ‫همه ی ادیان‪،‬پیامبران‪،‬قدیسین و رهروان‬ ‫راه حقیقت‪ ،‬همــواره‪ ،‬به ان یگانه ی ازلی‬ ‫و ابدی معتقدند که انسانها را با رهنمون‬ ‫های معنوی به سوی عشق خدایی رهسپار‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫در ســال ‪ ،1969‬زمانی که مهربابا جسم‬ ‫مادیش را رها کــرد و از این جهان رخت‬ ‫بربســت خبر درگذشــت او به سرعت در‬ ‫سرتاسر دنیا انتشار یافت‬ ‫‪ .‬پیام خبر اینگونه بود‪:‬اواتار مهربابا ‪،‬جسم‬ ‫خاکی اش را در ساعت ‪ 12‬ظهر سی ُام ژانویه‬ ‫رها کرد تا در قلب رهروانش جاودانه بماند‪.‬‬ ‫بدنش را در مقبرهای در مهراباد به خاک‬ ‫سپردند که امروزه انجا مکانی ست که همه‬ ‫روزه مردم از سرتاسر دنیا برای دیدارش به‬ ‫انجا می روند‪.‬‬ ‫تاگور شاعر زمین‬ ‫نویسنده‪ :‬ارونندو بنرجی‬ ‫مترجم‪ :‬نگار سنجری فر‬ ‫ناشر‪ :‬میراث فرهیختگان‬ ‫مرکز پخش‪09012885353 :‬‬ ‫‪C H A K R A M A T‬‬ ‫چاکرامت‬ ‫مرتاضان هند از قرن ها پیش تاکنون برای فعال کردن چاکراها و به‬ ‫جریان انداختن انرژی در همه اندام های بدن روی تختی که هزاران‬ ‫میخ در ان بکار رفته بود می ایســتادند‪ ،‬دراز می کشــیدند و یوگا‬ ‫انجام می دادند تا نه تنها بیمار نشــوند بلکه همراه با نشاط و ارامش‬ ‫از عمر طوالنی برخوردار گردند و اینک دانش یوگا با الهام از این روش‬ ‫کهن مرتاضان هند مبادرت به ســاخت و تولید تشکچه سوزن دار‬ ‫قابل استفاده برای عموم بمنظور رسیدن به نشاط و سالمتی پایدار‬ ‫نموده است‪.‬‬ ‫چاکرامت تشکچه ای سوزنی است که استفاده از ان سالمتی را برای‬ ‫همگان به ارمغان می اورد‪.‬‬ ‫‪chakrakala.com‬‬ ‫‪02188319054‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪25‬‬ صفحه 26 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫خواهد شد که این سرنوشت‪ ،‬ماهیت ِ طبیعی‬ ‫ِ بدن ِ فیزیکیتان اســت‪ .‬اگر تنها چیزی که‬ ‫می شناسید فقط بدنتان است‪ ،‬که قرار است‬ ‫ان را از دســت بدهید‪ ،‬بنابراین جای تعجب‬ ‫نیست که اضطراب و ترس همسفران ِ دائمی‬ ‫شما باشند‪.‬‬ ‫برخی افراد تصور می کنند که «ترس» جزء‬ ‫الینفک و طبیعی از موجودیتشان است‪ .‬در‬ ‫حالیکــه اصال اینطور نیســت‪ .‬ترس چیزی‬ ‫نیست جز ناقص بودن ِ موجودیتتان! شما اگر‬ ‫زندگی را با دیدگاهی وسیعتر و چند ُبـعدی‬ ‫کشف نکرده باشــید‪ ،‬و خودتان را صرفاً به‬ ‫جنبه ی مادی حیات ِ خویش محدود سازید‪،‬‬ ‫ترس‪ ،‬طبیعی تریــن نتیجه ی این تصمیم‬ ‫خواهد بود‪.‬‬ ‫ایــا داســتان ِ جورج بـِــست را‬ ‫شنیده اید؟‬ ‫او یکی از مشــهورترین بازیکنــان ِ فوتبال ِ‬ ‫انگلستان در زمان خودش بود‪ .‬او مصمم بود‬ ‫تا زندگیاش را به بهترین شیوه ای که بلد بود‬ ‫بسازد‪ .‬رسانه ها او را به عنوان کسی توصیف‬ ‫کرده اند که همواره ســتارگان ِ مشهور فیلم‬ ‫هــا و مدل های دنیای ُمد در زیر ِ ســایه ی‬ ‫او بوده اند‪.‬‬ ‫اما زمانی که به مرز سی و پنج سالگی رسید‪،‬‬ ‫مردی بود شکسته‪ ،‬بخت برگشته و اشفته؛ و‬ ‫در سن ‪ 59‬سالگی از دنیا رفت‪ .‬موضوع مهم‬ ‫«مرگ» نیست‪ ،‬بلکه ان شیوه ای که زندگی‬ ‫می کنید مهم اســت‪ .‬جورج ب ِســت ظاهرا ً‬ ‫همه چیز داشت‪ ،‬اما زندگی وحشتناکی را از‬ ‫سر گذراند‪.‬‬ ‫این موضوع به این خاطر اســت که شیوه ی‬ ‫مادی محدود است‪.‬‬ ‫بدن ِ فیزیکی‪ ،‬نقش ِ مشخصی در زندگی و‬ ‫حیات شــما دارد‪ .‬اگر بخواهید این نقش را‬ ‫انقدر بسط بدهید تا تمام ِ زندگی تان را در‬ ‫بر بگیرد‪ ،‬فقط زجر خواهید کشــید‪ ،‬چرا که‬ ‫در تالشــید تا یک توهم بیافرینید‪ .‬زندگی‪،‬‬ ‫میلیون ها شیوه برای خم کردن‪ ،‬شکستن‪ ،‬به‬ ‫زانو در اوردن و اسیاب کردن ِ شما بلد است‪.‬‬ ‫چیز ِ اشتباهی در مورد هورمون هایتان وجود‬ ‫ندارد‪ .‬اما زمانی که شما یک زندگی ِ اجباری‬ ‫و وســواس گونه را در پیــش می گیرید‪ ،‬در‬ ‫حقیقت برده وار زندگی می کنید‪.‬‬ ‫ممکن است زندگیتان خیلی هم خوب پیش‬ ‫برود‪ ،‬مثل شــغل عالی‪ ،‬خانــواده ی خوب‪،‬‬ ‫روابط رضایت بخش‪ .‬اما به ارامی و همچنان‬ ‫که وسواس ها و اجبارهای گوناگون رشد می‬ ‫کنند‪ ،‬ما بیچاره تر و بخت برگشــته تر می‬ ‫شوید‪ .‬چیزی در شما هست که نمی خواهد‬ ‫برده باشد‪.‬‬ ‫برای بسیاری از مردم‪ ،‬رویای ثروت و دارندگی‬ ‫و سعادت ِ فیزیکی‪ ،‬چیزهایی هستند که انها‬ ‫را به ســوی اعمال ِ یاساور و مذبوحانه سوق‬ ‫می دهند‪ .‬اگر به الیــه های زیرین ِ روکش‬ ‫ِ پــرزرق و برق ِ تمد نها نگاه کنید‪ ،‬اشــکال‬ ‫ِ گوناکونی از ســوء استفاده های نفرت انگیز‬ ‫را در انها خواهید یافت‪ .‬ما حتی به فرزندان‬ ‫خود نیــز رحم نمی کنیم‪ .‬اینها عواقب عدم‬ ‫توجه به تمام ابعاد ِ انســان بودن و محدود‬ ‫کردن ِ خود به قلمرو محدود ِ جسمانی است‪.‬‬ ‫امروزه مردم برای تبدیل ســاختن ِ بدن به‬ ‫یک بت‪ ،‬رنج های بیشماری پدید می اورند‪.‬‬ ‫از منظر مــادی چیزهایی بهتر از مراقبتهای‬ ‫بهداشــتی‪ ،‬بیمه‪ ،‬اتومبیل نمیتوانید بیابید‪.‬‬ ‫شــما نسبت به هر نســلی قبل از خودتان‪،‬‬ ‫امکانات رفاهی و راحتی بیشــتری دارید‪ .‬اما‬ ‫مردم به شدت رنج میبرند‬ ‫‪ .‬در جوامع مرفه تقریباً یک نفر از هر پنج نفر‬ ‫فقط برای حفظ تعــادل روانی‪ ،‬از نوعی دارو‬ ‫استفاده میکند‪.‬‬ ‫وقتی برای ســالم ماندن بایــد هر روز یک‬ ‫قــرص بخورید‪ ،‬قطعاً اســم ِ چنین چیزی‬ ‫شادی نیست‪ .‬شــما در استانه ی فروپاشی‬ ‫هستید زیرا بخش کوچکی از زندگی خود را‬ ‫به کل زندگی خود تبدیل کرده اید‪.‬‬ ‫مرگ و ثروت‬ ‫فقط ان زمان که ماهیت ِ فناپذیر ِ خودتان را‬ ‫بشناسید‪ ،‬اشتیاق خواهید یافت تا بدانید چه‬ ‫چیز ِ بیشــتری در مورد ِ زندگی وجود دارد‪.‬‬ ‫در همین هنگام است که مسیر معنوی اغاز‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫روزی روزگاری این اتفاق افتاد و ان زمانی بود‬ ‫که دو مرد که بیش از هشتاد سال داشتند‬ ‫با هم مالقــات کردند‪ .‬یکی از انها دیگری را‬ ‫شــناخت و گفت‪« :‬ایا در جنگ جهانی دوم‬ ‫شرکت کردی؟» و دیگری گفت‪« :‬بله‪».‬‬ ‫اولی پرســید در کجا و در کدام میدان نبرد‬ ‫حضور داشتی؟‬ ‫و دیگــری پاســخش را داد‪ .‬ناگهان اولی‬ ‫تشرزنان گفت‪:‬‬ ‫«واویال! تو منو نشــناختی؟ بابا ما با هم‬ ‫توی یک سنگر بودیم!»‬ ‫بعــد از ان بود که با یکدیگر اُخت شــدند و‬ ‫مدت طوالنی گپ زدند‪ .‬تمام چیزی که انها‬ ‫داشــتند‪ ،‬فقط چهل دقیقه دیدار در میدان‬ ‫نبرد بود‪ .‬اما انها در مورد تک به تک ِ گلوله‬ ‫هایی که از بیخ ِ گوششان گذشته بود حرف‬ ‫زدند‪ .‬انها بیشــتر از چهار ســاعت در مورد‬ ‫همان چهل دقیقه حــرف زدند‪ .‬وقتی همه‬ ‫ی چیزهایــی را که در مــورد ان زمان می‬ ‫توانســتند بگویند تمام شد‪ ،‬یکی از دیگری‬ ‫پرسید‪« :‬از جنگ به اینور چکار می کنی؟»‬ ‫و دیگری گفت‪:‬‬ ‫«هیچی! طی شصت سال گذشته فقط یک‬ ‫فروشنده بودم!»‬ ‫ان چهل دقیقه‪ ،‬به تمام ِ زندگی ِ ان دو نفر‬ ‫معنا می داد‪ ،‬چرا که در لحظه لحظه ی ان‬ ‫فناپذیری ادمی را با تمام وجود لمس کرده‬ ‫بودند‪ .‬در طــول ِ نبرد ان ها پیوندی عمیق‬ ‫ایجاد کرده بودند‪ .‬اما فراتر از ان‪ ،‬زندگی این‬ ‫مرد را می شــد فقط در یک جمله خالصه‬ ‫کرد‪ :‬او فقط یک فروشنده بود‪.‬‬ ‫وقتی شــما از طبیعت ِ فناپذیــر ِ خود اگاه‬ ‫می شوید‪ ،‬ژرف اندیشی غیرقابل توصیفی را‬ ‫کشف می کنید‪ .‬اگر شما نمی توانید ماهیت ِ‬ ‫ابدی و فناناپذیر ِ خود را درک کنید‪ ،‬اق ً‬ ‫ال ان‬ ‫ماهیــت ِ فناپذیرتان را بفهمید‪ .‬مرگ پایان ِ‬ ‫زندگی نیست‪.‬‬ ‫خیلی ســاده‪ ،‬مرگ فقط پایان ِ بدن است‪.‬‬ ‫اگر شما با شناختی که عمیقاً مبتنی بر ُبـع ِد‬ ‫مادیتان است زندگی کنید‪ ،‬بیشتر و بیشتر‬ ‫با مرگ دست و پنجه نرم خواهید کرد‪ ،‬چرا‬ ‫که مرگ پایانیست بر بدن‪ .‬فقط زمانی که با‬ ‫حقیقت ِ میرایی ِ خودتان چشــم در چشم‬ ‫شوید‪ ،‬اشتیاق به فراتر رفتن‪ ،‬شکل واقعی به‬ ‫خود خواهد گرفت‪.‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪17‬‬ صفحه 18 ‫از کندالینی بیشتر بدانیم‬ ‫سید عبدالحمید موحدی‬ ‫درون هر یک از ما نیروهای نامحدودی‬ ‫نهفته است ولی تا زمانی که خود به ان ها‬ ‫اگاه نشده ایم‪ ،‬از طریق هیچ کتاب مقدس‬ ‫و یا فرستاده ای‪ ،‬هر چقدر کلماتشان گویا‬ ‫و رســا باشــد‪ ،‬قادر نخواهیم بود به وجود‬ ‫چنین توانایی هایــی در خود پی ببریم؛ و‬ ‫طبیعی است که اینطور باشــد‪ .‬زیرا این‪،‬‬ ‫خود فریبی محض اســت که ما به چیزی‬ ‫که نمی شناسیم معتقد باشیم‪.‬‬ ‫درون هــر یک از ما المپــی الکتریکی‬ ‫وجــود دارد که موجب نورانی شــدنمان‬ ‫می شود‪ .‬ولی اگر ارتباط این المپ با منبع‬ ‫نیرویش قطع شــود روشــنایی خود را از‬ ‫دست می دهد‪ .‬پس اگر جریان الکتریسته‬ ‫بــه المپ نرســد‪ ،‬به جای روشــنایی‪ ،‬در‬ ‫‪20‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫تاریکی فرو می رویــم و دیگر از المپ هم‬ ‫کاری ساخته نیست‪.‬‬ ‫مرکزی که راجع به ان صحبت می کنیم‪،‬‬ ‫کالب د است که به دور کالبد فیزیکی کشیده‬ ‫شده و با چشم غیر مسلح قابل رویت نیست‪.‬‬ ‫نــام ان کالبد اتری اســت و توانایی های‬ ‫فراوانی در ان نهفته اســت‪ .‬مراکز انرژی‬ ‫یا چرخه ها یــا چاکراها ‪،‬همچنین اگاهی‬ ‫ماورائی‪ ،‬حس ششم ‪ ،‬چشم سوم و ‪ ...‬در ان‬ ‫واقع است و ان ها را از طریق پنج حس به‬ ‫کالبد فیزیکی انتقال می دهد‪.‬‬ ‫همانطور که قبال اشاره کردیم‪ ،‬تا زمانی‬ ‫که جریان الکتریســته در المپ راه نیافته‬ ‫اســت‪ ،‬ان المپ همچنان خاموش باقی‬ ‫می ماند و به محض این که به ان برســد‬ ‫فعال و نورانی می شود‪ ،‬ولی جریان برق به‬ ‫خودی خود دیده نمی شــود‪ ،‬حتی اگر در‬ ‫سیم جاری باشد؛ نیروی برق‪ ،‬برای اشکار‬ ‫شــدنش به المپ نیز نیازمند است‪ .‬پس‬ ‫برای ظهور نور‪ ،‬هم به جریان الکتریسته و‬ ‫هم به المپ نیاز داریم‪ .‬نیروی حیاتی در ما‬ ‫وجود دارد اما نمی تواند خود را اشکار سازد‬ ‫مگر اینکه به مرکزی برسد که رویت ان را‬ ‫امکان پذیر سازد‪.‬‬ ‫محلی که انــرژی حیاتی در ان ذخیره‬ ‫شــده‪ ،‬انتهای ســتون فقرات است ؛ این‬ ‫محل‪ ،‬حوزه ای از کالبد اتری اســت که در‬ ‫نزدیکی مرکز مربوط به احساسات جنسی‬ ‫قرار دارد‪ .‬به همین دلیل اســت که ان را‬ ‫انرژی (کندالینی) می خوانند‪.‬‬ ‫دلیل دیگری که ان را کندالینی می نامند‪،‬‬ ‫این است که شباهت زیادی به ماری دارد‬ ‫که به دور خود حلقه زده و خوابیده است‬ ‫‪ .‬اگر شــما تا به حال مار خفته ای را دیده‬ ‫باشید متوجه شده اید که چطور در حالی‬ ‫که ســر خود را باال نگه داشته به دور خود‬ ‫حلقه زده و خوابیده است‪ .‬ولی اگر مزاحم‬ ‫این مار خفته شــوید‪ ،‬او بیدار می شــود‪،‬‬ ‫حلقه اش را باز می کند و سرش را به طرف‬ ‫باال به حرکت در می اورد‪.‬‬ ‫دلیل دیگری که به این انرژی‪ ،‬کندالینی‬ ‫می گویند‪ ،‬ان است که این نیروی زندگی‪،‬‬ ‫که مانند بــذر اولیه حیات اســت‪ ،‬دقیقا‬ ‫در نزدیکی مرکز تناســلی قــرار دارد و از‬ ‫همانجاســت که زندگی از جهات مختلف‬ ‫گسترش یافته و رشد می کند‪.‬‬ ‫بهتر است بخاطر داشته باشید که لذت‬ ‫ناچیزی که از برقراری یک ارتباط جنسی‬ ‫حاصل می شود‪ ،‬در واقع ناشی از ان ارتباط‬ ‫نیست‪ ،‬بلکه حاصل ارتعاشاتی از این مرکز‬ ‫حیاتی اســت که در طول ارتباط جنسی‬ ‫ایجاد می شود‪ .‬مار خفته در اثر این ارتباط‪،‬‬ ‫از جای خود حرکــت می کند و ما چنین‬ ‫می پنداریــم که باالترین لــذت زندگی را‬ ‫تجربه کرده ایم ‪ .‬ما هرگز نمی توانیم تصور‬ ‫کنیم که اگر مار به بیداری کامل برسد‪ ،‬از‬ ‫تمام وجــود ما عبور کند و به مرکز نهایی‬ ‫که در باالی ســر قرار دارد برسد‪ ،‬واقعاً چه‬ ‫اتفاقی خواهد افتاد؛ چون تجربه ای کامال‬ ‫ناشناخته است‪.‬‬ صفحه 21 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫روشی که برای بهبود یک اتفاق خاص در‬ ‫بدن توصیه میشــود و ان چیزی نیســت‬ ‫جز جریان ســالم و بالمانع انرژی حیات یا‬ ‫همان پرانا‬ ‫مارما چیست؟‬ ‫مجموعه ای از نقاط انرژیک که اولین مرتبه‬ ‫در ســطح بدن پراکنده اند‪.‬این نقاط هم‬ ‫برای تشــخیص و هم برای درمان بیماری‬ ‫کاربرد دارند‪.‬جمع مارما()مارمانی است()که‬ ‫به معنی کلیه نقاط موثر اســت‪.‬در ایورودا‬ ‫به ‪ 107‬نقطه مارما در بدن فیزیکی و یک‬ ‫نقطه در بدن احساســی اشاره شده که در‬ ‫مجموع ‪ 108‬نقطه اند‪.‬هر نقطه در سطح‬ ‫با یک نقطه در درون بدن هم بسامد است‪.‬‬ ‫بنابــر این تحریک ان بــر همان نقطه اثر‬ ‫خواهد داشت‪.‬‬ ‫مارماها کجا یافت می شوند؟‬ ‫همانطور که گفته شد مارما یا نقاط انرژیک‬ ‫در ســطح بدن هستند اما این بدان معنی‬ ‫نیست که فقط در الیه های سطحی وجود‬ ‫دارند‪.‬مارما ها در نقاطی یافت می شوند که‬ ‫دو یا بیشــتر بافت با هم تالقی می کنند‪.‬‬ ‫مانند ماهیچه و تاندون‪-‬استخوان و تاندون‪-‬‬ ‫رباط و استخوان‪-‬عروق و تاندون‪-‬سیستم‬ ‫عصبی و پوســت‪-‬لنف و ماهیچه ‪.‬بخاطر‬ ‫تنوع این نقاط شیوه اثر پذیری ان از انرژی‬ ‫حیات یا پرانا‪ ،‬نام مارما در زبان سانسکریت‬ ‫به معنی راز یا واقعیت پنهان امده است‪.‬به‬ ‫این دلیل پنهان گفته میشــوند که گرچه‬ ‫نقاط در سطح پوست هستند اما در عمق‬ ‫بدن ریشه دارند‪.‬‬ ‫با توجه به موارد یاد شده حتما پیداست که‬ ‫تنها با اطالعات محدود ماساژ نمیتوان یک‬ ‫مارما تراپیست بود‪.‬برای این کار فرد باید به‬ ‫دانش ایورودا در این زمینه مســلط باشد‪.‬‬ ‫تمرین طبق متون و ممارســت فراوان در‬ ‫یافتن علت مرض بر فرد مکشــوف میکرد‬ ‫که کدام نقطه یا نقاط را برای درمان کدام‬ ‫بیماری انتخاب کند تا خللی در بدن فرد‬ ‫بیش از انکه بود وارد نشــود و درمان به‬ ‫خوبی پیش رود‪.‬‬ ‫مارماها چگونه کار میکنند؟‬ ‫ماهاراشــی ماهــش (‪ )2008,‬در کتــاب‬ ‫مارماتراپی قدرت دستان درمانگر ‪ ،‬مارما ها‬ ‫را به یک کهکشان تشبیه کرده که هر کدام‬ ‫مانند یک ستاره یا جرم اسمانی نوسان و‬ ‫مدار ویژه خــود را دارند تا نظم کیهان بر‬ ‫قرار باشد‬ ‫‪.‬او مارماها را مانند دریچه انرژی کیهانی به‬ ‫بدن ما می داند ‪.‬واســطه تبدیل انرژی که‬ ‫برای ما قابل رویت نیســت از بدن انرژیک‬ ‫به بدن فیزیکی ‪.‬مارماها هر کدام اراتعاش‬ ‫حیاتی مختص به خود را دارند ‪.‬این نقاط‬ ‫در حالت سالمت کامل پرانا را به خوبی از‬ ‫خود عبور داده و از طریق نادی ها به مراکز‬ ‫اصلی و عمده انرژیک بدن یا همان چاکرا‬ ‫ها میرساند‪.‬‬ ‫پر واضح که اگر در این کهکشــان درونی‬ ‫تعداد قابل توجــه از نقاط نتوانند بر طبق‬ ‫هدف مشــخص خــود کار کنند و جهت‬ ‫ناســازگاری را کــوک کنند یــا به دلیل‬ ‫اختاللی از مدار خارج شوند سالمت فرد به‬ ‫خطر خواهد افتاد‪.‬‬ ‫بیماری های جسمی و ذهنی هر دو میتواند‬ ‫بر ارتعاش این دریچه ها موثر باشند و عامل‬ ‫افت انرژی در بدن شوند‪.‬‬ ‫در ایــورودا هر مارما با یــک وایو(کارکرد‬ ‫پرانا)‪،‬دوشا(گونه یا طبع)‪،‬داتو(‪:‬بافت بدن)‬ ‫پوتاالتا(‪:‬کانال فیزیکی که می تواند عروق‪-‬‬ ‫اعصاب یا لنف باشد) در تبادل است‪.‬‬ ‫عوامل اثر گذار بر کارکرد مارماها‪:‬‬ ‫‪.1‬غذای نامناسب‬ ‫‪.2‬خواب کم یا زیاد‪.3‬استرس‪.4‬الودگی‬ ‫‪.5‬نــور نامناســب ماننــد برخــی‬ ‫نورهای مصنوعی‬ ‫‪.6‬قطع ارتباط با طبیعت‬ ‫حتی زمانی که ســعی می کنیم زندگی‬ ‫مدرنمان را با الگوی ســالمی دنبال کنیم‬ ‫باز هم عواملی میتواند بر سالمت ما خدشه‬ ‫وارد کند‪.‬بســیاری از بیمــاری هــا مانند‬ ‫خشکی مفاصل و کمردرد‪-‬اختالل حافظه‪-‬‬ ‫چاقی‪-‬مشــکالت معده‪-‬پیــری زودرس‬ ‫از این دســته اند‪.‬زیرا ما جریــان انرژی را‬ ‫داریم اما ان را از الودگی پاک نمی کنیم‪.‬‬ ‫حاال بهتر متوجه میشویم که مارما تراپی‬ ‫چه می کند‪.‬‬ ‫این نقاط را تحریک می کند با ماساژ مالیم‬ ‫یا کمی عمیق که زمان جهت و فشار دست‬ ‫درمانگر بستگی به تشخیص خود او و نوع‬ ‫بیماری دارد‪ .‬تا ان نقاط مسدود فعال شده‬ ‫و انرژی حیات(پرانا ) را از خود عبور دهند‪.‬‬ ‫به این ترتیب فرایند طبیعی سم زدایی و‬ ‫پاک سازی فیزیولوژیکی پاسخ مناسبی به‬ ‫این محرک است‪.‬دقت کنید تحریک پرانا‬ ‫در اینجا به معنی اقسام پرانا نیست و تنها‬ ‫خود عنصر حیات مد نظر است‪.‬‬ ‫برخی از منافع مارما تراپی‪:‬‬ ‫‪ .1‬افزایش سطح انرژی‬ ‫‪ .2‬برطرف کردن احساس نامطلوب عاطفی‬ ‫‪ .3‬بهبود کارکرد معده و روده‬ ‫‪ .4‬کمک به تنظیم خواب‬ ‫‪ .5‬خون رسانی به پوست‬ ‫‪ .6‬کمک به درمان اعتیاد‬ ‫‪ .7‬رشد خالقیت در پی احساس رضایت از خود‬ ‫‪ .8‬تعادل دوشا‬ ‫‪ .9‬جوان سازی‬ ‫یک تراپیست حرفه ای با تکیه بر دانش و اگاهی و تجربه‬ ‫طوالنی مدت میداند کدام‬ ‫روش را برای درمان کدام ضایعه استفاده کند تا نتیجه‬ ‫مطلوب حاصل شــود‪.‬او مانند واسطه درمان یا محرک‬ ‫انرژیست‪.‬بنابر این اولین قدم در پاک سازی مارما‪،‬مهارت‬ ‫فردی و دانش خود درمانگر است‪.‬انگشــتان ما گیرنده‬ ‫و فرســتنده اطالعات هستند‪.‬اوست که می داند مارما‬ ‫را در کــدام جهت لمس کند و انرژی را به کدام ســو‬ ‫هدایت کند‬ ‫‪.‬بنابراین می تواند یک و یا ترکیبی از روش ها را امتحان‬ ‫کند‪:‬‬ ‫روغن داغ‬ ‫روغن های طبیعی‬ ‫روغن قی یا گی‬ ‫سنگ های شفاف یا کریستال که در نقاط ویژه مانند‬ ‫شاهراه اصلی تا تاج سر قرار داده می شود‬ ‫سنگ داغ‬ ‫نور قرمز‬ ‫رایحه خاص‬ ‫داروی ایورودیک‬ ‫ارتعاش درمانی‬ ‫صوت درمانی‬ ‫الزم به ذکر اســت در کنار شناخت کالبد فرد ‪،‬درمان‬ ‫یک درمانگر زمانی موثر است که خود را از دانش روز‬ ‫بی بهره نداند‪ ،‬علوم قدیم به مدد بینش خالص و صرف‬ ‫زمان طوالنی متخصصینش از یک سو و از سوی دیگر‬ ‫تالش عالقه مندان دنیای مدرن به بازگردان انسان به‬ ‫اصول طبیعی زندگی مدت هاست به محافل اکادمیک‬ ‫راه یافته و ذکر نام های سنتی بدلیل اشنایی خواننده‬ ‫با دقت پیشنینان برای رسیدن به کنه مطالب مرتبط‬ ‫با بدن انسان است‬ ‫‪.‬‬ ‫تطبیق دادن اسامی تنها زمانی مجاز است که خدشه ای‬ ‫به اصل موضوع وارد نشود بنابر این شایسته است هنگام‬ ‫مطالعه این مطلب منابع مرتبط بررسی شود‬ ‫‪.‬‬ ‫‪Dr.Eshrott Ernest , Marma therapy The healing.1‬‬ ‫‪2009,power of your hands‬‬ ‫‪www.http://chopra.com,Learn all about marma point.2‬‬ ‫‪2019,therapy‬‬ ‫‪www.http://Yoga pedia,Erin Easterly,marma.3‬‬ ‫‪2019,therapy‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪19‬‬ صفحه 20 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫یبوست‬ ‫اختاللی است در چرخه پاک سازی بدن‬ ‫نویسنده دکتر نیتین اونکوله‬ ‫مدیر موسسه کایوالیا یوگا‬ ‫تهیه و گرداوری‪ :‬نگین سنجری فر‬ ‫دشــواری و درد در زمان دفع مدفوع‪ ،‬می‬ ‫تواند در هر سنی بروز کند‪ .‬احتمال ابتال به‬ ‫یبوست عموما در تمام مدت زمان عمر ادامه‬ ‫پیدا می کند‪ ،‬مگر اینکه تغییرات اساسی در‬ ‫نحوه خوراک و روش زندگی اعمال شــود‪.‬‬ ‫چنانچه علت بروز یبوست دالیل نهادینی‬ ‫مانند هموروئید داشــته باشد‪ ،‬انگاه درمان‬ ‫بیماری می تواند به رفع مشکل کمک کند‪.‬‬ ‫تاثیر شــگرف سیستم عصبی بر ذهن می‬ ‫تواند از طریق بررسی شرایط اشخاص مبتال‬ ‫به یبوست اثبات شود‪.‬‬ ‫زمانی که روده ها از تودهء ســفت و سخت‬ ‫مدفوع اکنده است‪ ،‬سیستم عصبی به گونه‬ ‫ای اسیب می بیند که می تواند به افسردگی‬ ‫شدید و کارکرد نامناسب مغز منجر شود‪.‬‬ ‫چنانچه فرد در چنین شرایطی با استفاده‬ ‫از تنقیه روده ها را پاک سازی کند‪ ،‬حالت‬ ‫پر نشاطی به انها دست داده و تفکر انها به‬ ‫حالت نرمال بازمی گردد‪ .‬سیستم پاکسازی‬ ‫بدن انســان بسیار شگفت انگیز است‪ .‬رنج‬ ‫بیماری سرطان‪ ،‬می تواند نتیجهء مستقیم‬ ‫رکود اندامهای داخل شکم باشد‪.‬‬ ‫شــباهت جالــب توجهی بین سیســتم‬ ‫فاضالب شهری و سیســتم گوارشی بدن‬ ‫انسان وجود دارد‪.‬‬ ‫در صورتی که لوله های فاضالب دســت‬ ‫خوش گرفتگی شوند‪ ،‬نتایج مستقیم ان در‬ ‫دورترین مناطق شهر تاثیر فاجعه باری بر‬ ‫ساکنین خواهد داشت‪.‬‬ ‫همان طــور که در چنیــن حالتی خانه‬ ‫های واقع شــده در ارتفاعات شهر بعدها و‬ ‫به درجات مختلفی از این اختالل اســیب‬ ‫خواهند دید‪ ،‬در بدن انســان نیز اندام های‬ ‫مختلف در زمان های مختلف تحت تاثیر‬ ‫مشــکالت حاصله از یبوست دچار اسیب‬ ‫هایی خواهند شد‪.‬‬ ‫تا زمانی که دیواره های روده اسیب جدی‬ ‫ندیده باشد شاید فرد در امان باشد؛‬ ‫امــا این تعادل به دالیل زیــادی در حال‬ ‫فروپاشی خواهد بود؛‬ ‫هیچ کس نمی تواند با وجود مقادیر زیادی‬ ‫پســماند در داخل بدنش‪ ،‬زندگی سالمتی‬ ‫داشته باشد‪.‬‬ ‫تصور کنید اگر یک چاه فاضالب در درون‬ ‫بدن خود حمل کنید‪،‬‬ ‫چگونه قــادر خواهید بــود زندگی‬ ‫سالمتی داشته باشید؟‬ ‫یک کارخانهء سرشــار از مواد ســمی در‬ ‫حال فعالیت اســت‪ ،‬و تمامی محصوالت‬ ‫ان به شــاه راه ها و مسیر های داخلی بدن‬ ‫بازمی گردد‪.‬‬ ‫واکنش انــدام ها و بافت های بدن در برابر‬ ‫این اثرات مخرب یکسان نیست‪ .‬در برخی‬ ‫از موارد‪ ،‬سیســتم عصبــی این حمالت را‬ ‫اینگونه تاب می اورد‪:‬‬ ‫سردرد‪ ،‬بد خوابی‪ ،‬از کوره در رفتن‪ ،‬و ناپدید‬ ‫شــدن قدرت ذهنی؛ دیگر اندام ها‪ ،‬نشانه‬ ‫های مجسمی دارند‪:‬‬ ‫‪-۱‬گردش خون دچار مشکل می شود‬ ‫‪ -۲‬عروق خونی مغز تغییر شکل پیدا می‬ ‫کنند‪،‬‬ ‫‪-۳‬کبد‪ ،‬کلیه ها و عضالت تحت تاثیر قرار‬ ‫می گیرند‬ ‫‪ -۴‬این در نهایت منجر به افزایش فشــار‬ ‫خون و بروز سکته می شود‪.‬‬ ‫توجه داشته باشیم که‪:‬‬ ‫حــاال فرض بر این که‪ ،‬این چاه فاضالب پر‬ ‫هم شده باشد!‬ ‫حتــی در جوامع مدرن امروزی که تخلیهء‬ ‫بهداشتی چاه های فاضالب مرسوم و معمول‬ ‫اســت‪ ،‬خالی کردن این مخازن ناخوشایند‬ ‫تالشی بی وقفه و بی تاملی می طلبد؛ انسان بیماری برایت (تورم و تجمع البومین‬ ‫متمدن در تخلیه چاه های فاضالب شخصی در کلیه)‪ ،‬روماتیسم ‪ ،‬یرقان‪ ،‬و ضعف‬ ‫چندان خالی از شرم نیست‪ ،‬و این عمل در عضالنــی همه و همه مــی تواند از‬ ‫عوارض یبوست باشد‪.‬‬ ‫خفا اتقاق می افتد‪.‬‬ ‫غــذا خوردن اغلــب به شــکلی روزانه و‬ ‫متناوب ادامه دارد‪ ،‬گاهــا تغذیه ازادانه و مراقبت از تغذیه وسالمتی مهم می باشد‪.‬‬ ‫بدون توجــه به کیفیت غذا صورت می‬ ‫در برخی از موارد‪ ،‬مشکالت باروری بروز می‬ ‫گیرد‪.‬‬ ‫قاعدهء کار این است که تنها یک راه برای کند؛ چنان چه در بسیاری از اختالالت زنانه‬ ‫مشاهده می شود‪.‬‬ ‫تخلیهء مواد اضافی وجود دارد‪.‬‬ ‫و به خاطر داشــته باشــید‪ ،‬تا زمانی که پوست اشخاصی که مشــکل دفع دارند‪،‬‬ ‫اضافــات غذایی در روده هــا حضور دارند‪ ،‬بــه صراحت به تجمــع ســموم در بدن‬ ‫شــرایط برای اتفاقات ناگوار فراهم اســت‪ :‬اعتراف می کند‪.‬‬ ‫حــرارت‪ ،‬رطوبت‪ ،‬فضــوالت نیروژنی‪ ،‬حال در نظر داشته باشید که این مسمومیت‬ ‫تاریکی و میکرو ارگانیسم ها؛‬ ‫مزمن‪ ،‬که به طور مستمر در حال تخریب‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪43‬‬ صفحه 44 ‫نا د ی شو د ا نا‬ ‫نویسنده‪:‬عیسیاگودو‬ ‫مترجم‪:‬علی دارابی‬ ‫حفره بینی جایگزین‬ ‫نادی شودانا یک تمرین تنفسی یوگا است‬ ‫که به ما کمــک می کند تا پرانای خود را‬ ‫متعــادل کنیم و دوگانگی خــود را درک‬ ‫کنیم‪ .‬هدف اصلی ان پاکسازی و پاکسازی‬ ‫کانال های ظریف ذهن و بدن ما است و در‬ ‫عین حال جنبه هــای مردانه و زنانه ما را‬ ‫متعادل می کند‪.‬‬ ‫همه ما دو قســمت داریم‪ ،‬اغلب با معانی‬ ‫متضاد‪ ،‬مانند دوگانگی خیر و شر‪ ،‬روشنایی‬ ‫و تاریکی‪ ،‬روز و شب‪ ،‬سیاه و سفید‪ ،‬مذکر‬ ‫و مونث و غیــره‪ .‬هر جنبه ای از زندگی از‬ ‫تعامــل متوازن نیروهــای متضاد و رقیب‬ ‫ایجاد می شود‪ .‬برای شکوفایی در زندگی‪،‬‬ ‫ســطوح انرژی ما نیاز بــه تعادل و مکمل‬ ‫یکدیگر دارند‪.‬‬ ‫نادی شودانا در کمک به کاهش اضطراب‪،‬‬ ‫ارامش ذهن و بدن ما‪ ،‬و ارتقای حس کلی‬ ‫رفاه موثر است‪.‬‬ ‫اشتباهات رایج‬ ‫‪26‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫از فشــار دادن بیش از حد روی هر سوراخ‬ ‫بینی خودداری کنید‪.‬‬ ‫از فشار دادن بیش از حد با نفس خودداری‬ ‫کنید‪ .‬نفس شما باید تا حد امکان طبیعی‬ ‫جریان داشته باشد‪.‬‬ ‫اگر متوجه شــدید که بازوی شما خسته‬ ‫شده اســت‪ ،‬می توانید از چند بلوک برای‬ ‫استراحت دادن به ارنج خود استفاده کنید‪.‬‬ ‫نکات‬ ‫نوک انگشتان ســبابه و وسط را به سمت‬ ‫داخل تا کنید تا زمانی که کف دســت را‬ ‫در پایه شست راست لمس کنند (ویشنو‬ ‫مودرا)‪.‬‬ ‫برای بستن سوراخ راست بینی از انگشت‬ ‫شست راست استفاده کنید‪ .‬از سوراخ چپ‬ ‫بینی و به عمق شکم نفس بکشید‪ ،‬سپس‬ ‫در قسمت تاج سر کمی مکث کنید‪.‬‬ ‫سپس با انگشت حلقه دست راست سوراخ‬ ‫چپ بینــی را ببندید و همزمان ســوراخ‬ ‫راست بینی را ازاد کنید‪.‬‬ ‫از طریق بازدم‬ ‫ســوراخ بینی سمت راســت؛ به ارامی در‬ ‫انتهای بــازدم مکث کنید‪ .‬با بســته نگه‬ ‫داشتن سوراخ چپ بینی‪ ،‬یک بار دیگر از‬ ‫سوراخ سمت راست نفس بکشید و اجازه‬ ‫دهید نفس به سمت راست حرکت کند‪.‬‬ ‫سپس از انگشت شست راست برای بستن‬ ‫سوراخ راست بینی استفاده کنید‬ ‫سوراخ چپ بینی را رها می کنید بازدم را از‬ ‫طریق سوراخ چپ بینی انجام دهید و نفس‬ ‫را به سمت چپ بدن برگردانید‪ .‬در انتهای‬ ‫بازدم به ارامی مکث کنید‪.‬‬ ‫نکته‪:‬‬ ‫هوشــیار بودن در مورد نفس خود‪ ،‬اگاهی‬ ‫نسبت به زندگی خود است‪.‬‬ ‫بهترین ابزار برای تعادل احساسات و اتصال‬ ‫به لحظه حال اســت و تمرین روزانه می‬ ‫تواند زندگی شما را تغییر‬ ‫دهــد و به شــما کمک می کنــد ارام تر‪،‬‬ ‫متمرکز و متعادل باشید‬ ‫منبع‪Yogajournal:‬‬ صفحه 27 ‫دانش یوگا‬ ‫عنصر اب از ملزومات تمرینات یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫نویسنده‪ :‬شانون فارلی‬ ‫مترجم‪:‬شکوفه شنوا فالح‬ ‫بیاموزیــد که چگونه توجــه به عنصر اب‬ ‫در تمریــن یوگا به بدن شــما می اموزد‬ ‫که جریان داشــته باشد و این تمرین می‬ ‫تواند احســاس‪ ،‬خالقیت‪ ،‬شهود‪ ،‬اشتیاق‬ ‫و لذت شــما را تا حد زیادی افزایش دهد‬ ‫‪.‬بدون اب‪ ،‬هیــچ تو‪ ،‬من‪ ،‬گربه ی بامزه ام‬ ‫که کنارم نشسته باشــد‪ ،‬یا درختان سبز‬ ‫بلند بیرون پنجره ام وجود نخواهد داشت‪.‬‬ ‫اب یکی از حیاتی ترین عناصر حیاتی است‪.‬‬ ‫هیچ یــک از ان چیزهایی که ما به عنوان‬ ‫عناصر حیاتی می شناســیم بدون وجود‬ ‫یک منبــع اب معدنــی در زمین وجود‬ ‫نخواهنــد داشــت‪.‬به عنوان انســان‪ ،‬در‬ ‫واقع‪ ،‬ما بیشــتر از اب تشــکیل شده ایم‪.‬‬ ‫بــه طــور متوســط‪ 60 ،‬درصــد از بدن‬ ‫انســان بالــغ را اب تشــکیل مــی دهد‬ ‫در حالــی کــه نــوزادان حــدود‬ ‫هســتند‪.‬‬ ‫اب‬ ‫درصــد‬ ‫‪75‬‬ ‫بنابراین‪ ،‬منطقی اســت که فلســفه های‬ ‫باســتانی در مورد ســامت و معنویت به‬ ‫ما می اموزد کــه پنج عامل اصلی جهان‪:‬‬ ‫‪ -‬اب‪ ،‬زمین‪ ،‬اتش‪ ،‬هوا‪/‬باد‪ ،‬اتر‪/‬فضا‪-‬‬ ‫و تاثیــرات انها بر بدن انســان می تواند‬ ‫به کیفیت زندگی ما کمــک کند‪ .‬به این‬ ‫صورت که سالم تر و شادتر زندگی کنیم‪.‬‬ ‫یوگا به طور ذاتی با پنج عنصر مرتبط است‪.‬‬ ‫مطالعــه ی یوگا و اب به بدن شــما می‬ ‫امــوزد که جریان داشــته باشــد ‪ .‬ا‬ ‫یــن عناصر میتوانند به چاکراها‪ ،‬مراکز‬ ‫انرژی درونی مرتبط با حاالت و بیماریهای‬ ‫مختلف مرتبط باشــند و هدف تمرینهای‬ ‫یوگا رفع انســداد یا حفظ تعادل اســت‪.‬‬ ‫اما ارتباط یوگا مهم تر از ان است‪ .‬یوگا این‬ ‫ایده را می دهد که می توانیم ذهن‪ ،‬بدن و‬ ‫روح را با تسلط بر ترکیب انرژی های ظریف‬ ‫درون خود ‪ -‬انرژی هایی که دارای ویژگی‬ ‫های عناصر طبیعی هستند ‪ -‬شفا دهیم‪.‬‬ ‫این تفکر در اصل از فلسفه هند باستان و‬ ‫زیربنای یوگا و ایورودا سرچشمه میگیرد‪.‬‬ ‫قبــل تر گفتیم که مطالعــه یوگا و اب به‬ ‫بدن ما می اموزد که جریان داشته باشد ‪.‬‬ ‫اب به عنــوان یک نیــرو دهنده‪ ،‬خنک‬ ‫کننده و ارام بخش در نظر گرفته می شود‬ ‫که برای حفظ سالمتی و طول عمر ما نیاز‬ ‫است‪ .‬با چاکرای دوم مرتبط است و عنصر‬ ‫احساس‪ ،‬خالقیت‪ ،‬شهود‪ ،‬اشتیاق و لذت را‬ ‫تقویت می کند ‪.‬سنت باستانی یوگا در مورد‬ ‫مصرف عناصر اتش و اب صحبت می کند‬ ‫که نمادی از انرژی ها و قطبیت های مردانه‬ ‫و زنانه است‪ .‬نانسی گودفلو ‪ ،‬مدیر یوگا در‬ ‫ویالهای پرانامار در سانتا ترزا ‪ ،‬کاستاریکا ‪،‬‬ ‫توضیح می دهد که اب اصل زنانه اســت‪.‬‬ ‫منبع اب اصل نقدینگی‪ ،‬پذیرش‪ ،‬تسلیم و‬ ‫شفافیت است‪ .‬از نظر بدن‪ ،‬عنصر اب در لگن‬ ‫و لگــن ما به عنوان نگهدارنده ی اب های‬ ‫داخلی اندام های تناسلی و دفع ان هاست ‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫با در اغوش گرفتن عنصر اب‪ ،‬به خود اجازه‬ ‫می دهم تا با موقعیت های زندگی خود بدون‬ ‫زحمت بیشتر جریان داشته باشیم‪.‬میتوانیم‬ ‫ماهیچه های تحتانی بدن را در اســترس‪،‬‬ ‫فشــار یا زمانی که احساس میکنم تحت‬ ‫فشار قرار میگیریم منقبض و منبسط کنید‪.‬‬ ‫بــه گفته دکتر دیپاک چوپــرا ‪ ،‬این کار‬ ‫بصورت مکرر باعث می شود که ماهیچه ها‬ ‫به راحتی ازاد شوند و روند «به دام انداختن»‬ ‫احساسات را ایجاد کنند و انرژی به مرکز‬ ‫احساســات و خالقیت هایتان جریان یابد‬ ‫‪.‬به گزارش مرکز دکتر دیپاک چوپرا زمانی‬ ‫که اب بدن تامین می باشــد‪ ،‬می توانید‬ ‫به راحتی با دیگــران ارتباط برقرار کنید‪،‬‬ ‫احســاس رضایــت و ارامــش‬ ‫کنیــد‪ ،‬همــه چیــز را رهــا کنیــد‬ ‫‪ ،‬برای شادی و لذت بردن و خالقیت خود را‬ ‫انجام دهید‪ .‬یک عنصر اب نامتعادل ممکن‬ ‫است باعث شود از نظر عاطفی احساس بی‬ ‫ثباتی‪ ،‬تنش و گیرکردن داشــته باشید‪».‬‬ ‫در واقع اتصال به عنصر اب در یوگا به بدن‬ ‫ما این امکان را می دهد که ماهیچه های‬ ‫نشیمنگاه را تقویت و تنش را ازاد و انرژیِ‬ ‫"چــی" را جذب کنیم و روان تر شــویم ‪.‬‬ ‫برخــی از راه هایی که مرکز دکتر دیپاک‬ ‫چوپــرا برای تولید عنصــر اب در تمرین‬ ‫یــوگا توصیه می کنــد عبارتنــد از‪:‬الیه‬ ‫های عمیقتــر خود و همچنیــن رهایی‬ ‫از احســاس و درک ذهنتــان را بررســی‬ ‫کنید‪٬‬پرانا را در دنباله به حرجت دراورید‪.‬‬ ‫‪٬‬ژست هایی را بگنجانید که لگن شما را هدف‬ ‫قرار مــی دهد‪.‬تکنیک های مختلف مانند‬ ‫نفس اوجی را برای تقلید از دریا بیاموزید‪.‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪21‬‬ صفحه 22 ‫مارماتراپی‬ ‫روشی ایورودیک برای پاکسازی بدن‬ ‫نویسنده‪:‬ناهید موسوی‬ ‫مارماتراپــی هنر کار با نقــاط خاص بدن‬ ‫با انگیزه پاکســازی‪ ،‬التیام و بهبود سطح‬ ‫ســامت فرد و یکی از روش های درمانی‬ ‫معرفی شده در ایوروداست‪.‬در این شاخه از‬ ‫دانش سنتی ودیک معتقدیم که با تحریک‬ ‫نقاط منحصر به فرد در بدن میتوان انرژی‬ ‫حیات را میان بافــت های متفاوت که به‬ ‫‪18‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫دالیل ذهنی و فیزیکی دچار نقصان شده‬ ‫اند از عامل بیماری زا زدود و ســامت را‬ ‫به ان عضو بازگرداند‪.‬درمان به این طریق‬ ‫بیشتر در جنوب هند مورد توجه بود و پس‬ ‫از ان به عنوانی روشــی کل نگر در بهبود‬ ‫سالمت عمومی اقبال همگانی یافت‪ .‬مارما‬ ‫تراپیست برای درمان امراض کهنه‪ ،‬مانند‬ ‫میگرن و افسردگی تا دردهای مقطعی از‬ ‫تکنیک های ویژه بهره میبرد‪.‬تکنیک های‬ ‫متعد از ماساژ دستی و سنگ داغ تا استفاده‬ ‫از رنگ و نور و رایحه درمانی و دارو درمانی‬ ‫و رژیم غذایی که هم خود فرد در ســطح‬ ‫عمومی‪ -‬و هم توســط متخصص اموزش‬ ‫دیده به صورت ویژه انجام میشود‪ .‬تمامی‬ صفحه 19 ‫از کندالینی بیشتر بدانیم‬ ‫سید عبدالحمید موحدی‬ ‫درون هر یک از ما نیروهای نامحدودی‬ ‫نهفته است ولی تا زمانی که خود به ان ها‬ ‫اگاه نشده ایم‪ ،‬از طریق هیچ کتاب مقدس‬ ‫و یا فرستاده ای‪ ،‬هر چقدر کلماتشان گویا‬ ‫و رســا باشــد‪ ،‬قادر نخواهیم بود به وجود‬ ‫چنین توانایی هایــی در خود پی ببریم؛ و‬ ‫طبیعی است که اینطور باشــد‪ .‬زیرا این‪،‬‬ ‫خود فریبی محض اســت که ما به چیزی‬ ‫که نمی شناسیم معتقد باشیم‪.‬‬ ‫درون هــر یک از ما المپــی الکتریکی‬ ‫وجــود دارد که موجب نورانی شــدنمان‬ ‫می شود‪ .‬ولی اگر ارتباط این المپ با منبع‬ ‫نیرویش قطع شــود روشــنایی خود را از‬ ‫دست می دهد‪ .‬پس اگر جریان الکتریسته‬ ‫بــه المپ نرســد‪ ،‬به جای روشــنایی‪ ،‬در‬ ‫‪20‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫تاریکی فرو می رویــم و دیگر از المپ هم‬ ‫کاری ساخته نیست‪.‬‬ ‫مرکزی که راجع به ان صحبت می کنیم‪،‬‬ ‫کالب د است که به دور کالبد فیزیکی کشیده‬ ‫شده و با چشم غیر مسلح قابل رویت نیست‪.‬‬ ‫نــام ان کالبد اتری اســت و توانایی های‬ ‫فراوانی در ان نهفته اســت‪ .‬مراکز انرژی‬ ‫یا چرخه ها یــا چاکراها ‪،‬همچنین اگاهی‬ ‫ماورائی‪ ،‬حس ششم ‪ ،‬چشم سوم و ‪ ...‬در ان‬ ‫واقع است و ان ها را از طریق پنج حس به‬ ‫کالبد فیزیکی انتقال می دهد‪.‬‬ ‫همانطور که قبال اشاره کردیم‪ ،‬تا زمانی‬ ‫که جریان الکتریســته در المپ راه نیافته‬ ‫اســت‪ ،‬ان المپ همچنان خاموش باقی‬ ‫می ماند و به محض این که به ان برســد‬ ‫فعال و نورانی می شود‪ ،‬ولی جریان برق به‬ ‫خودی خود دیده نمی شــود‪ ،‬حتی اگر در‬ ‫سیم جاری باشد؛ نیروی برق‪ ،‬برای اشکار‬ ‫شــدنش به المپ نیز نیازمند است‪ .‬پس‬ ‫برای ظهور نور‪ ،‬هم به جریان الکتریسته و‬ ‫هم به المپ نیاز داریم‪ .‬نیروی حیاتی در ما‬ ‫وجود دارد اما نمی تواند خود را اشکار سازد‬ ‫مگر اینکه به مرکزی برسد که رویت ان را‬ ‫امکان پذیر سازد‪.‬‬ ‫محلی که انــرژی حیاتی در ان ذخیره‬ ‫شــده‪ ،‬انتهای ســتون فقرات است ؛ این‬ ‫محل‪ ،‬حوزه ای از کالبد اتری اســت که در‬ ‫نزدیکی مرکز مربوط به احساسات جنسی‬ ‫قرار دارد‪ .‬به همین دلیل اســت که ان را‬ ‫انرژی (کندالینی) می خوانند‪.‬‬ ‫دلیل دیگری که ان را کندالینی می نامند‪،‬‬ ‫این است که شباهت زیادی به ماری دارد‬ ‫که به دور خود حلقه زده و خوابیده است‬ ‫‪ .‬اگر شــما تا به حال مار خفته ای را دیده‬ ‫باشید متوجه شده اید که چطور در حالی‬ ‫که ســر خود را باال نگه داشته به دور خود‬ ‫حلقه زده و خوابیده است‪ .‬ولی اگر مزاحم‬ ‫این مار خفته شــوید‪ ،‬او بیدار می شــود‪،‬‬ ‫حلقه اش را باز می کند و سرش را به طرف‬ ‫باال به حرکت در می اورد‪.‬‬ ‫دلیل دیگری که به این انرژی‪ ،‬کندالینی‬ ‫می گویند‪ ،‬ان است که این نیروی زندگی‪،‬‬ ‫که مانند بــذر اولیه حیات اســت‪ ،‬دقیقا‬ ‫در نزدیکی مرکز تناســلی قــرار دارد و از‬ ‫همانجاســت که زندگی از جهات مختلف‬ ‫گسترش یافته و رشد می کند‪.‬‬ ‫بهتر است بخاطر داشته باشید که لذت‬ ‫ناچیزی که از برقراری یک ارتباط جنسی‬ ‫حاصل می شود‪ ،‬در واقع ناشی از ان ارتباط‬ ‫نیست‪ ،‬بلکه حاصل ارتعاشاتی از این مرکز‬ ‫حیاتی اســت که در طول ارتباط جنسی‬ ‫ایجاد می شود‪ .‬مار خفته در اثر این ارتباط‪،‬‬ ‫از جای خود حرکــت می کند و ما چنین‬ ‫می پنداریــم که باالترین لــذت زندگی را‬ ‫تجربه کرده ایم ‪ .‬ما هرگز نمی توانیم تصور‬ ‫کنیم که اگر مار به بیداری کامل برسد‪ ،‬از‬ ‫تمام وجــود ما عبور کند و به مرکز نهایی‬ ‫که در باالی ســر قرار دارد برسد‪ ،‬واقعاً چه‬ ‫اتفاقی خواهد افتاد؛ چون تجربه ای کامال‬ ‫ناشناخته است‪.‬‬ صفحه 21 ‫اندام ها و بافت های بدن اســت‪ ،‬شاید‬ ‫به تنهایی دلیل اصلی بروز ســرطان به‬ ‫حســاب نیاید؛ اما بــه احتمال زیاد می‬ ‫تواند با ایجاد اســیب های ســاختاری‬ ‫مکرر مشخصی‪ ،‬پیش زمینه را برای بروز‬ ‫سرطان فراهم کند‪.‬‬ ‫در بخش هایی از روده عبور مواد فشرده‬ ‫و بیش از اندازه فاســد شــده‪ ،‬به دلیل‬ ‫ساختار اناتومیک ان قسمتها و ازردگی‬ ‫مداوم بافت های غشایی‪ ،‬زمینه برای بروز‬ ‫و رشد ســرطان مهیا می شود‪ .‬ابتال به‬ ‫بیماری سرطان روده در چنین شرایطی‪،‬‬ ‫اثباتی بر این مدعاست‪.‬‬ ‫استفاده از داروهای مسهل در افرادی که‬ ‫مشکل دفع دارند‪ ،‬منشا دیگری برای بروز‬ ‫اسیب است‪ .‬باید توجه داشت کسانی که‬ ‫بدن نیرومند و عضالنی دارند‪ ،‬با استعمال‬ ‫داروهای مســهل بیشتر در معرض بروز‬ ‫ســرطان روده بزرگ هستند‪ .‬در چنین‬ ‫اشــخاصی روده ها نیــز بافت عضالنی‬ ‫داشته‪ ،‬و در زمان دفع فضوالت سفت و‬ ‫سخت‪ ،‬نیروی بیشتری به کار گرفته می‬ ‫شود‪ .‬بافت های عضالنی بیشتری شکل‬ ‫می گیرد‪ ،‬روده پیچ می خورد‪ ،‬انقباضات‬ ‫‪44‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫شدید شده ‪ ،‬و اسیب و جراحات ناشی از دفع‬ ‫در زمان یبوست تشدید می شود‪.‬‬ ‫در موارد دیگر‪ ،‬در جایی که ضعف و سستی بر‬ ‫بدن حکمفرماست و یبوست نیز وجود دارد‪،‬‬ ‫شرایط متفاوتی پدید می اید‪ .‬به جای روده‬ ‫های قوی و عضالنی‪ ،‬و پیچشها و فشارهایی‬ ‫کــه از ان صحبت شــد‪ ،‬روده ها ضعیف و‬ ‫بیجان بوده‪ ،‬و توانایی خارج کردن فضوالت‬ ‫را ندارند‪ .‬تمامی اندامهای داخلی شکمی به‬ ‫سمت پایین و در ناحیه لگنی افت می کنند‪،‬‬ ‫که این حالت انتروپتوسیس یا افتادگی روده‬ ‫نــام دارد‪ .‬روده‪ ،‬که قادر به تخلیه نیســت‪،‬‬ ‫برای انجــام وظیفهء خــود نیازمند تنقیهء‬ ‫مکرر اســت‪ .‬فرایند گوارش با سر و صدای‬ ‫زیاد‪ ،‬بدون انرژی و نا امیدانه پیش می رود‪.‬‬ ‫فرد در چنین شــرایطی ظاهر فالکت باری‬ ‫پیدا کرده و همیشــه از نفســهای بدبو رنج‬ ‫می بــرد‪ .‬در چنین اشــخاصی اما‪ ،‬به دلیل‬ ‫فقدان عامل جراحت زا‪ ،‬سرطان روده کمتر‬ ‫مشاهده می شود‪.‬‬ ‫حاال فرض کنید که اگر پوســت انسان مواد‬ ‫مغذی خود را از منابع ســمی دریافت کند‪،‬‬ ‫چه شکل پژمرده و پریشانی خواهد داشت‪.‬‬ ‫حقیقت امر این است که زیبایی از شکم اغاز‬ ‫میشود و به پوست ختم می شود‪ .‬بین این‬ ‫دو‪ ،‬پتانسیل داشــتن بدن و ذهنی زیبا و‬ ‫سالمت نهفته است‪ .‬جهان بیرون‪ ،‬بازتابی‬ ‫از طرز تفکر شخص مشاهده کننده است‪.‬‬ ‫چنانچه با نگاه یک فرد یرقانی به جهان نگاه‬ ‫کنی‪ ،‬ته رنــگ زرد فالکت را خواهی دید‪.‬‬ ‫با چشــمانی سرشار از سالمتی و شفافیت‬ ‫به جهان لبخند بــزن‪ ،‬و جهان تورا به باغ‬ ‫های گل و درخشــش خورشــید دعوت‬ ‫خواهد کرد‪.‬‬ ‫جالب است بدانید که در بسیاری از نژادهایی‬ ‫که تمدن شــهر نشینی در ان ها راه پیدا‬ ‫نکرده اســت‪ ،‬بیماری سرطان وجود ندارد‪.‬‬ ‫بنا بر تحقیقات انجام شــده توسط کلنل‬ ‫ار‪ .‬مک کاریســون در مدت زمان اقامت نه‬ ‫ساله در کوه های هیمالیا‪ ،‬حتی یک مورد‬ ‫از مشکالت سوهاضمه‪ ،‬زخم معده یا اثنی‬ ‫عشــر‪ ،‬اپاندیس‪ ،‬کولیت مخاط روده‪ ،‬و یا‬ ‫سرطان گزارش نشده است‪.‬‬ ‫همچنین‪ ،‬دکتر هافمن با انجام تحقیقات‬ ‫دقیــق در طول مدت هفت ماه‪ ،‬هیچ گونه‬ ‫ســرطانی بین سرخپوســتهای امریکا و‬ ‫نژادهای مختلط جنوب افریقا مشــاهده‬ ‫نکرده است‪.‬‬ صفحه 45 ‫شدت بر انها تاکید می کند) برای ورود به‬ ‫قلمروهای روحانی ارائه شد‪ ،‬که عبارتند از‪:‬‬ ‫اصــل اول) توانایــی من در پاســخدهی‬ ‫نامحدود است‪ ،‬اما توانایی من برای واکنش‬ ‫نشان دادن محدود است‪،‬‬ ‫اصــل دوم) من صددرصد بابت هر چیزی‬ ‫که هستم و نیستم مسئولم‪ ،‬بابت ِ تواناییها‬ ‫عـسرتم‬ ‫و ناتوانی هایم‪ ،‬بابت شادی و ُ‬ ‫اصل سوم) من تنها کسی هستم که ماهیت‬ ‫ِ دقیق ِ تجربه ام را در این زندگی و فراتر از‬ ‫ان‪ ،‬تعیین می کنم‪ .‬من همان کسی هستم‬ ‫که زندگی خودم را می سازم‪.‬‬ ‫بخش دوم کتاب‪ ،‬که به بررسی عمیق تر‬ ‫و دقیقتر ِ سه الیه یا سه پوشش ِ پرداخته‬ ‫میشود‪ ،‬به ســه بخش اصلی تقسیم شده‬ ‫است که به ترتیب‪:‬‬ ‫«بدن»‪« ،‬ذهن» و «انرژی» نامیده شدهاند‪.‬‬ ‫ما تا کنون بخش بدن را بررسی نمودهایم‬ ‫و در این شماره‪ ،‬قسمت پانزدهم و پایانی از‬ ‫بخش بدن را بررسی خواهیم کرد‪.‬‬ ‫از شماره ی بعدی وارد بخش ِ ذهن شده‬ ‫و قســمت اول از بخــش ذهن تقدیمتان‬ ‫خواهد گردید‪.‬‬ ‫در ‪ 14‬قسمت اخیر این‬ ‫موارد به ترتیب زیر مطرح شد‪:‬‬ ‫‪ -1‬هستی ما به این بدن فیزیکی خالصه‬ ‫نمیشود و بُعدی ورای بدن فیزیکی در کار‬ ‫اســت‪« .‬چیزی که عاشق دیوار [و حصار و‬ ‫محدودیت] نیست!»‪،‬‬ ‫‪ -2‬معنویت یعنی «ســفر نمــودن از بدن‬ ‫ِفردی ِ مبتنی بر حصارها‪ ،‬به منشا بیکران و‬ ‫بیحد و حصر ِ افرینش»‪،‬‬ ‫‪ -3‬حواس پنجگانه موجب ِ اعوجاج فکری‬ ‫و استنتاج گمراه کننده ای در شناخت ذات‬ ‫ِ اصلی خویشتنمان می شود‪،‬‬ ‫‪ -4‬بدن ابزاری برای درک و دریافت جهان‬ ‫هســتی بوده و به وسیله ی ان می توانیم‬ ‫«کائنات را دانلود کنیم!»‪،‬‬ ‫‪ -5‬بــدن ِ فیزیکی‪ ،‬جزئی از زمین اســت‬ ‫و اصــل و بنیــادش از ان اســت؛ ارتباط‬ ‫دادن بــدن با زمیــن (مثــل راه رفتن با‬ ‫پــای برهنه) جزء تمرینــات معنوی مهم‬ ‫محسوب می شود‪،‬‬ ‫‪ -6‬چرخــه هایی بر جهــان ماده و حیات‬ ‫انسانی حاکم اســت‪ .‬همچنین هماهنگ‬ ‫شدن ِ سیکل های درونی انسان با چرخه ی‬ ‫‪16‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫دوازده ســاله ی خورشــیدی از اهمیت‬ ‫بسیاری برخوردار است‪،‬‬ ‫‪ -7‬پنــج عنصر‪ ،‬جایگاه انها در ســاختار‬ ‫وجودی انسان و نحوه ی پاکسازی انها‪،‬‬ ‫‪ -8‬رهایی یافتن از «چیزی» که در درون ِ‬ ‫شماســت و شما دیگر قادر به نگهداشتن ِ‬ ‫ان نیستید‪ ،‬همیشه بزرگترین لذت است‪ .‬و‬ ‫البته مهم نیست این «چیز» چه باشد!‬ ‫‪ -9‬غذایی که میخوریم به مثابه ی سوخت‬ ‫ِ ماشــینی اســت که حاوی انرژی حیاتی‬ ‫بــرای زندگی ادمیســت و بایــد به دقت‬ ‫برگزیده شود‪،‬‬ ‫‪ -10‬بدن یک سیستم است و متناسب با‬ ‫کارکــرد ان می توانیم نوع ِ غذایی که می‬ ‫خوریم را انتخاب کنیم‪،‬‬ ‫‪ -11‬تناسب میان ِ غذاهایی که می خوریم‬ ‫بسیار مهم است؛‬ ‫غذا خوردن بــا حضور و اگاهی مهمترین‬ ‫تمرینی هســت که می توانید در رابطه با‬ ‫سالمت تغذیه در پیش بگیریم‪.‬‬ ‫‪ -12‬چگونه اجتناب ِ اگاهانه از غذا خوردن‪،‬‬ ‫باعث قدرت روحی و معنوی ما می شود‪.‬‬ ‫‪ -13‬ماهیت اســترس و اینکه چگونه در‬ ‫میانــه ی فعالیت های روزانه ارام بمانیم و‬ ‫با جریا ن زندگی نجنگیم‪.‬‬ ‫‪ -14‬ماهیــت قــوای جنســی و ارتباط ِ‬ ‫واقعی میان دو جنــس مذکر و مونث در‬ ‫علوم ودایی‪.‬‬ ‫در این شــماره ابتدا در مــورد ِ غریزه ی‬ ‫جنســی و علت ِ اصلی تقالی انسان ها با‬ ‫این موضوع صحبت شده و در ادامه ماهیت‬ ‫ِ میرا و فناپذیر ِ بدن ِ فیزیکی خاطر نشان‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫هواپیمارباییهورمونی‬ ‫یکبار کســی از من پرســید‪ « :‬ایا عجیب‬ ‫نیســت که انســانها بیش از هر غریزه ی‬ ‫فیزیکی ِ دیگری‪ ،‬توسط غریزه ی جنسی‬ ‫تسخیر می شوند؟»‬ ‫راســتش را بخواهیــد ایــن موضوع چیز‬ ‫عجیبی نیست!‬ ‫این موضوع فقط نوعی دزدی هورمونیست‪.‬‬ ‫در هر صورت‪ ،‬غریزه ی جنسی انقدرها هم‬ ‫که گفته می شود‪ ،‬یک غریزه ی قدرتمند‬ ‫نیســت‪ .‬بلکــه ان غریزه ای که بســیار‬ ‫قدرتمند است‪ ،‬گرسنگیســت‪ .‬در بیشتر‬ ‫اوقات فکر کردن به غریزه ی جنسی‪ ،‬نوعی‬ ‫رفتار وسواس گونه و اجباریست‪.‬‬ ‫زمانی که شــما خردســال بودید‪ ،‬اصالً‬ ‫برایتان مهم نبود که هر انســانی چه نوع‬ ‫اندام جنســی ای دارد‪ .‬فقط ان موقعی که‬ ‫هورمون هایتان شــروع به فعالیت کردند‪،‬‬ ‫دیگــر قادر نبودید در مــورد ِ این موضوع‬ ‫فکر نکنید‪.‬‬ ‫و شــما خواهید دید که بعد از یک ســن‬ ‫مشخص‪ ،‬و زمانی که بازیگوشی ِ هورمون‬ ‫ها فروکش می کند‪ ،‬بار دیگر نســبت به‬ ‫این موضوع بیتفاوت خواهید شد‪ .‬شما به‬ ‫گذشته نگاه خواهید کرد و باورتان نخواهد‬ ‫شــد که ان کســی که انقدر درگیر ِ این‬ ‫موضوع بوده است‪ ،‬شما بوده اید‪.‬‬ ‫واقعیت این اســت که چیز ِ اشتباهی در‬ ‫مــورد بدن وجود نــدارد؛ تنها اینکه بدن‪،‬‬ ‫محدود است‪ .‬همچنین محدود بودن هم‬ ‫چیز غلطی نیست‪ .‬اگر شما با بدنتان گام‬ ‫بردارید‪ ،‬برخی لــذت ها را تجربه خواهید‬ ‫کرد‪ .‬اینکه بخواهید محدود باشــید‪ ،‬جرم‬ ‫و جنایت نیســت‪ ،‬بلکه فقط یک زندگی ِ‬ ‫ناتمام خواهید داشت‪.‬‬ ‫تصور کنید فردا من به شما تکنیکی بیاموزم‬ ‫تا تمام مردان و زنان ِ دنیا به دنبال ِ شهوت‬ ‫رانی با شــما باشند‪ .‬به شما قول می دهم‬ ‫که شما همچنان ناراضی باقی خواهید ماند‪.‬‬ ‫ذره ای لذت و اندکی درد اتفاق خواهد افتاد‬ ‫‪ ،‬ولی شما همچنان در وادی ِ جسم و بدن ِ‬ ‫فیزیکیتان زندگی خواهید کرد‪.‬‬ ‫بدن‪ ،‬فقط بقا و تولید مثل را می شناســد‬ ‫و تنها جایی که چهارنعل به سمت ان می‬ ‫تازد‪ ،‬گورستان است‪.‬‬ ‫بدن ِ شــما نوعی وام از طرف این کرهی‬ ‫خاکیست‪ .‬چیزی که شــما ان را «مرگ»‬ ‫می نامید‪ ،‬چیزی نیست جز بازپس گیری‬ ‫این وام توسط مادرمان زمین‪ .‬تمام ِ حیات‬ ‫روی این کره ی خاکی‪ ،‬فقط نوعی بازیافت‬ ‫ِ زمین است‪.‬‬ ‫شما ممکن اســت فکر کنید که در حال‬ ‫حاضر به سوی دفتر کار‪ ،‬منزل‪ ،‬و یا مسابقه‬ ‫فوتبال می روید‪ ،‬اما تا جایی که مربوط به‬ ‫بدن است‪ ،‬شما لحظه به لحظه‪ ،‬مستقیماً‬ ‫به ســمت ِ قبرستان در حرکتید‪ .‬در حال‬ ‫حاضر شــما ممکن اســت این موضوع را‬ ‫فراموش کرده باشــید‪ ،‬ولی هر چه زمان‬ ‫بگذرد‪ ،‬این موضوع بیشــتر برایتان واضح‬ صفحه 17 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫اکرویوگا‬ ‫مترجم‪ :‬منیژه کیانی‬ ‫تمرین هــای تعادلی یوگا به ویژه تمرین‬ ‫های اکرویوگا نه تنها روی تقویت عضالت‬ ‫و انعطاف پذیری بدن تاثیردارند‪ ،‬بلکه برای‬ ‫مغز و سیســتم عصبی نیــز تمرین هایی‬ ‫فوق العاده محسوب میشوند‪.‬هنگام انجام‬ ‫حرکات متفــاوت در اکرویوگا و تمام انواع‬ ‫ان از جملــه اکرو وینیاســا‪ ،‬مغز به طور‬ ‫چشــمگیری تحریک می شود؛ مخصوصا‬ ‫مخچه و قشــر جلویی مغز که پیش بینی‬ ‫پیام هــای دریافتی از بدن و تطبیق با ان‬ ‫ها را امکان پذیر می سازند‪ ،‬مناطق مربوط‬ ‫بــه تمرکز نیز به طرز قابــل مالحظه ای‬ ‫هنگام انجام تمرینات فعال می شوند‪ .‬این‬ ‫مناطق مغز‪ ،‬مســئول یادگیری‪ ،‬حافظه و‬ ‫عملکردهــای اجرایی باالتری چون هوش‬ ‫ما هستند‪.‬به طرز جالبی‪ ،‬جنبه اجتماعی‬ ‫اکرویوگا نیز مغــز را تحریک می کند‪ .‬در‬ ‫طول اکرویوگا شــما با یــار تمرینی خود‬ ‫چنان در ارتباط هستید که حرکات ظریف‬ ‫و ارتباط غیر کالمی شــما ســمت راست‬ ‫مغــز را کامال فعال می کند‪ .‬این ســمت‬ ‫مغز همان جایی اســت که مراکز کنترل‬ ‫احساســات و توانایی مهارکردن فردی از‬ ‫انجا می اید و به ما اجازه می دهد پاســخ‬ ‫های مناسبی چه از لحاظ اجتماعی و چه‬ ‫احساسی به موقعیت های متفاوت بدهیم‪.‬‬ ‫یکی از مهمترین جنبه های تمرین اکرو‬ ‫یوگا‪ ،‬تمرین دائمی تعادل در حرکات است‪،‬‬ ‫که یکی از مهم ترین سیســتم های بدن‬ ‫یعنی سیستم وســتیبوالر را تحریک می‬ ‫کند‪ .‬قبــل از بیان اثرات تمرین اکرو روی‬ ‫این سیستم‪ ،‬بهتر است کمی در مورد ان‬ ‫بیشتر بدانیم‪.‬در گوش داخلی ساختمانی‬ ‫به نام دستگاه وستیبوالر (دهلیزی)وجود‬ ‫دارد که به ان سیستم تعادلی نیز گفته می‬ ‫شود‪ .‬این سیستم عمدتا ورودی هایی را از‬ ‫محیط حرکتی و موقعیت ما در فضا فراهم‬ ‫می کند و به مغز می فرستد‪.‬هرچند حفظ‬ ‫تعادل‪ ،‬شناخته شــده ترین عملکرد این‬ ‫سیستم است اما به دلیل ارتباطات عصبی‪،‬‬ ‫این سیســتم نقش های مهمی در حفظ‬ ‫پوسچر‪ ،‬تون عضالنی‪ ،‬هماهنگی حرکتی‪،‬‬ ‫بینایی و‪ ...‬دارد‪.‬حرکات ما شــامل حرکات‬ ‫چرخشــی وجابجایی هســتند‪ .‬سیستم‬ ‫وستیبوالر برای نشــان دادن این حرکات‬ ‫از کانال های نیــم دایره ای برای حرکات‬ ‫چرخشــی و اتولیتها برای جابجایی های‬ ‫خطی و افقی تشکیل شــده است‪ .‬انها با‬ ‫مایع و سلولهای مویی پر شده اند که وقتی‬ ‫سر حرکت می کند‪ ،‬مایع نیز حرکت کرده‬ ‫و سلول های مویی را تحریک می کند‪ .‬پس‬ ‫از ان سیستم وستیبوالر سیگنال هایی به‬ ‫ساختارهای عصبی‪ ،‬که حرکات چشم ما را‬ ‫کنترل می کنند و عضالتی‪ ،‬که ما را ســر‬ ‫پا نگه می دارند می فرســتد‪ .‬رشته های‬ ‫عصبی از این تشکیالت پایه های اناتومیک‬ ‫رفلکس چشــمی‪ -‬دهلیزی را فراهم می‬ ‫کند که بــرای بینایی واضح الزم اســت‪.‬‬ ‫انشعابات عصبی به عضالت نیز وضعیت ما‬ ‫را برای این که بتوانیم تعادلمان را در حالت‬ ‫ایســتاده حفظ کنیم‪ ،‬کنتــرل می کنند‪.‬‬ ‫سرعت از ملزومات حس وستیبوالر است‬ ‫و ما در صورتی می توانیم یک بینایی واضح‬ ‫و روشن داشته باشیم که حرکات چشم ما‬ ‫بی درنگ با حرکات ســر تطابق پیدا کند؛‬ ‫در غیر این صورت بینایی ما‪ ،‬همانند عکس‬ ‫برداری با دستی لرزان خواهد بود‪ .‬وظیفه‬ ‫تطابق بخشی بین سیستم بینایی و حرکات‬ ‫سر به عهده سیستم وستیبوالر است ‪.‬‬ ‫وقتی به هر دلیلی مثل حادثه یا بیماری‪،‬‬ ‫عملکرد سیستم وســتیبوالر کاهش یابد‬ ‫حرکات سریع ســر دیگر نمی تواند حس‬ ‫شــود‪ ،‬در نتیجه حرکات جبرانی چشــم‬ ‫ایجاد نمی شود و بیمار نمی تواند در طی‬ ‫حرکات ســر به کمک ان به نقطه ای در‬ ‫فضا تمرکــز کند‪.‬عالوه بر ان مشــکالت‬ ‫سیســتم وســتیبوالر می تواند منجر به‬ ‫عالئمی از جمله تعــادل ضعیف‪ ،‬افزایش‬ ‫توان در فلکســور های اندام فوقانی (خم‬ ‫کننده دســت ) و اکستانســور های اندام‬ ‫تحتانی(صاف کننده های پا)‪ ،‬ســر گیجه‪،‬‬ ‫مشــکل در جهت یابی فضایــی‪ ،‬افزایش‬ ‫ضربان قلب و میزان تنفس شــودبا توجه‬ ‫به عملکرد مهم این سیستم‪ ،‬مشاهده می‬ ‫کنیم که تمرین اکرویــوگا و تقویت ان ‪،‬‬ ‫چگونه میتواند اثر مفید و بســزایی روی‬ ‫تعادل و ارتباطات عصبی داشــته باشد‪.‬به‬ ‫طور کلی از فوایــد اکرویوگا‪ ،‬می توان به‬ ‫موارد زیر نیز اشاره کرد‪:‬اکرو یوگا‬ ‫ کمک میکنــد تا قدرت عضالت ‪ ,‬پاها و‬‫بازوها و قفسه سینه باال برود‪.‬‬ ‫ بدن را نرم و منعطف می کند‪.‬‬‫ شما را نسبت به تصور فضایی از بدن اگاه‬‫می سازد‪.‬‬ ‫ شــما را مقــاوم ســاخته و حافظــه را‬‫تقویت می کند‪.‬‬ ‫ ارتباطات شما را بهبود می بخشد‪.‬‬‫ به تصمیم گیری ســریع شــما کمک‬‫میکند و یاری می کند تا بر ترس از افتادن‪،‬‬ ‫غلبه کنید‪.‬‬ ‫ می تواند چگونگی مواجهه با تعارضات را‬‫به شما بیاموزد‪.‬‬ ‫منابع‪:‬‬ ‫‪https://yogainternational.com/article/view/yoga‬‬‫‪sutra‬‬‫‪www.yoga.com‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪27‬‬ صفحه 28 ‫سی تای‬ ‫سید محمد رضا موحدی‬ ‫ســی تای یک نوع درمان ژاپنی است که‬ ‫عمدتا شیوه های سالم ماندن بدن انسان‬ ‫را از طریق حرکت و لمس تجربه می کند‪.‬‬ ‫شالوده ی درمان سنتی سی تای همراهی‬ ‫درمان جو در ایجاد حرکت خود به خودی‬ ‫و احیاء کننده در بدنش است‬ ‫‪.‬این حرکات کامال شــخصی و از فردی به‬ ‫فرد دیگر متفاوت میباشد‪.‬‬ ‫تفاوت های این حرکات تاکیدی بر تفاوت‬ ‫های انســانی و مولفه ای برای شــناخت‬ ‫خصوصیــات خاص فیزیکــی و روانی هر‬ ‫فرد می باشد‪.‬‬ ‫‪22‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫هاروچیکا ناگوچــی (ژاپن ‪)۱۹۰۹-۱۹۷۹‬‬ ‫تدوین کننده و توسعه دهنده این سیستم‬ ‫درمانی می باشــد‪ .‬سیستمی که در طول‬ ‫‪ ۲۰‬ســال تبدیل به درمانی موثر و بردن‬ ‫سوغاتی جالب و شفابخش از سوی ژاپن به‬ ‫دنیای غرب و عمدتا اروپا شد‪.‬‬ ‫کات ســومی مامین (شــاگرد مســتقیم‬ ‫ناگوچی در ســال ‪ ۱۹۷۲‬بنیان گذار روش‬ ‫سی تای در بارسلونا شد‪.‬مدرسه سی تای‬ ‫در بارسلونا در تمامی این سال ها تا به امروز‬ ‫فعالیت دهی خود را با درمان تعداد کثیری‬ ‫متقاضی ادامه می دهد‪.‬‬ ‫بخش هــای متمایــز و مهم‬ ‫سی تای‪:‬‬ ‫قدرت خود تنظیمی‪:‬‬ ‫ســی تای بدن را پدیده ای زنده می نگارد‬ ‫کــه میــل و گرایش اساســی اش تحقق‬ ‫تقدیر ســامت است‪ .‬بدن انسان مرتبا در‬ ‫جستجوی کســب و حفظ تعادل درونی‬ ‫در مقابــل عوامل و واقعیــت های دنیای‬ ‫خارج اســت‪ .‬وقتی خمیازه یا اهی عمیق‬ ‫می کشیم و یا سرفه ای می کنیم در واقع‬ ‫بدنمان به شیوه ی جنگی شخصی در هر‬ صفحه 23 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫روشی که برای بهبود یک اتفاق خاص در‬ ‫بدن توصیه میشــود و ان چیزی نیســت‬ ‫جز جریان ســالم و بالمانع انرژی حیات یا‬ ‫همان پرانا‬ ‫مارما چیست؟‬ ‫مجموعه ای از نقاط انرژیک که اولین مرتبه‬ ‫در ســطح بدن پراکنده اند‪.‬این نقاط هم‬ ‫برای تشــخیص و هم برای درمان بیماری‬ ‫کاربرد دارند‪.‬جمع مارما()مارمانی است()که‬ ‫به معنی کلیه نقاط موثر اســت‪.‬در ایورودا‬ ‫به ‪ 107‬نقطه مارما در بدن فیزیکی و یک‬ ‫نقطه در بدن احساســی اشاره شده که در‬ ‫مجموع ‪ 108‬نقطه اند‪.‬هر نقطه در سطح‬ ‫با یک نقطه در درون بدن هم بسامد است‪.‬‬ ‫بنابــر این تحریک ان بــر همان نقطه اثر‬ ‫خواهد داشت‪.‬‬ ‫مارماها کجا یافت می شوند؟‬ ‫همانطور که گفته شد مارما یا نقاط انرژیک‬ ‫در ســطح بدن هستند اما این بدان معنی‬ ‫نیست که فقط در الیه های سطحی وجود‬ ‫دارند‪.‬مارما ها در نقاطی یافت می شوند که‬ ‫دو یا بیشــتر بافت با هم تالقی می کنند‪.‬‬ ‫مانند ماهیچه و تاندون‪-‬استخوان و تاندون‪-‬‬ ‫رباط و استخوان‪-‬عروق و تاندون‪-‬سیستم‬ ‫عصبی و پوســت‪-‬لنف و ماهیچه ‪.‬بخاطر‬ ‫تنوع این نقاط شیوه اثر پذیری ان از انرژی‬ ‫حیات یا پرانا‪ ،‬نام مارما در زبان سانسکریت‬ ‫به معنی راز یا واقعیت پنهان امده است‪.‬به‬ ‫این دلیل پنهان گفته میشــوند که گرچه‬ ‫نقاط در سطح پوست هستند اما در عمق‬ ‫بدن ریشه دارند‪.‬‬ ‫با توجه به موارد یاد شده حتما پیداست که‬ ‫تنها با اطالعات محدود ماساژ نمیتوان یک‬ ‫مارما تراپیست بود‪.‬برای این کار فرد باید به‬ ‫دانش ایورودا در این زمینه مســلط باشد‪.‬‬ ‫تمرین طبق متون و ممارســت فراوان در‬ ‫یافتن علت مرض بر فرد مکشــوف میکرد‬ ‫که کدام نقطه یا نقاط را برای درمان کدام‬ ‫بیماری انتخاب کند تا خللی در بدن فرد‬ ‫بیش از انکه بود وارد نشــود و درمان به‬ ‫خوبی پیش رود‪.‬‬ ‫مارماها چگونه کار میکنند؟‬ ‫ماهاراشــی ماهــش (‪ )2008,‬در کتــاب‬ ‫مارماتراپی قدرت دستان درمانگر ‪ ،‬مارما ها‬ ‫را به یک کهکشان تشبیه کرده که هر کدام‬ ‫مانند یک ستاره یا جرم اسمانی نوسان و‬ ‫مدار ویژه خــود را دارند تا نظم کیهان بر‬ ‫قرار باشد‬ ‫‪.‬او مارماها را مانند دریچه انرژی کیهانی به‬ ‫بدن ما می داند ‪.‬واســطه تبدیل انرژی که‬ ‫برای ما قابل رویت نیســت از بدن انرژیک‬ ‫به بدن فیزیکی ‪.‬مارماها هر کدام اراتعاش‬ ‫حیاتی مختص به خود را دارند ‪.‬این نقاط‬ ‫در حالت سالمت کامل پرانا را به خوبی از‬ ‫خود عبور داده و از طریق نادی ها به مراکز‬ ‫اصلی و عمده انرژیک بدن یا همان چاکرا‬ ‫ها میرساند‪.‬‬ ‫پر واضح که اگر در این کهکشــان درونی‬ ‫تعداد قابل توجــه از نقاط نتوانند بر طبق‬ ‫هدف مشــخص خــود کار کنند و جهت‬ ‫ناســازگاری را کــوک کنند یــا به دلیل‬ ‫اختاللی از مدار خارج شوند سالمت فرد به‬ ‫خطر خواهد افتاد‪.‬‬ ‫بیماری های جسمی و ذهنی هر دو میتواند‬ ‫بر ارتعاش این دریچه ها موثر باشند و عامل‬ ‫افت انرژی در بدن شوند‪.‬‬ ‫در ایــورودا هر مارما با یــک وایو(کارکرد‬ ‫پرانا)‪،‬دوشا(گونه یا طبع)‪،‬داتو(‪:‬بافت بدن)‬ ‫پوتاالتا(‪:‬کانال فیزیکی که می تواند عروق‪-‬‬ ‫اعصاب یا لنف باشد) در تبادل است‪.‬‬ ‫عوامل اثر گذار بر کارکرد مارماها‪:‬‬ ‫‪.1‬غذای نامناسب‬ ‫‪.2‬خواب کم یا زیاد‪.3‬استرس‪.4‬الودگی‬ ‫‪.5‬نــور نامناســب ماننــد برخــی‬ ‫نورهای مصنوعی‬ ‫‪.6‬قطع ارتباط با طبیعت‬ ‫حتی زمانی که ســعی می کنیم زندگی‬ ‫مدرنمان را با الگوی ســالمی دنبال کنیم‬ ‫باز هم عواملی میتواند بر سالمت ما خدشه‬ ‫وارد کند‪.‬بســیاری از بیمــاری هــا مانند‬ ‫خشکی مفاصل و کمردرد‪-‬اختالل حافظه‪-‬‬ ‫چاقی‪-‬مشــکالت معده‪-‬پیــری زودرس‬ ‫از این دســته اند‪.‬زیرا ما جریــان انرژی را‬ ‫داریم اما ان را از الودگی پاک نمی کنیم‪.‬‬ ‫حاال بهتر متوجه میشویم که مارما تراپی‬ ‫چه می کند‪.‬‬ ‫این نقاط را تحریک می کند با ماساژ مالیم‬ ‫یا کمی عمیق که زمان جهت و فشار دست‬ ‫درمانگر بستگی به تشخیص خود او و نوع‬ ‫بیماری دارد‪ .‬تا ان نقاط مسدود فعال شده‬ ‫و انرژی حیات(پرانا ) را از خود عبور دهند‪.‬‬ ‫به این ترتیب فرایند طبیعی سم زدایی و‬ ‫پاک سازی فیزیولوژیکی پاسخ مناسبی به‬ ‫این محرک است‪.‬دقت کنید تحریک پرانا‬ ‫در اینجا به معنی اقسام پرانا نیست و تنها‬ ‫خود عنصر حیات مد نظر است‪.‬‬ ‫برخی از منافع مارما تراپی‪:‬‬ ‫‪ .1‬افزایش سطح انرژی‬ ‫‪ .2‬برطرف کردن احساس نامطلوب عاطفی‬ ‫‪ .3‬بهبود کارکرد معده و روده‬ ‫‪ .4‬کمک به تنظیم خواب‬ ‫‪ .5‬خون رسانی به پوست‬ ‫‪ .6‬کمک به درمان اعتیاد‬ ‫‪ .7‬رشد خالقیت در پی احساس رضایت از خود‬ ‫‪ .8‬تعادل دوشا‬ ‫‪ .9‬جوان سازی‬ ‫یک تراپیست حرفه ای با تکیه بر دانش و اگاهی و تجربه‬ ‫طوالنی مدت میداند کدام‬ ‫روش را برای درمان کدام ضایعه استفاده کند تا نتیجه‬ ‫مطلوب حاصل شــود‪.‬او مانند واسطه درمان یا محرک‬ ‫انرژیست‪.‬بنابر این اولین قدم در پاک سازی مارما‪،‬مهارت‬ ‫فردی و دانش خود درمانگر است‪.‬انگشــتان ما گیرنده‬ ‫و فرســتنده اطالعات هستند‪.‬اوست که می داند مارما‬ ‫را در کــدام جهت لمس کند و انرژی را به کدام ســو‬ ‫هدایت کند‬ ‫‪.‬بنابراین می تواند یک و یا ترکیبی از روش ها را امتحان‬ ‫کند‪:‬‬ ‫روغن داغ‬ ‫روغن های طبیعی‬ ‫روغن قی یا گی‬ ‫سنگ های شفاف یا کریستال که در نقاط ویژه مانند‬ ‫شاهراه اصلی تا تاج سر قرار داده می شود‬ ‫سنگ داغ‬ ‫نور قرمز‬ ‫رایحه خاص‬ ‫داروی ایورودیک‬ ‫ارتعاش درمانی‬ ‫صوت درمانی‬ ‫الزم به ذکر اســت در کنار شناخت کالبد فرد ‪،‬درمان‬ ‫یک درمانگر زمانی موثر است که خود را از دانش روز‬ ‫بی بهره نداند‪ ،‬علوم قدیم به مدد بینش خالص و صرف‬ ‫زمان طوالنی متخصصینش از یک سو و از سوی دیگر‬ ‫تالش عالقه مندان دنیای مدرن به بازگردان انسان به‬ ‫اصول طبیعی زندگی مدت هاست به محافل اکادمیک‬ ‫راه یافته و ذکر نام های سنتی بدلیل اشنایی خواننده‬ ‫با دقت پیشنینان برای رسیدن به کنه مطالب مرتبط‬ ‫با بدن انسان است‬ ‫‪.‬‬ ‫تطبیق دادن اسامی تنها زمانی مجاز است که خدشه ای‬ ‫به اصل موضوع وارد نشود بنابر این شایسته است هنگام‬ ‫مطالعه این مطلب منابع مرتبط بررسی شود‬ ‫‪.‬‬ ‫‪Dr.Eshrott Ernest , Marma therapy The healing.1‬‬ ‫‪2009,power of your hands‬‬ ‫‪www.http://chopra.com,Learn all about marma point.2‬‬ ‫‪2019,therapy‬‬ ‫‪www.http://Yoga pedia,Erin Easterly,marma.3‬‬ ‫‪2019,therapy‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪19‬‬ صفحه 20 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫خواهد شد که این سرنوشت‪ ،‬ماهیت ِ طبیعی‬ ‫ِ بدن ِ فیزیکیتان اســت‪ .‬اگر تنها چیزی که‬ ‫می شناسید فقط بدنتان است‪ ،‬که قرار است‬ ‫ان را از دســت بدهید‪ ،‬بنابراین جای تعجب‬ ‫نیست که اضطراب و ترس همسفران ِ دائمی‬ ‫شما باشند‪.‬‬ ‫برخی افراد تصور می کنند که «ترس» جزء‬ ‫الینفک و طبیعی از موجودیتشان است‪ .‬در‬ ‫حالیکــه اصال اینطور نیســت‪ .‬ترس چیزی‬ ‫نیست جز ناقص بودن ِ موجودیتتان! شما اگر‬ ‫زندگی را با دیدگاهی وسیعتر و چند ُبـعدی‬ ‫کشف نکرده باشــید‪ ،‬و خودتان را صرفاً به‬ ‫جنبه ی مادی حیات ِ خویش محدود سازید‪،‬‬ ‫ترس‪ ،‬طبیعی تریــن نتیجه ی این تصمیم‬ ‫خواهد بود‪.‬‬ ‫ایــا داســتان ِ جورج بـِــست را‬ ‫شنیده اید؟‬ ‫او یکی از مشــهورترین بازیکنــان ِ فوتبال ِ‬ ‫انگلستان در زمان خودش بود‪ .‬او مصمم بود‬ ‫تا زندگیاش را به بهترین شیوه ای که بلد بود‬ ‫بسازد‪ .‬رسانه ها او را به عنوان کسی توصیف‬ ‫کرده اند که همواره ســتارگان ِ مشهور فیلم‬ ‫هــا و مدل های دنیای ُمد در زیر ِ ســایه ی‬ ‫او بوده اند‪.‬‬ ‫اما زمانی که به مرز سی و پنج سالگی رسید‪،‬‬ ‫مردی بود شکسته‪ ،‬بخت برگشته و اشفته؛ و‬ ‫در سن ‪ 59‬سالگی از دنیا رفت‪ .‬موضوع مهم‬ ‫«مرگ» نیست‪ ،‬بلکه ان شیوه ای که زندگی‬ ‫می کنید مهم اســت‪ .‬جورج ب ِســت ظاهرا ً‬ ‫همه چیز داشت‪ ،‬اما زندگی وحشتناکی را از‬ ‫سر گذراند‪.‬‬ ‫این موضوع به این خاطر اســت که شیوه ی‬ ‫مادی محدود است‪.‬‬ ‫بدن ِ فیزیکی‪ ،‬نقش ِ مشخصی در زندگی و‬ ‫حیات شــما دارد‪ .‬اگر بخواهید این نقش را‬ ‫انقدر بسط بدهید تا تمام ِ زندگی تان را در‬ ‫بر بگیرد‪ ،‬فقط زجر خواهید کشــید‪ ،‬چرا که‬ ‫در تالشــید تا یک توهم بیافرینید‪ .‬زندگی‪،‬‬ ‫میلیون ها شیوه برای خم کردن‪ ،‬شکستن‪ ،‬به‬ ‫زانو در اوردن و اسیاب کردن ِ شما بلد است‪.‬‬ ‫چیز ِ اشتباهی در مورد هورمون هایتان وجود‬ ‫ندارد‪ .‬اما زمانی که شما یک زندگی ِ اجباری‬ ‫و وســواس گونه را در پیــش می گیرید‪ ،‬در‬ ‫حقیقت برده وار زندگی می کنید‪.‬‬ ‫ممکن است زندگیتان خیلی هم خوب پیش‬ ‫برود‪ ،‬مثل شــغل عالی‪ ،‬خانــواده ی خوب‪،‬‬ ‫روابط رضایت بخش‪ .‬اما به ارامی و همچنان‬ ‫که وسواس ها و اجبارهای گوناگون رشد می‬ ‫کنند‪ ،‬ما بیچاره تر و بخت برگشــته تر می‬ ‫شوید‪ .‬چیزی در شما هست که نمی خواهد‬ ‫برده باشد‪.‬‬ ‫برای بسیاری از مردم‪ ،‬رویای ثروت و دارندگی‬ ‫و سعادت ِ فیزیکی‪ ،‬چیزهایی هستند که انها‬ ‫را به ســوی اعمال ِ یاساور و مذبوحانه سوق‬ ‫می دهند‪ .‬اگر به الیــه های زیرین ِ روکش‬ ‫ِ پــرزرق و برق ِ تمد نها نگاه کنید‪ ،‬اشــکال‬ ‫ِ گوناکونی از ســوء استفاده های نفرت انگیز‬ ‫را در انها خواهید یافت‪ .‬ما حتی به فرزندان‬ ‫خود نیــز رحم نمی کنیم‪ .‬اینها عواقب عدم‬ ‫توجه به تمام ابعاد ِ انســان بودن و محدود‬ ‫کردن ِ خود به قلمرو محدود ِ جسمانی است‪.‬‬ ‫امروزه مردم برای تبدیل ســاختن ِ بدن به‬ ‫یک بت‪ ،‬رنج های بیشماری پدید می اورند‪.‬‬ ‫از منظر مــادی چیزهایی بهتر از مراقبتهای‬ ‫بهداشــتی‪ ،‬بیمه‪ ،‬اتومبیل نمیتوانید بیابید‪.‬‬ ‫شــما نسبت به هر نســلی قبل از خودتان‪،‬‬ ‫امکانات رفاهی و راحتی بیشــتری دارید‪ .‬اما‬ ‫مردم به شدت رنج میبرند‬ ‫‪ .‬در جوامع مرفه تقریباً یک نفر از هر پنج نفر‬ ‫فقط برای حفظ تعــادل روانی‪ ،‬از نوعی دارو‬ ‫استفاده میکند‪.‬‬ ‫وقتی برای ســالم ماندن بایــد هر روز یک‬ ‫قــرص بخورید‪ ،‬قطعاً اســم ِ چنین چیزی‬ ‫شادی نیست‪ .‬شــما در استانه ی فروپاشی‬ ‫هستید زیرا بخش کوچکی از زندگی خود را‬ ‫به کل زندگی خود تبدیل کرده اید‪.‬‬ ‫مرگ و ثروت‬ ‫فقط ان زمان که ماهیت ِ فناپذیر ِ خودتان را‬ ‫بشناسید‪ ،‬اشتیاق خواهید یافت تا بدانید چه‬ ‫چیز ِ بیشــتری در مورد ِ زندگی وجود دارد‪.‬‬ ‫در همین هنگام است که مسیر معنوی اغاز‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫روزی روزگاری این اتفاق افتاد و ان زمانی بود‬ ‫که دو مرد که بیش از هشتاد سال داشتند‬ ‫با هم مالقــات کردند‪ .‬یکی از انها دیگری را‬ ‫شــناخت و گفت‪« :‬ایا در جنگ جهانی دوم‬ ‫شرکت کردی؟» و دیگری گفت‪« :‬بله‪».‬‬ ‫اولی پرســید در کجا و در کدام میدان نبرد‬ ‫حضور داشتی؟‬ ‫و دیگــری پاســخش را داد‪ .‬ناگهان اولی‬ ‫تشرزنان گفت‪:‬‬ ‫«واویال! تو منو نشــناختی؟ بابا ما با هم‬ ‫توی یک سنگر بودیم!»‬ ‫بعــد از ان بود که با یکدیگر اُخت شــدند و‬ ‫مدت طوالنی گپ زدند‪ .‬تمام چیزی که انها‬ ‫داشــتند‪ ،‬فقط چهل دقیقه دیدار در میدان‬ ‫نبرد بود‪ .‬اما انها در مورد تک به تک ِ گلوله‬ ‫هایی که از بیخ ِ گوششان گذشته بود حرف‬ ‫زدند‪ .‬انها بیشــتر از چهار ســاعت در مورد‬ ‫همان چهل دقیقه حــرف زدند‪ .‬وقتی همه‬ ‫ی چیزهایــی را که در مــورد ان زمان می‬ ‫توانســتند بگویند تمام شد‪ ،‬یکی از دیگری‬ ‫پرسید‪« :‬از جنگ به اینور چکار می کنی؟»‬ ‫و دیگری گفت‪:‬‬ ‫«هیچی! طی شصت سال گذشته فقط یک‬ ‫فروشنده بودم!»‬ ‫ان چهل دقیقه‪ ،‬به تمام ِ زندگی ِ ان دو نفر‬ ‫معنا می داد‪ ،‬چرا که در لحظه لحظه ی ان‬ ‫فناپذیری ادمی را با تمام وجود لمس کرده‬ ‫بودند‪ .‬در طــول ِ نبرد ان ها پیوندی عمیق‬ ‫ایجاد کرده بودند‪ .‬اما فراتر از ان‪ ،‬زندگی این‬ ‫مرد را می شــد فقط در یک جمله خالصه‬ ‫کرد‪ :‬او فقط یک فروشنده بود‪.‬‬ ‫وقتی شــما از طبیعت ِ فناپذیــر ِ خود اگاه‬ ‫می شوید‪ ،‬ژرف اندیشی غیرقابل توصیفی را‬ ‫کشف می کنید‪ .‬اگر شما نمی توانید ماهیت ِ‬ ‫ابدی و فناناپذیر ِ خود را درک کنید‪ ،‬اق ً‬ ‫ال ان‬ ‫ماهیــت ِ فناپذیرتان را بفهمید‪ .‬مرگ پایان ِ‬ ‫زندگی نیست‪.‬‬ ‫خیلی ســاده‪ ،‬مرگ فقط پایان ِ بدن است‪.‬‬ ‫اگر شما با شناختی که عمیقاً مبتنی بر ُبـع ِد‬ ‫مادیتان است زندگی کنید‪ ،‬بیشتر و بیشتر‬ ‫با مرگ دست و پنجه نرم خواهید کرد‪ ،‬چرا‬ ‫که مرگ پایانیست بر بدن‪ .‬فقط زمانی که با‬ ‫حقیقت ِ میرایی ِ خودتان چشــم در چشم‬ ‫شوید‪ ،‬اشتیاق به فراتر رفتن‪ ،‬شکل واقعی به‬ ‫خود خواهد گرفت‪.‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪17‬‬ صفحه 18 ‫دانش یوگا‬ ‫عنصر اب از ملزومات تمرینات یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫نویسنده‪ :‬شانون فارلی‬ ‫مترجم‪:‬شکوفه شنوا فالح‬ ‫بیاموزیــد که چگونه توجــه به عنصر اب‬ ‫در تمریــن یوگا به بدن شــما می اموزد‬ ‫که جریان داشــته باشد و این تمرین می‬ ‫تواند احســاس‪ ،‬خالقیت‪ ،‬شهود‪ ،‬اشتیاق‬ ‫و لذت شــما را تا حد زیادی افزایش دهد‬ ‫‪.‬بدون اب‪ ،‬هیــچ تو‪ ،‬من‪ ،‬گربه ی بامزه ام‬ ‫که کنارم نشسته باشــد‪ ،‬یا درختان سبز‬ ‫بلند بیرون پنجره ام وجود نخواهد داشت‪.‬‬ ‫اب یکی از حیاتی ترین عناصر حیاتی است‪.‬‬ ‫هیچ یــک از ان چیزهایی که ما به عنوان‬ ‫عناصر حیاتی می شناســیم بدون وجود‬ ‫یک منبــع اب معدنــی در زمین وجود‬ ‫نخواهنــد داشــت‪.‬به عنوان انســان‪ ،‬در‬ ‫واقع‪ ،‬ما بیشــتر از اب تشــکیل شده ایم‪.‬‬ ‫بــه طــور متوســط‪ 60 ،‬درصــد از بدن‬ ‫انســان بالــغ را اب تشــکیل مــی دهد‬ ‫در حالــی کــه نــوزادان حــدود‬ ‫هســتند‪.‬‬ ‫اب‬ ‫درصــد‬ ‫‪75‬‬ ‫بنابراین‪ ،‬منطقی اســت که فلســفه های‬ ‫باســتانی در مورد ســامت و معنویت به‬ ‫ما می اموزد کــه پنج عامل اصلی جهان‪:‬‬ ‫‪ -‬اب‪ ،‬زمین‪ ،‬اتش‪ ،‬هوا‪/‬باد‪ ،‬اتر‪/‬فضا‪-‬‬ ‫و تاثیــرات انها بر بدن انســان می تواند‬ ‫به کیفیت زندگی ما کمــک کند‪ .‬به این‬ ‫صورت که سالم تر و شادتر زندگی کنیم‪.‬‬ ‫یوگا به طور ذاتی با پنج عنصر مرتبط است‪.‬‬ ‫مطالعــه ی یوگا و اب به بدن شــما می‬ ‫امــوزد که جریان داشــته باشــد ‪ .‬ا‬ ‫یــن عناصر میتوانند به چاکراها‪ ،‬مراکز‬ ‫انرژی درونی مرتبط با حاالت و بیماریهای‬ ‫مختلف مرتبط باشــند و هدف تمرینهای‬ ‫یوگا رفع انســداد یا حفظ تعادل اســت‪.‬‬ ‫اما ارتباط یوگا مهم تر از ان است‪ .‬یوگا این‬ ‫ایده را می دهد که می توانیم ذهن‪ ،‬بدن و‬ ‫روح را با تسلط بر ترکیب انرژی های ظریف‬ ‫درون خود ‪ -‬انرژی هایی که دارای ویژگی‬ ‫های عناصر طبیعی هستند ‪ -‬شفا دهیم‪.‬‬ ‫این تفکر در اصل از فلسفه هند باستان و‬ ‫زیربنای یوگا و ایورودا سرچشمه میگیرد‪.‬‬ ‫قبــل تر گفتیم که مطالعــه یوگا و اب به‬ ‫بدن ما می اموزد که جریان داشته باشد ‪.‬‬ ‫اب به عنــوان یک نیــرو دهنده‪ ،‬خنک‬ ‫کننده و ارام بخش در نظر گرفته می شود‬ ‫که برای حفظ سالمتی و طول عمر ما نیاز‬ ‫است‪ .‬با چاکرای دوم مرتبط است و عنصر‬ ‫احساس‪ ،‬خالقیت‪ ،‬شهود‪ ،‬اشتیاق و لذت را‬ ‫تقویت می کند ‪.‬سنت باستانی یوگا در مورد‬ ‫مصرف عناصر اتش و اب صحبت می کند‬ ‫که نمادی از انرژی ها و قطبیت های مردانه‬ ‫و زنانه است‪ .‬نانسی گودفلو ‪ ،‬مدیر یوگا در‬ ‫ویالهای پرانامار در سانتا ترزا ‪ ،‬کاستاریکا ‪،‬‬ ‫توضیح می دهد که اب اصل زنانه اســت‪.‬‬ ‫منبع اب اصل نقدینگی‪ ،‬پذیرش‪ ،‬تسلیم و‬ ‫شفافیت است‪ .‬از نظر بدن‪ ،‬عنصر اب در لگن‬ ‫و لگــن ما به عنوان نگهدارنده ی اب های‬ ‫داخلی اندام های تناسلی و دفع ان هاست ‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫با در اغوش گرفتن عنصر اب‪ ،‬به خود اجازه‬ ‫می دهم تا با موقعیت های زندگی خود بدون‬ ‫زحمت بیشتر جریان داشته باشیم‪.‬میتوانیم‬ ‫ماهیچه های تحتانی بدن را در اســترس‪،‬‬ ‫فشــار یا زمانی که احساس میکنم تحت‬ ‫فشار قرار میگیریم منقبض و منبسط کنید‪.‬‬ ‫بــه گفته دکتر دیپاک چوپــرا ‪ ،‬این کار‬ ‫بصورت مکرر باعث می شود که ماهیچه ها‬ ‫به راحتی ازاد شوند و روند «به دام انداختن»‬ ‫احساسات را ایجاد کنند و انرژی به مرکز‬ ‫احساســات و خالقیت هایتان جریان یابد‬ ‫‪.‬به گزارش مرکز دکتر دیپاک چوپرا زمانی‬ ‫که اب بدن تامین می باشــد‪ ،‬می توانید‬ ‫به راحتی با دیگــران ارتباط برقرار کنید‪،‬‬ ‫احســاس رضایــت و ارامــش‬ ‫کنیــد‪ ،‬همــه چیــز را رهــا کنیــد‬ ‫‪ ،‬برای شادی و لذت بردن و خالقیت خود را‬ ‫انجام دهید‪ .‬یک عنصر اب نامتعادل ممکن‬ ‫است باعث شود از نظر عاطفی احساس بی‬ ‫ثباتی‪ ،‬تنش و گیرکردن داشــته باشید‪».‬‬ ‫در واقع اتصال به عنصر اب در یوگا به بدن‬ ‫ما این امکان را می دهد که ماهیچه های‬ ‫نشیمنگاه را تقویت و تنش را ازاد و انرژیِ‬ ‫"چــی" را جذب کنیم و روان تر شــویم ‪.‬‬ ‫برخــی از راه هایی که مرکز دکتر دیپاک‬ ‫چوپــرا برای تولید عنصــر اب در تمرین‬ ‫یــوگا توصیه می کنــد عبارتنــد از‪:‬الیه‬ ‫های عمیقتــر خود و همچنیــن رهایی‬ ‫از احســاس و درک ذهنتــان را بررســی‬ ‫کنید‪٬‬پرانا را در دنباله به حرجت دراورید‪.‬‬ ‫‪٬‬ژست هایی را بگنجانید که لگن شما را هدف‬ ‫قرار مــی دهد‪.‬تکنیک های مختلف مانند‬ ‫نفس اوجی را برای تقلید از دریا بیاموزید‪.‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪21‬‬ صفحه 22 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫این دو مورد‪ ،‬اســتثنایی نیســتند‪ .‬غیبت‬ ‫بیماری سرطان بین مردمانی که از تمدن‬ ‫شهر نشینی برخوردار نیستند‪ ،‬امری اثبات‬ ‫شده اســت‪ .‬زندگی مدرن و شهرنشینی‪،‬‬ ‫تغییرات جــدی در روش زندگی ما ایجاد‬ ‫کرده اســت‪ ،‬و بــروز تومورهــای بدخیم‬ ‫تنها یکــی از نتایج حاصله از این تغییرات‬ ‫اســت‪ .‬چنانچه با به کار گیری مداخالت‬ ‫هوشمندانه و قواعد بهداشتی طبیعی بتوان‬ ‫فرد را در مواجهه با دشمن درونی اش یاری‬ ‫رساند‪ ،‬این گامی ارزشمند است‪ .‬من مفتخر‬ ‫هســتم که اعالم کنم چگونه با انجام یک‬ ‫مجموعه تمرینات مختص ناحیه شکمی‪،‬‬ ‫می توان به این هدف دست یافت‪.‬‬ ‫دالئل بروز یبوست‪:‬‬ ‫عدم گنجاندن مقادیر کافی فیبر در رژیم‬ ‫غذاییفقدان نوشیدن مایعات به میزان کافی‬ ‫افزایش سن و کاهش مداوم تحرک‬ ‫اســتفاده از داروها‪ ،‬به ویژه مســکن ها و‬ ‫داروهای ضد افسردگی ‪ ٬‬از دست دادن اب‬ ‫بدن و بی تحرکی ناشی از بیماری ها‪....‬‬ ‫بیماری هــای همچون ســندروم رودهء‬ ‫تحریک پذیــر‪ ،‬کم کاری غــده تیروئید‪،‬‬ ‫ام اس‪ ،‬ســکته مغزی‪ ،‬لوپــوس و بیماری‬ ‫پارکینسون‪.‬‬ ‫فیســتول معقدی‪ ،‬شکافتگی پوست در‬ ‫ناحیــه معقد که می تواند به دفع بســیار‬ ‫دردناک منجر شود‪.‬‬ ‫درد ناشی از هموروئید‬‫عوارض عمل جراحی‬‫جراحت روده بــه دلیل افراط در مصرف‬‫مسهل ها‬ ‫‪-‬انسداد‪ ،‬باریک شدگی و یا سرطان روده‬ ‫توصیه های کاربردی در زمینه رژیم‬ ‫غذایی برای پرهیز از ابتال به یبوست ‪:‬‬ ‫ مقادیــر زیــادی میوه پوســت نکنده‪،‬‬‫سبزیجات و سبزی های تازه مصرف کنید‪.‬‬ ‫ غالت کامل‪ ،‬نان های سبوس دار و پاستا‬‫برای تامین فیبر غیر محلول مفیدند‪.‬‬ ‫ روزی سه الی چهار لیتر اب بنوشید‪.‬‬‫ مصرف کربوهیدرات های فراوری شده‪،‬‬‫ســبوس گندم ‪ ،‬حبوبات و هر ماده غذایی‬ ‫که بدنتان به ان حساسیت دارد و یا نسبت‬ ‫به ان کم تحمل است را‪ ،‬کاهش دهید‪.‬‬ ‫ برای برخورداری از مزایای باکتری های‬‫مفید‪ ،‬ماست تازه و طبیعی مصرف کنید‪.‬‬ ‫نوشیدنی های گرم گیاهی حاوی رازیانه و‬ ‫نعنا فلفلی بنوشید‪.‬‬ ‫اســانا ها ( تمرینات فیزیکــی یوگا)‬ ‫و پرانایامــا ( تمرینــات تنفســی )‬ ‫درمان کننده ‪:‬‬ ‫‪-۱‬تنفس عمیق با حرکت بازوها در حالت‬ ‫ایستاده درخت نخل (تاداسانا)‬ ‫‪-۲‬کشش پهلوها‪ ،‬چرخش بدن در تاداسانا‬ ‫‪-۳‬حرکــت نیمهء ماه در حالت ایســتاده‬ ‫(اردها چاندارسانا)‬ ‫‪-۴‬حرکت خم به جلو در حالت ایســتاده‬ ‫(اوتاناسانا)‬ ‫‪-۵‬حرکت خم به عقب در حالت ایستاده‬ ‫‪-۶‬حرکت ملخ (شاالباسانا)‬ ‫‪-۷‬حرکت کبرا (بوجانگاسانا)‬ ‫‪-۸‬حرکت به پهلو ها در حال جمع شدگی‬ ‫پاها درون شکم‪ ،‬دراز کشیده به پشت (تاب‬ ‫خوردن گهواره ای)‬ ‫‪-۹‬حرکات خم به جلو نشسته‬ ‫‪-۱۰‬پاوان موکتاسانا ( نیمه و کامل)‬ ‫‪-۱۱‬تنفس باســتریکا تحــت نظر مربی‬ ‫یوگای ماهر‬ ‫‪-۱۲‬تنفس عمیق شکمی‬ ‫‪ -۱۴‬دیافراگمی‬ ‫‪-۱۵‬تنفس انولوم ویلوم‬ ‫‪Dr. Nitin Unkule‬‬ ‫‪www.kaivalyayogainstitute‬‬ ‫‪www.maturedhealth.com‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪45‬‬ صفحه 46 ‫بیس‬ ‫دانش یوگا‬ ‫مهندسیدرون‬ ‫توچ‬ ‫ه‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫م‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫بدن‬ ‫بخش پانزدهم و پایانی در مورد بدن!‬ ‫هواپیمارباییهورمونی‬ ‫نویسنده‪ :‬سادگورو (‪)Sadhguru‬‬ ‫از مجموعه مطالب برگرفته از کتاب مهندسی درون‬ ‫برگردان و تلخیص‪ :‬پیام صمدی خادم‬ ‫از شمارهی ‪ ۱۳۹‬قدم به قدم کتاب مهندسی درون (راهنمایی برای دستیابی‬ ‫به سرور و سعادت) نوشتهی عارف و استاد بزرگ معاصر‪ ،‬سادگورو‪ ،‬مرور شد‪.‬‬ ‫هدف از این سلسله نوشتارها صرفاً خوانش ِ گزارشوار و گام به گامی از کتاب‬ ‫مذکور میباشد‪ .‬هر چند که سادگورو به جهانی بودن ِ یوگا و رها بودن و عدم‬ ‫تعلق ِ ان به فرهنگ و مذهب خاصی معتقد بوده و ان را در نوشتارهایش بارها‬ ‫بیان کرده اســت‪ ،‬ولی از انجایی که خاستگاه ِ نویسنده کشور هند است‪ ،‬در‬ ‫مطالب کتاب گاهاً مثال هایی از فرهنگ و جغرافیای ان کشور اورده میشود‪.‬‬ ‫واضح است که در این موارد نمیتوان بر نویسنده خرده گرفت‪ ،‬چرا که طبق‬ ‫اصول هرمنوتیک‪ ،‬انسانها محصول ِ محیطی هستند که در ان رشد یافته اند‬ ‫و سرک کشیدن ِ ناخوداگاه ِ ما در گفتارها و نوشتارهایمان‪ ،‬کام ً‬ ‫ال طبیعی و‬ ‫غیرقابل اجتناب است‪.‬‬ ‫مقدمه‬ ‫به تعبیر سادگورو‪ ،‬بخش اول کتاب نقشه راه‬ ‫اســت و بخش دوم که در این شماره قسمت‬ ‫پانزدهم از ان مرور خواهد شد‪ ،‬اقداماتی عملی‬ ‫برای پیمودن راه‪ .‬تا کنون و در شــمارههای‬ ‫پیشــین مفاهیم و موارد زیادی مورد بررسی‬ ‫قرار گرفتند‪ .‬از جمله خاطرهی روشنشدگی‬ ‫سادگورو‪ ،‬مفهوم ِ «مسئولیت پذیری»‪ ،‬کنترل‬ ‫خشم‪ ،‬تعریف یوگا به عنوان ِ تکنولوژی ِ ارتقاء‬ ‫دادن‪ ،‬فعال کردن‪ ،‬و پاالیش کردن ِ انرژی های‬ ‫درونی و رسیدن به وحدت‪ ،‬ابعاد ِ چهارگانه ی‬ ‫وجود ِ ادمی که باید در تعامل و هماهنگی با‬ ‫هم کار کنند‪ ،‬دستیابی به شادمانی با تنظیم‬ ‫ِ ســه بدن (یا ســه الیه)‪ ،‬و حق ِ برابر جهت ِ‬ ‫دستیابی به سرور و سعادت برای همگان‪.‬‬ ‫همچنین ســه اصل طالیی (که سادگورو در‬ ‫دوره های حضوری ِ مهندســی درون هم به‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪15‬‬ صفحه 16 ‫ارتباط میان ذهن و جسم‬ ‫با سیستم عصبی لیمبیک‬ ‫نویسنده‪:‬سارا رشید چهره برق‬ ‫مقالــه تالیفی می باشــد و ترکیبی از‬ ‫دانش و اگاهی هایی است که از طریق‬ ‫مقاالت و کتب مختلف بدست اورده ام‪.‬‬ ‫مقدمه‪:‬‬ ‫گاهی برای بررسی یک موضوع بهتر هست‬ ‫که ان را از زوایای مختلف دید تا هم اگاهی‬ ‫ما از ان بیشتر شود وهم درک ما از موضوع‬ ‫افزایش یابد‪.‬درســت مانند مسایلی که در‬ ‫زندگی با انها روبرو می شویم‪ .‬خواه ناخواه‬ ‫همــه ما در طول زندگی خود با تضادهای‬ ‫بسیاری مواجه می شویم اینکه ما چگونه‬ ‫با این تضاد ها برخورد می کنیم نتیجه ما‬ ‫را از سایر افراد متفاوت خواهد کرد‪.‬باید این‬ ‫‪28‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫مهارت را یاد بگیریم که مسایل زندگی را‬ ‫از زوایای مختلف نگاه کنیم تا احســاس‬ ‫بهتری به مــا بدهد ‪ ،‬تــا بتوانیم راه حل‬ ‫هایی بهتــر را را برای حل انها پیدا کنیم‪.‬‬ ‫اینجاســت که می توانیم ادعا کنیم نتایج‬ ‫زندگی مــا و کیفیت زندگی ما متفاوت از‬ ‫سایر افراد هست و زندگی با کیفیت بهتری‬ ‫داریم ‪ ،‬زیرا هر بار با حل کردن مســایل و‬ ‫تغییر دیدگاه خود توانسته ایم خودمان را‬ ‫رشد دهیم‪.‬‬ ‫ظرف وجــود خودمان را بزرگتر کنیم و از‬ ‫هر لحظه زندگی فارغ از شرایط پیش امده‬ ‫لذت ببریم‪.‬‬ ‫تمام این صحبت ها را کردم که به شــما‬ ‫همراهانم بگویم برای شناخت بیشتر بدن و‬ ‫نحوه عملکرد ان بهتر هست که از زوایای‬ ‫مختلف ان را بررســی کنیم تا بتوانیم در‬ ‫شرایطی که سالمتی ما به خطر افتاده بهتر‬ ‫بتوانیم ان را میدیریت کنیم و ســامتی‬ ‫جسم و ذهن را برای خود به ارمغان بیاوریم‪.‬‬ ‫شناخت وضعیت های مختلف بدنی‪:‬‬ ‫پاسچر چیست؟‬ ‫پاسچر یا همان وضعیت بدنی یعنی وضعیت‬ ‫قرارگیری و ارتباط هر یک از سگمنت های‬ ‫بدن در ارتباط با خود و با یگدیگر‪.‬به طور‬ صفحه 29 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫فــرد با این اعمال در جســتجوی احیای‬ ‫چیزی یا حسی گمشده است تا به تعادلی‬ ‫بهتر برسد‪ .‬مثال کسب ارامشی بیشتر و این‬ ‫نحوه ی تنظیم خودکار بدن انسان است‪.‬‬ ‫تحقق خود به خودی سالمت بدن انسان از‬ ‫طریق حرکات مختلف و در جهات مختلف‬ ‫امکان پذیر است‪.‬گاهی جلوه ی قوی ترین‬ ‫تمایل (خود تنظیمی) به اشــکال مختلف‬ ‫بیان می شود‪ :‬درد ‪ ٬‬سرفه و ‪...‬‬ ‫ما عــادت کردیم که این جلوه ها را منفی‬ ‫ارزیابی کنیم‪.‬در صورتیکه انها فقط مولفه‬ ‫هایی برای رسیدن بدن به تعادل می باشند‬ ‫‪ .‬ســی تای برای ما این واقعیت را مطرح‬ ‫می کند که این عالئم نمایش نیاز بدن به‬ ‫خود تنظیمی در ارگانیسم است‪.‬این خود‬ ‫تنظیمی گاهــی از طریق حرکات خود به‬ ‫خودی و احیاء کننــده صورت می گیرد‪.‬‬ ‫حرکاتی که با هماهنگی (جمجمه ستون‬ ‫فقرات و لگن خاصره) صورت می گیرد‪.‬‬ ‫کاسه سر (جمجمه) ستون فقرات و قسمت‬ ‫لگــن خاصره بخش هــای هدایت کننده‬ ‫انرژی اساســی بدن را شامل می شوند و‬ ‫مسئول ســازماندهی نهایی تمام فعالیت‬ ‫های ســلولی هســتند‪(.‬طبق فلسفه ی‬ ‫سی تای)‬ ‫شامل ‪ ۵‬بخش می باشد‪:‬‬ ‫‪ -۱‬جمجمــه (یکــی از مراکــز مهــم‬ ‫سیستم عصبی)‬ ‫‪-۲‬قفسه سینه و اعضای زیر مجموعه ی ان‬ ‫(سیستمحرکتی‪-‬تنفسی‪-‬تعریق)‬ ‫‪-۳‬گوارشی (مرکز قسمت جذب و گردش )‬ ‫‪-۴‬ادراری (مرکز قسمت دفع)‬ ‫‪-۵‬لگن خاصره (مرکز قسمت تولید مثل و‬ ‫احیاء سلولی)‬ ‫سی تای برای سرزندگی سالمتی‬ ‫تعــادل و هماهنگــی بین قســمت های‬ ‫متشکل جمجمه و ســتون فقرات و لگن‬ ‫خاصره را ضروری می داند‪.‬‬ ‫این مهم در تمرینات ســی تای از‬ ‫طریق ‪ ۵‬حرکت ‪:‬‬ ‫‪ -۱‬افقی‬ ‫‪ -۲‬به جلو‬ ‫‪-۳‬به طرفین چپ و راست‬ ‫‪ -۴‬چرخش‬ ‫‪ -۵‬و بالخره حرکت به ســمت مرکزیت‬ ‫بدن انجام می گیرد‪.‬‬ ‫این هماهنگــی ماحصل ارتبــاط بین ‪۵‬‬ ‫سیســتم حیاتــی و تمــام فعالیت های‬ ‫ارگانیســم زنده می باشــد کــه از طریق‬ ‫انجام منظم سی تای هماهنگی طبیعی و‬ ‫خدادادی بین حاصل می شود‪.‬‬ ‫پراتیک سی تای‪:‬‬ ‫روش سی تای بسیار ساده است و مراحل‬ ‫مختلف مشاهده ی دقیق و بدون قضاوت‬ ‫و توجه به بدن را شــامل می شود‪ .‬این امر‬ ‫از طریق تمرین های تنفســی و حرکتی‬ ‫انجام می گیرد‪.‬‬ ‫حرکات ســی تای شــامل‪ :‬کاتســوگن‬ ‫اندو یوکی‬‫جیوکی و تاهیکی هستند‪.‬‬ ‫هر کــدام از این تمرینات با ریتم تنفس و‬ ‫حرکت درمانگر ســی تای یا تمرینات دو‬ ‫نفره با درمانجو انجام می شود‪.‬‬ ‫سی تای بسیار فراتر از انجام چند حرکت‬ ‫فیزیکی یا تنفسی است‪.‬‬ ‫سی تای یک فلسفه و فرهنگ زندگی بر‬ ‫مبنای مشاهده و احترام متقابل به نیازهای‬ ‫منحصر به فرد افراد می باشد‪.‬‬ ‫در امتداد این مشــاهده ســی تای سوهو‬ ‫همراهی درمانگر ســی تای با درمانجو در‬ ‫تشخیص قسمت هایی از بدنش که نقش‬ ‫بیشتری دارد به نوعی به همراهی و درمان‬ ‫متقابل می انجامد‪.‬‬ ‫اصول اساسی سی تای نزدیکی تنگاتنگی‬ ‫برپایه ی پزشکی سنتی ژاپن دارد‪ .‬اصول‬ ‫فلســفی ان را میتــوان عــدم قضاوت و‬ ‫مشاهده و احترام شخصی بیان نمود‪.‬‬ ‫برای اطالع بیشتر میتوان به این سایت رجوع کرد‪:‬‬ ‫‪WWW.SEITAI.CVP.COM‬‬ ‫ادرس سایت های مرتبط‪:‬‬ ‫‪WWW.ESPAIDO.VOM‬‬ ‫‪WWW.LEITAI.CVP.COM‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪23‬‬ صفحه 24 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫خواهد شد که این سرنوشت‪ ،‬ماهیت ِ طبیعی‬ ‫ِ بدن ِ فیزیکیتان اســت‪ .‬اگر تنها چیزی که‬ ‫می شناسید فقط بدنتان است‪ ،‬که قرار است‬ ‫ان را از دســت بدهید‪ ،‬بنابراین جای تعجب‬ ‫نیست که اضطراب و ترس همسفران ِ دائمی‬ ‫شما باشند‪.‬‬ ‫برخی افراد تصور می کنند که «ترس» جزء‬ ‫الینفک و طبیعی از موجودیتشان است‪ .‬در‬ ‫حالیکــه اصال اینطور نیســت‪ .‬ترس چیزی‬ ‫نیست جز ناقص بودن ِ موجودیتتان! شما اگر‬ ‫زندگی را با دیدگاهی وسیعتر و چند ُبـعدی‬ ‫کشف نکرده باشــید‪ ،‬و خودتان را صرفاً به‬ ‫جنبه ی مادی حیات ِ خویش محدود سازید‪،‬‬ ‫ترس‪ ،‬طبیعی تریــن نتیجه ی این تصمیم‬ ‫خواهد بود‪.‬‬ ‫ایــا داســتان ِ جورج بـِــست را‬ ‫شنیده اید؟‬ ‫او یکی از مشــهورترین بازیکنــان ِ فوتبال ِ‬ ‫انگلستان در زمان خودش بود‪ .‬او مصمم بود‬ ‫تا زندگیاش را به بهترین شیوه ای که بلد بود‬ ‫بسازد‪ .‬رسانه ها او را به عنوان کسی توصیف‬ ‫کرده اند که همواره ســتارگان ِ مشهور فیلم‬ ‫هــا و مدل های دنیای ُمد در زیر ِ ســایه ی‬ ‫او بوده اند‪.‬‬ ‫اما زمانی که به مرز سی و پنج سالگی رسید‪،‬‬ ‫مردی بود شکسته‪ ،‬بخت برگشته و اشفته؛ و‬ ‫در سن ‪ 59‬سالگی از دنیا رفت‪ .‬موضوع مهم‬ ‫«مرگ» نیست‪ ،‬بلکه ان شیوه ای که زندگی‬ ‫می کنید مهم اســت‪ .‬جورج ب ِســت ظاهرا ً‬ ‫همه چیز داشت‪ ،‬اما زندگی وحشتناکی را از‬ ‫سر گذراند‪.‬‬ ‫این موضوع به این خاطر اســت که شیوه ی‬ ‫مادی محدود است‪.‬‬ ‫بدن ِ فیزیکی‪ ،‬نقش ِ مشخصی در زندگی و‬ ‫حیات شــما دارد‪ .‬اگر بخواهید این نقش را‬ ‫انقدر بسط بدهید تا تمام ِ زندگی تان را در‬ ‫بر بگیرد‪ ،‬فقط زجر خواهید کشــید‪ ،‬چرا که‬ ‫در تالشــید تا یک توهم بیافرینید‪ .‬زندگی‪،‬‬ ‫میلیون ها شیوه برای خم کردن‪ ،‬شکستن‪ ،‬به‬ ‫زانو در اوردن و اسیاب کردن ِ شما بلد است‪.‬‬ ‫چیز ِ اشتباهی در مورد هورمون هایتان وجود‬ ‫ندارد‪ .‬اما زمانی که شما یک زندگی ِ اجباری‬ ‫و وســواس گونه را در پیــش می گیرید‪ ،‬در‬ ‫حقیقت برده وار زندگی می کنید‪.‬‬ ‫ممکن است زندگیتان خیلی هم خوب پیش‬ ‫برود‪ ،‬مثل شــغل عالی‪ ،‬خانــواده ی خوب‪،‬‬ ‫روابط رضایت بخش‪ .‬اما به ارامی و همچنان‬ ‫که وسواس ها و اجبارهای گوناگون رشد می‬ ‫کنند‪ ،‬ما بیچاره تر و بخت برگشــته تر می‬ ‫شوید‪ .‬چیزی در شما هست که نمی خواهد‬ ‫برده باشد‪.‬‬ ‫برای بسیاری از مردم‪ ،‬رویای ثروت و دارندگی‬ ‫و سعادت ِ فیزیکی‪ ،‬چیزهایی هستند که انها‬ ‫را به ســوی اعمال ِ یاساور و مذبوحانه سوق‬ ‫می دهند‪ .‬اگر به الیــه های زیرین ِ روکش‬ ‫ِ پــرزرق و برق ِ تمد نها نگاه کنید‪ ،‬اشــکال‬ ‫ِ گوناکونی از ســوء استفاده های نفرت انگیز‬ ‫را در انها خواهید یافت‪ .‬ما حتی به فرزندان‬ ‫خود نیــز رحم نمی کنیم‪ .‬اینها عواقب عدم‬ ‫توجه به تمام ابعاد ِ انســان بودن و محدود‬ ‫کردن ِ خود به قلمرو محدود ِ جسمانی است‪.‬‬ ‫امروزه مردم برای تبدیل ســاختن ِ بدن به‬ ‫یک بت‪ ،‬رنج های بیشماری پدید می اورند‪.‬‬ ‫از منظر مــادی چیزهایی بهتر از مراقبتهای‬ ‫بهداشــتی‪ ،‬بیمه‪ ،‬اتومبیل نمیتوانید بیابید‪.‬‬ ‫شــما نسبت به هر نســلی قبل از خودتان‪،‬‬ ‫امکانات رفاهی و راحتی بیشــتری دارید‪ .‬اما‬ ‫مردم به شدت رنج میبرند‬ ‫‪ .‬در جوامع مرفه تقریباً یک نفر از هر پنج نفر‬ ‫فقط برای حفظ تعــادل روانی‪ ،‬از نوعی دارو‬ ‫استفاده میکند‪.‬‬ ‫وقتی برای ســالم ماندن بایــد هر روز یک‬ ‫قــرص بخورید‪ ،‬قطعاً اســم ِ چنین چیزی‬ ‫شادی نیست‪ .‬شــما در استانه ی فروپاشی‬ ‫هستید زیرا بخش کوچکی از زندگی خود را‬ ‫به کل زندگی خود تبدیل کرده اید‪.‬‬ ‫مرگ و ثروت‬ ‫فقط ان زمان که ماهیت ِ فناپذیر ِ خودتان را‬ ‫بشناسید‪ ،‬اشتیاق خواهید یافت تا بدانید چه‬ ‫چیز ِ بیشــتری در مورد ِ زندگی وجود دارد‪.‬‬ ‫در همین هنگام است که مسیر معنوی اغاز‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫روزی روزگاری این اتفاق افتاد و ان زمانی بود‬ ‫که دو مرد که بیش از هشتاد سال داشتند‬ ‫با هم مالقــات کردند‪ .‬یکی از انها دیگری را‬ ‫شــناخت و گفت‪« :‬ایا در جنگ جهانی دوم‬ ‫شرکت کردی؟» و دیگری گفت‪« :‬بله‪».‬‬ ‫اولی پرســید در کجا و در کدام میدان نبرد‬ ‫حضور داشتی؟‬ ‫و دیگــری پاســخش را داد‪ .‬ناگهان اولی‬ ‫تشرزنان گفت‪:‬‬ ‫«واویال! تو منو نشــناختی؟ بابا ما با هم‬ ‫توی یک سنگر بودیم!»‬ ‫بعــد از ان بود که با یکدیگر اُخت شــدند و‬ ‫مدت طوالنی گپ زدند‪ .‬تمام چیزی که انها‬ ‫داشــتند‪ ،‬فقط چهل دقیقه دیدار در میدان‬ ‫نبرد بود‪ .‬اما انها در مورد تک به تک ِ گلوله‬ ‫هایی که از بیخ ِ گوششان گذشته بود حرف‬ ‫زدند‪ .‬انها بیشــتر از چهار ســاعت در مورد‬ ‫همان چهل دقیقه حــرف زدند‪ .‬وقتی همه‬ ‫ی چیزهایــی را که در مــورد ان زمان می‬ ‫توانســتند بگویند تمام شد‪ ،‬یکی از دیگری‬ ‫پرسید‪« :‬از جنگ به اینور چکار می کنی؟»‬ ‫و دیگری گفت‪:‬‬ ‫«هیچی! طی شصت سال گذشته فقط یک‬ ‫فروشنده بودم!»‬ ‫ان چهل دقیقه‪ ،‬به تمام ِ زندگی ِ ان دو نفر‬ ‫معنا می داد‪ ،‬چرا که در لحظه لحظه ی ان‬ ‫فناپذیری ادمی را با تمام وجود لمس کرده‬ ‫بودند‪ .‬در طــول ِ نبرد ان ها پیوندی عمیق‬ ‫ایجاد کرده بودند‪ .‬اما فراتر از ان‪ ،‬زندگی این‬ ‫مرد را می شــد فقط در یک جمله خالصه‬ ‫کرد‪ :‬او فقط یک فروشنده بود‪.‬‬ ‫وقتی شــما از طبیعت ِ فناپذیــر ِ خود اگاه‬ ‫می شوید‪ ،‬ژرف اندیشی غیرقابل توصیفی را‬ ‫کشف می کنید‪ .‬اگر شما نمی توانید ماهیت ِ‬ ‫ابدی و فناناپذیر ِ خود را درک کنید‪ ،‬اق ً‬ ‫ال ان‬ ‫ماهیــت ِ فناپذیرتان را بفهمید‪ .‬مرگ پایان ِ‬ ‫زندگی نیست‪.‬‬ ‫خیلی ســاده‪ ،‬مرگ فقط پایان ِ بدن است‪.‬‬ ‫اگر شما با شناختی که عمیقاً مبتنی بر ُبـع ِد‬ ‫مادیتان است زندگی کنید‪ ،‬بیشتر و بیشتر‬ ‫با مرگ دست و پنجه نرم خواهید کرد‪ ،‬چرا‬ ‫که مرگ پایانیست بر بدن‪ .‬فقط زمانی که با‬ ‫حقیقت ِ میرایی ِ خودتان چشــم در چشم‬ ‫شوید‪ ،‬اشتیاق به فراتر رفتن‪ ،‬شکل واقعی به‬ ‫خود خواهد گرفت‪.‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪17‬‬ صفحه 18 ‫از کندالینی بیشتر بدانیم‬ ‫سید عبدالحمید موحدی‬ ‫درون هر یک از ما نیروهای نامحدودی‬ ‫نهفته است ولی تا زمانی که خود به ان ها‬ ‫اگاه نشده ایم‪ ،‬از طریق هیچ کتاب مقدس‬ ‫و یا فرستاده ای‪ ،‬هر چقدر کلماتشان گویا‬ ‫و رســا باشــد‪ ،‬قادر نخواهیم بود به وجود‬ ‫چنین توانایی هایــی در خود پی ببریم؛ و‬ ‫طبیعی است که اینطور باشــد‪ .‬زیرا این‪،‬‬ ‫خود فریبی محض اســت که ما به چیزی‬ ‫که نمی شناسیم معتقد باشیم‪.‬‬ ‫درون هــر یک از ما المپــی الکتریکی‬ ‫وجــود دارد که موجب نورانی شــدنمان‬ ‫می شود‪ .‬ولی اگر ارتباط این المپ با منبع‬ ‫نیرویش قطع شــود روشــنایی خود را از‬ ‫دست می دهد‪ .‬پس اگر جریان الکتریسته‬ ‫بــه المپ نرســد‪ ،‬به جای روشــنایی‪ ،‬در‬ ‫‪20‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫تاریکی فرو می رویــم و دیگر از المپ هم‬ ‫کاری ساخته نیست‪.‬‬ ‫مرکزی که راجع به ان صحبت می کنیم‪،‬‬ ‫کالب د است که به دور کالبد فیزیکی کشیده‬ ‫شده و با چشم غیر مسلح قابل رویت نیست‪.‬‬ ‫نــام ان کالبد اتری اســت و توانایی های‬ ‫فراوانی در ان نهفته اســت‪ .‬مراکز انرژی‬ ‫یا چرخه ها یــا چاکراها ‪،‬همچنین اگاهی‬ ‫ماورائی‪ ،‬حس ششم ‪ ،‬چشم سوم و ‪ ...‬در ان‬ ‫واقع است و ان ها را از طریق پنج حس به‬ ‫کالبد فیزیکی انتقال می دهد‪.‬‬ ‫همانطور که قبال اشاره کردیم‪ ،‬تا زمانی‬ ‫که جریان الکتریســته در المپ راه نیافته‬ ‫اســت‪ ،‬ان المپ همچنان خاموش باقی‬ ‫می ماند و به محض این که به ان برســد‬ ‫فعال و نورانی می شود‪ ،‬ولی جریان برق به‬ ‫خودی خود دیده نمی شــود‪ ،‬حتی اگر در‬ ‫سیم جاری باشد؛ نیروی برق‪ ،‬برای اشکار‬ ‫شــدنش به المپ نیز نیازمند است‪ .‬پس‬ ‫برای ظهور نور‪ ،‬هم به جریان الکتریسته و‬ ‫هم به المپ نیاز داریم‪ .‬نیروی حیاتی در ما‬ ‫وجود دارد اما نمی تواند خود را اشکار سازد‬ ‫مگر اینکه به مرکزی برسد که رویت ان را‬ ‫امکان پذیر سازد‪.‬‬ ‫محلی که انــرژی حیاتی در ان ذخیره‬ ‫شــده‪ ،‬انتهای ســتون فقرات است ؛ این‬ ‫محل‪ ،‬حوزه ای از کالبد اتری اســت که در‬ ‫نزدیکی مرکز مربوط به احساسات جنسی‬ ‫قرار دارد‪ .‬به همین دلیل اســت که ان را‬ ‫انرژی (کندالینی) می خوانند‪.‬‬ ‫دلیل دیگری که ان را کندالینی می نامند‪،‬‬ ‫این است که شباهت زیادی به ماری دارد‬ ‫که به دور خود حلقه زده و خوابیده است‬ ‫‪ .‬اگر شــما تا به حال مار خفته ای را دیده‬ ‫باشید متوجه شده اید که چطور در حالی‬ ‫که ســر خود را باال نگه داشته به دور خود‬ ‫حلقه زده و خوابیده است‪ .‬ولی اگر مزاحم‬ ‫این مار خفته شــوید‪ ،‬او بیدار می شــود‪،‬‬ ‫حلقه اش را باز می کند و سرش را به طرف‬ ‫باال به حرکت در می اورد‪.‬‬ ‫دلیل دیگری که به این انرژی‪ ،‬کندالینی‬ ‫می گویند‪ ،‬ان است که این نیروی زندگی‪،‬‬ ‫که مانند بــذر اولیه حیات اســت‪ ،‬دقیقا‬ ‫در نزدیکی مرکز تناســلی قــرار دارد و از‬ ‫همانجاســت که زندگی از جهات مختلف‬ ‫گسترش یافته و رشد می کند‪.‬‬ ‫بهتر است بخاطر داشته باشید که لذت‬ ‫ناچیزی که از برقراری یک ارتباط جنسی‬ ‫حاصل می شود‪ ،‬در واقع ناشی از ان ارتباط‬ ‫نیست‪ ،‬بلکه حاصل ارتعاشاتی از این مرکز‬ ‫حیاتی اســت که در طول ارتباط جنسی‬ ‫ایجاد می شود‪ .‬مار خفته در اثر این ارتباط‪،‬‬ ‫از جای خود حرکــت می کند و ما چنین‬ ‫می پنداریــم که باالترین لــذت زندگی را‬ ‫تجربه کرده ایم ‪ .‬ما هرگز نمی توانیم تصور‬ ‫کنیم که اگر مار به بیداری کامل برسد‪ ،‬از‬ ‫تمام وجــود ما عبور کند و به مرکز نهایی‬ ‫که در باالی ســر قرار دارد برسد‪ ،‬واقعاً چه‬ ‫اتفاقی خواهد افتاد؛ چون تجربه ای کامال‬ ‫ناشناخته است‪.‬‬ صفحه 21 ‫مارماتراپی‬ ‫روشی ایورودیک برای پاکسازی بدن‬ ‫نویسنده‪:‬ناهید موسوی‬ ‫مارماتراپــی هنر کار با نقــاط خاص بدن‬ ‫با انگیزه پاکســازی‪ ،‬التیام و بهبود سطح‬ ‫ســامت فرد و یکی از روش های درمانی‬ ‫معرفی شده در ایوروداست‪.‬در این شاخه از‬ ‫دانش سنتی ودیک معتقدیم که با تحریک‬ ‫نقاط منحصر به فرد در بدن میتوان انرژی‬ ‫حیات را میان بافــت های متفاوت که به‬ ‫‪18‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫دالیل ذهنی و فیزیکی دچار نقصان شده‬ ‫اند از عامل بیماری زا زدود و ســامت را‬ ‫به ان عضو بازگرداند‪.‬درمان به این طریق‬ ‫بیشتر در جنوب هند مورد توجه بود و پس‬ ‫از ان به عنوانی روشــی کل نگر در بهبود‬ ‫سالمت عمومی اقبال همگانی یافت‪ .‬مارما‬ ‫تراپیست برای درمان امراض کهنه‪ ،‬مانند‬ ‫میگرن و افسردگی تا دردهای مقطعی از‬ ‫تکنیک های ویژه بهره میبرد‪.‬تکنیک های‬ ‫متعد از ماساژ دستی و سنگ داغ تا استفاده‬ ‫از رنگ و نور و رایحه درمانی و دارو درمانی‬ ‫و رژیم غذایی که هم خود فرد در ســطح‬ ‫عمومی‪ -‬و هم توســط متخصص اموزش‬ ‫دیده به صورت ویژه انجام میشود‪ .‬تمامی‬ صفحه 19 ‫سی تای‬ ‫سید محمد رضا موحدی‬ ‫ســی تای یک نوع درمان ژاپنی است که‬ ‫عمدتا شیوه های سالم ماندن بدن انسان‬ ‫را از طریق حرکت و لمس تجربه می کند‪.‬‬ ‫شالوده ی درمان سنتی سی تای همراهی‬ ‫درمان جو در ایجاد حرکت خود به خودی‬ ‫و احیاء کننده در بدنش است‬ ‫‪.‬این حرکات کامال شــخصی و از فردی به‬ ‫فرد دیگر متفاوت میباشد‪.‬‬ ‫تفاوت های این حرکات تاکیدی بر تفاوت‬ ‫های انســانی و مولفه ای برای شــناخت‬ ‫خصوصیــات خاص فیزیکــی و روانی هر‬ ‫فرد می باشد‪.‬‬ ‫‪22‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫هاروچیکا ناگوچــی (ژاپن ‪)۱۹۰۹-۱۹۷۹‬‬ ‫تدوین کننده و توسعه دهنده این سیستم‬ ‫درمانی می باشــد‪ .‬سیستمی که در طول‬ ‫‪ ۲۰‬ســال تبدیل به درمانی موثر و بردن‬ ‫سوغاتی جالب و شفابخش از سوی ژاپن به‬ ‫دنیای غرب و عمدتا اروپا شد‪.‬‬ ‫کات ســومی مامین (شــاگرد مســتقیم‬ ‫ناگوچی در ســال ‪ ۱۹۷۲‬بنیان گذار روش‬ ‫سی تای در بارسلونا شد‪.‬مدرسه سی تای‬ ‫در بارسلونا در تمامی این سال ها تا به امروز‬ ‫فعالیت دهی خود را با درمان تعداد کثیری‬ ‫متقاضی ادامه می دهد‪.‬‬ ‫بخش هــای متمایــز و مهم‬ ‫سی تای‪:‬‬ ‫قدرت خود تنظیمی‪:‬‬ ‫ســی تای بدن را پدیده ای زنده می نگارد‬ ‫کــه میــل و گرایش اساســی اش تحقق‬ ‫تقدیر ســامت است‪ .‬بدن انسان مرتبا در‬ ‫جستجوی کســب و حفظ تعادل درونی‬ ‫در مقابــل عوامل و واقعیــت های دنیای‬ ‫خارج اســت‪ .‬وقتی خمیازه یا اهی عمیق‬ ‫می کشیم و یا سرفه ای می کنیم در واقع‬ ‫بدنمان به شیوه ی جنگی شخصی در هر‬ صفحه 23 ‫کافا را بشناسیم؛‬ ‫چگونه سالمت و پر انرژی بمانیم؟‬ ‫مترجم‪ :‬نرجس اقاپور جویباری‬ ‫در شــماره قبلی ماهنامه نکاتی مختصر‬ ‫پیرامون شناخت پیتا به مخاطبین عزیز‬ ‫مجله ارائه نمودم‬ ‫در این شماره از ماهنامه قصد دارم شما را‬ ‫با دوشایی دیگر به نام کافا اشنا کنم‬ ‫کافا مسئول ســاختار بدن است‪ .‬وظیفه‬ ‫نگه داشتن ســلول ها کنارهم‪ ،‬فرم دادن‬ ‫ماهیچه ها‪ ،‬چربی‪ ،‬اســتخوان و رگ و پی‬ ‫بر عهده این دوشاست‪ .‬عملکرد اصلی کافا‪،‬‬ ‫محافظت است‪.‬‬ ‫‪-2‬چشم های بزرگ و مالیم‪ ،‬پوست صاف‬ ‫و درخشان‪ ،‬و موهای ضخیم از خصوصیات‬ ‫مهم کافا هستند‪.‬‬ ‫‪ -3‬ان هایی که دوشــای کافایشان غالب‬ ‫است‪ ،‬خواب کاملی دارند و دارای گوارش‬ ‫منظم هستند‪.‬‬ ‫‪-4‬اما وقتی کافا زیاد می شود‪ ،‬اضافه وزن‪،‬‬ ‫احتباس مایعات و الرژی نمایان می شود‬ ‫‪-5‬وقتــی کافایی ها از تعــادل خارج می‬ ‫شوند‪ ،‬چاق می شوند‪ ،‬زیادی می خوابند‬ ‫و از اسم‪ ،‬دیابت و افسردگی رنج می برند‪.‬‬ ‫سردی‪ ،‬نرمی‪ ،‬چربی‬ ‫‪-1‬کافایــی ها بــه طور طبیعــی ارام‪ ،‬با ‪ .1‬به دنبال انگیزش باشید‪ .‬از انجا که کافا‬ ‫ذاتا سرد‪ ،‬ســنگین و متراکم است‪ ،‬کلید‬ ‫مالحظه و دوست داشتنی هستند‪.‬‬ ‫‪-2‬انها توانایی ذاتی دارند تا از زندگی لذت متعادل کردن ان‪ ،‬انگیزش اســت‪ .‬کافاها‬ ‫تمایل دارند تا به شرایط موجود و روتین‬ ‫ببرند و با روتین زندگی راحت هستند‪.‬‬ ‫خصوصیات کافا‪:‬‬ ‫سنگینی‪ ،‬اهستگی‪ ،‬استواری‪ ،‬استحکام‪ ،‬خصوصیات احساسی‪:‬‬ ‫خصوصیات فیزیکی‪:‬‬ ‫‪-1‬تیپ های کافا دارای بنیه و ســاختار‬ ‫قوی هستنند‪.‬‬ ‫‪46‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫‪-3‬وقتی در تعادل باشــند‪ ،‬قــوی‪ ،‬قابل‬ ‫اعتماد‪ ،‬صبور‪ ،‬اســتوار و حمایت کننده‬ ‫هستند‬ ‫‪ -3‬ولی وقتی کافا از تعادل خارج شــده و‬ ‫افزایش می یابد‪ ،‬انها تمایل پیدا می کنند‬ ‫تا به چیزها‪ ،‬کارهــا و روابط‪ ،‬حتی وقتی‬ ‫دیگر الزم نیســتند‪ ،‬بچسبند‪ .‬کافای زیاد‬ ‫ذهن به صورت عدم گرایش به تغییر نشان‬ ‫داده می شود‪.‬‬ ‫‪ -4‬در مقابله با استرس‪ ،‬شخص کافایی می‬ ‫گوید‪ :‬نمی خواهم به ان بپردازم‪.‬‬ ‫چگونه کافا را متعادل کنیم؟‬ صفحه 47 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫کلی هر یک از مفاصل و دیگر سگمنت ها‬ ‫هم با هم و هم با یک دیگر باید در تعادل‬ ‫و ثبات باشــند تا بدن بتواند در هر لحظه‬ ‫در برابر نیروهایــی که از محیط بیرون به‬ ‫ان وارد می شود از خودش محافظت کند‪.‬‬ ‫به طور کلی دو نوع وضعیت داریم‪ ،‬وضعیت‬ ‫مطلوب و وضعیت نامطلوب‪.‬‬ ‫وضعیت مطلوب‪:‬‬ ‫در وضعیت مطلــوب این ثبات و‬ ‫تعادل در بین تمام سگمنتها دیده می‬ ‫شــود طوری که کمترین میزان بار و‬ ‫فشار و استرس بر روی مفاصل ایجاد‬ ‫میشود و بدن با کمترین میزان مصرف‬ ‫انرژی بیشترین کارایی را دارد‪.‬‬ ‫وضعیت نامطلوب‪:‬‬ ‫بــه این معنا که ســگمنت ها و مفاصل با‬ ‫خود و با یکدیگر ارایشــی نامناسبی دارند‬ ‫و انرژی زیادی در بدن هدر میرود‪ ،‬کارایی‬ ‫بدن کاهش می یابد و همچنین استرس و‬ ‫فشار زیادی بر سگمنت ها و مفاصل بدن‬ ‫وارد می شود که اگر این استرس ها و عدم‬ ‫تعادل ها به مدت زمــان طوالنی در بدن‬ ‫باقی بمانند و برطرف نشــوند وضعیت ما‬ ‫تغییر شکل می دهد و بدن به یک وضعیت‬ ‫نامطلوب سازگار میشود که به ان سازگاری‬ ‫منفی می گویند‪.‬‬ ‫سازگاری منفی‪:‬‬ ‫نداشتن برنامه ورزشی منظم و پیوسته در‬ ‫طول روز منجر به فقر حرکتی می شــود ‪،‬‬ ‫به دنبال این فقر حرکتی به مرور الگوهای‬ ‫حرکتی و شکل بدن تغییر می کند و اگر‬ ‫این امر برای زمان طوالنی ادامه پیدا کند ‪،‬‬ ‫بخشی از مغز که وظیفه یادگیری را دارد‬ ‫(موتور لرنینگ) الگوی حرکتی اشتباه را یاد‬ ‫می گیــرد و ان را جایگزین الگو حرکتی‬ ‫مناسب و درست می کند‬ ‫‪ .‬به عنوان مثال کســی کــه مدت زمان‬ ‫طوالنی به علت موقعیت شــغلی که دارد‬ ‫مجبور هســت پشــت میز کار بنشــیند‬ ‫و پشــت خود را گــرد می کنــد‪ ،‬دچار‬ ‫گردپشتی(هایپرکایفوزیس)شده و به مرور‬ ‫بــه طور مثال اگر طول عضله پشــتی در‬ ‫حالت نرمال ‪ 8‬سانتی متر باشد در حالت‬ ‫گردپشــتی به ‪ 12‬سانتی متر افزایش می‬ ‫یابد‪.‬از عضله به مغز پیام عصبی ارسال می‬ ‫شــود که از این به بعد عضله پشتی طول‬ ‫‪ 12‬را دارد ‪.‬‬ ‫مغز یاد می گیرد که طول عضله پشتی ‪12‬‬ ‫سانتی متر است ‪ ،‬در حالی که طول طبیعی‬ ‫ان قبل از گرد پشــتی ‪ 8‬سانتی متر بوده‪.‬‬ ‫به همین ترتیــب فرد وضعیتی نامطلوب‬ ‫خواهد داشــت و اگر به ان رســیدگی و‬ ‫توجه نکند این وضعیت نامطلوب تبدیل به‬ ‫ناهنجاری وضعیتی خواهد شد‪.‬‬ ‫تمرین های جســمانی اگاهانــه همراه با‬ ‫دانش می تواند کمک کند که ما بتوانیم بر‬ ‫روی موتور رنینگ مغز تاثیر بگذاریم و ان‬ ‫را اصالح کنیم تا دوباره اندازه طبیعی عضله‬ ‫را یاد بگیرد و به مرور زمان وضعیت اصالح‬ ‫شود‪..‬در اینجا نقش یک پرتوبخش مجرب ‪،‬‬ ‫با دانش کافی بسیار پر رنگ می شود‪.‬یوگا‬ ‫با ایجاد اگاهی از بدن و تنفس های اگاهانه‬ ‫ایــن امکان را برای پرتوجو فراهم می کند‬ ‫که بتواند به مرور و طی یک روند تکاملی‬ ‫مجددا سالمتی سیستم عضالنی اسکلتی‬ ‫خود را به دست اورد و وضعیت نامطلوب را‬ ‫به وضعیتی مطلوب تبدیل کند‪.‬‬ ‫همیــن امر به ظاهر ســاده باعث افزایش‬ ‫میزان انرژی و اعتماد به نفس در شــخص‬ ‫شــده و بر روی ارامش ذهن فرد نیز تاثیر‬ ‫می گــذارد همچنین داشــتن وضعیتی‬ ‫مناســب کارایی بدن فــرد را باال می برد‪.‬‬ ‫کمک می کند که شــخص دیر تر خسته‬ ‫شود و ظاهری مناسب داشته باشد‪.‬‬ ‫عوامــل موثــر برای داشــتن‬ ‫وضعیت مطلوب‪:‬‬ ‫برای داشتن وضعیت مطلوب الزم هست‬ ‫که چند فاکتور را داشته باشیم‪:‬‬ ‫عناصر غیر فعــال بدن ماننــد لیگامنت‬ ‫ها(رباطها) و استخوان ها باید سالم باشند‪.‬‬ ‫عوامــل فعــال ماننــد عضــات بایــد‬ ‫اســتقامت‪،‬قدرت و انعطــاف الزم وکافی‬ ‫داشته باشند‪.‬‬ ‫هماهنگی و تعادل در عضالت‬ ‫دامنه حرکتی مناسب در مفاصل‬ ‫داشتن ثبات در مفاصل‬ ‫ارتباطــی بیــن وضعیت مطلــوب‪ ،‬ثبات‬ ‫مفاصل و وضعیت روحی برقرار اســت که‬ ‫برای بررســی ان الزم هســت که در این‬ ‫بخش با یک ســری اصطالحات و تعاریف‬ ‫اشنا شویم‪.‬‬ ‫مفصل چیست؟‬ ‫برای اینکه از این مقاله درک بهتری داشته‬ ‫باشیم در ادامه الزم هست که شناختی کلی‬ ‫اما مفید درباره مفاصل به دست بیاوریم‪.‬‬ ‫مفصل محلی در بدن اســت که از تالقی‬ ‫دو یا چند استخوان ایجاد میشود که به ما‬ ‫کمک می کنند بتوانیم حرکت کنیم و در‬ ‫وضعیت های دینامیک قرار بگیریم‪.‬‬ ‫مفاصل از نظر نوع ساختار و نحوه حرکت‬ ‫به انواع مختلفی تقسیم می شوند‪.‬‬ ‫انواع مفاصل از نظر نوع حرکت‪:‬‬ ‫مفاصل ثابت(سین ارتروز)‬ ‫مفاصل نیمه متحرک(همی ارتروز)‬ ‫مفاصل متحرک(دی ارتروز یا سینوویال)‬ ‫انواع مفاصل از نظر طرز قرارگیری استخوان‬ ‫ها در کنار هم‪:‬‬ ‫استوانه ایی‪،‬محوری‪ ،‬بیضوی‪،‬گوی و کاسه‬ ‫ایی‪،‬لقمه ایی‪،‬زینی اسبی‪ ،‬مسطح‬ ‫نگاهی کلی به ســاختمان مفاصل‬ ‫سینوویال‪:‬‬ ‫همان طور که گفته شد محل تالقی دو یا‬ ‫چند استخوان مفصل نام دارد ‪.‬در محلی که‬ ‫استخوان ها به یکدیگر می رسند ‪ ،‬سطوح‬ ‫اســتخوان ها با یک الیه نــازک از جنس‬ ‫غضروفی نرم پوشیده شده اند‬ ‫‪.‬در اطــراف انها مایعی به نام ســینوویال‬ ‫وجود دارد که توســط غشایی نازک به نام‬ ‫غشای سینوویال محافظت می شوند‪ .‬این‬ ‫مایع سینوویال به حرکت نرم و روان مفصل‬ ‫کمک می کند و باعث می شود که مفاصل‬ ‫با یکدیگراصط‬ ‫حکاک نداشته باشند و بر روی یک دیگر‬ ‫ساییده نشوند‪.‬‬ ‫در نهایــت دور تــا دور کل مفصل با یک‬ ‫غشــایی به نام کپســول مفصلی پوشیده‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫عوامل موثر در ثبات مفاصل‪:‬‬ ‫برای داشتن مفاصلی با ثبات مناسب الزم‬ ‫هست که تمام اجزای تشکیل دهنده یک‬ ‫مفصل سالم باشند‪.‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪29‬‬ صفحه 30 ‫شدت بر انها تاکید می کند) برای ورود به‬ ‫قلمروهای روحانی ارائه شد‪ ،‬که عبارتند از‪:‬‬ ‫اصــل اول) توانایــی من در پاســخدهی‬ ‫نامحدود است‪ ،‬اما توانایی من برای واکنش‬ ‫نشان دادن محدود است‪،‬‬ ‫اصــل دوم) من صددرصد بابت هر چیزی‬ ‫که هستم و نیستم مسئولم‪ ،‬بابت ِ تواناییها‬ ‫عـسرتم‬ ‫و ناتوانی هایم‪ ،‬بابت شادی و ُ‬ ‫اصل سوم) من تنها کسی هستم که ماهیت‬ ‫ِ دقیق ِ تجربه ام را در این زندگی و فراتر از‬ ‫ان‪ ،‬تعیین می کنم‪ .‬من همان کسی هستم‬ ‫که زندگی خودم را می سازم‪.‬‬ ‫بخش دوم کتاب‪ ،‬که به بررسی عمیق تر‬ ‫و دقیقتر ِ سه الیه یا سه پوشش ِ پرداخته‬ ‫میشود‪ ،‬به ســه بخش اصلی تقسیم شده‬ ‫است که به ترتیب‪:‬‬ ‫«بدن»‪« ،‬ذهن» و «انرژی» نامیده شدهاند‪.‬‬ ‫ما تا کنون بخش بدن را بررسی نمودهایم‬ ‫و در این شماره‪ ،‬قسمت پانزدهم و پایانی از‬ ‫بخش بدن را بررسی خواهیم کرد‪.‬‬ ‫از شماره ی بعدی وارد بخش ِ ذهن شده‬ ‫و قســمت اول از بخــش ذهن تقدیمتان‬ ‫خواهد گردید‪.‬‬ ‫در ‪ 14‬قسمت اخیر این‬ ‫موارد به ترتیب زیر مطرح شد‪:‬‬ ‫‪ -1‬هستی ما به این بدن فیزیکی خالصه‬ ‫نمیشود و بُعدی ورای بدن فیزیکی در کار‬ ‫اســت‪« .‬چیزی که عاشق دیوار [و حصار و‬ ‫محدودیت] نیست!»‪،‬‬ ‫‪ -2‬معنویت یعنی «ســفر نمــودن از بدن‬ ‫ِفردی ِ مبتنی بر حصارها‪ ،‬به منشا بیکران و‬ ‫بیحد و حصر ِ افرینش»‪،‬‬ ‫‪ -3‬حواس پنجگانه موجب ِ اعوجاج فکری‬ ‫و استنتاج گمراه کننده ای در شناخت ذات‬ ‫ِ اصلی خویشتنمان می شود‪،‬‬ ‫‪ -4‬بدن ابزاری برای درک و دریافت جهان‬ ‫هســتی بوده و به وسیله ی ان می توانیم‬ ‫«کائنات را دانلود کنیم!»‪،‬‬ ‫‪ -5‬بــدن ِ فیزیکی‪ ،‬جزئی از زمین اســت‬ ‫و اصــل و بنیــادش از ان اســت؛ ارتباط‬ ‫دادن بــدن با زمیــن (مثــل راه رفتن با‬ ‫پــای برهنه) جزء تمرینــات معنوی مهم‬ ‫محسوب می شود‪،‬‬ ‫‪ -6‬چرخــه هایی بر جهــان ماده و حیات‬ ‫انسانی حاکم اســت‪ .‬همچنین هماهنگ‬ ‫شدن ِ سیکل های درونی انسان با چرخه ی‬ ‫‪16‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫دوازده ســاله ی خورشــیدی از اهمیت‬ ‫بسیاری برخوردار است‪،‬‬ ‫‪ -7‬پنــج عنصر‪ ،‬جایگاه انها در ســاختار‬ ‫وجودی انسان و نحوه ی پاکسازی انها‪،‬‬ ‫‪ -8‬رهایی یافتن از «چیزی» که در درون ِ‬ ‫شماســت و شما دیگر قادر به نگهداشتن ِ‬ ‫ان نیستید‪ ،‬همیشه بزرگترین لذت است‪ .‬و‬ ‫البته مهم نیست این «چیز» چه باشد!‬ ‫‪ -9‬غذایی که میخوریم به مثابه ی سوخت‬ ‫ِ ماشــینی اســت که حاوی انرژی حیاتی‬ ‫بــرای زندگی ادمیســت و بایــد به دقت‬ ‫برگزیده شود‪،‬‬ ‫‪ -10‬بدن یک سیستم است و متناسب با‬ ‫کارکــرد ان می توانیم نوع ِ غذایی که می‬ ‫خوریم را انتخاب کنیم‪،‬‬ ‫‪ -11‬تناسب میان ِ غذاهایی که می خوریم‬ ‫بسیار مهم است؛‬ ‫غذا خوردن بــا حضور و اگاهی مهمترین‬ ‫تمرینی هســت که می توانید در رابطه با‬ ‫سالمت تغذیه در پیش بگیریم‪.‬‬ ‫‪ -12‬چگونه اجتناب ِ اگاهانه از غذا خوردن‪،‬‬ ‫باعث قدرت روحی و معنوی ما می شود‪.‬‬ ‫‪ -13‬ماهیت اســترس و اینکه چگونه در‬ ‫میانــه ی فعالیت های روزانه ارام بمانیم و‬ ‫با جریا ن زندگی نجنگیم‪.‬‬ ‫‪ -14‬ماهیــت قــوای جنســی و ارتباط ِ‬ ‫واقعی میان دو جنــس مذکر و مونث در‬ ‫علوم ودایی‪.‬‬ ‫در این شــماره ابتدا در مــورد ِ غریزه ی‬ ‫جنســی و علت ِ اصلی تقالی انسان ها با‬ ‫این موضوع صحبت شده و در ادامه ماهیت‬ ‫ِ میرا و فناپذیر ِ بدن ِ فیزیکی خاطر نشان‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫هواپیمارباییهورمونی‬ ‫یکبار کســی از من پرســید‪ « :‬ایا عجیب‬ ‫نیســت که انســانها بیش از هر غریزه ی‬ ‫فیزیکی ِ دیگری‪ ،‬توسط غریزه ی جنسی‬ ‫تسخیر می شوند؟»‬ ‫راســتش را بخواهیــد ایــن موضوع چیز‬ ‫عجیبی نیست!‬ ‫این موضوع فقط نوعی دزدی هورمونیست‪.‬‬ ‫در هر صورت‪ ،‬غریزه ی جنسی انقدرها هم‬ ‫که گفته می شود‪ ،‬یک غریزه ی قدرتمند‬ ‫نیســت‪ .‬بلکــه ان غریزه ای که بســیار‬ ‫قدرتمند است‪ ،‬گرسنگیســت‪ .‬در بیشتر‬ ‫اوقات فکر کردن به غریزه ی جنسی‪ ،‬نوعی‬ ‫رفتار وسواس گونه و اجباریست‪.‬‬ ‫زمانی که شــما خردســال بودید‪ ،‬اصالً‬ ‫برایتان مهم نبود که هر انســانی چه نوع‬ ‫اندام جنســی ای دارد‪ .‬فقط ان موقعی که‬ ‫هورمون هایتان شــروع به فعالیت کردند‪،‬‬ ‫دیگــر قادر نبودید در مــورد ِ این موضوع‬ ‫فکر نکنید‪.‬‬ ‫و شــما خواهید دید که بعد از یک ســن‬ ‫مشخص‪ ،‬و زمانی که بازیگوشی ِ هورمون‬ ‫ها فروکش می کند‪ ،‬بار دیگر نســبت به‬ ‫این موضوع بیتفاوت خواهید شد‪ .‬شما به‬ ‫گذشته نگاه خواهید کرد و باورتان نخواهد‬ ‫شــد که ان کســی که انقدر درگیر ِ این‬ ‫موضوع بوده است‪ ،‬شما بوده اید‪.‬‬ ‫واقعیت این اســت که چیز ِ اشتباهی در‬ ‫مــورد بدن وجود نــدارد؛ تنها اینکه بدن‪،‬‬ ‫محدود است‪ .‬همچنین محدود بودن هم‬ ‫چیز غلطی نیست‪ .‬اگر شما با بدنتان گام‬ ‫بردارید‪ ،‬برخی لــذت ها را تجربه خواهید‬ ‫کرد‪ .‬اینکه بخواهید محدود باشــید‪ ،‬جرم‬ ‫و جنایت نیســت‪ ،‬بلکه فقط یک زندگی ِ‬ ‫ناتمام خواهید داشت‪.‬‬ ‫تصور کنید فردا من به شما تکنیکی بیاموزم‬ ‫تا تمام مردان و زنان ِ دنیا به دنبال ِ شهوت‬ ‫رانی با شــما باشند‪ .‬به شما قول می دهم‬ ‫که شما همچنان ناراضی باقی خواهید ماند‪.‬‬ ‫ذره ای لذت و اندکی درد اتفاق خواهد افتاد‬ ‫‪ ،‬ولی شما همچنان در وادی ِ جسم و بدن ِ‬ ‫فیزیکیتان زندگی خواهید کرد‪.‬‬ ‫بدن‪ ،‬فقط بقا و تولید مثل را می شناســد‬ ‫و تنها جایی که چهارنعل به سمت ان می‬ ‫تازد‪ ،‬گورستان است‪.‬‬ ‫بدن ِ شــما نوعی وام از طرف این کرهی‬ ‫خاکیست‪ .‬چیزی که شــما ان را «مرگ»‬ ‫می نامید‪ ،‬چیزی نیست جز بازپس گیری‬ ‫این وام توسط مادرمان زمین‪ .‬تمام ِ حیات‬ ‫روی این کره ی خاکی‪ ،‬فقط نوعی بازیافت‬ ‫ِ زمین است‪.‬‬ ‫شما ممکن اســت فکر کنید که در حال‬ ‫حاضر به سوی دفتر کار‪ ،‬منزل‪ ،‬و یا مسابقه‬ ‫فوتبال می روید‪ ،‬اما تا جایی که مربوط به‬ ‫بدن است‪ ،‬شما لحظه به لحظه‪ ،‬مستقیماً‬ ‫به ســمت ِ قبرستان در حرکتید‪ .‬در حال‬ ‫حاضر شــما ممکن اســت این موضوع را‬ ‫فراموش کرده باشــید‪ ،‬ولی هر چه زمان‬ ‫بگذرد‪ ،‬این موضوع بیشــتر برایتان واضح‬ صفحه 17 ‫مارماتراپی‬ ‫روشی ایورودیک برای پاکسازی بدن‬ ‫نویسنده‪:‬ناهید موسوی‬ ‫مارماتراپــی هنر کار با نقــاط خاص بدن‬ ‫با انگیزه پاکســازی‪ ،‬التیام و بهبود سطح‬ ‫ســامت فرد و یکی از روش های درمانی‬ ‫معرفی شده در ایوروداست‪.‬در این شاخه از‬ ‫دانش سنتی ودیک معتقدیم که با تحریک‬ ‫نقاط منحصر به فرد در بدن میتوان انرژی‬ ‫حیات را میان بافــت های متفاوت که به‬ ‫‪18‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫دالیل ذهنی و فیزیکی دچار نقصان شده‬ ‫اند از عامل بیماری زا زدود و ســامت را‬ ‫به ان عضو بازگرداند‪.‬درمان به این طریق‬ ‫بیشتر در جنوب هند مورد توجه بود و پس‬ ‫از ان به عنوانی روشــی کل نگر در بهبود‬ ‫سالمت عمومی اقبال همگانی یافت‪ .‬مارما‬ ‫تراپیست برای درمان امراض کهنه‪ ،‬مانند‬ ‫میگرن و افسردگی تا دردهای مقطعی از‬ ‫تکنیک های ویژه بهره میبرد‪.‬تکنیک های‬ ‫متعد از ماساژ دستی و سنگ داغ تا استفاده‬ ‫از رنگ و نور و رایحه درمانی و دارو درمانی‬ ‫و رژیم غذایی که هم خود فرد در ســطح‬ ‫عمومی‪ -‬و هم توســط متخصص اموزش‬ ‫دیده به صورت ویژه انجام میشود‪ .‬تمامی‬ صفحه 19 ‫دانش یوگا‬ ‫عنصر اب از ملزومات تمرینات یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫نویسنده‪ :‬شانون فارلی‬ ‫مترجم‪:‬شکوفه شنوا فالح‬ ‫بیاموزیــد که چگونه توجــه به عنصر اب‬ ‫در تمریــن یوگا به بدن شــما می اموزد‬ ‫که جریان داشــته باشد و این تمرین می‬ ‫تواند احســاس‪ ،‬خالقیت‪ ،‬شهود‪ ،‬اشتیاق‬ ‫و لذت شــما را تا حد زیادی افزایش دهد‬ ‫‪.‬بدون اب‪ ،‬هیــچ تو‪ ،‬من‪ ،‬گربه ی بامزه ام‬ ‫که کنارم نشسته باشــد‪ ،‬یا درختان سبز‬ ‫بلند بیرون پنجره ام وجود نخواهد داشت‪.‬‬ ‫اب یکی از حیاتی ترین عناصر حیاتی است‪.‬‬ ‫هیچ یــک از ان چیزهایی که ما به عنوان‬ ‫عناصر حیاتی می شناســیم بدون وجود‬ ‫یک منبــع اب معدنــی در زمین وجود‬ ‫نخواهنــد داشــت‪.‬به عنوان انســان‪ ،‬در‬ ‫واقع‪ ،‬ما بیشــتر از اب تشــکیل شده ایم‪.‬‬ ‫بــه طــور متوســط‪ 60 ،‬درصــد از بدن‬ ‫انســان بالــغ را اب تشــکیل مــی دهد‬ ‫در حالــی کــه نــوزادان حــدود‬ ‫هســتند‪.‬‬ ‫اب‬ ‫درصــد‬ ‫‪75‬‬ ‫بنابراین‪ ،‬منطقی اســت که فلســفه های‬ ‫باســتانی در مورد ســامت و معنویت به‬ ‫ما می اموزد کــه پنج عامل اصلی جهان‪:‬‬ ‫‪ -‬اب‪ ،‬زمین‪ ،‬اتش‪ ،‬هوا‪/‬باد‪ ،‬اتر‪/‬فضا‪-‬‬ ‫و تاثیــرات انها بر بدن انســان می تواند‬ ‫به کیفیت زندگی ما کمــک کند‪ .‬به این‬ ‫صورت که سالم تر و شادتر زندگی کنیم‪.‬‬ ‫یوگا به طور ذاتی با پنج عنصر مرتبط است‪.‬‬ ‫مطالعــه ی یوگا و اب به بدن شــما می‬ ‫امــوزد که جریان داشــته باشــد ‪ .‬ا‬ ‫یــن عناصر میتوانند به چاکراها‪ ،‬مراکز‬ ‫انرژی درونی مرتبط با حاالت و بیماریهای‬ ‫مختلف مرتبط باشــند و هدف تمرینهای‬ ‫یوگا رفع انســداد یا حفظ تعادل اســت‪.‬‬ ‫اما ارتباط یوگا مهم تر از ان است‪ .‬یوگا این‬ ‫ایده را می دهد که می توانیم ذهن‪ ،‬بدن و‬ ‫روح را با تسلط بر ترکیب انرژی های ظریف‬ ‫درون خود ‪ -‬انرژی هایی که دارای ویژگی‬ ‫های عناصر طبیعی هستند ‪ -‬شفا دهیم‪.‬‬ ‫این تفکر در اصل از فلسفه هند باستان و‬ ‫زیربنای یوگا و ایورودا سرچشمه میگیرد‪.‬‬ ‫قبــل تر گفتیم که مطالعــه یوگا و اب به‬ ‫بدن ما می اموزد که جریان داشته باشد ‪.‬‬ ‫اب به عنــوان یک نیــرو دهنده‪ ،‬خنک‬ ‫کننده و ارام بخش در نظر گرفته می شود‬ ‫که برای حفظ سالمتی و طول عمر ما نیاز‬ ‫است‪ .‬با چاکرای دوم مرتبط است و عنصر‬ ‫احساس‪ ،‬خالقیت‪ ،‬شهود‪ ،‬اشتیاق و لذت را‬ ‫تقویت می کند ‪.‬سنت باستانی یوگا در مورد‬ ‫مصرف عناصر اتش و اب صحبت می کند‬ ‫که نمادی از انرژی ها و قطبیت های مردانه‬ ‫و زنانه است‪ .‬نانسی گودفلو ‪ ،‬مدیر یوگا در‬ ‫ویالهای پرانامار در سانتا ترزا ‪ ،‬کاستاریکا ‪،‬‬ ‫توضیح می دهد که اب اصل زنانه اســت‪.‬‬ ‫منبع اب اصل نقدینگی‪ ،‬پذیرش‪ ،‬تسلیم و‬ ‫شفافیت است‪ .‬از نظر بدن‪ ،‬عنصر اب در لگن‬ ‫و لگــن ما به عنوان نگهدارنده ی اب های‬ ‫داخلی اندام های تناسلی و دفع ان هاست ‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫با در اغوش گرفتن عنصر اب‪ ،‬به خود اجازه‬ ‫می دهم تا با موقعیت های زندگی خود بدون‬ ‫زحمت بیشتر جریان داشته باشیم‪.‬میتوانیم‬ ‫ماهیچه های تحتانی بدن را در اســترس‪،‬‬ ‫فشــار یا زمانی که احساس میکنم تحت‬ ‫فشار قرار میگیریم منقبض و منبسط کنید‪.‬‬ ‫بــه گفته دکتر دیپاک چوپــرا ‪ ،‬این کار‬ ‫بصورت مکرر باعث می شود که ماهیچه ها‬ ‫به راحتی ازاد شوند و روند «به دام انداختن»‬ ‫احساسات را ایجاد کنند و انرژی به مرکز‬ ‫احساســات و خالقیت هایتان جریان یابد‬ ‫‪.‬به گزارش مرکز دکتر دیپاک چوپرا زمانی‬ ‫که اب بدن تامین می باشــد‪ ،‬می توانید‬ ‫به راحتی با دیگــران ارتباط برقرار کنید‪،‬‬ ‫احســاس رضایــت و ارامــش‬ ‫کنیــد‪ ،‬همــه چیــز را رهــا کنیــد‬ ‫‪ ،‬برای شادی و لذت بردن و خالقیت خود را‬ ‫انجام دهید‪ .‬یک عنصر اب نامتعادل ممکن‬ ‫است باعث شود از نظر عاطفی احساس بی‬ ‫ثباتی‪ ،‬تنش و گیرکردن داشــته باشید‪».‬‬ ‫در واقع اتصال به عنصر اب در یوگا به بدن‬ ‫ما این امکان را می دهد که ماهیچه های‬ ‫نشیمنگاه را تقویت و تنش را ازاد و انرژیِ‬ ‫"چــی" را جذب کنیم و روان تر شــویم ‪.‬‬ ‫برخــی از راه هایی که مرکز دکتر دیپاک‬ ‫چوپــرا برای تولید عنصــر اب در تمرین‬ ‫یــوگا توصیه می کنــد عبارتنــد از‪:‬الیه‬ ‫های عمیقتــر خود و همچنیــن رهایی‬ ‫از احســاس و درک ذهنتــان را بررســی‬ ‫کنید‪٬‬پرانا را در دنباله به حرجت دراورید‪.‬‬ ‫‪٬‬ژست هایی را بگنجانید که لگن شما را هدف‬ ‫قرار مــی دهد‪.‬تکنیک های مختلف مانند‬ ‫نفس اوجی را برای تقلید از دریا بیاموزید‪.‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪21‬‬ صفحه 22 ‫استاد مهربابا‬ ‫ترجمه‪ :‬اذر درویش حسن‬ ‫مهربابا (روان شهریار ایرانی) روز ‪ 25‬فوریه‬ ‫ســال ‪ 1894‬در یوفا هندوستان دیده به‬ ‫جهان گشود‪ .‬نســب والدین او به ایرانیان‬ ‫زرتشتی برمی گشت‪ .‬در زمانی که مهربابا‬ ‫دانش اموز مدرســه بود‪ ،‬به دلیل داشتن‬ ‫قریحه عشق و محبت و بخشندگی مورد‬ ‫توجــه بود‪ .‬با این حال هیچ نشــانه ای از‬ ‫تقدیری که در پیش رویــش بود از خود‬ ‫بــروز نمی داد‪ .‬در ســال ‪ ،1913‬باباجان‪،‬‬ ‫بانویی مســلمان و روحانی را مالقات کرد‪.‬‬ ‫این بانوی روحانی برای مهربابا مانند یحیی‬ ‫تعمیدی برای مسیح بود و این نوجوان را با‬ ‫حقیقت استعداد درویش اگاه کرد‪ .‬باباجان‬ ‫بوسه ای به پیشانی مهربابا زد و از ان پس‬ ‫از حقیقت ذاتی مهربابا پرده برداشته شد‪.‬‬ ‫مهربابا پس از هفت سال شاگردی زیر نظر‬ ‫باباجان‪ ،‬اُیانیشــا ماهاراج و ســایر اساتید‬ ‫وظیفه اصلیش را اغاز کرد‪.‬‬ ‫در اوایــل دهــه ‪ 1920‬اولیــن گــروه از‬ ‫پرتوجویــان به دور او گــرد امدند و لقب‬ ‫مهربابا به معنــای درمهربان را به او دادند‪.‬‬ ‫مهربابا گروهی از مریدان خود را به شــهر‬ ‫بمبئی برد و انهــا را تحت تعالیم اخالقی‬ ‫اولیه بسیار سختی قرار داد‪ .‬سال ‪ 1923‬او‬ ‫به منطقه ای متروکه خارج از احمدنگاردر‬ ‫مرکز هندوســتان رفت و در انجا اشرامی‬ ‫برپا کرد به نام مهراباد‪ .‬به سرعت گروهی از‬ ‫‪24‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫شاگردان زن نیز به این اشرام پیوستند‪ .‬از‬ ‫جمله شاگردان ویژه او که به ایشان ملحق‬ ‫شد‪ِ ،‬هرا ایرانی بود‪.‬‬ ‫دهم جــوالی ‪ ،1925‬از این زمان مهربابا‬ ‫وارد مرحله روزه ســکوت شد‪ .‬از او سوال‬ ‫شد که چگونه خواهد توانست اموزه هایش‬ ‫را به شاگردانش منتقل کند‬ ‫‪ .‬انچه او پاســخ داد این بود‪ :‬من هستم تا‬ ‫انها را بیدار کنم نه اموزش دهم‪.‬‬ ‫مهربابــا در ابتدا تعالیمــش را روی تخته‬ ‫یا لوحی می نوشــت‪ ،‬اما بعدها از نوشتن‬ ‫اســتفاده نمیکرد بلکه با وسیله ی ایما و‬ ‫اشاره دست و صورت مفاهیم را به مریدان‬ ‫انتقال میداد‪ .‬او بعدها اظهار کرد که ‪:‬انسان‬ ‫اصــول و فرمان خداوندی را نمی شــنود‪.‬‬ ‫اصول و اخالقیات الهی از دیرباز برای انسان‬ ‫فرســتاده شده اســت‪ .‬پس تجلی کنونی‬ ‫خداوند در این دوران نشانهء سکوت است‪.‬‬ ‫در این زمان به قدر کافی کلمات و گفتارها‬ ‫را میان یکدیگــر رد و بدل کردهاید‪ .‬حال‬ ‫وقت ان اســت که با این کلمات و مفاهیم‬ ‫زندگی کنید‪ .‬مهربابا روزه سکوت را از سال‬ ‫‪ 1925‬تا لحظهء مرگش یعنی ‪ 43‬سال بعد‬ ‫حفظ کرد‬ ‫در دهه ‪ ،1920‬این استاد سه سفر به کشور‬ ‫ایران داشت و در سال ‪ 1931‬اولین سفر به‬ ‫غرب را اغاز کرد‪ .‬او به همراه شاگردانش به‬ ‫وسیله قایق به بندر مارسِ ی فرانسه رسیدند‬ ‫(‪11‬ســپتامبر) و از انجا رهسپار انگلستان‬ ‫شدند و در شهر لندن اقامت کردند‪ .‬مهربابا‬ ‫چند هفتــه در لندن ماند‪ .‬مرکز اصلی که‬ ‫او به اعتکاف نشســت شــهر لندن و شهر‬ ‫دیون بود‪ .‬او با بســیاری از شاگردان غربی‬ ‫خود‪ ،‬به گفته خودش عاشــقان راه دیدار‬ ‫کرد‪ .‬او قبــل از عزیمت به ایاالت متحده‪،‬‬ ‫ســفرهای زیادی به کشورهای دیگر اروپا‬ ‫داشت که برای انجام ماموریتش بسیار مهم‬ ‫بودند‪ .‬کشــورهایی چون ایتالیا‪ ،‬سوئیس‪،‬‬ ‫فرانســه‪ ،‬انگلستان و اســپانیا‪ .‬انچه خود‬ ‫راجع بــه ماموریتش میگوید این اســت‪:‬‬ ‫هدف ‪ ،‬در کنار هم قراردادن تمام مذاهب‬ ‫و ادیان اســت‪ ،‬مانند دانه های تسبیح‪ .‬تا‬ ‫بــه رفع نیازهــای هم با قدرت به ســیر‬ ‫زندگی بپردازند‪.‬‬ ‫اگرچــه مهربابا بــه امور مهمــی چون‪،‬‬ ‫امــوزش و تربیت کــودکان‪ ،‬تامین غذا و‬ ‫لباس فقیــران‪ ،‬مراقبت از بیماران جذامی‬ ‫(کــه روح های زیبا در قفس های زشــت‬ ‫بودند)‪ ،‬پرستاری از بیماران اعصاب و روان‬ ‫و مشتاقان عشــق الهی اقدام کرد اما‪ ،‬کار‬ ‫اصلــی او درمان رنج هــای روحی افرادی‬ ‫بود کــه درد و االم را تجربه می کردند و‬ ‫او این کار را بدون در نظرگرفتن سالمتی‬ ‫ظاهری افراد انجــام میداد‪ .‬راهکار او برای‬ ‫این افراد‪ ،‬بدســت اوردن نیروی عشــق‬ ‫و محبت بود‪ :‬من هســتم تا دانه عشق و‬ ‫محبت را در دل هایتان نشانم‪ .‬پس با وجود‬ ‫تمام گوناگونی های ظاهری که در زندگی‬ ‫با ان مواجه میشــوید و این بار را بر دوش‬ ‫می کشید‪ ،‬حس یکی بودن با ایجاد عشق‬ ‫و محبــت در میان تمام اقوام‪ ،‬باورها‪ ،‬فرقه‬ ‫ها و صفات مختلف مردم هند را به ارمغان‬ ‫اورده ام‪ .‬انچه که مورد تاکید او بود یکی‬ ‫بــودن و برابری انســانها و ناپایدار و گذرا‬ ‫بودن گوناگونی ها و اختالفاتی است که در‬ ‫طبیعت انسان ها وجود دارد‪ .‬انسانها همه‬ ‫تفاوت های مذکر و مونث‪ ،‬ســیاه و سفید‪،‬‬ ‫غنی و فقیر‪ ،‬زشت و زیبا را در طول زندگی‬ ‫حس می کنند که ایــن فرق ها همچون‬ ‫پوشیدن و دراوردن لباس های گوناگونی‬ ‫هستند که با انتخاب خود انجام می دهند‪.‬‬ ‫در سال ‪ ،1949‬مهربابا طریقتی را پیگرفت‬ ‫با نام حیات نو او به همراه شــاگردان زن و‬ ‫مرد تا سال ‪ 1952‬در سرتاسر هندوستان‬ ‫سیر میکرد‪ .‬در این مدت زندگی بی یاوانه‬ ‫و بیامید او با همراهانش به صورت ناشناس‬ صفحه 25 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫روشی که برای بهبود یک اتفاق خاص در‬ ‫بدن توصیه میشــود و ان چیزی نیســت‬ ‫جز جریان ســالم و بالمانع انرژی حیات یا‬ ‫همان پرانا‬ ‫مارما چیست؟‬ ‫مجموعه ای از نقاط انرژیک که اولین مرتبه‬ ‫در ســطح بدن پراکنده اند‪.‬این نقاط هم‬ ‫برای تشــخیص و هم برای درمان بیماری‬ ‫کاربرد دارند‪.‬جمع مارما()مارمانی است()که‬ ‫به معنی کلیه نقاط موثر اســت‪.‬در ایورودا‬ ‫به ‪ 107‬نقطه مارما در بدن فیزیکی و یک‬ ‫نقطه در بدن احساســی اشاره شده که در‬ ‫مجموع ‪ 108‬نقطه اند‪.‬هر نقطه در سطح‬ ‫با یک نقطه در درون بدن هم بسامد است‪.‬‬ ‫بنابــر این تحریک ان بــر همان نقطه اثر‬ ‫خواهد داشت‪.‬‬ ‫مارماها کجا یافت می شوند؟‬ ‫همانطور که گفته شد مارما یا نقاط انرژیک‬ ‫در ســطح بدن هستند اما این بدان معنی‬ ‫نیست که فقط در الیه های سطحی وجود‬ ‫دارند‪.‬مارما ها در نقاطی یافت می شوند که‬ ‫دو یا بیشــتر بافت با هم تالقی می کنند‪.‬‬ ‫مانند ماهیچه و تاندون‪-‬استخوان و تاندون‪-‬‬ ‫رباط و استخوان‪-‬عروق و تاندون‪-‬سیستم‬ ‫عصبی و پوســت‪-‬لنف و ماهیچه ‪.‬بخاطر‬ ‫تنوع این نقاط شیوه اثر پذیری ان از انرژی‬ ‫حیات یا پرانا‪ ،‬نام مارما در زبان سانسکریت‬ ‫به معنی راز یا واقعیت پنهان امده است‪.‬به‬ ‫این دلیل پنهان گفته میشــوند که گرچه‬ ‫نقاط در سطح پوست هستند اما در عمق‬ ‫بدن ریشه دارند‪.‬‬ ‫با توجه به موارد یاد شده حتما پیداست که‬ ‫تنها با اطالعات محدود ماساژ نمیتوان یک‬ ‫مارما تراپیست بود‪.‬برای این کار فرد باید به‬ ‫دانش ایورودا در این زمینه مســلط باشد‪.‬‬ ‫تمرین طبق متون و ممارســت فراوان در‬ ‫یافتن علت مرض بر فرد مکشــوف میکرد‬ ‫که کدام نقطه یا نقاط را برای درمان کدام‬ ‫بیماری انتخاب کند تا خللی در بدن فرد‬ ‫بیش از انکه بود وارد نشــود و درمان به‬ ‫خوبی پیش رود‪.‬‬ ‫مارماها چگونه کار میکنند؟‬ ‫ماهاراشــی ماهــش (‪ )2008,‬در کتــاب‬ ‫مارماتراپی قدرت دستان درمانگر ‪ ،‬مارما ها‬ ‫را به یک کهکشان تشبیه کرده که هر کدام‬ ‫مانند یک ستاره یا جرم اسمانی نوسان و‬ ‫مدار ویژه خــود را دارند تا نظم کیهان بر‬ ‫قرار باشد‬ ‫‪.‬او مارماها را مانند دریچه انرژی کیهانی به‬ ‫بدن ما می داند ‪.‬واســطه تبدیل انرژی که‬ ‫برای ما قابل رویت نیســت از بدن انرژیک‬ ‫به بدن فیزیکی ‪.‬مارماها هر کدام اراتعاش‬ ‫حیاتی مختص به خود را دارند ‪.‬این نقاط‬ ‫در حالت سالمت کامل پرانا را به خوبی از‬ ‫خود عبور داده و از طریق نادی ها به مراکز‬ ‫اصلی و عمده انرژیک بدن یا همان چاکرا‬ ‫ها میرساند‪.‬‬ ‫پر واضح که اگر در این کهکشــان درونی‬ ‫تعداد قابل توجــه از نقاط نتوانند بر طبق‬ ‫هدف مشــخص خــود کار کنند و جهت‬ ‫ناســازگاری را کــوک کنند یــا به دلیل‬ ‫اختاللی از مدار خارج شوند سالمت فرد به‬ ‫خطر خواهد افتاد‪.‬‬ ‫بیماری های جسمی و ذهنی هر دو میتواند‬ ‫بر ارتعاش این دریچه ها موثر باشند و عامل‬ ‫افت انرژی در بدن شوند‪.‬‬ ‫در ایــورودا هر مارما با یــک وایو(کارکرد‬ ‫پرانا)‪،‬دوشا(گونه یا طبع)‪،‬داتو(‪:‬بافت بدن)‬ ‫پوتاالتا(‪:‬کانال فیزیکی که می تواند عروق‪-‬‬ ‫اعصاب یا لنف باشد) در تبادل است‪.‬‬ ‫عوامل اثر گذار بر کارکرد مارماها‪:‬‬ ‫‪.1‬غذای نامناسب‬ ‫‪.2‬خواب کم یا زیاد‪.3‬استرس‪.4‬الودگی‬ ‫‪.5‬نــور نامناســب ماننــد برخــی‬ ‫نورهای مصنوعی‬ ‫‪.6‬قطع ارتباط با طبیعت‬ ‫حتی زمانی که ســعی می کنیم زندگی‬ ‫مدرنمان را با الگوی ســالمی دنبال کنیم‬ ‫باز هم عواملی میتواند بر سالمت ما خدشه‬ ‫وارد کند‪.‬بســیاری از بیمــاری هــا مانند‬ ‫خشکی مفاصل و کمردرد‪-‬اختالل حافظه‪-‬‬ ‫چاقی‪-‬مشــکالت معده‪-‬پیــری زودرس‬ ‫از این دســته اند‪.‬زیرا ما جریــان انرژی را‬ ‫داریم اما ان را از الودگی پاک نمی کنیم‪.‬‬ ‫حاال بهتر متوجه میشویم که مارما تراپی‬ ‫چه می کند‪.‬‬ ‫این نقاط را تحریک می کند با ماساژ مالیم‬ ‫یا کمی عمیق که زمان جهت و فشار دست‬ ‫درمانگر بستگی به تشخیص خود او و نوع‬ ‫بیماری دارد‪ .‬تا ان نقاط مسدود فعال شده‬ ‫و انرژی حیات(پرانا ) را از خود عبور دهند‪.‬‬ ‫به این ترتیب فرایند طبیعی سم زدایی و‬ ‫پاک سازی فیزیولوژیکی پاسخ مناسبی به‬ ‫این محرک است‪.‬دقت کنید تحریک پرانا‬ ‫در اینجا به معنی اقسام پرانا نیست و تنها‬ ‫خود عنصر حیات مد نظر است‪.‬‬ ‫برخی از منافع مارما تراپی‪:‬‬ ‫‪ .1‬افزایش سطح انرژی‬ ‫‪ .2‬برطرف کردن احساس نامطلوب عاطفی‬ ‫‪ .3‬بهبود کارکرد معده و روده‬ ‫‪ .4‬کمک به تنظیم خواب‬ ‫‪ .5‬خون رسانی به پوست‬ ‫‪ .6‬کمک به درمان اعتیاد‬ ‫‪ .7‬رشد خالقیت در پی احساس رضایت از خود‬ ‫‪ .8‬تعادل دوشا‬ ‫‪ .9‬جوان سازی‬ ‫یک تراپیست حرفه ای با تکیه بر دانش و اگاهی و تجربه‬ ‫طوالنی مدت میداند کدام‬ ‫روش را برای درمان کدام ضایعه استفاده کند تا نتیجه‬ ‫مطلوب حاصل شــود‪.‬او مانند واسطه درمان یا محرک‬ ‫انرژیست‪.‬بنابر این اولین قدم در پاک سازی مارما‪،‬مهارت‬ ‫فردی و دانش خود درمانگر است‪.‬انگشــتان ما گیرنده‬ ‫و فرســتنده اطالعات هستند‪.‬اوست که می داند مارما‬ ‫را در کــدام جهت لمس کند و انرژی را به کدام ســو‬ ‫هدایت کند‬ ‫‪.‬بنابراین می تواند یک و یا ترکیبی از روش ها را امتحان‬ ‫کند‪:‬‬ ‫روغن داغ‬ ‫روغن های طبیعی‬ ‫روغن قی یا گی‬ ‫سنگ های شفاف یا کریستال که در نقاط ویژه مانند‬ ‫شاهراه اصلی تا تاج سر قرار داده می شود‬ ‫سنگ داغ‬ ‫نور قرمز‬ ‫رایحه خاص‬ ‫داروی ایورودیک‬ ‫ارتعاش درمانی‬ ‫صوت درمانی‬ ‫الزم به ذکر اســت در کنار شناخت کالبد فرد ‪،‬درمان‬ ‫یک درمانگر زمانی موثر است که خود را از دانش روز‬ ‫بی بهره نداند‪ ،‬علوم قدیم به مدد بینش خالص و صرف‬ ‫زمان طوالنی متخصصینش از یک سو و از سوی دیگر‬ ‫تالش عالقه مندان دنیای مدرن به بازگردان انسان به‬ ‫اصول طبیعی زندگی مدت هاست به محافل اکادمیک‬ ‫راه یافته و ذکر نام های سنتی بدلیل اشنایی خواننده‬ ‫با دقت پیشنینان برای رسیدن به کنه مطالب مرتبط‬ ‫با بدن انسان است‬ ‫‪.‬‬ ‫تطبیق دادن اسامی تنها زمانی مجاز است که خدشه ای‬ ‫به اصل موضوع وارد نشود بنابر این شایسته است هنگام‬ ‫مطالعه این مطلب منابع مرتبط بررسی شود‬ ‫‪.‬‬ ‫‪Dr.Eshrott Ernest , Marma therapy The healing.1‬‬ ‫‪2009,power of your hands‬‬ ‫‪www.http://chopra.com,Learn all about marma point.2‬‬ ‫‪2019,therapy‬‬ ‫‪www.http://Yoga pedia,Erin Easterly,marma.3‬‬ ‫‪2019,therapy‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪19‬‬ صفحه 20 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫فــرد با این اعمال در جســتجوی احیای‬ ‫چیزی یا حسی گمشده است تا به تعادلی‬ ‫بهتر برسد‪ .‬مثال کسب ارامشی بیشتر و این‬ ‫نحوه ی تنظیم خودکار بدن انسان است‪.‬‬ ‫تحقق خود به خودی سالمت بدن انسان از‬ ‫طریق حرکات مختلف و در جهات مختلف‬ ‫امکان پذیر است‪.‬گاهی جلوه ی قوی ترین‬ ‫تمایل (خود تنظیمی) به اشــکال مختلف‬ ‫بیان می شود‪ :‬درد ‪ ٬‬سرفه و ‪...‬‬ ‫ما عــادت کردیم که این جلوه ها را منفی‬ ‫ارزیابی کنیم‪.‬در صورتیکه انها فقط مولفه‬ ‫هایی برای رسیدن بدن به تعادل می باشند‬ ‫‪ .‬ســی تای برای ما این واقعیت را مطرح‬ ‫می کند که این عالئم نمایش نیاز بدن به‬ ‫خود تنظیمی در ارگانیسم است‪.‬این خود‬ ‫تنظیمی گاهــی از طریق حرکات خود به‬ ‫خودی و احیاء کننــده صورت می گیرد‪.‬‬ ‫حرکاتی که با هماهنگی (جمجمه ستون‬ ‫فقرات و لگن خاصره) صورت می گیرد‪.‬‬ ‫کاسه سر (جمجمه) ستون فقرات و قسمت‬ ‫لگــن خاصره بخش هــای هدایت کننده‬ ‫انرژی اساســی بدن را شامل می شوند و‬ ‫مسئول ســازماندهی نهایی تمام فعالیت‬ ‫های ســلولی هســتند‪(.‬طبق فلسفه ی‬ ‫سی تای)‬ ‫شامل ‪ ۵‬بخش می باشد‪:‬‬ ‫‪ -۱‬جمجمــه (یکــی از مراکــز مهــم‬ ‫سیستم عصبی)‬ ‫‪-۲‬قفسه سینه و اعضای زیر مجموعه ی ان‬ ‫(سیستمحرکتی‪-‬تنفسی‪-‬تعریق)‬ ‫‪-۳‬گوارشی (مرکز قسمت جذب و گردش )‬ ‫‪-۴‬ادراری (مرکز قسمت دفع)‬ ‫‪-۵‬لگن خاصره (مرکز قسمت تولید مثل و‬ ‫احیاء سلولی)‬ ‫سی تای برای سرزندگی سالمتی‬ ‫تعــادل و هماهنگــی بین قســمت های‬ ‫متشکل جمجمه و ســتون فقرات و لگن‬ ‫خاصره را ضروری می داند‪.‬‬ ‫این مهم در تمرینات ســی تای از‬ ‫طریق ‪ ۵‬حرکت ‪:‬‬ ‫‪ -۱‬افقی‬ ‫‪ -۲‬به جلو‬ ‫‪-۳‬به طرفین چپ و راست‬ ‫‪ -۴‬چرخش‬ ‫‪ -۵‬و بالخره حرکت به ســمت مرکزیت‬ ‫بدن انجام می گیرد‪.‬‬ ‫این هماهنگــی ماحصل ارتبــاط بین ‪۵‬‬ ‫سیســتم حیاتــی و تمــام فعالیت های‬ ‫ارگانیســم زنده می باشــد کــه از طریق‬ ‫انجام منظم سی تای هماهنگی طبیعی و‬ ‫خدادادی بین حاصل می شود‪.‬‬ ‫پراتیک سی تای‪:‬‬ ‫روش سی تای بسیار ساده است و مراحل‬ ‫مختلف مشاهده ی دقیق و بدون قضاوت‬ ‫و توجه به بدن را شــامل می شود‪ .‬این امر‬ ‫از طریق تمرین های تنفســی و حرکتی‬ ‫انجام می گیرد‪.‬‬ ‫حرکات ســی تای شــامل‪ :‬کاتســوگن‬ ‫اندو یوکی‬‫جیوکی و تاهیکی هستند‪.‬‬ ‫هر کــدام از این تمرینات با ریتم تنفس و‬ ‫حرکت درمانگر ســی تای یا تمرینات دو‬ ‫نفره با درمانجو انجام می شود‪.‬‬ ‫سی تای بسیار فراتر از انجام چند حرکت‬ ‫فیزیکی یا تنفسی است‪.‬‬ ‫سی تای یک فلسفه و فرهنگ زندگی بر‬ ‫مبنای مشاهده و احترام متقابل به نیازهای‬ ‫منحصر به فرد افراد می باشد‪.‬‬ ‫در امتداد این مشــاهده ســی تای سوهو‬ ‫همراهی درمانگر ســی تای با درمانجو در‬ ‫تشخیص قسمت هایی از بدنش که نقش‬ ‫بیشتری دارد به نوعی به همراهی و درمان‬ ‫متقابل می انجامد‪.‬‬ ‫اصول اساسی سی تای نزدیکی تنگاتنگی‬ ‫برپایه ی پزشکی سنتی ژاپن دارد‪ .‬اصول‬ ‫فلســفی ان را میتــوان عــدم قضاوت و‬ ‫مشاهده و احترام شخصی بیان نمود‪.‬‬ ‫برای اطالع بیشتر میتوان به این سایت رجوع کرد‪:‬‬ ‫‪WWW.SEITAI.CVP.COM‬‬ ‫ادرس سایت های مرتبط‪:‬‬ ‫‪WWW.ESPAIDO.VOM‬‬ ‫‪WWW.LEITAI.CVP.COM‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪23‬‬ صفحه 24 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫بچســبند‪ ،‬بنابراین نیاز دارند تا به خود‪ ،‬با غذاهای تند‪ ،‬تلخ و گس برای تسکین کافا‬ ‫تجربه ها و نگرش های جدید انگیزه بدهند‪ .‬مفیدند‪ .‬از غذاهای شــیرین‪ ،‬ترش و شور‬ ‫‪ .2‬یک روتین منظم روزانه را دنبال کنید‪ .‬پرهیز کنید‪.‬‬ ‫ایده ال اســت که قبل از ‪ 6‬صبح از خواب‬ ‫توصیه ها‪:‬‬ ‫بیدار شوید و در طی روز نخوابید‪.‬‬ ‫‪ .3‬خودتان را گــرم نگه دارید و از رطوبت ‪-۱‬یک روز در هفته‪ ،‬روزه مایعات بگیرید‪.‬‬ ‫دوری کنیــد‪ .‬کافاها به شــرایط ســرد و ‪-۲‬فقط اب ســبزیجات و میوه های تازه و‬ ‫مرطوب حساس هســتند و گرما برایشان سوپ پوره سبزیجات میل کنید‪.‬‬ ‫‪-۳‬مصرف لبنیات را کاهش دهید‪ .‬لبنیات‬ ‫سودمند است‪.‬‬ ‫اگر دچار احتقان هستید(یک مشکل نرمال کافــا را افزایش مــی دهند‪ .‬مــی توانید‬ ‫برای کافایی ها)‪ ،‬از گرمای خشک استفاده مقدار اندکی شــیر و یا ماســت کم چرب‬ ‫کنید‪ .‬استفاده از کیسه گرم برای پشت یا مصرف کنید‪.‬‬ ‫سان لمپ بر روی قفسه سینه مفید است‪-۴ .‬از اغلب شیرین کننده ها پرهیز کنید‪.‬‬ ‫اگر کســالت دارید‪ ،‬بینی‪ ،‬گلو و ریه های عســل تنها شــیرین کننده ای است که‬ ‫برای کافا مفید است‪ .‬سایر شیرین کننده‬ ‫خود را در معرض هوای سرد قرار ندهید‪.‬‬ ‫‪ .4‬روزانه ماســاژ خشک(گارشــانا) انجام ها اگرچه برای جلوگیری از باال رفتن کافا‬ ‫دهید‪ .‬برای تحریک جریان خون در بدن‪ ،‬نباید مصرف شوند‪ ،‬باعث مشکالتی چون‬ ‫روزانه بدن خود را بدون روغن ماساژ دهید‪ .‬گرفتگی سینوس‪ ،‬الرژی‪ ،‬سرما خوردگی و‬ ‫‪ .5‬نتی انجــام دهید تــا از احتقان بینی بی حالی نیز می شــوند‪ .‬یک یا دو قاشق‬ ‫جلوگیری کنید‪ .‬یک ابزار مفید برای پاک ســوپخوری(نه بیشتر) عســل در روز می‬ ‫تواند کافا را پایین بیاورد‪ ،‬فقط در اشپزی از‬ ‫کردن بینی قوری نتی است‪.‬‬ ‫‪ .6‬فضای زندگی خود را پاکســازی کنید‪ .‬عسل استفاده نکنید‪.‬‬ ‫برای جلوگیری از درهم ریختگی ناشی از ‪-۵‬در وعده های غذایی خود‪ ،‬چای زنجبیلی‬ ‫انباشتن وسایل در خانه‪ ،‬محل کار‪ ،‬ماشین داغ بنوشــید‪ .‬بــرای کمک بــه تحریک‬ ‫و سایر فضاها‪ ،‬به طور مرتب فضای خود را هضم کنــد‪ ،‬روزانه ‪ 2‬یــا ‪ 3‬فنجان چای‬ ‫پاکیزه کنید و چیزهایی که می دانید هرگز زنجبیلی بنوشید‪.‬‬ ‫‪-۶‬حبوبات مصرف کنید‪ .‬همه حبوبات به‬ ‫استفاده نخواهید کرد‪ ،‬را دور بریزید‪.‬‬ ‫‪ .7‬به طور مرتب ورزش کنید‪ .‬این بهترین جز ســویا‪ ،‬برای تیپ کافا مناسب هستند‪.‬‬ ‫راه برای جلوگیری از انباشــتگی سموم در موادی که در تهیه انها از دانه سویا استفاده‬ ‫بدن اســت‪ .‬روی افزایش اســتقامت بدن شده مثل توفو بایســتی به میزان اندکی‬ ‫کار کنید‪ .‬دوندگی‪ ،‬دوچرخه سواری‪ ،‬شنا‪ ،‬مصرف شوند‪.‬‬ ‫ایروبیک و ورزش هــای رقابتی را انتخاب ‪-۷‬میوه های سبک تر مثل سیب‪ ،‬گالبی‪،‬‬ ‫کنید‪ .‬همچنین می توانید با موزیک ریتم انــار و زردالو را میل کنیــد‪ .‬مصرف میوه‬ ‫های ســنگین مثل موز‪ ،‬اووکادو‪ ،‬اناناس‪،‬‬ ‫دار برقصید‪.‬‬ ‫‪ .8‬از رایحه های گرم و محرک اســتفاده پرتقال‪ ،‬هلو‪ ،‬نارگیل‪ ،‬خربزه‪ ،‬خرما‪ ،‬انجیر را‬ ‫کنید‪.‬رایحه های میخک‪ ،‬کافور‪ ،‬دارچین‪ ،‬کاهش دهید‪.‬‬ ‫اکالیپتــوس‪ ،‬درخت عرعــر‪ ،‬و مرزنجوش ‪-۸‬به میزان زیادی سبزیجات مصرف کنید‪.‬‬ ‫در حالت کلی تمام ســبزیجات برای کافا‬ ‫مناسب هستند‪.‬‬ ‫‪ .9‬از رنگ های گرم و درخشــان استفاده مناسبند اما باید مصرف سبزیجات ابدار و‬ ‫کنیــد‪ .‬این رنــگ ها شــامل زرد‪ ،‬قرمز و شــیرین مثل گوجه فرنگی‪ ،‬و کدو سبز را‬ ‫کم کنید‪.‬‬ ‫نارنجی هستند‪.‬‬ ‫‪-۹‬تمــام ادویه ها به جــز نمک برای کافا‬ ‫توصیه های غذایی برای کافا‪:‬‬ ‫بر اساس ایورودا‪ ،‬باید غذاهایی بخوریم که مناسبند‪ .‬از ادویه های تند مثل فلفل‪ ،‬دانه‬ ‫تاثیر متعادل کننده روی دوشای غالب ما خردل و زنجبیل به فراوانی در غذاهای خود‬ ‫دارند یا دوشایی که افزایش یافته را پایین استفاده کنید‪.‬مصرف تمام دانه ها و اجیل را‬ ‫می اورند‪ .‬از انجا که کافا سنگین‪ ،‬چرب و کاهش دهید‪ .‬از دانه های افتابگردان و کدو‬ ‫سرد است‪ ،‬بایستی غذاهایی را مصرف کنیم حلوایی می توانید استفاده کنید‪.‬‬ ‫مصرف گوشت قرمز را محدود کنید‪.‬‬ ‫که سبک‪ ،‬خشک و گرمند‪.‬‬ ‫اگر گیاهخوار نیســتید‪ ،‬گوشت مرغ تازه‬ ‫و ارگانیــک‪ ،‬بوقلمون‪ ،‬تخم مرغ و غذاهای‬ ‫دریایی را مصرف کنید‪.‬‬ ‫چربی و روغن را به مقدار کم مصرف کنید‪.‬‬ ‫از روغــن زیتون بکر‪ ،‬روغن بــادام‪ ،‬روغن‬ ‫ذرت‪ ،‬روغن افتابگــردان‪ ،‬و روغن خردل‬ ‫استفاده کنید‪.‬‬ ‫در غالت‪ ،‬از جو‪ ،‬ذرت‪ ،‬ارزن‪ ،‬گندم ســیاه‪،‬‬ ‫چاودار استفاده کنید‪.‬‬ ‫به طور کلی یک تغذیه مناسب برای کافا‪،‬‬ ‫باید زنده و پر انرژی باشــد تا کمک کند‬ ‫سیستم متابولیسم و هضم‪ ،‬خوب کار کند‪.‬‬ ‫وعده اصلی خود را در نهار میل کنید و برای‬ ‫شــام میزان کمی غذا میل کنید‪ .‬حداقل‬ ‫سه ساعت قبل از خواب چیزی نخورید تا‬ ‫بدن برای هضم زمان داشته باشد‪.‬‬ ‫نکاتی که در این مقاله اورده شــده است‪،‬‬ ‫فقط برای اســتفاده اموزشــی شماست و‬ ‫جایگزینی برای توصیه حرفه ای پزشکی‪،‬‬ ‫تشــخیص یا درمان نیســت‪ .‬همیشه در‬ ‫رابطه با وضعیت پزشکی خاص خود و قبل‬ ‫از مصرف هر گونــه مکمل یا رژیم خاص‪،‬‬ ‫برنامه ورزشی یا ســامتی‪ ،‬از توصیه یک‬ ‫متخصص کمک بگیرید‪.‬‬ ‫منبع ‪Yoga jurnal:‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪47‬‬ صفحه 48 ‫هر مفصل دارای دو نوع بافت است ‪ ،‬بافت‬ ‫فعال و بافت غیر فعال‪.‬‬ ‫بافت غیر فعال شامل استخوان ها‪،‬کپسول‬ ‫مفصلــی و لیگامنت ها می باشــد‪ .‬نحوه‬ ‫قرارگیری استخوان ها در کنار هم میتواند‬ ‫در ثبات مفصل موثر باشد‬ ‫‪.‬به طور مثال مفاصل گوی و کاسه نسبت‬ ‫به مفاصل مسطح ثبات بیشتری دارند زیرا‬ ‫گوی و کاسه دو سطح استخوان با یکدیگر‬ ‫جفت میشود و به نوعی مکمل هم هستند ‪،‬‬ ‫در صورتی که مفاصل مسطح فقط بر روی‬ ‫هم قرار میگیرند و با یک دیگر جفت نمی‬ ‫شوندپس نکات را نادیده نگیریم‪..‬‬ ‫بافت هــای فعال مانند عضــات بر روی‬ ‫ثبات مفاصل نقش دارند‪.‬مفاصلی که تعداد‬ ‫عضالت بیشتر و همچنین عضالت بزرگ‬ ‫تــر و قوی تری از روی ان عبور کرده اند با‬ ‫ثبات تر اند‪.‬‬ ‫گیرنده های عصبی که در بافت های فعال و‬ ‫غیر فعال مفاصل وجود دارند نیز با دریافت‬ ‫و انتقال پیــام های عصبــی میتوانند در‬ ‫پایداری و ثبات مفاصل موثر باشند‪.‬‬ ‫فــرد را ارتقا بدهد تا پرتوجو نهایت بهره را‬ ‫از یوگا ببرد و تاثیر ان را در سالمتی خود‬ ‫ببیند‪.‬مــرور خاطرات و ایجاد احساســات‬ ‫و همچنین نحوه فکــر کردن ما به طرزی‬ ‫که باعث شود احساس ما ناخوشایند شود‬ ‫مستقیم بر روی سیستم عصبی لیمبیک‬ ‫تاثیر می گذارد‪.‬و تغییرات در این سیستم‬ ‫متقابال باعث کم شــدن ثبات مفصلی و به‬ ‫دنبال ان وضعیتی نامناســب و وضعیت‬ ‫جسمانی ناســالم می شود که این خود بر‬ ‫روی ارامش ذهن تاثیر می گذارد‪.‬‬ ‫دقت کنید این یک سیکل معیوب است که‬ ‫همه فاکتورها همدیگر را تقویت می کنند و‬ ‫خارج شدن از این سیکل نیازمند اگاهی و‬ ‫دانش و عمل به این اگاهی ها است‪.‬‬ ‫یوگا علمی اســت که تمام جنبه های ما را‬ ‫تحت تاثیر قرار می دهد‪.‬جسم ‪،‬ذهن و روح‬ ‫همگی در ارتباط با یکدیگر هســتند و بر‬ ‫روی هم تاثیر می گذارند‪.‬با وارد کردن یوگا‬ ‫به زندگی خود و اســتفاده از ان در زندگی‬ ‫روزمره خود مــی توانیم زندگی با کیفیت‬ ‫بهتر در تمام ابعاد را تجربه کنیم‪.‬‬ ‫تاثیر وضعیت روحــی بر روی ثبات‬ ‫مفاصل‪:‬‬ ‫سیستم عصبی لیمبیک‪:‬‬ ‫کم کم به پایان مقاله می رسیم و تا اینجا‬ ‫متوجه شدیم که وضعیت مطلوب داشتن‬ ‫چه اهمیتی دارد و برای ایجاد این وضعیت‬ ‫باید مفاصلی با ثبات داشــته باشیم و برای‬ ‫داشــتن مفاصلی قدرتمند و با ثبات الزم‬ ‫است که وضعیت روحی خود را ارتقا دهیم‬ ‫و متوجه شدیم که یکی از مراکز عصبی که‬ ‫نقش به سزایی در وضعیت روحی ما دارد‬ ‫سیستم عصبی لیمبیک می باشد‪.‬‬ ‫بنابراین الزم هست که در این بخش سیتم‬ ‫عصبی لیمبیک را بشناسیم‪.‬‬ ‫این سیســتم زیر قشــر مغز و زیر ســاقه‬ ‫مغــز قــرار دارد‪ .‬تاالموس‪،‬هیپوتاالموس‪،‬‬ ‫گانگلیا‪،‬هیپوکامپــوس و امیگــداال جــز‬ ‫سیســتم عصبی لیمبیک به شــمار می‬ ‫روند‪.‬دو بخش بسیار مهم هیپوکامپوس و‬ ‫امیگداال در سیستم عصبی لیمبیک وجود‬ ‫دارد که نقش پردازش احساسات و عواطف‬ ‫‪ ،‬مــرور خاطرات و حافظه را برعهده دارند‪ .‬هنگام تجربــه احساســاتی مانند ترس ‪،‬‬ ‫در هیپوکامپوس نورون های جدید از سلول نگرانــی و عصبانیــت سیســتم عصبی‬ ‫های بنیادی در مغز مدام در حال ســاخته سمپاتیک ما فعال می شود ‪ ،‬با فعال شدن‬ ‫شدن هستند که به این فرایند نوروجنزیس این سیســتم ضربان قلب و فشار خون باال‬ ‫شــاید در نگاه اول این عامــل‪ ،‬ظاهرا‪ ،‬بی‬ ‫ارتبــاط با ثبات مفاصل و وضعیت مطلوب‬ ‫باشــد اما حقیقت این اســت که وضعیت‬ ‫روحی بسیار نقش مهمی در ایجاد این ثبات‬ ‫و پایداری دارد‪.‬وضعیت ورحی اشــخاص با‬ ‫تاثیر بر روی بخشــی از مغز به نام سیستم‬ ‫لیمبیک قادر خواهد بود که بر روی ثبات‬ ‫مفاصل و وضعیت و در کل سالمتی سیستم‬ ‫عضالنی اسکلتی فرد تاثیر بگذارد‪.‬‬ ‫گاهــی در کالس های یــوگا متوجه می‬ ‫شــویم که افراد در هیچ یک از مواردی که‬ ‫گفته شد اختاللی ندارند اما در حین انجام‬ ‫اســاناها دچار عدم تعادل و ثبات مفصلی‬ ‫هستند‪.‬پرتوبخشی که بتواند با توجه کردن‬ ‫کافی به پرتوجو متوجه وضعیت روحی فرد‬ ‫و ارتباط ان با عدم تعادل و ثبات بدن فرد‬ ‫بشود بسیار با ارزش است‬ ‫‪.‬پرتوبخــش با دادن تمریــن های اگاهانه‬ ‫اســاناها و همچنین تمرین های پرانایاما‬ ‫و مراقبــه ایی قادر خواهــد بود هم از نظر‬ ‫جسمی و هم از نظر ذهنی وضعیت روحی‬ ‫‪30‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫می گویند و باعث می شــود که ما بتوانیم‬ ‫از طریــق این بخش از مغز کــه مدام در‬ ‫حال تولید نورون های جدید است مطالب‬ ‫جدیدی را یاد بگیریم در بخش امیگداال که‬ ‫شبیه به بادام هست و در کنار هیپوکامپوس‬ ‫قرار دارد ‪،‬پاســخگویی به احساسات مانند‬ ‫احساس رضایت‪،‬ترس و نگرانی و عصبانیت‬ ‫پردازش می شــود و همچنین این بخش‬ ‫باعث می شــود که ما بتوانیم احساســات‬ ‫ناشــی از خاطــرات را به یــاد بیاوریم‪.‬در‬ ‫مطالعاتی در ســال ‪ 2010‬نشان داده شد‬ ‫که گروهی از افراد هر روز به مدت ‪ 8‬هفته‬ ‫روزی ‪ 30‬دقیقه مراقبه کردند توانسته اند‬ ‫که میزان قابل توجهی از ماده خاکستری‬ ‫امیگــداال را در سیســتم عصبی لیمبیک‬ ‫کاهش دهند‪.‬این بخش خاکستری محلی‬ ‫برای پردازش احساسات ناخوشایندی مانند‬ ‫ترس و نگرانی است‪.‬بنابراین با تمرین های‬ ‫مراقبــه می توانیم به میزان زیادی بر روی‬ ‫عملکرد مغــز تاثیر بگذاریم و ذهن خود را‬ ‫ارام کنیم‪.‬‬ ‫وضعیــت روحی و ارتبــاط ان با‬ ‫سالمتی جسم‪:‬‬ ‫کاهــش میزان ترس و نگرانی و ارام کردن‬ ‫ذهن و جان در مدت زمانی طوالنی میتواند‬ ‫منجــر به فعــال کردن سیســتم عصبی‬ ‫پاراسمپاتیک شود که خود بر روی سیستم‬ ‫عضالنی و اسکلتی تاثیر می گذارد و کمک‬ ‫می کند که جسمی سالم و قدرتمند داشته‬ ‫باشیم‪.‬درک این موضوع که ما فراتر از ذهن‬ ‫و افکارمان هستیم ‪،‬‬ ‫ما اگاهی هســتیم و ناظر بر احساســات‬ ‫هســتیم ما را قادر می سازد تا بتوانیم در‬ ‫زندگی خود به عنوان یک مشاهده گر و نه‬ ‫یک واکنشگر باشیم‪،‬‬ ‫این همان هدف اصلی یوگاست ‪ ،‬شناخت‬ ‫خود و ارتباط بــا خود‪.‬مدیریت افکار و به‬ ‫دنبال ان احساسات ناشی از افکار به ما این‬ ‫فرصت را مــی دهد که بتوانیم بر عملکرد‬ ‫مغز به طور اگاهانه تاثیر بگذاریم ‪.‬‬ صفحه 31 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫خواهد شد که این سرنوشت‪ ،‬ماهیت ِ طبیعی‬ ‫ِ بدن ِ فیزیکیتان اســت‪ .‬اگر تنها چیزی که‬ ‫می شناسید فقط بدنتان است‪ ،‬که قرار است‬ ‫ان را از دســت بدهید‪ ،‬بنابراین جای تعجب‬ ‫نیست که اضطراب و ترس همسفران ِ دائمی‬ ‫شما باشند‪.‬‬ ‫برخی افراد تصور می کنند که «ترس» جزء‬ ‫الینفک و طبیعی از موجودیتشان است‪ .‬در‬ ‫حالیکــه اصال اینطور نیســت‪ .‬ترس چیزی‬ ‫نیست جز ناقص بودن ِ موجودیتتان! شما اگر‬ ‫زندگی را با دیدگاهی وسیعتر و چند ُبـعدی‬ ‫کشف نکرده باشــید‪ ،‬و خودتان را صرفاً به‬ ‫جنبه ی مادی حیات ِ خویش محدود سازید‪،‬‬ ‫ترس‪ ،‬طبیعی تریــن نتیجه ی این تصمیم‬ ‫خواهد بود‪.‬‬ ‫ایــا داســتان ِ جورج بـِــست را‬ ‫شنیده اید؟‬ ‫او یکی از مشــهورترین بازیکنــان ِ فوتبال ِ‬ ‫انگلستان در زمان خودش بود‪ .‬او مصمم بود‬ ‫تا زندگیاش را به بهترین شیوه ای که بلد بود‬ ‫بسازد‪ .‬رسانه ها او را به عنوان کسی توصیف‬ ‫کرده اند که همواره ســتارگان ِ مشهور فیلم‬ ‫هــا و مدل های دنیای ُمد در زیر ِ ســایه ی‬ ‫او بوده اند‪.‬‬ ‫اما زمانی که به مرز سی و پنج سالگی رسید‪،‬‬ ‫مردی بود شکسته‪ ،‬بخت برگشته و اشفته؛ و‬ ‫در سن ‪ 59‬سالگی از دنیا رفت‪ .‬موضوع مهم‬ ‫«مرگ» نیست‪ ،‬بلکه ان شیوه ای که زندگی‬ ‫می کنید مهم اســت‪ .‬جورج ب ِســت ظاهرا ً‬ ‫همه چیز داشت‪ ،‬اما زندگی وحشتناکی را از‬ ‫سر گذراند‪.‬‬ ‫این موضوع به این خاطر اســت که شیوه ی‬ ‫مادی محدود است‪.‬‬ ‫بدن ِ فیزیکی‪ ،‬نقش ِ مشخصی در زندگی و‬ ‫حیات شــما دارد‪ .‬اگر بخواهید این نقش را‬ ‫انقدر بسط بدهید تا تمام ِ زندگی تان را در‬ ‫بر بگیرد‪ ،‬فقط زجر خواهید کشــید‪ ،‬چرا که‬ ‫در تالشــید تا یک توهم بیافرینید‪ .‬زندگی‪،‬‬ ‫میلیون ها شیوه برای خم کردن‪ ،‬شکستن‪ ،‬به‬ ‫زانو در اوردن و اسیاب کردن ِ شما بلد است‪.‬‬ ‫چیز ِ اشتباهی در مورد هورمون هایتان وجود‬ ‫ندارد‪ .‬اما زمانی که شما یک زندگی ِ اجباری‬ ‫و وســواس گونه را در پیــش می گیرید‪ ،‬در‬ ‫حقیقت برده وار زندگی می کنید‪.‬‬ ‫ممکن است زندگیتان خیلی هم خوب پیش‬ ‫برود‪ ،‬مثل شــغل عالی‪ ،‬خانــواده ی خوب‪،‬‬ ‫روابط رضایت بخش‪ .‬اما به ارامی و همچنان‬ ‫که وسواس ها و اجبارهای گوناگون رشد می‬ ‫کنند‪ ،‬ما بیچاره تر و بخت برگشــته تر می‬ ‫شوید‪ .‬چیزی در شما هست که نمی خواهد‬ ‫برده باشد‪.‬‬ ‫برای بسیاری از مردم‪ ،‬رویای ثروت و دارندگی‬ ‫و سعادت ِ فیزیکی‪ ،‬چیزهایی هستند که انها‬ ‫را به ســوی اعمال ِ یاساور و مذبوحانه سوق‬ ‫می دهند‪ .‬اگر به الیــه های زیرین ِ روکش‬ ‫ِ پــرزرق و برق ِ تمد نها نگاه کنید‪ ،‬اشــکال‬ ‫ِ گوناکونی از ســوء استفاده های نفرت انگیز‬ ‫را در انها خواهید یافت‪ .‬ما حتی به فرزندان‬ ‫خود نیــز رحم نمی کنیم‪ .‬اینها عواقب عدم‬ ‫توجه به تمام ابعاد ِ انســان بودن و محدود‬ ‫کردن ِ خود به قلمرو محدود ِ جسمانی است‪.‬‬ ‫امروزه مردم برای تبدیل ســاختن ِ بدن به‬ ‫یک بت‪ ،‬رنج های بیشماری پدید می اورند‪.‬‬ ‫از منظر مــادی چیزهایی بهتر از مراقبتهای‬ ‫بهداشــتی‪ ،‬بیمه‪ ،‬اتومبیل نمیتوانید بیابید‪.‬‬ ‫شــما نسبت به هر نســلی قبل از خودتان‪،‬‬ ‫امکانات رفاهی و راحتی بیشــتری دارید‪ .‬اما‬ ‫مردم به شدت رنج میبرند‬ ‫‪ .‬در جوامع مرفه تقریباً یک نفر از هر پنج نفر‬ ‫فقط برای حفظ تعــادل روانی‪ ،‬از نوعی دارو‬ ‫استفاده میکند‪.‬‬ ‫وقتی برای ســالم ماندن بایــد هر روز یک‬ ‫قــرص بخورید‪ ،‬قطعاً اســم ِ چنین چیزی‬ ‫شادی نیست‪ .‬شــما در استانه ی فروپاشی‬ ‫هستید زیرا بخش کوچکی از زندگی خود را‬ ‫به کل زندگی خود تبدیل کرده اید‪.‬‬ ‫مرگ و ثروت‬ ‫فقط ان زمان که ماهیت ِ فناپذیر ِ خودتان را‬ ‫بشناسید‪ ،‬اشتیاق خواهید یافت تا بدانید چه‬ ‫چیز ِ بیشــتری در مورد ِ زندگی وجود دارد‪.‬‬ ‫در همین هنگام است که مسیر معنوی اغاز‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫روزی روزگاری این اتفاق افتاد و ان زمانی بود‬ ‫که دو مرد که بیش از هشتاد سال داشتند‬ ‫با هم مالقــات کردند‪ .‬یکی از انها دیگری را‬ ‫شــناخت و گفت‪« :‬ایا در جنگ جهانی دوم‬ ‫شرکت کردی؟» و دیگری گفت‪« :‬بله‪».‬‬ ‫اولی پرســید در کجا و در کدام میدان نبرد‬ ‫حضور داشتی؟‬ ‫و دیگــری پاســخش را داد‪ .‬ناگهان اولی‬ ‫تشرزنان گفت‪:‬‬ ‫«واویال! تو منو نشــناختی؟ بابا ما با هم‬ ‫توی یک سنگر بودیم!»‬ ‫بعــد از ان بود که با یکدیگر اُخت شــدند و‬ ‫مدت طوالنی گپ زدند‪ .‬تمام چیزی که انها‬ ‫داشــتند‪ ،‬فقط چهل دقیقه دیدار در میدان‬ ‫نبرد بود‪ .‬اما انها در مورد تک به تک ِ گلوله‬ ‫هایی که از بیخ ِ گوششان گذشته بود حرف‬ ‫زدند‪ .‬انها بیشــتر از چهار ســاعت در مورد‬ ‫همان چهل دقیقه حــرف زدند‪ .‬وقتی همه‬ ‫ی چیزهایــی را که در مــورد ان زمان می‬ ‫توانســتند بگویند تمام شد‪ ،‬یکی از دیگری‬ ‫پرسید‪« :‬از جنگ به اینور چکار می کنی؟»‬ ‫و دیگری گفت‪:‬‬ ‫«هیچی! طی شصت سال گذشته فقط یک‬ ‫فروشنده بودم!»‬ ‫ان چهل دقیقه‪ ،‬به تمام ِ زندگی ِ ان دو نفر‬ ‫معنا می داد‪ ،‬چرا که در لحظه لحظه ی ان‬ ‫فناپذیری ادمی را با تمام وجود لمس کرده‬ ‫بودند‪ .‬در طــول ِ نبرد ان ها پیوندی عمیق‬ ‫ایجاد کرده بودند‪ .‬اما فراتر از ان‪ ،‬زندگی این‬ ‫مرد را می شــد فقط در یک جمله خالصه‬ ‫کرد‪ :‬او فقط یک فروشنده بود‪.‬‬ ‫وقتی شــما از طبیعت ِ فناپذیــر ِ خود اگاه‬ ‫می شوید‪ ،‬ژرف اندیشی غیرقابل توصیفی را‬ ‫کشف می کنید‪ .‬اگر شما نمی توانید ماهیت ِ‬ ‫ابدی و فناناپذیر ِ خود را درک کنید‪ ،‬اق ً‬ ‫ال ان‬ ‫ماهیــت ِ فناپذیرتان را بفهمید‪ .‬مرگ پایان ِ‬ ‫زندگی نیست‪.‬‬ ‫خیلی ســاده‪ ،‬مرگ فقط پایان ِ بدن است‪.‬‬ ‫اگر شما با شناختی که عمیقاً مبتنی بر ُبـع ِد‬ ‫مادیتان است زندگی کنید‪ ،‬بیشتر و بیشتر‬ ‫با مرگ دست و پنجه نرم خواهید کرد‪ ،‬چرا‬ ‫که مرگ پایانیست بر بدن‪ .‬فقط زمانی که با‬ ‫حقیقت ِ میرایی ِ خودتان چشــم در چشم‬ ‫شوید‪ ،‬اشتیاق به فراتر رفتن‪ ،‬شکل واقعی به‬ ‫خود خواهد گرفت‪.‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪17‬‬ صفحه 18 ‫سی تای‬ ‫سید محمد رضا موحدی‬ ‫ســی تای یک نوع درمان ژاپنی است که‬ ‫عمدتا شیوه های سالم ماندن بدن انسان‬ ‫را از طریق حرکت و لمس تجربه می کند‪.‬‬ ‫شالوده ی درمان سنتی سی تای همراهی‬ ‫درمان جو در ایجاد حرکت خود به خودی‬ ‫و احیاء کننده در بدنش است‬ ‫‪.‬این حرکات کامال شــخصی و از فردی به‬ ‫فرد دیگر متفاوت میباشد‪.‬‬ ‫تفاوت های این حرکات تاکیدی بر تفاوت‬ ‫های انســانی و مولفه ای برای شــناخت‬ ‫خصوصیــات خاص فیزیکــی و روانی هر‬ ‫فرد می باشد‪.‬‬ ‫‪22‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫هاروچیکا ناگوچــی (ژاپن ‪)۱۹۰۹-۱۹۷۹‬‬ ‫تدوین کننده و توسعه دهنده این سیستم‬ ‫درمانی می باشــد‪ .‬سیستمی که در طول‬ ‫‪ ۲۰‬ســال تبدیل به درمانی موثر و بردن‬ ‫سوغاتی جالب و شفابخش از سوی ژاپن به‬ ‫دنیای غرب و عمدتا اروپا شد‪.‬‬ ‫کات ســومی مامین (شــاگرد مســتقیم‬ ‫ناگوچی در ســال ‪ ۱۹۷۲‬بنیان گذار روش‬ ‫سی تای در بارسلونا شد‪.‬مدرسه سی تای‬ ‫در بارسلونا در تمامی این سال ها تا به امروز‬ ‫فعالیت دهی خود را با درمان تعداد کثیری‬ ‫متقاضی ادامه می دهد‪.‬‬ ‫بخش هــای متمایــز و مهم‬ ‫سی تای‪:‬‬ ‫قدرت خود تنظیمی‪:‬‬ ‫ســی تای بدن را پدیده ای زنده می نگارد‬ ‫کــه میــل و گرایش اساســی اش تحقق‬ ‫تقدیر ســامت است‪ .‬بدن انسان مرتبا در‬ ‫جستجوی کســب و حفظ تعادل درونی‬ ‫در مقابــل عوامل و واقعیــت های دنیای‬ ‫خارج اســت‪ .‬وقتی خمیازه یا اهی عمیق‬ ‫می کشیم و یا سرفه ای می کنیم در واقع‬ ‫بدنمان به شیوه ی جنگی شخصی در هر‬ صفحه 23 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫روشی که برای بهبود یک اتفاق خاص در‬ ‫بدن توصیه میشــود و ان چیزی نیســت‬ ‫جز جریان ســالم و بالمانع انرژی حیات یا‬ ‫همان پرانا‬ ‫مارما چیست؟‬ ‫مجموعه ای از نقاط انرژیک که اولین مرتبه‬ ‫در ســطح بدن پراکنده اند‪.‬این نقاط هم‬ ‫برای تشــخیص و هم برای درمان بیماری‬ ‫کاربرد دارند‪.‬جمع مارما()مارمانی است()که‬ ‫به معنی کلیه نقاط موثر اســت‪.‬در ایورودا‬ ‫به ‪ 107‬نقطه مارما در بدن فیزیکی و یک‬ ‫نقطه در بدن احساســی اشاره شده که در‬ ‫مجموع ‪ 108‬نقطه اند‪.‬هر نقطه در سطح‬ ‫با یک نقطه در درون بدن هم بسامد است‪.‬‬ ‫بنابــر این تحریک ان بــر همان نقطه اثر‬ ‫خواهد داشت‪.‬‬ ‫مارماها کجا یافت می شوند؟‬ ‫همانطور که گفته شد مارما یا نقاط انرژیک‬ ‫در ســطح بدن هستند اما این بدان معنی‬ ‫نیست که فقط در الیه های سطحی وجود‬ ‫دارند‪.‬مارما ها در نقاطی یافت می شوند که‬ ‫دو یا بیشــتر بافت با هم تالقی می کنند‪.‬‬ ‫مانند ماهیچه و تاندون‪-‬استخوان و تاندون‪-‬‬ ‫رباط و استخوان‪-‬عروق و تاندون‪-‬سیستم‬ ‫عصبی و پوســت‪-‬لنف و ماهیچه ‪.‬بخاطر‬ ‫تنوع این نقاط شیوه اثر پذیری ان از انرژی‬ ‫حیات یا پرانا‪ ،‬نام مارما در زبان سانسکریت‬ ‫به معنی راز یا واقعیت پنهان امده است‪.‬به‬ ‫این دلیل پنهان گفته میشــوند که گرچه‬ ‫نقاط در سطح پوست هستند اما در عمق‬ ‫بدن ریشه دارند‪.‬‬ ‫با توجه به موارد یاد شده حتما پیداست که‬ ‫تنها با اطالعات محدود ماساژ نمیتوان یک‬ ‫مارما تراپیست بود‪.‬برای این کار فرد باید به‬ ‫دانش ایورودا در این زمینه مســلط باشد‪.‬‬ ‫تمرین طبق متون و ممارســت فراوان در‬ ‫یافتن علت مرض بر فرد مکشــوف میکرد‬ ‫که کدام نقطه یا نقاط را برای درمان کدام‬ ‫بیماری انتخاب کند تا خللی در بدن فرد‬ ‫بیش از انکه بود وارد نشــود و درمان به‬ ‫خوبی پیش رود‪.‬‬ ‫مارماها چگونه کار میکنند؟‬ ‫ماهاراشــی ماهــش (‪ )2008,‬در کتــاب‬ ‫مارماتراپی قدرت دستان درمانگر ‪ ،‬مارما ها‬ ‫را به یک کهکشان تشبیه کرده که هر کدام‬ ‫مانند یک ستاره یا جرم اسمانی نوسان و‬ ‫مدار ویژه خــود را دارند تا نظم کیهان بر‬ ‫قرار باشد‬ ‫‪.‬او مارماها را مانند دریچه انرژی کیهانی به‬ ‫بدن ما می داند ‪.‬واســطه تبدیل انرژی که‬ ‫برای ما قابل رویت نیســت از بدن انرژیک‬ ‫به بدن فیزیکی ‪.‬مارماها هر کدام اراتعاش‬ ‫حیاتی مختص به خود را دارند ‪.‬این نقاط‬ ‫در حالت سالمت کامل پرانا را به خوبی از‬ ‫خود عبور داده و از طریق نادی ها به مراکز‬ ‫اصلی و عمده انرژیک بدن یا همان چاکرا‬ ‫ها میرساند‪.‬‬ ‫پر واضح که اگر در این کهکشــان درونی‬ ‫تعداد قابل توجــه از نقاط نتوانند بر طبق‬ ‫هدف مشــخص خــود کار کنند و جهت‬ ‫ناســازگاری را کــوک کنند یــا به دلیل‬ ‫اختاللی از مدار خارج شوند سالمت فرد به‬ ‫خطر خواهد افتاد‪.‬‬ ‫بیماری های جسمی و ذهنی هر دو میتواند‬ ‫بر ارتعاش این دریچه ها موثر باشند و عامل‬ ‫افت انرژی در بدن شوند‪.‬‬ ‫در ایــورودا هر مارما با یــک وایو(کارکرد‬ ‫پرانا)‪،‬دوشا(گونه یا طبع)‪،‬داتو(‪:‬بافت بدن)‬ ‫پوتاالتا(‪:‬کانال فیزیکی که می تواند عروق‪-‬‬ ‫اعصاب یا لنف باشد) در تبادل است‪.‬‬ ‫عوامل اثر گذار بر کارکرد مارماها‪:‬‬ ‫‪.1‬غذای نامناسب‬ ‫‪.2‬خواب کم یا زیاد‪.3‬استرس‪.4‬الودگی‬ ‫‪.5‬نــور نامناســب ماننــد برخــی‬ ‫نورهای مصنوعی‬ ‫‪.6‬قطع ارتباط با طبیعت‬ ‫حتی زمانی که ســعی می کنیم زندگی‬ ‫مدرنمان را با الگوی ســالمی دنبال کنیم‬ ‫باز هم عواملی میتواند بر سالمت ما خدشه‬ ‫وارد کند‪.‬بســیاری از بیمــاری هــا مانند‬ ‫خشکی مفاصل و کمردرد‪-‬اختالل حافظه‪-‬‬ ‫چاقی‪-‬مشــکالت معده‪-‬پیــری زودرس‬ ‫از این دســته اند‪.‬زیرا ما جریــان انرژی را‬ ‫داریم اما ان را از الودگی پاک نمی کنیم‪.‬‬ ‫حاال بهتر متوجه میشویم که مارما تراپی‬ ‫چه می کند‪.‬‬ ‫این نقاط را تحریک می کند با ماساژ مالیم‬ ‫یا کمی عمیق که زمان جهت و فشار دست‬ ‫درمانگر بستگی به تشخیص خود او و نوع‬ ‫بیماری دارد‪ .‬تا ان نقاط مسدود فعال شده‬ ‫و انرژی حیات(پرانا ) را از خود عبور دهند‪.‬‬ ‫به این ترتیب فرایند طبیعی سم زدایی و‬ ‫پاک سازی فیزیولوژیکی پاسخ مناسبی به‬ ‫این محرک است‪.‬دقت کنید تحریک پرانا‬ ‫در اینجا به معنی اقسام پرانا نیست و تنها‬ ‫خود عنصر حیات مد نظر است‪.‬‬ ‫برخی از منافع مارما تراپی‪:‬‬ ‫‪ .1‬افزایش سطح انرژی‬ ‫‪ .2‬برطرف کردن احساس نامطلوب عاطفی‬ ‫‪ .3‬بهبود کارکرد معده و روده‬ ‫‪ .4‬کمک به تنظیم خواب‬ ‫‪ .5‬خون رسانی به پوست‬ ‫‪ .6‬کمک به درمان اعتیاد‬ ‫‪ .7‬رشد خالقیت در پی احساس رضایت از خود‬ ‫‪ .8‬تعادل دوشا‬ ‫‪ .9‬جوان سازی‬ ‫یک تراپیست حرفه ای با تکیه بر دانش و اگاهی و تجربه‬ ‫طوالنی مدت میداند کدام‬ ‫روش را برای درمان کدام ضایعه استفاده کند تا نتیجه‬ ‫مطلوب حاصل شــود‪.‬او مانند واسطه درمان یا محرک‬ ‫انرژیست‪.‬بنابر این اولین قدم در پاک سازی مارما‪،‬مهارت‬ ‫فردی و دانش خود درمانگر است‪.‬انگشــتان ما گیرنده‬ ‫و فرســتنده اطالعات هستند‪.‬اوست که می داند مارما‬ ‫را در کــدام جهت لمس کند و انرژی را به کدام ســو‬ ‫هدایت کند‬ ‫‪.‬بنابراین می تواند یک و یا ترکیبی از روش ها را امتحان‬ ‫کند‪:‬‬ ‫روغن داغ‬ ‫روغن های طبیعی‬ ‫روغن قی یا گی‬ ‫سنگ های شفاف یا کریستال که در نقاط ویژه مانند‬ ‫شاهراه اصلی تا تاج سر قرار داده می شود‬ ‫سنگ داغ‬ ‫نور قرمز‬ ‫رایحه خاص‬ ‫داروی ایورودیک‬ ‫ارتعاش درمانی‬ ‫صوت درمانی‬ ‫الزم به ذکر اســت در کنار شناخت کالبد فرد ‪،‬درمان‬ ‫یک درمانگر زمانی موثر است که خود را از دانش روز‬ ‫بی بهره نداند‪ ،‬علوم قدیم به مدد بینش خالص و صرف‬ ‫زمان طوالنی متخصصینش از یک سو و از سوی دیگر‬ ‫تالش عالقه مندان دنیای مدرن به بازگردان انسان به‬ ‫اصول طبیعی زندگی مدت هاست به محافل اکادمیک‬ ‫راه یافته و ذکر نام های سنتی بدلیل اشنایی خواننده‬ ‫با دقت پیشنینان برای رسیدن به کنه مطالب مرتبط‬ ‫با بدن انسان است‬ ‫‪.‬‬ ‫تطبیق دادن اسامی تنها زمانی مجاز است که خدشه ای‬ ‫به اصل موضوع وارد نشود بنابر این شایسته است هنگام‬ ‫مطالعه این مطلب منابع مرتبط بررسی شود‬ ‫‪.‬‬ ‫‪Dr.Eshrott Ernest , Marma therapy The healing.1‬‬ ‫‪2009,power of your hands‬‬ ‫‪www.http://chopra.com,Learn all about marma point.2‬‬ ‫‪2019,therapy‬‬ ‫‪www.http://Yoga pedia,Erin Easterly,marma.3‬‬ ‫‪2019,therapy‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪19‬‬ صفحه 20 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫بــرای تامین خوراک و وســایل زندگی از‬ ‫دیگران کمک میخواســتند و به سخاوت‬ ‫مردم اعتماد کردند‪.‬‬ ‫پــس از اتمام دورهءحیــات نومهربابا در‬ ‫ایاالت متحده رفت و در اُکال ُهما در تصادف‬ ‫با خودرو مصدوم شد‪.‬‬ ‫او بعدها توضیح میداد که جسم مادی من‬ ‫دچار صدمه و شکستگی شده است‪ .‬چون‬ ‫چهارچوب صورت مادی در عصر ماشینی‬ ‫درهم شکسته شده است‪ ،‬به صورت معنوی‬ ‫زندگی اتصال پیدا کردهام‬ ‫دومین حادثه تصادف در ساتارا () هند‪،‬‬ ‫سال‪1956‬رخ داد‪.‬‬ ‫در ایــن حادثه اســتخوان لگن مهربابا به‬ ‫شدت اسیب دید‬ ‫بطوریکه پزشــکان در توانایی او برای راه‬ ‫رفتن تردید داشتند‪ .‬با وجود اینکه مهربابا‬ ‫درد و رنج بســیاری را متحمل شــد‪ ،‬اما‬ ‫توانست بر این ناتوانی فائق اید و قدرت راه‬ ‫رفتن پیدا کند‪.‬‬ ‫مهربابا‪ ،‬این اســتاد بنــام توضیح میداد‪:‬‬ ‫همه ی ادیان‪،‬پیامبران‪،‬قدیسین و رهروان‬ ‫راه حقیقت‪ ،‬همــواره‪ ،‬به ان یگانه ی ازلی‬ ‫و ابدی معتقدند که انسانها را با رهنمون‬ ‫های معنوی به سوی عشق خدایی رهسپار‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫در ســال ‪ ،1969‬زمانی که مهربابا جسم‬ ‫مادیش را رها کــرد و از این جهان رخت‬ ‫بربســت خبر درگذشــت او به سرعت در‬ ‫سرتاسر دنیا انتشار یافت‬ ‫‪ .‬پیام خبر اینگونه بود‪:‬اواتار مهربابا ‪،‬جسم‬ ‫خاکی اش را در ساعت ‪ 12‬ظهر سی ُام ژانویه‬ ‫رها کرد تا در قلب رهروانش جاودانه بماند‪.‬‬ ‫بدنش را در مقبرهای در مهراباد به خاک‬ ‫سپردند که امروزه انجا مکانی ست که همه‬ ‫روزه مردم از سرتاسر دنیا برای دیدارش به‬ ‫انجا می روند‪.‬‬ ‫تاگور شاعر زمین‬ ‫نویسنده‪ :‬ارونندو بنرجی‬ ‫مترجم‪ :‬نگار سنجری فر‬ ‫ناشر‪ :‬میراث فرهیختگان‬ ‫مرکز پخش‪09012885353 :‬‬ ‫‪C H A K R A M A T‬‬ ‫چاکرامت‬ ‫مرتاضان هند از قرن ها پیش تاکنون برای فعال کردن چاکراها و به‬ ‫جریان انداختن انرژی در همه اندام های بدن روی تختی که هزاران‬ ‫میخ در ان بکار رفته بود می ایســتادند‪ ،‬دراز می کشــیدند و یوگا‬ ‫انجام می دادند تا نه تنها بیمار نشــوند بلکه همراه با نشاط و ارامش‬ ‫از عمر طوالنی برخوردار گردند و اینک دانش یوگا با الهام از این روش‬ ‫کهن مرتاضان هند مبادرت به ســاخت و تولید تشکچه سوزن دار‬ ‫قابل استفاده برای عموم بمنظور رسیدن به نشاط و سالمتی پایدار‬ ‫نموده است‪.‬‬ ‫چاکرامت تشکچه ای سوزنی است که استفاده از ان سالمتی را برای‬ ‫همگان به ارمغان می اورد‪.‬‬ ‫‪chakrakala.com‬‬ ‫‪02188319054‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪25‬‬ صفحه 26 ‫از کندالینی بیشتر بدانیم‬ ‫سید عبدالحمید موحدی‬ ‫درون هر یک از ما نیروهای نامحدودی‬ ‫نهفته است ولی تا زمانی که خود به ان ها‬ ‫اگاه نشده ایم‪ ،‬از طریق هیچ کتاب مقدس‬ ‫و یا فرستاده ای‪ ،‬هر چقدر کلماتشان گویا‬ ‫و رســا باشــد‪ ،‬قادر نخواهیم بود به وجود‬ ‫چنین توانایی هایــی در خود پی ببریم؛ و‬ ‫طبیعی است که اینطور باشــد‪ .‬زیرا این‪،‬‬ ‫خود فریبی محض اســت که ما به چیزی‬ ‫که نمی شناسیم معتقد باشیم‪.‬‬ ‫درون هــر یک از ما المپــی الکتریکی‬ ‫وجــود دارد که موجب نورانی شــدنمان‬ ‫می شود‪ .‬ولی اگر ارتباط این المپ با منبع‬ ‫نیرویش قطع شــود روشــنایی خود را از‬ ‫دست می دهد‪ .‬پس اگر جریان الکتریسته‬ ‫بــه المپ نرســد‪ ،‬به جای روشــنایی‪ ،‬در‬ ‫‪20‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫تاریکی فرو می رویــم و دیگر از المپ هم‬ ‫کاری ساخته نیست‪.‬‬ ‫مرکزی که راجع به ان صحبت می کنیم‪،‬‬ ‫کالب د است که به دور کالبد فیزیکی کشیده‬ ‫شده و با چشم غیر مسلح قابل رویت نیست‪.‬‬ ‫نــام ان کالبد اتری اســت و توانایی های‬ ‫فراوانی در ان نهفته اســت‪ .‬مراکز انرژی‬ ‫یا چرخه ها یــا چاکراها ‪،‬همچنین اگاهی‬ ‫ماورائی‪ ،‬حس ششم ‪ ،‬چشم سوم و ‪ ...‬در ان‬ ‫واقع است و ان ها را از طریق پنج حس به‬ ‫کالبد فیزیکی انتقال می دهد‪.‬‬ ‫همانطور که قبال اشاره کردیم‪ ،‬تا زمانی‬ ‫که جریان الکتریســته در المپ راه نیافته‬ ‫اســت‪ ،‬ان المپ همچنان خاموش باقی‬ ‫می ماند و به محض این که به ان برســد‬ ‫فعال و نورانی می شود‪ ،‬ولی جریان برق به‬ ‫خودی خود دیده نمی شــود‪ ،‬حتی اگر در‬ ‫سیم جاری باشد؛ نیروی برق‪ ،‬برای اشکار‬ ‫شــدنش به المپ نیز نیازمند است‪ .‬پس‬ ‫برای ظهور نور‪ ،‬هم به جریان الکتریسته و‬ ‫هم به المپ نیاز داریم‪ .‬نیروی حیاتی در ما‬ ‫وجود دارد اما نمی تواند خود را اشکار سازد‬ ‫مگر اینکه به مرکزی برسد که رویت ان را‬ ‫امکان پذیر سازد‪.‬‬ ‫محلی که انــرژی حیاتی در ان ذخیره‬ ‫شــده‪ ،‬انتهای ســتون فقرات است ؛ این‬ ‫محل‪ ،‬حوزه ای از کالبد اتری اســت که در‬ ‫نزدیکی مرکز مربوط به احساسات جنسی‬ ‫قرار دارد‪ .‬به همین دلیل اســت که ان را‬ ‫انرژی (کندالینی) می خوانند‪.‬‬ ‫دلیل دیگری که ان را کندالینی می نامند‪،‬‬ ‫این است که شباهت زیادی به ماری دارد‬ ‫که به دور خود حلقه زده و خوابیده است‬ ‫‪ .‬اگر شــما تا به حال مار خفته ای را دیده‬ ‫باشید متوجه شده اید که چطور در حالی‬ ‫که ســر خود را باال نگه داشته به دور خود‬ ‫حلقه زده و خوابیده است‪ .‬ولی اگر مزاحم‬ ‫این مار خفته شــوید‪ ،‬او بیدار می شــود‪،‬‬ ‫حلقه اش را باز می کند و سرش را به طرف‬ ‫باال به حرکت در می اورد‪.‬‬ ‫دلیل دیگری که به این انرژی‪ ،‬کندالینی‬ ‫می گویند‪ ،‬ان است که این نیروی زندگی‪،‬‬ ‫که مانند بــذر اولیه حیات اســت‪ ،‬دقیقا‬ ‫در نزدیکی مرکز تناســلی قــرار دارد و از‬ ‫همانجاســت که زندگی از جهات مختلف‬ ‫گسترش یافته و رشد می کند‪.‬‬ ‫بهتر است بخاطر داشته باشید که لذت‬ ‫ناچیزی که از برقراری یک ارتباط جنسی‬ ‫حاصل می شود‪ ،‬در واقع ناشی از ان ارتباط‬ ‫نیست‪ ،‬بلکه حاصل ارتعاشاتی از این مرکز‬ ‫حیاتی اســت که در طول ارتباط جنسی‬ ‫ایجاد می شود‪ .‬مار خفته در اثر این ارتباط‪،‬‬ ‫از جای خود حرکــت می کند و ما چنین‬ ‫می پنداریــم که باالترین لــذت زندگی را‬ ‫تجربه کرده ایم ‪ .‬ما هرگز نمی توانیم تصور‬ ‫کنیم که اگر مار به بیداری کامل برسد‪ ،‬از‬ ‫تمام وجــود ما عبور کند و به مرکز نهایی‬ ‫که در باالی ســر قرار دارد برسد‪ ،‬واقعاً چه‬ ‫اتفاقی خواهد افتاد؛ چون تجربه ای کامال‬ ‫ناشناخته است‪.‬‬ صفحه 21 ‫استاد مهربابا‬ ‫ترجمه‪ :‬اذر درویش حسن‬ ‫مهربابا (روان شهریار ایرانی) روز ‪ 25‬فوریه‬ ‫ســال ‪ 1894‬در یوفا هندوستان دیده به‬ ‫جهان گشود‪ .‬نســب والدین او به ایرانیان‬ ‫زرتشتی برمی گشت‪ .‬در زمانی که مهربابا‬ ‫دانش اموز مدرســه بود‪ ،‬به دلیل داشتن‬ ‫قریحه عشق و محبت و بخشندگی مورد‬ ‫توجــه بود‪ .‬با این حال هیچ نشــانه ای از‬ ‫تقدیری که در پیش رویــش بود از خود‬ ‫بــروز نمی داد‪ .‬در ســال ‪ ،1913‬باباجان‪،‬‬ ‫بانویی مســلمان و روحانی را مالقات کرد‪.‬‬ ‫این بانوی روحانی برای مهربابا مانند یحیی‬ ‫تعمیدی برای مسیح بود و این نوجوان را با‬ ‫حقیقت استعداد درویش اگاه کرد‪ .‬باباجان‬ ‫بوسه ای به پیشانی مهربابا زد و از ان پس‬ ‫از حقیقت ذاتی مهربابا پرده برداشته شد‪.‬‬ ‫مهربابا پس از هفت سال شاگردی زیر نظر‬ ‫باباجان‪ ،‬اُیانیشــا ماهاراج و ســایر اساتید‬ ‫وظیفه اصلیش را اغاز کرد‪.‬‬ ‫در اوایــل دهــه ‪ 1920‬اولیــن گــروه از‬ ‫پرتوجویــان به دور او گــرد امدند و لقب‬ ‫مهربابا به معنــای درمهربان را به او دادند‪.‬‬ ‫مهربابا گروهی از مریدان خود را به شــهر‬ ‫بمبئی برد و انهــا را تحت تعالیم اخالقی‬ ‫اولیه بسیار سختی قرار داد‪ .‬سال ‪ 1923‬او‬ ‫به منطقه ای متروکه خارج از احمدنگاردر‬ ‫مرکز هندوســتان رفت و در انجا اشرامی‬ ‫برپا کرد به نام مهراباد‪ .‬به سرعت گروهی از‬ ‫‪24‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫شاگردان زن نیز به این اشرام پیوستند‪ .‬از‬ ‫جمله شاگردان ویژه او که به ایشان ملحق‬ ‫شد‪ِ ،‬هرا ایرانی بود‪.‬‬ ‫دهم جــوالی ‪ ،1925‬از این زمان مهربابا‬ ‫وارد مرحله روزه ســکوت شد‪ .‬از او سوال‬ ‫شد که چگونه خواهد توانست اموزه هایش‬ ‫را به شاگردانش منتقل کند‬ ‫‪ .‬انچه او پاســخ داد این بود‪ :‬من هستم تا‬ ‫انها را بیدار کنم نه اموزش دهم‪.‬‬ ‫مهربابــا در ابتدا تعالیمــش را روی تخته‬ ‫یا لوحی می نوشــت‪ ،‬اما بعدها از نوشتن‬ ‫اســتفاده نمیکرد بلکه با وسیله ی ایما و‬ ‫اشاره دست و صورت مفاهیم را به مریدان‬ ‫انتقال میداد‪ .‬او بعدها اظهار کرد که ‪:‬انسان‬ ‫اصــول و فرمان خداوندی را نمی شــنود‪.‬‬ ‫اصول و اخالقیات الهی از دیرباز برای انسان‬ ‫فرســتاده شده اســت‪ .‬پس تجلی کنونی‬ ‫خداوند در این دوران نشانهء سکوت است‪.‬‬ ‫در این زمان به قدر کافی کلمات و گفتارها‬ ‫را میان یکدیگــر رد و بدل کردهاید‪ .‬حال‬ ‫وقت ان اســت که با این کلمات و مفاهیم‬ ‫زندگی کنید‪ .‬مهربابا روزه سکوت را از سال‬ ‫‪ 1925‬تا لحظهء مرگش یعنی ‪ 43‬سال بعد‬ ‫حفظ کرد‬ ‫در دهه ‪ ،1920‬این استاد سه سفر به کشور‬ ‫ایران داشت و در سال ‪ 1931‬اولین سفر به‬ ‫غرب را اغاز کرد‪ .‬او به همراه شاگردانش به‬ ‫وسیله قایق به بندر مارسِ ی فرانسه رسیدند‬ ‫(‪11‬ســپتامبر) و از انجا رهسپار انگلستان‬ ‫شدند و در شهر لندن اقامت کردند‪ .‬مهربابا‬ ‫چند هفتــه در لندن ماند‪ .‬مرکز اصلی که‬ ‫او به اعتکاف نشســت شــهر لندن و شهر‬ ‫دیون بود‪ .‬او با بســیاری از شاگردان غربی‬ ‫خود‪ ،‬به گفته خودش عاشــقان راه دیدار‬ ‫کرد‪ .‬او قبــل از عزیمت به ایاالت متحده‪،‬‬ ‫ســفرهای زیادی به کشورهای دیگر اروپا‬ ‫داشت که برای انجام ماموریتش بسیار مهم‬ ‫بودند‪ .‬کشــورهایی چون ایتالیا‪ ،‬سوئیس‪،‬‬ ‫فرانســه‪ ،‬انگلستان و اســپانیا‪ .‬انچه خود‬ ‫راجع بــه ماموریتش میگوید این اســت‪:‬‬ ‫هدف ‪ ،‬در کنار هم قراردادن تمام مذاهب‬ ‫و ادیان اســت‪ ،‬مانند دانه های تسبیح‪ .‬تا‬ ‫بــه رفع نیازهــای هم با قدرت به ســیر‬ ‫زندگی بپردازند‪.‬‬ ‫اگرچــه مهربابا بــه امور مهمــی چون‪،‬‬ ‫امــوزش و تربیت کــودکان‪ ،‬تامین غذا و‬ ‫لباس فقیــران‪ ،‬مراقبت از بیماران جذامی‬ ‫(کــه روح های زیبا در قفس های زشــت‬ ‫بودند)‪ ،‬پرستاری از بیماران اعصاب و روان‬ ‫و مشتاقان عشــق الهی اقدام کرد اما‪ ،‬کار‬ ‫اصلــی او درمان رنج هــای روحی افرادی‬ ‫بود کــه درد و االم را تجربه می کردند و‬ ‫او این کار را بدون در نظرگرفتن سالمتی‬ ‫ظاهری افراد انجــام میداد‪ .‬راهکار او برای‬ ‫این افراد‪ ،‬بدســت اوردن نیروی عشــق‬ ‫و محبت بود‪ :‬من هســتم تا دانه عشق و‬ ‫محبت را در دل هایتان نشانم‪ .‬پس با وجود‬ ‫تمام گوناگونی های ظاهری که در زندگی‬ ‫با ان مواجه میشــوید و این بار را بر دوش‬ ‫می کشید‪ ،‬حس یکی بودن با ایجاد عشق‬ ‫و محبــت در میان تمام اقوام‪ ،‬باورها‪ ،‬فرقه‬ ‫ها و صفات مختلف مردم هند را به ارمغان‬ ‫اورده ام‪ .‬انچه که مورد تاکید او بود یکی‬ ‫بــودن و برابری انســانها و ناپایدار و گذرا‬ ‫بودن گوناگونی ها و اختالفاتی است که در‬ ‫طبیعت انسان ها وجود دارد‪ .‬انسانها همه‬ ‫تفاوت های مذکر و مونث‪ ،‬ســیاه و سفید‪،‬‬ ‫غنی و فقیر‪ ،‬زشت و زیبا را در طول زندگی‬ ‫حس می کنند که ایــن فرق ها همچون‬ ‫پوشیدن و دراوردن لباس های گوناگونی‬ ‫هستند که با انتخاب خود انجام می دهند‪.‬‬ ‫در سال ‪ ،1949‬مهربابا طریقتی را پیگرفت‬ ‫با نام حیات نو او به همراه شــاگردان زن و‬ ‫مرد تا سال ‪ 1952‬در سرتاسر هندوستان‬ ‫سیر میکرد‪ .‬در این مدت زندگی بی یاوانه‬ ‫و بیامید او با همراهانش به صورت ناشناس‬ صفحه 25 ‫مارماتراپی‬ ‫روشی ایورودیک برای پاکسازی بدن‬ ‫نویسنده‪:‬ناهید موسوی‬ ‫مارماتراپــی هنر کار با نقــاط خاص بدن‬ ‫با انگیزه پاکســازی‪ ،‬التیام و بهبود سطح‬ ‫ســامت فرد و یکی از روش های درمانی‬ ‫معرفی شده در ایوروداست‪.‬در این شاخه از‬ ‫دانش سنتی ودیک معتقدیم که با تحریک‬ ‫نقاط منحصر به فرد در بدن میتوان انرژی‬ ‫حیات را میان بافــت های متفاوت که به‬ ‫‪18‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫دالیل ذهنی و فیزیکی دچار نقصان شده‬ ‫اند از عامل بیماری زا زدود و ســامت را‬ ‫به ان عضو بازگرداند‪.‬درمان به این طریق‬ ‫بیشتر در جنوب هند مورد توجه بود و پس‬ ‫از ان به عنوانی روشــی کل نگر در بهبود‬ ‫سالمت عمومی اقبال همگانی یافت‪ .‬مارما‬ ‫تراپیست برای درمان امراض کهنه‪ ،‬مانند‬ ‫میگرن و افسردگی تا دردهای مقطعی از‬ ‫تکنیک های ویژه بهره میبرد‪.‬تکنیک های‬ ‫متعد از ماساژ دستی و سنگ داغ تا استفاده‬ ‫از رنگ و نور و رایحه درمانی و دارو درمانی‬ ‫و رژیم غذایی که هم خود فرد در ســطح‬ ‫عمومی‪ -‬و هم توســط متخصص اموزش‬ ‫دیده به صورت ویژه انجام میشود‪ .‬تمامی‬ صفحه 19 ‫دانش یوگا‬ ‫عنصر اب از ملزومات تمرینات یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫نویسنده‪ :‬شانون فارلی‬ ‫مترجم‪:‬شکوفه شنوا فالح‬ ‫بیاموزیــد که چگونه توجــه به عنصر اب‬ ‫در تمریــن یوگا به بدن شــما می اموزد‬ ‫که جریان داشــته باشد و این تمرین می‬ ‫تواند احســاس‪ ،‬خالقیت‪ ،‬شهود‪ ،‬اشتیاق‬ ‫و لذت شــما را تا حد زیادی افزایش دهد‬ ‫‪.‬بدون اب‪ ،‬هیــچ تو‪ ،‬من‪ ،‬گربه ی بامزه ام‬ ‫که کنارم نشسته باشــد‪ ،‬یا درختان سبز‬ ‫بلند بیرون پنجره ام وجود نخواهد داشت‪.‬‬ ‫اب یکی از حیاتی ترین عناصر حیاتی است‪.‬‬ ‫هیچ یــک از ان چیزهایی که ما به عنوان‬ ‫عناصر حیاتی می شناســیم بدون وجود‬ ‫یک منبــع اب معدنــی در زمین وجود‬ ‫نخواهنــد داشــت‪.‬به عنوان انســان‪ ،‬در‬ ‫واقع‪ ،‬ما بیشــتر از اب تشــکیل شده ایم‪.‬‬ ‫بــه طــور متوســط‪ 60 ،‬درصــد از بدن‬ ‫انســان بالــغ را اب تشــکیل مــی دهد‬ ‫در حالــی کــه نــوزادان حــدود‬ ‫هســتند‪.‬‬ ‫اب‬ ‫درصــد‬ ‫‪75‬‬ ‫بنابراین‪ ،‬منطقی اســت که فلســفه های‬ ‫باســتانی در مورد ســامت و معنویت به‬ ‫ما می اموزد کــه پنج عامل اصلی جهان‪:‬‬ ‫‪ -‬اب‪ ،‬زمین‪ ،‬اتش‪ ،‬هوا‪/‬باد‪ ،‬اتر‪/‬فضا‪-‬‬ ‫و تاثیــرات انها بر بدن انســان می تواند‬ ‫به کیفیت زندگی ما کمــک کند‪ .‬به این‬ ‫صورت که سالم تر و شادتر زندگی کنیم‪.‬‬ ‫یوگا به طور ذاتی با پنج عنصر مرتبط است‪.‬‬ ‫مطالعــه ی یوگا و اب به بدن شــما می‬ ‫امــوزد که جریان داشــته باشــد ‪ .‬ا‬ ‫یــن عناصر میتوانند به چاکراها‪ ،‬مراکز‬ ‫انرژی درونی مرتبط با حاالت و بیماریهای‬ ‫مختلف مرتبط باشــند و هدف تمرینهای‬ ‫یوگا رفع انســداد یا حفظ تعادل اســت‪.‬‬ ‫اما ارتباط یوگا مهم تر از ان است‪ .‬یوگا این‬ ‫ایده را می دهد که می توانیم ذهن‪ ،‬بدن و‬ ‫روح را با تسلط بر ترکیب انرژی های ظریف‬ ‫درون خود ‪ -‬انرژی هایی که دارای ویژگی‬ ‫های عناصر طبیعی هستند ‪ -‬شفا دهیم‪.‬‬ ‫این تفکر در اصل از فلسفه هند باستان و‬ ‫زیربنای یوگا و ایورودا سرچشمه میگیرد‪.‬‬ ‫قبــل تر گفتیم که مطالعــه یوگا و اب به‬ ‫بدن ما می اموزد که جریان داشته باشد ‪.‬‬ ‫اب به عنــوان یک نیــرو دهنده‪ ،‬خنک‬ ‫کننده و ارام بخش در نظر گرفته می شود‬ ‫که برای حفظ سالمتی و طول عمر ما نیاز‬ ‫است‪ .‬با چاکرای دوم مرتبط است و عنصر‬ ‫احساس‪ ،‬خالقیت‪ ،‬شهود‪ ،‬اشتیاق و لذت را‬ ‫تقویت می کند ‪.‬سنت باستانی یوگا در مورد‬ ‫مصرف عناصر اتش و اب صحبت می کند‬ ‫که نمادی از انرژی ها و قطبیت های مردانه‬ ‫و زنانه است‪ .‬نانسی گودفلو ‪ ،‬مدیر یوگا در‬ ‫ویالهای پرانامار در سانتا ترزا ‪ ،‬کاستاریکا ‪،‬‬ ‫توضیح می دهد که اب اصل زنانه اســت‪.‬‬ ‫منبع اب اصل نقدینگی‪ ،‬پذیرش‪ ،‬تسلیم و‬ ‫شفافیت است‪ .‬از نظر بدن‪ ،‬عنصر اب در لگن‬ ‫و لگــن ما به عنوان نگهدارنده ی اب های‬ ‫داخلی اندام های تناسلی و دفع ان هاست ‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫با در اغوش گرفتن عنصر اب‪ ،‬به خود اجازه‬ ‫می دهم تا با موقعیت های زندگی خود بدون‬ ‫زحمت بیشتر جریان داشته باشیم‪.‬میتوانیم‬ ‫ماهیچه های تحتانی بدن را در اســترس‪،‬‬ ‫فشــار یا زمانی که احساس میکنم تحت‬ ‫فشار قرار میگیریم منقبض و منبسط کنید‪.‬‬ ‫بــه گفته دکتر دیپاک چوپــرا ‪ ،‬این کار‬ ‫بصورت مکرر باعث می شود که ماهیچه ها‬ ‫به راحتی ازاد شوند و روند «به دام انداختن»‬ ‫احساسات را ایجاد کنند و انرژی به مرکز‬ ‫احساســات و خالقیت هایتان جریان یابد‬ ‫‪.‬به گزارش مرکز دکتر دیپاک چوپرا زمانی‬ ‫که اب بدن تامین می باشــد‪ ،‬می توانید‬ ‫به راحتی با دیگــران ارتباط برقرار کنید‪،‬‬ ‫احســاس رضایــت و ارامــش‬ ‫کنیــد‪ ،‬همــه چیــز را رهــا کنیــد‬ ‫‪ ،‬برای شادی و لذت بردن و خالقیت خود را‬ ‫انجام دهید‪ .‬یک عنصر اب نامتعادل ممکن‬ ‫است باعث شود از نظر عاطفی احساس بی‬ ‫ثباتی‪ ،‬تنش و گیرکردن داشــته باشید‪».‬‬ ‫در واقع اتصال به عنصر اب در یوگا به بدن‬ ‫ما این امکان را می دهد که ماهیچه های‬ ‫نشیمنگاه را تقویت و تنش را ازاد و انرژیِ‬ ‫"چــی" را جذب کنیم و روان تر شــویم ‪.‬‬ ‫برخــی از راه هایی که مرکز دکتر دیپاک‬ ‫چوپــرا برای تولید عنصــر اب در تمرین‬ ‫یــوگا توصیه می کنــد عبارتنــد از‪:‬الیه‬ ‫های عمیقتــر خود و همچنیــن رهایی‬ ‫از احســاس و درک ذهنتــان را بررســی‬ ‫کنید‪٬‬پرانا را در دنباله به حرجت دراورید‪.‬‬ ‫‪٬‬ژست هایی را بگنجانید که لگن شما را هدف‬ ‫قرار مــی دهد‪.‬تکنیک های مختلف مانند‬ ‫نفس اوجی را برای تقلید از دریا بیاموزید‪.‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪21‬‬ صفحه 22 ‫نا د ی شو د ا نا‬ ‫نویسنده‪:‬عیسیاگودو‬ ‫مترجم‪:‬علی دارابی‬ ‫حفره بینی جایگزین‬ ‫نادی شودانا یک تمرین تنفسی یوگا است‬ ‫که به ما کمــک می کند تا پرانای خود را‬ ‫متعــادل کنیم و دوگانگی خــود را درک‬ ‫کنیم‪ .‬هدف اصلی ان پاکسازی و پاکسازی‬ ‫کانال های ظریف ذهن و بدن ما است و در‬ ‫عین حال جنبه هــای مردانه و زنانه ما را‬ ‫متعادل می کند‪.‬‬ ‫همه ما دو قســمت داریم‪ ،‬اغلب با معانی‬ ‫متضاد‪ ،‬مانند دوگانگی خیر و شر‪ ،‬روشنایی‬ ‫و تاریکی‪ ،‬روز و شب‪ ،‬سیاه و سفید‪ ،‬مذکر‬ ‫و مونث و غیــره‪ .‬هر جنبه ای از زندگی از‬ ‫تعامــل متوازن نیروهــای متضاد و رقیب‬ ‫ایجاد می شود‪ .‬برای شکوفایی در زندگی‪،‬‬ ‫ســطوح انرژی ما نیاز بــه تعادل و مکمل‬ ‫یکدیگر دارند‪.‬‬ ‫نادی شودانا در کمک به کاهش اضطراب‪،‬‬ ‫ارامش ذهن و بدن ما‪ ،‬و ارتقای حس کلی‬ ‫رفاه موثر است‪.‬‬ ‫اشتباهات رایج‬ ‫‪26‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫از فشــار دادن بیش از حد روی هر سوراخ‬ ‫بینی خودداری کنید‪.‬‬ ‫از فشار دادن بیش از حد با نفس خودداری‬ ‫کنید‪ .‬نفس شما باید تا حد امکان طبیعی‬ ‫جریان داشته باشد‪.‬‬ ‫اگر متوجه شــدید که بازوی شما خسته‬ ‫شده اســت‪ ،‬می توانید از چند بلوک برای‬ ‫استراحت دادن به ارنج خود استفاده کنید‪.‬‬ ‫نکات‬ ‫نوک انگشتان ســبابه و وسط را به سمت‬ ‫داخل تا کنید تا زمانی که کف دســت را‬ ‫در پایه شست راست لمس کنند (ویشنو‬ ‫مودرا)‪.‬‬ ‫برای بستن سوراخ راست بینی از انگشت‬ ‫شست راست استفاده کنید‪ .‬از سوراخ چپ‬ ‫بینی و به عمق شکم نفس بکشید‪ ،‬سپس‬ ‫در قسمت تاج سر کمی مکث کنید‪.‬‬ ‫سپس با انگشت حلقه دست راست سوراخ‬ ‫چپ بینــی را ببندید و همزمان ســوراخ‬ ‫راست بینی را ازاد کنید‪.‬‬ ‫از طریق بازدم‬ ‫ســوراخ بینی سمت راســت؛ به ارامی در‬ ‫انتهای بــازدم مکث کنید‪ .‬با بســته نگه‬ ‫داشتن سوراخ چپ بینی‪ ،‬یک بار دیگر از‬ ‫سوراخ سمت راست نفس بکشید و اجازه‬ ‫دهید نفس به سمت راست حرکت کند‪.‬‬ ‫سپس از انگشت شست راست برای بستن‬ ‫سوراخ راست بینی استفاده کنید‬ ‫سوراخ چپ بینی را رها می کنید بازدم را از‬ ‫طریق سوراخ چپ بینی انجام دهید و نفس‬ ‫را به سمت چپ بدن برگردانید‪ .‬در انتهای‬ ‫بازدم به ارامی مکث کنید‪.‬‬ ‫نکته‪:‬‬ ‫هوشــیار بودن در مورد نفس خود‪ ،‬اگاهی‬ ‫نسبت به زندگی خود است‪.‬‬ ‫بهترین ابزار برای تعادل احساسات و اتصال‬ ‫به لحظه حال اســت و تمرین روزانه می‬ ‫تواند زندگی شما را تغییر‬ ‫دهــد و به شــما کمک می کنــد ارام تر‪،‬‬ ‫متمرکز و متعادل باشید‬ ‫منبع‪Yogajournal:‬‬ صفحه 27 ‫از کندالینی بیشتر بدانیم‬ ‫سید عبدالحمید موحدی‬ ‫درون هر یک از ما نیروهای نامحدودی‬ ‫نهفته است ولی تا زمانی که خود به ان ها‬ ‫اگاه نشده ایم‪ ،‬از طریق هیچ کتاب مقدس‬ ‫و یا فرستاده ای‪ ،‬هر چقدر کلماتشان گویا‬ ‫و رســا باشــد‪ ،‬قادر نخواهیم بود به وجود‬ ‫چنین توانایی هایــی در خود پی ببریم؛ و‬ ‫طبیعی است که اینطور باشــد‪ .‬زیرا این‪،‬‬ ‫خود فریبی محض اســت که ما به چیزی‬ ‫که نمی شناسیم معتقد باشیم‪.‬‬ ‫درون هــر یک از ما المپــی الکتریکی‬ ‫وجــود دارد که موجب نورانی شــدنمان‬ ‫می شود‪ .‬ولی اگر ارتباط این المپ با منبع‬ ‫نیرویش قطع شــود روشــنایی خود را از‬ ‫دست می دهد‪ .‬پس اگر جریان الکتریسته‬ ‫بــه المپ نرســد‪ ،‬به جای روشــنایی‪ ،‬در‬ ‫‪20‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫تاریکی فرو می رویــم و دیگر از المپ هم‬ ‫کاری ساخته نیست‪.‬‬ ‫مرکزی که راجع به ان صحبت می کنیم‪،‬‬ ‫کالب د است که به دور کالبد فیزیکی کشیده‬ ‫شده و با چشم غیر مسلح قابل رویت نیست‪.‬‬ ‫نــام ان کالبد اتری اســت و توانایی های‬ ‫فراوانی در ان نهفته اســت‪ .‬مراکز انرژی‬ ‫یا چرخه ها یــا چاکراها ‪،‬همچنین اگاهی‬ ‫ماورائی‪ ،‬حس ششم ‪ ،‬چشم سوم و ‪ ...‬در ان‬ ‫واقع است و ان ها را از طریق پنج حس به‬ ‫کالبد فیزیکی انتقال می دهد‪.‬‬ ‫همانطور که قبال اشاره کردیم‪ ،‬تا زمانی‬ ‫که جریان الکتریســته در المپ راه نیافته‬ ‫اســت‪ ،‬ان المپ همچنان خاموش باقی‬ ‫می ماند و به محض این که به ان برســد‬ ‫فعال و نورانی می شود‪ ،‬ولی جریان برق به‬ ‫خودی خود دیده نمی شــود‪ ،‬حتی اگر در‬ ‫سیم جاری باشد؛ نیروی برق‪ ،‬برای اشکار‬ ‫شــدنش به المپ نیز نیازمند است‪ .‬پس‬ ‫برای ظهور نور‪ ،‬هم به جریان الکتریسته و‬ ‫هم به المپ نیاز داریم‪ .‬نیروی حیاتی در ما‬ ‫وجود دارد اما نمی تواند خود را اشکار سازد‬ ‫مگر اینکه به مرکزی برسد که رویت ان را‬ ‫امکان پذیر سازد‪.‬‬ ‫محلی که انــرژی حیاتی در ان ذخیره‬ ‫شــده‪ ،‬انتهای ســتون فقرات است ؛ این‬ ‫محل‪ ،‬حوزه ای از کالبد اتری اســت که در‬ ‫نزدیکی مرکز مربوط به احساسات جنسی‬ ‫قرار دارد‪ .‬به همین دلیل اســت که ان را‬ ‫انرژی (کندالینی) می خوانند‪.‬‬ ‫دلیل دیگری که ان را کندالینی می نامند‪،‬‬ ‫این است که شباهت زیادی به ماری دارد‬ ‫که به دور خود حلقه زده و خوابیده است‬ ‫‪ .‬اگر شــما تا به حال مار خفته ای را دیده‬ ‫باشید متوجه شده اید که چطور در حالی‬ ‫که ســر خود را باال نگه داشته به دور خود‬ ‫حلقه زده و خوابیده است‪ .‬ولی اگر مزاحم‬ ‫این مار خفته شــوید‪ ،‬او بیدار می شــود‪،‬‬ ‫حلقه اش را باز می کند و سرش را به طرف‬ ‫باال به حرکت در می اورد‪.‬‬ ‫دلیل دیگری که به این انرژی‪ ،‬کندالینی‬ ‫می گویند‪ ،‬ان است که این نیروی زندگی‪،‬‬ ‫که مانند بــذر اولیه حیات اســت‪ ،‬دقیقا‬ ‫در نزدیکی مرکز تناســلی قــرار دارد و از‬ ‫همانجاســت که زندگی از جهات مختلف‬ ‫گسترش یافته و رشد می کند‪.‬‬ ‫بهتر است بخاطر داشته باشید که لذت‬ ‫ناچیزی که از برقراری یک ارتباط جنسی‬ ‫حاصل می شود‪ ،‬در واقع ناشی از ان ارتباط‬ ‫نیست‪ ،‬بلکه حاصل ارتعاشاتی از این مرکز‬ ‫حیاتی اســت که در طول ارتباط جنسی‬ ‫ایجاد می شود‪ .‬مار خفته در اثر این ارتباط‪،‬‬ ‫از جای خود حرکــت می کند و ما چنین‬ ‫می پنداریــم که باالترین لــذت زندگی را‬ ‫تجربه کرده ایم ‪ .‬ما هرگز نمی توانیم تصور‬ ‫کنیم که اگر مار به بیداری کامل برسد‪ ،‬از‬ ‫تمام وجــود ما عبور کند و به مرکز نهایی‬ ‫که در باالی ســر قرار دارد برسد‪ ،‬واقعاً چه‬ ‫اتفاقی خواهد افتاد؛ چون تجربه ای کامال‬ ‫ناشناخته است‪.‬‬ صفحه 21 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫فــرد با این اعمال در جســتجوی احیای‬ ‫چیزی یا حسی گمشده است تا به تعادلی‬ ‫بهتر برسد‪ .‬مثال کسب ارامشی بیشتر و این‬ ‫نحوه ی تنظیم خودکار بدن انسان است‪.‬‬ ‫تحقق خود به خودی سالمت بدن انسان از‬ ‫طریق حرکات مختلف و در جهات مختلف‬ ‫امکان پذیر است‪.‬گاهی جلوه ی قوی ترین‬ ‫تمایل (خود تنظیمی) به اشــکال مختلف‬ ‫بیان می شود‪ :‬درد ‪ ٬‬سرفه و ‪...‬‬ ‫ما عــادت کردیم که این جلوه ها را منفی‬ ‫ارزیابی کنیم‪.‬در صورتیکه انها فقط مولفه‬ ‫هایی برای رسیدن بدن به تعادل می باشند‬ ‫‪ .‬ســی تای برای ما این واقعیت را مطرح‬ ‫می کند که این عالئم نمایش نیاز بدن به‬ ‫خود تنظیمی در ارگانیسم است‪.‬این خود‬ ‫تنظیمی گاهــی از طریق حرکات خود به‬ ‫خودی و احیاء کننــده صورت می گیرد‪.‬‬ ‫حرکاتی که با هماهنگی (جمجمه ستون‬ ‫فقرات و لگن خاصره) صورت می گیرد‪.‬‬ ‫کاسه سر (جمجمه) ستون فقرات و قسمت‬ ‫لگــن خاصره بخش هــای هدایت کننده‬ ‫انرژی اساســی بدن را شامل می شوند و‬ ‫مسئول ســازماندهی نهایی تمام فعالیت‬ ‫های ســلولی هســتند‪(.‬طبق فلسفه ی‬ ‫سی تای)‬ ‫شامل ‪ ۵‬بخش می باشد‪:‬‬ ‫‪ -۱‬جمجمــه (یکــی از مراکــز مهــم‬ ‫سیستم عصبی)‬ ‫‪-۲‬قفسه سینه و اعضای زیر مجموعه ی ان‬ ‫(سیستمحرکتی‪-‬تنفسی‪-‬تعریق)‬ ‫‪-۳‬گوارشی (مرکز قسمت جذب و گردش )‬ ‫‪-۴‬ادراری (مرکز قسمت دفع)‬ ‫‪-۵‬لگن خاصره (مرکز قسمت تولید مثل و‬ ‫احیاء سلولی)‬ ‫سی تای برای سرزندگی سالمتی‬ ‫تعــادل و هماهنگــی بین قســمت های‬ ‫متشکل جمجمه و ســتون فقرات و لگن‬ ‫خاصره را ضروری می داند‪.‬‬ ‫این مهم در تمرینات ســی تای از‬ ‫طریق ‪ ۵‬حرکت ‪:‬‬ ‫‪ -۱‬افقی‬ ‫‪ -۲‬به جلو‬ ‫‪-۳‬به طرفین چپ و راست‬ ‫‪ -۴‬چرخش‬ ‫‪ -۵‬و بالخره حرکت به ســمت مرکزیت‬ ‫بدن انجام می گیرد‪.‬‬ ‫این هماهنگــی ماحصل ارتبــاط بین ‪۵‬‬ ‫سیســتم حیاتــی و تمــام فعالیت های‬ ‫ارگانیســم زنده می باشــد کــه از طریق‬ ‫انجام منظم سی تای هماهنگی طبیعی و‬ ‫خدادادی بین حاصل می شود‪.‬‬ ‫پراتیک سی تای‪:‬‬ ‫روش سی تای بسیار ساده است و مراحل‬ ‫مختلف مشاهده ی دقیق و بدون قضاوت‬ ‫و توجه به بدن را شــامل می شود‪ .‬این امر‬ ‫از طریق تمرین های تنفســی و حرکتی‬ ‫انجام می گیرد‪.‬‬ ‫حرکات ســی تای شــامل‪ :‬کاتســوگن‬ ‫اندو یوکی‬‫جیوکی و تاهیکی هستند‪.‬‬ ‫هر کــدام از این تمرینات با ریتم تنفس و‬ ‫حرکت درمانگر ســی تای یا تمرینات دو‬ ‫نفره با درمانجو انجام می شود‪.‬‬ ‫سی تای بسیار فراتر از انجام چند حرکت‬ ‫فیزیکی یا تنفسی است‪.‬‬ ‫سی تای یک فلسفه و فرهنگ زندگی بر‬ ‫مبنای مشاهده و احترام متقابل به نیازهای‬ ‫منحصر به فرد افراد می باشد‪.‬‬ ‫در امتداد این مشــاهده ســی تای سوهو‬ ‫همراهی درمانگر ســی تای با درمانجو در‬ ‫تشخیص قسمت هایی از بدنش که نقش‬ ‫بیشتری دارد به نوعی به همراهی و درمان‬ ‫متقابل می انجامد‪.‬‬ ‫اصول اساسی سی تای نزدیکی تنگاتنگی‬ ‫برپایه ی پزشکی سنتی ژاپن دارد‪ .‬اصول‬ ‫فلســفی ان را میتــوان عــدم قضاوت و‬ ‫مشاهده و احترام شخصی بیان نمود‪.‬‬ ‫برای اطالع بیشتر میتوان به این سایت رجوع کرد‪:‬‬ ‫‪WWW.SEITAI.CVP.COM‬‬ ‫ادرس سایت های مرتبط‪:‬‬ ‫‪WWW.ESPAIDO.VOM‬‬ ‫‪WWW.LEITAI.CVP.COM‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪23‬‬ صفحه 24 ‫برگزاری دوره های معتبر اماده سازی مربیگری یوگا‬ ‫دریافت مدرک معتبر مربیگری از سازمان فدراسیون ورزشهای همگانی‬ ‫به دنبال برگزاری مرتب ازمون های مربیگری معتبر درجه ‪ ۱‬و ‪ ۲‬همچنین دوره های مدرسی توسط انجمن یوگا ‪ ،‬موسسه‬ ‫دانش یوگا از سال های قبل اقدام به برگزاری دوره های اماده سازی مربیگری یوگا جهت عالقمندان نموده است‪.‬‬ ‫اخرین دوره اماده سازی مربیگری یوگا از اردیبهشت ماه سال جاری بصورت هفتگی با حضور ‪۱۸‬تن از متقاضیان برگزیده‬ ‫و پذیرفته شــده از کل کشور‪ ،‬بصورت حضوری برای ساکنین تهران و شهرستانهای اطراف و همچنین به صورت انالین‬ ‫برای عالقمندان شهرستانی برگزار گردید‪.‬‬ ‫شرکت کنندگان عالوه بر فراگیری‪ ۷‬سطح فنی مورد تایید انجمن یوگا‪ ،‬با تمرینات پرانایاما ‪،‬یوگانیدرا‪ ،‬مدیتیشن‪ ،‬طراحی‬ ‫تمرین‪ ،‬ایین کالس داری‪ ،‬ایورودا و ‪ ...‬اشــنا شدند و مقرر است پس از پایان اموزش دوره اماده سازی جهت شرکت در‬ ‫دوره اموزش مربیگری یوگا به انجمن یوگا معرفی گردند‪.‬‬ ‫دوره بعدی اماده سازی مربیگری توسط موسسه دانش یوگا‪،‬در پاییز امسال برگزار می گردد‪.‬الزم به ذکر است از شرایط‬ ‫اصلی داوطلبین شرکت کننده‪،‬داشتن حداقل ‪۶‬سال تمرین ‪ ،‬تجربه و فعالیت در زمینه یوگا می باشد‪.‬‬ ‫تصویر جمعی از شرکت کنندگان برگزیده و پذیرفته شده در پایان دوره اماده سازی مربیگری یوگا در موسسه دانش یوگا‬ ‫‪48‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ صفحه 49 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫میرود ‪ ،‬افزایش گردش خون در عضالت و‬ ‫ترشح هورمون هایی مانند کورتیزول باعث‬ ‫ایجاد تنش و گرفتگی در عضالت می شود‬ ‫و اگر این حالت مدت زمان طوالنی در بدن‬ ‫باقی بماند ( امروزه در اکثر مواقع افراد در‬ ‫اســترس ها و نگرانی های طوالنی مدت‬ ‫باقی مانده اند بدون اینکه متوجه ان باشند‬ ‫چراکه ما یاد نگرفتــه ایم اگاهانه زندگی‬ ‫کنیم و به صورت ناخوداگاه فکر می کنیم‬ ‫‪،‬احســاس می کنیم و در کل زندگی می‬ ‫کنیم) سیستم عضالنی و اسکلتی ما تعادل‬ ‫و ثبات خود را به مرور از دست می دهد و‬ ‫زمانی متوجه می شویم که جسم ما تغییر‬ ‫وضعیت داده و وضعیتی نامناسب را تجربه‬ ‫می کنیم‪.‬اما زمان هایی که ســعی داریم‬ ‫اگاهانه افکار و احساستمان را کنترل کنیم‬ ‫و انتخاب کنیم که در شــرایط مختلف در‬ ‫زندگی چگونه فکر کنیم که احساس بهتری‬ ‫را تجربــه کنیم در مدت زمان طوالنی اگر‬ ‫این الگو را تکرار کنیم و سبکی از زند‬ ‫گی ما شود در بیشتر مواقع سیستم عصبی‬ ‫پاراســمپاتیک را فعال نگه داشتیم که به‬ ‫دنبال ان ضربان قلب ‪،‬‬ ‫فشــار خون پایین‪ ،‬میزان هورمون هایی‬ ‫ماننــد کورتیزول در خون کاهش می یابد‬ ‫و گرفتگی در عضالت به مرور کم میشود‬ ‫بنابراین میتوانیم بر روی سیستم عضالنی‬ ‫اسکلتی خود تاثیر مثبت بگذاریم و از ایجاد‬ ‫پاســچری نامطلوب تا حد بســیار زیادی‬ ‫جلوگیری کنیم‪.‬‬ ‫در نهایت یادمان باشد اگاه باشیم ‪،‬‬ ‫خوب زندگی کنیم و اجازه دهیم دنیا جای‬ ‫بهتری برای زندگی کردن باشد‪.‬‬ ‫ما همه یکی هســتیم وقتــی از قلبمان‬ ‫زندگی می کنیم‪.‬‬ ‫منابع‪:‬‬ ‫کتاب اناتومی عمومی تالیف ایمانه شمایلی یگانه‬ ‫استفاده از بخشی از مطالب دوره اناتومی و حرکات‬ ‫اصالحی سرکار خانم غزال عمرانی‬ ‫‪Medlineplus.gov‬‬ ‫‪Acefitness.org‬‬ ‫‪Qbi.uq.edu.au/brain/br(the university of queensland.‬‬ ‫‪)ustralia‬‬ ‫‪Yogainternational.com‬‬ ‫‪Relationships of fear,anxiety,depression with‬‬ ‫‪physical function in patients with knee osteoarthritis‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪31‬‬ صفحه 32 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫بــرای تامین خوراک و وســایل زندگی از‬ ‫دیگران کمک میخواســتند و به سخاوت‬ ‫مردم اعتماد کردند‪.‬‬ ‫پــس از اتمام دورهءحیــات نومهربابا در‬ ‫ایاالت متحده رفت و در اُکال ُهما در تصادف‬ ‫با خودرو مصدوم شد‪.‬‬ ‫او بعدها توضیح میداد که جسم مادی من‬ ‫دچار صدمه و شکستگی شده است‪ .‬چون‬ ‫چهارچوب صورت مادی در عصر ماشینی‬ ‫درهم شکسته شده است‪ ،‬به صورت معنوی‬ ‫زندگی اتصال پیدا کردهام‬ ‫دومین حادثه تصادف در ساتارا () هند‪،‬‬ ‫سال‪1956‬رخ داد‪.‬‬ ‫در ایــن حادثه اســتخوان لگن مهربابا به‬ ‫شدت اسیب دید‬ ‫بطوریکه پزشــکان در توانایی او برای راه‬ ‫رفتن تردید داشتند‪ .‬با وجود اینکه مهربابا‬ ‫درد و رنج بســیاری را متحمل شــد‪ ،‬اما‬ ‫توانست بر این ناتوانی فائق اید و قدرت راه‬ ‫رفتن پیدا کند‪.‬‬ ‫مهربابا‪ ،‬این اســتاد بنــام توضیح میداد‪:‬‬ ‫همه ی ادیان‪،‬پیامبران‪،‬قدیسین و رهروان‬ ‫راه حقیقت‪ ،‬همــواره‪ ،‬به ان یگانه ی ازلی‬ ‫و ابدی معتقدند که انسانها را با رهنمون‬ ‫های معنوی به سوی عشق خدایی رهسپار‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫در ســال ‪ ،1969‬زمانی که مهربابا جسم‬ ‫مادیش را رها کــرد و از این جهان رخت‬ ‫بربســت خبر درگذشــت او به سرعت در‬ ‫سرتاسر دنیا انتشار یافت‬ ‫‪ .‬پیام خبر اینگونه بود‪:‬اواتار مهربابا ‪،‬جسم‬ ‫خاکی اش را در ساعت ‪ 12‬ظهر سی ُام ژانویه‬ ‫رها کرد تا در قلب رهروانش جاودانه بماند‪.‬‬ ‫بدنش را در مقبرهای در مهراباد به خاک‬ ‫سپردند که امروزه انجا مکانی ست که همه‬ ‫روزه مردم از سرتاسر دنیا برای دیدارش به‬ ‫انجا می روند‪.‬‬ ‫تاگور شاعر زمین‬ ‫نویسنده‪ :‬ارونندو بنرجی‬ ‫مترجم‪ :‬نگار سنجری فر‬ ‫ناشر‪ :‬میراث فرهیختگان‬ ‫مرکز پخش‪09012885353 :‬‬ ‫‪C H A K R A M A T‬‬ ‫چاکرامت‬ ‫مرتاضان هند از قرن ها پیش تاکنون برای فعال کردن چاکراها و به‬ ‫جریان انداختن انرژی در همه اندام های بدن روی تختی که هزاران‬ ‫میخ در ان بکار رفته بود می ایســتادند‪ ،‬دراز می کشــیدند و یوگا‬ ‫انجام می دادند تا نه تنها بیمار نشــوند بلکه همراه با نشاط و ارامش‬ ‫از عمر طوالنی برخوردار گردند و اینک دانش یوگا با الهام از این روش‬ ‫کهن مرتاضان هند مبادرت به ســاخت و تولید تشکچه سوزن دار‬ ‫قابل استفاده برای عموم بمنظور رسیدن به نشاط و سالمتی پایدار‬ ‫نموده است‪.‬‬ ‫چاکرامت تشکچه ای سوزنی است که استفاده از ان سالمتی را برای‬ ‫همگان به ارمغان می اورد‪.‬‬ ‫‪chakrakala.com‬‬ ‫‪02188319054‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪25‬‬ صفحه 26 ‫سی تای‬ ‫سید محمد رضا موحدی‬ ‫ســی تای یک نوع درمان ژاپنی است که‬ ‫عمدتا شیوه های سالم ماندن بدن انسان‬ ‫را از طریق حرکت و لمس تجربه می کند‪.‬‬ ‫شالوده ی درمان سنتی سی تای همراهی‬ ‫درمان جو در ایجاد حرکت خود به خودی‬ ‫و احیاء کننده در بدنش است‬ ‫‪.‬این حرکات کامال شــخصی و از فردی به‬ ‫فرد دیگر متفاوت میباشد‪.‬‬ ‫تفاوت های این حرکات تاکیدی بر تفاوت‬ ‫های انســانی و مولفه ای برای شــناخت‬ ‫خصوصیــات خاص فیزیکــی و روانی هر‬ ‫فرد می باشد‪.‬‬ ‫‪22‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫هاروچیکا ناگوچــی (ژاپن ‪)۱۹۰۹-۱۹۷۹‬‬ ‫تدوین کننده و توسعه دهنده این سیستم‬ ‫درمانی می باشــد‪ .‬سیستمی که در طول‬ ‫‪ ۲۰‬ســال تبدیل به درمانی موثر و بردن‬ ‫سوغاتی جالب و شفابخش از سوی ژاپن به‬ ‫دنیای غرب و عمدتا اروپا شد‪.‬‬ ‫کات ســومی مامین (شــاگرد مســتقیم‬ ‫ناگوچی در ســال ‪ ۱۹۷۲‬بنیان گذار روش‬ ‫سی تای در بارسلونا شد‪.‬مدرسه سی تای‬ ‫در بارسلونا در تمامی این سال ها تا به امروز‬ ‫فعالیت دهی خود را با درمان تعداد کثیری‬ ‫متقاضی ادامه می دهد‪.‬‬ ‫بخش هــای متمایــز و مهم‬ ‫سی تای‪:‬‬ ‫قدرت خود تنظیمی‪:‬‬ ‫ســی تای بدن را پدیده ای زنده می نگارد‬ ‫کــه میــل و گرایش اساســی اش تحقق‬ ‫تقدیر ســامت است‪ .‬بدن انسان مرتبا در‬ ‫جستجوی کســب و حفظ تعادل درونی‬ ‫در مقابــل عوامل و واقعیــت های دنیای‬ ‫خارج اســت‪ .‬وقتی خمیازه یا اهی عمیق‬ ‫می کشیم و یا سرفه ای می کنیم در واقع‬ ‫بدنمان به شیوه ی جنگی شخصی در هر‬ صفحه 23 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫اکرویوگا‬ ‫مترجم‪ :‬منیژه کیانی‬ ‫تمرین هــای تعادلی یوگا به ویژه تمرین‬ ‫های اکرویوگا نه تنها روی تقویت عضالت‬ ‫و انعطاف پذیری بدن تاثیردارند‪ ،‬بلکه برای‬ ‫مغز و سیســتم عصبی نیــز تمرین هایی‬ ‫فوق العاده محسوب میشوند‪.‬هنگام انجام‬ ‫حرکات متفــاوت در اکرویوگا و تمام انواع‬ ‫ان از جملــه اکرو وینیاســا‪ ،‬مغز به طور‬ ‫چشــمگیری تحریک می شود؛ مخصوصا‬ ‫مخچه و قشــر جلویی مغز که پیش بینی‬ ‫پیام هــای دریافتی از بدن و تطبیق با ان‬ ‫ها را امکان پذیر می سازند‪ ،‬مناطق مربوط‬ ‫بــه تمرکز نیز به طرز قابــل مالحظه ای‬ ‫هنگام انجام تمرینات فعال می شوند‪ .‬این‬ ‫مناطق مغز‪ ،‬مســئول یادگیری‪ ،‬حافظه و‬ ‫عملکردهــای اجرایی باالتری چون هوش‬ ‫ما هستند‪.‬به طرز جالبی‪ ،‬جنبه اجتماعی‬ ‫اکرویوگا نیز مغــز را تحریک می کند‪ .‬در‬ ‫طول اکرویوگا شــما با یــار تمرینی خود‬ ‫چنان در ارتباط هستید که حرکات ظریف‬ ‫و ارتباط غیر کالمی شــما ســمت راست‬ ‫مغــز را کامال فعال می کند‪ .‬این ســمت‬ ‫مغز همان جایی اســت که مراکز کنترل‬ ‫احساســات و توانایی مهارکردن فردی از‬ ‫انجا می اید و به ما اجازه می دهد پاســخ‬ ‫های مناسبی چه از لحاظ اجتماعی و چه‬ ‫احساسی به موقعیت های متفاوت بدهیم‪.‬‬ ‫یکی از مهمترین جنبه های تمرین اکرو‬ ‫یوگا‪ ،‬تمرین دائمی تعادل در حرکات است‪،‬‬ ‫که یکی از مهم ترین سیســتم های بدن‬ ‫یعنی سیستم وســتیبوالر را تحریک می‬ ‫کند‪ .‬قبــل از بیان اثرات تمرین اکرو روی‬ ‫این سیستم‪ ،‬بهتر است کمی در مورد ان‬ ‫بیشتر بدانیم‪.‬در گوش داخلی ساختمانی‬ ‫به نام دستگاه وستیبوالر (دهلیزی)وجود‬ ‫دارد که به ان سیستم تعادلی نیز گفته می‬ ‫شود‪ .‬این سیستم عمدتا ورودی هایی را از‬ ‫محیط حرکتی و موقعیت ما در فضا فراهم‬ ‫می کند و به مغز می فرستد‪.‬هرچند حفظ‬ ‫تعادل‪ ،‬شناخته شــده ترین عملکرد این‬ ‫سیستم است اما به دلیل ارتباطات عصبی‪،‬‬ ‫این سیســتم نقش های مهمی در حفظ‬ ‫پوسچر‪ ،‬تون عضالنی‪ ،‬هماهنگی حرکتی‪،‬‬ ‫بینایی و‪ ...‬دارد‪.‬حرکات ما شــامل حرکات‬ ‫چرخشــی وجابجایی هســتند‪ .‬سیستم‬ ‫وستیبوالر برای نشــان دادن این حرکات‬ ‫از کانال های نیــم دایره ای برای حرکات‬ ‫چرخشــی و اتولیتها برای جابجایی های‬ ‫خطی و افقی تشکیل شــده است‪ .‬انها با‬ ‫مایع و سلولهای مویی پر شده اند که وقتی‬ ‫سر حرکت می کند‪ ،‬مایع نیز حرکت کرده‬ ‫و سلول های مویی را تحریک می کند‪ .‬پس‬ ‫از ان سیستم وستیبوالر سیگنال هایی به‬ ‫ساختارهای عصبی‪ ،‬که حرکات چشم ما را‬ ‫کنترل می کنند و عضالتی‪ ،‬که ما را ســر‬ ‫پا نگه می دارند می فرســتد‪ .‬رشته های‬ ‫عصبی از این تشکیالت پایه های اناتومیک‬ ‫رفلکس چشــمی‪ -‬دهلیزی را فراهم می‬ ‫کند که بــرای بینایی واضح الزم اســت‪.‬‬ ‫انشعابات عصبی به عضالت نیز وضعیت ما‬ ‫را برای این که بتوانیم تعادلمان را در حالت‬ ‫ایســتاده حفظ کنیم‪ ،‬کنتــرل می کنند‪.‬‬ ‫سرعت از ملزومات حس وستیبوالر است‬ ‫و ما در صورتی می توانیم یک بینایی واضح‬ ‫و روشن داشته باشیم که حرکات چشم ما‬ ‫بی درنگ با حرکات ســر تطابق پیدا کند؛‬ ‫در غیر این صورت بینایی ما‪ ،‬همانند عکس‬ ‫برداری با دستی لرزان خواهد بود‪ .‬وظیفه‬ ‫تطابق بخشی بین سیستم بینایی و حرکات‬ ‫سر به عهده سیستم وستیبوالر است ‪.‬‬ ‫وقتی به هر دلیلی مثل حادثه یا بیماری‪،‬‬ ‫عملکرد سیستم وســتیبوالر کاهش یابد‬ ‫حرکات سریع ســر دیگر نمی تواند حس‬ ‫شــود‪ ،‬در نتیجه حرکات جبرانی چشــم‬ ‫ایجاد نمی شود و بیمار نمی تواند در طی‬ ‫حرکات ســر به کمک ان به نقطه ای در‬ ‫فضا تمرکــز کند‪.‬عالوه بر ان مشــکالت‬ ‫سیســتم وســتیبوالر می تواند منجر به‬ ‫عالئمی از جمله تعــادل ضعیف‪ ،‬افزایش‬ ‫توان در فلکســور های اندام فوقانی (خم‬ ‫کننده دســت ) و اکستانســور های اندام‬ ‫تحتانی(صاف کننده های پا)‪ ،‬ســر گیجه‪،‬‬ ‫مشــکل در جهت یابی فضایــی‪ ،‬افزایش‬ ‫ضربان قلب و میزان تنفس شــودبا توجه‬ ‫به عملکرد مهم این سیستم‪ ،‬مشاهده می‬ ‫کنیم که تمرین اکرویــوگا و تقویت ان ‪،‬‬ ‫چگونه میتواند اثر مفید و بســزایی روی‬ ‫تعادل و ارتباطات عصبی داشــته باشد‪.‬به‬ ‫طور کلی از فوایــد اکرویوگا‪ ،‬می توان به‬ ‫موارد زیر نیز اشاره کرد‪:‬اکرو یوگا‬ ‫ کمک میکنــد تا قدرت عضالت ‪ ,‬پاها و‬‫بازوها و قفسه سینه باال برود‪.‬‬ ‫ بدن را نرم و منعطف می کند‪.‬‬‫ شما را نسبت به تصور فضایی از بدن اگاه‬‫می سازد‪.‬‬ ‫ شــما را مقــاوم ســاخته و حافظــه را‬‫تقویت می کند‪.‬‬ ‫ ارتباطات شما را بهبود می بخشد‪.‬‬‫ به تصمیم گیری ســریع شــما کمک‬‫میکند و یاری می کند تا بر ترس از افتادن‪،‬‬ ‫غلبه کنید‪.‬‬ ‫ می تواند چگونگی مواجهه با تعارضات را‬‫به شما بیاموزد‪.‬‬ ‫منابع‪:‬‬ ‫‪https://yogainternational.com/article/view/yoga‬‬‫‪sutra‬‬‫‪www.yoga.com‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪27‬‬ صفحه 28 ‫دانش یوگا‬ ‫عنصر اب از ملزومات تمرینات یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫نویسنده‪ :‬شانون فارلی‬ ‫مترجم‪:‬شکوفه شنوا فالح‬ ‫بیاموزیــد که چگونه توجــه به عنصر اب‬ ‫در تمریــن یوگا به بدن شــما می اموزد‬ ‫که جریان داشــته باشد و این تمرین می‬ ‫تواند احســاس‪ ،‬خالقیت‪ ،‬شهود‪ ،‬اشتیاق‬ ‫و لذت شــما را تا حد زیادی افزایش دهد‬ ‫‪.‬بدون اب‪ ،‬هیــچ تو‪ ،‬من‪ ،‬گربه ی بامزه ام‬ ‫که کنارم نشسته باشــد‪ ،‬یا درختان سبز‬ ‫بلند بیرون پنجره ام وجود نخواهد داشت‪.‬‬ ‫اب یکی از حیاتی ترین عناصر حیاتی است‪.‬‬ ‫هیچ یــک از ان چیزهایی که ما به عنوان‬ ‫عناصر حیاتی می شناســیم بدون وجود‬ ‫یک منبــع اب معدنــی در زمین وجود‬ ‫نخواهنــد داشــت‪.‬به عنوان انســان‪ ،‬در‬ ‫واقع‪ ،‬ما بیشــتر از اب تشــکیل شده ایم‪.‬‬ ‫بــه طــور متوســط‪ 60 ،‬درصــد از بدن‬ ‫انســان بالــغ را اب تشــکیل مــی دهد‬ ‫در حالــی کــه نــوزادان حــدود‬ ‫هســتند‪.‬‬ ‫اب‬ ‫درصــد‬ ‫‪75‬‬ ‫بنابراین‪ ،‬منطقی اســت که فلســفه های‬ ‫باســتانی در مورد ســامت و معنویت به‬ ‫ما می اموزد کــه پنج عامل اصلی جهان‪:‬‬ ‫‪ -‬اب‪ ،‬زمین‪ ،‬اتش‪ ،‬هوا‪/‬باد‪ ،‬اتر‪/‬فضا‪-‬‬ ‫و تاثیــرات انها بر بدن انســان می تواند‬ ‫به کیفیت زندگی ما کمــک کند‪ .‬به این‬ ‫صورت که سالم تر و شادتر زندگی کنیم‪.‬‬ ‫یوگا به طور ذاتی با پنج عنصر مرتبط است‪.‬‬ ‫مطالعــه ی یوگا و اب به بدن شــما می‬ ‫امــوزد که جریان داشــته باشــد ‪ .‬ا‬ ‫یــن عناصر میتوانند به چاکراها‪ ،‬مراکز‬ ‫انرژی درونی مرتبط با حاالت و بیماریهای‬ ‫مختلف مرتبط باشــند و هدف تمرینهای‬ ‫یوگا رفع انســداد یا حفظ تعادل اســت‪.‬‬ ‫اما ارتباط یوگا مهم تر از ان است‪ .‬یوگا این‬ ‫ایده را می دهد که می توانیم ذهن‪ ،‬بدن و‬ ‫روح را با تسلط بر ترکیب انرژی های ظریف‬ ‫درون خود ‪ -‬انرژی هایی که دارای ویژگی‬ ‫های عناصر طبیعی هستند ‪ -‬شفا دهیم‪.‬‬ ‫این تفکر در اصل از فلسفه هند باستان و‬ ‫زیربنای یوگا و ایورودا سرچشمه میگیرد‪.‬‬ ‫قبــل تر گفتیم که مطالعــه یوگا و اب به‬ ‫بدن ما می اموزد که جریان داشته باشد ‪.‬‬ ‫اب به عنــوان یک نیــرو دهنده‪ ،‬خنک‬ ‫کننده و ارام بخش در نظر گرفته می شود‬ ‫که برای حفظ سالمتی و طول عمر ما نیاز‬ ‫است‪ .‬با چاکرای دوم مرتبط است و عنصر‬ ‫احساس‪ ،‬خالقیت‪ ،‬شهود‪ ،‬اشتیاق و لذت را‬ ‫تقویت می کند ‪.‬سنت باستانی یوگا در مورد‬ ‫مصرف عناصر اتش و اب صحبت می کند‬ ‫که نمادی از انرژی ها و قطبیت های مردانه‬ ‫و زنانه است‪ .‬نانسی گودفلو ‪ ،‬مدیر یوگا در‬ ‫ویالهای پرانامار در سانتا ترزا ‪ ،‬کاستاریکا ‪،‬‬ ‫توضیح می دهد که اب اصل زنانه اســت‪.‬‬ ‫منبع اب اصل نقدینگی‪ ،‬پذیرش‪ ،‬تسلیم و‬ ‫شفافیت است‪ .‬از نظر بدن‪ ،‬عنصر اب در لگن‬ ‫و لگــن ما به عنوان نگهدارنده ی اب های‬ ‫داخلی اندام های تناسلی و دفع ان هاست ‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫با در اغوش گرفتن عنصر اب‪ ،‬به خود اجازه‬ ‫می دهم تا با موقعیت های زندگی خود بدون‬ ‫زحمت بیشتر جریان داشته باشیم‪.‬میتوانیم‬ ‫ماهیچه های تحتانی بدن را در اســترس‪،‬‬ ‫فشــار یا زمانی که احساس میکنم تحت‬ ‫فشار قرار میگیریم منقبض و منبسط کنید‪.‬‬ ‫بــه گفته دکتر دیپاک چوپــرا ‪ ،‬این کار‬ ‫بصورت مکرر باعث می شود که ماهیچه ها‬ ‫به راحتی ازاد شوند و روند «به دام انداختن»‬ ‫احساسات را ایجاد کنند و انرژی به مرکز‬ ‫احساســات و خالقیت هایتان جریان یابد‬ ‫‪.‬به گزارش مرکز دکتر دیپاک چوپرا زمانی‬ ‫که اب بدن تامین می باشــد‪ ،‬می توانید‬ ‫به راحتی با دیگــران ارتباط برقرار کنید‪،‬‬ ‫احســاس رضایــت و ارامــش‬ ‫کنیــد‪ ،‬همــه چیــز را رهــا کنیــد‬ ‫‪ ،‬برای شادی و لذت بردن و خالقیت خود را‬ ‫انجام دهید‪ .‬یک عنصر اب نامتعادل ممکن‬ ‫است باعث شود از نظر عاطفی احساس بی‬ ‫ثباتی‪ ،‬تنش و گیرکردن داشــته باشید‪».‬‬ ‫در واقع اتصال به عنصر اب در یوگا به بدن‬ ‫ما این امکان را می دهد که ماهیچه های‬ ‫نشیمنگاه را تقویت و تنش را ازاد و انرژیِ‬ ‫"چــی" را جذب کنیم و روان تر شــویم ‪.‬‬ ‫برخــی از راه هایی که مرکز دکتر دیپاک‬ ‫چوپــرا برای تولید عنصــر اب در تمرین‬ ‫یــوگا توصیه می کنــد عبارتنــد از‪:‬الیه‬ ‫های عمیقتــر خود و همچنیــن رهایی‬ ‫از احســاس و درک ذهنتــان را بررســی‬ ‫کنید‪٬‬پرانا را در دنباله به حرجت دراورید‪.‬‬ ‫‪٬‬ژست هایی را بگنجانید که لگن شما را هدف‬ ‫قرار مــی دهد‪.‬تکنیک های مختلف مانند‬ ‫نفس اوجی را برای تقلید از دریا بیاموزید‪.‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪21‬‬ صفحه 22 ‫شرکت کنندگان در دوره امو‬ ‫سال ‪ ۱۳۹۳‬باش‬ صفحه 33 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫روشی که برای بهبود یک اتفاق خاص در‬ ‫بدن توصیه میشــود و ان چیزی نیســت‬ ‫جز جریان ســالم و بالمانع انرژی حیات یا‬ ‫همان پرانا‬ ‫مارما چیست؟‬ ‫مجموعه ای از نقاط انرژیک که اولین مرتبه‬ ‫در ســطح بدن پراکنده اند‪.‬این نقاط هم‬ ‫برای تشــخیص و هم برای درمان بیماری‬ ‫کاربرد دارند‪.‬جمع مارما()مارمانی است()که‬ ‫به معنی کلیه نقاط موثر اســت‪.‬در ایورودا‬ ‫به ‪ 107‬نقطه مارما در بدن فیزیکی و یک‬ ‫نقطه در بدن احساســی اشاره شده که در‬ ‫مجموع ‪ 108‬نقطه اند‪.‬هر نقطه در سطح‬ ‫با یک نقطه در درون بدن هم بسامد است‪.‬‬ ‫بنابــر این تحریک ان بــر همان نقطه اثر‬ ‫خواهد داشت‪.‬‬ ‫مارماها کجا یافت می شوند؟‬ ‫همانطور که گفته شد مارما یا نقاط انرژیک‬ ‫در ســطح بدن هستند اما این بدان معنی‬ ‫نیست که فقط در الیه های سطحی وجود‬ ‫دارند‪.‬مارما ها در نقاطی یافت می شوند که‬ ‫دو یا بیشــتر بافت با هم تالقی می کنند‪.‬‬ ‫مانند ماهیچه و تاندون‪-‬استخوان و تاندون‪-‬‬ ‫رباط و استخوان‪-‬عروق و تاندون‪-‬سیستم‬ ‫عصبی و پوســت‪-‬لنف و ماهیچه ‪.‬بخاطر‬ ‫تنوع این نقاط شیوه اثر پذیری ان از انرژی‬ ‫حیات یا پرانا‪ ،‬نام مارما در زبان سانسکریت‬ ‫به معنی راز یا واقعیت پنهان امده است‪.‬به‬ ‫این دلیل پنهان گفته میشــوند که گرچه‬ ‫نقاط در سطح پوست هستند اما در عمق‬ ‫بدن ریشه دارند‪.‬‬ ‫با توجه به موارد یاد شده حتما پیداست که‬ ‫تنها با اطالعات محدود ماساژ نمیتوان یک‬ ‫مارما تراپیست بود‪.‬برای این کار فرد باید به‬ ‫دانش ایورودا در این زمینه مســلط باشد‪.‬‬ ‫تمرین طبق متون و ممارســت فراوان در‬ ‫یافتن علت مرض بر فرد مکشــوف میکرد‬ ‫که کدام نقطه یا نقاط را برای درمان کدام‬ ‫بیماری انتخاب کند تا خللی در بدن فرد‬ ‫بیش از انکه بود وارد نشــود و درمان به‬ ‫خوبی پیش رود‪.‬‬ ‫مارماها چگونه کار میکنند؟‬ ‫ماهاراشــی ماهــش (‪ )2008,‬در کتــاب‬ ‫مارماتراپی قدرت دستان درمانگر ‪ ،‬مارما ها‬ ‫را به یک کهکشان تشبیه کرده که هر کدام‬ ‫مانند یک ستاره یا جرم اسمانی نوسان و‬ ‫مدار ویژه خــود را دارند تا نظم کیهان بر‬ ‫قرار باشد‬ ‫‪.‬او مارماها را مانند دریچه انرژی کیهانی به‬ ‫بدن ما می داند ‪.‬واســطه تبدیل انرژی که‬ ‫برای ما قابل رویت نیســت از بدن انرژیک‬ ‫به بدن فیزیکی ‪.‬مارماها هر کدام اراتعاش‬ ‫حیاتی مختص به خود را دارند ‪.‬این نقاط‬ ‫در حالت سالمت کامل پرانا را به خوبی از‬ ‫خود عبور داده و از طریق نادی ها به مراکز‬ ‫اصلی و عمده انرژیک بدن یا همان چاکرا‬ ‫ها میرساند‪.‬‬ ‫پر واضح که اگر در این کهکشــان درونی‬ ‫تعداد قابل توجــه از نقاط نتوانند بر طبق‬ ‫هدف مشــخص خــود کار کنند و جهت‬ ‫ناســازگاری را کــوک کنند یــا به دلیل‬ ‫اختاللی از مدار خارج شوند سالمت فرد به‬ ‫خطر خواهد افتاد‪.‬‬ ‫بیماری های جسمی و ذهنی هر دو میتواند‬ ‫بر ارتعاش این دریچه ها موثر باشند و عامل‬ ‫افت انرژی در بدن شوند‪.‬‬ ‫در ایــورودا هر مارما با یــک وایو(کارکرد‬ ‫پرانا)‪،‬دوشا(گونه یا طبع)‪،‬داتو(‪:‬بافت بدن)‬ ‫پوتاالتا(‪:‬کانال فیزیکی که می تواند عروق‪-‬‬ ‫اعصاب یا لنف باشد) در تبادل است‪.‬‬ ‫عوامل اثر گذار بر کارکرد مارماها‪:‬‬ ‫‪.1‬غذای نامناسب‬ ‫‪.2‬خواب کم یا زیاد‪.3‬استرس‪.4‬الودگی‬ ‫‪.5‬نــور نامناســب ماننــد برخــی‬ ‫نورهای مصنوعی‬ ‫‪.6‬قطع ارتباط با طبیعت‬ ‫حتی زمانی که ســعی می کنیم زندگی‬ ‫مدرنمان را با الگوی ســالمی دنبال کنیم‬ ‫باز هم عواملی میتواند بر سالمت ما خدشه‬ ‫وارد کند‪.‬بســیاری از بیمــاری هــا مانند‬ ‫خشکی مفاصل و کمردرد‪-‬اختالل حافظه‪-‬‬ ‫چاقی‪-‬مشــکالت معده‪-‬پیــری زودرس‬ ‫از این دســته اند‪.‬زیرا ما جریــان انرژی را‬ ‫داریم اما ان را از الودگی پاک نمی کنیم‪.‬‬ ‫حاال بهتر متوجه میشویم که مارما تراپی‬ ‫چه می کند‪.‬‬ ‫این نقاط را تحریک می کند با ماساژ مالیم‬ ‫یا کمی عمیق که زمان جهت و فشار دست‬ ‫درمانگر بستگی به تشخیص خود او و نوع‬ ‫بیماری دارد‪ .‬تا ان نقاط مسدود فعال شده‬ ‫و انرژی حیات(پرانا ) را از خود عبور دهند‪.‬‬ ‫به این ترتیب فرایند طبیعی سم زدایی و‬ ‫پاک سازی فیزیولوژیکی پاسخ مناسبی به‬ ‫این محرک است‪.‬دقت کنید تحریک پرانا‬ ‫در اینجا به معنی اقسام پرانا نیست و تنها‬ ‫خود عنصر حیات مد نظر است‪.‬‬ ‫برخی از منافع مارما تراپی‪:‬‬ ‫‪ .1‬افزایش سطح انرژی‬ ‫‪ .2‬برطرف کردن احساس نامطلوب عاطفی‬ ‫‪ .3‬بهبود کارکرد معده و روده‬ ‫‪ .4‬کمک به تنظیم خواب‬ ‫‪ .5‬خون رسانی به پوست‬ ‫‪ .6‬کمک به درمان اعتیاد‬ ‫‪ .7‬رشد خالقیت در پی احساس رضایت از خود‬ ‫‪ .8‬تعادل دوشا‬ ‫‪ .9‬جوان سازی‬ ‫یک تراپیست حرفه ای با تکیه بر دانش و اگاهی و تجربه‬ ‫طوالنی مدت میداند کدام‬ ‫روش را برای درمان کدام ضایعه استفاده کند تا نتیجه‬ ‫مطلوب حاصل شــود‪.‬او مانند واسطه درمان یا محرک‬ ‫انرژیست‪.‬بنابر این اولین قدم در پاک سازی مارما‪،‬مهارت‬ ‫فردی و دانش خود درمانگر است‪.‬انگشــتان ما گیرنده‬ ‫و فرســتنده اطالعات هستند‪.‬اوست که می داند مارما‬ ‫را در کــدام جهت لمس کند و انرژی را به کدام ســو‬ ‫هدایت کند‬ ‫‪.‬بنابراین می تواند یک و یا ترکیبی از روش ها را امتحان‬ ‫کند‪:‬‬ ‫روغن داغ‬ ‫روغن های طبیعی‬ ‫روغن قی یا گی‬ ‫سنگ های شفاف یا کریستال که در نقاط ویژه مانند‬ ‫شاهراه اصلی تا تاج سر قرار داده می شود‬ ‫سنگ داغ‬ ‫نور قرمز‬ ‫رایحه خاص‬ ‫داروی ایورودیک‬ ‫ارتعاش درمانی‬ ‫صوت درمانی‬ ‫الزم به ذکر اســت در کنار شناخت کالبد فرد ‪،‬درمان‬ ‫یک درمانگر زمانی موثر است که خود را از دانش روز‬ ‫بی بهره نداند‪ ،‬علوم قدیم به مدد بینش خالص و صرف‬ ‫زمان طوالنی متخصصینش از یک سو و از سوی دیگر‬ ‫تالش عالقه مندان دنیای مدرن به بازگردان انسان به‬ ‫اصول طبیعی زندگی مدت هاست به محافل اکادمیک‬ ‫راه یافته و ذکر نام های سنتی بدلیل اشنایی خواننده‬ ‫با دقت پیشنینان برای رسیدن به کنه مطالب مرتبط‬ ‫با بدن انسان است‬ ‫‪.‬‬ ‫تطبیق دادن اسامی تنها زمانی مجاز است که خدشه ای‬ ‫به اصل موضوع وارد نشود بنابر این شایسته است هنگام‬ ‫مطالعه این مطلب منابع مرتبط بررسی شود‬ ‫‪.‬‬ ‫‪Dr.Eshrott Ernest , Marma therapy The healing.1‬‬ ‫‪2009,power of your hands‬‬ ‫‪www.http://chopra.com,Learn all about marma point.2‬‬ ‫‪2019,therapy‬‬ ‫‪www.http://Yoga pedia,Erin Easterly,marma.3‬‬ ‫‪2019,therapy‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪19‬‬ صفحه 20 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫جلسه هجدهم سلسله درس های پراشانت ایینگر‬ ‫برگردان‪ :‬نسترن صافی‬ ‫در جلسه قبل درباره واچیکا کریا صحبت‬ ‫شد و تاثیری که ســخن گویی در سکوت‬ ‫بر اســاناهای ما می گذارد‪ .‬این جلسه تاثیر‬ ‫واچیکا کریا بر سیستم پرانیک بررسی می‬ ‫شود‪.‬می دانیم که یوگا به معنی ادغام شدن‬ ‫و درگیرشدن است‪ .‬بگذارید مثالی بزنیم از‬ ‫اینکه چگونه ارگان های ســخنگویی روی‬ ‫مغز تاثیر می گذارند و پرت شدن حواس را‬ ‫کنترل می کنند‪ .‬به بچه ها گفته می شد که‬ ‫کتاب را با صدای بلند بخوانند تا ذهن درگیر‬ ‫شــود و یادگیری بهتر انجام شود‪ .‬اگر شما‬ ‫با صــدای ارام در ذهن خود کتاب بخوانید‬ ‫ممکن است به راحتی حواستان پرت شود‬ ‫ولی اگر کتاب های مهم مانند اوپانیشــاد یا‬ ‫متون فلسفی را با صدای بلند بخوانید ذهن‬ ‫شما درگیر می شود‪ .‬چشم های شما درگیر‬ ‫همراهی با مغز می شوند‪ .‬ذهن پشت گوش‬ ‫و ذهن پشت چشم و ذهن پشت ارگان های‬ ‫صوتی هم درگیر می شوند‪ .‬پس مغز از سه‬ ‫جهت درگیر موضوع است و به داخل کشیده‬ ‫می شود‪ .‬زمانی که من سخن می گویم شما‬ ‫تنها شــنوندگان من نیستید بلکه من خود‬ ‫نیز شنونده ســخنان خودم هستم‪ .‬ولی در‬ ‫خواندن در ســکوت تنها ذهن درگیر است‪.‬‬ ‫تنها بلند خواندن مهم نیســت‪ ،‬بلکه لحن‬ ‫مخصوصی که به صدای خــود می دهید‪،‬‬ ‫مثال لحن خبری یا سوالی و تعجبی در فهم‬ ‫مطلب کمک کننده است‪ .‬پس سخن تاثیر‬ ‫به سزایی در نفوذ در مغز دارد‪ .‬در یوگا ما این‬ ‫درگیری و مشارکت ذهن را نیاز داریم‪ ،‬پس‬ ‫به عمل تاثیرگذار سخن گویی نیاز داریم ولی‬ ‫در اینجا الزم نیست که بلند سخن بگوییم‪.‬‬ ‫گزارش در سکوت درباره دینامیک حرکت‪،‬‬ ‫عمــل ها و عکس العمل هــا‪ ،‬مقاومت ها‪،‬‬ ‫مشارکت ها و حتی درباره نیت و انگیزه خود‬ ‫در یوگا می توانید در سکوت سخن بگویید‪.‬‬ ‫شما می توانید دیگران را درباره نیت و انگیزه‬ ‫تان فریب دهید ولی خودتان را هرگز‪ .‬شما‬ ‫خودتان می توانید تشــخیص دهید که ایا‬ ‫انگیزه های شــما خالصانه هستند یا خود‬ ‫خواهانه‪ .‬پس جنبه روانی ‪ -‬حرکتی در این‬ ‫جا لحاظ می شــود‪ .‬گزارش دادن در حین‬ ‫انجام اسانا ها حائز اهمیت بسزایی است‪.‬‬ ‫یک شــانتی مانترا ی بسیار جالب وجود‬ ‫دارد کــه مضمون دعای ان این اســت که‬ ‫بگذار ذهن من در کالم من مســتقر شود و‬ ‫کالم من در ذهنم‪ .‬ایــن از ان جهت حائز‬ ‫اهمیت اســت که در زندگی روزانه ما هیچ‬ ‫تطابق و سازگاری بین عمل‪ ،‬سخن‪ ،‬و فکر‬ ‫ما وجود ندارد‪ .‬ما به گونه ای فکر می کنیم‬ ‫و نوع دیگری ســخن مــی گوییم و به نوع‬ ‫دیگری عمل می کنیم‪ .‬اینجا مسئله ساتیا‬ ‫مطرح می شــود معنای حقیقت چیست؟‬ ‫تنها گفتن حقیقت مهم نیست‪ ،‬ذهن پشت‬ ‫ان هم اهمیت دارد‪ .‬بگذارید داستانی برای‬ ‫شــما نقل کنم‪ .‬یکی از شاگردان به اچاریا‬ ‫گزارش داد که یکی دیگر از شاگردان راجع‬ ‫به موضوعی دروغ گفته اســت‪ .‬اچاریا از او‬ ‫خواســت که حقیقت را بگوید ‪ .‬شاگرد به‬ ‫دلیل احترام و تاثیر حضور استاد نتوانست‬ ‫دروغ بگوید‪ .‬اچاریا بــه او گفت تو از روی‬ ‫ناچاری مجبور شدی راست بگویی چون من‬ ‫از تو خواســته بودم‪ .‬شاگرد اعتراف کرد که‬ ‫صداقت در ذهن نداشــته ومایل به گفتن‬ ‫حقیقت نبوده اســت‪ .‬این بر اساس اصول‬ ‫اخالقی راست گفتن محسوب می شود ولی‬ ‫بر اساس دارما این ساتیا نیست چون ذهن او‬ ‫در هماهنگی با سخنش نبود ‪ .‬از این روست‬ ‫که در ان شانتی مانترا اینگونه دعا می کنیم‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪49‬‬ صفحه 50 ‫استاد مهربابا‬ ‫ترجمه‪ :‬اذر درویش حسن‬ ‫مهربابا (روان شهریار ایرانی) روز ‪ 25‬فوریه‬ ‫ســال ‪ 1894‬در یوفا هندوستان دیده به‬ ‫جهان گشود‪ .‬نســب والدین او به ایرانیان‬ ‫زرتشتی برمی گشت‪ .‬در زمانی که مهربابا‬ ‫دانش اموز مدرســه بود‪ ،‬به دلیل داشتن‬ ‫قریحه عشق و محبت و بخشندگی مورد‬ ‫توجــه بود‪ .‬با این حال هیچ نشــانه ای از‬ ‫تقدیری که در پیش رویــش بود از خود‬ ‫بــروز نمی داد‪ .‬در ســال ‪ ،1913‬باباجان‪،‬‬ ‫بانویی مســلمان و روحانی را مالقات کرد‪.‬‬ ‫این بانوی روحانی برای مهربابا مانند یحیی‬ ‫تعمیدی برای مسیح بود و این نوجوان را با‬ ‫حقیقت استعداد درویش اگاه کرد‪ .‬باباجان‬ ‫بوسه ای به پیشانی مهربابا زد و از ان پس‬ ‫از حقیقت ذاتی مهربابا پرده برداشته شد‪.‬‬ ‫مهربابا پس از هفت سال شاگردی زیر نظر‬ ‫باباجان‪ ،‬اُیانیشــا ماهاراج و ســایر اساتید‬ ‫وظیفه اصلیش را اغاز کرد‪.‬‬ ‫در اوایــل دهــه ‪ 1920‬اولیــن گــروه از‬ ‫پرتوجویــان به دور او گــرد امدند و لقب‬ ‫مهربابا به معنــای درمهربان را به او دادند‪.‬‬ ‫مهربابا گروهی از مریدان خود را به شــهر‬ ‫بمبئی برد و انهــا را تحت تعالیم اخالقی‬ ‫اولیه بسیار سختی قرار داد‪ .‬سال ‪ 1923‬او‬ ‫به منطقه ای متروکه خارج از احمدنگاردر‬ ‫مرکز هندوســتان رفت و در انجا اشرامی‬ ‫برپا کرد به نام مهراباد‪ .‬به سرعت گروهی از‬ ‫‪24‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫شاگردان زن نیز به این اشرام پیوستند‪ .‬از‬ ‫جمله شاگردان ویژه او که به ایشان ملحق‬ ‫شد‪ِ ،‬هرا ایرانی بود‪.‬‬ ‫دهم جــوالی ‪ ،1925‬از این زمان مهربابا‬ ‫وارد مرحله روزه ســکوت شد‪ .‬از او سوال‬ ‫شد که چگونه خواهد توانست اموزه هایش‬ ‫را به شاگردانش منتقل کند‬ ‫‪ .‬انچه او پاســخ داد این بود‪ :‬من هستم تا‬ ‫انها را بیدار کنم نه اموزش دهم‪.‬‬ ‫مهربابــا در ابتدا تعالیمــش را روی تخته‬ ‫یا لوحی می نوشــت‪ ،‬اما بعدها از نوشتن‬ ‫اســتفاده نمیکرد بلکه با وسیله ی ایما و‬ ‫اشاره دست و صورت مفاهیم را به مریدان‬ ‫انتقال میداد‪ .‬او بعدها اظهار کرد که ‪:‬انسان‬ ‫اصــول و فرمان خداوندی را نمی شــنود‪.‬‬ ‫اصول و اخالقیات الهی از دیرباز برای انسان‬ ‫فرســتاده شده اســت‪ .‬پس تجلی کنونی‬ ‫خداوند در این دوران نشانهء سکوت است‪.‬‬ ‫در این زمان به قدر کافی کلمات و گفتارها‬ ‫را میان یکدیگــر رد و بدل کردهاید‪ .‬حال‬ ‫وقت ان اســت که با این کلمات و مفاهیم‬ ‫زندگی کنید‪ .‬مهربابا روزه سکوت را از سال‬ ‫‪ 1925‬تا لحظهء مرگش یعنی ‪ 43‬سال بعد‬ ‫حفظ کرد‬ ‫در دهه ‪ ،1920‬این استاد سه سفر به کشور‬ ‫ایران داشت و در سال ‪ 1931‬اولین سفر به‬ ‫غرب را اغاز کرد‪ .‬او به همراه شاگردانش به‬ ‫وسیله قایق به بندر مارسِ ی فرانسه رسیدند‬ ‫(‪11‬ســپتامبر) و از انجا رهسپار انگلستان‬ ‫شدند و در شهر لندن اقامت کردند‪ .‬مهربابا‬ ‫چند هفتــه در لندن ماند‪ .‬مرکز اصلی که‬ ‫او به اعتکاف نشســت شــهر لندن و شهر‬ ‫دیون بود‪ .‬او با بســیاری از شاگردان غربی‬ ‫خود‪ ،‬به گفته خودش عاشــقان راه دیدار‬ ‫کرد‪ .‬او قبــل از عزیمت به ایاالت متحده‪،‬‬ ‫ســفرهای زیادی به کشورهای دیگر اروپا‬ ‫داشت که برای انجام ماموریتش بسیار مهم‬ ‫بودند‪ .‬کشــورهایی چون ایتالیا‪ ،‬سوئیس‪،‬‬ ‫فرانســه‪ ،‬انگلستان و اســپانیا‪ .‬انچه خود‬ ‫راجع بــه ماموریتش میگوید این اســت‪:‬‬ ‫هدف ‪ ،‬در کنار هم قراردادن تمام مذاهب‬ ‫و ادیان اســت‪ ،‬مانند دانه های تسبیح‪ .‬تا‬ ‫بــه رفع نیازهــای هم با قدرت به ســیر‬ ‫زندگی بپردازند‪.‬‬ ‫اگرچــه مهربابا بــه امور مهمــی چون‪،‬‬ ‫امــوزش و تربیت کــودکان‪ ،‬تامین غذا و‬ ‫لباس فقیــران‪ ،‬مراقبت از بیماران جذامی‬ ‫(کــه روح های زیبا در قفس های زشــت‬ ‫بودند)‪ ،‬پرستاری از بیماران اعصاب و روان‬ ‫و مشتاقان عشــق الهی اقدام کرد اما‪ ،‬کار‬ ‫اصلــی او درمان رنج هــای روحی افرادی‬ ‫بود کــه درد و االم را تجربه می کردند و‬ ‫او این کار را بدون در نظرگرفتن سالمتی‬ ‫ظاهری افراد انجــام میداد‪ .‬راهکار او برای‬ ‫این افراد‪ ،‬بدســت اوردن نیروی عشــق‬ ‫و محبت بود‪ :‬من هســتم تا دانه عشق و‬ ‫محبت را در دل هایتان نشانم‪ .‬پس با وجود‬ ‫تمام گوناگونی های ظاهری که در زندگی‬ ‫با ان مواجه میشــوید و این بار را بر دوش‬ ‫می کشید‪ ،‬حس یکی بودن با ایجاد عشق‬ ‫و محبــت در میان تمام اقوام‪ ،‬باورها‪ ،‬فرقه‬ ‫ها و صفات مختلف مردم هند را به ارمغان‬ ‫اورده ام‪ .‬انچه که مورد تاکید او بود یکی‬ ‫بــودن و برابری انســانها و ناپایدار و گذرا‬ ‫بودن گوناگونی ها و اختالفاتی است که در‬ ‫طبیعت انسان ها وجود دارد‪ .‬انسانها همه‬ ‫تفاوت های مذکر و مونث‪ ،‬ســیاه و سفید‪،‬‬ ‫غنی و فقیر‪ ،‬زشت و زیبا را در طول زندگی‬ ‫حس می کنند که ایــن فرق ها همچون‬ ‫پوشیدن و دراوردن لباس های گوناگونی‬ ‫هستند که با انتخاب خود انجام می دهند‪.‬‬ ‫در سال ‪ ،1949‬مهربابا طریقتی را پیگرفت‬ ‫با نام حیات نو او به همراه شــاگردان زن و‬ ‫مرد تا سال ‪ 1952‬در سرتاسر هندوستان‬ ‫سیر میکرد‪ .‬در این مدت زندگی بی یاوانه‬ ‫و بیامید او با همراهانش به صورت ناشناس‬ صفحه 25 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫خواهد شد که این سرنوشت‪ ،‬ماهیت ِ طبیعی‬ ‫ِ بدن ِ فیزیکیتان اســت‪ .‬اگر تنها چیزی که‬ ‫می شناسید فقط بدنتان است‪ ،‬که قرار است‬ ‫ان را از دســت بدهید‪ ،‬بنابراین جای تعجب‬ ‫نیست که اضطراب و ترس همسفران ِ دائمی‬ ‫شما باشند‪.‬‬ ‫برخی افراد تصور می کنند که «ترس» جزء‬ ‫الینفک و طبیعی از موجودیتشان است‪ .‬در‬ ‫حالیکــه اصال اینطور نیســت‪ .‬ترس چیزی‬ ‫نیست جز ناقص بودن ِ موجودیتتان! شما اگر‬ ‫زندگی را با دیدگاهی وسیعتر و چند ُبـعدی‬ ‫کشف نکرده باشــید‪ ،‬و خودتان را صرفاً به‬ ‫جنبه ی مادی حیات ِ خویش محدود سازید‪،‬‬ ‫ترس‪ ،‬طبیعی تریــن نتیجه ی این تصمیم‬ ‫خواهد بود‪.‬‬ ‫ایــا داســتان ِ جورج بـِــست را‬ ‫شنیده اید؟‬ ‫او یکی از مشــهورترین بازیکنــان ِ فوتبال ِ‬ ‫انگلستان در زمان خودش بود‪ .‬او مصمم بود‬ ‫تا زندگیاش را به بهترین شیوه ای که بلد بود‬ ‫بسازد‪ .‬رسانه ها او را به عنوان کسی توصیف‬ ‫کرده اند که همواره ســتارگان ِ مشهور فیلم‬ ‫هــا و مدل های دنیای ُمد در زیر ِ ســایه ی‬ ‫او بوده اند‪.‬‬ ‫اما زمانی که به مرز سی و پنج سالگی رسید‪،‬‬ ‫مردی بود شکسته‪ ،‬بخت برگشته و اشفته؛ و‬ ‫در سن ‪ 59‬سالگی از دنیا رفت‪ .‬موضوع مهم‬ ‫«مرگ» نیست‪ ،‬بلکه ان شیوه ای که زندگی‬ ‫می کنید مهم اســت‪ .‬جورج ب ِســت ظاهرا ً‬ ‫همه چیز داشت‪ ،‬اما زندگی وحشتناکی را از‬ ‫سر گذراند‪.‬‬ ‫این موضوع به این خاطر اســت که شیوه ی‬ ‫مادی محدود است‪.‬‬ ‫بدن ِ فیزیکی‪ ،‬نقش ِ مشخصی در زندگی و‬ ‫حیات شــما دارد‪ .‬اگر بخواهید این نقش را‬ ‫انقدر بسط بدهید تا تمام ِ زندگی تان را در‬ ‫بر بگیرد‪ ،‬فقط زجر خواهید کشــید‪ ،‬چرا که‬ ‫در تالشــید تا یک توهم بیافرینید‪ .‬زندگی‪،‬‬ ‫میلیون ها شیوه برای خم کردن‪ ،‬شکستن‪ ،‬به‬ ‫زانو در اوردن و اسیاب کردن ِ شما بلد است‪.‬‬ ‫چیز ِ اشتباهی در مورد هورمون هایتان وجود‬ ‫ندارد‪ .‬اما زمانی که شما یک زندگی ِ اجباری‬ ‫و وســواس گونه را در پیــش می گیرید‪ ،‬در‬ ‫حقیقت برده وار زندگی می کنید‪.‬‬ ‫ممکن است زندگیتان خیلی هم خوب پیش‬ ‫برود‪ ،‬مثل شــغل عالی‪ ،‬خانــواده ی خوب‪،‬‬ ‫روابط رضایت بخش‪ .‬اما به ارامی و همچنان‬ ‫که وسواس ها و اجبارهای گوناگون رشد می‬ ‫کنند‪ ،‬ما بیچاره تر و بخت برگشــته تر می‬ ‫شوید‪ .‬چیزی در شما هست که نمی خواهد‬ ‫برده باشد‪.‬‬ ‫برای بسیاری از مردم‪ ،‬رویای ثروت و دارندگی‬ ‫و سعادت ِ فیزیکی‪ ،‬چیزهایی هستند که انها‬ ‫را به ســوی اعمال ِ یاساور و مذبوحانه سوق‬ ‫می دهند‪ .‬اگر به الیــه های زیرین ِ روکش‬ ‫ِ پــرزرق و برق ِ تمد نها نگاه کنید‪ ،‬اشــکال‬ ‫ِ گوناکونی از ســوء استفاده های نفرت انگیز‬ ‫را در انها خواهید یافت‪ .‬ما حتی به فرزندان‬ ‫خود نیــز رحم نمی کنیم‪ .‬اینها عواقب عدم‬ ‫توجه به تمام ابعاد ِ انســان بودن و محدود‬ ‫کردن ِ خود به قلمرو محدود ِ جسمانی است‪.‬‬ ‫امروزه مردم برای تبدیل ســاختن ِ بدن به‬ ‫یک بت‪ ،‬رنج های بیشماری پدید می اورند‪.‬‬ ‫از منظر مــادی چیزهایی بهتر از مراقبتهای‬ ‫بهداشــتی‪ ،‬بیمه‪ ،‬اتومبیل نمیتوانید بیابید‪.‬‬ ‫شــما نسبت به هر نســلی قبل از خودتان‪،‬‬ ‫امکانات رفاهی و راحتی بیشــتری دارید‪ .‬اما‬ ‫مردم به شدت رنج میبرند‬ ‫‪ .‬در جوامع مرفه تقریباً یک نفر از هر پنج نفر‬ ‫فقط برای حفظ تعــادل روانی‪ ،‬از نوعی دارو‬ ‫استفاده میکند‪.‬‬ ‫وقتی برای ســالم ماندن بایــد هر روز یک‬ ‫قــرص بخورید‪ ،‬قطعاً اســم ِ چنین چیزی‬ ‫شادی نیست‪ .‬شــما در استانه ی فروپاشی‬ ‫هستید زیرا بخش کوچکی از زندگی خود را‬ ‫به کل زندگی خود تبدیل کرده اید‪.‬‬ ‫مرگ و ثروت‬ ‫فقط ان زمان که ماهیت ِ فناپذیر ِ خودتان را‬ ‫بشناسید‪ ،‬اشتیاق خواهید یافت تا بدانید چه‬ ‫چیز ِ بیشــتری در مورد ِ زندگی وجود دارد‪.‬‬ ‫در همین هنگام است که مسیر معنوی اغاز‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫روزی روزگاری این اتفاق افتاد و ان زمانی بود‬ ‫که دو مرد که بیش از هشتاد سال داشتند‬ ‫با هم مالقــات کردند‪ .‬یکی از انها دیگری را‬ ‫شــناخت و گفت‪« :‬ایا در جنگ جهانی دوم‬ ‫شرکت کردی؟» و دیگری گفت‪« :‬بله‪».‬‬ ‫اولی پرســید در کجا و در کدام میدان نبرد‬ ‫حضور داشتی؟‬ ‫و دیگــری پاســخش را داد‪ .‬ناگهان اولی‬ ‫تشرزنان گفت‪:‬‬ ‫«واویال! تو منو نشــناختی؟ بابا ما با هم‬ ‫توی یک سنگر بودیم!»‬ ‫بعــد از ان بود که با یکدیگر اُخت شــدند و‬ ‫مدت طوالنی گپ زدند‪ .‬تمام چیزی که انها‬ ‫داشــتند‪ ،‬فقط چهل دقیقه دیدار در میدان‬ ‫نبرد بود‪ .‬اما انها در مورد تک به تک ِ گلوله‬ ‫هایی که از بیخ ِ گوششان گذشته بود حرف‬ ‫زدند‪ .‬انها بیشــتر از چهار ســاعت در مورد‬ ‫همان چهل دقیقه حــرف زدند‪ .‬وقتی همه‬ ‫ی چیزهایــی را که در مــورد ان زمان می‬ ‫توانســتند بگویند تمام شد‪ ،‬یکی از دیگری‬ ‫پرسید‪« :‬از جنگ به اینور چکار می کنی؟»‬ ‫و دیگری گفت‪:‬‬ ‫«هیچی! طی شصت سال گذشته فقط یک‬ ‫فروشنده بودم!»‬ ‫ان چهل دقیقه‪ ،‬به تمام ِ زندگی ِ ان دو نفر‬ ‫معنا می داد‪ ،‬چرا که در لحظه لحظه ی ان‬ ‫فناپذیری ادمی را با تمام وجود لمس کرده‬ ‫بودند‪ .‬در طــول ِ نبرد ان ها پیوندی عمیق‬ ‫ایجاد کرده بودند‪ .‬اما فراتر از ان‪ ،‬زندگی این‬ ‫مرد را می شــد فقط در یک جمله خالصه‬ ‫کرد‪ :‬او فقط یک فروشنده بود‪.‬‬ ‫وقتی شــما از طبیعت ِ فناپذیــر ِ خود اگاه‬ ‫می شوید‪ ،‬ژرف اندیشی غیرقابل توصیفی را‬ ‫کشف می کنید‪ .‬اگر شما نمی توانید ماهیت ِ‬ ‫ابدی و فناناپذیر ِ خود را درک کنید‪ ،‬اق ً‬ ‫ال ان‬ ‫ماهیــت ِ فناپذیرتان را بفهمید‪ .‬مرگ پایان ِ‬ ‫زندگی نیست‪.‬‬ ‫خیلی ســاده‪ ،‬مرگ فقط پایان ِ بدن است‪.‬‬ ‫اگر شما با شناختی که عمیقاً مبتنی بر ُبـع ِد‬ ‫مادیتان است زندگی کنید‪ ،‬بیشتر و بیشتر‬ ‫با مرگ دست و پنجه نرم خواهید کرد‪ ،‬چرا‬ ‫که مرگ پایانیست بر بدن‪ .‬فقط زمانی که با‬ ‫حقیقت ِ میرایی ِ خودتان چشــم در چشم‬ ‫شوید‪ ،‬اشتیاق به فراتر رفتن‪ ،‬شکل واقعی به‬ ‫خود خواهد گرفت‪.‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪17‬‬ صفحه 18 ‫نا د ی شو د ا نا‬ ‫نویسنده‪:‬عیسیاگودو‬ ‫مترجم‪:‬علی دارابی‬ ‫حفره بینی جایگزین‬ ‫نادی شودانا یک تمرین تنفسی یوگا است‬ ‫که به ما کمــک می کند تا پرانای خود را‬ ‫متعــادل کنیم و دوگانگی خــود را درک‬ ‫کنیم‪ .‬هدف اصلی ان پاکسازی و پاکسازی‬ ‫کانال های ظریف ذهن و بدن ما است و در‬ ‫عین حال جنبه هــای مردانه و زنانه ما را‬ ‫متعادل می کند‪.‬‬ ‫همه ما دو قســمت داریم‪ ،‬اغلب با معانی‬ ‫متضاد‪ ،‬مانند دوگانگی خیر و شر‪ ،‬روشنایی‬ ‫و تاریکی‪ ،‬روز و شب‪ ،‬سیاه و سفید‪ ،‬مذکر‬ ‫و مونث و غیــره‪ .‬هر جنبه ای از زندگی از‬ ‫تعامــل متوازن نیروهــای متضاد و رقیب‬ ‫ایجاد می شود‪ .‬برای شکوفایی در زندگی‪،‬‬ ‫ســطوح انرژی ما نیاز بــه تعادل و مکمل‬ ‫یکدیگر دارند‪.‬‬ ‫نادی شودانا در کمک به کاهش اضطراب‪،‬‬ ‫ارامش ذهن و بدن ما‪ ،‬و ارتقای حس کلی‬ ‫رفاه موثر است‪.‬‬ ‫اشتباهات رایج‬ ‫‪26‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫از فشــار دادن بیش از حد روی هر سوراخ‬ ‫بینی خودداری کنید‪.‬‬ ‫از فشار دادن بیش از حد با نفس خودداری‬ ‫کنید‪ .‬نفس شما باید تا حد امکان طبیعی‬ ‫جریان داشته باشد‪.‬‬ ‫اگر متوجه شــدید که بازوی شما خسته‬ ‫شده اســت‪ ،‬می توانید از چند بلوک برای‬ ‫استراحت دادن به ارنج خود استفاده کنید‪.‬‬ ‫نکات‬ ‫نوک انگشتان ســبابه و وسط را به سمت‬ ‫داخل تا کنید تا زمانی که کف دســت را‬ ‫در پایه شست راست لمس کنند (ویشنو‬ ‫مودرا)‪.‬‬ ‫برای بستن سوراخ راست بینی از انگشت‬ ‫شست راست استفاده کنید‪ .‬از سوراخ چپ‬ ‫بینی و به عمق شکم نفس بکشید‪ ،‬سپس‬ ‫در قسمت تاج سر کمی مکث کنید‪.‬‬ ‫سپس با انگشت حلقه دست راست سوراخ‬ ‫چپ بینــی را ببندید و همزمان ســوراخ‬ ‫راست بینی را ازاد کنید‪.‬‬ ‫از طریق بازدم‬ ‫ســوراخ بینی سمت راســت؛ به ارامی در‬ ‫انتهای بــازدم مکث کنید‪ .‬با بســته نگه‬ ‫داشتن سوراخ چپ بینی‪ ،‬یک بار دیگر از‬ ‫سوراخ سمت راست نفس بکشید و اجازه‬ ‫دهید نفس به سمت راست حرکت کند‪.‬‬ ‫سپس از انگشت شست راست برای بستن‬ ‫سوراخ راست بینی استفاده کنید‬ ‫سوراخ چپ بینی را رها می کنید بازدم را از‬ ‫طریق سوراخ چپ بینی انجام دهید و نفس‬ ‫را به سمت چپ بدن برگردانید‪ .‬در انتهای‬ ‫بازدم به ارامی مکث کنید‪.‬‬ ‫نکته‪:‬‬ ‫هوشــیار بودن در مورد نفس خود‪ ،‬اگاهی‬ ‫نسبت به زندگی خود است‪.‬‬ ‫بهترین ابزار برای تعادل احساسات و اتصال‬ ‫به لحظه حال اســت و تمرین روزانه می‬ ‫تواند زندگی شما را تغییر‬ ‫دهــد و به شــما کمک می کنــد ارام تر‪،‬‬ ‫متمرکز و متعادل باشید‬ ‫منبع‪Yogajournal:‬‬ صفحه 27 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫فــرد با این اعمال در جســتجوی احیای‬ ‫چیزی یا حسی گمشده است تا به تعادلی‬ ‫بهتر برسد‪ .‬مثال کسب ارامشی بیشتر و این‬ ‫نحوه ی تنظیم خودکار بدن انسان است‪.‬‬ ‫تحقق خود به خودی سالمت بدن انسان از‬ ‫طریق حرکات مختلف و در جهات مختلف‬ ‫امکان پذیر است‪.‬گاهی جلوه ی قوی ترین‬ ‫تمایل (خود تنظیمی) به اشــکال مختلف‬ ‫بیان می شود‪ :‬درد ‪ ٬‬سرفه و ‪...‬‬ ‫ما عــادت کردیم که این جلوه ها را منفی‬ ‫ارزیابی کنیم‪.‬در صورتیکه انها فقط مولفه‬ ‫هایی برای رسیدن بدن به تعادل می باشند‬ ‫‪ .‬ســی تای برای ما این واقعیت را مطرح‬ ‫می کند که این عالئم نمایش نیاز بدن به‬ ‫خود تنظیمی در ارگانیسم است‪.‬این خود‬ ‫تنظیمی گاهــی از طریق حرکات خود به‬ ‫خودی و احیاء کننــده صورت می گیرد‪.‬‬ ‫حرکاتی که با هماهنگی (جمجمه ستون‬ ‫فقرات و لگن خاصره) صورت می گیرد‪.‬‬ ‫کاسه سر (جمجمه) ستون فقرات و قسمت‬ ‫لگــن خاصره بخش هــای هدایت کننده‬ ‫انرژی اساســی بدن را شامل می شوند و‬ ‫مسئول ســازماندهی نهایی تمام فعالیت‬ ‫های ســلولی هســتند‪(.‬طبق فلسفه ی‬ ‫سی تای)‬ ‫شامل ‪ ۵‬بخش می باشد‪:‬‬ ‫‪ -۱‬جمجمــه (یکــی از مراکــز مهــم‬ ‫سیستم عصبی)‬ ‫‪-۲‬قفسه سینه و اعضای زیر مجموعه ی ان‬ ‫(سیستمحرکتی‪-‬تنفسی‪-‬تعریق)‬ ‫‪-۳‬گوارشی (مرکز قسمت جذب و گردش )‬ ‫‪-۴‬ادراری (مرکز قسمت دفع)‬ ‫‪-۵‬لگن خاصره (مرکز قسمت تولید مثل و‬ ‫احیاء سلولی)‬ ‫سی تای برای سرزندگی سالمتی‬ ‫تعــادل و هماهنگــی بین قســمت های‬ ‫متشکل جمجمه و ســتون فقرات و لگن‬ ‫خاصره را ضروری می داند‪.‬‬ ‫این مهم در تمرینات ســی تای از‬ ‫طریق ‪ ۵‬حرکت ‪:‬‬ ‫‪ -۱‬افقی‬ ‫‪ -۲‬به جلو‬ ‫‪-۳‬به طرفین چپ و راست‬ ‫‪ -۴‬چرخش‬ ‫‪ -۵‬و بالخره حرکت به ســمت مرکزیت‬ ‫بدن انجام می گیرد‪.‬‬ ‫این هماهنگــی ماحصل ارتبــاط بین ‪۵‬‬ ‫سیســتم حیاتــی و تمــام فعالیت های‬ ‫ارگانیســم زنده می باشــد کــه از طریق‬ ‫انجام منظم سی تای هماهنگی طبیعی و‬ ‫خدادادی بین حاصل می شود‪.‬‬ ‫پراتیک سی تای‪:‬‬ ‫روش سی تای بسیار ساده است و مراحل‬ ‫مختلف مشاهده ی دقیق و بدون قضاوت‬ ‫و توجه به بدن را شــامل می شود‪ .‬این امر‬ ‫از طریق تمرین های تنفســی و حرکتی‬ ‫انجام می گیرد‪.‬‬ ‫حرکات ســی تای شــامل‪ :‬کاتســوگن‬ ‫اندو یوکی‬‫جیوکی و تاهیکی هستند‪.‬‬ ‫هر کــدام از این تمرینات با ریتم تنفس و‬ ‫حرکت درمانگر ســی تای یا تمرینات دو‬ ‫نفره با درمانجو انجام می شود‪.‬‬ ‫سی تای بسیار فراتر از انجام چند حرکت‬ ‫فیزیکی یا تنفسی است‪.‬‬ ‫سی تای یک فلسفه و فرهنگ زندگی بر‬ ‫مبنای مشاهده و احترام متقابل به نیازهای‬ ‫منحصر به فرد افراد می باشد‪.‬‬ ‫در امتداد این مشــاهده ســی تای سوهو‬ ‫همراهی درمانگر ســی تای با درمانجو در‬ ‫تشخیص قسمت هایی از بدنش که نقش‬ ‫بیشتری دارد به نوعی به همراهی و درمان‬ ‫متقابل می انجامد‪.‬‬ ‫اصول اساسی سی تای نزدیکی تنگاتنگی‬ ‫برپایه ی پزشکی سنتی ژاپن دارد‪ .‬اصول‬ ‫فلســفی ان را میتــوان عــدم قضاوت و‬ ‫مشاهده و احترام شخصی بیان نمود‪.‬‬ ‫برای اطالع بیشتر میتوان به این سایت رجوع کرد‪:‬‬ ‫‪WWW.SEITAI.CVP.COM‬‬ ‫ادرس سایت های مرتبط‪:‬‬ ‫‪WWW.ESPAIDO.VOM‬‬ ‫‪WWW.LEITAI.CVP.COM‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪23‬‬ صفحه 24 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫وزش مربیگری یوگای‪ ٬‬اقایان‬ ‫شگاه دیهیم تهران‬ صفحه 34 ‫از کندالینی بیشتر بدانیم‬ ‫سید عبدالحمید موحدی‬ ‫درون هر یک از ما نیروهای نامحدودی‬ ‫نهفته است ولی تا زمانی که خود به ان ها‬ ‫اگاه نشده ایم‪ ،‬از طریق هیچ کتاب مقدس‬ ‫و یا فرستاده ای‪ ،‬هر چقدر کلماتشان گویا‬ ‫و رســا باشــد‪ ،‬قادر نخواهیم بود به وجود‬ ‫چنین توانایی هایــی در خود پی ببریم؛ و‬ ‫طبیعی است که اینطور باشــد‪ .‬زیرا این‪،‬‬ ‫خود فریبی محض اســت که ما به چیزی‬ ‫که نمی شناسیم معتقد باشیم‪.‬‬ ‫درون هــر یک از ما المپــی الکتریکی‬ ‫وجــود دارد که موجب نورانی شــدنمان‬ ‫می شود‪ .‬ولی اگر ارتباط این المپ با منبع‬ ‫نیرویش قطع شــود روشــنایی خود را از‬ ‫دست می دهد‪ .‬پس اگر جریان الکتریسته‬ ‫بــه المپ نرســد‪ ،‬به جای روشــنایی‪ ،‬در‬ ‫‪20‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫تاریکی فرو می رویــم و دیگر از المپ هم‬ ‫کاری ساخته نیست‪.‬‬ ‫مرکزی که راجع به ان صحبت می کنیم‪،‬‬ ‫کالب د است که به دور کالبد فیزیکی کشیده‬ ‫شده و با چشم غیر مسلح قابل رویت نیست‪.‬‬ ‫نــام ان کالبد اتری اســت و توانایی های‬ ‫فراوانی در ان نهفته اســت‪ .‬مراکز انرژی‬ ‫یا چرخه ها یــا چاکراها ‪،‬همچنین اگاهی‬ ‫ماورائی‪ ،‬حس ششم ‪ ،‬چشم سوم و ‪ ...‬در ان‬ ‫واقع است و ان ها را از طریق پنج حس به‬ ‫کالبد فیزیکی انتقال می دهد‪.‬‬ ‫همانطور که قبال اشاره کردیم‪ ،‬تا زمانی‬ ‫که جریان الکتریســته در المپ راه نیافته‬ ‫اســت‪ ،‬ان المپ همچنان خاموش باقی‬ ‫می ماند و به محض این که به ان برســد‬ ‫فعال و نورانی می شود‪ ،‬ولی جریان برق به‬ ‫خودی خود دیده نمی شــود‪ ،‬حتی اگر در‬ ‫سیم جاری باشد؛ نیروی برق‪ ،‬برای اشکار‬ ‫شــدنش به المپ نیز نیازمند است‪ .‬پس‬ ‫برای ظهور نور‪ ،‬هم به جریان الکتریسته و‬ ‫هم به المپ نیاز داریم‪ .‬نیروی حیاتی در ما‬ ‫وجود دارد اما نمی تواند خود را اشکار سازد‬ ‫مگر اینکه به مرکزی برسد که رویت ان را‬ ‫امکان پذیر سازد‪.‬‬ ‫محلی که انــرژی حیاتی در ان ذخیره‬ ‫شــده‪ ،‬انتهای ســتون فقرات است ؛ این‬ ‫محل‪ ،‬حوزه ای از کالبد اتری اســت که در‬ ‫نزدیکی مرکز مربوط به احساسات جنسی‬ ‫قرار دارد‪ .‬به همین دلیل اســت که ان را‬ ‫انرژی (کندالینی) می خوانند‪.‬‬ ‫دلیل دیگری که ان را کندالینی می نامند‪،‬‬ ‫این است که شباهت زیادی به ماری دارد‬ ‫که به دور خود حلقه زده و خوابیده است‬ ‫‪ .‬اگر شــما تا به حال مار خفته ای را دیده‬ ‫باشید متوجه شده اید که چطور در حالی‬ ‫که ســر خود را باال نگه داشته به دور خود‬ ‫حلقه زده و خوابیده است‪ .‬ولی اگر مزاحم‬ ‫این مار خفته شــوید‪ ،‬او بیدار می شــود‪،‬‬ ‫حلقه اش را باز می کند و سرش را به طرف‬ ‫باال به حرکت در می اورد‪.‬‬ ‫دلیل دیگری که به این انرژی‪ ،‬کندالینی‬ ‫می گویند‪ ،‬ان است که این نیروی زندگی‪،‬‬ ‫که مانند بــذر اولیه حیات اســت‪ ،‬دقیقا‬ ‫در نزدیکی مرکز تناســلی قــرار دارد و از‬ ‫همانجاســت که زندگی از جهات مختلف‬ ‫گسترش یافته و رشد می کند‪.‬‬ ‫بهتر است بخاطر داشته باشید که لذت‬ ‫ناچیزی که از برقراری یک ارتباط جنسی‬ ‫حاصل می شود‪ ،‬در واقع ناشی از ان ارتباط‬ ‫نیست‪ ،‬بلکه حاصل ارتعاشاتی از این مرکز‬ ‫حیاتی اســت که در طول ارتباط جنسی‬ ‫ایجاد می شود‪ .‬مار خفته در اثر این ارتباط‪،‬‬ ‫از جای خود حرکــت می کند و ما چنین‬ ‫می پنداریــم که باالترین لــذت زندگی را‬ ‫تجربه کرده ایم ‪ .‬ما هرگز نمی توانیم تصور‬ ‫کنیم که اگر مار به بیداری کامل برسد‪ ،‬از‬ ‫تمام وجــود ما عبور کند و به مرکز نهایی‬ ‫که در باالی ســر قرار دارد برسد‪ ،‬واقعاً چه‬ ‫اتفاقی خواهد افتاد؛ چون تجربه ای کامال‬ ‫ناشناخته است‪.‬‬ صفحه 21 ‫سی تای‬ ‫سید محمد رضا موحدی‬ ‫ســی تای یک نوع درمان ژاپنی است که‬ ‫عمدتا شیوه های سالم ماندن بدن انسان‬ ‫را از طریق حرکت و لمس تجربه می کند‪.‬‬ ‫شالوده ی درمان سنتی سی تای همراهی‬ ‫درمان جو در ایجاد حرکت خود به خودی‬ ‫و احیاء کننده در بدنش است‬ ‫‪.‬این حرکات کامال شــخصی و از فردی به‬ ‫فرد دیگر متفاوت میباشد‪.‬‬ ‫تفاوت های این حرکات تاکیدی بر تفاوت‬ ‫های انســانی و مولفه ای برای شــناخت‬ ‫خصوصیــات خاص فیزیکــی و روانی هر‬ ‫فرد می باشد‪.‬‬ ‫‪22‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫هاروچیکا ناگوچــی (ژاپن ‪)۱۹۰۹-۱۹۷۹‬‬ ‫تدوین کننده و توسعه دهنده این سیستم‬ ‫درمانی می باشــد‪ .‬سیستمی که در طول‬ ‫‪ ۲۰‬ســال تبدیل به درمانی موثر و بردن‬ ‫سوغاتی جالب و شفابخش از سوی ژاپن به‬ ‫دنیای غرب و عمدتا اروپا شد‪.‬‬ ‫کات ســومی مامین (شــاگرد مســتقیم‬ ‫ناگوچی در ســال ‪ ۱۹۷۲‬بنیان گذار روش‬ ‫سی تای در بارسلونا شد‪.‬مدرسه سی تای‬ ‫در بارسلونا در تمامی این سال ها تا به امروز‬ ‫فعالیت دهی خود را با درمان تعداد کثیری‬ ‫متقاضی ادامه می دهد‪.‬‬ ‫بخش هــای متمایــز و مهم‬ ‫سی تای‪:‬‬ ‫قدرت خود تنظیمی‪:‬‬ ‫ســی تای بدن را پدیده ای زنده می نگارد‬ ‫کــه میــل و گرایش اساســی اش تحقق‬ ‫تقدیر ســامت است‪ .‬بدن انسان مرتبا در‬ ‫جستجوی کســب و حفظ تعادل درونی‬ ‫در مقابــل عوامل و واقعیــت های دنیای‬ ‫خارج اســت‪ .‬وقتی خمیازه یا اهی عمیق‬ ‫می کشیم و یا سرفه ای می کنیم در واقع‬ ‫بدنمان به شیوه ی جنگی شخصی در هر‬ صفحه 23 ‫ارتباط میان ذهن و جسم‬ ‫با سیستم عصبی لیمبیک‬ ‫نویسنده‪:‬سارا رشید چهره برق‬ ‫مقالــه تالیفی می باشــد و ترکیبی از‬ ‫دانش و اگاهی هایی است که از طریق‬ ‫مقاالت و کتب مختلف بدست اورده ام‪.‬‬ ‫مقدمه‪:‬‬ ‫گاهی برای بررسی یک موضوع بهتر هست‬ ‫که ان را از زوایای مختلف دید تا هم اگاهی‬ ‫ما از ان بیشتر شود وهم درک ما از موضوع‬ ‫افزایش یابد‪.‬درســت مانند مسایلی که در‬ ‫زندگی با انها روبرو می شویم‪ .‬خواه ناخواه‬ ‫همــه ما در طول زندگی خود با تضادهای‬ ‫بسیاری مواجه می شویم اینکه ما چگونه‬ ‫با این تضاد ها برخورد می کنیم نتیجه ما‬ ‫را از سایر افراد متفاوت خواهد کرد‪.‬باید این‬ ‫‪28‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫مهارت را یاد بگیریم که مسایل زندگی را‬ ‫از زوایای مختلف نگاه کنیم تا احســاس‬ ‫بهتری به مــا بدهد ‪ ،‬تــا بتوانیم راه حل‬ ‫هایی بهتــر را را برای حل انها پیدا کنیم‪.‬‬ ‫اینجاســت که می توانیم ادعا کنیم نتایج‬ ‫زندگی مــا و کیفیت زندگی ما متفاوت از‬ ‫سایر افراد هست و زندگی با کیفیت بهتری‬ ‫داریم ‪ ،‬زیرا هر بار با حل کردن مســایل و‬ ‫تغییر دیدگاه خود توانسته ایم خودمان را‬ ‫رشد دهیم‪.‬‬ ‫ظرف وجــود خودمان را بزرگتر کنیم و از‬ ‫هر لحظه زندگی فارغ از شرایط پیش امده‬ ‫لذت ببریم‪.‬‬ ‫تمام این صحبت ها را کردم که به شــما‬ ‫همراهانم بگویم برای شناخت بیشتر بدن و‬ ‫نحوه عملکرد ان بهتر هست که از زوایای‬ ‫مختلف ان را بررســی کنیم تا بتوانیم در‬ ‫شرایطی که سالمتی ما به خطر افتاده بهتر‬ ‫بتوانیم ان را میدیریت کنیم و ســامتی‬ ‫جسم و ذهن را برای خود به ارمغان بیاوریم‪.‬‬ ‫شناخت وضعیت های مختلف بدنی‪:‬‬ ‫پاسچر چیست؟‬ ‫پاسچر یا همان وضعیت بدنی یعنی وضعیت‬ ‫قرارگیری و ارتباط هر یک از سگمنت های‬ ‫بدن در ارتباط با خود و با یگدیگر‪.‬به طور‬ صفحه 29 ‫مارماتراپی‬ ‫روشی ایورودیک برای پاکسازی بدن‬ ‫نویسنده‪:‬ناهید موسوی‬ ‫مارماتراپــی هنر کار با نقــاط خاص بدن‬ ‫با انگیزه پاکســازی‪ ،‬التیام و بهبود سطح‬ ‫ســامت فرد و یکی از روش های درمانی‬ ‫معرفی شده در ایوروداست‪.‬در این شاخه از‬ ‫دانش سنتی ودیک معتقدیم که با تحریک‬ ‫نقاط منحصر به فرد در بدن میتوان انرژی‬ ‫حیات را میان بافــت های متفاوت که به‬ ‫‪18‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫دالیل ذهنی و فیزیکی دچار نقصان شده‬ ‫اند از عامل بیماری زا زدود و ســامت را‬ ‫به ان عضو بازگرداند‪.‬درمان به این طریق‬ ‫بیشتر در جنوب هند مورد توجه بود و پس‬ ‫از ان به عنوانی روشــی کل نگر در بهبود‬ ‫سالمت عمومی اقبال همگانی یافت‪ .‬مارما‬ ‫تراپیست برای درمان امراض کهنه‪ ،‬مانند‬ ‫میگرن و افسردگی تا دردهای مقطعی از‬ ‫تکنیک های ویژه بهره میبرد‪.‬تکنیک های‬ ‫متعد از ماساژ دستی و سنگ داغ تا استفاده‬ ‫از رنگ و نور و رایحه درمانی و دارو درمانی‬ ‫و رژیم غذایی که هم خود فرد در ســطح‬ ‫عمومی‪ -‬و هم توســط متخصص اموزش‬ ‫دیده به صورت ویژه انجام میشود‪ .‬تمامی‬ صفحه 19 ‫که بگذار ذهن من در ســخن من استقرار‬ ‫یابد و سخنم در ذهنم‪ .‬در واچیکا کریا این‬ ‫ســازگاری اتفاق می افتد چون شما دقیقا‬ ‫انچه در حال اتفاق افتادن در بدنتان است‬ ‫را به کالم در می اورید‪ .‬پس ذهن استقرار‬ ‫دارد در کالم‪ .‬ان شاگرد به دلیل احترام به‬ ‫معلم راست گفت‪ .‬شما می توانید به معلم‬ ‫دروغ بگویید ولــی به خودتان نمی توانید‪.‬‬ ‫با واچیکا کریا نه تنها شــما به تصویری از‬ ‫دینامیک حرکت خود دست می یابید و با‬ ‫تطابق ذهن و عمل خود را شفاف می کنید‬ ‫و دانش شــما هم در یوگا افزایش می یابد‪،‬‬ ‫چون با ان درگیر و ادغام شده اید بلکه از‬ ‫این برتری و موهبت هم بهره مند می شوید‬ ‫که حقیقت را ادا کرده اید‪ .‬این همان چیزی‬ ‫اســت که معروف است به به همان که می‬ ‫گویی عمل کن و همان عملی را انجام بده‬ ‫که می گویی ان انسجام و یکپارچگی بین‬ ‫ذهن و عمل و سخن در گزارش در سکوت‬ ‫ایجاد می شــود‪ .‬ابعاد دیگــری هم وجود‬ ‫دارند که قابل توضیح و کشــف هستند‪ .‬در‬ ‫شاواسانا قرار بگیرید و پس از مدتی در ان‬ ‫مستقر شوید‪ .‬به هشیاری ذهن و تعامل ان‬ ‫با تنفس و حرکت قفسه سینه اگاه شوید‪.‬‬ ‫به تعامل ذهن و تنفس خود را بررسی کنید‪.‬‬ ‫متوجه می شــوید که یک سیستم در این‬ ‫سازوکار درگیر است‪ .‬حساسیت خود را به‬ ‫دم و بــازدم باال ببرید‪ .‬ارام تر و عمیق تر از‬ ‫نفس های عادی نفس بکشید‪ .‬می توانید از‬ ‫وسایل کمکی استفاده کنید و قفسه سینه‬ ‫را بازتر کنید ‪ .‬یا در چند مرحله دم بگیرید‪.‬‬ ‫‪50‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫شاهد دم و بازدم خود باشید‪ .‬عکس العمل‬ ‫ریه ها و فعال شدن انها را مشاهده کنید‪ .‬به‬ ‫ماهیچه های درگیر در فعال شدن ریه توجه‬ ‫کنید‪ .‬کم کم به یک طرح کلی می رســید‬ ‫و با افزایش حساسیت خود به روند تنفس‬ ‫متوجه خواهید شد که راه های بی شماری‬ ‫برای باز کردن قفســه سینه و فعال کردن‬ ‫ماهیچــه ها و ریه ها برای پخش دم در ان‬ ‫وجود دارد‪ .‬به این روند پرانا کریا می گویند‪.‬‬ ‫در یک ســیکل می توانید دم را با صدای ا‬ ‫مثل استاد) ادا کنید و ریه ها را فعال کنید‪.‬‬ ‫بازدم را بــا ( مثل ادم) ادا کنید تا از درون‬ ‫ریه ها منبسط شوند‪ .‬در سیکل بعدی دم را‬ ‫بــا ای ( مثل ایمان ) ادا کنید و بازدم را با‬ ‫او ( مثل کوه) ادا کنید و در ســیکل بعدی‬ ‫برعکس‪ ،‬دم را با صدای او ادا کنید و بازدم‬ ‫را بــا صدای ای اکنون کــه جهان به کرونا‬ ‫مبتالست ما باید ریه ها را تمرین بدهیم و‬ ‫فعال کنیم تا کمتر به بیماری مبتال شویم‪.‬‬ ‫منطقی نیســت که عضوی را قبل از انکه‬ ‫فعال کنیم‪ ،‬تمرین دهیم‪ .‬مثل هر قسمت‬ ‫دیگری از بدن که قبل از تمرین باید فعال‬ ‫کنیم‪ .‬با استفاده از ترکیب های مختلف می‬ ‫توان این تمرین فعالسازی را انجام داد‪ .‬برای‬ ‫مثال می توانیم در دم حرف صدادارا ثابت‬ ‫نگه داریم و در بازدم ریه ها را با ده حروف‬ ‫صدادار دیگر فعال کنیم‪ .‬این حروف عبارتند‬ ‫از‪:‬‬ ‫‪Ae - e - o – oo – ai – -A‬‬ ‫‪oh – ow – am - aha‬‬ ‫این سیســتم پرانایی تنها توســط یوگا‬ ‫شناخته شده و علم مدرن امروزی شناختی‬ ‫از ان ندارد‪ .‬این جریان با حساسیت به جریان‬ ‫دم و بازدم در سوراخ های بینی محقق می‬ ‫شود تا بتوانید پرانایام انجام دهید‪ .‬سیستم‬ ‫سخن گویی نه تنها برای ارتباط گرفتن با‬ ‫سایر انسانها اهمیت دارد بلکه برای تنفس‬ ‫هم بسیار مهم است‪ .‬تفاوت افراد معنوی با‬ ‫دیوانگان در این اســت که افراد معنوی و‬ ‫خردمند با خود در سکوت سخن می گویند‬ ‫و دیوانگان بلند ســخن مــی گویند حتی‬ ‫وقتی مخاطبی ندارند‪ .‬در یوگا هم از شــما‬ ‫خواسته می شود که در سکوت به خودتان‬ ‫از دینامیک حرکت و از نیت خودتان و همه‬ ‫انچه در حال رخ دادن است گزارش بدهید‬ ‫و تنها برای خودتان این کار را انجام دهید‬ ‫تا ریه ها از ان بهره بگیرند ‪ .‬گوروجی گاهی‬ ‫به شاگردانش می گفت که از ماهیچه های‬ ‫بین دنده ای دم بگیرند و گاهی از انها می‬ ‫خواست از ماهیچه های خارج دنده ای دم‬ ‫بگیرند‪ .‬کسی متوجه سخن او نمیشد گرچه‬ ‫همه سر تکان می دادند‪ .‬این دم مخروطی‬ ‫شکل از رو و معکوس است‪ .‬به این فرمول‬ ‫ا‪-‬ای و ای ا می گویند‪ .‬یعنی دم با صدای‬ ‫ا و بــازدم با صــدای ای و برعکس‪ .‬تا انجا‬ ‫که می توانید ارام و نرم نفس بکشید‪ .‬یکی‬ ‫ماهیچــه های بین دنده ای داخلی را فعال‬ ‫مــی کند و دیگری ماهیچه های بین دنده‬ ‫ای خارجی را‪ .‬این پروسه با بیومکانیک ریه‬ ‫ها و با سرعت و اراده انجام نمی شود بلکه‬ ‫با ادای ارام حروف صدادار محقق می شود‪.‬‬ صفحه 51 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫بــرای تامین خوراک و وســایل زندگی از‬ ‫دیگران کمک میخواســتند و به سخاوت‬ ‫مردم اعتماد کردند‪.‬‬ ‫پــس از اتمام دورهءحیــات نومهربابا در‬ ‫ایاالت متحده رفت و در اُکال ُهما در تصادف‬ ‫با خودرو مصدوم شد‪.‬‬ ‫او بعدها توضیح میداد که جسم مادی من‬ ‫دچار صدمه و شکستگی شده است‪ .‬چون‬ ‫چهارچوب صورت مادی در عصر ماشینی‬ ‫درهم شکسته شده است‪ ،‬به صورت معنوی‬ ‫زندگی اتصال پیدا کردهام‬ ‫دومین حادثه تصادف در ساتارا () هند‪،‬‬ ‫سال‪1956‬رخ داد‪.‬‬ ‫در ایــن حادثه اســتخوان لگن مهربابا به‬ ‫شدت اسیب دید‬ ‫بطوریکه پزشــکان در توانایی او برای راه‬ ‫رفتن تردید داشتند‪ .‬با وجود اینکه مهربابا‬ ‫درد و رنج بســیاری را متحمل شــد‪ ،‬اما‬ ‫توانست بر این ناتوانی فائق اید و قدرت راه‬ ‫رفتن پیدا کند‪.‬‬ ‫مهربابا‪ ،‬این اســتاد بنــام توضیح میداد‪:‬‬ ‫همه ی ادیان‪،‬پیامبران‪،‬قدیسین و رهروان‬ ‫راه حقیقت‪ ،‬همــواره‪ ،‬به ان یگانه ی ازلی‬ ‫و ابدی معتقدند که انسانها را با رهنمون‬ ‫های معنوی به سوی عشق خدایی رهسپار‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫در ســال ‪ ،1969‬زمانی که مهربابا جسم‬ ‫مادیش را رها کــرد و از این جهان رخت‬ ‫بربســت خبر درگذشــت او به سرعت در‬ ‫سرتاسر دنیا انتشار یافت‬ ‫‪ .‬پیام خبر اینگونه بود‪:‬اواتار مهربابا ‪،‬جسم‬ ‫خاکی اش را در ساعت ‪ 12‬ظهر سی ُام ژانویه‬ ‫رها کرد تا در قلب رهروانش جاودانه بماند‪.‬‬ ‫بدنش را در مقبرهای در مهراباد به خاک‬ ‫سپردند که امروزه انجا مکانی ست که همه‬ ‫روزه مردم از سرتاسر دنیا برای دیدارش به‬ ‫انجا می روند‪.‬‬ ‫تاگور شاعر زمین‬ ‫نویسنده‪ :‬ارونندو بنرجی‬ ‫مترجم‪ :‬نگار سنجری فر‬ ‫ناشر‪ :‬میراث فرهیختگان‬ ‫مرکز پخش‪09012885353 :‬‬ ‫‪C H A K R A M A T‬‬ ‫چاکرامت‬ ‫مرتاضان هند از قرن ها پیش تاکنون برای فعال کردن چاکراها و به‬ ‫جریان انداختن انرژی در همه اندام های بدن روی تختی که هزاران‬ ‫میخ در ان بکار رفته بود می ایســتادند‪ ،‬دراز می کشــیدند و یوگا‬ ‫انجام می دادند تا نه تنها بیمار نشــوند بلکه همراه با نشاط و ارامش‬ ‫از عمر طوالنی برخوردار گردند و اینک دانش یوگا با الهام از این روش‬ ‫کهن مرتاضان هند مبادرت به ســاخت و تولید تشکچه سوزن دار‬ ‫قابل استفاده برای عموم بمنظور رسیدن به نشاط و سالمتی پایدار‬ ‫نموده است‪.‬‬ ‫چاکرامت تشکچه ای سوزنی است که استفاده از ان سالمتی را برای‬ ‫همگان به ارمغان می اورد‪.‬‬ ‫‪chakrakala.com‬‬ ‫‪02188319054‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪25‬‬ صفحه 26 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫اکرویوگا‬ ‫مترجم‪ :‬منیژه کیانی‬ ‫تمرین هــای تعادلی یوگا به ویژه تمرین‬ ‫های اکرویوگا نه تنها روی تقویت عضالت‬ ‫و انعطاف پذیری بدن تاثیردارند‪ ،‬بلکه برای‬ ‫مغز و سیســتم عصبی نیــز تمرین هایی‬ ‫فوق العاده محسوب میشوند‪.‬هنگام انجام‬ ‫حرکات متفــاوت در اکرویوگا و تمام انواع‬ ‫ان از جملــه اکرو وینیاســا‪ ،‬مغز به طور‬ ‫چشــمگیری تحریک می شود؛ مخصوصا‬ ‫مخچه و قشــر جلویی مغز که پیش بینی‬ ‫پیام هــای دریافتی از بدن و تطبیق با ان‬ ‫ها را امکان پذیر می سازند‪ ،‬مناطق مربوط‬ ‫بــه تمرکز نیز به طرز قابــل مالحظه ای‬ ‫هنگام انجام تمرینات فعال می شوند‪ .‬این‬ ‫مناطق مغز‪ ،‬مســئول یادگیری‪ ،‬حافظه و‬ ‫عملکردهــای اجرایی باالتری چون هوش‬ ‫ما هستند‪.‬به طرز جالبی‪ ،‬جنبه اجتماعی‬ ‫اکرویوگا نیز مغــز را تحریک می کند‪ .‬در‬ ‫طول اکرویوگا شــما با یــار تمرینی خود‬ ‫چنان در ارتباط هستید که حرکات ظریف‬ ‫و ارتباط غیر کالمی شــما ســمت راست‬ ‫مغــز را کامال فعال می کند‪ .‬این ســمت‬ ‫مغز همان جایی اســت که مراکز کنترل‬ ‫احساســات و توانایی مهارکردن فردی از‬ ‫انجا می اید و به ما اجازه می دهد پاســخ‬ ‫های مناسبی چه از لحاظ اجتماعی و چه‬ ‫احساسی به موقعیت های متفاوت بدهیم‪.‬‬ ‫یکی از مهمترین جنبه های تمرین اکرو‬ ‫یوگا‪ ،‬تمرین دائمی تعادل در حرکات است‪،‬‬ ‫که یکی از مهم ترین سیســتم های بدن‬ ‫یعنی سیستم وســتیبوالر را تحریک می‬ ‫کند‪ .‬قبــل از بیان اثرات تمرین اکرو روی‬ ‫این سیستم‪ ،‬بهتر است کمی در مورد ان‬ ‫بیشتر بدانیم‪.‬در گوش داخلی ساختمانی‬ ‫به نام دستگاه وستیبوالر (دهلیزی)وجود‬ ‫دارد که به ان سیستم تعادلی نیز گفته می‬ ‫شود‪ .‬این سیستم عمدتا ورودی هایی را از‬ ‫محیط حرکتی و موقعیت ما در فضا فراهم‬ ‫می کند و به مغز می فرستد‪.‬هرچند حفظ‬ ‫تعادل‪ ،‬شناخته شــده ترین عملکرد این‬ ‫سیستم است اما به دلیل ارتباطات عصبی‪،‬‬ ‫این سیســتم نقش های مهمی در حفظ‬ ‫پوسچر‪ ،‬تون عضالنی‪ ،‬هماهنگی حرکتی‪،‬‬ ‫بینایی و‪ ...‬دارد‪.‬حرکات ما شــامل حرکات‬ ‫چرخشــی وجابجایی هســتند‪ .‬سیستم‬ ‫وستیبوالر برای نشــان دادن این حرکات‬ ‫از کانال های نیــم دایره ای برای حرکات‬ ‫چرخشــی و اتولیتها برای جابجایی های‬ ‫خطی و افقی تشکیل شــده است‪ .‬انها با‬ ‫مایع و سلولهای مویی پر شده اند که وقتی‬ ‫سر حرکت می کند‪ ،‬مایع نیز حرکت کرده‬ ‫و سلول های مویی را تحریک می کند‪ .‬پس‬ ‫از ان سیستم وستیبوالر سیگنال هایی به‬ ‫ساختارهای عصبی‪ ،‬که حرکات چشم ما را‬ ‫کنترل می کنند و عضالتی‪ ،‬که ما را ســر‬ ‫پا نگه می دارند می فرســتد‪ .‬رشته های‬ ‫عصبی از این تشکیالت پایه های اناتومیک‬ ‫رفلکس چشــمی‪ -‬دهلیزی را فراهم می‬ ‫کند که بــرای بینایی واضح الزم اســت‪.‬‬ ‫انشعابات عصبی به عضالت نیز وضعیت ما‬ ‫را برای این که بتوانیم تعادلمان را در حالت‬ ‫ایســتاده حفظ کنیم‪ ،‬کنتــرل می کنند‪.‬‬ ‫سرعت از ملزومات حس وستیبوالر است‬ ‫و ما در صورتی می توانیم یک بینایی واضح‬ ‫و روشن داشته باشیم که حرکات چشم ما‬ ‫بی درنگ با حرکات ســر تطابق پیدا کند؛‬ ‫در غیر این صورت بینایی ما‪ ،‬همانند عکس‬ ‫برداری با دستی لرزان خواهد بود‪ .‬وظیفه‬ ‫تطابق بخشی بین سیستم بینایی و حرکات‬ ‫سر به عهده سیستم وستیبوالر است ‪.‬‬ ‫وقتی به هر دلیلی مثل حادثه یا بیماری‪،‬‬ ‫عملکرد سیستم وســتیبوالر کاهش یابد‬ ‫حرکات سریع ســر دیگر نمی تواند حس‬ ‫شــود‪ ،‬در نتیجه حرکات جبرانی چشــم‬ ‫ایجاد نمی شود و بیمار نمی تواند در طی‬ ‫حرکات ســر به کمک ان به نقطه ای در‬ ‫فضا تمرکــز کند‪.‬عالوه بر ان مشــکالت‬ ‫سیســتم وســتیبوالر می تواند منجر به‬ ‫عالئمی از جمله تعــادل ضعیف‪ ،‬افزایش‬ ‫توان در فلکســور های اندام فوقانی (خم‬ ‫کننده دســت ) و اکستانســور های اندام‬ ‫تحتانی(صاف کننده های پا)‪ ،‬ســر گیجه‪،‬‬ ‫مشــکل در جهت یابی فضایــی‪ ،‬افزایش‬ ‫ضربان قلب و میزان تنفس شــودبا توجه‬ ‫به عملکرد مهم این سیستم‪ ،‬مشاهده می‬ ‫کنیم که تمرین اکرویــوگا و تقویت ان ‪،‬‬ ‫چگونه میتواند اثر مفید و بســزایی روی‬ ‫تعادل و ارتباطات عصبی داشــته باشد‪.‬به‬ ‫طور کلی از فوایــد اکرویوگا‪ ،‬می توان به‬ ‫موارد زیر نیز اشاره کرد‪:‬اکرو یوگا‬ ‫ کمک میکنــد تا قدرت عضالت ‪ ,‬پاها و‬‫بازوها و قفسه سینه باال برود‪.‬‬ ‫ بدن را نرم و منعطف می کند‪.‬‬‫ شما را نسبت به تصور فضایی از بدن اگاه‬‫می سازد‪.‬‬ ‫ شــما را مقــاوم ســاخته و حافظــه را‬‫تقویت می کند‪.‬‬ ‫ ارتباطات شما را بهبود می بخشد‪.‬‬‫ به تصمیم گیری ســریع شــما کمک‬‫میکند و یاری می کند تا بر ترس از افتادن‪،‬‬ ‫غلبه کنید‪.‬‬ ‫ می تواند چگونگی مواجهه با تعارضات را‬‫به شما بیاموزد‪.‬‬ ‫منابع‪:‬‬ ‫‪https://yogainternational.com/article/view/yoga‬‬‫‪sutra‬‬‫‪www.yoga.com‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪27‬‬ صفحه 28 ‫ارجونا در مهابهاراتا‬ ‫مترجم‪:‬نگار سنجری فر‬ ‫ماهابهاراتا ‪ ،‬بلندتریــن اثر منظوم جهان‪،‬‬ ‫مجموعه ای ست از سروده های حماسی‬ ‫که نــگارش ان به فــردی با نام ویاســا‬ ‫نسبت داده می شــود‪ .‬این اثر باستانی به‬ ‫زبان سانســکریت مکتوب شده است و در‬ ‫برگیرندهء افســانه های متعددی ست که‬ ‫در مجموع صد هزار بیت معادل با دویست‬ ‫هزار مصرع را شامل میشود‪ .‬مضمون اصلی‬ ‫این اثر برجســتهء حماســی‪ ،‬مناقشات و‬ ‫مناسباتی ست که بین دو خانواده با نامهای‬ ‫پانــداوا و کاراوا رخ می دهد‪ .‬مناقشــاتی‬ ‫که نقطهء اوج ان‪ ،‬برجســته ترین قسمت‬ ‫حماسهء مهابهاراتا را شکل داده است‪.‬‬ ‫نبرد کوروکشِ ــترا که تقریبا دو هزار سال‬ ‫پیش از میالد مســیح بیــن دو خانوادهء‬ ‫پانداوا و کاراوا به منظور تصاحب سلطنت‬ ‫در مــی گیرد و در نهایت بــه پیروزی بر‬ ‫‪34‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫حق خاندان پانداوا منجر می شود‪ .‬این دو‬ ‫خانواده در حقیقت عموزاده های یکدیگر‬ ‫هستند‪ .‬پدران انها پَندو و دریتاراشترا ‪ ،‬دو‬ ‫برادر ناتنی و مدعی تصاحب سلطنت بوده‬ ‫اند‪ .‬اما چون دریتاراشترا نابینا بوده است و‬ ‫مطابــق با قانون ان زمان فردی که چنین‬ ‫محدودیتی داشته قادر به تصاحب سلطنت‬ ‫نبوده‪ ،‬نتیجتا پَندو به مقام پادشاهی دست‬ ‫پیدا می کند‪.‬‬ ‫در مهابهاراتا روایت میشود که دریتاراشترای‬ ‫نابینا صد فرزند داشــته‪ ،‬اما پَندو تنها پنج‬ ‫پسر داشته است‪ .‬در این اثر امده است پَندو‬ ‫با وجود انکه دو همسر به نامهای کونتی و‬ ‫َمدری داشــته است‪ ،‬به دلیل نفرینی که‬ ‫به ان دچار بوده اســت قادر به فرزنداوری‬ ‫نبوده‪ ،‬اما به جبران این نفرین همســرش‬ ‫کونتی مجاز بوده است که با بیان مانترایی‬ ‫خاص‪ ،‬از ایزدان هند فرزندی بار بگیرد‪ .‬او‬ ‫سه فرزند پســر از ایزدان عدالت (دارما) ‪،‬‬ ‫بــاد (وایو) و طوفــان (ایندرا) به دنیا می‬ ‫اورد‪ .‬کونتی این موهبت را با همسر دیگر‬ ‫پَندو به اشتراک میگذارد و َمدری دو پسر‬ ‫دوقلو به دنیا می اورد‪ .‬شــاید برجســته‬ ‫ترین شخصیت حماسهء مهابهاراتا‪ ،‬یکی از‬ ‫فرزندان خلف پَندو با نام ارجونا باشد که‬ ‫در واقع پسر ایندرا ایزد طوفان است‪.‬‬ ‫ارجونا‬ ‫ارجونا نمایندهء نیکوترین شــاخصه های‬ ‫انســانی ســت‪ .‬او فردی دالور‪ ،‬نیرومند و‬ ‫متواضع است و به عدالت و حقیقت به شدت‬ ‫پایبند است‪ .‬ارجونا جنگاوری تواناست اما‬ ‫در عین حال از خرد و دانایی نیز برخوردار‬ ‫است و در امتداد حماســهء مهابهاراتا‪ ،‬در‬ ‫ماجراجویی های متعددی مشــارکت می‬ ‫جوید‪ .‬البته باید به این حقیقت نیز اشاره‬ ‫داشــت که ارجونا شــخصیتی خیره سر‬ ‫اســت و به هیچ عنوان از مرزهای تعاریف‬ ‫شخصی خود از شرافت تخطی نمی کند‪،‬‬ صفحه 35 ‫استاد مهربابا‬ ‫ترجمه‪ :‬اذر درویش حسن‬ ‫مهربابا (روان شهریار ایرانی) روز ‪ 25‬فوریه‬ ‫ســال ‪ 1894‬در یوفا هندوستان دیده به‬ ‫جهان گشود‪ .‬نســب والدین او به ایرانیان‬ ‫زرتشتی برمی گشت‪ .‬در زمانی که مهربابا‬ ‫دانش اموز مدرســه بود‪ ،‬به دلیل داشتن‬ ‫قریحه عشق و محبت و بخشندگی مورد‬ ‫توجــه بود‪ .‬با این حال هیچ نشــانه ای از‬ ‫تقدیری که در پیش رویــش بود از خود‬ ‫بــروز نمی داد‪ .‬در ســال ‪ ،1913‬باباجان‪،‬‬ ‫بانویی مســلمان و روحانی را مالقات کرد‪.‬‬ ‫این بانوی روحانی برای مهربابا مانند یحیی‬ ‫تعمیدی برای مسیح بود و این نوجوان را با‬ ‫حقیقت استعداد درویش اگاه کرد‪ .‬باباجان‬ ‫بوسه ای به پیشانی مهربابا زد و از ان پس‬ ‫از حقیقت ذاتی مهربابا پرده برداشته شد‪.‬‬ ‫مهربابا پس از هفت سال شاگردی زیر نظر‬ ‫باباجان‪ ،‬اُیانیشــا ماهاراج و ســایر اساتید‬ ‫وظیفه اصلیش را اغاز کرد‪.‬‬ ‫در اوایــل دهــه ‪ 1920‬اولیــن گــروه از‬ ‫پرتوجویــان به دور او گــرد امدند و لقب‬ ‫مهربابا به معنــای درمهربان را به او دادند‪.‬‬ ‫مهربابا گروهی از مریدان خود را به شــهر‬ ‫بمبئی برد و انهــا را تحت تعالیم اخالقی‬ ‫اولیه بسیار سختی قرار داد‪ .‬سال ‪ 1923‬او‬ ‫به منطقه ای متروکه خارج از احمدنگاردر‬ ‫مرکز هندوســتان رفت و در انجا اشرامی‬ ‫برپا کرد به نام مهراباد‪ .‬به سرعت گروهی از‬ ‫‪24‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫شاگردان زن نیز به این اشرام پیوستند‪ .‬از‬ ‫جمله شاگردان ویژه او که به ایشان ملحق‬ ‫شد‪ِ ،‬هرا ایرانی بود‪.‬‬ ‫دهم جــوالی ‪ ،1925‬از این زمان مهربابا‬ ‫وارد مرحله روزه ســکوت شد‪ .‬از او سوال‬ ‫شد که چگونه خواهد توانست اموزه هایش‬ ‫را به شاگردانش منتقل کند‬ ‫‪ .‬انچه او پاســخ داد این بود‪ :‬من هستم تا‬ ‫انها را بیدار کنم نه اموزش دهم‪.‬‬ ‫مهربابــا در ابتدا تعالیمــش را روی تخته‬ ‫یا لوحی می نوشــت‪ ،‬اما بعدها از نوشتن‬ ‫اســتفاده نمیکرد بلکه با وسیله ی ایما و‬ ‫اشاره دست و صورت مفاهیم را به مریدان‬ ‫انتقال میداد‪ .‬او بعدها اظهار کرد که ‪:‬انسان‬ ‫اصــول و فرمان خداوندی را نمی شــنود‪.‬‬ ‫اصول و اخالقیات الهی از دیرباز برای انسان‬ ‫فرســتاده شده اســت‪ .‬پس تجلی کنونی‬ ‫خداوند در این دوران نشانهء سکوت است‪.‬‬ ‫در این زمان به قدر کافی کلمات و گفتارها‬ ‫را میان یکدیگــر رد و بدل کردهاید‪ .‬حال‬ ‫وقت ان اســت که با این کلمات و مفاهیم‬ ‫زندگی کنید‪ .‬مهربابا روزه سکوت را از سال‬ ‫‪ 1925‬تا لحظهء مرگش یعنی ‪ 43‬سال بعد‬ ‫حفظ کرد‬ ‫در دهه ‪ ،1920‬این استاد سه سفر به کشور‬ ‫ایران داشت و در سال ‪ 1931‬اولین سفر به‬ ‫غرب را اغاز کرد‪ .‬او به همراه شاگردانش به‬ ‫وسیله قایق به بندر مارسِ ی فرانسه رسیدند‬ ‫(‪11‬ســپتامبر) و از انجا رهسپار انگلستان‬ ‫شدند و در شهر لندن اقامت کردند‪ .‬مهربابا‬ ‫چند هفتــه در لندن ماند‪ .‬مرکز اصلی که‬ ‫او به اعتکاف نشســت شــهر لندن و شهر‬ ‫دیون بود‪ .‬او با بســیاری از شاگردان غربی‬ ‫خود‪ ،‬به گفته خودش عاشــقان راه دیدار‬ ‫کرد‪ .‬او قبــل از عزیمت به ایاالت متحده‪،‬‬ ‫ســفرهای زیادی به کشورهای دیگر اروپا‬ ‫داشت که برای انجام ماموریتش بسیار مهم‬ ‫بودند‪ .‬کشــورهایی چون ایتالیا‪ ،‬سوئیس‪،‬‬ ‫فرانســه‪ ،‬انگلستان و اســپانیا‪ .‬انچه خود‬ ‫راجع بــه ماموریتش میگوید این اســت‪:‬‬ ‫هدف ‪ ،‬در کنار هم قراردادن تمام مذاهب‬ ‫و ادیان اســت‪ ،‬مانند دانه های تسبیح‪ .‬تا‬ ‫بــه رفع نیازهــای هم با قدرت به ســیر‬ ‫زندگی بپردازند‪.‬‬ ‫اگرچــه مهربابا بــه امور مهمــی چون‪،‬‬ ‫امــوزش و تربیت کــودکان‪ ،‬تامین غذا و‬ ‫لباس فقیــران‪ ،‬مراقبت از بیماران جذامی‬ ‫(کــه روح های زیبا در قفس های زشــت‬ ‫بودند)‪ ،‬پرستاری از بیماران اعصاب و روان‬ ‫و مشتاقان عشــق الهی اقدام کرد اما‪ ،‬کار‬ ‫اصلــی او درمان رنج هــای روحی افرادی‬ ‫بود کــه درد و االم را تجربه می کردند و‬ ‫او این کار را بدون در نظرگرفتن سالمتی‬ ‫ظاهری افراد انجــام میداد‪ .‬راهکار او برای‬ ‫این افراد‪ ،‬بدســت اوردن نیروی عشــق‬ ‫و محبت بود‪ :‬من هســتم تا دانه عشق و‬ ‫محبت را در دل هایتان نشانم‪ .‬پس با وجود‬ ‫تمام گوناگونی های ظاهری که در زندگی‬ ‫با ان مواجه میشــوید و این بار را بر دوش‬ ‫می کشید‪ ،‬حس یکی بودن با ایجاد عشق‬ ‫و محبــت در میان تمام اقوام‪ ،‬باورها‪ ،‬فرقه‬ ‫ها و صفات مختلف مردم هند را به ارمغان‬ ‫اورده ام‪ .‬انچه که مورد تاکید او بود یکی‬ ‫بــودن و برابری انســانها و ناپایدار و گذرا‬ ‫بودن گوناگونی ها و اختالفاتی است که در‬ ‫طبیعت انسان ها وجود دارد‪ .‬انسانها همه‬ ‫تفاوت های مذکر و مونث‪ ،‬ســیاه و سفید‪،‬‬ ‫غنی و فقیر‪ ،‬زشت و زیبا را در طول زندگی‬ ‫حس می کنند که ایــن فرق ها همچون‬ ‫پوشیدن و دراوردن لباس های گوناگونی‬ ‫هستند که با انتخاب خود انجام می دهند‪.‬‬ ‫در سال ‪ ،1949‬مهربابا طریقتی را پیگرفت‬ ‫با نام حیات نو او به همراه شــاگردان زن و‬ ‫مرد تا سال ‪ 1952‬در سرتاسر هندوستان‬ ‫سیر میکرد‪ .‬در این مدت زندگی بی یاوانه‬ ‫و بیامید او با همراهانش به صورت ناشناس‬ صفحه 25 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫گفته می شود که کوندالینی که سمبل مار‬ ‫است با پرانایام نسبت دارد‪ .‬با پرانایام شما‬ ‫نفس را جادو می کنید یعنی فرم ســاکت‬ ‫ادای حروف صدادار به عنوان ساحر تنفس‬ ‫یک پدیده شگفت اور را خلق می کند‪ .‬در‬ ‫یوگای امروزی سیستم تنفس را تنها ریه ها‬ ‫و سوراخ های بینی فرض می کنند‪.‬‬ ‫با اگاهی بیشتر کم کم تجربه خواهید‬ ‫کرد که در سیستم پرانایایی شکم جایگاه‬ ‫اصلی تنفس پرانایامی اســت و در پرانایام‬ ‫نشسته پشت و ستون مهره حتی از ریه ها‬ ‫وبینی هم بسیار مهم تر است‪.‬‬ ‫همه ما به وسعت سیستم عصبی و نرون‬ ‫ها که تقریباً ‪ 6000‬مایل براورد می شود و‬ ‫سیستم عروقی ‪60000‬مایلی واقف هستیم‬ ‫ولی کمتر کسی میداند که سیستم تنفسی‬ ‫نمــی تواند با مایل و کیلومتر اندازه گیری‬ ‫شود چرا که ابعاد نجومی دارد‪.‬‬ ‫در انگلیســی ما تنها ‪ 5‬حرف بی صدا‬ ‫داریم وبا کمک انها بی نهایت کلمه ادا می‬ ‫کنیم‪ .‬بدون حروف صــدا دار کلمه وجود‬ ‫نداشــت و بدون کلمه هم زبان برای تکلم‬ ‫به وجود نمی امد‪ .‬حال چطور این حروف‬ ‫صدادار درون ما عمل می کنند‪.‬‬ ‫گوروجی پرانا را در کتاب های کالسیک‬ ‫انرژی کیهانی تعریف می کند‬ ‫‪ .‬چرا کیهانی ؟ علت ان این اســت که‬ ‫همه دنیا با صدا شــروع و راه اندازی شده‬ ‫اســت‪ .‬فیزیک مدرن به دنبال بیگ بنگ‬ ‫اســت‪ .‬ایا بیگ بنگ یک صدا نیســت؟‬ ‫پس منشــا خلقت صدا است‪ .‬برای استرو‬ ‫فیزیست ها و دانشمندان ستاره شناس این‬ ‫صدا بیگ بنگ است ‪.‬‬ ‫متافیزیک هم صدا را منشاء خلقت می‬ ‫داند و این صدا برای افراد معنوی ام است‪.‬‬ ‫در سیستم پرانایی در مانتراها از صدا کمک‬ ‫گرفته می شود‪.‬‬ ‫پس باید به شــکل مانترا باشد در غیر‬ ‫این صورت‪ ،‬اگر امانتراک باشد تنها نفس‬ ‫کشیدن است‪ . .‬از این روست که در سنت‬ ‫هندی ما پاتانا پاتانا داریم‪.‬‬ ‫سیستم پرانایام هم براساس صداست‬ ‫بدون صدا پرانایام وجود ندارد‪ .‬از این رو‬ ‫به ان پرانا کریا می گویند ونه شواسا کریا ‪.‬‬ ‫باور بر این است که در جهان ‪ 51‬شاکتی‬ ‫پیتــا وجود دارد‪ .‬شــاکتی انرژی کیهانی‬ ‫در شــکل نیروی زنانه است که در خلقت‬ ‫موجود است‪.‬‬ ‫چرا ‪ 51‬عدد؟ این بر اســاس سیستم‬ ‫صدایی ســاختار فیزیولوژیکی ماســت و‬ ‫صداهایی است که ما می توانیم در سیستم‬ ‫سخن گویی خود ایجاد کنیم‪.‬‬ ‫هر صدایی نماد یک حرف سانسکریت‬ ‫است‪ .‬در نتیجه حروف سانسکریت ‪ 51‬عدد‬ ‫هســتند؛ از ا تا کشا و هریک شاکتی پیتا‬ ‫مربوط به یک حرف اســت‪ .‬هیچ تکراری‬ ‫وجود ندارد‪.‬‬ ‫در اکشا اوپانیشادها تظاهر هر یک از‬ ‫این صداها در خلقت اورده شده است‬ ‫‪ .‬اکشا یعنی از ا تا کشا مثل انگلیسی‬ ‫که می گوییم از ا تا زد ‪.‬‬ ‫ولی این ها مثل حروف انگلیســی فرم‬ ‫های صدایی نیستند بلکه این حروف فرم‬ ‫غیر قابل تخریب ( اکشارا) صداها هستند‬ ‫یعنی فرم های غیرمیرا یی که ریشه خلقت‬ ‫بــوده و در دنیای درون مــا ( ماکروکوزم)‬ ‫نیز تاثیرات بســزایی دارند و اینها را یوگا‬ ‫شناسایی کرده است با عنوان ناد سادانا و‬ ‫شابداسادانا‪.‬‬ ‫در جلســه بعدی به این می پردازیم که‬ ‫ایــن صداها چگونه در بــدن فیزیولوژیک‬ ‫مــا کار می کنند وترکیبــی از وایکاری و‬ ‫مادهیاتما را بررسی می کنیم‪.‬‬ ‫و همچنیــن از نقاط تقاطــع گره ای‬ ‫متعددی که در نواحی سر( حوزه هوش)‪،‬‬ ‫قلب (حوزه احساســات)‪ ،‬و شکم (حوزه‬ ‫اشتیاق )داریم صحبت خواهیم کرد‪.‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪51‬‬ صفحه 52 ‫دانش یوگا‬ ‫عنصر اب از ملزومات تمرینات یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫نویسنده‪ :‬شانون فارلی‬ ‫مترجم‪:‬شکوفه شنوا فالح‬ ‫بیاموزیــد که چگونه توجــه به عنصر اب‬ ‫در تمریــن یوگا به بدن شــما می اموزد‬ ‫که جریان داشــته باشد و این تمرین می‬ ‫تواند احســاس‪ ،‬خالقیت‪ ،‬شهود‪ ،‬اشتیاق‬ ‫و لذت شــما را تا حد زیادی افزایش دهد‬ ‫‪.‬بدون اب‪ ،‬هیــچ تو‪ ،‬من‪ ،‬گربه ی بامزه ام‬ ‫که کنارم نشسته باشــد‪ ،‬یا درختان سبز‬ ‫بلند بیرون پنجره ام وجود نخواهد داشت‪.‬‬ ‫اب یکی از حیاتی ترین عناصر حیاتی است‪.‬‬ ‫هیچ یــک از ان چیزهایی که ما به عنوان‬ ‫عناصر حیاتی می شناســیم بدون وجود‬ ‫یک منبــع اب معدنــی در زمین وجود‬ ‫نخواهنــد داشــت‪.‬به عنوان انســان‪ ،‬در‬ ‫واقع‪ ،‬ما بیشــتر از اب تشــکیل شده ایم‪.‬‬ ‫بــه طــور متوســط‪ 60 ،‬درصــد از بدن‬ ‫انســان بالــغ را اب تشــکیل مــی دهد‬ ‫در حالــی کــه نــوزادان حــدود‬ ‫هســتند‪.‬‬ ‫اب‬ ‫درصــد‬ ‫‪75‬‬ ‫بنابراین‪ ،‬منطقی اســت که فلســفه های‬ ‫باســتانی در مورد ســامت و معنویت به‬ ‫ما می اموزد کــه پنج عامل اصلی جهان‪:‬‬ ‫‪ -‬اب‪ ،‬زمین‪ ،‬اتش‪ ،‬هوا‪/‬باد‪ ،‬اتر‪/‬فضا‪-‬‬ ‫و تاثیــرات انها بر بدن انســان می تواند‬ ‫به کیفیت زندگی ما کمــک کند‪ .‬به این‬ ‫صورت که سالم تر و شادتر زندگی کنیم‪.‬‬ ‫یوگا به طور ذاتی با پنج عنصر مرتبط است‪.‬‬ ‫مطالعــه ی یوگا و اب به بدن شــما می‬ ‫امــوزد که جریان داشــته باشــد ‪ .‬ا‬ ‫یــن عناصر میتوانند به چاکراها‪ ،‬مراکز‬ ‫انرژی درونی مرتبط با حاالت و بیماریهای‬ ‫مختلف مرتبط باشــند و هدف تمرینهای‬ ‫یوگا رفع انســداد یا حفظ تعادل اســت‪.‬‬ ‫اما ارتباط یوگا مهم تر از ان است‪ .‬یوگا این‬ ‫ایده را می دهد که می توانیم ذهن‪ ،‬بدن و‬ ‫روح را با تسلط بر ترکیب انرژی های ظریف‬ ‫درون خود ‪ -‬انرژی هایی که دارای ویژگی‬ ‫های عناصر طبیعی هستند ‪ -‬شفا دهیم‪.‬‬ ‫این تفکر در اصل از فلسفه هند باستان و‬ ‫زیربنای یوگا و ایورودا سرچشمه میگیرد‪.‬‬ ‫قبــل تر گفتیم که مطالعــه یوگا و اب به‬ ‫بدن ما می اموزد که جریان داشته باشد ‪.‬‬ ‫اب به عنــوان یک نیــرو دهنده‪ ،‬خنک‬ ‫کننده و ارام بخش در نظر گرفته می شود‬ ‫که برای حفظ سالمتی و طول عمر ما نیاز‬ ‫است‪ .‬با چاکرای دوم مرتبط است و عنصر‬ ‫احساس‪ ،‬خالقیت‪ ،‬شهود‪ ،‬اشتیاق و لذت را‬ ‫تقویت می کند ‪.‬سنت باستانی یوگا در مورد‬ ‫مصرف عناصر اتش و اب صحبت می کند‬ ‫که نمادی از انرژی ها و قطبیت های مردانه‬ ‫و زنانه است‪ .‬نانسی گودفلو ‪ ،‬مدیر یوگا در‬ ‫ویالهای پرانامار در سانتا ترزا ‪ ،‬کاستاریکا ‪،‬‬ ‫توضیح می دهد که اب اصل زنانه اســت‪.‬‬ ‫منبع اب اصل نقدینگی‪ ،‬پذیرش‪ ،‬تسلیم و‬ ‫شفافیت است‪ .‬از نظر بدن‪ ،‬عنصر اب در لگن‬ ‫و لگــن ما به عنوان نگهدارنده ی اب های‬ ‫داخلی اندام های تناسلی و دفع ان هاست ‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫با در اغوش گرفتن عنصر اب‪ ،‬به خود اجازه‬ ‫می دهم تا با موقعیت های زندگی خود بدون‬ ‫زحمت بیشتر جریان داشته باشیم‪.‬میتوانیم‬ ‫ماهیچه های تحتانی بدن را در اســترس‪،‬‬ ‫فشــار یا زمانی که احساس میکنم تحت‬ ‫فشار قرار میگیریم منقبض و منبسط کنید‪.‬‬ ‫بــه گفته دکتر دیپاک چوپــرا ‪ ،‬این کار‬ ‫بصورت مکرر باعث می شود که ماهیچه ها‬ ‫به راحتی ازاد شوند و روند «به دام انداختن»‬ ‫احساسات را ایجاد کنند و انرژی به مرکز‬ ‫احساســات و خالقیت هایتان جریان یابد‬ ‫‪.‬به گزارش مرکز دکتر دیپاک چوپرا زمانی‬ ‫که اب بدن تامین می باشــد‪ ،‬می توانید‬ ‫به راحتی با دیگــران ارتباط برقرار کنید‪،‬‬ ‫احســاس رضایــت و ارامــش‬ ‫کنیــد‪ ،‬همــه چیــز را رهــا کنیــد‬ ‫‪ ،‬برای شادی و لذت بردن و خالقیت خود را‬ ‫انجام دهید‪ .‬یک عنصر اب نامتعادل ممکن‬ ‫است باعث شود از نظر عاطفی احساس بی‬ ‫ثباتی‪ ،‬تنش و گیرکردن داشــته باشید‪».‬‬ ‫در واقع اتصال به عنصر اب در یوگا به بدن‬ ‫ما این امکان را می دهد که ماهیچه های‬ ‫نشیمنگاه را تقویت و تنش را ازاد و انرژیِ‬ ‫"چــی" را جذب کنیم و روان تر شــویم ‪.‬‬ ‫برخــی از راه هایی که مرکز دکتر دیپاک‬ ‫چوپــرا برای تولید عنصــر اب در تمرین‬ ‫یــوگا توصیه می کنــد عبارتنــد از‪:‬الیه‬ ‫های عمیقتــر خود و همچنیــن رهایی‬ ‫از احســاس و درک ذهنتــان را بررســی‬ ‫کنید‪٬‬پرانا را در دنباله به حرجت دراورید‪.‬‬ ‫‪٬‬ژست هایی را بگنجانید که لگن شما را هدف‬ ‫قرار مــی دهد‪.‬تکنیک های مختلف مانند‬ ‫نفس اوجی را برای تقلید از دریا بیاموزید‪.‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪21‬‬ صفحه 22 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫کلی هر یک از مفاصل و دیگر سگمنت ها‬ ‫هم با هم و هم با یک دیگر باید در تعادل‬ ‫و ثبات باشــند تا بدن بتواند در هر لحظه‬ ‫در برابر نیروهایــی که از محیط بیرون به‬ ‫ان وارد می شود از خودش محافظت کند‪.‬‬ ‫به طور کلی دو نوع وضعیت داریم‪ ،‬وضعیت‬ ‫مطلوب و وضعیت نامطلوب‪.‬‬ ‫وضعیت مطلوب‪:‬‬ ‫در وضعیت مطلــوب این ثبات و‬ ‫تعادل در بین تمام سگمنتها دیده می‬ ‫شــود طوری که کمترین میزان بار و‬ ‫فشار و استرس بر روی مفاصل ایجاد‬ ‫میشود و بدن با کمترین میزان مصرف‬ ‫انرژی بیشترین کارایی را دارد‪.‬‬ ‫وضعیت نامطلوب‪:‬‬ ‫بــه این معنا که ســگمنت ها و مفاصل با‬ ‫خود و با یکدیگر ارایشــی نامناسبی دارند‬ ‫و انرژی زیادی در بدن هدر میرود‪ ،‬کارایی‬ ‫بدن کاهش می یابد و همچنین استرس و‬ ‫فشار زیادی بر سگمنت ها و مفاصل بدن‬ ‫وارد می شود که اگر این استرس ها و عدم‬ ‫تعادل ها به مدت زمــان طوالنی در بدن‬ ‫باقی بمانند و برطرف نشــوند وضعیت ما‬ ‫تغییر شکل می دهد و بدن به یک وضعیت‬ ‫نامطلوب سازگار میشود که به ان سازگاری‬ ‫منفی می گویند‪.‬‬ ‫سازگاری منفی‪:‬‬ ‫نداشتن برنامه ورزشی منظم و پیوسته در‬ ‫طول روز منجر به فقر حرکتی می شــود ‪،‬‬ ‫به دنبال این فقر حرکتی به مرور الگوهای‬ ‫حرکتی و شکل بدن تغییر می کند و اگر‬ ‫این امر برای زمان طوالنی ادامه پیدا کند ‪،‬‬ ‫بخشی از مغز که وظیفه یادگیری را دارد‬ ‫(موتور لرنینگ) الگوی حرکتی اشتباه را یاد‬ ‫می گیــرد و ان را جایگزین الگو حرکتی‬ ‫مناسب و درست می کند‬ ‫‪ .‬به عنوان مثال کســی کــه مدت زمان‬ ‫طوالنی به علت موقعیت شــغلی که دارد‬ ‫مجبور هســت پشــت میز کار بنشــیند‬ ‫و پشــت خود را گــرد می کنــد‪ ،‬دچار‬ ‫گردپشتی(هایپرکایفوزیس)شده و به مرور‬ ‫بــه طور مثال اگر طول عضله پشــتی در‬ ‫حالت نرمال ‪ 8‬سانتی متر باشد در حالت‬ ‫گردپشــتی به ‪ 12‬سانتی متر افزایش می‬ ‫یابد‪.‬از عضله به مغز پیام عصبی ارسال می‬ ‫شــود که از این به بعد عضله پشتی طول‬ ‫‪ 12‬را دارد ‪.‬‬ ‫مغز یاد می گیرد که طول عضله پشتی ‪12‬‬ ‫سانتی متر است ‪ ،‬در حالی که طول طبیعی‬ ‫ان قبل از گرد پشــتی ‪ 8‬سانتی متر بوده‪.‬‬ ‫به همین ترتیــب فرد وضعیتی نامطلوب‬ ‫خواهد داشــت و اگر به ان رســیدگی و‬ ‫توجه نکند این وضعیت نامطلوب تبدیل به‬ ‫ناهنجاری وضعیتی خواهد شد‪.‬‬ ‫تمرین های جســمانی اگاهانــه همراه با‬ ‫دانش می تواند کمک کند که ما بتوانیم بر‬ ‫روی موتور رنینگ مغز تاثیر بگذاریم و ان‬ ‫را اصالح کنیم تا دوباره اندازه طبیعی عضله‬ ‫را یاد بگیرد و به مرور زمان وضعیت اصالح‬ ‫شود‪..‬در اینجا نقش یک پرتوبخش مجرب ‪،‬‬ ‫با دانش کافی بسیار پر رنگ می شود‪.‬یوگا‬ ‫با ایجاد اگاهی از بدن و تنفس های اگاهانه‬ ‫ایــن امکان را برای پرتوجو فراهم می کند‬ ‫که بتواند به مرور و طی یک روند تکاملی‬ ‫مجددا سالمتی سیستم عضالنی اسکلتی‬ ‫خود را به دست اورد و وضعیت نامطلوب را‬ ‫به وضعیتی مطلوب تبدیل کند‪.‬‬ ‫همیــن امر به ظاهر ســاده باعث افزایش‬ ‫میزان انرژی و اعتماد به نفس در شــخص‬ ‫شــده و بر روی ارامش ذهن فرد نیز تاثیر‬ ‫می گــذارد همچنین داشــتن وضعیتی‬ ‫مناســب کارایی بدن فــرد را باال می برد‪.‬‬ ‫کمک می کند که شــخص دیر تر خسته‬ ‫شود و ظاهری مناسب داشته باشد‪.‬‬ ‫عوامــل موثــر برای داشــتن‬ ‫وضعیت مطلوب‪:‬‬ ‫برای داشتن وضعیت مطلوب الزم هست‬ ‫که چند فاکتور را داشته باشیم‪:‬‬ ‫عناصر غیر فعــال بدن ماننــد لیگامنت‬ ‫ها(رباطها) و استخوان ها باید سالم باشند‪.‬‬ ‫عوامــل فعــال ماننــد عضــات بایــد‬ ‫اســتقامت‪،‬قدرت و انعطــاف الزم وکافی‬ ‫داشته باشند‪.‬‬ ‫هماهنگی و تعادل در عضالت‬ ‫دامنه حرکتی مناسب در مفاصل‬ ‫داشتن ثبات در مفاصل‬ ‫ارتباطــی بیــن وضعیت مطلــوب‪ ،‬ثبات‬ ‫مفاصل و وضعیت روحی برقرار اســت که‬ ‫برای بررســی ان الزم هســت که در این‬ ‫بخش با یک ســری اصطالحات و تعاریف‬ ‫اشنا شویم‪.‬‬ ‫مفصل چیست؟‬ ‫برای اینکه از این مقاله درک بهتری داشته‬ ‫باشیم در ادامه الزم هست که شناختی کلی‬ ‫اما مفید درباره مفاصل به دست بیاوریم‪.‬‬ ‫مفصل محلی در بدن اســت که از تالقی‬ ‫دو یا چند استخوان ایجاد میشود که به ما‬ ‫کمک می کنند بتوانیم حرکت کنیم و در‬ ‫وضعیت های دینامیک قرار بگیریم‪.‬‬ ‫مفاصل از نظر نوع ساختار و نحوه حرکت‬ ‫به انواع مختلفی تقسیم می شوند‪.‬‬ ‫انواع مفاصل از نظر نوع حرکت‪:‬‬ ‫مفاصل ثابت(سین ارتروز)‬ ‫مفاصل نیمه متحرک(همی ارتروز)‬ ‫مفاصل متحرک(دی ارتروز یا سینوویال)‬ ‫انواع مفاصل از نظر طرز قرارگیری استخوان‬ ‫ها در کنار هم‪:‬‬ ‫استوانه ایی‪،‬محوری‪ ،‬بیضوی‪،‬گوی و کاسه‬ ‫ایی‪،‬لقمه ایی‪،‬زینی اسبی‪ ،‬مسطح‬ ‫نگاهی کلی به ســاختمان مفاصل‬ ‫سینوویال‪:‬‬ ‫همان طور که گفته شد محل تالقی دو یا‬ ‫چند استخوان مفصل نام دارد ‪.‬در محلی که‬ ‫استخوان ها به یکدیگر می رسند ‪ ،‬سطوح‬ ‫اســتخوان ها با یک الیه نــازک از جنس‬ ‫غضروفی نرم پوشیده شده اند‬ ‫‪.‬در اطــراف انها مایعی به نام ســینوویال‬ ‫وجود دارد که توســط غشایی نازک به نام‬ ‫غشای سینوویال محافظت می شوند‪ .‬این‬ ‫مایع سینوویال به حرکت نرم و روان مفصل‬ ‫کمک می کند و باعث می شود که مفاصل‬ ‫با یکدیگراصط‬ ‫حکاک نداشته باشند و بر روی یک دیگر‬ ‫ساییده نشوند‪.‬‬ ‫در نهایــت دور تــا دور کل مفصل با یک‬ ‫غشــایی به نام کپســول مفصلی پوشیده‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫عوامل موثر در ثبات مفاصل‪:‬‬ ‫برای داشتن مفاصلی با ثبات مناسب الزم‬ ‫هست که تمام اجزای تشکیل دهنده یک‬ ‫مفصل سالم باشند‪.‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪29‬‬ صفحه 30 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫روشی که برای بهبود یک اتفاق خاص در‬ ‫بدن توصیه میشــود و ان چیزی نیســت‬ ‫جز جریان ســالم و بالمانع انرژی حیات یا‬ ‫همان پرانا‬ ‫مارما چیست؟‬ ‫مجموعه ای از نقاط انرژیک که اولین مرتبه‬ ‫در ســطح بدن پراکنده اند‪.‬این نقاط هم‬ ‫برای تشــخیص و هم برای درمان بیماری‬ ‫کاربرد دارند‪.‬جمع مارما()مارمانی است()که‬ ‫به معنی کلیه نقاط موثر اســت‪.‬در ایورودا‬ ‫به ‪ 107‬نقطه مارما در بدن فیزیکی و یک‬ ‫نقطه در بدن احساســی اشاره شده که در‬ ‫مجموع ‪ 108‬نقطه اند‪.‬هر نقطه در سطح‬ ‫با یک نقطه در درون بدن هم بسامد است‪.‬‬ ‫بنابــر این تحریک ان بــر همان نقطه اثر‬ ‫خواهد داشت‪.‬‬ ‫مارماها کجا یافت می شوند؟‬ ‫همانطور که گفته شد مارما یا نقاط انرژیک‬ ‫در ســطح بدن هستند اما این بدان معنی‬ ‫نیست که فقط در الیه های سطحی وجود‬ ‫دارند‪.‬مارما ها در نقاطی یافت می شوند که‬ ‫دو یا بیشــتر بافت با هم تالقی می کنند‪.‬‬ ‫مانند ماهیچه و تاندون‪-‬استخوان و تاندون‪-‬‬ ‫رباط و استخوان‪-‬عروق و تاندون‪-‬سیستم‬ ‫عصبی و پوســت‪-‬لنف و ماهیچه ‪.‬بخاطر‬ ‫تنوع این نقاط شیوه اثر پذیری ان از انرژی‬ ‫حیات یا پرانا‪ ،‬نام مارما در زبان سانسکریت‬ ‫به معنی راز یا واقعیت پنهان امده است‪.‬به‬ ‫این دلیل پنهان گفته میشــوند که گرچه‬ ‫نقاط در سطح پوست هستند اما در عمق‬ ‫بدن ریشه دارند‪.‬‬ ‫با توجه به موارد یاد شده حتما پیداست که‬ ‫تنها با اطالعات محدود ماساژ نمیتوان یک‬ ‫مارما تراپیست بود‪.‬برای این کار فرد باید به‬ ‫دانش ایورودا در این زمینه مســلط باشد‪.‬‬ ‫تمرین طبق متون و ممارســت فراوان در‬ ‫یافتن علت مرض بر فرد مکشــوف میکرد‬ ‫که کدام نقطه یا نقاط را برای درمان کدام‬ ‫بیماری انتخاب کند تا خللی در بدن فرد‬ ‫بیش از انکه بود وارد نشــود و درمان به‬ ‫خوبی پیش رود‪.‬‬ ‫مارماها چگونه کار میکنند؟‬ ‫ماهاراشــی ماهــش (‪ )2008,‬در کتــاب‬ ‫مارماتراپی قدرت دستان درمانگر ‪ ،‬مارما ها‬ ‫را به یک کهکشان تشبیه کرده که هر کدام‬ ‫مانند یک ستاره یا جرم اسمانی نوسان و‬ ‫مدار ویژه خــود را دارند تا نظم کیهان بر‬ ‫قرار باشد‬ ‫‪.‬او مارماها را مانند دریچه انرژی کیهانی به‬ ‫بدن ما می داند ‪.‬واســطه تبدیل انرژی که‬ ‫برای ما قابل رویت نیســت از بدن انرژیک‬ ‫به بدن فیزیکی ‪.‬مارماها هر کدام اراتعاش‬ ‫حیاتی مختص به خود را دارند ‪.‬این نقاط‬ ‫در حالت سالمت کامل پرانا را به خوبی از‬ ‫خود عبور داده و از طریق نادی ها به مراکز‬ ‫اصلی و عمده انرژیک بدن یا همان چاکرا‬ ‫ها میرساند‪.‬‬ ‫پر واضح که اگر در این کهکشــان درونی‬ ‫تعداد قابل توجــه از نقاط نتوانند بر طبق‬ ‫هدف مشــخص خــود کار کنند و جهت‬ ‫ناســازگاری را کــوک کنند یــا به دلیل‬ ‫اختاللی از مدار خارج شوند سالمت فرد به‬ ‫خطر خواهد افتاد‪.‬‬ ‫بیماری های جسمی و ذهنی هر دو میتواند‬ ‫بر ارتعاش این دریچه ها موثر باشند و عامل‬ ‫افت انرژی در بدن شوند‪.‬‬ ‫در ایــورودا هر مارما با یــک وایو(کارکرد‬ ‫پرانا)‪،‬دوشا(گونه یا طبع)‪،‬داتو(‪:‬بافت بدن)‬ ‫پوتاالتا(‪:‬کانال فیزیکی که می تواند عروق‪-‬‬ ‫اعصاب یا لنف باشد) در تبادل است‪.‬‬ ‫عوامل اثر گذار بر کارکرد مارماها‪:‬‬ ‫‪.1‬غذای نامناسب‬ ‫‪.2‬خواب کم یا زیاد‪.3‬استرس‪.4‬الودگی‬ ‫‪.5‬نــور نامناســب ماننــد برخــی‬ ‫نورهای مصنوعی‬ ‫‪.6‬قطع ارتباط با طبیعت‬ ‫حتی زمانی که ســعی می کنیم زندگی‬ ‫مدرنمان را با الگوی ســالمی دنبال کنیم‬ ‫باز هم عواملی میتواند بر سالمت ما خدشه‬ ‫وارد کند‪.‬بســیاری از بیمــاری هــا مانند‬ ‫خشکی مفاصل و کمردرد‪-‬اختالل حافظه‪-‬‬ ‫چاقی‪-‬مشــکالت معده‪-‬پیــری زودرس‬ ‫از این دســته اند‪.‬زیرا ما جریــان انرژی را‬ ‫داریم اما ان را از الودگی پاک نمی کنیم‪.‬‬ ‫حاال بهتر متوجه میشویم که مارما تراپی‬ ‫چه می کند‪.‬‬ ‫این نقاط را تحریک می کند با ماساژ مالیم‬ ‫یا کمی عمیق که زمان جهت و فشار دست‬ ‫درمانگر بستگی به تشخیص خود او و نوع‬ ‫بیماری دارد‪ .‬تا ان نقاط مسدود فعال شده‬ ‫و انرژی حیات(پرانا ) را از خود عبور دهند‪.‬‬ ‫به این ترتیب فرایند طبیعی سم زدایی و‬ ‫پاک سازی فیزیولوژیکی پاسخ مناسبی به‬ ‫این محرک است‪.‬دقت کنید تحریک پرانا‬ ‫در اینجا به معنی اقسام پرانا نیست و تنها‬ ‫خود عنصر حیات مد نظر است‪.‬‬ ‫برخی از منافع مارما تراپی‪:‬‬ ‫‪ .1‬افزایش سطح انرژی‬ ‫‪ .2‬برطرف کردن احساس نامطلوب عاطفی‬ ‫‪ .3‬بهبود کارکرد معده و روده‬ ‫‪ .4‬کمک به تنظیم خواب‬ ‫‪ .5‬خون رسانی به پوست‬ ‫‪ .6‬کمک به درمان اعتیاد‬ ‫‪ .7‬رشد خالقیت در پی احساس رضایت از خود‬ ‫‪ .8‬تعادل دوشا‬ ‫‪ .9‬جوان سازی‬ ‫یک تراپیست حرفه ای با تکیه بر دانش و اگاهی و تجربه‬ ‫طوالنی مدت میداند کدام‬ ‫روش را برای درمان کدام ضایعه استفاده کند تا نتیجه‬ ‫مطلوب حاصل شــود‪.‬او مانند واسطه درمان یا محرک‬ ‫انرژیست‪.‬بنابر این اولین قدم در پاک سازی مارما‪،‬مهارت‬ ‫فردی و دانش خود درمانگر است‪.‬انگشــتان ما گیرنده‬ ‫و فرســتنده اطالعات هستند‪.‬اوست که می داند مارما‬ ‫را در کــدام جهت لمس کند و انرژی را به کدام ســو‬ ‫هدایت کند‬ ‫‪.‬بنابراین می تواند یک و یا ترکیبی از روش ها را امتحان‬ ‫کند‪:‬‬ ‫روغن داغ‬ ‫روغن های طبیعی‬ ‫روغن قی یا گی‬ ‫سنگ های شفاف یا کریستال که در نقاط ویژه مانند‬ ‫شاهراه اصلی تا تاج سر قرار داده می شود‬ ‫سنگ داغ‬ ‫نور قرمز‬ ‫رایحه خاص‬ ‫داروی ایورودیک‬ ‫ارتعاش درمانی‬ ‫صوت درمانی‬ ‫الزم به ذکر اســت در کنار شناخت کالبد فرد ‪،‬درمان‬ ‫یک درمانگر زمانی موثر است که خود را از دانش روز‬ ‫بی بهره نداند‪ ،‬علوم قدیم به مدد بینش خالص و صرف‬ ‫زمان طوالنی متخصصینش از یک سو و از سوی دیگر‬ ‫تالش عالقه مندان دنیای مدرن به بازگردان انسان به‬ ‫اصول طبیعی زندگی مدت هاست به محافل اکادمیک‬ ‫راه یافته و ذکر نام های سنتی بدلیل اشنایی خواننده‬ ‫با دقت پیشنینان برای رسیدن به کنه مطالب مرتبط‬ ‫با بدن انسان است‬ ‫‪.‬‬ ‫تطبیق دادن اسامی تنها زمانی مجاز است که خدشه ای‬ ‫به اصل موضوع وارد نشود بنابر این شایسته است هنگام‬ ‫مطالعه این مطلب منابع مرتبط بررسی شود‬ ‫‪.‬‬ ‫‪Dr.Eshrott Ernest , Marma therapy The healing.1‬‬ ‫‪2009,power of your hands‬‬ ‫‪www.http://chopra.com,Learn all about marma point.2‬‬ ‫‪2019,therapy‬‬ ‫‪www.http://Yoga pedia,Erin Easterly,marma.3‬‬ ‫‪2019,therapy‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪19‬‬ صفحه 20 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫فــرد با این اعمال در جســتجوی احیای‬ ‫چیزی یا حسی گمشده است تا به تعادلی‬ ‫بهتر برسد‪ .‬مثال کسب ارامشی بیشتر و این‬ ‫نحوه ی تنظیم خودکار بدن انسان است‪.‬‬ ‫تحقق خود به خودی سالمت بدن انسان از‬ ‫طریق حرکات مختلف و در جهات مختلف‬ ‫امکان پذیر است‪.‬گاهی جلوه ی قوی ترین‬ ‫تمایل (خود تنظیمی) به اشــکال مختلف‬ ‫بیان می شود‪ :‬درد ‪ ٬‬سرفه و ‪...‬‬ ‫ما عــادت کردیم که این جلوه ها را منفی‬ ‫ارزیابی کنیم‪.‬در صورتیکه انها فقط مولفه‬ ‫هایی برای رسیدن بدن به تعادل می باشند‬ ‫‪ .‬ســی تای برای ما این واقعیت را مطرح‬ ‫می کند که این عالئم نمایش نیاز بدن به‬ ‫خود تنظیمی در ارگانیسم است‪.‬این خود‬ ‫تنظیمی گاهــی از طریق حرکات خود به‬ ‫خودی و احیاء کننــده صورت می گیرد‪.‬‬ ‫حرکاتی که با هماهنگی (جمجمه ستون‬ ‫فقرات و لگن خاصره) صورت می گیرد‪.‬‬ ‫کاسه سر (جمجمه) ستون فقرات و قسمت‬ ‫لگــن خاصره بخش هــای هدایت کننده‬ ‫انرژی اساســی بدن را شامل می شوند و‬ ‫مسئول ســازماندهی نهایی تمام فعالیت‬ ‫های ســلولی هســتند‪(.‬طبق فلسفه ی‬ ‫سی تای)‬ ‫شامل ‪ ۵‬بخش می باشد‪:‬‬ ‫‪ -۱‬جمجمــه (یکــی از مراکــز مهــم‬ ‫سیستم عصبی)‬ ‫‪-۲‬قفسه سینه و اعضای زیر مجموعه ی ان‬ ‫(سیستمحرکتی‪-‬تنفسی‪-‬تعریق)‬ ‫‪-۳‬گوارشی (مرکز قسمت جذب و گردش )‬ ‫‪-۴‬ادراری (مرکز قسمت دفع)‬ ‫‪-۵‬لگن خاصره (مرکز قسمت تولید مثل و‬ ‫احیاء سلولی)‬ ‫سی تای برای سرزندگی سالمتی‬ ‫تعــادل و هماهنگــی بین قســمت های‬ ‫متشکل جمجمه و ســتون فقرات و لگن‬ ‫خاصره را ضروری می داند‪.‬‬ ‫این مهم در تمرینات ســی تای از‬ ‫طریق ‪ ۵‬حرکت ‪:‬‬ ‫‪ -۱‬افقی‬ ‫‪ -۲‬به جلو‬ ‫‪-۳‬به طرفین چپ و راست‬ ‫‪ -۴‬چرخش‬ ‫‪ -۵‬و بالخره حرکت به ســمت مرکزیت‬ ‫بدن انجام می گیرد‪.‬‬ ‫این هماهنگــی ماحصل ارتبــاط بین ‪۵‬‬ ‫سیســتم حیاتــی و تمــام فعالیت های‬ ‫ارگانیســم زنده می باشــد کــه از طریق‬ ‫انجام منظم سی تای هماهنگی طبیعی و‬ ‫خدادادی بین حاصل می شود‪.‬‬ ‫پراتیک سی تای‪:‬‬ ‫روش سی تای بسیار ساده است و مراحل‬ ‫مختلف مشاهده ی دقیق و بدون قضاوت‬ ‫و توجه به بدن را شــامل می شود‪ .‬این امر‬ ‫از طریق تمرین های تنفســی و حرکتی‬ ‫انجام می گیرد‪.‬‬ ‫حرکات ســی تای شــامل‪ :‬کاتســوگن‬ ‫اندو یوکی‬‫جیوکی و تاهیکی هستند‪.‬‬ ‫هر کــدام از این تمرینات با ریتم تنفس و‬ ‫حرکت درمانگر ســی تای یا تمرینات دو‬ ‫نفره با درمانجو انجام می شود‪.‬‬ ‫سی تای بسیار فراتر از انجام چند حرکت‬ ‫فیزیکی یا تنفسی است‪.‬‬ ‫سی تای یک فلسفه و فرهنگ زندگی بر‬ ‫مبنای مشاهده و احترام متقابل به نیازهای‬ ‫منحصر به فرد افراد می باشد‪.‬‬ ‫در امتداد این مشــاهده ســی تای سوهو‬ ‫همراهی درمانگر ســی تای با درمانجو در‬ ‫تشخیص قسمت هایی از بدنش که نقش‬ ‫بیشتری دارد به نوعی به همراهی و درمان‬ ‫متقابل می انجامد‪.‬‬ ‫اصول اساسی سی تای نزدیکی تنگاتنگی‬ ‫برپایه ی پزشکی سنتی ژاپن دارد‪ .‬اصول‬ ‫فلســفی ان را میتــوان عــدم قضاوت و‬ ‫مشاهده و احترام شخصی بیان نمود‪.‬‬ ‫برای اطالع بیشتر میتوان به این سایت رجوع کرد‪:‬‬ ‫‪WWW.SEITAI.CVP.COM‬‬ ‫ادرس سایت های مرتبط‪:‬‬ ‫‪WWW.ESPAIDO.VOM‬‬ ‫‪WWW.LEITAI.CVP.COM‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪23‬‬ صفحه 24 ‫نا د ی شو د ا نا‬ ‫نویسنده‪:‬عیسیاگودو‬ ‫مترجم‪:‬علی دارابی‬ ‫حفره بینی جایگزین‬ ‫نادی شودانا یک تمرین تنفسی یوگا است‬ ‫که به ما کمــک می کند تا پرانای خود را‬ ‫متعــادل کنیم و دوگانگی خــود را درک‬ ‫کنیم‪ .‬هدف اصلی ان پاکسازی و پاکسازی‬ ‫کانال های ظریف ذهن و بدن ما است و در‬ ‫عین حال جنبه هــای مردانه و زنانه ما را‬ ‫متعادل می کند‪.‬‬ ‫همه ما دو قســمت داریم‪ ،‬اغلب با معانی‬ ‫متضاد‪ ،‬مانند دوگانگی خیر و شر‪ ،‬روشنایی‬ ‫و تاریکی‪ ،‬روز و شب‪ ،‬سیاه و سفید‪ ،‬مذکر‬ ‫و مونث و غیــره‪ .‬هر جنبه ای از زندگی از‬ ‫تعامــل متوازن نیروهــای متضاد و رقیب‬ ‫ایجاد می شود‪ .‬برای شکوفایی در زندگی‪،‬‬ ‫ســطوح انرژی ما نیاز بــه تعادل و مکمل‬ ‫یکدیگر دارند‪.‬‬ ‫نادی شودانا در کمک به کاهش اضطراب‪،‬‬ ‫ارامش ذهن و بدن ما‪ ،‬و ارتقای حس کلی‬ ‫رفاه موثر است‪.‬‬ ‫اشتباهات رایج‬ ‫‪26‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫از فشــار دادن بیش از حد روی هر سوراخ‬ ‫بینی خودداری کنید‪.‬‬ ‫از فشار دادن بیش از حد با نفس خودداری‬ ‫کنید‪ .‬نفس شما باید تا حد امکان طبیعی‬ ‫جریان داشته باشد‪.‬‬ ‫اگر متوجه شــدید که بازوی شما خسته‬ ‫شده اســت‪ ،‬می توانید از چند بلوک برای‬ ‫استراحت دادن به ارنج خود استفاده کنید‪.‬‬ ‫نکات‬ ‫نوک انگشتان ســبابه و وسط را به سمت‬ ‫داخل تا کنید تا زمانی که کف دســت را‬ ‫در پایه شست راست لمس کنند (ویشنو‬ ‫مودرا)‪.‬‬ ‫برای بستن سوراخ راست بینی از انگشت‬ ‫شست راست استفاده کنید‪ .‬از سوراخ چپ‬ ‫بینی و به عمق شکم نفس بکشید‪ ،‬سپس‬ ‫در قسمت تاج سر کمی مکث کنید‪.‬‬ ‫سپس با انگشت حلقه دست راست سوراخ‬ ‫چپ بینــی را ببندید و همزمان ســوراخ‬ ‫راست بینی را ازاد کنید‪.‬‬ ‫از طریق بازدم‬ ‫ســوراخ بینی سمت راســت؛ به ارامی در‬ ‫انتهای بــازدم مکث کنید‪ .‬با بســته نگه‬ ‫داشتن سوراخ چپ بینی‪ ،‬یک بار دیگر از‬ ‫سوراخ سمت راست نفس بکشید و اجازه‬ ‫دهید نفس به سمت راست حرکت کند‪.‬‬ ‫سپس از انگشت شست راست برای بستن‬ ‫سوراخ راست بینی استفاده کنید‬ ‫سوراخ چپ بینی را رها می کنید بازدم را از‬ ‫طریق سوراخ چپ بینی انجام دهید و نفس‬ ‫را به سمت چپ بدن برگردانید‪ .‬در انتهای‬ ‫بازدم به ارامی مکث کنید‪.‬‬ ‫نکته‪:‬‬ ‫هوشــیار بودن در مورد نفس خود‪ ،‬اگاهی‬ ‫نسبت به زندگی خود است‪.‬‬ ‫بهترین ابزار برای تعادل احساسات و اتصال‬ ‫به لحظه حال اســت و تمرین روزانه می‬ ‫تواند زندگی شما را تغییر‬ ‫دهــد و به شــما کمک می کنــد ارام تر‪،‬‬ ‫متمرکز و متعادل باشید‬ ‫منبع‪Yogajournal:‬‬ صفحه 27 ‫ارتباط میان ذهن و جسم‬ ‫با سیستم عصبی لیمبیک‬ ‫نویسنده‪:‬سارا رشید چهره برق‬ ‫مقالــه تالیفی می باشــد و ترکیبی از‬ ‫دانش و اگاهی هایی است که از طریق‬ ‫مقاالت و کتب مختلف بدست اورده ام‪.‬‬ ‫مقدمه‪:‬‬ ‫گاهی برای بررسی یک موضوع بهتر هست‬ ‫که ان را از زوایای مختلف دید تا هم اگاهی‬ ‫ما از ان بیشتر شود وهم درک ما از موضوع‬ ‫افزایش یابد‪.‬درســت مانند مسایلی که در‬ ‫زندگی با انها روبرو می شویم‪ .‬خواه ناخواه‬ ‫همــه ما در طول زندگی خود با تضادهای‬ ‫بسیاری مواجه می شویم اینکه ما چگونه‬ ‫با این تضاد ها برخورد می کنیم نتیجه ما‬ ‫را از سایر افراد متفاوت خواهد کرد‪.‬باید این‬ ‫‪28‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫مهارت را یاد بگیریم که مسایل زندگی را‬ ‫از زوایای مختلف نگاه کنیم تا احســاس‬ ‫بهتری به مــا بدهد ‪ ،‬تــا بتوانیم راه حل‬ ‫هایی بهتــر را را برای حل انها پیدا کنیم‪.‬‬ ‫اینجاســت که می توانیم ادعا کنیم نتایج‬ ‫زندگی مــا و کیفیت زندگی ما متفاوت از‬ ‫سایر افراد هست و زندگی با کیفیت بهتری‬ ‫داریم ‪ ،‬زیرا هر بار با حل کردن مســایل و‬ ‫تغییر دیدگاه خود توانسته ایم خودمان را‬ ‫رشد دهیم‪.‬‬ ‫ظرف وجــود خودمان را بزرگتر کنیم و از‬ ‫هر لحظه زندگی فارغ از شرایط پیش امده‬ ‫لذت ببریم‪.‬‬ ‫تمام این صحبت ها را کردم که به شــما‬ ‫همراهانم بگویم برای شناخت بیشتر بدن و‬ ‫نحوه عملکرد ان بهتر هست که از زوایای‬ ‫مختلف ان را بررســی کنیم تا بتوانیم در‬ ‫شرایطی که سالمتی ما به خطر افتاده بهتر‬ ‫بتوانیم ان را میدیریت کنیم و ســامتی‬ ‫جسم و ذهن را برای خود به ارمغان بیاوریم‪.‬‬ ‫شناخت وضعیت های مختلف بدنی‪:‬‬ ‫پاسچر چیست؟‬ ‫پاسچر یا همان وضعیت بدنی یعنی وضعیت‬ ‫قرارگیری و ارتباط هر یک از سگمنت های‬ ‫بدن در ارتباط با خود و با یگدیگر‪.‬به طور‬ صفحه 29 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫حتی اگر منافع دیگران در این میان نادیده‬ ‫گرفته شود‪.‬‬ ‫انچــه در مورد شــخصیت ارجونا جالب‬ ‫توجه است‪ ،‬این است که با وجود برخوردار‬ ‫بودن از برترین سجایای اخالقی‪ ،‬شاخصه‬ ‫هایی همچــون ترس‪ ،‬ضعف و لجاجت در‬ ‫او مشاهده می شود و همین مساله موجب‬ ‫می شود که مخاطب با او هم ذات پنداری‬ ‫کرده و ارتباط نیرومندی با وی برقرار کند‪.‬‬ ‫علت اینکه شخصیت ارجونا در مهابهاراتا‬ ‫از اهمیــت خاصی برخوردار اســت تنها‬ ‫صفات درخشان فردی وی نیست‪ .‬ارجونا‬ ‫در میانهء حماسهء مهابهاراتا به شخصیت‬ ‫اصلی اثر استحاله می یابد‪.‬‬ ‫روایت این گونه است که پیش از اغاز نبرد‬ ‫عظیم کوروکشِ ترا‪ ،‬کریشنا ‪ ،‬ایزد محبوب‬ ‫هندی ها‪ ،‬با بیــان این که در این نبرد به‬ ‫شکل مســتقیم دخالتی نخواهد کرد و به‬ ‫هر دو طرف جنگ یاری خواهد رســاند‪،‬‬ ‫پیشنهادی را مطرح می سازد‪:‬‬ ‫ایــن که هر یک از طرفین نبرد بتواند یا از‬ ‫کمک سپاه کریشنا برخوردار شود‪ ،‬و یا از‬ ‫حضور خود کریشنا در این نبرد بهره ببرد‪.‬‬ ‫خاندان کاراوا یاریِ ســپاه کریشنا را طلب‬ ‫می کند‪ ،‬و ارجونا‪ ،‬سردار برجستهء خاندان‬ ‫پانداوا درخواســت می کند که کریشنا در‬ ‫این مسیر وی را همراهی کند‪.‬‬ ‫به این ترتیب‪ ،‬کریشنا راندن ارابهء ارجونا‬ ‫را بر عهــده می گیــرد و در این نقطه از‬ ‫حماســهء مهابهاراتا‪ ،‬گفتگویی که مابین‬ ‫کریشــنا و ارجونــا رخ میدهــد به خلق‬ ‫یکــی از مقدس ترین و حائز اهمیت ترین‬ ‫متون مذهبی هندوان به نام بهاگواد گیتا‬ ‫منجر میشود‪.‬‬ ‫سیر داستان به این صورت است که ارجونا‬ ‫از کریشنا درخواست میکند او را به میدان‬ ‫جنگ ببرد تا بتواند محل نبرد را بررســی‬ ‫کند و با دیدن صحنه قرارگیری جنگجویان‬ ‫در مقابل یکدیگر‪ ،‬ارجونا شــهامت خود را‬ ‫برای این رویارویی از دست میدهد‪.‬‬ ‫او شــاهد این است که تمام افرادی را که‬ ‫در طول حیات خــود دیده و با انها بزرگ‬ ‫شده در مقابل یکدیگر صف ارایی کرده اند‬ ‫و به زودی دستشان به خون یکدیگر الوده‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫حضور در میانهء چنین میدانی برای فرد‬ ‫اخالق گرایی همچون ارجونا دردناک و غیر‬ ‫قابل تصور است‪.‬‬ ‫کریشــنا در طول مکالماتش با ارجونا به‬ ‫وی یاداوری میکند که هر انسانی باید به‬ ‫وظایف زیستی خود (دارما) بپردازد‪ ،‬عملی‬ ‫که صحیح اســت را انجــام بدهد (کارما)‬ ‫و خــود را با نظم طبیعی جهان هســتی‬ ‫همسو سازد‪.‬‬ ‫کریشــنا به ارجونا می گویــد این نبرد‬ ‫نتیجهء انتخاب هــای یکایک افراد حاضر‬ ‫در صحنهء جنگ اســت و مقابله کردن با‬ ‫حاصل انتخابهای خود‪ ،‬عملــی به دور از‬ ‫وظیفهء اخالقی ست‪ .‬ارجونا باید بجنگد‪،‬‬ ‫چون بنا بر اموزه های کریشنا‪ ،‬مرگی که‬ ‫در صحنهء نبرد حاصل میشــود حقیقت‬ ‫راستین نیســت و گرچه جسم با مرگ از‬ ‫میان میرود‪ ،‬اما روح ماهیتی نامیرا دارد و‬ ‫به حیات خود ادامه خواهد داد‪.‬‬ ‫انچــه در این لحظه حائز اهمیت اســت‬ ‫پذیرفتن مسئولیت انتخابهایی ست که در‬ ‫گذشته انجام شده است و سرباز زدن از این‬ ‫پذیرش‪ ،‬در تضاد با فلسفهء کارماست‬ ‫‪.‬‬ ‫کریشــنا به ارجونا یاداور میشود که‪ :‬ای‬ ‫پسر کونتی‪ ،‬چنانچه در این نبرد بمیری به‬ ‫بهشت خواهی رفت و چنانچه زنده بمانی‪،‬‬ ‫مالک زمیــن خواهی بود‪ .‬پس برخیز و به‬ ‫نبرد برو!‬ ‫شادمانی و اندوه‪ ،‬پیروزی و شکست‪ ،‬سود‬ ‫و خپوتاالن را یکســان بشمار و برای نبرد‬ ‫اماده شــو‪ .‬نگران نباش کــه در این میان‬ ‫گناهی مرتکب شوی‪.‬‬ ‫ای شــادمانی بخــش‪ ،‬در طریقــت دارما‬ ‫میبایست ثابت قدم باشی و بر هدف خود‬ ‫تمرکز کنی‪.‬‬ ‫در غیر این صورت‪ ،‬به راحتی از مسیر خود‬ ‫منحرف خواهی شد‬ ‫در جایی دیگر از ســخنانش‪ ،‬کریشــنا به‬ ‫مفهوم یوگا اشاره میکند‪:‬‬ ‫زمانی که ذهن بــر تکالیف خود تمرکز‬ ‫داشته باشد و از نتیجهء عمل فراغت یابد‪،‬‬ ‫به ارامش و تعادل دست خواهد یافت‪ .‬این‬ ‫ارامش بن مایهء یوگا ست‪ ،‬ای مرد توانمند‪.‬‬ ‫هر عملی که از امیال سرچشــمه بگیرد و‬ ‫به مقصود لذت بردن از نتیجهء عمل انجام‬ ‫شــود‪ ،‬حقیرانه اســت و در تضاد با قوهء‬ ‫فراست و نظم اگاهانه است‪.‬‬ ‫ای مرد توانمند‪ ،‬به جستجوی خرد برخیز‬ ‫و به مانند جاهالن تنگ نظری نباش که به‬ ‫دنبال نتیجهء اعمال خود هستند‪.‬‬ ‫خــود را وقف یوگا جوهر عمل بنما‪ .‬تنها‬ ‫از این طریق است که فرد از نتیجهء اعمال‬ ‫خود و کارمای نیک و بد رهایی می یابد‬ ‫در نهایــت با اموزه های کریشــنا‪ ،‬ارجونا‬ ‫متقاعــد می شــود که در صحنــهء نبرد‬ ‫حاضر شود‪.‬‬ ‫نبردی کــه هجده روز به طول می انجامد‬ ‫و در ان اغلب جنگاوران کشــته میشوند‪.‬‬ ‫سپاه کاراوا شکست را می پذیرد و سلطنت‬ ‫به وارثــان راســتینش‪ ،‬خانــدان پانداوا‬ ‫بازگردانده می شود‪.‬‬ ‫سی و شش سال پس از پادشاهی‪ ،‬خاندان‬ ‫پانداوا تصمیم می گیرد از حکم رانی کناره‬ ‫گیــری کند و به کوه های هیمالیا هجرت‬ ‫کــرده و جهان را در جســتجوی مقاصد‬ ‫معنوی ترک گوید‪.‬‬ ‫اعضای این خانواده در هیمالیا چشــم از‬ ‫جهان فرو می بندند و به ارواح انانی که در‬ ‫جنگ کشته شده اند می پیوندند‪.‬‬ ‫ارجونا در مهابهاراتا‪ ،‬یاداور رستم پهلوان در‬ ‫اسطوره های فارسی و اودیسه در اساطیر‬ ‫یونان اســت‪ .‬انچه موجب می شود ارجونا‬ ‫در دید مخاطب اهمیت پیدا کند‪ ،‬توانایی‬ ‫های مافوق بشری او نیست‪،‬‬ ‫بلکه شاخصه های انسانی اوست‪.‬‬ ‫تردیدها‪ ،‬ضعف ها‪ ،‬سرگشتگی و اندوهی‬ ‫که ارجونا در صحنهء نبرد با ان مواجه می‬ ‫شود شباهتی تام با موقعیت های معمول‬ ‫انسانی در شرایط مختلف دارد‪.‬‬ ‫ارجونا در میانهء این تناقضات و پیچیدگی‬ ‫ها‪ ،‬در نهایت با تکیه بر شهامت و شجاعتی‬ ‫که در درون خود نهــان دارد وارد میدان‬ ‫می شود و تصویری از خود ارائه می دهد‬ ‫که هر یک از ما در مواجهه با سختی ها و‬ ‫نبردهای زندگی‪ ،‬ارزومندیم‪:‬‬ ‫ورود به میدان نبردی که در تقابل با ارزش‬ ‫ها و باورهایمان قــرار دارد‪ ،‬و گام نهادن‬ ‫به طریقت سلوک فردی مان با تمام توان‬ ‫روحانی و معنوی که در الیه های زیرین‬ ‫روانمان پنهان شده است‪.‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪35‬‬ صفحه 36 ‫سی تای‬ ‫سید محمد رضا موحدی‬ ‫ســی تای یک نوع درمان ژاپنی است که‬ ‫عمدتا شیوه های سالم ماندن بدن انسان‬ ‫را از طریق حرکت و لمس تجربه می کند‪.‬‬ ‫شالوده ی درمان سنتی سی تای همراهی‬ ‫درمان جو در ایجاد حرکت خود به خودی‬ ‫و احیاء کننده در بدنش است‬ ‫‪.‬این حرکات کامال شــخصی و از فردی به‬ ‫فرد دیگر متفاوت میباشد‪.‬‬ ‫تفاوت های این حرکات تاکیدی بر تفاوت‬ ‫های انســانی و مولفه ای برای شــناخت‬ ‫خصوصیــات خاص فیزیکــی و روانی هر‬ ‫فرد می باشد‪.‬‬ ‫‪22‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫هاروچیکا ناگوچــی (ژاپن ‪)۱۹۰۹-۱۹۷۹‬‬ ‫تدوین کننده و توسعه دهنده این سیستم‬ ‫درمانی می باشــد‪ .‬سیستمی که در طول‬ ‫‪ ۲۰‬ســال تبدیل به درمانی موثر و بردن‬ ‫سوغاتی جالب و شفابخش از سوی ژاپن به‬ ‫دنیای غرب و عمدتا اروپا شد‪.‬‬ ‫کات ســومی مامین (شــاگرد مســتقیم‬ ‫ناگوچی در ســال ‪ ۱۹۷۲‬بنیان گذار روش‬ ‫سی تای در بارسلونا شد‪.‬مدرسه سی تای‬ ‫در بارسلونا در تمامی این سال ها تا به امروز‬ ‫فعالیت دهی خود را با درمان تعداد کثیری‬ ‫متقاضی ادامه می دهد‪.‬‬ ‫بخش هــای متمایــز و مهم‬ ‫سی تای‪:‬‬ ‫قدرت خود تنظیمی‪:‬‬ ‫ســی تای بدن را پدیده ای زنده می نگارد‬ ‫کــه میــل و گرایش اساســی اش تحقق‬ ‫تقدیر ســامت است‪ .‬بدن انسان مرتبا در‬ ‫جستجوی کســب و حفظ تعادل درونی‬ ‫در مقابــل عوامل و واقعیــت های دنیای‬ ‫خارج اســت‪ .‬وقتی خمیازه یا اهی عمیق‬ ‫می کشیم و یا سرفه ای می کنیم در واقع‬ ‫بدنمان به شیوه ی جنگی شخصی در هر‬ صفحه 23 ‫دانش یوگا‬ ‫‪DANESHE YOGA‬‬ ‫بــرای تامین خوراک و وســایل زندگی از‬ ‫دیگران کمک میخواســتند و به سخاوت‬ ‫مردم اعتماد کردند‪.‬‬ ‫پــس از اتمام دورهءحیــات نومهربابا در‬ ‫ایاالت متحده رفت و در اُکال ُهما در تصادف‬ ‫با خودرو مصدوم شد‪.‬‬ ‫او بعدها توضیح میداد که جسم مادی من‬ ‫دچار صدمه و شکستگی شده است‪ .‬چون‬ ‫چهارچوب صورت مادی در عصر ماشینی‬ ‫درهم شکسته شده است‪ ،‬به صورت معنوی‬ ‫زندگی اتصال پیدا کردهام‬ ‫دومین حادثه تصادف در ساتارا () هند‪،‬‬ ‫سال‪1956‬رخ داد‪.‬‬ ‫در ایــن حادثه اســتخوان لگن مهربابا به‬ ‫شدت اسیب دید‬ ‫بطوریکه پزشــکان در توانایی او برای راه‬ ‫رفتن تردید داشتند‪ .‬با وجود اینکه مهربابا‬ ‫درد و رنج بســیاری را متحمل شــد‪ ،‬اما‬ ‫توانست بر این ناتوانی فائق اید و قدرت راه‬ ‫رفتن پیدا کند‪.‬‬ ‫مهربابا‪ ،‬این اســتاد بنــام توضیح میداد‪:‬‬ ‫همه ی ادیان‪،‬پیامبران‪،‬قدیسین و رهروان‬ ‫راه حقیقت‪ ،‬همــواره‪ ،‬به ان یگانه ی ازلی‬ ‫و ابدی معتقدند که انسانها را با رهنمون‬ ‫های معنوی به سوی عشق خدایی رهسپار‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫در ســال ‪ ،1969‬زمانی که مهربابا جسم‬ ‫مادیش را رها کــرد و از این جهان رخت‬ ‫بربســت خبر درگذشــت او به سرعت در‬ ‫سرتاسر دنیا انتشار یافت‬ ‫‪ .‬پیام خبر اینگونه بود‪:‬اواتار مهربابا ‪،‬جسم‬ ‫خاکی اش را در ساعت ‪ 12‬ظهر سی ُام ژانویه‬ ‫رها کرد تا در قلب رهروانش جاودانه بماند‪.‬‬ ‫بدنش را در مقبرهای در مهراباد به خاک‬ ‫سپردند که امروزه انجا مکانی ست که همه‬ ‫روزه مردم از سرتاسر دنیا برای دیدارش به‬ ‫انجا می روند‪.‬‬ ‫تاگور شاعر زمین‬ ‫نویسنده‪ :‬ارونندو بنرجی‬ ‫مترجم‪ :‬نگار سنجری فر‬ ‫ناشر‪ :‬میراث فرهیختگان‬ ‫مرکز پخش‪09012885353 :‬‬ ‫‪C H A K R A M A T‬‬ ‫چاکرامت‬ ‫مرتاضان هند از قرن ها پیش تاکنون برای فعال کردن چاکراها و به‬ ‫جریان انداختن انرژی در همه اندام های بدن روی تختی که هزاران‬ ‫میخ در ان بکار رفته بود می ایســتادند‪ ،‬دراز می کشــیدند و یوگا‬ ‫انجام می دادند تا نه تنها بیمار نشــوند بلکه همراه با نشاط و ارامش‬ ‫از عمر طوالنی برخوردار گردند و اینک دانش یوگا با الهام از این روش‬ ‫کهن مرتاضان هند مبادرت به ســاخت و تولید تشکچه سوزن دار‬ ‫قابل استفاده برای عموم بمنظور رسیدن به نشاط و سالمتی پایدار‬ ‫نموده است‪.‬‬ ‫چاکرامت تشکچه ای سوزنی است که استفاده از ان سالمتی را برای‬ ‫همگان به ارمغان می اورد‪.‬‬ ‫‪chakrakala.com‬‬ ‫‪02188319054‬‬ ‫دانش یوگا شهریور| شماره ‪163‬‬ ‫‪25‬‬ صفحه 26 ‫از کندالینی بیشتر بدانیم‬ ‫سید عبدالحمید موحدی‬ ‫درون هر یک از ما نیروهای نامحدودی‬ ‫نهفته است ولی تا زمانی که خود به ان ها‬ ‫اگاه نشده ایم‪ ،‬از طریق هیچ کتاب مقدس‬ ‫و یا فرستاده ای‪ ،‬هر چقدر کلماتشان گویا‬ ‫و رســا باشــد‪ ،‬قادر نخواهیم بود به وجود‬ ‫چنین توانایی هایــی در خود پی ببریم؛ و‬ ‫طبیعی است که اینطور باشــد‪ .‬زیرا این‪،‬‬ ‫خود فریبی محض اســت که ما به چیزی‬ ‫که نمی شناسیم معتقد باشیم‪.‬‬ ‫درون هــر یک از ما المپــی الکتریکی‬ ‫وجــود دارد که موجب نورانی شــدنمان‬ ‫می شود‪ .‬ولی اگر ارتباط این المپ با منبع‬ ‫نیرویش قطع شــود روشــنایی خود را از‬ ‫دست می دهد‪ .‬پس اگر جریان الکتریسته‬ ‫بــه المپ نرســد‪ ،‬به جای روشــنایی‪ ،‬در‬ ‫‪20‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫تاریکی فرو می رویــم و دیگر از المپ هم‬ ‫کاری ساخته نیست‪.‬‬ ‫مرکزی که راجع به ان صحبت می کنیم‪،‬‬ ‫کالب د است که به دور کالبد فیزیکی کشیده‬ ‫شده و با چشم غیر مسلح قابل رویت نیست‪.‬‬ ‫نــام ان کالبد اتری اســت و توانایی های‬ ‫فراوانی در ان نهفته اســت‪ .‬مراکز انرژی‬ ‫یا چرخه ها یــا چاکراها ‪،‬همچنین اگاهی‬ ‫ماورائی‪ ،‬حس ششم ‪ ،‬چشم سوم و ‪ ...‬در ان‬ ‫واقع است و ان ها را از طریق پنج حس به‬ ‫کالبد فیزیکی انتقال می دهد‪.‬‬ ‫همانطور که قبال اشاره کردیم‪ ،‬تا زمانی‬ ‫که جریان الکتریســته در المپ راه نیافته‬ ‫اســت‪ ،‬ان المپ همچنان خاموش باقی‬ ‫می ماند و به محض این که به ان برســد‬ ‫فعال و نورانی می شود‪ ،‬ولی جریان برق به‬ ‫خودی خود دیده نمی شــود‪ ،‬حتی اگر در‬ ‫سیم جاری باشد؛ نیروی برق‪ ،‬برای اشکار‬ ‫شــدنش به المپ نیز نیازمند است‪ .‬پس‬ ‫برای ظهور نور‪ ،‬هم به جریان الکتریسته و‬ ‫هم به المپ نیاز داریم‪ .‬نیروی حیاتی در ما‬ ‫وجود دارد اما نمی تواند خود را اشکار سازد‬ ‫مگر اینکه به مرکزی برسد که رویت ان را‬ ‫امکان پذیر سازد‪.‬‬ ‫محلی که انــرژی حیاتی در ان ذخیره‬ ‫شــده‪ ،‬انتهای ســتون فقرات است ؛ این‬ ‫محل‪ ،‬حوزه ای از کالبد اتری اســت که در‬ ‫نزدیکی مرکز مربوط به احساسات جنسی‬ ‫قرار دارد‪ .‬به همین دلیل اســت که ان را‬ ‫انرژی (کندالینی) می خوانند‪.‬‬ ‫دلیل دیگری که ان را کندالینی می نامند‪،‬‬ ‫این است که شباهت زیادی به ماری دارد‬ ‫که به دور خود حلقه زده و خوابیده است‬ ‫‪ .‬اگر شــما تا به حال مار خفته ای را دیده‬ ‫باشید متوجه شده اید که چطور در حالی‬ ‫که ســر خود را باال نگه داشته به دور خود‬ ‫حلقه زده و خوابیده است‪ .‬ولی اگر مزاحم‬ ‫این مار خفته شــوید‪ ،‬او بیدار می شــود‪،‬‬ ‫حلقه اش را باز می کند و سرش را به طرف‬ ‫باال به حرکت در می اورد‪.‬‬ ‫دلیل دیگری که به این انرژی‪ ،‬کندالینی‬ ‫می گویند‪ ،‬ان است که این نیروی زندگی‪،‬‬ ‫که مانند بــذر اولیه حیات اســت‪ ،‬دقیقا‬ ‫در نزدیکی مرکز تناســلی قــرار دارد و از‬ ‫همانجاســت که زندگی از جهات مختلف‬ ‫گسترش یافته و رشد می کند‪.‬‬ ‫بهتر است بخاطر داشته باشید که لذت‬ ‫ناچیزی که از برقراری یک ارتباط جنسی‬ ‫حاصل می شود‪ ،‬در واقع ناشی از ان ارتباط‬ ‫نیست‪ ،‬بلکه حاصل ارتعاشاتی از این مرکز‬ ‫حیاتی اســت که در طول ارتباط جنسی‬ ‫ایجاد می شود‪ .‬مار خفته در اثر این ارتباط‪،‬‬ ‫از جای خود حرکــت می کند و ما چنین‬ ‫می پنداریــم که باالترین لــذت زندگی را‬ ‫تجربه کرده ایم ‪ .‬ما هرگز نمی توانیم تصور‬ ‫کنیم که اگر مار به بیداری کامل برسد‪ ،‬از‬ ‫تمام وجــود ما عبور کند و به مرکز نهایی‬ ‫که در باالی ســر قرار دارد برسد‪ ،‬واقعاً چه‬ ‫اتفاقی خواهد افتاد؛ چون تجربه ای کامال‬ ‫ناشناخته است‪.‬‬ صفحه 21 ‫هر مفصل دارای دو نوع بافت است ‪ ،‬بافت‬ ‫فعال و بافت غیر فعال‪.‬‬ ‫بافت غیر فعال شامل استخوان ها‪،‬کپسول‬ ‫مفصلــی و لیگامنت ها می باشــد‪ .‬نحوه‬ ‫قرارگیری استخوان ها در کنار هم میتواند‬ ‫در ثبات مفصل موثر باشد‬ ‫‪.‬به طور مثال مفاصل گوی و کاسه نسبت‬ ‫به مفاصل مسطح ثبات بیشتری دارند زیرا‬ ‫گوی و کاسه دو سطح استخوان با یکدیگر‬ ‫جفت میشود و به نوعی مکمل هم هستند ‪،‬‬ ‫در صورتی که مفاصل مسطح فقط بر روی‬ ‫هم قرار میگیرند و با یک دیگر جفت نمی‬ ‫شوندپس نکات را نادیده نگیریم‪..‬‬ ‫بافت هــای فعال مانند عضــات بر روی‬ ‫ثبات مفاصل نقش دارند‪.‬مفاصلی که تعداد‬ ‫عضالت بیشتر و همچنین عضالت بزرگ‬ ‫تــر و قوی تری از روی ان عبور کرده اند با‬ ‫ثبات تر اند‪.‬‬ ‫گیرنده های عصبی که در بافت های فعال و‬ ‫غیر فعال مفاصل وجود دارند نیز با دریافت‬ ‫و انتقال پیــام های عصبــی میتوانند در‬ ‫پایداری و ثبات مفاصل موثر باشند‪.‬‬ ‫فــرد را ارتقا بدهد تا پرتوجو نهایت بهره را‬ ‫از یوگا ببرد و تاثیر ان را در سالمتی خود‬ ‫ببیند‪.‬مــرور خاطرات و ایجاد احساســات‬ ‫و همچنین نحوه فکــر کردن ما به طرزی‬ ‫که باعث شود احساس ما ناخوشایند شود‬ ‫مستقیم بر روی سیستم عصبی لیمبیک‬ ‫تاثیر می گذارد‪.‬و تغییرات در این سیستم‬ ‫متقابال باعث کم شــدن ثبات مفصلی و به‬ ‫دنبال ان وضعیتی نامناســب و وضعیت‬ ‫جسمانی ناســالم می شود که این خود بر‬ ‫روی ارامش ذهن تاثیر می گذارد‪.‬‬ ‫دقت کنید این یک سیکل معیوب است که‬ ‫همه فاکتورها همدیگر را تقویت می کنند و‬ ‫خارج شدن از این سیکل نیازمند اگاهی و‬ ‫دانش و عمل به این اگاهی ها است‪.‬‬ ‫یوگا علمی اســت که تمام جنبه های ما را‬ ‫تحت تاثیر قرار می دهد‪.‬جسم ‪،‬ذهن و روح‬ ‫همگی در ارتباط با یکدیگر هســتند و بر‬ ‫روی هم تاثیر می گذارند‪.‬با وارد کردن یوگا‬ ‫به زندگی خود و اســتفاده از ان در زندگی‬ ‫روزمره خود مــی توانیم زندگی با کیفیت‬ ‫بهتر در تمام ابعاد را تجربه کنیم‪.‬‬ ‫تاثیر وضعیت روحــی بر روی ثبات‬ ‫مفاصل‪:‬‬ ‫سیستم عصبی لیمبیک‪:‬‬ ‫کم کم به پایان مقاله می رسیم و تا اینجا‬ ‫متوجه شدیم که وضعیت مطلوب داشتن‬ ‫چه اهمیتی دارد و برای ایجاد این وضعیت‬ ‫باید مفاصلی با ثبات داشــته باشیم و برای‬ ‫داشــتن مفاصلی قدرتمند و با ثبات الزم‬ ‫است که وضعیت روحی خود را ارتقا دهیم‬ ‫و متوجه شدیم که یکی از مراکز عصبی که‬ ‫نقش به سزایی در وضعیت روحی ما دارد‬ ‫سیستم عصبی لیمبیک می باشد‪.‬‬ ‫بنابراین الزم هست که در این بخش سیتم‬ ‫عصبی لیمبیک را بشناسیم‪.‬‬ ‫این سیســتم زیر قشــر مغز و زیر ســاقه‬ ‫مغــز قــرار دارد‪ .‬تاالموس‪،‬هیپوتاالموس‪،‬‬ ‫گانگلیا‪،‬هیپوکامپــوس و امیگــداال جــز‬ ‫سیســتم عصبی لیمبیک به شــمار می‬ ‫روند‪.‬دو بخش بسیار مهم هیپوکامپوس و‬ ‫امیگداال در سیستم عصبی لیمبیک وجود‬ ‫دارد که نقش پردازش احساسات و عواطف‬ ‫‪ ،‬مــرور خاطرات و حافظه را برعهده دارند‪ .‬هنگام تجربــه احساســاتی مانند ترس ‪،‬‬ ‫در هیپوکامپوس نورون های جدید از سلول نگرانــی و عصبانیــت سیســتم عصبی‬ ‫های بنیادی در مغز مدام در حال ســاخته سمپاتیک ما فعال می شود ‪ ،‬با فعال شدن‬ ‫شدن هستند که به این فرایند نوروجنزیس این سیســتم ضربان قلب و فشار خون باال‬ ‫شــاید در نگاه اول این عامــل‪ ،‬ظاهرا‪ ،‬بی‬ ‫ارتبــاط با ثبات مفاصل و وضعیت مطلوب‬ ‫باشــد اما حقیقت این اســت که وضعیت‬ ‫روحی بسیار نقش مهمی در ایجاد این ثبات‬ ‫و پایداری دارد‪.‬وضعیت ورحی اشــخاص با‬ ‫تاثیر بر روی بخشــی از مغز به نام سیستم‬ ‫لیمبیک قادر خواهد بود که بر روی ثبات‬ ‫مفاصل و وضعیت و در کل سالمتی سیستم‬ ‫عضالنی اسکلتی فرد تاثیر بگذارد‪.‬‬ ‫گاهــی در کالس های یــوگا متوجه می‬ ‫شــویم که افراد در هیچ یک از مواردی که‬ ‫گفته شد اختاللی ندارند اما در حین انجام‬ ‫اســاناها دچار عدم تعادل و ثبات مفصلی‬ ‫هستند‪.‬پرتوبخشی که بتواند با توجه کردن‬ ‫کافی به پرتوجو متوجه وضعیت روحی فرد‬ ‫و ارتباط ان با عدم تعادل و ثبات بدن فرد‬ ‫بشود بسیار با ارزش است‬ ‫‪.‬پرتوبخــش با دادن تمریــن های اگاهانه‬ ‫اســاناها و همچنین تمرین های پرانایاما‬ ‫و مراقبــه ایی قادر خواهــد بود هم از نظر‬ ‫جسمی و هم از نظر ذهنی وضعیت روحی‬ ‫‪30‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫می گویند و باعث می شــود که ما بتوانیم‬ ‫از طریــق این بخش از مغز کــه مدام در‬ ‫حال تولید نورون های جدید است مطالب‬ ‫جدیدی را یاد بگیریم در بخش امیگداال که‬ ‫شبیه به بادام هست و در کنار هیپوکامپوس‬ ‫قرار دارد ‪،‬پاســخگویی به احساسات مانند‬ ‫احساس رضایت‪،‬ترس و نگرانی و عصبانیت‬ ‫پردازش می شــود و همچنین این بخش‬ ‫باعث می شــود که ما بتوانیم احساســات‬ ‫ناشــی از خاطــرات را به یــاد بیاوریم‪.‬در‬ ‫مطالعاتی در ســال ‪ 2010‬نشان داده شد‬ ‫که گروهی از افراد هر روز به مدت ‪ 8‬هفته‬ ‫روزی ‪ 30‬دقیقه مراقبه کردند توانسته اند‬ ‫که میزان قابل توجهی از ماده خاکستری‬ ‫امیگــداال را در سیســتم عصبی لیمبیک‬ ‫کاهش دهند‪.‬این بخش خاکستری محلی‬ ‫برای پردازش احساسات ناخوشایندی مانند‬ ‫ترس و نگرانی است‪.‬بنابراین با تمرین های‬ ‫مراقبــه می توانیم به میزان زیادی بر روی‬ ‫عملکرد مغــز تاثیر بگذاریم و ذهن خود را‬ ‫ارام کنیم‪.‬‬ ‫وضعیــت روحی و ارتبــاط ان با‬ ‫سالمتی جسم‪:‬‬ ‫کاهــش میزان ترس و نگرانی و ارام کردن‬ ‫ذهن و جان در مدت زمانی طوالنی میتواند‬ ‫منجــر به فعــال کردن سیســتم عصبی‬ ‫پاراسمپاتیک شود که خود بر روی سیستم‬ ‫عضالنی و اسکلتی تاثیر می گذارد و کمک‬ ‫می کند که جسمی سالم و قدرتمند داشته‬ ‫باشیم‪.‬درک این موضوع که ما فراتر از ذهن‬ ‫و افکارمان هستیم ‪،‬‬ ‫ما اگاهی هســتیم و ناظر بر احساســات‬ ‫هســتیم ما را قادر می سازد تا بتوانیم در‬ ‫زندگی خود به عنوان یک مشاهده گر و نه‬ ‫یک واکنشگر باشیم‪،‬‬ ‫این همان هدف اصلی یوگاست ‪ ،‬شناخت‬ ‫خود و ارتباط بــا خود‪.‬مدیریت افکار و به‬ ‫دنبال ان احساسات ناشی از افکار به ما این‬ ‫فرصت را مــی دهد که بتوانیم بر عملکرد‬ ‫مغز به طور اگاهانه تاثیر بگذاریم ‪.‬‬ صفحه 31 ‫درون من‬ ‫نویسنده‪:‬هانیه مصطفایی‬ ‫ایا تو می دانی در درون تو چیست؟‬ ‫ایا خبر داری در هر شبانه روز چه اتفاقی‬ ‫در درون تــو می افتد؟ایا به این فکر کرده‬ ‫ای که چگونه مــی توانی با درونت ارتباط‬ ‫برقرار کنی ؟در درون تو میلیون ها موجود‬ ‫زنــده حضور دارند که مــی خواهند با تو‬ ‫حرف بزنند‪.‬‬ ‫ن کیس رد اندرون‬ ‫من خسته دل ندا م ت‬ ‫خم‬ ‫هک مــن وشــم و‬ ‫او رد فغان و رد غوغاست‬ ‫تک تک ســلول های تو زنده است و نفس‬ ‫می کشــد و در انتظار برقــراری ارتباط با‬ ‫توســت ‪ .‬ایا می توانی بــا ان ها صحبت‬ ‫کنی ؟بله تو می توانی‪.‬تو قادر هستی با تک‬ ‫تک ان ها ارتباط برقــرار کنی و با ان ها‬ ‫سخن بگویی‪.‬‬ ‫من به تو خواهم گفت که چگونه با ان ها‬ ‫ارتباط برقرار کنی کافیست که مرا تا اخر‬ ‫این کتاب دنبال کنی ‪.‬در تک تک ســلول‬ ‫های بدن ‪ ،‬نرون هایی وجــود دارد که از‬ ‫طریق این نرون ها ‪ ،‬ســلول ها با مغز در‬ ‫ارتباطند‪.‬این نرون ها ‪ ،‬وظیفه رساندن پیام‬ ‫هایی از طرف ســلول ها به مغز را دارند‪.‬از‬ ‫این طریق ‪ ،‬ما پیام درد را دریافت کرده و‬ ‫تجربه می کنیم‪.‬‬ ‫در این جا ما نمــی خواهیم این قضیه را‬ ‫از نظــر علمی به طور مفصل بازگو کرده و‬ ‫توضیح دهیــم ‪ ،‬بلکه توضیحی مختصر با‬ ‫زبان ساده کفایت می کند ‪.‬‬ ‫برای درک بهتر ایــن موضوع ‪ ،‬یک مثال‬ ‫ســاده می زنیم ‪:‬وقتی قسمتی از پوست‬ ‫‪52‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫دست مان در اثر تماس با اتش می سوزد ‪،‬‬ ‫این خبر از طریق نرون سلول های سوخته‬ ‫به مغزمی رسد و مغز این‬ ‫خبر را به صورت سوزش تفسیر می کند‪.‬‬ ‫بین ذهن انســان و ســلول های بدن هم‬ ‫ارتباطی قوی وجود دارد‪.‬هر فکری در بدن‬ ‫احساســی را تولید می کند و احســاس ‪،‬‬ ‫واکنش ســلول های بدن به ان فکر است‪.‬‬ ‫فکر مثبت ‪ ،‬احساس مثبت و فکر منفی ‪،‬‬ ‫احســاس منفــی را بوجود مــی اورد‪ .‬در‬ ‫هر احساســی ‪ ،‬نوع ارتعاش انرژی بدن با‬ ‫متفاوت است‪.‬‬ ‫در احســاس ترس ‪ ،‬ارتعاش انرژی بسیار‬ ‫ضعیف و در احساس عشق ‪ ،‬ارتعاش انرژی‬ ‫بسیار قوی است‪.‬تو می توانی از این جریان‪،‬‬ ‫به نفع خودت اســتفاده کنــی و خود را‬ ‫شفا دهی‪.‬‬ ‫شاید این سوال به ذهنت بیاید که منظورت‬ ‫از شفا دادن چیست ؟‬ ‫منظــورم از شــفا دادن ‪ ،‬شــفای امراض‬ ‫جسمی و روحی توست‪ .‬بله درست است‪.‬‬ ‫تو انقدر توانا هستی که خودت را شفا دهی‪.‬‬ ‫تو اشرف مخلوقات هستی‪.‬‬ ‫خداوند به تو قدرت شفادهی را داده و فقط‬ ‫کافیست که به یاد بیاوری‪.‬سرمنشاء تمام‬ ‫دردها و رنج ها خودت هستی و شفای این‬ ‫درد و رنج هم به دست خود توست‪.‬‬ ‫خداونــد در هیچکــدام از درد و رنــج تو‬ ‫دخالتی ندارد و همه چیز با انتخاب تو رقم‬ ‫می خورد‪ .‬تو تنها موجودی هستی که حق‬ ‫انتخاب داری ‪.‬‬ ‫کاوش درون‬ ‫تو که هستی ؟‬ ‫ایا می دانی که تو چه هستی ؟‬ ‫ایا تا بحال این سوال را از خود پرسیده ای‬ ‫و جوابی برای ان یافته ای ؟‬ ‫تو خود را چه می انــگاری ؟ایا تو خودت‬ ‫را یک کالبد فیزیکی می انگاری که تحت‬ ‫تاثیر قوانین فیزیکی حاکم بر جهان هستی‬ ‫متولد میشود و رشد می کند و بعد تحت‬ ‫تاثیر قانون انتروپی میانسال و پیر می شود‬ ‫و می میرد ؟‬ ‫یــا خودت را ذهنی می پنداری که مدام و‬ ‫پیوســته در اینده و گذشته سیر می کند‬ ‫و برایــت کینه ‪ ،‬نفرت ‪ ،‬خشــم ‪ ،‬ترس و‬ ‫اضطراب و‪ ...‬به ارمغان می اوردتوجه کن !‬ ‫بــه چند جملــه ی قبلی کــه درباره ی‬ ‫جســمت صحبــت مــی کردیــم کامل‬ ‫توجه کن‪.‬‬ ‫جسم تو‬ ‫بله‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫‪ .‬توجه کن بــه چیزی که در مورد ذهنت‬ ‫صحبت می کردیم‪.‬‬ ‫بله کامال درست است‪.‬‬ ‫ذهن تو‪.‬تو چیزی فراسوی جسم و ذهنت‬ ‫ِ‬ ‫هســتی که جســم و ذهن به تــو تعلق‬ ‫دارنــد‪ .‬تو هویتی واالتر و جدا از جســم و‬ ‫ذهنت هستی‪.‬‬ ‫جسم ‪ ،‬لباس توســت در این چند صباح‬ ‫زندگــی مــادی و ذهــن ابزار تــو برای‬ ‫فکر کردن‪.‬‬ ‫من معنوی‪:‬به درونت توجه کن !‬ ‫تمام اگاهیت را به درون بدنت ببر‪.‬‬ ‫به کف دستانت ‪ .‬چه احساسی داری ؟‬ ‫ایا وجود نامتناهی را در پس جسم فیزیکی‬ ‫ات به شکل ارتعاش احساس می کنی ؟‬ ‫ذهنــت را ارام کن و توجــه ات را در کف‬ ‫دستانت و بعد در کل بدنت متمرکز کن‪.‬‬ ‫حضور حقیقی ات را به شکل ارتعاش حس‬ ‫خواهی کرد‪.‬وجود حقیقی و بی شــکل تو‬ صفحه 53 ‫استاد مهربابا‬ ‫ترجمه‪ :‬اذر درویش حسن‬ ‫مهربابا (روان شهریار ایرانی) روز ‪ 25‬فوریه‬ ‫ســال ‪ 1894‬در یوفا هندوستان دیده به‬ ‫جهان گشود‪ .‬نســب والدین او به ایرانیان‬ ‫زرتشتی برمی گشت‪ .‬در زمانی که مهربابا‬ ‫دانش اموز مدرســه بود‪ ،‬به دلیل داشتن‬ ‫قریحه عشق و محبت و بخشندگی مورد‬ ‫توجــه بود‪ .‬با این حال هیچ نشــانه ای از‬ ‫تقدیری که در پیش رویــش بود از خود‬ ‫بــروز نمی داد‪ .‬در ســال ‪ ،1913‬باباجان‪،‬‬ ‫بانویی مســلمان و روحانی را مالقات کرد‪.‬‬ ‫این بانوی روحانی برای مهربابا مانند یحیی‬ ‫تعمیدی برای مسیح بود و این نوجوان را با‬ ‫حقیقت استعداد درویش اگاه کرد‪ .‬باباجان‬ ‫بوسه ای به پیشانی مهربابا زد و از ان پس‬ ‫از حقیقت ذاتی مهربابا پرده برداشته شد‪.‬