روزنامه صمت شماره 278
روزنامه صمت شماره 278
نقشه دوم
هفتهنامهخبری،تحلیلی /سال ششم /شماره دویست و هفتاد وهشت21/شهریور 88/1394صفحه5000/تومان
ایا حسن روحانی به سمت
نامزد شدن ناطق نوری در
مجلسپیشمیرود؟
روحانی
درمیانه لیبرالها
وسوسیالها
حسنروحانی،رئیسجمهور
توسعهاستیادموکراسی؟
مثلث با گفتهها و نوشتههایی از محمد عطریانفر ،حسین راغفر
محمد قوچانی ،عبدالله گنجی ،حمیدرضا ترقی ،مصطفی هاشمیطبا
ناصر ایمانی ،احمد شیرزاد ،حشمتالله فالحتپیشه ،علیرضا صدرا
صادق کوشکی و رضا مجیدزاده به این سئوال پاسخ میدهد
لویاتانایرانی
مثلث رابطه روشنفکران و
رضاخان را بررسی میکند
فکت شیت پارلمان
مجلس با برجام چگونه برخورد
خواهدکرد؟
ضربه به همگرایی
چرا المان پذیرای مهاجران
خاورمیانهای شده است؟
اوبامایسفیدپوست
برنی سندرز
در نظرسنجیها جهش
فراوانی داشته است
لزوممراعاتمصالحدرنشریات
..
وکذلک جعلناکم امه وسطا لتکونوا شهداء علیالناس
ویکون الرسول علیکم شهیداً
هفته نامه سیاسی ،فرهنگی با رویکرد خبری ،تحلیلی
صاحب امتیاز و مدیر مسئول :مصطفی اجورلو
سردبیر :سعید اجورلو
در باب نشریات ،خودتان میدانید که
نقش نشــریات در هر کشوری از همۀ چیزها
باالتر است .روزنامهها و مجالت میتوانند
یک کشوری را رشد بدهند و هدایت بدهند به
راهی که صالح کشــور است و میتوانند که
ِ
ایران
به عکس عمل بکنند .مع االسف ،در
ان زمان ،بیاستثنا ،نشریات و نوشتهها غیر
اسالمی بود.
انان برای برنامهای که انحراف جوانان
بود ،به هر راهی تمســک کردند؛ از جمله به
نشریات .مجالت ان روز جوانان را به فساد
میکشاند .و پس از انکه انها رفتند و نشریات
این طرف شروع شد ،بسیاریشان انحرافات انطوری اگر
نداشتند ،لیکن انحرافات جور دیگری داشتند؛ یعنی ،اگر
دیدند که نمیشــود مجالت را با ان روش ســابق انتشار
دهند ،مقاالتی جانشــین انها کردند که در راهی است که
راه قدرتهای بزرگ است.
ابتدای انقالب ،که درها به روی همۀ اشرار باز بود،
انها از ازادی سوء استفاده کردند؛ شروع کردند به کارهایی
که شــما خودتان بهتر میدانید .یک وقت متوجه شــدند
به اینکه مجــات یک بابی هســتند که بــاب تاخت و تاز
به یکدیگر و این به او اشــکال کردن ،نه اشــکال سالم،
بلکه انتقام! و این برای کشــوری که میخواهد جمهوری
اسالمی باشد مقتضی نبوده و نیست .مجالت و روزنامهها
باید در محیطی اســامی و با جهت اســامی باشند؛ باید
8- 15
خبرنامه
درسال 88ازحق الناسدفاعکردیم
افسانهنفوذ
رازهایسربه مهر
سخنانجنجالیجلیلیدرکمیسیونبرجام
16- 19
گفتارها
مطلبیانتقادی،صرفاجهتیاداوری
سیاستایران،عرصهواقعیت هاست
بازیاصلی،بازیفرعی
20- 47
پرونده ویژه
روحانی؛درمیانهلیبرال هاوسوسیال ها
ماقائلبهتقدمتوسعهاقتصادیهستیم
تاکیددولتبایدبراصالحاتسیاسیباشد
اتحادلیبرال هاوسوسیال ها
مثلث؛ هفته نامه ای خبری ،تحلیلی اســت که سعی دارد روایتی
منصفانه و عادالنه از واقعیت ها ارائه دهد .نامش تمثیل و اشاره ای
اســت به سه ضلع اســتقالل ،ازادی و جمهوری اســامی .مرامش
تقویت گفتمان انقالب اســامی ،چارچوبش اســام ،انقالب ،امام و
رهبری ،ارمانش گسترش و سیادت اســام خواهی در سراسر جهان و
عزت مسلمانان ،توسعه و پیشرفت ایران اسالمی و رفاه مردم شریف
ایــران و رونــق گرفتن عدالت .مــرزش رواداری و تالیــف قلوب اهالی
انقالب و ایستادگی در برابر مقابالن گفتمانی و عملی نظام و سیاق
و مشــرب مان نجابت قلم و روزنامه نگاری مومنانه و تالش در جهت
رونق گرفتن ســنت گفت وگــو میان فرهیختگان و نخبگان کشــور
است .امیدواریم که در روایت مان صادق ،بر مرام مان مستمر و دائم،
بر چارچوب مان مســتقر ،بر ارمان مان مومن ،بر مرزهایمان مراقب و
هوشیاروبرسیاق ماناستواربمانیم.
تحریریه:
دبیرتحریریه:مصطفیصادقی
سیاست :مصطفی صادقی(دبیر) -علی حاجی ناصری -امیدکرمانی ها
ی اسالم
حنیف غفاری -داوود حشمتی -زهره دیانی -مینا عل
فرهنگ و اقتصاد :علیرضا بهرامی(دبیر) -فاطمه کریمخان -
سارا میرشجاعی -شیما غفاری -مسعود نجفی -محمدصادق لواسانی
تاریخ و گفتارها :مصطفی شوقی(دبیر) -زهیر توکلی -حمید عزیزی
بین الملل :سعیده سادات فهری (دبیر)
دیدار :افشین خماند(دبیر)
ورزش :مهدی ربوشه (دبیر)
بازار :محمد شکراللهی (دبیر)
مشاور هنری :نیما ملک نیازی
مطالب نشــریات رو به انتقاد ســالم و مصلحت اندیشی و
هدایت باشــد .گاهی ممکن اســت یک انتقادی از باب
اینکه با سالمت نفس نوشته نشده است ،باعث بدتر شدن
وضع شده باشد.
انتقادی وضع را ارامش میدهــد که از روی مصالح
باشد و نویســنده توجه به این داشته باشــد که مسئولیت
الهی دارد و پیش خدا مســئول اســت .کســی که قلم به
دست میگیرد بداند که مورد سوال قرار میگیرد که اینکه
نوشتی چه بود.
انســان از خودش همیشه غافل اســت ،نمیتواند
ادراک کند که چهکاره اســت .ممکن اســت چهل پنجاه
ســال یکی فکر کند که برای خدا کار میکند و ان که به او
القا میکند شیطان باشد.
مجله[در اوردن]مســئولیتی بزرگ دارد؛ هم
پیش خدای تبارک و تعالی ،هم پیش مردم .ممکن
است اینها مملکتی را به تباهی بکشانند ،اگر کوشش
نکنند در اینکه اصالح کنند.
و اگر ان کــه مینویســد از روی صالحدید و
مبانی غیر نفسانی و رسوا نکردن مسلمان و اینطور
مسائل باشد ،مجلهها مفید خواهند بود و مردم رو به
تباهی نمیروند.
تاریخ1360/03/10 :
حسینیۀ جماران
محل :تهران،
ّ
حضار :نویسندگان و کارکنان مجلۀ عروه
الوثقی (نشریه دانش اموزان حزب جمهوری
اسالمی) و اعضای هیات تحریریه
گرافیک و صفحه ارایی :فاطمه قنائی -علی اجورلو
و افشین جم
پردازش تصاویر :هومن سلیمیان
عکس :امیر طالیی کیوان -عدنان جعفری و محمد برنو
ویرایش :ژیال شاکری -امیر عزیزی و نرگس حاجیلو
حروفچینی :داود حشمتی
مدیر مالی :محمد پالیزدار
سازمان اگهی ها :محمد شکراللهی
بازرگانی و بازاریابی :محمدعلیاجورلو
امور اداری :علیرضا اسدالهی
انفورماتیک :شهرام زحمتی
ناظر چاپ :بابک اسکندرنیا
با تشکر از :دکتر اسماعیل تبار -دکتر ایت اله ابراهیمی -دکترغالمحسنتقینتاج
حسین زندی -احمد طالیی -مهندس صدوقی -حسین مجاهدی -حاج اقاتوکلی
هادیانباردار -منصور شیخ االسالمی -دکتر زارعیان -علیرضا حسن زاده
سیدحمیدخالقی
48- 57
سیاست
فکتشیتپارلمان
دومجلس،دوسند،یکتصمیم
برجام،مهرماهبهصحنمی رود
شایدازماده 177استفادهکنیم
58-63
تاریخسیاسی
لویاتان ایرانی
رضاخان نیازمند روشنفکران حامی در مجلس بود
روشنفکران دولت گرا
همه چیز از شکست مشروطه شروع شد
64-71
بین الملل
اوبامای سفیدپوست
کلینتون هنوز شانس دارد
شانس بقای سوسیال دموکراسی
ضربه به همگرایی
طراح جلد :مصطفی مرادی
عکس جلد :محمد برنو
نقشه دوم
هفتهنامهخبری،تحلیلی /سال ششم /شماره دویست و هفتاد وهشت21/شهریور 88/1394صفحه5000/تومان
ایا حسن روحانی به سمت
نامزد شدن ناطق نوری در
مجلسپیشمیرود؟
اوبامایسفیدپوست
برنی سندرز
در نظرسنجیها جهش
فراوانی داشته است
روحانی
درمیانه لیبرالها
وسوسیالها
سازمان اگهی ها :تلفن0919 - 2341774 :
چاپ :هنر سرزمین سبز -پردازش تصویر رایان
توزیع :نشر گستر امروز
نشانی :تهران ،خیابان شهید عباسپور(توانیر) ،خیابان نظامی گنجوی ،کوچه پناه،
پالک 19
تلفن 88198280 :
حسنروحانی،رئیسجمهور
توسعهاستیادموکراسی؟
مثلث با گفتهها و نوشتههایی از محمد عطریانفر ،حسین راغفر
محمد قوچانی ،عبدالله گنجی ،حمیدرضا ترقی ،مصطفی هاشمیطبا
ناصر ایمانی ،احمد شیرزاد ،حشمتالله فالحتپیشه ،علیرضا صدرا
صادق کوشکی و رضا مجیدزاده به این سئوال پاسخ میدهد
لویاتانایرانی
مثلث رابطه روشنفکران و
رضاخان را بررسی میکند
فکت شیت پارلمان
مجلس با برجام چگونه برخورد
خواهدکرد؟
ضربه به همگرایی
چرا المان پذیرای مهاجران
خاورمیانهای شده است؟
شماره پیامک3000411711 :
ناگهان جلیلی
خبرنامه
سعید جلیلی در کمیســیون ویژه برجام حرف هایی جنجالی زده
اســت .او از توافق وین انتقاد کرده و البته گفته اســت که او در الماتی
دســتاوردهای بهتری داشــته اســت .ســخنان او با واکنش های تیم
مذاکره کننده ،علی اکبر والیتی ،علی اکبر صالحی و شمخانی مواجه
شده است.
ت
یتر
ا
و
ل
رهبرمعظمانقالبدریکسخنرانیمهمموضوعات
اساسیسیاستخارجیوسیاستداخلی راتبیینکردند
خبرنامه
8
مثلث | شماره 278
در سال 88از حق الناس دفاع کردیم
حضرت ایت الله خامنه ای رهبر معظم انقالب اسالمی
در دیدار پرشــور هزاران نفر از قشــرهای مختلــف مردم ،با
هشدار درباره تالش های فریبکارانه امریکا برای نفوذ از برخی
روزنه ها« ،اقتصاد قوی و مقاوم»« ،توسعه روزافزون علم» و
«حفظوتقویتروحیهانقالبی گریبه خصوصدرجوانان»را
سه عامل مقابله مقتدرانه با دشمنی های پایان ناپذیر شیطان
بزرگ اعالم کردند و با بیــان برخی نکات دربــاره انتخابات
اسفند ،94افزودند« :نتیجه هر انتخابات نیز مانند تک تک
ارای مردم ،حق الناس است و با همه وجود ،از این حق ملت،
دفاع خواهد شد ».حضرت ایت الله خامنه ای با اشاره به ایام
پربرکت ماه ذیقعده و لــزوم بهره منــدی از این فرصت های
گرانبها ،ماه شهریور را نیز حاوی خاطراتی پرمعنا خواندند و
خاطرنشان کردند« :در همه حوادث این ماه از جمله کشتار
مردم بیگناه به دست رژیم پهلوی در 17شهریور ،57شهادت
رئیس جمهور و نخســت وزیر کشور در 8شــهریور ،60ترور
شهید ایت الله قدوسی و شــهید ایت الله مدنی در همین ماه
و حمله صدام به ایران در 29شهریور ،59ردپای مستقیم یا
غیرمستقیم امریکا مشاهده می شود ».ایشان با ابراز نگرانی
ازفراموش شدنتدریجیاین خاطراتتامل برانگیزبهویژه در
ذهن جوانان کشور ،از کم کاری دستگاه های مسئول در این
زمینه انتقاد کردند و افزودند« :این گونه حوادث عبرت اموز
نباید در حافظه تاریخی ملت کمرنگ شود ،چرا که اگر نسل
جوان از شناخت و ریشــه یابی این گونه خاطرات تاریخی و
ملی ،بازماند در شناخت ِ
راه حل و اینده کشور دچار خطا خواهد
شد ».حضرت ایت الله خامنه ای با بازخوانی برخی نشانه ها از
حاکمیتمطلقامریکایی هادردورانرژیمپهلویخاطرنشان
کردند« :همه ارکان حکومت طاغوت از جمله هیات دولت و
شخص شاه تابع امریکا بودند و مقامات امریکایی از طریق
دست نشــاندگان خود همچون فرعون بر ملت مظلوم ایران
حکومت می کردند ،اما امام بزرگوار همچون موسای زمان ،به
پشتوانه ملت ،ان بساط را از این سرزمین کهن برچید ».رهبر
انقالب ،پایان یافتن منافع نامشروع امریکایی ها در ایران را
علت اصلی کینه ورزی و دشمنی پایان ناپذیر انها با جمهوری
اســامی و ملت ایران برشــمردند .حضرت ایت الله خامنه
ای ،اقدام تاریخی امام خمینی(ره) در دادن لقب «شیطان
بزرگ» به امریکا را حرکتی بسیار پرمغز برشمردند و افزودند:
«رئیس همه شــیطان های عالم ،ابلیس اســت ،اما ابلیس
کارش فقط اغوا و فریب اســت ،در حالی که امریکا هم اغوا
می کند ،هم کشتار هم تحریم و هم فریب و ریاکاری ».رهبر
انقالب با انتقاد شدید از کسانی که سعی می کنند چهره بدتر
از ابلیس امریکا را فرشته نجات جلوه دهند ،گفتند« :دین و
انقالبی گری به کنار ،وفاداری به مصالح کشــور و عقل چه
می شــود؟ کدام عقل و وجدان اجازه می دهد ما جنایتکاری
مانندامریکارابزککنیمودوستومورداعتمادجلوهدهیم؟»
ایشان با هشدار درباره سیاســت ها و روش های نفوذ امریکا
افزودند« :شیطانی را که ملت از در بیرون کردند درصدد است
از پنجره برگردد و ما نباید اجازه این کار را بدهیم».
رهبر انقــاب دشــمنی امریکایی ها را با ملــت ایران،
پایان ناپذیر خواندند و به عنوان نمونه خاطرنشان کردند« :در
همین روزهای بعد از برجام و توافقی که هنوز سرنوشتش در
ایران و امریکا درست معلوم نیســت ،امریکایی ها در کنگره
مشــغول توطئه و طراحی مصوبه ای برای مشکل تراشــی
علیه ایران هستند ».ایشان تنها راه پایان یافتن توطئه های
امریکایی ها را ،اقتدار ملی ایرانیان خواندند و افزودند« :باید
به گونه ای قوی شــویم که شــیطان بزرگ از نتیجه بخشی
دشــمنی های خود مایوس شــود ».رهبر انقالب در تبیین
راه های دســتیابی به اقتدار ملی بر ســه نکته تاکید کردند:
«اقتصاد قوی و مقــاوم»« ،علم پیشــرفته و روزافزون» و
«حفظ و تقویت روحیه انقالبی گری به خصوص در جوانان».
ایشــان درباره نکته اول افزودند« :اقتصاد قوی و مقاوم ،از
طریق اجرای عینی و بدون تاخیر سیاســت های ابالغ شده
اقتصاد مقاومتی امکان پذیر می شود که البته دولت کارهایی
هم در دســت اجرا دارد ».رهبر انقالب توسعه علمی و حفظ
شتاب پیشرفت علمی را نیز مهم دانستند و افزودند« :تقویت
روحیه انقالبی و ایستادگی در مردم ،از بهترین راه های تقویت
درونی است و مسئوالن باید جوانان انقالبی را گرامی بدارند».
حضرت ایت الله خامنه ای با اشــاره به تالش دشــمن برای
الابالی و بی تفاوت کردن جوانان افزودند« :انها می خواهند
روحیه حماسی و انقالبی را در جوانان ُبکشند و در داخل نیز
عده ای مدام جوانان حزب اللهی را با تعابیری نظیر افراطی
می کوبند که این کار بسیار غلط است ».رهبر انقالب پس از
تبیین راه های دستیابی به اقتدار روزافزون و مایوس کردن
دشــمنان افزودند« :امریکایی ها ،اکنون با نوعی تقســیم
وظایف ،با ایران ،دوگانه رفتار می کنند .برخی لبخند می زنند
و برخی در حال تهیه مصوبه علیه ایران هســتند ».ایشــان
تالش امریکایی ها برای مذاکره با ایران را بهانه ای برای نفوذ
و تحمیل خواسته های کاخ سفید خواندند و تاکید کردند« :ما
فقطدرقضیههسته ایان همبهدالیلمشخصواعالم شده
اجازه مذاکره دادیم که بحمدالله مذاکره کنندگان نیز در این
عرصه خوب ظاهر شــدند اما در زمینه های دیگــر با امریکا
مذاکره ای نمی کنیم».
رازهای سربه مهر
تهدید مصلحی از سوی
احمدی نژادی ها
حضرت ایت الله خامنه ای افزودنــد« :البته ما با همه
کشــورها به جز شیطان بزرگ در ســطوح مختلف «دولتی،
اقوام و ادیــان» اهل مذاکره و تفاهم هســتیم ».ایشــان
همچنین با اشاره به جعلی بودن دولت صهیونیستی افزودند:
«برخی صهیونیســت ها گفته اند باتوجه به نتایج مذاکرات
هسته ای 25 ،سال از دغدغه ایران اسوده شده ایم اما ما به
انها می گوییم شما 25سال اینده را اصوال نخواهید دید و به
فضل الهی ،چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود
نخواهد داشت ».رهبر انقالب تاکید کردند« :در همین مدت
نیز روحیه اسالمی مبارز ،حماسی و جهادی ،صهیونیست ها
را راحت نخواهد گذاشــت ».حضرت ایت الله خامنه ای در
بخش پایانی سخنانشان به بیان نکاتی مهم درباره انتخابات
اسفند 94پرداختند .ایشان با انتقاد از کسانی که از یک سال
و نیم قبل درصدد انتخاباتی کردن فضای کشــور برامده اند
گفتند« :این موضوع به مصلحت کشــور نیست ،زیرا وقتی
فضای رقابت و تعارضات انتخاباتی اصل می شــود ،مسائل
اصلی به حاشیه می رود و این به نفع مردم و کشور نیست اما
اکنون زمان طرح برخی نکات انتخاباتی فرا رسیده است».
رهبر انقالب ،مســاله انتخابات را بسیار مهم و مظهر حضور
و اعتماد مردم و نماد مردم ســاالری دینــی و واقعی در ایران
خواندند .ایشان افزودند« :به دلیل همین اهمیت بی بدیل،
برگزاری انتخابات در ایران در 37سال گذشته ،به هیچ علتی
و در هر شرایط سخت و دشوار ،حتی یک روز به تاخیر نیفتاده
است البته برخی سیاست بازان در مقاطعی در این زمینه تالش
کردند اما جلوی انها گرفته شد ».حضرت ایت الله خامنه ای
با اشاره به تبلیغات بی وقفه امریکا و عواملش ضد انتخابات در
ایران خاطرنشان کردند« :انها در همه دوران رژیم طاغوت
حتی یک بــار به انتخابات فرمایشــی و نمایشــی ،اعتراض
نکردند و اکنون هم به رژیم های دیکتاتور و وراثتی منطقه،
هیچ اعتراضی نمی کنند اما ایــران را با وجود ده ها انتخابات
ی و واقعی ،مــدام در معرض تبلیغات منفی قرار
کامال مردم
می دهند ».حضرت ایت الله خامنه ای با تاکید بر سالم بودن
همه انتخابات 37سال گذشته افزودند« :انتخابات در ایران،
با معیارهای متعارف بین المللی نیز از ســالم ترین و بهترین
انتخابات است اما متاسفانه عده ای در داخل در اقدامی غلط
در سالمت انتخابات خدشه می کنند و حتی از قبل از انتخابات
از تقلب و دغدغه ناسالم بودن انتخابات حرف می زنند ».رهبر
انقالب حضور پرشــور ملت در همه انتخابات 3دهه اخیر را
نشانه اعتماد به نظام دانستند و افزودند« :چرا عده ای با طرح
دغدغه های دروغین و مباداگویی های بی مبنا ،این اعتماد را
خدشه دار می کنند؟»
حضرت ایت الله خامنه ای افزودند« :بدیهی است که
در موضوع سالمت انتخابات مراقبت های شدیدی به عمل
می اید و به کســی اجازه چنین کارهایی داده نمی شود ،پس
تکرار این حرف ها با چه هدفی صورت می گیرد؟»
ایشان در بحث مراقبت از سالمت انتخابات ،به نقش
قانونی و موثر شــورای نگهبان اشــاره کردند و افزودند« :از
بزرگترین برکات شورای نگهبان این است که مراقب هر گونه
خطا و اشــتباه است که البته دســتگاه های دیگر هم در این
زمینه ،فعــال هســتند ».رهبر انقــاب در تبیین ســامت
انتخابات پس از انقالب خاطرنشان کردند« :البته در برخی
انتخابات گزارش هایی در مورد اشــکال در انتخابات وجود
داشت که دستور بررسی دقیق داده و معلوم شد ان گونه نبوده
است ،ضمن اینکه گاه در گوشه و کنار ،مشکالتی و تخلفاتی
نیز وجود داشته اما هیچ کدام در نتیجه انتخابات موثر نبوده
اســت ».رهبر انقالب ،رای مردم را به معنــای واقعی کلمه
افسانهنفوذ
رابطه ایران و امریکا به کدام سو می رود؟
فرشاد مهدی پور
روزنامه نگار
اینها طبیعی اســت و احتماال کســی ســر گردنه ای در بازار
ایجاد نکرده که کاسبی سایرین را کساد کند و بر رونق اجباری
تجارت خــودش بیفزاید .ایــن تغییر ،در عالــم واقعی رقم
نمی خورد و ذهنیت و زیست جهان شما را دگرگون می کند؛
عناصر معرفتی و شــناختی را مجددا برمی سازد و به صورتی
انها را بازتولیــد می کند که زمین گرد و ناهمــوار را همچون
حریمی مسطح و یکدســت می بینید که گویی فاصله همه
افراد تا نقطه مورد نظر ،با هم برابر است و اگر اندکی درنگ
کنند ،می توانند برادر هم باشند .در این جهان ،ظلم و عدل
و خیر و شــر ،صورتی خیالی و زاده شده دارند و تعاریف شان
متغیر و بی ثبات است و هیچ کسی نه دوســتان ثابت دارد و
نه دشــمنان ثابت و اصل دوستی و دشــمنی هم در بهترین
حالت (اگر نفی نشود) نسبی اســت و مبهم .با این حساب
تکلیف رابطه با امریکا هم روشــن اســت؛ رخنــه در همان
ساحتی صورت می گیرد که بناست تفکر و توجه را برانگیزد
و این الیه ،پنهان تر و نامکشــوف تر از بازار و روابط تجاری
میان معامله گران است .نه امریکا «گرگ» است که دریدن
خوی و صفت ان باشد و نه ما «میش» که در معرض تهاجم
و اگر قوی نباشیم و از خودمان حفاظت نکنیم ،ممکن است
حیات مان رنگ ممــات بگیرد .نفوذ ،باورهــا و نگرش ها را
تغییر می دهد و عرصه هــای مختلف و گوناگونی که بخش
اصلی اش را ســبک زندگی و مجموعه تعامالت و ارتباطات
و رفتارها شــکل می دهد که نمونه اش در ورود پیشاهنگان
فرهنگی نظام ســلطه اســت که راه های حضورشــان را در
موسیقی و خوراک و پوشاک و امثالهم می جویند.
مثلث | شماره 278
داستان ایران و امریکا حکایت گرگ و میش است و
مگر می شود ماهیت اشیا و چیزها را به همین سادگی دگرگون
کرد؟ و چون نمی شود ،برخی ها می گویند که باید زاویه دید
و منظرمان را تغییر دهیم و اگــر ان را دگرگون کنیم ،رابطه
مذکور هم گونه ای دیگر تفسیر خواهد شد .فرض کنید که
یک بازار در معنای کامل و دقیــق ان ،به مثابه یک الگوی
ایده ال وجود داشته باشــد؛ چنین بازاری محل داد و ستد و
عرضه و تقاضاست و همه امور در شرایطی برابر رخ می دهد:
بازار باال و پایین و جای خوب و بد ندارد ؛ شــحنه ها ازاری به
کسی نمی رسانند و زوری نمی گویند؛ همه سود متناسبی از
کاال می خواهند و مشتری و فروشــنده درصدد کاله گذاری
و برداری نیستند و شاخص های دیگری یک بازار ارمانی را
شکل می دهد .در چنین بازاری ،رقابت وجود دارد و دوستی؛
کسی بنای زیراب زدن و دورزدن و پیچاندن سایرین را ندارد؛
چک ها به موقع پاس می شود و همه کاالها به تناسب تقسیم
و ...اگر کسی دم از دشمنی و ضدیت و خباثت بزند ،حذف
خواهد شــد ،چون با منطق چنین بازاری همخوان نیست و
جایی در ان دارد .حال پرسش اینجاست که ایا دنیای واقعی
هم این گونه است و بازارها همچون اقیانوسی ابی هستند که
در معرض دید و خرید همگان قرار داشته باشند و دسترسی
بدان ها یکسان باشد؟ واقعیت ها از چنین ادعاهایی پشتیبانی
نمی کند و اشکار است که بازارها ،درگیر و دار سهم خواهی ها
و یارگیری ها و نامردی های مختلف ،ســامان یافته اند .در
این بازارها ،رقابتــی وجود دارد که محصــول همین روابط
نابرابر است ،چه میان تولیدکنندگان و چه مصرف کنندگان.
اسم این رقابت در اغلب موارد ،دیگر معامله گری و تجارت
نیست ،بلکه کامال رنگ و بوی تحمیل گری و اسارت دارد.
مثال بارزش همین شــرایطی اســت که در خرید بسیاری از
محصوالت و فن اوری های موجود در بازار جهانی است که
برخی ها می توانند انها را بخرند و بعضی ها نه و اگر به طریقی
بخرند ،مشمول جریمه و زندان و تحریم خواهند شد.
حاال ایا می شود چنین شرایطی را دگرگونه تحلیل کرد؟
پاسخ مثبت است .مثال شــما می توانید چشمان تان را روی
زد و بندهای پشت و روی صحنه و رشــوه ها و پورسانت ها و
اخاذی ها ببندید و تصور کنید که همه انها «گربه اســت»،
بعد از این مرحله نیازی نیست که مرتبا نگران حذف ناعادالنه
مغازه مجاورتان یا کم شدن خریداران تان باشد ،چون همه
«حق الناس» خواندند و تاکید کردنــد« :مراقبت از رای هر
ایرانی« ،واجب شرعی و اســامی» است و هیچ کس حق
ندارد در این امانت خیانت کند ،ضمن اینکه «نتیجه ارای»
مردم نیز مظهر کامل حق الناس است و همه باید در مراقبت
و دفاع از ان تالش کنند ».رهبر انقالب ایستادگی در مقابل
اصرار عده ای برای باطل اعالم شدن نتیجه انتخابات 88را
نمونه ای از صیانت از نتایج ارای ملــت و دفاع از حق الناس
برشــمردند و افزودند 40« :میلیون نفر با حضور پرشــور ،به
میدان امدند ،نتیجه انتخابات نیز هرچه بود ما به طور کامل
از ان دفاع می کردیم ،همچنان کــه در همه انتخابات دیگر
نیز پشــت نتایج ارای ملت ،هرچه باشــد ،می ایستم و اجازه
خدشه در ان را نمی دهم ».رهبر انقالب با اشاره به حرف های
بی منطقی که در باب انتخابات درباره وزارت کشور و شورای
نگهبان زده می شود ،تاکید کردند« :شورای نگهبان چشم
بینای نظام در انتخابات اســت و در همه دنیا ،چنین نهادی
با اســم ها و عناوین متفاوت وجود دارد ».ایشــان افزودند:
«نظارت شــورای نگهبان در انتخابات ،اســتصوابی و موثر
است و این نظارت بخشی از همان حق الناس است و باید ان
را رعایت و حفظ کرد ».رهبر انقالب با تاکید بر ضرورت احراز
صالحیت ها در انتخابات افزودند« :شورای نگهبان مراقبت
می کند که اگر به علت برخی کوتاهی ها ،افراد بی صالحیت،
به عنوان نامزد وارد عرصه انتخابات شدند ،جلویش را بگیرد و
این حق قانونی ،منطقی و عقلی شورا است».
حضرت ایت اللــه خامنه ای حضور پرشــور مــردم در
انتخابات را ضامن حفظ کشور خواندند و افزودند« :جمهوری
اسالمی به شرط وحدت و انسجام ملت و پرهیز از دو دستگی،
بدون تردید شامل نصرت الهی شده و بر همه دشمنان پیروز
خواهد شد».
خبرنامه
انتقاد شدید
سعید جلیلی به شدت از
توافق وین انتقاد کرده است
ریابکوف :موانع مرتفع شد
قرارداد اس 300
امضا می شود
9
خبرنامه
رازهایسربه مهر
تهدیدمصلحیازسویاحمدی نژادی ها
دولت بهار که سایت نزدیک به تیم احمدی نژاد است
در مقاله ای به مخالفت های علیه احمدی نژاد پاسخ داد .او
در این مسیر احمد توکلی و باهنر را هدف گرفته اما مهمتر
از ان گفته های حیدر مصلحــی را مخالف کور می خواند و
با بازخوانی مصاحبه های اخیر در اظهارنظری غیر منطقی
توکلی ،باهنر و مصلحی را عقب افتادگان سیاسی و مصلحی
را وقیح می داند .دولــت بهار با اهانت بــه وزیر اطالعات
دوره احمدی نژاد که به گفته انها دروغ استعفای او موجب
تنش های بسیاری در کشور شد نوشت« :حیدر مصلحی در
ســخنانی که واژه وقاحت قادر به اداکردن حق ان نیست،
کوشیده دولت دهم را در دوسال پایانی اش متهم به تحریف
خط امام کند و این مقطع را در ردیف اقدامات ضد خط امام
ی
دولت های اکبر هاشمی رفسنجانی و ســید محمد خاتمی
قرار دهد ».در این مقاله همچنین به مصاحبه احمد توکلی
با مثلث نیز اشــاره شــده و در مورد او و باهنر نوشــته شده :
«عناصر اصولگرایی که تا کنون واکنش هایی تند به پروژه
محمود احمدی نژاد نشان داده اند ،در رفتار سیاسی کمترین
فاصله گذاری با اصل پرهیز از بدویت سیاسی از خود نشان
نداده اند؛ عقب افتادگی سیاسی حاد که مهمترین نماد ان
ابراز مخالفت کور ،عصبی و فاقد اســتدالل همراه با انکار
بدیهیات اســت اصلی ترین پی رنگ در واکنش های احمد
توکلی ،محمد رضا باهنر و به ویژه حیــدر مصلحی به پروژه
«بازخوانی خط امام» است ».این سایت همچنین در ادامه
با اهانت به وزیر اطالعات دوره احمدی نژاد که به نوشــته
انها دروغ اســتعفای او موجب تنش های بسیاری در کشور
شد می نویسد« :حیدر مصلحی در سخنانی که واژه وقاحت
قادر به اداکردن حق ان نیســت ،کوشیده دولت دهم را در
دوسال پایانی اش متهم به تحریف خط امام کند و این مقطع
را در ردیف اقدامات ضد خط امامی دولت های اکبر هاشمی
رفسنجانی و ســید محمد خاتمی قرار دهد ».دولت بهار در
پایان این مقاله مصلحی را تهدیــد می کند که نقاط رازالود
تا ابد سر به مهر نخواهد ماند و می نویسد ...« :پیش بینی
اینده سیاسی عناصر دم دستی و پیش پا افتاده ،کاری است
سهل .با این وجود باید به انها یاداوری کرد که قرار نیست
نقاط راز الود در مقطع هشت ساله دولت های نهم و دهم تا
ابد سر به مهر باقی بماند».
ریابکوف اعالم کرد
موانع مرتفع شد
قرارداد اس 300
امضا می شود
معاون وزیر خارجه روســیه از رفع همه موانع تحویل
اس ۳۰۰خبر داد و گفت کــه در اینده نزدیــک این معامله
اجرایی می شود .به نوشته اسپوتنیک «سرگئی ریابکوف»
که در جمع خبرنگاران صحبت می کرد ادامه داد« :مذاکرات
در جریان است و قرارداد در اینده نزدیک امضا می شود .همه
تصمیمات سیاسی اتخاذ شده و هیچ مانعی وجود ندارد».
تحویل سامانه اس 300به ایران درحالی صورت گرفته بود
که امریکا فاش می کرد ،انتقال این ســامانه با درخواســت
امریکا از مدودوف متوقف شــده اســت .روسیه اعالم کرد
که این سامانه را به علت مغایرتش با قطعنامه 1921شورای
امنیت به ایران تحویل نخواهد داد .سال گذشته اما والدیمیر
پوتین پیش از توافق لوزان اعالم کرد که محدودیت ارسال
این ســامانه دفاعی به ایران را لغو کرده اســت .با این حال
تا امروز شــرایط برای تحویل ان به ایران مهیا نشده است.
خبرنامه
10
مثلث | شماره 278
واردات 14تن سنگ پا
خبرگزاری ایلنا با اشاره به مساله واردات کاال در دولت
قبل بــه واردات اقالم جالبی اشــاره کــرد« :دولت محمود
احمدی نژاد می توانســت با بهره گیری درست از درامدهای
نفتی و غیر نفتی ،کشور را به سمت توسعه هدایت کند و مانع
از فقیر و فقیرتر شدن بسیاری از ایرانیان شود .براساس اعالم
سازمان توسعه تجارت ایران در ان مقطع زمانی اجناس چینی
از جمله 830تن مدادتراش و تیغه 247 ،تن مدادپاک کن،
780تــن میــخ 780 ،کیلــو
رخت اویز چوبی 713 ،تن سیر،
160تن قرقره و ماســوره160 ،
کیلو خمیر بــازی ،یک تن انواع
شمع 14 ،تن ســنگ پا 16 ،تن
واکس کفش 10 ،تن زیپ و 35
تن سوزن دوزندگی بوده است.
ایران در سال ،2011شرکت دولتی صادر کننده تسلیحات
«روســوبورون اکســپورت » Rosoboronexportروسیه
را در دیــوان داوری بین المللــی مــورد پیگــرد قانونی قرار
داد .این اقدام ایــران پس از ان صورت گرفت که مســکو
قرارداد تحویل پنج ســامانه «اس »300را به حالت تعلیق
در اورد .این منبع اگاه دولت روسیه در این باره به خبرگزاری
اســپوتنیک گفته بود« :یکی از شــرایط مهم برای صورت
پذیرفتن تصمیم مربوط به تامین ســامانه های اس ،300
صرف نظر کردن ایران از این شکایت است .انها هنوز چنین
موضوعی را به صورت مکتوب در نیاورده اند .ما در انتظار به
سر می بریم .ما نمی توانیم در فرایند های قضایی مربوط به
این قرارداد مشارکت کنیم و (به صورت همزمان) تحویل این
سامانه ها را انجام دهیم».
البته هنوز مشخص نیست که روسیه قرار است به ایران
کدام سامانه را تحویل دهد .چرا که بعد از مطرح شدن بحث
شکایت ایران ،انها اعالم کردند که این سامانه مدتی است
که در روسیه تولید نمی شود ،بنابراین قصد دارند در صورت
پیش گرفتن شــکایت از سوی ایران ســامانه جدیدی را در
اختیار ایران قرار دهند .ســامانه جدید انتی 2500یا S300
VMمدل جدید اس 300است که کارایی بیشتر دارد .اما با
این حال امریکا و اسرائیل به شدت با در اختیار گذاشت این
سامانه از سوی روسیه به ایران مخالفند.
روایت المانیتور از بازار داغ فروش
کلی ه در ایران
تهدیدروحانیتوسطیکاصالح طلب
ســایت تحلیلی المانیتور
با انتشار گزارشــی مدعی شد که
ایرانتنهابازارقانونیفروش کلیه
را در جهان دارد .المانیتور با اشاره
شکلیهدرایرانبه
بهوضعیتفرو
نقلازخبرنگارشمدعیمی شود:
«رویدیواربیمارستانتخصصی
هاشمی نژاددرمیدانونکتهران
با اعالمیه های نامعمولی مواجه می شویم که از امادگی برای
ت کلیه تا
فروش کلیه حکایت دارد .از اشــاره کردن به وضعی
گذاشتنشمارهتلفنهمراهتااینکهفروشندهحاضراستبرسر
قیمتانمذاکرهکند».المانیتوردرادامهاشارهمی کندکهبازار
کلیه درایرانقانونی،درحالرشدوپرسوداست.
حجت االســام ابوالفضل شــکوری ،عضو شــورای
مرکزی حزب اعتماد ملی در گفت وگو با فارس ،به برنامه ها و
سیاست های حزب متبوع خود برای دهمین دوره انتخابات
مجلس شورای اسالمی اشاره کرد و اظهار داشت« :حزب
اعتماد ملی امــکان دارد بــرای انتخابات مجلس لیســتی
مســتقل در تهران ارائه دهد ».عضو شورای مرکزی حزب
اعتمــاد ملــی بــا بیــان اینکه
رئیس جمهور در قبــال زحمات
حزب اعتمــاد ملــی در جریان
انتخابــات ریاســت جمهوری
۹۲ادای «دین» نکرده است،
گفت« :اقای روحانی باید بداند
انتخابات دیگــری هم در پیش
خواهد بود».
خبرنامه
سعید جلیلی به شدت از توافق وین انتقاد کرده است
سعید جلیلی که هفته گذشته میهمان جلسه برجام بود
با انتشار متن اظهاراتش در جلسه کمیسیون ویژه و همزمان
با ان انتشار یک پســت در اینســتاگرامش به طور رسمی از
الک دفاعی خارج شــد .او کــه به طور ناگهانــی در اخرین
دقایق ثبت نام وارد وزارت کشــور شد تا سیاست هایش را در
پاســتور ادامه دهد ،دوگانه مهمی را به انتخابات وارد کرد.
برخی بعد از انتخابات اتفاقا بر این باورند که او و هوادارانش
با کشیدن پای مساله هسته ای به انتخابات و ساختن دوگانه
مقاومت – سازش ،سبب باخت اصولگرایان و روی کار امدن
حسن روحانی شدند .هرچه بود جلیلی بعد از روی کارامدن
روحانی از پرونده هسته ای کنار رفت اما تا کنون در قامت یک
مخالف این چنین ظاهر نشــده بود .او تنها به ضرورت وارد
این موضوع شده و نکاتی را بیان کرده بود ،اما با دعوت او به
کمیسیون ویژه رسیدگی به برجام شرایط تغییر کرد .او حاال
به مطلع ترین و فنی ترین منتقد بر جام تبدیل شده است که در
اظهارنظر مهمی معتقد است که برجام پنج ایراد اساسی دارد
و در ان از « 100حق مسلم خود در برجام گذر کرده ایم».
جلیلی در مجلس از شــرایطی که پرونــده را به دولت
یازدهم تحویل داده بود ســخن گفت .شــرایطی که در ان
دستاوردهای بســیاری وجود داشــت .از جمله غنی سازی
بیست درصد ،فعالیت نزدیک به بیســت هزار سانتریفیوژ و
فعالیت غنی سازی در فردو.
به گفته جلیلــی مطابق محاســبه ،برای رســیدن به
190هزار سو حدود 40سال طول می کشد تا با این دو نوع
سانتریفیوژ به ان برسیم .عالوه بر این ،پذیرفتیم که بعد از
هشت ســال ،همه ســوخت مصرفی مورد نیاز باید به خارج
ارسال شــود ،ایران از اب ســنگین برای همیشــه محروم
می شود ،از غنی ســازی 20درصد محروم می شود( ،تامین
نیاز راکتور تهران هم با محموله های 5کیلوگرمی در اختیار
ایران قرار داده می شود و اگر هم ندهند ما حق ساخت ان را
نداریم 5 .کیلوی بعدی هم زمانی داده می شود که 5کیلوی
قبلی مصرف شده باشد).
او این موارد را در پســتی در صفحه شــخصی خود در
اینستاگرام نیز منتشــر کرد و نوشــت« :ﺩﺭ ﺷﺮﺍﯾﻄﯽ ﭘﺮﻭﻧﺪه
ﻫﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﺗﺤویــل ﺩﻭﻟﺖ ﯾﺎﺯﺩﻫﻢ ﺩﺍﺩه ﺷﺪ ﮐﻪ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ
ﺍﺳﻼ ﻣﯽ ﺑﻪ ﻧﻘﻄﻪ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﺩﺭ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﺻﻨﻌﺖ ﻫﺴﺘﻪ ﺍﯼ
فساد80میلیاردی
ستادسوخت
نظرمحسنرضاییدرباره حاجقاسم
محســن رضایی درباره حضور ایــران در عراق گفت:
«ایران هیچ نیروی نظامی سازمان یافته مثل تیپ و لشکری
را در هیچ کشور منطقه ندارد ».وی افزود« :کمک های ایران
در تقویت ارتش سوریه و عراق عمدتا کمک های مستشاری
است ».رضایی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه فرماندهی
اقای قاســم ســلیمانی را چگونه می بینید ،گفت« :قاســم
ســلیمانی از فرماندهان موفق دفاع مقدس هســتند و از ان
زمان تا کنون هم ماموریت های
خود را به خوبی انجام داده است،
فردی با تجربه است و از دوستان
صمیمی من هســتند عالقه من
به ایشــان مثل عالقه ای است
که من به حسین خرازی و احمد
کاظمی داشتم».
دل جویی ناجا از معترضین به
بازگشاییسفارتانگلیس
بعد از اتفاقی که در جریان
بازگشــایی ســفارت انگلیــس
افتــاد ســردار منتظرالمهدی،
معاون اجتماعی و ســخنگوی
ناجا با برخی از دانشجویانی که
در مقابــل ســفارت انگلیــس با
برخــورد برخی مامــوران پلیس
مواجــه شــده بودند دیــدار و از
انها دلجویی کــرد .در این جلســه ســردار منتظرالمهدی
گفت« :بایــد ضمن حفظ اقتدار و شــانیت ناجــا ،از برخی
تصویرســازی های غلطی کــه از پلیس در افــکار عمومی
می شــود ،جلوگیری کرد ».معاون اجتماعــی ناجا در این
نشست که در فضایی صمیمی و دوستانه برگزار شد ،تاکید
کرد« :پلیس قطعا با هرگونــه بی قانونی درون خود قاطعانه
برخورد می کنــد ».برخی از نمایندگان مجلــس نیز به رفتار
پلیس در این زمینه معترض بودند.
هیچ گاهموتلفهباهاشمی
پیماننمی بندد
محمدکاظــم انبارلویی با
اشــاره به اتاق های فکــر لندن
گفته« :رفتــار ضد انقالب ترین
افــراد تــا انقالبی تریــن افراد
در اتــاق فکر لنــدن به گونه ای
اســت که گویــا تمام انهــا کنار
هــم هســتند ولی مــا بــا وجود
وجه اشــتراک های بسیار نظیر
اصولگرایی ،اعتقاد به اســام و ولی فقیــه ،این همگرایی
را نداشــته ایم ».انبارلویی پیرامون حمایت حزب موتلفه از
هاشمی رفسنجانی با بیان اینکه شما هیچ گاه نخواهید دید
که کسی از موتلفه اسالمی با هاشمی پیمان ببندد ،گفت:
«اقای هاشمی هیچ وقت بعد از دولت اصالحات در جریان
اصولگرایی نبود ،از زمان تشکیل کارگزاران ایشان خودش
را از اصولگرایی جدا کرد البته نباید در مخالفت با هاشمی از
رهبری جلو زد».
مثلث | شماره 278
موســوی نژاد ،عضــو
کمیســیون انــرژی می گویــد:
«یکی از اعضای ســتاد مبارزه با
مفاســد اقتصادی از فساد مالی
٨٠میلیاردی در ســتاد مدیریت
حمل ونقلسوختکشورپردهبرداشتامابه دلیلانکهمبلغاین
فساد پایین بود ،این پرونده در ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی
یکهاصلبایداینباشدکههر
قابلیتطرحپیدانکرد،درصورت
پرونده ای با هر مقدار در مفاسد اقتصادی نقش داشته است،
موردبرخوردوپیگردقراربگیردوصرفابهایندلیلکهمبلغاین
فساد پایین است ،از ورود به ان خودداری نشود ».او باتوجه به
اینکهامکانوقوعفساددرستادسوختکشوربسیارزیاداست،
خواستارنظارتدستگاه هاینظارتیبرحوزهسوختشد.
ﺭﺳﯿﺪه ﺑﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﺑﺎ ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻦ ﺑﺮﺟﺎﻡ ﺍﺯ ﺣﺪﻭﺩ ﯾﮑﺼﺪ ﺣﻖ ﻣﺴﻠﻢ
ﺧﻮﺩ ﺻﺮﻑ ﻧﻈﺮ ﮐﺮﺩه ﺍﯾﻢ .ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ ﺍﯾﻢ
ﮐﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﯾﮏ ﺍﺳﺘﺜﻨﺎﺳﺖ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻗﺒﻮﻝ
کردیــم ﺣﻘﻮﻕ ﮐﻤﺘﺮ ﻭ ﺗﮑﺎﻟﯿﻒ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺳﺎﯾﺮ
ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﻫﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻭ ﺑﺪﺗﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺣﺘﯽ
ﺍﺯ ﺣﻘﻮﻕ ﺗﺼﺮﯾﺢ ﺷﺪه ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺩﺭ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﮊﻧﻮ ﻫﻢ ﻋﻘﺐ ﻧﺸﯿﻨﯽ
ﮐﺮﺩه ﺍﯾﻢ».
یکــی دیگــر از ایراداتی کــه جلیلی به برجــام گرفت
نحوه تعیین تکلیف بســیاری از محدودیت ها بود ،او معتقد
اســت« :ﺗﮑﻠﯿﻒ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻣﺤﺪﻭﺩﯾﺖ ﻫﺎﯼ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺻﻨﻌﺖ
ﻫﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﺭﺳﺘﯽ ﻣﺸﺨﺺ ﻧشــده ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ
ﺻﺪ ﻭ ﻧﻮﺩ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﻮ ﻏﻨﯽ ﺳﺎﺯﯼ ﮐﻪ ﺭﻫﺒﺮ ﺍﻧﻘﻼ ﺏ ﺗﺎﮐﯿﺪ ﮐﺮﺩﻧﺪ
ﻧﯿﺎﺯ ﮐﺸﻮﺭ ﺍﺳﺖ ،ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺑﻪ ﭼﻬﻞ ﺳﺎﻝ ﺯﻣﺎﻥ ﻧﯿﺎﺯ
ﺩﺍﺭﯾﻢ! ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﺧﻄﻮﻁ ﻗﺮﻣﺰ ﻧﻈﺎﻡ ﺭﻋﺎﯾﺖ ﺿﻮﺍﺑﻂ ﺍﻣﻨﯿﺘﯽ
ﺑﻮﺩ ﻭﻟﯽ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺑﺮﺟﺎﻡ ﺩﺳﺘﺮﺳﯽ ،ﻧﻈﺎﺭﺕ ﻭ ﺑﺎﺯﺭﺳﯽ ﻫﺎﯼ
ﻏﯿﺮﻣﺘﻌﺎﺭﻑ ﺭﺍ ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﺩﺳﺘﺮﺳﯽ
ﺑﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺍﻃﻼ ﻋﺎﺕ ﮐﺸﻮﺭ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .ﻫﻢﭼﻨﯿﻦ
ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮐﻤﯿﺴﯿﻮﻥ ﻣﺸﺘﺮﮐﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺑﺮﺟﺎﻡ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ
ﺷﮑﻞ ﺑﮕﯿﺮﺩ ،ﻋﻠﯿﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﺯﯾﺮﺍ ﻣﺜﻼ ﺑﺎ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﮔﯿﺮﯼ
ﯾﮏ ﮐﺸﻮﺭ ﻋﻀﻮ ﮐﻤﯿﺴﯿﻮﻥ ﻣﺜﻞ اﻣﺮﯾﮑﺎ ﮐﻪ ﻣﻌﺘﻘﺪ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﯾﺮﺍﻥ
ﺑﻪ ﺗﻌﻬﺪﺍﺕ ﺧﻮﺩ ﻋﻤﻞ ﻧﮑﺮﺩه؛ به راحتی ﮐﻠﯿﻪ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻫﺎ ﻋﻠﯿﻪ
ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻗﺎﺑﻞ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ .ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪ
ﺍﺧﯿﺮ ،ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺪﺕ 10ﺳﺎﻝ ﺫﯾﻞ ﺑﻨﺪ ﭼﻬﻞ ﻭ ﯾﮏ ﻓﺼﻞ
ﻫﻔﺖ ﺑﺎﻗﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ ﻭ ﭘﺮﻭﻧﺪه ﻫﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﺗﺎ 10ﺳﺎﻝ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺭ
ﺩﺳﺘﻮﺭ ﮐﺎﺭ ﺷﻮﺭﺍﯼ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﻠﻞ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ».
جلیلی با بیــان اینکــه مصادیق روشــن در نظارت ها
تعدادشــان زیاد اســت توضیح داده بــود« :مــا در برجام
دسترسی ،نظارت و بازرســی های غیر متعارف را پذیرفتیم
که برخالف خطوط قرمز تعیین شده است .از جمله اجرای
کامــل درخواســت های فراپروتکلــی اژانس کــه مطالبه
غیر متعارفی اســت چــرا که امکان دسترســی بــه خیلی از
اطالعات کشور را فراهم می کند».
مذاکره کننده ســابق ایران و 5+1همچنین در پایان
مطلبــی که منتشــر کرده بــود خواســتار این شــده بود که
سخنانش در جمع اعضای کمیسیون برجام در صداوسیما
به طور کامل پخش شود.
سایت عصر خبر مدعی شد
هفته گذشــته جلســه راهبردی
شــورای رســانه رئیس جمهور
ســابق بــا حضــور محمــود
احمد ی نــژاد در دفتــر وی در
ولنجک برگزار شد .گویا در این
جلسه اعضای شــورای مرکزی
کمیته رسانه شامل غالمحسین
الهام ،مهدی کلهــر ،مجتبی هاشــمی ثمره ،ســیدضیاء
نورالدینی ،مرتضی تمدن ،عبدالرضا داوری ،ابوالحســن
فقیه ،علی اکبر جوانفکر ،محمدجعفر بهداد و محمدشیخان
حضور داشتند .در این جلســه مقرر شد جهت سازماندهی و
برنامه ریزی الزم برای ایجاد و توســعه رسانه های مکتوب و
مجازی ،اقدام الزم صورت گیرد که مهمترین تصمیم این
جلسه بود .مسئولیت ایجاد و توسعه رسانه های مکتوب به
عهده الهام و مســئولیت ایجاد رســانه ها در عرصه فضای
مجازی بر عهده جوانفکر گذاشته شد.
خبرنامه
انتقادشدید
الهام با روزنامه احمدی نژاد می اید
11
تصویرنگاری
روزانه حجم بســیاری از عکس های خبری به ما می رســد .تعداد این عکس ها
انقدر زیاد اســت که گاهی به راحتی از کنار ان عبور می کنیم اما شاید بهتر باشد روی
بعضی از عکس ها تامل بیشتری داشته باشیم .مثلث در این صفحات ،هفته را با مرور
عکس ها از نو یاداوری می کند.
دیدار رئیس جمهور اتریش با رهبر معظم انقالب
استقبال رسمی روحانی از رئیس جمهور اتریش
حجاب همسر رئیس جمهور اتریش در مهراباد
خبرنامه
12
مثلث | شماره 278
احمدی نژاد بر مزار مادرش
صادق خرازی در اغوش ظریف
جشن تکلیف ارمیتا
اعتراض زن فلسطینی به ساخت و ساز
شهرک های یهودی نشین
خاورمیانه غرق در خاک شد
مثلث | شماره 278
خبرنامه
خشونت علیه پناهجویان در اروپا
تخریب ساخت و سازهای غیرمجاز در «حیران»
13
شبکه اجتماعی
به ما پیامک بزنید:
3000411711
lوقتی برای تاریخ خود ارزشی قائل نیستیم ،موالنا
و نظامی ترک می شوند ،ابن سینا عرب! «از ماست
که بر ماست!»
lای خدا! یعنی یک روز می شود در اخبار بگویند
مشــکل بیکاری در ایران در حال ریشه کنی است؟
واقعا بیکاری بیداد می کند!
lای مردم عزیز و صبور ایران ! شــما که هشــت
سال ســختی ها را تحمل کردید پس چرا با روی کار
امدن دکترروحانی کوچک ترین مســائل را از چشم
ایشــان می بینید و اعتراض می کنید؟ اندکی صبور
باشید ،قضاوت عجوالنه کار درستی نیست .نه افت
ناگهانی قیمت طال ربطی به اقای روحانی دارد و نه
این حوادث و حواشــی اخیر از جمله افزایش بهای
برق مصرفی و!...
lاقای روحانی! شــما گفته بــودی در کنار یارانه
نقدی ،یارانه کاال هم اختصــاص می دهی اما هیچ
خبری که نیست ،بلکه یک سری هم حذف شدند.
lجناب دکترروحانــی! از قدیم االیام باالی ســر
بعضی افراد بایســتی زور باشــد اگر نباشد فرمانبری
نخواهند داشت مثل دوران گذشته با لباس مبدل وارد
بازار شوید تا نبض بازار دست تان بیاید!
lهمان طــور که نماینــدگان ملــت پیگیر حقوق
از دســت رفته ملت ایران در کودتــای ۲۸مرداد از
امریکا هستند ،پیگیر مطالبه غرامت جنگی از عراق
نیز باشند!
lاقای رسایی با حضور بی دعوتشان به کمیسیون
ویژه برجام نشــان دادند تا چه اندازه مشتاق حضور
بودند اما ایشان را جزو اعضا انتخاب نکردند.
lدوستان عزیز! حق الناس تنها این نیست که حق
کسیرانخوریم.حفاظتازمحیطزیستونگهداری
از ان برای نســل های اینده کــه بچه های خودمان
هستند حقی است که به گردن همه ماست.
به اینستاگرام مثلث بپیوندید
اینســتاگرام هفته نامه مثلث فعال شــده اســت .کاربران این شــبکه
اجتماعی می توانند با پیوستن به اینستاگرام مثلث تصاویر مربوط به هفته نامه
را مشاهده کنند.
واکنششبکه هایاجتماعیبهغرق شدنکودکسوری
عکس های کودک سوری به صورت گسترد ه در توئیتر
و دیگر شبکه های اجتماعی منتشر شده است ،کودکی با بلوز
ج دریــا ان را نوازش می دهد .بنا
قرمز و دوپای کوچک که مو
بر اعالم گارد ساحلی و رسانه های ترکیه دست کم ۱۲مهاجر
سوری عازم یونان در اثر غرق شدن قایق هایشان در اب های
ترکیه جان باخته اند .گارد ســاحلی ترکیــه در بیانیه ای اعالم
کرد ایــن دو قایق که به طور مجزا از شــبه جزیره بــدروم عازم
جزیره ای یونانی در دریــای اژه بودند ،بامداد روز چهارشــنبه
غرق شدند .اجســاد ۱۲مهاجر
از جمله پنج کــودک و یک زن از
اب گرفته شد و ۱۵نفر نیز نجات
پیدا کردند .رســانه های ترکیه با
انتشار تصویر کودکی که در این
حادثه جان باخته اســت ،اعالم
کردند اکثــر این افراد ســاکنان
شهرکوبانیبودندکهبرایفراراز
خشونت تروریست های داعش،
سالگذشتهواردترکیهشدهبودند.
انتشــار تصاویر کودک سه ساله
سوری درشبکه هایاجتماعیورسانه هایبین المللی بازتاب
گسترده ایداشتهاست.فعاالناجتماعیتصاویردلخراشاین
کودکراکهرویسواحلبدرومترکیهافتادهاستعنوانیبرای
رنج هایپناه جویانسورینامیدند.روزنامهایندپیندنتزیراین
عکسنوشت«:اگرعکساینکودکغرق شدهموضعاروپارا
دربرابرمهاجرانتغییرندهد،چهچیزیتغییرخواهدداد؟»این
عکس ،تمام اوارگی سوریه را خالصه می کند؛ سفرهای مرگ
و قایق های رنج را .عکس ،خشــم هر بیننده ای را می انگیزد،
خشــم از جهانی که به نظاره نشسته اســت ،از سازمان های
ناتوان تا مجامع بین المللی کــه تکفیری های داعش و جبهه
النصره بیایند و جنایاتشــان را علیه مردم مظلوم سوریه انجام
دهند .دفتر کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان
اعالم کرد در ســال جاری بیش از دو هزار و ۵۰۰نفر در تالش
برایعبورازدریایمدیترانهجان
باخته اند .در همین حال ،براورد
سازمان های امدادرسانی حاکی
از ان اســت کــه در ماه گذشــته
میالدیروزانهحدوددوهزارنفربا
استفاده از شناورهای پالستیکی
کوچک درصدد رســاندن خود به
جزایر شــرقی یونــان برامده اند.
همچنینکریستیانورونالدوستاره
پرتغالی رئال مادرید هم از دیدن
اینصحنهبهدردامد.اودرصفحه
اجتماعیخوددرتو ئیترنوشت«:همهبازیکنانتیم ملیفوتبال
پرتغــال از دیدن این صحنه جــا خوردند .ایــن تصویر همه را
غافلگیر کرد و به درد اورد .نهایت همــدردی خود را با اوار گان
سوریاعالممی کنیم».اینبراینخستینبارنیستکهرونالدو
ازکودکانسوریحمایتوباانهاهمدردیمی کند.
عزت الله ضرغامی ،رئیس پیشین رسانه ملی مطلبی
را درخصوص جلســه اخیــر اعضای شــورای عالی فضای
مجازی با رهبر انقالب در صفحه شخصی اینستاگرامش با
عنوان «فضای مجازی ،عرصه زندگی جدید انسان هاست»
منتشر کرد و نوشت« :اعضای شورای عالی فضای مجازی،
بعد از سه سال و نیم مجددا خدمت رهبری رسیدند تا روشن
شــود به رغم برخی اقدامات ،تا چه اندازه عقب هستند! من
هم مثل بقیه! از عدم تشکیل جلسه اصلی شورا که روسای
جمهور به طور جدی نســبت به ان تعلل داشتند تا مخدوش
شدن اصل تمرکز در این حوزه و معطل ماندن پروژه زیربنایی
«شــبکه ملی اطالعات» ،مورد بحث ایشــان بــود .از نوع
برخورد رهبری دریافتم که فرمایشــات ایشان از نصیحت و
ارشاد گذشته و به طور جدی اعضا را ملزم به انجام دستورات
می فرمایند .دفاع از حقوق مردم و ضرورت برخورداری انان
از سرویس های فضای مجازی ان هم با سرعت باال و کیفیت
خوب و در عین حال تامین حداقل امنیت انان ،از بخش های
برجسته فرمایشات ایشان بود .فضای مجازی ،عرصه زندگی
جدید انسان هاســت .سیاســتگذاری ،مدیریــت صحیح،
حمایت موثر و نظارت همه جانبه ،حداقل وظایف حاکمیت
است که مردم از دولتمردان انتظار دارند » .
تاکیدرهبرانقالببرارائهسرویس هایفضایمجازی
باسرعتباالوکیفیتخوب
پاسخ بعیدی نژاد به جلیلی
خبرنامه
14
مثلث | شماره 278
lتا کــی باید حرف های مســئوالن عربســتان را
گوش کنیم و تا مغز اســتخوانمان اثر بگذارد و هیچ
کاری نکنیم؟!
lدرود بر دریا که دســت الوده به جنایات حامیان
دروغ حقوق بشر را رو کرد!
lاز دهه شصت شاید هم پیش تر یادم هست روی
در تمام خودروهای اداره ها نوشــته بودند «استفاده
اختصاصی ممنوع» یــادش به خیر ولــی االن باید
گاهی نوشت «استفاده اداری ممنوع!»
سالگرد سفر رهبری به سوریه
چنــد وقتی اســت کــه مطلبــی بــا عنــوان «حضور
احمدی نــژاد در برنامه خندوانه» از ســوی برخی ســایت ها
نقل و به عنــوان یک خبر جنجالی در شــبکه های اجتماعی
منتشر می شود .انتشــار این خبر جعلی کافی بود تا به بهانه
ان موجی از طنز های سیاســی در شــبکه های اجتماعی به
راه بیفتد .اما واقعیت چیست؟ چندی پیش رامبد جوان طی
گفت وگویی که از سوی چند سایت داخلی منتشر شده بود در
پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه ممکن است در برنامه خنداونه
از رئیس جمهور هم روزی دعــوت کنید؟ عنوان می کند که:
«بله ،من گفته ام از همه دعوت می کنم ولی االن زود است.
حتی برنامه ای هم دارم که از اقای احمدی نژاد رئیس جمهور
سابق کشورمان دعوت کنم» .این سخن رامبد جوان کافی
بود تا برخی سایت های داخلی با برداشت اشتباه اعالم کنند
که رامبد جوان از احمدی نژاد برای حضور در خندوانه دعوت
کرده اســت؛ همین مطلب در برخی از سایت ها نیز با عنوان
حضور احمدی نژاد در خندوانه منعکس می شود تا مخاطب
باور کند که به زودی قرار اســت احمدی نژاد به عنوان یکی
از میهمانان خندوانه در این برنامه حاضر بشــود .انتشار خبر
حضور احمدی نژاد در برنامه خندوانــه در حالی همچنان از
سوی برخی سایت ها منتشر و سپس در شبکه های اجتماعی
بازنشر می شود که علی شهیدیان مسئول روابط عمومی پروژه
«خندوانه» چندی پیش ضمن تکذیب حضور احمدی نژاد
در این برنامه تلویزیونی عنوان کرد « :رامبد جوان از حضور
افراد سیاسی در برنامه خندوانه استقبال می کند ولی بیان این
مطلب از سوی یکی از رســانه ها که احمدی نژاد می خواهد
به برنامه خندوانه بیاید ،فقط یــک گمانه زنی بوده و صحت
ندارد» .
ی ب ه منتقدانش
خ رسای
پاس
عطریانفر در گفت وگو با ارمان به مسائل روز پاسخ داده و ضمن
بیان اینکه کارگزاران لیست جدا در انتخابات نخواهند داد ،به موضوع
افشــاگری احمدی مقدم اشــاره می کند و می گوید« :گمانه زنی روی
انگیزه این نــوع اظهارات کــه قائلین ان تــا دیروز از عوامــل موثر و
تقویت کننده رئیس جمهور پیشین بوده اند ،کاری ناصواب و بی ارزش
است .البته دور از انتظار نیســت که وجدان های خفته ای بیدار شده
باشــند و خود را در برابر خــدا و مردم ســرزنش نمایند و از بــاب توبه و
انتباه و بازگشت به دامان مردم ،برائت خود را به گوش خلق رســانند و زمینه ای را برای اصالح پیش روی خود گشایند.
اصالح طلبان باید هوشیار باشند که روی این گونه اظهارنظرها حســاب جدی باز نکنند و با ان به احتجاج بر نخیزند ،چرا
که نیازی به این نوع استدالل ها و کدهای خبری نیســت .احتجاج با این ابزارها ،در شان اصالح طلبی نیست .حجم و
ابعاد و ارتفاع مشکالتی که در دوره مدیریت رئیس جمهور پیشــین در حق ملت شد ،نیازی به اقامه دالیلی از این دست
ندارد .حجت بر همگان اشکار است و نحوه عملکرد انها امروز برای همگان نمایان شده است ».این عضو با سابقه حزب
کارگزاران درباره احمدی نژاد نیز معتقد است« :سنت قدرت طلبان دنیاست که مخالفان خود را همواره «شرذمه قلیله»
(گروه اندک) بنامند و برای کاهیدن قدرت ذاتی انها ،دست به تحقیر و تقلیل زنند .جامعه ایرانی پاسخ مردانه و معنا دار
خود به این نوع اظهارات نامرتبط را در مقام عمل سیاسی در انتخابات 92داد .احمدی نژاد و عوامل او به جای 2هزار نفر،
200هزار نفر از بهترین مدیران کشور را از بدنه دولت کنار گذاشتند .اما اخر چه شد؟ کدام اوضاع مطلوب گشت؟ اوضاع
به زیان مردم و نفع سوداگران و البته انها رقم خورد که امروز یکی پس از دیگری در انظار عمومی محاکمه می شوند ».او
همچنین درباره دادگاه بقایی گفته« :اتهامات وارده بر بقایی ،تصویر نگران کننده ای برای نزدیکان او فراهم کرده است.
به نظر می رسد ظاهرا بقایی پیش از انکه تصمیم گیرنده اصلی باشــد ،کارگزار بوده است .اگر دادگاه او علنی برپا شود،
احمدی نژاد جرات حضور در این عرصه را دیگر نخواهد داشت».
عمو بانکی
«روزنامه شرق» در یک مطلب تحلیلی با اشاره به سه نرخی شدن
نرخ ارز ،در گزارشی با تیتر ««عمو بانکی» جای «جمشید بسمالله»
نشست ،می نویسد« :اخرین روز مهر ســال ،٩١محمدرضا رحیمی،
معاون اول رئیسجمهور وقت ،در جمع خبرنگاران از بازداشت جمشید
بسم الله خبر داد و او را عامل اختالل در بازار ارز ایران دانست .رحیمی
ادعا کرد جمشید بسم الله روی چهارپایه می ایستد و قیمت ارز را تعیین
می کند .حاال برخی افراد که به گفته فعاالن بازار از عوامل بانکی هستند بعضی از ساعات روز در بازار حاضر شده و نرخ
سوم بازار را تعیین میکنند.
البته این بار از چهارپایه خبری نیست ،اما یک دستگاه کارتخوان (پوز) همیشه کنارشان هست و کارت ملیها را هم
چک میکنند .میگویند قبال یک خطی (یک میلیون) یا دو خطی دالر عرضه میکردند ،اما حاال مشــخص نیست چرا
میزان ان را به ٣٠٠تا ٤٠٠هزار دالر در روز کاهش داده اند .حدود هفت ،هشت ماهی است که حضور دولتیها به حضور
فردی مبدل شده و در واقع طیف جدیدی از دولتیها یا همان پارسیانیها وارد بازار شدهاند .ناگفته نماند چندان اصراری
هم ندارند هر روز در بازار حاضر شوند».
این گزارش در ادامه به علت نوسان بازار و حضور ورود این افراد می پردازد و می نویسد« :گویا تنها زمانی وارد عمل
میشوند که دالر نزدیک به سه هزارو ٣٠٠تومان شده است و کاری به نرخ دالر زیر این قیمت ندارند .حاال که دالر سه هزارو
٤٠٠تومان را تجربه میکند ،حضورشان دائمی شده و اصرار دارند هر روز در برخی ساعات روز خودنمایی کنند .برخی از
فعاالن بازار البته میگویند هر وقت بازار نوسانیتر میشود ،نرخگذاریشان چندبار در روز میشود .رئیس انجمن سکه
و صرافی تهران نیز چندی پیش در یک نشست خبری از ارز سه نرخی خبر داده بود و علت ان را حضور عامالن بانکی یا
همان پارسیانیها در بازار ارز برشمرده بود».
دهن کجی به قانون اساسی
روزنامه کیهان در تیتر یک شــماره چهارشــنبه خود معتقد است
که دولت روحانی به قانون اساســی «دهن کجــی» می کند .کیهان
همزمان در سرمقاله خود نوشته است که حسن روحانی رئیس جمهوری
و اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای «در جایگاه و مرتبه ای نیستند که
بخواهند یا بتوانند قانون اساسی را دور بزنند».
حسین شریعتمداری با عنوان «بهانه های تکراری» نوشته است:
ی که برای رئیس جمهور محترم ،برادران عضو تیم مذاکره کننده و سخنگوی دولت قائل هستیم این نکته
«با همه احترام
را نیز گفتنی و تاکید کردنی می دانیم که انان در جایگاه و مرتبه ای نیستند که بخواهند یا بتوانند قانون اساسی را دور بزنند
و این میثاق برخاسته از خون دادن ها و خون دلخوردن های ملت را نادیده بگیرند».
کیهان در این شــماره در خصوص اظهارات محمدباقر نوبخت و نیز سخنان مشــابه عباس عراقچی و علی اکبر
صالحی درباره «مخالفت دولت با ورود جدی مجلس به برجام» اعــام کرده بود که اعضای تیم مذاکره کننده ایران در
دفاع از «برجام» و نیز سخنان حســن روحانی درباره عدم ضرورت ارائه «الیحه برجام» به مجلس سبب «کف و سوت
ضدانقالب» شده است.
مثلث | شماره 278
ش در جلس ه بررسی
رسایی در پاسخ ب ه منتقدین حضور
برجام تصریح کرد« :مطابق قانون ،هر نماینده می تواند در
جلســات کمیســیون هایی که عضو انها نیست ،بدون حق
رای شرکت کند و درباره موضوعات جلسه اظهارنظر کند».
حمید رســایی ،نماینده مــردم تهــران در مجلس به
انتقادات تعــدادی از روزنامه هــای اصالح طلب و کاربران
شــبکه های مجازی مبنی بــر غیرقانونی بــودن حضور این
نماینده مجلس در کمیسیون ویژه بررسی برجام پاسخ داد.
ویدراینبارهدرصفحهشخصیاینستاگرامشنوشت:
«امروز برخی رسانه های اصالح طلب به حضور بنده و برخی از
همکاراننمایندهکهعضوکمیسیونبرجامنیستندامادرجلسات
ان شرکت می کنند ،اعتراض کرده بودند .زمینه این تیترها نیز
از دل مصاحبه با یک نماینده اصالح طلب عضو کمیســیون
امنیت ملی فراهم شــده بود .این نماینده محترم (که االن در
تعطیالتتابستانیبهسرمی برد)ورسانه هایهمسو،حضور
بنده و دوستان دیگر در کمیسیون برجام را غیر قانونی دانسته
بودند.برایمجایتعجبداشتکهچطورایندوستانباقانون
اشنا نیســتند!مطابق قانون ،هر نماینده می تواند در جلسات
کمیسیون هایی که عضو انها نیســت ،بدون حق رای شرکت
کندودربارهموضوعاتجلسهاظهارنظرکند.البتهاالنمجلس
تعطیلاستوطبقایین نامه،نمایندگاندرتعطیالتتابستانی
بهسرمی برندوبرخیهمدرحوزهانتخابیهخودمشغولفعالیت
هستند .نمی دانم این نماینده محترم در تعطیالت تابستانی و
سفرزیارتییاسیاحتیاستیادرحوزهانتخابیه،امامی دانمکه
ایشانهممی توانستنددراینجلساتشرکتکنند.اینکهایشان
االنکجاست،نمی دانموالبتهکنکاشهمنمی کنمچوناگر
درسفرسیاحتیهمباشدکارخالفقانوننکردهمثلماکهبه
تعطیالتنرفته ایمودرجلساتکمیسیونشرکتمی کنیم.ولی
پیشنهادمی کنمایینداخلیمجلسرابیشترمطالعهکند.
دادگاه بقایی علنی باشد احمدی نژاد نمی رود
خبرنامه
احمدی نژاد در خندوانه
بررسی رسانه ای هفته
15
عارف یا ناطق؟
گفتارها
صادقزیباکالمبازهمجنجالیشدهاست.اوالبتههمیشهحرفهایی
می زند که او را متفاوت از دیگران نشــان می دهد .او ایــن بار نامه ای را
خطاب به محمدرضا عارف نوشته و با گالیه از یکی از رسانه های نزدیک
به او فرصتی پیدا کرده است تا باز مخالفت هایش را با ذکر دلیل نسبت
به محمدرضا عارف اعالم کند.
مطلبی انتقادی ،صرفا جهت یاداوری
اقای عارف نمی خواهد شو بازی کند
طیف راست اصالح طلبان برای
وارد کردن ناطق نوری به عرصه
انتخابات تالش می کنند
علیرضا خامسیان
مدیرمسئول سایت امیدنامه
انتخابات در ایران به ویژه انتخابات مجلس شــورای
اسالمی کنشگران متعددی دارد و جریانات مختلف سیاسی
عمدتا راهبری جریان متبوع خــود را با همراهی بزرگان خود
انجام می دهند .در این بین تحلیلگران سیاسی به واســطه
رصد اوضاع جریان های مختلف سیاسی به تحلیل اوضاع
و چشــم اندازه اینده می پردازند و مطمئنا برای تحلیل خود
فاکتورهــای الزم را در نظر می گیرند .در ایــران هم عمدتا
رســانه ها برای واکاوی اوضاع سیاســی به ویژه در اســتانه
انتخابات های مهم سراغ شخصیت ها و تحلیلگرانی می روند
که بنا به ســوژه خود بتوانند اظهارنظرهای «کارشناســانه»
ان تحلیلگر را منتشــر کنند و افکار عمومی هــم مطمئنا با
خواندن اظهارنظرهای انها اگر ان را با واقعیات روز جامعه
منطبق دیدند مجددا تحلیل های ان کارشناس را در فواصل
زمانی مختلف دنبــال خواهند کــرد و اگر ان را ســطحی و
قوام نیافته احساس کنند دیگر اظهارنظر ان فرد برای شان
از درجه اهمیتی برخوردار نخواهد بــود .نگارنده از انجا که
دانش اموخته رشته علوم سیاسی است و اثار دکتر زیباکالم
در خصوص تاریــخ معاصر ایران را به عنــوان یکی از منابع
مورد نیاز مطالعه کرده است ،خود را به نوعی شاگرد ایشان
می داند و تالش بر این بوده همیشــه حرمت اســتاد را نگه
دارم که تاکنون این گونــه بوده و ان شــاالله در اینده هم بر
همین منوال خواهد بود .زمانی که خود در مطبوعات بودم
نیز از دکتر زیبــاکالم تقاضای نگارش یادداشــت هایی در
حیطه تخصصی ایشــان می کردم که اغلب با روی گشاده
دکتر زیباکالم مواجه می شــدم ولی تالشــم بــر این بود در
حوزه هایی برای ایشان ایجاد مزاحمت کنم که در چارچوب
مطالعات شان باشد.
متاســفانه یکی از ایراداتی که می شــود به همکاران
رســانه ای گرفت این است که برای ســوژه های خود سراغ
افرادی می روند که شاید ورودی به ان موضوع نداشته باشند
ولی یا با اصرار خبرنگار یا با تمایل مصاحبه شونده اظهاراتی
سیاست ایران ،عرصه واقعیت هاست
چرا ناطق نوری را به عارف ترجیح می دهم
صادق زیباکالم
گفتارها
16
مثلث | شماره 278
کارشناس سیاسی
عرصه سیاســی ایــران ویژگی های خاص خــود را به
لحاظ ســاختار قدرت دارد کــه باید ان را متفاوت از ســاختار
قدرت پاکستان ،ترکیه ،هند ،ژاپن و سایر کشورها دید .نقش
رقابت هایی که بعضا بیــن روحانیون وجــود دارد ،نیروهای
نظامی،مذهب،نیروهایمذهبی،روحانیتوخیلیازعوامل
دیگر را نمی توان در ســاختار قــدرت ایران نادیــده گرفت و
گفت مستقل از این پارامترها می شود مسائل سیاسی ایران
را تجزیه و تحلیــل کرد .به همین علت مــن فرض میگیرم
بنا بــه دالیلی اقای روحانــی در انتخابات ریاســت جمهوری
92رد صالحیت می شــد همچنان کــه هیچ بعیــد نبود این
اتفاق بیفتد ،در چنین حالتی فقط اقای عارف می ماند و همه
نیروهای اصالح طلب و اقشار تحصیلکرده همه از او حمایت
می کردند؛ چه بســا اقای عارف از اقای روحانی هم بیشــتر
رای می اورد مثال می توانســت 22میلیــون رای جمع کند و
رئیس جمهور شــود ،معتقدم کابینه ای که اقای دکتر عارف
معرفیمی کردچهره هاییشبیهبهاعضایکابینهدکترروحانی
بودند .سوال اساسی این است که عملکرد دولت دکتر عارف
بعد از دو ســال چقدر متفاوت از عملکرد دولت دکتر روحانی
در مدت مشــابه می شــد؟ به هر حال دولت اقای روحانی در
این دو سال پیشرفت هایی داشت .اگر از مخالفان او سوال
شود می گویند دولت یازدهم هیچ پیشــرفتی نداشته است،
منتقدان ،پیشرفت دولت روحانی را کم ارزیابی می کنند و خود
اقای روحانی شاید معتقد باشد که روند عملکردی دولتش با
شیب مالیم در حال پیشرفت بوده است .فارغ از اینکه اقای
روحانی در پیشبرد سیاست هایش چقدر موفق بوده ،واقعیت
امر این است که او توانسته گام هایی را رو به جلو بردارد و این
گام ها محدود و منحصر در توافق هسته ای نیست ،اگر چه
همین مساله نیز خیلی مهم است ولی در زمینه های دیگر هم
دکترروحانیپیشرفت هاییداشتهاست .منبه عنوانصادق
زیباکالممعتقدمیکیازبزرگترینپیشرفت هایاقایروحانی
دست گذاشتن روی نظارت اســتصوابی شورای نگهبان بود
که مادر خیلی از مشــکالت و معضالت جامعه ایران است.
سوال این است که ایا اقای دکتر عارف هم می توانست چنین
کاری انجام دهد؟ ایا دکتر عارف می توانســت در روز روشن
نظارت استصوابی شورای نگهبان را زیر سئوال ببرد؟ به نظر
من نمی شد ،نمی توانســت و نمی کرد ،اما اقای روحانی این
کار را انجام داد .ایا اقای دکتر عارف می توانست کسی مثل
دکتر ظریف را وزیر خارجه قرار دهد و بــرادر خودش را هم به
مذاکراتبفرستدوبگویدبایداینتوافقصورتبگیرد،بهنظر
چنیناتفاقیاگراقایدکترعارفرئیسدولتیازدهممی شد
بعیدبوداتفاقبیفتد.درواقعدکترعارفنمی توانستقاطعیت
لو فصل
و حمایت قرص و محکمی که اقای روحانی برای ح
پرونده هسته ای داشت را نشان دهد .در عین حال خطر دیگر
اینبودکهامکانداشتاساسادولتدکترعارفیکوضعیت
دوقطبی در عرصه سیاسی کشور به وجود اورد یعنی هرچقدر
همکهدکترعارفمی خواستازاصالح طلبانواقایخاتمی
گفتارها
مثلث | شماره 278
واقایهاشمیفاصلهبگیردولیعمالیکوضعیتدوقطبی
به رغم عدم تمایل او در کشــور ایجاد می شــد .من معتقدم
مخالفت هابادولتاقایعارفبهخاطراصالح طلبوبهفتنه
نزدیک بودن خیلی خیلی بیشــتر بود چون دولت او خواسته
یا ناخواسته زیر سایه نام اقای خاتمی قرار می گرفت .ضمن
انکه توان اقای عارف برای انجام کارهایی که اقای روحانی
کرد کمتر می بود .اما در مقابــل چه بخواهیم و چه نخواهیم
بخشــی از روحانیت و بخشــی از اصولگرایان اقای روحانی
را یک اصالح طلب ،دوم خردادی و مرتبط با دگر اندیشــان
و ملی -مذهبی ها نمی دانند به همین خاطر خیلی نســبت به
اقای روحانی بغض و کینه نشــان نمی دهند چون خیلی او را
بیرون از دایره روحانیت و اصولگرایــی نمی بینند .این موارد
به نظر من نکاتی اســت که نمی توانیم به کمک تئوری های
سیاسی استنباط ،تبیین و درک داشته باشیم .به همین خاطر
من در خرداد 92به جای انکه از اقای دکتر عارف پشــتیبانی
کنم با تمام وجود از اقای دکتر روحانی حمایت کردم که باعث
تکدر خاطر بسیاری از دوستان اصالح طلب و حتی فرزندان
خودم شد .فرزندانم می گفتند اگر قرار به شرکت در انتخابات
ریاست جمهوریباشدچرابهروحانیرایدهیمالاقلرایخود
رابهسبدعارفبیندازیم.انزماندرجامعهچنیننگاهیخیلی
زیاد و پررنگ بود که البته االن هم وجود دارد .طرفداران اقای
دکتر عارف ،اصالح طلبان جوان و رادیکال امروز هم من را
سرزنش می کنند که چرا می گوییم «اقای ناطق نوری باید در
راس مجلس دهم قرار گیرد نه اقای عارف» .ا نها معتقدند که
اقای عارف باید سرلیست اصالح طلبان در تهران شود و بعد
رئیس مجلس دهم لقب گیرد اما من معتقدم به همان دلیل
که کارایی اقای روحانی خیلی بیشــتر از اقای عارف است به
همان دلیل که نســبت به اقای روحانی کمتر بغض و کینه از
جانب اصولگرایــان وجود دارد اگر اقــای ناطق نوری رئیس
مجلسایندهشودپیشرفتاعتدالومیانه رویدرکشورخیلی
خیلیبیشترخواهدشدچراکهمشابهاینوضعیتوتجربهراما
یک بار دیگر نیز داشتیم .وقتی 1379مجلس ششم تشکیل
شدهمهمانتیجهبرخوردزشت،بچگانهوناپختهاصالح طلبان
تندورادیکالرابااقایهاشمی رفسنجانیبابند بندوجودمانو
پوستوگوشتوخونماناحساسکردیم،اگرانروزتندروی
نمی شد و اقای هاشمی بر کرسی مجلس ششم می نشست
همان مجلســی که پر از اصالح طلبان بود دستاوردش برای
مملکت ،جامعه مدنی ،اصالحات و دموکراسی خیلی خیلی
بیشتر از مجلس ششمی می شد که در راسش مهدی کروبی
و محمدرضا خاتمی قرار داشتند .اینها واقعیت هایی غیر قابل
انکاراست .سال1379منتنهاکسیبودمکهازاقایهاشمی
دفاع می کردم و همان زمان چه چیزهایی که اصالح طلبان
تندروبهمننگفتند .عرصهسیاستدرایرانعرصهارمانگرایی
و عرصه ایده الیسم نیست .من در مقاله،دفاع و نامه اعتراض
به دکتر عارف نوشــتم که اقای روحانی و اقای ناطق را قطعا
صفرخان قهرمانی ،عباس امیرانتظام ،واسالوهاول ،نلسون
ماندال ،سیدحســن مدرس ،دکتر محمد مصدق یا مهندس
مهدی بازرگان نمی دانم اما واقعیت های جامعه سیاسی ایران
این اســت که ناطق نوری می تواند ما را یک متر به جلو ببرد.
البته منظور من این نیســت که اگر اقای ناطق نوری رئیس
مجلس دهم شود ایران تبدیل به فرانسه ،المان ،نروژ یا ژاپن
می شود نه فقط او می تواند کشور را یک مقدار به جلو ببرد .اگر
سوال شــود که ایا اقای دکتر عارف هم رئیس مجلس شود
می تواند ما را یک متر جلو تر ببرد؟ پاســخ این است که خیلی
بعیداست،اگرنیممترهمجلوببردمنکالهمراباالمی اندازم
ولی ناطق حتما ما را یک متر جلو تر خواهد بــرد .البته اگر با
وجود همه اصرارها اقای ناطق نوری نامزد انتخابات مجلس
دهم نشود شرایط طور دیگری می شــود ،در این صورت من
با همه وجود در ستاد اقای عارف خدمت می کنم ،منتها باید
واقعیت ها را در نظر بگیریم.
صادق زیباکالم در نامه ای به
محمدرضا عارف انتقادات تندی
نسبت به او مطرح کرده است
گفتارها
منتشر می شــود که عدم انتشــار ان مطمئنا به نفع طرفین
است .موضع گیری سایت امیدنامه نسبت به مواضع اقای
دکتر زیباکالم در این چارچوب و با مصالح اشــاره شده بود.
مصادیق ذکر شــده در مطلب مورد اشاره ســایت امیدنامه
صرفا از جنس یاداوری به جناب زیبــاکالم بود چه انکه اگر
یک شــخصیت غیر اصالح طلب اظهاراتــی از این جنس
مطرح می کرد لزومی به موضع گیری نبود .از انجا که اقای
زیباکالم در چارچوب تفکر اصالح طلبی شــناخته می شود
طرح مطالبی که تناقضاتی در ان مشاهده می شود به صالح
ایشان نیست .علت موضع گیری سایت امیدنامه نه صرفا به
خاطر اظهارات ایشان درباره دکتر عارف بود چه انکه ان زمان
هم که دکتر زیباکالم مطالبی در حمایت از دکتر عارف مطرح
می کند در ســایت امیدنامه بازنشر داده نمی شــود ولی ان
هنگام که در موضوعاتی مانند مشروطه و نظایر ان اظهارنظر
می کنند با اســتقبال رو به رو می شــود .البته مصاحبه اخیر
ایشان با روزنامه ارمان علیه دکتر عارف تلقی نمی شود که به
دلیل ان سایت امیدنامه مبادرت به موضع گیری کرد ،بلکه
استقبال رسانه های جناح مقابل و بازنشر ان با تیترهایی در
جهت انشقاق جریان اصالح طلب بود که امیدنامه را مجاب
کرد از حیث تذکری دوستانه به استاد زیباکالم تاکید کند که
طرح چنین مباحثی با استقبال چه گروه هایی مواجه می شود ،
همان گونه که ایشان از بازنشــر مطلب امیدنامه در کیهان
مکدر شــدند .البته دکتر زیباکالم در نامه ای به دکتر عارف
(که مخاطب قرار دادن ایشان از سوی اقای زیباکالم خود
جای تعجب دارد) مطالبی را عنوان کردند که بســیار باعث
حیرتم شد .ایشان عنوان کردند سایت مورد اشاره ،ایشان را
وابسته و ...دانسته .هر خواننده ای که مطلب 429کلمه ای
سایت امیدنامه را خوانده باشد ،می تواند قضاوت کند که ان
مطلب به هیچ وجه توهین امیز تلقی نمی شود و در هیچ جای
ان به اقای زیباکالم عناوینی همچون وابسته و ...اطالق
نشده است .مشی و مرام سایت امیدنامه اخالق گرایی است
و متعجبیم که اقای زیباکالم از کدام قســمت مطلب مورد
اشاره استنباط توهین کردند.
در نامه اقای زیباکالم با پوزش از ایشان باز هم تناقض
دیده می شود که به دلیل انکه خواستار عدم ادامه این گونه
مباحث هســتم از ذکــر ان اجتناب می کنم ،ولــی از اقای
دکتر زیباکالم این اســتدعا را دارم که حتمــا مواضع اقای
عارف را با یک جست وجوی ســاده اینترنتی دنبال کنند که
ببینند ان زمان که برخی مدعیان به دالیلی از موضع گیری
علیه ستاره دار کردن دانشــجویان اجتناب می کردند دکتر
عارف شــجاعانه در این خصوص موضع گیری کرد .نظایر
این مواضع درخصــوص چالش های مختلف سیاســی در
داخل کشــور با رعایت مصالح مورد نظر ایشــان اتخاذ شد
که مطمئنا به دلیل کثرت مشغله های اقای زیباکالم از یاد
ایشان رفته است .ولی تنها یک نکته باید به دکتر زیباکالم و
برخی دوستان دیگر یاداور شد که اقای دکتر عارف به دنبال
«شو بازی کردن» و هیاهوی های کاذب نیست .دکتر عارف
به راحتی می تواند مانند دیگر دوستان زمانی که در محافل
دانشجویی و نظایر ان حضور پیدا می کند با طرح اظهارات
هیجانی سوت و کف دانشجویان را به دنبال داشته باشد و در
اصطالح «در بورس» باشد ولی ایا این «در بورس» بودن
به حل مشکالت کمک می کند؟ ایا رایزنی برای حل مساله
زندانیان بدون رسانه ای کردن ان بهتر است یا موضع گیری
کردن دائم در رســانه ها؟ ایا باید دنبال حل مشــکل بود یا
برای خوشــایند عده ای به طرح مطالب حساسیت برانگیز
و وخیم تر کردن مشــکالت اقدام کرد؟ اقــای دکتر عارف
واقعا دکتر عارف است .خودش است و نمی خواهد «شو»
بازی کند.
17
گفتارها
نقشه دوم
ایا روحانی ،ناطق نوری را به دوگانه عارف-الریجانی ترجیح می دهد؟
پیمان فراهانی
پژوهشگر سیاسی
انطور که از شــواهد اعم از فعالیت هــا و اظهارنظرها
پیداست ،تقریبا تمامی جریانات سیاسی مشروع حال حاضر
کشور بدون هیچ اســتثنایی خود را برای حضور در انتخابات
مجلس شــورای اســامی اتی اماده کرده اند .برای تحلیل
دقیق تــر وضعیت عمومــی ایــن جریانات با لحــاظ کردن
انتخابات هــای ریاســت جمهوری ســال 88و 92می توان
از چهار دســته گرایش سیاســی نام برد که به صورت جفت
با یکدیگر ضدیت دارند .این چهار دســته شامل دو جریان
سنتی اصولگرا – اصالح طلب و دو جریان جدید احمدی نژاد
– روحانی اســت .همان طور که اشــاره شــد با لحاظ کردن
دوران دوم ریاســت جمهوری اقای احمدی نژاد و نیمه اول
ریاســت جمهوری اقای روحانی می بایســت در عرض مدل
قدیمی اصولگرا – اصالح طلب (که جــدال ایدئولوژیک
داشتند) ،نه ذیل انها ،دو جریان جدید احمدی نژاد – روحانی
(که جدال در عمل دارند) را تعریف کرد.
در این مدل نمی توان احمدی نژاد را ذیل اصولگرایان
تعریــف کــرد ،چر اکــه اصولگرایــان حاضــر بــه پذیرش
احمدی نــژاد و هزینه هایش نیســتند ،همچنیــن به لحاظ
ایدئولوژی در اواخر دولتش با اصولگرایان فاصله گرفت ،اما
ازانجهتکهاحمدی نژادبخشعمده ایازشبکهاجتماعی
حامی اش با اصولگرایان یکسان است می توان او را موازی
با اصولگرایان تعریف کرد .همچنین این وضعیت در نسبت
روحانی با اصالح طلبان نیز صادق است .بر اساس این مدل
می توان تمامی ائتالف ها اعم از ممکن و محال را تصور کرد.
تقسیم بندی این ائتالف ها در تصویر پیوست ذکر شده و شرح
ان در ادامه خواهد امد.
گفتارها
18
مثلث | شماره 278
اتئالف های ممکن
-1هر روز که به انتخابات مجلس شــورای اســامی
نزدیک تر می شــویم شــاهد تاکید و توصیــه اصالح طلبان
بر تکــرار مــدل ائتــاف انتخابــات ریاســت جمهوری 92
هســتیم .از زوایه نــگاه غیر دقیــق این ائتــاف محصول
حمایت هــای کارگزاران ،بــه صورت خــاص ورود پر هزینه
ی و حمایت های اصالح طلبان ،به صورت
هاشمی رفسنجان
ی از حســن روحانی بود .اما از
خاص حمایت تلویحی خاتم
زاویه نگاهی دقیق تر اگر بخواهیم بــه این ائتالف بنگریم
عالوه بر این دو ضلع می بایســت به خود روحانی که برامده
از جریــان اصولگرایی هســت نیز توجــه کــرد .عموما در
تحلیل ها عنصــر فردی روحانی که ســال ها عضــو یکی از
بزرگ ترین تشــکیالت های اصولگرایان بوده است حذف
می شــود .حال اگر تصور بر این باشــد که الگــوی ائتالف
انتخابات ریاســت جمهوری 92بخواهد برای مجلس اتی و
به صورت خاص ریاست ان تکرار شود ،طبق تاکیداتی که در
ماه های اخیر از سوی هر سه جناح کارگزاران ،اصولگرایان و
اصالح طلبان وجود دارد ،ناطق نوری گزینه معادل روحانی
در انتخابــات ریاســت جمهوری یازدهم بــرای مجلس اتی
خواهد بود که بر این اســاس ائتالف میان اصالح طلبان و
اصولگرایان ممکن و گزینه محتمل ان نیز ناطق نوری است.
نکته:شایدبرخیازجهتبهکاربردنلفظائتالفمیان
اصولگرایان و اصالح طلبان ایراد کنند و استنادشــان بر 92
باشد که کسی به ان وضعیت ایجاد شده میان اصالح طلبان
و اصولگرایان ائتالف نمی گوید بلکه رقابتی تمام عیار بود.
این ایراد وارد است اما بنا به تعاریف متفاوت ،اگر تعریف ما از
ائتالف،همبستگی(بهمعنایوجودپیوندواتصال)درمقابل
وحدت (به معنای یگانه و یکسان شدن) باشد ،می توانیم از
واژه ائتالف برای این مهم استفاده کنیم.
-2مجلس فعلی شــورای اســامی از این جهت که با
هر دو دولت اقایان احمدی نــژاد و روحانی -هر کدام حدودا
دو سال -همکاری کرده بسیار حائز اهمیت است؛ اینکه این
مجلس را نیز مجلسی عموما اصولگرا بدانیم بر اهمیت ماجرا
می افزاید .چرا که افراد بیرونی را می تواند به راحتی در مقام
قضاوت پیرامون عملکرد این مجلس بنشاند.
شــاید در ابتدای شــروع کار دولت روحانی ایرادات به
این مجلس از ســوی جریانات اصالح طلب بیشــتر بود اما
رفته رفته از حجم این انتقادات کم شــد .در این میان البته
شــیب انتقادات به رئیس فعلی مجلس بــا حمایت هایی که
الریجانیدربرهه هایزمانیخاصهمچونمسالهاستیضاح
فرجی دانا و ...از دولت انجام داد با سرعت بیشتری کم شد و
در مواردی به حمایت نیز تبدیل شد .مطابق انچه بیان شد،
حال اگر فرض ما بر این باشــد که اصالح طلبان و روحانی با
معیارهای خودشان ،در میان اصولگرایان شخص الریجانی
را فردی معتدل و میانه رو بدانند ،می شود مدل بدلی از ائتالف
انتخابات 92را با جابه جایی جریانات سیاسی گرد ان ،این بار
روی الریجانی متصور شد .همچنین اصولگرایان با وضعیت
نامعلومی که امروز پیش می روند اگر نتوانند به مدل وحدت
یکپارچه ای برسند و تا ماه های اخر انتخابات در این وضعیت
نامعلوم به ســر برند راهی جز حفظ وضــع موجود در مجلس
نخواهد داشت .پس ائتالف اصولگریان با روحانی ائتالفی
ممکن و گزینه محتمل ان نیز الریجانی است.
-3اصالح طلبان در انتخابات مجلس گذشــته شرکت
نکردند و سهم چشــمگیری نیز از مجلس فعلی ندارند اما در
مقابل اصولگرایان دو فراکسیون عمده مجلس را در اختیار
دارند ،این مساله شاید در ابتدا برای اصالح طلبان بی اهمیت
جلوه می کرد اما با گذشت زمان کمی ،اصالح طلبان به این
جمع بندیرسیدندکهقهرازسپهرسیاست ورزیکشورمعادل
حذف خویشتن از این عرصه است ،پس رفته رفته تالش ها
برای بازگشت به سیاست اغاز شد .این تالش ها در سال 92
به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و دوگان ه عارف – روحانی
رسید و عارف بنا به درخواست سران اصالحات به نفع روحانی
اگر ائتالف را نوعی همبستگی
در مقابل وحدت بدانیم انگاه
می شود انتخابات مجلس را
بدلی از انتخابات 92با محوریت
الریجانی و ذیل ائتالف معتدلین
اصالح طلب و اصولگرا
فرض کرد
کنار رفت .کنار رفتن عارف نیز یک دلیل مشــخص بیشــتر
ندارد که هم سخن بودن تحلیلگران سیاسی اجازه می دهد
بر ان استناد کنیم؛ گرچه روحانی گزینه ای متساوی با مرام
اصالح طلبی نبــود اما باتوجه بــه وقایع ســال 88و محدود
شدن عرصه سیاسی برای اصالح طلبان ،گزینه حداکثری
(عارف) الزاما نمی توانست به صورت حداکثری مطالبات و
خواســت اصالح طلبان را براورده کند .با توجه به انچه بیان
شــد اصالح طلبان امتیازی بزرگ را در اختیار حسن روحانی
قرار دادند (و البته شــاید از ســر اجبار) و از گزینه اصلی خود
خواستند به نفع او کنار برودکهقطعااینمسالهخواستواقعی
و حداکثری انان نبود .در شرایط کنونی باتوجه به فضای باز
سیاســی که دولت روحانی برای اصالح طلبان فراهم کرده
– مخصوصا در شرایط پساتوافق – انان می توانند مسیر خود را
از روحانی جدا کرده و در انتخابات مجلس اتی به دنبال رقابت
با روحانی و نائل شدن به خواست حداکثری خود باشند .اما
ایا رقابت با روحانی تنها راه و عقالنی ترین مسیر رسیدن به این
خواست است؟ قطعا پاسخ منفی است ،چرا که اصالح طلبان
می توانند به وسیله ائتالف با روحانی روی گزینه عارف برای
ریاستمجلسبهاینخواستحداکثریبرسندوتنهانکته ای
که می ماند پذیرش یا عدم پذیــرش روحانی و تیمش بر این
ماجراســت! پس ائتالف اصالح طلبان با روحانی ائتالفی
ممکن و گزینه محتمل ان نیز عارف است.
-4اگر اصالح طلبان ائتالف خود با روحانی را بر حضور
حداکثری خود ترجیح ندهنــد و با همان گزینــه عارف وارد
انتخابات مجلس شورای اسالمی بشوند و مواضع انتقادی
به دولت و اصولگرایــان بگیرند ،جریــان اصولگرایی دچار
احساس خطر شــده و احتماال جریان اجتماعی حامی ان،
یعنی اصولگرایی ،مطالبه ورود حداکثری با معرفی یک نفر
در مقابل عارف می کند .گرچه در جــدول مذکور این گزینه
حاصل ائتالف اصولگرایان با احمدی نژاد معرفی شده است،
اما بیشــتر از انکه احمدی نژاد در این ائتالف نقش داشــته
باشد ،جریان سوم تیر که شــعارهایش الاقل در ابتدای امر
مطابق با شــعارهای احمدی نژاد بود و هنوز نتوانسته بدلی
برای این شعاردهنده بیابد نقش و اهمیت خواهد داشت .در
مجلسفعلینیزشکلنگرفتنیکفراکسیونیکپارچهبرای
اصولگرایان و قرار گرفتن فراکســیونی اصولگرا اما موازی
با ان و در مواردی رقابــت الریجانی و حدادعادل در مجلس
که احتماال بر کسی پوشیده نیست احتمال شکل گیری این
گفتارها
ائتالف را بیشتر می کند .همچنین تصویب برجام در مجلس
نیز یکی از نقطه های تعیین کننده احتمال شکل گیری این
ائتالف خواهد بود ،اگــر الریجانی برجــام را در مجلس به
تصویب برساند اما نمایندگانی که احتماال اکثرا از فراکسیون
اصولگرایان حاضر در مجلس هستند از این مساله قانع نشوند
ی خواهد بود.
این ائتالف حتم
در مقابل نیــز اگر فراکســیون اصولگرایــان مجلس
بتوانند تصویب یــا عدم تصویب ان در مجلس را در دســت
بگیرند – کــه در حال حاضر بــا ورود تمام قــد زاکانی به این
مساله توانسته اند تا حد زیادی این مهم را انجام دهند – و در
نهایت ان را به ســمت عدم تصویب ببرند جریان سوم تیر به
سمت انان گرایش حداکثری پیدا خواهد کرد .پس ائتالف
اصولگریانبااحمدی نژادائتالفیممکنوگزینهمحتملان
نیز حدادعادل اســت .حتی می توان احتمال داد در صورت
عدم ورود حدادعادل این جریان به سمت گزین ه حداقلی چون
زاکانی که در مقام ریاست کمیسیون ویژه برجام نقش کلیدی
ایفاخواهدکردنیزبرود،شایدعلتاصلیهجمه هایبسیاری
که امروز به او می شود نیز با این مساله بی ارتباط نباشد!
اتئالف های محال
انچه در باال بیان شد ارائه مدلی برای تحلیل وضعیت
سیاسی احتمالی اینده کشــور معطوف به انتخابات مجلس
اتی بود که مطابــق ان احتمــال صفر و یکــی ائتالف این
جریان هــا از نظر گذرانده اســت .اما در پایان قصــد دارم با
مثلث | شماره 278
جمع بندی
ارائه تحلیلی شخصی با گزاره هایی مشخص این احتماالت
را ارزش گذاری کنــم .در رقابت انتخاباتی ســال 92پس از
کنار رفتن عــارف به نفع روحانی انتظــار می رفت روحانی در
دولت خود جایگاه مطلوبی برای عارف در نظر بگیرد و با این
کار از او قدردانــی کند .در این مدت قطعــا انتظار نمی رفت
روحانی رقبای انتخاباتی خــود را به دولت راه بدهد اما عارف
با روحانی رقابــت نکرد ،در صورتی که می توانســت این کار
را بکند و حداقل هزینه این رقابت رفتــن روحانی به دور دوم
انتخابات بود که احتمال پیروزی اش را کاهش می داد .حال
اگر اصالح طلبان بخواهند گزینه حداکثری خود یعنی عارف
را برای انتخابات مجلــس اتی فعال کننــد و گزینه ائتالف
را پیــش روی روحانی بگذارند؛ روحانی میــان گزینه موجود
اصولگرایان یعنی الریجانی و گزینه مطلوب اصالح طلبان
گیر خواهد کرد و پرسش اصلی ان است که روحانی به سمت
کدامیک خواهد رفت؟
اگــر روحانی ،عــارف را انتخــاب کند بایــد بپذیرد که
اصالح طلبان به خواسته حداکثری خود می رسند ،از این رو
مطالباتشان نیز حداکثری خواهد شد با این تفاوت که تا دیروز
ن را مطالبه می کردند
خارج از قدرت و تنها از طریق رســانه ا
اما امروز با قدرت ،جایگاه ،قانونی و رسمی این کار را خواهند
کرد.اختالفنظرجدیاصالح طلبانباروحانیبرسرمسائل
سیاست داخلی اســت .روحانی دو ســال به بهانه مذاکرات
هسته ای و حل مشکالتمان با جهان توانست اصالح طلبان
را راضی نــگاه دارد اما همان طور که شــاهدیم در شــرایط
پسا توافق یک چالش بزرگ میان دولت و اصالح طلبان در
خصوص اولویت و تقدم مســائل اقتصادی – سیاسی ایجاد
شده است .دولت روحانی با پشــتوانه کارگزارانی اش تمایل
دارد تمرکز خود را روی مسائل اقتصادی معطوف سازد اما هر
روز فشــارها برای ورود او به سیاست داخلی بیشتر می شود.
وارد شــدن روحانی در ایــن وادی به معنای شــروع چالش
برای دولت یازدهم خواهد بود ،به طــور مثال در هفته های
گذشته اظهارنظر رئیس جمهور در خصوص شورای نگهبان
که مطابق میــل اصالح طلبان بــود اما اعتراضات بســیار
گسترده ای را علیه دولت روحانی به پا کرد و هزینه بزرگی به
پای او نوشته شد!
حال اگر قــرار باشــد روحانی میان نســبت فعلی که با
اصولگرایان از طریق الریجانی دارد و اصالح طلبان و چالشی
که برایش به وجود خواهد امد یکی را انتخاب کند ،احتماال
حفظ وضعیت فعلی برایش مطلوب تر خواهد بود.
همچنین باتوجه به اینکه روحانی شعار خود را اعتدال
قراردادهاست ،شایدگزینهمعتدلاصولگرایانبرایروحانی،
الریجانی باشــد اما عارف بدان علت که منافع جناحی خود
را در اولویــت قرار می دهــد و بنا به تجربــه انتخابات فردی
اهل جدال است احتماال گزینه معتدل اصالح طلبان برای
روحانی نخواهد بود .در این شرایط اصالح طلبان می توانند
گزینه خود را در واپســین لحظات انتخابات بــرای رقابت با
الریجانی تغییر دهند .این گزینه احتماال باید این قدر مطمئن
باشد که ارزش ریسک و ارزش کنار گذاشتن عارف را داشته
باشد .در میان گزینه های موجود ناطق تنها فردی است که
می تواند این نقش را ایفا کند و بنا به روابط دوستانه الریجانی
ی ورود ناطق به عرصه رقابت به معنای کنار رفتن
– ناطق نور
قطعی الریجانی خواهد بود .کمی به عقب با زگردیم ؛ سوالی
دیگر مطرح می شــود انکه ایا روحانی راه سومی جز دوگانه
الریجانی – عارف نخواهد داشــت؟ به نظر می رسد روحانی
می تواند ســراغ بازی ســومی برود که در ان هیچ کدام از دو
جریان اصولگرا و اصالح طلب سود حداکثری در ان ندارند و
با این وصف روحانی کمترین امتیاز را به دیگران خواهد داد.
روحانی می تواند به ســراغ فــردی برود کــه همانند او
امروز دیگر نه اصالح طلب اســت و نه اصولگــرا ...فردی
همچون ناطق نوری قطعا نسبت به اقایان الریجانی و عارف
که هر کــدام منافع جناحــی دارند برای روحانــی مطلوب تر
خواهد بود .همچنین با اضافه شــدن ناطق نوری به ســپهر
سیاست ورزی کشور شعار اعتدال روحانی تقویت می شود و
روحانی اولین دولتی خواهد بــود که بدون چالش با مجلس
جناحی احتماال خواهد توانست در چهار سال دوم کشور خود
را مدیریت کند!
البته انچه بیان شد یک وضعیت مطلوب برای روحانی
است که برای تبدیل شدن ان به واقعیت با چالش ها و موانع
بزرگی رو به روســت ،هم نظر کردن مردم با خود بزرگ ترین
چالش اوست .همچنین مشــخصا گزینه ناطق نوری نقطه
ایده ال تمامی جریانات سیاســی موجود نیست بلکه صرفا
نقطه مشترک انهاست که توانسته ما را به این تحلیل برساند،
شــاید در اینده با فعال شــدن ظرفیت های جدیــد جدال از
اشتراکات به ایدال ها برســد ...حال باید منتظر ماند و دید
که دفتر انتخابات دهم مجلس شورای اسالمی چگونه ورق
خواهد خورد.
گفتارها
-1روی کار امدن احمدی نژاد پس از دولت حداکثری
اصالح طلبان از ســال 76تا 84برای اصالح طلبان بســیار
گران امد .احمدی نژاد شعارهایش دقیقا 180درجه برعکس
اصالح طلبان قرار گرفت و بنابراین در دولت اول خود تمامی
فعالیت هایش را در تضاد با انان تنظیم کرد.
شــاید علت اصلــی وقایــع ســال 88و اعتراضات به
انتخابات ان سال را ،جدای از فتنه ای که از سوی جریانات
خارجی انجــام گرفت ،باید مقاومــت اصالح طلبان در برابر
ادامه اقدامات احمدی نژاد در چهار سال اول دولتش دانست.
این رنجش به قدری باال بود که اصالح طلبان حاضر شدند
برسر وجودشــان در عرصه سیاست ورزی کشــور در مقابل
نبودن احمدی نــژاد قمار کنند .شــکاف ایجاد شــده میان
اصالح طلبان و احمدی نژاد به قدری عمیق است که بعد از
گذشــت حدود دو ســال از کنار رفتن دولت او اگر روزنامه ها
را ورق بزنیــم مطالب بســیاری در انتقاد به دولت گذشــته و
عملکرد و اعتقادش یافت می شــود و ائتالف اصالح طلبان
با احمدی نژاد عناصر هویتی انان را دچار اشکال خواهد کرد
از این رو ائتــاف اصالح طلبان با احمدی نــژادی ائتالفی
محال است .اما باتوجه به ویژگی غیرقابل پیش بینی بودن
احمدی نژاد شاید بتوان تصور ائتالف احمدی نژاد با گروهی
یگانه از اصالحات و شــخصی همچون صادق خرازی را از
نظر گذراند .البته همان طور که باالتر عنوان شد این ائتالف
از محاالت اســت اما گمانه زنی ان برای در نظر گرفتن همه
احتماالت – ان هم در حوزه غیر قابل پیش بینی -الزم بود!
-2همان طور که احمدی نژاد شعارها و عملکردش را در
تضاد با دولت اصالحات قرار داده بود ،روحانی نیز برای روی
کارامدنوجلبنظراصالح طلبانتصمیمگرفت شعارهایش
را در تضاد بــا احمدی نژاد قرار دهد و در دو ســال اخیر تمام
توانش را برای اصرار بر این موضع با تکرار انتقادات رو زافزون
به دولت احمدی نژاد به کار گرفته است.
همچنین هنوز ان قدر زمان نگذشته که بتوانیم بگوییم
مولفه هــای رقابتــی روحانی بــا احمدی نژاد رنــگ باخته و
فراموش شده که ائتالف انها را ممکن بدانیم .این ائتالف
در تضاد با هویت و موجودیت دولت روحانــی خواهد بود از
این رو ائتالف روحانی با احمدی نژاد ائتالفی محال است.
19
پرونده
پرونده ویژه مثلث درباره نسبت روحانی با توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی
گفت وگوها و یادداشت هایی از:
محمد عطریانفر ،حسین راغفر ،محمد قوچانی ،عبدالله گنجی
حمیدرضا ترقی ،مصطفی هاشمی طبا ،ناصر ایمانی ،احمد شیرزاد
حشمت الله فالحت پیشه ،محمدصادق کوشکی ،رضا مجیدزاده
داریوش قنبری و علیرضا صدرا
ه ویژه
روحانی؛ درمیانه لیبرال ها و سوسیال ها
حسنروحانی،رئیس جمهورتوسعهاستیادموکراسی؟
داوود حشمتی
سیاست
22
مثلث | شماره 278
1
روزنامه نگار
بحثبرسرتقدموتاخرتوسعهسیاسیوتوسعهاقتصادی
همیشه در میان تئوریســین ها مطرح بوده اســت .این بحث
خصوصابعدازبیرونامدنایرانازجنگتحمیلیوهشت ساله
قوتگرفت.انهاکهدردولتسازندگیمشغولفعالیتبودند،به
مدل توسعه اقتصادی و امرانه ای اعتقاد داشتند که در ان یک
فردبه عنواننمادتوسعه،لقب«سرداری»می گرفت.هماو،در
نگاهاطرافیانشمقامامیرکبیریدررشدوشکوفاییهدیهگرفت.
ازهماننقطهبودکهاتفاقااختالفاتمیانانهاکهدموکراسیو
توسعهسیاسیرابرتوسعهاقتصادیمقدممی شمردند،اغازشد.
جالبانجاکهبوداقایهاشمیحتیواژه«توسعهسیاسی»هم
بهگوششنخوردهبود.چراکهبعدازمطرحشدنانتوسطسعید
حجاریان سوال کرده بود« :توسعه سیاسی چیزی است که در
دنیا وجود دارد یا اینکه خودتان از روی واژه توسعه اقتصادی ان
رادرستکر ده اید؟»(حجاریان،اندیشهپویا،شماره)2
هم ان جابودکهچپگرایانسنتیانروزهاازبرخیمناصب
دولتیخارجشدندودرنهادهایمطالعاتیاکادمیکبهتحصیل
و تئوریزه کردن مدل توســعه خود برای ایــران پرداختند .این
مساله ای مخفیانه نبود و بعدها ســعید حجاریان به تفصیل در
موردانسخنگفت.اوتوضیحدادهبودکهچطوراوودوستانش
دلمشغول توسعه سیاسی در ایران بودند و از همین رو در مرکز
تحقیقاتاستراتژیکمجمعتشخیصمصلحتنظامگردهم
امدند تا این بحث ها را دنبال کنند .ایــن درحالی بود که دولت
در دستان «سردار سازندگی» بود و چپ سنتی ان روزها منتقد
اصلی هاشمی .با روی کار امدن حســن روحانی بار دیگر این
چالشدرمیاننخبگانوفعاالنسیاسیدرگرفتهاست.اگرچه
هنوز به ســطح عمومی چندان انتقال پیدا نکرده اما اگر خوب
دقتکنیم،درمیانهمناظره هایبهظاهرهمسووتحتعناوین
دیگر می توانیم این بحث ها را ردیابی و رصد کنیم .از مهمترین
نمونه های ان می توان به دو میزگرد در دو مجله تئوری پرداز در
میان اصالح طلبان اشاره کرد .جایی که محمود سریع القلم در
کنارمسعودنیلیبهمجلسمهرنامهمی رودتا برایمدلتوسعه
ایران «الگوی» مناســب ارائه کنند و در طرف دیگر میزگردی
است که در نشــریه اندیشــه پویا با حضور محمدرضا خاتمی،
علوی تباروابراهیمیزدیبرگزارمی شود.
انگاراکنوندر 2سالگیدولتروحانیاصالحطلبانفراغ
بالیافتهاندتاباعبورازشرایطدهه 80وابتدایدهه 90گروهی
توسعهسیاسیراطلبکنندوگروهیدیگرتوسعهاقتصادیرا.
انگاردوطیفراستوچپاصالحطلبانبخواهندهریکدولت
روحانی را به سمت خود بکشانند .طیف راست شامل لیبرال ها
طلبتوسعهاقتصادیواقتصاددارندوطیفچپوسوسیالها
طلب سیاست و توسعه سیاسی .این دو مناظره نشانه ای است
ازخواستهایلیبرال هاوسوسیالهایاصالحطلبازدولت
حسنروحانی.
در اینجا قصــد داریم به واکاوی ایــن مناظره ها پرداخته
و مهمترین مطالب ارائه شــده درباره تقــدم و تاخر مدل های
توســعه ای را از دل انهــا بیــرون بیاوریــم تا مشــخص کنیم
رویکردهای مخالفی را که به ســان اتش زیرخاکستر در میان
گروه های طرفدار دولت در جریان اســت .جدالی است که در
نهایتمی توانازانجداییواختالف نظرمیاندولتوحداقل
طیفچپاصالح طلبانراازانانتظارداشت.
مدل های توسعه
با پیدایش توسعه در کشــورها و تعریف توسعه یافتگی و
عدم توسعه یافتگی کشور ،یکی از اساسی ترین بحث هایی که
پیرامون این موضوع اغاز شــد ،بحث مطالعه در مورد توسعه و
مدل هایتوسعهبود.اینکهکشورهاتوسعهراازکجااغازکردندو
درکجابهتوسعه یافتگیدستپیداکرده اند.اینجدالخصوصا
بعد از جنگ جهانی دوم بیشــتر دیده شــد .امریکا از یک سو و
شورویازسویدیگرتالشکردندتابلوکیازکشورهارابهتوسعه
سوقدهند.درسمتغربتوسعه هاییامرانههمچونایراندر
دستورکارقرارداشتودرشرقتوسع هاقتصادیکهکشورهای
همچون یوگسالوی ،کره و المان شرقی را شامل می شد .اما
به طور کلی در مدل های توســعه ،یک سو توسعه گرایانی قرار
دارند که قائل به اولویت توســعه اقتصادی بر توسعه سیاسی
هستند .این دسته مهمترین نظریه پردازان توسعه را تشکیل
می دهند .اما در طرف دیگر دموکرات هایی ایستادند که قائل
بهتقدمتوسعهسیاسیبراقتصادیهستند.بهباورانهاتازمانی
که دموکراسی حاکم نشود نمی توان به توسعه رسید .در میان
این دو دسته مکتبی ترکیبی از این دو مدل توسعه وجود دارد.
مکتبی که در ان توسعه سیاسی به معنای دموکراسی نیست و
هانتینگتون و فرید زکریــا ان را تبیین می کنند .در این مکتب،
ترکیبی از توسعه اقتصادی ،دولت ســازی و حاکمیت قانون را
نسبت به دموکراسی یا بسیج اجتماعی اولویت بندی می کنند .
هانتینگتون و فرید زکریا اشــاره می کنند همبستگی قوی تری
بینظرفیتدولتوحاکمیتقانونبارشداقتصادیوجوددارد
نسبتبهوجودهمبستگیبیندموکراسیبارشد،کهاستداللبه
نفعیکه ساالریلیبرالنسبتبهمردم ساالریغیرلیبرالبه عنوان
سکویی برای رشد اقتصادی است .این البته راهبردی است که
دولت های توسعه ای مثل کره جنوبی و تایوان در پیش گرفتند.
هانتینگتون در کتاب «توسعهسیاسیوزوالسیاسی» در سال
1965م چهار استدالل را در نفی اساسی نظریه های کالسیک
توسعه سیاسی مطرح و با این دالیل ،مبانی اصلی نظریه خود
را بیان کرد .چهار دلیل او عبارتند از -1 :نفی برگشــت ناپذیری
توسعه سیاسی - 2همه زمانی و همه مکانی بودن حوزه تحلیل
توســعه گرایی - 3متوقف نبودن توســعه سیاســی بر توســعه
اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی - 4جدا بودن تعریف توســعه
سیاســی از دیگر پدیده های اقتصادی و اجتماعی .او فراتر از
نظر انان که نهادینه کــردن تدریجی برخوردها را پیش شــرط
پرونده ویژه
امر دموکراسی سیاسی و توسعه سیاسی را مستلزم دگرگونی از
طریق ساختارهای نهادی می دانستند ،نهادینه کردن را معیار
ی نظریه خود را بر
منحصر به فرد توسعه سیاسی دانست و تمام
این مبنا بنا کرد .مهمترین کتاب هانتینگتون «سامان سیاسی
درجوامعدستخوشتغییر»است.اوبراینباوراستکهسامان
سیاسینتیجهخودکارفرایندنوسازینیست.بلکهبدونسامان
سیاسی نه فرایند توسعه اجتماعی موفق خواهد شد و نه توسعه
اقتصادی.همینامر،پایه ایشدبراییکاستراتژیتوسعهکه
بعدا «توسعه اقتدارگرا» خوانده شد .شکلی از توسعه که در ان
یک دیکتاتور توسعه گرا نظم سیاسی و حکومت قانون را شکل
می دادوبسترهایتوسعهاقتصادیواجتماعیرافراهممی کرد.
وقتی که این پایه ها استوار می شدند ،دیگر وجوه مدرنیته مانند
دموکراسی و مشارکت مدنی می توانستند روی ان سوار شوند.
فرید زکری ا شاگر د هانتینگتون ،در کتاب «اینده ازادی» که در
سال ۲۰۰۳نوشت،نسخهتاحدیروزامداینبحثراارائهکرد.
مدل دیگری از توســعه که توســعه گرایی اقتدارگرایی
بوروکراتیــک نامیده می شــود که از ســوی ادانــل و ایوانس
تئوری پردازی شد اما سابقه شــکل گیری در کشورهایی مانند
برزیل و کره جنوبی را دارد .در این توســعه با سرکوب سیاست و
اتحاد شــرکت های فراملیتی ،دولت اقتدارگرای بوروکراتیک
و بورژوازی کمپرادور ،کار توســعه را به پیش می برند .الگویی
که سطح تعدیل شده اش مدنظر دولت کارگزاران بود و اکنون
تئوریسین هایدولتیازدهمانرابهروحانیتوصیهمی کنند.
رویارویی از جنس تاکتیک
غربی به عنوان الگوی توسعه یافتگی مطرح می شوند ،از این
رو کشورهای دیگر باید بر اســاس این معیارها خود را بسنجند.
ازمنظرسریع القلمتوسعه یافتگیدارایمعیارهایینظیردولت
حداقلی،صنعتی شدن،توجهفراگیربهعلموعقالنیت،بخش
خصوصی فعــال ،نظام اموزشــی کاربردی ،نخبــگان ابزاری
منســجم ،مردم پرکار و مســئولیت پذیر ،دولت پاسخگو و...
اســت .از این رو جامعه ایرانی با مدل غربی تصور شده ایشان
بسیارفاصلهدارد.
مثلث | شماره 278
محمود سریع القلم تئوریسین
توسعه از باال با فرض اتحاد
نخبگان ابزاری و نخبگان سیاسی
است .او نسبت به توسعه از پایین
در ایران ناامید است
مسعود نیلی از کسانی است که
رشد باالی اقتصادی را زمینه ساز
توسعه سیاسی می داند .او از
اهالی مکتب نیاوران
در توسعه است
پایان جنگ ،اغاز توسعه اقتصادی
سیاست
با همین پیش زمینه می توان به ســراغ سیاســت داخلی
ایران رفت .یک طرف چپ های سنتی ایران قرارداشتند که از
دورانجنگخارجشدهبودندوهمچنانبهاقتصاداسالمیامابا
سویه هایدولتیاعتقادداشتندوطرفدیگرهاشمی رفسنجانی
بود که به اقتصــاد ازاد نگاهی با عطوفت داشــت .در هر حال
اگرچهکارگزارانوچپ هاازنظرجبهه بندیهردوخودرامتعلق
بهجبههاصالحاتمی دانند،اماتفاوت هایشاندراینبخشاز
ک سیاسی نقطه اختالف شدیدی میان انها ایجاد کرده
تاکتی
است .کارگزاران خود را محرک و پیشــتاز اصالحات می داند،
هرچند ســایرین به ان اعتقادی ندارند .با این حال انچه مسلم
است اختالف میان تقدم و تاخر در مساله توسعه سیاسی یک
اختالف نظربسیارمهمدرمیانایندوطیفسیاسیاست.
در دوران اصالحــات ایــن کارگزاران و مدل توســعه ای
انها بود که در اقلیت قرار داشــت .صدای اصلی و بلندی که از
اصالحات شــنیده می شد ،خواســتار برقراری توسعه سیاسی
بود .اما با روی کار امدن حسن روحانی امروز این شرایط به نفع
کارگزارانتغییریافتهاست .اگرهاشمی رفسنجانیدرسال های
اولیه دهه هفتاد اساســا چیزی به اسم «توســعه سیاسی» به
گوشش نخورده بود ،اما الاقل این روزها انها خواستار برقراری
توسعه اقتصادی هستند و حداقل انجام «توسعه سیاسی» را
قبول دارند .تنها با این تفاوت که ان را نــه در اولویت ،بلکه در
«اخرین» مرحله از توسعه می پسندند .مساله ای که اظهارنظر
صریح ســریع القلم در مهرنامه ان را به ما نشان می دهد .انجا
که صراحتا می گوید« :توسعه سیاسی ،در واقع اخرین مرحله
توسعه است ».بعدها به اینکه چرا او توسعه سیاسی را به مرحله
اخر توسعه انتقال می دهد بحث خواهیم کرد اما عجالتا اینکه
نبایدفراموشکنیمسریع القلمبه عنوانیکیازتئوریسین های
دولت اعتدال مطرح است .هرچند دولت او را به عنوان مشاور
قبولنداشتهباشدیاخوداوبادلخوریازهمانسال اولبهخاطر
انکهبرایدولتحاشیهپدیدنیایدازدولتفاصلهگرفتامابااین
حالبهاعتقادبسیاریهمچناناوازمتنفذترینتئوریسین هایی
اســت که اعتدالگرایان به او و نظراتش چشم دوخته اند .سیر
تفکرات او در کتاب های «عقالنیت و توسعه یافتگی ایران»،
«فرهنگ سیاسی ایران» و «اقتدارگرایی ایرانیدر عهدقاجار»
بهروشنیمی گویدکهدرنگاهاومدلتوسعهدرواقعهمانچیزی
است که در غرب وجود دارد .در دیدگاه او کشورهای اروپایی و
راه چپ و راست مدرن از اغاز توسعه سازندگی از یکدیگر
تقریبا جدا شد و دوم خرداد بر بستر مطالعاتی شکل گرفت که از
همین جا کلید خورده بود .بررسی سابقه جدال دو تفکر که یکی
به توسعه اقتصادی می اندیشید و یکی توسعه سیاسی ،از انجا
اهمیتزیادیپیدامی کندکهمانندیکگرانیگاهدرروابطمیان
دولتواصالح طلباندرایندهنزدیکبسیارحائزاهمیتخواهد
بود .انروزهاچپگرایانسنتیدرایران،ازنهادهایدولتیبامیل
یابدونمیلشخصی،خارجشدهبهمحیط هایاکادمیکروی
اوردند.همانسال هاییکهدولتهاشمی رفسنجانیسازندگی
بود و به اقتصاد ازاد می اندیشید ،سعید حجاریان و دوستانش
در مرکز تحقیقات اســتراتژیک به توســعه سیاسی و همزمان
تحصیالت دانشگاه مشــغول بودند .خود او درباره دو جریانی
که در ان زمان به راه افتاده بود و می توان انها را نمادی از توسعه
فرهنگی و اقتصادی دانست ،همچنین نقش خودشان در این
میانه این گونه توضیح می دهد« :دو پروژه شــروع شده بود که
به نظر من نتیجه بخش نبودند .یکی روشنفکری دینی که دکتر
سروش شروع کرده بود و دیگری هم توسعه اقتصادی که اقای
هاشمی و تیم اقای طبیبیان شروع کرده بودند .من پیش بینی
می کردمکهبدونتوجهبهیکرفرمسیاسیهردویاینپروژه ها
به لحاظ اجتماعی به بن بست می رسند و بدون توسعه سیاسی
نمی توان اصالح دینی و اقتصادی کرد .پروژه توسعه سیاسی
این طور کلید خورد .پروژه من شد نو ســازی سیاسی در ایران.
همان اصالحات .من بودم و یک مشت اطالعات تئوریک و
ارتباطبابرخیچهره هایسیاسی.بنابراینبهایننتیجهرسیدم
کهبرومدرسبخوانم.مثلبچهادمکنکوردادمورفتمدانشگاه
و از هیچ سهمیه ای و مصوبه ای هم استفاده نکردم .دور اولی
بود که بعد از انقالب فرهنگی برای فوق لیسانس کنکور برگزار
شــد و تعداد شــرکت کننده ها زیاد بود .کنکور دادم و دانشگاه
تهران قبول شدم .بورســیه هیچ جا نبودم .دولت هیچ چیز به
من نداد .االن حقوق بازنشستگی ام را هم نمی دهند .خالصه،
فوق لیسانس و دکترای علوم سیاســی خواندم( ».مصاحبه با
اندیشهپویاشماره)2
او می گوید که پیش اقای هاشمی می رود و به او می گوید
که قصد دارد روی پروژه توسعه سیاسی کار کند و هاشمی به او
می گوید« :توسعه سیاسی چیزی اســت که در دنیا وجود دارد
یا اینکــه خودتان از روی واژه توســعه اقتصادی ان را درســت
کر ده اید؟» پاسخی که نشان می دهد که سردار سازندگی تا چه
اندازه از ان فاصله داشت و با ان بیگانه بود .حجاریان مشخصا
عنوان می کند کــه این فعالیت هــا و مطالعات را نــه در جهت
مخالفت ب ا هاشمی ،بلکه برای انکه بتوانند مدل سیاسی برای
دولت هاشــمی ارائه کنند پیگیری می کردند اما هاشمی به ان
عالقه اینداشت«:مابخشتوسعهسیاسیرادرمرکزتحقیقات
استراتژیکراه اندازیکردیمتااینپروژهراپیشببریم.معاونت
ما پنج گروه داشــت .گروه انقالب اســامی ،گروه دولت که
می خواســت بپردازد به اینکه ماهیت دولت در ایران چیست،
گروه رفتار سیاســی ،گروه فرهنگ سیاســی و گروه نو ســازی
سیاسی.مامی خواستیمازدلاینبحث هایک«پالیسیپیپر»
در بیاید برای اقای هاشمی .منتها اقای هاشمی عالقه ای به
اینمباحثنداشت».
حجاریان این نگاه را همچنان حفظ کــرده بود .با وجود
انکه او بعدها در روزنامه صبح امروز روشی به شدت در مخالفت
با هاشمی پیمود اما معتقد اســت که در ان زمان به همکاری با
هاشمی اعتقاد داشــته و از این رو او و بهزاد نبوی تا دوم خرداد
76همچنان در مجمع باقی ماندند« :ما معتقد بودیم که اقای
هاشمیهرنظریرامی خواهدداشتهباشدامامابایدکارخودمان
را بکنیم و ایشــان هم باالخره خواهد فهمید کــه پروژه اش به
بن بست می رســد و توســعه اقتصادی عوارضی دارد که ناچار
پیش نیاز رفع انها توســعه سیاســی خواهد بود .اقای هاشمی
دور دوم که رای اورد دیگر با اقای خوئینی ها کار نکرد .مجمع
روحانیون مبارز با اقای هاشمی مشکل پیدا کرده بود .دور دوم،
مجمع از اقای هاشــمی دفاع کرد اما اقای هاشــمی گفت که
مجمع اگر از من دفاع نمی کرد به زبالــه دان رفته بود و مجبور
بودند از من حمایت کنند .اقای هاشمی مجمع را مسخره کرد.
اقایموسوی خوئینی هاهمروزنامهسالمبرایشجدیشدهبود
ووقتشرادرسالممی گذاشت.کمترمی امد.اقایهاشمیهم
اقایروحانیرارئیسمرکزکرد».باامدنحسنروحانیشرایط
برایانهاتغییرکردهبودامانهتاانحدکهازمجمعبروند،اوگفته
بود«:منوبهزادنبویتادومخرداددرمرکزتحقیقاتبودیم.ما
می گفتیمکهباهاشمیبایدکارکردونبایداورارهاکرد.احساس
می کردم که هاشمی کم کم به ما و توسعه سیاسی می رسد .من
روز ها در مرکز تحقیقات بودم و عصر ها می رفتم روزنامه سالم و
هفته نامهعصر ما[.ارگانسازمانمجاهدینانقالب]»(همان)
حجاریان ســال ها بعد گفت ان مرکز برونداد نداشــت و
دلیلش را مخالفت هاشمی رفســنجانی با ان عنوان کرد« :به
همراه بهزاد نبوی ،محســن ارمین ،هاشــم اغاجری ،عباس
عبدی،علیرضاعلوی تبار،حسینبشیریهوبرخیدیگرازاساتید
دانشگاه روی این پروژه ها کار کردیم اما حاصل این کار چندان
مورد استفاده مسئوالن قرار نگرفت ،به همین خاطر خودمان
تصمیمگرفتیمکهاینپروژهرااجراکنیم».
او توضیح داده بود که «پروژه توســعه سیاسی ما حداقل
23
پرونده ویژه
عبدالله نوری به عنوان اولین
وزیر کشور خاتمی کسی بود
که پروژه توسعه سیاسی را
به صورت افراطی پیش می برد
حجاریان معتقد است که پایه و
بنیان تفکرات روحانی ربطی به
دموکراسی ندارد ،گرچه ممکن است
عواقب دموکراتیک داشته باشد
متدش کامال مشخص بود که چه می خواهیم» و تاکید کرده
بود که با امدن روحانی «پروژه انها متوقف شده بود» .حجاریان
می گفت« :در راه نوسازی بومی معلوم بود که چه می خواهیم.
همهچیزتعریفشدهبود،فسادادارییعنیچه؟مشارکتیعنی
چه؟ رقابت یعنی چه؟ جامعه مدنی یعنی چه؟ چرا ضعیف است
و...حتیبرایمسائلراهحلداشتیم»(.همان)
او همچنین تاکید داشــت کــه فاصله میان خودشــان
و روحانی را مشــخص کنــد .اگرچــه روحانی حــاال در قدرت
بود« :مــدل من با مــدل روحانــی فرق می کنــد .اصالحاتی
که مــن می گویم بن اش دموکراســی اســت .ممکن اســت
اصالحــات اقای روحانــی هم بالطبع دموکراســی بیــاورد اما
بن اش دموکراســی نیســت .خودش همچنین ادعایی ندارد.
نمی گوید که مــن اصالح طلبــم ».از همین رو می تــوان در
واقع تفــاوت اصالح طلبــان و روحانی را به روشــنی در همان
«بن مایهقراردادندموکراسی»تعریفکرد .بهمعنایواضح تر
اصالحات و توســعه ای کــه اصالح طلبان مدنظرشــان بود،
اصالحاتیمبتنیبرتغییراتدموکراتیکبوداماراستمدرنکه
درکارگزارانوهمچنینحزباعتدال وتوسعهتعریفمی شود،
به مدل دیگری که همان تقدم توســعه اقتصادی باشد اعتقاد
داشت .سرنوشــت توسعه سیاســی در اصالحات بعد از وقایع
١٨تیــر و ترور ســعید حجاریان بــه محاق رفــت .دولت دوم
سیدمحمدخاتمینیزبیشتربه دنبالرونقاقتصادیبودتاتوسعه
سیاسی،اگرچهانهاهرگزاینپروژهرارهانکردند.
می گفت،هاشمیحرف هاییمی زدکهبی شباهتبهحرف های
روحانی ٩٢نبود .تاکید بر تورم ،اشــتغال و سیاست خارجی در
کالم او مشــهود بود« :تورم زندگی مردم را سخت کرده است.
اشتغال به عنوان یک دغدغه ذهن جوانان و خانواده های انان
رامشغولکردهاست.درسیاستخارجیهجمهشدیدیتوسط
قدرت های بزرگ علیه ایران صورت می گیــرد ».اما در مقابل
معین وعده می داد که در ریاســت جمهوری معاونت ویژه ای را
به «امر مهم حقوق بشــر» اختصاص خواهد داد .محتشمی
نیز که به عنوان رئیس ستاد انتخاباتی کروبی فعالیت می کرد به
نوع نگاه هاشمی و اطرافیانش انتقاد داشت و می گفت« :انها
یکهباانتقادات
می خواهندامیرکبیریخودراتمامکنند ».هاشم
اصالح طلبان چه از ناحیه ستاد معین و چه از ناحیه ستاد کروبی
رو به رو شده بود ،اندکی تغییر مواضع در او مشاهده می شد .او
برنامه ایبرایانتخاباتبه عنوانبرنامهکاریریاست جمهوری
بهمردمعرضهکرد باعنوان«توسعهدموکراتیک».برنامه ایکه
کارتهیهوتدوینانبرعهدهنجفیبود.اوهمچنینمعتقدبودکه
خاتمیهمانمسیراوراادامهدادوبهناچارازطرفداردموکراسی
بودنشبهمجلهتایمگفت«:منطرفداردموکراسیهستم.ولی
فکر می کنم این مسیر را باید ارام ارام طی کرد ».او حاال اذعان
می کرد که «حرکت در مسیر دموکراسی اجتناب ناپذیر است» و
اینراصراحتادرحسینیهجماراندرمیانمردماعالممی کرد.اما
تماماینحرف هابیشازهمهازمقتضایزمانناشیمی شود.
هاشمی همان طور که محتشمی پور گفته بود ،امده بود تا کار
امیرکبیری را تمام کند .خودش نیز ان را مخفی نکرده و از دوره
دوم سازندگی سخن می گفت« :در تمامی بخش های کشور
برنامه هاییدارمتابااجرایسازندگیدومایرانرابهسویتوسعه
وپیشرفتبرسانم».پروندهانتخابات ٨٤نیزباچرخشحداقلی
ایت اللهوشکستدرمقابلمحموداحمدی نژادبستهشدودوره
هشتسالهریاست جمهوریاحمدی نژادفرارسید.
سیاست
24
مثلث | شماره 278
چرخش به سوی دموکراسی
چپگرایان در انتخابات دور نهم همچنان بر همان عقیده
بودند .مقــداری لبه تیز حرکــت را کند کردند اما ایــن اتفاق در
اردوگاههاشمی رفسنجانیدچارتغییراتدیگریشد .انتخابات
ســال ،٨٤انتخاباتی بود که در ان اصالح طلبان دچار تشتت
زیادی شدند .یک سمت کاندیدای اصالح طلبان پیشرو قرار
داشت و سمت دیگر کروبی بود با انتقادی که به تندروی برخی
در دوره اصالحات صــورت می داد .در میــان این دو طیف اما
هاشمی رفسنجانی عزم انتخابات کرده بود .هاشمی سال ٨٤با
رویکردیجدیدبهمیانامدهبود.اواگرچههمچنانبرازادسازی
اقتصادی اعتقاد داشــت اما این بار برنامه هایش ســویه های
دموکراتیکبیشتریبهخودگرفتهبود.اینکهچرادرانانتخابات
شکست خورد بحث دیگری اســت ،اما هاشمی در ان سال در
بیانیه حضورش به اصالحات انتقاد کرده و خود را منجی کشور
معرفی کرده بود .بیانیه ای که این گونه با واکنش کروبی روبه رو
شده و عنوان شده بود که بسیاری از بحران ها ناشی از عملکرد
خوداوبود«:باتوجهبهاینکهاقایهاشمیدربیانیهحضورخود،
عملکرد هشت ساله دولت اصالحات را زیر سوال برده ،از طرد
نیروها ابراز نگرانی کرده و خود را تنها منجی کشور از بحران ها
معرفی کرده بود ،الزم دیدم به ایشان یاداوری کنم که بسیاری
از این بحران ها ناشــی از عملکرد ایشان بوده است ».درحالی
کهانروزهایستادمصطفیمعینازپیشبرددموکراسیسخن
بازگشت طرفداران توسعه اقتصادی
حوادث ٨٨و بعد از ان رســیدن به انتخابات ٩٢شــرایط
را برای طرفداران توسعه سیاسی اگرچه ســخت کرده بود اما
حمایت ان در میان برخی نخبگان همچنان دیده می شــد .از
همین جا بود که ایت الله هاشــمی این بار نه با هدف سازندگی
دوبــاره ،بلکه بــا نگرش ســاخت فضای سیاســی کشــور در
انتخابات ٩٢کاندیدا شــد .از ســوی دیگر عارف را نمی توان
کاندیدایچپگرایانسنتیدانستامااصالحاتدوگزینهبعداز
ردصالحیتهاشمی رفسنجانیدراختیارداشت.رفتنپشتسر
عارفوایستادنتابهاخر،یابهتعبیریفداکاریعارفبرایرای
اورن روحانی .اصالحات مسیر دوم را انتخاب کرد؛ انتخابی که
بسیاری با اهمیت بود و سرنوشت صندوق رای ٩٢را رقم زد .به
عبارت روشن تر اصالح طلبان در خرداد ٩٢به این باور رسیدند
که نگرانی های اقتصادی و توســعه ای مردم به واسطه شدت
تحریم ها و همچنین توقف رشــد اقتصادی و تورم باال ان قدر
زیاد شده که شعارهای توسعه سیاسی نمی تواند کاربرد الزم را
داشته باشد .از همین رو عارف کنار رفت تا حسن روحانی که از
یک سو از «قانونگرایی» سخن می گفت و از سوی دیگر از حل
مشکالتمعیشتیمردم،بهقدرتبرسد.
لیســت شــعارها و دموکراســی خواهی روحانــی در این
انتخابات کم نبود .او به جوانــان و اصناف و احزاب وعده های
ی که توانست
ازادی داد .اما بعد از رسیدن به پاستور تنها اقدام
انجامدهد،بازگشاییقفلخانهسینمابودویکمنشورمتروکو
خاک خورده ب ا عنوان «منشور حقوق شهروندی» .منشوری که
روحانی وعده داده بود ان را اجرایی کند اما با گذشت دو سال از
ریاست جمهوریاوهیچخبریازاندردسترسنیست.اولویت
اول و اخر دولت روحانی مهار تورم و توافق در زمینه هســته ای
بودکهبههردودستپیداکرد.اصالح طلبانالبتهازاوشناخت
داشتند.شایدازهمینروستکهحجاریاندراخریناظهارنظر
باکنایهمی گویدکهروحانیفعالبایدبهمسالهحلمشکلحضور
بانواندراستادیوم هابپردازد(.اندیشه پویاشماره) 28
سایراصالح طلباننیزوضعیتمشابهیداشتند.نکته ای
که علوی تبار نیز به ان اشــاره کرده و از زاویه خودشان روحانی
ت بودن» حمایــت از او می گویــد .او گفته که
درباره «ســخ
نیروهــای اصالح طلــب و بهبودی خواه در ســال 92حداکثر
فداکاریرادردفاعازروحانیانجامدادندودرموردخودشتاکید
می کند«:برایمنخیلیسختبودکهاطالعیهدهموازاقای
روحانی دفاع کنم ،ولی به رغم ســوابق درگیری ای که داشتیم
این کار را کردم .همه نیروها این کار را کردند ».و در پاســخ به
این ســوال که« :معتقدید اقای روحانی به رغم ان حمایت ها
کاری را از پیش نبردند؟» به ترکیب تئوریسین های دولت اشاره
می کند«:بههرحالبهترکیبدولتکهنگاهکنیدمی بینیدافراد
صاحب تئوری اش مثل اقای نیلی به تقدم توسعه اقتصادی بر
توسعه سیاسی قائل اند » .تئوریسین های دولت حاال معتقدند
با شــرایط به وجود امده الزم اســت تا دولت به ســمت توسعه
اقتصادی گام بردارد .با همین رویکرد است که حزب کارگزاران
سازندگی به صورت گسترده فعالیتش را اغاز می کند .حزبی که
هاشمی رفسنجانی پدر معنوی اش تلقی می شود و به شدت از
حسنروحانیحمایتمی کند.
بار دیگر اختالفات اغاز می شود
هنوز توافق هســته ای به امضای نهایی نرســیده است
و هنوز هیــچ اثر مشــهودی از حصول توافــق در داخل حس
نمی شــود ،با این حال تئوریســین های نزدیک به نگاه دولت
همچون؛ موسی غنی نژاد ،محمود سریع القلم و مسعود نیلی
حرکت به ســمت اولویت بندی دولت را اغــاز کرده اند .یکی از
اساسی ترین مخالفت ها و مقاومت ها در این زمینه را رفته رفته
نه از ســوی اصولگرایان ،بلکه از ســوی اصالح طلبان شاهد
خواهیمبود؛اصالح طلبانیکهباتالشفراوانوریسکباالی
دولت روحانی سرانجام توانستند مجوز حزب اتحاد ملت ایران
را از دولت روحانی کســب کنند .به نظر می رســد این حزب در
نهایت به مخالف اصلی سیاست های اقتصادی دولت روحانی
تبدیل خواهد شد ،همان طور که در دهه ٧٠با پرچم مخالفت با
سیاست هایاقتصادازادهاشمیتوانستبهدومخردادبرسد.
دو مناظره مهم در دو مجله
در هفته های گذشــته دو نشســت در دو مجله متعلق به
اصالح طلبان برگزار شد .نشست هایی که واکاوی ان می تواند
نشــان دهد که رویارویی رفته رفته اغاز خواهد شد .در نشست
اول مســعود نیلی و محمود ســریع القلم در مجله مهرنامه به
بررسی مدل توسعه پرداختند و در نشست دوم ابراهیم یزدی،
محمدرضاخاتمیوعلوی تباردوریکمیزدرمجلهاندیشهپویا
نشستند تا سیاست های دولت روحانی را پس از تحریم بررسی
کنند .بررسیایندونشستنشانمی دهدکهشکافمیاندولت
و اصالح طلبان چپ رفته رفته علنی تر خواهد شد .همان طور
که پیش تر گفتیم طرفداران اولویت داشتن توسعه اقتصادی
برتوسعهسیاسیرامی توانطرفداراننگاهبهخارجدانست.به
پرونده ویژه
اینمعناکهبرایانهابیشازانکهتغییروتنظیممناسباتداخلی
یا به طور روشــن تر سیاست داخلی اهمیت داشــته باشد ،این
سیاست خارجی است که در اولویت قرار می گیرد .برای همین
همدولتروحانیرابرخیبراینسبکوسیاقدانستهومعتقدند
دولت او دولتی است که توسعه اقتصادی را بر توسعه سیاسی
حمی داند.باهمیننوعنگاهاستکهاندیشهپویاازعلوی تبار
ارج
سوال می کند« :به نظر شما اقای روحانی کار درستی انجام داد
کهقبلازاینکههیچپروژهسیاسی ایراشروعکندکارخودشرا
در عرصه سیاست خارجی جلو برد؟» اما پاسخ علوی تبار حاوی
کمی کنایه اما واقع بینانه اســت .او معتقد است که روحانی در
برخی زمینه ها اجــازه ورود نداشــته و خودش ایــن را به خوبی
می داند« :به نظرم اقای روحانی خوب می دانست که محدوده
اختیارات و محدوده ای که از او حمایت می کنند تا کجاست و از
کجااگرجلوتربرودممکناستتنشهمشروعشود.توجهکنیم
کهدراینپروژهکهباانهمراهیمی شود.توسعهسیاسیاصال
تعریف نشده است ».شاید بتوان برای توضیح این بخش ،از
مسالهعدمورودروحانیبهصورتعلنیبرایرفعحصرکهیکی
ازمطالباتعمدهاصالح طلبانبود،یادکرد.
به اعتقاد علوی تبار دولت روحانی را باید این گونه تصویر
کرد« :این دولت بهبود خواه است .ترکیب دولت فعلی عمدتا
هدفش را بر رشــد رونق اقتصادی گذاشته اســت .نه توسعه
فرهنگی و نه توسعه سیاسی در اهدافش جای ندارد .با دولتی
مواجه هســتیم که ضمــن اینکه بهبود خواه اســت ،اساســا
ی و طراح رشــد و رونق اقتصادی باشــد».
فقط می تواند حام
علوی تبارتاکیدداردکهدولتکم کممشغولزمینه سازیاستو
نظریه پردازیمی کند.اشاره ایکهبهنظرمی رسدبهفعالیت های
حزب کارگزاران و ارگان های مطبوعاتی انها بــاز می گردد .او
صراحتامی گوید«حتیکم کمداردبرایتقدمتوسعهاقتصادی
بر توســعه سیاســی نظریه پردازی هم می کند ».به طور حتم
علوی تبارنیزنشست هایطرفمقابلرادیدهاستکهاین گونه
با صراحت از تئوری پردازی حرف می زند .این فعال سیاســی
اصالح طلب صراحتا داوری خود را در مورد دولت یازدهم بیان
می کندوبهدرستیاشارهمی کندکهدولتیازدهمبه دنبالتوسعه
سیاسی نیست« :به نظر من ترکیب دولت فعلی حامل خواسته
توسعه سیاسی نمی تواند باشــد ».و در ادامه حتی بین توسعه
و رونق اقصادی نیز تفکیک قائل شــده و می گوید« :بنابراین
دولت کماکان تمرکزش را روی رونق اقتصادی و رشــد خواهد
گذاشت».وتاکیدمی کند«:منحتینمی خواهمرویمفهوم
توسعه تاکید کنم و عمدا هم می گویم رشد و رونق اقتصادی».
علوی تبارکابینهروحانیرااین گونهترکیب بندیمی کند.ترکیبی
که در ان چپ سنتی حضور ندارد« :کابینه اقای روحانی ترکیبی
استازبخشعملگرایراستمدرنبهاضافهبخشعملگرای
راست محافظه کار ».او چهار طیف فکری سیاسی را در ایران
اینگونه تعریف می کند« :چپ مدرن ،راســت مدرن ،راســت
رادیکال و راست محافظه کار .در میان این تقسیم بندی البته
جایچپسنتیهمچنانخالیاستومشخصنیستچپ های
سنتیکهمحوربسیاریازفعالیتشانرابرتوسعهسیاسیقرارداده
بودند و با همین محور در س ال های میانی دهه 70فعالیت را از
سر گرفته و هشت سال قدرت را در دست داشتند ،االن در چه
وضعیتی هستند .ایا به ســمت چپ مدرن میل پیدا کردند ،یا
بخشیازانهادرراستمدرنحلشدندوکارگزارانیشدند؟»
را نمی دانم ولی به لحاظ کاربردی باتوجه به هوش و درایتی که
ایشان دارد به نظرم به این نتیجه رسیده که اگر بخواهد موفق
بشودومحبوبیتشبرقرارباشدودوره اشهمتمدیدشود،بایدبه
توسعه سیاسی به عنوان یک ابزار و مساله کاربردی توجه کند،
در غیر این صورت امکان ادامه کارش وجود نخواهد داشت».
نظرات محمدرضا خاتمی را می توان حد میانه دو طرف قلمداد
کرد .او معتقد است که روحانی می توانست «همزمان ب ا ترمیم
سیاست خارجی به گشایش سیاسی در داخل کشور هم توجه
کند»واگراینکاررامی کرد«دستشدرچانه زنیباامریکایی ها
واروپایی هاپرترمی بودوامتیازبیشتریهممی توانستبگیرد».
البته خود او با تردید سوال می کند« :اما اگر این کار را می کرد،
اصال اجازه ورود به این معامله به او داده می شد؟» این سوالی
است که باید به ان جواب داد.
به همین معنا یزدی نیز معتقد به ثبات سیاسی است و ان
را مقدم می داند .او معتقد است که کشور در حال حاضر با سه
بحران روبه روست« :بحران سیاسی ،بحران اقتصادی و یک
بحران مدیریت» و اساس این ســه بحران را «قانون گریزی»
عنوان می کنــد و ادامه می دهــد« :منابع کلیــدی دراز مدت
کشورهای بزرگ جهان توســعه یافته در نیم کره شمالی روابط
اقتصادی دراز مدت با ســایر کشوهاســت .روابط و همکاری
اقتصادی راهبردی پیش شــرط دارد و ان هم ثبات سیاســی
اســت ....اگر ثبات سیاســی تبلور پیدا نکند ،چیــزی تغییر
نمی کند ».البته او در تعریف رسیدن به ثبات سیاسی در نهایت
به اولویت قرار گرفتن توسعه سیاسی رسیده و عنوان می کند:
«بعد از دوران جنگ ســرد ثبات سیاســی در دموکراتیزه شدن
تعریف می شود .در این فضای سیاسی موجود ،دولت امریکا با
کشوریمثلعربستانکهماهیتارتجاعیدارددیگرنمی تواند
کار کند ».البته علوی تبــار در مورد اینکــه دموکراتیزه کردن و
ثباتسیاسیبهچهطریقمی توانداتفاقبیفتدبهنقدگفته های
یزدیپرداختومعتقداستدموکراتیزهکردنهمبدونتوسعه
سیاسیشدنینیست.اودرپاسخبهاینسوالکه«:شماگفتید
اقایروحانیشایداعتقادیهمبهتوسعهسیاسینداشتهباشد.
اگر بخواهیم پیشــینه اقای روحانی را با اقای هاشمی مقایسه
کنیم ،می توانیم بگوییم که اتفاقی هایی در کشور افتاده که در
حال حاضر اقای هاشمی هم که شاید زمانی به ضرورت توسعه
سیاسیتوجهنداشت،امروزبهتوسعهسیاسیتوجهدارد.ایاشما
اصرارداریدکهبگوییداقایروحانیعالقه ایبهتوسعهسیاسی
ندارد؟ضمناهمچنانکهدکتریزدیاشارهکردندشرطبهنتیجه
رسیدنتوافقصورتگرفته،دموکراتیزاسیونوثباتاست...
اقایروحانیمی داندتنهاراهمواجههباجریانرادیکالمقابلش
استفاده از نیروهای سیاسی تحول خواه است و تنها راه رسیدن
به این مطلوب نیز گشــایش در فضای سیاســی» ،می گوید:
«برای دموکراتیزاســیون در ایران دو راه مســالمت امیز بیشتر
وجود ندارد .یا بهبود خواهی حکومتی یا جنبش اجتماعی ،هر
وقت این دو با هم وجود داشــته ،دموکراتیزاسیون در ایران به
خوبی پیش می رفت چون هم به بهبود خواهی دولتی داشتیم
و هم جنبش اجتماعی و این دو با هم پیوند خوردند .مشکل از
وقتی پدید امد که این دو رابطه هایشان با هم مخدوش شد .در
دوره اقای هاشمی بهبودخواهی حکومتی حداقل در برخی از
وزارتخانه ها مثل ارشاد و اموزش و پرورش و خیلی جاهای دیگر
وجود داشت ولی جنبش اجتماعی موجود نبود .اقای روحانی
اگر بخواهد فرایند دموکراتیزاسیون را پیش ببرد ،ناگزیر است
با جنبش اجتماعی ارتباط داشته باشد ».ظاهرا نگاه طرفداران
توسعه سیاسی همچنان تفاوتی با گذشــته نداشته است .اگر
نگاهیبهاظهاراتعلوی تباربیندازیمکهحتیبانگاهمحمدرضا
خاتمی نیز به عنوان دبیرکل ســابق یکــی از مهمترین احزاب
اصالح طلب چه اختالف فاحشی دارد می توانیم این موضوع
را بهتر درک کنیم .علوی تبار معتقد است« :اصال امکان ندارد
بتوانیدخط مشیاقتصادیکارامداجرابکنیدمگراینکهبتوانید
ازانظرفیت هاییدرجامعهایجادکنید.بخشیازاینظرفیت ها
سیاسی است .توسعه سیاسی سه شــاخصه اصلی دارد :یک؛
افزایش مشارکت ،دو؛ گسترش رقابت مسالمت امیز و سوم هم
مدرن شدن حکومت .دولت قبلی سعی کرد دولت مدرن را در
ایرانبهدورهقبلازمدرن اشبرگرداند.بنابراینمابهیکبرنامه
برایتوسعهسیاسیاحتیاجداریم».اماخاتمیبراینباوراست
که حتی بدون توسعه سیاســی هم می توان پیشرفت داشت و
ان را الزمه توســعه نمی داند« :توسعه سیاسی برای پیشرفت
دموکراسی و یک پیشرفت دائمی و مستمر شاید الزم باشد ،اما
شرط الزم برای حکمرانی نیست .نمونه های تاریخی اش را در
کشــورهای مختلف می بینیم که وضعیت دموکراسی را ندارند
اما توانسته اند خودشان را در نظام جهانی قراردهند و پیشرفت
اقتصادی هم داشته باشند .ثبات سیاسی برای سرمایه گذاری
که می خواهد بــه عرصه بیاید اهمیت دارد .اما ثبات سیاســی
به معنای ثبات سیاســی دموکراتیک نیست .به نظر من هم در
موقعیت کنونی ایران بعــد از اینکه بحران های زیادی از ســر
گذرانده شده ،دیگر مردم هم فهمیده اند که شعار ساختارشکن
ندهندوقدرتهمفهمیدهکهمثلقبلبرخوردنکند».باتوجهبه
ایننشستمی تواناین گونهبرداشتکردکهبخشیازنیروهای
اصالح طلب با نزدیک شدن به تئوری ثبات سیاسی ،یا ان طور
که حجاریان می گوید «نرمالیزه کردن اوضاع» قصد حمایت از
روحانیرادارند.درمقابلدوستانیازخودشانهمچنانبرتقدم
توسعهسیاسیبرتوسعهسیاسیاصرارمی ورزند.
تقدم ازادی بر مردمساالری
به طور حتم در ماه های اینده و خصوصا با نزدیک شــدن
به انتخابات مجلس و اجرایی شدن احتمالی توافق هسته ای،
می توان پیش بینی کرد که دولت با حمایت دو حزب نزدیک به
خود یعنی کارگزاران و اعتدال و توسعه ،به سمت اقتصاد ازاد و
توسعه اقتصادی حرکت خواهد کرد .اولین نشانه های ان را در
اظهارنظر مسئوالن حزب کارگزاران از جمله محمد عطریانفر
حدفاصل چپ و راست مدرن
مثلث | شماره 278
دکتر طبیبیان از نظریه پردازان
تعدیل در دولت سازندگی
معتقد به تقدم
توسعه اقتصادی است
حسین بشیریه را می توان
اصلی ترین استاد علوم سیاسی
در حوزه نظریه پردازی
توسعه سیاسی دانست
سیاست
اینجا تقریبا محمدرضا خاتمی کمی از علوی تبار فاصله
می گیرد.اودرپاسخبهاینسوالکهشمامعتقدیداقایروحانی
می توانســت روی نقطه مرزی که بین مطالبات بهبودخواهانه
و اســتانه تحمل طرف مقابل وجود دارد حرکت کند ،اما اقای
علوی تبارمعتقداستاقایروحانیلزومابهبرخیازاینمطالبات
مثلتوسعهسیاسیاعتقادیهمندارد،می گوید«:مابهتوسعه
سیاسی زمانی به عنوان یک مساله ایدئولوژیک نگاه می کنیم و
زمانیبه عنوانیکمسالهکاربردی.منایدئولوژیاقایروحانی
25
پرونده ویژه
شروع کند .در این دوره دولت کره جنوبی به طور کامل هدایت
اقتصاداینکشوررادراختیارداشتودخالتمی کرد».
تقدم و تاخیر توسعه سیاسی از نگاه نیلی
محمود سریع القلم در مناظره مهرنامه می گوید که
توسعه سیاسی اخرین مرحله توسعه است
و محمد قوچانی می توان دید و همچنین می توان به نشســت
نیلی و ســریع القلم در نشریه مهرنامه اشــاره کرد .نیلی در این
نشست به صراحت از تقدم بنگاه های اقتصادی ازاد به عنوان
مقدمه توسعه سخن می گوید و عنوان می کند« :تجربه غرب
به ما نشــان می دهد که انجا اول بنگاه اقتصادی به وجود امد
و بعد مقدمات کار سیاســی در چارچوب تشکل سیاسی ایجاد
شد».درطرفدیگرنیزمحمدقوچانیحضورداردکهبه عنوان
عضو شــورای مرکزی کارگزاران در نشست اعضای این حزب
صراحتا عنوان می کند که این حزب «ازادی را بر مردمساالری
مقدم می دانند» چرا که « معتقد بــه حقوق غیرقابل انکار افراد
هستیم که انان را در مقابل اســتبداد اقلیت و استبداد اکثریت
حفظ می کند ».به گفته او برای انها «زمانی مردم ساالری قابل
دفاع است که ناقض حقوق فردی نباشد» و از همین روست که
خودشان را «لیبرال دموکرات مسلمان» می دانند .او البته پا را
فراتر گذاشته و همان طور که عطریانفر در مصاحبه با ارمان از
پیشتاز بودن کارگزاران در اصالحات سخن گفته و ان را «رکن
رکین»اصالحاتدانستهمعتقداستکهاصالحاتازبرنامهاول
توسعه در ایران و با دولت هاشمی اغاز شده و بعدها در مجلس
پنجموبافرستادنفائزههاشمیدرمقابلراستایستاده اند.او
اینانتخاباترامقدمهدومخرداددانستهوازاقداماتکرباسچی
و عطاءالله مهاجرانی به عنوان وجوه دیگری از توسعه محوری
حزب کارگزاران ســازندگی یاد می کند .قوچانــی البته در این
مسیر به درستی اشــاره به مدیران توسعه محور عصر سازندگی
می کند.افرادیچونمرحومنوربخشوعادلیدربانکمرکزی
و همچنین مدیرانی که امروز بار دیگر به قدرت بازگشته اند که از
اندستهمی توانبهجهانگیری،زنگنهونجفیهماشارهکرد.در
مقابلمدیرانیازدولتخاتمیبودندکهبهتوسعهسیاسیاعتقاد
و باور داشتند.تفاوتاندورانیزدرسازمانتحتمدیریت شان
می توان دیدید .عالقه مندان به توســعه اقتصادی بیشــتر در
مدیریت سازمان ها و وزارتخانه های اقتصادی فعال هستند اما
حرکت در مسیر توسعه سیاسی به دو وزارتخانه کشور و اموزش
عالی باز می گــردد .برای همین منظور بــود که اصالح طلبان
مدیرانیچونعبداللهنوریومصطفیتاج زادهرادروزارتکشور
ومصطفیمعینرادروزارتعلومقراردادهوپروژه هایخودشان
رادنبالمی کردند.
سیاست
26
مثلث | شماره 278
اصول محوری در توسعه
بههرتقدیرانچهواضحاستتئوریسین هایاقتصاد محور
نزدیک به دولت رفته رفته فعالیتشان گسترده تر می شود .این
موضوعخصوصابعدازحصولتوافقاحتمالیرشدچشمگیری
داشــته اســت .در نگاه انها ارتباط با جهان پیرامون و ادغام با
نظام بین المللی یکیاز مهمترین مولفه هایتوسعهاقتصادی
است .از همین رو با انجام توافق یکی از مهمترین موانع نیز از
سر راه برداشته شده اســت .انها حاال به گفت وگو می نشینند تا
مدلموردنظربرایتوسعهرامعرفیکنند.یکیازاینمدل های
مدل توسعه سوئد است که این روزها طرفدارانی هم پیدا کرده
است .اما مسعود نیلی معتقد اســت که مهمتر از مدل توسعه،
این اصول حاکم بر توسعه است که اهمیت دارد .او در نشست
مهرنامهمی گوید«:مهمترینپرسشیکهمطرحشداینبودکه
مبانییااصولمشترککشورهایتوسعه یافتهیادر حال توسعه
چیســت؟ چه اصولی در این کشورها رعایت شــده که با وجود
اصول توسعه در همه کشورها یکسان اســت ،اما این الگوی
توسعهاستکهمی تواندتفاوتداشتهباشد».بنابراینبهباوراو
می توانهرمدلیازتوسعهرابرگزیدامااصولبایددرانیکسان
باشد.نیلیمعتقداست«:اصولومبانیتوسعههمان هاهستند
که در اقتصاد انگلیس ،ژاپن ،استرالیا ،مالزی و چین به صورت
مشــترک وجود دارند .اگر این اصول را از سیاست گذاری این
کشورها حذف کنید ،پیشرفت حاصل نمی شود و مردم به رفاه
نمی رسند ».او این چهار اصل را این گونه بر می شمرد .اصولی
که به اعتقاد او در همه کشورهای توسعه یافته مشترک است:
«اصل اول ،حیطه ازادی عمل بخش خصوصی است .اصل
دوم حیطه دخالت های دولت اســت .اصل سوم نحوه تعامل
با دنیاســت .اصل چهارم تعریف نظام حمایتی است .اصولی
که نشان دهنده تقدم نگاه توسعه اقتصادی بر توسعه سیاسی
است ».یکی از مهمترین مدل های توسعه در دهه های اخیر
مدل توسعه ای اسیای شرقی است .نیلی در مورد این مدل از
توسعه که در ان کمی اقتدارگرایی نیز مشاهده می شود توضیح
می دهد« :در الگوی توسعه کشورهای شرق اسیا که یکی ،دو
دهه طرفدار داشت ،نظم اقتدارگرا یا نظم مرکزی ،منبع و منشا
توسعهبودهاست.دولتمرکزیدراینمدل ،بازیگری قدرتمند
بود که می توانســت با اقتدار نتیجه بازی را تغییر دهد و اصول
بازی را تعیین کند .ولی در عین حال نخبگانی حضور داشــتند
کهتوسعه گرابودند،اگر چهاقتدارگراهمبودند .نکته دوم اینکه
سیاستخارجیبرونگرا،بعدازپروسهجهانیشدن،خیلیقوت
گرفت .قبل از ان ،شاهد سیاست خارجی تقابلی بین دو قطب
شرق و غرب بودیم که در ان کمتر به اقتصاد بها داده می شد.
شایدبعدازدهه 80بودکهسیاستخارجیبرونگرارایجشدومورد
استفادهقرارگرفت.بههمیندلیلگفتهمی شودبرخیکشورها،
قبلازدهههشتادبدوناتخاذسیاستخارجیبرونگرابهتوسعه
رسیدند.ایاچنینبرداشتیدرستاست؟»
بهنظرمی رسدبخشیازدولتچندانبهاینمدلازتوسعه
بی میل نباشند .شــاید بتوان گفت زمزمه هایی که در دوره دوم
ریاست جمهوری هاشمی از تمدید دوران ریاست جمهوری او
شنیدهمی شدنیزباهمیننوعنگاهسازگاربود.البتهبعیداستدر
دورانحاضرشرایطیپیشبیایدکهروحانیوهاشمیبتواننددر
اینمدلایفاینقشکنند.نکته ایکهنیلینیزبهاناشارهکرد
ومی گوید«:هیچکشوریقرارنیستبهدهه 1960کر جنوبیو
دوره زمامداری ژنرال «پارک چونگ هی» برگردد و از این نقطه
دکتر نیلی در این بحث نشــان می دهد که چندان هم به
مقولهتوسعهسیاسیبی توجهنیست.اونظراتافراطیدرزمینه
توسعهاقتصادیرانیزقبولنداردودرمقابلسوالتقدموتاخیر
توسعهاقتصادیوسیاسیتوضیحمی دهد«:درادبیاتاقتصاد
سیاسیوبحث هایحول وحوشانتخابعمومی،دربارهنسبت
توسعهاقتصادیوتوسعهسیاسیبحثونظرهایزیادیوجود
دارد .یک سری نظرات به نوعی افراطی معتقد است منحصرا
توسعه اقتصادی اســت که تبدیل به توسعه سیاسی می شود.
یعنی،توسعهاقتصادیاستکهتوسعهسیاسیرابه دنبالدارد.
به این شــکل که حکمرانی خوب و برقــراری روابط مدرن بین
احاد مردم و بین مردم و حکومت ،به نوعی شبیه کاالی لوکس
است .به این شکل که کشش درامدی تقاضای کاالی لوکس
بزرگ تر از عدد یک است .این شــاخص یکی از معروف ترین
روش هایتوضیح دهندهرشدبخشعمومیاستکهمی گوید
با رشد درامد ســرانه در هر نظام اقتصادی ،اندازه نسبی بخش
عمومی نیز افزایش می یابد .این شــاخص معــروف به قانون
واگنر است و توسط یک اقتصاددان المانی به نام واگنر مطرح
شده است .قانون واگنر می گوید وقتی ســطح درامد افزایش
پیدا می کند ،مطالبات مردم از حکومت ،دیگر نمی تواند همان
مطالباتقبلیباشد.مردمانتظاردارندکهحقوقانهابهرسمیت
شناخته شــود ،انتظار دارند دسترســی انها به اطالعات بیشتر
باشد و انتطار دارند نمایندگان انها ،در تصمیم گیری ها ،حضور
داشتهباشند.درنقطهمقابل،عده ایمی گویندتوسعهسیاسی،
پیش شرطتوسعهاقتصادیاستواگردموکراسینباشد،توسعه
اقتصادی،نمی تواندپایدارباشد.حاالاگربخواهیمدیدگاهدوم
را تحلیل کنیم ،انگاه خیلی از افرادی که مشاهدات بیرونی را
مثالمی زنند،مثال هاینقضزیادیراارائهمی کنندکهبهوقوع
نپیوستهاست.دراینمیانممکناستمنبگویمخوباست
که توسعه سیاسی ،پیش شرط توسعه اقتصادی باشد .زمانی
هم ممکن است که بگویم ،نه ،بدون توسعه سیاسی ،توسعه
اقتصادیهماتفاقنمی افتدکهدراینزمینهمثال هاییمشاهده
می کنیم که ادرس دیگری به ما می دهد .ممکن است عده ای
بگویند اقتصاد چین اگر به همین شکل ادامه پیدا کند ،روزی
تغییرات عمده ای در ان اتفاق می افتد ».نیلی در این بخش به
مساله مهمی اشاره می کند .موضوع چین که در ان طرفداران
نظریه تقدم توسعه سیاســی به عنوان نمونه ان را بیان کرده و
معتقدند اگر توسعه اقتصادی می تواند به توسعه سیاسی منجر
شود،چرادرچینایناتفاقنیفتادهاست؟اماتوضیحسریع القلم
این است که این روند در نهایت منجر به توسعه سیاسی در چین
نیز خواهد شــد .دکتر نیلی نیز معتقد است که «این نهادهای
اقتصادی هســتند که در نهایــت نهادهای سیاســی را ایجاد
اسحاق جهانگیری نماد جریان
توسعه خواه اقتصادی است
که سال ها وزیر صنعت و اکنون
معاون اول رئیس جمهور است
پرونده ویژه
می کنند نه برعکس»اودرزمینهدموکراسینیزبراینباوراست
که «روشنفکران ،به دموکراسی ،به دلیل اصالت دادن به رای و
نظر مردم ارزش مستقلی می دهند .چون با رای مردم ،دولت یا
مجلسشکلمی گیرد،رایهرفردمی تواندواجدارزشباشد».
اودرنهایتداوری اشرادربارهتقدموتاخرتوسعهسیاسی
درایننشستودرپاسخبهاینسوالکه«شمانظرتانایناست
کهمنبعومنشاتوسعهازاقتصادشروعمی شود؟»این گونهبیان
می کند« :من توسعه سیاســی را در دو مرحله تعریف می کنم؛
یک مرحله از توسعه سیاسی ،قطعا پیش نیاز توسعه اقتصادی
استوان،رسیدنبهشرایطیاستکهنهاد هایسیاسیبتوانند
نهاد های اقتصادی معطوف به توسعه و پیشرفت اقتصادی را
ایجاد کنند ».و ادامه می دهد« :ما همه توسعه سیاسی را این
نبینیم که در واقع فعالیت احزاب در ان رونق داشته باشد ،بلکه
باید فکر کنیم کیفیت نهادهای سیاســی به حدی رسیده باشد
که اجازه شــکل گیری نهادهای اقتصادی را بدهد .حاال این
شکل گیری به هر انگیزه ای که باشد مهم نیست .چه با انگیزه
ذی نفع بودن در فرایند توســعه و چه با انگیزه ترس از انقراض
حکومت .هر چه باشــد .به این ترتیب می خواهــم بگویم اگر
نهادهای سیاســی ،در حدی توســعه پیدا نکنند که نهادهای
اقتصادیرابه وجودبیاورند،توسعهاقتصادیهماتفاقنخواهد
افتاد.اگراینمعیارماباشد،توسعهسیاسی،الزمهشکل گیری
توســعه اقتصادی اســت .اما اگر توسعه سیاســی را به معنی
مرحله دوم و مصطلح خودش بگیریم که احزاب فعالیت کنند و
دموکراسی با هدف اثرگذاری رای مردم شکل بگیرد ،به نظرم،
در شرایطی که اقتصاد هنوز توسعه پیدا نکرده ،توسعه سیاسی
همنمی تواندپایدارباشد».
نگاه سریع القلم به توسعه
همان طور که پیش تر عنوان شــد ،در نگاه ســریع القلم
توسعهخارجازتعریفغربیاناساساامکان پذیرنیست.تاکید
او بر این نکته استوار می شــود که مابقی مدل های توسعه در
واقع نمونه های تجربه شده بیرونی از مدل توسعه غرب است:
«می خواهم بگویم توسعه در قالب و چارچوب خاص تاریخی و
در جغرافیایی خاص تعریف شد ،شکل گرفت و تکامل یافت و
بهامریکایشمالی،ژاپنودیگرکشورهارسید.بعدبهتدریجدر
قرن 20در اسیا و افریقا و امریکای التین ،نمونه ها و مصادیق
مختلفی پیدا کرد ».نگاه باز در امــور بین المللی را در نظریات
سریع القلم به راحتی می توان مشاهده کرد .او بر این باور است
که «هیچ کشــوری را پیدا نمی کنید که توسعه پیدا کرده ،ولی
دایره عملکرد ان بین المللی نبوده است ».او نیز همچون نیلی
بر این اصل معتقد است که این نهادهای اقتصادی بودند که
نهادهای سیاسی را می ســازند و تجربه غرب این موضوع را به
خوبینشانمی دهدوبهانهاکهمعتقدبهتقدمتوسعهسیاسیبر
اقتصادیهستندمی گوید«:تجربهغرببهمامی گویدکهانجا
اول ،بنگاه اقتصادی به وجود امد و بعد مقدمات کار سیاسی در
مثلث | شماره 278
تشکل سیاسی ایجاد شده است .کار سیاسی در تشکل است.
پیشرفتهانهمحزباست.کجامردمیکجامعهیادمی گیرند
کهباهمکارکنند؟درقرن 18دراروپاوامریکابنگاهاقتصادیبه
وجودامد.تشکیالتاقتصادیبهوجودامدوهزاراننفردرانجا
مشغولکارشدند».
اگر تاریخ دموکراســی را بخواهید به صورت خطی روی
کاغذ بیاورید ،می بینید ریشه دموکراسی در غرب ،در استقالل
تدریجی اقتصــادی مــردم ،از حاکمیت ها بوده اســت .اگر
نوشته های«ژانبدن»رابخوانیدبااینپرسشمواجهمی شوید
که چرا باید یک پادشاهی نرخ مالیات مشخص کند و مردم این
را قبول کنند .نه .این گونه نباید باشد .مردم باید نماینده داشته
باشند .تشکل داشته باشند .نرخ مالیات را باید نمایندگان مردم
انتخاب کننــد و بعد حاکمیــت ،این مالیات را جمــع کند .این
فضایگفت وگو،تعامل،امتیازدهیوامتیازگیری،دریکقالب
اقتصادیصورتگرفتهاست.درواقعاینرابایددرنظربگیرید
که وقتی مردم احســاس کردند ،نیازی به حاکمیت ها ندارند،
ازادانه هم فکر کردند .بین خودشــان تشــکل ایجاد کردند.
بعد ،حاکمیت ها مجبور شــدند به مردم امتیاز بدهند .در ادامه
این مسیر وقتی از غرب اروپا و شــمال امریکا بیرون می اییم،
نیروی محرکه توســعه ،فقط حاکمیت ها هســتند .در ژاپن در
اواخر قرن 19حاکمیت تصمیم می گیرد صنعتی شود .مردم را
بااجبارواردفرایندصنعتیشدنمی کند.چین،ویتنام،کامبوج،
سنگاپور ،مالزی ،اندونزی ،تایلند و تایوان .از شرق اسیا بیرون
بیاییم .در ترکیه حاکمیت تصمیم گرفت .در امریکای التین و
در کشورهای مکزیک ،شیلی ،برزیل و ارژانتین ،موتور محرکه
توسعه ،حاکمیت بود .نکته جالب در رابطه با خارج از اروپا ،این
است که در برخی کشورها نظامیان نیروی محرکه اولیه توسعه
بودند .ولی برای تحکیم توســعه و دموکراسی از صحنه بیرون
رفتند .این رویه را در ترکیه می بینید .در کره می بینید و در برزیل
و شیلی می بینید ».او همچنین در پاسخ به این سوال که چین
با وجود تجربه ای بیش از 3دهه از توســعه هنوز به دموکراسی
نرسیده است؟ توضیح می دهد« :به هرحال حاکمیت دارد یاد
می گیرد .حاکمیت ها خیلی تعیین کننده هســتند ».فرهنگ
مدارانیزدرنگاهسریع القلمبه عنوانیکیازمهمترینمحورهای
توســعه مدنظر قرار دارد .او در این باره می گوید« :توسعه ،در
نهایت یک سیســتم می خواهد .ممکن اســت نیروی محرکه
توســعه ،یک نفر مثل ماهاتیر محمد باشد ،اما ماهاتیر محمد
هم باید یک سیستم ایجاد کند تا توســعه محقق شود .ریشه
سیستم در همکاری است؛ همکاری برای تولید ،برای توزیع،
برایمدارایاجتماعی،برایرعایتقانونوهمهچیز.فرهنگ
کنفوسیوســی و فرهنگ بودایی ،کال ،فرهنگ مداراســت».
یکی از پارادوکس های اصلی در مدل تقدم توســعه اقتصادی
بر سیاسی ،به نقش دولت باز می گردد .چالش اصلی اینجاست
که هم دکتر نیلی و هم سریع القلم ،معتقدند که باید برای دولت
حد و حدود قائل شد ،اما از سوی دیگر «اراده حاکمیت را نیروی
پیشرانتوسعهمی شناسند».سریع القلمبهاینتناقضاین گونه
پاسخمی دهد«:وقتیحاکمیتیتصمیمبهتوسعهگرفت،نقش
دولت باید بازتعریف شود .این یکی از اصول توسعه است .پس
مهم ،تصمیمی اســت که حاکمیت باید با قاطعیت بگیرد .اما
ممکن است حاکمیتی عالقه داشته باشــد که وضع موجود را
حفظ کند .در این صورت ،تعریف دولت همان اســت که شما
نگران ان هستید .در این صورت دولت همه جا حضور دارد .در
حالی که رشد و توسعه یعنی حاکمیت بپذیرد که وضع موجود را
تغییر دهد .حداقل اینکه حاکمیت بپذیــرد برای دولت ،حدود
و ثغوری قائل شود .در کشورهایی مثل چین ،برزیل ،شیلی و
مکزیکوقتیحاکمیتتصمیمبهتوسعهمی گیرد،برایدولت
نقش ناظم یا تنظیم کننــده در نظر گرفته می شــود .یا نهادی
که قانون را اجرا می کند اما دولت ،کاسبی نمی کند و رفته رفته
به ســوی واگذاری امور حرکت می کند .ممکن است عملیاتی
کردن این سیاســت ،دو دهه طول بکشد و شــاید اجرای این
سیاست ،فراز و نشیب زیادی داشته باشد .بارها و بارها قوانین
را عوض کنند تا جلوی سوءاستفاده های مالی را بگیرند .جلوی
رشوه را بگیرند .این فرایند حتما زمان خواهد برد .نقطه پایانی
در این مقوله را سریع القلم بدون هیچ پرده پوشی بیان می کند
تا نگاه توســعه گرایان نزدیک به دولت را شــرح داده باشد .او
توسعه سیاســی را اخرین مرحله از توســعه می داند« :توسعه
سیاسی ،در واقع اخرین مرحله توسعه است .چون سخت ترین
وپیچیده ترینمرحلهاست.فراترازحوزهاجتماعیواقتصادی
است.در ترسیمنمودارتوسعه،اولبایدبهتوسعهاجتماعینقش
داد،بعدتوسعهفرهنگیوبعدتوسعهاقتصادیدرنهایتبایک
فاصلهبایدبهتوسعهسیاسینقشداد» .اینجاستکهمی توانیم
بهانجملهعلوی تباردرگفت وگوبااندیشهپویاباز گردیم؛جایی
که از تئوریزه کردن تقدم توســعه اقتصادی بر توسعه سیاسی
از سوی تئوریسین های نزدیک به دولت ســخن گفته بود .از
مجموعهنظراتبیانشدهونگاهیکهدولتخصوصادرمساله
توافقوایرانپساتوافقدرنظردارند،می توانبهروشنیدیدکه
نگاه اقتصاد ازاد و توسعه اقتصادی محور قرار خواهد گرفت.
شاید از همین روست که برخی در داخل نگران نفوذ بنگاه های
اقتصادی بزرگ در روزگار پس از توافق هستند .بد نیست یک
بار دیگر تمایل دولت ایران و اشتیاق مک دونالد را به یاد داشته
باشیم و بپرســیم ایا فرایند جدایی اصالح طلبان از روحانی به
موازاتتوسعهاقتصادی اغازشدهاست؟
هر چه هست اما به نظر سوســیال های اصالح طلب با
گفتماندموکراسیولیبرالهایاصالحطلبباگفتمانتوسعه
هریکمیخواهندحسنروحانیرابهیکسمتبکشند.هردو
طیف اصالح طلبان در تالشند و دولت روحانی هم خود گرچه
کارکرد اقتصادی دارد اما نمی خواهد از فرایند دموکراســی هم
بازبماند.
سیاست
بیژن زنگنه را به واسطه ساخت
عسلویه از مهم ترین نمادهای
مدیریت لیبرال های سیاست
ایران می دانند
علیرضا علوی تبار در مناظره اندیشه پویا می گوید که ترکیب دولت فعلی حامل خواست توسعه سیاسی نیست
27
پرونده ویژه
ماقائلبهتقدمتوسعهاقتصادیهستیم
گفتوگویمثلثبامحمدعطریانفر
سیاست
28
مثلث | شماره 278
معصومه اصطالمی
خبرنگار
تعریف شما از توســعه اقتصادی و توسعه سیاسی
چیست؟ به نظر شما کدام یک از این موارد در اولویت
است؟
مقولهتوسعهمقوله ایچندجانبهاست.نمی توانایندو
مقولهراازیکدیگرتفکیککرد.توسعهسیاسی،توسعهاقتصادی
و ...بیشتر برای فهم موضوع پیشرفت و منزلت ملی ،معنوی و
معیشتیمردموبهعبارتدیگربرایساده ترشدنانتقالمفاهیم
اقدام به دســته بندی هایی کردیم .اینکه ایا توسعه سیاسی بر
توسعهاقتصادیمقدماستیاتوسعهاقتصادیدراولویتاست،
به اقتضای شرایط مختلف و جوامع گوناگون ،تفاوت های خود
را دارد .نمی توان حکم کلی برای تمام شرایط و جوامع ارائه داد.
ولیکن انچه به عنوان تجربه بشری امروز در اختیار ملت هاست،
این اســت که اگر ســطح برخورداری جوامع همزیست ،یعنی
جوامعی که در کنار یکدیگر یک جغرافیای جمعیتی را تشکیل
می دهند ،بســیار پایین باشــد به این معنا که تمام فکر ،ذهن و
درگیریمردممعطوفبهتامیننیازهایاولیهباشد،حکممی کند
تا این جامعه نتواند مسائل ابتدایی و اولیه و مقدماتی اقتصادی
و معیشتی خود را تامین کند و اگر به چنین نقطه ای دست پیدا
نکند ،اساسا چندان ذهنش معطوف و درگیر موارد دیگر از جمله
توسعه اجتماعی ،سیاسی و ...نمی شود .بر اساس نکته مذکور
تقریبا امروز در دنیا به یک جمع بندی عمومی رسیدند و نوعا این
امرقابلقبولاستکهاگرمانتوانیمنیازهایاولیهمردمراتامین
کنیم و مردم نتوانند ذهن خود را از حداقل های زندگی ازاد کنند،
به عوامل و مسائل دیگر به هیچ عنوان نمی اندیشند .برای فهم
این مساله اگر بخواهیم مثالی بزنیم ،می توان گفت خانواده ای
را در نظر بگیرید که پدر متولی یک مجموعه کوچک است که
سلولاجتماعیبه نامخانوادهاست،اگرمنابعمحدودیدراختیار
داشتهباشد،اینمنابعمحدودخودراچگونهتوزیعمی کند؟برای
این خانواده انچ ه شایســته به نظر می رســد این است که منابع
محدود خود را در ابتدا در جهت تامین نیازهای معیشتی صرف
می کنندکهشاملنیازهاییهمانندخوردوخوراکوپوشاکو...
خواهد شــد .در گام بعد ذهن این خانواده معطوف به سرپناه و
محلیبرایزندگیخواهدشد.درگامسومذهنخانوادهدرجهت
تامین بهداشت و درمان خواهد رفت .در مرحله چهارم خانواده
به خصوص پدر به عنوان متولی خانواده درگیر مســاله و مقوله
اموزش و ارتقای ســطح علمی فرزندان خواهد شد .در مراحل
بعد به مسائل و موارد دیگر اعم از تفرجات ،تفریحات ،حضور
فعال اجتماعی ،سیاسی و ...خواهد رسید .از این دست موارد را
می تواندرالیه هایپنجموششمدرنظرگرفت.اگرهمینواحد
2
محمد عطریانفر بر این باور است که در هرج ا
کهبهتوسعهاقتصادیتوجهشودزمینهبرایتوسعه
سیاسی و اجتماعی فراهم خواهد شد و هر جا به هر
نسبتی که در توسعه اجتماعی و سیاسی پیشرفت
داشــتید رفتار جامعــه در مقام تامین معیشــت و
فربه شدن وضعیت معیشت و رفاه تاثیرگذار خواهد
بود .با او دراین باره به گفت وگو پرداخته ایم.
کوچکخانوادهرابزرگکنیدطبیعیاستکهمقولهاقتصادیدر
تقدمباشد.اگرفردبتواندمسائلومعیشتاولیهخودراتامینکند
طبیعتا به مسائل دیگر نیز خواهد پرداخت .بحث اولویت بندی
توسعه از منظر سیاسی و اقتصادی و ...از زمانی اغاز شد که ما
جنگ ایران و عراق را پشت ســر گذاشتیم .مطلع هستید که در
سال هایشصتهفتوشصت وهشتکهجنگخاتمهیافت،
بر اساسجداولیکهسازمانمللمنتشرکردهاستوانهاراتایید
می کند،مابالغبرسیصدمیلیاردهزینهپرداختکردیم،به عبارت
دیگر ملت ما به دلیل جنگ ناعادالنه ای که نسبت به ان روا شد،
متقبل پرداخت خسارت و هزینه های میلیاردی شد .در نتیجه ما
درنقطه ایقرارگرفتیمکهشرایطجنگیحکممی کرد.درپایان
جنگمردمانتظارداشتندوضعیتمعیشتانهاروبهبهبودبرود.
در دولــت اول و دوم اقای هاشمی رفســنجانی این گام
را به خوبی برداشتیم و با بحث مســاله سازندگی کشور توانست
زیرســاخت های خود را و همچنین خســارت هایی کــه به زیر
ساخت ها وارد شده بود را به سطح قابل قبولی از زندگی متمدنانه
خودبرساند.دردولتسید محمدخاتمیاینبحثمطرحشدکه
در سطوحی از توسعه عقب مانده هستیم به این معنا که جامعه
باید بتواند در سطوحی همچون ملی ،اجتماعی و ...مشارکت
داشــته باشــد .این بحث ها در ان مقطع مطرح شد .فی الواقع
توسعه سیاســی را به صورت پررنگ در دولت دوم خرداد شاهد
هستیم .اما به طور طبیعی در دولت دوم خرداد که شخص اقای
خاتمی رئیس جمهور بودند سخن از توســعه متوازن داشتند.
توســعه متوازن پیامی اســت که ما در تراز یک جامعه اسالمی
همانند جامعه ما باید به تمام سطوح مختلف از توسعه پرداخته
شــود و جامعه را به منزلت اجتماعی خود برسانیم .در نتیجه در
شــرایط کنونی جامعه ما که با بحران های اقتصادی بســیاری
مواجه است ،یعنی جامعه ای که مســائل و معیشت اولیه خود
را نمی تواند تامین کند ،طبیعتا توســعه اقتصــادی یا با ادبیات
منطقی تر می توان گفت نوسازی اقتصادی از نوسازی سیاسی
پیشی می گیرد .اما با اندکی تامل درمی یابیم این مقوالت رابطه
رفت و برگشتی دارد .در هرج ا که به توسعه اقتصادی توجه شود
زمینهبرایتوسعهسیاسیواجتماعیفراهمخواهدشدوهر جابه
هرنسبتیکهدرتوسعهاجتماعیوسیاسیپیشرفتداشتیدرفتار
جامعهدرمقامتامینمعیشتوفرب هشدنوضعیتمعیشتورفاه
تاثیرگذار خواهد بود .وقتی صحبت از توسعه می شود در ذهن
واژه وسعت بخشیدن شکل می گیرد .وسعت بخشیدن به این
معناست که ما بتوانیم نیازهای جامعه را در حد منزلت ان جامعه،
باتوجهبهاینکهدرجوامعمختلفمتفاوتاست،یعنیدرجوامع
شهری به یک شــکل و در جوامع روستایی به شکل دیگر نمود
می یابد ،به طوری که عزت ان جامعه و منزلت انسان هایی که در
ان جامعه زندگی می کنند در همه سطوح به گونه ای تامین شود
کهحسحقارت،بدبختی،عقب ماندگی،بیچارگیو...نداشته
یاجتماعی،سیاسیو...و
باشند.حسسالمتفرهنگی،معنو
همچنینسالمتیکهتنهامختصاننسلنیستونسل هایبعد
ازخودرانیزپوششمی دهد،وبادرنظرگرفتنتماماینموارددر
کنار هم می توان مفهوم توسعه را دریافت کرد .در بحث توسعه
اقتصادیبرخیبراینعقیدههستندکهتوسعهاقتصادیامری
مجزاازرشداقتصادیاست.دراینمقاممامناقشه اینمی کنیم.
چهبگوییمرشد،چهبگوییمپیشرفتوچهبگوییمتوسعهبایددر
نظرداشتازاینمفاهیمچهمعانیرااستنباطمی کنیم .ادبیاتی
کهازسویمقاممعظمرهبریمطرحمی شودایناستکهبیشتر
از لفظ پیشــرفت استفاده شود .در واقع کســانی که صحبت از
یکهازنظرمعناییبرپیشرفتبار
توسعهمی کنندهمانمفاهیم
می شودرامدنظردارند.چهبگوییمتوسعهوچهبگوییمپیشرفت
تفاوت چندانی ندارد .ولیکن در بحث کسانی که صحبت از این
مقوله می کنند در بحث کمی ســخن دارند .به عبارت دیگر این
افراد بر این باورند اگر از لحاظ کمیت در اقتصاد توانا شــویم به
معنای رشد اقتصادی بهتر اســت .اگر موضوع را تنها به بحث
کمی خالصه نکنیم ،حرکت کمی در این مقوله نیز مدنظر قرار
گیردبه عنوانتوسعهازانیادمی شود.
بهنظرمی رسدحزبکارگزارانسازندگیوحتیدولت
تدبیروامیدتوسعهاقتصادیرامقدمیامقدمهتوسعه
سیاسیمی دانند،دراین بارهچهنظریدارید؟
اینکهامریبرایمادربحــثاقتصادتقدمداردهمانند
وضعیت بعد از جنگ تحمیلی است .اگر در ان زمان از مخاطب
ومردممی خواستیددرزمینه هایغیرازاقتصادیاعمازسیاسی
و...مشارکتداشتهباشند،می گفتنداجازهدهیدابتدازندگیخودرا
سروساماندهیم،نیازخانوادهخودراتامینکنیم،شغلمناسبپیدا
کنیمو...اماوقتیماازایننقطهعبورکردیمخیلینمی توانبهاین
مسالهومقولهتقدمداد.بایدایندومقولهپابهپاییکدیگرپیش
رود.همان طورکهتوسعهاقتصادیپیدامی کنیدبایددرنوسازیو
توسعهسیاسینیزقدمبرداریدوجلوروید .ازانچیزیکهدردوره
فعلیازانناممی بریدوحقباشمااستوبندهنیزتاییدمی کنم،
نوعیاولویتبهتوسعهاقتصادیدادهشدهاست،بحقوبجاست.
علت نیز این اســت که در مقاطع دولت های نهم و دهم یعنی در
دولت های جناب اقای احمدی نژاد به رغم اینکه منابع زیرزمینی
و به طور مشخص نفت و دیگر درامدهای سرشار ارزی داشتیم و
اینسرمایه هامی توانستدرزیرساخت هاوتامینهزینه هامربوط
به ان قرار گیرد ،بخش سنگینی از این منابع ملی و مالی ما از بین
رفت.هزینه هایــیدردولت هاینهمودهــمصورتگرفتکه
امروزنمی توانیدردواثاریازانهابیابید.نمی دانیدهزینه هاییکه
می توانستیددرانزماندرزیرساخت هابه کارببرید،درکجاصرف
شدهاست.همان طورکهکارشناساناماروصاحبنظراناقتصاد
مطرحمی کنندازرقمهفتصدمیلیارددالردرامدارزیدریکمدت
زمانهشتسالهبیشازپانصدوپنجمیلیارداناساساناپیداست
و نمی توان ردی از ان یافت .این رقم به یک سری محصوالت و
تولیداتیتبدیلشدکهخوردهوتمامشد.ازانچهبرسرنوشتمادر
دولت هاینهمودهمگذشتهاست،ایناحساسمی شودکهما
دریکفقراساسیگرفتارهستیم.سطحبرخورداریوانتظارات
مردم،هزینه ها،قیمت ها،مشکلبیکاریوفرصتشغلی،نرخ
تورم و ...افزایش داشته است و بسیار نگران کننده است .انطور
کهکارشناسانبیانمی کننددچاریکرکودتورمی هستیمورشد
اقتصاد ما منفی شده است و کشوری که می توانسته رشد هشت
الیدهدرصدراتجربهکندتماماینمواردبهارزووارمانتبدیلشده
پرونده ویژه
است.فی الواقعدچارمصیبتبزرگیشده ایم.اینامررادردورهقبل
ازدولت هایاقایاحمدی نژادنمی تواننادیدهگرفتکهجامعه
ماعالقه منداستکهدرسرنوشتخودمشارکتکند.تالشدارد
سازمان هایغیر دولتیخودرافعالکندوازخودصالحیت هاییرا
عرضهداشتهاستکهمی توانگفتباریازحاکمیترابهدوش
می کشدوکمکمی کند.بهنظرمی رسدامروزدرنقطهتلخیقرار
گرفتیم.ازاینجهتمردمانتظاردارندنقشملیوحضورخودرا
درعرصه هایملیفقطبهحضوردرانتخاباتمختصنکنند.در
الیه هایدیگرزندگیخودعالقه مندندمشارکت هاییداشتهباشند
وفعالباشندونقشایفاکنند.درکناراینامردردرونخانواده هاو
درونجامعهدچارفقرملیوگرفتاریاقتصادیشده ایم.
مطلع هســتید عمده دغدغه خانواده ها حتــی به لحاظ
مناسباتداخلیکهتاثیراتمنفیگذاشتهاست،جوانانیهستند
که به سن ازدواج رسیده اند ولیکن چون شغل و معیشت مناسب
ندارند در این مساله دچار نوعی تردید شده اند .این وضعیت تلخ
و نگران کننده در نتیجه از بین رفتن منابع در هشت سال قبل از
اقای روحانی اســت .باید همت ها را تضمین کرد و عزم ملی را
توسعه دهیم و باتوجه به فرصت تاریخی که ایجاد شده است و
مشکلتحریمبهاینشکلحلشدهاستوماعمالازنگرانی ها
ودغدغه هایهسته اینیزرهایییافتیم،االنمی توانمنابعی
را که از دست رفته و در اختیار جامعه قرار نگرفته است با همتی
مجدد جامعه را تقویــت کنیم .این همت بایــد در جهت تامین
نیازهاینسل هایایندهباشد.به طورطبیعیاینمواردومسائل
ما را به سمتی می برد که یک توسعه اقتصادی گسترده را ایجاد
کنیم .این مصیبتی که اقای روحانــی در هر روز و هر فرصتی از
ان نام می برد ناشی از همین گرفتاری اســت که شما نیز به ان
اشارهداشتید.
حزب تازه تاسیس اتحاد ملت ایران که تقریبا همان
ترکیب حزب مشارکت را دارد ،بنابر خط مشی گذشته
خود توسعه سیاســی را دارای اولویت می دانند ،اگر
چنینباشدنسبتاینبخشبادولتدرایندهچگونه
خواهدبود؟
انچهشمااشارهکردیدشایدبرداشتشخصیشماباشد،
چراکه من این مساله را از ناحیه کســانی که در شورای مرکزی
حزباتحادملتایرانهستند،نشنیدم.اینگونهنیست.درست
است که افرادی که در مسئولیت این حزب قرار گرفتند کسانی
اعتدال گرایان و اصالح طلبان اختالف ندارند
توسعه سیاسی اصالح طلبان شکست نخورده است
داریوش قنبری
فعال سیاسی
3
مثلث | شماره 278
پول نفت بر سر سفره های مردم که علنا با این اقدامات سفرهای
مردم را تهی کرد ،نرخ تورم را باال برد ،نــرخ بیکاری را افزایش داد
و بالیی بر سر اقتصاد ایران اورد که اثار این مشکالت تا 20سال
دیگر ادامه خواهد داشت .اما در مورد اختالفی که گفته می شود
انواعتوسعهمدنظراصالح طلبانواعتدالگرایان قرار داردواینکه
ایا باعث شکاف بین انها خواهد شد یا نه ،به نظر من اعتدالگرایان
و اصالح طلبان یک نگاه علمی به این مقوله دارند و باتوجه به این
نگاه علمی مبانی مشترکی هم دارند ،پس با این تفاسیر نمی شود
گفتکهایندوازهمجداهستند.اعتدالدرذاتاصالحاتنهفته
است،انهاروش هایاعتدال گونهرابرایتحوالتاجتماعیدنبال
می کنند ،بنابراین اعتدال و اصالحات از هم جدا نیستند .این نظر
مخالفان جریان اعتدال و اصالحات است که می خواهند این دو
را از هم تفکیک کنند اما تا کنون موفــق نبوده اند .درباره معایب و
مزایایمدل هایتوسعهسیاسیوتوسعهاقتصادیاینموردقابل
ذکراستکهالگوهایتوسعهاقتصادیاگردریکچارچوبپیاده
شوند ،معایب شان به حداقل ممکن می رســد و در مجموع اگر با
نگاه علمی به انها پرداخته شود هیچ گونه عیبی نخواهند داشت.
توسعه در واقع یک ارزش و حسن است .ما دو راه در پیش داریم؛
یکیراهعقب ماندگیاستودیگریراه علم گراییوتوسعهاست.
کشورهاییکهدرمسیرعقالنیاتوعلم گراییقرارگرفته اندتوسعه
یافته اند و بالعکس کشــورهایی که به این دومقوله عقل گرایی و
علم گرایی بی توجهبوده اندکشورهایعقب مانده ایهستند.بهنظر
مندرانکشورهانهبوییازازادیوجودداردونهبوییازامنیتونه
رفاهاقتصادی،درصورتیکهاینهاالزموملزومهمدیگرهستند.اما
درمجامعدیگریکهبهعقالنیاتوعلم گراییتوجهشدهکشورهای
توسعه یافته ای هستند .همین جا الزم می دانم یک نکته دیگر را
همبگویمواناینکهازنظربندهاتفاقامدلاقتصادیچینبهنوعی
توسعه سیاسی را ایجاد کرده اســت .چینی ها یک نظم خاصی را
فراهمکرده اند.درستاستکهشایددرچین،ازادیزیادیوجود
ندارد منتها امنیت و قانونگرایی در چین از اجزای توســعه سیاسی
هستند .این نشان می دهد که نظمی در یک چارچوب خاصی در
پیش گرفته شــده که توسعه ایجاد شده اســت .درست است که
چیندرحالحاضریکاقتصادبزرگجهانیاستاماسرانهدرامد
را که مورد تحقیق قرار می دهیم در می یابیم که نسبت به خیلی از
کشورهای توسعه یافته پایین تر است .بنابراین نمی توان چین را
جزو کشورهای توسعه یافته اقتصادی قرار داد زیرا هنوز مردم در
رفاهاجتماعینیستند.دریکمقایسهاگرتولیدناخالصملیچین
وامریکاراموردبررسیقراردهیممی بینیمکهبرابرهستنداماوقتی
جمعیت را مورد بررسی قرار می دهیم در می یابیم که وضعیف رفاه
اجتماعی چین نسبت به امریکا پایین تر است .اما در کل می شود
گفت که این دو کشــور باالترین تولید ناخالص ملــی در جهان را
دارند.
سیاست
قبل از پاسخ به این سوال که بین توسعه اقتصادی و توسعه
سیاســی کدام را بر دیگری مقــدم می دانم ابتدا ایــن موضوع را
می گویم؛اینکهمی گویندبیناصالح طلبانواعتدالگرایاندراین
زمینه اختالف نظر وجود دارد ،من اساسا چنین چیزی را نمی بینم.
اما اینکه کدام یک از اینها مقدم بر دیگری هستند کال توسعه یک
ی ابعاد از جمله سیاسی،
مفهوم کلی داد .توسعه دربرگیرنده تمام
اقتصادیواجتماعیاست.نمی شودماازتوسعهصحبتکنیماما
بعد سیاسی و اجتماعی ان را نادیده بگیریم .نمی شود ما از توسعه
صحبت کینم اما شکم مردم گرسنه باشد .همه اینها الزم و ملزوم
همدیگر هســتند .به هر حال هر کدام از توسعه سیاسی ،توسعه
اجتماعی و توسعه اقتصادی الزم و ملزوم همدیگر هستند .هیچ
کشوریپیشرفتهنمی شودمگراینکهازجنبه هایمختلفتوسعه
پیدا کند .زمانی کشوری ثروتمند می شود و رشد اقتصادی خوبی
پیدا می کند اما این رشــد اقتصادی توســعه محسوب نمی شود.
زمانی تبدیل به توسعه می شــود که این رشد تبدیل به یک مساله
پایدار شــود و از جنبه های مختلف تحوالتی شکل گرفته یاشد.
یهمه جانبهاستونمی شودابعادسیاسی،
بنابراینتوسعهمفهوم
اقتصادیواجتماعیانراازهمتفکیککرد .بههرحالبایداین
ی است که باید شکل
را گفت که الزمه توسعه اقتصادی یک نظم
بگیرد .تا قانونگرایی نباشــد و به قانون توجه نشود و تا معیارهای
قانونی درست و حسابی برای رشد ثروت شکل نگیرد ،توسعه هم
معناومفهومی پیدا نمی کند.بایدابتدایکامنیتیدرجامعهوجود
داشته باشد .اگر ازادی و امنیت وجود نداشته باشد هیچ پیشرفتی
پیدانخواهدشد وتوسعهنمی یابد.اگرقانوننباشدکسیمالکیتی
پیدانخواهدکردوتاکسیدرجامعهاحساسمالکیتنکندتوسعه
اقتصادی هم به وجود نمی اید .الزمه توسعه اقتصادی این است
کهشرایطیخاصدرفضایسیاسیجامعهبه وجوداید.یکسری
زیر ساخت هایسیاسیبرایتوسعهاقتصادیالزماستکهشامل
امنیت ،ازادی و قانون است .اگر توسعه سیاسی نباشد ثروت یک
جامعه به جیب مردم ان جامعه نمی رود ،بلکه در جیب افراد خاص
می رود .مانند همین سوءاستفاده های میلیاردی که در دولت قبل
اتفاقافتاد.اینهماننشانهعقب ماندگیدرتوسعهسیاسیاست.
بنابراین نمی شود از توسعه صحبت کرد اما از زیر ساخت های ان
صحبتی به میان نیاورد .توسعه سیاسی مقدمه توسعه اقتصادی
استوبایداینرابدانیمکهبرایرسیدنبهتوسعهاقتصادی،توسعه
سیاسی الزم است .حاال در پاسخ به این سوال که نگرش گروه ها
وجناح هایمختلفکنونیدرجامعهمانسبتبهتوسعهاقتصادی
چگونه است باید بگویم به هر حال بعضی ها شاید با نگاه خاص با
هوچی گریبهتخریبرقیبخودبپردازندواین طوروانمودکنندکه
فالنحزبیافالنجناحبهازادیسیاسیچسبیدهوازاقتصادغافل
شده است .مثال در زمان قبل از اقای احمدی نژاد برخی دوستان
اصولگرا این هجمه را علیه دوستان اصالح طلب راه انداختند که
اصالح طلبان به توسعه سیاسی می اندیشند و از توسعه اقتصادی
غافل شده اند .در صورتی که ما اگر شاخص های اقتصادی را در
دولت اصالحات تحلیل کنیم می بینیم شاخص های اقتصادی
به مراتب خیلی بهتر از دوران اقای احمدی نژاد اســت .دلیل ان
هم این است که به قانون گرایی ،امنیت و ازادی شهروندان بیشتر
توجه شد .بنابراین اگر در دوران اصالحات به دنبال ان بودند که به
توسعه سیاسی اهمیت بدهند به این دلیل بود که زیرساخت های
الزم را برای توسعه اقتصادی فراهم کنند .اصالح طلبان همواره
متهم شده اند که فقط به دنبال توسعه سیاسی هستند و از توسعه
اقتصادی غافل شــده اند ،در صورتی کــه اصالح طلبان به دنبال
تحکیم مبانی توسعه سیاسی برای توسعه اقتصادی هستند .اگر
تاریختوسعهوجامعه شناسیرادرکشورهایمختلفموردمطالعه
قرار دهیم متوجه می شویم که از مسیری که منجر به شکل گیری
دولتمدرنشدهاستیعنیبحثتوسعهسیاسی،توسعهاقتصادی
هماغازشدهاستوتفکراصالح طلبانازاینلحاظتفکریعلمی
ومتناسبباتحوالتیاستکهدرجوامعتوسعه یافتهصورتگرفته
است.اصالح طلبانبههیچ وجهمعتقدبهاینکهانواعمختلفتوسعه
راازهمتفکیککنندنیستند.امابهنظرانانیک سریزیر ساخت ها
بایدبرایتوسعهاقتصادیفراهمشودکهبحثقانونگراییوامنیت
و ازادی از ان جمله است که اینها مبانی توسعه سیاسی محسوب
می شوند .اما در پاسخ به این سوال اساسی که چرا توسعه سیاسی
مد نظراصالح طلبانشکست خوردهاستبایدبگویمچنینسوال
و گزاره ای از اســاس بی بنیان و نادرست اســت .توسعه سیاسی
اصالح طلبان شکست نخورده است؛ توسعه سیاسی نیازی است
که جامعه ما دارد اما ناکام شد از بعضی جهات و دلیل این ناکامی
هم به خاطر کارشکنی های رقیب و کارشکنی هایی است که اجازه
ندادند اصالح طلبان در مجلــس تصمیمات را عملی کنند .به هر
حال فلسفه دولت اقای احمدی نژاد این بود که عدالت ایجاد کند
و توسعه اقتصادی را رقم بزند ان هم از طرق مختلف مانند اوردن
هستند که در گذشته فعالیتی داشــته اند ولی از قول دبیرکل ان
حزب و از برخی اعضای دیگر شنیده شده است قرار نیست این
حزب همان مســیری را طی کند که در گذشــته حزب مشارکت
طی کرده است .حزب اتحاد ملت ایران برنامه های مشخصی
برای خود دارند و در زمان فعلی بسیار واقع بین هستند .احساس
می کنم رویکرد این حزب نسبت به دولت و شخصا اقای روحانی
که شاید از منظری اصولگراست ،همدلی و همکاری و همراهی
استوهرمقدارکهبتوانندکمکخواهندکرد.ازاینجهتفکر
نمی کنممساله ایکهشمابیانکردیدنسبتیباحزباتحادملت
ایران پیدا کند .تجربیاتی که حزب کارگزاران از تجارب دور دارد
امروز برای بسیاری از همفکران در جبهه اصالحات که اقایان
را در سطح اجرایی کشور به سمت درست تری هدایت کردند به
این معنا که مردم را به امنیت خاطر در بخش معیشت و اقتصاد
و مسائل مقدماتی رسانده اســت ،به گونه ای که پذیرفته اند تا
در زمینه مســائل مقدماتی مردم را تامین نکنند ،ذهن مردم در
زمینه های دیگر درگیر نخواهد شد .حزب اتحاد ملت ایران که
به طور غریزی خود را از این جریان می داند ،این جمع بندی را به
رسمیتمی شناسند.
29
پرونده ویژه
4
دکتــر حســین راغفــر معتقد اســت که هــر دو
اصالحات اعم از سیاسی و اقتصادی ضرورت دارد .این
دو اصالحات باید با یکدیگر انجام شود لیکن باید توجه
داشت تحقق و موفقیت اصالحات و توسعه اقتصادی
منوط به فراهم اوردن زمینه های توسعه سیاسی است.
او البته می گوید « :باتوجه به اینکه اقتصاد ما اقتصادی
است که گرفتار مشکالت و مسائل و معضالت سیاسی
است ،از این جهت به نظر می رسد که مشکالت کنونی
کشــور راه حل های سیاســی را می طلبــد .بنابراین در
ابتدای امر باید زمینه های حل مشــکالت در این حوزه
فراهم شود ».با او در این مورد گفت و گو کردیم.
تاکید دولت باید براصالحات سیاسی باشد
سیاست
30
مثلث | شماره 278
معصومه اصطالمی
خبرنگار
دکتر حسین راغفر درگفت وگو با مثلث
برای ســوال نخســت بفرمایید به نظر شما برای
توسعه کشور اولویت با توســعه سیاسی است یا
توسعه اقتصادی؟
در هیچ جای دنیا اقتصاد از سیاست جدا و الینفک
نیست و همچنین سیاست از اقتصاد جدا شدنی نیست و این
امر تنها مختص به اقتصاد ایران نیست ،بلکه می توان گفت
در همه جای دنیا این گونه اســت که اقتصاد و سیاســت از
یکدیگر جداشدنی نیستند .اما باید به این نکته توجه داشت
که مساله اقتصاد ما به شدت سیاسی شــده و علت این امر
فساد بسیار گسترده ای است که متاسفانه در اقتصاد ایران
پدید امده و می توان گفت اقتصاد ایران بیش از هر کشــور
دیگری سیاسی شده است .به عبارت دیگر برای حل مساله
فساد در اقتصاد کشور ضرورت دارد تصمیمات و برنامه های
ی اتخاذ شود تا بتوان با مشکلی که در
سیاسی جدی و محکم
کشور بروز کرده ،برخور د و این مساله را حل کرد.
باید توجه داشــت بدون حل مشکالت نهادی موجود
در اقتصاد ایران امکان خروج از بحرانی که اقتصاد کشــور
در ان گرفتار شده اســت ،وجود ندارد .بنابراین باید توسعه
سیاسی در برنامه توسعه کشــور در اولویت قرار داده شود.
هر چند بنده اعتقاد دارم تفکیک توسعه اقتصادی و توسعه
سیاسی تفکیک درستی نیست .البته این دو مساله با یکدیگر
ارتباطــات تنگاتنگی دارنــد .به عبارت دیگــر تصمیمات و
برنامه ریزی هایی که در حوزه سیاســت طرح ریزی می شود
قطعا تاثیرات تعیین کننــده و جدی بر حــوزه اقتصاد دارد.
باتوجه بــه اینکه اقتصــاد ما اقتصادی اســت کــه گرفتار
مشکالت و مسائل و معضالت سیاسی است ،از این جهت
به نظر می رســد که مشــکالت کنونی کشــور راه حل های
سیاســی را می طلبد .بنابراین در ابتدای امر باید زمینه های
حل مشکالت در این حوزه فراهم شود .پس می توان گفت
مساله سیاست نکته بسیار بسیار مهمی است.
جناب دکتر راغفر! به نظر می رسد رویکرد دولت و
اساسا کارگزارانی ها توســعه اقتصادی از منظری
لیبرالیستی باشد .دیدگاه شما در این باره چیست؟
در خصوص دیدگاه دولت یا کارگزارانی ها نسبت به
توسعه اقتصادی نمی توانم نظری بدهم ولی مساله اساسی
و مهم این است که ایا اینها برای اقتصاد جمهوری اسالمی
ایران اقدامــی انجام می دهنــد یا برای اقتصاد کشــور کار
می کنند یا نمی کنند؟ این مســاله مهمی است که نوع نگاه
ما به اقتصاد چگونه است و به ســازوکارهایی که در اقتصاد
ما کارایی دارد و پاســخگوی سیستم ما ســت ،چگونه نگاه
می کنیم .هر سیاســتی کــه بخواهد برای سیاســت ایران
طراحی شود بدون توجه به ناکارامدی های نهایی در اقتصاد
کشور قطعا با شکست مواجه خواهد شد و نتیجه ای در پی
نخواهد داشت و این امر کامال مشخص است.
چارچوب هــای نهادی در اقتصاد کشــور ما راهکارها
و راه حل های متناســب با خود را می طلبد .متاســفانه ما به
لحاظ چارچوب های نهادی با مشکالت و معضالت جدی
و اساســی درگیر هســتیم .از این جهت اصالحات نهادی
همزمان با اقدامات دیگری که ارائه می شود باید با یکدیگر
دیده شود و مدنظر قرار گیرد.
در ضمن باید بــه این نکتــه توجه کرد که مــا نیازمند
اصالحات ســاختاری هســتیم .این موارد نکاتی است که
ی و دست نامرئی یا
صرفا با رها کردن اقتصاد به مسائل توهم
ازادی اقتصادی یا سازوکارهای خودجوش در اقتصاد کشور
به نتیجه نخواهیم رســید و اینها نوعا باورهای اقتصادهای
لیبرال است .در شرایط کنونی اقتصاد ایران قطعا جوابگو و
نتیجه بخش نخواهد بود .با وجود اینکه جای تردید دارد این
نوع باورها در جای دیگری نیز جوابگو باشد یا کارایی داشته
باشد ولی می توان با قطعیت گفت در مورد اقتصاد ایران این
نوع نگاه کارایی نخواهد داشت .بنابراین باید توجه داشت که
بسترهای اقتصاد سیاسی ایران چیست و در کجا سیاست ها
در حال طراحی و تدارک است.
با توجه به انچه گفته شــد بفرماییــد دولت در این
زمینه چه مالحظاتی را باید مدنظر قرار دهد؟
در این خصوص نکات بسیاری وجود دارد که دولت
باید در تدابیر و تصمیم گیری های خود لحاظ کند .در ابتدا
صرف نظر از اینکه دولت باید چه اقداماتی را انجام دهد ،باید
تصویری از توسعه اقتصادی در ایران داشته باشیم .بنابراین
مساله استراتژی توسعه صنعتی ایران باید مشخص شود و
این امری است که اصال وجود خارجی ندارد .باید در این امر
مشخص شود که دولت بر چه محورهایی متمرکز است که
پرونده ویژه
می توان گفت دولت باید حداکثــر روی 4-5محور در حوزه
صنعت متمرکز شــود .بقیه محورهای حوزه صنعت را نباید
دولت منابع عمومی را در ان عرصه ها مصروف نماید و باید
تمام هم و غم خود را بر 4-5محور قرار دهد.
رشد اقتصادی در 4-5محور حوزه صنعت می تواند هم
به افزایش تولید در کشور کمک کند و هم اشتغال در کشور
را بهبود ببخشد و افزایش دهد .رشد این بخش ها به عنوان
بخش های پیش برنده می تواند پیش برنده بخش های دیگر
در اقتصاد کشــور باشــد .به نظر من ،دولت باید از رویکرد
برنامه ریزی های جامع دســت بردارد و این مســیری است
که بارها در اقتصاد خود ایران تجربه شده و شکست خورده
اســت .ضمن اینکه تاکید تجربه موفقیت های کشورهای
دیگــر در حوزه صنعتــی نیز بر همین اســت کــه باید کاری
کرد که تنها بر محورهای خاصی متناســب با ظرفیت های
اقتصاد ایران و اینده رشــد علم و تکنولوژی متمرکز شــد و
جهت گیری ها با این موارد همســو باشــد .در نتیجه باید در
حوزه هــای خاصی ســرمایه گزاری کرد و پیشــرفت در این
حوزه ها زمینه را برای پیشرفت و حضور بخش خصوصی در
حوزه های دیگر فراهم می کند.
من معتقد هســتم که حتی درک درســتی نســبت به
سیاســت های لیبرال در اقتصاد جمهوری اســامی ایران
وجود ندارد .می توان گفت بیشــتر منافع گروه های خاصی
است که سیاست ها را رقم می زند .به نظر من این نوع دیدگاه
هیچ تناسبی با اقتصاد ایران ندارد و قطعا نقش دولت در این
میان باید نقش بسیار برجسته و تعییین کننده ای باشد و این
نقش باید به صورت فعال توسط دولت پیگیری شود .اما در
حال حاضر متاسفانه ما هم یک حضور گسترده ای از دولت
را شاهد هستیم و هم اینکه این حضور بسیار ناکارامد است.
در میان رویکردهای توسعه سیاسی و اقتصادی،
توصیه شما به عنوان یک استاد اقتصاد برتر برای
برنامه توسعه کشور چیست؟
در نهایت می توان گفت نمی توان مساله را تنها به
الگوی «مکتب تاریخی المان» در برابر
الگوی توسعه اقتصادی لیبرال های ایران
محمد سلیمان دارابی
دانشجوی دکترای مسائل ایران
5
مثلث | شماره 278
مکتــب تاریخــی المــان توانســت
راه حل های خود را به اقتصاد کشور مسلط
کند و اقتصــاد المان را دگرگــون نماید.
لیســت مخالف واردات نبــود ،اما قطعا
همچون طرفداران بازار ازاد در کشور ما
به درامد حاصل از ان توجه نداشت
طرح دیدگاه هایی درباره پیشــرفت المــان پرداختند .انان
به شدت خصلتی ضد انگلیسی داشتند .بزرگترین سردمدار
این تفکر فردریک لیســت بود که بعدها به عنوان رهبر این
جریان شــناخته شــد .انچه انان به دنبال ان بودند رشــد و
شــکوفایی یک اقتصاد داخلی مبتنی بر توان داخلی بود.
انان به زمینه های بومی بسیار اهمیت می دادند .نگاهشان
بــه اقتصاد نه جهان شــمول بلکــه مبتنی بر مشــاهدات و
تجربیات داخل بــود .از این رو به جای انکه معتقد باشــند
قواعد اقتصادی در همه جا به شکلی یکسان عمل می کند،
قائل به این بودند که بر اساس تجربه و شرایط خاص کشور
خود به مساله اقتصاد و توســعه توجه کنند .به عبارت دیگر
لیســت و همکارانش که بعدها رویکردشــان بــه «مکتب
تاریخی المان» شهره شد ،به جای انکه به رویکرد قیاسی
اولویت بدهند ،به نگاه استقرائی به اقتصاد و توسعه اصالت
می دادند.
مکتب تاریخی المان توانست راه حل های خود را به
اقتصاد کشور مسلط کند و اقتصاد المان را دگرگون نماید.
لیســت مخالف واردات نبود .اما قطعا همچون طرفداران
بازار ازاد در کشــور ما به درامد حاصل از ان توجه نداشت.
هزینه تعرفه و گمرک انچنان باال می رفت که جنس و کاالی
داخلی بتواند قد علم کند و در مقابل کاالی خارجی دست به
رقابت بزند .واردات لغو نمی شد زیرا لیست معتقد بود در این
صورت شرکت سازنده کاالی داخلی ،بازار داخلی را منحصر
به خــود می بیند و بر بی کیفیتــی اصرار می کنــد و به بیانی
دیگر درجا و به فکر بهبود کیفیت نمی افتد بنابراین راه حلی
بینابینی انتخــاب شــد و تجربه هایی چــون کارخانه های
خودرو سازی ایران در المان تجربه نشــد! تجربه ای که از
دهه پنجاه ناکار امدی خود را در ایران به نمایش گذاشته و
البته همچنان ادامه دارد.
طرفداران مکتب تاریخی بسیار به فرهنگ و خصایص
اجتماعی خــود توجه داشــتند و در یک کالم تاریخ شــان
برایشــان مهم بود .بنابراین با گرته بــرداری صرف از دیگر
نظام های اقتصادی به شــدت مخالف بودنــد .به تکنیک
صرف اعتقاد نداشــتند .جالب انکه کشورهایی چون ژاپن
نیز از تجربه المان ها بعدها سود جستند.
همه انچه گفته شــد از ان رو اهمیــت دارد که بدانیم
ما نیز می بایست از توجه به رویکردهای تکنیکی مسلط بر
اقتصاد محض و نگاه بازار ازاد اجتناب کنیم .سیاست های
بازار ازاد که معروف ترین انان رویکرد تعدیل ساختاری بود
به خوبی نشــان می دهد که راه هرگونه بهبود وضع از درون
می گذرد و برونگرایی تنها می تواند نقش مکمل را داشــته
باشد .پس حاال که به دوران پسا توافق نزدیک می شویم،
دریابیم که راه خطــا را در پیش نگیریم ،چرا کــه ازموده را
ازمودن خطاست.
سیاست
توســعه در ایران به یک مســاله غامض تبدیل شده
است .مساله ای غامض که به نظر می رسد مهمترین مشکل
ان استفاده از سیکلی از اشتباهاتی است که تکرار و تکرار
می شــود زیرا ما بر این تکرار مصر هســتیم .در نزاع میان
پارادایم های موجود برای بازسازی شرایط اقتصادی کشور،
ت که از قضا میان
رویکردی بر فضای علمی کشور مسلط اس
برنامه نویســان و مجریان ما نیز حاکم است .پارادایمی که
البته ســبقه ان به پیش از انقالب باز می گردد و توسعه را با
رشد اقتصادی برابر می داند.
البته برنامه نویسان و مجریان این دیدگاه به صراحت
قائل به این نکته نیستند .اما مساله مهم این است که انان
در عمل توسعه را به مثابه ساختمان ،پل ،کارخانه ،جاده و
سد می بینند .در نگاه این طراحان و البته مجریان ،اقتصاد
در همه جا به یک شکل عمل می کند .کافی است که با دنیا
ارتباط برقرار کنیم و بتوانیم با کشورهای قدرتمند تبادالت
مالی داشــته باشــیم .مبتنی بر اقتصاد ازاد و در چارچوب
وابســتگی متقابل خواهیم توانســت ،به بازی بــرد -برد با
این کشورها دســت یابیم .از نظر انها اصل مزیت نسبی و
توانی که هر کشــور در تولید دارد می تواند به عنوان چراغ
راهنمایی برای ما باشد .در این دیدگاه دولت ایده ال دولت
«پاسبان شب» است .دولتی که ذاتا شر است و می بایست
محدوده اختیــارات ان را به حداقل رســاند .دولت مجری
عدالت به معنای دقیق ان نیست .در درون جامعه می توان
با «دست نامرئی» به عدالت دست یافت .کافی است که به
سرمایه گذار داخلی فرصت دهیم .در این صورت هم او سود
می برد و هم کارگر ذی نفع می شــود .اگر هم کسی در این
میان حقی از دست داد ،مهم نیست .زیرا انچه اصالت دارد
حرکت «ماشین توسعه» است که با کمال تاسف و متاسفانه
ممکن است از جنازه برخی از بی بضاعت ترین مردمان این
سرزمین نیز عبور کند.
همــه انچه در ســطور باال امــد به عنــوان راهنمای
سیاســتگذاری توســعه در دولت ســازندگی مدنظر بود.
اگرچه شــرایط ایران امکان اجرای همه انها را نمی داد.
در ایــن میــان زمینه هــای فرهنگــی -اجتماعی توســعه
اهمیت نداشــت .دســتیابی بــه الگویی که خــاص این
کشور باشــد مهم نبود .توسعه یک اســتراتژی و تکنیک
دارد که قابل وارد کردن اســت .می توان ان را به وســیله
متخصصان دیگر کشــورها به ایران نیــز اورد .می توان
به تئوریســین های بانک جهانی و موسســات بین المللی
اعتماد کرد .مســاله ای که به طور ویژه در دولت سازندگی
به ازمون گذاشــته شــد و البته نتیجــه خود را نیز نشــان
داد .خاص گرایــی و بومی گرایــی از منظــر تکنوکرات ها
بی معناست .نگاه ،مبتنی بر مهندسی است .همان طور که
می توان فرمول ساخت اسفالت جاده را به کشور وارد کرد ؛
شو پرورش
می توان طریق ساخت یک شهر و ساختار اموز
را نیز از اروپا به ایران اورد.
متاســفانه این نگاه ،امروزه با غلظتــی کمتر مجددا
در کشــور حاکم شــده اســت .بســیاری از رجال سیاسی -
اقتصادی کــه در کانون یا در ســایه ،دولت هاشــمی را با
رویکرد تکنوکراســی یاری می کردند امــروز نیز در کانون یا
حاشــیه دولت کنونی نیز حضور دارند .تنهــا اتفاقی که رخ
داده ،حضور دیگرانی اســت کــه به دلیل حمایــت از این
دولت در به قدرت رسیدن ،ســهمی از پارادایم های رقیب
را با درجه ای کمرنگ به خود اختصــاص داده اند .افرادی
که در واقع نقش تماشاگران و گاهی منتقدان و نه تصمیم
گیران اصلی را دارند .اما به راستی راهکار تکراری مبتنی بر
«تکنوکراسی» و «اقتصاد محض» به چه میزان می تواند
راهگشای ما در تحقق توسعه و پیشرفت ایران باشد؟
تجربه یک کشــور دیگر شــاید بتواند چراغ راهنمای
ما باشــد :بیش از یــک قرن پیــش ،زمانی که المــان تازه
به عنوان یک کشــور متحــد وارد عرصه بین الملل شــده
بود ،عده ای از تئوریســین های اقتصــادی و اجتماعی به
توسعه سیاسی معطوف کرد و در پی ان توسعه اقتصادی را
در نتیجه ان مشاهده کنیم یا عملکرد و اولویت عکس را در
پیش گیریم .این دو مساله تعامل بسیار نزدیکی با یکدیگر
دارند اما نقش اصالحات سیاسی نقش بسیار تعیین کننده ای
است .این نقش در فراهم شدن بسترهای الزم برای توسعه
اقتصادی قابل توجه است .بنابراین در اولویت های شرایط
کنونی ،به نظر من ،تاکید اصلی بر اصالحات سیاسی است
که بتواند زمینه های الزم را برای اصالحات اقتصادی فراهم
سازد .بنابراین باید توسعه سیاسی انجام شود تا به دنبال ان
توسعه اقتصادی شکل گیرد .
می توان گفــت هر دو اصالحــات اعم از سیاســی و
اقتصادی ضرورت دارد .این دو اصالحــات باید با یکدیگر
انجام شــود لیکــن بایــد توجه داشــت تحقــق و موفقیت
اصالحات و توســعه اقتصــادی منــوط به فراهــم اوردن
زمینه های توسعه سیاسی است.
31
پرونده ویژه
نهادگرایاننبایدعدالترا
مقابلتوسعهقراردهند
پاسخ هایمحمدقوچانیبهپرسش های
هفته نامهمثلثدربابتوسعه
سیاست
32
مثلث | شماره 278
امید کرمانی ها
خبرنگار
نگرش گروه ها و جناح های سیاسی موجود به مساله
توسعهسیاسیوتوسعهاقتصادیچیست؟
جناح های سیاســی و فکــری موجــود در جمهوری
اسالمی ایران را می توان بر حســب فکر توسعه به چهار گروه
تقسیمکرد:
اول -جناح ها و گروه هایی که قائل به «توسعه» نیستند
و ان را از اســاس نفی می کنند و در واقع توسعه و ترقی را چون
جلوه ای از «تجدد» محصول و ر ها ورد نامبارک غرب می دانند
که با اسالم قابل جمع نیست .از نظر این افراد و احزاب همین
که دولت اسالمی امور ملت اسالمی را تمشیت کند و معیشت
انان را تامین کند؛ با اندکی احساس استغنا و زهد و تقوا نسبت
به مواهب دنیا ،کافی است و الزم نیســت امت اسالم در دام
توســعه غربی بیفتد .انان مصرف گرایی را حــرام و قناعت را
اساسواقتصادمعیشتیراکافیمی دانند.اینجناحرامی توان
«سنت گرا» خواند که هم در بیرون از نظام جمهوری اسالمی و
همدردرونانپیروانیدارند.دکترسیدحسیننصرکهمعتقدند
س ترقی و تجدد با اسالم و تشیع در تضاد است مهمترین
از اسا
متفکران این جریان به حساب می اید و برخی فقیهان سنت گرا
در چارچوب این تفکر می گنجند و پــاره ای از اعضای جامعه
مدرسینحوزهعلمیهقمونیزافرادیازمکتبمدرسیخراسان
هم مدافع این تفکرند .شــاید برخی اعضای جامعه روحانیت
مبارز و حزب موتلفه اسالمی هم این گونه فکر کنند هرچند به
نظر می رسد اقبال این تفکر در جناح های سیاسی موجود اندک
شده و بیشتر در حلقه های فکری سنتی حوزوی و دانشگاهی
(از نوع سنت گرایی) این فکر به زیست خود ادامه می دهد البته
مخالفت این افراد با توسعه به معنای مخالفت انان با سعادت
نیستبلکهسعادترادرتوسعهنمی جویند.
دوم – جناح هــا و گروه هایی که قائل به لفظ «توســعه»
نیستند و به سنت و سیره فردیدی با تغییر و تعبیر و تفسیر ان به
«تعالی»می کوشنداینمفهومغربیراشرقییااسالمیوشیعی
کنند .نسبت «تعالی» و «توســعه» همان نسبت «ازادگی» و
«ازادی» است .در واقع برخی متفکران اسالمی در دهه های
پنجاه و شــصت کوشــیدند تا با تاویل «ازادی» (که مفهومی
لیبرالی تلقی می شد) به «ازادگی» (از ناحیه راست – افرادی که
مشربعرفانیداشتند)یاتفسیر«ازادی»به«رهایی»(ازناحیه
چپ -افراد که مشرب سوسیالیستی داشــتند) ازادی را حالل
کنند .غافل از انکه ازادی فردی با ازادگی عرفانی (رهایی از خود
و فنا شــدن در خدا) و رهایی سوسیالیستی (رهایی از خود و فنا
شدن در خلق) نه تنها تفاوت دارد که گاه (در غرب) تزاحم دارد.
با وجود این تجربه ناموفق (که ناشی از عدم درک مفهوم ازادی
است) این جناح همان کار را با توسعه انجام داده و ُر ِ
شد مادی
(توسعه) را با «تعالی» یعنی رشد معنوی خلط کرده و از درون ان
یا وردکهدرعملدشمنتوسعهاست.
نوعیبنیادگراییبیرونم
بدین ترتیب که به جای گسترش حق انتخاب فرد ،او را در برابر
خدا و خلق (جداگانه یا ترکیبی از انها) چنان مجبور می کند که با
فکرشیعیالجبروالتفویضبال اال ُمربین االمرینتضادمی یابد
و البته وجود حق تعالی را هم در سلوک خود محصور می کنند و
اراده خلق را هم در اقتدار خود می جویند و در واقع نه حق فرد را
ادا می کنند و نه تکلیف فرد در برابر خدا و خلق را روشن می کند.
در واقع بنیادگرایی نوعی خداانگاری برخی جناح های سیاسی
و فکری اســت که نمادهایی از ان را در بنیادگرایان سنی مانند
القاعده ،داعش و طالبان می توان دید و در بنیادگرایان شیعه نیز
مصادیقی از ایشان وجود دارد و حتی در سال های اخیر صاحب
احزاب سیاسی شده اند .بنیادگرایان با توســعه برخورد ابزاری
می کنند و صورت تکنولوژیک ان را برای از بین بردن تجدد مورد
استفاده قرار می دهند.
سوم–جناح هاوگروه هاییکهبدوناستفادهازلفظتوسعه
بهنامپیشرفتمی کوشندمیانصورتومحتوایتوسعهفاصله
ایجاد کنند ،اینان تکنولوژی و فناوری و پزشــکی و مهندســی
مدرن را قبول دارند اما توسعه و دموکراسی و حقوق بشر و حقوق
شهروندی را با اما و اگر قبول می کنند و بر ان تخصیص می زنند
و سعی می کنند نام انها را هم عوض کنند .البته بنیادگرایان هم
بهره مندی از تکنولوژی را انکار نمی کنند اما این گروه اخیر که
به عقل ابزاری اعتقاد یا اعتماد بیشــتری دارنــد ،این تفاوت را
با بنیادگرایــان دارند که در نهایت به جز تکنولــوژی ،تجدد -به
مثابه جوهر توســعه -را هم قبول می کنند امــا تجددخواهان و
توسعه گرایانیشرمنده اند.فکرمی کنمتکنوکرات هایاصولگرا
مانند حامیان محمدباقر قالیباف و نیز محافظه کاران اصولگرا
مانندحامیانعلیالریجانیازایندستهباشند.
چهارم – جناح هــا و گروه هایی که میان توســعه و تدین
و از ان باالتــر میان تجدد و تدین تضــادی نمی بینند و ضمن
حفظ سنت های فرهنگی و اسالمی از توسعه یافتگی و مدرن
شدن دفاع می کنند و طیف گسترده ای از اصالح طلبان را در
بر می گیرند .این جناح البته خود به دو گروه تقسیم می شوند:
الف -توســعه گرایانی که رشــد سیاســی را مقدم بر رشد
اقتصــادی می داننــد و معتقدند تا دموکراســی شــکل نگیرد
امکان توسعه وجود ندارد .این جناح سوسیال دموکرات های
اصالح طلب مانند جبهه مشارکت ،حزب اتحاد ملت و نیروهای
ملی -مذهبی را شامل می شود.
ب -توســعه گرایانی که رشــد اقتصادی را مقدمه رشــد
سیاسی (نه مقدم بر رشد سیاسی) می دانند و معتقدند ازادی و
رشد اقتصادی الجرم و ناگزیر به ازادی و رشد سیاسی منتهی
می شود و اصطالحا جناح لیبرال دموکرات های اصالح طلب
مانند حزب کارگزاران سازندگی ایران ،حزب اعتدال و توسعه و
برخی از پایه گذاران و نظریه پردازان نهضت ازادی ایران (مانند
مرحوم مهندس بازرگان) و همچنین گروهی از روشنفکران و
اقتصاددانان ازادیخواه را شامل می شود .جناح الف البته در
نهایت نسبتی با اقتصاد ازاد و رشد اقتصادی ندارد و توسعه را
شامل رشد سرمایه داری ،ثروت و سرمایه ملی نمی داند در حالی
که جناح ب میان اقتصاد ازاد و حکومت ازاد به نسبت و تناسب
ذاتی معتقد است.
از نظر شــما کدام یک از انواع توســعه بــر دیگری
مقدم است؟ توسعه سیاسی بر اقتصادی یا توسعه
اقتصادیبرسیاسی؟
فکر می کنم اساس این پرسش نادرست است .چون
توسعهدرادبیاتعلوماجتماعییکمفهومجامعومانعشامل
رشــد همه جانبه و متوازن سیاســی ،اقتصــادی ،اجتماعی و
فرهنگی است که هیچ کدام بر دیگری مقدم نیست اما تجربه
توســعه در جهان مدرن ثابت کرده است که به صورت طبیعی
(نه مصنوعی و دستوری) پس از رشد اقتصادی (یعنی افزایش
تولید ،رشد مصرف ،تشکیل بازار ،افزایش صادرات و تجمیع
ثروت و ســرمایه ملی) ناگزیــر طبقه های اجتماعــی تازه ای
به خصوص طبقه متوســط و نیز طبقه هــای کارافرین و کارگر
شکل می گیرند که با ســازمان یافتگی سیاسی و اجتماعی به
احزاب سیاسی و اصناف اجتماعی (سندیکاها و اتحادیه ها)
بدلمی شدند.اینسازمانسیاسیجدیددرعملنظامسیاسی
تازه ایراایجادمی کندکهدموکراسیخواندهمی شودوظاهرااز
منظر نظریه پردازان توسعه ،ارمان توسعه و رشد سیاسی است.
در اینجا رشد اقتصادی مقدمه رشــد سیاسی است نه مقدم بر
رشــد سیاســی .یعنی ما در برابر دو انتخاب قرار نداریم ،یک
انتخاب بیشتر وجود ندارد :توسعه یافتگی یا توسعه نیافتگی.
در این تلقی «بخش خصوصی» همان «جامعه مدنی» است
و تا بخش خصوصی وجود نداشته باشد امکان استقالل نهاد
سیاست از نهاد دولت وجود ندارد و عمال رشد سیاسی ناممکن
اســت.این البته نگــره لیبرال دموکرات هاســت و سوســیال
دموکرات ها (دست کم در ایران) تلقی دیگری دارند.
الگــوی اجرا شــده از مدل هــای سیاســی در کدام
کشورها را برای ایران توصیه می کنید؟ ان کشورها
چه شباهت هایی با ایران دارند؟
منالگویهیچکشوریرابرایایرانتوصیهنمی کنم.
در واقع ما بیش از «الگوی توســعه» نیازمند «فکر توســعه»
هستیم.فکرتوسعهبهمامی گویدهمهکشورهایتوسعه یافته
اول به رشــد اقتصادی دســت یافته اند انگاه به رشد سیاسی
مثلث | شماره 278
پرسش شما را اینگونه بازسازی می کنم که اصالح طلبی
رادیکال شکســت خورد اما اصالح طلبی شکست نخورد .در
واقع ما در حــزب کارگزاران ســازندگی ایــران برخالف برخی
احــزاب اصالح طلب که اصالح طلبی را اســم مســتعار خود
می دانند و متاسفانه اصولگرایان هم سعی می کنند این افسانه
را جا بیندازند ،معتقدیم که اصالح طلبی یک روش سیاســی
است که می تواند مصادیق مختلفی داشته باشد .برخی از این
مصادیق شکست خورده است اما اصالح طلبی هرگز شکست
نخورده است.
اینروزهاگاهگفتهمی شودکهاصالح طلبییکگفتمان
و اعتدال گرایی یک روش اســت اما فکر می کنم که برعکس
اســت! اصالح طلبی یک روش و اعتدال گرایی یک گفتمان
اســت که دارای نظریــه سیاســی و حکومتی اســت (به این
نظریه سیاســی در ســرمقاله شــماره 43مهرنامه پرداخته ام)
اما اصالح طلبی یــک روش برخورد با تحوالت سیاســی و در
تقابل با محافظــه کاری (کندروی) و رادیکالیســم (تندروی)
است .در واقع نرمالیزاسیون اســاس اصالح طلبی است و نه
بدیل اصالح طلبی و شرط اول توســعه ،که خود هدف اصلی
اصالح طلبی اســت ،ایجاد ثبات سیاســی اســت .متاسفانه
پروژه (و نه پروســه) توسعه (رشد) سیاســی در سال های دهه
70و 80به گونه ای طرح شــد که در مصداق به ضد خود بدل
شــد و از درون ان محمود احمدی نــژاد درامــد .در حالی که
پروسه اصالح طلبی و رشد سیاســی هرگز متوقف نشده است
و اخرین نمود ان خود «حســن روحانی» است که در تکامل
اصالح طلبــی و در واقع «اصــاحِ اصالح طلبــی» جلوتر از
اصالح طلبان سنتی قرار گرفته است .حسن روحانی به ادبیات
جبهه مشارکت ،اصالح طلب محسوب نمی شود اما به ادبیات
فکر اصالحات ،یک اصالح طلب تمام عیار است که از درون
جامعه روحانیت مبارز بیــرون امده اســت .در چنین تلقی ای
هدفغاییاصالح طلبی،توسعه گراییاستومدلیکهحسن
روحانی از ان حمایت می کند یعنی تالزم رشد اقتصادی با رشد
سیاسی یک مدل پیشروتر اســت که اصالح طلبی سنتی را به
اصالح طلبیمدرنتبدیلمی کند.
ایا الزمه توســعه اقتصادی مدنظر دولــت روحانی
نمی تواندمنجربهلیبرالیسمشود؟
برامدنلیبرالیسمسیاسیازدرونلیبرالیسماقتصادی
به دولت حســن روحانی اختصاصی ندارد و این قاعده طبیعی
علوم اجتماعی اســت اما اینکه دولت روحانی مجال عمل به
اموزه های لیبرالیســم اقتصادی را بیابد ،فعال سخت و دشوار
است .به چند علت:
اوال این دولت به شدت با بحران نقدینگی و درامد مواجه
است و تا زمانی که پول نباشد قدرت تصمیم گیری های بزرگ
را ندارد.
ثانیا در فقــدان بخــش خصوصی واقعــی یک بخش
خصوصی حاکمیتی شکل گرفته اســت که افزون بر ثروت،
قدرت هــم دارد و دولــت نمی تواند بــه راحتــی از این بخش
خصوصی غیرواقعی بخواهد تن به قواعد بازار ازاد بدهد.
ثالثادربخشاقتصادیدولتیکراهبرداقتصادیواحد
وجود ندارد و میان نهادگرایان و ازادیخواهان اختالف دیدگاه
وجودداردودولتبهعلتجبهه ایبودنوائتالفیبودنپایگاه
اجتماعی و سیاســی خود نمی تواند تا انتخابات مجلس دهم
(که ممکن است وزن هر گروه کمتر یا بیشتر شود) میان این دو
دکترین اقتصادی به انتخاب دست زند.
رابعا جامعه روشــنفکری ایران (برخــاف جامعه حزبی
ایران) از نظر ذهنی و فکری امادگــی الزم برای پذیرش لوازم
توسعه به خصوص لیبرالیسم سیاسی و اقتصادی را ندارد.
در نهایت فکــر می کنم که بــرای این گذار یــک دوره
دو یا چهارساله بســیار کم اســت و روحانی مانند همه رهبران
توسعه گرای موفق در جهان مدرن به یک دوره طوالنی تر (8
ساله)کهدراناجماعنخبگانبرسرتوسعهشکلگرفتهباشد،
نیازمند است .در چنین صورتی است که می توان گفت دولت
جرات لیبرال بودن را پیدا می کند.
اساسا لیبرالیسم مقدمه زیر بنای توسعه اقتصادی
هستیانه؟
لیبرالیسممفهومکالنیاستامارشداقتصادیمقدمه
رشد سیاسی است و هر دو نشانه رشد فکری جامعه هستند که از
ان به فکر ازاد یاد می شود و شاید بتوان ان را لیبرالیسم نامید.
واقعیت این است که رسیدن به این تفکر که «انسان»
در درجه اول یک «فرد» اســت که در درون اجتماع و در برابر
دولت دارای «حق» اســت؛ خود محصول یک تحول فکری
است که در تطابق با منافع فردی و نیازهای انسانی به ثروت،
قدرت ،منزلت و پیشرفت به لیبرالیسم تعبیر می شود .من البته
تاکید می کنم که ما در ایران بیش از انکه به اسم لیبرالیسم نیاز
داشته باشیم ،به رسم لیبرالیسم نیاز داریم یعنی تاکید بر حقوق
فردی و حکومت قانون و ...که قبال بارها توضیح داده شــده
است،مهم ترازاسملیبرالیسماستکهنبایدبهیکایدئولوژی
بدل شود.
بحث اختالف بر موضــوع انواع توســعه می تواند
موجب شکاف اصالح طلبان و اعتدالگرایان شود؟
همان طور که گفتم اعتدال گرایی نــه یک جناح در
مقابل اصالح طلبی که در درون فکر اصالح طلبی است .اجازه
دهید به جای جناح بندی های مهــم به جناح بندی های عینی
رجوع کنیم :حزب اعتدال و توسعه به عنوان حزب نزدیک به
دولت دکتر حســن روحانی در دکترین توسعه خود نزدیکترین
حزب به کارگزاران سازندگی ایران به شمار می رود که به تناسب
و توازن رشد سیاسی و رشد اقتصادی معتقد است و حزب اتحاد
ملت ایران اسالمی هم نسبت به جبهه مشارکت ایران اسالمی
دیدگاه های معتدل تری در اقتصاد سیاسی دارد که مانع از هر
نوع شکاف در عرصه عمومی (حداقل تا زمانی که اصولگرایان
به توسعه گرایی روی خوش نشان نمی دهند) می شود .در جناح
چپاسالمیافرادیمانندبهزادنبویومحسنصفایی فراهانی
وجود دارند که در نظریه توسعه مانند کارگزاران و اعتدال گرایان
می اندیشــند و هرگز از تقدم رشــد سیاسی بر رشــد اقتصادی
دفاع نکرده اند .ضمن انکه در گــذار از رقابت درون گفتمانی
دولت های هاشمی – خاتمی این نوع بحث ها تکراری ،عبث
و تاریخ مصرف گذشته تلقی می شود و اجماع نسبی میان این
احزاببرضرورتتالزمرشدسیاسیورشداقتصادیوجوددارد
وحتیبرخیاصولگرایاننیزچنینمی اندیشند.
ف بر ســر ایــن برنامه ها را
بنابراین مــن احتمال شــکا
منتفی می دانم و تنها احتمال موجود حرف های یک حلقه از
اقتصادداناناصالح طلبنزدیکبهجبههمشارکتوبیشازان
حلقهمهندسمیرحسینموسویاستکهبهمکتبنهادگرایی
تعلق خاطر دارند و این روزها در نقد برنامه های اقتصادی دولت
گاهبه گونه ایسخنمی گویندکهبااقبالروزنامهکیهانمواجه
می شوند.البتهمواضعسیاسیایناساتیدمورداستقبالکیهان
قرار نمی گیرد اما فکر می کنم جناح چپ اسالمی نباید اشتباه
گذشته را تکرار کند که عدالت را در برابر توسعه قرار دهد .تله
قرار گرفتن عدالت در برابر توسعه همان چیزی بود که از درون
ان اصولگرایی درامد و موتور توســعه را در دولت دوم هاشمی
رفسنجانی خاموش کرد و در واقع غیر از اقتصاددانان نهادگرا
خطر اصلی برای ایجاد شکاف نه برخی دوستان اصالح طلب
که همچنان اصولگرایان هستند که اپوزیسیون اصلی دولت
روحانیهستند.
سیاست
رسیده اند.مامی دانیمکهحتیبریتانیاوایاالتمتحدهامریکاتا
نیمهقرنبیستمبهمعنایایده الیستیکلمه(کهنزدروشنفکران
مرسوم اســت) دموکراتیک نبودند .یعنی حق رای عمومی یا
حقوق مدنی در بسیاری از این کشورها تا پس از جنگ جهانی
دوم محل بحث بوده است .در واقع اگر قائل به پنج موج توسعه
در تاریخ عصر جدید باشــیم هر پنج موج کم و بیش از همین
قاعده پیروی کرده است:
موج اول – توســعه بریتانیا ،امریکا ،هلند و فرانســه که
دموکراســی های مدرن اولیه بودنــد و در همه انها اول رشــد
اقتصادی (به خصوص انباشت سرمایه) به وجود امد و بعد رشد
سیاسی(حاکمیتملت).
موج دوم – توســعه المان و ژاپن و ایتالیا و شــاید اسپانیا
که پس از جنگ دوم جهانی به دموکراســی بدل شدند و البته
مدت ها قبل از ان صنعتی شده بودند (یعنی به رشد اقتصادی
رسیده بودند)
موج سوم – توســعه روسیه (شــوروی) و چین که چه در
صورت «اســتالین – مائــو» و چه در صــورت «پوتین – دنگ
شــیائوپینگ» هنوز در مرحله گذار از رشــد اقتصادی به رشد
سیاسی به سر می برند و حداقل اینکه دموکراسی قبل از توسعه
در انها پدیدار نشــده و دموکراســی های ناپایدار کرنسکی در
روسیه و ســون یات سن در چین به توســعه نینجامیده است.
در حالی که توســعه چین در دوره دنگ به سوی دموکراسی در
حال حرکت است و بی گمان اگر صنعتی شدن روسیه در دوره
استالین رخ نمی داد همین اندازه دموکراسی هم در دوره پوتین
وجود نداشت و در واقع اقتدارگرایی پوتین هم محصول همان
صنعتیشدنناقصاست.
موجچهارم–توسعهکره،تایوان،سنگاپور،هنگ کنگو
مالزی هم در پناه نوعی اقتدارگرایی شکل گرفت و این کشورها
هنوز در مرحله گذار به دموکراسی به سر می برند.
شــاید برخی تجربه هند را مثال نقض این ادعا بدانند در
حالی که دموکراسی هند خود در دوران حکمرانی جواهر لعل
نهرو و خانم ایندیرا گاندی نوعــی اقتدارگرایی را تجربه کرد (و
البته هنوز در توسعه یافتگی هند بحث وجود دارد) چنان که در
بررسی تجربه افریقای جنوبی ،برزیل ،شیلی و ترکیه به عنوان
نسل تازه (موج پنجم) دولت های توســعه یافته هم می توان
تاریخ توسعه را با تاریخ اقتدارگرایی همزاد دانست ،گرچه همه
این کشورها (از جمله جمهوری خلق چین) ناگزیر به گذار به
دموکراسی هستند؛ چنانکه اکنون رهبری جمهوری خلق چین
موقتی ( 10ساله) و انتخابی (به وسیله کنگره حزب کمونیست
که در ان سرمایه داران هم عضو هستند!) شده است و احتماال
در اینده همین شکاف به تکوین احزاب سیاسی در چین منتهی
خواهد شد .بنابراین ما در ایران نمی توانیم چرخ را از نو اختراع
کنیم و این راه را طی خواهیم کرد (که البته به نظر من بخشی از
این راه طی شده است).
چرا توسعه سیاسی مد نظر اصالح طلبان شکست
خورد؟
توسعه (رشد) سیاســی به معنای «پروژه» یک حزب
سیاسی شاید شکست خورده باشد ،اما به معنای «پروسه»ی
یک اندیشه سیاســی هرگز شکست نخورده اســت .روزگاری
بود که محافظه کاران توســعه سیاســی را به عنوان وادادگی
سیاسی تلقی می کردند اما امروزه خود انان حداقل در نظریه،
خود را به همه لوازم توسعه سیاســی مانند انتخابات ،قانون،
احزاب ،جامعه مدنی و ...پایبند معرفی می کنند .اگر منظور از
شکست اصالح طلبان برامدن پوپولیست ها باشد باید بگویم
در فرایند رشد سیاسی پدیده ای مانند محمود احمدی نژاد یک
ت ناگزیر است و پدیده ای مانند حسن روحانی یک تحول
واقعی
روشن و اشکار .اصالح طلبی دو منزلت دارد؛ اول یک جناح و
حزب سیاسی و دوم یک فکر و اندیشه سیاسی .ممکن است
«اصالح طلبان» در یک یا دو انتخابات یا حتی در راهبرد خود
شکست بخورند اما «اصالح طلبی» حتی با پیروزی حریف (به
شرط رعایت شرایط رقابت) می تواند پیروز قلمداد شود.
6
محمد قوچانی می گوید« :توسعه گرایانی که
رشد سیاسی را مقدم بر رشد اقتصادی می دانند و
معتقدند تا دموکراسی شکل نگیرد امکان توسعه
وجود ندارد .ایــن جناح سوســیال دموکرات های
اصالح طلب ماننــد جبهه مشــارکت ،حزب اتحاد
ملت و نیروهای ملی -مذهبی را شــامل می شود».
گفت وگوی مثلث با محمد قوچانی در مورد توسعه
سیاسی و توسعه اقتصادی می خوانیم.
پرونده ویژه
33
پرونده ویژه
اولویت را به مسائل سیاسی می دهند
ما باید برای دوران پسابرجام اماده باشیم
دکتر عبدالله گنجی
سیاست
34
مثلث | شماره 278
7
مدیرمسئول روزنامه جوان
زمانی می توان دوران پسابرجام را به خوبی و به درستی
دریافت و برای ان برنامه ریزی کرد که تجربه خود را در این
مساله که منجر به برجام شد ،پیش رو و در نظر داشته باشیم.
به عبارت دیگر گذشته ای که در ان ما چالش طوالنی مدت
با کشورهای غربی داشــتیم و در نهایت منجر به برجام شد
و همچنین دالیلی که سبب شــد ما به سمت مذاکره برویم،
گرچه طرف مقابل نیز برای خود دالیلی برای مذاکره کردن
داشت ،نشان می دهد ،در شرایط بعد از تحریم باید فضایی
باشد که تجربه گذشته را مدنظر داشــته باشیم و مسیری را
طی کنیم که دوباره با چنین مسائلی درگیر و روبه رو نشویم.
به همین سبب تمرکز بر داخل برای حل مسائل کشور با
گشایش هایی که احتماال اتفاق خواهد افتاد ،همانند اقتصاد
درون زا و برون گــرا ،به نظر من ،می توانــد در اولویت های
دولت اقای روحانــی برای زمان بعد از برجام باشــد .به رغم
احساس روانی که ،چه توسط رسانه های غربی و چه بخشی
از حاکمیت ،در بین مردم ایجاد شــده اســت ،موجب شده
مــردم در انتظار یک گشــایش عینی در حوزه های ســخت
خود باشــند ،یک انتظار غیر واقعی است و به هر حال دولت
می تواند این مساله را اصالح کند .من گمان می کنم دولت
اقای روحانی با همین تقلیل میزان دالرهای مسکوت شده
ی را انجام دهد.
به نوعی قصد دارد چنین اقدام
می خواهم این امر را مطرح کنم کــه در دوران بعد از
تحریم ،اگر قرار است سرمایه گذاری در کشور صورت گیرد،
باید سرمایه گذاری در تکنولوژی باشد .این مساله را به این
علت عنوان می کنم که ما در کشور مشکل پول نداریم ،بلکه
باید تکنولوژی وارد کشور شود .باید سرمایه گذاری ها با هدف
ورود تکنولوژی به کشور باشد .همچنین باید در نظر داشت
که ما باید به ســمت تولید برون گرا حرکــت کنیم .به عبارت
دیگر به سمت تولیدی برویم که نه تنها مسائل داخل کشور
را حل می کند ،بلکه صادرات را بــرای ما به ارمغان اورد و به
عبارت دیگر تولید باید برای ما ارزاوری داشته باشد.
ما برای دوران بعد از برجام ،به ایــن علت که ماهیت
انقالب اســامی ایران ماهیتی اســت که ممکن است ما
دوباره درگیر موضوعات و مسائل دیگر از قبیل حقوق بشر،
تروریسم و ...شویم ،باید مسیری را طی کنیم که در شرایط
سخت روی پای خود بایستیم و مســیری را برای خود تکرار
نکنیم که نتیجه ان مشکالت و معضالتی باشد که یک بار
با ان درگیر بودیم.
به عبارت دیگر ما باید برای دوران پسابرجام این مساله
را در نظر داشــته باشــیم که اقتصاد ما باید مقاوم شود تا در
مقابل حمالت و تندبادها بتواند مقاوم عمل کند .نباید اقتصاد
ما در دوران پســابرجام به گونه ای باشــد که اگر مشکالت
دیگر برای ما رقم خورد مجبور به تســلیم و سکون در مقابل
مشکالت باشیم .،به عبارت دیگر باید مسیری را طی کنیم
که در دراز مدت بتوان در مقابل مشکالت ایستادگی کرد.
بایــد ایــن مســاله را در نظر داشــت که کشــورهای
سرمایه پذیر یعنی کشورهایی که سرمایه به انها وارد می شود،
مشــکل ورود تکنولوژی به عنوان مثال تکنولوژی هایپک
یا تکنولوژی مادر به کشــور خود را دارند .کشورهای دنیا یا
مشکل سرمایه دارند یعنی در کشــور پول ندارند ،در نتیجه
کشــورهای دیگر پول را وارد و در ان کشور سرمایه گذاری
می کنند یا گروه دیگر هستند که پول و سرمایه در کشور دارند
همانند ایران ،عربستان و ...که مشــکل پول و سرمایه در
کشور ندارند ،ولیکن مشــکل ورود تکنولوژی دارند .ما باید
از این منظر از موقعیت ایجاد شــده استفاده کنیم و این امر
را مدنظر قــرار دهیم که غرب ایران را محــل انبار کاالهای
تولیدی خود نســازد .ما باید زمینه تولید در کشــور را فراهم
کنیم.
نباید انتظار داشت ورود تکنولوژی به کشور به سرعت
اتفاق افتد چرا که هنوز برجام مســیری را طی نکرده است.
انچه مسلم است این است که کشورهای غربی با حرکتی که
در خصوص ایران انجام دادند نوعی بازی را با ایران شــروع
کردند .به عبارت دیگر کشورهای غربی در این بازی امیدی
را برای ایران ایجاد کردند که اکنون پشــت این امید چیزی
هویدا نیست.
شاهد هستید از سوی کشورهای غربی تیم اقتصادی
وارد کشور می شود ولیکن در این مسیر صحبت از به رسمیت
شناختن اسرائیل اســت یا وزیر خارجه از اروپا به ایران سفر
می کند و در این سفر صحبت از حقوق بشر می کند .این امور
نشان می دهد کشورهای غربی مســائل حاشیه ای را دنبال
می کنند که مدنظر ما نیست .نگرانی بیشتر بر این امر است
که کشــورهای غربی بخواهند کاالهای تولیدی خود را به
ایران صادر کنند؛ این نوع رابطه و این برجام در همین نقطه
می تواند به ما ضربه بزند اگر بخواهند صرفا به ما کاال بدهند.
بنابراین باید به همین صورت منتظر بود و همچنین می توان
در درازمدت نگاه خوش بین داشــت به ســبب مشــکالت
اساسی که غربی ها با ما دارند.
در انتها باید بگویم به عنوان یک روزنامه نگار که به طور
دائم و مستمر خبرهای کشور را دنبال می کنم و رسانه های
جریانات مختلف را پیگیر هستم ،می بینم که دغدغه جریان
اصالحات مســاله معیشــت ،اقتصاد یا رفاه مردم نیست.
می توان گفت دغدغه و تالش جریــان اصالحات رابطه با
غرب اســت و قصد دارند از برجام کالهی بــرای انتخابات
برای خود بدوزند و حتی در خصوص انتخابات خبرگان این
مساله مشهود است.
بنابراین انها اولویت را بر مســائل سیاســی می دهند
و هدف انهــا از طرح مســائل سیاســی مبــارزه و چالش با
سیاست های کلی نظام در حوزه هایی که قبول ندارند ،است.
قابل توجه است که بخشی از عدم پذیرش سیاست های کلی
نظام ،مبنایی است و این به معنای خارج بودن از دایره نظام
است .هر چند همه را نمی توان با این نسخه پیچید اما کسانی
که مدعی اصالح طلبی ناب هستند نگاهی دارند از این قرار
که باید جریان های اپوزیسیون وارد قدرت شوند و این نیازمند
امر توسعه سیاسی است.
پرونده ویژه
هاشمی رفسنجانی را بزرگ ترین مدافع توسعه اقتصادی
درایرانمی دانند؛کسیکهمی گفتمنتنهافردسیاسی
دولتم هستم .او توسعه اقتصادی را می خواست به شیوه
ماهاتیرمحمدهمتایمالزیایی اشدرایراناجراکند
مثلث | شماره 278
سیاست
35
پرونده ویژه
دولت روحانی
در شرایط قبل از
توسعه اقتصادی است
مصطفی هاشمی طبا
معاون سابق رئیس جمهور
سیاست
36
مثلث | شماره 278
8
در شــرایط روی کار امــدن د ولــت حســن روحانی و
همچنین شرایط پساتوافق ،این مساله مطرح شد که دولت
فعلی باید برای پیشبرد امور کشور توسعه سیاسی را در اولویت
قرار دهد یا توســعه اقتصادی .من با وجــودی که همواره با
بحث توســعه موافق بوده ام اما معتقدم در برهه فعلی دولت
ایران در شرایطی نیست که بخواهد به توسعه بیندیشد بلکه
باید به فکر حفظ ســرزمین و اقلیم ایران باشد .به بیان دیگر
شرایط ایران در حال حاضر به گونه ای است که هر دوی این
نظریه ها را بایــد نادیده گرفت زیرا هیچ کــدام در برهه فعلی
کارساز نیست .اوال منظور از توسعه اقتصادی این است که از
منابع مان برای سازندگی هر چه بیشتر کشور استفاده کنیم اما
توسعه سیاسی به این معناست که روابط خارجی مان را همراه
با توسعه فرهنگ دموکراسی در کشور دنبال کنیم .اما به نظر
من اکنون مساله اصلی ما چنین مواردی نیست ،بلکه حفظ
سرزمین و اقلیم ایران است .زیرا اگر ما جایی نداشته باشیم
که در ان زندگی و کار کنیم ،دیگر این بحث ها اضافه است.
ایران ســرزمینی اســت که مدت ها از طرف دشمن خارجی
مورد هجوم بوده و اکنون نیز به طور بالقوه مورد هجوم است.
یعنی گمان نمی کنم هیچ کدام از همسایگان اطراف ایران
و گروه های داخلی در کشورهای همســایه نسبت به کشور
ما حسن نیت داشته باشند .همچنین کشورهای دیگری که
ف در طول
دورتر از مرزهای ایران حضور دارند به دالیل مختل
تاریخ به سرزمین ایران چشم داشته اند .طی جنگ تحمیلی
هشت ســاله رژیم بعثی عراق علیه ایران با فــداکاری مردم
و هزینه های بســیار زیاد از این جنگ ســربلند بیرون امدیم
و ایران را حفــظ کردیم .االن ایران دشــمنان خارجی اش را
متوقف کرده است اما از درون دچار برخی مشکالت شده ایم.
بنابراین باید به حل مشکالت داخلی روی بیاوریم .سرزمین
ما به دلیل برخی رفتارهای نادرست مانند سیاست های دولت،
رفتار مجلس یا سوداوری برخی افراد و گروه ها دچار بیماری به
نام بحران اقلیم ایران شده است .به نظر من بحث هایی که
در مورد توسعه سیاسی و اقتصادی صورت می گیرد باید درون
طرحی به نام حفظ سرزمین ایران گنجانده شود.
برخی نیز حضور هیات های اقتصادی بعد از توافق در
ایران و استقبال کشور از این مساله را دلیلی برای در اولویت
بودن توسعه اقتصادی نزد دولت تلقی می کنند.
اما در خصوص حضور این هیات ها باید توجه داشت
که طبیعی است چون بعد از مدت ها ایران توافقنامه ای امضا
کرده است هر کشوری مایل اســت که روابط خود را با ایران
افزایش دهد ،به خصوص در مســائل اقتصــادی که امروز
کل دنیا با نوعی رکود مواجه شده است .بنابراین کشورهای
اروپایی چون ایتالیا ،اتریش و المان مایل هســتند شرکای
تجاری خود را گســترش دهند و از همین رو فرصت را برای
اعزام هیات های اقتصادی به ایران مناسب دیده اند .البته
من به شــخصه اصوال دیدگاه توســعه گرا دارم و حضور این
هیات ها در ایران را فرصتی می دانم .اما باز هم تاکید می کنم
که توسعه در ایران یعنی حفظ سرزمین و اقلیم ایران .یعنی
ما باید بیشــتر نیرو و انرژی مان را در زمینــه راندمان انرژی،
مصرف اب ،احیای اب ،احیای دشــت ها و سیاســت های
داخلی مان معطوف کنیم .حال اگر کشورهای اروپایی نیز در
این راستا بخواهند با ایران همکاری داشته باشند بدون شک
مورد استقبال است .اما اگر قرار اســت در این شرایط برای
ایران جاده ســازی کنند یا کارخانه اتومبیل ســازی تاسیس
کنند حضورشــان دردی از مــا درمان نمی کنــد .مگر اینکه
حداقل در ســواحل دریای ازاد ایران بحث صادرات مطرح
شود و انها نیز در این حوزه ســرمایه گذاری کنند .همچنین
در این سرمایه گذاری مسئولیت دخل و خرج شان را برعهده
بگیرند .اگر ایران سرمایه بدهد و انها کارخانه تاسیس کنند
که فایده ای ندارد .در نتیجه تمامــی رویکردها و اعمال ما
باید در جهت حفظ و بقای ســرزمین ایران باشد و این حفظ
ســرزمین الزمه حفظ جمهوری اسالمی اســت .زیرا اگر ما
سرزمین نداشــته باشــیم نظام مان نیز دچار مشکل خواهد
شد .به عالوه اگر به این مسائل توجه نشود همچنان شاهد
کوچ مردم از شهرها و روستاهای کوچک به سمت شهرهای
بزرگ هستیم که این مساله مشکل افرین خواهد شد .به نظر
منظور از توسعه اقتصادی این است که
از منابع مان برای سازندگی هر چه بیشتر
کشور استفاده کنیم اما توسعه سیاسی
به این معناســت که روابط خارجی مان را
همراه با توســعه فرهنگ دموکراسی در
کشور دنبال کنیم
من جامعه ما اکنون واقعا نیاز به ریاضــت اقتصادی دارد و
شرایط ســختی را باید تحمل کنیم تا بتوانیم سرزمین مان
را حفظ کنیم .ما باید ببینیم دنبال چه هســتیم؛ ما در شعار
به دنبال اموزه های اسالمی هستیم و هدف مان این است
که جامعه ای بسازیم که مطابق با مقررات و قوانین اسالمی
باشد .برخی معتقدند که توســعه اقتصادی منجر به ایجاد
طبقه متوسط قوی می شود این حرف شاید درست باشد اما
خیلی محکم نیست .زیرا در بسیاری از جوامع مخالف این
رویکرد عمل شده است و به نتیجه نیز دست یافته اند .یکی
از جهان شناســان گفته بود دموکراســی در سرزمین هایی
که در حقیقت درامد ناخالص ملی شــان بر هر نفر به عنوان
مثال کمتر از 1800دالر باشــد democrazyاســت یعنی
نوعی دیوانگی در این کشورها اتفاق خواهد افتاد .بسیاری
از طرح هایــی که تاکنــون ارائه شــده در جهــت تخریب
زیر ســاخت های طبیعتی ایران اســت که به نظر من چنین
طرح هایی به ضرر کشور تمام می شود.
در شــرایط فعلی که پرونده هســته ای ایران به نوعی
لو فصل شــده و ایران وارد مرحله جدیدی شده است این
ح
پرسش مطرح می شــود که دولت حسن روحانی باید توسعه
اقتصــادی را در اولویت قرار دهد یا توســعه سیاســی را .به
نظر من دولت روحانی اصال نمی تواند در راســتای توســعه
اقتصادی گام بردارد زیرا از پیش ،انقــدر هزینه های جاری
دولت سنگین شده و ایشان نیز تسلیم این وضعیت شده اند،
دیگر جایی برای توسعه اقتصادی باقی نمانده است .بنابراین
رئیس جمهور ایران هر کوششــی با هدف توسعه اقتصادی
انجام دهد در این شــرایط موفق نخواهد بود .باز هم تاکید
می کنم من به توسعه اعتقاد دارم اما به رویکردهای توسعه ای
برای حفظ ســرزمین ایران .بنابراین اگر قرار باشــد توسعه
اقتصادی هم صــورت بگیرد باید با محوریت و شــرط حفظ
سرزمین و اقلیم ایران باشد.
پرونده ویژه
اتحاد لیبرال ها و سوسیال ها
رقیب قدرتمندی به نام اصولگرایان
دو گروه توسعه گرای سیاسی و اقتصادی را متحد کرد
دکتر احمد شیرزاد
9
فعال اصالح طلب
مثلث | شماره 278
سیاست
این تفکیک که کسانی قائل به توسعه سیاسی باشند
و کســانی قائل به توســعه اقتصــادی از اغاز بــه کار حزب
کارگزاران شروع می شود .تشکیل دهندگان حزب کارگزاران
گروهی از مدیران دولت اقای هاشمی رفسنجانی بودند که
با امضای جمعی از کارگزاران سیاسی وارد این حزب شدند.
تیتر کوچک این تشــکل جمعیــت کارگزاران بــود و کلمه
سازندگی هم از نام دولت اقای هاشــمی رفسنجانی گرفته
شد ؛ دولتی که مبنای ان فعالیت های اقتصادی بود.
این گروه در مجلس پنجم اقلیت قدرتمندی بودند که
حدود 60-70نفر از اعضا را تشکیل می دادند و بسیار با نفوذ
و باقدرت عمل می کردند و این امر در مجلس پنجمی بود که
اکثریت ان را اصولگرایان تشکیل می داد.
البتــه ان زمان نــام اصولگرایان وجود نداشــت و بعد
از تشــکیل دولت اصالح طلبی اقای خاتمی یک مقداری
زاویه و تفــاوت بین دولت جدید و دولت قبــل به وجود امد.
ولی می توان گفت این زاویه بزرگ و چشم گیر نبود .دولت
اصالحات با تاکید بر توســعه سیاسی بر ســر کار امد .انها
توانســتند به قانون احزاب جانــی تازه بدهند و با شــروع به
کارشان احزاب مختلف و گوناگونی در کشور تشکیل شود.
ت و فضای باز
در ایــن دولت ان جی او هــا رونق گرفــ
سیاسی در کشــور پدید امد .قانون شــوراها به اجرا در امد و
مشارکت های مردمی بســیاری صورت گرفت .به طور کلی
دولت اصالحات سید محمد خاتمی ،وزارت کشور پرتحرک و
فعالی داشت و همین امر سبب ش د دولت اقای خاتمی متمایز
با دولت اقای هاشمی رفسنجانی باشد.
ولی این تمایز و تفکیک خیلی طوالنی و مدت دار نبود
و بعد از تشــکیل مجلس ششــم این دو گروه به هم نزدیک
شدند و برنامه عمل مشترکی در مجلس ششم ارائه کردن د که
می توان به قوانین بودجه ،قانون برنامه توســعه و ...اشاره
کرد و این مساله باعث شــد پس از مدتی در فضای سیاسی
کشــور حزب کارگزاران ســازندگی جزیی از اصالح طلب ها
تلقی شود.
دو دلیل وجود داشــت تا این دو گروه هرچه بیشتر به
هم نزدیک شوند :دلیل اول اینکه در جریان کار ،کسانی که
تاکیدشان روی شعار توسعه اقتصادی بود متوجه شدن د موانع
ی که در جامعه وجود دارد ،دارای چشمه و ریشه ای
اقتصاد
سیاسی اســت همانند رانت خواری هایی که وجود داشت.
بنابراین برای رسیدن به توســعه اقتصادی نمی توان چشم
بر سیاســت و اهرم هایی که جوامع برای توسعه سیاسی در
اختیار دارند اعم از روزنامه ها ،جراید ،رسانه ها و ...بست .در
واقع برای دستیابی به یک توسعه اقتصادی ورود به عرصه
نشاط و شادابی سیاسی ضروری است.
برای مثال الگوی توســعه کشــور چین بــرای ایران
قابل اجرا نبود و می توان گفت ناکارامد بود .کشــور چین با
وجود نداشــتن احزاب سیاســی متنوع و مختلف اما دارای
ازادی های بســیار دیگری بود که به پیشــرفت و توسعه در
بخش اقتصاد و سیاست کمک شایانی می کرد.
از طــرف دیگر کســانی که به فکر توســعه سیاســی
بودند متوجه شــدند که نمی شود چشــم بر معیشت ،رفاه و
اسایش اقتصادی مردم بست و این مسائل را نادیده گرفت و
هم چنین انتظار پیشرفت در عرصه سیاست را هم داشت .در
واقع جامعه ای که در زمینه اقتصادی به اسایش نرسیده باشد
انگیزه ای برای شرکت در زمینه فرهنگ و سیاست ندارد.
این گروه های توسعه گرا متوجه شدند که نه تنها باید
با هم بلکه باید در کنــار هم حرکت کننــد و در این راه وجود
رقیب مشــترک سر ســخت و قدرتمندی به نام اصولگرایان
انها را با هم متحدتر کــرد و باعث شــد در عرصه انتخابات
دســت به ائتالف زده و لیست مشــترکی از نامزدهای مورد
نظر ارائه دهند.
با این تفاسیر مجلس ششم تشکیل شد و در نتیجه ان
دوستی هایی بود که در این مجلس به وجود امد و حمالتی
که از طرف برخی اصولگرایان که در حدود 10ســال اخیر
صورت گرفته ،سبب شــد بیش از پیش این دو گروه به هم
نزدیک شــوند .به عبارت دیگر باعث شد در عرصه سیاسی
کشــور این دو گروه را جزیی از هم بداننــد و همان طور که
می دانیــد در انتخابات ریاســت جمهوری ســال 92قبل از
رد صالحیت اقای هاشمی رفســنجانی ،ایشان نامزد حزب
اصالح طلبان معرفی شدند.
در رابطه با اینکه اولویت در توســعه سیاســی اســت
یا توســعه اقتصادی نمی توان گفت کدام یــک بر دیگری
مقدم تر است .عقل و منطق حکم می کند که هر دو توسعه
اعم از سیاسی و اقتصادی در کنار هم و در راستای یکدیگر
پیش برده شوند.
در واقع در هر مقطعی اولویت بر این است که ببینیم چه
کاری شدنی تر و دســت به نقدتر است .اولویت و هدف باید
خدمت رسانی به مردم ایران باشد تا جایی که رفاه و اسایش
بیشتری برای مردم فراهم اورده شود .این امر چه می خواهد
از مسیر توســعه اقتصادی باشــد و چه می خواهد از مسیر
توسعه سیاسی باشد ،شاید در نظر عموم با پرداختن به بحث
اقتصادی و توســعه ان بتوان به رفاه و اسایش مردم کمک
کرد اما این زمانی است که موج اقتصادی خوبی وجود داشته
باشد که ان هم بستگی به شرایط جامعه و چگونگی شرایط
احزاب ان جامعه دارد.
ما در مجلس ششــم برای طرح های سیاســی ای که
داشــتیم با مانع شدید شــورای نگهبان مواجه شــدیم و تا
حدی که توانستیم لوایح را جلو بردیم اما از یک جایی به بعد
دیگر این امکان وجود نداشت .به همین علت روی مسائل
اقتصادی تمرکز کردیم که متاســفانه در ان زمان دیده نشد
اما از خود اصولگرایان و از کسانی که در اتاق بازرگانی ایران
بودند می توان به اقای خاموشی و اقای عسگر اوالدی اشاره
کرد ،اذعان داشتند که بهترین مصوبات اقتصادی ایران در
مجلس ششم شورای اسالمی صورت گرفته است.
قانون مالیات های مســتقیم ،قانون یکسان ســازی
نرخ ارز ،قانون مالیات بر ارزش افزوده ،قانون برنامه چهارم
توســعه از جمله قوانینی بود که در مجلس ششــم تصویب
شد اما متاسفانه در دولت اقای احمدی نژاد روی زمین ماند
و اقدامی برای ان انجام نشــد .همچنیــن دیگر مصوبات
اقتصادی مهم و ارزشــمند دیگر که نشان داد اگر نمی شود
در یک زمینه ای کار کرد و اقدامی پیش برد ،در زمینه دیگر
باید دست به کار شد و حرکت کرد.
به هر حال بنده تقدم هیچ کدام از این توسعه ها -توسعه
اقتصادی و توسعه سیاسی -را بر دیگری قبول ندارم و معتقد
هستم پیشرفت و توسعه هر کدام از اینها در کنار دیگری و در
راستای هم امکان پذیر و شدنی است.
37
پرونده ویژه
توسعهمتوازن
سیاست
38
مثلث | شماره 278
گفت وگوی مثلث با علیرضا صدرا
باتوجه به عملکرد دولت یازدهم در طول دو ســال
گذشته و پیگیری مذاکرات هسته ای و در نهایت
دستیابی به توافق هسته ای با شش قدرت جهان،
به نظر شما سیاســت این دولت بر تقدم توسعه
اقتصادی بر توسعه سیاسی است یا تاخر ان؟
باید این ســوال را از خود دولتمردان بپرسید .انها
بهتر می دانند .اما به طور کلی در برخی کشورها مانند مالزی
به خصوص در دوران نخست وزیری ماهاتیر محمد توسعه
اقتصادی بیشــتر مطرح بود و توانست این کشور را به یک
کشــور توســعه یافته در جهان تبدیل کند اما در جمهوری
اسالمی ایران هر سه توسعه سیاسی ،فرهنگی و اقتصادی
با هم انجام می گیرد.
بر همین اســاس در برنامه های پنج ســاله توســعه،
شاهد توســعه سیاســی و اقتصادی ،فرهنگی و اجتماعی
هستیم .داشتن توســعه به صورت توامان یک اصل کلی
در جمهوری اسالمی ایران است .در برنامه ششم که دولت
تا چند ماه دیگر قرار اســت ارائــه دهد نیز بایــد همین مبنا
مد نظر قرار گیرد .اما یکی از مباحث موجود این اســت که
در طول چند سال گذشــته تحریم های اعمالی یک سری
محدودیت هایی را برای مــا به خصوص در حوزه اقتصادی
ایجاد کرده است.
اگرچه تحریم های اعمالی علیــه ایران در طول چند
سال گذشته از سوی کشــورهای غربی تعیین کننده نیست
اما تاثیرات منفی بر کشــور داشته اســت که شرایط حاکم
بر پســاتحریم می توانــد ایــن محدودیت ها را کــم کند.
بر اســاس توســعه اقتصادی مقاومتی و جهادی که مورد
تاکیــد مقام معظم رهبری و دولتمردان کشــور اســت ،ما
باید بر توســعه درون زا و خوداتکا بر پایه ظرفیت های ملی
کشورمان و با نگاه به جهان و استفاده از تکنولوژی و دانش
فنی تاکید کنیم.
توســعه درون زا به جای توســعه بــرون زا ،وارداتی و
مصرفی گســترش یابد زیرا ممکن است غرب به دنبال این
باشد که به جای اینکه به ایران دانش و تکنولوژی دهد تنها
کاال وارد کند که سیاست غلطی است .البته هم مقام معظم
رهبری و هم دولتمردان در این باره توجه کافی دارند.
در همیــن راســتا اکنــون شــاهد رفــت و امــد
ســرمایه گذاران و تجــار از ســوی کشــورهای
اروپایــی و صف کشــی
انها بــرای همــکاری و
سرمایه گذاری در ایران
هســتیم .این مســاله
را می تــوان بــه معنای
برجســتگی توســعه
اقتصــادی در کشــور
دانست؟
ســرمایه گذاری از
سوی کشــورهای دیگر باید به
صورت مشارکتی انجام گیرد تا
بتوانیم در بازارهــای جهانی با
مشــارکت انها حضور گسترده و
چشمگیری داشته باشیم .اینکه
بخواهیم بحث توسعه سیاسی
و اقتصــادی را رو در روی هــم
قــرار دهیم به نظر مــن چندان
ضرورتی ندارد.
باتوجــه بــه اظهــارات
شــما ،به نظر می رســد اکنــون در دوران پس از
حصــول توافق هســته ای میان ایــران و 5+1در
کشور ،توســعه اقتصادی اولویت دارد .نظر شما
چیست؟ از طرف دیگر ،برخی معتقدند که توجه
بیش از حد به توسعه اقتصادی ممکن است باعث
ریزش محبوبیت دولت روحانی شود و چالش هایی
را در فضای سیاسی کشور به وجود اورد.
توســعه اقتصادی اولویت دارد اما اصالت ندارد.
اگر مشکالت کشور بر اســاس اقتصاد مقاومتی ،مدیریت
جهادی و توسعه درون زا حل شود ،در این صورت ،نه تنها
طرفداران دولت کم نمی شــود بلکه افزایش هم می یابد.
در حال حاضر ما شــاهد رکود تورمی بی سابقه ای در داخل
کشــور هســتیم .این مســاله به این دلیل نبوده اســت که
ما قــدرت تولید منابــع نداشــته ایم ،بلکه تولید به ســمت
تقاضا رفته است ،بدون اینکه اشــتغال زایی کند یا کاالیی
تولید شــود .این موضوع باعث رکود تورمی شده که بسیار
خطرناک است.
به طور طبیعی اگر ما بتوانیم این رکود را کاهش دهیم،
مردم در زندگی عادی شان تاثیرات ان را احساس خواهند
کرد .اما باید مواظب باشیم که این رکود را با توسعه درون زا
و مولد از بین ببریم .غیر از این اگر تصــور کنیم که فقط با
امدن ســرمایه می توانیم این مشــکل را حل کنیم ،اشتباه
کرده ایم؛ نمونه این مســاله در یونان وجود دارد .اتحادیه
اروپا به این کشــور بالغ بــر ٢٥٠میلیارد یــورو تزریق کرده
است .اخیرا ٨٥میلیارد یورو اتحادیه اروپا وعده داده است
که تزریق کند اما نه تنها بحران رکود و تورم یونان حل نشده
بلکه بدتر شده است.
در حال حاضر در داخل کشــور ارامشی برقرار شده و
تورم تا حدودی با اعمال سیاست های انقباضی مهار شده
است اما دیگر دولت باید کم کم وارد مرحله بعدی شود که
رونق را در بازار وارد کند که به شــکل اشــتغال زایی و تولید
کاال نمود پیدا کند.
از زمان شــروع به کار دولت روحانــی ،این انتقاد
از ســوی منتقدان دولــت همواره وجود داشــته
که دولت تمــام توجه خود را به توافق هســته ای
معطوف کرده و چندان بر توســعه سیاسی تاکید
نکرده است .ارزیابی شما در این باره چیست؟
10
شایدپاسخبهاینسوالکه«توسعهسیاسیمقدم
بر توسعه اقتصادی است یا برعکس؟ » مشابه پاسخ به
سوال «علم بهتر است یا ثروت؟» باشد .بعد از روزهای
دوران تحصیالت ابتدایــی و با یافتن اندک شــناختی
نســبت به جهان اطراف ،تقریبــا همه مخاطبــان این
موضوع تکراری انشــا به این جمع بندی می رسند که نه
بدون پول می توان زندگی کرد و نه بدون دانش و اگاهی.
به طور کلی ،در توصیه های بزرگان دین و در اموزه های
اسالمی نیز توجه به دنیا و اخرت یا به تعبیری ساده تر،
توجه به مادیات و معنویات به صورت متناسب و متوازن،
مورد تاکید قرار گرفت ه و نگاه توحیدی و جهان بینی الهی
نیز مفید همین معناست.باذکراینمقدمه سادهوباورود
به جهان معاصر ،می بینیم که همواره دو مقوله اقتصاد
و سیاســت مورد توجه و برنامه ریزی تصمیم ســازان و
تصمیم گیران امــور مملکتی و سیاســت گذاران کالن
جوامع است و به تبع ان ،توسعه اقتصادی که مستقیما
به زندگی مادی ملت ها ربط دارد و توســعه سیاســی که
با زندگی مدنی انســان ها و حقــوق و ازادی های فردی
در ارتباط اســت ،همواره محل بحث اســت .بر همین
مبنا ،این روزها تقدم یا تاخر توسعه اقتصادی و توسعه
سیاسی نسبت به یکدیگر در سیاســت کالن کشور ما
بحث داغی را در کشور میان نخبگان ،اساتید دانشگاه
و صاحب نظران بــه راه انداخته اســت .برخی معتقد به
تقدم توسعه سیاســی بر توســعه اقتصادی هستند و
برخی کامال نظر متفاوتی دارند و اســتدالل می کنند که
پس از توسعه اقتصادی امکان توسعه در حوزه سیاست
ایجاد می شود .علیرضا صدرا ،استاد دانشگاه تهران در
گفت وگو با مجله مثلث ،با رد این دو طیف فکری ،بر این
باور است که توسعه در این دو مقوله توامان است و باید
هر دو به طور همزمان انجام گیرد که می توان این توسعه
را «توسعه متعالی» نامید .مشــروح این گفت وگو را در
ادامه می خوانید.
بحث تحریم و تهدیــد مجموعا حــدود ٢٠تا ٢٥
درصد بر کشــور تاثیر گذاشــته امــا جنبه روانــی ان تاثیر
بیشــتری داشــته اســت .به هر حال این تاثیرات چشــم
پرکن و گلوگیر بوده اســت .بر همین اســاس می بایســت
این مســاله را در درجه اول حل می کردند .از سوی دیگر،
مذاکرات هســته ای از دوره های قبل شروع شــده بود اما
دولت جدید توانســت این مســاله را به ســرانجام برساند.
همچنیــن نمی توان گفــت که در
کشور جنجال سیاســی وجود دارد
بلکه جناح هایی هســتند که هر از
گاهــی در برخی مســائل مخالفت
می کنند.
لطف در این اســت کــه این
جناح هــا فعالیت کننــد و مخالفت
انجام گیــرد .از طــرف دیگر ،باید
نماینــدگان مجلــس حتــی درباره
عملکرد دولــت به خصوص توافق
هسته ای نظر دهند و حتی مخالفت
کننــد .ایــن مســاله را می تــوان
به عنوان رقابت سیاسی نه جنجال
در نظــر گرفــت .در برخــی مواقع
ممکــن اســت کــه رقابت شــکل
تنازعــی بگیــرد و ما منافــع ملی را
فدای بازی های جناحــی و باندی
کنیم ،این اتفاق خطرناکی اســت
اما در شــرایط کنونی تمام نیروها و
پرونده ویژه
گروه های دلسوز نظام جمهوری اسالمی ایران بر این باور
نیستند که نباید درباره برنامه هســته ای ایران مذاکره کرد.
البته درباره مســاله هســته ای باید این واقعیت را بپذیریم
که غــرب تصور می کرد کــه تحریم های اعمالــی ایران را
فلج می کند اما فلج نکرد تنها تاثیرگذار و محدودکننده بود.
همه باید درباره توافق نظر بدهند ،حتی مجلس و حتی
اگر نیازی نباشــد که توافق را تصویب کند زیرا نظرات انها
تقویت کننده موضع ایران در عرصه بین المللی است .اکنون
این مشــارکت نمایندگان در مجلس و جناح های سیاسی با
یکدیگر و با دولت نشان از رشد باالی فکری و سیاسی دارد.
ایا می توان تعامل میان دســتگاه ها بــا یکدیگر،
به طور مثال تعامــل مجلس و دولت بــا یکدیگر و
با ارگان های مختلف را نشــان از توسعه سیاسی
دانست؟
به طور حتم این نشــانه توسعه سیاســی در ایران
است .مهم این نیســت که میان علما اختالف نباشد بلکه
نکته مهم این اســت که این اختالفات توســط علما به چه
شکل حل شود .اگر عقب افتادگی سیاسی و توسعه ای در
این حوزه صورت نگرفته باشد ،در این صورت ممکن است
فضا را به تهدید تبدیل کننــد و به تخریب یکدیگر بپردازند.
توســعه سیاســی به معنای ان نیســت که همه صداهای
موجود موافق باشند زیرا در این صورت عقالنیتی در جامعه
وجود ندارد.
بلکه توسعه سیاسی به معنای تعادل است و اکنون
این توسعه به خوبی مشــاهده می شــود؛ البته نقدهایی
وجود دارد کــه چندان هــم تاثیرگذار نیســت .مهم این
اســت که همــه مســائل در چارچــوب نظــام جمهوری
اســامی ایران اتفــاق می افتد و این خود نشــان دهنده
رشد سیاسی است.
ایا شما معتقد به تقدم یا تاخیر توسعه سیاسی و
اقتصادی در یک کشور هستید یا معتقدید که این
دو مقوله باید در کنار هم باشند؟
انطور که در بدن انســان هم باید جســم رشد پیدا
کند و هم ذهن و روح ،این رشــد و نمو باید توامان و در یک
راســتا انجام گیرد؛ بنابراین همــواره در فرمایشــات مقام
معظم رهبری از واژه پیشــرفت و عدالــت در کنار یکدیگر
استفاده می شود.
البته طیف های مختلفی در ســطح جامعه و در میان
نخبگان سیاســی و صاحب نظران در این بــاره وجود دارد.
برخی معتقدند که ابتدا کشــور را توسعه دهیم و بعد عدالت
را اجرا کنیم و برخی دیگر بر این باورند کــه باید مانند نظام
سوسیالیستی ابتدا عدالت برقرار شــود و پس از ان توسعه
ایجاد شود.
اما نگاه ما یک نگاه توحیدی است .توسعه اقتصادی
همانند لزوم رشد جسم انسان است که این مغایرتی با رشد
ذهن که در اینجا همان توسعه سیاسی است ،ندارد .حتی
خطابه درمانی
روحانی چگونه میان لیبرال ها و سوسیال ها تعادل ایجاد می کند؟
مسعود ندافان
خبرنگار
11
از انسداد همیشــگی توسعه سیاســی در جامعه ایرانی خبر
می داد و «خروج از حاکمیت» را از سوی دفتر سیاسی حزب
منحله مشارکت برای دولتمردان اصالحات پیشنهاد داد تا
در این مقطع زمانی توسعه سیاسی با بحران سازی سیاسی
همپوشانی معنایی پیدا کند.
انتخابــات 1384طــرح وارونه از توســعه اقتصادی
و توســعه سیاســی دولت های گذشــته بــود؛ حامیان هر
دو قطــب بــرای حضــور در پاســتور نماینــده داشــتند.
حجت االسالم هاشمی رفسنجانی و دکتر معین که با حکم
حکومتی از عدم احراز صالحیت رهانیده شده بود ،در میانه
این هیاهوها مردی تنها از منطقه نارمک با شــعار عدالت و
مهرورزی در کارزار انتخابات حاضر شده بود .افکار عمومی
توسعه سیاسی را تعبیر به اشوب خیابانی و شکاف طبقاتی را
محصول توسعه اقتصادی دانستند و دل در گرو شعار عدالت
توزیعی شهردار تهران دادند تا از منظر مخالفان توسعه به
محاق برود .اما رســم دولت یازدهم با ســلف خود متفاوت
اســت؛ روحانی توســعه را تابع گشــایش پرونده هسته ای
می داند و گزاره معروف خود «چرخیدن سانتریفیوژها بسیار
خوب است اما به شرط انکه چرخ تمام کارخانه ها و اقتصاد
نیز بچرخد» را در کوران مناظره های انتخابات 92در مقابل
رویکرد متضاد حل این پرونده بیان داشت.
حســن روحانی خطیبی تواناســت و موانع رسیدن به
اهداف پروژه ترســیمی خود را با کالم رفــع می کند؛ خطابه
خطیر و گفتاردرمانی با ضرب اهنگ کلمات دوپهلو که گاه از
حصر و گاه گالیه از نظارت استصوابی دارد ،اردوگاه حامیان
توســعه سیاســی را ارام نگه می دارد و از سوی دیگر حضور
عملگرایان در کابینه و به خصوص مســند معاون اول طیف
مقابل را برای رســیدن به اولویت های ذهنی راضی می کند
تا روحانی اشــتباه ســلف خود را تکرار نکند و هــر دو قطب
توسعه گرا به استمرار وضعیت فعلی تمایل پیدا کنند.
مثلث | شماره 278
پی نوشت:
.1مصاحبه حجت االسالم هاشمی رفســنجانی با
روزنامه جمهوری اسالمی؛ 1376/4/24
.2منشور ســازندگی و ازادی؛ هفته نامه صدا24،
مرداد ،1394صفحه 33
سیاست
توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی به عنوان دو متغیر
تعیین کننــده در سیاســت های کالن اعالمــی دولت هــا
محسوب می شود؛ طی این ســه دهه تکاپوهای تئوریک،
جدال هــای کالمی و انباشــت تجربه برای تقــدم رتبه انها
صورت گرفته است .در این یادداشــت به صورت موجز به
بررسی انگاره توسعه در ادوار دولت می پردازیم.
هاشــمی علمدار توســعه اقتصادی در کشور است؛
از منظر او توســعه اقتصــادی زیربنای تحــول همه جانبه
محسوب می شود و به همین خاطر خود را تنها عضو سیاسی
کابینه اش معرفی کرد و اعضای کابینه را ســربازان توسعه
اقتصادی دانســت .ســردار ســازندگی مرد تغییرهاســت.
هاشمی رفسنجانی که در دهه 60از منبر نماز جمعه به تبیین
عدالت اجتماعــی و مذمت ســرمایه داری می پرداخت ،در
دهه 70را با ترجیع بند توســعه اقتصادی بــرای نمازگزاران
دانشــگاه تهران اغاز کــرد .ان هنگامی کــه از هزینه یک
طبقه برای تحقق توسعه ســخن گفت ،ناظران سیاسی ان
را فاصله گیری او از سوسیالیسم اســامی و ذبح عدالت به
پای توسع ه اقتصادی تعبیر کردند .هاشمی رفسنجانی پس
از پایان صدارت هشت ســاله اش بر قوه مجریه در پاسخ به
اینکه برنامه توسعه اثر محسوســی در زندگی مردم نداشته
است ،اظهار داشــت« :من این حرف را هم قبول ندارم که
محسوس نشده ،بسیار هم محسوس است .اگر این توسعه
نبود ،باید شما می فهمیدید که در زندگی مردم چه خبر بود؟
مثال اگر برق نداشتید و حاال باز هم ظهرها خاموشی داشتید،
شب ها خاموشی داشــتید ،کارخانه هایتان کار نمی کردند،
یا اگر ما گاز نکشیده بودیم و شــما االن بایستی نفت سفید
وارد کنیــد .ما االن به انــدازه یک میلیون بشــکه نفت گاز
طبیعی مصرف می کنیم .ما برای رسیدن به این وضعیت،
هزینه های بســیار هنگفتی صرف کرده ایم .البته اگر لوله
گاز نکشیده بودیم ،پاالیشگاه را نساخته بودیم ،شما االن
باید چه مقدار بنزیــن و گازوئیل و نفت ســفید از خارج واد
می کردید و به مردم می دادید؟»( )1سرانجام فن ساالرانی
که ردای توسعه اقتصادی بر دوش داشتند برای بقا در قامت
حزب کارگزاران ســازندگی وارد سپهر سیاست کشور شدند
و با مواجهه با رخدادهای سیاســی -اجتماعی به بازسازی
تئوریک خود پرداختند و ســرانجام پس از بیســت سال در
کنگره خــود ازادخواهی را نیز مانند توســعه اقتصادی وارد
قاموس سیاسی خود کردند و در منشــور سازندگی و ازادی
نوشتند« :ازادیخواهی در گفتمان کارگزاران سازندگی ان
روی توسعه گرایی است و از این رو نام این منشور« ،منشور
ســازندگی و ازادی» پیشــنهاد شده اســت .نظریه ای که
کارگزاران طی بیست ســال ان را از عرصه تجربه به عرصه
اندیشه اورده است .ما ذهنیت را به عینیت بدل نکرده ایم که
دچار ذهن گرایی شویم ما عینیت را به ذهنیت بدل ساخته ایم
که این عین واقع گرایی است)2(».
توسعه سیاســی با رخداد خرداد 76به ادبیات سیاسی
کشــور وارد شــد؛ ان هنگامی که مجمع روحانیــون مبارز
انتخابات را نفیــر اقلیت اردوگاه چپ بــرای حاکمیت تلقی
می کردند اما دســت زمانــه انــان را پیروز بیســت میلیونی
انتخابات کرد .تحلیلگران سیاســی پذیرش شــعار توسعه
سیاســی از ســوی مردم را «نه» به رفتار دولت هاشمی در
حوزه عمومی دانســتند .بعد از دوم خرداد توســعه سیاسی
پربسامدترین واژه در ادبیات سیاستمداران محسوب شد.
ســعید حجاریان و عباس عبدی جلودار ایــن صف بودند؛
حجاریان با انگاره فتح «ســنگر به ســنگر» راهکار و بستر
رسیدن به توسعه سیاسی را نشان می داد ولی عباس عبدی
این دو مقوله روی یکدیگر می توانند تاثیرگذار باشند ،یعنی
هر چه توسعه اقتصادی افزایش یابد ،به همان اندازه زمینه
مشــارکت سیاســی مردم در کشــور افزایش می یابد و رشد
سیاسی انجام می گیرد .در واقع مشــارکت مردم محروم و
فقیر چندان تاثیری ندارد زیرا ممکن اســت با هزینه بسیار
کمی رای انها خریداری شــود .بنابراین در ادبیات خود من
این توسعه توامان سیاسی ،اقتصادی و فرهنگی را متعالی
می دانم.
البته شــرایط حاکم بر کشور بســیار مهم و تاثیرگذار
بر این تاخر و تقدم می تواند باشــد؛ به طور مثال در دوران
جنگ ،دیگر توسعه سیاسی و نظامی مدنظر بوده و توسعه
اقتصادی و عمرانی در اولویت دوم قرار می گیرد .بر همین
اساس ممکن است اولویت بندی انجام گیرد اما اصالتی در
ان وجود ندارد.
اکنون شرایط کنونی به گونه ای است که باید توسعه
اقتصادی به سبب اعمال چندین ســاله تحریم ها از سوی
غرب به خصوص در حوزه اقتصادی ،برجســته تر شــود تا
رکود و تورم به طور کلی از کشور ریشــه کن شود زیرا رکود،
بحران افرین است .پس از ان دیگر توسعه سیاسی و تعالی
فرهنگــی امکان پذیر خواهد بــود .در واقــع نمی توان در
شرایط بحران ،انتظار توسعه سیاســی داشت .در نهایت،
هدف عالی از توسعه سیاسی و اقتصادی ،توسعه فرهنگی
و اخالقی است.
39
پرونده ویژه
میراث فریدمن درسرزمین ما
نگاهیبهراهبرددولتیازدهمدرتقدمتوسعهاقتصادیبهتوسعهسیاسی
رضا مجیدزاده
12
مدیر گروه فرابازی توسعه اندیشگاه طرح هزاره
بهبود فضای کسب و کار ،یکی از مهمترین وعده های
انتخاباتی حســن روحانی در کارزار انتخاباتی ســال 1392
بود؛ این وعده روحانی و اقدامات او طی دو سال گذشته که
وزن بیشتر را به اصالح امور اقتصادی داده است ،انگشت
گذاشتن بر اســتراتژی توســعه بر اســاس تقدم فاز توسعه
اقتصادی در رویکرد دولت یازدهم را نشان می دهد .هرچند
حل مناقشه برنامه هسته ای ایران در سیاست خارجه و تعامل
به جای تقابل و دشمن زایی نیز از راهبردها و اقدامات بسیار
مهم دولت یازدهم به شــمار می رود اما به نظر می رســد که
باتوجه به ســاختار درونی ایران ،رهیافت توسعه اقتصادی
متقدم بر توسعه سیاســی با تاکید بیشــتری دنبال می شود.
گرچه صحبــت از تقدم فاز هــر یک از خرده سیســتم های
اقتصادی ،فرهنگی ،اجتماعی یا سیاسی منسوخ شده است
اما دولت ها در عمل این رویکردها را پیش گرفته اند.
سیاست
40
مثلث | شماره 278
راهبرد توسعه در دولت یازدهم
کنترل تورم ،بهبود فضای کســب و کار ،حل مشکل
تحریم های بین المللی برای ورود سرمایه خارجی به کشور
و افزایش مبــادالت اقتصــادی از مهمتریــن رویکردهای
دولت یازدهم بوده انــد که در قالب عبــارات و اصطالحات
کالسیک توســعه ،استراتژی «تقدم توســعه اقتصادی بر
توســعه سیاســی» از طریق تقویت طبقه متوسط و اصالح
ساختار سیاسی بر مبنای قدرت گیری اقتصادی اعضای این
طبقه قابل توصیف است .گزاره معروف و اغلب مقدس برای
برخی از اقتصاددانان ،یعنی «ازادی اقتصادی ،پیش شرط
تحقق ازادی سیاسی است» فریدمن ،مبنای اصلی تجویز
چنین راهبردی به شمار می رود .تجربه توسعه شیلی به مثابه
یک اقتصاد نوظهور موجب شد ه تا بسیاری از اقتصاددانان
ایرانی با برداشــت اثربخشــی این راهبــرد فریدمنی ،روی
تقدم توســعه اقتصادی تاکید کنند .با این وجود ،فریدمن
به تنهایی الهام بخش چنین رویکردی نیســت بلکه قرائت
گروهی از اقتصاددانان از فرایند توســعه و استقرار سیستم
سرمایه داری در غرب نیز این انگاره را تقویت کرده است .از
دید چنین اقتصاددانانی ،طبقات سرمایه دار نه تنها برای از
میان برداشــتن بقایای امتیازات فئودالی مبارزه می کردند،
بلکــه در پی جدا کردن هر چه بیشــتر اقتصــاد از دولت نیز
بودند .به گونه ای که انها را از هرگونه خطر مداخله سیاسی
دل خواســته دور نگاه دارنــد .در چنین فرصتی اســت که
طبقات قدرت گیرنده اقتصادی غالبا به طبقات اصالح طلب
قرن هــای هجده و نــوزده تبدیل شــدند و در پــی یکپارچه
کردن مبارزه بــرای ایجاد یک عرصه اقتصادی مســتقل و
تشکیل دولت نمایندگی بر امدند .ساز و کار اصلی این پیوند
تالش برای تدوین حقوق مدنی و سیاسی بود .برقرار کردن
این حقوق ،کوشــش به منظور تضمیــن ازادی انتخاب در
عرصه های متنوع شخصی ،خانوادگی ،کاری و سیاسی بود.
دنبال کردن حقوق مدنی و سیاسی در طول زمان به باز سازی
ماهیت دولت و اقتصاد منجر شــد و دولت را به سمت نوعی
نظام لیبرال دموکراتیک و اقتصاد نظام بازار ســرمایه داری
ســوق داد .اما معنای عضویت در دولت مدرن یعنی شــان
شهروندی همچنان مورد منازعه بر جای ماند .در این زمینه
رهبران سیاســی نگران حفظ موقعیت و مزایای سنتی خود
بودند و گروه های اجتماعی نیرومند نیز امیدوار بودند منافع
خود را در چارچوب نظام سیاسی تامین کنند.
البتــه مهمترین اولویت هــای دولت یازدهــم نیز ،نه
به طور کامل اما تا حد زیادی با این نگرش همخوانی دارد؛
حل مناقشه هسته ای ایران ،کنترل تورم ،مهار نقدینگی در
جامعه ،تامین یارانه های نقدی ،بازگشت ارزش ریال و دالر
تک نرخی .در واقع رویکرد دولت حسن روحانی به طور کامل
به سمت تقدم توسعه اقتصادی معطوف نیست اما احاله حل
مشکالت اقتصادی به حل مساله توافق هسته ای و انتظار
گشایش در مبادالت اقتصادی ،وزن بیشتر مولفه اقتصادی
در رویکرد دولت او را نشان می دهد .یا اینکه در موارد بسیاری
که نیازمند اتخاذ اقدامات اصالحی در بخش سیاســت نیز
هســت ،صرفا به ابعاد اقتصادی توجه داده می شود .برای
نمونه ،روحانی یکی از دالیل بد بودن فضای کســب وکار را
نبود ســرمایه گذاری بخش غیردولتی در ایــران می داند در
حالی که بسیاری از مسائل ساختاری و نهادی باید حل شوند
تا امکان سرمایه گذاری و رغبت بخش غیردولتی واقعی برای
حضور جدی و مولد در اقتصاد ایران شکل بگیرد.
اما رویکرد تقدم توسعه اقتصادی ،تنها به خاطر اهمیت
همسنگ توسعه سیاسی قابل انتقاد نیست بلکه اساسا اتخاذ
رویکردهای طیفی و افراطی از این دست در دنیای امروزی
و باتوجه به نظریات جدید توسعه منسوخ شده است .ضمن
اینکــه می توان با زدن عینکی متفاوت به چشــم ،شــواهد
تاریخی را به گونه ای تفسیر کرد که تقدم توسعه اقتصادی
بر توسعه سیاسی از انها استخراج نشود!
افسانه فریدمن و شیلی
امروزه شیلی در زمره اقتصادهای نوظهور قرار گرفته
است و بر اســاس مطالعات اینده پژوهی ،انتظار می رود که
اقتصاد چند دهه اتی جهان ،نقش برجسته ای ایفا کند .گرچه
کشورهایی همچون برزیل نیز در این مسیر گام برداشته و با
حضور در گروه بریکس ،از شیلی جلوترند اما تجربه شیلی،
به واسطه توصیه پســران شیکاگو (دانشــجویان میلتون
فریدمن) و به مثابه تجربه موفق تقدم توســعه اقتصادی بر
توسعه سیاسی ،مورد تاکید بسیاری از اقتصاددانان است .اما
این به اصطالح شگفتی ،از دو منظر قابل نقد است؛ مداقه
پرونده ویژه
بیشتر در تاریخ شیلی و بافتار تاریخی ایران.
از نظر تاریخی ،نخستین تحرکات مربوط به نوسازی
ساختار شیلی در سال 1972رخ داد؛ یعنی یکسال پیش از
اینکه اگوستو پینوشــه با یک کودتای خونین که با حمایت
امریکا شکل گرفته بود قدرت را به دست گیرد .این در حالی
اســت که مدافعان تقدم فاز توســعه اقتصادی (بر توسعه
سیاســی یا هر خرده سیســتم دیگر) ،برای اثبــات مدعای
خود ،براهینی از اثربخشی توصیه های فریدمن به پینوشه
ارائه می دهند .در واقع اصالحات توسعه ای در شیلی ،حتی
در زمانی پیش تر از سالواد ور النده بنیان گذارده شد .در دهه
،1960شــیلی از سیستم های اموزشــی و بهداشتی بسیار
کارایی برخوردار بود .فریدمن و پسران شیکاگو اقتصاد بازار
ازاد در کنار سیاست انحصاری و نظامی را توصیه کردند اما
طبق دیدگاه توازن دوگانه ،ازادی و رقابت اقتصادی ،زمانی
وجود خواهد داشــت که ازادی و رقابت سیاســی نیز وجود
داشته باشد یا اینکه مجموعه ای از اقدامات اصالحی موجب
شــود تا هر دوی این حاالت به صورت همزمان و با تقویت
یکدیگر ،به منصه ظهور برسند.
اگر اســیر واژه ها و اصطالحــات رویکــرد نیوتنی در
تبییــن و تجویز برای توســعه نشــویم ،می تــوان گفت که
مســیر توســعه امریکای جنوبی (التین) با کنترل خشونت
و نظامی گری هموار شده اســت .تکوین و تشکیل احزاب
سیاســی در امریکای التیــن ،متفاوت از غرب اســت .در
غرب ،اتحادیه های صنفی ،تعاونی ها ،انجمن ها و مجامع،
هسته اولیه ظهور احزاب سیاسی بوده اند ،اما در امریکای
ی مسلح با گردامدن حول رهبری واحد ،نهایتا
التین ،گروه ها
حزب تشکیل داده اند .بنابراین حتی احزاب امریکای التین
نیز در پیوند نزدیک با نیروهای مسلح قرار داشته اند و عمدتا
ارتش یا کلیسا خط کشی احزاب را تعیین می کرده اند .قبل
از پیدایش احزاب سیاســی ،عمدتا کادیلوئیسم شیوه رایج
بوده است .کادیلوها رهبران و فرماندهان نظامی در حاکمیت
بودند و کاسیک ها (امرای محلی ،رهبران سیاسی کوچک)
قدرت را در مناطق بومی در دســت داشــتند .این شرایط با
استقالل اکثر این کشورها در قرن بیستم یا اواخر قرن 19
تغییر یافت و سه نسل از احزاب را در این کشورها ایجاد کرد.
نســل اول ،احزاب تاریخی بودند که عمدتا محافظه کار یا
لیبرال به شمار می امدند .نسل دوم ،احزاب مدرن با دغدغه
عدالت اجتماعی بودند که سوسیالست ها یا انقالبیون اولیه
از جمله انه ا به شــمار می روند و نسل ســوم ،احزاب معاصر
هســتند که بین 1950و 1960پا به عرصــه وجود نهادند.
نسل اول در این کشورها توانســتند زیرساخت های نهادی
مناســب برای گذار به نظم اجتماعی بالــغ را فراهم اورند و
کنترل نظامی گری در زمان حضور نسل سوم ،مولفه ای بود
که امکان حاکمیت قانون و اســتقرار سازمان های مدرن را
گسترش داد .به همین ترتیب ،مسیر توسعه کشوری مانند
برزیل بر مبنای کنترل نظامیان و فساد اصالح شده و برزیل
از نظر ساختار نهادی کمی باالتر از شیلی قرار دارد و از این
روی عملکرد ان در زمینه صادرات فناوری برتر ،جذب فناوری
در بنگاه و همــکاری تحقیقاتی صنعت و دانشــگاه از دیگر
کشورهای این گروه باالتر است.
راهبرد گشایش دسترسی به حق مالکیت
مثلث | شماره 278
طبقات و افراد قدرتمند نیز ولو در صــورت نزدیکی به راس
قدرت (امثال خاندان برمکی) ،غارت و اعدام بوده اســت.
بنابراین ،هر رویکردی که اصــاح ناامنی در ایران امروزی
را نادیده انگارد در اصالح مسیر توسعه ان ،توفیق چندانی
کسب نخواهد کرد.
دولت یازدهم یا هر دولت دیگری ،در صورتی می تواند
ی مثبــت برای توســعه بردارد کــه از رویکــرد نیوتنی و
گام
تک بعدی به سمت رویکردی فراگیر چرخش کند که مبتنی بر
تقدم فاز یک جنبه و غفلت از جنبه دیگری از توسعه نباشد و
توسعه را به مثابه فرایند گشــایش تدریجی و مستمر به حق
مالکیت برای همه افــراد بدون توجه بــه هویت فیزیکی،
مذهبی ،قومیتی ،نژادی ،خانوادگی و اجتماعی انها پیش
برد .از این روی برای تحقق توســعه و دسترســی باز به حق
مالکیت ،الزم است تا 8مولفه زیر به صورتی هم فاز و موزون
اصالح شوند:
• درجــه تخصص گرایــی و تقســیم کار تخصصی؛
افزایش درجه تقســیم کار تخصصی (نه صرفا مدیریتی) و
افزایش درجه تخصص باعث می شود تا بین افراد عدم تقارن
اطالعات به وجود بیاید .به عبارت دیگر افزایش تخصص
به واســطه اموزش یــا مهارت حرفــه ای به معنــای فزونی
اطالعات تخصصی و حرفه ای یک طرف قــرارداد مبادله
ی حین
نسبت به طرف دیگر و وجود انگیزه بالقوه فرصت طلب
قرارداد است که دسترسی طرف دیگر به حق مالکیت خود
را محدود می کند.
• فناوری؛ پیشــرفت فناوری به کاهش هزینه اجرای
قراردادها ،تشخیص تخلف از قراردادها و افزایش دقت در
سنجش حق مالکیت منجر می شــود .همزمان با پیشرفت
فناوری ،می توان ابعــاد دارایی را بهتر و دقیقتر ســنجید و
مقیاس سنجش را استاندارد کرد .در نتیجه ،ردیابی تخلف از
ابعاد دارایی در مبادله اسانتر و اجرای قواعد کاراتر می شود.
• سازه ذهنی؛ مســاله ســازه ذهنی نه تنها به باورها،
ترجیحــات و یادگیــری کنشــگران بــرای تصمیم گیری و
انتخاب ارتباط دارد بلکه به مفهوم پردازی یا نظریه پردازی
(کلی) انها در رویارویی با نااطمینانی محض و عمل به باورها
نیز می پردازد .افسانه ها ،اساطیر ،تابوها و محتوای مذاهب
نشان می دهد که بشر نیاز داشته تا از جهان رمزگشایی کرده
و ان را توضیح دهد .باورها هم درباره چگونگی گردش امور
جهان مادی و اجتماعی هســتند و هم درباره اینکه چگونه
باید باشد و از این روی انسان را در انتخاب هدایت می کنند.
در واقع باورها در نــوع نگرش به قراردادهــای اجتماعی یا
پذیرش انها ،روش های کامیابی ،برابری ،خشونت و احترام
به قراردادها و نوع حکومت مطلوب نقش اساسی دارند.
• حکمرانی؛ در ســاختار حکمرانی غیررقابتی ،منافع
حاصل از رشد اقتصادی به واسطه نهادهای استخراجی به
سمت گروه های ذی نفوذ انحراف پیدا می کند و همه به طور
یکسان از فرصت ها برخوردار نمی شــوند .از این ر و ساختار
حکمرانی می تواند زمینه تعریف و اجرای کارامد و عادالنه تر
قواعد نهادی و دسترسی به حق مالکیت را ایجاد کند.
• ســازمان؛ تجربه کامیابی بازرگانان مغربی در ایجاد
شبکه تجاری گسترده از اروپا تا اسیا به نقش پررنگ اصناف
تجــاری و ســازمان های مردم نهاد اشــاره کــرده و اهمیت
استقالل سازمان های صنفی را در توانایی تعریف ائتالفی
که حق مالکیت را به صورتی مستقل و مستقیم و مانع تعدی
تعریف می کند برجسته می سازد.
• بــازار؛ عرضــه و تقاضای بــازار ،مبنای ســوداوری
تعریف حق مالکیت است و هرچه مقیاس بازار بزرگتر باشد
انگاه تعریف حق مالکیت به صورت دقیقتر و تضمین ان نیز
سوداورتر خواهد بود.
• جغرافیــا؛ هرچه امــکان تعدی به یک ســرزمین به
واسطه ســاختار جغرافیایی ان کمتر باشــد ،انگاه تعریف و
اجرای حق مالکیت در ان سرزمین بسیار کارامدتر و قدرت
ان بیشتر خواهد بود.
• رسانه؛ اثر سازه ذهنی روی احترام به حق مالکیت در
بلندمدت ساختارمند می شود اما رسانه از این قابلیت برخوردار
است که توجه افکار عمومی را به ابعاد خاصی از حق مالکیت
معطوف کند و از این ر و در عصر ارتباطات و انقالب اطالعات
به عنوان مولفه ای متمایز و موثــر در توجه افکار عمومی به
حق مالکیت موثر است.
ُ 8بعد باال در یک پیوند ابرریسمانی با یکدیگر قرار دارند
و هیچ یک به تنهایی نمی توانند با ِر تعریف یا توضیح مسائل
توسعه را به دوش بکشند بلکه پیوند ابرریسمانی انهاست که
می تواند مبین فرایند توسعه باشــد؛ اگر ایران را به مثابه یک
اقیانوس منابع در نظر بگیریم انگاه می توان ســاکنان ان را
به مثابه هستارهای اســفنجی در نظر گرفت که در بستر این
اقیانوس می توانند اب (منابع) جذب کنند و سنگین تر شوند؛
البتهمیزانجذبابهریکازایرانیانبهابعادانهاونوعتوزیع
اب اقیانوس یا وجود برخی از مواد مانــع جذب اب در برخی
از نواحی ان بستگی دارد .چنین فضایی ،یک میدان کنش
اســت یعنی ایران ،مخزنی از منابع اســت و ایرانیان به دنبال
جذب حداکثری از این منابع برای تبدیل ان (به عنوان دارایی
خود) به سرمایه و تبدیل سرمایه حاصل به ثروت هستند .پس
برایتوانمندیوبرخورداریحداکثریالزماستمخزنمنابع
ایران ،شناسایی و تحلیل شود؛ ضمن انکه ایرانیان از قابلیت
کارافرینی یا نگرش خالق در زمینه تشــخیص دارایی و نوع
نگرش به منابع ،تبدیل دارایی به ســرمایه و تبدیل سرمایه به
ثروت برخوردار باشند و در صورتی که بخواهند این قابلیت را به
فعلیت برسانند از اجرای کارامد و عادالنه قراردادهای رسمی و
عرفی تمامی مراحل اطمینان یابند.
سیاست
اما از منظر بافتار تاریخی ایــران ،ازادی اقتصادی نه
تنها به ازادی سیاسی منجر نشــده بلکه غارت مستمر را به
همراه داشته اســت .هجوم مســتمر گروه های غارتگر به
ایران و عدم اســتقرار یک نظام حقوقی در ایــران تا دوران
مشروطیت ،به رغم وجود ازادی اقتصادی گسترده و طبقات
اقتصادی قدرتمند ،نشــان می دهد کــه در صورت ضعف
ساختار نهادی و ساختار ناکارای دسترسی به حق مالکیت،
ازادی اقتصادی به توســعه منجر نمی شــود و دلیلی برای
تکرار تجربه غرب ســرمایه داری وجود ندارد .سرانجام این
برخی از نئولیبرال ها در ایران
مدل فریدمن را برای توسعه
ایران تجویز می کنند
ازادی اقتصادی در ایران در
بسیاری اوقات با فساد فراوان
همراه بوده است
41
پرونده ویژه
ناصر ایمانی درگفت وگو با مثلث
با مدل چین مخالفم
اکنونکهتوافقهسته ایحاصلشده،دوبحثمیان
طرفداران دولت به وجود امده است؛ برخی از اصالح
طلبان بر این باورند که باید بدون هیچ درنگی به سراغ
توسعهسیاسیرفتوبرخیدیگر ازانهامی گویندباید
ابتدا به توسعه اقتصادی پرداخته شود .از نظر شما
در شرایط فعلی کدام توسعه بر دیگری تقدم دارد؟
در نظریات جدیدی که در غرب مطرح اســت اساســا
تقدم و تاخری وجود ندارد .اساسا االن به بحث توسعه که همان
توسعهکاملوتوسعهپایداراستمی پردازند.توسعهکاملشامل
توسعه اقتصادی ،توسعه سیاســی ،توسعه اجتماعی و توسعه
فرهنگی است .ما حتی اگر توسعه سیاسی را مقدم بدانیم شما
از مساله توســعه فرهنگی غافل هستید .چون توسعه فرهنگی
زیر بنایهمه اینهاست .بنابراین اساسا این بحث توسعه سیاسی
و توسعه اقتصادی مثل موضوع مرغ و تخم و مرغ که کدام در
درجه اول باید باشــند بحث قدیمی اســت .این حرف ها اصال
معنایی ندارند .در عین حال این را هم عرض بکنم که بنده خودم
فکرمی کنمکهتوسعهسیاسیاهمیتبسیاریدارد.بندهاعتقاد
دارم توسعه سیاسی مهم است و باید توجه زیادی به ان کرد .بر
خالف بعضی از دوستان که اساسا فکر می کنند در یک فضایی
که توسعه نایافتگی سیاســی داشته باشــیم می توانیم توسعه
اقتصادی پیدا کنیم این حرف ،حرف غلطی است .البته بعضی
دوستان که اعتقاد دارند که بود و نبود توسعه سیاسی ضرورت و
تفاوتی ندارد مثل مدل چین می ماند.که می گویندچین از لحاظ
سیاسی به نسبت توسعه اقتصادی اش کشوری عقب افتاده ای
است.اماکشوریکامالمتمرکزبدوناینکهدرانمردم ساالریو
دموکراسیاجراشود.دراینکشوریکحزبکامالزماماموررادر
دست دارد .مردم هم از طریق انتخابات نمی توانند حکام خود را
انتخاب کنند و فقط حزب است که توان و قدرت دارد .اما در عین
حال از لحاظ توسعه اقتصادی بسیار پیشرفته است.
حاال اگر قرار باشــد به صورت مصداقی وارد شــویم
ســوالی به میان می اید مبنــی بر اینکه چرا توســعه
اقتصادی در چین منجر به توسعه سیاسی ان نشده
است؟
این بحث (مدل چین) همان بحثی است که به صورت
نظری بین خیلی از اندیشــمندان و متفکرین سیاسی و توسعه
مطرح اســت .البته ما کشــورهایی داریم تقریبا شبیه چین که
توسعه اقتصادی انها خیلی پیشرفته تر از توسعه سیاسی شان
شده اســت .برخی هم معتقدند که چین به یک توسعه سیاسی
رسیدکهتوانستتوسعهاقتصادیراانجامدهد.یعنیبسیاریاز
ارمان هایش را کنار گذاشت تا توانست به این توسعه اقتصادی
دست پیدا کند .مانند ارمان های مبارزه با امپریالیسم و ...که در
مائوئیسم خیلی رواج زیادی داشت .اساسا مائو به کنار زده شد
که توانستند به این توسعه اقتصادی برسند .اما این سوال باقی
می ماند که اگر توسعه سیاســی مقدم است چرا در چین توسعه
سیاسیازتوسعهاقتصادیضعیف تراستوبااینتفاسیرتوسعه
اقتصادیانجامشدولیبعضی هااینتوسعهاقتصادیراناپایدار
می دانند تا زمانی که توسعه سیاسی انجام نشود .ولی با تمام این
تفاسیرهیچ کدامازاینمباحثمطلقنیست.یکیازاشتباهات
ما در این است که این مباحث را ســخر و صغیر نگاه می کنیم.
اینکه یک نفر به توسعه اقتصادی معتقد باشد به این معنا نیست
که به توسعه سیاسی اعتقادی نداشته باشد .در مقدم بودن این
دو به یکدیگر تفاوت نظر بســیار اســت چرا که در مباحث علوم
اجتماعی مطلق وجود نداردو بیشتر نسبیاست.
نگرش گروه ها و جناح های سیاسی موجود در کشور
اعتدال گرایان مخالف توسعه سیاسی یک جانبه هستند
سیاست
42
مثلث | شماره 278
زینب میراخوری
خبرنگار
گفت وگوی مثلث با حمیدرضا ترقی
ی ترقی! برای بحث در مورد انتخاب میان توسعه
اقا
سیاسی و توسعه اقتصادی برای دوران پسا توافق،
حتما باید نگاهی هم به گذشــته داشــته باشیم .در
دوران اصالحات توسعه سیاسی بر توسعه اقتصادی
مقدم دانسته شد .بهتر است گفت وگو را از همین جا
اغازکنیم.
ما در یک دوره هشت ســاله توسعه سیاسی را به وسیله
اصالح طلبانازمایشکردیمکهماحصلانعقب ماندگیوعدم
پیشــرفت در عرصه های مختلف بود .ضمن اینکه این توسعه
سیاسیموجبتفرقهو تشتتودرگیری هایمختلفسیاسیدر
داخلوهرزرفتنانرژیمردمومشغولشدنمردمبهموضوعاتی
شد از جمله حوادث 18تیر تا مسائلی که در داخل کشور رخ داد و
هرروزدرواقعشاهدناارامی ودرگیری هایسیاسیوجنبش های
اجتماعی در کشور بودیم .پس توسعه سیاسی تا کنون جز ضرر
نفع دیگری برای کشــور ما نداشته اســت .اکثر کشورهایی که
بعد از انقالبشــان به یک قدرت منطقه ای و اقتدار ملی دســت
پیدا می کنند اینها توسعه اقتصادی و فرهنگی را مقدم بر توسعه
سیاسیدانسته اندبنابراینماامروزهمبهتوسعهفرهنگیوهمبه
توسعهاقتصادیدرکشورماننیازداریم،خصوصااینکهدرجنگ
اقتصادیباکشورهستیم.درشرایطیکهدشمنازطریقجنگ
اقتصادیداردباجمهوریاسالمیمقابلهمی کندوسیاست های
یوفشاراقتصادی اشعلیهماوتهاجمفرهنگی اشبرای
تحریم
نفوذ به کشور ما بر اساس یک برنامه ریزی حساب شده طراحی
شدهاستسخنگفتنازتوسعهسیاسیمثلایناستکهگلوله
رابهجایدشمنبهخودیبزنیم.بنابرایناین طوربهنظرمی رسد
اولویتباتوسعهاقتصادیوفرهنگیاستوهیچنیازیبهتوسعه
سیاسیدرشرایطکنونینداریم.
اما درســت همین جاســت که برخی بحث توســعه
اقتصادی چین را به میان می اورند و می گویند ما باید
از مدل چین برای دوران پســا توافق استفاده کنیم.
نظرشماچیست؟
برای اینکه چین می خواهد به یک قدرت جهانی تبدیل
شــود به همین خاطر هنوز اجازه نداده اســت توسعه سیاسی در
کشوربه وجودبیاید.ولیماکهبه دنبالتبدیلشدنبهیکقدرت
اقتصادیجهانینیستیممادرحداقتصاداولمنطقهچشم انداز
20ســاله را طراحی کرده ایم بنابراین ضمن اینکه قبال توســعه
سیاسی را به انجام رسانده ایم هشت سال به صورت ویژه در زمان
انقالب توسعه سیاسی در کشور ما وجود داشته است یعنی همه
عالئم و شاخصه های توسعه سیاسی از نظر وجود احزاب وجود
ان جیاو ها،نهاد هایمدنیوهمهاینهادرکشورمابه وجودامده،
بنابراینکمبودوکسریدرزمینهتوسعهسیاسینداریموحتیاگر
به دنبال یک توسعه متوازن باشیم باز ضرورت دارد که ما توسعه
اقتصادی و فرهنگی مان را الاقل به حد توسعه سیاسی در کشور
برســانیم .من همین جا می خواهم بگویم که اصوال گروه های
اصالح طلبچونهدفشانتوسعهاقتصادیوبهبودوضعمردم
در کشور نیست انها قائل به اســتقالل اقتصادی نیستند .انها
13
ناصــر ایمانــی بــر ایــن امــر معتقــد اســت که
اصالح طلبان به این دلیل در مدل توسعه سیاسی مورد
نظرشان شکست خوردند که اساس بحث انها بر سر
حاکمیت دوگانه است .انها می گویند جمهوری اسالمی
دو پایه مشروعیت دارد؛ یک مشروعیت مردمی و یک
مشروعیت الهی .منظورشان این است که مشروعیت
الهی پایه های مشروعیت مردمی ندارد .با او در این باره
به گفت وگو پرداختیم.
در رابطه با توسعه اقتصادی و سیاسی چگونه؟
در جناح اصولگرا عمدتا نظرشان به توسعه اقتصادی
است و توجه کمتری به توسعه سیاسی و فرهنگی دارند.
درجناحاصالح طلبنظرشانبهتوسعهسیاسیاستامابا
نگرشیمتفاوتان همبهاینمعناکهبنیان هاینظریجمهوری
اسالمی باید تغییر پیدا کند تا توســعه سیاسی در کشور محقق
شود .به هر حال ما به یک نوعی دموکراســی داریم و صندوق
رای داریم حاال اگر چه از نظر انان محدودیت هایی وجود دارد
اما به نسبت خیلی از کشورهای دیگر پیشرفته تر هستیم اما انها
منظورشان از توسعه سیاسی این نیست ،ان اصالح طلبانی که
نگاهی متفاوت دارند منظورشــان از توسعه سیاسی این است.
ما طیف های دیگری نیــز در اصالح طلبان داریــم مانند جناح
کارگزاران که اینها اساسا دیدگاهشان دیدگاه اقتصادی توام با
دیدگاهنئو لیبرالیاقتصادیاست.انهابهمباحثتوسعهسیاسی
توجهی ندارند .یعنی می خواهم بگویم در طیف اصالح طلب ما
دیدگاه های متفاوتی داریم .طیف های انها از این جهت نسبت
به اصولگرایان وسیع تر است .محدودیت اصولگرایان به لحاظ
نظریدرطیف هایمختلفکمتراست.
حاال که به اینجای بحث رســیده ایم می خواهم این
سوال را مطرح کنم که چرا توســعه سیاسی مد نظر
اصالح طلبان در دوره خودشان شکست خورد؟
به دلیــل اینکه بنیان هــای نظری انقالب اســامی
14
حمیدرضا ترقی می گوید در شرایط فعلی اولویت
با توســعه اقتصادی و فرهنگی اســت و فعال نیازی به
توسعه سیاسی نداریم .او نقدهایی به دوران اصالحات
در این مورد نیز دارد.
وابستگی اقتصادی را ترجیح می دهند به استقالل اقتصادی به
همین خاطر عنوان می کنند که ما نیازی نداریم که کشورمان را
توسعه اقتصادی بدهیم ،سعی می کنیم مصرف کننده کاالهای
خارجیباشیم،نفترامی فروشیموکاالواردمی کنیموهمینما
را تامین می کند پس نیازی نیست به سمت استقالل اقتصادی
در عرصه های مختلف برویم .انها اولویت را توســعه سیاســی
می دانند چرا که در جهت تغییر نظام و سکوالریزه کردن کشور و
لیبرالیزهکردنفرهنگحرکتمی کنند.بنابراینچونبهلیبرالیسم
اقتصادیپایبندهستندبنابراینهیچضرورتیبرتوسعهاقتصادی
نمی بینند .در حالی که نیروهای انقالبی و اصولگرا و کسانی که
پایبند به ارمان های انقالب هستند همان طور که از ابتدا به شعار
انقالبپایبندبودند،یعنیاستقالل،ازادیوجمهوریاسالمی،
استقالل را در تمامی عرصه ها الزمه تحقق ارمان های انقالب
می دانندووابستگیرایکننگوذلتبرایکشورتلقیمی کنند.
البته در خود اصالح طلبان گروه هایی مثل کارگزاران
یا اعتدالگرایان توسعه اقتصادی ر ا ترجیح می دهند.
نظرتانراجعبهاینچیست؟
ان توسعه اقتصادی که انها در پیش گرفته اند توسعه
اقتصادیبهمفهومواقعیکلمهنیست.انهاتوسعهاقتصادیبه
مفهومبازارازادرادنبالمی کنندکهدرواقعبهثروتمندشدنبخشی
از جامعه و مردم و کشور منجر می شــود .در این عدالت نیست.
توسعه اقتصادی که انقالب به دنبال ان است توسعه اقتصادی
اســت که محوریتش عدالت و تحقق عدالت اجتماعی است و
پرونده ویژه
و بنیان هــای فکــری امــام (ره) اســتحکام زیــادی دارد امــا
اصالح طلبان نتوانستند این موضوع حاکمیت دوگانه را تئوریزه
بکنند .چون اســاس بحث انها بر ســر حاکمیت دوگانه است.
انها می گویند جمهوری اســامی دو پایه مشروعیت دارد .یک
ی و یک مشروعیت الهی دارد .منظورشان این
مشروعیت مردم
ی ندارد.
است که مشروعیت الهی پایه های مشــروعیت مردم
برایهمینهممادونوعحاکمیتدرجمهوریاسالمیخواهیم
داشت .این دو حاکمیت امکان بقای با همدیگر را ندارند .چنین
دیدگاهی بین اصالح طلبان دگر اندیش وجود دارد .این دیدگاه
خیلی مبانی عملی واقعی دارد .به این دلیل که نظام جمهوری
اسالمی نظامی اســت که درست اســت معتقدیم مشروعیت
ی در ان وجــود دارد .به همین
الهی دارد اما مشــروعیت مردم
دلیل که این مبانی نظری نتوانست اجرایی شود اصالح طلبان
متحمل این شکست شــدند .به هر حال در جمهوری اسالمی
بسیاری از مردم و سیاسیون ما معتقد به امام(ره) ،خط امام(ره) و
دیدگاه های امام(ره) هستند.
به هر حال اکنون حسن روحانی در میان دو تفکر قرار
دارد .اعتدالگرایان به این اصرار دارند که باید ابتدا به
توسعهاقتصادیپرداختاماگروه هایچپاصالحات
باورشان بر این است که روحانی باید ابتدا به توسعه
سیاسی اهمیت داده و ان را در راس برنامه هایش قرار
دهد.ایاایناختالفبینانواعتوسعهمی تواندموجب
شکاف بین اصالح طلبان و اعتدالگرایان شود؟
اصال چیزی به نام اعتدالگرایان برای من محل بحث
است.بندهاعتدالگرابهاینمعناکهدرجامعههستنمی شناسم.
چون اعتدالگرایی یک مکتب نظری نیست .اصالح طلبی یک
مکتبنظریاست.اعتدالگراییمبانینظریندارد.اعتدالگرایی
یک روش و شــیوه در اداره حکومت و نوع نگاه به مسائل جامعه
است.اعتدالگراییحداکثربههمینمعناستکههمینهممحل
بحثدارد.ایندومقولهاعتدالگراییواصالح طلبیکامالازهم
جدا هستند .اصولگرایی هم مبانی نظری دارد.
مثلث | شماره 278
سیاست
استقاللاقتصادیرابر اساسعدالتدنبالمی کند.
من می خواهم تاکید کنم که در توســعه سیاســی مدنظر
اطالح طلب ها اوال حرکت به سمت ســکوالریزه کردن کشور و
تفکیک دین از سیاست در واقع دنبال می شود ،ثانیا ارمان های
انقالببهبایگانیسپردهمی شود،ثالثاسیاست هاورهنمودهای
امام(ره) به فراموشی سپرده می شود و رابعا اینکه توسعه سیاسی
دقیقا مبتنی بر دموکراسی خواهی غربی است نه مبتنی بر توسعه
سیاسیاسالمی.
ایا اختالف بین توســعه اقتصادی و توسعه سیاسی
می توانــد موجــب شــکاف بیــن اصالح طلبــان و
اعتدالگرایانشود؟
قطعا اعتدالگرایان معتقد بر توســعه متوازن هستند نه
توسعه یکجانبه در عرصه سیاسی .اعتدالگرایان در واقع معتقد
هستند که توسعه باید در تمامی این عرصه ها به صورت متوازن
دنبال بشود و ما اگر امروز توســعه اقتصادی مان از برنامه عقب
است باید تمام انرژی مان برای جبران این عقب ماندگی بگذاریم
یااگردرتوسعهفرهنگیعقب ماندگیداریمانرژی مانرابرایرفع
توسعهعقبماندگیفرهنگیبگذاریم.
شماالگویسیاسیاجراشدهکدامکشوررابرایایران
توسعهمی کنید؟
ما در شرایط کنونی الگویی را که با معیارهای جمهوری
اسالمیتطبیقپیداکندرانداریم.هرکدامازاینالگو هانواقصی
دارند.جمهوریاسالمیبایدبه دنبالالگویخاصخودشباشد
یعنیهمانتوسعهاسالمی-ایرانیکهمقام معظم رهبریانرادر
ابعادمختلفتبیینکردندوکارشناسانتابهحالدرابعادمختلف
ان قلم فرسایی کرده اند و جلسات کارشناسی مختلفی تشکیل
شدهاست.تنهاتوسعه ایکهمی تواندجامع االطرافباشدهمان
توسعه و پیشرفت ایرانی -اسالمی است که ابعادش تا اندازه ای
برایکشورمامشخصشدهاست.
حسن روحانی گرچه شبیه هاشمی رفسنجانی اصالت را
به توسعه اقتصادی می دهد اما اتحادش با اصالح طلبان
باعث شــده نتواند از چالش توســعه سیاســی به راحتی
بگریزد
43
پرونده ویژه
سیاست
44
مثلث | شماره 278
محمود احمدی نژادکهازدلجمهوریوایماردولتاصالحاتبیرونامد
اساسااعتقادیبهتوسعهسیاسینداشت
پرونده ویژه
توسعه سیاسی خاتمی به ظهور احمدی نژاد منجر شد
زینب میراخوری
خبرنگار
گفت وگوی مثلث با محمدصادق کوشکی
15
محمد صادق کوشــکی بــر این باور اســت که
کسانی خود را متولی توسعه می دانند که متاسفانه
شــناخت علمی دقیقــی از مفهوم توســعه ،تحول
و حتی تاریــخ جهان نداشــتند .بــا او در این رابطه
گفت وگو کردیم.
مثلث | شماره 278
شما الگوی اجرا شده از مدل های سیاسی در کدام
کشورها را برای ایران توصیه می کنید؟
الگوی هیچ کشــوری برای کشــور دیگــری مفید
نیست .هر کشــوری ویژگی ها و امکانات خاص خودش را
دارد .به همین خاطر الگوی توسعه هیچ کشوری برای کشور
دیگر مناسب نیست .هر کشوری خصوصیات ،توانمندی ها
و نقاط ضعف و قوتــی دارد .مردم هر جامعه ای نگرشــی،
سابقه ای ،تاریخی و طبیعتی دارند .در واقع الگوی توسعه
شــبیه پیراهنی اســت که برای هر تنی باید اندازه همان تن
دوخته شود .نمی شود پیراهن کســی را قرض گرفت و تن
کسی دیگر کرد .البته کلیات و اصول توسعه می تواند یکی
باشد .مثال ما می بینیم در تمدن غرب یک کلیات و اصولی
بعد از رنسانس برای توسعه مطرح شده است .اما ان الگوی
توسعه ای که مثال در فرانسه اجرا شــده است از قرن 17تا
االن با الگوهایی که در انگلیس و المان اجرا شده همه اینها
با مدل اجرا شــده در امریکا تفاوت هایی دارند .هر چند که
اصول و کلیات یکی اســت ولی در نحوه پیاده شدن حسب
اقتضائات محیطــی و فرهنگ مردم متفاوت می شــود .به
همین خاطر هر کشــوری باید بتواند الگوی توسعه بومی و
درونزای خودش را تولید کند و به اجرا بگذارد.
به عنوان سوال اخر چرا مدل اقتصادی اجرا شده
در چین نتوانسته به توسعه سیاسی در این کشور
منجر شود؟
این خــودش نشــان دهنده همان موضوع اســت
که هیچ کشــوری شــبیه کشــوری دیگر نیســت .چینی ها
باتوجه به اینکه در حوزه فرهنگ و حــوزه اقتصاد به صورت
موازی شــروع به ایجاد تحول و کنار گذاشــتن مارکسیست
در جامعه شان کردند ،اما در حوزه سیاسی به همین سرعت
پیش نرفتند .اما باتوجه به اقتضا ئات فرهنگی و اقتصادی
که در جامعه شان ایجاد شده دیر یا زود چینی ها مجبورند که
در حوزه سیاسی هم تحوالتی ایجاد کنند .االن جامعه چین
به صورت مصنوعی جلوی تحوالت سیاسی را بسته است.
اما دیگر نمی تواند به این کار ادامــه دهد .چینی ها و حزب
کمونیست کاری که کردند در مرحله اول مخصوصا 1974
به بعد ،به تدریج مبانی فکری شان و رفتارهای فرهنگی شان
را تغییر دادند .پدیده انقالب فرهنگی را به فراموشی سپردند
و فضای فکری ،فرهنگی را برای ورود به بازار ازاد و اقتصاد
ســرمایه داری اماده کردنــد .در حد 100میلیــون از جامعه
چین هنوز در فضای مارکسیســت حرکت می کرد .االن که
نگاه می کنیم هنوز اکثریت مردم چین اقتصاد ازاد را تجربه
نکردند .به همین خاطر ان فضای حاکمیت حزب کمونیسم
توانســته در کل چین دوام بیاورد .اما به تدریج که تحوالت
فکری ،فرهنگی کنار گذاشــتن مارکسیست در حوزه فکر و
فرهنگ در کل کشــور جلو می رود به همــان میزان اقتصاد
سرمایه داری هم جلو می رود .به همین میزان اما با سرعت
کمتر تحوالت سیاسی هم ایجاد خواهد شد.
سیاست
در شــروع گفت وگــو لطفــا بفرمایید از نظر شــما
کدامیک از انواع توســعه بر دیگری مقدم است؟
توسعه سیاســی بر توســعه اقتصادی یا توسعه
اقتصادی بر توسعه سیاسی؟
توســعه چه معنای مدرنیته باشد یعنی مدرن شدن
جامعه انچه بعــد از رنســانس در اروپا اتفاق افتــاد و چه به
معنای ابادی و بهبود وضعیت معیشــت باشد در هر دو مورد
زیر ساخت و گام اول توسعه ،توسعه علمی و فرهنگی است.
یعنی اگر نتوانیم نگاه مردم را به جهان و زندگی تغییر و بهبود
دهیم امکان ندارد بتوانیم در عرصه اقتصادی یا سیاســی
تحولی در زندگی مردم ایجاد کنیم .تحول در زندگی انسان ها
و جوامع قبل از هر چیز باید در ذهن ،طرز تفکر و نگاهشان
به زندگی رخ دهد .ان وقت از درون خود این حرکت توسعه یا
تحول فرهنگی به تدریج توسعه اقتصادی ،توسعه سیاسی،
توســعه اجتماعی و بقیه موارد اتفاق خواهد افتاد .کسانی
که می گویند باید ا ز توســعه اقتصادی یا از توســعه سیاسی
شــروع کرد خودشــان همه این راه ها را امتحان کرده اند.
یعنی هشت سال ما توسعه سیاسی را امتحان کردیم و هشت
سال توسعه اقتصادی امتحان شــد اما هیچ کدام به نتیجه
نرسید .چون برای طی کردن پله های یک نردبان نمی شود
از پله های اخر شروع کرد .پله اول این نردبان تحول جامعه
توسعه فرهنگی و فکری است .نکته هم اینجاست کسانی
خود را متولی توسعه می دانند که شــاید دلسوز هم بوده اند
اما متاسفانه شناخت علمی دقیقی از مفهوم توسعه ،تحول
و حتی تاریخ جهان نداشــتند .یعنی حتــی اگر تاریخ تمدن
غرب را هم به خوبی مطالعه می کردند متوجه می شــدند که
انچه موجب توسعه مدرن و ترویج مدرنیزاسیون در غرب شد
رنســانس به عنوان یک تحول علمی و فرهنگی بود .از دل
رنسانس توسعه اقتصادی ،توسعه فناوری و توسعه سیاسی
در اروپا پدید امد.
با ایــن تفاســیر از نظــر شــما نگــرش گروه ها و
جناح های سیاســی موجــود در ایران به مســاله
توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی چگونه است؟
به نظر می رسد درک دوستان ،جناح ها و گروه های
مختلف در حد سطحی و ناقص باشــد .در واقع این مساله
بیشتر بهانه و شعاری برای کسب قدرت است .یعنی جناح ها
و طیف هایی که از توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی صحبت
می کنند وقتی بحثشان را مطرح می کنند مشخص می شود
که درک درست ،دقیق و علمی هم از انچ ه می گویند ندارند.
برای مثال وقتی دوســتان اصالح طلب از توســعه سیاسی
و جامعه مدنی صحبت می کردند بــه تعداد اصالح طلب ها
تعریف متفاوت و مختلف از جامعه مدنی بود .البته تعاریفی
که با هم متناقض بود .یا دوســتانی که از توسعه اقتصادی
صحبت می کردند به تعداد انها تعریف و برداشت از توسعه
اقتصادی وجود داشــت .در حالی که در جامعه نمی توانیم
ده ها تعریف متفاوت را پیاده کنیم .باید یک استاندارد و یک
الگو در جامعه پذیرفته و پیاده شود .جامعه که ازمون اشباح
نیست بخواهیم هر روز یک شیوه را در ان به ازمون بگذاریم.
فرصت ازمون و خطا در جامعه نیست .باید در جامعه الگویی
را با بحث و اندیشه ورزی علمی ایجاد کنیم یا یک الگو را از
جایی فراهم اوریم یا تقلید کنیم یا خودجوش و درون زا باشد.
یک الگو زمانی که خیلی دقیق مورد بررسی قرار گرفت و همه
جوانب ان سنجیده شد ان زمان می توان در جامعه ان را اجرا
کرد .منته ا زمانی که صحبت از جامعه مدنی و توسعه سیاسی
می شــود اما ده ها تعاریف مختلف از جامعه مدنی و توسعه
سیاسی ،اقتصادی ارائه می شود .در اینجا مطمئن می شویم
ظاهرا دوستان نمی دانند که چه می خواهند .یک واژه ای را
یاد گرفتند و ان را تکرار می کنند .نتیجه این اشفتگی ها هم
هشت سال شعار توسعه اقتصادی منجر به تورم 50درصدی
سال های 75و 76دوران اقای هاشمی شد .توسعه سیاسی
و جامعه مدنی اقای خاتمی به بن بســت ســال 84و ظهور
احمدی نژاد منجر شد.
حاال در ادامه همین بحث شــما فکر می کنید چرا
توســعه سیاســی مدنظر اصالح طلبان شکست
خورد؟
علتش ان است که اوال هیچ تحول اساسی در جامعه
رخ نمی دهد مگر اینکه زیر بناها و ساختارهای فرهنگی جامعه
تغییر کند .شما نمی توانید درخت میوه ای داشته باشید مگر
انکه قبلش نهالی کاشته باشید .نهال را ابیاری کرده باشید و
بعد از درخت میوه را بهره برداری کنید .درخت میوه یک شبه
ظاهر نمی شود .مراحلی دارد و باید از ریشه به درستی از ان
ی یا توسعه اقتصادی
مراقبت شود .کسانی که توسعه سیاس
ابتدابهساکنصحبتمی کنندمثلکسیاستکهمی خواهد
به یک زمین بایر وارد شــود و همین االن یــک درخت میوه
داشته باشد که این اصال امکان پذیر نیست .نگاهشان یک
نگاه کاریکاتوری است و درکی ناقص از این مساله دارند.
به هر حال اکنون در میان حامیان دولت دو دیدگاه
وجود دارد .یک طیف یعنی بخش چپ اصالحات
معتقد اســت که اکنون بعــد از توافق هســته ای
باید بالفاصله به ســراغ توسعه سیاســی برویم.
امــا از جانــب دیگر طیف راســت اصالحــات مثل
تکنوکرات ها بر این باورند که اکنون بیش از هر چیز
دیگری باید به توسعه اقتصادی پرداخت .به یک
معنا اکنون از دو سو به روحانی برای انتخاب رویه
بعد از توافق هسته ای فشار وارد می شود .از نظر
شما بحث اختالف بین انواع توسعه باعث شکاف
بین اصالح طلبان و اعتدال گرایان خواهد شد؟
این اختالف ها و شکاف ها بیشتر بر سر کسب قدرت
است نه به واسطه اختالف نظری .چون درک این دوستان
از توســعه کال و از پایه غلط اســت .یعنی اختالف نظر اینها
اصال علمی نیســت .اختالف نظر سر کســب کرسی های
قدرت اســت .به همین خاطر می بینیم که دوستان وقتی به
کرسی های قدرت می رسند دیگر ان شعارهایشان هم تجلی
پیدا نمی کند .انها که شعار توسعه سیاسی می دهند خودشان
انسداد سیاسی ایجاد می کنند و انها که از توسعه اقتصادی
صحبتمی کنندخودشانمانعقدرتگرفتنبخشخصوصی
می شوند.باشعارازادیاقتصادیوتوسعهسیاسیمی اینداما
خودشان دست بخش خصوصی را برای تولید و رونق اقتصاد
می بندند .این یعنی اینکه در کل دعوا بر سر تصاحب قدرت
بوده است نه بر سر مفاهیم توسعه اقتصادی یا سیاسی.
در همین راســتا بگویید کــه به نظر شــما معایب
و مزایای توســعه سیاســی و توســعه اقتصادی
چیست؟
اصال قبل از اینکه این پدیده بخواهد وجود داشته
باشد هیچ کس بذری و نهالی نکاشته است ،ان وقت می شود
درباره معایــب و مزایای ان صحبت کــرد .اصال اتفاقی رخ
نداده است .مثل اینکه بگوییم پدری نیست ،مادری نیست
حاال این بچه چه عیبی دارد؟! بچه محصول تشکیل خانواده
است .وقتی خانواده ای تشکیل نشده و ریشه ای وجود ندارد
در مورد عیب کدام بچه حرفی بزنیم.
45
رویای تکنوکرات ها؛ ژاپن اسالمی
گونه شناسی جریان های « بهبود خواه» در ایران
جعفر حسن خانی
سیاست
46
مثلث | شماره 278
16
روزنامه نگار
جنــگ ایــران و روس را می تــوان مهم تریــن مواجهه
ایران با غرب مدرن دانســت .مواجهه ای که شکست نظامی
ایران در برابر غــرب مدرن را برای «ما» رقــم زد .این «ما» ی
شکست خوردهایرانیدرستدرهمینمقطعبودکهبهاینفهم
رسید که غرب قدرتمند است و او ناتوان و کم قدرت .در همین
راســتا میل بهبود خواهی ایرانیان برای توانمند شــدن شروع
به رستن کرد .شاید بتوان سوال عباس میزرا ولیعهد قجری و
سردار ایرانی در جنگ ایران و روس از ژوبر (فرستاده ناپلئون به
ایران)،کهازویپرسیدهبود«:علتقدرتشماو دلیلضعف
ما چیست؟ مگر افتاب زود تر از ما بر شما می درخشد؟» اولین
بارقه هایمیلبهبود خواهیایراندربرابرغربمدرندانست.
همچنینعالقهایرانیانبه«توپ»–کهعاملشکستایشان
از قشون روس بود – و نامگذاری مهم ترین میدان شهر به نام
«توپخانه» و رنگ دینی دادن به ان و اعالم سحر و افطار ماه
رمضانباتوپرانیزبتوانصورتیازتمنایایرانیانبرایقدرتمند
شدنومیلبهبود خواهیایشاندانست.درمواجههایرانیانبا
دنیایمدرنغرب،کهباشکستایشانهمراهبودواکنش های
متفاوتیازسویایرانیانبروزکردکهشایدبتواناینواکنش ها
کهازمیلبهبود خواهیبهوجودامدهایرانیاننشاتمی گرفترا
درسهدستهتقسیمکردوهمچنینشایدبتواننقطهاشتراکاین
سهدستهواکنشراهمانروحیهومیلبهبود خواهیدانستکه
درنتیجهمقایسهجامعهایرانیباتمدنغربشکلگرفتهبود.
.1دستهاولبهبود خواهانبهصورتکاملمقهورغرب
شدهو«ازفرقسرتانوکپاغربیشدن»رابرایجامعهتجویز
کردند .میرزاملکم خان ،اخوندزاده و تقی زاده از اولین کسانی
بودندکهسعیکردندایرانیانرابراینمشقتمریندهند.
.2دســته دوم بهبود خواهانــی بودنــد کــه از ســویی
انباشته های تمدنی و پیشین شــان برای شان قدری مهم بود
اماازدیگرسوایندهراتفوقعلی االطالقمدرنیتهمی دانستند؛
بنابراین در این میان به دنبال ســازگاری با تمدن غرب بودند و
سخنازسازگاریدینبادنیایمدرن،دینبادموکراسی،سنت
بامدرنیتهبهمیانمی اوردند.
.3دسته ســوم بهبود خواهان زمانی که با تمدن غرب
مواجه شــدند و ان را توانمند دیده و خــود را در رخوت یافتند،
رجوعدوبارهبهدینراتجویزکردندتابامداقه ایعمیقدردین
و با زدودن غبار خرافه از ان تمدن اسالمی را دوباره باز افرینی
کنند«.بازگشتبهاسالم»کلیدواژه محوریاینجریانبود.
این سه دسته بهبودخواهان به مرور در قامت سه جریان
فکری در جامعه ایرانی بروز و ظهور یافت و هریک تالش کرد
ایندهموردعالقهخودرادرجامعهایرانتحققبخشد:
.1جریانفکریسکوالریسمتام:اینجریانفکری
صورتبندی شده دسته اول بهبود خواهان بود که تمنای تکرار
تمدن غرب بدون ک مو کاســتی را در جامعه ما دنبال می کرد.
محصول کنش اجتماعی این جریان روی کار امدن سلطنت
پهلوی بود .این جریان در طول دوران رژیم پهلوی به عنوان
نظریه پردازان و مشاوران و برنامه نویســان این رژیم فعالیت
می کردند.
.2جریانفکریروشنفکریدینی:اینجریانفکری
بر امده از دســته دوم بهبودخواهان ایرانی است .دال مرکزی
گفتمان این جریان «سازگاری» است .این جریان بران است
تمدن مدرن را با حفظ و رقیق کردن برخی مختصات بومی و
دینیشکلدهد.سخنازژاپناسالمییاتجویزالگویترکیه
و مالزی بر امده از این مشرب فکری است .شاید بتوان قدری
دولتسازندگیوازانمهم تردولتاصالحاترابرامدهازاین
جریانفکریتحلیلکرد.
.3جریــان فکــری احیاگــری دینی :دســته ســوم
بهبود خواهان که منادی بازگشــت به اســام هستند ،هدف
تو جو می کنند و
نهایی خود را در تحقق تمدن اســامی جس
اساسامدرنیتهراچیزیجزعاملانگیزانندهبرایرجوعدوبارهبه
اسالمبهعنوانمنبعتمدن زایینمی دانند.انقالباسالمیکه
بزرگ ترینکنشجمعیایرانیاندرطولتاریخبودهرامی توان
ذیلجریانفکریاحیاگریدینیکهسرشناس ترینچهره اش
امامخمینی (ره)استتحلیلکرد.
نگرش این سه جریان به توســعه متفاو ت از هم بوده و
هریکازالگویخاصیبرایبهبودیشرایطسخنمی گویند:
.1جریان فکری اول ،توســعه را حرکتی همیشگی در
مســیر راهی که غرب پیش تر طی کــرده ،می داند و تحقق
ایستار هاوارزش هایغربیرادرهمهجوامعالزامی می شمارد
وبرایانسان هایدیگرجوامع،نقشیجزتسهیل کنندگیاین
روندقائلنیست.
.2جریان فکری دوم ،با به رسمیت شناختن مختصات
فرهنگ های دیگر جوامع با نام سنت گرایی ،به همزیستی ان
با ایســتارها و ارزش های غربی ،با نــام نوگرایی تاکید می کند
که در نهایت این جوامع مبتنی بر این مدل توســعه ،در قالب
خرده فرهنگ هادرفرایندجهانی سازیدرجامعهجهانیهضم
می شوند.
.3جریان فکری ســوم ،توســعه را نه در تحقق لیبرال
دموکراسی ،بلکه مبتنی بر چارچوب تمدن سازی اسالمی و در
راستایاندیشهمهدویتتعریفمی کندوبه دنبالجهانی سازی
اسالم است .اساسا این جریان تمایلی برای غربی شدن ندارد
و بنابراین استاندارد های توسعه را رد می کند و در جهت انکه در
بین مسئوالن ،نخبگان ،دانشگاهیان و دیگر احاد جامعه بین
لفظ مورد اشاره خود با ان دو نگرش نخست توسعه ،انگاره این
همانیشکلنگیردبهجایلغت«توسعه»ازلغت«پیشرفت»
استفاده می نمایید و از الگوی اسالمی ایرانی پیشرفت سخن
می گوید .الگویی که نه اینکه استانداردهای متداول توسعه
سیاسی و اقتصادی را کســب کند بلکه مبتنی بر تمدن مورد
تمنای خود اقدام بــه تعریف اســتانداردهای جدید مبتنی بر
اقتضاتبومی والزاماتاسالمیمی نماید.
انچه امروز تحت عنوان نیروهای توسعه گرا در جریان
اصالحات که بر امده از جریان فکری روشنفکری دینی است
و در قالب دو نگرش .1اولویت توسعه اقتصادی و .2اولویت
توسعه سیاسی به فعالیت می پردازد ،به دنبال سازگاری دین با
دنیای مدرن دارد و دغدغه اش زیست زندگی مومنانه (اسالم
فردی)دردنیایمدرناست.درنقطهمقابلانچهتحتعنوان
نیروهای تحولخواه و پیشرفت خواه در جریان اصولگرایی در
قالبتجویزالگویاسالمیایرانیپیشرفتبرایجامعهایرانی
دنبال می شــود ،به دنبال تکامل تاریخ و عبور از عالم مدرن و
تحققتمدناسالمیاست.بههمینجهتانچهتحتعنوان
پیشرفت سیاســی و اقتصادی در جمهوری اسالمی از سوی
اصولگرایاندنبالمی کندمتمایزازتوسعهسیاسیواقتصادی
است که اصالح طلبان پی می گیرند .به همین جهت جریان
سوم باید در این شرایط که جریان دوم الگوهای تجربه شده
دنیای مدرن را توصیه می کنند و بر اجرای ان اصرار می ورزند،
مکانیزم و الگوی مد نظر خود برای مشارکت و گزینش سیاسی
درجامعهاسالمیوهمچنینالگویمناسببرایتحققتولید
وبهبوداقتصادارائهنمای د تاسامانسیاسیواجتماعیبرامده
از انقالب اسالمی قوام بیشــتر یافته و متکامل تر شود .با ید
دقت داشت که غرب 500سال اســت اجزای تمدن و تاریخ
خود را شــکل داده و ما پس از انقالب اسالمی در اغاز راه قرار
داریمبنابراینفرصتوتالشبایدتااهدافانقالباسالمیو
شارحانجریاناحیاگریدینیمحققشود.
حشمت اللهفالحتپیشهدرگفتوگوبامثلث
دولت روحانی شبیه دولت
اول اصالحات است
مثلث | شماره 278
نســبت این دو طیــف از نیروهای توســعه گرای
اصالح طلب یعنی طیفی که اولویت را به توســعه
سیاســی می دهد یعنی مشــارکتی ها و طیفی که
اولویــت را به توســعه اقتصــادی می دهــد یعنی
کارگزارانی ها با هم چگونه است؟
من بــا تقســیم بندی اصالح طلب ها بــه دو گروه
کارگزارانی ها و مشارکتی ها موافق نیستم .چون کار گزاران
را جزیی از جریان اصالح طلبی نمی دانم بلکه ان را جریانی
می دانم که از دل جریان اصولگرایی یا از دل جریان راست
شکل گرفته اســت .باتوجه به واکنش های تندی که در ان
زمان ،جریان های راست نسبت به انها نشان دادند یعنی در
انتهای دوره دوم ریاست جمهوری اقای هاشمی رفسنجانی،
اینها به تدریــج در جناح مخالف جریان راســت قرار گرفتند
و نزدیک و هم راســتا ی طیف چپ اصالح طلب شدند .نه
فقط از لحاظ شکلی ،بلکه از لحاظ راهبردی و عمل و رفتار
ب نزدیک شــدند.
انتخاباتــی این ها به جریــان اصالح طل
کمااین که ما دیدی م در دوران مجلس ششم همین کارگزاران
با اقای هاشمی همراه شــدند و به تبع ان لیست نامزد های
جناح راست مقابل لیست نامزد های جناح چپ در انتخابات
مجلس ششم تهران قرار گرفت.
خب بنابرایــن اگر ما بخواهیــم کارگــزاران را تعریف
کنیم اعتقاد شــخصی من بر این اســت که کار گزاران یک
ت که نتیجه عمل و رفتار سیاسی
جریان عملگرا در کشور اس
برایشان بسیار مهم اســت و بنابراین طبق ان نتیجه ای که
به دنبالش هســتند ما می بینیم که بعضا همراه می شــوند با
شعار های سیاســی و بعضا پیش قراول می شــوند در حوزه
شــعار های توســعه ای و اقتصــادی .این تعریــف خاصی
است که از انها می شود ارائه کرد .اما جریان اصالح طلبی
همان طــور که قبال عرض کــردم بیش از هرچیــز در زمینه
توسعه سیاسی در کشور کار کرده است.
سیاست
دو نگرش در نیروهای توسعه گرایی که خود را ذیل
جریان اصالح طلبی تعریــف می کنند وجود دارد.
گروهی از این نیرو ها توسعه اقتصادی را اولویت
می دهد و گروهی دیگر توســعه سیاســی را .طی
ده های گذشته این نیرو ها چه عملکردی از خود به
جای گذاشته اند؟
در مــورد عملکــرد نیروهــای توســعه گرا از نــوع
نگاه اصالح طلــب اگر منظور شــما مســائل دو دهه اخیر
اســت ،معتقــدم در دو دهه اخیر چیــزی که در دســتورکار
اصالح طلب ها بوده بیشــتر توسعه سیاســی بوده تا توسعه
اقتصــادی و بیشــتر در ان قالب عمــل کرده انــد .به طور
مشخص تر اگر بیاییم موضوع را بررســی کنیم و و در دوره
دوم وقتــی با خواســته های روز ،خواســته های اقتصادی
و توســعه ای مواجه شــد ،نــگاه مدیریتی و نــگاه مبتنی بر
توسعه اقتصادی را در دســتورکار خودش قرار دا د .اما باید
دقت داشــت که هیچ وقت توســعه سیاســی از دســتورکار
اصالح طلب ها از سال 1376خارج نشده است.
نســبت این دو جریان توســعه گرای اقتصادی و
سیاسی با انقالب اسالمی چگونه بوده است؟
برای اینکه بدانیم این دو جریان توسعه چه نسبتی با
انقالب اسالمی دارند باید بگویم به هر حال نگاه سیاسی در
ت یا همان اصالح طلب و اصولگرا
کشور از منظر چپ یا راس
و اینها برگرفته از دل و بطن انقالب اســامی ایران اســت
و هرچند که بعد از اینکه شــکافی ایجاد شــد بین دو جریان
اصولگرا ها و اصالح طلبان در ایران ،طرفین اتهاماتی را به
هم وارد کردند و هر کدام خودشان را به بنیان های اصلی و
شعار های اصلی انقالب اسالمی نزدیک تر و پایبند تر اعالم
کردند ،اما بنده اعتقادم بر این اســت که انقالب اســامی
ایران به هر حال یک انقالب تمام شمولی بود و در حوزه های
اقتصادی ،فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی زمینه های مختلف
و گوناگونی را داشــت .منتها در نظر داشته باشید تحوالتی
که در کشــور شــکل گرفت و در نتیجه ان اصالح طلبان یا
اصولگرایان بر یک نهاد سیاسی تفوق یافتند؛ می بینیم که
شعارهایشان متفاوت شد :بخشی از ان وارد سیاست شد و
بخشی شعار های اقتصادی را طرح کردند.
اما واقعیت این اســت که دو جریــان اصالح طلب و
اصولگرا ،جریان هایی هستند که االن می شود گفت مسن تر
و باسابقه تر های انان که از دل انقالب سر بر اورده اند و بعد از
ان نیروهای نسل دوم و االن نسل سوم که جوان تر هستند،
اینها به هر حال مرتبط و وابسته به همان نیروهای نسل اول
و درس اموخته در مکاتب سیاســی و رسانه ای انها هستند و
به گونه ای با انقالب اسالمی مرتبطند.
17
حشــمت الله فالحت پیشــه
می گوید«:مــن دولت تدبیر و امید
را شــبیه بــه دولــت اول اصالحات
می دانم .دولت اصالحــات دولتی
بوده که به هر حال حاصل نزدیکی
جریان کارگزار و جریان چپ یــا اصالح طلبان ان زمان
بوده است .در دوره دوم دولت اصالح طلبان دیدیم که
رئیس جمهور وقــت مقداری از جریــان کارگزاران دور
شد ».با او در این مورد گفت و گو کرده ایم.
اگر بخواهیــم دولت تدبیر و امیــد را تحلیل کنیم
این دولت در کدام ســوی این دو نگرش قرار دارد
و طرفداران نگرش مقابل چه رفتاری را در اینده از
خود نشان خواهند داد؟
مــن دولــت تدبیر و امیــد را شــبیه به دولــت اول
اصالحات می دانم .دولــت اصالحات دولتی بــوده که به
هر حال حاصــل نزدیکی جریــان کارگزار و جریــان چپ یا
اصالح طلبــان ان زمــان بــوده اســت .در دوره دوم دولت
اصالح طلبــان دیدیم کــه رئیس جمهور وقت مقــداری از
جریان کارگزاران دور شد.
دولت اقــای روحانی هــم دولتی اســت که بیشــتر
بر اســاس یک دشمن مشــترک یا به تعبیری بر اساس یک
رقیب مشترک شکل گرفت .در انتخابات ریاست جمهوری
ســال 92هدف این بود که شــخصی از جریــان اصولگرا
تشکیل ریاست جمهوری بدهد اما ما دیدیم که عمال دولتی
ت دولتی است متشکل از کارگزاران سازندگی
که شکل گرف
که در واقع میانه رو هســتند و به نظر مــن از لحاظ نخبگی
بیشترین اعضای نزدیکان اقای روحانی را تشکیل داده اند
و جریان اصالح طلب بیشــتر ســعی کردند بدنه اجتماعی
را در زمینه هــای انتخاباتــی به حرکت وادارنــد ؛ این طیف
دوم بودند.
و یک طیفی هم این بار به اقای روحانی اضافه شد که
به نظر من حداقل نقش ان چیزی حدود شــاید یک چهارم
از ارای اقای روحانــی بود ،این طیــف اصولگرایانی بودند
که از دوران هشت ساله اقای دکتر احمدی نژاد زده یا رانده
شــده بودند .تکرار می کنم زده یا رانده شده بودند و بنابراین
سعی کردند که به گونه ای اعتراض خودشان را نشان دهند
که به هیــچ کاندیدای اصولگرایی رای ندهنــد و به جریانی
رای دهند که این جریــان به هر حال به نوعــی پایان بدهد
به فضای سیاســی ای که در زمان ریاســت جمهوری اقای
دکتر احمدی نژاد در کشور شکل گرفته بوده است؛ فضای
سیاسی و فضای انتصابی یعنی مدیران نصب شده و...
من اعتقادم بر این است که نوع نگاه غالب در جریان
اصلی اصولگرایان در اینده یک نگاه عملگرا خواهد شد یعنی
انها هم ســعی می کنند کما کان در عرصــه مدیریت جامعه
حضور داشته باشند و اگر احساس کنن د اقای روحانی توانسته
که نقش قــوی ای را برای مدیریت جامعــه بر عهده بگیرد و
نتایج ملموسی را به دست اورد ،من معتقدم که اصولگرایان
معتدل به سمت رقابت با دولت اقای روحانی نمی روند و حتی
کمک هم نخواهند کرد که جریان افراطی اصولگرایان که
حتما در جریان انتخابات حضور خواهند داشت ،موفق شوند
و یک رقابت جدی را شکل دهند.
47
سیاست
فرجام برجام
برنامه جامع هسته ای که پس از کش و قوس های فراوان به مجلس
رســیده اکنون در کمیسیون برجام در حال بررسی اســت .در همین راستا
اعضای تیم مذاکره کننده فعلی و قبلی و نیز دبیر شورای عالی امنیت ملی و
رئیس سازمان انرژی اتمی میهمان این کمیسیون ویژه بوده اند تا در مورد
سرنوشت برجام تصمیم گیری کنند.
مجلس چگونهدربارهبرجامتصمیممیگیرد؟
فکت شیت پارلمان
برجام،مهرماه
به صحن م ی رود
سیاست
48
مثلث | شماره 278
شاید از ماده 177
استفادهکنیم
اب راهیمکارخان ه ای
محمداسماعیلکوثری
علی حاجی ناصری
1
روزنامه نگار
پس از اعــام توافق هســته ای میان ایــران و 5+1
در 23تیرماه امســال ،نظرات متفاوتی پیرامون بررســی و
تصویب ان از سوی مجلس مطرح شد .از ان زمان تاکنون،
کشــمکش ها و بحث و جدل های فراوانی پیرامون بررسی
این توافق در مجلس یا تصویب ان ایجاد شده و موافقان و
مخالفان ،استدالل های خود را پیرامون این مساله مطرح
می کنند.
جدال ها بر سر وارد شدن مجلس به بررسی و تصویب
برجام البته پیش از انکه دیپلمات های ایران و 5+1بر ســر
ان به توافق برســند ،اغاز شــده بود .در واپســین روزهای
بهار امســال بود که نماینــدگان مجلس طــرح صیانت از
دســتاوردهای هســته ای را در صحن بهارســتان تصویب
کردند تا بر عزم جدی خود بر وارد شــدن به بررســی برجام
تاکید کننــد؛ طرحی که براســاس ان ،باید لغــو تحریم ها
به طور یکجــا و کامل در متن توافقنامه درج شــده و در روز
اغاز اجرای تعهدات ایران انجام شود ،اژانس در چارچوب
توافقنامه پادمان مجــاز به انجام نظارت هــای متعارف از
سایت های هسته ای است و دسترســی به اماکن نظامی،
امنیتی و حساس غیر هسته ای ،اسناد و دانشمندان ممنوع
اســت ،هیچ محدودیتی برای کســب دانــش و فن اوری
صلح امیز هســته ای و تحقیق و توســعه پذیرفته نیســت،
نتیجه مذاکرات باید به مجلس شورای اسالمی ارائه شود
ان گونه که ا زحواشــی امر برمی اید به نظر
نمی رسد مجلس قصد تصویب یا رد برجام
را داشته باشــد و احتماال چیزی شبیه فکت
شیت یا کاغذی که حاوی اشکاالت و نقاط
قوت برجام باشــد از ســوی مجلس صادر
خواهدشد
و در نهایــت ،وزیر امــور خارجه موظف اســت روند اجرای
توافقنامه را هر شش ماه یک بار به مجلس گزارش کند.
بالفاصله پس از تصویب این طرح در مجلس ،علی
الریجانی رئیس مجلس نهم درباره تصویب یا بررسی برجام
در مجلس این گونــه اظهارنظر کرد« :موضوع هســته ای
جزو مسائلی اســت که به شــورای عالی امنیت ملی مربوط
می شــود و شــورای عالی امنیت ملــی نیز دربــاره این گونه
مــوارد نظراتــی دارد ،بنابرایــن بایــد این گونــه طرح ها با
هماهنگی شــورای عالی امنیت ملی به تصویب برســد .ما
می خواهیم در کشور به یکدیگر کمک کنیم نه اینکه مساله
جدیدی برای کشــور بســازیم .شــورای عالی امنیت ملی
یک ســری چارچوب های مشــخصی دارد و ما باید در این
زمینه هماهنگی الزم را داشته باشــیم .چون بحث فروش
سیب زمینی در کشــور که نیســت بلکه بحث یک موضوع
مهم کشور است».
مخالفان و موافقان چه می گویند؟
تیم هســته ای روزهای مهمی را
در بهارستان سپری کرده است
گفت وگوی ویژه خبری سیما حاضر شد تا صراحتا نظر خود
را در این خصوص اعالم کند« :به لحاظ منافع ملی کشور
صالح نیست برجام در مجلس به تصویب برسد».
محمدباقر نوبخت ،ســخنگوی دولت یازدهم ،یکی
دیگر از چهره هــای دولتی بود که درباره بررســی برجام در
مجلس موضع گیری کرد .بیســت و هفتم مرداد درحالی که
خبرنگاران بر ســر میز نشســت هفتگی ســخنگوی دولت
نظر او را پیرامون درخواســت برخی نماینــدگان برای ارائه
برجام در قالب الیحه به مجلس جویا شدند ،این گونه پاسخ
شــنیدند« :درخواســت برخی نمایندگان برای ارائه برجام
در قالب الیحه به مجلس بر خالف قانون اساســی است.
از انجا که هیــچ امضایی از ســوی رئیس جمهور در توافق
صورت نمی گیرد ،طبق قانون نبایــد این توافق به مجلس
ارسال شود».
مخالفان توافق در کمیسیون ویژه بررسی برجام
مثلث | شماره 278
که پیشاپیش مخالفان بررسی برجام در مجلس ،اعالم کرد:
«ما هیچ توافقی را امضا نکرده ایم که بخواهیم به مجلس
بفرســتیم ».این اما تنهــا اظهارنظر مخالفان یــا موافقان
بررسی برجام در مجلس نبود.
هفتم مرداد ماه بود که الهام امین زاده معاون حقوقی
رئیس جمهور در نشســت هم اندیشــی بانوان وکیل کشور
درباره ســند برجام بــه اظهارنظر حقوقــی پرداخت و گفت
که در این ســند ،چیزی به نام تصویــب مجلس پیش بینی
نشده و ظرف ۹۰روز نیز این سند اجرایی می شود .زیرا این
سند ،معاهده بین المللی نیست که نیاز به تصویب مجلس
داشته باشد.
از سوی دیگر ،حسین مظفر از نمایندگان مجلس نهم
که از قضا عضو فراکسیون اصولگرایان هم هست ،بیستم
مرداد اطالعیــه ای صادر کرد کــه در ان تصویب برجام در
مجلس را «خالف مصالح ملی» دانست« :در مورد تصویب
توافق نامه هســته ای در مجلس در میان سیاستمداران و
مسئوالن کشور دو نظر متفاوت وجود دارد .عده ای با طرح
و تصویب توافق نامه در مجلس مخالفند و عده ای دیگر ان
را ضروری و الزامی می دانند .اما بنــده تصویب توافق نامه
در مجلــس را خــاف مصالح ملــی می دانم و بــا تصویب
ان در مجلــس مخالفــم .هرچند اصــول ٧٧و ١٢٥قانون
اساسی تصویب عهد نامه ها ،موافقت نامه ها و قراردادهای
بین المللی در مجلس را ضروری می داند اما براساس اصل
١٧٦همین قانون ،شــورای عالی امنیت ملی نیز می تواند
به لحاظ حساسیت مساله ،مسئولیت بررسی و اظهارنظر در
این خصوص را برعهده داشته باشد .به ویژه اینکه مصوبات
این شورا نیز به تایید مقام معظم رهبری می رسد».
نماینــده تهــران و معــاون نظــارت مجلــس در این
اطالعیه مهم ،تصریح کرد« :به نظر می رســد کسانی که
دلواپس توافق نامه هســتند نباید موافق تصویب برجام در
مجلس باشــند زیرا تصویب توافق نامه در مجلس الزامات
قانونی را برای ملت ایران به وجود می اورد و دست دولت و
ملت را در مواجهه با تخلفات و خلف وعده های نظام سلطه و
مخالفان ایران را می بندد و مضایق قانونی و نهادینه شده ای
را برای ملت ایران به وجود می اورد ،ازاین رو به صالح است
مساله بررسی توافق نامه به شــورای عالی امنیت ملی احاله
شده تا بر اساس مصالح ملی تصمیم گیری شود».
سید عباس عراقچی ،معاون امور حقوقی و بین المللی
وزارت امور خارجه و عضو ارشد تیم مذاکره کننده هسته ای،
فرد دیگری بود که در برهه های مختلف پیرامون بررســی
برجام در مجلس موضع گیری کرد .بیســتم مــرداد ،او در
در واپســین های روزهای مرداد ماه اما اتفاق مهمی
رخ داد .درحالی کــه یــک مــاه از ارائــه گــزارش وین به
بهارستان نشــینان می گذشــت ،کمیســیون ویژه بررسی
برجام در مجلس تشکیل شــد؛ کمیسیونی که حدود نیمی
از اعضای ان را منتقدان روند مذاکرات هسته ای تشکیل
می دهند .به وجود امدن چنین ترکیبی البته به این دلیل بود
که دو فراکســیون اصولگرایان و رهروان والیت نتوانستند
بر سر فهرست مشــترک پانزده نفره برای این کمیسیون به
تفاهم برسند.
در نهایت سید حسین نقوی حسینی ،سید محمدحسن
ابوترابی فرد ،ابراهیم کارخانــه ای ،عالء الدین بروجردی،
عباسعلی منصوری ارانی ،منصور حقیقت پور و وحید احمدی
از فراکسیون اصولگرایان رهروان والیت ،محمداسماعیل
کوثری ،حســین نجابت ،محمدمهدی زاهــدی ،علیرضا
زاکانی ،سید محمود نبویان ،مهرداد بذرپاش از فراکسیون
اصولگرایان و مسعود پزشــکیان و غالمرضا تاجگردون از
چهره های اصالح طلب نمایندگانــی بودند که به عضویت
این کمیسیون درامدند.
با تشکیل این کمیسیون ،اظهارنظرها شدت بیشتری
پیدا کرد .از جمله این اظهارنظرها ،گفت وگوی محمدجواد
ظریف ،وزیر امور خارجه با ســایت خبری تحلیلی الف بود.
او در این گفت وگو با بررسی برجام در مجلس مخالفت کرد
و ابراز عقیده کرد که برجام یک توافق بین المللی نیست که
نیاز به تصویب مجلس داشته باشــد« :به عنوان فردی که
چند وقتی حقوق درس داده است عرض می کنم که برجام
در واقع نحوه مدیریــت تعدادی از قطعنامه های شــورای
امنیت است که توســط یک قطعنامه دیگر ،قطعنامه های
قبلــی را لغو کرده و نشــان می دهد که االن بایــد چه کاری
صورت گیرد».
او درباره جنبه سیاســی این مساله نیز اظهارنظر کرد؛
انجا که گفت« :وقتی هیچ یــک از اعضای دیگر 5+1این
را در مجلس خــود تصویب نمی کنند چرا ایــران باید این را
در مجلس تصویب کند؟ دوســتان مثال امریکا را می زنند؛
امریکا برای تصویب این موضوع ان را به مجلس خود ارائه
نکرده اســت؛ مجلس امریکا امده برای خودش یک حقی
قائل شده که بتواند این را رد بکند که اگر ان را رد بکند هنوز
رئیس جمهور می تواند ان را اجرا کند و این نکته ای است که
خیلی ها به ان توجه نمی کنند».
مجید تخت روانچی ،معاون محمدجــواد ظریف در
وزارت امور خارجه نیز موضع مشابهی اتخاذ کرد و گفت که
برجام نیازی به تصویب مجلس ندارد« :فکر می کنیم نیازی
به تصویب برجام توسط مجلس نیست؛ یعنی فکر نمی کنیم
که الزم باشد مجلس برجام را تصویب کند؛ چراکه اگر این
کار صورت بگیرد مانند قوانین داخلی خودمان خواهد شد؛
برجام ماهیتی مانند یک پروتکل و یک معاهده بین المللی
سیاست
از زمــان اعــام توافق بر ســر برجــام ،ان گــروه از
نماینــدگان مجلس کــه بر بررســی متن برجــام در صحن
بهارستان اصرار داشتند ،به اصول 77و 125قانون اساسی
استناد می کردند اما در عین حال گروه دیگری از نمایندگان
مجلــس و چهره های منتســب به دولــت ،نظــر متفاوتی
پیرامون این مساله داشــتند .شــاه بیت این اظهارنظرها،
سخنان حجت االسالم حســن روحانی ،رئیس جمهور بود
برجام در
بهارستان
پارلمان
49
پارلمان
ندارد و طرف های دیگر ما یعنی شش کشور دیگر هم برجام
را تصویب نمی کنند».
معــاون وزیر امــور خارجــه ادامــه داد« :براســاس
مصوبه ای که مجلس داشته ،شورای عالی امنیت ملی نیز
بر همان اساس کار خود را پیش می برد و فکر می کنیم اگر
همین مسیر پیموده شده و شــورای عالی امنیت ملی برجام
را تصویب کند و به تایید رهبر معظم انقالب برســد ،ســیر
قانونی در کشور ما طی خواهد شد .نمی توان به مجموعه
برجام چیزی افزود یا از ان کــم کرد ،کل ان یا باید پذیرفته
شود یا نشود و چیزی که در کشورهای دیگر هم رخ می دهد
همین است».
سیاست
50
مثلث | شماره 278
روحانی :هنوز چیزی امضا نکرده ایم
بی شک یکی از مهم ترین اظهارنظرها درباره بررسی
برجام در مجلس اما سخنان حجت االسالم حسن روحانی،
رئیس جمهور بود .هفتم شــهریور او درحالی که خبرنگاران
را در مقابل خود می دید ،در پاسخ به سوال خبرنگار روزنامه
اصولگرای کیهان مبنی بر فرســتادن برجام به مجلس در
قالب الیحه ،چنین پاسخ داد« :طبق قانون اساسی و اصل
۷۷که اشاره کردید و اصل ۱۲۵که تبیین می کند می گوید
وقتی توافقی را رئیس جمهور یــا نماینده اش امضا می کند
برای تصویب به مجلس می فرســتد .ما که چیزی را امضا
نکردیم .انچه امروز دارد انجام می گیرد نســبت به اجرای
معاهده ای است که قبال ایران ان را پذیرفته است».
روحانی با تاکید بر اینکه امروز هیچ معاهده جدیدی
نیست ،اظهار داشــت« :در برجام هم می گوید به صورت
داوطلبانه ایران کارهایی انجام دهد .هیچ یک از اعضای
۱+۵هم به پارلمان خود نبرده .ضمــن اینکه اگر ببریم به
پارلمان چه می شــود؟ یک الزامی برای دولت می شــود.
یعنــی کار را به نفع انهــا انجام داده ایم .رفتــن به مجلس
یعنی چیزی کــه وزیر خارجه و رئیس جمهــور تا حاال امضا
نکرده ،امضا کنیم.
یعنی بــر خودمــان الزاماتی کنیم که هیچ کشــوری
نکــرده اســت .بقیه کشــورها هــم رئیس جمهــور و وزیر
خارجه شان امضا نکرده .چرا می خواهیم فشاری را از لحاظ
حقوقی بر مردم ایران وارد کنیم که هیچ الزامی ندارد؟»
محمدرضــا باهنــر ،نایب رئیس مجلــس نهم ،یکی
دیگر از نمایندگان مجلس بــود که در این رابطه اظهارنظر
کرد« :دولت تاکنون به وظایــف قانونی اش عمل کرده و
نظر شــخصی من در رابطه با بررســی برجام این است که
ضرورتی ندارد که برجام شــکل الیحه مطرح شود؛ چراکه
دســت دولت را در اجرا و چانه زنی می بنــدد .نباید برخی از
دوســتان نگران باشــند .دولت ،مجلس و شــورای عالی
امنیت ملی در بررســی برجام همه به یک نتیجه می رســیم
و نگرانــی در این بــاره وجود نــدارد و همان طــور که مقام
معظم رهبری بیان کردند ٬داستان برجام نباید دستاویزی
برای اختالف های داخلی باشــد و معتقدیــم برجام باید به
سرنوشت خوبی برسد».
مصطفی پورمحمدی ،وزیر دادگستری دولت یازدهم
نیز یکی دیگر از اعضای کابینه بود که موضع حقوقی خود
را در این باره بیان کرد.
او در خصوص مباحث مطرح شــده پیرامــون برجام
گفت« :در خصوص بحث های دیگر هم همین حساسیت
و بلکه بیشتر وجود دارد؛ به عقیده دولت برجام یک توافق
سیاسی و بحث سیاسی اســت و نیازی به ارجاع به مجلس
ندارد».
وزیر دادگستری که به مناسبت هفته دولت ،دیداری
با گروهی از مدیران رســانه برگزار کرده بود ادامه داد« :از
نظر دولــت این موضوع حقوقی نیســت و نیــازی به ارجاع
به مجلس نــدارد هر چند 201نماینده مجلــس نامه داده و
خواستار ارجاع این توافق نامه به مجلس شده اند».
علی اکبــر صالحی ،معــاون رئیس جمهــور و رئیس
ســازمان انرژی اتمی نیز که اغلــب از نگاه فنــی و فارغ از
دیدگاه سیاسی ،برجام را تبیین می کند ،تاکید کرد« :برجام
یک توافــق بین المللی نیســت ،به همین خاطــر نیازی به
تصویب در مجلس ندارد».
رئیس ســازمان انرژی اتمی با اشــاره به درخواســت
نمایندگان برای تصویب برجام در مجلس ،گفت« :این متن
هنوز موافقتنامه ،کنوانســیون یا معاهده بین المللی تلقی
نمی شود ،از این روســت که این متن را برنامه جامع اقدام
مشترک نامگذاری کرده اند».
فصل الخطاب رهبری
انچه در نهایت به کشمکش های موافقان و مخالفان
بررســی برجام در مجلــس پایان بخشــید ،فصل الخطاب
رهبر معظم انقالب بود.
حضرت ایت الله خامنــه ای در دیدار رئیس و اعضای
مجلس خبرگان با اشــاره بــه بحث های اخیــر درباره نقش
مجلــس شــورای اســامی در بررســی برجــام ،گفتنــد:
«درخصوص ابعاد حقوقی و قانونی این موضوع و اقتضائات
ان ،باید صاحبنظران و کارشناسان حقوقی نظر دهند اما از
نگاه کلی ،من معتقدم و به اقای رئیس جمهور هم گفته ام
که مصلحت نیســت مجلس شورای اســامی از موضوع
بررسی برجام کنار گذاشته شود».
ایشان با تاکید بر لزوم ورود مجلس به موضوع بررسی
برجام ،در عین حال خاطرنشان کردند« :من در مورد نحوه
بررسی و اینکه ان را رد کنند یا تصویب کنند هیچ توصیه ای
به مجلس نــدارم و این ،نماینــدگان ملت هســتند که باید
تصمیم بگیرند».
پس از بیانــات رهبر معظــم انقــاب ،دولت موضع
جدیــدی پیرامون ارســال برجام بــه مجلس اتخــاذ کرد.
محمدباقــر نوبخــت ،ســخنگوی دولت در نشســت هفته
گذشــته خود با خبرنگاران ،با اشــاره به بیانات رهبر معظم
انقالب درباره رســیدگی بــه برجام گفت« :بیانات ایشــان
فصل الخطاب است و باتوجه به اینکه برجام در حال بررسی
در مجلس است ،دولت از هیچ کمک و ارائه اطالعات دریغ
نخواهد کرد و نیازی هم به ارائه الیحه نیست».
او ادامه داد« :در حال حاضر شورای عالی امنیت ملی،
برجام را در دست بررسی دارد و در اینده نزدیک گزارش ان
را خواهــد داد .بنابرایــن اطمینان می دهم شــورای عالی
امنیت ملی با جدیت روی متن برجام دقت کافی داشته و ان
را در فضای غیررسانه ای بررسی کند».
میهمانان ویژه
هفته گذشته جلسات کمیسیون ویژه بررسی برجام با
حضور چهره های ارشــد تیم مذاکره کننده و دبیران فعلی و
سابق شورای عالی امنیت ملی برگزار شد؛ جلساتی که برخی
از انها با حاشیه هایی نیز همراه بودند.
سید حســین نقوی حســینی ،ســخنگوی کمیسیون
ویژه بررسی برجام در تشریح جلسه این کمیسیون ،حضور
عراقچی و تخت روانچی در این جلســه را این گونه روایت
کرده است« :در بخشــی از جلســه اعضای کمیسیون به
طرح سواالت و نقطه نظراتشــان در ارتباط با ابعاد حقوقی
برجام پرداختند .نبویان ،بذرپاش ،زارعی ،کوثری ،رسایی،
کارخانه ای ،امیرابادی ،زاهــدی ،اقامحمدی ،ابوترابی و
منصوری ارانی از جمله نمایندگانی بودند که سواالت حقوقی
خود را مطرح کردنــد و عراقچی پیرامون ســواالت مطرح
توضیح کامل داد».
همچنین وحید احمدی ،عضو دیگر این کمیسیون با
اشاره به حواشی این جلسه و درگیری لفظی میان عراقچی
و یکی از نمایندگان ،اظهار داشت« :به هرحال ممکن است
در هر بحثی ســوءتعبیر از گفته های طرفین پیش بیاید که
این اتفاق ،باتوجه به حساســیت و ســطح باالی این بحث
برجام به لحاظ تخصصی کامال طبیعی است».
او با تاکید بر لزوم حفظ فضای عاقالنه از سوی تمام
جریان های سیاسی یاداور شد« :طرح مباحث این چنینی و
دامن زدن به حواشی بررسی برجام را درست و به صالح نظام
نمی دانم و معتقدم اگر احیانا مباحث جزئی همچون انچه
امروز در کمیسیون ویژه برجام شاهد بودیم ،پیش امد ،نباید
بیش از حد به ان بال و پر بدهیم».
احمدی در توضیح انچــه موجب درگیری لفظی یکی
از نمایندگان و اقای عراقچی در این جلسه شد ،خاطرنشان
کرد« :بحث بر ســر برداشــت های متفاوت از یک مفهوم
و موضوع ثابت اســت .ممکن است برداشــت من از متن
برجام با برداشــت نماینده دولت که به عنوان مذاکره کننده
در مذاکرات حضور داشــته و قطعا بیــش از من به جزئیات
اشراف دارد ،متفاوت باشد».
یــک روز پــس از حضــور عراقچی ،تخــت روانچی
و قشــقاوی در نشست کمیســیون ویژه بررســی برجام در
مجلس ،نوبت به ســعید جلیلی دبیر پیشــین شورای عالی
امنیت ملی و مسئول سابق تیم مذاکره کننده رسید تا در این
کمیسیون حاضر شود .ان گونه که سید حسین نقوی حسینی
گفته است ،دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی در این جلسه
گفت« :در «برجام» حتی از حقوق تصریح شده در توافق
ژنو هم عقب نشینی شده است».
ســخنگوی کمیســیون ویژه برجام مجلس همچنین
گفت کــه میهمانان این جلســه اقایان جلیلی دبیر ســابق
شــورای عالی امنیت ملی و رئیس تیم مذاکره کننده قبلی،
فریدون عباســی رئیس سابق ســازمان انرژی اتمی و علی
باقری 0معاون سابق شورای عالی امنیت ملی بودند.
سه شنبه گذشته نیز علی شمخانی ،دبیر شورای عالی
امنیت ملی میهمان کمیسیون ویژه برجام در مجلس بود.
سید حسین نقوی حسینی ،در بیان جزئیات این جلسه
چنین گفته است« :شمخانی در این جلسه گفت که بررسی
برجام در مجلس فرصت خوبی در جهت منافع ملی اســت
و اینجانب از این بابت خوشــحالم .مجلــس به عنوان یک
نهاد اثرگذار هم برای حال و هم بــرای اینده باید در موضع
هسته ای حاضر باشد و نقش ایفا کند .همچنان که تاکنون
هم مجلس منقطع از مباحث هسته ای نبوده و تعارض هم
وجود ندارد که هم شورای عالی امنیت ملی و هم مجلس به
موضوع بپردازد.
بعد از توافق ژنــو ،کمیته ای با عنوان شــورای عالی
هسته ای شــکل گرفت و گاهی اوقات جلســاتی داشت و
گزارشاتی هم به این کمیته ارائه می شد ولی همه تصمیمات
در انجا گرفته نمی شد».
او در بخــش دیگری از ســخنان خود گفــت« :دبیر
شــورای عالی امنیت ملی توصیه کرد که کمیســیون فقط
برجام را بررسی نکند بلکه حداقل متون چهارگانه را بررسی
کند و ابعاد سیاسی ،اقتصادی ،امنیتی و دفاعی ان را مدنظر
قرار دهد .به هرحال برجام فرصت ها و تهدیدات را به همراه
دارد .محور مذاکرات و توافق برای دو طرف اعتماد سازی
و راستی ازمایی اســت و چنین موضوعی برای ما که هرگز
به دنبال استفاده غیر صلح امیز از پرونده هسته ای نیستیم،
این مثبت است».
به گفته نقوی حســینی ،قرار بر این شــد که جلســه
دیگری با حضور شمخانی در کمیسیون برگزار شود.
اینکه حاال فرجام برجام چه خواهد شد ،درگیر فاکتور
زمان است.
در نهایت ان گونه که ا زحواشــی امر برمی اید به نظر
نمی رســد مجلس قصد تصویب یا رد برجام را داشــته باشد
و احتماال چیزی شــبیه فکت شــیت یا کاغــذی که حاوی
اشکاالت و نقاط قوت برجام باشــد از سوی مجلس صادر
خواهد شد.
پارلمان
دو مجلس ،دو سند ،یک تصمیم
برجامچهسرنوشتیدرپارلمانپیداخواهدکرد؟
حنیف غفاری
روزنامه نگار
در کنار مجلس ســنا ،مجلس نماینــدگان امریکا نیز
مشغول بررسی توافق هسته ای میان ایران و اعضای 5+1
است .مجلس نمایندگان امریکا متشــکل از 435نماینده
است .جهت مقابله با حق وتوی اوباما ،باید بیش از د و سوم
مجلس نمایندگان یعنی 290نفر از انها به توافق رای منفی
دهند .تاکنون حدود 110نماینده دموکرات ،موافقت خود
را با توافق اعالم کرده اند .این در حالی است که هنوز رای
حدود 80نماینده دموکرات دیگــر در این خصوص اعالم
نشــده اســت .از این رو دموکرات ها در مجلس نمایندگان
نیز راه اســانی برای حفظ حق وتوی اوباما دارند .حتی اگر
40تن از اعضای دموکرات مجلس نمایندگان نیز به توافق
مثلث | شماره 278
ورود عینی تر مجلس شــورای اسالمی
ایران به حوزه بررســی توافق هسته ای
ایران و اعضــای 5+1درســت در زمانی
صورت گرفته است که به واسطه حمایت
نسبی سنا از توافق هســته ای ،در عمل
طرف امریکایی به اجرایی شــدن توافق
رای مثبت داده است
اوردگاه قانونی دوم؛ مجلس نمایندگان امریکا
سیاست
مقدمه :این روزها موضوع چگونگی بررســی توافق
هسته ای در مجلس شــورای اسالمی نســبت به هر زمان
دیگری پررنگ تر شده اســت .در حالی که در اخر تابستان
ســال 1394قرار داریــم و در تاریخ 22تیرمــاه جمع بندی
مذاکرات هســته ای ایران و اعضای 5+1صورت گرفته،
چگونگی بررسی توافق هسته ای توســط مجلس شورای
اسالمی به نقطه ای مبهم تبدیل شده است.
اخیرا مقام معظــم رهبری در ســخنان حکیمانه خود
در جمع اعضای مجلــس خبرگان ،بر لزوم بررســی توافق
هسته ای ایران و اعضای 5+1در مجلس شورای اسالمی
تاکید فرمودند .سخنان رهبر انقالب دقیقا زمانی بیان شد
که تنها چند ســاعت از تکمیل پازل اوباما در سنای امریکا
(جهت وتوی رای منفی جمهوریخواهان به برجام) سپری
شده بود .سنای امریکا طی یک ماه اخیر به بازیگر بالمنازع
و اصلی صحنه بررســی و تصویب برجام تبدیل شــده بود.
بیانیه هایی که هر یک از ســناتورهای دو حزب دموکرات و
جمهوریخواه در رد یا قبول جمع بندی مشــترک مذاکرات
هســته ای ایــران و اعضــای 5+1منتشــر می کردند ،به
صورتی گسترده مورد توجه همه رسانه های دنیا قرار گرفته
بود .درســت روز پنج شنبه ،ســناتور «میکولسکی» سناتور
دموکرات ایالت مریلند به عنوان ســی و چهارمین سناتور،
حمایت خــود را از برجام اعــام کرد .به ایــن ترتیب اوباما
توانست با جلب ارای 34ســناتور دموکرات حق وتوی خود
را برای اجرایی کردن توافق تثبیت نماید .پس از ان ،جان
کری وزیر امور خارجه امریکا و دیگر مقامات این کشور در
کسوت تمام کنندگان پروسه بررســی برجام اعالم پیروزی
کردند .همه این فعل و انفعاالت در حالی صورت گرفت که
طی یک ماه اخیر نقش مجلس شورای اسالمی در بررسی
برجام تناسبی با نقش افرینی پررنگ کنگره امریکا در قبال
این پدیده نداشــت .باید اذعان کرد که تا قبل از ســخنان
اخیر مقام معظم رهبری ،جایگاه مجلس شورای اسالمی در
معادله مهم «بررسی برجام» کمرنگ ،مبهم و در مغایرت با
جایگاه تعیین شده برای قوه مقننه در قبال معاهدات تعریف
شــده بود .با این حال اشــاره صریح مقام معظم رهبری به
لزوم نقش افرینی مجلس در بررسی برجام ،به نوعی احیای
جایگاه و ابروی قوه مقننه در این معادله محسوب می شد .از
سوی دیگر،رئیس جمهور و مقامات کنگره امریکا که تا سه
روز قبل خود سرنوشت برجام را در گروی اخم و لبخند و رای
مثبت و منفی خود می دانســتند ،هم اکنون با نقش افرینی
پررنگ مجلس شــورای اسالمی در بررســی برجام مواجه
شده اند .به عبارت بهتر ،بر خالف انچه مقامات امریکایی
ماه ها در صدد ان بودند ،واشنگتن سوت پایان بازی برجام را
به صدا در نخواهد اورد و جهت امضا و اجرایی شدن برجام،
خوان اخــر دیگری به نام «بررســی برجام توســط مجلس
شــورای اســامی ایران» باید گذرانده شــود .جان بینر،
مک کانل ،هری رید،نانسی پلوسی و دیگر مقامات ارشد دو
مجلس سنا و نمایندگان امریکا هرگز تصور نمی کردند نقش
مطلق انها در بررسی برجام این چنین به چالش کشیده شود!
صورت بندی معادله چگونه است؟
هم اکنــون توافق هســته ای ایــران و اعضای 5+1
به صورت همزمان در ســه اوردگاه قانونی در حال بررســی
اســت .در ایاالت متحــده امریکا ،مجلس ســنا و مجلس
نمایندگان هر سه مشغول بررســی متن توافق نهایی بوده
و قرار اســت تاکمتــر از 10روز دیگر رای گیــری نهایی در
خصوص برجام در هر دو مجلس صورت گیرد .در ســنای
امریکا ،اوباما موفق شده اســت رای الزم برای استفاده از
حق وتوی خود در برابر جمهوریخواهان را کســب کند .در
این میان سناتورهای دموکرات با جلب 41رای الزم ،ترفند
«فیلی باستر» را در تقابل با مخالفان توافق هسته ای اجرا
می کنند .فیلی باســتر پروسه ای اســت که در ان سناتورها
با به تاخیر انداختــن طرح یک موضــوع ،در عمل ان را از
دستورکار خارج می کنند .دموکرات ها در شرایطی قرار دارند
که می توانند این ترفند را جرا کنند ،خصوصا اینکه حتی اگر
سنا این توافق را رد می کرد ،رای الزم را برای مقابله با حق
وتوی اوباما در اختیار نخواهد نداشت .بی دلیل نیست که
این روزها هری رید ،رهبر دموکرات های ســنا بر استفاده از
فیلی باستر تاکید می ورزد.
51
پارلمان
رای منفی دهند ،اوباما قادر خواهد بود با استناد به رای دیگر
نمایندگان دموکرات از حق وتوی خود استفاده کند .با این
حال رئیس جمهــور ایاالت متحده امریــکا و دیگر مقامات
کاخ سفید در صددند بازی را در مجلس سنا به سود خود پایان
دهند .به عبارت بهتر ،در بازی طراحی شــده از سوی کاخ
سفید در قبال کنگره« ،ســنا» به دلیل برخورداری از تعداد
کمتر اعضا و همچنین وزن باالتری که نســبت به مجلس
نمایندگان دارد از اهمیت بســیار باالیی برخوردار است .از
این رو مجلس نمایندگان هم اکنون در حاشــیه بازی اوباما
قرار دارد .باتوجه به اینکه جهــت مقابله با حق وتوی اوباما
مخالفت باالی دو سوم هر دو مجلس سنا و نمایندگان الزم
اســت ،هم اکنون خیال رئیس جمهور ایــاالت متحده در
قبال بازی غیر قابــل پیش بینی مجلــس نمایندگان راحت
اســت زیرا حتی اگر همه اعضای مجلس نمایندگان نیز به
توافق رای منفی دهند به علت برخورداری اوباما از حمایت
بیش از یک ســوم ســناتورها ،وی موفق بــه اجرایی کرده
توافق خواهد شد.
سیاست
52
مثلث | شماره 278
نقشی که پررنگ تر شده است
ورود عینی تر مجلس شــورای اسالمی ایران به حوزه
بررســی توافق هســته ای ایران و اعضای 5+1درست در
زمانی صورت گرفته است که به واسطه حمایت نسبی سنا از
توافق هسته ای ،در عمل طرف امریکایی به اجرایی شدن
توافق رای مثبت داده است .از این رو نظر مجلس شورای
اســامی کشــورمان در ادامه مســیری که از «جمع بندی
مشترک مذاکرات» تا «امضای توافق» نهایی پیش بینی
شده بسیار مهم و تعیین کننده خواهد بود.
همان گونه که اشاره شد،این روزها نوع و نحوه ورود
مجلس شورای اســامی به موضوع برجام به چالشی مهم
در مناسبات دولت و قوه مقننه تبدیل شده است .این چالش
دارای ماهیتی حقوقی ـ سیاســی بوده و هــر روز بر ابعاد و
دامنه ان افزوده می شــود.برخی معتقدند ورود مجلس به
حوزه بررســی برجام باید بر اســاس رای گیری و تصویب یا
عدم تصویب جمع بندی مشترک باشد .استدالل طرفداران
«تصویب توافق نهایی در مجلس شورای اسالمی» از یک
سو مبتنی بر نص صریح قانون اساســی مبنی بر لزوم ورود
قوه مقننه به موارد تعهد اور(اعــم از قرار دادها ،توافقات و
معاهدات) و از سوی دیگر حفظ استقالل مجلس در بررسی
و تصویب اســناد معتبر بین المللی است .برخی نمایندگان
خانه ملت بر اســاس متــن و نــص صریح قانون اساســی
خواســتار بررســی و تصویب برجام و اعالم نظر در قبال ان
هســتند .در قانون اساسی تصریح شــده است که تصویب
هرگونه قرارداد الزام |اور ،تعهد نامه و مقاوله نامه ای که بین
ایران و سایر کشورها منعقد می شود و برای ایران تعهد اور
است ـ مطابق اصول ۷۷و ۱۲۵ـ بر عهده مجلس است.
با این حال ،برخی با اســتناد به همیــن اصل قانونی
اســتدالل می کنند که ورو د مجلس به حوزه تصویب برجام
منجر به الزام اور شــدن کل مفاد ان و عدم امکان اصالح
ان در اینده خواهد شد .بر این اساس دستان مجلس بعدی
در قبال توافق نهایی صــورت گرفته کامال بســته خواهد
بود .موضوع دیگری که مخالفان بررســی و تصویب برجام
در مجلس شورای اسالمی مطرح می کنند ناظر به «شکل
ی و تصویب
برجام» است .بر اساس استدالل مخالفین بررس
برجام در مجلس شورای اسالمی ،برجام اساسا مقاوله نامه
یا معاهده نیســت و در قالب حقوقی این مــوارد نیز تنظیم
نگردیده است .بر این اساس برجام یک تعهد نامه ،قرارداد یا
یک مقاوله نامه محسوب نمی شود و قواعد و قوانین حقوقی
مترتب بر بررســی معاهدات در قبال برجام صادق نیست.
با این حال موافقان بررســی و تصویــب جمع بندی نهایی
مذاکرات هسته ای در مجلس شورای اسالمی معتقدند در
اینجا شکل مساله اصالت و موضوعیتی ندارد ،بلکه ماهیت
سعید جلیلی درکمیسیون برجام ناگفته هایی از مذاکرات الماتی را مطرح کرده که
واکنش های فراوانی را در پی داشته است
موضوع اهمیت دارد .بر این اساس حتی اگر برجام به لحاظ
شکلی در قالب معاهدات و مقاوله نامه ها تنظیم نشده باشد،
به لحاظ ماهوی مانند انها و حتی در ماورای گســترده تر از
ی خواهد بود.
انها «تعهد اور» و اجرای ان برای کشور الزام
از این رو الزام اور و تعهد اور بودن برجام لزوم ورود مجلس
شورای اسالمی به این معادله را دوچندان می سازد.
در ذیل برجام ،بحــث «حقوق» و «تکالیف» متقابل
مطرح می شود .از این رو توافق هســته ای مصداق عینی
سندی تعهد اور و مبنایی است .برجام به یک تعهد نامه است
زیرا جمهوی اسالمی ایران در ذیل ان یک سلسله تعهدات
و تکالیف را پذیرفته و از طرف مقابل نیــز حقوقی را انتظار
دارد .همین رابطه حقوقی متقابل ،برجام را از یک قرار داد
سیاسی به یک تعهدنامه حقوقی تبدیل کرده است.
موضوع بعدی که لزوم ورود مجلس به معادله بررسی
برجام را پررنگ تر می سازد ،اصل «قرینه سازی» میان نحوه
بررسی برجام در ایران و امریکاست .همانگونه که در مقدمه
بحث ذکر شــد ،برجام هم اکنون در دو مجلس نمایندگان
و ســنای امریکا به صورتی جدی و دقیق مورد بررسی قرار
می گیرد .کنگره امریکا هم اکنون این حق را دارد که با ارای
باالی دو سوم نمایندگان و سناتورها ،نه تنها توافق نهایی را
رد کند بلکه مانع از اجرای ان توســط رئیس جمهور امریکا
شــود .در اینجا اهمیتی ندارد که در نهایت این کار توسط
کنگره صورت می گیرد یا خیر اما مهم این اســت که کلیت
حق مخالفت با اجرایی شدن توافق و از ان مهم تر ،قدرت
اعمال این تصمیم سلبی به ســود کنگره به قوت خود باقی
است .بدیهی است که در مقابل حق کنگره امریکا در قبال
برجام،مجلس شورای اســامی ایران نیز باید حق ورود به
معادله را به صورتی جزء به جزء داشته باشد.
نکته دیگری که بحث ورود مجلس شورای اسالمی
به بررســی برجام را داغ تر می کند ،برخی مواردی است که
در برجام ذکر شده و اساسا باید تنها از طریق مجلس شورای
اسالمی به قانون تبدیل شود .یکی از این موارد ،تصویب
طرفداران رای گیری در خصوص برجام
در صحن علنی و رد یا تصویب ان توسط
مجلــس شــورای اســامی ،معتقدنــد
همچنان که مجلس شــورای اســامی
در قبــال بررســی پروتکل الحاقــی باید
به موضــوع ورود پیدا کند،بایــد در قبال
سندی که اجرای پروتکل الحاقی متاثر
از ان است نیز ورود پیدا کند
پروتکل الحاقی در مجلس شــورای اســامی کشــورمان
است .مطابق انچه قبال توســط قوه مقننه(مجلس شورای
اســامی) تصویب شــده اســت ،اجرایی کــردن پروتکل
الحاقی منوط و مشروط به تصویب مجلس شورای اسالمی
خواهد بود .مطابق انچه در متن برجام امده است ،دستگاه
سیاســت خارجی و دیپلماســی کشــور تعهد داده است که
پروتکل الحاقی را پذیرفته و ان را اجرا کند .بدیهی است که
اجرای پروتکل الحاقی ،ولو به شــکل داوطلبانه ،تصویب
و موافقت مجلس شــورای اســامی را می طلبد .از این رو
نمی توان مجلس را از ورود به حوزه بررسی برجام منع کرد.
با این حال به نظر می رســد اصلی ترین چالشی که در اینجا
میان موافقان و مخالفان وجود دارد ،مربوط به «چگونگی
بررسی برجام توســط مجلس» است .به عبارت بهتر ،روی
کلیت و لزوم بررسی توافق توسط مجلس شورای اسالمی
میان طرفین اتفاق نظر وجــود دارد .اما در خصوص اینکه
بررسی برجام در نهایت باید به چه نحوه ای باشد و ایا مجلس
باید ان را به صحن علنی اورده و به مثابه و مانند یک معاهده
تصویب کند یا خیر چالش های زیادی وجود دارد.
حتی این ســوال در میان نمایندگان مجلس شورای
اســامی نیز بــه صورتی جــدی مطــرح گردیــده و میان
نماینــدگان خانه ملــت در این خصوص اتفــاق نظر وجود
ندارد .برخی روی نقش «بررســی» مجلــس و برخی دیگر
روی «تصویب برجام» توسط قوه مقننه تاکید می ورزند.
طرفــداران رای گیری در خصــوص برجام در صحن
علنی و رد یا تصویب ان توســط مجلس شورای اسالمی،
معتقدنــد همچنان که مجلس شــورای اســامی در قبال
بررسی پروتکل الحاقی باید به موضوع ورود پیدا کند،باید
در قبال سندی که اجرای پروتکل الحاقی متاثر از ان است
نیز ورود پیدا کند .بــه عبارتی گویاتر ،مجلــس هم باید در
مقدمه ،هم در متن و هم در نتیجه ماجرا (که نتیجه نهایی
ان تصویــب و پذیرش پروتکل الحاقــی خواهد بود) اجازه
ورود و نظردهی الزام اور داشته باشد.
اما فراتر از حقــوق حقه نمایندگان مجلس شــورای
اســامی و قوه مقننــه در قبال تمامــی متون تعهــد اور در
سیاست خارجی و داخلی کشورمان ،در اینجا مالحظاتی نیز
وجود دارد که نمی توان به سادگی از کنار ان گذشت .دقت
به همین مالحظات سبب شده است تا برخی نمایندگان خانه
ملت نیز در عین تاکید بر «بررسی توافق» در مجلس شورای
اسالمی ،منوط کردن اجرایی شــدن ان به تصویب برجام
در صحن علنی یا کمیته بررســی برجام را به صالح ندانند.
همان گونه که اشــاره شــد ،یکی از این مالحظات ،اصل
«تثبیت تعهدات» خواهد شد .بر خی معتقدند تصویب متن
پارلمان
مثلث | شماره 278
علی اکبر صالحی ،رئیس سازمان انرژی اتمی به سخنان سعید جلیلی واکنش نشان داده
و ان را رد کرده است
سیاست
برجام در مجلس شورای اسالمی به دلیل تثبیت تعهداتی
که در توافق امده است به مصلحت کشور نیست .عده ای
به صورتی جز یی تر استدالل می کنند باتوجه به تعهداتی که
برجام برای بازه های زمانی طوالنی مدت (۱۰ ،۱۵ ،۲۰ ،۲۵
و ۸سال) بر عهده کشور قرار داده است نباید این تعهدات
در مجلس به «تصویب» برسد .در اینجا بار دیگر به صورت
اصلی مناقشــه می رســیم یعنی تفکیک میان «بررسی» و
«تصویب» برجام در مجلس شورای اسالمی و اینکه بررسی
برجام در مجلس شورای اسالمی باید به چه طریقی صورت
گیرد که در عین عدم زیر سوال رفتن استقالل قوه مقننه و
لزوم ورود این مجموعه به حوزه بررسی برجام ،از اسیب های
تبعی ناشی از تثبیت تعهدات خود در برجام مصون بمانیم.
در این خصوص نیز راهکارهای مختلفی ارائه شده است که
یکی از انها ارائه فکت شیت (ناظر به متن توافق و با هدف
جلوگیری از کارشکنی طرف مقابل در اجرای توافق) است.
نکته مهم دیگری که در این خصوص مطرح می شود،
«اصالح ناپذیر بودن متن توافقنامه» در مجلس شــورای
اسالمی اســت .تغییر مفاد توافق در بررسی و حتی پروسه
تصویب نهایی مجلس شورای اسالمی امکانپذیر نیست.
به عبارت بهتر ،متن و مفاد توافق غیر قابل اصالح است اما
کل توافق مطابق اختیارات مجلس شورای اسالمی قابل رد
کردن است .شاید برخی تصور کنند اصالح متون معاهدات
ی متون تعهد اور در زمره اختیارات مجلس
و توافقان و تمام
شورای اسالمی اســت ،اما در مواردی ،اجرایی شدن یک
توافق منوط به پذیــرش و عدم اجرایی شــدن ان منوط به
عدم پذیرش قوای مقننه و پارلمان های کشــورهای طرف
قرار داد خواهد بــود .این قاعده در قبــال برجام نیز صادق
اســت .مجلس شــورای اســامی می تواند در برهه فعلی
توافــق را به طور کامــل رد کنــد.در اینجا مطابــق توافق
ایران و اعضای 5+1موافقت مشــروط بــه اصالح متن یا
«تغییر تعهدات و تکالیف» وجود ندارد .در اینجا باید میان
«اصالحیــه» و «الحاقیــه» نیز تفاوت قائل شــد .توافق
هســته ای می تواند مانند ســایر توافقات صــورت گرفته
دارای الحاقیه باشــد (الحاقیه ناقض توافق نیســت بلکه
در راستای شفاف ســازی بیشــتر توافق صورت می گیرد و
با رضایت طرفین همراه اســت ) اما ماننــد برخی توافقات
معمول نمی تواند دارای اصالحیه باشد زیرا طرفین هنگام
جمع بنــدی نهایی مذاکــرات توافــق را «ابطال پذیر» اما
«غیر اصالح پذیر» دانسته اند.
طی هفته های اخیر استدالل دیگری نیز در خصوص
«عدم بررســی توافــق در پارلمان های دیگر کشــورهای
»5+1مطرح شده است .باید توجه داشت که عدم بررسی
توافق هسته ای توســط دیگر پارلمان ها مترادف و منبعث
از بی اهمیتی نقش پارلمان در این کشورها نیست زیرا اگر
پارلمان های ان کشــورها نیز بخواهند و اراده کنند قادر به
بررســی توافق نهایی خواهند بود .با این حال باید اهمیت
توافق هســته ای را برای جمهوری اســامی ایران در نظر
گرفت.
میزان اهمیت توافق هســته ای برای ایران نســبت
به طــرف مقابل(همه اعضــای )5+1به مراتــب باالتر و
پر اهمیت تر است .جمهوری اســامی ایران طرف اصلی
این معادله و طرف پذیرنده تعهدات است .از این رو بررسی
توافق هسته ای در کشورمان باید با وسواس بسیار بیشتری
نسبت به دیگر کشورهای عضو 5+1صورت گیرد.
مالحظاتــی در خصوص بررســی برجــام در مجلس
شورای اسالمی:
-1انچه مسلم اســت اینکه کمتر شک و شبهه ای در
لزوم بررســی برجام توسط مجلس شــورای اسالمی وجود
ندارد .نص صریح قانون اساســی ،تعهد اور بودن برجام،
حساســیت توافق هســته ای در حوزه های مختلف و....
دالیل کافی برای ورود مجلس به این معادله است .با این
حال نحوه ورود مجلس شــورای اســامی به ایــن معادله
بسیار تعیین کننده اســت .ورود مجلس شورای اسالمی به
حوزه بررسی برجام ،باید ورودی هوشــمندانه ،مدبرانه و با
در نظر گرفتن منافع و مصالح ملی کشورمان باشد.در اینجا
باید دقت کرد تا در عین بررســی دقیق و موشکافانه برجام
و قطعنامــه 2231و درک نقاط قوت و ضعــف ان،تصمیم
مناســبی در خصــوص نحوه اعــام نظر مجلس شــورای
اســامی در قبال برجام در نظر گرفته شود .به عنوان مثال
اگر قرار اســت به جای تصویب توافق نهایی ،در قبال ان
«فکت شیت اجرایی» منتشر شود ،باید حدود و ثغور ان به
صورت دقیق تبیین شود.
در نهایــت اینکــه در هر ســه حــوزه «سیاســی»،
«حقوقی» و «راهبردی» ما نیاز به شناخت و بررسی بیشتر
و با حوصله تــر پدیــده «جمع بندی مذاکرات» هســته ای
داریم .تجزیه و تحلیل دقیق ،ریزبینانــه و همه جانبه این
موضوع الزامی اســت که همگان باید نســبت به ان پایبند
باشند .شــرط الزم موفقیت و بهره برداری موثر ما در قبال
این پدیــده نیز صرفا برخــورد عقالنی و بــه دور از هیجان
ما با اســناد برجام و قطعنامه ۲۲۳۱اســت« .شــتاب» بر
ســر تایید صد درصدی متــن برجام نقطه اســیب مواجهه
حقوقی ،راهبردی و سیاسی ما نسبت به این پدیده محسوب
می شود .در ان سوی مرزها ،هر روز شاهد تنش و جنجال
نمایندگان و سناتورهای کنگره و کاخ سفید بر سر تک تک
مفاد ،ضمایم و تبصره های برجام و قطعنامه ۲۲۳۱هستیم.
در عیــن حال بایــد مراقب دســتاوردهای مثبــت برجام و
جمع بندی مشترک مذاکرات به سود منافع ملی کشورمان
بود .از این رو ورود مســئوالنه مجلس شورای اسالمی به
پروسه بررســی برجام باید در ســایه رعایت مصالح کشور
و همچنیــن در راســتای صیانــت از دســتاوردهای ما در
مذاکرات هسته ای و شناســایی دقیق نقاط اسیب و بستن
راه سوءاستفاده از انها در مرحله اجرا باشد .به عبارت بهتر،
ورود مجلس شورای اســامی به پروسه بررسی برجام باید
در عین حفظ اصالت متن (چنانچه مورد تعهد طرفین بوده
است ) مسیر را برای سوءاســتفاده طرف مقابل در مرحله
اجرا ببندد .در ایــن خصوص قالب بندی هــا و روش های
متنوعی وجــود دارد .در هر صورت تقویــت نقش مجلس
شورای اســامی در بررســی برجام قدرت مانور حقوقی و
سیاسی ما را در برابر هرگونه اقدام طرف مقابل یعنی کنگره
امریکا و دولت این کشــور افزایش خواهــد داد .از این رو
نباید نقــش قوه مقننه را در این معادله ســلبی یــا بازدارنده
دانست.برخی تصور می کنند بررسی برجام توسط مجلس
شورای اسالمی به معنای رد ان است اما این گزاره صادق
نیست .از ســوی دیگر ،مجلس شورای اســامی نیز باید
مالحظات تیــم مذاکره کننده هســته ای و نکات ضروری
تبین شده توســط انان را در پروسه بررسی خود مدنظر قرار
دهد .از ایــن رو بهترین نتیجه ممکن برای کشــورمان در
سایه همکاری بدون تنش مجلس و دولت در پروسه بررسی
برجام رخ خواهد داد .از این رو مجلس و دولت باید در این
معادله حکــم مکمل یکدیگر را داشــته و مقامات دولتی و
نمایندگان مجلس نیز از اظهاراتی که مولد تنش در طرف
مقابل اســت و متعاقبا مخل بررســی هوشــمندانه توافق
نهایی باشــد ،پرهیز کنند .این رابطه متقابــل باید در برهه
فعلی شکل گیرد.
در اینجا نه «زیر ســوال بــردن نقش مهــم مجلس
شــورای اســامی در بررســی برجام» مطلوب اســت و نه
«ورود غیر هوشــمندانه مجلس به صحنه بررسی برجام».
انچه در این برهه اصالت دارد ورود هوشمندانه و مدبرانه و
نقش افرینی پررنگ مجلس شورای اسالمی با هدف صیانت
از نقاط قوت برجام و مقابله با سوءاستفاده دشمن در مرحله
اجرایی کردن برجام است .کشور عزیزمان در هر سه حوزه
«سیاســی»« ،حقوقی» و «راهبردی» نیاز به شــناخت و
بررسی بیشتر و با حوصله تر پدیده «جمع بندی مذاکرات»
هسته ای دارد .تجزیه و تحلیل دقیق ،ریزبینانه و همه جانبه
این موضوع الزامی است که همگان باید نسبت به ان پایبند
باشــند .شــرط الزم موفقیت و بهره برداری موثر ما در قبال
این پدیده نیز صرفا برخورد عقالنی و بــه دور از هیجان ما
با اســناد برجام و قطعنامه ۲۲۳۱اســت« .شــتاب» بر سر
تایید صد درصدی متن برجام نقطه اسیب مواجهه حقوقی،
راهبردی و سیاسی ما نسبت به این پدیده محسوب می شود.
در ان سوی مرزها ،هر روز شاهد تنش و جنجال نمایندگان و
سناتورهای کنگره و کاخ سفید بر سر تک تک مفاد،ضمایم
و تبصره های برجام و قطعنامه ۲۲۳۱هستیم .در اینجا باید
میان دو قوه مقننه و مجریه و مخصوصا قوه مقننه و اعضای
تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان همفکری و ارتباطی
صمیمانه و پیش برنده وجود داشته باشد تا در سایه هدایت
هر دو قوه معادله بررســی برجام به بهترین نحو ممکن و به
ســود منافع ملی کشــور پیش برود.بدیهی است که نقش
مجلس شــورای اســامی (به عنوان راس امــور) و دولت
(به عنوان مجری توافق) در این معادله باید محفوظ بماند
و این مهم تنها د رســایه همکاری متقابل این دو و عدم زیر
سوال بردن نقش و وظایف اساســی هر یک از این دو قوه
میسر خواهد بود.
53
پارلمان
سیاست
54
مثلث | شماره 278
امید کرمانی ها
خبرنگار
برجام ،مهرماه به صحن می رود
تو گوی مثلث با محمد اسماعیلکوثری
گف
کمیســیون ویــژه مجلس بــرای نحوه بررســی
برنامه جامع اقدام مشــترک چه تصمیمی گرفته است
و می خواهد خروجی کار خــود را در قالب چه مکانیزمی
دنبال کند؟
اعضای کمیسیون ویژه فعال در حال بررسی برجام
هســتند به همین منظــور از مســئوالن تیــم مذاکره کننده
هسته ایوتیممذاکرکنندهقبل،دبیرخانهشورایعالیامنیت
ملی ،ســازمان انرژی اتمی ،کارشناســان حقوقی و امنیتی
دعوت شد که در نشست های کمیســیون ویژه حضور پیدا
کنند .این سلسله نشست ها این هفته از یکشنبه 22شهریور
تا چهارشنبه 25شهریور ادامه پیدا می کند .در مجموع فعال
درحالدریافتاطالعاتبه طورکاملهستیم.میهمانانیکه
به کمیسیون می ایند نمایندگان از انها طرح سوال می کنند تا
ابهامات برطرف شود تا اینکه در نهایت ببینیم به چه نتیجه ای
می رسیم ،ان زمان است که تصمیم گرفته می شو د ایا باید از
دولت الیحه بخواهیم یا انکه خودمان طرحی را تهیه کنیم
یا اصال هیچ کــدام از ان دو قالب نباشــد و تصمیم دیگری
بگیریم .همانطور که گفتم هنوز به مرحله جمع بندی نهایی
نرسیدیم و در حال بررسی همه جانبه موضوع هستیم.
رهبر معظــم انقالب در دیدار رئیــس و نمایندگان
مجلس خبرگان با تاکید بر لــزوم ورود مجلس به
موضوع بررســی برجــام ،فرمودنــد« :مصلحت
ت مجلس شورای اسالمی از موضوع بررسی
نیس
برجام کنار گذاشته شود .من در مورد نحوه بررسی
و اینکه ان را رد کنند یا تصویب کنند هیچ توصیه ای
به مجلس ندارم و این ،نمایندگان ملت هستند که
بایدتصمیمبگیرند».پیشازصحبت هایمعظم له
دو دیدگاه و استدالل وجود داشت؛ یکی ان دسته
از کسانی بودند که می گفتند نباید الیحه برجام به
مجلس شورای اسالمی برود ودیدگاه دوم بر ارائه
الیحه برجــام در نهاد قانونگذاری تاکید داشــت.
منطق هر کدام از این دو دیدگاه چه بود؟
دولت و مسئوالن دولتی دارند اعالم می کنند که ارائه
الیحه به مجلس شورای اسالمی ضرورت ندارد زیرا تصویب
ان تعهدات ایران را در برجام الــزام اور می کند اما همانطور
که گفتم هنوز کمیســیون ویژه چنین بحثی در این موضوع
نداشته اســت .دیدگاه دیگری که بر ارائه الیحه تاکید دارد
منطقش قابل قبول اســت چون براساس اصول 125 ،77و
153قانوناساسیجمهوریاسالمیایراناگراینتوافقنامه
بخواهد اجرا شود یک تعهد به چند کشور است پس در قالب
موافقتنامه تعریف می شــود .طبق اصل 77قانون اساسی
عهدنامهها ،مقاولهنامههــا ،قراردادهــا و موافقتنامههای
ی اسالمی
س شورا
ب مجل
ی باید بهتصوی
بینالملل
برســد .همچنین اصل 125نیــز تصریح دارد
کــه «امضــای عهدنامههــا ،مقاولهنامهها،
ن با
ت ایرا
ی دولــ
موافقتنامههــا و قراردادهــا
سایر دولت ها و همچنین امضای پیمانهای
س
یپ
ی بینالملل
مربوط ب ه اتحادیهها
ی اسالمی
س شورا
ب مجل
از تصوی
با رئیسجمهور یا نماینده قانونی
اوســت ».اصــل 153قانــون
اساسی نیز می گوید« :هرگونه
ب سلط ه بیگان ه
قرارداد ک ه موج
بر منابع طبیعــی و اقتصادی،
فرهنگ ،ارتش و دیگر شئون
2محمداســماعیل کوثری ،عضو کمیسیون ویژه
برجام مجلس می گوید «:کمیسیون ویژه هفته اینده
از یکشنبه 22شهریور تا چهارشنبه 25شهریور جلسه
دارد و مســئوالن و کارشناســانی می اینــد ،بعــد از ان
نحوه جمع بندی مشخص می شود ».با او در این مورد
گفت و گو کرده ایم.
کشور شود ممنو ع است ».بنابراین الزمه برجام برای اجرایی
شدن این است که در مجلس به تصویب برسد.
اما منطق تیم مذاکره کننده این است که تصویب
برجــام در مجلــس ان را تبدیل به تعهــد الزام اور
می کند .بر همین اساس توصیه دارند که مجلس
بعد از بررسی برجام اقدام به تصویب ان نکند ،نظر
شما درباره این دیدگاه چیست؟
خب وقتی که تصویب نشود ،قانون نیز نمی شود،
اما همچنان تعهدی الزام اور اســت که دولــت مثل توافق
مقدماتی ژنو ان را اجرا می کند .یک سال و نیم پیش وقتی ان
توافق انجام شد ،ایران پذیرفت که نصف اورانیوم 20درصد
غنی شده خود را اکسیده و نصف دیگر را هم تبدیل به سوخت
5/ 3تا 5درصد کند ضمن انکه پس از ان حتی یک گرم هم به
میزان اورانیوم غنی شده خود نیفزاید و تعداد سانتیریفیوژها را
نیز اضافه نکند .در مقابل انها یکسری تعهدات به ایران داده
بودند که به خیلی از تعهدات شــان عمــل نکردند .بنابراین
اگر مجلس برجام را تصویب کند می توانــد بر نحوه اجرای
ان نظارت کند.
یعنی شما می گویید اگر برجام در مجلس تصویب
شود و در قالب قانون در اید ،نظارت پذیر خواهد شد
یعنی االن نظارت پذیر نیست؟
خیــر ،در ژنو چنیــن اتفاقــی نیفتاد ،گفتــه بودند
طی شــش ماه هر ماه 700میلیون دالر پــول خودمان را از
کشورهای شرق اســیا که بلوکه شــده بود بر می گردانند که
درســت اســت این کار انجام شــد اما با هزار زحمت پول را
برگردادند .بعد هــم که توافق ژنو 4ماه تمدید شــد اما دیگر
موارد تعهدی 5+1همچون تحریم هــای قطعات خودرو،
هواپیما و بیمه کشتی ها هیچ کدام لغو نشد.
برخی تحلیــل می کنند کــه اگر مجلس شــورای
اســامی برجام را رد کند شکست مذاکرات به نام
ایران تمام می شــود .شــما چنین تحلیلی را قبول
دارید؟
هنوز به ان مرحله نرسیده ایم که بخواهم اظهارنظر
کنم.
چه زمانی جمع بندی می کنید؟
همانطور که گفتم کمیســیون ویژه هفتــه اینده از
یکشنبه 22شهریور تا چهارشنبه 25شــهریور جلسه دارد و
مسئوالن و کارشناســانی می ایند بعد از ان نحوه جمع بندی
مشخص می شود.
یعنیتا 25شهریورکاربررسیبرجامدرکمیسیون
ویژه نهایی خواهد شد؟
حاال دیگر بســتگی دارد ببینیم از کســان
دیگری می خواهیم دعوت کنیم یا همان اندازه
کافی است.
زمان ارائــه گزارش کمیســیون ویژه
بررسیبرجامبهصحنعلنیمجلس
شورایاسالمیچهزمانیاست؟
اولیــن هفته کاری یــا اولین
هفته مهرماه این کار انجام می شود.
روزهای پرچالش
اقای زاکانی
این روزها علیرضا زاکانی در میانه
سیاست ایران قرارگرفته است
این روزها علیرضا زاکانی در جایگاه مهمی نشسته و
بیش از گذشته موردتوجه رســانه ها قرار گرفته است .این
نماینــده اصولگرای مجلــس نهم کــه در دوره های هفتم
و هشتم نیز بر کرســی های سبز بهارســتان تکیه زده بود،
حاال در قامت رئیس کمیســیون ویژه بررسی برجام ،نقش
مهم تری در پارلمان پیدا کرده است.
علیرضا زاکانی کیست؟
علیرضا زاکانی در اسفند ۱۳۴۴در خانواده ای مذهبی
در جنوب تهران ،میدان خراسان متولد شد .پدرش مرحوم
حاج حسین زاکانی از ورزشکاران با سابقه شهر ری و تهران،
داور بین المللی درجه یک کشــتی و از دوســتان صمیمی
جهان پهلوان تختی و از پیشکسوتان ورزش های باستانی
و کشتی پهلوانی بود.
علیرضا زاکانی ســه فرزند دختر دارد که دو نفرشــان
ازدواج کرده اند .او از ابتدای انقالب و در ســال 56که 12
ســاله و دانش اموز بود ،وارد عرصه مبارزه بــا رژیم پهلوی
شــد و در نوجوانی همزمان با اوج گرفتن انقالب اسالمی
اولین حضــور اجتماعی خــود را با شــرکت در تظاهرات و
راهپیمایی هــای مردمــی تجربه کرد .در ابتــدای پیروزی
انقالب بــا حضــور در فعالیت هــای جهادی از یک ســو و
ســازماندهی مردمی محالت از ســوی دیگر ایفای نقش
کرد .مســجدی که زاکانــی در ان فعالیت می کــرد ،ابتدا
مسجد لرزاده تهران با محوریت ایت الله عمید زنجانی بود
و پس از ان اغلب فعالیت هایش از سال 59به بعد در مسجد
همت اباد بــا محوریــت ایت الله تنکابنی شــکل گرفت .با
شروع جنگ تحمیلی ،در ماه های اغازین دفاع مقدس عازم
جبهه های نبرد شــد و پس از 62ماه حضور در جبهه ها ،به
درجه جانبازی نائل امد.
گ تحمیلی ،در سال 68در کنکور سراسری
پس از جن
دانشگاه ها شــرکت کرد و در رشته پزشــکی دانشگاه علوم
پزشــکی تهران پذیرفته شــد .او در تابســتان 76دکترای
عمومــی را اخذ کرد و ســپس به عنــوان دانشــجوی دوره
تخصصی پذیرفته شد.
در ســال 80دوره تخصصی پزشکی هسته ای را اغاز
و در ســال 83ان را به پایان رساند .زاکانی اکنون به عنوان
عضو هیات علمی دانشــگاه علوم پزشکی تهران و در مرکز
پزشکی هسته ای مجتمع بیمارســتانی امام خمینی(ره) و
بیمارستان شریعتی فعالیت می کند .او همزمان با تحصیل
در دانشــگاه ها ،فعالیت هــای اجتماعی خــود را در قالب
حضور در تشکل های دانشجویی سامان داد .زاکانی پس
از یک ســال عضویت در شــورای مرکزی انجمن اسالمی
دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران ،به تاسیس بسیج
دانشجویی مبادرت ورزید.
دوره مسئولیت زاکانی در بسیج دانشجویی تا خرداد
76مصادف با دولت سازندگی بود .زاکانی در اواخر سال 77
مسئولیت بسیج دانشجویی دانشگاه های استان تهران و از
سال 79تا 82مسئولیت سازمان بسیج دانشجویی کشور را
برعهده گرفت.
حضور زاکانی در عرصه سیاست رسمی
علیرضا زاکانی در انتخابات مجلــس هفتم در قالب
فهرست موســوم به ابادگران ایران اســامی ،از پایتخت
نامزد شــد و به عنوان نماینده تهران ،به مجلس راه یافت.
حضور در هیات رئیسه کمیسیون اموزش ،شورای مرکزی
فراکسیون اصولگرایان ،مسئولیت دبیرخانه مبارزه با مفاسد
اقتصادی مجلس ،عضویت در کمیسیون ماده 10احزاب،
انجام تحقیق و تفحص از دانشگاه ازاد ،تحقیق و تفحص
از ازمون دستیاری و نیز مشارکت در تحقیق و تفحص از قوه
قضائیه ،از مهم ترین نکاتی است که می توان در خصوص
حضور زاکانــی در مجلــس هفتم به انها اشــاره کــرد .در
انتخابات مجلس هشتم ،عضو شورای مرکزی جبهه متحد
اصولگرایان بود و توانست بار دیگر به مجلس راه یابد.
او این بار به کمیســیون اصل 90مجلس رفت تا در
بعد نظارتی ایفای نقش کنــد .زاکانی در انتخابات مجلس
نهم نیز عضو شــورای مرکزی جبهه متحد اصولگرایان بود
که این بار رئیس ستاد انتخاباتی ان شد و خود نیز به مجلس
راه یافت .در مجلس نهم ،به کمیسیون اجتماعی و شوراها
رفت و ریاســت کمیته احزاب ان را بر عهده گرفت ،رئیس
فراکسیون ســازمان های مردم نهاد شد و همچون مجلس
هفتم به عضویت کمیسیون ماده 10احزاب درامد.
او در شکل گیری فراکســیون اصولگرایان نیز ایفای
نقش کرد و خود سخنگوی این فراکسیون شد .زاکانی از ان
زمان تا به امروز در جرگه افراد محوری جریان اصولگرایی
زاکانی به واســطه راهبــری جریان
منتقد ،توانســته اســت به ریاست
کمیسیون ویژه بررسی برجام برسد؛
کمیســیونی که اکثریت اعضای ان
از جریــان منتقــد دولــت یازدهم و
سیاست های ان هستند
بوده اســت .در انتخابــات مجلــس هفتم محــور بخش
سازماندهی اقشاری شورای هماهنگی نیروهای انقالب و
مسئول ستاد ابادگران بود.
در انتخابات ریاســت جمهوری نهم ،پــس از جدایی
بخش های اقشــار و احزاب از یکدیگر و تشکیل و امضای
میثاق نامه چهار نفره میان احمد توکلی ،محســن رضایی،
محمــود احمدی نــژاد و محمدباقر قالیباف ،رئیس ســتاد
ائتالف شد و سپس ریاست ســتاد انتخاباتی قالیباف را بر
عهده گرفت .همچنین در انتخابات شــورای شــهر سوم،
مسئول ستاد ائتالف بزرگ اصولگرایان بود و همزمان ستاد
انتخاباتی مرحوم ایت الله خوشوقت را در انتخابات مجلس
خبرگان رهبری ،اداره کرد.
زاکانی همزمــان بــا حضــور در پارلمــان ،دبیرکلی
جمعیت رهپویان انقالب اسالمی را نیز برعهده دارد؛ یک
تشکل سیاســی اصولگرا که براساس یک قانون نانوشته،
برادرخوانــده جمعیــت ایثارگران یکــی از دو بــال جریان
تحولخواه در جریان اصولگراست .این جریان در دور دوم
انتخابات ریاست جمهوری نهم و انتخابات ریاست جمهوری
دهــم از محمود احمدی نــژاد حمایت کــرد و در انتخابات
92عضو جریان حامی ســعید جلیلی و محمدباقر قالیباف
بود .هفته نامه پنجره و ســایت خبری تحلیلــی جهان نیوز
با مدیریت علیرضــا زاکانی،از رســانه های نزدیک به این
جریان هستند.
او همچنین سابقه عضویت در شورای عالی جمعیت
هالل احمــر را نیز در کارنامه خــود دارد .زاکانی در
انتخابات ریاســت جمهوری یازدهم در ســال 92
عزم نامزدی کرد و حتی ســتادهای خود را برای
حضور در این انتخابات سامان بخشید اما پس
از اعالم نظر شــورای نگهبان پیرامون اعالم
اسامی نامزدهای تاییدشده ،نام او در میان
تاییدشــدگان نهایی به چشــم نمی خورد.
در حالی که بسیاری بر این باور بودند که
زاکانی به واســطه همراهی با غالمعلی
حدادعادل در فراکسیون اصولگرایان
و سخنگویی این فراکسیون ،حامی
این نامزد اصولگرا خواهد بود ،اما او
اعالم کرد که از نظر گفتمانی ،خود را
به سعید جلیلی نزدیک تر می داند و از
او حمایت خواهد کرد.
نقش زاکانی در راهبری
جریان منتقد دولت یازدهم
نامدار زنگنه وزیر پیشــنهادی نفت رخ داد -و گاهی نیز در
پشت پرده ،مخالفت با وزیر پیشنهادی را هدایت می کرد.
هر چه زمان جلوتر می رفت ،انتقــادات زاکانی صریح تر و
جدی تر می شد؛ به گونه ای که پس از توافق ایران و 5+1در
ژنو در اذر ،1392مساله توافق هسته ای نیز به انتقادات او
از دولت افزوده شد .حاال زاکانی به واسطه راهبری جریان
منتقد ،توانسته است به ریاست کمیسیون ویژه بررسی برجام
برسد؛ کمیســیونی که اکثریت اعضای ان از جریان منتقد
دولت یازدهم و سیاست های ان هستند.
گفت وگوی خبری جنجالی
مثلث | شماره 278
در ابتــدای هفته گذشــته ،نــام زاکانی بــار دیگر در
رســانه ها مطرح شــد؛ این بار اما نه فقط به ایــن دلیل که
جلسات کمیسیون ویژه به ریاســت او برگزار می شد ،بلکه
به دلیل لغــو یک مناظــره هســته ای .ماجــرا از انجا اغاز
شــد که خبرهایی مبنی بر لغــو مناظره حمیــد بعیدی نژاد،
مدیرکل سیاســی و امنیــت بین الملل وزارت امــور خارجه
با علیرضا زاکانی رئیس کمیســیون ویژه بررســی برجام در
شبکه های اجتماعی منتشر شد؛ خبری که در فاصله کمتر
از یک ســاعت روی خروجــی ســایت ها و خبرگزاری ها نیز
قرار گرفت .بالفاصله ســایت های اصولگــرا به حمایت از
زاکانی برخاستند و «حاشــیه ای بر یک حاشیه سازی برای
دکتر زاکانی» را روی خروجی خود فرســتادند .زاکانی این
ماجرا را اینگونه روایت کرده است« :از دعوت شدن اقای
بعیدی نژاد اطالع نداشتم و به من گفته بودند که فقط شما
میهمان هســتید و قرارمان این بود که من به عنوان رئیس
کمیسیون ویژه برجام ،روش کار کمیسیون و ورود مجلس به
موضوع را تشریح کنم .ما در کمیسیون ویژه تصمیم گرفته
بودیم که به هیچ وجه مناظره نداشــته باشــیم و له یا علیه
برجــام ،اظهارنظری نکنیم ».او به خبرگــزاری اصولگرای
مهر چنین گفت« :با وجود این مســاله ،در مسیر حرکت و
در ماشــین بودم که با من تماس گرفتند و گفتند قرار است
اقای بعیدی نژاد هم در گفت وگو باشد که من بنا به دلیلی که
توضیح دادم ،مخالفت کــردم .علت مخالفت من با حضور
اقای بعی دی نژاد در گفت وگوی ویژه خبری شبکه دو ،مصوبه
کمیسیون ویژه بوده است که اعضا وارد مناظره ها نشوند».
زاکانی ادامه داد« :مــا هیچ گونه تعــارض و بگو مگویی با
دوســتان وزارت خارجه نداریم ،اما وارد فضای مناظره هم
نمی شویم و من نیز از جریان ســازی برخی رسانه ها درباره
این اتفاق تعجب کردم».
این اتفاق حتی با واکنش عباس عراقچی نیز مواجه
ی که در کمیسیون ویژه
شد .معاون وزیر امور خارجه هنگام
بررســی برجام در مجلس حاضر شد ،ســخنانش را اینگونه
اغاز کرد« :متاسفم از ســوء تفاهمی که بین وزارت خارجه،
صداوسیما و مجلس پیش امد.
عصر پنجشــنبه از ما هم دعوت شــد کــه باتوجه به
فرمایشــات رهبری درباره برجام ،وزارت خارجه دیدگاهش
را ارائه کند و عنوان شــد که اقای زاکانــی دیدگاه مجلس
و کمیســیون ویژه را مطرح خواهد کرد .اقــای روانچی در
ماموریت خارج از کشــور بود و من هم عازم مشــهد بودم،
متاسفانه امکان اینکه شخصا حضور یابم نداشتم و از اقای
بعیدی نژاد خواستیم در جلسه حضور پیدا کند ».عراقچی با
بیان اینکه بعیدی نژاد از همکاران بسیار حرفه ای و مسلط و
دیپلمات های درجه یک جمهوری اسالمی و بسیار متواضع
و اخالق مدار است ،ادامه داد« :محصول کار کارشناسی
ایشان و همکارانشان در جلسات ما مطرح می شد و از نظر
شخصی انسان وارسته ای است و عالوه بر کار دیپلماتیک
در حد اجتهاد مدرک دارد .ما از ایشــان خواستیم در جلسه
شرکت کند و به ما نگفتند بحث مناظره است».
هرچه هست امروز زاکانی در میانه سیاست ایران قرار
گرفته است.
سیاست
بــا اغاز بــه کار دولــت یازدهــم ،دوره جدیــدی از
سیاســت ورزی علیرضا زاکانی اغاز شــد .او که در دوره
فعالیت دولت نهم و دهم ،به اصالح در دولت به واسطه
کنار گذاشته شدن جریان موسوم به انحرافی معتقد بود،
از ابتدای معرفی کابینه حجت االســام حسن روحانی و
در جلسات رای اعتماد به کابینه پیشــنهادی ،انتقادات
تندی را روانه دولت جدید کرد .زاکانی گاهی خود شخصا
پشــت تریبون مجلس قــرار می گرفت و بــه مخالفت با
وزیر پیشنهاد می پرداخت -مانند انچه در خصوص بیژن
پارلمان
55
پارلمان
شاید از ماده 177استفاده کنیم
گفت وگوی مثلث با عضو کمیسیون ویژه بررسی برجام
سیاست
56
مثلث | شماره 278
امید کرمانی ها
خبرنگار
نگاه و رویکرد کمیســیون ویژه در بررسی برجام
چگونه اســت و در قالب چه مکانیزمی می خواهد
کار را جمع بندی کند؟
حضرت اقا در دیدار بــا نمایندگان مجلس خبرگان
رهبری بــا تاکید بر لــزوم ورود مجلس به موضوع بررســی
برجــام ،گفتند «بــه اقــای رئیس جمهور هم گفتــه ام که
مصلحت نیست مجلس شورای اسالمی از موضوع بررسی
برجام کنار گذاشته شــود .من در مورد نحوه بررسی و اینکه
ان را رد کنن د یا تصویب کنند هیچ توصیه ای به مجلس ندارم
و این ،نمایندگان ملت هستند که باید تصمیم بگیرند ».روح
این سخن ان است که باید الیحه برجام تقدیم مجلس شود
تا مجلس درباره ان تصمیم گیری کند اما با این وجود هنوز
برخی توجیهاتی را بیان می کنند تا این اتفاق نیفتد.
توجیه دولت برای ندادن الیحه برجام به مجلس
چیست؟
به نظرم دولت می خواهــد برجام به همین صورتی
که هست باقی بماند و مجلس شورای اسالمی در ان دخل
و تصرفی نداشــته باشــد چون این احتمال وجود دارد که
وقتی الیحه برجــام به مجلس بیاید و مصوب شــود مرحله
بعد ان است که شــورای نگهبان مصوبه مجلس را بررسی
می کند و اگر شورای نگهبان مواردی از برنامه اقدام جامع
مشترک مغایر قانون اساسی ،امنیت ملی و استقالل کشور
تشــخیص دهد به وظیفه قانونی خود عمــل می کند ،پس
انهایی که نظرشــان بر اجرای صد در صدی برجام است از
این بابت نگران هستند.
اینکه دولت مخصوصا اعضای تیم مذاکره کننده
می گوینــد پارلمان هــای کشــورهای 5+1برجام
را تصویب نمی کننــد ،بنابراین مجلس شــورای
اسالمی نیز به صالح نیست این کار را انجام دهد
چقدر منطقی است؟
2
ابراهیــم کارخانــه ای ،عضــو کمیســیون ویژه
بررسی برجام معتقد است « :با وجود جمع بندی نهایی
مذاکرات هســته ای ،تهدیدهــای امریکایی ها خیلی
بیشتر شده اســت .حتی جان کری به صراحت اعالم
کرد کــه «مــا به دنبال خلع ســاح جمهوری اســامی
ایران هســتیم و برجام این تضمین را به ما می دهد».
سخنگوی کاخ ســفید می گوید «ما به وســیله برجام
می توانیم به اماکــن نظامی جمهوری اســامی ایران
دسترســی پیدا کنیم» بنابراین برجام چیزی نیســت
که اگر مــا ان را از دســت بدهیم منافع مــا از بین برود
خیر این طور نیست همین االن امریکایی ها براساس
برجام منافع ما را دارند مورد تهدیــد قرار می دهند ».با
او درمورد اتفاقاتی کــه این روزها در کمیســیون ویژه
برجام رخ داده و حاشیه های پیرامون ان به گفت و گو
پرداخته ایم.
اتحادیه اروپــا و امریکا طرف هــای تحریم کننده
ایران هســتند .در متن برجام امده اســت که اتحادیه اروپا
باید برنامه جامع اقدام مشترک را تایید کند و این کار انجام
شد همچنین کنگره امریکا نیز برجام را در دست بررسی دارد
و حاال طرف مقابل انها ایران است .ضمن انکه ما با دیگر
کشورها کاری نداریم و براســاس قوانین ،منافع ،مصالح و
امنیت ملی خود در این موضوع اقدام می کنیم .طبق اصل
77قانون اساســی عهدنامههــا ،مقاولهنامهها ،قراردادها
و موافقتنامههــای بینالمللــی بایــد بهتصویــب مجلس
شورای اســامی برســد .همچنین اصل 125نیز تصریح
دارد «امضای عهدنامهها ،مقاولهنامههــا ،موافقتنامهها
و قراردادهــای دولت ایران با ســایر دولت هــا و همچنین
س
یپ
ی بینالملل
ی مربوط ب ه اتحادیهها
ی پیمانها
امض ا
ی اسالمی با رئیسجمهور یا نمایند ه
س شورا
ب مجل
از تصوی
قانونی او اســت» .در همین رابطه یک بررســی تحلیلی از
پژوهشکده شورای نگهبان منتشر شــده که در انجا امده،
مفاد برجــام باید در مجلس شــورای اســامی به تصویب
برسد چراکه موافقتنامه تلقی و مشــمول اصول 77و 125
قانون اساسی می شود .اکنون اعضای تیم مذاکره کننده و
برخی اعضای دولت عنوان معتقدند «اگر برجام به تصویب
مجلس شــورای اســامی برســد دیگر جنبه حقوقی پیدا
می کند و اجرای ان برای ایران الزام اور می شود ،در حالی
که برجام یک اقدام مشترک داوطلبانه است»؛ در مقابل،
این بحث مطرح می شود که وقتی عدم پایبندی به هر کدام
از بندهای جزیی و کلی می تواند منجر به شــکایت هر یک
از اعضای 5+1به کمیســیون مشــترک و در نهایت ارجاع
شکایت به شــورای امنیت سازمان ملل شــود دیگر اجرای
برجام داوطلبانه نیست .اجرای داوطلبانه برجام زمانی است
که ما توافق نکرده بودیم و داوطلبانه یکســری تعهدات را
انجام می دادیم ولی وقتی توافق شد دیگر برجام داوطلبانه
نیست .موضوع هسته ای از بدو به وجود امدن محل اتحاد
ملت بود و بنابراین فقط مربوط به یک جناح سیاسی یا دولت
نیست بلکه به همه کشور و ملت ارتباط پیدا می کند پس باید
در خانه ملت مورد بررسی و تصمیم گیری قرار گیرد.
نحوه بررسی برجام در مجلس چگونه خواهد بود،
ایا کمیسیون ویژه فقط یک طرح گزارش از نقاط
قوت و ضعف برجام به صحن علنی مجلس ارائه
می دهد یا انکه درباره پذیــرش برجام رای گیری
می شــود که در ایــن حالت هــر دو احتمــال رد یا
تصویب وجود دارد ،به کدامیــک از این دو روش
عمل خواهد شد؟
برجام مانند همــه موافقتنامه هایی که در مجلس
مطرح می شو د روند قانونی بررسی خود را طی می کند.
روال مجلس این اســت کــه موافقتنامه ها بدون
تغییر جزئیات متون انها به رای گذاشته می شوند
ایا در مورد برجام هم همین اتفاق می افتد؟
عموم موافقتنامه ها روند رد یــا تایید را در مجلس
شورای اسالمی طی می کنند ولی برابر با ماده 177ایین نامه
قانون هم امد که «براســاس اصول هفتــاد و هفتم ()77
و یکصد و بیســت و پنجــم ( )125قانون اساســی ،نتیجه
مذاکرات باید به مجلس شــورای اسالمی ارائه شود .وزیر
امور خارجه نیز موظف شــد رونــد اجــرای توافقنامه را هر
شش ماه یک بار به مجلس شورای اسالمی گزارش دهد».
پس این قانون به روشنی مشخص می کند که اگر الزامات
یادشــده در متن توافق رعایت نشده باشد پس برجام معتبر
نیست.
اگر مجلس شــورای اســامی به این جمع بندی
برسد که چون الزامات قانون الزام دولت به حفظ
دستاوردها و حقوق هسته ای ملت ایران در متن
برجام رعایت نشــده و بر همین اســاس ان را رد
کند این به شکســت انجامیدن 2سال مذاکرات
فشــرده با 5+1در عرصه بین الملل بــه نام ایران
تمام نمی شود؟
تامین منافــع ،مصالح و امنیت ملی مهم اســت.
اگر می خواســتیم مصالح نظام خود را براســاس خواست
نظام بین الملل ،شــورای امنیت ،امریکا و اروپا دنبال کنیم
که کشــور به اینجا نمی رســید .غــرب از ابتــدای انقالب
خیلی چیزها از ایران می خواســت که ما نپذیرفتیم .همین
االن بــا وجــود جمع بنــدی نهایــی مذاکرات هســته ای،
تهدیدهای امریکایی ها خیلی بیشتر شده است .حتی جان
کری بــه صراحت اعالم کــرد که «ما به دنبال خلع ســاح
جمهوری اسالمی ایران هســتیم و برجام این تضمین را به
ما می دهد ».سخنگوی کاخ ســفید می گوید «ما به وسیله
برجام می توانیم به اماکن نظامی جمهوری اسالمی ایران
دسترسی پیدا کنیم» بنابراین برجام چیزی نیست که اگر ما
ان را از دست بدهیم منافع ما از بین برود خیر این طور نیست
همین االن امریکایی ها براساس برجام منافع ما را دارند مورد
تهدید قرار می دهند.
اقای عراقچی مذاکره کننده ارشــد کشورمان در
مقابل دیدگاه افرادی همچون شما در کمیسیون
ویژه گفت کــه برجــام مزایــا و امتیازهایی برای
ایران دارد ،باید از انها استفاده حداکثری کرد اما
اگر این امتیازها نادیده گرفته یا تضعیف شــوند
فقط تهدیدهایش می ماند ،شما این منطق اقای
عراقچی را قبول دارید؟
از انجا که حتی نقطه و ویرگول موجود در یک جمله
می تواند در تفسیر ان موثر باشد پس صحبت های شفاهی
مســئوالن مالک نیســت بلکه انچه در مفاد برجــام امده
مالک و معیار تصمیم گیری قرار می گیرد چون طرف مقابل
براساس انچه در برجام امده از ما تقاضا می کند.
با همه این تفاســیر ایا مجلــس می خواهد عامل
شکست توافق با 5+1لقب بگیرد؟
اینجا مســاله شکســت یا پیروزی مطرح نیست.
باالخره مجلس مسئولیتی دارد و همچون موضوعات دیگر
به وظیفه خــود عمل می کنــد .البته اینجــا موضوع خیلی
مهم تر اســت و مجلس باید براســاس مصالح و منافع ملی
برجام را بررسی کند و تصمیم بگیرد.
االن یــک عــده از همــکاران شــما در مجلــس
می گوینــد «فــارغ از انکــه کمیســیون ویژه چه
جمع بنــدی خواهد داشــت ،اکثریــت مجلس با
برجام موافقند و به ان رای مثبت می دهند» ،پس
وقتی نظر اکثریت موافق برجام اســت چه دلیلی
دارد که کمیســیون ویژه اینقدر با حساســیت به
جزئیات و نقطه و ویرگول متن برجام با دید تردید
می نگرد؟
خیر این طور نیست ،وقتی گزارش کمیسیون ویژه
در صحن علنی مجلس قرائت شد ممکن است در یک ان
نظرات خیلی عوض شود.
اینکه اقــای الریجانی گفته که کمیســیون های
دیگر هم وارد شوند و نظراتشان را بدهند تضعیف
کمیسیون ویژه برجام نیست؟
ان کمیســیون اصلی که در نهایــت باید گزارش
خود را به صحــن علنی مجلس ارائه دهد کمیســیون ویژه
است .بقیه کمیســیون ها نیز اگر دیدگاهی دارند می توانند
به کمیسیون ویژه تحویل دهند.
این امکان وجود دارد که در صحن علنی مجلس
یــک کمیســیون فرعــی دیدگاهــش جایگزین
گزارش کمیسیون ویژه بررسی برجام شود یعنی
نمایندگان رای بدهند که نظر کمیســیون فرعی
به رای گذاشته شود نه گزارش کمیسیون ویژه؟
انچه تعیین کننده اســت نظر نماینــدگان مجلس
اســت .یاداور می شــوم مقام معظــم رهبری در دیــدار با
نماینــدگان مجلــس خبــرگان فرمودند« :اگــر تحریم ها
برداشــته نشــود ،پس معامله ای هــم در کار نخواهد بود،
بنابراین باید تکلیف این موضوع مشخص شود ».معتقدم
معظم له تنگه احد برجام را نشــان دادند و مسئوالن کشور
نیز باید به این مســاله دقــت کنند که این رهنمــود مدنظر
قرار گیرد.
ابراهیم کارخانه ای معتقد
است که اگر الزامات در
متن توافق رعایت نشده
باشد پس برجام معتبر
نیست
مثلث | شماره 278
سیاست
داخلی نهاد قانونگذاری نیز می شــود عمل کرد چون طبق
این ماده درصورتى که مجلس قید اهمیت را تصویب کند،
رسیدگى به یک موافقتنامه دو شــورى خواهد بود ،به این
ترتیب که در شــور اول درباره کلیات ،با در نظرگرفتن مواد
مربوطه ،بحث و اعتراضات وارده به بعضى از شرایط و مواد
قرارداد به عنوان پیشنهاد کتبى به کمیسیون ارجاع خواهد
شد .این پیشنهادها باید بیست و چهار ساعت قبل از طرح
در کمیســیون ،چاپ و بین نمایندگان توزیع شود .در شور
دوم کمیسیون ،موارد اعتراض و پیشنهادهاى نمایندگان و
همچنین نظرخود را درباره این موارد ،همراه با تصویب یا رد
مواد ،بدون واردکردن تغییرات ،در مجلس مطرح مىکند،
انگاه درباره مــوارد اعتراض نمایندگان کــه به طور کتبى و
در مهلت مقرر به کمیســیون داده شده باشــد ،بهترتیب،
نماینده اعتراض کننده ،یک مخالف و یک موافق ،هرکدام
به مدت پنــج دقیقه ،صحبت مىکنند و ســپس درباره وارد
بودن یا نبودن اعتراض راىگیرى به عمل مىاید .پس از
پایان یافتن راىگیرى نسبت به اعتراضات ،در صورتى که
مجلس انها را وارد بداند ،دولت موظف مىشود در مسائل
مورد اعتراض با طرف مقابل مجددا وارد مذاکره و گفت وگو
شــود .در این صورت ،الیحه تا پایــان مذاکرات مجدد در
دستور مجلس باقى خواهد بود .در صورت قبول اعتراضات
و پیشــنهادها متن اصالحى تصویب شده تلقى خواهد شد
و در غیراین صورت ،اخرین پیشــنهاد دولت در مورد اصل
قرارداد با صحبت یک مخالف و یک موافق هریک به مدت
پنج دقیقه ،در مجلس به راى گذاشته خواهد شد.
اما اگــر طبق ماده 177ایین نامــه داخلی مجلس
عمل شــود باید دید که این امادگــی برای مذاکره
دوبــاره در طــرف مقابل نیــز وجود دارد یــا خیر؟
هم اکنــون دولتمــردان اوبامــا چــه در دیــدار با
نمایندگان کنگره و سنا و چه در مواضعی که اتخاذ
می کننــد بارها یاداور شــدند که گزینه بازگشــت
دوباره به میز مذاکره امری محال است و مخالفان
و منتقدان برجــام در امریکا باید ایــن تصور را از
ذهن خود پاک کنند؛ با این اوصاف شما مذاکرات
را برگشت پذیر می دانید یا خیر؟
رد برجام در کنگره امریکا به رای گذاشته می شود
و گفته شده اگر کنگره برجام را رد کند اوباما تصمیم کنگره
را وتو خواهد کرد .در مجلس شــورای اســامی همانطور
که گفتــم یک راه تصویب یــا رد موافقتنامه اســت ،گزینه
دوم اســتفاده از ماده 177ایین نامه داخلی مجلس است.
البته راهکار ســومی هم وجود دارد؛ مواردی که درباره انها
تفســیرهایی صورت می گیرد و مورد ایراد و اشکال هستند
به دولت اعالم شود که دولت با شرط الزام به انها ،مجلس
این را پذیرفته اســت البته این روش هم مشکالت خاص
خــود را دارد .در مجموع یاداور می شــود کــه دوم تیرماه
امســال مجلس شــورای اســامی قانون الــزام دولت به
حفظ دستاوردها و حقوق هســته ای ملت ایران را تصویب
کرد .در ماده واحده این قانون امده اســت« :در راســتای
صیانت از منافع ملی و رعایــت مقررات پادمان معاهده منع
گسترش ســاح های هســته ای ،هرگونه نتایج مذاکرات
هسته ای با کشــورهای 5+1درصورتی معتبر است که لغو
تحریم ها باید به طور یکجا و کامــل در متن توافقنامه درج
شده و در روز اغاز اجرای تعهدات جمهوری اسالمی ایران
انجام شــود .اژانس بین المللی انرژی اتمــی در چارچوب
توافقنامه پادمان ،مجاز به انجــام نظارت های متعارف از
سایت های هسته ای است و دسترســی به اماکن نظامی،
امنیتی و حساس غیرهسته ای ،اسناد و دانشمندان ممنوع
است و باید مصوبات شورای عالی امنیت ملی رعایت شود.
هیچ محدودیتی نیز برای کسب دانش و فناوری صلح امیز
هسته ای و تحقیق و توسعه ،پذیرفته نیست و باید مصوبات
شورای عالی امنیت ملی رعایت شود ».در تبصره های این
اجــرای داوطلبانــه برجام زمانی اســت
که ما توافق نکــرده بودیــم و داوطلبانه
یکسری تعهدات را انجام می دادیم ولی
وقتی توافق شــد دیگر برجام داوطلبانه
نیست .موضوع هسته ای از بدو به وجود
امدن محل اتحاد ملت بود و بنابراین فقط
مربوط به یــک جناح سیاســی یا دولت
نیست
پارلمان
57
رضاخان و روشنفکران
تاریخ سیاسی
اشغالکشورتوسطمتفقینسرنوشترضاخانرارقمزد.درعرضچهارروز،فروغی
بهنخستوزیریمنصوبشدتابامتفقینمذاکرهکند.درعرضیکهفته،نخست
وزیر جدید درخواست صلح کرد و در نهان از متفقین می خواست که رضاشاه را کنار
بگذارند .طی سه هفته یعنی در 25شهریور 1320شمسی ،رضاشاه برگ استعفای
خود را که به وســیله فروغی تنظیم شــده بود امضا کرد .به مناسبت سالگرد خلع
رضاخان از قدرت در پرونده ای رابطه روشنفکران با او را بررسی کرده ایم.
ت
یتر
ا
و
ل
لویاتانایرانی
رضاخان چگونهازدوستروشنفکرانبهدشمنانانتبدیلشد؟
سیاست
58
مثلث | شماره 278
1
روشنک میراعالیی
پژوهشگر تاریخ معاصر
رضاخان وقتی در موریس افریقای جنوبی مرد؛ شاهی
در تبعید بود که نزد قوای متفق کمتر از فاشیست های دخیل
در جنگ جهانی دوم نبود؛ او را نمی توان هیتلر و موســولینی
نامید اما بی شک اندیشه ای در سر داشت مدل کاریکاتوری از
برتری انها در اروپا و گیتی بود .رضاخان که مخالفان او را قلدر
و بیسواد می نامند و موافقانش معمار ایران نوین ،در دوراهی
قضاوت های تاریخی نمی توان میانــه ای برای او یافت ،چه
انکه از نگاه روشنفکران و تجدد خواهان او بی شک فریبکار
است و نابکار ،ایده ایران مدرن را به مدرنیته امرانه ای تبدیل
کرد که بیش از همه چیز پروژه مدرنیزاسیون ایران به کژراهه
رفت و هیچ گاه به راه راست نرفت .رضاخان از این رو رابطه ای
ســخت تیره و تاریک با انهــا دارد ،به همین دلیل اســت که
رضاخان از نگاه انها در روزهای طالیی ازادی و تحزب قلدری
بود که از ایده های نو شــدن ایران ،تکیه ای جویده شــده را
برگزیدهوتنهاپوسته اینوبرتنایرانکهنه عصرقجریکرد.
در ابتدای کار رضاخان انچه بیش از هر چیزی رخ نمایان کرده
بود؛ شخصیتی بارز از میان مردم بود که خود به جای اینکه در
سلسهمراتبالیگارشیسنتیایرانقرارداشتهباشدبهمناصب
قدرت رسیده است .موافقان او همین مساله را به شدت تبلیغ
می کردند .جالب اینکه ایران زمانی که رضاخان برای اولین
باربهسریرقدرترسید،منتظرشخصیتیهماننداوبود.فساد
عمیق ادارات ،ظلم بی اندازه در والیات و تحقیر ملی ایرانیان
پس از قرارداد ،1919دیگری رمقی برای ایران نگذاشته بود.
درگوشهوکنارشورش هایمحلیواستقالل خواهیبهسبک
چریک هایسوسیالیستیرونقیافتهبود.ازجمهوریجنگل
تا قیام ملی اذربایجان و خودمختاری خراســان و خوزســتان
چیزی از مفهوم کشــور باقی نگذاشته بود و بیشــتر ایران به
ایرانستان تبدیل شده بود .مدل اصالحات مشروطیت نیز در
مسیری 15ساله از بین رفته بود و نابسامانی و بی عدالتی بیش
ازتشکیلعدالتخانهشدهبود.رضاخانوسید ضیاءطباطبایی
در سوم اسفند 1299به دنبال تحویل پیش از موعد سال نو و
قرن جدید بودند .شعار رادیکالی انها و شیوه عمل شان فضا
را به ســمتی برد که گویی کودتا ،انقالب اصالح ایران جدید
است .این اتفاق نیفتاد و سید ضیا با ارزوهایش از ایران بیرون
شد اما صحنه سیاسی ایران چهره ای جدید را در خود می دید؛
شورش های محلی با قدرت و شدت ســرکوب شد ،والیات با
نخست وزیری رضاخان دیگر سرسپرده پایتخت بودند ،ارتش
منظم شــد و قدرت نظامی را با سیاست پیوند زد؛ روشنفکران
که چهره جدید را در میان رسانه های خود تبلیغ می کردند ،مرد
قدرتمند ایران را یافته بودند و به همیــن دلیل در کنارش قرار
گرفتند.ازمحمد علیفروغیکهازغمتاریخیراهندادنایران
به کنفرانس صلح پاریس یادداشت کرده بود و در صندوقچه
گذاشته بود تا علی اکبر داور ،سید حسن تقی زاده که در المان
با مجله کاوه ،کاوه اهنگری جست وجو می کرد و تیمور تاش
قدرت طلب همه دور او حلقــه زدند .رضاخان طرح جمهوری
را به مجلس برد؛ او به دنبال شــاه شــدن نبود و نسخه ای که
روشنفکران برایش نوشته بودند را خوانده بود ،رئیس جمهور
مادام العمر شــاید اما وقتی که نمایندگان مخالفت کردند ،او
درهای قصرهای قجری را گشــود و خود را شاه ایران نامید.
شاه شدن همان و بر تخت استبداد نشستن همان .برپاکردن
جامعه ای شــبی ه جوامع غربی که نزد عوام فرنگی مابی گفته
می شــد ،روح حاکم بر تجدد عصر رضاشاه است؛ این مدلی
بود که روشنفکران به شاه جدید پیشنهاد داده بودند .در کنار
ان پروژه اعزام دانشجویان به غرب ،کادر سازی دولت مدرن
رضاخان را در پی داشت .مهمترین طرح های رضاخان برای
نوسازی ایران به این شرح است:
ـ الغــای القــاب و منصب مخصــوص نظــام و القاب
کشور(.)1304
ـمتحد الشکلکردنالبسهاتباعایراندرداخلمملکت
(.)1307
ـ برنامه های رادیو ایران ()1319
دستور تهیه لباس رسمی کارکنان دولت به سبک البسهفرنگی (.)1304
ـکشفحجاب
ـ تاسیس سازمان پرورش افکار
پروژه دیگری که رضاشاه پی گرفته بود؛ ایرانگرایی بود؛
نام خانوادگی خود را از سوادکوهی به پهلوی تغییر داد .جالب
اینجاســت که بر همین اســاس قوانین جاری را نیز مصوب
کرد؛ تصمیم نماینــدگان مجلس راجع به دعــوت دولت به
مثلث | شماره 278
سیاست
تعمیر مقبره حکیم ابوالقاسم فردوسی ( ،)1303قانون سجل
احوال ( ،)1304قانون یکصد هزار تومان اعتبار برای مخارج
جشن جلوس و تاج گذاری ( ،)1304ماده 81قانون مجازات
عمومیتوهینبهشخصاولمملکت(،)1310تفسیراصل
37متممقانوناساسیموضوعکلمهایرانی االصل(،)1317
قانون تبدیل بروج بــه نام های فارســی ( ،)1304ایین نامه
به کارگیری سال شمسی به جای سال قمری ( ،)1306به کار
بردن ایران به جای پرس و پرشیا ( ،)1309سالم شاهنشاهی
و سرود ملی ایران ( ،)1314تغییرات اسامی نقاط و شهرهای
کشور به فارسی و نام های باستان ( ،)1314مراسم سالم در
حضور شاه ( ،)1312نحوه انتخابات اسامی ،نقاشی از تمثال
پادشاه ( ،)1315ســازمان پرورش افکار ( ،)1317سازمان
پیشاهنگی ( ،)1314تاسیس انجمن لغت و ادبیات فارسی
( ،)1313اساسنامه فرهنگ زبان فارسی ( )1314و اساسنامه
فرهنگســتان زبان ایران ( )1314قوانین و مقررات مذکور با
تکیه بر ارزش خاصی ،ضرورت یافت که در این تحقیق تحت
عنوان ایران گرایی و شاه دوستی از ان یاد شود .شاید برخی از
این امور به نفع ایران باشد و لزوم توجه به ان نیز می توانست
در جهت اصالح امور قرار دهد .مواردی چون قانون ســجل
احوال ،تاســیس انجمن لغت و ادبیات فارســی و اساسنامه
فرهنگستانزبانایران،اقداماتفرهنگیواجتماعیمناسبی
رامی توانستدرپیداشتهباشداماشایدجنجالی ترینموضوع
که به عمیق تر شدن شــکاف میان دولت و مردم منتهی شد
و همین اقدامات را نــزد عموم بی اعتبار کرد ،مســاله مبارزه
ســلبی دولت با دین و مذهب بود .اوج این مســاله در کشتار
مردم مشهد در واقعه کشــف حجاب بود .ماجرای گوهرشاد
نقطه عطف و خط پایانی بر داســتان تعامل دیــن و دولت در
ایران عصر رضاشاه بود .اگر در یک دوره ابتدایی هماهنگی
و همیاری هایی بین دولت و جامعه ســنتی وجود داشت ،در
فاصلهبینسال های 1307تا 1314کشمکشوچالشسنت
و تجدد امرانه به شدت در جریان بود و ماجرای گوهرشاد و به
تبع ان داستان کشــف حجاب نقطه پایانی این چالش بود.
پس از کشف حجاب در یک دوره کمتر از شش سال ،جامعه
ســنتی و دینی ایران مغلوب و منزوی شد .با این همه ،انجام
سیاست های جدید فرهنگی و مدنی از طریق اعمال خشونت
و بدون توجه به مطالبــات ،ضرورت ها و نیازهای اجتماعی،
اگرچه در کوتاه مدت به ضعف و انزوای جامعه مذهبی ایران
منجر شد ،ولی در درازمدت به رشد و تقویت نیروهای مذهبی
و خروج اجباری رضا شــاه از صحنه قدرت در ایران انجامید.
رضاخان دیگر ناجی نبود ،بلکه بی دین شــده بود و شمشیر
روی ملت کشیده بود .جالب اینجاست که رضاخان هم برای
مردم دیگر ناجی نبود و هم برای موافقان پرصدای دیروزش.
روشنفکران در میانه حکومت رضاخان او را غولی مهار نشدنی
می دیدندکهحتیبهانهانیزرحمنمی کندوبسیاریازموافقان
دیروزش را به جرم های اندک به زندان انداخته یا وادار به عزلت
و ســکوت کرده بود .گویا او تبدیل به لویاتان ایرانی شده بود
.این مساله البته تنها برای روشــنفکران نبود ،بلکه بسیاری
از حامیان قدرتمند او همانند صمصــام بختیاری و مخالفان
دیروزش میرزا عبدالحسین خان فرمانفرما یا کشته یا در خانه
زندانی شدند .روشنفکران پس از ماه عسل خود با رضاخان به
سکوت و انزوا کشانیده شدند؛ محمد علی فروغی بعد از واقعه
مسجد گوهر شــاد که پدر دامادش اعدام شــد ،در حکومت
جایی نگرفت و تا شــهریور 20که رضاخان بــرای رهایی از
متفقین درخانه اش را زد ،نامی از او برده نشــد ،سید حســن
تقی زاده نیز به عنوان کارگزار و سفیر مورد استفاده قرار گرفت
و در سال های انتهایی ســلطنت مغضوب و مرعوب بود .در
ســوی دیگر اما برخی روشــنفکران که عمدتا از درون اعزام
محصلین به خارج از کشور سر بیرون اورده بودند ،راهی جدا از
روشنفکرانرسمیودولتییافتند.تجلیاینگروهروشنفکری
درگروه 53نفربهرهبریتقیایرانیشکلرسمییافت.گرچه
حکومت 53نفر را سرکوب کرد و به زندان انداخت اما نطفه ای
که انها در جامعه روشنفکری ایران کاشتند ،تا سال های سال
رژیم پهلوی را ازار داد.
نسل جدیدی از روشنفکران مخالفازپسانهاپدیدامد
که بعد از ســقوط رضاخان و عصر طالیی تحزب در شهریور
20مجالی برای روشنفکران دولتی باقی نگذاشته بود .رابطه
رضاخان با روشــنفکران موافقش ،رابطــه ای پیچیده نبود؛
رضاخان رفته رفته دریافت که برای بســط و گسترش قدرت
خود باید طرحی نو در اندازد ،روشــنفکران مهندســان طرح
رضاخانبودنداماوقتیسازمانجدیدومدرنحکومتپهلوی
را ساختند ،دیگر نیازی به انها نبود؛ صاحبخانه همانطور که
دوست داشت در صدد تزئین خانه مردن برامده بود.
59
سیاست
رضاخان نیازمند روشنفکران حامی در مجلس بود
ارش نهاوندی
خبرنگار
رضاخان پس از کودتای ،1299در زمان نخست وزیری
و در دوره پادشاهی بدون شک نمی توانست بدون همراهی
روشنفکران اشنا به سیاست و طرفدار اصالحات اساسی در
کشــور ،در اقدامات خود موفق عمل کند .پدیده روشنفکر
یا ان گونه که ان موقع به ان منورالفکر اطالق می شــد ،در
استانه انقالب مشروطه و در سال های پس از این انقالب در
ایران مجال بروز یافت ،اگرچه در ان زمان بیشتر یک قشر
بود تا یک طبقه .دانشجویان اعزامی در سال های پیش از
مشروطه و پس از مشروطه به اروپا با علوم و فناوری جدید روز
و وسایل ارتباط جمعی ان زمان نظیر روزنامه اشنا بودند و به
مدد حضور در دانشگاه های اروپا از اخرین تحوالت سیاسی
قاره اروپا و از روند اجرای سیاســت در کشــورهای این قاره
مطلع شــده بودند و به دلیل اگاهی های خود از نحوه اداره
جوامع دموکراتیک در اروپا در انقالب مشروطه نقش مهمی
را ایفاکرده بودند.
2
سیاست
60
مثلث | شماره 278
مرحله اول
همراهی روشنفکران با رضاخان
بر پایی نظام جمهوری نیز به این شیوه توسل جسته بود.
در بعد سیاسی نیز رضاخان نیاز به حضور روشنفکران
حامی و همفکر خود در مجلس داشت تا بتواند با حفظ ظاهر
هم که شده با یک حرکت قانونی از طریق مصوبه مجلس به
سلطنت قاجارها پایان دهد .در این راه نصرت الدوله فیروز
و تدین از همراهان مهم رضاخــان در مجلس بودند .پس
از به ســلطنت رســیدن نیز رضاخان در فکر انجام تغییرات
سیاســی ،مدنی و حقوقی بود تا بتوانــد پایه های حکومت
خویش را بر اســاس جدیدی اســتوار کند .برای نیل به این
منظور رضاخان نیاز به قشر روشــنفکر و تحصیلکرده و اشنا
به سیاســت و حقوق داشــت ،علی اکبــر داور نمونه ای از
این روشــنفکران تحصیلکرده اشــنا به حقوق بود که اولین
تغییرات دوره رضاخانی با ایجاد دادگستری و انجام تغییر و
تحوالت نظام حقوقی و جزائی کشــور را رقم زد .اصالحات
دیگر رضاخان نظیر ایجاد یک دولت متمرکز با ده وزارتخانه،
تغییر کاله و لباس ،اغاز ساخت راه اهن سراسری ،تغییرات
اساسی در بافت و کالبد شهرها ،تاسیس فرهنگستان زبان
فارسی و اقدامات مقدماتی جهت احداث دانشگاه تهران و
تاســیس بانک ملی ایران با همراهی و مشاوره روشنفکران
رقم خورد.
در ســال های پایانی دهه 1290باتوجه به تجربیات
سیاسی که این گروه از دانش جویان نو اندیش کسب کرده
و باتوجه به اشــنایی که با جامعه ایران پیدا کرده بودند ،به
درســت یا غلط به این نتیجه رســیدند که نمی توانند صرفا
با اتکا به توده ها امنیت را در کشــور پیاده کنند و اصالحات
را ان گونه که مدنظرشان اســت پیش ببرند و به این نتیجه
رسیدند که برای برپایی امنیت و از بین بردن ملوک الطوایفی
در کشــور و ایجاد زمینه بــرای اغاز روند انجــام اصالحات
گســترده نیاز به یک فرد و حکومت متمرکــز قدرتمند دارند
که با قــدرت و نفوذ ایــن فرد بتواننــد کشــور را ارام کنند و
اصالحات مدنظر خود را پیش ببرند .کودتای ســال 1299
نظر روشنفکرانی نظیر محمد علی فروغی ،تدین و تا حدی
تقی زاده و علی اکبــر داور را بــه رضاخان معطــوف کرد و
متوجه شدند که جهت رســیدن به امال و مقصود خویش،
بهتر اســت از این قدرت نوظهور حمایت کنند .از ســویی
دیگر رضاخان نیز به منظور پیشــبرد اهداف خود در زمینه
بر پایی حکومــت جدید و پایــان دادن به دوران ســلطنت
135ســاله قاجارها در ایران نیازمند حمایت قشر روشنفکر
بود .قشر روشنفکر می توانست با اتکا به روزنامه های خود،
اخبار اقدامــات رضاخــان در زمینه از بین بــردن وضعیت
ملوک الطوایفی و تاسیس ارتش و برقراری ارامش نسبی در
کشور را به طور مستقیم در اختیار خوانندگان خود بگذارد و
به طور غیر مستقیم اذهان را اماده حضور فردی قدرتمند در
راس حاکمیت کند ،همان گونه که در هنگامه تالش برای
به تدریج و با گذر چند ســال از اغاز سلطنت رضاخان
و پس از تثبیت پایه های ســلطنت جدید بر قــدرت ارتش،
بوروکراســی متمرکز و دربــار قوی ،رضاخــان خلق و خوی
استبدادی خود را با انتخاب مستقیم نخست وزیر و اعضای
کابینه و معرفی انها جهت کسب رای اعتماد از مجلس اشکار
ســاخت .پیش از این طبق قانون مشروطه ،نخست وزیر از
سوی مجلس انتخاب و اعضای کابینه نیز توسط وی تعیین
می شدند و پس از کسب رای اعتماد نخست وزیر در مجلس،
پادشاه فرمان نخست وزیری را تنفیذ و صادر می کرد ،اما در
دوره رضاخان انتخاب نخست وزیر و کابینه توسط وی انجام
می گرفت و مجلس صرفا به طور صوری به وی و کابینه اش
رای اعتماد می داد .از سویی دیگر نظام انتخابات مجلس نیز
دستخوش تغییرات شد و استانداران و فرمانداران رضاخان
در اســتان های جدید ،فهرســتی از معتمدان حکومت در
استان ها و شهرســتان ها را به دربار می دادند و با هماهنگی
دربار زمینه انتخاب انها از حوزه های انتخابیه با مداخله کامل
وزارت کشور و فرمانداری ها فراهم می شد ،در نتیجه مجالس
دوره رضاخان نیز تبدیل به مجالسی فرمایشی به منظور تائید
اقدامات و تصمیمات پادشــاه شــدند .رضاخان همچنین
اشتهای ســیری ناپذیر خود را به تملک زمین به هر قیمتی،
حتی با مصادره زمین های زمین داران و اشــراف سابق و به
تیمورتاش از جمله عوامل موثر
در تحکیم قدرت و سلطنت
رضاخان بود
تقی زاده فکر میکرد برای رسیدن به
امال و مقصود خویش ،بهتر است از
رضاخان حمایت کند
مرحله دوم
اغاز دوره استبدادی و زمینه مخالفت روشنفکران
چنگ اوردن زمین ها به روش تطمیع یا تهدید نشان داد .در
این زمان او به ساخت کاخ ها و بناهای جدیدی نیز پرداخت
که بخشی از وجوه مورد نیاز ســاخت این بناهای جدید را از
مالیات های دریافتی از زمین ها و بخش دیگری را با فروش
زمین های به زور غصب شده به دست اورد.
مرحله سوم
مخالفت روشنفکران با اقدامات رضاخان
این سیاست ها در روشنفکران تولید نارضایتی می کرد،
چرا که انان می دیدند اقدامات رضاخان با ارزوهای دیرینه
انان در زمینه برقراری اصالحات و ایجاد بستر مناسب برای
استقرار سلطنت مشــروطه و برپایی نوعی حکومت مشابه
مشروطه سلطنتی بریتانیا در تعارض قرار دارد .به تعبیر دیگر،
روشــنفکران تا زمان اشکار شــدن خلق و خوی استبدادی
رضا شاه با سیاســت های وی در زمینه سرکوب کردن قبایل
و طوایف و از بین بردن ملوک الطوایفی و ایجاد یک ارتش
متمرکز و انجام اصالحــات حقوقی و تغییــرات فرهنگی و
اجتماعی موافق بودند ،اما اکنون با فرمایشی شدن دولت
و مجلس و اشکار شدن اشتهای ســیری ناپذیر رضاخان به
تصرف زمین ها در اکثر مناطق ایران به ویژه مناطق پر بارش
و خوش اب و هوای شمال کشور و اشکار شدن انواع و اقسام
تعدیات وظلم ها به مالکین و روستاییان ،دیگر نمی توانستند
به موافقت خود با سیاست های رضا شاه ادامه دهند.
از سویی دیگر نیز رضا خان بسیاری از روشنفکران نظیر
نصرت الدوله فیروز ،عبدالحسین تیمورتاش و سردار اسعد
بختیاری که از جمله عوامل موثر در تحکیم قدرت و سلطنت
وی بودند را به دلیل پایگاه اجتماعی شــان رقیبی خطرناک
برای ســلطنت خود فرض می کرد و حتی بر این باور بود که
امکان دارد انها در دوره سلطنت اینده برای پسرش محمد رضا
نیز تولید اشکال کنند ،درنتیجه رضاخان که هم از نارضایتی
روشــنفکران اگاهی یافته بود و هم انان را به مثابه رقیبانی
خطرناک برای سلطنت تازه تاسیس خود می دید ،از راه های
مختلفی دست به کشتن و نابودی سیاسی و فیزیکی انان زد.
مرحله چهارم
سرکوب روشنفکران جوان
اما دســته ای دیگر از روشــنفکران نیــز در این دوره
مجال حضور یافته بودند که اغلب انان از جمله اولین سری
دانشجویان اعزامی به اروپا در عصر رضاخان بودند ،بسیاری
روشنفکران دولت گرا
محمدعلی بهمنی قاجار
3
از این روشنفکران با نسل اول روشنفکران این دوره مخالف
بودند و اساســا منتقد اصالحات رضاخان بودنــد و ذاتا وی
را یک مســتبد می دانســتند و اصالحات انجام گرفته را نیز
صرفا جهت تحکیم پایه های قدرت سلطنت جدید ارزیابی
می کردند و به شــدت با سیاســت زمین خواری رضاخان نیز
مخالف بودند.
بســیاری از این روشــنفکران جدید دارای گرایشات
سوسیالیستی بودند و از دیدگاه های مارکس و انگلس و لنین
که در ان زمان در قالب حکومت اتحاد جماهیر شوروی متبلور
شــده بود ،حمایت می کردند .بســیاری از این دانشجویان
نیز در گردهمایی های دانشــجویان ایرانی خارج از کشور با
موضوع مخالفت با سلطنت رضاخان شــرکت کرده بودند،
برخی دیگر از این دانشجویان نیز طرفدار نظریه جمهوری
دموکراتیک بودنــد ،واکنش حکومت به این روشــنفکران
جدید ،شــدت عمــل و حتی تالش بــرای محــدود کردن
فعالیت انان در خارج از کشــور بود .در داخل نیز بسیاری از
دانشجویان روشنفکر تازه بازگشته به کشور به طرفداری از
نظریه جمهوری و مرام اشــتراکی مارکس متهم شدند و در
نتیجه گروهی از دانشــجویان به اتهام تبلیغ مرام اشتراکی
دستگیر شدند که در سال های بعد به 53نفر موسوم شدند،
مهمترین این دانشــجویان دکتر تقی ارانــی و بزرگ علوی
بودند.
تفاوت رضاخان با اتاتورک
مثلث | شماره 278
جریان روشــنفکری در ایران تا انجایی که مــا می دانیم و
منابعی که در دســترس اســت ،در واکنش به جنگ های ایران و
روسیه و با اشــنایی مردم ایران با تمدن غرب شکل گرفت .البته
ما رگه هایی از جریان روشــنفکری را پیش از اینها هم می بینیم.
برای مثال در قرن 12هجری زمان کریم خان زند بعد از نادر شاه
ل هاتف اصفهانی انجمن های ادبی را
عده ای در اصفهان امثــا
درســت می کنند .این انجمن ها برای ساده نویسی در نثر فارسی
شکلگرفتهبودواینخودشحرکتروشنفکریجدیمحسوب
می شود .شاید در داخل و بدون تاثیرگرفتن از اروپایی ها جریان
روشنفکری در ایران شکل گرفته است .حتی ملک الشعرای بهار
بهاینحرکت هااشارهمی کندومی گویدکهجنبشمشروطهایران
ناشیازهمانجنبشسادهنویسینثرفارسیبود.درواقعنمی شود
نقش ساده نویسی در نثر فارســی را انکار کرد .زیرا زمانی که نثر
فارسیسادهشدزمینهرابرایانتقالافکارجدیدهمبه وجوداورد.
به هر حال ،هر چه روشنفکری ایرانی نامیده می شد از زمان
عباس میرزا و فتحعلی شاه به بعد این اندیشه روشنفکری به وجود
امد که ما باید اصالحاتی به سبک و ســیاق روسیه و به طور کلی
اصالحات روسیه را در ایران اعمال کنیم .این اتفاق برای گذر از
مرحله پیشــامدرن به مرحله مدرن صورت گرفت .این فکر ابتدا
در ســر خود عباس میرزا وجــود دارد و او دانشــجویان را به اروپا
می فرستد .همین طور عده ای از رجال خود و جوانانی که دستگاه
دیوانی خودش حضور داشتند را به اروپا می فرستد .بدین ترتیب،
از این عده دیپلمات هــا و تحصیلکرده هایی به وجــود می ایند،
ماننــد میرزاجعفرخان مشــیرالدوله .بعد از عباس میــرزا به دوره
قائم مقام می رسیم ،پس از ان امیرکبیر اندیشه های روشنفکری
را پی می گیرد ،پس از ان سپهســاالر چنین اموری را به دســت
می گیرد .در واقع این خط فکری نیرومندی بود که عصاره کالم
انها این بود که ایران باید از روزگار گذشــته بیرون بیاید و جامه نو
بپوشد .برایهمیندرگامنخستدرایرانحکومتمنظمبه وجود
بیاید .مانند وزارتخانه ها ،ادارات دولتی و از دیوان ساالری سنتی
به دیوان ساالری نوین .دوم اینکه در ایران قانون به وجود بیاید.
سوماینکهسیستممالیات گیریدرایرانروزامدشود.چهارماینکه
سیستمنظامیدچارتحولشودوارتشونیرویمسلححرفه ایو
دائمی در ایران داشته باشیم .حتی در مورد مسائل معرفتی ،فکر
و اندیشــه هم بحث پیش می اید و تاکید انها بر مسائل انسانی و
ایندنیاییاست .همهاینهاخطفکریروشنفکریایرانتااواخر
دوره ناصرالدین شاه را تشکیل می دهد .در این دوران یک قدرت
نیرومنددرنظراستکهتغییراتراانجامدهد.امابهتدریج،برخی
از روشنفکران به این نتیجه می رسند که می شود به جای داشتن
قدرت نیرومند ،دولت مشروطه داشــت .بعد از جنبش مشروطه
ســرخوردگی در ســال های 1290به وجود می اید .یعنی جنبش
مشروع پیروز شده ،محمدعلیشاه هم خلع شده و پادشاه جدید
هم احمدشاه است .احمدشــاه هم کودک و بعد نوجوانی است
که در عمل دخالتی در امور سیاسی ندارد .در واقع این طور به نظر
می رسد که جنبش مشــروطه به انچه می خواسته رسیده است.
اما این جنبش قدرت چندانی برای تغییر ندارد .مشروطه خواهان
قوانینمناسبیراارائهمی دهند،امامشکلاینجاستکهضمانت
اجراییندارد .بنابراینهماناندیشهمستبدبهقدرتبازمی گردد.
البته بعد از ان دوباره اندیشه روشنفکری نیرومند می شود .ابتدا ما
درمجلهکاوهبرلنمی بینیمکهبه وسیلهاقایتقی زادهوکاظم زاده
ایرانشهر نشر می شد .محمود افشاری یزدی هم از این اندیشه ها
تبعیت و در واقع این اندیشه را تبلیغ می کرد .عصاره کالم این سه
نفراینبودکهمامی توانیمیکقدرتنیرومندبه وجودبیاوریمکه
در راس ان یک دیکتاتور باشد .کار دولت این باشد که یک ارتش
وانتظامی نیرومندفعالیتکنند.سیستممالیات گیریقویداشته
باشد.قوهاقتصادیدچارتحولشودوهمچنینتحوالتفرهنگی
همبه طورگستردهشکلبگیرد.مادرنطقتیمورتاشدرمجلس
چهارممی توانیمدقیقامانیفستیازاینجریانوجنبشراببینم.
این جنبش احتیاج به یک بازوی اجرایی داشت که این بازو
همان رضاخان بود .رضاخان در اسفند 1299زیر سایه سیدضیا
طباطبایی کودتا کرد .رضاخــان هم با این جریان روشــنفکری
همراه می شــود .منتها به پدیده رضاخان دو گروه از روشنفکران
واکنش نشــان دادند .یکسری روشــنفکران مشــروطه خواه و
یکسری هم روشنفکران دولت گرا .روشنفکران مشروطه خواه یا
ازادی خواه اهمیت برایشان ازادی بود و فکر می کردند اعتالی
ایران و حس تمامیت ایران هم از همین راه به دســت می اید .از
جمله انها می توان به مرحوم دکتر مصدق اشــاره کرد یا می شود
به میرزاده عشقی ،فرخی یزدی ،ملک الشعرای بهار ،رحیم زاده
صفوی و حائری زاده یزدی اشــاره کرد .انها با رضاخان تا انجایی
که وزیر جنگ مشروطه باشد مشکلی نداشتند ولی نمی خواستند
رضاخان تبدیل به یک دیکتاتوری شود که به هیچ قانونی پایبند
نباشد .عده دیگری امیدوار هستند که رضاخان به قدرتی دست
یابد و بتوانند از این طریق خواســته های خــود را عملی کنند .در
این دسته نفراتی چون تیمورتاش ،داور ،کسروی و فروغی بودند
که از مشــروطه عبور کرده و دولت گرا محســوب می شدند .انها
می خواســتند رضاخان یک دیکتاتور به تمام معنا باشد تا بتواند
نهادهایسیاسیمانندشورایمشروطهراهرزمانیخواستکنار
بزند .این دسته می خواستند رضاخان تمام قدرت ها را کنار بزند و
انها به خواسته های خود دست یابند .این دو جریان روشنفکری
در مجلس چهارم و پنجم و قبل از ســلطنت رضاخان با هم جدل
می کردند .مشــروطه خواهان چون از رضاخان می ترسیدند که
گردنکششودوازقانونعبورکندباتغییرسلطنتقاجاریهوایجاد
جمهوری در ایران که رضاخان به تبعیت از اتاتورک می خواست
انجامدهد،مخالفتکردند.تغییرحکومتبهجمهوریشکست
خورد امااینجریانباتغییرسلطنتقاجاریهبهپهلوینیزمخالف
بودند؛ چون می دانستند اخرین خاکریز دفاع از قانون مشروطه
نظامدرباراحمد شاهاست.پسازاینهادرمقابلرضاخانحمایت
می کنند .این روشــنفکران مشــروطه خواه در این راه کشته هم
می دهند که نماد اینها میرزاده عشقی است .اما روشنفکران دیگر
برایبهسلطنترسیدنرضاخانتالشمی کنندودرتغییرسلطنت
نیز نقش مهمی دارند .بعد از پادشــاهی رضاخان روشــنفکران
مشــروطه خواه به تدریج از نهادها هم حذف می شــوند .اخرین
بقایایانهادرمجلسششمحضورداشتوپسازمجلسششم
دیگر نیستند .البته اگر هم با سیستم رضاشاه کاری نداشتند ،اما
سیستم پلیسی و امنیتی رضاشــاه با انها کار داشت .اینکه ملک
الشعرایبهارراچندینباربدوندلیلزندانیمی کنند.
اماروشنفکراندولت گراکهتمامیت خواههمبهانهامی شود
گفت،درخدمترضاشاهقرارمی گیرند.انهابازویفکریوعنصر
اندیشه پرداز حکومت رضاشاه می شوند و رضاشاه مجری افکار
انهامی شود.البتهبهتدریجپایبندیبهانهاراکنارمی گذاردووقتی
می بیند که تیمورتاش دارای تشخصی غیر از خودش است ،او را
بهطرزفجیعیبهقتلمی رساند.ازداوراستفادمی کندواومجری
اصالحات در دادگســتری و دارایی است .در این راستا علی اکبر
داور تالش می کند اقشار بازار را تضعیف کند ولی وقتی نمی تواند
به طورکلیبرنامه هایرضاشاهراپیشببرد،بارضاشاهدچارتضاد
می شود .در واقع رضاشاه انتظارات غیرمعقولی دارد که نمی تواند
داور در دارایی ان را اجرا کند .چنانکه رضاشاه به او گفت که برو و
بمیر و داور هم از ترس اینکه به سرنوشت تیمورتاش دچار نشود،
واقعا رفت و ُمرد .بنابراین ،این روشنفکران به تدریج با رضاشاه به
مشکل می خورند و ِ
خود محمدعلی فروغی هم عنصر مهمی در
این سیســتم بود ،ســال 1314مجبور به اســتعفا و خانه نشینی
می شود.در 6،5سالاخرحکومترضاشاه،اودیکتاتوریمافوق
این جریان هاســت .در واقع هیچ جریانی مســتقل از خودش را
نمی پذیرفت.
سیاست
یرواند ابراهامیــان در کتاب خود با عنــوان ایران بین
دو انقالب هم به نقاط اشــتراک میان اتاتــورک و رضاخان
اشــاره می کند و تفاوت بارز میان این دو را اشــکار می کند.
ی خود
در حالی که اتاتورک به روشــنفکران هم عقیده و حام
بها داده بود و انان را در حــزب جمهوری گرد هم اورده بود و
توانسته بود حامیان خود را در یک گروه سیاسی متمرکز کند.
رضاخان تمامی روشنفکران حامی خود را یا از بین برد یا تبعید
کرد ،در نتیجه حزب و گروه خاصی به طــور متمرکز و واحد
از رضاخان و دیدگاه های وی حمایــت نمی کرد و رضاخان
با از بین بردن حزب اصالح طلب تجدد ،خود را از داشــتن
حامیان و مشــاوران قوی و با تجربه سیاســی محروم کرده
بود ،در نتیجه در بزنگاه تاریخی ماه های منتهی به شهریور
1320وی از مشاوران سیاسی اگاه برخوردار نبود که بتوانند
با مشــورت های خود وی را از تصمیمات اشتباه در ان برهه
حساس بر حذر دارند.
پژوهشگر
سیاست
61
سیاست
همه چیز از شکست مشروطه شروع شد
چرا نسل دوم روشنفکران از رضاخان حمایت و با او همکاری کردند؟
مصطفی شوقی
سیاست
62
مثلث | شماره 278
4
روزنامه نگار حوزه تاریخ
«ای ایرانیــان! ای برادران عزیز من! تا کی این مســتی
خائنانهشماراخوابخواهدکرد؟اینمستیبساست.سرهایتان
را بلند کنید .چشم هایتان را باز کنید .به اطراف خود نگاه کنید و
ببینیدکهدنیاچقدرمتمدنشدهاست».
ایرانبیندوانقالب،شرحیازیکیازاسنادوزارت
امورخارجهبریتانیا-صفحه106
انقالب مشــروطیت به عنوان نقطه عطــف تاریخ ایران
پس از صفویه که ســر و کار ایرانیان با دولت های خارجی افتاد،
تالشی برای رسیدن به انچه تمدن گفته می شد ،بود .ایران در
نگاهبسیاریازسیاحانوخاطره نویسانغربیسرزمینیپرنعمت
و بکری بــا مردمان به غایت ســاده اندیش که ایــن گمانه را نزد
بســیاری از انها به وجود اورده بود که می توان به راحتی بر انان
حکمرانیکرد.نوعنگاهروسوانگلیسبه عنواندورقیباصلی
در زمین ایران در تعامل با رجال ایرانی نیز به همین صورت بود؛
نزد انها ،اشراف ایرانی کســانی بودند که به راحتی با سکه ای و
تابعیت می توان با انها کارکرد .بر همین اساس بود که قراردادها
و معاهده ها میان ایران و روس و نیز میان ایران و انگلیس بسته
شد؛ همه شئون کشور در اختیار کمپانی ها و اشخاص با تابعیت
خارجیونیروینظامیکشورنیزبراثرزدوبندهایسیاسیومالی
در اختیار افسران روس و بلژیکی قرار گرفت .در اواخر سلطنت
ناصرالدین شاه دیگر چیزی از اقتصاد ،سیاست و امنیت کشور
در دست حکومت مرکزی نبود که حکمرانی کند؛ همه چیز تیول
دولخارجیبودوگاهیهمدریدقدرتالیگارشیوفئودال هایی
که عمدتا تحت الحمایه انگلیس و روس بودند .از کشــور تنها
یک دارالخالفه تهران بود که شاه در تختگاهش حاکم حرمش
بود تا حاکم واقعی ایران .اگر تیر ســید رضا کرمانی شاه کش به
ناصرالدیناصابتنمی کرداوگرچهپنجاهمینسالسلطنترارد
کردهبودامااثراتویرانیایرانرابهچشمخودباسقوطازسلطنت
می دید .مظفر الدین شاه همچنان که وارث شاه قبلی شده بود،
وارثویرانی هایاونیزبودامانه تنهاتالشیبرایرفعاننکردکه
ان قدر برای نشستن روی تخت مروارید در تبریز مشق ولیعهدی
کرده بود که اشتیاقی به اصالحات نداشت و بیشتر می خواست
در باقیمانده عمرش شاه باشد تا یک اصالحگر .شاه جدید برای
پر کردن خزانه تعرفه های مالیاتی را افزایش داد ،مستمری های
درباری و علما را کاهش داد و از همه مهمتر همان سیاست غلط
و مورد انتقاد سابق درگرفتن وام های کالن برای خوشگذرانی
در فرنگ را پیشگرفت .شــاید یکی از بدترین کارهای او که در
مشــروطیت گریبانش را گرفت؛ گرفتــن وام کالن و به تبع ان
ریاستیکبلژیکیبرگمرکاتایرانبود.سیاست هایمسیونوز
ضد بازار انها را بر اشفت؛ احمد کسروی در تاریخ مشروطه ایران
می نویسدازانجاکهمردموروحانیون،تعرفههارابهزیانمی دیدند
ووجودیکخارجیرابرمصدرامورنمیپذیرفتند،ناخشنودبودند.
بلژیکی ها در عوض به سختگیری و بدرفتاری با ایرانیان (به ویژه
مسلمانان) می پرداختند و میان یک ایرانی و یک خارجی و حتی
یکایرانیمسیحیویکایرانیمسلمانتبعیضمی گذاشتند.
این مسائل باعث منفوریت وی شــد .بازاری ها و بازرگانان که با
نوز مشکل داشــتند ،به بهانه تعارف مشــروب در جلوی در یک
مشروبفروشی به یک روحانی؛ بازار را بستند و غوغا به پا شد .در
عصرمظفریبازشدنانجمن هایبهظاهرفرهنگیولیدرباطن
انجمن هایروشنگری،یکیازمهمتریندالیلتشکیالتی شدن
جنبشمشروطیتوالبتهموفقیتانبود.
اگرمشروطهدوبالداشتهباشد؛یکیروشنفکرانودیگری
علمایمذهبیهستندکهاتفاقاافتراقوجداییانهایکیازدالیل
اصلی شکست جنبش مشروطیت بود .در این دوران گروه های
روشنفکردرگروه هاوانجمن هایپنهانیمتشکلشدند.ازجمله
این انجمن ها فراموشخانه متعلق به میرزا ملکم خان ،لژ بیداری
ایران،انجمنادمیتوانجمن ترقیبودکهبررسوممخفیولزوم
اصالحات در کشور تاکید می کرد .مشروطه خواهان منورالفکر
با پخش اعالمیه ها و انتشار روزنامه ها افکا ر ترقی خواهانه خود
را منتشر می کردند .این گروه به لزوم اصالحات سیستم ارضی
و اداری و کم شدن دخالت دولت در اقتصاد جامعه و نیز محدود
ساختنحاکماندرچارچوبقانونتاکیدمی کردند.مشروطهکه
بایداحوالایرانیانرادگرگونمی کرداماازفردایتشکیلامضای
«عدلمظفر»روبهتندرویگذاشت؛درفردایمشروطیت،فضا
را چنان الودند که همه دلسوزان و عالمان اگاه به جای رسیدگی
به امور مهم کشوری ،ناگزیر به پاسخ گویی و درگیر شدن با این
مهاجمان بی رحم و مرزنشناس فرهنگی ،پرداختند .از جمله این
روزنامه ها که به اعتقادات و باورهای مردم مسلمان ،کینه توزانه
توهینمی کرد،روزنامهمالنصرالدینبودکهتوسطجلیلمحمد
قلیزادهدرقفقازمنتشرمی شدوبهایرانهممی امد.اینروزنامه
در ناسزاگویی کار را به جایی رساند که علمای تبریز و نجف ان را
«اوراقمضله»شمردندواعالمکردندکهنوشته هایاینروزنامه
کفرامیز از شمشیر شــمر بدتر اســت .مقاله های این روزنامه،
در روزنامه ها و نشــریه های ایرانی نیز کارگر افتاد و روزنامه صور
اسرافیل ،در موارد گوناگون ،سوژه های خود را از ان می گرفت
و مقاله های تندی علیه اسالم و علما نشــر می داد .در شماره،4
هشتمجمادی االول 1325روزنامهصوراسرافیل،بهقلمدهخدا
مقاله تندی علیه اسالم و روحانیت نشــر داد که خشم علما را بر
انگیختوسید محمدطباطبایی،نویسندهمقالهراکافردانستهو
بهخاطرتوهینویبهاسالم،ویراواجب القتلمعرفیمی کند.
از مسائلی که بسیار خش م شیخ فضل الله نوری را برانگیخت و به
مناسبت هایگوناگونانرایاداورمی شود،همینازادی بی حد
وحصر و مهار گسیخته مطبوعات و روزنامه ها بود .از سوی دیگر
تندروی های انجمن های سری؛ فضا را به شدت تند و رادیکال
کرده بود؛ شاید در اغاز تاســیس برخی از این انجمن ها ،انجام
کارها و تالش هایی در جهت دفاع از مردم و مبــارزه با پاره ای از
نابسامانی ها در نظر بوده ولی کم کم ،چنان مهارگسیخته شدند
کهبههیچچیز،جزمصالحگروهیخودفکرنمی کردندوهر کس
را مخالف خود می دیدند ،زیر رگبار انتقاد می گرفتند؛ از این روی،
خطرجدیبرایمملکتشدندومشکالتیبرایمردمومجلس،
به بار اوردند تا انجا که ســید محمد طباطبایی پیشــنهاد اصالح
انجمن هاونمایندگانمرتبطبهانهارادرمجلسمطرحکرد.
روشــنفکران مشــروطه حتی پس از فتح تهران و سقوط
استبدادمحمد علیشاهینیزنتوانستندبرمشکالتیکهبرایان
انقالب کرده بودند فائق ایند .حکمرانان محلی همان حاکمان
قدیمی بودندوباهمانشیوهسابق،الیگارشیسنتیوفئودال ها
نه تنها از نفوذشان کاسته نشــد ،بر مناصب قدرت نشستند و تا
رئیس الوزرایینیزرفتند،ایالتوعشایرکهتاپیشازایندرناحیه
و محلی که اقامت داشتند از نفوذ و قدرت سنتی برخوردار بودند
همانندبختیاری هاپایشانبهسیاستپایتختهمکشیدهشد،از
نفود قدرت های روس و انگلیس نه تنها کاسته نشد که دو قرارداد
1907و 1919حاکمیت نیم بند ملــی ایران را نیز تهدید کردند.
اعالم بیطرفی کشور در جنگ اول جهانی مورد توجه نیروهای
متخاصمقرارنگرفتوکشورموردحملهنظامیروس،انگلیسو
عثمانیقرارگرفت.کشورنا امنبود،شورش هایمحلیمی رفت
کهایرانراتکهتکهکند،اقتصادکشورویرانبود،سیاستداخلی
در اوج بی ثباتی و گروه بندی های ان قرار گرفته بود و حتی عمر
برخی از رئیس الوزرا به چند ماه و چند روز نمی رسید .از 1285که
مشروطیتبهپیروزیرسیدتاکودتای 1299سید ضیاءطباطبایی
28نخست وزیر بر سر کار امد ،برخی از انها برای چندین دوره از
پسنخست وزیریدیگر،رئیسدولتمی شد.
در چنین زمانی اســت که رضاخان پا به عرصه سیاســت
ایران می گــذارد .در واقع شکســت ارمان های مشــروطیت و
حل شدنروشنفکراننسلاولدرفضایسیاسیایران،تند روی،
بی انگیز گیودریککالمفترتایرانپسازمشروطیتدرحالی
کهبایدبااینانقالب،ایرانروبهاصالحاتبیاورداماچنیننشد؛
روشنفکراننسلدومراوادارکردکهباچراغدرروزروشنبه دنبال
ناجی بگردند .ان فرد رضاخان میر پنــج ،فرمانده بریگارد قزاق
بود .در فرم مطالبات نسل دوم روشنفکران با روشنفکران نسل
اول در مشروطیت یگانه است اما در محتوا و برنامه اجرایی انها
میراثتلخمشروطهراپیشروداشتند،بدینترتیببودکهضامن
اجرایی را در کنار محتوا الزم و ملزوم همدیگر می پنداشتند .انها
با الگو گیری از غرب سعی داشــتند که مفاهیم جدید غربی را در
ایران پیاده سازند .سیاست همگن ســازی فرهنگی و اجتماعی
در ان دوره محبوبیــت فراوانی یافته بود زیــرا در غرب نیز چنین
ایده هاییطرفدارانبسیاریداشته است.ایجادنهادهایجدید
مانند مدرسه و دانشگاه از اولین اقدامات این گروه بود .نسل دوم
برخالف نســل اول نه تنها در جهت غربی شدن تالش نمی کرد
برعکس بر ظرفیت های فرهنگی و تاریخی ایران تکیه می کرد.
از انجایی که تفکر ان دوران برمبنای کشور تک فرهنگی استوار
بودهبنابراینسرکوبیسایرفرهنگ هایکشوربهاوجخودرسید.
ایده هایی نظیر ایران بزرگ و تاریخ هزاران ساله و غیره محصول
این نسل از روشنفکران بوده است .سیاست یگانه سازی ایران در
قوانینیمثلقانونسربازیعمومیکهبیشازاینوجودخارجی
نداشت و همین خالء باعث شــده بود که یگان های نظامی در
اختیاردولخارجیباشد،قانوناجباریداشتننامونامخانوادگی
ایرانی ،تمرکز گرایی بیش از اندازه دولت بر والیات و استان های
کشوربهدلیلسابقهبدتیول داریدرسراسرایران،یکپارچهشدن
اموزش های عمومی پیش از دانشگاه ذیل اداره و وزارتخانه ای
مشخص،قانوناجباریشدنلباسومتحد الشکلبودنالبسه،
قانوناجباریکشفحجابو...همهدرجهتغربیشدنکشور
ورسیدنبهتمدنبود.اگردرمشروطهضامناجراییقدرتمندی
همانند رضاخان بود ،شاید راه و شیوه روشنفکران در ا نجا به انتها
می رسید و برنامه انها محقق می شــد ،لزوم قدرت اجرایی برای
اجرایی کردن چنین برنامه هایی از ویژگی های روشنفکران نسل
دوم است .گویی انها راه را یافته بودند و همین باعث می شد که
بی محابا بدون در نظر گرفتن شرایط فرهنگی و مذهبی بر اسب
تمدن بتازند .البته همین مساله باعث شد که اکثریت جامعه در
نهایت از اقدامات ضد فرهنگی و دینی انها روی برگردانند و یکی
ازدالیلشکستانهاهمیننگاه هایسلبیورادیکالدرموضوع
مدرن کردن ایران بود .رابطه روشنفکران با رضاخان اما به انتها
نرسید .انها در میانه راه اســیر خودکامگی او شدند و برنامه های
نوسازی شانبهنفعاستبدادرضاخانیمصادرهشد.تجربهشکست
تلخمشروطیتبرایروشنفکراننسلاولدرتجربهاستبدادمنور
او نیز تکرار شد .گویی همه چیز از مشروطه شروع شده بود و اگر
انبهثمرمی نشست،دیگراصالحاتحاکمبرجامعهتوفان زده
ایران،کشوررابهساحلامناستبدادرضاخانینمی برد.
سیاست
ایندانشگاهبیرونمی ایند،باستان گراوناسیونالیستباشند.
یعنیهمانچیزیکهغربمی خواهد.رضا خاندوساختمان
ساخت که اجاز بدهید جریان ان را بازگو کنم؛ یکی کاخ وزارت
دادگستری و کاخ دارایی .اما این ساختمان ها را کجا ساخت؟
این ساختمان ها را درســت جلوی بازار ســاخت ،در جایی که
شلوغ اســت و تقریبا تمام خیابان هایش بســته بود .من سال
1329به تهران امدم و ان موقع خیابان ناصرخســر و ترافیک
بود .همه دنیا کاخ دادگســتری و دارایی دارنــد ،اما هیچ کدام
در بازار ،کاخ دادگستری نساختند .کدام معماری به رضا خان
چنینتوصیه هاییمی کردوجزایناستکهبگوییمخارجی ها
بهاوخطمی دادند؟
رضاخان ،روشنفکران باستانگرا تربیت کرد
محمدمهدی عبدخدایی
5
فعال سیاسی
من به یک پیشینه تاریخی اشــاره می کنم و ان اینکه در
ایرانودرزمانقاجارهمهمعتقدبودندکهماازنظرصنعتیعقب
ماندهایم.پسازاندودستهپیداشدند؛یکدستهمعتقدبودند
کهاگربخواهیم ترقیکنیمبایددینومذهبراکناربگذاریم؛
مانند اروپایی ها که کلیســا را کنار گذاشــتند ،ما هم مسجد،
محراب،حسینیهو...راکناربگذاریم.رهبرانانهادروهلهاول
نظامملکمخان،اخوندزادهومستشارالدولهبودند.نسلدومبه
حسنتقی زاده،محمدعلیفروغی،سعیدنفیسی،تدینوداور
می رسدکهانهاهمبههمینمسالهاعتقادداشتند .نسلدیگر
معتقدبودندکهاصوالمذهبشیعهیکمذهبپیشرو،مترقی
ویکمذهبانقالبیاست.اینکهتکنولوژیارتباطیبامذهب
شیعه ندارد .رهبران انها در راس سیدجمال الدین اسدابادی،
اخوندخراسانی ،عالمه محمد حسین نائینی و دیگران بودند.
انها معتقد بودند که کشور باید مترقی بشود اما فرهنگ کشور
بایدحفظشود.متاسفانهدرکشوروضعیبه وجودامدکهشرایط
روی کار امدن رضا خان مهیا شــد .ما یک کشــور کثیرالمله
هستیم.اقواممختلفدراینکشورزندگیمی کنند ،مانندترک،
لر،کرد،عرب،گیلکیوغیره.
از بین رفتن امنیت داخلی
قبــل از اینکــه رضا خــان روی کار بیایــد ،متاســفانه
مشروطه خواهانکهازسالشمسی1287پیروزشدند،امنیت
داخلی کشور از بین رفت .در هر جای کشور یک نفر بلند شد و
داعیه دار بود .مثال محمد خیابانی در اذربایجان ،شیخ خزعل
درخوزستان،صمصام السلطنهدرلرستان،نایبحسینکاشی
درکاشان،سردارنظرخاندربلوچستانودرشهرهایدیگرنیز
وضعیتبههمینمنوالبود.دراینوضعیتاشخاصبودندکه
می خواستندامنیتبهوجودبیاورندودراینگیرودارانگلیسی ها
واردمعرکهشدند.انگلیسی هانمی توانستندباهمهصحبتکنند
وبرایهمینبهفکرمی افتندکهبایکنفرمذاکرهکنند.قرعه
به نام رضا خان افتاد و او به تهران سفر کرد و تهران را به دست
گرفت .مردم برایش کف زدند .پیروزمندانه شهر ری را گرفت و
گفتحکممی کنم.توانستدرعرضچندسالسلطنتقاجار
رامنحلکندودرحالیکهقانونیکهبهمجلساوردخالفقانون
بود،خودشراپادشاهایرانلقبداد.
راه اهندرهمانزماننزدیکبه 260میلیوندالرهزینه
برداشت .با این مبلغ تمام جاده های ایران شسته می شد ،اما
خطی ســاختند که نیروهای متفقین از ان اســتفاده کنند .در
همان موقع عده ای از کارشناسان مردمی پیشنهاد کردند که
خط راه اهن تهران – تبریز یا اصفهان ،شــیراز ،مشهد و ...را
راه اندازیکنند.گوشنکردندوخطاهنتاشاهرودامدوبهقول
خودشانجنوبرابهشمالوصلکردند.اماجنوبیرابهشمال
وصلکردکهزمینهقحطیدرایرانرابهوجوداورد.نمی فهمید،
جلویش نقشه را می گذاشتند و رضا خان امضا می کرد .چون
دیکتاتور بود ،بله قربان گوها به قدری بودند که نمی شــد به او
بفهمانندکهنمی فهمد.یکقرارداد 1933امضاکردکهحسن
تقی زاده بعدها گفت که در این قرارداد کاره ای نبود .رضا خان
گفت امضا کن و من امضا کــردم .درامد ایران به مراتب کمتر
از مالیاتی بود که شرکت نفت ایران به دولت انگلیس پرداخت
می کرد.مااگربخواهیمتاریخرا بیطرفانهنگاهکنیم،حرف های
بسیاری اســت .رضا خان دانشگاه هم ســاخت ،اما تحت چه
شرایطی؟بااینسیاستدانشگاهراساختکهمسئوالنیکهاز
رضا شــاه کجا معمار بود؟ معمار تخریب
ایران بود .روزی که وارد تهران شد ،یک
ملک پدری داشــته اما روزی که از تهران
می رفت 35 ،هزار سند منگوله دار داشت.
غارتگر بوده و چندین صنــدوق عتیقه و
پول با خودش برد که در کشــتی تجاری
نشســته بود و فرمانده انگلیسی ها امد و
احترام نظامی گذاشــت و گفت رضا خان
باید با کشتی نظامی به ژوهانسبورگ برود
متحد الشکلکردنجامعه
در متحد الشکل کردن جامعه چه کسانی نظر داشتند؟
ایا انگلیســی ها به مصرف نرفته بودند که با کارگر ارزان تولید
مازاد بر مصرف کرده بودند و دلشــان می خواست پارچه های
فاســتونی را با پارچه هایی که تولید کردن د بفروشند؟ به عنوان
نترقیامدنددرایرانبهزورکاله
متحد الشکلکردنوبه عنوا
پهلویولباسیکهرضا خانمی گفتتحمیلکردند.یکمقدار
بهاقتصاداندورانانگلیسبایدنظرانداختوببینیمانهادرچه
وضعیبودند.بنابراینیکبهیکمی توانیمکارهایرضا خان
را تحلیل و نقد کنیم .بزرگترین دلیلش این بود که بیسواد بود.
البتهنهبهاینمعناکهخواندنونوشتنبلدنبود.نهاینکهبهزبان
فارسی عالقه مند نبود .اتفاقا چون بیسواد بود عالقه زیادی به
زبانفارسیداشت.بههمینجهتدرزماناوبدترینکاریکه
انجامنگرفتوخوببودبحثحروفالفبابود.اینکهغربی ها
می خواستند الفبای فارسی را به التین تغییر دهند و رضا خان
چنیناجازه اینداد.متاسفانهدرترکیهایناتفاقافتادواینهم
نتیجهناسیونالیستیرضا خانبودکهالفبایفارسیتغییرنکرد؛
نهاینکهباتغییرندادنالفبایفارسیفرهنگگذشتهحفظشود.
اصالاینمسائلرارضا خاننمی فهمید.بااینکهسعیدنفیسیو
دیگرانفشاراوردندکهالفبارابهالتینتغییردهدولیایناتفاق
نیفتاد .این از کارهای خوبی بود که انجام شــد و ارتباط ما را با
فرهنگگذشتهقطعنکرد.
35هزار سند منگوله دار
رضا شاه کجا معمار بود؟ معمار تخریب ایران بود .روزی
کهواردتهرانشد،یکملکپدریداشتهاماروزیکهازتهران
می رفت 35،هزارسندمنگوله دارداشت.غارتگربودهوچندین
صندوقعتیقهوپولباخودشبردکهدرکشتیتجارینشسته
بود و فرمانده انگلیسی ها امد و احترام نظامی گذاشت و گفت
رضا خانبایدباکشتینظامیبهژوهانسبورگبرود.اینعتیقهو
پولبهکجارفت؟سرازانگلیسدراورد.قطعازوایهپنهانیهم
وجود دارد .این مسائل چیزهایی است که اشکار شده و قطعا
چیزهایدیگریوجودداردکهپنهانماندهاست.اینهاحاصل
جهل رضا خان بود که به اینجا رسید .این ادم پادشاه شده بود،
چونمجسمهجهلونادانیبود.
مثلث | شماره 278
پساز انبودکهرضاشاهبهقولخودششروعبهنوسازی
ایران کرد .از انجا که سواد نداشــت ،شعور سیاسی نداشت و
چونبله قربان گوزیادداشت،دیکتاتورپرورشیافت.همیشه
دیکتاتورهانادانهستند.مثالهمینراه اهنیکهرضاخاناورد
را می گویم .مملکت راه اهن نیاز داشت ،اما اینکه خط راه اهن
هزینه 260میلیون دالری راه اهن
متاسفانه عده ای از روشنفکران ،باســتان گرا بودند .در
حالیکهباستان گراییازاروپاامدهبود.افراطیبودند.عده ای
از روشنفکران ما دغدغه کمونیسم داشــتند .مثل دکتر تقی
هرانی ،دکتر مرتضی یزدی و اقای کیانوری .بعد از شــهریور
1320روشنفکرانیکهبهقولجاللال احمداروغروشنفکری
می زدند،دانشگاهراگرفتند.اگرنبودانقالباسالمیایرانکه
مسالهتوحیدرامطرحکندوکمونیسمرابهفرمودهامامبهموزه ها
ببرد ،سرنوشت ملت هایی که زیر سلطه هستند چه می شد؟ ما
خوشبختانه توانستیم از زیر سلطه بیرون بیاییم .دیپلمات ما
کشتیمی گیردباششدیپلماتقویغرب.نمی دانمکهپیروز
شدیم یا نه اما می خواهم بگویم که این کشتی گرفتن در سایه
انقالبدینیبودکهدرایرانبهکارافتادهاست.
سیاست
نوسازی ایران
از کجا به کجا باشد اهمیت دارد .ایا می بایست خط راه اهن از
بندر خرمشهر تا بندر شاه ان روز یا بندر ترکمن امروز باشد؟ بعد
از سال 1314که 80سال از ان تاریخ می گذرد این خط مسافر
چندانی ندارد .در واقع خط جنگی بود که تمام اذوقه ایران را در
میکردندوبهقفقاز
جنگجهانیدومسوارکانتینرهایراهاهن
ی یک لیتر
می بردند .نفت ایران را هم همین طــور .مردم حت
نفتبرایروشنکردن چراغنداشتند.مردمدانهخرمارااسیاب
می کردندومی خوردند.ایندرصددجهلانساناتفاقافتادواو
اینچیزهارانمی فهمید.اینکهوضعدنیاچطوریاست.خودش
راسال 1318بیطرفاعالمکردوهمین بیطرفیباعثشدکه
کشوراشغالشو دوصدهامیلیوندالربهکشورصدمهواردشد.
روزی که از ایران بیرون رفت ،کل جمعیت کشور 12میلیون و
هفتصدهزارنفربود.برایاینجمعیتکهدشتمغانوگنبدش
پر از گندم بود و گیالن و مازندرانش پر از برنج بود ایا بد نبود که
دانهخرمااسیابکنندوبخورند؟امامردمبهفالکتیافتادهبود
کهدانهخرمامی خوردند.اکنونرضاخانچهجورمعمارازنظر
سیاسیبرایکشوربهحسابمی اید؟
روشنفکران باستان گرا
63
بخت شوم هیالری
باافشایرسواییهیالریکلینتون دردورهوزارتامورخارجهوهمچنینانتشاراخبارمربوطبهدرامدهای
میلیون دالری بنیاد کلینتون ها به نظر می رسد شانس پیروزی همســر بیل کلینتون در اردوگاه دموکرات ها
بیش از پیش کاهش یافته است .در این میان رشد خیره کننده برنی سندرز که به جریان چپ حزب دموکرات
متعلقاست رقابت هایانتخاباتریاست جمهوریامریکاراباشوکمواجهکردهاستشایدحدوددوماهپیش
هیچ کسانتظارنداشتدررقابت هایدرونیحزبدموکراتهیالریکلینتونگویرقابترابهرقیبناشناس
خود واگذار کند ،اما شعارهای ســندرز در حمایت از طبقه متوسط امریکا و تاکید بر افزایش مالیات طبقات
ثروتمندجامعهشانسسوسیالیست هایحزبدموکراترابرایپیروزینهاییدرانتخاباتافزایشدادهاست.
بین الملل
ت
یتر
ی
ک
اوبامایسفیدپوست
برنیسندرزطیهفتههایگذشتهجهشقابلتوجهی
درنظرسنجیدموکراتهاداشتهاست
بین الملل
64
مثلث | شماره 278
1
برنی سندرز ،سناتور مســتقل ایالت ورمونت ،واقع در
شمال شــرق امریکا اردیبهشت ماه رســما برای حضور در
انتخابات سال 2016اعالم کاندیداتوری کرد؛ سندرز پس
از هیالری کلینتون ،دومین نامزد دموکرات ها در انتخابات
اتی ریاست جمهوری امریکا محسوب می شود .او کاهش
نابرابری درامدها ،رسیدگی به موضوع تغییرات اب و هوایی
و حذف نفوذ مالی در سیاست را شــعارهای انتخاباتی خود
قرار داده است.
«سندرز» درباره اعالم کاندیداتوری خود گفت« :پس
از سال ها مسافرت ،بحث و مذاکره ،سرانجام تصمیم گرفتم
با نام یک نماینده دموکرات در انتخابات ریاســت جمهوری
شرکت کنم .فکر می کنم زمان ان فرا رســیده باشد تا مردم
امریکا به موقعیت های اقتصادی یکسانی دست پیدا کنند.
اقتصادی پویا که برای همه اقشار جامعه مفید باشد و نه فقط
برای سرمایه گذاران میلیاردر».
در ابتدا بسیاری از تحلیلگران شانسی برای این کاندیدا
قائل نبودند اما طبق اخرین نظرسنجی ها او به رقیبی جدی
برای هیالری کلینتون تبدیل شــده اســت و افکار عمومی
را با این پرســش مواجه کرده که ایا برنی سندرز یک تهدید
برای هیالری کلینتون است؟ مردی در منتهی الیه نیروهای
چــپ دموکرات ها ،با افزایــش ارای خود در نظرســنجی ها
توانســته نظر سیاســیون را جلب و خود را به عنــوان رقیب
تازه ای برای هیالری کلینتون مطرح کند .برخی اما اعتقاد
دارند که افزایش ارای ســندرز ،در نظرســنجی های داخل
حزب نمی تواند تهدیدی دائمی بــرای هیالری کلینتون به
حساب اید.
خطر دیگر برای هیــاری نیز جو بایدن اســت که در
صورت اعالم کاندیداتوری کار این نامزد را بســیار دشــوار
خواهــد کــرد .برنی ســندرز در میــان سوسیالیســت های
دموکرات ها خواهان بیشــتری دارد ،این در حالی است که
جو بایدن در میان قشر لیبرال این حزب طرفدار دارد.
کمپین انتخاباتی «ســندرز» از 26مه رســما فعالیت
خود را اغاز کرد .او طرفداران زیادی در میان دموکرات های
لیبرال دارد .در حالی که هیالری کلینتون با انتقاد هایی چون
استفاده از ایمیل شخصی خود برای فرستادن ایمیل های
اداری روبه رو است ،برمحبوبیت برنی سندرز افزوده می شود.
ِ
«سوسیالیست دموکراتیک»
َسندرز به صراحت خود را
می داند .او بر موضــوع اختالف طبقاتی شــدید در جامعه
امریکا تاکید دارد .ســندرز خودش را نماینده خانواده های
متوسط و طبقات پایین جامعه امریکا می نامد نه میلیاردر ها.
در تمام شعار های انتخاباتی و سخنرانی هایش به این نکته
اشاره می کند که امریکا کشوری است متعلق به تمام مردم و
اقشار متوسط نه صرفا میلیاردر ها .سندرز با تاکید روی مبارزه
با کاهش درامد طبقه متوسط وارد مبارزات انتخاباتی درون
حزبی دموکرات ها شــده اســت .در ضمن در سخنرانی ها و
صحبت هایش تاکید می کند که می خواهد با افزایش شکاف
طبقاتی مبارزه کند .سندرز که این روزها در فضاهای عمومی
بیشتر سخنرانی می کند و به خوبی از ظرفیت های شبکه های
اجتماعی همچون توییتر و فیس بوک برای پیشبرد کمپینش
اســتفاده کرده اســت نماد گردش به چپ در جامعه امریکا
است .ســندرز در کمپین مبارزاتی اش بر این موضوع تاکید
دارد که تحصیل رایگان و بهداشــت همگانــی را حق تمام
شهروندان امریکا می داند .او مخالف قوانین ضد مهاجرتی
اســت .در مورد محیط زیســت بحث های جنبش های سبز
و محیط زیســتی را پیگیری می کند .وی اعالم کرده مردم
معمولی و طبقه متوسط امریکایی ســاعت های زیادی کار
می کنند و دســتمزد کمی می گیرند .این رونــد باید عوض
شــود .امریکا از نظر او متعلق به تمام شــهروندان است نه
فقط میلیاردرها .البته هنوز زود است که راجع به اینده نامزدها
در انتخابات ســخن گفت و باید منتظر باشیم و ببینیم که ایا
ســندرز به پدیده انتخاباتی دموکرات ها تبدیل خواهد شد یا
خیر .ایا او به عنوان اوبامای سفیدپوست نامزد دموکرات ها
خواهد شد؟
ضربه به همگرایی
چرا رویکرد المان در پذیرش مهاجران با
دیگر کشورهای اروپایی متفاوت است؟
شانس بقای سوسیال دموکراسی
امیر علی ابوالفتح
در گفت وگو با مثلث
کلینتون هنوز شانس دارد
نادرانتصاردرگفت وگوبامثلث
فرشاد گلزاری
خبرنگار
مثلث | شماره 278
موافقت هایی به دست بیاورند ولی باید این را در نظر داشت
که تیم و ماشــین انتخاباتی که خانم کلینتون تشکیل داده
است ،بسیار قوی بوده و از لحاظ مالی و چهره های سیاسی
هم ستون فقرات بسیار قدرتمندی دار د .بنابراین در مقطع
کنونی نمی توانیم بگوییم که خانم کلینتون کارش تمام شده
و نفر دیگری به روی کار خواهد امد.
مساله دیگر این است که در نظرســنجی که چند روز
گذشته توسط روزنامه USA TODAYمنتشر شد ،گفته شده
بود که اگر انتخابات ریاست جمهوری امریکا همین امروز
برگزار شــود و دونالد ترامپ در مقابل کلینتــون قرار بگیرد،
بی شک ترامپ برنده میدان خواهد شد .البته این اظهارنظر
هم تا حدودی غلط اســت چراکه تا روز برگزاری انتخابات
بیش از یک ســال باقی مانده اســت و وضعیت ترامپ هم
تا ان روز دستخوش تغییر خواهد شــد .بنابراین این موارد
نمایانگر این موضوع است که محبوبیت کلینتون در میان
دموکرات ها و ســایر مردم امریکا تا حــدودی پایین امده و
اینکه در ماه های اینده خانم کلینتون چه روشی را باید اتخاذ
کند تا مجددا محبوبیتش را افزایش دهد ،بحثی اســت که
به گذر زمان نیاز دارد.
بین الملل
جنــاب انتصــار ! باتوجه بــه براوردهایــی که در
هفته های اخیــر صورت گرفته اســت و منجر به
انتشار یکسری از گزارشات در خصوص کاهش
ارا ی هیالری کلینتــون و افزایش ارای ســناتور
برنی سندرز در سطح امریکا شده،می توان گفت
که یک جابه جایی در لیست دموکرات ها در حالت
فعلی رخ داده است؟
نظراتی که در این مقطع زمانی اظهار می شــود و
یا نظرسنجی هایی که از ســوی موسسات ارائه می شود ،تا
حدود زیادی دور از قطعیــت خواهد بود و باید بگویم که در
حالت فعلی خیلی زود اســت که بخواهیم اظهارنظر کنیم
چراکه معلوم نیســت در ســه یا شــش ماه اینده چه اتفاقی
خواهد افتاد.
اما در زمــان کنونی چنــد پارامتر را می توان بررســی
کرد .برتری که خانــم کلینتــون در ارای عمومی خصوصا
در میان دموکرات ها و حتی در یک ماه قبل داشــته ،دچار
افت و سقوط شدید شده است .گرچه هیالری کلینتون در
میان امریکایی ها و به خصوص دموکرات ها نسبت به دیگر
نامزدها دارای برتری اســت ،اما باید گفــت که این برتری
کمتر شده است.
در انتخابــات مقدماتــی کــه در ایالت نیوهمپشــایر
اتفاق خواهد افتاد ،این موضوع نمایان می شــود که برنی
ســندرز ،ر قیب خانم کلینتون از وی جلو افتاده است .البته
نیو همپشایر یک ایالت کوچک به حساب می اید و با ایالت
ورمانت که خاستگاه سندرز محسوب می شود هم مرز است.
بنابراین روی ان منطقه نمی شــود زیاد حســاب کرد .ولی
در اینکه محبوبیت کامل کلینتــون در میان دموکرات ها تا
حدودی افت پیدا کرده است حرفی نیست.
دالیل اصلی و عمده ای کــه موجب افت مقبولیت
هیــاری کلینتــون شــده ،مشــخصا حــول چه
محورهایی می گردد؟
دالیــل مختلفی بــرای این موضــوع می توان در
نظر گرفــت .یکی از ایــن علت ها ،موضــوع ایمیل هایی
اســت که هیالری کلینتون در زمان تصدی وزارت خارجه
ایاالت متحده از انها استفاده کرده اســت .به گونه ای که
تعدادی از ایمیل های محرمانه را در ایمیل های شخصی
خودش قرار داد یا اینکه انها را از طریق ایمیل شخصی خود
ارسال یا دریافت می کرد و این موضوع از مسائلی است که
مخالفانش مرتبا روی ان مانور می دهند.
دلیل اینکــه مخالفــان کلینتــون چنین مــواردی را
علیه وی مطــرح می کننــد و بــه کار می گیرند این اســت
که می خواهند به افــکار عمومی امریــکا بگویند کلینتون
شخصی نیســت که بتوان به او اعتماد کرد و هدفشان این
اســت که با مخدوش کردن اعتماد به کلینتون ،محبوبیت
وی را پایین بیاورند که البته مخالفان تا حدی توانســته اند
2
بیــش از یــک ســال بــه
انتخابات ریاست جمهوری 2016
ایاالت متحده وقت باقی است اما
فهرستی که دو حزب اصلی امریکا
منتشــر کرده اند تا جایی می تواند
حاکم اینده کاخ سفید را مشخص
کند ولــی معادالت سیاســی در داخل امریــکا انهم در
قبــال بزرگترین تورنمنت سیاســی این کشــور بدون
شــک ثابت نخواهد بود .به طوری که روز به روز و حتی
ساعت به ساعت ممکن است مهره های دموکرات ها و
جمهوریخواهان در لیست ارائه شده از سوی طرفین
جابه جا شوند و از همین رو باید گفت هیچ سناریویی تا
لحظات یا حداقل تا یک هفته مانده به انتخابات 2016
قابل تایید و پیش بینی نیســت .اما نکته ای که در چند
روز اخیر موجب برانگیخته شدن تعجب افکار عمومی
جهان به صورت عام و مردم امریــکا به صورت خاص
شده اســت افول مقبولیت و کاهش ارا ی کلینتون و از
سوی دیگر افزایش ارا ی برنی سندرز سناتور برخاسته
از جناح چپ دموکرات است .از این رو هفته نامه مثلث
به گفت وگو با «پروفسور نادر انتصار» رئیس دانشکده
علوم سیاسی دانشگاه االبامای امریکا پرداخته است.
انتصار معتقد اســت که با تمامی سناریوهای پیش رو
باز هم هیالری کلینتون در جناح دموکرات ها پیشــتاز
خواهد بود اما خطر برنی سندرز را هم باید جدی گرفت.
وی معتقد اســت دونالد ترامپ می تواند رقیب بســیار
جدی برای کلینتون و حتــی هم حزبی های خود یعنی
جمهوریخواهان باشد.
علت اینکه ارا ی سناتور سندرز در مقابل کلینتون
افزایش پیدا کرده چیســت؟ ایا تنها هجمه هایی
مانند حادثه ســفارت امریکا در بنغازی و کشــته
شــدن ســفیر این کشــور یا موضوع اســتفاده
کلینتون از ایمیل ها موجــب افزایش محبوبیت و
ارا ی سندرز شد ه یا اینکه پارامترهای مطرح شده
از سوی سندرز و تیمش موجب افزایش ارا ی وی
شده است؟
محورهایی کــه ارائه شــد از محورهــای مهم در
جهت کاهش محبوبیت کلینتون است اما چند فکت دیگر
در این بین وجــود دارد .به طوریکه مخالفــان کلینتون در
حزب دموکــرات و جمهوریخواه روی ایــن موضوع تاکید
دارند که گرچه وی بعضی از مســائل عمومی و پوپولیســم
را مطرح می کند اما کسی است که با طبقه قدرتمند امریکا
همواره رابطه بسیار نزدیکی داشته همین موضوع موجب
خواهد شــد که اگــر وی روی کار بیاید نمی توانــد به طبقه
کارگر و حتی مردم عادی و متوســط کمک کند چراکه طرز
تفکرش با مسائلی که مردم امریکا با ان مواجه هستند کامال
متفاوت است.
از این رو اقای برنی سندرز راحت تر می تواند روی این
موضوع مانور دهد چراکه موضوعاتی که وی مطرح می کند
از محورهایی اســت که مردم ایاالت متحده طی روز با انها
درگیر هستند .مسائلی مانند بیمه تامین اجتماعی ،اشتغال و
مواردی از این دست که به بدنه جامعه مدنی ایاالت متحده
بر می گردد.
امــا جمهوریخواهــان روی ایــن مــوارد و محورها
نمی توانند تمرکز کنند و دلیلش هم این است که انها بیش
از کلینتون با افراد ثروتمنــد و همان جمعیت یک درصدی
امریــکا در ارتباط هســتند و کســانی که در ایــن چارچوب
هستند نمی توانند بیایند کلینتون را هدف قرار دهند چراکه
انها خودشان در این چارچوب قرار گرفته اند اما اقای سندرز
می تواند انتقاداتی را وارد کنــد چراکه در این چارچوب قرار
ندارد و در مقابل هم باید به این نکته توجه داشــت که اگر
در ایاالت متحده در چارچوب مذکور نباشید تا یک حدودی
می توانی د پیش بروید خصوصا اینکه اگر در امریکا میلیاردها
دالر پول نداشته باشید و پشــتیبانی وال استریت و افرادی
که در سطح باالی اقتصادی هستند را نداشته باشید ،امکان
پیروزی شــما در انتخابــات تقریبا به صفر می رســد.اقای
ســندرز هم مقداری پشتیبان دارد اما پشــتیبان هایی مانند
بانک های بزرگ یا سرمایه داران امریکایی را ندارد و اگر این
پشتیبان ها را نداشته باشد تا یک حدی می تواند جلو برود،
بنابراین فکر نمی کنم که بتوانیم روی اثای ســندرز ان هم
در دراز مدت بحث کنیــم و ان را رقیب بزرگی برای هیالری
کلینتون بدانیم.
اخبــار پراکنــد ه ای د ر خصــوص ورود معــاون
اوبامــا یعنــی جــو بایــدن بــه عرصــه انتخابات
ریاســت جمهوری 2016ایاالت متحده مخابره و
منتشر شــده است .عده ای وارد شــدن بایدن را
مردود اعــام می کنند و عده ای هــم بر ان صحه
می گذارند .ایا بایدن شــرایط و شانس اینکه وارد
انتخابات شود و رای بیاورد را دار د؟
همانطور که اشــاره کردید جو بایــدن هم حرفایی
مبنی بر ورودش به عرصه انتخابات ســال اینده امریکا زده
اســت و احتماالتی از ســمت وی و کمپینش مطرح شــده
65
بین الملل
اســت اما اگر خودش هم بخواهد و تایید کند که وارد این
عرصه خواهد شد ،فکر نمی کنم در دراز مدت بتواند رقیب
مهمی برای کلینتون باشد.
دالیل زیادی هم در این خصوص وجود دارد به نحوی
که ســن جو بایدن باال اســت و چندین بار هم در انتخابات
ریاست جمهوری شرکت کرده اســت اما نتوانسته کاری از
پیش ببرد .بنابراین دموکرات ها در خط اخر مجبورن د کلینتون
را به عنوان نماینده خود انتخاب کنند اما باید دید که تا موعد
برگزاری انتخابــات کلینتــون چقدر زخمی شــده و صدمه
سیاسی دیده است.
اگر صدمات سیاسی تا شش الی هفت ماه دیگر خیلی
زیاد باشــد ،ان موقع اســت که احزاب جمهوریخواه سعی
می کنند ضربات بســیار جدی و نهایی را بــه خانم کلینتون
وارد کنند .نباید از یاد برد که کلینتــون به هر حال چهره ای
کارکشــته اســت ،در انتخابات زیادی شــرکت داشته و به
سادگی از میدان بیرون نخواهد رفت.
مــواردی ماننــد بیمه تامین اجتماعی و مســائلی
که مربوط به بدنه مردمــی و محورهای مربوط به
ان می شــود ،غالبا از کانال برنی ســندرز مطرح
می شــود .در ایــن بــاره می توانیــم ایــن فرض
را وارد بدانیــم کــه دلیــل اظهارنظرهــای وی در
محورهای مذکــور به علت تعلق ســندرز به جناح
چپ دموکرات ها ست؟
بله .شــکی در این نیست که ســندرز نماینده طرز
تفکر جناح چپ دموکرات در ایاالت متحده است و از فضای
بیرون چپ دموکرات انقدر مورد حمایت نخواهد بود .به هر
حال باتوجه به اینکه در ســال های اخیر تغییرات مهمی در
حزب دموکــرات و خصوصــا از زمــان روی کار امدن بیل
شانس بقای سوسیال دموکراسی
بین الملل
66
مثلث | شماره 278
امیر علی ابوالفتح درگفت وگو با مثلث
باتوجه به اخباری که چند روز گذشــته در خصوص
جلو افتادن برنی سندرز از هم حزبی خودش یعنی
هیالری کلینتون در رســانه های داخلی و خصوصا
رسانه هاومطبوعاتخارجیمنتشرشده ،وضعیت
اردوگاه دموکرات ها و نامزدهای این حزب در حالت
فعلیچگونهاست؟
در حالت کنونی باید بگوییم که فعال جامعه سیاسی
امریکا و احزاب این کشور در مرحله رقابت های درون حزبی
قرار دارند کــه از اول ژانویــه 2016میالدی ایــن انتخابات
وارد مرحله انتخابات درون حزبی می شــو د .دموکرات ها در
حدود شــش هفت نفر از چهره های خود را معرفی کرده اند و
شاخص ترین انها هیالری کلینتون است که بیش از دو دهه
است در بدنه سیاسی امریکا در سمت هایی مانند بانوی اول
امریکا ،ســناتور ایالت نیویورک و همچنین وزیر امور خارجه
امریکا ایفای نقش کرده و از حامیان متعصب و بســیار قوی
در درون حزب دموکرات برخوردار اســت .وی در سال 2008
تا استانه رسیدن به جایگاه نهایی حزب
دموکرات پیش رفت و حدود 17میلیون
رایدرمقابلباراکاوباماکسبکردودر
نهایت عرصه را به اوباما واگذار و سمت
وزارت امور خارجه را از دولت باراک اوباما
به دست اورد.
تا چند هفته پیش به نظر می رسید
که شــانس هیالری کلینتون به عنوان
نامزد پیشــتاز دموکرات ها در انتخابات
سال 2016تضمین شده یا اینکه رقیب
جدی در مقابل وی وجود ندارد .در بین
چنــد نامزدی کــه در این بین نامشــان
مطرح شده است ،بیشترین توجهات به
سمت برنی سندرز معطوف شده است.
سندرز به عنوان یک سوسیال دموکرات
مواضع چپگرانــه دارد و همیشــه خود
را به عنوان یک سوسیالیســت معرفی
می کند و تحت انتقاد شــدید ساختار و
نظام سرمایه داران امریکایی است و مورد عالقه و توجه طبقه
جوانان و نسل جوان ایاالت متحده قلمداد می شود.
امار نشان می دهد که با گسترش تبلیغات و فعالیت برنی
سندرز جایگاه هیالری کلینتون تا حدودی افول کرده است.
اما هنوز مشخص نیست که ایا جو بایدن وارد عرصه رقابت ها
خواهد شــد یا نه .به طور ســنتی کســی که در نظام سیاسی
امریکا جایگاه معاون رئیس جمهور را داشته باشد ،از شانس
و وضعیت بهتری برای کسب ار ا برخوردار است بنابراین گفته
می شود که اگر بایدن وارد عرصه انتخابات شود به دلیل اینکه
هشت سال معاون اول رئیس جمهور بوده و روابط قوی هم با
سران حزب دموکرات دارد می تواند رقیب جدی برای هیالری
کلینتون شود با اینکه هنوز مشخص نیســت وارد انتخابات
خواهد شد یا نه.
اوضاع اردوگاه جمهوریخواهان و نامزدهای انها به
چه صورت است؟
در جناح محافظــه کاران به دلیل تعــدد نامزدها که
چیــزی در حــدود 17نفر می باشــند ،باید گفت کــه مطابق
نظرسنجی ها ار ا پراکنده شده است اما دونال د ترامپ میلیاردر
امریکایی در صدر این نظرسنجی ها قرار دارد و دلیلش هم این
اســت که اظهاراتش کامال متفاوت با سایر نامزدهای دیگر
است .به گونه ای که صحبت هایی را مطرح می کند که خیلی
ازسیاستمدارانبهدلیلوابستگیبهمنابعمالیدیگرانانجام
نمی دهند ولی ترامپ به دلیل اینکه ثروتمند است باعث شده
تا چنین اظهارنظرهایی را داشته باشــد و در همین راستا هم
توانسته توجه رای دهندگان امریکا را به سوی خود جلب کند.
پس از دونالــ د ترامپ افــراد دیگری ماننــد جب بوش
مطرح می شوند .بوش متعلق به یک خاندان بسیار سرشناس
و بانفوذ سیاسی اســت و از جمله افرادی اســت که در حزب
جمهوریخواهان نگاه های زیادی به سمت وی معطوف شده
اســت .اما در خصوص این جناح نمی توان با اطمینان گفت
کلینتون به وجود امده است ،ولی هنوز جناح چپ این حزب
جناح مهمی در ساختار سیاسی امریکا محسوب می شود اما
باید گفت که جناح حاکم به حســاب نمی اید .بنابراین باید
به این نکته توجه داشت که هر شــخصی که قرار است در
انتخابات از اردوگاه دموکرات ها برخیزد ،حتی اگر نخواهد
به حرف ها و تصمیمات جناح چــپ عمل کند؛ حداقل باید
حرف های این جناح را گوش دهد.به همین جهت می بینیم
که حتی خانم کلینتون در دو ،ســه هفتــه اخیر حرف های
سندرز را بازگو می کند.
دلیلش هم این است که متوجه شده که اگر بخواهد
در سطح کشــوری رقابت قابل قبولی را با جمهوریخواهان
داشته باشــد باید توجه تمامی جناح های حزب دموکرات را
به سمت خود جلب کند.
باتوجه به فهرست سنگینی که جمهوریخواهان
که چه کسی شانس باالتری دارد .حتی شاید موقعیت دونال د
ترامپهمباگذشتزمانافولکند.بهدلیلاینکههیچسمتی
در سطوح ملی مانند سناتور ،فرماندار یا معاون رئیس جمهور
نداشــته اســت در صورتی که کســانی شــانس باالتری در
انتخابات ایاالت متحده دارند که در این سه سطح فرماندار،
سناتور یا معاون قبال دارای سمتی بوده باشند.
ایابهغیرازحوادثیمانندبنغازیواستفادهکلینتون
از ایمیل هــای شــخصی ،فکت های دیگــری در
کاهش مقبولیت وی و افزایش ارا ی سناتور سندرز
وجود دارد؟
قطعا پرونده کشته شدن سفیر ایاالت متحده امریکا
دربنغازیبههمراهاستفادههیالریکلینتونازایمیلشخصی
خودبرایارسالاسنادیاپیام هایمحرمانهدرکاهشمقبولیت
وی موثر بوده و این نشان می دهد که هیالری کلینتون عالوه
بر اینکه ســهل انگار و بی مســئولیت است ،سلســله مراتب
ایمنی و امنیتی را برای حراســت از اطالعات محرمانه دولت
امریکا به کار نگرفته است .در بحث بنغازی هم اینگونه بوده
و ناتوانی در تامین امنیت جان سفیر و هیات امریکایی مستقر
در لیبی ،متوجه باالترین مقام دستگاه دیپلماسی یعنی خانم
کلینتون بــود .اما باید گفــت که تنها این عوامــل نمی تواند
موجب تضعیف جایگاه کلینتون شود و اگر بخواهیم عوامل
موثر دیگری در این موضوع را بررســی
کنیم باید در درجــه اول یک نگاهی به
نام خانوادگی و عنوان هیالری کلینتون
داشته باشیم .چراکه این مولفه ریشه در
گذشــته دارد .در حافظه تاریخی مردم
امریکا به خصوص نســل جــوان این
کشور ،دوران بیل کلینتون یک دوران
طالیی محسوب می شــود چراکه بیل
کلینتــون در دوران ریاســت جمهوری
خــود ،در عرصــه سیاســت داخلــی و
سیاست خارجی عملکرد موفقی داشته
اســت تا جایی که بیل کلینتون در بین
رای دهندگان به دموکرات ها مانند یک
قهرمانجلوهمی کند.امااینموضوعبه
نظرم نگاهی به گذشته است یعنی مردم
امریکا در صدد هستند تا یک کلینتون
دیگررابرگزینندکهاینیکموجموروثی
را در جامعه سیاسی و اجتماعی امریکا
ی حتی بحث واپســگرایی و برگشت به
به راه می اندازد و برخ
گذشــته را مطرح می ســازند .به این معنی که مــردم امریکا
شانسی برای انتخاب افراد و ایده های جدید ندارند و مجبورند
که مجددا به یک کلینتون رای دهند و راه گذشته را پی بگیرند
و اینکه اگر هیالری کلینتون خیلی بر اوضاع تســلط داشته
باشد و در کارهایش موفق باشد ،شاید بتواند یک بیل کلینتون
دیگری بشود و عمال امریکا به 20سال گذشته بازگشته است
بین الملل
3
دستگاه اجرایی امریکا شناخته شده است و ماه ها تبلیغ برای
اثبات و شناســاندن خودش الزم ندارد ،اما به هر حال تا االن
وارد عرصه نشده است .حتی تعدادی از سران حزب دموکرات
نگران هســتند که ورود معاون رئیس جمهــور کنونی امریکا
در انتخاباتی که کلینتــون در ان حضور دارد ،می تواند باعث
ن در درون
دو پاره شدن حزب دموکرات شود و یک جنگ خونی
حزب دموکرات به راه بیندازد که باعث شکســت هر دو نامزد
دموکرات شود.
در ســال 2008گرچــه ایــن جنــگ داخلــی بــه راه
افتاد امــا جامعه امریکا به قــدری از عملکرد جــورج بوش و
جمهوریخواهان عصبانی و ناراحت بود کــه پیروز ان جنگ
داخلی هم شــانس باال امدن در جدول انتخابات را داشت.
اما ســال 2016کــه هشت ســال از حکومــت دموکرات ها
می گذرد و نارضایتی هایی نســبت به عملکــرد دولت کنونی
امریکا وجود دارد ،اگر در چنین شــرایطی یک جنگ داخلی
در حــزب دموکرات به وقــوع بپیوندد و حامیــان کلینتون در
مقابل طرفداران جــو بایدن قرار بگیرند ،می توانند شــانس
جمهوریخواهان را باال ببرند.
این محاسبه شاید باعث شده تا جو بایدن تصمیم جدی
برای ورود به عرصه انتخابات نگیرد و شاید هم در انتخابات
شرکت نکند به این امید که دموکرات ها در پایان هشت سال
حضوردرکاخسفیدهمچنانشانسباقیماندندرقوه مجریه
را داشته باشــند و این موضوع را شاید بتوان یک دوراندیشی
مثلث | شماره 278
که شاید این ماجرا صورت خوشی نداشته باشد .ضمن اینکه
مســاله زن بودن هیالری کلینتون هم یکی از مواردی است
که در این بین مورد توجه باید قرار گیــرد چراکه مردم امریکا
در ســال 2008نشــان دادند که بین یک مرد سیاهپوست و
زن سفید پوســت ،زن نبودن رئیس جمهور را بر ســیاه بودن
رئیس جمهور اولویت بندی کردند و ترجیح دادند که یک مرد
حتیسیاهپوستبه عنواننامزدنهاییحزبدموکراتمعرفی
شود تا یک زن سفید پوست.
در وضعیت فعلی هنوز مشــخص نیســت کــه ایا این
خط کشــی در جامعه امریکا تغییر کرده است یا خیر .ضمن
اینکه برخی معتقدند برنی سندرز همان اوبامای سفید پوست
است .یعنی همان ایده ها ،جســارت ها و همان تغییراتی که
در ساختار سیاسی – اجتماعی امریکا توســط اوباما در سال
2008مطرح شد و یک جنبش اجتماعی را به عالوه یک امید
قپشت سرخودشبهراه انداختکهنهایتاموجبپیروزی
عمی
خیره کننده وی شد ،برای سندرز هم متصور دانسته اند.
به گونه ای که باید گفت سیاســت ها و راه و منش اوباما
را در جناح دموکرات ها برنی سندرز پیگیری می کند و در جناح
جمهوریخواهــان هم دونالــ د ترامپ این نقــش را به عنوان
شخصی که به دنبال تغییرات اساسی در ساختارها است ،ایفا
می کند و ترامپ به نحوی به دنبال این اســت که قالب های
ســنتی در امریکا شکسته شــود تا گروه های نخبه در امریکا
حکومت کنند که این موضوع باعث شــده تا از وی به عنوان
اوبامای جمهوریخواه نام برده شود.
براین مبنا اگر جامعه امریکا نیاز به تغییر داشته باشد و
همچنان بخواهد راه و رسم اوباما را دنبال و پیگیری کند ،باید
گفتکهکسیکهمانندکلینتوننامورسمشباگذشتهعجین
شده است؛ خیلی نمی تواند موفق باشد که همین حالت هم
برای جب بوش صادق است یعنی اگر بخواهند به یک بوش
دیگر رای بدهند به یک نوعی پایبندی بر یک ســری اصول
خواهد بود و ضمن اینکه مردم امریکا برعکس اروپایی ها به
صورتموروثیوتکرارینظامسیاسیخودراتعریفنمی کنند
و اینکه یک خاندان بخواهد بر کشورشان حکومت کند خیلی
بر نمی تابند و اصوال به دنبالچهره های جدید هستند.
با توجه به شکســت هایی کــه جو بایــدن در ادوار
گذشته داشته ،ایا این چهره دموکرات وارد عرصه
انتخابات خواهد شد؟
به طور ســنتی در پایــان هر دوره هشت ســاله یک
ریاست جمهور معاونش از شانس باالیی برای تکیه بر صندلی
کاخ سفید برخوردار اســت به گونه ای که پس از دوران رونالد
ریگانهمهمینموضوعاتفاقافتاد.بنابرایناگرپسازدوره
هشت ســاله اوباما معاونش وارد عرصه انتخابات شود امری
بعید و تازه به نظر نمی اید .باید این نکته را هم در نظر بگیریم
که جو بایدن کمی دیر اقدام به ورود خواهد کرد چراکه م اه ها
قبل فعالیت ها شروع شده و افرادی مانند برنی سندرز هم وارد
گردونه رقابت ها شــده اند .گرچه جو بایدن به عنوان نفر دوم
باوجودی که هنوز ماه ها تــا برگزاری انتخابات
ریاست جمهوری امریکا زمان باقی مانده ،اما رقابت
میان جمهوریخواهان و دموکرات هــا چه در عرصه
درون حزبــی و چــه با یکدیگــر به صــورت جدی در
جریان است .نظرســنجی ها نیز هر روز ابعاد تازه ای
از این انتخابات را نشان می دهند.
به عنــوان مثال جهــش یکباره برنی ســندرز و
کاهش چشمگیر محبوبیت هیالری کلینتون ان هم
در اردوگاه دموکرات هــا یکــی از ابعــاد تــازه و البته
متغیر این رویداد حساس سیاسی است .امیر علی
ابوالفتح ،کارشــناس و تحلیلگر مســائل امریکا در
گفت وگو با مثلث به بررسی ابعاد این پرونده پرداخته
کــه در ادامه از نظر می گــذرد .ابوالفتــح از احتمال
حضور جو بایدن ،معاون باراک اوباما در رقابت های
انتخاباتی می گوید و تاکید می کند به طور ســنتی
در پایان هر دوره هشــت ســاله یک ریاست جمهور
معاونش از شــانس باالیی برای تکیه بر صندلی کاخ
ســفید برخوردار اســت به گونه ای که پس از دوران
رونالد ریگان هم همین موضوع اتفاق افتاد .به گفته
این کارشــناس بنابراین اگر پس از دوره هشت ساله
اوباما معاونش وارد عرصه انتخابات شود امری بعید
و تازه به نظر نمی اید.
نامیدکهازطرفحزبدموکراتدنبالشودتابایدنراازحضور
در انتخابات منصرف کند.
یکی از محورهای اصلی در مناظره ها و اظهاراتی که
در تبلیغات نامزدهای هر دو جناح مطرح می شود،
موضوع ایران و پرونده هسته ای کشورمان و اتخاذ
استراتژیرفتاریباجمهوریاسالمیایرانازسوی
رئیس جمهور اینده امریکا ست .نظر نامزدهای هر
دو جناح در خصوص این مسائل چیست؟
در ابتدا باید بگویم این تحلیل را که جمهوریخواهان
ضد ایران و برجام و برنام ه هســته ای هســتند و دموکرات ها
همــگام با ایــران هســتند را قبــول نــدارم .ان چیــزی که
تفاوت ایجاد کرده ،قرار داشــتن یا قرار نداشــتن در موضع
اداره ایاالت متحــده امریــکا اســت .چــون در حالت فعلی
جمهوریخواهــان در جایــگاه اپوزیســیون و اجرایی امریکا
هســتند ،شــدیدترین انتقادات خود را بر دموکرات هایی که
حاکم کاخ سفید هســتند وارد می کنند و باید دانست که این
مخالفت ها تنها در بحث هسته ای نیست بلکه در محورهایی
مانند بیمه های درمانی ،ازدواج همجنس گراها ،مهاجرت ها،
افزایش مالیات ها و افزایش حداقل دستمزد کارگران هم این
انتقادات صدق می کند و تمام برنامه های دولت اوباما ر ا زیر
سوال می برند.
اینبهاینمعنانیستکهتمامانهاموضعشانمشخص
اســت بلکه تنها بحث مخالفت با دولت در ایــن بین مطرح
است و مساله هســته ای هم به همین شــکل است و اصال
اعتقادی بــه این موضوع ندارم که جمهوریخواهان بیشــتر
از دموکرات هــا ضد ایران هســتند .نباید فرامــوش کنیم که
شدیدترین تحریم هایی که کشور امریکا علیه ایران در طول
تاریخ وضع و به اجرا گذاشــته شده است ،توسط دولت های
دموکرات صورت گرفته و اتفاقا در دولت اوباما بوده است.ان
تحریم هایی که خانم کلینتون به انها تحریم های هوشــمند
می گفت و اظهار کرده بود که کمر ایران را می شکند در زمان
دموکرات ها و حتی دولت بیل کلینتون بوده است.
اگر این ســناریو برعکس بود و جمهوریخواهان بر سر
کار بودند ،طبیعتا این مخالفت ها از ناحیه دموکرات ها سر باز
می کرد .ضمن اینکه قدم های اولیه مذاکراتی که در نهایت
منجر به تدویــن صلح نامه وین شــد ،در زمــان جورج بوش
برداشته شد.بنابراین اگر جمهوریخواهان در انتخابات سال
2016به پیروزی برســند و دموکرات ها در موضع اپوزیسیون
قرار بگیرند و دولت مستقر هم راهی را برود که دموکرات ها ان
را هموار کرده اند ،قطعا دموکرات ها انتقاداتی را وارد خواهند
ساختوموضعتوجیهمصالحهباایرانراپیشخواهندگرفت
و تمامی این مطالب به این جهت بازگو شــد که خیال نکنیم
دموکرات هادوستوهم سوباایرانوجمهوریخواهاندشمن
ایران خواهند بود چراکه تاریخ 35ســاله جمهوری اسالمی
نشــان داده که همکاری با دول جمهوریخواه راحت تر بوده
است.
بین الملل
اعالم کرده اند و نظــر به اینکه یک عقبه بســیار
گســترده ای از حمایتهای مالی و سیاسی پشت
نامزدهــای ایــن حــزب قــرار دارد ایــا می توان
رئیس جمهــور اتــی ایاالت متحــده را از ایــن
حــزب دانســت؟ اساســا چهره هــای شــاخص
جمهوریخواهان در انتخابات پیش رو چه کسانی
هستند؟
هر کدام از جمهوریخواهانی که روی کار بیایند ،به
جز کسانی که خیلی از مقبولیت برخوردار نیستند؛ بی شک
رقیب دموکرات ها خواهند بود.
کاندیداتــوری چهره هایــی ماننــد جــب بــوش و
دونالد ترامپ از ســمت مــردم امریکا جدی گرفته نشــده
اســت اما می بینیم که در افکار عمومی رتبه این اشخاص
باال اســت و ایــن نشــان می دهــد کــه پشــتیبانی هایی
از این اشــخاص صورت می گیرد و شــاید هم بتــوان نام
ان را "پشــتیبانی نرم" گذاشــت .از کســانی که در حزب
جمهوریخــواه هســتند بــه نظــرم جــب بــوش و دونالــد
ترامــپ اگر به عنــوان کاندیــدای نهایی حزب خودشــان
انتخــاب شــوند ،می توانند تا حــدود زیادی ر قیب بســیار
جدی برای هیالری کلینتون به حســاب بیایند .در اردوگاه
جمهوریخواهــان بــه نظــرم تنها بــوش و ترامــپ حرفی
برای گفتن دارند و کســانی مانند اســکات واکر ،هاکبی و
چهره های دیگر به انــدازه کافی در افــکار عمومی امریکا
جا نیفتاده انــد کــه بخواهند رقیــب مهمی بــرای کلینتون
باشند .موضوع دونالد ترامپ یک بحث جالبی در انتخابات
امریکا اســت .چراکه این شــخص میلیاردها دالر سرمایه
دارد و احتیاجی به کمک مالی اشــخاص دیگر ندارد و هر
حرفی که به ذهنش بیاید را بازگو می کند که همین موضوع
باعث شــده تا محبوبیت زیادی در میان جمهوری خواهان
بــرای او شــکل بگیــرد چراکــه در داخــل ایاالت متحده
می گویند ترامپ شخصی است که از کسی ترسی ندارد و هر
حرفی را که بخواهد می زند و عمده دلیل انهم ســرمایه دار
بودن و عــدم نیاز وی بــه پشــتیبانی های مالی اســت اما
باید در نظر داشــت که برنامه جامع و مدونی از ســوی وی
ارائه نشده است.
م برنامه اقتصادی وی چیست
به عنوان مثال نمی دانی
و تنهــا موضوع مهاجــرت مکزیکی ها به امریــکا را مطرح
کرده اســت که به باور تمامی افکار عمومی ایاالت متحده
نمی توان تنها روی این موضوع تکیه کرد.یعنی باید وی به
صورت کامل و دقیق مشخص کند که وضع معیشتی مردم
را چگونه بهبود خواهد بخشید یا اینکه چه برنامه هایی برای
اقتصاد کشور خواهد داشت.
67
دومینوی بحران
بین الملل
اگرچه المان و اتریش با توافق دوجانبه ای که در روزهای گذشته به ان رسیده اند در عمل از مرحله
اولبحرانمهاجرتازخاورمیانهبهاروپاگریختنداماباتداومروندمهاجرتبرخیکارشناسانپیش بینی
می کنند که در میان مدت اتحادیه اروپا با بحران امنیتی و تشدید شکاف های اجتماعی مواجه شود؛
امریکهمی توانددوبارهاروپارادرگیرشورشحاشیهعلیهمتنوهمچنینجنبش هایرادیکالاجتماعی
وسیاسیکند.
ضربه به همگرایی
سعید خالوزاده
بین الملل
68
مثلث | شماره 278
1
استاددانشگاهوکارشناسمسائلاروپا
اروپا طی سال های اخیر با بزرگترین بحران مهاجرت
مواجه شــده است .طرح های مختلف کشــورهای اروپایی
تاکنون چندان چاره ساز نبوده و از طرفی بحران های مختلف
در کشــورهای خاورمیانه زمینه ساز هجوم بســیاری افراد به
کشورهای اروپایی اســت .کمیســیون اروپا در جدیدترین
گزارشی که منتشر کرده وضعیت کنونی را وخیم ترین بحران
مهاجرت به اروپــا از هنگام جنــگ دوم جهانی تابــه امروز
دانسته است.
مهاجرت از کشورهای بحران زده به سمت اروپا پدیده
جدیدی نیست اما در سال گذشــته موج عظیم مهاجرت به
کشورهای اروپایی این قاره را با چالش جدیدی روبه رو کرده
است .با گســترش جنگ و ناامنی در کشــورهای خاورمیانه
بحران پناهجویان در قالب بی سابقه ترین معضل مهاجرتی
جهان پس از جنگ جهانی دوم ،در حال درنوردیدن مرزهای
اروپاســت .باتوجه به اوضاع امنیتی و اقتصادی کشورهای
افریقا و خاورمیانه که صحنه خشــونت ،ناارامــی و فعالیت
گروه های تروریستی اســت ،نمی توان انتظار داشت سیل
پناهجویان از این کشورها به ســمت اروپا فروکش کند .امار
سازمان اروپایی کنترل مرزها وابسته به اتحادیه اروپا نشان
می دهد که تعداد پناهجویان غیرقانونی که راهی کشورهای
عضو اتحادیه اروپا شــده اند ،بین ماه های ژانویــه تا فوریه
2015نسبت به مدت مشابه ســال 2014حدود 250درصد
افزایش یافته است.
وزرای کشور و دادگســتری اتحادیه اروپایی در تاریخ
14سپتامبر اینده نشســتی اضطراری برای مقابله با بحران
مهاجرت برگزار خواهند کرد .موضوع مباحثات این نشست
فوق العاده شامل همکاری داخلی ،مقابله با قاچاق مهاجران،
و سیاست بازگرداندن انها خواهد بود .فقط در ماه ژوئیه ۱۰۷
هزار و ۵۰۰مهاجر به مرزهای اتحادیه اروپا رسیدند که به نوبه
خود یک رکورد به حساب می اید .به نظر می رسد بحران های
منطقه ای و به خصوص ادامه مناقشــه در سوریه یک عامل
عمده در پس افزایش شمار مهاجران است .اتحادیه اروپایی
هنوز از یک سیاســت مشــترک در قبال پذیرش مهاجرین و
پناهندگانبرخوردارنیست.ازماهژانویهتاکنونحداقل۲۵۰۰
مهاجر مرده اند که بیشتر انها در اثر غرق کشتی ها در مدیترانه
بوده است .سهمیه بندی مهاجرین برای کشورهای عضو نیز
با استقبال چندانی مواجه نشــده و برخی اعضا شدیدا با این
سیاست مخالف هستند.
لوکزامبورگ ریاست دوره ای اتحادیه اروپای برای مقابله
استقبال المانی ها از مهاجران خاورمیانه ای
اینمقالهبهدوسئوالپاسخمی دهد-1:چرارویکردالماندرپذیرش
مهاجرانبادیگرکشورهایاروپاییمتفاوتاست؟-2ایاورود
مهاجرانجدیدبهاروپاباعثتقویتراستافراطیمی شود؟
با بحران رو به وخامــت مهاجرانی که عازم اروپا می شــوند،
نشســت اضطراری اعالم کرده است .ریاست اتحادیه اروپا
عنوان داشته که وزرای کشور و دادگستری ۲۸عضو اتحادیه
روز ۱۴ســپتامبر یک نشســت اضطراری خواهند داشــت،
زیرا این بحران دچار «ابعاد بی سابقه» شده است .موضوع
مباحثات این نشست فوق العاده شــامل همکاری داخلی،
مقابله با قاچاق مهاجران ،و سیاست بازگرداندن انها خواهد
بود .المان ،فرانســه و بریتانیا گفته اند که اتحادیه اروپا باید
فهرستی از «کشورهای مبدایی که امن هستند» تهیه کند تا
امکان بازگرداندن بعضی مهاجران فراهم شود.
قاره اروپا طی چند هفتــه اخیر با حوادث مرگباری برای
مهاجران روبه رو شــده اســت .در این حوادث تعداد زیادی
در مدیترانه غرق و اجساد ۷۱نفر در کامیونی در اتریش پیدا
شده است .اخیرا بان کی مون ،دبیرکل سازمان ملل متحد،
خواستار یک واکنش جمعی برای مقابله با این بحران شد و
از کشورهای مواجه با سیل مهاجران خواست «مسیرهای
ایمن و قانونی» برای انها درســت کنند .وی کشــف اجساد
۷۱نفر در اتریش را «هولناک و مایه دلشکستگی» خواند.
تصور می شود این افراد از جنگ سوریه گریخته بودند .از ماه
ژانویه تاکنون حداقل ۲۵۰۰مهاجر مرده اند که بیشــتر انها
در اثر غرق کشتی ها در مدیترانه بوده است .این تعداد زیاد
کشتگان یعنی افرادی که از شرایط سخت زندگی در کشور
بین الملل
مثلث | شماره 278
بین الملل
خود اواره شده و وارد باصطالح کشــورهای امن و پیشرفته
اروپایی شده اند ،افکار عمومی جهان را شوکه کرده است.
این در حالی اســت که تمایل بــرای ورود به مرزهای
اتحادیه اروپــا روز به روز افزایش می یابد .ماه گذشــته ۱۰۷
هزار و ۵۰۰مهاجر به مرزهای اتحادیه اروپا رسیدند که به نوبه
خود یک رکورد به حساب می اید .به نظر می رسد بحران های
منطقه ای و به خصوص ادامه مناقشــه در سوریه یک عامل
عمده در پس افزایش شــمار مهاجران است .در این میان،
بازرسی های مرزی در یونان ،ایتالیا و مجارستان برای متوقف
کردن سیل مهاجران نه فقط از سوریه بلکه باقی کشورهای
خاورمیانه و افریقا افزایش یافته است .لکن این موضوع هم
تاکنون چاره کار نبوده و نه از هجوم شدید مهاجرین کاسته
و نه مانع از کاهش تلفات انســانی شده است .سهمیه بندی
مهاجرین برای کشورهای عضو نیز با استقبال چندانی مواجه
نشده و برخی اعضا شدیدا با این سیاست مخالف هستند.
در بیانیه ریاســت اتحادیه اروپا امده است « :وضعیت
پدیده مهاجرت در خــارج و داخل اتحادیه اروپــا اخیرا ابعاد
بی سابقه ای گرفته است» .براساس امار ســازمان اروپایی
فرانتکس ،در ماه ژوئیه برای اولین بار شــمار مهاجرانی که
به مرزهای اتحادیه اروپا رسیدند از ۱۰۰هزار نفر فراتر رفت
که سه برابر ژوئیه سال گذشــته بود .المان انتظار دارد شمار
پناهجویانی که به این کشور می ایند در سال ۲۰۱۵چهار برابر
شده و به حدود ۸۰۰هزار نفر برسد.
انگلیس و فرانسه مواضع مشترکی را در قبال مهاجرت
غیر قانونی دارند .ترزا می ،وزیر کشــور بریتانیا چندی پیش
در لندن میزبان همتای فرانســوی خود برنــار کازنوو بود و با
وی درباره کاســتن از موج مهاجرت به ســمت کشــورهای
عضــو اتحادیه اروپــا و به خصوص کنترل بیشــتر بــر تردد
مهاجرین به ســوی بریتانیا از طریق اروتونل (تونل مانش)
گفت وگو کرد .ترزا می بعد از این مالقات به خبرنگاران گفت:
«امروز توافق کردیم تا با یکدیگــر کار کنیم و مهاجران را به
کشورهایشــان بازگردانیم به خصوص افرادی را که از غرب
افریقا امده اند .با این اقدام افراد متوجه می شــوند که سفر
غیر قانونی انها به اروپا بی نتیجه است و انها نمی توانند در اروپا
مستقر شوند ».برنار کازنوو نیز تصریح کرد« :هفتاد درصد از
افرادی که از اغاز ســال جاری تالش کرده اند وارد محدوده
اتحادیه اروپا شوند ،مهاجران غیر قانونی اقتصادی هستند.
نباید حق ماندن در اروپا به انها داده شود».
این در حالی اســت کــه در المــان دیدگاه هــا در این
خصوص متفاوت اســت .از ســوی دیگر وزیــر امور خارجه
المان موانع قانونی بــرای جلوگیری از مهاجــرت را چندان
کارساز نمی داند .فرانک اشتاین مایر اخیرا اظهار داشت که
تمام کشورها این احساس را دارند که سیاست افزایش موانع
برای ورود مهاجران در بیرون از مرزها پاســخگوی مشکل
روزافزون پناهجویان نیســت و باید راه حل هــای دیگری را
مد نظر قرار داد.
انگال مــرکل ،صدر اعظم المان به نوبه خــود اخیرا در
برلین بــه خبرنگاران گفت« :اگر اروپا هم بســته باشــد و ما
همچنین نسبت به دیگران بخواهیم ابراز همبستگی کنیم،
در ان صورت االن وقت نشــان دادن ان اســت ».مشکل
اینجاست که اتحادیه اروپایی هنوز از یک سیاست مشترک
در قبال پذیرش مهاجرین و پناهندگان برخوردار نیست .برخی
دولت های عضو از پذیرش پناهجویان خودداری کرده اند و
در برابر پیشنهادهای اتحادیه اروپا بر سر یک طرح مشترک
مقاومت نشان داده اند .سایر کشورها درحال سخت تر کردن
سیاســت های مهاجرت در زمینه پناهجویی و امنیت مرزی
هستند که گاهی به خاطر افزایش احساسات ضدمهاجرین
در داخل این کشورهاست.
در ارتباط بــا انگلیس که به پیمان شــنگن نپیوســته
وضعیت متفاوت است .در تاریخ 1394/6/8ترزا می ،وزیر
کشور انگلیس ،گفت افزایش بحران مهاجران نتیجه نظام
مرزهای ازاد -شنگن -در حوزه این اتحادیه است .او خواستار
اعمال تدابیر ســخت تر مرزی در اتحادیه اروپا شده است.
ماتئورنزی،نخست وزیرایتالیاهمکهکشورشبه عنواننقطه
ورودی بسیاری از مهاجران به اروپا تحت فشار زیادی است،
گفت اتحادیه اروپا باید یک سیاست واحد اروپایی ایجاد کند،
نه سیاست هایی به تعداد کشورهای عضو اتحادیه.
در شــرایط کنونی ،بســیاری از اروپایی ها این خطر را
احساس می کنند که از سوی پناهندگان و مهاجران خارجی
که فقیرترین فقرا هســتند ،مورد هجوم قــرار گرفته اند .در
سراسر اروپا بیگانه هراسی و نژادپرســتی اوج گرفته و حتی
احزاب راســت افراطی قدرت گرفته اند .بنابر مقاله ای که از
سوی یوشکا فیشر ،وزیر خارجه اســبق المان انتشار یافته،
این تنها اغاز یک بحران اســت چون شــرایطی که منجر به
تحریک مردم برای فرار از وطنشان می شود تنها بدتر می شود
و اتحادیه اروپا که بسیاری از اعضای ان بزرگترین و بهترین
سیســتم رفاهی در جهان را دارند ،به نظر می رســد از لحاظ
سیاســی ،اخالقی و اداری در حال غرق شــدن است .این
از کار افتادگی ،خطر مهمی برای اتحادیه اروپا است .بسیاری
از دولت های عضو تالش مشــترک اروپایــی را رد می کنند،
موضوع که تهدیدی پرسرعت برای فرسایش همبستگی در
اتحادیه اروپا اســت و موجب تقویت روند فعلی می شود که
می تواند منجر به فروپاشی اتحادیه شود.
اقای فیشــر معتقد اســت در حال حاضر مهاجرت به
اروپا ســه علت عمده دارد :اوضاع بد اقتصادی کشورهای
بالکان غربی ،ناارامی های منطقــه خاورمیانه و جنگ های
داخلی و درگیری های افریقا .تشــدید یا گسترش جنگ در
شرق اوکراین می تواند به ســرعت تبدیل به چهارمین علت
شــود .به عبارت دیگر ،تمام معضل مهاجرتی که اروپا با ان
روبه رو اســت به خاطر بحران های همسایگانش است و در
حال حاضر اتحادیه اروپا توانایی چندانی برای مقابله با انها
ندارد .به وضوح روشن است که اتحادیه اروپا برای رسیدگی
موثر به بحران مهاجرت بایدسیاست خارجی و امنیتیخودش
را به طور قابل توجهی تقویت کند .مشــخص است که اروپا
با ضعفی که در زمینه سیاســت خارجــی دارد ،تنها می تواند
تاثیر اندکی بر جنگ هــا و درگیری های افریقــا و خاورمیانه
داشته باشد.
سیاست های متفاوت کشورهای اروپایی در برابر نوع
برخورد بــا مهاجرین خارجی یکی از ضعف هــای عمده این
اتحادیه در اتخاذ یک سیاست مشترک اروپایی در این رابطه
اســت .برخی کشــورها که از نیروی تولیدی بســیار باالیی
برخوردار هستند مانند المان و یا نیازمند افرادی که کارهای
پســت را در جامعه عهده دار شــوند یا نیازمنــد کارگران فنی
هستند با قضیه مهاجرت رفتار بهتری دارند و سعی می کنند
از بین مهاجرین خارجی افرادی را انتخاب و نیازمندی های
خود را از ان طریق حل کنند .برخی کشــورها مثل فرانسه و
انگلیس اساسا دیدگاه دیگری در این رابطه دارند و با اعمال
محدودیت های زیــاد مایلند بگویند کشورشــان جایی امن
برای مهاجرین خارجی نیســت و خارجیان نبایــد فکر کنند
می توانند ســرپناهی برای خود در این کشــورها بیابند .رشد
منفی جمعیت و کاهش شدید زاد و ولد در کشورهای پیشرفته
اروپایی همچون المان نیز از دالیل نوع رفتار این کشورها در
پذیرش مهاجرین خارجی است .این کشورها متقاعد شده اند
که برای داشــتن جمعیت تولیدی کافی الزم است تعدادی
مهاجرین خارجی را بپذیرند .المان بزرگترین کشور اروپا از نظر
اقتصادی ،مالی ،صنعتی و جمعیت است .بنابراین همیشه به
تعداد زیادی نیروی فنی ماهر نیازمند است تا ماشین عظیم
تولیدی و صادراتی خــود را راه بیندازد .از ایــن منظر المان
سیاست منعطف تری برای پذیرش مهاجرین دارد .البته سعی
می کند افرادی را بپذیرد یا کارگران و تکنســین های ماهری
باشند یا تحصیالت دانشــگاهی داشته باشــند یا از توان و
قدرت سرمایه گذاری برخوردار باشــند .اتریش نیز موضعی
ســخاوتمندانه و نزدیک به المان برای پذیــرش مهاجرین
داشته است.
نگرانی کشــورهای اروپایی از ان است که مساله ورود
پناهجویان به این قاره که تا پیش از این ،عادی و مرسوم بود،
در پی بروز ناامنی و بی ثباتی در کشورهای مختلف خاورمیانه
و شــمال افریقا ،به حــدی از کنترل خارج شــده که به طور
مستقیم ،امنیت ملی کشورهای عضو اتحادیه اروپا را تهدید
می کند .از یک منظر ،تداوم این امــر در بلندمدت می تواند
نه تنها کشــورهای اروپایی را از درون در معرض تهدید قرار
دهد ،بلکه اختالف نظرها درباره این موضوع می تواند اساس
اتحاد در میان دولت های اروپایی را نیز با خطر مواجه سازد.
شــمار زیاد پناهجویان و مقاومت برخی کشورها از پذیرش
پناهجو ،از مهم ترین مشکالت اتحادیه اروپاست .اتحادیه
اروپا امروز تالش می کنــد بر اختالفات چندماهــه در مورد
تقسیم پناهجویان بین کشــورهای عضو غلبه کند .سازمان
ملل می گوید ،ادامه مناقشــه ســوریه یک عامــل عمده در
افزایش شمار مهاجران بوده است ،به خصوص بازرسی های
مرزی در یونان ،ایتالیا و مجارستان برای متوقف کردن سیل
مهاجران نه فقط از ســوریه بلکه باقی خاورمیانه و افریقا در
تالش بوده اند.
هنوز در میان کشــورهای اروپایی رویکرد مشــترک و
هماهنگی درباره نحوه برخورد با این موضــوع وجود ندارد و
بــه ویژه اختــاف میــان کشــورهایی چون مجارســتان و
صربســتان به عنوان مبادی ورود پناهجویان و کشــورهای
اروپایی به عنــوان مقصــد انهــا ،وضعیــت را پیچیده تر از
پیش کرده اســت .دولت راست گرای مجارســتان با وجود
مخالفت ها،حصاریدرمرزخودباصربستانکشیدهتاازورود
پناهجویان به اروپای جنوبی و غربی جلوگیری کند.
ژان کلود یونکــر ،رئیس کمیســیون اتحادیــه اروپا،
در صدد ارائــه طرح جدیدی برای ســهمیه بندی و تقســیم
پناهجویان بین کشورهای عضو این اتحادیه است .بر اساس
طرح جدید ۱۶۰،هزار پناهجو بین کشورهای اروپایی تقسیم
می شوند .این تعداد فقط بخشــی از صدها هزار پناهجویی
است که در ماه های گذشته از اســیا و افریقا خودشان را به
خاک اروپا رســانده اند .تنها در ماه گذشته ۱۰۰ ،هزار نفر به
المان پناه برده انــد و انتظار می رود که شــمار پناهندگان به
المان تا پایان سال جاری به ۸۰۰هزار نفر برسد .المان مقصد
اصلی اکثــر مهاجــران خاورمیانه ای و پناهجویان ســوری
است .بسیاری از ساکنان مونیخ و شهرهای دیگر مشتاقانه
به اســتقبال پناهجویان امده اند .مرکل ،صدر اعظم المان،
بحران مهاجران و پناهجویان را بســیار عمیق و متاثرکننده
دانسته و در عین حال به شهروندان المان اطمینان داده است
که دولت او می تواند این بحران را مدیریت کند و بر مشکالت
ناشی از ان فائق اید.
بحران اخیر مهاجریــن در اروپا نشــان از یک نگرانی
جدی میــان حامیــان وحــدت اروپــا دارد ،مبنی بــر اینکه
سیاست های سفت و سخت در موضوع پناهجویان ،به اصل
همگرایی اروپایی ـ که چندین دهه بــرای تحقق ان تالش
شده ـ صدمه بزند ،زیرا از میان رفتن مرزها میان کشورهای
عضو اتحادیه اروپا و عبور و مرور ازاد افراد ،کاالها و سرمایه،
یکی از محورهای اساسی همگرایی اروپا را تشکیل می دهد.
نگرانی کشــورهای اروپایی در حــوزه اجتماعی و ناشــی از
مسائلیهمچون بر هم خوردن بافتجمعیتیونیزتهدیداتی
اســت که این جمعیت تازه و اغلب ناشــناخته بــرای جوامع
اروپایی به همراه دارند .در ایــن رابطه ،باید گفت که باتوجه
به عدم امــکان کنترل دقیق و همه جانبــه همه پناهجویانی
که به کشورهای اروپایی وارد می شوند ،این احتمال هست
که عناصر افراط گرا نیز در پوشش پناهجویان وارد شده و در
اینده ای نه چندان دور ،بحران های امنیتی جدی برای این
کشورها به وجود اورند.
درخواســت ها بــرای پذیرفتــن اوارگان ســوری در
69
بین الملل
70
مثلث | شماره 278
بین الملل
کشورهای نفتی ثروتمند خلیح فارس در حال افزایش است.
در خود جهان عرب این دیدگاه وجود دارد که انها کار زیادی
برای این کشــورها انجام نداده اند .با این حال این کشورها
واقعامقصدمناسبیبهدلیلنزدیکیفرهنگیبرایپناهجویان
ســوری که از جنگ فرار می کنند ،هستند .کشورهای عربی
منطقه خلیج فارس اکثرا کنوانســیون اوارگان سازمان ملل
جهت پذیرش مهاجرین را امضا نکرده اند ،بنابراین اوارگانی
که وارد این کشورها می شوند به طور رسمی پناهنده محسوب
نمی شوند.اکثریت اوارگان سوری مسلمانان سنی هستند.
جمعیت عربســتان هم عمدتا ســنی هســتند .بــا این حال
نکته ای که وجود دارد اینکه بســیاری از مناطق سنی نشین
سوریه پایگاهی برای داعش هستند ،یعنی جایی که نیروی
هوایی ســعودی و امارات بــه بمباران ان کمــک می کنند.
داعش دشــمن رژیم ســعودی اســت و این برای انها مهم
اســت که این پناهندگان که در حال فرار از داعش هستند،
بمب گذار نباشند .مشکالت فرقه ای موجب ایجاد ناراحتی
در کشورهای مسلمانی شده است که میزبان اوارگان سوری
هستند .در ترکیه باتوجه به ترکیب قومیتی علوی ها و کردها،
این نگرانی وجود دارد که در بلندمدت این اوارگان به عنوان
تهدید شناخته می شوند .در لبنان ،جایی که توازن میان شیعه
و سنی به طور ویژه ای خوب اســت ،مقامات نگرانند که این
مسالهمنجربهتقویتسنی هاشود.درمصر،درابتداسوری ها
مورد اســتقبال قرار گرفتند ،اما رژیم عبدالفتاح السیســی،
مشکوک اســت که پناهندگان با اخوان المســلمین ارتباط
داشته باشند ،گروهی که السیسی قول داده است ان را از بین
ببرد ،به همین دلیل ورود انها دشوارتر شده و اخراج خواهند
شد .در کشورهای خلیج فارس ،مشکل احتمالی که اوضاع را
پیچیده تر می کند جمعیت باالی افراد خارجی است؛ در برخی
از این کشورها تعداد جمعیت کارگران خارجی هندی و اسیای
جنوب شرقی بیشتر از افراد محلی اســت .در این کشورها،
خارجی ها سهمی از ثروت نفت نمی برند و تنش های سیاسی،
نژادی ،قومی و فرقه ای را افزایش می دهند.
انچه در بحث از بحران پناهجویان ،کمتر مورد اشاره
قرار می گیــرد ،ریشــه ها و عوامــل زیربنایی شــکل گیری
این بحران اســت .در این زمینه ،نگاهی بــه بافت جمعیتی
پناهجویان وارد شده به اروپا طی ماه های اخیر ،می تواند بهتر
بیانگر روند واقعی اوضاع باشد .مطابق گزارش ها ،بیشترین
پناهجویانی که این روزها تالش دارند به هر طریقی خود را به
اروپابرسانند،ازدوکشورجنگ زدهسوریهوسپسلیبیهستند
کهکشورنخست،بیشترینپناهجویانراروانهمرزهایشرقی
این قاره کرده و کشور دوم نیز مبدا بیشتر پناهجویانی است که
سعی دارند از جنوب و به ویژه ایتالیا خود را وارد اروپای غربی
کنند .در اینجا یک مساله اصلی و زیربنایی نمودار می شود؛
کشورهایاروپاییاکنوندرحالپرداختنهزینهبحران هایی
هستند که خود در کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا به راه
انداخته اند .می توان گفت ،اگر حمله نیروهای بین المللی و
ناتو به لیبی و ســپس رها کردن این کشور به حال خود نبود و
اگر کشورهای غربی با اصرار خود بر براندازی دولت سوریه
و صرف هزینه های کالن برای حمایت از شورشیان ،اتش
جنگ داخلی در ســوریه را شــعله ورتر نمی کرد ،اکنون این
میزان اواره در تالش برای یافتن وطنی جدید ،راهی شمال و
غرب سرزمین های خود نمی شدند .بر این اساس ،باید گفت
اتحادیه اروپا اکنون با بحرانی روبه روســت که از یک ســو،
پیچیدگی ابعاد مربوط به سیاستگذاری ان ،کشورهای عضو
این اتحادیه را در انتخاب میان تشدید سیاست های سفر و
رفت و امد ازاد دچا ر تردیدهای جدی کرده و از سوی دیگر،
تهدیدی امنیتی را برای این کشورها به وجود اورده که جرقه
اولیه ان را خود در جایی دیگر زده اند؛ بنابراین ،به نظر می رسد
حتی در صورت یافتن راه حلی مشترک برای این موضوع ،باز
هم اتحادیه اروپا ســال ها با پیامدهای روند جاری دست به
گریبان خواهد بود.
همهمخالفان،نئونازیستنیستند
گفت وگوی مثلث با مجید تفرشی
با توجه به ســرازیر شــدن ســیل پناهجویان به
ســمت اروپا ارزیابی شــما از وضعیت کشورهای
پناهجوپذیر نظیر المان چیست؟
مساله سیاست پذیرش پناهجو در اتحادیه ارپا بغرنج
و دارای ابعاد و زوایای مختلفی است و کشورهای عضو این
اتحادیه سیاست واحدی در این زمینه ندارند .این موضوع
چند وجه دارد؛ اول اینکه این کشــورها یک سری تعهدات
بین المللــی و منطقــه ای دارند مبنــی بر اینکــه نمی توانند
مرزهایشان را به طور کامل به روی پناهندگان خارجی ببندند.
دوم اینکه به هر حال کشــوری مثل المان از انجا که رشــد
جمعیت نزدیک به صفر و حتی گاهی منفی دارد و هم چنین
ســاالنه تعداد زیادی از شهروندانش به کشــورهای دیگر
مهاجرت می کنند ،نیاز به پذیرش مهاجر دارد .به خصوص
در دو بعد نیروی کارامد و متخصص و همچنین کارگر
ارزان .بر این اساس در حال حاضر پذیرش پناهندگان
ســوری و غیر ســوری چندان خالی از سیاست های
راهبــردی اتحادیه اروپــا و جمهوری فــدرال المان
نیست ،شاید به همین دلیل است که برخی در ایام
اخیر به طعنه می گفتند که سیاســت جدید
المان بــرای پذیرش پناهنده ،سیاســت
نوعی اشاعه برده داری نوین است.
مساله ســوم این اســت که المان
در شــرایطی نیســت کــه مرزهایــش را
بتواند ببندد .زیرا کشــورهای جدیدالورود
به اتحادیــه اروپا به خصوص کشــورهای
اروپای شــرقی ،مانند مجارســتان و کرواســی از نگاه اکثر
پناهنده هــا به عنوان یک گذرگاه برای رفتن به کشــورهای
دیگر نظیر المان و بریتانیا تلقی می شــود .بر این اســاس
اگر المان بخواهد مرزهایش را ببندد طبیعتا تنش ها تشدید
می شــود و تســهیل ورود پناهجو ها از ســوی کشــورهای
جدیدالــورود به اتحادیــه اروپا یک چالش جدیــد امنیتی و
اجتماعی برای المــان و نظیــر ان ایجاد می کنــد .بر این
اساس المان چاره ای ندارد جز اینکه به جای مقابله با ورود
پناهندگان ،ایــن پدیده را هدایت و مدیریت کند .از ســوی
دیگر ،اگر المان بخواهد مرزهای خود را به سوی پناهجویان
به طور کامل باز بگذارد ،در واقع دست و زبان اعضای تند و
راست افراطی را باز گذاشته اســت .راست گرایان معتقدند
که ورود بیش از حد پناهنده های خارجی فرصت های شغلی
و امکانات را از شهروندان المانی می گیرد و بار جدیدی را
بر دوش مالیات دهندگان کشورهای غربی به خصوص
المان تحمیل می کند.
دولت المــان برای بهبــود وضعیــت پناهجوها و
مقابله با نگاه ضد پناهجویی ها احزاب راستگرا چه
سیاستی را می تواند اتخاذ کند؟
باید بــه این نکتــه توجه داشــت که همه
مخالفان ورود پناهندگان به المان لزوما فاشیســت
یا نئو نازیست نیستند .برخی از احزاب راست گرای
میانه نیز در میان منتقدان ورود پناهندگان هستند
که معتقدند پذیرش بی حد و حصر پناهجویان به
سیاست های این کشور در حوزه های اقتصادی،
بین الملل
مثلث | شماره 278
را یک ژست سیاسی به ویژه در مقابل کشورهایی
نظیر امریکا و انگلیس برای بازیابی وجهه خود در
جهان ارزیابی کرد؟
باید به این نکته توجه داشت که امریکا ،بریتانیا و
فرانسه نیز با درصد ها و نرخ های متفاوت متعهد به پذیرش
پناهجویان هســتند اما المان در حال حاضــر بیش از تعهد
خود اقدام به پذیرش پناهجویان کرده است ،به هر حال این
می تواند بخشی از سیاست فتح قلوب و اذهان یا دیپلماسی
عمومی المــان بــرای ترمیم چهــره جهانــی و منطقه این
بین الملل
امنیتی و اســتراتژیک لطمه وارد می کند .شــاید با نگاهی
منصفانه بتوان بخشی از استدالل های این طیف را پذیرفت،
چراکه به عنوان مثال در کشــوری ماننــد بریتانیا افرادی از
کشــورهای افریقایی نظیر ســومالی امده اند که یک مرد با
دو زن و هشت فرزند است .در این مورد دولت موظف است
که مسکن نسبتا مناسب و بزرگی در اختیار چنین خانواده ای
قرار دهد و تا زمانی که کار پیدا کنند ،به انان ماهانه حقوقی
برای زندگی بدهد که این ها مجموعا گاهی تا چهار هزار پوند
می شود .این رقم هم تراز با دستمزد یک مدیر ارشد است.
تازه این همه ماجرا نیســت ،زیرا مشاهده می شود که بعد از
مدتی همین افراد سر از بوکوحرام ،القاعده یا سایر گروه های
تروریستی در می اورند.
بر همین مبناســت کــه افــکار عمومی در ایــن مورد
تحت تاثیر راستگرا ها قرار می گیرند چنانکه در کشور ما هم
عده ای از افراد مهاجران خارجی را باعث مشکالت عدیده
اقتصادی و اجتماعی می دانند .اینکه چنین نگاهی درست
است یا غلط بحث دیگری است اما به هر حال در غرب هم
چنین نگاهی وجود دارد یعنی مــردم در مجموع صرف نظر
از دیدگاه های حقوق بشــری که کارکردش محدود است،
از جهت زندگی ،معیشت و امنیت خود چندان دل خوشی از
پناهندگان و میهمانان خارجی ندارند .گروه های راستگرا نیز
از این احساس مردم سوء استفاده می کنند و تحریکات انها
در این راستا منجر به رشد گروه های نژاد پرست و تندروهای
نئو نازیست می شود .بر اساس انچه گفته شد می توان نتیجه
گرفت که دولت هایی نظیر المان برای پذیرش پناهجویان
در تنگنا قرار دارند که یک ســوی ان تعهدات بین المللی و
نیازهای استراتژیک است و سوی دیگر ان افکار عمومی و
تحریکات رسانه ای گروه های دست راستی.
ایا می توان اقدام المان برای پذیرش پناهجویان
2
با ورود موج عظیم پناهجویان سوری و عراقی به
اروپا ،رهبران کشورهای اروپایی دســتپاچه شده اند.
شاید فراموش کرده اند روزهایی را که بر طبل جنگ در
خاورمیانه می کوبیدند .حاال در این میان المان نسبت به
کشورهای دیگر با اعتماد به نفس هر چه تمام تر سینه
جلو داده و اعالم کرده که ســاالنه 800هزار پناهجو را
می تواند بپذیرد ،اما سیاستمداران ژرمنی در این میان
چندان فکر تندروهای نئونازی خود را نکرده بودند که
پناهجویانی که از ناچاری و درماندگی ناشی از جنگ به
المان -به عنوان کشــور اقتصاد اول اروپا -پناه برده اند
اکنون با خشــونت راســتی ها مواجه شــده اند ،مجید
تفرشــی پژوهشــگر و تاریخ نگار درگفت وگو با مجله
مثلث در این باره معتقد اســت که المان برای پذیرش
پناهجویان در یــک تنگنا قرار دارد ،که یک ســوی ان
تعهــدات بین المللی و نیازهای اســتراتژیک اســت و
ســوی دیگر ان افکار عمومی و تحریکات رســانه ای
گروه های دســت راســتی مشــروح این مصاحبه را در
ادامه می خوانید.
کشور باشد .اما نباید این مســاله را فراموش کرد که نه فقط
امریکا بلکه کشــورهای خاورمیانه نیز که مسئول مستقیم
بروز جنــگ و درگیری در ســوریه هســتند مانند عربســتان
سعودی و متحدانش یا کشــورهای شــمال افریقا و ترکیه
هیچ کدام حاضر به پذیرش پناهندگان سوری نیستند و این
فاجعه ،بزرگ تر از فاجعه عدم پذیرش پناهجویان از ســوی
امریکاست.
به عقیده شــما نتیجه و ســرانجام پدیده بحران
پناهجویان سوری در اروپا چیست؟
به عقیــده من اتفاقی کــه به ســرعت در حال رخ
دادن است این است که کشــورهای غربی و عربی به این
جمع بندی رســیده اند که اصرارشــان بر تغییر حکومت در
سوریه جواب نداده و حکومت بشــار اسد با همه مشکالت
ایستاده است .بر همین اساس در حال حاضر راه حل هایی
که بخشــی از این راه حل ها دولت کنونی ســوریه اســت،
مــورد توجه مجدد قــرار گرفتــه و در واقع خــط بطالنی بر
سیاست های صفر و صدی غرب و کشورهای عربی کشیده
است .تصور این کشور ها در ابتدا این بود که دولت سوریه
نیز به ســرعت ســقوط می کند و بهار عربــی گریبان دولت
بشــار اســد را می گیرد ولی با مقاومت دولت سوریه ضمن
حمایت های ایران و روســیه ،درگیری ها فرسایشــی شد و
پیش بینی های غرب و کشورهای عربی غلط از اب در امد.
همین امر باعث شد که این کشورها بازبینی در سیاست های
خود را به صورت جدی در دستورکار قرار دهند و بر همین مبنا
می توان گفت که هجوم پناهندگان سوری می تواند یکی از
عناصر و مولفه های جدی باشد که منجر به تجدید نظر طلبی
اتحادیه اروپا در قبال سیاست هایش در قبال سوریه است.
تا شاید دســت از سیاســت ها و رویکردهای تمامیت خواه
خود بردارند.
71
ورزش
پوست اندازی در تیم ملی
تیم ملی اگرچه برابر ترکمنستان متوقف شــد و شروع خوبی در بازی های
مقدماتی جام جهانی نداشت اما با شکست گوام و هند موفق شد تحسین
افکار عمومی را برانگیزد .بی تردید پایین امدن میانگین سنی تیم ملی در
موفقیت های اخیرکی روش و تیمش تاثیر فراوانی داشته است.
تی
تر
یک
انقالبکارلوس
کی روشفازجدیدجوانگرایی
راکلیدزدهاست
ورزش
72
مثلث | شماره 278
1
جوانگرایی؛ این تازه ترین سیاســت کارلوس کی روش
در تیم ملی است .گویا نقالب کارلوس اغاز شده است.امروز
اما موافقان و مخالفانش این سیاست را تایید می کنند و ان را
تصمیمی به موقع برمی شمرند .شاید مقتضیات و شرایط روز
فوتبالدنیانیزدرسیاستگذاریجدیدکی روش بی تاثیرنبوده.
انجاکهبسیاریازتیم هایملیدرسراسردنیابهسمتاستفاده
از بازیکنان جوانان حرکت کرده اند .سیاستی که فوایدش ان
قدر زیاد است که به ریســک کردن مربیان می ارزد؛ از جمله
استفادهازانگیزهونیرویجوانیکهبهموفقیتیکتیمکمک
زیادیخواهدکرد.فوتبالایرانهمبرایرسیدنبهشرایطبهتر
والبتهبرطرفکردننگرانی هادرموردمیانگینباالیسنیبه
جوانگرایی نیاز داشت .این اتفاق اما در دیدار با ترکمنستان و
گواموهمینطوربازیبرابرهندعملیشد.
ضرورت جوانگرایی
لیگ فوتبال ایران؛ در این لیگ گل های کمی به ثمر
می رسد .در لیگ هایی همچون اسپانیا یا انگلیس هر هفته
بیش از 20گل به ثمر می رســد اما در ایران تعداد گل های
زده بعضی اوقات در هر هفته به 10گل هم نمی رسد .زمانی
زمین های خاکی بی شماری در کشورمان وجود داشت .در
این زمین ها بسیاری از بزرگان فوتبال کشورمان رشد کردند
اما در حال حاضر تمام این زمین های خاکی به ساختمان و
برج تبدیل شده اســت .در همین حال باشگاه های فوتبال
کشورمان به رده های پایه شان کمتر اهمیت می دهند .این
باشگاه ها تنها به دنبال کسب نتیجه در کوتاه مدت هستند.
انها مدرسه فوتبال یا اکادمی ندارند که بتوانند از محصوالت
خودشان اســتفاده کنند بنابراین فدراسیون فوتبال به دنبال
بازیکن سازی می رود .فدراسیون فوتبال اما وظیفه ای برای
بازیکن سازی ندارد .در این بین اما برخی توقعات از کی روش
به محل سوال یا حتی مناقشه تبدیل شده است؛ ایا کی روش
معجزه گر است؟ هر شخص دیگری هم به جای کی روش
بود هرگز نمی توانســت با ایــن شــرایط ،کار خاصی انجام
بدهد؛ مخالفت شدید وزارت ورزش با این مربی و نبود برخی
امکانات ضروری برای اماده سازی تیم ملی اصلی ترین دالیل
به هم ریختگی وضع موجود اســت .با ایــن حال کی روش
توانسته از تمام ظرفیت فوتبال ایران به خوبی استفاده کند و
جوانگرایی را در بهترین زمان ممکن کلید بزند.
نکته مهم اینجا ست که منتقدان کی روش نیز سیاست
جوانگرایی او را مورد تایید قرار می دهند هر چند برخی از انها
تبصره هایی را در کنار حرف های خود مطرح می کنند .امیر
قلعه نویی می گوید« :به هــر حال تیم ملی به ایــن کار نیاز
داشت تا جوان شود که کی روش هم در حال انجام همین کار
است .اما به نظر من جوانگرایی باید توام باشد با نتیجه گرایی
تا به مشــکالت احتمالی برنخورد .اینکه صرفا دنبال جوان
کردن تیم باشــیم ممکن اســت در کســب نتایج کارمان را
دشوار کند و به ما در سطح ملی ضربه بزند و نتایج این تیم را
تحت الشعاع خود قرار دهد .اگر این اقدام در جهتی باشد که
نتایج مان را تضعیف نکند خیلی هم خوب است».
ورزش
حال خوب تیم ملی در سال 2018
گفت وگوی مثلث با بهتاش فریبا
سرمربی اسبق تیم ملی مشخصا در مورد بازی تیم ملی
برابر گوام اینگونه اظهارنظر می کنــد« :باید بگویم که تیم
گوام در رنکینگ بین المللی فیفا جزو کشورهایی محسوب
می شــود که در جمع پیشــرفت کرده ها از بهترین هاست.
این تیم توانسته چند بازیکن امریکایی بگیرد و با رزومه ای
که از بازیکنانش دیدیم مشخص شــد که این تیم بی دلیل
در دو بازی اولش شــش امتیاز کامل را کســب نکرده است
و می توانســت برای ما دردسرســاز شــود امــا تیم ملی هم
خوشبختانه بازی را با پیروزی پشت سر گذاشت».
علی دایی اما یکی دیگر از مربیان فوتبال ایران است
که در دوره مربیگری اش در تیم ملی همواره به جوانگرایی
اهمیت می داد .او همواره ســعی کرده در امر استعداد یابی
ان قدر قوی ظاهر شود که کسی خالء ستاره ها را در تیمش
جوانگرایی؛ این تازه ترین سیاست کارلوس
کی روشدرتیم ملیاست.امروزاماموافقان
و مخالفانش این سیاســت را تایید می کنند
و ان را تصمیمی به موقع برمی شمرند البته
شاید مقتضیات و شرایط روز فوتبال دنیا نیز
در سیاســتگذاری جدید کی روش بی تاثیر
نبودهاست
هر چن د ممکن است ســن انها باال باشــد اما اگر در امادگی
کامل باشد باید به انها میدان داده و از انها استفاده کرد».
نظر کی روش در مورد جوانگرایی
تصمیم کی روش مبنی بر
جوان ترکردن تیم ملی حاال
تایید اهالی فوتبال را باعث شده
مثلث | شماره 278
سرمربی تیم ملی ایران می گوید فوتبال اسیا باید بداند
که هواداران ایران بی نظیر هستند اما جوانگرایی می تواند
خطراتی را نیز به همراه داشته باشد.
کی روش که پیش از بازی برابــر هند فرصت یافته بود
تا درباره سیاســت جوانگرایی اش در تیم ملی ایران ســخن
بگوید در این باره تاکید کرد« :در حال حاضر بازیکنان جوان
فرصت کسب تجربه از بازیکنانی چون تیموریان ،سید جالل
حسینی ،پژمان منتظری و خسرو حیدری به عنوان بازیکنان
با تجربه ای که طراوت و نشــاط بازی شــان را حفظ کردند،
خواهند داشت .اگر این بازیکنان را نداشتیم امکان جلو رفتن
تیم نبود و در حقیقیت این بازیکنانی که نام بردم روحیه جوانی
تیم ما هســتند .بازیکنان دیگر که به لحــاظ عددی جوان
هستند باید از این بازیکنان الگو بگیرند .این دوران انتقالی
و تصمیم های استراتژیک می تواند مانند همه قسمت های
زندگی خطرناک باشــد .وقتی شما سه ساله هســتید و تازه
می خواهید در جاده زندگی قدم بردارید ،ممکن است بارها
زمیــن بخورید اما به کارتــان با اســتفاده از تجربیات ادامه
می دهید .فوتبال هم همینطور است اما ما داریم این کار را
در میانه رقابت های انتخابــی جام جهانی انجام می دهیم و
ممکن است این موضوع خطرناک باشد .بعضی از بازیکنان
ما اکنون 36 ،35سال سن دارند و شاید در وسط مسابقات
اعالم بازنشستگی کنند یا خدایی ناکرده مصدوم شوند و ما از
ان طرف بازیکنان جوانی را در اختیار داریم که تجربه ندارند
بنابراین باید تعادل را بر قرار کنیم .هم باید خوب کار کنیم،
هم دعا تا کارها به خوبی پیش برود .در نهایت باید بگویم که
مهمترین مطلب اطمینانی است که به کارمان و بازیکنانمان
داریم و مطمئن هســتم کاری که در پیش گرفته ایم درست
است و امیدوارم خداوند هم به ما کمک کند ».سرمربی ایران
در پاسخ به این سوال که فوتبال ایران چه کاری انجام داده
که مدت هاســت در صدر رده بندی برترین تیم های اسیایی
قرار گرفته ،گفت« :این موضوع خوشحال کننده ای برای
ماست اما جایگاه ایران در توســعه فوتبال و فوتبال پایه در
رتبه نخست قرار ندارد .ژاپن ،کره جنوبی و استرالیا شایستگی
بیشتری در رده بندی دارند .البته فوتبال ایران پتانسیل این را
دارد که با کشورهای بزرگ وارد چالش شود .البته منظور من
المان یا برزیل نیست اما می تواند به سطح اروگوئه ،یونان،
سوئد و دانمارک برسد».
کارلــوس کــی روش پــس از درخشــش جوانــان در
جام ملت های اسیا تصمیم گرفت در مقدماتی جام جهانی
2018روســیه با میدان دادن بــه جوانان اینــده دار فوتبال
ایران در مســابقات حاضر شــود .مربی چیره دست پرتغالی
که سابقه درخشانی در زمینه کار با بازیکنان جوان و اینده دار
دارد بــرای دو دیــدار تیم ملی ایــران در مرحلــه مقدماتی
جام جهانی با گوام و هندوستان اسامی 23بازیکن را اعالم
کرد که در میان ایــن تعداد بازیکن دعوت شــده نزدیک به
15بازیکن جوان و اینده دار قرار دارد که به اردوی تیم ملی
دعوت شــده اند تا در کنار بازیکنانی مانند اشــکان دژاگه،
ســیدجالل حســینی و پژمان منتظری تجربــه بازی های
بین المللی را کسب کنند .زمانی که به فهرست بازیکنان نگاه
می کنیم ،می بینیم سرمربی تیم ملی فوتبال ایران با یک نگاه
بلندمدت در تمام خطوط ،بازیکنان بااستعداد فوتبال ایران
را به تیم ملی فراخوانده است ،علیرضا بیرانوند و محمدرضا
اخباری جایگزین دانیال داوری و رحمان احمدی شــده اند
که این روزها در کنــار علیرضا حقیقی ،وظیفــه نگهبانی از
دروازه تیم ملی را به عهده دارند .اعتماد کی روش به جوانان
فوتبال ایران به خط دروازه ختم نمی شود و وقتی به اسامی
بازیکنان خــط دفاعی تیم ملــی نگاه می کنیــم به مرتضی
پورعلی گنجی ،وریا غفوری ،محمدحسین کنعانی ،میالد
محمدی ،رامین رضائیــان و مهرداد قنبری برمی خوریم که
این نفرات می توانند با اعتماد کی روش در تیم ملی ،سالیان
سال بازی کنند .کی روش پرتغالی که در دو مقطع زمانی طی
سال های 2002تا 2003و 2004تا 2008سابقه همکاری با
الکس فرگوسن در منچستریونایتد را دارد ،به خوبی با پرورش
چ ترســی
بازیکنان در ترکیب تیم های بزرگ اشناســت و هی
بابت میدان دادن به بازیکنانی مانند سردار ازمون و مرتضی
پورعلی گنجی ندارد .اعتماد به نفسی که کی روش به این دو
بازیکن تزریق کرد ،باعث شد این نفرات در رقابت های بزرگی
همچون جام ملت ها به عنوان یک ســتاره خود را به فوتبال
اســیا معرفی کنند .اوج کار زمانی اســت که در حضور انبوه
بازیکنان نامدار فوتبال ایران در جام ملت های اسیا مرتضی
پورعلی گنجی ،جوان اینده دار فوتبال کشورمان تنها نماینده
ایران در ترکیب تیم منتخب جام ملت های اسیا قرار می گیرد.
دغدغه مهم کی روش برای استفاده از این جوانان با انگیزه
که در دیدار گوام بــازی خوبی هم به نمایش گذاشــتند ،به
فاز هجومی در خط هافبک و حمله هم ارتباط پیدا می کند.
سعید عزت اللهی ،کاوه رضایی -به جای علیرضا جهانبخش-
سردار ازمون ،مهدی طارمی ،امید عالیشاه ،وحید امیری و
مهدی ترابی نفراتی بودند که در اخرین فهرســت بازیکنان
دعوت شده از ســوی کی روش به چشــم می خورد و حضور
این تعداد بازیکن جوان نشان دهنده پرورش نسل جدیدی
از فوتبال ناب ایرانی در فاز تهاجمی اســت که می توانند با
دانش و تمرینات کارلوس کی روش بــه علی دایی ،مهدی
مهدوی کیا ،علی کریمی و کریم باقری های نســل گذشته
تبدیل شــوند ،اما تبدیل شــدن این اســتعداد های ناب به
مهره های با تجربه و کلیدی فوتبال در ســطح ملی مستلزم
داشــتن برنامه ای بلندمدت ،کمپ های تمرینی مناســب،
دیدارهــای تدارکاتی با تیم های مطرح دنیــا و انتخاب تیم
باشگاهی ایده ال بوده و کارلوس کی روش به تنهایی قادر به
انجام این ماموریت بزرگ نیست.
ورزش
احساس نکند .این ویژگی او باعث شده امروز ستاره هایی در
زمین فوتبال ببینیم که بدون حضور دایی ،بعید بود حداقل
به این زودی ها به چنین سطحی برسند.
ی فوق العــاده اش را
برانکــو امروز این مثلــث هجوم
مدیون علی دایی است؛ 3بازیکنی که در یک سوم دفاعی
حریف هر کاری می کنند و به راحتی جوالن می دهند و البته
میالد کمندانی که حــاال در اردوی امیدها ســت .دایی که
همواره یکی از حامیان کی روش محســوب می شود این بار
نیز سیاست این مربی در خصوص جوانگرایی و تغییر نسل
در تیم ملی را مورد تایید قــرار می دهد« :تیم ملی با هدایت
کی روش مرحله پوســت اندازی خود را ســپری می کند و به
نظر می رســد در هر بازی باید با استفاده از تجربیات گذشته
در مســیری حرکت کرد تا موفقیت روزافزون برای تیم ملی
کشورمان رقم بخورد».
او با بیان اینکه در بازی مقابل ترکمنســتان با تکیه بر
نیروی جوان موفق عمل نکردیم اما در بازی با گوام با توجه به
بهره گیری از جوانان و بازیکنان باتجربه بازی هوشمندانه ای
را به نمایش گذاشــتیم ،ادامــه می دهد« :خود ســرمربی
تیم ملی نیز بــه این اصل اعتقاد دارد که صرف اســتفاده از
جوانان در یک بازی نمی تواند نتیجه دهــد ،چراکه تزریق
جوانان باید به تدریج انجام شود و همچنان بازیکنان باتجربه
و توانمند مورد توجه قرار گرفته و به انها میدان داده شــود.
زمانی که در نیمه اول مقابل گوام نتیجه گرفتیم ســرمربی
تیم ارام ارام از نیروهای جوان خود استفاده کرد تا روند بازی
شکل کیفی تری به خود بگیرد».
دایی تاکید می کنــد« :در این دو ســال اخیر جوانان
خوبی به تیم ملی معرفی شــده اند اما بنده اعتقــاد دارم که
صرف جوان گرایی نتیجه نمی دهد ،اما اگر در کنار جوانان
بازیکنــان باتجربه نیز مــورد توجه قرار گیرنــد قطعا امکان
بهره گیری بیشتر از این توان و ظرفیت فراهم خواهد امد اما
بنده در این تجربه چندین ساله به این نتیجه رسیده ام که باید
در هر بازی از بازیکنانی استفاده کرد که در مرز امادگی هستند
استعدادیابی وارونه
باشگاه ها از جوانگراییکی روش
بهره می برند
جوانگراییکی روش به موقع بود
استفاده صحیح از استعدادها
73
ورزش
حال خوب تیم ملی در سال2018
ورزش
74
مثلث | شماره 278
گفت وگوی مثلث با بهتاش فریبا
کــی روش در تیم ملی دســت بــه جوانگرایی زده
است .شما این تصمیم را چطور ارزیابی می کنید؟
اگر بخواهیم مقطعی به این تصمیم اقای کی روش
نگاه کنیم به نظرم ایشان تصمیم درستی گرفتند و به موقع
دست به جوانگرایی زدند.
منظورتان از ارزیابی مقطعی چیست؟
اولین موضوعی که در مــورد این تصمیم به ذهنم
می رســد این اســت که کی روش برای هر یــک از حریفان
تیم ملی اســتراتژی خاصی دارد .او برای هر بازی می داند
که باید با چه شــکل و ارایشــی تیمش را به میدان بفرستد.
مشــخصا در مورد گوام و هند باید بگویم کی روش به خوبی
می دانست که این دو تیم حریفان خیلی سرسختی نیستند
و نمی توانند ما را به دردسر بیندازند .استفاده از جوان ها در
این دو بازی به نظرم خیلی کار درســتی بود .به خصوص در
مورد بازی با گوام چنین نظری دارم .چون هند کمی متفاوت
از گوام بود .هند تیم بهتری نسبت به گوام بود .انها همیشه
سختکوش بوده اند .انها اخیرا در ورزش رشد داشته اند .شما
به کشــتی و والیبال هند که نگاه کنید متوجه این پیشرفت
خواهید شد .بنابراین انها نسبت به گوام بهتر بودند اما باز هم
حریفی نبودند که ما بخواهیم از انها واهمه داشــته باشیم.
طبیعتا انچه بــرای ما و کــی روش اهمیــت دارد حضور در
مسابقات جام جهانی روسیه است .شاید خیلی از بازیکنانی
کــه االن برای تیم ملــی ما بــازی می کنند در ســال 2018
جام جهانی روسیه را تجربه نکنند چون پا به سن می گذارند.
بنابرایــن کی روش بــه ان مرحله فکــر کرده و بــا دعوت از
بازیکنان جوان قصد دارد تیم ملی 2018را به درستی بسازد.
در این صورت ما در جام جهانی روسیه تیمی خواهیم داشت
که جوان اســت اما بی تجربه نیســت و حتی کم تجربه هم
نیست .این اتفاق خوبی است و باید از این تصمیم کی روش
حمایت کنیم.
البته برخی از بازیکنان جوان تیم ملی هم چندان
بی تجربه نیستند .اینطور نیست؟
بله ،در حال حاضــر در تیم ملی ما جوان هایی مثل
حاج صفی ،ابراهیمــی و یکی دو بازیکن دیگر هســتند که
جزو جوان هــای باتجربــه تیم ملی هســتند .بازیکنانی که
سال ها ست در عرصه باشــگاهی خوب کار کرده اند و برای
2
بــا تــک گل بهتــاش فریبا
بود که تیم ملــی جوانان ایران در
ســال ۱۳۵۵در تایلنــد به عنوان
قهرمانی رســید .او عنوان اقای
گل مســابقات ایــن دوره از جام
ملت های اســیا را به دست اورد.
بهتــاش فریبا در بازی هــای مقدماتی المپیک مســکو
در ســال ۱۳۵۸خوش اســتیل ترین هافبــک -مهاجم
تیم ملی بود و در دیدار پایانی در مقابل سنگاپور یکی از
فنی ترین گل هــای بازی ها را به ثمر رســاند .او تا پایان
دوران فوتبالش در سال ۱۳۶۵در استقالل بود و مدتی
هم بازوبند کاپیتانی این تیم را به بازو بســت و سپس از
فوتبال خداحافظی کرد .پس از دوران بازیگری مدتی را
در کادر مربیان استقالل بود و زمانی هم مربیگری تیم
سایپا را بر عهده داشت .بهتاش فریبا به مهارت در زدن
ضربات کاشته شهرت داشت و بازیکن بسیار با اخالقی
بود به طوری که در تمام دوران ورزشی اش فقط دو کارت
زرد دریافــت کرده اســت .او حاال یکی از کارشناســان
فوتبال ایران اســت که همواره از مربیان تیم ملی دفاع
کرده .او به خصوص یکی از حامیان درجه یک کی روش
محســوب می شــود .خود او که از تیم ملــی جوانان به
فوتبال ایران معرفی شد حاال سیاست کی روش در مورد
ایجادنسلی جدید در تیم ملیرا تاییدمی کند.گفت وگوی
مثلث با این مربی فوتبال را می خوانید.
تیم ملی هم خوب بازی می کنند .با همه اینها باید عرض کنم
که استفاده از بازیکنان جوان در مسابقات رسمی است که
باعث می شود انها تجربه کســب کنند و بعدها به مهره های
کلیدی کی روش تبدیل شوند.
عده ای می گویند بهتر بود این جوانگرایی در جام
ملت های اسیا انجام می شد .نظر شما چیست؟
چه فرقی می کنــد که بگوییم ان کار درســت بوده
یا غلط .ما همیشــه به کــی روش انتقــاد می کردیم که چرا
دســت به جوانگرایی نمی زند .حاال هم که این کار را انجام
داده اســت مســاله دیگری را مطرح می کنیم .باید بگویم
متاسفانه عده ای از ما همواره دوســت دارند انتقاد کنند .در
حالی که منتقد با انصاف کسی است که اقدامات مثبت مربی
ی که امروز
تیم ملی را هــم بگوید .اینکه کــی روش تصمیم
برای تیم ملی گرفته و دست به جوانگرایی زده را می بایست
در جام ملت ها انجام می داد چقدر اهمیت دارد؟ به نظر من
که اهمیت زیادی ندارد .او این طور تشخیص داده .جالب
اینکه اگر بر فــرض کی روش در ان مقطــع تیم ملی را مثل
امروز جوان می کرد همین دوســتان مصاحبــه می کردند و
می گفتند چــرا کی روش به طور ناگهانی ایــن همه تغییر در
تیم ملی ایجاد کرده و نباید ناگهان تیمش را جوان می کرد.
خالصه اینکه به کی روش می تاختند و او را تحت فشار قرار
می دادند .باید منطقی باشــیم .چه اهمیتی دارد که در جام
ملت ها چگونه بودیم و چه نتیجه ای گرفتیم.
به نظــر شــما اصلی تریــن موضوعی کــه باید به
دغدغه اهالی فوتبال در مورد تیم ملی تبدیل شود
چه چیزی است؟
به نظرم موضوع مهم این است که تیم ملی ما قرار
است از این به بعد چگونه بازی و چطور خود را مهیای رسیدن
به جام جهانی روســیه کند .این انتقادها نسبت به کی روش
چیزی را بــه فوتبال ما اضافــه نمی کند .واقعیت هــا را باید
بپذیریم؛ سال ها ست که بعضی ها نقش منتقد را دارند و هیچ
کمکی هم به فوتبال ملی نکرده اند .خود من همواره سعی
کرده ام هوای تیم ملی مملکتم را داشــته باشم و از مربیان
تیم ملی حمایت کنم .این بدان معنا نیســت که چشم هایم
را به روی ضعف مربیان تیم ملی بسته باشم .نه ابدا این طور
نیست .از امیر قلعه نویی حمایت کردم همان طور که از محمد
مایلی کهن حمایت کردم .حامی دایی بوده ام همان طور که
عالقه مندم کی روش با تیم ملی کشورم نتایج خوبی بگیرد و
موفق باشــد .هیچ نفع مالی هم در این بین به من نمی رسد
اما دلم برای تیم ملی کشورم می سوزد و دوست دارم فوتبال
ایران همیشه موفق باشد .باید ببینیم چه اینده ای پیش روی
ما ست .باید برای اینده برنامه ریزی کنیم و به فکر باشیم.
بنابراین شما از سیاست کی روش و تغییر نسل
در تیم ملی در مقطع کنونی دفاع می کنید؟
به طور کلی این کار را می پسندم و از ان دفاع می کنم.
ضمن اینکه باید بپذیریم که تیم ملی در حال حاضر بازیکنان
با تجربه هم دارد .کــی روش تیمــش را از با تجربه ها خالی
نکرده اســت .خســرو حیدری ،سید جالل حســینی ،اندو
تیموریــان ،پژمان منتظــری و دیگر بازیکنــان با تجربه در
تیم ملی حضور دارند و در کنار جوان ها تیم خوب و هماهنگی
ساخته اند.
مربیان و باشــگاه ها در مورد این موج جوانگرایی
چقدر نقش داشته اند؟
قطعا نقش داشته اند .شاید برخی تیم ها سهم شان
بیشــتر اســت .به فوالد که نگاه کنید متوجه می شــوید که
همیشه جوانگرا بوده است .استقالل اهواز تیم اقای ویسی
را ببینید .استقالل تهران هم همین طور .برخی باشگاه ها
مجبورند اســتفاده کنند اما برخی باشــگاه ها مثل سپاهان
بازیکن دارند اما به سراغ جوان ها هم می روند .در خط حمله
ســپاهان منهای خلعتبری بقیه بازیکنــان همگی جوان و
ی و یک بازیکن دیگر
کم سن و سال هستند؛ شریفی و کریم
که متاسفانه اسمش را فراموش کرده ام .در هر صورت همه
ما مربیان وظیفه داریم که به جوان ها بها بدهیم .ورزش به
جوان ها تعلق دارد .ما سه دوره قهرمان جام ملت های اسیا
شدیم .این قهرمانی ها دقیقا در دوره هایی بوده که تیم ملی
جوانان ما هم قهرمان شــده و نتایج خیره کننده ای داشــته
است .وقتی جوان های ما قهرمان شده اند بزرگان ما نیز به
قهرمانی رسیده اند .اخرین قهرمانی را هم در سال 55خود
ما برای ایران به ارمغان اوردیم و 70درصد ان تیم تا سال ها
برای تیم ملی بازی کردند و خوش درخشــیدند؛ جوانگرایی
یعنی همین.
استعدادیابی وارونه
باشگاه ها از جوانگراییکی روش بهره می برند
هومن افاضلی
3
مربی فوتبال
جوانگرایی در تیم ملی؛ این اتفاق خوبی است .فوتبال
ما به این جوانگرایی نیاز داشت .البته یک تیم واقعی همیشه
باید باالنس باشد؛ تلفیقی از با تجربه ها و بازیکنان جوان اما
اینکه مربیان این نســبت را چگونه تنظیم می کنند موضوع
مهم است .تصمیم گیری مربیان نشان می دهد که ان مربی
چقدر به استفاده از جوان ها و چقدر به استفاده از بازیکنان
با تجربه اهمیت می دهد.
مربیانی هستند که صرفا به دنبال استفاده از جوان ها
می رونــد .اینها مربیان شــجاعی هســتند که خیلــی دوام
نمی اورند چــون ان بازیکن تا بــه بلوغ فکری برســد وقت
مربی اش را به پایان رسانده اســت .تیم این مربیان معموال
خوب بازی می کند امــا نتیجه نمی گیــر د .بنابراین با وجود
ارائه فوتبالی زیبا می بازند و مربی شجاع می رود ،به خصوص
فوتبال ایران این تیپ مربیان را خیلی تحمل نمی کند.
در تیم ملی اما این پروسه برای کی روش اجباری شده
اســت .منظورم این اســت که او اگر می توانست دست به
جوانگرایی نزند این کار را انجــام نمی داد چون کی روش از
ان دسته مربیانی است که به با تجربه ها بیشتر میدان داده
تا به جوان ها.
او در تیم ملی و در طول این ســال ها بازیکنان جوان
را بــه تدریج و خیلی اهســته به تیم ملی اورده .او به شــدت
به بازیکنــان با تجربه عالقه داشــته و دارد امــا در واقع با از
کار افتادن و کمرنگ شــدن توانایی هســته اصلی که او در
تیم ملی ایجاد کرده بود مجاب شد که به سمت جوانگرایی
حرکت کند .بنابراین این واقعیت را باید بپذیریم که کی روش
در حال حاضر به عنوان یک مربی حرفــه ای خود را ملزم به
جوانگرایی می داند تا تیمش بتواند همچنان با طراوت فوتبال
بازی کند .او تیمی را در اختیار داشت که از 11بازیکن تقریبا
8بازیکن باالی 32سال سن داشتند و او طبیعتا نمی توانست
در جام جهانی بعدی با بازیکنان 38 ،37ساله وارد بازی های
جام جهانی شود به همین دلیل سیاست خودش را تغییر داد
و تیمش را تا حد زیادی جوان کرد.
من با ســه تیم المپیک کار کردم .یکی از این تیم ها
زیر 23ســاله ها بود .یکی دیگر از ایــن تیم ها تیم المپیک
89 ،88بود و اخرین بار هم با تیمــی کار کردم که االن زیر
نظر اقای خاکپور است.
االن اقای کــی روش خیلی به این تیــم امید ما توجه
می کند و از بازیکنان این تیم اســتفاده می کند در حالی که
ان دو تیم دیگر هم که من از نزدیک بــا انها کار کرده بودم
بازیکنان بسیار مستعدی داشت که می توانستند به تیم ملی
بزرگســاالن ما کمک کنند اما به هر دلیلی اقای کی روش از
بازیکنان ان دو تیم اســتفاده نکرد .البته دلیلش روشن بود
چون همان طور کــه گفتم کی روش هســته اصلی تیمش
را شناخته و بســته بود .نکته ای که می خواهم درباره تغییر
نسل عرض کنم این است که به نظرم ما یک مقطع مهم را از
دست دادیم .فاز جوانگرایی در تیم ملی اگر در جام ملت های
اسیا کلید می خورد می توانست فواید به مراتب بیشتری برای
تیم ملی ما داشته باشد .به خصوص باتوجه به نتایجی که در
جام ملت ها به دست اوردیم بهتر بو د جوان تر شدن تیم ملی
ان هم به شکل و میانگینی که امروز وجود دارد را در ان مقطع
تجربه می کردیم .به نظرم من ان مقطع را از دست دادیم.
در ان مقطع وریا غفوری و وحید امیــری به تیم ملی دعوت
شدند .این بازیکنان خیلی جوان نیستند اما چون چهره های
تازه ای در تیم ملی بودند و عملکرد خیلی خوبی هم داشتند
کی روش توانست به خوبی از این موضوع استفاده کند .این
بازیکنان 25یا 26ساله هســتند و نسبت به ان هسته اصلی
تیم کی روش بازیکنان جوانی محسوب می شوند .من بازی
المان و اسکاتلند را نگاه می کردم .نکته اینجا ست که اوزیل
26ساله تا کنون دو جام جهانی را تجربه کرده است بنابراین
26سال ان قدر هم که ما فکر می کنیم برای یک فوتبالیست
ســن پایینی نیســت .در حال حاضر امــا تصمیم کی روش
تصمیــم بجایی اســت و بایــد ان را به فا ل نیــک بگیریم.
به عنوان مثال کاوه رضایی که بازیکن جوانی است باید خیلی
وقت پیش به تیم ملی دعوت می شد اما همین که کی روش
باالخره او را دیده و از قلم نینداخته اتفاق ارزشمندی است.
این بازیکن سه رده اقای گل اســیا بوده است و حاال
شایستگی این را دارد که در تیم ملی باشد.
با تصمیماتی که کــی روش گرفته مــا صاحب تیمی
جوان خواهیم بود که می تواند تا 2018با تجربه تر شــود و
مفید واقع شــود .اما مربیان ایرانی در این موج چقدر سهم
دارند؟ ایا مربیان ایرانی در تغییر نســل تیم ملی به درســتی
نقش خود را ایفا کرده اند؟ به نظرم با طرح این سوال ما باید
به سراغ مواردی برویم که در فوتبال ما استثنا هستند .در بین
مربیان ایرانی علی دایی چهره ای اســت که به جوانگرایی
شهرت دارد .در تیم ملی هم همین طور بود .در ان مقطع هم
ی بودند اما واقعیت
یک سری بازیکن بودند که نام های بزرگ
این بود کــه دیگر بازیکنان جوانی محســوب نمی شــدند؛
مهدوی کیا ،باقــری ،کریمی ،هاشــمیان و برخی دیگر از
نام ها .ایــن بازیکنان اســکلت اصلی تیم ملی را تشــکیل
می دادند اما میانگین ســنی تیم ملی را به باالی 30ســال
برده بودند .علی دایی اما تصمیمــش را گرفت و تیم ملی را
جوان کرد امــا در مقطعی این کار را انجــام داد که تیم ملی
در مسابقات مقدماتی جام جهانی بود ان هم در ابتدای راه
بلکه در حساس ترین زمان ممکن یعنی در میانه مسابقات در
تیم ملی دست به جوانگرایی زد .علی دایی البته در بازی های
ورزش
رســمی نتایج خوبی داشــت و تنها یک بازی را باخت اما در
نهایت جوانگرایی او باعث شــد تا بیش از پیش تحت فشار
قرار بگیرد و کارش را از دســت بدهد .به همین دلیل است
که همیشــه جوان کردن تیم یک کار پر خطر است .گاهی
مربی از این خطرات نجات پیدا می کند و گاهی هم نه .کی
روش احتماال از این خطر نجات پیدا می کند چون در زمان
درستی در تیمش دســت به جوانگرایی زده است .البته این
را هم بگویم که دایی در میانه راه تیم ملی برای رســیدن به
جام جهانی تیم ملی را تحویل گرفت اما کی روش حاال چند
سال اســت که این تیم را در اختیار دارد و این را باید بدانیم
که کــی روش در وضعیت بهتری قــرار دارد و بــرای تیمی
که سال ها ســت در اختیار دارد بالطبــع برنامه ریزی بهتری
خواهد داشــت .کی روش تیمش را در زمانــی که حریفان
اســانی روبه روی تیم ملی قرار دارند جوان کرده است .این
بازیکنان تجربه کسب می کنند و به مرور بهتر کار می کنند.
موضوع دیگر اینکه مربیان داخلی در بها دادن به بازیکنان
جوان چقدر نقش دارند؟ به نظــرم نمی توانند نقش زیادی
داشــته باشــند چون فوتبال ما به شــدت نتیجه گرا ســت و
این واقعیت را همه مــا می دانیم که در شــرایط کنونی این
باشگاه های ما هستند که از محصوالت تیم ملی بهره می برند
نه بر عکس .در حالی که در شــرایط حرفه ای تیم ملی باید
از محصوالت باشــگاه ها اســتفاده کند .هر چنــد در میان
مربیان داخلی استثناهایی نیز وجود دارد؛ مربیانی که فلسفه
کارشان میدان دادن به بازیکنان جوان و ساختن تیم هایی
است که فوتبال بازی می کنند .در فوتبال ما یا بهتر بگویم در
باشگاه های مهم ما نیز شرایط به گونه ای نیست که مربیان
بتوانند دست به جوانگرایی بزنند .شاید هواداران استقالل و
پرسپولیس مدام از جوانگرایی و ضرورت این کار حرف بزنند
اما واقعیت این اســت که خود انها نیز این تغییر و تحول را
نمی پذیرند و تحمل نمی کنند .مثال عینی ان در حال حاضر
پرسپولیس است.
تیم جوان شده است اما هنوز نتیجه نگرفته و هواداران
تحمل شان تمام شده است .در حالی که باید صبور باشند.
همه اینهــا به ما می گویــد که مــا جامعه صبــوری در مورد
تحــوالت اینچنینی نداریــم .ضمن اینکه باشــگاه های ما
نیز اصال برای انجــام چنین تغییراتــی در فوتبال طراحی و
برنامه ریزی ندارند.
ورزش
گزار
ش
و
ی
ژه
چراغ خاموش
ورزش
76
مثلث | شماره 278
پشت پردهاختالفکاشانیبا
کی روشچیست؟
مســابقات قهرمانــی غــرب اســیا اوایل مهرمــاه به
میزبانی قطر و با شرکت 10تیم برگزار خواهد شد که مراسم
قرعه کشــی این رقابت ها در شــهر دوحه برگزار شــد و طی
ان امیدهای ایران در گروهی دشــوار با عربستان و بحرین
همگروه شدند تا با این قرعه کادرفنی تیم امید در فکر حضور
با ترکیب کامل خود باشــد چون همیــن تورنمنت می تواند
تدارک مناسبی برای مسابقات انتخابی المپیک و قهرمانی
اسیا باشد؛ مسابقاتی که اواخر دی ماه در کشور قطر برگزار
می شود.
رقابت های قهرمانی زیر 23سال غرب اسیا از هشتم
تــا بیســت و دوم مهرمــاه برگزار می شــود .تاریخــی که با
اردوی اماده ســازی تیم ملی برای بازی حساس با عمان در
انتخابی جام جهانی 2018و بازی دوستانه با ژاپن در تهران
همزمان خواهد شد .همزمانی بازی های تیم امید با اردوی
تیم ملی بزرگساالن و جدال حساس با عمان که حکم فینال
صدرنشــینی گــروه را دارد شــائبه هایی درخصوص حضور
ملی پوشان زیر 23سال مد نظر کارلوس کی روش و محمد
خاکپور در اردوی دو تیم را رقم زده است .در ماه های گذشته
بارها تنش هایــی میان مربیان و مســئوالن تیم های امید و
بزرگســاالن برای حضور ملی پوشــان مشــترک رقم خورده
که اخریــن مورد ان به همیــن اردوی اخر تیم هــای امید و
بزرگســاالن برمی گردد؛ اظهارات و انتظاراتی که باعث شد
اختالفاتی میان کی روش و خاکپور رقم بخورد چون هر دو
مربی انتظار دارند فدراســیون زمینه حضور ترکیب اصلی را
برای شــان فراهم کند که به نظر می رسد در این نزاع موازنه
قدرت به نفع کی روش و تیم ملی بزرگســاالن باشد تا به نفع
خاکپور و تیم المپیک.
به همیــن دلیل قابل پیش بینی اســت کــه بازیکنان
کلیدی مد نظر کی روش در تورنمنت غرب اســیا تیم امید را
همراهی نکنند .به خصوص که از عمان به عنوان جدی ترین
رقیب تیم ملی در راه صدرنشینی و صعود از گروه مقدماتی نام
برده می شود .نفراتی مثل سردار ازمون ،علیرضا جهانبخش،
مهدی ترابی ،محمدرضا اخباری و یکی دو بازیکن دیگر از
جمله نفرات مورد نظر کی روش و خاکپور هستند که همزمان
هم در لیســت تیم امید حضور دارند هم در لیست کارلوس
کی روش! با این تفاســیر اما این بازیکنــان اجازه همراهی
امیدهای ایران در تورنمنت غرب اســیا را نخواهند داشــت
چون باید در اردوی بعدی تیم ملی که از تاریخ پنجم مهرماه
اغاز می شود به تیم ملی بزرگساالن ملحق شوند؛ اردویی که
با اعزام تیم امید به قطر برای رقابت با تیم های عربستان و
بحرین در رقابت های قهرمانی غرب اســیا همزمان خواهد
شد.
مســئوالن فدراســیون فوتبــال و در راس انهــا علی
کفاشیان درخصوص همزمانی این اردوها و تصمیم گیری
برای تقسیم بازیکنان مشترک امید و بزرگساالن معتقدند به
احتمال فراوان تا اواخر شــهریورماه نشست مشترکی میان
کادر سرپرســتی و فنی امید و بزرگســاالن برگزار خواهد شد
تا کارلوس کی روش و محمد خاکپور به دور از هرگونه تنش
و در فضایی توام بــا ارامش با یکدیگر تصمیمات درســتی
اتخاذ کنند.
اسفندماه 93بود که اختالف میان تیم ملی بزرگساالن
و المپیک اغاز شــد؛ به دلیــل حضور دو بازیکن مشــترک
به نام هــای ســردار ازمون و علیرضا جهانبخــش .تیم ملی
بازی های تدارکاتی را پیش رو داشت و تیم المپیک باید در
مسابقاتی رسمی شرکت می کرد .اختالف ها خیلی زود شکل
علنی به خود گرفت ،ان هم در رســانه ها و البته فدراسیون
فوتبال .مســئوالن تصمیم گیرنده امــا در ان زمان ،ازمون
و جهانبخش را در اختیار تیم المپیــک قرار دادند چون این
تیم بازی رسمی پیش رو داشــت و تیم ملی بزرگساالن بازی
تدارکاتی.
قرار بود ایــن اختالف فروردین ماه به پایان برســد اما
دوباره این نــزاع با اظهارات حبیب کاشــانی علیه کی روش
کلید خورد .اختالف اما قابل توجه بــود؛ به دلیل دعوت از
هشت بازیکن تیم خاکپور به تیم ملی بزرگساالن نزاع میان
مسئوالن تیم امید با کی روش شدت بیشتری به خود گرفت.
البته خاکپور مخالف این دعوت نیست ،او درهای تیم ملی
بزرگساالن را به روی بازیکنانش باز گذاشته تا هر وقت دعوت
شدند به اردو بروند و زیر نظر کی روش فعالیت کنند .اختالف
جدید اما به دلیل دعوت از علی کریمی سر باز کرد؛ هافبک
سپاهان که مراحل اداری حضورش در اردوی تیم المپیک
در هلند انجام شــده بود به یکباره در لیســت کی روش قرار
گرفت تا به اردوی تیم ملی برود .همین خشم حبیب کاشانی،
مدیر تیم المپیــک را در پــی داشــت .او در مصاحبه های
مختلف از کی روش انتقاد کرد و البته سرمربی تیم ملی هم
به این انتقادها واکنش نشان داد.
با کنــار هــم قــرار دادن مصاحبه ها می شــود متوجه
شد جنجال تیم ملی بزرگســاالن و المپیک همچنان ادامه
خواهد داشــت .این اختالف به قدری جدی است که حتی
به جلسه شورای برون مرزی فدراسیون ها نیز می رسد و انجا
مورد بحث قرار می گیرد .علیرضا اســدی ،دبیر فدراسیون
فوتبال که در این جلسه شرکت کرده بود ،در پایان با نصرالله
سجادی گفت وگوی کوتاهی انجام داد و البته از مشکالت
موجود در فدراسیون گفت .مشــکالتی که جدی ترین انها
اختالف میان تیم ملــی و تیم المپیک بــود .روزنامه ایران
ورزشی در این باره نوشته است که نصرالله سجادی در این
جلسه پیشنهاد جالبی به اســدی می دهد .او خطاب به دبیر
فدراسیون می گوید« :کاری ندارد که .من یک پیشنهاد دارم
و فکر می کنم اگر ان را انجام بدهید دیگر هیچ کدامشــان
اعتراض نخواهند کرد .یک مسابقه بین انها بگذارید .یک
طناب جور کنید و بین کی روش و کاشانی مسابقه طناب کشی
بگذارید .داور هم بیاورید تا عدالت رعایت شــود .قرار هم
بگذارید که هر کدام زورشان بیشتر بود و توانستند طناب را
به سمت خود بکشند بتوانند خواسته های شان را اجرا کنند».
ایــن روزنامــه در ادامــه گزارش خــود اورده اســت:
سجادی که این بار دست از شوخی برداشته می گوید« :چرا
نمی توانید مدیریت کنید؟ مدیریت شما چه مدلی است که ما
مانده ایم؟ مسئول اداره فوتبال هستید اما در حل یک مشکل
کوچک درمانده اید! اینکه نشد کار .محکم و با قاطعیت یک
تصمیم بگیرید و قضیه را خاتمه دهید».
اما از قرار معلوم فدراسیون فوتبال در این بین به همین
ســادگی هم نمی تواند تصمیم گیری کند؛ تیــم المپیک با
هدایت خاکپــور می خواهد رکــورد چهار دهــه عدم حضور
ایران در المپیک را بشــکند اما مشــکالت کوچک و بزرگی
پیش رویش اســت .از طرفی کارلوس کی روش نیز پس از
پایان جام جهانی و پشت سر گذاشــتن جام ملت های اسیا
مبنا را بر تغییر نســل فوتبال ایران گذاشته؛ خواسته ای که
فدراسیون فوتبال ایران روی ان اصرار بسیار داشت و حاال
سرمربی تیم ملی با دعوت از پدیده ها به انها بهای بیشتری
می دهد .پدیده هایی که قریب به اتفاق شان در تیم المپیک
حضور دارند .همین موضوع به مشکلی جدی میان کارلوس
کی روش و حبیب کاشانی تبدیل شده است و البته فدراسیون
فوتبال هم اراده ای برای حلش ندارد .فدراســیونی که تیم
المپیک را به حبیب کاشانی سپرده و تیم ملی را به کی روش.
علی کفاشیان اما در تازه ترین واکنش خود درباره این
اختالف می گویــد« :یکی دیگر از موضوعات این جلســه
بحث هماهنگی و تعامل تیم امید و تیم ملی بزرگساالن بود که
قرار شد نشستی با حضور کی روش و خاکپور در تهران برگزار
کنیم و هماهنگی الزم را برای برقراری تعامل انجام دهیم تا
برای اردوها و مسابقات بعدی مشکلی وجود نداشته باشد».
این در حالی است که مخالفت ادامه دار کاشانی با کی روش
و ائتالف ناخواســته او با سیاســت های وزیر ورزش نشان
می دهد که این جهت گیری ها شاید با انتخابات اینده ریاست
فدراسیون فوتبال چندان هم بی ارتباط نباشد انجا که علی
کفاشیان سخت مدافع کی روش و مقابل وزیر ورزش ایستاده
اما موضع حبیب کاشانی به وزارت ورزش نزدیک است.
ورزش
شگفتی به سبک سوریان
س هفته
عک
طالی جهان و المپیک از دست رفت
برای حمید سوریان نگرفتن طالی جهان کار بسیار سختی بود اما او
حذف شد ،سهمیه المپیک را نگرفت و همه را شگفت زده کرد .فرنگی کار
وزن 59کیلوگرم ایران با شکســت مقابــل حریف خود ازکره شــمالی از
رقابت های قهرمانی جهان کنار رفت و سهمیه المپیک را نیز از دست داد.
حمید سوریان پر افتخارترین کشتی گیر ایران درگروه بازنده های
وزن 59کیلوگرم کشــتی فرنگی قهرمانی جهان مقابل وون یون چول از
کره شمالی با نتیجه 6بر 5شکســت خورد و سهمیه المپیک 2016را نیز
از دست داد.
سوریان در این مبارزه و در جریان کشتی با سر به صورت کشتی گیر
کره شــمالی زد و ضمن گرفتن اخطار و تذکر جدی از سوی داور 2امتیاز
نیز به حریف خــود داد .وی که از حریف خود پیش بود و می توانســت به
راحتی پیروز شــود اما همانند کشــتی مقابل روشــن بایراموف که باعث
شد دیســکالیفه شــود با خطایی که روی حریف داشــت با دادن امتیاز و
ی در کســب
تجدید قــوای حریفش به واســطه توقف مبارزه ،نقش مهم
این باخت داشت .ســوریان در این مرحله در حالی که با نتیجه 2بر صفر
از روشــن بایراموف ،دارنده مدال های طالی جهان و نقــره المپیک از
اذربایجان عقب بود؛ بعد از دریافت اخطار دوم ،با تصمیم رئیس تشک
ی رخ داد
دیسکالیفه شد و با قطع مسابقه بازنده اعالم شد .این اتفاق در حال
که معموال یک کشتی گیر با دریافت سه اخطار بازنده خواهد شد .سوریان
که شش مدال طالی جهان و یک مدال طالی المپیک را در کارنامه خود
دارد پس از باخت مقابل روشــن بایراموف اذربایجانی و باتوجه به صعود
حریفش به فینال رقابت های قهرمانی جهان این فرصت را پیدا کرد تا در
گروه بازنده ها برای کسب سهمیه المپیک و کسب مدال برنز تالش کند
اما این نماینده کشورمان در گروه شانس مجدد نیز با نتیجه شش بر پنج
مغلوب وون یون چول از کره شمالی شد و نه تنها شانس حضور در دیدار
رده بندی بلکه جواز حضور در المپیک برزیل را نیز از دست داد .این نتیجه
در حالی رقم خورد که سوریان با نتیجه پنج بر صفر از حریفش پیش بود،
اما در نهایت بازنده شد.
استفاده صحیح از استعدادها
جوانگرایی کی روش به موقع بود
امیرحاج رضایی
کارشناس فوتبال
نقش لیگ در بهبود شرایط تیم ملی
مثلث | شماره 278
گذشته قوی تر بود ولی امروز اصال قابل قیاس با تیم ملی ما
نیست .شاید هند در کریکت بتواند ایران را شکست دهد اما
این اتفاق در فوتبال رخ نخواهد داد.
به قول یواخیم لوو شــاید فوتبال انگلیس
هزینه هــای زیادی برای جذب ســتاره های دنیا
می کند ،اما بــه فوتبال ملی خــود لطمه می زند.
در این لیگ فقط 21درصد بازیکنان انگلیســی
هستند .لیگ ایران امسال شــروع بسیار خوبی
داشته و ما توانستیم در لیگ مان پیشرفت کنیم.
بایــد امکانات خــود را افزایش دهیــم ،زیرا این
مساله هم در رشد فوتبال ما کمک خواهد کرد.
حضــور مربیــان جــوان مثــل یحیــی
گل محمــدی ،ویســی ،علیرضــا منصوریان و
رسول خطیبی در رشــد لیگ ما تاثیر گذار بوده و
خوشحالیم که چهره های تحصیلکرده ای مثل
انها به فوتبال ما امده اند و باید همه انها را حفظ کنیم.
فوتبال ایران سرشار از استعداد است و تنها باید انها را
مدیریت و حفظ کنیم.
ورزش
سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در جوان کردن تیم ملی
بسیار موفق بوده و زمان مناسبی را برای این کار
انتخاب کرد.
بعد از هر جام جهانی تیم ها تالش می کنند
که تغییراتی را درخــود ایجاد کننــد ،زیرا برخی
بازیکنان ســن خوبــی برای جــام جهانــی بعد
نخواهند داشــت و کــی روش نیز ایــن کار را به
خوبی انجام داد.
کی روش نشان داد استعداد های فوتبالی
در ایران بسیار زیاد است و اگر استفاده صحیحی
از انها شود فوتبال ما اینده خود را ساخته است.
تیم ملی ما بسیار جوان ،شاداب و با برنامه
اســت و کار کارلوس کی روش قطعا مورد تایید
است .جوان نیاز به فرصت دارد و باید به پای انها
ایستاد و نباید خیلی زود از عملکرد انها انتقاد کرد.
تیم ما کــم کم تــوان رقابت بــا تیم های
بزرگ را به دســت می اورد و کی روش زمان مناســب را برای
جوانگرایــی انتخــاب کــرد .در جام جهانــی یا حتــی جام
ملت ها نمی توان جوانگرایی کرد ،انجا جای بازی کردن با
تجربه ها ســت .حضور بازیکنان با تجربه مانند سید جالل
حسینی و اندرانیک تیموریان به تیم ملی ما کمک کرده است
و تلفیق این بازیکنان با جوانان بــه کی روش کمک زیادی
می کند .ما قطعا در این بازی مشکلی نخواهیم داشت زیرا
کالس فوتبال ایران با هند قابل قیاس نیست .هند شاید در
خواســته های کی روش را اگر در چارچوب وظایفش
باشــد منطقی می دانم .در فوتبال هر کسی مسئولیت هایی
دارد و اگر این خواسته ها برای پیشرفت فوتبال ایران باشد
منطقی است.
بعد از توافق هسته ای خیلی از گره ها باز خواهد شد و
قطعا ما در فوتبال هم می توانیم خواســته های کی روش را
بهتر انجام دهیم.
برخی مسائل سیاسی به فوتبال ما لطمه زد که امیدوارم
با شرایط ایجاد شده در زمینه مالی و ارتباطات شرایط فوتبال
ما بهبود یابد.
77
اسمان غریبان
دیدار
78
مثلث | شماره 278
از دو اثر استاد فرشچیان رونمایی شد
برای ما که «عصر عاشــورا» و « ضامن اهو» نهایت
هنر است ان هم هنری که تعهد و زیبایی را در هم می امیزد تا
جاودانگی را ترسیم کند ،رونمایی از هر اثری از استاد محمود
فرشچیان یک اتفاق خاص و ویژه محسوب می شود.اثاری
که در هرکدام از انهــا مینیاتور به عنوان یــک هنر ایرانی،
کردی در اوج قرار دارد .یکی از خبرهای خوش هفته ای که
گذشت این بود که دو اثر تازه از اســتاد فرشچیان رونمایی
شد .تابلوهای «شام غریبان» و« اسمان چهارم» تازه ترین
اثار استاد فرشــچیان هستند که در موزه اســتاد فرشچیان
واقع درکاخ گلستان رونمایی شد.در این مراسم چهره هایی
چون محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ،علی مرادخانی
معاون هنری وزارت ارشاد و چند تن از مسئوالن و هنرمندان
به همراه جمع زیادی از عالقه مندان به هنر استاد فرشچیان
حضور داشتند.
فرشچیان در مراســم رونمایی درباره تابلو های «شام
غریبان» و «اسمان چهارم» گفت« :این اثار را برای تقدیم
به استان مقدس امام رضا(ع) کشیده ام .از کودکی گرایش
زیادی به مسائل مذهبی داشتم .خوشبختانه استان قدس
هم قدر این اثار را دانســته و در صحن گلشــن تــاالری باز
کرده اند تا اثارم را بــه نمایش عمومی بگذارنــد .اندازه این
تابلوها 105در 86سانتیمتر است .کشیدن این تابلوها بیشتر
از دو سه سال طول کشــیده است .هر اثری که می کشم به
خاطر دل خودم و اعتقادات مذهبی ام است».
او درباره ویژگی های تابلوی «شــام غریبان» هم این
گونه توضیح داد« :شام غریبان اتفاق بسیار غم انگیزی است
و من سعی کردم در تابلوی خود حسی را که این اتفاق داشت
به صورت مستتر بیان کنم« .شــام غریبان» در زمانی بین
ِ
است.کشیدن این تابلو از نظر رنگ بندی بسیار
غروب و شب
مشکل بود .صورتی در تابلو نیست .دست ها ،حرکت و پاها
ِ
خاندان عصمت و طهارت
نشان دهنده فاجعه ای است که بر
گذشته است .سعی کرده ام که با حرکت های دست ،فاجعه
را نشان دهم بدون اینکه صورتی در ان باشد».
فرشــچیان دربــاره تابلــوی «اســمان چهارم »هــم
گفت« :در تابلوی «اســمان چهارم» که مربــوط به معراج
پیامبر(ص) می شود ،پیامبر(ص) به دیدار خداوند می رود.
پیامبر(ص) در این معراج به اسمان چهارم می رسند و انجا
جبرئیل که در معراج همراه ایشــان بوده است می گوید من
دیگر نمی توانم باالتر بیایم و اگر باالتر بیایم پرهایم می سوزد
و ان حضرت خودشان به معراج می روند .این تابلو به هنگامه
رســیدن به اســمان چهارم می پردازد .در تابلوی «اسمان
چهارم» من حالت سوختن در پرهای جبرائیل نشان نداده ام
اما اگر دقت کنید پرها در حال ریزش است».
انتظار برای تابلوی بعدی فرشچیان از هم اکنون شروع
شده است اما الاقل این دلخوشــی وجود دارد که سوژه ان
مشخص اســت ،هرچند نه به صورت مشخص و سوژه وار.
اســتاد درباره موضوع اثار اینده اش گفت «:کار بعدی ام در
نفسانیات است و درباره جنگ خوبی و بدی .دلم می خواهد
که در مملکتمان خوبی گســترش پیدا کند و محبت بیشتر
شــود .ما ایرانیان می توانیم خیلی خوب باشــیم .به همین
دلیل دارم در این باره کار می کنم تا به موضوع ســتیز با ظلم
و وسوسه های شــیطانی بپردازم.اثر بعدی ام ِتم اجتماعی
می گیرد و در عین حال روحانی و نفسانی نیز است».
محمود فرشــچیان در پایان مراســم رونمایی گفت:
«زبان من هنر و نقاشــی اســت ،اما با تمام وجــود از تمام
دوستانی که به این مراسم تشــریف اوردند تشکر می کنم.
من خودم را خاک پای هموطنان و خادم این ملت می دانم
و اگر کاری انجــام داده ام هذا من فضل ربی .این مراســم
موجب می شود که من در این سن و سال تشویق شوم تا باز
هم کار کنم».
روایت ظریف
محمدجواد ظریف ،وزیر امور خارجــه از حاضران در
مراسم رونمایی با بیان اینکه استاد فرشچیان سهم بسزایی
در نشــان دادن فرهنگ و هنر و دیدگاه باالی مردم این مرز
و بوم به دنیا دارد ،گفت« :کتاب مجموعه اثار فرشچیان را
به عنوان یکی از هدایای ارزشمند به میهمانانم در وزارت امور
خارجه اهدا می کنم و این افراد در واکنش از دیدن اثار استاد
شگفت زده می شــوند .از زمانی که برادر بزرگوارمان صادق
خرازی در نمایندگی جمهوری اســامی ایران در ســازمان
ملل متحد حضور داشتند ،اثار استاد فرشچیان را به عنوان
هدیه برای نمایندگان خارجی می فرستادند .من این افتخار
را داشتم که به عنوان سفیر ایران و چه اکنون ،مجموعه اثار
استاد فرشچیان را به عنوان مهم ترین هدیه به میهمانان و
سایر سفرا و کسانی که دوست داشتم با فرهنگ ایران اشنا
شوند ،داده ام .مجموعه دوم اثار اســتاد فرشچیان را برای
همه سفرا و مجموعه سوم استاد را برای سفیران کشورهای
اسالمی فرســتاده ام ،همان اثاری که توسط یونسکو چاپ
شده است را به هر وزیری داده ام و گاهی فکر می کنم بیش از
دو بار یک اثر را به انها هدیه کرده ام .زیرا اثار استاد فرشچیان
معنویت هنر ایرانــی را جلوه می دهد و هر بــار که این اثار به
دیگران هدیه شده است ،همه متحیر و در واقع از حرف تهی
مانده اند .به فردی که برای ما الف قدرت می زد ،کتاب استاد
را هدیه دادم تا بداند با ایرانی که چنین هنرمندی را پرورش
می دهد ،نمی توان جز با اکرام و بزرگــی صحبت کرد .این
افتخار ،غرور و احساس خودباوری که به همه ما اعطا کردند
واقعا سزاوار است که همه ما به احترام او بایستیم و از خداوند
بزرگ برای او طول عمر و سعادت ارزو کنیم».
زندگینامه استاد
محمــود فرشــچیان در ســال 1308در اصفهان به
دنیا امد.پدر فرشــچیان که نماینده فرش اصفهــان بود با
دیدن استعداد فرزندش ،وی را به کارگاه نقاشی استاد حاج
میرزا اقــا امامی برد.فرشــچیان پس از اموزش نزد اســتاد
امامی و بهادری و دانش اموختگی از مدرسه هنرهای زیبای
اصفهان ،برای گذراندن دوره هنرســتان هنرهــای زیبا به
اروپا سفر کرد و چندین سال به مطالعه اثار هنرمندان غربی
در موزه ها پرداخت .وی در موزه های اروپا ،اول کســی بود
که وارد موزه می شــد با بســته ای از کتاب و قلم و در نهایت
اخر از همــه ،خود او بود کــه از موزه خارج می شــد.پس از
بازگشت به ایران ،فرشچیان کار خود را در اداره کل هنرهای
زیبای تهران اغاز کــرد و به مدیریت اداره ملی و اســتادی
دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران برگزیده شد.محمود
فرشچیان در امریکا ساکن است و سفرهای دوره ای و فصلی
به ایران دارد.
.برخی از اثار برجسته استاد عبارتند از:
«ضامن اهو» :اســتاد فرشــچیان در مورد نحوه
طراحی شــمایل امام رضا(ع) در این اثــر می گوید« :اول
می خواستم امام را از پشت سر طراحی کنم ،ولی مقتضیات
تابلو ایجاب می کرد که ایشان را ازروبه رو تصویر نمایم .وقتی
به صورت حضرت رســیدم ،نتوانستم انگونه که می خواهم
طرح را کارکنم .صورت ،روزها و ســاعت ها دســت نخورده
ماند .بعدازظهر یک روز ،مثل همیشــه که هنگام نقاشــی
وضو می گیرم ،وضو گرفتم و رو به مشــهد ایستادم و زیارت
خاصه حضرت را خواندم ،بعد رفتم سراغ تابلو و قلم را گرفتم
و شروع کردم .بدون انکه قلم را بردارم یا طرح را عوض کنم،
صورت را ساختم .وقتی هم که تمام شد دیگر تغییری در ان
ایجاد نکردم».
«پنجمیــن روز افرینــش» :در ایــن تابلو همه
مخلوقات زمینی و اسمانی به ســتایش پروردگار مشغولند.
ماهی ها و پرندگان واقعی و تخیلی در دریاهای توفانی شناور
و بر اسمان ابری در پروازند.
«عصر عاشورا» :استاد در مورد نحوه طراحی این
اثر می گوید«:سه سال پیش از انقالب روز عاشورا مادرم مرا
نصیحت کرد و گفت :روضه گوش کــن تا چند کلمه حرف
حساب بشنوی .و من به ایشان گفتم :من اول در اتاقم کاری
دارم بعد خواهم رفت .حال عجیبی به من دســت داد .وارد
اتاق شدم ،قلم را برداشــتم و تابلوی عصر عاشورا را شروع
کردم .قلم را که برداشــتم تابلویی شد که االن هست بدون
هیچ تغییری».
تکه های سنگین سرب
نمایشی با محوریت زندگی شهید مصطفی چمران
شخصیت شــهید چمران یک شــخصیت چند بعدی
اســت و از همین منظر می تواند به عنوان یک شــخصیت
دراماتیک در کارهای نمایشی مورد توجه قرار بگیرد.پس از
موفقیت فیلم «چ» به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا ،شهید
چمران به عنوان شــخصیت اول در چنــد کار دیگر از جمله
سریال و مستند در دستورکار قرار گرفت .اخرین تصویری که
از این عارف مجاهد روی صحنه رفته ،یک تئاتر به کارگردانی
ایوب اقا خانی اســت .نمایــش «تکه های
سنگین سرب» با بازی پیام دهکردی و عارفه
لک ،از دوازدهم شهریورماه ساعت 20در
تاالر چهارسوی تئاترشهر در حال اجراست.
اقاخانی ،نویســنده و کارگردان «تکه های
سنگین سرب» ســعی کرده در این نمایش
بخشی از زندگی شهید مصطفی چمران را در
70دقیقه روی صحنه ببرد و به گفته خودش
ســعی کرده بخشــی را زیر ذربیــن ببرد که
هیچ کس به ان توجهی نداشــته و زاویه ای
را برای درام و نمایشــی شدن انتخاب کرده
که تصور می کند برای مخاطب امروز جذاب
است .اقاخانی این جنگ را از خالل یکی از
نامدارترین چهره های جنگ یعنی مصطفی
چمران روایــت می کند ،ان هم نــه روایت
جنگی ،بلکه روایتی شــخصی و عاشقانه از
زندگــی مصطفی چمــران.در بطن فضای
عاشقانه ای که در نمایش وجود دارد ،سوالی
هم دیده می شود که تا پایان نمایش ،شهید
چمران را رهــا نمی کنــد؛ چندین بــار این
دیالــوگ را از زبان پیام دهکردی یا شــهید
چمران می شــنویم که «وظیفه چیست؟»
از ابتدا تا پایان این سوال مطرح می شود،
تا انجا که تبدیل به سوالی چالشی در ذهن
انسان می شود مبنی بر اینکه واقعا در زندگی
هر کدام از ما وظیفه چیست؟ ایا هر کدام از
ما در شرایط بحرانی یا عادی زندگی وظیفه خود را به درستی
تشخیص می دهیم؟ ایا مصالح و منافع خود را بر وظیفه مان
ترجیح می دهیم یا نه؟
دغدغه های کارگردان
دسترس نیستند .ایا جوان از رشد و بلوغ ناامید نمی شود؟»
او درباره شاخصه های این اثر برای جذب نسل جوان
عنوان کرده« :حضــور تم پررنــگ عاشــقانه در نمایش و
همین طور راز و رمز مستتر در ساختمان روایت ،این جاذبه
را برای نســل جوان رقم می زند که به تماشــای نمایشی با
موضوع جنگ بنشینند .ضمن اینکه قصد ما نیز از اجرای این
اثر این بود که این نوع نگاه به شخصیت دکتر چمران برای
مخاطبانی که بعد از جنگ به دنیا امده اند هم جذاب باشد.
چالش عشــق ،وظیفه و اخالق چیزی است که این نسل از
جامعه درگیرش هستند».
حرف های بازیگر
مهدی چمران ،رئیس شورای شهر تهران در دیدار با
عوامل این نمایش با ذکر خاطراتی از حضور برادر شهید خود
در لبنان و هشت سال دفاع مقدس ،گفت« :پیرامون زندگی
شهید چمران کتاب ها و مقاالت متعددی نوشته شده که یا
به شدت غلو شده هستند یا انچنان که باید ایده ال ما نبودند.
اما در این مدت تمام تالش خود را انجام دادیم که نسبت به
روایت زندگی شــهید چمران بهترین و واقعی ترین مطالب
را به مخاطبــان و مردم ارائه دهیم .امیــدوارم گروه اجرایی
«تکه های ســنگین ســرب» نیز برای اجــرای این نمایش
نهایت تــاش خود را انجــام دهند که فضــای این نمایش
در برگیرنده واقعی تریــن و بهترین تصویر از زندگی شــهید
مصطفی چمران باشد؛ چرا که ما باید همه تالش خود را به
کار بگیریم تا هیچ گونه تحریف و زیاده روی در این زمینه های
حساس صورت نپذیرد».
مثلث | شماره 278
پیام دهکردی در عرصه تئاتر یک چهره کامال شناخته
شده است ،درست اســت که او در رشته های دیگر نمایشی
از جمله برنامه های تلویریونی هم حضوری فعال داشــته،
دهکردی با وجود این همه تجربه و ســابقه ،بازی کردن در
نقش شهید چمران را یک چالش جدی برای خود می داند،
این را از مقدمه یادداشــتی کــه برای این نمایش نوشــته،
می توان فهمید .یادداشت دهکردی با این جمالت شروع
می شود« :اولین باری که مهدی چمران مرا در شمایل برادر
شــهیدش ،مصطفی چمران دید ،من متوجه شــدم چقدر
منقلب و متاثر شده اســت .همان لحظه با خودم گفتم این
تاثر به خاطر دیدن تو نیســت؛ بلکه به خاطر دیدن شمایل
و ریختاری از برادرش است و او را به خاطراتی برمی گرداند
توصیه برادر شهید چمران
دیدار
ایوب اقاخانی از جمله نمایشنامه نویسان موفق تئاتر
ایران است که اکثر اثار خود را در مقام کارگردان نیز به صحنه
برده و به عنوان بازیگر هم طی سال های اخیر در اثار تئاتری
و تلویزیونی تجربیات مستمری داشــته است .اقاخانی در
مورد نمایش «تکه های ســنگین ســرب » در مصاحبه ای
گفته است« :الزامات تولید یک اثر هنری که روایت خالقه
دارد ،نیازمند دگردیسی در ابعاد مختلف واقعیات دارد که ما
نیز برای اجرای این نمایش به ان توجه داشتیم .یعنی شاید
در جایی برخی از نکات زندگی شهید چمران درشت نبوده اما
به جهت اینکه می خواستیم با زبان جوان هایی صحبت کنیم
که چند سال بعد از جنگ به دنیا امده اند ،بنابراین با عدسی
درشت تری به برخی از این روایت ها نگاه کردیم .یک سال
و نیم تالش کــردم ببینم از کــدام بزنگاه می تــوان به این
شخصیت پرداخت که قبال در شکل های سطحی و صوری
ایدئولوژیک نغلتیده باشد .اینجا از لشکرکشی های مصطفی
چمران خبری نیست ،اما شــخصیتی را به مخاطب معرفی
می کنم که حتی اگر تماشــاگر متولد دهه 70هم به ســالن
بیاید متوجه شــود چمران که بود ،چه کرد ،چگونه اندیشید
و چطور شهید شد».
اقاخانی همچنیــن اعتقاد دارد« :کلیشــه ها موجب
می شود مخاطب از این شخصیت های تاریخی فاصله بگیرد
ولی ما می گوییم چمران شدن در یک قدمی است ،فقط باید
چیزهای بیشتری را کنار بگذارید و به مراقبه بیشتر بپردازید.
اینکه مثل بعضی اثار ایدئولوژیک شــخصیت را قدســی و
غیرقابل دسترس کنیم بیشتر ضدتبلیغ به نظر می رسد .چه
تبلیغی ا ست که بگوییم امیرکبیر ،شهید همت و ابن سینا در
که شاید یاداوری اش هم برایش تلخ باشد .مواجهه غریبی
بود؛ با خودم می گفتم این فرد قرار است برادرش را در قالب
نقش افرینی یک بازیگر ببیند و اضطراب عجیبی داشتم .در
تمام لحظاتی که ما یکدیگر را در اغوش گرفتیم و صحبت
کردیم ،حس عجیبی داشتم که برایم قابل توصیف نیست؛
چراکه من اقای چمران را از قبل می شناختم ،هیچ وقت نه
اضطرابی داشتم نه حال عجیب و غریبی ولی این بار برایم
متفاوت بود .نگران بودم زیرا می دانســتم
رابطه مهــدی و مصطفی چمــران چگونه
بود».
دهکــردی در مصاحبه هایی هم که
داشــته این حس متفاوت را تشــریح کرده
و ســختی این نقش را ایــن گونه توصیف
کرده اســت« :واقعیت ان است که وقتی
زندگینامه فردی چون چمران را می خوانیم،
متوجه می شویم که او 49سال زندگی کرده
اســت ولی در همین سن و ســال محدود
انقدر زندگی پرباری داشــته که انســان با
مقایســه زندگی خود با او شرمنده می شود.
انسانی که بهترین شرایط زندگی را به لحاظ
مالــی و امکانات در امریکا داشــته اســت
ولی همــه را رها می کند و بــه لبنان می رود
تا سرپرســت یک یتیم خانه باشــد .بعد از
پیروزی انقالب اســامی نیز به کشــورش
می اید و با شــروع جنگ تحمیلی در صف
اول جنگ قرار می گیرد و حتــی زمانی که
مجروح می شــود ،حاضر نیســت بر تخت
بیماری بخوابــد که مبادا روحیه ســربازان
ایرانی با دیدن او در ایــن حالت افت کند.
وجود همه این ویژگی ها در کنار طبع لطیف
و شاعرانه او برایم بســیار جذاب بود .البته
زاویه ای که در این نمایش برای پرداختن به
شخصیت چمران انتخاب شده است ،یک
سویه مرسوم و شناخته شده که همه از چمران سراغ دارند،
نیســت .درواقع ان چیزی که در گام نخست حضور در این
کار برای من اهمیت دارد ،فقط شخصیت چمران است و به
هیچ عنوان قصد بازافرینی شخصیت چمران را نداشتم بلکه
دوست دارم در نقش های مختلف خوانش خودم را نیز از ان
شخصیت داشته باشــم .گویی در این نمایش یک چمران
متفاوت وجــود دارد ،مثــل «پیام چمران» یــا «مصطفی
دهکردی» که امیزه ای از هر دو شخصیت است».
79
شکستمدیربرنامه
مندس ،مردی از جنس پول و قدرت
هیلدا حسینی خواه
مترجم
تا زمانی کــه رئال مادرید هنوز در پروســه جذب دیوید
دخیا با یک شکســت بــزرگ و مضحک روبه رو نشــده بود
خورخه مندس در حال تجربه کــردن یکی دیگر از روزهای
خوب خودش بود .مندس ،این ایجنت پرتغالی بزرگ دنیای
فوتبال که جز 100چهــره بانفوذ و قدرتمنــد دنیای کنونی
فوتبال محسوب می شود پیش از این در پرونده انتقال 6/ 21
میلیون پوندی مارتیال از موناکو به منچســتریونایتد کامال
موفق عمل کرده بود .دخیا نیز پرونده بســیار چرب و نرمی
برای مندس به شــمار می امد .قرار بود از این انتقال باز هم
مندس صاحب منفعت زیادی شود ؛ مندسی که روزانه ده ها
بار تلفن را برمی دارد و شماره فلورنتینو پرس را می گیرد .رقم
مجموعه قراردادهای بازیکنانی که مندس مدیربرنامه های
انها بوده از مرز یک میلیارد دالر عبور کرد ه اما دخیا کمکی به
افزایش این رقم نکرد .معادله پیچیــده انتقال نافرجام این
دروازه بان به تیم ســلطنتی پایتخت اســپانیا اعتبار و قدرت
مندس را در دنیای فوتبال کاهش خواهد داد .اما چطور؟!
یک دروازه بان غمگین
مندس پادشــاه مدیربرنامه های کل دنیاســت .اما با
ان حجم از پرونده های قطور در انتقــال موفق بازیکنان به
تیم های بزرگ حاال یک موکل غمگین روی دست مندس باد
کرده است .دیوید دخیا ،دروازه بانی که رویای قرار گرفتن در
دروازه رئال مادرید ان هم در سانتیاگو برنابئو را داشت اکنون
غمگین ترین بازیکن منچستریونایتد است .او فقط به این
دلیل رئالی نشد که برگه های مربوط به قرارداد وی با تاخیر
چهل دقیقه ای به سازمان لیگ اسپانیا رسید ،یعنی وقتی که
مهلت نقل و انتقاالت به پایان رسیده بود و دیگر هیچ کاری
نمی شد کرد .مندس مثل همیشــه در حال انجام دادن کار
خود بود اما به هم خوردن انتقال دخیا به رئال واقعا شــوک
بزرگی به او وارد کــرد .مندس باهوش ،منــدس حرفه ای،
مندس تیزبین چگونه این اشتباه بزرگ را مرتکب شد؟ اصال
این شکست را باید به پای این مرد 49ساله پرتغالی نوشت؟
دیدار
80
مثلث | شماره 278
مهره کلیدی یک انتقال
مندس همانند بسیاری دیگر از مدیر برنامه های دنیای
فوتبال ،مجاز اســت از انتقال یک بازیکــن تنها پنج درصد
سود ببرد اما اگر مذاکرات کافی انجام شود او می تواند نفع
بیشــتری از این انتقال ببرد ؛ موضوعی که به نظر می رســد
در انتقال مارتیال از موناکو به منچســتریونایتد اتفاق افتاد
و این مرد پرتغالــی مبلغی باالتر از حد مجــاز به عنوان حق
کمیسیون دریافت کرد .منچستریونایتد زمانی که در پروسه
انتقال مارتیال قرار داشت ارسنال وارد گود رقابت شد تا «اد
وووارد» مدیر اجرایی یونایتد به شــدت احســاس خطر کند
به خصوص اینکه مارتیال در یکی از گفت وگوهایش اظهار
داشت که کار کردن با مربی بزرگی به نام ارسن ونگر(سرمربی
ارسنال) ارزوی اوســت .اینجا بود که مندس نشان داد چرا
قدرتمندترین مدیربرنام ه فوتبالی دنیاست .ونگر تالش خود
را برای جذب مارتیال انجام داد اما در نهایت مندس بود که
در این میان نقش کلیدی را ایفا کرد و در نهایت این بازیکن
راهی جمع شــیاطین سرخ شــد .مندس 49ســاله اما فقط
به دلیل مارتیال 19ســاله نیســت که یکی از قدرتمندترین
چهره های فوتبالی به شمار می رود .او یک برنده واقعی است
هر چند اخیرا یک شکست سهمگین در پرونده انتقال دخیا
متحمل شده است .او مردی از جنس قدرت و پول است که
به ندرت حساب و کتاب هایش با مشکل مواجه می شود هر
چند این بار سنگین ترین شکست را تجربه کرد.
دو اتفاق بزرگ با قدرتمندترین ایجنت
منــدس در ایــن تابســتان تــا توانســت در بــازار
لو انتقاالت اتفاقات بزرگی رقم زد .نخست انکه مقدمات
نق
انتقال 44میلیون پوندی انخل دی ماریا از منچستریونایتد به
پاری سن ژرمن را فراهم کرد و سپس باعث انتقال 32میلیون
پوندی نیکــوالس اوتامندی از والنســیا به منچسترســیتی
شــد .این ایجنت 49ســاله عادت نــدارد دربــاره جزئیات
پرونده های پر ســر و صدای خود حرفی بزند اما مشــخص
اســت که وی از این انتقاالت پر ســر و صدا میلیون ها پوند
به جیب زده اســت .موضوعی که مخالفــان او را در دنیای
فوتبال بیشتر کرده اســت .این مخالفان بخشی از جریانی
هستند که مدیربرنامه های رونالدو و بسیاری دیگر از ستاره ها
را در سراشــیبی قدرت قرار خواهد داد .پپــه مدافع پرتغالی
رئال مادرید که او هم مدیربرنامه هایش خورخه مندس است
او را بزرگ ترین ایجنت فوتبالی توصیف می کند ،کســی که
می تواند غیر ممکن را در بازار نقــل و انتقاالت ممکن کند.
پپه انتقال خودش به رئال را یکی دیگر از کارهایی توصیف
می کند که غیر ممکن بود اما مندس ان را شدنی کرد.
روابط تیر هو تار
چهره قدرتمنــد دنیای فوتبال بر خالف گذشــته حاال
روابط تیره وتاری با پرز پیدا کرده که دلیلش چیزی نیســت
جز شکســت بزرگ در انتقال دخیا به این باشگاه مادریدی.
در واقع پرز مخالف افزایش قدرت مندس در فوتبال است.
نه تنها پرز بلکه بســیاری دیگر از چهره های مطرح فوتبال
از جمله مدیران باشــگاه های بزرگ اروپایــی بابت قدرتمند
شدن بیش از اندازه مندس نگران هســتند و روی خوش به
این مساله نشان نمی دهند .بســیاری از ستاره های فوتبال
بــدون منــدس کاری نمی کنند و تمــام امور خــود را به وی
واگذار کرده اند کــه در صدر انهــا کریســتیانو رونالدو قرار
دارد .این پرتغالی 49ســاله به راحتی می تواند نقشــه های
باشگاه های مختلف را نقش بر اب کند .پرز خسته شده است
که تعدادی از ستاره های تیم تحت ریاستش مدیربرنامه شان
کســی نیســت جز مندس .وی حتی با بســیاری از مربیان
مطرح هم ارتباط خوبی دارد کــه در راس انها خوزه مورینیو
سرمربی چلسی قرار دارد که سال هاست مندس را به عنوان
مدیربرنامه های خــود انتخاب کرده اســت .مجموعه این
اتفاقات باعث شــده تا جوی علیه وی به وجود بیاید که این
جو تالش می کند منــدس را از رده چهارمین چهره قدرتمند
دنیای فوتبال پایین بکشد.
تاثیر گذاری روی رختکن
مندس به عنوان قدرتمندترین مدیربرنامه های فوتبالی
حتی می تواند روی رختکن رئال مادرید هم تاثیر گذار باشد.
تعداد رئالی های حاضر در مراسم ازدواج مندس این موضوع
را نشان داد ستاره های کهکشــانی تا چه اندازه تحت تاثیر
این مرد قرار دارند .اما پس همه این روزهای خوب و افزایش
قدرت در فوتبال حاال او با یک شکســت بسیار بزرگ روبه رو
شــده اســت ،شکســت در زمینه انتقال دخیا به رئال .این
شکســت چقدر برای او گران تمام می شود؟ مسلما او بابت
این شکست بزرگ تبعات منفی زیادی را شاهد خواهد بود.
مردی که بــه گفته رونالدو صادق ،ســختکوش و حرفه ای
است نمی تواند از زیر بار این شکســت تا مدت ها فرار کند.
این شکست قدرت او را در دنیای فوتبال کم خواهد کرد.
تاریخ مصرف یک پرتغالی
مندس بخش زیادی از قدرت خود را از رونالدو و مورینیو
می گیرد .اما بدون انها هم به کار خود ادامه می دهد .قدرت
این مدیربرنامه در ســال های اخیر رشد چشمگیری داشته
اما به همان میزان می تواند به سرعت پایین بیاید و شکست
در پرونده دخیــا می تواند نقش تســریع کننده را ایفا کند .در
واقع مندس مثل یــک بازیکن تاریخ مصــرف دارد .زمانی
می رســد که او دیگر مورد مقبول مدیران باشگاه ها نخواهد
بود به خصوص اینکه حرف او نزد بسیاری همانند پرز دیگر
خریدار ندارد .از سویی برخی از انتقال های مندس با شکست
مواجه شده است .همانند انتقال بی سرانجام رادامل فالکائو
ل گران قیمت تاریخ
به منچستریونایتد ولی در مقابل سه انتقا
کار اوســت .نخســت انتقال 80میلیون پوندی کریستیانو
رونالدو از منچســتریونایتد به رئال مادرید در ســال ،2009
دوم انتقال 60میلیون پوندی خامس رودریگوئز از موناکو
به رئال مادرید در سال 2014و ســوم انتقال 7/ 59میلیون
پوندی انخل دی ماریا از رئال مادرید به منچستر یونایتد در
سال .2014شاید او در سراشیبی قرار داشته باشد اما مسلم
است که اکنون چنان قدرتی دارد که بسیاری از ستاره های
شــاخص دنیای فوتبال به پای او نمی رســند .اقای مندس
همچنان در حال پول پارو کردن است.
منبع :دیلی میل
می شود از اینجا هم فرارکرد؟
غرش رعد
«می شــود از اینجا هم فرارکرد؟» عنوان کتابی از مریم ســادات ذکریایی است .این
کتاب خاطرات دوران اســارت علی احدی نژاد را به تصویر می کشــد .احدی نژاد در جریان
اجرای عملیات کربالی پنج به اسارت نیرو های عراقی درامد .در خالل خاطرات احدی نژاد
مخاطب با جزئیات زندگی اسیران ایرانی زندان های عراق در سال های جنگ تحمیلی اشنا
می شود ،علی احدی نژاد از ازادگان جنگ تحمیلی در ابتدای این کتاب گفته است« :سال
سوم جنگ تحمیلی ،همکالسی هام دیگر به سنی رسیده بودند که می توانستند بروند جبهه.
دوستانم یکی یکی می رفتند و شهید می شدند .علیرضا خشک رود منصوری هم شهید شد.
یک روز فیروز کوده حاتمیان امد ،گفت :مــن دارم می روم جبهه .علی! تــو هم بیا .گفتم:
درس دارم .ناراحت شد .گفت :درس را بهانه نکن .می ترسی .پدر فیروز ،قبل از او رفته بود
جبهه .فکر می کردم فیروز هم به زودی درس و مدرسه را رها می کند و می رود جبهه .رفت در
عملیات بیت المقدس شرکت کرد و شهید شد .وقتی در تشییع جنازه دوستانم شرکت می کردم ،
کم کم حس کردم دیگر شهر جای ماندن نیســت ،باید بروم جبهه .من و پسرعمه ام -بهروز
گلین مرادیان -همسن و همکالس و رفیق بودیم .من و بهروز تصمیم گرفتیم برویم جبهه.
با خانواده هامان صحبت کردیــم .پدر و مــادرم اول مخالفت کردند ،اما طولی نکشــید که
راضی شان کردم .اولین دفعه ای که رفتم جبهه ،سال 1362بود .اوایل بهمن ماه بود».در
پایان این کتاب ،تصاویر سیاه و سفیدی از احدی نژاد ،پیش و پس از اسارت امده است.
کتاب «غرش رعد» نوشــته محمد معما به تازگــی به چاپ دوم رســید .این کتاب به
خاطرات «عبدالحمیــد نجفی» یکی از خلبان هــای دوران دفاع مقدس می پــردازد که در
ایاالت متحده امریکا دوره اموزشی خود را گذرانده بود .وی یکی از خلبان های هواپیمای F5
ت که رتبه دوم ثبت رکورد پروازهای برون مرزی را با ۱۳۲پرواز در دوران دفاع مقدس پس
اس
از شهید اردستانی در کارنامه دارد.
نجفی ،از خلبانــان ثابت قرارگاه رعــد در دوران دفاع مقدس بود و توانســت موفق به
دریافت مدال فتح در سال ۶۹از دستان مقام معظم رهبری شود .در صفحه 169کتاب «غرش
رعد» و در مطلبی با عنوان «پایگاه ناصریه در گرد و غبار» می خوانیم« :صبح زود بریفینگ
نهایی انجام شد و راس ساعت هشت و نیم صبح پنجشنبه نوزدهم اذرماه( )1360با دو فروند
اف 5ای به قصد بمباران پایگاه ناصریه از باند پروازی پایگاه امیدیه به پرواز درامدیم .قرار بود
با حداقل سرعت حدود 360نات پرواز کنیم .تازه پرواز کرده بودیم که به نادری گفتم« :فکر
کنم در محاسبه سوخت مصرفی اشتباه کرده ایم .بهتر است باالتر پرواز کنیم تا سوخت کمتر
مصرف شود ».حدود ساعت 9صبح ،در حوالی مرز طوفان شن شدیدی درگرفت .به همین
علت مجبور شدیم ارتفاع را بیشتر کنیم که همین مســاله احتمال شناسایی شدن ما توسط
هواپیماهای گشتی عراقی را بیشتر می کرد ،ولی خوشبختانه از انها خبری نبود .به رغم شلیک
متعدد پدافند به پایگاه ناصریه رسیدیم» ...
خاطرات اسارت احدی نژاد
خلبانی که بیشترین پرواز را در دفاع مقدس داشت
پاس گل به پناهجویان
فوتبال وظیفه انسانی خود را انجام داد
80باشــگاه اروپایی در نامه ای به کنفدراســیون فوتبال
اروپا (یوفا) اعالم کردند که هر کــدام از انها حاضرند به ازای
هر بلیتی که در مسابقات انها در لیگ قهرمانان اروپا به فروش
می رسد ،یک یورو را به پناهجویان ســوری اختصاص دهند.
فوتبال در هفته ای که گذشت از این دست خبرها کم نداشت و
وظیفه خود را در قبال این مساله انسانی به شکل کامل و تمام
ادا کرد .تصویر ایالن کوچولو ان قدر تکان دهنده و دلخراش
بود که فوتبالی ها به فکر کمک به پناهندگان افتادند .جماعتی
گریخته از ســوریه ،افغانستان و ســایر ممالک بحران زده که
در اروپا سرگردانند .باشــگاه بایرن مونیخ یکی از اولین ها بود و
اعالم کرد به پناهندگان سوری که به خاک المان وارد شده اند،
یکمیلیونیوروکمکمی کند.اینباشگاههمچنینقراراست
یک کمپ تمرینی را به کودکان پناهنده اختصاص بدهد که در
انجا می توانند غذا بخورند و در کالس های زبان المانی شرکت
کنند .کارل هاینس رومنیگه ،مدیرعامل باشــگاه در بیانیه ای
گفت« :اف سی بایرن وظیفه اجتماعی خودش می داند که از
کودکان ،زنان و مردان اواره و زجردیده حمایت و به اسکان شان
در المان کمک کند ».بازیکنان بایرن قرار است در بازی بعدی
تیم شــان مقابل اگزبورگ همراه با کودکان پناهنده وارد زمین
شوند و باشگاه می خواهد بازی دوستانه ای با هدف جمع اوری
پیشخوان جهانی
نگاه
اکونومیست به
حضور ترامپ
در کاخ سفید
یک میلیون یورو ترتیب دهد .بوروسیا دورتموند ،دیگر باشگاه
مطرح المانی هم از 200پناهنده دعوت کرد که بازی این تیم
با «اودز بالکلوب» دانمارک را از نزدیــک ببینند .دورتموند در
بیانیه ای تاکید کرد که المان به پناهندگان نیاز دارد .هواداران
باشگاه های المانی هم در روزهای گذشته در پالکاردهایی با
ش امدید» ،از جنگ زدگان ســوری
مضمون «پناهندگان خو
حمایت کردند .باشگاه های المانی از پناهندگان برای تماشای
بازی ها دعوت کردند و همزمان به جمع اوری کمک های مالی
و لباس پرداختند .رئال مادرید هم اعالم کرد یک میلیون یورو
به پناهندگانی که وارد اسپانیا شده اند ،کمک می کند .در بیانیه
اینباشگاهاسپانیاییامدهاست«:باشگاهبهتعهدیکهبهامور
خیریهداردوفاداراستوازمردان،زنانوکودکانیکهبرایفرار
زندان به
روایت
نیوزویک
ازجنگومرگمجبوربهفرارازخانه های شانشده اند،حمایت
می کند .فلورنتینو پرز ،رئیس باشگاه جمعه با ماریانو راخوی،
رئیس دولت اسپانیا تلفنی صحبت کرد .انها درباره این تصمیم
و روش هایی که باشگاه می تواند به این پناهندگان کمک کند،
صحبتکردند».فقطباشگاه هانبودندکهدراینمسالهپیشقدم
شدند ،ســتاره های فوتبال هم از شبکه های اجتماعی نهایت
اســتفاده را بردند و از پناهجویان حمایت کردند .کریســتیانو
رونالدو ،ستاره رئال یک روز پیش از بازی تیمش مقابل البانی از
اردویپرتغالپیامدادکه«هیچ کسدرتیم ملینسبتبهبحران
پناهندگان در اروپا بی تفاوت نیســت .ما به این انسان ها فکر
می کنیم ».رقیب او یعنی لیونل مسی ،ستاره ارژانتینی بارسلونا
اینجا در کنار رونالدو بود و در پیغامی در صفحه شــخصی خود
در فیسبوک از پناهجویان سوریه ای حمایت کرد .او با بازنشر
عکسی از پناهجویان نوشت« :چنین اتفاقاتی در قرن بیست و
یکمغیرقابلتصوراست».پاولپوگب اهافبکمسلمانتیم ملی
فرانسه و باشگاه یوونتوس نیز نسبت به اقدامات صورت گرفته
علیه پناهندگان سوریه واکنش تندی نشان داده است .او یک
عکس معنا دار را در فیسبوک خود منتشر کرده و برای ان نوشته
است« :مردم کشــورهای قطر ،امارات ،عربستان سعودی،
کویت ،عمــان و بحرین هیچ محل اســتقراری به پناهندگان
ســوریه ندادند .این کشــورها مشــکلی را حل نمی کنند بلکه
عامل وجود مشکل هستند .انها باشگاه های منچستر سیتی و
پی اس جی را با پول حرام خود خریدند تا این تیم ها نقابی روی
صورتشان باشد».
مرکل روی
جلد لوپوئن
مثلث | شماره 278
دیدار
81
بازار
بازار
82
مثلث | شماره 278
اقدامات راهبردی بانک مهراقتصاد
در حوزه بانکداری اسالمی
تماما از سر عشق بوده است نه نمایش
پیاده سازی بانکداری اسالمی چگونه می تواند
بستر ساز اقتصاد مقاومتی باشد و نقش بانک ها
در این خصوص چیست؟
بانک هــا در اقتصــاد تمــام کشــورهای دنیــا
کارکردهــای مشــخص ومختلفــی دارنــد ،از جملــه
ســرمایه گذاری در بخش های گوناگــون ،حمایت مالی
از صنایع برای افزایش تولید ،کمک به افزایش نرخ رشد
اقتصادی و کنترل تورم در اقتصاد .با اجرای سیاست های
انقباضــی و انبســاطی توســط دولت هــا در دوره هــای
گوناگــون ،بانک مرکزی کشــورها تــورم را اندازه گیری
و کنترل می کننــد .بنابراین اجرای سیاســت های پولی
دولت هم یکی از ان کارکردهایی است که بانک ها دارند.
بسیاری از این نکات که عرض کردم در اقتصاد متعارف
هم وجود دارد ،اما اقتصاد اســامی کارکردهای ویژه و
خاصی دارد .یکــی از ان کارکردها ایجاد محیط کســب
و کار حالل اســت که با اقتصاد واقعی و رونق اشــتغال
به صورت کامال واقعی و مبتنی بر موازین شــرع محقق
می شود .توجه به توزیع عادالنه درامد و ثروت در جامعه و
حکومت اسالمی و ایجاد رفاه اجتماعی از دستاوردهای
به بهانه فرا رســیدن هفتــه بانکداری اســامی
گفت وگویــی بــا دکتــر حمید رضــا نجف پــور – معاون
اعتبارات و تجهیز منابــع بانک مهر اقتصــاد – انجام
دادیم .او معتقد است اگر بانک ها در اتخاذ رویکردها،
جهت گیری ها و اســتراتژی های خودشــان همراستا
با سیاســت های کالن اقتصاد مقاومتی عمل کنند ،به
درســتی پازل بزرگ اقتصاد مقاومتی شــکل می گیرد،
از این رو در چنین شرایطی است که بانک ها بستر ساز
تحقــق اقتصــاد مقاومتی خواهنــد بود .در نشســت
صمیمی بــا وی از حوزه بانکــداری اســامی گفتیم و
شنیدیم که ماحصل ان را در زیر می خوانید.
دیگر ان اســت .یکــی از کارکردهای برجســته اقتصاد
اسالمی کمک به شکل گیری و حاکمیت سیاسی اسالم
اســت .تحکیم ارزش های معنــوی و اخالقی و تحکیم
عدالت اجتماعی ،عدم وابستگی به کشورها و خودکفایی
اقتصادی از کارکردهای اقتصاد اسالمی است.
حــال اگر قرار باشــد در کشــور اســامی ،بــا این
مالحظــات توانمندی هــای اقتصــادی ایجاد شــود و
حاکمیت سیاسی شکل بگیرد و ایجاد اقتدار سیاسی کند،
کدام اقتصاد می تواند کمک کند .براساس دیدگاه مقام
معظم رهبری اقتصاد مقاومتی است که می تواند کشور را
از هر حیث با این مالحظات مقاوم کند .امار و اطالعات
نشــان می دهد در جمهوری اســامی ایــران حدود 65
درصد تــا 68درصد اقتصاد مبتنی بر بازار پول اســت .در
یک جمله اقتصاد کشور ،اقتصاد پول محور است و بستر
این اقتصاد ،بانک است .در چنین حالتی صرفا بانکداری
اســامی می تواند این امــر را محقق کند ،زیــرا یکی از
مهمترین ویژگی های بانکداری اسالمی تحقق اقتصاد
واقعی اســت .مقام معظم رهبری در سیاســت های کلی
24گانه اقتصاد مقاومتــی فرمودند از ظرفیت همه مردم
استفاده شود .نظام بانکداری اسالمی می تواند با رویکرد
عدالت محوری نظام و توزیع عادالنه منابع و انجام واقعی
معامالت و عقود اسالمی این ظرفیت را ایجاد کند تا همه
مشارکت فعال کنند .بر این اساس اقتصاد کشور با الهام از
سیاست های اقتصاد مقاومتی ،مردمی می شود.
از ویژگی های بانکداری اسالمی ،پذیرش ریسک و
بازار
مثلث | شماره 278
بازار
توزیع عادالنه سود مبتنی بر مشارکت های واقعی است.
این رویکردها به ما کمک می کند که مشــارکت ها شکل
بگیرد و اقتصاد مقاومتی را بتوانیم در کشــور معنا کنیم.
بنابراین اگر بانک ها در اتخاذ رویکردها ،جهت گیری ها
و استراتژی های خودشــان ،همراســتا با سیاست های
کالن اقتصاد مقاومتی حتی به اندازه ظرفیت خودشان
عمل کنند ،به درستی قطعات پازل بزرگ اقتصاد مقاومتی
شــکل می گیرد ،بنابراین در چنین شــرایطی اســت که
بانک ها ،بستر ســاز تحقق اهــداف اقتصــاد مقاومتی
خواهند بود.
بانک مهر اقتصاد در این حــوزه اقدامات راهبردی
و برجســته ای را انجام داده است .یکی از کلید واژه های
اقتصــاد مقاومتی حمایــت از تولید اســت .مــا امروز با
مجموعــه تولیــدی بزرگی کــه کاالهای داخلــی تولید
می کند ،در جهت ترویج اســتفاده از کاالهای اساسی و
لوازم خانگی توافق کردیم و یک الگوی عملی مناسبی را
طراحی و عملیاتی کردیم به طوری که هزینه تولید کاال را
برای انها کاهش دادیم ،مردم را تشویق و ترغیب کردیم تا
با اخذ کارت اعتباری و تسهیالت ارزان قیمت 16درصدی
کاالهای تولید داخل را مصرف کنند تا جریان سازی برای
اصالح الگوی مصرف که از ویژگی های اقتصاد مقاومتی
است انجام پذیرد .بدیهی اســت در این صورت به جای
اینکه منابع بانک دست یک عده محدودی باشد و ثروت
مختص افراد خاصی شود ،در سطح جامعه در اختیار احاد
مردم قرار گرفته و توزیع عادالنه منابع هم شکل می گیرد،
همچنین قدرت مالی انــان را افزایش می دهد که این از
ویژگی های اقتصاد مقاومتی است.
ما در مرحله نخســت باید به دنبال اجرای قانون
عملیــات بانکی بــدون ربا باشــیم و در صورت
موفقیت به بانکداری اســامی دست یابیم .در
حال حاضر بنا بر اذعان بسیاری از کارشناسان
حــوزه بانکی ما بــا بانکــداری اســامی فاصله
بســیاری داریم .با عنایت به ایــن فاصله چطور
می توانیــم اقتصاد مقاومتی را کــه بحث امروز
جامعه است اجرا کنیم؟
اگر قانــون عملیات بانکــی بدون ربــا با وجود
نقدهایــی که به لحــاظ قوانین و مقــررات و کارکردی بر
ان وارد اســت عملیاتی شود ،اثرات بســیاری دارد .مرز
شفاف ســازی بانکداری متعارف و بانکــداری ربوی این
اســت که در گام نخســت ربا بایــد حذف شــود .زیبنده
حکومت اسالمی نیســت که قانونی حدود 32سال قبل
مصوب شــود که طبق قانون مقرر بود حداکثر پنج سال
به صورت ازمایشــی اجــرا شــود و بعد به ســمت تدوین
قانون جامع بانکداری اســامی بروند کــه هنوز اجرایی
نشده باشد.
نکته دیگر این است که با همین بستر فعلی قانون
عملیات بانکی بدون ربا می شود بسیاری از شاخص های
مورد نظر بانکداری اســامی را عملی کرد ،مشــروط بر
اینکه اراده و عزم جدی برای اجرا وجود داشته باشد.
با این مالحظات ما در بانک مهر اقتصاد یک تجربه
بزرگ حداقل 12ســاله را برای اجرای تمام ابعاد قوانین
عملیات بانکداری بــدون ربا داریم و معتقدیم می شــود
در تحقق اهداف اقتصــاد مقاومتی نقش اساســی ایفا
کرد .اگر سیســتم بانکی کشــور در سیاســتگذاری ها و
طرح ریزی ها و توزیــع منابع خود با اعتقاد و همراســتا با
اهداف نظام حرکت کند و نظارت و کنترل سیستمی داشته
باشد ،هیچ تعارضی با قانون عملیات بانکی بدون ربا ندارد
و این مهم می تواند بسترساز اقتصاد مقاومتی باشد.
چند سالی است که بانک ها و موسسات مالی و
اعتباری دغدغه پیاده سازی بانکداری اسالمی
را مطرح می کنند و برخــی از بانک ها به صورت
جدی در این حوزه ورود پیدا کردند .شاید برای
برخی این ســوال مطرح باشــد کــه بانکداری
اسالمی به واقع دغدغه بانک مهر اقتصاد است
یا تالشــی برای تولید یک برند تجاری و کسب
اعتماد مردم متدین برای سرمایه گذاری؟
من به عنوان مســئول فرایند اجــرای بانکداری
اســامی در بانک مهر صادقانه عــرض می کنم که این
بانک همواره دغدغه بانکداری اسالمی را طی 14سال
گذشــته داشــته اســت ،بانک مهر اقتصاد با تمام توان
در حــال برنامه ریزی برای تحقق ارزش هــای بانکداری
اســامی در ســطح بانک ،در ســطح جامعه و الیه های
گوناگون اســت .سیســتم بانکی کشــور برای این مهم
تالش ها و زحمت های زیادی کشیده و بانک مرکزی هم
اقداماتی انجام داده،اما اعتقاد و عزم جدی که بانکداری
اسالمی را با همه پیچیدگی هایش اجرایی می کند کمتر
وجود دارد .مــا در بانک مهر اقتصاد با عشــق به میدان
امدیم و با عقالنیــت تمام در این راه گام برداشــتیم .در
تدوین راهبردها و برنامه های این حوزه زحمت شبانه روزی
چندین ســاله کشــیدیم ،بنابراین در یک جمله می توان
گفت انچه در بانک مهر اقتصاد انجام شده کار نمایشی
نیست بلکه تماما از سر عشق بوده است.
بانک مهر اقتصاد ،بانکداری اسالمی را به عنوان
هدف کالن در برنامه های خود در نظر گرفته و به
نظر می رسد مهمترین هدف بانک مهر اقتصاد
تحقق بانکداری اسالمی در این بانک است .چه
اقداماتی برای محقق شدن بانکداری اسالمی
در این بانک تاکنــون انجام گرفته و پیش بینی
شــما برای تحقق کامــل این امــر در بانک مهر
اقتصاد چیست؟
همانطور که در مقدمه سوال قبلی عرض کردم
اولین و مهمترین راهبــرد بانک مهر اقتصاد اســتقرار و
توسعه بانکداری اسالمی اســت .برای این مهم حدودا
طی 14ســال گذشــته کارهای اصولی انجــام گرفته تا
قانون عملیات بانکی بدون ربا اجرایی شود.
اولین گام ،طراحی مدل عملی اســتقرار بانکداری
اســامی بوده که با خالقیــت ونواوری طراحی شــده و
حدود پنج سال این مدل در حال اجرا است .ما این مدل
و موفقیت های ان را به صورت رســمی به مدیران بانکی
کشــور ارائه کردیم و معتقدیم این مدل می تواند معضل
سیســتم بانکی کشــور را در جهت اجرایی شــدن قانون
عملیات بانکداری بدون ربا حل کند.
برای اجرایی شــدن این مــدل برنامه های جامع و
بلندمدت تدوین شــده و پیش بینی ما این بوده که ظرف
حداقل پنج ســال این مدل را در بانک اجرایی کنیم و به
دلیل مالحظات و پیچیدگی هایی که سیستم بانکی کشور
دارد با کمی تاخیر و ان شا الله حداکثر تا پایان سال 1395
این مدل را کامال عملیاتی می کنیم.
اما جا دارد با رویکرد ترویجی و فرهنگ ســازی بهبرخی از اقدامات بزرگ بانک ،همراستا با مدل مزبوراشاره
کنم:
-1ایجاد ســاختار بانکداری اســامی برای اولین
بــار در نظام بانکی کشــور و اســتقرار کمیســیون عالی
پیاده سازی بانکداری اسالمی.
-2تدوین ســند جامع اموزش بانکداری اسالمی و
ارائه اموزش بمیزان 392.000نفر ســاعت به مدیران و
کارکنان بانک.
-3برگزاری همایش های تخصصــی و کاربردی با
نمایندگان ولی فقیه استان ها برای اسیب شناسی عملیات
اجرای قانون و اتخاذ راهکارها.
-4راه اندازی مرکز پاســخگویی به سواالت شرعی
کارکنان و مشتریان در حوزه بانکداری اسالمی.
-5راه اندازی کمیته مهندســی شرعی قراردادهای
بانکی واخذ تائیدیه شــرعی تمامی قراردادهای بانکی از
دفتر تایید شرعی حوزه نمایندگی ولی فقیه
-6تدویــن و چاپ انواع کتاب به ویــژه کتاب عقود
اســامی بانکی با تاکید بر نکات کاربردی نحوه اجرای
ان در بانک مهر.
-7بررسی وضعیت سوداوری بانک و تعیین میزان
سود تحقق یافته 14سال گذشته و پرداخت مبلغ 2/042
میلیارد ریال (مابه التفاوت ســود علی الحســاب و ســود
قطعی) به حدود 8/872/620نفر از سپرده گذاران.
-8برگــزاری بیــش از 100نمایشــگاه الزامــات
پیاده ســازی بانکــداری اســامی به صــورت فیزیکی و
مجازی در وزارتخانه ها ،سازمان ها و مصالهای سراسر
کشور و...
-9تدوین و اجرای طرح ستاد ویژه هفته بانکداری
اسالمی در شهریور ماه هر سال( .از سال 91تاکنون)
یکــی از اقداماتی کــه باید در راســتای بانکداری
بدون ربا انجام شود ،پرداخت ما به التفاوت سود
علی الحســاب و ســود قطعی به ســپرده گذاران
است ،طی چند ســال اخیر بانک مهر اقتصاد چه
اقدامی انجام داده است؟
یکی از وظایف بانک های کشــور این است که
بعد از برگزاری مجامع ،که وضعیت ســوداوری بانک ها
مشخص می شود ،براســاس الزامات بانک مرکزی باید
حقوق سپرده گذاران و سهامداران را توزیع کنند .حقوق
سپرده گذاران این است که در بخش سپرده های وکالتی
که سپرده های سرمایه گذاری را شامل می شود ،بانک ها
چه میزان سود علی الحساب به سپرده گذاران پرداخت
کردند و ایا حقوق دیگری دارند یا خیر؟
مــا در بانک ،براســاس عقــد وکالت ،یــک میزان
بازدهــی از محل فعالیت هــای اقتصــادی را پیش بینی
می کنیم و سود علی الحساب را بصورت ماهانه به مشتری
پرداخت می کنیم .طبق موازین شرع مقدس و مقررات
بانک مرکزی در پایــان دوره مالی باید بعد از بررســی ها
اعالم کنیم که سود واقعی بانک چه میزان بوده است .ایا
برابر سود علی الحساب و یا کمتر از سود علی الحساب و
یا بیشتر از سودی که پرداخت کرده بوده است؟ اگر برابر
نرخ سود علی الحساب شــد بانک هیچ تکلیفی ندارد که
دوباره سود بیشتری بپردازد .اگر سود واقعی کمتر باشد،
سود مازادی که به مشتریان پرداخت کردیم عمال از منافع
بانک در حق مشتریان صلح می کنیم و حتی از حق الوکاله
بانک می گذریم.
فقــط درحالت ســوم اگــر ســود واقعی بیشــتر از
سود علی الحســاب شــد و به عبارتی بانک بیش از سود
علی الحساب پرداختی ،سود کرده باشد انجا یک تکلیف
شــرعی دارد که بایســتی بعد از انجام دقیق محاســبات
مالی ،ما به التفاوت ســود علی الحســاب و سود قطعی را
با کســر مبلغ حق الوکاله بانک ،به حساب سپرده گذاران
واریز کند.
بانک مهر اقتصــاد طی چند ســال گذشــته انچه
پیش بینــی کرده بود نســبتا محقق شــد .مــا پیش بینی
می کردیم که تا پایان سال مالی چند درصد سود می کنیم
و عمال سودی که تا پایان ســال مالی محقق می شود را
ماهانه به سپرده گذاران پرداخت کردیم.
بنابرایــن در ســال های 1392و 1393براســاس
محاســباتی که انجام شد ،ســود علی الحساب پرداخت
شده به سپرده گذاران ،یا برابر با سود قطعی بود یا بیشتر
از ســود قطعی .و امروز ســپرده گذاران عزیز بانک هیچ
طلبی از این بابت ندارند .ضمنا همانطوری که قبال گفته
شد طی دهه 1380حدود 204میلیارد تومان سود مازاد
(مابه التفاوت سود قطعی و سود علی الحساب پرداختی)
83
بازار
84
مثلث | شماره 278
بازار
در میان حدود هشت میلیون و 870هزار سپرده گذاران
توزیع شد.
درخصوص حمایت از احاد مردم و تولیدکنندگان،
بانک مهر اقتصاد چه اقداماتــی کرده و در این
حوزه چه مبلغی تسهیالت پرداخت شده است؟
به طور کلــی بانک در انجام عملیــات بانکی دو
نــوع رویکرد کالن اتخاذ کرده اســت .رویکرد نخســت
رویکرد خدماتی مبتنــی بر رویکرد کالن نظــام در حوزه
عدالت محوری اســت .رویکرد دوم هم اقتصادی است
که ان هم برگرفته و الهام گرفته از فرمایشات مقام معظم
رهبری در جهت حمایــت از اقتصاد مقاومتــی و تولید و
شکوفا کردن اقتصاد ملی است .در رویکرد نخست بانک
بخش قابل توجهی از منابع خود را به صورت تســهیالت
خرد و تا ســقف 200میلیون ریال در اختیــار همه مردم
قرار می دهد که بتوانند در جهــت مردمی کردن اقتصاد
نقش داشته باشــند و تا امروز حجم تسهیالتی که بانک
در رویکرد خدماتی اختصاص داده ،حدود 48درصد و به
میزان 357هزارمیلیارد ریال که همه ساله به طورمتوسط
حدود 700هزار نفر از این خدمات بهره مند می شوند و از
طرفی در بخش اقتصاد کالن حدود 52درصد از مصارف
و حدود 386هزار میلیارد ریال را نیــز به صنعت خودرو،
صنعت پتروشــیمی ،صنعت کاالیی ،صنایع زیرساختی
مثل حوزه انرژی و حمل و نقل ســوق دادیم و الحمدلله
اثار خوبی به همراه داشته است.
به طور مصداقی ما بــرای اصالح الگوی مصرف و
ایجاد فرهنگ مصرف کاالهای داخلی ،به گروه انتخاب
(که محصوالت اسنوا را تولید می کند) ضمن اینکه برای
ســرمایه در گردش و توسعه کســب و کار و تولیداتشان
تسهیالت گوناگون پرداخت کردیم ،همزمان مدلی را هم
طراحی کردیم تحت عنوان کارت اعتباری کاالی ایرانی
که به هر متقاضی در ســقف 5و 10میلیون تومان اعتبار
خرید محصوالت این شــرکت را اختصاص می دهیم که
می تواند با کارت اعتباری کاالی ایرانی از فروشگاه های
طرف قرارداد محصوالت با برند اسنوا را با نرخ 16درصد
و اقساط 25ماهه خریداری کنند.
با این کار ما عمال حدود چهار درصد قیمت تمام شده
تولید محصــوالت ایرانــی را کاهش دادیــم و عالوه بر
این بحمدالله از سال گذشــته که این طرح اجرایی شده
قریب هفت هزار نفر از مشــتریان را تحت پوشش کارت
اعتباری قرار دادیم و البته این فرصــت برای همه مردم
فراهم است که به شعب بانک مراجعه کنند و با تسهیالت
کارت اعتباری کاالی ایرانی از مزایای این طرح بهره مند
شــوند ،از این رو امیدواریم که توانســته باشیم در جهت
حمایت از تولیدات داخلی و اقتصاد ملی سهم مان را ایفا
کرده باشیم.
مــا در هفته بانکداری اســامی قــرار داریم که
فرصت مناسبی برای شبکه بانکی فراهم شده
تا به این مقوله مهم بپردازند .بانک مهر اقتصاد
به عنوان یــک نهاد پولــی برای ایــن هفته چه
برنامه هایی داشته است؟
یکی از مهمترین وظیفه نظام بانکی کشور در ماه
اخیر حرکت هدفمند در جهت عملی شدن سیاست های
کلی اقتصاد مقاومتی اســت ،از طرفــی اجرای صحیح
بانکداری اسالمی موجب بســتر سازی اقتصاد مقاومتی
می شود از این رو براساس مدل عملی استقرار بانکداری
اســامی که در بانــک مهر اقتصــاد طراحــی گردیده،
گام های اساســی در درون بانک برای ایجاد ســاختار،
سازمان ،شورای فقهی ،کمیته های فنی در جهت تبیین
و اموزش مباحث بانکداری اســامی ،سیاســتگذاری،
برنامه ریزی ایجاد ارمان مشــترک در بدنه کارکنان بانک
برداشــته شــده اســت و طبق مدل مزبور چندین اقدام
مختص بیرون بانک است و برای اگاهی مشتریان ،احاد
مردم و مســئوالن از مباحث بانکداری اسالمی ،مستلزم
ایجاد مرکز مشاوره فقهی مشتریان و برنامه جامع نهادینه
کردن فرهنگ بانکداری اسالمی در سطح جامعه است.
از این جهت یکی از طرح های ابتکاری و کامال خالقانه
بانک مهر اقتصاد این بوده که به مناسبت هفته بانکداری
اســامی و برای افزایش اگاهی احاد مــردم ،مجموعه
برنامه هایی را در قالب ستاد ویژه هفته بانکداری اسالمی،
مثل هفته دفاع مقدس ،طراحی و هر یک روز از روزهای
هفته را نام گذاری کردیم و متناسب با هر یک از ایام ،برای
هر روز برنامه های خاصــی را پیش بینی کردیم .قریب به
65برنامه در این هفت روز هفته پیش بینی شده که عموما
جنبه ترویجی ،اموزشــی ،اطالع رســانی برای کارکنان،
مشتریان و احاد مردم دارد .امیدواریم که مدیران محترم
نظام بانکی کشور هم با بهره گیری از تجربه خوب بانک
مهر اقتصاد ،اینگونه طرح های نواورانه را درجهت تحقق
اهداف مقدس نظام درسیســتم پولی عملیاتی و توسعه
دهند.برخــی از برنامه های هفته بانکداری اســامی به
این شرح است:
-1اجــرای طرح ســفیران هدایت (انجــام نظارت
شرعی از استان ها توسط گروهی از علما و متخصصین
حرفه ای)
-2اطالع رسانی و تشریح وضعیت مابه التفاوت سود
علی الحساب و سود قطعی سال 1393و سنوات گذشته
-3رونمایی از ســند برنامه جامع اموزشی بانکداری
اسالمی
-4برگزاری ازمون الکترونیکی بانکداری اسالمی از
تمامی کارکنان بانک
-5برگزاری مســابقه سراســری بانکداری اسالمی
برای احاد مردم
-6توزیع کتابچه عقود اســامی به منظور اشنایی
مردم با عقود بانکی
-7برپایی نمایشگاه بانکداری اسالمی در نمازجمعه
و حوزه های علمیه و..
-8ارســال پیامک های اموزشی بانکداری اسالمی
به مشتریان
-9رونمایی از کتــاب الکترونیکی عقود اســامی
بانکی
-10رونمایــی از برخــی از نرم افزارها در راســتای
پیاده سازی بانکداری اسالمی
برخی تصور می کنند بانکداری اســامی یعنی
پرداخت وام های قرض الحســنه بــا نرخ چهار
در صد و بانک هایی که تســهیالت با نرخ باالتر
پرداخت می کنند در واقع یک کار غیرشــرعی و
ربوی انجام می دهند و حتما برخی فراتر می روند
و می گویند بانک های غربی وام هایی را با بهره
دودرصد می دهند و در واقع خیلی اســامی تر
از ما عمــل می کنند .ایــن تفاوت هــا و تمایزی
که وجــود دارد را تشــریح کنیــد و بفرمایید چه
تفاوت هایی در این موضوع وجود دارد؟
این برداشــت ناصحیح از کارکردهای بانکداری
اســامی اســت چرا که ان همه ویژگی ها و کارکردهای
اقتصاد اسالمی ،صرفا با منابع اندک قرض الحسنه که ان
هم برگرفته از منابع قرضی مردم هست محقق نمی شود.
از دیدگاه اسالم در بحث قرض الحسنه نرخ سود مطرح
نیست بلکه صرفا مزد کار واقعی مطرح است .اگر مزد کار
در نظام بانکی کشور که طبق ابالغیه بانک مرکزی چهار
درصد است ،حتی دو درصد گرفته شود اما مشروط به یک
شرطی شده باشد ،اسالم این را زیاده بر قرض می داند و
ربوی است.
از منظر اسالم سود یک امر کامال مباح و مورد تاکید
برای توسعه زیرساخت های کشور اسالمی است .اسالم
به دنبال این است که این ســبک کارها عالوه بر قرض و
انفاق در جامعه رونق داشته باشد بنابراین معامالت انواع
عقود اسالمی مانند مشارکت ،مضاربه ،فروش اقساطی،
جعاله و ســلف ،در اســام تعریف شــده و اینها مواردی
نیســت که نظام بانکی خودشــان تعریف کرده باشند از
این رو اســت که اگر در قالب عقدی از عقود اســامی،
معامله واقعی انجام شود و سود متعارف گرفته شود کامال
شرعی است.
حــاال می خواهد ان ســود 21درصد باشــد یا حتی
بیشتر ،البته اسالم تاکید دارد که نباید با نرخ سود زیاد بر
طرف دیگر معامله اجحاف شود .که این مطلب در جای
خود یک گناه محسوب می شود .پس میزان نرخ سود در
معامالت باعث نمی شــود که یک معامله ،شرعی یا غیر
شرعی اطالق شود.
بانــک مهــر اقتصــاد عــاوه بــر تســهیالت
عقود اســامی به طور مشــخص در حوزه وام
قرض الحســنه چــه میــزان وام پرداخت کرده
است؟
طبق ضوابط بانک مرکزی ،بانک ها باید تا حدود
90درصــد ازمنابع قرض الحســنه را وام قرض الحســنه
پرداخــت نماینــد ،بنابرایــن هرچــه کــه مــردم منابــع
قرض الحسنه شان را بیشــتر در اختیار بانک ها بگذارند،
قدرت بانک ها بــرای پرداخت وام های قرض الحســنه
بیشتر می گردد.
براســاس ایــن ضابطــه ،بانک مهــر اقتصــاد تا
امروز موفق شــد صد درصــد منابع قرص الحســنه را به
سپرده گذاران و احاد مشتریان نیازمند وام قرض الحسنه
پرداخت نماید .این یکی از افتخــارات بزرگ بانک مهر
اقتصاد اســت که با رویکرد تقویت ســنت زیبای قرض،
حتی باالتــر از ضوابط بانک مرکزی وام قرض الحســنه
پرداخت کرد.
از این رو به حمدالله تا امروز قریب به 60هزار میلیارد
ریال وام قرض الحسنه به سه میلیون و چهارصدو بیست
هزار متقاضی پرداخت شــده اســت .ضمنــا بانک مهر
اقتصاد توفیق داشت طی این مدت فعالیت خود را حدود
769هزار میلیارد ریال وام و تسهیالت را به 10میلیون و
680هزار نفر از مشتریان پرداخت کند.
حرف اخر
شواهد حاکی از این است که مراجع عظام تقلید،
مقام معظم رهبری (دام عزه) ،علمــا و احاد مردم متدین
دغدغه اجرای موازین شرع در حوزه بانکداری اسالمی را
دارند و از طرفی این مهم انقدر با اهمیت است که می تواند
بسترساز اقتصاد مقاومتی باشــد ،بنابراین نیازمند عزم و
اراده همگانی شامل مدیران و کارکنان الیه های گوناگون
و مسئوالن ارشد نظام بانکی ،مسئوالن اقتصادی کشور،
دولتمردان ،نمایندگان مجلس شورای اسالمی ،دستگاه
قضایــی کشــور ،حوزه های علمیــه ،مراکــز فرهنگی،
صد او سیمای جمهوری اسالمی است تا با رویکرد تبیینی
و ترویجی ،موجبات پیاده ســازی بانکداری اســامی در
کشور فراهم شود.
بنابراین موضوع اجرای صحیح بانکداری اسالمی
فقط مختص سیســتم بانکی ،مدیران و کارکنان بانکی
نیست ،بلکه همه مسئولیت دارند .بنابراین خواهش حقیر
این است که همگان احســاس تکلیف کنند تا بانکداری
اسالمی با ابعاد وســیع ان در کشــور عملیاتی شود زیرا
معتقدیم بانکداری اسالمی موجب تحقق اهداف اقتصاد
مقاومتی ،توسعه رزق حالل و رونق کسب و کار در کشور
خواهد شد و حتما این اقدام راهبردی در کنار سایر وظایف
مهم دیگر بســتر ظهور امام زمان (عج) را فراهم خواهد
کرد .ان شا الله.