روزنامه صمت شماره 280
روزنامه صمت شماره 280
پرابلماتیک بودن مناسبات
سوژه و سیاست
امانوازکجا
بازدیدکرد؟
مثلث با نگاهی جامعهشناختی
دو قطبی حیاتی – ژوله
را بررسیکرده است
گزارش مثلث از انچه
امانو در تهران
هفتهنامهخبری،تحلیلی /سال ششم /شماره دویست و هشتاد 4/مهر 88/1394صفحه5000/تومان
انجام داد
ناطق
میاید؟
ایا اصالح طلبان راستگرا
میتوانند ناطق نوری را راضی به
نامزدیدرانتخاباتمجلسکنند
سورپرایزمحمود
مثلث ،احتمال نامزدی محمود احمدینژاد
در انتخابات مجلس را بررسیکرده است
نشانههایمصالحه
مثلث ،طرح جنجالی پنتاگون
را بررسیکرده است
همسویی با تهران
چرا امریکا از براندازی
حکومت اسدکوتاه امد؟
عامدانه وارد موضوع
امنیتیهاشدم
گفتوگوی مثلث با رضا رشیدپور
درباره باند اصفهانیها
جلد
د
و
م
امانو از کجا بازدید کرد؟
گزارشمثلثازانچهامانودرتهرانانجامداد
حفظارزشهایانسانی،دستاورددفاعمقدس
هفته نامه سیاسی ،فرهنگی با رویکرد خبری ،تحلیلی
صاحب امتیاز و مدیر مسئول :مصطفی اجورلو
سردبیر :سعید اجورلو
و مــا در عین حالــی که در ایــن جنگ،
خیلی جوانهای عزیز از دست دادیم و خیلی
شخصیتهای عزیز از دست دادیم و این همه
جنایات واقع شده است که انصاف ًا این جنایت
اخیر دزفول یکــی از بزرگتریــن جنایاتی بود
که اینها کردند ،در عیــن حالی که ما این قدر
جنایت برمان واقع شــد ،مع ذلک ،ان چیزی
که کشــور ما دریافت کرد بســیار ارجمندتر و
عزیزتر از این است که ما صدمه خوردیم .و اما
صدمات افرادی کــه البته جبران نمیتوانیم
بکنیم ،لکن انشــاءال ّله ،بعدها به جای انها
اشخاص دیگری بیایند که بهتر جبران کنند.
صدمات ـ فرض کنید که ـ خراب کردن و اینها
جبران میشود؛ انها چیز مهمی نیستند ،جبران میشوند،
لکن ما در ازای او باید ببینیم چه دریافت کردیم؟ باید فکر
این را بکنیم .انهایی که بدبیناند ،نشستهاند انجا و هی روی
ان نقطههای ضعف دست میگذارند ،انگشت میگذارند
چقدر کشــته شــده ،چقدر نمیدانم مریضخانه[پر]شده،
چقدر معلول شدهاند .ما همۀ این را میدانیم[که]چقدر از ما
کشته شده ،چقدر معلول داریم ،چقدر مستمند داریم ،لکن
ان طرفش رامالحظه نمیکنند که ما چی دریافت کردیم در
مقابل اینها .خوب اشکال به اینکهما جنگ کردیم و معلول
داریم؛ ما که ابتدای به جنگ نکردیم ،دیگران ابتدا کردند.
اگر اقایان توقع دارند که خوب شــما چــرا با امریکا در
افتادید که این جنگها واقع بشــود و این بســاط بشود ،ما
میدانیم کــه در افتادن با امریکا و همــۀ قدرتها این توابع
را دارد ،لکن این اشکالی است که ما باید ،این اقایان باید
12- 19
خبرنامه
پسرجانشینپدر
خطیکهدورقیبرابههمرساند
توهینبهمتهمقابلپیگرداست
جهانگیریشکایتکرد
20- 23
گفتارها
موج افراط گراییدر اروپا
درمذمتجماعتشبهروشنفکر
24- 49
سیاست
ناطقمی اید؟
بهارعملگرایی
سورپرایزمحمود
بازدیدازیکساختماندرپارچین
مثلث؛هفتهنامه ایخبری،تحلیلیاستکهسعیداردروایتیمنصفانهوعادالنه
از واقعیت ها ارائه دهد .نامش تمثیل و اشــاره ای است به سه ضلع استقالل،
ازادی و جمهوری اسالمی .مرامش تقویت گفتمان انقالب اسالمی ،چارچوبش
اسالم ،انقالب ،امام و رهبری ،ارمانش گســترش و سیادت اسالم خواهی در
سراسر جهان و عزت مسلمانان ،توسعه و پیشرفت ایران اسالمی و رفاه مردم
شریف ایران و رونق گرفتن عدالت .مرزش رواداری و تالیف قلوب اهالی انقالب
و ایستادگی در برابر مقابالن گفتمانی و عملی نظام و سیاق و مشرب مان نجابت
قلم و روزنامه نگاری مومنانه و تالش در جهت رونق گرفتن سنت گفت وگو میان
فرهیختگانونخبگانکشوراست.امیدواریمکهدرروایت مانصادق،برمرام مان
مستمر و دائم ،بر چارچوب مان مستقر ،بر ارمان مان مومن ،بر مرزهایمان مراقب
و هوشیار و بر سیاق مان استوار بمانیم.
تحریریه:
دبیرتحریریه :مصطفیصادقی
سیاست :مصطفی صادقی(دبیر) -علی حاجی ناصری -امیدکرمانی ها
ی اسالم
حنیف غفاری -داوود حشمتی -زهره دیانی -مینا عل
فرهنگ و اقتصاد :علیرضا بهرامی(دبیر) -فاطمه کریمخان -
سارا میرشجاعی -شیما غفاری -مسعود نجفی -محمدصادق لواسانی
تاریخ و گفتارها :مصطفی شوقی(دبیر) -زهیر توکلی -حمید عزیزی
بین الملل :سعیده سادات فهری (دبیر)
دیدار :افشین خماند(دبیر)
ورزش :مهدی ربوشه (دبیر)
جامعه شناسی :علی حاجی ناصری (دبیر)
بازار :محمد شکراللهی (دبیر)
مشاور هنری :نیما ملک نیازی
به خود پیغمبر بکنند که چرا با «ابوسفیان» ها درافتادی تا
عمویت[]1را بکشــند؟ تا ان افراد به ان بزرگی را بکشند؟
خوب ،تو هم تسلیم میشدی تا انها[کشته نشوند]گوشۀ
خانهات مینشستی! به امیرالمومنین هم این اشکال وارد
است .اشکالی که اقایان میکنند اگر وارد باشد به ما ،به او
هم وارد است؛ خوب ،شــما چرا با معاویه مخالفت کردی؟
خوب ،همه گفتند معاویه را بگذارد در حکومت شــام باقی
باشد و از او عفو بشود و چرا گفتی که من یک ساعت ظالم
را نمیگذارم سر جای خودش بنشیند؟ خوب ،اسباب این
شد که اشخاص بزرگ را ،مثل «عمار»[]2را اینها و چندین
هزار جمعیت را به کشتن دادی! این منطق اگر درست باشد،
به حضرت سیدالشهدا ـ سالمال ّله علیه ـ هم وارد است .در
هر صورت ،ما باید فکر کنیم که ایــن دو مطلب را در ترازو
بگذاریم در میزان بگذاریم ،مسئلۀ اینکه چی دادیم از دست
و مسئلۀ اینکه چی به دست اوردیم .مسئلۀ اینکه چی
از دســت دادیم ،ما قبول داریم که خیلی اشخاص
بزرگوار ،خیلی اشخاص فعال و خیلی جوانهای عزیز
را ما از دســت دادیم و بســیاری هم معلول از دست
دادیم ـ یعنی ،معلول شدند اشخاص ماـ و بسیار زنها
بیوه شدند ـ عرض میکنم ـ اینها را همه ما میدانیم.
خرابی زیاد واقع شده در این کشور ،همۀ اینها هست.
اما انکه به دست اوردیم ان را چرا فکر نمیکنیم؟ باید
فکر کنیم کــه ان چیزی که ما به دســت اوردیم این
است که ما یک رژیمی که اسالم را داشت به تباهی
میکشید ،جوانهای ما را عشــرتکدهای کرده بود.
انچه ما[به]دست اوردیم این است که ما اسالم را در
اینجا زنده کردیم.
محل :تهران ،حسینیه جماران
گرافیک و صفحه ارایی :فاطمه قنائی -علی اجورلو
و افشین جم
پردازش تصاویر :هومن سلیمیان
عکس :امیر طالیی کیوان -عدنان جعفری و محمد برنو
ویرایش :ژیال شاکری -امیر عزیزی و نرگس حاجیلو
حروفچینی :داود حشمتی
مدیر مالی :محمد پالیزدار
سازمان اگهی ها :محمد شکراللهی
بازرگانی و بازاریابی :محمدعلیاجورلو
امور اداری :علیرضا اسدالهی
انفورماتیک :شهرام زحمتی
ناظر چاپ :بابک اسکندرنیا
با تشکر از :دکتراسماعیل تبار -دکترایت الهابراهیمی-سیدضیاءایمانی
حسین زندی -احمد طالیی -مهندس صدوقی -حسین مجاهدی -حاج اقاتوکلی
هادیانباردار -منصور شیخ االسالمی -دکتر زارعیان -علیرضا حسن زاده
سیدحمیدخالقی
46- 53
جامعهشناسی
غلبه هیجان بر منطق
پرابلماتیک بودن مناسبات سوژه و سیاست
هژمونی سیاست
56-71
بینالملل
فاز مذاکره
درام درشام
جنگ سرد یا گفت وگوی گرم
بازی سرنوشت ساز
72-77
ورزش
عامدانه وارد موضوع امنیتی ها شدم
حمله رئیس به باند اصفهانی ها
در وصف مثلث اصفهانی
کواچ برکنار می شود ؟
سازمان اگهی ها :تلفن0919 - 2341774 :
چاپ :هنر سرزمین سبز -پردازش تصویر رایان
توزیع :نشر گستر امروز
نشانی :تهران ،خیابان شهید عباسپور(توانیر) ،خیابان نظامی گنجوی ،کوچه پناه،
پالک 19
تلفن 88198280 :
طراح جلد :مصطفی مرادی
پرابلماتیک بودن مناسبات
سوژه و سیاست
امانوازکجا
بازدیدکرد؟
مثلث با نگاهی جامعهشناختی
دو قطبی حیاتی – ژوله
را بررسیکرده است
گزارش مثلث از انچه
امانو در تهران
هفتهنامهخبری،تحلیلی /سال ششم /شماره دویست و هشتاد 4/مهر 88 /1394صفحه5000/تومان
انجام داد
ناطق
میاید؟
ایا اصالح طلبان راستگرا
میتوانند ناطق نوری را راضی به
نامزدیدرانتخاباتمجلسکنند
سورپرایزمحمود
مثلث ،احتمال نامزدی محمود احمدینژاد
در انتخابات مجلس را بررسیکرده است
نشانههایمصالحه
مثلث ،طرح جنجالی پنتاگون
را بررسیکرده است
همسویی با تهران
چرا امریکا از براندازی
حکومت اسدکوتاه امد؟
عامدانه وارد موضوع
امنیتیهاشدم
گفتوگوی مثلث با رضا رشیدپور
درباره باند اصفهانیها
شماره پیامک3000411711 :
حاشیه های بابک
خبرنامه
تی
تر
یک
بابک زنجانــی همچنان خبرســاز اســت .در حالی که همــه در انتظار
برگزاری دادگاه او هستند چند مقام دولتی اتهامات تازه ای را در مورد او
مطرح کرده اند .اظهاراتی که با واکنش قوه قضائیه مواجه شده است.
در خبرنامه این شماره اخبار و گزارش های مربوط به رویدادهای مهم را
پوشش داده ایم.
پسر،جانشینپدر
خبرنامه
12
مثلث | شماره 280
حجت االسالمسعیدمهدوی کنی
رئیسدانشگاهامامصادق(ع)شد
هفته گذشــته باالخره تکلیف ریاســت بر دانشــگاه
امام صــادق(ع) مشــخص شــد و ایت اللــه صــادق
املی الریجانی از انتخاب حجت االسالم سعید مهدوی کنی
به عنوان رئیس جدید دانشگاه امام صادق(ع) خبر داد.
حجت االسالم سعید مهدوی کنی با تصمیم اعضای
هیات امنای دانشگاه امام صادق(ع) به عنوان رئیس جدید
این دانشگاه انتخاب شد.
دانشگاه امام صادق(ع) که در واقع پیش از انقالب
شعبه مطالعات مدیریت دانشگاه هاروارد امریکا در تهران
بود ،نخستین دانشگاهی است که پس از انقالب اسالمی
ایران در سال ۵۷و در دوران انقالب فرهنگی در سال ۱۳۶۱
فعالیت خود را اغاز کرد .سیستم اموزشی و برنام ه درسی این
دانشگاه ترکیبی از علوم جدید و علوم حوزوی است.
پیش تر از ایت الله باقری کنی بــرادر بزرگتر ایت الله
مهدوی کنی و قائم مقــام این دانشــگاه و همچنین دکتر
سعید مهدوی کنی (فرزند ایت الله مهدوی کنی) به عنوان
گزینه های احتمالی جانشینی ایت الله مهدوی کنی نامبرده
می شد.
اذر سال 93ســیدمصطفی میرلوحی ،مسئول دفتر
مرحوم ایت الله محمدرضا مهدوی کنی گفته بود« :ریاست
ایت الله محمدباقر باقری کنی بر دانشگاه امام صادق(ع)
قطعی شده است .محمدباقر باقری کنی در دور اول و دوم
مجلس خبرگان رهبری نماینده مردم تهران بود و هم اینک
نیز عضو مجلــس خبرگان رهبــری اســت .وی از ابتدای
تاسیس دانشــگاه امام صادق(ع) تا کنون به عنوان عضو
هیات علمی و قائم مقام دانشگاه مشغول به فعالیت بود».
اما رئیس جدید این دانشگاه کیست؟ حجت االسالم
دکتر ســعید مهدوی کنی فرزند مرحوم ایت الله محمدرضا
مهدوی کنی متولد ۱۳۴۵و دارای دکترا در رشته فرهنگ و
ارتباطات از همین دانشگاه است .وی پیش از قائم مقام،
سرپرست دانشگاه بود و احکام جدید روسای دانشکده ها
را صــادر کرده بــود .پایــان نامه کارشناســی ارشــدش با
عنوان مفهوم غنا از دیدگاه فقهای شــیعه اســت و رساله
دکترای او نیز عنوان دین و سبک زندگی :مطالعه موردی
شــرکت کنندگان در جلســات مذهبــی را دارد .او ســابقه
تدریس در این دروس را نیــز دارد :اخالق -دروس معارف
اســامی دانشــگاه ها -اصول عقاید (کالم) -اندیشه ها و
اثار شهید مطهری -تفسیر قران -جامعه در قران – منطق
– جامعه شناســی -نظریه های جامعه شناسی -نظریه های
فرهنــگ -اندیشــه های اجتماعــی متفکران مســلمان -
جامعه شناسی دین -فرهنگ و جامعه -فرهنگ و ارتباطات
در اسالم
او دو کتاب نیز با این عناوین نوشــته اســت :دین و
ســبک زندگی چاپ اول ۱۳۸۶و چاپ دوم ۱۳۸۷و چاپ
سوم -۱۳۹۰تعامل ارتباطات و دین :جمعی از نویسندگان
(.)۱۳۸۸
هیات امنای جدید
اعضای هیــات امنــای جدید کــه در ســال 1394
تعیین شــده اند عبارتند از :محمدباقر باقری کنی ،صادق
املی الریجانــی ،ســید احمد علم الهدی ،محمدســعید
مهدوی کنــی ،علیرضــا امینــی ،احمــد واعظــی،
سیدعباس موسویان ،ســیدمصطفی میرلوحی ،سیدعال
میرمحمدصادقی ،علی رضائیان و محمد هادی همایون.
رهبر معظم انقالب در حکم اعضای جدید نوشــته بودند:
«در اولین فرصت با بهره گیری از میراث و تجربیات گذشته
و با رعایت راهبردهای ابالغی که به پیوست خواهد امد ،به
تنظیم و تصویب اساسنامه جدیدی مبادرت ورزند تا بر ان
اســاس و با تالش های جدی خود نصاب این تشکیالت
علمی را به عنوان یکی از مهمتریــن کانون های اعتالی
معارف اســامی و تحول علوم انســانی در کشــور ارتقاء
بخشــند .حضور جناب اقای املی الریجانــی در صدر این
هیات امنا فرصتی برای دســتیابی هر چه زودتر به اهداف
مذکور خواهد بود ان شاءالله .توفیقات اقایان محترم را از
خداوند متعال مسالت می نمایم».
داستان یک دانشگاه
دانشــگاه امام صادق(ع) دانشــگاهی اســت که با
ایده کلــی «وحدت حوزه و دانشــگاه» تاســیس شــده و
برنامه ریزان دوره های تحصیلی ان ،تالش کرده اند که در
کنار دروس دانشگاهی ،بخشی از دروس حوزوی را هم در
ان بگنجانند؛ زبان عربی ،بسیاری از دروس فقهی ،عقاید
اسالمی -کل اثار شــهید مرتضی مطهری در ٢٠واحد -و
البته چند واحد درس زبان انگلیســی واحدهای اضافه ای
هستند که این دانشجویان باید پشت سر بگذارند .در این
دانشــگاه مدارک کارشناسی ارشد پیوســته ارائه می شود.
یکی از نقاط متمایز دانشگاه امام صادق(ع) نسبت به دیگر
دانشگاه ها ،استفاده از شــیوه «مباحثه» برای تعدادی از
واحدهاســت .مباحثه از روش های تدریس در حوزه های
علمیه است و دانشــجویان در واحدهای عقاید اسالمی با
ان اشــنا می شــوند .انجام مباحثه ،اجباری و جزو تکالیف
درسی است.
صافی هایی بیش از کنکور
پشتیبان های مالی
در ابتدای انقالب ،بازاریان برای افتتاح یک دانشگاه
اســامی تالش بســیاری کردند .عالءالدیــن میرمحمد
صادقی ،از فعــاالن بازار و مدیــران اتــاق بازرگانی ایران
پس از انقالب ،در کتــاب خاطرات خــود« ،پنجره ای به
گذشــته» ،می گوید که تعــدادی از بازاریــان با همکاری
برخی از علمای قم «جامعه الصادق» و ســپس دانشــگاه
امام صادق(ع) را تاســیس کردند و تالش ها برای کمک
مالی به این دانشگاه شروع شد .به گفته میرمحمد صادقی،
اولین جلســه برای کمک به دانشــگاه امام صادق(ع) در
اتاق بازرگانی ایران تشکیل شــد .او گفته است« :اقایان
ســعید امانی ،علی حاج طرخانی ،یوســف زمردیان ،رضا
اصفهانی ها ،عزیزالله عالءالدینی ،حسن تهرانی ،خلیل
طباطبایی ،حاج حسین کاشــانی فرید ،علینقی خاموشی،
محمود لوالچیان ،احمد کاشــانی ،برادران خانیان و من،
به عنوان گروه اقتصادی موسسه جامعه الصادق انتخاب
شدیم ».به گفته میرمحمد صادقی ،این گروه با پیشنهاد
علینقی خاموشــی تالش می کند که یک کارخانه نساجی
برای تامین مالی دانشــگاه امام صادق(ع) تاسیس کند:
«هدف تاسیس این کارخانه ،انجام فعالیت اقتصادی در
بخش تولید برای تامین هزینه های دانشگاه امام صادق(ع)
بود و همچنان هــم در همین راه گام برمــی دارد ».به این
ترتیب« ،شرکت کارخانجات ریسندگی ،بافندگی و پوشاک
جامعه» در سال ٦٤تاسیس شد که به گزارش سایت رسمی
این شرکت« ،ظرفیت تولید واحد پارچ ه ان١٢ ،هزارمتر در
هر روز و ظرفیت تولید واحد پوشاکش روزی ٧٠٠ثوب کت
و هزارو ٤٠٠ثوب شلوار است و هزاروصدنفر در ان مشغول
به کارند».
عالءالدیــن میرمحمد صادقی کــه اکنون هم عضو
هیات رئیسه اتاق بازرگانی ایران اســت ،در خاطرات خود
می گوید« :اقای خانیان از چهره های بسیار نیکوکار بازار
بودند .ایشــان حتی زمینی در حوالــی میدان ولیعصر(ع)
تهران داشــتند که با اقایان مهدیان و محمدعلی نوید در
ان شریک بودند .این زمین را دوستان به صورت رایگان به
دانشگاه امام صادق(ع) واگذار کردند که در حال حاضر،
یک مجتمع تجاری عظیم در ان راه اندازی شــده است».
مجتمع اداری -تجاری «نور تهران» در تقاطع خیابان های
ولیعصر(ع) و ایت الله طالقانی قرار گرفته است.
خروجی هایی در رده میانی مدیریت
در ایــن ســه دهــه ،بســیاری از دانشــجویان
امام صادق(ع) به وزارتخانه ها و ســازمان های دولتی راه
یافته اند و بدنه «محکمی» از کارشناسان دولتی را تشکیل
داده اند .وزارت خارجه مقصد بسیاری از فارغ التحصیالن
دانشگاه امام صادق(ع) در ســال های پیش از دوم خرداد
بوده اســت .ســعید جلیلی ،می تواند مشــهورترین نمونه
ان باشــد؛ او پس از فارغ التحصیلی در سال ٦٨به وزارت
امور خارجه رفت و پس از د و ســال ،ریاســت اداره بازرسی
وزارت خارجه را بر عهده گرفت و در دولت اصالحات معاون
اداره امریــکای وزارت خارجه و در دولــت احمدی نژاد هم
معاون اروپا و امریکای این وزارتخانه شــد .معاون جلیلی
در شــورایعالی امنیت ملی ،علی باقری کنی بــود که او نیز
فارغ التحصیل دانشگاه امام صادق(ع) و برادرزاده ایت الله
مهدوی کنی اســت .وحید ،برادر جلیلی ،هم در دانشگاه
امام صــادق(ع) درس خوانده و ســردبیری روزنامه ابرار و
ماهنامه ســوره را در کارنامه خود دارد .غضنفر رکن ابادی،
رئیس اداره خاورمیانه وزارت خارجه و سفیر ایران در لبنان
نیز دانش اموخته دانشــگاه امام صادق(ع) بوده اســت.
صمدعلی لکی زاده ،معاون اداره خلع ســاح شــیمیایی
وزارت خارجــه و بعدتر ،ســفیر ایــران در لهســتان هم در
امام صادق(ع) درس خوانده است .تعدادی از رایزن های
فرهنگــی ایــران نیــز فار غ التحصیــل امام صــادق(ع)
بوده اند .در ســال های پــس از دوم خــرداد ،دولت کمتر
از گذشــته از دانش اموختگان امام صادق(ع) اســتفاده
می کــرد و صداوســیما بســیاری از فارغ التحصیالن این
دانشــگاه را اســتخدام کرد و هنوز هم می توان بسیاری از
«امام صادقی ها» را در این سازمان دید.
گذشــته از این افراد ،نام های اشنایی چون محسن
اســماعیلی ،عضو حقوقــدان شــورای نگهبــان ،کاظم
جاللی ،رئیــس مرکــز پژوهش های مجلــس ،مصطفی
کواکبیان ،نماینده ســابق مجلس ،حســام الدین اشــنا،
اســتاد ارتباطات و مشــاور رســانه ای حســن روحانی در
انتخابــات ریاســت جمهوری ،فریدالدیــن حدادعــادل،
روح الله احمدزاده کرمانــی ،جوان ترین اســتاندار دولت
احمدی نــژاد و مازیــار بیژنــی ،کاریکاتوریســت روزنامه
کیهــان از دانش اموختــگان دانشــگاه امام صــادق(ع)
هســتند .ایت الله احمد علم الهدی ،امام جمعه مشــهد،
روزگاری معاون اموزشــی این دانشــگاه بوده و غالمرضا
مصباحی مقــدم ،رئیس کمیســیون اقتصــادی مجلس،
معاون پژوهشی ان.
مثلث | شماره 280
در ســال های دور ،اغلــب دانشــجویان دانشــگاه
امام صــادق(ع) خوابگاهــی بودنــد .خوابــگاه در داخل
محوطه دانشــگاه بود و هنوز هم هست و دانشجویانی که
سرشــان به درس مشغول اســت ،حتی می توانند روزها از
دانشــگاه خارج نشــوند .به گفته تعدادی از دانشجویان
دانشــگاه امام صادق(ع) ،تا اوایل دهه ،٨٠دانشجویان
خوابگاهی این دانشگاه بسیار بیشتر از دانشجویان تهرانی
بودند اما از همان سال ها ،تعداد دانشجویانی که در خوابگاه
نمی ماندند ،بیشــتر شــد .دانشــجویان قدیمی دانشگاه
می گویند که تا ســال های میانی دهــه ،٧٠حتی خروج از
دانشــگاه ممنوع بوده اما در ســال های ابتدایی دهه ،٨٠
چند سالی از برداشــتن این ممنوعیت می گذشته و فضای
دانشگاه بازتر شده بوده اســت .بررسی فار غ التحصیالن
دانشگاه امام صادق(ع) نشــان می دهد که طی ٣١سال
فعالیت ایــن دانشــگاه ،دانشــجویانی با گرایــش کامال
مخالــف ایــن دانشــگاه نیــز در ان درس می خوانده اند؛
عبدالله رمضــان زاده ،اســتاندار کردســتان در دهه ٦٠و
ســخنگوی دولت اصالحات ،یکی از دانشــجویان دوره
اول دانشگاه امام صادق(ع) است .او در مهرماه سال ،٨٧
برای مجله چلچراغ نوشــت« :حداقل در چهار ،پنج دوره
اول (به خصوص سه دوره اول) دانشگاه امام صادق(ع)،
فضای تضارب ارا و اندیشــه در این دانشگاه فضای غالب
بود[ ]...باید وجه برتری دانشگاه امام صادق(ع) را به نسبت
سایر دانشگاه ها ،نظم و انضباط ویژه این دانشگاه بدانم.
بسیاری از سختگیری هایی که در دانشگاه امام صادق(ع)
اعمال می شــود ،در دانشــگاه های دیگر نیســت که اگر
بود ،دانشــگاه های ما هــم وضع بهتری پیــدا می کردند؛
برنامه ریزی درسی بسیار منسجم و دقیق ،استادان خوب،
نظم در برگزاری کالس های درس و سختگیری در حضور
و غیــاب و نظــم در برگــزاری امتحانات .دانشــجویان و
فارغ التحصیالن دانشگاه امام صادق (ع) خوب می دانند
که در برنامه های درسی و علمی این دانشگاه ،به هیچ وجه
جایی برای مسامحه وجود ندارد».
دانشــگاه امام صادق(ع) اولین دانشجویان خود را
پس از انقالب فرهنگی در سال ٦١پذیرفت .این دانشگاه
تا سال ،٧٢با کنکور ویژه خود دانشجو می گرفت اما از ان
سال ،امتحان ورودی اش همان کنکور سراسری شد و البته
مصاحبه های پس از کنکور .از همــان ابتدای کار ،هدف
اصلی دانشگاه ،تربیت مدیر برای اینده جمهوری اسالمی
بود .این ایده به همراه ایده وحدت حوزه و دانشــگاه ،ثمره
تفکر در ســال های زندان پیش از انقالب بود .پدر معنوی
دانشــگاه امام صادق(ع) ،مرحــوم ایت اللــه محمدرضا
مهدوی کنی بود .ایت الله مهدوی کنی در سال های زندان
پیش از انقالب ،با روحانیون مبارزی چون ایت الله منتظری
و ایت الله مشکینی ،ایده راه اندازی یک دانشگاه اسالمی را
در سر داشتند که پس از انقالب فرهنگی ،توانستند ان را در
قالب دانشگاه امام صادق(ع) عملی کنند .رئیس دانشگاه
ایت اللــه مهدوی کنی بــود و رئیس هیات امنــا ،ایت الله
منتظری که به نوشته سایت رسمی دانشگاه ،پس از برکناری
از قائم مقامی رهبری ،از این منصب هم کنار نهاده شد.
موسســان دانشــگاه امام صادق(ع) در ابتدای کار
تالش کردند که با ایجاد بنگاه هــای اقتصادی ،نه تنها از
دانشجویان شهریه نگیرند که حتی به دانشجویان شهریه
نیز بپردازدند؛ این پرداخت شهریه ،مانند حوزه های علمیه
تا حدی نیز به صورت ودیعه به دانشــجویان عملی شــد.
به عالوه ،دانشگاه هنگام ثبت نام از دانشجویان یک تعهد
محضری می گیرد که پــس از فراغــت از تحصیل باید به
کشور خدمت کنند و در معدود مواردی ،این تعهد منجر به
بازپس گرفتن هزینه تحصیل می شود .یکی از دانشجویان
فارغ التحصیل این دانشگاه می گوید« :من در مقطع باالتر
قبول شده بودم و برای گرفتن مدرک تحصیلی به دانشگاه
رفتم اما گفتند که باید برای هر ترم تحصیلی٣٠٠هزارتومان
بپردازم؛ یعنی ١٤تا ٣٠٠هزارتومان».
خبرنامه
خطی که دو رقیب را به هم رساند
جهانگیری شکایت کرد
توهین به متهم قابل پیگرد است
13
خبرنامه
خطی که دو رقیب را به هم رساند
قالیباف و روحانی در خط 3مترو
خط 37کیلومتری 3متروی تهران که از ان به عنوان
بزرگ ترین خط متروی خاورمیانه یاد می شود ،هفته گذشته
میزبان رئیس جمهور و جمعی از د ولت نشــینان بود تا این
خط را افتتــاح کرد ه و به کمــک مد یریت شــهری بیایند.
رقیبان سیاسی سال 92حاال قصد داشتند تا برای ساخت و
تکمیل خطوط متروی تهران متفق شده و برای حل یکی
از مشکالت اساســی پایتخت تالش کنند که د ر نوع خود
اقد امی کم نظیر است.
تفاهم شفاهی د ولت و شهرد اری برای تکمیل خطوط
مترو و رساند ن حجم سفرهای روزانه به 10میلیون نفر ،د ر
حالی رخ می د هد که با پیمان مشترک د ولت و شهرد اری،
بسیاری د یگر از مشکالت شهر قابل حل است؛ پیمانی که
توهین به متهم
قابل پیگرد است
د ر د ولت های قبل شکل نگرفت و مشکالت پایتخت را هر
روز بیش از قبل کرد .رئیس جمهور ،قبل از پاره کرد ن روبان
خط 3متروی تهران ،د ر سخنانی با اشاره به اینکه احد اث
مترو هم موجب صرفه جویی د ر زمین می شود و هم سرعت
ترد د را بیشتر می کند ،گفت« :این بد ان معنا نیست که روی
زمین کاری نکنیم بلکه بهترین راه برای حمل ونقل شهری
د رکالنشهرها باصرفه ترین ،سریع ترین و عاد النه ترین راه
برای ترد د است».
روحانــی همچنین د ر بخشــی از ســخنان خــود به
د رخواســت شــهرد ار تهران برای کمک به متروی تهران
برای تکمیل خطوط هفتگانه اشــاره کرد و با پاســخ مثبت
به این د رخواست گفت« :شهرد ار تهران می گوید کمک
کنیم مترو را گسترش د هیم .کامال د رست است .باید د ست
به د ست هم د هیم مترو را توسعه د هیم .حد اقل هفت خط
مترو را تکمیل کنیم چرا که متــرو برای ما صنعت می اورد .
اشتغال می اورد و تنها موضوع حمل ونقل نیست».
اما پیش از سخنان رئیس جمهور ،محمد باقر قالیباف،
شهرد ار تهران نیز د ر سخنانی با ارائه گزارشی از روند ساخت
خطوط متــروی تهران ،موضــوع حمل ونقل د ر شــهرها
و خصوصا کالنشــهرها را یــک حق اجتماعــی و عمومی
شــهروند ان د انســت و تاکید کــرد « :تا ایــن لحظه هیچ
عد م همکاری ای بین وزرا با شهرد اری تهران ند اشتیم و اگر
موضوعی وجود د اشته است با گفت وگو حل و فصل شد ه و
به عبارتی منطق برکار حاکم بود ه است».
شهرد ار تهران اد امه د اد « :ما د قیقا مشکالت د ولت
اورندکه مطالبه گری
را د رک می کنیم .همیشه به ما فشار می
کنیم اما ما معتقد یــم مطالبه گری هم باید منطق د اشــته
باشد ».
در حاشیه مصاحبه مشاور رئیس جمهور
هفته گذشته غالمحســین محسنی اژه ای سخنگوی
قوه قضائیهدریکنشستخبریموضوعاتمهمپرونده های
اینقوهرامطرحوبهسواالتخبرنگارانپاسخداد.او درپاسخ
به سوالی مبنی بر اینکه اکبر ترکان مشاور عالی رئیس جمهور
اعالمکرد هکهمیلیاردرنفتیگردن کشیمی کندوبدهیخود
راپرداختنمی کندوهمچنینبرخینمایندگانمجلسعلنی
بودن دادگاه میلیاردر نفتی را خواستار شده اند ،گفت« :هیچ
کس حق ندارد به یک فرد هر چند که متهم هم باشد توهین
کند،متاسفانهبعضیمطالبکهبعضا اززبانبرخیمسئوالن
نسبتبهاینمتهمگفتهمی شوداصالصحیحنیستواگراین
متهمشاکیبشوداینتوهین هاقابلپیگیریاست».اژه ای
همچنین درباره ادعاها و مسائل مطرح شده همچون قصد
کشتن بابک زنجانی توضیح داد« :گفته می شود که کسانی
ممکن است این فرد را بکشند که این مطلب تشویش اذهان
عمومی است که قابل پیگیری است .تصور می شود کسانی
که این حرف ها را می زنند شــاید خودشان قصد چنین کاری
را داشته باشند و اینها بدون دلیل این حرف را می زنند و با این
اظهاراتالقامی کنندکهبرنامه ایدارندوگرنههیچ کسچنین
خبرنامه
14
مثلث | شماره 280
نظرالله کرمدربارهتسخیر
سفارتانگلیس
حســین الله کرم درباره ماجرای تسخیر سفارت انگلیس
می گوید«:اینکهروش هایبهتریمی توانستوجودداشتهباشد
صحیحاستوبایدازاینروش هااستفادهمی شد.اماکسانیکه
بایدروش هایدرستراانجاممی دادندانجامندادندواینحرکت
در پی این کوتاهی اتفاق افتاد .نماینــدگان مجلس باید قبل از
این حرکت می کردند .وقتی که قانونگــذار به وظیفه خود عمل
نمی کند جوان های انقالبی باید
چــه کار کنند؟حرکت انقالبی هم
اگر نادرست باشد می تواند توسط
رهبر انقالبی مورد نقد قرار بگیرد و
افراد هم می پذیرنــد ان را و ما هم
می پذیریم که بایــد به روش های
دیگریعملمی کردیم».
شاهدی ندارد و در سیستم اطالعاتی و سیستم نظامی چنین
چیزی مطرح نشده است ».ســخنگوی قوه قضائیه با بیان
اینکه نمایندگان مجلس از همه به قانون واقف ترند ،افزود:
«تشــخیص علنی یا غیر علنی بودن دادگاه با قاضی اســت
هر چنداگردادگاههمعلنیباشدتاقبلازقطعیت،حکمقابل
انتشارنخواهدبودواینقانوندرخودمجلستصویبشدهو
بهتاییدشوراینگهبانرسیدهاست».اژه ایهمچنین درباره
رسیدگی به اتهام متهمان اختالس سه هزار میلیاردی گفت
که 45نفر از جمله مدیرعامل بانک صــادرات متهم پرونده
هستندکهبهنوبتاحضاروبهپروندهانهارسیدگیخواهدشد.
او همچنین در ارتباط با مبادله جیســون رضائیان نیز گفت:
«در برخی محافل مبادله جیســون رضائیان مطرح شده که
این موضوع در قوه قضائیه مطرح نشده و نمی توانیم نظری
بدهیم ».سخنگوی قوه قضائیه درباره پرونده بقایی توضیح
داد که بازداشت موقت او تمدید شده اما مسائل مطرح شده
درباره انتقال اموال بهخارج صحتندارد.
ایرانی باشرف از نگاه مرعشی!
همهضربه هارانگفتیم
حســین مرعشــی ،عضو
شــورای مرکزی حزب کارگزاران
در گفت وگویــی بــا ایلنــا درباره
تکرار دولت نهم و عدم استقبال
از قدرت گرفتــن اصالح طلبان
گفــت« :اگــر کســی از تکرار
دولت هاینهمودهم،تنشنلرزد
و متاثر نشود ،یک ایرانی با شرف
نیست ».مرعشی درباره ضرورت تعامل بیشتر اصالح طلبان
با حاکمیت گفت« :بزرگترین قــدم را اصالح طلبان در خرداد
92برداشتند.انهابا وجودهمهمحدودیت ها،وبه رغمرنجیدن
اقایخاتمیوردصالحیتاقایهاشمیباردیگرواردانتخابات
شدند و در همان میدانی که نظام رقابت را به رسمیت شناخته
بود،دستبهانتخابزدهوسرنوشتکشورراعوضکردند».
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه
ما همه ضربه های هشت سال گذشته را نگفته ایم و عمق
قضیه خیلی باالتر از اینهاســت ،به نقــش تحریم ها علیه
کشورمان پرداخت و گفت« :در حال حاضر دولتی امده که با
فداکاری و شهامت وارد منطقه ممنوعه مذاکرات شده است
و در این مسیر پیروز شــد ».وی در پایان خاطرنشان کرد:
«سازمان ملل ظرف نیم ساعت
قطعنامه خطرناک را برداشــت
که این کار بزرگی بود که دولت
کرده اســت اما افــرادی وجود
دارند که چشــم ها را می بندند و
هر چه می خواهنــد می گویند و
خیال می کنند دارند به انقالب و
اسالم خدمت می کنند».
معاون اول رئیس جمهور از 9دی و رجانیوز شکایتکرد
بعد از انکه دو رســانه 9دی و همچنین رجانیوز متن
گزارشی را منتشر کردند که در ان اســحاق جهانگیری به
تخلف و بازپرداخت پول محکوم شــده بود ،واحد حقوقی
ریاست جمهوری از این دو رسانه شــکایت کرد .در همین
رابطه ایرنــا گــزارش داد« :در مورد گزارشــی هفته نامه 9
دی درباره محکومیت دکتر اســحاق جهانگیری در دیوان
محاسبات کشور و انعکاس ان در سایت رجانیوز ،خبرنگار
ما کسب اطالع کرد که شکایت از هفته نامه 9دی و سایت
رجانیوز توســط واحد حقوقی ریاســت جمهوری به جریان
افتاده است ».پیش از انکه این دو نشریه نسبت به انتشار
این خبر اقدام کنند ،روزنامه رســالت این گزارش را منتشر
کرده و تکذیبیه ان از سوی معاون اول دولت منتشر شده
بود .در همین رابطه ایرنا با دادستان کل دیوان محاسبات
گفت وگو کرد که او ادعای این رســانه ها را تکذیب کرده و
گفته« :در گزارشی که که دادسرا ارسال شده و همچنین
گزارشی که از سوی کمیسیون اصل نود به دیوان محاسبات
ارجاع شده هیچ اشاره ای به نام اقای جهانگیری به عنوان
مسئول ذی مدخل نشده اســت ».اما رجانیوز در گزارشی
دوباره توضیح داد که مشخصا از جهانگیری نام برده شده
است .دادســتان دیوان محاســبات همچنین گفته بود:
«گزارشــی که به دادسرا واصل شــده ،منصرف از اسامی
مسئوالن ذی مدخلش ،بعد از رسیدگی و انجام تحقیقات
الزم در شعبه مربوطه (شعبه دادیاری) به دلیل عدم احراز
تخلف و عدم ترتب ضرر و زیان ،منجر به منع تعقیب و ختم
پرونده شده است».
رجانیوز در پاسخ به این بخش از اظهارات دادستان
دیوان محاسبات توضیح داد« :دادستان دیوان محاسبات
در این مورد فقط به بخشــی از ماجرا اشاره کرده و گفته که
دادســرا رای به برائت متهمان داده بوده پس جهانگیری
تبرئه شده است ».وی به ماوقع حکم دادسرا اشاره نکرده
اســت ،زیرا مطابق گردش کار پرونده پس از حکم برائت
دادســرای دیوان ،به علت مخالفت کمیسیون اصل نود و
درخواســت برای رســیدگی مجدد به پرونده ،این موضوع
مجددا در هیات مستشاری دیوان مورد بررسی قرار گرفته
که همانطور که ذکر شد به محکومیت جهانگیری انجامید.
بنابراین صرف استناد به اینکه در رسیدگی ابتدایی دادسرای
دیوان ،رای به برائت داده شــده ،پوشاندن حقیقت ماجرا
تالش برای ازادی
بابکزنجانی
برنامه دیدار با اوباما نداریم
حجت االسالم و المسلمین حسن روحانی در استانه
سفر به نیویورک برای شرکت در هفتادمین اجالس مجمع
عمومی ســازمان ملــل متحــد ،در گفت وگویی با شــبکه
تلویزیونی «سی بی اس » امریکا در پاسخ به پرسشی درباره
دیدار احتمالی با باراک اوباما رئیس جمهوری امریکا گفت
که ما برنامه ای برای این دیدار نداریم و فکر می کنم خیلی
قدم های دیگری باید برداشته شود تا به این مرحله برسد.
روحانی در پاسخ به این سوال
که ایا امکان برقــراری تماس
تلفنی هست نیز گفت« :نیازی
نبوده کــه تلفنــی بــا یکدیگر
صحبت کنیم .یک بار نیاز بود
که اقای اوباما تماس گرفتند و
تلفنی با هم صحبت کردیم».
اینســتاگرام منســوب
بــه ســعید جلیلــی نوشــت:
«ﻣﺸﺮﻭﺡ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺳﻌﯿﺪ ﺟﻠﯿﻠﯽ
ﺩﺭ ﮐﻤﯿﺴﯿﻮﻥ ﺑﺮﺟﺎﻡ ﻣﺠﻠﺲ
ﭘﯿﺮﺍﻣﻮﻥ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍه
ﭘﺎﻭﺭﭘﻮﯾﻨﺖ ﻫﺎﯼ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺷﺪه
ﺗﻮﺳﻂ ﺗﯿﻢ ﻣﺬﺍﮐﺮه ﮐﻨﻨﺪ ﺳﺎﺑﻖ
ﻫﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﮐﺸﻮﺭﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ
ﺟﺰﻭه منتشر شد.
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺟﺰﻭه ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﺒﺴﻮﻁ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺁﯾﻨﺪﻩ
ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺑﺮﺟﺎﻡ ﻭ ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺯﯾﺮﺳﺎﺧﺖ
ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﺍﺩه ﺷﺪه ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻮﺍﺭﺩﯼ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ
ﺣﻔﻆ ﺷﺪﻥ ﺯﯾﺮﺳﺎﺧﺖ ﻫﺎﯼ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻫﺎﯼ ﺍﺗﺤﺎﺩﯾﻪ ﺍﺭﻭﭘﺎ،
ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺗﻮﻗﻒ ﻣﻮﻗﺖ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻫﺎﯼ ﮐﻨﮕﺮه ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﻭ ﺑﺎﻗﯽ
ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻫﺎﯼ ﺍﻭﻟﯿﻪ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ،ﻋﺪﻡ ﺩﺳﺘﺮﺳﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ
ﺑﻪ ﭘﻮﻝ ﻫﺎﯼ ﻧﺎﺷﯽ ﺍﺯ ﺩﺭﺁﻣﺪﻫﺎﯼ ﻧﻔﺘﯽ ﻭ ﻟﻐﻮ ﻣﺸﺮﻭﻁ
ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪ ﻫﺎﯼ ﻗﺒﻠﯽ ﺷﻮﺭﺍﯼ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺤﺚ ﻭ ﺑﺮﺭﺳﯽ
ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ».
تبلیغاتخیابانیعلیهمقاماتایرانی
گروه «پروژه اســرائیل»
بیلبوردی با عنوان «ایران هنوز
عزم نابودی امریکا را دارد» را
در خیابان های واشنگتن و در
نزدیکی ساختمان کاخ سفید و
کنگره نصب کرده است.
گروه هــای وابســته بــه
رژیم صهیونیســتی در امریکا
در روزهای اخیر با هدف تحت فشــار قــرار دادن دولت و
کنگره امریکا بر سر توافق هسته ای با ایران ،از همه نوع
ابزارهای تبلیغی علیه این توافق استفاده می کنند؛ از دادن
اگهی در روزنامه هــای پرتیراژ تا نصب بنــر و بیلبوردهای
خیابانی.
در یک نمونه از این اقدامات ،یک گروه صهیونیستی
در امریکا بیلبوردهای تبلیغاتی بزرگ علیه مقامات ارشــد
جمهــوری اســامی ایــران در نزدیکی ســاختمان های
کنگــره و کاخ ســفید در خیابان هــای واشــنگتن
نصب کرد ه است.
مثلث اصولگرایی دو ضلع دارد
شــجونی درباره ائتالف
اصولگرایــان بــا محوریــت
جامعتیــن و ایت اللــه مصباح
در انتخابــات مجلــس گفت:
«بعضی اقایــان در انتخابات
قبلی با ایت الله مهدوی خوب
کنار نیامدند ،بنابراین انتخابات
از اصولگرایی منحرف شــد».
او در پاسخ به این سوال که شما اردیبهشت ماه گفته بودید
که در مثلث اصولگرایی ،ایت الله مصباح یزدی ضلع سوم
تصمیم گیری و اجماع نیستند نیز گفت« :ضلع که نمی شود
گفت ،ما فقط دو ضلع داریــم؛ یعنی جامعه روحانیت مبارز
و جامعه مدرســین .اقای مصباح هم جزو مدرسین است.
مطلب این است که انقالب ما فرزند حوزه است .اما ممکن
اســت اصال این اقایان لیســت ندهند و فقــط گروه های
دیگری که لیست اصولگرا می دهند را تایید کنند».
مثلث | شماره 280
امیرعباسسلطانی،عضو
کمیته پیگیــری پرونــده بابک
زنجانی با اشاره به تالش وکالی
زنجانیبرایازادیویاززندان،
گفت«:بر اساسقانونمجلس،
هیچ متهمی را بدون صدور حکم بیش از 22ماه نمی توان در
زنداننگهداشت،ازاینرووکالیزنجانیبه دنبالانهستند
کهمیزانزمانبازداشتیویرابهبیشازاینزمانیعنی 24ماه
افزایشدهند،تاعمالحکمازادیویصادرشود ».ویبابیان
اینکهبر اساسقانونمجلس،وکالیزنجانیبهوسیلهبرخی
موادقانونیمی توانندویرااززندانازادکنند،گفت«:بهنظر
مندستگاهقضابادردستداشتنمدارککنونیبایددادگاهرا
برگزاروزنجانیرامحکومکند».
و ماوقع بعدی ان است ».شــجاعی افزوده بود« :ثالثا به
جهت اینکه دادخواســت درخصوص موضــوع ،از جانب
دادستان دیوان محاسبات کشور به عنوان مدعی بیت المال
صادر نشده ،اساسا ورود و رسیدگی به ان توسط هیات های
مستشاری فاقد محمل و وجاهت قانونی است».
شــجاعی ادامه داد« :به عبارت دیگر موضوعی که
از نظر مدعی بیت المال یعنی دادســتان دیوان محاسبات
کشــور ،تخلف نبوده و واجد ضرر و زیان نباشد و در مرحله
دادسرا نیز به همین دلیل تعیین تکلیف شده است ،اجرای
ان توســط دادســرا نقض غرض بوده و موضوعیت ندارد؛
بنابراین سند و مدرکی قابل اتکا مبنی بر انتساب این موضوع
به اقای جهانگیری وجود ندارد».
اما در این باره رجانیوز در پاســخ نوشت« :دادستان
دیوان محاسبات به نوعی اظهارات قبلی خود مبنی بر نبود
هرگونــه ردی از پرونــده جهانگیری در دیوان محاســبات
را نقض کــرده و تلویحا پذیرفته کــه جهانگیری در دیوان
محاسبات پرونده داشته است .پاسخ این بخش نیز همان
پاســخ مشــروح بخش دوم درباره حق قانونی هیات های
مستشاری در صدور حکم است .باتوجه به گذشت بیش از
چهار سال از صدور حکم پرونده جهانگیری و وجود اسناد
متقن و غیرقابل تکذیب ،ضروری است دیوان محاسبات
به جای انکه در چارچوب خط مشــی کالن رئیس مجلس
برای همراهی با دولت یازدهم به اطالع رســانی بپردازد،
درباره علت اجرا یا عــدم اجرای این حکم اطالع رســانی
کند .همچنین درباره حکم یک ســاله انفصــال از خدمت
جهانگیــری و زمــان اجــرای ان ،ضرورت شفاف ســازی
بیش از ســایر موارد اســت .دادســتان دیوان محاسبات
مســئول رســیدگی به تخلفات مســئوالن دولتی و احقاق
حق بیت المال اســت ،نه اینکه در نقش وکیل مدافع یک
متهم ظاهر شود ».این رســانه ضمن استقبال از شکایت
دولت توضیح داد« :این شــکایت فرصتی را بــرای ارائه
اسناد متقن موجود درباره محکومیت جهانگیری در پرونده
مذکور و مختومه شدن رســانه ای این پرونده ان هم یکبار
برای همیشــه فراهم خواهد کرد .مبارزه با فســاد با هیاهو
درباره فساد متفاوت اســت و به نظر می رسد دولت یازدهم
الزم اســت از تخلفات قدیمی صاحبان خانه دولت شروع
کند!»
جزوه جلیلی منتشر شد
خبرنامه
جهانگیری شکایتکرد
خبرنامه
15
تصویرنگاری
خبرنامه
16
مثلث | شماره 280
دیدار جانبازان باالی هفتاد درصد با رهبر معظم انقالب
مراسم ترحیم مرحوم ایت الله ابوالقاسم خزعلی
روزانه حجم بســیاری از عکس های خبری به ما می رســد .تعداد این عکس ها
انقدر زیاد اســت که گاهی به راحتی از کنار ان عبور می کنیم اما شاید بهتر باشد روی
بعضی از عکس ها تامل بیشتری داشته باشیم .مثلث در این صفحات ،هفته را با مرور
عکس ها از نو یاداوری می کند.
روحانی و قالیباف در مترو
رژه بزرگ نیروهای مسلح در تهران
مجیدمجیدی در مراسم ختم پدر شهید جهان ارا
مرتضی طالیی در بیمارستان
اعتراض عضو شورای شهر
مثلث | شماره 280
خبرنامه
فیدل کاسترو درکنار پاپ
17
شبکه اجتماعی
به ما پیامک بزنید:
3000411711
lدیدار رهبر معظم انقالب بــا جانبازان 70درصد
اشک شــوق و گفتنی های زیادی داشت .مشاهده
این صحنه ها ،خطیر بودن مســئولیت مســئوالن
و نمایندگــی نماینــدگان مجلس را دو صــد چندان
می کند.
lاز نگاه مردم با تغییر اســم واقعیــت تغییر پیدا
نمی کند .توجیه کردن بازدیــد خارجی ها از پارچین
با اسم های بازدید مدیریت شده یا بازدید تشریفاتی
بی اعتنایی به فهم مردم ایران است.
lوالیبالیســت های ما را دریابید .اینها به نظر من
اصال انگیزه سابق و الزم را ندارند.
lدر دیدار اقــای رئیس جمهور کشــورمان با امانو
رئیس اژانس هسته ای باز شاهد تعهد یک طرفه از
سوی ایران بودیم .عرض می کنم تا کی ما باید تعهد
نقد بدهیم و منتظر اینده باشــیم که رفتــار امریکا با
ایران چگونه خواهد بود .خدا وکیلی در کجای دنیا
چنین توافقی متوازن محسوب می شود؟ چرا باید به
چنین توافقی دلخوش بود؟
lاین همه تالش مجلس ســرانجامش چه شد؟
به کجا رسید؟ قرار اســت نه تایید شــود نه رد .این
رفتار واکنش گرایانه نسبت به امریکا اصال مطلوب
نیست.
lبنــده اهل هیــچ حــزب و گروهی نیســتم ولی
نسبت زشتی را که اقای حسین مرعشی عضو حزب
کارگزاران به مــردم داده اصال شایســته نمی دانم.
حقیقت این اســت که ایــن جماعت اعتقــادی به
مردم ندارند.
18
lسهم مردم ابادان از نفت منطق ه به جای اشتغال،
دود و الودگی هوا شــده اســت .نمایندگان محترم
مجلس برای مشــکل بیکاری جوانــان این منطقه
اقدامی بکننــد .چرا باید هر کســی که مســئولیت
می گیــرد فقط افراد حــزب و جناح خــودش را روی
کار بیاورد؟
مثلث | شماره 280
خبرنامه
lدولتی هــا ادعا کرده اند در برجــام در خصوص
موشک ها تعهدی نداده اند بسیار خوب حاال که این
طور اســت یکی از ماهوا ره های کشور را با موشک
ماهواره بر به فضا پرتاب کنند.
به اینستاگرام مثلث بپیوندید
اینســتاگرام هفته نامه مثلث فعال شــده اســت .کاربران این شــبکه
اجتماعی می توانند با پیوستن به اینستاگرام مثلث تصاویر مربوط به هفته نامه
را مشاهده کنند.
خاطرهمجیدیازتماشای فیلممحمد(ص)توسطرهبری
مجید مجیــدی با نقل خاطــره ای زیبا و شــنیدنی از
اولین بیننــده فیلمش ،یعنی رهبــر معظم انقــاب از ان
جلسه به عنوان نمایشی که کســب رضایت تماشاگر فیلم
برایش ارزو بوده یاد کرده است .مجید مجیدی در پنجمین
همایش هیات های محوری و برگزیده کشور خاطره زیبای
اولین اکران فیلــم محمد(ص) را بیان کــرد که به جرات
می توان گفت در مدتی که این خاطره نقل می شد ،سکوت
زیبایی که نشــان از شوق شــنیدن بود بر ســالن همایش
حکمفرما شــد .مجیــدی این
خاطره را هفته گذشــته منتشر
کرد و نوشــت« :اولین کسی
که فیلــم محمــد(ص) را دید
حضرت اقا بودنــد ،به هر حال
ایشان بانی و ایده دهنده فیلم
بودند .در طول سال هم مرتب
گزارش ها را به ایشان می دادیم
و در جریان ســاخت و ساز کار
بودند و حتی روزهای اخر فیلم
هم بازدیدی از شهرک داشتند،
بازدیدی که قرار بود دو ساعته
باشد ولی شش ســاعت طول
کشــید و ایشــان با یک ذوقی
تمام شهرک را بازدید کردند .بازدید ایشان در قالب فیلمی
در حال تهیه است که بعدها نمایش داده می شود ».او به
ســالن کوچکی که در باالی حســینیه بیت اماده شده بود
اشــاره کرد و توضیح داد کــه رهبری به همــراه خانواده به
تماشای این فیلم نشستند .مجیدی ادامه می دهد« :فیلم
شروع شد و اقا در شروع فیلم یک کلمه فرمودند :چه شروع
زیبایی؛ همین را گفتند و بعد هیچی .فیلم جلو رفت و نیمی
از فیلم گذشت و دیدم حضرت اقا هیچ حرکتی نمی کنند و
من هم که حاصل 7-8ســال تالش هایم را خدمت ایشان
اورده بودم ،فشــار زیادی رویم بود ،که باالخره نظر ایشان
چیســت .حضرت اقا اصال تــکان نمی خوردنــد و من هم
نمی توانستم برگردم و چهره ایشــان را ببینم ،چون درست
کنار ایشان بودم و اگر می خواستم صورت ایشان را ببینم،
باید کامل برمی گشــتم .خیلی ترســیده بودم و گفتم االن
برگردم و ببینم که اقا حواسشون به فیلم نیست یا خوابشان
برده که دیگــر هیچ .همینطور صلوات می فرســتادم تا در
یک موقعیت مناســب ببینم چه می شــود .نیمه های فیلم
گذشته بود ،دیدم که حضرت اقا دستشا ن را حرکت دادند،
دست که حرکت کرد من برگشــتم و دیدم که برای ایشان
قرص اوردند و حضرت اقا برای گرفتن قرص دستشــا ن را
دراز کرد ه اند .صحنه دلچسبی که دیدم این بود که ایشان
چشم از پرده برنداشــتند و همینطور به پرده زل زده بودند و
بدون اینکه نگاهشا ن را برگردانند ،قرص را گذاشتند داخل
دهان و لیــوان اب را هم نگاه
نکرده برداشتند و میل کردند؛
معموال کســی که بخوا هد اب
بخــورد به طــور طبیعــی نگاه
بــه اب می کند .با دیــدن این
صحنه که کوچکترین حرکتی
در نگاه ایشان نبود ،دلم قرص
شد و در دلم گفتم خدا پدر ان
کســی را که برای اقــا قرص
اورد ،بیامرزد .فیلم تمام شد،
ایشــان حتی تیتــراژ فیلم که
هفت دقیقه بود را تا اخر دیدند.
چراغ ها که روشن شد ،برگشتم
دیدم که چهره اقا می درخشد
و چشم های ایشــان یک درخشــش خاصی داشت و من
اقا را تا به حال اینقدر خوشــحال ندیده بودم .بعد از اتمام
فیلم ایشــان گفتند ،افرین ،افرین ،احسنت ،ماشاءالله و
بعد ســمت من نگاه کردند و گفتند :اقای مجیدی همین
االن -ساعت 11شــب بود – اگر یکبار دیگر فیلم را پخش
کنند ،می نشینم و می بینم .ایشان بعد از فیلم تعابیر زیبایی
گفتند و خیلی جالب است بدانید اینهمه نقد که به فیلم شده
است – نقدهای مثبت را می گویم -هیچ کدام از این زاویه که
حضرت اقا گفتند ،به فیلم نپرداخته اند .ایشــان گفتند که
من خیلی فیلم نمی بینم ولی رمان زیاد می خوانم ،در رمان
نویسنده وقتی که به خلق یک صحنه درام و صحنه بزرگی
می رسد و وقتی نمی تواند درســت بیان کند ،صحنه را دور
می زند و از کنارش عبور می کند و در دل خود ماجرا نمی رود.
ایشــان گفتند دیدم در فیلم رفتید در وسط ماجرا و معرکه و
حتی فراتر از این هم رفتید».
ده نمکی در اخرین روز جنگ
lشما را به خدا این همه از احمدی نژاد ننویسید.
بگذارید مردم ارامش داشته باشند!
lاین اشتباه اســت که هنر و خنده را هم سیاسی
کنیم!
رهبری در سنگر دفاع مقدس
مدتــی اســت کــه کالهبرداری هــا و فعالیت های
غیر قانونی با نــام نهادهای قانونی به فضــای مجازی نیز
کشیده شده است .در همین زمینه پلیس فتا احساس خطر
کرده و سرپرست اداره پیشگیری از جرائم سایبری پلیس فتا
گفته« :صفحاتی که از سوی برخی کاربران در شبکه های
اجتماعی با نام پلیس فتا ایجاد شــده به زودی مسدود و با
متصدیان انها مطابق قانون برخورد می شــود ».سرهنگ
علیرضا اذردرخش در گفت وگوی اختصاصی با خبرگزاری
صدا و سیما توضیح داد« :متاسفانه در برخی از شبکه های
اجتماعی با سوءاســتفاده از ارم ،تصاویر ،عنوان و سمت
شاغلین پلیس فتا سعی دارند تا اعمال غیر قانونی را رسمی
جلوه دهند و اعتماد کاربران را به دست اورند ».سرپرست
اداره پیشگیری از جرائم ســایبری پلیس فتا گفت« :بنابر
قانون مجازات اسالمی هر کس بدون سمت رسمی ،خود
را در مشاغل دولتی اعم از کشــوری یا لشکری و انتظامی
دخالت دهد یا معرفی نماید به حبس از شش ماه تا دو سال
محکوم خواهد شد و چنانچه برای دخالت یا معرفی خود در
مشاغل مزبور سندی جعل کرده باشد مجازات جعل را نیز
خواهد داشت ».اذردرخش با بیان اینکه برخی کاربران به
خاطر جهل به قانون از نام و نشــان پلیس فتا سوءاستفاده
می کنند ،افزود« :جهل به قانون رافع مســئولیت نیست و
این افراد باید در اسرع وقت نسبت به حذف این صفحات از
شبکه های اجتماعی موبایلی اقدام نمایند و در صورت ادامه
فعالیت انها در این صفحات ،از سوی پلیس فتا شناسایی و
به محاکم قضایی معرفی می شوند».
کمپینعرفه«روزبدونگناه»
راهبرد جدید امریکا
یدالله جوانی ،رئیس پیشین دفتر سیاسی سپاه در سرمقاله روزنامه
جوان با عنوان «چیســتی و چرایی راهبرد نفوذ امریکا در پساتوافق»،
ی شــواهد و قرائــن این نکتــه به دســت می اید که
نوشــت« :از تمام
امریکایی ها فقط به دنبال حل موضوع هسته ای با ایران نبوده و توافق
هسته ای با ایران را ،باید بخشی از سناریوی امریکایی ها بر مبنای یک
راهبرد جدید مورد توجه قرار داد ».سرمقاله نویس روزنامه جوان با تاکید
براینکه راهبرد جدید امریکایی هــا بر خالف راهبرد پیشــین که راهبرد
«تقابل» بود ،راهبرد «تعامل» و «عادی ســازی رابطه با ایران است»،
تاکید کرده که «امریکایی ها با همه توان از راهکارهایی چون دیپلماسی خط یک و دو و دیپلماسی عمومی برای پیاده سازی
این راهبرد استفاده می کنند و هدف امریکا از این راهبرد ،نفوذ در محیط داخل کشور ایران از طریق تعامل و عادی سازی
رابطه اســت ».یدالله جوانی خطر اصلی را این گونه تشریح می کند« :خطر اصلی ان اســت که برخی از مسئوالن ما یا
بخشی از مردم ما ،در حالی که جمهوری اسالمی در استانه پیروزی های استراتژیک در منطق ه قرار گرفته ،با یک اشتباه
محاسباتی تصور کنند در همراهی با امریکا عالوه بر حل مشکالت منطقه مشکالت ایران خصوصا در حوزه اقتصادی حل
خواهد شد ».سرمقاله نویس روزنامه جوان تاکید کرده است که «باید بدانیم اساسا بین ایران و امریکا در منطقه هیچ منافع
مشترکی وجود ندارد و امریکایی ها به دروغ از منافع مشترک سخن می گویند و عده ای هم در داخل با اهداف خاص سیاسی
درهمینمسیرحرکتمی کنند.بایدبدانیمامریکایی هاازاینطریقدنبالمهارایرانبودهومعتقدندبامهارایران،جمهوری
اسالمی روند افت قدرت را طی خواهد کرد و در این مسیر مجبور به تغییر رفتار شده و در نهایت زمینه های تغییر ساختار در
ایران فراهم می شود ».روزنامه جوان ،همچنین ،تاکید کرده است که «باید در مقابل ایده تعمیم دادن مذاکرات هسته ای
و توافق هسته ای به عنوان یک الگو به سایر موضوعات و از جمله مسائل منطقه ای ،هوشیار بود و دچار فریب نشد».
روستایی که مشایی در ان ساکن شد
«روزنامهارمان»درگزارشیبهفعالیت هایاسفندیاررحیم مشایی
در این روزها پرداخته اســت .ارمان در این گزارش با عنوان « مشایی
در بازکیاگوراب!» می نویسد« :بازکیاگوراب ،روستایی از توابع بخش
مرکزی شهرســتان الهیجان در اســتان گیالن ایران است .اکنون
شــنیده می شــود این منطقه از ســوی برخی سیاســیون به پایگاهی
برای برنامه ریزی انتخاباتی تبدیل شده است .چنان که خرزانالین از
سایت های پوشش دهنده اخبار استان های شمالی خبر داد که «چندی
پیش اسفندیار رحیم مشایی در بازکیاگوراب الهیجان اقدام به برگزاری
نشستی با حضور برخی دولتمردان سابق کرد! گویا در این نشست برخی استانداران اسبق گیالن نیز حضور داشتند .در
این راستا ،شنیده شده است یکی از معاونین ارشد حال حاضر استان نیز در این نشست حاضر بوده است! باتوجه به سوابق
اقتصادی این معاون ،گویا حرف و حدیث ها در خصوص عزم جدی رئیس جمهور سابق برای حضور در دور اینده انتخابات
و تالش برای جلب حمایت های مالی و اقتصادی رنگ و بوی حقیقی به خود گرفته اســت .از جز ئیات نشست مشایی با
دولتمردان احمدی نژاد خبری به بیرون درز پیدا نکرده اســت اما بیشتر رسانه های محلی گیالن بر فردی تاکید دارند که
اکنون نیز از معاونین ارشد استانداری است .با شنیدن این خبر بود که اذهان به سمت خیابان فاطمی تهران و ساختمان
وزارت کشور رفت؛ همان ساختمانی که استانداران را تعیین و تاکید دارد باید مشی انها همسو با مشی رئیس جمهور باشد.
البتهحضوریکمدیرکلنمی تواندنشانازبی توجهیاستانداردرتعیینمجموعهزیردستانشداشتهباشداماچنیناخباری
باید به منزله هشدار برای استاندار ها در زمانی باشد که فرصت زیادی تا برگزاری دو انتخابات مهم مجلس شورای اسالمی
و خبرگان باقی است».
مثلث | شماره 280
کمپیــن «عرفــه؛ روز بــدون گنــاه» در فضــای
مجازی از ســوی گروهی از مهدی یاوران با هدف اشاعه
تقوای فــردی و اجتماعی جهت تعجیــل در فرج حضرت
صاحب االمر(عج) راه اندازی شــده اســت .از انجایی که
در تقویــم روزهای مختلفی بــا عناوینی نظیــر روز جهانی
بهداشــت ،روز هوای پاک ،روز درختــکاری و غیره وجود
دارد ،گروهی از جوانــان در فضای مجازی به خصوص در
شبکه های اجتماعی بر ان شدند که یک روزی را با عنوان
«روز بدون گناه» همزمان بــا روز عرفه (نهم ذی الحجه)
در اول مهر ماه جاری نامگذاری کنند .هدف از این پویش
(کمپین) این است که در «روز عرفه» که روز ویژه نیایش
به درگاه احدیت است ،هیچ فردی ،گناهی چه زبانی ،قلبی،
چشــمی و غیره انجام ندهد تا موجبات تقــرب و جلب نظر
پروردگار عالم را فراهم کند ،البته از اهداف دراز مدت این
طرح می توان به ایده ثبت جهانی ان اشاره کرد .این گروه
از منتظران حضرت حجت(عج) در قالب طرح «روز بدون
گناه» بر ان هستند که با تکیه بر تقوای فردی و اجتماعی
زمینه ظهور حضرت صاحب الزمان(عج) را فراهم کنند .در
این فراخوان امده است« :در دنیای امروز عناوین مختلفی
همچون روز درختکاری ،روز بهداشــت ،روز هوای پاک،
روز کودک به عنوان روزهای جهانی به ثبت رسیده اند چقدر
سزاوار اســت که قاطبه دوســتان اهل بیت(ع)؛ جوانان
خداجو و مومن و حزب اللهی پرچمداران نهضت جهانی روز
بدون گناه باشند .همه با هم همدل و هم پیمان و همفکر و
همزبان تالش کنیم تا با پیشتازی در جامه عمل پوشاندن به
این هدف روز عرفه را به عنوان واقعی «بدون گناه» تثبیت
کنیم ».در ادامه این فراخوان امده است« :این مهم انقدر
ذی قیمت اســت که چنانچه کســی یک روز را بدون گناه
سپری کند امیر عالم هستی می فرمایند ان روز برای او عید
اســت .چه ارزوی بزرگی اســت که یک روز در تمام اقلیم
خاکی و ابی دنیای انسان ها «روز بدون گناه» باشد».
«روزنامه افتاب یزد» در گزارشی با عنوان «گام های باقیمانده
برای یک مالقات» به موضوع دیــدار احتمالی روحانــی و اوباما در
نیویورک پرداخته اســت .افتــاب در این گزارش می نویســد« :چرا
نیویورک و سفر روحانی دوباره تا این حد مهم شده اند؟ شاید پاسخش
این باشد که سفر او تداعی بخش دو سال پیش است ،زمانی که یکباره
شــروع یک اتفاق عجیب کلید خورد ،اتفاقی که تابویی ســی و چند
ساله را شکســت .هرچند با انتقادهای زیادی هم همراه بود ،اما چه
بخواهیم چه نخواهیم ان حادثه روی داد .رئیس جمهوری ایران که
برای سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل در امریکا به سر می برد ،هنگام ترک محل اقامت خود در نیویورک به سمت
فرودگاه با تلفنی روبه رو شد ،تلفنی که پشت خط ان ،کسی بود که تماسش نشانه های بسیاری را با خود به همراه داشت .
ان طرف تماس با حسن روحانی ،رئیس دولت کشوری بود که طی 36سال دولتمردان سابقش ،ایران را خطری برای
امریکا تلقی می کردند .گفت وگوی تلفنی اوباما و روحانی در ان روزها ان قدر سروصدا به پا کرد که بسیاری ان را نماد بارزی
از تغییری رو به جلو و بهبود روند ارتباطات دو کشور برمی شمردند .این روزها هم تصوری دیگر ...اما این بار ساده انگارانه
است که بپنداریم صرف مذاکرات وزرای خارجه دو کشور در زمینه بحث هسته ای ،یکباره منجر به تابوشکنی های بعدی
هم خواهد شد .اینکه می شود مذاکره دوکشور را از این سطح نیز ارتقا داد و بیشتر کرد».
خبرنامه
کالهبرداری با نام پلیس فتا
مالقات روحانی و اوباما
بررسی رسانه ای هفته
19
نقشه غرب
گفتارها
سناریویی که دولت های اروپایی برای مقابله با موج پناهجویان
در پیش گرفته اند؛ برخوردهای ســلبی و امنیتی با پناهجویان است
تا بتوانند ایــن مــوج از پناهندگان را تحــت کنتــرل و مدیریت خود
دربیاورند.
موج افراطگرایی در اروپا
برخوردهایامنیتیباموجپناهندگینتیجهعکسمی دهد
مرتضی مکی
گفتارها
20
مثلث | شماره 280
کارشناس مسائل اروپا
ســیل مهاجرین ســوری و عراقی تبار به ســمت اروپا
همچنان ادامه دارد و باتوجه به اتفاقات تکان دهنده ای که
همچنان در مسیر این مهاجرین مانند غرق شدن قایق ها و
بســته بودن مرزها قرار دارد ،اما همچنان شاهد ان هستیم
که این مهاجران تنها راه زنده ماندن و دوری از خشــونت و
افراطی گری را در سفر به اروپا می دانند و قصد دارند از طرق
مختلف اعم از راه های دریایی و زمینی یا هر طریق دیگری
خود را به اروپا برسانند.
متاسفانه باتوجه به سیاست هایی که دولت مجارستان
به عنوان یکی از مبــادی ورودی مهاجرین به اتحادیه اروپا
اتخاذ کرده ،مســیر مهاجرت را با مشکالت و مشقت هایی
روبه رو کــرده و همین موضوع باعث شــده تــا مهاجرین از
طریق کرواسی و اســلوونی خود را به مرکز اروپا یعنی المان
و اتریش برسانند .در این حال گزارش هایی مطرح می شود
مبنی بر اینکــه دولت کرواســی در قبال مهاج ر مســئوالنه
برخورد نمی کند و به صورت تبعیض امیز و نژادپرستانه با انها
برخورد می کند و حتی دولت اسلوونی انتقادها و اعتراضاتی
ی قصد دار د تا با این
را به دولت کرواسی وارد کرده و اسلوون
قضیه به صورت انسان دوستانه و مقبول برخورد کند و به هر
حال شاهد رفتارهای متفاوتی از دولت های اروپایی در این
قضیههستیم.
نکته ایکهدراینمدتدرمیانسیاست هایاتحادیه
اروپا و کشــورهای عضو ان جدی تر و اشــکارتر شــد ه این
بوده که انها تالش می کنند تا نســبت به پذیرش مهاجرین
ســختگیرانه تر عمل کنند .دولت اتریش مرزهــای خود با
مجارســتان را تا حدود زیادی بسته نگه داشته و هزاران نفر
از نظامیان اتریشی به سمت مرزهای انها با مجارستان اعزام
شده اند تا از این طریق بتوانند ســیل مهاجرت هایی که به
سمت اتریش روانه شده است را مدیریت کنند .دولت المان
با وجود اینکه تالش داشته به جهانیان بفهماند که مهاجران
سوری را پذیرا خواهد بود؛ اما یک موضوع در میان مقامات
عالی المان مشهود شــد ه و ان این است که المان ظرفیت
پذیرش نامحدود بــرای مهاجرین ندارد و نســبت به اتخاذ
سیاست های ســختگیرانه در خصوص پذیرش مهاجران
مواضع و سیاست هایی را اعالم کرده اند.
هر چند خانم انگال مرکل ســعی کرده خود را به عنوان
شــخصی که رهبری و هدایت بحران مهاجرت در اتحادیه
اروپا را عهده دارد نشان دهد و به نوعی نشان دهد در قبال این
مساله مســئوالنه رفتار می کند ،اما اعالم کرده که موضوع
مهاجرت را شاید بتواند در کوتاه مدت حل کرد اما این بحث
یک مســاله بلند مدت و میان مدت است و این موضع خانم
مرکل نشان می دهد که کشــورهای اروپایی در کوتاه مدت
به یک سیاست واحد و مشــترک درباره مهاجران و اوارگان
دستپیدانخواهندکردواختالفاتمیاندولت هایاروپایی
باعث خواهد شد تا ما شاهد رفتارهای متفاوت این دولت ها
با پناهجویان و اوارگان باشیم و این موضوع قطعا می تواند
وضعیت پناهجویانی که به سمت اروپا مهاجرت می کنند را
مشکل ترومشقت امیزتروحتیپر هزینه ترکند.
در میان کشــورهای مرکز و شــرق اروپــا و همچنین
کشورهای غرب و شمال غربی اروپا اختالفاتی در خصوص
چگونگی برخورد با پناهجویان وجود دارد .کشــورهایی که
سابقه طوالنی تر و دیرینه ای در خصوص دموکراسی در اروپا
دارندوازبنیانگذاراناتحادیهاروپامحسوبمی شوند ،تالش
کردند تا در سیاست های اعالمی شان برخورد مسئوالنه ای را
داشتهباشندوکمتربهموضوعبیگانه ستیزیومهاجر ستیزی
دامن بزنند و سعی می کنند تا نشــان دهند با وجود برگزاری
ن نسبت به موضوع
تظاهرات از سوی راستگراها در کشورشا
پناهجویانواوارگانبی توجهنیستند.امادرکشورهایشرق
وجنوباروپاکهسابقهدموکراسیکوتاه تریراتجربهکرده اند
و از وضعیــت اقتصادی و اجتماعی ضعیف تــری برخوردار
هستن د یک سیاست دیگ ر را در این خصوص اتخاذ کرده اند.
مجارستان هم از جمله کشورهایی بود که در بلوک شرق قرار
داشت و در سال 2004به اتحادیه اروپا پیوست .با وجودی
که این کشور نســبت به همتایان خودش رشــد اقتصادی
ی داشت و با فروپاشی شوروی توانست جایگاه خودش
خوب
را ارتق ا دهد ،اما این کشور در بعد حقوق بشر و مهاجر ستیزی
متاسفانهسابقهخوبیندارد.دولتفعلیهمکهدرمجارستان
حاکماست ،یکدولتراستگرا ستوانتظاراتیکهنسبتبه
موضوعپناهجویانداردبیشتراقتصادی،فرهنگیوسیاسی
اســت و معتقدند که موج پناهجویان می تواند ساختارهای
مذکور کشورشــان را به هم بریزد و حتی می تواند تهدیدی
برای اتحادیه اروپا باشد.به همین دلیل سیاست های بسیار
سختگیرانه و نژادپرستانه در قبال مهاجران اتخاذ کرده اند.
موضوعبحثبیگانه ستیزیونژاد پرستیدرکشورهای
اروپایی همچنان وجود دارد و البته این مساله در المان سابقه
دیرینه ایداردوباعثشدهتافعالیت هاینئو نازی هایالمان
بسیارگستردهوزیادشوددرصورتیکهدولتالمانازگذشته
در تالش بوده تا از این موضوع جلوگیری کند و حتی با ان به
مقابله بپردازد و متاسفانه موضوع مهاجرت ها باعث شده تا
فعالیت گروه های نژادپرستی خصوصا در شرق المان که از
لحاظ شاخص های رشد اقتصادی در رتبه پایینی قرار دارند؛
این مدل از رفتارهای خشن و نژادپرستانه در انجا بیشتر رخ
داده است .یکی از دالیلی که خانم مرکل و همچنین دولت
گفتارها
راستگرای المان سعی می کنند تا در سیاست های اعالمی
خود رفتار بهتری نسبت به موضوع مهاجران داشته باشند و
نسبت به پذیرش پناهجویان ســوری استقبال می کنند این
اســت که شــاید بتوانند از رفتار افراط گرایانه و نژاد پرستانه
نئو نازی هاجلوگیریکنندتاشایدبتوانندانانراتحتمدیریت
خودشان دراورند.
اما نکته ای که در ایــن بین وجود دارد این اســت که
اختالفات میان کشــورهای اروپایی باعث می شود تا یک
خالء زیادی در این بین به وجود بیاید و این خالء موجب شود
تافعالیتراستگراهایافراطیدرالمانوکشورهایاروپایی
که با پدیده مهاجرت مواجه هســتند افزایــش پیدا کند و به
نوعی سیاست های غیر همگون اروپا چنین برخوردهایی را با
مهاجرینتوجیه پذیرکرده وازسویدیگربهصورتمناسببا
گروه هایافراطیبرخوردنمی کنندوحتیبرخیازکشورهای
اروپایی ســعی کرده اند از موضوع مهاجر ستیزی در جهت
تبلیغات خود در انتخابات استفاده کنند.
ســناریویی که دولت های اروپایی برای مقابله با موج
پناهجویان در پیش گرفته اند؛ برخوردهای سلبی و امنیتی
با پناهجویان است تا بتوانند این موج از پناهندگان را تحت
کنترلومدیریتخوددربیاورند.امامشکلکشورهایاروپایی
ناتوانی در اتخاذ یک سیاســت خارجی و امنیتی مشترک در
خصوص پناهجویان است .ممکن است کشورهای اروپایی
در مســاله اقتصادی و تجارت در دهه های گذشــته رشد و
همگرایی خوبی با یکدیگر داشــته باشــند ،اما در خصوص
سیاســت خارجی دچار یک ضعف و اختالف نظر هستند و
فعالی
همینموضوعباعثشدهکهاتحادیهاروپانتواندنقش
در بحران های قاره سبز ایف ا کند به گونه ای که این بحران ها
دامنگیر کشورهای عضو اتحادیه اروپا شده است .بنابراین
در مذمت جماعت شبه روشنفکر
اصولگرایان نباید در زمین بزرگمهر حسین پور بازی می کردند
احسان رستگار
روزنامه نگار
مثلث | شماره 280
جمهوری اســامی ایران و در کنار هم زندگــی می کنند و با
روحیه منحصر به فردی که ما ایرانیان داریم و از ظن خود در
بزنگاه های مختلف و با روش های گوناگون ،یار صحنه ها و
وقایعمختلفمی شویم.
الغرض؛ اگر رسانه ای ،منطقی ،مستدل و از زاویه ای
نو ،هر قــدر هم به این موضــوع بپردازد و الیه های پیشــین
و پســین این ماجــرا را واکاوی کند ،باید به ان رســانه مدال
دغدغه منــد بودن ،مــدال حرفه ای بودن و مــدال عمیق و
تحلیلگر بودن داد .اتفاقا رسانه هایی باید سرزنش شوند که
نگاهشان نسبت به این اتفاقات فقط به مثابه یک سوژه داغ
گذرا بوده است.
-۲یک رقابت تنگاتنگ دو هزارم درصدی با
4/5میلیون رای!
مدتی بود عــادت کرده بودیــم که همیشــه رقبا ،چه
در عرصه سیاســی ،چه مدیریت شــهری و چه مســابقات و
عرصه های دیگر ،هم را ال اقل بــا ده درصد اختالف حذف
کنند! از منظر ما ،این یک رقابت تنگاتنگ و شــانه به شــانه
لقب می گرفت .اما به نظر می رســد ،روزگاری فرا رسیده که
خیلی هم نباید منتظر این جنس نتایج در رقابت های خاص
و حساس باشیم؛ یادداشتی از نگارنده در تابستان ۹۲منتشر
شد با عنوان «دهه پنجاه و چند درصدی ها»؛ مقصود بازنشر
ان مطلب نیست ولی در خالصه (لید) ان مطلب که در تاریخ
۱۹شهریور ۹۲منتشر شــده بود ،این طور امده بود که «در
انتخابات ریاست جمهوری ،۹۲شــاهد ان بودیم که حسن
روحانی با ۵۰/۷درصد به پیروزی رسید .در انتخابات ریاست
شورایشهر،احمدمسجد جامعیبا ۵۱/۶درصدیعنی ۱۶رای
از ۳۱رایپیروزشد.درانتخاباتشهرداریتهران،محمدباقر
قالیباف ۵۴/۸درصد با ۱۷رای از ۳۱رای برای سومین بار به
شهرداری تهران انتخاب شد».
شاید بتوان ایراداتی با چند رقم ضریب خطا به این ادعا
وارد کرد ،ولی پر بیراه نیست اگر بگوییم که جامعه از فضای
اقلیتی و اکثریتی به مفهوم گذشــته خارج شده است .امروز
اقلیتدرجامعهواکثریت،کامالدرشرایطمختلفوحواشی
و متن های گوناگون ،قابل تغییرند؛ هر ان ممکن است جای
اقلیت و اکثریت جا به جا شــود ،در هر عرصه ای ! چند جمله
فوق از ان یادداشت دو ســال پیش از جهت تقریب به ذهن
این مفهوم نقل شد که مشخص شود وقتی در این یادداشت
گفته می شــود که در همه زمینه ها ،داریم نزدیک به ۵۰-۵۰
می شویم،دقیقایعنیچه!
و اما در مورد اتفاق محل بحــث ،همان طور که از نظر
اکثر قریب به اتفاق رای دهندگان دور نبود ،جای برنده و بازنده
روزی یکی دو بار یا عوض می شد یا در معرض جا به جایی قرار
می گرفت و نهایتا هم ژوله با پیروزی لبالب یعنی ۲۰۳رای از
ی و به طور دقیق تر یعنی
همان عدد حدودا چهار میلیون و نیم
فقط و فقط ،دو هزارم درصد! هفته گذشته ما روایت جدیدی
گفتارها
چهار میلیون و ۴۸۱هزار و ۴۸۹نفر ،تعداد ارا یی بود که
مجموعا به امیرمهدی ژوله و امین حیایی رای دادند و ژوله با
۲۰۳رایبیشترتوانستحیاییراشکستدهد.امروز،شنبه،
چهارمهر ۹۴کهاینیادداشترامطالعهمی فرمایید،دو هفته
از ان اتفاق گذشته اســت .ده ها نقد و تحلیل در رسانه های
مجازی مشهور منتشر و مطبوعات و مجالت معروف چاپ
شده اند .قطعا عبث و ازاردهنده است اگر تکرار مکرراتی در
این نگاره بازگو شوند؛ ولی بدیهی است که این سوژه تا حدی
توسط تحلیل گران و نویسندگان دیگر پرداخته و نتیجتا لوث
شده،امانگارندهمعتقداستهنوزمی توانسخنینوومفیددر
اینبارهبیانکرد؛نگارندهمعتقداستکهازحیثعمقوابعاد
فراسیاسی ،این اتفاق هیچ کم از ماجرای غیرعادی تشییع
پیکرمرتضیپاشاییندارد.
بالحاظکردنمقدمهفوقواینمهمکهبنانیستنکاتی
تکراریدراینیادداشتهمبرایچندمینبارتکرارشوندودر
نظرگرفتندغدغهورسالتنویسنده-کههمانابکر نگریوباز
کردن دریچه ای جدید به روی افق دید مخاطب است -ذکر
موارد زیر مفید به نظر می رسند:
-۱پرداختن به یــک اتفاق چنــد میلیونی ،واجب
است نه زرد!
حدود ۱۱۹هزار نفر کمتر از چهــار میلیون و نیم رای،
به سمت ژوله و حیایی رفت؛ اختالفشــان ۲۰۳رای از چهار
میلیون و ۴۸۱هــزار و ۴۸۹نفر بود یا به تعبیــر دیگر ،ژوله با
50/002درصد ،توانســت پیروز رقابت شــود ! یعنــی با دو
هزارم درصد برتری نسبت به رقیب .من ابتدا این گونه ماجرا
را می بینــم؛ اوال ،می بینم که این تعداد از مــردم درگیر یک
اتفاق شــده اند ،اتفاقی از جنس انتخــاب ،از جنس رای ،از
جنس مشارکت داوطلبانه .مشارکتی که نه به ازای ان مهری
در شناسنامه شــان ثبت می شــود و نه در بخت و سرنوشــت
خود یا فرزندان یا نســل های بعدترشــان و تصمیم گیری ها
و تصمیم ســازی های مملکتی تاثیر قابــل توجهی خواهد
گذاشت (اما ...صبر کنید ...واقعا این قدر واضح است که
نخواهد گذاشت؟ واقعا این جنس اتفاقات بی تاثیر است در
تصمیمات حکومتی؟ این سوالی است که در ادامه مطلب به
ان پاسخ داده می شود).
برخی که تعدادشــان هم اصال اندک نیست ،با لحنی
سرزنش کننده ،می گویند« :چرا باید رســانه ها ،مخصوصا
مجازی ها ،این طور با اب و تاب به این ســوژه بپردازن؟ کی
گفته حاال اینکه ژوله ببره یا حیایی چقــدر مهمه ؟ نیگا کن!
کل سایت یا خبرگزاری شون شده ژوله ،حیایی ،خندوانه! نچ
نچ نچ نچ! این زرد بازیا چیه؟! یعنی مملکت مشکلی مهم تر
از این بحثا نــداره؟ گرونی خــودرو مهم تره یا ژولــه؟ برجام
مهم تره یا حیایی؟» پاسخ من این است که اگر دغدغه شما
و زردانگاری تان نســبت به این موضوع ،از این بابت اســت
که خوشــتان نمی اید و نمی پســندید که مردم این گونه و با
این غلظت ،درگیر این جنس موضوعات و اتفاقات شــوند،
کامال منطقی است ،اما اگر منظور این است که ما به عنوان
تحلیلگر ،به عنوان نویسندگان -که باید جایگاه دیده بان های
یک جامعه را داشته باشند -این موضوع را مهم تلقی نکنیم،
کامالمخالفم!اگرمردممهمند،اینموضوعهممهماست!
مهم بودن با مورد تایید بودن یک اتفــاق ،دو مفهوم کامال
مستقل از یکدیگرند .مگر می شود عنصر فراوانی و همه گیر
شدن یک اتفاق را باز هم بی تفاوت نگریست؟ اتفاقا رسانه ها
در این چنین بزنگاه هایی موظفند که موضع و نگاه منطقی تر
را به جامعه عرضه کنند.
اری! می طلبد که در دو روز ،ســه مطلــب در باب این
داستان در اخبار ویژه یک رسانه بر خط قرار گیرد؛ این الزاما
نه موج سواری است و نه زردبازی ،بلکه توجه به دغدغه هایی
استکهدریکجامعه ۸۰میلیونی،درحدچهارمیلیونو۴۸۱
هزار رای و ۴۸۹عدد رای کــه می تواند به مثابه همین تعداد
انسان باشد را طی سه شبانه روز ،درگیر خود کرده است .اری
برادر؛ این مهم است و مهم بودن به معنی توجه درست به این
جنس موضوعات است و نه الزاما به معنای تایید موج سواری
برخی رسانه ها ،بلکه اتفاقا مهم ترین رسالت رسانه ها ،مگر
جز موج ســازی هایی بحق و مدیریت هوشــمندانه اتفاقات
فرهنگی،اجتماعی،سیاسی،علمی،اقتصادیوغیرهاست؟
حال اگر شــخصی می خواهــد وا نمود کند کــه اینها
دغدغه های قشر خاصی از جامعه است یا کسانی که فالن
قسمت شــهر می نشــینند یا انها که مرفهان بی دردند یا انها
که عالفند ،باید گفت که پس نه ملت ایران را شــناخته و نه
در جامعه نفس می کشــد و نه این واقعیت را لمس کرده که
واقعا اقشار و طیف های مختلف مردم از نگاه های گوناگون
و با اوضاع زندگی خاص خود ،درگیر این ماجرا شده اند و باید
تاسفخوردبهحالنگاه هایمارکسیستیوطبقاتیکههنوز،
نمی توانند جامعه را همان طور که هست ببینند؛ جامعه ای با
تمام رنگارنگی هایش ،با تمام تفاوت هایش ،با تمام اختالف
نظرهایی که مردم با هم دارند ولی باز هم زیر ســقف اسمان
باید گفت که کشورهای اروپایی ریشــه های مهاجرت ها را
کامال شــناخته اند و حتی بر انها واقف هستند و می دانند که
این موجی که به ســوی انها در حال پیشروی است ناشی از
اتخاذ تصمیمات غلط و عملکرد انها در عراق ،سوریه و حتی
یمناستامامشاهدهمی کنیمکهبرایمقابلهباافراطی گری
در خاورمیانه که ریشــه این جریان اســت ،هیچ گونه طرح
یا اقدامی از ســوی کشــورهای موثر اروپایی مانند فرانسه،
المان و بریتانیا صورت نمی گیرد و همچنان یک همسویی با
همپیمانانخودشانمانندقطروعربستانکهعاملبی ثباتی
در منطقه هستند را حفظ کرده اند .بنابراین شکاف و اختالف
نظریکه درمیانکشورهای اروپاییوجودداردباعثخواهد
شد تا صحنه های تکان دهنده تری از انچه در سواحل ترکیه
رخ داد را شــاهد باشــیم که یک زندگی بدون اینده را برای
پناهجویان رقم خواهد زد.
21
گفتارها
22
مثلث | شماره 280
گفتارها
از رقابت تنگاتنگ را تجربه کردیم! اسمش را می گذارم یک
رقابت دو هزارم درصدی!
دهه پنجــاه و چند درصدی ها در همــه زمینه ها ،یعنی
اقلیتمطلقبهانمعنایسابقوجودندارد؛درچنینفضایی،
از یک سو دو قطبی ها شدید هســتند یعنی تقریبا ۵۰-۵۰که
هم می تواند خیر باشد و هم شر .خیر است اگر بازدارنده باشد
به این معنا که هر دو طرف می دانند که طرف مقابل ضعیف
نیست ،اندک نیست ،قابل حذف نیست ،باید با او کنار امد،
نمی توان به فکر توطئه ،نقشه نابودکننده یا نادیده گرفتن او
شدوشراستاگربههردلیلیوبههرترتیبی،یکیازطرفیت،
از جاده عقالنیت و زیست مسالمت امیز خارج شده و به خاکی
رفتارفاشیستیوهلمنمبارزطلبیدندستبزندورویارویی،
چه در فضای مجــازی و چه غیر ان ،می توانــد باعث وقوع
خشــونتی فراگیر (اپیدمیک) در جامعه شود که حاصلی جز
تباهیهردوطرفبهبارنخواهداورد.اینجاستکهمدیران،
مسئوالنوحاکمیتبایدبامدیریتهوشمندانه،پیشدستانه
و با بررســی و تحلیل های جامعه شــناختی و روان شناختی
عمیق ،از اتفاقاتی مانند انتخاب خنداننده برتر یا تشییع جنازه
مرتضی پاشایی ،درس بگیرند و به نتیجه ای دست یابند که
مبتنی بر ان ،بتوان حرف جامعه را فهمید و بتوان پیام جامعه
و درد ان تعداد از مــردم را درک کرد! توجه بــه این اتفاقات
هیچ به معنــای فراموشــی معضالت
فرهنگی و سیاســی و بین المللی دیگر
ما نیســت ،بلکه به این معنا نیست که
قاعدتا حاکمیت و دیده بان های نظام،
باید در سیاست گذاری هایشان ،پیش و
پس از مشاهده چنین اتفاقات خاصی،
تغییراتی مشــهود و موثــر اتفاق افتد،
وگرنه چه فرقی است بین ادمی و دیوار؟
الغــرض؛ نــگاه «ساکت شــو
مخالف من» که ابتدائا توسط بزرگمهر
حسین پور ،کاریکاتوریست هفته نامه
چلچــراغ رقم خــورد ،دوقطبــی ای را
در جامعــه رقم زد ».به ایــن ترتیب که
مشــخص شــد اگر کل جماعت شبه
روشنفکر بسیج شوند و تمام بلندگوهای
تبلیغاتی شان را هم فعال کنند ،زورشان
در همین حد است که با دو هزارم درصد
اختالف ببرنــد! این یک برد نیســت،
بلکه فقط دو هزارم درصد اختالف است! حتی دوصدم هم
نیست ،دو دهم هم نیســت ،اصال درصد نیســت ،در هزار
است! این رویکرد -که رامبد جوان در صفحه اش ان را چرک
نامید -انقدر زننده اســت که حتی شخص حمایت شده یعنی
ژوله هم ان را پس زد!
-۳شکســت اصالح طلبــان نــه ،بلکه شکســت
شبه روشنفکران!
واقعیت تلخ این است که در این اتفاق فقط یک طرف
کامال مقصر نبود؛ تلخ نه از این بابت که نگارنده اصولگراست
(کهنیست)وناراحتاستکهحیفشدکههم جناحی هایش
۱۰درصد مقصر بوده اند ،بلکه از این بابت که اگر یک طرف
کامال مقصر می بود ،راحت تر می شد به فکر عالج افتاد ،اما
طیف موســوم به اصولگرا ،از این بابت دچار اشــتباه شد که
اتش بیار معرکه را اصالح طلب نامید نه شبه روشنفکر! حال
انکه شبه روشــنفکری به نام بزرگمهر حســین پور در صفحه
اینستاگرامش که حدود ۱۲۶هزار دنبال کننده دارد ،با انتشار
عکس ژوله در کنار فرزندش ،مطلبی را نوشت به شرح زیر:
«امشب استنداپ امیر ژوله است .مطمئنم مثل دفعه
قبل می ترکونه! اما در مقابل امین حیایی به نظرم باید به امیر
رای داد .همین که کســی قالده طال رو بازی کنه از نظر من
فاقد صالحیت رای دادن میشــه ...حتا اگه امیر اونقدر هم
ندرخشــه .چی کار کنم دیگه ...بعضی وقتا اونقدر «حال»
رو نمی بینم و «گذشته» ادما مالک قضاوتم می شه ...امیر
جان به پیش».
باید توجه داشــت که انتشــار این مطلب حتی قبل از
اینکه رقابت اغاز شــود ،نشــان دهنده اوج نگاه پر عقده وی
دارد .شهید مطهری در کتاب اینده انقالب اسالمی ایران،
درمبحثیازکتاب،بهتفاوتمفهومتفکروعقیدهمی پردازد.
ایشاناینطورمی فرمایندکهعقیدهالزامامحترمنیستچون
ممکن است ناشی از عقده باشــد ولی تفکر همیشه محترم
است چون الزاما مبتنی بر فکر و استدالل است ولو غلط .این
نوشته حسین پور نیز یک عقیده است که نه محترم است و نه
عکس العمل نسبت به ان الزم نبود ،بلکه نباید اصولگرایان
در زمین بازی ای که او طراحی و قطعــا پیش بینی هم کرده
بود بازی می کردند.
اگرچه وی ساعاتی پس از انتشار این مطلب و عکس و
اتمام برنامه خندوانه و پس از راه انداختن دعوا و کامال دیده
و بازنشر و منتشر شدن این مطلب وی در فضای شبکه های
اجتماعیونیزخبرگزاری هاوسایت هایخبری-تحلیلی،انرا
حذفکردواینمطلبرادرکنارتصویریکهژولهدرانپشت
به دوربین و رو به نگاره ای (از نماد پوچ انگاری و نگاه مسموم
در تاریخ معاصر ایران یعنی صادق هدایت) است که به دیوار
تکیه داده و دارد سیگار می کشد ،منتشر کرد که نوشته بود:
«به دریایی درافتادم که پایانش نمی بینم
کسی را پنجه افکندم که درمانش نمی دانم!
دیروزپستیگذاشتمکهبعدازیکساعتبرداشتمش.
ال نباید
هر چند صفحه یک طنزپرداز و کاریکاتوریست را اصو
زیاد جدی قضاوت کرد اما متاســفانه برخی دوســتان چنان
ال در مخیله من نیز خطور نمی کرد.
برداشــتی کردند که اص
با امین حیایــی همین یک مــاه پیش در اســتخر اب بازی
می کردیم و با امیر ژوله که هر روز حشر و نشر داریم .از نگاه
من نه امیر حق اســت و نه امین باطل! شاید به خودش هم
گفتهباشمکهفیلمقالده اشرادوستندارموشایدبهامیرهم
گفته باشم که کارهای اخر مدیری برایم اونقدر هیجان انگیز
نبوده است و اگر انفجار خبری رسانه های مجازی را جدی تر
می گرفتم مثل همیشــه دقیق تر و ظریف تر حرفــم را بیان
می کردم .اما متاســفانه مثل طرفدارهای دو اتشه تیم های
فوتبال،چشممرابستموازتیممحمایتکردموظاهرازیادی
احساساتی حرف زدم و ناخواسته حیطه و حریم طنز و هنر را
به سیاست الوده کردم .هر چند از تلخی های این روزها این
است که طنز یک طنزپرداز جدی گرفته شود ،در اینجا مثل
یک کچل مرد ،یا مرد کچل از طرفدارهای امین عزیزم عذر
می خواهم و حیف که رایم را به ژوله دادم و دیگر نمی شــود،
وگرنه به امین رای می دادم تا بگویم داســتان اونقدر جدی
نیست که الکی الکی جدی شده است! و به امید اینکه هیچ
کس ،کســی را قضاوت عجوالنه نکند .چه کسی مثل من،
امین و امین ها را ...و چه دیگران من و مطالب مرا».
در مورد اقدام اولیه و ثانویه ژوله ،باید گفت:
یکم -انتشــار این چنین مطلبی پیش از شروع مسابقه
نشــان از این دارد که حســین پور به این اتفاق به مثابه یک
رویاروییایدئولوژیکنگاهمی کندامانهبینایدئولوژیخودو
مدافعانودوستداراننظامبلکهبینایدئولوژیخودبه عنوان
یک شبه روشنفکر ولی در پوشش یک اصالح طلب با کسانی
که اصالح طلب نیســتند ،بلکه فقط از امثال رئیس جمهور
سابق یا رویکرد بخشی از نظام و طیف نزدیک به انها در ایام
فتنه ۸۸دل خوشی ندارند.
دوم -از انجا که حســین پور روزنامه نگاری حرفه ای و
ل کار شده و در فضای
مشهور اســت که از دهه هفتاد مشغو
مجازی هم از سابقون بوده ،اصال نمی توان تصور کرد که او
واقعا فکرش را هم نمی کرده که این مطلب تندش ،با واکنش
و موج سازی همراه نشــود! در مطلب دومش طوری وا نمود
می کند که گویی او تا کنون پدیده ای به نام «اسکرین شات»
وسپسانتشاراندرسایت هاوشبکه هایاجتماعیراندیده!
انگار مثال همین یک ماه پیش به دنیا امده و همین سه هفته
پیش وارد فضای شبکه های اجتماعی شده و همین دو هفته
پیش هم برای اولین بار شاهد این اتفاق و چنین بالیی بوده
که از قضا برای اولین بار هم ســر اوی
نگون بخت امده ! پس این حرف هایش
نیزنمی تواندبههیچوجهباورپذیرباشد.
ســوم -اصولگرایــان و برخــی از
کسانی که اصولگرا نبودند ولی دلسوز
نظام بودند ،اشــتباهی را مرتکب شدند
که حسین پور می پسندید و البته امثال
اقای ابطحی ان را تکمیل کردند .چند
ساعت پس از انتشار مطلب حسین پور،
اقای ابطحی عکس ژوله در کنار اقای
ســیدمحمد خاتمــی را منتشــر کرد و
فضای مجازی و شبکه های اجتماعی
و تلگرام پر شد از این عکس .اینجا بود
که عده ای از اصولگرایان حسین پور را
چســباندند به ابطحی و سپس ابطحی
را به خاتمــی و در نتیجه حســین پور را
به خاتمی و این چنین شــد که به جای
اینکه علیه جماعتی شبه روشنفکر مانند
حسین پور که خود را زیر عبای اصالح طلبان پنهان می کنند
مطلب بنویســند ،علیه جبهــه اصالحات مطلب نوشــتند و
اصالح طلبان را فاشیســت نامیدنــد .اگرچه قطعــا در بین
اصالح طلباننیزبرخیفاشیستومخالفستیزندهمان طور
کهدرمیاناصولگرایانهمبعضیمتحجرومنجمدالفکرند،
اما اینها دلیل نمی شود که چنین اشتباه محاسباتی فاحشی
از جانب اصولگرایان رخ دهد .بسیاری از کسانی که به ژوله
رای داده بودند حتی در بین رفقای اینجانب ،افرادی بودند که
هیچ گاه نه به خاتمی رای داده بودند و نه به موسوی .نویسنده
بودن و خالقانه تر اجرا کردن ژوله باعث شــد تا بسیاری که
هم نگاه اقایان خاتمی و موسوی هم نبودند ،اما به ژوله رای
دادند چون بهتر اجرا کرد ،همین ،به همین سادگی!
درست تر ان بود که فقط مطالبی علیه شبه روشنفکران
(نهاصالح طلبان)نوشتهمی شدواینرویکردحسین پورمورد
تمسخر قرار می گرفت و لوث می شد نه اینکه همه در فضای
دوقطبی شده ای که جرقه اش را یک شبه روشنفکر رقم زده
دست و پا بزنند و باز فضای شبه ۸۸و شبه اخراجی های -۳و
جدایی نادر از سیمین زنده شود.
الغرض؛ شروع کننده این ماجرا یک شبه روشنفکر بود
به نام بزرگمهر حســین پور و البته برخی اصالح طلبان مانند
اقای ابطحی ان را باد زدند ،اما باز هم دلیل نمی شد مبنی بر
انکه ما اصالحات را محکوم کنیم .هر دو طرف اشتباه کردند
گفتارها
ولی اشتباه طرف اول شــروع دعوا بود و اشــتباه طرف دوم
بازی در زمین طراحان دعوا .یک ارزیابی اماری نیســت ولی
شاید تقریبی بتوان گفت که ۹۰درصد تقصیر متوجه امثال
حسین پور و ابطحی و امثالهم بود و ۱۰درصد متوجه انهایی
که به جای محکوم کردن خود این اشخاص به طور خاص،
رفتند سراغ شخصی مانند رئیس جمهور اسبق که تقصیری
در این ماجرا نداشت و صف ارایی علیه وی باعث برانگیختن
حساسیتطرفدارانشورایندادنبهحیاییمی شود.چه بسا
اگر فضا علیه اقای خاتمی ایجاد نمی شد ،رای حیایی در حد
الزم یعنی دویست ،سیصد رای می توانست افزایش یابد.
-۴خندوانه ،از نود هم پیشی گرفت
باورمان بشود یا نشود ،خنداونه ای که یک برنامه ضبط
شــده اســت ،نه زنده ،امروز تنه به تنه برنامه ای با نزدیک به
دو دهه سابقه دارد رقابت می کند .این رقابت حذفی نیست،
ولی به این معناست که در کســب رتبه پربیننده ترین برنامه،
بر اســاس برخی از نظرســنجی ها ،با در نظــر گرفتن تکرار
خندوانه و تماشــای این برنامه در اپارات ،خندوانه توانســته
در جذب مخاطب گوی ســبقت را از نود هم برباید .دوشنبه
گذشته یعنی ۳۰شهریور ،۹۴حدود یک میلیون و ۸۰۳هزار
نفر در نظرسنجی جذاب و پر سر و صدای نود شرکت کردند.
سوال نظر سنجی ،انتخاب بهترین دروازه بان تیم ملی فوتبال
پس از انقالب بــود و مخاطبین از بیــن احمدرضا عابدزاده،
ناصر حجاری ،سیدمهدی رحمتی و ابراهیم میرزاپور ،به یک
گزینهبایدرایمی دادندونهایتابادرصد ۸،۳۲،۵۹و ۱درصد،
عابدزاده توانست ثابت کند که عقاب ترین دروازه بان اسیای
ایران بوده و هست .بند فوق گفته شود تا مقایسه ای صورت
گیرد بین نود و خندوانه از حیث میزان شرکت کنندگان در یک
نظرســنجی داغ؛ شــاید اینکه برای خندوانه طی ۷۲ساعت
مخاطبین رای داده اند و برای نود طی سه ساعت و ربع ،یک
دلیل طرح شود ،ولی واقعیت این است که این اختالف امار
فقط نمی تواند به این دلیل باشد .سه شنبه گذشته ،خبرگزاری
خبرانالینیکنظرسنجیرویخروجی اشقراردادکهدیشب
(دوشنبه) نود را تماشا کردید یا خندوانه را و جالب اینجا بود که
اگرچه خندوانه تکرار دارد ولی نود نه ،مردم اکثرا به خندوانه
رای داده بودند.
نود و خندوانه دو جنس و برنامــه متفاوتند .می توان
گفت که نود فقط یه برنامه است؟ هرگز! نود یک جنس نگاه
بی پروای صادقانه و لذت بخش است که هم در ان ارامش
است ،ارامشی از جنس یک اصالح قریب الوقوع در فوتبال
که حتی شاید در چند برنامه بعد قابل رویت باشد و هیجانی
مفید و دوست داشــتنی از جنس معلوم شدن پشت پرده ها
و بازنمایــی انچه رخ داده بــه همان صورت کــه رخ داده،
نه ان طور که مســئوالن خواســته اند یا رســانه ها پوشش
داده اند؛ خود خود همان چه هست ،بی هیچ روتوش یا غل
و غش.خندوانه نود نیســت ،ولی هر روشی که بتوان با ان
مردم را خنداند امتحان می کند؛ تئاتر خنده اجرا می کنند که
اسم غربی اش استند اپ کمدی است و اواز هم می خوانند و
میهمان هم دعوت می کنند و خالصه ه ر چه به ذهن خطور
کند و به وســیله ان بتوان خندید ،رامبد جوان و محمدرضا
شــهیدی فر از ان محذوریتی ندارند .اما امــروز خندوانه
توانسته از نود هم سبقت بگیرد و این نشانه قوی تر یا مفیدتر
بودن خندوانه نیست ،بلکه نشان دهنده این است که این
برنامه مفرح تر اســت ،همین! اما این قیاس از این جهت
می تواند مهم انگاشته شود که خندوانه توانسته در عرض
حدود یک ســال و نیم ،این گونه تمامی رقبا را از میدان به
ن ترین بودن مقدس نیست
در کند و بشود پربیننده ترین! ای
ولی بی اهمیت هم نیست!
الغرض؛ این بند جهت قیاس مع الفارق ذکر نشد ،بلکه
صرفا از این بابت گفته شود که توجه شود در چنین بستری که
حامل بیشترین مخاطب ســیمای جمهوری اسالمی ایران
است،وقتیاتفاقیرخمی دهد،بایدبیشازپیشموردمداقه
و بررسی کارشناسان و اهالی مداقه و تعمق قرار گیرد ،همین!
سخن اخر
برجــام ...قیمت خــودرو ...یــا نتیجه رقابــت ژوله و
حیایی ...کدام یک مهم تر اســت؟ این نگاه که کدام یک
مهم تر اســت ،غلط ترین سوال ممکن اســت ! زندگی یک
منشور است که وجوه فراوانی دارد به اندازه نیازها و ارزوها و
دغدغه های ادمی! خرید خودرو مهم تر است یا خرید خانه یا
مسافرت یا ورزش یا درس خواندن یا شغل مطلوب داشتن؟
اینسوالهمغلط ترینسوالممکناست!زندگییعنیهمه
اینهاهمانقدرکههستند،ومهمند !ایناتفاقبهاندازهچهارو
نیم میلیون رای داوطلبانه مهم بود .مهم بودن فقط انجا معنا
نمی یابد که فالن شخصیت نظام در مورد ان موضوع حتما
اعالم موضع کند تا ان موضوع مهم شود؛ خیر! مهم بودن
یک مفهوم است که در ذات اتفاقات و واقعیات است .شاید
نتیجه ان مسابقه ،به اندازه برجام سرنوشت کشور و مردم را
مستقیماتحتالشعاعقرارندهد،ولیایااینبدانمعنانیست
که این ار ا را به عنوان یک پیام ،یک ســیگنال ،یک عالمت
مسالمت امیزازبودن،اززیستن،ازاثرگذاریبرداشتنکنیم!
می توان فریاد مردم را نقد کرد و گفت« :مردم عزیز! در
این مورد دلیلی نداشت این قدر گلوتونو پاره کنین ! اروم ترم
می گفتین می شــنیدیم ».یا بیش فعالی مــردم را نکوهید و
گفت« :اخه چرا؟ یعنی تا این حد مهم بــود؟ خب االن این
حرکتا چی رو ثابت می کنه؟ اصال درسته این قدر به هم بپریم
بهخاطرهیچوپوچ؟!»بله،می توانهمهموعظه هاراعنوان
کرد ،اما ،یک تحلیلگر ،اگر پوزخند بزند و از کنار این اتفاقات
ردشود،نبایداحساسروشنفکربودنپیداکند،بلکهمعقول تر
استکهاحساسکروکوربودنداشتهباشد.درستپرداختن
به این موضوعات ،هنر است و حیاتی ،هم فهم می خواهد و
هم هوش و هم رسالت همه است؛ تحلیل رفتار جامعه ،یک
زردبازی عوامانه نیست ،یک تفسیر هوشمندانه است و نه کار
هر کسی.
مثلث | شماره 280
گفتارها
23
معمایشیخ
سیاست
گفتهمیشودکهرایزنیهایمهمیبرایحضورعلیاکبرناطقنوریدر
انتخابات مجلس دهم صورت گرفته است .رویدادی که اگر رخ دهد حتما در
ارایش نیروهای سیاسی و فهرست های انتخاباتی موثر خواهد بود .به یک
معنا حاال احتمال حضور این شیخ اصولگرا به یکی از مسائل مهم و مورد توجه
تحلیلگران تبدیل شده است.
ایا اصالحطلبانراستگرا می توانندعلیاکبرناطقنوریرا
براینامزدیدرانتخاباتمجلسراضیکنند
ناطق می اید؟
سیاست
مثلث | شماره 280
حضور احمدی نژاد در
انتخاباتمجلسدرحد
رای دادن است
24
نم ی خواهیمناطقنوریرا
به نفع اصالح طلبان
مصادرهکنیم
عبدالرضا داوری
محمد عطریانفر
مصطفی صادقی
دبیر تحریریه
1
اگر چه علی اکبر ناطق نوری سال هاست از صحنه
سیاست رسمی ایران دور است اما هنگامه هر انتخاباتی
که رسیده نام او هم به میان امده است .حاال که نزدیک
به شش ماه به انتخابات مجلس دهم مانده فرش های
قرمزی برای بازگشت او از ســوی برخی شخصیت ها و
طیف های سیاسی پهن شده است با این تفاوت که این
بار مدعوین شــیخ اصولگرا بیشتر اصالح طلبان هستند
تا اصولگرایان.
کارت دعوت
اصالح طلبانه
طیــف هایــی از اصــاح طلبان
خواســتار کاندیداتــوری ناطق
نوری شده اند.
روایت یک کارت دعوت پر امضا
اگر روزی ناطق نوری را به عنوان رئیس عملیاتی
راســت گرایان می شــناختند امروز او مدت هاست که
دیگر ان کاراکتر سیاســی را از دســت داده و هر وقت
هم حرف زده یا اکت سیاســی داشــته تالشی نداشته
که مانند ان روزها دیده شود .شاید شرایط این روزهای
او بیشتر از اینکه محصول شکستش مقابل خاتمی در
سال 76باشــد پدیده ای است شــکل گرفته از جدال
او با محمود احمدی نــژاد؛ مجادله ای که مشــابه ان
میان افراد قابل شــمار دیگری با محمود احمدی نژاد
تجربه شد.
هر چه هست علی اکبر ناطق نوری وارد مجادله با
فردی شد که در دوره نخســت به سبب شرایط ان روزها
محبوب اصولگرایــان بود و همین هم موجب شــد که
امــدن ناطق نــوری حتمــا در ارایــش
اصولگرایان هــم موثر خواهــد بود.در
این جناح هنوز هم می تــوان طیف ها و
شخصیت هایی را یافت که دل به ناطق
بســته اند و رویای بازگشــت او را در سر
می پرورانند .ســنتی هایی که در نبود و
فراغناطق نوریبهعلیالریجانیگرایش
پیداکرده اند
رفقای صمیمی سکوت در برابر مجادله او با احمدی نژاد
را به حمایــت از او ترجیح دهند .یــک دلخوری عمیق
که هنوز دل شــیخ را گرفتار خود نگه داشته و فاصله ای
ایجاد کرده به اندازه دوری ناطق نوری از اردوگاه اصلی
اصولگرایان .حاال اما طیف هایی از اصالح طلبان چشم
به این فاصله دوخته اند تا شــاید به میــوه چینی حاصل
از یک همچســبی نامتعارف بپردازند .چنین اســت که
یک کارت دعوت پر امضا را برای شیخ اصولگرا ارسال
کرده اند.
رویای مجلس پنجم
ایشــان باتوجه به عقبه سیاســی خیلی خوبی که برای
خود رقــم زده و باتوجه به ویژگی هایی که ایشــان دارند
می توانند این جبهه را حفظ کنند .ائتالف اصالح طلبان
با شــخصیت های اصولگرای میانه رو مثل ناطق نوری
و امثال اینها موجب می شــود انها با دولتی که روی کار
است در کشــور قوام پیدا کند و اثار این ائتالف را مردم
ببینند».
پرواضح است که انها رویای مجلس پنجم را در سر
می پرورانند .اما ماجرای این رویا پردازی چیســت؟ چرا
بخش هایی از اصالح طلبان این چنین پر امید و ارزو به
ناطق نوری نگاه می کنند .شــاید این نکات در این مورد
چندان دور از واقعیت نباشد:
-1طیف های عملگرا تر اصالح طلبان که بیشــتر
از راستگرایان این جناح هستند با شناختی که از ساخت
قدرت رسمی ایران دارند می دانند بازگشت اصالح طلبان
رادیکال یا نشــانه دار تقریبا غیر ممکن و محال است.
انها می دانند حضور در چنین رقابتی بر ای اصالح طلبان
می تواند شوک سنگینی به انها وارد کند و اوضاع انها را
باز نامســاعد کند .حال انکه انها پس از پیروزی حســن
روحانی رمقی تازه یافته اند و امیدهای فراوانی در ذهن
دارند .پس این طیــف از همین حــاال دو توصیه دارد.
نخســت اینکه با عناصر رادیکال نبایــد وارد انتخابات
شــد و دیگر اینکه نباید فرصت بهره برداری از انتخابات
را از دســت داد .به یک معنا انها به یک پیــروزی مانند
انتخابات ســال 92فکر می کنند .یک پیروزی ائتالفی
انهم با مهره حریف!
-2علی اکبــر ناطق نــوری ان چنان که گفته شــد
دلخوری هایــی دارد قدیمی اما همچنان ســرباز .او از
رفقای سابق هنوز رنجور است .شاید یک دلیل تصمیم
سازان اصالح طلب برای دعوت از شیخ اصولگرا همین
باشد .انها می خواهند با یک تیر دو نشان بزنند .هم یک
پیروزی ائتالفی به دست اورند و هم یک غنیمت خوب و
ارزشمند از اردوگاه رقیب.
-3ناطق نوری می تواند محل اجماع خوبی باشــد
میان اصالح طلبــان و نیروهای حامی دولت .او شــاید
جزو معدود افرادی باشد که بتواند نیروهای این چنینی
را کنار هم نگه دارد .او حتما تفاوت های فراوانی دارد با
نیروهای شناخته شده این روزهای اصولگرا .طبع حتما
با انها متفاوت و البته نزدیک به حسن روحانی است.
این یعنی اینکه دست روحانی برای براورده کردن
خواســت های حداکثری اصالح طلبان می تواند باز تر
شود .انها فردی را برای ریاست مجلس می خواهند که
اجازه مانور به نیروهای انهــا را در پارلمان بدهد و انها را
به هیات رئیسه هم ببرد تا در تصمیم سازی ها بعد از چند
سال طوالنی تاثیر گذار باشند.
-4چنین رئیس مجلســی در یک اینده نگری بلند
مدت می تواند خیال انها را در سایر فعالیت های سیاسی
خارج پارلمان هــم به جهت احتمال حمایــت از انها در
اکت های مختلــف راحت کند .این مســاله انهــا را به
نهادهای حاکمیتی نزدیک تر می سازد.
مخالفان ناراحت
مثلث | شماره 280
اما همــه اصالح طلبان مثــل کارگزاران و ســعید
حجاریان فکر نمی کنند .از یک ســو چپگرا ها به حضور
مســتقل و البته با نیروهــای درجه یک اصــرار دارند و
معتقدنــد حاکمیت هزینه رد صالحیــت انها را نمی دهد
و اگر هم حاضر بــه پرداخت چنین هزینه ای هم شــود
موجبات باالرفتن بدنه اجتماعی انهــا را پدید می اورد.
اما در قسمت دیگر اصالح طلبان یعنی در نقطه مرکزی،
طیف هایی همچون حامیــان محمد رضا عارف و حزب
ندا هم به حضور مستقل اصرار دارند .طبیعت انها البته
سیاست
«با تغییر ترکیب مجلــس و عدم راهیابی نیروهای
تندرو به ان ،شــاهد همســویی بیشــتری میان دولت و
مجلس خواهیم بود .مجلس نهم ان تعامل مورد انتظار
را با دولت یازدهم نــدارد که نمونه ان اســتیضاح اقای
فرجی دانا و نوع مواجهه با گزینه هــای دیگر بود که به
مجلس معرفی شــدند .من قبال هم به ایســنا گفتم که
مجلس دهم شبیه مجلس پنجم شود یعنی اقلیت قوی
و پیش نویس بر گذار از اصالح طلبان وارد مجلس شوند
و باتوجه به شــرایط موجود ،چنین چیــزی قابل قبول و
راضی کننده خواهد بود.
در مجلــس پنجم ،کارگــزاران فراکســیونی قوی
بودند .به نظر مــن حضور اقای ناطق نــوری در مجلس
بعدی بســیار موثــر خواهد بــود و من از حضــور چنین
نیروهایــی در مجلس بعــدی اســتقبال می کنم» این
سخنان سعید حجاریان را اگر در کنار این دست نوشته
غالمحسین کرباســچی در هفته نامه صدا قرار دهیم:
«اصالح طلبان و نیروهــای معتدل سیاســی با راهبرد
اجماع و حتی اتحاد در مقابله با افراط گرایی انتخابات را
پیگیری خواهند کرد.
باید محور «هاشمی /ناطق ،خاتمی /روحانی» را
پی گیری و تقویت کرد و به صــورت جدی در پی تداوم
راهکارها «جبهه متحد اعتــدال» در انتخابات مجلس
دهم بود.
ما همیشه به اهمیت راهبردی انتخابات در تغییر و
تحول شرایط سیاسی و اجتماعی کشور باور داشته ایم.
سال اینده بیســتمین ســال شــکل گیری کارگزاران و
سالگرد تشکیل مجلس پنجم اســت که در زمان خود و
دوره غیبــت و قهر جناح چپ اولین ســنگر نفی انحصار
و مقدمه شــکل گیری جریان اصالحــات و حرکت دوم
خرداد بود...مجلســی متنوع ،متکثــر و معتدل که به
توسعه کشور کمک کرد.
اکنون پس از 20سال ما در اســتانه تداوم همان
استراتژی هســتیم .مجلســی معتدل و متنوع که گام
دوم نهضت اعتدال گرایی پــس از انتخابات 24خرداد
92را تکمیل کند .در ایــن راه ما به ســهم خود از همه
نیروهای دلسوز کشور می خواهیم که به فراخوان مهم
رئیس جمهور برای تقویت «ارایش همکاری و تعاون» به
جای «ارایش خشم» پاسخ مثبت دهیم» .
ان وقت به خوبی متوجه می شــویم کــه در میان
اصالح طلبان کــدام طیف ها به علی اکبــر ناطق نوری
چشــم دوخته اند .حال انکه صریح تــر از این هم گفته
شده است ،انجا که کرباسچی در مصاحبه ای گفته بود:
«احــزاب اصالح طلب از روش های سیاســی معقول و
فعال تر برای انتخابات مجلس استفاده می کنند و بعید
نیست باتوجه به ســابقه ناطق نوری و مجموعه گرایش
اصالح طلبان ،اجماع روی ناطق صورت بگیرد».
و البته حتما باید به این نشانه ها این سخنان حسین
مرعشی ،ســخنگوی کار گزاران را هم اضافه کنیم که
می گوید« :با توجه به وضعیتی که در بین اصالح طلبان
بوجود امده با امدن یک شــخصیتی مثــل ناطق نوری
نه تنها ایــن اتئالف خوب اســت بلکه خیلــی چیزها را
برای دیگران مشــخص می کند .بــرای اصالح طلبان
شایســته تر و کارکشــته تر از ناطق نوری کسی نیست.
احزاب وشخصیت ها
25
احزاب وشخصیت ها
تفاوت قابل مالحظه ای با مشــارکتی ها و ســازمانی ها
دارد .انها می گویند باید با حکومت از در سازش وارد شد
نه مقابله .انها می گویند باید با جوانترها و اصالح طلبان
درجه 2پا به این رقابت گذاشــت تا نهادهای حاکمیتی
را به جهت حضور تندروها و عناصر مســاله دار حساس
نکــرد .انها به سرلیســتی عارف فکــر می کنند و حضور
افرادی همچون صادق خرازی.
چــه اینکــه صــادق خــرازی در مصاحبــه اش
با هفته نامه مثلــث احتمــال کاندیداتــوری خودش را
رد نکرده اســت .این طیــف البته انتقادهــای تندی به
کارگزاران سازندگی دارد .انها که روزی محمد رضا عارف
را اصالح طلب بدلی و صادق خرازی را نفوذی حاکمیت
می خواندند و در طعنه های ســنگین بــه انها می گفتند
«غوره نشده می خواهند مویز شوند».
مخالفان ائتالف نســخه های کارگــزاران را قبول
ندارند .ســایه جدال ایــن مخالفان و موافقــان هر چه
می گذرد بلند تر می شود و دامنه دعواها انچنان زیاد شده
اســت که جلســات نمایندگان طیف های مختلف هنوز
نتوانسته مرهمی باشد برای این ماجرا.
طیــف چــپ و مرکــزی اصالح طلبــان علی اکبر
ناطق نوری را نمی خواهند .انها به حضور مستقل اما به
شکل متفاوت فکر می کنند.
ایــن همــه در حالــی اســت کــه در یکــی از
اظهارنظرهــای البتــه تایید نشــده ناطق نــوری درباره
حمایتش از لیســت اصالح طلبان گفته اســت«:مگر
کم از این حرف ها شــنیده اید که حاال می خواهید این
یکی را بــاور کنید .هــر روز یک جریــان از حمایت من
از خودش می نویســد که البته بســیاری از انهــا به بنده
لطف دارنــد و می خواهند در کنارشــان باشــم اما واقعا
فعــا تصمیمی نگرفته ام و تنها می دانم اگر خواســتند
به میانه روهای هر دوجناح مشــورت می دهم اما اینکه
بخواهم در لیســتی کــه یکی از دوســتان چندی پیش
مطرح کرده بود حضور داشته باشــم یا خودم لیستی را
تهیه و ارائه دهم ،اینطور نیست».
پشت پرده یک حمایت
سیاست
26
مثلث | شماره 280
اما حمایت از ناطق نوری یک عقبه استراتژیک هم
دارد؛ کارگزارانی هــا نمی خواهند کار به دســت حامیان
خاتمی بیفتد.
ما حــاال در انتخابات مجلــس با مدلــی بزرگ تر
از انچــه در ماجــرای انتخاب شــهردار تهــران رخ داد
مواجهیم .انجا هــم حامیان ســید محمد خاتمی تمام
محمد عطریان فر درگفت وگو
با هفته نامه مثلث اظهار داشته
بود که «نقد الریجانی را به
نسیه محمدرضا عارف ترجیح
می دهیم»
حامیان محمدرضا عارف
معتقدند کارگزاران با اصرار برای
نامزدی ناطق نوری می خواهند
اتفاق سال 92را تکرار کنند
و مانع از سرلیستی و سپس
ریاست مجلس احتمالی
عارف شوند
تالششــان را کردند تا بار دیگر با معرفــی یک نامزد هم
طیفی و پیروزی احتمالی او به بازگشت از شهر به کشور
فکر کننــد .اما حامیان هاشــمی با اصرار و فشــار برای
نامزدی محســن هاشــمی اجازه عــرض اندام بــه انها
ندادند .اکنون به نظر می رسد شبیه همان اتفاق در حال
وقوع است .هاشمی تمایلی ندارد قدرت تاثیر گذاری را
به خاتمــی واگذار کند .صورت رقابــت ،باالتر از رقابت
عارف و ناطق است .پشــت پرده رقابتی میان دو ساکن
جماران رخ داده اســت .هاشــمی می خواهد همچنان
سکان هدایت را در دست داشته باشد .اخبار حکایت از
ان دارد که خاتمی فعال ترجیح می دهد همه به هاشمی
رجوع کنند.
قهر یا بازنشستگی؟
«ســوال کردیم که ایا می ایید یا نمی ایید؟! پاســخ
اقای ناطق نوری هیــچ تغییری نکرد و تــا انجایی که من
اطالع دارم ،این اســت کــه اقای ناطــق می گویند «من
نمی ایم ».اینکه در اینده چه اتفاقــی می افتد نمی دانم،
خب در عالم سیاست ممکن است هر اتفاقی بیفتد ولی تا
االن که من خبر دارم ،اقای ناطق نوری قانع نیست و اصال
قرار نیست برای انتخابات مجلس بیاید».
این اظهارنظــر محمد رضا باهنر اســت که خودش
می گوید هر 15روز یکبار ناطق نوری را مالقات می کند .او
از دلخوری های ناطق نوری هم سخن به میان اورده است:
«اتفاقاتی که در این سه ،چهار سال افتاد بسیار متاثر شدم
و یک جاهایی به اقای ناطق نوری ظلم شد و جناب اقای
ناطق یک مقدار که نه ،خیلی زیاد پایش را از فعالیت های
سیاسی کنار کشید.
خیلی هم دنبال ایشان رفتیم و من هنوز هم معتقدم
جنــاب اقای ناطق یــک ظرفیتی بــرای نظــام و انقالب
اســت .با وجود اینکه ســن ما را دارد هنوز هم معتقدم که
جناب اقای ناطق یک ذهنیت خوبی اســت ،برای همین
هم به صورت پراکنده بارها و بارهــا با اقای ناطق صحبت
کردیم .اینکه حــاال اخیرا کاری ویژه کرده باشــد ،خیر! و
در مجموع هم پاســخ اقای ناطق هنوز هم تغییر نکرده و
می گوید من هیچ احساس تکلیفی هم نمی کنم؛ چه زمان
ریاست جمهوری ،چه زمان مجلس و ...احساس تکلیف
نمی کنم .هم سوال کردیم و هم ان موقع به خصوص سال
88خیلی صحبت می کردیم .باالخره حادثه ای که اتفاق
افتاد و ان تهمتی که به اقای ناطق از طرف رئیس جمهور
سابق در تلویزیون زده شــد ،وی خیلی دلخور و گالیه مند
شــد .برای همین نیامدند و گفتند که من احساس تکلیف
شــرعی نمی کنــم .بــرای انتخابــات مجلس اینــده هم
صحبت هایی شده است ،البته نه اینکه عده ای برویم».
بــا همــه ایــن تفاســیر ناطــق نــوری در تازه ترین
اظهاراتش گفته اســت که در سن 72ســالگی قصد ورود
به انتخابات ریاست جمهوری یا مجلس را ندارد .او گفته:
«با کسی قهر نیستم و کاندیدای من از اول دکتر روحانی
بوده اســت.اگر نمایندگان مجلس اینده عاقل ،متدین و
معتدل باشــند مجلس اینده مجلســی به روز ،خوب و شاد
خواهد بود.
حاال نوبت جوانان اســت که با تجربه ما و خالقیت
خود کشــور را اداره کننــد .برای مســئولیت پذیری رجال
سیاسی یک عمری تعریف شــده است ،این عمر که تمام
شد باید به اتاق فکر بروند هر چه نواوری ،خالقیت و ابتکار
بوده ما زدیم ،بهتر است از این پس جوانان سر کار بیایند
و با تجربه ما و خالقیت و نشاط جدید کشور را اداره کنند.
نســل اول انقالب باید به اتاق فکر برود و با نیروســازی از
نسل دوم ،سوم و چهارم انقالب اداره کشور را به دست انها
بسپارند .در انتخابات قبل عقالی تمام گروه ها برای حضور
من در انتخابات امدند ،ولی من نیامدم».
اگر او بیاید...
اما در سیاســت هــر چیــزی ممکن اســت .حاال
برخی هم هستند که می گویند که نشــانه های نامزدی
ناطق نوری نمایان شــده اســت .از دیدارهای پشــت
پرده او با افراد مهم ســخن می گویند و البته از جلساتی
درباره انتخابات که او در ان حضــور دارد .می گویند او
راضی شده اســت که نامزد انتخابات شــود و اکنون در
حال مشورت و رصد اوضاع و شــرایط پیرامونی است.
حاال اما نکته مهم این اســت که چه تغییری در ارایش
سیاســی رخ خواهد داد اگر او وارد چنین رقابتی شــود.
واقعیت این اســت که کارگزاران که حامی اصلی ورود
ناطق نوری به انتخابات اســت حتما از چنین رویدادی
استقبال خواهد کرد.
شاید اگر اصرار ها بیشتر شود حزب ندا هم به شرط
حضور و داشتن سهم در فهرست از ناطق نوری حمایت
کند اما مسلم است که حامیان محمد رضا عارف و البته
چپگرایانی مانند اتحاد ملت این مساله را بر نمی تابند.
چپگرایانی که همین حاال هم ناخوشــی خود را از
امدن حســن روحانی پنهان نمی کنند انها به قول سعید
حجاریان از سر اضطرار به حسن روحانی رسیده اند.
پس انچه رخ خواهد داد این اســت که در صورت
نامزدی ناطق نوری احتماال یک یا دو فهرست دیگر هم
از اصالح طلبان در تهران ظهور خواهد کرد.
اما امدن ناطق نوری حتما در ارایش اصولگرایان
هم موثر خواهد بــود.در این جناح هنــوز هم می توان
طیف هــا و شــخصیت هایی را یافت که دل بــه ناطق
بســته اند و رویــای بازگشــت او را در ســر می پرورانند.
ســنتی هایی کــه در نبــود و فــراغ ناطق نــوری به علی
الریجانی گرایش پیدا کرده اند.
حاال اینجا یک مســاله مهم هم مطرح می شود؛
اگر ناطق نوری وارد رقابت مجلس شود علی الریجانی
در اوج دوران سیاســت ورزی اش با چه شرایطی مواجه
خواهد شــد؟ او منتخب شــیخ اصولگرا در سال 84بود
و حاال مرام سیاسی او شــاید اجازه رقابت با این شیخ را
ندهد .ایا علی الریجانی حاضر اســت در مجلســی که
ناطق نوری رئیس ان خواهد بود به جایگاه نواب رئیس
بسنده کند؟
خبرها حکایت از ورود چهره های مهم به این رقابت
دارد؛ گویا مجلس بــزرگان در راه اســت .یک مجلس
متفاوت که شاید عرصه سیاست ایران را با رویدادهای
مهم مواجه سازد.
ایا زمان بازگشت ناطق نوری فرا رسیده است؟
احزاب وشخصیت ها
نمی خواهیم ناطق نوری را
به نفع اصالح طلبان مصادره کنیم
گفتو گویمثلثبامحمدعطریانفر
امید کرمانی ها
خبرنگار
مثلث | شماره 280
چپ و راست قابل تقسیم بندی هستند.
به بیان دیگر بسیاری از این گروه ها عناصر اقماری
و نیروهایی هســتند که در قلمرو عمومی چپ و راســت
از انها تعریف سیاســی می کنیم .باور من این است که
باتوجه به تلخکامی ها و شــیرین کامی هــا و با ازمون و
خطاهایی که دو جریان سیاسی اصلی کشور در گذشته
شاهدش بودند ،امروز این دو اندیشــه سیاسی موجود
سیاست
نظر و نگاه شــما بــه حضــور و نامــزدی اقای
ناطق نوری در انتخابات مجلس چیست؟
بــرای پاســخ به ایــن ســوال بایــد مقدمه ای
گفت ،بعد از پیروزی انقالب جریانات سیاســی فعالیت
می کردند اما نام حزب بر خود نمی گذاشتند و در قالب دو
جریان فکری چپ و راست در مقاطع انتخابات نیروهای
خود را ســامان می دادند و به رقابت با هم می پرداختند،
این رویکردها و رفتارها از جریانات سیاســی اصلی ان
دوران داللت بر گــذران فعالیت سیاســی در یک مدل
کودکانه و نوجوانانــه می کرد ،امــروز در نقطه ای قرار
گرفتیم که اگر بخواهیم ارزیابــی کنیم این نوع رفتار را
سراسر پر از ایراد و گرفتار برخی ناهنجاری ها می دانیم.
به عبارت دیگر ایــن جریانات سیاســی دوران بالندگی
خود را در گذشــته نشــان ندادند ،بلکه دوران نوجوانی
خود را طی کردند و در واقع با رفتارهای ازمون و خطا یا
با به دســت اوردن برخی پیروزی ها یا در برخی مقاطع با
مواجه شدن با شکست هایی ،مشــکالتی را از سر خود
دفع کردند .این تاریخی که من اشــاره می کنم تاریخی
بیش از 20ســال رقابت های انتخاباتی را در ایران بیان
می کند .به نظر می رسد امروز بعد از گذشت 3دهه فراز
و فرودهای سیاســی و به رغم اینکه در طول 30ســال
جریانات سیاسی متنوعی از بستر فعالیت های سیاسی
متولد شدند و حتی برخی توانســتند از نهادهای رسمی
حاکمیت مجوزهایی بگیرند اما علی القاعده وقتی از یک
منظر باالتر به این جریانات سیاســی نــگاه می کنیم باز
مجموعه ای از گروه هایی هستند که در دو حوزه فکری
2
محمد عطریانفــر می گوید« :انچــه امروز تعبیر
می شود جناب اقای علی الریجانی یک قاب کوچکتری
از وجود اقای ناطق نوری است با برخی جنبه های بهتر
از اقای ناطق و جنبه هایی کمتر از اقای ناطق .ســابقه
مبــارزه ،تجارب روحانــی ،تجارب پارلمانــی و تجارب
اجرایــی که اقای ناطق نوری داشــت در گذشــته به او
مزیت هایی می دهد که در همین سطح و در همین حدود
و کمی کمتر این موقعیت برای اقای علی الریجانی هم
از طرف اصولگراها و هــم از طرف رقبــای مقابل یعنی
اصالح طلبان به رسمیت شناخته شــده است ».او در
عین حال بــر این باور اســت که به دلیل ســن جوانتر
و تجــارب مدرنی که علــی الریجانــی دارد و همچنین
تجربه ای که هم اکنون در متــن دارد و اینکه پارلمان را
امروز از نزدیک حس می کند و حساسیت ها را می داند
در این زمینه ها نســبت به اقای ناطق نوری مزیت هایی
دارد که این ویژگی ها به اقای الریجانی این استعداد و
امکان را می دهد که چنانچه اقای ناطق نوری در عرصه
رقابت های انتخاباتــی حضور پیدا نکنــد این نقش را
می تواند اقای علی الریجانی به عهــده بگیرد .با او در
این مورد گفت و گو کردیم.
در کشــور که هر دو اصالت دارند و قابــل احترامند ،به
نوعــی از عقالنیت ،بلوغ سیاســی و پختگــی کامل در
رفتــار حزبی برخــوردار شــدند .طبعا رســیدن به چنین
نقطه ای از عقالنیت قابل ستایش و مورد احترام است و
ما باید این عقالنیــت را در این نقطه تاریخی باور کنیم.
به نظرم ایــن عقالنیت پایه هایــی دارد کــه ان پایه ها
برای ما تعیین کننده اســت چون عقالنیت خیلی ارزان
قیمت به دســت نیامده اســت .نتیجه سختکوشی ها،
گرفتاری ها و زد و خوردهای سیاسی بین همه نیروهایی
است که در ســپهر سیاســت ایران با هم می رزمیدند و
می جنگیدنــد .نکته مهمــی که هر دو جریان سیاســی
به ان دســت پیدا کردند واقــع بینی در امــر حکومت و
مردمســاالری اســت .در گذشــته گروه های سیاســی
زیادی را می توان نــام برد که اســیر ارمانخواهی های
غیرواقع بینانــه بودنــد .ارمانخواهی امر بدی نیســت.
ارمانخواهی معموال مــورد تقدیس و احترام اســت اما
برای انکه به ارمان های اصیل تعریف شــده دست پیدا
کنیم حتما باید واقع بین باشیم ،یعنی پله پله مسیری را
طی کنیم تا به ان ارمان ها برسیم .ما گروه های سیاسی
داشــتیم که یک شبه می خواســتند راه 100ساله بروند
این دلیل بر غیر واقع بینی انها ست و طبعا این غیر واقع
بینی به اصل ارمــان گرایی انها نیز لطمــه می زند پس
مهمترین رکنی که عقالنیت بر ان سوار است واقع بینی
است که این گروه های سیاســی در ایران به ان دست
یافتند .محور دوم از عقالنیــت بحث طرد افراطیون در
اندیشه سیاسی است.
وقتی عرصه سیاســی مبهم می شــود رادیکال ها
جدی تر حضور پیدا می کنند و تاثیرگذاری شــان بیشتر
می شود ،بدون انکه در مقام قرینه سازی باشم و بخواهم
27
احزاب وشخصیت ها
سیاست
28
مثلث | شماره 280
نســبت ناروایی را به کســی بدهم روی کار امدن هیتلر
در المــان را مثــال می زنــم .او در ســال های دهه 40
قرن بیســت میالدی یک اندیشــه محــدود و کوچکی
بود که جمعــی از همفکرانش را زیر چتر اندیشــه حزب
خود جمع کــرد که جمع انها 300تــا 400نفر بود اما در
ان مقطــع المان به بحــران اقتصادی دچار شــد و این
بحران اقتصادی نیروهای عاقل و صاحب صالحیت را
از عرصه قدرت کنار زد و در یک بــازه زمانی کمتر از 10
سال حزب کمتر از هزار نفری هیتلر تبدیل به یک حزب
شش میلیون نفری شد و قدرت را در دست گرفت و یک
جنگ جهانی ســنگین را بر دنیا تحمیل کرد ،جنگی که
بالغ بر 40میلیون نفر کشــته بر جای گذاشــت .بلوغ،
حضور و ظهور را یش ســوم زمانی پایه هایش گذاشــته
شــد که المان گرفتار نوعی ابهام در تدبیر بود ،در واقع
اشفتگی ها هیتلر را به قدرت رساند .امروز که ما بیش از
سه دهه از دوران سیاست بعد از انقالب را طی کردیم و
افراطیون هر دو جناح چپ و راســت در مقاطع بحرانی
و ابهام افرینی اقدامــات مســاله داری را دنبال کردند،
خوشبختانه هر دو اندیشه سیاســی به نقطه ای رسیدند
که افراطیــون دردی از مــردم ایــران را دوا نمی کنند و
خودشان برای طرد افراطیون پیشقدم شدند.
امروز هــم در جریــان اصولگرا و هــم در جریان
اصالح طلب چنیــن رویکردی وجود دارد .محور ســوم
عقالنیت ،موضوع التزام دو اندیشــه سیاسی به اصول
رقابت اســت .رقابت بــه این معنــا که اگــر دو جریان
بخواهند در برابر هم یا چند رقیــب بخواهند در برابر هم
رقابت کنند باید به یک مبانی وفادار باشند و ان اصول را
به رسمیت بشناسند و روی اصول واحد با هم رقابت کنند.
فرصت های مناسب ،برابر و رابطه مستقیم با نهادهایی
که مرجعیت سیاسی و ملی دارند ،این مجموعه نگاه ها
ما را به یــک التزام به اصول رقابت دعــوت می کند .در
چنین وضعیتی که ما خوشبختانه عقالنیت سیاسی را در
کنار خودمان و در رفتارهای سیاسی خودمان احساس
ی است که ما به اصول
می کنیم یکی از پایه هایش التزام
رقابت داریم و همدیگر را رســما تحمــل می کنیم و هر
کسی که بخواهد از این اصول رقابت خارج شود طبعا او
را دعوت به التزام مجدد می کنیم.
نکته چهــارم بــرای امر مهــم عقالنیــت ،توجه
گروه های سیاسی به منافع ملی است .در گذشته تجارب
تلخی داریم که گروه های سیاسی بیش از انی که توجه
به منافع ملی کشــور کنند ،همواره منافع خــود و منافع
حزبی خودشان را مقدم می داشتند و حاضر بودند منافع
مردم و مصالح ملی را تحت الشعاع رفتارها و حصارهای
تنگ خودشــان قرار دهند و در واقع اســیب اصلی را به
ملت بزنند در حالی که اساسا هیچ گروه سیاسی اصالت
کارگزارانی ها از دوران ریاست
ناطق نوری بر مجلس پنجم به
نیکی یاد می کنند
ما که طــرف اقای ناطــق نمی اییم ،ما
دعوت می کنیــم اقای ناطــق را برای
حضــور در جبهــه خودشــان .امروز
خبرداریم عزیزانــی از جبهه اصولگرا
خدمــت ایشــان می روند و ایشــان از
حضور استنکاف می کند
ندارد و اصالت گروه های سیاسی زمانی است که منافع
گروه انها در برابر منافع ملی رنگ ببازد .خوشــبختانه ما
در نقطــه ای از تاریخ قرار گرفتیم کــه گروه های اصلی
سیاســی برای مصالــح مردم بیــش از منافــع گروهی
خودشان اعتبار قائلند و اگر بخواهند حتی منافع گروهی
خودشــان را بیش از پیش گســترش دهند الزاما باید به
منافع و مصالح ملی و فادار باشند و بیشتر در مقام تامین
ان قرار بگیرند تا منافع گروهی خودشان هم تامین شود.
محور دیگر بحث رفتار و روش سیاست ورزی گروه های
سیاسی اســت .سیاســت ورزی به این معنا که مبتنی بر
اصول و قواعد رقابت اســت ،یعنی سیاست ورزی امروز
نزد گروه های سیاســی بر پایه عقالنیــت ،تدبیر و رفتار
عالمانه دنبال می شود و بر همین اســاس فکر می کنم
برای انکه در سیاست گامی را به پیش بگذاریم و بتوانیم
دســتاوردی را برای گروه خود کســب کنیــم حتما باید
رفتارها بر پایه عقالنیت مبتنی بر تدبیر ،رویکرد عالمانه و
هوشمندانه و اموزش های جدی باشد .االن به یک نقطه
تاریخی از تصمیم رسیدیم و ان اینکه ما به عنوان جریان
اصالح طلب ،جریان اصولگرا را دعــوت به یک رقابت
شرافتمندانه می کنیم و مبتنی بر همین اصولی که اشاره
کردم تشویق می کنیم که رقیب ما در صحنه حضور پیدا
کند .این رقابت ،رقابت بسیار شرافتمندانه است و ما این
رقابت را به رسمیت می شناسیم.
تصور من این است که اقای ناطق نوری به عنوان
شخصیت موثر و جریان ساز و معتدل می تواند با قامت
هرچه بلندتــر در این صحنه حضور پیــدا کند .منطقا در
این رابطه اصالح طلبــان هم از این حضور با اشــتیاق
تمــام اســتقبال می کننــد و عالقه مند هســتند که این
رقابت تنگاتنگ تعریف شــود .در چنین رفتاری می اییم
قاعــده همه یا هیــچ را به هــم می زنیم به ایــن معنا که
وقتــی افراطی هــا و رادیکال ها ســرکار بودنــد و در دو
اندیشه سیاسی چپ و راست فعالیت می کردند همیشه
می گفتند ما در همه قدرت باید حاضر باشــیم و رقیب ما
هیچ سهمی نداشته باشد و وقتی این بازی عوض می شد
رادیکال های مقابل همین رفتار را نشــان می دادند ،در
چنین رویکردی کــه ظرفیت عمومی و اقبــال ملی هم
برای اصالح طلبان و هم بــرای اصولگرایان وجود دارد
و معموال هم این ظرفیت ها چنــدان با هم تفاوتی ندارد
و ظرفیت های کامال برابری اســت ،اینهــا می توانند با
ظرفیت 15تا 20درصدی که معموال در جامعه سیاسی
ایران دارند ،ظرفیت 60تا 70درصدی که معموال دست
به گزینش می زند را به ســوی خود دعوت کنند .با چنین
رویکردی طبیعتــا تصور می کنم اگــر اصالح طلبان به
قدرت اکثریت نیرومندی دست پیدا کنند ،اصولگرایان
مخالفت و نگرانی ملی چندانی نخواهند داشت و متقابال
اگر اصولگرایان به یک اکثریت مطلقی در مجلس دست
پیدا کردند ،اصالح طلبان به عنوان یک اقلیت نیرومند
این اکثریت را حتما به رسمیت می شناسند و برای اینده
با ان همکاری می کنند.
ماموریت اصالح طلبان در ایــن بازه زمانی به نظر
من در دو سر فصل قابل تقســیم است .اولین سرفصل
نگاه ملی اســت و در این زمینه اصولگرایان معتدل و نه
نوع جبهه پایداری همفکر ما هســتند .نــگاه ملی یعنی
انکه یک شــوق سیاســی -انتخاباتی به وجــود اوریم.
نگاه ما به انتخابات یک نگاه مشــترک اســت .حضور
مردم را در این عرصه شــوقمندانه دعوت و یک حضور
شایســته ای را برای انها تعریف کنیم .متقابال هم گروه
اصالح طلب و هــم گــروه اصولگرا اگر چشــم امیدی
برای منافع مردم در اینده داشــته باشــند حتما باید یک
حضور جامع و ارزنده ای از رقیــب را مطالبه کنند به این
معنا که رقابت ها رقابت های برابــر ،در عرض و هم تراز
باشــد.اینکه تصور شــود یــک جریان عقالنــی با یک
جریان رادیــکال از جنــس جبهه پایــداری رقابت کند
این رقابت شــکننده ای اســت .باور من این اســت که
اصولگرایان معتدل و اصالح طلبــان معتدل هم وزن و
هم شان هستند و می توانند یک حضور جامع و شایسته
و رقیبانــه ای را در برابر هــم رقم بزننــد .در این رویکرد
عقالنی و سیاســت ورزی صالحانه طبیعتــا یک رقابت
تنگاتنگی شــکل می گیرد کــه هم از ناحیه مــا و هم از
ناحیه اصولگراها کامال عاقالنه و قابل احترام است ،در
چنین اتفاقی رقابت بین خوب و خوب تر اتفاق می افتد .
در گذشــته ای که رادیکال ها با هــم می جنگیدند ،هر
گروهی خود را خوب ترین می دانست و رقیب را بدترین
می دانست ،طبیعتا در چنین ادبیاتی وجوب و حرمت بر
سیاست سایه می افکند ،به این معنا که رقیبی که خودش
را خوب ترین می دانست معتقد بود که واجب است من
به قدرت برسم و حرام است که رقیب به قدرت برسد.
طبیعتــا در چنیــن نگاهــی ،طرف فقــط به مرگ
طرف مقابل خــود رضایت می دهــد و می گوید حتما او
باید نابود و حذف شــود ،حال انکه چنین صحنه رقابتی
صحنه مخربانه ای اســت .طبیعتا این از دســتورکار ما
خارج اســت ولی اگر رقابت ،رقابت شایســته ای باشــد
اگر اصالح طلبــان و اصولگرایــان با هــم رقابت کنند
اصولگرایــان خودشــان را خوب تــر و رقیــب را خوب
می دانند و برعکس یعنــی اصالح طلبان خود را خوب تر
و رقیب را خوب می داننــد .در این رقابت هر کدام به هر
مقداری که به قدرت دست پیدا کنند طبیعتا ما جمعی از
خوب تر ها را در پارلمان خواهیم داشت و اینها می توانند
منافع ملی را به بهترین وجهی رقم بزنند .نکته اخر یک
ماموریت مشترکی است بین دو اندیشه سیاسی حاکم در
ایران یعنی «چپ و راست» و «اصولگرا و اصالح طلب»
و ان اینکه ما باید با یک همفکری کامل تالش و توصیه
کنیم که نهادهای حقوقی که رســمیت و مرجعیت ملی
دارند مثل نهادهای مجری انتخابات یعنی وزارت کشور
یا نهادهای نظارتی مثل شــورای نگهبــان یا نهادهای
حافظ نظم و امنیت انتخابات یعنــی نیروهای نظامی و
انتظامی به هیچ وجهــی در امر انتخابــات حق دخالت
ندارند و از منظر عرف هم دخالت انها یک ســم مهلک
اســت .اگر ما چنین تصویری را پیش رو داشــته باشیم
انتخابات ،انتخابات شایسته ای است .ما از این نگاه و
با این منظر و پارادایم سیاسی حضور اقای ناطق نوری را
برای این رقابت ها بسیار ارزشمند می دانیم.
شما به نکته ای اشاره کردید که اصالح طلبان
نیز به نامزدی اقای ناطق در انتخابات مجلس
شــورای اســامی گرایش و تمایــل دارند .در
مقابل یک عده می گویند اقای ناطق کاریزمای
الزم را ندارد کــه بتواند گرایش هــای مختلف
سیاسی را راهبری کند ،نظر شما چیست؟
اول بایــد یــاداور شــوم کــه برخی دوســتان
اصولگرا دچار یک سوءتفاهم بزرگ شــدند .حال انکه
اگر اصالح طلبان مشــخصا مــن و برخی دوســتان در
مقام دعــوت به حضــور اقــای ناطق نــوری در عرصه
احزاب وشخصیت ها
مثلث | شماره 280
اگــر اکثریت از ان اصولگراها باشــد ،در
چنین وضعیتــی اگر اقــای ناطق نوری و
اقای علــی الریجانــی در دل این مجلس
باشــند به دلیل انکه اکثریت مطلق از ان
اصولگراهــا خواهد بود ،طبیعتا شــانس
پیروزی و موفقیــت ان عزیزان بیشــتر
می شود
سیاست
انتخابــات هســتیم هدف ان نیســت کــه او را بــه نفع
اصالح طلبان مصــادره کنیم .اصال چنین اندیشــه ای
نداریم ،مــا می گوییم هیــچ دلیلی نــدارد یک ظرفیت
ملی و اصولگــرای قابل احتــرام که تجربــه موفقی در
دوران اجرایی در وزارت کشور و فعالیت پارلمانی داشته
خانه نشــین باشــد .از این منظر او را دعوت به نامزدی
در انتخابات مجلس شــورای اســامی کردیم .اصال
مهم نیســت که اقای ناطق نوری کاریزما داشــته باشد
یا نداشته باشد .زمانی که شــخصیت محترم و معقولی
به نام اقای علی الریجانی دارای یک وجاهت سیاسی
اســت و می تواند محوریت امر اصولگراها را به خوبی و
شایستگی مدیریت داشته باشد و تندروها را کنترل کند
به مراتب موقعیت اقای ناطق نسبت به اقای الریجانی
بهتر است ،هرچند ممکن اســت در حوزه نگاه مدرن و
نگاه به روز ،اقای الریجانی نســبت به اقای ناطق بهتر
باشــد اما در مجموع وقتی مــا این ظرفیــت را به حوزه
اصولگرا اضافه کنیم ،قدرت و توانمندی این اندیشه در
رقابت انتخاباتی تقویت می شود.
ضمن انکــه باید بگویــم اصــا دوران کاریزما و
اســتفاده از کاریزمای شخصیت ها به ســر امده است.
امروز وقتــی پدیده ای به نــام تحزب تبلیغ می شــود تا
احزاب نقــش سیاســت ورزی را عهده دار باشــند ،پیام
این نــگاه داللت بر ایــن دارد که ما به مقولــه ای به نام
چهره های کاریزما چندان تکیه نمی کنیم و اساسا دوران
حضور چهره هــای کاریزماتیک برای پیشــبرد اهداف
سیاسی به سرامده و اگر ظرفیت کاریزمایی وجود داشته
باشد باید این ظرفیت در درون یک حزب متجلی شود و
ان حزب را تقویت کند.
اگر اصالح طلبان بخواهند به ســمت حمایت
از اقــای ناطــق در انتخابات مجلس شــورای
اســامی بیاینــد ،تکلیــف اقــای عــارف چه
می شود؟
ما کــه طرف اقــای ناطق نمی اییــم ما دعوت
می کنیم اقای ناطق را برای حضور در جبهه خودشان .
امروز خبرداریم عزیزانی از جبهه اصولگرا خدمت ایشان
می روند و ایشــان از حضور اســتنکاف می کند .ما هیچ
ابایی نداریــم از اینکه هــم اقای ناطق نــوری در حوزه
اصولگرایان حضور پررنگ و شــفاف و به روزی داشــته
باشــند ،از این طرف اقای عارف هم می تواند در جبهه
اصالح طلبان حضور داشــته باشد .این دو هیچ در برابر
هم نیســتند .حتی باور من این اســت که ما تجربه ای
در ســال 1374داشــتیم که بین جریان رفرمیست ان
روزگار که اسم شــان کارگزاران شــد و یک نهاد ســنتی
اصولگرا تحــت عنوان جامعه روحانیــت مبارز در مقطع
انتخابات مجلــس پنجم 10نفر از اســامی دو لیســت
اصلی تهران مشــترک بــود ما این امر را برای همیشــه
مطرود نمی دانیم و نمی گوییم به هیچ عنوان دیگر نباید
چنین اتفاقی بیفتد ،چه بســا اگر رویکرد دو جریانی که
اشــاره کردم به ســمت منافع همسو باشــد بتواند برخی
شخصیت های موجود دو لیســت اصلی اصالح طلبان
و اصولگرایان مشترک باشــد ،به این معنا که هم اقای
ناطق نوری و هم اقــای عارف و هم برخــی چهره های
دیگر به دلیل جامعیتی که دارند و مــورد احترام مردم و
مقامات عالی نظام سیاســی ایران هستند و مشخصا در
موقعیت های موثری از جمله مجمع تشخیص مصلحت
هم نقش افرینند بتوانند در دو لیست مشترک باشند.
اینجا بحث سرلیستی مطرح می شود اگر اقای
ناطق نوری و اقــای عارف در یک لیســت قرار
بگیرند ،اختالف به وجود نمی اید که کدام یک
سرلیست باشند؟
به طور منطقی می توانــد .حتی اگر این اتفاق
بیفتد که اصال امروز این بحث ،بحث زودی است ،هیچ
ایرادی ندارد .این دو شخصیت نزد هر کدام از گروه های
خودشــان ،ان فردی را که مطلــوب می دانند در صدر
لیست خود قرار دهند.
این حضــور اقای ناطــق ،در ارایش سیاســی
اصولگرایان و اصالح طلبــان تغییراتی ایجاد
می کند یا خیر؟
امروز ان طور که می توانم یک تصویر روشــنی
بدهــم اصالح طلبان معقــول و معتدل کــه فعال نبض
قدرت سیاسی جناح خود را در اختیار دارند...
مثل کارگزاران و اعتدال و توسعه؟
کارگزاران ،اعتدال و توسعه ،حزب اتحاد ملت
ایران که برخی نیروهای قبلی جبهه مشــارکت هستند،
نیروهایی که در گذشــته ذیل حزب اعتماد ملی بودند،
نیروهای خط امام که حول محور شــخص اقای هادی
خامنــه ای جمع می شــوند ،مجمــع روحانیــون مبارز و
مجمع محققین و مدرسین قم نگاه شان نسبت به اقای
ناطق کامال اصولی ،واقع بینانه و مورد ســتایش است.
طبیعتا این نگاه خیلی از اشــفتگی ها را سامان می دهد
و خیلی به حــوزه اصولگرایی ارامش می دهــد .طبیعتا
باید اســتقبال کنیم و هیچ ایرادی هم ندارد .همان طور
که به اصولگراها که مراجعــه می کنیم عناصر معقول و
چارچوب دارشان شــخصیت های معقول اصالح طلبی
را ستایش می کنند.
شــما اســتقبال اصالح طلبان از نامزدی اقای
ناطق نــوری در انتخابــات مجلــس شــورای
اسالمی را مایه ارامش اصولگرایان می دانید،
حال انکــه در عالــم واقعیت این طــور به نظر
نمی رسد .به نظر شــما نامزدی اقای ناطق در
اردوگاه اصولگرایان شکاف نمی اندازد؟
اگر منظور جبهه پایداری است که حول محور
اقای مصباح جمع شــدند و بناســت ســرو ســامانی به
کارهــای خود دهنــد قطعا انهــا از حضور جنــاب اقای
ناطق اســتقبال نمی کنند چون دنبال یــک پدیده های
رادیکال برای حضور در فهرست خودشان هستند .اگر
اصولگراها چنین مجموعه ای را از دســتورکار خودشان
خارج کنند ،حضور اقای ناطق نوری نه تنها شــکاف در
جریان اصولگــرا نمی اندازد بلکه او ایجــاد کننده الفت
جدی بین الیه هــا و حوزه های متکثــر اصولگرایی هم
می شود.
اقای روحانی چــه نگاهی به حضور اقای ناطق
در انتخابات مجلس شــورای اسالمی خواهد
داشــت؟ فکر می کنید مطلوبش خواهد بود یا
انکه او را رقیب می داند؟
دو اظهارنظــر می توان کــرد ،اقــای روحانی
به صفت مســئولیت حقوقــی به عنــوان رئیس جمهور
دخالتی نخواهد کــرد چون به موقعیــت خودش واقف
اســت و جایگاه خــودش را می دانــد .اساســا از منظر
ریاست جمهوری و شخص رئیس جمهور به هیچ عنوان
نفیــا و اثباتا ،ســلبا و ایجابا هیچ اظهارنظری در مســیر
تثبیت ،تایید یا رد و نفی نامزدهــای انتخاباتی پارلمان
صورت نخواهــد داد .اما اینکه نتیجه چه خواهد شــد؟
به نظرم باتوجه به تجارب پیشینی که ما از مدیریت این
دو بزرگو ار داریــم؛ اقای ناطق رئیس مجلســی بود که
اقای روحانی نایب او بود ،اقای ناطق نوری عضو جامعه
روحانیت مبارزی در گذشته بود که اقای روحانی همین
موقعیت را در کنار او داشت .اقای ناطق نوری در جبهه
اصولگراها در گذشته تعریف می شد که همین موقعیت
را جناب اقای روحانی داشت .باور من این است چنانچه
موقعیت اینده پارلمان به گونه ای رقــم بخورد که چهره
شاخصی مثل اقای ناطق نوری در ان باشد ،جناب اقای
روحانی هیچ دلهره ،و دلنگرانی برای پیشــبرد اهداف
دولتش با چنین پارلمانی نخواهد داشت.
اگر اقای ناطق نــوری نیاید ،اقــای الریجانی
می تواند جایگزین مناسبی برای او باشد؟ چه
تفاوت و شباهت هایی انها با هم دارند؟
اساســا انچه امروز تعبیر می شــود جناب اقای
علــی الریجانی یــک قــاب کوچکتری از وجــود اقای
ناطق نــوری اســت با برخــی جنبه هــای بهتــر از اقای
ناطق و جنبه هایی کمتر از اقای ناطق .ســابقه مبارزه،
تجارب روحانی ،تجارب پارلمانــی و تجارب اجرایی که
اقای ناطق نوری داشــت در گذشــته به او مزیت هایی
می دهد که در همین ســطح و در همین حــدود و کمی
کمتر ایــن موقعیت بــرای اقای علــی الریجانی هم از
طرف اصولگراهــا و هم از طــرف رقبــای مقابل یعنی
اصالح طلبان به رسمیت شناخته شده است .طبیعتا به
دلیل سن جوانتر و تجارب مدرنی که علی الریجانی دارد
و همچنین تجربه ای که هم اکنون در متن دارد و اینکه
پارلمان را امروز از نزدیک حس می کند و حساســیت ها
را می داند در این زمینه ها نســبت به اقــای ناطق نوری
مزیت هایی دارد که این ویژگی ها به اقای الریجانی این
استعداد و امکان را می دهد که چنانچه اقای ناطق نوری
در عرصــه رقابت های انتخاباتی حضور پیــدا نکند این
نقش را می تواند اقای علی الریجانی به عهده بگیرد.
شــما درباره دوره قبل از انتخابــات گفتید که
اصالح طلبــان حضور اقــای علی اکبــر ناطق
نوری و اقای محمد رضا عارف را در یک لیست
نفی نمی کنند ،برای ریاســت مجلس نظر انها
چه خواهد بود؟ ایا انها همچنــان اینگونه فکر
می کنند؟
بســتگی به ترکیب مجلس دارد که چگونه رقم
زده شــود .به طور منطقی اگر اکثریت از ان اصولگراها
باشــد ،در چنین وضعیتی اگر اقای ناطق نوری و اقای
علی الریجانی در دل این مجلس باشــند به دلیل انکه
اکثریت مطلــق از ان اصولگراها خواهد بــود ،طبیعتا
شــانس پیروزی و موفقیت ان عزیزان بیشــتر می شود
اما اگر معکوس این اتفاق بیفتد که اصالح طلبان یک
اکثریت مطلقی پیدا کنند و چهره های شاخصی از درون
جریان اصالح طلب به درون مجلس راه پیدا کنند طبیعتا
شــانس انها افزایش پیدا خواهد کــرد ،بنابراین تصور
می کنم موضوع فوریت داری امروز نیســت که ما بحث
ریاست مجلس را مطرح کنیم.
این مساله برمی گردد به زمانی که ترکیب مجلس
روشن شود و چه بسا در شرایطی که ما یک پارلمانی که
واجد یک اکثریت مطلق اســت یا یــک اقلیت نیرومند
یا حتی ممکن است ســه اقلیت شــکل گیرد اگر چنین
وضعیتی پیدا شود باید اجازه داد که تدبیر برای انتخاب
ریاســت مجلس را در همان تاریخ خودش به گمانه زنی
و رایزنــی قــرار دهیم تــا در ان زمــان تعییــن کنیم که
مناسب ترین گزینه برای مردم چه خواهد بود و کدام فرد
می تواند بهترین مدیریت را بر مجلس شورای اسالمی
داشته باشد.
29
احزاب وشخصیت ها
به نفع روحانی است که ناطق نامزد شود
سیاست
30
مثلث | شماره 280
امید کرمانی ها
خبرنگار
گفت وگوی مثلث با صادق زیبا کالم
به نظر شما چرا نگاه برخی فعاالن سیاسی به ویژه
اصالح طلبان این است که ضرورت دارد در مقطع
کنونی اقای ناطق نوری نامــزد انتخابات مجلس
شورای اسالمی شود؟
مجلس نقش مهمی در پیشــبرد دموکراسی در هر
جامعه ای دارد چون مجلــس در تمام جوامعی که مبتنی بر
مردمساالری و رای مردم اداره می شوند جدا از قوه مجریه،
براســاس رای و اراده مردم متبلور می شود ،نکته دوم انکه
مجلسوظیفهنظارتیبرامورمملکتیداردیعنیاگرحقیاز
مردم یا یک گروه اجتماعی ضایع شود اوست که باید پاسدار
حقوق مدنی مردم باشد .متاسفانه در ایران طی سال های
گذشتهمجلسخیلیازان جایگاهیکهبایدمی داشتافول
کرد و ان طور که باید و شــاید در مقام احیای خود برنیامد.
برهمیناساسامروزکهدرمهر 94هستیممجلساننقش
حسابررسی و نظارتی خود را بر ســایر قوا از دست داد ه و ان
نقشی را که باید در تامین حقوق مدنی مردم ایفا کند ،ندارد.
مجلس بدل به یک مجموعه ،سر به راه شده و خیلی با ان
س که بتواند در برابر سایر ارکان قدرت بایستد و انها را
مجل
واداربهپاسخگوییکندفاصلهدارد.درهمینجریانبررسی
برجام شاهد بودیم که کنگره و سنای امریکا یعنی نهادهایی
که متصل به مردم هستند چطور از اقای جان کری و خانم
وندی شرمن و اقای مونیز حساب کشی کردند و انها را برای
پاسخگویی به صالبه کشیدند .نکته اساسی این است که
اگرقراربراینباشدکهمجلسمجددادوبارهبهانجایگاهی
که در نظام جمهوری اسالمی ایران داشته برگردد و از این
حالت خارج شود چطور باید به این مهم دست یابد؟ معتقدم
بخشــی از تحقق این هدف به خود نمایندگان بر می گردد
متا ســفانه یکی از دالیلی که مجلس به این جایگاه رسیده
به واسطه رد صالحیت های شورای نگهبان بوده که جلوی
ورودچهره هاوشخصیت هایمستقلراگرفتیعنیکسانی
که اینتوان را داشتندکه در برابرقدرت بایستند وسایر مراکز
سیاسی قدرت را پاسخگو کنند رد صالحیت شدند ،در واقع
متاســفانه یک مقدار زیادی کیفیت افــرادی که به عنوان
نامزد وارد رقابت های انتخاباتی می شوند تنزل یافته است،
حاصلش هم مجلس نهم ،مجلس هشتم و مجلس هفتم
می شــود .بنابراین اصالح طلبان واقعا نمی توانند مجلس
را دوباره به جایگاهی که باید داشته باشد برگردانند چون در
ی از انها ردصالحیت می شوند و در وهله دوم
وهله اول خیل
هم نمی توانند انطور که باید و شاید در مجلس ایفای نقش
کنند کما اینکه در مجلس نهم هم نمایندگانی داریم که به
اسم اصالح طلب هستند اما در عمل این 20نماینده ای که
ناماصالح طلبرایدکمی کشندخیلیبانمایندگاناصولگرا
تفاوتیندارند .اتفاقابرخینمایندگاناصولگرامثلمطهری
وتوکلیخودبهتنهاییبهاندازههمهنمایندگاناصالح طلب
دارند کار می کنند و در برابر ســایر ارکان قدرت می ایستند؛
در واقع کاری که نماینــدگان اصالح طلب باید می کردند،
انها دارند انجام می دهند ولی خب بــه دالیل مختلف گویا
نمایندگان اصالح طلب یا نمی توانند ،یا اعتقادی ندارند یا
لیاقت چنین کاری را ندارند .اینکــه اصرار دارم چهره هایی
مثل اقای ناطق نوری نامزد انتخابات مجلس شود دقیقا به
این خاطر است .معتقدم اقای ناطق نوری با اینکه اصولگرا
اســت ولی می تواند مجلس را مجددا به سمت و سوی ان
جایگاهی کــه مجلــس اول و دوم در جمهوری اســامی
ایران داشتند سوق دهد ان مجالس چنگ و دندان داشتند
و به حساب می امدند .جایگاه مجلس را اقای ناطق نوری و
کسانیمثلاوکهاصولگراهستندمی تواننداحیاکنند.یقین
دارم که اقای دکتر محمدرضا عارف به رغــم ارادتی که به
ازادی خواهی ،صداقت و اصالح طلبی اش دارم اگر رئیس
مجلس شــود نمی تواند در این راه موفق باشد .اینجا بحث
قدرت و واقعیات است که اقای عارف نمی تواند بار سنگین
احیای جایگاه مجلس را بردارد .من این را در او نمی بینم که
بتواند احیاگری کند .همچنان که در مجلس ششم به ر غم
اینکه تعداد نمایندگان اصالح طلب قابــل توجه بود اما در
عمل دیدیم ریاست مجلس ششــم به گونه ای بود که هیچ
تغییر و تحول جدی نتوانست به وجود بیاورد ،تمام مصوبات
مهم مجلس ششــم توسط شــورای نگهبان رد و به مجمع
تشخیص مصلحت نظام ارسال می شــد .امیدواریم اقای
ناطق در مجلــس دهم بتواند جایگاه مجلــس را احیا کند.
من هیچ انتظار ندارم که اقای ناطق نوری در جهت اهداف
اصالحات همچــون دموکراســی ،ازادی خواهی ،حقوق
بشر،وازادیزندانیانسیاسیورفعحصرقدمبردارداینقدر
عقلم می رسد که چنین انتظاراتی از اقای ناطق نوری ندارم.
انتظارم این است که او جایگاه مجلس را مقداری احیا کند و
به مجلس نظام جمهوری اسالمی شانی بدهد بنابراین باید
افرادی درون مجلس دهم حضور پیدا کنند که بتوانند شان
وجایگاهمجلسرااحیاکنندیقینااینافرادبایدافراداصولگرا
باشــند ،برای انکه اصالح طلبان ان قدرت و تــوان الزم را
نخواهند داشت که بتوانند این احیاگری را انجام دهند .این
دالیلی است که من اصرار دارم اقای ناطق نوری به نامزدی
در انتخابات مجلس اینده نه نگویــد و برای حفظ انقالب،
تداوم اهداف و ارمان هــای انقالب اســامی بیاید جلو و
میدان داری کند تا انشــاءالله مجلس دهم بتواند مقداری
جایگاه مجلس را در نظام جمهوری اسالمی ایران احیا کند.
فکر می کنید نگاه اقای روحانی به ریاســت اقای
ناطق نوری بر مجلس اینده چگونه باشد؟
معتقدماقایروحانیونزدیکانشممکناستبنابر
مالحظاتیاینارزوییکهمندارم،هیچ گا هزبانجارینکنند
حال انکه اگر من جای اقای روحانــی بود م قطعا از صادق
زیباکالم بیشتر به صورت علنی اصرار می ورزیدم که اقای
ناطق نوریحتمابیایدودرانتخاباتشرکتکند،مناگرجای
اقایاندکترنوبخت،حسام الدیناشنا،مهندساکبرترکان،
نهاوندیان و جهانگیری بودم قطعا بیشتر از صادق زیباکالم
اصراروتکرارمی کردمکهاقایناطق نوریبیایددرانتخابات
نامزدشودچونبهنفعدولتهماست.شاهدبودیمظرفدو
سال گذشته یک اقلیت جبهه پایداری چقدر توانست برای
دولت دردسر و مشکالت ایجاد کند سنگ اندازی در مسیر
مذاکرات هسته ای و استیضاح فرجی دانا و علی اصغر فانی
نمونه هایچالشافرینی هامقابلقطاردولتبود،متاسفانه
ان انتظاری که از اقایــان علی الریجانی ،محمدرضا باهنر
و کاظم جاللی و سایر عقالی اصولگرای معتدل و میانه رو
می رفتبراوردهنشد،متاسفانهانهابرایدولتاقایروحانی
یقه چاک نکردند در حالی که اقای روحانی مهمترین وزارت
دولت خود یعنی وزارت کشــور را بــه اصولگرایان معتدل و
میانه رو داد ولی خب انها هیچ گام متقابلی برای دولت اقای
روحانی بر نداشتند .من یقین دارم اگر اقای ناطق نوری در
مجلس نهم می بود قطعا وضع دولــت اقای روحانی خیلی
بهتر می شــد ولی اقای علی الریجانی مصلحت اندیشــی
می کند و خیلی جاها که باید پشــت دولت بایستد می بینیم
که او جاخالــی داد و به روی خودش نیــاورده که یک تعهد
نانوشته با دولت اقای روحانی داشــته است به این معنا که
مهمترین وزارت کابینه تحویل یک اصولگرا شد .در مقابل
3
صادق زیباکالم مــی گوید «:اگــر اصالح طلبان
همچنان که در انتخابات ریاســت جمهوری ســال 92
پشــت اقای روحانــی ایســتادند در انتخابات مجلس
شورای اسالمی از اقای ناطق نوری حمایت کنند او اگر
نفر اول هم در تهران نشود جزو پنج نفر نخست خواهد
بود» .با او در این مورد گفت و گو کردیم.
اصولگرایان معتــدل باید مقابل تندروهــا از دولت حمایت
کنند .شاهد بودیم اقای الریجانی در دو سال گذشته بنا بر
مصلحت اندیشی هایی در برخی مقاطع کار را واقعا رها کرد و
پشت دولت نایستاد اما اقای ناطق مقداری با مروت تر رفتار
خواهد کرد بنابراین به نفع دولت اقای روحانی هم هست که
اقای ناطق به مجلس دهم بیاید.
یــک تحلیــل ان اســت کــه مــردم دیگــر اقای
ناطق نــوری را نمی شناســند ،حــاال اگــر اقــای
ناطق نــوری بیاید ولی نفر بیســتم یا ســی ام در
تهرانشودایابازمی تواندبهعللواهدافیکهشما
برشمردیدجامه عملبپوشاند؟
معتقدماگراصالح طلبانهمچنانکهدرانتخابات
ریاست جمهوری ســال 92پشــت اقای روحانی ایستادند
در انتخابات مجلس شورای اســامی از اقای ناطق نوری
حمایت کنند او اگر نفر اول هم در تهران نشود جزو پنج نفر
نخست خواهد بود اما به شرطی که رهبری اصالح طلبان و
شخصیت های این جریان به ویژه اقایان هاشمی و خاتمی
اختالفــات و محافظه کاری ها را کنار بگذارنــد و محکم از
طرفــداران و بدنه اجتماعی خود بخواهند که پشــت اقای
ناطق نوری قرار بگیرند و به او رای دهند.
برخی می گویند اقای ناطق کاریزمای الزم را دیگر
بعد از سال ها خانه نشــینی در میان سیاسیون و
مردم کشور ندارد .نظر شما چیست؟ این ریسک
نیســت که اصالح طلبــان بیایند روی نــام اقای
ناطق نوری سرمایه گذاری کنند؟
اصالح طلبان چیزی از دست نمی دهند .اگر اقای
ناطق نوری نتواند به انتظارات و محاســبات من جامه عمل
بپوشــاند یعنی اگر اقای ناطق نوری وارد مجلس دهم شود
هیــچ گامی در جهــت اعتــدال و میانه روی بر نــدارد هیچ
مقاومتی در برابر تندروهــای درون و بیرون مجلس انجام
ندهد و انتظارات و تصورات من درباره او باطل از اب در اید،
خب ما اصالح طلبان چیزی از دست ندادیم چون ان وقت
اقای ناطق نوری تازه مثل علی الریجانی ،محمدرضا باهنر
و محمدحسن ابوترابی می شود ؛ یعنی ابی از او برای احیای
جایگاهمجلسگرمنمی شود.مجلسیکهظرفدوسهدوره
گذشــته این قدر نزول کرده علی الریجانی رئیس و اقایان
ابوترابی و باهنر نایب رئیسش بودند .در واقع اصالح طلبان
چیزی از دست نمی دهند حال انکه تالش خود را نیز برای
احیای جایگاه مجلس انجام دادند .به عبارت دیگر بدترین
حالت این اســت که تمام تصورات من غلط از اب در اید در
این حالت مجلس دهم مثل مجلس نهم و هشتم می شود
ولی اصالح طلبان و ترقی خواهان تالش خود را کرده اند.
با امدن اقای ناطق ارایش فضای سیاسی کشور
چطور خواهد شــد و ایــن حضور چــه تاثیری بر
اردوگاه اصولگرایان و اصالح طلبان دارد؟
فکر می کنم با امدن ناطق نوری جایگاه اعتدال و
میانه روی تقویت خواهد شد .معتقدم اگر اقای ناطق نوری
ق را به عارف و الریجانی ترجیح می دهند؟
چرا اصالح طلبان ،ناط
محمد رض ا یل
روزنامه نگار
4
بررسی روزنامه ها و سایر رســا نه های اصالح طلبان
بی شــک حاکی از عالقه این گرایش سیاســی به حضور
ناطق نوری در مجلس شــورای اســامی و ریاست وی در
مجلس دهم اســت .اولین ســوالی که در برخــورد با این
ی ترجیح
گزاره ها به ذهن هر تحلیلگری خطور می کند چرای
ناطق بر عــارف و عدم تاکید و برجسته ســازی معاون اول
خاتمی در مقابــل رئیس مجلس پنجم اســت.جواب این
ســوال را می توان در سیاســت ورزی خاتمی در انتخابات
92و فشار بر عارف جهت کنارکشــی از انتخابات جست و
جو کرد .منطق این سیاســت ورزی اولویت بقای سیاسی
بر هویت سیاسی است که می توان حتی رای دهی خاتمی
در انتخابات مجلس نهم را نیز در این راستا تحلیل کرد .به
نوعی ما شــاهد تغییر رویکرد تصمیم سازی های ارمانی و
ایدئولوژیک اصالح طلبان به سوی رویکردی عملگرایانه
در سیاســت هســتیم که در این میان یــک تالقی بزرگ
سیاســی بین هاشــمی و خاتمی اتفاق افتاد که می توان
ان را بهــار عملگرایی نامیــد .بهاری که می تواند شــروع
فصل جدید حضور اصالحات در ســاحت سیاســی ایران
قلمداد گردد.زمانی که پراگماتیزم در یک جریان سیاسی
اولویت پیدا می کند رفته رفته شعارهای سیاسی و هویتمند
مختص به ان جریان افول کرده و جنبه کاربردی شعارهای
انتخاباتی بیشتر می شود .به طور مثال محمدرضا خاتمی
چندی پیش شــعار انتخابات اتی را مبارزه با فســاد اعالم
کرده بود که فاصله بســیاری با دغدغه هــای دهه 70این
جریان سیاســی دارد .البته از زاویــه ای دیگر نیز می توان
این سبک سیاست ورزی را تحلیل کرد .می توان ادعا کرد
که اصالح طلبان به عنوان یک جریان به حاشیه رفته و به
سبب سیاست ورزی هوشــمندانه رهبرانشان تمام تالش
خود را می کنند تا در انتخابات اتی به متن سیاست بازگردند
و در این راســتا به تحلیل جامعه امروز ایران پرداخته اند و
نتیجتا فضا را برای تکرار ارمان های خود مناسب ندانسته
و تــاش می کنند بــا شــناخت اولویت های جامعه شــعار
متناســب بــا ان را انتخاب کننــد و با هدف اصلی کســب
قدرت پیروز صحنه انتخابات شود و شــاید در اینده بتوانند
با تجربه شکست های قبلی ایده ال های خود را پی گیرند.
در نگاهی دیگر حتی می توان رویکرد سیاسی دهه 70این
جریان را نیز نوعی پیروی از خواســت های جامعه دانست
که البته برخی نخبگان نیز با ان همســو بودنــد .البته این
بحث در مجــال نمی گنجد و نیازمنــد فرصتی دیگر جهت
بحث و بررســی اســت .فارغ از این موضوعات باید گفت
اصالح طلبان به لحاظ سیاســی دارای مســائل مختلفی
هســتند که به انان اجــازه نمی دهد بی مهابــا وارد عرصه
سیاسی شوند .سدی به نام شورای نگهبان که خاطره فتنه
88را فراموش نکــرده و اجازه ورود بســیاری از چهره های
شــاخص این جریان را در انتخابات اتی نمی دهد یکی از
چالش های این جریان اســت که می توان از ان به عنوان
بحران کمبود مهره های سیاسی نام برد .مهم ترین مساله
دیگر اصالح طلبان رقابت همه جانبه با کارگزاران سازندگی
به عنوان مدعیان حزب حاکم در دولت یازدهم اســت که
ممکن است هرگونه سیاست ورزی اشــتباه زمینه بازگشت
اصالحات به حاشــیه کارگزاران را فراهم کرده و استقالل
سیاسی انان را زیر ســوال ببرد .حال چنین تحلیل چگونه
می تواند به ســوال چرایــی عدم برجسته ســازی عارف در
مقابل الریجانی و ناطق پاســخ دهد؟ به نظر می رسد عدم
اقبال از عارف به دلیل حاکم شدن مصلحت گرایی حزبی
بر تصمیمات اصالح طلبان است که اجازه هرگونه رویکرد
تهاجمــی را از انان گرفته اســت .در صورتــی که حمایت
حداکثری اصالح طلبان از عارف بسیج شــده و این مهره
نتواند خواسته های سیاسی جریان اصالح طلب را تامین
کرده و بر کرسی ریاســت مجلس تکیه زند قطعا شکستی
بزرگ بــرای اصالح طلبان امیــدوار به بازگشــت به قدرت
تلقی می شــود .در این بین حتما بهتریــن تصمیم اعمال
سیاست ورزی پرابهام از ســوی این جریان سیاسی است
تا با شراکت سیاســی در کنار دولت و حامی بزرگ ان یعنی
هاشمی رفســنجانی به تدریــج و البته مطمئــن به عرصه
بازگردد .در این بین افــرادی چون ناطق نوری و الریجانی
بهترین گزینه های موجود برای این جریان سیاسی هستند
چرا که هر دو به رغم دار ا بودن چهره وجیه در نظام اسالمی
نوعی معامله گری سیاســی را نیــز پذیرفته انــد .در مورد
الریجانی و تجربه مدیریتی وی می توان چنین رویکردی
را در دوران ریاست وی مشــاهده کرد .حمایت همیشگی
اصالح طلبــان از تصمیمات رهروان و عــدم تقابل جدی
با الریجانی در اذهان عمومی نشــانگر تعامل مثبت وی با
اصالح طلبان است.از طرفی افزایش قدرت الریجانی از
دیدگاه هیچ جریان سیاســی رقیب مطلوب نیست چرا که
ادامه ریاست وی موقعیت سیاسی و اجتماعی وی را بسیار
تثبیت کرده و زمینه های حضور ریاســت مجلس هشتم و
نهم در مسند ریاســت جمهوری را بیشــتر فراهم می کند.
مطرح کردن ناطــق به رغم تامین اهــداف اصالح طلبان
در شرایط سیاســی و اجتماعی امروز موجبات کاهش روند
صعودی قدرت یابی الریجانی را نیز فراهم می کند .بنابراین
اصالح طلبان به هیچ عنوان وارد بازی دوگانه الریجانی –
عارف نمی شوند و سعی می کنند دوگانه ناطق – الریجانی
را جایگزین نمایند.البته باتوجه به موج رســانه ای قوی در
دوگانه عارف -الریجانــی به نظر می رســد انتخاب نهایی
اصالح طلبان در این میان قطعا ائتالف با الریجانی باشد
چرا که وی می تواند نقطه ثقل دولت و اصالح طلبان و البته
اصولگرایان باشــد که برای دوران گذار جریان اصالحات
بهترین گزینه خواهد بود.
مثلث | شماره 280
سیاست
رئیس مجلس شــود وزنه خیلی خوبی در برابر رادیکالیزم و
افراطی گری خواهد بود.
یعنیبهنظرشماانتخاباتسه قطبیمی شود؟
مشــروط بر اینکه اصالح طلبان بیایند و پشت سر
اقای ناطق نوری قرار بگیرند بدون اینکه اقای ناطق نوری
رســما اعالم کند که من با اصالح طلبان هســتم .قطعا او
و اصالح طلبان در یــک طیف قرار می گیرنــد و انتخابات
سه قطبی خواهد شد به این معنا که اقای ناطق نوری هم در
فهرستاصالح طلبانوهمدرفهرستاصولگرایانمعتدل
و میانه رو قرار می گیرد .قطب ســوم ان وقت اصولگرایان
تندرو مثل جبهه پایداری هستند چون انها به هیچ وجه اسم
اقایناطقرادرلیستنمی گذارندکهاینبیشترباعثاعتبار
اقای ناطق می شود.
ایــا اصالح طلبــان یکدســت پشــت ســر اقای
ناطق نوری قرار می گیرند یا فقط کارگزاران و حزب
اعتدالوتوسعهچنینحمایتیراانجاممی دهند؟
اگر اقــای ناطق نامزد انتخابات مجلس شــورای
اســامی شــود ،ان وقت یک مقداری افــرادی مثل من
باید تالش و تقال کنند تا رهبــری اصالح طلبان را در منگنه
بگذارند که انها مجبور شوند واضح تر و علنی تر جلو بیایند.
اگر این اتفــاق بیفتد مــن ان وظیفه ای کــه در انتخابات
ریاســت جمهوری انجام دادم خیلی صریح تــر نامه علنی
و سرگشــاده به اقای هاشمی رفســنجانی و اقــای خاتمی
می نویسم و می گویم که باید قرص و محکم و صریح و علنی
از اقای ناطق نوری حمایت کنند .در سال 92نیز همین کار
را کردم و نوشــتم که از اقای عارف بخواهند تا به نفع اقای
روحانی کنار برود .به نظر من چنیــن کارهایی را باید انجام
دهیم و از رهبری اصالح طلبان بخواهیم که بیایند و قرص و
محکم پشت اقای ناطق نوری قرار بگیرند.
فکر می کنید اقای عارف می پذیرد؟
دلیلی ندارد که اقای عارف به نفع اقای ناطق نوری
کنار برود چون او نفر دوم در لیســت تهــران اصالح طلبان
می شــود .مهم به نظر من اقای هاشمی رفسنجانی ،اقای
خاتمی و چهره هایشاخص اصالح طلبهستندکه صریح
و علنی از اقای ناطق نوریحمایت وطرفداریکنند .معتقدم
این کار را خواهند کرد.
اگر اقای ناطق نیاید ایــا اقای الریجانی می تواند
جایگزین او شود و چنین نقشی را ایفا کند؟
خیر .برای انکه اقای الریجانی امتحان خودش را
پسداده،اوبیشازحدمحافظه کاراست.احتیاطمی کند،
مبادا جوری حرکت کنــد که موجب تکــدر خاطر اصحاب
قدرت شــود .این فایده ندارد ،یک جاهایی باید چهره ها و
شخصیت های سیاســی به خاطر مصالح و منافع سیاسی
و کالن نظام مقداری جســارت به خرج دهند و صریح تر و
علنی ترموضع گیریکنند.
یعنی اگر اقــای ناطق نیاید یــک خال ئی به وجود
می ایــد و اقای عــارف سرلیســت اصالح طلبان
می شود؟
عــارف سرلیســت اصالح طلبان می شــود .رای
قابل توجهی هم در تهران مــی اورد .فرقی نمی کند اقای
عارف کجای لیســت باشــد حتی اگر نفر دوم یا نفر سی ام
اصالح طلبان باشد باز هم رای سنگینی خواهد اورد ،حتی
شــاید در چنین حالتی رایش از اقای ناطق نوری هم بیشتر
شــود چون خیلی از کســانی که می خواهند به اقای دکتر
عارف رای دهند برای شان فرق نمی کند او سرلیست باشد
یا نفر دوم باشــد .با شــناختی که از عارف و جایگاهش در
جریان اصالح طلب دارند می ایند و به عارف رای می دهند،
یعنی می گویم رای اقای عارف در تهران مشخص است.
مساله مهم اقای ناطق نوری است که اگر اصالح طلبان او
را در سرلیست قرار دهند ان وقت او جز و پنج نفر اول تهران
خواهد بود.
بهار عملگرایی
احزاب وشخصیت ها
31
احزاب وشخصیت ها
کارگزاران به دنبال ناطق نوری است
سیاست
32
مثلث | شماره 280
زینب میراخوری
خبرنگار
گفت وگو با عبدالله ناصری
برایشروعگفت وگوابتدابفرماییدبهنظرشمااقای
ناطق نورینامزدانتخاباتمجلسمی شوندیاخیر؟
بنده فکر می کنــم یکی از ویژگی هــای بارز اقای
ناطق نوری صداقت در گفتار و بازی نکردن با افکار عمومی
اســت .اینکه ایشــان بارها اعالم کرده اند من خود را از نظر
سیاســی بازنشســته کرده ام یک بیان صادقانه اســت .اما
واقعیت و باور بنده این است که شــرایط کشور ان قدر ویژه و
حساس است که به حضور و وجود شــخص اقای علی اکبر
ناطق نوری بسیار نیازمند است .چه در حوزه قوه مقننه و چه در
حوزهخبرگانبهایشاننیازهست.بنابراینفکرمی کنمکهباید
در این موضوع هم اصالح طلبان و هم اصولگرایان معتدل
در یک فضاسازی منطقی و اخالقی چه در حضور رسانه و چه
در صورت فردی و شخصی و گفت وگوهای مکرر ایشان را به
یک اغنای اخالقی برســانند که در این شرایط در انتخابات
حضورپیداکنند.
شمافکرمی کنیددلیلاینکهبرخیازاصالح طلبان
به دنبال سرلیســتی اقــای ناطق نوری هســتند،
چیست؟
برخــی از دوســتان اصالح طلــب ماننــد جریان
کارگزاران به دنبال این اتفاق هستند .واقعیت این است که
درجامعهاصالح طلبیباتوجهبهعملکردچندسالهاخیراقای
ناطق نوری مخصوصا در انتخابات ریاســت جمهوری سال
92که عمال در کنار اقای خاتمی (رئیس دولت اصالحات)،
اقای هاشــمی ،اقای سیدحســن خمینی و اقــای روحانی
قرار گرفتند و در واقع این روند را همراهی کردند ،ایشــان از
یک محبوبیت قابل توجهی برخوردار شدند .در هر صورت
اصالح طلبی نیستکه ایشان را به اعتبار اینکهیک اصولگرا
هست ،حضورشان و ضرورت وجودشــان را در حل مسائل
مهم کشــور نپذیرند .اما طبیعتا اقتضای کار تشــکیالتی،
حزبی ،جبهه ای و جناحی این است که هر جریانی در واقع
یک نامزد شناخته شده چه برای انتخابات ریاست جمهوری
و چه برای شــرکت در انتخابات مجلس دارد .بنده معتقدم
بحثی هم که بعضی از دوســتان در مورد اقای ناطق نوری و
اقای عارف و هر کسی دیگر مطرح کردند زودهنگام بود .از
نظر بنده همان طور که انتخابات ریاست جمهوری 92رقابت
ی بود ،انتخابات مجلس این دوره هم از نظر نخبگان و
مهم
افکار عمومی از اهمیت زیادی برخوردار است .بنابراین اگر
اقای ناطق نوری اراده کنند که در عرصه مجلس حضور پیدا
کنند و در ایام ثبت نام جامعه شاهد حضور ایشان در یکی از
محل های ثبت نام کاندیدا باشــد ان قدر ویژگی های خوب
دارند که بتوانند جایگاه قانع کننده خودشان را در هر دو جبهه
پیدا کنند و این جایگاه ،جایگاه اغنا کننده ای باشد.
حاال که در این مــورد گفت وگو می کنیم شــاید بد
نباشد اشــاره ای هم به ســخنان اقای عطریانفر
داشته باشیم .ایشان که از شخصیت های اصلی
کارگــزاران اســت در مصاحبه بــا هفته نامه مثلث
گفته اند «نقد الریجانی را به نســیه عارف ترجیح
می دهنــد» ،نظر شــما دربــاره این موضــع اقای
عطریانفر چیســت؟ ایا همــه اصالح طلبان مانند
کارگزاران سازندگی فکر می کنند؟
باالخــره اقــای عطریانفــر شــخصیت سیاســی
کارکشته ای است .او هم برای خودش تحلیلی دارد .ایشان
طبیعتا به اعتبار وابستگی به جریان کارگزاران نظر می دهند.
5
عبدالله ناصری می گوید:
«من تفاوت اساســی بین اقای
الریجانــی و اقــای ناطق نوری
را در درون جبهــه اصولگرایــی
می بینم .بنابراین بنده اگر مخیر
بشــوم در عرصه انتخابات بین
این دو نفر حتما اقای ناطق نــوری را به اقای الریجانی
ترجیح می دهم ».او در عین حال می گوید « :اگر اقای
ناطق نوری وارد انتخابات شــوند و به طور طبیعی از هر
حوزه انتخاباتی وارد شوند ،رای خواهند اورد » .با او در
این مورد گفت و گو کردیم .
انها به دنبــال این که اقــای ناطق نوری و اقــای الریجانی
باتوجه به تجربه های سال های اخیرشان و ریاست مجلس
در لیست شــان قرار بگیرند .در هر صورت از ســوی دیگر به
این نکته باید توجــه کرد که کارگــزاران به عنوان یک عضو
جبهه اصالحات تا این لحظه پذیرفته است که در چارچوب
منشور سیاستگذاری شــده اصالح طلبان حرکت و همراهی
کند .اگرچه این احتمال هم وجود دارد که در روزهای نزدیک
به انتخابات اصالح طلبان و بعضــی از احزاب اصالح طلب
در فهرســت اختصاصی خودشــان چند مورد چهره هایی را
داشته باشند که بعضی دیگر از احزاب اصالح طلب انها را در
فهرست های خودشان نداشته باشند .فکر می کنم در اینده
باید بیشــتر در این مورد صحبت کرد و سخن گفت و صحنه
واقعی جامعه را دید .مخصوصا در ایام تبلیغات و بعد از پایان
ثبت نام خیلی از حرف هایی را که بــه نظر من عده ای خیلی
عجوالنه می زنند ان موقع براساس واقع بینی و واقعیت های
موجود جامعه باید زد.
به هر حال کســانی کــه ضــرورت حضــور اقایان
ناطق نــوری یــا علــی الریجانــی را در لیســت
اصالح طلبان مطــرح می کنند و این عالقه شــان
را پیوســت می کنند به خصوصیاتی که برای اقای
عارف ذکر می کنند .به یک معنا انها می گویند اقای
عارفدرچندسالاخیرچندانمواضعاصالح طلبی
نداشته اند ،شما این مساله را قبول دارید؟
من اقای عارف را یک چهره بســیار اصالح طلب،
اخالقی و سیاســتمند می دانم .ایشــان ظرفیت خوبی هم
برای خودشان در کشور ایجاد کرده اند و بنده کامال ایشان را
یک شخصیت اصالح طلب می دانم .من خیلی از نقدهایی
را که به اقای عارف وارد اســت .قبول نــدارم .اما از این نظر
ی در عملکرد خودش ممکن است
که هر انسان غیرمعصوم
خطاهایی مرتکب شــو د یا بعضی از رفتارهای سیاســی که
برخی از همفکرانش ان را نپســندند ،یک امر بدیهی است.
این هم بدیهی است که اقای عارف هم به بعضی از احزاب
اصالح طلب و افکارشان نقدهایی دارند .این یک امر طبیعی
اســت و البته یکی از شناســه های بارز جامعه توسعه نیافته
سیاسیهمینباشدکهخیلیتحزبوقوانینوقواعدخودش
را در درون خودش محکم نکرده است .خیلی از احزاب بیش
یکلمهومدرنکلمهتوجهبکنند،
ازاینکهحزبیبهمعنایعلم
در درون خودشان علی ر غم اینکه نام حزب را دارند جبهه ای
موضع گیری،تجزیهوتحلیلمی کنند.
حاال از نظر شــما چرا کارگزاران سازندگی اصرار به
تشکیل مجلسی شبیه مجلس پنجم را دارد؟ این
مجلس پنجم چه مشــخصاتی دارد که این طیف
از اصالح طلبان به این اندازه از ان رضایت دارند و
اساسا چقدر از ان به وجود اقای ناطق نوری مربوط
می شود؟
اصالح طلبانازاینمنظرارزیابیوتحلیلنمی کنند.
این کــف برداشــت اصالح طلبــان در مورد مجلــس اینده
اســت .با توجه به نقش دولت و نقش بخش قابل توجهی از
اصولگرایانمعتدلکهدرهرصورتانهاهمدرروندانتخابات
اینده موثر هستند ،این کف پیش بینی دوستان اصالح طلب
برای مجلس اینده است .به هر صورت اهتمام عالی انها به
این است که مجلسی از لحاظ کمی و کیفی فراتر از ان داشته
باشند .علت ان هم این است که مجلس فعلی و دو مجلس
قبلی و مخصوصا مجلس فعلی که در شرایط خیلی حساسی
در دو سال اخیر قرار داشته ،مشکالتی را برای سیاست های
اساسی دولت پیش اورده و در روند توسعه ملی کشور موانعی
ایجاد کرده است .با توجه به جریانی که در مجلس فعلی قرار
دارد ،این ارزوی دوستان اصالح طلب است که حداقل اگر
اصالح طلب شاخصی در مجلس اینده وجود نداشت عاری از
جریان تندرویی باشد که امروزه ما شاهد هستیم.
به عقیده شما چه شخص دیگری می تواند غیر از
اقای ناطق نوری چنین نقشی را برای اصالح طلبان
داشــته باشــد؟ ایا شــخصی مثل اقای الریجانی
می تواند چنین نقشی را برای اصالح طلبان داشته
باشد؟
خیر .اگرچه بنده بارها در مصاحبه هایی که داشته ام
عنوان کردم و باورم هم این است که اقای الریجانی االن با
اقای الریجانی یک دهه قبل خیلی متفــاوت ،پخته تر و در
خیلی از عرصه ها ملی تر نگاه می کند اما من تفاوت اساسی
بین اقــای الریجانــی و اقــای ناطق نــوری در درون جبهه
اصولگرایی می بینم .بنابراین بنده اگر مخیر بشوم در عرصه
انتخابات بین این دو نفر حتما اقای ناطق نــوری را به اقای
الریجانی ترجیح می دهم.
برخی مطرح می کنند که یکی از دالیلی که ممکن
است اقای ناطق نوری کاندیدا نشوند حضور اقای
علیالریجانیاست،شمااینمسالهراقبولدارید؟
خیر،بندهمعتقدماگراقایناطق نوریواردانتخابات
شــوند و به طور طبیعی از هر حوزه انتخاباتی وارد شوند ،رای
خواهند اورد .بنابراین حتما اقای الریجانی به احترام ایشان
وارد عرصه رقابت با ایشان در زمینه مدیریت مجلس نخواهند
شد .حتی اگر مجلس یکدست اصولگرا باشد و اصالح طلبی
درون ان نباشد.
شماشباهت هاوتفاوت هایاقایالریجانیواقای
ناطق نوری را در عرصه سیاســت در چه چیزهایی
می بینید؟
مندرسال هایاخیریعنیاز 76بهبعداخالق گرایی
اقای ناطق نوری را در عرصه سیاست ورزی بسیار پررنگ تر از
اقای الریجانی دیدم و باور دارم .به همین جهت هم اســت
که عرض کردم اگر مخیر شوم در انتخابات مجلس ایشان
را به اقــای الریجانی ترجیح می دهم ،بــا این حال معتقدم
که هر دو ظرفیت های خاص خودشــان را دارند .اگرچه در
اصول و مبانی اختالف ان چنانی ندارند اما اقای ناطق نوری
در عرصه سیاست ورزی و کنشگری سیاسی به نظر بنده واقع
بین تر از اقای الریجانی هســتند .حتی می توانم این تعبیر
را به کار ببــرم که عرصه منفعت طلبی ملــی را بر حوزه منافع
یترجیحمی دهند.درهرصورتبندهمعتقدمدرصورت
جناح
ثبت نام اقای ناطق نوری در انتخابــات بدون هیچ تردیدی
ایشان رای خواهند اورد .حضور ایشان را از این جهت یک
تکلیف اخالقی و دینــی می دانم که واقعــا می توانند یک
شکاف عمیق بسیار جدی بین بخش تندروهای اصولگرای
مثل جبهه پایداری ایجاد کنند .بنابراین از این جهت اســت
که معتقدم هم رســانه های دو جناح و هم شــخصیت های
اثرگذار دو جناح باید در قانع ســازی اقــای ناطق نوری برای
احزاب وشخصیت ها
حضوردرعرصهانتخاباتمجلسشورایاسالمیومجلس
ن تردیدی در رای اوری ایشان
خبرگان رهبری فعال شوند .م
ندارم .اما همان طور که گفتم یکی از ویژگی های بارز ایشان
صداقت در گفتار ،شفاف بودن در بیان و بازی نکردن با افکار
عمومی است .بنابراین اینکه اقای ناطق نوری گفتند که من
در انتخابات حضور نخواهم داشــت و خودم را از سیاســت
بازنشسته کردم ،این یک واقعیت اســت .حاال باید بزرگان
و افــکار عمومی ایشــان را از این دریافــت و درک صادقانه
خودشانبهشرایطخطیرومهمکشوردرعرصهملی،منطقی
و بین المللی برگردانند که حضور اقای ناطق نوری بسیار برای
هر دو جناح کشور مغتنم است .هر چند بنده حضور ایشان را
بیشترازمنظرملیارزیابیمی کنم.
در صــورت کاندیداتــوری اقــای ناطق نــوری چه
ی میان اصولگرایان رخ خواهد
تحوالت و تغییرات
داد؟
حضــور اقای ناطق نــوری جریان معتــدل و عاقل
اصولگرایی را کامال منسجم و متحد می کند .حضور ایشان
جریان تندرو و افراطی اصولگرایی را که امروز در اســامی و
قالب هایشناختهشدهوبعضاناشناختهکهدردرونمجلسو
بیرون مجلس حضور دارند را خانه نشین خواهد کرد.
در راســتای همین بحث شــما فکــر می کنید در
این صورت ممکن اســت بــا کاندیداتــوری اقای
ناطق نوری طیف هایی از اصولگرایان هم از ایشان
حمایتکنند؟
تردیدی ندارم ،حتمــا .همان طور که گفتم یکی از
امتیازاتی که حضور ایشــان در انتخابات برای اصولگرایان
خواهد داشــت این اســت که در واقع جبهــه اصولگرایان
عاقل و معتــدل را کامال منســجم می کند .اتفاقــی که در
جبهه اصولگرایان در انتخابات ســال 92رخ نداد .باالخره با
چهار نامزد امدند و شکســت خوردند .اما حضور اقای ناطق
در انتخابات مجلس شــورای اســامی پیــش رو می تواند
اصولگرایان را منســجم کند ،البته تنهــا اصولگرایانی را که
پیشینه و هویت تاریخی دارند و ما در تاریخ جمهوری اسالمی
همیشه از انها به عنوان راست یاد کردیم نه جریان افراطی که
بعد از سال 84کم کم با القاب مشخص ظهور و بروز کرد که
امروزه حتی اقای الریجانی علیه انها موضع دارند.
حاال اگر فرض بر کاندیداتــوری اقای ناطق نوری
باشــد این اتفاق چه تاثیری بر ارایش سیاسی دو
جناح خواهد داشت؟
در حال حا ضر من عقیــده دارم این گونه پیش بینی
برای این لیست ها غیر واقع بینانه و خیلی زودهنگام است .به
نظرم باید یک مقدار جلوتر رفت .هنوز فضای عمومی کشور
وارد موضوع انتخابات مجلس نشده است .اگر هم بخواهیم
یک نگاه کامال عالمانه و علمــی را عرضه کنیم و به نمایش
بگذاریم حتما زمانی خواهد بــود که ترکیب ثبت نام کننده ها
و تایید شدگان نهایی انتخابات مجلس مشخص شده باشد ،
اصالح طلبان فقر چهره دارند
حمیدرضا ترقی درگفت وگو با مثلث
6
حمید رضا ترقــی معتقد
اســت اصالح طلبان دچار فقر
چهره در لیست های انتخاباتی
خود هســتند و به همین دلیل
ســعی می کننــد از چهره های
اصولگرا مانند اقای ناطق نوری
و اقای الریجانی دزدی کنند تا به ارای خودشان اضافه
کنند .با او در این باره گفت وگو کردیم.
مثلث | شماره 280
انها را می کرد اما چنین چیزی که انها را در فراکسیون خود
بیاورد قبول نداشت.
اگر فرض را بر کاندیدا شدن اقای ناطق نوری در
انتخابات مجلس بگیریم به نظر شما چه تغییر
و تحوالتی در اصولگرایان خواهیم داشــت؟ ایا
می توان پیش بینی کرد که طیفی از اصولگرایان
به حمایت اقای ناطق نوری بپردازند؟
خیر .هیچ تحولی در بین اصولگرایان رخ نخواهد
داد .بعید هم هســت که در چنین شــرایطی اصولگرایان
بخواهند به ســمت چنین محــوری بروند .ایــن فرض که
ممکن است اصولگرایان به سمت دفاع از اقای ناطق نوری
کشیده شوند فرضی منطبق بر واقعیت نیست.
شــما فکر می کنید در صورت نامزد شــدن اقای
ناطق نوری شکل و شــمایل و ارایش سیاسی دو
جناح و لیســت هایی که ارائه خواهند داد چگونه
است؟
در این مورد هیچ گونه بحثی انجام نشــده است.
چرا که یک امر غیر قابل تحقق اســت .بنابراین ضرورتی
ندارد در این باره بحثی انجام شود.
ایا نامــزدی اقــای ناطق نــوری مطلــوب و مورد
حمایت اقای روحانی خواهد بود؟
در ایــن باره تا به حال چیز خاصی شــنیده نشــده
است.ممکن است چنین موضعی هم داشته باشند اما به
هر حال دولت باید موضع بی طرفانه در انتخابات داشــته
باشد و در کل باید بگویم با تمام این تفاصیل بنده نامزدی
اقای ناطق نوری در انتخابات مجلس شــورای اســامی
پیش رو را قریب به صفر می بینم.
سیاست
همانطور که می دانید به دهمین انتخابات مجلس
شورای اســامی نزدیک می شــویم .شایعاتی
مطرح شده مبنی بر اینکه اقای ناطق نوری قصد
نامزدی در انتخابات پارلمان را دارند .شما در این
باره چگونه فکر می کنید؟
ایشــان بیش از 100بار عنوان کردنــد که چنین
قصدی ندارنــد .اما نمی دانــم چرا اصالح طلبــان اصرار
دارند مرتب نام ایشان را ببرند و این موضوع را مطرح کنند.
شــما فکر می کنید چــرا اصالح طلبــان به دنبال
سر لیستی اقای ناطق نوری هستند؟
اصالح طلبان در واقع دچار فقر چهره در لیســت
انتخاباتی خود هستند.از انجا که چهره های اصالح طلب
موجب کاهش رای اوریشان می شــوند ،سعی می کنند از
چهره های اصولگرا استفاده کنند تا بتوانند در واقع به ارای
خودشان اضافه کنند.
به همین خاطر مستمرا تالش می کنند یا اسم اقای
الریجانی و یا اسم اقای ناطق نوری را بیاورند و متوسل به
چهره های معتدل اصولگرا شــوند .این هم نشان دهنده
فقر چهره است که در بین انها به وجود امده و انها را دچار
مشکل کرده است.
البته ما با همین وضعیت در مورد اقای الریجانی
هم مواجــه هســتیم .اصالح طلبان اخیــرا نام
ایشان را زیاد مطرح می کنند.
اینهــا بیشــتر اینگونــه موضع گیری هــا را برای
اختالف بین اصولگرایان مطــرح می کنند .می خواهند از
موقعیت اقای الریجانی برای خودشان قرض بگیرند.
اصالح طلبان افرادی مانند محمد رضا عارف هم
در میان خود دارند .چرا اقبال همه جانبه نسبت به
او در میان اصالح طلبان وجود ندارد؟
اقای عارف شخصیتی روشن و شفاف دارند .هم
پایبند به نظــام و ارمان های انقالب اســت و هم در واقع
بعضی از افکار اصالح طلبان را قبول دارد .اقای عارف به
نظر بنده یک اصالح طلب اصولگرا تلقی می شوند نه صرفا
یک اصالح طلب.
به عقیده شما چرا کارگزاران سازندگی اصرار به
تشکیل مجلسی شــبیه مجلس پنجم دارند؟به
صورت کلی مجلس پنجم چه ویژگی هایی دارد که
اصالح طلبان این قدر نسبت به ان رضایت دارند؟
کارگزاران مجلس پنجم را سکویی برای تشکیل
مجلس ششم می دانند .معتقدند اگر بخواهند به مجلس
ششــم برســند مجددا باید از همان مســیر مجلس پنجم
اســتفاده کنند .در مجلس پنجــم کارگزاران توانســتند با
اهمال نظر دولتی هــا و تاثیرگــذاری کانون های قدرت و
ثروت در مجلس نفوذ کنند و از طریق ان نفوذ بتوانند شرایط
کشــور را در واقع به نفع خودشان برای ایجاد یک مجلس
ششم ایجاد کنند.
ایا اقای الریجانی می تواند نقشــی همانند اقای
ناطق نوری را برای اصالح طلبان بازی کند؟
به هر حال هر شــخصی که خطــوط قرمز فاصله
و مرز بیــن اصولگرایــی و اصالح طلبی را نادیــده بگیرد،
می تواند این نقش را داشته باشــد .می خواهم تاکید کنم
اصوال اقای ناطق نوری تصمیمی برای اینکه خودش را در
معرض رای مردم قرار دهد ندارد.
شــباهت ها و تفاوت هایی که بین رفتار سیاسی
اقایان الریجانی و ناطق نــوری وجود دارد از نظر
شما چیست؟
اقای الریجانی در مسائل سیاســی و بین المللی
به روزتر هستند و توانسته در فراکسیون خودش در مجلس
از عناصر اصالح طلــب و اصولگرا در کنار هــم ترکیبی را
درست کند .در حالی که اقای ناطق نوری در مجلس چنین
موضعی نداشــت .اقای ناطق نوری نســبت به نیروهای
فراکسیون اقلیت مجلس در عدالت و برخورد رعایت حال
یعنی درست در ایام تبلیغات رسمی.
بنده هــم در حال حاضــر هیچ گونه خبری از لیســتی
که قــرار اســت اصولگرایان در ایــن انتخابــات ارائه کنند،
نــدارم و اصالح طلبــان هنــوز برنامــه ای در چارچــوب
فهرست بندی و لیست بندی در دستور کارشان ندارند .فعال
سیاســت گذاری های عمومــی را دنبال کردند و به ســامان
رساندند.
به عنوانسوالاخراینکهایاشماکاندیداتوریاقای
ناطق نوری را در حــال حاضر مطلوب اقای روحانی
می بینیدیاخیر؟
حتما این طور اســت .همان طور که اقای روحانی
در ســال 92بنا بــر رویکرد مصلحت اندیشــی ملــی امد نه
مصلحت اندیشیسیاسیوجناحیهمچنانکهاصالح طلبان
این کار را کردند .براساس مصلحت اندیشی ملی در شرایط
خطیر به حمایت از اقای روحانی امدند ،اقای روحانی هم در
انتخابات مجلس پیش رو اگر اقای ناطق نوری کاندیدا شوند
براساس همان مصلحت اندیشــی ملی از اقای ناطق نوری
حمایتخواهندکرد.اگرچهرئیس جمهوربهظاهروبه عنوان
تکلیف قانونی نمی تواند از کســی حمایت رســمی کند .اما
حضوراقایناطق نوریبرایرئیس جمهوربسیارنویدبخشو
خرسند کنندهخواهدبود.همچنانکهمنمعتقدمحضوراقای
ناطق نوری در عرصه انتخابات برای اصالح طلبان هم بسیار
مغتنم و خوشحال کننده است.
33
احزاب وشخصیت ها
ایا عارف بازهم وجه المصالحه خواهد بود؟
رمزگشایی از پیچیدگی های انتخابات مجلس دهم
حسن رضایی
پژوهشگر سیاسی
7
درک فضــای سیاســی کشــور در اســتانه برگــزاری
انتخابات های مختلف یکی از الزامات تشــخیص و تصمیم
صحیح برای هر فرد ایرانی-با هر سلیقه ای -است .انگونه که
ازظواهرامر پیداست،فعاالن سیاسیاردوگاه اصولگرایی این
روزها از تالش برای رسیدن به وحدت و شکل دهی یک لیست
واحددراستانهانتخاباتمجلسدهمخبرمی دهند.درمقابل؛
اصالح طلباننیزبابهره گیریازتجربهائتالفانتخاباتیسال
92به دنبال تکرار ان در انتخابات مجلس پیش رو هســتند.
اینها برداشت عمومی و کلی از فضای سیاسی -انتخاباتی این
روزهای کشور است .اما واقعیت ان است که مساله به همین
سادگی ها هم نیست .ما در این نوشــته سعی خواهیم کرد تا
تصویر روشنی از چرایی پیچیدگی فضای انتخاباتی مجلس
پیش رو و نقش افراد تاثیرگذار در روند ان را به شما ارائه کنیم.
-1مختصات فضای انتخاباتی در ایران
کارشناســان مســائل سیاســی داخل و خارج از کشور
در مسیر تحلیل رفتار سیاســی مردم ایران از ابتدای انقالب
تا کنون ،هموارهبهیکنکتهاساسیاذعانداشته اند:غیر قابل
پیش بینیبودنارایایرانی هادرانتخابات!اینواقعیتاصیل
و جذاب در کنار اینکه نمودار وجود یک دموکراســی حقیقی
در ساختار سیاســی جمهوری اسالمی اســت ،برای پیچیده
ی انتخابات های ایران
کردن معادالت سیاسی پیرامون تمام
کافی است! درواقع اگرچه نتیجه نظرسنجی های مراکز معتبر
افکارسنجیدرچندانتخاباتاخیرکشورتاحدزیادیبهواقعیت
نزدیک بوده است؛ اما باز هم پیش بینی نتایج پازل انتخاباتی
ایراندرانتخابات هایمختلفبسیارسختودشواراست.چه
اینکه از طرفی نتایج نظرسنجی های مذکور غالبا تا حد زیادی
محرمانه است و از طرفی؛ مردم ایران شاید یک روز مانده به
انتخاباتنیزنظرخودراکامالتغییردهند!
سیاست
34
مثلث | شماره 280
-2واقعیت های کنونی فضای سیاسی کشور
درسال هایاخیروقوعچنداتفاقمختلفصحنهپیچیده
شــطرنج انتخابات ایران را پیچیده تر کرده اســت .اتفاقاتی
که از طرفی باعث شــد ه برخی جریانات سیاسی اجبارا با یک
پوست اندازی قابل توجه در عرصه انتخابات حاضر شوند و از
طرفی؛ مرزبندی جناح های سیاسی اصلی کشور با یکدیگر،
کمرنگوکمرنگ ترشود.وقوعفتنه 88واشوب هایخیابانی
ادامه دار پــس از ان را بایســتی اولین دســته از این اتفاقات
تعیین کننده به حساب اورد .جریان اصالح طلب ،در جریان
فتنه مذکور بسیاری از کنشگران سیاسی خود در عرصه جامعه
ایران را عمال از حیز انتفاع خارج کرد .افرادی که تا پیش از این
سعی می کردند سیاست های رادیکال خود را به هر صورتی در
قالب های رسمی جمهوری اسالمی پیگیری کنند ،خردادماه
1388در یک قمار بــزرگ ،همه اعتبار سیاســی خود را خرج
میرحسین موسوی کردند .در نتیجه؛ فتنه 88بسیاری از افراد
تاثیرگذار جناح اصالح طلب را برای همیشــه به گوشه رینگ
سیاست رسمی ایران برد.
از طرفی؛ تغییر رویه محمود احمدی نــژاد در دوره دوم
ریاســت جمهوری وی و افزایــش انتقــادات اصولگرایان به
عملکــرد او و نزدیکانــش ،تمامــی امیدهــای اصولگرایان
برای وحدت بر ســر انتخابات ریاســت جمهوری 1392را بر
باد داد .احمدی نژاد که از ابتدا نیز خــود را بی نیاز از وحدت با
دیگران می دانســت ،حاال تبدیل به مهره ای برای دامن زدن
به اختالفات موجود در اردوگاه اصولگرایان شده بود .نتیجه
طبیعی این وضعیت؛ روی کار امدن دولت حسن روحانی بود.
روحانی با انکه در نتیجه کناره گیری محمدرضا عارف (گزینه
رسمی اصالح طلبان) به ریاست جمهوری رسیده بود و به انها
نزدیک تر بود؛ شــعار اعتدال ســر داد .انتخاب برخی وزرای
اصولگرا از سوی روحانی به ادعای غیرجناحی بودن وی دامن
زد و همگان را در تعیین نوع مواجهه با وی و سیاســت هایش
دچار سردرگمی کرد .
-3ائتالف های برون گروهی محتمل
همهاینهاباعثپیچیدگیفضایانتخاباتیمجلسدهم
شدهاست.بنابرانچهمذکورشد،حاالشکل گیریائتالف های
اصولگرا -اصالح طلب ،اعتدالگرا -اصالح طلب یا اعتدالگرا
اصولگرا مساله ای دور از ذهن نیست .ائتالف اصولگرایانبا اصالح طلبان اگرچه مســاله ای دور از ذهــن می نماید ،با
این حال زمزمه هایــی از احتمال شــکل گیری ان در فضای
سیاسی -رسانه ای کشور شنیده می شود .اصالح طلبان بی َسر
به دنبالانهستندتاباجذببرخیشخصیت هایاصولگرا،با
وجه المصالحه قرار دادن وجهه اجتماعی انها در پشت سر انها
قرارگرفته،مقدماتبازگشتراحت ترخودبهمسندقانونگذاری
و قدرت را فراهم نمایند.
شکل گیری ائتالف اعتدالگرا -اصالح طلب اما معلول
رودربایستی همیشگی اصالح طلبان با دولت یازدهم خواهد
بود .اصالح طلبان دوســت داشــتند و دارند تا دولت روحانی
نردبانصعودانانبهنهادهایعالیقدرتدرجمهوریاسالمی
باشد .انها در همین راستا ،دولت یازدهم را «رحم اجاره ای»!
خود نامیده بودند .این گفته چندان هــم دور از واقعیت نبوده
است؛ چه اینکه عملکرد دولت روحانی توانسته است تا حدی
به شکل گیری فضای مطالبات اصالح طلبانه در سطح جامعه
ایران دامن بزند .بــا این حال به نظر می رســد اصالح طلبان
هنوز هــم از ورود مســتقل -بدون درنظر گرفتــن نظر جریان
نزدیک به دولت -به کارزار انتخابات مجلس دهم می ترسند.
ضعف پایــگاه اجتماعــی اصالح طلبان در نتیجــه اقدامات
ضدامنیتی و ساختارشکنانه انان انها را در تنگنا قرار داده است.
رویکرد حمایتی اصالح طلبان از معارضین سوری! (بخوانید
تروریســت ها) در ســال های ابتدایــی شــروع درگیری های
مسلحانه این کشور ،تنها یکی از گاف های امنیتی این جناح
سیاسی در فضای کنونی بوده است.
با این حال شکل گیری ائتالف اصالح طلب -اعتدالگرا
نیز با مشــکالتی روبه رو خواهد بــود .در این میــان؛ جریان
کارگزاران -به عنــوان نزدیکترین مجموعه بــه دولت -نقش
اساســی را بر عهده خواهد گرفت .بافت جمعیتی و سیاســی
شورای مرکزی این حزب با تکبر سازمانی عجین شده است .
کارگزاران به علت دسترســی به منابع مالی و رسانه های قابل
توجه معتقد اســت خواه ناخواه در ائتالف احتمالی جریانات
نزدیک به دولت و اصالح طلبان بایستی سهم اصلی سفره را از
انخودکند.ازطرفی،اختالفاتدرون جبهه ایاصالح طلبان
و سهم خواهی حزب اعتدال و توسعه بر مشکالت پیش روی
این ائتالف سیاسی -انتخاباتی خواهد افزود.
ســومین ضلع ائتالف های بــرون گروهــی ممکن در
انتخابات پیش روی مجلس را اما ائتالف اصولگرا -اعتدالگرا
شــکل خواهد داد .علی الریجانی ،حسن روحانی و علی اکبر
ناطق نوری ســه ضلع اصلی ایــن ائتالف را شــکل خواهند
داد .علــی الریجانی از اصولگرایانی به حســاب می اید که بر
ســر اختالف با محمود احمدی نژاد در جریان هدایت پرونده
هسته ای از سمت خود در شورای عالی امنیت ملی کناره گیری
کرد .الریجانی اما در جریان ریاســت خود بر مجلس نهم در
موارد متعددی از عملکــرد دولت یازدهم دفاع کرده اســت.
حمایت از رضا فرجی دانا و دیگر وزیــران دولت در کنار کوتاه
کردن دست مجلس از تصویب یا رد توافق هسته ای در جریان
تغییرطرححفاظتازدستاوردهایهسته ایکشور،بخشیاز
این همکاری ها را تشکیل می دهد .او حتی در جریان جلسات
علنی و غیر علنی مجلس ،نیروهای منتقد و مخالف دولت را به
حاشیه برده و با نقل برخی اظهارات ،انها را جریانی بی اخالق
جلوه داده است .با این حال ،الریجانی و ناطق نوری به عنوان
اصولگرایانی کــه احتمال می رود با جریــان نزدیک به دولت
ائتالف کنند ،هر دو در یک نکته مشترک هستند :مخالفت با
احمدی نژاد.
-4محمدرضا عارف؛ کلید حل المسائل انتخابات
دراینمیانامابازخوانینقشمحمدرضاعارفبه عنوان
فردیکهبه«مردانصراف هایانتخاباتی»مشهورشدهاست،
خود محل بحث دیگری خواهد بود .چه اینکه او با استعفای
خوددرجریانبرگزاریانتخاباتریاست جمهوریدورهیازدهم،
عمال به عنوان حلق ه واســط جریان اصالح طلب و اعتدالگرا
ظاهر شده و از طرفی دارای دیدگاه هایی اصولگرایانه است!
واقعیتاناستکهتنهاوقوعفتنه 88وحذفشدنچهره های
اصلی اصالح طلبان از ساحت سیاست ورزی رسمی جمهوری
اسالمی ،انان را به کاندیداتوری شخصی همچون محمدرضا
عارف برای انتخابات ریاســت جمهوری یازدهم راضی کرد.
درواقع عــارف گزینه تحمیلــی اصالح طلبان بــود نه گزینه
ایده ال! او دقیقا به همین دلیل با نظــر بازیگران خارج از گود
جناح اصالح طلب ،با اســتعفای خود وجه المصالحه رای 50
درصدیحسنروحانیدرسال 92قرارگرفت.روحانیبه دنبال
حل مشکالت کشور با کلید بنفش بود؛ حال انکه عارف کلید
حل مشکالت شخص روحانی شد! عارف را حاال هم می توان
به نوعی کلید حل المسائل پیچیدگی های انتخاباتی فضای
کنونیکشوردانست.
او پس از اســتعفای سرنوشت ســاز خود از رقابت های
ریاست جمهوری ،ان گونه که انتظار می رفت -به هر دلیلی -از
جانب حسن روحانی و دولتش مورد توجه واقع نشد .او حتی در
زمان استعفا از رقابت های انتخاباتی هم ناراحت و دلخور بود!
محمد رسولی ،سخنگوی ستاد انتخاباتی عارف در انتخابات
92درتاریخ 29تیر 92بهروزنامهتهرانامروزمی گوید«:عارف
ناراحت و دلخور بود اما نه به ایــن دلیل که به نفع روحانی کنار
رفتبلکهبهدلیلبرخوردهاوعملکردیکهدرشورایمشورتی
صورت گرفت .به این دلیل که بر خالف وعده هایشان عمل
کردند .برخی از دوستان از بیم اینکه اقای عارف کناره گیری
را نپذیرد ،بر خالف نظر شورای مشاوران و نمایندگان نامزدها
اقدام بــه مصاحبه و اعالم خبــر اجماع به نفع اقــای روحانی
کردند ».عارف حاال کم کم خودش را برای در دســت گرفتن
سکان ریاست مجلس دهم اماده می کند ،ولی شواهد نشان
می دهد قرار اســت او این بار هم وجه المصالحــه یک بازی
انتخاباتی کالن تر قرار گیرد.
در همین راستا؛ صادق زیباکالم از فعاالن اصالح طلب
طی گفت وگویی که در تاریخ 11مرداد 1394با روزنامه دنیای
اقتصاد داشته است می گوید« :قطعا اگر به انتخاب خود من
باشد اقای عارف را سرلیست تهران می کنم و دوست دارم که
اقای عارف رئیس مجلس دهم بشــود امــا واقعیت ها به من
می گوید که چشــم هایم را بیشــتر و بهتر بازکنم و ببینم که در
شرایط فعلی مملکت اگر فردی مثل علی اکبر ناطق نوری در
راس مجلس باشد ،ان مجلس بســیار توانمند تر از مجلسی
احزاب وشخصیت ها
ناطق نوری محبوب اصالح طلبان شده است
گفت وگوی مثلث با داریوش قنبری
زینب میراخوری
خبرنگار
محبوبیت خاصی داشته باشند.
اگــر مصاحبــه اخیــر اقــای عطریانفــر را در مورد
انتخابات مجلس خوانده باشید ایشان گفته اند که
نقد الریجانی را به نسیه عارف ترجیح می دهند ،نظر
شما در مورد حرف ایشان چیست؟
البتــه این یک نظر شــخصی بــوده که بیان شــده
اســت .اینگونه صحبت ها در مجموع به نظــر من نمی تواند
در جهت وحدت باشــد .به عقیــده بنده اقای عــارف و اقای
الریجانــی می توانند در یک لیســت انتخاباتــی در کنار هم
باشند .هیچ کدام نافی دیگری نیســتند .من فکر می کنم که
جریان هایی که می خواهند بین اصالح طلبان و اصولگراهای
معتدل فاصله بیندازند ،اینها در جهت اختالف افکنی حرکت
می کنند و در جهت وحــدت نیروها علیــه رادیکال ها حرکت
نمی کنند .به هرحال می شود که اقای عارف و اقای الریجانی
در کنار هم باشــند و ائتالفی علیه رادیکال ها شکل بگیرد.
مثلث | شماره 280
انتخابات مهم و حساس مجلس شورای اسالمی
را در پیش داریم و گمانه زنی های فراوانی درباره ان
می شنویم ،به عنوان سوال اول می خواهم بدانم از
نظر شما ایا اقای ناطق نوری نامزد انتخابات مجلس
شورای اسالمی می شوند؟
اقای ناطــق همان طور که خودشــان اعالم کردند
در انتخابات حضور نخواهند داشت .خبرهایی هم که شنیده
می شــود به این صورت اســت که ایشان خودشــان حضور
مســتقیم در انتخابات نخواهند داشــت .بنده احساسم این
است که اقای ناطق از طیف خودشان در این دوره انتخابات
مجلس حمایت می کنند .فکر می کنم که جریان اقای ناطق
در انتخابات حضوری فعال خواهند داشت .به هر حال اقای
ناطق نوری به شخصه رهبری جریان خاصی را بر عهده دارند.
اصولگرایــان معتدل تحت رهبــری اشــخاصی مانند اقای
ناطق نوری و اقای الریجانی در انتخابات به سمت ائتالف با
اصالح طلبان حرکت خواهند کرد .در واقع من مسیر انتخابات
را در این جهت می بینم.
این گونه که شنیده می شود برخی از اصالح طلبان
در این روزها به دنبال سرلیســتی اقای ناطق نوری
هستند ،شــما علت این خواســت اصالح طلبان را
چه می بینید؟
به هر حال اقــای ناطق فــردی معتــدل و میانه رو
هستند .ایشان مورد غضب جریان های رادیکال بوده است.
جدا از این مسائل ایشــان موضع عاقالنه ،منطقی و عالمانه
در قبال مسائل کشور داشتند .توجه به مسائل و مصالح ملی
باعث شده است که اقای ناطق نوری در میان اصالح طلبان
8
قنبــری از چهــره هــای
اصالح طلب می گوید « :اقای
ناطق فردی معتــدل و میانه رو
هســتند .ایشــان مورد غضب
جریان هــای افراطــی و تندرو
بوده اســت .جدا از این مسائل
ایشان موضع عاقالنه ،منطقی
و عالمانه در قبال مسائل کشور داشتند .توجه به مسائل
و مصالح ملی باعث شــده است که اقای ناطق نوری در
میان اصالح طلبان محبوبیت خاصی داشته باشند».
با او در مورد تصمیــم اصالح طلبان دربــاره انتخابات
مجلــس و احتمــال حمایت از علــی اکبر ناطــق نوری
گفت و گو کردیم .
سیاست
خواهدبودکهاقایمحمدرضاعارفدرراسانباشد.بنابراین
از این بابت من بــدون تردید می گویم که اقــای ناطق نوری
باید ســکان کشــتی اصالح طلبان و میانه رو ها را در مجلس
دهم به دست بگیرند».عارف یک روز بعد طی گفت وگویی با
خبرگزاری فارس با اذعان به پیچیدگی ها و ابهامات موجود در
فضای سیاسی کشور می گوید« :باید این را پذیرفت که هیچ
کس یک جبهــه خاص را نمایندگی نمی کنــد به همین دلیل
صداهایمختلفیدرجبههاصالح طلبانواصولگرایانشنیده
می شود ،امیدواریم این دو جبهه بزرگ و ارزشمند راهبردهای
نهایی خود را هرچه سریع تر اعالم کنند ».اما برخالف خواسته
عارف؛ راهبردهای نهایی هنوز هم مشــخص نشــده و همه
چیز در گرو تصمیمات روزهــا و ماه های اینده قــرار دارد .ان
گونه که از شواهد امر پیداست؛ جریان کارگزاران و نزدیک به
دولت تمایل دارد خود را در ائتالفی واحد با مجموعه نیروهای
اصولگرایحامی توافقهسته ایواصالح طلبان-باسرلیستی
علی الریجانی یا علی اکبر ناطق نوری -ببیند تا وحدت یکسویه
با اصالح طلبان و تن دادن به سرلیســتی محمدرضا عارف!
وجود این واقعیت ،عرصه جبهه گیری های انتخاباتی موجود
در فضای کشور را پیچیده تر از پیش خواهد کرد .نتیجه این
وضعیت-مانند گذشته -وجه المصالحه قرار گرفتن محمدرضا
عارف خواهد بود .وضعیتی که می تواند او را به شــکل دهی
یک جبهه جداگانه و ایجاد انشقاق در اردوگاه اصالح طلبان
تشــویق نماید .انگونه که گفته شــد اصالح طلبان هنوز هم
حاضر نیستند هزینه قمار بر سر ارائه لیست واحد -بدون درنظر
گرفتنجریاننزدیکبهدولت-درانتخاباتمجلسرابپذیرند.
ازطرفیانهاباوجوداعالمامادگیمحمدرضاعارفبرایمحور
قرار گرفتن در انتخابات مجلس ،هنــوز هم با بحران معرفی
یک شخص محوری به عنوان سرلیست تهران -و گزینه بالقوه
تو پنجهنرممی کنند.
ریاستمجلس–دس
به نظر می رســد همه اینهــا اصالح طلبان را به ســمت
و ســوی ائتالف با جریانــات نزدیک به دولت ســوق خواهد
داد و البتــه؛ کارگزارانی ها و افــراد فعال در حــزب اعتدال و
توســعه ،سرلیســتی عارف را به ســختی خواهنــد پذیرفت.
غالمعلی دهقان ،سخنگوی حزب اعتدال و توسعه در جریان
گفت وگویی که با شماره 51مجله صدا داشته است می گوید:
«من فونداسیون و اســکلت بندی سیاسی کشور را همچنان
مبتنی بر دو جناح اصلی می دانم و معتقد هم هستیم که نگاه
اقای روحانی هم تشــکیل همــان مجلس عقال اســت .اما
فراموش نباید کرد که در این سی ســال گذشــته نیروهایی به
عرصه امده اند که حدفاصل و مستقل از دو جناح اصلی تعریف
می شوند و ما انها را میانه رو می دانیم و باید در عرصه سیاسی
صاحب موقعیت شــوند .اقای عطریانفر مدتی قبل جمله ای
گفته بود ،مبنی بر اینکه« :نقد الریجانی از نســیه عارف بهتر
اســت» .به نظر من ،این جمله حکیمانه ای بــود و باید ان را
جدی گرفت .طبعا ،اقای ناطق نوری یــک پله باالتر از اقای
الریجانی قرار می گیرد؛ اما اگر ایشــان نیاید ،طبعا نمی توان
اقای الریجانی را نادیده گرفت».وی در بیان تلویحی تمایل
اصالح طلبان برای پیوستن به این ائتالف احتمالی می گوید:
«اعتدالیون هم ،همــواره در تصمیم گیری ها رعایت نوعی
احتیاط را داشــته اند تا بتوانند توازنی را که اشــاره شــد ،بین
ارمان هــا و واقعیت ها به وجود بیاورند .بــه نظر من ،گفتمان
غالب اصالحات به این نتیجه رسیده بود؛ هرچند رگه هایی از
اصالح طلبانهمچناندردنیایدیگریسیرمی کنند.اخرین
نمونه از تغییر گفتمانی اصالح طلبان را می توان در مصاحبه
اخیر دکتر رضا خاتمی ،دبیرکل سابق جبهه مشارکت ،با سایت
جماران مالحظــه کرد کــه در ان صراحتا گفته انــد ما همان
اصالح طلبان 15یا 18سال قبل نیستیم ».شکل گیری این
ائتالف احتمالی می تواند ارایش نیروهای اصولگرا را نیز دچار
تغییرات بنیادین نماید .با این حال ،برای قضاوت درباره اینده
ائتالف های انتخاباتی در فضای پیچیده کنونی هنوز هم باید
منتظرماند.
35
سیاست
36
مثلث | شماره 280
احزاب وشخصیت ها
به نظر بنده اصالح طلبــان و اصولگرایان معتــدل باید علیه
جریان های رادیکال همســو و معتدل شــوند .مطلوب این
استکهاصالح طلبانومعتدلینیمثلاقایالریجانیدرکنار
همدیگر باشند .این گونه اظهارنظرها را من در جهت وحدت
نیروها و مقابلــه با تندروی و افراط نمی بینــم .بنده به صورت
کامل در جریان نیستم که اقای عطریانفر چه صحبت هایی
کرده اند اما در کل باید بگویم که اقای الریجانی چهره معتدل،
میانه رو و عقل گرا در جریان اصولگرا هستند که زمینه ائتالف
این چهره ها و اصالح طلبان وجــود دارد .عقیده بنده بر این
است که لیســتی ترکیبی از چهره های معتدل اصولگرا مثل
جریان اقای الریجانی و جریان اقای ناطق نوری و همین طور
اصالح طلبانمی تواندبرایمجلسایندهمفیدوکارسازباشد.
باید در این مســیر حرکت کرد .نباید در مســیری حرکت کرد
که بین اصالح طلبان و اصولگرایان معتدل اختالفی ایجاد
شــود .در مجموع همان طور که ائتالفی در ســال 92شکل
گرفت و موفق هم بود ،در انتخابات ســال جاری و انتخابات
مجلس شورای اسالمی هم همان مدل را می شود تکرار کرد.
چهره هایی مثل اقای الریجانی و اقای عارف را می شــود در
کنار هم قرار داد و نباید بین اینها اختالف ایجاد شود .این گونه
اظهارنظرها به نظر من در مســیر خدمت به رادیکال ها نه در
جهت وحدت اصولگرایان معتدل و اصالح طلبان هست.
اجازه بدهید همین جا یک نکته را هم مورد بررسی
قرار دهیــم .در شــرایط فعلــی میــان چهره های
اصالح طلب اقای عارف به عنوان یکی از گزینه های
سرلیســتی و حتی ریاســت مجلس بعدی مطرح
هســتند اما منتقدان ایشــان در جنــاح اصالحات
معتقدند که ایشــان چندان اصالح طلب نیســت.
به این معنــا که می گوینــد در کارنامه اقــای عارف
اکت های اصالح طلبی دیده نمی شــود .شــما این
مساله را چگونه می بینید؟
به هر حال اقای عارف همواره یک فرد اصالح طلب
منطقی و معتدل بوده و در همین مســیر حرکت کرده اســت.
ایشــان بارها هم اعالم کــرده که فردی اصالح طلب اســت
و هنوز هم در مســیر وحدت اصالحات حرکت کرده اســت.
ایشان همواره اعالم کرده اند که فردی اصالح طلب هستند.
من این را قبول ندارم که اقای عارف موضع مشخصی ندارد.
اقای عارف جــزو افراد شــاخص جریان اصالحات هســتند
و همواره در این مســیر حرکــت کرده اســت .به خصوص از
خودگذشتگی ایشان در جریان انتخابات سال 92این پیروزی
بــزرگ را بــرای اصالح طلبــان و معتدلین جریــان اصولگرا
ایجــاد کــرد .اقای عــارف بــا از خودگذشــتگی که نشــان
دادند در مجموع زمینــه تقویت جریان معتــدل اصولگرایی
و همین طــور جریــان اصالحــات را فراهــم کردنــد .نقش
ایشــان یک نقش مانــدگار اســت و با حــرف و موضع گیری
افــراد و جریان ها علیه ایشــان ،شــان و منزلت شــان تغییر
نخواهد کرد.
اگرچه اصالح طلبان تــاش می کنند تا بحث های
درونی شــان به بیــرون درز نکنــد امــا از فحوای
مصاحبه هاونوشته هایانهامی توانبه خوبیحس
کرد که طیف هایی مانند کارگــزاران تمایل فراوانی
دارند تا به شبیه ســازی مجلس پنجم بپردازند .از
نظر شــما چرا کارگزاران اصرار به تشــکیل چنین
مجلســی دارد و اینکه ایا حضور اقــای ناطق در ان
دوره باعث ایجاد چنین عالقه ای شده است؟
ترجیح می دهم این گونه بگویم که جریان اصالحات
به دنبال منافع ملی اســت تا اینکه به دنبال منافع شــخصی،
گروهی و جناحی خود باشد .حزب کارگزاران هم به عنوان یک
حزب اصالح طلب به دنبال ان است که از منافع ملی صیانت
شود و جلوی افراط گرایی گرفته شود تا منافع کشور به خوبی
تامین شــود .به هر حال حزب کارگزاران مثل سایر گروه ها و
احزاب اصالح طلب نگران حاکمیت جـ زم اندیشــی در کشور
است .از این لحاظ دنبال این است که زمینه ای برای نیروهایی
کهدلدرگرومنافعملیدارندفراهمشود.هدفاینحزبمثل
سایر احزاب اصالح طلب پیشبرد منافع ملی ایران و همین طور
اعتالی ایران و سربلندی کشور است.
ایا کسی دیگر می تواند چنین نقشی (ناطق نوری)
را بــرای اصالح طلبان داشــته باشــد ،مثــا اقای
الریجانی؟
من تفکر اقایان الریجانی و اقــای ناطق نوری را در
یک سو می بینم .بین تفکر اقای الریجانی و اقای ناطق نوری
اختالف خاصی نمی بینم .اینها در مجموع یک تفکر و یک
اندیشهواحدازنظرمندارند.جریانمعتدلاصولگراباتوجهبه
تفکری که در جهت تقویت عقالنیت ،خردگرایی و همین طور
توجه به استفاده روش های علمی در اداره کشور دارد از این
جریان می تواند با جریان اصالحات در انتخابات در یک مسیر
حرکت کند .به نظر من الزم است این دو برای مقابله با جریان
افراطی اصولگرا متحد شوند.
عده ای معتقدنــد یکی از دالیلی که ممکن اســت
اقای ناطق نوری در انتخابات شرکت نکنند و کاندیدا
نشــوند حضور اقــای الریجانی در ایــن انتخابات
است ،از نظر شما ایا این درست است؟ در عین حال
شما تفاوت ها و شباهت های اقای الریجانی و اقای
ناطق نوری را در عرصه سیاسی در چه می بینید؟
من احساسم این است که اقای ناطق نوری خودشان
مســتقیما در انتخابات حضور پیدا نخواهند کرد .به احتمال
زیاد ایشان از چهره ای مانند اقای الریجانی حمایت خواهند
کرد .بعید می دانم ایشان به طور مستقیم در انتخابات مجلس
شورایاسالمیحضورپیداکنند.درضمنشباهت هایفکری
و عقیدتی اقایــان الریجانی و ناطق نــوری را در خرد گرایی،
ی در اداره کشــور و در دلبستگی به
توجه به شــیوه های علم
منافع ملی و اولویت منافع ملی و گروهی بر منافع شــخصی و
جناحی می بینم.
به نظر شما اگر اقای ناطق نوری کاندیدا شوند چه
تحوالتوتغییراتیبیناصولگرایاناتفاقمی افتد؟
این امکان وجود دارد که در صــورت کاندیداتوری
ایشان اصولگرایان هم به حمایتشان بپردازند؟
اقــای ناطق نوری میــان جریان معقــول و معتدل
اصولگرا دارای نفوذ کالم و نقش موثری دارند .اما چهره هایی
مانند اقای ناطق نوری به دنبال نقش افرینی به صورت رهبری
یک جریان هســتند .به نظر من کمتر ایشان به سمت اینکه
به شکل مســتقیم در فرایندهای سیاســی حضور پیدا کنند،
می رونــد .اقای ناطق نوری بیشــتر به دنبــال تقویت جایگاه
رهبری خود در جریان معتدل اصولگرا هستند.
در صورت کاندیداتوری اقای ناطق نوری شما ارایش
سیاسیهردوجناحرانسبتبهلیست هاییکهارائه
می دهند چگونه می بینید؟
همان طورکهعرضکردممنبعیدمی دانمخوداقای
ناطق نوری شخصا در انتخابات به طور مستقیم وارد شوند .اما
جریان اقای ناطق حضوری فعال در انتخابات خواهند داشت.
به نظر من حرکت به سمت اختالف بین اصولگرایان معتدل
و اصالح طلبان شکل می گیرد .احســاس بنده این است که
مجلس اینده مجلسی است که اکثریتی از این دوطیف در ان
حضور پیدا خواهند کرد .بعید می دانم جریان رادیکال بتواند
بیشتر از 40یا 50کرســی مجلس را در انتخابات سال جاری
کســب کند .به نظر من در بهترین حالــت وضع جریان های
رادیکال با تمام توانی که دارد بیشتر از این نخواهد شد.
در پایان از نظر شما کاندیداتوری اقای ناطق نوری
مطلوب اقای روحانی هست یا خیر؟
به هر حال اقــای ناطق نوری در انتخابات ســال 92
از اقای روحانی حمایت کردنــد و همواره حامی دولت بودند.
قطعا تفکر اقای ناطق نــوری مورد حمایــت و مطلوب اقای
روحانی است.
روحانی از الریجانی
حمایتمی کند
گفت وگو با صفر نعیمی رز
سخنگوی فراکسیون رهروان والیت
در حال حاضــر باتوجه به بحث هایی کــه در مورد
احتمال کاندیدا شــدن اقای ناطق نــوری مطرح
می شود به نظر شــما اقای ناطق نوری کاندیدای
انتخابــات ایــن دوره مجلس شــورای اســامی
می شوند یا خیر؟
بنده هیچ گونه اظهارنظری در ایــن باره نمی توانم
بدهم .اقــای ناطق نوری در جایــی نگفته اند کــه کاندیدا
می شوند یا نمی شوند .اصال بود و نبود اقای ناطق نوری در
انتخابات مجلس چه تاثیری خواهد داشت؟ این سوال را باید
از خودشان پرسید که کاندیدا می شوند یا نه .چرا یک مواقعی
این صحبت ها میدان را اب پاشی کردن برای عده ای است
که اصال به فکرش نیستند.
ما نباید میدان و فضا را مهیا کنیم برای کسانی که اصال
احزاب وشخصیت ها
از اصولگرایان هم از اقای ناطق نوری دفاع کنند؟
باید بگویم هر کس به دنبال اقای الریجانی هست
جای دیگری نخواهد رفت .کسانی که همراه اقای الریجانی
هستندجایینخواهندرفت.انتظارمی رودکهاقایالریجانی
هم به همین شیوه عمل کند ،یعنی همراهان خودش را تنها
نگذارد.
در صورت نامزد شدن اقای ناطق برای انتخابات
مجلس شورای اسالمی شــکل و شمایل و ارایش
سیاســی دو جناح چگونــه خواهد بــود؟ یعنی در
نهایت چه لیستی ارائه خواهند کرد؟
بنده از لیســت انها بی خبر هســتم اما انچه باید در
لیست اقای الریجانی باشد افرادی باید باشند که مشخصات
خود اقای دکتــر الریجانی را دارا باشــند ،خصوصا در بحث
اعتدال.
به عنوان اخرین سوال اینکه شــما کاندیداتوری
اقای ناطق نــوری را در حال حاضــر مطلوب اقای
روحانی می بینید یا خیر؟
البته دولت اقای روحانی همان طور که مستحضر
هستیددولتتدبیر،امیدواعتدالاستوبه طورحتمباکسی
جنگ و دعوا نخواهد داشت .اصال شخصیت اقای روحانی
ایجاب می کند که دنبال مناقشــات سیاســی نباشد .دنبال
جریانی باشد که بتواند بحث اعتدال را دنبال کند و مصالح و
منافع عموم را دنبال کند نه یک قشر و جناح خاص را.
به طور حتم با وجود این نابســامانی ها ،تحریم ها و
تهدیدهایی که داشتیم ولی در سایه برخورداری از منویات
رهبر معظم انقالب و توصیه های ایشــان ،اصولگرایان و
به خصوص اصولگرایان اعتدال توانستند در جامعه عرض
اندام کنند و عملکرد خوبی را را نشــان دهند .به طور حتم
می توان گفت برای مجلس دهم هــم همین قدر حضور
خواهند داشت .یکی از دالیل ان هم این است ما بر مبنای
همین فرمایش رهبــر معظم انقالب که همــواره توصیه
می کنند تعامل بین قوا،خصوصا قــوه مجریه و قوه مقننه
نظر به اینکه اکثریت مجلس اصولگرایان و فراکســیون
رهروان والیت از دولــت تدبیر و امیــد حمایت همه جانبه
کرده و همواره در کنار ایشان بوده و ایشان را تنها نگذاشته
است ،پیش بینی می شود ایشان هم یعنی اقای الریجانی
از این طیف برای انتخابات اینده مجلس و کرسی های ان
حمایت کنند .چرا که موفقیت خود ایشان هم می تواند در
سایه حمایت از فراکسیون رهروان والیت برای رهیابی به
مجلس باشد.
مثلث | شماره 280
کســانی که همــراه اقــای الریجانی
هســتند جایی نخواهند رفت .انتظار
می رود که اقای الریجانی هم به همین
شــیوه عمل کننــد ،یعنــی همراهان
خودش را تنها نگذارد
9
سخنگویفراکسیونرهروانمی گوید«:هر
کس به دنبال اقای الریجانی هست جای دیگری
نخواهد رفت .کسانی که همراه اقای الریجانی
هســتند جایی نخواهند رفت .انتظار می رود که
اقای الریجانی هــم به همین شــیوه عمل کند،
یعنی همراهان خودش را تنهــا نگذارد ».با او در
این مورد گفت وگو کردیم.
سیاست
به ذهنشان و فکرشان نمی رسد .خسته شدند و توانایی امدن
به این عرصه را ندارنــد .تازه انها را که خوابنــد بیدار کنیم و
بگوییم که نیستی می توانی بیا (مکث).
در این برهه از زمان اگر بخواهیــم فردی علم کنیم و
بگوییم که می اید یا نمی اید ،هشــداری برای ایشان است
که می توانی؛ حاال اگر این توانایی در او وجود داشته باشد
یا نداشته باشد یک مقوله جداست .بنابراین در کل نباید در
ارتباط با افراد اظهارنظر کنیم .چرا که شــاید بگوییم می اید
و بیدارشــان کنیم و بگوییم نمی ایند که باز هم بیدارشــان
می کنیم.
علــت اینکــه عــده ای از اصالح طلبــان به دنبال
سرلیستی اقای ناطق نوری هستند چیست؟
هر فــرد به دنبــال کســب موقعیت اســت .یعنی
می خواهم بگویم انسان ها به دنبال این هستند که خودشان
را به کســانی وصل کنند که جای پایی در نظــام دارند .یک
زمانی از کارگزاران نظام بودند و االن جایگاه خودشان را حفظ
کرده اند .برای یافتن جایگاه و تکیه گاهی برای خودشان و
برایقالبکردنخودشانبهنظامازکسانیکهپایبندبهنظام
هستند استفاده می کنند.
اما برخی از اصالح طلبان می گویند در شرایط فعلی
ف ترجیح داد.
باید الریجانی را به شخصی مثل عار
این موضــوع اصال جای بحث نــدارد .مثال اقای
عطریانفر در جایی به صراحت بیان کردند که اقای الریجانی
را به اقای عارف ترجیح می دهند .اصال بسیار حرف بجایی
هست نه به عنوان تایید حرف ایشان .بنده می خواهم بگویم
تا انجا که من سراغ دارم در طول عمر مجلس و کارگزارانی
که تا امروز بوده اند اقای الریجانی از جمله افراد انگشت نما و
انگشت شمارند که فردی توانمند ،کارا ،متخصص ،متعهد،
امین و صبور است و توانایی اداره هرگونه مسئولیتی را دارند.
یعنی هر مسئولیتی که به ایشان واگذار شود به نحو احسن
انجام می شود.
به نظر می رسد حزب کارگزاران اصرار به تشکیل
مجلسی شــبیه به مجلس پنجم دارند .به اعتقاد
شــما مجلس پنجــم چــه ویژگی هایــی دارد که
اصالح طلبان این قدر نسبت به ان رضایت دارند؟
باید بگویم که این دوره از مجلس ،مجلس پویایی
بود .نمی خواهم مقایسه کنم اما این دوره مجلس در حقیقت
مثل مجلس نهم ،مجلس پویا و فعالی بود .مجلسی بود که
واقعا طبق فرمایش امام(ره) محقق شد که فرمودند مجلس
باید مجلســی باشــد که جلوی انحراف بایســتد .تا انجاکه
ما ســراغ داریم این دوره مجلس جلوی همــه انحرافات و
وابســتگی های کذایی به جناح های اقلیت ایستاده است.
همواره خود را گوش بــه فرمان ولی امر مســلمین جهان،
منویات و راهنمایی های ایشان و ارمان و راه امام(ره) دانسته
است .در حقیقت رهنمودهای رهبر معظم انقالب را به عنوان
خطوط قرمز برای خودشــان تلقی کردند .این جای بســی
افتخار است برای مجلسی که در راس همه امور است.
از نظر شما چه فرد دیگری می تواند به جای اقای
ناطق این نقش را برای اصالح طلبان داشته باشد؟
شخصیمثلاقایالریجانیمی تواندچنیننقشی
داشته باشد؟
بنده فقــط در خصوص اقــای الریجانی می توانم
بگویمکهوجودایشانمفیدومثمربرایاصولگرایاناعتدال
و از همه مهمتر برای فراکسیون اصولگرایان رهروان والیت
است که تحت رهبری شخص اقای الریجانی است.
برخی این مســاله را مطــرح می کنند کــه یکی از
دالیلی که ممکن است باعث کاندیدا نشدن اقای
ناطق نوریشود،حضوراقایالریجانیاست،شما
فکر می کنید این مساله درست است؟
هر کسی بخواهد منطقی فکر کند در مقابل اقای
دکتر الریجانی برای هــر کاری که بخواهد عرض اندام کند
نبایدقد علمکند.اقایناطق نوریمشخصاتخاصخودش
را دارد که باید از نمایندگانی که با ایشان کار کرده اند در این
مورد سوال شود .ولی من نظر به اینکه با اقای الریجانی هم
در مجلس و هم در فراکســیون رهروان والیت کار کردم که
الاقل هفته ای یکی ،دو بار در این فراکسیون جلسه داریم
من ایشــان را مدیری توانا ،کارا ،با تدبیر ،معتدل به معنای
واقعــی و از همه مهمتر دارای ســعه صدر اســت .همواره
به دنبال تعامل هســتند نه تقابل و همــواره روابط متقابل را
پیگیری می کنند.
حاال اگر فــرض را بــر کاندیداتوری اقــای ناطق
نــوری بگذاریم چــه تحــوالت و تغییراتــی بین
اصولگرایان خواهیم داشت؟ یا ممکن است طیفی
37
سیاست
سورپرایزمحمود
سیاست
38
مثلث | شماره 280
مثلثاحتمالنامزدیمحموداحمدی نژاد
درانتخاباتمجلسرابررسی کردهاست
شایعه بازگشت
محمود احمدی نژاد همچنان از گزینه هایی است که در باره حضور او در
انتخابات مجلس گمانه زنی می شود .او خود این احتمال را رد نکرده و ترجیح
دادهاستکهدراینموردسکوتپیشهکند.اطرافیاناونیزاظهاراتمتناقضی
دراینموردمطرحمی کنند.برخیقاطعانهمی گوینداوکاندیدانمی شودوبرخی
دیگرنیزاحتمالایننامزدیرادورازذهننمی دانند.
مثلث | شماره 280
سیاست
39
احزاب وشخصیت ها
مصطفی صادقی
دبیر تحریریه
1
محمود احمدی نژاد؛ او اگر چه دیگر در قدرت رسمی
ایران حضور ندارد اما همچنان برای تحلیلگران مســائل
سیاسی یکی از مولفه هایی است که برای انها می تواند در
پیش بینی و گمانه زنی تحوالت پیش رو مهم باشد.
او از اخرین روزی که رئیس جمهور بود تا امروز هنوز
ســخنی از تمایلش برای بازگشت به قدرت نگفته است اما
هر از چند گاهی نشانه هایی را نمایان می سازد که حرف و
حدیث هایی را مبنی بر اراده رئیس جمهور سابق برای دوران
جدید سیاست ورزی ایجاد می کند.
اخبار ضد و نقیض
یکی از ســایت های اصولگرا هفته گذشته به نقل از
یک وزیر سابق در دولت احمدی نژاد که در برخی جلسات
رئیس جمهور سابق با دولتمردانش شرکت می کند گفته بود
که احمدی نژاد قطعا برای انتخابات ریاســت جمهوری دو
سال اینده برنامه های جدی دارد و از هم اکنون فعالیت های
خود را برای موفقیــت در این عرصه اغاز کرده اســت .به
گفته وی ،احمدی نژاد چند هفته قبل در جلسه ای که وی
نیز حضور داشــته به همکارانش گفته که نامزد انتخابات
مجلس نخواهد شــد اما برای ریاســت جمهوری دوره بعد
می اید.
این وزیر سابق گفت که احمدی نژاد با لحنی مصمم
به اعضــای حاضر در جلســه گفــت« :خودتــان را برای
انتخابات امــاده کنید .البته نــه انتخابــات مجلس بلکه
انتخابات ریاست جمهوری و من شرکت خواهم کرد» .
بــه گفتــه وی ،احمدی نــژاد مدتی قبل نیــز برخی
از همفکران خــود در دانشــگاه امام صــادق(ع) را که در
دوره های گذشــته برنامه هــای تبلیغاتــی وی را طراحی
می کرده اند جمع کرده و از انها خواســته «برای انتخابات
ریاست جمهوری دست به کار شوید».
در واکنش به ایــن اخبار علی اکبر جوانفکر مشــاور
مطبوعاتــی رئیس جمهور ســابق در جمع خبرنــگاران در
پاســخ به این ســوال که ایا احمدی نژاد در خصوص ورود
به انتخابات برنامه ای دارد یا نه؟ گفته اســت« :وی هیچ
ی برای حضــور در انتخابات نــدارد ،اما اگر در هر
تصمیم
موردی و موضوعی احساس تکلیف کند حتما انجام وظیفه
خواهد کــرد ،اما وی فعال اعالم کرده کــه برنامه ای برای
انتخابات ندارد و در حال حاضر همه تالشش در خصوص
تبیین گفتمان انقالب ،امام و ارمان های انقالب اسالمی
است ،بنابراین هیچ موضوع دیگری به جز این مباحث فعال
برای رئیس جمهور سابق اولویت ندارد ».اما در اظهارنظری
دیگر غالمحسین الهام در این مورد گفته است« :محمود
احمدی نژاد هیچ گونه برنامه ای برای شرکت در انتخابات
مجلس دهم ندارد».
اگر بنا باشــد ماجرا را از ایــن زاویه نــگاه کنیم حتما
باید به یادمــان بیاید کــه احمدی نژاد چگونــه به مجلس
می نگریســت؟ او روزهای عجیــب و غریبــی را به عنوان
رئیس جمهــور با پارلمــان ســپری کــرد؛ او تقابل هایی با
پارلمانتاریســت ها داشــت که هیچ رئیس جمهوری ان را
تجربه نکرده بود.
کار به انجا رســیده بود کــه برخی حتی بــه این باور
رســیده بودند که احمدی نژاد اساســا مجلــس را چندان
قبول ندارد .در این میان اما برخی نیز بر این باور بودند که
نوع مواجهه احمدی نژاد با پارلمان و پارلمانتاریســت ها به
ترکیب مجلس باز می گردد و البته رقابت روســای دو قوه.
انها برای این استداللشان داستان یکشنبه سیاه مجلس را
پیش می کشند .روزی که احمدی نژاد و الریجانی رخ به رخ
یکدیگر هماوردی غیر منتظره ای ایجاد کردند.
هر چه هست حاال ســوال تعیین کننده این است که
احمدی نژاد چرا باید به مجلس فکر کند و این جایگاه برای
او چه نکات مثبتی می تواند داشته باشد؟
شــاید بتوان این محورها را به عنوان مســائل اصلی
ذکر کرد:
:1احمدی نــژاد می دانــد که در انتخابــات مجلس
معموال افراد مشــهور رای می اورند .مردم او را می شناسند
و جدای از اینکه به دلیل برخی مسائل پیش امده در دولت
دهم او حتما از رای منفی قابل توجهی نیز برخوردار است
اما نمی توان کتمان کرد که او همچنــان دارای یک بدنه
رای در جامعه است .پس او شاید چندان نگران رای اوری
در انتخابات نباشد.
:2به نظر می رســد احمدی نژاد از مانع رد صالحیت
هم انچنان هراسی نداشته باشــد .چه اینکه رد صالحیت
او در این انتخابــات دور از ذهن خواهد بــود .به یک معنا
هر چــه قــدر کــه احتمــال رد صالحیــت او در انتخابات
ریاست جمهوریش شــاید محتمل به نظر برسد اما در این
انتخابات به همان انــدازه احتمــال رد صالحیت او پایین
است.
:3احمد ی نــژاد همچنــان در خــود توانایــی دو
قطبی سازی را حس می کند و شــاید باور ش این است که
او به دلیل خروج از کاراکتر مدافع وضــع موجود و ورود به
وضعیت منتقد وضع موجــود می تواند قطب مقابل جریان
مستقر باشد .معنی دیگر این گزاره این است که شاید یکی
از بهترین کســانی که اکنون می تواند حسن روحانی را در
نقطه مقابل خود قرار دهد همین رئیس جمهور باشــد .او
روحانی را شبیه هاشمی رفسنجانی می بیند و در ذهن خود
خاطره شکست او را در سال 84مرور می کند .چه اینکه او
در سال 88نیز وقتی میرحسین موسوی را مقابل خود دید باز
هم تالش کرد در همان مناظره معروف دوقطبی با هاشمی
را به همه یاد اوری کند.
سیاست
40
مثلث | شماره 280
مجلس؛ اغازی دوباره؟
انها که فکــر می کنند محمود احمدی نژاد ســودای
بازگشــت به قدرت در ســر دارد حتما به انتخابات مجلس
هم به عنوان یکی از مقاطعــی می نگرند که می تواند مورد
نظر رئیس جمهور سابق باشد .به یک معنا اکنون برای این
دسته از تحلیلگران مساله این است که در صورت حضور
محمود احمدی نژاد در این انتخبات ارایش سیاسی به چه
شکلی خواهد شد.
نکته مهم اما این است که اساسا محمود احمدی نژاد
چرا باید تصمیم به حضــور در مجلس بگیــرد .یا به دیگر
سخن اینکه چه مولفه هایی می تواند احمدی نژاد را راضی
به حضور در پارلمان کند.
محمود احمدی نژاد مدتی است
که رویه جدیدی را در پیش
گرفته است .او برای سخنرانی
به مساجد می رود
اسفندیار رحیم مشایی
مدت هاست که دیگر درکنار
احمدی نژاد دیده نمی شود
:4محمــود احمدی نژاد یــک فرد با هوش اســت.
او می داند کــه چگونه با اکت های سیاســی واکنش هایی
را برانگیزد کــه نگاه ها را به خــود خیره کنــد .او در جریان
ســازی و مساله ســازی تبحر دارد .چه اینکه برخی معتقد
بودند که احمدی نژاد در بحران زیســت می کند .او اکنون
که خارج از قدرت اســت چنــدان توانایــی افریدن چنین
صحنه هایی را ندارد .حتی در چند مــورد که او تالش کرد
روزهای دوران صدارت را بازافرینــی کند ناکام ماند .مانند
ماجرای درخواســت مناظره با روحانی یا کنایه هایی که به
دولتی های جدید وارد کرد.
او اگر روی یکی از صندلی های بهارستان بنشیند حتما
به این فرصت طالیی دست پیدا می کند .هم تریبون دارد
و هم کلی خبرنگار که روزانه مقابل او ایستاده و حرف های
او را به جامعــه منتقل می کنند .این وضیت برای او بســیار
تعیین کننده اســت و می توانــد اینده سیاســت ورزی خود
را شــکل دهد .فرصتی که همتایــان او یعنی هاشــمی و
ســید محمد خاتمــی از ان محرومنــد .او خود بــه تنهایی
می تواند از تریبون مجلس حسن روحانی را در هر حوزه ای
به چالش بکشــد .نکته مهم این اســت کــه از نکاتی که
دولتی هــای فعلی به عنوان نقطــه مثبت خــود از ان بهره
می گیرند نقد و هجمــه به عملکرد دولت ســابق خصوصا
شخص محمود احمدی نژاد است .انها بارها به شدیدترین
شکل ممکن رئیس جمهور ســابق را مورد نقد قرار داده اند
و اتهامات متعددی را متوجه او ســاخته اند .طبیعی است
که دفاع از عملکرد کاری ودســتاوردها مهمترین مســاله
برای فردی است که روزی رئیس جمهور بوده است .او از
همین تریبون مجلس می تواند پاسخ هجمه های دولت را
ن تریبون و جایگاهی
بدهد .یا از زوایه دیگر قرار گرفتن چنی
کار را برای دولتی فعلی در این مورد سخت خواهد کرد .چه
اینکه انها در چنین شرایطی بیشــتر باید به فکر حمله های
احمدی نژاد باشند تا دفاعیات او.
:5اما تا اینجای کار ما فقط احمدی نژاد را دیده ایم و
توجهی به حامیان سیاسی او در صورت ورودش به مجلس
نکرده ایم .او اگر چه بــا انتقادهای گســترده ای در میان
اصولگرایان مواجه اســت و مــا با موجــی از برائت جویی
در میان چهره هــای این جنــاح مواجهیم اما بــه هر حال
قابل کتمان نیســت که احمدی نژاد حامیانــی نیز در میان
اصولگریــان دارد .حامیانی که می توان بیشــتر انها را در
بین اعضای جبهــه پایداری یافت .معنی این ســخن این
است که احمدی نژاد در صورت ورود به مجلس توان ایجاد
یک فراکسیون سیاســی را خواهد داشت؛ فراکسیونی که
حواریون او را دور هم جمع خواهد کرد.
:6او دوسال طالیی تا پایان دولت روحانی در اختیار
دارد و می تواند به جای اینکه این دوســال را مانند دوسال
گذشــته در ســکوت خبری ســپری کند از فرصت پارلمان
اســتفاده کرده و خود را به عنوان قطب مقابــل روحانی به
جامعه معرفی کند .او از قاعده معروف «از دل برود هر انکه
احزاب وشخصیت ها
حضوراحمدی نژاد درانتخاباتمجلس
در حد رای دادن است
گفت وگوی مثلث با عبد الرضا داوری
مجالس طی 37سال گذشته را می بینید ،مجالس معموال
در سیاست کلی شان روند یکسانی با دولت ها داشته اند.
این دولت است که مرکز مدیریت کشــور است و اعمال
سیاست می کند.
ولــی ایــن دولــت دو ســال بیشــتر از عمرش
نمانده...
من تاکنون در این موضوع طرف مشاوره نبوده ام
ولی اگر در این موضوع طرف مشــاوره احمدی نژاد قرار
بگیرم ،به نظرم تنها شخصیتی که می تواند روند نامناسب
مدیریت کشــور در دولت یازدهم را تغییر دهد ،شــخص
مثلث | شماره 280
اقای دکتر امروز اصال در دسترس نبودید؟
درگیر جلسه ای کاری بودم.
جلســه امادگــی بــرای کاندیداتــوری اقــای
احمدی نژاد است؟!
نه ،جلسات کاری اســت .اقای احمدی نژاد نه
برنامه ای برای مجلس و نه برای ریاست جمهوری دارد.
*اقای دکتر ! ایــن چه ماجرایی اســت که اقای
جوانفکــر خبــر از امادگــی اقــای احمدی نژاد
می دهد و اقای الهام خبر از نیامدنشان!
اقای جوانفکر گفته اند که اگر ایشــان احساس
تکلیف کنند ،می ایند! اکنون هیچ برنامه ای ندارند.
اما ما شنیده ام که اقای احمدی نژاد در جلسه ای
خبر از امدن خود برای مجلس داده است!
نه اینطور نیست .من به طور خصوصی و دونفره
با ایشان صحبت کردم و واقعا در ذهن اقای احمدی نژاد
هیچ ِپ َلن سیاسی کوتاه مدتی وجود ندارد .البته اگر روزی
از من نظرخواهی کنند خودم اعتقاد دارم که ایشان برای
ریاســت جمهوری بیایند .چراکه نظرسنجی ها حکایت از
موقعیت بسیار خوب ایشان دارد!
چرا برای مجلس نیایند؟
من تحلیل خودم را بیان می کنــم و اعتقاد دارم
تحول اصلی در کانون دولت رقم می خورد و نه در مجلس.
مجالس معموال تابع دولت ها می شوند .یعنی وقتی روند
2
عبدالرضــا داوری از
نزدیکان محمود احمــدی نژاد
اســت ،او قاطعانــه می گویــد
احمــدی نــژاد کاندیــدای
انتخابات مجلس نخواهد شد.
او در عین حال می گوید « :اقای
احمدی نژاد شــاید مهم تریــن نحوه فعالیتشــان در
انتخابــات مجلس اینده این باشــد کــه در انتخابات
شــرکت کرده و پای صنــدوق رای خواهنــد رفت و به
لیستی در انتخابات رای خواهند داد».
سیاست
از دیده برفت» در میان ایرانی ها به خوبی خبر دارد.
:7او شــاید به این هم فکــر می کند کــه احتمال رد
صالحیــت او بعد از دوســال حضور در مجلس ســخت تر
بشود.
این اما تنها یک ســوی ماجرا است و رویای بازگشت
به قدرت تا این حد هم برای رئیس جمهور ســابق شیرین
نیست .او فرد باهوشی است و تجربه حضور در مهمترین
پست اجرایی کشــور به اوشــناختی خوب از ساخت های
قدرت در ایران داده است .او حتما به این نکات هم توجه
دارد.
-1محمــود احمدی نژاد می داند درعرصه سیاســت
امکان هر چیزی وجود دارد .اواکنون خــود را دارای یک
پرستیژ سیاســی خصوصا در میان مردم و بدنه طرفدارش
می داند و نمی خواهد به سادگی ان را از دست بدهد .حتی
اگر این نخواســتن هزینه اش عدم بازگشت او به قدرت در
اینده نزدیک باشد.
-2او می داند که حضور انفرادی در انتخابات مجلس
ریســک بســیار باالیی دارد .بنابراین او در تنها لیستی که
می تواند حضور داشته باشد فهرست اصولگرایان یا لیستی
منشعب شده از انهاســت .صریح تر اگر بگوییم خیلی دور
از ذهن اســت که اصولگرایان حاضر شــوند با قرار دادن
احمدی نژاد در فهرست به مدافع عملکرد او تبدیل شوند.
انهم درست در شرایطی که اصولگرایان می دانند حامیان
گفتمان جریان مســتقر در قوه مجریه بنا بــه مولفه هایی
همچون به نتیجه رسیدن برجام شانس خوبی برای پیروزی
در انتخابات دارد .پس تنها نقطــه امید او در این مورد قرار
گرفتن در گروه هایی از اصولگرایان است که ممکن است
منشعب شوند .برخی در این مورد اشاره می کنند که تنها امید
احمدی نژاد پایداری ها هســتند که ممکن است در نهایت
لیســتی جداگانه ارائه کننــد .اما ایا محمــود احمدی نژاد
حاضر اســت مدافع عملکرد پایداری ها باشد و تابلوی انها
در انتخابات؟
-3احمدی نژاد عادت داشــته است تا همیشه لباس
ریاست بر تن کند .ایا تحمل می کند روی صندلی مجلسی
بنشیند که ممکن است فردی مانند الریجانی یا ناطق نوری
ریاست ان را بر عهده بگیرند؟ او می تواند رخ به رخ رقبای
سابقش شود انهم از چنین پوزیشنی؟
-4او پس از سخنان سعید جلیلی در کمیسیون برجام
با کاهش فشاری بخشی از جامعه مواجه شد که او را مسئول
به نتیجه رســیدن مذاکرات می دانســتند .حاال که سعید
جلیلی چنین صریح به دفاع از عملکرد دوره سابق برخاسته و
نام خود را بر سر زبان ها انداخته ایا احمدی نژاد حاضر است
باز بار مالمت موافقان برجام را بر دوش بکشد؟
-5احمدی نژاد می داند دو قطبی سازی در انتخابات
مجلــس انهم در شــرایطی کــه اصولگرایان بــدون او به
ائتالف هایی قابل توجه دســت یافته و اصالح طلبان نیز
قدرت بیشتری نسبت به گذشــته پیدا کرده برای او بسیار
ســخت خواهد بــود .او می داند کــه رقابــت در انتخابات
مجلس بیشــتر حول سیاســت خارجی و اقتصــاد خواهد
بود .امری که چنان نقطه مثبتی در ان در سال های پایانی
دولتش نداشــته اســت .او نمی تواند خــود را منتقد وضع
موجود سیاست خارجی بداند چرا که در دو سال اخر راه خود
را ازپرونده هســته ای جدا کرده بود و در اقتصاد هم چنان
اشــفتگی ای در دولت دهم او پدید امده کــه هنوز اثار ان
پابرجاست .مردم هنوز از ان دو سال به تلخی یاد می کنند.
به نظر می رســد محمود احمدی نژاد علی رغم همه
خبرهایی که در موردش منتشــر می شود چندان تمایلی به
ریسک حضور انهم با این سرعت ندارد .او فعال می خواهد
در همین جلسات هفتگی اش روزهای بعد از قدرت را سپری
کند .او می داند که سیاســت ایران تا اطــاع ثانوی روی
خوشی به او نشان نمی دهد.
41
سیاست
42
مثلث | شماره 280
احزاب وشخصیت ها
دکتر احمدی نژاد است و هیچ شخصیتی این وضعیت را
ندارد که بتواند یک رئیس جمهور بر ســر کار را به چالش
بکشــد .چراکه موقعیت امروز اقای روحانی با سال های
اینده متفاوت است و کل شــبکه مدیریتی کشور و منابع
مالی ،اقتصادی و تاثیرگــذاری در حوزه های فرهنگی،
اموزشی و اجتماعی ابزارهایی است که در اختیارش است
و کل این شبکه مقاومت می کند که سال 96تغییر نکند.
این ظرفیت باالیی را در اختیار اقای روحانی قرار می دهد.
به اعتقاد من شکست دادن یک رئیس جمهور بر سر کار
یک پروژه بسیار سختی اســت که این ظرفیت را فقط در
شخص اقای احمدی نژاد می بینم.
چرا این به چالش کشــیدن رئیس جمهور وقت
را از مجلس شــروع نکنند .بیایید بــه این فکر
کنیم که اقای احمدی نژاد وارد مجلس شــوند.
طبیعتا ایشان می توانند یک فراکسیون در انجا
راه اندازی کننــد و از قامت یک کارشــناس که
خودش سر کار بوده اســت ،دولت را به چالش
بکشد .اما شاید دلیل نیامدن اقای احمدی نژاد
هم این باشد که اساسا او مجلس را قبول ندارد!
ببینید! مــن واقعا نظــر ایشــان را نمی دانم که
درمورد مجلس چگونه فکر می کننــد و تاثیرگذاری نهاد
پارلمــان را چطــور می بیند .امــا واقعیت این اســت که
ظرفیت هایی که در پارلمان وجود دارد گاهی وقت ها در
این مسیر به ضدخودش تبدیل می شود .یعنی در موقعیت
پارلمان گاهی وقت ها به جای اینکــه بتوانید دولت را به
چالش بکشید ناچارید در مواقعی همراهی بکنید .به نظرم
شاید خروج از چنین ساختاری برای به چالش کشیدن روند
نامناسب فعلی دولت ساده تر باشد .چون باالخره در حوزه
پارلمان ناچارید به خاطر وظایف اداری پارلمان در مواقع
مختلف ،مثل موضوعات بودجه و نظارت بر عملکرد وزرا و
بحث رای اعتماد یکسری تعامالت با دولت داشته باشید.
نظر خودم این اســت که برای به چالش کشیدن دولت،
مسیر انتخابات ریاست جمهوری قابل وصول تر است.
ایا دلشان با انتخابات ریاست جمهوری هست
یا نه؟
نه ،اصال .معتقدم اقای احمدی نژاد اگر بخواهد
دوباره رئیس دولت شــود ،یک نصــاب رای 25میلیونی
دارد که درواقع رکود ارای روسای جمهور در تاریخ بعد از
انقالب است و ریاســت جمهوری مجدد ،فضیلتی برای
شخص ایشــان نیست .یعنی ایشــان به لحاظ شخصی
و ذهنی ،تمایل و رغبتی نســبت به رئیس جمهور شــدن
مجدد ندارد مگر اینکه شرایط کشور به نقطه ای برسد که
برای تغییر وضعیت احساس نیاز کند .من تا به امروز این
احساس ضرورت تغییر را در ایشان هنوز مشاهده نکرده ام
یا حداقل جلوی من ایشان این وضعیت را بروز نداده اند.
ولی به نظرم با مشاهده روند فعلی این احتمال را روزبه روز
بیشتر می بینم که دوباره بیایند.
جلسات اقای احمدی نژاد هنوز برگزار می شود؟
بله.
شما هم حضور دارید؟
بله.
در چه موردی بحث می شود؟
ایشــان یک جلســات ثابتــی را تحــت عنوان
کارگروه اندیشــه در یکســال و نیــم اخیــر برنامه ریزی
کردند .فکر می کنم حدود 70جلســه برگزار شده باشد.
موضوعات مربوط به این جلسات ،عمدتا مربوط به مبانی
اندیشه های حضرت امام است.
کمی سخت است که بخواهیم فکر کنیم فقط
در این جلسات مبانی اندیشــه های امام بحث
می شود!
در ایــن جلســات افراد دیگــری هم هســتند و
می توانید ســوال کنید و حرف هایمان را کنــار همدیگر
بگذارید .من اعتقــاد دارم تمام مباحث داخل جلســات
کارگروه اندیشــه اقای احمدی نژاد که در ولنجک برگزار
می شود بدون کمترین سانسوری قابلیت انتشار دارد.
پس چرا اینقدر سکرت است!
اقای جوانفکر ،دبیر جلسات هستند و ایشان در
این مورد تصمیم می گیرند.
فقط در سطح وزرای سابق است؟
نه ،هم از مدیران ســابق حضور دارند و تعدادی
هم دوستانی هستند که در حوزه های فکری و اندیشه ای
در حوزه و دانشــگاه حضور دارند .مباحــث کامال فکری
است.
داستان کمیته های استانی چیست؟
کمیته هــای اســتانی هــم امتــداد همیــن
جلســات فکری در حوزه انقالب و اندیشــه های امام در
استان هاســت .دوســتانمان در ان مراکز هم مشــغول
تدوین همین موضوعات هستند.
در انتها به کجــا می انجامد؟ یک؛ بــه مرامنامه
انتخاباتی اقای احمدی نژاد؟
اقای احمدی نژاد احســاس خطری کرده اند که
مبانی انقالب و اندیشه های حضرت امام در حال تحریف
است و این همان نگرانی اســت که رهبری دارند .اقای
احمدی نژاد تالش کردند در این دوره جدید اندیشه های
امام را با اتکاء به ان ســیره حضرت امــام و متونی که از
حضرت امام باقی مانده تدوین کرده و در ســطح کشــور
بسط دهند.
اقــای داوری یکــی از نقدهــای اصولگرایــان
به اقــای احمدی نژاد همیــن خــروج از برخی
اندیشه های امام بود .برخی اصولگرایان معتقد
بودند حرف های اقای مشایی در مسیر انقالب
انحراف ایجاد کرده است .اصال به همین دلیل
به شــما می گویند جریان انحرافی! شاید اقای
احمدی نژاد بــه همیــن دلیل روی ایــن قضیه
متمرکز شده اند.
من که انحرافی در اقای مشــایی ندیده ام .این
بحث بیشتر سیاسی بود که از طرف اقای هاشمی عنوان
و در فضای سیاسی پمپاژ می شد.
جــدا از انچــه اقــای هاشــمی می گفتنــد؛
اصولگرایــان منتقــد اقای هاشــمی هم چنین
انتقادی داشتند .انها می گفتند جریان انحرافی
مشــکل ایجاد کرده اســت .مثال همــان بحث
اسالم ایرانی را یادتان هست؟
به اعتقاد مــن انها در تله اقای هاشــمی افتاده
بودند و االن دیگر ایــن را نمی گویند .اتفاقا االن نگرانی
از بازخوانی خط امام توســط اقای احمدی نژاد عمدتا از
طرف اقای هاشمی مطرح می شــود .همین بحث های
اخیر اقای انصاری و برخی از اطرافیان اقای هاشمی که
با طعنه و کنایه نســبت به بازخوانی خط امام توسط اقای
احمدی نژاد صحبت کردند را ببینید ،این فضای گفتمانی
اقای مشایی هیچ نوع اتهام مالی ،اداری
و تجــاری متوجه شــان نیســت و این را
می توانید اســتعالم کنید .اینکه ایشان
از فضای سیاسی فاصله گرفتند به خاطر
تصمیم شخصی خودشان است .ایشان
بعد از انتخابات 92در خیلی از جلسات هم
عنوان کردند که از ابتدا یک ادم فرهنگی
بوده اند و براســاس مقتضیــات در امور
سیاسی وارد شده اند
احمدی نژاد به صورت هفتگی
جلساتی را با دولتمردان سابق
دردفتر جدیدش برگزار می کند
دیگر در حوزه اصولگرایی نیســت و خیلی محدود شــده
اســت و االن عمدتا در حوزه حامیان دولت و طرفداران
اقای هاشمی است.
یعنی االن دیگر حزب اللهی ها به اقای مشــایی
حساسیت ندارند؟
ما با بدنه اجتماعی حزب اللهی ها و نیروی انقالب
که در تماس هستیم ،به طور کامل متوجه شده اند که در
حوزه جریان انحرافی ،اتهاماتی که به دولت قبل و اقای
احمدی نژاد وارد شــد ،کامال تله ای بود که می خواستند
نیروهــای انقــاب را وارد ان کنند .من اعتقــاد دارم در
حوزه نخبگان سیاســی هم تاحد زیادی این باور اصالح
شده اســت .ولی هنوز بعضی الیه های نزدیک به اقای
صفارهرنــدی یــا بعضی الیه هــای نزدیک بــه جمعیت
ایثارگران همچنــان ان باورهــا را دارند .بدنــه نخبگان
سیاسی اصولگرا نسبت به رفتارهای قبلی شان در برخورد
با اقای احمدی نژاد دچار تردید شــده اند .مثال نیروهایی
که ذیل جبهه پایداری طبقه بندی می شــوند یا بخشی از
نیروهای موتلفه چون با انها در ارتباط هستیم.
یعنی موتلفه هایی نســبت به اقای احمدی نژاد
پشیمان شده اند!
به نظرم تعــداد زیــادی از انها متوجه شــده اند
موضوعاتی که مطرح می شــد ،منطبق با واقعیت نبوده
است.
خــود موتلفه ای هــا ایــن موضــوع را به شــما
گفته اند؟
من با بخشی از موتلفه ای ها که ارتباط دارم ،این
باور در انها شکسته شده است .یا بخشی از نیروهایی که
حول روزنامه کیهان سازماندهی می شوند .با اینها هم که
طی ماه های اخیر صحبت کرده ایم ،باور قبل را نسبت به
اقای احمدی نژاد ندارند.
یعنی اگر احمدی نژاد و مشــایی دوباره دســت
در دســت شــوند ،اصولگرایان واکنشی نشان
نمی دهند؟
احمدی نژاد و مشــایی دیگر در عرصه سیاســی
دســت به دست نخواهند شــد .اقای مشــایی خودشان
با انتخاب و تصمیم خودشــان ،خودشــان را در فضای
سیاسی کشور بازنشسته کرده اند.
چرا؟
ببینید! این تصمیم شخصی شان است.
ســوالم این اســت که چرا اقای مشــایی دیگر
نیست؟
اقای مشایی بعد از انتخابات ،92تصمیم گرفتند
که از فضای سیاسی کشور کال فاصله بگیرند .ایشان یک
احساس تکلیفی می کرد که در تداوم دولت دهم به اقای
احزاب وشخصیت ها
احمدی نژاد کمک کند که این فرصت از طرف شــورای
نگهبان به ایشان داده نشد .بعد از ان هم ایشان احساس
می کنند کــه تکلیفی در ایــن حوزه ندارنــد .اصوال اقای
مشایی ادم سیاسی نیســت .اقای مشایی خصلت های
فرهنگی و مطالعاتی و عقیدتی دارد .ایشــان شــاید 35
است که یک جلسه قران هفتگی که برنامه قرائت و تفسیر
قران را برگزار می کند که جنــس عالقه مندی های اقای
مشایی عمدتا از این جنس است .یا پیگیری موضوعات
فرهنگی و یافته های پژوهشی جدید و کتاب های جدید
در حوزه های پژوهشی.
ولی اقــای مشــایی در تصمیم گیری های اقای
احمدی نــژاد موثــر بــود .خیلــی از تصمیمات
سیاســی را ایشــان و اقای احمدی نــژاد با هم
اتخاذ می کردند.
این در دولت دهم بود .ایشان به لحاظ خصلت
خودشان اگر مخیر باشــند بین انتخاب در حوزه سیاست
و حوزه فرهنگ ،حوزه فرهنگ را انتخاب خواهند کرد.
ایا از اقای مشــایی خواســته شــده کــه دیگر
نباشند!
خود ایشان تصمیم گرفته است.
یعنی هیچ کسی به ایشان نگفته است؟
نه.
ایا تغییر رویه ایشان به دلیل اتفاقات مشابهی
اســت که برای اقایان بقایی و رحیمــی افتاده
است؟
اقای مشــایی هیچ نــوع اتهام مالــی ،اداری و
تجاری متوجه شــان نیســت و این را می توانید استعالم
کنید .اینکه ایشــان از فضای سیاســی فاصلــه گرفتند
به خاطر تصمیم شخصی خودشــان است .ایشان بعد از
انتخابات ســال 92در خیلی از جلسات هم عنوان کردند
که از ابتدا یک ادم فرهنگی بوده اند و براساس مقتضیات
و ضروریــات دولت های نهم و دهــم در کارهای اجرایی
سنگین و بعضا امور سیاسی وارد شــده اند و از این به بعد
صرفا وقتشان را مصروف حوزه های فرهنگی و پژوهشی
خواهند کرد .شاید باورتان نشود اما در تمام جلساتی که
طی دو سال اخیر با ایشان داشتم ،مطلقا رغبتی نسبت به
بازکردن مسائل سیاسی نداشتند.
در جلســات هفتگی اقای احمدی نــژاد حضور
دارند؟
خیلی کم.
تهران نیستند؟
بعضا در جلسات هستند اما بخشی از اوقاتشان
مثلث | شماره 280
را خارج از تهران هستند.
می توان اینطور فکر کرد که اقای مشایی باتوجه
به سابقه شــان حدس می زنند که در انتخابات
مجلس تائید صالحیت نشــوند و از این جهت
است که نمی ایند؟
نه ،اصال اینطور نیســت .اقای مشایی حتی در
انتخابات ریاســت جمهوری هم با کراهت کاندیدا شــد.
ایشان رغبتی نداشت .ایشان واقعا یک نیت برای حضور
در انتخابات داشت و انهم ادامه پیداکردن روند خدمات
دولت های نهم و دهم.
پس چه کسی دنبال اقای مشایی بود؟
جمع بندی که در دولت صورت گرفته بود این بود
که رای اورترین چهره بعد از احمدی نژاد ،مشایی است.
تیمی در این موضوع تصمیم می گرفتند.
یعنی دولت بــرای بعد از خــودش برنامه ریزی
می کرد؟
چهره هایی که اعتقاد داشتند خدمات دولت های
نهم و دهم باید در کشور اســتمرار یابد ،در نظرسنجی ها
اینطور جمع بندی شــده بود که اقای مشایی بهترین فرد
برای ادامه دولت های نهم و دهم هستند.
در این تصمیــم اقای احمدی نــژاد چقدر موثر
بود؟
وقتــی نظرســنجی ها و جمع بند ی هــا و
مشــابهت های رفتاری و فکــری اقای مشــایی با اقای
احمدی نــژاد مطــرح می شــد طبیعی اســت کــه اقای
احمدی نژاد هم موثر است.
اگر اقــای احمدی نــژاد وارد انتخابات مجلس
نشود ،لیست هم نخواهد داد؟
اصــا .نکته ای کــه بایــد بگویم اینکــه اقای
احمدی نژاد شاید مهم ترین نحوه فعالیتشان در انتخابات
مجلس اینده این باشد که در انتخابات شرکت کرده و پای
صندوق رای خواهند رفت و به لیســتی در انتخابات رای
خواهند داد.
یعنی اصال لیست احمدی نژاد نداریم؟
هیچ لیستی به نام لیست حامیان احمدی نژاد در
انتخابات مجلس دهم منتشــر نخواهد شد و هر لیستی
هم منتشــر شــود ،یقین بدانید که از طــرف دفتر اقای
احمدی نژاد تکذیب خواهد شد.
علــت تما س هــای اقــای احمد ی نــژاد بــا
شــخصیت های اصولگرا طی روزهای اخیر چه
بوده اســت؟ خبرهایی در مورد تماس ایشــان
با اقای صفار هرندی و حســین شــریعتمداری
منتشر شده است.
من از جزئیات ایــن تماس ها بی خبر هســتم و
در اخبار رســانه ای خوانده ام اما می دانم که تماس های
ایشــان با چهره های اصولگرا ،موضوع جدیدی نیست.
خیلی از چهره های اصولگرا طی دوســال اخیر با ایشان
در ارتباط هســتند .البته بخشــی از این اخبار هم خیلی
صحت ندارد .مثال مطرح شــده که ایشان با اقای صفار
تماس گرفته انــد .اگر اقــای احمدی نــژاد بخواهند با
اقای صفار صحبت کنند نیاز به تماس هایی از این دست
ندارند .ایشان هر هفته اقای صفار را در مجمع تشخیص
سیاست
اسفندیار رحیم مشایی گفته
است که ترجیح می دهم دیگر
وارد سیاست نشوم .اخیرا این
عکس از او در شمال کشور
منتشر شده است
ما با بدنه اجتماعی حزب اللهی ها و نیروی
انقــاب که در تمــاس هســتیم ،به طور
کامل متوجه شــده اند که در حوزه جریان
انحرافــی ،اتهاماتی که به دولــت قبل و
اقای احمدی نژاد وارد شــد ،کامال تله ای
بود که می خواســتند نیروهای انقالب را
وارد ان کنند
مصلحت نظام می بینند .اگر بخواهند گفت وگویی با اقای
صفارهرندی داشته باشــند در حاشیه مجمع گفت وگوی
خود را انجام می دهند و بخشی از اینها خبرسازی است.
من می دانم که چنین تماس هایی نبوده است.
اقای احمدی نژاد به عدالت ورزی و مبارزه با فساد
شــهره بودند .مردم عادی او را دزدگیر خطاب
می کردند ! خیلی ها هم به همین دالیل دوستدار
ایشان بودند و در ســال های 84و 88به ایشان
رای دادند اما حاال اتفاقاتی افتاده است و اقای
رحیمی را به اتهامات مالی دســتگیر کرده اند و
اقای بقایی را هم دستگیر کرده اند .هرچند که
اقای احمدی نژاد می گوید که اتهامات ایشــان
ربطی به دولتشــان ندارد .این به چهره دزدگیر
و ضد فساد اقای احمدی نژاد لطمه نمی زند.
نکته این اســت که بخشــی از موضوعاتی که
بیان می کنید ،بیشتر از اینکه جنبه قضایی داشته باشد،
جنبه رســانه ای دارد .مثال می زنم؛ واقعیت محکومیت
اقای رحیمی چه ارتباطی با حوزه فعالیت ها و مسئولیت
ایشان در دولت های نهم ودهم داشته است؟ محکومیت
اقای رحیمی مربوط به برخی اقداماتشان در حوزه دیوان
محاسبات است .اقای رحیمی در دولت های نهم و دهم
تخلفی نداشــته اند .در مورد اقای بقایی هم انچه اعالم
شده این اســت که ایشــان در مورد وام برخی از وزرا در
صندوق شــهید رجایی از محل پاداش پایــان دوره وزرا
که در همه دولت ها مرسوم بوده است ،تامین کرده اند.
دولت قبلی به جــای اینکه پاداش را نقــدا به وزرا بدهد،
در صندوق شــهید رجایی برده و به عنوان مابقی اقساط
تســویه کرده اند و این ان چیزی اســت که گفته شــده
است .من اطالع بیشتری از اتهامات اقای بقایی ندارم
و باید صبر کنیم تا اتهامات ایشان به کجا منجر می شود
و ایا مربوط به خدماتشــان در دولت قبل بوده اســت یا
موضوعات دیگری است .از انجا که اطالع رسانی نشده
من هم اطالع درستی ندارم .مثال همین موضوع بابک
زنجانی را باید صبر کنیم تا دادگاه به ســرانجام برسد .تا
امروز هیچ اتهام و فساد والودگی مشخصی که به صورت
سازماندهی شــده در دولت قبل اتفاق شده باشد ،ثابت
نشده است .هرچند ممکن اســت در سطوحی تخلفاتی
صورت گرفته باشــد که در همه دولت ها هست .وقتی
اقای احمدی نژاد ادعا دارند که دولتشان پاکدست ترین
دولت است ،حتما قابل اثبات است و هنوز هم می توانیم
این را قابل اثبات بدانیم و اثبات کنیم اما در فضای رسانه
خیلی موضوعات مطرح می شود و این در حالی است که
امروز اقای احمدی نژاد حتی یک روزنامــه یا هفته نامه
در اختیار ندارد بجز چند ســایت محدود که عمدتا حوزه
هواداران ایشان است و خیلی برد اجتماعی وسیع ندارد و
نمی تواند با این هجمه رسانه ای عظیم که از راس دولت
تا بدنه رسانه هایشــان را برای این کار بســیج کرده اند،
برخورد کند و البته این حباب حتما خواهد شکست و یکی
از دالیلی که اعتقاد دارم اقای احمدی نژاد باید سال 96
در صحنه حضور پیدا کنند به این دلیل است که انتخابات
را فرصتی می دانم که از عملکرد دولت های نهم و دهم
دفاع کارشناســی انجــام بگیرد فارغ از غوغاســاالری و
فقط بحث انتخابات به ان معنا نیســت .باالخره دولتی
هشت سال سر کار بوده و بهترین خدمات را به مردم ارائه
داده و بهترین کارکردها را داشــته و سیاست های جدی
را در این کشــور دنبال کرده که بســیاری از دولت های
قبلی توان اجــرای ان سیاســت ها را نداشــته اند و این
دولت را طی دو ســال اخیر لجن مــال کرده اند و اعتقاد
دارم اقای احمدی نژاد برای دفاع از مدیران و کسانی که
در دولتشان زحمت کشــیده اند باید به صحنه بیایند این
رفتارها را پاسخ دهند.
43
احزاب وشخصیت ها
احمدی نژاد غافلگیر شده است
بازگشت احمدی نژاد ممکن و محتمل اما بدون سرانجام
پیمان فراهانی
سیاست
44
مثلث | شماره 280
3
پژوهشگر سیاسی
تجربــه دولت هــای نهــم و دهــم نشــان داد
شاخص ترین عنصر سیاست ورزی محمود احمدی نژاد
پیش بینی ناپذیری و تصمیمات هیجانی است ،امری که
تقریبا تمامی تحلیلگران سیاسی را با چالش روبه رو کرد.
شاید بتوان ادعا کرد عرصه سیاست ورزی در جمهوری
اسالمی ایران را می توان به دوران پیش از احمدی نژاد
و پس از او تقسیم کرد.
پیش از ورود احمدی نژاد به سپهر سیاست ایران،
سیاست ورزی جنبه ای شورایی داشت اما قبح شکنی های
احمدی نژاد موجب شــد پس از او خیرخواهی سیاســی
بــزرگان تعبیــر بــه منفعت طلبــی و
خیرجمعی فدای تشــخیص فردی
بشــود .منطــق سیاســت ورزی
احمدی نژاد حکم می کرد همه را در
برابر خود ببیند و تشخیص فردی به
او اجازه می داد در برابر همه بایستد.
پیش از انکه به مساله بازگشت
احمدی نژاد بپردازیم بهتر اســت به
اینکه چه کسانی رقیب احمدی نژاد
هســتند و ویژگی رقابتیشان چیست
بیاندیشــیم تا در ادامه و بــا در نظر
گرفتــن وضعیت امــروز و اینده این
رقیبــان بتوانیم امــکان یــا امتناع
حضور مجدد احمدی نژاد در قدرت
را بسنجیم.
منازعه رقیبــان احمدی نژاد را
می توان در دو حوزه «عمل گرایی»
و «ایده گرایی» تقسیم کرد:
در حــوزه عمل گرایــی دو
دســته افراد هســتند که در رقابت با احمدی نژاد تعریف
می شوند که تفاوتشــان در الگوهای مدیریتی است که
در حوزه های اجرایی به کار می گیرند .الگوی مدیریتی
احمدی نژاد ویژگی های منحصر به خود را دارد .در این
الگو تصمیمات در حلقه بســته گرفته می شود ،رضایت
مردم در این تصمیم گیری مالک است نه صالح ان ها،
تصمیمات به صــورت هیجانی و غیرکارشناســی بدون
لحاظ کردن بودجه و پیوســت فرهنگی گرفته می شود
و...
اولین دسته مخالفان عملگرا کســانی هستند که
عموما در پایــگاه «اصولگرایی» قرار دارند و شــاخصه
برجســته انها الگوی مدیریتی متمایزشــان است که با
عنوان «مدیریت جهادی» شــناخته می شــود .در این
تزاحــم حجــم هجمه های احمدی نژاد بســیار بیشــتر
است و اصرار بر ادامه رقابت بیشتر از سوی احمدی نژاد
پیگیری می شود که نمونه ان را می توان در مواجهه تند
احمدی نژاد در طول دولت دهم با قالیباف یافت.
دومین دســته مخالفان عملگرا کســانی هســتند
که عموما در پایگاه تکنوکراســی قرار دارند و شــاخصه
برجســته انها الگوی مدیریتی سابقه دارشان است که با
عنوان «مدیریت فن ســاالر» شناخته می شود .مدعای
ناکارمدی که امروز به دولت های نهم و دهم وارد شــده
است عموما توسط انتقادهای این دسته به جامعه پمپاژ
شده و می شود.
در حوزه ایده گرایی نیز دو دســته افراد هستند که
در رقابت با احمدی نژاد تعریف می شــوند که تفاوتشان
در الگوی فکری است که در حوزه های راهبردی به کار
می گیرنــد .الگوی فکری احمدی نــژاد نیز ویژگی های
منحصر به خود را دارد .در این الگو شعار عدالت اما عمل
توسعه گرا ،شــعار مدیریت جهادی اســت اما بخشی از
نیروهای در اختیار عمل گرا ،مصلحت سنجی به محاق
رفته است و...
اولین دســته مخالفان ایده گرا کسانی هستند که
عموما در پایــگاه «اصولگرایی» قرار دارند و شــاخصه
برجســته انها الگوی راهبردیشــان اســت که بــا مولفه
«عدالــت» شــناخته می شــوند .ایــن دســته از جمله
افرادی هســتند که شان اســتراتژیک و راهبردی برای
رئیس جمهور قائل نبــوده و از این رو که احمدی نژاد در
این حوزه وارد شده به او نقد می کنند.
همچنین عدالت که دال مرکزی گفتمان سوم تیر
بود و احمدی نژاد با ان به قدرت رســید توسط این گروه
به ضد و علیه احمدی نژاد تبدیل شــده است و این گروه
به دنبال احیــای معنایــی و کارکردی عدالــت به عنوان
شــاخص ترین مولفه گفتمانی خود است و از این حیث
در رقابت و مخالفــت با احمدی نژاد قرار گرفته اســت.
این گروه قطعا ادامه حیات سیاســی خود را در رد تئوری
عدالت احمدی نــژاد و ارائه نســخه ای جایگزین و بدل
در حــوزه عمل گرایــی دو دســته افــراد
هستند که در رقابت با احمدی نژاد تعریف
می شــوند کــه تفاوتشــان در الگوهای
مدیریتی اســت که در حوزه های اجرایی
بــه کار می گیرنــد .الگــوی مدیریتــی
احمدی نژاد ویژگی هــای منحصر به خود
را دارد
ان می بیند.
دومین دسته مخالفان ایده گرا نیز کسانی هستند
که عموما در پایگاه «اصالح طلبی» قرار دارند و شاخصه
برجســته انها الگوی راهبردیشــان اســت که بــا مولفه
«توسعه» شناخته می شوند .این دسته به طور مشخص
بر تقدم توســعه بر عدالت بــا احمدی نژاد نــزاع دارند و
عدالت بدون توسعه را توزیع فقر می دانند.
به لحــاظ تئوریک دولت یازدهم را بــر امده از این
خاستگاه نظری دانســت برای همین نیز مواردی چون
هدفمندی یارانه ها و طرح مسکن مهر که برامده از همان
ایده عدالت احمدی نژاد است توسط این دولت پیگیری
جدی نمی شود.
انچه در باال عنوان شــد در واقــع توضیحی بود بر
نمودار زیر که وضعیــت احمدی نــژاد را در نمایی کلی
نشان می دهد.
طبق این نمودار احمدی نژاد
می توانــد چهــار میــان حالــت را
بــرای وضعیت اینده خــود انتخاب
کند« .عدالت محــوری – مدیریت
جهــادی»« ،مدیریــت جهادی –
توسعه محوری»« ،عدالت محوری
– مدیریت فن ســاالر» و «مدیریت
فن ساالر – توسعه محوری» .در این
چهار وضعیت مدیریت فن ساالر با
مولفه های فکــری عدالت محوری
اساســا محــال و غیــر ممکــن اما
مدیریــت جهــادی بــا مولفه های
فکــری عدالت محــوری ممکــن
و محتمل اســت .در چهــار حالت
باال غیــر از یک حالــت غیر ممکن
سه حالت دیگر برای اینده سیاسی
احمدی نژاد ممکن است.
اما تنها یکی از این ســه مورد
محتمل اســت چرا کــه در وضعیت
الگوی مدیریت جهادی با مولفه توسعه محوری قالیباف
در وضعیتــی مطلوب تــر از احمدی نــژاد قــرار دارد و
مولفه هایی از عدالت محوری را نیــز با الگوی مدیریتی
خود همراه کرده است ،بنابراین در این رقابت وضعیتی
احمدی نژاد شکســت خورده خواهد بــود؛ همچنین در
الگوی مدیریتی فن ساالر با مولفه های توسعه محوری
احمدی نژاد با حریفی چون روحانی روبه رو خواهد شد که
نسبت به این وضعیت اصیل تر و اصلی تر است بنابراین
احمدی نژاد در این الک موفق تر از روحانی نخواهد بود.
طبق انچه در باال گفته شد تنها یک حالت ممکن
باقی می ماند کــه محتمل تریــن وضعیت بــرای اینده
سیاسی احمدی نژاد اســت .الگوی مدیریت جهادی با
مولفه های عدالت محور که متاسفانه احمدی نژاد یک
بار کوپن خود را با این مدل و الگو سوزانده است .چرا که
بســیاری معتقدند احمدی نژاد در هشــت سال مدیریت
اجرایی خود بر کشــور نه حق مدیریت جهادی و نه حق
مولفه عدالت را ادا نکرده است.
هرچند در ابتدای مقاله اشــاره شد که احمدی نژاد
مرد هیجــان و تصمیم های غافل گیر کننده اســت ،اما
ظاهرا اینبار احمدی نژاد اســت کــه از تصمیم هیجانی
بزرگ سیاسی کشور غافل گیر شده است!
سیاست
پیرمرد هسته ای در تهران
یوکیا امانو هفته گذشــته با حضور در تهران خبر ساز شــد .او عالوه بر
دیدار با مقامات کشورمان از سایت پارچین نیز دیدار کرد .بازدیدی که البته با
نمونه برداریازمنطقهنیزهمراهشد.اینبازدیدبهمسالهمهمدرمیانرسانه ها
تبدیلشدهواکنونهمهدرانتظارارائهگزارشنهاییاژانسهستند.
امانوازیکساختماندرپارچینبازدیدکرد
وایرانیاناز 3نقطهپارچیننمونهبرداریکردند
بازدید از یک ساختمان در پارچین
مثلث | شماره 280
سیاست
45
1
سیاست
یوکیا امانو ،پیرمردی 68ســاله که حاال نقش مهمی
در توافق هسته ای ایران با غرب پیدا کرده است ،بر اساس
توافق وین قرار اســت او مهر تایید بر تعهدات ایران زده تا
غرب هم بر این اســاس تعهداتش را اجرایی کند .او که از
ســال 2009جایگزین البرادعی در سمت مدیرکلی اژانس
ی شده فارغ التحصیل دانشکده حقوق
بین المللی انرژی اتم
دانشگاه توکیو است که از ســال ۱۹۷۲میالدی در وزارت
امورخارجه ژاپن مشغول به کار شــده بود .او هفته گذشته
میهمان ویژه تهران بود؛ هم دیدارهایی هم انجام داد و هم
البته بازدیدی پرحاشیه از یک سایت نظامی.
سیاست
46
مثلث | شماره 280
امانو در بهارستان
هر چه قدر کــه دولتی ها اصرار داشــتند مجلس وارد
ماجرای برجام نشود اما با تاکید مقامات عالی و البته تشکیل
یک کمیسیون ویژه بهارستان روزهای مهمی را با موضوع
بررسی برجام پشت سر گذاشت .انها مقامات مذاکره کننده
فعلی و سابق را به این کمیسیون اوردند و البته همین مساله
بحث های داغی در مورد برجام ایجاد کرد .اما در رخدادی
مهم این کمیسیون ،یوکیا امانو که در تهران حضور داشت
را نیز به عنــوان میهمان ویــژه دعوت کــرد .میهمانی که
برای حضور در جلسه یک شرط گذاشت؛ «دوربین ها باید
خاموش شوند!» انچه اکنون از محتوای جلسه منتشر شده
فقط روایتی اســت که برخی نمایندگان حاضر در جلسه در
اختیار رســانه ها قرار داده اند .مهمترین اظهارنظر در این
مورد را علیرضا زاکانی مطرح کرده ،او که رئیس کمیسیون
برجام است گفته« :امانو را برای اتمام حجت به کمیسیون
برجام دعوت کــرده بودیم نه ارائه مفــاد توافق محرمانه.
کمیســیون برجام برای دســتیابی به اطالعات مربوط به
توافق محرمانه ،قطعا به تیم هسته ای فعلی رجوع می کند.
کمیســیون برجام برای دســتیابی به اطالعات مربوط به
توافق محرمانه ،قطعا به تیم هسته ای فعلی اعتماد داشته
و به انها رجوع کرده و خواهد کرد و بر همین اساس نیازی به
اظهارنظر امانو در این باره نداشت».
زاکانی با اشــاره به این نکته که کمیسیون برجام در
راستای تکمیل زحمات تیم مذاکره کننده ،رفع اشکاالت
احتمالی و کسب اطمینان از لغو تحریم ها قدم برمی دارد،
اظهار داشــت« :اعضای کمیســیون در دیدار با امانو به
روشنی به وی یاداور شدند که خواهان برخورد غیرسیاسی،
فنی و شــفاف اژانس با مساله هســته ای ایران هستند .به
اقای امانو و همراهانش این نکته را متذکر شدیم که توقع
ما این اســت که اژانس نه تنها نســبت به حفظ اطالعات
هســته ای ایران قدم بردارد ،بلکه در راســتای توسعه این
فناوری و تســهیل تحقیق و توســعه دانش هســته ای نیز
وظیفه خود را دنبال کند ».اما روایت دیگری از این جلسه
را سید حسن نقوی حسینی که سخنگوی کمیسیون برجام
اســت در اختیار رســانه ها قرار داده .او بــه صحبت های
امانو اشــاره کــرده و البته حاشــیه های پدید امــده در این
جلســه .او گفته اســت« :پس از اظهارات امانو ،نجابت،
نقوی حســینی ،بروجردی ،احمدی ،بذرپــاش ،زاهدی و
ابوترابی فرد اظهارنظر و طرح پرسش کردند که عمده ترین
مطالب مطرح شده از ســوی همکاران عبارت بود از علت
بی اعتمادی مــردم ایران به اژانس ،علــت الینحل ماندن
،PMDســایه انداختن دیــوار بی اعتمادی میــان ایران و
امریکا بر روابط ایــران و اژانس ،علت لــو رفتن اطالعات
محرمانه که در اختیار اژانس بــوده و هزینه های جانی که
ملت ایران پرداخت کرده اند .شهادت جمعی از دانشمندان
هسته ای کشور ،بی اعتمادی جامعه دانشگاهی به اژانس
به خاطر ترور دانشمندان ایرانی و تعارض میان بیانیه های
مختلف اژانس طی دو دهه اخیر از جمله این موارد بود».
نقوی حسینی ادامه داد« :رئیس سازمان بین المللی
انرژی اتمی در پاســخ به این پرســش ها اظهارداشت که
اما سفر امانو به تهران با یک رویداد مهم
و اعالم نشده همراه شد .اگر برخی منابع
خبری تا قبــل از ورود او بــه تهران برخی
شــایعات در مورد احتمال مصاحبــه او با
دانشــمندان هســته ای را علت این سفر
اعالم می کردند اما در اخریــن روز از این
ســفر معلوم شــد که امانو برای بازدید از
پارچین به تهران امده است
من یک دیپلماتم ولی از حرف های شــما ناراحت نشــدم
و خوشــحالم و بهتــر می توانم شــما را درک کنم و ســعی
می کنم به تمام ســواالت پاســخ دهم ».رئیس ســازمان
بین المللی انرژی اتمی با اشــاره به تکرار طرح مساله ترور
دانشمندان هســته ای ایران از ســوی نمایندگان مجلس
شورای اســامی ،هرگونه دخالت اژانس در این مورد را رد
کرد و با تصریح بر اینکه این ترورها هیچ ارتباطی با اژانس
نداشته گفت که در اساسنامه شورای حکام جایی برای ترور
دانشمندان و اعمال زور وجود نداشته و تنها راستی ازمایی
وظیفه ماست .قبال هم گفته ام اگر اطالعات مستندی در
این زمینه دارید به ما نشان دهید تا پیگیری کنیم ولی چیزی
به ما داده نشده است؛ اطمینان می دهم که ما و اژانس هرگز
به دنبال چنین چیزهایی نیستیم زیرا حفاظت از اطالعات در
اژانس دارای رژیمی مشخص است و همه ان را مهمترین
وظیفه اژانس می دانیم .امانو ضمن رد این ادعا که اژانس
صد در صد دقیق است تصریح کرد که در دوران ریاست وی
مشکلی نبوده اســت .وی همچنین گفت« :شاید مدیران
ارشد مشکالتی هم داشــتند ولی من هم برخورد می کنم؛
البته افشای اطالعات ممکن است از کانال های دیگری
باشــد و نباید در این باره قضــاوت عجوالنه کنیــم چرا که
کانال های دیگری برای لو رفتن اطالعات وجود دارد».
اما این جلســه یک حاشــیه دیگر هم داشته است.
حســین نجابت ،عضو کمیســیون برجام گفته اســت که
نمایندگان از توضیحات امانو در این جلســه قانع نشدند.
یکی از ســواالت اساســی ما این بود که حضــور ایران در
معاهده ان پی تی چه فایده ای دارد زیرا کشورهایی که عضو
این معاهده نیستند راحت تر فعالیت می کنند .امانو در پاسخ
به این سوال اعالم داشــت ،این سوال سخت است و من
نمی توانم به ان پاسخ دهم.
بازدید پرحاشیه
اما ســفر امانو به تهران با یک رویــداد مهم و اعالم
نشده همراه شــد .اگر برخی منابع خبری تا قبل از ورود او
به تهران برخی شــایعات در مــورد احتمــال مصاحبه او با
دانشمندان هسته ای را علت این سفر اعالم می کردند اما
امانو در سفر به تهران با
حسن روحانی دیدار کرد .این
دیدار در استانه اجرایی شدن
برجام با اهمیت توصیف
شده است
در اخرین روز از این سفر معلوم شد که امانو برای بازدید از
پارچین به تهران امده اســت؛ رخدادی که گویا بر اساس
توافــق محرمانه ایران و اژانس به وقوع پیوســته اســت.
خبری که بالفاصله به موضوع مهم مورد توجه رسانه های
داخلی و خارجی تبدیل شــد .حضور امانو در یک ســایت
نظامی در تهران به سرعت با تحلیل ها و گمانه هایی متفاوت
مواجه شــد .در اولین اظهارنظر در این مورد که در ادامه با
انتقادهایی مواجه شد سخنگوی سازمان انرژی اتمی گفت
که مدیــرکل اژانس بین المللی انرژی اتمی در ادامه ســفر
یک روزه خــود به ایــران ،به عنــوان میهمــان جمهوری
اسالمی ،یک بازدید تشریفاتی نیز از پارچین به عمل اورده
اســت .او در توضیح این خبر گفت که یوکیــا امانو در این
بازدید ،از برخی نقاط کارگاهی این مجموعه که ادعاهای
واهــی در خصوص انها مطــرح بود ،به ویژه رونــد تعمیر و
بازســازی جاده دسترسی به ســد ماملو در جوار پارچین که
در اثر بارندگی های اخیر نشســت کرده نیــز دیدن کرد .تا
اینجای ماجرا با این اظهارنظر رســمی گمان می رفت که
امانو تنها یک دیدار غیررســمی از پارچین داشته است اما
در ادامه خبرهای مهم تری منتشر شد .از قرار معلوم یوکیا
امانو برای بازدید از یک ساختمان در پارچین به تهران امده
و نمونه برداری چند روز قبل از او توسط ایرانیان و با نظارت
دوربین های اژانس از سه نقطه صورت گرفته است .یک
اتفاق مهم که گویا بر اساس توافق میان ایران و اژانس در
وین رخ داده است .بر اساس نقشه راهی که روز ۲۳تیر (۱۴
جوالی) همزمان با اعالم توافق هســته ای ،میان ایران و
اژانس به دســت امد ،تمام گام های الزم برای حل و فصل
مســاله ابعاد ادعایی نظامی برنامه هســته ای ایران ،باید
تا روز ۲۳مهر ( ۱۵اکتبر) برداشــته شــود .ایران همانطور
که در نقشــه راه قید شــده بود ،تا روز ۲۴مرداد ( ۱۵اوت)
توضیحات مکتوب خــود در مورد مســائل باقیمانده را به
اژانس ارائه کرد و این نهاد هم تا ۲۴شهریور ( ۱۵سپتامبر)
ابهامــات باقیمانده را با ایــران در میان گذاشــت .هر چه
هست در حالی که در ایران مقامات رسمی ترجیح می دادند
اطالعات بیشتری از این بازدید منتشــر نکنند ،یوکیا امانو
پس از بازگشــت از ایران جزئیات این دیدار را اعالم کرد.
امانو گفت« :معــاون مدیــرکل و من روز یکشــنبه به این
سایت رفتیم .این اولین بار بود که اژانس از این نقطه بازدید
می کرد .ما وارد ساختمانی شــدیم که اژانس پیش از این
تنها می توانست با استفاده از تصاویر ماهواره ای ،شاهد ان
باشد.داخل ساختمان ،ما نشانه هایی از فعالیت های جدید
نوسازی مشاهده کردیم .هیچ تجهیزاتی داخل ساختمان
وجود نداشت .کارشناسان ما این اطالعات را تحلیل کرده
و همانطور که در نقشــه راه امــده ،در هفته هــای اینده با
ایران در این رابطه گفت وگو خواهیم کرد .همانطور که در
علی اکبر صالحی پس از خروج
امانو از ایران از اعالم جزئیات
توافق ایران و اژانس خودداری
کرده و اعالم ان را به اینده
موکول کرده است
سیاست
قواعد بازی با یار دوازدهم امریکا
امانو همچنان غیر قابل اعتماد است
حنیف غفاری
کارشناس بین الملل
2
مثلث | شماره 280
مدیــرکل اژانــس بین المللی انــرژی اتمی ایــن روزها
ســعی دارد نقش افرینی پررنگی در حل و فصل ابعاد نظامی
احتمالی پرونده هســته ای کشــورمان ایفا کند .یوکیو امانو
در خالل مذاکرات هســته ای وین (مذاکراتــی که منتج به
جمع بندی نهایی مذاکرات شد) نیز سعی کرد در نوک پیکان
حل معادله ای چندین ســاله میان ایران و اعضای 5+1قرار
گیرد تا انجا که بر برخی مسجل شد «توافق شد چون اژانس
خواست»...
البته ارزوی مخاطبان ایرانی امانو این بود که وی واقعا
لو فصل بحران ساخته و پرداخته دستان غرب در
در حوزه ح
کســوت واقعی خود یعنی مدیرکل اژانس بین المللی انرژی
اتمی و به عنوان مسئول ســازمان و نهادی مستقل که حامی
حقوق حقه اعضای خود اســت وارد عمل شــود .خواسته و
ارزویی که تحقق ان نه در زمان امانو و نه در زمان هیچ مدیرکل
دیگریدراژانسامکانپذیرنیست.شایدبتوانصراحتاعنوان
کرد که امانو کاتالیزور و تسریع کننده توافق اخیر در وین نبود،
بلکه اراده غرب تسریع کننده نقش افرینی امانو در جریان این
مذاکرات بــود .وارونه نمایی واقعیت یا کتمــان بازی اژانس
بین المللی انرژی اتمی و مدیرکل ان در زمین غرب موضوعی
نیست که بتواند کمکی در حل واقعی موضوع ایفا کند.
اصلی ترینونخستینگامبرایتنظیممناسباتماباهر
بازیگر غیر قابل اعتمادی در نظام بین الملل ،پذیرش ماهیت
واقعی طرف مقابل است .این قاعده درخصوص یوکیو امانو
نیز صادق اســت .باید بــدون کمترین تعارف و تشــریفاتی
امانو و نهاد متبوع وی را به عنوان بازیگرانی غیر قابل اعتماد
و داورانی غیر منصف مورد شناســایی قرار داد .این شناسایی
باید به اندازه ای در ذهن ما نهادینه شــود که اجازه محاسبات
و تحلیل های نادرست را به ما ندهد! بی اعتماد بودن ایران به
اژانس برخاســته از یک معادله انتزاعی نیست ،بلکه مرهون
واقعیاتی است که طی سال های اخیر بارها شاهد و ناظر ان
بوده ایم.
ســفر اخیر یوکیو امانو به ایران در ابعــاد مختلفی قابل
تحلیل است .سفر امانو به ایران درست زمانی صورت گرفت
ی کامال
که «جان کــری» وزیر امور خارجه امریــکا در اقدام
حســاب شــده و همزمان با برگزاری این ســفر ،تاکید کرده
اســت اگر مدیرکل اژانس بین المللی انرژی اتمــی تا تاریخ
۱۵اکتبر ( ۲۳مهر ماه) در حوزه بررسی ابعاد نظامی احتمالی
مربوط به فعالیت های هسته ای ایران قانع نشود ،ما -امریکا
نیز تحریم ها را لغو یا تعلیق نخواهیم کرد! اطمینان مطلقکاخ ســفید به یوکیو امانو موضوعی نیســت که کمتر شــک
و شــبهه ای در خصوص ان وجود داشــته باشــد .در جریان
مذاکرات هســته ای اذرماه ســال 1392در ژنــو که منجر به
امضایتوافقنامهموقتمیانطرفینگردید،وزیرامورخارجه
ایاالت متحده و معاون وی ،وندی شرمن در اظهاراتی کامال
عجیب و مغایر با اساسنامه های اژانس ،حق ذاتی غنی سازی
اورانیوم را برای اعضای این سازمان و امضاکنندگان ان پی تی
منکرشدند.
در ان زمان بسیاری از تحلیلگران و مخاطبان گسترده
مذاکرات ژنو در انتظار واکنش قاطعانه امانو نسبت به تحریف
اشکار قوانین اژانس و اساســانامه های ان و مفاد ان پی تی
بودند اما مدیرکل اژانس که بازی در زمین غرب را نســبت به
سترجیحمی دهد،کمترینسخنی
دفاعازحقوقاعضایاژان
در این خصوص بیان نکرد! گویا اساسا وی مسئولیتی در این
نهاد نداشته یا بدتر اینکه یکی از وزرای کابینه اوباما محسوب
می شود .سکوت امانو به اندازه ای برای مقامات سابق اژانس
ســنگین بود که افرادی ماننــد « هانس بلیکــس» مدیرکل
قبلی ایــن نهــاد را وادار به واکنش ســاخت .هانس بلیکس
صراحتا عنوان کرد که همه کشــورهای پایبنــد به ان پی تی
حق غنی سازی اورانیوم را به صورت ذاتی دارا هستند و هیچ
کشورینمی توانداینحقرابهانهادادهیاازانهابستاند!بااین
حالموضع گیریقاطعانه هانسبلیکسنیزمنجربهشکسته
شدن سکوت امانو نشد!
صورت بندی واقعیاتی کــه در قبال مناســبات ایران و
اژانسمی گذردچنداندشوارنیست.واقعیتامرایناستکه
با وجود تالش همه جانبه ظاهری امانو مبنی بر مستقل و فنی
جلوهدادننقشنهادمتبوعشدرحلوفصلپروندههسته ای
ایران ،این نهاد در عمل تابعی از رویکرد و رفتار ایاالت متحده
امریکا در قبال تهران است .مدیرکل اژانس بین المللی انرژی
سیاست
گزارش هایم به شورای حکام اعالم کرده ام ،فعالیت های
زیادی که از اوایل ســال ۲۰۱۲در این نقطه انجام گرفته،
توان اژانس برای راســتی ازمایی موثــر در انجا را تضعیف
کرده اســت .پیش از بازدیــد ما ،فعالیت های مشــخص
پادمانی اژانس در نقطه مشخصی در سایت پارچین صورت
گرفت .این فعالیت شامل نمونه برداری های محیطی بود.
نمونه برداری ،فراینده پیچیده ای است».
او اما یک نکته مهم هم گفته است که حاشیه هایی
ایجاد کرده اســت .امانــو با بیــان اینکه ایــران در فرایند
نمونه برداری «ایفای نقش» کرده اســت ،گفت« :اژانس
می تواند صحت فرایند نمونه بــرداری و اصالت نمونه ها را
که از محل های مورد نظر اژانس در نقطه ای مشــخص در
پارچین برداشــته شــده اند ،تائید کند .اصالت نمونه های
اژانس با استفاده از یک روند استاندارد راستی ازمایی حاصل
شــد .این روند تحت مســئولیت و نظارت ما انجام گرفت.
نمونه ها به وین منتقل شــده و توســط کارشناسان اژانس
مورد ارزیابی قرار خواهند گرفت .اجرای نقشه راه ،به مرحله
ی رسیده است .فعالیت های راستی ازمایی در پارچین
مهم
به نحو همخوان با اقدامات اســتاندارد پادمانی ما صورت
گرفت .تمامی اطالعات به دســت امــده ،اکنون در حال
ارزیابی توسط اژانس است».
با این تفاسیر سخنان امانو دو نکته مهم داشت:
-1بخشی از فرایند و اقداماتی که اژانس خواستار ان
بوده توسط ایرانی ها البته با نظارت اژانس انجام شده است.
-2امانو در یک شــیطنت بــاز اظهــارات دو پهلویی
داشته که می تواند در ادامه کار محل بحث شود .انجا که
از نوسازی و تغییرات در سایت گفته و مسائلی را در این باره
مطرح کرده است.
این گزارش و ادعاهای جدید امانو البته با پاسخ ایران
هم مواجه شد .رضا نجفی ،سفیر و نماینده ایران در اژانس
در این مورد گفته اســت« :بازدید اقای امانو از پارچین که
بنده هم وی را همراهی می کردم ،فقط یک بازدید عمومی
و تشریفاتی بود .این روش بر اســاس توافقی بود که طبق
نقشــه راه کردیم .در ایــن بازدید اقای امانــو و معاونش با
چشمان خود دیدند که تبلیغات اخیر در خصوص بازسازی
وسیع در پارچین فقط تعمیر یک جاده تخریب شده به وسیله
سیالب بوده است .اسفالت نو جاده فقط برای تعمیر جاده
بوده و نه اسفالت کاری برای پوشاندن چیزی .انها همچنین
دیدند که اضافه شدن یک بخش کوچک به یک ساختمان
فقط یک رختکن بــود .به همین دلیل در گزارشــش تایید
کرده این دیگر مورد نگرانی اژانس نیست.
انها همچنین دیدند که ساختمانی که ادعا می شد در
ان فعالیت مشکوک انجام می شود یک ساختمان معمولی
است که هیچ فعالیت ممنوعه ای هم در ان انجام نمی شود
و هیچ تجهیزاتی هم ندارد .این با ادعاهایی که قبال می شد
کامال در تضاد اســت .اینکه امانو در گزارشش گفته انجا
عالئمــی از renovationاخیر یا به عبارتی بازســازی اخیر
دیده ،بر اســاس اظهارات خود ایران اســت که هم قبل از
ورود به پارچیــن و هم در حین بازدید ،به انها گفته شــد که
یک اتاق اســتراحت کارگران و یک سرویس بهداشتی در
این ساختمان به تازگی ســاخته شده است .همچنین بوی
مواد شــیمیایی متعارف که در داخل ســالن پیچیده شده
بود ،نشــان از این بود که این مواد شیمیایی مدت هاست
در این ســالن وجود داشــته اند و نه یک اتاقــک انفجاری
که برخــی موسســات امریکایی مدت چهار ســال اســت
تبلیــغ می کنند .همچنیــن ان موسســات امریکایی طبق
عکس های ماهواره ای قبال ادعا کرده بودند که نشانه هایی
از شست وشــو بــرای پاکســازی در خارج این ســاختمان
مشاهده می شــود در حالی که در این بازدید در محل ورود
به ساختمان مشــاهده کردند که اب ریزی ها به علت یک
ترکیدگی لوله مقابل ساختمان بوده است».
47
سیاست
اتمی طی ماه های اخیر و در جریان مذاکرات هسته ای لوزان
و وین نقش سازنده ای در پیشبرد مذاکرات نداشته است .این
نقش افرینیمعکوسخودرادرمواضع،گفتارهاوگزارش های
قرائت شده از سوی امانو نشان داده است .در جریان مذاکرات
هسته ای اخیر وین نیز امانو در عمل نقش مثبت و موثری در
کاهش اختالفات طرفین ایفا نکرده اســت .به عبارتی بهتر،
نه تنها امانو در این خصــوص نقش افرینی موثری نداشــته
است ،بلکه خود در اکثر موارد به یکی از طرف های اختالف
تبدیل شده است.
در جریان سفر اخیر امانو به ایران نیز شاهد ایجاد یک
پرانتز حمایتی از سوی امریکا به سود مدیرکل اژانس بودیم.
قســمت باز پرانتز زمانی ایجاد شد که درســت در استانه سفر
امانو ،جان کری برداشته شدن تحریم های ایران را منوط به
جلب رضایت مدیرکل اژانس دانســت .همچنین این پرانتز
زمانی بسته شد که مقامات امریکایی از نتایج بازرسی اژانس
از پارچین ابراز رضایت کردند! این اقدام مقامات امریکایی در
حالی صورت گرفته است که مقامات اژانس خود اذعان کرده
بودندنتایجبازرسیازپارچینچندهفتهدیگرمشخصخواهد
شد!حالسوالاصلیاینجاستکهایانتایجاینبازرسیزودتر
از موعد به مقامات امریکایی انتقال یافته است؟!
مدیرکلاژانسبین المللیانرژیاتمی اخیرابهکشورمان
امد تا در خصوص موضوع نخ نمــای «ابعاد نظامی احتمالی
برنامه هســته ای ایــران» و «نحوه دسترســی بــه اماکن و
دانشمندان هســته ای» با مقامات ســازمان انرژی اتمی به
مذاکره بپردازد .رفتارهــای دوگانه و پارادوکســیکال امانو و
همکاری وی با غرب در خصوص تنظیم گزارش های دروغین
و مبهم در قبال فعالیت های هسته ای صلح امیز کشورمان و
همچنین سکوت برنامه ریزی شده و از سر رضایت وی در قبال
مواردی مانند فعالیت های هسته ای غیر قانونی رژیم اشغالگر
قدس به همراه ده ها نشانه رفتاری و گفتاری دیگر ،جملگی
موید غیر قابل اعتماد بودن مدیرکل اژانس بین المللی انرژی
وال استریت ژورنال کنایه زده است که امانو
در پارچین عکس سلفی انداخته است
اتمی است .یکی از اصلی ترین وظایف امانو در معادله فعلی،
مبهم نگاه داشتن نگاه و رویکرد اژانس در قبال فعالیت های
هســته ای ایران اســت .به عبارت بهتر« ،اعالم قاطع عدم
انحراف ایران در برنامه های هسته ای خود» خط قرمز یوکیو
امانو محســوب می شــود .مدیرکل اژانس در حالی که عدم
انحراف ایران از فعالیت های هسته ای خود را مورد توجه قرار
می دهد ،با طرح همزمان موضوع نخ نمای مطالعات ادعایی
غربوهمچنینطرحجمالتوواژگاناستفهامی بستر سازی
الزم را برای ادامه هجمه های واشــنگتن و متحدانش علیه
ایران صورت می دهد.
باید ایــن حقیقت را پذیرفــت که حتی اگــر امانو خود
نیز واقعا بخواهد (کــه باتوجه به ســوابق وی کامال بعید به
نظر می رسد) ،برای جبران مســیر خطایی که تاکنون رفته و
بازگرداندناعتمادبهملتایرانمسیریبسیارطوالنیدرپیش
دارد.بایداینحقیقتتلخراپذیرفتکهامانووظیفهداردپرونده
هسته ای جمهوری اسالمی ایران را در فضایی مبهم هدایت
کند تا در سایه این ابهام سازی های دروغین ،غرب بتواند بازی
مد نظر خود را در تقابل با تهران صورت دهد .بنابراین باید در
تعامل با اژانس این حقیقت را مدنظر قرار داد.
سوء ســوابق اژانس و بازرســان ان سبب شــده است
تا جمهوری اســامی ایــران در خصــوص راســتی ازمایی
فعالیت های هسته ای خود توسط اژانس مواضعی قاطعانه و
گاردیبستهاتخاذنماید.بهعبارتبهتر،حساسیتجمهوری
اسالمی ایران نسبت به نقش افرینی اژانس واقعی و برامده از
عملکرد نادرست اژانس بین المللی انرژی اتمی است .اینکه
امانو را در محاسبات خود به عنوان یار دوازدهم ایاالت متحده
امریکادرزمینبازیفرضکنیم،محاسبه ایکامالواقع بینانه
اســت .نکته مهم تر دیگر ،به بافت امنیتی حاکم بر ساختار
اژانس بین المللی اتمــی باز می گردد .افراد و وابســتگان به
ســرویس های امنیتی امریکا و رژیم صهیونیستی در ساختار
ی حضوری پررنگ و فعال
رسمی اژانس بین المللی انرژی اتم
دارند .یکی از این افراد «اولی هاینونن» معاون سابق اژانس
استکههم اکنوندرسازمانسیاودرقالبکارشناسموسسه
صهیونیســتی دیوید البرایت در حال تولید ابهامات هدفمند
هسته ایعلیهفعالیت هایصلح امیزکشورماناست.
در نهایت اینکه سفر اخیر امانو به تهران و بازدید وی از
سایتپارچینواظهاراتویدرخصوصعدماعمالتبعیض
میان ایــران و دیگر اعضــای اژانس ،نمی توانــد رفع کننده
دل نگرانی های ملت ایران در خصــوص نقش افرینی منفی
احتمالی اژانس طی ماه ها و ســال های پیش رو باشد .از این
رو الزم اســت همان گونه که گارد بســته جمهوری اسالمی
ایران در برابر اعضای 5+1و خصوصا ایاالت متحده به عنوان
بازیگرانی غیر قابل اعتماد در نظام بین الملل باید حفظ شود،
باید این گارد بسته در مقابل یار کمکی واشنگتن یعنی یوکیو
امانو نیز حفظ شود.
حفظ این گارد بسته سبب می شود تا اژانس بین المللی
ی حــدود و ثغور جایگاه و نقش خــود در مواجهه با
انرژی اتم
فعالیت های هسته ای صلح امیز کشورمان و همچنین جدیت
کشــورمان را در تقابل با هر گونه شــانتاژ و بــازی تبلیغاتی و
غیر حقوقی و غیر اصولی خود را بیشتر درک کند...
امانو از مذاکرات در دولت قبل انتقادکرد
سیاست
48
مثلث | شماره 280
تو گوی مثلث با عباسعلی منصوری ارانی
گف
یوکیا امانو ،مدیرکل اژانس بین المللی انرژی اتمی
هفته گذشته به کمیســیون ویژه بررسی برجام
امد و به سواالت اعضای کمیسیون پاسخ گفت.
ارزیابی شما از این نشست مشترک چه بود؟
حضور امانو در مجلس ایران از نظر روانی در جهان
بسیار موثر بود اینکه مجلس ایران امانو را دعوت می کند
و در سطح جهان منتشر می شود ،نشانه حساسیت مجلس
ایران به این موضوع است .از سوی دیگر ،در حاشیه این
دیدار ،موضوعاتی مطرح شــد که این از نظر ایجاد رابطه
دوستی بســیار موثر اســت .در چند ســالی که اقای امانو
مدیریت اژانس را برعهده داشت ،ســعی کرد بحث هایی
از جمله موضوع ایران را حل کند .او در نشســت مشترک
با اعضای کمیســیون برجام امیدوار بود که پرونده ایران
تا پایان سال میالدی بسته شود .پس از این ،نمایندگان
درباره مسائل مختلف از وی سواالتی پرسیدند.
سواالت نمایندگان حول چه محورهایی بود؟
ســواالت درباره فعالیت های اژانس ،تاثیرپذیری
ایــن نهــاد بین المللی از نظام ســلطه ،خــروج اطالعات
محرمانه از اژانس و برخی موضع گیری های غیر کارشناسی
اژانس بود.
امانو چه پاسخی به این سواالت داد؟
او بســیاری از بحث های مطرح از سوی اعضای
کمیســیون را رد کرد و درباره موضوع تاثیر پذیری اژانس
از سوی برخی قدرت ها نیز اعالم کرد اژانس یک سازمان
مســتقل و کامال فنی است و براســاس اصول کارشناسی
عمل می کند .امانو ضمن انتقاد از نوع مذاکرات در دولت
قبل بیان کرد که مذاکرات اقایان جلیلی و عباسی با اژانس
روی یــک دور بی نهایــت افتاده بــود و تمامی نداشــت؛
اما اکنون همــه اراده کردیم تا پایان ســال میالدی همه
موضوعات تمام شود.
امانو درباره درز اطالعات نیز عنوان داشــت120 ،
کشــور عضو اژانس هســتند و من نمی توانــم بگویم که
می توانیم صددرصد همه اطالعات را حفظ کنیم و شاید در
بعضی از مواقع این اطالعات درز کند .نمی شود تضمینی
بر این موضوع داد ،ولی اکنون اوضاع بهتر است و حفاظت
اطالعات به خوبی انجام می شود.
درباره مصاحبــه با دانشــمندان هســته ای نیز
سوالی مطرح شد؟
در جلسه موضوع شهدای هســته ای مطرح شد
و برخی از نمایندگان ترور دانشــمندان هسته ای را به درز
عمدی اطالعات از اژانس منتسب کردند که این موضوع
باعث واکنش امانو شد و او به شدت ان را رد و اعالم کرد:
«زمانی نیز اقای عباســی رئیس ســابق ســازمان انرژی
اتمی ایران این موضوع را در جلسه ای مطرح کرد و من نیز
به او گفتم شما باید سند داشته باشید چون نمی شود بدون
سند در این باره صحبت کرد».
موضوع دیگــری که مدیــرکل اژانــس بین المللی
انرژی اتمی درباره ان توضیح داد تامین ســوخت راکتور
3
عباســعلی منصوری ارانی از متن و حاشیه
حضور امانــو در ایــران خبرهایی بــه مثلث داده
است.
تهران بــود .او گفت« :اژانس در ان ســال تالش خود را
برای تســهیل این موضوع انجام داد؛ اما متاســفانه این
توافق به موقع حاصل نشد و اژانس نتوانست از این طریق
با کمک کشورهای دیگر موضوع را حل و فصل کند».
او تاکید کرد که کشــورهای دیگــر موافقت نکردند
و این موضوع ارتباطی بــا اژانس ندارد .همچنین مدیرکل
اژانس بین المللی انرژی اتمی اظهار امیدواری کرد که بعد
از توافــق اجرایی این کار در راســتای همکاری های فنی
صورت بگیرد.
امانو گفت؛
پرونده PMDرا تا
اخر سال میالدی
می بندد
تو گوی مثلث با عضو
گف
کمیسیونبرجاممجلس
امید کرمانی ها
خبرنگار
4
ابراهیــم کارخانــه ای جزئیاتــی از حضور
یوکیا امانو در کمیسیون برجام را در اختیار مثلث
قرار داده است.
ولی این گونه نیست که با یک نشســت با مدیرکل این نهاد
بین المللی بتوانیم قضاوت کنیم چــون اژانس بین المللی
ی باید در اینده وظایفش را انجام دهد.
انرژی اتم
درباره مصاحبــه با دانشــمندان توضیحات اقای
امانو چه بود؟
انچه مطرح شد بیشــتر درباره ترور دانشمندان بود
که او اعالم کرد که این مســاله ربطی به اژانس بین المللی
ی ندارد و اگــر اطالعاتی هم به بیــرون درز پیدا
انــرژی اتم
کرده ،از طریق کشــورهای عضو بوده و اژانس بین المللی
ی بری از این مســائل اســت .این پاسخ امانو بود
انرژی اتم
ی باید
ولی مهم این اســت که اژانس بین المللی انرژی اتم
اطالعات محرمانه را به گونه ای حفظ کند که حتی به دست
اعضا هم نرسد.
هیچ کــدام از اعضــای کمیســیون دربــاره
مصاحبه های اینده با دانشمندان هسته ای سوالی
نپرسیدند که این کار به چه صورت خواهد بود؟
این مســاله خط قرمــز مطرح اســت و دیگر تکرار
نخواهد شد .در گذشته من باب روشــنگری و شفاف شدن
ی این کارها
برخی مسائل برای اژانس بین المللی انرژی اتم
صورت گرفت ،حتی خیلی فراتر از چیزهایی که االن وجود
دارد ولی باتوجه به فرموده صریح مقام معظم رهبری مساله
مالقات با دانشــمندان هســته ای ایران کال بایــد از برنامه
ی حذف شــود و در برجام هم
اژانس بین المللی انــرژی اتم
چنین چیزی وجود ندارد اما در ماده 74تا 78برجام مســاله
دسترسی ها به تاسیسات هســته ای ایران اشاره شده است
ولی مساله مصاحبه با دانشــمندان جزو خطوط قرمز اصلی
است ،خصوصا خطوط قرمزی که به مسائل امنیتی و دفاعی
بر می گردد ،بــه هیچ عنوان کوچکترین نرمشــی در ان باره
نباید صورت بگیرد چون منجر به رخنه کردن دشمن به حریم
امنیتی و دفاعی و سیاسی کشور می شود.
چرا نشست کمیســیون ویژه با اقای امانو به طور
کامل ضبط و پخش تلویزیونی نشد؟
ایــن یکــی از شــرط های امانــو برای حضــور در
کمیسیون ویژه بود .او شــرط کرده بود این نشست ضبط و
پخش تلویزیونی نشود و با این شرط او در کمیسیون برجام
شــرکت کرد و معتقد بود مباحث جلســه باید محرمانه بماند
چون تصور می کرد که در کمیســیون بــا برخوردهای تند و
خشن مواجه شــود ،در واقع براساس یک سری ذهنیات که
پیش بینی می کرد این تصمیم را اتخاذ کرده بود ولی نشستی
که برگزار شــد محترمانه و مقتدرانه و با ادب و احترام خیلی
خوبی برگزار شد .حاال خود اقای امانو باید درباره این نشست
بعدا قضاوت کند.
مثلث | شماره 280
بود و ان روحیه انقالبی گری هم در پرسش ها وجود داشت
اما متاسفانه در اخبار دیدیم که بعد از بازدید از پارچین ،اقای
امانو گفته که اقدامات نوسازی ظرف 2سال اخیر که توسط
ماهواره ها نیز فیلمبرداری شــده جایــگاه تحقیقات اژانس
ی را درباره رســیدگی بــه این موضوع
بین المللی انرژی اتم
تضعیف کرد ،حال انکه انتظار ما از اقای امانو اتخاذ چنین
موضعی نبود .در کجای دنیا سراغ داریم که مدیرکل اژانس
یرابهحساس ترینمراکزدفاعیببرندتا
بین المللیانرژیاتم
اوازنزدیکمحیطرابازدیدکند؟ایانوسازیساختماندرهیچ
کدامازمراکزدفاعیجهانرخنمی دهد؟ایاساختمان هاباید
همان طوردست نخوردهباقیبمانندومخروبهشوند؟ایااصال
مساله نوسازی ساختمان ربطی به مساله PMDدارد؟ ماه ها
بود که مساله یک توالت در پارچین صدر اخبار رسانه ها قرار
گرفته بود که ایران دنبال ُبعد نظامی فعالیت هسته ای است.
ی دیگر از این
انتظار می رود که اژانس بین المللی انرژی اتم
حرکت ها دست بردارد ،یعنی این طور نباشد که هر کسی بیاید
به صورت منابع ازاد افکار خودش را به صورت مدیریت شده
و سازماندهی شده توسط سرویس های جاسوسی به اژانس
بین المللی انــرژی اتمی منتقــل کند و اژانــس بین المللی
انرژی اتمی خود را مسئول پیگیری ادعاهای این فرد اعالم
ی بعد از 12ســال بازرسی
کند .اژانس بین المللی انرژی اتم
و هفت هزار نفر روز بازرســی و دفعات مکــرر نمونه برداری و
50گزارش مدیرکل باید تغییر رویه جدی در قبال جمهوری
اســامی ایران بدهد چــون این روش ها منســوخ شــده و
پذیرفته شده نیست.
جمهوریخواهانامریکاخیلیتالشکردندودولت
اوباما را تحت فشــار گذاشــتند تا توافق محرمانه
ی را به
بین ایران و اژانــس بین المللی انــرژی اتم
دســت بیاورند ولی تاکنون موفق نشدند ،ایا این
ی تغییر
نشان می دهد اژانس بین المللی انرژی اتم
رویکرد داده است؟
البته این مساله هم به دلیل فشار جمهوری اسالمی
ایران و ســوابق بــدی که اژانــس بین المللی انــرژی اتمی
داشــت ،بود .اگر غیر از ایــن اتفاق می افتــاد باالخره روی
اصل مذاکرات اثر می گذاشــت .اژانس بین المللی انرژی
ی و امریکا دنبال این بودند کــه این طور توافقی صورت
اتم
بگیرد اما اگر توافق محرمانه ایران و اژانس به بیرون درز پیدا
می کرد معادالت عوض می شد .حاال باید دید در اینده اژانس
ی چطور برخورد می کند.
بین المللی انرژی اتم
ی در
با رویکردی که اژانس بین المللــی انرژی اتم
گذشته داشته ایا قابل اعتماد است؟
امیدوار هستیم که باالخره این نوع نشست ها روی
ی موثر واقع شود و اژانس
رویکرد اژانس بین المللی انرژی اتم
ی جایگاهواقعیخودشراپیداکندچون
بین المللیانرژیاتم
ی همه کشورها عضو هستند و
در اژانس بین المللی انرژی اتم
ازنظراژانسبین المللیانرژیاتمی همهانهابایدیکجایگاه
داشته باشــند و برخورد دوگانه و تبعیض امیز نسبت به اعضا
وجود نداشته باشد این نوع رفتارهاســت که جایگاه اژانس
ی را باال می برد و حفظ می کند .انتظار
بین المللی انرژی اتم
ی از این به بعد منصفانه و
داریم اژانس بین المللی انرژی اتم
صادقانه برخورد کند ،هرچند انها روند مدیریت شده سیاسی
خاص خود را دارند ولی جمهوری اســامی ایــران هم اگر
ی بخواهد روند قبلی خود را درباره
اژانس بین المللی انرژی اتم
اتخاذ مواضع ،سیاست دوگانه و برخوردهای تبعیض امیز و
عدم حفظ اسناد محرمانه تکرار کند ،یقیقنا درباره همکاری
ی تجدید نظر خواهد کرد.
با اژانس بین المللی انرژی اتم
حرف هایی که از امانو شنیدید تاثیری بر جمع بندی
گزارش کمیسیون برجام می گذارد؟
خیر ،چون باالخــره اژانس بین المللی انرژی اتمی
وظایف مشــخصی درباره اجــرای برجام برعهــده دارد که
انتظار این اســت که ان وظایف را به نحو درست انجام دهد
سیاست
اقای امانو مدیرکل اژانس بین المللی انرژی اتمی در
جلسهکمیسیونویژهبررسیبرجاممجلسحاضر
شــد و به ســواالت اعضای این کمیسیون پاسخ
گفت .ارزیابی شما از صحبت های او چیست؟
کسانی که دیپلمات هستند ،معموال از نظر سیاست
روش تعریف شده و ثابتی دارند و در چارچوب خاصی حرکت
می کنند ،این طور نیســت که این نشست ها روی معادالت
فکریوسیاسیانهااثرجدیبگذارد.درمجموعایننشست
را مثبت ارزیابی می کنیم چون اقای امانو نقطه نظرات خود
را به صورت پیش دســتانه مطرح کــرد ،در واقع محورهای
صحبــت او همان مــواردی بودنــد که در اذهــان اعضای
کمیسیون بررسی برجام وجود داشت .از جمله درباره رفتار
و برخورد دوگانه و تبعیض امیز اژانس بین المللی انرژی اتمی
در قبال جمهوری اسالمی ایران که اقای امانو این موضوع
را به صورت پیش دستانه مطرح کرد و توضیح داد .یا درباره
حفظ اسرار محرمانه توســط اژانس بین المللی انرژی اتمی
که روی این موضوع نیز اعتراض شــدید وجود دارد که خود
اقای امانو از قبل طرح سوال اعضای کمیسیون ،مساله را
مطرح کرد .درباره مساله بسته شدن PMDنیز گفت؛ تا پایان
سال میالدی این پرونده را می بندند .در مجموع باید بگوییم
ضمن انکه اژانس بین المللی انرژی اتمی همین مواضع را
قبال اعالم کرد مهم ان اســت اقای امانو ایــن مواضع را در
کمیسیون برجام مطرح کرد که به عنوان سند باقی می ماند.
فارغ از وعده های شــفاهی اقای امانــو ،اژانس بین المللی
انرژی اتمی باید در عمل ثابت کند کــه دیگر برخورد دوگانه
و تبعیض امیزی با ایران ندارد و اسناد مربوط به فعالیت های
هسته ای ایران سر از ســرویس های جاسوسی کشورهای
اســتکباری در نمی اورد چون در گذشــته شــاهد این موارد
بودیم یا اژانس بین المللی انرژی اتمی باید درباره بسته شدن
پرونده PMDهمان پرونده مربــوط به ابعاد احتمالی نظامی
فعالیت های هسته ای ایران اول ثابت کند که تا پایان امسال
این پرونده ساختگی و سراسر تهمت و کذب را می بندد.
ایا نمونه برداری از پارچین توســط کارشناســان
ایرانی انجام شــد و اقای امانو توضیحاتی درباره
این موضوع به کمیسیون برجام داد؟
اقــای امانو وقتی در کمیســیون حاضر شــد هیچ
صحبتی درباره نحوه نمونه برداری از پارچین مطرح نشد و بعد
از نشست با کمیسیون گویا به پارچین رفت.
گفته می شــود که نمونه بــرداری را کارشناســان
ایرانی انجام دادند .ایا درست است؟
من در جریان نیستم ،باید ان را سوال کنم ولی نکته
حائز اهمیت این است که با وجود نشست مشترک اقای امانو
بااعضایکمیسیونبرجاممجلسکهیاداورمی شومنشست
خیلی خوبی بود چون در عین صراحت ،با ادای احترام همراه
سیاست
49
تالش برای دوقطبی سازی
جامعهشناسی
جامعهایرانپسازگذارازدورههایگوناگونتاریخی،درسالهای
اخیر پدیده دو قطبی شــدن را بیش از هر زمان دیگــری تجربه کرده
است؛ تجربه ای نه چندان خوشایند که بار سنگینی را بر دوش جامعه
گذاشــته اســت .با وجود چنین تجربه ای اما هنوز برخی اتفاقات به
ایجاد دو قطبی منجر می شود .مثل یک مسابقه در خندوانه.
تی
تر
یک
غلبههیجان برمنطق
چراجامعهایرانهمچنانظرفیتدوقطبی سازیرا دارد؟
جامعه شناسی
50
مثلث | شماره 280
1
چرا جامعه ایران همچنان ظرفیت دوقطبی ســازی را
دارد؟اینسوالیاستکهمی خواهیمبهبهانهدوقطبی سازی
غیرسودمند میان امین حیایی و امیرمهدی ژوله در استنداپ
کمــدی برنامه خندوانه به ان پاســخ دهیــم .در نگاه کلی،
دوقطبی ســازی پدیده ای اســت کــه از حوزه سیاســت به
حوزه های فرهنگی و اجتماعی ســرایت یافته است ،اما در
عین حال نباید این موضوع را دور از ذهن داشــت که یکی
از اصلی ترین ریشــه های دوقطبی ســازی ،شکاف عمیق
گســترده اقتصادی میان قشــرهایی از جامعه ایران است.
عالوه بر این ،فضــای دوقطبی ،فضایی عــاری از منطق،
اســتدالل و گفت وگوست؛ احساســات ،هیجانات زودگذر
و جدال ،از مختصات فضای دوقطبی بوده و عاملی اســت
که از ایجاد یک رقابت سالم و رسیدن به نتیجه ای منطقی،
جلوگیری می کند.
چگونه رقابت دو هنرمند را سیاسی کردند؟
ماجــرا از یــک مســابقه تلویزیونی میــان هنرمندان
اغاز شــد؛ انجایی که رامبد جوان مجری برنامه خندوانه از
هنرپیشگان فیلم های کمدی و طنزپردازان دعوت کرد تا در
بخش«استنداپکمدی»اینبرنامهتلویزیونیهنرشانرابه
نمایش بگذارند و خود را در معرض رای بینندگان خندوانه قرار
دهند .زمانی که این مسابقه به مرحله دوم رسید ،قرار بر این
شد که هنرمندان حاضر در این مسابقه ،در گروه های دونفره
با یکدیگر به رقابــت بپردازند تا بــا رای مخاطبان خندوانه،
تکلیف صعودکنندگان به مرحله بعدی این رقابت مشخص
شــود .جدی ترین رقابت ،رقابتی بود کــه میان امیرمهدی
ژوله و امین حیایی شکل گرفت .ژوله سردبیر پیشین نشریه
چلچراغویکیازنویسندگانبرنامه هایطنزاستکهنوشتن
اثاری همچون شــب های برره ،پاورچین ،نقطه چین ،باغ
مظفر ،مرد هزار چهــره ،مرد دو هزار چهــره ،قهوه تلخ ،در
حاشیه و ...را در کارنامه خود دارد .حیایی نیز در فیلم هایی
از جمله قالده های طال ،اخراجی های 2 ،1و 3و همچنین
سن پترزبورگ ایفای نقش کرده است.
حساسیت این رقابت از انجایی شدت گرفت که امین
حیایی به دلیل ایفــای نقش در فیلم ســینمایی قالده های
طال از سوی هنرمندان منتسب به جریان اصالح طلب مورد
سرزنش واقع شد .جرقه این رقابت خارج از فضای فرهنگ را
بزرگمهر حسین پور زد؛ همو که سال هاست با امیرمهدی ژوله
همکاری می کند و در مجالت چلچراغ ،صدا ،تجربه و برخی
دیگرازرسانه هایاصالح طلببهطراحیکاریکاتورمشغول
بودهاست.حسین پورباانتشارپستیدرصفحهشخصیخود
در اینستاگرام از عالقه مندانش خواست تا به امیرمهدی ژوله
رای دهند؛ چراکه رقیب او در این مسابقه ،در فیلم سینمایی
قالده های طال بازی کرده است .حسین پور در اینستاگرام
خود چنین نوشــت« :امشــب اســتنداپ امیر ژوله است.
مطمئنم مثل دفعه قبل می ترکونه! اما در مقابل امین حیایی
به نظرم باید به امیر رای داد .همین که کسی قالده طال رو
بازی کنه ،از نظر من فاقد صالحیت رای دادن می شه ...حتا
اگهامیراون قدرهمندرخشه...چیکارکنمدیگه...بعضی
وقتا اون قدر «حال» رو نمی بینم و «گذشته»ی ادما مالک
قضاوتم می شه ...امیر جان به پیش».
این در حالی بود که هنگام پخش استنداپ کمدی با
حضور حیایی و ژوله از مخاطبان این برنامه خواســته شده
بود که تنها به اجرای این دو هنرمند در این برنامه رای دهند
و ســابقه انها را در نظر نگیرند؛ توصیه ای کــه می توان ان
را تلنگری به افرادی دانســت که در هر عرصه ای ســوابق
سیاسی یا به عبارت دیگر غیرمرتبط با حوزه تخصصی افراد
حاضر در ان عرصه را بــرای اظهارنظر یا رای دادن ،مدنظر
قرار می دهند و به جای متن ،حاشیه ها را برجسته می کنند .از
این منظر می توان گفت که بزرگمهر حسین پور از نخستین
کمپین ســازی خود چندان ســربلند بیرون نیامــد؛ چه انکه
با الوده کردن فضای هنر به سیاســت ،تصویر نامناسبی از
یک هنرمند ارائــه داد و در مقابل ،هنرمنــد مقابل را تطهیر
کرد؛ به بیان دیگر ،اقدام این کاریکاتوریست ،تسری دادن
دوقطبی از فضای سیاســت به فضای فرهنگ بود و با این
اقدام خود از اتخاذ یک تصمیم منطقی و به دور از هیجانات
ن ترتیب ،رای به هریک از این
اجتماعی جلوگیری کرد .بدی
دو هنرمند ،بار سیاســی پیدا کرد؛ به نحوی که رای به یکی
به معنای حمایت از حاکمیت سیاســی بود و رای به دیگری
در راســتای اعتراض به ان تاویل و تفسیر می شد .در سوی
دیگر میدان ،برخی رسانه های اصولگرا نیز وارد گود شدند و
تالش غیرمحسوسی را برای غلبه حیایی بر ژوله انجام دادند.
در این میان البته یک مســاله دیگر نیز در ایجاد این
دوقطبی تاثیر داشــت و ان بهره جســتن ژولــه از نمادهای
سیاسی یا غیرمرســوم در رســانه ملی بود .او در یکی از این
اقدامات ،گریزی بــه نامگذاری خواننــدگان زیرزمینی زد و
هنگامی که از خوانندگان غیرحســابی ســخن می گفت با
به تمســخر گرفتن نام امیر تتلو ،خود را امیــر ژوژولو نامید
و هوادارانــش را کــه تتلیتی خوانده می شــوند ،بــا عبارت
ژوژولی مورد شوخی قرار داد .همین اقدام کافی بود تا سیل
اعتراضات هواداران تتلو یا تتلیتی ها به ســوی ژوله سرازیر
شــود؛ انها کامنت های بسیاری را در اینســتاگرام او منتشر
کرده و اعالم کردند که به خاطر این مساله به امین حیایی رای
خواهند داد .در اثنای رای گیری برای این رقابت ،پخش یک
کلیپ ،هواداران ژوله را تحریک کــرد تا او را انتخاب کنند؛
کلیپی که در ان امیرمهدی ژوله در حضور سید محمد خاتمی
و برخی دیگر از چهره های شناخته شده اصالح طلب به بیان
لطیفه ای درباره رئیس دولت اصالحات می پردازد و در نهایت
از سوی وی در اغوش کشیده می شود.
این رقابت چند روزه رای ها نوســان بسیاری داشت اما
در عین حال بسیار به یکدیگر نزدیک بود؛ گاهی حیایی رای
بیشــتری را از ان خود می کرد ،گاه ژوله از رقیب خود سبقت
می گرفت و گاهی هم در کمال تعجب ،رای ها به یک اندازه
بود .سرانجام نتیجه نهایی به سود ژوله رقم خورد و در پایان
این رقابت نزدیک ،امین حیایی 2میلیون و 240هزار و 643
رای اورد و ژوله ،صاحب 2میلیــون و 240هزار و 846رای
شد؛ یعنی تنها با اختالف 203رای.
پتانسیل جامعه ایران در ایجاد دوقطبی
جریان نســبیت گرا و معتقد به هنر پوزیتیویســتی سخن به
میان می اوردند .در ان برهه ،فضاسازی رسانه های ان سوی
مرزهاودفاعسرسختانهبرخیرسانه هایداخلی،اینفضای
دوقطبی را جدی تر کرد و بدعــت نامبارکی بود که در عرصه
فرهنگ و هنر گذارده شد.
از نفرت بی حد و حصر تا امادگی برای جانفشانی
فضای جامعه دوقطبی ،فضایی نیســت که بتوان در
ان براســاس منطق و اســتدالل تصمیم گرفت .در پدیده
دوقطبی ،یک ســوی ماجرا در مظان اتهام اســت و سوی
دیگر در جایگاه قدیس می نشــیند ،یکی نفــرت می پراکند
و دیگری ناسزا می شــنود ،یکی نماینده جریان حق است و
دیگری نماد باطل ،هر گروهی نفرت را نسبت به گروه مقابل
فریاد می زند و هــواداران و حامیان هریــک از جریان ها تا
امادگی برای جانفشانی در راه انچه به ان اعتقاد دارند پیش
می روند؛ چنین رقابتی اما تنها به تعمیق شــکاف اجتماعی
می انجامد .مولفه های موثر در ایجاد دوقطبی البته بسیارند؛
تفاوت در ســبک زندگی ،شــکاف های اقتصادی و تفاوت
نگاه ایدئولوژیک ،مهمترین مولفه هایی است که می توان
پیرامون ایجاد دوقطبی از انها یاد کرد.
نمی توان انکار کرد کــه روند افزایش شــکاف میان
ثروتمنــدان و طبقــات پایین جامعــه ،در ســال های اخیر
شــتاب گرفته و همیــن اتفــاق ،موجب تقســیم جامعه به
دوقطبی ثروتمند -فقیر شده است .تاثیر این اتفاق در تمام
سطوح جامعه قابل مشاهده است؛ از رستوران ها ،مال ها و
خودروهای کف خیابان گرفته تا خانه ها و سبک زندگی افراد
ثروتمند و فقیر .فضای شهری به قدری شکاف را بارز و واضح
بزرگمهر حسین پور کسی بود که
با انتشار یک پست اینستاگرامی
جرقه دو قطبی سیاسی هنری
را زد
مثلث | شماره 280
طرفداران امیر تتلو که توسط
ژوله نقد شده بود به امین حیایی
رای دادند
نشــان می دهد که ســر زدن به دو محله متفاوت در مناطق
شمالی و جنوبی شهر ،دو فرهنگ و شهر متفاوت را پیش روی
هر شهروندی قرار می دهد؛ از لباس پوشیدن و ماشین های
مردم ســاکن این دو محله متفاوت تا معمــاری خانه ها که
نزدیک بودن این خیابان ها را باورپذیر نمی نماید .چه بســا
وقتی دستفروشــی را در چهارراه های مناطق شــمالی شهر
ببینید ،به راحتی حدس بزنید که از فرسنگ ها دورتر به اینجا
امده اســت .می توان گفت که این فاصله طبقاتی فاحش،
در ساختن دوقطبی های سیاسی ،فرهنگی و اجتماعی تاثیر
غیرقابل انکاری دارد و از یک نظرسنجی ساده برای انتخاب
کمدین محبوب گرفته تــا تعیین رئیس جمهــور به عنوان
باالترین مقام اجرایی کشور نقش بســزایی را ایفا می کند.
اضافه شــدن نگاه ایدئولوژیک بــه این فاصله نیــز مولفه
دیگری اســت که تعمیق این دوقطبی را تسریع می بخشد؛
به نحوی که نگاه ایدئولوژیک مبتنی بر اموزه های اسالمی،
هواداران بیشــتری میان طبقات ضعیف جامعــه دارد و در
مقابل ،باورمندان به ایدئولوژی لیبرالی و سبک زندگی مدرن،
در طبقــات باالی جامعه وفور بیشــتری دارند .این مســاله
سبب می شود که جدال فقر و غنا ،رنگ و بوی ایدئولوژیک
به خود بگیرد و ایدئولوژی به مثابــه کاتالیزوری برای ایجاد
دوقطبی عمل کند .دوقطبی ممکن است در ابتدا یک جدال
مجازی یا حتی بحث و جدل های رو در رو باشــد ،اما ممکن
است در نهایت شدت نفرت و کینه به جایی برسد که حتی به
جدال های فیزیکی و باالتر از ان کشیده شود.
دامن زدن به دوقطبی فقر و غنا و ایجاد تمایز و تعارض
میان این دو گروه ،نوعی دشمنی را میان طبقات اجتماعی
جامعه ایجاد کرده اســت .حوزه فرهنــگ ،نیازمند اتحاد و
انسجام فکری است و هیچ جریانی نباید برای تقویت جریان
مورد عالقــه خود ،به شــکاف در جامعه دامــن بزند .ایجاد
فضای دوقطبی در واقع ســوار شــدن بر موج احساســات
ی است که به دنبال بیان نظر خود در یک مقطع زمانی
مردم
کوتاه هســتند؛ اتفاقی که به جای اینکــه مبنایش دانش و
حقیقت جویی باشد ،احساس و عاطفه است.
یک مســکن جدی برای پایان دوقطبی ،اصالحات
گســترده اقتصادی و دخالت ندادن نــگاه ایدئولوژیک در
مسائل پیش پا افتاده است .بهبود توزیع درامدها ،محدود
کردن حیطــه تصدیگری بر امــور فرهنگــی ،اقتصادی و
اجتماعی ،تثبیــت جریان درامــد نفتــی و در پیش گرفتن
سیاست افزایش تولید ،می تواند این شکاف را کاهش دهد.
گذر از قطبی شدن بیشتر جامعه ،چیزی است که فایده ان به
همه جامعه می رسد.
جامعه شناسی
ایجاد دوقطبی در فضای سیاسی ایران به قدری تکرار
شــده اســت که نیازی به بازگو کردن مصادیق ان نباشد اما
دوقطبی ســازی در فضای فرهنگ چیزی نیست که سابقه
ان به ســال های دور بازگردد .در فروردین ماه ،1390یکی
از جدی تریــن دوقطبی هــا در فضای فرهنگ ایجاد شــد؛
انجایی که اخراجی هــا 3به عنوان نماد جریــان نزدیک به
گفتمان انقالب و جدایی نادر از ســیمین بــه مثابه نماینده
جریان روشنفکری در سینمای ایران ،به طور همزمان اکران
شدند ،اما به واسطه مضامین متعارض و نمادهای متفاوت
به کارگرفته شده ،یک دوقطبی بی سابقه را در سینمای ایران
رقم زدند .هواداران متعصــب این فیلم ها یا کارگردان های
انها ،فروش بیشــتر هریک از این دو فیلــم را تحت عنوان
فراگیر بودن گفتمان به کارگرفته شده و تفکرات کارگردان ها
تفسیر می کردند و برای مثال ،معتقد بودند که اگر اخراجی ها
فروش بیشتری دارد ،مردم به فیلمسازانی با پیشینه مسعود
ده نمکی عالقه بیشتری دارند و فروش پایین تر جدایی نادر
از سیمین ،نشانگر شکست ســینمای روشنفکری در ایران
اســت .برخی جامعه شناســان نیز دیدگاه سیاسی شان را با
این موضوع درمی امیختند و از پایان جریان روشــنفکری،
فضای جامعه دوقطبی ،فضایی نیست که
بتوان در ان براســاس منطق و استدالل
تصمیم گرفت .در پدیــده دوقطبی ،یک
سوی ماجرا در مظان اتهام است و سوی
دیگر در جایگاه قدیس می نشــیند ،یکی
نفرت می پراکند و دیگری ناسزا می شنود،
یکی نماینده جریان حق اســت و دیگری
نماد باطل ،هــر گروهی نفرت را نســبت
به گروه مقابل فریــاد می زند و هواداران و
حامیان هریک از جریان ها تا امادگی برای
جانفشانی در راه انچه به ان اعتقاد دارند
پیش می روند؛ چنین رقابتــی اما تنها به
تعمیق شکاف اجتماعی می انجامد
جامعه شناسی
51
جامعه شناسی
پرابلماتیک بودن مناسبات سوژه و سیاست
تحلیلی جامعه شناسی از دوقطبی های رایج در سطح جامعه ایران
دکتر نعمت اهلل فاضلی
استاد دانشگاه
جامعه شناسی
52
مثلث | شماره 280
2
جامعه ایران در دوره معاصر بــا نوع خاصی از تجربه
تاریخی روبه رو بوده است .ما باید برای فهم جامعه ایران،
این تجربــه تاریخی را بازبینــی و ارزیابی انتقــادی کنیم.
مجموعه وضعیت هایی که ما امروز در حوزه های سیاسی،
اقتصــادی ،اجتماعی و فرهنگــی با ان مواجه هســتیم،
بر اینــدی از تجربــه تاریخی ویژه ای اســت کــه در دوره
معاصر ان را شــکل داده ایــم .منظور مــن از دوره معاصر
یا تاریخ معاصر ،دوره ای اســت کــه از چندین دهه پیش
از مشروطه اغاز شــده و تا امروز ادامه داشــته که یکی از
مهمترین ابعاد این تجربه تاریخی ،مناســبات میان دولت
و ملت است .تاکنون محققان و نظریه پردازان حوزه های
مختلف علوم اجتماعی ،علوم سیاسی و مطالعات تاریخی
این مناســبات را از ابعاد مختلفی توضیــح داده اند .گمان
من این است که یکی از وجوه اساسی این مناسبات عبارت
است از نحوه شــکل گیری دولت مدرن در ایران معاصر.
اگر با دقت ســخن بگوییــم ،اکثریت جوامــع معاصر در
معرض تجربه تاریخی شــکل گیری دولت مدرن بوده اند.
مفهوم دولت -ملت ( )nation - stateو مفهوم شکل گیری
دولت -ملت یا دولت -ملت ســازی بــرای توصیف یکی از
ابعاد مهم این تجربه تاریخی به کار می رود .ما برای اینکه
بتوانیم مناسبات دولت -ملت را در ایران معاصر درک کنیم،
باید فرایند ملت ســازی ،دولت ســازی و دولت -ملت سازی
را با دقــت واکاوی کنیم و ببینیــم که در ایــن فرایند با چه
تجربه ای از مساله مندی یا مساله سازی ها ()Problematic
روبه رو بوده ایــم .در همــه جوامع ،شــکل گیری دولت و
دولت -ملت همراه با بازاندیشی در تمام وجوه اقتصادی،
اجتماعی ،سیاسی و فرهنگی بوده است .دولت ها و ملت ها
یا مجموعه هــای جوامع موجود ،الجرم به طــور خوداگاه
یا ناخوداگاه ،صریح یــا ضمنی درگیر نوعی بازاندیشــی،
بازتعریف و بازافرینــی همه وجوه خودشــان بوده اند .من
این فرایند بازاندیشی یا بازافرینی در میان جوامع مختلف
خصوصا در جامعه ایران -را یکی از مهمترین فرایندهایمساله مندســازی ( )Problematizationمی دانــم .طی
این فرایند مساله مندسازی ،زبان ،مذهب ،اداب و رسوم،
دانش ها و تمــام ذخیره های نمادین تاریخــی ملت ها -از
جمله مردم ایران -از حالت ناخوداگاه به وضعیت خوداگاه
انتقال می یابند؛ یعنی اگر برای مدت چند هزار سال ،مردم
ایران ازدواج ،جشــن ها ،ســوگواری ها ،مراسم و ایین ها
یا زبان ،ادبیــات ،هنرها ،صنایــع و فنــون و ...را به طور
ناخوداگاه و به مثابه امر طبیعی تجربه می کردند و از نسلی
به نسل دیگر انتقال می دادند ،در فرایند دولت -ملت سازی،
این ذخیره ها و گنجینه های نمادین به صورت اموری نااشنا
و خوداگاه درمی ایند؛ بــه بیان دیگر ،مــا در فرایند دولت
ملت ســازی ان چیزهایی را که نیندیشــیده بر مبنای امورجای گرفته در ناخوداگاه ذهن جمعی مان عمل می کردیم،
اکنون با اتخاذ یک موضع بیرونی و ایجاد نوعی فاصله میان
ِ
ِ
«خویشتن معاصر» با ناخوداگاه تاریخی،
«خود اگاه» یا
به صورت اموری قابل دستکاری ،تغییر ،در معرض گزینش،
حذف ،طرد ،حاشیه رانی یا برجسته سازی قرار می دهیم تا
بتوانیم به کمک این گونه فرایندها ،گفتمان تازه ای برای
شکل گیری تخیل تاریخی و تخیل نمادین جدید متناسب
با مفاهیــم ،ضرورت هــا و اقتضائات روز ایجــاد کنیم .ما
در فرایندی نســبتا خــوداگاه تالش می کنیم تا برســاخت
اجتماعی تازه ای از واقعیت تاریخی خودمان خلق کنیم.
در این فرایند ساختن واقعیت اجتماعی تاریخی نوین است
که مساله مندی های ما اغاز می شود .ما ناگزیر هستیم که
به طور پیوسته ،پرسش ها و مســائل تازه ای را خلق کنیم؛
به بیان دیگر ،مجموعه تاریخ و فرهنگ چند هزار ســاله را
« ُابژه» شناســایی و موضوع تغییر و دگرگونی قرار دهیم.
شاید مهمترین مساله ما از همین جا اغاز می شود که تمام
تجربه تاریخی گذشــته ناخوداگاه ،از امری اشنا به امری
نااشنا تبدیل می شود؛ یعنی ما انها را به صورت نوعی پدیده
پرســش انگیز ،ناشــناخته و بیگانه از خود درمی اوریم .از
سوی دیگر ،تمام این گنجینه تاریخی که در اثر چند هزار
ســال زندگی اقوام ،زبان ها و مذاهب مختلف و در نتیجه
فرایندهای طوالنی کشــمکش و ســازگاری جمعی شکل
گرفته اند ،باید مورد بازبینی انتقادی قــرار گیرند تا بتوانند
با منطــق اقتضائات سیاســی و اجتماعی امــروز غربال و
بازافرینی شوند .طبیعی اســت که در این جریان ،اشکال
گوناگونی از تنش ها و بحران ها شکل می گیرد و نیروهای
مختلف اجتماعی ،اقتصادی و سیاســی نمی توانند درباره
چنین دســتکاری ،غربالگری و ارزیابی انتقادی نسبت به
گذشته تاریخی ،همسو ،یکپارچه و همدل باشند؛ چراکه
این تجربه تاریخی طوالنی ما در بســتری مــادی و عینی
تاریخی استقرار یافته است .منافع ،نیازها ،عالیق و سالیق
گروه های مختلف به گنجینه تاریخی نمادها گره خورده و
هنگامی که این اسطوره ها ،نمادها ،زبان ها ،اعتقادات و
باورهای تاریخی و فرهنگی مورد دستکاری قرار می گیرند،
به حاشیه رانده می شوند یا دچار بازافرینی و تغییر می شوند،
واکنش نیروهای مختلف در جامعه را برمی انگیزد .تجربه
ملت های مختلــف درباره این جریــان بازافرینی و بازبینی
ذخایر نمادین و رمزگان تاریخی و فرهنگی ملت ها یکسان
نیســت .در برخی جوامع -مانند جوامع اروپایی -در فرایند
تاریخی طوالنی تــری که از رنســانس (قرن شــانزدهم)
اغاز شد ،توانســته اند در فرایندی پانصد ســاله به اشکال
گوناگون ،میراث تاریخــی ،تمدنی و فرهنگــی یا همان
گنجینه های نمادین دینی ،زبانی ،هنری ،ادبی ،فلسفی،
علمی ،اجتماعــی و فرهنگــی را در تجربــه معاصر خود،
به نحو مطلوب ،متوازن و ثمربخشی ادغام کنند .هرچند در
تجربه تاریخی این کشورهای توسعه یافته ،کشمکش ها،
جنگ ها و ستیزهای خونینی شکل گرفت ،اما به دلیل بستر
تاریخی طوالنی و همچنین ســیطره جهانی این کشورها
در ســده های اخیر ،توانســتند با تکیه بر فرایند استعمار و
بهره کشی از منابع جهانی ،تجربه شکل دهی دولت -ملت
و بازافرینی میراث تاریخی خود را با موفقیت نسبی به دست
اورند و ســازوکارهای جدید حاصل از این تحول در نتیجه
برخی عوامل دیگر همچون پیشــرفت های علمی ،فنی و
تکنولوژیک ،به این جوامع کمک کرد تا در بســتر تاریخی
پنج قرن اخیر از یک سو و تجربه اســتعمار از سوی دیگر،
بتوانند تعادل و توازن نسبی را در نیروها و عوامل اجتماعی
برقرار کنند؛ به گونه ای که پس از پنج قرن تحوالت مدرن
شدن ،انها توانســته اند تا حدودی پاســخگوی نیازهای
اکثریت جامعه خود باشند و رضایت نسبی همه گروه های
اجتماعی را به دست اورند .اگرچه در این جوامع همچنان
مساله نابرابری و بی عدالتی به اشکال مختلف باقی مانده
و تبعیض ها گاه و بی گاه ،بحران و تنــش درونی را در این
سیســتم ایجاد می کنــد امــا از انجایی که همــه نیروها و
افراد توانسته اند به سطحی از امکان ها و فرصت ها برای
تامین نیازها و خودشکوفایی برســند و همه شهروندان در
پرتو پنج قرن تحوالت و توسعه های علمی و تکنولوژیک و
تجربه استعمار و بهره کشی های تاریخی از ملت های دیگر
توانسته اند فرصتی فراهم کنند تا امنیت ،ازادی و رژیم های
رفاهی را ایجــاد کنند ،نوعــی ارامــش و رضایت خاطر را
به وجود اورده اند .در مقابل ،ســایر ملت هــا ،لزوما چنین
تجربه تاریخی را شکل نداده اند؛ یعنی فرایند شکل گیری
دولت -ملت و مرحله شکل دادن یک تخیل اجتماعی جدید
که بتواند با تکیه بر بازافرینی میــراث تاریخی ،فرهنگی،
اجتماعی و سیاســی ملت ها ،نوعی دولــت -ملت مدرن و
نظم جدید را ایجاد کند ،در اکثریت جوامع با موفقیت همراه
نبوده است .به همین دلیل در قرن بیستم ،شاهد جنگ های
منطقه ای ،کشــمکش قدرت های بزرگ ،فروپاشــی ها و
ی و اجتماعی مختلف بوده ایم و این تنش ها
تنش های قوم
و کشمکش ها همچنان وجود دارد.
جامعه ایران نیز که از همان اغاز قرن بیستم با انقالب
مشــروطیت تالش کرد تا واحد سیاســی مدرن جدیدی را
بازتعریف و تاسیس کند ،تا امروز با اشکال مختلف تنش ها
و کشمکش ها روبه رو بوده است .مســاله جامعه ایران در
فرایند شکل گیری دولت -ملت و تجربه تاریخی این جامعه
را باید از این زاویه نگریست که ایا نظم سیاسی جدید -که
بارزترین شکل ان در انقالب مشروطه و پیدایش حکومت
پهلوی و روی کار امدن رضاشــاه نمود پیدا کرد -توانسته
است دولت مدرن ( )Stateرا ایجاد کند یا نه؟ به اعتقاد من،
یکی از مهمترین ویژگی های دولت مدرن عبارت است از
دولتی که بتواند سوژه های مناسب معاصر را خلق کند .ما
در پرتو تحقیقاتی که میشل فوکو پیرامون حکومت مندی
( )Governmentalityارائــه کرده ،از دانش نظری خوبی
درباره ســازوکارهای شــکل گیری دولت مــدرن در جهان
برخورداریم .به اعتقاد فوکو ،فرایند تکوین ،توسعه و تحول
دولت مدرن عبارت است از فرایندی که طی ان دولت ها و
سازمان های سیاسی جدید نوعی گسست در شیوه ارتباط
با مردم و شهروندان یا انچه او از ان تحت عنوان سوژه یاد
می کند ،ایجاد می شــود .در نظام های پســامدرن ،رابطه
سوژه با نظام های سیاسی فئودالی ،سلطنتی و پادشاهی،
نوعی تولید و اعمال قدرت عریان و مبتنی بر سرکوب ،اجبار
و زور اســت؛ یعنی به کارگیــری قدرت عریانی که پادشــاه
اعمال می کنــد تا تبعیــت ،فرمانبــری و فرماندهی ایجاد
کند .در وضعیت پیشــامدرن ،مهمترین مساله پادشاه بقا
و دوام نهاد ســلطنت از یک سو و حفظ ســرزمین و امنیت
سرزمینی از سوی دیگر است .مساله مردم تا اندازه ای که
به بقای پادشاه و گسترش و امنیت ســرزمین کمک کند،
اهمیت دارد .تحقیقات فوکو نشــان می دهد که از ابتدای
قرن هفدهم به این ســو ،تحوالتی به وجــود می اید که در
جوامع اروپایی یعنی فرانســه ،بریتانیــا و المان ،به تدریج
دغدغه های نظام سیاســی تغییر می کند و نوعی گسست
تاریخی در شــیوه تولید و اعمال قدرت به وجــود می اید.
در اثر ایــن گسســت ،نظام های سیاســی کم کم دغدغه
تشکیل سوژه یا خلق سوژه را پیدا می کنند .منظور از خلق
ســوژه ،پرورش انســان هایی در مقوله های مختلف است
کــه بتوانند در یک رابطــه ارگانیک و کارکــردی ،نیازهای
یک نظام سیاســی جدید را تامین کنند و در عین حال نظم
جدیدی شــکل بگیرد .برای اینکه ســوژه جدیدی اعم از
کارمند ،کارگر و حتی پزشــک ،مهندس و شهروند به وجود
بیاید ،بایــد موقعیت هایی که افــراد در زندگــی دارند ،به
جامعه شناسی
موقعیت های سوژه گی تبدیل شــود؛ حتی موقعیت هایی
ماننــد زنانگــی و مردانگی کــه در ان افــراد نقش هایی را
ایفــا کنند کــه از یک ســو در چارچوب یک نظم سیاســی
جدید ،کامال کارکردی و معنادار باشــد و از سوی دیگر این
افراد منتفع شــوند و بنابر میل و اشــتیاق خــود به فعالیت
بپردازنــد .در واقع افراد در موقعیت ســوژه گی احســاس
می کنند که خودشان این موقعیت ها را انتخاب کرده اند و
داوطلبانه ،براساس پاسخگویی به نیازهای شان ،به منظور
«خودتحقق بخشی» و براورده شــدن این احساس که از
روی ازادی و قدرت انتخاب برخوردارند ،در این موقعیت ها
مشارکت می کنند .بنابراین مهمترین کاری که دولت های
جدید باید انجام دهند ،خلق این موقعیت های ســوژه گی
اســت؛ به مقداری که ایــن موقعیت ها شــکل می گیرند،
فراینــد ادغام دولــت ملت -ملــت و شــکل گیری دولت -
ملت امکان پذیر می شــود .ما هرچه به دوره های گذشته
بازمی گردیم ،این رابطه کمرنگ تر اســت و هرچه به زمان
کنونی نزدیک تر می شویم ،می بینیم که این تجربه تاریخی
در جوامع توســعه یافته غربــی موفق تر بوده اســت .ما به
مرحله ای رسیده ایم که فوکو از ان تحت عنوان حکومت بر
ذهنیت ها ( )Governmentalityیاد می کند؛ یعنی قواعد
بازی قدرت به گونه ای اســت که افراد ان را طوری درونی
کرده اند که به صورت امر طبیعی و ناخوداگاه انها درامده و
افراد و تابعین یک دولت احساس می کنند که توانسته اند
با میل و رضایت خود ،مجموعه مسئولیت هایی را بپذیرند
که انتخاب خودشان است و ایفای این مسئولیت ها نوعی
نظم اقتصادی ،اجتماعی ،سیاســی و فرهنگی را به وجود
اورده اســت .از دیدگاه فوکو ،دولت ها برای اینکه بتوانند
موقعیت های سوژه گی ایجاد کنند ،شروع به ارائه خدمات
کرده اند و دولت مسئولیت ارائه خدمات ،ایجاد رفاه و توجه
به نیازهای گوناگون شهروندان اعم از اموزشی ،سالمت،
غذا ،امنیت ،مادی و اقتصادی ،ارتباطی و نیازهای دیگر
را برعهده دارد .شهروندان یک دولت ،در پرتو برخورداری
از نیازهای گوناگــون ،مســئولیت هایی از قبیل پرداخت
مالیات ،تولیــد کاال و رعایــت قوانین را نیــز می پذیرند تا
بتواننــد در چارچوب جدید ،خود را شــهروندان یک دولت
به حساب بیاورند .به همین دلیل ،در یک تجربه تاریخی
طوالنی ،دولت به مفهوم یک ســامان سیاســی ،به جای
اینکه تابعین خود را وادار کند که کاری را انجام دهند یا انها
را ســرکوب کند ،موقعیت هایی را ایجاد می کند که ضمن
کنترل شــهروندان و ایجاد قدرت انضباط بخشــی ،انها را
در سیستم خود ادغام می کند و احســاس رضایت ،ازادی
و انتخــاب را به انهــا می دهد .فوکو اســتدالل می کند که
مهمترین چیزی که دولت ها برای چنین ادغام ،یکپارچگی
و ایجاد حکومت مندی در اختیار داشتند ،دانش بود .تمام
دانش های جدید همچون پزشــکی ،مهندسی و از جمله
علوم انســانی و علــوم اجتماعی ،به صــورت قدرت های
انضباط بخــش درامدند که به کمک انها افراد از یک ســو
خدمات ،امکانات و فرصت های خود را پیدا می کردند و از
سوی دیگر ،در مجموعه دولت -ملت استقرار می یافتند و
نظم جدیدی را شکل می دادند .به بیان دیگر ،انچه دولت
ملت های جدید را به نحو موفقی پیش برد تا به امروز رسیدکه حکومت مندی به وجود می اید ،علوم و دانش های جدید
بود .در اینجا مراد از دانش ،تنها علوم طبیعی نیست ،بلکه
تمام دانش ها و اگاهی هایی است که می توانیم انها را تصور
کنیم .حتی تجربیات علمی و دانشــی که به طور سنتی در
اروپا یا سرزمین های دیگر شکل گرفته بود ،همه در فضای
ت -ملت ادغام ،پذیرفته و بازافرینی می شوند .در
جدید دول
اینجا تمام اشــکال اگاهی از ادبیات ،زبان و فلسفه گرفته
تا علوم پزشــکی ،علوم پایه و علوم مهندســی و تکنیکی،
در مجموعه ای به هم پیوســته ،روابط کارکردی و ارگانیک
می یابند و دولت -ملت جدید را پیش می برند.
نکته ای که می خواهم پیرامون ایران بیان کنم و فکر
می کنم که مهمترین وجه پرابلماتیک ما ،تجربه تاریخی
معاصر ما بوده و باعث شــده اســت که امروز شاهد برخی
تنش ها و کشــمکش های اقتصادی ،اجتماعی ،سیاسی
و فرهنگی باشــیم که نیروها را پراکنده و ناهمگرا می کند،
جنس رابطه ای اســت که میان سامان سیاســی و مردم یا
شــهروندان شــکل می گیرد؛ انچه من از ان تحت عنوان
رابطه سوژه و سیاســت در ایران معاصر یاد می کنم .شاید
بزرگترین بحران پرابلماتیک مــا در ایران معاصر این بوده
و شــاید هنوز هم باشد -که نتوانســته ایم فرایند منطقی،کارامد و موثر رابطه ســوژه و سیاســت را به گونه ای شکل
بدهیم که اینها ادغام شــده و در کنار یکدیگر باشند و باید
مسائلی را که از دوره مشــروطه تاکنون رابطه میان سوژه
و سیاســت در ایران را پرابلماتیک می کننــد ،مورد بازبینی
انتقادی قرار دهیم تا ببینیم در کدام برهه ها نتوانســته ایم
موقعیت های سوژه گی را فراهم کنیم که سوژه های مدرن
و معاصر متناســب با نظــم اجتماعی و سیاســی کارامدی
ایجاد شود .یکی از این وجوه پرابلماتیک این است که از
ابتدای شکل گیری تجربه تجدد در ایران -به خصوص در
حوزه سیاسی -عمده فعالیت دولت به جای اینکه معطوف
به روابط متوازن میان سوژه و سیاست باشد ،عمدتا متوجه
برساختن دستگاه دولت بوده اســت؛ به این معنا که چه در
برنامه های توسعه ای که از سال 1327به بعد شکل گرفت
و ما به نحو اگاهانه ای به مفهوم توسعه خدمات ،شهرسازی
و شکل گیری ارتش پرداختیم و چه در دوره های پیش از ان
یعنی در دوره رضاشاه و حتی دوره قاجار ،فرایند شکل گیری
دولت را تا حدودی بر پایه رابطه سرکوبگری سوژه بنا کردیم
مثلث | شماره 280
جامعه شناسی
و فرایند رابطه سوژه و سیاســت ،رابطه متقابل ،کارکردی و
چندسویه ای نبوده است .دولت های معاصر در ایران به ویژه
در سال های 1340به بعد که ما توانستیم به نحو موثری به
ثروت نفت دســت یابیم ،در پرتو بودجــه نفت ،دولت خود
را نیازمند سوژه ندیده اســت؛ چراکه به دلیل برخورداری از
درامد نفت ،از استقالل مادی برخوردار بوده است .این امر،
دولت را به سوی رابطه ای یک سویه با سوژه پیش برد .البته
این مساله نسبی است و این گونه نیست که در دوره معاصر
هیچ اتفاقی میان دولت و نظام سیاسی پدید نیامده و ما در
دوره مشروطه و پس از ان ،همان تجربه ای را داریم که در
دوره های پیشین داشــته ایم .از نظر من ،تغییرات مهم و
محسوسی در این رابطه ایجاد شده اما در شکل مجازات ها
و همچنین روابــط میان مردم و نظام های سیاســی روابط
گســترده تر و نزدیکتری پدید امده اســت .پیدایش نظام
بوروکراســی ،نظام اداری جدید ،گسترش تکنولوژی های
مدرن ،فرصت ها و امکانات زندگی در زندگی جدید ،وسایل
ارتباطی و حمل ونقل ،خدمات رفاهی و امکانات اموزشی،
مو قعیت های سوژه گی را برای شهروندان ایجاد کرده اند و
شهروندان امروزی نسبت به دوره های گذشته از عاملیت،
خالقیت و توانمندی های بیشتری برخوردارند اما روی دیگر
سکه این است که در دوره معاصر در پرتو درامدهای نفتی،
تکنولوژی های مدرن و نظام های بوروکراسی ،دولت های
مرکزی نیــز از ابزارها و امکانات بســیار گســترده ای برای
کنترل ،محدودسازی مادی و اعمال عریان قدرت در برابر
سوژه ها برخوردار شــده اند .دولت ها و نظام های سیاسی
معاصر ایران تالش نکرده اند که موقعیت های ســوژه گی
و سوژه هایی را بیافرینند که شــهروندان بتوانند داوطلبانه
براســاس رضایت و اقناع در فرایندی با نظم سیاسی جدید
همسو ،هم رای ،همدل و همزبان شوند .شاید بتوانیم این
امر -یعنی ناکامی نسبی ایران معاصر در ساختن سوژه های
جدید را مهمترین پرابلماتیک ایران معاصر بدانیم که دارای
ابعاد اقتصادی ،اجتماعی ،سیاســی و فرهنگی گوناگونی
اســت .اگر از منظر فرم اجتماعی نگاه کنیم ،این ناکامی
باعث شده اســت که روابط متقابل میان گروه ها و مردم و
نظام سیاسی ،در قالب کشمکش ،تنش و تعارض باشد و به
همین دلیل ،ما در تجربه تاریخی معاصرمان شاهدیم که
روابط میان سوژه ها ،مردم و نظام های سیاسی رابطه هایی
از جنس تخریب ،غارتگــری و مقاومت بوده که اشــکال
مختلفی از ســتیزهای اقتصادی ،اجتماعی و سیاســی را
به وجود اورده اســت .در عین حال و در شرایطی که دولت
و نظام سیاسی ســازوکارهای اعمال عریان قدرت را دنبال
می کنــد و از شــکل دادن موقعیت های ســوژه گی برای
شــهروندان اجتناب می ورزد ،طبیعی است که سیطره امر
سیاسی بر امر اقتصادی ،فرهنگی و اجتماعی پدید می اید.
به عبارت دیگر ،شکل گیری صورت بندی های اقتصادی،
اجتماعی و فرهنگی با نوعی تاخر مواجه می شــود .الزمه
اینکه ما بخواهیم جامعــه معاصر یا دولــت -ملت را پدید
اوریم ،این اســت کــه ســوژه های فــردی و اجتماعی از
توانمندی برخوردار باشــند و باید در یک پروســه تاریخی
به تدریج نوعی تفکیک نهادی ایجاد شــود؛ بدین معنا که
کم کم حوزه سیاست ،استقالل حوزه های فرهنگ ،اقتصاد
و اجتماع را امکان پذیر سازد ،به طوری که فعالیت اقتصادی
تابع منطق اقتضائات معیشــت ،تولید ،مصرف ،توزیع و
ثروت باشد .در حوزه فرهنگ نیز همین طور است؛ فرم های
فرهنگی یعنی دانش ها ،فلسفه ها و ...می توانند از نوعی
خودمختاری نســبی برخوردار باشند .این موضوع در حوزه
اجتماع نیز صادق است .البته این استقالل نسبی به معنای
عدم ارتباط حوزه ها با یکدیگر -خصوصا با حوزه سیاســت
نیست بلکه بدین معناســت که رابطه حوزه ها از رابطه ایمکانیکی بــه رابطــه ای ارگانیکی و از رابطــه ای بر مبنای
اعمال عریان قدرت به رابطه ای کارکردی تبدیل شود.
53
جامعه شناسی
54
مثلث | شماره 280
جامعه شناسی
به اعتقاد من ،بحرانی که در ایران معاصر رخ داده،
این است که به دلیل اینکه ســوژه های فردی و اجتماعی
از قبیــل قومیت هــا ،مذاهــب ،زبان ها و جنســیت ها -از خودمختاری و اســتقالل نســبی برخــوردار نبوده اند،
نتوانسته اند براســاس منطق اقتضائات خود عمل کنند و
سیاست این خودمختاری را به رســمیت نشناخته و در ان
مداخله کرده ،باعث شده است که سوژه های اجتماعی و
فردی به سوژه های مقاوم تبدیل شوند .در چنین شرایطی،
نوعی فضای دوقطبی شــکل می گیرد که در یک ســوی
ان نظام سیاســی یا امر سیاسی اســت و در سوی دیگر،
همه اشــکال ســوژه گی قرار دارد .جدایی و قطبی شدن
سوژه های فردی را از احساس نارضایتی ،نق زدن ها ،ناله
کردن ها و اشکال مختلف بیان نارضایتی و سرخوردگی از
زندگی ،افسردگی ها ،اعتیاد و ...می توان مشاهده کرد و
در سطح جمعی نیز می توان این جدایی را در انسجام های
سازمان یافته و کشمکش های سیاسی دید که گاه در قالب
جدال احزاب اصولگرا و اصالح طلب است ،گاه به صورت
انقالبــی و ضدانقــاب و گاه نیز به صــورت دگراندیش و
خودی بــروز می یابد؛ یعنــی به جای فضایی کــه امکان
شکل گیری موقعیت های سوژه گی را فراهم اورد و به جای
ســتیزه و فاصله گزینی ،بســتر رقابت و همکاری سوژه ها
را ایجاد کند ،فضایی ایجاد شــده اســت که دائما شــاهد
احســاس ناامنی ،ناپایــداری ،بی ثباتی ،تهدیــد و حتی
احساس فروپاشی در جامعه هستیم .این در شرایطی رخ
می دهد که حجم سرمایه های مادی ،کالبدی و فیزیکی
جامعه صدها برابر افزایش یافته اســت؛ امروزه نسبت به
دهه های گذشــته ،جاده ها ،اتومبیل ها ،ســاختمان ها،
خیابان هــا ،موبایل هــا ،خطــوط هوایــی ،کشــتیرانی،
دانشــگاه ها ،مدارس و موسســات عظیم به وجود امده و
حجم ســرمایه های فنی و فیزیکی مــا در پرتو درامدهای
نفتی ،فعالیت های گسترده اقتصادی و افزایش ارتباطات
جهانی ،به طور ناباورانه ای رشد یافته است اما این افزایش
ســرمایه های مادی لزوما منجر به افزایش ســرمایه های
اجتماعی و انسانی نشده است .در جایی که سرمایه های
انسانی رشد کرده اند ،افراد به صورت موجودیت های فردی
از قابلیت ها ،مهارت ها و دانش های ارزشمندی برخوردار
شــده اند اما به دلیل اینکه رابطه میان ســوژه و سیاست،
رابطه ای پرابلماتیک باقی مانده ،رشد سرمایه های انسانی
در یک حرکت جمعی تاریخی ،موجب حرکت زندگی ملی و
اجتماعی در مقیاس کالن نمی شود .ما هنوز پس از یک
قرن تحوالت عظیم ،باید نگران ناپایداری های سیاسی،
انتخابات و رابطه میان ســوژه و سیاست باشیم؛ هر اتفاق
کوچکی به ســادگی داللت های سیاســی می یابد و حتی
یک برنامه کمدی تلویزیونی مثل خندوانه و طنزپردازی دو
کمدین به امری سیاســی تبدیل می شود ،درحالی که اگر
از منظر تاریخی نگاه کنیم ،نبایــد چنین اتفاقی رخ دهد.
حتی نوشتن یک مقاله یا یک کتاب در دانشگاه اژیرهای
سیاست را به صدا درمی اورد و حتی به اعمال عریان قدرت
منتهی می شود یا ِ
من دانشــگاهی باید در اظهارنظرهای
شــخصی ام مراقبت کنم و حکومت نیز باید مواظب باشد
که از خطوط قرمز عبور نکنم .پرابلماتیک بودن مناسبات
ســوژه و سیاســت باید مورد بازبینی قرار بگیرد؛ چراکه ما
میراث تاریخــی و تمدنی عظیمی داریــم و نمی توانیم تا
پایان تاریــخ در چنین فضایی حرکت کنیــم .ما باید رابطه
میان سوژه و سیاست را به رابطه ای کارکردی تبدیل کنیم؛
به طوری که عملکرد سوژه های فردی و اجتماعی از یک سو
و سیاست از ســوی دیگر ،به توازنی منطقی برسد ،تعادل
و توازن ایجاد کند و حرکت کلی جامعه را به ثبات ،امنیت،
ارامش ،رفاه ،ازادی ،اسایش و برابری و برادری برساند.
اگر نتوانیم این وضعیت را حل کنیم و همواره در وضعیت
پرابلماتیک باقــی بمانیــم ،هزینه های مــادی و معنوی
بســیاری را پرداخت خواهیــم کرد .برای ایجــاد توازن و
تعادل میان سوژه و سیاست ،باید به نکاتی که در گفتارهای
فوکو بیان شــده بازگردیم .او در بخشــی از مطالعات خود
نشــان می دهد که چگونه تجربه جهانی توانسته است در
جوامعی که این مســیر را طی کرده اند ،با موفقیت انجام
شود .فوکو نشان می دهد که پراکندگی سازوکارهای تولید
و توزیع قدرت ،مساله اصلی است؛ یعنی دولت ها به تدریج
پذیرفته اند که فرایندهای تولید و توزیع قدرت را از حالت
متمرکز خارج کنند و فضایی را فراهم اورند تا ســوژه های
فردی و جمعــی بتوانند متناســب با منطــق و اقتضائات
درونی خود از سازوکارهای الزم برای تولید و توزیع قدرت
برخوردار شوند .برای مثال ،حوزه هنر ،علم ،دین ،فلسفه،
صنعت ،اقتصاد ،کشاورزی و ...باید بتوانند مولد قدرت و
توزیع کننده ان باشند؛ به بیان دیگر ،سرمایه فقط سرمایه
سیاسی نباشد .اگر دانشگاه را به عنوان یک نهاد جدید در
نظر بگیریم ،منطق اقتضا ی نهاد دانشــگاه این است که
سرمایه علمی ،معرفتی و ســرمایه نمادین خالقانه عضو
دانشگاهی باید جایگاه انها را در فضای دانشگاهی تعیین
کند .حال اگر فردی با تکیه بر سرمایه سیاسی خود بتواند
بر دانشگاهیانی که از ســطح معرفتی باالتری برخوردارند
غلبه یابد ،انســان دانشــگاهی به عنوان یک سوژه مدرن
امکان شــکل گیری پیدا نمی کنــد؛ چراکه توســط نهاد
سیاست به حریم دانشــگاه تجاوز می شود و خودمختاری
نسبی و استقالل اکادمیک بر هم می خورد .همین موضوع
در حوزه هنر ،ادبیات و فلســفه نیز صادق است .ما برای
اینکه بتوانیم مناسبات میان سوژه و سیاست را به وضعیتی
متعادل برسانیم ،باید تالش کنیم که نوع رابطه میان سوژه
و سیاست را از رابطه ای مکانیکی ،سرکوبگر ،تجاوزگرانه و
برمبنای اعمال عریان قدرت به رابطه ای همراه با احترام،
پذیرش استقالل و منطق اقتضا ی هریک از این حوزه ها
تبدیل کنیم .برای اینکه بتوانیم به چنین هدفی برســیم،
نیازمند تحول در شیوه مواجهه با دانش هستیم .اگر ما در
فضای امروز ،علوم ،دانش ها ،اگاهی ها و معرفت ها -اعم
از علوم تجربی ،علوم مهندســی ،علوم انسانی ،ادبیات،
فلســفه و معارف دینــی -را در خدمت شــکل گیری رابطه
کارکردی میان ســوژه و سیاســت قرار ندهیــم ،تنها یک
بدیل برای ما باقی می ماند و ان اعمال عریان زور اســت.
رسالت اصلی دانش ها و معرفت های امروزی این است که
بتوانند سوژه و سیاســت را در رابطه ای ارگانیک بازتعریف
کنند .فضایی که رابطه ســوژه و سیاســت در ان به توازن
و تعادل می رسد ،دانش اســت و به همین دلیل است که
فوکو از فرمــول «دانش -قدرت» ســخن می گوید .رژیم
حقیقت که می تواند سوژه و سیاســت را با یکدیگر مرتبط
سازد ،دانش اســت .در اینجا دانش به مفهوم «توانا بود،
هر که دانا بود» نیســت .ما باید به این موضوع بیندیشیم
که رابطه میان سوژه و سیاست به رابطه ای از نوع دانشی
تبدیل شــود .ان گونه که فوکو توضیــح می دهد ،این کار
رســالت علوم انســانی و اجتماعی اســت .هرچنــد علوم
دیگر همچون علوم پایه ،پزشکی و مهندسی و نیز در این
زمینه ایفای نقش می کنند اما معمــار جهان معاصر ،علم
انسانی -اجتماعی است و حتی مهندسی و پزشکی نیز در
ذیل علوم انســانی و اجتماعی ،اشکال رابطه های خود را
تعریف می کنند .برای مثال ،مدیریت بیمارســتان از نوع
دانش مدیریت اســت نه دانش پزشــکی یا مدیریت یک
کارخانه از نوع دانش مدیریت اســت نه دانش مهندسی.
دانش مهندسی ،دانش پزشــکی و دانش های فنی دیگر
باید بتوانند برای خلق مفاهیم جدید و گفتمان های جدید
به منظور برقراری ارتباط و یا فتن فضای تولیدی و اجتماعی
مناسب ،از توانایی های علوم انسانی و اجتماعی بهره مند
شــوند .بحران اصلی ما در پرابلماتیک بودن رابطه میان
سوژه و سیاســت ،تنها یک راه حل دارد و ان تالش برای
به رسمیت شناختن علوم انســانی و اجتماعی و گسترش
این علوم در فضای سیاسی ،اجتماعی است تا این علوم
بتوانند رابطه میان سوژه و سیاست را به رابطه ای کارکردی
و ارگانیک تبدیل کنند.
هیچ فرمــول دیگر یا معجــزه ای وجود نــدارد که
بتواند این رابطه را تغییر دهد؛ اعمال عریان قدرت ،فشار
نهاد انتظامی ،مجازات و حتــی ارعاب جمعی نمی تواند
این رابطه را از وضعیت پرابلماتیک خارج کند و چه بســا
این گونه حرکت ها وضعیت را بدتر کند .انچه تحت عنوان
مناسبات مناقشه برانگیز ،قطبی شدن ها و گروه بندی ها
در فضای سیاســی ،اقتصــادی و اجتماعــی می بینیم،
حاصل خالء علم انســانی و اجتماعی است؛ چراکه علم
انســانی و اجتماعی در رابطه میان سوژه و سیاست ،چند
نقش کلیدی ایفا می کند .نخســتین نقــش کلیدی این
علوم در این رابطه این اســت که یک زبان مشترک برای
گفت وگوی اجتماعی میان سوژه های فردی و اجتماعی
با سامان سیاســی ایجاد می کند .نقش دوم علم انسانی
و اجتماعی در این زمینه این اســت که ایده ها و مفاهیم
خالق و محکم متناسب با شرایط ،برای شناختن شرایط و
وضعیت ایجاد می کند؛ یعنی در دنیای معاصر که دنیایی
پیچیده و فراپیچیده است ،دنیایی که همه چیز با یکدیگر
مرتبط است ،دنیایی که در ان همه چیز به طور انبوه تولید
می شود ،دنیایی که همه چیز از دورترین راه ها با یکدیگر
مرتبط است و دنیایی که طی مسیرهای طوالنی در زمان
کوتاه انجام می شــود ،جز یک دانش نظــری ،عمیق و
خالقانه که بتوانــد امکان دیدن و فهــم واقعیت را برای
ما فراهم کند ،راه دیگری نداریــم .ما باید کاری کنیم که
فلسفه ،جامعه شناســی ،انسان شناســی ،روانشناسی،
مطالعات فرهنگی ،حقوق ،مدیریــت ،الهیات ،ادبیات
و شاخه های دیگر علم انســانی و اجتماعی جدید بتوانند
نسبتی کارکردی با فضای سیاسی ،اجتماعی ،اقتصادی
و فرهنگی ما برقــرار کنند .اگر نتوانیم علم انســانی را در
فضای امروز جامعه کارکردی کنیم ،رابطه مناقشه انگیز
سوژه و سیاست همچنان به راه خود ادامه خواهد داد و ما
با بحران های شدیدتری مواجه خواهیم شد .علت اصلی
بحران های مختلفی همچون بحران هــای اجتماعی،
بحران هایزیست محیطی،بحران هایمربوطبهسرمایه
اجتماعی و بحران هــای اقتصادی وضعیت پرابلماتیک
رابطه سوژه و سیاست است .البته منظور من از سیاست،
سیاست به معنای عام ان است و درباره یک دولت خاص
مانند دولت اصالح طلب ،دولــت اصولگرا و ...صحبت
نمی کنم .منظور مــن حتی قوه مجریه هم نیســت بلکه
سامان سیاسی اســت که در تاریخ معاصر شکل داده ایم
که دولت ها و حکومت ها نیز ذیل ان ســامان سیاســی و
تخیل سیاسی ما شکل گرفته اند .ما باید به سمت بازبینی
در تخیل سیاســی مان حرکت کنیم و تلقی را که سوژه از
موقعیت خود در جهان معاصــر دارد و تلقی که دولت ها،
رژیم هــا ،ایدئولوژی ها و عامالن و نخبگان سیاســی از
موقعیت خــود در ایران دارنــد ،مورد بازبینــی دقیق قرار
گیرند تا ببینیم در کجای کار خطا کرده ایم که رابطه میان
سوژه و سیاســت به شــکل کنونی و در قالبی پرابلماتیک
و مناقشــه برانگیز درامده اســت .من فکر می کنم که با
بحث های حزبی یا جز ئی نمی توانیم این مساله را توضیح
دهیم؛ یعنی اگر بخواهیم بر جانبــداری از اصولگراها یا
اصالح طلب ها پافشاری کنیم ،نمی توانیم این موضوع را
حل کنیم .بحث بر سر مطلوبیت دولت های قبل نمی تواند
وضعیت پرابلماتیک امروز ما را توضیح دهد .ما باید کلیت
تجربه تاریخی خود از شکل گیری سامان سیاسی را مورد
بررســی قرار دهیم و به این موضوع بیندیشیم که چگونه
برنامه های توســعه در ایران نتوانســتند به طرف توسعه
سوژه های فردی و جمعی ،اســتقالل انها و ایجاد توازن
گفت وگوی مثلث با دکتر وحید شالچی ،استاد دانشگاه عالمه طباطبایی
از جنس اهریمن ســازی است و این مســاله در برهه ای که
تبلیغاتانتخاباتیفضایکشورراتحت الشعاعقرارمی دهد،
علی حاجی ناصری
بهوضوحدیدهمی شود.یکجریان،اسالمیتجریانمقابل
دبیر گروه جامعه شناسی
را نمی پذیرد و جریان دیگر ،نگاه مردمی و دموکراتیک رقیب
را قبول ندارد؛ در واقع هر یک از این دو جریان ،در نگاه بدنه
اجتماعی خود ،از رقیب «اهریمن» می سازند .اگر فضای
ویژگی های یک جامعه دوقطبی چیست؟
سیاســی در همین راســتا امتداد یابد -فارغ از صدماتی که
نخســتین ویژگی جامعه دوقطبی این اســت که
امکان رشد را برای نیروهای سیاسی مستقل از قطب های
به نظام وارد می شــود -این نوع روحیه و مواجهه نیز تثبیت
می شــود؛ مانند مواجهه ای کــه در برخــی انتخابات های
سیاسیموجودفراهمنمی کند.ویژگیدیگرجامعهدوقطبی
سال های اخیر رخ داد و تخاصمی که در انتخابات و ساحت
این اســت که هر موضوع و امری را به دعوای سیاسی این
دو جریان تقلیــل داده و موضوعات مختلــف را به دعوای
سیاسی شکل گرفت ،به فضای فرهنگ و روابط اجتماعی
نیز سرایت پیدا کرد.
سیاسی دوقطبی نسبت می دهد؛ خواه نیروهای اجتماعی
ایا در یــک جامعه دوقطبــی یا فضــای دوقطبی
باشــند ،خواه نیروهای سیاســی .فضای دوقطبی امکان
گفت وگو ،تفاهم و همزیســتی را -حتی در الیه های خرد و
می توان فارغ از هیجانات موجود ،به یک تصمیم
عقالیی رسید؟
در ســطح زندگی روزمره -از میان می برد؛ مفاهمه ،همدلی
فضای دوقطبی فضایی اســت که عقالنیت را به
و تفاهم در جامعه دوقطبی ممکن نیســت و جامعه ،بسیار
پرتنش می شــود .وقتی علت ها خود را به نمایش بگذارند،
حاشیه می برد و جوزدگی ایجاد می کند؛ ممکن است در هر
دوره ای،اکثریتجامعهبهسوییکیازایندوقطبمتمایل
ن معنا که هم
معلول های ان نیز خود را بــروز می دهند؛ بدی
شوند اما در اغلب جوامع دوقطبی ،فضای موجود ،فضای
علت است و هم معلول می شــود .در چنین شرایطی ،نظام
سوت و کف اســت و فضایی مبتنی بر خردورزی و بر مبنای
کارشناسی و بحث های کارشناسی کنار می رود و طرفداری از
ارزیابی امور نخواهد بود.
یکیازایندوقطببرجستهمی شود.حتیعقالیدوقطب
همان طور که اشــاره کردید ،در ســال های اخیر
نیز در زمان رویارویی قطب ها ،نظرات خاص خود را خواهند
داشت و به همین دلیل ،امکان مواجهه کارشناسی ،دیدن
تجربیات ناخوشایند ناشــی از فضای دوقطبی و
تحمیل چنین فضایی بر جامعه ،صدمات فراوانی
صورت های دیگری از فرض مســاله و حل ان و همچنین
را به کشــور وارد کرده اســت .با وجــود در اختیار
الترناتیوها از بین می رود.
داشتنچنینتجربه ای،چراجامعهایرانهمچنان
از نگاه شما ،ریشه دوقطبی سازی چیست؟
ظرفیت دوقطبی سازی را دارد؟
در ایران چند عامل در ایجاد فضای دوقطبی موثر
علت اصلی این است که نیروهای کارشناسانه ای
است که یکی از مهمترین عوامل ،ضعف نظام کارشناسی
که جدای از این دو قطب و به دور از مسائل مرسوم سیاسی
در کشور است و این نظام بسیار تحت تاثیر گفتمان دوقطبی
سیاســی قرار دارد .بایــد موضــوع ضعف کارشناســی در
امکان حضور داشته باشــند ،بسیار کم هســتند .در چنین
فضایی که این قطب ها در برهه هــای مختلف ،قدرت را در
حوزه های مختلف ،بیش از گذشــته مورد توجه واقع شود؛
اختیار گرفته اند ،افراد غیرقطبی به حاشــیه رانده شده اند.
از سیاســت گرفته تا حوزه های فرهنگ ،اقتصــاد ،روابط
افرادیکهمستقلمی اندیشند،ممکناستدرهرمساله ای
بین الملل و حوزه های دیگر .این ضعف از یکسو در ساختار
بایک سویماجراتفاهمداشتهباشند.زمانی کهافرادمستقل
بوروکراسی و از ســوی دیگر در حوزه های عمومی به شکل
بهحاشیهراندهمی شوند،امکاندراختیارگرفتنفرصت های
کامال روشنی دیده می شــود و باید از ســوی کارشناسان و
نهادیراازدستمی دهندوچنینفرصت هاییدراختیارشان
نخبگان مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
چه عواملی باعث سرایت فضای دوقطبی از حوزه
قرار نمی گیرد .فرصت های نهادی در اختیار کســانی قرار
سیاست به فضای فرهنگ و اجتماع شده است؟
می گیرد که روی یکی از این دو اسب سوار هستند ،بنابراین
در عرصه های مختلف اجتماعی همچون مدیریت دولتی،
مهمترین علت بروز چنین مســاله ای این اســت
عمومی ،خصوصی و اقتصادی ،افرادی که بار کارشناسی
که قدرت نهاد سیاســت در جامعــه ما ،بیــش از نهادهای
دیگر است .البته سیاســت در همه جوامع نهاد قدرتمندی
قدرتمندتری دارند ،بدون پشتوانه باقی می مانند.
اســت اما در جامعه ما نهاد سیاســت بر نهادهــای دیگر از
چه کسانی از فضای دوقطبی سود می برند؟
نخستینجریانیکهازایجادفضایدوقطبیبهره مند
جمله اقتصاد و فرهنگ غلبــه دارد و خــود را مجاز می داند
می شود ،جریان های خارج
در همه حوزه ها وارد شود؛
از نظام و بیگانگان هستند.
دکتــر وحیــد شــالچی،
ضمن اینکه هــر وضعیتی
دروهلهدوم،افرادرادیکالی
که در حوزه سیاست شکل
ی دانشــکده
عضو هیــات علم
که بــر مبنــای جوزدگی به
بگیرد ،به سرعت خود را به
علوم اجتماعی دانشگاه عالمه
میدان می اینــد و روی موج
طباطباییدرگفت وگوباهفته نامه
حوزه هــای دیگر ســرایت
جوزدگی ســوار می شوند،
مثلث،باواکاویجامعهدوقطبی
می دهــد .اتفاقی کــه در
از فضــای دوقطبی ســود
به بیان ویژگی های ان پرداخته
ایــن حــوزه رخ داده ایــن
اســت که در بازه زمانی 16
می برنــد .چنین افــرادی -
و معتقد اســت که ضعف نظام کارشناسی در کشور یکی
ســال اخیر ،تخاصم میان
منتسب به هر یک از این دو
از مهمترین عوامل شــکل گیری چنین فضایی است .او
دو طیف سیاســی کشــور
قطب که باشــند -فضایی را
همچنینغلبهنهادسیاستبرسایرحوزه هاراعاملاصلی
ایجاد می کنند که گویی هر
ســرایت فضای دوقطبی از سیاســت به حوزه های دیگر
به شــدت افزایــش یافتــه
فردی حــرف تندتری بزند،
همچونفرهنگواجتماعمی داند.
است؛ یعنی نگاه دو جریان
تعلقگفتمانیبیشتریدارد.
اصلی سیاسی به یکدیگر،
3
مثلث | شماره 280
جامعه شناسی
میان سیاســت و ســوژه حرکت کنند .اگــر نتوانیم چنین
کاری انجام دهیم ،تمام هویت هایی که شکل می گیرند
و توسعه می یابند ،تبدیل به هویت های مقاومت می شوند
و تمــام برنامه هایــی را که مــا طراحی می کنیــم ،خنثی
می کنند و حتی از ان برنامه هــا علیه همان برنامه ها بهره
می برند؛ یعنی شکاف هایی در این برنامه ها ایجاد می کنند
و با نفوذ در این شــکاف های ساختاری ،اشکال مختلف
فساد را ایجاد به وجود می اورند .من فکر می کنم که باید
در نظام برنامه ریزی توســعه ،فهم ما از سیاست و تخیل
سیاســی نخبگان و مردم با کمک دانش هایی همچون
علوم سیاسی ،فلسفه سیاسی ،جامعه شناسی ،مطالعات
فرهنگی ،انسان شناسی و ...ارتقا یابد ،رسالت و مسئولیت
این دانش ها را به رســمیت بشناسیم و به جای استیضاح
سیاسی و ایدئولوژیک این علوم ،انها را در موقعیتی قرار
دهیم که به ما کمک کنند و کارکرد ها و ســودمندی های
خود را بیابند .تالشــی که ما در چند دهه اخیر کرده ایم،
در راستای به رســمیت شــناختن این علوم نبوده است؛
اگرچه در عمل این رشته ها را گســترش داده ایم ،دارای
پنج میلیون دانشجو هستیم که بیش از نیمی از انها در این
رشته ها تحصیل می کنند و ســرمایه های مادی و معنوی
بســیاری برای انها هزینه کرده ایم اما متاســفانه به طور
پارادوکســیکال و تناقض امیزی در جایی که قرار بود این
دانش ها را بســیج کنیم که رابطه میان ســوژه و سیاست
را متوازن ،متعادل و کارکردی کننــد ،میوه این دانش ها
را نچیدیم و روی شاخه نشســته و بن را بریده ایم .ما فکر
نکرده ایم که راه اصلی نجات جامعه در این است که این
علوم بتوانند کارکردی شوند؛ چراکه در قرن بیست ویکم راه
دیگری وجود ندارد که ما را در این مسیر به نتیجه برساند.
البته منظور من این نیســت که همه انچه در رشــته های
علوم انسانی و اجتماعی در دانشــگاه ها تولید می شود،
مفید و کارامد اســت و همه دانشــگاهیان مــا می توانند
پزشــک جامعه باشــند .ما به دلیل اینکه نخواســتیم یا
نتوانستیم دانش های انســانی و اجتماعی را در ارتباطی
ارگانیک در بســتر جامعــه و حرکت کلــی جامعه معاصر
قرار دهیــم ،این دانش هــا نیز نتوانســته اند پویایی ها،
خالقیت ها و افرینش های الزم را داشته باشند .ما به دلیل
از دست دادن فرصت های تاریخی برای بالنده کردن این
دانش ها ،با نوعی فقر دانشــی مواجه هستیم؛ یعنی در
عین حال که وضعیت مادی ،عینی ،اجتماعی و سیاسی
ما پیچیده تر شــده و به دانش پیچیده تر و خالقانه تری
نیاز دارد ،اما پویایی هایی که باید در حوزه علوم انسانی و
اجتماعی رخ می داد ،رشد نکرده و در نتیجه با نوعی تاخر
یا عقب ماندگی در حوزه معرفت مواجه هســتیم .ما باید
از جایی شروع کنیم که بخشــی از ان در گفت وگوهای
عمومی در فضای رسانه ای است ،بخشی در برنامه های
توسعه و بخش دیگر ،در فضای اکادمیک و دانشگاهی
است .این سه حوزه باید براســاس این مساله که چطور
می توانند نسبت های میان سوژه و سیاست را بازتعریف
کنند ،مورد بازبینی قرار گیرند .چطور سیاست می تواند
به سوژه های جمعی و فردی استقالل بخشد و سوژه های
توانمندی ایجاد کند که در مسیر شکل دادن و همچنین
تولیــد و بازتولید نوعی نظم نســبی پایدار قــرار گیرند؟
ما چگونــه می توانیم به کمــک دانش های انســانی و
اجتماعی جدید ،گسیختگی را که در مقوله زمان پدیده
امده و مــا موفقیت چندانــی در ادغام تجربــه تاریخی
و میراث فرهنگی خــود در تجربه معاصر نداشــته ایم،
توضیح دهیم؟ گسســت یا به تعبیر بهتر رابطه سســتی
که میان گذشــته ،حال و اینده وجــود دارد ،باید ترمیم
شود و به یکپارچگی و انسجام برســیم که در این مسیر
راهی جز بهره گیری از دانش های انسانی ،اجتماعی و
فرهنگی نداریم.
هژمونیسیاست
جامعه شناسی
55
عقب نشینی واشنگتن
بین الملل
روندهای گذشته نشان می دهد امریکا از سیاست روشن و مشخصی در حوزه تحوالت سوریه
برخوردار نیســت .در ابتدای پیدایش بحران اوباما سیاست سرنگونی دولت بشــار اسد را پیگیری
می کرد.اماباناکامماندناینپروژهامریکاتصمیمگرفتواردفازدیپلماسیشود،بدونحضوراسدیا
نمایندگانش.همزمانبااننیزایاالتمتحدهمشغولسازماندهیواموزشمخالفانبشاراسدبود.
اما پس از به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای با ایران اوباما بار دیگر تصمیم به بازنگری در سیاست
خوددرحوزهتحوالتسوریهگرفتهاست.
تی
تر
یک
امریکاازبراندازیحکومت اسدکوتاهامد
بین الملل
56
مثلث | شماره 280
فازمذاکره
اسد تضعیف شده؛ استراتژی جدید
امریکا
نصرت الله تاجیک در گفت وگو با مثلث
مطرح کرد
ن هانی زاده
حس
کارشناس مسائل خاورمیانه
1
تغییر ناگهانی نگرش های سیاســی امریکا نســبت
به بحران سوریه از شکســت راهبرد این کشور برای تغییر
ساختار حاکمیت سوریه حکایت دارد .امریکا با این تلقی
که در صورت بروز یک بحران داخلی در سوریه ،دولت این
کشــور در یک فرایند زمانی شش ماهه ســرنگون خواهد
شد عمال بحران سازی خود را در ســوریه اغاز کرد .پیش
از ان ،امریکا از رابرت فورد ،ســفیر وقت خود در دمشق و
بندر بن سلطان رئیس سازمان اطالعات عربستان به طور
جداگانه خواســته بود که تحلیل خود را در مورد بروز یک
بحران در سوریه ارائه دهند.
رابرت فورد و بندر بن سلطان در گزارش های جداگانه
خود برای سازمان های اطالعاتی امریکا تاکید کرده بودند
که دولت بشار اســد نمی تواند بیش از شــش ماه در برابر
یک بحران داخلی دوام بیاورد .بر اساس این تلقی ،دولت
امریکا با تشــکیل یک جبهه منطقه ای و فرا منطقه ای از
15مارس سال 2011بحران داخلی سوریه را سازماندهی
کرد.
عربســتان ،قطــر ،اردن و ترکیــه به عنــوان هــم
پیمانــان منطقــه ای امریــکا هر یــک ماموریــت خاص
هر گونــه تغییری در ســاختار قــدرت در
ســوریه موجب خواهد شــد تا روســیه جایگاه
ژئو اســتراتژیک خود را در خاورمیانه از دســت
بدهد و این با سیاســت های راهبردی مســکو
کامال تعارض دارد .ورود مســتقیم روســیه به
بحــران ســوریه و اظهــار تمایل مســکو برای
تاســیس یک پایگاه هوا یی در شــهر ساحلی
الذقیه معادالت نظامی و امنیتی را به سود دولت
بشار اسد رقم زد
مثلث | شماره 280
سوری را اموزش نظامی داد و وارد نبرد با گروهک های
تروریستی کرد .حضور گسترده حزب الله در کنار ارتش
و نیروهای مردمی سوریه توازن قدرت را به سود دولت
بشار اسد تغییر داد به گونه ای که از سال گذشته تا کنون
اثار شکســت کامال در میان گروهک های تروریســتی
اشکار شده است .طی یک سال اخیر استراتژی دولت
ســوریه برای مقابله بــا گروهک های تروریســتی تغییر
کرد و دولت سوریه با تسلط بر مرزهای سوریه با اردن،
ترکیــه و لبنان عمــا عقبه های مواصالتــی گروه های
تروریستی را بست.
در طول ایــن مــدت ارتش ســوریه که نوعــا برای
جنگ های کالســیکی اموزش دیــده از تجربــه میدانی
مقاومت اسالمی در جنگ های شهری و پارتیزانی استفاده
کرد و این امر بــه تغییر معادالت جنگ داخلی ســوریه به
سود دولت بشار اسد کمک کرد .از سوی دیگر جانبداری و
کمک مشورتی جمهوری اسالمی و روسیه به ارتش سوریه
در شکل گیری یک جبهه رو در روی جبهه مخالف دولت و
ملت ســوریه کامال موثر بود .چند دلیل کامال منطقی در
شکل گیری جبهه مشترک ایران و روسیه برای پشتیبانی از
دولت سوریه در راستای مقابله با گروهک های تروریستی
نقش داشت.
نخســت اینکــه ســوریه بــه دلیــل مواضــع
ضد صهیونیســتی و مخالفت این کشــور با نفــوذ امریکا
و اســرائیل به خاورمیانــه به عنــوان عمق اســتراتژیک
جمهوری اسالمی و روسیه تلقی می شــود .در ابعاد دیگر
روســیه بزرگترین پایــگاه دریایی خود در شــهر طرطوس
را تنها نقطه حضــور دریایی خود در شــرق مدیترانه تلقی
می کند و تحت هیچ شــرایطی حاضر نیست این پایگاه را
از دست بدهد.
طبیعی است هر گونه تغییری در ســاختار قدرت در
سوریه موجب خواهد شد تا روسیه جایگاه ژئو استراتژیک
خود را در خاورمیانه از دســت بدهد و این با سیاست های
راهبردی مسکو کامال تعارض دارد .ورود مستقیم روسیه
به بحران سوریه و اظهار تمایل مسکو برای تاسیس یک
پایگاه هوا یی در شهر ســاحلی الذقیه معادالت نظامی و
امنیتی را به سود دولت بشار اسد رقم زد.
رژیم صهیونیستی از تمایل مسکو برای داشتن یک
پایگاه هوایی و ارسال تجهیزات پیشرفته به ارتش سوریه
به شــدت نگران شــد و به همین دلیل بنیامیــن نتانیاهو،
نخست وزیر رژیم اسرائیل به ســرعت برای تغییر دیدگاه
کرملین نســبت به بحران ســوریه راهی مســکو شــد .به
موازات رویکردهای نظامی ،هم مسکو و هم تهران همواره
موضوع راه حل سیاســی را مد نظر قرار داشته اند و ایران
و روســیه چندین بار میزبان دولت و نیروهای مخالف غیر
مسلح سوریه بوده اند.
روســیه و جمهوری اســامی ایران در طول 54
ماهی که از بحران نفســگیر ســوریه می گذرد همواره
تالش داشــتند تا از رهگذر تعریف یک طرح سیاســی
مشترک بحران سوریه را مهار کنند .اتفاقاتی که اخیرا
رخ داد و موجب چرخش سیاسی امریکا به راهکارهای
سیاســی در ســوریه شــد ،شکســت گروهک هــای
تروریســتی در مناطق اســتراتژیک زبدانــی ،مضایا،
بقین و ادلب بود.
همچنین مهاجرت اوارگان جنگی ســوریه به سمت
کشــورهای عضو اتحادیه اروپا ،چالشــی جدی به لحاظ
سیاسی ،اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی برای کشورهای
اروپایی تلقی می شود .مهاجرت ده ها هزار سوری جنگ زده
به سمت کشورهای اروپایی با رخدادهای دردناکی همراه
بود تا جایی که افکار عمومی را علیه سیاست های امریکا
و غرب برانگیخــت .مجموعه این عوامل بــه تغییر نگاه
سیاسی امریکا نســبت به بحران ســوریه منجر شد ،زیرا
نه تنها گروهک های تروریستی ســوریه از کنترل امریکا
خارج شده اند ،بلکه بحران ســوریه از مرزهای این کشور
نیز فراتر رفته است.
انتقاد اخیر خانم هیالری کلینتون ،نامزد انتخابات
ریاســت جمهوری و وزیر خارجه اســبق امریکا و نیز ژنرال
لوید اســتن ،فرمانده عملیات نظامی امریــکا در عراق و
سوریه از سیاست نظامی واشــنگتن در سوریه ناظر بر این
موضوع است.
هیالری کلینتون و ژنرال لوید استن صریحا اعالم
کردنــد که واشــنگتن بیــش از 500میلیــون دالر برای
اموزش مخالفــان معتدل ســوریه هزینه کــرده اما تنها
پنج نفر اموزش دیده اند! این اعتراف نشــان می دهد که
امریکا با شکست نظامی و سیاسی جدیدی در خاورمیانه
مواجه شده و جنگ نیابتی این کشــور نتوانسته اهداف
واشنگتن را تامین کند.
بنابراین تمایل اخیر جان کــری وزیر خارجه امریکا
برای استفاده از طرح های ایران و روسیه در راستای حل
سیاسی بحران ســوریه نشــان می دهد که امریکا پس از
شکست نظامی در سوریه به سمت راهکار سیاسی متمایل
شده است.
قطعا بحران سوریه ثابت کرده که راهکارهای نظامی
به طوالنی شــدن و در نهایت به گســترش موج تروریسم
در سطح جهان منجر خواهد شــد و این امر صلح و امنیت
جهان را تهدید خواهد کرد .از این رو طرح های سیاســی
مشترک ایران و روسیه که با واقعیت های میدانی و سیاسی
سوریه همسویی دارد ،می تواند مبنای حل بحران سوریه
قرار گیرد.
براینــد گزارش هــای میدانــی نشــان می دهــد
کــه اکنــون به رغــم اینکــه بیــش از نیمی از مســاحت
185هزار کیلومتر مربعی ســوریه در اختیار گروهک های
تروریســتی قرار دارد دولت ســوریه همچنان ابتکار عمل
سیاسی و میدانی را در دست دارد.
این امر کمک می کند تا بشــار اسد رئیس جمهوری
ســوریه با قــدرت بیشــتری بــه ســرکوب گروهک های
تروریستی ادامه دهد و بر اوضاع داخلی این کشور کامال
مسلط شــود .درعین حال برایند وضعیت منطقه و جهان
نشــان می دهد که بحران ســوریه به پایان خــود نزدیک
می شود و امریکا به عنوان بازیگر اصلی بحران سوریه قطعا
بازنده خواهد بود.
اگر بشــار اســد از این بحران نفس گیر خارج شود
مسلما خاورمیانه شاهد شــکل گیری یک یارگیری جدید
خواهد بود که عربســتان ،قطــر و ترکیه خــارج از دایره
این یارگیری قــرار خواهند گرفت .همچنیــن خاورمیانه
بر اســاس فرمــول جمهوری اســامی ایران ،روســیه،
سوریه و مقاومت اسالمی شکل خواهد گرفت که در ان
صورت نقش جبهه ضد صهیونیســتی در منطقه پر رنگتر
خواهد بود.
بین الملل
خــود را بــرای بحران ســازی در ســوریه انجــام دادنــد.
ترکیه و اردن بــه کانون امــوزش و اعــزام گروهک های
تروریســتی و عربســتان و قطر به عنــوان تامین کنندگان
ســاح این گروهک ،نقش تخریبــی خود را در ســوریه
اغاز کردند.
بیــش از 1300گروهک تروریســتی از 80کشــور
مختلف جهان توسط بندر بن سلطان رئیس وقت سازمان
اطالعات عربستان ســازماندهی و به تدریج برای مقابله
مسلحانه با دولت ســوریه به این کشــور اعزام شدند .در
طول 54ماهی که از بحران سوریه می گذرد ،عربستان و
قطر بیش از 36میلیارد دالر کمک مالی در اختیار داعش،
جبهه النصره ،ارتش ازاد ،جیش االســام ،احرار الشام و
لواء التوحید قرار دادند.
هر چند وضعیــت میدانــی در طول چهار ســال و
نیم گذشــته همــواره در ســوریه ثابت نبــوده اما ارتش
ســوریه با بهره گیری از تجربــه میدانی خود توانســت
ابتکار عمل میدانی را در دســت بگیرد .ارتش سوریه با
کمک مقاومت اســامی لبنان 600هزار نفر از جوانان
همسویی با تهران
چرا امریکا راهبرد خود را
در سوریه تغییر داد
جنگ سرد یا گفت وگوی گرم
داعش یا مبارزه با داعش؛ روسیه و
امریکا را به یکدیگر نزدیک می کند
57
بین الملل
اسد تضعیف شده؛ استراتژی جدید امریکا
نصرت الله تاجیک درگفت وگو با مثلث مطرح کرد
محسن صالحی خواه
خبرنگار
صحبت هــای اخیــر وزیر امــور خارجــه امریکا
به محل بحــث بســیاری از کارشناســان تبدیل
شــده و طبیعتــا نظرهــای مختلفی نیــز در این
خصوص وجود دارد .به نظر شــما صحبت های
اخیر جان کری از تغییر استراتژی امریکا در قبال
بحران سوریه خبر می دهد؟
بــه نظر من ســخنان اقــای کری نشــان دهنده
تعدیل یا تغییر سیاســت های امریکا در خصوص بحران
ســوریه نیســت .امریکایی ها از ابتدای اغــاز این بحران
مقصر اصلی بودند و متاسفانه به دلیل برداشت غلط انان
از صحنه و شرایط ،شرایط ســوریه هر روز بحرانی تر شد.
انها صرفا بــه این موضوع فکر می کردند که یک ســوریه
ضعیــف می تواند به مرزهــای رژیم صهیونیســتی امنیت
ببخشــد و همین تفکر باعث شــد تا امریکایی ها دست به
یک اشــتباه بزرگ در خاورمیانه و ســوریه بزننــد .امریکا
همچنان به دنبال یک سوریه ضعیف است و شاید در ابتدا
فکر می کردند که کار «بشار اسد» ظرف دو تا سه ماه تمام
می شــود .در واقع تمام بازیگران منفــی این بحران یعنی
عربســتان ،ترکیه ،قطر و در راس انــان ایاالت متحده از
ابتدا این گونه فکر می کردند کــه می توانند این بحران را
به سرعت و ظرف نهایتا سه ماه تمام کنند اما اگر از همان
ابتدا به این موضوع اهمیت می دادند که مردم یک کشور
باید نظام حاکم را انتخاب کنند ،پس از چهار ســال جنگ
همه چیز به سود اسد
نیازی به گفتن چنیــن حرف هایی از طــرف امریکا نبود.
حرف های وزیــر امور خارجه ایاالت متحده نشــان دهنده
این موضوع نیست که واشنگتن موافق سر کار ماندن اسد
است؛ انان همچنان خواستار برکناری اسد هستند و حتی
در صورت ماندن وی بر مســند قــدرت ،می خواهند یک
سوریه ضعیف وجود داشته باشد تا اهدافشان از اغاز این
بحران را نیز تامین کند .امریکایی هــا از ابتدای اغاز این
مساله هیچ شاخص مشــخصی برای هدایت کار نداشتند
و همین باعث شد تا امروز از سوریه ،یک سرزمین سوخته
به جا مانده اســت؛ از ابتدا نیز تحلیــل نیروهای فعال در
خاورمیانه این بود که امریکایی ها به دنبال استراتژی زمین
سوخته هستند و امروز نیز فکر می کنند بهترین حالت برای
انان همین است و یک سوریه ضعیف با حکومتی ناتوان
می تواند بیشترین ضریب امنیتی را برای رژیم صهیونیستی
فراهم کند .شــرایط حال حاضر نشــان می دهــد که این
سیاســت غلط بود و دلیل ان نیز قدرت گرفتن داعش در
سوریه اســت .البته باید به این نکته اشاره کرد که امریکا
در این خصوص تنها نبود و عربستان به عنوان تامین کننده
مالی ،قطر به عنوان صحنه ارا و ترکیه به عنوان پشــتیبان
لجســتیکی جریان های افراطی نیز مرتکب اشتباه بزرگی
شدند و مردم سوریه تاوان این اشــتباه ها را می دهند .در
نتیجه این سیاست های غلط شــرایطی به وجود امده که
طبق امار ســازمان ملل متحد اگر روند بازســازی سوریه با
رشد پنج درصدی نیز همراه باشد حدود سی سال به طول
می انجامد و اماری که امروز از میــزان مهاجرت ها وجود
دارد نشــان می دهد که این سیاســت ها چقدر به سوریه و
مردم این کشور اسیب زده است.
مهاجرت مردم جنگ زده ســوری به کشورهای
دیگــر به خصــوص اروپا ایــن روزها بخشــی از
خروجی رســانه های جهان را به خود اختصاص
داده است .بخشــی از ســخنان مطرح شده از
ســوی وزرای امور خارجه امریکا و انگلستان در
کنفرانس مطبوعاتی لندن نیز به همین موضوع
اختصاص داشــته اســت« .فیلیپ هاموند» در
جریان سخنان خود اعالم کرد امریکا و بریتانیا
به ترتیب اولین و دومین کشورهایی هستند که
به مهاجران کمــک می کنند و اقای کــری نیز از
اختصاص مبلغ چهار میلیارد و صد میلیون دالری
واشنگتن به اوارگان ســوری خبر داد .باتوجه به
صحبت های شما در پاسخ به ســوال قبلی ،این
ادامه تعارض ها در سوریه حکومت بشار را ماندگار می کند
مهدی مطهرنیا
بین الملل
58
مثلث | شماره 280
3
اینده پژوه سیاسی
جان کــری ،وزیــر امور خارجه امریــکا چندی پیش
کنفرانس مطبوعاتی مشترکی با «فیلیپ هاموند» همتای
بریتانیایی خود داشت که بخش زیادی از ان به صحبت در
خصوص بحران در سوریه و ســیل مهاجران جنگ زده به
کشورهای غربی گذشت .اما یکی از بخش های سخنرانی
وزیر امور خارجه امریکا در لندن به ماندن یا نماندن بشــار
اسد در راس حکومت دمشق اختصاص داشت که به دلیل
تغییر ادبیات وی در این خصوص مورد توجه رسانه ها قرار
گرفت.
امریکایی ها همــواره بر ایــن نکته تاکیــد دارند که
دموکراســی امــری درونزا ســت و این کشــور بر اســاس
ارزش های دموکراتیک برخواســته از سنت سیاسی خود،
مدعی اســت که از دموکراســی خواهی در جهان حمایت
می کند .بنابراین صحبت هــای وزیر امــور خارجه امریکا
در خصــوص اختیار مردم ســوریه بــر ماندن یــا کنار زدن
اسد ،ســخنی تازه یا یک ادبیات نوین در بیان اراده امریکا
نیست اما از ان جهت مورد توجه قرار می گیرد که در بافت
موقعیتی ناشی از تغییر و تحوالت خاورمیانه و سیاست های
بین المللی ایاالت متحده صورت گرفته است.
امریکا در بافــت موقعیتی قبــل از تفاهمنامــه ژنو و
توافقنامه وین در باب پرونده هســته ای ایــران به صورت
اشــکارا و صریح از تاثیــر خواســت و اراده ملت ســوریه
صحبت نمی کرد .پس از این موقعیت های سیاسی است
که ما شــاهد ایجاد یک ادبیــات اشــکارتر در زمینه قبول
افکار عمومی در خصوص قبول یا رد بشــار اســد از سوی
ایاالت متحــده امریکا هســتیم .انتخاب ایــن ادبیات تا
حــدودی نشــان دهنده تغییر و تحــوالت ناشــی از نوعی
تعامل منطقی تر ،واقع گرایانه تر و دور از حساســیت های
ایدئولوژیک نســبت به گذشــته میان ایران و کنشــگران
نزدیک ایران بــا ایاالت متحده در خصــوص حل و فصل
بحران های بین المللی و منطقه ای دور از تخاصم و کاربرد
خشونت اســت که می تواند گامی در جهت ایجاد فضای
اثرگذارتر در جهت حل و فصل مناقشــات بدون اســتفاده
از ابزار خشونت و قدرت نظامی باشــد .بنابراین باید به این
نکته اشــاره کرد که حرف های عنوان شــده از سوی وزیر
امور خارجه ایاالت متحده امریکا در کنفرانس مطبوعاتی
لندن مســاله و موضع گیری جدیدی نیســت امــا از لحاظ
موقعیتی ،بیان ان و صراحت بخشــیدن به ان در این فضا
بیش از هر چیز بازتاب توافق وین در تهران و نوع همکاری
ایاالت متحده در همکاری با قدرت های رقیب منطقه برای
2
بین الملل
حل و فصل بحران های خاورمیانه است.
موضوع افزایش فعالیت روســیه در بحران سوریه و
بیشتر شدن حمایت مسکو از دمشــق نیز امروز در محافل
مختلف سیاسی و رســانه ای به بحث گذاشــته می شود.
روس ها به دنبال بازافرینی چهره بین المللی خود ناشــی از
ضعفی که در اوکراین از خود نشان دادند هستند .روس ها
اگرچه در ابتدای بحران اوکراین جهت گیری قدرتمندانه ای
از خود نشــان دادند ،اما در دام سناریوهای ایاالت متحده
برای منــزوی کــردن کشورشــان افتادنــد .تحریم هایی
که امروز بر مســکو اعمال شــده می تواند تاثیرات بســیار
مخربی بر اقتصاد مســکو بگذارد؛ به همین جهت روسیه
برای مجاب کردن افکار عمومی خــود در این خصوص،
کاهش دادن ضربه روحی ناشی از این بحران و ایجاد یک
فضای قابل قبول پس از جریان اوکراین ،ســوریه و حتی
مذاکرات هسته ای ایران و مدیریت اینده ارتباطات ایران
و ایاالت متحده در بعد منطقه ای از یک سو و بین المللی از
سوی دیگر تالش می کند تا یک فضای تحرک نمای پویا
در سوریه ایجاد کند تا نگرش کشورهای منطقه و جهان را
به خود تغییر دهد.
شــاید برخی بگویند که اظهارات اخیــر وزیر خارجه
امریکا درباره اراده ملت ســوریه بر تعیین سرنوشت خود با
اقدام این کشور در پشــتیبانی از گروه های مخالف اسد و
گسیل داشــتن گروه های مســلح به این کشور هم خوانی
ندارد.
دنیای سیاست ،دنیای تناقض ها و رفتارهای متفاوتی
است که در نهایت رســیدن به یک هدف را دنبال می کند ؛
اهدافی که نخبگان سیاســی حاکم بر یک کشــور در پی
رسیدن به ان هستند .نگاه به سیاست باید واقع گرایانه باشد
و به این نکته توجه کرد که تمام بازیگران جهانی با استفاده
از روش های مختلف تالش می کنند تا منافع خود را تامین
و به اهداف خود دست پیدا کنند.
بازیگرانی مانند روســیه ،عربســتان ،امریکا و حتی
ایران رفتارهای مختلفی در بحران سوریه دارند که به ظاهر
متناقض هستند اما در نهایت در مجمع معنادار از گزاره ها
برای ایجاد یک فضای مناســب برای نیل به اهداف قرار
می گیرند .نگاه ظاهرگرایانه و غیرعمیق در سیاست باعث
شد ه تا ما رفتار سیاستمداران را متناقض ببینیم در حالی که
این رفتارها تضاد ظاهری دارد ولی در الیه های پایین تر و
بنیادی ،به دنبال ایجاد یک چسبندگی معنادار برای رسیدن
و نیل به اهداف هستند که از سوی استراتژیست ها طراحی
و از سوی مجریان سیاسی ،بازی چرخانی و سپس از سوی
نظامیان ،دیپلمات ها و عناصری که در صحنه عمل سیاسی
هستند به یک بازی عملیاتی تبدیل می شود.
جان کری به عنوان یک سیاستمدار و نفر اول دستگاه
دیپلماسی ایاالت متحده نقش خود را بازی می کند و ارتش
و نیروهــای امنیتی امریــکا نیز به نوبه خود وظایفشــان را
انجام می دهند تا در نهایت اهداف واشنگتن محقق شود.
بنابرایــن این برنامه ها بــا یکدیگر در تناقض نیســتند و در
نهایت برای رسیدن به اهداف امریکا در کشور هدف یعنی
سوریه برنامه ریزی شــده اند ،حال مشــروع یا غیرمشروع
بودن برنامه ها موضوع دیگری است که در فلسفه و اخالق
سیاسی مورد بحث قرار می گیرد اما در صحنه عمل سیاسی
باید این روش ها را در نظر گرفت.
تعارض های موجــود میان ایران و امریکا ،روســیه
و امریکا و روســیه و دیگــ ر بازیگران تاثیرگــذار در بحران
ســوریه و منطق در هم تنیده روابط طرفین بــا یکدیگر در
خصوص مسائل منطقه در نهایت به ســود اسد تمام شده
است .حکومت بشار اسد در وضع موجود ماندگارتر از زمانی
اســت که این بحران با همکاری کنشــگران منطقه ای و
فرامنطقه ای رفع شود.
مثلث | شماره 280
نشــانی از پایان یافتن این جنگ نمی بینند .احساس این
وضعیت که سوریه از لحاظ سرزمینی و حاکمیتی در حال
فروپاشــی اســت باعث ایجاد ناامیدی در میان مردم این
کشور و سرازیری انان به سمت اروپا می شود.
در روزهای اخیر اخبار مختلفی مبنی بر افزایش
کمک های روســیه به دمشــق و فعال تر شــدن
مســکو در حمایت از حکومت بشــار اسد پخش
و تصاویــری از تجهیــزات ارســال شــده برای
نیروهای ســوری منتشر شــد .چرا ســوریه در
این برهه از زمان به طــور ناگهانی فعالیت خود را
بیشتر کرد؟
بله ،در روزهای اخیر روس هــا به طور علنی تر از
دمشق و اســد حمایت می کنند .مســکو از سال ها قبل در
این زمینه فعال بوده است زیرا یکی از مهم ترین کشورهای
خاورمیانه که روســیه در ان نقش دارد ،ســوریه اســت.
روس هــا عالیق اســتراتژیک فراوانی در ســوریه دارند و
طبیعی بود که از ابتدای اغاز بحــران تالش می کردند به
اسد کمک کنند اما االن این کمک ها از لحاظ کمی و کیفی
گسترده تر شده اســت .اگر این موضوع را از دید روس ها
نگاه کنیــم ،فعالیت های اخیر کامال وجیه اســت اما اگر
از یک موضع باالتر به ان نگاه کنیــم و فعالیت های اخیر
روس ها را کنار تحرکات ایاالت متحده قرار دهیم این الگو
به دست می اید که سوریه رفته رفته تبدیل به محل منازعه
شرق و غرب می شــود؛ امریکایی ها به صورت متعمدانه
و غیرمســئوالنه در جهت تضعیف و تقســیم کشــورهای
بین الملل
کشورها چرا وارد موضوع مهاجران شده اند؟
وقتی کشوری بخواهد چهره سیاست خارجی خود
را وجیه و قابل قبول نشان دهد ،طبیعی است که متحمل
هزینه هایی می شود .هزینه کشورهای غربی به خصوص
امریکا در خصوص بحران مهاجرین نیــز به نوعی «بزک
سیاست خارجی» اســت .اکثرا تحلیلگران منطقه به این
جمع بندی رسیدند که راهبرد امریکایی ها تضعیف سوریه
و ناتوان کردن بشار اسد است که اگر این وضعیت ادامه
داشته باشد ،تنها بر دمشق و حومه ان حکومت کند و فکر
می کنند که این وضعیت ،بهترین حالت برای انان است اما
من معتقدم که این سیاست غلط است و پیش از اینکه اتش
جنگ برافروخته می شد ،باید اجازه می دادند مردم سوریه
برای نظام حاکم دمشق تصمیم بگیرند.
در خصوص مهاجران نیز باید بگویم که کشورهای
متخاصم ضربه اصلی را به ســوریه زده و ان را به سرزمین
سوخته تبدیل کرده اند و همانطور که پیش از این نیز اشاره
کردم ،بازسازی این کشور با شــرایط و امکانات موجود در
جهان حدود سی ســال به طول می انجامد .زیرا شــرایط
اقتصادی جهان این اجازه را نمی دهــد که پول زیادی به
این گونه امور اختصاص داده شود .افزایش ناگهانی تعداد
مهاجرین جنگ زده سوری نشان می دهد که انان از بهبود
وضعیت کشور خود و بازگشت شــرایط به چهارسال قبل،
قطع امید کرده اند.
ســرمایه گذاری کشــورهای غربــی در خصــوص
ســاماندهی مهاجرین نیز جنبه های گوناگونی دارد که از
جمله این موارد می توانیم به وجیه نشــان دادن سیاست
خارجی ،نشان دادن چهره انسانی و دور شدن این کشورها
از اتهام حمایت از تروریســم فعــال در خاورمیانه اشــاره
کنیم .بــا اجرای ایــن راهبرد و اعــام خبــر حمایت این
کشــورها از مهاجرین جنگ زده ،مردم جهــان دچار این
تناقض می شــوند که اگر واقعا اینها مقصر اصلی بحران
تروریسم در سوریه هستند ،چرا در امر ساماندهی مهاجرین
سرمایه گذاری می کنند؟ البته این نکته را نیز نباید از ذهن
دور کــرد که برخی کشــورهای اروپایی با دیــد اقتصادی
مهاجران را می پذیرند زیرا به یک نیروی کار ارزان قیمت
دسترســی پیدا می کنند .به طور کلی باید گفت که دالیل
مختلفی بــرای پذیــرش اوارگان وجــود دارد و نمی توان
مسائل انسان دوســتانه را نیز در این میان نادیده گرفت و
همه کشورها را با یک چشم نگاه کرد.
دلیل اصلی مهاجرت ســوری ها این اســت که انها
امریکا اخیرا رویکرد خود
نســبت به ســوریه و شخص
بشار اســد را تاحدودی تغییر
داده و وزیــر امور خارجــه این
کشــور بســیار منعطف تــر
راجع بــه ماندن یا رفتن اســد
ســخن گفت .برخی کارشناســان صحبت های جان
کــری ،وزیر خارجــه امریکا را نشــانه تغییــر رویکرد
ایاالت متحــده در خصوص بحران ســوریه تفســیر
کردنــد .برای بررســی ایــن موضوع بــا «نصرت الله
تاجیک» تحلیلگر مســائل منطقــه گفت وگو کردیم.
این کارشــناس مســائل غرب اســیا معتقد است که
ایاالت متحده تمایل دارد در صورت باقی ماندن اسد،
از سوریه تنها یک حکومت ناتوان باقی بماند.
خاورمیانه به خصوص ســوریه حرکت می کننــد که عمده
دلیل ان نیز حفظ بهتر امنیت رژیم صهیونیستی است.
از یک طرف ،روس ها در ســوریه تحرکات جدیدی
مانند ارسال بیشتر تسلیحات و تاسیس پایگاه جدید را اغاز
می کنند و از طرف دیگر ایاالت متحده با ارسال تسلیحات
و افزایش پشتیبانی از گروه های مخالف بشار اسد تالش
می کند تا حرف خود را در این بحران به کرسی بنشاند.اگر
سوریه به محل منازعه امریکا و روسیه تبدیل شود خسارت
بزرگی برای این کشور ،خاورمیانه و به طور طبیعی سیاست
خارجی جمهوری اسالمی ایران خواهد داشت.
در پایــان بفرماییــد کــه اینــده اســد را چگونه
می بینید؟
معادالت خاورمیانه بسیار پیچیده است؛ معادالت
این منطقه به صورت خطی نیست که بتوان با یک پارامتر
ان را حل کرد و به جواب رسید بلکه معادالتی درجه چندم
و دارای چند مجهول است که برای حل شدن به عوامل و
پارامترهای مختلفی نیاز دارد .اگر وضعیت سوریه به همین
منوال یک سال اخیر ادامه پیدا کند ،این جنگ به صورت
فرسایشی با همان استراتژی زمین ســوخته امریکایی ها
در کوتاه مدت و میان مــدت ادامه خواهد داشــت و باید
این نکته را مد نظر قرار داد که تحلیل نیروهای منطقه ای
و فرامنطقه ای از بحران ســوریه متفاوت و به طور طبیعی
راه حل های ارائه شــده نیز متفاوت است .به طور کلی در
صورت تغییر برخــی عوامل منطقــه ای و فرامنطقه ای از
جمله رویکرد عربستان ســعودی به این موضوع می تواند
بحــران را به نفع اســد تمام کنــد؛ اما اگر ریــاض و دیگر
دولت های درگیر در بحران سوریه همان روند قبلی و تقویت
گروه های مخالف اســد را در پیش بگیرند ،این بحران به
طرف تجزیه سوریه پیش خواهد رفت .این معادله پیچیده
به عوامل مختلفی بســتگی دارد که به نظر من ،سیاست
خارجی ایران یکی از عوامل موثر در ان است.
ما در این بحران هزینه مادی و معنوی ســنگینی را
متحمل شــدیم اما من به عنوان یک تحلیلگر احســاس
می کنم کــه سیاســت خارجی ما بــه اندازه کافــی تعامل
با عناصــر منطقــه ای و فرامنطقــه ای تاثیرگــذار در این
بحران را پیش نبرده و در این موضوع کمی بیش از حد به
پارامتر نظامی بها داده شــده است .کشــورهای دیگر نیز
در این زمینه بسیار کوتاهی کرده اند و تعامالت سیاسی و
غیرنظامی که منجر به شــکل گیری یک اجماع برای حل
این بحران شود ایجاد نشده است.
59
بین الملل
درام درشام
سناریوی بالکانیزه شدن سوریه تقویت شده است
ارمان محمودیان
پژوهشگر مسائل خاورمیانه
4
تاریخ هنوز فراموش نکرده است ،انچه را که زیر
سایه
دیوار شهر دمشق به خود دید ،برخورد دو سپاه که همچون
برخورد امواج با صخره ها یکدیگــر را در هم می کوبیدند،
یکی سیاه پوش و دیگر سرخ پوش ،در رنگ تضاد داشتند
اما در هر هدف هر دو یک چیز می خواســتند و ان خالفت
بر دمشق بود .در نهایت نیز عباسیان ،ال امیه را از دمشق
بیرون کردند ،پس از ان نیز دمشــق میهمانــان زیادی به
خود دید ،ترک ها ،مغول ها ،عثمانیــان ،اروپاییان و ...تا
اینکه دمشق به دمشقیان رســید اما انگار این شهر نفرین
شده است ،حتی دمشــقیان نیز با ید در پس یک جنگ بر
ان تسلط می یافتند و کمی بعد با جنگ دیگر مجبور به ترک
خانه استیجاری خود می شدند.
با روی کار امدن حافظ اســد در ســال 1971کم کم
اهالی دمشــق امید به باطل شــدن نفرین تاریخی شــهر
خود داشــتند ،باالخص پس از انتقال مسالمت امیز قدرت
به بشار اســد در ســال 2000به دنبال مرگ پدر که موجب
شــد روشــنفکران جهان عرب امید پیدا کنند که دمشــق
در اینــده ای نــه چنــدان دور طلــوع زرین افتــاب ثبات و
مردم ســاالری را خواهد دید .اما انها فراموش کرده بودند
که توفان در پس یک ارامش می اید و توفان جنگ داخلی
سوریه در مارس 2011ناگهان سر بر کشید و تاکنون این
کشور را در خاک و خون کشیده است تا بار دیگر ثابت کند
دمشق تا اطالع ثانوی پایتختی خواهد بود که چه تصرف
ان و چه حفظ ان بهای خود را دارد ،بهایی که ان جز خون
و خونریزی نیست.
بین الملل
60
مثلث | شماره 280
جنگ داخلی 2011
س و لیبی در اتش می ســوختند و مصر
انگاه کــه تون
نیز بر لبه پرتگاه قرار گرفته بود ،کمتر کســی فکر می کرد
ســوریه قرار اســت میزبان خونین ترین جنگ داخلی پس
از فروپاشــی شوروی باشــد ،کم و بیش تحلیلگران انتظار
می داشتند که ســوریه با یک ناارامی مختصر روبه رو شود
و حکومت مرکزی با عوض کــردن چند مقام دولتی ،نهایتا
نخست وزیر اوضاع را کنترل کند ،باالخص که همگان از
ارتش تا بن دندان مسلح دولت مرکز به عنوان پشتوانه ای
دولت مرکزی و برگ برنده دولت در بازی سیاسی سوریه یاد
می کردند اما ناگهان چند دیوار نویســی مختصر در حماه
و ادلب تبدیل به جنگ فراگیری شــد که تمام سوریه را به
اتش کشید .جنگی که با گذر زمان بر پیچیدگی معادالت
افزوده شــد تا اینکه هم اکنون هزاران هزار نفر از گرداگرد
جهان به سوریه امده اند برای برپایی خالفتی که هیچ گونه
ارتباطی با مطالبات طرفین از یکدیگر در ســال نخســت
جنگ داخلی ندارد.
مساله سوریه هم اکنون ان چنان پیچیده شده است
و بازیگران مخوف و مرموزی به خود دیده اســت که گروه
معلوم الحالی همچون القاعده پــاره ای از انان را «تندرو»
می داند ،داعش که هم اکنون حدود نیمی از ســوریه را در
کنترل خود دارد ،ان چنان وحشــت افرینی کرده است که
حتی صدای گروه تروریســتی همچون القاعده را دراورده
است .جنگ داخلی سوریه موجب شده است که این کشور
هم اکنون تقریبا میزبان تمام گروه های تروریستی جهان
باشد ،از داعش و القاعده گرفته است تا طالبان افغانستان
و گروه های چچنی روســیه که همگی در تعــدد و رهبری
با یکدیگر در تضاداند اما همه یک چیــز می خواهند و ان
حکومت بر دمشق است.
وضعیت فعلی
وضعیت جغرافیای سیاســی ســوریه را هم اکنون به
چهار بخــش مختلف می توان تقســیم کرد ،کــه در ذیل
مختصرا به انان اشاره ای می شود.
دولت ســوریه :دولت مرکزی هم اکنون بر پایتخت
و سواحل مدیترانه ای سوریه در غرب این کشور و پاره ای
از مناطق جنوبی همچون ســویدا تسلط دارد .البته به طور
کلی می توان این گونه تفسیر داشت که در مناطق علوی،
شیعی ،مسیحی و دروزی دولت دســت باال را دارد اما این
به معنی تســلط کامل و صد در صدی نیست ،به طوری که
دولت سوریه هم اکنون در اطراف دمشق همچون منطقه
عباسیه و اردوگاه یرموک با چالش جدی از سوی گروه های
اسالمگرا من جمله جبهه متحده اسالمی روبه روست و در
شمال دمشق نیز با تهدید داعش روبه رو است که بر پالمیرا
تسلط کامل پیدا کرده اســت ،از ســوی دیگر گروه های
اسالمگرای سنی با تصرف کامل یا شبه کامل استان هایی
همچون قنطیره و درعا در جنوب سوریه ،تسلط دولت را بر
جنوب کشور باالخص استان سوید ا و حتی دمشق با تهدید
روبه رو ساخته اند ،در عین حال پایگاه دولت مرکزی در غرب
سوریه نیز با پیشروی روزافزون جبهه النصره در استان ادلب
در شمال سوریه با تهدید روبه رو شده است.
امــا تمامی ایــن مســائل به معنــی ضعف یــا حتی
چشم اندازی برای ســقوط دولت مرکزی نیســت ،زیرا که
تاکنون دولت مرکز با تســلط بر غرب ســوریه ،پایتخت و
شهرهای استراتژیکی همچون القصیر و حمص تا حدی
از موقعیت خود مطمئن است و منتظر است با تصرف شهر
زبدانی نیز در جنوب ورق را به سود خود برگرداند.
کردها :به طور کلی کردهای ســوریه را می توان در
جنبه های مختلف برنده بحران سوریه دانست ،در صحنه
دیپلماسی عمومی انان توانستند با مقاومت تحسین برانگیز
در برابر داعش در شهر کوبانی تحسین و تشویق جهانی را
برانگیزند و از سوی دیگر انان موفق شدند به ارزوی دیرینه
خود یعنی تسلط بر مناطق کردنشــین باالخص شهرهای
نمادینی همچون قامشــلی برســند امــا همه اینهــا نیز به
معنی پیروزی قطعی برای انــان نخواهد بود زیــرا انان از
یک ســو با تهدید روز افزون داعش در شمال شرق سوریه
روبه رو هستند باالخص در شرایط فعلی که داعش توانسته
مواضع خود را در سه سوی شهر حسکه تثبیت کند ،در عین
حال انان با خطر بمباران گســترده هوایی از ســوی ترکیه
نیز روبه رو هســتند که به دنبال ناارامی هــای «دیاربکر» و
«جزیره» ،حزب « »YPDنه تنها به عنوان یک متحد بلکه
یک پیاده نظام برای پ.ک.ک در نظر گرفته است .شاید
مجموع این عوامل موجب شده است که کردها در مناطقی
همچون حسکه ،جنوب قامشلی و اطراف حلب همکاری
غیر مستقیمی را با دولت مرکزی داشته باشند.
داعش :این فرزند نامشــروع و ناخلف ناارامی های
خاورمیانه عربی هم اکنون نزدیک به نیمی از ســوریه را در
کنترل خــود دارد و مرکز خالفت خود را نیز شــهر رقه واقع
در شمال ســوریه را اعالم کرده است و تقریبا بر تمام شرق
سوریه باالخص استان استراتژیک دیرالزور تسلط دارد و با
فتح شهر «الباب» و «دیر الحفیر» در شمال غرب خود را
به حوالی حلب رسانده است .در ادامه نیز با تصرف پالمیرا،
مرکز ســوریه را که منطقه ای بیابانی است نیز به کنترل در
اورده و برای دمشق شروع به رجز خوانی کرده است .البته
داعش نیز مشکالت خود را دارد ،باالخص نبرد نفسگیر این
گروه در عراق و بمباران های هوایی گســترده موجب شده
است که اسودگی خیال خود را از دست داده باشد.
معارضین مســلح :عنوان معارضین مســلح شاید
مبهم و نااشــنا به نظر برســد اما در واقع عنوان دیگری نیز
نمی توان پیدا کرد ،ســوریه کنونی ،ســوریه چهار ســال
پیش نیســت که در ان عنصری با عنوان «ارتش ازاد» به
نقش افرینی بپردازد تا از ان با مســامحه بتــوان به عنوان
معارضین نسبتا میانه رو یاد کرد ،فرای سه گروه یاد شده در
سوریه مجموعه ای از گروهای مسلح نیز مشغول فعالیت
هستند همچون جبهه متحد اسالمی ،جیش الفتح ،جبهه
النصره و ...که تا چندی پیش با یکدیگر مشــغول مبارزه و
نزاع بودند اما پس از پیشروی های دولت سوریه در القصیر
و اطراف حلب و . ..کشورهای حامی انان باالخص ترکیه،
عربســتان و قطر مجبور به نزدیکی با یکدیگر شده اند و در
نزاعات میدانی با تشکیل ستادهای مشترک با عنوان «اتاق
عملیات» در مناطقی همچون ادلب ،قنطیره و درعا موفق
به پیشروی شده اند ،باالخص با تصرف کامل استان ادلب،
پایگاه کلیدی دولتی مرکزی را در سواحل غربی باالخص
استان ساحلی الذقیه با تهدید روبه رو ساخته اند.
چشم انداز اینده
حال که به بررســی اجمالی وضعیت میدانی سوریه
پرداخته شد ،بد نیست سخنی از چشم انداز اینده سوریه نیز
گفته شود ،سخنی که بیش از هرچیز جمع بندی از مجموع
موارد اســت ،وضعیت میدانی ســوریه حاکی از ان است
که از نظر ژئوپلتیک و جغرافیای نظامــی تا اطالع ثانونی
هیچ کــدام از طرفین نمی توانند به طــور قطعی بر دیگری
تســلط بیابند ،از سوی دیگر هم هیچ نشــانه ای از رویکرد
ائتالف گرایانه بین انان نیست ،بنابراین وضعیت میدانی
ســوریه و کشــمکش های میدانی ان دور باطلی است که
نشانه ای از پایان ان به چشم نمی خورد.
با توجه با این شــرایط از نظر نگارنده پایانی که برای
سوریه قابل تصور است ،این است که بازیگران غیرسوری
به دور یک میز بنشــینند و برای مساله ســوریه یک نسخه
نهایی بپیچند ؛ نسخه ای که پیش بینی ان نیز دور از تصور
نیست .در حقیقت مسلم است که جنگ سوریه وحدت ملی
این کشــور را حواله بایگانی تاریخ کرده است ،برادر کشی
که این جنگ داخلی به راه است دیگر نخواهد گذاشت که
همسایگان دیروز که امروز روی هم اسلحه کشیده اند و از
هم کشته اند ،فردا در کنار یکدیگر زندگی مسالمت امیزی
داشــته باشــند .هر چند تلخ اســت اما به نظر می رسد که
بالکانیزه شدن ســوریه را باید به عنوان یک نسخه در نظر
داشت ،در حقیقت فرای مساله عدم امکان تحقق وحدت
ملی ،تنها چیزی که باعث خواهد شد تصمیم گیران اصلی
مســاله ســوری حاضر به اجماع روی یک راه شــوند ،این
است که هر کدام از انان از جغرافیای سیاسی سوریه سهم
مطلوب خود را داشته باشند.
بین الملل
همسویی با تهران
چرا امریکا راهبرد خود را
در سوریه تغییر داد؟
جعفر قنادباشی
کارشناس مسائل خاورمیانه
5
مثلث | شماره 280
پیامدهای پردامنه و فلج کننده را داشته باشد .درواقع باتوجه
به مالحظات است که تحلیلگران مسائل منطقه ،در پاسخ
به پرسش مطرح شده ،دالیل ذیل را زمینه ساز تغییر مواضع
واشنگتن در قبال مسائل داخلی سوریه می دانند:
-1سیاســت جنگ افــروزی در ســوریه از طریــق
به کارگیری گروهک های تروریســتی -تکفیــری ،با وجود
انواع هزینه های اقتصادی ،سیاسی و تبلیغاتی (حیثیتی)،
نتیجــه ای در برانــدازی نظام سیاســی این کشــور در پی
نداشته است.
-2کشورهای ترکیه ،عربستان و حتی قطر و اردن که
به نیابت از غرب و به طرق مختلــف از جریان براندازی در
سوریه حمایت می کردند ،اینک بعد از گذشت چهارسال،
توانایی های خود را از دست داده و در منجالبی از مشکالت
داخلی یا منطقه ای گرفتــار امده اند؛ به طــوری که ادامه
نقش افرینی این کشورها در سوریه ممکن است به تضعیف
بیشتر و فروپاشی دولت های شان نیز تمام شود.
-3ادامه حاکمیت داعش در مناطق شمالی سوریه و
عراق ،ان هم درحالی که نظام های دیکتاتوری وپادشاهی
در کشــورهای بــا اکثریــت ســنی ،توانایی حــل و فصل
مشکالت مردم ،به ویژه جلوگیری از فساد های اخالقی را
ندارند ،برای افکارعمومی این گونه کشورها ،ممکن است
جذابیت های خاصی داشته باشد و حکومت های پادشاهی
را در داخل با خطر فعالیت گسترده شــاخه ای از این گروه
روبه روســازد .حال انکــه دنیای غرب تحــرکات داعش را
تنها در محدوده ای تعیین شــده (همســو با سیاست های
براندازانه علیه جبهه مقاومت ) می پذیرد و گسترش دامنه
این تحرکات ،موضوعی نیســت که دنیــای غرب تحمل
پذیرش ان را داشته باشد.
-4گســترش قلمرو گروهک داعش در داخل سوریه
و تضعیف شدید دولت بشار اســد ،قاعدتا به هرج و مرجی
(انارشی) می انجامد ک ه امنیت رژیم صهیونیستی را شدیدا
تهدید می کند و این موضوعی نیســت که امریکا بتواندان
را نادیده انگارد.
-5سیاست اموزش نظامی جوانان سوری و ایجاد به
اصطالح گروه های میانه رو در سوریه ،به افتضاحی فاحش
برای دموکرات های امریکا تبدیل شــده و انهــا را با انواع
انتقادات مواجه ساخته است؛ به طوری که صاحب منصبان
نظامی امریکا نیز در اظهارات خود (درکمیسیون مربوطه
ســنا) این سیاســت را به باد انتقاد می گیرنــد و ادامه ان را
به رغم پذیرش هزینه های سنگین به زیان واشنگتن تلقی
می کنند.
-6تقویت حضور نظامی روسیه در سوریه و پافشاری
جدی و راهبردی مقامات مسکو برحمایت همه جانبه از نظام
ّ
سیاسی سوریه (که در طرح جدیدی برای سرکوب گسترده
داعش منعکس اســت) دورنمــای ادامه سیاســت های
چهارسال گذشته امریکا را در سوریه تیره و تار می سازد.
-7واشــنگتن در منازعات اقتصادی و سیاسی اش با
روسیه ،به ویژه به علت فشارهای کشورهای اروپایی (نیازمند
گاز روسیه) توانایی تحمل گسترش دامنه این نوع منازعات
را ندارد و خواستار ان است تا این گونه منازعات به پهنه های
وسیع تری تعمیم نیابد.
-8در حالی که امریــکا متحد قابل قبــول ،با ثبات و
قدرتمندی درمنطقه ندارد ،قاعدتا وجود نظام نسبتا ضعیف
سوریه ،بهتر از یک رژیم جدید و بی ثبات خواهد توانست
از افزایش نگرانی های راهبردی امریکا جلوگیری کند.
به هر ترتیب امریکا در سیاست کوتاه مدت جدید خود
به باقی ماندن بشار اسد در راس نظام سیاسی سوریه رای
ِ
تحوالت درحال وقوع منطقه،
مثبت داده و به نظر نمی رسد
در میان مدت نیز ،این فرصت را برای واشنگتن فراهم کند
که بتواند با سیاســت های اصولی ایران یا سیاســت های
منطقه روســیه در حفظ نظام بشاری در ســوریه ،مخالفت
نماید .در واقــع مقامات امریکا چــه بخواهند یا نخواهند،
در عرصه عمل وارد یک سلســله همســویی ها بــا ایران و
روسیه شــده و ناتوانی های دیپلماتیک و ســوابق تاریک
گذشته شان در منطقه انها را به پذیرش واقعیات موجود در
غرب اسیا و شمال افریقا ناگزیر ساخته است.
بین الملل
در چند هفته اخیر ،مقامات سیاسی امریکا و همچنین
صاحب منصبان نظامی این کشــور ،به صورت مســتقیم
وغیرمســتقیم نشــانه هایی دال بر تغییر سیاست هایشان
در قبال ســوریه ،ازخود بروز داده اند .چنــان که اظهارات
مستقیم و غیرمســتقیم انان درباره چگونگی مواضع شان
در برخورد مسائل داخلی ســوریه یا در مواجهه با پیوندها
و مناسبات دولت بشــار اســد با دیگر قدرت های جهانی و
منطقه ای ،چشم انداز تازه ای از سیاست خارجی واشنگتن
را ترســیم می کند .البتــه این نــوع اظهــارات و این گونه
موضع گیری ها که مبین تغییراتی اشکار در راهبرد چهارسال
گذشــته امریــکا در منطقه اســت ،در محافل سیاســی و
فضاهای رســانه ای ،واکنش هــای متعددی داشــته و با
تعابیر مختلفی از ان یاد شده اســت .کما اینکه شماری از
تحلیگران این تغییر مواضع را به منزله بخشی از اصالحات
کلی در سیاســت جهانی امریکا دانســته و برخی دیگر از
کارشناســان روابط بین الملل از این نوع تغییرات با عنوان
عقب نشینی واشنگتن از سیاست های جنگ افروزانه اش در
سوریه یاد کرده اند .به هر ترتیب ،تاکیدات جدید دستگاه
دیپلماســی واشــنگتن بر «راهکارهای سیاسی برای حل
بحران ســوریه» یا اذعان به این امر که« :امریکا درحال
حاضر ،کناره گیری بشار اســد از قدرت را به عنوان اولویت
نخســت ،دنبال نخواهد کرد»؛ مواضع تازه ای هستند که
جدی اتخاذ نشده اند ،بلکه
نه تنها به سادگی و بدون دالیل ّ
مبتنی بر یک سلسله محاســبات پیچیده ،تدوین و به اجرا
درامده اند .تردیدی نیســت که هرگونه تغییر راهبردی در
سیاست های امریکا در قبال سوریه ،ممکن است به معنای
شکست دیپلماسی منطقه ای واشنگتن تلقی شود و از انجا
که کشورهایی همانند روسیه و ایران در طرف دیگر قضایای
سوریه قرار دارند ،این تغییرات به منزله افول قدرت امریکا
در معادالت جهانی محسوب گردد.
بنابراین واضح اســت که اتخاذ مواضع اعالم شــده
جدید به اســانی صورت نگرفته و ناخشــنودی هایی را در
داخل دســتگاه حکومتی امریکا در پی داشته است .نکته
دیگر در این باره ان اســت که سیاست راهبردی چهارسال
گذشــته امریکا در قبال ســوریه ،منطبق با راهبردی ترین
بخش سیاست منطقه ای این کشــور یعنی «حفظ امنیت
رژیم صهیونیســتی» بــوده و تغییــر ان قاعدتــا بــه علت
مانع تراشی های محافل صهیونیستی و اعمال فشار محافل
تندرو در امریکا ،سهل و اسان نبوده است.
باتوجه به جمیع عوامل ،این پرسش که چه زمینه ها
یا چه دالیلی ،مقامات واشــنگتن را به تغییر سیاســت ها و
رویکردشان نسبت به سوریه ،ناگزیر کرده ،پرسشی اساسی
و بســیار مهم به شــمار می رود؛ زیرا به علت پیوند مسائل
سوریه به بســیاری دیگر از مســائل راهبردی منطقه ای و
جهانی،تغییراینسیاست ها،پیامدهایگستردهومختلفی
که نارضایتی حکومت های پادشاهی و عرب متحد امریکا،
تنها بخشــی از انها به شــمار می رود ،در پــی دارد و دولت
واشنگتن در شرایطی نیست که توانایی مقابله با این گونه
61
طرح جنجالی در پنتاگون
مجله فارین پالیسی هفته گذشته به نقل از منابعی از پنتاگون خبر دادکه وزارت دفاع امریکا
در حال طراحی یک برنامه نظامی برای مقابله با تهدیدات احتمالی روسیه در منطقه بالتیک
است .این برای اولین بار پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991است که امریکا
تصمیم می گیرد طرح تهاجمی را علیه روسیه طراحی کند .با وجود این و همه اختالفات میان
مسکو و واشنگتن دولت اوباما گزینه دیپلماسی را همچنان بر روی میز گذاشته است تا امکان
تنش زدایی و مدیریت چالش ها با روسیه از میان نرود.
بین الملل
جنگ سرد یاگفت وگویگرم
داعشیامبارزهباداعش؛روسیهوامریکارابه
یکدیگرنزدیکمیکند
احمد وخشیته
دانشجوی دکترای علوم سیاسی از دانشگاه دوستی ملل مسکو
1
پس از پناهنده شدن ادوارد اسنودن ،بحران سوریه،
بحران اوکراین و ایــن روزها تحرکات مجــدد روس ها در
سوریه ،ســوالی توسط بســیاری از دنبال کنندگان مسائل
بین الملل مطرح می شود مبنی بر اینکه «ایا روسیه و امریکا
بار دیگر در مسیر جنگ سرد قرار دارند؟ » برای اینکه به این
سوال پاسخ دهیم نخست می بایست نگاهی به روند روابط
مسکو ـ واشنگتن طی سال های گذشته داشته باشیم و پس
از شناخت نحوه عملکرد این بازیگران بین المللی به تحلیل
رفتار انها در شرایط کنونی بپردازیم.
بین الملل
62
مثلث | شماره 280
نگاهی اجمالی به روند روابط کاخ سفید و کرملین
از ۱۹۴۵تا ۲۰۱۵
اگر تاریخ روابــط خارجــی و دیپلماتیک دو کشــور
ایاالت متحده امریکا و فدراســیون روســیه (و پیش از ان
اتحاد جماهیر شوروی) را بررسی کنیم و بخواهیم ماحصل
نتایج به دســت امده را روی یک نمودار ترسیم نماییم ،به
یک نمودار سینوســی خواهیم رســید؛ نموداری که به ما
نشان می دهد مسکو و واشنگتن هیچ گاه در خط مستقیم
صلح و همکاری یا تقابل قرار نگرفته اند.
مقابلــه بــا نازیســم ،اتحــاد جماهیــر شــوروی و
ایاالت متحده امریکا را طی ســال های جنگ جهانی دوم
متحد کرده بود تا در یک جبهه علیه دشــمن مشترک خود
یعنی هیتلــر به نبرد برخیزنــد .اما این ائتــاف پس از این
دوره دوام نیاورد و در ســال ۱۹۴۵با پایــان جنگ جهانی
دوم جنگ سرد میان شوروی و امریکا اغاز شد که در سال
۱۹۹۱به موجب فروپاشی شوروی چراغ ان خاموش شد.
البته باید توجه داشــت در همه دوران جنگ سرد نیز بارها
شاهد نزدیکی و دوری این دو ابر قدرت از یکدیگر بوده ایم.
پس از فروپاشی شوروی چند ســالی روابط دو کشور
در وضعیت ارامش بود اما در سال ۱۹۹۹به موجب بحران
کوزوو و دخالت هــای ایاالت متحده در بالــکان روابط دو
کشور به سوی نقطه تقابل پیش رفت؛ تقابلی که این بار به
دلیل وقوع شــرایطی بحرانی در امریکا به واسطه حمالت
تروریســتی یازده ســپتامبر پایان یافت .اگر چه این بار نیز
میان ارامــش در روابــط دیپلماتیک و تقابــل مدت زمان
زیادی نگذشــت و با حمله امریکا به عــراق بار دیگر روابط
به ســوی تیرگی پیش رفت و به واسطه انقالب های رنگی
در کشورهای ســی.ای.اس بر تیرگی ان افزوده شد .این
تیرگی با اســتقرار ســپر دفاع موشکی و گســترش ناتو در
مرزهای روسیه شدت بیشــتری یافت و اوج ان در بحران
اوستیا در سال ۲۰۰۸نمایان شد.
ان روزها کمتر تحلیلگری می اندیشد که روابط میان
دو قدرت بزرگ بین المللی در اینده نزدیک ترمیم شود و حتی
به نقطه اولیه برسد .اما با روی کار امدن دولت اوباما در کاخ
سفید و به موجب طرح اولی ،روابط دو کشور نه تنها بهبود
یافت ،بلکه به سمت همکاری های مشترک نیز پیش رفت.
اما در امتداد نمودار سینوســی روابط کرملین و کاخ
سفید ،بحران سوریه در سال ۲۰۱۳منجر به جنگ نیابتی
دو کشور توسط بازیگران و متحدانشان در این منطقه شد.
با پناهنده شدن ادوارد اسنودن در فرودگاه مسکو و پذیرش
پناهندگی از سوی روس ها روابط دو کشور به سوی تاریکی
پیش رفت تا حدی که منجر به تدوین تحریم های متقابل
شــد؛ ان روزها نیز بســیاری معتقد بودند جنگ سردی در
راه است .اخرین روزهای ســال ۲۰۱۳بود که اوکراین به
یکباره نا ارام شــد و کمتر از چند ماه بعد ویکتور یاناکوویچ،
رئیس جمهور وقت این کشــور به روســیه متواری شــد و
جنگ سردی دیگر میان روسیه و غرب رخ داد؛ اما این بار نه
در سوریه بلکه در ششصد کیلومتری مسکو .روس ها که ناتو
را خط قرمز خود می دانند برای مقابله با نفوذ ان به مرزهای
خود ،به یکباره کریمه را تصاحب کردند تا این بار تحلیلگران
بیشتری بوی اتش اغاز جنگ سرد را استشمام کنند.
اگرچه تحلیلگران مســائل بین الملل سال ۲۰۱۵را
برای روسیه بسیار سخت می دانستند و تقابل میان کرملین
و کاخ سفید را در نقطه اوج خود پس از جنگ سرد توصیف
می کردند ،اما در سوی دیگر تحلیلگران روس معتقد بودند
مسکو به دنبال جنگ سرد نیست و بر زندگی روی کره زمین
و قوانین حاکم بر ان اگاه است.
با مشاهده رفتار روسیه و امریکا طی سال های گذشته
می توان دریافت که اگرچه روس ها طی سال های ۱۹۴۵
تا ۲۰۱۵در مســائل گوناگونــی در تقابل بــا امریکایی ها
قرار گرفته اند و روابط شــان تاریک شده است اما هیچ گاه
به دنبال جنگ نبوده اند و همواره تالش داشــته اند جایگاه
پوتین به دنبال پرستیژ
خود را در عرصه بین الملل حفظ کنند و به انزوا نروند .اگرچه
دولتمردان روس در مواردی برای حفظ پرســتیژ داخلی،
سخنرانی های اتشینی نیز داشته اند.
امریکایی ها نمی خواهند روس ها را عصبانی کنند
گفتمان؛ کلیدواژه ۲۰۱۵
کاخ ســفید در ســال ۲۰۱۵بــه موجــب مذاکــرات
هسته ای ایران و ۵+۱روند گفتمانی پیش گرفت و پس از
ان ،در دیگر مســائل نیز از جمله سوریه همین رویه را طی
ماه های گذشته ادامه داده است که این موضوع در نشست
دوحه به خوبی مشخص بود .مذاکرات هسته ای ایران با
5+1باعث شد ایاالت متحده امریکا و فدراسیون روسیه در
کنار هم قرار گیرند و اگرچه سیاست های انها متفاوت بود اما
توافق به سود هر دوی انها بود و این امر توانست ریشه های
جنگ سرد احتمالی میان انها بر سر ایران را از میان بردارد.
روس ها نیز این روزها تالش می کننــد نحوه و زمین
بازی خود را تغییر دهند تا بتوانند امتیاز بیشتر و البته بهتری را
نصیب خود کنند .انها از یک سو روابط دیپلماتیک و نظامی
خود با عربستان را گسترش می دهند و از سوی دیگر تالش
می کنند خود را به محور حل بحران سوریه تبدیل کنند.
نگارنده در یادداشــتی با عنوان «ســوریه برای من،
اوکراین برای تو» در اخرین روزهای سال ۲۰۱۴بر این باور
بود بحران اوکراین زاییده بحران سوریه است و کاخ سفید
می خواهد کرملین را مجاب کند در ســوریه کنار بکشــد.
به نظر می رســد روس ها به خوبی پیام کاخ ســفید را فهم
کرده اند و متوجه شده اند اوکراین ابخازیا نیست که با توسل
به زور بتوانند حرف خود را بر کرسی بنشانند و حتی تصاحب
کریمه نیز هزینه سنگینی برای انها داشته است .از این رو
کرملین نشــینان نیز گفتمان را ابزار اصلی دیپلماسی خود
قرار داده اند و ماحصل ان نشســت دوحه و تهران طی ماه
گذشته بود.
از سوی دیگر ایاالت متحده نیز مواضع خود را ارام تر
کرده اســت که می توان به گفته جان کــری طی روزهای
گذشته اشاره کرد که گفته است بشار اسد باید از قدرت کنار
برود؛ این جمله درحالی است که پیش از این گفته می شد
رئیس جمهور روســیه باید از قدرت پایین بــرود .این بدان
معناست که گفت وگوها منجر شــده تا اکنون امریکایی ها
نیز به دنبال سرنگونی بشار اســد در گام نخست نباشند و به
تشــکیل دولت انتقالی رضایت دهند .حــال در این میان
روســیه که در اوکرایــن عقب افتاده اســت تالش می کند
برتری نســبی خود در ســوریه را حفظ کند تا به موجب ان
بتواند از امتیازات بیشــتری در صورت معاملــه با غرب در
اوکراین بهره مند شود .فروش تسلیحات نظامی به سوریه و
حضور ۱۷هزار مستشار نظامی روسیه در سوریه را می توان
از این رو دانست.
همکاری جایگزین جنگ سرد
علی بیگدلی
2
استاد دانشگاه
تقابل دو قطب شرق و غرب از قدیم االیام مشهود بوده
و اوج این تقابل در دوران جنگ سرد به تصویر کشیده شد.
در روابط بین الملل واژه جنگ سرد زمانی کارایی پیدا می کند
که در میان دو کشور تخاصمی وجود داشته باشد اما از هیچ
ی در ان و استفاده نشود و با به کارگیری ابزارهای
سالح گرم
رسانه ای و تبلیغاتی علیه یکدیگر مبارزه می کنند .جنگ سرد
محصول جنگ جهانی دوم است که سه متفق اصلی یعنی
روسیه،امریکا و بریتانیا زمانی که جنگ جهانی دوم به پایان
رسید بر ســر مســاله المان با یکدیگر به اختالف رسیدند و
المانبهدوبخششرقیوغربیتقسیمشدکهبخششرقی
ان به دست شوروی و بخش غربی المان مشترکا به دست
بریتانیا و امریکا افتاد و بحران برلین در سال 1947میالدی
شروع شد و مرحله اول جنگ سرد شروع شد و تا سال 1951
یعنی شروع جنگ کره که ادامه پیدا کرد.
در ســال 1951و مصادف با جنگ کــره مرحله دوم
جنگ سرد اغاز شــد و تا ســال 1953ادامه داشت و بدون
اینکه قرار صلحــی بین دو کره منعقد شــود حالت تخاصم
وجود داشت و هنوز هم وجود دارد و تنها به اتش بس قناعت
کردند.پس از بحران کره جنگ سرد ادامه پیدا می کند تا به
بحران کوبا و خلیج خوک ها در ســال 1959می رسد که در
ان زمان در کوبا کودتای مارکسیستی توسط فیدل کاسترو
اتفاق افتاد و از ان تاریخ جنگ سرد وارد مرحله نوینی شد.
به طوری که روس ها که در زمان خروشچف تصمیم داشتند
در کوبا پایگ اه ها و سکوهای پرتاب موشک با کالهک های
هســته ای نصب کنند ،این موضوع باعث اعتراض کندی
شد و دلیلش هم این بود که این موضوع از حیث سرزمینی
ایاالت متحــده را تهدید می کــرد .چراکه فاصلــه کوبا با
ایالت فلوریــدا چیزی در حدود 160مایل اســت و بنابراین
جان کندی در نطــق رادیویی اعالم کرد که اگر شــوروی
اقدام به برگرداندن کشتی ها و زیر دریایی های خود نکند ،
ی خواهد زد و در
ایاالت متحده هم دست به یک اقدام اتم
ان دوره جهان در یک موقعیت حساس و شکننده قرار گرفته
بود و با میانجیگری هایی که ســازمان ملل صورت داد ،
خروشچف نهایتا مجبور به بازگشت به شوروی شد.
این در حالی بود که روس ها درخواســت داشتند تا
امریکا پایگاه خود در اینجرلیک ترکیه را تعطیل کند
کهاینموضوععملینشدوزمانیکهخروشچفبه
شوروی بازگشت ،با تصمیم سیاسی اتحاد جماهیر
ی از کار برکنار شد.
شورو
پس از ان هم جنگ سرد همچنان ادامه پیدا
کرد تا اینکه گورباچف در سال 1985قدرت را
درشوروی به دست گرفت وتصمیمداشتتاشورویرااززیر
سایه کمونیسم بیرون کند و در سخنرانی که در کره جنوبی
صورت داد اظهار کرد اتحاد جماهیر شــوروی دچار فساد
و نابســامانی های عمیق سر شــده و دالیل ان را نتیجه دو
عامل مهم دانست ؛ اول مساله فحشــا و فساد مالی و دوم
مصرف بیش از حد مشــروبات الکلی که حتــی کارمندان
دولت در زمان حضور در ادارات هم مشروبات الکلی مصرف
می کردند .بنابراین اتحاد جماهیر شــوروی در سال 1991
فرو پاشید و به موازات ان دیوار برلین فرو ریخت و شوروی
از حالت جنگ سرد خارج شد و تقریبا یک جهان تک قطبی
به وجود امد .پس از این موضوع بوش پدر در یک سخنرانی
رادیویی اعالم کرد که جهان نیازمند یک نظم نوین جهانی
اســت و تنها ایاالت متحده امریکا به دلیل قدرت نظامی،
اقتصادی و تکنولوژی این قدرت را داراســت و از ان موقع
دنیا وارد یک نظم نوین جهانی شد و اگر چه دنیا بدون قطب
بود اما تنها یک قطب وجود داشت که ان هم امریکا بود و به
موازات ان روسیه وارد یک انزوای سیاسی شد.
اگر در نظر بگیریم که ســه دهه از فروپاشــی اتحاد
جماهیر شوروی گذشته اســت ،با روی کار امدن والدیمیر
پوتین روسیه قدم به یک دنیای نوین گذاشت .چراکه وی
یکی از افراد برجسته کا.گ.ب بود و روسیه دو دوره 10ساله
به دنبال بازسازی خود بود .به گونه ای که دهه اول به دنبال
بازسازی سیاسی خود و دوره 10ساله دوم را به دنبال بازسازی
اقتصادی خود بودند و در دوره سوم هم به دنبال بازسازی و
تقویت نظامی خود اما پس از اینکه حادثه 11سپتامبررخداد
و روس ها وارد افغانستان و سپس در 2003وارد عراق شدند ،
رفته رفته انها مورد بی اعتنایی قرار گرفتند و یک احســاس
حقارتی بر روسیه حاکم شــد که با روی کارامدن پوتین در
سال 2 012تصمیم بر این شد تا روسیه را از این حالت خارج
کند و امریکا را از حالت تک قطبی بیرون ببرد و روسیه را به
جایگاهی که در گذشته داشته است برساند که البته پوتین
به همین ســمت حرکت کرد و نمایش قدرت ان در الحاق
شبه جزیره کریمه به خاک روسیه نمایان شد که اقدام بسیار
ی بود و سپس بحث تصرف شرق اوکراین و جلوگیری
مهم
از نفوذ ناتو به ســمت شــرق و همچنین مقابله با گسترش
اتحادیه اروپا به سمت شــرق بود که اگرچه با
واکنش غربی ها و اروپایی ها روبه رو شــد و
مورد تحریم اقتصادی قــرار گرفت؛ اما
برای روســیه این موضوع یک اقدام پر
ارزش قلمداد می شود.
اما زمانــی که روســیه به ســوریه
لشکرکشــی کرد ،به نوعی ســوریه را در
مقابل غربی ها به گــروگان گرفته و برای
سومین بار دســت به یک نمایش قدرت
مثلث | شماره 280
بین الملل
همان طور کــه در باال اشــاره شــد به نظــر نگارنده
مذاکرات هسته ایران با ۵+۱ریشه های وقوع جنگ سرد
میان روسیه و امریکا را فرو کاست و به نظر می رسد اکنون
سوریه به محلی برای همکاری تبدیل شده است تا تقابل.
در انتها می خواهم به مقاله دمیتری ترنین ،تحلیلگر
مسائل بین الملل در نشــنال اینترست اشاره کنم که معتقد
اســت امریکا و روســیه چه بخواهند و چه نخواهند باید در
ســوریه با یکدیگر همــکاری نمایند .این نویســنده روس
معتقد اســت اکنون داعش تهدیدی بــرای تمامی منطقه
و حتی روسیه و امریکا اســت و قدرت ها به خوبی می دانند
در صورت تداوم کشتارها و پیروزی های داعش این گروه
افراطی می تواند منافع انها را نیز به خطر اندازد.
حال انچه بر ان اتفاق نظر اســت شکســت داعش
است و انچه بر ان همچنان اختالف وجود دارد چگونگی
انجام ان است.
بین الملل
63
بین الملل
64
مثلث | شماره 280
بین الملل
زده است که باید گفت این اقدام پوتین بسیار زیرکانه بوده و
حتیاخرینتجهیزاتوجنگنده هایخودراواردسوریهکرده
است تا اوال بتواند بشار اسد را نگه دارد و در مرحله دوم بتواند
با داعش مبارزه کند و عده ای معتقدند که این موضوع ممکن
است به تقابل نظامی میان واشنگتن و مسکو بینجامد.اما
واقعیت این است که غربی ها توان و جرات مبارزه با روسیه
را ندارند و خود را وارد جنگ با روسیه نمی کنند .به این جهت
که روسیه از لحاظ نظامی کشور بســیار قدرتمندی است و
جنگیدن برای انها خیلی سخت نیست .خصوصا در زمان
اوباما که به وی نوبل هم تعلق گرفته است؛ میلی برای ورود
به جنگ با روسیه حفظ نمی شود در صورتی که پوتین در هر
لحظه اماده ورود به جنگ است .بنابراین موضوع به وجود
امدن جنگ میان این دو قدرت منتفی به نظر می رسد اما باید
گفت که حرکت های زیگزاگ این دو کشــور برای نمایش
قدرت در مقابل یکدیگر کامال ملموس به نظر می اید.
روسیه با ورود به سوریه دســت به نمایش قدرت زده
تا بتواند بشار اســد را نگه دارد و باید دانست که نفوذ روسیه
تنها در ســوریه نیســت بلکه با فروش جنگنده های میگ
ق در حقیقت جای پای خــود را در عراق باز کرده
29به عرا
است .از سمت دیگر باید به این نکته توجه داشت که باراک
اوباما در مصاحبه خود در استرالیا اعالم کرده که خاورمیانه
پس از جنگ جهانــی دوم دیگر جذابیتی برای مــا ندارد و
تمام توان خود را به سمت شرق اســیا معطوف کرده ایم و
دلیل ان هــم زیاده روی های چین در تصــرف جزایر در ان
مناطق اســت .بنابراین جای خالی امریــکا در خاورمیانه و
کشورهایی مانند ایران،عراق و سوریه را روس ها پر خواهند
کرد ،چراکه این کشــورها رابطه نزدیکی با مقامات مسکو
دارند و روسیه بر اساس سه پایگاه قدرتی که به وجود اورده
برگ برنده محکم تری نسبت به امریکا در دست دارد و حتی
ممکن است پایگاه چهارمی در مصر توسط روسیه بنا شود
چراکه ژنرال السیســی دو مرتبه برای خرید تســلیحات به
مسکو سفر کرده و حتی پیشــنهاد خرید تسلیحات نظامی
از سوی سعودی ها هم به روســیه داده شد ه که تمامی این
موضوعات نشان می دهد که وضعیت روسیه در منطقه در
حال تقویت است.
حضور روسیه در سوریه باعث می شود که نگاه غرب
تا حدودی از اوکراین برداشته شــود که این به نفع پوتین و
روســیه خواهد بود .یعنی هر چقدر پوتین ســرمایه گذاری
بیشــتری در پایگاه نظامی الذقیه کن د به طور طبیعی توجه
امریکا به سمت اوکراین کاهش پیدا خواهد کرد و اگر پوتین
بتواند دست به یک افند بســیار قوی در مقابل داعش بزند
باعث خواهد شد روسیه به جایگاه مطلوبش دست پیدا کند
و رفته رفته فشار تحریم اقتصادی از روسیه برداشته خواهد
شد و حتی ممکن است برای اینکه به یک قدرت بین المللی
تبدیل شود پوتین دست به چنین عملی بزند و علیه داعش
وارد جنگ شود.
پوتین در حدود یک ســال پیش بر سر مساله کریمه
و همچنین در واکنــش به افتتاح پایگاه نظامــی امریکا در
مجارســتان ،غربی ها را به برگشــت به دوران جنگ ســرد
تهدید کرد و باید گفت که اگر این اتفاق رخ دهد یک تهدید
بسیار جدی برای امریکا خواهد بود .بنابراین امریکا تالش
می کند تا رابطه اش را با روسیه قطع نکند.به صورتی که در
حالت فعلی که روسیه تحریم شد ه اما شاهد این هستیم که
مقامات دو کشور هر چند هفته یکبار به بهانه ای با یکدیگر
دیداروگفت وگومی کنندچراکهامریکایی هاسعیمی کنندتا
روس ها را از دست خود عصبانی نکنند و حتی ورود روسیه به
تغربی هاپذیرفتهشده
الذقیهواعالمجنگباداعشازسم
است چراکه انها نتوانستند به صورت جدی با داعش مبارزه
کنند .بنابراین اگر روسیه با ورود به سوریه یک یورش جدی
علیه تروریست ها صورت ده د قطعا دارای پرستیژ بیشتری
در جهان خواهد شد.
پوتین جنگ با امریکا را نمی خواهد
نادر انتصار درگفت وگو با مثلث
بعد از پایان جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر
شوروی روابط دو کشور با فراز و نشیب هایی همراه
بوده اســت .ارزیابی شما از ســیر روابط مسکو و
واشنگتن در بســتر تحوالت بین المللی در طول
تاریخ چیست؟
بعد از فروپاشــی شــوروی در میان سیاستمداران
امریکا این تلقی ایجاد شــد که از انجایــی که دیگر جهان
دوقطبی وجود ندارد اکنون وقت ان اســت که با فروپاشی
یک قطب دیگر ،امریکا یک جهان تک قطبی ایجاد کند.
بر همین اســاس ،تا چند ســال بعد از فروپاشــی ،ما شاهد
نشانه ها ی شکل گیری جهان تک قطبی بودیم ولی بعد از
مدتی امریکا به این نتیجه رســید که ایجاد ساختار جهان
یک قطبی باتوجه به شــرایط حاکم بر عرصــه بین المللی
امکانپذیر نخواهد بود و مجبور شد که به رغم اینکه رهبری
را بر عهده داشــته باشد ،با کشــورهای دیگر نیز همکاری
کند .اولین نمونه بارز ان جنگ خلیج فارس بود .تا این زمان
روسیه قبول کرده بود تحت پرچم امریکا حرکت کند .بعد از
مدتی روسیه توان خود را به خصوص پس از روی کار امدن
والدیمیر پوتین بازیافــت .از این دوران به بعد ،روســیه به
ایجاد نفوذ خود دست کم در کشورهای اطراف مانند اسیای
میانه ،اروپای شــرقی و تا حدودی در خاورمیانه اغاز کرد.
پس از تحرک جدید روســیه ،بار دیگر برخی از تضادهای
دوران جنگ ســرد ظهور پیدا کرد و رقابت های دو کشــور
نه مانند رقابت های معمول جنگ سرد اما به شکل نوین از
سر گرفته شد .اما به طور کلی ،روسیه در مقایسه با امریکا
کشور ضعیفی است و ان قدرت جهانی را که بتواند در عرصه
بین المللی خودنمایی کند ،ندارد ،البته شکی نیست که با
سیاست های جدیدی که پوتین اعمال کرده به نظر می رسد
که تضادهای دو کشور نه در سراســر جهان بلکه در برخی
کشورها بیشتر می شود.
روســیه در برخی بحران ها مانند لیبی نخواست
وارد شود و تنها از دور نظاره گر تحوالت بود ،اما در
برخی بحران های دیگر به خصوص در سال های
اخیر مانند سوریه و اوکراین به عنوان یک بازیگر
تاثیرگــذار وارد عمل شــد .نظر شــما در این باره
چیست؟
اگر در دوران جنگ سرد بودیم ،حتما اتحاد جماهیر
شوروری در برابر ناتو و امریکا می ایستاد اما اکنون نه .چون
دیگر روسیه قدرت جهانی نیست .هنگام وقوع تحوالت در
لیبی ،روسیه به این نتیجه رسیده بود که نمی خواهد به طور
مستقیم در برابر امریکا و ناتو بایستد زیرا لیبی برای روسیه
مانند ســوریه اهمیت نداشت .در واقع مســکو می داند که
نمی توانــد در برابر هر بحرانی که در هــر کجای دنیا اتفاق
می افتد ،ورود پیدا کند و باید از میــان انها انتخاب کند .بر
همین اساس در برخی مواقع شاهد هستیم روسیه ممکن
است بر خالف میل باطنی در برابر بحرانی کوتاه اید و چاره
دیگری در این باره ندارد.
اما درباره بحران اوکراین و الحاق شبه جزیره کریمه به
روسیه باید به این نکته اشاره کرد که اوکراین برعکس دیگر
کشورهای اروپای شرقی در طول سالیان سال تاریخ ادغام
شده ای با روسیه دارد و بسیاری از شهروندان اوکراینی روس
هستند ،بر همین اساس اوکراین در میان کشورهای دیگر
بازیسرنوشت ساز
ایا جنگ سرد دیگری در راه است؟
سعید شکوهی
استادیار روابط بین الملل ،دانشگاه عالمه طباطبایی
4
برای لحظاتی ،این بازی را تجســم نمایید :ست سوم
رقابتوالیبالبینتیم هایروسیهوامریکاازسریرقابت های
جام جهانی است .تیم متحول شده روسیه ،دو ست قبلی را
به تیم نسبتا قدرتمند امریکا باخته و اگر این ست را هم ببازد،
شکست بدی خواهد خورد .از این رو با چنگ و دندان در برابر
بازیکنان تیم امریکا مقاومت می کند تا حداقل ست سوم را
برده و بازی را به ست های دیگر بکشاند که شاید بازی را ببرد
و اگر شکست هم خورد حداقل امتیازی از ان بگیرد .هر دو
تیم ،از تیم های مطرح و شناخته شده والیبال جهانی هستند
که امریکا طی ســال های اخیر ،قدرت برتر این رشته بوده و
روسیهازدوراناوجخودفاصلهگرفتهامابامتحولکردنتیم
خود ،در پی بازیابی جایگاه گذشته است .دو تیم استراتژی
متفاوتی برای بازی انتخاب کرده انــد .امریکا که خیالش از
بابتحضوردرجمعمدعیاننهاییراحتاست،خودرابهاب
و اتش نمی زند و منتظر فرصت و اشتباه حریف می ماند .اما
روسیه چیزی برای از دست دادن ندارد و برای رسیدن به جمع
مدعیان،ناگزیرازامتیاز گیریوبازیهیجانیاست .تصویر
شماتیکفوق،تاحدودیبازتابانندهتحوالتکنونیدرروابط
روسیه و امریکاست .چند صباحی است که زنگ خطر شروع
جنگسرددیگریدرمحافلسیاسی،اکادمیک،پژوهشی،
رســانه ها و مطبوعات به صــدا درامده و همگان نســبت به
شکل گیریدورجدیدیازجنگسردمیاندوابرقدرتسابق
هشدار می دهند که نمونه بارز انها ،هشدارهای مکرر هنری
کیسینجرومیخائیلگورباچفاست.تحرکاتاخیرروسیهدر
میدان نبرد سوریه باعث شده که شدت و دامنه این هشدارها
ی ایناقداماتمسکوراازچشم اندازجنگ
تشدید شود و برخ
سردیبهنظارهوتحلیلبنشینند.سوالماایناست:ایاجنگ
سرد دیگری در راه است؟
بازی روس ها در زمین سوریه
گزارش های خبری اخیر از میدان نبرد در سوریه حاکی
از تشدید تحرکات روسیه و فعال تر شدن نظامیان این کشور
است .در همین ارتباط ،نیویورک تایمز در تاریخ 14سپتامبر
گزارش داد روسیه چندین دستگاه تانک پیشرفته تی،90-
15مورد توپخانه هوویتزر 35 ،دســتگاه نفربر زرهی200 ،
نفر نیروی دریایــی و تجهیزات الزم برای اســکان حداقل
1500نفر در الذقیه ســوریه را به این منطقــه انتقال داده
است .دالیل متعددی برای فعال تر شدن روسیه در میدان
نبرد سوریه مورد توجه صاحبنظران قرار گرفته است .برخی
ان را نتیجه نبردهای میدانی و شکست نیروی وفادار به اسد
دانسته و برخی دیگر ،ان را نتیجه فرصت طلبی ژئوپلتیکی
پوتین در روزهای پس از توافق هســته ای ایران می دانند.
روزنامه گاردین ،سیاست های این روزهای پوتین در سوریه
را نتیجه سیاست های اشتباه امریکا و متحدان منطقه ای ان
می داند .بر اساس ادعای این روزنامه ،روسیه در سال2012
طرحی پیشنهاد داد که بر اساس ان ،اسد نیز از قدرت کنار
می رفت تا راهی برای حل و فصل مسالمت امیز این بحران
برای روسیه بســیار حائز اهمیت بوده و هست .اوکراین در
حوزه منافع ملی روسیه قرار می گیرد.
به تازگی مســکو پیشــنهاداتی برای حل بحران
ســوریه داده و نقش فعال تری در ســوریه اتخاذ
کرده است .در همین راستا این کشور به صورت
رســمی اعالم کرده که تجهیزات به دولت اســد
می فرستد و خواهان تشکیل ائتالفی علیه داعش
است .در برابر این اظهارات ،مقامات امریکایی در
ابتدا موضع سرسختانه ای اتخاذ کرده بودند اما
پس از مدتی مواضع خود را تا حدودی تغییر داده
و نشانه هایی مبنی بر نرمش در رفتار امریکایی ها
در برابر روس ها مشاهده شد ،این تغییر موضع به
چه دلیل بوده است؟ ایا پیشنهاد روسیه از سوی
امریکا مورد استقبال قرار خواهد گرفت؟
در رســانه های مختلف باتوجه به تحوالت اخیر،
اخباری مبنی بر همکاری درازمدت امریکا و روسیه در برابر
ســوریه منتشر شــده اســت .این اخبار به این دلیل منتشر
می شود که بحران سوریه وارد پنجمین سال خود شده و هیچ
نشانه ای از حل این بحران موجود نیست حتی این بحران
شدیدتر شده و اوارگان نسبت به گذشته بیشتر شده است.
بر همین اســاس دولت اوباما به این نتیجه رســیده که این
سیاستی که امریکا در طول این چهار سال در کنار کشورهای
منطقه مانند عربستان سعودی و ترکیه اتخاذ کرده بود ،هر
کس که مخالف بشار اسد بو د را پشــتیبانی کرده و حمایت
مالی و تسلیحاتی می کرد ،این اقدامات تنها اثرات منفی از
خود بر جای گذاشت و گروه های افراطی و رادیکالی بیشتر
شد و در مقابل ،نیروهای بشار اســد اگر چه در داخل کشور
درگیر جنگ است ،اما گروه های مخالف در این مقطع زمانی
در حدی نیستند که بتوانند با به چالش کشاندن دولت اسد،
با این دولت مقابله کرده و وی را ساقط کنند و هم چنین اگر
حاصل شــود .اما امریکا و متحدان ان ،طرح مســکو را رد
کرده و بر تغییر رژیم از طریق زور تاکید کردند.
تفاوت های تنش های کنونی با دوران جنگ سرد
نداده است .طرفین سعی بر ان دارند که تنش های موجود را
مدیریت کرده و از تبدیل شدن انها به بحران های خطرناک
جلوگیری کنند .از همین رو ،جان کری اخیرا در واکنش به
خبرافزایشتعدادموشک هایبالستیکقارهپیمایروسیه،
خطر احتمال بازگشت به دوران جنگ سرد را گوشزد کرده و
اظهار داشت« :هیچ کس دلش نمی خواهد به گذشته و به
دوران جنگ ســرد باز گردیم ».دقیقا به دلیل همین اراده
مدیریت تنش هاســت که اخیرا اشــتون کارتر ،وزیر دفاع
امریکا با همتای روس خود مذاکره کرده و راه های کاستن از
تنش ها و درگیری های احتمالی را بررسی کرده اند.
-4اروپا نیز گرایشی به سوی جنگ سرد از خود نشان
نمی دهد .کشــورهای اروپایی عمده توجه و تمرکز خود را
معطوف به مســائل داخلی از جمله مشکالت اقتصادی و
ایجاد رفاه عمومی ساخته و عالقه ای به پرداخت هزینه های
دوران جنگ سرد ندارند .هشدارهای اخیر مقامات المانی و
فرانســوی در خصوص ضرورت تعامل و مذاکره با روسیه و
برداشته شدن موانع ارتباطات سیاسی و تجاری با این کشور
از همین منظر قابل توجه اســت .هنری کیسینجر اخیرا از
انگال مرکل ،صدر اعظم المان ،خواســته باتوجه به وزن و
نفوذ خود در اتحادیه اروپا ،نقش پررنگ تری در حل و فصل
منازعه با روسیه ایفا کند .نیکالس سارکوزی ،رئیس جمهور
سابق فرانسه هم معتقد است باید با روسیه مذاکره و تعامل
داشت تا بتوان بر مشکالت کنونی فائق امد.
است که این کشور از جانب غرب احساس می کند.
فعال شدن روسیه در سوریه ،بخشی از بازی پوتین
برای احیا ی قدرت و نفوذ منطقه ای روســیه است ،ان هم
در دوره ای که امریکا تمرکز سیاســت خارجی خود را به ان
سوی جهان و برای مهار رقیب قدرتمندی چون چین تغییر
داده است.
تحرکات اخیر روسیه در سوریه می تواند تاثیر جانبی
انزوای این کشــور پس از حوادث اوکراین باشد .به عبارت
دیگر ،روســیه تالش می کند تا خود را به عنــوان بازیگری
توانمند جلوه دهــد و اروپا و غرب را ناگزیــر از تعامل با خود
ساخته و بتواند بخشی از تحریم ها و محدودیت های اعمال
شده پس از حوادث اوکراین را از سر راه خود بردارد.
با توجه به نزدیک بودن نشســت ســاالنه مجمع
عمومی ســازمان ملل ،یکی از اهداف پوتین ان است که
تمرکز قدرت های جهانی را از اوکراین به سمت سوریه سوق
دهد و در انجا خودی نشان دهد.
حفظ منافع اســتراتژیک خود در ســوریه ،تبدیل
شدن به بازیگری عمده در منطقه خاورمیانه ،تضعیف نقش
و نفوذ امریکا در منطقه از دیگر دالیل فعال تر شدن سیاست
خارجی روسیه در منطقه به شمار می روند.
در مجموع ،انچه بین امریکا و روسیه در حال رخ دادن
است را می توان به تعبیر پیتر کاتزنشتاین ،استاد صاحبنام
روابط بین الملل ،صلح ســرد ( )Cold Peaceخواند چرا که
این دو در استفاده مناسب از دیپلماسی در روابط خود چندان
موفق نیستند .نهایتا اینکه قرار نیست هر جنگ سردی شبیه
جنگ سرد گذشته باشد اما نکته مهم این است که طرفین
ترجیح می دهنــد در نظام بین الملل متحول شــده کنونی،
تنش ها را مدیریت کنند تــا از کنترل خارج نشــود ،چرا که
توانایی پرداخت هزینه های ان را ندارند.
دولت اسد سقوط کند هرج و مرجی در سوریه ایجاد می شود
که قابل کنترل نیســت و خطرناک تر از ان است که اسد تا
حدودی در کشور کنترل داشته باشد .بر همین اساس دولت
یراهحلیادست کمکنترل
اوبامابهایننتیجهرسیدکهبهتر
بحران ســوریه در زمان کنونی این است که تفاهمی میان
روسیه و امریکا ایجاد شود .بر همین است که موضع نرمتری
در قبال روسیه اتخاذ کرده تا ببیند می تواند با روسیه درباره
سوریه همکاری کند یا نه.
به طــور کلی در چــه حوزه هایی روســیه و امریکا
نقطه اشتراک داشته و در چه حوزه هایی با یکدیگر
اختالف نظر دارنــد؟ ایا ایــن اختالف نظرها مانع
همکاری می شود یا نه؟
برداشت اخر
انچه از مطالب پیش ترگفته برمی اید را می توان در چند
مورد دسته بندی کرد:
کنش های گاه و بی گاه فعاالنه روسیه ،نه تنها جنبه
تهاجمی ندارد بلکه عمدتا تدافعی بوده و برگرفته از تهدیدی
مثلث | شماره 280
روابط مسکو و واشنگتن
در طول تاریخ روابط بین الملل
از چنــان پیچیدگــی برخوردار
بوده کــه چشــم انداز روابط را
مبهم و غبار الود کرده اســت.
برخی تحلیلگران ایــن روابط
را تیره و تار می دانند و برخی دیگر ان را شــفاف و زالل
مانند اب .نادر انتصار استاد دانشگاه االبامای امریکا در
این باره بر این باور است که در طول سالیان گذشته،
مسکو و واشنگتن با وجود انتقادهای شدید از عملکرد
و مواضع یکدیگر بازهم توانسته اند در برخی حوزه های
منطقه ای و بین المللی با یکدیگر همکاری کنند .انتصار
تقابل نظامی حتی به شکل جنگ نیابتی در اینده نزدیک
میان مســکو و واشــنگتن را دور از انتظــار می داند و
می گوید رئیس جمهور روســیه می داند که این کشور
انقدر قدرتی ندارد که بتواند در جنگ های فرسایشــی
شرکت کند و البته تمایلی هم برای انجام این کار ندارد.
شــواهد موجود در تاریخ روابط بین الملل نشــان
می دهد که روسیه و امریکا می توانند در برخی موضوعات
همکاری نزدیکی با یکدیگر داشــته باشــند که یکی از این
موضوعات ،مذاکرات درباره مساله هســته ای ایران بود.
در طول بیش از 10سال ،با وجود اختالفات عمیقی میان
دو کشور ،در حقیقت روسیه درباره مساله هسته ای ایران،
س به هنگام
مواضع امریکا را دنبال می کرد ،بر همین اســا
رای گیری درباره اعمال تحریم های ضد ایرانی علیه ایران
همواره در راستای مواضع غرب رای موافق می داد و حتی
یک بار هم نشد که رای ممتنع بدهد.
همچنین در مواجهه با تروریســم در اسیای میانه نیز
مسکو و واشنگتن با یکدیگر همکاری خوبی داشتند اما در
مسائلی که روسیه انها را به عنوان خطری برای امنیت ملی
خود حساب می کند اختالفات انها اوج می گیرد که در این
باره می توان به بحران اوکراین اشاره کرد .در واقع در طول
سالیان گذشــته ،این دو کشــور با وجود انتقادهای شدید
از یکدیگر بازهم توانســته اند با یکدیگــر در برخی حوزه ها
همکاری کنند.
به عنوان اخرین سوال ،باتوجه به برجسته شدن
اختالفات میان کرملین و کاخ سفید در چند سال
اخیر ،به خصوص پس از بحران اوکراین و اعمال
تحریم هایی از سوی غرب علیه روسیه ،احتمال
وقوع درگیری میان دو کشور در اینده وجود دارد؟
من فکــر نمی کنم میــان امریکا و روســیه نوعی
مقابله نظامی حتی به شکل جنگ نیابتی در اینده نزدیک به
وجود اید .رئیس جمهور روسیه می داند که این کشور انقدر
ت ندارد که بتواند در جنگ های فرسایشی شرکت کند و
قدر
البته تمایلی هم برای انجام این کار ندارد .بر همین اساس
احتمال وقوع هر گونه درگیری میان مسکو و واشنگتن بسیار
کم است.
بین الملل
انچه در سال های اخیر و در رابطه بین روسیه و امریکا
رخ داده ،تفاوت چشمگیری با دوران جنگ سرد دارد که به
چند مورد مهم از انها اشاره می شود:
-1دامنه رقابت ها و حتی رویارویی های نیابتی طرفین،
قابل مقایسه با دوران جنگ سرد نیست .دیگر خبری از حوزه
نفوذغربی–شرقی،سیستمدوقطبیمتصلبویارکشیعلیه
طرف دیگ ر نیســت و حوزه کنش طرفین مخصوصا روسیه
به شدت محدود شده است .روســیه حتی در خارج نزدیک
خود نیز دچار مشکل اســت و نمی تواند منویات و اهداف
مدنظر خود را پیاده کند .امریکا هم نه قدرت و نفوذ دوران
دوقطبی و نه توانایی مانور در اقصی نقاط جهان را دارد.
-2باید به این امر مهم توجه داشــت که دو ابرقدرت
سابق در دوره جنگ ســرد ،عالوه بر رقابت ها و تنش های
سخت نظامی و اقتصادی ،رقابت نفس گیر و مهم دیگری
در حوزه ایدئولوژی داشتند .تقابل ایدئولوژیک از محورهای
اساسی جنگ سرد بود .طوری که با پایان جنگ سرد ،جنگ
ایدئولوژیک نیز تا حدود زیادی از بیــن رفت .در حالی که
امروزه ،رقابت و جنــگ ایدئولوژیک معنای چندانی ندارد و
روســیه به رغم برخورداری از حکومتــی اقتدارگرا ،در حوزه
اقتصادی به سمت بازار ازاد روی اورده است.
-3قــدرت و اراده ای بین بازیگران برای از ســرگیری
جنگ سرد وجود ندارد .روســیه به اندازه کافی در داخل با
مشکالت متعددی روبه روست که توان عرض اندام جدی
در سطح جهان و حتی منطقه را نداشــته باشد .امریکا هم
دیگر توان و تمایل بازگشــتن به ان دوران را از خود نشــان
3
بین الملل
65
بین الملل
شگرد روس ها
پوتین حوزه بحران را از اوکراین به سوریه منتقل کرد
شیرین هانتر
بین الملل
66
مثلث | شماره 280
5
استاد دانشگاه جورج تاون امریکا
با مرور تحوالت بین المللی در طول سالیان گذشته،
به طور کلی در سال های اولیه پس از پایان دوره جنگ سرد،
برخی اندیشــمندان و صاحب نظران هم در مسکو و هم در
واشنگتن بر این باور بودند که این دو کشــور از این پس با
یکدیگر همکاری کرده و به هم به چشم شریک می نگرند و
امریکا در راس غرب و روسیه به صورت شراکتی دنیا را اداره
خواهند کرد ،البته در روسیه گروه هایی نیز معتقد بودند که
طرفداران همکاری روسیه و امریکا ساده لوح هستند و رقابت
پس از جنگ سرد همچنان ادامه خواهد داشت.
با گذشــت زمان ،رفته رفته اختالفاتی میان روسیه و
غرب به خصوص امریکا پیدا شد که بخشــی از ان مربوط
به تاریخ متفاوت دو طرف و موقعیت
جغرافیایی انها بود .از اختالفات ان
دوره میان دو کشور می توان به مساله
فروپاشی یوگسالوی و درگیری های
بالکان اشــاره کرد .به تدریج از میانه
دهه 1990میالدی مشــاهده شــد
که اختالفات میان مســکو و امریکا
افزایش می یابد .با وجود این می توان
گفت تا سال 1998هنگام اغاز مساله
کوزوو جنبه های همــکاری میان دو
کشــور از زمینه های اختالف برانگیز
بیشتر بود .با روی کار امدن والدیمیر
پوتین روسیه در حوزه سیاست خارجی
وارد مرحله جدیدی شد .پوتین هم از
نظر شخصیتی و هم از نظر دیدگاه با
رئیس جمهور پیشــین در این کشور
فرق داشــت .پوتین تمایل داشت تا
بار دیگر امپراتوری روسیه را احیا کند و
این از دیدگاه غرب روند مثبتی نبود و
به مقابله با ان پرداخته است.
پس از وقوع حمالت انتحاری
11سپتامبر در سال 2001در امریکا
توســط گــروه القاعده ،بــرای مدت
کوتاهــی هر دو کشــور به این نتیجه رســیدند کــه با خطر
مشــترکی به نام تروریســم و افراط گرایی در جهان مواجه
هستند ،بر همین اساس به فکر همکاری با یکدیگر در زمینه
مبارزه با تروریسم افتادند .اما پس از مدتی ،باز هم دو کشور
در مسائلی اختالف نظر داشتند که یکی از نمونه های بارز ان
مساله هسته ای ایران بود .البته از زمان مطرح شدن مساله
هسته ای ایران در عرصه بین المللی ،روسیه بسیار تالش
کرد با کارت ایران بــازی کند و این کار را هــم کرد .اما اوج
اختالفات میان دو کشور زمانی اغاز شد که روسیه بار دیگر
شبه جزیرهکریمهرابهکشورخودالحاقکردوبحراناوکراین
رخ داد .از ان به بعد روابط دو کشور به تیرگی گرایید و اعمال
تحریم هایی علیه روسیه مطرح شد.
با توجــه به تحــوالت اخیــر در هفته های گذشــته،
زمانی که کمک نظامی و تجهیزاتی روسیه به دولت سوریه
برای مبارزه با داعش در رســانه های مختلف جهان منتشر
شد ،در ابتدا این اقدام روســیه با واکنش های تند مقامات
امریکایی مواجه شــد ،اما چنــد روز بعد ،وزیــر امور خارجه
امریکا اعالم کرد که دولت واشنگتن با وجود تردیدهایش
نسبت به مشارکت نظامی روســیه در سوریه در حال بررسی
پیشنهادمسکوبرایبرگزاریمذاکراتونشست هاینظامی
– نظامی در خصوص شرایط سوریه است و هم چنین جاش
ارنست ،سخنگوی کاخ سفید گفت که دولت اوباما از حمایت
موثر روسیه برای تالش های ائتالف ضد داعش در عراق و
سوریه حمایت می کند ،بر همین اساس به نظر می رسد که
امریکایی ها به این نتیجه رسیده اند ممکن است بتوان در
برخی حوزه ها با روس ها مذاکره کرد .پوتین هم که اکنون
در مساله اوکراین با چالش هایی مواجه شده می خواهد این
مساله را حل کند .اکنون باید دید که دو طرف می توانند این
محاسبات را به تحقق برسانند یا نه و مرحله جدیدی در روابط
دو کشور اغاز می شود؟
در این میان برخی معتقدند که با اوج گیری اختالفات
میان روســیه و امریکا بار دیگر فضای جنگ سرد بر جهان
حاکم می شــود اما به اعتقاد بنده ،دور از واقعیت است که
تصور کنیم که دو کشور به شــرایط جنگ سرد بازگشته اند؛
به نظر می رســد طرفداران این مســاله کمی افراط گرایی
می کنند.
اما در پاسخ به این سوال که ایا احتمال وقوع درگیری
میان مسکو و واشــنگتن وجود دارد یا نه ،باید به این نکته
اشاره کرد که همواره امکان درگیری وجود داشته است .در
دوران جنگ سرد امریکا و روسیه تمام تالش شان این بود
که درگیری مستقیمی با یکدیگر نداشته باشند .اما روسیه،
امریکا و حتی چین در مقاطعی از زمان در جنگ های نیابتی
مانند جنگ افغانستان ،ویتنام و انگوال حضور داشته اند .در
این جنگ ها روسیه و غرب در خاک کشورهای دیگر علیه
یکدیگر می جنگیدند .بر همین اســاس باتوجه به شرایط
بین المللی احتمال وقــوع دوباره چنین جنگــی به صورت
خواسته یا ناخواسته از سوی هر دو کشور وجود دارد.
البته نباید این نکته را نیز فرامــوش کنیم که در حال
حاضر روســیه در موضع ضعیفی قرار دارد و مخارج انجام
عملیات نظامی حتی درگیری غیر مستقیم بسیار زیاد بوده
و تامین این مخارج برای روسیه بســیار مشکل ساز است.
غرب نیز با مشکالتی در این باره مواجه است .به طور نمونه
بحران اوکراین نیز برای غرب به خصوص اروپا با هزینه های
گزافی همراه بوده است .بر همین اســاس از سوی هر دو
طرف تالش می شود که درگیری به وجود نیاید و مقامات هر
دو کشور سعی دارند مسائل را از طریق مذاکرات پشت میز
لو فصل کنند.
مذاکره ح
البته در برخــی از بازه هــای زمانی ،روســیه و امریکا
تنش ها و چالش های خود را نســبت به یکدیگــر افزایش
می دهند و به سمت وقوع درگیری حرکت می کنند به همین
دلیل برای اینکه به سمت درگیری نروند باید حضور نظامی
خود را در نقاط مختلف جهان کمتر کنند یا دست کم دیگر
افزایش ندهند .گاهی اوقات درگیری ها به صورت تدریجی
و در گذر زمان رخ می دهد ،یعنی تصمیمات مقامات سطوح
عالی قدم به قدم این دو کشور را به درگیری نزدیک می کنند و
در نهایت به صورت ناخواسته وارد جنگ می شوند.
در روزهــای اخیــر باتوجــه بــه
پیشنهادات اخیر روسیه درباره بحران
سوریه و اعالم رسمی این کشور مبنی
بــر انتقال تجهیــزات به دولت اســد،
برخــی تحلیلگران بــر ایــن باورند که
پوتین به دنبال تغییر جبهه خود در برابر
غرب و در راس ان امریکا از اوکراین به
سوریه اســت اما این تحلیل به اعتقاد
من ،چنــدان واقعی به نظر نمی رســد
زیرا اوکراین برای روســیه بسیار مهم
است ،در همسایگی مســکو قرار دارد
و بخش هایــی از اوکراین هــم از نظر
مذهبی ،روانــی و تاریخی به روســیه
نزدیک اســت ،بر همین اســاس این
کشــور برای مســکو در حــوزه امنیت
داخلی قرار می گیرد .اما سوریه فاصله
بیشتری با روســیه دارد .اگر بخواهیم
مواضع اخیر مســکو در قبال سوریه را
مورد بررسی قرار دهیم ،باید به این نکته
اشاره کنیم که روسیه از مساله سوریه
استفاده می کند .در درجه اول سوریه
اخرین کشــوری بود که روسیه حاضر
بود نظاره گر عملیات غــرب و در راس
ان امریکا باشد .زمانی که امریکا افغانستان را اشغال کرد
روس ها تنها نظاره گر بودند و حتی تصور می کردند که امریکا
می تواند مشکل افغانســتان را حل کند ،زیرا روسیه اندکی
از اندیشه های طالبانیسم در میان کشورهای اسیای میانه
نگران بود .بعد هنگام اشغال عراق و لیبی توسط نیروهای
امریکایی روسیه وارد عمل نشد اما به هنگام اغاز بحران های
اوکراین و سوریه روس ها دیگر به این نتیجه رسیدند که اگر
جلوی این تکروی های امریکا و ناتو را نگیرند ممکن است
روزی به مرزهای خود روسیه برسند .به عبارت دیگر ،ممکن
است در سال های اتی دیگر روســیه به عنوان یک بازیگر
بین المللیمستقلمحلیازاعرابنخواهدداشت.برهمین
اساس روس ها تالش می کنند در سوریه غرب را درگیر کنند.
اکنون ســوریه به یک محل ازمایش بــرای محک و
تعیین ماهیت نظام بین المللی جدید تبدیل شده است که در
این محل روس ها اعالم می کنند که نمی توان قبول کرد و
تسلیم شد که امریکا در راسغرباداره کنندهکلکشورهای
جهان از جمله روسیه باشد.
نشانه های مصالحه
بین الملل
امریکا علیه روسیه به اقدام یکجانبه دست نمی زند
امیرعلی ابوالفتح
6
کارشناس مسائل امریکا
مثلث | شماره 280
بین الملل
روابط میان ایاالت متحده امریکا و فدراسیون روسیه
از زمانی که والدیمیر پوتین ،دور سوم ریاست جمهوری اش
را اغاز کرده ،رو به تیرگی گذاشته است؛ این مساله از انجا
ناشی می شود که روسیه بعد از یک دهه ضعف اقتصادی و
سیاسی پس از فروپاشــی اتحاد جماهیر شوروی به تدریج
تالش کرد که قدرت سابق خود را بازیابد و متناسب با ظرفیت
هســته ای و ظرفیت دارا بودن حق وتو از یک سری منافع
خود دفاع کنــد .ضمن اینکه امریــکا در همین مدت یعنی
دوران ریاســت جمهوری جورج بوش بیش از انچه انتظار
می رفت سیاست تهاجمی را پیش گرفت و در گوشه و کنار
دنیا به انجام اقدامات نظامی روی اورد .حتی امریکا بعضا
وارد حوزه هایی شد که به طور سنتی در حوزه نفوذ روسیه بود
یا روسیه نسبت به ان تحفظ داشت .از جمله به اقدام نظامی
در افغانستان یا حمله نظامی به عراق و متعاقب ان حمله به
لیبی می توان اشاره کرد؛ یعنی امریکا وارد سه کشوری شده
بود که روسیه با انها روابط گســترده ای داشت .در اخرین
مرحله نیز امریکا و متحدان اروپایی ان متوجه سوریه شدند
که به عنوان اخرین جا پــای روســیه در خاورمیانه قلمداد
می شد .این اتفاقات تنها در حوزه خاورمیانه بود و همزمان
با ان ،در اوکراین نیز شاهد تنش میان روسیه و غرب بودیم.
یعنی اختالفات میان جریانات غربگرا و روس گرا در اوکراین
در نهایت منج ر به سقوط دولت روس گرا در این کشور شد؛
مساله ای که باعث خشم روسیه شد و این کشور را به اقدام
عملی واداشت .والدیمیر پوتین با انجام عملیاتی ،کریمه را
که بخشی از اوکراین بود از این کشور جدا کرد و در نهایت
امریکا و روسیه وارد بدترین دوران روابط خود بعد از جنگ
سرد شــدند .به نظر می رســد که همزمان با وخامت روابط
میان دو کشور ،امریکا طی چند ماه گذشته در تالش است
به نوعی مصالحه یا دلجویی از روس ها مبادرت کند یا اینکه
سیاست مشت اهنین را در مقابل مسکو تا حدودی تعدیل
کند .در عین حال چندی پیش خبری منتشــر شــد مبنی بر
اینکه پنتاگون در حال به روز کردن طرح های جنگی برای
مقابله احتمالی با روسیه اســت؛ انتشار چنین اخباری قابل
ت و از این دســت خبرها تاکنون زیاد منتشر شده
انتظار اس
است از جمله اینکه موشک های روســیه ،دوباره امریکا را
نشانه گیری کرده اند ،یا ناتو نیروهای خود را در شرق اروپا
تقویت کرده است ،رزمایش های دو کشور در دریای سیاه
یا بحث خروج روسیه از پیمان کنترل تسلیحات در اروپا یا
خروج امریکا از پیمان موشــک های ضد موشک از جمله
اخباری هســتند که در مورد روســیه و امریکا بارها شــنیده
شده اند .بنابراین هم اکنون نیز قابل انتظار است که وزارت
دفاع امریکا طرح هایــی را برای مقابله احتمالی با روســیه
بازنگری کند .درواقع امریکا برای کشــورهایی که احتمال
جنگ با انها وجود دارد همواره طرح هایی را دارد .به موازات
تشدید خصومت میان دو کشور نیز طبیعی است که وزارت
دفاع امریکا اقدام به به روز کردن طرح های جنگی اش علیه
مسکو کند .اما این تمام ماجرا نیست؛ زیرا به نظر می رسد
که از چند ماه پیش به خصوص از زمانی که مشــخص شد
سیاست های تحریمی روسیه در قبال اوکراین نتیجه بخش
نخواهد بود و روســیه را بــه تجدیدنظر مجبــور نمی کند و
همچنین وقتی مشخص شد در سوریه سیاست های غرب
علیه نظام سیاســی باعث بحرانی شده اســت که به اندازه
مردم سوریه ،کشورهای غربی را نیز هدف قرار داده است،
امریکا و کشورهای اروپایی تاحدودی در سیاست هایشان
تجدیدنظر کرده و ان را تعدیل کرده اند .می دانیم که امروز
بحران گروه های افراطی همچون داعش اروپا را نیز تهدید
می کند و همچنین ســیل پناه جوها نیز از کشورهایی چون
ســوریه و عراق ،اروپا را مقصدی برای داشتن زندگی بهتر
تعیین می کننــد .بنابراین این دو موضوع یعنــی اوکراین و
سوریه که به عنوان دو کانون بحرانی در روابط واشنگتن و
مسکو قلمداد می شود امروز به نوعی با تجدیدنظر از سوی
امریکا مواجه شده است .به همین دلیل شاهد هستیم که
تاحدودی از اختالف نظرات طرفین کاســته شده است و
چشم اندازی را متصور هســتند که هم در اوکراین ،طرفین
به مصالحه دست یابند و هم در سوریه .این مسائل می تواند
منجر به ان شود که روابط امریکا و روســیه بعد از مدتی از
حالت خصمانــه فاصله بگیرد .درواقــع پیش بینی من این
است که امریکا به سمت تنش زدایی با روسیه حرکت خواهد
کرد؛ تصوری که در غرب شــکل گرفته بود بر این اســاس
بود که روسیه با تحریم ها مجبور به عقب نشینی از اوکراین
خواهد شد اما در یک سال و نیم گذشته چنین اتفاقی نیفتاد.
در مقابل شاهد هستیم که دولت غربگرای اوکراین به شدت
شکننده است و فشــار بیشتر روســیه می تواند باعث بسته
شدن بخش های بیشــتری از خاک اوکراین شود .در این
میان غرب توانایی بیش از این را برای تحت فشار قراردادن
مســکو ندارد و تحریم های بیشــتر نیز موثر نخواهد بود.
بنابراین غرب به ناچار مسیر مصالحه را در پیش گرفته است.
کمیته ای نیز با حضور امریکا و روسیه تشکیل شده و تالش
دارند که راه حلــی برای این قضیه پیدا کننــد .حتی اگر راه
حلی نیز برای اوکراین یافت نشود ،این طور به نظر می اید که
غرب قصد ندارد قدم های بلندتر و بزرگتری را در این کشور
علیه منافع مســکو بردارد چون می داند این اقدام ،عواقب
وســیعی برای امنیت اروپا خواهد داشت .در مساله سوریه
نیز همین رویکرد حاکم است؛ طی هفته های گذشته دیدیم
کهامریکایی هاتلویحاپذیرفتندکهروسیهحضورنظامی اش
را در سوریه تقویت کند و از اعزام نیرو برای مبارزه با داعش
نیز استقبال کردند .واشنگتن حتی پذیرفت مذاکراتی نیز
در خصوص مســاله ســوریه انجام گیرد .در نتیجه انها از
موضع اولیه خودشــان مبنی بر کناره گیری فوری بشار اسد
عدول و قبول کردند که فرمولــی را بیابند تا طی مدت زمان
مشخصی بشار اسد با یک ســری اختیارات تعیین شده در
سوریه بر سر قدرت باقی بماند تا فرایند انتقال قدرت انجام
گیرد .این دیــدگاه 180درجه با دیدگاه هــای اولیه غرب و
متحدانش متفاوت است .همچنین این دیدگاه بیانگر ان
است که موضع روسیه برای حفظ بشار اسد و حفظ سوریه
یک موضع قوی است .روس ها در عین حال حفظ سوریه
را بخشــی از امنیت ملی خودشــان تعریف کرده اند؛ با این
تفاسیر یکجانبه عمل کردن غرب در سوریه غیرقابل انتظار
اســت و انها ناچارند که به ســمت مصالحه با طرف مقابل
شامل نظام سیاســی سوریه ،روســیه و جمهوری اسالمی
ایران حرکت کننــد .در واقع تــا امروز غــرب تحریم های
شدیدی را برای مهار مسکو وضع کرد ولی جواب نگرفت.
زیرا اقتصاد روســیه ،اقتصاد بزرگی است و سرمایه گذاران
اروپایی و امریکایی منافع بسیار وســیعی در روسیه دارند.
روســیه و ایــران در بحث تحریم هــا تفاوت هایــی دارند؛
می دانیم که ایران سال ها در اقتصاد جهانی حضور نداشت
و یک اقتصاد نسبتا خودکفا و ایزوله را دنبال می کرد .حجم
منافع اقتصادی غرب در روسیه به هیچ وجه قابل اغماض
نیست .صدها میلیارد دالر منافع اقتصادی در روابط روسیه
با غرب نهفته است و از همه مهمتر اینکه چرخ های صنعت
اروپا ،وابسته به انرژی صادراتی روسیه است .بنابراین غرب
نمی تواند به راحتی روسیه را تنبیه کند و تحریم های شدید
اقتصادی علیه این کشــور وضع کند .اگر این اتفاق بیفتد
به همان اندازه که روس ها متضرر می شوند غرب نیز ضرر
خواهد کرد .ضمن اینکه روسیه کشــوری است که سالح
اتمی دارد و ارتش بسیار قوی و مقتدری دارد ،بنابراین هیچ
کشوری حتی تصور این را نمی کند که با روسیه وارد جنگ
ن روسیه با دیگر کشورها ،جنگ های
شود .ممکن است میا
نیابتی صورت بگیرد یا خط و نشان هایی کشیده شود اما اغاز
جنگ از سوی پنتاگون علیه مسکو تقریبا دور از تصور است.
زیرا چنین جنگی به ســرعت می تواند تبدیل به یک جنگ
اتمی شود و کشورهای بسیاری را درگیر کند .به همین خاطر
هیچ کشــوری برای یک تکه از خاک اوکراین وارد جنگ با
روسیه نخواهد شد .روس ها نیز چون نسبت به این مسائل
اگاه هستند بر مواضع خود در اوکراین پافشاری می کنند .این
در حالی است که ســال ها پیش روسیه به لحاظ اقتصادی
بسیار به غرب وابسته بود و به لحاظ سیاسی نیز درون کشور
وضعیت متزلزلی داشــت .ام ا اکنون تمام این مشــکالت
مسکو حل شده و یک موضع بسیار قوی اتخاذ کرده است.
فراموش نکنیم بخشی از خاک یک کشور اروپایی اشغال و
به کشور دیگر ملحق شد ،اما اروپا فقط توانست تعدادی از
نزدیکان و مشاوران نزدیک رئیس جمهور روسیه را تحریم و
مشکالتی نیز برای برخی شرکت ها ایجاد کند .اما به دلیل
وابستگی های اقتصادی اروپا به مسکو ،در مناسبات قدیمی
اقتصادی روسیه با غرب تغییر بنیادینی ایجاد نشد.
67
گ
ف
تو
گ
وی
ویژه
مرکل پروژه المانیزه کردن مهاجرین را
پیگیری میکند
گفت وگوی مثلث با علیرضا شیخ عطار ،سفیر پیشین ایران در المان
بین الملل
68
مثلث | شماره 280
فرشاد گلزاری
خبرنگار
جناب شیخ عطار ،در وضعیت فعلی و به خصوص
در چند هفته گذشته شاهد استقبال المان و صدراعظم
این کشــور از ورود پناهجویان یا مهاجران به کشــور
بوده ایم .ایــا سیاســت های مهاجر پذیــری المان در
گذشتههمبههمینشکلبودهاست یاچند سالیاست
که المان این رویکرد را اتخاذ کرده است؟
در نگاه اول باید به این نکته توجه داشت که اروپا
قاره ای اســت که در مجموع از یک طرف دارای وضعیت
اقتصادی خوبی است و از حیث جغرافیایی هم به بسیاری
از نقاط بحران خیز جهان ماننــد افریقا و خاورمیانه نزدیک
است .از این جهت باید گفت که مهاجرت به اروپا همیشه
وجود داشته اما در بازه های زمانی گوناگون و بسته به اینکه
درمناطقومقاطعمختلفیبحران هاتشدیدشود؛بهصورت
موج های انبوه پدیدار می شوند و یک زمانی هم ممکن است
با یک روند و روال کندتری صورت پذیرد.
به خصوص پس از جنگ دوم جهانی مشاهده می شود
که در کشــورهایی که اروپایی ها در انجا سوابق استعماری
داشته اند و در استانه مستقل شدن انها به رغم خصومتی که
میان این کشورها وجود داشته ،شاهد یکسری از موج های
مهاجرت هســتیم .به گونه ای که قسمتی از این موج ها به
مهاجرت اتباع هندی ،پاکســتانی و کشورهای شبه قاره به
بریتانیــا در اوایل دهه 50میالدی مربوط می شــود و یک
موجی هم از الجزایر و بســیاری از کشــورهای فرانکفون
افریقای سیاه به فرانســه را می بینیم .حتی در کشورهایی
که مســاله تقابل بین مــردم و گروه های مخالــف دولت با
دولت وجود داشته هم شاهد مهاجرتشان به اروپا بوده ایم.
در کشــور خودمان هم قبل از انقالب اســامی بســیاری
از مخالفین شــاه به به خصوص در چارچــوب حرکت های
دانشجویی به اروپا مهاجرت می کردند و پس از انقالب هم
جریاناتی مانند چپ ها و منافقین هم چنین مهاجرت هایی را
به قاره سبز صورت می دادند.
چندیستکهنگاه هاوحتیجهتدهیاخبارمنتشر
شده در ســطح دنیا ،به ســمت پناهندگان بدون مرزی
معطوف شده است که مقصدشان قاره سبز و در کانون
ان المان است؛ کشوری که صدراعظم ان ملقب به بانوی
اهنین است و شــاید همین عنوان باعث شده تا بی پروا
اعالم کند که تا یکسال اینده 800هزار مهاجر را در داخل
کشور خود می پذیرد .البته عالو بر ژست بین المللی مرکل
باید به مخاطراتی که از حیث سیاســی ،امنیتی و حتی
اقتصادی و فرهنگی سرزمین ژرمن ها را تهدید می کند،
اشاره کنیم که ممکن است تا سقوط بانوی اول برلین هم
پیش برود .هفته نامه مثلث در گفت وگو با علیرضا شیخ
عطار سفیر پیشین ایران در المان ،اهداف و دالیل المان
و خصوصا خانم مرکل در جهــت اصرار ورود پناهجویان
به کشــورش را بررسی کرده است .شــیخ عطار اعتقاد
دارد این عمل المان هزینه هایــی را در بر دارد و المان ها
تنها با عملی کردن پروژه انتگراسیون به معنای یکپارچه
کردن و ادغام سازی می توانند از خطرات و ابعاد بحران
پناهجویان جلوگیری کنند.
در میان کشــورهای اروپایی ،المــان یک وضعیت
خاص تری را دارا بود و بخشــی از ایــن وضعیت به اوضاع
و احوال اقتصادی المان برمی گشــت .چراکه این کشور
از اواخر دهه 60میــادی صاحب بهتریــن اقتصاد اروپا
شد و همچنین به دلیل پیشــرفت درحوزه صنعت و تجارت
و همینطــور ســطح بــاالی رفــاه شــهروندانش؛ عنوان
ثروتمند ترین کشــور اروپایی را به خود لقب داد.از ســوی
دیگر موضوع سوابق تاریخی المان به خصوص در ارتباط با
فاشیسم و حاکمیت جریان فاشیست ها در دهه 30و بخشی
از دهــه 40بر المان هم تــا حدودی حائز اهمیت اســت.
به طوریکه مخالفت با خارجی ها ،غیر مسیحی ها و غیر سفید
پوست ها؛ یکی از ویژگی هایی است که برای فاشیست ها
در ان دوران مطرح بود .پــس از جنگ جهانی دوم و بعد از
سال 1948به بعد که جمهوری فدرال المان تشکیل شد؛
المانی ها خیلی تالش داشــتند که تمامــی زمینه هایی که
از گذشته المان یک تصویر فاشیســتی در ذهن مردم دنیا
نقش بسته بود را از بین ببرند .به بیانی شیواتر باید گفت که
سیاست دولت المان یک ســناریوی تطهیر چهره را پیش
گرفته بــود گرچه در بین مــردم این کشــور همچنان نگاه
دهه های گذشته وجود داشت .به همین جهت دولت المان
سعیکردیکسیاست هایجدیدیرادربارهموجپناهجویی
ایجاد کند .از این رو بودجه هایی را به این موضوع تخصیص
داد و اردوگاه هایی را تاسیس کرد و ارائه پناهندگی را به نوعی
قانونمند کرد تــا بتواند این موضوع را تســهیل کند هرچند
کشورهای اسکاندیناوی در این زمینه و به دلیل شعارهای
حقوق بشــری خود مساله مهاجرت را تســهیل کردند؛ اما
المان هم به دنبال ایجاد چنین نظامی بود .به معنای دیگر
اگر بخواهیم پذیرش پناهندگی در المان را با کشــورهای
دیگر اروپایی مقایســه کنیم ،باید بگوییم که سیستم این
کشور بسیار نظام مند بود.
از طرفی هم المان با عبرت گرفتن از وقایع اجتماعی
فرانســه ماننــد ورود مهاجــران افریقایی کــه در پاریس و
شهرهای بزرگ اقدام به حاشیه نشینی می کردند و همیشه
بحران اجتماعی هم از این مناطق بر می خواســت ،سعی
کرد که پدیده حاشیه نشینی را نداشــته باشد و به اصطالح
خودشان کوشش کردند تا یک َانتگراسیونی بین مهاجران
و مردم المــان ایجاد کنــد و انها به دنبال ایــن بودند تا این
موضوع به نفع فرهنگ المانی و غربی باشــد و سعی کردند
تــا بحران های ضــد مهاجرت را بر اســاس ســابقه ای که
پیش تر عنوان شد کنترل کند .اما باید توجه داشت که این
تنها سیاست مردم المان اســت و هنوز در بین مردم المان
هنوز بازماندگان خارجی ســتیزی وجود دارد و حتی در بین
جوانان ،احزاب افراطی ملی گرا و پروفاشیست ها هم این
موضوع وجود دارد.
این مســائل که اصوال قبل از فــرو ریختن دیوار
برلین صــورت گرفته ،در کدام قســمت از المان
بیشتر بروز و ظهور داشته است؟
این موضوع در المان شــرقی سابق و ایالت هایی
که در این نواحــی قبل از وحدت دو المان وجود داشــتند،
به دلیل حضور نظام کمونیســتی پناهنده پذیری و خارجی
پذیری نداشتند و تنها یک سهمیه ای برای رهبران احزاب
کمونیســت جهان و همچنین حــزب توده ایــران در نظر
گرفته شده بود تا بتوانند به المان شرقی پناهنده شوند و به
همین دلیل کسانی که در المان شــرقی زندگی می کردند
با مهاجرین مواجه نمی شدند .بنابراین پس از وحدت بین
دو المان کــه پای مهاجران به انجا باز شــد ،عکس العمل
تندتری نسبت به این موضوع بروز و ظهور کرد و جریان های
ماشیســتی در این مساله منســجم تر از همه نسبت به این
قضیه رفتار می کرد.
دولت المان این موضوع را برای پرستیژ خودش بسیار
مضر می دانست .ضمن اینکه چنین مساله ای یک واقعیت
اجتماعی انکار ناپذیری بــود .در خالل این ماجرا هم یک
سری از اسنادی مربوط به ارتباط سازمان ها و دستگاه های
اطالعاتی المان باگروه هایفاشیستیکشفوفاششدکه
در ان مقطع این سازمان ها برای دفاع از عملکرد خودشان
می گفتند که ما از این جریانات به عنــوان منبع اطالعاتی
استفاده می کنیم اما پس از قتل های زنجیره ای که در المان
رخ داد و چندین نفر از مهاجران ترک به دست فاشیست ها
کشته شدند ،معلوم شد که سرویس های اطالعاتی المان
بی ارتباط با این پرونده نبودند .بنابراین دولت در این شرایطی
از طرفــی می خواهد چهره مخدوش فاشیســت در جامعه
بین الملل و خصوصا نســبت به المان زدوده شود تا عالوه
بر منفعت اقتصادی بتواند مقابل کشورهای اروپایی که به
نوعی دروازه ورود به المان بودند بایستد.
بین الملل
مثلث | شماره 280
بین الملل
در جریان اخیر که منشــاء ان بحران ســوریه بود که
می تواند درمورد بحران عراق هم صادق باشد ،دولت المان
سعی می کند که در چارچوب نگاه ها و راهبردهای قبلی خود
نسبت به این مساله اقدام کند .یعنی سعی می کند سهمیه
بیشــتری از پناهندگان را بپذیرد و فشار کشــورهایی مانند
یونان ،ایتالیا و مجارستان که به عنوان کشورهای ورودی
المان ارزیابی می شوند را کم کنند .از سوی دیگر سعی دارد
باتوجه به سابقه تیره خودشان در گذشته یک ژست انسان
دوستانه ای را به خود بگیرد که حتی در چند روز اخیر شاهد
این بودیم که صدراعظــم المان اقدام بــه گرفتن عکس
سلفی با مهاجران سوری کرده بود.
اما در پس ایــن ظهــور و بروزها یــک واقعیت های
دیگری در المان نهفته است و ان این است که جریان ملی
گرایی و خارجی ســتیزی در المان وجــود دارد و حتی این
جریانات با سیاست های اتحادیه اروپایی المان هم موافق
نیستند.چراکهانهامعتقدندکهایناقداماتهویتالمانی ها
را در درون اتحادیه مخدوش می کند و ظهور مهاجران با این
شدت به فرهنگ و هویت المانی لطمه می زند.به نحویکه
امروز بیش از 16میلیون نفر از جمعیت 85میلیونی المان
را مهاجران تشکیل می دهند که چیزی در حدود یک پنجم
جمعیت المان است.
نکته دیگــر این اســت کــه بیشــترین جمعیت این
مهاجرین را ترک ها تشکیل داده اند که چیزی در حدود سه
تا چهار میلیون نفر هستند و در ســال های اخیر افغانی ها
هم به همراه مهاجرین کشورهای اروپای شرقی خصوصا
پس از فروپاشــی شــوروی وارد المــان شــدند و تعدادی
هم پس از بحران بوســنی به این کشــور مهاجرت کردند.
به هر حال ترکیب مهاجران؛ یک ترکیب گوناگونی را به وجود
اورده اســت که هویت مبدایی و اولیه المانی ها را متفاوت
نشــان می دهد؛ خصوصا زمانی که یک فاکتور دینی مانند
مسلمانان به این موضوع اضافه شود .به گونه ای که فارغ
از هرگونه شعارهای حقوق بشری که در اروپا داده می شود،
انها معتقدند که مســلمانان یک تهدید برای کشــورهای
قاره سبز محسوب می شوند و این حساسیت ها ریشه های
تاریخی دارند که یکــی از انها جنگ های صلیبی و دیگری
حمله عثمانی ها به اروپا بوده کــه تا دروازه وین پیش امدند
و این موضوعات همچنان در ذهــن اروپایی ها و المانی ها
باقی مانده است و حتی در کتاب های درسی کودکانشان این
مسائل اموزش داده می شود تا این ذهنیت منفی را پیدا کنند.
این حالت ادامه پیدا می کند تا جایی که همانند امروز یک
سیل عظیمی از مهاجرین مسلمان وارد المان و کشورهای
اروپاییمی شوندوحتیبانگاهیسطحیبهشهرهایالمان
مساجد زیادی را که متعلق به لبنانی ها ،افغانی ها ،ترک ها
و اعراب هستند را به چشــم می بینیم که در این حالت باید
بگوییم که جامعه المان چنــدان هم با این موضوع موافق
نیست و حتی واکنش های زیادی در مواجه با این پدیده به
چشم خورده است.
تا جایی که رئیس جمهور اســبق المــان که از حزب
دموکرات مســیحی و حــزب متبــوع خانم مرکل بــود ،در
سخنرانی خود که به مناســبت روز ملی و سالگرد وحدت دو
المان صورت داده بود؛ اظهار کرده بود که ما باید مسلمانان
را جزئی از هویت المان بدانیم و همین موضوع موجب شد
تا یک موجی در مقابل رئیس جمهور المــان به وجود اید و
حتی مرکل در مقابل بیانات وی گفته بود که اسالم هویت
المان نیســت و این افراد تنها یک مهاجر هستند که دامنه
این موضوع تا رســانه های المان هم کشیده شد و در یک
زمانی هم اتهاماتی به رئیس جمهور مذکور وارد شد که منجر
به زندانی شدن وی شد و برخی در ان زمان اعتقاد داشتند که
این مساله یک نوع انتقامی است که گروه های ضد مهاجر
از او گرفته اند.
در المان یک پارادوکســی به وجود امده که بخشــی
از ان به نگاه این کشــور نسبت به مســلمانان و مهاجران
ب ر می گردد و بخشــی دیگر هم به تیره بــودن چهره المان
مربوط می شود که از سال های گذشته پابرجا مانده است.
از دیدگاه دیگر هم باید گفت که المان به دلیل اینکه از حیث
اقتصادی در اروپا از جایگاه خوبی برخوردار اســت ،ســایر
کشــورهای اروپایی یک توقعی را نســبت به المان دارند تا
سهم بیشتری از پذیرش مهاجران را به خود اختصاص دهد
و در مقابل هم مقامات المان برای اینکه بگویند این توقع را
جامه عمل پوشانده اند اقدام به پذیرش مهاجرین کرده اند و
در راستای این موضوع هم مردم المانی سعی در تحقق این
مساله به نفع المان دارند تا رسانه ها هم چهره خوبی از این
کشور به دنیا معرفی شود.
شاید بتوان گفت در مقایســه با سایر کشورهای اروپا
این نوع بحران ها بیشتر و بهتر مدیریت شده است.چراکه
در فرانسه و سایر کشورهای اســکاندیناوی نتوانسته اند با
اینگونه از بحران های اجتماعی همانند المان مقابله کنند.
با توجه بــه ورود مهاجران به المان ممکن اســت
تاثیراتــی از جنبه اقتصــادی ،سیاســی و حتی
امنیتی به جامعه المان تحمیل شود .به نظر شما
ایا مهاجرین بــرای المان ســود و صرفه خواهند
داشت یا اینکه زیانهایی را بر پیکره و جامعه المان
تحمیل خواهند کرد؟
ن ترسیم کرده است پذیرش
سیاستی که دولت الما
مهاجران نخبه با اولویت نفرات غیر مســلمان است .یعنی
در حالــت فعلی مهاجرین اروپای شــرقی بســیار راحت تر
از مسلمانان پذیرفته می شــوند و طبیعتا بسیار راحت تر از
افراد دیگر به انها مشاغل ارائه می شود .ممکن است بین
اســاوها و ژرمن ها یک تفاوت نژادی وجود داشته باشد،
ولی جامعه هدف المان بــرای پذیرش مهاجــر از اروپای
شرقی و یا نژادهای چینی و یا نژادهای دیگر خطوط خود را
ترسیم کرده است .به گونه ای که در المان پیدا کردن شغل
مناسب برای یک خانم محجبه یا یک افریقایی یا یک مرد
مســلمان چندان کار اسانی نیســت؛ گرچه المان ها سعی
می کننداوضاعرابحرانینکنندوحتیدرپارلمان هایمحلی
و یا احزاب سیاسی انها مســلمانان و یا اتباع ترک تبار دیده
می شود اما تمامی این موارد بیشتر به جهت حفظ ظاهر در
المان صورت داده می شود.
نســل اول یا دوم مهاجرین اگر مهاجر باشــند برای
پیــدا کردن شــغل در المان به مشــکل برخواهنــد خورد.
به طوریکه در بحران عراق ،المان بیشــترین پناهندگی ها
را بــه عراقی های مســیحی اعطاء می کــرد و اولویت اول
خود را مســیحیان قرار داده بود .بنابراین بعید می دانم که
دولت المان بخواهد با نسل جدید مهاجرین خصوصا موج
اخیر انها بخواهد منفعتی را ببرد .حتــی باید گفت که ورود
پناهجویان به این کشــور ،برای دولت المــان هزینه در بر
خواهد داشت .به گونه ای که حتی اگر مهاجرین نتوانند در
المان شغلی را پیدا کنند یک حداقل مسکن و حقوقی را برای
انها در نظر می گیرند که این قضیه برای دولت المان بار مالی
خواهد داشت و منفعت ان بیشتر یک سود و صرفه پرستیژی
و سیاسی خواهد بود تا بحث مالی یا اقتصادی.
در بحث امنیتی ممکن است مخاطراتی برای المان
وجود داشــته باشــد در حالی که به نظر می رسد المان این
موضوع را بهتر از کشورهای اروپایی مدیریت کرده است اما
به هر صورت با نگاهی به قتل های زنجیره ای و حمالتی که
به خوابگاه ها صورت گرفته است نمی توان گفت که از بعد
امنیتی خطری المان را تهدید نمی کند .بنابراین فکر می کنم
دولت المان در تالش است که مساله را مدیریت کند تا نهایتا
بتواند چهره خود را به عنوان رهبر مجموعه اروپایی مطرح
کند که تا کنون تا حدودی توانسته به این مهم دست یابد.
باتوجه به مشکالتی که در حالت کنونی در مساله
مهاجرت ها وجــود دارد ،ما شــاهد حمایت خانم
مرکل از این موضوع هستیم .ایا احزاب سیاسی
المان نســبت به رویکرد صدراعظم این کشــور
واکنشی نشــان داده اند یا اینکه در اینده امکان
بروز اصطحکاک میان دولت فعلی المان و احزاب
سیاسی این کشور متصور است؟
ان چیزی که در المان نسبت به کشورهای اروپایی
دیگر تفاوت دارد این است که احزاب سیاسی خارجی ستیز
یا ناسیونالیســت ،هنوز در الیحه هــای حاکمیت و دولت
المان راه پیــدا نکرده انــد .به صورتی که در فرانســه یک
کاندیدا شــعارش خارجی ســتیزی اســت یا در هلند چنین
شخصیتی هایی وارد عرصه سیاسی می شوند و کرسی های
زیادی را به دست می اورند .اما در المان فعال چنین اتفاقی
نیافتاده اســت .یعنی احزاب حاضر در المــان مانند حزب
دموکرات مســیحی و حزب سوســیال دموکــرات ،در این
وضعیت حتی با یکدیگر به رقابــت می پردازند تا ثابت کنند
که خارجی ستیز نیستند و حتی حزب سیزها در المان تالش
می کند تا شعارهایی در خصوص حمایت از مهاجرت مطرح
کند .بنابراین المان این شــانس را دارد که چنین احزابی به
داخل بدنه سیاسی دولت راه پیدا نکرده اند .اگر بخواهیم
ریشــه این موضوع را از حیث فرهنگی بررســی کنیم ،باید
به محافظه کار بودن مردم المان توجه کنیم .چراکه مردم
این کشور به رغم اینکه دو جنگ جهانی را به راه انداختند؛
مردمان محافظه کاری هســتند و حتی تجربه جنگ باعث
شده تا انها از بحران اجتناب کنند .بنابراین احزاب خارجی
ستیز شاید ب این زودی شانسی برای ورود به دولت المان
نداشته باشند تا بتوانند سیاســت ها را تغییر بدهند و به نظر
می اید که این سیاست ها در المان ادامه خواهد داشت.
بانگاه به اینکه انتخابات ســال 2017در المان و
نتیجه انبرای مرکلبسیاراهمیتخواهدداشت،
برنامه المان برای مهاجرت ها چه خواهد بود؟
چندی پیــش در المان حرف بر ســر این موضوع
بود که ممکن است خانم مرکل از مقامشان استعفاء بدهند
و حتی در ســال 2017هم به عرصه انتخابات وارد نشــود
و میدان سیاســت را به یکی از هم حزبی هــای خود بدهند
ولی یک عاملی به عنوان سیاست انتگراسیون در این بین
وجود دارد که می گوینــد اگر ما می خواهیــم بحران های
اقتصادی،سیاســی و حتی امنیتــی ناشــی از مهاجرت را
کنترل کنیم باید مهاجریــن را المانیزه کنیم .یعنی باید این
افراد را در هویت المانی حل کنیم که این دیدگاه با دیدگاه
امریکایی ها کمــی تفاوت دارد .به گونــه ای که عده ای از
امریکایی ها معتقدند کشورشان به مانند یک دیگ جوشان
است و هر کسی که به این سرزمین وارد می شود خود به خود
در جامعه حل می شود و دســته ای دیگر جامعه امریکا را به
ی افراد
یک ظرف ساالد تشبیه می کنند .به نحوی که تمام
مانند محتویات یک ساالد کنار یکدیگر قرار می گیرد و تنها
با یکدیگر یک ترکیبی را از لحاظ شکلی به وجود می اورند.
اما در المــان اوضاع به نحو دیگری اســت یعنی معتقدند؛
زمانی که مهاجرین وارد المان شــدند و امکاناتی در اختیار
انها قرار گرفت ،باید شــخص مورد نظر در این کشور حل
شــود و المانیزه شــود .بنابراین این شــرایط یک وضعیت
متمایز کننده یا انتگراسیونی را به وجود می اورد که مقداری
المان را از دیگر کشورهای اروپایی متمایز می کند تا جایی
که حتی مقامات امنیتی المــان از صحبت کردن کودکان
اتباع ترک زبان به زبان ترکی ،هراس دارند و اصال خواهان
این نیستند که اسالم سیاسی و اسالمی که با سکوالریسم
مبارزه می کند وارد المان شود و این را مخالف سیاست های
خود می دانند و حتی با ان مبارزه می کنند .بنابراین المانها در
این فکر هستند که مهاجرین نباید یک هویت اب و اجدادی
داشته باشد بلکه تنها باید به المان و هویت المانی فکر کنند و
به نظرم عالوه بر ارتقاء پرستیژ به گسترش و اعمال سیاست
انتگراسیون فکر می کنند.
69
و در نهایت باعث تداوم حضور یونان در منطقه یورو شــد-
به عنوان طرحی نزد برخی نگریسته شد که شرایط ان بسیار
سخت تر از شــرایط طرح اولیه بود .این طرح جدید شامل
مالیات های جدید و کاهش هزینه ها هم می شد.
گزار
ش ویژه
مروری بر گذشته
ایاچپوراستیونانپسازانتخاباتپارلمانیبایکدیگراشتیمیکنند؟
بین الملل
70
مثلث | شماره 280
بازگشتسیپراس
برای یونان سال 2015سال انتخابات است .مردم
این کشــور روز دوشــنبه 30شــهریور بــرای دومین بار به
پای صندوق های رای رفتند تا اعضــای پارلمان یونان را
انتخاب کنند .چندی پیش نیز مــردم یونان برای رهایی از
سردرگمی سیاسی به حزب «سیریزا» رای دادند تا به جنگ
اتحادیه اروپا برود .اما داستان بحران مالی یونان و دریافت
کمک های مالی از اتحادیه اروپا موجب شــد تا چندی بعد
الکسی سیپراس ،نخست وزیر وقت یونان و دبیرکل حزب
چپگرای این کشــور از ســمت خود اســتعفا دهد و دوباره
یونان شاهد برگزاری یک انتخابات زودهنگام دیگر باشد.
براسا س اخرین نظرسنجی های انجام شده ،حزب سیریزا
با اختالف اندکی از حزب «دموکراسی نوین» که اساسا یک
حزب محافظه کار اســت ،پیش بوده است .اما با برگزاری
انتخابات مشخص شد که حزب سیریزا همچنان اکثریت
را دارد .رای دهندگان یونانی نخســت وزیر ســابق و رهبر
چپگرای حزب «سیریزا» را بار دیگر به قدرت بازگرداندند.
حزب سیریزا متعلق به الکسیس سیپراس ،با 35/5درصد از
ارا پیروز انتخابات شد در حالی که حزب «دموکراسی نوین»
به رهبری ونگلیس میماراکیس بــا 28/1درصد در جایگاه
دوم ایســتاد .حزب راست افراطی «ســپیده زرین» هم با
کسب هفت درصد ارا در جایگاه سوم قرار گرفت .به گزارش
الجزیره ،حزب راستگرای «یونان مستقل» با 3/7درصد از
ارا در جایگاه هفتم قرار گرفت .پس از اعالم نتایج اولیه،
سیپراس در توئیتر خود چنین نوشت« :راه طوالنی تالش
و کار سخت پیش روی ما قرار دارد« ».پانوس کامنوس»،
رهبر حزب یونان مســتقل ،بــا پذیرش شکســت در برابر
سیریزا اعالم کرد به ائتالف سیپراس ملحق خواهد شد.
از 300کرسی پارلمان 145 ،کرسی به سیریزا و 10کرسی
به یونان مستقل تعلق خواهد گرفت .این یعنی هر دو حزب
می توانند دولت ائتالفی تشــکیل دهند .حزب کامنوس،
شــریک ائتالفی کوچک ســیپراس در دولت هفت ماهه
او بود( .سیپراس اکنون با ماه گذشــته یک تفاوت دارد:
اینکه نگاه او واقع گراتر شــده و نســبت به اولترا چپ های
حزب خود نگاه میانه روتری پیدا کرده اســت ).به گزارش
الجزیــره ،نتایج اولیه نشــان داد حزب ســیریزا به تنهایی
نمی تواند اقدام به تشکیل دولت کند و چاره ای جز ائتالف
با سایر احزاب ندارد .الکسیس سیپراس ،رهبر حزب سیریزا
که ماه گذشته از مقام نخســت وزیری یونان کناره گرفت،
شــامگاه یکشــنبه گذشــته در بین هواداران خود گفت:
«یونان و یونانی ها به نماد مقاومت و شرافت تبدیل شده اند
و چهار سال دیگر هم این کوشش را در کنار یکدیگر ادامه
می دهیم ».خبرگزاری المان می نویســد« :پارلمان یونان
۳۰۰نماینده دارد .به حزب پیروز در انتخابات ۵۰کرســی
اضافه نیز تعلق می گیرد .برای تشکیل دولت البته به ۱۵۱
کرسی نیاز است .به این ترتیب حزب ســیریزا موفق نشد
اکثریت قاطع را در پارلمان یونان به دست اورد ».با اعالم
امادگی حزب یونان مستقل ،سیپراس به راحتی می تواند
اقدام به تشکیل دولت ائتالفی کند .سیپراس در برهه ای
به قدرت رسید که یونان غرق در بدهی بود .او با شعارهایی
جذاب و وعده هایی که حاکی از بهبود اوضاع بود به قدرت
رسید .در ابتدا بسیاری از کارشناسان معتقد بودند وعده های
سیپراس عملی نخواهد شد چرا که با واقعیت بسیار فاصله
دارد .اصوال سیاســت های چپ گرایانه او در مسیر تقابل
با اروپا قــرار گرفت و چاره را در اســتعفا و انداختن توپ در
زمین مردم دید .پس از اینکه رهبران یونانی نتوانستند در
میدان تقابل با اتحادیه اروپا ســربلند بیرون ایند چاره را در
روی اوردن به مردم و برگزاری همه پرســی دیدند .در این
همه پرسی بسیاری از مردم به اقدامات ریاضتی اروپا رای
منفی دادند و به نوعــی حمایت خود را از ســیپراس اعالم
کردند .بسیاری از کارشناســان اعالم کردند که سیپراس
با اتخاذ سیاســت های پوپولیســتی توپ را به زمین مردم
انداخته و می کوشــد با «کارت» مردم در برابــر اروپا بازی
کند .نخســت وزیر چپ گرا در بیســتم اوت سال جاری در
نهایت استعفای خود را اعالم کرد .اما دلیل این استعفا چه
بود؟ برخی معتقدند وقتی ســیپراس در برابر اتحادیه اروپا
نتوانست سخنان و درخواست های خود را به کرسی بنشاند
چاره را در استعفا دید .گروهی دیگر معتقدند این اقدام وی
در پی ان صورت گرفت که بخشــی از اعضای جناح چپ
حزب سیریزا با سیاست های سیپراس در راستای مذاکره
با کشورهای اروپایی بر سر کمک های مالی اتحادیه اروپا
به یونــان مخالفت کردنــد .خبرگزاری المان می نویســد:
«سیپراس با انتخابات جدید می خواست این جناح شورشی
را کنار گذاشته و پایگاه مطمئنی برای اجرای سیاست های
خود داشته باشد .ســیپراس در ابتدا اعمال سیاست های
ریاضتــی در کشــور را که پیش شــرط کمک هــای مالی
اتحادیه اروپا بــود «تحقیرامیز» خوانــده و ان را رد کرده
بود .او اما اندکی بعد نظر خود را تغییر داد ».ســیپراس در
نهایت اصالحات اقتصــادی در ازای دریافت 96میلیارد
دالر کمک مالی از نهادهــای بین المللــی را پذیرفت .به
گزارش الجزیره ،اگرچه 61درصد از رای دهندگان یونانی
در رفراندوم ماه جوالی مخالفت خود با اقدامات ریاضتی
تحمیل شــده از ســوی اروپا را اعالم کردند اما در نهایت
ســیپراس باید با شــرایط اروپا برای دریافــت کمک کنار
می امد .طرح نجاتی که از سوی ســیپراس با ان موافقت
روز پنجشــنبه ۲۰اوت برابر با ۲۹مــرداد خبر اعالم
انتخابات زودهنگام در یونان را وزیر انــرژی یونان اعالم
کرد .به گزارش رویترز ،پانوس اســکورلتیس در مصاحبه
با تلویزیون دولتی یونان گفته بود به دلیل عدم پشــتیبانی
جناح چپ حزب سیریزا از سیاســت های سیپراس ،دولت
اکثریت خود را در پارلمان از دســت داده است .چنین بود
که رســانه های یونانی خبر کناره گیری ســیپراس را اعالم
کردند .این کناره گیری باعث طرح این بحث شــد که چه
کسی باید ریاست دولت موقت را بر عهده گیرد .بر همین
اساس ،واسیلیکی شانو ،رئیس دیوان عالی یونان به عنوان
رئیس دولت موقت یونان سوگند یاد کرد .او اولین زنی بود
که در این مقام رهبری دولت یونان را بر عهده می گرفت.
خبرگزاری رویتــرز موعد انتخابات زودرس را ۲۰ســپتامبر
اعالم کرد.
طغیان چپ علیه سیپراس
افزایش مالیــات بر ارزش افــزوده و تغییر در قوانین
بازنشستگی از جمله تعهدات یونان برای اغاز مذاکرات بر
سر بسته کمک مالی جدید هستند .این تعهدات مخالفانی
هم در دولت نخســت وزیر ،الکسیس ســیپراس داشت.
او به همین دلیل روز یکشــنبه ( ۱۸ژوئیــه) کابینه خود را
ترمیم کرد و در مجموع ۱۰مقام دولتی از جمله چند وزیر و
معاون وزیر را کنار گذاشت .شرایط به سویی پیش می رفت
که شــهروندان یونانی پول های خــود را از بانک ها بیرون
می کشیدند .دولت برای جلوگیری از ورشکستگی بانک ها
و سقوط مالی اعالم کرد که حداکثر مبلغ قابل برداشت از
بانک ها 60یورو در روز اســت .وقتی شرایط اتحادیه اروپا
برای دریافت کمک مالی گام به گام عملی می شد چپ ها
بیکار ننشستند .انها مردم یونان را به نافرمانی مدنی دعوت
می کردند .چپ گرایان از شهروندان اتحادیه اروپا خواستند
تا در برابر «قلدری» نهادهای مالی بین المللی و کشورهای
اروپایی در برابر یونان سکوت نکنند .به گزارش خبرگزاری
المان ،اسکار الفونتن (رهبر پیشــین حزب چپ المان)،
ژان لوک مالنشــون (رهبر حزب چپ فرانســه) و استفانو
فاسینا (معاون پیشــین وزارت دارایی ایتالیا) در بیانیه ای
از شهروندان یونانی به طور اخص و شهروندان کشورهای
حوزه پولی یورو به طور اعم خواستند در مقابل برنامه های
ریاضتی دست به «نافرمانی مدنی» بزنند .سیاستمداران
چپ اعالم کردند «دولت منتخب و دموکراتیک سیپراس
در یونان مجبور شد در مقابل اتحادیه اروپا زانو زند» .انها
بسته کمکی به اتن در ماه ژوئن را چیزی جز یک «کودتا»
علیه دولت قانونی یونان ندانستند .اما گویی چپ ها راه به
جایی نبردند .ســیپراس وقتی حقیقت عریــان بدهی ها و
وضعیت فالکت بار کشورش را دید چاره ای ندید جز «زانو
زدن در برابر اروپــا؛» گویی این زانــو زدن همچون ناجی
یونان عمل کرد .بــا این حال ،در کنار بحــران بدهی ها و
«زانو زدن در برابر اروپا» یونان با مشکل دیگری هم دست
به گریبان است :ورود سیل مهاجران به این کشور .اگرچه
مهاجران سوری تمایلی به ماندن در یونان ندارند و عمدتا
مسیر المان ،سوئد و اتریش را در پیش گرفته اند اما به تعبیر
برخی روزنامه نگاران یونانی اگر دولت نتواند شــرایط الزم
را برای عبــور مهاجران فراهم کنــد می تواند بر معضالت
یونان بیفزاید و بر اتش بحران یونان بدمد .بنابراین ،دولت
ائتالفی اینده نه تنها باید با بحران بدهی ها مقابله کند ،بلکه
باید برای معضل مهاجران هم راه چاره بیابد.
بین الملل
اولین سفیر کوبا در
واشنگتن پس از 54سال
س هفته
عک
دولت کوبا برای اولین بار پس از سال ،۱۹۶۱اولین
ســفیرش را هفته گذشــته به واشنگتن فرســتاد« .خوزه
کاباناس» دیپلمات و کهن ه سربازی است که از سال ۲۰۱۲
«دفتر حافظ منافع» کوبا را در واشنگتن اداره می کرد .با
این حال ،واشــنگتن هنوز اعالم نکرده چه کسی را برای
پســت ســفارت ایاالت متحده به هاوانا خواهد فرستاد.
سفیر جدید کوبا در حالی در کاخ ســفید پذیرفته شده که
به زودی پاپ فرانســیس برای دیدار از ایاالت متحده به
این کشور ســفر می کند و رائول کاسترو ،رئیس جمهوری
کوبا هم برای سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل به
نیویورک خواهد رفت .از سال ۱۹۹۵که فیدل کاسترو در
سازمان ملل ســخنرانی کرد ،این اولین بار خواهد بود که
یک رئیس جمهــور کوبا به خاک امریــکا قدم می گذارد.
کاربانــاس ،در هاوانا تعلیم دیده و به عنــوان معاون وزیر
خارجه و پســت های ارشد سیاســی در کوبا فعالیت کرده
است .بر اســاس بیانیه سفارت کوبا در واشــنگتن ،تایید
صالحیت ســفیر کوبــا در امریکا ،گام دیگــری در جهت
عادی ســازی روابط دو کشور به شــمار می رود .کاباناس
پس از تســلیم اعتبارنامه خود به اوباما در کاخ ســفید ،با
وی درباره روابط دو جانبه گفت وگو کرد .روابط رسمی دو
کشور از سال 1961میالدی دوسال پس از انقالب کوبا
و به قدرت رسیدن فیدل کاسترو رئیس جمهور پیشین این
کشور ،قطع شد .کاخ ســفید در بیانیه کوتاهی ،پذیرش
کاباناس را که پیشــتر معاون وزیر امــور خارجه کوبا بوده
است ،تایید کرد.
واقع نگری واشنگتن؟
نگاه امریکا به اسرائیل به اعتدال رسیده است؟
سید جالل ساداتیان
کارشناس مسائل خاورمیانه
مثلث | شماره 280
بین الملل
طی هفتههــای اخیر رژیم صهیونیســتی موج جدید
تجاوزات خود را به مسجداالقصی اغاز کرده است که این
تجاوزات در رسانهها و مجامع بین المللی بازتاب گستردهای
داشت .از ســوی دیگر ،جریانهای مقاومت فلسطین از
جمله حماس و جهاد اسالمی در قبال این رفتار متجاوزانه
رژیم صهیونیستی واکنش نشان داده و اقداماتی را به مورد
اجرا گذاردند .نکته قابل عرضه در این خصوص اما اهداف
و خواســتههای رژیم صهیونیســتی در این کنش هدفمند
است تا از طریق ان ضعف عارض شــده بر خود را به نوعی
سامان ببخشد.
پس از توافق هســته ای ،جمهوری اســامی ایران
به عنوان اصلی تریــن حامی جریانات مقاومت اســامی
فلسطین و حتی در حین مذاکرات هستهای ،رژیم اسرائیل
از قدرت یابی و افزایش پرســتیژ منطقهای ایران به شدت
نگران بــود و ان را تهدیــد جدی امنیت ملی خــود قلمداد
میکرد .از ایــن رو ،البیهــای صهیونیســتی در امریکا
سنگین ترین فشــارها و فعالیتها را جهت برهم زدن این
توافق در میان سیاســتمداران و نمایندگان ایاالت متحده
به کار بستند اما در نهایت تالش های انها راه به جایی نبرد و
توافق ایران از سد کنگره امریکا عبور کرد .بنابراین در حال
حاضر رژیم اسرائیل احســاس میکند که در حال از دست
دادن وزن خود در سیاست خارجی امریکاست.
یعنی موقعیت پیشینی که به زور البی صهیونیستها و
حمایتهای بی دلیلی که از طریق سرمایه داران و همچنین
رســانهها به دســت اورده بود را در حال مخدوش شــدن
می بیند .به واقع نیز رژیم صهیونیســتی موقعیت و جایگاه
پیشــین خود را در سیاســت خارجی امریکا از دست داده و
نگاه امریکا به این رژیم به حدی از اعتدال رسیده است.
این پدیده از ســالها قبل اغاز شد اما به خصوص در
دوره ریاســت جمهوری باراک اوباما به اوج خود رسید؛ در
این میان اختالفات حتی به برخوردهای فردی میان اوباما
وبنیامیننتانیاهومنجرشد.لجبازیهایالبیصهیونیستی
در کنگره تا انجا پیش رفت که انها از نخست وزیر اسرائیل
برای حضور و سخنرانی در کنگره دعوت کردند ،امری که
تشدید اختالفات میان اوباما و نتانیاهو را در پی داشت.
باوجود ایــن اتفاقات اکنــون رژیم اســرائیل و البی
ان تالش دارند کماکان با همان لحن ســابق خودشــان،
سیاستهایشان را پیش ببرند که یکی از انها توقف ساخت
شهرکهای یهودی نشین است .در این خصوص اسرائیل
با وجود توافقات انجام شــده همچنان بــه کار خود ادامه
می دهد.
بحث دیگر نیز به مســجد االقصی مربوط می شود؛
مســجد االقصی باید به عنوان یک زیارتگاه عمومی برای
همه ادیان مورد احترام قرار گیرد اما انها به این مساله نیز
اعتنا نکردند.
از سوی دیگر رژیم اسرائیل بر اساس توافق باید برخی
محدوده های فلسطین را به رسمیت می شناخت تا فلسطین
نیز به عنوان یک کشور مستقل شناخته شــود .اما در این
رابطه نیز سنگ اندازی هایی کردند.
از یک طرف اســرائیل نمیخواهد به مذاکراتی که
میان گروههای فلسطینی و اســرائیلی بوده ،پایبند باشد و
از طرف دیگر امریکا متوجه شــده اگر بخواهد به این روند
ادامه دهد بــه اعتبارش در خاورمیانه بیــش از پیش لطمه
وارد می شود.
زیرا یکی از دالیلی که امریکاییها مورد نفرت مردم
خاورمیانه یا غرب اسیا قرار دارند رفتارهای اسرائیل نسبت
به فلســطین و سیاســت تعاملی امریــکا در این خصوص
بوده است.
به خصوص در ســالهای اخیر باراک اوباما متوجه
این معنا شده بنابراین در حال تالش است تا سیاستهای
قلدرمابانه اسرائیل را تعدیل کند و یکی از اختالفات اصلی
میان تل اویو و واشنگتن نیز در مورد همین معناست.
رژیم اسرائیل اگر همچنان به مسجد االقصی تعرض
می کند یــا تمامی وعده هایــش را زیر پا می گــذارد به این
دلیل است که می خواهد به طریقی از امریکا امتیاز بگیرد
و باجخواهی کند.
اما این روزها دولت امریکا با چشم بازتری به وقایع و
اقدامات اسرائیل می نگرد و اوباما دریافته که منافع ملی و
امنیت ملی امریکا در این است که تعادلی در روابط خارجی
خود با کشورهای منطقه و اســرائیل ایجاد کند .این بدان
معنا نیست که امریکا می خواهد اســرائیل را نادیده بگیرد
بلکه تنهــا بحث تعــادل در سیاســت هایش و واقع نگری
مطرح است.
واشنگتن ظاهرا میخواهد از این پس اسرائیل را در
حد خود نگه دارد و در سیاست خارجی اش برای ان جایگاه
مشــخصی تعریف کند .زیرا تاکنــون به تعبیــری امریکا
گروگان سیاستهای اسرائیل بود و انچه صهیونیستها،
ایپک و طرفداران انها دنبــال میکردند به گونهای بود که
سیاست خارجی امریکا را در گروی خود داشتند.
71
شوخی دردسرساز
حرف های علی کفاشیان در مصاحبه با رضا رشــیدپور واکنش تند مهدی
تاج را به همــراه داشــت .اگرچه کفاشــیان دربــاره بانــد اصفهانی ها در
فدراسیون فوتبال تاکید می کند که قصدش شوخی بوده اما این اظهار نظر
جنجال هایی را باعث شده است.
ورزش
تی
تر
یک
عامدانهواردموضوعامنیتی هاشدم
تو گویمثلثبارضارشیدپوردربارهیکمصاحبهجنجالی
گف
مهدی ربوشه
ورزش
72
مثلث | شماره 280
دبیر گروه ورزش
گفت وگوی شما با علی کفاشیان خبرساز شده.
پیش بینی می کردید پرسش و پاسخ شما با رئیس
فدراسیون فوتبال تا این حد بازتاب داشته باشد؟
قطعــا پیش بینــی خــودم هــم این بود .ســابقه
گفت وگوهای این چنینی در کارنامه مــن وجود دارد .چه
در زمانی که در عرصه مطبوعــات کار می کردم و در مجله
رویش و روزنامه فرهنگ کار می کــردم و چه زمانی که در
تلویزیون بودم عموما گفت وگوهای بنده خبرساز می شد.
1
رضا رشــیدپور ،مجری ،تهیه کننده ،کارگردان و
بازیگر اهل ایران است.یک ویژگی منحصر به فرد دارد؛
صریح سوال می پرسد و به همان اندازه در پاسخگویی
صریح اســت .به بهانه گفت وگوی خبرسازش با علی
کفاشــیان و واکنش های متفاوتی که این مصاحبه به
همراه داشت با او هم صحبت شدیم .متن گفت وگوی
هفته نامه مثلث با رضا رشیدپور را می خوانید.
هر چند خود را هنوز شاگرد اساتید بزرگ مطبوعات و رسانه
می دانم و محضر این عزیزان درس پس می دهم اما مدعی
این هستم که گفت وگوهای خبرســاز و البته پر محتوایی
انجام داده ام .به همین دلیل در پاســخ به سوال شما باید
بگویم که می دانستم و اطمینان داشتم که این گفت وگو
نیز بازتاب های گسترده ای به دنبال خواهد داشت.
چه اتفاقی باعث شد شما به سراغ اقای کفاشیان
بروید؟
اقــای کفاشــیان از دوســتان خیلــی خوب من
هستند .از این گذشته اقای کفاشیان با سعه صدر و صبوری
خاصی در این برنامه پاســخگوی ســواالت من بودند .از
این دو مورد که بگذریم باید عــرض کنم که در حوزه های
مختلف با چهره های خاصی گفت وگو داشــته ام .ســابقه
مصاحبه با چهره هــای فوتبالی هــم در کارنامه من وجود
دارد .به خاطر دارید که گفت وگو با علی دایی چقدر خبرساز
شد .فیروز کریمی همین طور که به یکی از گفت وگوهای
ماندگار تبدیل شــد .البته هرگــز مدعی این نبــوده ام که
حمله رئیس به باند اصفهانی ها
مصاحبه رضا رشید پو ر با علی کفاشیان
جنجالی شده است
فعالیت یا همکاری کرده ام اما در کشــور مــا نمی دانم به
چه دلیلی و البتــه نمی خواهم وارد جز ئیات ان بشــوم اما
واقعیت این است که چه در حوزه رسانه و چه انهایی که کار
امنیتی کرده اند احساس می کنند این بحث اصال نباید باز
شود و کســی هم نباید درباره اش حرفی بزند .چرا؟ مگر نه
اینکه ما امنیت مان را مدیون تالش های شبانه روزی یک
سری افراد هســتیم که ضامن اقتدار کشــورمان هستند؛
افرادی باهوش که باید درباره شــان حــرف بزنیم و اتفاقا
قدردانشان باشیم .به همین دلیل اصال متوجه نمی شوم
که چرا بعضی ها از اینکه با افتخار بگویند بله من مدتی کار
امنیتی کرده ام خودداری می کننــد .اتفاقا اگر پرونده مان
مثبت است باید با کمال میل و در نهایت افتخار سرمان را
باال بگیریم و اذعان کنیم که کار امنیتی کرده ایم .نباید به
پرسشگر بگوییم چرا از فالن شخص پرسیدی که امنیتی
است یا نه؟ اتفاقا باید با این فرهنگ ناجور مبارزه کنیم .این
فرهنگ ناجوری که بعضی ها فکر می کنند باید از ادم های
امنیتی فرار کرد و درباره شــان اصال حرفی نزد .اتفاقا من
عامدانــه وارد این حوزه شــدم و یکــی از موضوعاتی که
عالقه مندم ان را کمرنگ کنــم همین خط قرمز بی جهتی
است که بعضی ها می خواهند افکار عمومی را از ادم هایی
که در سرویس امنیتی فعالیت می کنند واهمه داشته باشند.
ما باید از افرادی که با تروریســم ،فرقه گرایــی و خیلی از
معضالت دیگر مبارزه می کنند و تالش های بی وقفه شان
تا کنون اصال دیده نشده بیشتر حرف بزنیم.
شــما قبل از مصاحبه با اقای کفاشــیان پاســخ
سوال تان را نمی دانســتید یا اینکه می دانستید
امــا عالقه مند بودیــد از زبــان اقای کفاشــیان
اظهارنظری در خصوص مهدی تاج بگیرید؟
نمی خواهم قضاوتی در این باره داشــته باشــم.
چــون از اقای تاج نام بردیــد اما مجموعــه ذهنیتی که از
خبرنگاران ورزشــی گرفته بودم حکایت از ان داشــت که
خیلی ها این سوال برای شان پیش امده بود و در این باره
ابهام داشتند .شاید جرات نکرده بودند با این صراحت این
سوال را بپرسند اما من این کار را انجام دادم و البته جواب
روشنی هم گرفتم.
شــما در این گفت وگو به بحث باند اصفهانی ها
اشــاره کردید .جدا از اینکه این باند وجود دارد یا
خیر ایا این سوال را به دلیل خاصی مطرح کردید
یا اینکه اساســا به دنبال این بودید که یکدســت
شــدن قدرت در تشــکیالت فوتبال را به چالش
بکشید؟
ممنونم که در پرسشی که مطرح کردید به من هم
کمک کردید تا جوابگو باشم .واقعیت این است که سابقه
روشــنی در حوزه قومیت دارم .اتفاقا زمانی که ویدئوهای
مثلث | شماره 280
اقای تاج جز و پر رنگ ترین قسمت های
فدراسیون فوتبال هســتند .اگر با کفاشیان
گفت وگو می کردم و به اقای تاج نمی پرداختم
سوال برانگیز بود
خانگــی ضبــط می کــردم و در فیس بوک خودم منتشــر
می کردم یکــی از تندترین ویدئوهایی کــه ضبط کردم به
موضوع پان ترکیست ها مربوط می شد که حتی به تهدید
بنده منجر شد و اتفاقات تلخی هم رخ داد که نمی خواهم
درباره اش خیلی حرف بزنم اما باید تاکید کنم که همواره به
همگرایی قومیتی در کشورمان افتخار کرده ام و به شدت
به این موضــوع اعتقاد دارم .اما این مرام و مســلک نباید
باعث شــود که ما از یکدست شــدن قدرت انتقاد نکنیم.
حاال نه لزوما درباره باند اصفهانی ها .اصال باند یزدی ها،
شیرازی ها ،مشهدی ها ،تبریزی ها .االن اتفاق خیلی بدی
که رخ داده این است که درباره بعضی ادارات ما می گویند
اینجا باند مازندرانی ها است یا فالن جا باند تبریزی ها است
یا همین طور درباره دیگر ادارات .این اصال اتفاق خوبی
نیســت .این موضوع بازتاب های منفی در افکار عمومی
ایجاد می کند .اقای کفاشــیان باید به این ســوال روشن
جواب می داد که ایا در فدراسیون فوتبال باند اصفهانی ها
وجود دارد یــا خیر؟ اگر ایــن باند وجود دارد مــا به عنوان
رسانه موظف هســتیم که چراغ خطر را روشن کنیم .چرا؟
چون برخی حساسیت ها در این مورد وجود دارد .به عنوان
مثال اذربایجان در ایــن مورد دچار حساســیت و ذهنیت
شده .خوزستان هم نسبت به این موضوع حساس است.
حواس تان باشــد که در پایان لیگ دوباره مساله ای پیش
نیاید و شائبه هایی در این باره شکل نگیرد .اگر هم این باند
وجود خارجی ندارد چه بهتر .ما هم خوشحال می شویم.
بنابراین از پرسش نباید فرار کرد .یک مقام فوتبالی هم به
همین شکل .فکر نمی کنم باید برای پرسیدن چهار سوال
ســاده از یک مقام مســئول ترس به خودمان راه بدهیم.
البته که باید شــفاف بپرســیم و اجازه ندهیم حرمت کسی
زیر سوال برود.
«تــاج کارگزار بانــد اصفهانی ها در فدراســیون
فوتبــال اســت» .به نظــر می رســد ایــن جمله
دردسرهایی را برای اقای کفاشیان به وجود اورده
است .اقای تاج در این مورد واکنش تندی نشان
داده و گفته که این حرف ها چیپ است .نظر شما
در این مورد چیست؟
فایل مصاحبه ای که بنده با اقای کفاشیان انجام
داده ام در «دید در شب» وجود دارد .بنابراین ذکر این نکته
را ضروری می دانم که بسیاری از رسانه ها و خبرنگاران عزیز
از برخی پاسخ های رئیس فدراسیون فوتبال برداشت های
خودشان را در رسانه شان منتشــر کرده اند .به خصوص در
مورد این جمله اقای کفاشیان که می گوید اقای تاج کارگزار
باند اصفهانی ها در فدراسیون فوتبال است ،شک ندارم که
اقای کفاشیان این جمله را به شوخی مطرح کردند اما برخی
رسانه ها این شوخی را به شکلی کامال جدی منتشر کردند.
هر چند یــک نقل معــروف داریم که می گویــد در پس هر
شوخی واقعیاتیهمنهفتهاستامابهنظرمنبایداینموضوع
را فراموش کنیم که اقای کفاشیان چهره شوخ طبعی است.
البته این حق برای اقای تاج محفوظ اســت که در این باره
جوابیه و بیانیه هم صادر کننــد یا حتی در این برنامه حضور
پیدا کنند و دیدگاه هایشــان را مطرح کنند .من با اقای تاج
رابطه خوبی دارم و سال ها ست که دوستی ما پا برجا بوده و
در مقاطع دیگری نیز با هم گفت وگو کرده ایم اما اینکه طرح
چنین پرسش هایی یک کار چیپ اســت یا یک ضرورت را
اجازه بدهیم مردم درباره اش صحبت کنند.
ورزش
فوتبال را کامال می شناسم اما وقتی کارنامه گفت وگوهای
فوتبالی خودم را مرور می کنم احساس خوبی دارم.
فکر می کنم در بین رشته های ورزشی به فوتبال
عالقه خاصی دارید .چــون فوتبال برد اجتماعی
وسیعی در بین مردم دارد و خیلی ها نسبت به ان
واکنش نشان می دهند .نظرتان چیست؟
فوتبال در کشــور ما نبض هیجان مردم اســت.
شاید تنها رشته ورزشی است که مخاطبان ان را طیف های
مختلف جامعه تشــکیل می دهنــد؛ از تحصیلکرده های
عالی جامعه گرفته تا افرادی که حتی ســواد رســمی هم
ندارند همگی فوتبال را دوســت دارند و نسبت به اتفاقات
ان واکنــش نشــان می دهند .طرفــدار فوتبــال در همه
جای دنیــا همین طور اســت و با لطبــع در کشــور ما هم
عالقه مندان زیادی هستند که به فوتبال اهمیت می دهند.
با این حال باید عرض کنم یک برنامه ساز باهوش باید این
حساسیت ها را درک کند و بتواند سوژه ای را انتخاب کند که
خبرساز باشد و بازتاب های متفاوتی به همراه داشته باشد.
من هم عامدانه به ســراغ موضوع فوتبــال رفتم و با اقای
کفاشیان گفت وگویی را ترتیب دادم.
عامدانه به سراغ اقای تاج رفتید؟
یک مصاحبــه کننده خوب یعنی کســی که تمام
موضوعــات مربوط بــه ســوژه اش را فرامــوش نکند ،از
فرصت هایی کــه در جریان مصاحبه به دســت می اورد به
نحو احســن اســتفاد ه کند ،اولویت بندی داشــته باشد و
طبق ان اولویت ها سوال های بجایی را مطرح کند .اقای
تاج جــز و پر رنگ ترین قســمت های فدراســیون فوتبال
هستند .اگر با کفاشــیان گفت وگو می کردم و به اقای تاج
نمی پرداختم سوال برانگیز بود .چون اقای تاج در فوتبال
ما مقوله مهمی است .االن هم که بازخوردهای مصاحبه ام
را می بینم دیگر تردیدی ندارم که راه را در مصاحبه با اقای
کفاشــیان درســت رفته ایم و مطالبی را مطرح کردیم که
افکار عمومی به دنبال پاســخ ان بودند.در گفت وگوهای
مثلث شیشه ای هم همین طور بود .مصاحبه های برنامه ها
تا سال ها مورد استناد قرار می گرفت .برخی روزنامه های
مهم کشــور تا مدت ها به مصاحبه های ان برنامه اســتناد
می کردنــد .خیلی هــا تــا مدت ها بــه حرف هــای اقای
هاشمی رفسنجانی در ان برنامه اشاره می کردند یا به عنوان
مثال به حرف هــای اقای عبدالعلی زاده رجوع می کردند.
سلیقه من در مصاحبه این است .دوست دارم مرجع خلق
کنم و به مصاحبه هایم با چهره های مختلف استناد شود.
در مورد اقای کفاشیان هم اطمینان دارم که تا مدت ها به
حرف های ایشان در برنامه دید در شب استناد خواهد شد.
یکــی از موضوعاتــی کــه همــواره بــا احتیــاط
درباره اش صحبت شــده همین بحــث افرادی
اســت که در حوزه های امنیتی فعالیت می کنند.
رســانه ها خیلی مستقیم به ســراغ این موضوع
نمی روند .اما شما مستقیم سراغ این موضوع و
به خصوص کارنامه اقای تاج رفتید .چرا؟
یکی از خطوط قرمز سلیقه ای ما همین موضوع
است؛ اشاره به بحث های امنیتی .در حالی که در بسیاری
از کشورهای دنیا کسانی که ســابقه کار امنیتی داشته اند
با افتخار بــه این موضوع اذعان می کننــد و اتفاقا فعالیت
امنیتی را جــز و مثبت کارنامه شــان می دانند و بــا افتخار
می گویند بله با افتخار ســال ها در سرویس امنیتی کشورم
در وصف مثلث اصفهانی
شوخی با مدیران اصفهانی درست
نیست
حمله رئیس به باند اصفهانی ها
مصاحبه رضا رشید پو ر با
علی کفاشیان جنجالی شده است
73
ورزش
2
حمله رئیس به باند اصفهانی ها
مصاحبه رضا رشید پو ر با علی کفاشیان جنجالی شده است
ورزش
74
مثلث | شماره 280
دید در شب .این برنامه رضا رشــیدپور است .با امضای
مخصوص خودش .انجا کــه بی پرده بــا چهره های مختلف
به گفت وگو می نشــیند و گاه ان چنان خبرساز می شود که یک
شوخی ساده از اختالفات درونی یک تشــکیالت بزرگ پرده
برمی دارد .رضــا رشــیدپور در مقطعی از تلویزیون جدا شــد.
واقعیت این است که او را کنار گذاشــتند .او پس از جدا شدن
از تلویزیون ســعی کرد خودش را در ورطه بازیگــری بیازماید
که نتیجه اش حضــور در فیلم هایی چون بی پولی ،شــیش و
بش ،سوپر استار و در امتداد شهر بود .حضور جنجالی اش در
شبکه ایرانیان و حرکت خاص او در ساخت کلیپ های متعدد و
قرار دادن انها روی شبکه یوتیوب و فیسبوک از دیگر کارهای
رشیدپور در سال های اخیر بوده است اما با روی کار امدن دولت
یازدهم او حامی بزرگی را با خود همراه می دید؛ حسن روحانی.
رضا رشــیدپور در کوران تبلیغات نامزدهای ریاست جمهوری
یکی از همراهان اصلی روحانی در ســفرهای انتخاباتی بود و
در بســیاری از میتینگ های انتخاباتی او از رشیدپور به عنوان
مجری استفاده می شد.
ک هاردتــاک واقعی بــدون رودربایســتی و اعمال
«ی
سلیقه .مردم منتظر باشند تا چیزهایی که فکر نمی کردند ببینند
و بشنوند را در دید در شب ،ببینند » .این وعده رضا رشیدپور بود
که خیلی زود محقق شــد .برنامه دید در شــب با تهیه کنندگی
و اجرای او باالخره اغاز شــد تا گفت وگوی او با علی کفاشیان
بازتاب های فراوانی را همراه داشــته باشــد .کفاشیان در این
گفت وگو از رازهای جالبی پرده برداشت؛ اینکه وزیر ورزش به
او اصرار کرده تا مهدی تاج را برکنار کند .ماجرا از جایی شروع
ی تراکتورسازی
شــد که پس از اتفاقات عجیب و غریب در باز
و نفت تهران در هفته پایانی فصل گذشــته لیگ برتر ،وزارت
ورزش تاکید داشــت که باید با عوامل ایــن حادثه تلخ برخورد
شود .این خواســته عموم بود و وزیر ورزش هم اصرار داشت
تا خاطیان شناسایی و با انها برخورد شود .پس از بررسی های
حراست وزارت ورزش مشخص شد غالمرضا بهروان ،رئیس
کمیته مســابقات و بهمنی ،مدیر روابط عمومی سازمان لیگ
در تبریز کم کاری داشتند .وزارت ورزش از کفاشیان خواست تا
این دو مسئول برکنار شوند اما تاج رئیس سازمان لیگ که این
دو جزو کارکنانش بودند ،با ایــن موضوع مخالفت کرد .وزارت
ورزش که تصور می کرد سازمان لیگ سهمی در این اتفاقات
دارد ،از علی کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال درخواست کرد
تا مهدی تاج را کنار بگذارد که او بــا این موضوع هم مخالفت
کرد تا اختالفــات فدراســیون و وزارت ورزش وارد فاز تازه ای
شود .تاج بابت این اتفاقات بسیار دلخور بود و چندی بعد وقتی
به مجلس رفت ،مقابل وزیــر ورزش به گالیه از وزارتخانه اش
پرداخت .وقتی در مقابل نمایندگان مجلس ،وزارتی ها گفتند
دخالتی در فدراسیون ها ندارند ،مهدی تاج بی پرده از برکناری
بعضی از مسئوالن فدراسیون که شــائبه دخالت وزارتخانه در
برکناری شــان وجود داشــت ،حرف زد و موضوع تالش برای
برکناری خود را ه م افشا کرد .موضوعی که البته چندان به مذاق
وزیر ورزش خو ش نیامد .اما کفاشیان پای رفیق اصفهانی اش
ایستاد و او را نگه داشت؛ رفیقی که گفته می شود در ماجرای
بازداشــت یک روزه کفاشــیان ،به کمک دوست قدیمی اش
رفته بود و حتی برای اقای رئیس وثیقه گذاشت اما هیچ وقت
کفاشــیان یا تاج در این بــاره حرفی نزدند و تائیــد یا تکذیبش
نکردند .ولی از همان روز بود که دوباره تاج و کفاشــیان خیلی
با هم رفیق شــدند .ایــن قدر رفیق کــه بعد از حدود دو ســال
دوری تاج از فدراسیون باالخره به فدراسیون برگشت و مسئول
سازمان لیگ شد .حاال این بار کفاشیان به پای تاج ایستاده و
خودش درباره این دوســت با نفوذش حرف می زند .کفاشیان
در برنامه رشیدپور گفت« :وزیر ورزش تقاضا کرد تاج را برکنار
کنیم اما من گفتم از کار او راضی هستم و به کارش ادامه بدهد.
ن تراکتورســازی به تــاج کاری نداشــتند .او خودش
هوادارا
می ترسید سپاهان قهرمان شود .خودش حساس شده است
که سپاهان قهرمان شود .تاج گناهی نداشت که توبیخ شود.
به وزیر ورزش اطالعات غلط دادند .من که با تاج کار می کنم
می بینم واقعیت چیست .تاج قبل از بازی تراکتورسازی گفت
به داور بگویید مدیریت کند و به ضرر تراکتورسازی سوت نزند.
ی تراکتورســازی را داشته
در مجموع خواســت که فغانی هوا
باشــد .ما هم اولین بار این بحث را به داور گفتیم .ولی در هر
صورت تشــخیص داور بود و ســختگیرانه عمل کرد .به نفع
فوتبال ما بود ک ه تراکتورســازی قهرمان شود ».رشیدپور از او
پرســید اذری ها می گویند اصفهانی ها اجازه قهرمان شدن به
ما نمی دهند و کفاشیان این گونه پاسخ داد« :اصال این بحث
صحت ندارد .من بحث های قومیتی را قبول ندارم .خداییش
این طور نیست .تاج واقعا دوست داشت ک ه تراکتورسازی اول
شود .به فکرش هم نبود که سپاهان اول شــود ».اما از اینجا
به بعد گفت وگوی رشــیدپور با رئیس فدراسیون فوتبال شکل
خاصی به خود گرفت؛
رشیدپور :اقای تاج امنیتی است؟
کفاشیان :از چه نظر؟
رشیدپور :یعنی اینکه نیروی امنیتی است؟
کفاشیان :ایشان ارتباطاتی دارد .در سپاه هم همکاری
می کرده است .ارتباطاتش از من بهتر است.
رشیدپور :پس بحث بی سیم در تبریز ،اس ام اس..
کفاشیان :تاج قبل از بازی چند بار به تبریز رفت و جلساتی
را برگزار کرد .این بحث ها فقط در خارج از برنامه ایشان است.
من می گویم با امنیتی ها ارتباط دارد اما امنیتی نیست.
رشیدپور :شما چطور؟
کفاشیان :من اصال بحث امنیتی نکردم .هرگز .همیشه
گرچه کفاشیان می گوید که با تاج شوخی
کرده اما شاید پشت هر شوخی ای
واقعیتی نهفته باشد
کار ورزشی کردم .هیچ وقت هم در وزارت اطالعات کار نکردم.
همین پرسش و پاسخ کوتاه کافی بود تا رسانه ها به موجی
از تیترهای جنجالی روی بیاورند؛ امنیتی بودن تاج و البته باند
اصفهانی ها در فدراسیون فوتبال دو موضوعی بود که به شدت
خبرساز شد .گویا شوخی علی کفاشیان در مورد باند اصفهانی ها
به شدت موجب دلخوری مهدی تاج شد .رئیس سازمان لیگ
روی انتن برنامه بهرام شفیع رفت و گفت« :نه فقط من که همه
مدیران ورزش کشور ،از روسای فدراسیون ها تا مسئوالن عالی
رتبه قبلی ورزش ،در دوران کارشان با مسئوالن امنیتی مرتبط با
کشور در ارتباط هستند و من هم از این قاعده مستثنی نیستم.
هیچ ارتباط غیر متعارف دیگری هم ندارم ».رئیس فدراسیون
ی ها ردتاک گفته بود تاج سردســته
فوتبال در همان گفت وگو
باند اصفهانی هاست .تیتری که با شناخت از کفاشیان می توان
ی اوست اما حرفی است که
فهمید یکی از شــوخی های کالم
مدام منتقدان تاج به خصوص در تهران و تبریز می زنند .رئیس
ســازمان لیگ در واکنش به حرف کفاشیان می گوید« :من با
کفاشــیان حرف زدم .این حرف را به شوخی گفته است .االن
در هیات رئیسه من و اســامیان اصفهانی هستیم و به خاطر
همین چنین جمله ای گفته .ولی شــما می دانید که کفاشیان
ادم شوخی است .از نظر فراوانی همه استان ها در هیات رئیسه
نماینده دارند و بعد هم مســائل داوری اصال بــه بنده ارتباطی
ندارد .من 10-12سال اســت دیگر در اصفهان نیستم ،ولی
افتخار می کنم به اصفهانی بودنــم .تیم های اصفهانی هم با
شایســتگی قهرمان شــدند ولی اینکه خدای ناکرده ما به نفع
همزبان ها عمــل کنیم ،حرف های چیپی اســت که توســط
بعضی ها گفته می شود».
اصفهانی های ورزش
علــی کفاشــیان ،محمــود اســامیان ،مهــدی تاج،
محمدرضا ساکت ،بهرام افشــارزاده ،علیرضا رحیمی ،سعید
اذری و مهرزاد خلیلیان ،مدیران کلیــدی اصفهانی حاضر در
فوتبال ایران هستند .که «حلقه اصفهانی ها»ی فوتبال ایران
را شکل داده اند حاال برخی از تحلیلگران از «باند اصفهانی در
فوتبال ایران» می گویند .طعنه ای که همزمان با ماجرای تبریز
و قهرمانی سپاهان مطرح شد و بسیاری از فوتبال دوستان ان را
مطرح کردند ؛ راهی که مهدی تاج ،نایب رئیس دوم فدراسیون
فوتبال باز کرد و حاال شــاهد حضور دیگر مدیران اصفهانی در
فوتبال هستیم .داستان بازگشت مهدی تاج ،مرد پرنفوذ فوتبال
ایران به فدراسیون جالب است .او در انتخابات اخر فدراسیون
شکست خورد و از فدراسیون دور شد .نامه نگاری های فراوانی
بــا ســازمان بازرســی و وزارت ورزش بــرای غیرقانونی بودن
کفاشیان ،به عنوان یک بازنشسته در فدراسیون نوشت و رسما
در گروه اپوزیسیون رئیس فدراســیون فوتبال قرار گرفت .او
به خاطر رابطه نزدیکش با دولت قبلی خیلی زود به عنوان عضو
هیات مدیرهباشگاهپرسپولیسمعرفیشدتاازفوتبالدورنباشد
اما ناگهان کفاشیان به اوین رفت ،بهروان کنار رفت و مهدی
تاج دوباره به فدراسیون فوتبال بازگشت؛ نایب رئیس فدراسیون
کفاشیان .همان فدراسیونی که رئیسش در گفت وگو با روزنامه
شوخی با مدیران اصفهانی درست نیست
جواد خلیفه سلطان
روزنامه نگار ورزشی
3
مثلث | شماره 280
علی کفاشــیان مــرد شــوخ طبعی اســت .از یک جهت
شــوخ طبعی او خوب اســت چون می تواند در مواقــع بحرانی
خونســردی اش را حفظ کند اما برخی شــوخی ها کار دســتش
می دهد .مهدی تاج کارگزار باند اصفهانی ها است؛ این شوخی
بود که گران تمام شــد .برای همه گران تمام شد .این حرف ها
شکاف ایجاد می کند .جالب نیست .بعد هم بالفاصله تکذیب
کرد.گفتکهشوخیکرده.اماکارازکارگذشتهبود.البتههمهما
می دانیمکهکفاشیانشوخیکرده.اینحرفانقدرخوبنبود
که تاج که همواره چهره ارام و خونسردی است از کوره در رفت.
ناراحتشدوواکنشتندیهمنشاندادکهبهنظرمحقداشت.
یکعدههمدراینمیانمترصدفرصتیبودندکهمدیرانشایسته
اصفهانی را تخریب کنند .این افراد از شــوخی اقای کفاشــیان
بهره برداریکردند.اینشوخیاصالزیبندهاقایکفاشیاننبود.
وقتیمی گوییمبانداصفهانی هابدنیستبدانیمراجعبهچهکسانی
حرف می زنیم و اساسا بد نیست بدانیم که برچسب باندبازی را به
چهمدیرانینسبتمی دهیم.سهمدیرمهمدرفدراسیونفوتبال
حضوردارندکهاصفهانیهستند؛اسالمیان،تاجوساکت.بیایید
بهکارنامهایندوستاننگاهکنیم.بعدقضاوتکنیم.ببینیم ایااین
مدیرانباسابقه ایکهدارندبارابطهبهتشکیالتفوتبالرسیده اند
یا اینکه ماجرا چیز دیگری است .دکتر اسالمیان در دوره جبهه
و جنگ یکی از مدیران بنام کشــورمان بود .یکی از فرماندهان
بزرگ که در جبهه و جنگ بسیار عملکرد درخشانی داشت .یعنی
قبل از اینکه او را به عنوان یک مدیر سیاسی یا ورزشی بشناسیم
باید بدانیم که او در زمانی که کشــورمان درگیر جنگ بود یکی از
سربازان با وفای این مملکت شد و با تمام وجود در جبهه و جنگ
حاضر شد و تعهد خود را نســبت به این ملت و نظام نشان داد .او
درمقطعیاستانداراستانچهارمحالوبختیاریمی شود.زمانی
یا ستانداراصفهانبودویابتدامعاونبرنامه ریزی
کهجهانگیر
استانداری،کمیبعدمعاونسیاسیامنیتیاستانداریاصفهان
می شود.درپستمعاونتسیاسیامنیتیاستانکاربسیارسختی
بر عهدهداشت.درانمقطعزمانی گروه هایسیاسیخاصیدر
اصفهانفعالبودندامااوبهخوبیاینگروه هارامدیریتکرد.اما
اینهاکارنامهاسالمیاندربعدسیاسیاست.اودرعرصهمدیریت
ورزشهمخوشدرخشید.دردهههفتاد،سپاهانزیرمجموعه
کارخانه سیمان ســپاهان نبود .محمود تابش ر یاست باشگاه را
بر عهده داشــت .بخش خصوصی دیگر نمی توانست فوتبال را
ادارهکند.فوتبالگرانشدهبود.سردارترکاندرانمقطعرئیس
هیاتفوتبالاستانبودواسالمیاندرسمتمعاونتبرنامه ریزی
استانداری مشــغول به فعالیت بود .با همکاری و مساعدت این
عزیزانبودکهسپاهانازانحاللنجاتپیداکردوزیر مجموعه
کارخانهسیمانسپاهانشد.اینگونهبودکهاصلی تریندغدغه
مردمبرطرفشد.مردمی ترینتیماصفهانبدینترتیببهحیات
خودادامهدادوامروزمی بینیمکهیکیازقطب هایاصلیفوتبال
ایرانمحسوبمی شود.اسالمیاندرسال 72کهدراستانداری
مشغولفعالیتبودسهدورهتورنمنتفوتبالینقشجهانرابرگزار
کرد .بی نظیرترینمسابقاتیبودکهمی شددر قالبتورنمنتبرگزار
کرد.استقاللوپرسپولیسهشتشبانه روزدربهترینوضعیتی
که می شد میزبان شان باشــیم در اصفهان حاضر شدند و در ان
مسابقات شرکت کردند .اسپانســر این تورنمنت هم کارش را به
بهترینشکلممکنانجامداد.اینهاتنهابخشیازکارهایبزرگی
استکهاسالمیاندرفوتبالاصفهانانجامداده.بهخاطردارم
که استاد عطاالله بهمنش پس از سال ها دوری از گزارشگری و
حضوردرمیادینفوتبالدراصفهانبودکهموردتقدیرقرارگرفت.
منواقایترکانبه دنبالشرفتیمواورابهاصفهانبردیم.هشت
روزمیزبانایناستادعزیزبودیم.خیلی هااصالاورافراموشکرده
بودندودالیلعجیبیراهممطرحمی کردندامااسالمیاناصرار
داشتکهاومردیاستکهبرایفوتبالمازحمتکشیدهومابه
پشتوانهدکتراسالمیاناینکارراانجامدادیم.وقتیبهمنشبه
تهرانبرگشتبرایترکاننامهنوشتونامهعجیبیهمنوشت ؛
پر از احساس .پر از شــوق و انگیزه برای ادامه زندگی پر ثمرش.
نوشته بود که با برگشــتن به تلویزیون و گزارش کردن مسابقات
کشــتی کودک و حرف زدن با مردم از تریبــون تلویزیون دیگر
ارزویینداردکهبراوردهنشدهباشد.وقتیجهانگیریوزیرصنایع
و معادن شد اقای اسالمیان مدیرعامل کارخانه ذوب اهن شد.
فوالدشهر که االن تنها داشته اصفهان است و سال ها است در
عرصه هایداخلیوخارجیمورداستفادهقرارمی گیردمحصول
کار اسالمیان اســت .او بود که دســتور تکمیل این ورزشگاه را
داد و این پروژه به سرانجام رسید .سپاهان چگونه زیر مجموعه
کارخانهسیمانسپاهانشد؟اسالمیاندستوردادکهایناتفاق
رخ داد .اســامیان مهره های مدیریتی اش را به بهترین شکل
ممکن چید .تاج رئیس هیات مدیره باشــگاه ســپاهان شد و در
کارخانههممدیریت فروش را برعهده داشت .تاج دست راست
اسالمیان بود .ساکت بعدها مدیرعامل سپاهان شد اما اگر به
موفقیتی رسید نتیجه حمایت های اسالمیان بود که سپاهان
را به یک قطب بزرگ در فوتبال ایران تبدیل کرد .سال 84اوج
تصمیمات بزرگ اســامیان برای سپاهان بود .حتی به خاطر
دارم که می خواست هواپیمای اختصاصی برای سپاهان بخرد
اما متاسفانه از سمت خود کنار گذاشته شد .در واقع می خواهم
بگویم اسالمیان هر جا که رفته اثرات مثبتی داشته است .در
سپاهان و ذوب اهن فوق العاده کار کرده است .مهدی تاج هم
همین طور .او فوتبالیست بود .وقتی جنگ و جبهه شروع شد او
همبهجبههرفت.معلمورزششد.بعدهابههیات مدیرهباشگاه
ذوب اهن راه یافت .مدتی رئیس اتحادیه باشــگاه ها بود .در
فدراسیون نایب رئیس بود .حاال هم رئیس سازمان لیگ است
که همه ما عملکرد او را در بهتر شدن و منظم تر شدن بازی های
لیگ برتر می بینیم .نمی گویم بازی های لیگ برتر االن ایده ال
برگزار می شود ،اما نســبت به قبل خیلی بهتر و منظم تر برگزار
می شود .مثلث ســاکت ،تاج و اســامیان هر جا که بوده اند
عملکرد مثبتی داشته اند .در دهه 80انها بودند که سپاهان را به
قطب تبدیل کردند و گرنه در همه سال های پیش از ان سپاهان
تنها به دریافت عنوان بهترین تیم شهرســتانی اکتفا می کرد.
محمدرضاساکتهمهمینطور.پاسداریکهتعهدشبهنظام
و مملکت را در دوران جبهه و جنگ نشــان داد و بعد از ان هم
مدیری بود که به پاکدستی شهره بود .او با سپاهان طالیی ترین
دوره تاریخ فوتبال این باشگاه را ساخت و چهره بسیار محبوبی
نزد مردم اصفهان است .نه تنها مردم اصفهان بلکه بسیاری از
کارشناســان فوتبال او را مدیری کارکشته و باهوش می دانند.
بنابراین ایا درست اســت که با یک شوخی از لفظ باند استفاده
کنیم و مدیران اصفهانی را زیر سوال ببریم؟ منتقدان مدیران
اصفهانی فدراسیون فوتبال لطفا به ناکامی های این عزیزان
اشاره کنند .ایا موردی پیدا می کنند؟ پاسخ نه است .چه کسی
است که نداند اسالمیان مدیری اســت که اساسا فدراسیون
و ریاســت ان جای کوچکی برای او اســت .او اگر چه دوست
یاسحاقجهانگیریاستاماال اقلانهاییکهاینمدیر
صمیم
و توانمندی هایش را می شناسند به خوبی می دانند که سطح او
مدیریت در وزارتخانه اســت نه حضور در یک فدراسیون .به
همین دلیل حتی این شوخی که اصفهانی ها از طریق تشکیل
باند وارد تشکیالت فوتبال شــده اند و پست های فدراسیون را
گرفته اندهمجالبنیستومنهمبااقایتاجهمعقیدههستم
که این اظهارات چیپ و بی اساس است.
ورزش
اعتماد به طعنه گفته بود« :کجای دنیا معاون علیه رئیس البی
می کند ؟» مستقیم ترین طعنه به مهدی تاج که در مرحله بعد او
راکنارگذاشتوایت اللهیجایگزینششد.امامهدیتاجکمتر
تومحمدرضاساکتاصفهانی
ازیکسال بهفدراسیونبازگش
را مشاور عالی خود کرد .جایگزینی محمود اسالمیان به جای
ایت اللهی؛ این شاید استفاده هوشــمندانه مدیران اصفهانی
از شکاف مدیریتی گودرزی و کفاشیان بود .درحالی که انتظار
می رود گزینه موردنظر وزارت ورزش در ســمت نایب رئیســی
بنشــیند ،گزینه ای که با اســحاق جهانگیری رابطه نزدیک و
صمیمانه ای داشت ،جایگزین شد و محمود گودرزی در حالت
اچمز قرار گرفت .حاال در فدراسیون فوتبال ،چهار اصفهانی
تصمیم گیر اصلی فوتبال ایران شــده اند .علی کفاشــیان از
نایین اصفهان ،محمود اســامیان ،مهدی تاج و محمدرضا
ساکت از شهر اصفهان .این گروه تاثیرگذار در فوتبال در ابتدای
دولت روحانی ،دو مدیر اصفهانی را مدیرعامل پرســپولیس و
استقالل پایتخت کردند :علیرضا رحیمی و بهرام افشارزاده.
از سوی دیگر دو اصفهانی هم مدیرعامل سپاهان و ذوب اهن
بودند :مهرزاد خلیلیان و سعید اذری که بعدها باقریان جانشین
خلیلیان شــد .حاال انها «قدرتمندترین» البــی تاریخ فوتبال
ایران را در اختیار دارند .اما ایا انها باندی تشــکیل داده اند که
هیچ مدیر دیگری نمی تواند وارد ان شود؟ پاسخ منفی است.
مدیران اصفهانی فوتبال کارنامه شــان روشــن است .اگر چه
خیلی ها اصرار دارند رابطه این مدیــران با دولتمردان را عامل
اصلی حضورشــان در راس هرم مدیریتی فوتبال برشمرند اما
چه کسی است که نداند ســاکت ،تاج و به خصوص اسالمیان
امتحان خــود را در عرصه مدیریتی پس داده انــد و به خوبی با
فوتبال و حوزه مدیریتی ان اشنا هستند .زمانی که جهانگیری
استاندار اصفهان یا وزیر صنایع بود ،بارها اسالمیان را به عنوان
«مدیر نمونه» معرفی کرد .دوســتی نهاوندیان و اســامیان
هم به روزهایی بازمی گردد که نهاوندیان رئیس اتاق بازرگانی
ایران بود و اســامیان عنوان رئیس اتاق بازرگانی اصفهان را
در اختیار داشت و این دوستی زمانی که جهانگیزی ،استاندار
ن بود ،اســامیان را به عنوان معاون سیاســی امنیتی
اصفها
استانداریبرگزیداماموضوعحضورمدیراناصفهانیدرفوتبال
تنها به رابطه صمیمانه شــان با معاون اول ریاســت جمهوری
برنمی گردد .سایت برنامه نود و بســیاری از سایت های خبری
دیگر به نقل از روزنامه اعتماد گزارشی را منتشر کرده اند که در
انحضورمدیراناصفهانیدرفوتبالبارابطه شانبارئیس دفتر
معاون اول رئیس جمهور را بی ارتبــاط نمی داند؛ حامی دیگر
مدیران اصفهانی ،مسعود ابکاء خواجویی است که از دوستی
ریشه داری با اســحاق جهانگیری ،معاون اول دولت تدبیر و
امید و محمود اسالمیان برخوردار است .در سال ۱۳۸۳سعید
اذریکهبه عنوانمدیرعاملباشگاهذوب اهناصفهانبرگزیده
شد ،ابکا مدیرعامل وقت شرکت سهامی ذوب اهن باتوجه به
اشنایی که با او پیدا کرده بود ،او را به سمت مدیرعاملی باشگاه
ذوب اهن منصوب و این شروع فعالیت های مدیریتی اذری و
ورود او به جرگه مدیریت ورزش کشور بود .این دو ،هوشمندانه
با تاثیرگذاری در بخش تصمیم ســازی دولت حسن روحانی،
منصب کلیدی را به این حلقه می دهند .با همه اینها اما پس از
مصاحبه علی کفاشــیان با رضا رشیدپور بسیاری از اختالف ها
بین ارکان فدراســیون نمایان شده اســت .علی کفاشیان در
هشت سال گذشته این اختالف ها را مدیریت کرده است .او در
گفت وگویش با رضا رشیدپور به صورت زیرکانه ای از مهدی تاج
انتقاد کرد .انتقادهایی که باعث شد تاج به شدت واکنش نشان
دهد و حرف های کفاشیان را شوخی قلمداد کند .در هر حال با
مرور حرف های کفاشیان به این نکته می رسید که در بسیاری
از مواقع وی درباره تاج به شوخی حرف نمی زد .کفاشیان و تاج
شاید سرنوشت شانباهمگرهخوردهباشدوالبتهزیادهمدوست
نداشته باشند با هم کار کنند اما ظاهرا این سرنوشتی است که
فوتبال ایران و شــاید بهتر بگوییم مدیریت فوتبال ایران برای
این دو رقم زده است.
در وصف مثلث اصفهانی
ورزش
75
گزار
ش ویژه
کواچ برکنار می شود ؟
ورزش
76
مثلث | شماره 280
ایا سعید معروف با سرمربی تیم ملی اختالف دارد؟
هیچ کس انتظار باخت از تیمی را نداشت که تا همین
چند هفته پیش المپیکی شــدنش هم دیگر یک رویا نبود.
مردم خیال شان بابت المپیکی شدن والیبال راحت بود .ان
هم به این دلیل که تیم ملی والیبال در مسابقات لیگ جهانی
موفق شــد برابر همه قدرت ها و قطب های والیبال جهان
بایســتد و حریفانی را از پیش رو بــردارد که هیچ کس حتی
تصورش را هم نمی کرد .اما جام جهانی ژاپن جای دیگری
بود .جایی که رویاهامان ناگهان فرو ریخت .باور کردنی نبود
که این تیم همان است که چند ماه پیش شور و غرور را برای
مردم به همراه اورده بود .ان قدر موفق و برنده از زمین بیرون
می امدند که باخت های ابتدایی در مسابقات جهانی برای
خیلی از مردم تنها یک شوخی بود اما به مرور این باخت ها
تکرار شد .ان قدر تکرار شد که حاال زنگ خطر برای رسیدن
یا نرسیدن به المپیک ریو به صدا درامده است.
کاپیتان تیم ملی می گوید« :توضیحی ندارم .ما درباره
بدترین روزهای خود صحبت می کنیم .من فکر می کنم که
فراموش کرده ایم چگونه پیروز شویم و چگونه باید بازی ها
را ببریم .موضوع این است».
سرمربی تیم ملی والیبال ایران اما پس از باخت مقابل
کانادا که در واقع تیر خالصی بر پیکــر والیبال ایران بود،
این گونه اظهارنظر کرد« :تیم ملی ایران از نظر روحی اماده
نیست و شانس با ما یار نبود».
اسلوبودان کواچ گفت« :به حریف تبریک می گویم.
انها بسیار قدرتمند کار کردند ،اما تیم ما در شرایط خوبی قرار
نداشت .ما تالش کردیم تا عملکرد بهتری نسبت به روز قبل
داشته باشیم ،اما خسته بودیم .همچنین تیم از نظر روحی
اماده نیست .در برخی از مقاطع شانس با ما یار نبود .در ست
دوم بازی که با اختالف 29بر 27تمام شد ،توپ با فاصله
میلیمتری روی خط افتاد و امتیاز را از ما گرفت».
اما ماجــرا پیچیده تر شــده .پای شــانس و باختن با
اختالف کم چندان در بین نیست .چه نتایج ضعیف اقای
کواچ باعث شده تا رئیس فدراسیون والیبال نیز از تشکیل
کارگروهی برای ارزیابی عملکرد وی خبر بدهد.
رئیس فدراسیون والیبال از تشکیل کارگروهی برای
بررسی عملکرد تیم های ملی در رویدادهای سال جاری پس
از پایان جام جهانی خبر داد.
محمدرضــا داورزنــی ،رئیــس فدراســیون والیبال
می گویــد« :پس از مســابقات جــام جهانــی کارگروهی
با حضــور کارشناســان و متخصصیــن والیبال کشــور در
فدراسیون تشــکیل می دهیم و به بررسی عملکرد و نتایج
تیم های ملی در همه رده های سنی خواهیم پرداخت ».او
ادامه داد« :پس از جام جهانی تقریبا کار تمامی نمایندگان
والیبال ایران در مسابقات بین المللی به پایان رسیده است و
در این کارگروه باتوجه به ظرفیت هر رده سنی و هر تیم ملی
به بررسی عملکرد و نتایج حاصل شــده انها می پردازیم و
باتوجه به اهداف ترسیم شــده به تقویت و در صورت لزوم
تغییر انها خواهیم پرداخت ».رئیس فدراســیون والیبال
گفت« :این موضوع باید علمی و حساب شــده باشــد و به
دور از احساسات انجام شود .امیدوارم بتوانیم با تشکیل
این کار گروه در راه ارتقای ســطح والیبال کشور قدم های
موثری برداریم و والیبال در سال اینده با المپیکی شدنش
دل مردم را شــاد کند ».اظهارات داورزنی نشان می دهد
که فدراسیون والیبال هم چندان از عملکرد کواچ رضایت
ندارد .هر چند داورزنی تاکید می کند که نباید با باخت های
اخیر کواچ و تیمش برخورد احساسی داشت اما چه کسی
است که نداند اســلوبودان کواچ در اعمال نظم و مقررات
بین بازیکنان تیم ملی دچار ضعف شده و همین امر موجبات
تردید فدراسیون والیبال برای ادامه همکاری با وی را باعث
شده اســت .کارشناســان والیبال معتقدند بیشترین دلیل
ناکامی تیم ملــی در جام جهانی بحث روانی و انگیزشــی
است .انها می گویند به نظر نمی رسد این بازیکنان با دو ماه
یا 10ماه قبل زیاد فرقی کرده باشند اما این کادر فنی است
که نمی تواند بعد از باخت ها بازیکنان را جمع کند و شرایط
را برای اینده تغییر دهــد .احتماال کــواچ در بحث نظم و
انضباط تیمی دچار ضعف است و نمی تواند بین بازیکنان
اعمال کند .نتیجه این می شود که تیم ملی بعد از باخت به
شرایط عادی بر نمی گردد .این انتقاد در حالی به کواچ وارد
است که مشکالت انگیزشی در مسابقات جهانی والیبال
نزد بازیکنان مشــخص بود .ایا بازیکنان ضعیف هستند؟
ایا بازیکنان ایران مشــکل دارند؟ مگر نــه اینکه همین ها
از دوره والســکو هم در تیم ملی حضور داشــتند و شــاهد
بودیم چگونه برخورد می کردند و در خدمت تیم بودند .اما
کواچ نظم و انضباط کمتری را بر تیم حاکم کرده و حتی در
جریان بازی ها هم تحت تاثیر همین موضوع به ســختی
کار می کند .با این همه اما خیلی ها معتقدند ایران شانس
صعود به المپیک را هنوز از دست نداد ه است .در مورد کادر
فنی هم بالطبع باید بپذیریم که کمک های کواچ والیبال را
می فهمند و قدرت تجزیه باالیی دارند اما به نظر می رســد
خود کواچ در بحث انگیزشــی و اعمال نظــم و انضباط در
تیم ملی به مشــکل برخورده اســت .اما چرا؟ چرا کواچ در
این مورد به مشکل برخورده؟ گویا میان او و سعید معروف
اختالف وجود دارد .این موضوع را می شود از افت شدید
کاپیتان تیم ملی متوجه شــد انجا که خیلی از کارشناسان
والیبال معتقدند این معروف با معروف لیگ جهانی تفاوت
چشمگیری دارد .کارخانه ،کارشــناس والیبال اما درباره
مشــکالت تیم ملی والیبال با اشاره به اینکه غرور حاکم بر
والیبال باید بشکند ،می گوید« :باید بپذیریم تیم ملی ضعف
دارد و باید مشکالت را برطرف کنیم .متاسفانه یک غروری
بر فضای والیبال ایران حاکم شده که باید بشکند .گاهی
برخی از حریفان را دســت کم می گیریم و این موضوع به
ما اسیب می زند .باید قبول کنیم که نتایج و عملکرد خوبی
در جام جهانی نداشــتیم و ضعف هــا را برطرف کنیم .من
هنوز هم معتقدم که ما بهترین بازیکنان و تیم ملی والیبال
را داریــم اما نباید در بــاد بردهای قبلــی تیم ملی بخوابیم
و از اشــکال ها غافل شــویم ».او ادامه می دهد« :قبول
نمی کنم که بازیکنی در تیم ملی نخواهد خوب بازی کند و
تعمدی در این کار باشد .چهار نفر از بازیکنان تیم ملی در
تیم بانک سرمایه با من هستند و به خوبی انها را می شناسم.
سایر بازیکنان والیبال ایران را هم می شناسم .اصال چنین
فضایــی در والیبال ایران نیســت که بازیکنــان بخواهند
علیه مربی کار کنند اما قطعا بازیکنان تیم ملی ان نشــاط
و شــادابی همیشــگی را ندارند .شــاید بعد از اینکه شروع
خوبی در جام جهانی نداشتیم ،تیم از نظر روحی افت کرد و
دیگر نتوانستیم به شرایط خوب برگردیم ».سرمربی سابق
تیم ملی والیبال ایران گفت« :نمی دانم چرا برخی تقصیر ها
را فقط گردن مربی می اندازند .در بازی با استرالیا مگر کواچ
چه کار می توانست انجام دهد که نکرد .واقعا استرالیا بهتر
از ایران سرویس زد و قطر پاسور این تیم یک روز استثنایی
را پشت سر گذاشــت .تیم ایران هم جنگندگی و شادابی
همیشگی را نداشت .بعد از اینکه چند بازی باختیم بازیکنان
نتوانستند به شرایط معمولی برگردند».
واقعیت اما این اســت که تیم ملی والیبــال ایران در
مســابقات جام جهانــی ژاپن نتایــج خوبی کســب نکرده
است .شــاگردان کواچ که در مسابقات گذشــته توانایی
خود برای شکست تمام ابرقدرت ها را نشــان داده بودند ،
در این مسابقات به تمام تیم های مدعی و حتی غیر مدعی
باخته اند .شکست تیم های ضعیفی مثل تونس و ونزوئال
نیز نتوانســته از شــدت انتقادها کم کند .انجا که نفر اول
این شکســت ها در حال حاضر این گونه معرفی می شود؛
اسلوبودان کواچ .مربی که گفته می شــود شاید به زودی
از مربیگری تیم ملی والیبال کنار گذاشته شود .بسیاری از
کارشناسان و طرفداران والیبال ،کواچ را مقصر افت ایران
می دانند اما فدراسیون همچنان از وی حمایت کرده است.
ایا ادامه نتایج ضعیف ایران در ژاپن به اخراج کواچ در
پایان مسابقات جام جهانی منجر خواهد شد؟ ایا او به دلیل
اختالف با برخــی بازیکنان تیم ملی بــه زودی کنار خواهد
رفت؟ اینها ســواالتی است که پاســخ انها به زودی روشن
خواهد شد.
بسیاری دلیل بی انگیزگی
بازیکنان تیم ملی را ،اختالف
معروف با کواچ می دانند
ورزش
صعودشیرین
شاگردانعلیدوستی
س هفته
عک
با صعود تیم ملی ایران به دور نهایی مسابقات فوتبال
نوجوانان اسیا ،علیدوستی و یارانش دوازده ماه تمام فرصت
نو سال خود را به مهارت و تجربه
در اختیار دارند تا تیم کم س
بیشتری مسلح کنند .حمید علیدوستی ،سرمربی تیم ملی
نوجوانان ایران کــه همراه تیم خود با ســه برد شــیرین و
دسته گلی دوازده تایی ،رقابت های مقدماتی نوجوانان اسیا
را به اتمام رساند ،تا شهریورماه سال اینده می تواند تیم خود
را به بهترین شــکل ممکن مهیای ادامه مسیرش کند .او
می گوید« :در یک ماه اخیر سعی کردیم رقیب های خود را
بیشتر بشناسیم؛ تیم هند را که دوماه در المان اردو زده بود و
همچنین بازی های دوستانه بحرین و لبنان را رصد کردیم و
با شناخت قبلی به مصاف انها رفتیم .بچه ها در این سه بازی
هر بار بهتر از قبل ظاهر شدند و به واسطه اینکه کم تجربه
هستند ،در این رقابت ها تجربه کسب کردند .همانطور که
در اخر هم مشخص شد ،تیم های حریف ،تیم های بسیار
خوبی بودند اما در انتها ما از لحاظ روحی روانی و تاکتیکی
تیم برتر گروه بودیم ».او ادامه داد 16« :تیمی که برای دور
نهایی مسابقات اسیا انتخاب شده اند نیز تیم های برگزیده
بســیار خوبی هســتند که حتی در میان انها تیم های دوم
گروه ها هم با قدرت در رقابت های نهایی شــرکت خواهند
کرد؛ بنابراین در این یک ســال بایــد برنامه ریزی مدون و
جامع و خوبی داشته باشیم چراکه رقیب های سختی پیش
روی ما هستند .درست است که این گام را با موفقیت پشت
سر گذاشتیم ،اما نقاط ضعف خود را هم شناسایی کرده ایم
و باید روی مســائل فنی بیش از اینها کار کنیم ».تیم ملی
نوجوانان حاال با درخشــش در دور مقدماتی امیدها برای
برخاســتن تیمی اینده دار در فوتبــال ایــران را زنده کرده
است.
فراموش کردن عابدزاده کار ما نیست
راه سخت جانشینان اسطوره
مهدی ربوشه
دبیر گروه ورزش
مثلث | شماره 280
ورزش
هیچ کس حتی فکرش را هم نمی کرد دروازه بانی که
سال های اولیه دهه ۶۰در تیم هالل احمر اصفهان بازی
می کرد و پنج بار اسمش از منتخب جوانان خط خورد یک
روز عنوان محبوب ترین مرد سه دهه اخیر فوتبال ایران را
از ان خود کند و باز در یک نظرسنجی دیگر که همین هفته
گذشته در برنامه نود انجام شد عنوان برترین دروازه بان پس
از انقالب را هم به کلکســیون افتخاراتش اضافه کند .او
اهل ادا نیست .از یک روزی به بعد بریده بریده حرف می زند
و او را کمتر در تلویزیون می بینیــم .همین البته برای مان
کافی است .احمدرضا را خدا دوباره به ما بخشید .به ما که
همیشه دوستش داریم .اصال می میریم برای خنده هایش.
چرا؟ دروازه بان بی نقصی بود؟ نه .اما اهل ادا نبود .همین
هفته گذشته وقتی به عنوان برترین دروازه بان فوتبال ایران
پس از انقالب انتخاب شد در صفحه اینستاگرامش نوشت:
«دســت مردم رو مى بوســم .حجازى هم بزرگ من بوده،
هســت و جاش تو قلب منه ».او در رقابت با نام هایی چون
حجازی ،رحمتــی و میرزاپور این عنوان را به دســت اورد.
اولین بار نبود که مردم او را انتخاب می کردند .در نظرسنجی
برنامه نود در سال ۸۸هم او به عنوان محبوب ترین بازیکن
ســه دهه اخیر فوتبال ایران انتخاب شــد .عابدزاده برای
نسل ها فراموش نشــدنی است .با او همیشــه بلندپروازی
می کردیم .رویا داشــتیم ،رویاهایی که یک روز احمدرضا
و دیگر بازیکنان با اخالق و زحمتکــش تیم ملی در خاک
اســترالیا تعبیرش کردند .یادتان هســت؟ قلب مان توی
دهن مان امده بود اما احمدرضا پشتک وارو می زد .لبخند
ی از دیدنش ارام شده بودند.
می زد .مردم
او حق خودش را همیشه گرفته .پسر بلندپروازی که
یک روز امار خط خوردن هایــش از تیم جوانان به عدد پنج
رسید باز هم سماجت به خرج داد .با روحیه عجیبش باالخره
در سن 18سالگی به تیم ملی جوانان دعوت شد و در اواخر
همین سال عضو ثابت تیم ملی شد .به تهران امد .سال 66
برای انجام خدمت سربازی به تیم ژاندارمری تهران رفت و
پس از دو سال در سال 68مجددا به تام بازگشت .نه اهل
جعل بود ،نه اهل گرفتن معافی یت های تقلبی .اصل بود.
کپی نبود .خود خودش بود .همان احمدرضایی که احتماال
اگر به جای فوتبال کشتی گیر هم می شد شک نداشتیم زیر
یه خم عالم را می گیرد تا به حقش برسد .پیراهن استقالل
تهران را به تن کرد .بعد به تیم سپاهان اصفهان رفت و بعد
به تیم پرسپولیس تهران امد .محبوب بود .محبوب ماند.
حتی اســتقاللی ها نیز او را دوست داشــتند .همین حاال
هم دوســتش دارند .اصال نمی شــود احمدرضا را دوست
نداشت .اوج شهرت احمدرضا در بازی های اسیایی ۱۹۹۰
پکن اتفاق افتاد .با وجود اسیب دیدگی انگشتان دستش،
با مهار ۲پنالتی در فینال مسابقات برابر کره شمالی ،ایران
را به قهرمانی اسیا رســاند .او در طول این مسابقات جمعا
۲گل دریافت کرد کــه هر دو گل نیــز از روی نقطه پنالتی
وارد دروازه عابــدزاده شــد .در ان دوره از مســابقات علی
پروین ســرمربی تیم ملی فوتبال ایران بود .وی ســرانجام
روز جمعه ۲۳دی ماه سال ۱۳۸۴در حالی که چند سال بود
فوتبال را کنار گذاشــته بود ،به صــورت افتخاری در دیدار
دوســتانه پرســپولیس و بایرن مونیخ مدت کوتاهی بازی
کرد و به صورت رســمی از دنیای فوتبال خداحافظی کرد .
الیور کان ،دروازه بان تیم ملی فوتبال المان و باشگاه بایرن
مونیخ ،او را در اغــوش گرفت .وقتی همــه از دیدنش در
مستطیل سبز احســاس غرور می کردیم ،در بازی منتخب
ستارگان فوتبال جهان و منتخب ســتارگان ایران هم او را
یک بار دیگر دروازه بان تیم مان دیدیم .هنوز هم برای مان
دوست داشتنی است حتی اگر گل هایی بخورد که برای مان
عجیب اســت .او ان قدر برای ما خاطرات قشنگی ساخته
که فراموش کردنش چیزی شــبیه یک شوخی است .یک
شــوخی مســخره .فراموش کردن احمدرضا همان اندازه
شبیه شوخی است که اسطوره شدن برخی دروازه بان های
مدعی فوتبال ایران .انها که گمان می کنند ،فریاد کشیدن،
دریده بودن ،درگیری با بازیکنان حریف و داور ،پشت کردن
به تیم ملی به بهانه های واهی و دیگر راه های اشتباه ضامن
نفوذشان به قلب مردم است .نه .این طوری نمی شود جای
عابدزاده ها را گرفت .سخت است .خیلی سخت.
77
یادگاران حماسه
هشت سال دفاع مقدس به روایت تصویر
دیدار
78
مثلث | شماره 280
ک پالک
ای
ه همه ادرس م ماسه و
ه بوی ح
وقتی ک
یک
جوییم
زرگ به
جا ب
ن عکس های ک خانه ب
ا
ــان ان را از ک ان همه
ت را به ی
وست.
ش
دیم .می
د و امنی
ون ها د
ت کجاست .ن ت می گر
می کردن
ت ،میلی
لله لقب
دوس
ـ
ع
س
ـ
س
جم
دو
سر روح ا
نبال دو
خانه ت .به د
یه سفیدرنگ گردیم .نه یک ز انکه پ
ر نیســ
ف
ستند ج
ـت می
بیشت
ا هم در یک چ ل دوسـ
می خوا
میت را ب
د به دنبا
سهمی ن
و
ن
می کرد
معص
گی
جوییم.
ن هدیه
ی ان همه بزر ت را می
نام ایرا
ر که برا
س دوس
ها سردا
ک ها ادر
میلیون
این پال
از میان
گیرند.
ب
مثلث | شماره 280
دیدار
79
ضدقهرمان
فوتبال مدرن
دیه گو کاستا چگونه منفور شد؟
عرفان خماند
مترجم
سناریو بسیار کوتاه بود .یک بازیگر برزیلی االصل به
خوبی در نقش خودش فرو رفت و توانست بدون انکه بازیگر
مقابلش از نقش خودش مطلع باشد ،به قهرمان هواداران
خودش تبدیل شود چراکه انها برای به رخ کشیدن برتری
مقابل رقیب دیرینه ،به قهرمانی این چنینی احتیاج داشتند
اما خارج از جمع این هواداران ابی پوش ،این برزیلی االصل
ضدقهرمان دنیــای فوتبال شــده بود؛ ضد قهرمانی که ما
ر ا به یاد معمای درام هملت از شکســپیر انداخت ،البته با
طرح و عنوانی متفاوت از جنس فوتبال .هوش یا تاکتیک
ضدقهرمان؛ مساله این است.
دیدار
80
مثلث | شماره 280
صورت مساله
چلسی به خواســته اش رســید و توانســت با دو گل
ل که با درایت دیگو کاستا 9
حریف همشهری یعنی ارســنا
نفره شــده بود را شکســت دهد اما این برد و باخت ها برای
دربی لندن چیز غریبی نیســت .موضوع عجیب همان دو
کارت قرمزی بود که به ضرر شاگردان ارسن ونگر از جیب
داور خارج شد و زمینه این شکســت را فراهم کرد .یکی از
این کارت ها نصیب گابریل ،مدافع ارســنال شد که دیگو
کاســتا نقش خود را در این صحنه به حرفه ای ترین شکل
ایفا کرد و طوری مایــک دین را مجاب کرد کــه به راحتی
بتواند کارت ســرخ رنگ از جیب عقب خود بیرون بکشد.
ارسن ونگر پس از این شکست در کنفرانس خبری اش هم
به مایک دین و هم به دیگو کاستا حمله کرد و انها را مقصر
شکست تیمش دانست« :او هر کاری که بخواهد می تواند
انجام دهد .او ایستاد و همه به وی خط دادند تا بازیکن ما
را اخراج کند .این رفتار به نظر من غیرقابل پذیرش است.
اگر همه تصاویر را به دقت نگاه کنید ،مشخص می شود که
چگونه او پیش از اینکه کاشیلنی وی را هل دهد ،با دست
به صورت مدافع مــا ضربه زد .اما برای من ســوال بود که
چگونه مایک دین در نهایت کاستا را در زمین نگه داشت و
گابریل را از بازی اخراج کرد .قبول دارم که گابریل نباید در
کار همه دخالت کند اما این را هم باید پذیرفت که کاشیلنی
چاره دیگری نداشت .ما در بازی منتظر هر اتفاق پیش بینی
نشده ای هســتیم اما نمی توانیم بپذیریم که داور تصمیم
اشــتباهی بگیرد .می پذیرم کــه گابریل مســتحق کارت
قرمز بود اما کاســتا استحقاق بیشــتری از او داشت » .اما
مورینیو پیش از اینکه کاستا با سه جلسه محرومیت از سوی
اتحادیه فوتبال انگلیس مواجه شــود ،به دفاع از مهاجم
تیم ملی اسپانیا پرداخت و از خشونت کاستا به عنوان یکی
از جذابیت هایی یاد کرد که باعث شده لیگ برتر انگلیس به
یکی از بهترین و هیجان انگیزترین لیگ های فوتبال دنیا
تبدیل شود« :او همان طور که همیشه بازی می کرد ،بازی
کرده است .شما همه ورزشگاه را پر می کنید ،تا این اندازه
بلیت فروشــی انجام می دهید و حق پخش تلویزیونی را به
تمام دنیا می فروشید تا بازی های این چنینی را نگاه کنید،
پس دلیلی وجود ندارد تا چنین نمایشی را شاهد نباشیم».
وارث ردای سوارز
بســیاری از مردم این گونــه فکر می کننــد که دیگو
کاستا تابستان گذشته ردای فرمانروایی پانتومیم شورشی
علیه رقبا را در لیگ برتر از شــانه لوئیز سوارز که به بارسلونا
منتقل شد ،دراورد و روی شــانه خود انداخت .پس از یک
شروع ارام ،کاستا در بازی مقابل ارسنال بار دیگر به صحنه
نمایش بازگشــت و در اولین نمایش خود ضربه مهلکی به
ارسنال وارد کرد .درگیری کاشــیلنی و کاستا در پایان نیمه
اول و حرکات بازیکن سابق اتلتیکومادرید ان قدر عصبی
کننده بود که گابریل را به واکنش واداشــت تا این گونه دو
هموطن مقابل هم قرار بگیرند و مدافع میانی ارسنال قربانی
این تقابل شود .در حالی که ابتدا کاســتا با ضربات پیاپی
چندین بار صورت کاشیلنی فرانسوی را هدف قرار داده بود
و می توانست کارت قرمز را مقابل چشمانش ببیند .کاستا از
جمله بازیکنانی است که در میدان بازی متفاوتی را نسبت
به دیگران به نمایش می گذارد؛ مهاجمی که بیش از انکه
در گلزنی موفق باشد ،در جنجال ها و منازعات غیرفوتبالی
توفیق دارد .البته این چیزی است که او از اللیگا با خود به
جزیره اورده است .بخشی از شهرت وی در اللیگا به واسطه
همین روحیه جنگندگی به دست امد که البته به نظر می رسد
با روحیات بازیکنان فوتبال انگلیس سازگاری زیادی ندارد.
یکی از پربیننده ترین ویدئوهای منتسب به وی جدالش با
سرخیو راموس و په په در بازی مقابل رئال مادرید است که
میلیون ها بار در فضای مجازی دیده شد .کاستا در انگلیس
نیز دست از این کار نکشید و چنین صحنه هایی از او زیاد به
یاد داریم .مانند خشــونتی که در مقابل امره جان در بازی
برابر لیورپول به خرج داد و با سه جلسه محرومیت از سوی
اتحادیه فوتبال انگلیس مواجه شــد .با این حال چشــمه
گلزنی اش برای تیم ملی اســپانیا خشک شــده و در تقویم
لیگ در سال 2015تنها موفق شده 8بار گلزنی کند اما او
هنوز از ویژگی های منحصر به فردی برای خلق یک درام
سرگرم کننده برخوردار است .چیزی که مورینیو به ان تکیه
کرده است .این درام برای خیلی ها جذاب نیست ،به عنوان
مثال گابریل ماکوتی نویسنده مشهور انگلیسی در این باره
نوشت« :از نظر من کاستا باید مقابل ارسنال اخراج می شد.
او به صورت کا شــیلنی ضربه زد و بعد هــم گابریل را با هل
دادن ،روی زمین انداخت .من همه نوع توجیهی را در مورد
اینکه حرکت کاستا عمدی نبوده و گابریل ،خودش را زمین
انداخته شنیده ام و البته هرکسی مسئول حرف های خودش
است .چیزی که هضمش سخت تر است این که می گویند
کاستا همین طوری اســت و همین اخالقش است که او را
تبدیل به بازیکن خوبی می کند یا ان طــور که ژوزه مورینیو
می گوید به خاطر همین کارها ست که میلیون ها نفر لیگ
برتر انگلیس را هر هفته می بینند .اگر شــما در مورد قدرت
جسمانی کاســتا و تعصب او به تیمش حرف می زند ،قطعا
اینها ویژگی های قابل تحسینی برای همه هستند (البته این
دلیلی نیست که بعضی ها به ان استناد می کنند) و بله ،این
بخشی از ویژگی هایی است که او را تبدیل به یک مهاجم
ب کرده است .
نوک خو
اما انجام کارهایی که منجر به اخراج شما خواهد شد
– و باید همین طور می شد اگر داور ،مایک دین ،حواسش
به بازی بود -اصال دلیل خوب بودن کاســتا نیســت و این
قطعا نمی تواند مالک ارزیابی او باشــد .اینکه کاستا نابغه
است چون توانست مدافع حریف را تحریک کند و منجر به
اخراج او و 10نفره شــدن حریف شود ،یک حرف احمقانه
است .دین تصمیم اشتباه گرفت .یک داور لیگ برتری که
کار خود را درست انجام دهد قطعا کاستا را اخراج می کند».
هنرمند ماتادور
اخرین اخراج کاســتا به چه زمانی باز می گردد؟ این
سوالی اســت که نمی توان به ان خیلی زود جواب داد .در
حقیقت برای پیدا کردن جواب باید به دسامبر سال 2012
بازگردید .دیداری که اتلتیکومادرید در لیگ اروپا به مصاف
ویکتوریا پلژن رفت .کاســتا همــواره رفتار های عجیب و
غیرمعقولش را به شــکل نمایــش در مــی اورد و این گونه
می شــود که همیشــه از اخراج شــدن فرار کرده است .او
اگرچه جنگنده اســت اما در کنارش شیطنت های فراوانی
دارد .به همین خاطر می توان به مورینیو حق داد که کاستا
را به عنوان بهتریــن بازیکن بازی مقابل ارســنال برگزیند.
خارج کردن گابریل از میــدان ،این بازی ســخت را برای
چلســی به یک بازی دلچســب تبدیل کرد و این ماموریت
کاستا برای این بازی بود .او به خوبی روی اعصاب مدافع
جوان توچپی ها بازی کرد و توانســت وی را به دام خودش
بکشاند و در عین حال این نکته جالب است که امار نشان
می دهد وی حتی یک خطــا تا پایان بازی مرتکب نشــده
است .وقتی چلسی خوب بازی نمی کند یعنی زمانی است
که کاستا در کنار زمین نشسته و به درگیری ها نگاه می کند اما
وقتی او در جدال ها شرکت می کند ،حتما موثر است .شاید
این بازیکن برزیلی االصل این روزها در دنیا دوست داشتنی
نباشد اما او به این زودی ها فراموش شدنی نیست .او شاید
اکنون به خاطر یک جنجال دیگر سر زبان ها باشد اما باید
بپذیریم که در نهایت نقش یــک ضدقهرمان بر وی غالب
شده است.
بازی عوض شده
مجموعه داستان کوتاه با موضوع انقالب اسالمی و دفاع مقدس
مجموعه داســتان کوتاه «بازی عوض شــده» بــا موضوع انقالب اســامی و دفاع
مقدس نوشت ه سجاد خالقی از سوی انتشارات عماد فردا منتشر شد« .مادر و کدر»« ،بازی
عوض شــده»« ،مردی در مقابل»« ،و دیگر هیــچ»« ،بازی از نو»« ،تاریک ،روشــن،
تاریک ،روشن ،تاریک ،روشــن« ،»...پشت این دیوار ها کســی هست»« ،ادم ها روی
پل»« ،تا همیشه اینجا کسی هســت»« ،حال من جور دیگری اســت» و داستانی به نام
«همه چیز از همه چیز شروع شد» عنوان یازده داستان کوتاه این کتاب است .سجاد خالقی،
داستان نویس جوان استان چهارمحال و بختیاری ،برگزیده جایزه ادبی یوسف برای نوشتن
داستان «مردی در مقابل» و جشنواره داســتان انقالب برای خلق داستان «بازی عوض
شده» است .مجموعه داســتان دیگر او با نام «باور نمی کنی» هم با موضوع دفاع مقدس
منتشر شده بود که از سوی انتشارات توسط بنیاد حفظ اثار و نشر ارزش های مقدس به چاپ
رسیده است .در بخشی از داستان «مردی در مقابل» می خوانیم« :دلش ضعف رفت .در
قمقمه را باز کرد و اب داغ را روی لب ها ریخت؛ بوی الستیک داغ توی شکمش زد .قمقمه
را زیر صخره گذاشت و دستش را روی ساق پا کشید؛ پانسمان باز شده بود .خون گرم و لزج،
ارام ارام از زخم بیرون می امد و روی پوتین دلمه می بســت .پانســمان را دوباره روی زخم
گذاشت .نفسش را حبس کرد و محکم گره زد .بدنش به عرق نشست.
درد که خوابید ،نفســش را بیرون داد .چشــمش را پاک کرد و دوباره پشــت تفنگش
خزید .هنوز خبری نبود .بی هدف دوربین را به ســمت کوه های اطراف چرخاند؛ به ســمت
سنگر کمین بچه ها...
زنبق های عاشق
شغل جدید
اقای کارگردان
بهروز افخمی که او را در مقام کارگردان فیلمی هایی چون
عروس و شوکران می شناسیم و در سابقه او حضور در مجلس
هم دیده می شود ،از این پس باید روی صندلی مجری گری
هم بنشیند .باید منتظر ماند و دید که «هفت» افخمی چه
روندی را طی خواهد کرد و ایا صندلی مجری گری این برنامه
به بهروز افخمی وفا خواهد کرد یا نه.
برنامه هفت با حضور بهروز افخمی
باز می گردد
برنامه هفت به فصل سوم خود رســید؛ برنامه ای که
با طرحی از فریــدون جیرانی به عنوان یک برنامه مشــابه
برنامه محبوب عادل فردوســی پور یعنی 90البته در حوزه
ســینما روی انتن رفــت و با منتقــدی بدون تعــارف به نام
مسعود فراستی توانســت به رغم همه کاستی ها جای خود
را در میان عالقه مندان به ســینما باز کند .برنامه ای که از
اردیبهشت سال ۸۹اغاز به کارکرد فراز و فرود بسیاری را تا
به امروز تجربه کرده است .تنها دو سال باید می گذشت تا
فریدون جیرانی برای اخرین بار روبه روی دوربین «هفت»
بنشــیند و به مخاطبانش بگوید این برنامه اخرین برنامه ای
است که با اجرا و حضور او پخش می شــود .این برنامه در
فصل دوم خود،جای جیرانــی از محمود گبرلــو به عنوان
مجری استفاده کرد و فراستی دیگر منتقد ثابت برنامه نبود.
«هفت» بــا اجرای محمــود گبرلو از ۹تیرمــاه ۱۳۹۱روی
انتن می رفت اما همزمان با اغاز ماه مبارک رمضان متوقف
شد .ســری جدید برنامه «هفت» با اجرا و سردبیری بهروز
افخمی به زودی از شبکه سه سیما به پخش خواهد رسید.
یک رمان دفاع مقدسی
انتشارات نیستان رمان دفاع مقدسی «زنبق های عاشق» اثر منیر السادات موسوی
را منتشرکرده است .موسوی در این اثرحواد ث و اتفاقات تلخی را که برای مجروحان جنگ
اتفاق افتاده و همچنین فداکاری پرستاران و پزشکان را تصویر کرده است .این رمان از دو
دفتر تشکیل شده است .دفتر اول «جنگ و عشــق » نام دارد و دفتر دوم « توفان و زنبق»
است .در داستان نخست با عنوان جنگ و عشق ،نویسنده به زندگی نوجوانی خرمشهری به
نام قاسم می پردازد ،این داستان با شهادت پدر و مادر قاسم در جلوی چشمانش شروع و بعد
محاصره شهر خرمشهر ،شهادت برادرش عبدو را بازگو می کند .داستان دوم درباره چند جانباز
است که زندگی خود را در جنگ روایت می کنند .راوی های داستان دوم ،از شهرهای مختلف
به جبهه می پردازند .در این داستان موسوی به سرگذشت شش جانباز که در اسایشگاهی
هم اتاق هستند می پردازد .هر کدام از انها چگونگی اعزام ،اتفاقاتی که در جنگ برایشان رخ
داده و جانباز شدن خود را برای همدیگر و پزشک معالج شان بازگو می کنند .این کتاب دارای
دو شخصیت اصلی است که هرکدام راوی داستان خود هستند و شیوه نگارش کتاب ،روایی
است و در ان شخصیت ها به بیان روایت خود از جنگ می پردازند .مهم ترین ویژگی هر دو
رمان این کتاب ،تلفیق تخیل و واقعیت است و در حقیقت داستان های موجود در «زنبق های
عاشق» نمونه ای در دنیای واقعی هم دارند .این اثر به شکل نامحسوس ولی در عین حال
قابل درک اتفاقات جنگ را برای خواننده به شــکلی ترسیم می کند که هم مخاطبینی که با
این موضوع اشنایی ندارند برایشان جذاب و پرکشش باشد و هم خوانندگانی که به موضوع
جنگ عالقه مند هستند ناگفته هایی را میان داستان بشنوند.
نامه خداحافظی گبرلو
ناصرکریمی مدیر گروه اجتماعی شــبکه ســه سیما درباره
بازگشــت برنامه اعتقاد دارد« :قطعا هر برنامه ای در مسیر
حرکت خود به ســمت کمال و بهتر شــدن حرکت می کند و
ســری جدید برنامه «هفت» نیز در همین مسیر قوی تر از
قبل روی انتن می رود .در ســری جدید برنامه هفت به متن
ســینما می پردازیم و به دنبال ایجاد حاشیه و حاشیه سازی
نیستیم .رفتن به ســمت حاشــیه چیزی جز افت با خود به
همراه ندارد .متاســفانه این روزها پرداختن به حاشیه برای
برخی رسانه ها از متن یک موضوع مهم تر شده است.این
مسائل و رفتن به سمت موارد غیر ضروری فقط رسانه ها را از
رسالت خود دور می کند .امیدوارم برنامه «هفت» به اصل
سینما بپردازد و در این راستا رسانه ها نیز با سازندگان برنامه
تعامل داشته باشــند و برنامه را به سمت حاشیه نکشانند».
مجری و تهیه کننده سری دوم برنامه هفت در نامه ای
با مخاطبان ان خداحافظی کرد« :حدود 4سال «تهیه کننده
و مجری کارشــناس» برنامه ســینمایی هفت بودم ،در این
مدت بر اســاس اســتراتژی تعیین شــده و البته تایید شده!
تالش کردیم در ارامش و صداقت مباحث ســینمای ایران
به طورعمیق و منصفانه مطرح شــود .بعد از تعطیلی برنامه
درماهمبارکرمضانبنابرفرمایشمسئوالنمحترمشبکهسه
قرار بود دوم مرداد بهروی انتن برویماما ناگهانبرنامهتعطیل
شد و فرصت خداحافظی به دست نیامد .در این مدت چون
گفته بودند جلسه می گذاریم تا استراتژی جدید تعیین شود
ادب و رفتار حرفه ای حکم می کرد منتظر بمانیم و ماندیم،
اما اخیرا در رســانه ها خواندم عزیزی را برای برنامه انتخاب
کردنــد .بنابراین وظیفه دارم از شــما که حدود چهار ســال
بیننده مهربان هفت بودید خداحافظی کنم .من و دوستانم
را ببخشید که تا پاسی از شب بیدارتان نگه می داشتیم .نگاه
مهربانتان را از سینمای ایران دریغ نفرمایید».
پیشخوان جهانی
مادر انجال
تیتر منتخب
اشپیگل
اکونومیست
به مکزیک
پرداخته است
سوژه پزشکی
نیوزویک
مثلث | شماره 280
دیدار
81
بازار
پیاممدیرعامل
بانک مهر اقتصاد
به مناسبت
هفت هدفاع مقدس
هفتــه دفاع مقــدس همچــون نگینــی تا همیشــه
زمان ،بر تارک تاریخ حماســه و ایثار این ملت می درخشد،
دفاع مقدس ،نام اشــناترین واژه در قاموس حماســه های
عزت افریــن ملــت شــریف ایــران اســت کــه خاطرات
دالوری های ان ،تا همیشه زمان در تاریخ شکوهمند این
دیار به یادگار خواهد ماند.
حدیث هشت ســال دفاع مقدس ،حدیث مقاومت و
مظلومیت ملتى اســت که قله هاى ســربلند ایثار ،حماسه
و شــرف را در راه دفاع از مکتب ،انقالب و میهن اسالمى
خویش در نوردیده است ،حکایت ماندگار دالورى شهیدان
و شاهدانى است که با خون و جانشان سطر سطر تاریخ این
مرز و بوم اسالمى را نگاشته اند.
هفتــه دفاع مقدس ،هفتــه ای در گذر ایام نیســت،
واژه ای در حصــار تنــگ زمان نیســت؛ فصلی اســت در
بی زوال تریــن تقویم های ابــدی انجا که زمــان ،خود نیز
کرانــه ای محــدود دارد ،ملت ما بــا دفاع مقدس خویش،
دیواره کوتاه ایام را در نوردید و از ان ســوی مرزهای ســبز
توحید ،گلستانی از شهادت را هدیه اورد.
دفاع مقــدس نمــاد اســتقامت و ســمبل پیــروزی
ملت شریف ایران اســت ،ایران اســامی هرگز به منظور
قدرت طلبی وارد عرصه جنگ نشــد ،بلکــه روحیه حمیت
و غیــرت فرزنــدان ایــن اب و خاک بــود که به تاســی از
موال و امامشــان حضرت حســین بن علــی(ع) در تحقق
شــعار «هیات م ّنا الذله» کوشــیدند تا هرگز تســلیم ننگ
و ذ ّلت و زبونی نشــوند و از کیان و حیثیــت اعتقادی خود
دفاع کنند.
دفاع مقدس دســتاوردهای بزرگ و فراوانی به دنبال
داشت ،بســیج همگانی مردم دالور ایران بیش از هر چیز
نشان از وحدت ملی و التزام جمعی ایرانیان به حفظ منابع
و مرزها و سرمایه های ملی بود و به دشمنان ایران که چشم
طمع به گنجینه های کشور داشــتند فهماند که نمی توانند
با زر و زور و تزویر ملتی را به اســتثمار خــود در اورند چرا که
این ملت ازادگــی را از حضــرت اباعبدالله الحســین(ع)
اموخته اند.
ی کارکنان ارزشــمند،
اینجانب بــه نمایندگی از تمام
پرتالش و انقالبی بانک مهر اقتصــاد هفته دفاع مقدس
را به محضر رهبر معظــم انقــاب ،خانواده های معظم و
معزز شهدا ،ایثارگران و ملت دالور و رزمنده ایران اسالمی
تبریک عرض می نمایم و امیــدوارم خداوند تبارک و تعالی
روز به روز بر توفیقات و عظمت مردم شریف ایران در ظل
توجهات حضرت ولی عصر(عج) و در ســایه زعامت رهبر
فرزانه انقالب بیفزاید.
معاون اعتبارات بانک مهر اقتصاد:
بازار
82
مثلث | شماره 280
برای یک بانک بهترین سرمای ه اعتماد است
معاون اعتبارات بانک مهر اقتصاد در جمع اصحاب
رسانه در مشهد گفت« :برای یک بانک سرمایه ای بهتر از
اعتماد نیست».
به گزارش روابط عمومی بانک مهر اقتصاد اســتان
خراســان رضوی ،حمیدرضا نجف پور،معــاون اعتبارات
و تجهیز منابع بانک ،در نشســت با اصحاب رسانه با بیان
مطلب فوق گفــت« :بانک مهــر اقتصاد افتخــار دارد با
22سال مهندســی دقیق عملیات بانکی و تکیه بر قوانین
بانکداری اسالمی تا به امروز در هیچ دوره ای دچار کمبود
نقدینگی نشده که این نشانگر اعتبار و اعتماد این بانک در
بین مردم است».
نجف پور با بیان اینکه با در نظر گرفتن سه اصل مهم
که الزمه یک بانکداری اســامی قوی است توانسته ایم
خدمات خود را به بهترین شکل ارائه دهیم ،افزود« :اصل
نخست سرمایه ،کفایت ســرمایه و کنترل صحیح جریان
ورود و خروج نقدینگی در بانک اســت ،اصل دوم منفعت
است که باید در سه دسته بانک ،سرمایه گذار و تسهیالت
گیرنده به صورت عادالنه و شــرعی در نظر گرفته شــود و
اصل ســوم خدمت و خدمات بانک به مشتریان و مالکان
حساب است که این بانک توانست با رعایت این سه اصل
در هم تنیده به مشتریان خود اعتماد و اطمینان بدهد».
وی با اشاره به اینکه اقتصاد کشور ما پول محور است،
تصریح کرد« :زمانی که اقتصاد در حالت رکود و تورم است
بانک باید فعالیت هایی را انجام دهد که کمک حال دولت
باشد ،کارکردهایی از این دست که سرمایه های مردم را به
بنگاه های اقتصادی ،خانوارها و به طورکلی به ســمت دو
بخش اقتصاد خرد و کالن کشــور هدایت کند که البته در
این زمینه بانک مهر اقتصاد عملکرد خــوب و قابل قبولی
داشته است».
معاون اعتبارات بانک مهر اقتصاد ضمن اشــاره به
قواعد اصلی بانکداری بدون ربا که مهمترین اصل کاری
این بانک اســت تاکید کــرد« :از 770هــزار میلیارد ریال
تسهیالتی که بانک مهر اقتصاد با رویکرد عدالت محوری
و پیشرفت اقتصادی در اختیار مردم قرار داد 46 ،درصد ان
تحت عنوان تسهیالت خرد در اختیار احاد مردم قرار گرفته
و 54درصد دیگر از این تســهیالت به بخش تولید ملی و
تسهیالت کالن اختصاص داده شد».
وی افزود« :از ســال 89که مقام معظــم رهبری بر
سیاســت های بیســت و چهار گانه اقتصاد مقاومتی تاکید
کردنــد برنامه های اعتبــاری بانک مهر اقتصــاد مبتنی بر
منویات ایشان تعریف و در راستای تحقق و عملیاتی شدن
این سیاست ها تنظیم شد».
وی با بیان اینکه رویکرد بانک مهــر اقتصاد در ارائه
خدمات در جامعه به دو دسته اقتصادی و خدماتی تقسیم
می شــود ،ادامــه داد« :در رویکــرد خدماتی بــا طراحی
مجموعــه ای از روش ها و کمک های مــردم ،قادر به رفع
انواع نیازهای مالی عزیزان صاحب سپرده و مشتریان بانک
با ارائه خدمات مالی پیش بینی شــده هستیم که بر اساس
عدالت محوری تنظیم شده است».
نجف پور ادامه داد« :در رویکــرد دوم نیز که رویکرد
اقتصــادی باتوجه بــه اصل پیشــرفت و رفــاه اقتصادی
جامعه مد نظر بانک اســت تا به حال 25هزار تســهیالت
بانکی کالن را به فعاالن اقتصــادی و بنگاه های تولیدی
اختصاص داده ایم و این درحالی است که بانک 800هزار
فقره تسهیالت در سال پرداخت می کند».
نجف پور تعداد مشتریان بانک مهر اقتصاد را دوازده
و نیم میلیون نفر اعالم کرد و افزود« :تسهیالت این بانک
توقف پذیر نیست به طوری که حتی در تعطیالت عید نوروز
شعب کشیک بانک مشغول فعالیت هستند و به متقاضیان،
تسهیالت ارائه می کنند».
وی در تشــریح اقدامات مجموعه مهر در راســتای
حمایــت از تولید کنندگان داخلــی ادامــه داد« :بانک در
طــرح کارت اعتبــاری کاالی ایرانــی و مشــارکت با گروه
صنعتی انتخاب توانست به گونه ای عمل کند که هم گروه
تولید کننده با ارزانترین قیمت و بدون بوروکراسی تسهیالت
بگیرد و هم تسهیالتی با نرخ 16درصد و اقساط 25ماهه به
خریداران کاالی ساخت داخل پرداخت شود».
نجف پور در پایــان با بیان اینکه بانــک مهر اقتصاد
پرچمدار پیاده سازی بانکداری اسالمی است ،گفت« :این
بانک در این زمینــه از همه بانک ها به طور مطلق پیشــی
گرفته و بــا فاصله ای زیــاد در حال اجرای سیاســت های
بانکداری اسالمی در سطح جامعه است».