روزنامه صمت شماره 302
روزنامه صمت شماره 302
همهچیزدربارهانتخاباتهفتماسفند
هفتهنامهخبری،تحلیلی /سال ششم /شماره سیصد و دو22/اسفند 308 /1394صفحه10000/تومان
اصالحطلبان تندروی میکنند؟
اکثریت و اقلیت ،نزدیک به هم
تهران ،کوفه نیست
فصل جدید سیاست
رقابت بزرگان برای ریاست
پیروزی مدرسین
عبور از محمود
سال 94چگونه بر ایرانگذشت؟
گفتوگوهای ویژه مثلث با :محمدجواد ظریف ،سیدعباس عراقچی ،احمد توکلی ،محمدرضا باهنر ،عباس عبدی ،نجاتاهلل ابراهیمیان
کاظم جاللی ،سیدامیرحسین قاضیزاده هاشمی ،علیرضا محجوب ،مسعود فراستی ،بهروز افخمی و علیکفاشیان
سالنامه
سالنامه95
برجام،میانهروهارا
تقویتمیکند؟
برجام از منظر روابط
بینالملل،جامعهشناسی
و سیاست داخلی در
گفتوگوهاومناظرهمثلث
بررسیشدهاست
همراه با نوشتهها و گفتههایی از:
بهشتوجهنم
منتقدان
مناظرهعباسسلیمینمین
و محمد قوچانی درباره
روحانیومخالفانش
عباس ملکی – تقیازاد ارمکی – گلعلی بابایی – بهروز نعمتی – محمدرضا وکیلی – مهدی فضائلی – حسن بهشتیپور – صادق زیباکالم – ابراهیم متقی – سعداهلل زارعی – ناصر ایمانی
حمیدرضا ترقی – عبداهلل ناصری – موسی قربانی – محمدسعید احدیان – حسین شیخاالسالم – سیدعلی خرم – داور شیخاوندی – نادر صادقیان – نصرتالله تاجیک – علیرضا میریوسفی
احمد دستمالچیان – رضا مجیدزاده – پیرمحمد مالزهی – البرت بغازیان – محمدقلی یوسفی – مهدی تقوی – غالمحسین حسنتاش – محمدحسین مهدویان – سعید روستایی
محمدمهدی خبیری – بهمن فروتن – محمد مهدی اسالمی – مهدی جلیلی – علیرضا فرزین – علیرضا مجمع – خدایار قاقانی – سیدحمید حسینی
لگرا
نهاصالح طلبم ،نهاصو
محمدجواد ظریف
باهمگفتیممذاکره
یکنیم،ولوقربانیشویم
م
سید عباس عراقچی
گذشتحاکمیت
زیاد است
احمد توکلی
الریجانیراخردکنیدودوبارهبرگردانید
سرجایش،بازهماصول گراست
محمدرضاباهنر
سر ریاستمجلسدرگیرنمی شویم
کاظم جاللی
پروژهاصلیمملکت
بازتعریفاصول گراییاست
عباس عبدی
روحانیریاست جمهوریاینده اشرا
یکند
قربانی ریاستالریجانینم
سیدامیر حسین قاضی زاده هاشمی
مجلسدهم
شبیهخودش است
علیرضامحجوب
نمک نشناسنیستم
نجات اهلل ابراهیمیان
بدونهزینهنمی توانند
تغییرمدهند
علیکفاشیان
اصالح طلبان
دیگرنمی توانندتند رویکنند
بهروز افخمی
نقدنکنم،پیرمی شوم
مسعودفراستی
جلوههاییازاستقامتملت
هفته نامه سیاسی ،فرهنگی با رویکرد خبری ،تحلیلی
صاحب امتیاز و مدیر مسئول :مصطفی اجورلو
سردبیر :سعید اجورلو
سال 1395مبارکباد
حلول ســال جدید را به همۀ مســلمین
جهان خصوص ًا ملت قهرمان ایران و قشرهای
مختلف ملتمان ،و ان کسانی که در جبههها
دارند برای اسالم خدمت میکنند ،کسانی که
در پشــت جبههها خدمت میکنند و خانوادۀ
شــهدا وخود معلولین و وابستگانشــان و به
همه تبریک عرض میکنم .انشــاءال ّل ه این
سال ،سال مبارکی باشد برای مسلمین جهان
و خدای تبارک و تعالی مقدر بفرماید که دست
ایــن ابرقدرتها و کســانی که به انهــا مرتبط
هستند قطع بشود و مردم دنیا با ارامش زندگی
کنند.
همۀ گرفتاریهــای جهان مال ایــن قدرتهای بزرگی
است که ادعا میکنند که ما برای صلح این کارها را میکنیم.
اینهمه جنایت میکنند ،اینهمه کشورها را به خون میکشند
و ادعا میکنند که مــا نمیتوانیم ببینیم که حقوق بشــر از
بین میرود .اینها ادعایی اســت که انهــا میکنند که هیچ
واقعیت نــدارد ،بلکه خالفــش واقعیت دارد و مســلمین
در غفلت هســتند ،مســتضعفین جهان غفلت دارند .این
بارقهای که در ایران پیدا شــد اگر چنانچه ملتهای سایر
کشورهای مســلمین به اینجا ملحق بشــوند و همه با هم
دســت به هم بدهند ودر مقابل اینهمه جنایاتی که به بشــر
و بشریت میشــود ،بایســتند کارها اصالح میشود ،لکن
معاالسف نشــده اســت این کار و نمیدانم که چه خواهد
شــد .و من امیدوارم که خدای تبارک و تعالــی به ما قدرت
40- 47
گفتارها
زمانراهنوزدرنیافته ایم
روزمحشر،بامداد!
تقویتمحورمقاومت
ماچرانمی رسیم!
92- 161
گفت وگوها
نهاصالح طلبمنهاصول گرا
باهمگفتیممذاکرهمی کنیمولوقربانیشویم
گذشتحاکمیت زیاداست
سرریاستمجلسدرگیرنمی شویم
162- 245
سیاست
مجلس،جدیدشد
پیروزیجامعهمدرسیندرکشور
ازاقتصادتاسیاست
شکافبرجام
تحریریه:
مثلث؛هفتهنامه ایخبری،تحلیلیاستکهسعیداردروایتیمنصفانهوعادالنه
از واقعیت ها ارائه دهد .نامش تمثیل و اشــاره ای است به سه ضلع استقالل،
ازادی و جمهوری اسالمی .مرامش تقویت گفتمان انقالب اسالمی ،چارچوبش
اسالم ،انقالب ،امام و رهبری ،ارمانش گســترش و سیادت اسالم خواهی در
سراسر جهان و عزت مسلمانان ،توسعه و پیشرفت ایران اسالمی و رفاه مردم
شریف ایران و رونق گرفتن عدالت .مرزش رواداری و تالیف قلوب اهالی انقالب
و ایستادگی در برابر مقابالن گفتمانی و عملی نظام و سیاق و مشرب مان نجابت
قلم و روزنامه نگاری مومنانه و تالش در جهت رونق گرفتن سنت گفت وگو میان
فرهیختگانونخبگانکشوراست.امیدواریمکهدرروایت مانصادق،برمرام مان
مستمر و دائم ،بر چارچوب مان مستقر ،بر ارمان مان مومن ،بر مرزهایمان مراقب
و هوشیار و بر سیاق مان استوار بمانیم.
دبیرتحریریه :مصطفیصادقی
سیاست :مصطفی صادقی(دبیر) -علی حاجی ناصری -امیدکرمانی ها
حنیف غفاری -داوود حشمتی
تاریخ :مصطفی شوقی(دبیر)
بین الملل :سعیده سادات فهری (دبیر)
دیدار :افشین خماند(دبیر)
ورزش :مهدی ربوشه (دبیر)
جامعه شناسی و فکرنو :علی حاجی ناصری (دبیر)
فرهنگ :شایان ربیعی (دبیر)
بازار :محمد شکراللهی (دبیر)
مشاور هنری :نیما ملک نیازی
استقامت بدهد ،امروز اســتقامت الزم است .پیغمبر اکرم
ـ صلیال ّله علیه و اله و ســلم ـ نگران بود راجع به این که ایا
ملتش استقامت میکنند یا نه؟ تا ان حد که در روایت است
ور ُه ُهود[]1برای این ایهای که امده
که فرموده
کهشی َب ْتنی ُس َ
َّ
تاب َم َع َ
ک[]2در عین حال
َاس َت ِق ْم َکما ُا ِم ْر َت َو َم ْن َ
است کهف ْ
که این ایه در سورۀ دیگری هم ـ سورۀ شوری هم ـ امده لکن
ان ذیل را ندارد ،سورۀ هود که این ذیل را دارد فرموده است.
این به نظر میرســد که نگران بوده است از این که ملتش
و امتش مبادا خدای نخواسته اســتقامت نکند .باید ملت
ایران ،دولت ایران ،ارتش ایران ،ســپاه پاسداران ایران،
همه قشرهای ایران توجه کنند که استقامت در مقابل ظلم،
در مقابل این قدرتهای بزرگ از اموری اســت که امر شده
است ،استقامت در مقابل دشمن است ،امر شده
246- 267
اقتصاد
امانازنفت
دردسرنفتی
رکود و ما ادراک رکود
چهکسی گفتهرکودداریم؟!
268-277
بین الملل
قمارسلمان
خطایاستراتژیکالسعود
توطئهسعود
تئوریخطرناک
278-293
فرهنگ
یکمرد
مردی کهدشمن رادورمی زد
وقتیهمهدروغمی گویند
اینهمسیمرغ
با تشکر از :دکتراسماعیل تبار -دکترایت الهابراهیمی-دکترغالمحسننتاج
حسین زندی -احمد طالیی -مهندس صدوقی -حسین مجاهدی -حاج اقاتوکلی
هادیانباردار -منصور شیخ االسالمی -دکتر زارعیان -علیرضا حسن زاده
سیدحمیدخالقی
همهچیزدربارهانتخاباتهفتماسفند
هفتهنامهخبری،تحلیلی /سال ششم /شماره سیصد و دو22/اسفند 308/1394صفحه10000/تومان
اصالحطلبانتندرویمیکنند؟
اکثریت و اقلیت ،نزدیک به هم
تهران ،کوفه نیست
فصل جدید سیاست
رقابت بزرگان برای ریاست
پیروزیمدرسین
عبور از محمود
سال 94چگونه بر ایرانگذشت؟
گفتوگوهای ویژه مثلث با :محمدجواد ظریف ،سیدعباس عراقچی ،احمد توکلی ،محمدرضا باهنر ،عباس عبدی ،نجاتاهلل ابراهیمیان
کاظم جاللی ،سیدامیرحسین قاضیزاده هاشمی ،علیرضا محجوب ،مسعود فراستی ،بهروز افخمی و علیکفاشیان
سالنامه
سازمان اگهی ها :تلفن0919 - 2341774 :
چاپ :هنر سرزمین سبز -پردازش تصویر رایان
توزیع :نشر گستر امروز
نشانی :تهران ،خیابان شهید عباسپور(توانیر) ،خیابان نظامی گنجوی ،کوچه پناه،
پالک 19
تلفن 88198280 :
سالنامه95
گرافیک و صفحه ارایی :فاطمه قنائی -علی اجورلو
و افشین جم
پردازش تصاویر :هومن سلیمیان
عکس :امیر طالیی کیوان -عدنان جعفری و محمد برنو
ویرایش :ژیال شاکری -امیر عزیزی و نرگس حاجیلو
حروفچینی :داود حشمتی
مدیر مالی :محمدرضا پالیزدار
سازمان اگهی ها :محمد شکراللهی
بازرگانی و بازاریابی :محمدعلیاجورلو
امور اداری :علیرضا اسدالهی -علی اکبر پیمانی
انفورماتیک :شهرام زحمتی
ناظر چاپ :بابک اسکندرنیا
طراح جلد :مصطفی مرادی
عکس ها :امیر طالیی
برجام،میانهروهارا
تقویتمیکند؟
برجام از منظر روابط
بینالملل،جامعهشناسی
و سیاست داخلی در
گفتوگوهاومناظرهمثلث
بررسیشدهاست
بهشتوجهنم
منتقدان
مناظرهعباسسلیمینمین
و محمد قوچانی درباره
روحانیومخالفانش
همراه با نوشتهها و گفتههایی از:
عباس ملکی – تقیازاد ارمکی – گلعلی بابایی – بهروز نعمتی – محمدرضا وکیلی – مهدی فضائلی – حسن بهشتیپور – صادق زیباکالم – ابراهیم متقی – سعداهلل زارعی – ناصر ایمانی
حمیدرضا ترقی – عبداهلل ناصری – موسی قربانی – محمدسعید احدیان – حسین شیخاالسالم – سیدعلی خرم – داور شیخاوندی – نادر صادقیان – نصرتالله تاجیک – علیرضا میریوسفی
احمد دستمالچیان – رضا مجیدزاده – پیرمحمد مالزهی – البرت بغازیان – محمدقلی یوسفی – مهدی تقوی – غالمحسین حسنتاش – محمدحسین مهدویان – سعید روستایی
محمدمهدی خبیری – بهمن فروتن – محمد مهدی اسالمی – مهدی جلیلی – علیرضا فرزین – علیرضا مجمع – خدایار قاقانی – سیدحمید حسینی
شماره پیامک3000411711 :
سرمقاله
26
مثلث | شماره 301
اسفندماه ایام شهادت
محمــد ابراهیــم همــت
اســت .به همین مناسبت
ایــن ســالنامه را تقدیم به
روح ایــن شــهید بزرگوار
می نماییم.
فصل جدید سیاست
سرمقاله
در انتخابات هفتم اسفند چه اتفاقاتی افتاد؟
سردبیر
تکیه انها بر نوعی نمادگرایی ،پیغامی است به جامعه که اگر
شــرایط رای به رهبران ما مهیا نیست ،فعال به نمادهای ما
رای بدهید .این بازی سر دراز دارد.
ســوم :چرا اصولگرایان انتخابات تهران را باختند؟
به نظرم یک پاسخ ســاده به این ســوال این است که این
فهرســت بیش از حد بوی احمدی نژاد می داد .هرچند در
پاســخ بگویند که این افراد مدیران اجرایــی احمدی نژاد
هســتند نه رفقــای سیاســی او اما ایــن پاســخ در جامعه
ی و ســلیمانی و امثال اینها
نمی گیــرد .داودی و میرکاظم
در جامعه نماد احمدی نژاد هستند و بخش زیادی از مردم
تهران فعال تا اطالع ثانوی احمدی نژاد را نمی خواهند.
جامعه شناســان اصولگرا بایــد ایــن را در می یافتند
و بــه اطــاع سیاســت مداران جنــاح می رســاندند .گویا
چنین نکرده اند .اینکه اشــکال از جامعه شناســان است یا
سیاست مداران ،معلوم نیست .به هرحال هزینه اش را کل
جناح داده است .پاسخ دوم به برجام باز می گردد .فهرست
بوی مخالفت با برجام هم می داد .در صورت نبویان و زاکانی
و نادران این مخالفت مشــهود بود .جامعه پیام مخالفت با
برنامه های پسابرجام دولت از فهرست می گرفت .هرچند
امثال اقــای ابوترابــی هم در فهرســت به عنــوان مدافع
برجام دیده می شــد اما پیام فهرست به جامعه طور دیگری
مخابره شد .دلیل ســوم به ناکارامدی افشاگری روزهای
اخر برخی اصولگرایان بر می گردد .این افشــاگری کامال
احمدی نژادی و براســاس مدل مناظره با موسوی طراحی
شده بود و بیش از هرکس روحانی و برادرش را هدف گرفته
شکاف 84و 88جای خود را به معادالت عصر 90می دهد
که در ان خبری از صورت قدیمی شــکاف طبقه متوســط
/طبقه پایین نیســت .انگار بخشی از طبقه پایین برعکس
طبقه متوســط که حــاال رای می دهد اهل تحریم شــده و
بخشی هم که رای می دهد بی میل به اصالح طلبان نیست.
انگار طبقه پایین را طبقه متوسط الوده خود کرده باشد .جنبه
دوم اما پنهان شدن شکاف اقتصادی ذیل شکاف گفتمانی
اســت .رقابت در تهران به گمانم بیشــتر رقابت گفتمانی
اســت .گفتمان اصالح طلبی که دو جنبه سلبی و ایجابی
داد اکنون و جه سلبی اش به شدت کار کرد پیدا کرده .چنین
است که «نه ها» تبدیل به رای به اصالح طلبان می شود.
در تهران طبقه متوسط شهری در غیاب اتحاد طبقه پایین
شــهری کار خود را پیش می برد .تا زمانی کــه طبقه پایین
شهری سر پیدا کند ،در روی همین پاشنه می چرخد.
سیاســت در ایران لبــاس تازه ای پوشــیده .مجلس
جدید مجلس متفاوتی خواهد بود .ژنرال های اصولگرا مثل
ژنرال های اصالح طلب خانه نشــین شــده اند .فصل جدید
سیاست ،فصل خانه نشینی ژنرال ها و هدایت از پشت پرده
اســت .دوگانه سیاســت ایران فعال به کام اصالح طلبان
است .شاید پایان ســال 95این وضعیت تغییر کند .همه
چیز بســتگی به اقتصــاد دارد .کســی چه می داند .شــاید
96سال شــگفتی باشــد اگر اصولگرایان از 92و 94عبرت
بگیرند و اثرات احمدی نژاد را از خود دور کنند .ان چنان که
اصالح طلبــان از 84و 88عبرت گرفتند .سیاســت لباس
تازه ای پوشیده .فصل جدید سیاست فرا رسیده است.
مثلث | شماره 302
درباره انتخابات چند نکته اساسی به نظرم می رسد.
اول :ترکیب ارای تهران ،مشــهد و اصفهان به ویژه
تهران نشــان می دهد که نظام سیاســی ایران در ســطح
انتخابات به ســمت نوعی دو قطبی شــدن در حال حرکت
اســت .اینکه فهرســت علی مطهری در میان دو فهرست
اصلی گم می شــود ،اینکه فهرســت 30+5اصولگرایان
ابدا دیده نمی شــود و اینکه 30نفــر اول ارا اصالح طلب و
30نفر دوم از فهرســت اصولگرایان هستند همگی نشان
می دهد که اول از همه تهران به ســمت نوعی نظام حزبی
در حرکت است .چیزی که شــبیه اش را در انتخابات سال
76و 88دیده بودیــم .در ان دو انتخابات هم جدال میان
جناح چپ و جناح راست سیاســت ایران بود .نظمی که در
سال های 84و 92کمی برهم ریخت .برقراری این نظم در
انتخابات ریاست جمهوری اما راحت تر از انتخابات مجلس
است .پس این گونه اســت که 7اسفند تهران را باید محل
تولد معنای جدید در سیاســت ایران بدانیم؛ تولد نظام دو
حزبی یا دو قطبی.
درون این نظام دو قطبی اما نوعی جبهه گرایی دیده
می شود .در طیف راســت کمتر و در طیف چپ بیشتر .در
طیف راســت ،تحول خواهان و ناب گرایان و سنت گرایان
درکنار هــم دیده می شــود در غیاب محافظــه کاران جناح
راست به نمایندگی علی الریجانی.
در جبهه چپ ،اما طیف راســت و چپ اصالح طلبان
در کنار اعتدالیون و محافظه کاران راست قرار داشتند .این
شرایط استثنایی سیاست ایران است .در جبهه راست
غیر منطقی نیســت که ناب گرایان در بلند مدت راه خود از
دو طیف دیگر جــدا کنند .گرچه کــه در جبهه چپ جدایی
طیف های مختلف محتمل تر اســت و احتمال بازگشت به
شــرایط 84و 92ممکن .هرچند نــه در کوتاه مدت که در
بلند مدت که می تواند در سال 1400باشد.
فعال شرایط اســتثنایی در سیاست ایران برقرار
اســت که امیدوارم تبدیل به قاعده شــود .سیاســت
ایران در سطح احزاب به نظام دو حزبی برسد و جبهه ها
کارکرد حزبی خود را ادامه دهند .چنین شرایطی احتمال
ظهور امثال احمدی نژاد را کم می کند و فرد منتخب یا گروه
منتخب به حزب یا جبهه خود پاســخگو هستند و ان جبهه
یا حزب هم به جامعه و مردمی که به انهــا اعتماد کرده اند
پاسخگوست.
شکل گیری این دایره سیاست ایران را پیش بینی پذیر
می کند .رقابت را قاعده مند می نمایــد و به جامعه ارامش و
امنیت می دهد .باید به سمت نظام دو حزبی رفت ،هرچند
صورتش جبهه باشد.
دوم :شیوه پیروزی اصالح طلبان در تهران می تواند
به صورت جدی مورد مطالعه قرار گیرد .انها در این انتخابات
به صورت کامل تر و پیچیده تری نسبت به انتخابات سال92
ذیل جامعه شبکه ای خود را بیان کردند.
انهــا با ســاختن دوگانــه افــراط /اعتدال ،بــازی را
از ســطح چهره ها به ســطح نمادها کشــاندند و فهرســت
خود را ما به ازای خواســت رهبران شــان تعریــف کردند.
نمادهــا را در جامعه شــبکه ای در معرض هــواداران خود
اغاز
سعید اجورلو
قرار دادنــد و با اتــکا به شــبکه های اجتماعی پیــام خود
را بــه جامعه رســاندند .اساســا محتوای سخن شــان که
تاحدودی ســلبی و براســاس «نــه» به طــرف مقابل بود
در میان طبقه متوســط شــهری قابل باور جلــوه می کرد.
این مهمترین نکتــه بود .حرف شــان در تهــران خریدار
داشت .مکانیســم اما در وهله دوم پس از محتوا توانست
ارا را جمع کند .ذیل مثلثی با ســه ضلع؛ رهبران اصالحات
– شــبکه های اجتماعــی – طبقــه متوســط شــهری.
اصالح طلبــان با چنین شــیوه ای دو انتخابــات را برده اند
و طــرف مقابل هنــوز راه مقابله بــا این شــیوه را نیافته .تا
اطالع ثانوی انتخابــات در ایران ذیل دو قطبــی و جامعه
شبکه ای پیش می رود.
اصالح طلبــان حداقــل در تهــران به انــدازه کافی
خواهان دارند و جامعه شبکه ای به سود انها عمل می کند.
بود .جامعه اما مشــتاق چنین دوگانه ای نبود .جامعه فعال
حوصله افشاگری ندارد .اصول گرایان تست کردند و
پاسخ نداد .جناح راست ایران ایام سختی را سپری می کند.
درباره اش بعدها بیشتر خواهم نوشت.
چهارم :در تهــران چه روی داد؟ کــه گروهی کوفه
نامیدندش و گروهی دیگر مالمــت کردند که تهران کوفه
نیست .در تهران چه شد؟
مــن فکــر می کنــم ارای تهــران نشــان از نوعــی
غیرطبقاتی شدن ارا دارد .در تهران که روزگاری در 84و 88
رای طبقاتی داده می شد اکنون بساط برچیده شده و شکاف
اقتصادی از دوجنبه تغییر شکل داده است .جنبه اول این
است که جامعه ،اصولگرایان را حامی فقرا و اصالح طلبان را
حامی طبقه متوسط به صورت مطلق نمی داند و کردیت حل
مشکل فقرا را به اصالح طلبان هم می دهد .چنین است که
27
اغاز
مثلث | شماره 302
28
| ۱۳۹۴/۰۱/۲۰بیانات در دیدار مداحان اهل بیت(ع)
چندجوانبی تجربه،امورانکشور[عربستانسعودی]رادردستگرفتندودارندانجنبهتوحش
راغلبهمی دهندبرجنبهمتانتوظاهرسازی؛اینبهضررشانتمامخواهدشد.
اردیبهشت94
| ۱۳۹۴/۰۲/۰۹بیانات در دیدار جمعى ازکارگران سراسر کشور
کلیدحلمشکالتاقتصادیدرلوزانوژنوونیویورکنیست؛درداخلکشوراست.
| ۱۳۹۴/۰۲/۱۶بیاناتدردیدارجمعىازمعلمانوفرهنگیانسراسرکشور
می گوید اگر چنین نشود ،چنان نشود ،ممکن است ما حمله نظامی به ایران بکنیم؛ اوال که غلط
می کنید؛ثانیامندرزمانرئیس جمهورقبلیامریکا-ان وقتهمتهدیدمی کردند-گفتمدورانبزن ودررو
تمامشده؛این جورنیستکهشمابگوییدمی زنیمودرمی رویم؛نخیر،پاهایتانگیرخواهدافتادومادنبال
می کنیم.
| ۱۳۹۴/۰۲/۳۰بیاناتدردانشگاهافسرىوتربیتپاسداریامامحسینعلیه السالم
گفتیم که اجازه نمی دهیم از هیچ یک از مراکز نظامی هیچ بازرسی ای از سوی بیگانگان صورت
بگیرد .می گویند بایستی ما بیاییم با دانشمندان شما مصاحبه کنیم یعنی در واقع بازجویی کنیم .ما اجازه
نمی دهیمبهحریمدانشمندانهسته ایماودانشمنداندرهررشتهحساسومهمی،اندکاهانتیبشود.
خرداد94
| ۱۳۹۴/۰۶/۱۸بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم
مسئولین کشور جوان های انقالبی را گرامی بدارند؛ این همه جوان های حزب اللهی و انقالبی را
برخیازگویندگانونویسندگاننکوبندبهاسمافراطیوامثالاین ها.جوانانقالبیرابایدگرامیداشت.
مهر94
| ۱۳۹۴/۰۷/۰۸بیاناتدردانشگاهعلومدریاییامام خمینینوشهر
امروزده هاهزارنفرازعزیزانماهنوزدرمکهومدینه،درمناسکحجند؛اندکبی احترامیبهاین ها،
عکس العملایجادخواهدکرد.
ابان94
| ۱۳۹۴/۰۸/۲۰بیاناتدردیدارروسایدانشگاه ها،پژوهشگاه ها،مراکزرشدوپارک های
علموفناوری
بعضی ها کار فرهنگی را در داخل دانشگاه با کنســرت و اردوهای مختلط اشتباه گرفته اند؛ خیال
می کنندکار[فرهنگی ]ایناست؛می گویندبایددانشجوشادباشد!
اذر94
| ۱۳۹۴/۰۹/۰۴بیانات در دیدار فرماندهانگردان هایبسیج
این هایی که در بخش های مختلف ،با زبان های مختلف ،بسیج را متهم می کنند به تندروی ،به
افراطی گریوچهوچهوچه،دارنددرواقعنفوذراتکمیلمی کنند.
| ۱۳۹۴/۰۹/۰۹بیانات در ابتداى درس خارج فق ه درباره پیاده روی اربعین
[پیاده رویتاکربال]اینحرکت،حرکتعشقوایماناست؛ماهمازدورنگاهمی کنیمبهاینحرکت،
وغبطهمی خوریمبهحالانکسانی کهاینتوفیقراپیداکردندواینحرکتراانجامدادند.
دی94
| ۱۳۹۴/۰۳/۱۴بیاناتدرمراسمبیستوششمینسالروزرحلتحضرتامام خمینیرحمه الله
مساله فلسطین از دستورکار نظام جمهوری اسالمی خارج نخواهد شد .اگر ملت ایران بخواهد به
ان هدف ها برسد ،بخواهد این راه را ادامه بدهد ،باید راه امام بزرگوار را درست بشناسد ،اصول او را درست
بشناسد ،نگذارد شخصیت امام را تحریف کنند ،که تحریف شخصیت امام ،تحریف راه امام و منحرف
کردنمسیرصراطمستقیمملتایراناست.
| ۱۳۹۴/۱۰/۱۹بیانات در دیدار مردم قم
حتیانکسانی کهنظامراقبولندارند،برایحفظکشور،برایاعتبارکشوربیاینددرانتخاباتشرکت
کنند.ممکناستکسیبندهراقبولنداشتهباشد،عیبیندارداماانتخاباتمالرهبرینیست،مالایران
اسالمیاست،مالنظامجمهوریاسالمیاست.
| ۱۳۹۴/۰۴/۱۳بیانات در دیدار اساتید دانشگاه ها
طبقامارهایجهانی،شتابپیشرفتعلمیدرکشور،سیزدهبرابرمتوسطجهانبود؛اینرامراکز
اماریعلمیدنیااعالمکردندکهماهممکررقبالاعالمکردیم.اینشتاب،امروزکمشده...کاریکنید
کهشتابرشدعلمیفروکشنکند.
| ۱۳۹۴/۱۰/۳۰بیانات در دیدار دست اندرکاران برگزاری انتخابات
من می فهمم که بعضی وقتی می گویند تندروی ،جریان حزب اللهی و مومن موردنظرشان است؛
نه ،جریان مومن را ،جریان انقالبی را ،جوانان حزب اللهی را متهم نکنید به تندروی؛ اینها همان کسانی
هستندکه باهمه وجود ،باهمه اخالص در میدانحاضرند ،انجاییهمکه دفاع از مرزها الزم باشد ،دفاع
ازهویت ملیالزمباشد،مسالهجان دادنوخون دادنمطرحباشد،همین هاهستندکهبهمیدانمی ایند.
تیر94
| ۱۳۹۴/۰۴/۱۳بیانات در دیدار اساتید دانشگاه ها
محیطعلمیکشورراازحاشیه سازی هابرکنارنگهدارید.
| ۱۳۹۴/۰۴/۲۰بیانات در دیدار جمعى از دانشجویان
اگر مبارزه با استکبار نباشد ،ما اصال تابع قران نیستیم .مبارزه با استکبار که تمام نمی شود .در مورد
مصادیقاستکبار،امریکااتممصادیقاستکباراست...مبارزهبااستکبارتعطیل پذیرنیست.
| ۱۳۹۴/۰۴/۲۷خطبه هاینمازعیدفطر
این اقا گفته است که می تواند ارتش ایران را نابود کند .قدیمى هاى ما این جور حرف ها را «الف
درغریبى»می گفتند.
مرداد94
| ۱۳۹۴/۰۵/۲۶بیاناتدردیداراعضایمجمعجهانیاهل بیتعلیهم السالمواتحادیه
رادیووتلویزیون هایاسالمی
هر کسی با اسرائیل مبارزه کند و رژیم صهیونیستی را بکوبد و مقاومت را تایید کند ،ما از او حمایت
می کنیم؛ انواع حمایت هایی که برای ما ممکن باشــد؛ همه جور حمایتی که برای ما ممکن اســت ،از
هرکسی کهبارژیم صهیونیستیمقابلهکند،خواهیمکرد.
بهمن94
| ۱۳۹۴/۱۱/۲۸بیانات در دیدار مردم اذربایجان شرق
ی
رادیویانگلیسیداردبهمردمتهراندستورالعملمی دهدبهفالنیرایبدهید،بهفالنیرایندهید!
معنایاینچیست؟انگلیسی هادل شانتنگشدهبرایدخالتکردندرایران.
| ۱۳۹۴/۱۱/۲۸بیانات در دیدار مردم اذربایجان شرقی
اگر مجلس مرعوب غرب باشد ،مرعوب امریکا باشد ،دنبال حاکمیت جریان اشرافی گری باشد،
ریل گذاریاودراینجهت هاخواهدبود؛کشوررابدبختخواهندکرد.
اسفند94
| ۱۳۹۴/۱۲/۰۵بیانات در دیدار مردم نجف اباد
از ادبیات دشمن استفاده نکنید .دشمنان انقالب از روز اول امدند تعبیر ادبیات تندرو و میانه رو را
مطرح کردند؛ فالنی تندرو است ،فالن جریان تندرو است ،فالن جریان میانه رو است .ان روز ،از همه
تندروترهمازنظرانهاامامبزرگواربود؛امروزهمازهمهتندروتر،به نظرانهااینبندهحقیرهستم.
| ۱۳۹۴/۱۲/۰۵بیانات در دیدار مردم نجف اباد
درمقابلمیانه رو،تندرونیست؛درمقابلمیانه رو،منحرفاست.انکسیکهمنحرفازراهومنحرف
از جاده است میانه رو نیست؛ اما در جاده ،بعضی ها تندتر می روند و بعضی ها کندتر می روند .تند رفتن در
صراطمستقیمچیزبدینیست.
مثلث | شماره 302
شهریور94
| ۱۳۹۴/۰۶/۱۸بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم
بعد از اتمام این مذاکرات هسته ای ،شنیدم صهیونیست ها در فلسطین اشغالی گفتند فعال با این
مذاکراتی که شد ،تا ۲۵سال از دغدغه ایران اسوده ایم؛ بعد از ۲۵سال فکرش را می کنیم .بنده در جواب
عرضمی کنماوالشما ۲۵سالایندهرانخواهیددید.ان شاءاللهتا ۲۵سالدیگر،بهتوفیقالهیوبهفضل
| ۱۳۹۴/۱۰/۳۰بیانات در دیدار دست اندرکاران برگزاری انتخابات
اینحرکتی کهجوان هایعزیزسپاهپاسدارانمادردریاکردندودرمقابلتجاوزدشمنازخودشان
هویت و قدرت نشان دادند -که تا حاال فرصت نشده که از اینها تشکر بکنم؛ و واقعا هم تشکر می کنم از
این ها-کاربسیاردرستیکردند.
اغاز
فروردین94
| ۱۳۹۴/۰۱/۰۱سخنرانی در حرم مطهررضوی
منازهمهدولت هادردورانمسئولیتخودمحمایتکردم؛ازایندولتهمحمایتمی کنم.هرجا
هم الزم باشد تذکر می دهم؛ البته چک سفید امضا هم به کسی نمی دهم .نگاه می کنم به عملکردها و
برحسبعملکردهاقضاوتمی کنم.
الهیچیزیبه نامرژیم صهیونیستیدرمنطقهوجودنخواهدداشت.
29
مدافعانحرم
ســال ،94بهار مدافعان حرم ال الله بود؛ ســالی که در ان
تعداد قابل توجهی از رزمندگان دلباخته حسینی و زینبی بال در
بال مالئک گشودند و اسمانی شــدند .از اغاز تا پایان سال ،هر
روز خبرهای تازه ای از شــهادت مدافعان حرم اهل بیت(ع) در
ســوریه و عراق در رسانه ها منتشر شد که حســی غریب را القا
می کرد؛ حسی مرکب از شادی و غم ،اشــک و لبخند و تلخی و
شیرینی .این خاصیت شهادت است که همچون مرگ ماالمال
از غم و اندوه نباشد و حسی از شــادی در دل بازماندگان شهید
نیز وجود دارد...
فروردین 94
شانزدهم فروردین ،خبر شــهادت جواد علی حسناوی با نام
نظامی جواد جهانــی ،فرزند مادری ایرانی اهــل خرم اباد و پدری
عراقی منتشر شد .او در زمســتان 93نقش موثری در ازادسازی
شهر بلد که بخشی از استان صالح الدین به شمار می رود داشت.
بیست وهشتم فروردین محســن کمالی از اعضای پایگاه
مقاومت بسیج شهیدان جهازی ها مسجد جامع رجایی شهر کرج
از مدافعان حرم توسط تکفیری ها به شهادت رسید.
اردیبهشت ۹۴
در نخستین روز اردیبهشت ماه ،حاج هادی کجباف
در مبارزه با تروریســت های تکفیری طــی عملیاتی که
در منطقه بصری الحریر اســتان درعا در سوریه صورت
گرفت به فیض شــهادت نائل امد و یــک روز پس از ان
نیز ســید جالل حبیب الله پور از رزمندگان سپاه کربال در
نبرد با تکفیری ها در سوریه ،بال در بال مالئک گشود.
اغاز
30
مثلث | شماره 302
خرداد 94
چهارم خرداد ماه ،در سالگرد ازادی جنوب لبنان ،حزب الله شهادت 9نفر
از رزمندگان خود از جمله یک فرمانده را در درگیری های منطقه قلمون سوریه
اعالم کرد .این شهدا در عملیات ازادسازی ارتفاعات استراتژیک تله الثالجه
در منطقه جرود الفلیطه قلمون سوریه شهید شدند .در میان این شهدا ،شهید
غسان فقیه (ساجد) از فرماندهان میدانی ارشد حزب الله لبنان قرار داشت.
نهم خرداد ماه ،دو مدافع دیگر اســمانی شدند ؛ ســعید قارلقی از کرج و
سید جاسم نوری از خوزستان در دفاع از حرم اهل بیت(ع) و مقابله با نیروهای
تکفیری به کاروان شهدای مدافع حرم پیوستند.
25خردادماه ،مرتضی ســواری از مدافعان حــرم اهل بیت(ع) از خطه
سوسنگرد در عراق به شهادت رسید و به خیل شهدای مدافع حرم پیوست.
28خردادماه ،شــهید محمد عبدالرحمــن االطرش از اهالی روســتای
دیرانطار در جنوب لبنان بود که حین وظیفه جهادی در سوریه به شهادت رسید.
تیر 94
پنجم تیرماه شهید امین شوکی از جوانان خوزستانی حین مبارزه با گروه تروریستی داعش در عراق
به شهادت رسید.
شانزدهم تیرماه و در استانه شب قدر ،شهید علی محمود عوده از رزمندگان جوان حزب الله در نبرد
با تروریست ها در شهر الزبدانی در منطقه قلمون سوریه به شهادت رسید.
جواد کوهساری بسیجی 29ساله مشهدی در 26تیرماه ،در منطقه عملیاتی فلوجه محور صقالویه
بال در بال مالئک گشود.
29تیرماه ،کریم صاحب السعیدی ملقب به ابویاســر که فرماندهی نیروهای نظامی سپاه بدر در
کربال را برعهده داشت ،در نبرد با تروریست های داعش در منطقه الفتحه در استان صالح الدین عراق
شهید شد.
شهریور 94
مرداد 94
شانزدهم مردادماه ،محمد عادل
ابوالحسن ملقب به «کمیل» در نبرد با
تروریست ها در شهر الزبدانی سوریه به
شهادت رسید.
سی ام مردادماه ،علی خضر الوز،
محمد جودات جمعه ،سلیمان حسن
جعفر و میثم محمد العایق چهار رزمنده
جــوان حزب الله در نبرد بــا گروه های
تروریســتی در ســوریه بــه شــهادت
رسیدند.
مهر 94
چهارم شــهریورماه ،احمد حیاری
فرمانده گردان امام حسین(ع) شوش در
درگیری با تروریست ها در شهر الذقیه به
خیل شهدای مدافع حرم پیوست.
هفتم شهریورماه ،علی مازح یکی
دیگــر از رزمنــدگان حزب الله در شــهر
الزبدانی سوریه به قافله شهدای حزب الله
پیوست.
بیســت وپنجم شــهریورماه نیز پنج
نفر دیگر از رزمنــدگان حزب الله در نبرد با
تروریست های تکفیری در شهر الزبدانی
سوریه به شهادت رسیدند.
هفتم مهرمــاه ،غالب کمال نعیــم از رزمنــدگان حزب اللــه در نبرد با
تروریست ها در سوریه به شهادت رسید.
شانزدهم مهرماه ،سردار سرتیپ پاسدار حسین همدانی در سوریه به
شهادت رسید .او از فرماندهان سپاه پاسداران و از مستشاران ارشد نظامی
ایران در دفاع از حرم عقیله بنی هاشم حضرت زینب(س) بود .شهید همدانی
از فرماندهان دوران دفاع مقدس و فرمانده سپاه محمد رسول الله تهران بزرگ
بود که در حومه شهر حلب به دست تروریست ها به شهادت رسید.
بیســت ویکم مهرماه ،چهار نفر از رزمندگان حزب الله در استان حماه
سوریه به شهادت رسیدند.
بیست ودوم مهرماه ،سرهنگ پاسدار فرشــاد حسونی زاده و سرهنگ
پاســدار حمید مختاربند از مدافعــان حرم حضرت زینــب(س) حین انجام
ماموریت مستشاری در سوریه به شهادت رسیدند.
بیست وششــم مهرماه ،سرهنگ پاسدار شهید مســلم خیزاب یکی از
افسران سپاه پاسداران که سال ها مسئولیت فرماندهی گردان یا زهرا(س)
لشکر 14امام حسین(ع) را بر عهده داشت ،حین انجام ماموریت مستشاری
در سوریه به شهادت رسید.
بیست وهفتم مهرماه ،شهید محمد حسن صفا یکی دیگر از رزمندگان
حزب الله در سوریه به شهادت رسید.
بیست وهشتم مهرماه مهدی علیدوست از لشکر عملیاتی 17علی بن
ابیطالب(ع) قــم و مجتبی کرمی و مجید صانعی از بســیجیان گردان های
161امام حسین(ع) و 154تکاور حضرت علی اکبر(ع) همدان در سوریه به
شهادت رسیدند .در این روز همچنین خبر شهادت رضا دامرودی مدافع حرم
حضرت زینب(س) از اهالی شهرستان ســبزوار در حسکه سوریه و مجتبی
کرمی و مجید صانعی دو بسیجی همدانی نیز منتشر شد.
نخســتین روز ابان ماه ،خبری منتشــر شــد که حکایت از شــهادت محافظ محمود
احمدی نژاد در سوریه داشت .عبدالله باقری نیارکی در حلب سوریه و در دفاع از حرم عقیله
بنی هاشم حضرت زینب(س) به شهادت رسید.
ی مدافع حرم حضرت زینب(س) در سوریه به
سوم ابان ماه ،محمد استحکامی جهرم
درجه رفیع شهادت نائل امد .در این روز همچنین ســجاد طاهرنیا و سید روح الله عمادی به
شهادت رسیدند.
پنجم ابان ماه ،ابوذر امجدیان چهارمین شــهید کرمانشــاهی مدافع حرم همزمان با
عاشورای حسینی(ع) در سوریه به شهادت رسید .محمدرضا عسگری فرد از اهالی خرمشهر
سرباز دیگری بود که در این روز جان خود را در راه دفاع از حرم حضرت زینب(س) فدا کرد.
ششم ابان ماه ،مهدی کائینی در عملیات محرم در سوریه به خیل شهدای مدافع حرم
پیوست .ستوان دوم پاسدار مسلم نصر از اعضای تیپ هوابرد 33المهدی ،خانعلی یوسفی
از اهالی افغانستان و ساکن جهرم ،سید سجاد حسینی ،عزت الله سلیمانی ،حجت اصغری
شربیانی از پاسداران سپاه استان تهران ،محسن فانوسی از همدان ،اسماعیل زاهدپور از
گلستان ،محمدحسین خانی از یزد ،موسی جمشیدیان از نجف اباد ،محمدجواد قربانی از
اهالی حاجی ِ
اباد «شاهین شهر» ،محمدرضا دهقان ،سیدمصطفی موسوی ،احمد اعطایی
و مسعود عسگری از بسیجیان تهران ،از دیگر شهدای این عملیات بودند که تا پایان ابان
ماه ،خبر شهادت انها در رسانه ها منتشر شد.
چهاردهم ابان ماه ،روح الله قربانی و قدیر ســرلک در دفاع از حرم حضرت زینب(س)
به شهادت رسیدند .خودروی این دو مدافع حرم در نزدیکی حلب مورد اصابت موشک قرار
گرفت.
هفدهم ابان ماه ،سید اسماعیل سیرت نیا از فعاالن فرهنگی مذهبی شهرستان رشت به
شهدایمدافعانحرمپیوست.میثممدواریوعلیتمام زادهنیزدرهمینروزبهشهادترسیدند.
بیســت ونهم ابان ماه ،ســومین روحانــی مبارز بــه شــهدای مدافع حرم پیوســت.
حجت االسالم صالح حسن زاده از خرمشهر که چند سالی در نجف مشغول تحصیل در حوزه
بود ،در مبارزه با تروریست ها به شهادت رسید.
اذر 94
بهمن 94
علی عبداللهی از بسیجیان شهر تهران در نخستین روز بهمن ماه به شهادت رسید.
سوم بهمن ماه ،خبر شهادت عباس اسمیه منتشر شد .او بیست ویکم دی ماه در استان حلب در
شمال سوریه به فیض شهادت نائل امد.
ششم بهمن ماه ،شهید رضا عباسی از کرمانشاه در دفاع از حرم حضرت زینب(س) در سوریه
به شهادت رسید.
شهید سعید علیزاده از پاسداران تیپ 12قائم (عج) سپاه استان سمنان بود که سیزدهم بهمن
ماه ،حین عملیات مستشــاری در سوریه به شهادت رســید .در این روز مهدی (حامد) کوچک زاده
از سپاه رشت ،حســن رزاقی ،حجت االسالم شــیخ مصطفی خلیلی ،حبیب رحیمی منش و محمود
اسکندری نیز که برای مبارزه با تروریست های تکفیری به سوریه رفته بودند به شهادت رسیدند.
چهاردهم بهمن ماه ،سردار محســن قاجاریان فرمانده تیپ یک امام رضای نیشابور ،رحمان
پایی ،ایمان اذربویه ،رضا عادلی ،محسن کوالبادی ،احمد الیاسی و احمد امجدی در سوریه حین
مبارزه با تروریست های تکفیری شهید شدند.
هجدهم بهمن ماه ،سه نفر از پاســداران ایرانی در نبرد با تروریســت های تکفیری در استان
حلب سوریه شهید شدند .ابوذر داودی ،ستار اورنگ و حسین رضایی در عملیات شکست محاصره
شهرهای نبل و الزهرا به شهادت رسیدند.
عبدالصالح زارع بهنمیری ســومین شهید مدافع حرم اهل روســتای کریم کالی شهر بهنمیر
شهرستان بابلسر ،نوزدهم بهمن ماه در سوریه به شهادت رسید .در این روز همچنین کرمانشاه سجاد
ی را به عنوان هشتمین شهید مدافع حرم ،تقدیم حراست از حرم اهل بیت(ع) کرد.
حبیب
بیست ویکم بهمن ماه ،شهید عباس کردونی از اهالی شهر کوت عبدالله مرکز شهرستان کارون
خوزستان در سوریه به شهادت رسید.
بیست وچهارم بهمن ماه ،تقی ارغوانی از استان تهران در ســوریه به فیض شهادت نائل امد
در این روز علی قربانی نام خود را به عنوان چهارمین شهید مدافع حرم از اندیمشک به ثبت رساند.
بیست وپنجم بهمن ماه شــهید صالح صالحی از شهرستان رامشیر خوزستان به جمع شهدای
مدافع حرم پیوست.
بیست وششم بهمن ماه ،فخرالدین تقوی یکی دیگر از رزمندگان اسالم که برای جهاد در راه
خدا به سوریه رفته بود ،به شهادت رسید.
بهمن ماه با خبر شهادت حمیدرضا انصاری از اراک به پایان رسید.
مثلث | شماره 302
چهارم اذرماه ،سید حســین هاشــمی از تیپ فاطمیون در دفــاع از حرم حضرت
زینب(س) به دست تروریست ها به درجه رفیع شهادت نائل امد.
هشتم اذرماه ،خبر شهادت سه مدافع اهل ســنت حرم ال الله منتشر شد .سلمان
بامری ،عمــر مالزهی و مراد عبداللهی ســه شــهی د ســرافرازی بودند کــه در مبارزه با
تروریست های تکفیری به فیض شهادت رســیدند .در این روز عبدالرشید رشوند نیز به
لشکر شهدای مدافع حرم پیوست.
چهاردهم اذرماه ،حاج رضا موالیی مدافع حرم و از یادگاران دفاع مقدس ،در سوریه
به درجه رفیع شهادت نائل شد .در این روز میثم نجفی نیز که در شهر حلب سوریه مجروح
شده بود ،پس از چند روز کما به شهادت رسید.
هفدهم اذرمــاه ،محرم علی مرادخانــی از تنکابن ،مصطفی شیخ االســامی از
چالوس ،روح الله صحرایــی از امل و عبدالرحیم فیروزابادی از نکا به کاروان شــهدای
حریــم اهل بیت(ع) در ســوریه پیوســتند .در این روز ســتار محمودی نیــز در دفاع از
حریم ال الله طی عملیات مستشاری در ســوریه به شهادت رسید .او برادر شهید رسول
محمودی شهید دوران دفاع مقدس و محمد محمودی نورابادی نویسنده مطرح ادبیات
دفاع مقدس است.
هجدهم اذرمــاه ،ســید مجتبی ابوالقاســمی از نیروهای فعال بســیجی دزفول
و مداح اهل بیــت(ع) در درگیری بــا نیروهای تکفیری در ســوریه به یاران شــهیدش
پیوست .خبر شهادت احســان فتحی اهل بهبهان ،حبیب روحی چوکامی اهل خمام،
حجت االسالم ســید اصغر فاطمی تبار (چرغندی) از شــهر جایزان شهرستان امیدیه و
احسان فتحی نژاد از بهبهان نیز در این روز منتشر شد.
بیست ودوماذرماه،سردارشهیدحسینفرداییازفرماندهانارشدلشکرافغانستانی
فاطمیوندرحلبسوریهودرمبارزهباتروریست هایتکفیریبهشهادترسید.دراینروزخبر
شهادتاکبرشیرعلیوشهیدمحم دهادی نژادازشهرستاناغاجاریخوزستانوهمچنین
ایوبرحیم پورازشهرستانامیدیهنیزدررسانه هامنتشرشد.
ذوالفقار محمدی مدافع حرم حضرت زینب(س) از لشکر فاطمیون در بیست وسوم
اذرماه در درگیری با نیروهای تکفیری در سوریه به شهادت رسید .یک روز پس از ان نیز
محمد شالیکار جانباز مدافع حرم فریدونکناری ،به شهادت رسید.
اسفند 94
هشتم اسفندماه ،حاج مهدی قاسمی از فرماندهان بسیج و
رزمندگان دفاع مقدس برای دفاع از حــرم اهل بیت(ع) و مبارزه با
نیروهای تکفیری در سوریه به شهادت رسید.
سیزدهم اســفندماه مهدی ثامنی راد از پاسداران شهرستان
ورامین در نبردهای استان حلب سوریه به فیض شهادت نائل امد.
احمد رضایی اوندری از نیشابور نیز در پانزدهم اسفندماه در
سوریه به شهادت رسید.
اغاز
ابان 94
دی 94
سجاد عفتی ،اسماعیل خانزاده و امیر لطفی که برای دفاع از حرم حضرت زینب(س)
عازم سوریه شده بودند در نخســتین روز زمســتان حین مبارزه با تروریست های تکفیری به
شهادت رسیدند.
سوم دی ماه ،سردار شهید عباسعلی علیزاده به عنوان ســیزدهمین شهید مدافع حرم
مازندران و نخستین شهید مدافع حرم شهرستان جویبار در نبرد با داعش در سوریه به شهادت
رسید .یک روز بعد نیز حمیدرضا اسداللهی از فعاالن فرهنگی به درجه رفیع شهادت نائل امد.
چهاردهم دی ماه ،عبدالله قربانی از ناوساالران سوم سپاه پاسداران استان فارس و میثم
فوالدی از پاسداران کرمانشاهی در دفاع از حرم عقیله بنی هاشم به دست نیروهای تکفیری در
ن نیز به شهادت رسید.
سوریه به شهادت رسیدند .در این روز خداکرم رضایی مدافع حرم افغا
بیست ویکم دی ماه ،بسیجی شهید مهرداد قاجاری از ایل قشقایی ،طایفه دره شوری
و اهل شهر خومه زار از توابع شهرستان نوراباد ممسنی از اســتان فارس نام خود را به عنوان
نخستین شهید مدافع حرم از ایل قشقایی ثبت کرد.
بیست ودوم دی ماه نیز خبر شهادت مدافع حرم مرتضی کریمی ،جانشین گردان امام
حسن(ع) ناحیه مســلم بن عقیل منطقه 18تایید شــد .در این روز علیرضا مرادی و حسین
امیدواری از بسیجیان تهران نیز در دفاع از حرم به شهادت رسیدند.
بیست وچهارم دی ماه ،سردار سعید ســیاح طاهری از فرماندهان جنگ هشت ساله و
مدافع حرم حضرت زینب(س) به شــهادت رســید .مجید قربانخانی و محمد کامران نیز از
شهدای این روز بودند.
31
هفتم اسفند
سیاست
سال 94انچنان تمام شده که اهل سیاست می گویند بخشی از نسخه سال 96نیز در
همین روزهای اخر زمستان پیچیده شده است .براین مبنا که انها نتایج انتخابات مجلس را در
تهرانوسراسرکشورنشانهومدلیمی گیرندبرایتحلیلانچهدرنیمهاولسال 96رخخواهد
داد .کنش های سیاسی ،نزدیک شدن ها و دور شــدن های طیف ها و تصمیمات کنشگران
سیاسی درهمینکانتکسدیدهمی شود.انتخاباتهفتماسفندحرف هایزیادیداشت.
پرون
د
ه
اول
مجلس ،جدید شد
سیاست
162
مثلث | شماره 302
انتخاباتهفتماسفند،ارایشسیاسیپارلمانراتغییردادهاست
مثلث | شماره 302
سیاست
اقلیت و اکثریت نزدیک به هم
مجلس دهم چه ارایشی
خواهد داشت؟
ممکن است عارف و الریجانی
با هم رقابت کنند
عبدالله ناصری از اینده ائتالف اصالح طلبان
با اعتدالیون در مجلس می گوید
عبور از محمود
چقدر از نتایج تهران حاصل
عملکرد احمدی نژاد بوده است؟
163
1
پارلمان
اخرین ماه از سال 94همراه شد با دو انتخابات بسیار
م مجلس دهم و خبرگان پنجم .یک رقابت تنگاتنگ در
مه
سراسر کشور که البته نتایج متفاوتی هم داشت.
ان گونه کــه اخبار و امــار روایت می کنــد نزدیک به
80درصد ترکیب مجلس تغییر کــرده و اکنون نمایندگانی
جدید با گرایش های مختلف راهی بهارستان شده اند.
نگاهی به میزان مشارکت مردم
مشارکت مردم در انتخابات در طول 37سال گذشته
در جمهوری اســامی از جهات مختلف در داخل و خارج
از کشــور حائز اهمیت بوده؛ در این میان مشارکت مردم
در انتخابــات ادوار مختلــف مجلس شــورای اســامی
نیــز تعیین کننــده بــوده اســت .وزیــر کشــور به عنوان
مجــری برگــزاری انتخابات امار مشــارکت مــردم در این
دور از انتخابــات را در کل کشــور 62درصــد و در تهران
50درصد اعالم کرد که نشــانگر افزایش میزان مشارکت
پایتخت نشــین ها در انتخابات ،مجلــس از دوره پنجم به
بعد است .مقایسه میزان مشارکت مردم در انتخابات ادوار
مختلف مجلس شورای اســامی نشان می دهد مجالس
هفتم و هشتم کمترین میزان مشــارکت و مجالس پنجم
و ششم بیشــترین میزان مشــارکت مردمی را داشته اند.
نکته قابل توجه در مقایسه میزان مشــارکت مردم در کل
کشور با میزان مشــارکت مردم تهران این است که درصد
مشــارکت تهرانی ها همــواره از درصد مشــارکت مردم در
کل کشــور کمتر بوده و تنها در دوره اول مجلس شورای
اسالمی درصد مشــارکت مردم تهران نسبت به کل کشور
بیشتر بوده است.
هویت شناسی منتخبان
سیاست
164
مثلث | شماره 302
حاال که انتخابات مجلس تمام شده مهمترین مساله
این اســت که ترکیب راه یافتــگان چه ارایشــی را در این
پارلمان جدید ایجاد خواهد کرد .واقعیت این است که برای
دســته بندی منتخبان ابتدا باید نوع حضــور گرایش های
مختلف را بررسی کرد.
از همین زاویه می توان گفت یک طیف از حاضران
در انتخابات اصولگرایانی بودند که تحت عنوان ائتالف
فراگیر اصولگرایان در سراسر کشور در یک لیست حضور
داشتند .طیف دیگر ،اصالح طلبان بودند که تحت عنوان
لیست امید در سراسر کشور و اکثر حوزه ها فهرست منتشر
کردند .یک لیســت دیگر هم وجود داشــت کــه از ان به
صدای ملت یاد می کردند .این لیســت تحــت هدایت و
نظارت علی مطهری در سراسر کشور منتشر شده بود .این
نکته قابل ذکر اســت که برخی از اسامی میان فهرست ها
مشــترک بود .طیف دیگر نیز مســقل ها بودنــد که بدون
حضور در لیست خاصی در این رقابت شرکت کردند .انچه
اما در نهایت از نتیجه انتخابات می شد فهمید این بود که
ا ز 221نامزدی که موفق شدند در دور اول راهی مجلس
شوند 87 ،نفر نامشان فقط در فهرست امید بوده است.
64نفر هم نامزد اختصاصی فهرســت اصولگرایان
و 53نفر هم نام شــان در هیچ فهرستی نبوده که می توان
انها را مستقل خواند که خود ،به دو گروه تقسیم می شوند،
نخســت نامزدهایی که گرایش جناحی دارند اما به دلیل
خارج از لیست اصلی جناح خود ماندن به صورت انفرادی و
خارج از لیست وارد انتخابات شد و به بهارستان راه یافته اند
و دوم گروهــی که تعلق جناحــی ندارند .عــاوه بر این،
فهرست صدای ملت با ریاســت علی مطهری 12کرسی
به دست اورده است .البته از انجایی که رقابت اصلی بین
دو فهرســت اصولگرایان و امید بود ،نامزدهای مشترک
بین صدای ملت و اصولگرا به نام اصولگرا یاد می شــوند
و نامزدهای مشترک بین صدای ملت و فهرست امید هم
به نام فهرست اصالح طلبان قید می شوند .مضاف بر این
اگر نامزدهای فهرســت صدای ملت و فهرست امید را با
عنوان کرســی اعتدالگرایان فرض کنیم ،ســهم انها 99
کرسی و حدود 45درصد می شود .در همین حال به گفته
علی پورعلی مطلق ،دبیر ستاد انتخابات کشور 138نامزد
هم به مرحله دوم راه یافتند که در نیمه دوم فروردین سال
اینده برای کسب 69کرسی باقی مانده رقابت خواهند کرد.
از میان راه یافتــگان به مرحلــه دوم 34نامزد از ان
فهرست امید است و سهم ائتالف اصولگرایان 35نامزد
اســت 60 .نامزد اساسا نام شــان در فهرست های اصلی
نیامده و نام 9نفر در فهرست صدای ملت امده است.
ناکامان انتخابات
و اما تغییرات جــدی در ترکیب نمایندگان هر دوره از
مجلس نیز ان قدرها برای برخی مسئوالن طبیعی است که
علی الریجانی رئیس مجلس شــورای اسالمی می گوید:
«وقتی بررسی می کنیم می بینیم در هر دوره حدود دوسوم
نمایندگان در مجلس تغییر کردند ،بنابراین حادثه عجیبی
نیست که در این دوره هم شاهد تغییراتی بوده ایم».
در این دوره از انتخابات نیز شاهد تغییرات جدی در
ترکیب مجلس نهم بودیم تا بخش عمده ای از نمایندگان
دور قبل به مجلس دهم راه پیدا نکنند که این امار نزدیک
به ۶۶درصد براورد شده است.
بــا نهایی شــدن نتایج حــوزه انتخابیه تهران شــاید
بزرگ تریــن ناکام هــای ایــن دوره از انتخابــات را بایــد
نمایندگان پایتخت در مجلس نهم شورای اسالمی نامید تا
چهره هایی مانند غالمعلی حدادعادل ،مرتضی اقا تهرانی،
علیرضــا زاکانی ،سید محمدحســن ابو ترابی فــرد ،احمد
توکلی ،اسماعیل کوثری ،فاطمه رهبر ،مهرداد بذرپاش،
الیاس نادران و ...از راهیابی به مجلس دهم بازبمانند.
اوضاع در اســتان ها و حوزه های انتخابیه دیگر نیز
همین طور اســت ،در اســتان فارس نیز تنهــا یک چهارم
نمایندگان فعلــی دوباره راهی مجلس شــدند تا شــاهین
محمدصادقــی در شهرســتان کازرون ،الیاس طاهری از
اقلید ،محمدحسین دوگانی نماینده شهرستان فسا ،موسی
موســوی از المرد و مهر ،نادر فریدونی نماینده فیروزاباد،
فراشبند و قیر و کارزین و نیز عنایت الله هاشمی سپیدان در
مسیر دستیابی مجدد به کرسی سبز مجلس ناکام باشند.
حســن کامران و نیره اخــوان نیز کــه در چهار دوره
گذشته همواره جزو نخستین منتخبان مردم اصفهان برای
حضور در مجلس شورای اسالمی بودند امسال نتوانستند
به مجلس راه پیدا کننــد و عباس مقتدایی نیــز که در دور
قبلی در مجلس نهم حضور داشــت امســال از راهیابی به
بهارستان بازماند .حجت االســام غضنفر ابادی در حوزه
بم و شهرستان های شرقی کرمان ،حجت االسالم امیری
در حوزه کهنوج و شهرستان های جنوبی از نمایندگان ناکام
کرمان در مسیر حضور در مجلس بودند.
مقــداد نجف نــژاد از حــوزه انتخابیــه بابلســر و
فریدون کنــار ،منصور حقیقت پــور و مصطفی افضلی فرد
دو نماینده مــردم اردبیل ،نمیــن ،نیر و ســرعین ،یونس
اسدی از حوزه انتخابیه مشگین شــهر ،جلیل جعفری بنه
از حوزه انتخابیــه خلخال و کوثر ،فرهاد بشــیری نماینده
فعلی پاکدشــت ،عبدالوحید فیاضی از حوزه انتخابیه نور
و محموداباد ،حمیدرضا مشــهدی عباســی نماینده فعلی
دماوند و فیروزکــوه ،جواد جهانگیر زاده نماینده ســه دوره
مجلس از ارومیــه ،عابد فتاحی نماینــده دو دوره مجلس
شورای اسالمی از ارومیه و موید حســینی صدر نیز دیگر
نمایندگان بازمانده از راهیابی به مجلس بودند.
ایرج عبدی نماینده خرم ابــاد ،بهرام بیرانوند نماینده
بروجرد ،علی کائیدی نماینده پلدختر ،عباس قائد رحمت
نماینده دورود و ازنا و محمدتقی توکلــی نماینده الیگودرز
ازجمله نمایندگان اســتان لرســتان در مجلس نهم بودند
که به مجلس دهــم راه پیدا نکردنــد .محمد صالح جوکار
نماینده یزد ،حجت االسالم دخیل عباس زارع زاده نماینده
مهریز و بوشهر ،عبدالکریم جمیری نماینده گناوه و دیلم،
حجت االسالم موسی احمدی نماینده کنگان و دیر و جم و
سلیمان عباسی نماینده گنبدکاووس از دیگر ناکامان این
دوره از انتخابات لقب گرفتند.
ابوالقاســم جراره جوانترین نماینــده مجلس نهم از
حوزه انتخابیه بندرعباس ،سید عبدالکریم هاشمی از حوزه
انتخابیه میناب ،رودان ،ســیریک ،جاســک و بشاگرد و
پارلمان
منصور ارامی از حوزه انتخابیه بندرعباس نیز نتوانستند بار
دیگر اعتماد مردم را جلب کنند.
ناصر عاشوری در فومن ،ایرج ندیمی در الهیجان و
ســیاهکل ،محمد مهدی رهبری املشی در حوزه انتخابیه
رودســر و املش ،حمید رضا خصوصی در صومعه ســرا از
جمله نمایندگانی بودند که هرچند در برخی موارد اختالف
رایشــان با کاندیدای منتخب کم بود اما دوباره نشــینی بر
کرسی بهارستان نصیبشان نشــد .اما عالوه بر نمایندگان
دوره نهم ،برخی از کاندیداهایی که سابقه نمایندگی ادوار
مجلس را داشتند این دوره نتوانستند اعتماد مردم را برای
حضور مجدد در مجلس کسب کنند که در این فهرست نیز
ی از گرگان
می تون نام کاظم فرهمند از مهریز ،عیسی امام
و اق قال ،رحمت الله نوروزی از علی ابا د و سید سلماس ذاکر
از ارومیه را جای داد.
از اعضای هیات رئیسه مجلس نهم چند نفر راهی
مجلس دهم شدند؟
نگاهی به امار نشــان می دهد کــه از میان 12عضو
هیات رئیسه سال چهارم مجلس نهم ،تنها 5نفر رای الزم
را برای حضور در مجلس دهم کسب کردند .از میان انها
البته وضعیــت نهایی دو نفر هم در مرحلــه دوم انتخابات
مشخص خواهد شد .همچنین محمدرضا باهنر هم از ابتدا
در انتخابات مجلس دهم کاندیدا نشده بود .در جدول زیر
اسامی هیات رئیسه سال چهارم مجلس نهم و وضعیت انها
در انتخابات مجلس دهم را می بینید ( .جدول)1
تکلیف 69کرسی مجلس مشخص نشد و انتخابات
در 54حــوزه انتخابیــه به دور دوم کشــیده شــد .در بین
کاندیداهای دور دومی ،تعداد مســتقل نسبت به سایرین
بیشتر اســت .برای انتخابات مجلس شــورای اسالمی
در هفتم اســفند ،ســه لیســت اصلی منتشر شــد ،لیست
ائتالف اصولگرایان ،لیســت امید و لیست صدای ملت.
57نفــر از کاندیداهــای دور دومی به صورت مســتقل پا
به عرصه گذاشــته بودند 31 .نفر نامشــان تنها در لیست
اصولگرایان امده بود و 27نفر نامشان تنها در لیست امید
(اصالح طلبــان و حامیــان دولت) .لیســت صدای ملت
تنها هفــت کاندیدای اختصاصی در دوردوم دارد اما ســه
کاندیدای این لیســت با اصولگرایان و هفــت کاندیدای
این لیســت با اصالح طلبان مشترک هســتند .دو لیست
اصالح طلبان و اصولگرایــان هیچ کاندیدای مشــترکی
ندارند و بالطبع نام هیچ کاندیدایی در هر سه لیست نیست.
جدول زیر وضعیــت کاندیداهایی که بــرای رقابت
به دور دوم رفته اند را مشــخص می کند و نام لیست هایی
که از کاندیداها حمایت کرده اند ،در برابــر نام کاندیداها
نوشته شده است .کاندیداهایی که نامشان در هیچ لیستی
نیست ،مستقل در نظر گرفته شده اند( .جدول)2
نتایج انتخابات در شیراز ،اصفهان و مشهد
امــا نتیجــه انتخابات در چند شــهر مهــم نیز قابل
دو نفر از محصوران رای دادند
اما یکی از اتفاقات این دوره از انتخابات این بود که
بر اســاس برخی گزارش ها برخی محصوران در انتخابات
شرکت کرده بودند.
وزیر کشــور در این مورد به خبرنگاران گفته اســت:
«دو نفر از کسانی که در حصر بودند توانستند رای خود را به
صندوق بیندازند ،یکی از انها نیز چون اخر وقت بود موفق
به این کار نشد ».
مثلث | شماره 302
57نفــر از کاندیداهــای دور دومــی به
صورت مســتقل پا بــه عرصه گذاشــته
بودند 31 .نفر نامشــان تنها در لیســت
اصولگرایان امده بود و 27نفر نامشــان
تنها در لیست امید .لیست صدای ملت
تنهــا هفــت کاندیــدای اختصاصی در
دوردوم دارد اما سه کاندیدای این لیست
بــا اصولگرایــان و هفت کاندیــدای این
لیست با اصالح طلبان مشترک هستند
اما بعد از اعالم نتایج انتخابات تحلیل های متفاوتی
از ارایــش این مجلس مطرح شــده اســت .به ایــن معنا
که اصولگرایــان می گویند اکثریت مجلس با انهاســت و
طرفداران دولت هم می گویند که بیشــتر کرسی ها به انها
رسیده است.
چنان که غالمحسین کرباسچی در خصوص گرایش
سیاســی مجلس اینده اظهار داشت اســت« :حدود 80
درصد مجلــس فعلی تغییر پیــدا کرده و تعــداد زیادی از
نماینــدگان مجلس نهم در مجلس اتی حضــور ندارند» .
وی افزود« :نیروهایی که به مجلس دهم اضافه خواهند
شد با برنامه ها و طرح های دولت برخالف نمایندگان این
دوره موافق هســتند ».دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی
در پاســخ به ســوالی مبنی بر اینکه مجلس دهــم با دولت
همراهی خواهد داشــت؟ گفت« :دولت با مجلس دهم
مشکالت کمتری خواهد داشــت و همراهی میان دولت
و مجلس ایجاد خواهد شد ».کرباسچی با اشاره به اینکه
همراهی دولت و مجلس پس از توافقات بین المللی مفید
اســت ،تاکید کرده اســت« :طرفداران دولت در مجلس
اینده اکثریت هســتند ».وی در پاسخ به ســوال دیگری
مبنی بر اینکه تصمیمات اصولگرایان یا اصالح طلبان در
مجلس اینده موثر تر خواهد بود؟ بیان کرد« :بســتگی به
تعریف اصالح طلبی و اصولگرایی دارد ،اما در تصمیمات و
موضوعات مختلف تفاوت دارد ».دبیرکل حزب کارگزاران
سازندگی در پایان خاطر نشــان کرد« :در بخش سیاسی،
اقتصادی و توسعه ای اصالح طلبان اکثریت قابل توجهی
که با تدبیر در جهت توسعه حرکت کند ،دارند».
اما در اظهارنظری متفاوات اسماعیل کوثری گفته
است« :باتوجه به امار اعالم شــده از سوی وزارت کشور
اکثریت مجلس بــا اصولگراها خواهد بــود ».وی ادامه
داد« :باتوجه به اینکه در تهران لیســت مقابل رای اورده
است اما اکثریت مجلس دهم با اصولگرایان خواهد بود و
مجلس هم بر همان اساس تشکیل خواهد شد».
عضو کمیســیون امنیت ملی در مورد رای نداشــتن
اصولگرایان در تهران افزود« :در حال پیگیری این مساله
سیاست
دور دومی ها
توجه اســت .از جملــه اینکه در شــیراز مســعود رضا یی
(اصالح طلــب) ،علــی اکبــری (اصالح طلــب) ،جعفر
قادری (اصولگرا) و ســید احمدرضا دستغیب (اصولگرا)
در مرحلــه دوم انتخابات مجلس شــورای اســامی در
حوزه انتخابیه شــیراز بر سر دو کرســی با یکدیگر رقابت
خواهند کرد .اما در مشهد اتفاق دیگری رخ داده است.
براساس ارا امیرحسین قاضی زاده با 384هزار و 77رای،
حجت االسالم نصرالله پژمانفر با 337هزار و 734رای،
حجت االسالم حسین حسین زاده بحرینی با 353هزار و
118رای ،رضا شیران خراسانی با 343هزار و 722رای
و جواد کریمی قدوسی با 324هزار و 450رای به عنوان
منتخبین مردم مشــهد و کالت بــه دهمین دوره مجلس
شورای اسالمی راه یافتند.
هر پنج نفر از اصولگرایان هستند که اکثریت ارای
مردم مشهد را کسب کرده و به مجلس دهم راه یافتند .اما
پس از شمارش و جمع بندی ارا 849صندوق شهرستان
اصفهــان افراد زیر حائــز اکثریت ارا شــدند و به مجلس
دهم راه یافتند:
-1حمیدرضا فوالدگر (اصولگرا)
-2ناهید تاج الدین (اصالح طلب)
-3مینو خالقی (اصالح طلب)
-4حیدر علی عابدی (اصالح طلب)
-5احمد سالک کاشانی (اصولگرا)
بدیــن ترتیب از 19کرســی اصفهان 15کرســی به
اصولگرایان رسید و در شهرستان اصفهان نیز دو اصولگرا
به همراه 3اصالح طلب راهی بهارستان شدند.
کدام جناح پیروز شد؟
165
پارلمان
هستیم و این طور نیست که از ســی نفر حتی یک نفر هم
مثل اقــای حدادعادل رای نیــاورد و اینکه ایشــان از نفر
سوم به سی و یکمین نفر بیاید ،باید از راه قانونی پیگیری
شود».
افرادی که دوباره به انها اعتماد شد
سیاست
166
مثلث | شماره 302
همان قدر که لیســت ناکامــان انتخابات پــر تعدا د
بود در طرف مقابــل بودند نمایندگانی که بــار دیگر مردم
برای حضور در مجلــس به انهــا اعتماد کردنــد از جمله
علی مطهری در حــوزه انتخابیه تهران .در اســتان های
دیگر نیز الهیار ملکشــاهی از حوزه انتخابیه کوهدشــت،
عبدالرضا مصری از کرمانشاه ،شمس الله شریعت نژاد از
حوزه انتخابیه تنکابن ،رامســر و عباس اباد ،امیر خجسته
ن و غالمرضا کاتب از
از همدان ،محمدرضا تابش از اردکا
گرمسار و ارادان ازجمله افرادی بودند که توانستند دوباره
رای مردم را بگیرند .در میان نامزدهای منتخب اذربایجان
شرقی ،محمد حســن نژاد ،مهدی دواتگری ،علی علیلو،
محمد اسماعیل سعیدی ،علیرضا منادی ،محمدحسین
فرهنگی و مســعود پزشــکیان در مجلس نهم نیز حضور
داشــتند و به عبارتی ۲۵درصد نامزدهای منتخب نماینده
مردم استان در مجلس نهم بودند.
احمــد امیرابادی فراهانــی از قم نیز بــرای دومین
بار ،علی الریجانی از قم برای ســومین بار و سید حســین
نقوی حسینی که سابقه نمایندگی دوره هشتم و نهم مجلس
از حوزه انتخابیه ورامین ،پیشــوا و قرچک را دارد از دیگر
افرادی هستند که در این لیست قرار می گیرند.
نادر قاضی پور نماینده دو دوره مردم ارومیه ،قاســم
احمدی از نوشــهر ،چالوس و کالردشت ،حسین امیری
در حوزه زرند و کوهبنان ،شــهناز حســن پور از سیرجان،
محمدرضــا پور ابراهیمــی و محمدمهــدی زاهــدی از
کرمــان و راور ،حمیدرضــا فوالدگــر از اصفهــان ،احمد
ســالک کاندیدای دور نهم مجلس شــورای اســامی از
اصفهــان ،حســینعلی حاجی دلیگانی از شاهین شــهر،
حجت االسالم موسوی الرگانی از فالورجان و ابوالفضل
ابوترابی از نجف اباد از دیگــر نمایندگانی بودند که مجددا
راهی مجلس دهم شــدند .داریوش اســماعیلی نماینده
خرامه ،کوار و سروستان ،محمدمهدی برومندی نماینده
مرودشت ،ارسنجان و خرامه ،سید راضی نوری از شوش،
عبدالله ســامری از خرمشــهر و عبــاس پاپــی از دزفول،
جمشــید جعفر پــور نماینــده الرســتان ،خنــج و گراش،
محمدرضا رضایی کوچی نماینده شهرستان جهرم و رحیم
زارع نماینده مردم اباده ،بوانــات و خرم بید بار دیگر راهی
بهارستان شدند .حجت االسالم ســید محمدباقر عبادی
نماینده کنونــی بیرجنــد ،درمیان و خوســف ،علی اصغر
یوسف نژاد در حوزه انتخابیه ســاری ،عزت الله یوسفیان
از امل ،حشمت الله فالحت پیشــه و فرهاد تجری از حوزه
انتخابیه قصر شیرین ،ســرپل ذهاب و گیالنغرب ،حسن
ارایش سیاسی مجلس جدید
بستگی به نوع ائتالف هایی دارد
که پس از این حاصل خواهد شد
ســلیمانی از حوزه انتخابیــه صحنه ،هرســین و کنگاور،
محمــد اشــوری تازیانی از حــوزه انتخابیــه بندرعباس و
ســید کمال الدین شــهریاری از حوزه دشــتی و تنگستان
از دیگر افرادی بودنــد که با ســابقه نمایندگی مجلس در
دوره های قبلی به مجلس دهم پای می گذارند.
البته برخی نمایندگان دوره های قبل نیز با کسب ارای
مردم توانستند به دور دوم راه پیدا کنند که در میان انها نام
عالءالدین بروجردی چهره شاخص جریان اصولگرایی و
نماینده چهار دوره مردم بروجرد به چشم می خورد.
حسین نیاز اذری نماینده فعلی مردم بابل ،سید شریف
حسینی و سید شکرخدا موسوی در اهواز و حبیب اقاجری
در ماهشــهر ،علی محمد احمدی نماینده مردم دهلران،
ابدانــان ،دره شــهر و بــدره در مجلس نهــم ،محمدرضا
ملکشــاهی راد نماینده خرم اباد در مجلس هشتم ،هادی
مقدسی نماینده بروجرد در دوره هشتم ،سید علی طاهری
از گرگان و اق قال و ابراهیم نکو نماینده کنونی رباط کریم و
بهارستان از افرادی هستند که در این لیست قرار می گیرند
و باید چشم به مرحله دوم انتخابات داشته باشند.
زنانی که به مجلس راه یافتند
در فهرســت خانم هایی که به مجلس راه پیدا کردند
سهم تهرانی ها بیشتر بوده است به طوری که در این حوزه
انتخابیه سهیال جلودارزاده ،فریده اوالدقباد ،سیده فاطمه
حسینی ،پروانه سلحشوری ،فاطمه سعیدی ،پروانه مافی،
فاطمه ذوالقدر و طیبه سیاوشی شاه عنایتی در فهرست ۳۰
کاندیدای منتخب در این حوزه انتخابیه قرار دارند.
در حوزه انتخابیه بوشهر نیز سکینه الماسی به مجلس
راه پیدا کرد تا اولین خانمی باش د که به عنوان نماینده مردم
این حوزه انتخابیه راهی مجلس می شــود .هاجر چنارانی
نیز از حوزه انتخابیه نیشابور و سید حمیده زرابادی از حوزه
انتخابیه قزوین راهی مجلس دهم شدند .ناهید تاج الدین
و مینو خالقی از اصفهان و زهرا سعیدی مبارکه از شهرستان
مبارکــه نمایندگان منتخب اســتان اصفهــان در مجلس
دهم هســتند .عالوه بر ۱۴خانمی که به طور مستقیم در
انتخابات هفتم اســفندماه راهی مجلس شدند تعدادی از
بانوان نیز راهی مرحله دوم شدند تا شانس افزایش سهم
خانم ها در کسب تعداد کرسی های مجلس دهم همچنان
وجود داشــته باشــد .اعظم محمدی نیا از حوزه انتخابیه
خرم ابــاد ،فاطمه مقصــودی از حوزه بروجــرد ،معصومه
اقاپور از حوزه انتخابیه شبستر ،شهال میرگلو بیات از حوزه
انتخابیه ساوه و زرندیه ،سارا فالحی از ایالم ،زهرا ساعی از
حوزه انتخابیه تبریز ،خدیجه رفیعی از حوزه انتخابیه بروجن
و سمیه محمودی از شهرستان شهرضا ،دهاقان و دره شور
بانوانی هستند که به دور دوم انتخابات راه پیداکرده اند که
اگر توسط مردم انتخاب شوند شــانس افزایش بانوان در
مجلس دهم به ۲۲نماینده وجود دارد.
اقلیت ها
در مــورد نماینــدگان اقلیت های مذهبی در کشــور
نیز ،در حــوزه انتخابیه کلیمیان؛ ســیامک مره صدق با 2
هزار و 449رای ،در حوزه انتخابیه زرتشــتیان اســفندیار
اختیاری کسنویه یزد با 3هزار و 966رای ،در حوزه انتخابیه
مسحیان اشوری و کلدانی؛ یوناتن بت کلیا با 2هزار و 212
رای ،در حوزه انتخابیه مسیحیان ارمنی شمال ایران؛ کارن
خانلری با 8هزار و 631رای و در حوزه انتخابیه مسیحیان
ارمنی جنوب ایران ژرژیک ابرامیان با کسب 2هزار و 290
رای از مجموع 2هزار و 290رای توانستند وارد بهارستان
شوند .از نکات جالب توجه در این دوره از انتخابات ،کسب
ارای صددرصدی تو سط نماینده منتخب مسیحیان ارمنی
جنوب ایران است.
اقلیتواکثریت
نزدیکبه هم
مجلس دهم چه ارایشی خواهد داشت؟
2
ارایش سیاسی کشور تغییر کرده است؛ این را می توان
از نتیجه انتخابات کشور فهمید .این انتخاباتی که پشت سر
گذاشتیم اگر چه بررسی شــکلی این نکته را بیشتر نمایان
می کند کــه اصولگرایان همچنــان در اکثریت هســتند و
بنابر پیش بینی ها اقلیتی قابل شــمار از اصالح طلبان هم
به مجلس راه یافته اند اما در ســطح دیگــری از تحلیل به
این نتیجه می رسیم که اتفاقاتی رخ داده و باید از این پس
ارایش نیروهای سیاسی را به گونه ای دیگر منظور کرد.
اصولگرایان
ن گفتنی است اینکه انها در
انچه در سطح اصولگرایا
ماجرای برجام و برخی مسائل مربوط به دولت به دو شکل
متفاوت فکــر می کردند .یک بخش نظرشــان این بود که
این برجام با مصالح کشور همسان نیست و البته ضمن ان
برخی از مواضع دولت باید با نقد و اعتراض مواجه شــود.
این وســط برخی از همین طیف نظرشــان این بــود که از
همین برجستگی اختالف نظرها می توان یک قطب ایجاد
کرد و در مواجهه با دولت مســتقر ،شکلی از سیاست ورزی
پدید اورد که در یک دو قطبی تعیین کننده شانس بازگشت
به قوه مجریه یا حفظ پارلمان را بــرای انها ایجاد کند .این
اما همه ماجرا نبود .یک طیف دیگر اصولگرایان باورشان
این بود که باید با دولت مستقر همراه شد و ان را دو دستی
تقدیم رقیب یعنــی اصالح طلبان نکرد .به یــک معنا این
طیف معتقد بود بــا همراهی گرایش هایــی از دولت که به
پارلمان
اصالح طلبان
یکی از وزرای عضو حزب اعتدال و توسعه ،تلفنی به
یکی از اعضای خارج از دولت این حزب گفته بود بر مبنای
اخرین تصمیم گیری انجام شده ،از طرف حزب در جلسه
شورای عالی سیاســتگذاری اصالح طلبان شرکت نکنید.
این عدم شــرکت موجب شــد خیلی ها فکر کننــد روحانی
نخواســته خودش را بــه اصالح طلبــان در انتخابات گره
بزنند .از یک شکاف بزرگ روایت شد و تحلیل هایی از گذار
اصالح طلبان از روحانی و بالعکس هم جان گرفت .اما گذر
زمان شکل سیاست ورزی در این طیف را هم تغییر داد.
نسخه مطهری
این وســط علی مطهری هم ســاز خود را مــی زد .او
در حالی که در همــان ابتدای فهرســت اصالح طلبان جا
خوش کرده بود اما برای خودش نظرات دیگری داشــت.
او می خواست خط سوم باشــد .صبر کرد تا اصالح طلبان
لیست شــان را بدهنــد ان وقت ادم هــای متفاوتــی را در
لیست خودش جا بدهد .این چنین بود که حتی حاضر نشد
انچه اما در نهایت در روزهای اخر رخ داد این بود که
این سه ضلعی به هم رســیدند؛ «اصالح طلبان /حامیان
دولــت /حامیان الریجانــی» با این ائتالف شــکل رقابت
تغییر یافت ،نتیجــه هم البته تغییرکرد به نســبت انچه در
ابتدا تصور می شد.
مجلس جدید
اما از ترکیــب منتخبان چه تصویری از شــکل جدید
سیاست در پارلمان حاصل می شود؟ واقعیت این است که
اگر مبنای تقســیم بندی همان اصالح طلب /اصولگرای
قبلی باشد می توانیم بگوییم به طور قطع از تعداد منتخبان
می توان به این نتیجه رســید که اصولگرایــان انتخابات
مجلس را برده و اکثریت پارلمان را به دســت اورده اند .اما
اگر بر منظر این محاسبه کنیم که در دو قطبی شکل گرفته
چند ماه اخیر چگونه می توان ارای تازه را ترســیم کرد باید
بگوییم شرایط فرق کرده اســت .از حاال به بعد باید منتظر
تصمیم گرایش های مختلف راه یافته به مجلس باشیم و
ببینیم که ایا ان ائتالف قبل از انتخابات همچنان پابرجاست
یا مثل ائتالف مجلس نهم خواهد شــد کــه اصولگرایان
وقتی پای انتخابات هیات رئیسه رسیدند قطب های تازه را
ایجاد کرده و فراکسیون های مجزا تشکیل دادند.
به نظر می رســد که انتخابات همان جلســه روز اول
خیلی چیزها را مشخص خواهد کرد .تا ان زمان البی های
سنگین وجود خواهد داشت.
مثلث | شماره 302
«همه حرف بر ســر این بــود که باید لیســت کامال
اصالح طلبانــه بدهیــم ».ایــن را عــارف و طرفدارانش
می گفتند .این صدا از بنیاد باران بلند می شد .ان سوتر اما
حرف های دیگری زده می شد .کارگزارانی ها و برخی عقالی
تصمیم ساز ان جناح بر این اصرار داشتند که باید با بخشی از
جناح اصولگرا ائتالف تاکتیکی داشت .انها این را می گفتند
چون معتقد بودند ساخت قدرت و تحوالت چند سال اخیر
فعال برای انهــا عرصــه بلند پروازی ها را فراهــم نکردند.
می گفتند بایــد به این پارلمان فقط به عنــوان معبری برای
حامیان دولت
تصمیم اخر
سیاست
دیدگاه های اصولگرایان نزدیک اســت می توان در نیمه
دهه 94به سیاست ورزی مشغول بود و از گود رقابت ها هم
بیرون نرفت.
ایــن تفــاوت در دیدگاه ها موجب شــد کــه امکان
همنشــینی فهرســتی در هفت اســفندماه فراهم نشــود.
دعوت ها نتیجه نداد و ان طیف دوم خــود را از طیف اول
جدا کرد .فهرست طیف دوم در سراسر کشور منتشر شد.
انها تقریبا در همه حوزه ها دارای نماینده بودند .برای طیف
دوم یــک اتفاق دیگر هم افتــاد .انها اوال در همه کشــور
دارای نامزد نبودند و از همه مهمتر اینکه بخشــی از دامنه
نامزدهای انها نیز با مســاله عدم تاییــد صالحیت مواجه
شــدند .انها به همین دلیل و البته بر اســاس یک تصمیم
که علــی الریجانــی و دیگرانــی همچون کاظــم جاللی
گرفتند ،به این نتیجه رسیدند که نباید فهرست مجزایی از
اصولگرایان بدهند .حاال دو راه مانده بود یا مستقل بیایند یا
اینکه جذب فهرست های دیگر شوند .به قول کاظم جاللی
قرار بر این شد که همان ائتالف رهروان در پارلمان اینجا در
انتخابات هم تکرار شود .با این تفاوت که این بار کار دست
اصالح طلبان بود و انها در اکثریت بودند.
عبور از این وضعیت که چند سال است در ان گرفتار شده اند
نگاه کرد .این جدال نظری تا همیــن اواخر هم میان انها
ادامه داشت .حتی محمد رضا عارف به عنوان رئیس شورای
عالی سیاســتگذاری اصالح طلبان گفته بود که رایزنی ها
فایده نداشــته و منتظر یک لیســت کامــا اصالح طلبانه
باشید .این تفاوت نظر اما یکباره رنگ باخت .البته نه در پی
تفاهم اصالح طلبان بلکه پس از اعالم لیســت افراد تایید
صالحیت شده .اصالح طلبان اگر می خواستند هم دیگر
نمی توانستند لیست مستقل بدهند .یک راه باقی مانده بود؛
ائتالف .همان راهی که طیف راست اصالح طلبان از ابتدا
روی ان نظر داشتند.
محمد رضا عارف را هم در لیســت خودش قرار دهد .انجا
می شــد هم خوش چهره را دید و هم حسن سبحانی را .اما
باز تاریخ برای علی مطهری تکرار شد .فقط خودش از این
لیست به مجلس رفت.
167
ممکن است عارف و الریجانی
با هم رقابت کنند
سیاست
168
مثلث | شماره 302
عبدالله ناصری از اینده ائتالف اصالح طلبان با اعتدالیون در مجلس می گوید
امید کرمانی ها
خبرنگار
به نظر شــما در دهمین دوره انتخابات مجلس
شورای اسالمی چه اتفاقی افتاد که در حوزه انتخابیه
تهران لیست ائتالف امید رای اورد؟
هیچ کس بدون تردید پیش بینی چنین نتیجه ای
را چه در انتخابــات خبــرگان و چه در انتخابــات مجلس
شــورای اســامی در تهران نمی کــرد .معتقــدم عوامل
مختلفی را باید تحلیل کرد اما یــک واکاوی جدی باید در
مورد این مساله شود که بخشی از ان منوط به این است که
میزان ارای مناطق مختلف کشور و از جمله مناطق مختلف
تهران ،ری ،شمیرانات و اسالمشهر به تفکیک در اختیار
پژوهشگر قرار بگیرد تا بتواند یک تحلیل جامعه شناختی
انجام دهد .طبق گزارش غیررســمی فرمانداری تهران و
شهر ری بخشــی از مناطق جنوبی شــهر تهران که تقریبا
حاشیه نشــین هســتند و مردم محروم و مستضعف جامعه
محسوب می شــوند نســبت به ادوار قبلی انتخابات تعداد
قابل توجهی پــای صندوق های رای امدنــد ،به طوریکه
میانگین مشارکت صندوق ها 50درصد بود .ضمن اینکه
باالخره نســبت به مباحث اقتصادی و معیشــتی مردم در
وهله اول یا اساســا نســبت به میزان اعتمــاد و باور مردم
نســبت به کارایی مجالس و حتی دولت ها می توان بحث
و ارزیابی داشت .به عنوان یک شهروند بیرونی و کسی که
خودم در انتخابات مجالس ادوار هفتم به بعد ردصالحیت
شــدم اگر بخواهــم ارزیابی کنــم فــارغ از تعصب حزبی
و سیاســی اعالم می کنم مجلــس نهم پر مســاله ترین و
پرهزینه ترین مجلس برای کشــور بود ،عــاوه بر اینکه
کارکرد مشــخصی در حوزه های مورد نیاز مردم نداشــت.
مخصوصا در دو ســال اخیر مجلــس در مواجهه با پرونده
برجام که پرونده کالن نظام و تحت اراده و حاکمیت کالن
کشور بود عملکرد نسبتا مساله دار و جنجال امیزی داشت
که نهایتا با مدیریت صورت گرفته این مســاله حل شــد.
برگردم به اینکه انچه روز جمعه هفتم اســفند اتفاق افتاد
3
عبدالله ناصــری تاکید می کنــد« :جریان اقای
الریجانــی بــا اصالح طلبــان ائتــاف نکــرد .اقــای
الریجانی در تهران لیســت مســتقلی نمی خواســت
بدهد .طبیعتا نیروهای حامــی دولت پذیرفتند دو نفر
از نیروهای همســو با اقای الریجانی در لیســت قرار
بگیرند تا انها لیســت جدیدی ندهند و اصالح طلبان
هم این قاعده را پذیرفتند ».عضو شــورای مشورتی
جبهه اصالحات یاداور شــد« :با رای نیــاوردن اقای
حدادعــادل ،باید به طــور جــدی رقابت ســنتی بین
اصولگرایــان و اصالح طلبان برای ریاســت مجلس
شــکل گیرد و طبیعتا اصالح طلبان از نامــزد اصلی و
رئیــس فراکســیون اصالح طلبی یعنی اقــای عارف
حمایت خواهند کرد».
در یک فضای کامال نابرابر مثل دوره های قبل انتخابات
مجلــس شــورای اســامی اصالح طلبــان بــا نیروهای
دســته چندم وارد عرصه رقابت در حــوزه انتخابیه تهران،
ری ،شمیرانات و اسالمشهر شدند و ان طرف اصولگرایان
با ان همه هزینه تبلیغاتی سنگین که اصال قابل مقایسه با
وضعیت تبلیغاتی اصالح طلبان نیســت ،شهر تهران را پر
کرده بودند و با همه نیروهای اصلی وارد میدان شدند .این
نشان می دهد در جامعه هنوز اقبال به رویکرد اصالح طلبی
برای ایجاد مدیریت کشور و رونق اقتصادی بیشتر است.
خیلــی از تصمیمــات جامعه ایــران غیرقابــل پیش بینی
است اما میزان مشــارکتی که در بعد از ظهر روز انتخابات
به بعد داریم بســیار بســیار متفاوت از صبح تــا بعد از ظهر
است ،این نشان می دهد که یک تحرک اجتماعی جدی
صورت گرفت و بسیاری از کسانی که ما الاقل پیش بینی
نمی کردیم که در عرصه انتخابات وارد شوند و رای بدهند
وارد انتخابات شــدند .یک نمونه را بدون انکه نام ببرم از
شخصیت ها و مشاهیر دانشــگاهی و جامعه علمی کشور
که در هیچ انتخاباتی شرکت نکرده بود و شناسنامه اش هم
نمی دانست داخل منزل کجاســت اما ان قدر جست وجو
کرد تا شناســنامه را پیدا کرد و رای داد .این اتفاق نشــان
می دهد در ایــن دوره مردم تصمیم گرفتــه بودند که یک
رفتار دیگری را نشان دهند و رویکرد دیگری را برگزینند .این
دقیقا همان طور که اصالح طلبان نامگذاری کردند یعنی
گام دوم واقعا به معنای واقعی کلمه محقق شد .گام اول
انتخابات ریاست جمهوری سال 92و گام دوم در انتخابات
مجلس شورای اسالمی و انتخابات مجلس خبرگان رهبری
سال 94برداشته شد اما اینکه یک لیست کامل از صندوق
بیرون اید و یک لیست با ان همه هزینه تبلیغاتی رای نیاورد
این دور از تحلیل های هر سیاستمدار و جامعه شناسی بود
و صادقانه باید به ان اعتراف کرد .الاقل من خودم چنین
تصوری نداشــتم و اتفاق بســیار بزرگ و عبرت اموز برای
اینده برنامه ریزی کشور است.
شــاهد بودیــم شــبکه های خارجــی همچــون
بی بی ســی و صدای امریکا و ســایر شبکه های
فارســی زبان ماهواره ای کــه در ادوار گذشــته
انتخابات خیلی تاکید بر تحریــم می کردند این
دوره رویکردشــان برعکس بود حتی تشویق به
شــرکت می کردند .این مســاله در نتیجه گیری
لیست ائتالف امید چقدر موثر بود؟
خیر ،به هیچ وجــه نباید پدیده هــای غیرمترقبه
و غیرمنتظــره و غیرقابل پیش بینی مثل روز هفتم اســفند
را به این نوع مباحث ربــط داد و ان را با تک عامل خارجی
نگاه کرد .همان طور که گفته شد در انتخابات گذشته هم
رسانه های خارجی فارســی زبان تحریم انتخابات را تبلیغ
کردند اما اساســا تحریم جواب نــداد .ان اقلیتی هم که
در بخش هایی از الیه های جامعه قبل از ســال 88دنبال
تحریم بودند امروز بعد از انتخابات ســال های 92 ،88و
94به این نتیجه رســیدند که باید پای صندوق رای بیایند
و من نمونه هــای زیادی را ســراغ دارم از کســانی که در
خیلی از انتخابات دو ســه دهه اخیر حتی انتخابات سال
92به هیچ وجه شــرکت نکرده بودند اما در این انتخابات
شرکت کردند .به نظر می رســد جامعه ما در تهران و سایر
شهرســتان ها خیلی نگاهش به تبلیغات خارجی نیســت.
امروز فضــای مجازی فضــای موثری در روشن ســازی و
تحریک افکار عمومی برای مشارکت در انتخابات است.
ما هنوز در بین تعداد زیادی از همکاران دانشگاهی داریم
خانواده هایی که روشــنفکر هستند از نســل اول انقالب
هم هســتند بچه هایشان هم بزرگ شــدند و قدرت تجزیه
و تحلیــل دارند اما ماهــواره در خانه ندارند و شــبکه های
خارجی را نگاه نمی کنند .اتفاقا بایــد این طور تحلیل کرد
که هنوز نظرسنجی ها می گوید قریب به 80درصد جامعه
ما اگاهی های خود را از طریق شــبکه های مختلف رادیو
و تلویزیــون داخلی دریافــت می کنند .باتوجــه به انفعال
خیلی چشــمگیری که رادیو و تلویزیون خودمان داشــت
بنابراین باید نتیجه عکس می گرفتیم و مشــارکت بســیار
پایینی رقم می خورد اما مشارکت بسیار نسبت به دوره قبل
گســترده تر بود .این اتفاق را نباید پدیده ای ســاده تلقی
کرد چون انتخابات مجلس شــورای اسالمی و انتخابات
مجلس خبرگان روی یکدیگر سایه انداخته بود .در برخی
مناطق کشــور شــاهد اتفاقا معنی دار مختلفی بودیم که
هرکدام مســتعد تحلیل اســت اما درباره تهران می گویم
عوامل اصلی که تاثیرگــذار بودند دوباره مثــل انتخابات
ریاست جمهوری ســال 92نقش خود را نشان دادند و این
مهم اســت که باید حاکمیت بپذیرد ،چه کســانی به رغم
محدودیت ها و تنگناهایی که برای شــان ایجاد می شــود
حضور دارند و می توانند به رغم محدودیت ها یک بســیج
عمومی را شکل دهند .اگر بخواهم در یک کالم جمله ام
را خالصه کنم در این اتفاق بی نظیری که در تهران رخ داد
و بر دیگر حوزه های انتخابیه کشور هم تاثیرگذار بود ،پیام
و درخواست شخص سیدمحمد خاتمی را بی شک و تردید
مثلث | شماره 302
نقش اول برایش قائلم و بعد هم چون اتفاق خبرگان امسال
اتفاق معنی داری بود باید حتما تاثیر ان را در تحلیل ها مدنظر
قرار داد .نفس رد صالحیت یادگار امام و شــخصیت هایی
مثل ایت الله بجنوردی و دیگرانی که حق شان نبود ،دوگانه
رفتار کردن ،اینها همــه عواملی بود که تاثیرگــذار بود اما
بی شک نقش سید محمد خاتمی در بســیج افکار عمومی
برای شرکت در انتخابات نقش اول بود.
تلگرام و فضای مجازی؛ خیلی از اصالح طلبان
از این روش برای تبلیغات خودشــان اســتفاده
کردند.
بله چون منبع مالی نداشــتند و طبیعتا منابع مالی
بســیار بســیار محدود بود .در کنار امکانات ایجابی که در
جبهه اصالحات برای بســیج جامعه و رای اوری لیســت
اصالحات دســت به کار شــد عوامل ســلبی هم در جبهه
اصولگرا بسیار بسیار زیاد بود که خودش جای بحث دارد.
از جمله عوامل ســلبی جبهه اصولگرایان هزینه تبلیغاتی
بسیار بسیار گسترده انها در سطح شهر تهران بود.
عنوان «گام دوم» در لگوی لیســت امید وجود
داشت ،گام سوم چیست؟
گام ســوم فکر می کنم از االن همــان انتخابات
ریاست جمهوری 96باشــد که دولت اقای روحانی تثبیت
شود .معتقدم در بخشــی از جریان اصولگرایی که نشان
دادنــد در برخورد با برجــام چه در مجلس و چــه در بیرون
مجلس چه کسانی هســتند ،خواهان یک دوره ای شدن
دوره ریاست جمهوری اقای روحانی هستند .اصالح طلبان
مصرانه
در انتخابات ریاست جمهوری ســال 96مصمم و ّ
در پی ان هســتند کــه مانع پیشــگیری چنیــن رخدادی
شــوند .اقای روحانی به عنوان رئیس جمهوری با گفتمان
اصالح طلبی پیروز شــد ،مهمتر انکه او تا ســال 96باید
بتواند بخشــی از وعده های انتخاباتی سال 92خودش را
که معتقد بود مجلس مانع پیش برد انها بوده محقق کند.
یک سال پایانی ریاست جمهوری اقای روحانی با مجلس
دهم تالقی دارد ،انشاءالله او با امید و رای بیشتری در سال
96بتواند مرحله دوم ریاست جمهوری خودش را اغاز کند
اما قطعا می گویم این متضمن این است که دولت بتواند
باتوجه به اینکه ماهیت مجلس تغییر کرده از این فرصت
استفاده کند .به نظر می رســد مجلس اینده بسیار همسو
و همراه تر با دولت خواهد بــود در عین حال که جنبه های
قانونــی و نظارتی خود را دنبــال خواهد کــرد .امیدواریم
دولت بتواند فارغ از بهانه گذشته دست به کارهای مهمی
در راســتای رونق اقتصادی و امید افرینی برای جامعه به
ویژه نســل جدید و جوان بزند چون معتقــدم جامعه امروز
به ویژه در شــهرهای بزرگ بخش قابل توجهــی از پایگاه
رای اصالح طلبان و طرفداران دولت نسل جوان بوده که
مطالبات و خواسته هایی دارند.
اگــر اصولگراها ترکیــب لیست شــان را عوض
می کردند و از همین ظرفیت رایی که طیف اقای
الریجانی امد در ائتالف اصالح طلبان و حامیان
دولت ،انها هم اســتفاده می کردند مثال در مقام
تقویت لیســت صدای ملت بر می امدنــد و ان را
به عنوان لیست خودشان قرار می دادند ان زمان
چه نتیجه ای رقم می خورد؟ یعنی دیگر مطهری
و کاظم جاللی و بهروز نعمتی در لیســت ائتالف
امید قرار نمی گرفتند ،در این صورت چه اتفاقی
می افتاد؟
فارغ از گرایش سیاسی خودم ،اساسا بر این تاکید
می کنم که بدترین لیستی را که اصولگرایان می توانستند
ببندند ،بســتند .برجام یک نقطه عطــف در ذهن تاریخی
جامعه است و خیلی دور نیست که بگوییم حافظه تاریخی
کوتاه مدت مردم ان را فراموش کرده باشد .می بینیم که در
لیست تهران اصولگرایان قریب 10نفر از کسانی که رسما
با برجام مخالفت کردند و مقابل خواســت مردم ایستادند
حضور داشتند حال انکه برجام مســاله بسیار مهمی بود و
جامعه علمی برای این مصوبه جشن گرفت و دنیا نسبت به
این مصوبه عکس العمل جدی نشان داد اما در لیستی که
دوستان اصولگرا بستند ،قریب به 10نفر افراد چهره های
مخالف جشــن ملی بودند که طبیعی اســت این مســاله
تاثیرگذار اســت اما به هر صورت اتفاق روز جمعه 7اسفند
و انتخابات مجلس مهم و فراتر از این اســت .انتخابات
مجلس و انتخابات خبرگان به هــم گره خورد و پیام کلی و
پیام اصلی در این گره خوردگی اســت .شاید اگر تعدادی
از چهره های رادیکال را در لیست شــان نمی گذاشتند باز
هم این امکان وجود داشت که دوباره این اتفاق بیفتد که
اعضای لیســت اصولگرایان در رتبه هــای 31به بعد قرار
بگیرند .فارغ از همه اینها به عنوان یک کارشناس کوچک
عرض می کنم لیســت اصولگرایان و نحوه تبلیغات شان
بســیار بســیار بد و تحریک برانگیز برای افــکار عمومی
جامعه بود.
فکــر می کنیــد ائتالفــی که بیــن طیــف اقای
الریجانی ،حامیان دولت و اصالح طلبان شــکل
گرفت در مجلس بتواند یک فراکسیون تشکیل
دهد یــا خیر هر ســلیقه به دنبال رویــه و رویکرد
سیاسی خود می رود؟
تاکید کنم جریان اقای الریجانی با اصالح طلبان
ائتالف نکرد .اقای الریجانی در تهران لیســت مستقلی
نمی خواست بدهد .طبیعتا نیروهای حامی دولت پذیرفتند
دو نفر از نیروهای همسو با اقای الریجانی در لیست قرار
بگیرند تا انها لیست جدیدی ندهند و اصالح طلبان هم این
قاعده را پذیرفتند اما در سراسر کشــور این اساسا صورت
نگرفت و اگر در شهر قم سه نامزد اصالح طلب می داشتیم
که رای اوری شــان از نظر مــا قطعی بــود و رد صالحیت
نمی شدند حتما لیست مستقل می دادیم ولی طبیعتا چون
عمده نیروهای شــاخص ما در سراســر کشور حذف شده
بودند بنا را بر این گذاشته بودیم که در بعضی جاها به طور
جدی در رقابت بیــن عناصــر رادیکال و عناصــر معتدل
جبهه اصولگرایی که نمودش را در امثال اقای مطهری و
الریجانی می بینیم از انها حمایت کنیم و از طرفداران مان
بخواهیم که به انها رای دهند ،این اتفاق هم افتاد .االن
جز کسانی که به مرحله دوم رفتند ،مرحله اول حکایت از
این می کند که بین اصولگرایان و اصالح طلبان و حامیان
دولت یک نســبت و یک موازنه مثبتی برقرار اســت .یک
تعداد محدودی هم نماینده به عنوان مستقل انتخاب شده
است که مستقلین را هم من بیشتر به جبهه اصالح طلبان
و حامیان دولت متعلق می دانم .ضمن انکه باالخره قریب
130نفر نیز برای 65کرســی برای مرحله دوم رقابت کنند
که این هم تعیین کننده است .البته در بعضی جاها رقابت
بین دو نامزد اصالح طلب است بعضی جاها رقابت بین دو
نامزد اصولگرا است و بعضی جاها رقابت بین اصالح طلب
و اصولگرا ،یعنی ملغمه چندوجهی را در مرحله دوم داریم
ان باید نتیجه اش بیاید تا بتوانیم با قاطعیت بگوییم کدام
جبهه اکثریت را دارد اما من هیچ گونــه ائتالفی را انکار یا
نفی نمی کنم .برای اینکه معتقدم اصالح طلبان در سال 92
با انتخاب اقای روحانی نشان دادند که برای مصالح کشور
حاضرند از نامزد اصلی خود عبور و از عضو جامعه روحانیت
مبارز کــه نزدیکترین گفتمان را به اصالح طلبان داشــت
حمایت کنند .اصولگرایان معتدل هم امروز در انتخابات
مجلس نشــان دادند که به طور جدی باید خرج شان را از
جریان تندرو جدا کنند.
به نظر شما در مجلس شورای اسالمی اینده یک
فراکسیون مشترک شــکل می گیرد به طوریکه
اقای عارف و الریجانی در یک فراکسیون باشند؟
ایــن را نمی تــوان پیش بینــی کــرد .انچــه خیلی
نگران کننده بود که برطرف شــد ،خبرهای موثقی بود که
جریان رادیکال به طور جــدی از اقای الریجانی عصبانی
است و می خواست ریاست اقای حدادعادل را در مجلس
اینده تثبیت کند ،اما امروز با رای نیاوردن اقای حدادعادل
از این بابت نگرانی وجود نــدارد بنابراین باید به طور جدی
رقابت سنتی بین اصولگرایان و اصالح طلبان شکل گیرد.
البته طبیعتا اصالح طلبان نامزد اصلی خودشان و ریاست
فراکسیون اصالح طلبی خودشان را حمایت خواهند کرد.
حاال چه تعداد کرســی را با تمام شــدن مرحله دوم داشته
باشــند جای بحث اســت یعنی ما از ریاســت اقای عارف
حمایت خواهیم کرد .اما گفتم این عملکرد اصالح طلبان
نشان داده که در بزنگاه های حساس اگر شرایط عمومی
و مصالح عمومی اقتضا کند ،شــاید تصمیمات جدیدتری
گرفته شود.
یعنی اگر شرایط عادی باشــد یک رقابت را بین
اقای الریجانی و عارف در صحن خواهیم دید؟
فکر می کنم باتوجه به اینکه دیگر نگرانی وجود
ندارد می تواند یک رقابت خوبی بیــن اقای عارف و اقای
الریجانی شــکل بگیرد اما این را انکار نمی کنم که رقابت
می تواند تبدیل به یک ائتالف و هماهنگی هم شود که این
را باید به خود دوستانی که داخل مجلس هستند واگذار کرد
و این تصمیمی است که انها باید بگیرند.
برنامه اصالح طلبان برای ترکیب هیات رئیســه
و مدیریــت کمیســیون های تخصصی مجلس
چه خواهد بود؟
اوال به طور کلی این تصمیم درون مجلسی است.
شورای عالی ائتالف به هیچ وجه درباره ان تصمیم نخواهد
گرفت .همین جا اعالم می کنم تقریبا ماموریت شــورای
عالی ائتالف تمام شد و بخش محدودی از شورای ائتالف
کار خودش را برای مرحله دوم در بعضی حوزه های انتخابیه
پیــش خواهد بــرد .اما شــورای عالی ائتــاف ماموریت
سازمانی و تشکیالتی خودش را تمام شده تلقی می کند و
دیگر کاری به ان معنا نخواهد داشت و از این به بعد دیگر
نمایندگان رای اورده و خود اقای عارف و شخصیت هایی
مثل اقای الریجانی در جبهه اصولگرایی هستند که درباره
این قضیــه تصمیم می گیرنــد .ما در جریــان اصالحات
که بیرون مجلس قــرار داریم تصمیم گیر و تصمیم ســاز
نخواهیم بــود و این را به خــود نماینــدگان اصالح طلب
واگذار می کنیم .البته این یک واقعیت است و باید بدانیم
و همه هــم در جریان اصولگرای معتــدل و هم در جریان
اصالح طلب باور کردند و پذیرفتند که مدیریت اگر بخواهد
چه در حوزه کمیسیون ها و چه در حوزه هیات رئیسه مجلس
دست عناصر تندرو بیفتد حتما اصالح طلبان و اصولگرایان
معتدل مانع این کار خواهند شد.
اقای الریجانی نخواست از ظرفیت وزن سیاسی
خودش برای لیست ائتالف اصولگرایان استفاده
کند و گفت من مســتقل می ایــم ،باتوجه به این
قضیه و ایــن تقابلی کــه پایداری ها همــواره در
مجلس هشــتم و نهم با اقای الریجانی نشــان
دادند حتی تعبیر عصبانیت را شــما برای انها به
کار بردیــد ،در مجلــس اینده رای بــه حمایت از
ریاست اقای الریجانی می دهند چون تک چهره
اصولگراســت یا مثــل انتخابات هیات رئیســه
مجلس نهم رای سفید می دهند اما به الریجانی
رای نخواهند داد؟
من درباره پایداری ها و ان تعــداد محدودی که
امدند ،نمی دانــم .مدیران اقــای احمدی نــژاد هم وارد
مجلس شدند که جزو جبهه پایداری نیستند ،البته تحلیل
خودم این است که بخش قابل توجهی از این مدیران که
جزو اصولگرایان سنتی هستند و قبال هم سابقه نمایندگی
داشتند یا حتی انها که سابقه نمایندگی نداشتند با اتفاقاتی
سیاست
پارلمان
169
سیاست
170
مثلث | شماره 302
پارلمان
کــه در دوره دوم ریاســت جمهوری اقــای احمدی نــژاد
افتاد کم کم در مجلس اینده خودشــان را بــه حوزه جبهه
اصولگرایی منتقل خواهند کرد که نمادش اقای الریجانی
خواهد بود و بنابراین می گویم خیلی پدیده یک فراکسیون
قدرتمند ضدالریجانی ما در جبهــه اصولگرایی نخواهیم
داشــت چون همه این تالش ها در دو جبهــه اصولگرای
معتدل و جبهه اصالح طلب صورت گرفت که جریان تندرو
وارد مجلس نشود و این اتفاق تا حدود زیادی محقق شد و
برای عموم مردم بسیار خوشحال کننده است.
فکر می کنید ریاســت چرخشی در مجلس دهم
بین اقای الریجانی و عارف اتفاق بیفتد؟
یک رقابت یــا ائتالف معنــی دار می تواند بین دو
جریان اصالح طلب و اصولگرا و روســای انهــا که اقایان
الریجانی و عارف هستند شکل بگیرد .در ریاست چرخشی
ممکناستچنیناتفاقیرخبدهداماهمهگمانه هاییاست
که ما می زنیم که بیرون مجلس قرار داریم این اتفاقی است
که باید درون مجلس رقم بخورد .در مســاله ریاست چون
االن ممکن است در این شرایط سوءتفاهمی هم ایجاد کند
اصالح طلبان پرهیز دارند که بخواهد این سوءتفاهم برای
اصولگرایان معتدل و حتی اصالح طلبان ایجاد شود بنابراین
به هیچ وجه وارد این موضوع نمی شوند تا انتخابات مرحله
دوم نتیجه اش مشخص شود و در واقع وزن اصالح طلبان
در مجلس اینده به طور نهایی مشخص می شود .ان وقت
تصمیماتی متناسب با شرایط توســط خود افرادی که رای
اوردند و وارد مجلس شدند گرفته خواهد شد.
ما بعد از انتخابــات دوم خــرداد ،76انتخابات
مجلس ششم را داشتیم که یک شور سیاسی ان
دوران بر فضای سیاسی کشور حاکم شد ،اما از
سال 80به بعد یعنی انتخابات شورای شهر اول
در سال ،82انتخابات مجلس هفتم در سال 83و
انتخابات ریاست جمهوری نهم در سال 84شاهد
بی تفاوتی قشر یا ارای خاکستری در رقابت های
سیاســی بودیــم و اصالح طلبان یکــی پس از
دیگری کرسی های قدرت را در حاکمیت از دست
دادند ،امروز نمایندگان منتخب اصالح طلب راه
یافته به مجلس دهم چه رویه ای را دنبال خواهند
کرد باتوجه به اینکه 30نامزد لیست ائتالف امید
در تهران یکدست وارد مجلس شــدند و احیانا
توفیقاتی را هم در ترکیب هیات رئیســه مجلس
به دست می اورند ،چه طور می خواهند مدیریت
کنند تا دوباره تاریخ برای انها تکرار نشود؟
این نکته مهمی اســت که فکر می کنم جریانات
سیاســی کشــور از این دو انتخابــات ریاســت جمهوری و
مجلس دهــم درس های جــدی گرفته باشــند .باتوجه به
اینکــه نزدیک به چهار دهــه از عمر جمهوری اســامی را
پشت سر گذاشتیم ،حتما باید مراقبت کرد که اتفاقاتی رخ
ندهد چون واقعیت ان است که همان طور که مردم نشان
دادند برای این دو انتخابات و مخصوصا انتخابات مجلس
دهــم و انتخابــات خبرگان پنجــم به طور جــدی غیر قابل
پیش بینی هســتند بنابراین باید بــه دور از هر گونه گرایش
سیاســی مصالح عمومی کشــور و مردم و جامعه را باید در
نظر گرفت ،البته تبلیغات در ایجاد فضای ســرد یا ایجابی
برای انتخابات موثر اســت اما ایــن خیلی در برابــر اراده و
خواست و پیام مردم اثرگذار نیست ،خب این واقعیت را هم
در نظر بگیریم که اصالح طلبان جریان چپ تاریخی بعد از
جمهوری اسالمی نشــان دادند که در کارهای تشکیالتی
و رقابت های انتخاباتی در کنار محدودیت های زیادی که
دارند اما به جهت برنامه ریزی و نــواوری و خلق یک پدیده
می توانند موثر باشند ،همچنان که یک پیام ساده ویدئویی
به اعتراف همه تحلیلگران سیاســی اجتماعی توانســت
تاثیرگذار باشد.
تهران ،کوفهنیست
درحالی که اکثر اصول گرایان قواعد سیاسی را پذیرفتند
اقلیتی به سوی مردم تهران حمله کردند
احسان رستگار
روزنامه نگار
4
انتخابات مجلس تمام شــد .بســیاری از افراد مشهور
اصولگرایان -که در تهران ،مغلوب مطلق انتخابات بودند -به
رقیب احترام گذاشتند و از مشــارکت باال و حضور مردم تشکر
کردند ،اما برخی از افراد که بعضا در حاشیه جریان قرار داشتند،
در کمال تعجب ،مردم تهران را «اهل کوفه» نامیدند ،بعضی
«غربزده» و برخی هم تیر خالص را بر پیکر تهرانی زدند و انها
را «بی دین» و «ضد انقالب » خطاب کردند.
«تلک االیام نداولها بین الناس»؛ این ایه شریفه ۱۴۰
ســوره ال عمران ،زیباترین عکس العمل در مقابل شکست
در انتخابات مجلس دهم بود .احمد توکلی ســپاس نامه اش
را با این ایــه اغاز کرد .یعنی می شــود متدین بود و شکســت
را پذیرفت .می تــوان حزب اللهی بود و باخــت را قبول کرد.
می توان اصولگرا و انقالبی بــود ،ولی به اصل گردش قدرت
اعتقاد داشــت .می توان به اصل گردش قدرت باور داشت،
حتی مبتنی بر ایات قران کریم .یعنی می توان اعتقاد داشت
که هر امدنی را رفتنی اســت .هر پیروزی را شکســتی است و
هر مغلوبی ممکن است روزی فاتح شود .اتفاقا ایمان همین
جاست که محک می خورد.
شکســت یک اتفاق مترتب در عرصه سیاســت است.
ان شخص که اماده شکست نیست ،نباید پا به میدان مبارزه
بگذارد؛ اگر جز این باشد ،از یک سو ممکن است بشود مانند
ان طیف اصالح طلبان در سال ۸۸یا ممکن است بشود مانند
همین طیف در سال .۹۴هیچ توفیری هم نمی کند؛ یکی برای
توجیه شکست خود ،نظام را متقلب می خواند و رای مردم را به
نفع خود مصادره می کند و دیگری بالعکس .بالعکس چون در
دوران پسافتنه ،وقتی طیفی از اصالح طلبان ،نظام را متهم به
تقلب در شمارش اراء کردند ،اصولگرایان ،انها را نقد کردند -که
البته ان نقد وارد هم بود -و در نتیجه ،طیفی که همان نقد را به
رقبای خود در سال ۸۸وارد کرده اند ،نمی توانند خود مرتکب
همانخطاشوند،اماازمنظرنگارنده،هیچیکفرقینمی کند.
اتهام تقلب به نظام یا اتهام ضدانقالب زدن به مردم ،یکی از
دیگری بدتر است .باجی به هم نمی دهند این دو اتهام .حتی
ان اصولگرایانی که این شکست بی ســابقه در تهران را یک
مصیبت ارزیابی کرده بودند -که البته این چنین نیست و گردش
قدرت در سیاست امری است گریز ناپذیر -می توانستند با تاسی
از این حدیث نبوی ،صبر پیشه کنند:
صیب ِهَ ،و َص ٌبر َع َلى ّ
اع ِه و
الط َ
« َا َّ
لص ُبر ثَالث ٌَهَ :ص ٌبر ِعندَ ُ
الم َ
ِ
عصیه»
الم
ََص ٌبر َع ِن َ
صبر ســه نوع اســت :صبر در هنگام مصیبت ،صبر بر
طاعت و صبر بر ترک گناه.
کافى(ط-االسالمیه) جلد ،۲صفحه ،۹۱حدیث ۱۵
«اصالح طلبــان ظرفیــت شکســت را ندارنــد»،
«اصالح طلبــان هــر وقــت می بازنــد می زننــد زیــر میز»،
«اصالح طلبان اگر خود پیروز انتخابات نشوند می گویند تقلب
شده و اگر پیروز شوند می گویند رای مردم درست شمرده شد»؛
این نظرات را همه ما کمابیش شــنیده ایم ،مخصوصا پس از
فتنه .۸۸اگرچه قطعا تمامــی اصالح طلبان این گونه نبوده و
نیســتند ،ولی تعداد و طیف کثیری از انان ،نتیجه انتخابات
ریاســت جمهوری دهم را به رسمیت نشناختند و نظام را متهم
به تقلب کردند .تهمتی که همه تا سال ها پس از فتنه مستقیما
هزینــه ان را دیده اند و بلکه هنوز به طور غیرمســتقیم ،اثرات
سوء چنین اتهام سنگینی به نظام را شاهدیم .این نقدی است
که به بســیاری از اصالح طلبان در مورد فتنه ۸۸رواست .نقد
وارده به طیف قابل توجهی از اصالح طلبان ،این بود که پس
از شکست ،بدون اسناد و مدارک ،نظام را متهم کردند به تقلب
و دالیلی هم که طی جلســه ای با رهبری از جانب نمایندگان
ستادهای دو نامزد معترض ،ارائه شد مبنی بر تقلب ،عمدتا به
پیش از برگزاری انتخابات و بیشــتر معطوف بود به صالحیت
نداشتن نامزد پیروز.
اتفاقی کــه بعــد از انتخابــات ۸۸و در زمان شکســت
اصالح طلبــان رخ داد ،پــس از انتخابات ریاســت جمهوری
یازدهم ،هیچ اثری از ان نبود .نامزد مورد حمایت اصالح طلبان
به پیروزی رســیده بود ولی طیف مقابل چه ان نامزدهایی که
می گفتند جریان ســوم هســتند و چه نامزدی که خود را نماد
اصولگرایی می دانســت ،هیچ کدام هیچ اعتراضی به نتیجه
انتخابات نداشــتند .اگر تنهــا هفت دهم درصــد ارای نامزد
پیروز کمتر می بود ،انتخابات به دور دوم کشــیده می شد ،اما
رقبا بالفاصله پس از اعالم نتایج ،به رقیبشــان تبریک گفتند
و اصلی ترین رقیب نامزد پیــروز ،عمده برنامه های اقتصادی
و اجرایی خود را که توسط تیم مشــاورانش اماده شده بود ،به
دفتر ریاست جمهوری ارسال کرد تا مورد استفاده دولت جدید
قرار گیرد .این رفتار توســط بســیاری از تحلیلگران ،رجال و
مســئوالن از طیف های مختلف سیاسی ،مورد تحسین واقع
شد .مردم نیز احساس کردند تبریک گفتن اقای ناطق نوری
به رئیس جمهور اســبق پس از شکســت از وی در انتخابات
ریاست جمهوری هفتم ،تنها یک خاطره نبوده و به تاریخ سپرده
نشده ،بلکه هنوز هم می توان در این کشور رقابت کرد و پس
از پایان رقابت انتخاباتی ،پیروز انتخابات در سمت جدیدش
و شکســت خورده ها نیز در هر انجا که مفیدترنــد ،به فعالیت
خود ادامه دهند .انتخابات مجلس دهم برگزار شد .هیچ کس
حتی خود اصالح طلبان ،پیروزی در این حد مطلق در تهران
را انتظار نمی کشیدند .تهران ،ری ،شمیرانات ،اسالمشهر و
پردیس به عنوان نماد انتخابات و نماد رقابت های سیاســی و
نیز به مثابه مهم ترین حوزه های انتخابیه ،برای همه جریانات
سیاسی از دیگر حوزه ها مهم تر و حیثیتی تر محسوب می شد.
نه اصولگرایان گمان می کردند این گونه شکستی در تهران
برایشــان رقم بخورد و نه اصالح طلبان توقــع چنین پیروزی
مطلقی را داشتند؛ ۰-۳۰در مجلس و ۱-۱۵در خبرگان.
به رغــم چنین شکســتی ،افــراد مهم ائتــاف فراگیر
اصولگرایان ،شکســت را پذیرفتند و به رای مردم تهران ،چه
به انان باشــد یا رقبای انــان -که البته وظیفه هــر نماینده ای
اســت -ادای احترام کردند .زیباترین پیامی که منتشــر شد،
سپاس نامه احمد توکلی بود که پس از نام خدا و ذکر ایه شریفه
۱۴۰سوره ال عمران «تلک االیام نداولها بین الناس» ،این
گونه اغاز می شد:
«هم وطنان عزیز و بزرگوارم در تهران ،ری ،شمیرانات،
اسالمشهر و پردیس
سالم و رحمت خداوند بر شما
بهتشخیصوخواستشماسهدورهبه عنواننماینده تان
در مجلس شورای اسالمی انجام وظیفه کردم .سپاسگزارم که
مرا معتمد خود دانستید و برای خدمتگزاری برگزیدید».
و در اواخر این سپاس نامه می خوانیم:
ن که اکثریت شما رای دهندگان و موکالن گرامی
«اکنو
و بزرگوارم برای ایفای وظایف نمایندگــی خود به چهره های
جدیدی رای داده اید و این خادم را از بار سنگین وکالت رهایی
پارلمان
مثلث | شماره 302
اکثر جریان ها ،چه انها که رای اورده اند و چه نه ،به رای مردم احترام گذاشته و معتقدند که
مردم به هر دلیلی ،اعتمادشان نسبت به طیفی کم رنگ و به طیفی دیگر پر رنگ تر شده ،در
تهران به یک صورت و در شهرستان ها به صورتی دیگر ،در یک شهر بیشتر اصولگرایان را
برگزیده اند و در شهری دیگر بیشتر اصالح طلبان را
سیاست
بخشــیده اید ،باادب و احترام و خلوص باطن ،سپاسگزارتان
هستم و برایتان بهترین ها و بازهم بهترین ها را ارزو می کنم و از
سر تکریم قانون و اعتقاد قلبی به مردم ساالری دینی صمیمانه
به منتخبان محترم شادباش می گویم».
اینمی شودمراماصیلیکاصولگرایاصیل؛چهمردم
او را انتخاب کنند و چه نکنند ،قدردان اعتماد مردم است و به
انتخاب انان احترام می گذارد .از همان ابتدا مشخص است
که مفهوم چرخش قدرت در ذهن شخصی مانند احمد توکلی،
چقدرعمیقانهادینهشدهکهحتیازمنظراوبرایاصلچرخش
قدرت ،می توان از سنت های الهی که در قران مجید امده بهره
برد! کسی اگر این پیام را بخواند ،حس می کند که او از ته دل
نه ناراحت است و نه خوشحال و معتقد است که مقدر الهی این
بوده و الخیر فی ما وقع و چه بسا خیر او و هم فهرستی هایش،
ممکن بوده در حالتی رقم بخورد جز مجلس که هم مفیدتر به
حال مردم باشد و هم خود انها.
برخی دیگر از اصولگرایــان نیز به درســتی ،این گونه
موضع گیری کردند که «رای مردم را نباید به خوب و بد تقسیم
کرد» .اما در کمــال تعجب ،طیفی -که اقلیتی هســتند ولی
ی به رای مردم ،همان اشتباهی را
پر ســر و صدا -با بی احترام
مرتکب شدند که برخی اصالح طلبان در انتخابات ۸۸انجام
دادند ،با این تفاوت که ان اصالح طلبان انگشت اتهام خود را
بهسمتنظامنشانهرفتندواینطیف،دراقدامی عجیب،مردم
را متهم کردند! بخشی از فرضیه ای که این طیف در راستای
توضیح و تبیین علل شکســت اصولگرایــان ارائه می دهند،
مبتنی بر این فرضیه است که تهران شهر بی اخالقی شده و بر
همین اساس این ارا طبیعی است».
این اظهارنظر از دو منظر عجیب است؛ اولی از حیث نوع
و جنس نگاه به مردم و دومی استدالل و ادعاهایی که خالف
امار و ارقام است.اول -این طیف به رغم اینکه خود را عامل به
خط امام و رهبری و طابق النعــل بالنعل گفتمان امام و رهبری
می دانند ،از یک ســو فراموش کرده اند که «میزان رای ملت
اســت» یعنی چه؛ میزان رای ملت است چه با ما باشد و چه بر
ما باشد ،میزان رای ملت اســت چه به اصولگرایان باشد ،چه
به اصالح طلبان و چه به جریان های دیگری که در چارچوب
قوانین جمهوری اســامی ایــران فعالیت می کننــد ،میزان
رای ملت اســت ،چه دیروز ،چه امروز و چه فردا .برخی گمان
کرده اند که این «میزان رای ملت است» فقط از حیث قانونی
و حقوقی موضوعیت دارد ،حال انکه میزان رای ملت است،
یک وجه مهم از گفتمان انقالب اسالمی ایران است که ان را
«جمهوریت»می نامیم.یعنیاگرمردمبهطیفیکهبههردلیل
و با هر کم و کیف ،مورد تایید جناح دیگر نبوده اند رای دادند،
نه می توان ان مردم را سرزنش کرد و نه هر گونه بی احترامی یا
تحقیربهانهارواست،چراکهناگهانویکشبهاینتغییراتفاق
نیفتاده است و بهتر و عاقالنه تر ان است که انها که مورد تایید
رای اکثریت مردم قرار نگرفته انــد ،به دنبال دلیل و ضعف در
خود باشند ،نه الزاما در رای مردم .پیام رهبر انقالب را هر کس
که پیرو حقیقی خط امام و رهبری اســت اگر کنار ان جمالت
پرخاشگرایانه و هجمه های علیه مردم بگذارد ،نمی تواند حق
را به ان پرخاشگری ها بدهد .رهبری در بخش ابتدایی پیامشان
به مناسبت حضور پرشکوه مردم در انتخابات مجلس شورای
اســامی و مجلس خبرگان رهبری می فرمایند« :خداوند دانا
مصمم
و توانا را سپاس که در ازمون بزرگی دیگر ،ملت اگاه و ّ
ایران را به پیروزی رسانید؛ انان توانستند برای سی و ششمین
بار از اغاز انقالب اســامی ،در انتخاباتی سراســری ،با عزم
راسخ و شور و نشاط به یادماندنی حضور یابند و سرنوشت کشور
را در مقطع کنونی رقم بزنند؛ نمایندگان خود را برای تشکیل دو
مجلس پر قدرت و پر اهمیت برگزینند و بار دیگر مردمساالری
را در چهره درخشــان و پر اقتدار خود به جهانیان نشان دهند.
مقرراتی که
ایران اسالمی به ملت خود می بالد و به استحکام ّ
این فرصت های مغتنم را برای قد برافراشــتن و تجدید قوای
ملی فراهم اورده است ،سر می افرازد.
اینجانب وظیفه خود می دانم کــه از این لبیک عمومی
به فراخوان نظام اسالمی سپاسگزاری کنم و پاداش و هدایت
الهی برای مردمی که این جمعه پر کار و پر شــکوه را افریدند
مسالت نمایم»...
دوم -اگر این اظهارنظرهای عجیب ،از حیث امار و ارقام
هم مورد مداقه قرار گیرند ،مشخص می شود که خدای ناکرده
نه مردم عوض شــده اند ،نه عوضی شــده اند ،نه ضدانقالب
شده اند ،نه بی بند و بار و غرب زده شده اند ،بلکه سالیقشان را
متناسب با نتایج و عملکردها تغییر داده اند ،همین.
امار مشارکت مردم ایران در انتخابات دور گذشته مجلس
یعنی مجلس نهم ۶۴درصد بوده است ،یعنی دو درصد بیشتر
از انتخابات امسال .امار مشــارکت مردم تهران در انتخابات
مجلس قبل (نهم) ۴۸درصد بوده و در ایــن دور ۵۰ ،درصد.
یعنی دو درصد مشارکت کشوری کاهش و دو درصد مشارکت
در تهران افزایش یافته اســت .حال ســوال این جاســت که
چطور که ۴ســال قبل ،وقتی همین مردم تهــران به اکثریت
قریب به اتفاق اصولگرایان رای می دهند ،توسط همین طیفی
که امسال مردم تهران را مورد توهین قرار داده اند ،به عنوان
مردم بابصیرت ،انقالبی و در مسیر انقالب و اسالم نام گرفته
بودند ،اما ناگهان بعد از ۴ســال ،همان مردم انقالبی شدند
ضد انقالب؟ ایا رای مردم شــاقول و شــاخص اســت یا یک
طیف خاص که خود را ســنگ محک انقالبی بودن خواص
و عوام می داند؟
پنج ســال قبل که همین مردم تهران ،یوم الله ۹دی را
رقم زدند ،بیانیه پشت بیانیه توسط همین طیف صادر می شد
مبنی بر اینکه مردم تهران و ایران علیه فتنه صف کشیده اند،
اما حال که همان مردم ،ســلیقه انتخاباتی خــود را این گونه
اعالم کرده اند ،باید طوری توســط این جریان معرفی شــوند
که ضدانقالب و غرب زده اند؟! طی چهار ســال یا پنج ســال
مگر می شود مردم دچار اســتحاله ایدئولوژیک و شخصیتی
ان هم در این حد شــوند؟ اکثر جریان ها ،از اصولگرا گرفته
تا مســتقلین ،چه انها که رای اورده اند و چه نه ،به رای مردم
احترام گذاشته و معتقدند که مردم به هر دلیلی ،اعتمادشان
نســبت به طیفی کم رنگ و به طیفی دیگر پر رنگ تر شده ،در
تهرانبهیکصورتودرشهرستان هابهصورتیدیگر،دریک
شهر بیشتر اصولگرایان را برگزیده اند و در شهری دیگر بیشتر
اصالح طلبان را و در برخی موارد هم مستقلین را.
اما جریانی همیشه هســتند که مقصر را همیشه در هر
تو جو می کنند جز خود؛ ســوالی که پیش می اید این
جا جس
است که مثال به هر دلیل و به هر ترتیب و با هر کم و کیفی ،اگر
مثال در انتخابات شورای شهر پنجم در سال ۹۶و یا انتخابات
مجلس یازدهم و یا ریاســت جمهوری دوازدهم یا سیزدهم،
مردم تهران به نامزدی که مورد حمایت این جریان است رای
دادند ،چه پاسخی به این جنس استدالل ها و تفسیر رای مردم
خواهند داشت؟ ایا ان موقع مردم انقالبی قلمداد می شوند؟
مثال خواهند نوشت که «بعد از دو سال (یا چهار سال) دوری
مردم تهران از ارزش های انقالب و اســام ،دوباره به دامان
انقالب اسالمی بازگشتند»؟!
نه مردم تهران کوفی اند و نه فهرست امید یک «لیست
انگلیســی» بود .اشــتباه اول برخی اصولگرایان این بود که
به رقیب تهمت انگلیســی بودن زدند و غلــط دوم این بود که
مســئوالن ،مردمی را که ولی نعمتــان انان هســتند ،کوفی
نامیدنــد .مردم حتی زمانی کــه در انتخاب بنی صدر اشــتباه
کردند ،امام خمینی (ره) از گل نازک تر به انان خطابی نکرد!
ان هم امامی که اکثریت قریــب به اتفاق مردم ،جان فدایش
بودند و اگر به انان عتاب هم می کرد ،نه می شوریدند و نه از امام
دلگیر می شدند ،بلکه از تصمیم اشتباه خود بر می اشفتند ،اما
امام مگر می توانست مردم را مورد عتاب قرار دهد؟ از دو جهت
خیر؛ اوال چون بنی صــدر با اجازه امام پا بــه عرصه انتخابات
گذاشــته بود و ثانیا امام نیز خود حکم او را تنفیذ کرده بود .اما
در مجال این یادداشت ،موضوعیت ذکر این برگ از تاریخ از
این باب بود که ان امام با ان جایگاهش ،به خود اجازه نمی داد
تا مردم را سرزنش کند ،ان وقت چطور افرادی که در بهترین
حالت ،سرباز صفرهای امام بوده اند یا حتی برخی شان در ان
زمان شیرخواره بوده اند ،به خود اجازه می دهند که این گونه با
مردم سخن برانند؟ نظام عوض شده ،دور از جان مردم عوضی
شــده اند و یا نکند این افراد ،ســلوک و مرام امام را به رسمیت
نمی شناسند؟!
یک روز باید فرا رسد که ان طیف انحصار طلب که همه
را متهم به ضدوالیت فقیه بودن و الیت مدار نبودن می کنند،
پاســخ دهند که چطور این گونــه موضع گیری هایــی پس از
انتخابات ۹۴انجام دادند در حالی که مواضع رهبری بالعکس
انان ،فقط و فقط در جهت قدردانی از حضور پرشــور مردم در
انتخابات بوده است؟
خود کرده را تدبیر نیست؛ افراطی ها و برچسب زنان ،باید
به تذکرات دوستان خود توجه می کردند .همان موقعی که دو
هفته پیش از انتخابات ،برخی دلســوزان اصولگرا ،به بعضی
دیگر از اصولگرایانی که رقیبشــان را به «انگلیســی بودن»
تهمت زدند ،نصیحت کردند که خودتــان را می خواهید ضد
انگلیسی بنامید ،بنامید اما رقیبتان را انگلیسی ندانید .وقت ان
رسیده تا بسیاری بفهمند که پیام انتخابات مردم در ۷اسفند۹۴
چه بود؛ پیام مردم این بود که «به ما هم حق انتخاب بدهید»،
پیام این بود که «ما نظر خود را اعمال و اعالم می کنیم که به
کدام طیف نزدیک تر است» ،پیام این بود که «همان طور که
یک دور ممکن است به اصولگرایان رای دهیم ،به هر دلیلی،
ممکن اســت این دور بخواهیم اصالح طلبــان وارد مجلس
شــوند» .پیام مردم این اســت که «من رای می دهم و رای
من همیشه میزان اســت» .میزان ،همیشه رای ملت است،
چه اصولگرایان از صندوق در بیایند و چه اصالح طلبان و چه
جریان سوم .صندوق اراء ،هر چه باشد ،صدای ملت است؛ نه
صدای انگلیس است ،نه صدای ضدانقالب است و نه صدای
اهل کوفه است .میزان ،صدای ملت است.
171
پارلمان
اصالح طلبانتجربهمتفاوتیازمجلسششمراخلقمی کنند؟
سیاست
172
مثلث | شماره 302
از نا امیدی تا امید
پارلمان
اختالف و ائتالف
محمد رضا عارف لیدر جریان اصالح طلب در
مجلس دهم به شمار می رود
مثلث | شماره 302
اصالح طلبان ماه های عجیب و غریبی پشــت ســر
گذاشته اند .انها در مرحله اول یک سازماندهی گسترده در
سراسر کشور تشکیل دادند و تالش کردند ان سازماندهی
را از تهران کنترل کنند .زمان که گذشــت اصالح طلبان
بر این عقیده شــدند که باید شــورای عالی سیاستگذاری
را تشــکیل دهند ؛ کارگروهی که بنا بود مســاله انتخابات
مجلس را برای انها مدیریت کند .انها ریاست این شورا را به
محمد رضا عارف سپردند .در این میان اما همچنان می شد
در اظهارنظرها رگه هایی از یک اختالف ریشه ای را میان
حزب کارگزاران سازندگی و حامیان عارف و بنیاد باران دید.
این خبر کــه در فضای مجازی منتشــر شــده بود،
چنیــن بــود« :بــروز اختالفات جــدی در شــورای عالی
سیاســت گذاری اصالح طلبان در روزهای اخیر جدی تر
شــده تا جایی که یکی از اعضای ارشــد حزب کارگزاران
سازندگی ،علیه رئیس این شورا تهدید به افشاگری کرده
است .وی در جلسه ای گفته است به زودی در این باره که
عارف در سال ۷۶در ســتاد انتخاباتی ناطق نوری حضور
داشته ،دست به افشــاگری خواهد زد .به گفته این عضو
ارشد حزب کارگزاران ســازندگی عارف به دلیل وجود این
سوابق نمی تواند ادعای رهبری جریان اصالحات را داشته
باشد .شــنیده شــده که این تهدید پس از ان انجام شده
است که عارف درباره ترکیب لیســتی که نهایتا باید به نام
جریان اصالحات منتشر شود ،با طیف کارگزاران شورای
عالــی سیاســت گذاری اصالح طلبان ،دچــار اختالفات
جدی شــده اســت ».اما در حالی که انتظار می رفت این
خبر با ســکوت یا تکذیب محمد رضا عارف مواجه شــود،
رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصالح طلبان به نوعی
ان را تایید کرد .او گفته بود« :شــاید انتقاداتی به ترکیب
شــورای عالی سیاســتگذاری اصالح طلبان باشــد که ما
هم این اصالحــات را انجام خواهیــم داد ».حتی کار به
انجا رسید که برخی می گفتند کارگزارانی ها رسما راه خود
را از بنیاد باران جدا خواهند کــرد .در همین زمینه روزنامه
اصالح طلب ارمان که البته از حامیان کارگزاران است و با
محمد رضا عارف زاویه دارد نوشته بود« :اخبار ضدونقیضی
درباره ارائه لیســت جداگانه از ســوی این دو حزب شنیده
می شود ،بدین معنا که حزب اعتدال و توسعه و کارگزاران
ائتالف کنند و لیستی مجزا از لیست اصالحات بدهند که
البته ممکن است همپوشانی هایی هم داشته باشد ».اما
نگاهی به مواضع کرباســچی به خوبی نشان می دهد که
زاویه کارگزاران با عارف تا چه اندازه اســت .دبیرکل حزب
کارگزاران سازندگی معتقد بود که اصالح طلبان نیازمند یک
گزینه معتدل مانند الریجانی برای ریاست مجلس هستند.
کرباسچی در همین راستا در یکی از نشست های خود در
قم در خصوص قرار گرفتن علی الریجانی در لیست مورد
حمایــت اصالح طلبان و اعتدالیون ،گفتــه بود« :از نظر
من اقای الریجانی شخصیتی است که در جایی که بحث
منافع ملی باشــد ،به بحث حزب و گــروه توجه نمی کند و
برای مثال در بحث برجام و توافق هسته ای انصافا منافع
سیاست
5
خودشان هم باورشان نمی شــود؛ نتیجه انتخابات
هفتم اســفند را هرگز این گونه تصور نمی کرده اند .انها در
شــراطی که در غیاب چهره های مطرح شان به انتخابات
نگاه حداقلی داشــتند حاال دارای عددی قابــل توجه در
پارلمان شده اند .این جمالت همگی در توصیف وضعیت
اصالح طلبان است.
اصالح طلبــان همــه 30کرســی تهران را کســب
کرده اند ،در شهرستان ها تعدادی کرســی دارند و در دور
دوم هم نمایندگانی برای رقابت نگه داشــته اند .مجلس
دهم حاال برای انها یک نقطه سیاســت ورزی مهم شــده
است .اما انها چگونه به این شرایط رسیدند؟
ملی را مورد توجه قرار داد؛ و از این رو عده ای اعتقاد دارند
که ایشان صالحیت پست فعلی خود را دارد ».این مسائل
نشــان می داد ان رابطه عارف – کارگزاران به همان سیاق
انتخابات 92برقرار است.
اما اعالم نتایج بررسی صالحیت کاندیداها همه چیز
را تغییر داد .اوضاع چنان شد که حتی محمد رضا عارف که
می گفت باید لیســت کامال اصالح طلبانه بدهیم چاره ای
جز ائتــاف نمی دیدیــد .از همیــن جا بحث هــا در مورد
ائتالف اغاز شد.
محمد جــواد حق شــناس در همین مورد به ســایت
مثلث انالین گفته بود که یک ائتالف 4وجهی در انتخابات
هفتم اسفند به وجود خواهد امد .او گفته بود« :بخش اول
نامزدهای اصالح طلب تایید صالحیت شده ،بخش دوم
نامزدهای اعتدالگرای حامی دولت ،بخش سوم نامزدهای
مســتقل و بخش چهارم نامزدهای اصوالگــرای معتدل
همچون حلقه نزدیک بــه اقای الریجانــی مجموعه ای
چهارگانه را تشــکیل می دهند که می تــوان از انها تحت
عنوان جبهه نجات ایران نام برد».
البته قبل از او غالمعلی دهقان هم از ائتالف سخن
گفته بود .او که ســخنگوی حزب اعتدال و توســعه است
پیش تر در گفت وگو با هفته نامه مثلث از شکل گیری چنین
ائتالفی ســخن به میان اورده بود و حــاال در جدیدترین
اظهارنظرش در این مورد گفته است« :ان طور که شواهد
و قرائن نشان می دهد ،تمام اصالح طلبان ،اعتدالیون و
حتی معتدلین اصولگرا و مستقلین اعتدال گرا در انتخابات
پیش رو چاره ای جز وحدت کلمه و ارائه لیســت مشترک
ندارند».
در این میان کرباسچی هم در پاسخ به سوالی درباره
احتمال ارائه لیســت مشــترک از ســوی اصالح طلبان و
اصولگرایان معتدل باتوجه بــه رد صالحیت ها گفته بود:
«ممکن است دوستان باتوجه به شرایط به چنین نتیجه ای
برسند و لیســت مشــترکی را ارائه کنند ».اما در میان این
اظهارنظرها محمد عطریانفر به گونه ای دیگر به این مساله
نگاه می کند .او گفته« :اگر اصالح طلبان و حامیان دولت،
پس از بررسی های شورای نگهبان در حوزه های انتخابیه
به تعداد نمایندگان مــورد نیاز ،به قدر کفایــت نامزد مورد
حمایت داشته باشند ،به صورت مستقل حضور پیدا خواهند
کرد .در چنین شــرایطی ،رهــروان والیت نیــز به صورت
مستقل حضور خواهد داشت و رقابت خوب وخوب تر شکل
خواهد گرفت؛ رقابتی کــه من به تازگــی ان را بارها مورد
تاکید قــرار داده ام و گفته ام باید تالش شــود رقابت های
پارلمانی بیــن احزاب ،میان خوب و خوب تر تلقی شــود،
درحالی کــه در گذشــته صورت بندی عمومــی رقابت ها،
173
پارلمان
میان خوب و بد تفسیر می شده است .فکر می کنم رهروان
والیــت و تیم معتدلی کــه از درون اصولگرایان منشــعب
شده اند ،منظومه ای هستند که با شرافتمندی و عزت نفس
می توانند با اصالح طلبان رقابــت کنند .در فرض دوم ،در
برخی حوزه های انتخابیه ،اصالح طلبان نامزد انتخاباتی
تایید شده یا کســی که پیروزی او قرین به موفقیت باشد،
نداشته باشــند و در ان حوزه ،شــخصیتی از اصولگرایان
معتدل مطرح باشد ،منطق اصالح طلبی حکم می کند برای
اینکه تندروها به پیروزی نرســند ،به طرفداران اصالحات
توصیه شود در مقام انتخاب میان دو نامزد از جبهه پایداری
یا اصولگرای معتــدل ،رای خود را به ســمت اصولگرای
معتدل هدایت کنند .اجرای چنین مدلی نشــان می دهد
ما به نسبی گرایی در عرصه سیاسی قائلیم و اعتقاد و عمل
به ان را مشروع می دانیم .اصالح طلبان نمی توانند در هر
شــرایطی منطق مطلق گرا باشــند ،منطق مطلق گرایی،
اصالح طلبان ،حامیان الریجانی و حامیان دولت شــکل
گرفت .انها یک لیست 30نفره در تهران منتشر کردند.
در واقع از نکات این لیست ان بود که اصالح طلبان
با اعتدال و توسعه هم به ائتالف رسیدند .محمد رضا عارف
که بارها می گفت باید لیست مستقل ارائه دهیم حاال چند
روز مانده به انتخابات چنیــن می گفت « :به دلیل ائتالف
میان جبهه اصالحات و جریــان حامی دولت باید تبریک
گفت .حماســه خرداد 92یک نهال نوپا بود که اگر غفلت
می شد خشــکیده می شــد ،به همین دلیل ما برنامه ریزی
برای انتخابات 94داشتیم و سعی کردیم مسیر انتخابات
گذشــته را تقویت کنیم .ائتالف اصالح طلبان و حامیان
دولت با برگزاری جلسات متعدد در چهار ماه گذشته شکل
گرفت .اگرچه در این مسیر ما در حال تهیه لیست خودمان
نیز بودیم ».عارف با بیان اینکه در هیات رئیسه شورا بحث
اجماع با جریــان حامی دولت مطرح شــد ،گفت« :برای
بســیاری از دســتاوردها را از بیــن خواهد بــرد ».روزنامه
اصالح طلب افتاب یزد هم در تحلیلی در این مورد نوشته
بود« :به نظر می رسد از انجایی که در داخل و خارج شرایط
حساسی را ســپری می کنیم اصالح طلبان ناچارند از مدل
دوم یعنی مدل 1392پیروی نمایند .اگر هم بناست گردش
نخبگانی صورت گیرد یا کادرســازی ای انجام شــود بهتر
است در حوزه های دیگری و در شــرایط بهتری رخ دهد.
این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که در همین مجلس
نهم ،نمایندگانی که بــا نام اصالح طلبی حضور داشــتند
بسیار ضعیف تر و کم فروغ تر از نمایندگانی بودند که به نام
اصولگرای معتدل می شــناختیم .فقط کافی است برای
نمونه عملکرد محمدرضا تابش با علی مطهری مقایســه
شــود تا بتوان بر این ادعا صحه گذاشــت .اولین مدعی
اصالح طلبی است و دومی مدعی اصولگرایی ارزشی .ختم
کالم انکه تز ائتالف اصالح طلبان و اصولگرایان معتدل
قابل بحث و بررسی است».
پیش بینی ها محقق شــد .یک مثلــث انتخاباتی از
این منظور یک کارگروه چهارنفره تشــکیل شد که اختیار
تام داشت تا با حامیان دولت مذاکره کند .پس از برگزاری
هفت جلســه لیستی که لیســت ائتالفی اســت براساس
اصول تهیه شد».
عارف با بیان اینکه برخی اعتقاد دارند با قرار گرفتن
اشــخاصی در لیســت ائتالفی اصالح طلبان هویت این
جریان زیر سوال رفته ،تصریح کرد« :ما با جریانی ائتالف
کردیم که حامی دولت است و با این کار هویت ما زیر سوال
نرفته است».
«شما اعالم کرده بودید کسانی که در لیست اصالح طلبان
قرار می گیرند باید منشور این جریان را امضا کنند و ایا اینکه
اشــخاصی مانند کاظم جاللی و بهروز نعمتی در لیســت
شما قرار گرفته اند منشــور را امضا کرده اند؟» ،گفته بود:
«کسانی که حامی دولت بودند وارد لیست شدند و انها نیاز
به امضای منشــور اصالح طلبی ندارند ».تــا اینجای کار
که اصالح طلبان و رهروانی ها به یک همنشــینی سیاسی
رســیده اند .باید دید ســرانجام این ائتــاف تاکتیکی در
مجلس دهم چگونه خواهد بود .
پیروزی متفاوت در تهران
تقریبا از عصر شــنبه خبرها حکایت از ان داشت که
جمعیت قابــل توجهی به اصالح طلبــان رای داده اند .به
یک معنا روایت ها حکایت از ان داشــت درصد مشــارکت
باال ست و مردم هم لیستی رای می دهند .شنیده می شد که
قشر بیشتری به لیست اصالح طلبان رای داده اند .این خبر
تقریبا با گذر زمان بیشتر رنگ واقعیت به خود می گرفت.
اخرین نتایج حاکی از این شــد که در تهــران همه 30نفر
رای اوردند ،در اســتان هم اصالح طلبان صندلی هایی را
به خود اختصــاص دادند و تعــدادی از اصالح طلبان هم
به دور دوم رفتند.
سیاست
174
مثلث | شماره 302
چه کسی رئیس می شود؟
ورود رهروان
اما قبل از هر چیزی در لیست اصالح طلبان این نام
کاظم جاللی و بهروز نعمتی بود که خود نمایی می کرد .انها
از چهره های ارشد فراکســیون منسوب به علی الریجانی
بودند که اگر چه قرار بود لیستی مجزا منتشر کنند اما دست
اخر در لیست اصالح طلبانه جای گرفتند .محمد رضا عارف
د ر تازه ترین اظهارنظرش در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه
با اینکه زمــان زیادی از انتخابات مجلس نگذشــته
و البته زمان زیادی به تشــکیل مجلس جدید باقی مانده
بحث ها در مورد ریاست پارلمان دهم باال گرفته است .در
این میان برخی ماننــد عالء الدین بروجردی ،رئیس فعلی
کمیسیون امنیت ملی و سیاســت خارجی مجلس با بیان
اینکه مجلس دهم مجلســی با قالب اصولگرایی اســت،
عنوان کرد« :شرایط برای ریاست دکتر الریجانی همچنان
فراهم است».
از ســویی محمدرضا عــارف ،رئیس شــورای عالی
سیاستگذاری اصالح طلبان و کاندیدای مجلس دهم در
پاسخ به سوالی درباره اظهارات اخیر یونسی درباره احتمال
کنار رفتن عارف به نفع الریجانی در صورت حضور هر دو
در مجلس دهم برای جایگاه ریاست مجلس ،اظهار کرده
که کسی از طرف من اصوال وکالت ندارد .وی افزود« :تا
ترکیب مجلس مشخص نشود بحث درباره ریاست مجلس
بحث حاشیه ای است ،بنابراین باید ببینیم چه فراکسیونی
اکثریت را به دســت می اورد و سپس بنشــینیم درباره این
موضوع صحبت کنیم».
موضــوع دیگر این اســت که رئیــس فعلی مجلس
یعنی علی الریجانی رتبه نخست خود در انتخابات قم که
برای دو دوره متوالی به دست اورده بود ،از دست داد و این
شاید برای کســانی که بخواهند در قامت رقیب در مقابل
الریجانی قد علم کنند ،شاید امتیازی مثبت محسوب شود.
در یک اظهارنظــر دیگر در این مــورد ،علی تاجرنیا
گفته اســت« :اقای عارف در روی کار امدن دولت تدبیر
و امید نقش مهم و اســتراتژیکی داشت و اخالق سیاسی
حکم می کند این حرکت ایشان را ارج بگذاریم .چه بسا اگر
ایشان در انتخابات سال 92کنار نمی کشیدند اکنون دولت
تدبیر و امیدی وجود نداشــت و به تبع ان فضای مجلس
هم متفاوت می شــد و در جایگاهی که امــروز قرار داریم
نبودیم ».وی تصریح کرد« :بنابراین ضمن احترام کامل
به اقای الریجانی و همراهی ایشان با دولت و به خصوص
در موضوع برجام من فکر می کنم اولویت ریاست مجلس
اینده با اقای عارف است».
باید منتظر دوره جدید سیاســت ورزی اصالح طلبان
باشــیم .ایا انها واقعا معتدل شده اند و مدل مجلس ششم
را برای همیشــه ترک گفته اند یــا ورود به قــدرت از انان
اصالح طلبان متفاوتی خواهد ساخت؟ باید منتظر بود.
پارلمان
امید کرمانی ها
روزنامه نگار
6
محمدعلی وکیلی ،صاحب امتیاز و مدیرمســئول
روزنامه ابتکار و منتخب مجلس شــورای اســامی در
حوزه تهران ،ری ،شــمیرانات و اسالمشهر می گوید:
«پیروز شدن در تهران اسان است اما پیروز ماندن در
تهران خیلی سخت است .اینکه مجموعه ای بتواند در
عهدش با مردم باقی بماند ،اینکه مجموعه ای بتواند
اعتماد مردم را خدشــه دار نکند ،اینکه مجموعه ای در
کارنامه عملکردش مردم را فراموش نکند ،مجموعه ای
از مولفه هاست که اگر یک جریان از ان غفلت کند ،به
تبع ان پایگاه رایش را هم از دست می دهد».
چون معتقد بودم ارایش سیاســی در بدنه اجتماعی به هم
ریخته است و در روز انتخابات هفتم اسفند نیز شاهد بودیم
که برای اولین بار صف رای در شمال تهران زودتر از جنوب
تهران شــکل گرفت و ابتدای روز صف ها در شمال و مرکز
تهران طوالنی تر از جنوب تهران بــود .اولین بار بود که ما
در پایگاه سنتی اصولگرایان رای برابر گرفتیم و حتی بیشتر
از دوســتان اصولگرا در پایگاه سنتی شــان رای گرفتیم.
مجموعه تغییرات سیاسی که در بدنه اجتماعی اتفاق افتاد
ت دست به دست هم داد تا این نتیجه متفاوت را
در این مد
ما در تهران شاهد باشیم.
این برای اولین بار در حوزه انتخابیه تهران ،ری،
شــمیرانات و اسالمشــهر بود که کل نامزدهای
یک لیســت از صندوق بیرون امدند و به مجلس
راه یافتند ،از نظر شما اساســا این اتفاق مهمی
است یا خیر؟
مهم است ،از این جهت که تهران است و تهران
تاثیرگذار بر کلیت ایران اســت .اگر چه همه نمایندگان در
مجلس با هم وضعیت برابر و یکســانی دارند و بین میزان
تاثیرگذاری رای یک نماینده بــا رای نماینده دیگر تفاوتی
نیســت ،یعنی نماینده و نماینده تر در مجلــس نداریم ولی
انتخاب و رویکرد مردم پایتخت کشور تاثیرگذار در رویکرد
کلیت کشــور اســت .از جهت دیگر انکه 30نفــر نماینده
تهران وقتی از یک لیســت به مجلــس راه می یابند قدرت
تصمیم گیری و اجماع شان بر مدیریت شهری امکان پذیرتر
اســت تا اینکه ترکیبی از نماینــدگان در جریانات مختلف
حضور داشته باشند .به عنوان نمایندگان تهران از این جهت
حتما مهم است و یک نقطه عطف در انتخاب مردم تهران
محسوب می شود.
به نظر شما چرا اصولگراها رای نیاوردند؟
ما که انتخاب شــدیم و مورد اقبال قرار گرفتیم،
عمدتا به دلیل مزیدهای خودمان نیست بلکه بیشتر به دلیل
نگاه سلبی است که مردم نسبت به رقیب ما اعمال کردند.
در تهران این بار این مســاله وجود داشــت .مردم موضع
سلبی در قبال لیست ائتالف اصولگرایان داشتند و طبیعتا
لطفش شامل حال لیســت ائتالف امید شد .تعداد زیادی
از نامزدهای لیســت ائتالف امید ناشــناخته بودند ،به هر
حال این لیست را ناجی خودشان در «نه» به لیست مقابل
می دانستند اما اینکه مردم چرا از کسانی عبور می کنند ،به
نظر من مجموعه عملکرد ان جریان است که عامل حذف
می شــود .یک جریان سیاســی اگر ارتباط مردمی اش را
درست نکند و در نگاه مردم صادق نباشد و براساس مقیاس
مولفه های معیشــت ،ارامش و غیره از مــردم نمره قبولی
نگیرد ،مردم شوخی ندارند .مردم روزی اعتماد می کنند اما
خیلی زود هم اعتمادشان را پس می گیرند .پیروز شدن در
تهران اسان اســت اما پیروز ماندن در تهران خیلی سخت
اســت .اینکه مجموعه ای بتواند در عهدش با مردم باقی
بماند ،اینکه مجموعه ای بتواند اعتماد مردم را خدشه دار
نکند ،اینکــه مجموعه ای در کارنامه عملکــردش مردم را
فراموش نکند ،مجموعه ای از مولفه هاســت که اگر یک
جریان از ان غفلت کنــد ،به تبع ان پایــگاه رایش را هم از
دست می دهد .االن به نظر من برای جریان اصولگرا حتما
و حتما مهم است بنشیند و اسیب شناسی کند ،نه فقط برای
مثلث | شماره 302
دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسالمی
هفتم اسفند برگزار شد ،انتظار داشتید چنین نتیجه ای
رقم بخورد و همه 30نامزد حاضر در لیست ائتالف امید
به خانه ملت راه پیدا کنند؟
اوال به مردم و نظام تبریک می گویم به واسطه این
حضور پرشوری که در روز هفتم اسفند شاهدش بودیم ،ثانیا
بله ،من شخصا فکر می کردم که مردم این بار یک حماسه
متفاوتی را خلق خواهند کرد اما اینکه همه 30نامزد عضو
لیست امید در تهران مورد لطف مردم باشند و لیست را کامل
تا اخر بنویســند ،خیر ،چنین چیزی را احتمــال نمی دادم
اما اینکه مردم حتما به دنبال یک تغییر اساســی در تهران
هستند تحلیل داشتم.
ان زمانی که نتیجه بررسی صالحیت ها اعالم شد
به نوعی در جبهه اصالحات یک ناامیدی به وجود
امد ،اصالح طلبان چطور توانســتند سازماندهی
مجدد کنند و با رویکرد جدیدی وارد صحنه شوند؟
االن مدتی اســت کــه ایــن عــادت در اردوگاه
اصالح طلبان به وجود امده که توانستند ظرف 48ساعت
مانده به زمان انتخابات مجتمع شوند و نتیجه را تعیین کنند،
در انتخابات ریاست جمهوری ســال 92این تجربه شکل
گرفت؛ وقتی نامزد اول و اصلی اصالح طلبان ردصالحیت
شد کمتر از 48ساعت به رغم ناامیدی که در فضای عمومی
بود ،ناگهان موجی راه افتاد و بنابراین اقای روحانی پیروز
میدان شد .این دفعه هم همین طور بود ،معتقد بودیم ما با
ادم های حداقلی ولی در حالت مشارکت حداکثری نتیجه
می گیریم که این اتفاق افتاد .البته پیش بینی تحلیلگران
این بود که اگر مشــارکت به بــاالی 60درصد برود ممکن
است ما شــانس 30نفر را در تهران داشــته باشیم ،کمتر
کسی مشارکت کمتر از 60درصد را در موفقیت 30نفر کافی
می دانست ولی خودم به این ایمان داشتم و اتفاق هم افتاد
گفت وگوی مثلث با محمدعلی وکیلی
سیاست
اصول گرایان پایگاه رای سنتی شان را از دست داده اند
175
سیاست
176
مثلث | شماره 302
پارلمان
اینکه چرا رای نیاورده بلکه چرا پایگاه سنتی خودش را هم
از دست داده است.
نکته ان اســت که جریــان اصالحــات در ارائه
لیســت امید از ظرفیــت رای اصولگرایان طیف
اقای الریجانی هم استفاده کرد .باالخره اقایان
مطهری و جاللی و نعمتی کســانی هستند که در
مجلس نهم همسو با دولت عمل کردند تا دولت
روحانی در پیشبرد سیاست هایش موفق باشد،
این مســاله چقــدر در رای اوری لیســت ائتالف
اصالح طلبان موسوم به امید موثر بود؟
نمی شــود گفت این تاثیر تعیین کننده ای داشت
اما این ائتالف یک پیام دیگری داشت و ان اینکه ظرفیت
رقابت را از دوقطبی اصالح طلــب -اصولگرا به برجامیان-
نابرجامیان تبدیل کرد ،طبیعتا چتر برجامیان گســترده تر
از اصالح طلبی است .برجامیان از ظرفیت عینی بیشتری
برخوردار اســت و مــردم نتیجه برجام را روی زندگی شــان
دارند ،می بینند و دارند حس می کنند و تاثیر نابرجامی را در
زندگی بیشتر .بنابراین وقتی دو قطبی برجام-نابرجام شکل
می گیرد ظرفیت اجتماعی بیشــتری به برجامیان سوق و
اقبال می کنند تا انکه رقابت دو قطبــی حول اصولگرایی و
اصالح طلبی باشد.
اگر اصولگرایان می امدند و از ظرفیت رای طیف
اقــای الریجانی اســتفاده می کردنــد در واقع با
تقویت لیســت صدای ملت ان لیست را نماینده
گفتمان خود در انتخابات مجلس شورای اسالمی
اعالم می کردند ،نتیجه انتخابــات طور دیگری
رقم نمی خورد؟
خیر.
یعنی اگر اقای مطهری در لیســت اصالح طلبان
نبود و در لیســت رقیــب قرار می گرفــت نتیجه
تغییر نمی کرد؟
به نظر من اگر اقای مطهــری در کنار پایداری ها
قرار می گرفت ،اسیب جدی می دید .گاهی اقای مطهری
در کنار مجموعه ای قرار می گیرد و ظرفیت خودش را منتقل
می کند اما گاهی در یک مجموعه ای قرار می گیرد و مزیت
خودش را از دســت می دهد .اقای مطهــری مزیتش این
بود که در مجلس در نقطه مقابل جریــان پایداری تعریف
می شــد .اگر او در لیست منســوب به جریان پایداری قرار
می گرفت ،حتما و حتما مزیت خودش را از دســت می داد
ضمن انکه بر مزیت ان لیست هم نمی افزود.
منظور انکه اگر اصولگرایــان می امدند پایداری
را جدا می کردند و به جای ان از نامزدهای همسو
با اقــای الریجانی در لیســت ائتالف اســتفاده
می کردند ،همین نتیجه رقم می خورد؟
این یــک بحث دیگر اســت ،ان وقــت پایداری
لیست جدا می داد و سه لیست می داشتیم؛ لیست ائتالف
اصالح طلبــان ،لیســت ائتــاف اصولگرایان و لیســت
پایداری ها .در این حالــت نیز تقســیم ارای اصولگرایان
بین دو لیست اتفاق می افتاد و همچنان شانس موفقیت با
لیست اصالح طلبان بود.
اما ان زمــان پیــروزی اصالح طلبــان در تهران
صد در صدی نبود؟
نه ،معلوم نیست.
صدر لیســت ائتــاف امیــد واژه گام دوم وجود
داشت ،گام سوم چیست؟
گام سوم ان شاءالله پیگیری و تحقق برجام های
داخلی اعــم از برجام اقتصادی ،برجــام اجتماعی ،برجام
فرهنگی و برجام سیاسی است .ما االن مشکالت اقتصادی
متعددی داریم ،معیشــت مردم با مشــکالت و گرفتاری
به بن بســت های زیادی رسیده اســت .حتما باید با برجام
اقتصادی گره از معیشــت مردم باز شود .برجام اقتصادی
گاهی اقــای مطهری در کنــار مجموعه ای
قرار می گیــرد و ظرفیت خــودش را منتقل
می کنــد امــا گاهــی در یــک مجموعــه ای
قرار می گیــرد و مزیت خودش را از دســت
می دهد .مطهــری مزیتش این بــود که در
مجلــس در نقطه مقابــل پایــداری تعریف
می شد .اگر او در لیست منسوب به پایداری
قرار می گرفت ،حتما و حتما مزیت خودش
را از دست می داد
این اســت که ما حتما اشــتغال ایجاد کنیم و حتما جلوی
فساد اقتصادی را بگیریم .در مسائل اجتماعی هم نیاز به
ی اعتیاد را
برجام داریم و باید در قالب ان جلوی سیل سونام
سد کنیم ،این بلبشوی فرهنگی باید به سامان برسد .حتما
باید هنرمندان ما نشاط شان را پیدا کنند و حق رایت اثارشان
برای انها محفوظ بماند و حقوق مالکیت معنوی شــان به
رسمیت شناخته شــود .وزن تیراژها چه در کتاب ،روزنامه
و محصوالت فرهنگی حتما بایــد تغییر کند .االن به لحاظ
سرانه فرهنگی وضعیت بسیار نا بهنجار است ،بنابراین نیاز
به یک برجام فرهنگی داریم و ما در فضا و ساحت عمومی
سیاسی نیاز به برجام سیاسی داریم ،یعنی گفت وگ و و تفاهم
ملی اتفاق بیفتد .نیــاز داریم در داخل به تفاهم و اشــتی
ملی برســیم .وحدتی که مدنظر مقام معظم رهبری است
با برجام سیاسی به ان دست پیدا کنیم .نقشه ای برای حل
سوءتفاهم های ملی باید داشته باشیم که ظرفیت انسانی
به جای اینکه در مقابل هم باشند و یکدیگر را خنثی کنند ،
در خدمت نظام و مردم برای حل مشکالت کشور باشند.
در مجلس کرســی ریاســت به اقــای الریجانی
می رسد یا عارف؟
اینها بحث های حاشــیه ای و فرعی است .مهم
نیست چه کســی باال می نشــیند ،مهم این اســت که چه
رویکردی در مجلــس حاکــم می شــود .کاری باید کنیم
مجلس وزانــت خود را به دســت اورد ،مجلس بــه کارکرد
نظارتی خود بازگردد ،تا با کارکــرد نظارت حداکثری بتواند
موجب سد فساد سیســتمی و اقتصادی و ضعف کارامدی
در دستگاه های اجرایی شود .ما به این مجلس نیازمندیم
حاال اینکه چه کســی این مجلــس را اداره کند به نظر من
اهمیت چندانی ندارد.
به نظر شــما رقابتی بین اقــای الریجانی و اقای
عارف در صحن مجلس شکل می گیرد یا خیر؟
به نظر من با این تفاهمی که وجود دارد ما صحنه
رقابت سیاســی برای کســب کرســی ریاســت مجلس را
نخواهیم داشت و سعی می کنیم با یک گفت وگو و تفاهم
ضمنی به اجماع برسیم.
احتمال ریاست چرخشی وجود دارد؟
ممکن اســت ولی هنوز برای ایــن گمانه زنی ها
زود است.
ایــا در قالــب همین ائتــاف امید فراکســیونی
بــا ترکیــب اصالح طلبــان ،حامیــان دولــت و
اصولگرایان رهروانی در مجلــس اینده خواهید
داشــت؟ یــا انکــه هــر طیفــی دنبال تاســیس
فراکسیون همنام با سلیقه خودش خواهد رفت؟
فکر می کنم ایــن تفاهم تاثیرگــذار بود و فضای
سیاســی کشــور را تلطیف و ان دو قطبی کاذب را تضعیف
کرد .بر همین اساس نمایش حداکثری در جامعه رقم خورد،
بنابراین سعی می کنیم این ائتالف را حفظ کنیم.
تــا انتخابــات ریاســت جمهوری ایــن ائتــاف
دستخوش تغییر می شود یا خیر؟
فکر نمی کنم.
نزدیــک انتخابــات مجلس و ایام اسم نویســی
کاندیداها شــاهد اختالف بین حامیــان دولت و
اصالح طلبان بودیم .بعد که ردصالحیت ها اتفاق
افتاد باعث شد تعداد زیادی از چهره های این دو
سلیقه بیرون از گود رقابت بمانند و حاضر شدند
همچون انتخابات ریاست جمهوری 92در ائتالف
با یکدیگر بمانند ،به نظر شما رسیدن به قدرت در
ائتالف امید ایجاد شکاف نمی کند؟
ما نتیجه محســوس این ائتــاف را دیدیم چون
هــر دو جریــان اصالح طلبان و جریــان دولــت و جریان
اصولگرایان معتــدل از عقالنیــت الزم برخوردارند و بازی
برد-برد را در دســتورکار خــود دارند بنابرایــن مجلس اینده
عاقل و مردمگرا خواهد بود ،بنابراین از بلوا و غوغاساالری
حتمــا دوری می کنــد ،در نتیجه فکر نمی کنم به مشــکل
جدی بر بخوریم.
در هیات رئیســه و کمیســیون های تخصصــی
جایگاه در همین ائتالف حفظ می شود یا به طرف
مقابل هم میدان می دهید؟
باالخره باید وزن کشی میدانی کرد ،نماینده های
دور دوم هــم بیاینــد ارایش مجلس روشــن تر شــود .بعد
براساس ارایش مورد سوال را پیش بینی کرد.
شــما ضرورت حفظ این ائتالف را داخل مجلس
می بینید؟
حتما در پیشبرد منویات دولت و نظام این ائتالف
می تواند دستاورد بهتری داشته باشد تا تجزیه شدن و وارد
بازی چند قطبی شدن ،بنابراین فکر نمی کنم جریان اقای
الریجانی دیگر با جریان بخش رادیکال اصولگرایی پیوند
بخورد.
اگر فراکسیون مشــترکی تشکیل شــود از بین
اقایان الریجانی و عارف هر کدام رئیس مجلس
شــوند دیگــری رئیــس فراکســیون مشــترک
می شود؟
االن هنوز برای این اســم گذاری ها زود اســت.
اراده شکل گیری چنین فراکســیونی وجود دارد اما درباره
نحوه چینش برای مدیریت مجلس بعدا به تفاهم خواهیم
رسید.
برای اولین بار صف رای در شمال تهران زودتر از جنوب تهران شکل گرفت و ابتدای روز صف ها
در شمال و مرکز تهران طوالنی تر از جنوب تهران بود
پارلمان
عبور از محمود
مثلث | شماره 302
سیاست
چقدرازنتایجتهرانحاصلعملکرداحمدینژادبودهاست؟
177
7
پارلمان
وقتی پای تحلیــل و پیش بینی به میــان می امد کم
نبودند کسانی که می گفتند محمود احمدی نژاد یا خودش
نامزد انتخابات مجلس می شود یا یک فهرست را برای این
انتخابات معرفی می کند .از میان افــراد نزدیک به او هم
اخبار ضد و نقیضی منتشر می شــد ،برخی مثل عبدالرضا
داوری با قطعیت می گفتند که احمدی نژاد هیچ نقشــی در
این انتخابات نخواهد داشت و برخی دیگر هم می گفتند که
او از این انتخابات نخواهد گذشت .این گمانه ها البته وقتی
که اعالم شد حزب یکتا بنا دارد لیست مستقل ارائه دهد از
همیشه بیشتر شد .کمی که کار جلوتر رفت یکتا وارد ائتالف
با اصولگرایان شد و دیگر این گزاره از بین رفت که لیست
احمدی نژاد با عنوان یکتا منتشــر خواهد شــد .اما در این
میان یک اتفاق دیگر هم افتاد ،برخی وزرای احمدی نژاد
به همــراه مدیران عالی رتبــه او در حوزه هــای مختلف در
انتخابات ثبت نام کردند .حاال باز گمانه ها شــدت گرفت.
می گفتند او اگر چه خودش نامزد نشده اما با همین افرادش
یک لیست معرفی خواهد کرد.
حرف هایی که تکذیب نشد
در این میان ام ا یکباره یک متن از سخنان منسوب به
احمدی نژاد در سرار کشور منتشر شد که البته هرگز از سوی
شخص احمدی نژاد تکذیب نشد .در این متن رئیس جمهور
سابق در تازه ترین موضع گیری سیاسی خود پیش بینی کرده
بود اصولگرایان در انتخابات مجلس شکســت ســنگینی
خواهند خورد .وی گفته بود « :از نظر من اصولگرایی مرده
اســت و باید خون تازه ای در جریان حامــی انقالب دمیده
شــود .عده ای به اســم اصولگرا دور هم نشســته اند و به
خودشان ســهمیه می دهند و انتظار دارند مردم هم به انها
رای دهند ،در حالی که حداکثر از این فهرســت ۳۰نفره،
۷تا هشــت نفر بیشــتر به مجلس راه پیدا نخواهند کرد .با
اینکه اصالح طلب هــا و اغلب رقبای جــدی اصولگرایان
رد صالحیت شــده و از گردونه انتخابات حذف شــده اند،
اما همیــن افراد درجه ســه اصالح طلب و طرفــدار دولت
هم ،اصولگرایان را کامال شکســت خواهند داد .ائتالف
اصولگرایان فاقــد چهره های کاریزماتیــک در انتخابات
است و برخی از نامزدهای انها نیز امتحان خود را قبال داده
و مردود شــده اند .دور هم می نشینند و فهرست می بندند و
فکر می کنند مردم به انها رای خواهند داد ».بر اساس این
گزارش احمدی نژاد با بیان اینکه اینها اصولگرایی را خراب
کرده اند ،گفته بود« :انها نه شعار دارند و نه برنامه .از نظر
من اصولگرایی مرده اســت و باید خون تازه ای در جریان
حامی انقالب دمیده شود».
سیاست
178
مثلث | شماره 302
فردای انتخابات
اینکــه احمدی نــژاد ایــن حرف هــا را زده بــود یــا
نه هنوز معلوم نیســت امــا نتیجه انتخابات موجب شــد تا
احمدی نژادی ها موضعی بگیرند که نشان دهند این سخنان
می توانسته اظهارات احمدی نژادی ها باشد.
انها انتقادات بسیار تندی به اصولگرایان انجام داد ند
و با کنایه ،حرف های انها را در مورد مخالفت با احمدی نژاد
یاداوری می کردنــد .برای مثال ســایت نزدیک به جریان
احمدی نژاد و هواداران رئیس دولــت نهم و دهم در قالب
یادداشتی به تحلیل نتایج انتخابات هفتم اسفند پرداخت
که طی ان نویسنده ،انتخابات هفتم اسفند را نه «شکست»
بلکه «سرنگونی» اصولگرایان دانست.
محمد حسین حیدری ،نویسنده این یادداشت نوشت:
«مهمترین زمینه برای اصــاح اصولگرایی و جلوگیری از
وقوع فجایع بزرگتر ،بررســی تحول سیاســی هفتم اسفند
در تراز پدیده ای چون «سرنگونی» است نه «شکست».
اصولگرایان در تهران «شکست» نخوردند« ،سرنگون»
شدند .اگر فردای «شکســت» 24خرداد ،92ماله کشی
سیاســی اصولگرایان در القای گــزاره «اصولگرا خواندن
حسن روحانی» متجلی شد ،امروز مصداق ماله کشی چیزی
جز اعتراف به «شکست» به جای بررسی علل و زمینه های
«سرنگونی» نیست .باید متوجه بود ناکامی اصولگرایان در
اوردگاه هفتم اسفند صرفا در ساحت «سیاست ورزی» رقم
نخورده است .انچه «شکست» را تا سر حد «سرنگونی»
ارتقاء می دهد ،رقم خوردن ناکامی در ساحت «ایدئولوژی
سیاســی» و فراتر از ان «الهیات سیاسی» است .سه ماه
قبل در جریان کوشــش برای ارائه تعریفی از اصولگرایان
متذکر شدیم« :اصولگرا کسی اســت که با تمام توان در
برابر «فهمیدن» مقاومت می کند و پس از انکه حقیقت را
فهمید با تمام توان بر موضع قبلی خود پافشاری می کند.
اصولگرایی اردوگاه نزاع با فهم حقیقت است و اصولگرایان
در پیکارهای سیاســی به جای رقابت با رقیب به زد و خورد
با سرچشــمه های معرفت و دانســتن می پردازند ».نتایج
انتخابات هفتم اسفند میزان مشروعیت و دایره شمول این
تعریف را عیان تر کرد .با علم به این مساله ،اسیب شناسی
اصولگرایی همچنان موضوعیت دارد .به ویژه اگر بدانیم
باز شدن مسیر برای نقش افرینی جدی تر جوانان انقالبی
یکی از نتایج طبیعی و در عین حال ارزشمند «سرنگونی»
پدرخوانده های اصولگرایی اســت .از این حیث بررســی
زمینه های بروز حادثه 7اسفند از منظر «سیاست ورزی» و
«ایدئولوژی سیاسی» امری است ضروری».
عاقبت کابینه احمدی نژاد
اگرچــه احمدی نــژاد چندیــن بــار قبــل از برگزاری
انتخابات مجلس دهم اعالم کرده بود که در این انتخابات
نقش افرین نخواهد بود امــا برخــی وزرای وی نامزد این
انتخابات شــدند .چهار تــن از اعضای کابینــه وی موفق
شدند یک ضرب وارد مجلس شوند .حمیدرضا حاجی بابایی
وزیر اموزش و پرورش دولت دهم ،نماینده همدان شــد.
محمدمهــدی زاهــدی وزیــر علوم دولــت نهــم نماینده
کرمان شــد و محمود بهمنی رئیس بانک مرکزی در دولت
احمدی نژاد نیز نماینده ساوجبالغ شد .عبدالرضا مصری
وزیر رفاه دولت احمدی نژاد هم از کرمانشاه نماینده مجلس
شــد .محمدرضا میرتاج الدینی هم که از کرسی نمایندگی
تبریز در مجلس راهی معاونت پارلمانی دولت دهم شــده
بود ،بار دیگر شــانس خود را در این انتخابات ازمود .او از
جمله ســه نماینده همین حوزه انتخابیه است که به مرحله
دوم راه یافته اســت .البته 9تن دیگــر از اعضای کابینه و
یاران احمدی نژاد با اینکه از سوی شــورای نگهبان تایید
صالحیت شدند هم نتوانستند از مردم رای بگیرند .اگرچه
چهره هایــی همچون پرویــز داوودی معــاون اول دولت
نهم ،محمد ســلیمانی وزیر ارتباطات دولت نهم ،مسعود
میرکاظمی وزیــر بازرگانی و نفت دولت هــای نهم و دهم،
محمــد ناظمی اردکانی وزیــر تعاون دولت نهــم ،مرضیه
وحید دســتجردی وزیر بهداشــت دولت دهم ،لطف الله
فروزنده معــاون پارلمانــی دولت دهم و مهــرداد بذرپاش
رئیس سازمان ملی جوانان در دولت دهم در لیست ائتالف
اصولگرایان در تهران قرار گرفتند ،اما نتوانستند از اهالی
پایتخت رای بگیرند .محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد
اصلی ترین مســاله ای که همــه باید به
ان توجــه کنند این اســت کــه انچه در
انتخابــات ســال 92و ســال 94رخ
داده و ان ســرمایه اجتماعــی کــه از
اصولگرایان کاسته شده یک دلیل اصلی
دارد؛«عملکرد محمود احمدی نژاد»
اسالمی احمدی نژاد هم از رفســنجان نامزد شده بود ،اما
رای نیاورد .پرویز کاظمی وزیر رفاه دولت نهم هم مستقل
از حــوزه تهران نامزد شــد امــا او هم رای نیــاورد .فاطمه
واعظ جوادی و صادق خلیلیان رئیس سازمان محیط زیست
و وزیر جهادکشاورزی دولت احمدی نژاد هم قصد داشتند از
تهران وارد مجلس شوند که نشد.
دو تن دیگر از وزرای احمدی نژاد هم نیامده از عرصه
رقابــت رفتند .نخســت علی نیکــزاد وزیر مســکن دولت
دهم که اساســا ثبت نامش در انتخابــات را تکذیب کرد و
دوم محمد عباســی وزیر ورزش دولت دهم که چون مورد
حمایت اصولگرایان قرار نگرفت ،از حضور در رقابت های
انتخاباتــی ،انصــراف داد .در میــان اســتانداران دولت
احمدی نژاد نیز دو نفر به مجلس دهم راه یافتند .نخســت
علیرضا بیگی از تبریز و دوم حبیب الله دهمرده از زابل.
بازگشت به احمدی نژاد ؟
حاال اما بــا به پایان رســیدن رقابت هــای انتخابات
مجلس یــک بحث دیگــر پیرامون محمــود احمدی نژاد
در گرفته است .ماجرا از این قرار اســت که برخی حامیان
رئیس جمهور ســابق می گویند زمان بازگشت احمدی نژاد
فرا رسیده و او را برای این رقابت تشویق می کنند .از سوی
دیگر اما برخــی از اصولگرایان که بیشــتر در میان جبهه
پایداری دیده می شود بر این باورند که اصولگرایان باید به
احمدی نژاد بازگردند .دلیل انها این است که این محمود
احمدی نژاد است که با رای باالی خود در جامعه می تواند
با جریان مستقر رقابت کنند .انها نامزدهای د یگر اصولگرا
را مهیای حضور در این رقابت نمی دانند و چنین اســت که
نسخه بازگشت به احمدی نژاد را تجویز می کنند .صریح تر
بگوییم اکنون گزینه بازگشت به احمدی نژاد یکی از راه های
محتمل پیش روی جریان سیاســی اصولگراست ،هرچند
باید دو پیش فــرض را در نظر گرفت ،یــک اینکه محمود
احمدی نژاد خود ،تمایل به بازگشت به قدرت داشته باشد
و دو انکه ،بتواند در شــورای نگهبان مورد تایید صالحیت
قرار گیرد .با در نظر گرفتن ایــن دو پیش فرض ،می توان
بازگشت به احمدی نژاد را مورد تحلیل قرار داد .همان گونه
که گفته شد زمزمه این بازگشت زمانی بلندتر شده که برخی
نتیجه به دست امده در هفت اسفند را به عنوان زنگ خطری
برای انتخابات اینده در نظر گرفته اند و باتوجه به سال 92
و عدم توفیــق هیچ یک از نامزدهای اصولگرا و شکســت
در برابر حسن روحانی ،بهترین فرد را برای عرض اندام در
برابر رئیس جمهور کنونی احمدی نــژاد در نظر می گیرند.
نکته اما این است که بهترین راهکارها در زمان باقیمانده
برای جریــان اصولگرایی ،نوســازی و بازســازی نیروها و
ساختارهاســت .انتخابــات 92و 94می تواند به عنوان دو
ازمون مهم اصولگرایی ،در اینده به کار ایند .برای خیزهای
بلند باید چندگام به عقب برداشت و سپس رو به جلو حرکت
کرد .در انتخابات 92اصولگرایان شکســت خوردند اما در
ســال ،94شکســتی در کار نبود اما پیام های هشدار امیز
و جدی به همراه خود داشــت .اصلی ترین مســاله ای که
همه باید به ان توجه کنند این اســت که انچه در انتخابات
سال 92و سال 94رخ داده و ان ســرمایه اجتماعی که از
اصولگرایان کاسته شده یک دلیل اصلی دارد ؛«عملکرد
محمود احمدی نــژاد» .به یک معنا کســانی که نســخه
بازگشــت احمدی نژاد را تجویز می کننــد می خواهند علت
اصلی شکست اصولگرایان در ســال 92را نادیده بگیرند.
در ان انتخابــات در واقع رقابت بین حامیــان وضع وقت و
حامیان تغییر بود.
محمــود احمدی نــژاد هزینه هــای ســنگینی بــه
جناح اصولگــرا وارد کرده اســت .باید این گونــه به اینده
سیاست ورزی اصولگرایان نگاه کنیم .بازگشت به عقب فقط
یک نتیجه دارد« :ثبت یک شکست سنگین».
پارلمان
برگشت به احمدی نژاد ،تحلیلی برعکس است
نیره ساری
خبرنگار
چهارم ،دولت با مجلس همراه شــد (اشــاره بــه اصولگرا
بودن هاشــمی در زمان دولت سازندگی) .همچنین وقتی
در سال ،76خاتمی به ریاســت جمهوری رسید با مجلس
پنجم همراه بود اما دو ســال بعد مجلس ششــم با شاکله
اصالح طلب کامال در اختیار دولت بــود .این موضوع در
زمان ریاست احمدی نژاد در سال 84نیز صدق می کند که
دو سال بعد یعنی سال ،86مجلس هفتم اصولگرا همراه با
رئیس جمهور شدند و اینگونه این داستان تکرار می شود.
بر همین اساس می توان نتیجه گرفت مردم تهران با نگاه
سیاسی به کسانی رای می دهند که منتقد و مخالف دولت
نباشــند و رئیس جمهور بعدی نیز از هر جناحی که باشــد،
مجلس بعــدی همــراه وی خواهد بود مگر انکه شــرایط
تغییر کند.
سوم :باتوجه به حضور 12ساله اصولگرایان ،مردم
خواهان این هســتند تا تغییرات جدیدی مشــاهده کنند
مثلث | شماره 302
اقای ایمانی ! نتیجه انتخابات تهران را چگونه ارزیابی
می کنید؟
مــردم تهــران بر خالف مردم ســایر اســتان ها،
نگاه سیاســی به انتخابات دارند و رای سیاسی می دهند،
به خصوص این مورد برای انتخابات مجلس بیشتر صدق
می کند چراکــه در شهرســتان ها عموما مســائل قومی و
منطقه ای مطرح است اما برای مردم تهران ،رای سیاسی
قابل اهمیت است.
اما دلیل عدم موفقیــت اصولگرایان در راهی کردن
یک کاندیدا از تهران به بهارستان در 5محور مورد بررسی
قرار می گیرد:
یکم :این نتیجه نه تنها برای اصولگرایان بلکه برای
اصالح طلبان ،مردم تهران و حتی سیاسیون افراطی جناح
اصالح طلب نیز جالب توجه بود و در همین راســتا نه تنها
اصولگرایان بلکه حتی مردم نیز بــاور نمی کردند که یک
کاندیدا از تهران هم راهی بهارستان نشود و نتیجه 30بر
صفر به پایان برسد.
دوم :باتوجه به نگاه سیاسی مردم تهران در انتخاب
کاندیداهای خود ،انها ترجیح می دهند کسانی را انتخاب
کنند کــه در اوایل کار دولــت ،همراه بــا کابینه باشــد تا
رئیس جمهور بتواند شــعارها و سیاســت های وعده داده
شده خود را عملیاتی سازد .چنان که تاریخ سیاسی نیز شاهد
این ماجراســت و زمانی که شــخص هاشمی رفسنجانی
به ریاســت جمهوری منصوب شــد ،با مجلس سوم رو به
رو شــد که به تعبیر رهبــر معظم انقالب چــوب الی چرخ
دولت می گذاشــتند اما دو ســال بعد با انتخــاب مجلس
8
ناصــر ایمانــی می گوید« :بازگشــت به ســمت
احمدی نژاد به هیچ عنوان از سوی اصولگرایان مطرح
نیست و چنین اظهاراتی جنگ روانی است تا جناح هایی
چــون پایداری هــا ،تعزیه گردانی میــان اصولگرایان
کننــد .میــزان دلخــوری اصولگرایــان از احمدی نژاد
کمتر از اصالح طلبان که جریان رقیب است ،نخواهد
بود و بازگشت اصولگرایان به ســمت احمدی نژاد دور
از واقعیــت اســت و هرگز اتفــاق نمی افتد ».بــا او در
مورد انتخابــات مجلس در تهران و احتمال اســتقبال
اصولگرایان از بازگشت احمدی نژاد بعد از این تحوالت
گفت وگو کرده ایم.
و اتفاقی تازه رخ دهد البتــه این را مجدد تکــرار باید کرد
که مردم تهران بر خالف سایر اســتان ها که نگاه قومی،
منطقه ای و قبیله ای دارند ،با نگاه سیاسی رای می دهند که
این اتفاق عجیبی نیست و بارها و بارها این نگاه سیاسی در
انتخاب کاندیداها تکرار شده است.
چهارم :به امضا رســاندن برجام ،تنهــا اقدام دولت
روحانی بود و این موضوع برای مردم بســیار قابل اهمیت
اســت ،در اینجا باید از زبان مردم گفت که کســب وجهه
سیاســی ،بهبود روابط با دنیا ،از بین بردن هر گونه تحقیر
جهانی و رفاه و حل مشکالت اقتصادی را در برجام دیدند
و زمانی که عده ای به مخالفت برخاســتند ،ناخشنودی را
برای انان به همراه اورد .بر همین اســاس اقدام به حذف
مخالفین کردند تا سد راه برجام نباشند.
پنجم :حوادث ســال ،88رد صالحیت هاشمی در
انتخابات ریاســت جمهوری .رد صالحیت ها در این دوره
موجب شــد تا مردم تهران ،به اتفاقات پس از سال 88به
بعد واکنش نشــان دادند که البته باید گفت این به معنای
تایید و قبولی نیســت اما مردم تهران در صدد دلجویی بر
امدند و عکس العمل روانی نسبت به این مهم نشان دادند.
مجموعه عوامل ذکر شده دالیل عدم راهی ساختن
حتی یک کاندیــدای اصولگرا از ســوی مــردم تهران به
بهارستان بود.
برخــی معتقدنــد عملکرد اقــای احمــدی نژاد
همانقدر که در انتخابات ریاست جمهوری سال
92تاثیر داشــت ،تاثیرش را در انتخابات هفتم
اسفند هم نشان داد .شما این را قبول دارید؟
اســتدالل احمدی نژادی هــا ایــن اســت که در
صورت حضور ما همه چیز در صحنه مهیا اســت و در غیر
این صورت مهیا نیســت اما این نگاه درستی نخواهد بود
سیاست
گفت وگوی مثلث با ناصر ایمانی
179
سیاست
180
مثلث | شماره 302
پارلمان
و خودمحوری کامال سیاســی است .احمدی نژاد در سایر
استان ها به نسبت شهر تهران ارای باالتری داشت و پایگاه
بهتری نیز دارد اما در مجموع طیف احمدی نژاد در سراسر
کشور مقبولیت پایینی پیدا کرده است و حتی در این راستا
اصولگرایان نیز خواهان بازگشت وی نیستند.
اما حامیــان احمدی نــژاد معتقدند کــه جدایی
اصولگرایان از رئیس جمهور سابق موجب پدید
امدن این نتیجه شده است...
این خط احمدی نژاد اســت که گاهــی در محافل
خصوصی مطرح می کند اما مســتندا قابل اســتناد نیست.
اتفاقا در لیست اصولگرایان تعداد قابل توجهی از مدیران
و مجریان وی حضور داشــتند که اصطالحا جبهه پایداری
نامیده می شوند و دقیقا اصولگرایان از این جهت مورد نقد
بودند که چرا از کسانی که قبال با احمدی نژاد کار کردند در
لیست قرار دادید ،بنابراین اگر قرار بود در تهران گرایشی به
سمت احمدی نژاد وجود داشته باشد حداقل باید همان چند
نفر در لیســت رای می اوردند ،در حالی کــه دقیقا همان ها
جزو پایین ترین امار تهران بودند بنابراین این ادعا را تکذیب
می کنم.
سوالم این است که اکنون احمدی نژاد در سطح
سرمایه اجتماعی چه وضعی دارد؟
احمدی نــژاد در تهــران پایگاه اجتماعی بســیار
کمتری نسبت به سایر مناطق ایران دارد البته قبال قوی تر
از این بود اما با اســتناد به انتخابات 88بــه بعد باید گفت
احمدی نژاد در ســال 88موفق به گرفتن رای تهران نشد
اما در بقیه اســتان ها رای باالتری نســبت به سایر رقبای
خود داشت و این نشان می دهد جایگاهی در تهران ندارد.
برخی اصولگرایان چند روزی اســت که نســخه
بازگشت به احمدی نژاد را تجویز می کنند .نظر
شما در این مورد چیست؟
این نظریه کامال غلط اســت و میان اصولگرایان
اصال و ابدا بازگشت به ســمت احمدی نژاد مطرح نیست،
البته باید این را گفت که اصولگرایان در شــهرهای بزرگ
مثل مشهد تمامی کرسی ها و شــهرهایی چون اصفهان
نیمی از کرسی ها را کســب کردند و فقط امار تهران صفر
بر 30شد.
اساسا برگشت به سمت احمدی نژاد تحلیلی بر عکس
است چراکه بسیاری از افراد نســبت به حضور وابستگان
احمدی نژاد در لیســت ائتــاف اصولگرایــان اعتراض
داشتند و اصال شاید اصولگرایان علت شکست را بر همین
اساس بدانند ،بنابراین بازگشــت به سمت وی فرضیه ای
مردود است.
احمدی نژاد به دلیل رویکردهای بعد از 88همچون
ایستادگی مقابل رهبر معظم انقالب ( 11روز خانه نشینی
و عزل مشایی از معاونت اول) مورد نکوهش اصولگرایان
اســت و حتی فرض بر محال جهت تمایل اصولگرایان به
ســمت وی ،ترس از تکرار چنین اشتباهاتی مجددا وجود
دارد و انها می ترســند اگر وی قدرت را به دســت گیرد باز
هم اشتباهات قبلی تکرار شود ،بنابراین بازگشت به سمت
احمدی نژاد بــه هیچ عنوان از ســوی اصولگرایان مطرح
نیســت و چنین اظهاراتی جنگ روانی است تا جناح هایی
تعزیه گردانی میــان اصولگرایان کنند .میــزان دلخوری
اصولگرایــان از احمدی نــژاد کمتــر از اصالح طلبان که
جریان رقیب اســت ،نخواهد بود و بازگشت اصولگرایان
به سمت احمدی نژاد دور از واقعیت اســت و هرگز اتفاق
نمی افتد.
نظر احمدی نژاد درباره انتخابات هفتم اسفند را
چگونه ارزیابی میکنید؟
احمدی نژاد در صورت شکست چه اصولگرایان،
چه اصالح طلبان ،چه اعتدالیون و چه جریان هاشــمی،
خوشحال خواهد شد.
احمدی نژاد زیاد داریم
اصولگرایان اصال به بازگشت محمود احمدی نژاد فکر نمی کنند
حمید رضا ترقی
عضو شورای مرکزی موتلفه
9
مهم تریــن مســاله در ترکیب ارایش مجلــس اینده
ارای نمایندگان کل کشــور اســت .طبق قانون اساســی
هــر نماینــده ای ،نماینــده کل ملــت ایــران محســوب
می شــود بنابراین به طور طبیعی رای بین نماینده تهران و
شهرستان ها تفاوتی ندارد .در انتخابات سال 88نیز طیف
موسوی چنین اشتباهی را انجام دادند که موفقیت خود را
به کل کشور تعمیم دادند چراکه تصور می کردند موفقیت
انها در تهــران به لحاظ تعداد ارا ،در ســایر اســتان ها نیز
وجود دارد اما باتوجه به عدم صحت چنین نگاهی ،دست به
اشوب زدند و مشکالتی را برای کشور پدید اوردند .هرچند
که رای تهران پیشانی ارا و انتخابات است اما رای تهران
قابل تعمیم به سطح کشور نیست اگرچه مهره های اصلی
هر جریان سیاسی در تهران تبلور پیدا می کند .بنابراین به
نظر می رسد بر همین اساس رفتار شناسی مردم تهران برای
انتخابات قابل تامل و توجه است و اگر اشراف کافی به این
رفتار ها نشود به ریشه این مساله در ارای تهران نمی توان
دست یافت.
در انتخابــات ســپری شــده ،بر اســاس رهنمــو د
مقام معظم رهبری کــه فرمودند حتی انها که بــه من یا به
نظام اعتقاد ندارند برای کشور و نظام در انتخابات شرکت
کنند ،بستری فراهم شد تا با فعال ســازی شبکه اجتماعی
اصالح طلبان ،حتی کســانی که با صندوق های رای قهر
کرده بودند ،اعتماد خود را باز یافتند و به پای صندوق های
رای امدنــد و این جمعیت در سرنوشــت انتخابات تهران،
تاثیر مستقیم داشت.
از ســوی دیگر صالحیــت طراحــی شــده در مورد
برخی نامزدها و عدم احراز صالحیت سید حســن خمینی،
طراحی پروژه مظلوم گرایی را بــرای اصالح طلبان رقم زد
و در واقع یک نتیجه مشــخصی را در ارا گذاشــت چراکه
خرد جمعی اصولگرایان راضی نمی شود
گفت وگوی مثلث با محمد مهدی اسالمی درباره بازگشت احمدی نژاد
نیره ساری
خبرنگار
10
نتیجــه انتخابــات تهــران را از ایــن زاویــه که
اصولگرایــان نتواســتند حتی یک نفــر را راهی
بهارستان کنند چگونه ارزیابی می کنید؟
به نظرم بسیار طبیعی و قابل پیش بینی بود .اراده
متاثر ســاختن انتخابات از نتیجه برجام از میانه سال 93
مشــخص بود و در میان نقل قول های جســته و گریخته
در اخبار داخلی و خارجی شــنیده می شــد .صدق و کذب
این ادعا ،واقعیت اثربخشــی برجام بــر انتخابات را تغییر
نخواهد داد.
برجام البته در نقاط جغرافیایــی گوناگون و در میان
مشاغل مختلف اثر متفاوتی داشت که می تواند موضوع
پژوهش جامعه شناسی شهری قرار گیرد .به عنوان نمونه
باغداری که میوه هایش مقهور واردات پســابرجامی شده
و به فروش نرفت ،درک متفاوتی از شــهروندی داشت که
تجارت پیشــه بود و به رفت و امد دیپلماتیک پسابرجامی
دل خوش کرده است ؛ یا جوانی که می شنید قرار است برند
مطلوبش در ایران نمایندگی فروش بزند.
با چنین انــگاره ای باخــت اصولگرایــان در تهران
محتمل ترین گــزاره منطقی بــود .حتی در شــرایطی که
اصولگرایان پس از چند دوره واگرایی نهایت همگرایی را
نشان دادند .البته این تنها دلیل نبود .فقدان گفتمان نو و
اعتمادساز هم در مصاف با شعارهایی همچون «گام دوم»
و «برجام »2بی اثر نبود.
«یک فهرست ،یک صدا» یا شــعار کلی «امنیت،
معیشت ،پیشرفت» حرف های تازه اصولگرایان پس از 12
سال حضور در مجلس را نشان نداد .طبیعی است که یک
شهروند گرفتار معیشت را با بیان لغت «معیشت» در شعار
نمی توان متقاعد کرد که فهرســت ما بــرای بهبود زندگی
او کارامد است .این فقدان توضیح شــعار ،در حوزه های
انتخابیه کوچکتر به واسطه امکان مواجهه چهره به چهره
بیشتر و شــکل متفاوت تبلیغات جبران شد و اثر متفاوتی
بروز داد.
این پدیده را تا چه حد می تــوان ادامه نوع نگاه
مردم تهران به احمدی نژاد ارزیابی کرد .به این
معنا که می گویند مردم ،احمدی نژاد و عملکرد او
را به پای احمدی نژاد می دانند و همچنان که یکی
از علت های نتیجه انتخاب ســال 92مخالفت با
روش های احمدی نژاد بوده ،ایــن انتخابات در
تهران هم به نوعی در همان راســتا بوده است.
نظر شما در این مورد چیست؟
به نظــرم تمایــز احمدی نــژاد از اصولگرایان به
ویژه مجلس نهم ان قدر اشــکار است که نیازی به تشریح
نداشته باشد .کافی است میزان سوال و استیضاح مبدله
شــده میان مجلس نهــم و دولت دهــم را با دیگــر ادوار
مقایسه کنیم.
برخی رســانه ها و افــراد نزدیک و منســوب به
احمدی نژاد هم این شکست را در تهران به دلیل
جدایی اصولگرایان از احمدی نژاد دانســته اند.
حتی به همین دلیل حمالت تندی را به غالمعلی
حدادعادل انجام داده اند .این مســاله را چگونه
تحلیل می کنید؟
بــه گمانــم اثبــات صحــت و ســقم ادعاهــای
این چنینی ،محال است .چون شرایط مشابه ازمایشگاهی
وجود ندارد تا با ثابت نگه داشــتن همه متغیرها این گزینه
را بررســی کنیم .اما فــارغ از ارزیابی این ادعــا؛ معتقدم
اصولگرایان اگر خطوط قرمز خود را رعایت نکنند ،هویت
خود را از دســت داده اند .حتی اگر این ادعا درســت باشد
ائتالف بــا جریــان انحرافی ضــرری عمیق تــر به اصل
اصولگرایی وارد می کــرد .اگر هم منظــور از چهره هایی
غیر از جریان انحرافی دولت قبل است ،افراد متعددی از
دو دولت قبل در فهرســت بودند که یکی از شاخص ترین
انها معاون اول دولت نهم بود.
ایا محمود احمدی نژاد همچنان در تهران و مراکز
اســتان ها بدنه اجتماعی دارد؟ اگر جواب مثبت
اســت این بدنه بیشــتر در کدام بخش است و
در همین مراکز اســتان ها ،طبقه متوسط در چه
نسبتی با او قرار دارند؟
سوال شــما از نگاه من دچار چند اشکال است.
نخســت انکه بدنــه اجتماعی را بــرای یک جریــان باید
جســت وجو کرد و نه یک فــرد؛ به نظر من افــراد محک
خوبی برای سنجش دیدگاه ها نیستند .چه انکه بسیاری از
افراد دچار تطور فکری یا تغییر جریان سیاسی می شوند.
مثال اقای علی مطهری با سهمیه رایحه خوش خدمت به
مجلس هشتم راه یافت و امروز اصلی ترین جریان مقابل
ان تفکر اســت .اقای کاظم جاللی در بسیج دانشجویی
چهره متمایزی از چهره تبلیغاتی این انتخابات داشــت یا
اقای کوچک زاده زمانی تفکرات اصالح طلبانه داشــته و
امروز از جبهه پایداری هم عبور کرده است.
دوم اینکه تهران یک «کل به هم پیوسته» نیست.
اساسا یک اشــتباه بزرگ این روزها رایج شده و چنین القا
می کنند که اصولگرایان در تهــران پایگاهی ندارند .زیرا
نه «لیســت امید» عبیدالله بن زیاد است ،نه اصولگرایان
لشــکر مقابلش .اختالف نظر ما بــا اصالح طلبان جدی
است؛ اما انها دشمن نیســتند .نگرانی ما از این است که
«غرب دوستی» زیاد انها راه دشــمن را باز نکند .نه اینکه
خودشان دشمن باشند .تلقی 0 - 30هم اشتباه است .در
این انتخابات ســبد ارای اصالح طلبان و اصولگرایان در
تهران هر دو پر بار بود .اگر سرلیســت را شــاخص اقبال
بدانیم ،بایــد بگوییم 2-3شــده ایم .البته مــا مثل اقای
روحانی 2-3را برد -برد نمی دانیــم و قبول داریم به دالیل
نقاط ضعفمان ،مورد اقبال مردم قرار نگرفته ایم .امیدوارم
که نتایج این انتخابات کمک کند دور بعد ،حرفی که حق
می دانیم را بهتر بیان کنیم.
اما در پاسخ به بخش دوم سوال شما باید گفت تعلق
خاطر متفاوت اقشــار مختلف جامعه به جریانات سیاسی
انکارناپذیــر اســت .اما این گونه نیســت کــه بتوان یک
تقسیم بندی جغرافیایی انجام داد .همان گونه که اختالف
جریان اصولگرا و اصالح طلب ریشه در جهان بینی متفاوت
انها و باورهای اعتقادی متمایز دارد؛ باید انتظار داشــت
که اثر این باور در سبک زندگی افراد دیده شود و در نتیجه
افرادی با گرایش زندگی متفاوت ،گرایش سیاسی مختلف
داشــته باشــند .اما تکرار می کنم ،این یک تقسیم بندی
مطلق نیست .چه بسا فردی با سبک زندگی ناشی از تفکر
سکوالر به دلیل برخی ریشه های عقیدتی برجای مانده در
ذهنش به فهرست اصولگرایان رای داده باشد یا فردی با
سبک زندگی ایرانی – اســامی که به او از نهاد خانواده به
ارث رسیده است ،دل به جناح مقابل بسته باشد.
این احتمال وجود دارد کــه حاال که اصولگرایان
در تهران و شــهرهای بزرگ انتخابات را واگذار
کرده انــد بخش هایــی از ایــن جناح فکــر کنند
اکنون بهترین راه مواجهه با رقیب بازگشــت به
احمدی نژاد اســت .این فرضیــه از انجا مطرح
می شــود که می گویند تنها اوســت که می تواند
قطب مقابل هاشمی و روحانی باشد .چه اینکه دو
بار این مساله ازموده شده و پاسخ مثبت داشته
اســت .ایا این رجعت به محمود احمدی نژاد در
عالم واقعیت و خارج از نظریه پردازی امکان پذیر
اســت؟ هزینه هــای ان چیســت؟ ایا جنــاح در
مجموع حاضر به این کار هست؟
فردی که بــا الگوگیری از مــدل پوتین-مدودف
دست در دست مشایی او را برای ثبت نام همراهی می کند؛
در عمل می گوید قدرت برای من حائز اهمیت است .از این
رو نمی توان احتمال عالقه احمدی نژاد به بازگشت را از نظر
دور داشــت .اما بعید می دانم خرد جمعی اصولگرایان به
همراهی با او راضی شود .اقای احمدی نژاد خصلت هایی
از خود را در دولت دهم اشکارتر کرد که ناقض اصولی بود
که ستون های اصولگرایی بر ان استوار است.
با شــناختی که از اقای احمدی نــژاد دارید او از
نتیجه حاصله انتخابات چه برداشــتی دارد و از
این پس چگونه به سیاست ایران نگاه می کند؟
جز ئی تر اینکه ایا او از این نتیجه به بازگشتش به
قدرت امیدوار تر شده یا نا امید تر؟
ترجیــح می دهــم از پیشــگویی و ذهن خوانــی
خودداری کنم .پاسخ این سوال را باید از خود او بپرسید.
مثلث | شماره 302
بــا مظلوم گرایی می تــوان ارای مردم را جــذب کرد و این
فرمول در انتخابات ســال 92نیز به کار برده شــد چراکه با
رد صالحیت هاشمی رفسنجانی ،مظلوم گرایی اتخاذ شد و
هاشمی با پشت سر قرار گرفتن حسن روحانی ،ارای خود را
به سبد روحانی ریخت.
همچنین رفتار شناســی مردم تهران نشــان می دهد
که به لیســت رای خواهنــد داد و این امر نیازمند شــناخت
تمامی لیســت نبود بلکه شــناخت سرلیســت مالک قرار
گرفته و بر اساس سر لیست رای خود را به صندوق انداختند
در حالیکه در شهرســتان ها لیست مالک نیســت و رفتار
انتخاباتی مردم متفاوت با تهران است.
اما اینجا باید یک نکته را هم بگویم و ان اینکه ایجاد
ترس در جامعه یکــی از رفتارهای مشــهود در مورد مردم
تهران بود .زمانی که این ارعاب برای طرفداران یک جناح
ایجاد شود ،مردم به سمت منجی ناشناخته خواهند رفت.
تبلیغات دو سال و نیمه دولت به طور کامل علیه دولت قبل و
اصولگرایان بود و با سیاه نمایی های دولت و اصالح طلبان
علیه احمدی نژاد ،اثار مخربی به وجود امد در حالی که در
شهرستان ها اینگونه نیست و در اکثر استان ها نامزدهای
حامی احمدی نژاد به جز چند نفــر ما بقی رای اوردند و این
نشان می دهد بدنه جامعه که از نزدیک رفتار دولت قبل را
دیده و لمس کر د با انچه در تهران می گذرد ،متفاوت است.
تخریب اصولگرایان ،دولت قبل و مجلس نهم خصوصا در
مورد برجام بسیار گسترده در طی این چند سال انجام شد
و مجلس فعلی را مانعی در راســتای اجــرای برجام دولت
جا انداختند و موجب تغییر افکار جامعه شد.
من دربــاره اینکــه برخی رســانه ها و افــراد نزدیک
و منســوب به احمدی نژاد این شکســت در تهــران را به
دلیل جدایی اصولگرایان از احمدی نژاد دانســته اند باید
بگویم که اگر این شرایط در ســطح کشور رخ می داد این
استدالل قابل پذیرش بود اما شرایط تهران متفاوت بود.
احمدی نژاد حتی در ســال 88کمتر از موسوی در تهران
رای داشت بنابراین در تهران نوع رای دادن متفاوت است.
بر اســاس امار قشر مستضعف مشــارکت پایینی داشتند و
ترجیح دادند تا سکوت اتخاذ کنند که این در جنوب و پایین
شهر ملموس بود.
حاال سوال این است که ایا این شکست واقعا ارتباطی
به احمدی نژاد دارد؟ در پاســخ باید بگویم که این ســوال
بر مبنــای یک تحلیــل واقع بینانــه نیســت ،هر چند جمع
اصولگرایان در پازل رقیب عمل کردند اما تردید نیست نوع
برخورد اصولگرایان موجب تخریب عملکرد مثبت و منفی
احمدی نژاد شــد بنابراین در نهایــت در کارنامه خود عمل
منفی قرار دارند و این حرف قبول اســت کــه اصولگرایان
نباید تخریب در مورد احمدی نژاد را تا انجا پیش می بردند
که عملکرد مثبتــی در دولت قبل دیده نشــود ،اما جدایی
اصولگرایان از احمدی نژاد و شکست در تهران فرضیه ای
باطل است.
با این تفاسیر اصوال برگشت به سمت احمدی نژاد در
ذهن اصولگرایان خطور هم نمی کند .در میان اصولگرایان
نیروهایی که بتوانند مشــی احمدی نــژاد در دولت نهم را
دنبال کنند ،کم نیســتند تا با تبعیت از رهبر معظم انقالب
به ارمان های اصیل انقالب نیز پایبند باشــند و با دوری از
اشــرافی گری ،پرتالش و پر قدرت مدیریت داشــته باشند
بنابراین ضرورتی برای رفتن ســمت احمدی نژاد نیست و
این بازگشت ها جواب هم نداده اســت .اما باید از فرصت
مجلس اینــده و عبرت گیــری از شــرایط انتخابات تهران
برای انتخابات اتی اســتفاده شــود .من معتقــدم باید از
حضور مردم تقدیر و تشــکر کرد که به ندای رهبر انقالب
لبیک گفتند و دشــمن را مایوس کردند ،بنابراین تعابیری
مبنی بر توســعه یافتگی سیاســی صددرصد در مورد مردم
تهران یا 50درصدی در شهرستان ها از سوی برخی افراد یا
اهانت هایی چون کوفی بودن مردم تهران ،درست نیست.
اوال موافق و مخالف ،باید تابع رای مردم باشند و دوم اینکه
درجه بندی مردم به یک و دو سه ،غیر منطقی است بنابراین
باید مردم را با این خصوصیات و ویژگی ها قبول داشت و در
برابر رای انها سر تعظیم فرود اورد.
سیاست
پارلمان
181
182
سیاست
مثلث | شماره 302
پارلمان
هزینهبرجام
11
چرا علی الریجانی رای کمتری از دوره قبل کسب کرده است؟
علی الریجانــی حتما یکی از پدیده هــای انتخابات
هفتم اسفند است ،چه در معادالت قبل از انتخابات و چه
بعد از اعالم نتایج.
او حاضر نشد خود و حامیانش را وارد ائتالف فراگیر
اصولگرایان کند و تحوالت انتخاباتی را با این تصمیمش
تحت تاثیر قــرار داد .بعد از انتخابات هــم از اعالم نتایج
مشخص شد که او با یک ریزش رای مواجه شده ،البته در
تحولی عجیب تر به عنوان نفر دوم قم به مجلس راه یافته
اســت .این اتفاقات پیرامون او وقتی مشخص است که
یکی از مهمترین مولفه های شــکل گیری ارایش سیاسی
مجلس دهم است حتما اهمیت بیشتری می یابد.
داد که چون رئیس قوه اســت تصمیم گرفته وارد ســاز و
کار ائتالف اصولگرایان نشــود ،باز باب تحلیل های تازه
را گشــود .همزمان برخی نزدیکان او می گفتند الریجانی
خود را از جناح منفک کرده و می خواهد لیدر جریان ســوم
در کشور باشد!
با یک تصمیم تعیین کننــده در نهایت اما یک اتفاق
دیگر افتاد .علی الریجانی ترجیح داد در سراســر کشــور
لیست ســوم دیگری منتشــر نکند .این البته در حالی بود
که طرفداران او فشــارهای زیادی اوردند که او فهرستی
تحت عنوان رهروان را منتشر کند .او اما حاضر نشد چنین
اقدامی را انجام دهد.
پارلمان
داد .حامیان الریجانی که نتوانستند لیست مستقل معرفی
کنند و البته حاضر به قرار گرفتن در لیست اصولگرایان هم
نبودند اکنون باید چاره ای برای حضور در یک لیست پیدا
می کردند .انچه در نهایت رخ داد ایــن بود که تعداد قابل
توجهی از این افراد در لیست اصالح طلبان قرار گرفتند.
یک ائتالف از جنس فراکسیون رهروان با این تفاوت که
این بار ،اصالح طلبان در راس امور بودند.
ریزش ارا
اما اگر چه برخی از حامیان علی الریجانی در تهران
توانستند به سبب حضور در لیست اصالح طلبان رای خوبی
به دست اورند اما این ماجرا برای الریجانی و برخی حامیان
او از جمله عالءالدین بروجردی به گونه ای دیگر رقم خورد،
چه اینکه انها با ریزش معنادار ارای خود مواجه شدند.
علی الریجانی که در دو دوره هفتم و هشتم به عنوان
گزینه اول مردم قم به مجلس شــورای اسالمی راه یافته
سیاست ورزی اقای رئیس !
داستان یک حزب
ائتالف با اصالح طلبان
در روزهای منتهی به انتخابات اما یک اتفاق دیگر رخ
حاال که انتخابات تمام شــده مهمترین
مساله این اســت که علی الریجانی چه
تصمیمی برای ادامه سیاست ورزی اش
در پارلمان خواهــد گرفت .ایا می خواهد
یک فراکسیون مشــترک با اصولگرایان
تشــکیل دهــد یــا ترجیــح می دهــد در
جبهــه حامیــان دولت قــرار گرفتــه و با
اصالح طلبان ائتالف کند؟
مثلث | شماره 302
هر چه به زمان برگزاری انتخابات نزدیک تر می شدیم
تحوالت انتخاباتی صورت دیگری بــه خود می گرفت .از
وقتی که خبر امــد علی الریجانی جلســاتی در قالب گروه
چهار داشــته و با علی اکبر والیتــی و علی اکبر ناطق نوری
نشســته اســت و البته بعد از ان هم خــودش گفته بود که
برای حزبش دیدارهایی داشته است ،بازار حدس و گمان
داغ تر شد که او بنای یک ائتالف جداگانه از اصولگرایان
را دارد .اگر چــه زمان زیادی طول نکشــید که او هم ترمز
حزبش را کشید و هم جلسات گروه چهار را متوقف کرد اما
همین که در فرمانداری قم گفت که مستقل وارد انتخابات
خواهد شد و تلفنی هم به ایت الله موحدی کرمانی اطالع
انچه رخ داد این بود« :ارائه لیســت از ســوی این
فراکسیون منتفی شد .قرار اســت رایزنی هایی برای قرار
گرفتن اســامی اعضای فراکســیون در لیست های دیگر
صورت گیرد .هیات رئیسه و شورای مرکزی رهروان والیت
تصمیم بر پشتیبانی الزم از اعضای فراکسیون در تهران
و شهرســتان ها را گرفته و از هر کدام از اعضا که مایل به
پشتیبانی باشند این کار انجام می شــود .اقای الریجانی
هم به عنوان رئیــس مجلس و عضو فراکســیون رهروان
قول مســاعد برای حمایــت از اعضای فراکســیون را در
کل کشور داده اند و انها در صورت تمایل از حمایت های
رئیس مجلس از راه هایی همچون دادن یادداشت و پیام
برخوردار خواهند شد ».این اظهارنظر یکی از نزدیکان به
علی الریجانی بود.
بود ،در اوردگاه هفتم اســفند با ناباوری ،دوم شد .حمایت
جامعــه مدرســین حــوزه علمیــه ،اصولگرایان ســنتی و
اصالح طلبــان هم نتوانســت مانع از ریــزش ارای رئیس
مجلس شورای اسالمی شــود .او که به عنوان کاندیدای
مستقل و اصولگرا پای به رقابت انتخاباتی گذاشته بود ،با
کاهش ۷۹هزار و ۵۳رای نسبت به انتخابات دوره نهم ،در
سیاست
برای تحلیل رفتار سیاســی علی الریجانی باید نوع
سیاســت ورزی او را در این چند ماه اخیر زیــر ذره بین قرار
دهیم .در ابتدا با رئیس مجلســی مواجه می شویم که بعد
از امدن رئیس جمهــور جدید قرابت زیادی بــا او یا الاقل
بدنه اجتماعی نزدیک به او داشته اســت .به این معنا که
اگر علی الریجانی در سال های قبل به صراحت از عملکرد
ال یکباره به
حسن روحانی در مذاکرات انتقاد کرده بوده ،حا
مدافع تمام عیار تیم هسته ای تبدیل شده و تمام قد مقابل
مخالفان برجام در پارلمان می ایستد و هر قدر هم که الزم
باشد در این زمینه هزینه پرداخت می کند .این همان چیزی
اســت که روحانی می خواهد؛ این همان چیزی است که
بدنه اجتماعی رئیس جمهور مستقر انتظار دارند و درست در
همین راستاست که برای عدم استیضاح وزرا تالش می کند
و جلوی سوال ها را می گیرد .درست برخالف ان روشی که
در دوران دولت قبل از او شاهد بودیم.
این اما همه ماجرا نیست .او از سر ماجراهای رقابت
بر سر ریاست مجلس نهم صاحب یک فراکسیون شد که
حامیان او را که از قضا فقط از اصولگرایان هم نیستند در
خود جای داده بود .به همین سبب است که می توان گفت
او مزیت هایی نســبت به برخی دیگر از بازیگران سیاسی
پیدا کرد .به این شــکل که شــبکه ای از حامیــان خود را
(الاقل در داخل پارلمان) ســامان داد هر چند فعال و بنا به
دالیل قابل شماری امکان حزب شــدن این حامیان پدید
نیامد .این شــبکه حامی او اقلیتی از اصالح طلبان را نیز
به همراه داشت.
علی الریجانــی در دو ســال اخیر یــک قالب جدید
سیاســت ورزی برای خــود پیــدا کــرده بود و بر اســاس
مشــاهدات مــا در دو ســال و چند مــاه اخیــر ،او با حفظ
دیسیپلین اصولگرایی ،خود را همراه گفتمان دولت جدید
هم نشان می داد.
183
پارلمان
جایگاه دوم قرار گرفت.
ریزش ارای الریجانی در قم که این دوره در فهرست
اصالح طلبان نیز قرارگرفته بود ،یک شوک انتخاباتی برای
تحلیلگران مسائل سیاسی و انتخابات محسوب می شود و
دالیل زیادی برای ان مطرح می شود .بعضی از تحلیلگران
انتخابات معتقدنــد که پــاس گل محمدرضا اشــتیانی،
نماینده ســه دوره پیشین مجلس شــورای اسالمی ،سبد
ارای ذوالنوری را پربارتر کرده است.
اشتیانی یک روز قبل از برگزاری انتخابات در نامه ای
به فرماندار قم رئیس هیات اجرایی انتخابات ،خواســتار
کناره گیری از رقابت های انتخاباتی به نفع مجتبی ذوالنوری
شده بود .این انصراف به سرعت در شبکه های اجتماعی
دست به دست شد و با وجود ممنوعیت تبلیغات انتخاباتی،
هواداران مجتبی ذوالنوری ،اســتعفانامه حجت االسالم
اشــتیانی را در تیراژ باال منتشر و در ســطح استان نصب و
توزیع کردند.
از عجایــب انتخابات این بــود که هیــات نظارت،
کناره گیری محمدرضا اشــتیانی را نپذیرفت و سعید لطفی
رئیس هیات نظارت بر انتخابات در شب انتخابات ،نامه ای
به فرماندار قم نوشــت و اعــام کرده که اســتعفای این
کاندیدا پذیرفته نشده اســت .دفتر اشتیانی هم بالفاصله
اطالعیه ای مبنی بر حضور ایــن کاندیدا در جمع مدعیان
انتخابــات مجلس صــادر کرد و ایــن اطالعیه مــدام در
شبکه های اجتماعی بازنشر داده شد.
پاس گل حجت االسالم اشتیانی به قیمت دورشدن
وی از صندلی سبز بهارستان تمام شد .او که در دوره قبلی
انتخابات ،با کسب ۱۶۴هزار و ۲۱۹رای به عنوان دومین
گزینه مردم قم به مجلس نهم راه یافته بود ،این بار ریزش
۱۴هزار و ۷۳۹رای را تجربه کرد و چهارم شد.
امــا ریــزش ارای عالءالدیــن بروجــردی در حوزه
انتخابیه بروجرد و اشــترینان نیز یکی دیگر از نکات قابل
توجه بــود .بروجردی در طــول ۱۶ســال نمایندگی مردم
بروجرد همــواره به صورت مســتقیم و کســب حداکثر ارا
راهی مجلس شده بود و هیچ گاه سابقه نداشته که وی در
رقابت های انتخاباتی به دور دوم برود.
بنابراین گزارش ،عالءالدیــن بروجردی در مجلس
نهم با ۴۱هزار و ۱۵۳رای به همراه بهــرام بیرانوند راهی
مجلس شد ،این در حالی اســت که در دور قبل انتخابات
مجلس بیش از ۵۳هزار رای را کسب کرده بود.
ریزش ۱۲هزار رای بروجردی در مجلس نهم نسبت
به مجلس هشــتم و این بار نیز ریزش حدود ۱۱هزار رای
نشــانه خوبی برای وی و طرفدارانش نیســت ،درحالی که
بروجــردی در چهــار دوره ششــم ،هفتم ،هشــتم و نهم
به صورت مستقیم از سوی مردم بروجرد و اشترینان راهی
مجلس شورای اسالمی شده است .ریزش ارای بروجردی
در حالی رخ داد که وی در جریان رقابت انتخاباتی بارها در
ســخنرانی ها ،بیانیه ها و فیلم های منتشرشده از تخریب
خودش از سوی اصالح طلبان سخن گفته بود.
سیاست
184
مثلث | شماره 302
رئیس ائتالفی
حاال کــه انتخابات تمــام شــده مهمترین مســاله
این اســت که علی الریجانــی چه تصمیمی بــرای ادامه
سیاست ورزی اش در پارلمان خواهد گرفت .ایا می خواهد
یک فراکسیون مشــترک با اصولگرایان تشــکیل دهد یا
ترجیح می دهــد در جبهه حامیــان دولت قــرار گرفته و با
اصالح طلبان ائتالف کند؟
شــاید هــم او بخواهــد بــه همــراه حامیانش یک
فراکســیون جداگانه داشــته باشــد .ایــن تصمیم علی
الریجانی حتما در شــکل و ارایش مجلس دهم مهمترین
تاثیر را خواهد داشت .احتماال بر مبنای همین تصمیم هم
معادالت هیات رئیسه جدید رقم خواهد خورد.
ممکن است عارف و الریجانی در
یک فراکسیون باشند
گفت وگوی مثلث با بهروز نعمتی
امید کرمانی ها
خبرنگار
رقابت سیاســی هفتم اســفند به پایان رسید،
به طوری کــه حتی تحلیلگــران اصالح طلب نیز
اعــام کردنــد پیش بینــی رقم خــوردن چنین
نتیجه ای را نداشــتند و بــه نوعــی راهیابی 30
نامزد حاضر در فهرســت ائتالف امید به مجلس
برای شان غیرمنتظره بوده است ،شما به عنوان
کسی که خود در فهرست یادشده حضور داشتید
و از حــوزه انتخابیــه تهران ،ری ،شــمیرانات و
اسالمشــهر به خانه ملت راه یافتیــد ،بفرمایید
نظر شما چیست؟ شما هم غافلگیر شدید یا انکه
انتظار این پیروزی را داشتید؟
یادم می اید هفته قبل از انتخابات با نشریه مثلث
مصاحبه داشتم و این مســاله را اعالم کردم که شانس ما
صد در صدی اســت و تمامی نامزدهای فهرســت ائتالف
امید در تهران رای می اورند.
چطور این قدر دقیق ارزیابی داشتید ،حال انکه
حتی بعد از اعالم نتیجه هم خیلی از تحلیلگران
اصالح طلب از شــگفتی و غافلگیری خودشان
سخن گفتند؟
با توجــه بــه ترکیب ائتالفــی که شــکل گرفت
رقم خوردن چنین نتیجه ای را پیش بینی می کردم.
ســوالی حین ایام تبلیغات دهمین دوره مجلس
شورای اســامی در ذهن مردم مطرح می شد و
ان اینکه چــرا برخی اصولگراها همچون شــما،
اقای کاظم جاللی و اقای علی مطهری در لیست
اصالح طلبان بودید؟
ما ائتالف کردیم و این ائتالف هم نتیجه داد.
ایا اســم این ائتالف را می تــوان ائتالف جریان
اقــای الریجانی ،اصالح طلبــان و جریان دولت
گذاشت؟
ما اصولگرایان مستقل بودیم ،بنابراین ائتالفی
که شــکل گرفت ائتالف مســتقل ها ،حامیــان دولت و
اصالح طلبان بود.
اینکه گفته می شود جریان اقای الریجانی جز و
اضالع ائتالف امید نبود و نام شما ،اقای جاللی
و اقای مطهری از کانال حزب اعتدال و توســعه
وارد لیست ائتالف امید شد چقدر صحت دارد؟
ایــن را تازه االن می شــنوم .ائتالف همان ســه
ضلعی را داشت که گفتم.
12
می کنند .این دوره هم همین طور شد .البته از قبل معلوم
و مشخص بود که مردم خیلی نگاهی به مجموعه ائتالف
اصولگرایان ندارند ولی اتفاقی که افتاد باتوجه به عملکرد
هر مجموع ه رقم خورد.
اگر اصولگراها می امدنــد از ظرفیت طیف اقای
الریجانی استفاده می کردند یعنی هما ن لیست
صدای ملت تقویت می شد و مقابل لیست ائتالف
اصالح طلبان و حامیان دولت قرار می گرفت باز
هم نتیجه کار همین بود؟
روی فرض ها و اگرها نمی توان تحلیل کرد .باید
چنین اتفاقی می افتاد و واکنش و بازخــورد ان در فضای
جامعه مشاهده می شــد ،بعد قابل ارزیابی بود .وقتی این
طور نشــده بنابراین جای تحلیل هم ندارد .امروز معمای
دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسالمی حل شده
است و راهی برای بازگشت به گذشته هم وجود ندارد.
یــک تحلیل وجود دارد که جنبه ســلبی لیســت
اصولگراها به توفیق لیســت امیــد خیلی کمک
کرد ،ایا این تحلیل را می پذیرید؟
همان طور که گفتم خیلی از عوامل به کمک هم
امد تا این نتیجه حاصل شد.
وضعیت ائتــاف امید پس از تشــکیل مجلس
دهم به چه صورت می شود؟ ایا همچنان حامیان
دولت ،اصالح طلبان و اصولگرایان رهروانی در
ائتالف با یکدیگــر باقی می مانند یا هــر کدام با
تشکیل فراکسیون اختصاصی رویه خاص خود
را پیش می گیرند؟
به نظرم درباره تشکیل فراکسیون صحبت کردن
هنوز زود اســت .انتخابات دهمین دوره مجلس شــورای
اسالمی تازه تمام شده است و ســه ماه تا اغاز به کار دوره
اینده نهــاد قانونگــذاری فاصله داریم ،حتمــا دوباره بین
طیف ها مذاکراتــی انجــام و بحث هــای مختلفی طرح
خواهد شــد ،بنابراین تا مباحث و مذاکرات یادشده انجام
نشود صحبت از موضوع مورد سوال و تشکیل فراکسیون
در مجلس خیلی زود اســت و اظهارنظر درباره ان قرین به
واقع نخواهد بود.
برای تعییــن ترکیــب هیات رئیســه و مدیریت
کمیســیون های تخصصــی مجلــس شــورای
اســامی اضالع ائتــاف امید چه رویکــردی را
دنبال می کنند؟ مشــترک تصمیم می گیرند یا با
هم رقابت می کنند؟
من فکر می کنــم االن واقعا وقــت این حرف ها
نیست .این مجموعه شامل کسانی است که اهل مذاکره
و گفتمان هســتند ،تا هفتم خرداد 5 9قریب سه ماه زمان
داریم ،بنابراین در این فاصله زمانی خیلی مســائل پیش
می ایــد ،بنابراین االن بحــث درباره ایــن موضوعات زود
است.
االن برخی ها گزینه ریاست چرخشی مجلس را
مثلث | شماره 302
امــا یکــی از چهره هــای حاضــر در شــورای
سیاســتگذاری اصالح طلبــان اعــام کــرد که
ائتالفــی میــان اصالح طلبــان و جریــان اقای
الریجانی اتفــاق نیفتــاده ،بلکه فقــط با حزب
اعتــدال و توســعه ائتــاف انجام شــد و برای
انکه انها لیســت جداگانه ندهنــد اصالح طلبان
پذیرفتند که چند نفر از نزدیکان اقای الریجانی
را در فهرســت خود قــرار دهند ،ایــا همین طور
است؟
من این را نشــنیدم و بعید هــم می دانم این طور
باشد.
هم اکنون در برخی رســانه ها جلــوی گرایش
سیاســی شــما ،اقای مطهری و اقــای کاظم
جاللــی عنــوان اصال ح طلــب در ج شــده
اســت ،حال انکه شــما در مجلــس نهم عضو
فراکســیون اصولگرایــان رهــروان والیــت
بودید ،االن چــه گرایش سیاســی دارید؟ ایا
اصالح طلب شدید؟
ما مستقلیم ،پیشینه سیاسی ما مشخص است .ما
اصولگرایان معتدلی بودیم که با داشتن هویت مشخص
مستقل هستیم.
با همین رویکرد مســتقل در مجلس دهم ادامه
می دهید یا گرایش سیاسی پیدا می کنید؟
حتما و حتما با دوستان مختلف خواهیم نشست
و جلسات مختلفی خواهیم گذاشــت و مجموعه خوب تر
از ائتالف امید تشــکیل خواهیم داد و این اتفاق می افتد
تا ان شــاءالله یــک مجلس کارامــد ،عقالنــی و خردورز
داشته باشیم.
توفیقی که لیست ائتالف امید کسب کرد حاصل
چه مولفه هایی بود؟
همگرایی که بین گروه های مختلف اتفاق افتاد،
بحث از خودگذشتگی برخی نامزدها ،کنار هم قرار گرفتن
سلیقه های سیاسی حامی دولت ،حمایت همه سیاسیون
از مجموعه ائتالف و حضور پرشور مردم پای صندوق های
رای در نتیجه ای که شکل گرفت اثرگذار بود.
برخی چهره هــای اصالح طلب پیــام ویدئویی
اقای خاتمی را در شــکل گیری موج اجتماعی و
توفیق لیســت ائتالف امید موثر می دانســتند،
نظر شما چیست؟
این پیام هم موثر بود.
تعیین کننده بود یا فقط موثر بود؟
خیلی از عوامل دست به دســت هم دادند و این
پیام هم موثر بود.
دو قطبی که بین لیســت ائتالف امیــد و ائتالف
اصولگرایان شــکل گرفت چه ماهیتی داشــت؛
برخی می گویند دو قطبی برجامیان -نابرجامیان
بود ،ایا همین طور است؟
فکر می کنم متعدد فاکتورهایی در شــکل گیری
این موضوع نقش داشت ،می تواند برجام ،خواست مردم،
ترکیب ائتــاف و موضوعات دیگر عامــل وقوع دوقطبی
انتخاباتی هفتم اســفند باشــد .در واقع اقشار و الیه های
مختلفی از جامعه به حوزه های اخذ رای امدند و رای خود
را به داخل صندوق انداختند ،هر کــدام از انها از زاویه ای
مختص به خود به موضــوع انتخابات هفتم اســفند نگاه
می کردند ،بنابرایــن نمی توان رقابت ایجاد شــده بین دو
لیست را تک عاملی دانست.
به نظــر شــما چــرا هیــچ نامــزدی از ائتــاف
اصولگرایــان مو فق نشــد در جمــع 30نماینده
منتخب شهر تهران قرار گیرد؟
باالخره حضــور مــردم تعیین کننده بــود .مردم
همیشه تحلیلگران و سیاســیون را در انتخابات غافلگیر
بهروز نعمتــی ،منتخب مــردم تهران ،ری،
شــمیرانات و اسالمشــهر در مجلــس شــورای
اسالمی ائتالف امید را دارای سه ضلع اصولگرایان
مستقل ،اصالح طلبان و حامیان دولت خواند و بر
همین اســاس این ادعا که گفته می شود ائتالفی
میان اصالح طلبان و جریان علی الریجانی اتفاق
نیفتاد ،بلکه فقط با حزب اعتدال و توسعه ائتالف
انجام شد تا انها لیست جداگانه ندهند و از کانال
این حزب چند نفر از نزدیکان علــی الریجانی در
فهرست ائتالف امید قرار گرفتند را تکذیب کرد.
مطرح می کنند ،ایا احتمال وقــوع چنین حالتی
وجود دارد؟
من چنین موضوعی را نشنیدم.
سابقه ریاست چرخشی در ادوار گذشته مجلس
وجود نداشته ،به نظر شما امکان دارد برای دور
اینده چنین شیوه ای برای مدیریت قوه مقننه در
پیش گرفته شود؟
تصمیم گیــری در مجلس بر مبنــای رای گیر ی
اســت ،حتی درباره ترکیــب کمیســیون های تخصصی
نمایندگان حاضر در شعبی که در روز نخست اغاز کار دوره
تشکیل می شود نظر می دهند ،بنابراین فارغ از موضوعات
حاشیه ای که برخی با هدف شیطنت مطرح می کنند باید به
موضوعات نگاه واقعی داشت.
با توجه به اینکه اقای حدادعادل جز و 30نماینده
منتخب مردم تهران نیســت ،هم اکنون ائتالف
امید رقیــب جدی خــود را در مجلــس اینده چه
کسی می داند؟
با همفکری و تعامل و همکاری ،مجلس اینده را
اداره خواهیم کرد.
احتمال دارد اقای الریجانی و اقای عارف در یک
فراکسیون مشترک قرار بگیرند؟
در سایه مذاکرات هر اتفاقی ممکن است.
هدف لیســت انتخاباتی ائتالف امید برداشــتن
گام دوم بود ،گام سوم چیست؟
ان شاءالله ریاست جمهوری است.
اما بعضی اعضای ائتالف امید می گویند تحقق
برجام داخلی موضوع گام سوم است ،یعنی شما
نظر دیگری دارید؟
برجــام داخلی بعد از برگــزاری انتخابات مجلس
شورای اسالمی شروع شده است.
یک اتفاقی که در دهمین دوره انتخابات مجلس
شــورای اســامی افتاد این بــود کــه حامیان و
نیروهای سیاســی نزدیــک به اقــای الریجانی
حاضر نشدند با نامزدهای جبهه پایداری در یک
لیســت مشــترک قرار بگیرند ،بعد از انتخابات
چطور می شــود؟ باتوجه به اینکه اصالح طلبان
اعالم کردنــد بــرای مدیریت مجلس شــورای
اســامی برنامه دارند این احتمال وجود دارد که
فراکســیونی با ترکیب حامیان اقای الریجانی و
نمایندگان همســو با پایداری در مجلس تشکیل
شــود تا ریاســت مجلــس همچنــان در اختیار
اصولگراها باقی بماند ،یعنی اختالفات گذشــته
را کنار بگذارند؟
این موضوع را نشنیدم و فعال هم برای طرح این
مباحث زود است ،بنابراین اظهارنظر نمی کنم.
اقای حدادعادل ،رئیس فراکسیون اصولگرایان
مجلس نهــم بــود ،از انجا که در مجلــس اینده
حضور ندارد اقای الریجانی در جایگاه ریاســت
ایــن فراکســیون قــرار می گیــرد؟ ایــا چنیــن
فراکسیونی تشکیل می شود؟
نمی دانم.
تکلیف فراکسیون رهروان در مجلس اینده چه
می شود؟
فراکسیون رهروان هم همین شرایط را دارد.
یعنی ممکن اســت نام فراکسیون ها در مجلس
شورای اسالمی تغییر کند؟
فعال معادالت مجلس اینده روشن نیست ،تکلیف
64کرسی در انتخابات دور دوم مشخص می شود ،ضمن
انکه باید بــاب مذاکــرات و گفت وگوها باز شــود و وقتی
تبادل نظرها انجام شــد می توان دربــاره این موضوعات
اظهارنظر کرد.
سیاست
پارلمان
185
خبرگان پنجم
سیاست
پنجمین دوره انتخابات خبرگان حتما متفاوت اســت از ادوار گذشته .هیچ وقت اینطور
نبوده که جامعتین دو لیســت مجزا برای این رقابت اعالم کنند .حال انکه این بار عالوه بر این
موضوعیکلیستدیگرهمبهاینرقابتاضافهشد.نتیجهاینانتخاباتاگرچهترکیبخبرگان
را با تفاوت چندانی مواجه نکرد اما موجب شد ایات یزدی و مصباح یزدی وارد مجلس خبرگان
نشوند .یک نکته دیگر درباره این مجلس معادالت تازه درباره هیات رئیسه جدید است.
پرون
د
ه
دوم
چهنتایجیازانتخاباتمجلسخبرگانحاصلشد؟
سیاست
186
مثلث | شماره 302
پیروزی جامعه مدرسین درکشور
مثلث | شماره 302
سیاست
رقابت بزرگان
از ایت الله امینی ،ایت الله موحدی کرمانی و ایت الله مومن
به عنوان نامزدهای ریاست خبرگان نام برده می شود
چه کسی رئیس می شود؟
گفت وگوی مثلث
با موسی قربانی
187
1
سیاست
ایــن دوره انتخابات مجلــس خبرگان از همیشــه
متفاوت تر بوده اســت .صریح تر بگوییم شاید هیچ وقت
این رقابت سیاســی تا این حد رقابتی نبوده است .به یک
معنا این بار انتخاب خبرگان بســیار مورد توجه و استقبال
قرار گرفت .پدیده ها در این انتخابات قابل شمار است.
برای اولین بار لیســت جامعتیــن مجزا بــود و حتی چند
لیست دیگر هم منتشــر شــد؛ مهمتر از همه انها لیست
منسوب به اکبر هاشمی رفسنجانی .انتخابات در تهران
از همه شــهرهای دیگر داغ تر و حســاس تر شــده بود.
علمای تراز اول از این حوزه انتخابیه نامزد شده و تفاوت
لیســت ها هر چند در حد چند نفر بود ســطح رقابت را باال
برده بود .نتیجــه انتخابات هم البتــه ویژگی ها و نکاتی
به همراه داشت.
سیاست
188
مثلث | شماره 302
رقابت داغ
نکته این انتخابات در حوزه انتخابیه تهران این بود
که یک رقابت میان برخی علما شــکل گرفته بود .رقابتی
که البته پیش تر در دوره های قبل در داخل مجلس خبرگان
بر اساس برخی اختالف عقاید وجود داشت اما در چند سال
اخیر شــدت یافته و حتی کار را به انجا رســاند که طرفین
ترجیح دادند لیست مجزا معرفی کنند.
از چند هفته پیش ،خبرهایی امــده بود که در جامعه
روحانیت اختالف نظرهایی در مورد قرار دادن نام هاشمی
در لیســت وجود دارد امــا همزمان خبرهایی هــم بود که
جامعه مدرسین به این نتیجه رسیده است که نام هاشمی
نباید در لیست باشــد .در این میان البته خبرهایی هم بود
که برخی مخالف قرار دادن نام حســن روحانی در لیست
جامعه مدرسین هســتند .عدم مشــخص بودن وضعیت
نامزدها در این دو لیست همراه شــد با این شایعه که اکبر
هاشمی رفسنجانی بنا دارد یک لیست مختص خود را برای
انتخابات معرفی کند.
ایــن از پدیده هــای انتخابــات دوره پنجم اســت
که لیســت جامعتین متفاوت بوده و یکــی از چهره های
شاخص این فهرست هم لیست سومی اورده بود .روایت
این تفاوت نظر جامعتین در لیســت خبــرگان هم جالب
اســت .مصباحی مقدم با اشــاره به لیســت منتشره مورد
حمایت این تشــکل در انتخابات خبــرگان رهبری گفته
است که جامعتین در مورد 80نفر توافق و در مورد هشت
نفر اختالف نظر داشته اند .به گفته وی جامعه روحانیت
مبارز در تهران اکبر هاشــمی بهرمانی و جامعه مدرسین
حوزه علمیه قم علی مومن را مورد حمایت قرار داده اند.
وی همچنین گفته بود« :علی فالحیان از حوزه انتخابیه
خوزستان ،سیداسماعیل نوری زنجانی از حوزه انتخابیه
زنجان ،سیدعلی حسینی از حوزه انتخابیه گیالن ،هاشم
نیازی و احمد مبلغی از حوزه انتخابیه لرستان کاندیداهای
اختصاصی مورد حمایت جامعه روحانیت مبارز هستند».
وی همچنین یاداور شده است که سیدکاظم نورمفیدی و
عبدالهادی مرتضوی شاهرودی از حوزه انتخابیه گلستان
کاندیداهای مورد حمایت جامعه روحانیت مبارز هستند و
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم کسی را در این حوزه مورد
حمایت قرار نداده اســت .اما جامعه مدرسین ترجیح داد
در مورد لیســتی که منتشــر کرده بیانیه دهد و معیارهای
انتخاب نامزدهایش را اعالم کند .در این بیانیه امده بود:
«این نظر مشورتی جامعه مدرســین پس از طی مدت ها
رایزنی و شناســایی در سراسر کشــور صورت گرفته و در
این میان مالک هایی چون «خبرویت و روشن ضمیری،
دلسوزی و ارادت قلبی و عملی نسبت به انقالب اسالمی،
امام راحل و رهبری معظم انقالب ،برخورداری از اگاهی
و صالحیت هــای علمــی ،مخالفت عینی با دنیاپرســتی
و مقام خواهــی ،رعایــت بی االیشــی و برخــورداری از
زی طلبگی و در یک کالم به فرموده امام راحل مخالفت
با اســام امریکایی (اســام مرفهین بی درد و قاعدین)
و التزام به اســام ناب محمدی (صلی اللــه علیه و اله و
ســلم)» از جمله خصوصیات بارز مد نظــر تهیه کنندگان
این فهرست بوده است».
جنجال بر سر یک لیست
در ایــن میــان امــا ارائــه فهرســت از ســوی
هاشمی رفســنجانی بــا جنجال هــای فراوان رســانه ای
وسیاسی مواجه شد .او فهرســت مدنظرش را همزمان با
سخنرانی خود در صداوسیما منتشر کرد .نام این فهرست
«خبرگان - ٩٤خبــرگان مردم» بوده که شــامل ١٦نام در
اســتان تهران و حدود 30نفر در سایر حوزه های انتخابیه
بود .د ر این لیســت نــام افــراد ی را می توان د یــد که د ر
لیست جامعه مد رسین حضور نداشــتند و البته این لیست
اشتراکاتی هم با لیست جامعه مد رسین داشت.
د ر ایــن لیســت عــاوه بــر هاشمی رفســنجانی
که به عنوان سر لیســت قرار داشــت نام افــراد ی چون،
حســن روحانی ،ابراهیم امینی ،محمد امامی کاشــانی،
محمود علوی ،محمد علــی موحد ی کرمانی ،ابوالفضل
میرمحمد ی ،محمد محمد ی نیک(ری شهری) ،محسن
قمی ،محمد علی تسخیری ،محمد سجاد ی عطا اباد ی،
قربانعلی د ری نجف اباد ی ،هاشم بطحایی ،محمد حسن
زالی (فاضل گلپایگانی) ،نصرا ...شــاه اباد ی و محسن
اســماعیلی به چشــم می خورد .نکته جالب د ر این لیست
حضور محســن اســماعیلی تنها کاند ید ای غیر ملبس د ر
انتخابات خبرگان د ر لیســت مورد حمایت هاشــمی بود.
د ر ان ســوی رقابت اگر به لیســت جامعه مد رسین قم د ر
تهران نگاهی بیند ازیم افراد ی د ر این بین مشترک بودند
و افراد ی متفاوت .د ر لیســت جامعه مد رسین چهره هایی
همچون احمد جنتی ،محمد تقــی مصباح یزد ی ،محمد
یزد ی ،علیرضا اعرافی ،محمد باقر باقری کنی ،غالمرضا
مصباحی مقــد م ،ســید محمد رضا مد رســی یزد ی ،علی
مومــن ،حســن روحانــی ،ابراهیــم امینــی ،محمد علی
موحد ی کرمانی ،ســید ابوالفضل میر محمد ی ،محســن
قمــی ،محمــد محمــد ی ری شــهری ،قربانعلــی د ری
نجف اباد ی و محمد امامی کاشانی قرار داشتند.
امــا در ادامه تحــوالت ایــن انتخابات یــک اتفاق
مهم رخ داد .بی بی ســی ،رســانه تحت مدیریت کشــور
انگلســتان در دخالتی اشکار در مســائل داخلی ایران به
حمایــت از لیســت هاشمی رفســنجانی پرداخت .همین
اتفاق موجب شــد موج واکنش ها نســبت به این لیســت
باال بگیرد .منتقدان هاشمی رفســنجانی از این فهرســت
به عنوان لیست انگلیسی یاد می کردند .کار به انجا رسید
که هاشمی رفسنجانی در مواجهه با موج واکنش با اشاره
به اینکه لیست منتشر شــده به نام من ،لیست من نیست،
گفت« :گروهی از نخبگان و خبرگان داخل و خارج مجلس
خبرگان این لیست را تهیه کرده اند و از بنده و اقای روحانی
خواستند سرلیست ان باشیم».
این اما تمــام ماجرا نبود .یکباره یــک موج دیگر راه
افتاد که برخی اعضای این لیست به قرار گرفتن نامشان
در فهرست هاشمی معترض بودند .در همین راستا بود که
ایت الله موحدی کرمانــی ،دبیرکل جامعه روحانیت اعالم
کرد« :من اصال راضی نبودم و نیستم که اسمم در لیست
اقای هاشمی باشد و به همین دلیل هم می گویم که مردم
بدانند ،من فقــط عضو لیســت جامعتین هســتم .برخی
می گویند که من از این لیست خارج شوم که این بی معنی
است چون من خودم در لیست نرفتم که حاال خارج شوم و
ابتدائا در این لیست نبودم که حاال بگویم من از این لیست
خارج می شــوم .اقایان بدون اینکه اجــازه از من بگیرند،
نامم را در لیســت خود قرار دادند و حاال اعالم می کنم که
در این لیست (لیســت مورد حمایت هاشــمی) نیستم».
وی در مصاحبه دیگری هم گفته بود« :شــنیده ام که این
اصالح طلبان هم اسم من را در لیستشان گذاشته اند .من
راضی به زحمتشــان نبودم! هم انها می دانند و هم مردم
می دانند که من گروه خونی ام به ایــن جریان نمی خورد و
به این جریان نمی چسبم .من انقالبی و والیتمدار هستم
و پایبند به اصول».
ایت اللــه دری نجف ابادی هم فــرد دیگری بود که
اعالم کرد فقط در لیســت جامعتین حضــور دارد« :من
به کســی نگفتم اســمم را در لیســت بگذار و جز لیست
جامعتین در لیســت دیگری نیســتم؛ حاال یک کســانی
من را در لیستشان گذاشــته اند که من اصال خبر ندارم،
اما مشخص اســت از این حرکت که انگلیس دنبال این
اســت که بنزین بریزد در انتخابــات ،کار انگلیس تفرقه
انداختن است».
نفر بعدی ،ایت الله تســخیری بــود که از حضور در
این لیســت اعالم برائت کــرد .او گفت« :مــن خارج از
تهران بودم و بعدا دیدم اسم من در لیست اقای هاشمی
است ،با من هیچ کس مشــورت و صحبت نکرد و دلیلی
نیســت که ذیل این گــروه و ان گــروه باشــیم .صریحا
می گویم که اصولگرا هستم و معتقدم که خط صحیح خط
اصولگراســت و خط دیگران اصالح طلب یا اعتدال گرا
خط صحیحی نیست».
ایت الله تســخیری در پاسخ به ســوالی در رابطه با
مواضع سال های اخیر هاشــمی تصریح کرد« :صحیح
نیســت که بنده در جلسه ای درباره اشــخاص نظر بدهم
ولی بنــده مخالف خیلــی از موضع گیری های هاشــمی
هســتم ،از جمله موضع گیری که علیه شــورای نگهبان
داشت».
ایت الله مدرســی یزدی ،از لیستی که اصالح طلبان
حامی ان هســتند هم از کســانی بــود که نســبت به عدم
موضع گیری هاشمی رفسنجانی در قبال حمایت بی بی سی
اعتراض کرد« :چرا برخی در طرح هایی که دشمن برای
ملت اماده می کنند عامل می شوند و خالهای دشمن را پر
می کنند؛ رسما اعالم کنید ،و به دهن انگلیس و بنگاه های
تبلیغاتی انان بزنید و از انها تبری بجویید؛ هرکس صادقانه
تبری جســت می تواند مورد تایید ملت قرار گیرد و هرکس
تبری نجست ملت ایران نباید روی خوشی به او نشان دهد.
ارائه فهرســت از سوی هاشمی رفســنجانی با جنجال های فراوان
رسانه ای وسیاسی مواجه شــد .او فهرست مدنظرش را همزمان با سخنرانی
خود در صداوسیما منتشر کرد
سیاست
اما وقتی نتایــج انتخابات اعالم شــد همه اعضای
فهرست هاشمی غیر از یک نفر توا نستند از حوزه انتخابیه
تهران وارد این مجلس شــوند .چنان کــه می توان گفت
بین منتخبین ،جامعه روحانیت ،بیشــترین سهم را دارد و
با 66منتخب بیشترین کرســی را به خود اختصاص داده
اما جالب است که هیچ کدام از این افراد نامزد اختصاصی
جامعه روحانیت نیستند و نامشان دست کم در یک لیست
دیگر هم امده است.
جامعه مدرســین در رتبــه دوم قــرار دارد و نام 64
منتخب در لیســت های این جریان امده بــود که در بین
انها سه منتخب ،نامزد اختصاصی انها بودند که نامشان
تنهــا در لیســت جامعه مدرســین بــود .لیســت خبرگان
مردم 55منتخب را به مجلس خبرگان فرســتاده اســت.
این لیســت بیشــترین تعداد نامزد اختصاصــی را دارد و
16عضــو دور بعدی مجلــس خبرگان ،نامشــان تنها در
لیســت خبرگان مردم امده بود .جالب اســت که ایت الله
هاشمی رفســنجانی در بیــن این 16نفر نیســت ،چراکه
نام او در لیســت جامعه روحانیت هم امده بود .اســامی
نامزدهــای پیروز ایــن انتخابــات در تهــران از این قرار
اســت :اکبر هاشــمی بهرمانی 2301492رای -محمد
اقاامامی 2286483رای -حســن روحانــی 2238166
رای -محســن قمــی 2229759رای -محمدعلــی
موحــدی 2134963رای -قربانعلــی دری نجف ابــادی
2056427رای -سید ابوالفضل میرمحمدی 1962944
رای -محمــد محمدی نیــک 1952563رای -ابراهیــم
حاج امینی نجف ابــادی 1904524رای-ســید محمود
علوی 1706855رای -نصرالله شــاه ابادی 1445142
رای-محمدعلــی تســخیری 1442224رای -محســن
اسماعیلی 1422935رای -محمدحسن زالی 1354756
رای-سید هاشــم بطحا یی 1324344رای -احمد جنتی
1321130رای
خداحافظی دو ایت اهلل
اجالســیه اخر در مجلس قدیم شورای اسالمی،
در شرایطی برگزار شــد که هنوز مباحث پســاانتخاباتی
انتخابات هفتم اســفند پایان نگرفته اســت؛ انتخاباتی
کــه در ان دو چهره اصلی ایــن دوره از خبــرگان ،یعنی
ایت الله محمد یــزدی ،رئیس فعلی خبــرگان و ایت الله
تقی مصباح یزدی از راهیابی بــه دوره پنجم باز ماندند.
چند روز پــس از روشن شــدن نتایــج ارا ،شــایعاتی در
فضای مجازی دست به دســت چرخید که از اســتعفای
اعضای منتخــب این دوره بــه نفع ایت الله یــزدی خبر
می دادند .هر بار هــم نام یکی از اعضا مطرح شــد و در
جدیدترین فضاسازی ،نام ایت الله بطحایی مطرح شده
است .این شایعات البته در شرایطی مطرح می شود که
اصوال با اســتعفای هیچ عضوی از خبرگان ،اعضایی که
رای الزم را به دســت نیاورده و در زمره 16نفر اول ارای
مثلث | شماره 302
تهران نبوده اند ،نمی توانند وارد مجلس شــوند؛ چرا که
نمایندگی مجلس خبــرگان ،عضو علی البــدل ندارد که
بر این اساس در صورت اســتعفای برخی از نمایندگان،
اعضای بازمانده بخواهند وارد مجلس شوند .با این حال
حجم این شــایعات تا جایی باال گرفت کــه هم ایت الله
بطحایی را وارد ماجرا کرد و هم یکی از نزدیکان ایت الله
یزدی را .سید هاشم بطحایی شایعات مطرح شده درباره
کناره گیری اش از پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری
را تکذیب کرد و گفت« :ملــت ایران و به خصوص مردم
شریف تهران بزرگ ،حماسه ای تاریخی افریدند و امروز
شــایعه هایی مطرح می شــود که من می خواهم استعفا
بدهم .مگر من خائن به رای مردم هســتم که رای مردم
را از دســت بدهم؟ من اگر می خواستم انصراف بدهم،
اصال شــرکت نمی کردم .چرا قدر ملت شریف را ندانیم؟
دشمن شایعه هایی درســت می کند و خودش هم به انها
جــواب می دهد ».بطحایــی ادامــه داد« :بنده در یک
صورت اســتعفا می دهم که خدا مرگ من را برساند تا در
قید حیات هستم ،نســبت به امانت مردم پایبند و وفادار
هســتم و وظیفه خود را بر حســب بندگی انجام خواهم
داد ».ســایت تابناک تهران هم به نقل از یک منبع اگاه
از قول ایت الله یزدی گفت که ایشــان نتیجه انتخابات
خبرگان را قبول دارد .به گزارش این سایت ،پیرو تماس
یک منبــع مطلــع و نزدیک بــه ایت الله یزدی ،ایشــان
درخصوص احتمال اســتعفای برخی از اقایان به منظور
راهیابی معظم له به مجلس خبرگان پنجم موکدا تصریح
کردند« :من بــه هیچ وجه راضی نبوده و نیســتم و هیچ
فردی از طرف اینجانب د ر این خصوص نباید رایزنی کند
و من نتیجه انتخابات خبرگان را که اعالم شــده است،
قبول دارم .همچنین ،حجت االســام علی ابراهیمی،
رئیس دفتر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ،انتشار اخبار
جهت دار و مغرضانه درباره ایت الله یزدی را فضاســازی
رســانه ای برخی جریان های خاص سیاسی عنوان کرد
و گفــت« :ایت الله یــزدی اعــام کردند بنــده به رای
مردم احتــرام می گذارم ».رئیس دفتر جامعه مدرســین
حــوزه علمیه قم انتشــار برخــی اخبار جهت دهی شــده
در زمینه انصــراف برخی از نماینــدگان منتخب مجلس
خبرگان رهبری به منظــور راه یافتن ایت الله یزدی به این
مجلــس را صرفا بازی رســانه ای و جریان ســازی برخی
جریان هــای خاص سیاســی دانســت و تاکیــد کرد که
نباید به این فضاســازی ها توجهی کرد .حجت االسالم
ابراهیمی ســیریزی گفــت« :حضــرت ایت اللــه یزدی
تاکید کردند که بنده به رای مردم احترام می گذارم و اگر
کســی هم تحت هر عنوانی از جملــه خیرخواهی دنبال
این مساله باشــد ،بنده نمی پذیرم« .او گفت« :حضرت
ایت الله یزدی همچنین تاکید کردند قبول این مسئولیت
در مجلس خبرگان بر اســاس تکلیفی بوده که بر دوش
من گذاشته شده ،حال که این مســئولیت از دوش من
برداشته شده ،خدا را شاکرم».
به نظر می رسد ترکیب مجلس خبرگان چندان تغییری
نکرده اســت اما باید منتظر تغییرات هیات رئیسه در دوره
جدید باشیم.
سیاست
نتیجه متفاوت
ترکیب مجلس خبرگان چندان تغییری
نکرده است اما باید منتظر تغییرات هیات رئیسه در
دوره جدید باشیم
189
سیاست
رئیس جدید
رقابت بزرگان
از ایت الله امینی ،ایت الله موحدی کرمانی و ایت الله مومن به عنوان نامزدهای
ریاست خبرگان نام برده می شود
2
حاال که ایت الله یزدی نتوانسته وارد مجلس خبرگان
پنجم شود ،مهمترین سوال برای اهل تحلیل این است که
رئیس مجلس خبرگان چه کسی خواهد بود .مجلس فعلی
اخرین اجالسیه اش را برگزار کرده و در مجلس جدید بناست
پس از اولین جلســه برای هیات رئیســه رای گیری شود.
اکنون نگاه ها دوخته شــده به گزینه هایی که ممکن است
در این رای گیری شــرکت کرده و خود را در معرض ریاست
این مجلس پراهمیت قرار دهند.
سیاست
190
مثلث | شماره 302
صندلی اول
در مجلس خبرگان به دلیل شان علما و افرادی که در
ان حاضرند غالبا این گونه بوده که بر سر صندلی ها رقابت
اشکاری ایجاد نمی شــده ،غیر از موارد استثنا .چه اینکه
از همان زمان اغاز به کار مجلس خبرگان تا ســال ،1386
نماینــدگان این مجلس معتقــد بودند ایت الله مشــکینی
بهترین گزینه برای ریاســت اســت .چنین بود که تا زمان
حیات ایشــان هیچ کس برای این صندلی کاندیدا نشــد
درگذشت ایت الله در تابستان ســال 86و درست دو سال
بعد از به قدرت رســیدن محمود احمدی نژاد ،باعث شــد
تا ریاســت مجلس خبرگان رهبری وارد فاز جدیدی شود و
برای اولین بار شاهد رقابتی سخت برای کسب این کرسی
مهم باشیم.
هاشــمی پس از درگذشــت ایت الله علی مشــکینی
در سال ،۱۳۸۶در ۱۳شــهریور ۱۳۸۶به ریاست خبرگان
انتخاب شد .در این انتخابات که محمد یزدی و احمد جنتی
و اکبر هاشمی رفسنجانی مطرح بودند ،یزدی به نفع جنتی
نامزد نشــد .بدین ترتیب انتخابات میان جنتی و هاشــمی
برگزار شد که پس از شــمارش رای ها هاشمی رفسنجانی
۴۱رای و جنتــی ۳۴رای بــه دســت اورد ،گرچــه یکی از
اعضای مجلس خبرگان رهبری در اثر اشتباه دو رای داد و
برگزارکنندگان انتخابات برای جبران این اشتباه دو رای از
مجموع ارا (یکی از هاشمی و یکی از جنتی) را برای رعایت
عدالت حذف کردند .پس از پایان رای گیری و تعیین رئیس
جدید ،رسما دو فراکســیون سیاســی در مجلس خبرگان
رهبری اعالم موجودیت کردند؛ یکی متمایل به نامزد پیروز
و دیگری نزدیک بــه نامزد رای نیــاورده .همچنین محمد
مومن بــا ۳۷رای و محمود هاشمی شــاهرودی با ۳۳رای
نایب رئیس مجلس شدند.
پــس از ان در موعدی دیگر در نشســت ۲۰اســفند
۱۳۸۷خبرگان هاشمی رفســنجانی برای دو سال دوباره به
ریاست خبرگان برگزیده شــد .برای ریاست محمد یزدی و
اکبر هاشمی رفســنجانی نامزد شــدند که یزدی ۲۶رای و
هاشمی رفســنجانی ۵۱رای از ۷۹رای اوردند .دو رای نیز
ممتنع بود .برای نایب رئیسی هاشمی شاهرودی با ۶۴رای
نایب رئیس نخست شد و یزدی با ۵۶رای نایب رئیس دوم
شد .ایت الله نمازی نیز ۲۸رای اورد.
در اجــاس ۱۷اســفند ۱۳۸۹و پــس از حــوادث
انتخابات ریاست جمهوری دهم هم محمدرضا مهدوی کنی
برای دو ســال به ریاســت خبــرگان انتخاب شــد .در این
انتخابات هاشمی رفسنجانی به نفع مهدوی کنی کنار رفت
و وی که تنها نامزد بود با ۸۳رای رئیس جدید خبرگان شد.
اما در پی درگذشــت ایت الله مهدوی کنی در سال ،۱۳۹۳
در نشست خبرگان در تاریخ ۱۹اسفند ۱۳۹۳محمد یزدی
جانشین وی شد .محمد مومن و اکبر هاشمی رفسنجانی و
محمد یزدی برای ریاست نامزد شــده بودند ،سید محمود
هاشمی شــاهرودی به دلیل تعداد زیاد نامــزدان انصراف
داده بود .این نخستین باری بود که انتخابات هیات رئیسه
به دور دوم کشیده شد.
حاال اما مهمترین ســوال این اســت که چه کســی
رئیس مجلس خبرگان جدید خواهــد بود .از مجموع ارا به
نظر می رسد ترکیب مجلس خبرگان جدید چندان تغییری
نکرده است اما به هر حال شرایط سیاسی تغییراتی کرده که
گمان می رود این مساله در انتخاب هیات رئیسه هم اندکی
تاثیر داشته باشد.
ایا هاشــمی رئیس می شــود؟ ایــن حتمــا یکی از
گزینه های مورد پرسش اســت .می گویند هدف هاشمی
از تهیه ان لیست و تالش برای عدم ورود ایت الله یزدی
بیشــتر برای رسیدن به پســت ریاســت مجلس خبرگان
بوده است .اگر این گزاره درست باشد و یادمان بیاید که
هاشمی در دور قبلی انتخابات هیات رئیسه با وجود انکه
می دانست رای چندانی ندارد اما کاندیدا شد ،ساده ترین
تحلیل این اســت که بگوییم او البد نامزد این انتخابات
هم خواهدشد .گفته می شود هاشمی شاهرودی که یکی
از گزینه های احتمالی برای ریاســت خبرگان اســت و در
صورت نامزدی هاشمی کاندیدا نخواهد شد .اما از جانب
دیگر اگر معادالت را بر این پایه استوار کنیم که شاید از
مجموع ارا هاشــمی فکر کند که نمی توانــد رای الزم را
بیاورد ،ان وقــت باید به این تحلیل برســیم که او از یک
فرد حمایــت خواهد کرد .به نظر می رســد ،ایات امینی،
هاشمی شاهرودی ،امامی کاشانی و حتی حسن روحانی
افــراد دلخــواه هاشمی رفســنجانی باشــند .در نگاهی
جز ئی تر اگــر هاشمی رفســنجانی برای ایــن انتخابات
نامزد نشود ،می شود هاشمی شاهرودی و امامی کاشانی
را محتمل تریــن نامزدهای این جریان بــرای انتخابات
رئیس مجلس خبرگان دانســت .اما این فقط یک سوی
میدان است.
یکی از رقبای جدی هاشمی ،ایت الله جنتی است که
اتفاقا او توانسته از حوزه تهران وارد این مجلس شود .شاید
جامعتین تالش کند بعــد از ایت الله یزدی ،دبیر شــورای
نگهبان را به کرسی ریاســت مجلس خبرگان برساند .این
طیف از مجلس خبرگان البته ایت الله املی الریجانی را نیز
برای ریاست مجلس دارد.
گمانه زنیاحمدخاتمیبرایریاستخبرگانپنجم
سیداحمد خاتمی در گفت وگو با برنامه «من طهران»
در شبکه العالم ،در پاســخ به سوالی درباره شروع رایزنی ها
درباره ریاست اینده مجلس خبرگان گفت« :هنوز کاری در
این زمینه صورت نگرفته است؛ اما رئیس مجلس خبرگان
پنجم ،باتوجه به اینکه برای انتخاب هیات رئیســه ،چهار
بار انتخابات وجود خواهد داشــت ،دســت کم در دو سال
اول از جنس ایت الله مشــکینی ،ایت اللــه مهدوی کنی،
ایت الله یزدی و امثال اینها خواهد بود ».خاتمی در ادامه
درباره گمانه زنی هــا درباره برخــی افراد ،از جملــه اقایان
جنتی ،شاهرودی ،روحانی ،رفســنجانی و امامی کاشانی
برای ریاست خبرگان ،گفت« :درباره این شخصیت ها من
اظهارنظر نمی کنم ،هر شخصی هرچه می گوید گمانه زنی
اســت ،این در واقع ساخته و پرداخته رســانه ها ،گروه ها،
روزنامه نگاران و بعضا برای جوســازی و فضاسازی است؛
ان چنان که در دو ســال اخیر یا حدود یک سال اخیر برای
انتخاب رئیس جدید شــاهد این فضا ســازی ها بودیم و به
یاری خداوند این فضا سازی ها در خبرگان بی تاثیر خواهد
بود».
هر چه هســت به نظر می رســد این بار رقابت بر ســر
هیات رئیســه بســیار جدی و داغ خواهد بــود .باید منتظر
ماند و دید کــه دو طیف اصلی این مجلــس جدید چگونه
سیاســت ورزی خواهند کرد و ایــا رقابت بــه صحن علنی
کشیده می شود یا یک توافق سرنوشت رئیس را مشخص
خواهد کرد.
گفت وگوی مثلث با موسی قربانی
امید کرمانی ها
خبرنگار
چون مردم حق انتخــاب پیدا می کنند ،منتهــا این رقابت
خیلی فراگیر نبود .شاید اوج رقابت در تهران رخ داد .البته
تهران هم اصل رقابت روی سه تا چهار نامزد بود .معتقدم
اگر رقابت سالمی رخ دهد خوب است .البته رقابتی که االن
رخ داد و فضای انتخابات را دو قطبی کرد قدری با رفتارهای
ناشایست و ناپسند هم همراه بود که باید برطرف شوند .در
ایام نام نویسی که یک دورخیز وسیع برای ثبت نام صورت
گرفت ،سپس فضاسازی برای اســتفاده از رانت با هدف
تایید صالحیت شــدن اتفاق افتاد ،همچنین شاهد برخی
تخریب های نامزدها علیه یکدیگر بودیم که خوب نبود اما
اصل اینکه رقابت جدی شد ،خوب بود.
ایا نقدهــای دیگری هم به ایجــاد رقابت در این
دوره از انتخابات مجلس خبرگان وجود دارد؟
خبرگان یــک نهاد مقدس اســت ،تخریب افراد
برای رســیدن به کرســی مجلس خبرگان با جایگاه اصلی
این نهاد سازگار نیست .اینکه برخی افراد با رانت بخواهند
از شورای نگهبان تایید صالحیت بگیرند ،با اهداف مجلس
خبرگان ســازگار نیســت .مقدمه و نحوه راهیابــی به نهاد
مقدس خبرگان باید همسو با اهداف مقدسی باشد که این
مجلس دنبال می کند .اینکه مجتهدان برای رای اوری و
ورود به مجلس خبرگان اقدام به تخریــب یکدیگر کنند،
پسندیده نیست بنابراین حواشی و مقدمات تلخی که این
دفعه بود باید حذف شود اما اصل رقابت خوب است.
انتخابات مجلس شــورای اســامی در ســایه
انتخابات مجلس خبرگان بود یا انتخابات خبرگان
در سایه انتخابات مجلس؟
شاید مجلس ســایه انداخته بود ،چون انتخابات
مجلس شــورای اســامی برای مردم حساسیت بیشتری
داشت بر همین اســاس به خودی خود مساله اول کشور
شــد .حاال در بعضی حوزه های انتخابیه همچون تهران
یک شــخصیت هایی در خبرگان کاندیــدا بودند که برای
جریان های سیاســی رای اوری انها مهم بــود ،به همین
علت می توان گفت شاید در تهران خبرگان مقدم شد ولی
اقای جنتی ،مومن و هاشمی شاهرودی
قبال کاندیدا بودند و می تواننــد در دوره اینده برای
ریاست مجلس خبرگان مطرح باشند
مثلث | شماره 302
پنجمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری
هفتم اســفند ماه 1394همزمان با دهمین دوره
انتخابات مجلس شــورای اســامی برگزار شد
که یکسری ویژگی های خاص خود را در مقایسه
با ادوار گذشــته داشــت ،همان طور که یاد شد
نخستین ویژگی این دوره همزمانی با انتخابات
مجلس شورای اسالمی بود ،به نظر شما این دو
رقابت چه تاثیر ی بر یکدیگر گذاشتند؟
اینکــه انتخابات خبــرگان و انتخابــات مجلس
شورای اســامی همزمان شد براســاس مصوبه مجلس
هفتم بــود .ان دوره که در مجلس حضور داشــتم طرحی
به تصویب رســید تا دیگر نیاز نباشــد مردم هرســال پای
صندوق های رای بروند بلکــه برگــزاری انتخابات هر دو
سال یک بار انجام شود ،بر همین اســاس پنجمین دوره
خبرگان برای نخســتین بــار با انتخابات مجلس شــورای
اسالمی همزمان برگزار شــد و ویژگی که مدنظر ان طرح
بود ،یعنــی افزایش مشــارکت مــردم اتفاق افتــاد .البته
مشــکالتی هم داشــت مثال برخی کاندیداهای خبرگان
دل شان می خواست از نامزدهای مجلس شورای اسالمی
حمایت کنند امــا به جهت انکه خودشــان رای فراجناحی
بگیرند ،در این مساله محدودیت داشتند و ستادهایشان را
طوری تشکیل دادند که تعبیر حمایت از نامزدی خاصی در
مجلس نکند .این مساله هم مثبت بود و هم منفی .منفی
از این نظر برخی ارا را از دســت دادند .مثبت این نظر که
یکسری ارای فراجناحی را کســب کردند .در مجموع هم
نامزدهای مجلس شورای اسالمی و هم نامزدهای خبرگان
در حمایت از نامزدهای انتخابات دیگر محدودیت داشتند.
یک ویژگی دیگر این بود که دولتی ها به میدان امدند ،این
حرکت ناگوار از اول انقالب وجود داشت یعنی از مجلس
اول که بنی صدر وارد شــد تا مجلس را تسخیر کند و دفتر
همکاری هــای رئیس جمهور و مــردم را راه انداخت و بعد
هم انها کاندیدا در سراسر کشور معرفی کردند؛ بعد اقای
هاشمی رفســنجانی با راه اندازی حزب کارگــزاران چنین
رویکردی را پیش گرفت ،اقای خاتمی با راه اندازی حزب
مشارکت و دیگر احزاب اصالح طلب دنبال تسلط بر مجلس
بود ،احمدی نژاد نیز همین نگاه را داشت اما موفق نشد.
امروز اقای روحانی هم دنبال همین بحــث بود که اتفاق
خوبی تلقی نمی شــود .در واقع حضور دولت در انتخابات
مجلس خبرگان بد و در انتخابات مجلس شورای اسالمی
بدتر اســت .البته اینکه چقدر موفق شدند ،نمی دانم .در
کل اتفاق خوبی نبود .معتقــدم باید احزاب را تقویت کرد،
حاال شاید یک حزبی متمایل به دولت باشد اشکال ندارد
اما اینکه رئیس جمهور در جمع استانداران و برگزارکنندگان
انتخابات بگوید ما دلمان می خواهــد اعتدال رای بیاورد
پیام خیلی بدی دارد که متاسفانه اتفاق افتاد.
اتفاق متمایزی که در مقایســه با ادوار گذشــته
انتخابات مجلس خبرگان رهبری افتاد ،دو قطبی
شــدن فضای این انتخابات بود ،حــال انکه در
دوره های گذشــته جامعتین لیســت می دادند و
مردم به همان لیست رای می دادند ،این ویژگی
را چه طور ارزیابی می کنید؟
رقابت خوب است ،شــاید یکی از دالیل افزایش
مشارکت نیز در انتخابات مجلس خبرگان رقابت جدی بود،
3
موسی قربانی معتقد است:
«فــارغ از برخی حواشــی منفی
که در انتخابات مجلس خبرگان
رهبــری رخ داد ،ایجــاد فضای
دو قطبــی در وقــوع مشــارکت
حداکثری تاثیرگــذار بود ».با او
درمورد رقابت لیســت ها در تهــران ،راه نیافتن برخی
چهره ها به مجلس خبرگان و نیز معادالت هیئت رئیسه
جدید گفت و گو کرده ایم.
در خیلی حوزه های انتخابیه دیگر خبرگان تحت الشــعاع
مجلس بود.
یک تحلیــل وجــود دارد و ان اینکــه انتخابات
ریاست جمهوری ســال 92وقتی اقای هاشمی
نامزد شــد اما شــورای نگهبان صالحیت او را رد
کرد و این یک موج اجتماعی ســلبی نســبت به
کاندیداهای رقیب ایجاد کرد و باعث شــد وقتی
اقای هاشمی پشت سر اقای روحانی قرار گرفت،
این ظرفیت رای بــه نفع او معــادالت انتخابات
را تغییر دهد و پیروز ان رقابــت لقب گرفت .در
انتخابات مجلس خبرگان هــم می گویند چنین
اتفاقی افتاد که وقتی سید حســن اقای خمینی
ردصالحیت شــد یک ظرفیت رای برای ائتالف
امید به وجود اورد ،نظر شما چیست؟ چقدر این
تحلیل را قرین به واقع می دانید؟
این فراگیر نیست ،ولی هستند کسانی در کشور
ما که یک حالت گریز از مرکز دارند .یعنی نگاهشان به این
است که حاال چه کسی ممکن است با مرکزیت نظام قدری
زاویه داشته باشــد ،به ســمت او گرایش پیدا کنند ،منتها
درصدش کم اســت .این درصد به رای عــادی و معمولی
افراد که اضافه می شود معنا پیدا می کند .از طرفی باالخره
بعضی اوقات این لجبازی و خودی نشــان دادن و اظهار
وجود کردن به وجــود می ایــد .از اول انقالب همین طور
بود ،بعضی اتفاقات که هضمــش برای مردم راحت نبود،
هرچند یک اقــدام قانونی صورت گرفت و براســاس یک
چارچوب قانونی فردی صالحیتش تایید نشــده است اما
اگر این عدم تایید صالحیت برای بعضی مردم قابل هضم
نبود ،انها نظرشان را با رای دادن به دوستان چنین ادمی
ابراز می کنند تا به نوعی واکنش نشان دهند .این در جامعه
وجود دارد ،فرقی هم نمی کند چه کسی باشد .یک زمانی
رای های این چنینــی را احمدی نژاد می گیرد .دوســتان
اقای هاشمی ســال 84احمدی نژاد را به تمسخر گرفتند
و او را در مناظرات تلویزیونی به حســاب نیاوردند و معتقد
بودند احمدی نژاد وزنی نیست که بخواهد با اقای هاشمی
رقابت کند .این رفتارهای تمســخرامیز باعث شد مردم به
ضرر اقای هاشمی رای بدهند و 5میلیون رای احمدی نژاد
در مرحله اول انتخابــات ریاســت جمهوری ،در دور دوم
انتخابات به 18میلیون رای رسید .اینها طبیعی است که
مردم در برابر اینکه فکر می کنند ،حاال یک کســی حقش
در حال ضایع شــدن اســت گارد می گیرند ،فرق نمی کند
راســت باشــد یا چپ .برداشــتی که االن اصالح طلبان
می خواهند بکنند به نظرم نادرست است ،اینها نباید اتفاق
یادشده را به نفع خود مصادره کنند چون در گذشته عکس
این اتفاق افتــاد؛ در واقع همان مردمی کــه در انتخابات
ریاست جمهوری سال 84علیه اقای هاشمی گارد گرفتند
بخشی از ان مردم امروز به نفع اقای هاشمی گارد گرفتند.
اینها اتفاقاتی اســت که وقتی یک حرکتی اتفاق می افتد
و مردم ان را نمی پســندند و هضم نمی کنند مقابلش گارد
می گیرند .این اتفاق در همه ادوار انتخابات وجود داشته
اســت ،اقای خاتمــی از چنین ظرفیــت رایی بهــره برد و
سیاست
چه کسی رئیس می شود؟
سیاست
191
سیاست
192
مثلث | شماره 302
سیاست
رئیس جمهور شــد ،اقای احمدی نــژاد همین طور ،علی
مطهری که کل رایش چنین ماهیتی دارد یعنی کسی نیست
که رای ایجابی داشــته باشد یکســری مواضعی گرفت و
برخی سیاسیون به او انتقادهای تندی کردند ضمن انکه
این دوره می خواستند ردصالحیتش کنند و همین عوامل
باعث شد که رای او بیشتر شود بنابراین این نوع رای دهی
مردم به راســت و چپ مربــوط نمی شــود ،اصالح طلبان
نباید بهره برداری نادرستی از این انتخابات بکنند .همین
مردمی که روزی مقابل اقای هاشــمی گارد گرفتند و به او
رای ندادند ،همین مردم امروز به او رای دادند.
جامعه مدرســین حوزه علمیه قــم برای مجلس
خبرگان تهران لیست داد که نام اقای هاشمی در
ان نبود اما جامعه روحانیت مبارز تهران نام اقای
هاشمی را در لیست خود قرار داد ،در واقع در این
دوره تمایز لیست جامعتین را برای نخستین بار
شاهد بودیم چرا؟
اثرگذار است ،اقای هاشــمی رسما عضو جامعه
روحانیت مبارز تهران اســت و هنوز کســی تصمیم به لغو
عضویت او نگرفته است .پس حمایت جامعه روحانیت از
او طبیعی به نظر می رسد ،ضمن انکه جامعه مدرسین هم
براساس شاخص های خودش تصمیم گرفت .این هم در
میزان رای می توانسته اثرگذار باشد.
ایــن اختالفی که میــان جامعــه روحانیت مبارز
تهران و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به وجود
امد در اینده بیشتر نخواهد شد؟
خیر ،اختالف کلی نبوده انها یک مصالحی پشتش
بوده که االن معلوم می شــود اتفاق خوبی رخ داد .باالخره
این قدر اختالفات یک امر طبیعی است و در حول خبرگان
هیچ وقت اختالفی صورت نمی گیرد ،به هر حال در مجلس
خبرگانی که االن حاکمیت دارد و روزهای اخرش است این
حرف ها بود .همانجا اقای هاشمی رئیس شد و سال بعدش
از ریاســت افتاد .من فکر نمی کنم مجلــس اینده از جهت
تقسیم بندیجناحیکهبخواهیمانجامدهیمکفطرفداران
اقایهاشمیافزایشپیداکردهباشد.یکروندطبیعیاست
که تا به حال وجود داشته و در اینده هم خواهد بود.
احزاب و جناح های سیاســی وارد لیســت دادن
خبرگان شــدند .لیســت ائتالف امید که شامل
اصالح طلبــان و اعتدالیــون بود بــرای خبرگان
یک لیســت 16نفره دادند .این حرکت را چگونه
می بینید؟
انهــا هــدف نهایی شــان خبــرگان نبــود ،میان
جریان های سیاسی کشور با مالک حامی یا مخالف دولت
روحانی بودن یک صف بندی وجود دارد .انها می خواستند
یک جوری کفه حامیان دولت را تقویت کنند .غرض شان
هم خیلی خبرگان نیست ،بلکه می خواستند اقای هاشمی
را تقویــت کنند و بگوینــد خیلی در جامعه بــه تمایل اقای
هاشمی است تا در انتخابات ریاست جمهوری از این مساله
بهره برداری کنند .همین هایی که نام شــان در لیست 16
نفره ائتالف امید برای خبرگان بود ،مواضع سیاسی بیش
از 70درصد انها با مواضع سیاســی ارائه دهندگان لیست
امید فرق دارد ولی در عین حال نام شــان در لیســت بود.
تدوین کنندگان این لیست عمدتا می خواستند خودی برای
اقای هاشمی نشان دهند واال شخصیت های مثل ایت الله
امامی کاشانی فرقی با بقیه اعضا ندارند ولی نام او در لیست
بود .در واقع یک عده از جریان های سیاسی که در خارج از
خبرگان هستند ،هدف انها تقویت جریانات سیاسی نزدیک
به خودشان بود حال انکه خبرگان برای شان مهم نبود.
رفتار اقای هاشــمی را در این انتخابات چگونه
دیدید؟
رفتــار اقــای هاشــمی همان طور کــه برخی از
سیاسیون بزرگ مطرح کردند نسبت به گذشته خیلی فرق
کرده اســت .ان زمانی کــه اقای هاشــمی رئیس جمهور
بود تا حاال که نیســت خیلی رفتارش متفاوت شده است،
همین مســاله باعث شــده کســانی که عالقه شدیدی به
اقای هاشمی داشتند قدری دچار تردید شوند .همان طور
که مقام معظم رهبری بارها گفتند ایــن انقالبیون واقعی
و انهایی که در روز مبادا به درد کشــور می خورند را نباید با
برچســب تندروی طرد کرد اما اقای هاشــمی به این بلیه
گرفتار شده است ،یعنی االن برخی ادم ها را که طرفداران
واقعی نظام هستند به بهانه برخی تندروی ها از دست داده
است ،امیدواریم هیچ گاه خطری نظام را تهدید نکند اما در
زمان خطر همان هایی که امروز با اتهام تندروی از صحنه
خارج می کنیم ،انها هستند که از نظام دفاع می کنند ،انها
که در جریــان فتنه و جنگ های احتمالــی پیش می ایند،
پس نباید به بهانه های مختلف انها را از صحنه خارج کرد،
بلکه باید با انها برخوردی پدرانه داشت .مقداری رفتار اقای
هاشمی درباره این قشر از جامعه متفاوت از گذشته است
که این اتفاق خوبی نیست.
اقای هاشمی در سالگرد بازگشت امام به کشور
انتقادهــای تنــدی به شــورای نگهبــان درباره
ردصالحیت سید حســن اقای خمینی وارد کرد،
شما این اقدام اقای هاشمی را چطور دیدید؟
این هم مصداق ان اســت که او برخی افراد را با
این حرف ها از دست می دهد .اقای هاشمی برخی مواضع
را نباید بگیرد .منافاتی ندارد که اقای هاشمی از سیدحسن
اقای خمینی دفاع کند اما این دفاع نباید طوری باشــد که
اقای جنتی را از دســت بدهد یا امثال اقای جنتی را که در
این کشور زحمت کشیدند و همه از نقش انها در پاسداری
از نظام اگاهند.
رفتار سیدحسن اقای خمینی بعد از ردصالحیت
چطور بود؟
او البته اقدام نسنجیده ای نکرد اما از این بهتر هم
می توانســت رفتار کند .به هر حال رفتار معترض گونه ای
داشــت ولی من قبل از انتخابات خبرگان و قبل از ثبت نام
کاندیداها نیز گفتم ثبت نام او به مصلحت نیســت .وقتی
که ثبت نام شــد به هر گزینه ای که ختم شود گزینه خوبی
نیست .ردصالحیت شود بد است ،بیاید اما رای نیاورد بدتر
است ،رای کمی بیاورد بد است ،در خبرگان هر اتفاقی که
بیفتد ،به او مسئولیت بدهند یا ندهند همه موارد اتفاقات
خوبی تلقی نمی شد ،یعنی تمام گزینه هایی که درباره ورود
او به صحنه انتخابات بود را به نوعی زیبنده نمی دانستم،
بنابراین مصلحت در این بود که او همان توصیه امام را که
وارد این جریانات نشود را گوش می کرد یا حداقل این دوره
برای مجلس خبرگان ثبت نام نمی کرد .ضمن انکه مجرای
قانونی را می پذیرفت بهتر بود .در کل او حرکت ناشایست
نداشت ولی می توانست بهتر از این هم رفتار کند.
اینکه گفتیــد برخی می خواســتند از رانت برای
تایید صالحیت گرفتن استفاده کنند منظورتان
سیدحسن اقای خمینی بود؟
بیشتر از سیدحســن اقای خمینی مورد داشتیم،
خیلی ها بودند.
مثل اقایان امجد و بجنوردی؟
رفتار اقای هاشــمی همان طور که برخی از
سیاســیون بزرگ مطرح کردند نســبت به
گذشته خیلی فرق کرده است .ان زمانی که
اقای هاشــمی رئیس جمهور بود تا حاال که
نیست خیلی رفتارش متفاوت شده است،
همین مساله باعث شده کسانی که عالقه
شــدیدی به اقای هاشمی داشــتند قدری
دچار تردید شوند
مثال ،افــراد مختلفی بودند که با دالیلی جلســه
امتحان را نرفتند .من متوجه نمی شوم که چرا برخی پرهیز
دارند که جلســه امتحان را نروند ،مجتهــدی که از عهده
امتحان بر می اید دلیل ندارد که این همه اصرار برای تایید
گرفتن از مسیر دیگری کند .این پرستیژهای غیرواقعی را
باید در نظام از بین ببریم .نباید برای خودمان پروتکل های
خاص قائل شــویم .همه مســائل بایــد روی روال عادی
خودش باشد.
ترکیب مجلــس خبرگان اینــده را چطور ارزیابی
می کنید؟
خیلی تفاوتی نمی کند .نگاهی به رای اورندگان
در مجلس خبرگان رهبری دوره پنجم نشــان می دهد که
عمده راه یافتگان به این مجلس از لیست جامعه مدرسین
حوزه علمیه قم و جامعــه روحانیت مبارز تهران هســتند.
کافی اســت 50نفر از نامزدهای جامعه مدرســین داشته
باشیم به تبع همین ها اکثریت هستند و می توانند رئیس و
هیات رئیسه را انتخاب کنند.
به نظر شــما چــرا اقایــان مصباح و یــزدی رای
نیاوردند؟
افزایش مشارکت در استان تهران وجود داشت،
انهایی که این دوره امدند و رای دادنــد که خیلی وقت ها
نمی امدند ،دو انگیزه ایجابی و ســلبی داشــتند .ایجابی
برای اینکه چه کسانی از حوزه انتخابیه تهران وارد مجلس
خبرگان رهبری شوند و سلبی برای اینکه چه کسانی راه پیدا
نکنند؛ هر دو برای شــان مدنظر بود .البته ایت الله یزدی
دفعه اولی نبود که این اتفاق برایش رخ داد ،یک بار او بعد
از انتخابات مجلس سوم این قدر تخریب شد که رای نیاورد
و جالب این اســت که حضرت امام ان زمان در قید حیات
بودند و خیلی از اقای یزدی دلجویــی کردند ،حتی حکم
انتصاب اقای یزدی را در شــورای نگهبان صادر کردند.
اقای یزدی فراز و نشیب داشت ،در دوره بعد نامزد خبرگان
شد رای اورد اما این دوره هم کسانی انگیزه داشتند که او
به مجلس خبرگان پنجم راه پیدا نکند.
اقای مصباح یزدی چطور؟
دیدگاه هــای اقای مصباح و یــزدی خیلی به هم
نزدیک و شبیه است ،در واقع رقبا برای حذف هر دو انگیزه
جدی داشتند که این دو نفر بیفتند.
با توجه به اینکه اقای یزدی دیگر رئیس نخواهد
بود چون به مجلس خبرگان اینده راه پیدا نکرد،
چه کسی ظرفیت و پتانسیل دارد که رئیس شود؟
البته برانداز نکردم ببینم چه کسی در سطح رئیس
است ،گزینه ها فراوان هستند .خود اقای جنتی ،مومن و
هاشمی شاهرودی قبال کاندیدا بودند و می توانند در دوره
اینده برای ریاست مجلس خبرگان مطرح باشند.
اقای هاشــمی می تواند از ظرفیــت عدم اجماع
روی سه شخصیتی که نام بردید استفاده کند و
بر کرسی ریاست بنشیند؟
اینها بســتگی دارد چقدر بقیــه بتوانند متحد کار
کنند.
اینــده مجلــس خبــرگان را چطــور پیش بینــی
می کنید؟
ان شاءالله خدا حافظ رهبری باشد .در این هشت
ســالی که در پیش اســت امیدواریم هیچ زمینــه ای برای
اعمال اختیــارات مجلس خبرگان فراهم نشــود .من هیچ
دغدغه و نگرانی نسبت به اینده ندارم ،اینها نیروهای انقالب
هستند ،شاید اختالفاتی با هم پیدا کنند اما زمان لزومش که
برسد همه در یک صف پشــت هم می ایستند و در راستای
منافع انقالب حرکت می کنند .هیچ خطر و ضرری در اینده
احتمالش وجود ندارد و هیچ جای نگرانی نیست .هر وقتی
که نظام نیاز بــه همفکری و همکاری تمــام نیروهای خود
داشته باشد ،دور هم جمع شدند و اتفاقی نیفتاده است.
مخافان اقای پرزیدنت
سیاست
هر رئیس جمهوری در دوره خودش مخالفان و منتقدانی دارد و اتفاقا در بسیاری از
اوقات چالش بین این دو است که بسیاری از تحوالت رقم می خورد .حسن روحانی هم
از این قاعده مستثنی نبوده است .او مخالفانی گاه سرسخت دارد که بارها او را به چالش
کشیده اند،اماروحانیهمتاکتیک هایویژهخودشراداشتهبرایمواجههبااینطیف.
پرون
د
ه
س
وم
نگاهیبهمخالفاندولتروحانیدرسالیکهگذشت
سیاست
194
مثلث | شماره 302
از اقتصاد تا سیاست
مثلث | شماره 302
سیاست
بهشت و جهنم منتقدان
عباس سلیمی نمین و محمد قوچانی
درباره شیوه مواجهه دولت روحانی با
مخالفانش بحث کردند
نقدهای دوره دوم را
در دوره اول می شنویم
گفت وگو با دکتر تقی ازاد ارمکی
195
1
سیاست
«اســمان برای مخالفان اندک توافق تپیده»؛ این
هم بخشــی از منظومه جمالتی اســت که از سوی حسن
روحانی خطاب به مخالفانش بیان شده است .انها ،یعنی
حسن روحانی و مخالفانش سالی سخت و جنجالی را پشت
سر گذاشتند .شرایط برای هر دو گروه سخت و دشوار بوده
است .یک سوی میدان ،یعنی انجا که حسن روحانی قرار
داشــته ،تالش های فراوانی صورت گرفت که به جامعه
گفته شــود حرف هایی که مخالفان می زننــد انگیزه های
سیاسی دارد و سوی دیگر میدان هم با فکت های مختلف
فنی خالف جهت دولت حرکت می کردند.
انچه رخ داده اما اکنون در اسفند ماه این چنین است
که حسن روحانی بعد از رسیدن به توافق هسته ای ارام تر
از گذشته شــده اســت .لحن او در مواجهه با منتقدانش
تغییر کــرده اگر چه همچنــان طعنه هایی را می شــود در
ســخنرانی هایش دیــد .مخالفان هــم بعــد از انتخابات
هفتم اســفند هنوز نمودی عینی در حوزه نقد نداشــته اند
تا مشخص شــود چه راهی را انتخاب خواهند کرد .مرور
انچه در سال گذشته بین منتقدان و حسن روحانی گذشته
و نیز رفتار شناســی دو طرف می تواند تصویری درست از
ماجرا ارائه کند.
رئیس پراگماتیست
برخی مخالفان روحانی انتقاداتشان فراتر از عملکرد
دولت اوست ،انها به کلی با شخص روحانی مشکل دارند،
او را یک پراگماتیســت می دانند که حتی حاضر اســت با
مک فارلین وارد مذاکره شــود یا مجمع عقــا راه بیندازد
تا موضوع پایان جنگ را پیگیری کند .حســن روحانی در
گفت وگو با ماهنامه نسیم بیداری درباره جلسه عقال گفته
بود« :ما از مجلس دوم تا پنجم ،جمعی با عنوان «عقالی
مجلس» داشتیم .تعداد اعضا حدود سی و چند نفر بود .اما
خیلی خطی و جناحی نبود و هر دو جناح در ان عضو بودند.
ما می گفتیم هرکس صاحب نظر ،فکر و اندیشه ،سابقه و
اشنایی با مسائل اســت و تاثیر دارد ،عضو ان جمع باشد.
ابتدا هم در مجلــس دوم به دلیل بررســی موضوع جنگ
این جمع تشکیل شــد .در ابتدا به طور مثال اقای کروبی
عضو جلســه بود ،اقای یزدی هم بود؛ اقای بیات زنجانی
عضو بود ،اقای موحدی کرمانی هم حضور داشت که این
جلسات تا دوره پنجم مجلس ادامه داشت».
اما مخالفــان روحانی نــگاه مثبتی بــه مجمع عقال
ندارند و هــر بار کــه روحانی در ســخنانش اشــاره ای به
مجمع عقال می کند ،در رســانه های مخالــف او به انتقاد
از این مجمــع می پردازنــد .اوج انتقادات ایــن طیف در
مســتند «من روحانی هســتم» تجلی پیدا کرد .این فیلم
مســتند به کارگردانی معصومه نبوی و تهیه کنندگی گروه
چندرسانه ای شفق تولید شــد که به زندگی سیاسی حسن
روحانی می پرداخت .این مســتند همزمان با سالروز تولد
حسن روحانی ،در روز ۹دی ماه ،۱۳۹۲برای اولین بار از
شبکه اجتماعی افسران اکران شد.
سیاست
196
مثلث | شماره 302
دلواپسان هسته ای
مخالفان دولت در حــوزه سیاســت خارجی ،بیش
از سایر حوزه ها فعالیت منسجم داشــتند .نمو د اصلی از
فعالیت انها حدود 9ماه پس از اغاز دولت یازدهم نمایان
شــد ؛ انجا که حامیــان دولت قبل به ســاختمان ســابق
ســفارت امریکا در ایران رفتند و همایش «دلواپســیم»
را برگزار کردنــد .محمود نبویان ،حمید رســایی ،مهدی
کوچک زاده ،ســعید زیباکالم ،جواد کریمی قدوســی،
وحید یامین پور و مهدی محمدی از جمله کسانی بودند
که در ایــن همایش فعال ظاهر شــدند .انهــا می گفتند
مذاکره بــا امریــکا منافع کشــور را به خطــر می اندازد و
با مذاکــرات هســته ای مخالف بودنــد .به دنبــال ان،
کریمی قدوســی هر از چندی ،پای ظریف را برای پاسخ
به ســوالی به مجلــس باز می کــرد و حتی کار بــه جایی
رســید که طرحی ســه فوریتی علیه مذاکرات اماده کرد
که برای امضا گرفتن از ســایر نمایندگان مجلس به انها
از ترفندهایی اســتفاده کرد .مهدی کوچــک زاده نیز در
مجلس ،ظریف را خائن خوانده بــود؛ ماجرایی که فیلم
ان منتشر شــد و ســروصدای زیادی در فضای رسانه ای
برپا کرد .این ماجرا همراه شــد با واکنش های گســترده،
چنان که ایت الله جنتی در یکــی از خطبه های نمازجمعه
تهران گفتــه بود« :یــک عــده در این مملکــت در حال
ساختن شبکه های زیرزمینی برای رابطه با امریکا هستند
و من نمی دانــم اینها از کوزه ای که امریکا از ان نوشــیده
چه خورده اند که به دنبالش می روند .ایا شــما چهار تا ادم
می خواهید با امریکا رابطه برقرار کنیــد یا مردم؟ مردم نه
امریکا را قبول دارند و نه شما را .چرا راهتان را از مردم جدا
می کنید؟ این کار شما باطل اســت ،به نتیجه نمی رسد و
هر چقدر در جلسات مخفی تان پیام بگذارید ،مردم با شما
نیستند و تا مردم هم نخواهند کاری صورت نمی گیرد ».
مخالفان سیاست داخلی؛ از اصالح طلب تا اصولگرا
مخالفان دولت در حوزه سیاست داخلی به یک طیف
محدود نمی شود .غیراعتدالی ها از اصالح طلب و اصولگرا
به ان نقد دارند .اصالح طلبان در زمــان انتخابات ،برای
پیروزی در انتخابات ارای خود را از ســبد عارف برداشتند
و به سبد روحانی ریختند اما پس از روی کار امدن دولت،
از تعیین مصداق متصدی سیاســت داخلــی دولت یعنی
رحمانی فضلی چندان راضی به نظر نمی رســیدند .انتقاد
اصلــی اصالح طلبان بــه تعامل دولــت با احزاب اشــاره
داشت .البته رحمانی فضلی در واکنش به انتقادها گفته بود
که دولت محل تاخت و تاز اصالح طلبان نیست.
هنر ،نقطه افتراق
حوزه هنر اما یکی از بخش هایی بوده که با انتقادات
گسترده طیف منتقد دولت مواجه شــده است .در یکی از
این اظهارنظرها ایت الله یزدی خطاب به علی جنتی گفته
بود که با رانت پدر به وزارت رسیده و نسبت به عملکرد دولت
در زمینه موســیقی تذکر داده و تاکید کرده که موسیقی در
اسالم حرام اســت .ایت الله مصباح یزدی نیز در انتقاد به
عملکرد هنری دولت گفته بود« :در این دولت به صراحت
بیان شــده که وظیفه ما اعتالی هنر است و کاری به دین
نداریم؛ ثمره این رفتارها یعنی کاشتن نهالی که ثمره اش
فتنــه ای خطرناک تر از فتنــه 88را رقم می زنــد .برخی از
مســئوالن فرهنگی کشور دور شــدن از فرهنگ اسالمی
را نشانه پیشرفت دانســته و برخی از مصادیق ان را ترویج
می کنند اما بهترین کار در این زمینه ،تالش برای اشنایی
افراد با ارزش های اسالمی اســت و در این راه باید از همه
روش ها ،از ســخنرانی تا فیلم و رمان اسالمی و غیره بهره
جست ».
ایت الله جنتــی نیز به علی جنتی تذکــر داد و گفت:
«باید توجه کرد که ارشــاد و وزارت فرهنگ باید اسالمی
باشد .باید اســامی فکر کنند ،تصمیم بگیرند و با مسائل
برخورد کنند .نباید به کتابی که ضداســامی است مجوز
چاپ داده شود .کتاب نویسنده بی پروا ،بی اعتقاد و الابالی
نباید منتشر شود ».
در واکنشی دیگر ایت الله علم الهدی ،خطیب جمعه
مشــهد در یکی از ســخنرانی های خود گفته بود« :اقای
وزیر ارشاد در مصاحبه خود گفته به اقایان مراجع خبرهای
غلط می دهند .مرجعیت را زیر سوال می برید .کار به اینجا
رسیده که ارزش یک زن اوازه خوان در یک مملکت انقالبی
از مراجع تقلید باالتر شــده!؟ به افراد ولنــگار و الابالی در
جامعه امید می دهید که زن اوازه خوان ازاد شد ».
یک قطب جدید
امــا ماجــرای روحانــی و مخالفانش را می تــوان از
زاویه ای دیگر هم دید .به این معنا که می توان گفت ،در
سالی که گذشت به صورت محسوسی نسبت اصولگرایان
با دولت حســن روحانی تغییر کرد .به بیــان دیگر اگر در
روزهای ابتدایی تشــکیل دولت یازدهم و تــا چند ماه بعد
از ان اصولگرایان تمام تالش شــان این بــود که در عین
نقد ،به قطب مقابل دولت مســتقر تبدیل نشــوند ،نسبت
اصولگرایان با دولت حســن روحانی تغییر کرده این حاال
یک واقعیت است.
در سال 94اما در بخش های موثری از اصولگرایان
عالوه بــر تمدید و تشــدید نقــد ،میلی قابــل توجه برای
تشکیل قطب مقابل دیده شد.
پاشنه اشیل
همه به این مســاله اعتقاد داریم که حســن روحانی
تمام تخم مرغ هایش را در ســبد مذاکرات هسته ای چیده
بــود؛ از ابتدای تشــکیل دولتش تــا زمانی کــه برجام به
نتیجه رسید .او که می خواســت تکلیف پرونده هسته ای
را در مدت زمان یک ســال یکســره کند در نیمه دوم سال
94به ان ر سید .او اگر با همان جمله «می خواهیم کاری
کنیم که هم سانتریفیوژ ها بچرخد و هم چرخ کارخانه ها»
توانست در دو قطبی ایجاد شده ،فرد پیروز باشد ،در طول
مدت تشــکیل دولتش اما همچنان با چرخ کارخانه هایی
مواجه بود که به سبب تحریم کند می چرخیدند و البته چرخ
سانتریفیوژهایی که به جهت تداوم مذاکرات از حرکت باز
ایستاده بودند.
به یک معنا همــان نقطه قوت اقــای رئیس جمهور
اکنون به پاشنه اشیل دولت او تبدیل شده بود .درست در
همین میانه بود که طیفی از اصولگرایان نه لزوما به دلیل
رقابت های سیاســی که بر پایه تقابل برخی سیاست های
هســته ای دولت با اصولی که انها به ان اصرار داشــتند و
البته نگاه ارمانگرایانه ،به قطب مقابل دولت تبدیل شدند.
اگر شــیب حرف های این قطب در ماه هــای متعددی از
زمان بعــد از انتخابات 24خرداد کم بــود ،هر چه به پایان
مذاکرات نزدیک می شدیم این شــیب تندتر می شد .اگر
سعید جلیلی در تمام ماه های بعد از انتخابات سکوت پیشه
کرده بود و ترجیح می داد مقابل دولت مســتقر ،خاطرات
مناظره هســته ای با حســن روحانی را باز تعریف نکند ،در
کمیســیون برجام اما او ناگفته هایی پر حــرف و حدیث و
جنجالی را بر زبان اورد.
او رک و صریــح گفــت« :انانــی که ادعــا می کنند
سیاســت خارجی عرصه ارمان ها نیســت ،یــک نمونه از
کشــورهای غربی را نشان دهند که سیاســت خارجی انها
براساس ارمان هایشان طراحی نشده باشد .اینکه در توافق
ژنو می گویند ایران باید براســاس نیازهــای عملی که انها
تشخیص می دهند ،فعالیت هسته ای داشته باشد ،دقیقا
برمبنای ارمان انهاســت .ارمانی کــه در کتاب ژان الک،
در بحث شــهروند درجه یک و دو به ان اشاره شده و حفظ
مالکیت فعلی برای شهروند درجه یک را جزو توصیه های
جدی خود مطرح کرده و گفته که باید بــه بقیه تنها در حد
نیازهایش امتیاز داده شــود ».رئیس تیــم مذاکره کننده
سابق کشورمان با ذکر خاطره ای از دوران مذاکرات قبلی
یاداور شد« :طی شش ســالی که بنده مسئول مذاکرات
هســته ای بودم ،در اواســط مذاکرات ،همه دولت های
غربی طرف مذاکره ،یک دور کامل عوض شــدند و اتفاقا
در انتخابات هایی که در ان کشور ها انجام شد ،رقبای انها
به مسند قدرت رســیدند مثال در امریکا بوش رفت و اوباما
با شعار تغییر در سیاست خارجه بر ســر کار امد اما در روند
مذاکراتی انها کمتریــن تغییری ایجاد نشــد؛ چرا؟ چون
سیاست
مختصات یک قطب
پس تا اینجــای کار می تــوان به این نتیجه رســید
که طیفی از اصولگرایان بنا داشــتند قطب مخالف دولت
شــوند .به یک معنا انچه رخ داد این بــود که اصولگرایان
برای مواجهه با حســن روحانی د ِر سیاست ورزی شان را از
پاشنه سیاســت خارجی چرخاندند .محور سیاست خارجی
اما طیف هایی از اصولگرایان را متحد کرد و در عین حال
طیف هایی از انها را از یکدیگر دور کرد.
حسن روحانی بعد از انتخابات تمام توان خود را روی
پرونده هسته ای متمرکز کرد .پرونده هسته ای را از شورای
امنیت به وزارت خارجه اورد و با تمــام توان برای به نتیجه
رساندن ان مذاکره کرد .حتی او ترجیح داد قبح شکنی کند
و از گوشی تلفن ان هم از خاک امریکا شنونده حرف های
رئیس جمهــور ایاالت متحده باشــد .از همــان روزها اما
مخالفت با برخی اقدامــات روحانی در مــورد مذاکرات و
سیاســت خارجی موجب هم نوایی اصولگرایان شد .انها
بیشتر از مجلس همصدا با هم به نقد می پرداختند .کنش
انها که به واکنش حسن روحانی منجر می شد ،صف شان
را صاف تر و منظم تر می کرد.
انجا که علیرضا زاکانی و مهرداد بذرپاش در مجلس
نطق هــای منتقدانه ایــراد می کردند ،حســن روحانی در
دانشگاه و سفر استانی پاسخ های تن د روانه منتقدان می کرد
و در میانه همین مجادالت بود که پای رســانه ها به میان
می امد تا در یک صف ارایی مشخص ،موافقان و مخالفان
رئیس جمهور نمایان شــوند .از همین جا می شــد دید که
اصالح طلبان جانب حســن روحانی را گرفته اند و متقابال
اصولگرایان به قامت منتقد در امده اند.
سرهنگ و حقوقدان
قبــل از انتخابــات ،محمد باقر قالیباف در بســیاری
از نظرســنجی ها نفر اول بود .خیلی ها معتقد بودند که او
شانس اول رســیدن به صندلی ریاست جمهوری است اما
خیلی های دیگر که تحرکات سیاسی او را در سال ها اخیر
رصد کــرده بودند اعتقاد داشــتند که ممکن اســت برخی
اشــتباهات تاکتیکی انتخابات همانند سال 84موجبات
رئیس جمهــور نشــدن او را فراهــم اورد .حــاال اما برخی
معتقدند بخشی از ریزش ارای محمد باقر قالیباف به همان
مواجهه کالمی او با حســن روحانی باز می گشــت ،دقیقا
همان جا که حسن روحانی گفت «من سرهنگ نیستم ،من
حقوقدانم!» از ان زمان تا همین چندی پیش محمد باقر
قالیباف تمام تالشش را کرد تا قطب مقابل حسن روحانی
نباشد و خاطره ان روز سخت انتخابات فراموش شود.
پیش تر از محمد باقر قالیباف البته این سعید جلیلی
است که به تکرار حرف های سال 92می پردازد .او میان
طیف حزب اللهــی و اصولگرایان طرفــداران خاص خود
را دارد و اگــر در اینده باز هــم بنا بر تشــکیل یک قطب با
مختصات مواجهه از پاشنه سیاســت خارجی باشد ،قطعا
دبیر سابق شــورای عالی امنیت ملی اســت که می تواند
کاراکتر نفر اول را به عهده بگیرد.
او در نقدی از اوضاع حاضر گفته است« :در توافق
نهایی مذاکرات باید منافع کشــور و ملت به بهترین شکل
استیفا شــود« .فکت شیت» امریکا نقشــه راه این کشور
را در مذاکرات نشــان می دهد .در بحــث نظارت ،اژانس
طبق ان پی تــی نظارت را انجــام می دهــد .در مذاکرات
سال 82-84تعلیق غنی ســازی و اجرای پروتکل الحاقی
به طور داوطلبانه انجام گرفت که مجلس اجرای پروتکل
را متوقف کرد .در بیانیه لــوزان ،نظارت های غیرمتعارفی
مطرح کرده اند که قابل قبول نیست».
او حتی درســت در شــرایطی که حســن روحانی به
صورتی قاطع به دفــاع از ان پی تی می پــردازد به نقد این
پروتکل پرداخته است« :در ان پی تی برای اعضا تکالیف
و حقوقی تعیین شده است .هر معاهده ای هم وقتی توازن
دارد که بین حقوق و تکالیف ان توازن وجود داشته باشد؛
یعنی اگر تکالیفی را طرفی انجام داد اما نتوانست از حقوقی
برخوردار باشــد ،این معاهده بی معناست .تکالیفی انجام
می شود تا از حقوقی برخوردار شــود .مطابق با ان پی تی،
یکی از حقوق هسته ای اعضا این اســت که می توانند از
تاسیساتی که سوخت هسته ای دارند ،استفاده کنند؛ مثل
نیروگاه بوشــهر .اما این کف حقوق است .همین نیروگاه
بوشــهر را قرار بود المان ها انجام بدهند .اما با ســرنگون
شــدن دیکتاتور و بــه وجود امــدن جمهوری اســامی،
مساله اقای دکتر!
این تحلیل حتما یک ســویه خواهد بود اگر بگوییم
همه اصولگرایان به چنین رویکــردی در مواجهه با دولت
رســیده بودند .نکته این اســت که ما در بخش مهمی از
اصولگرایان با پدیده ای به نام علی الریجانی مواجه شدیم
که اکنون نزدیک ترین رابطه با حسن روحانی را دارد .او در
مقاطع فراوانی به یاری او رفته و حتی هزینه های حمایت
از دولت را هــم پرداخته اســت .او در روزهــای تصویب
برجام در مجلس همه کار بــرای دولت یازدهم انجام داد.
خیلی ها اعتقــاد دارند اگر علی الریجانــی رئیس مجلس
نهم نبود برجام نمی توانســت الاقل به این زودی از مانع
پارلمان رد شود.
هر چه هســت حاال که توافق هســته ای بــه نتیجه
رســیده ،روحانی و مخالفانش حتما یک زمین بازی جدید
تعریف خواهند کرد .البته این به این معنا نیســت که این
زمین بازی در حوزه سیاست خارجی نخواهد بود بلکه شاید
این حوزه سر رشته ای باشد بر شکل گیری یک میدان تازه
رقابت .ســال 95برای هر دو طرف این ماجرا بسیار مهم
است .ســال قبل از انتخابات اســت .روحانی می خواهد
بماند و مخالفانش می خواهند او از پاستور برود.
مثلث | شماره 302
اکنون در اســفند ماه این چنین است
که حســن روحانی بعد از رســیدن به
توافق هســته ای ارام تر از گذشــته
شــده اســت .لحــن او در مواجهه با
منتقدانــش تغییــر کــرده اگر چــه
همچنــان طعنه هایی را می شــود در
سخنرانی هایش دید
انتقادهای اقا سعید
سیاست
براساس ارمان هایشان پشت میز مذاکره می نشینند».
این اظهارنظر می توانست واکنشی باشد به این جمله
حسن روحانی که گفته بود« :تهدیدها ،فرصت ها و منافع
مشترک اســاس بحث سیاست خارجی اســت و اصول و
ارمان در سیاست خارجی بحث نمی شود .مگر ما در مرحله
اول در توافق ژنو ارمان و اصول را معامله کردیم؟ ما با هم
حرف زدیم و توافق کردیم».
در سال 94اما در برخی مواقع دیده شد که محمد باقر
قالیبــاف یاد مناظره هــا را زنده کــرده اســت .محمد باقر
قالیباف ،شــهردار تهران بــا انتقاد از برخــی رویکردهای
کنونی دولــت یازدهــم گفته بــود« :از امام یــاد گرفتیم
دســتمان را روی زانوی خودمان بگذاریم و بلند شــویم.
درســت اســت که تحریم هــا اقتصادمان را تحت فشــار
قــرار داده ولــی این فقط بــه خاطــر تحریم ها نیســت.
بی برنامگی و ضعف مدیریت در این دولت و دولت پیشین
از تحریم ها هم موثرتر اســت .امریکا نباید احساس کند
که ما وابسته به تصمیم و اراده او هستیم .انقالب و جنگ
ثابت کرده که ما وابســته بــه هیچ کس نیســتیم .بعضی
دلشــان می خواهد همه چیز را دوقطبی کننــد .باور کنیم
مسائل اصلی کشور دوقطبی نیست .ان چنان که در زمان
انتخابات ،مســائل کالن نظام را دوقطبی کردند و کاش
نمی کردنــد .نباید دوران «بگم بگم» بــه دوران «تقصیر
قبلی هــا بود» تبدیل شــود .معتقــدم با در پیــش گرفتن
یک راهبرد صحیح اقتصــادی ،رســانه ای و منطقه ای،
دولت می توانســت به یکی از بهتریــن توافق های تاریخ
ایران دســت یابد اما متاســفانه رویکرد مدیریتی دولت در
دو سال گذشــته شــرایط را به گونه ای رقم زده که جامعه
حس می کند انرژی مســئوالن به جای حل مشکالت انها
صرف مساله سازی هایی می شــود که هدف از ان وابسته
کردن کشــور به مذاکرات هســته ای و گریزناپذیر نشان
دادن توافق به هر قیمت اســت .گویی هدف دولت برای
دســتیابی به توافق ،رفع تحریم ها نیست بلکه جلب ارای
سیاسی برای پیروزی در انتخابات اتی است».
شهردار تهران البته اضافه کرده بود« :ما باید تاریخ
را ایینه عبرت خود کنیم .تاریخی که به ما می گوید گره زدن
همه امور کشــور به راضی کردن بیگانــگان نتیجه ای جز
سرنگونی دولت ملی دکتر مصدق نداشت» .
مدعیان دموکراسی تعهد را یکطرفه لغو کردند .پس از انکه
قرار شد روس ها وارد کار شوند 10 ،دور مذاکره بین ال گور
معاون اول رئیس جمهــور وقت امریکا ،با نخســت وزیر
وقت روســیه برگزار شــد تا بتوانند مانع حضور روس ها در
بوشــهر بشــوند .اینها صرفا برای یک نیروگاه با ســوخت
هســته ای که از جای دیگری بیاید اتفاق افتاد .اما نکته
مهمتر این اســت که مطابق با ان پی تــی همه اعضا حق
داشــتن چرخه سوخت هســته ای را دارند ،چرخه سوخت
هسته ای یعنی چه؟ مختصرا یعنی اینکه کیک زرد ،انچه
از معدن می اورند ،تبدیل به UF6و گاز می کنند ،سپس در
دستگاه های سانتریفیوژ غنی سازی شــود و پس از ان به
صفحه سوخت تبدیل و مورد استفاده قرار گیرد .برای این
حق هم در ان پی تی هیچ گونــه محدودیتی وجود ندارد.
تنها دو قید وجود دارد؛ یکی اینکه این غنی سازی باید زیر
نظر اژانس باشــد و دوم اینکه مصرف ان صلح امیز باشد.
ممکن است کشوری مثال برای مصرف سوخت زیر دریایی
نیاز به غنی سازی 50در صد داشته باشد .از نظر ان پی تی
داشــتن ان هیچ ایرادی ندارد و ممنوع نبــوده و حق همه
اعضاست .نکته مهم دوم این است که اعضا بنابر ان پی تی
می توانند هر قدر تاسیســات بخواهند بسازند .تنها قیدی
هم که اینجا وجود دارد ،این است که این تاسیسات باید
زیر نظر اژانس ساخته شود .این زیر نظر اژانس بودن هم
ضابطه هایی دارد .این گونه نیست که اگر امروز تاسیساتی
را می خواهی بسازی از همین امروز باید اژانس را در جریان
بگــذاری 180 .روز قبل از تزریق گاز ،کشــور باید اژانس
را مطلع کند .نکته جالبی که اینجا در رابطه با تاسیســات
وجود دارد ،این اســت که طرف مقابل مــا می گوید فردو
نباید وجود داشته باشد .می گویند فقط نطنز وجود داشته
باشد ولی فردو نباشد .می گوییم مگر نطنز زیر نظر اژانس
و دوربین هــا و بازرس هــای ان نیســت؟ می گویند چرا.
می پرسیم پس فرق نطنز با فردو چیســت؟ چرا می گویید
فردو نباید باشد؟ پاســخی که می دهند این است که فردو
چون زیر کوه است ،اگر بمبارانش کنیم خراب نمی شود.
به صراحت چنین می گویند که این نشــان دهنده وقاحت
دشمن است .اینکه عنوان می شود چرا بی اعتمادید؟ باید
گفته شود که طرح فردو نشان دهنده بی اعتمادی است .در
فکت شیت امریکایی ها نوشته در فردو نباید حتی یک گرم
مواد هسته ای باشــد .می گویند در اینجا نباید غنی سازی
صورت بگیــرد .مگر غنی ســازی و تاسیســات حق همه
اعضا نیست».
197
سیاست
بهشت و جهنم منتقدان
سیاست
198
مثلث | شماره 302
عباس سلیمی نمین و محمد قوچانی درباره شیوه مواجهه دولت روحانی با مخالفانش بحث کردند
مثلث :با تشــکر از دو میهمان محترم ،بنا داریم
در این مناظره به موضوع مخالفان اقای روحانی
بپردازیم و از این زاویه ،مسائل پیش امده میان
رئیس جمهــور و منتقدانش در دوســال اخیر را
بررسی کنیم.
سلیمی نمین :من از جناب اقای قوچانی و مجله
تشکر می کنم که به مساله بسیار مهمی پرداختید .این یک
بحث بسیار ریشه ای اســت .واقعیت این است که سامانه
سیاسی کشور ،مولد نیست ،یعنی ما در قبال هزینه هایی که
نسبت به چرخش قدرت و نسبت به غایت سیاسی گروه های
مختلف پرداخت می کنیم بهره بــرداری الزم را نداریم .در
قبال این سرمایه گذاری برای سالیق مختلف علی القاعده
باید تولید فکر و تولید اندیشه داشته باشیم .کجای کار ایراد
دارد که ما از ِق َبل این فعالیت ها بهره الزم را نمی بریم؟ ما در
مقام نقد دولت کنونی برمی اییــم ،مرادمان قطعا به دولت
اقای روحانی نیست .این بحث به گذشته هم برمی گردد.
فکر می کنم منتقدین اقای روحانی را می توانیم به دو دسته
اکثریــت و اقلیت تقســیم کنیم .اکثریــت منتقدین اقای
روحانی ،اقتصادی و اجتماعی هستند و اقلیت منتقدین،
سیاسی به شــمار می روند .حتی ان اقلیت سیاسی هم به
نظر من خاستگاه شان را از طریق مسائل اقتصادی پیگیری
می کنند .این اکثریت را می توانیم به دو دسته تقسیم کنیم ؛
ی جریانات مردم نهــاد اجتماعی و دیگــری مجموعه
یکــ
کارشناسان اقتصادی که نســبت به مدل اقتصادی اقای
روحانی ایراداتی دارند .پس ان اکثریت یکی از جانب قشر
توده های مردم است که در قالب نهادهای مردمی مسائلی
را مطرح می کند و دیگری کارشناســانی کــه واقعا فقط از
منظر نگاه کارشناسی نقدی ارائه می دهند و هیچ خاستگاه
سیاسی هم در این زمینه ندارند .اما اقلیتی که منتقد اقای
روحانی هستند ،قطعا بحث هایی در مورد مطالبات قدرت
دارند .یعنی در خاستگاه شان بحث صرفا مسائل نقد نیست.
یعنی نگاهی به قدرت دارند و در قالب چالش قدرت ،مسائل
سیاسی خودشــان را پیگیری می کنند .این ها هم بخشی
از منتقدین اقای روحانی محسوب می شوند .بنابراین اگر
خواسته باشــیم از لحاظ طبقاتی بگوییم ،عمده منتقدین
اقای روحانــی را می توانیــم در قالب مســائل اجتماعی و
اقتصادی تعریف کنیم .اینکــه در مقدمه خدمتتان عرض
کردم که ما بهره نمی گیریم به خاطر اینکه دولت ها دوست
دارند بالفاصله همه منتقدین خودشان را در یک چارچوب
قرار دهنــد و بعد یک حکم برایشــان صــادر کنند .همین
امر،مشکلی جدی به وجود اورده است .اگ ر منتقدین اقای
روحانی از هم تفکیک شوند و برخورد متفاوتی با انها صورت
گیرد ،وضعیت مان خیلی متفاوت از انچه االن هست ،بود.
متاسفانه از گذشته با این شیوه که دولت اقای روحانی دنبال
می کند اشنا هستیم .یعنی اقای احمدی نژاد ،اقای خاتمی
و اقای هاشمی هم اینگونه برخورد می کردند .سعی می کرند
با منتقدین دلسوز و منتقدینی که نگاه به قدرت دارند یعنی
درواقع خاســتگاه قدرت دارند و در چالش قــدرت با او نقد
می کنند با همگی به یک صورت و یک شیوه برخورد کنند.
اقای خاتمی هر 9روز یک بحران را مطرح می کرد .اقای
هاشمی بارها و بارها بحث اینکه علیه من توطئه می کنند را
به میان می اورد .حتی کارهای بسیار لطیف دانشجویی را
برنمی تابید یا الاقل با دیگــران با هم پیوند می زد .بنابراین
مشــکل اصلی درمورد نقد به این برمی گــردد که دولت ها
قبل از روی کار امدن این ظرفیت را در خودشــان شــکل
نمی دهند که حکومتداری و اداره دولت ،سختی هایی دارد
و برای این سختی ها باید بردباری ها و تحمل هایی را در خود
به وجود اورده و نهادینه کنند تا بتوانند از نقد به عنوان یک
فرصت استفاده کنند .نسبت به نقد،نگاه «فرصت بودن»
نداریم .حتی نقدهای غیرمنطقی هم می تواند برای دولتی
که هدفش رشــد جامعه اســت ،یک فرصت باشد .دولت
باتوجه به امکاناتی که دارد ،رسانه هایی که در اختیار دارد،
امکانات مالی که در اختیــار دارد ،می تواند حتی نقدهای
غیرمنصفانه را تبدیل به یک فرصت برای پاســخ دادن به
انها کند و هم سطحی بودن نگاه انها را برای جامعه روشن
کند و هم در قالب پاسخ دادن اطالعاتی را به جامعه عرضه
دارد که این برای جامعه یک ظرفیت در مقام قضاوت بین
نقد و یک پاسخ باشد و بتواند باعث رشد جامعه شود .امروز
عالوه بر اینکه به نقد یک نگاه بســیار منفی دارند به دلیل
شکنندگی که در دولت ها ایجاد می شــود ،حتی نسبت به
نقدهای منصفانه و معقــول هم گاردگیــری و بی اعتنایی
وجود دارد .در این مورد بدتر از همــه ،اصال اعتنا نکردن
اســت .وقتی به عنوان نخبه به دولتی نامه ای می نویسید
علی القاعده اگر ان دولت ادعای توجه به نخبگان را داشته
باشد باید پاسخ دهد .ولو اینکه پاسخ بسیار مختصری دهد
و تشکر کند از اینکه نقطه نظراتتان را منعکس کردید .ولی
بارها در دولت کنونی دیدیم که به نخبگان هم جواب داده
نمی شود .یعنی در سطح نخبگان هم پاسخی که احساس
شود دولت قدردان تذکری یا انتقال نظری هست را دریافت
نمی کنیم .بنابراین تبعات و مشکالتش می تواند قابل رصد
در همه بخش های جامعه باشد.
قوچانی :من هم از اقای سلیمی و هم از مجله مثلث
برای برگزاری این جلسه تشــکر می کنم .فکر می کنم که
موضوع مناظره ،بحــث مهمی اســت .به خصوص که ما
درســال 95اماده انتخابات ریاســت جمهوری می شویم و
اقای روحانــی و حامیان اقای روحانی دوبــاره باید در مورد
این موضــوع یعنی تداوم دوره ریاســت جمهوری ایشــان
فکر کنند .عطف به فرمایشــات جناب اقای سلیمی اگر ما
بخواهیم فقط به یک دولت توجه کنیم ،قاعدتا نمی توانیم
خیلی جواب درســتی پیدا کنیــم .چون این رفتــار ،رفتار
مشترکی است که حداقل بین دولت هایی که بعد از جنگ
در این کشور سر کار امدند وجود داشته است .اجماال هم
می توان پذیرفت که دولت ها بعضی اوقات در برابر حمالت
2
اتحــاد حقیقی رهبری و ریاســت جمهوری تضعیف شــده
کشور اسیب دیده است .در دوره اقای خاتمی هم حداقل
تا ســال 79و 80دوره بسیار خوبی داشــتیم .اما متاسفانه
پس از ان به علت تندروی برخی اصالح طلبان و کارشکنی
اصولگرایان و دامن زدن به حاکمیت دوگانه این هماهنگی
کم شد .البته رهبری همیشــه از دولت ها به عنوان جایگاه
حقوقی حمایــت کرده اند ولی رابطه شــخصی ایشــان با
دولت های اصالح طلب هم رابطه بسیار خوبی بوده است.
اوج این تمایز در دوره اقای احمدی نژاد بود که با رفتاری که
او برای خانه نشینی انجام داد ،شکل دیگری گرفت و اگر
به یاد داشته باشــید این بحث به صورت جدی مطرح شد
که نظام جمهوری اسالمی به ســمت نظام پارلمانی برود.
حداقل به ســمت نظام نیمه پارلمانی رود و حتی بخشی از
نمایندگان مجلس که به جریان اصولگرا نزدیک هستند،
گفتند که ما طرحی را امــاده کردیم گرچــه در نهایت این
موضوع رها شد .به نظرم تا زمانی که این خالء حقوقی وجود
دارد باید از راه حقیقی ان را پر کرد .یعنی تا زمانی که رهبری
حامی رئیس جمهور باشــند (مانند ماجرای برجام) امکان
این اسیب وجود نخواهد داشــت اما تالش ما باید تقویت
این رابطه حقیقی باشــد نه تضعیــف ان و ایجاد حاکمیت
دوگانه .این بحث حقوقی ماجرا .مساله دوم ساختار سیاسی
و تشکیالتی کشور است .مساله دوم ،بحث فقدان حزب
در کشــور ماســت .دولت های ما اکثرا منکر این شدند که
ما حزبی هستیم و این را با افتخار به هم اعالم می کردند.
شــاید تجربه بد حزب توده و همینطور تجربه ناخوشــایند
حزب جمهوری اسالمی و تضادی که به وجود اورد ،باعث
شد که...
سلیمی نمین :پایان ناخوشایند.
قوچانی :بــه هرحال ایــن اتفاقی کــه به وجود
امد باعث شــد که هم مــردم ما و هــم سیاســتمداران از
حزبی نامیدن خودشــان ابا کننــد .اما مشــکل اصلی که
وجود دارد دو پدیده است؛ نخســت به وجود امدن احزاب
معروف به دولت ساخته و دوم ،به وجود امدن دولت هایی
که خودشــان را در مقام حزب می بینند .یعنــی به هر حال
(باز هم با اینکــه نمی خواهم خیلی به اقــای احمدی نژاد
بپردازم ولی بــاب هر بحثی کــه باز می شــود می بینم که
حادترین شــکلش در دوره ایشــان رخ داده است!) وقتی
رئیس دولت وقــت (اقای محمــود احمدی نژاد) دســت
معاون و رئیس دفتر خودش (اقای اسفندیار رحیم مشایی)
را می گیرد و می گوید من یک ســاعت مرخصی گرفته ام و
مثلث | شماره 302
و انتقادات بی تاب می شــوند و این بی تابی شــان را گاهی
اوقات به شــیوه هایی بروز می دهند که شــاید خیلی مورد
پســند مخالفان و منتقدانشان نباشــد .فکر می کنم خیلی
نباید وقتمان را صرف این جزئیات کنیم .بعضی هایشــان
به نظر من اگر قابل دفاع نباشد،قابل درک است و بعضی ها
هم قابل دفاع یا حتی درک هم نیســت .ولی اگر بخواهیم
به این موضوع بپردازیم که چــرا نهاد دولت ،یعنی هر چند
رئیس جمهوری که در این ادوار داشتیم ،دچار یک موقعیتی
می شوند که امیزه ای از «حاکمیت و اپوزیسیون» است ،به
نظرم باید در دو سرفصل صحبت کنیم؛ اول ساختار حقوقی
و قانونی کشــور و دوم ساختار سیاســی و حزبی کشور .در
بحث اول من فکــر می کنم مــا نیازمند تدقیــق در قانون
اساسی هستیم .از نظر بنده (که فکر می کنم خیلی ها هم
این نظر را دارند) قانون اساسی ،ما را در یک وضعیتی قرار
می دهد که دولت ها در ان دچار بحران موقعیت می شوند
یعنی هم مســئولیت دارند و هم ندارند! هــم قدرت دارند و
هم قدرت ندارند! مسئولیت دارند اما قدرت ندارند و قدرت
دارند اما مسئولیت ندارند! ان مباحثه هایی که در ماه های
اخیر به خصوص راجــع به نقش رئیس جمهــور در اجرای
قانون اساسی با بعضی از مقامات دیگر به خصوص رئیس
قوه قضائیه و مقامات دیگر پیش امده ،مباحثات بی ربطی
نیســتند .ما یک مشــکلی در دهه 60بین نخســت وزیر و
رئیس جمهور داشــتیم کــه در مقاطع مختلف بــروز پیدا
می کرد .فــرق هم نمی کــرد که رئیس جمهور چه کســی
باشد یا نخست وزیر چه کسی باشــد .به نظر من ربطی هم
به فردیت این افراد نداشت بلکه بر اساس ساختاری که در
قانون اساسی تعریف شده بود ،وضعیت به گونه ای شکل
می گرفت که این تضاد به وجود می امد .این تضاد فی نفسه
خودش هم مهم نیســت بلکه اطرافیان و کســانی که دور
و بر این دســتگاه ها قرار می گیرند انها را در موقعیتی قرار
می دهند که دچار این تضادها می شــوند .البته این قاعده
عام اجتماعی است و در همه حکومت ها هم صدق می کند.
در جمهوری فرانسه سال ها این بحث وجود داشت و قانون
اساســی ما هم که ملهم از نظام فرانســه بود چنین است.
به نظرم در مورد بحث رئیس جمهور بعــد از جنگ هم این
اتفاق افتاده یعنی ضمن اینکه قانون اساسی ما اختیارات
رئیس جمهور را افزایش داده اســت جز در مقاطعی که در
سطوح عالی حاکمیت ،همدلی کاملی وجود داشته (که به
نظرم در سال های اول دوره ریاست جمهوری اقای هاشمی
بوده) در مقاطع دیگر به شکلی به وجود امده که شخصی
که خــودش را در مقام رئیــس دولت می بینــد ،خودش را
همزمان اپوزیسیون هم می بیند .در واقع افرادی بوده اند
که سعی کرده اند به این موقعیت دامن بزنند و از درون این
نظم حقوقی یک حاکمیت دوگانه به وجود اورند .این یک
ُبعد است که به لحاظ حقوقی به نظرم قابل بحث است .به
نظرم در اغاز دهه چهارم انقالب نیازمند این هستیم که به
این موضوع فراتــر از اتهام تجدیدنظرطلبــی و براندازی و
اینها فکر کنیم .همان طور که در ســال 68به این موضوع
فکر کردیم اگر دقت بفرمایید در اواخــر دوره احمدی نژاد
این اختالفات به اوج خودش رسید اما جالب اینجاست که
اتفاقا در دوره اصالح طلبان این مناسبات خیلی تضاد پیدا
نکرد .چون شــکاف های حقوقی را با اتحاد حقیقی میان
رهبری و ریاســت جمهوری پر می کردیم .به نظرم یکی از
بهترین دوره های هماهنگی بین رهبری و ریاست جمهوری
در دوره اقــای هاشــمی و به خصوص در چهار ســال اول
دوره اقای هاشــمی بود .ان جمله ای کــه رهبری در مورد
اقای هاشمی در پایان دوره ریاست جمهوری شان گفتند،
جمله مهمی است که «هیچکس برای من اقای هاشمی
نمی شود» .شاید برخی بگویند این یک رابطه شخصی بود
اما به هر حال ما همیشه از رابطه شخصی سازنده رهبری و
ریاست جمهوری به نفع کشور سود برده ایم و همیشه وقتی
مناظره عباس ســلیمی نمین و محمد قوچانی را
می توان از ان جهت حائز اهمیت دانست که هرکدام
از این دو نفــر به نوعــی نماینده یک نــوع از تفکر در
جامعه سیاسی امروز ما به شــمار می روند .یک طرف
این مناظره بر این باور است که حسن روحانی توجهی
به حرف های منتقدان ندارد و از این منظر او دچار یک
نقطه ضعف است .طرف دیگر اما اصرار دارد که حسن
روحانی تاکنون با منتقدانش خوب تا کرده و اتفاقا این
منتقدان هستند که در مواجهه با رئیس جمهور مستقر
زیاده روی می کنند .انها یعنی محمد قوچانی و عباس
ســلیمی نمین مناظره ای داغ ،جنجالی و پایان ناپذیر
در تحریریه مثلث داشتند .حتی زمانی که در اواسط
مناظره برای استراحت توقفی داده شد ،انها همچنان
به بحث مشغول بودند و این مناظره حتی بعد از پایان
جلسه هم ادامه یافت .از انها برای وقتی که در اختیار
هفته نامه مثلــث قرار دادند متشــکریم .نــام برخی
رسانه ها در این مناظره اورده شده که می توانند پاسخ
خود را در اختیار مثلث قرار دهند.
می خواهم ایشان را به عنوان نامزد ریاست جمهوری مطرح
کنم روشن است که یک خالء سیاســی یا قانونی در ایران
وجود دارد .مــن اصل ایــن کار را رد نمی کنم .معتقدم که
این حق اقای احمدی نژاد به عنوان یک سیاستمدار بوده
که این کار را انجام دهد اما ســاختاری که درســت شــده،
ساختار مناسبی نیســت .اســتفاده از دولت به عنوان یک
حزب کار غلطی است .یعنی اگر حزبی وجود داشت و اقای
احمدی نژاد به جــای اینکه اینقدر حــزب را تحقیر کرده و
زیر سوال ببرد از یک حزب سیاسی خاص دفاع می کرد یا
حتی یک حزب سیاسی تاسیس می کرد هیچ نیازی نبود که
رئیس جمهور از نهاد ملی دولت خرج کند .به نظرم ما باید
ن از درون نظام جمهوری
به این عارضه های نیاز طبیعی ما
اسالمی پاسخ دهیم .نظام جمهوری اسالمی یک مبنای
اعتقادی دارد که ثابت اســت و یک ظاهر اجرایی دارد که
باید ان را بهینه کرد...
سلیمی نمین :هم ثابت ها جایگاه قانونی دارد و
هم متغیرها جایگاه قانونی دارد.
قوچانــی :بلــه ،قانونی اســت .به یــاد دارم که
نقل شــده بود اقای خاتمی حضور رهبری بــرای نامزدی
ریاست جمهوری در سال 1376رســیدند و گفته بودند که
من والیت فقیه را در چارچوب قانون اساسی قبول دارم .ما
باتوجه به همین چیزهایی که از ِ
خود دوســتانمان شنیدیم
البته نمی دانم که چقدر موثق باشد اما از رهبری نقل شده
بود ؛ بله من هم این ایده شــما را قبــول دارم اما رهبری در
چارچوب قانون اساسی هم اختیارات بسیار زیاد و تعریف
شده ای دارد و این از نظر اصالح طلبان یک حرف حقوقی
پذیرفته شده است .یعنی اتفاقا ما اینجا با این بخش از نظم
سیاسی حقوقی هیچ مشکلی نداریم .مساله ای که وجود
دارد تنظیم مناســبات سیاســی و حقوقی میان نهادهای
قانونی کشــور اســت که به نظر من افرادی سعی می کنند
خارج از این ساختار ان را بر هم بزنند که اشاره می کنم.
سلیمی نمین :نخیر ،ایشان اصال در همین جمله
می گویند که رهبری بیشتر از دیگران موظف است خودش
را در چارچوب قانون ببیند.
قوچانی :ان چیزی که وجود دارد بخشــی از این
تنش ها به نظر من به کسانی برمی گردد که سعی می کنند
این روابط را مشوش کنند و این بیش از همه به اصولگرایان
برمی گردد.
سلیمی نمین :نه ،نه .می خواهم بگویم جزئیات
این بخش هرچه باشد شما هم البته نظراتتان قطعا محترم
است .این با بحث روی میز خیلی تفاوت دارد .بحث روی
میز ما االن...
مثلث :اقای قوچانــی که بحث اقــای روحانی را
بگویند به بحث برمی گردند.
ســلیمی نمین :خب ،ایــن چیزهایــی که االن
ایشــان فرمودند ،پاســخ مرا می طلبد و بعد ما می کشیم و
می رویم وارد یک وادی دیگر می شویم .یعنی من راجع به
فرمایشات ایشان قطعا توضیحاتی دارم که بحث به طرف
دیگری می رود.
مثلث :فکر می کنم اقای قوچانــی راجع به اقای
روحانی بگویند و شما هم نکات تان را بفرمایید،
دوباره به بحث برمی گردیم.
قوچانــی :ما ادامــه می دهیم شــما اگر صالح
دانستید ادامه می دهیم و اگر هم دوستان صالح دانستند
این بخش را حذف می کنند.
ســلیمی نمین :نــه ،مــن می گویم ایــن بحث
دستخورده می شود درحالی که بحث بسیار خوبی است.
مثلث :اقای قوچانی شــما توضیح دهید؛ مثلث
می تواند یکبار دیگر راجــع به این موضوع بحث
کند و همان را به مثابه پاسخ می گذارد.
قوچانی :ایشــان هرجا الزم داشــتند جواب مرا
سیاست
سیاست
199
سیاست
بدهند اما بحث من کامال با موضوع جلســه مرتبط است.
ببینید! در خالء حقوقی موجود درباره اختیارات دولت و نیز
در خالء سیاسی موجود ارباب فقدان نظام حزبی در کشور
یک اتفاق در سال های پس از 1368به بعد به خصوص از
1388به بعد رخ داده و ان رویداد این است که اصولگرایان
چون خود را صاحب «گفتمان انقالب اسالمی» می دانند
و خــود را عین نظــام می پندارند می خواهنــد مثل «حزب
حاکم» در یک نظام تک حزبی عمل کنند درحالی که این
با ماهیت نظام جمهوری اســامی در تضاد اســت .اینکه
برخی نظریه پــردازان اصولگرا می گویند ما راســت و چپ
نداریم بلکه انقــاب و ضدانقالب داریم ناشــی از همین
تحلیل اســت که خود را در مرکز انقــاب و حریف را عین
ضدانقالب می دانند درحالی کــه اتفاقا یکی از مزیت های
سیاسی انقالب اســامی و جمهوری اســامی نسبت به
رژیم سابق در این بود که جناح بندی سیاسی در ان بی ریشه
و «حکومت فرموده» نبوده و نیســت.محمدرضا شاه انجا
یک زمانی به ایــن نتیجه رســید که یک حــزب اقلیت به
وجود اورد و یک حزب اکثریت! یک نمایش شــاه فرموده
به شــوخی می گفتند« :حزب ایران نوین زنــده باد ،اندکی
هم حزب مردم پاینده باد!» امــا دو جریان اصالح طلب و
اصولگرا در جریان انقالب و جمهوری اسالمی دو جریان
اجتماعی سیاسی اند.
می خواهیــم بگوییم چپ و راســت یــا اصالح طلب
و اصولگــرا یــا هــر چیــز دیگــر نمی توانیــم ایــن اصل
جامعه شناختی تکثر سیاســی را منکر شویم ...اینکه یک
جریان سیاسی می کوشــد برخالف مشــی رهبری خود را
حزب نظــام جلوه گر کنــد و دیگری را حزب اپوزیســیون،
ریشه بحران سیاسی در کشور است .ایران هرگز مثل چین
یا شوروی نیست که یک حزبی شــود .حزب رستاخیز هم
موفق نبود و به انقالب انجامید .اگر گروهی فکر می کنند
وقتی اقای روحانی به مخالفش
می گوید که بروید به جهنم ،ایا روابط
عمومی در این قضیه مقصر است؟
یعنی چه که دولت روحانی انتظار
دارد صداوسیما بشود روابط عمومی
رئیس جمهوری؟
سیاست
200
مثلث | شماره 302
من قبول ندارم که اصالح طلبان
نیروهــای جنجالی شــان را تعدیــل
کرده اند
قــوه مجریه مهم تریــن نهادی
اســت کــه می توانــد اســتبداد رای
ایجاد کند
اصولگرایی مثل حزب خلق چین است اشتباه می کنند .ان
هم حزبی که همیشه در به دست اوردن دولت ها ناکام بوده
و در نتیجه نقش اپوزیسیون از موضع باالی دولت اعم از
ی و روحانی و حتی احمدی نژاد
موسوی و هاشــمی و خاتم
را بازی می کند و حتی مســئولیت احمدی نژاد را که خود را
اصولگرا می دانست نمی پذیرد .این جریان است که با تصور
حزب حاکم اما منتقد مناســبات سیاســی را در ایران برهم
می زند و میان مقامات عالیه کشور اختالف ایجاد می کنند.
سلیمی نمین :این تصور کیست؟
قوچانی :من فکر می کنم کــه اکثریت چهره ها
جریان های اصولگرا با ایــن منطق با جریان مقابل برخورد
می کنند.
سلیمی نمین :به طور مشخص کی؟
قوچانــی :ایــن یــک تفکــر غالــب در جریا ن
اصولگرایی است اما فکر می کنم جبهه پایداری و جمعیت
ایثارگران نماد ان هستند.
ســلیمی نمین :اقای توکلی با این فکر مخالف
است ،بنده مخالفم و بارها موضع گرفتیم و گفته ایم برخی
از نیروهایی کــه در جریان اصالح طلب هســت ،بســیار
اصولگراتر از...
قوچانی :شــما به همیــن تعبیر خودتــان دقت
بفرماییــد :می گوییــد بعضی هایشــان اصولگراتــر از
اصالح طلب ها هســتند! یعنی معیار اصولگرایی اســت و
اصل اصولگرایی است و اصالح طلبی فرع است!
سلیمی نمین :اصول یک مبانی است که مردم
حول ان اتحاد و اتفــاق کرده اند .یک مبانی اولیه که حاال
این مبانی هم از اسالم گرفته شده و موجب وحدت جامعه
شده است.
قوچانــی :حتی فهــم ما از اســام هــم با فهم
اصولگرایان متفاوت است...
سلیمی نمین :یک سری مبانی یک قدرت ملی
را در ایران شکل داده است .هر ان کس که در ایران...
قوچانی :این مبانی چیســت؟ چــرا مبهم و کلی
حرف می زنید؟ کسی در این کلیات حرفی ندارد ،اختالف
در جریانات است...
ســلیمی نمین :ایــن مبانی عدالت اســت ،این
مبانی موضع داشــتن در برابر تجاوزات بیگانگان و اصال
ظلم ستیزی است.
قوچانی :اجازه می دهید که درباره اینها یک مقدار
جزئی تر و عینی تر صحبت کنیم؟
سلیمی نمین :اشکالی ندارد.
قوچانی :سخن گفتن از اسالم و ایران و عدالت
به عنوان اصول کلی به طرح بحث ما کمک نمی کند چون
همه جناح های درون نظــام انها را قبول دارنــد اما از همه
انها تفاسیر متفاوتی وجود دارد .انچه به حل مساله کمک
می کند تعیین این ارزش ها در قانون است که هر دو جریان
ان را قبول دارند یا حداقل ادعا می کنند قبول دارند...
سلیمی نمین :اصال اینها در مبانی هم هست .در
قانون اساسی هم اینها هست.
قوچانی :ایــن ارزش ها صــورت ارمانــی دارند
و برای اجــرا باید به صــورت قانون درایند .مــن می گویم
گفتمان انقالب اســامی محدود به اصولگرایان نیست.
همه کسانی که سال 1357در صف انقالب بوده اند حتی
نهضت ازادی در چارچوب گفتمان انقالب اسالمی هستند.
شما فیلم های اول انقالب را ببینید در کنار امام چه کسانی
هستند .چطور می شود گفت مهندس بازرگان و دکتر یزدی
و اقای هاشمی ضدگفتمان انقالب اسالمی هستند .ممکن
است شــما تعبیرات انها را قبول نداشته باشــید .اما تاریخ
را نمی توانید انکار کنید ...حداقــل ان موقع در چارچوب
بودند...
سلیمی نمین :نه ،همان موقع هم در ان چارچوب
نیست ،دقت کنید! من این توضیحات بعدی ایشان را هم
خارج از موضوع می بینم .یعنی ببینید این درواقع پرداختن
به یک موضوع دیگری است که در چارچوب بحث ما نیست
البته باز هم بحث خوبی است .اما اصال بحث هایی که در
مورد اقــای روحانی داریم را نمی توانیم بــا این مدل پیش
ببریم .رکود یک مفهوم دارد و نمی توانید بگویید که شــما
از رکود یک برداشت می کنید و ایشان یک برداشت دیگر.
قوچانی :چرا قطعا این هم می شود .حتی از رکود
هم می تواند چند قرائت داشت .در علوم انسانی امر قطعی
مانند علوم طبیعی و مهندسی وجود ندارد...
سلیمی نمین :نخیر ،نخیر .ولی توسعه سیاسی
و مردمساالری مواردی اســت که هرکسی می تواند از انها
تفسیری داشته باشد.
قوچانــی :تازمانــی که نســبت دولــت و نظام،
مشخص نشــود ،به نظر من هر بحثی کش دار و غیرقابل
تفسیر است.
ســلیمی نمین :این بحــث از نظــر دولت اقای
روحانی از ان قاعده که شما می گویید ،خارج است .یعنی
بحث هایی که االن با اقای روحانی داریم این نیست که چه
برداشتی از ازادی و چه برداشتی از توسعه سیاسی داریم.
قوچانی :نه ،در باب رکود هم این مشــکل وجود
دارد.کافی است به مباحث دکتر مسعود نیلی و دکتر احمد
توکلی دقت کنید .این دولت (دولت دکتر روحانی) نسبت به
دولت اقای خاتمی ،عینی تر است ولی همان موضوعات
عینی هم االن محل بحث است.
سلیمی نمین :نه ،االن بحث این نیست .وقتی
از رکود یا تــورم حرف می زنیم نمی توانیــد بگویید که تورم
تعریف دیگــری دارد .درحالــی که از مردمســاالری یکی
مردمساالری امریکایی درمی اورد و دیگری مردمساالری
اســامی از خودش درمــی اورد .اما مشــکالتی که االن
مثلث | شماره 302
اقایان در سواالتشان مطرح کردند که باید بدان بپرداریم،
بحث های بسیار روشن و عینی است .در مباحث عینی این
بحث هایی که شما اضافه می کنید به نظرم بحث را از مسیر
خارج می کند.
قوچانی :به هر حال به عنوان مقدمه که بخواهیم
به این موضوع برسیم ،خیلی خوب است .بحث عینی که
شما می فرمایید ،اقای خاتمی درباره مردمساالری و امیزش
ان با دین داری صحبت می کرد که می شد ساعت ها راجع
به این موضوع بحث فلســفی کرد .اما اقای روحانی راجع
به نامزدی افراد در انتخابات صحبت می کند که ما االن با
انتخاباتی مواجه هســتیم که نحوه بررسی صالحیت ها در
ان محل بحث بوده است .دولت عینی اینجاست که یک
بحث نظری درباره دموکراسی را عینی می کند ،ایا شما این
عینیت را قبول دارید؟
ســلیمی نمین :نه ،ان یک بحث دیگر اســت.
اینکه ایشان در مورد نظرش راجع به یک فرد اسناد را دیده
ی فرق می کند.
باشد یا ندیده باشد خیل
قوچانــی :اصال راجع به همین رکودی که شــما
می فرمایید.
سلیمی نمین :االن دولت اقای روحانی یکسری
شعارهای بسیار عینی داده که با شعارهای اقای خاتمی فرق
دارد .یکی از ایراداتی که به ســواالت شما داشتم ،همین
بود .چون مقایسه دولت اقای خاتمی با دولت اقای روحانی
قیاس مع الفارق است.
مثلث :بحث مخالفانشان البته.
ســلیمی نمین :اصــا بحث مخالفانشــان هم
همین طور است.
مثلث :یعنی مخالفان اقای خاتمی تئوریک بودند
و اینجا عملی هستند؟
ســلیمی نمین :بله اینجا اصال بحث بیشــتر ما
چالش هایی اســت که او ایجاد می کند .گفتم بحث هایی
تفسیرپذیر است که هرکس می تواند تفسیر کند .اما درمورد
اقای روحانی راحت تر می توانیم بحث کنیم چون مسائلش
عینی است.
مثلث :خب عیبی ندارد بحث کنید.
سلیمی نمین :اما دو موضوعی که جناب قوچانی
بحــث می کنند کامــا بحــث را از جریان خــودش خارج
می کند.
مثلث :اقای قوچانــی! مخالفان اقای روحانی در
یک ظرف نمی گنجند .شما مخالفان اقای روحانی
را چگونه دسته بندی می کنید؟
قوچانی :همان حزب و جناح بندی را هم برای این
مطرح کردم .ما دریک جلسه ای از دو جریان اصالح طلب
و اصولگرا خدمت اقای روحانی بودیم که اقای حدادعادل
امدند و صحبت کردند .گفتند که ما اختالفمان سر چیست؟
در دهه 60جناح اصولگرا طرفدار اقتصــاد ازاد و بازار بود.
شــماها ان موقع چپ بودید و دولتی .االن شماها هم که
اینجور (طرفدار اقتصاد ازاد) شده اید .پس اختالفمان سر
چیست؟ من فکر می کنم نســبت جریان اصولگرا با اقای
روحانی را دقیقا در همین موضوع می توان دید .دلیلی هم
که ان بحث های اول را عرض کردم ،همین موضوع است.
برخالف فرمایش اقای حدادعادل جنــاح امروز اصولگرا
تبار دیروز خود را از دســت داده و از راست به چپ غلتیده و
نیروهایی مانند دکتر روحانی را از دست داده و به همین علت
عصبانی است و در عین حاکم بودن اپوزیسیون دولت شده
است درحالی که خود را مغز استخوان نظام می داند و این
دوری از دولت ها را نمی تواند تحمل کند .به نظر من تا زمانی
که نسبت ســه رکن حزب ،دولت و نظام با همدیگر تعریف
نشــود ،تا زمانی که فکر کنند که حزب ،رقیب نظام است و
دولت ها فکر کنند که بایــد از حزب پرهیز و گریز کنند ،این
اتفاقی می افتد که االن رخ داده است .دولت ها مستقل از
نخبگان می شوند و کار جمعی شکل نمی گیرد.
سلیمی نمین :یعنی واقعا نپذیرفتن انتقاد اقای
روحانی به این برمی گردد که با نظام مشکل دارد؟
قوچانــی :اگــر ایــن حــرف شــما را در مــورد
انتقادناپذیری شــان بپذیریــم! بله .در ایــران هم دولت،
اپوزیسیون است و هم این جناح اصولگرای حاکمیت که
ســهم اصلی قدرت را در اختیار دارد ،اپوزیسیون است! و
هیچ کدام هم به بدنه اجتماعی خود پاسخگو نیستند چون
رابطه تشکیالتی ندارند.
ســلیمی نمین :یعنی شــما واقعــا معتقدید که
انتقادپذیر است؟
قوچانی :بله ،من معتقدم که اقای دکتر روحانی
انتقادپذیر است.
ســلیمی نمین :پس این توهین هــ ا به منتقدین
چیست؟
قوچانی :اجــازه دهیــد ان را در جــای خودش
صحبت کنیم.
ســلیمی نمین :اگر ایشان خواســته باشد که به
انتقادات ادم هایی مثل اقای توکلی در این کشــور جواب
ندهد ،انتقادپذیر اســت واقعا؟ یعنی اقــای توکلی نامه به
ایشان می نویسد اما اصال جواب نمی دهد و اعتنا نمی کند.
درحالی که ایشان بین نمایندگان مجلس جزو برجستگان ما
هستند .یعنی دو خط نمی نویسد که نامه شما دریافت شد.
قوچانی :البته من روابط عمومی ریاست جمهوری
نیستم که بگویم این حرف غلط است یا نه؟
سلیمی نمین :اخر ایشان گفتند که اقای روحانی
انتقادپذیر است.
قوچانی :من به بحث خودم برمی گردم و جواب
شــما را از همین راه می دهم ؛ ما در کشــورمان ســامان و
مســئولیت حزبی نداریم .اصولگرایان چون خود را نقطه
مرکزی ایدئولوژی نظام سیاسی می دانند علیه همه دولت ها
موضع اپوزیسیونی می گیرند که در عین حال ارکان اصلی
قدرت در اختیار انهاســت و این دولت ها را کالفه می کند.
احمدی نژاد ظاهــرا اصولگرا بود امــا اصولگرایان تا عزل
او در دوره دوم پیش رفتند چون بــه حرف این جناح گوش
نکرد .هاشمی در دولت دوم با محافظه کاران همکاری کرد
اما امروز ببینید نسبت اصولگرایان و هاشمی به کجا کشیده
شده است .خاتمی و موسوی که جای خود دارند.
اقــای روحانی عضــو موثر شــورای مرکــزی جامعه
روحانیت مبارز بود اما در ســال 1392ایــن نهاد از روحانی
حمایت نکــرد چون متحدان انهــا اقای روحانــی را قبول
ندارند .اقایان خود را اصولگرا می دانند اما ببینید چه اندازه
اصولشــان تغییر کرده اســت ؛ همین جناح سیاسی که در
دهه 60طرفــدار اقتصاد بازار ،روابط بــاز خارجی و برخورد
کم تر ســخت گیرانه با مردم و ...بود اکنــون خود به جناح
چپ دهه 60بیشــتر نزدیک اســت ...خــب در نبود یک
هویت حزبــی اتفاقا فردی مثل روحانــی وقتی می بیند که
دوستان ســابقش تغییر مســیر داده اند و از موضع چپ با
او برخورد می کنند هم با انان برخــورد می کند .افرادی که
حرف خود را به اقتضــای قدرت عــوض می کنند .همین
جناح راســت ســابق که مخالف قیمت گذاری بود و معتقد
بود با شــیطان در قعر جهنــم باید مذاکره کــرد و مخالفان
مذاکره با غرب را به صاحبان مســجد ضرار تشبیه می کرد
حاال چپ تر از همه شده است! در مورد ایرادات جزئی جزء
به جزء می توان بحث کرد .مثــا در مورد نامه اقای توکلی
چون خودم شخصا با اقای دکتر توکلی در این مورد صحبت
کردم ،معتقدم که فقــدان روابط عمومــی قدرتمند ،جزو
ی است .یعنی ما می توانیم
ایرادات دولت اقای دکتر روحان
بنشینیم اینجا و نقد اساســی بکنیم .اتفاقا اقای خاتمی با
همین معیارهای شــما بســیار ادم خوش برخوردی بوده و
روابط عمومی بســیار خوبی هم داشته است .ایشان سالی
یکبار با موتلفه دیدار می کرد .همین االن راجع به مواضع
اقای بادامچیان یــا موتلفه با اقای خاتمی بررســی کنید،
ضمن نقد فکری اقای خاتمی ولی به لحاظ اخالقی خیلی
ایشــان را تائید می کنند و می گویند که ما رابطه داشــتیم.
حتی اقای عسگراوالدی ،بادامچیان و دیگران .خلقیات
ی کامال سیســتماتیک است .یعنی
شــخصی اقای روحان
اقای روحانی ،ادمی است که در مجموع ترجیح می دهد با
ادم ها از موضع مکتوب صحبت کند .این خلقیات شخصی
اســت و می توانیم نقد کنیم یا بپذیریم .مــن این انضباط
فکری رئیس جمهور را بسیار می پســندم و فکر می کنم ما
کمتر مقام اجرایی در این حد داشــته ایم که مکتوب باشد
و فرهنگ کتبی بر فرهنگ شفاهی در او غلبه داشته باشد.
اما همه چیز که برعهده شخص رئیس جمهور نیست .این
فرهنگ ماست که انگار باید همیشه یک نهاد تظلم خواهی
باشــد .شــخص روحانی تنها رئیس جمهوری است که در
این دو ســال مکرر با ســران احزاب و گروه های اجتماعی
و صنفی از نزدیــک دیدار داشــته اســت .افطارهای ماه
رمضــان رئیس جمهور در ایــن باره خیلی جالب اســت اما
روابط عمومی مجموعه دولت هم بســیار ضعیف اســت.
اینجا به عنوان یک روزنامه نگار خدمتتان عرض می کنم که
دولت نه تنها در مورد منتقدین و مخالفین خودش ،که حتی
در مورد دوســتان و هواداران خودش هم دچار این ضعف
هســت .به دلیل اینکه این دولت برامده از یک مناســبات
حزبی و سیاسی از پیش تعیین شده نیســت .مثال درمورد
اقای احمدی نژاد،فکــر می کنید عقال و نخبگان اصولگرا
نشستند به این جمع بندی رسیدند که به جای اقای الریجانی
یا قالیباف ،اقــای احمدی نژاد را معرفی کننــد؟ نه ،اقای
احمدی نژاد امد و حرف هایی زد و رئیس جمهور شد .دلیل
اینکه بحث های اول را طرح می کنم همین اســت .یعنی
ربط ان بحث به اینجا این اســت که در نظام سیاســی مان
در انتخابات نتوانســتیم – مــن به جای حزب بهتر اســت
بگویم نخبگان ،دولت و نظام -ســاختار حقوقی و حقیقی
مناسبی برقرار کنیم .اقای هاشــمی ،اقای خاتمی ،اقای
روحانی و اقای احمدی نژاد هیچ کدام خودشــان را متکی
به جناح اصولگرا یا اصالح طلب یا یک ســاختار سیاســی
که اینها را پشــتیبانی کند ،نمی دانند .اقای هاشمی وقتی
رئیس جمهور شد با اینکه جامعه روحانیت از ایشان حمایت
کرد ،ولی ریاست جمهوری خودش را به دلیل حمایت انها،
نمی دانســت .اقای خاتمی با اینکه بیــش از همه ارتباط
جناحی داشت ،به عنوان یک فرد مستقل نامزد انتخابات
شــد .اقای احمدی نژاد هم مستقل نامزد شــد و هم بارها
گفته که من اصال اصولگرا نیســتم! درمورد اقای روحانی
هم همین اتفاق افتاده است .می خواهم خدمت شما عرض
کنم که مشکل مان را با نق د اخالقی و شخصی حل نکنیم.
من می توانم اینجا برای شما بنشــینم و ساعت ها در مورد
ایرادات این دولت صحبت کنم.
سلیمی نمین :بحث نقد اخالقی نیست.
قوچانی :می گویم نقد سیستماتیک کنیم.
ســلیمی نمین :نخیــر ،هم باید سیســتماتیک
بحث کنیم و هم بحث خصوصیات فردی را داشته باشیم.
ایا خصویات فردی در ارتباط با مسائل تاثیر دارد یا ندارد؟
قوچانی :نه ،واقعا فکر می کنید مــا باید میزگرد
بگذاریم راجــع به خصوصیات فردی یــک رئیس جمهور
صحبت کنیم؟ من خودم را در این جایگاه نمی بینم.
سلیمی نمین :خب اگر نمی بینید به نظر من...
قوچانی :من نقد سیستماتیک می کنم.
ســلیمی نمین :نخیر ،شما یک مالحظاتی را در
نظر دارید.
قوچانی :نه ،مــن در مورد همــه ادم ها همینم.
حتی در مورد اقای احمدی نژاد ایــا می توانم بگویم اقای
احمدی نــژاد ادم متکبری بوده یا نبوده؟ بــه نظرم این نقد
سیاست
سیاست
201
سیاست
202
مثلث | شماره 302
سیاست
سیاسی نیست .نقد اخالقی نیست و من هم معلم اخالق
نیستم.
ســلیمی نمین :قطعا باید بگوییــم و نمی توانیم
نگوییم .مگر می شــود؟ شــما می خواهیــد ،ارتباطات و
انتقادپذیری و عدم انتقادپذیری را نقد کنید اما بدون بیان
خصلت ها نمی شود.
قوچانی :نقد شــخصی فرع بر نقد سیستماتیک
است...
سلیمی نمین :هم مناسبات کالن و هم مناسبات
جزء هر دوی اینها در کنار هم معنا پیدا می کند .نمی توانیم
بگوییم ما در این قضیه به دلیل مالحظات...
سلیمی نمین :اینطوری اصال بحث میزگرد تمام
می شود و پس می توانیم بگوییم اقای روحانی اصال روابط
عمومی ضعیفی دارد و به توافق می رسیم.
قوچانــی :می توانیــم بگوییم که دولــت اقای
روحانی روابط عمومی ضعیفی دارد.
سلیمی نمین :این بیچــاره روابط عمومی را شما
قربانی می کنید .این چیزها سیاسی است و هنر نیست.
قوچانی :می خواهم بدانم ایراد پرداختن از این
زاویه چیست؟ چرا نمی توانید این بحث را ادامه دهید؟
ســلیمی نمین :همیشــه یک بدبخت بیچاره را
برمی دارنــد و قربانی می کنند و می گویند که یک مســئول
روابط عمومی مشــکل اساســی اســت .وقتی ایشــان به
مخالفش می گوید که بروید به جهنــم ایا روابط عمومی در
این قضیه مقصر است؟
قوچانی :بله ،بی تردید.
سلیمی نمین :این بحث به خصلت من برمی گردد
که من منتقد خودم را می خواهم به جهنم بفرستم که اصال
خفه شود و حرف نزند.
قوچانــی :اخر اقــای روحانی اگر هــم بخواهد
منتقد خودش را به جهنم هم بفرســتد ،که نمی تواند! این
اصولگرایانند که می توانند منتقدین خودشــان را به جهنم
بفرستند!
سلیمی نمین :از قضا تنها کسی است که چنین
ادعایی کرده واال هیچ کســی تا حاال از رئیس جمهورهای
قبلی این جوری نسبت به مخالفین موضع نگرفته اند.
قوچانی :اما رئیس جمهــور قبلی همه مخالفین
خودش را لت و پار کرده دیگر.
ســلیمی نمین :من نمی خواســتم در این مورد
صحبت کنم .من به شما امید داشــتم اما متاسفم از اینکه
شما به عنوان یک ادم صاحب قلم و به عنوان کسی که اینده
روزنامه نگاری کشــور نه از منظر احــزاب و گروه ها بلکه از
منظر انتقال اطالعات به جامعه هستید خیلی زود خودتان را
در چارچوب مالحظات قرار دادید .ببینید! یکی از مشکالت
ی امروزمان در کشور همین است؛ به محض اینکه من
جد
روزنامه نگار به جایی می رسم و یک مقدار مطرح می شوم،
از وادی تعهدمــان به مردم خارج شــده و به وادی دیگری
می رویم .این یکی از مشکالت جدی است واال اگر مردم را
بتوانیم مسلط بر سیاسیون بکنیم؛ یعنی دانش و اطالعات
سیاسی شــان را البته هنرمندانه و مــن نمی خواهم بگویم
مثال هزینه خودمان را خیلی باال ببریم ولی در عین حال ما
وظیفه داریم که جامعه را به این اطالعات برسانیم که ما با
رئیس جمهوری مواجهیم که امروز این خصوصیات ،این
صفات ،این اخالقیات و این خلقیات را دارد.
قوچانــی :اتفاقــا از منظــر همــان روزنامه نگار
خدمت تان عــرض می کنم کــه وظیفه یــک روزنامه نگار
پرداختن به خصلت های فردی و اخالقی افراد نیست .این
کار پاپاراتزی هاست که وارد حوزه خصوصی افراد می شوند
که هم از نظر شــرعی ایراد دارد و هــم از نظر حرفه ای کار
مبتذلی اســت .انچه شــما می گویید نهایتا بایــد در دفتر
خاطرات افراد نوشته شود و به عنوان یک قضاوت شخصی
که ممکن است درست باشد یا نباشد اما یک تحلیل عقلی
و علمی نیست...
ســلیمی نمین :پس چرا راجع به روابط عمومی
می توانید بگویید که محصول اوست.
قوچانــی :من راجع به مســئول روابــط عمومی
صحبت نکردم .من راجع به مفهــوم روابط عمومی حرف
زدم یعنی ارتباطات و تعامالت دولــت اقای روحانی کافی
نیســت ...منظــورم روشــن بود کــه به شــخص خاصی
نیست...
سلیمی نمین :اما می توانید راجع به مسئول روابط
عمومی صحبت کنید که او تنبلی کرده و ارتباطات ندارد اما
راجع بــه رئیس جمهور چنین قضاوتــی نمی کنید .این جز
مالحظات سیاسی چیز دیگری نیست.
قوچانی :ببخشــید من اصال کلمه «مســئول»
روابط عمومی را به کار نبــردم و گفتم روابط عمومی دولت
ضعیف است.
سلیمی نمین :خب ،مسئولش کیست؟
قوچانی :اجازه بفرمایید .ایــن روابط عمومی از
شخص رئیس جمهور تا رئیس دفتر رئیس جمهور و اعضای
دولت است و ربطی به کارمندان روابط عمومی ندارد.
ســلیمی نمین :حاال الحمدلله یــک گام جلوتر
رفتیــم .االن گفتید اقــای رئیس جمهور روابــط عمومی
ندارد ،یعنی راجع به خصلت هایش صحبت کردید .درست
هســت یا نه؟ یک دقیقه قبل گفتید که ما نمی توانیم راجع
به خصلت های رئیس جمهور صحبت کنیم .االن که کمی
پیش رفتیم و گفتیــم که این مظلوم را قربانی نکن ،شــما
می گویید که اقای روحانی خودش هم...
قوچانــی :صــدای ایــن مصاحبه وجــود دارد و
می توانیم رجــوع کنیم .گفتم روابط عمومــی دولت ،این
اصطالحی است که برای تنظیم مناسبات دولت با جامعه
مدنی و رســانه ای و مطبوعاتی و اقتصادی کشــور به کار
می رود .این ضعف در مورد دولت اقای روحانی به صورت
جدی وجود دارد همان طور که درمورد اقای خاتمی کمتر
وجود داشت.
ســلیمی نمین :شــما چیزی فرمودید که اقای
روحانی را هم دربرمی گیرد ؛« روابط عمومی ندارد» .روابط
عمومی ندارد یعنی چی؟ یعنی یک ضعف خصلتی.
قوچانی :من دارم راجع به سازمان دولت صحبت
می کنم .سازمان دولت اقای روحانی به دلیل ضعف هایی
کــه در بوروکراســی فرهنگی خــود دارد ،فاقــد ارتباطات
تشکیالتی منظم و درست با جامعه مدنی است .این مشکل
دولت اســت و من ابایی از گفتن این ندارم .همان طور که
شــاید اقای احمدی نژاد هم می امد در یک ســفر استانی
در یک خیابانی دســت یــک نفر را می گرفــت و صورتش
را هم می بوســید و او را کارمند نهاد ریاســت جمهوری هم
می کرد! مواردی اینطور وجود دارد که ایشان به افرادی از
شهرستان ها گفته که به نهاد ریاست جمهوری بیایید و بعد
طرف استخدام شده اســت .و حاال نهاد ریاست جمهوری
با تراکم نیرو روبه روســت .البد از نظر شما این یک دولت
مردم مدار است .این می شــود روابط عمومی به یک معنا،
اما دولت اقای روحانی همیشه با یک سازمان و سیستمی
قوچانی معتقد اســت که سازمان دولت
اقــای روحانی بــه دلیــل ضعف هایی که
در بوروکراســی فرهنگی خود دارد ،فاقد
ارتباطات تشــکیالتی منظم و درست با
جامعه مدنی اســت .این مشــکل دولت
است و من ابایی از گفتن این ندارم
برخورد کرده که بر همین مبنا فاصله ای بین شخص اقای
روحانی و دیگران وجود داشته اســت .در باب خوب یا بد
بودن این هم االن قضاوت نمی کنم ،اما انچه مسلم است
ضعفی را به وجود اورده که مربوط به ارتباط دولت اســت.
مگر من گفتم کــه ضعف ندارد؟ شــما از مســئول روابط
عمومی حرف می زنید ولی من اصال کاری به ان ندارم.
مثلث :اقای ســلیمی هم بحث شــما و هم بحث
اقای قوچانی روشــن اســت .فکــر می کنم اگر
بخواهیم این بحث را ادامه دهیم مثل همان بحث
اول به جاهای دیگر می رویم .می توانیم در مورد
مخالفان صحبت کنیم.
قوچانی :همین تعریضی که ایشان درمورد بحث
قاچاق به کار بردند و مساله درست کرده ،اگر یادتان باشد
اقای احمدی نژاد هم به کار بــرد و در دولت های دیگر هم
این وجود داشته اســت .دلیل اینکه این مشکل به وجود
می اید این است که دولت احساس کند ِیله و ره ا بخشی از
بار مسئولیت را بردوش دارد و نهادهایی که مسئول نیستند،
اصولگرایانی که بیشتر اختیارات دارند ،در مقابل ان دولت
از موضع اپوزیســیون قرار می گیرند ،با وجود رسانه هایی
که روزبــه روز رشــد می کننــد و تریبون هایی کــه به وجود
می اید .شــما دقت بفرمایید که جنس روابط صداوسیما با
روسای جمهور چه جور بوده است؟ یعنی به جایی می رسد
که رئیس جمهور طبق قانون اساسی نفر دوم کشور است و
قاعدتا اگر قرار باشد بعد از رهبری کسی تشخیص مصلحت
دهد که ایا حرفی را بزند یا نزد این فرد اوست .اقای سلیمی
ان حــرف اولی که زدم اینجــا به درد می خورد .شــما یک
نظام انتخاباتی دارید که یک فردی با رای مســتقیم مردم
انتخاب می شود .در کشور ما االن فردی وجود دارد که این
سیســتم درمورد او صدق می کند .این به ان فرد موقعیتی
می دهد که می توانید نامش را هرچه بگذارید ولی اگر قرار
باشد کسی به نمایندگی از اکثریت مردم صحبت کند ،این
فرد همان اوســت .این فرد وقتی می بیند که خودش هم
مشمول سانسور ،توهین و برخورهایی می شود که قابلیت
دفاع ندارد و مثل من شهروند عادی با او برخورد می شود ؛
یعنــی رئیس جمهور به جایی می رســد که یکــی از اقایان
می گویند که ایشــان فقط در حد یک بازوی اجرایی است،
احســاس تحقیر و توهین می کند و این واکنش طبیعی به
همین صورت است.
ســلیمی نمین :عذر می خواهم اقای قوچانی.
شــما باز تمایل دارید به همــان بحث خودتــان برگردید،
اشکالی هم ندارد.
قوچانی :فردی که نمی خواهم نامش در مصاحبه
اورده شــود گفتند که رئیس جمهور ،بــازوی اجرایی نظام
است و نه بیشتر ...خب با این بار مســئولیت انتظار دارید
رئیس جمهور در برابر این سخن چه واکنشی نشان دهد...
ســلیمی نمین :این حرف ،نادرست است .اگر
او بازوی اجرایی است ،بعد خودش پاسخگو نخواهد بود.
رئیس جمهور کسی اســت که هم اختیارات دارد ،هم باید
پاسخگو باشد.
قوچانی :این حرف شما هم می تواند درست باشد
چون در قانون اساسی ما هر دو فرضش صحیح است.
ســلیمی نمین :به نظرم این برداشت از صحبت
ان فــرد برنمی ایــد که برخــی احســاس کننــد اختیارات
رئیس جمهور در چارچوب قانون اساســی کم است .البته
حدس می زدم که اینجوری باشد .یعنی گرایش شما به این
است که خیلی راجع به رئیس جمهور صحبت نکنیم .برویم
راجع به بحث های دیگری صحبت کنیــم .این بحثی که
شما باز دوباره دارید احیاء می کنید و تاکید دارید این است
که رئیس جمهور در چارچوب قانون اساسی مشکالتی دارد
و به این دلیل شکننده می شود؟
قوچانی :یکی از دالیل این اســت .اگر به تعبیر
نمی کنیم ،صورت مساله مان نوع مواجهه اقای
روحانی بــا منتقدینش اســت .چــه تفاوتی بین
مواجهه اقــای احمدی نژاد بــا منتقدینش وجود
دارد؟ ما ان موقع منتقد اقای احمدی نژاد بودیم.
االن نمی توانیم دفاع کنیم.
ســلیمی نمین :من یک توضیحــی بدهم؛ من
به عنوان یک روزنامه نگار باسابقه ،همه رئیس جمهورها را
درک کردم و با انها مکاتبه داشتم .درحالی که مدیرمسئول
یک هفته نامه بودم به اقای هاشمی نامه می نوشتم و اقای
هاشــمی جواب و دســتور پیگیری می داد .از دستگاهش
با من تمــاس می گرفتنــد .مثال درمورد وام هــای خارجی
به اقای هاشــمی نامه نوشــتم که اقای مهــدی نواب که
هم دوره ما در خارج از کشــور بود ،وام های خارجی را برای
زمینه هایی مثل تجهیز دانشگاه ازاد به کار می گیرد .گفتم
که تجهیز دانشگاه ازاد نیاز به وام خارجی ندارد که ما را زیر
بار استقراض وام خارجی ببرد .اقای هاشمی به من جواب
و دستور پیگیری دادند .اقای خاتمی هم همینطور بود .من
نامه می نوشــتم جواب می داد .اما من خودم االن چندین
نامه به اقای روحانی نوشتم که اصال اعتنا نمی کند.
مثلث :اقای احمدی نژاد هم جواب نمی داد؟
سلیمی نمین :ما با احمدی نژاد درگیر شدیم.
بعضی از نقدها غیرمنصفانه و غیرعادالنه است .اما کسی
که در قدرت اســت باید بداند وقتی در ســکوی قدرت قرار
می گیرد هم با انتقادات منصفانه مواجه می شود و هم...
قوچانی :بحث ما در قدرت بودن است .وقتی که
مهمترین رسانه یک مملکت یعنی صداوسیما علیه دولت
عمل می کند...
سلیمی نمین :چه اشکالی دارد؟
قوچانــی :یعنی اشــکالی ندارد که یک رســانه
حاکمیتی علیه مهم ترین رکن حاکمیت یعنی دولت عمل
کنند...
سلیمی نمین :وقتی که ساعت ها مسئوالن ،انجا
می روند و صحبت می کنند...
قوچانی :واقعا شــما نحوه برخورد صدا و سیما را
مالحظه بفرمایید...
سلیمی نمین :شما اولین مناظره بعد از انتخابات
را دیدید که من در ان شرکت داشتم؟
قوچانی :همین برنامه اقای حیدری؟
سلیمی نمین :بله ،ان را دیدید؟
قوچانی :نه ،من االن یادم نیست.
سلیمی نمین :اولین مناظره ای که گذاشتند و ما
برای اولین و اخرین بار در ایــن مناظره رفتیم .دیگر اصال
مثلث | شماره 302
شما خصلت های اخالقی را یکی از دالیل بدانید ،به نظرم
ظرفیت های حقوقی مشکل جدی تری است.
مثلث :به نظــر باید بحث این باشــد کــه ما یک
اقای روحانی داریم با همه مشــخصاتی که یک
رئیس جمهور بعد از کسب رای دارد .اقای روحانی
در این دو ســال و انــدی که رئیس جمهــور بوده
با طیفی از مخالفینش مواجه بوده اســت .حاال
بعضی به قــول اقای ســلیمی نمین ،خاســتگاه
قدرت داشــتند و بعضی از جامعــه بودند .اقای
روحانی یک نــوع رفتــار خاصی بــا مخالفینش
داشته؛ خوب یا بد .یک شکل رفتاری داشته که
من شخصا معتقدم تا قبل از برجام به یک شکلی
بوده و بعد از برجــام اقای روحانی یــک مقدار با
مخالفش مهربان تر شــده! یا الاقل ان حرف ها
را به هر دلیلی دیگر از ایشــان نمی شنویم .حتی
یکی از روزنامه نگاران خوب مــا موقعی که اقای
روحانی گفته بود بروید به جهنم! سرمقاله ای در
اعتماد نوشته بود« :اقای روحانی ما از شما یک
احمدی نژاد دیگر نمی خواهیم و به همین دلیل به
شما نقد وارد است ،کمااینکه ممکن است اینجا
با شما هم عقیده باشــیم که مخالفین تان دارند
زیــاده روی می کنند ».اقای قوچانی ،مشــخصا
بفرمایند کــه رفتار اقای روحانــی را در مواجهه با
مخالفین شــان چگونه ارزیابی می کنند و اگر هر
فرد دیگری جای ایشان بود باز هم فکر می کردید
که باید همیــن رفتار را می داشــت؟ بــا همه این
ضعف های قانــون اساســی و هر داســتانی که
هســت .شــما مشــخصا راجع به اقای روحانی
بفرمایید که نوع مواجهه ایشان با مخالفین شان
را در این مدت چگونه ارزیابی می کنید؟
قوچانی :من فکر می کنم در مجموع اقای روحانی
برخورد خوبی با مخالفین خودش داشته است .یعنی جدا از
بعضی از نقدهایی که ممکن اســت به برخی از مواجهه ها
وجود داشــته باشــد در مجموع مخالفان ایشان در حدی
هســتند که همین امروز که در خدمت شما هستیم روزنامه
کیهان جمله ای از معاون اول رئیس جمهور چاپ می کند
در باب اینکه انها که بابک زنجانی را بــه وجود اوردند باید
پاسخگو و شرمنده باشــند .زیر این تیتر ،روزنامه کیهان،
روزنامه ای که یک روزنامه حاکمیتی تلقی می شود و نه یک
روزنامه بخش خصوصی ،عکس اقای روحانی را گذاشته
که به اقای بابک زنجانی جایزه می دهد! خب ،اگر این واقعا
گویای واقعیت است که اقای روحانی ،بابک زنجانی ها را
به وجود اورده ،به نظرم بیاییم راجــع به ان صحبت کنیم.
ولی مثال شما رفتار روزنامه وطن امروز را در این ایام ببینید.
همین امروز تیتری کــه وطن امروز زده اگــر ما همین کار
را با اقای احمدی نژاد در دوره ریاســت جمهوری ایشــان
انجام می دادیــم یا با بعضی افراد دیگــری ک ه در رده های
رئیس جمهور هستند ،شــما که روزنامه نگارید ،دقیقا فکر
می کنید با اینها چکار می کردند؟
مثلث :زمان اقای احمدی نژاد هم خیلی برخوردها
بــا اقــای احمدی نــژاد از ســمت روزنامه هــای
اصالح طلب شد .همه چیز گفتند.
قوچانی :در نشــریات قانونی منتشر کردند؟ این
حرف ها در شــبکه های مجــازی و ســایت ها و ماهواره ها
بود و اگر نشــریه ای این کار را می کــرد دودمانش را به باد
می دادند...
مثلث :بله منتشــر کردند .من از ان کار دوستان
اصالح طلب یا کاری کــه وطن امروز هم می کند،
دفاع نمی کنم .بحثم این اســت کــه وقتی این
اتفاق افتاد ،اقای احمدی نــژاد چه برخوردهایی
می کرد؟ حرف هایش را می شنیدیم و در مواجهه
با خارج می گفت که اب بریزید انجا که می سوزد
و در مواجهه با داخــل هم حرف هــای بدتری به
مخالفین مــی زد .اقــای قوچانی! مــن هم مثل
شــما در زمان اقــای احمدی نــژاد منتقــد رفتار
رئیس جمهور وقــت با مخالفینش بــودم .من و
شــما در حوزه نقد این نوع از رفتار در یک جبهه
بودیم .حتی خیلــی از اصولگرایــان هم مخالف
بخشی از رفتارهای اقای احمدی نژاد بودند .اما
االن می گویم اینکه اقای روحانی می گوید بروید
جای دیگر بلرزید ،به جهنم ،به درک یا حرف های
بدتر از این ،این تکرار همان روش است.
قوچانی :کل اینها مال یک سخنرانی است که ان
هم قابل بحث است .من گفتم ما معلم اخالق نیستیم و از
عالم سیاست حرف می زنیم جواب قدرت ،قدرت است .تنها
قدرت است که قدرت را محدود می کند و من همان موقع
گفتم که روحانی ثابت کرد کــه رئیس جمهور ،تدارکاتچی
نیست و این اتفاقا قدرت روحانی است .حاال یک جمله را
بزرگ کردن ،کار درستی نیست.
مثلث :خیر! جداولی وجود دارد که نشان می دهد
این ادبیات در یک دوره زمانــی و به تناوب به کار
برده شده است .ما االن راجع به منتقدین بحث
قوچانی :شــما باید در طول مناظــره یک فرد از
نهاد ریاست جمهوری دعوت می کردید که راجع به مطالب
خودتان صحب کنند.
مثلث :اقای قوچانی نحوه مواجهه اقای روحانی
با منتقدین شان را بد نمی دانند.
سلیمی نمین :خیلی خب ،نظرشان محترم است.
قوچانی :من معدل رفتار اقای روحانی در عرصه
سیاســی و اجتماعــی را می گویم که بســیار خــوب بوده
است...
مثلث :ایشــان نســبی می گویند یعنی باتوجه به
منتقدین شان می گویند که خوب بوده است.
قوچانی :بله ،مجموع رسانه هایی که وجود دارند
و رســانه هایی که ضددولت عمل می کنند ،خیلی زیادند.
حرف من این اســت که منتقدین اقای روحانی کم نیستند
و امنیت سیاســی و اقتصادی دارند و اتفاقــا این مدافعین
رئیس جمهور هستند که در فشار هستند.
ســلیمی نمین :من راجــع به فرمایش ایشــان
توضیح دهم که این جوری صحبت کنیم که نقدها تند است
و چون نقدها تند است بنابراین برخی برخوردهای ناشایست
رئیس جمهور با منتقدینش را موجه بدانیم اصال راه درستی
نیســت .من که خودم در توضیحات اولیــه عرض کردم؛
سیاست
سیاست
203
سیاست
سیاست
204
مثلث | شماره 302
متوقف کردند و بحث ها پی گرفته نشد .ان موقع انتقاد من
به اقای روحانی این بود که گفتم برخورد ایشان با حزب غلط
است .اصال با سکوی حزب اعتدال و توسعه باال امده االن
به یکبــاره می گوید که کرکره های حزب را پایین بکشــید.
گفتم این برخورد غلطی اســت .بحث هایی را انجا مطرح
کردیم .به خاطر این مناظره به صداوســیما فشار اوردند،
درحالی که اقای شیخان هم در ان بود.
قوچانی :ان قدر شــخصی اش نکنیــد .ما اینجا
نیامده ایم که درباره مسائل شخصی شما و دولت صحبت
کنیم...
سلیمی نمین :یعنی چی شخصی اش نکنید؟
قوچانــی :بحــث ما شــخصی نیســت .من هم
می توانم هزاران موارد بگویم که خالف حرف شما باشد.
یعنی دولت به منتقدانش توجه کرده است.
سلیمی نمین :قضاوت هم با خواننده خواهد شد.
قوچانی :دادگاه باید در این مورد قضاوت کند نه
خواننده .چون بعضی از مواردی که شــما می گویید اتهام
است و طرف دعوای شما هم در این مناظره حضور ندارد...
سلیمی نمین :چرا ،خواننده هم می تواند قضاوت
کند .یا نگویید یا وقتی می گویید ،ادامه دهید .شما دیدید
ســاعت ها مســئول دفتر رئیس جمهور یــا وزرا امده اند و
صحبت کرده اند .یعنی چه کــه دولت اقای روحانی انتظار
دارد صداوسیما بشود روابط عمومی رئیس جمهوری؟ این
مطلوب انهاست؟
قوچانی :اوال که صداوسیما طبق قانون اساسی
ما یک نهاد حاکمیتی اســت و چون نهاد حاکمیتی است
نســبت به مهمترین رکن حاکمیت یعنی دولــت باید رفتار
حمایتی داشته باشد .ممکن است بگویید این ایراد قانون
اساسی است .ولی واقعیت این است که اگر صداوسیمای
از نظر من روابــط عمومی دولت
بسیار ضعیف است
معــدل رفتار روحانــی در عرصه
سیاسی و اجتماعی بسیار خوب بوده
است
االن طیف اصلــی اصولگرایان،
پایداری و ایثارگران هستند
دوســتان چپ اصالح طلب ما با
روحانــی برخورد تاکتیکــی دارند ولی
کارگــزاران بــا روحانــی الفــت فکری
احساس می کند
نهــاد والیــت فقیــه یــک نهــاد
ضددیکتاتوری است که می تواند میان
دو جناح حکم باشد؛ ما این حکمیت را
قبول داریم
ضعف دولــت در ارتبــاط برقرار
کردن با منتقدین منصفش است
ما غیردولتی و غیرحاکمیتی بود و بودجه بخش خصوصی
داشــت ،فرمایش شــما کامــا صحیح بــود .اگــر واقعا
صداوســیمای ما نهادی بود کــه اداره ان توســط بخش
خصوصی انجام می شــد ،می گفتیم که یک رسانه است و
حق دارد .نمی شود که شما منصوب باشید ،کامال از حمایت
حاکمیتی برخوردار باشــید ،در عرض دولت قرار بگیرید،
بودجه هم بخواهید و از ان طرف به عنوان اپوزیسیون دولت
هم رفتار کنید .البته منظور من این نیســت که صداوسیما
تبدیــل به روابــط عمومی شــود .مــن کال با ایــن ترتیب
صداوسیما مخالفم .معتقدم که حداقل با این قانون اساسی
باید در صداوسیما حق انتن از حاکمیت باشد و برنامه سازی
به بخش خصوصی وگذار شود و صداوســیما تنها نظارت
کند مانند وزارت ارشــاد کــه به مطبوعات مجــوز می دهد
صداوسیما هم مجوز می دهد و نهایتا بر شبکه ها نظارت کند
تا از حدود قانون خارج نشوند .عین وزارت ارشاد و نسبتش
با مطبوعات .اما این صداوسیمایی که در دوره دولت دهه
،60حتی در دوره دولت اول اقای هاشمی ،تریبون دولت
بود ،نمی شــود که به ارگان ضددولت بدل شــود .این جور
نیست که حتی اگر وقت به یک پنجم دولت اختصاص پیدا
کرده بود من کامال با شما موافق بودم .ولی االن واقعیت
این اســت که رســما یکی از کارکردهای صداوســیما نقد
رفتارهای دولت شده است .یکی از اقایان اصولگرا در روز
22بهمن در صداوسیمای جمهوری اسالمی ،شبکه اول
همان شبکه ای که ســخنرانی رئیس جمهور را در همایش
زنان و اعتدال به دلیل اینکه ممکن اســت شائبه این باشد
که ایشــان نامزد انتخابات خبرگان هســت ،ناقص پخش
می کند ،رسما دولت و حتی خانواده امام را به عنوان مصداق
و مجــرای نفوذ مطــرح کرده اند و هیچ کس هــم از دولت
نیست که انجا جواب ایشــان را بدهند و حتی مجری هم با
او همدلی می کند...
سلیمی نمین :اسم بردند از کسی؟
قوچانی :اســم نبردند ،بحث حقوقی هم نیست
که بعد بخواهند جوابیــه برایش پخش کننــد .یک نمونه
اینکه رهبری به فرماندهان سپاه ما مدال داده و بسیار هم
کارشان قابل تقدیر بوده اســت .رئیس جمهور هم به وزیر
امور خارجه مدال داده است .در همین برنامه اعالم می شود
که می خواهیم این کلیپ را ببینیم که به فرماندهان ســپاه
مدال می دهند .اقای زرشــناس می گویند بسیار کار خوبی
بود البته این روزها مدال زیاد می دهند .ان مدال هایی که به
دیپلمات ها می دهند ،ارزشی ندارد .چون در چارچوب نظام
جهانی است ...این جز تالش برای ایجاد تقابل ساختگی و
دوگانگی و حاکمیت دوگانه چیست؟ این چه فرقی با تالش
شبکه BBCمی کند؟ مگر رهبری مشوق دکتر ظریف نیستند
و مگر رئیس جمهور مدافع سپاه نیست؟
سلیمی نمین :تعجب می کنم این اقای قوچانی
چه زود عوض شده؟ اقای قوچانی واقعا جای تعمق است
که شــما به عنوان روزنامه نگار ...حاال ایشــان نظرش را
داده...
مثلث :من باید عرض کنم که مجری حداقل نباید
با ان فــرد همنوایی کند .فرد منتقــد حق دارد که
حرفش را بزند اما برنامه باید جوری چیده شــود
که روبه روی فــرد منتقد هم همفکرش نباشــد،
بلکه کســی باشــد که او را نقد کند .اگر هم او را
نگذاشتیم ولی مجری باید بی طرفی خود را حفظ
کند .ولی واقعا در این برنامه این جور نبود .حتی
اگر من موافق یا مخالف این حرف باشم ،پالس و
عالمت خوبی به جامعه نمی داد.
ســلیمی نمین :یعنی صداوســیما ضــد دولت
است؟ این مصداقی است برای اینکه بگویید صداوسیما
ضددولت است.
قوچانی :بنده هم اگر طرف مشورت اقای روحانی
در ان جلســه قرار می گرفتم ،می گفتم که بــا این ادبیات
صحبت نکنید .اما اجازه بدهید رئیس جمهور را درک کنم.
روسای جمهور را که باری از مشــکالت بر سرشان ریخته
و در عیــن حال برخــی از نهادهای حاکمیتی نظام ســعی
می کنند در روابط دولت و حاکمیت اختــال ایجاد کنند.
این اپوزیسیون شــدن دولت ها فقط خواست خودشان یا
هوادارانشان نیست .تالش مخالفین شان هم هست .بدتر
از «دولت اپوزیسیون» ،اپوزیسیونی است که از موضع و
جایگاه حاکمیت با دولت برخــورد می کند :هم قدرت دارد
و هم طلبکار اســت و حتی دولت را به عدول از نظام متهم
می کند و با ان برخــورد می کند .وقتی دولتــی را دارید که
برنامه ای مثل برجام را در مجلس به ثمر می رساند ،ان نحوه
برخورد با رئیس ســازمان انرژی اتمی اتفاق می افتد ،خب
شما حق بدهید که صدایش را بلند کند .شما برخورد اقای
ظریف با اقای کوچک زاده را به یاد دارید که با وزیر معتمد
رهبری از موضع باال حرف می زند؟ خب صدای ظریف هم
بلند می شود...
ســلیمی نمین :بلند کند ،من نمی گویم که بلند
نکند .اما اینکه بودجه اش را قطع کند ،نشان دهنده استبداد
اســت .من می گویم صدایش را بلند کنــد و او هم حرفش
را بزند.
قوچانــی :دولــت بودجــه صداوســیما را قطع
نکرده است .به تعبیر رئیس صداوســیما حتی یک درصد
بودجه اش رشد داشته است.
ســلیمی نمین :در دوره اقــای احمدی نژاد هم
صورت گرفته است .این نشان از این دارد که نمی خواهد
مخالف خودش را تحمل کند.
قوچانی :یعنی دولــت پول دهد که بهش فحش
دهند؟! پول بدهد که دولت را ضد نظام نشان دهند؟ پول
مثلث | شماره 302
بدهد که حاکمیت دوگانه ایجاد کنند؟
سلیمی نمین :اوج استدالل شما در صداوسیما
این است که فردی گفته که سایر مدال ها ارزش ندارد.
قوچانی :نه این اوجش نیســت .فقط یک مثال
است ...از کجا فکر می کنید این اوج است؟
ســلیمی نمین :حــاال اوجــش را بگوییــد ببینم
چیست .
قوچانــی :اگر می دانســتم موضــوع مناظره ما
صداوسیماست که یک پوشه برایتان تدارک می دیدم...
گرچه ان موقع هم شــما احتماال می گفتید خارج از بحث
است! کافی است همین مناسبات صداوسیما با روحانی را
با مناسبات ان با احمدی نژاد مقایسه کنید.
سلیمی نمین :شما در وادی بدی افتادید.
قوچانی :شــما ایــن را نفرمایید .شــما به عنوان
روزنامه نگار و ســردبیر کیهــان هوایــی از زدن و برخورد با
منتقدان دفــاع می کردید! به هر حال پرونده ســازی های
کیهان هوایی را به یاد داریم...
سلیمی نمین :اگر یک مورد اوردید که من دفاع
کردم همه حرف هایم را پس می گیرم.
قوچانی :مثــال از برخوردهای شــما بــا کانون
نویســندگان یا نهضــت ازادی یا ایت الله منتظری بســیار
است ...البته خیلی خوب است که من از حکومت جمهوری
اسالمی دفاع کنم و شما منتقدش باشید.
سلیمی نمین :شما از حکومت جمهوری اسالمی
دفاع نمی کنید .شــما از شــکل گیری اســتبداد رای دفاع
می کنید.
قوچانی :نه ،اصال این جور نیســت .شما نهادی
را به اســتبداد رای متهم می کنیــد که نــه می خواهد و نه
می تواند این گونه باشــد .دولت جمهوری اسالمی منشاء
استبداد نیست.
ســلیمی نمین :امروز اقای قوچانی که در مقابل
خود دارم می گوید که صداوســیما گفته که ما این جایزه را
نمی پسندیم .این شد گناه کبیره؟
قوچانی :من به موی سپید شما احترام می گذارم
ولی مغلطه نفرمایید .من یک مثال گفتم .شــما می گویید
مثال بگو ،من هم مثال گفتم .اما مثال مرا تعمیم می دهید.
سلیمی نمین :مثالتان بسیار تاسف بار است.
قوچانی :همان افکار عمومی که شما می گویید
بیایند و درمورد صداوســیما قضاوت کنند که موافق دولت
اقای روحانی است؟ یا حتی بی طرف یا مخالف دولت اقای
روحانی است؟...
سلیمی نمین :االن مشکل ما این است که اقایان
دست اندرکار مظلوم اند؟
قوچانی :فکر می کنم درمجموع جریان اصولگرا
یک طیفی هستند که به شدت قابل احترام هستند که البته
من ترجیح می دهم از این واژه اصولگرا ،برای توصیف شان
خیلی استفاده نکنم .راستش را بخواهید واژه محافظه کار
را که دوســتان ما خیلی نمی پســندند ،واژه ای اســت که
در ادبیات علوم سیاسی بیشــتر جواب می دهد .اما چون
خودشــان دوســت ندارند و این را تعبیــری مقابل انقالب
و انقالبی گــری می دانند ،بــه کار نمی برم .این دوســتان
یک جریان هســتند که به نظرم محافظه کاران قدیمی یا
اصولگرایان سنتی هستند ،اینها مبنا دارند .به نظر من اگر
مبنایشــان را تحت تاثیر یک فضای سیاسی ،اجتماعی از
دست ندهند ،در افرادی مثل اقای دکتر والیتی ،الریجانی،
ناطق نــوری و برخــی از بــزرگان روحانیت دیده می شــود
و این طرز تفکری اســت کــه در برخورد با دولــت با اقای
روحانی جزو نیروهای اصلی هستند که به نظرم نقش شان
در مجلــس اینــده و در اینده سیاســی ایران ،بیشــتر هم
خواهد شــد .اینان همان متحدان شریف اصالح طلبان و
اعتدالگرایان هستند .بخش دیگری به نظر من وجود دارد
که از اصولگرایانی هســتند که اینها خودشان را به عنوان
تحولخواه می دانند و فکــر می کنم توجهشــان به ازادی
بیشــتر از جریان های دیگر اصولگراســت ،حتی نســبت
به همان جریان سنتی شان .حاال شــاید در این مجموعه
شــاخص ترین فرد اقای توکلی اســت .یعنی اقای توکلی
با وجودی که خیلی از دیدگاه هایــش در عرصه اقتصادی
را ممکن است شخص بنده قبول نداشــته باشم ولی فکر
می کنم در اقــای توکلی یک حریت و ازادگــی وجود دارد.
اقای ســلیمی نمین! من یکــی از ایرادات دولــت را عدم
توجه به این طیف می دانم .یعنی اتفاقا دولت با طیف اول
ارتباطات خوبی دارد ولی در مورد ایــن طیف دوم که یک
وجه حریتی هم در ان وجود دارد ،به نظرم اگر بخواهم به
دولت اقای دکتر روحانی انتقادی وارد کنم ،در بخش روابط
عمومی و نه مسئوالن روابط عمومی ،ارتباط برقرار نکردن
و به رسمیت نشــناختن این جنس مخالفان که نجیب اند،
هســت .اما هیچ کدام از این دو جریان ،متاسفانه گفتمان
اصلی جریان اصولگرایی را در دست ندارند و ان چیزی که
االن به عنوان جریان اصولگرایی شناخته می شود و در این
لیست انتخاباتی که در زمان انتشــار این مصاحبه ،قاعدتا
تکلیف ان معلوم شــده ،به نظر می رسید در سمت و سوی
این جریان دارنــد نقش بازی می کننــد؛ جریان هایی مثل
جبهه پایداری ،جمعیت ایثارگران و جریان هایی هســتند
که نوع برخوردشان با اقای روحانی به هیچ وجه منصفانه،
اصولگرایانه و اخالقی نیســت .این افراد با اقای روحانی
یک اختــاف تاریخی در دهــه 60دارند کــه ان را به این
دهه هم تسری می دهند .اگر گفتمان جریان اصولگرایی
همچنان دست این جریان بماند ،این اختالفات شدیدتر
و بدتــر می شــود .از ان طرف ،دولــت باید قدم بــردارد.
به خصوص ارتباطــش را با ان بخش میانــی اصولگرایان
تقویت کند .اما اگر این اتفاقی که دارد می افتد ،به همین
شــکل پیش رود ،این طرف می توانــد منتقدی مثل اقای
توکلی باشــد که مثال در مــورد رای کابینــه ،دیدگاه های
خودش را داشت و وقتی متوجه شد که بعضی جاها ممکن
است اشتباه کرده باشد ،این شجاعت و صراحت را داشت
که ان را بیان کرد .ولی یک جریانی برخورد سیاسی می کند،
جریانی که حتی به نظرم برخــورد محتوایی نمی کند یعنی
بر ســر برنامه اختالف ندارد بلکه اختالفش بر ســر منافع
اســت .در خیلی از موضوعات محتوایی ،جریان راست،
محافظه کار یا هرچه اسمش را بگذاریم ،ارتباطش با اقای
روحانی خیلی قوی تر و جدی تر اســت و می تواند ســابقه
تاریخی خودش را اینجا تقویت کنــد .از ان طرف ،بخش
عمــده ای از جریان اصالح طلــب با اقــای روحانی رابطه
خوبی دارد که بخشــی از این رابطه ،اســتراتژیک است و
بخشی ممکن است تاکتیکی باشد .البته اقای سلیمی در
گفت وگویی که در مورد کارگزاران با مجله شــما داشــتند،
سعی کردند که جریان چپ را خیلی تحریک و تشویق کنند
نســبت به کارگزاران و مشــکل را کارگزاران معرفی کنند نه
جریان چپ! اما تحلیل را دادند .دوستان چپ اصالح طلب
ما در مجموع بــا اقای روحانــی برخورد تاکتیکــی دارند.
یعنی این برخورد ،فکری و اصولی و ایدئولوژیک نیســت.
یعنی فکر نمی کنند به لحاظ مبانــی فکری با اقای روحانی
بتوانند الفت ایجاد کننــد ولی به نظرم در انتخابات ســال
-96و بعــد از ان هم بــرای اقای روحانــی اتفاقی نخواهد
افتاد -در مقابل اقای روحانی نمی ایســتند یعنی جناح چپ
اصالح طلبان به این عقالنیت رســیده که در مجموع باید
در جبهه اصالحات حرکت کند .کارگزاران با اقای روحانی،
الفت فکری احســاس می کند یعنی حتــی اولین جریانی
که ریاســت جمهوری اقای روحانی را مطرح کرد ،جریان
کارگزاران بود .همان دوره ای که دوستانمان مطرح می کنند
که اقای هاشــمی را برای تمدید ریاست جمهوری مطرح
کردند ،در مصاحبه اقای مهاجرانی موضع شخصی شــان
به طور کامل گفته شــده که اگر می شــد قانون اساسی را
تغییر داد که اقای هاشمی مناســب ترین فردند ،اما چون
چنین چیزی امکان ندارد ،مناسب ترین فرد ،اقای روحانی
است .این سخن ایشان در ســال 74یا 73است .جریان
کارگزاران درحقیقت ،مجموعا جریان میانه ر و اصالح طلبان
اســت .جریان اصالحات خودشــان را در تقابــل با اقای
روحانی نمی بینند امــا یک جریان دیگری وجــود دارد که
خارج از کل این مناسبات درون حاکمیت است و نامش را
می توان جریان تجدیدنظرطلب یا انحالل طلب گذاشت.
به نظــرم این تعبیــر نه توهین امیز اســت و نــه غلط .این
جریان الحمدلله در جریان اصالح طلب کامال اچمزشده و
بیرون رانده شده است .برخالف اصولگراها که تندروهای
خودشــان را به خودشــان غالب کردند .یعنی انتقادی که
من می توانــم بکنم ،در جریان اصالح طلــب الحمدلله از
ســال 92به این طرف همان جریانی که نگذاشــت ما در
انتخابات مجلس نهم وارد شــویم ،ولی به این نشانی که
ما در انتخابات مجلــس دهم حتی با این شــرایط ضیق،
وارد شــدیم .من فکر می کنم بهترین سیســتمی که باید
اقای روحانی پیش بگیرد این است که بتواند این پتانسیل
خودش را به عنوان یک جریان فراگیــر به کار گیرد .یکی
از کارهای خوب اقای روحانی در جهت گشــایش فضای
سیاسی و پرهیز از اســتبداد رای این بود که نیامد خودش
حزبی راه بیندازند .ان چیزی کــه به عنوان حزب اعتدال و
توسعه پیش امد ،از قبل وجود داشت .نهایتا اقای روحانی
وقتی درمورد مجلس هم صحبت کردند ،گفتند که من دلم
می خواهد مجلس معتدل داشته باشیم .این اعتدال هم در
راست قابل تعریف است و هم در چپ .االن هم که درحال
برگزاری انتخابات هستیم ،لیســتی که به عنوان فهرست
حامیان دولت منتشر شــده ،هم جریان اصولگرا را شامل
می شود ،هم اصالح طلب و هم میانه رو .من فکر می کنم
اقای روحانی باید این ســرمایه را برای خودش حفظ کند و
توجه کند این جریان اصولگرای معتدلی که وجود دارد فقط
منحصر به جریان سنتی اصولگرا نیست .به نظرم در جریان
تحولخواه هم اقای روحانی باید به جذب اینها بپردازد.
ســلیمی نمین :خب ،خیلی ممنون .یک مقدار
بحــث در وادی خودش افتاد .من یک مشــکل اساســی
می بینم .نقش افرینی هایی در هــر دو جریان می بینم که
از اینکه نیروهای ســنجیده و معقول پرچــم دار گروه ها و
جریانات شــوند ،جلوگیری می کنند .یعنی بیشــتر جلودار
می شوند و تابلو و عناصر جنجالی تشکیل می دهند .اینکه
شما فرمودید جریان اصالح طلب خودش در مقامی برامده
که نیروهای جنجالی را تعدیل کند ،اجازه دهید که من چنین
چیزی را قبول نکنم .اگر یک خطای فاحش موجب شــده
که بعضی از این عناصر تندرو در حاشیه قرار گرفتند ،نه به
دلیل عزم شما بوده بلکه یک خطای فاحش باعث شده که
برخی از نیروهای تندرو کنار زده شــوند .اما برعکس ان در
جریان اصولگرا ،این اراده وجود دارد؛ اینکه در اوج قدرت
بعضی از عناصر تندرو را کنار بگذارند و نــه در حالت انزوا.
این دوره الاقل کنار گذاشــتن اقای کوچک زاده نشان از
یک عزم است .کنار رفتن اقای رسایی ،نشان از یک عزم
اســت ،یا الاقل عدم دفاع از او و اینکه کسی در این وادی
از او دفاع نکرد ،این نشــان از یک عزم است .اما من قائل
به یک نوع ارتباط در این مساله هستم .اگر یک تندروی در
یک جریان صورت گرفت ،قطعا تاثیر ان در جریان مقابل
هم محسوس خواهد بود .یعنی انجا هم مجبور خواهند بود
که یک ســری ادم های تند را جلو بیاورند .وقتی این طرف
مثال فرض کنید ،کارهای غیرمنطقی هنجارشکنانه انجام
دهد ،طبیعتا ادم منطقی اهل قلــم و فکر نمی اید خودش
را با ادم های رادیکال سیاســی مواجه کند .انها هم سعی
می کنند ،از صندوق خانه شان ادم های رادیکال را بیاورند
تا انها بتوانند با اینها مواجهه داشته باشند .بنابراین هر نوع
سیاست
سیاست
205
سیاست
206
مثلث | شماره 302
سیاست
تندروی اگر در یک گروه مهار نشود ،این نتیجه مقابل دارد.
اقای روحانی حرفی بسیار ناپخته زد و عنوان کرد که «یک
دســتگاه فاســد» .اقای رئیس جمهور چرا باید این جوری
صحبت کند و مثل اقای احمدی نژاد بگم ،نگم شروع کند؟
اقای روحانی االن دارند ایــن تاکتیک ها را به کار می برند.
اگر اقای روحانی ادله ای در دســتگاه فاسد سراغ دارد باید
ان را به دســتگاه قضا ارائه دهد و اگر دســتگاه قضا عمل
نکرد ان موقع ادامه بدهد .اشــکالی ندارد! بگوید که من
روند قانونی را هم طی کردم و دستگاه قضا عمل نکرد .اما
اینکه بیایید ،فضا را تند کنید ،طبیعتــا من که جلوی اقای
روحانی در این جبهه نمی روم ،یک کســی مــی رود که او
هم بتواند بگوید دزد فالنی است! شــما اگر به این بگویی
دزد ،او هم بلند می شــود و می گوید دزد فالنی است .چرا
جلوی این فضا را نمی گیرید؟ نمی دانم اقای روحانی متاثر
از چه چیزی در استانه انتخاباتی که ِ
خود انتخابات التهاب
دارد ،هســت .قبول دارید که خود انتخابات التهابی را در
جامعه به وجود می اورد .عقال باید بگویند که اقای روحانی!
مباداشما به این التهاب دامن بزنید .مبادا بیایید بدون نام
بردن ،به صورت نامشــخص اتهامی بزنید کــه به همه جا
بتوانیم این قضیه را نسبت دهیم .ایا این به تندروی دامن
می زند یا نمی زند؟ این تندروی از کجا شروع می شود؟ من
می خواهم بگویم خوشبختانه ما گام های خوبی در جهت
مهار تندروی ها در کشور برداشته ایم .باز دارد اراده ای شکل
می گیرد و این اراده نمی تواند تاثیرگذار باشــد اال اینکه از
طرف دولت و کسانی که در قدرت هستند ،به وجود بیاید.
درباره این مطلب می توانم شــاخص های متعددی را ارائه
دهم که متاسفانه چه در دانشــگاه ها و چه در محیط های
دیگر دارند به گونه ای عمل می کنند که این فضا ،فضایی
حاد شود .اگر فضا حاد شــد ،طبیعتا جریان این طرف هم
می گوید که ما برای چه اقای رســایی را جمع کنیم؟ بگذار
اقای رســایی بیاید و وقتی که انها فحش دادند او هم یک
فحش سیاســی بدهد .اینها با هم ارتباط تنگاتنگی دارد،
بنابراین این درخواست زیادی نیســت که بگوییم کسانی
که به دولت نزدیک هستند دولت را دعوت به برخوردهای
عقالنی کنند .دعوت به اعتدالی که شعارش را دادند کنند
و به ان پایبند باشند .اگر این صورت بگیرد به نظر من ما در
زمینه پذیرش انتقاد به کمال می رسیم .ضمن اینکه انچه
شما می گویید نسبت به بعضی ادم های منطقی بی تفاوتی
شده را در این حد قبول ندارم .ببینید! ما در ساختار اجرایی
کشــور ،یک ضعف هایی داریم که می خواستم بیان کنم
چون دســتگاه اجرایی بعد از مدتی که ســوار بر کار شــد،
احســاس می کند می تواند قدرت خودش را افزایش دهد.
وقتی احســاس کرد که می تواند قدرت خودش را افزایش
دهد ،به ویژه اگر کســانی مرتبا در گوشــش بخوانند یا این
را نجوا کنند به راحتی در صدد دست اندازی به بخش های
ثابت نظام برمی اید .در کشــور ما برخالف کشورهایی که
سابقه طوالنی در چرخش قدرت دارند ،اختیارات قوه مجریه
را خیلی خیلی زیاد کردیم .در برخی از کشــورها اصال قوه
مجریه نمی تواند در وزارتخانه ها دخل و تصرف کند .یعنی
حتی نمی تواند کارمندها را جابه جــا کند .فقط یک معاون
حزبی می تواند بگذارد .درحالی که االن می بینید قوه مجریه
تمام وزارتخانه ها را از صدر تا ذیل از جای دیگر برمی دارد
و می اورد و اصال نگاهی به سلســله مراتب رشــد ندارد که
کارمندی بعد از 5سال یا 10ســال کار باید ارتقا پیدا کند.
بعد از این ارام ارام بتواند از سلسله مراتب اداری به معاون
وزیر برساند .اما شما نگاه می کنید ،می بینید که یک سری
نیروهای کارشناس انجا هستند که معاون و مدیرکل و همه
را بدون اینکه سابقه ای در ان وزارتخانه داشته باشند از جای
دیگر وارد می کنند .این میزان تغییرات یک احساس غلطی
را در قوه مجریــه ایجاد می کند که حاال کــه من می توانم
ان قدر چرخــش قدرتی در کشــور ایجــاد کنــم از وزارت
اطالعات گرفته تا وزارت دفاع و همه بخش های کشــور
را -که تازه اینها باید بخش های ثابت باشــد -دســتخوش
تغییرات اساســی کنم ،بعــد به نظرم این احســاس ایجاد
می شود که چرا مثال صداوسیما را در اختیار خودم نگیرم؟
این احساس ایجاد می شود که چرا فالن نهاد را نتوانم؟ من
که ابزار مالی در اختیار دارم و می توانم از این طریق انها را
به نوعی مجبور کنم که منویات مرا دنبال کنند .به نظر من
این مشکل اساسی در بحث ساختار سیاسی کشور است که
در جای خودش اگر دوستان یک جلسه ای بگذارند ،بحث
خیلی خوبی است که به این بپردازیم که این میزان حدود و
اختیارات در ارتباط با قوه مجریه ایا ناگزیر قوه مجریه را به
این سو سوق می دهد یا نه؟ یا درواقع دچار یک نوع نوسانات
ذهنی می کند یا نه؟ قطعا به نظر من می کند .یعنی ما باید در
این قضیه به لحاظ رشدیافتگی سیاسی فضایی ایجاد کنیم
که دولت هــا -نه تنها این دولت بلکه دولــت احمدی نژاد و
دولت قبلی هم همین طور -احساس نکنند ،می توانند منشی
دفترش را به عنوان رئیس یک سازمان بگذارد ،هیچ کس
هم نمی تواند به انها ایرادی بگیرد که این منشــی دفتر در
ان سازمان اصال چه ورودی دارد؟ به کرات در دولت های
گذشته این کار صورت گرفته که اصال در چرخش دولت به
نظامات اداری توجه نمی کنند .یا باید جلوی این مساله را به
لحاظ اگاهی بخشی به جامعه بگیریم که اصال واقعا دولت
جرات نکند ،براســاس منافع حزبی خودش ،انگار که یک
کشــور را فتح کرده ،عمل کند .هر دولتی که رای می اورد
فکر می کند کشــور را فتح کرده و باید لشگرکشــی کرده و
دیگران را قلع و قمع کند و چینش جدیدی براســاس قبیله
و دارودســته خودش ایجاد کند .این به نظرم یک مشکل
اساسی است .علت عمده درگیر شــدن با برخی نهادها به
خاطر این است که احساس می کند می تواند دست اندازی
کند ،می تواند اعمــال نفوذ کند و می توانــد یک کارهایی
بکند و در این قضیه ابزارهایی دارد .درحالی که در محدوده
خودش هم اگر بتوانیم برایش یک مقدار مالحظات منافع
ملی را پررنگ کنیم که این مالحظــات منافع ملی موجب
این قدر تغییرات در کشور نشود ،طبیعتا انتقادپذیری دولت
خیلی فرق خواهد کرد .دولتی که در جهت بسط قدرت خود
قرار می گیرد ،تحملش خیلی کمتر می شــود .دقت کنید!
دولتی که قانع به یک حدود و اختیارات است خیلی راحت تر
تحمل می کند .ولی برای اینکه بتواند قدرت خود را بســط
دهد باید خودش را خیلی قهرمان جلو ه دهد .باید خودش
را خیلی فوق العاده به نمایش دراورد تا بتواند این احساس
را دنبال کند که لیاقت این را داریم که خیلی جاهای دیگر
را هم اداره کنیم .بنابراین اینجا انتقادپذیری اش خیلی کم
می شــود .چون دارد در این وادی مــی رود که می خواهد
خودش را بیش از انچه هست ،جلوه گر کند .بعد به محض
اینکه به او انتقاد می کنید ،اصــا به هیچ وجه این انتقاد را
برنمی تابد چون اگر این چیزی که خودش را متورم می کند و
ش خیلی سخت
باد می کند را بخواهید با انتقاد کم کنید ،برای
است .بنابراین یکی از مشکالت جدی ما این است که در
واقع خود اقایان نمی خواهند .اصال برعکس از انتقادهای
اصولی بیشتر رنج می برند .دقت کنید! یعنی با انتقاد اصولی
ســلیمی نمین :اکثریــت منتقدیــن
اقای روحانی ،اقتصادی و اجتماعی
هســتند و اقلیت منتقدین ،سیاسی
به شــمار می روند .حتــی ان اقلیت
سیاسی هم به نظر من خاستگاه شان
را از طریق مسائل اقتصادی پیگیری
می کنند
که مردم را با خودش همراه می کند ،بیشتر مشکل دارند،
برعکس از ادم های منتقد جنجالی بیشتر استقبال می کنند.
چرا؟ چون او می تواند ضد این مطلب این پیام را به جامعه
بدهد که منتقدان من یک سری ادم های بی منطق هستند.
بنابراین برعکس عمل می کنند .منتقدین منصف را ُهل داده
و در جرگه منتقدین غیرمنصف قرار می دهند .این هنرمندی
است ،این نشان از این است که می دانند.
قوچانی :البته نیت خوانی می کنید!
سلیمی نمین :شــما ببینید تعبیری که اقایان در
مقابل منتقدین به کار می گیرند همه را ادم های بی منطق و
بیسواد اطالق می کنند .بله ،بعضی از منتقدین ،بیسوادند.
وقتی شــما خصوصیاتی را در مورد منتقدین تان می گویید
که متوجه ادم های ضعیف در انتقاد است ،یعنی منتقدین
منصف تان را دوست دارید در ان وادی بیندازید تا برد کالم
انها کم شود.
قوچانی :من خیلی خوشــحال شدم که شما هم
به بحث ســاختاری توجه کردید ولی دوباره به سوی بحث
مصداقی رفتید .بحث ساختاری خیلی بحث مهمی است و
من کامال با نظر شما موافقم.
ســلیمی نمین :من قبول دارم ولــی کامال یک
بحث مستقلی است.
قوچانی :اتفاقا شما راجع به ان صحبت کردید.
سلیمی نمین :نه ،چون شــما اشاره کردید ،من
گفتم.
قوچانی :من فکر می کنم که اتفاقا اسیب شناسی
را از همین بخش ســاختاری باید صحبت کنیم .االن شما
طوری صحبت کردید که مشکل اصلی ما نهاد دولت است.
نهاد دولت ســه ویژگی دارد؛ انتخابی است ،موقتی است
و انتقاد از ان رایج اســت و حداقل در قانون همه اصل ان
را پذیرفته اند .از دهه 70بــه بعد نقد رئیس جمهور و هیات
دولت کار معمولی در ایران بوده اســت .به خصوص که با
نظر رهبری مبنی بر کفایت دو دوره ریاست جمهوری عمال
دیگر مقام ریاست جمهوری حتی به صورت نامزدی مجدد
بعد از چهار سال از نظر عرفی محدود شده است و این تدبیر
رهبری هم خوب بود.
سلیمی نمین :اما خیزش...
قوچانــی :تقریبا به نظــر من این دیگــر دارد جا
می افتد که رئیس جمهور نهایتا دو دوره...
سلیمی نمین :نه ،خیر هست یا نیست؟
قوچانی :ببینید! به لحاظ قانونی این امکان وجود
دارد ،به لحاظ اجتماعی هم شــاید میل وجود دارد ولی به
لحاظ سیاسی به نظرم دیگر امکان ندارد.
سلیمی نمین :چه چیزی جلوی این خیز را گرفته؟
قوچانی :من گفتم رهبری به عنوان یک عرف این
محدودیت را پایه گذاری کرده اند و به نظرم مردم هم چندان
دنبال ریاست جمهوری ابدی یک فرد نیستند و این کار البته
خیلی مثبت است.
ســلیمی نمین :اظهــارات اقــای عطاءاللــه
مهاجرانی دقیق نبود.
قوچانی :من دقیقــش را دارم و برای دوســتان
می اورم.
سلیمی نمین :من هم دقیقش را دارم از قضا .بعد
از ان اظهار یک گفت وگوی نیم ســاعته با ایشان داشتم.
همان صبحــی که در روزنامــه ایران نیوز چاپ شــده بود،
«ســام» هم ترجمه کرد و زد ،من هم بالفاصله با ایشان
صحبت کردم .اصال ایشان نظرشان این نبود که اگر بشود
از لحاظ قانونی .ایشان می گفت که قانون را تغییر دهیم.
قوچانی :اقای سلیمی! ان چیزی که در مصاحبه
منتشر شده ،همین اســت .مواضع من هم روشن است.
من هم در سال 84با نامزدی مجدد اقای هاشمی مخالف
بودم و از اقای کروبــی حمایت کردم و هم در ســال 88با
کشورمان هستیم .حتی این بحث های اعتقادات اخالقی
که شــما مطرح می کنید ،بخشــی از انها بایــد به صورت
خصوصی به افراد منتقل شود ،بخشی باید ساختار قانونی
درست شود و بخشــی را هم باید احزاب مدیریت و کنترل
کنند .اگر کسی رئیس جمهور می شود و اگر کسی در مقام
ســخنگویی یک جریانی قرار می گیرد او درحقیقت حرفی
که می زند ،عوارض و عواقبش بــرای افراد ان جریان هم
هست .همان طور که جریان اصولگرا به سختی می تواند
خودش را از احمدی نژاد جدا کند ،جریان اصالح طلب هم
هیچ وقت نخواسته و نمی تواند خودش را از اقای خاتمی
جدا کند .باید کم و بیش بیــن ان فرد و ان جریان فکری و
سیاســی که از ان دفاع می کنند ،یک نسبتی برقرار باشد.
این نسبت می تواند تشکیالتی باشد یا می تواند گفتمانی
باشــد اما یک جا باید تعریف شــود .ما این را در کشورمان
نداریم.
ســلیمی نمین :نه ،ببینید! در ارتباط با بحث ما
یک اختــاف مبنایی داریم .شــما قوه مجریــه را درواقع
ناتوان از ایجاد استبداد رای می دانید.
ســلیمی نمین :اصال قیاس مع الفارق اســت،
اصال قابل مقایســه نیســت .چرایش را می گویم؛ دست
قوه قضائیه رو به دولت دراز است .یعنی درواقع بودجه اش
دست اوست .به گذشته اشــاره می کنم ؛الاقل خیز اقای
احمدی نژاد برای ماندن در قدرت ،خیز اقای هاشمی برای
ماندن در قدرت ،نشــان از این دارد کــه اگر کنترل جدی
نشــود ،این تمایل و این میزان از قدرت این وسوسه را در
انها به طور جدی ایجاد می کند.
قوچانی :من در این بخش با شما هم نظرم ولی
حرف شما همه حقیقت نیست...
ســلیمی نمین :اگــر هــم نظریــد مــا کجا در
قوه قضائیه داشــتیم که بخواهد تمام قــدرت را در اختیار
بگیرد؟ کجا در سایر قوا داشتیم که تمایلی برای به دست
گرفتن کل قدرت در کشــور باشــد؟ این وسوســه ها را در
کجا می بینید؟ اینکه می گویید دفاع نشــد ،اقای عطاالله
مهاجرانی به صراحت گفت و اقای هاشمی هم اصال به ان
موضع نگرفت و تمایل جدی داشت که در قدرت بماند .در
این هیچ تردیدی نداریم .در قدرت بماند یعنی چی؟ یعنی
مثلث | شماره 302
نامزدی مجدد اقای خاتمی مخالف بودم و باز هم از اقای
کروبی حمایت کردم .حتی در ســال 86و 87مقاله نوشتم
و گفتم بهتر است روســای جمهور سابق رئیس جمهورساز
باشــند تا دوباره رئیس جمهور شــوند که این اتفاق باالخره
در ســال 92رخ داد .من می گویم مشــکل ازادی بیان در
ایران در دولت جمهوری اسالمی نیست .البته دولت ها هم
فی نفسه می توانند مشکل باشند اما فعال مشکل نیستند و با
این سنتی که رهبری گذاشتند هم چون دولت ها رفتنی اند
امکان استبداد در انها اندک است مثل دولت احمدی نژاد
که باالخره رفت! مشکل اصولگرایانی هستند که در روابط
نهادهای عالی نظام با دیگران اختالل ایجاد می کنند و به
نمایندگی از انها حرف می زنند .زمانی برخی اصالح طلبان
به دنبال حاکمیت دوگانه بودند و حاال بعضی اصولگرایان در
پی ایجاد حاکمیت دوگانه هستند .نهاد والیت فقیه در ایران
به تعبیر مهندس موســوی که خود برگرفته از امام خمینی
بود ،یک نهاد ضددیکتاتوری اســت و برخالف دوســتان
اصولگرا که فکر می کنند ما می خواهیم ان را فقط نمادین
کنیم یک نهــاد نهایی حل منازعه و سیاســتگذاری کالن
است که می تواند میان اصالح طلبان و اصولگرایان حکم
و داور باشد .ما این حکمیت را قبول داریم...
اما درباره حجم دولت که شــما به درستی می گویید
باید کوچک شود من یک پیشنهاد دارم که می تواند مکمل
پیشنهاد شما باشد ،واقعا ان حجم نهاد دولت در کشور ما،
حجم عجیب و غریبی است که هم بار مالی دارد و همه به
لحاظ اداری مشــکل پیدا می کند و هم به لحاظ سیاســی
همان طور که شما اشاره کردید .اما به نظر من این مکمل
ســومی هم می خواهد .یعنی اتفاقا از اول مصاحبه در پی
این موضوع هستم .اول بحث ثبات نهاد رهبری است که
من معتقدم واقعا باید دید ملی بــه رهبری و نهادهای تابع
رهبری داشت .رهبری ،سپاه پاسداران انقالب اسالمی،
ارتش جمهوری اسالمی و نهادهایی مثل مجمع تشخیص
مصلحت نظام یا نهادهای دیگر که همه برای حل منازعه
درست شده اند .یعنی مجمع تشخیص برای این به وجود
امد که از اختالف بین مجلس و شورای نگهبان جلوگیری
کند و کارکــردش را هم نوعا انجام داده اســت .حداقل ما
دیگر بــرای ان بحران یــک راه حلی داریم حــاال در دوره
اقای احمدی نژاد نظام مجبور شد که شورای حل اختالف
دیگری هم درســت کند ،بمانــد .اما این یــک بعد قضیه
اســت که می توانیم به عنوان یک اصل بپذیریم .مساله
دوم سیاست زدایی از بورکراسی کشور است که این را هم
به عنوان یک اصل می توانیم بپذیریم .ولی مساله سوم،
ساماندهی نظام حزبی در کشور است .اقای سلیمی! همه
کشورهای پیشرفته دنیا -این پیشــرفته را به عنوان حسن
نمی گویم -همه کشــورهایی کــه نزاع و درگیــری ندارند،
اتفاقی مثل سال 88مشابه اش در امریکا سال 2000هم
به وجود امد .یعنی بیــن اقای جرج بــوش و اقای ال گور
همین اختالف به وجود امد .خب اتفاقی که افتاد این بود
که در ان سیســتم ،چون دو حزب سیاسی وفادار به نظام
سیاســی امریکا وجود دارد .یعنی ایــن را به عنوان ضعف
نظام سیاسی امریکا بیان می کنیم اما ببینید ما با دو تا مدل
مواجهیم .یک مدل انارشیســتی اســت .مثل چیزی که
تقریبا در اول انقالب داشــتیم .یکباره در فضای سیاسی
صدحزب به این کشــور اضافه شد و هر کسی یک دفتری
زد و نشریه زد و حزب و تشکیالتی درست کرد .یک زمانی
نظام های تک حزبی اند مثل ان چیزی که در بلوک شــرق
اتفاق می افتاد .ولی واقعیت امر این است که هر جامعه ای
فارغ از اینکه نامش را چه بگذاریم به دو یا ســه طرز تفکر
اصلی تقسیم می شــود .این طرز تفکر اصلی ،الزاما طرز
تفکر حزبی نیستند ،می توانند جبهه ای باشند .همان طور
که اصولگرایان و اصالح طلبان در ایران این طوری اند .در
امریکا هم همین طور اســت و در فرانسه هم به طریقی به
وجود امده و حتی در کشوری مثل فلسطین بین حماس و
فتح به عنوان دو طرز تفکر زنده کــه هر دوتا هم می توانند
به وجــود بیایند .من می گویــم اگر بخواهیــم برای همه
فرمایشات شما یک راهکار پیدا کنیم ،باید بنشینیم سر یک
سندی با هم صحبت کنیم .در کشوری مثل بریتانیا ،قانون
اساسی مکتوب وجود ندارد اما سندی به اسم «ماگناکارتا»
دارند یا حتی در فرانســه اعالمیه حقوق شهروندی وجود
دارد و در خیلی از کشورها یک سند ملی رقابت وجود دارد.
امده اند اصول قواعد و رقابت سیاسی را با همدیگر تعریف
کردند .امده اند اصول رفتار سیاسی شــان اینکه چطور با
همدیگر برخورد کنند را تعریف کردند و بعد ان دو جریان یا
سه جریان -البته عددش باید عدد کنترل شده ای باشد که
به هرج و مرج منتهی نشــود -این نمایندگی را به خودشان
داده اند که نمایندگی طیف هــای مختلف فکری جامعه را
برعهده بگیرند .می توانند با همدیگر بنشینند اصول تعریف
کنند .هم در جریان شــما و هم در جریــان اصالح طلب،
افرادی وجود دارند که این حرف بنده را نمی پذیرند و این را
یک نوع نظام کنترل کردن دموکراسی می دانند .واقعیت
امر این است که ان جریان ها به خاطر اینکه سهم شان در
فضای واقعی جامعه ان قدر نیست که ادعا می کنند -مثل
جریان اقای احمدی نژاد یا این طرف هم جریان هایی که
در اصالحات وجود دارند و اقلیت محســوب می شوند اما
به اندازه اکثریت حرف می زنند -مانع از شــکل گیری این
اجماع می شوند .ما نیازمند یک سند ملی رقابت سیاسی در
قوچانی :نــه ،ناتوان نمی دانــم .می گویم تنها
نهادی نیست که در ان امکان استبداد رای وجود دارد.
ســلیمی نمین :از قضا ،مهمترین نهاد اســت.
چون توزیع قدرت اقتصادی دســت اوســت .یعنی توزیع
ثروت دست اوســت .چون توزیع ثروت دست اوست ،او
می تواند این کار را انجام دهد.
قوچانی :من می گویم اوال االن در شرایط فعلی
مملکت ما دولت تنها نهادی نیســت که توزیع ثروت را در
دست دارد .ثروت به دلیل خصوصی سازی غلط و نادرستی
که اتفاق افتاده در دوره های گذشــته که در جای خودش
می توان نقد کــرد ،حتی در دولت اقای هاشــمی جاهای
دیگری پخش شده...
سلیمی نمین :من نگفتم که اصال کانون های
قــدرت اقتصادی وجــود ندارد .مــن گفتــم توزیع ثروت
عمومی .یعنی هر جامعه ای هر ســاله یک ثروت دارد که
این ثروتش را قوه مجریه توزیع می کند.
قوچانــی :دوم؛ نهادهــای امنیتــی ،نظارتی و
قضایی وجــود دارند که به شــدت در این قــدرت نظارت
می کنند و به دلیل کار درســتی هم که به عنوان برخورد با
فساد می شود واقعا دست دولت در این زمینه باز نیست.
ســلیمی نمین :بگذارید به یک تفاهمی در این
قضیه برســیم .ایا قوه مجریه می تواند در مســیر استبداد
رای قرار بگیرد یا نه؟
قوچانی :همان طور که قوای دیگر می توانند.
سیاست
سیاست
207
سیاست
سیاست
208
مثلث | شماره 302
تبدیل به یک استبداد شود .زمزمه های قبلی ها را ببینید.
من خودم در زمان اقای هاشمی ،مدیر رسانه بودم و چون
با رســانه های غربی هم کار می کردیم ،رسانه های غربی
بارها عنوان کرده بودند که دوســت داریــم در ایران یک
جریان انتن باشد که مرادشان اقای هاشمی بود که بتوانند
با او مراوده راحت تر داشته باشند .بنابراین انچه پیش روی
ماست این است که با این میزان اختیارات در قوه مجریه،
این وسوسه همیشه در اقایان هست.
قوچانی :این وسوســه در همه ادم ها وجود دارد
اما امکانش در ریاست جمهوری عمال منتفی است ...یعنی
پیشنهاد شما دقیقا این است که اختیارات قوه مجریه حتی
در این موارد هم کم شود؟ پس برای این شیر بی یال و دم
به نام دولت دیگر چه اقتداری می ماند که مردم به ان رای
بدهند و از ان انتظار تحول داشته باشند؟
ســلیمی نمین :نخیر این پیشــنهاد من نیست.
شما جوش میزان قدرت این اقایان را نزنید.
قوچانی :وقتی در انگلستان یک کسی سه دوره
به مدت 12ســال هم نخست وزیر می شــود هیچ اتفاقی
نمی افتد .یعنی الزاما طوالنی بودن زمان سبب استبداد رای
نمی شود .اصل بر موقتی و انتخابی بودن و نیز انتقادپذیر
بودن است...
سلیمی نمین :اختیاراتش بســیار کم است .در
وزارتخانه های عادی هم نمی تواند دخل و تصرف کند.
قوچانی :به خاطر اینکــه انجا بخش خصوصی
قوی است.
ســلیمی نمین :فقط یــک معاون وزیــر و یک
معاون حزبی را.
قوچانی :من از موضع دیگری با شما هم نظرم.
باید از حوزه قدرت بروکراتیک دولت کاســته شود .اصال
من اگر باشــم ،نهــاد ریاســت جمهوری را بالــکل منحل
می کنم و به نظرم با 50نفر به راحتی انجا قابل اداره است.
وزارت کشور 18طبقه به راحتی با 100نفر قابل اداره است.
ســلیمی نمین :اصال صحبت من این نیســت.
بحث مــن بروکراتیک نیســت کــه با کاهش حل شــود.
اصال می گویم دخل و تصرف نمی توانند داشــته باشــند.
در کشــورهای دیگر حتی در چارچوب دموکراسی ،اجازه
تغییرات اساسی وجود ندارد.
قوچانــی :بله به شــرطی که بدنه انجــا ،کامال
بروکرات باشــد .هر وزارتخانه یک مدیرکل داشــته باشد
که ان فــرد مدیــرکل مثل یــک تکنوکرات فقــط عوامل
سیاستگذاری ان دولت باشــد .واال مردم اصال برای چی
می روند رای دهند؟ مردم رای می دهند که تغییر سیاست ها
اتفاق بیفتــد .اما وقتی کــه اقای احمدی نــژاد برای این
دولت بدنه ای درســت کرده که اگر اخراج کند ،می شــود
اقای سلیمی! کی و کدام
شخص به جرم توهین به
روحانی یا برخورد بازداشت یا
توقیف یا دستگیر شده است؟
دولت ظالمــی که می خواهد مردم را اذیــت کند .اگر نگه
دارد که نمی توانــد حقوق انها را بدهــد ...هنوز در دولت
اقای روحانی ،بسیاری از مدیران میانی در فرمانداری ها،
بخشــداری ها و ســازمان ها از دوره اقــای احمدی نــژاد
مانده اند و دســت نخورده انــد .چون اقــای احمدی نژاد
سیســتمی را به وجود اورده که نتوانند کســی را بردارند .با
این نظر شما موافقم که این قدرت را از دولت ها بگیریم که
بی رویه افراد را استخدام نکنند و سیستمی به وجود نیاورند
که غیر قابل تغییر باشد .ولی ساختار دولت این کشورها،
کوچک است .دولتشان ،دولت تکنوکرات است .مدیرانی
دارند که نســبت به منافع ملــی و امنیت ملی کشورشــان
پایبند ند نه اینکه منافع جناحی ندارند .حرف من هم همین
بود اقای سلیمی!
سلیمی نمین :من می خواهم به رشدی که االن
اشاره می کنید...
قوچانی :شما عامدا از صورت مساله فرار می کنید
و در نهایت انچــه رخ می دهد یک حاکمیــت تغییرناپذیر
اســت که حتی با رای مردم هــم هیچ تغییــر و تحولی در
ان رخ نمی دهد .اما مخاطب من شــبه دولت هایی است
که از دولت ها بــرای ازادی خطرناک ترند .در این کشــور
جریان هایی به وجود می اید که دارند دولت پنهان تشکیل
می دهند و من می گویم برای اینکــه چنین اتفاقی نیفتد،
ما یکســری نهادهای ملی مثل رهبری ،سپاه و نهادهای
حاکمیتی داریم که ستون نظام اند انجاست که باید استوار
باشــند و هیچ اسیبی هم نبینند .یکســری نهادهای متغیر
داریم مثل دولت ها ،قوه قضائیه و مجالس ،اینها باید در
طول زمان تغییر و تحول کنند و بروکراسی شان هم بسیار
کوچک باشد .همین االن شورای نگهبانی دارید که قرار
بــوده 12نفر برای بررســی صالحیت ها کار کننــد .ببینید
شــورای نگهبان چه تعداد کارمند و نیرو و ساختار دارد اما
شــما راجع به این صحبت نمی کنید ،سیستمی که دائمی
است ،سیســتمی که می توان امار کامل کارمندهای این
نهادها را به دست اورد .ان وقت...
سلیمی نمین :بحث من اصال بحث بروکراتیک
نیست .ببینید! بحث من و این جلسه هم همین بود که ما
چگونه می توانیم قدرت مجریه را به تحمل پذیرش ارای
دیگران عادت دهیم؟
قوچانــی :اقای ســلیمی! کی و کدام شــخص
به جرم توهین به روحانی یا برخورد بازداشــت یا توقیف یا
دستگیر شده است؟
سلیمی نمین :اجازه دهید که عرضم تمام شود.
رئیس جمهور ابزارهایی دارد که می تواند ســاکت کند .با
ان ابزارها می تواند.
قوچانی :شما از یک کشــور خیالی که صحبت
نمی کنید!
ســلیمی نمین :نه ،دقیقا همان چیــزی که در
خارج از ضبط گفتم .ببینید! ما امدیم اینجا بررســی کنیم
که چگونــه می توانیــم رئیس جمهور را در مســیر اصالح
رویه و تحمل انتقادات اصولی ،قــرار دهیم اما بعضی ها
با ایجاد دعواهای کاذب ،می خواهند نه تنها چنین امری
صورت نگیرد که هم ایده ال هم شماســت و هم من که ما
در کشور سامانه سیاســی مان اصالح شود .اول عرایضم
گفتم که یکی از مشــکالت ما ســامانه سیاسی است که
در مسیر درســت خودش قرار ندارد بنابراین مولد نیست.
چگونه دولت می تواند به شــکل گیری این سامانه درست
کمک کند که از درون ایــن منازعات فکری چیزی دراید؟
اینکه اقای احمدی نــژاد می گوید برادران قاچاقچی من!
اقای روحانی هم از دستگاه فاســد حرف می زند ،چه چیز
به جامعه می دهد؟ اگر روحانی واقعا در این قضیه صادق
اســت و حرفی دارد و یا اقای احمدی نژاد صادق اســت،
بیایند و بگویند این سندها راجع به این مساله است .تو که
از برادران قاچاقچی حرف می زنی اما اســم نمی بری که
کسی از تو سند نخواهد .ببینید! ایا این رویه سامانه سیاسی
کشــور را اصالح می کنــد؟ این فقط یکســری دعواهای
کاذب را شکل می دهد.
قوچانی :قطعــا من با ایــن رویه در هــر دولتی
مخالفم .من می خواهم بگویم اگر ساختار را اصالح کنیم
و اگر دولتی وجود داشته باشــد که مبتنی بر یک پشتوانه
سیاسی -اجتماعی باشد ،هر حرف بی مسئولیتی نمی زند.
سلیمی نمین :چرا نمی زند؟
قوچانی :چون وجود ندارد.
سلیمی نمین :اقای روحانی اگر شما دستگاهی
را فاسد می دانید چرا مثل احمدی نژاد عمل می کنید؟ من
تعجب می کنم شماها هرموقع می خواهید شری را مطرح
کنید ،دولت احمدی نژاد را مطرح می کنید منتها خودتان
رویه ای که در دولت روحانی می بینید دقیقا نعل به نعل رویه
دولت احمدی نژاد است.
قوچانی :این رفتار از ســوی هــر دولتی ،رفتار
نادرستی است و برای اصالح ان باید ساختار درست شود.
اما تفاوت دولت روحانی و احمدی نژاد از زمین تا اســمان
است...
سلیمی نمین :خب ســاختار درست کنید .االن
شما در حاکمیت اید ،ساختار درست کنید.
قوچانی :دارم همین پیشنهاد را می کنم.
ســلیمی نمین :من که دارم توصیــه می کنم و
می گویم اگر می خواهید ســاختار درست کنید ،نیروهای
دلسوز منتقد را با نیروهای غیردلسوز یکی نکنید.
قوچانــی :ما کــه یکی نکردیــم .بنــده هم در
حاکمیت نیستم .اقای سلیمی! بین حزب ،دولت و نظام
باید یک رابطه شــفاف و علنی وجود داشته باشد که افراد
به صفت شخصی شــان وقتی هر حرفــی را نزنند .این در
مورد همه روســای جمهور و همه دولت ها صدق می کند.
حرف من همین اســت .مصداق می توانــد همین حرف
مربوط به قاچاق یا برخورد با مخالفین باشد .باید احزاب ما
بتوانند از دولت ها مطالبه گری کنند وقتی دولت ها متکی
به احزاب نباشــند درباره هیچ رفتاری پاسخگو نیستند .نه
احمدی نژاد به اصولگرایان پاســخ می دهد و نه خاتمی به
اصالح طلبان ...انها اصال به نصایح مــا نیاز ندارند .این
به عنوان پیشنهاد من اســت و دوم اینکه می گویم گرچه
همه دولت ها می توانند انگیزه های اســتبداد داشته باشد
اما در عمل...
سلیمی نمین :می تواند؟
قوچانی :بله ،می تواند.
ســلیمی نمین :نــه ،نگوییــد می توانــد .ایــن
به عنوان یک احتمال است که در اینده...
قوچانی :بله ،می تواند نه اینکه هست .یعنی شما
معتقدید که دولت های جمهوری اســامی ،دولت اقای
روحانی ،اقای احمدی نژاد استبدادی بودند؟
ســلیمی نمین :من گفتم گرایش به اســتبداد.
دولتــی که می خواهــد بعــد از خــودش رئیس دفترش را
رئیس جمهور کند گرایش به استبداد دارد .دقت کنید!
قوچانی :رفتار اقای احمدی نــژاد در بلندکردن
دست اقای رحیم مشایی فقط به لحاظ ساختار اداری غلط
بود .اقای احمدی نژاد می توانست در فضای حزبی برای
خودش جانشــینی معرفی کنــد و از طرفدارانش بخواهد
که به او رای دهند .این واقعیت اجتماعی اســت اما نباید
از امکانات دولتی برای ان کار اســتفاده کنــد .تنها ایراد
همین قضیه است.
سلیمی نمین :ایراد بیشتر از این است.
قوچانی :ایراد بیشتر از این چیست؟
ســلیمی نمین :درواقــع بحــث مانــدگاری در
قدرت اســت .این نیســت که یک حزب و تفکر داشته و
سیاست
مثلث | شماره 302
مشکلی که ما داریم بی توجهی
دولت به برخی از منتقدین
منصفش است .یعنی ضعف
دولت در برقرارکردن ارتباط
است نه اینکه الزاما برخورد
سیاست
می خواهد که تفکر اســتمرار پیدا کند ،نــه .در این قضیه
شــخص محوری است و شخص محوری اســتبداد ایجاد
می کند.
قوچانی :اقای سلیمی! اگر مردم بپذیرند کسی
مثل ژنرال دوگل ـ البته دور از جان اقــای احمدی نژاد ـ با
رای مردم به قدرت برسد چه اشکالی دارد؟
ســلیمی نمین :در قــوه مجریــه اگــر زمینــه
شــخص محوری را دیدیــد قطعا بدانیــد که به اســتبداد
می رسد.
قوچانی :اصال شخص محوری نیست .واقعیت
امر این است که افراد در هر کشوری ظرفیت هایی دارند
که فکر می کنند این ظرفیت ها می تواند در صورت های
دیگر تداوم پیدا کند .بنده خودم کســی بــودم که وقتی
اقــای خاتمی مجــددا نامزد ریاســت جمهوری شــدند،
مخالفت کــردم .هم در ســال 84مخالفت کــردم و هم
سال ،88مخالفتم را هم نوشــتم .در مورد اقای خاتمی
نوشــتم که ما طرفدار خاتمیســم هســتیم امــا طرفدار
خاتمی نیســتیم که خاتمی دوباره نامزد شود .اینکه این
مشرب تبدیل شود همان طور که در فرانسه دوگل
به یک َ
توانست یک ســنت سیاســی پایه گذاری کند ،اما الزاما
اقای ســارکوزی یا ویلپن و ان طرز تفکــر نبودند .بعضی
از افراد نماد یک طرز تفکر می شوند .هیچ ایرادی ندارد
شــما چه بخواهید و چه نخواهید ،احمدی نژاد و خاتمی
در این کشــور دو نوع طرز تفکر و ســبک سیاست ورزی
دارند و ممکن اســت که افرادی بخواهنــد در ادامه ان
سیاســت ورزی کار و رفتــار کننــد .همان طــور که اقای
روحانی در تداوم اقای هاشمی اســت .به همین دلیل با
امدن اقای هاشمی در سال 84مخالف بودم .من طرفدار
اقای کروبــی بودم و همــان موقع هم به اقای هاشــمی
پیشــنهاد کردیم که از فردی مثل اقای نجفی طرفداری
کند .فردی باشــد در همان طــرز تفکر .مــا نمی توانیم
طبیعت را انــکار کنیم .جامعــه به یکی ،دو طــرز تفکر،
عالقه دارد ما باید برایش سیســتمی به وجود بیاوریم که
شخص محوری مدنظر شما به تفکرمحوری تبدیل شود.
این ساختار حزبی است.
ســلیمی نمین :نه الزاما ! تاکیدم این اســت که
بحثمان منجر به این شــود که چگونه می توانیم ســامانه
تولیــد فکر را ایجــاد کنیم؟ وقتــی شــما رئیس جمهور را
تشویق می کنید که ســامانه را خوب اداره می کند درحالی
که فاجعه امیز دارد اداره می کند...
قوچانی :این اصال یک بحث دیگر است.
سلیمی نمین :شما نمره مثبت به ان می دهید؟
قوچانی :بله ،من نمره مثبت می دهم.
سلیمی نمین :پس دیگر ســامانه شکل نمی گیرد.
از شما به عنوان مشاور مطبوعاتی یا کسی که مطبوعاتی
هستید ،انتظار می رود ...
قوچانی :به من حــق دهید که من دیدگاه خودم
را داشته باشم.
سلیمی نمین :من هم حق دارم که دیدگاه شما
را نقد کنم.
قوچانی :من معتقدم که اقای روحانی در مجموع
در اداره کشور موفق عمل کرده است.
ســلیمی نمین :بحث ما اداره کشور نبود .بحث
نوع مواجهه با انتقاد اســت .نوع مواجهه با انتقاد ایشان
ایا سامانه تولید فکر را تقویت می کند یا تضعیف می کند؟
قوچانــی :اقــای ســلیمی چــرا ایــن حــرف را
می فرماییــد؟ ایا با شــکایت و اعتــراض و برخــورد اقای
روحانی کســی محدود شده اســت؟ ممکن است به یک
برخورد کالمی اقای روحانی انتقاد کنید .ایا به دستور اقای
روحانی کسی بازداشت شده است؟ به دستور اقای روحانی
نشریه ای بسته و حزبی تعطیل شده است؟
ســلیمی نمین :من بــه طرح شــکایتش کاری
ندارم .به 9دی مثال .اصال برای من خیلی مهم نیست.
قوچانــی 9 :دی را هیات نظارت بــر مطبوعاتی
تعطیل کرده که اکثریت ان با اصولگرایان بوده اســت نه
دولت اقای روحانی...
سلیمی نمین :می خواهم بگویم اوال این طوری
نیست.
قوچانی :خب ان اقایان بیایند و جواب دهند.
ســلیمی نمین :اصال من نمی خواهم وارد این
مساله شوم.
قوچانــی :ســوالم مشــخص اســت .اقــای
روحانی...
سلیمی نمین :ایا اقای روحانی به سامانه تولید
فکر در جامعه کمک می کند یا تضعیف می کند؟
قوچانی :اینجا که می رسیم بحث های انتزاعی
می کنید« .سامانه تولید فکر» یعنی چه؟ من عینی از شما
سوال می کنم .ایا به دستور اقای روحانی کسی بازداشت،
رسانه ای توقیف یا حزبی تعطیل شده؟
سلیمی نمین :اوال جهت اطالع شما بگویم که
ما در کشــور یک ســری ادم های کم تحمل عقب افتاده و
یک سری کم تحمل پیشرفته داریم.
قوچانی :پس جواب مرا نمی دهید! یا بله است
یا نه.
ســلیمی نمین :دقیقــا می خواهم جواب شــما
را بدهــم .عناصــر کم تحمــل پیشــرفته مکانیزم هــای
کنترلی شان خیلی حساب شده و ســنجیده تر است .ما در
بعضی قوا مکانیزم های...
قوچانی :شــما فقط نیت خوانــی می کنید اقای
ســلیمی .یعنی مواردی که نه می شــود رد و نه می شــود
اثبات کرد.
سلیمی نمین :قضاوت این با خواننده.
قوچانی :شــما می گویید که اقــای روحانی ادم
پیچیده ای اســت که برخوردهای دیگری می کند .اقای
رسایی را شورای نگهبان رد کرد ،ربطی به دولت نداشت.
ســلیمی نمین :مگر من گفتم ربطــی به دولت
داشته؟
قوچانی :در هیات اجرایی این انتخابات حتی از
جناح اصولگرا یک نفر مخالف اقای روحانی ردصالحیت
نشــد .در هیات نظارت بر مطبوعاتش« ،رمز عبور» یک
نماد این نشریات است ،یک نشریه ای که سرتاپای دولت
را می گویــد ،کل توقیفش یک ماه شــد و بعــد از یک ماه
هم منتشر شــد .شــما در برخورد دولت با کیهان ،برخورد
دولت با وطن امروز و درمورد احزاب مخالفش ببینید .نوع
برخوردی که جبهــه پایداری با رئیس مجلس این کشــور
داشتند را مقایسه بفرمایید و ببینید به جرم حمایت از دولت
نوع برخورد این جریان با رئیس مجلس چه بوده است .من
می گویم دولت می تواند مستبد باشد و این ظرفیت طبیعی
را انکار نمی کنم .در همــه ما زمینه اســتبداد وجود دارد،
در دولتمردان بیشــتر ،بنده و شــما هم برویم انجا همین
می شــود .ما باید جلوی این را بگیریم ولــی دولت متهم
ردیف یک نیست.
سلیمی نمین :اقای هاشــمی هم با مخالفینش
برخورد می کرد به نوعی که پدرشــان را درمی اورد اما هیچ
نشانی از خودش نبود.
اکبر گنجی را له کرد امــا ...اقای عباس عبدی را له
کرد ،اما از طریق اقای مرتضوی.
قوچانی :من خیلی خوشحالم که شما از اقایان
گنجی و عبدی دفاع می کنید!
ســلیمی نمین :ما دو نــوع شــیوه داریــم .یک
شــیوه ای داریم که مخالــف را لــه می کند امــا از طریق
ابزارهای...
قوچانی :معیار قانون اســت .اگر شکل قانونی
قضیه را بگویید .بگذارید من اختالف خودم را با شــما در
یک کلمه بگویــم؛ من می گویم دولــت متهم ردیف یک
نیست .من همین را می گویم .من می گویم مساله ازادی
بیان در ایران ،دولت نیست.
ســلیمی نمین :اینجــا بحــث تعییــن متهــم
و جلســه محاکمه نیســت .مــا می گوییم کــه ایا اقای
روحانی در مسیر تقویت ســامانه تولید سیاسی و فکری
هست یا نه؟
قوچانی :پاســخ من مثبت اســت اما خیلی خب
استدالل خود را بگویید.
ســلیمی نمین :من معتقدم بــه دالیل مختلف
ایشــان در جهت تقویت ســامانه فکری در جامعه نیست.
اینده هم این مطلب را ثابت خواهد کرد.
قوچانی :من نشاط سیاسی و فرهنگی در جامعه
ایران را به مراتب بیش از دوره اقای احمدی نژاد می بینم.
یعنی تعداد نشریاتی که موافق و مخالف منتشر می شوند،
احزابی که فعالیت می کنند ،وزارت اطالعات اقای روحانی
را با وزارت اطالعات اقای احمدی نژاد مقایســه بفرمایید
البته انتقاداتی به ان وارد است -ولی مجموعا برخوردیکه این دو دولت نسبت به مقوله ازادی بیان دارند ،کامال
متفاوت است.
ســلیمی نمین :بعضی موا قع خیلی حرفه ای و
اشکار و بعضی مواقع...
قوچانی :من مثل شما نیت خوانی نمی کنم.
ســلیمی نمین :می گویم اشکار عمل می کنند.
من این فرمایش شما را قبول دارم اما در پیچیدگی می دانم
نه در ارتباط با اینکه اصال کســی که این قــدر از مخالف
عصبانی می شــود قطعا بــا ابزارهای غیرمســتقیمش کار
خودش را دنبال می کند.
قوچانی :حاال من امیدوارم زمانه شــهادت دهد
مواردی که فکر می کنید با پیچیدگی با دشمنانشان برخورد
کردند را ببینیــم .ببینیم که مصداق هایش کجاســت .یا
مخالفینش...
سلیمی نمین :تعداد اندکی...
قوچانی :مشکلی که ما داریم بی توجهی دولت
به برخی از منتقدین منصفش است .یعنی ضعف دولت در
برقرارکردن ارتباط است نه اینکه الزاما برخورد .اتفاقا این
دولت از منظر برخی از دوســتان اصالح طلب ما به شدت
محل انتقاد اســت که انجاهایی که الزم اســت از حدود
و کیان خودش دفــاع نمی کند .اتفاقا اصــا هم پیچیده
نیست و به شیوه ضعف روابط عمومی نمی تواند دفاع کند
و واقعیت امر این است.
سلیمی نمین :ضعف روابط عمومی؟
209
سیاست
علی حاجی ناصری
دبیر گروه جامعه شناسی
نقدهای دوره دوم را
در دوره اول می شنویم
سیاست
210
مثلث | شماره 302
گفت وگوبادکترتقیازادارمکی
اقای دکتــر! ما در ســال های اخیر بــا پدیده ای
تحت عنوان «مخالفان دولــت روحانی» مواجه
هستیم .البته همواره به طور سنتی همه دولت ها
مخالفانی داشته اند و این مساله ،مختص دولت
فعلی نیست .دولت فعلی هم از جناح رقیب و هم
در سطح جامعه ،مخالفانی دارد که عملکرد او را
نقد می کنند و معتقدند که مطالبات شان براورده
نشده است .جریانی که از جناح رقیب است ،از
جنبه سیاسی با دولت مخالفت می ورزد و جریان
اجتماعی منتقــد دولت از منظر براورده نشــدن
خواسته های خود که اغلب معیشتی دولت را نقد
می کند .مخالفان سیاسی دولت بیشتر روی این
مســاله تمرکز می کنند که دولت به فکر معیشت
مردم نیســت و سیاســت هایی همچون حذف
یارانــه ،تک نرخی کردن قیمت ارز و ازادســازی
قیمت سوخت را دنبال می کند .عده ای معتقدند
که این طیــف ،جامعــه را علیه دولــت تحریک
می کند و موجب می شــود که جامعه نگاه مثبتی
نسبت به عملکرد دولت نداشته باشد .سوالی که
در اینجا مطرح می شود این است که این جریان
تا چه حدی توانسته در این مسیر موفق باشد؟
اغازگر موضوع بسیار خوبی بودید که دو مولفه نقد
دولت و نقد رئیس جمهور را در برمی گیــرد .یک جریان،
جنــاح رقیب اســت و دیگری جنــاح غیررقیبی اســت که
براســاس انتظارات عمل می کند .در رابطه با قسمت اول
باید عرض کنم که این جناح به میزانی توانسته است دولت
را زیرسوال ببرد که مخالفان دولت احمدی نژاد ،خاتمی و
دولت های دیگر توانستند اثرگذار باشند .علت این مساله
این است که تعبیری حداکثری از موضوعی تحت عنوان
«عدالت اجتماعی» در ایران مطرح شــده که گریبانگیر
همه دولت ها بوده اســت .کمتر دولتی دارای این قدرت
بوده است که تعریفی معین و مشهود از عدالت اجتماعی
ارائه دهــد .عموما در دوره هــای انتخابــات و دوره های
مشابه که مباحث سیاسی باال می گیرد گروه هایی به ارائه
تعریفی گذرا از این موضــوع پرداخته اند اما از انجایی که
دیده اند نمی توانند ان را در جامعه پیاده کنند ،این کلیشه در
اختیار جریان رقیب قرار گرفته و دولت را مورد نقادی قرار
داده است .این فضای بازی اســت و ما در فلسفه سیاسی
اجتماعی این مساله را داریم و به این زودی از ان نجاتنخواهیم یافــت .در واقع هم ظهور دولت هــا و هم پایان
فعالیت انها وابسته به این موضوع بوده است.
ایا می توان زمانــی را پیش بینی کرد که دولت ها
بتوانند از این معضل نجات پیدا کنند؟
بلــه؛ زمانی کــه دولتی مــدرن بیاید و براســاس
عقالنیت مدرن سیاسی و محدودیت وظایف خود ،برنامه
و تعریف معینــی از عدالت اجتماعــی ،برابری اقتصادی
و ...ارائــه دهد .چنین دولتــی در ایران نبوده ،نیســت و
احتمال بســیار اندکی وجــود دارد که در اینــده روی کار
بیاید .اما اینکه اســتفاده جناح رقیب از این کلیشــه تا چه
حدی به موفقیتش منجر شــده ،باید گفت که گروه رقیب
توانســته اســت خود را توجیه و تصدیــق ( )Justifyکند.
گروه رقیب به عنــوان بازنده میدان یک رقابت سیاســی،
توانسته است خود را از تنگنایی که در حال نابودی بوده،
نجات دهد .مشــکالت اقتصادی در ایران به قدری زیاد
اســت که رقیب و منتقــدان دولــت روحانی -کــه عمدتا
پایه گذاران سیاســت های اقتصــادی دولت احمدی نژاد
بودند -توانســته اند از ان فضا فاصله بگیرند .به نظر من،
این اتفاقی مثبت برای گروه رقیب است .احساس من این
3
« طبقه پایین و ضعیف جامعه ،مشــکل معیشتی
دارد امــا اصولگرایــان به عنــوان گروه رقیــب دولت،
پاســخ معیشــتی به این گروه نمی دهد و هیچ راه حلی
برای مشــکالت اقتصادی مردم ارائــه نمی کند ،بلکه
ان را تبدیل بــه موضوعی تحت عنوان «اســیب های
اخالقی و اجتماعی» می کند .اصولگرایان بیشــترین
صحبتی که در این حوزه می کننــد ،تاثیر ناکارامدی یا
بدکارامدی دولت در ظهور ناهنجاری های اجتماعی و
سیاسی است؛ انها می گویند جامعه با فقر مواجه است
اما موضــوع مهم تــری تحت عنوان فســاد اجتماعی
وجود دارد ».این عقیده دکتر تقی ازاد ارمکی اســت.
این استاد دانشــگاه نظرات خاص خود را درباره طیف
منتقدان روحانی دارد و البتــه در مورد این هم صحبت
می کند که اظهارات مخالفان رئیس جمهور چه تاثیری
بر سرمایه اجتماعی اقای روحانی داشته است.
استثنایی در ایران مواجه هســتیم و ان گذر کردن جامعه
از بازی حوزه سیاســی اســت .از انجایی کــه دغدغه من
جامعه شناسی است ،استدالل و اســتنباطم این است که
درگیری حوزه سیاسی در جامعه واکنش دارد اما خود بستر
جریان اجتماعی را تولید نمی کند.
چرا؟
دلیل این صحبت بسیار روشــن است .ما به طور
مکرر حرفی را در جامعه می شنویم و ان ،این است که همه
اینها مثل همدیگر هستند و تفاوتی با یکدیگر ندارند؛ این
سخن مهمی است که از سوی جامعه بیان می شود .مساله
دیگر این اســت که جامعــه به ســوی تصمیم گیری برای
عمل خود حرکت کرده اســت؛ جامعه هزینه می پردازد تا
خود را مدیریت می کند و از دولت کمک نمی گیرد .جامعه
ایران ،هیچ بخشــی از کاری را که انجام می دهد به اقدام
دولت واگذار نکرده است .امروز با کمتر خانواده ای مواجه
هســتیم که خود را به سیاســت های دولت وابسته بداند؛
فارغ از دارا و نــدار بودن ،گذران زندگــی می کنند و پیش
می روند .البتــه از فرصت هایی که دولــت ایجاد می کند،
بهره می برند اما این گونه نیســت که برنامــه زندگی خود را
به سیاســت های دولت پیوند زده باشــند و احساس کنند
که زندگی شــان با روی کار امدن دولت جدید ،دستخوش
تغییر و تحوالت گســترده می شــود .این جریان ،منتظر
نقدهای سیاســی رادیکال به دولت نیست و تصمیم خود
را گرفته است.
تصمیم این جریان اجتماعی چیست؟
این اســت که کنش سیاسی پیشــین خود را پی
می گیرد و در جایی هم انتظار می کشــد اما عمل سیاسی
خود را متوقــف نکرده و نمی خواهد ان را بــه برنامه دولت
پیوند بزند؛ این شرایط بسیار خوبی است .البته این جریان
اجتماعــی صــدای انتقاد مخالفــان دولت را می شــنود؛
همان گونه که شــنوای صدای موافقان دولت است .اما
در عین حال ،این مســاله بدین معنا نیست که صدای بلند
مخالفان دولت منشا و زمینه ساز کنش اجتماعی عمده ای
برای این جریان باشد.
جامعه ای که ما از ان صحبــت می کنیم ،دارای
طیف های گوناگونی اســت .بخشــی از جامعه،
طبقه پایین جامعه اســت که انتظارات معیشتی
دارد و ممکن اســت تحت تاثیــر مواضع جریان
منتقــد دولت قــرار بگیرد و بخــش دیگر ،طبقه
متوسط اســت .طبقه متوســط از سوی جریان
منتقد دولت به شــدت مورد هجمه قرار می گیرد
و...
دو نکته مهم در سوال شــما وجود دارد که بسیار
قابل اعتنا هســتند .نکته اول این اســت کــه طبقه پایین
و ضعیف جامعه ،مشــکل معیشــتی دارد اما اصولگرایان
به عنوان گروه رقیب دولت ،پاسخ معیشــتی به این گروه
نمی دهد و هیچ راه حلی برای مشــکالت اقتصادی مردم
ارائه نمی کند ،بلکه ان را تبدیل به موضوعی تحت عنوان
«اسیب های اخالقی و اجتماعی» می کند .اصولگرایان
بیشــترین صحبتی کــه در ایــن حــوزه می کننــد ،تاثیر
ناکارامدی یا بدکارامدی دولــت در ظهور ناهنجاری های
اجتماعی و سیاســی اســت؛ انها می گوینــد جامعه با فقر
مواجه اســت اما موضــوع مهم تری تحت عنوان فســاد
اجتماعی وجود دارد .کسانی که ندارند و با فقر دست وپنجه
نرم می کنند ،لزوما مساله شــان فســاد اجتماعی نیست؛
چراکه فســاد اجتماعی یک پکیج ایدئولوژیک است که
مربوط به نظام سیاســی اســت تا مردم .مردم پشت این
قضیه ،راه حل اقتصادی نمی بینند و به همین دلیل ،طبقه
پایین جامعه امکان تحرک بخشــی ( )Mobilizationاز
سوی طیف اصولگرا پیدا نمی کند.
چه چیــزی ایــن جریــان اجتماعــی را تحریک
می کند و ان را سامان می دهد؟
فرض کنید فساد اقتصادی پیش امده و پولی حرام
شده است یا امکانی به وجود امده و از ان به درستی استفاده
نشده است .چنین مســائلی وقتی به صورت عینی باشد،
تاثیر بســزایی بر ذهن مردم این طبقات می گذارد .برای
مثلث | شماره 302
حسن روحانی در برخی تجمعات دانشجویی با برخوردهای منتقدانش مواجه شده است
سیاست
است که بعد از انتخابات مجلس ،گروه رقیب به طور معین
بر ناتوانی اقتصادی دولت و عدم توانایی در ســاماندهی
اقتصادی تمرکــز خواهد کــرد .انها دولت را بــا عناوینی
همچون «دولت شیوخ» خطاب می کنند و ان را متهم به
حرکت یک بعدی در عرصه سیاســت خارجی و عدم کنترل
تورم می کنند؛ چراکه داب دولت فعلی این بوده اســت که
همه مشکالت را به گردن دولت پیشین بیندازد .من فکر
می کنم که این داستان تا حدود زیادی خاتمه یافته است؛
یعنی هم افکار عمومی حساســیت خود را نسبت به مقصر
بودن دولت پیشــین در همه عرصه ها از دست داده است
و هم اینکه فضا تغییر کرده اســت .جریــان رقیب از این
پس به دنبال این مســاله خواهد رفت که ناتوانی دولت را
از منظر اماری شمارش کند و به ناتوانی دولت و کارگزاران
ان در حــوزه اقتصــادی اشــاره نماید .ایــن گام جدیدی
است که اگر دولت نتواند برخی مســائل همچون بحران
اشتغال ،ساماندهی نابسامانی های اجتماعی و ...را حل
کند ،ممکن است قافیه را به رقیب واگذار کند و چه بسا در
انتخابات ریاســت جمهوری اینده سرنوشــت دیگری رقم
بخورد .اما اگر تغییری رخ دهد ،ماجرا متفاوت خواهد بود.
تغییر عمده ای که می تواند رخ دهد این است که گشایشی
در کار اقتصادی در حــوزه تجارت بین الملــل رخ دهد یا
سرمایه ای در سطح کالن وارد شود و مشاغل سطح پایین
در کشور ایجاد شود .منظور از مشــاغل سطح پایین این
است که برای مثال صنعت فرش ،صنایع دستی ،خشکبار،
حبوبات و ...توسعه یابد و بخشی از جامعه بتواند از طریق
ان به درامدزایی برســد ،حوزه هایی همچون مســکن نیز
گشایش خواهد یافت .اگر چنین اتفاقی رخ ندهد ،دولت
همچنان مورد تهاجم بی رحمانه تری قرار خواهد گرفت؛
چراکه اصولگرایان می دانند اگــر نتوانند دولت اینده را در
اختیار بگیرند ،ممکن است هشت سال دیگر نیز دولت از
دستشان خارج شود .برای اینکه چنین اتفاقی رخ ندهد،
تالش می کنند دولت فعلی را دولــت ناکارامد جلوه دهند
و این مســاله را به جامعه القا کنند .برنامه بعدی این است
که اگر بار دیگر دولت روحانی ابقا شــود ،دولتی باشد که
همواره در خطر فروپاشی قرار دارد.
ایا ایــن اتفاقــات و رفتارهــا و انچه شــما از ان
تحت عنــوان نقــد اماری دولــت یــاد می کنید،
می تواند باعــث توقف دولت فعلــی در میانه راه
شود یا از رسیدن به دوره دوم باز بماند؟
این اتفاق می تواند رخ دهد .شاید بدترین دوره ای
که دولــت در ایران طی کــرده ،دوره فعلی باشــد؛ چراکه
نقدهایی کــه بایــد در دوره دوم دولت صــورت بگیرد ،در
دوره نخســت صورت می گیرد .علت این مساله ،انباشت
انتظارات در دوره های پیشین به خصوص دوره هشت ساله
احمدی نژاد است .در اینجا انتظارات متراکم شده و کسی
نپذیرفته است که این مساله به دلیل سیاست های دولت
پیشین است .برخی این مســاله را به فعل دولت کنونی و
انچه هم اکنون در کشور جاری است ،معطوف کرده اند.
ما اکنون نقدهایی را می شــنویم که دولت های پیشین در
دوره دوم می شنیدند و این یک وضعیت استثنایی است.
کســانی که با دولت همراهی دارند باید در این زمینه یک
بازی اجتماعی ،بازی فکری و بازی زبانی راه بیندازند و بعد
بتوانند از این وضعیت گذر کنند؛ در غیر این صورت ممکن
است دولت دوره پایانی خود را طی کند.
در کنار منتقدین دولت ،جامعه نیز بخش دیگری
از ماجراســت؛ یعنی انهــا نیز نقش خــود را ایفا
می کننــد .جامعه تا چه حــدی بــه انتقاداتی که
از ســوی جریان سیاســی منتقــد دولت مطرح
می شود اعتماد دارد و با ان همراهی می کند؟
جامعه امروز ایران به وضعیتی رسیده که از حوزه
سیاسی گذر کرده اســت .ما پیرامون جامعه ،با شرایطی
سیاست
211
سیاست
212
مثلث | شماره 302
سیاست
مثال ،اگر نکته ای که احمدی نژاد درباره اقای هاشــمی
مطرح کرد و او را نماد اشــرافیت اقتصــادی خواند درباره
دولت روحانی نیز مطرح شــود ،جامعــه خواهد گفت که
احمدی نژاد به اشرافیت اقتصادی هاشمی پیونده خورده
و اجازه نداده اســت قطره ای به مردم برسد .اصولگرایان
بیشــتر بــه ســراغ فســاد اخالقــی می رونــد تــا ناتوانی
و عدم کارامــدی اقتصــادی؛ چراکه یکــی از مهم ترین
مشکالت اصولگرایان این است که فاقد تئوری اقتصادی
هستند .البته این اشکال را اصالح طلبان و اعتدالگرایان
نیز دارند و تئوری اقتصادی ندارند کــه بتوانند نابرابری ها
را کاهــش دهنــد .از همین روســت کــه اصولگرایان به
مساله اسیب های اجتماعی می پردازند ،درحالی که طبقه
پایین جامعه اهمیتی بــه این موضوع نمی دهد .اســیب
اجتماعی مربوط به طبقه متوســط است؛ طبقه ای که هم
از ســوی جریان اصولگرا و هم از ســوی دولــت اعتدالی
تحت فشار قرار دارد .این طبقه از یک سو نیازهایی همچون
دموکراســی خواهی را از ســوی دولت اعتدالگرا بی پاسخ
می بینــد و از ســوی دیگــر ،اصولگرایان مســاله اخالق
عمومی را بی پاسخ گذاشته اند .اما اتفاق مهمی در رابطه
با طبقه متوسط رخ داده اســت که هم از دولت اعتدالگرا
عبور کرده و هــم از اصولگرایــان؛ «این طبقه به ســوی
جامعــه مدنی حرکت کــرده و ان را دســتکاری می کند».
طبقه متوســط در افکار ،عالیق ،ارزش هــا و قانون طبقه
پایین دست می برد و ارزش های خود را به ارزش های عام
و فراگیر تبدیل می کند .درست است که ارزش های طبقه
پایین اقتصادی است اما استفاده از امکانات مدرن برای
این طبقه به شدت اهمیت می یابد؛ چراکه جامعه ما دارای
بیشــترین جمعیت در فضای مجــازی ،تلفن های همراه
و مصرف اســت .اینها همان حوزه هایی اســت که طبقه
متوسط در انها حضور فعال دارد .طبقه متوسطی که مورد
هجمه اصولگرایــان قرار می گیرد در ایــن نقطه مقاومت
خود را نشــان می دهد و طبقه پایین را کــه به ارزش های
طبقه متوسط الوده شده ،به مقاومت در برابر اصولگرایی
وا می دارد .جریان های دخیل در سیاســت گذاری اعم از
اصولگرایان ،اعتدالگرایان و اصالح طلبان درکی از بازی
و نقش طبقه متوسط ندارند و تصور می کنند از انجایی که
طبقه متوســط در دموکراســی خواهی محدود شــده اند،
موضع منفی گرفته و به حاشــیه رفته اند؛ بنابراین باید دوز
دموکراســی خواهی را باال برد .این همان کاری است که
اصالح طلبان انجام می دهند .در مقابل ،اصولگرایان این
سیاســت را دنبال می کنند که دز دین گرایــی و دینداری را
باال ببرند .این دوگانه ،دوگانه ای نیست که طبقه متوسط
براســاس ان عمل کند ،بلکــه وارد حیطه هایی همچون
زندگی مردم ،ساحت مدنی و فراگیر کردن ارزش های خود
شده است .طبقه متوسط می تواند هر لحظه در چارچوب
این حوزه هــا ،حادثه ایجاد کند و این همان چیزی اســت
که تفاوت میان طبقه پایین و طبقه متوسط را رقم می زند.
از چه منظری؟
از همین منظری که به ان اشــاره کــردم؛ چراکه
ارزش های خود را فراگیــر کرده و در حــوزه جامعه مدنی
ایفای نقش می کند .ســینما ،تئاتر ،موســیقی ،استادان
دانشــگاه ،فعاالنه حوزه مــد ،فعاالن تولید افــکار مدرن
و ســنتی در تمام جامعــه تاثیرگــذار هســتند و می توانند
ساحت اینده را رقم بزنند .راه حل چیست؟ یا اصولگرایان
باید با طبقه متوســط کنار بیایند یا جریــان دولت .جریان
اصولگرایی که ســر اشتی با طبقه متوســط ندارد؛ چراکه
دغدغه اش به طبقه پاییــن نزدیک اســت و از قضا برای
تهییج طبقه پایین به طبقه متوســط حملــه می کند؛ البته
که اشتباه می کند .پس یک ظرفیت و توانایی بسیار ساده
برای دولت اعتدالگرا و جریــان اصالحات وجود دارد که
به بازی با طبقه متوســط ادامه دهد؛ طبقه متوســطی که
میانداری می کند و در قبال طبقه پایین جامعه ،نقش خود
را ایفا می نماید .این بدین معناست که بازی طبقه متوسط
معطوف به طبقه پایین جامعه است اما الزاما تز برابری در
ان نقش ندارد ،بلکه توســعه و فراگیر کــردن ارزش های
زندگی حائز اهمیت است.
یا می توان گفت که طبقه متوسط بیشتر خود را
به موضــوع دموکراســی خواهی معطوف کرده و
طبقه پایین به ســمت ایدئولوژیک کردن زندگی
خود حرکت کرده است.
من چنیــن حرفی نــزدم .طبقه متوســط دو بازی
همزمان ،همراه ،پیوسته و ترکیبی دارد که یک نوع بازی،
سیاست پیشــگی و ارمانخواهی در مورد خودش اســت.
این حرکت طبقه متوســط برای ان اســت که طبقه پایین
جامعه را با خود برای اســتفاده از امکانــات زندگی مدرن
همراه کند .این بازی دوگانه بســیار مهم که طبقه متوسط
به طــور توامان انجــام می دهد ،قدرت اصلــی اجتماعی
را در اختیار ایــن طبقه می گذارد .اگــر اصولگرایی این را
بپذیرد ،احتماال می تواند دغدغه زندگی را از طریق طبقه
متوسط در اختیار بگیرد .البته اصولگرایی نمی تواند طبقه
متوسط را فعال کند اما می تواند نمایندگان این طبقه را در
راستای خواسته های خود در اختیار بگیرد تا بتواند انها را
در کنار تز نابرابری اقتصادی ،همراه کند و انها را به عناصر
گفتمانی برساند .البته باور من این است که اصولگرایان
به دغدغه های طبقه متوســط توجهی نمی کنند ،در عین
حال ،طبقه متوســط به بازی دوگانه خــود ادامه می دهد.
گروه و جریانی که بازی دوگانه طبقه متوسط را به رسمیت
بشناسد ،برنده فردای سیاست در ایران است.
برداشــتی کلی در جامعه وجــود دارد و ان ،این
اســت که طبقه پایین و بخــش قابل توجهی از
توده ها به دلیل ایدئولوژی جریان اصولگرا از این
جریان حمایت می کنند و شــعارهای معیشــتی
جریان اصولگــرا ،ذیل این دلیل قــرار می گیرد.
شما تا چه حدی این تعبیر را قبول دارید؟
به نظر من این طور نیست .همان بخشی از طبقه
پایین جامعه شــعارهای اصولگرایان را دنبال می کنند که
تاکنون دنبال کرده اند و ان چیزی جز قدرت بیست درصد
جامعه نیســت؛ بخش اعظم جامعه ،این شعارها را دنبال
نمی کند .ســنت گرایان جامعــه ایران مخاطبان ســنتی
و تاریخــی اصولگرایان هســتند .بقیه جامعــه در اختیار
کسانی اســت که بتوانند ان را به خوبی مدیریت کنند؛ 15
تا 20درصــد جامعه در اختیار کســانی اســت که دغدغه
دموکراســی خواهی دارند و ســطح میانی جامعه کســانی
هســتند که دغدغه زندگی دارند .مخاطــب این جریان،
طبقه متوسط است که نمی تواند با اصولگرایی اشتی کند
و با ان تضاد دارد.
این جریان هیچ گاه به ســمت اصولگرایی نمی رود؛
یا عمل نمی کند و یا اینکه از طبقه متوسط تبعیت می کند.
متاســفانه عقالنیتی در جریان اعتدال گرا و اصالح طلب
وجود ندارد که بخواهد ظرفیت طبقه متوسط را به رسمیت
بشناســد یا نیرویی تولید کند که بتواند چنین ارتباطی را با
یکی از ضعف های بزرگ دولت این است
که بر نظام سازمانی بوروکراسی موجود
در کشور حاکم نیست .البته این ضعف به
دولت فعلی اختصاص ندارد و قابل تعمیم
به همه دولت هاست؛ بوروکراسی موجود
در کشــور کار خــود را انجــام می دهد و
نه تنهــا در اختیــار دولــت نیســت بلکه
معارض دولت هم هست
این بخش و تفکر که قدرت تحرک بخشی جامعه را دارد،
برقرار کند.
شــما می گویید که قرار اســت طبقه متوسط از
اینجای کار به بعد نقش بسیار مهمی را در جامعه
ایفا کند و...
تا امروز همیــن کار را کرده اســت .اصولگرایان
هیچ گاه اجــازه نداده بودند که فــردی مانند اقای روحانی
که خــود ریشــه در جریــان اصولگرایی دارد ،بــه مراتب
باالیی در عرصه سیاست برســد .چه کسی زمینه حضور را
فراهم کرد؟ طبقه متوسط .چه کسی باعث پوست اندازی
روحانی می شود؟ باز هم همین طبقه متوسط .چهره های
سیاســی بســیاری وجود دارند که چنین اتفاقی برای انها
رخ داده و پوســت انداخته اند .این فشــار همان ایده ها،
خواســته ها ،ارمان هــا و دغدغه هایی اســت کــه طبقه
متوسط به طور فراگیر در جامعه دنبال می کند .من جامعه
فردا را جامعــه ارزوهای طبقه متوســط می دانم و معتقدم
نیروی تحول افرین فردای ایران ،طبقه متوســط اســت.
رئیس جمهور فردای ایران برخاسته از طبقه متوسط خواهد
بود و دغدغه های این طبقه را دنبال می کند.
سوال اینجاست که این طبقه متوسط چه نگاهی
نســبت به جریان منتقــد دولــت دارد؛ جریانی
که تــاش می کند خود را به عنــوان طیف اصلی
مخالف دولت به جامعه معرفی کند.
یکی از ویژگی های مهم طبقه متوسط این است
که رادیکال و ایدئولوژیک نیســت؛ از این رو ،ایدئولوژی
تولید نمی کند .طبقه متوســط ،رادیکال نیست و در برابر
منتقدان رادیکال می ایســتد ،به همین دلیل در مقایســه
در قبال جریانی که معترض به اوســت ،واکنش اعتراضی
انجام نمی دهد و به گروه و جریان سیاسی تبدیل نمی شود.
طبقه متوســط قدرت در موضــع نقد قرار گرفتــن دارد اما
درصدد پاسخ اعتراضی نیست.
چرا چنین اقدامی انجام نمی دهد؟
هم دلیل تجربــه تاریخی و هم به ایــن دلیل که
موقعیت اجتماعی که در ان قــرار دارد ،به موضوع زندگی
بازمی گــردد .طبقــه متوســط می فهمــد و به خوبی درک
می کند که اصل داستان کجاست .به همین دلیل ،عموم
دولت هایی که امده انــد ،تالش کرده اند که یک «شــبه
طبقه متوسط» بســازند .تمام تالش دولت احمدی نژاد،
ساختن یک طبقه متوسط جدید بود؛ چراکه طبقه متوسط
به خواســته های دولت وقت تــن نداد .این دولت شــبه
طبقه متوسط نساخته اما متاسفانه نسبت به طبقه متوسط
بی اعتناســت .من فکــر می کنم کــه طبقه متوســط تن
نمی دهــد و انتقــادات جریــان مخالف دولت را اســاس
تحلیل های خود قرار نمی دهد امــا درعین حال می تواند
به نوعی موردهجمه قرار بگیرد .این هجمه زمانی صورت
می گیرد که طبقه متوســط بیاید و گفتمانــی ترکیبی میان
ارزش های زندگــی مــدرن و گــذر از نابرابــری از طریق
اصولگرایی ساخته شود.
البته من احتمــال اندکی می بینم کــه اصولگرایی
به ارزش هــای طبقه متوســط تــن بدهد؛ کســانی که به
ارزش های طبقه متوســط بها می دهند ،وضعیت موجود
را به رسمیت شــناخته اند و از ســاحت ایدئولوژیک خارج
شده اند ،خیلی زود از جریان اصولگرایی خارج می شوند.
اگر چنین اتفاقی رخ دهد ،رخداد مثبتی است و اصولگرایی
مدرن شکل می گیرد.
حمله مخالفان دولت به طبقه متوسط تا چه حدی
انها را به دولت روحانی نزدیک می کند؟
طبقه متوسط برچســب روحانی و دولت اعتدالی
است .طبقه متوســط می تواند دولت اعتدالی را به دولتی
اصالحی تبدیل کنــد و جایگزین دولــت روحانی ،دولتی
مشابه خاتمی اســت .یک اتفاق مهم می تواند این باشد
علیرضا زاکانی به عنوان نماینده
تهران و رئیس کمیسیون برجام
انتقادات تندی به دولت وارد
کرده است
رسانه های منتقد دولت توجه به
مسائل معیشتی مردم را محور
انتقادات خود قرار داده اند
کرده و این تکثر به ایجاد حفره های متفاوت منجر شــده
اســت .کنشــگری این جریان به حل مســائل بســیاری
انجامیده اســت .برای مثال ،بســیاری از مــردم در باب
کاهش فقر ،سرطان ،اعتیاد ،کودکان خیابانی و زندانیان
نیازمند منسجم شده اند .این کار را دولت و جریان اصولگرا
انجام نمی دهند اما مردم انجام نمی دهند.
اگر بخواهیم دولــت را در برخورد بــا منتقدان و
جریان مخالف دولت نقد کنیم ،به چه نتیجه ای
می رســیم؟ ممکن اســت در برخی موارد دولت
برخورد تندی با مخالفان خــود انجام دهد اما در
برخی موارد نیز سکوت اختیار کرده است.
دولت قیل و قال کرده؛ توانایی ســازمانی در حل
مســاله ندارد .در برخی موارد رئیس جمهور ،ســخنگوی
دولت یا یکی از اعضای کابینه عصبانی شــده اند و کاری
بیــش از ایــن نکرده اند .علت این مســاله این اســت که
قوه قضاییه وظیفه مجازات و برخورد با متخلفان را دارد اما
چنین اقدامی نکرده است .علت دیگر ،بوروکراسی اداری
است؛ یکی از ضعف های بزرگ دولت این است که بر نظام
سازمانی بوروکراســی موجود در کشور حاکم نیست .البته
این ضعف به دولت فعلی اختصاص ندارد و قابل تعمیم به
همه دولت هاست؛ بوروکراسی موجود در کشور کار خود را
انجام می دهد و نه تنها در اختیار دولت نیست بلکه معارض
دولت هم هست.
دلیل ســومی هم وجود دارد و ان این است که همه
ظرفیت دولت در اختیار رئیس جمهور قرار داده شــده و او
به تنهایی کار خود را پی می گیرد؛ درحالی که باید الیه ای،
نیرویی یا یک عقل منفصلی وجود داشت و او این وضعیت
را پی می گرفت.
چرا چنین اتفاقی رخ نداده است؟
زیرا تشخیص دولت این اســت که چنین نیرویی
می تواند در کار دولت اختالل ایجــاد کند؛ همان طور که
در دولت خاتمی و احمدی نژاد این اتفــاق رخ داد .دولت
به این نتیجه رسیده اســت که از خیر و شر این نیرو بگذرد
اما نمی داند که همه بار بر گردن خود دولت است .همین
اتفاق باعث می شــود کــه رئیس جمهور عصبانی شــود؛
درحالی کــه این اتفاق شایســته دولتی نیســت که دارای
دســتگاه بوروکراســی اســت و نیروهایی در اختیــار دارد
که می توانند ایــن کار را انجام دهند و دولــت فقط بر انها
نظارت کند.
وزارت دادگستری دولت تعطیل است ،وزارت علوم
در دفاع از دانشجویان و اســاتید طبقه متوسط و صاحبان
فکر و اندیشــه تعطیل اســت .این درحالی است که این
وزارتخانه ها می توانند کار خود را انجام دهند و کار به جایی
نرسد که رئیس جمهور عصبانی شود.
نکته اخر این اســت که برخی معتقدند دولت از
چنین اتفاقی اســتقبال می کنــد؛ یعنی پذیرای
جریان منتقدی اســت که علیه او موضع گیری
می کند و دربــاره همه اتفاقات ،دولــت را مقصر
جلوه می دهد تا بگوید ما راه حل داریم و می توانیم
در اینده شرایط را تغییر دهیم .دولت می خواهد
این اتفاق منجر به شکل گیری یک دوقطبی شود
و از تکرار دولتی که مردم خاطره خوشــی از ان
ندارند ،جلوگیری کند.
من فکر نمی کنم کــه چنین هوشــمندی در این
دولت وجود داشته باشــد .اینکه دولت فعلی مخالف خود
را تقویت کند تا به واســطه ان گفتمان خود را تقویت کند،
در این دولت دیده نمی شــود .همه وزرای این دولت اول
در مقابل مخالفانشــان کوتاه امده اند نــه در برابر حامیان
خود .نکته دیگر این اســت که هیچ کدام از عناصر دولت
توانایی ایجاد چنین چالشــی را نداشته و ندارند .پس یک
نیروی مخالف دولت که ضعف های دولت را نمایندگی کند
تا قوت های دولت نمایان شود ،در این دولت پیش نیامده
است .شاید برخی مطبوعات منتقد جریان اصولگرا چنین
کاری را انجام می دهند ،زیرا نمی دانند چه رفتاری در قبال
دولت در پیش بگیرند.
مطبوعات جریان اصالح طلب؟
بلــه .عمر دولت در دوره نخســت در حــال اتمام
اســت اما انها هنــوز نمی دانند بایــد چه رفتــاری در قبال
دولت در پیش بگیرند .این درحالی است که اصولگرایان
از روز نخســت ایســتاده بودند که چرا این دولت ســرکار
امده اســت .اصولگرایی این گونه وانمــود می کند که در
انتخابات مجلس به پیروزی رســیده اســت اما من چنین
اتفاقی را بعید می دانم .اگر چنیــن اتفاقی در مجلس رخ
داده باشد ،اعتدالیون برنده بازی هستند .یعنی اگر با این
ردصالحیت ها اکثریت مجلس از ان اصولگرایان شــود،
دولت از هم اکنون پیروز انتخابات اینده اســت؛ چراکه با
جامعه پیوند می یابد .برخی تصور می کنند که اگر اکثریت
مجلس اینده اصولگرا باشــد ،دولت ســرنگون می شــود
درحالی که این مساله به طور معکوس جلوه خواهد کرد.
البته در انتخابات اخیر مجلس ،مشارکت نسبت
به دوره های گذشــته به شــدت افزایش یافت؛
اتفاقی که رای جریان اصالح طلب و اعتدال گرا
را به طور قابل توجهی افزایش داد.
منطق باال رفتن مشارکت در انتخابات اخیر ،همان
فعال شدن بخش جامعه ای اســت که طبقه متوسط او را
فعال کرده و به او منطق مشارکت داده است .طبقه متوسط
این مساله را به شــهروندان گوشزد کرد که سرنوشت شما
در این است که مشارکت کنید تا اصولگرایان پیروزمیدان
نباشند .این مساله ،مصداق ســخن من در باب اثرگذاری
طبقه متوسط است.
مثلث | شماره 302
که طبقه متوســط به دلیــل ناکارامــدی دولــت فعلی در
ساماندهی طبقه متوســط ،بعد از روحانی به سراغ دولتی
برود که از جنس اصالح طلبی باشد .نشانه هایی برای این
اتفاق وجود دارد؛ این طبقه معتقد اســت که دولت فعلی
هیچ یک از ارمان های طبقه متوســط را دنبال نمی کند و
به دغدغه دموکراســی خواهی بی اعتناســت .این اتفاق
ممکن است منجر به ان شــود که این طبقه به دنبال تفکر
و چهره جدیدی باشد که به اصالح طلبی نزدیک تر است.
ممکن است پیش از انکه اصولگرایی از روحانی عبور کند،
الیه ای از طبقه متوســط از رئیس جمهور عبــور کند؛ این
اتفاق محتمل است.
ایا این اتفاق در کنار رهبری جامعه از سوی طبقه
متوســط و فرهنگ ســازی در جامعه ،می تواند
توده های جامعه را با انها همراه کند؟
برخالف تصور اصولگرایان ،توده های جامعه ما
مجموعه سازمان یافته ،تمرکزگرا و سنتی نیستند .ما دچار
تکثر نیروهای اجتماعی شده ایم و به جایی رسیده ایم که
طبقه پایین جامعه نیز دچار همین معضل شده است .این
اتفاق سبب شده است که طبقه متوسط ارمان های خود را
به شکل متفاوتی در نظام اجتماعی بازتولید کند .حاصل
این اتفاق نوعی تکثر است و ممکن است بخشی که جامعه
هدف اصولگرایان است ،به ســمت جریان مقابل تمایل
پیدا کند .البته ممکن است عکس این اتفاق نیز رخ دهد.
نکته مهمی که وجود دارد این است که ما از عصر رهبران
نمادها و رهبــران واحد تاریخــی در ایران گــذر کرده ایم
و رهبران و کنشــگران گروهی داریم .ایــن همان چیزی
است که اصولگرایی درک ان را ندارد؛ چراکه گفتمانش،
گفتمان عام و مرکزیت انسان های اصلی و واحد است.
در ماجــرای گفتمان جامــع طبقه متوســط ،تکثر
رهبــران وجــود دارد و شــما نوعــی ســردرگمی را در باب
تشخیص این مساله می بینید که ممکن است در اینجا هم
اتفاق بیفتد .برای مثال برخی همچنان به دنبال این هستند
که افراد مهــم ورزش یا ســینما را دنبال کننــد درحالی که
لحظه به لحظه ،پوست می اندازند .این اتفاق در ورزش،
سینما ،دانشــگاه و ...رخ می دهد و به همین دلیل است
که اصولگرایی را به رســمیت نمی شناســند .بخش سنتی
جامعه که با اصولگرایی همراهی می کند ،همان 15تا 20
درصد جامعه است.
یعنی شما معتقدید که پایگاه های سنتی همچون
مساجد ،هیات های مذهبی و ...قدرت سابق را
در برابر طبقه متوسط ندارند؟
انهــا همچنان قــدرت اولیــه و حداقلــی خود را
دارند امــا این قدرت ،ســازمان یافته اســت .ایــن مراکز
به مراکــز ســازمان یافته تبدیــل شــده اند و انعطاف پذیر
نیستند؛ امکان پذیرش ایده های جدید را ندارند و به همان
ایده های تعریف شده پیشین بســنده می کنند .این مساله
با انعطاف پذیــری عمومی و جابه جا شــدن مکرر چهره ها
متفاوت است.
این جریان سازمان یافته اســت و در همه جا فعالیت
می کند و به دلیل فراگیر بودن و بلند بودن صدایش ،قدرت
ظاهری فراوانی دارد .البته اصالح طلبی و اعتدال گرایی
نیز می تواند به همین معضل دچار شــود؛ یعنی به صورت
متجســد عمل کند .انچه این موضوع را موردســوال قرار
داده طبقه متوسط است که به الیه های غیرسازمان یافته
و نیمه سازمان یافته دسترسی دارد .چگونه دسترسی دارد؟
حزب و روزنامه ندارد اما ایده های خود را از طریق تلویزیون
منتقل می کند .برای مثال ،ســریال کیمیا ،معمای شاه،
شهرزاد یا یک موسیقی جدید ســنتی یا پاپ همین کار را
انجام می دهد.
تا دیروز اقای شجریان بود و امروز همایون شجریان
است .این همان ظرفیتی اســت که نظام اجتماعی پیدا
سیاست
سیاست
213
تقابل نمادها
سیاست خارجی
شکاف برجام
برجام یک نماد در سیاست خارجی ایران است ،برخی این نماد را نشانه ای از تمایل ایران برای
ادغام در نظام جهانی تصور می کنند و برخی در مقابل برجــام را مصالحه ای تاکتیکی برای عبور از
دورانسختتعبیروتفسیرمی کنند.ازهمینرودرفردایاجرایبرجامتقابلمیاندوجریانلیبرال
وانقالبیدررابطهباالزاماتسیاست خارجیایراندردورهپسابرجامدرگرفت .هنوزمشخصنیست
سمتوسویتحوالتمنطقهتوازنرابهسمتکدامیکازایندوجریانداخلیتغییرخواهدداد.
سیاست خارجی
214
مثلث | شماره 302
برجامچهتاثیریبرسیاستایرانمی گذارد؟
مثلث | شماره 302
سیاست خارجی
برجام چگونه
به تصویب رسید؟
ائتالف دموکرات ها -میانه روها
برجام برای تقویت میانه روها بود؟
مهدی فضائی و حسن بهشتی پور
درباره نقش برجام در سیاست ایران
با یکدیگر مناظره کردند
کار روحانی بعد از برجام
سخت تر شد
گفت وگوی مثلث
با محمدسعید احدیان
215
سیاستخارجی
1
انچه اکنون بیش از هر چیز دیگری صحنه سیاست
ایران را تحت تاثیر خــود قرار داده؛ «برجام » اســت .در
همین ابتدای نوشــتار هم می تــوان بر همیــن مبنا ادعا
کرد که فعال و البتــه تا اطالع ثانوی ایــن مولفه اصولگرا
و اصالح طلب نیســت که نیروهای سیاســی ایــران را از
یکدیگر متمایز می کند .انچه اکنون وجه تمایز کنشگران
سیاست ایران شــده موافقت و یا مخالفت با برجام است.
همان پدیده ای که می توان ان را «پیداش دوقطبی دالور/
دلواپس» نام نهاد .به دیگر سخن اینکه صورت سیاست
ایــران در نیمه دوم دهه نود به شــکل دیگــری رخ نمایی
می کند و البته در همین کانتکس هم می توان به تحلیل و
پیش بینی همنشینی ها و جدا شدن های نیروهای سیاسی
پرداخت.
پایان دو قطبی سنتی
سیاست خارجی
216
مثلث | شماره 302
وقتی مســجل شــد که اکبــر هاشمی رفســنجانی
نمی توانــد یکــی از حاضــران در رقابــت انتخابــات
ریاست جمهوری سال 92باشــد ،تحلیلگران به این فکر
می کردند که انتخابات 92بر اساس رقابت چه گفتمان ها
و چه قطب هایی شکل خواهد گرفت.
انها از یک ســو با چنــد اصولگرا در صحنــه مواجه
بودند که صرف نظــر از دیدگاهای متفاوتشــان در برخی
موضوعات ،تقریبــا همگی (الاقل از دید مــردم) مدافع
وضع مو جود به شــمار می امدند .ان ســوی میدان رقابت
هم دو نفر حضور داشــتند که اگر چه می شــد انها را منتقد
وضع موجود نامید اما سابقه بازیگری سیاسی انها چندان
نشــانه ها و کدهایی به تحلیلگران نمــی داد که برای انها
شانسی برای ایجاد یک قطب منظور کنند .اما یکباره همه
چیز تغییر کرد.
زمین بازی تازه ای طراحی شــد و در دوسوی میدان
یک میل به وجود امد برای ایجاد یــک دو قطبی تازه؛ چه
بهانه ای بهتر از نامزدی دو مسئول ســابق و وقت پرونده
هســته ای ایران .یک طرف ســعید جلیلی و مقابلش هم
حسن روحانی .وقتی این دو قطبی پدیدار شد دیگر کسی نه
به شانس باالی محمد باقر قالیباف در نظرسنجی ها توجه
داشت و نه کسی به این فکر می کرد که معاون اول دولت
سید محمد خاتمی هم یکی از نامزدهای انتخابات است.
سعید جلیلی در یک تصمیم غیر منتظره وارد رقابتی
مهم شده بود و تازه از همین جاست که اکت های مهم از
دوران سیاست ورزی او را می بینیم .انجا که او به جای نامزد
پیشین جبهه پایداری راهی اتاق کار ایت الله مصباح یزدی
می شــود و پس از یک مذاکره مهم نمــازش را به ایت الله
اقتدا می کند و تبدیل می شــود به کاندیدای مورد حمایت
رئیس موسسه امام خمینی(ره) .این تازه اغازی است بر فاز
جدید زندگی سعید جلیلی .او در مناظره ها به همراه حسن
روحانی یک دوقطبی ایجاد می کند تا نتیجه انتخابات 92
چیزی شود که تقریبا هیچ تحلیلگری الاقل تا قبل از خرداد
ان را پیش بینی نمی کرد.
از نتیجه انتخابات که بگذریم حاصل ان دو قطبی،
تغییراتی مهم را در جانشــینی نیروهای سیاسی پی ریزی
کرد که وقتی با ادامه مذاکرات هسته ای و نتایج حاصل از
ان همراه شد خیلی از مولفه های تعیین کننده را تغییر داد.
شاید تصور تحلیلگران این بود که رسیدن موعد انتخابات
مجلس و از تب و تاب افتادن ماجراهای توافق هسته ای
تا اســفند ماه موجب شــود که اصولگرایان باز به یکدیگر
نزدیک شده و تاریخ مصرف دوقطبی دالور –دلواپس تمام
شود .این گمانه البته از هم نشــینی های بزرگان اصولگرا
برای تهیــه لیســت انتخاباتــی تقویت می شــد .اما گویا
اتفاقات دیگری هم در راه بود.
کمیسیونی ویژه
کمیســیون برجام یک بار دیگر رقابــت داغی میان
موافقــان و مخالفان برجــام ایجــاد کرد .حــاال که این
کمیسیون به وجود امده بود دیگر چیزی برای پنهان کردن
وجود نداشت .یک رقابت سخت درگرفته بود .همه امده
بودند.
همه می خواســتند حرف بزنند .همه می خواســتند
سیاســت ایران را تحت تاثیر قرار دهند .همین جا بود که
شــکاف دالور و دلواپس بیش از همیشه نمایان شد .یک
واقعیــت همین جا رخ نمایــی کــرد .اصولگرایان همگی
مانند سعید جلیلی فکر نمی کردند .میان انها دیدگاه های
متفاوتی هم وجود داشت .این را می شد به سادگی از متن
مذاکرات کمیسیون برجام فهمید.
به همین دلیل هم بود که ابواترابی فرد ،عالءالدین
علی اکبر صالحی و محمدجواد
ظریف روزهای سختی در
پارلمان داشتند
بروجــردی ،علی اکبر والیتی ،علــی الریجانی و دیگرانی
مانند انها این قدر صریح و شــفاف از برجام و محمد جواد
ظریف دفاع می کردند و ابایی هم نداشــتند از اینکه سعید
جلیلی را مورد ســوال قرار دهند ،حتی اگر این سوال انها
زینت بخش ویترین رسانه های اصالح طلب و رقیب باشد.
ســعید جلیلی اما وقتی دوباره به کمیســیون برجام
رفت خاطره دو ســال پیش را زنده کرد .چند روز بعد از ان
هم البته اتفاقات مهم تری در صحن علنی افتاد .انجا که
دیگر اصالح طلبان به جهت تعداد قلیل شــان در مجلس
نمی توانســتند اکتی تاثیر گذار در پروســه تصمیم گیری
داشــته باشــند این علی الریجانی و همراهانش بودند که
تمام قد روبه روی رفقای سیاســی ســابق خود ایستادند و
برجام را از مانع پارلمان رد کردند .ان روز جنجالی مجلس
باز نشان داد که دیگر این دو قطبی اصولگرا /اصالح طلب
نیســت که صحنه سیاست ایران را شــکل می دهد .دوره
تازه ای جــان گرفتــه؛ دو قطبــی دالور /دلواپس شــکل
گرفته است.
پارلمان جدید
ان دو قطبــی دالور /دلواپــس حتمــا از مهمتریــن
مولفه های به وجود امدن نتیجه انتخابات هفتم اسفند بوده
است .علی الریجانی ،حامیان دولت و اصالح طلبان یعنی
سه ضلعی که جبهه موافقان برجام را تشکیل می دهند حاال
با جمعیتی قابل توجه وارد مجلس شده اند و از اتفاق ،این
مخالفان برجام در تهران هستند که نتوانستند حتی یک نفر
را به پارلمان بفرستند.
حاال تحلیلگران ،سخن قالبشان این است که همین
دو قطبی موافقان برجام و مخالفان ان اســت که شــکل
سیاســی داخل پارلمان را ســامان خواهــد داد .بر همین
مبنا هم هســت که انها می گویند خیلی بعید است که علی
الریجانی فراکســیون اصولگرایان را پدید اورد که درون
ان بتــوان مخالفان برجــام را نیز جــای داد .تحلیلگرانی
هم هســتند که می گویند همین موافقت با برجام باردیگر
الریجانی و اصالح طلبان را همنشین یکدیگر خواهد کرد
تا پدیده ای تازه شکل گرفته و فراکسیون هایی متولد شوند
که مجلس دهم را متفاوت تر از پارلمان های گذشته کند.
رفتار شناسی اقای رئیس جمهور !
حاال که توافق هســته ای حاصل شده ،تحلیلگران
سیاســی چشم شــان را به این دوخته اند که رئیس دولت
مســتقر چــه تغییری در دیســیپلین خــود ایجــاد خواهد
کرد .به یک معنا صورت مســاله برای انها این اســت که
حســن روحانی که بــه باور بســیاری از کارشناســان همه
تخم مرغ هایــش را در ســبد مذاکرات چیده بــود ،اکنون
دســتورکار خود در حوزه هــای مختلــف را چگونه تعریف
خواهد کرد و ما از این پس با چــه رئیس جمهوری مواجه
هستیم .اجازه دهید جز ئی تر بحث کنیم؛ باید دقیقا به این
بپردازیم که در حوزه نظری و عملی اقای رئیس جمهور چه
گزاره هایی پیش رو دارد و از میان انها کدام یک را برخواهد
گزید .در اینکه حســن روحانــی ذاتا یــک محافظه کار و
راستگراست کسی شک ندارد .این راستگرا بودن در اینجا
البته از منظر سیاسی مطرح نمی شود بلکه منظور نوع نگاه
او به مسائل اجتماعی و سیاسی است.
او حتمــا در این مــورد فاصلــه قابل توجهــی دارد
با اصالح طلبــان .امــا دقیقا همین جــا در رد ایــن مدعا
گفته می شــود که حســن روحانی حرف های دیگری زده
اســت در این دو ســال ،متفاوت از اصولگرایان ،همسو
بــا اصالح طلبان .پــس در بخــش نظری چنــدان دور از
انتظار نیســت که حســن روحانی بیشــترین نزدیکی را با
اصالح طلبان داشته باشــد .اما نکته این است که حسن
روحانی در دو سال گذشته نشــان داده که اگر چه ممکن
سیاستخارجی
محافظه کاری می گوید ان چیزی را که به دست اورده ای
با چیز دیگــری تعویض نکن و باز می گویــد ان چیز دیگر
را به داشــته ات اضافه کن! بر مبنای همین دید است که
می توان گفت حســن روحانی حتی حاال که توافق نهایی
حاصل شده هم انچه از اصالح طلبان به دست اورده را رها
نخواهد کرد و ان را البته با چیز دیگری هم عوض نخواهد
کرد .او ســرمایه اجتماعی اصالح طلبــان را حفظ خواهد
کرد ولــو با تکرار همیــن حرف هــای اصالح طلبانه که از
ابتدای صدارتش تا کنون مطرح کرده اســت .او می داند
اصالح طلبان فعال به او نیاز دارند و بعید است که او دست
نیاز انها را پس بزنند.
-2ایا روحانی به رقیب سرسخت اصولگرایان تبدیل
می شود؟ برای پاسخ به این سوال حتما باید اصولگرایان
را به دو د سته حکومتی ها و غیر حکومتی ها تقسیم کرد.
روحانی نشــان داده اســت کــه برخــاف محمود
احمدی نژاد چندان تمایلی ندارد که با ساخت های قدرت
در افتد و تعاریف رســمی امور را به چالش بکشــد .پس او
حتما علم رقابت و قطب بودن مقابل اصولگرایان حاکمیتی
برنخواهد برداشــت .یعنی اینکه او هرگز ایــن پالس را به
جامعه نمی دهد که من با فالن بخش از حاکمیت مشکل
دارم و اینجا و انجا مقابل من ایســتاده اند .اگر چه شــاید
گاهی حرف هایی زده باشــد که چنین تصویــری را ایجاد
کرده باشد!
اما روحانی با ا صولگرایان دیگری هم مواجه است که
چندان شــمایل حاکمیتی ندارند اما منتقدان سرسخت او
هستند .او اتفاقا تمایل دارد خود را قطب مقابل انها معرفی
کند .اما نکته مهم این است که او در این قطب خوانی هرگز
تمایل نداشته برای خود شــریک بتراشد .یعنی اینکه اگر
مقابل دلواپســان تند و تیز صحبت کرده به جامعه ادرس
نداده که در ایــن اوردگاه همراه اصالح طلبان اســت .او
می خواهد از این بازی خود همه فایده ها را جمع کند و برای
اصالح طلبان عنصر جمع کردن سرمایه نشود.
-3اینجا محور دیگــری هم وجــود دارد و ان اینکه
همه اصولگرایان (چه حکومتی و چه غیر حکومتی) رقیب
روحانی نیستند؛ افراد دیگری هم وجود دارند که روحانی را
موتلف یا هم حرف خود می دانند.
حاال اجازه دهید اندکــی مصداقی تر صحبت کنیم.
حســن روحانی انتخابات مجلس را همین گونه پشت سر
گذاشــت .هم به ســمت محمد رضا عارف خود را متمایل
نشان داد و هم به علی الریجانی روی خوش نشان داد.
او و علی الریجانــی الاقل در این چند مــاه اخیر به
یک همچسبی سیاسی رسیده اند که می توان نشانه های
اشکارش را در حمالت تند و تیز الریجانی در قامت رئیس
مجلس به مخالفان روحانی دید .اتفاقی که از شخصیت
محافظه کار الریجانی بعید بوده است .او غیر از ماجرای
مقابله با محمود احمدی نژاد کجا این چنین تند و شــفاف
سیاست ورزی کرده است؟
حســن روحانــی البتــه در ایــن همچســبی از او
محافظه کار تر بوده و چندان نشــانه های قابل استناد را رو
نکرده اســت! نکته قابل ذکر این اســت که اکنون زمان
اکت های مشترک علی الریجانی و حسن روحانی است.
پس شاید بتوان به این تصویر رسید که حسن روحانی
دو پلن را برای اینده سیاســی اش همزمان پیش می برد ؛
اول :حمایــت از ائتــاف حامیــان خود و حامیــان علی
الریجانی و کمک به رئیس مجلس ماندن او.
دوم :بــاز کرد ن فضــا بــرای فعالیــت راحت تــر
اصالح طلبان ،نه به جهت ترجیح او به اصالح طلبان بلکه
برای اماده کردن شــرایطی که اصولگرایان تند و تیز را از
تحرک باز دارد.
واقعیت این است که حسن روحانی چندان تمایلی به
نزدیک شدن به محمد رضا عارف ندارد .او حتی زمانی که
بخش مهمی از اصالح طلبان خواستار معاون اول شدن
عارف بودند تن به این خواسته نداد و ترجیح داد محمدرضا
عارف بیرون از دولت به سیاست ورزی اش ادامه دهد.
جان کالم اینکه دکتر حســن روحانــی دلش با دکتر
علی الریجانــی اســت .او رئیس مجلس مطلــوب اقای
رئیس جمهور است؛ همین .
این رئیس جمهور جدید از اتفــاق در دوره ای ظهور
کرده که دو قطبی دالور و دلواپس جمعیتی از اصولگرایان
و اصالح طلبان را حول او جمع کرده است.
سال تعیین کننده
ســال 95برای سیاســت ایران بســیار تعیین کننده
اســت .در همین سال شــکاف دالور و دلواپس که از این
پس در مقابل موافقین دولــت و مخالفینش ظاهر خواهد
شد ،جانشــینی و جا گیری های تازه را پدید خواهد اورد و
اغاز سال اخر ریاست جمهوری حسن بر اهمیت این سال
خواهد افزود.
باید منتظر ماند و دید این دوقطبی سرنوشت روحانی
را چگونه رقم خواهد زد .ایا کنش های سیاسی این دوقطبی
از حسن روحانی ،اولین رئیس جمهور یک دوره ای خواهد
ساخت یا او را با قدرت بیشتری در پاستور نگه می دارد.
مثلث | شماره 302
روحانی نشــان داده اســت که برخالف
محمــود احمدی نــژاد چنــدان تمایلــی
ندارد که با ســاخت های قدرت د ر افتد و
تعاریف رســمی امور را به چالش بکشد.
پس او حتما علــم رقابــت و قطب بودن
مقابل اصولگرایــان حاکمیتی برنخواهد
برداشت
مخالفان برجام در قالب
دلواپس ها میزگردها و
همایش های متعددی را برگزار
کردند
برخی معتقدند جنجال هنگام
سخنرانی علی اکبر صالحی
نقش موثری در تصویب برجام
در مجلس داشته است
سیاست خارجی
است حرف هایش رایحه اصالح طلبی داشته باشد اما طعم
ان اصولگرایی است .او اگر چه نظراتی را اعالم کرده (که
لزوما همه اش در تقابل با نظرات اصولگرایان نبوده است)
اما در عمل هرگــز خود را مقابل نهادهــای حاکمیتی قرار
نداده است .سوال تعیین کننده در این بخش اینکه با این
توضیح حاال او چرا باید از این به بعد خود را با ساخت های
قدرت در ایران بر ســر چنین مســائلی درگیر کنــد ؟ او که
در مدل توافق هسته ای توانست نشــان دهد می توان با
همراهی همه حاکمیت به نتیجه قابل قبولی رسید.
اما شاید مهم تر از حوزه نظری برای تحلیلگران روشی
است که حسن روحانی در تداوم سیاست ورزی خو د خواهد
گزید .اینکه او به کدام سو می رود؛ بخشی از اصالح طلبان
می شود یا به اصولگرایان باز می گردد؟ خط سومی ایجاد
می کند و ان را لیدری می کند یا در میانه دو جناح به فراخور
شرایط تبدیل به باالنسر می شود؟
باید برای رسیدن به پاسخ این سوال شرایط پیرامونی
او را کاوش کرده و ان وقت به نتیجه گیری بپردازیم.
او اکنون بعد از توافق هسته ای حتما جایگاه خوبی
مردم پیدا کرده و به یک عنصر عملگرای حکومتی تبدیل
شده است .یعنی جامعه او را یک فرد حاکمیتی می داند که
به وعده ای که داده بوده عمل کرده است .ساده تر بگوییم
مردم اکنون روحانی را فردی می بینند که در تالشی فراگیر
ایران را از شــر قطعنامه ها و تحریم ها رهانده اســت .این
جامعه البته چندان به جستار جز ئیات و چگونگی رسیدن به
این توافق نمی پردازد .به قولی مردم سفره خود را می بینند
و دخلشــان را! این یعنی اینکه جامعه ذاتــی عملگرا دار د
و البد نتیجه گرا .حاال چرا این ســخن گفته شد؛ واقعیت
این اســت که حســن روحانی انچه می خواســت در مورد
ســرمایه اجتماعی به دســت اورده ،به دست اورده است.
الاقل اکنــون جامعه از او راضی اســت و او یــک کارگزار
دلخواه است.
درست همین جا باید جای بحث دیگری را باز کنیم.
یکی از افــراد اهل تحلیل می گفت حســن روحانی بعد از
توافق دیگر نیاز چندانی به اصالح طلبان ندارد .او خود به
تنهایی می تواند سرمایه اجتماعی مورد نیاز برای رای اوری
مجدد را جذب کند .پس دیگر چــه نیاز به اصالح طلبان و
براورده کردن خواست های انان؟!
اما درســت همین جا برخی دیگــر تحلیل می کردند
که اصولگرایان در یک قمار سیاسی خود را رقیب روحانی
کردند که اگر او بــازی را در مذاکرات باخــت ،انها قطب
پیروز دنیای سیاست باشــند .بر مبنای چنین ایده ای حاال
که روحانی توافق را مــورد اجماع تقریبــی حاکمیت قرار
داده است وقت ان است که روحانی دســت باال را مقابل
رقیب گرفته و با حمایت از اصالح طلبان ،اصولگرایان را
زاویه نشین کند.
در درســتی ازمایی این گزاره هــا حتما بایــد به این
محورها توجه کرد:
-1روحانــی یــک محافظــه کار اســت .ذات
محافظه کاری می گویــد چیزی را که به دســت اورده ای
از دســت مده و اگر توانســتی به ان بیفزای .همین ذات
217
اقتصاد
سیاست
خارجی
سیاسی
ائتالف دموکرات ها -میانه روها
برجام چگونه به تصویب رسید؟
حنیف غفاری
سیاست خارجی
218
مثلث | شماره 302
2
روزنامه نگار
ســرانجام در تیرمــاه ســال 1394و پــس از ماه ها
مذاکرات مستقیم و فشــرده میان ایران و اعضای ،5+1
شاهد جمع بندی مشــترک مذاکرات هســته ای از سوی
طرفین و متعاقبا تصویب و اجرایی شدن سند برجام بودیم.
از همان زمــان جمع بندی برجام ،شــاهد اتخــاذ مواضع
مختلفی از ســوی کشــورها و بازیگران مختلف در حوزه
بین الملل بودیم .عربستان سعودی و رژیم اشغالگر قدس
نمی توانستند خشــم و نارضایتی خود را نسبت به تصویب
و اجرایی شــدن برجــام کتمــان نمایند .از ســوی دیگر،
جمهوریخواهان و حتــی برخی دموکرات هــای افراطی
در امریکا (افرادی نظیر ســناتور باب منندز و بن کاردین)
مخالفت خود را با اجرایی شدن برجام اعالم کردند.
پس از شکســت البی های عربی و صهیونیستی در
جلوگیری از به ثمر رسیدن برجام ،انها در صدد یارگیری در
سنای امریکا جهت عدم تصویب توافق هسته ای بر امدند
و جمع بندی مشترک مذاکرات هســته ای در تیرماه سال
1394بدترین خبر ممکن برای نتانیاهو و همراهانش بود.
رژیم صهیونیســتی تالش های خود برای جلوگیری
از اجرایی شــدن برجــام را بر بــاد رفته می دیــد .بنیامین
نتانیاهو ،نخســت وزیر رژیم اشــغالگر قدس که به عنوان
بازنــده بزرگ اجرایی شــدن برجــام مورد شناســایی نظام
بین الملل قرار گرفته و بیش از پیش بر ضریب انزوای وی
افزوده شده بود ،در همان تیرماه سال 1394در بیانیه ای
توهم الــود که نشــان از نارضایتی و خشــم شــدید وی از
اجرایی شدن برجام اســت اعالم کرد« :اسرائیل اجرای
این توافق نامه را زیر نظر خواهد داشــت .ایران حتی بعد
از امضــای توافق نامه هســته ای جاه طلبی هــای خود را
برای دســتیابی به سالح هســته ای کنار نگذاشته است و
به تالش برای بی ثبات کردن خاورمیانه و گســترش ترور
در جهان با نقض تعهدات بین المللی خود ادامه می دهد.
قدرت های جهان باید فعالیت در تاسیســات هســته ای و
دیگر سایت های ایران را از نزدیک زیر نظر داشته باشند تا
این کشور به تالش مخفیانه برای ساخت سالح هسته ای
ادامه ندهد».
واقعیت امر این اســت که در ان برهــه و حتی پس
از ان صــدای نتانیاهــو به گوش کســی نمی رســید .در
جریان سلســله مذاکرات هســته ای میان ایران اعضای
5+1نتانیاهــو بارها تالش کــرد تا مانــع از تحقق توافق
هسته ای میان ایران و اعضای 5+1شود .او رایزنی های
گسترده ای در این خصوص صورت داد و حتی در جریان
امضای توافق نامه موقــت ژنو نیز یک بــار از طریق وزیر
امور خارجه فرانسه مانع از امضای توافق موقت شد .پس
از امضــای توافق نامه موقت ژنو ،نتانیاهو ســیگنال های
منفی و بازدارنده ای را به ســوی اعضــای 5+1و در راس
انها واشــنگتن و تروییکای اروپایی مخابره کرد .نتانیاهو
از تمامی ظرفیت های خود در راســتای بر هم زدن توافق
هســته ای اســتفاده کرد .در ایــن خصوص ریــاض نیز
به عنوان یکی از بال های رژیم صهیونیســتی عمل کرده
و در کنار تل اویو نقش مخرب و بازدارنده ای را ایفا کرد.
پس از شکســت البی های عربی و صهیونیستی در
جلوگیری از به ثمر رسیدن برجام ،انها در صدد یارگیری در
سنای امریکا جهت عدم تصویب توافق هسته ای بر امدند
و جمع بندی مشترک مذاکرات هســته ای در تیرماه سال
1394بدترین خبر ممکن برای نتانیاهو و همراهانش بود.
پس از ان بود که تل اویو در صدد جذب ارای سناتورهای
دموکرات و جمهوریخواه جهت جلوگیری از تصویب نهایی
ان بر امد اما در دستیابی به این هدف خود نیز ناکام ماند.
اعالم اجرایی شــدن برجام با قرائت بیانیه مشترک اقای
ظریف ،وزیــر امور خارجه کشــورمان و فدریکا موگرینی،
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به مثابه نقش بر اب
شدن ارزوهای نتانیاهو برای جلوگیری از به فعلیت رسیدن
توافق هسته ای میان ایران و اعضای 5+1بود.
شــاید تصور شــود تالش هــای نتانیاهو بیشــتر در
جلوگیری از جمع بندی مشــترک مذاکرات متمرکز شــده
بود اما باید این نکته را اضافه کرد که عالوه بر این تالش
اشــکار ،تالش های مخفــی نتانیاهــو بــرای بر هم زدن
پروسه اجرایی شدن توافق هسته ای نیز برای وی و دولت
ائتالفی و شکننده وی در سرزمین های اشغالی هزینه بسیار
زیادی داشته است .نتانیاهو سرمایه گذاری های هنگفت
سیاســی و اقتصادی خود را در قبال برجام از دســت رفته
می دید .از دست رفتن این سرمایه ها بر اعتبار نخست وزیر
رژیم صهیونیستی تاثیر معکوس گذاشــت .او تعهد داده
بود که به هر نحو ممکن جلوی اجرایی شدن برجام و حتی
جمع بندی مشترک مذاکرات هسته ای را خواهد گرفت.
در حال حاضر نیز نتانیاهو روی بر هم خوردن برجام
از ســوی رئیس جمهور بعدی ایاالت متحــده امریکا یا از
سیاستخارجی
مثلث | شماره 302
صهیونیست ها سنگ اندازی های
زیادی علیه برجام انجام دادند
سیاست خارجی
طریق وضع تحریم های جدید کنگــره امریکا علیه ایران
حساب ویژه ای باز کرده اســت .در این خصوص نتانیاهو
روی همکاری نمایندگان و سناتورهای امریکایی حساب
ویژه ای باز کرده است .همچنین اظهارات افرادی مانند تد
کروز ،مارک روبیو ،دونال د ترامپ (نامزدهای جمهوریخواه
انتخابات ایاالت متحده امریکا) در مخالفت با برجام انگیزه
نتانیاهو برای بر هم زدن توافق هسته ای طی ماه های اتی
را دوچندان ساخته است.
در نهایــت اینکــه نتانیاهو از این پــس انرژی اندک
باقیمانده خود را صرف بر هم زدن اجرای توافق هسته ای
خواهد کرد .او در این خصوص روی سناتورها ،نمایندگان
و دولت بعدی امریکا ســرمایه گذاری خواهد کرد .با این
حال نتانیاهــو به خوبی می دانــد که هدایت بــازی از این
پس نســبت به قبل به مراتب سخت تر است .نخست وزیر
رژیم صهیونیســتی به خوبی می داند که هزینه بر هم زدن
بازی در حــال حاضر به شــدت باالســت .هزینه هایی که
حتی برخی مخالفان توافق هســته ای در امریکا نیز توان
پرداخت ان را ندارند.
نکته دیگر اینکه با اجرایی شــدن توافق هســته ای
میان ایران و اعضای 5+1در ژانویه سال 2015میالدی
(دی ماه سال )1394عمال دوران پسابرجام اغاز گردید.
در دوران پسابرجام شاهد افزایش همکاری های اقتصادی
ایران و اعضــای 5+1و تالش طرف هــای مذاکره کننده
برای اجرایی شدن توافق هسته ای بودیم .در عین حال،
وضع قانون جدید کنگره ایاالت متحده امریکا در خصوص
ایجاد محدودیت ویزای امریکا تقویت کننده بی اعتمادی
به واشنگتن در مسیر اجرایی شدن برجام بود.
به موجب این طرح ،اتباع 38کشوری که تا به حال
از گرفتن روادید امریکا معاف بودند و دارای تابعیت یکی
از کشــورهای ایران ،عراق ،سوریه و ســودان نیز باشند،
یا ان دسته از اتباع این 38کشــور که از سال 2011بدین
ســو به یکی از چهار کشــور یاد شده ســفر کرده باشند ،از
این پس برای ســفر به امریکا باید بــا مراجعه حضوری به
نمایندگی های دیپلماتیک امریکا روادید بگیرند.
همچنین مصوبه مجلس نمایندگان و سنای امریکا
درخصوص وضــع تحریم های جدید علیه کشــورمان در
حوزه حقوق بشــر و توان موشــکی نشــان دهنده تالش
واشــنگتن برای بی اثر کردن نقاط مثبت برجام محسوب
می شود.
از سوی دیگر ،میان تل اویو و ریاض نیز در روزهای
نخست اجرایی شدن برجام شــاهد تقسیم کاری مشترک
بودیم .این بازی موازی همچنان ادامه داشــته و در سال
جدید نیز شــاهد اســتمرار ان خواهیم بود .در استراتژی
موازی که از سوی عربستان سعودی و با هماهنگی تل اویو
اجرا می شــود ،موضوع «مهار تبعات توافق هســته ای»
مد نظر قــرار گرفته و جنگ روانی ال ســعود با تهران طی
ماه های اخیر وارد مرحله شدیدی شده است .ال سعود پس
از به شهادت رساندن شــیخ نمر ،رهبر شیعیان عربستان
سعودی ،در صدد تشــدید منازعات تبلیغاتی و روانی خود
علیه ایران در منطقه بر امد و بدیهی اســت که این اقدام
ال سعود به صورتی هدفمند صورت گرفته است.
با این حال تالش عربســتان ســعودی جهت مهار
تبعات توافق هســته ای میان ایــران و اعضای 5+1تنها
جنبه ای روانی ندارد .این موضوع دارای جنبه ای اقتصادی
نیز اســت .کاهش شــدید قیمت نفت اوپک سیاستی از
ســوی ال ســعود در راســتای جلوگیری از افزایش ســود
اقتصــادی و نفتی ایران در دوران پســا برجام محســوب
می شود .بر این مبنا؛ سیاســت نفتی بازدارنده ال سعود در
اوپک همچنان ادامه دارد و خط کشی برجام با شبکه های
نفت ،هدفگذاری مقطعی ال سعود در این برهه را تشکیل
می دهد.
در نهایت اینکه میان تل اویو و ریاض در روز اجرایی
شدن برجام تقسیم کار مشترکی صورت گرفته که بر اساس
ان بتوانند اثار برجام را هم به صورت ماهوی و ذاتی و هم
به صورت تبعی از بین برده و مهار کنند .در چنین شرایطی
دستگاه سیاســت خارجی ما باید بازی هوشــمندانه ای را
در مقابل توطئه مشــترک رژیم صهیونیســتی و عربستان
ســعودی صورت دهد .اصلی ترین پیش شــرط این بازی
هوشــمندانه ،امادگــی بــرای همــه گزینه هــا در مقابل
کارشکنی های بعدی دشمنان منطقه ای جمهوری اسالمی
ایران است .ضمن انکه کارشــکنی های احتمالی ایاالت
متحده امریکا تحت تاثیر البی های تل اویو و ال ســعود را
نمی توان نادیده انگاشت.
در این میان اتحادیه اروپا فعال در صدد حفظ برجام
و توافق هسته ای با ایران است .در این خصوص مقامات
اروپایی ســعی دارنــد در کســوت یک واســطه گر عمل
کرده و ضمن اســتقبال از تبعات اجرایی شــدن برجام ،با
اعزام هیات های رســمی و تجاری به کشــورمان مانع از
کارشکنی های بیشتر تل اویو ،واشنگتن و ریاض در تقابل
با برجام شــوند .با این حال حتی در این برهه نمی توان به
مقامات اروپایی نیز خوشبین بود! بدیهی است که هر گونه
نگاه خوش بینانه و احساســی در برهه فعلی و فارغ شدن
از احتماالتی که ممکن اســت پیش روی ما قــرار گیرد،
می تواند به پاشــنه اشــیل برجام طی ماه های اتی تبدیل
شــود .از این رو الزم است گارد بســته جمهوری اسالمی
ایران در برابر ایاالت متحده امریکا و بازیگران منطقه ای
مخالف برجام حفظ شود.
از سوی دیگر ،یکی از الزاماتی که هم در سال 1394
و هم در ســال پیش رو باید در خصوص برجام و معادالت
سیاســت خارجی مترتب بر ان مدنظر قرار داد ،رصد بازی
عمیق ایاالت متحده امریکا و مقابله با ان است.
در حوزه سیاســت خارجــی و در دوران پســا برجام،
واشنگتن در صدد اســت ضمن دفرمه کردن استراتژی ها
و ثوابت بازی ما در قبال منطقه و جهان ،اســتراتژی های
جدیدی را جایگزین انها نماید .نخســتین گام دشــمنان
نظــام در این مســیر« ،قابــل معامله جلــوه دادن اصول
کالن سیاســت خارجی» کشــور اســت .به عبارت بهتر،
ایــاالت متحده امریــکا و دیگر دشــمنان نظــام در وهله
نخست ،ثوابت و اصول سیاســت خارجی کشورمان (که
انها نیز منبعث از ارمان های انقالب اســامی هستند) را
به تاکتیک هایــی قابل انعطاف تقلیــل می دهند و پس از
شکستن پوسته و هسته سخت این اصول ،انها را بر اساس
اهداف خود انعطاف پذیر می سازند.
در این خصوص بازی واشــنگتن و متحدانش بسیار
پیچیده است .حتی انها در مواردی حاضر هستند «پوسته
ظاهری» اصول سیاست خارجی کشورهای مخالف انها
حفظ شود اما «هسته درونی» ان را نرم و منعطف می کنند.
حتی انهــا بــر دیالوگ هایی کــه در داخل کشــور و میان
طرفداران و مخالفانشان در این خصوص صورت می گیرد
نیز نظارت کرده و دست به شــکل دهی گفتمانی می زنند
که پذیرای تزئینی و ویترینی کردن استراتژی ها و از درون
تهی کردن انها باشد.
در نهایــت اینکــه جمع بندی مذاکرات هســته ای،
تصویب برجــام و اجرایی شــدن برجــام کــه جملگی در
پروســه ای حدودا شــش ماهه و در ســال 1394صورت
گرفــت ،اول راه پیچیــد ه ای اســت کــه در صــورت
اجرایی شدن کامل و بی نقص برجام حدود 10سال ادامه
پیــدا خواهد کرد؛ مســیر پیچیده ای که بایــد در قبال ان
رفتار ،عمل و گفتار هوشــمندانه ای را در عرصه سیاست
خارجی خود صورت دهیم.
219
سیاستخارجی
منا
ظ
ر
ه
برجام برای تقویت میانه روها بود؟
سیاست خارجی
220
مثلث | شماره 302
مهدیفضائلیوحسنبهشتی پوردرباره
نقشبرجامدرسیاستایرانبایکدیگرمناظرهکردند
3
اهواز و تبریز داشته است .پس خالصه اینکه من معتقدم
بیم و امید این طور در مردم زنده شــده که یک مجلســی
داشته باشیم ،بدون حاشیه .یک مجلسی داشته باشیم که
اوال تعامل بین خودمان را تمرین کنیم .چون اگر بتوانیم
تعامل بیــن خودمان را تمرین کنیم ،یعنی بین ان کســی
که خودش را اصولگرا می داند با اصالح طلب یک تعامل
سازنده باشد و در راستای منافع ملی کشورمان تحت رهبری
مقام معظم رهبری ،این تعامــل در درون موجب افزایش
قدرت و اقتدار ملی ما می شود .منجر به تعامل با بیرون و
عمل متقابل براساس منافع شــود .بدون اینکه بخواهیم
برای کشور هزینه ایجاد کنیم و بدون شعارهایی که معموال
هزینه اش از جیب ملت پرداخت می شــود .بیانش خیلی
ساده اســت و بدون اینکه توجه داشته باشــیم که اثرات
حرف هایی کــه می زنیم ،چه عواقبی برای کشــورمان به
وجود می اورد .در هر صورت فکــر می کنم برای تعامل با
دنیا باید اول خودمان با هم تعامل را درســت تعریف کنیم
و بعد با دنیا هم تعامل داشته باشیم ،بدون اینکه نگران از
دســت رفتن ارزش ها ،ارمان ها و اصولمان باشیم .برجام
به ما این الگو را می دهد که می شود محکم بر سر مواضع
اصولی مان بایســتیم اما با دنیا هم تعامل داشــته باشیم.
به نظرم ایــن در داخل کشــور هم قابل اجراســت .نتایج
انتخابات به گونه ای تفســیر و تبیین شــود که گروه های
مختلف با هم تعامل کرده و دوستی و رفاقت کنند در عین
حال که از موضع خود کوتاه نیایند .قرار نیست که بگوییم
به خاطر تعامل اصالح طلبان مثل اصولگراها و اصولگراها
مثل اصالح طلبان شوند! ولی اینها به نظر مشترکاتی دارند
که بتوانند با همدیگر کار خوب کنند .یکی از مهمترین انها
هم تبعیت از رهبری است .یعنی پذیرش اینکه این کشور
یک نظام و راســی دارد که با او می توانند هماهنگ کنند و
سر بزنگاه ها که باید حرف اخر زده شــود ،فردی باشد که
همه از او تبعیت کنند .در این مدل فکر می کنم ،می توان
تعامل را تعریف کرد.
فضائلی :من مقدمتا کلیاتــی راجع به انتخابات
داشته باشــم و بعد به برجام برســیم .همان طور که اقای
دکتر بهشتی پور هم اشاره کردند ،برگزاری چنین انتخاباتی
با این حجم مشارکت در کل کشــور و با شور و نشاط قابل
توجه که فضای رقابتی هم در ان کامال مشهود بود ،برای
مجموعه نظــام یک توفیق و دســتاورد بزرگ محســوب
می شــود .از دید رهبری نظام همان طور که ایشان هم در
انتخابات های قبل و هم در همین انتخابات بحث مشارکت
حداکثری و دعوت بــه انتخابات را تاکید کــرده بودند که
هرکس حتی اگر نظام را قبــول ندارد اما به خاطر کشــور
مشارکت داشته باشــد و حضور پیدا کند ،این مشارکت از
مثلث | شماره 302
مثلث :تشکر از اینکه قبول زحمت کرده و در این
مناظره شرکت کرده اید .موضوع ما برجام است اما
نه از زاویه بررسی ابعاد فنی .بیشتر می خواهیم
به مباحث پیرامونی برجام در سیاســت داخلی و
سیاســت خارجی و بحث از منظر جامعه شناسی
ان بپردازیم .همیــن امروز که در حــال برگزاری
مناظره هستیم نتایج انتخابات مجلس در تهران
هم اعالم شــده اســت .اگر بخواهیم انتخابات
تهران را در نظر بگیریم شاید بد نباشد که مناظره
را با این سوال اغاز کنیم که چقدر برجام در نتیجه
انتخابات تهران موثر بوده است؟
بهشــتی پور :بســم الله الرحمن الرحیم .اوال
مقدمتا بایــد بگویم که برگــزاری چنیــن انتخاباتی باعث
سرافرازی و افتخار یک نظام است که ان قدر می تواند یک
فضای جدی رقابتی برای جامعه فراهم کند تا ادم ها واقعا
در یک فضــای رقابتی بیایند و رقابت کننــد و از ان مهمتر
نتیجه را متمدنانه بپذیرند .بعد به جای اینکه کف خیابان
بریزند و برخورد پیش اید ،رای را هرچه هست ،تمکین کنند
و طبق چارچوب قانونی جلو بروند .این افتخار یک سیستم
اســت که می توانیم ایجاد کنیم تــا این مــوارد به خوبی
انجام شــود .حاال در این میان ،اینکه یک عده بخواهند
به خاطر رد صالحیت عده ای ،عملکرد شورای نگهبان را
زیر سوال ببرند ،حاشیه ای بر متن است .متن اصلی این
است که یک نظام توانسته چنین انتخاباتی برگزار کند .از
نظر امنیت و پتانســیل ،هر رای یک انرژی برای سیستم
ایجاد می کند .وقتی 33میلیون نفر در انتخابات شــرکت
می کنند ،حدود 70میلیون رای به صندوق ها ریخته شود،
برای نظام انــرژی تولید می کند و می توانــد اقتدار ملی را
باال ببرد .به نظرم اینها چیزهایی است که اصل است .در
فرع هم مساله این است که چه گروهی و چه جناحی برده
و چگونه می تواند تعامل کند .یعنی سه قوه به سمتی بروند
که روزبه روز فضــای بهتری برای فعالیت های سیاســی،
اقتصادی ،اجتماعی وفرهنگی جامعه در چهار سال اینده
فراهم کنند .اما درخصوص ارتباط این انتخابات با برجام؛
فکر می کنم موضوع برجام یک نقطــه عطف برای تاریخ
کشور ما بود .با حمایت صهیونیست ها و پرونده سازی هایی
که با حمایت اتحادیه اروپا و بعضا چین و روســیه به وجود
امده بود فضای بســیار بــدی را برای ایــران فراهم کرده
بودند که برجام توانســت این فضا را بهبود دهد .در تمام
قرائن و شواهدی که می بینم وضعیت ما به مراتب از نظر
شکســتن توطئه ها و خنثی کردن جوسازی هایی که علیه
ما می کردند ،بهتر از سال 2است .بنابراین مردمی که این
برجام را دیدند ،یک عده از انها ،ان را به عنوان الگویی که
می شود با دنیا تعامل کرد بدون اینکه از اصول مان عدول
کنیم ،می بینند .یک عده ای هم ســعی دارند و می گویند
که هر نوع تعامل با دنیا مســتلزم عدول کــردن از مواضع
انقالبی است .نمی دانم چند نفر مثل بنده فکر می کنند اما
من معتقدم ما در عین حالی که می توانیم با دنیا تعامل کنیم
که در دنیا امریکا هم هســت -اما اصــول خودمان را همحفظ کنیم .یکی از اصول ما این است که امریکا دشمن
ماســت .یکی از اصول ما این اســت که ما بایــد به عدم
وابســتگی افتخار کنیم و اصل قرار دهیم .به هیچ قیمتی
استقالل را از دســت ندهیم .نباید دوگانه ای درست کنیم
که اال و بالله هرکس با امریکا مذاکره یا تعامل کرد ،حتما از
مواضع انقالبی اش عدول کرده است .من جزو منتقدین
این فکر بودم و همچنان هم هســتم .معتقدم می شود با
امریکا تعامل کرد اما از موضع انقالبی و اصولی خودمان
کوتاه نیاییــم .در جامعه به ایــن فکر رای داده شــده که
می توان تعامل کرد .درصدش هرقدر باشد چه 40درصد
یا 60درصد بنده معتقدم که این برجام تاثیر تعیین کننده ای
به ویژه در شهرهای کالن مثل تهران ،شیراز ،اصفهان،
حسن بهشــتی پور و مهدی فضائلی از
موافقان و منتقدان منصف برجام به شــمار
می رونــد .این را می شــود از اظهــارات این
دو شــخصیت در طــول دوره ای کــه دولت
مشغول مذاکره بر سر برنامه هسته ای ایران
بوده حس کرد .برای بحــث در مورد دوران
پسابرجام و البته تاثیری که توافق هسته ای
بر صحنه سیاســی ایران گذاشــته ،این دو
شــخصیت را در قالب یک مناظره روبه روی
یکدیگر قرار دادیم تا با بیان نقطه نظراتشان
تصویری روشن تر از این دوره جدید را برای
مخاطبان ترســیم کنند .در این مناظره البته
تالش شده تا نقاط مبهم سیاست خارجی ای
که حســن روحانی ان را دنبــال می کند مورد
بحث قرار گیرد.
ناحیه نظام به معنای یک بلوغ قابل توجه سیاسی و امادگی
در سطح باال برای اداره کشور است .از طرف مردم هم باز
نشانه بلوغ و درک درســت برای انجام وظیفه و در حقیقت
امادگی برای مشــارکت اســت .این در همه دنیا پذیرفته
شده است که وقتی مردمی در نظام سیاسی شان مشارکت
می کنند و در شــکل گیری نهادهای قانونی ان سهم ایفا
می کنند ،معنای ان در وهلــه اول یعنی پذیرش ان نظام و
بعد از ان است که بحث های سیاسی داخل کشور مطرح
می شود .اگر االن به میزان مشــارکت توجه داشته باشیم
چه در دوره های قبل و چه در این دوره از میانگین مشارکت
در دنیا باالتر اســت .این همراهی مردم با مجموعه نظام
و پذیرش اینکه اگر قرار اســت رقابتی هــم صورت بگیرد
در درون این ســازوکار سیاسی که توسط نهادهای قانونی
درحقیقت برنامه ریزی و اجرا می شــود ،صورت می گیرد.
مجموعه اینها نشــان دهنده این بلوغ هــم از ناحیه نظام
و هم از ناحیه مردم اســت .همین جا به نظرم شاید اشاره
به این مســاله بد نباشد و چه بســا ضروری هم باشد که هر
برخوردی که جریان های سیاسی در این دوره انتخابات با
هم داشتند ،صرف نظر از جزئیاتی که شاید قابل اغماض
هم باشــد در صحنه امدند و به رغم بعضــی از گالیه ها که
داشــتند ،رقابت کردند .امروز هم می بینیم که نســبت به
نتیجه ای که حاصل شــده کامال همراهی می کنند .این
اتفاق در انتخابات سال 92هم افتاد که به رغم اینکه اقای
روحانی با رای اندکی باالتر از سایر نامزدها رئیس جمهور
شدند ،همه نامزدها به ایشان تبریک گفتند .این خودش
باز نشان دهنده طی مراحل رشد و بالندگی است .بیایید این
موضوع را مقایسه کنیم با انچه در ســال 88اتفاق افتاد.
یک جریانی متوهم شــده بود نســبت به اینکه انتخابات
را برنده شــده و ان خسارت های ســنگین را به کشور وارد
کردند .اینکــه ان جریــان این گونه در ذهنش باشــد که
هروقت پیروز شود ،انتخابات قانونی است و درست انجام
شــده و مردم ،مردمی با شــوق و بافهمی هســتند و هرگاه
اقبالی نســبت به ان صورت نمی گیــرد و در این رقابت ها
جا می مانــد ،فرایند انتخابات و نظام و مردم را زیر ســوال
ببرد ،نکته ای اســت که ما باید به ان توجه داشته باشیم.
ان کســانی که این هزینه را پرداخت کردند ،متوجه باشند
مادامی که نســبت به ان هزینه عذرخواهی نکنند ،طبیعتا
نمی توانند انتظار و توقع بازگشت را داشته باشند .باز همین
جا این اشاره را بکنم؛ ِ
خود دعوت کشوری مثل انگلستان
توسط رسانه اش که مردم را به انتخابات فراخواندند و حتی
اینکه گفتند به چه کسی رای ندهید ،مفاهیمی در درونش
نهفته دارد که ما به ان کمتر توجه کردیم .این یعنی دعوت
به مشارکت ،یعنی مشارکت موثر .اگر مشارکت موثر نبود و
انها می گفتند اینها صوری و فیلم و نمایشی است ،دعوت
نمی کردند .دوم اینکه ان قدر این فرایند را سالم می بینند که
حتی می توانند در ان کسانی که ناظر انتخابات هستند ،از
نگاه انها رای نیاورند و دعوت کردند که به اینها رای ندهید.
همه اینها به نظر من نقاط قوتی است که در مجموعه نظام
وجود دارد و نباید از کنارش راحت گذشت.
اما در ارتباط با بحث تاثیــر برجام در رای مردم ،بله،
من هم معتقدم کــه موثر بوده اســت .چون اساســا این
37ســال و انتخابات های مختلفی که برگزار شــده تقریبا
همه این طوری بوده که وقتی دولتی سر کارامده ،طبیعتا
مردم به کســی به عنوان رئیس جمهور رای می دادند و او
دولت تشکیل می داده است .ما نداریم که در مورد دولت
و مجلــس بعدی اش ،پارلمــان مخالف ان دولت باشــد.
باالخره با یک فاصله ای که االن دو ســاله و گاهی اوقات
کمتر است ،مطالبه ای در جامعه ایجاد می شود .توقعات
و انتظاراتی که هســت تا یــک مدتی ادامــه دارد .مردم
درحقیقت تالش می کننــد که اتمام حجتی بــا ان دولت
کنند .به همین دلیل می خواهند شرایط برایش فراهم شود
سیاست خارجی
سیاستخارجی
221
سیاستخارجی
سیاست خارجی
222
مثلث | شماره 302
تا مطالباتشان را بگیرند .این فرایند در همه ادوار انتخابات
بوده و شاید از این منظر ،میزان رای و همراهی این مجلس
به نســبت دوره های قبل یک مقدار کمتر هم باشد .یعنی
میزان رای مردم بــه نیروهای اصولگرا که در کل کشــور
دادند ،شاید به نسبت مجالسی که در دوره های قبل بعد از
انتخابات ریاست جمهوری برگزار شده ،یک مقدار نصاب
همراهی به لحاظ موضعی و سیاستی و جهت گیری های
مختلف متفاوت تر باشد یعنی ان قدر همسان و هماهنگ
با دولت شاید نباشد .این خودش جای تحلیل مستقلی دارد
که می تواند نشان دهنده ان باشد که باالخره مردم نسبت به
دولت گالیه های جدی دارند که کامال وضعیت مجلس را
منطبق با شرایط دولت نکردند .در این همراهی یک اتفاق
خیلی مهمی که افتــاده و جزو وعده های اقــای روحانی
هم در مرحله انتخابات بوده ،بحث هســته ای اســت .در
بحث هســته ای ،اختالف نظری با مباحث مطرح شــده
توسط جناب بهشتی پور دارم .ما احساس می کنیم خیلی
درمورد بحث برجام بزرگنمایی می شــود .حقیقتا برجام نه
خودش به لحاظ فنی ،بلکه به عنوان نقطه اغاز یک پروسه
است .من این دومی را مهم تر می دانم .یعنی برجام را یک
نقطه نمی دانم که بخواهیم درمــوردش حرف بزنیم .اگر
بخواهیم حرف بزنیم ،حرف ها عوض می شود .برجام یک
بحث حساســیت برانگیز و پراهمیتش این بوده و هســت
که نقطه اغاز یک روند اســت از ناحیــه امریکایی ها .انها
می گویند که روند تکامل اجتماعی ایران که نقطه اغازش
برجام است و بحث پارادایم جنگ سرد که باز نقطه اغازش
برجام اســت .انها معتقدند پلی باید زده می شد که حلقه و
قدم اول این پل ،بحث برجام اســت .از این نظر متفاوت
می شود و به ان سمت می رویم که حضرت اقا فرمودند پس
از برجام مهم تر است که در ادامه بحث به ان می پردازیم.
پس برجام با رای مردم ارتباط داشت .مردم درحقیقت
همان طور کــه در جریــان برجام اجمــاال از بابــت اینکه
احســاس می کردند این برجــام می تواند گشــایش های
اقتصادی برایشــان ایجاد کند ،خوشــحال بودند .وعده
دولت هــم همینطــور بوده کــه مــا کاری کنیــم که هم
ســانتریفیوژ بچرخد و هــم چرخ زندگی مــردم .تحریم ها
برداشــته شــود این اتفاقات می افتد .مردم این شرایط را
برای دولت فراهم کردند .همان طور که رهبری و مجموعه
ما احساس می کنیم خیلی درمورد بحث
برجام بزرگنمایی می شود .حقیقتا برجام
نه خودش به لحــاظ فنی ،بلکه به عنوان
نقطه اغاز یک پروســه اســت .من این
دومی را مهم تــر می دانــم .یعنی برجام
را یــک نقطــه نمی دانــم کــه بخواهیم
درموردش حــرف بزنیم .اگــر بخواهیم
حرف بزنیم ،حرف ها عوض می شود
نظام این کار را کرده اســت .یعنی مجموعه نظام هم این
شــرایط را برای نظام فراهم کــرده تا بتوانــد در چارچوب
اختیارات قانونی که دارد ان وعده هایش را عمل کند و اگر
می تواند کشــور را یک قدم به جلو ببرد .این شرایطی که
فراهم شد و مردم به لحاظ روانی خوشــحال بودند و البته
منتظر نتایج عملی اش هســتند ،طبیعتا اگر احساس کنند
که مجموعه ای در مقابل این می ایســتد و احتمال بدهند
که به دولت اجازه ندهد کارهای اینده اش را انجام دهد و به
وعده هایش عمل کند ،مردم در رای شان نظرشان را اعمال
می کنند و به نظرم تا یک حدودی در شهر تهران خیلی به
وضوح این کار اتفاق افتاد .از بابت اینکه شــرایط را برای
دولت فراهم تر کنند تــا ببینند اتفاقی کــه باید می افتاده،
می افتد یا نه.
مثلث :از بخشــی از صحبت های اقای فضائلی
اســتفاده می کنیم که اگر امریکایی هــا برجام را
یک نقطه شروع تصور کرده باشند ،ایا این بحث
درست است که دالیل اصلی پذیرفته شدن برجام
از ســوی انها این بــوده که به طیف موســوم به
میانه رو در ایران کمک کنند؟
بهشــتی پور :امریکایی هــا که خیلــی کارها را
دلشان می خواهد انجام دهند و انجام می دهند .نمی دانم
اطالع دارید که بزرگترین موسســات تحقیقاتی در جهان
در امریکاســت و فاصله اش هم با مراکز تحقیقاتی سایر
کشــورها از نظر بودجه و تولید امکانات خیلی زیاد است.
اینکه اینها می نشینند ،فکر می کنند ،برنامه ریزی می کنند
و ما را با دقت رصد می کنند ،حرف درســتی اســت .برای
ما هم نقشــه های خیلی زیادی می کشــند چــون از نظر
من ،دشمن ایران هســتند .اما اینکه ما باید این فکرها و
برنامه ریزی های انها را رصد کنیم ،کار خیلی درستی است.
باید انها را رصد کنیم که چه می گویند ،چه فکری می کنند و
چگونه راجع به مسائل می نویسند .اما نکته اساسی اینکه
ما باید چه کار کنیم؟ حاال انها این نقشــه ها را می کشــند،
برنامه ریزی هایشــان را می کنند ،بعضی از خواســته های
درونی شــان را هم می گویند و بعضی را هــم نمی گویند.
یعنی یک سیاســت اعالنی دارند و یک سیاست اعمالی.
همه اینها را قبــول می کنیم اما باید ببینیم مــا باید چه کار
کنیم؟ اگر امریکا برای ما بعد از برجام نقشه دارد پس ما رو
به قبله برویم و دراز بکشــیم که یک عده نفوذی در داخل
پیدا کردند و باید عزا بگیریم! یا اینکه باید برویم با این کار
سیاستخارجی
مثلث | شماره 302
واقعا این حرف که ما می توانیم با امریکا در
زمینه هاییکهبهنفع مانهستتعاملداشته
باشــیم بدون اینکه از ارزش ها و اصولمان
پایین بیاییم ،یک شــعار است؟ یک شعار
به معنی نشــدنی است یا شــدنی است؟
بنده معتقدم که شدنی است .به شرطها و
شروطهاهمان طورکهشمافرمودید.مااول
خودمانراباورکنیمیعنیمامی توانیمرا
سیاست خارجی
مقابله کنیم؟ به نظرم باید اول فهم درست از نقشه دشمن
داشته باشیم نه ان چیزی که در ذهن ماست .متاسفم که
یک عده در ذهنیت خودشــان یک چیزهایی می سازند و
همان ذهنیت را هم انتقال می دهند و همان ذهنیت را هم
منبع برای قضاوت قرار می دهند .من می گویم اوال امریکا
و نقشه هایش را باید با دید دشمن شناسی به دقت مطالعه
کنیم نه اینکه یک خبر را از زمان کلینتون منتشر کنیم که
اســاس اش جک و خنده بوده اســت .این نشان می دهد
که من ان جامعه را درست نشناختم که خانم کلینتون علنا
بگوید ما می خواهیم غزه را نابود کنیم و یک کشتار عظیم
در غزه راه بیندازیم .این گونه موارد خیلی زیاد اســت که
ما ذهنیت خودمان را راجــع به امریکا نقــل می کنیم و نه
واقعیت ها و سیاست های امریکا را .سیاست های امریکا
علیه ایران است ،اما باید به دقت ابعادش سنجیده شود.
تحلیل محتوا شود و دقیقا بدانیم چه چیز را نقل می کنیم.
بعضی وقت ها متاســفم از اینکه حتی برای مسئوالن مان
نقل قول هایی را می گویند که اصال اساس اش اشتباه بوده
و اصال چنین چیزی نبوده است .مکرر هم از این مثال ها
در ارشیو شخصی ام دارم .حاال نکته مهم این است که ما
باید خودمان را تجهیز کنیم .ببینیم چگونه در برابر دشمن
بدکردار جامعه را مقاوم سازی کنیم و اجازه ندهیم او بتواند
اینجا بر ما مســلط شــود .اینکه امریکایی ها خوشــحال
می شــوند از اینکــه ادم هایی بر ســر کار بیاینــد که کمتر
ضدامریکایی هســتند ،بله ،صددرصد همین طور است.
اما ما ببینیم واقعا کسانی که در ظاهر شعار ضدامریکایی
می دهند در عملشــان و نتیجه علمشــان به منافع امریکا
کمک کردند یا به ضرر امریکا؟ این به نظرم جای بررســی
دقیق و علمی و به دور از حــب و بغض جناحی دارد .یعنی
یک موسســه کامال علمی و فراجناحی باید بررسی دقیق
کند کــه در این ســال های اخیر کســانی که شــعارهای
ضدامریکایی دادند ،عمال ،بــه منافع امریکا ضربه زدند؟
چه در بیرون کشور یا درون کشور .اینکه علیه امریکا شعار
دادند و افشــاگری کردند نتیجه اش به نفــع منافع امریکا
و خدمت به امریکا بوده اســت؟ ما باید این را دقت کنیم.
نکته بعدی که خیلی مهم اســت اینکه ابعــاد برجام انچه
مکتوب امده و مشــخص اســت چه خدمتی به ما کرده؟
اینکه PMDاز سرفصل گزارشات اقای امانو حذف شده،
ایا این خدمت به جامعه ما هســت یا نیست؟ PMDحذف
شــده و در ســرفصل گزارش اخیر دیگر PMDنداریم .ایا
باز هم بگوییم که این دروغ اســت و اینهــا می خواهند که
دروغ بافی کنند؟ مثال دارند ما را فریب می دهند! اینکه 12
قطعنامه ای که در شورای حکام تصویب شده بوده و برای
اینکه ما را محکوم کنند ،در ســازمان های بین المللی مبنا
قرار گرفته شده بود تا برایمان پرونده سازی کنند ،مختومه
اعالم شد ،ایا پوششی برای حقه بازی است یا اینکه واقعا
کنار گذاشته شده اســت؟ اگر چنین چیزی درست است،
بنابراین خواهشــم این اســت که ما واقعیت وزن برجام را
ببینیم که چه کار کرده اســت؟ حاال در انتخابات هر اثری
داشته ،داشته باشد اما انچه مهم است تاثیر ان در جامعه
ماست .خواهشم این اســت که واقع بین باشیم .واقعیت
این اســت که ما بعد از برجام می توانیم مواضع انقالبی و
اصولی خودمــان را محکم حفظ کنیم ولــی در عین حال
یک نوع تعامل هم با دنیا داشته باشیم که منافع خودمان
را به حداکثر برسانیم .صرف اینکه انها می گویند ما فالن
نقشه ها را برای شما کشیدیم ،پس اول به خودمان بدبین
شویم ،نباشد بلکه باید اول خودمان را اصالح کنیم و بین
خودمان یک پادزهر قوی ایجاد کنیم که میکروب نتواند
وارد شود.
فضائلی :کلیت این حرف درســت است که باید
نقشه دشمن را بفهمیم .دشــمن را رصد کنیم و در مقابل
نقشــه دشــمن اقدام و تصمیم مناســب داشــته باشیم.
امریکایی هــا ،مطابق منافع خودشــان کارهــای زیادی
می خواهنــد انجام دهنــد ولی الزامــا به این معنا نیســت
که بتوانند انجام دهند .ولی درحقیقت ســوال شــما این
بود که ایا بنــای امریکایی ها در برجــام تقویت یک طیف
در داخل بوده اســت یا نبــوده؟ باید عرض کنــم که این
تصدیق حــرف انهاســت .مقامات امریکایــی به صورت
صریح در تحلیل هایشان در اندیشکده های مختلف یا در
مصاحبه های اقــای اوباما این را نشــان داده اند .در واقع
مطرح شــده که یکی از اهــداف برجام ،تقویــت جریانی
است که انها به عنوان میانه رو و عملگرا از ان یاد می کنند.
پس انهــا چنین قصــدی دارند و قصدشــان را هــم بیان
کردند .یا انها در خالء حرف می زنند یــا یک مابه ازایی در
کشــور ما دارد .طبیعتا انها در خالء حــرف نمی زنند پس
یک مابه ازایی دارند .موضع داخل کشــور مــا مقابل این
حرف چه بوده اســت؟ ایــا اصال موضعی گرفته اســت؟
223
سیاستخارجی
اینکه می فرمایید ما باید موضع انقالبی داشــته باشــیم،
اصال حرف سر همین است که ایا موضع انقالبی که باید
اتخاذ می شد یا باید بشود ،انجام شــده یا نشده است؟ ایا
جریانی که به هر حال در داخل به عنوان جریان میانه رو،
شناخته می شود و خودش هم از به کار بردن چنین تعبیری
ابایی ندارد و چه بسا می برد ،در مقابل تمایل امریکایی ها
چه واکنشی از خودش نشان داده اســت؟ ایا یک موضع
انقالبــی گرفته که مــا به دهن امریــکا می زنیــم و اجازه
نمی دهیم انها بخواهند به ما چشم طمعی داشته باشند یا
اینکه همراهی کرده اســت؟ اقای بهشتی پور می فرمایند
که ببینیــم عملکرد جریانی که شــعار ضدامریکایی داده،
چه بوده است؟ می خواهم بگویم خود امریکایی ها قاعدتا
این را ارزیابی کرده اند .خودم هیچ وقت طرفدار شعارهای
الکی و هوچی بــازی در این ماجرا نبوده ام و نیســتم .ولی
می خواهم بگویم اگر امریکا را یک مجموعه ای که اشاره
کردند و واقعیت هم دارد کــه مراکز مطالعاتی ،تحقیقاتی
و پژوهشی و چه و چه دارند ،اوضاع و احوال ایران را رصد
می کنند ،اگر ان جریانی که شعار ضدامریکایی می دهد،
به نفع امریکایی ها بود پس چرا می خواهند جریان مقابلش
را در ایران تقویت کنند؟ چرا همین جریان که عملکردش
به نفع امریکایی ها بوده ،تقویت نمی کنند؟ چرا می خواهند
یــک جریانــی تقویت شــود که قاعدتــا مفهــوم مخالف
صحبت های اقای بهشتی پور می شود که اگر بیایند منافع
امریکایی ها به خطــر می افتد؟ یعنــی امریکایی ها دارند
تالش می کنند که یک جریانی را در ایران تقویت کنند که
اگر ان جریان تقویت شود ،منافع امریکا را در ایران به خطر
می اندازد و از ان طرف علیه جریانی کار می کنند که علیه
امریکا شــعار می دهند که اتفاقا انها منافع امریکا را تامین
می کنند .من این را نمی فهمم که این معادله چگونه قابل
حل است؟
بحث تعامل با دنیا را هم بیان کنم که به نظرم دنیا را
معادل امریکا قرار دادن ،کوچک کردن دنیاســت .اینکه
امریکا یک کشــور بزرگ ،قدرتمند و صاحب نفوذ اســت،
جای خودش اما جمهوری اسالمی ایران هیچ وقت از اول
به
ش
ت
یپور
اگر امریکا برای ما بعد از برجام نقشه دارد پس
ما رو به قبله برویــم و دراز بکشــیم که یک عده
نفوذی در داخل پیدا کردند و باید عزا بگیریم! یا
اینکه باید برویم با این کار مقابله کنیم؟
224
در واقع مطرح شده که یکی از اهداف برجام،
تقویت جریانی است که انها به عنوان میانه رو و
عملگرا از ان یاد می کنند
مثلث | شماره 302
سیاست خارجی
اینکــه امریکایی هــا خوشــحال می شــوند
از اینکــه ادم هایی بر ســر کار بیاینــد که کمتر
ضدامریکایی هســتند ،بلــه ،صددرصد همین
طور اســت .اما ما ببینیــم واقعا کســانی که در
ظاهر شــعار ضدامریکایی می دهند در عملشان
و نتیجه علمشــان به منافع امریکا کمک کردند
یا به ضرر امریکا؟
اگــر ان جریانــی کــه شــعار ضدامریکایــی
می دهــد ،بــه نفــع امریکایی هــا بود پــس چرا
می خواهند جریان مقابلــش را در ایران تقویت
کنند؟
ایاالت متحده امریکا در موضعی قرار دارد که
هم با دولت ها و هم با اپوزیسیون هایشــان کار
می کند و سبدش را خالی نمی گذارد
انقالب ،مشکلی با دنیا نداشته است .در زمان امام همین
بحث مطرح شد و بعد از امام هم همین بحث مطرح بوده
که او هم به دنبال منافع خودش اســت .اگر مــا با امریکا
مذاکره و نشست و برخاست می کنیم ،تحلیل مان از منافع
کشور است .تحلیل مان این است که در این گفت وگوها
منافع تامین می شود یا نمی شــود؟ اما اختالف اینجاست
که برخی اقایان می گویند با حفظ همــه ارزش های نظام
جمهوری اســامی می توانیم ان منافع را ایجــاد کنیم و
تفکر دیگری می گوید که ما در این شرایط نمی توانیم .یک
وقت هست که ان قدر قدرتمند می شویم که می توانیم همه
جوانب را مدیریت کنیم و مذاکره هم می کنیم ولی با اینکه
بخشی شعار دادن اســت که ما فکر می کنیم ،می توانیم
همه انچه در ایــن صحنه اســت در مقابل شــیطنت ها و
مکرهای او مدیریت کنیم که به مذاکره کنندگان ما بستگی
دارد ،به تــوان تبلیغاتی و رســانه ای ما بســتگی دارد ،به
شرایط بین المللی و منطقه ای بستگی دارد و مجموعه ای
از عوامل اینجا دخیل هســتند تا ببینیــم مذاکراتی که در
هر زمان از جمله موضوع هســته ای هم انجام می شود،
می توانــد به نفع ما تمام شــود یا نه؟ اینکــه درمورد برجام
ارزیابی داشته باشیم که ایا مذاکرات به نفع ما تمام شود،
به نظرم محل بحث دارد.
بهشتی پور :یکی از مشکالت ما در همین نکته
اســت که همیشــه وقتی یک موضوعی مطرح می شود،
الزام نیست که عکس ان صحیح باشــد .این را در منطق
هم داریم .اینکه مــن می گویم فرضا کســانی بودند و به
اسم ضدامریکایی شعار دادند و بعد نتیجه عملشان به نفع
امریکا تمام شده به این معنا نیست که انها که علیه امریکا
شعار نمی دهند و با امریکا تعامل دارند حتما به زیان امریکا
کار کردند .این الزامی نــدارد و در هر پدیده ای می توانیم
وجوه مختلفش را در شــرایط ،مکان و زمان های مختلف
تحلیل کنیم و نتایجش را بگیریم .همان طور که من ادعا
ندارم که تمام شعارهای ضدامریکایی اشتباه بوده و منجر
به وابستگی بیشــتر می شــده ،بلکه معتقدم شعار مقدمه
شــعور اســت .اگر شــعار را کنار بگذاریم ممکن است در
شعورمان هم شک کنیم .اما اگر شــعار در حد شعار بماند
گاهی منجر به این می شــود که امریکایی ها نفع می برند.
این متاســفانه در عمل بارها حداقل به بنده ثابت شــده،
بنابراین ما باید حواسمان جمع باشد .ضدامریکایی بودن
به معنای این نیست که فقط شعار امریکایی بدهیم .ما باید
در عمل ،در روش و سبک و زندگی و همه موضوعات مان
امریکا را خوب بشناسیم و بدانیم چگونه با دشمنی ها مقابله
کنیم .پس قســمت دوم می مانــد که ایا تعامــل با امریکا
می تواند با اصول و روش ها باشد؟
فضائلی :نه قسمت دوم این است که ایا امریکا
به دنبال تقویت یک جریانی هست یا نه؟
بهشــتی پور :اول ایــن را توضیــح دهم؛ پس
نکته دوم که به نظر خیلی مهم اســت واقعا این حرف که
ما می توانیم با امریکا در زمینه هایی که به نفع مان هست
تعامل داشــته باشــیم بدون اینکه از ارزش ها و اصولمان
پایین بیاییم ،یک شعار است؟ یک شعار به معنی نشدنی
است یا شدنی اســت؟ بنده معتقدم که شــدنی است .به
شرطها و شــروطها همان طور که شــما فرمودید .ما اول
خودمان را باور کنیم یعنی ما می توانیم را .درســت اســت
که او قدرت مســلط و هژمونی اســت و در زمینه رسانه ای
و دانشــمندان مختلف ســرامد اســت ولی این شعار «ما
می توانیم» فقــط در صنعــت و فناوری نیســت ،بلکه در
سیاست هم هست .یعنی خودمان را باور کنیم ،خودمان
را گم نکنیم و خودمــان را در مقابل او ذلیل و خوار نبینیم.
عزتمندانه عمل کنیم و بدانیم که از پشتیبانی 80میلیون
ادم برخورداریم .اگر چنین ادم هایی داشته باشیم ،محکم
و استوار می توانند در مقابل این دشمن بدکردار کار درست
انجام دهند که مــن مطمئنم در مورد برجــام تا حد زیادی
انجام داده انــد و ثابــت کرده اند که می شــود انجام داد.
منتها تحت رهبری فرد خردمندی کــه در یک اصول و در
یک جاهایــی ،روش هایی را تصحیــح می کردند و به انها
تذکر داده می شد .به امید خدا رها نشده بودند که هرکار و
ابتکار کردند ،خودشان کرده باشند .خودشان هم واقفند
و بارها هم اعالم کرده اند که در یک جاهایی از طرف یک
رهبر خردمند به اینها خط داده می شد که باید اصالح روش
می کردند .البتــه با همه اینها نمی تــوان صد درصد گفت
که برجام از همه جهت دســتاورد خوبی بوده است .خیلی
جاها هم به زیان ماست اما بارها گفته ام که برایند کلی ان
به نفع جمهوری اســامی ایران اســت .اما به یک سوال
مهم بپردازیم؛ یکی از ویژگی های قدرت هژمون اوست.
در طول تاریخ بشــر وقتی قدرت های این گونه را تجزیه و
تحلیل می کنیم ،ذاتش این اســت که اصــوال با همه کار
می کننــد .یعنی تــاش می کنند بــا دولت و اپوزیســیون
و حتــی غیراپوزیســیون کار کنند .مثال در کشــوری مثل
اذربایجــان هم با الهام علــی اف و هم با عیســی قنبر کار
می کنند که مخالفش هســتند .در اوکراین هم با موافقین
دولت ســال ها کار کردند و هم با مخالفینش کار می کنند.
یعنی تــاش ایاالت متحــده امریکا این اســت که حتی
با متحدینش مثل عربســتان کار می کند ،با اپوزیســیون
عربســتان هم کار می کند .این رویکرد برایش دو حســن
دارد؛ موقعی کــه با اپوزیســیون عربســتان کار می کند،
می تواند روابطش را تنظیم کند و هرجا عربستان خواست
شاخ و شانه بکشد از طرف اپوزیسیون به او فشار می اورد.
یک جای دیگر هم به نفعش اســت که اگر اپوزیســیون
به قدرت رســید با او از قبل هماهنگ بوده است .بنابراین
ایاالت متحــده امریــکا در موضعی قــرار دارد کــه هم با
دولت ها و هم با اپوزیسیون هایشان کار می کند و سبدش
را خالی نمی گذارد.
فضائلی :با چه شرایطی؟
بهشتی پور :با شرایطی که به نفعش باشد.
فضائلی :مثال بــا حزب الله لبنان حاضر اســت
که کار کند؟
بهشتی پور :بله.
فضائلی :ممکن است که به نفع حزب الله باشد!
نه ،دیگر نه .شــرطش این اســت که به نفع امریکا باشد.
پس دیگر ان حزب الله ،حزب الله نیست .حزب اللهی که
با امریکا تعامل کند و به حرف امریکا باشد دیگر حزب الله
نیست.
بهشــتی پور :اگر تعامل حزب الله بــا امریکا به
وابستگی حزب الله به امریکا تبدیل شود ،اگر در بلندمدت
ابزار امریکا شــود ،صد درصد دیگر حزب الله نیســت .اما
اگر مثال در یک مقطعی به نفعش شده که گوش داعش را
بپیچاند و حزب الله هم علیــه داعش کار می کند ،دو تایی
بر سر داعش می زنند این را به فرض می گویم که وابستگی
به امریکا نمی شود .تنها در یک مقطعی که وابستگی...
فضائلی :من می گویم که منافع امریکا نباشــد،
منافع حزب الله باشــد .اینطور که ما منافع مشترک داشته
باشیم مثل اتفاقی است که در عراق با امریکایی ها داشتیم
یا اتفاقی که در مقطعی با افغانستان داشتیم .اینجا تقابل
منافع نیست ،منافع مشترک تعریف می شود .اگر جایی که
تقابل منافع هســت .پس اگر امریــکا می گوید که از یک
جناح حمایت می کند ،پس یک منافع مشترکی با هم دارند.
بهشتی پور :ما باید اول ببینیم که منافع مشترک
چیست؟ ما باید اول دقت کنیم.
فضائلی :اول اصلش را بپذیریــد که این منافع
مشترک است بعد بگوییم کجا؟
بهشتی پور :من با این مخالفم که منافع مشترک
دارند .شما فرمودید که قبل از این دولت هم انها با امریکا
سیاستخارجی
ف
ضائ
لی
انچه مهم است اینکه ان جناح باید حواسش
باشــد که منافع ملی کشــورش را فــدای منافع
اجنبــی نکند .متاســفم کــه بعضی هــا رنگش
را عــوض می کننــد؛ چــه در اصولگراهــا چه در
اصالح طلبان .می بینند که این کار بد است یک
رنگ دیگری به ان می زنند
شــما برای من نمونه بیاورید کــه امریکایی ها
بگویند ما به دنبال تقویت جریان اصولگرا هستیم
شــما یک مورد بیاورید که غربی ها بگویند ما
دنبــال تقویت مثــا امام خمینــی در ایرانیم! یا
تقویت رهبری در ایرانیم!
ان کســانی کــه تمام قد بــا برجــام مخالفت
می کردند و بعضا تعابیری را درمورد اقای ظریف
و تیم مذاکره کننده داشتند؛ ضمن اینکه اهانت
و غیرمنصفانه بــود ،طبیعتا با نــگاه رهبری هم
تطبیق نداشــت ،به رغم اینکه ادعا می کردند ما
در مسیر رهبری قدم برمی داریم
مثلث | شماره 302
جریانی که مخالــف برجام بــود و صدایش هم
بلندتر بود و جریان اصولگرایی که اسم بردید مثل
اقای الریجانی ،من رای هیچ کدام از این دو را رای
صوابینمی بینم.یعنیمعتقدمهرکدامنسبتبه
موضعیکهرهبرینظامداشتند،فاصلهداشتند
سیاست خارجی
وارد مذاکره شدند .چرا در دولت احمدی نژاد با امریکا وارد
مذاکره شدند؟ دلیلش چه بود؟
فضائلی :دلیلش این اســت که انها تصورشان
این است که...
بهشتی پور :همین تصورات است دیگر .در مورد
اقای روحانی هم همین تصورات امریکاست .برای اینکه
من فکر می کنم باالی ســر اقای روحانی کسی هست که
اجازه نمی دهد ما منافع مان را به امریکا بفروشیم.
فضائلی :خود این جریان را یک نظام هوشــمند
مراقبت می کنــد و وظیفه اش هــم طبق قانون اساســی
محافظت اســت ،درســت .اما ِ
خود این جریــان چه کار
می کند؟
بهشتی پور :خود این جریان هم اوال یک طیف
نیستند .ما اینجا امدیم یک بحث دوستانه و برادرانه کنیم.
می خواهم بگویم نمی خواهم به کســی اتهام بزنم.
ایاالت متحده امریکا دنبال منافع خودش اســت و ایران
هم دنبــال منافع خــودش .اما یــک جاهایی کــه منافع
مشترک دارند ،شرایطی پیش می اید .در بوسنی و هرزگوین
صرب هایی که مســلمانان را ســرکوب می کنند و ایران از
حقوق مسلمانان بوسنی حمایت می کند ،امریکا هم برای
نفع خودش تشــخیص داده که علیه حکومت باشــد و در
اینجا به اقای عزت بگوویچ کمک می کند .اینجا به صورت
تاکتیکی ما با هم منافع مشترک پیدا می کنیم .پس ما راجع
به منافع مشــترک با هم بحثی نداریم .اما انجا که راجع به
منافع امریکا هست ولی منافع ایران نیست یا منافع ایران
هست یا منافع امریکا نیست نمی توانیم اصال با هم تعامل
کنیم .مگر اینکه نوع تعریف یک تعریف جدیدی باشــد.
یک موضوعات جدیدی را روی میز بگذاریم .سیســتم ما
طوری است که هر دولتی باشــد مجبور است به ان منافع
توجه کند .این مجموعه اســتیت نه گاورمنت اســت که
علیــه امریکا قد علم می کنــد و می گوید منافــع من اینجا
اقتضا می کند که منافع مرا به رســمیت بشناسی .حاال ان
جریان میانه رو یک جاهایی ممکن اســت از شعاری که او
برای جذب یک عده و افکاری که می دهد ،استفاده کند اما
خوب حواسش هست که اگر به خیانت متهم شود و منافع
ملی اش را به خاطــر منافع ایاالت متحده بفروشــد ،پوچ
می شود .مثل کف روی اب از بین می رود .تاریخ ما این را
ثابت کرده است .یعنی ملت ایران به شدت به اجنبی و نوکر
اجنبی حساس اســت .اینکه بگویند این لیست انگلیسی
اســت ،با این چیزی درست نمی شــود ،چیزی هم اثبات
نمی شود .انچه مهم اســت اینکه ان جناح باید حواسش
باشد که منافع ملی کشــورش را فدای منافع اجنبی نکند.
متاســفم که بعضی ها رنگــش را عوض می کننــد؛ چه در
اصولگراها چه در اصالح طلبــان .می بینند که این کار بد
است یک رنگ دیگری به ان می زنند.
فضائلی :اینکه یک جریانی مورد طمع دشــمن
قرار بگیرد ،حسن ان جریان است یا عیبش؟
بهشتی پور :دشــمن در هر صورت طمع دارد.
مگر به اصولگرایان طمع ندارند؟
فضائلی :نه ،ندارند!
بهشــتی پور :مــن چند مقالــه بیاورم کــه اینها
می گویند ما باید روی اصولگراها هم کار کنیم .انها دنبال
این هســتند که اتفاقــا بتوانند در اصولگراهــا نفوذ کنند و
ضربه را در اصولگراها بزنند.
فضائلی :شما برای من نمونه بیاورید که بگویند
ما به دنبال تقویت جریان اصولگرا هستیم.
بهشتی پور :تقویت نه.
فضائلی :تقویت هم یک نوع طمع است.
بهشــتی پور :تقویت یک موضوع است و یکی
دیگر اینکه من بروم تجزیه و تحلیل کنم که اصولگراها چه
طیف هایی هســتند ،چند طبقه اند و چگونه می شود با انها
کار کرد و در میانشان نفوذ کرد .طمع یعنی اینکه می شود
با این ادم ها هم کار کرد.
فضائلی :به نظرم طمع کلمه روشنی است .یعنی
امید داشتن .امید دارند به اینکه بتوانند در این ادم ها نفوذ
کنند و ضربــه بزنند .یک مقدار معذرت می خواهم .شــما
عالقه مند هستید که در کلمات بچرخید .انها می گویند که
ما دنبال تقویت این جریان هستیم .چرا تابه حال نگفتند که
دنبال تقویت جریان اصولگرایی هستیم؟
بهشــتی پور :چرا ،قبال گفته اند .مثال پنج سال
پیش.
فضائلی :شــما یک مورد بیاورید کــه بگویند ما
دنبال تقویت مثال امام خمینی در ایرانیم! یا تقویت رهبری
در ایرانیم!
بهشتی پور :تکلیف امام خمینی و رهبری روشن
اســت .نباید اصولگرایــی را با امام خمینی یکــی بدانیم.
اصولگرایی با رهبری یکی نیســت .برای همین تکلیفش
روشن است .خود رهبری هم فرموده اند که هرچه گفته اند
همین است و دیپلمات هم نیستم و هرچه فرموده اند موضع
صریح و روشــن دارد و دقیقا هم معلوم است .اینها خواب
و خیال است که انها بتواند با رهبری کاری انجام دهند.
فضائلی :افرین! ما هم همین را می گوییم.
بهشتی پور :اما در اصولگرایی.
فضائلی :من می گویم جریانی که به همین معنا
طمع دشمن و امیدواری دشمن در جهتی که بتواند با او کار
کند و از ناحیه اش همراهی داشته باشد ،چرا اتفاق افتاد؟
اتفاق افتاده یا نیفتاده؟ یعنی ما داریم تهمت می زنیم؟
بهشــتی پور :نه ،انها از اول انقالب این کار را
می کردند .از 37سال پیش .یک زمانی مهندس بازرگان
بود و یک زمانــی بنی صدر و یک زمانی بــوده که گفته اند
بیاییم با شهید بهشــتی کار کنیم! یک زمانی بین شورای
امنیت ملی امریکا اقای برژینســکی و وزیر خارجه شــان،
دعوا بوده که در خاطراتشــان به صورت مکتوب اســت.
برژینسکی ان موقع می گفت که اساسا اینها همه فناتیکند
و اصال نمی شود با اینها کار کرد .اینها اصال قابل مذاکره
نیستند .نفر مقابل او می گوید که شما اشتباه می کنید و با
همین ادم ها می شود کار کرد .ما دومرتبه باید اقتدار امریکا
را در ایران احیا کنیم .ما نباید جلــوی این حرکت انقالبی
بایســتیم و باید با این حرکت انقالبی همســو شویم .این
حرف ها ثبت و ضبط هم شده است .از اول انقالب از سال
57برای ما نقشه کشیده اند تا همین سال 94و جریان های
مختلف هم همیشه مورد توجهشان بوده است.
فضائلی :من عرضم این است که اگر می پذیریم
امریکایی ها این مطامع را مطابق منافع خودشان دارند باید
چگونه واکنش نشــان دهد؟ باید تقویــت کند یا ناامیدش
کند؟
بهشــتی پور :باید صددرصد به ایــن توجه کند
که عملکرد منافع ایران به نفع مملکت ما هســت یا به نفع
امریکا .هرجــا دید که با عملکردش نان در کاســه امریکا
می گذارد ،بدانید که دارد خطا می کند .هر جا دید که واقعا
برای ســرافرازی و کمک به ملت ایــران حرکت می کند،
محکم بایستد .معیار دارد.
فضائلی :معیارش چیست؟
بهشــتی پور :مثال من یک سخنرانی علیه یک
جریان خاص می کنم ،یک درصد فقط بیمه لوز کشتیرانی
لندن را باال می برم که این میلیون ها دالر صدمه به کشورم
بوده است درحالی که اسمش هم این بوده که علیه او شعار
داده ام .خب ایــن یعنی چه؟ این یعنی اینکــه ما در درون
یک نظام ســلطه بین المللی هســتیم که این نظام سلطه
بین المللی ...معیارش در درجه اول منافع ملی است.
فضائلی :منافع ملی یک کلیت است.
بهشتی پور :مگر منافع ملی را متوجه نمی شوید؟
فضائلــی :منافع ملــی که من تعریــف می کنم
ممکن است با شما فرق داشته باشد!
بهشتی پور :منافعی که منافع اکثریت ملت ایران
را تامیــن می کند و نفع اکثریت ملت در ان حرکت اســت.
شــاخص دیگر هم دیدگاه های رهبری اســت که ایشان
چــه فرموده اند و راجع بــه این موضوع چه خط مشــی ای
داشته اند .منظورم کالن اســت .در جزئیات اصال مایل
نیســتم همه چیز را خرج رهبری کنیم .در کلیات و کالن
کشور و انجاها که تصمیم ســازی می شود .اینکه بشود یا
نشود .شما می خواهید جهت را ببینید و جهت گیری کنید.
به نظرم نظرات مقام معظم رهبری در انجا خیلی می تواند
راهگشا باشد .بعد هم اساس اسالم .اگر کاری اساس دین
را روی هوا می برد ولو اینکه منافع ملی هم تامین شود نباید
باشد .انقالب ما اسالمی بوده و ما برای انقالب اسالمی
در صحنه امدیم.
فضائلی :یکی از معیارها هم ِ
خود دشمن است.
اگر دشمن بگوید که این کار به نفع است...
بهشتی پور :نه ،این الزاما نیست .گاهی وقت ها
فریب اســت .واقعــا خودمان کــه ادم های هوشــمندی
هســتیم .ما باید ببینیم اخر ان قصه به نفــع امریکایی ها
تمام شد یا نه؟
فضائلــی :ممکــن اســت امریکایی هــا از یک
جریانی حمایت کنند که به نفع شان نباشد.
بهشتی پور :الی ماشاءالله این کارها را کرده اند،
قبال.
فضائلی :نمونه ای از یــک جریانی بفرمایید که
مخالف انهاست.
بهشــتی پور :بــه صــورت تاکتیکــی از یــک
جریان مخالــف حمایت می کنند بــرای اینکــه بتوانند از
قبل بــه جریانی که تعییــن کردند ،ضربه بزننــد .اصال ما
خودمان ادم های هوشــمندی هســتیم .مــن می گویم
معیارمان ...اینجا باید تشخیص دهیم که ته این داستان
و برنامه ریزی ها منافــع امریکا را تامین کــرد یا نکرد .اگر
225
سیاست خارجی
226
مثلث | شماره 302
سیاستخارجی
منافعش را تامین کــرد به طور قطع ما باید بــه همه کاری
که کردیم شک کنیم .چون معلوم می شــود که ما فریب
خوردیم .ما نباید منافع امریکا را تامین کنیم .ما باید منافع
خودمــان را تامین کنیم .پس اگــر او تاکتیکی فیلم بازی
کرد و یک جاهایی موضع گرفــت ،این موضع گیری نباید
ما را فریب دهد .اما ما باید ببینیم که عمال کاری و خدمتی
کردیم که پولی را به بانک های امریکا رساندیم ،موقعیت
امریکا را در یک جا تقویت کردیم یا بچه های مســلمان و
انقالبی را تضعیف کردیم که دشمن امریکا بودند ،اینها را
می توانیم روی کاغذ بنویســیم .من می گویم ما باید اینجا
تشــخیص دهیم که ایا در عمل این به نفع امریکا شــد یا
نشد؟ وگرنه حرف اینکه ببینیم امریکا از چه حمایت می کند
و ما عکس ان عمل کنیم ،من می خواهم بگویم -این را به
امام خمینی هم نسبت می دهند که در سال 57فرموده اند-
در عمل نباید به حرف امریکا توجه کنیم بلکه باید به عمل
امریکا توجه کنیم .به منافع امریکا.
فضائلی :منافع امریکا در عمل است.
بهشــتی پور :برخی ساده اندیشــانه به محض
اینکــه رادیو امریــکا راجع بــه جریانــی موضع گیری کرد
می گوینــد که طرف امریکایی اســت .درحالــی که رادیو
امریکا به صورت تاکتیکی ممکن اســت در یک مقطعی
علیه خودش تبلیغ کند و این کار رسانه است.
فضائلی :اگر او تاکتیکی این کار را کرد و طرف
نمی کنند .ولــی من می خواهم بگویــم موضوع اقتصاد و
منافعش مثل یک ایرباس نیســت .مثالش این است که
من یک موضع انقالبی می گیرم و اصــا توجه ندارند که
ممکن است این موضوع یکباره کشتیرانی مرا بخواباند.
فضائلی :ولــی این هم می تواند پــول در جیب
انها بگذارد.
بهشتی پور :بله ،همچنان که عکس ان هست.
می توانید موضع انقالبی و سازشــکارانه هم بگیرید و پول
در جیب انها بریزید .هر دو هست.
مثلث :ما در بحث سیاســت داخل اگر بخواهیم
بحث کنیم در نوع مواجهه اصولگرایان با برجام
در داخل کشور دو صدا شنیدیم؛ یک صدا طیف
حامیان اقای الریجانی و دوستانشــان بودند که
تقریبا همراه بودند .البته گاهی نقد داشتند ولی
قاطبه شان همراه بودند .یک صدا از اصولگرایان
هم که گاهی هــم بلندتر از صدای طــرف مقابل
یعنی طیف دیگر اصولگرایان شنیده می شد که
مخالف برجــام بود .به نظر می رســد این صدای
بلند یک طیف از اصولگرایان این پیام را به جامعه
داد کــه اصولگرایــان اوال همین ها هســتند که
صدایشان بلندتر است .ثانیا این پیام را مخابره
کرد که اصولگرایان مخالف برجام هستند .انگار
طیفی که صدای بلندتری داشته یک استراتژی
هم سکوت بکند؟ مردم حق دارند...
بهشتی پور :چرا؟ مردم حق دارند هرکاری دلشان
خواست بکنند .اما من باید بگویم ما در قضاوت به عنوان
یک تحلیلگر باید این فرمول را بدانیم که رسانه ها ممکن
است به صورت تاکتیکی موضع های مختلف در راستای
اهدافی که دارند ،بگیرند .اما انچه دیگر نمی شود کسی را
فریب داد در عمل است.
فضائلی :اگر بحث منافع مالی باشــد با این نگاه
یک عده ای هم می گویند با قرارداد نفتی و هواپیما و خودرو
اینها دارند پولی در جیب غربی ها می گذارند.
بهشتی پور :منظور از منافع اینکه چه می دهیم
چه می گیریم؟ منافع داریم تا منافع .ما می دانیم که ناوگان
هواپیمایی ما به هواپیما نیاز دارد .ما می دانیم که سال ها
تالش کردیم که هواپیمایی را بسازیم .فقط حداکثرش این
است که عده ای می گویند این در اولویت ما نیست .وگرنه
اقای منطقی هم که خودش سال ها راجع به این پروژه هوا
و فضا کار می کنــد تا بتواند موتور هواپیما را بومی ســازی
کند ،این کارها را با بســتن قرارداد با یک ایرباس متوقف
داشته برای اینکه تولید قطب مخالف مقابل دولت
مستقر بکند .درواقع تالش می کرد که خودش را
تبدیل به قطب مقابل کند و برای این قطب مقابل
شــدن ،بهترین وســیله برجام بوده است .حاال
که جمع بندی می کنم حرفم این می شود که یک
طیف برای اینکه تولید قطب مخالف کند از برجام
اســتفاده می کند و به جامعه این پیــام را منتقل
می کند اصولگرایان مخالــف برجام اند .یک) ایا
االن جامعه فکر می کند کــه اصولگرایان مخالف
برجام بودند؟ دو) ایا این اســتراتژی کار درستی
بود که ما به جامعه بگوییم مــا مخالف برجامیم؟
سه) این مخالف برجام بودن و این قطب سازی به
ضرر جریان اصولگرایی تمام شد یا خیر؟
فضائلــی :اوال اینکــه ان دو جریانی که اشــاره
کردیــد ،جریانی کــه مخالف برجــام بــود و صدایش هم
بلندتر بود و جریان اصولگرایی که اســم بردید مثل اقای
الریجانــی ،من رای هیچ کــدام از ایــن دو را رای صوابی
نمی بینیم .یعنــی معتقدم هر کدام نســبت به موضعی که
رهبری نظام داشتند ،فاصله داشتند .شخصا منطقی ترین
نظر و نگاه را نگاه رهبری می دانــم .یعنی نگاه جامعی که
به شدت نســبت به منافع کشور و نســبت به دستاوردهای
کشور در حوزه هســته ای که محصول زحمات بسیار زیاد
دانشــمندان بــوده و در حوزه های دانــش دیگرمان تاثیر
داشــته اســت .یعنی اگر ما تعصب نمی ورزیدیم نســبت
به نگه داشــتن دســتاوردمان در موضوع هســته ای ،در
موضوعات دیگر هم دانشــمندان رغبت شــان را از دست
می دادند .این تعصب یــک تعصب کامال مثبــت و قابل
دفاع و عالمانه ای است که اجازه ندهیم دستاوردهایمان
به راحتی از دستمان خارج شود .ضمن اینکه برای دولت
فرصت فراهم کردند که مذاکره کنند و از تیم مذاکره کننده
بارها و بارها حمایت کردند .صفاتــی به کار بردند که کمتر
در مورد دیگــران شــنیدیم .یعنی یک نگاهــی که کامال
مشخص است اقا این تیم را افراد عالقه مند به منافع کشور
می دانند .البتــه تمام تالش شــان را کردند اما توانشــان
را محــدود می دانســتند و در همین حد می توانســتند .از
ناحیه انها حداکثر تالش بود ولی نســبت به ان چیزی که
باید باشد ممکن بود که فاصله داشــته باشد .ولی باالخره
واقعیت صحنه ایــن بود که ایــن دولت اســت و این تیم
مذاکره کننده اش و این شــرایط کشــور و رهبری هم بستر
را فراهم کردند که این کار انجام شود .بنابراین من این را
بهترین و عادالنه ترین و منصفانه ترین نوع نگاه می دانم.
طیف های مختلف اینجــا هر کــدام فاصله هایی کمتر یا
بیشتر داشتند .جریانی که شما نام بردید و اشاره کردید که
صدای بلندتری داشــتند قطعا ان صدا را صدای درست و
منطقی نمی دانستم .یعنی ان کسانی که تمام قد با برجام
مخالفت می کردند و بعضا تعابیری را درمورد اقای ظریف و
تیم مذاکره کننده داشتند؛ ضمن اینکه اهانت و غیرمنصفانه
بود ،طبیعتا با نگاه رهبری هم تطبیق نداشت ،به رغم اینکه
ادعا می کردند ما در مســیر رهبری قــدم برمی داریم .این
دو قطبی که شما گفتید متاســفانه ایجاد شد و این صدا در
جریان اصولگرایی غلبه پیدا کرد ،یعنی مردم چنین تصور
و نگاهی پیدا کردند که همه اصولگرایان با این گفت وگوها
و جریان مخالف هستند .بله ،من این را قبول دارم که این
برداشت در افکار عمومی صورت گرفت و رفتاری که این
دوستان ما داشتند -البته نیت خوانی نمی کنم که اینها دنبال
این بودند یا دنبال ان نبودند -تنها رفتار دوستان خودمان را
نقد می کنم ،رفتار درستی نبود و برای جریان اصولگرایی
هزینه ایجاد کرد .یک بخشی از واکنش هایی که مردم در
انتخابات به خصوص در شهر تهران نشان دادند ،به نظرم
تحت تاثیر این رفتارها بوده و جریان دیگری هم که به اقای
الریجانی برمی گردد یک جاهایی قابل نقد است .یعنی از
یک جایی اقای الریجانی با دولت یک هماهنگی باالیی
پیدا کرد .با محاسبات سیاسی که یک مقدار معنادارتر هم
شد .یعنی اقای الریجانی هم اگر می خواست مواضعش
را منطبق با نگاه رهبری تنظیم کند ،به نظرم می توانســت
هم در مجلس و هم در شورای عالی امنیت ملی بهتر عمل
کند .به هر حال اینها گذشته بنابراین می خواهم بگویم اگر
رفتار دوســتانی که خیلی پررنگ مقابل برجام صف ارایی
کردند را نقد می کنــم ،رفتاری که اقــای الریجانی انجام
داد را هم تائید نمی کنم .معتقدم هر کدام از اینها با موضع
رهبری فاصله داشــت .ان طرف ماجرا هــم دولت بود که
نقدهای زیادی به او وارد اســت .دربــاره عملکرد دولت و
تیم مذاکره کننده به شدت معتقد به این هستم که اگر تیم
مذاکره کننده این قدر نســبت به مذاکرات عطش نشــان
نمی داد ،حتما می توانســتیم امتیازات بیشتری بگیریم.
اینکه امریکایی ها در دولت گذشته برای مذاکرات اقدام
کردند ،بخش زیادی ناشــی از نیاز انها به این مســاله بود
و ما به نیاز انها بی توجــه بودیم و خودمان را خیلی تشــنه
این مذاکرات نشــان دادیم و انها هم سعی کردند حداکثر
مثلث | شماره 302
اســتفاده را از این موضــوع بکنند که در غیــر این صورت
می توانستیم شــرایط بهتری در مذاکرات داشته باشیم و
متاسفانه فرصت ها را از دست دادیم.
مثلــث :در همین زمینه در بخــش اصالح طلبان
دیده شــد که گاهی وقت ها اصالح طلبان حاضر
نیســتند حمایت صددرصدی بکننــد .در همان
ســخنرانی اقای روحانــی که بیشــتر این جمله
دیده شد که گفت «بیسوادان امده اند و ما را نقد
می کنند» .قبل از ان بــه مدافعانش می گوید که
شما کجا هستید که حرف نمی زنید و اینها امده اند
و دارنــد نقد می کننــد .ما در مجلــس نمایندگان
اصالح طلب را ندیدیم که بخواهند نطق یا حمایت
انچنانی از اقای ظریف کنند .اما از ان طرف اقای
کوچک زاده را می بینیم که خیلی تند نطق می کند.
چرا اصالح طلبان حاضر نشــدند صددرصدی از
اقای هاشمی و روحانی و تیم شان حمایت کنند؟
بهشــتی پور :اوال که باید این ســوال را از خود
اصالح طلبان بپرســید .من چه می دانــم که تحلیل های
درونی شــان چه بوده؟ من واقعــا با انها ارتباط و تماســی
نــدارم .ولی به عنــوان یــک تحلیلگر سیاســی می توانم
این طور بگویم که واقعا اصالح طلبان در این زمینه موضع
واحدی ندارند .برخی موضوع هســته ای را یک موضوع
ملی می دیدنــد و مقاله هم می نوشــتند و مســائلش را در
چارچوب کالن کشور می دانستند و درخصوص این مساله
دفاع می کردند ولی برخی هم اصــا این را در هزینه و جز
اینکه زیان کشور بدانند ،چیز دیگری ارزیابی نمی کردند.
بعضی هــم بینابین بودند .اینها را براســاس مقاالتشــان
می گویم ،مقاالتــی که چاپ و منتشــر کردنــد .بنابراین
واقعیت این است که انتظار اقای روحانی از اصالح طلبان
نبود ،بلکــه از کل جامعه بود .نگاه اقــای روحانی این بود
که این موضوع ،یک موضوع ملی اســت و ان کسانی که
قائل به این هستند که انرژی هسته ای حق مسلم ماست
و باید محکم در برابر امریکا بایســتیم اما به شــیوه ای که
اقای روحانی می گوید چــرا کاری نمی کننــد .یعنی ما در
عین حال که ســانتریفیوژمان باید بچرخد ،چرخ اقتصاد
کشــورمان هم باید بچرخد ،اینها که این را قبول داشتند،
انتظار داشــت با هر گرایشــی دارند حاال بیایند و حمایت
کنند .واقعیت این اســت که ما فضای نقد را در کشورمان
هنوز فراهم نکرده ایم .این همه حضرت ایت الله خامنه ای
در مورد کرســی ازاداندیشــی فرمودند که در دانشگاه ها
صحبت کنید ،ولی ِ
خود بنده را در دانشگاه دعوت می کنند
و فحش و فضاحت می دهند بــرای اینکه از برجام حمایت
می کنم! چون اساســا در تحمــل ان دانشــگاهی که مرا
دعوت کرده بود ،نبود .در یک محیط دانشگاهی بنشینید
و نقد کنید .در ان طرف هم در دانشــگاه دیگری ،کسانی
برجام را نقد می کردند اما اجازه نمی دادند که حرف بزنند.
درحالی که مــا بایــد در مکان های علمــی بتوانیم راحت
صحبت کنیــم و ابعاد موضــوع را به دور از احساســات و
فقط بر اســاس منافع مان تشــریح و تبیین کنیم .بنابراین
واقعیت این اســت که هنوز این فضای نقد و گفت وگوی
سالم را بین خودمان ایجاد نکردیم .نه راجع به برجام بلکه
درمورد چیزهای دیگر هم همین طور اســت .این صفر و
صد دیدن برای ما خیلی مشکل ساز می شود .ما باید واقعا
ببینیــم در موضوعات چگونه می توانیم یــک نقد عالمانه
درمورد مســیرهایی که در کشــور مطرح می شود ،داشته
باشــیم .االن یکی از موضوعات مهم خزر است یا موانع
اجرایی برجام یا راجع بــه موضوعات رابطه با عربســتان
سعودی یا مساله سوریه .باید فرصت الزم به وجود بیاید تا
اینجور موضوعات را در محیط های علمی ،دانشگاهی و
پژوهشی نقد کنیم و بخشی از ان را رسانه ای کنیم یا بخشی
را رسانه ای نکنیم .اما هنوز چنین فضایی در کشور ما وجود
ندارد .یا صد درصد حمایت می کنیم یا صد درصد مخالفت
می کنیم .کمتــر پیش می اید که منصف باشــیم .یکی از
مسائلی که همیشه عالقه مند بودم به اقای فضائلی اینکه
همیشه سعی می کنند در درون موضع گیری ،موضع گیری
منصفانه باشــد و انصاف را در نقد بگذارد .این خیلی مهم
اســت تا اینکه در نظر نگیریم چه کارهایی انجام می شود
و اصال برای چه هست .فقط هم درمورد برجام نمی گویم
و کال این خیلی مهم است که ما منصفانه نقد کنیم ،حاال
بیطرفانه که هیچ!
مثلث :اقــای فضائلی! گویا برجــام یک عنصر و
مولفه تاثیرگذار در ارایش سیاســی شده است.
یعنی می توانم الاقل بگویم که ارایش سیاســی
اصولگرایان را کامــا به هــم زد .االن به صورت
شکلی ارایش سیاســی ما چگونه شــده است؟
می توانیــم بگوییــم دو قطبــی دالور و دلواپس
داریم؟ یا در یک سطح کالن تر بگوییم حاال از این
به بعد موافقین دولت و مخالفین دولت داریم؟
فضائلی :هیچ کدام .می شود این کار را کرد ولی
فکر می کنم بحث یک مقدار ریشه ای تر از این هست و ما
هم نباید سطح بحث را اینقدر پایین بیاوریم .اینکه ارایش
سیاســی به هم خورده فقط در جریــان اصولگرایی به هم
نخورده .اینکه شما امروز می بینید سه جریان در انتخابات
با هم ائتالف می کنند؛ یعنی اصالح طلبان ،دولت و یک
بخشی از اصولگرایانی که در مجلس باالخره انها اصولگرا
شناخته می شوند .حاال اینکه از کجا شروع کردند و امروز
شرایطشان چه هست ،در دســته بندی های سیاسی جزو
جریان اصولگرایی محسوب می شدند .اینها کنار همدیگر
در یک لیست قرار می گیرند .در لیست خبرگان سه تا وزیر
اطالعات قــرار می گیرند که حداقل دو نفرشــان از طرف
جریان اصالح طلب مورد شدیدترین حمالت بودند .متهم
به قتل هــای زنجیره ای و مفاســد بودند .اینها در لیســت
خبرگان می ایند و جریان اصالحات از این لیست حمایت
می کند! اینکه شما در لیست جریان اصالحات ادم هایی را
می بینید که مثال در خارج از این لیست کارد و پنیرند! مثال
کواکبیان و کاظم جاللی در شــاهرود و سمنان حتی پنج
دقیقه هم نمی توانستند کنار هم بنشینند .در انتخابات های
قبلی چه مواضعی نســبت به هم داشــتند اما اینجا در کنار
همدیگر در یک لیســت قرار می گیرند .این را شما چگونه
می تواند تفسیر کنید؟
بهشــتی پور :اگــر شــورای نگهبان انهــا را رد
صالحیت نمی کرد اینها کنار هم نمی نشستند .به خصوص
در لیست خبرگان اگر حســن خمینی ،بجنوردی ،امجد و
غرویان بودند دیگر اینها را در لیست نمی گذاشتند .خیلی
راحت و روشن معلوم بود که کی در مقابل کی هست.
فضائلــی :اینکه واقعــا اگر این اتفــاق می افتد
لیست چیزی دیگری بود ،بحث دیگری است .اما اتفاقی
که افتاده ،چطور؟ پس معنای حرف شما این است که به
صورت ذهنی اگر یک ادم سلطنت طلب هم تائید می شد،
در لیست می گذاشتند؟
بهشتی پور :کلیتش را که شورای نگهبان تائید
کرده .یک جریان سیاسی است که می خواهد انتخاب کند
و انتخابــات خودش را می گوید .من کاره ای نیســتم و در
درونشان هم نیستم .اما می گویم او در این بازی سیاسی
قدرت انتخابش محدود شده و امده دو نفر که بهتر بوده را
گذاشته است.
فضائلی :مگر مجبور بوده که 16نفر بگذارد؟
بهشتی پور :بله ،دیگر.
فضائلی :مگر صدای ملت 20اسم نداد؟
بهشتی پور :انها صدای ملت اند.
فضائلی :اینها چه هستند؟
بهشــتی پور :مــن چــه می دانــم! صــدای
اصالح طلب ها.
فضائلی :جریان اصالح طلبی که حاضر اســت
کسانی را که تا دیروز بدترین ناسزاها را می گفتند در لیست
بگذارد...
بهشــتی پور :مگــر اقــای هاشــمی را دفــع
نمی کردند؟
فضائلی :ان هم حاال در راس اش.
بهشتی پور :اینها کارهای سیاسی است .این را
شورای نگهبان تائید کرده است.
فضائلــی :ببینیــد پس چــرا نیامدند از لیســت
اصولگراها بگذارند؟ چرا پایداری را نگذاشتند؟
بهشتی پور :چون اصال با پایداری زاویه دارند.
نگاهشان زاویه دارد.
فضائلی :من همین را می خواهم بگویم.
بهشتی پور :اما شــما ببینید از لیست روحانیت
مبارز و مجمع مدرسین در لیست خود دارند .هشت لیست
به صورت مشترک دارند.
فضائلــی :مــن روی ان هشــت نفر کــه بحثی
ندارم .روی کسانی که مشترک نیســتند ،بحث دارم .این
جریان اصالحاتی که یک روز مردم را علیه اقای فالحیان
می شــورانید یا علیه اقای دری نجف ابادی ،امروز دعوت
می کند کــه بیایید و بــه اینهــا رای دهید .باالخــره مردم
نباید...
بهشتی پور :یعنی این به نظر شما مثبت نیست
که االن فهمیده اشتباه کرده؟
فضائلی :ایا گفتند که ما اشتباه کردیم؟
بهشتی پور :من نمی دانم .من حدس می زنم که
اینها در عملشان فهمیدند.
فضائلی :یعنی همین ادم هایی که به قول شــما
بازی سیاســی انجام می دهند اگر فــردا دومرتبه یک ذره
عوض شود ،بد و بیراهه می گویند.
بهشتی پور :شما مطمئن باشید اگر فردا دومرتبه
امدند و همــان بازی های مجلس ششــم را تکرار کردند و
همان بازی هایی که اقای هاشمی را روسیاه کردند ،تکرار
کردند ،دومرتبــه یک تودهنــی محکمــی از طرف ملت
می خورند و من مطمئنم.
فضائلی :عرضم این است که االن یک صحنه
بلبشویی اســت .یعنی ما در یک شــرایطی هستیم که به
نظرم ارایش سیاســی حتما نیازمند یک نوطراحی اســت
و با جریــان اصولگرا و اصالح طلب و اینهــا فکر می کنم
خیلی دیگــر نمی توانیم صحنه را درســت تحلیل کنیم.
اینکه مبنا چیست را فکر می کنم ،مبنا مکتب امام است.
اگــر بخواهیم مبنای درســتی را برای دســته بندی های
سیاســی تعریف کنیــم ،مهمتریــن مبنــا ،اصولی ترین
و مســتحکم ترین چیــزی کــه می تــوان مطــرح کــرد
اینکه مکتــب امام را به عنــوان مبنای دســته بندی های
امروز کشــور قرار دهیــم .یک جریان یــا بخش هایی از
طیف های مختلف سیاســی که بخشــی از اصولگرایان
و اصالح طلبــان و دولــت را دربــر می گیرد ،نســبت به
مکتب خط امــام یک برداشــتی دارند و امــروز به نوعی
رفتار می کننــد و جریانات دیگر هم نگاهشــان به مکتب
و خط امام طــور دیگری اســت .باز نمی خواهــم بگویم
جریان اصولگرایی بــه معنای جریان سیاســی که امروز
مطرح است ،االن دارند کامال منطبق بر مکتب امام عمل
می کنند .معیار و شــاخص مکتب امام امروز در جامعه ما
ســلوک و رفتار رهبری است .کامال مشــخص است که
ایشــان چارچوب های ان مکتب را براســاس محکمات
خط امام ترســیم کردند و بارها و بارها تبیین کردند و االن
به نظرم مشــکل روی استکبارســتیزی و توجــه به مردم
مســتضعف جامعه و ارزش های دینی و انقالبی اســت.
االن فاصله ها و دسته بندی ها روی این چیزهاست.
سیاست خارجی
سیاستخارجی
227
سیاستخارجی
گ
ف
ت
و
گ
و
کار روحانی بعد از برجام سخت تر شد
سیاست خارجی
228
مثلث | شماره 302
گفت وگوی مثلث با محمدسعید احدیان
اقای احدیان! یکی از مهمترین اتفاقات سال 94
برجام است .در مورد بخش فنی ان بسیار بحث
شده اســت .ما می خواهیم از یک منظر دیگر به
ایــن ماجرا بپردازیم .ســوال اولم اســت که چرا
امریکایی ها خواستند که برجام اجرایی شود؟ انها
حتی موقعی که 5+1هم تشکیل نشده بود ،جلوی
این قضیه را گرفتند .چه اتفاقات و تحوالتی رخ
دادند که انها موافق توافق هسته ای شدند؟
جواب این سوال ساده نیست و تحلیل پیچیده ای
دارد .به نظر من شروع ماجرا یک بحث است و فرایند ماجرا
یک بحث دیگر .شاید د ر ابتدا امریکایی ها با یک نیت شروع
کرده باشند ولی در ادامه مسیر به نظرم فرایندش به گونه ای
تغییر کرد که نتوانستند جلوی ان مسیر را بگیرند .ما به جایی
رسیده بودیم که توانســته بودیم از پیچ و خم های زیادی
بگذریم و یک مولفه های قدرتی را در خودمان تقویت کرده
بودیم که انها را به این سمت پیش می برد که باالخره باید با
ی برسند
ایران به یک تفاهمی برسند .اما اینکه به چه تفاهم
را توضیح خواهم داد .ما از حیث صنعت هسته ای پیشرفت
کرده و توانسته بودیم از همه ان نقطه های حساس ماجرا
بگذریــم .به عنوان مثال غنی ســازی 20درصــد و تبدیل
میله های سوختی برای استفاده های پزشکی از هسته ای
اگر اتفاق نیفتاده بود ما نمی توانســتیم به نتیجه برســیم.
چون ما به فناوری هسته ای نیازمند می شدیم و در عمل انها
می توانستند به ما فشار بیاورند .ما از همه این پیچ ها گذشته
بودیم یعنی مساله هســته ای ما به یک پیشرفت غیر قابل
بازگشت رسیده بود .از حیث قدرت نظامی ،جنگ 33روزه
تجربه کرده بودنــد و اقدامات بعدی ثابت کــرده بود که از
حیث نظامی نمی توانند با ایران مقابله کنند .ماجرا جزئیات
زیاد دارد .در ماجرای ترور دانشمندان هسته ای ما قدرت و
نفوذ ایران را دیده بودند .ما یک ضرب شســت محکمی به
انها نشان دادیم که از گفتن ان در مصاحبه علنی معذورم.
دیده بودند که ضریب نفوذ ایران برای توان ناامن سازی اش
بیشتر از تصوری است که انها دارند .از حیث اقتصادی هم
دچار چالش جدی شده بودیم ولی اینگونه نبود که به تعبیر
خودشان ما فلج شده باشیم .کشور داشت مسیر خودش را
طی می کرد .از حیث سیاســت های داخلی هم فتنه 88به
نتیجه نرســیده و براندازی نظام منتفی شده بود .انتخابات
92با یک شــور باالیی اتفاق افتاد و خیلی از کســانی که
تا چند وقــت پیش به عنوان معارض نظــام درحال فعالیت
بودند ،عمال در ســازوکارهای همین نظام امدند مطالبات
خودشــان را با رای دادن به اقای روحانــی پیگیری کنند.
یعنی ســاختار دموکراتیک ایران را عمــا پذیرفتند .اینها
همه باعث اقتدار ایران اســت .در اصطالح علوم سیاسی
قدرت مشروع می گوییم که باعث اقتدار ایران چه در داخل
و چه در نظام بین الملل شــد .یعنی مجبور شدند بپذیرند.
البته باید بگویم که قدرت منطقه ای ایران هم باعث تقویت
این وضع شد .به عنوان مثال عدم شکست بشاراسد به این
ماجرا خیلی کمک کرد .کل ایــن معادله امریکا را به اینجا
رساند که باالخره باید با ایران به تفاهم برسد وگرنه نمی تواند
جلوی ایران را بگیرد .انها برای حل بعضی از مشکالتشان
به ایران نیاز داشتند .اتفاقی که در برجام افتاد در شروع این
بود که ســیگنال هایی که دولت از خودش بروز داد انها را
امیدوار کرد .از جمله رای دادن مردم به اقای روحانی انها
را امیدوار کرد بتوانند به تفاهمی برسند که به نفع خودشان
باشد .یعنی مذاکرات را به امید اینکه این فرایند برد-باخت
را به نفع خودشان شروع کنند ،اغاز کردند .این تحلیل من
اســت .امدند و گفتند که ما با ایرانی که بعــد از انتخابات
92هست ،شــروع کردیم .یک تحلیل اشتباه هم از جمله
«نرمش قهرمانانه» رهبری کردند و برداشت شان به اشتباه
عقب نشــینی بود .درحالی که اینطوری نبــود .در تحلیل
محتوا اشــتباه کردند .فکر کردند ایران اماده عقب نشینی
است .شروع به مذاکره کردند و در این فرایند عقیده داشتند
با فشاری که وارد می کنند بتوانند خواسته های خودشان را
محقق کنند .ظاهری در صنعت هســته ای هم به ما بدهند
که ما هم برای ابروداری بتوانیم ان را حفظ کنیم .انها هم
خواسته خود را عملی کنند و به یک جمع بندی خوب برسند.
شــاهد این ادعا هم این اســت که اینها اگر می خواستند
به یک تفاهم خوب و منطقی برســند به نفعشان بود که در
وین 1که یک سال بعد از ژنو بود به جمع بندی برسند .چون
هنــوز جمهوریخواهان کنگره را در دســت نگرفته بودند و
تمام نظرسنجی ها هم حاکی از این بود که انها انتخابات را
خواهند برد .اصال منطق حکم می کرد که اگر می خواهند با
ایران به تفاهم برسند وقتی کنگره در دست دموکرات هاست
کار را جمع کنند .اما دیدیم که مذاکرات را فنی اغاز کردند
و در جاهایــی در موضوعــات مختلــف تقریبا مســائل را
حل کردند اما ناگهان از مســقط که چند هفته قبل از وین
بود ،معادله عوض شد .مواضع شــان را عوض کردند .در
مذاکرات وین ،عربستان را خواستند و با هم مذاکره کردند.
در هواپیما اقای جان کری با اقای سعودالفیصل صحبت
4
رئیس جمهور چه کرده است؟ ایا این سرمایه که
از سال 92تا یک مقطعی معلق بود حاال که توافق
اجرایی شده به صورت ثابت و قطعی در سبد اقای
روحانی قــرار گرفته یا از حاال به بعــد باید منتظر
ریزش باشیم؟
به نظر می رسد که این سرمایه اجتماعی که ایجاد
شــده در فراینــد میان مدت از بیــن می رود .این ســرمایه
اجتماعی به چند دلیل نتوانست به حداکثر خودش برسد؛
یک دلیل رفتار امریکایی ها بود که دوباره بی اعتمادی ها را
برگرداند .یک دلیل هم به رهبری و ادبیاتی که ایشان ایجاد
کردند برمی گردد .اینکه اجازه ندادند در کشــور خوشبینی
بی مورد ایجاد شود .این مدل مبتنی بر احکام مالک اشتر
بود که اگر صلح با دشمنت هســت ،بپذیر اما مراقب باش
که از پشت به تو خنجر نزند .مراقب باش چون ممکن است
بازی باشد .ایشان توانســتند این فضا را ایجاد کنند و حاال
جامعه دارد در این عدم اطمینان نسبت به اینده برجام سیر
می کند .مشکل اصلی دولت اقای روحانی و به طور طبیعی
جریان اصالحات همین است .خودشان را با برجام پیوند
زدند .البته این را هم بگویم که جریان اصالحات تا قبل از
انتخابات تالش کرد که خودش را از برجام دور نگه دارد و
حمایت مدنی جدی از برجام نکرد .مساله این است که اگر
برجام بخواهد خودش را در اقتصاد نشان دهد نیاز به یک
فعالیت جدی اجرایی دارد تا این فعالیت های جدی بتواند
از ظرفیت هایی که برجام بعد از تحریم ها ایجاد کرده ،یک
اقتصاد جدی و پویای خوب ایجاد کند .به نظر نمی رسد با
این دولت سنگین و خسته از حیث اجرایی ،بتواند به نتیجه
خوبی برسد .بنابراین به نظرم دولت این سرمایه اجتماعی
را نخواهد داشــت .چالش دولت تازه از این به بعد شــروع
می شود .مشــکلی که خواهد داشــت اینکه چگونه سطح
توقع باالیی که خودش ایجاد کرده را پاســخ دهد .ان هم
با قیمت نفت پایین که باالخره در بهترین حالت نمی تواند
برایشان گشایش مالی داشته باشد .به نظر می رسد که اقای
روحانی مشکل اساسی با حفظ ســرمایه اجتماعی خواهد
داشت و به ســختی بتواند ان را حفظ کند مگر اینکه سراغ
همان حرف های قدیمی و چالش های حرف های سیاسی
و بحران های خودساخته برود تا بتوانند افکار عمومی را از
مسائل معیشتی دور کنند.
یعنی می خواهید بگویید ممکن است این ریزش
ســرمایه اجتماعی حتــی منجر به یــک دوره ای
شدن اقای روحانی شود؟
به نظر مــن این احتمــال خیلی باالســت .اقای
روحانــی کال 50درصد از ســرمایه اجتماعی را توانســت
برای خودش کســب کند .یعنی در اوج محبوبیت خودش
که روسای جمهور در شروع کارشان خواهند داشت ،یک
ســرمایه 50درصدی بوده که خیلی شــکننده اســت .ان
50درصد االن به دلیل برجام باال رفته است اما چسبندگی
کمی دارد .چســبندگی که مبتنی بر موج های اتفاق افتاده
مثلث | شماره 302
کرد و قرار شد قیمت نفت را پایین بیاورند و کال زیر میز زدند،
یعنی مذاکره را به هم زدند .این شاهد ادعای من است که
اینها دنبال توافقی شبیه اینکه االن داریم ،نبودند .درواقع
دنبال توافق برد -باخت بودند منتها فشار اوردند به این امید
که بعد از مذاکرات ایران مجبور به پذیرش خواهد شد.فکر
می کردند زمینه پذیرش را دارد .به نظر من دو اتفاق بعد از
ان افتاد؛ اتفاق اول این بود که اروپایی ها فهمیده بودند که
ایران اماده داشتن یک صنعت هسته ای صلح امیز است.
پیش از این ،فکر می کردند که ایران دنبال بمب اتم است.
ظاهر رفتار هسته ای ما این را به انها نشان می داد .چون ما
18هزار ســانتریفیوژ تولید کرده بودیــم درحالی که به درد
صنعت هســته ای نمی خورند و جز بــرای تولید بمب مفید
نیستند .اینها را تولید کرده بودیم که در اینده امتیاز بگیریم
ولی در واقعیت کســی کــه از بیرون نــگاه می کند ،چنین
تصوری دارد .منطقی بــرای نیروگاه اراک و اب ســنگین
پیدا نمی کردند .حجم تولید اورانیوم به درد نیروگاه هایمان
نمی خورد و هنوز استانداردســازی نشــده بــود .پس چرا
اینها را تولید می کنیم ؟ عدم دیپلماســی قوی در دوره های
قبل باعث شــده بود که اروپاییان فکر کننــد ما دنبال بمب
هسته ای هســتیم .در طول فرایند مذاکرات دریافتند که
ایران اماده پذیرش یک صنعت هسته ای صلح امیز است
و حاضر اســت هر گونه اطمینانی را برای نرفتن به ســمت
فعالیت های نظامی ارائه کند .اروپایی ها مسیرشان را کم کم
از امریکایی ها جدا کردند .اتفاق دوم بعد از وین ،یمن بود.
ماجرای یمن اتفاق مهمی بود کــه به فاصله چند هفته بعد
از شکست مذاکرات وین رخ داد .ما توانستیم یک دست
قدرت جدی تری در یک منطقه مهم و سوق الجیشی پیدا
کنیم .جمع بندی امریکایی ها این شد که دیگر نمی شود با
ایرانی که اینقدر قدرت منطقه ای اش مستحکم شده ،کنار
امد و مقابله کرد مخصوصا که متحدانشــان دچار سوال و
ابهام بودند و شروع به فشــار اوردن کردند .همزمان خطر
داعش دیده می شد و اروپایی ها می دانستند که جز با کمک
ایران نمی توانند از مساله داعش خودشان را نجات دهند.
شاهد مهم این ادعای من درمورد داعش به سند راهبردی
مصوب پارلمان اتحادیه اروپا برمی گردد .ان سند صراحتا
تصویب می کند ما باید در مقاطــع مختلف با ایران مذاکره
کنیم .این زمانی است که امریکایی ها می گویند ما نباید وارد
معامالت منطقه ای با ایران شویم .در همان زمان صراحتا
می نویسند که باید مسیر مستقلی از کشورهای هم پیمانمان
پیش برویم؛ منظورشــان امریکاســت .می خواستند یک
بازی باخته را تبدیــل به برد کنند .این از ان جنس اســت.
شــاهد اصلی معادله ام همین است که عرض کردم؛ اینها
اگر دنبال این بودند چــرا در وین ایــن کار را نکردند تا اثار
اقتصادی برجــام بتواند در انتخابات 94خودش را نشــان
دهد؟ چرا به تاخیر انداختند و چرا اینقدر طوالنی شد؟ هنوز
کنگره و جمهوریخواهان سر کار نیامده بودند .می توانستند
به راحتی طراحی کننــد و به میوه و نتیجه اش هم ســریع
برســند .چرا اینقدر تاخیر افتــاد و در نهایــت در این تاخیر
فرصت بهره برداری فراهم نشــد؟ یا به عنــوان مثال دیگر
در همین معادالت بعد از تصویب برجام ،مصوبه مربوط به
ویزا و روادید که خود دموکرات ها هم تائیدش کردند ،اقای
اوباما هم امض ا کرد ،چرا انجام شد؟ چرا پاسخ منفی به افکار
عمومی داخل ایران دادند؟ نظرســنجی اخیر که به تازگی
منتشر شده نشان می دهد که بی اعتمادی ایران به امریکا
نسبت به گذشته تغییری نکرده است .چرا نکرده؟ چون انها
ســیگنال های خیلی منفی از خودشان ارائه کردند .پس با
اینکه هدفگذاری این بوده ،موافق نیستم اما اینکه از این
مساله تالش می کنند استفاده کنند ،موافقم.
وقتی در مــورد برجــام بحث می کنیم و ســطح
گفت وگــو را بــه جامعــه می اوریــم ســوال این
می شــود که این برجام با سرمایه اجتماعی اقای
محمدســعید احدیــان کــه مدیرمســئول
روزنامه خراسان است اگرچه نقدهایی به برخی
از بندهــای برجام دارد اما در زمره کســانی بوده
که از مذاکــرات هســته ای دفاع کرده اســت.
او بر این باور اســت که ممکن اســت ســرمایه
اجتماعی حســن روحانی کاهش یافته و بر اثر
این کاهش حتی ما با پدیده یک دوره ای شــدن
رئیس جمهور هم مواجه شویم .او معتقد است
سرمایه اجتماعی روحانی پس از برجام افزایش
یافته اما چسبندگی این سرمایه اندک است.
است .حفظ این سرمایه خیلی سخت است و با این شرایط
پیش بینی من از انچــه از عملکرد دوســاله دولت روحانی
می بینم این است که نخواهد توانست پتانسیل را به عرصه
اقتصاد و معیشت ملموس مردم سوق دهد .در نتیجه این
سرمایه اجتماعی را خیلی سریع از دست می دهد .اگر طرف
مقابل بتواند یک سیاست ورزی هوشمندانه را طراحی و اجرا
کند ،به نظرم اقای روحانی پس از برجام شرایطش سخت تر
خواهد بود تا قبل از تصویب برجام.
اقای احدیــان! برجــام در بعد سیاســت داخلی
تاثیراتی مهم روی اصولگرایان داشت .در واقع
می توان گفت در ایــن جناح دو طیــف جداگانه
پدید اورد .برخی از جمله اقای الریجانی و یارانش
طرفدار برجام شــدند و برخی دیگر مخالف ان.
سوالم این است که این برجام در نهایت با ارایش
سیاســی اصولگرایان چه خواهد کرد؟ ایا ممکن
است به حالت قبل از برجام بازگردیم؟
طیف ســومی هم در جریان اصولگرایان هستند.
طیف اول اصولگرایــی در این ماجرای برجام مشــخص
اســت که منتقدین برجام هســتند کــه فعال و بــا ادبیات
کارشناســی اقدام کردند و با تمام قدرتشان هم وارد شدند
و توانســتند تاثیر زیادی هم بــه صورت مثبــت در فرایند
چانه زنی پیدا کننــد .البته در جاهایی هم بــه نتیجه برجام
لطمه زدنــد .طیف دوم ،گروهی اســت که هــم به برجام
اعتقاد داشتند و هم تمایالتی به دیدگاه های دولت داشتند.
طیف سومی هم هستند که حامی برجام اند ولی نه به مدلی
که اقای الریجانی پیــش رفت .در نگاه کالن بر حســب
دید مصلحت گرایانه برداشت شــان این بــوده که رهبری
نگاهشان مثبت اســت و االن هم برداشت شان از بیانات
حضرت اقا و نامه و غیره این بوده که برداشت شان درست
بوده است .این طیف اصولگرایی از برجام حمایت می کند
اما حمایتــش از حیث نگاه کالن اســت و همین زاویه ان
را پذیرفته اســت .طیف اول که منتقد برجام است ،چون
برجام را یک نتیجه فاجعه بار برای کشور می داند ،به تمام
مسببان برجام نگاه منفی دارد؛ چه اصالح طلب باشند ،چه
دولت باشــند ،چه اصولگرا .طبیعتا لطمه ای که به جریان
اصولگرایی می زند این اســت که نســبت به کســانی مثل
اقای الریجانی یک خط کشی خیلی شفافی برای خودش
ایجاد می کند .به گونه ای که اصال طیف اقای الریجانی را
اصولگرا نمی دانند .باالخره برجام کار بزرگی بوده و طبیعتا
شکاف هایی که در جریان اصولگرایی ایجاد کرده که به این
سادگی ها به فراموشی سپرده نخواهد شد.
در فرایند تصویب برجام و در دوره زمانی که دولت
مشــغول مذاکره در داخــل و خارج بــرای نهایی
شدن توافق بود اصالح طلبان در حالت سکوت
بودند .انها تمایل نداشتند چندان هزینه ای برای
دولت در این حــوزه پرداخت کنند .ایــن ماجرا را
چگونه ارزیابی می کنید؟
دو دلیل داشــت؛ دلیــل کم اهمیت تــر این بود
که می دانســتند برجام به دلیل عــدم کار امدی اقتصادی
باعث تضعیف دولت می شــود و نمی خواســتند در هزینه
دولت بعد از تصویب برجام شریک باشند .ولی مهم تر این
بود که برجام را مایه ایجاد ســرمایه اجتماعی برای اقای
روحانی و جریان اعتدال می دانســتند .اطمینان نداشتند
که اعتدالیون چگونه از منافع برجام استفاده خواهد کرد.
نمی خواستند خودشان دردســری برای اصالحات ایجاد
کنند .انها در این زمینه دچار نگرانی جدی بودند و هنوز هم
هستند ،چون اقای روحانی را از جنس خودشان نمی دانند.
اینها دولت اعتدال را دولت اصالح طلب نمی دانند بلکه از
دولت برای رســیدن به اهداف جریان خودشان استفاده
می کننــد ولی نــه به عنــوان دولتی که دولــت اصالحات
محسوب شود.
سیاست خارجی
سیاستخارجی
229
سیاستخارجی
برجام نمی تواند دولت روحانی را نجات دهد
تو گوی مثلث با صادق زیباکالم
گف
سیاست خارجی
230
مثلث | شماره 302
امید کرمانی ها
خبرنگار
مذاکرات هسته ای ایران و 5+1در دولت یازدهم
به نتیجه رســید و دو طرف در قالب برنامه جامع اقدام
مشترک موسوم به برجام توافق کردند تا در یک پروسه
زمانی وضعیت پرونده ایران به حالت عادی در اید و تمام
تحریم های گذشــته در موضوع هســته ای لغو شود،
این مذاکــرات دو پایه داشــت؛ یک طرف ایــران بود و
طرف دیگر امریکا ،به نظر شــما چه شد دو کشوری که
تا پیش از این حاضر نبودند حتی در محافل چندجانبه
دیپلماتیک کنار هم قرار بگیرند بر سر برجام به اشتراک
نظردستیافتند؟
درباره ایران خیلی ها معتقدند که خراب شدن وضع
اقتصادیدرنتیجهتحریم هاوفشارهایبین المللیباعثشد
که ایران عمال تصمیم بگیرد تا پشت میز مذاکره با 5+1به
ویژه امریکا بنشیند .من معتقدم درست است که فشارها روی
ایران زیاد بود و تحریم ها اقتصاد کشور ما را فلج کرده بود اما
اینطورنبودکهایرانپرچمسفیدتسلیمدستشگرفتهباشد
و ان را باالی ســر تکان دهد چون اگر این طور بود نزدیک
شش سالی که اقای سعید جلیلی داشــت مذاکره می کرد،
به او گفته می شد که تسلیم شود و هرچه گفتند قبول کند تا
قال قضیه کنده شود ،این دلیل اولم است که ایران هیچ گاه
تسلیم فشارهای بین المللی نشد .دلیل دیگر اینکه اگر بنا به
تسلیم بود و اقای دکتر ســعید جلیلی هم این کار نمی کرد،
دکتر محمد جواد ظریف می دانست که برنامه تسلیم است
پسبایدبهمحلمذاکراتبرودوهرچهانهاگفتند،امضاکند
وبرگرددامااینطورنبودچونباایننوعمذاکرهدیگرنیازنبود
که دو سال دو طرف بنشــینند و با هم گفت وگو کنند .همان
دور اول نهایتا دور دوم سند توافق امضا می شد و مذاکرات
به پایان می رسد ولی شاهد بودیم که 21ماه مذاکرات طول
کشــید و بارها و بارها ســاعت ها اقای محمدجواد ظریف با
اقای جان کری دو نفری می نشستند و حداقل در چهار مورد
بیش از 10ساعت پشــت درهای بســته با یکدیگر مذاکره
می کردند .شــاید وســط مذاکره اســتراحت چند دقیقه ای
برای صرف ناهار و چای داشتند اما دوباره بر می گشتند و به
مباحث خود ادامه می دادند .صدها ساعت مذاکره انجام شد
و اگر قرار بود صرفا این مباحث فرمالیته باشد و ایران تسلیم
شود ،دیگر دلیلی برای صدها ساعت مذاکره نبود .حداقل
در چند نوبت از طریق طرف مذاکره کنندگان ایرانی و هم از
طریق مذاکره کنندگان امریکایی گفته شد که مذاکره عمال
دیگر تا به بن بست رسیدن تار مویی بیشتر فاصله نداشت،
یعنی هم ایرانی ها داشــتند می رفتند دنبال چمدان شان تا
برگردند و هم امریکایی ها ،در واقع مذاکره به تار مو رســید
اما پاره نشد .همه اینها نشان می دهد که اصال مذاکره یک
حالت تعارف و دکوری و نمایشی نداشت و خیلی جدی پیش
رفت .اصال این طور نبود که ایران به صورت تسلیم پای میز
مذاکره بیاید .بله ،فشار بود و تحریم ها واقعا کار را برای ایران
ســخت کرده بودند ولی این طور نبود که ایــران صد درصد
تسلیمشود.ایرانحاضربودکهامتیازهاییرابدهدولینکته
مهم این بود که یک چیزهایی را می خواست نگه دارد ،اگر
غربی ها و امریکایی ها فقط می خواستند صد درصد امتیازها
را از ایران بگیرند عمال ما به بن بست می رسیدیم یا اگر ایران
هیچ امتیازی را حاضر نبود بدهد به بن بســت می رسیدیم.
فکر می کنم یــک مقدار زیــادی نقش تیــم مذاکره کننده
سرنوشت ســاز بود .فکر می کنم اگر به جای اقای ظریف،
5
صــادق زیبــاکالم معتقد اســت« :انچــه باعث
می شود روحانی بتواند برای دور دوم مجددا پیروز شود
فقط و فقط بهبود وضعیت اقتصادی است واال گفتن
اینکه مــا تنش زدایی کردیم ،ما با اتحادیــه اروپا رابطه
برقرار کردیم ،ما برجام را به ســرانجام رساندیم ،هیچ
کدام مانع از رویگردانی مردم از روحانی نمی شــود».
الم نشــده ای
وی با بیان اینکه اصالح طلبان رقابت اع
با روحانــی دارنــد می گوید«:خیلــی از اصالح طلبان
بر این باورند بهشــت و دوزخ روحانی بــه انها مربوط
نیست .مردم اسباب بازی اصالح طلبان نیستند .باید
یاد بگیریم که مســئوالنه و متعهدانه عمــل کنیم واال
اعتبارماننزدمردمازبینمی رود».اینتحلیلگرمسائل
سیاسی اعالم می کند« :اصالح طلبان به این سادگی
نمی توانند بگویند روحانی خیلی خوب کار نکرد ،حاال
برویمسراغهمانعارفخودمان.اگرتحولیدراقتصاد
کشــور به وجود نیاید عارف هم نمی تواند در انتخابات
ریاست جمهوری سال 96رای بیاورد».
تیمقبلیهمچناناعضایتیممذاکره کنندهما بودندمذاکره
هیچ گاه به نتیجه نمی رسید ،شش سال که سهل است 60
سال نیز ادامه پیدا می کرد به جایی نمی رسید .فکر می کنم
اساسا اقای سعید جلیلی و تیمش و دولت اقای احمدی نژاد
به دنبال ارمان هایی بودند .انها اساسا مساله هسته ای را یک
نوعمبارزهباغربوامریکاواستکبارجهانیمی دیدنددرحالی
که اقای ظریف اصال این نوع نگاه را نداشت .اقای ظریف
و اقای روحانی مساله هســته ای را یک «بگرد تا بگردیم»
ایدئولوژیک با امریکا نمی دیدند و واقعا می خواستند این را به
یک سرانجامی برسانند .به همین دلیل بود که موفق شدند،
البته این مساله دارای یک ســری ملزومات هم بود .تسلط
اقای ظریف به انگلیسی ،شناختی که از دیپلماسی امریکا
داشــت و تخصصش در حوزه بین الملل همــه اینها کمک
می کرد که بتواند کار را به نتیجه برساند .یک بار در این مدت
ندیدیم که اقای عباس عراقچی یــا مجید تخت روانچی یا
دکترظریفعصبانیشدهباشد،انهابابردباریوتحملکاررا
جلو بردند .باالخره همه این شواهد و قرائن نشان می دهد که
امریکایی ها جدا از مسائل سیاسی و ایدئولوژی و عقیدتی،
برای تیم مذاکره کننده ایران به ویژه برای دکتر محمدجواد
ظریف واقعا احترام قائل بودند و او را یک دیپلمات حرفه ای
می دانســتند که دنبال شــعار و هوچی گری سیاسی نیست
و واقعا امده که مســاله را حل کند ،بنابراین انها هم مســاله
را کامال جدی گرفتند و حاصلش رســیدن به توافق شــد.
اخرین نکته ای که باید درباره برجام اشاره کنم اینکه دولت
و وزارت خارجه اقای روحانی هیچ وقت ســعی نکردند که از
موضوعهسته ایبهره برداریسیاسیکنند،درحالیکهاقای
احمدی نژاد از روز اول که امد مســاله هسته ای برایش یک
ابزار سیاسی و کسب معروفیت بود .او می خواست خودش
را با ابزار هســته ای به عنوان یک چهره جهانی معرفی کند،
به همین خاطر هنوز به پاســتور وارد نشده بود که گفت تیم
مذاکره کننده قبلی خیانت کرد چون واقعا اقای احمدی نژاد
به مساله هسته ای با نگاه یک ابزار ایدئولوژیک و رویارویی
با غرب و امریکا و همچنین کسب محبوبیت در داخل کشور
نگاه می کرد؛ حاال اینکه بر سر منافع ملی چه مصیبتی وارد
شــود خیلی برای او مطرح و مهم نبود .درباره امریکایی ها
نیز باید بگویم انها واقعا می خواســتند مساله هسته ای حل
و فصل شود و دســت کم پیروزی سیاسی برای دموکرات ه ا
و یک دســتاورد ارزنده ای برای اقای اوباما باشد .به عالوه
امروز اخباری که بیرون امده و اخبار گزارشات نسبتا موثقی
هم اســت و در نیویورک تایمز و واشنگتن پســت ظرف چند
ماه گذشته به چاپ رسید این بود که اگر مذاکرات به نتیجه
نمی رسیدامریکایی هاواقعابه دنبالحملهنظامیبهتاسیسات
هسته ای ما بودند .از کار انداختن شبکه برق و حمله به نطنز
و اب سنگین اراک در دستورکارشان بود .البته خیلی مطمئن
نبودند که چقدر بتوانند به فردو حملــه کنند اما در عین حال
امریکایی هامی دانستندکهایراندسترویدستنمی گذارد
و اولین موشــکی که از روی ناو امریکا به سمت نطنز بیاید،
ایران تالفی می کند ،در واقع می دانستند ایران بی اعتنایی
نمی کند .طبیعی اســت که امریکایی ها نمی خواستند این
سناریو انجام شود و ترجیح می دادند یک امتیازاتی به ایران
بدهندوبه شکلمحدودیفعالیت هایهسته ایایرانادامه
پیدا کند ،یعنی امریکایی ها قطعا ترجیح شان این بود که کار
بهحملهنظامیبهتاسیساتهسته ایایراننکشدوازطریق
مذاکره حل و فصل شود ،بنابراین امتیازاتی هم به ایرانی ها
دادند و متقابال ایران امتیازاتی بــه امریکایی ها داد تا نهایتا
توافق صورت گرفت .در کل هم در امریکا توافق مخالفان
زیادی دارد ،هم در ایران توافق مخالفان زیادی دارد .تمام
کسانی که در ایران هسته ای برای شان یک ابزار رویارویی
با امریکا بود و بخشی از امریکاســتیزی بود ،االن دلخور و
ناراحت هستند که چرا برجام به نتیجه رسید .در امریکا هم
االن جمهوریخواهان و کســانی که نمی خواهند جمهوری
اسالمی با شد ،ناراحت هســتند که چرا تحریم ها و فشارها
ادامه پیدا نمی کنــد ،چرا دیگر حمله نظامی به تاسیســات
هسته ای ایران در دستورکار نیست .در واقع دارند می بینند
که برجام دارد به نفع جمهوری اسالمی ایران عمل می کند.
عربستان و اسرائیلی ها از همین ناراحت هستند ،همان طور
که از تندروهای امریکا ناراحت هستند که چرا توافق به وجود
امده است.
معادالتداخلامریکابااجرایبرجامچقدرجابه جا
شد ،ایا توانست معادالت سیاسی را در ان کشور
باال و پایین کند؟
خیر معادل ه اتی را تغییر نداد .انچه مسلم است اگر
به جای اقای اوباما و جان کری ،اقای ترامپ رئیس جمهور
بود بعید به نظر می رسید که توافقی می شد ،همان طور که
اگر همچنان احمدی نژاد رئیس جمهور در ایــران بود یا در
انتخابات 24خرداد 92ســعید جلیلــی رای اورده بود ،فکر
می کنم پرونده هسته ای همچنان با مشکل مواجه می شد و
دیگر برجامی در کار نبود ،بنابراین هم در ایران یک تغییری
به وجود امد و یک جریان میانه رو توانست قوه مجریه را از ان
خود کند و هم در امریکا میانه روها سرکار بودند.
ایا اینکــه امریکا پذیرفت برجام به نتیجه برســد
و اجرا شــود ،با هــدف کمک به جنــاح اعتدال در
ایران بود؟
خیر ،اینها تحلیل های دایی جان ناپلئونی است که
پایداری ها راه انداختند که امریکایی ها با برجا م به این دلیل
موافقت کردند که دولت اقای روحانی تقویت شــود .انها با
دولت قبل روحانی هم می خواستند به توافق برسند ،منتها
احمدی نژاد کسینبودکهدلشبااینکارباشد.امریکایی ها
از همان اول متوجه شدند که با احمدی نژاد به هیچ توافقی
نمی توانند برســند چون احمدی نژاد هدفــش بهره برداری
سیاسی از موضوع هسته ای است .همچنین متوجه شدند
که با اقای ســعید جلیلی هم هیچ امکان مصالحه نیســت
مثلث | شماره 302
اما دیدند که تیم جدید مذاکره کننده ایران واقعا می خواهد
مساله را حل کند.
به نظرشمااالنسرمایهاجتماعیاقایروحانیبعد
ازاجرایبرجامبیشترشدهیامعلقومنتظرنتیجه
اجرای برجام است؟
به نظرم پایگاه اجتماعی او خیلی بیشــتر شــده و
حاصلش را هم در انتخابات هفتم اسفند دیدیم .حداقل بین
اقشار و الیه های تحصیلکرده ســرمایه اجتماعی او خیلی
بیشترشدهاست.
یعنی چقدر سهم از پیروزی ائتالف اصالح طلبان
و حامیان دولت را در هفتم اسفند متاثر از اجرای
برجاممی بینید؟
بههرحالبخشیاینبودولیبخشمهمترپیروزی
اصالح طلبان و لیســت خبرگانی اقای هاشمی رفسنجانی
«نه» بزرگ به اصولگرایان بود تا انکه بلی به اصالح طلبان
و لیست خبرگانی اقای هاشمی با شــد .واقعا سی نفر لیست
ائتالف امید تهران را کســی نمی شناخت به جز دکتر عارف
و اقای علی مطهری ،ســهیال جلودارزاده و اقای محجوب
26نفر دیگر بــرای 80تا 90درصد رای دهندگان ناشــناس
بودند.حتی اصحابرسانه وکسانیکه دررسانهکار می کنند
و خبرنگار هســتند اینها را نمی شــناختند اما رفتند به لیست
امید رای دادند ،البته خیلی ها با اکــراه این کار را کردند ولی
می خواستندلیستاصولگرایاندرانتخاباتمجلسشورای
اسالمی و اقایان جنتی ،مصباح و یزدی در انتخابات خبرگان
رهبری رای نیاورند ،بر همین اســاس حاضر شدند به اینها
رای دهند.
برخی می گویند برجام انتخابات هفتم اسفند را به
دو قطبیدالور-دلواپسیاموافقانبرجام-مخالفان
برجام تبدیل کرد و این نتیجه رقم خورد ،نظر شما
چیست؟
خیر ،راحت بگویم حتی اگر برجام هم اتفاق نیفتاده
بود یعنی همچنان مشکالت هســته ای ادامه پیدا می کرد
یا همچنان اقای ظریف داشت مذاکره می کرد و دور بعدی
مذاکره قرار بود بعد از عید در فروردین ماه باشد مطمئنا نتیجه
انتخاباتهمین می شد.یعنی اینکهفکرشود به خاطر برجام
این اتفاق افتاد ،داریم خودمــان را گول می زنیم .به خاطر
برجام نبود به خاطر «نه» بزرگــی بود که مردم به رادیکال ها
دادند .هفتم اسفند نشــان داد که تمام انچ ه در این 6سال
گذشته تحت عناوین و اتهام های مختلف ،اصولگرایان به
اصالح طلباننسبتدادهبودند،مردمهیچیکرانپذیرفتندو
باورنکردند.اینمعنیرایهفتماسفندبود،البتهدریک سری
از حوزه هــای انتخابیــه به ویــژه شهرســتان های کوچک
تعیین کننده نتیجه انتخابــات معادالت قومــی و قبیله ای
بود .در این حوزه های انتخابیه اساســا بحث اصولگرایی و
اصالح طلبیمطرحنیست.
به نظر شما برجام ریاست جمهوری اقای روحانی
را دو دوره ای کرد؟
خیر ،اگــر اقای روحانــی نتواند در ســال 95که
سال اصلی و اخر دوره ریاست جمهوری او است ،گام های
اقتصادی بلندی بردارد به طوری که مردم احســاس کنند
این اقدامات روی زندگی شــان اثر مثبت گذاشــته است،
نتیجه طور دیگری می شــود .من همیشــه گفتم اقتصاد
پاشنه اشیل دولت روحانی است .اوایل امسال کارشناسان
خود دولت اقای روحانی گفتند 7میلیون بیکار داریم .یقینا
این هفت میلیون امروز 8میلیون و در ســال 95می شوند
9میلیون .اگر اقای روحانی نتواند یک درصد معنی داری
از ایــن 9میلیون را در معرض فرصت شــغلی قــرار دهد با
مشکل کسب رای در انتخابات ریاست جمهوری 96مواجه
می شود .خیلی از صنایع و واحد های تولیدی خوابیده اند.
انبارهایشان پر از محصوالتی است که تولید کرده اند ولی
به خاطر رکود به فروش نمی رسد .خیلی از صنایع ما به جای
انکه سه یا دو شــیفت کار کنند به زحمت دارند یک شیفت
کار می کنند و امروز انها تعطیل شــده اند اینها مشــکالت
کمی نیســت .دولت حدود 500هزار میلیارد تومان بدهی
دارد .قیمت نفت ایران زیر 25دالر رفته 75 ،درصد بودجه
دولت صــرف هزینه های جــاری می شــود یک چهارم به
بخش عمرانی تخصیص می یابد .بودجه عمرانی امسال
37هزار میلیارد تومان بود .در هشــت ما ه اول ســال فقط
حدود هشــت هزار میلیارد تومان اختصــاص یافت چون
دولت پول نداشت ،در چهار ماه بعدی هم به فرض که چند
هزار میلیارد تومان دیگر خرج شود اما فقط حدود یک سوم
بودجه عمرانی عملیاتی خواهد شــد و دو سوم مابقی فقط
روی کاغذ می مانــد .دولت به زمین و زمان بدهکار اســت
به ســازمان تامین اجتماعی ،بیمه و بانک ها و پیمانکاران
بدهکار اســت .در خیلی جاها دولت حتی نتوانسته حقوق
کامل کارمندان و موسسات بزرگ خود را بدهد .وضع دولت
از نظر اقتصادی اصال مناســب نیست .اگر روحانی نتواند
گام های جدی بــرای اقتصاد بردارد فکــر می کنم که دور
دومی شدنش زیر عالمت سوال می رود.
خریداری 138هواپیمای ایرباس و ای تی ار برای
نوسازی ناوگان هوایی شرکت ایران ایر بالفاصله
بعد از اجرای برجام را چقدر بجا و چقدر تبلیغاتی
می دانید؟
فکر می کنم بخشی از ان واقعا نیاز است چون من
برای سخنرانی در دانشگاه ها زیاد مسافرتمی کنم،می بینم
واقعا وضع هواپیماهای ما افتضاح است ،به ندرت صندلی
سالم در هواپیماها پیدا می شود .واقعا وضع هواپیماهای ما
اصال مساعد و مناسب نیست و باید یک حرکت جدی برای
نوسازی ناوگان هواپیمایی کشور اتفاق می افتاد .کما اینکه
باید یک سرمایه گذاری بزرگ در بخش صنعت ریلی ،شبکه
راه های کشور و صنعت پتروشیمی و نفت ایران انجام شود.
متاسفانه دولت به مســائل زیربنایی توجه نکرده چون پول
نداشته است.
فکــر می کنیــد در معــادالت سیاســی امریکا و
انتخابات ریاســت جمهوری پیش رو برجام تاثیر
داشته باشد؟
نه ،فکر نمی کنــم .در عین حال اگر ایران برســر
توافق بمانــد و اژانس هم تاییــد کند حتی اگــ ر ترامپ هم
انتخابشودیعنیبدترینحالتبرایایران،فکرنمی کنمکه
بیاید برجام را لغو کند چون کاخ سفید با این کار خودش را در
برابراروپاوافکارعمومیامریکاقرارمی دهد.اگرایرانبهانه
به دست تندروهای امریکا دهد ان وقت چه ترامپ انتخاب
شــود یا یک جمهوریخواه دیگــر و چه هیــاری کلینتون
انتخاب شود ان وقت می توانند برجام را هوا کنند.
به نظر شما برجام در معادالت سیاسی داخل ایران
و ارایش درون جناح ها چه تاثیری گذاشــت؟ چرا
اصولگرایان را به دو دســته مخالفــان و موافقان
تقسیمکرد؟
اصولگراها مدت ها اســت که دو دســته شده اند،
منتهابرجاممثلکاتالیزورشد.اختالفیکهمیاناصولگرایان
در زمان احمدی نژاد به وجود امد و خیلــی عمیق بود بر اثر
برجام علنی شد .اصولگرایان مدت هاست که به دو جریان
واقع بین و ایدئولوژیک گرای غرب ستیز تقسیم شده است و
برجاممثلکاتالیزوریشدکهعمقاختالف هارانمایانکرد.
سیاست خارجی
سیاستخارجی
231
سیاست خارجی
232
مثلث | شماره 302
سیاستخارجی
ن بعضی مواقع از دولت روحانی در
چرا اصالح طلبا
زمان مذاکرات حمایت و گاهی اوقات هم سکوت
می کردند؟
اصالح طلبان موافق برجام بودند .اصالح طلبان
هرچه باعث شــود اعتدال و میانه روی در کشــور شــانس
بیشتریپیداکندوتقویتشودازانحمایتمی کنند،بنابراین
اصالح طلبانهمازسیاست خارجیروحانیحمایتمی کنند
چون یک جورهایی یاداور سیاســت تنش زدایی اســت که
در زمان اصالحات شروع شــد ،منتها اصالح طلبان رقابت
اعالم نشده ای هم با روحانی دارند.
برجام در اینده سیاست داخلی کشور چه نقشی
خواهد داشت؟
به نظر من نقشی ندارد ،اال اینکه فقط در یک افق
کلی باعث تقویت میانه روها می شود .برجام اگر نتواند منجر
به دستاوردهای اقتصادی ملموس برای مردم شود ،اوضاع
سیاسی کشــور طور دیگری می شــود .االن در هر خانه ای
باز شــود یک جوان بیکار که فارغ التحصیل دانشگاه است
در ان خانه زندگی می کند .د ر خیلــی از خانواده ها یکی ،دو
نفر شغل شــان را به علت تعدیل نیرو از دست دادند .به نظر
من اگر اقای روحانی نتواند گام های جدی و اساسی بردارد
برجام نمی توانــد اقای روحانی را نجات دهــد و انچه باعث
می شود روحانی بتواند برای دور دوم مجددا پیروز شود فقط
و فقط بهبود وضعیت اقتصادی اســت ،واال گفتن اینکه ما
م و ما با اتحادیه اروپا رابطه برقرار کردیم،
تنش زدایی کردی
ما برجام را به سرانجام رســاندیم هیچ کدام مان ع رویگردانی
مردم از روحانی نمی شــود .بنابراین حتما روحانی باید برای
اقتصاد کاری کند تا خیلی از مردم دوباره بیایند و در سال 96
به او رای دهند.
اصالح طلبان چطور؟ اگر حالت دوم اتفاق بیفتد و
روحانینتواندتحولاقتصادیدرکشورایجادکند
ان زمان چه رویکردی را دنبــال می کنند؟ ایا نامزد
اختصاصی معرفی می کنند تا اثار اقتصادی برجام
را با رویکرد اصالح طلبی به مردم نشان دهند؟
اصالح طلبان دربــاره رابطه با روحانــی دو گروه
هســتند .خیلی از اصالح طلبان معتقدند که ما با روحانی
خیلــی کاری نداریم و بده بســتانی با روحانــی نداریم که
ســعید حجاریان و عباس عبدی چنین فکــری دارند ،این
دســته می گویند ما تا انجا که می توانستیم کمک کردیم
ولی دیگر بهشت و دوزخ روحانی به ما مربوط نیست .من
خودم به شــخصه اصال این نظر را نــدارم ،معتقدم مردم
اســباب بازی ما نیســتند .ما نمی توانیم به مــردم بگوییم
مردم در 24خرداد ســال 92بیایید به روحانی رای دهید و
بعد بگوییم حاال دیگر نتیجه به ما مربوط نیست ،بنابراین
ما در قبال مردم مســئولیت داریم .اگر ما از مردم دعوت
کردیم که بیایند به روحانی رای دهند و خیلی ها به روحانی
رای دادند بعد نمی توانیم بگوییم هر کاری دولت روحانی
کرد به ما مربوط نیســت بلکه به ما مربوط می شــود چون
مردم به اعتبار اصالح طلبان امدند ،اصالح طلبان پشــت
چک روحانی را امضا کردند مردم به اعتبار امضای پشــت
چک قبــول کردند بــه روحانــی رای دهنــد .همین االن
اصالح طلبان در قبال 30نفری که از تهران وارد مجلس
شدند مسئولیت دارند .نمی توانند بگویند به ما ربطی ندارد،
مردم می توانستند به انها رای ندهند .عملکرد تک تک 30
نفر به اصالح طلبان مربوط می شــود .باید یاد بگیریم که
مســئوالنه و متعهدانه عمل کنیم واال اعتبارمان نزد مردم
از بین می رود .فکر می کنم اصالح طلبان به این ســادگی
نمی توانند بگویند روحانی خیلی خوب کار نکرد ،حاال برویم
سراغ همان عارف خودمان .اگر تحولی در اقتصاد کشور
به وجود نیاید فکر می کنم عارف هم نمی تواند در انتخابات
ریاســت جمهوری ســال 96رای بیاورد چون مردم به انها
رای نمی دهند.
مضراتهمزیستیباسرمایهداریجهانی
دکترنادرصادقیانازضربهخوردنطبقهمتوسطپسازبرجاممی گوید
مردم منتظر نتیجه هســتند و چنانچه این
نتیجه محقق نشــود ،به یک جریان و یک
روندمعکوستبدیلخواهدشد.یعنیدقیقا
امیدبهناامیدیوتدبیربهبی تدبیریتبدیل
می شود .حاال این تا چه حد درست است یا
نه،بحثدیگریاستمامی خواهیمبه طور
عینیببینیمکهدقیقاتاثیروتاثراینمباحث
با هم چگونه اســت؟ تاکنون چنین اتفاقی
نیفتادهاست
مردم به همه دولت ها یک فرصت ایفای نقش
می دهند و اگر کارامدی و توفیق را نبینند،
طبیعتا نظرشان را عوض می کنند
مثلث | شماره 302
حاال این امیــد و انتظار تا چه حد بــا واقعیت منطبق
اســت بســتگی به پیامدهای عینی و تاثیــرات ملموس و
مستقیم این توافق بر زندگی اقتصادی ،معیشتی و روزمره
توده مردم دارد .این مقوله هنوز ان گونه که باید ،تاثیرات
ملموســی نداشــته ،یعنی از لحاظ اماری کاهشی در روند
گرانی ،تــورم ،بیکاری و ...مشــاهده نمی کنیم ،در واقع
بیشــتر در وجه سیاســی یک اتفاقی افتاده اســت .مردم
منتظر نتیجه هستند و چنانچه این نتیجه محقق نشود ،به
یک جریان و یک روند معکوس تبدیل خواهد شد.
یعنی دقیقا امید بــه ناامیدی و تدبیر بــه بی تدبیری
تبدیل می شود .حاال این تا چه حد درست است یا نه ،بحث
دیگری اســت ما می خواهیم به طور عینی ببینیم که دقیقا
تاثیر و تاثر این مباحث با هم چگونه است؟ تاکنون چنین
اتفاقی نیفتاده است .از سوی دیگر جمع بندی دیدگاه های
کارشناسی خیلی علمی و دقیق که خیلی هم سیاسی نباشد
و بیشتر کارشناسانه باشد من ندیدم .یعنی ارائه نشده و هر
چه هست بیشــتر به کلیات اشــاره می کنند .درواقع االن
افکار عمومی در یک حالت تعلیق ،ســرگردانی و تا حدی
ابهام به سر می برند .عده ای می خواهند همچنان خودشان
را دلگرم و امیدوار نگه دارند ،عده ای هم نشانه ها و عالئم
انها را بــه اینجا می رســاند که گویا این عالئم و نشــانه ها
چندان واقع بینانه نیست چون نشــانه هایش را نمی بینند.
وضع معیشــتی و اقتصادی تعداد قابل توجهی از اقشــار
اجتماعی حــاد و بحرانی اســت ،انها خیلــی تحمل این
قضیه را ندارند.
اگر در ســطح مــردم و جامعــه بخواهیم بحث
را ادامــه دهیــم یک نکته این اســت کــه برخی
می گویند فقط به خاطــر مباحث اقتصادی نبوده
که مردم به اقای روحانــی رای دادند .این افراد
می گویند بخشــی از این ســرمایه اجتماعی که
به سمت اقای روحانی شــیفت کرد از مذاکرات
هســته ای یک امیدواری بــرای بهبــود رابطه با
غرب یا امریکا داشــت .شــما موافــق این طرز
تفکر هستید؟
نه ،اصال اینطور نیست .اینها که این را می گویند
باید بــا یــک کار پیمایش میدانــی و علمی ،حرفشــان را
ثابت کنند .مــردم حداقل حقوق و رفاه و اســتانداردهای
اقتصادی را می خواهند و ما منابعش را داریم .کارشناسان
هم می گویند و شما هم می دانید که 20درصد این بحران
محصول برجام است .یعنی منشا بیرونی دارد .اینها را مردم
می بینند و می خوانند.
االن میلیون هــا ایرانــی تحصیالت عالیــه دارند.
میلیون هــا ایرانی به رســانه دسترســی دارنــد و پیگیری
می کنند .میلیون ها ایرانی سالها است که هزینه داده اند.
این ساده ســازی اســت و به نظر می رســد که مصادره به
مطلــوب باشــد .سوءاســتفاده سیاســی از یــک معضل
اقتصادی است .انها که این را طرح می کنند ،می خواهند
اقتصاد را اهرم و وســیله ای برای بهره برداری سیاســی-
اعتقادی کنند.
درصورتی که این طور نیســت و مســلما کسانی که
مردم ایران و اقتدار را دوست داشته باشند ،فکر نمی کنم
خیلی عالقه مند باشــند که نان شان را کســی از بیرون به
انها بدهد درحالی که کشور فقیری هم ندارند .منابع ما هم
فراوان است و بحث سر مدیریت است .فکر می کنم همه
اینها یک سری اظهارنظرهای جریان های سیاسی است.
کسانی که این مقوله را مدیریت کردند فرصت زیادی هم
ندارند .مدت زیادی طول نخواهد کشــید که مردم عمال
به جمع بندی می رســند و تاثیراتش را در تحوالت اینده به
جا می گذارد.
یعنی همان عاملی که شــاید بتوان گفت مهمترین
منبع و علت اســتقبال بخش قابل توجهی از مردم از ایده
دولت برای رسیدن به یک نوع گشایش اقتصادی شد ،این
اگر اتفاق نیفتد ،دقیقا به عکس خودش تبدیل می شود و
این دفعه به مهمترین علت و عامل عدم حمایت و استقبال
مردم از این جریان مدیریتی تبدیل می شود .مردم به همه
دولت ها یک فرصت ایفای نقش می دهند و اگر کارامدی
و توفیــق را نبینند ،طبیعتا نظرشــان را عــوض می کنند.
این جمالت حاشیه ای بیشــتر به نظر می رسد و یک نوع
مصادره به مطلوب سیاســی -ایدئولوژیک است که خیلی
به واقعیت های زندگی مردم ربطی ندارد.
برخی می گوینــد مردم ایران مقــداری زودخواه
هستند و از تحوالت انتظار سریع نتیجه را دارند.
از منظر کارشناسی اگر فکر کنیم ،زمان زیادی از
اجرای برجام نگذشته ،فکر می کنید مردم این را
درک می کنند که به هر حال وقتی توافق صورت
می گیــرد و قراردادها بســته می شــود،باالخره
تا حصول نتیجــه زمان می طلبد .فکــر می کنید
مردم این را متوجه می شوند یا نه همان داستان
زودخواهی کار دست دولت می دهد؟
نه ،بایــد بگویم که این برداشــت کامال اشــتباه
است .این طرز تفکر سیاسی -اقتصادی از سال 68به بعد
در دولت و قوه مجریه ما حاکم است .اتفاقا مردم ما خیلی
دیرخواه و بسیار صبورند .ساخت اقتصادی الزاما ربطی به
سیاست خارجی و مقوله برجام ندارد .بنده هم اقتصاددان
نیســتم ولــی اقتصاددانــان می گویند کــه 80درصد ان
به مقوله ســاختارهای اقتصــادی ما برمی گــردد .اینکه
می گویند مردم زودخواه هستند ،درست نیست.
متجاوز از ربع قرن اســت که مردم منتظرند ،ایا این
زودخواهی اســت؟ اتفاقا مــردم ما خیلــی نجیب و خیلی
صبورند .به اعتقاد بنده اصال این دو موضوع به هم ربطی
ندارد .دولت هــم نمی اید یک تعهد ســنجش پذیر عینی
پیاده کند.
بنده در گفت وگوی پیشــین با مثلث به این مســاله
اشــاره کردم که دولت به جای اینکه پاســخ سنجش پذیر
اقتصادی و اماری بدهد به نفی رقیــب ان را ارجاع داده و
در کانال چالش سیاسی می اندازد .درحالی که نگاه مردم
به این مقوله خیلی سیاسی نیست .دولت بگوید که چقدر
توقع داشــته باشند و کامال مشــخص عدد بدهد اما از ان
گریزان اســت و نمی دهد .مردم می بینند 45میلیارد برای
خرید هواپیمایی که تنها در سه فرودگاه امکان فرود دارد،
هزینه می شــود و از این مقوله شــاید 4 ،3درصد جمعیت
هم بیشــتر اســتفاده نمی کنند بالفرض اگر این میزان در
حوزه مسکن هزینه می شد 200 ،صنف با این حوزه درحال
ارتزاق هســتند .میلیون هــا ایرانی از طریــق این صنعت
می توانند زندگی کنند.
اگر این مبلغ در قالب تسهیالت بانکی بدون بهره و با
کارمزد بسیار پایین تزریق می شد ،شما ببینید چه رونقی در
کسب و کار و اقتصاد ایجاد می شد .هنوز امضاهای برجام
خشک نشده قراردادهای چند ده میلیاردی با بیرون بسته
سیاست خارجی
اقای صادقیان! شــما فکر می کنیــد مردم ما در
ســال 94چگونه به برجام نگاه می کنند؟ ایا شما
هم موافقید که همین توافق هســته ای و تمایل
مردم به انجام ان بود که موجب شد اقای روحانی
رئیس جمهور شوند؟
البته جواب دقیــق به این موضوع مســتلزم این
اســت که یک پیمایــش و کار میدانی انجام شــود ،ولی
به عنوان فردی کــه در جامعــه زندگی می کنــم و با افراد
مختلف گفت وگو دارم ،نظر شخصی هم می توانم در این
زمینه ابراز کنم .
بدون شــک به زعم بنده جواب ســوال شــما مثبت
است .امید به بهبود مسائل اقتصادی باعث شد که اجماال
معدل کلی نگاه مــردم قبل از اینکه برجام اجرایی شــود،
مثبت باشد .ولی این یک امید و یک انتظار بوده است.
6
نادر صادقیان ،جامعه شــناس و استاد دانشگاه
معتقد اســت که « کــه اگــر در تحوالت پســا برجام
گشــایش و تحول اقتصادی در زندگــی مردم حاصل
نشــود ،دقیقا و قطعا مهمترین عامــل فرصت و منبع
قوت و مثبت دولــت به مهمترین عامــل منفی تبدیل
خواهد شــد » .با او در مــورد تاثیر برجام در ســرمایه
اجتماعی حسن روحانی گفت وگو کردیم.
سیاستخارجی
233
سیاست خارجی
234
مثلث | شماره 302
سیاستخارجی
می شود ولی در راستای منافع کار ،اشتغال و صنوف داخلی
هیچ چیزی نمی بینیم .مردم اینها را می بینند و می فهمند.
ایا می توانیم از همین نکته ای که اشــاره کردید
به این نتیجه برســیم که اقای روحانی به شکلی
درحال ســرمایه گذاری روی طبقه متوسط است
و تالش می کنــد کارهایی بکند که انها دوســت
دارند .در حالی که اقــای احمدی نژاد اگر چنین
پولی در اختیار داشــت ،جامعه هدفش درواقع
طبقه ضعیــف جامعــه بــود و در قالــب یارانه یا
وام هــای زودبازده یا بــه هر شــکل دیگری این
را در جامعه تقســیم می کرد .اقــای روحانی اما
الاقل شاید بتوان از قراردادهای جدیدش این را
فهمید که به نحوی تالش می کند خواست های
طبقه متوســط را پاســخ دهــد و به چشــم انها
بیاید.
من معتقــدم براینــد رفتارهای اقتصــادی دولت
مستقر در جهت امحاء و کوچک شــدن طبقه متوسط در
ایران است.
در واقع روزبه روز از کمیت و کیفیت طبقه متوســط
کاســته می شــود .بنده معتقــدم کنش های ایــن دولت
معطوف به منافع سرمایه داری تجاری -داللی خارج است.
ان بخشی از ســرمایه داری که صرفا سرمایه داری مالی و
دوم ،تجاری -داللی خارجی اســت .بیشتر سیاست های
لیبرالی دولت هم در راستای منافع شرکت ها و کمپانی های
خارجی است .فکر می کنم دولت جدید درحال امتیازدهی
است تا مشروعیت سیاســی بگیرد و نهایتا شــاید به زعم
خودش به دنبال اهداف امنیت ملی اســت و بیشــتر برای
یک نوع همزیستی به ســرمایه داری جهانی پالس و پیام
می دهد.
اساســا ربطی بــه طبقه متوســط ندارد .مــن تصور
می کنم طبقه متوسط هم از توان استفاده های این چنینی
حذف شــده است .بیشــتر یک رابطه ســوداگرانه است.
تجار خارجی و ایرانیانی که در این حوزه فعالند ،می توانند
بهره ببرند و ربطی به طبقه متوســط ندارد .شاید بخشی از
شــعارهای ایدئولوژیک و فرهنگی اش می توانســت این
باشــد که ان قدر بحران اقتصادی شــدید شــده که همه
مطالبات فرهنگی هم به حاشــیه رفته است .بخش سنتی
طبقه متوســط هم به دالیل اعتقادی ،سیاسی و فرهنگی
با دولت زاویه دارد.
بخش طبقه متوســط شــهری هم بیشــتر مطالبات
سیاســی ،فکری ،فرهنگی دارد که دولتــی که خودش را
میانه رو معرفی می کند ،خیلی نماینده این موضوع نیست.
یک حاشــیه امنی همین قدر که اینها لطمه نبینند ،ایجاد
شــده که فکر می کنم توقعشــان از این دولت حداقلی و
معطوف به تضمین امنیت شان است.
ایا ممکن است برجام به پاشــنه اشیل دولت در
ســال 96تبدیل شــود و اقای روحانــی را اولین
رئیس جمهور یک دوره ای کند.
اشاره کردم که اگر گشایش و تحول اقتصادی در
زندگی مردم حاصل نشــود ،دقیقا و قطعا مهمترین عامل
فرصت و منبع قوت و مثبت دولت به مهمترین عامل منفی
تبدیل شده و دقیقا برمی گردد و معکوس می شود.
دولت در رقابت های داخلی و سیاسی ممکن است با
چالش های درونی خیلی جدی مواجه شود و در سطح افکار
عمومی در انتخابات های بعدی خودش را نشان دهد.
این خودش را چگونه نشان خواهد داد؟ گرایش
به جریان قبل از این دولت ،یا یک جریان جدید؟
االن قضاوت برای الترناتیو دولت جدید قدری زود
اســت.باید جریانی با گفتمانی به روز داشته باشیم .روند
تحوالت خیلی ســریع اســت باید دید رقبا چه چیزی برای
رقابت خواهند داشت.
در نقد جامعه تقدیری
تو گو با دکتر شیخاوندی
نگاه به جامعه پس از برجام در گف
اقایشیخاوندی!درخیلیازتحلیل هامی خوانیم
که ریاست جمهوری اقای روحانی در واقع نتیجه
رقابت دوقطبــی موافقان و مخالفان رســیدن به
توافق هسته ای است .برجام اکنون چه تاثیری
روی طرفداران اقای روحانی داشته است؟
اوال که ان موقع که شــعار «می خواهیم هم چرخ
سانتریفیوژها بچرخد و هم چرخ کارخانجات» را دادند من
به طورکلی به همه وعده هایشــان شــک داشتم .به همین
دلیل هم در یکی از مجالت نوشــتم که مردم باید شــکیبا
باشــند .منظورم این بود که این مســاله به این سادگی حل
نمی شود.
به همین جهت هم نزدیک به دو ســال و اندی طول
کشیدتابهنتیجهبرسد.اماایشانباکلیدبزرگشانوعده های
متعــددی دادند .بخشــی هم همیــن مســاله گفت وگو با
کشــورهای اروپایی و امریکا درمورد برجــام بود .در نتیجه
در عمل نتوانستند خیلی از کارها را فعال کنند .به خصوص
موفق نشدند وعده های بخش سیاسی را تحقق بخشند.
می خواهم تاکیــد کنم که هنوز هم برجــام الاقل در
قســمت عمده اش که در ماه های اخیر روی ان تکیه کرده
بودند ،اثرات خیلی مسلم و ملموسی نداشته ،شاید هم این
مســاله تا اواخر بهار به طول بینجامد .یعنی اینکه طبیعتا با
برداشته شدن تمام محدودیت ها و به جریان انداختن بخش
اقتصادی و اجتماعی اثراتش در جامعه ایران نمایان شده
باشد .به همین مناســبت من انچه فعال به وقوع پیوسته را
موفقیت های صوری ،تشــریفاتی ،مبادالتی و مصاحباتی
می دانم.
اثرات ان را هنوز جامعه ایرانی احساس نکرده است.
ممکن اســت عده ای به خاطر انتشــار این خبر به خیابان
امده و ابزار شادمانی و خردسندی کرده باشند ولی انها فکر
می کردند که خیلی زود برجام و اثراتش به ثمر خواهد رسید.
حاال عمال دیده اند که این طور نبوده و احتماال تا شب عید
هم خیلی این اثرات برجام ملموس نخواهد بود ،مگر اینکه
برای ماه های بعدی بهار بماند.
به هر حال دولتی ها می گویند ما در بخش سیاست
خارجی وعده هایــی داده بودیم که عملی شــده
اســت .انها این پیام را مرتب بــه جامعه مخابره
می کنند.
خب ،این قبول اســت اما وعده هایــی هم درمورد
سیاست داخلی دادند که عمال موفق نشدند .از این منظر
در داخل نتوانستند موفق شوند .کل سنگینی کارشان را روی
مذاکرات بین المللی گذاشتند که ان هم خیلی طول کشید.
اثرات ان هم همان طور که گفتم در سال جاری فقط به
صورت صوری دیده شد .مردم تنها به صورت خبری شنیدند
و خوشحال شدند.
به هر حال یک امید ایجاد شد و بر اثر این امید هم
حتما یک سرمایه اجتماعی حاصل می شود .یعنی
بخشــی از جامعه تبدیل به ســرمایه ای می شود
که اقــای روحانــی می تواند خــودش را به چنین
سرمایه ای مستظهر کند .این سرمایه اجتماعی
که شاید از خرداد 92شــکل گرفته ،االن که ما در
اسفند 94هستیم ،از جمعیت و حجمش کاسته
شده یا اضافه شده است؟ یا این سرمایه اجتماعی
هنوز در یک حالت تعلیق به سر می برد که تصمیم
بگیرد ،برود یا بماند ،شیفت کند یا همین جا ثابت
باشد؟
اول من این لغت را تصحیح می کنم که در ِا ِشــل
سرمایه جامعتی منظور کل کشــور است .اجتماعی بیشتر
همان اجتماع محدود خانگــی و قبیله حرف می زند و چون
ایران شمول است پس جامعتی یا سوسیال و جامعه کالن
اســت .البته این مساله معلق اســت و موارد دیگری پیش
امده که مربوط به انتخابات اســت .درنتیجه احتماال این
معلق شــدنش از مثبت اصوال به کمتر شــدن این سرمایه
جامعتی به معنای اســتقبال و پذیرش یک جامعه بزرگی به
نام ایران برمی گردد.
یعنی شــما می گویید به ســمت کاســته شــدن
می رود؟
ظاهرا تا اینجا از ان خیلی زیاد کاســته شده است.
برجام بالفاصلــه اثراتش ملموس نشــده و به خصوص که
انتخابات هم خیلی به این مساله کمک نکرده است .اصوال
از قبل هم معلوم بود که به این سادگی و به سرعت هم انجام
نمی گیرد.
چرا جامعه نمی پذیرد که برای رسیدن به نتیجه در
برجام و در واقع برای ملموس شدن اثرات برجام
باید صبر کند؟
اوال که جامعه به کلیات اندکی فکر می کند و لغت ها
را به همان عنــوان ترتیب که بیان و تبلیغ می شــود ،قبول
می کند.البتهفقطباحرفویککلیدنمی توانهمهمطالب
را بیان کرد و وعده داد .انها هم انتظاری بیش از این ندارند و
سیاستخارجی
تقدیری هستند و جامعه ما متاسفانه مردم را تقدیری کردند.
در مصاحبه ای اخیرا بیان کردم که تبلیغات تلویزیون و مواد
خوراکی شرایط را تقدیری تر می کند .یعنی اختیار خودشان
نیســت .نیروهای دیگر در کارند یا خداونــد باید لطف کند
یا نظر کرده باشــند .از دوره احمدی نژاد ایــن تقدیر امده و
جا خوش کرده اســت .روی این اصل نیروی طبقه متوسط
ان چنان نیســت که زمینی فکر و واقعا زمینــی عمل کند.
اندیشه سیاسی اش هم بالیده نشده است ،نه بالنده که اسم
فاعل است .افراد و پیشگامانی هم زیاد این اندیشه را بالنده
نکردند .روی این اصل اینها همین طور تقدیری مانده اند و
می گویند که خداوند چنین کرده و احتماال چنان خواهد کرد
و سرنوشت ما این است و در داستان های تاریخی ماست.
اجازه ندادند که طبقه متوسطی هم باشد و سازمان پیدا کند.
طبقه متوسط با حزب خودش ،با خواسته اش ،با دستوراتش
و اهداف به میدان می اید .همین طوری گفتن طبقه متوسط
براساس مشاغل شان قابل پذیرش نیست .اینها که سازمان
پیدا نکردنــد تحزبی وجود نــدارد که بتواند سیاســت ها و
خواسته هایطبقاتیخودراارائهدهند.اصوالچنیننیستو
بخش اعظم طبقه مهم دولت هم وابسته به دولت یا حواشی
دولت اند.چوندردولتنفوذکردهوغیردولتیعملمی کنند
و همین طوری این پول هایی که این طرف و ان طرف گم
امکان نقض برجام
توسط رئیس جمهور بعدی امریکا
فواد ایزدی
دانشیار دانشگاه تهران
8
مثلث | شماره 302
در شرایطی که بیش از یک ماه است که برجام (برنامه
جامع اقدام مشترک) میان ایران و گروه 5+1به مرحله اجرا
درامده و در ایــن مدت نیز ایران بــه تعهداتش عمل کرده
است ،اما شاهد ان هســتیم که از زمان امضای برجام در
ماه جوالی ،کنگره ده ها طرح برای باطل کردن این توافق
معرفی کرده است .سناتور تد کروز گفته ان را باطل می کند
و این در حالی است که باراک اوباما کمتر از یک سال دیگر
به عنوان رئیس جمهور در کاخ سفید حضور خواهد داشت.
از انجایی که تحریم ها بازه زمانی دارد ،رئیس جمهور بعدی
امریکا هیچ الزامی بــرای اجرای تعلیق نــدارد .همچنین
چون برجــام در داخل امریکا اختالف ایجــاد کرده و یکی
از فعالیت های اصلی دولت باراک اوباما بوده است ،مورد
موضع گیری و حساسیت کاندیداها قرار گرفته است.
باید توجه داشــت که امریکا برای ادامه برجام تعهد
حقوقی نداشــته و امکان نقض ان توســط رئیس جمهور
بعدی وجود دارد ،از این رو موضوع مناظره های کاندیداها
بر سر همین مور د همواره ادامه داشته و نامزدهای مختلف
با وعده هایی مبنی بر نقض برجام سعی در کسب ارا دارند.
سرنوشت برجام در دوره اتی ریاست جمهوری امریکا
بســتگی به این مســاله دارد که چه کســی رئیس جمهور
امریکا شــود ،کاندیداهای حــزب جمهوریخواه اشــکارا
اعالم کرده اند که در صورت دســتیابی به قدرت ،برجام را
لغو خواهند کرد ،در مقابل هیالری کلینتون نامزد پیشــتاز
حزب دموکــرات اعالم کرده اســت که برجام را مشــروط
پذیرفته است .به عبارت دیگر ،وی برجام را به عنوان بخشی
از یک بســته بزرگتر برای اعمال فشار بیشــتر علیه ایران
پذیرفته است .در واقع نکته ای که دولتمردان ایران متوجه
نشــده اند ،این اســت که دولت امریکا به دنبال سرنگونی
نظام جمهوری اسالمی ایران است .طرف مقابل به دنبال
سرنگونی حکومت ماست و دوستان در دولت تصور می کنند
که انها به دنبال تعامل با کشور ما هستند .این تصور ناشی از
عدم اشنایی با طرح طرف مقابل است .این گونه تصورات
در اینده باعث بروز مشکالت جدی در کشور خواهد شد.
باید بدانیم با انجام توافق هسته ای دشمنی امریکا با
جمهوری اسالمی ایران از بین نرفته است ،در واقع تلقی
واشــنگتن از برجام این اســت که توافقی بــرای مدیریت
هسته ای ایران انجام گرفته اســت .امریکا بعد از برجام،
در تالش اســت که ایران را در حوزه های دیگر مانند حوزه
موشــکی نیز مدیریت کند .بر همین اســاس طرح اعمال
تحریم های جدید علیــه ایران به دلیل ازمایش موشــک
عماد را مطرح کرده است .اما همه این اتفاقات اخیر قابل
پیش بینی بــود و من پیــش از تصویب برجــام این دوران
پســابرجام را پیش بینی کــرده بودم .چون خــود مقامات
امریکایی چه در کاخ سفید و چه در کنگره پیش از دستیابی
به توافق هسته ای مطرح می کردند که حتی پس از برجام
نیز ایران را در حوزه های دیگر تحریم کرده و تحت فشــار
قرار خواهند داد.
متاســفانه دوســتان ما در دولت ایــران در ان زمان
اعالم می کردند که این اظهــارات مقامات امریکایی تنها
مصرف داخلی دارد و در اینده به واقعیــت تبدیل نخواهد
شد ،اما این گونه نشد .بر همین اساس می توان گفت که
سیاســت های دولت بر پایه واقعیت نبوده ،بلکه بر اساس
تفکرات مجذوب شــده به غرب اســت که در ذهن برخی
مسئوالن وجود دارد.
اکنون مشــخص شــده اســت که عدم اشــنایی با
طرح های طرف مقابل ،باعث بروز چنین شرایطی می شود.
کاش ان زمــان که مــا این وضعیــت را پیش بینــی کرده
بودیم ،به جای اینکه ما را به بیسوادی متهم می کردند ،به
حرف های مان گوش می کردند.
سیاست خارجی
می گوینددراینده اینزدیکبهاینترتیبممکناستشش
ماه طول بکشد و بعد معلوم شود که تا سال اینده هم به طول
خواهدانجامید.یعنیعمالاین طوریشدهوبههمینجهت
می توانم ادعا کنم که خوش بینی اولیه درحال نزول و کاهش
است .به نظر من عده ای زودتر و عده ای دیگر یواش یواش
بیدار می شوند .مثل اینکه زیادی خوش بودند و حاال زیادی
طول کشــیده مگر اینکه به نحوی از انحــا در ماه فروردین
بخشی از اینها تا حدی حل شده باشد و وارد جامعه شود ،به
جیب جامعه ،به زندگی جامعه و به نحوه زیست جامعه و در
نتیجه انها هم دوباره به احســاس خودشان گرما ببخشند.
وگرنه ســردی زمســتان تاثیر زیادی در کاهش موفقیت و
شادابی و شادانی و رضایت بسیاری از مردم داشته است.
اگرقرارباشددرهمینسطحجامعه شناسیبحث
کنیم ،این تعبیر درست اســت که اقای روحانی
بیشتر روی طبقه متوسط ســرمایه گذاری کرده
و خیلی کاری به طبقه ضعیف ندارد .شــما این را
حس می کنید؟
اوال که طبقه متوســط ما خیلی قوی نیست .طبقه
متوســط ما خیلی واقعا شهری نیســت .تازه شهری شده و
بیشــتر به نظر من روستایی اســت .در مهاجرت های اخیر
یک قســمتی از طبقه متوســط مهاجرت کرده و رفته اند.
به طور کلی ِ
خود طبقه متوســط تضعیف شده و ادعاهایش
هم تضعیف شده اســت .روابطش هم مثل طبقه متوسط
یک نوع خواست مطلوب در حوزه سیاسی است .به همین
جهت هم گوش به فرمان اینهاست و از نظر سیاسی خیلی
قدرت زیادی هم ندارد .یعنی اصال خیلی وارد فاز سیاســی
نشدند.انهاتوقعاتخودراخیلیبه عنوانطبقهمتوسطبازگو
نکردند .بازمانده ای از طبقات قبلی هستند که کمی اینها را
عنوان کردند .به صورت اصالح گر و عناوین مشابه ادرس
می دهند و خودشــان را به این طریق معرفی می کنند .ولی
اگربهبنیادریشهطبقاتی شاننگاهکنیمبهنظرمنخیلیهم
متوسط نیستند .در مقابل ان سنتی ها هم کماکان سنتی تر و
کمیجدال کنندههستند.رویایناصلفکرمی کنمکهاوال
امکاناتی نداشت و طبقه پایین هم خیلی مواقع در اصطالح
7
دکتــر شــیخاوندی
کــه اســتاد دانشــگاه
اســت و جامعه شــناس
می گویــد« :باتوجــه بــه
موضع گیری های مخالفین
از سویی و تاخیر در جبران
تعهدها و وعده ها از سوی
دیگر ،احتمــال اینکه دوباره اقــای روحانی انتخاب
شــود ،با این جو حاکمی کــه داریم ،تا حــدی بعید
است ».با او در این مورد گفت وگو کرده ایم.
شده و «کی بود کی بود ،من نبودم» همین طور ادامه دارد و
ی هم برای طبقه متوسط
درنتیجه یک جریان اقصادی مهم
اتفاق نیفتاده است.
چنانچه بخواهیم با شیوه ای که شما می فرمایید،
فکر کنیم؛ این طبقه متوسط و این طبقه ضعیفی
کــه االن داریم می بینیــم و نامــش را تقدیری یا
هرچیز دیگری بگذاریم ،ایا در ســال 9 6ترجیح
می دهد که همچنان اقای روحانی رئیس جمهور
بماند یا فکر می کند که باید تغییرش دهد.
فکر می کنم با این وضعی که االن داریم صحبت
می کنیم باتوجه به موضع گیری های مخالفین از ســویی و
تاخیر در جبران تعهدها و وعده ها از ســوی دیگر ،احتمال
اینکه دوباره اقای روحانی انتخاب شود ،با این جو حاکمی
که داریم ،تا حدی بعید است.
واقعا؟
من این گونه فکر می کنم ،البتــه با این روندی که
فعال هست .همان طور که گفتم باید ببینیم که در ماه های
اخر بهار ،دولــت چه شــگردهایی پیش می گیــرد .چون
اخرین سال است ممکن است اتفاقاتی بیفتد و تا حدودی
راهگشایی کند.
یعنی برجام هم نتواست راهگشا باشد؟
برجام فعال حرفی بیش نیســت .هنــوز اثراتش را
نمی بینیم .مساله این اســت و تاخیر در دسترسی به نتایج
برجام ،ان قدر زیاد است که فرصت های بسیار کمی دارد که
اقای روحانی و گروهش و کسانی که در کابینه دولت هستند
و طرفداران ایشان بتوانند سازمان پیدا کنند تا برای دور دوم
موفقیت هایی به دســت اورند .مگر اینکه همه اینها را انبار
کنند .البته خواهی نخواهی انبار خواهد شد برای ماه های
اخرش ،ولی تقریبا دیر است .به ویژه اینکه تا از باال به بطن
جامعه و همان طورکه گفتید فقرا برسد .سرمایه گذاری الزم
است ،همه اینها طول می کشد تا اینکه بیکاری طبقه پایین
جامعه را جبران کنند .در نتیجه احتمالش کم اســت ،مگر
اینکه باز بگوییم تقدیر مثبت عمــل کند و خیلی گره ها را در
عرض چند ماه باز کند.
235
سیاستخارجی
گ
ف
ت
و
گ
و
دوره اوباما _کری
تکرار نخواهد شد
گفت وگویمثلثبادکترعباسملکی
سیاست خارجی
236
مثلث | شماره 302
سعیده سادات فهری
خبرنگار
دکتر ملکی! اکنون در دوران پســابرجام به ســر
می بریم و بیش از یک ماه است که برنامه جامع
اقدام مشترک وارد فاز اجرایی شده است ،کمی
راجع به تاثیرات این توافق بگویید.
مهمترین تاثیری که برجام بر سیاست خارجی ایران
بر جای گذاشت ،این اســت که وضعیت ایران را به حالت
عادی برمی گرداند .البته این بدان معنا نیست که تمام درها
به روی ایران باز است یا بدون هیچ گونه تالشی می توان از
مزیت های تجارت ،اقتصاد و روابط بین الملل استفاده کرد.
شاید به نوعی بتوان گفت ایران به کشوری می ماند که تازه
متولد شده است .بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی،
کشــورهایی را شــاهد بودیم که بــه اصطــاح در حقوق
بین الملل به انها می گویند همراه با والدت مطهر بوده اند.
منظور از این تازه متولد شــدن این نیست که بخواهم کل
تاریخ ایران را نادیده بگیرم یا تجربیات تاریخی مردمان و
یا تمدن مان را دست کم بگیرم ،بلکه منظور این است که
پس از برجام و پس از انتخابات مجلس شــورای اسالمی
و مجلس خبرگان ،به نقطه ای رســیده ایم که کشــورهای
دیگر هســتند .از این به بعد قاعده بازی از تحریم ،فشار و
جلوگیــری از فعالیت های ایران به قاعده بــازی به صورت
رقابت ،کار بیشتر و طراحی سیاســتگذاری های مناسب و
شایسته سوق داده می شــود .بنابراین امروز در ایران راه و
کار زیادی در پیش داریم.
در این شرایط ایران در سیاست خارجی اش باید
به چه سمتی پیش برود؛ غرب ،شرق ،منطقه یا
همه طرف ها را با هم در اولویت قرار دهد؟
در مورد پســابرجام اگــر دولت ایران بــه دکترین
پیشــین خود یعنی همــان منطقه گرایــی وفــادار بماند،
مناسب تر است .منطقه گرایی با تعریف مبسوط و گسترده
ان بدان معناســت که ایــران به تدریج خود را یک کشــور
اســیایی بداند و برای الزامات یک کشور اســیایی ،تفکر
اســتراتژیک داشــته باشــد .همچنین این رویکــرد بدان
معناســت که ما نگاه به شرق داشته باشــیم و یا همان طور
کــه قزاقســتان پیشــنهاد کــرده ،هویــت اســیایی یکی
از پارادایم هــای ذهنی ایران باشــد .البتــه منطقه گرایی
فقط به معنای اسیایی بودن نیســت؛ یک بار از یک مقام
امریکایی پرسیدم که اگر تحریم ها برداشته شود ایا ایران
در دریای خزر می تواند فعالیت زیادی به خصوص در بحث
سرمایه گذاری در نفت و گاز داشته باشد .او گفت ایران مانند
غولی می ماند که یک پایش روی خلیج فارس و پای دیگرش
روی دریای خزر است .بنابراین ما تاجایی که بتوانیم اجازه
نخواهیــم داد ایران پــای دومش را محکم کنــد .منظور
این مقام امریکایی ،دریای خزر بــود .البته امروز که با هم
صحبت می کنیم وضعیت دریای خزر ،با ســال های بعد از
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی متفاوت شده است اما به هر
حال در برابر فرصت هایی که برای سیاست خارجی ایران در
پسابرجام وجود دارد چالش ها ،تهدیدات و محدودیت ها را
نیز نباید فراموش کرد.
امروز روســیه و ایــران در برخــی حوزه ها چون
سوریه همکاری هایی با یکدیگر دارند و از سال ها
پیش نیز مسکو در سیاست خارجی ایران جایگاه
ویژه ای داشــته اســت .در دوره فعلی مسکو در
سیاست خارجی ایران باید از چه جایگاه و اولویتی
برخوردار باشد؟
روسیه ،بزرگترین کشــور جهان به لحاظ سرزمین
و وسعت سرزمینی اســت .همچنین این کشور ،بزرگترین
قدرت نظامی جهان را از نظر نیروی دریایی و پدافند هوایی
و ضدهوایی دارد .از سوی دیگر روســیه بزرگترین دارنده
منابع طبیعی جهان محسوب می شود .از همه مهمتر اینکه
روسیه همسایه ایران است و با همسایه باید ساخت .من به
مشــکالت و محدودیت هایی که جمهوری اسالمی ایران
در روابط با روسیه روبه روســت تا اندازه ای واقف هستم اما
اگر بخواهم به صورت عمومی و کلی عــرض کنم ،باید با
مثلث | شماره 302
را برطرف کند .ایران کشوری است که طی این سال ها به
تحریم و فشــار قدرت های بزرگ عادت کرده بود و شــاید
کمتر به این موضوع فکر می کنیم که چگونه ممکن است
تاثیرات نیروهای خارجی بر یک کشور مهم باشد .هر کس
که به روسیه برود متوجه می شود که مساله کوچکی که در
اوکراین و شــبه جزیره کریمه پیش امد ،تا چه حد روسیه را
تحت فشار گذاشته است .در این خصوص کاهش ارزش
پول رایج روســیه یعنی روبل ،کاهش سرمایه گذاری های
خارجی در این کشور و مساله ارســال گاز به اروپا قابل ذکر
اســت .باوجودی که در مورد تحریم روسیه تمام کشورها
از امریکا تبعیت نکردند اما نباید فراموش کرد که امروز این
کشور تحت فشار است و در این فشار بازهم به دنبال راه حلی
برای تحویل اس 300است .به نظر من حتی اگر اس 300
تحویل داده نشــود در اصل روابط ایران و روسیه تغییری
ایجاد نخواهد شــد .زیرا روابط دو کشور ان قدر گسترده و
متنوع است و مسائل مختلف را شامل می شود که تنها یکی
از انها اس 300است.
با توجه به تمایل کشورهای اروپایی برای توسعه
روابط سیاسی و اقتصادی با ایران ،در حال حاضر
ایران باید چه نگاه و سیاســتی نســبت به غرب
داشته باشد؟
با توجه به تجربیاتی که داریم تا به امروز چندین بار
به اتحادیه اروپا اعتماد کرده ایم اما انها در پاسخ به اعتماد
ما انچه را باید انجام می دادنــد ،ندادند .یکی از مهمترین
دوره ها میان ایران و اتحادیه اروپا در زمان دولت اصالحات
بود که به دلیل سیاست خارجی ان دوره و ویژگی هایی که
رئیس دولت های هفتم و هشــتم داشــت روابط با اروپا به
خوبی پیش می رفت .در ان مقطع ایران به تدریج داشت به
عضویت منشور انرژی درمی امد و همچنین در حال نهایی
کردن قرارداد همــکاری و تجارت با اروپــا بودیم .اگر این
دو گام را برمی داشتیم در سازمان جهانی تجارت نیز عضو
می شــدیم .اما تمام این اقدامات به یک باره متوقف شد و
همگان به خاطر داریم که مســاله هسته ای چه انعکاسی
در روابط ایران و اروپا داشت .این اتفاقات باید به ما بیاموزد
که از این پس در خصوص روابط با اروپا حساسیت بیشتری
داشته باشــیم؛ در این حساســیت باید روابط با اروپا را جلو
ببریم و یک ســفیر در اتحادیه اروپا داشته باشیم و انها نیز
در ایران سفیر و نماینده داشته باشــند .ما باید از امکانات
بازار مشترک اروپا ،شــورای اروپا ،پارلمان اروپا و اتحادیه
اروپا که به صورت کلــی ،اروپای متحد خوانده می شــود
اســتفاده کنیم .در عین حــال ایران باید برای هر کشــور
اروپایی به صورت مستقل استراتژی داشته باشد .زیرا برخی
کشــورهای اروپایی در پاره ای موضوعات با اتحادیه اروپا
دارای زاویه هستند .به عنوان مثال در مورد روسیه ،المان
با اتحادیه اروپا زاویه دارد خب چرا بــا ایران به این صورت
نباشــد .یعنی اگر المان مایل اســت با ایران رابطه بهتری
داشته باشــد ،ان را به هر شــکلی به پیش ببرد .همچنین
روابط با کشــورهایی مانند ایتالیا ،اتریش و فرانســه را که
دارای تمدن قدیمی تری هستند باید جدای از اتحادیه اروپا
در دستورکار قرار دهیم ،زیرا این کشورها بهتر می توانند با
ایران همکاری داشته باشند.
روابط با امریکا را باید به چه صورت دنبال کنیم و
ایا ممکن است روی کار امدن یک رئیس جمهور
جمهوریخواه روابط بــا ایران یا بحــث برجام را
تحت تاثیر قرار دهد؟
در ایاالت متحده امریکا عدم قطعیت زیاد اســت
و هنوز نمی دانیم چه اتفاقی خواهــد افتاد .بنابراین باید تا
ماه نوامبر منتظر بمانیم و ببینیم که کدام کاندیدا در نهایت
به ریاســت جمهوری نایل خواهد شد .با این دست فرمانی
که دونالد ترامپ ،نامزد جنجالی جمهوریخواهان در حال
پیشروی در انتخابات اســت بعید نیســت که او پیروز این
انتخابات شود .چون انتخابات نیز مانند باقی موضوعات
در امریــکا دارای فرهنگ هــای مختلف اســت؛ فرهنگ
روشــنفکری ،فرهنگ هاروارد که باراک اوباما برخاســته
از ان اســت ،فرهنگ نیکســون که تاحدودی واقع گرایی
خشن تجاری را دنبال می کند و در نهایت فرهنگ تگزاسی
و گاوچرانی نیز در انتخابــات امریکا وجود دارد که نماینده
ان همین ترامپ اســت .دور از تصور نیســت که ترامپ با
عوامفریبی و شعارهای پوپولیستی بتواند ارای خوبی کسب
کند و پیروز شــود .در امریکا نیز مانند دیگر کشورها میان
رای یک استاد دانشگاه و یک مزرعه دار در تگزاس تفاوتی
وجود ندارد .حتی ممکن است ارای گروه دوم بیش از گروه
اول باشــد و شــخصی مانند ترامپ موفق به کسب کرسی
ریاست جمهوری در کاخ سفید شود.
اگر ترامپ رئیس جمهور شــود می تواند برجام و
توافق هسته ای را برهم زند؟
به نظر من برجام و توافق را بر هم نخواهد زد ،زیرا
محافظه کارها و جمهوریخواهان در امریکا به نقش ایران در
مساله نفت و انرژی ،نقش ایران در مساله امنیت خاورمیانه
و خلیج فارس و به طــور کل نقش ژئوپلتیــک ایران واقف
هستند .اما هیچ تردیدی نیســت که ما به هر حال دیگر با
حسن نیت اشخاصی چون باراک اوباما ،جان کری و ویلیام
برنز روبه رو نخواهیم شد.
اگر یک دموکــرات روی کار بیاید بــه چه صورت
است؟
حتی اگر یک دموکرات مانند هیالری کلینتون روی
کار بیاید باز هم شرایطی که در زمان ریاست جمهوری باراک
اوباما حاکم بود را شاهد نخواهیم بود.
پس دوره اوباما یک دوره طالیی برای ایران بوده
است؟
بلــه بنابراین مــا بایــد تــا اوبامــا ،رئیس جمهور
سیاست خارجی
روسیه روابط خوبی داشت .مسکو در سال هایی که گذشت
نشــان داد که می تواند یک دوســت مورد اعتمــاد ایران
باشد؛ این بدان معنا نیست که روســیه متحد استراتژیک
ایران اســت .زیرا ایران به صورت کلــی نمی تواند متحد
استراتژیک داشته باشد .ایرانیان یک قومیت و ملیت تنها
در ســطح جهان هســتند و در اطراف ما اغلب کشورها به
مناطق ژئوپلتیکی دیگر وابسته هستند؛ بنابراین ما هستیم
و ما .البته غرض از عنوان کردن این مساله این نیست که
ما نباید رابطه خوبی با همســایگان مان داشته باشیم بلکه
برعکس اگر یک کشور تنها هستیم بنابراین برای ارتقای
امنیت ملی کشور باید بهترین رابطه را با همسایگان داشته
باشــیم .به نظر من ایران یکی از درخشان ترین دوره های
همزیستی مسالمت امیز با همســایگانش را از سال 1368
به بعد یعنــی بعد از پایــان جنگ عراق علیه ایــران تجربه
کرده اســت .از ان زمان با تمام نامالیمت هایی که وجود
داشــته طرف ایرانی تالش کرده مشکالت را حل و فصل
کنــد و با کشــورهای دیگر رابطه داشــته باشــد .این یک
مبنای فلســفی در خصوص روابط ایران و روســیه است.
بنابراین چه روسیه روابطش با ایران را در سطح استراتژیک
در نظر بگیرد یا در ســطح پایین تر ،در هر حــال ایران باید
روابط خوبی با این کشور داشــته باشد .اگر این سیاست را
در پیش بگیریم پیامدهای مثبتی خواهد داشــت .به نظر
من اولین پیامد این رویکرد در اسیای مرکزی دیده خواهد
شد؛ ایران و ترکیه هر دو در اســیای مرکزی فعال هستند،
اما ترکیه سرمایه گذاری بیشتری کرده و دولت ترکیه بیشتر
از دولت ایران از بازرگانان ،تجار و مردمانش در این منطقه
حمایت کرده اســت .امروز اگر به حضور ایران و ترکیه در
اســیای مرکزی نگاهی بیندازیم ،به نظر من ایران بخش
وسیع تری از اسیای مرکزی را پوشش می دهد ،زیرا ایران
با تمام کشــورهای این منطقه رابطه خوب و نزدیک دارد.
همین طــور در قفقــاز ،ایران رابطــه خوبی با ارمنســتان،
اذربایجان و گرجســتان دارد .این روابط خوب نخست به
دلیل عقالنیت در سیاست خارجی ایران و دوم اعتمادی که
روسیه به سیاست ایران دارد ،حاصل شده است .مسکو این
اعتماد را به کشورهای دیگر ندارد بنابراین محدودیت های
کشورهای دیگر در جمهوری های خودمختار شمال قفقاز
به خوبی قابل مشاهده است .نکته دیگر اینکه پیامد روابط
خوب با روسیه بر دریای خزر نیز اثرگذار خواهد بود .گرچه
میزان نفت و گاز حاصل از دریای خزر قابل مقایسه با نفت
و گاز حاصل از خلیج فارس نیست اما به لحاظ تنوع گرایی
که در مســاله امنیت انرژی وجود دارد ،ایــن دریا اهمیت
بسزایی دارد .بنابراین دریای خزر از نظر انرژی ،حمل و نقل،
محیط زیست ،موجودات زنده و ژئوپلتیک نقش مهمی در
جهان انرژی ایفا می کند .اهمیــت ژئوپلتیک دریای خزر
از باقی مسائل بیشتر اســت زیرا باالخره یک جایی در دنیا
هســت که امریکا نمی تواند در انجا نفوذ کند .دریای خزر
میان چین ،روسیه و ایران واقع شده و به همین خاطر هنوز
امریکا نتوانســته در این منطقه جای پــای محکمی برای
خود داشته باشد.
شما به اعتماد روســیه به ایران اشاره کردید .اما
باتوجه به سیاست هایی که مسکو در قبال ایران
دنبال کرده به عنوان مثال بحث تحویل ســامانه
دفاعی اس ،300انگار ان اعتماد نزد ایرانیان به
روسیه وجود ندارد .نظر شما چیست؟
به نظر من همکاری های دفاعی ایران و روســیه
بخش مهمی از روابط دو کشور را تشکیل می دهد؛ در این
مورد باید حساس بود و به درســتی مسائل را پیگیری کرد.
باید توجه داشــت ســامانه اس 300تمــام همکاری های
دفاعی ایران و روسیه نیست بلکه تنها بخشی از ان است.
همان طور که مطلع هســتید طرف ایرانی در حال پیگیری
تحویل اس 300است و طرف روسی نیز تالش دارد موانع
9
دکتر عباس ملکــی ،معاون امــور بین الملل مرکز
تحقیقات اســتراتژیک ،عضــو هیات مذاکــره کننده
ایران برای پایان جنگ ،رئیس موسسه مطالعات دریای
خزر ،استاد دانشگاه و عضوپیوسته رابرت ویلهلم مرکز
مطالعات بین المللی موسســه تکنولوژی ماساچوست
معروف بــه ام ای تی ،بدون شــک حرف هــای زیادی
در مورد سیاســت خارجــی ایران دارد .قــرار گفت وگو
در دانشگاه صنعتی شــریف بود و دکتر ملکی در طول
مصاحبه بــا روی خندان به ســواالت پاســخ داد .این
دیپلمات و اســتاد دانشــگاه در گفت وگو با «هفته نامه
مثلث» به تحلیل دوران پســابرجام در ایران پرداخت
و گفت مهمترین تاثیر برجام این اســت که سیاســت
خارجی ایران را به حالت عادی بازگرداند .او معتقد است
در مورد پســابرجام اگر دولت ایران به دکترین پیشین
خود یعنی همان منطقه گرایی وفادار بماند ،مناسب تر
است .این اســتاد دانشــگاه درباره روابط با روسیه در
دوره فعلی ضمن انکه تاکید کرد که باید با روسیه روابط
خوبی داشته باشیم ،افزود« :مسکو در سال هایی که
گذشت نشان داد که می تواند یک دوست مورد اعتماد
ایران باشد ».اما او معتقد اســت که اروپا قابل اعتماد
نیست و روابط با کشورهای اروپایی در دوره پسابرجام
را باید با حساســیت جلو ببریم .ملکی همچنین درباره
روابط با امریکا و اینده برجام در این کشــور گفت هنوز
به واسطه دوران پیش از انتخابات ریاست جمهوری در
این کشــور قطعیت وجود ندارد ،اما در عین حال تاکید
کرد که دیگر با حسن نیت اشخاصی چون باراک اوباما و
جان کری روبه رو نخواهیم شد و باید از دوره باقی مانده
بــرای فیصله دادن به مســائل دیگری که در راســتای
منافع ملی مان است ،بهره ببریم.
سیاستخارجی
237
سیاست خارجی
238
مثلث | شماره 302
سیاستخارجی
امریکاست ،موضوعات دیگری که در راستای امنیت ملی
ایران است را مطرح کرده و فیصله دهیم .باید توجه داشته
باشــیم که مصوبه اخیر پارلمان اروپا در جهت منافع ایران
است که عربستان را تحریم تســلیحاتی کرده است حال
پرسش اینجاست که چرا امریکا این کار را نکند .ایران باید
از این فرصت استفاده کرده و امریکا را نیز متقاعد کند که
باید عربستان تحریم تســلیحاتی شود .در مورد سوریه نیز
ایران باید در یک چارچوب بزرگتر و با حضور امریکا به حل
و فصل مساله بپردازد .به نظر من گروهی مانند اوباما-کری
که تا بدین حد نسبت به ایران خوشبین باشند تاکنون در دنیا
خیلی کم بوده است .به عنوان مثال جک استراو در بریتانیا،
یوشــکا فیشــر در المان یا روالند دوما در فرانســه همین
رهیافت ها را نسبت به ایران داشــته اند .باید توجه داشته
باشــیم که حتما تمام دیپلمات ها منافع ملی کشورشان را
دنبال می کنند اما انچه در ذهن یک دیپلمات می گذرد نیز
خیلی مهم اســت .به عنوان مثال یک دیپلمات امریکایی
یا بریتانیایی چقــدر در مورد ایران اطالعــات دارد یا تاریخ
ایران را دیده و با ان اشنا است .به همین خاطر دیپلمات ها
و سیاستمدارانی مانند اوباما و کری فرصتی برای ایران بوده
و هستند که باید از ان بهره برد.
دکتر ملکی! سوال اخر راجع به بحث روابط ایران
با عربستان است؛ روابط دو کشور به دلیل برخی
مسائل و تنش ها وارد دوره ای جدید از خصومت
شده است .به نظر شــما ایران باید چه سیاستی
را در قبال عربســتان که همســایه ما نیز هست
دنبال کند؛ برخی معتقد به مدارا با ریاض هستند
و برخی نیز می گویند که در برابر ال سعود باید با
صدای بلند پاسخ داد تا بتوانیم انها را مهار کنیم.
نظر شما چیست؟
در پاسخ به این پرسش یک مثال ذکر می کنم؛ در
نظر بگیرید در خیابان با کسی دچار اختالف شده ایم ایا اگر
صدای تان را باال ببرید مساله حل خواهد شد؟! در رابطه با
عربستان نیز باید همین نگاه را داشت به خصوص که داریم
در رابطه با دیپلماســی حرف می زنیم کــه صدای بلند یک
راه حل دیپلماتیک نیست .به نظر من در مورد عربستان تمام
شواهد و اثار نشان می دهد که باید با این کشور دوباره باب
گفت وگو را باز کنیم .اصال مهم نیست که انها چه نظری در
این خصوص دارند بلکه اهداف ایران اهمیت دارد .اهداف
ایران در خلیج فارس ،جلب رضایــت مردم از ان جهت که
می خواهند به حج بروند و سیاست منطقه گرایی ایران حکم
می کند که یک بار دیگر تالش هایــی را برای یافتن منافع
مشــترک با ریاض دنبال کنیم .البته باید توجه داشــت که
سیاستمداران و حاکمان فعلی ریاض هیچ یک مانند ملک
عبدالله پادشاه درگذشته عربســتان نخواهند شد؛ چرا که
ملک عبدالله از کودکی با ایران اشنا بود .یک زمانی او برای
اجالس سران کشورهای اسالمی به ایران سفر کرده بود
و در برنامه ها دیدار با وزیر دفاع وقت ایران اقای شمخانی
نیز گنجانده شده بود .اقای شــمخانی در این مالقات به
زبان عربی صحبت می کند و ملک عبدالله تعجب می کند
و به مسئول تشریفاتی می گوید قرار بود با وزیر دفاع ایران
صحبت کنم چرا یک وزیر عرب امد .شــمخانی در پاســخ
می گوید من ایرانی هســتم اما زبان عربی می دانم .او در
ابتدا باور نمی کرد ولی بعدتر فهمید که ایرانی بودن یعنی چه
و سیستم در ایران به چه صورت است .اما در هر حال امروز
ملک عبدالله دیگر وجود نــدارد بنابراین ما باید با حاکمان
موجود کنــار بیاییم .البتــه زمان به دیپلمات هــا اموزش و
تجربه زیــادی می دهد .به نظــر من دیــدگاه وزیر خارجه
کنونی عربستان با سال گذشــته متفاوت است .درواقع در
منطقه ای مانند خاورمیانه که تا بدین حد نیروهای داخلی و
فرامنطقه ای فعال هستند بهبود روابط تهران-ریاض کاری
دشوار اما شدنی است.
در زمین بازنده ها بازی نکنیم
گفت وگوی مثلث با علیرضا میریوسفی
موضوع بحــث ما این اســت که اینده سیاســی
ایران در پســا برجام چگونه خواهد بــود و اینکه
تحلیل شما از جهت گیری سیاست خارجه ایران
چیست؟
به هر حال برجام یک فرصت برای ایران به حساب
می اید .برای انکــه اهمیت برجــام را درک کنیــم و اینکه
چرا برخی از کشــورها از برجام ناراحت هستند بد نیست به
مقاله ای که اقای ام جــی روزنبرگ چندی قبــل در گلوبال
اژانس نوشته بود ،اشاره کنیم .اقای روزنبرگ که از مدیران
ارشد سابق شورای روابط یهودیان امریکا یا ایپک بود ،در
این مقاله نشان داد که چطور ایران هراســی در تبلیغات و
رسانه های همســو با ایپک جایگزین عرب هراسی شامل
عربستان و سایر کشور های عربی شد .اقای روزنبرگ بیان
می دارد که بعد از یازده ســپتامبر 2001کــه یک جو بدی
علیه عربستان ایجاد شده بود ،ملک عبدالله ،ولیعهد وقت
عربستان که باتوجه به بیماری ملک فهد کفیل پادشاهی
عربســتان هم به حســاب می امد طرحی را با عنوان طرح
صلح عربی در ســال 2002میان اعراب و رژیم اســرائیل
پیشــنهاد داد که همان زمان در اجالس اتحادیه عرب به
تصویب رســید .برای انکه این طرح صلــح عربی به پیش
برود و زمینه های ســازش میان اعراب و اســرائیل فراهم
شــود ،می بایســت چاره ای هم برای جو عرب ستیزی که
در امریکا برای دهه ها وجود داشــت می اندیشیدند و باید
با عامل دیگری ان را جایگزین می کردند .به همین خاطر
در سال 2003زمانی که پرونده هســته ای ایران رسانه ای
شد ،جریان ایپک و رسانه های همسو با ان از این موضوع
اســتقبال زیادی کردند ،چرا که راه بســیار مناســبی برای
اجرایی شــدن این پــروژه پیدا کــرده بودند .ایــن بحران
دوازده ساله از ســال 2003شروع و تا ســال 2015ادامه
داشــت و با اجرای برجام فعال متوقف شــده است .در این
مدت رسانه های ایپک و رســانه های همسو با ان به همراه
البی های کشورهای عربی تالش کردند یک جریان متحد
ضد ایران ایجاد کنند و سعی می کردند که با ایران هراسی و
دامن زدن به بحث های فرقه ای علیه ایران جو سازی کنند.
برای مثال در سال 2004ادعا شد که ایران به دنبال تشکیل
هالل شیعی اســت که این مطلب را ملک عبدالله پادشاه
اردن مطــرح کرد .ایــن در حالی بود کــه اصطالح هالل
شیعی اولین بار توسط موسسه واشنگتن که از نزدیکترین
موسسات پژوهشی امریکا به رژیم اسرائیل است ،مطرح
شــده بود .مجموع این موضوعات نشان می دهد که یک
پروژه خطرناک علیه ایران شــکل گرفته بود که هوشیاری
مقامات ایران و همچنین پایداری و مقاومت ملت ایران در
دوازده سال گذشته باعث شد که این سیاست ها به نتیجه ای
نرســد و مجبور به تغییر این سیاست ها شــدند .به نظر من
مهمترین عاملی که حصول بــه برجام را ممکن کرد همان
مقاومت مردم ایران در این دوازده ســال بوده است .در دو
نامه ای که اقای اوباما به مقام معظم رهبری نوشت ،خیلی
صریح عنوان کرد که سیاســت امریکا سیاست تغییر رژیم
نیست و از تغییر سیاست امریکا صحبت کرد .این موضوع
اصلی ترین علت برقراری برجام بوده اســت .این موضوع
یک گشــایش بزرگ برای روابط خارجی ایران محســوب
می شــود که یک بحران ســاختگی را بعد از دوازده ســال
خاتمه داد .مزیت دیگری که برجام دارد بحث زمان وقوع
ان اســت .در حال حاضر قیمت نفت به یک پنجم کاهش
یافته و اکثر کشور های نفتی با بحران کسری بودجه شدید
مواجه هستند .ایران به دو علت فضای متفاوتی دارد؛ یکی
اینکه در دوران تحریم ها به مدیریت کشور با بودجه به شدت
کاهش یافته نفتی پرداخت و امادگی بیشتری برای تحمل
کاهش قیمت ها دارد و دوم اینکه منابع ازاد شده در شرایط
کاهش قیمت نفت یک موهبت الهی برای ایران است که
به ایران برتری نسبی نسبت به بقیه کشورهای نفتی منطقه
می دهد .ایران می تواند با این منابع سیاست های خودش
10
اغاز سال 94با توافق لوزان همراه بود و ماه های
پایانی اش با اجرای برجام گره خورد .برجامی که این
روزها کارشناسان در خصوص تاثیرات مهم ان در ابعاد
مختلف سیاســی ،اقتصادی و اجتماعی تحلیل های
متعــددی را ارائه می کنند .یکی از پرســش های مهم
و کلیدی بعد از حل پرونده هســته ای ایران از طریق
دیپلماســی و مذاکره ،در شــرایط کنونی ان است که
سیاست خارجی ایران در پســابرجام چه خواهد بود.
علیرضا میریوسفی ،استاد روابط بین الملل دانشگاه
در گفت وگو با «مثلث» با بیان اینکه برجام یک فرصت
برای ایران به حســاب می اید ،معتقد است که اجرای
برجام یک گشــایش بزرگ برای روابط خارجی ایران
محسوب می شــود که به یک بحران ساختگی بعد از
دوازده ســال خاتمه داد .بعد از برجام یک تغییر نگاه
اســتراتژیک از سمت غرب نســبت به ایران به وجود
امده که این نگاه باید دنبال شود.
موانع را نیز بر می دارد و روابط طبیعی ایران با کشــور های
شرقی مانند چین و روسیه به حال طبیعی بازخواهد گشت.
امیدواریم در دوران پسا برجام روابط ســازنده ای در هر دو
سوی شرق و غرب برقرار شود و ایران دارای روابط متوازنی
در سطح جهان هم با کشور های اروپایی و هم با کشور های
شرقی باشد .لزومی ندارد گســترش روابط با یکی به ضرر
روابط با طرف دیگر تعبیر شود.
در ســفرهایی که بعد از برجام و حتــی قبل از ان
در زمان تحقق توافق اتمی ایران شــاهد بودیم،
تمایل شدید اعضای اتحادیه اروپا به ایران بود.
بعد از توافق هســته ای شاهد ســفر وزرای امور
خارجه کشورهای فرانسه ،المان ،اتریش و اخیرا
هم سفر رئیس جمهور ســوئیس بودیم .برخی
معتقدند که این سفرها تنها با مقاصد اقتصادی
صورت گرفته است ،حال انکه این سفرها تاثیرات
دیپلماتیک بســیاری نیــز دارد .اگر امــکان دارد
رونــد دیپلماتیــک و تاثیــرات ان را در این حوزه
بیان کنید.
اوال تفکیک روابط سیاسی و اقتصادی بسیار کار
دشواری است .روابط اقتصادی ضامن تداوم روابط سیاسی
است و بالعکس روابط سیاسی می تواند مشوقی باشد برای
روابط اقتصادی .برای مثال هفته گذشته شاهد سفر وزیر
خارجه عمان به ایران بودیم .روابط سیاسی ایران و عمان
در حد بسیار باالیی است ولی روابط اقتصادی متناسب با ان
رشد نکرده و این عدم تناســب باید به شکلی برطرف شود.
مقامات هر دو کشور هم در جریان سفر اخیر بر این موضوع
تاکید داشــتند که روابط سیاســی و اقتصادی باید همگام
هم شکل بگیرند .قطعا بخشــی از انگیزه های روابط میان
کشور ها روابط اقتصادی اســت؛ چه با کشور های شرقی
مانند چین و چه با کشور های اروپایی مانند المان ،فرانسه
و سوئیس .ولی معموال کشــور ها تالش می کنند که روابط
متوازنی هم از نظر سیاســی و هم اقتصادی داشته باشند.
روابط اقتصادی گسترده مستلزم رشد روابط سیاسی است
مثلث | شماره 302
اگر بخواهیم تجدید نظر سیاست های
امریکا را مورد مطالعــه قرار دهیم به نظر
من یکی از نقاط عطف این تجدید نظر در
دسامبر ســال 2006اتفاق افتاد .زمانی
که گــزارش دو حزبــی همیلتــون -بیکر
در کنگره امریکا قرائت شــد ،در انجا به
امریکایی ها گفته شد که امکان اجرایی
کردن سیاست های یکجانبه و زورگویانه
این کشور در خاورمیانه وجود ندارد
و معموال مهمترین البی های سیاسی البی های اقتصادی
هســتند .یعنی البی هایی که تالش می کنند مشکالت را
برطرف کنند همین البی های اقتصادی هســتند که تاثیر
بسیار زیادی در گسترش روابط سیاسی هم دارند.
موضوع دیگری کــه وجــود دارد ،نگرانی رقبای
منطقه ای ایران از اجرایی شدن برجام است .در
چنین شرایطی ایران باید چه اقداماتی انجام دهد
که از این نگرانی ها کاسته شود و در سطح منطقه
هم یک توازن برقرار شود؟
دو موضوع را باید از هم تفکیک کرد؛ یکی موضوع
همزمانی برخی رویدادهای مســتقل از هم است و دیگری
موضوع اثار و تبعات برجام .گاهی دو اتفاق به طور تصادفی
به صورت همزمان اتفاق می افتد ولــی لزوما به هم ارتباط
مســتقیمی ندارند .برای مثال اینکه گفته می شود تشدید
تنش های منطقــه ای حاصل برجام اســت؛ در صورتی که
چنین ارتباطی را به صورت مستقیم نمی توان برقرار کرد .به
نظر من افزایش تنش با عربستان و دیگر کشور های منطقه
به دلیل تحول و نقطه عطف ایجاد شــده در سوریه بوده و
این موضوع با حصول به برجام همزمان شــده است ،ولی
لزوما حاصل برجام نیست .از سال 2011که بحران سوریه
شروع شد کشور های مختلف و مخالف دولت سوریه خیلی
سعی کردند که این بحران را از یک بحران منطقه ای به یک
بحران جهانی ارتقا دهند تا امریکا یا ناتو را وارد بحران سوریه
کنندمانندکاریکهدرموردلیبیانجامشد.درسپتامبر2015
دقیقا عکس این اتفاقات انجام شد و یک قدرت جهانی به
نام روسیه وارد بحران سوریه شد و سطح این بحران را یک
بحران جهانی به نفع دولت ســوریه و به ضرر کشــورهای
مخالف ان ارتقا داد .طبیعی است که کشور های مخالف از
این وضعیت عصبانی شــوند و سعی کنند ضرباهنگ ایجاد
شده بعد از قطعنامه 2254شــورای امنیت درباره سوریه را
تخریب کنند .نکته دوم این اســت که خیلی از تنش هایی
که نســبت به ایران وجود دارد بیشتر تنش های ساختگی و
عمدی هستند .همان طور که گفته شد از سال 2002پروژه
ایران هراســی جایگزین پروژه عرب هراسی شده و در حال
حاضر هم کشور هایی مانند عربســتان که سیاست مشت
اهنین در قبال تحوالت و چالش های داخلی و منطقه ایشان
را دنبــال می کننــد به دنبال این هســتند که این سیاســت
خودشان را تحت لوای تنش با ایران توجیه کنند .به هر حال
این دو موضوع باید مد نظر تحلیل قرار گیرد.
به عنوان سوال اخر به نظر شما ایران در شرایط
کنونی باید چه سیاســتی را در پیش بگیرد که در
راستای منافع ملی عمل کند؟
مهمترین سیاستی که ایران باید در پیش بگیرد این
است که در زمین بازی کســانی که می خواهند به این تنش
ساختگیدامنبزنندبازینکند.یعنیبههرحالتوسطکسانی
که دارای چالش های داخلی و منطقه ای هســتند تحریک
نشود،کشور هاییکهخودشانرابازندهتحوالتدههگذشته
می بینند وســعی می کنند با تحریک ایران بهانه هایی برای
نمایش بحران با ایران را به دســت بیاورند تا به ایران هراسی
مد نظرشان دامن بزنند .این موضوع مانند مسابقات ورزشی
سنتی ایران با تیم های عربی است .خیلی از تیم های عربی
کهدرزمینمسابقهحریفایراننیستندسعیمی کنندجوروانی
مصنوعی با عصبانی کردن بازیکنان ایرانی و وادار کردن انها
بهانجامکارهایغیر منطقیایجادکنندوچیزهاییکهدریک
رقابتمنطقیویکرقابتعادالنهنمی توانندبه دستبیاورندبا
چنین ترفند هاییکسبنمایند.مانندهمانکاراحساسیکهدر
حملهبهسفارتوکنسولگریعربستانانجامشدوبهانهخوبی
بهعربستانبرایتوجیهسیاست هایمخربشدرمنطقهداد.
بنابراین ادامه یک سیاست متین و منطقی و غیر احساسی از
سویایرانوهوشیاریدرمقابلاینتنش هامی تواندراهکار
مناسبیباشدتاوارداینتنش زایی هانشویم.
سیاست خارجی
را با جدیت بیشتری دنبال کند و در عین حال در جهت رفاه
مردم گام بردارد.
ایا به دنبال ایــن اتفاق می توان گفــت که روابط
ایران با غرب و شرق نسبت به گذشته تغییرات
چشمگیری خواهد داشت؟
یقینا همین طور خواهد شــد .تمام صحبت های
من نیز به همین معنی بــود .بعد از برجام یــک تغییر نگاه
استراتژیک از سمت غرب نسبت به ایران به وجود می اید.
به هر حال بعد از سی و هفت ســال مقاومت مردم ایران و
بی نتیجه بودن سیاســت های دنبال شده انها این موضوع
قابل انتظار است .اما اگر بخواهیم تجدید نظر سیاست های
امریکا را مورد مطالعه قرار دهیم به نظــر من یکی از نقاط
عطف این تجدید نظر در دسامبر سال 2006اتفاق افتاد.
زمانی که گزارش دو حزبی همیلتون -بیکر در کنگره امریکا
قرائت شــد ،در انجا به امریکایی ها گفته شــد که امکان
اجرایی کردن سیاست های یکجانبه و زورگویانه این کشور
در خاورمیانه وجود ندارد و هزینه های بسیار زیادی خواهد
داشــت و باید تغییری در ایــن رویکرد ایجاد شــود .بعد از
ان بــا روی کار امدن اقای اوباما با شــعار تغییر و همچنین
تحوالت بیداری اسالمی باعث شد که این احساس و نظر
در داخل امریکا تقویت شود .اینکه واقعا چنین تغییری در
سیاست های امریکا رخ خواهد داد یا خیر موضوعی است
که زمان ان را مشــخص می کند .همچنیــن می توان این
انتظار را داشت که تغییرات کلیدی در روابط خارجی ایران با
سایر حوزه های قدرت شامل اروپا ،چین ،روسیه و حتی هند
را در اینده شاهد باشیم.
یکی از موضوعات مهم در شــرایط کنونی رابطه
میان ایران و روسیه است که کارشناسان در این
زمینــه رویکردهای متفاوتی را مطــرح می کنند.
برخی معتقدند که ایران باید روابط خود را با غرب
اســتحکام ببخشــد و برخی دیگــر معتقدند که
روابط با همه جهان باید به صورت متوازن برقرار
باشــد .به نظر شما سیاســت ایران باید به کدام
طرف باشد؟
چند موضوع در این رابطه باید از هم تفکیک شود،
اول اینکه کشور های اروپایی تمایلی به قطع روابط یا کاهش
روابط با ایران نداشــتند و حقیقتا همراهی این کشــور ها با
تحریم های ضد ایرانی به دلیل فشار امریکا بوده است .این
تحریم ها هم هزینه های سنگینی را به خود امریکا وارد کرد
و هم به کشــور های اروپایی .بنابراین مشکل اصلی روابط
ایران و اروپا در درجه اول به فشار های امریکا مربوط بود.
به همین خاطر در مذاکرات بــا 5+1نیز اصلی ترین طرف
مذاکراتی ایران امریکایی ها بودنــد .اما در این مورد که ایا
سیاست جدید امریکا یک سیاست واقعی و با دوام است یا
خیر ،باید تامل کرد .در این مورد در ایران شک و تردید هایی
در دو مورد وجــود دارد .یکی اینکه واقعا اراده سیاســی در
این تغییر وجود دارد یا خیر؟ همچنین تردید هایی در مورد
توانایی دولت امریکا در تداوم این تغییر مطرح می شــود.
به هر حال این تغییر می تواند یک عملیات فریب باشد و به
همین دلیل مذاکرات ایران و 5+1هیچ گاه بر اساس اعتماد
نبوده اســت ،بلکه بر اساس راســتی ازمایی این مذاکرات
انجام شد .چیزی که در متن برجام مشخص است این که
انعطاف هایی نشان داده شده و تغییراتی در رویکرد امریکا
در سیاست ها مشــاهده می شــود .با این حال ،همان طور
که در انتخابات ریاست جمهوری امریکا مشاهده می کنید
برخی از کاندیدا ها اعالم می کنند توافق را لغو خواهند کرد.
بنابراین درباره اینکه هیات حاکمه امریکا می توانند این تغییر
سیاست را ادامه دهند یا خیر شک و تردید هایی وجود دارد.
در مورد روابط با شــرق باید گفت که اگر روابط با شرق هم
مشکلی داشته یا با موانعی روبه رو شده ،بیشتر تحت تاثیر
فشــار ها و تحریم های امریکایی بوده است که برجام این
سیاستخارجی
239
سیاستخارجی
دیپلماسی اجبار
ایران با چالش های جدید در سیاست خارجی خود مواجه می شود
ابراهیم متقی
11
استاد دانشگاه تهران
سیاست خارجی
240
مثلث | شماره 302
دیپلماســی هســته ای ایران با فرایندهای سیاست
خارجی و اولویت های وزارت امورخارجه جمهوری اسالمی
پیوند یافته است .رئیس جمهور اســامی ایران براساس
حکمی ،روند مذاکرات هســته ای را به وزارت امورخارجه
محــول کــرد .چنین حکمــی ماهیــت نمادین داشــته و
زمینه های الزم برای تغییر در روند سیاستگذاری هسته ای
ایران را اجتناب ناپذیر ســاخته اســت .روندهای گذشته
دیپلماسی هســته ای ایران معطوف به نقش یابی شورای
عالی امنیت ملی در موضوعات راهبردی بوده است.
انتقال موضــوع راهبردی بــه حــوزه بوروکراتیک،
به مفهــوم امادگی ایــران بــرای نقش یابی ،مشــارکت و
همکاری راهبردی با کشــورهای گروه 5+1بوده اســت.
چنیــن اقدامــی به مفهوم ان اســت کــه نشــانه هایی از
عملگرایی در روند مذاکرات دیپلماتیک ایران زمینه الزم
برای نهایی سازی دیپلماسی هسته ای و تنظیم برنامه جامع
اقدام مشترک را به وجود می اورد .نهایی شدن دیپلماسی
هســته ای انعــکاس «عملگرایی بوروکراتیــک» در روند
راهبرد سیاست هســته ای ایران تفســیر می شود .چنین
اقدامی در قالب فرایندهای اطمینان بخش در سیاســت
هسته ای ایران و در فضای مذاکرات چند جانبه و دو جانبه
شکل گرفته است.
فرایند و نتایج حاصل از دیپلماسی هسته ای ایران و
کشورهای 5+1را می توان به عنوان یکی از خبرسازترین
موضوعات سیاست بین الملل در سال 1394دانست .در
این ارتباط ،شــرایطی حاصل شــد که ایران و قدرت های
بزرگ جهانــی به «نقطــه تعادلی مطالبــات» در ارتباط با
فعالیت هسته ای ایران ،قابلیت های راهبردی جمهوری
اســامی و روند پایــان دادن بــه تحریم ها نائل شــدند.
درباره نتایج حاصل از دیپلماسی هســته ای ایران و 5+1
رویکردهای مختلفی ارائه شده است.
جنجال و ارزیابی انتقادی نتایج حاصل از برنامه جامع
اقدام مشــترک در ایران و امریکا بیش از ســایر کشورها
بوده اســت .علت ان را می توان انعکاس و پیامد ناشــی
از توافق هســته ای برای اینده امنیت ملی ایران و ایاالت
متحده دانست .در این فرایند ،تحلیل برنامه جامع اقدام
مشترک با رویکردهای مختلفی انجام پذیرفت .کارگزاران
اجرایــی دولــت ،وزارت امورخارجه و تیــم مذاکره کننده
در فرایند دیپلماســی هســته ای امیدوار بودند که با پایان
فرایند دیپلماتیک ،زمینه بــرای تحقق اهداف اقتصادی
و راهبردی ایران در شرایط همکاری جویانه فراهم خواهد
شد.
.1تاثیــر برنامه جامع اقدام مشــترک بر قابلیت
راهبردی ایران
اگرچــه نشــانه هایی از امید بــرای اعــاده موقعیت
اقتصــادی و اجتماعــی ایــران در تعامل موثر و ســازنده
با سیاســت بین الملل مشــاهده می شــود ،اما بســیاری
از فرایندهــای اعمال شــده علیــه ایــران بیانگــر اغــاز
محدودیت های جدید در برابــر الگوهای کنش راهبردی
ایران خواهد بود .در این فرایند ،اقتدار سیاســی و امنیتی
ایران در فضای لوایح تنظیم شــده از سوی کنگره امریکا
به چالش فراخوانده شده است .خروج اورانیوم غنی شده
در قالب اکسید اورانیوم ،صفحه ســوخت و هگزافلوراید
اورانیوم تمامی نگرانی احتمالی جهان غرب درباره قدرت
و گریز راهبردی ایران را پایان داده است.
هم اکنون ایران در شــرایط فــارغ از گریز راهبردی
قرار دارد .تجربه سیاســت بین الملل نشــان می دهد که
هرگاه کشوری در چنین وضعیتی قرار گیرد ،با چالش های
محدودشــونده جدیــد و فرایندهای نوینی از دیپلماســی
اجبار روبه رو خواهد شد .ســاختار سیاسی و قانون گذاری
امریکا در دســامبر 2015ســه موضوع محدودکننده را در
قالب الیحه هــای قانونی برای تحقق اهــداف راهبردی
گروه هــای محافظــه کار ،البی هــای اســرائیل محور و
البی های عرب محور قرار داده اســت .این گونه لوایح در
سال 2016موج جدیدی از محدودیت های راهبردی را در
قالب دیپلماسی اجبار امریکا اعمال خواهد کرد.
موضوعات محدودکننده جدید کنگــره امریکا علیه
ایران درباره ازمایش های موشــکی و روندهایی است که
از ان به عنوان نقش ایران در حمایت از تروریسم نام برده
می شود .هر یک از این اقدامات دارای ریشه های تاریخی
خاص خود بوده و زمینه های الزم برای ایجاد محدودیت
علیه ایران در گذشته را به وجود اورده است 225 .نماینده
کنگره امریکا از رئیس جمهور درخواست کردند که از منابع
مالی توقیف شــده ایران مبلغ 1/7میلیارد دالر برداشــت
شود تا زمینه توزیع ان بین افرادی به وجود اید که در سال
1982و در روند انفجار مقر تفنگــداران دریایی امریکا در
لبنان کشته شدند.
ایــن درخواســت متعاقــب الیحــه بودجــه 2016
امریکاست که از محل درامدهای دولت امریکا به عنوان
جریمه شرکت هایی که با ایران روابط اقتصادی در دوران
تحریم داشــته اند ،مبالغی اختصاص یافته است .قانون
تحریم جدید ایران به موجب قطعنامه 2231و در ارتباط با
فعالیت موشکی ایران به ویژه ازمایش موشکی عماد انجام
گرفته اســت .مقامات ایرانی بر این اعتقادند که قطعنامه
2231ارتباطی با برنامــه جامع اقدام مشــترک ندارد .در
حالی که نگرش امریکایی ها کامال متفاوت بوده و انان بر
این موضوع تاکید دارند که مقامات رسمی ایران قطعنامه
2231را براساس ماده 25منشور ملل متحد پذیرفته اند.
در ســند امنیت ملی 2015امریکا ،سیاســت های ایران
به عنوان عامل بی ثبات سازی منطقه ای و در روند حمایت
از گروه های تروریستی تفسیر شده است.
قرار دادن ایران در لیست گروه های حامی تروریسم،
محدودیت هــای اقتصــادی و راهبردی زیــادی را برای
جمهوری اســامی به وجود اورده اســت .به طور کلی هر
کشوری که در لیست حامیان تروریســم امریکا قرار گیرد
با محدودیت های ناشــی از «قانــون کمک های خارجی
مصوب « ،»1961قانــون کنترل تســلیحات ،»1976
«قانون مدیریت صادرات »1979و «قانون ضدتروریسم
»1996روبه رو خواهد شــد .اگر ایران خواســته باشد از
محدودیت های تحریم های اقتصادی مربوط به حمایت از
تروریسم عبور نماید ،الزم است که رئیس جمهور امریکا به
کنگره گواهی دهد که در شش ماه گذشته کشور مورد نظر
هیچ حمایتی از عملیات تروریســتی در جهان نداشــته و
در اینده نیــز چنین کاری انجام نخواهــد داد .در حالی که
رئیس جمهور امریــکا بعد از برنامه جامع اقدام مشــترک،
محدودیت های ســاختاری علیه ایران به دلیل حمایت از
تروریسم را به مدت یک سال دیگر تمدید کرده است.
روند بررســی برنامه جامع اقدام مشترک در مجلس
ســنا و نمایندگان امریکا نشــان داد که اعضــای کنگره
نســبت به توافق حاصل شده رضایت نداشــته و تالش
دارند تــا از ســازوکارهای دیگری همانند سیاســت اجبار
و محدودســازی راهبــردی در مقابله با ایران اســتفاده
نمایند .اگرچــه بخشــی از تحریم هــا براســاس برنامه
جامع اقــدام مشــترک کاهــش یافته یا حذف می شــود
اما واقعیت ان اســت که شــکل جدیدی از تحریم های
موشــکی و راهبردی وجــود دارد که با زیرســاخت های
دیپلماســی منطقه ای و بین المللی امریکا پیوند داشــته
و زمینه اثرگذاری بر تداوم و اعــاده برخی از تحریم ها در
ردیف های جدید را اجتناب ناپذیر می سازد.
سیاستخارجی
مثلث | شماره 302
از نظر ابراهیم متقی توافق جامع اقدام مشترک به پایان تحریم ها
و فشارهای همه جانبه امریکا علیه تهران منجر نمی شود
.3برنامه جامع اقدام مشــترک در نگرش کنگره
ایاالت متحده
کنگره امریکا همواره سیاســت محافظه کارانه تری
در مقایسه با دولت ایاالت متحده در برخورد با کشورهایی
همانند ایران نشــان داده اســت .اگرچه کنگره در دوران
دولت بوش نقش موازنه کننده سیاست تهاجمی علیه ایران
را عهده دار بــو د اما در دوران باراک اوبامــا چنین فرایندی
با تغییرات مشــهود و در جهت متفاوت همراه شده است.
کنگره امریکا حساسیت زیادی در ارتباط با موضوع فعالیت
هسته ای ایران نشــان داده و ان را به منزله کاهش اقتدار
امریکا در محیط راهبردی می داند.
به همین دلیل اســت که کنگره امریکا تالش دارد تا
محدودیت های اعمال شده علیه ایران تا زمان شفاف سازی
همه جانبه ادامــه پیدا کنــد .در چنین فراینــدی از طریق
رژیم های بین المللی و نهادهایی همانند اژانس بین المللی
ی علیه ایران پیش بینی
انرژی اتمی محدودیت های بیشتر
شده اســت .طبیعی اســت که در چنین فرایندی اژانس از
امادگی راهبردی الزم برای ایفای چنین نقشــی برخوردار
اســت .مذاکرات قبلی ایــران و امانو نشــان می دهد که
مشــکالت ادراکی ،تحلیلی و راهبــردی در روابط ایران و
اژانس همچنان باقی مانده است.
.4نتایج حاصل از دیپلماسی هسته ای در فرایند
مناظره تبلیغاتی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا
مناظره جمهوریخواهان توسط شبکه فاکس نیوز در
6اگوست 2015سازماندهی شد .شاید بتوان برگزاری این
مناظره را به عنوان تالشی سازمان یافته برای محدودسازی
اوباما در روند تصویب توافق هســته ای با ایران دانســت.
فاکس نیوز در زمره شبکه های خبری و رسانه ای محسوب
می شود که دارای نگرش محافظه کارانه بوده و تالش دارد
تا بر سیاســت کنگره در ارتباط با توافق هســته ای اوباما با
ایران تاثیر به جا گذارد .انجام چنین مناظره ای را می توان
به عنــوان بخشــی از رقابت هــای انتخاباتی دانســت که
هم اکنون در کمپ جمهوریخواهان و دموکرات ها مشاهده
می شــود .در این فرایند طبیعی است که جمهوریخواهان
از انگیزه بیشتری برای موفقیت در انتخابات نوامبر 2016
برخوردارند.
ادبیــات بســیاری از کاندیــدای ریاســت جمهوری
امریکا به ویژه از حزب جمهوریخــواه ،در مقابله با ایران و
نتایج حاصل از دیپلماســی هســته ای بوده است .جدیت
و سرســختی حقیقی و مایوســانه روایت ایران ســتیزی را
می تــوان در اندیشــه های محافظــه کاری امریــکا حتی
در مقابلــه با رویکــرد جان کری و بــاراک اوبامــا در فرایند
دیپلماسی هسته ای با ایران مشــاهده کرد .نتیجه چنین
روایتی را باید در الیه های پنهانی «فرهنگ سیاسی غلبه»
جست وجو کرد .گروه های اسرائیل محور در کنگره امریکا
همواره فشارهای سیاســی جدیدی را علیه سیاست های
راهبردی ایــران منعکس می ســازند .نشــانه های جدال
عاطفی و سیاســی بین گروه های رقیــب در کنگره امریکا
و ریاســت جمهوری را می تــوان در تهدیــدات نظامــی و
محدودیت های اقتصادی علیه ایران مشاهده کرد.
رویکــرد افــرادی هماننــد «دونالد ترامــپ»،
«ویک پری»« ،اســکات واکر»« ،ســناتور رند پاول»،
«ماک هاچبــی» و «کارلــی فیورینا» نشــان می دهد که
تضادهای حــزب جمهوریخواه و گروه هــای محافظه کار
نه تنها با ایران گسترش یافته بلکه انان برای نیل به موفقیت
سیاست خارجی
.2نتایج دیپلماسی هســته ای در تفکر ساختار
دولت و حوزه اجرایی ایاالت متحده
اگر چه در بسیاری از مقاطع تاریخی ،امریکایی ها از
ادبیات کنش تهاجمی علیه ایران استفاده کرده ان د اما این
امر در دوران ریاست جمهوری اوباما با تغییراتی رو به رو شده
است .ضرورت های سیاســت تغییر اوباما ،زمینه بازنگری
در الگوهای رفتــاری امریکا نســبت به ایــران را به وجود
اورده است .در این بخش تالش می شود تا سیاست های
پیشنهادی مراکز پژوهشی ایاالت متحده در ارتباط با ایران
مورد بررســی قرار گیرد .بی شــک راهکارهای پیشنهادی
را می توان به عنوان بخشــی از الگوهای رفتاری نســبت
به ایران دانســت .اجرای هریک از ایــن گزینه ها نیازمند
توجه به ابزارهای دیگری است که ایران یا سایر متحدان
منطقه ای اش می توانند برای موازنــه در برابر امریکا از ان
بهره مند شوند.
نگرش راهبردی امریکا در روند مذاکرات هســته ای
معطــوف بــه تبییــن نشــانه هایی اســت کــه الگوهای
انعطاف پذیری را در دیپلماســی هســته ای ایران به وجود
اورد .دیپلمات های امریکایــی در گزارش های راهبردی
خود بر این موضوع تاکید داشته اند که« :بسیاری از رهبران
ایران نسبت به سیاست های امریکا بدبین و ترسان هستند.
عناصری از سیاســت عملگرایانه در میان رهبــران ایران
شکل گرفته اســت .این رویکرد ،بدبینی و ترس را به امید
برای همکاری تبدیل کرده است» .چنین نگرشی بر تفکر
انان در روند دیپلماسی هسته ای تاثیر به جا گذاشته است.
واقعیت های راهبردی نشــان می دهد که ســاختار
سیاسی امریکا براساس نشانه هایی از موازنه و کنترل شکل
گرفته اســت .بیان چنین شاخص های ســاختاری نشان
می دهد که قدرت تصمیم گیــری در اختیار رئیس جمهور
یا هر نهاد سیاســی دیگری قرار نــدارد .عموما نهادهای
سیاسی و ســاختاری امریکا تالش دارند تا زمینه های الزم
برای ایجاد موازنه بیــن مراکز مختلف قــدرت را به وجود
اورند ،در حالی که اگر موضوعات راهبردی مورد توجه قرار
گیرد ،در ان شرایط رئیس جمهور و کنگره تالش می کنند
تا به نتایج نسبتا مشترکی دست یابند .الگوی رفتار کاندیدا
و همچنین ادبیات انان نشــان می دهد که فضای موجود
حزب جمهوریخواه و رویکرد انان در مقابله با ایران ماهیت
تهاجمی داشته و از سیاست های اسرائیل حمایت به عمل
می اورد.
اگرچه توافق لوزان ،وین و ژنو هیچ گونه نشانه ای از
پایان تحریم ها را نشــان نمی دهد ،اما برخی از کارگزاران
دیپلماســی هســته ای ایران امیدوارنــد که زمینــه برای
عادی شــدن روابط و جایگاه ایران در سیاســت بین الملل
به وجود اید .طبعــا چنین رویکردی از ســوی گروه هایی با
تحلیل متفاوت از نتایج دیپلماســی هســته ای ،دورنمای
امیدوارکننــده ای را منعکس نمی ســازد .بــه همین دلیل
است که کنگره امریکا در 14اوریل 2015حساسیت خود
را نسبت به هرگونه احتمال انعطاف پذیری دیپلماتیک در
برابر ایران نشان داد.
ادبیات دیپلماتیک باراک اوباما و جان کری معطوف
به بهره گیری از مفاهیمی برای متقاعدســازی ایران بوده
اســت .کنگره امریکا چنین ادبیاتی را نیــز برنمی تابد .به
همین دلیل اســت که فشــارهای سیاســی جدیدی علیه
ایران در دستورکار قرار خواهد داشت .در این فرایند انان از
سازوکارهای دیپلماسی اجبار بهر ه گرفته اند .به گونه ای که
اشتون کارتر ،وزیر دفاع امریکا در 10اوریل 2015بار دیگر
ایران را تهدید بــه کاربرد ابزار نظامی در شــرایطی کرد که
مذاکرات دیپلماتیک به نتیجه مطلوب نرسد .عدم توازن
در مذاکرات و نتایج حاصله ،امکان شــکل گیری شــرایط
پرمخاطره تری را در اینده اجتناب ناپذیر می سازد.
اکثر مقامــات اجرایــی وزارت امورخارجــه امریکا با
استناد به مفاد «طرح جامع اقدام مشترک» بر این موضوع
تاکید داشــتند که اوال ایــران تخفیف تحریمی به دســت
می اورد .ثانیا فرایند کاهش تحریم ها ماهیت تدریجی دارد.
ثالثا تحریم ها در شرایطی حذف می شوند که راستی ازمایی
از تاسیســات ایران انجام پذیرد .رابعــا اژانس بین المللی
انرژی اتمی تایید نماید که ایــران تمامی گام های کلیدی
مرتبط با راستی ازمایی را برداشته است .در چنین شرایطی
اســت که اژانس بین المللی انرژی اتمی نقش محوری در
راستی ازمایی و کاهش تحریم ها خواهد داشت.
درباره چگونگی و فرایند حذف تحریم ها رویکردهای
مختلفی ارائه شده اســت .اصلی ترین شاخص گفتاری و
اجرایی گروه 5+1در ارتباط با تحریم ها ان است که حذف
تحریم ها مربوط به شرایطی است که ایران اقدامات الزم در
ارتباط با پروتکل الحاقی را به انجام رسانده باشد .اگر حذف
تحریم ها را به عنوان اصلی ترین هدف دیپلماسی هسته ای
ایران بدانیم ،نتایــج حاصل از مذاکرات لوزان ســوئیس
نشان می دهد که هنوز هیچ گونه نتیجه عملی در این ارتباط
حاصل نشده است .در مصوبه کمیته روابط خارجی سنای
امریکا موضوع مربوط به پروتکل الحاقی به منزله بازرسی
از تاسیسات راهبردی ایران در دستورکار قرار گرفته است.
241
سیاستخارجی
در انتخابات نوامبر 2016تالش دارنــد تا حزب دموکرات
را در وضعیــت اتهام قرار دهنــد .در حالی که اکثر مقامات
اجرایی وزارت امورخارجه امریکا با اســتناد به مفاد «طرح
جامع اقدام مشترک» بر این موضوع تاکید داشتند که اوال
ایران تخفیف تحریمی به دست می اورد ،ثانیا فرایند کاهش
تحریم ها ماهیت تدریجی دارد ،ثالثا تحریم ها در شرایطی
حذف می شوند که راستی ازمایی از تاسیسات ایران انجام
ی تایید نماید که
پذیرد .رابعا اژانس بین المللی انــرژی اتم
ایران تمامی گام هــای کلیدی مرتبط با راســتی ازمایی را
برداشته است .
روندهای موجود در سیاست گروه های محافظه کار
امریکایی نشان می دهد که مقابله گرایی با ایران بخشی از
ت گروه هایی
ادبیات سیاســی گروه های جمهوریخواه اس
که بخش قابــل توجهی از تــاش خود را برای به دســت
اوردن کاخ ســفید متمرکز کرده اند .واقعیت ان اســت که
چنین ادبیاتی را نمی توان به عنوان محور اصلی سیاســت
نخبگان امریکایی تلقــی کرد .همــواره در روند انتخابات
ریاســت جمهوری امریکا ادبیات تنــد و افراطی در جهت
انتقاد از حزب حاکم به عمل می اید.
ترامپ در زمره جمهوریخواهانی است که هم اکنون
از موقعیت ویژه ای در نظرسنجی های امریکایی برخوردار
اســت .ترامپ به همراه «ویک پری» بر این اعتقادند که
باید مانع از لغو تحریم ها شــد .ویک پــری این موضوع را
مورد تاکید قــرار داد که اگر رئیس جمهور امریکا شــود از
طریق همکاری و مشارکت با کشــورهای اروپایی بار دیگر
تحریم هــای جدیدی را علیــه ایران اعمــال خواهد کرد.
طیف قابل توجهی از کاندیداهای ریاست جمهوری امریکا
بــرای انتخابات نوامبــر 2016تالش دارند تا دیپلماســی
هسته ای جان کری و سیاست خارجی باراک اوباما را مورد
انتقاد قرار دهند.
سیاست خارجی
242
مثلث | شماره 302
.5اینده برنامه جامع اقدام مشترک و دولت جدید
امریکا
ساختار سیاسی امریکا براساس نشانه هایی از موازنه
و کنترل شــکل گرفته اســت .بیان چنین شــاخص های
ســاختاری نشــان می دهد که قــدرت تصمیم گیــری در
اختیار رئیس جمهور یا هر نهاد سیاسی دیگری قرار ندارد.
عموما نهادهای سیاسی و ساختاری امریکا تالش دارند تا
زمینه های الزم برای ایجاد موازنه بین مراکز مختلف قدرت
را به وجود اورند ،در حالی که اگر موضوعات راهبردی مورد
توجه قرار گیرد ،در ان شرایط رئیس جمهور و کنگره تالش
می کنند تا به نتایج نسبتا مشترکی دست یابند.
انچه در طــرح ریچارد مندز در کمیتــه روابط خارجی
سنای امریکا مطرح شده نشــان می دهد که کنگره تالش
محدودیت های جدید امریکا
در حوزه موشکی و تسلیحاتی
خواهد بود
دارد تا قــدرت چانه زنی و فشــار رئیس جمهور بــر ایران را
افزایــش دهد .بســیاری از نمایندگان کنگــره در ماه های
گذشــته بر این موضــوع تاکید داشــتند که دولــت اوباما
نمی تواند حقوق هسته ای با رویکرد راهبردی برای ایران در
نظر گیرد .به همین دلیل است که در روزهای بعد از «برنامه
جامع اقدام مشــترک» زمینه برای شــکل گیری فرایندی
به وجود امده که فشارهای کنگره علیه رئیس جمهور برای
تداوم تحریم ها علیه ایران را اجتناب ناپذیر می سازد.
براساس شکل بندی های قدرت ساختاری در امریکا
تصمیم گیری درباره هرگونه تحریم اقتصادی کشــورها از
سوی دولت امریکا نیازمند ان اســت که زمینه های توجیه
و متقاعدسازی کنگره به وجود اید .اگرچه نگرش بنیادین
رئیس جمهور اوباما با گروه های محافظه کار در سیاســت
امنیتی امریکا نســبتا مشــترک اســت ،اما چنین فرایندی
به منزله ان تلقی نمی شود که رئیس جمهور از ازادی عمل
برای محدودسازی تحریم ها علیه ایران برخوردار باشد .در
چنین شرایطی کنگره امریکا باید رضایت الزم را در ارتباط
با موافقت نامه های خارجی اعــام نماید .انچه در مصوبه
کمیته روابط خارجی امریکا در 14اوریل 2015مطرح شده
را می توان انعکاس چنین وضعیتی در اینده روابط کنگره و
رئیس جمهور در ارتباط با سیاست هســته ای ایران و روند
کاهش تحریم ها دانست.
ادبیات جدید امریکا برای انتقاد از قابلیت موشکی و
سیاست نهضتی ایران در روزهای بعد از تنظیم موافقت نامه
هســته ای ماهیت تهاجمی پیدا کرده است .حتی رویکرد
اشــتون کارتر نیز نشــان می دهد که روی دیگر سیاســت
راهبردی امریکا در برخورد با ایران نشــان داده می شــود.
واقعیت ان است که ادبیات تاکتیکی را می توان در ذهنیت
و سیاست کارگزاران راهبردی امریکا مشاهده کرد .در این
ارتباط ،باراک اوباما در روزهای بعد از تنظیم موافقت نامه
لوزان بر این موضــوع تاکید دارد که تنها راه بهینه ســازی
موقعیت ایران ان است که سیاســت های بنیادین خود را
در مورد قابلیت های موشــکی و حمایت از سیاســت های
نهضتی باید تغییر دهد .واقعیت ان است که نتایج حاصل
از دیپلماســی هســته ای دارای اثار ســاختاری در ایاالت
متحده خواهد بــود .اگرچــه کاندیداهای رقیــب در روند
فعالیت تبلیغاتــی خود تالش دارند تــا از ادبیات و مفاهیم
هیجانی در ضرورت قدرت ســازی امریکا استفاده نمایند،
اما واقعیت های موجود بیانگر ان اســت که چنین ادبیاتی
در دوران اســتقرار دولت جدید به کار گرفته نخواهد شد.
کنگره در سال 2016محدودیت های جدیدی را در ارتباط
با ایران اعمال خواهد کرد.
موضوع تحریم ها به عنوان یکی از نشانه های ابهام
در اینده اقتصادی و راهبردی ایران در سیاست بین الملل
محسوب می شود .بحران های منطقه ای ،تحرک راهبردی
ایران را در منطقه افزایش می دهد .به همین دلیل اســت
که کنگــره و گروه هــای محافظــه کار ایــاالت متحده از
ســازوکارهای الــزام اور برای محدودســازی ایــران بهره
خواهند گرفت .چنین روندی را می توان به عنوان بخشی
از اینده سیاســت خارجی و الگوی راهبردی امریکا نسبت
به ایران دانســت .اگرچه دولت بــر مطلوبیت برنامه جامع
اقدام مشترک تاکید دارد اما ابهام در اینده اقتصادی ایران
و چگونگی گذار از رکود به عنوان اصلی ترین نشــانه برای
موفقیت دولت در برجام محســوب می شــود .کارگزاران
سیاست خارجی و اقتصادی ایران برای دستیابی به نتیجه
نســبتا متوازن در برابر هزینه های ســنگین و تعهداتی که
متقبل شــده اند ،نیازمند بهینه ســازی موقعیت اقتصادی
کشــور در ســال 1395خواهند بود .عبور از رکود و رشــد
اقتصادی پیش بینی شــده از ســوی دولت بدون توجه به
ازادسازی منابع مالی و بهینه ســازی ان در روند برنامه های
اقتصادی دولت امکان پذیر نخواهد بود.
پایاندشمنی؟
توازن میان شرق و غرب در
سیاست خارجی پسابرجام
سید علی خرم
12
استاد دانشگاه
با اجــرای برجام و برداشته شــدن کامل تحریم های
بین المللی علیه ایران ،روزی نو در تاریخ سیاست خارجی و
دیپلماسی ایران رقم خورده است و مسئوالن روابط خارجی
ایران می توانند به خوبی شاهد به ثمر رسیدن تالش های
شبانه روزی شان برای به سرانجام رساندن برجام در دو سال
گذشته باشند .شاید بتوان گفت که پس از سه دهه ،اکنون
ایران بــدون دغدغه ای می تواند به فکر روابط گســترد ه و
همه جانبه با همه کشــورهای جهان باشد .هر کشوری که
تمایل به رابطه بــا ایران داشته باشــد می تواند بدون هیچ
نگرانــی از تحریم یا مقررات دســت و پا گیــر بین المللی،
بر اساس منافع متقابل و خواست مشترک با توان و ظرفیت
کامل در همه زمینه ها با ایران وارد همکاری مشترک شود.
تحریم ها و قطعنامه ها که با اجــرای برجام ،اجرای
انها متوقف شــد ،فقط جنبه های اقتصادی نداشتند .این
تحریم ها به نوعی ،حصاری سیاسی و دیپلماتیک در اطراف
ایران پدید اورده بودند و باعث شــده بودند ایران نه تنها به
هرکــدام از قدرت هــای جهانــی هم
که تصمیم داشــته باشــند در کنــار ایران
قرار گیرنــد و از فضــای پســا برجام برای
همکاری هــای اقتصادی -صنعتــی و حتی
سیاسی امنیتی اســتفاده نمایند ،عضوی
از گروه 5+1هستند که برای رسیدن به هر
هدفی ،نیازمند به اجــرا در امدن توافقات
هسته ای وین می باشند
مثلث | شماره 302
لحاظ مالی ،تجاری و اقتصــادی تحت تحریم قرار گرفته
باشد ،بلکه بسیاری از روابط سیاسی و دیپلماتیک و سیاست
خارجی ایران نیز تحت تحریم های بین المللی قرار بگیرد.
پس از برجام باید با درک شــرایط منطقه و خودمان،
سیاســت های خاورمیانه ای را با تدبیر گزینش و انتخاب و
شــرایط را فراهم کنیم .اگر چین با سیاست و کیاست این
شرایط را فراهم می کند که در اسیا ،فقط و فقط چین باشد،
خودش هســت که شــرایط را فراهم می کند و نه دیگران.
جمهوری اسالمی ایران باید به طور خزنده شرایط سیاسی
را برای بروز و ظهور قدرتمندانه خود فراهم کند .ایران باید
هم با شرق و هم غرب همزمان روابط داشته باشد نه فقط با
روسیه و چین ،تا بتوانیم از بهترین های روسیه ،چین ،اروپا
و امریکا بهره مند شویم .قدرت منطقه ای باید بتواند خودش
را با تارهایی متصل به همــه قدرت های جهانی ،همچون
یک بندباز ماهر در هوا معلق و متعادل نگه دارد .پس باید
همه این اهرم ها را فراهم کنیم و اگــر در اختیار داریم باید
درست بسنجیم و از شتابزدگی پرهیز کنیم.
هنگامــی که ایــران مذاکــرات هســته ای به قصد
کســب نتیجه را انتخاب کــرد ،در ذهن خود بــه اینده ای
می اندیشــید که در ان اگرچه تالش برای تکمیل صنعت
هســته ای خود را ادامه می دهد ولی قصد ســاخت سالح
هســته ای را ندارد زیرا جدا از سخنان شــعارگونه ،درواقع
امنیت منطقه ای و جهانی جمهوری اســامی ایران نه از
طریق سالح هسته ای بلکه در ابعاد دیگر باید جست وجو
شود .در ســال های اخیر ،ایران بیشــتر متوجه تحوالت
و پیشــرفت های اقتصادی بوده و شــعارهای سال که در
ایام نوروز اعالم می شود ،به این موضوع اختصاص پیدا
کرده بود .این نشــان می دهد پرداختن بــه فعالیت های
اقتصادی و ارتقا ی صنعت کشــور و جبران کندروی ایران
در این عرصه ،در ذهن جمهوری اسالمی ایران به خوبی
جایگاه پیدا کرده و از اهداف تعیین شــده کشــور به شمار
می رود .متاسفانه دوران دولت های نهم و دهم ،سال های
عقبگرد در اقتصاد و صنعــت و تولید به شــمار می رود که
با تحریم های اقتصادی همراه شــد و ایران که در ســال
1384مقام چهارم اقتصادی را در منطقه داشــت به مقام
سیزدهم در ســال 1392تنزل پیدا کرد .در زمینه سیاست
خارجی هم همین دوران که اســتثناء بر قاعده دولت های
پنجم تا هشــتم بعد از جنــگ بود ،با سیاســت تهاجمی و
تنش زا ان چنان عرصه را بر کشور تنگ کرد که بسیاری از
قدرت های جهانی و منطقه ای هوس بازکردن جبهه نظامی
با ایران را در سر می پروراندند که عربستان و داستان زدن
سر مار و ترغیب امریکا و اسرائیل به حمله نظامی به ایران
از ان جمله اند.
از این زاویه «برجــام» قابل مشــاهده و قابل لمس
اســت و برجام می باید پایانی بر این دوران که هیچ گاه در
استراتژی جمهوری اسالمی ایر ان جایگاهی نداشته ،قرار
گیرد .سند چشم انداز 1404که ســند راهبردی جمهوری
اسالمی ایران به شمار می رود و تمام ارکان نظام تا رهبری در
تدوین و تایید ان شرکت داشته اند ،نشان می دهد کشورمان
از یک سو به سیاست تعامل ســازنده در جامعه بین المللی
می اندیشیده و از ســوی دیگر هدف قدرت اول اقتصادی
در منطق ه را در ســر می پرورا نده اســت .این اســتراتژی با
سیاست های دولت های پنجم تا هشتم و یازدهم هماهنگی
دارد ولی در تناقض با سیاست های دولت های نهم و دهم
است.
بنابراین برجام در دیدگاه نظــام ،بای د مهر پایان بر ان
اســتثنا زده و به قاعده خود بازگــردد .هنگامی که انقالب
اسالمی در ایران پیروز شد ،یعنی حوالی سال های 1360
چین و کر ه جنوبی استراتژی توسعه اقتصادی صنعتی خود
را شروع کردند .در ان زمان هر دو کشور چین و کره جنوبی
از نظر اقتصادی و صنعتی از ایران عقب تر بودند ،به ترتیبی
که به طــور مثال در ســال های 1362-4مقامــات چین از
مقامات اقتصادی و صنعتی ایــران دعوت می کردند که با
سفر خود به ان کشور توصیه های الزم برای ارتقا ی جایگاه
اقتصادی صنعتی به چین بدهند ولی در عرض همین 37
ســال ،چین و کره جنوبی به ان درجه از رشــد اقتصادی و
صنعتی رسیده اند که خیابان های تهران پر از اتومبیل ها و
کاالهای این دو کشور شده است.
اکنون بعد از 37سال ،موقعیت برای در مسیر صحیح
قرار گرفتن اقتصاد و صنعت ایران از نظر داخلی و خارجی
فراهم شده است و برجام سمبل ان است .چنانچه برخی در
داخل کشور مانع تراشی کنند و به بهانه های مختلف اجازه
ندهند کشور در مسیر طبیعی رشد و توسعه خود قرار گیرد،
دوباره کشــور برای چند دهه از راه اصلی خــود بازمی ماند
و افســردگی مردم و فعــاال ن اقتصادی -صنعتی کشــور
باعث خدشه به وحدت ملی و افزایش نیروی گریز از مرکز
متخصصین و تحصیلکرده ها می گــردد .بنابراین عقالی
کشور باید بیش از انچه به جزئیات برجام بپردازند به پیام و
جایگاه برجام بیندیشید و مغز گردو را رها نکر ده و به پوسته
ان بپردازند .برخی که منافع خود را بر منافع کشــو ر ترجیح
می دهنــد و در دولت قبلــی دارای جایــگاه و منفعت هایی
از نظر سیاســی یا اقتصادی بوده اند ،تــاش می نمایند با
سیاه نما یی از طریق بوق های تبلیغاتی و تریبون هایی که
متاسفانه در اختیار دارند ،برجام را ضد دستاورد برای مردم
ایران جا بیندازند.
در این میان ،کالن سیاســت های جهانی و به ویژه
کالن سیاســت های امریــکا و ایران در موفقیــت یا عدم
موفقیت پروســه اتخاذ شــده ،دخیل خواهند بــود .ایران
و امریکا نســبت به هم بی اعتماد هســتند ،بنابراین در هر
بزنگاهی قصد دارند یکدیگر را متهم سازند که در پی نقض
توافقات هسته ای قرار دارند .از سوی دیگر در یک فضای
دشمنی و تقابل هیچ گاه نمی توان یک توافق بین المللی
را پیش برد .اگر ایران و امریکا در فضای دشمنی نسبت به
یکدیگر تنفس کنند دیر یا زود به بهانه ای متوسل می شوند
تا توافق را نقض کنند .به عالوه اگر در کمیسیون مشورتی-
نظارتی برجام که در چارچوب 5+1به شــکایات رسیدگی
می کند ،به جای دوست ،دشــمن ما نشسته باشد ،یقینا به
نفع ما حکم نخواهد داد .پس هر دو کشور بای د فکری برای
این فضای دشمنی بنمایند و بر عهده دولتمردان دو کشور
است که تنفر و بی اعتمادی را بین دو کشو ر ترویج و تشویق
نکنند .برخی در دو کشور اصوال با این نیت روز برجام را شروع
ن را نقض کنند و تقصیر را
می کنند که بتوانند با اولین بهانه ا
به گردن طرف مقابل بیندازند زیرا انها متعهد به تالش های
چند ساله و دستاوردهای ان نیستند.
هرکدام از قدرت های جهانی هم که تصمیم داشــته
باشــند در کنار ایران قرار گیرند و از فضای پسا برجام برای
همکاری های اقتصادی -صنعتی و حتی سیاســی امنیتی
اســتفاده نمایند ،عضوی از گروه 5+1می باشند که برای
رســیدن به هر هدفی ،نیازمند به اجرا در امــدن توافقات
هسته ای وین می باشند بنابراین فضای خصومت بین ایران
و امریکا به نفع هیچ کس نیســت که شــامل مثل معروف
«یکی بر ســر شــاخ و ُبن می برید» می گــردد .زیرا طرف
اصلی ایران در پرونده هســته ای کماکان امریکاست .تا
زمانی که امریکا رسما چراغ سبز به اروپا ،چین و بقیه ندهد،
سرمایه گذاری ان کشورها در ایران صورت نمی گیرد و اگر
هم صورت بگیرد ،قابــل دوام نخواهد بود و تــا زمانی که
ســرمایه گذاری خارجی در ایران صورت نگیرد ،اقتصاد و
صنعت ایران از حالت رکود خارج نمی شوند ،بازسازی صنایع
فرسوده ایران صورت نمی گیرد ،تولیدات در ایران افزایش
پیدا نمی کند و شــغل در حد تاثیرگذاری شگرف بر بیکاری
عظیم ،ایجاد نمی شود .پس دشمنی های تاکتیکی هم باید
با محاسبات دقیق صورت گیرد که اثار مخرب استراتژیکی
بر جامعه در حال انتظار و پر از بیم و امید ایران نگذارد.
پرونده هسته ای به هر کجا برســد ،سیاست خارجی
دکتر روحانی مبتنی بر تعامل سازنده با جهان امتحان خود
را برای چندمین بار پس داده که فقط از این طریق است که
می توان اهداف سیاست خارجی جمهوری اسالمی ایران را
به منصه ظهور رساند و از قضا منطبق بر دستور العملی است
که سند چشم انداز ان را به دولت نهم و دهم الزام کرده بود
ولی برعکس ان عمل شد و جایگاه قدرت اقتصادی ایران
در منطقه ظرف ده سال اول سند چشم انداز از مقام چهارم
در سال ،1384به مقام سیزدهم در سال 1392تنزل یافت.
امید اســت سرنوشــت ایران و ایرانی به دســت ازمایشات
سعی و خطا و شعار زدگی سپرده نشود و بیش از این زمان از
دست نرود که ایران شدیدا تشنه احیای اقتصاد و صنعت و
شکوفا یی رشد و توسعه درخشان است و این شایسته مردم
ایران خواهد بود.
سیاست خارجی
سیاستخارجی
243
اثاراقتصادیاجرایبرجامدرکوتاهمدتظاهرنمی شود
عصرگشایش؟
پیشابرجام
رضا مجیدزاده
نویسنده و پژوهشگر اقتصاد سیاسی توسعه
13
برجام ،اجرایی شــده و امضای چند قرارداد تجاری با
فرانسه و ایتالیا ،از مهمترین پیامدهای ان به شمار می رود.
طی دوره اجــرای برجام ،اقتصــاد ایران شــاهد لغو کامل
ت چهار سرفصل تجارت ،تکنولوژی ،مالی
تحریم های تح
و انرژی خواهد بود .البته تمامی اثــار اقتصادی برجام ،به
صورت یکباره و در کوتاه مدت ،مشاهده نخواهد شد و در این
یادداشت ،اثار محقق برجام تا کنون ،ارزیابی خواهد شد.
سیاست خارجی
244
مثلث | شماره 302
برجام
در بند 19ســرفصل تحریم ها در این توافق نامه ذکر
شده است که اتحادیه اروپایی همه مفاد «مقررات اتحادیه
اروپایی» را لغو خواهد کرد که مهمترین انها شامل تمامی
تحریم ها و تدابیر محدودکننده در حوزه های نقل و انتقاالت
مالی بین اشخاص و نهادهای اروپایی ،فعالیت های بانکی،
شــامل ایجاد روابط کارگزاری بانکی جدید و افتتاح شعب و
بانک های تابعه بانک های ایرانی در قلمرو کشورهای عضو
اتحادیه ،ارائه خدمات بیمه و بیمــه اتکا یی ،ارائه خدمات
پیام رسانی مالی (از جمله سوئیفت) برای افراد و اشخاص
حقوقی شــامل بانک مرکــزی جمهوری اســامی ایران و
موسســات مالی ایرانی ،حمایت مالی از تجــارت با ایران و
صادرات نرم افزار برای یکپارچه سازی فرایندهای صنعتی
خواهد بود.
طبق بند 21این توافق نامه نیز ایاالت متحده منطبق
با این برجام اعمال تحریم های مشخص شده در پیوست 2
ت توافق شدهمرتبط
را با اثربخشی همزمان با اجرای اقداما
با برنامه هســته ای توســط ایران به نحو مشخص شده در
پیوست 5که توسط اژانس راستی ازمایی شده باشد ،متوقف
ساخته و به این توقف ادامه خواهد داد.
این تحریم ها شــامل حوزه های معامــا ت بانکی و
مالی،محدودیت هایتجارتدوجانبه،خریدیاپذیره نویسی
دیــون حاکمیتــی ایــران از جملــه اوراق قرضــه دولتی،
ســرمایه گذاری مشــترک ،بازاریابی نفت ،صادرات نفت و
فر اورده هایپتروشیمی،معامالتبابخش هایکشتیرانی،
خرید و فروش فلزات گرانبهــا ،فلزات خام ،فروش ،عرضه
یا انتقال کاالها و خدمات مورد اســتفاده در ارتباط با بخش
خودروســازی ایران و تحریم های راجع به خدمات تبعی در
مورد هریک از گروه های فوق است.
برای درک اثار اقتصادی محقق برجام الزم اســت تا
بررسی شــود که تحریم های بین المللی از چه ابعادی روی
لو نقــل و بازرگانی اثر
بخش های بانکــداری ،بیمــه ،حم
می گذاشتند .به طورکلیسهگونهاثرگذاریرویبخش های
اقتصادی از یکدیگر تفکیک شده اند که عبارتند از کاهش
فعالیت ،جایگزینی طرف مبادله یا هزینه مبادالتی و افزایش
هزینه های تولید کاال و خدمات .از دست دادن بازارها از دو
بعد اهمیت دارد ؛ بازارهای برگشت پذیر و بازارهای به سختی
برگشت پذیر یا برگشــت ناپذیر .چنانچه بازار ،برگشت پذیر
باشدمدتیزمانالزماستتاجایگاهقبلیدرانتثبیتگردد.
اما اگر بازار ،به سختی برگشــت پذیر یا برگشت ناپذیر باشد
به این معناست که جایگاه بین المللی یک کشور در عرصه
مناسبات جهانی از دست رفته است.
کاهش فعالیت به معنــای افزایش ظرفیــت بیکار و
به دنبال ان کاهش تولید در کنار افزایش بیکاری اســت که
به از دست دادن بازار ،جایگاه بین المللی و در مواردی افت
کیفیت تولید به دنبال کاهش فشار رقابت و محدود شدن به
بازار داخلی یعنی رقابت کمتر در شرایط تحریم می انجامد.
جایگزینی طرف مبادله از دو منظر داخلی و خارجی اهمیت
دارد که تغییر طرف مبادله خارجی به معنای افزایش درجه
نااطمینانی و افزایش هزینه الزم بــرای انجام امور مربوط
به تولید و تقاضای خدمات در کنار افزایش زمان الزم برای
فعالیتاست.مسائلمالی،خریدهنهاده هایتولید،تعمیر،
نگهداری و نوســازی ،فناوری و حمل و نقــل از مهمترین
ابعاد چنین خسارت هایی هستند که بر اقتصاد ملی تحمیل
شــد .محدودیت های مالی و حمل و نقل در این فهرست،
بیشترین نمود را داشــتند .برای نمونه بازرگانان ناچار شدند
تا در بســیاری از موارد به بانک های دیگر کشورها ،مبلغی
اضافی گاهی در حد 60دالر برای هر معامله بپردازند تا برای
انها اعتبار اسنادی بگشایند .به ویژه بانک های کشورهای
تحریم ها طبقه متوســط در جامعه را از
بین برد و بخــش خصوصی را بــه نفع بخش
دولتی به حاشیه راند .عالوه بر این ،تحریم ها
تجارت را از سیســتم بانکداری رسمی خارج
و به سمت شبکه های زیرزمینی متمایل کرد
روسیه ،ترکیه و امارات متحده عربی برای انجام امور مربوط
به گشــایش اعتبار اســنادی این مبالغ اضافــی را دریافت
می داشتند.
معضالت مالی ،در قالب افزایــش بهره ،مخاطرات
ناشــی از تحریم برخــی از شــرکت های بیمه بــرای بیمه
محموله ها و کشتی های ایرانی ،انتقال ارز ،گشایش اعتبار
اسنادی و افزایش زمان دسترســی به خدمات مالی خود را
نشــان دادند .برای خرید نهاده ها نیز تولیدکنندگان ناگزیر
شــدند تا از نهاده های کشــورهای دیگر خریداری کنند که
نسبت به کشــورهای مبدا اولیه کیفیت بســیار پایین تری
داشتند .اما نکته مهمی که باید در نظر گرفته شود ،نوسازی
و تعمیر تجهیزات و ماشین االتی اســت که قطعات انها از
کشورهای اتحادیه اروپا و امریکای شــمالی وارد می شد.
مثال تجهیزات نیروگاهی یا فرودگاهی و هواپیمایی از این
منظر اســیب زیادی دید و بخش مهمی از ابعاد تحریم ،به
فرســودگی تجهیزات و عدم امکان تعمیر یا نوســازی انها
مربوط می شود.
می توان اثار اقتصــادی تحریم هــای بین المللی یا
پیشابرجام را طبق فهرست زیر در نظر گرفت:
.1عدم پذیرش اعتبارات اســنادی گشایش شده در
بانک های ایرانی توسط فروشــندگان و بانک های خارجی
و توقف خطوط اعتباری توسط بانک های خارجی و اعمال
محدودیت های زیاد در گشایش L/Cو صدور ضمانت های
بانکی
.2نیاز به اخذ مجوز صادرات به ایران برای اکثر کاالها
.3عدمهمکاریشرکت هایبیمهجهتدادنپوشش
بیمه ای به فروشندگان برای معامالت با ایران
.4عدم صدور ضمانت نامه بانکی توسط بانک های
فروشندگان در مقابل پیش پرداخت
.5گشــایش و بازدید فیزیکــی کاال و محموله های
ارسالی به ایران توسط گمرک کشورهای فروشنده
.6درخواست فروشندگان و سازندگان کاال و تجهیزات
برای پرداخت وجه کاال قبل از حمــل و تحویل ان در بندر
کشور سازنده
.7عدم عالقه اکثر فروشــندگان به معاملــه با ایران
باتوجه به مقصد حمل کاال
.8عدم عالقه تعدادی از فروشندگان نسبت به فروش
برخی از کاالها به ایران
.9زمانبــر بــودن پروســه خریــد کاال از طریق ترک
تشــریفات مناقصه که این موضوع نیاز به دریافت مصوبه
خاص دارد
.10تقاضــای پیش پرداخــت بیــش از ۲۵درصد و
ل از حمل
پرداخت بیشتر از ۹۰درصد وجه کاال قب
سیاستخارجی
پسابرجام
ایجاد فضای روانــی توام با ارامــش در حوزه اقتصاد
کشــور و لغو تحریم های اقتصادی در حوزه بانک ،بیمه و
حمل و نقل ،محدودیت خرید انواع و اقسام کاالهای مورد
نیاز کشور ،مهمترین اثار محقق پس از اجرای برجام بود.
اما دربــاره 26مورد پیش گفته اثار اقتصادی پســابرجام به
شرح زیر است:
.1با برقراری ســوئیفت برای بانک های ایرانی ،این
مورد رفع شده است.
.2پس از اجرای برجــام ،این مورد نیز منتفی شــده
است.
.3ضمن حل این معضل ،شرکت های بیمه خارجی از
جمله ایتالیایی ،مایل به فعالیت در ایران شده اند.
.4این مورد نیز پس از اجرای برجام ،حل و فصل شد.
.5این مورد نیز پس از اجرای برجام ،حل و فصل شد.
.6این مورد نیز پس از اجرای برجام ،حل و فصل شد.
.7این مورد نیز پس از اجرای برجام ،حل و فصل شد.
.8این مورد نیز پس از اجرای برجام ،حل و فصل شد.
.9این مورد نیز پس از اجرای برجام ،حل و فصل شد.
.10این مورد نیز پس از اجــرای برجام ،حل و فصل
شد.
.11این مورد نیز پس از اجــرای برجام ،حل و فصل
شد.
.13این مورد نیز پس از اجرای برجام ،در بلندمدت،
حل و فصل خواهد شد.
.14این مورد نیز پس از اجرای برجام ،در بلندمدت،
حل و فصل خواهد شد.
.15این مورد نیز پس از اجــرای برجام ،حل و فصل
شد.
.16این مورد نیز پس از اجرای برجام ،در بلندمدت،
حل و فصل خواهد شد.
.17این مورد نیز پس از اجرای برجام ،در بلندمدت،
حل و فصل خواهد شد.
.18این مورد نیز پس از اجرای برجام ،در کوتاه مدت،
حل و فصل خواهد شد.
.19این مورد نیز پس از اجرای برجام ،در کوتاه مدت،
حل و فصل خواهد شد.
.20این مورد نیز پس از اجرای برجام ،در بلندمدت،
حل و فصل خواهد شد.
.21این مورد نیز پس از اجــرای برجام ،حل و فصل
شد.
.22این مورد نیز پس از اجــرای برجام ،حل و فصل
شد.
.23این مورد نیز پس از اجرای برجام ،در میان مدت،
حل و فصل خواهد شد.
.24این مورد نیز پس از اجرای برجام ،در میان مدت،
حل و فصل خواهد شد.
.25این مورد نیز پس از اجرای برجام ،در میان مدت،
حل و فصل خواهد شد.
.26این مورد نیز پس از اجرای برجام ،در بلندمدت،
حل و فصل خواهد شد.
افزون بر موارد باال ،باید توجــه کرد که ورود دوباره به
بازارهای برگشت پذیر و بازارهای به سختی برگشت پذیر ،در
میان مدت و بلندمدت ،رخ می دهد وباتوجه به عقب افتادگی
دوره 10ســاله ،الزم است تا اســتراتژی های حسابگرانه و
منطقی اتخاذ شــود در غیر این صــورت ،تثبیت جایگاه در
این بازارها یا دســتیابی به جایگاه قبلی ،با دشواری زیادی
همراه خواهد بود .مهمترین اثــر اقتصادی برجام ،امکان
ی ترغیب
دوباره سرمایه گذاری خارجی و بســتر مساعد برا
نخبگان (اقتصادی و فکری) کوچنده به بازگشت به ایران
است تا در کنار ورود سرمایه خارجی ،و با افزایش امید سرمایه
انسانی داخلی ،موجب شود تا اقتصاد ایران در پسابرجام به
مختصاتی فراتر از مختصات کنونی که همتراز 1384/1/1
است دست یابد.
مثلث | شماره 302
با اجرای برجام
سرمایه گذاری خارجی در ایران افزایش می یابد؟
سیاست خارجی
.11عدم شرکت بسیاری از ســازندگان و فروشندگان
خارجی در مناقصات برگزار شده
.12ورود شرکت های واسطه در معامالت و تقاضای
پیش پرداخت بیش از ۲۵درصد بدون ارائه تضمین بانکی
.13خــروج شــرکت های معتبر تهیــه و تامین کننده
تجهیزات ،لوازم و خدمات
.14مشــکالت متعدد در تامین تجهیزات فنی مورد
نیاز به عنوان مثال باتوجه به اینکه کاال و تجهیزات مربوط
به حفاری چاه های میدان پارس جنوبی (به علت ترکیب گاز
موجود در ان) تقریبا در دنیا شناخته شده است و غیر از ایران
فقط در بخش قطر این میدان مورد مصرف دارد بنابراین اگر
شرکتی نیز توانا یی تامین ان را داشته باشد چون مقصد ان
منطقه خلیج فارس است ،کامال مشخص و مشکل خروج
کاال از مبد ا و ارسال ان به مقصد (از نظر تحریم بین المللی)
وجود دارد.
.15افزایش قابل توجه هزینه تامین اقالم و تجهیزات
و خدمات فنی موردنیاز به دلیل ایجاد محدودیت و انحصار
از سوی برخی شرکت های خارجی خاص حاضر به فعالیت با
ایران و نیز برخی شرکت ها و سازندگان داخلی
.16عدم افزایش ضریــب بازیافت در میادین نفتی و
عدم تولید صیانتی از مخازن هیدروکربــوری به دلیل عدم
حضور و مشــارکت شــرکت های طراز اول جهان به لحاظ
فناوری و دانش فنی مورد نیاز جهت اجرای مطالعات افزایش
ضریب بازیافت موسوم به EOR
.17محرومیــت از نظــام مدیریتــی متناســب بــا
مگاپروژه ها و مشکالت متعدد در مدیریت انها بدلیل عدم
حضور شرکت های مطرح جهانی
.18کاهــش میــزان ســرمایه گذاری خارجــی در
صنعت نفت و گاز و تامین بخشــی از منابع مالــی موردنیاز
پیش بینی شده از محل منابع خارجی و منابع داخلی
.19افزایــش چند برابــر هزینه توســعه میادین نفت
و گاز کشــور با شــرکت های نه چندان مطرح چینی و سایر
شرکت های داخلی و خارجی
.20مشــکالت متعدد برای انتقــال درامد حاصل از
صادرات نفت خــام ایران از برخی کشــورها نظیر هند طی
ماه های اخیر
.21کاهش تدریجی خرید نفت خام ایران از ســوی
مشتریان سنتی ایران نظیر ژاپن ،هند و کشورهای اروپایی
و جبران کاهش خرید نفت خام ایران با نفت خام عربستان و
سایر کشورهای منطقه خلیج فارس
.22افزایشمصرففراورده هاینفتینظیرنفتکوره
و نفت گاز به دلیل راندمان پایین نیروگاه های کشور در نتیجه
تحریم های اعمال شده بر صنعت برق
.23افزایش مصرف گاز طبیعی در بخش نیروگاهی
و ســایر بخش های مصرف کننــده به دلیل عدم اســتفاده
از فناوری های نو و عدم دسترســی به تجهیزات پیشــرفته
مورد نیاز
.24استراتژی تحریم رشد اقتصادی و صنعتی ایران
را کاهش داده ،سرمایه گذاری های خارجی را محدود کرده،
ریال را ضعیف کرده ،نرخ تورم را چند برابــر کرده و تولید و
صادرات نفت و گاز را کاهش داده است.
.25ایاالت متحده نیز در خالل سیاست تحریم ها،
نفوذ شرق در ایران را زمینه ساز شد .از سال ،2001صادرات
چین به ایران تقریبا شش برابر شد .هرچند اروپا در سال های
،1990حدود 50درصد از اقتصاد ایران را تشکیل می داد ،به
واسطه تحریم ها ،جایگاه خود را از دست داد .به بیان دیگر،
غرب راه را برای ورود رقبایی مانند چین ،روسیه و هند باز کرد.
در واقع تحریم ها ،جهت تجارت بین المللی ایران را از غرب
به شرق تغییر داد.
.26تحریم ها طبقه متوســط در جامعه را از بین برد و
بخشخصوصیرابهنفعبخش دولتیبه حاشیهراند .عالوه
بر این ،تحریم ها تجارت را از سیستم بانکداری رسمی خارج
و به سمت شبکه های زیرزمینی متمایل کرد.
شد.
.12این مورد نیز پس از اجــرای برجام ،حل و فصل
245
طالی سیاه و سفید
اقتصاد سیاسی
نفت در سال 94دوچهره داشــت .یک روی ان به کمک امریکا و عربستان امد تا با دستکاری
در قیمت جهانی نفت فشارهای سیاسی و امنیتی را علیه روسیه و ایران تشدید کنند اما روی دیگر
ان کاهش وابستگی امریکا به نفت خاورمیانه بود و همین مساله منجر به این شد که ایاالت متحده
سیاســت نوینی را در منطقه خاورمیانه مورد پیگیری قرار دهد این سیاست مبتنی بر عدم مداخله
پرهزینهومستقیمدربحران هایامنیتیاست.واشنگتنسعیمی کندازطریقالگویتوازنتحوالت
ومناسباتمنطقه ایراکنترلومدیریتکند.
پرون
د
ه
اول
امان از نفت
اقتصاد سیاسی
246
مثلث | شماره 302
جهاندرسال 94رنگطالیسیاهرابه خودگرفت
مثلث | شماره 302
اقتصاد سیاسی
ان قرنی که عصر نفت بود
دیگر رفته است!
کاهش قیمت نفت چه اثار اقتصادی برای
ایران و کشورهای خاورمیانه داشته است؟
ریاض ،مسکو و تهران را
هدف گرفته است
گفت وگوی مثلث با غالمحسین
حسن تاش ،استاد دانشگاه
دردسر نفتی
گفت وگوی مثلث با رئیس
سابق کمیسیون اصل 44
اتاق بازرگانی ایران
247
اقتصادسیاسی
سالحاستراتژیک
در سال 94عربستان و امریکا از قیمت نفت برای اعمال فشار بر روسیه و ایران استفاده کردند
محمد صالحی
روزنامه نگار
1
نفت واژه ای نیست که به راحتی بتوان از دایره لغات
اقتصادی کشور ان را حذف کرد .نفت از روزی که در ایران
کشف شد تا امروز به تدریج خود را به اقتصاد ایران تحمیل
کرد .در ادوار مختلف ،چه دولت های قبل از انقالب و چه
دولت های بعد از انقالب ،درامدهای نفتی همواره توانسته
است مشکالت و کاســتی های درامدی دولت ها را مرتفع
کند .امــروز درامدهای نفتــی به عنوان یکــی از پایه های
اصلی درامدی دولت محسوب می شود و به قدری حضور
پررنگی در اقتصاد کشور دارد که نمی توان بودجه ساالنه
کشــور را بدون حضور درامدهای نفتی تصور کرد .همین
حضور پررنگ درامدهای نفتی در اقتصاد کشور سبب شده تا
طالی سیاه در اقتصاد ایران محل اختالف بین کارشناسان
اقتصادی شود .نفت در اقتصاد ایران دوستان و به همان
تعداد دشمنان فراوانی دارد .هستند بسیاری از کارشناسان
اقتصادی که نفت و درامدهای نفتی را بسان نعمتی برای
کشور می دانند و در نقطه مقابل کارشناسانی هستند که نفت
را نقمتی برای اقتصاد تصور می کنند .با تمام این احوال به
نظر می رسد تمام کارشناسان حوزه اقتصاد روی یک اصل
توافق دارند و ان اینکه درامد های نفت را به راحتی نمی توان
از اقتصاد کشور حذف کرد و در اینده نزدیک بودجه ساالنه
دولت بدون درامدهای نفتی قابل تصور نیســت .نفت در
سال 94یکی از پرتالطم ترین سال های اخیر خود را سپری
کرد .بخشــی از این تالطم ها محصول اتفاق های داخل
کشور و بخشی هم ناشی از شرایط بین المللی بود.
اقتصاد سیاسی
248
مثلث | شماره 302
قیمت نفت در سراشیبی
سال 94به لحاظ درامدهای نفتی به هیچ وجه سال
خوبی برای کشور نبود .اگر نگاهی به میانگین قیمت نفت
در چند سال اخیر بیندازیم متوجه می شویم که در سال 94
درامد های نفتی کشور با چه افت قابل مالحظه ای روبه رو
بوده است .میانگین قیمت نفت ایران در بازارهای جهانی
در ســال 106/8 ،90دالر به ازای هر بشــکه بوده است.
این مبلغ در سال ،91با اندکی افزایش به رقم 108/2دالر
در بشکه رســید .ســال ،92که اغاز فعالیت دولت یازدهم
بــود ،میانگین قیمــت نفــت در بازارهای جهانــی به رقم
103/3به ازای هر بشکه رسید .شــروع جدی افت قیمت
نفت از سال گذشته ،یعنی سال ،93اغاز شد .در این سال
میانگین قیمت هر بشــکه نفت ایران در بازارهای جهانی
در حدود 84دالر بود .این قیمت نسبت به میانگین قیمت
سال ،92با کاهش 19دالری به ازا ی هر بشکه روبه رو شد.
یعنی قیمت نفت در ســال 93به نسبت ســال ،92نزدیک
به 18درصد با کاهش قیمت روبه رو شــد .این روند کاهش
قیمتی که از ســال 91با شیب کم اغاز شــده بود ،در سال
94با شیب تند تری ادامه پیدا کرده است .میانگین قیمت
نفت در ســال ،94به رقم 46دالر به ازای هر بشکه رسید.
این کاهش قیمت به نسبت ســال ،93رقمی در حدود 38
دالر در هر بشکه بود .این کاهش قیمت به این معنا ست که
سال 94به نسبت ســال 93میانگین قیمت نفت با کاهش
45درصدی همراه بوده اســت .همچنین اگر این مقایسه
را بین ســال های 92و 94انجام دهیم متوجه می شــویم
که قیمت نفت در سال 94به نسبت ســال ،92با کاهشی
حدود 57دالر به از ای هر بشــکه روبه رو بوده است .یعنی
میانگین قیمت نفت طی 2ســال با کاهش نزدیک به 55
درصدی روبه رو بوده است .کاهش قیمتی به میزان بیش
از 50درصد به این معناست که درامدهای نفتی طی دو سال
نصف شده است .باتوجه به اینکه درامدهای نفتی یکی از
پایه های اصلی درامدی کشور اســت ،هنگامی که با این
میزان کاهش روبه رو شود ،بی تردید روی تمام بخش های
بودجه ای و هزینه ای کشور اثر منفی می گذراند.
به ثمر نشستن برجام
سال 94در شــرایطی اغاز شــد که همه مردم کشور
منتظر بودند تــا نتیجه نهایی مذاکرات هســته ای ایران و
گروه 5+1مشخص شود .این مذاکرات باالخره همان طور
که رئیس جمهور در پیام تو ئیتری خود در روز اجرایی شدن
برجام اشــاره کرد« ،برجام به فرجام رســید» .بی شک به
فرجام رســیدن برجام را شــاید بتوان نقطه عطف کارنامه
اقتصادی دولت یازدهم و شخص حســن روحانی نامید.
هر چند به نتیجه رســیدن برجام یک پیــروزی تک بعدی
نیســت .زیــرا در کنــار بعــد اقتصــادی ان ،دارای ابعاد
بین المللی ،سیاسی هم هست .در واقع برجام را می توان
عالوه بر نقطه عطــف کارنامه اقتصــادی دولت یازدهم،
نقطه عطف کارنامه سیاسی و همچنین نقطه عطف کارنامه
دستگاه دیپلماسی دولت تدبیر و امید قلمداد کرد .بی تردید
یکــی از بخش های اقتصادی کشــور که از به ســرانجام
رســیدن برجام نفع برد ،صنعت نفت و گاز کشور بود .گروه
تو گاز در اقتصاد
5+1هم به دلیل جایگاهی که صنعت نف
ایران داشــت ،این صنعت را در همه زمینه هــا ،چه در بعد
تجارتی و چه در بعد انتقال فن اوری و ســرمایه گذاری ،با
تحریم های گسترده مواجه کردند.
هر چنــد ایــران در بخــش ســرمایه گذاری و از بعد
فن اوری توانســت تــا حــدودی موفقیت هایی را کســب
کند .در ایــن زمینه فاز 15و 16پــارس جنوبی ،با تکیه به
توانمندی های داخلی ساخته شد و مورد بهره برداری قرار
گرفت .اما متاســفانه در بعد تجارتی دست دولت بسته
بود .به جز معدودی از کشورها ،ایران بخش بزرگی از
بازارهای خود را در اروپا و اسیا از دست داده بود و ان
معدود بازارهایی را هم که برای خود حفظ کرده بود،
با مشکل نقل و انتقال پول و همچنین مشکل تامین
بیمه برای محموله های نفتی خود مواجه بود .عدم
حضور پررنگ ایران در بازار نفت سبب شد تا سایر
کشورهای تولید کننده نفت ،چه عضو اوپک و چه
غیر اوپک ،به سرعت جای ایران را در بازار نفت پر
کنند .در این میان شاید بیشــترین نفع را همسایه
غربی مان یعنی عراق برد .این کشــور توانســت
به ســرعت جای ایران را در بازار کشورهای عضو
اوپک از ان خود کند .حال که برجام وارد فاز اجرایی
شد ،یکی از معضل ها یی که بازار نفت در سال جدید
با ان روبه رو اســت ،برگشــت ایران به بازارهای نفت
وزارت نفت در اخرین ماه از فصل پاییز از
الگوی جدید قراردادهای نفتی وزارت نفت با
سرمایه گذاران خارجی رونمایی کرد .هر چند
هنوز این قراردادها اجرایی نشد ه و وزارت نفت
هیچ قراردادی را با شرکای خود بر اساس این
فرمت جدید به امضا نرسانده است
بین المللی است ؛ اقدامی که به نظر سایر کشورهای
عضو اوپک باعث بی ثبات تر شــدن بــازار نفت و
کاهش هر چه بیشــتر قیمت نفــت در این بازار
خواهد شد .هر چند خود ایران هم از کاهش
بیشــتر قیمت نفت متضرر خواهد شد اما
به نظر می رســد کــه مســئوالن وزارت
نفت چنــدان اهمیتی بــه تهدیدها یا
درخواست های کشــورهای عضو
اوپــک مبنی بــر خویشــتنداری
ایران در افزایــش تولید خود
برای رسیدن به سقف تولید
ش نمی دهــد.
گذشــته ا
اقتصادسیاسی
قراردادهای جدید نفتی ،جدال موافقان
و مخالفان
وزارت نفــت در اخریــن ماه از فصــل پاییز از
الگوی جدیــد قراردادهــای نفتــی وزارت نفت
با ســرمایه گذاران خارجی رونمایــی کرد .هر
چند هنــوز ایــن قراردادها اجرایی نشــده و
وزارت نفــت هیچ قراردادی را با شــرکای
خود بر اساس این فرمت جدید به امضا
نرسانده است .اما بحث های فراوانی
بین موافقــان و مخالفان این نوع
از قراردادهــا به وجــود امد و در
جریان است.
تقابل عربستان و ایران در میدان نفت
مثلث | شماره 302
مسائل منطقه ای یکی از شاخص های اثرگذار بر بازار
نفت بود .بحران های متعددی که منطقه با ان مواجه بود ،
مثل بحران سوریه ،عراق ،یمن و حضور داعش در منطقه
سبب شــد تا برخالف دوران جنگ عراق و کویت که سبب
شد تا قیمت نفت به دلیل بحران در منطقه با افزایش روبه رو
شود ،این بار وجود بحران در منطقه نه تنها باعث افزایش
قیمت نفت نشد که اختالف نظر بین کشورهای منطقه در
مورد بحران موجود سبب شــد تا قیمت نفت کاهش یابد.
معمای قیمت نفت در بودجه سال اینده
تعیین قیمــت نفــت در بودجــه ســال ،95یکی از
دغدغه های اصلی دولت بود .این دغدغــه به میزانی بود
که دولت یازدهم را که همواره شعار قانونمداری می دهد،
مجبور کرد تا الیحه بودجه را در زمان مقرر شده یعنی نیمه
اذرماه به مجلس ارائه ندهد .دولت یازدهم الیحه بودجه را
با حدود یک ماه تاخیر در اختیار نمایندگان ملت قرار داد.
البته دولتمردان دو دلیل برای توجیه این تاخیر اوردند ؛ اول
بحث همزمانی تهیه و تنظیم الیحه برنامه ششم توسعه و
دوم نهایی شدن بحث برجام و اینکه برجام وارد فاز اجرایی
شــود .هر چند دولتمردان ایــن دو دلیل را بــا اقناع کردن
افکار عمومی و نمایندگان مجلس بیان کردند اما بی تردید
می توان در این تاخیر تردیدهای دولت برای تعیین قیمت
نفت را هم جست وجو کرد.
دولت تالش کرد در سایه اســتدالل های خود برای
ارائه با تاخیر الیحه بودجه ســال 95به مجلس ،بازار نفت
را بیشــتر رصد کند تا بتواند قیمت واقعی تری برای نفت در
بودجه ســال اینده قرار دهد .هر چنــد در نهایت قیمتی در
بودجه به ازا ی هر بشکه نفت قرار گرفت که چندان با شرایط
حاکم بر بازار نفت هماهنگی ندارد و متاسفانه نشانه ای هم
برای رسیدن به نفت 40دالری ،قیمتی که به ازا ی فروش
یک بشــکه نفت در بودجه ســال اینده تعیین شده است،
وجود ندارد .بر اساس الیحه بودجه ،دولت می بای د در سال
267 ،95هزار میلیارد تومان درامد کســب کند که ســهم
فروش نفت خام از این درامد بر اســاس بودجه ارائه شــده
به مجلس 66 ،هزار میلیارد تومان اســت .تنها امیدواری
که کارشناســان در ارتباط بــا تحقق این 66هــزار میلیارد
تومان دارند ،نه فروش نفت به قیمت بیش از 40دالر ،بلکه
افزایش تولید است.
کارشناســان امیدوارند تا دولتمــردان ،به خصوص
مســئوالن وزارت نفت ،بتوانند از شــرایط به وجود امده در
پسابرجام نهایت استفاده را ببرند و با افزایش تولید و نزدیک
کردن میزان تولید نفت در کشور به سقف تولید در شرایط
پیش از تحریــم ،بتوانند رقــم 66هزار میلیــارد تومانی را
محقق کنند.
در مجموع می توان امیدوار بود که ســال اینده برای
صنعت نفت کشور ،ســال خوبی همراه با موافقیت ،چه در
ی باشد.
بعد سرمایه گذاری و چه در بعد تجارت
اقتصاد سیاسی
مســئوالن وزارت نفت با جدیت در حال برنامه ریزی برای
افزایش تولید و رســیدن به میــزان تولید نفــت ،پیش از
تحریم ها هستند.
مخالفان این نوع از قراردادها را با قراردادهای دوره
قاجار مقایسه می کنند و مدعی هستند در این نوع قراردادها
در واقع دســت باال را در اختیار طرف بیگانه قرار می دهد
و سبب می شود که کشــورهای خارجی به منابع ما مسلط
شــوند .مخالفان معتقد هســتند که وزارت نفت با بســتن
این نوع از قراردادها با شــرکای خارجی ،در عمل دســت
خود را می بندد و چنانچه مســائلی بــه مراتب کوچک تر از
تحریم های اقتصادی هم برای کشــور پیش بیاید ،سبب
می شود تا وزارت نفت طبق این نوع قراردادها مجبور شود تا
چندین سال به شرکای خود غرامت پرداخت کند .در طرف
مقابل موافقان این قراردادها معتقد هستند که شیوه قبلی
که بر قراردادها حاکم بود دیگر جذاب نیست و شرکت های
فعال در حوزه نفت و گاز حاضر نیســتند با نوع قراردادهای
گذشــته در صنعت نفت و گاز ایران ســرمایه گذاری کنند.
موافقان معتقد هستند اگر چه شرکت های بین المللی فعال
در حوزه نفت و گاز به علت تحریم های اقتصادی میادین
نفتی ایران را ترک کردند و دیگر حاضر به سرمایه گذاری در
حوزه نفت و گاز کشور نبودند اما بخشی از این عدم عالقه به
سرمایه گذاری در صنعت نفت و گاز ایران مربوط می شود به
نوع قراردادهایی که تا پیش از این میان شرکت های نفتی و
وزارت نفت منعقد می شد.
موافقان معتقد هستند در شــرایط پسا تحریم ایران
برای اینکه بتواند جایگاه از دست رفته در بازار بین المللی
نفت را بــار دیگر بــه دســت اورد ،باید به ســمتی برود که
قراردادهای خود را برای شرکای خارجی جذاب کند و قطعا
با قراردادهای پیشین نمی تواند جذابیت را برای شرکت های
فعــال در حوزه نفت و گاز بــه وجــود اورد .موافقان معتقد
هستند که این مخالفت های مطرح شده منطبق با شرایط
حاکم بر اقتصاد کشــور نیست .در شــرایطی که در برنامه
ششم توسعه رشد ســاالنه 8درصدی برای اقتصاد کشور
هدفگذاری شده نمی توان برای رســیدن به این میزان از
رشد اقتصادی تنها به منابع داخلی اتکا کرد .بی تردید برای
رسیدن به رشد هشــت درصدی هدفگذاری شده در برنامه
ششم توسعه نیاز است که از منابع خارجی و سرمایه گذاری
خارجی هم در کشور استفاده شــود .در میان بخش های
مختلف اقتصادی کشور صنعت نفت از این مزیت برخوردار
است که مورد توجه بیشتر شــرکت های بین المللی بوده و
این امکان را به دولت می دهد تا ان میزان سرمایه گذاری
مورد نیــاز که باید از منابــع خارجی تامین شــود را به این
بخش منتقــل کند .موافقــان بارها اعــام کرده اند که
بخشــی از مخالفت ها با این نوع از قراردادها بیشتر از
اینکه کارکارشناســی باشــد ،هیاهو برای تحت فشار
قرار دادن دولت است .این امکان وجود دارد که این
قراردادها در بخش هایی نیازمند اصالح باشــد اما در
مجموع این قراردادها می تواند راهگشــای شــرایط
فعلی حاکم بر صنعت نفت و گاز کشــور باشد .باتوجه
به این شرایط وزارت نفت طی دو سال توانست به این
مدل از قراردادها برسد .حال به نظر می رسد که وزارت
نفت منتظر می ماند تا مجلس دهم تشکیل شود و کار
کارشناسی نهایی باتوجه به استدالل های موافقان و
مخالفان توسط قوه مقننه انجام شود.
ایران و عربستان به عنوان دو قدرت منطقه ای و همچنین
دو عضو فعال در اوپک ،نســبت به بحران های موجود در
منطقه نقطه نظرها و دیدگاه های متفاوتی داشتند .متاسفانه
دامنه دیدگاه های مخالف ایران و عربستان به اوپک کشیده
شد و همین مساله سبب شد تا اوپک نتواند در مورد کاهش
قیمت نفت موضع واحدی اتخاذ کند و همین عدم وحدت
و گاهی انفعالی که از ســوی اوپک در مورد کاهش قیمت
نفت وجود داشت سبب شد که اعضای اوپک ،به خصوص
عربســتان ،به جای اینکه برای تعادل در عرضه و تقاضا،
تولید نفت خــود را کاهش دهند تــا از این طریــق بتوانند
قیمت ها را با عرضه کم ،بهبود ببخشند ،بی جهت بر افزایش
تولید اصرار ورزند و همین مساله موجب شد تا قیمت نفت
سقوط بیشتری را تجربه کند.
البتــه ایــن امیــدواری وجــود دارد تا با حل شــدن
بحران هــای منطقــه ای به خصــوص بحــران ســوریه و
یمــن و همچنین جلوگیــری از نفــوذ داعــش در منطقه،
اختالف نظرهای دو قدرت بزرگ منطقه ای و اوپک ،یعنی
ایران و عربســتان ،از میان برود .بی شک با نزدیک شدن
دیدگاه های ایران و عربســتان و اتخاذ تصمیم های واحد
در ارتباط با بازار نفت این امیدواری وجود دارد که شــرایط
حاکم بر بازار نفت به نفع تولید کنندگان تغییر کنند و شرایط
قیمتی بهبود یابد.
249
ان قرنیکه عصر نفت بود ،دیگر رفته است!
کاهش قیمت نفت چه اثار اقتصادی بر ایران و کشورهای خاورمیانه داشته است؟
رضا مجیدزاده
نویسنده و پژوهشگر اقتصاد سیاسی توسعه
2
250
دورنمای قیمت نفت
مثلث | شماره 302
اقتصاد سیاسی
قیمــت نفــت ،در مقایســه با اواســط دهــه 1380
خورشــیدی ،به شــدت نزول کرده و به حــدود یک پنجم
باالترین قیمت ان دوره سقوط کرده است؛ هرچند قیمت
حاضر ،نزدیک به ســه برابر میانگین قیمــت نفت در دهه
1350خورشیدی ،یعنی دوران دو شوک اول قیمتی نفت یا
دوران به اصطالح طالیی اوپک است اما در حال حاضر،
چنین قیمتی ،بسیار اندک قلمداد شده و برای کشورهای
فروشنده نفت خام ،خوشایند نیســت .این سطح قیمتی،
برای ایران و ســایر کشــورهای فروشــنده نفت خام ،اثار
اقتصادی قابل توجهی به دنبال خواهد داشت که در محور
توجه نوشتار حاضر قرار گرفته اند.
دو متغیر قیمت انتظاری نفت خام و نرخ بهره انتظاری،
در ترســیم دورنمای قیمت نفت خام موثرنــد و اثر عوامل
سیاســی ،اقتصادی در این دو متغیر ،هویداســت .البته
کشورهای فروشنده نفت خام (خصوصا اعضای اوپک)،
تنها روی مقدار تولید کنترل دارند و پایه تصمیمات خود را
روی همین دو متغیر استوار می سازند .اگر قیمت انتظاری
از نرخ بهره انتظاری ،بزرگتر باشد ،یعنی فروشنده نفت خام،
برای حداکثرسازی ارزش حال ذخایر نفت خود ،از فروش
واحدهای بیشتر خودداری می کند تا از افزایش انتظاری در
اینده ،بهره مند شود و برعکس.
طی چند سال اخیر ،قیمت های نسبتا باالتر نفت خام
ب شده تا تولید برای رقبایی مانند نفت شیل ،به صرفه
موج
شــود و از این روی ،چشــم انداز بازار به سمت چربش نرخ
بهره انتظاری بــر قیمت انتظاری تغییر کرده اســت .برای
همین فروشــندگان بزرگ منطقه مانند عربستان سعودی
ترجیح می دهند تا در کوتاه مدت ،قیمت های کمتر را تحمل
کنند اما در بلندمدت با خروج رقبایی مانند شــیل از صحنه
رقابت ،امکان افزایش قیمت نفت ایجاد شود .انها بر این
باورند که افول قیمت نفت در ســال های اخیر تعدادی از
عرضه کنندگان نفت به خصوص نفت شیل را از بازار خارج
خواهد کرد و عرضه نفت ،روندی نزولی خواهد گرفت .وزیر
نفت عربستان گفته است که نیروهای بازار عرضه و تقاضا را
متعادل خواهند کرد و قیمت ها را ان قدر پایین خواهند اورد
که باعث کاهش تولید بیرون خاورمیانه خواهد شد؛ یعنی
جایی که برخی پروژه ها برای ســوددهی به نفت بشکه ای
60دالر یا بیشــتر نیاز دارند ،تولیدکنندگان فاقد بهره وری
و غیراقتصادی باید از بازار بیرون بروند .ما می توانیم نفت
20دالری را تحمل کنیم .خواســته ما این نیست ولی اگر
مجبور شویم ،این کار را خواهیم کرد .در بودجه سال 2016
عربستان ،هزینه های دولت نسبت به سال 2015تا 13 /8
درصد کاهش یافته است .گر چه مرکز بارکلیز این کاهش
هزینه ها را نزدیک به پنج درصد پیش بینی کرده اســت ،با
وجود این فرض هم کسری بودجه عربستان در سال 2016
بالغ بر 12 /9درصد تولید ناخالص داخلی این کشور خواهد
شد .با وجود کاهش هزینه ها ،عربستان سعودی تولید نفت
را افزایش داده و ان را به بیش از 10میلیون بشــکه در روز
در فصل چهارم سال 2015رسانده است .در شرایطی که
افزایش تولید نفت عربستان سعودی کمی به مشکالت این
کشور می افزاید ،بر مازاد تولید جهان نیز می افزاید .سازمان
بین المللی انرژی پیش بینی کرده تولید جهانی نفت در نیمه
نخست سال 2016به 95میلیون بشکه در روز برسد.
البته پیش بینی ها عمدتا به این صورت اســت که تا
ســال ،2018قیمت نفت از 50دالر تجــاوز نخواهد کرد.
افزایش تولید نفت ایران ،به واسطه رفع تحریم ها ،نیاز به
زمان دارد و در ســال 2016افزایش تولید رخ نخواهد داد
بلکه افزایش فــروش حدود نیم میلیون بشــکه در روز و از
منابع ذخیره شــده خواهد بود .طبق گزارش بانک جهانی،
بازگشــت پایدار روزانه 500هزار بشــکه از نفــت ایران به
بازارهای نفتی جهان ،چشم انداز بهبود اهسته قیمت های
جهانی نفت در ســال 2016میالدی که قبــا پیش بینی
شــده بود را تغییر خواهد داد .بخشــی از مازاد تولید نفت
جهان مربوط بــه تولید نفت ایران خواهد بــود که در مورد
مقدار ان عدم قطعیت وجود دارد .بخشی از عدم قطعیت
این نظر مربوط به زمانبندی ،ســاختار و اجرای مدل جدید
قراردادهای نفتی ایران است.
افت قیمت نفت و اقتصاد کشورهای نفتی
در یک رده بندی کلی و کالسیک ،کارل پوالنی سه
نوع سیستم اقتصادی را بر شمرده است ؛ رقابتی ،بازتوزیعی
اقتصادسیاسی
مثلث | شماره 302
اقتصاد سیاسی
و خوش و بش .سیستم های خوش و بش ،تقریبا منسوخ
شــده اند اما در برخــی از نواحی قبیله ای افریقــا ،بقایایی
از انها به چشــم می خورد؛ جوامعی که ســهم از شــکار را
بر اســاس نزدیکی به رئیس یا رهبر قبیله تقسیم می کنند.
سیســتم های رقابتی ،اقتصادهای پیشــرفته ای هستند
کــه در انها ،رقابت ،نظــام حقوقی کارامــد ،انگیزه رقابت
اقتصادی برای فعالیت های مولد را ایجاد کرده و همراه با
اجرای موثر ،سیستم به معنای واقعی در جهت ترجیحات
افراد جامعه ،شکل یافته است .سیستم بازتوزیعی عمدتا
مختص کشورهایی اســت که کل اقتصادشان متکی به
یک ماده خام است .در چنین سیستم هایی ،بهره مالکانه
منبع ماده خام ،سبب می شــود تا دولت استخراج و فروش
این مــاده را به عهده بگیــرد و پول حاصــل از فروش این
ماده ،بــه اقتصاد ان کشــور تزریق شــود .در مواردی که
این پــول ،بدون توجه بــه ظرفیت جذب اقتصــاد ،به ان
تزریق می شود ،تقاضای کل را می افزاید اما به دلیل عدم
امکان پاســخگویی طرف عرضه در کوتاه مــدت ،تورم،
ارزانی نسبی کاالهای وارداتی (منقول) نسبت به کاالهای
تولید داخل ،صرفه ســفته بازی روی کاالهای غیرمنقول
(مانند مستغالت) و افت شدید تولید داخل به نفع واردات
کاالهای مشابه ،رخدادهایی هستند که به ترتیب مشاهده
می شــوند .دولت برای افزایش مقبولیت ،بودجه عمومی
خود را افزایش می دهد .اما به محض افت قیمت این ماده
خام ،در اینجا نفت ،کســری بودجه دولت ،بحران صنایع
وابسته به پول تزریقی از فروش نفت (صنایع به اصطالح
نوپایی که نوپایی دیرپایی دارند و انگل رانت نفت شده اند)،
بیکاری ،تنش اجتماعی -سیاســی و مهاجرت گســترده،
رخ می نمایند .کل این عــوارض ،در قالب عارضه هلندی
مطرح می شــود .بــه استثنای کشــورهایی از خاورمیانه
مانند امــارات متحده عربی کــه طی چند دهــه ،با اتکا به
موقعیــت منطقه ای خود تــاش کرده اند تــا به یک هاب
بزرگ تبدیل شوند ،دیگر کشورهایی که همچنان سیستم
بازتوزیعی خــود را حفــظ کرده اند ،ایــن پیامدهای منفی
را به شــدت متحمل می شــوند .وابستگی شــدید اقتصاد
این کشورها به نفت و اســتفاده نکردن درست و منطقی از
درامدهای نفتی در گذشته ،به مشکالتی مانند باال بودن
نرخ بیکاری ،بدهی های باال ،کمبود خدمات و تاسیسات
برای رویارویی با رشد تقاضا بوده اســت و همه اینها سبب
افزایش هزینه های زندگی و استانداردهای پایین زندگی در
کشورهای حاشیه خلیج فارس می شد .تنها راهی که برای
تکرار نشدن شکست های گذشته وجود دارد ،تسریع
اصالحات اقتصادی مانند خصوصی سازی ،کاهش
میزان بیکاری و برداشــتن موانع ســرمایه گذاری
خارجی در بخش هــای زیرســاختاری اقتصادی
اســت .به هــم خــوردن تعــادل بودجــه ای در
کشورهایصادر کنندهنفتبه خصوصکشورهایی
که حجم زیادی از بودجه جــاری و عمرانی خود را
از طریق فروش نفت به دســت می اورند ،مهمترین
وجه منفی کاهش بهای نفت به شــمار می رود چون طبق
محاســبات صندوق بین المللی پول ،جهــت تنظیم یک
بودجه متعادل و بدون کسری ،قیمت نفت در کشورهای
مختلف باید از عدد معینی پایین تر نرود .به عنوان مثال این
رقم برای عراق که عالوه بر بودجه جاری خود،
نیازمند بودجه عظیمی نیز برای بازســازی
است ،نباید از 111دالر کمتر شود.
همچنیــن در مــورد ایران
نیــز کــه بالفاصله پس
از عراق ،وابســته ترین
کشــور بــه درامدهای
نفتی در منطقه محسوب می شــود قیمت نفت نباید از90
دالر کمتر باشــد ،در غیر این صورت ،این کشورها شدیدا
دچار کسری بودجه شده و این کسری بودجه اگر از مجاری
رایجی مانند چاپ اسکناس توسط بانک مرکزی جبران شود
باعث افزایش بیشــتر نرخ تورم می شود .همچنین ناتمام
ماندن یا عملی نشــدن طرح ها و پروژه هایی که بر اساس
فروش نفت به قیمت های باالتــر ،برنامه ریزی و طراحی
شده اند نیز از دیگر اثرات منفی کاهش بهای نفت برشمرده
می شود .از طرف دیگر کاهش قیمت نفت ،باعث می شود
تا تولید و اســتخراج این مــاده در بعضــی مناطق ،عمال
غیر اقتصادی شود زیرا طبق اظهارنظر کارشناسان صاحب
نظر در حوزه انرژی ،هزینه تولید یک بشکه نفت در بعضی
مناطق حدود 60دالر است.
در یک نگاه موشــکافانه تر خصوصا بــرای اقتصاد
ایران ،باتوجه به اینکه قطع وابســتگی بــه پول حاصل از
فروش نفت ،خصوصا در الیحه پیشــنهادی برنامه ششم
توسعه کشور ،در حد یک شــعار و بدونی مکانیزمی کارامد
باقی مانده است ،افت قیمت نفت و دورنمای عدم افزایش
ان ،موجب می شــود تــا کســری بودجه ،بــرای کاهش
هزینه های جاری و تخصیص حسابگرانه تر هزینه عمرانی،
فشار اورد .البته دولت یازدهم با انتشــار اوراق مشارکت،
سنت دستکاری نرخ ارز و تضعیف ریال برای تامین کسری
بودجه را کنار گذاشــت و در صــورت اســتمرار این رویه،
نگرانی بابــت اختالل در بــازار ارز و در نتیجه ،اثار مخرب
تورم مهارگسیخته ناشی از تضعیف ریال ،محتمل نیست.
اما ســاختار تخصیص بودجه هــای عمرانی ،محل
نگرانی است؛ در ســال های اخیر بســیاری از طرح های
عمرانی کشــور به دلیل اختصاص نیافتــن اعتبارات الزم
یا تخصیص نامناســب در مکانــی نابجا در رکــودی چند
ساله مانده اند یا روند تکمیل انها در بازه زمانی طوالنی رخ
داده اســت .از ســوی دیگر بنا به نظر کارشناسان باتوجه
به رشد جمعیتی کشــور و نیاز روز افزون به توسعه زیربناها
و زیرســاخت ها نوع عملکرد فعلی پاســخگوی نیاز جامعه
نیســت .در ســال 1394نزدیک به ســه هزار هــزار پروژه
عمرانی نیمه کاره در کشور وجود دارد که قلمروی فعالیت
34هزار پیمانکار بوده است .در حالی که طبق قانون بودجه
سال ،94سرفصل تملک دارایی های سرمایه ای یا بودجه
عمرانی کشــور برابر 477هــزار میلیارد
ریال است اما این نشان
می دهد برای انجام سه هزار طرح عمرانی نیمه کاره که از
دولت قبل باقی مانده است به همین میزان اعتبار باید بسنده
کرد .با توجه به چنین ســاختاری ،اولویت بندی طرح های
عمرانــی بر اســاس معیارهای توســعه پایــدار ،مدیریت
بهینه تخصیص منابع کمیاب کشور و جلوگیری از اتالف
منابع ضرورت دارد .در ماده 61قانون برنامه ســوم توسعه
اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی کشــور نیز دولت ملزم به
این کار شــده بود اما تنها معیار مهم در ایــن ماده ،توجیه
فنی-اقتصادی و اهمیت راهبردی طرح است که معیاری
عملی برای تعیین اولویت پروژه ها نیست چون معیار توجیه
فنی -اقتصادی تنها ناظر به ســوداوری پروژه یا عدم زیان
در ان است که معیارهای توسعه را لحاظ نمی کند .ضمن
اینکه همین معیار نیز در عمل رعایت نشــده و طرح های
عمرانی بر اساس قدرت چانه زنی نمایندگان و در جهت جلب
رضایت رای دهندگان از عملکرد انها تخصیص می یابند.
در واقع منافع موقتی و اختصاصی اســتانی ،به منافع ملی
ترجیح داده شــده و اولویت بندی و تخصیص منابع مشاع
کشــور ،بر اســاس معیارهای بهینگی صورت نمی پذیرد.
در این صورت ،با کاهش قیمت نفت ،امکان کشــمکش
برای تعیین اولویت طرح های عمرانی نیمه کاره ،بیشــتر
خواهد شد.
از منظــر مالحظــات انگیزشــی ،شــرایط ایــران با
دوره های تاریخی افت شدید قیمت نفت یا حتی قطع کامل
ان ،تفاوت های چشــمگیری دارد؛ در دوران ملی شــدن
صنعت نفت ایران در اواخر دهه 1320خورشیدی ،بودجه
دولت ،وابستگی خاصی به نفت نداشت و از این روی هنوز
کانون توزیع رانت نفت و کارافرینــان نفتی ،ظهور نکرده
بودند .به همین علت بــود که پس از قطــع فروش نفت،
کارافرینان خالقی همچون میرمصطفی عالی نســب ،از
قطعات لوله های انتقال نفت ،کمک گرفتند و محصوالت
صنعتی ساختند که تا چندین دهه ،بازاری پرفروش داشت.
در حال حاضر ،چنین طبقه ای از کارافرینان خالق مشاهده
نمی شود که بدون اتکا به رانت پول نفت بتوانند چرخ تولید
را بچرخانند و این نگرانی از مســاله کسری بودجه دولت،
بسیار مهمتر است .به همین خاطر باید توجه کرد که عصر
طالیی نفت سپری شده و شوربختانه ،برای ورود به عصر
دانایــی ،امادگی کافی وجود ندارد .اگرچه اســتمرار افت
قیمت نفت ،فشــار الزم برای این گذار را ایجاد می کند اما
اقتصاد ایران طی بیش از یک دهه ،سرمایه انسانی انباشته
خود را به راحتی و به سمت کشورهای پیشرفته کوچ داده
است .نبود زیرساخت های نهادی اقتصاد دانایی از جمله
حقوق مالکیــت فکری ،از فرار مغزها مخرب تر اســت که
بدون توجه به ان نیز ،امکان عبور سالمت از پیله اقتصاد
نفتی به ســمت پروانه اقتصــاد دانایی به شــدت کاهش
می یابد .اقتصاد ایران ،فربه از رانت نفت اســت و اگر بال
پروانــه دانایی هم روی بدنه ان رشــد کند ،بــه خاطر وزن
سنگین ،امکان پرواز (رشد مســتمر) ندارد .از این روی،
مهم است که در برنامه توســعه ،خصوصا در برنامه ششم
توسعه ،به قطع وابستگی نفتی و ترک اعتیاد کل سیاست و
اجتماع ایران به پول نفت ،فکر شود و برای ان ،مکانیزمی
واقعی و سازگار لحاظ گردد.
251
اقتصادسیاسی
ریاض ،مسکو و تهران را هدف گرفته است
گفت وگوی مثلث با غالمحسین حسن تاش ،استاد دانشگاه
اقتصاد سیاسی
252
مثلث | شماره 302
محمد صالحی
روزنامه نگار
همان طور که می دانید بازار نفــت در مقاطعی با
بحران کاهش قیمت مواجه بوده است ،در حال
حاضر هم بازار نفت در این شــرایط قــرار دارد و
قیمت نفت ســقوط کرده اســت .به نظر شــما،
دالیلی کــه در مقطع فعلی باعــث کاهش قیمت
نفت شد ه چیســت؟ کاهش قیمت نفت در زمان
حاضر با دوره های گذشته دارای چه شباهت ها و
تفاوت هایی است؟
علت اصلی کاهش قیمت ،فزونی عرضه نسبت به
تقاضا و باال بودن سطح ذخیره سازی های نفتی خصوصا در
کشورهای صنعتی است .از سو یی به دلیل امکان پذیر شدن
استخراج نفت خام های غیر متعارف ناشی از توسعه فناوری
و اقتصادی شدن استخراج این نوع نفت خام ها ،تولید انها
خصوصا در ایاالت متحده در ســال های گذشته افزایش
یافت و از سوی دیگر به دلیل بحران در اقتصاد کشورهای
صنعتی تقاضای نفت متناســب بــا ان افزایــش نیافت و
بنابراین قیمت رو به کاهش گذاشت.
در گذشــته در بســیاری از مقاطع بازار نفــت با مازاد
ظرفیت تولید و مازاد عرضه روبه رو بوده است اما در خیلی
از این موارد سازمان اوپک به عنوان تنظیم کننده بازار عمل
کرده و تولید اعض ا را کاهش داده و باالنس عرضه و تقاضا
را برقرار و ثبات نســبی را به قیمت ها برگردانده است اما در
دوره اخیر کاهش قیمــت ،اوپک تا ایــن لحظه حاضر به
تاثیرگذاری نبوده و نیســت .علت اصلی هم این است که
عربستان سعودی به عنوان بزرگترین تولید کننده محوری
اوپک حاضر به همکاری نیســت و از این حیث این دوره را
می توان با سقوط قیمت نفت در سال 1986مقایسه کرد .
در ان سال هم عربستان به بهانه کسب سهم بازار ،تولیدش
را افزایش داد و حاضــر به همکاری در کنترل بازار نشــد و
بعدها انتشار اسناد سازمان ســیا نشان داد که مساله سهم
بازار بهانه ای بیش نبود و عربســتان می خواست با هدایت
امریکا یی ها از طریق کاهش قیمت نفت درامد نفتی ایران
و شوروی سابق را کاهش دهد و ایران را وادار به پایان جنگ
کند و فرایند فروپاشی شــوروی را تســهیل کند .امروز نیز
عربستان همان مساله سهم بازار را مطرح می کند و به نظر
می رسد که می خواهد اثار مثبت اقتصادی برجام برای ایران
را با کاهش قیمت نفت خنثی کند و بعضی هم معتقدند که
فشار به روسیه هم هدف بعدی است.
در حال حاضر صنعت نفت در دوره پسا برجام قرار
دارد و تحریم ها برداشته شده ،به نظر جنابعالی
دولتمردان در این دوره باید چه رویکردی داشته
باشــند و اولویت هایی که در این زمینه باید مورد
توجه قرار دهند ،چیست؟
به نظر من صنعت نفت از مشکل برنامه ریزی رنج
می برد .برنام ه جامع توسعه منابع هیدروکربنی روشن نیست
و اولویت ها تبیین نشده است .بعضا طرح ها یی بی مطالعه
و شــتابزده مثل پاالیشگاه های ســیراف مطرح می شود و
این بی برنامه گی و شــتابزدگی در تعریــف طرح ها موجب
می شود که ســرمایه گذاری ها به هدف ننشیند .متاسفانه
صنعت نفت از نظر نرم افزاری یعنی مطالعه و تصمیم سازی
و تصمیم گیری بسیار تضعیف شده است و برای رسیدن به
برنامه های درست و اســتفاده از فضای پس از برجام باید
هرچه زودتر این نرم افزار ها تقویت شــود و استراتژی ها و
برنامه های درستی تدوین شود و اولویت ها مشخص شود
تا از هرز رفت منابع و سرمایه ای که احیانا قابل جذب است
جلوگیری شود .ســرمایه گذاران و عرضه کنندگان خارجی
علی القاعده دنبال منافع خود هستند اما بازار ایران بازاری
بزرگ و برای ایشان غیرقابل صرفنظر کردن است ،بنابراین
این ما هستیم که باید انها را به مسیرها یی هدایت کنیم که
منافع ملی ما را تضمین کند.
مو
برنامــه صنعــت نفت به عنــوان یک صنعــت مه
محــوری باید بــه گونه ای باشــد که عــاو ه بــر افزایش
ظرفیت های تولید نفــت و گاز و فراورده های ان ،منجر به
توسعه ظرفیت های ملی هم بشود.
چندی پیــش رئیس جمهور محتــرم مطلبی را قریب
به این مضمــون گفتند کــه« :شــرکت های خارجی باید
بدانند که این بار ورودشــان به ایران باید به گونه ای باشــد
که ظرفیت هــای تولید داخلی ما توســعه یابــد ،نه اینکه
بخواهند در اینجا فقط کاالیشــان را بفروشند» ،این حرف
رئیس جمهور بسیار مهم است و اگر دولت بتواند ساز و کار
این را فراهم کند بسیار اثر بخش خواهد بود.
همان طور که مستحضر هســتید ،صنعت نفت
در دو مقطع بــا محدودیت های جــدی در زمینه
سرمایه گذاری مواجه بود ،اولین دوره مربوط به
دوران جنگ هشت ســاله با عراق است و مقطع
دوم تحریم های اقتصادی که از سوی امریکا و
اتحادیه اروپا به صنعت نفت و گاز کشور تحمیل
شد .به نظر شما چطور می توان از تجربه های به
دست امده در دوران جنگ هشت ساله در شرایط
فعلی بهره برد؟
یکی از بحران های ما در کشــور بحــران تدوین
اســت .مــا در ایــران در مدون کــردن تجربیاتمــان و در
تبدیل کردنتجربهبهدانشضعیفهستیم.قطعاتجربیات
بسیاری هست که بتوان از ان استفاده کرد ،مثال همانگونه
که در پاسخ به ســوال اول اشــاره کردم در سال 1986که
عربســتان توطئه کاهش قیمت نفت را اجرا کرد ما موفق
شــدیم یک فشــار دیپلماتیک را روی عربســتان به وجود
اوریم و موفق شــدیم افکار عمومی جهــان عرب و جهان
اســام را علیه عربستان بســیج کنیم و این موجب شد که
عربستان با تعویض وزیر وقت نفتش یعنی اقای زکی یمانی
که بیســت و چند ســال وزیر بود ،گناه را به گردن او اندا زد
و سیاســتش را قدری تعدیل کنــد .ما در بدترین شــرایط
تحریم هایبین المللیتوانستیمباهماهنگیمنسجممیان
وزاتخانه های نفت و بازرگانی و خارجه ،نفتمان را بازاریابی
کنیم و از مجموعه ظرفیت های صنعت نفت حداکثر بهره
را برای سرپا نگهداشتن تولید و صادرات ببریم .متاسفانه
این تجارب کمتر ثبت و ضبط شده است.
بازار نفت در حال تغییر اســت ،دو نشــان ه جدی
در این زمینــه را می توان حضور گســترده نفت
شــیل امریکا در بازار و همچنین توجه گســترده
به انرژی های ن و دانســت .به نظر شما در شرایط
فعلی سیاست های نفتی باید به چه سمتی برود
تا نفت ایران در این شرایط بتواند همچنان برای
مشتریان دارای جذابیت باشد؟
واقعیت این است که به طور کل بازار انرژی در حال
تغییر جدی است .نفت شیل و گاز شیل و به عبارت کلی تر
ت و گاز غیرمتعارف که بر خالف ذخا یر متعارف در خیلی
نف
از کشــورهای جهان وجود دارد جغرافیای ذخا یر انرژی را
تغییر داده اند ،عالوه بر ایــن فناوری های نوظهوری مانند
3
عربســتان در ســال 1986به بهانه حفظ سهم
بازار نفتی خود ،تولید را افزایش داد .بعدها در اسناد
منتشره سازمان سیا مشخص شد این افزایش تولید
نفت عربســتان ،نه برای حفظ ســهم بــازار نفت ان
کشور ،بلکه برای فشار وارد کردن به ایران برای پایان
جنگ با عراق و همچنین تحت فشار قرار دادن اقتصاد
شوروی سابق از طریق کاهش قیمت نفت بوده است.
امــروز هم بازار نفت شــرایط بحرانی را ســپری
می کند .قیمت ها روند کاهشی را در پیش گرفته اند.
کشــورهای عضو اوپک هیچ برنامه مشــخصی برای
بهبود بازار نفت ندارند.بحران هــای متعدد منطقه را
فرا گرفته اســت .در کنار این مســائل شاهد هستیم
که انرژی های جدید و نو ظهور در مقابل منابع متعارف
انرژی هــای فســیلی صــف کشــیده اند .در ارتباط با
شــرایط حاکم بر بازار نفت و همچنین وضعیت نفت
ایــران در شــرایط پســا تحریم با سید غالمحســین
حســنتاش ،اســتاد دانشــگاه و عضو هیائــت علمی
موسســه مطالعات بین المللی انــرژی و عضو انجمن
اقتصاد انرژی ایران به گفت وگو پرداختیم.
انچه شما اشاره کردید و نیز تولید مصنوعی گاز متان و امثال
ان چشــم اندازهای جهانی را تغییر داده اســت .اگر همه
اطالعات را کنار هم بگذاریم واقعیت این است که دوران
ت و گاز برای ما به سرعت در حال سپری شدن است.
نف
به این معنا که ما شــاید روزگاری فکــر می کردیم که
باالخره هر چه هم بشــود دنیا به نفت و گاز نیاز دارد و عمده
ذخا یر نفت هم در خاورمیانه است و مجبورند در هر شرایطی
نفت ما را ببرند و حداقل درامدی داشــته باشیم و مجبورند
حداقل امنیتی را برای منطقه خاورمیانه و خلیج فارس حفظ
کنند که امنیت انرژی شان به خطر نیفتد و بعد هم شاید فکر
می کردیم که حاال اگر نفتمان هم تمام شد دومین ذخا یر
گازی جهان را داریم و درامد گاز را جانشین نفت می کنیم.
اما امروز این تصور به ســرعت در حال تغییر اســت شــاید
حداکثر تا 10-15سال اینده دیگر کسی نیازی به نفت و گاز
ما نداشته باشــد یا ان قدر رقابت در عرضه انرژی زیاد شود
که حداقل دیگر مزیتی در این زمینه نداشــته باشیم .این
زمان و فرصت بســیار محدودی اســت .حاال دیگر مساله
خالص شدن اقتصاد از وابستگی به نفت و گاز تنها مساله
اجتناب و گریز از پدیــده نفرین منابع و بیمــاری هلندی و
امثال ان (که البته به نوبه خود بسیار مهم و کلیدی بودند)
نیست ،مساله این است که یک مزیت اقتصادی -سیاسی
و امنیتی در شرف از دست رفتن است .اگر در این فرصت
کوتاه اقتصادمان را متنوع نکنیم ،اگر ظرفیت های تولید
امروز تعــداد شــرکت های زیر مجموعه
صنعت نفــت را بــه دشــواری می توان
شــمارش کرد .بخش باالدستی صنعت
نفــت نیــز بــه شــرکت های متعــددی
تقسیم شــد .مناطق نفت خیز جنوب به
شرکت تبدیل شــد .در این دوره چندین
شــرکت کارفرما یــی و چندیــن شــرکت
پیمانکاری دیگر نیز به جمع شرکت های
زیر مجموعه صنعت نفت اضافه شد
مثلث | شماره 302
م و اگر بهره وری اقتصاد را باال نبریم در
ملی را توسعه ندهی
اینده نزدیک با بحران های جدی تر از امروز روبه رو خواهیم
بود .من اگر مسئول بودم می گفتم در این فرصت باقیمانده
اوردن درامد نفت در بودجه جاری ممنوع است و درامد نفت
تنها باید صرف توسعه ظرفیت های تولید ملی بشود ان هم
ظرفیت هایی که با بهره وری باال بتواند در صحنه پر رقابت
جهانی حضــور پیدا کند .ایــن بهره وری مســتلزم مطالعه
و دقت فوق العاده و ارتقا ی نرم افزار ها ســت .بســیاری از
سرمایه گذاری های بزرگ ما فاقد حداقل مطالعات است و
طبعا در زمان به تولید رسیدن بهره ور نخواهد بود .به عنوان
مثال همین پاالیشــگاه های ســیراف را که قبال هم اشاره
کردم ذکر می کنم .چنین ســرمایه گذاری عظیمی چندین
سند مطالعاتی می خواهد ،شامل -1 :سند تامین خوراک،
ایا این پاالیشــگاه در طول عمر مفیدش مــاده اولیه یا به
اصطالح خــوراک الزم را خواهد داشــت؟ وضعیت تولید
خوراکش چه خواهد بود؟
-2ایا بازار محصوالتش مطالعه شده است؟ مطالعات
بازار جزو اولین ضرورت های هر ســرمایه گذاری تولیدی
اســت -3 .اســکیل و ســایز اقتصــادی یک پاالیشــگاه
میعانات گازی چیســت؟ ایا این ظرفیتی که برای هر یک
از این پاالیشگاه ها پیش بینی شــده است ظرفیت بهینه و
اقتصادی است؟ -4ایا سند زیســت محیطی و مکان یابی
وجود دارد؟ ایا مطالعه شده اســت که اثار زیست محیطی
ســاخت این پاالیشــگاه خصوصا از نظر میــزان مصرف
اب و تاثیر بر منابع ابی که مســاله بســیار بحرانی کشــور
است چیســت؟ و مکان مناسب ساخت کجاســت؟ -5ایا
سند پدافندی دارد؟ ایا فشــرده کردن این همه تاسیسات
در یــک منطقه به مصلحت اســت؟ -6ایا ســند اجتماعی
دارد؟ اثــار این پروژه بــر بافت اجتماعی منطقه چیســت؟
نیروی انسانی چگونه باید تامین شود؟ و موارد دیگری که
ممکن اســت اهل فن اضافه کنند .چنین مطالعاتی برای
تک پتروشــیمی ها و دیگر پروژه ها نیز الزم است .اگر این
بررسی ها نشود و در اینده پاالیشگاه ها و پتروشمی ها و ...به
علت یکی از این مسائل مطالعه نشده زیر ظرفیت کار کنند،
یعنی سرمایه گذاری تلف شده اســت .شما در مورد همین
پاالیشگاه سیراف این مطالعات را درخواست کنید اگر وجود
داشت بنده همه حرف هایم را پس می گیرم.
یکی از مواردی که همواره در اســناد باالدســتی
به ان توجه شده است ،کاســتن از خام فروشی
و تبدیل نفت خام به محصــوالت با ارزش افزوده
باال ســت .به نظر جنابعالی ،دالیلــی که تا کنون
ســبب شــده تا حرکت در این مســیری با کندی
صورت بگیرد ،بیشتر ناشــی از عدم اراده کافی
بین مدیــران نفتی کشــور بوده یــا در این زمینه
نیاز است تا زیر ساخت های حقوقی تغییر کند و
قوانین جدیدی در این زمینه ایجاد شود؟
ابتــدا الزم می دانــم تاکید کنم کــه گاهی تصور
غلطی از واژه احتــراز از خام فروشــی وجــود دارد .باید از
خام فروشی تعریف درستی ارائه شود .همان طور که گفتید
انچه مهم است برگردان ارزش افزوده به کشور است و این
هم نیاز به مطالعه ،بررسی و کارشناسی و اینده نگری دارد.
مثال بعضی از پتروشــیمی های ما ارزش محصوالتشان از
مواد اولیه شان کمتر است ،اینکه فایده ندارد .برای اجتناب
از خام فروشی ما باید توسعه یافته بشویم ،مشکل قوانین و
مقررات نیست .مشکل این اســت که مسیر توسعه را پیدا
نکرده ایم .ما باید تبدیــل به قدرت اقتصادی بشــویم که
تولیدات و صادراتمان متنوع باشد و همه نفت و گازمان را
به صنایع دارای ارزش افزوده باال ببریم و خودمان مصرف
کنیم .در این صورت حتی اگر نفتی هم برای صادر کردن
نداشته باشــیم یا صادرات محدودی داشته باشیم ،هیچ
اشکالی ندارد .مگر کشورها یی مثل چین و کره جنوبی که
صادرات قوی و متنوع و اقتصاد قوی دارند و وارد کننده نفت
هستند ،ضعیف هستند؟ مهم مسیر و برنامه توسعه است که
ظاهرا بعضی اصال اعتقادی به ان ندارند.
شــما در یکی از مصاحبه های خود درباره صنعت
نفت اشــاره ای بــه دو مقطع مختلف داشــتید.
ابتدا به ســال 76تا 84اشــاره کردید و گفتید در
این مقطع تغییرات ســاختاری بــدون مطالعه و
بی ضابطه اعمال شده است .مقطع بعدی مربوط
به سال 84تا 92است .در این دوران معتقد بودید
که مدیریت صنعت نفت به شدت تضعیف شده
است .به طور کلی نظر شم ا درباره انچه بر صنعت
نفت بعد از انقالب گذشته چیست؟
(دوران جنگ 8ســاله با عراق ،دوران سازندگی،
دوران اصالحات و دوران عدالت محور اقای احمدی نژاد)
من چهارسال پیش مقاله ای تحت عنوان «ساختارسازمانی
صنعت نفت؛ تحوالت و مشکالت» نوشتم که روی وبالگم
موجود اســت و در انجــا عمده ترین تحوالت ســاختاری
صنعت نفت را در دوران های مختلف توضیح داده ام که نیاز
ت اما اگر خالصه کنم باید گفت
به تکرار ان در اینجا نیســ
تغییرات ساختاری در دوران جنگ محدود بود و به نظر من
صنعت نفت در ان دوران از نظر بهره وری رکورد زد و می توان
این بهره وری را در بازسا زی های مستمر و سرپانگهداشتن
صنعت نفت در شــرایطی که هدف محوری دشــمن بود،
مالحظه کرد .در دوره 76تا 84یک تفکر شرکت سازی در
صنعت نفت حاکم شد و دیدگاه این بود که تا حد ممکن همه
بخش ها ،مدیریت ها و فعالیت ها به شرکت های جداگانه
تبدیل شوند.
تا قبل از ان فقط شرکت ملی صنایع پتروشیمی بود که
از دیرباز و بر اســاس طراحی که از ابتدا صورت گرفته بود،
همه واحدهای تولیدی اش به صورت شرکت های مستقل
اداره می شــدند .اما امروز تعداد شرکت های زیر مجموعه
صنعت نفت را به دشــواری می توان شمارش کرد .بخش
باالدستی صنعت نفت نیز به شرکت های متعددی تقسیم
شد .مناطق نفت خیز جنوب به شــرکت تبدیل شد .در این
دوره چندین شرکت کارفرما یی و چندین شرکت پیمانکاری
دیگر نیز به جمع شــرکت های زیر مجموعــه صنعت نفت
اضافه شد .شرکت های متعددی که به عنوان زیر مجموعه
بخش سرمایه گذاری امور بازنشستگی صنعت نفت تاسیس
گردیدند را نیز باید به این فهرست اضافه کرد چون تاسیس
ان شرکت ها نیز خارج از تب شرکت ســازی این دوره نبوده
است( .گسترش انفجارگونه سازمانی و شرکت سازی ،اداره
صنعت نفت و به ویژه بخش باالدستی ان را بسیار دشوار کرد
و مدیریت باالی صنعت نفت در اواخر دوره بر ان شد که از
مشاور بین المللی برای بررســی و پیشنهاد اصالح ساختار
صنعت نفت بهره گیرد (که البته بعدا این بررســی به شرکت
ملی نفت ایران و در واقع بخش باالدستی محدود شد) ،در
گزارش ان مشــاور هم بی ضابطه بودن و بی مطالعه بودن
بسیاری از این تغییرات تائید شده است.
سازمان های اداری برای انجام و تحقق یک ماموریت
و رسیدن به یک رشته اهداف طراحی می شوند و تغییرات
و تحوالت انها نیز طبعا تابعــی از تغییر در ان ماموریت ها و
اهداف اســت .تغییر ماموریت می تواند ناشی از تغییرات
محیطی ،تغییرات بــازار و فضای کســب و کار ،تغییر در
چشــم اندازهای اتی یا تغییر در راهبردهای یک ســازمان
باشد که همه این موار د معموال در مطالعات راهبردی مورد
توجه قرار می گیرند .امــا اغلب قریب بــه اتفاق تحوالت
ســازمانی انجام شــده در صنعت نفت ،مبتنی بر مطالعات
راهبردی نبوده اســت و طبعــا بهره وری را کاهــش داده و
گردش امور را پیچیده کرده است.
در دولت اقای احمدی نژاد ظاهرا عزم و اراده بر این
بود که هر کســی که در دولت های موســوم به ســازندگی
و اصالحات در هر ســطحی از مدیریت بوده اســت برکنار
و جایگزیــن شــود .در ایــن دوره فکــر می کنــم بیش از
تو پنجاه مدیر تغییر کردند و افرادی جایگزین شدند
دویس
که صالحیت ها وشرایط احراز الزم را نداشتند .من در دوران
وزارت اقای میرکاظمی که این ســونامی تغییرات شــروع
شد ،در مصاحبه ای تذکرات مشفقانه ای را راجع به تغییرات
مدیریتــی و اثار و تبعــات ان بر انگیزش نیروی انســانی و
مالحضاتی که باید در تغییرات لحاظ شود ،دادم ولی ایشان
به جای استقبال از ان بنده را به کمیسیون تخلفات اداری
فرستادند که نتیجه ای هم نگرفتند.
به طور کلی به نظــر من ،ما در دوره بعــد از انقالب با
صنعت نفت رفتار خوبی نداشــته ایم و خصوصا ســاختار و
منابع انسانی صنعت را تضعیف کرده ایم.
در دوران پسا برجام بســیاری از اعضای اوپک،
ایران را به خویشــتنداری دربــاره افزایش تولید
دعوت می کنند و از ایران می خواهند تا نفت خود
را در این شرایط یکباره وارد بازار نکند .استدالل
انها این است که در این مقطع چنانچه نفت ایران
یکباره وارد بازار شود ،قیمت نفت باز هم کاهش
خواهد یافت .به نظر شما ،ایران در این زمینه باید
چه راهکاری را در پیش گیرد ؟ باید راه خود را برود
یا با اعضای اوپک وارد تعامل شود و به نوعی نظر
اعضای اوپک را لحاظ کند؟
ایران تحت تحریم ها یی بوده اســت که بسیاری
از انها نیــز عادالنه نبــوده و به هرحال در شــرایط ویژه ای
تولیدش کاهش یافته بوده بنابراین این حق ایران است که
تولید خود را افزایش دهد و کسی نمی تواند چنین چیزی از
ایران بخواهد .عراق به دنبال ســال هایی که درگیر جنگ
و مناقشات تولیدش کم شده بود ،اما هنوز خود را خارج از
نظام سهمیه بندی اوپک می داند .به نظر من باید همزمان
با پیشرفت برجام با هماهنگی وزارتین نفت و خارجه برای
باز کردن جای برگشــت تولیــد ایران به بــازار نفت تالش
دیپلماتیک می شــد اما از موضع طلبکارانه .در عین حال
دلیلی نیست که ما در شرایط تزلزل بازار مانور تبلیغاتی روی
این مساله بدهیم.
در دوران پسا تحریم و باتوجه به منازعه هایی که
در منطقه با برخی از کشورها داریم به نظر شما چه
راهکاری باید در رابطه با میادین مشترک در حوزه
نفت و گاز پیش بگیریم تا منافع حداکثری کشور
در این بخش تامین شود؟
تردیدی نیســت که میادین مشــترک همیشه در
اولویت بوده و هســتند و البتــه باتوجه به کثــرت میادین
مشــترک به نظر من خود انها نیز باید اولویت بندی شــوند
و درباره میادینی که از کشــور رقیب عقب تر هســتیم و او
فعال تر است ،ما هم باید فعال تر باشیم .این مساله ربطی
هم به منازعات ندارد .در مورد برداشت از میادین مشترک
هیدروکربنی قاعــده و قانونی وجود ندارد کــه تحت تاثیر
منازعات و دوســتی قرار گیرد .هر طرف در قســمت خود
می تواند هر چه بخواهد برداشت کند که البته طبعا فرصت
از دیگری گرفته می شــود و اتفاقا به همین دلیل است که
باید شتاب کنیم.
اقتصاد سیاسی
اقتصادسیاسی
253
اقتصاد سیاسی
دردسر نفتی
اقتصاد سیاسی
254
مثلث | شماره 302
گفت وگوی مثلث با رئیس سابق کمیسیون اصل 44اتاق بازرگانی ایران
در حال حاضر شــرایط خوبی بر بازار نفت حاکم
نیســت و قیمت نفــت روند کاهشــی را در پیش
گرفته است .باتوجه به اینکه شما از اعضای فعال
در اتحادیه نفت ،گاز و پتروشیمی هستید ،تاثیر
این کاهش قیمت نفت را بر صنعت پتروشــیمی
کشور چطور ارزیابی می کنید؟
کاهش قیمت نفت همواره بــر تمام بخش های
اقتصــادی و به طــور کلی بــر کالن اقتصاد کشــور تاثیر
می گذارد .در حالی که در سال 93نشانه هایی دال بر رشد
اقتصادی در اقتصاد کشور مشاهده می شد ،کاهش سریع
قیمت نفت در سال 94سبب شــد تا بسیاری از برنامه های
دولت در بخش های مختلف اقتصادی بــا چالش مواجه
شــود و دولت نتوانــد ان طور کــه می خواهــد برنامه های
اقتصادی خود را اجرایی کند .در بعــد بین المللی هم این
کاهش قیمت ســبب شــد تا ســایر بخش ها از جمله مواد
معدنی ،فلزات و مواد پتروشــیمی به شــدت کاهش پیدا
کند .در واقع کاهش قیمت نفت در عرصه بین الملل سبب
شد تا اقتصاد بین المللی وارد رکود شود .هنگامی که رکود
در عرصه بین الملــل اتفاق می افتد ،این رکــود تاثیرش را
روی اقتصاد کشــور هم می گــذارد .اولیــن تاثیر کاهش
نفت را می توان در بخش درامد های ارزی کشور مشاهده
کرد .کاهش درامدهای ارزی دولت ســبب شــد تا اقتصاد
کشور دوباره در شرایط رکود قرار بگیرد .در ارتباط با بخش
پتروشــیمی کاهش قیمت نفت چندان تاثیــری روی این
بخش نداشته اســت .دلیل اصلی این مســاله این است
که خوراک اصلی واحدهای پتروشیمی در داخل کشور را
عمدتا گاز تشکیل می دهد .کاهش قیمت نفت ب ر قیمت گاز
هم اثر گذار بوده و باعث شده تا قیمت گاز هم کاهش بیابد،
در نتیجه پتروشــیمی ها خوراک خود را با قیمت مناسب تر
دریافت می کنند .بنابراین بخش عمده ای از پتروشیمی ها
ی ها هم
مشکلی در این زمینه ندارند .ان دسته از پتروشیم
که خوراک اصلی انها نفت یا میعانات نفتی است ،نوسان
قیمت نوسان بر کار انها اثر گذار است.
البته چندان متضرر نمی شود .این بدان علت است که
خوراک را با قیمت پایین تر دریافت می کنند و محصوالت
خــود را هم با قیمــت پایین تــر عرضه می کنند .شــاید در
مجموع گردش مالی انها و به تبع سود انها کاهش بیابد اما
ی و تولید کنندگان
ضرر چندانی متوجه واحد های پتروشیم
این بخش نمی شــود .تنها مساله ای که شــاید واحدهای
پتروشیمی تا حدودی در نوسانات قیمتی متضرر می شوند
این است که معموال شرکت نفت با تاخیر قیمت ها را اعمال
می کند و همین مســاله ســبب می شــود تا مدتی با اینکه
قیمت های محصوالت و مواد اولیه در بازار جهانی با کاهش
روبه رو شده اســت ولی واحدهای پتروشــیمی مجبورند تا
خوراک واحدهای خود را به نرخ های قبلی تهیه کنند .البته
این مســاله زمانی هم که قیمت محصوالت پتروشیمی و
خوراک در بازار با افزایش روبه رو می شود ،وجود دارد .این
ی ها خوراک خود را
بدان معناست که در مقاطعی پتروشیم
ارزان تر دریافت می کنند ولی محصوالت را با قیمت بیشتر
در بازار به فروش می رســانند .بنابراین همان طور که اشاره
کردم در مجموع کاهش قیمت نفت در بازار تاثیر چندانی
روی واحدهای پتروشیمی ندارد.
از انجایی که بخش عمده ای از صادرات غیر نفتی
ما را محصوالت پتروشیمی تشــکیل می دهند و
از طرف دیگر بخشــی از واردات کشور مستقیم
یا غیر مســتقیم با محصــوالت پتروشــیمی در
4
بازار نفت در سال 94با فراز و فرودهای مختلفی
روبــه رو بــود .بی تردید هر زمــان بازار نفــت متالطم
باشــد ،اقتصاد کشــورهای نفتی از جملــه ایران هم
با تالطم هایــی همراه خواهــد بــود .در زمینه کاهش
قیمت نفت و تاثیر ان بر اقتصاد ایران با ســید حمید
حسینی ،از بنیانگذاران اصلی اتحادیه صادر کنندگان
فراورده های نفتی به گفت وگو نشستیم.
ارتباط اســت فکر می کنید ،کاهش قیمت نفت
چه تاثیری برو صادرات و واردات کشــور در این
بخش دارد؟
متاسفانه امار دقیقی از میزان واردات محصوالت
پتروشیمی به کشور در دست نیست .سال گذشته مصرف
محصوالت پتروشیمی در داخل کشور ،حدود 13میلیون
تن بوده است ،در حالی که سال گذشته حدود 26میلیون
تن محصول پتروشیمی در داخل کشور تولید شده است.
این در حالی است که در ســال های گذشته مجموع تولید
محصوالت پتروشــیمی در داخل کشــور حــدود چهار تا
پنج میلیون تن بوده اســت .در ان زمان سیاســت در این
بخش بیشــتر بر این مبنا بوده اســت که نیــاز محصوالت
پتروشــیمی از طریق واردات محصوالت پتروشــیمی و از
طریق خطوط اعتباری یا همان فاینانس تامین شود و کمتر
ی از داخل کشور
تمایلی برای خرید محصوالت پتروشــیم
وجود داشت .بنابراین به نظر می رسد موازنه بین صادرات و
واردات در این بخش چندان مثبت نباشد.
طبق براورد من کشور ســاالن ه حدود 10میلیارد دالر
ی دارد ،این در حالی است ک ه حدود
صادرات مواد پتروشیم
شش تا هفت میلیارد دالر واردات مواد اولیه و محصوالت
ی به داخل کشو ر داریم بنابراین درامد کشور در این
پتروشیم
بخش با کاهش مواجه شده ،در حالی که به دلیل کاهش
قیمت محصوالت وارداتی ارز کمتری در این بخش هزینه
شده است.
به دیگر ســخن در بخش صادرات بــا کاهش درامد
ارزی روبه رو شده ایم و در نقطه مقابل در بخش واردات هم
ارز کمتری هزینه کرده ایم .اگر نگاهی به امار گمرک در 9
ماهه اول امسال نگاهی بیندازیم متوجه می شویم ،حجم
واردات به کشور حدود 22درصد کاهش داشته است .این
کاهش 22درصدی نشان دهنده این است که در حدود 10
میلیارد دالر کمتر در این بخش به نسبت مدت مشابه سال
قبل هزینه کرده ایم .البته بخشــی از این کاهش ،در واقع
کاهش ارزشی اســت .به طور مثال ما ســال گذشته گندم
وارد می کردیم ،امسال هم گندم وارد می کنیم اما به دلیل
کاهش قیمت جهانی گنــدم ،هزینه کمتری در این بخش
پرداخت می کنیم.
این مســاله در بخش های دیگر مانند مــواد اولیه و
محصوالت پتروشــیمی و همچنین در بخش فوالد وجود
دارد .در نقطه مقابل صادرات از کشــور هم بر اساس امار
ک حدود 15درصد با کاهش روبه رو بوده است .بخشی
گمر
عمده ای از این کاهش 15درصد مربوط به کاهش ارزشی
است ،به طور مثال سال گذشــته حدود 10میلیارد دالر از
صادرات میعانات گازی ارز به اقتصاد کشــور تزریق شده
است .این در حالی اســت که امســال این درامد ارزی به
نصف کاهش یافته است.
شــما اشــاره کردید که کاهش قیمت نفت و گاز
تاثیر چندانی روی واحدهای پتروشــیمی کشور
ندارد ،ایا می توان یکی از دالیل این تاثیر پذیری
کم را در ایــن نکته جســت وجو کرد کــه قیمت
خوراک پتروشیمی ها در کشور چندان باال نیست
ی در داخل
و این امکان را برای واحدهای پتروشیم
کشور مهیا می کند تا محصول را با قیمت کم تولید
کنند و با قیمت باال عرضه کنند؟
گاز در کشــور ذاتا ارزان اســت .ایــن ارتباطی با
قیمت گذاری شرکت نفت ندارد .کشور دارای منابع عظیم
گاز اســت .در زمینه بحــث گاز باید به این توجــه کرد که
نقل و انتقال و صادرات گاز از نقطــه ای به نقطه ای دیگر
بسیار هزینه بر اســت .گاز مانند نفت خام نیست که به طور
مثال اختالف قیمتش در اینجا و ژاپن در هر بشــکه 2دالر
باشد .این در حالی است که برای انتقال گاز به ژاپن احتیاج
است تا گاز را طی فرایندی به ال .ان .جی تبدیل کنیم ،در
مخازن و کشــتی های مخصوص حمل کنیم و همه اینها
باعث می شود قیمت به شــدت با افزایش روبه رو شود .اگر
شــما بخواهید گاز را از یک کشور به کشــور ثانی منتقل و
ترانزیت بکنید هر هزار کیلومتر 2الی 3سنت به قیمت گاز
افزوده می شود .گاز بر خالف نفت برای جا به جایی و انتقال
نیازمند ســرمایه گذاری زیــاد دارد و همچنیــن باید به این
نکته هم توجه کرد که به جز بــازار اروپا که در ان گاز گران
است ،در ســایر نقاط دنیا گاز ارزان اســت .در حال حاضر
گاز در ایاالت متحده ارزان تر از نرخی است که واحدهای
ی با ان خوراک خود را تهیه می کنند.
پتروشیم
در بحث قیمت گذاری گاز باید به این نکته هم توجه
شــود که گاز قیمت نقطه ای دارد ،بنابر این اینکه بگوییم
بنا به قیمت گاز به عنوان خوراک واحدهای پتروشیمی ارز
در اختیار انها قرار می گیرد ،حرف درست و منطقی نیست.
وزارت نفت برای قیمت گذاری خوراک پتروشیمی ها ابتدا
قیمت متوســط 4هاب بین المللی یعنی امریــکا ،کانادا،
هلند و انگلســتان را محاســبه کرده و 50درصد در قیمت
ی لحاظ کرده،
خوراک داده شــده به واحدهای پتروشــیم
به عالوه قیمت متوســط گاز داخلی یعنــی گاز صادراتی،
گاز وارداتی ،گاز برای مصارف صنعتی و گاز برای مصارف
خانگی را هم یک متوسط گیری کرده و از این طریق به یک
فرمولی رسیده است که بر اساس این فرمول قیمت گازی
که به عنوان خوراک پتروشیمی ها در اختیار این واحد ها قرار
می گیرد که چیزی حدود هر متر مکعب هشت سنت براورده
می شود .بنابراین این بحث ها در مورد اینکه خوراک ارزان
ی قرار می گیرد بیشتر از اینکه
در اختیار واحدهای پتروشیم
بحث های اقتصادی باشــد به نظر می رسد که بحث های
سیاسی و جناحی است که با اهداف دیگری غیر از بررسی
مباحث اقتصادی در این زمینه مطرح می شود .باید به این
نکته توجه کرد که در هر جای دنیا برای اینکه در هر بخشی
بتوانند سرمایه گذاری جذب کنند یا اینکه در بخشی رونقی
ایجاد کنند ،تســهیالت و امکاناتی را به بخش های مورد
نظر اختصاص می دهند .در بخش پتروشیمی ها کشور این
امکان را به صورت ذاتی دارد تا گاز را با قیمت مناسب تر در
ی قرار دهد.
اختیار واحدهای پتروشیم
در بعد بین المللی یکی مسائلی که معموال روی قیمت
نفت تاثیر می گذارد ،مباحث امنیتی است .در حال حاضر
در منطقه خاورمیانه مشاهده می کنیم که حضور داعش در
عراق و ســوریه که منجر به بحرانی شدن این مناطق شده
و همچنین جنگ در یمن ســبب شــده تا امنیت در منطقه
خاورمیانه تا حدودی کاهش پیدا کنــد اما این عدم امنیت
هم نتوانســته جلوی کاهش قیمت نفت را بگیرد ،در حالی
که این گمان وجود دارد تا در زمان کاهش امنیت در منطقه
مثلث | شماره 302
خاورمیانه باید قیمت نفت افزایش یابد.
علت این مساله را در چه چیز می بینید؟
نفــت سیاســی ترین کاال در دنیا ســت ،از این رو
بحث امنیت مناطق دارای نفت علی الخصوص خاورمیانه
به عنوان منطقه ای که انرژی دنیا را تامین می کند بســیار
حائز اهمیت اســت .امنیت انرژی یکی از شــاخص های
مهم در اقتصاد بین المللی و تعیین قیمت نفت است و این
بحث از مباحث استراتژیک در این حوزه محسوب می شود.
بنابرایــن هنگامی که عدم امنیــت انرژی وجــود دارد ولی
باوجود این عدم امنیت همچنان قیمت نفت روند کاهشی
را پشت سر می گذارد ،باید به عوامل اثرگذار دیگر در زمینه
تعیین قیمت نفت توجه کــرد .زیرا تنها بحث امنیت انرژی
در تعیین قیمت نفــت تاثیرگذار نیســت .از دیگر عواملی
که بر قیمت نفت اثر گذار اســت می توان به بحث عرضه و
تقاضا اشاره کرد .از طرف دیگر مبحثی که در قیمت نفت
تاثیر گذار اســت وضعیت ذخایر اســتراتژیک قدرت های
بزرگ اقتصادی اســت .به طور مثال وقتی اعالم می شود
که ذخایر استرا تژیک ایاالت متحده امریکا 500میلیون
بشکه است این مســاله تاثیر منفی روی بازار نفت و به تبع
ان قیمت نفت خواهد داشت .بحث های منطقه ای که بین
ایران و عربســتان در چند وقت اخیر به وجود امده و سبب
شده تا کشــورهای صادر کننده نفت با هم تصمیم مشترک
بگیرند و سیاست واحد در زمینه نفت اتخاذ نکنند ،سبب شده
تا قیمت نفت در بازارهای بین المللی با کاهش روبه رو شود.
عربستان با تمام توان سعی در جلوگیری از بازگشت ایران
به بازار بین المللی دارد .عراق هم چندان مایل نیست تا نفت
ایران بار دیگر وارد بازار شود .این رقابت های مخرب که بین
کشورهای منطقه از یک طرف و همچنین مباحثی که بین
اعضای اوپک و غیر اوپک شکل گرفته سبب شده تا قیمت
جهانی نفت روندی نزولی را طی کند .از انجایی که هیچ افق
روشنی برای حل این مباحث در اینده نزدیک وجود ندارد،
همین مساله سبب شده تا قیمت نفت با کاهش روبه رو شود.
از دیگر عوامل تاثیرگذار بر قیمت نفت می توان به انقالب
فناوری در این زمینه اشاره کرد .در حال حاضر امریکا این
توانایی را پیدا کرده تا روزانه با اســتفاده از تکنولوژی های
نوین 5 ،میلیون بشکه نفت از سنگ ریزه ها تولید کند .این
نفت امریکا در بازار به شیل نفت مشهور است .در مجموع
می توان گفت که این تولید ازاد در کنار نبود افق روشن برای
همکاری بین اعضای اوپک و همچنین بین کشــورهای
عضو اوپک و غیر اوپک سبب شــده تا بحث امنیت انرژی
در حال حاضر کمرنگ شود و قیمت جهانی نفت با کاهش
همراه شود.
همان طــورکه شــما هم اشــاره کردیــد ،یکی از
ی برکاهش قیمت نقت
مسائلی که تاثیر مستقیم
داشته ،تنش هایی است که در منطقه بین ایران
و عربســتان به وجود امده اســت .به نظر شــما
چشــم اندازی وجود دارد تا در اینــده نزدیک این
تنش ها از میان برود؟
هفته گذشته شاهد نشــانه های امیدوار کننده ای
در ایــن ارتباط بودیــم .کاهش قیمت نفت باعث دردســر
کشورهای صادر کننده نفت شده اســت .جلسه ای که در
این ارتباط بین کشورهای روسیه ،عربستان ،قطر و ونزوئال
به میزبانی دوحه تشکیل شــد و همچنین بعد از این جلسه
هیات هایی از کشــورهای ونزوئال ،قطر و عراق به منظور
رایزنی با ایران به کشــورمان ســفر کردنــد .خروجی این
دیدارها این بود که اعضای اوپک تصمیم گرفتند که تولید
خود را افزایش ندهند و تولید را در همین سطح فعلی حفظ
کنند همگی از نشــانه های روشــنی بود که این امیدواری
را ایجاد می کردند کــه تنش ها کاهش یابد و کشــورهای
صادر کننده نفت اعم از اوپک و غیر اوپک به راهکارهایی
جهت خروج بازار نفت از رکود دست پیدا کنند .این دیدارها
از طرف دیگر نشان دهنده این موضوع بود که کشورهای
منطقه و صادر کننده نفت این پتانســیل را دارا هســتند که
باتوجه به برخــی اختالف نظرها در مســائل گوناگون در
بحث مشکالت و موانع پیش روی بازار نفت تفاهم هایی را
انجام دهند و این تفاهم ها منجر به این شود تا جلوی کاهش
قیمت نفت با این سرعت گرفته شود .بعد از این دیدارها با
اینکه هنوز هیچ توافق نامه ای در این زمینه بین کشورهای
نفت خیز به امضا نرسیده بود ،تنها با اعالم حمایت ایران از
این گفت وگو ها قیمت نفت با 7درصد افزایش قیمت مواجه
شد و به 36دالر رسید .باید کشــورهای عضو اوپک و غیر
اوپک به این جمع بندی برســند که باید با وجود تنش های
موجود و اختالف دیــدگاه در وورد مســائل بین المللی در
زمینه نفت به یک اتفاق نظر برسن د تا سود این مساله به همه
کشورهای صادر کننده نفت برسد.
کشــور ما هم به عنوان یکی از اعضای اوپک باید از
این تالش ها حمایت کند .من فکر می کنم باتوجه به شرایط
موجود در منطقه و توافق هایی که در ارتباط با بحران سوریه
در حال شکل گیری اســت ،این امکان را ایجاد می کند تا
افق های روشنی برابر بازار نفت قرار بگیرد.
مســاله توسعه صنعت نفت در پســا برجام یکی
از مسائل مورد اهمیت در شــرایط کنونی است.
باتوجه به اینکه شما یکی از اعضای فعال در زمینه
نفت ،گاز و پتروشــیمی هســتید و با چهره های
بین المللــی در ایــن زمینــه در ارتباط هســتید ،
بفرمایید که طرف های خارجی برای مشارکت در
توسعه صنعت نفت کشور چه دغدغه هایی دارند
و ایا در همین مــدت که از اجرایی شــدن برجام
می گذرد ایا اراده ای در داخل کشور وجود دارد تا
به این دغدغه ها پاسخ مثبت دهند؟
ی دارای
ایــران در حــوزه نفــت ،گاز و پتروشــیم
تعدادی شــریک ســنتی اســت .از شــرکت های اروپایی
می توان به توتال ،شل ،استایل اویل ،انی و ...اشاره کرد.
این شرکت ها از قدیم در بازار نفت ایران فعال بوده اند و بازار
نفت ایران را به خوبی می شناســند و نیز به حوزه های نفتی
ایران اشنایی دارند .این شرکت ها بعد از رفع تحریم ها ابراز
عالقه کردند که مجددا فعالیت خــود را در بازار نفت ایران
از ســر بگیرند .البته در این زمینه باید به شرکت های چینی
عالقه مند به فعالیت در بازار نفت ایران هم اشاره کرد .باید
به این نکته هم توجه داشــت که شــرکت های بین المللی
که از بازار نفت ایران رفتند تنها به دلیل وضع تحریم های
بین المللی نبود که سرمایه گذاری در صنعت نفت کشور را
متوقف کردند .بخشی از این مساله بر می گردد به نارضایتی
این شــرکت ها از نــوع قرار دادهایی که در ز مینه توســعه
صنعت نفت با ایران منعقد می کردند .دیگر قراردادهای بیع
متقابل یا BY BACkبرای شرکت های بین المللی جذابیت
ندارد و انها حاضر نیســتند با این نوع قراردادها در صنعت
نفت ایران ســرمایه گذاری کنند .از ایــن رو احتیاج بود که
در قراردادهای نفتی بازنگری صورت بگیرد و قراردادهای
نفتی برای این شرکت ها جذاب شــود .شرکت نفت در این
زمینه کار خوبی انجام داد و دو سال مطالعه در زمینه نحوه
تغییر در قرار دادهــای نفتی منجر به یافتــن الگویی برای
ایجاد تغییراتی در قراردادهای نفتی با شرکت های خارجی
شــد .وزارت نفت در این مطالعات تمام نوع قراردادهایی
که در این بخش مورد استفاده قرار می گیرد را مورد بررسی
قــرار داد .در این بیــن قراردادهای خدماتی عــراق مورد
اســتقبال در دنیا واقع شده اســت .با اینکه این قرار دادها
ت اما عراق
مشارکت در مخزن یا مشارکت در حوزه نفت نیس
تالش کرده تــا در این قراردادها مــدت باز پرداخت پول را
افزایش دهد و شرکت های فعال در حوزه نفت را به صورت
طوالنی مدت تــری در حوزه های نفتی خود نگــه دارد .به
نظر می رسد این نوع قراردادها هم با استقبال شرکت های
فعال در حوزه نفت و گاز بین المللی همراه بود ه و در مجموع
این قراردادها بــا اقبال همراه بوده و تجربــه موفقی از کار
درامده است .در حال حاضر عراق دارد به این سمت حرکت
می کند که PRODUCT SHARINGرا بپذیرد .این زمزمه
در عراق شــنیده می شــود که دیگر قرار دادهای خدماتی
هم برای انها جذابیتی ندارد و عــراق این امادگی را دارد تا
شرکت های دارای فن اوری و صاحب تکنولوژی را در بخش
نفت و گاز خود شریک کند .پیش از عراق توسط بسیاری
از کشورها از جمله روســیه این روش در صنعت نفت مورد
استفاده قرار گرفته .در ایاالت متحده امریکا تمام مخازن
در اختیار بخش خصوصی است و دولت امریکا هیچ نقش
مســتقیمی در بهره برداری از مخازن نفت بر عهده ندارد.
تنها دولت امریکا از شــرکت های نفتی این کشور مالیات
اقتصاد سیاسی
اقتصاد سیاسی
255
اقتصاد سیاسی
256
مثلث | شماره 302
اقتصاد سیاسی
و بهره مالکانه می گیرد .این مالیــات و بهره مالکانه حدود
70درصد از درامد دولت امریکا را تشکیل می دهد اما دولت
ایاالت متحده امریکا هیچ نقش مستقیمی در بهره برداری
از مخازن نفتی این کشور به عهده ندارد و هیچ محدودیتی
هم برای بخش خصوصی بــرای ورود به این عرصه ایجاد
نکرده است .بنابراین این امیدواری وجود دارد که بعد از دو
سال کار کارشناسی روی الگوی قراردادهای جدید نفتی که
توسط وزارت نفت صورت پذیرفته است ،بعد از نهایی شدن
نتیجه انتخابات مجلس این الگو نهایی بشود و اختالفاتی
که بر سر جزییات این قرار دادها در حال حاضر وجود دارد
از میان برود.
کشور ما جزو ان دســته کشورهایی اســت که حتی
باتوجه به رکود قیمتی که بر بازار نفت حاکم اســت ،باز هم
استخراج و فروش نفت توجیه اقتصادی دارد و کشور باید
از این مزیت به نحوی شایسته استفاده کند .در حال حاضر
هزینه تولید هر بشــکه نفت در ایران به صــورت میا نگین
در حدود 5دالر است .این شــرایط برای کشور عربستان،
قطر ،کویت ،عراق هم وجود دارد ،در حالی که کشورهای
افریقایی ،امریکای جنوبی ،اروپایی ،خلیج مکزیک و حتی
نفت شــیل امریکا با این رکود قیمتی که بر بازار بین المللی
نفت حاکم شده اســت نمی توانند دوام بیاورند .بنابراین و
باتوجه به این شرایط بسیاری از شرکت های بزرگ در صنعت
نفت و گاز اعالم امادگی کرده اند که به ســرعت و با ایجاد
فضای مناســب و امادگی ایران برای بســتن قراردادهای
جدید نفتی این امادگی را دارند که دوباره در صنعت نفت و
گاز کشور سرمایه گذاری کنند.
با توجه به این شــرایطی که شــما به ان اشــاره
کردید ،به نظر می رسد که شــرکت های فعال در
حوزه نفت و گاز بیــش از انکه به خاطر تحریم ها
حاضر به ســرمایه گذاری در صنعــت نفت و گاز
کشور نباشند ،این عدم تمایل بیشتر ناشی از نوع
قراردادهای نفتی بوده که تا پیش از این در میان
ایران و شرکت های بین المللی فعال در این صنعت
به امضا می رسیده است .
بحث عدم سرمایه گذاری شرکت های بین المللی
نفتی به خاطر تحریم های صنعت نفت و گاز ایران توســط
ایاالت متحده امریــکا همچنان اصلی تریــن دلیل برای
عدم ســرمایه گذاری در صنعــت نفت و گاز ایران اســت.
شــرکت های نفتی هنــوز بــه دلیــل وجــود تحریم های
نفتــی نمی توانند از بانک هــای بزرگ دنیا بــرای فاینانس
پروژه های ایران اســتفاده کنند و بانک هــای بزرگ بعضا
مجوز ســرمایه گذاری از امریکا دارند ،بنابراین نمی توانند
به راحتی ســرمایه گذاری در پروژه های نفتــی ایران را ،به
دلیل تحریم ها تامین کنند .این بانک ها هنوز نتوانسته اند
خود را با شــرایط جدید تطبیق بدهند و هنــوز اماده حضور
و تامین مالــی پروژه های ایران نیســتند .باتوجــه به این
شرایط شــرکت های متوســط حاضر در صنعت نفت و گاز
دنیا از امکان کمتری برای حضور در پروژه های نفتی ایران
برخوردار هستند .در این شرایط ما باید به دنبال شرکت های
بزرگ نفتــی ماننــد زیمنس برویــم و این قبیل شــرکت ها
باتوجه به اینکه دارای بانک هســتند این امکان را دارند تا
خود به صورت مســتقل بتوانند منابع مالی مــورد نیاز خود
را تامین کنند .راه دیگری که در این شــرایط می توانیم به
ان تکیه کنیم استفاده از پوشش های بیمه ای است مانند
بیمه هروس در المان یا بیمه ســاچی در ایتالیــا ،بنابراین
ما هنوز برای جذب ســرمایه و ســرمایه گذاری بین المللی
در پروژه های صنعت نفت و گاز مشــکل تحریم ها را پیش
رو داریم.
با توجــه به اینکــه بعــد از اجرایی شــدن برجام
کشــورهای مختلف در راس هیات های بلند پایه
سیاســی و اقتصادی بــه ایران ســفر کرده اند،
ایا در خــال این ســفرها صحبتی جــدی برای
ســرمایه گذاری در صنعت نفــت و گاز ایران بین
هیات های اقتصادی این کشورها با ایران صورت
پذیرفته است؟
در بعــد اقتصــادی بعــد از اجرایی شــدن برجام
مبادله های تجاری برقرار شده است .در بخش نفت و گاز
می توان به صف شکنی شرکت توتال فرانسه اشاره کرد .این
شرکت برای اولین بار بعد از اجرایی شدن برجام ،نفت ایران
را خریداری و به مقصد اروپا بار گیری کرد .سایر شرکت های
نفتی مانند ویتــول و چاینا اویــل به بازار ایران برگشــتند و
در حال حاضر مشــغول انجــام کارهای تجاری بــا ایران
هستند .به نظر می رســد این قبیل کارها ،مقدمه ای است
برای ســرمایه گذاری در حوزه نفت و گاز ایــران .اما اینکه
بخواهیم بــا اطمینان بگوییم که این شــرکت ها در بخش
نفت و گاز ایران ســرمایه گذاری می کننــد این بر می گردد
به نحو ه اســتفاده از پوشــش بیمه ای در پروژه های نفت و
گاز کشــور و همچنین مذاکراتی که با امریکا در این زمینه
انجام می گیرد.
شما به بحث قراردادهای نفتی به عنوان یکی از
پارامترهای مهم در زمینه جذب ســرمایه گذاری
خارجی در صنعت نفت و گاز کشور اشاره کردید.
قراردادهای جدید نفتی که توســط وزارت نفت
طراحی و ارائه شده ،منجر به صف بندی موافقان
و مخالفان این قراردادها شــده است .باتوجه به
مخالفت های صــورت گرفته با ایــن قراردادها،
ایا قراردادها این امــکان را می یابند که به مرحله
اجرا برسند؟
بی تردید مخالفان و موافقان این قراردادها دارای
نقطه نظرها و اســتدالل هایی در این زمینه هستند که نیاز
است در یک فضای ارام مطرح شود و مورد تجزیه و تحلیل
قرار بگیرد .بی شک برای اینکه تحلیل درستی درباره این
نقدها انجام شود و مباحث مطرح شده در این زمینه از سوی
موافقان و مخالفان به نتیجه برســد ،نیاز اســت تا مرجعی
به عنوان حکم مشــخص شــود تا نقدها و نقطه نظر های
دو طرف را بشــوند تا در مورد ایــن قراردادها به جمع بندی
برسد .به عنوان نمونه بســیاری از مخالفان این قراردادها
معتقد هســتند که این قراردادها با اصل 44قانون اساسی
در تضاد است .من به عنوان کسی که چهار سال به عنوان
رئیس کمیسیون اصل 44اتاق بازرگانی فعالیت می کردم،
می توانم بگویم که ایــن نوع قراردادها که توســط وزارت
نفت طراحی شــده هیچ تضادی با اصل 44ندارد .در هیچ
جا از قانون به صراحت نگفته اســت که بخش خصوصی
نمی تواند در باالدســتی حضور نداشــته باشــد .در قانون
پنج توسعه کشــور به صراحت گفته شــده که وزارت نفت
باید اجــازه دهد و مجوزهــای الزم را بــرای حضور بخش
خصوصی در صنعت نفت و گاز کشــور صادر کند .بنابراین
به نظر می رسد که این بحث ها بیشتر به صورت کلی بیان
می شــود و مصرف دیگری دارد .بی تردیــد این قراردادها
نیازمند اصالح هســتند اما اینکه برخی دوستان به صورت
کلی می گوینــد که وزارت نفــت در بحث ســرمایه گذاری
نباید به طرف خارجی ها برود و اساس این نوع قراردادها را
عربستان با تمام توان سعی در جلوگیری
از بازگشــت ایران بــه بــازار بین المللی
دارد .عراق هــم چندان مایل نیســت تا
نفت ایران بار دیگر وارد بازار شــود .این
رقابت هــای مخرب که بین کشــورهای
منطقه از یک طــرف و همچنین مباحثی
که بین اعضای اوپک و غیر اوپک شکل
گرفته سبب شــده تا قیمت جهانی نفت
روندی نزولی را طی کند
زیر سوال می برند ،به نظر نمی اید که اقدام درستی باشد.
مخالفان این قراردادها می گویند وزارت نفت باید خود کار
بهره برداری از میادین نفتــی و گازی را انجام دهد ،این در
شرایطی است که این کار نیازمند سرمایه گذاری است و در
حال حاضر این ســرمایه در اختیار وزارت نفت قرار ندارد.
وزارت نفت در حال حاضر 50میلیارد دالر از منابع صندوق
توسعه ملی را در اختیار داشته اما متاسفانه در حال حاضر
ترازنامه اش با مشکل مواجه اســت و این امکان را ندارد تا
این مبلغ را پرداخت بکند .باتوجه به برنامه ششم توسعه و
همچنین ســخنان مقام معظم رهبری مبنی بر رشد ساالنه
هشت درصدی نیازمند این هستیم تا ســاالنه حدود 250
میلیارد دالر در کشور ســرمایه گذاری کنیم .بخشی از این
ســرمایه باید از بودجه دولت بیاید ،بخشی از نظام بانکی،
بخشــی از صندوق توســعه ملی ،بخشــی از بازار سرمایه
اما نهایتــا 50میلیــارد دالر از این مبلغ هم بایــد از طریق
سرمایه گذاری خارجی در کشور تامین شود .بنابراین به نظر
می رسد برخی از دوســتان واقعیت های موجود در اقتصاد
کشور و ضرورت ها در این زمینه را نمی بینند و می گویند چه
احتیاجی است تا خارجی ها بیایند و در حوزه صنعت نفت و
گاز کشور حضور داشته باشــند و سرمایه گذاری کنند؟ این
در حالی اســت که به نظر من ضرورت هــا و واقعیت های
اقتصادی ،خود را بــه ما تحمیل می کنند و ما را به ســمت
استفاده از سرمایه گذاران و دارندگان تکنولوژی در بخش
نفت و گاز سوق می دهند.
با توجه به پایان سال ،94پیش بینی شما از حوزه
ی در سال 95چیست؟
نفت و گاز و پتروشیم
کارشناســان شــرایط اقتصادی جهان را در سال
2016چنــدان امیدوار کننده پیش بینــی نکرده اند .به نظر
این کارشناسان متوســط رشــد اقتصادی جهان در حدود
3.8درصــد خواهد بود .یکــی از اقتصادهایــی که به نظر
کارشناســان با کاهش رشد در ســال 2016مواجه خواهد
شد ،اقتصاد چین است .باتوجه به اینکه چین در حال حاضر
اولین شریک تجاری ما ،چه در صادرات و چه در واردات،
محســوب می شــود ،این امکان وجود دارد تا این کاهش
رشــد اقتصادی چین روی اقتصاد ما هم تاثیرگذار باشــد.
کارشناســان همچنین پیش بینی می کنند که این احتمال
وجود دارد تا بازارهای مالی بین المللی با بحران روبه رو شود
و بحران های مالی سال 2008بار دیگر برگردد و بر اقتصاد
جهانی تاثیر بگــذارد .از طرف دیگر ایــن امیدواری وجود
دارد تا با کاهش تنــش در منطقه ،به خصــوص در عراق و
سوریه ،این زمینه به وجود بیاید که ایران و عربستان به هم
ی با هم داشته باشند.
نزدیک تر شوند و بتوانند همکاری های
این مساله منجر به این خواهد شد تا نفت به کانال 40تا 50
دالر به ازا ی هر بشکه برگردد .از طرف دیگر این امکان برای
کشور در حال شکل گیری است تا بتواند کاالهای تولید شده
و همچنین خدمات فنی و مهندســی خود را به کشــورهای
منطقه و همســایه خود صادر کند .این مســاله می تواند به
اقتصاد کشــور کمک خوبی کند .طبق براورد موسسه های
بین المللی در سال اینده ایران این امکان را خواهد داشت
تا حدود شش الی هفت درصد رشد اقتصادی داشته باشد.
برنامه ای هم که دولت برای سال اینده تدارک دیده به نظر
می رسد برنامه جامع و کاملی باشــد .دولت تالش کرده به
صورت اسیب شناسانه این برنامه را تهیه کند .برنامه دولت
برنامه مساله محور و موضوع محور است .دولت تالش کرده
تا بحران های مختلفی که کشور با ان مواجه خواهد شد از
ب و بحران محیط زیســت را در برنامه ببیند.
جمله بحران ا
بنابراین هر چند اقتصاد جهانی در سال اینده شرایط مناسبی
را نداشته باشــد اما این امیدواری وجود دارد تا پای اقتصاد
کشور باتوجه به فضای مناسبی که به واسطه اجرایی شدن
برجام ایجاد شده ،دوباره به مسیر توسعه باز شود و ما شاهد
رشد اقتصادی کشور در سال اینده باشیم.
پاشنهاشیل
اقتصاد سیاسی
انچه هنوز گریبان اقتصاد ایرانراسفتفشارمی دهدرکود است.انهمرکودیکههمراه
شــده با تورم .دولت حاال که به توافق هسته ای رســیده امیدهای زیادی دارد که بتواند از این
شرایطخالصشود.اگرچهبسته هاییبرایعبورازبحراننیزتدارکدیدهشدهبوداماهیچ کدام
نتوانستهدارویایندردباشد.
پرون
د
ه
دوم
258
رکودهمچناندولتیازدهمراازارمی دهد
مثلث | شماره 302
اقتصاد سیاسی
رکود و ما ادراک رکود
مثلث | شماره 302
اقتصاد سیاسی
در ریکاوری به سر می بریم
گفت وگوی مثلث با البرت بغازیان
فقط باید دعا کنیم
گفت وگوی مثلث با محمدقلی یوسفی
چه کسی گفته رکود داریم؟!
گفت وگوی مثلث با دکتر مهدی
تقوی
259
اقتصاد سیاسی
محمد مهدی صدرزاده
روزنامه نگار حوزه اقتصاد کالن
1
اقتصاد ایران روزهای سختی را پشت سر می گذارد.
یک شــرایط پر از بیم و امید که حاال در دوران پســا برجام
با اینده مبهمی مواجه اســت .برخی از اغاز دوران رشــد و
شکوفایی اقتصاد سخن به میان می اورند و از سوی دیگر
برخی از ورود به فاز تازه ای از معضالت اقتصادی به دلیل
رویکردهای دولت مستقر روایت می کنند.
«زیست در دوران رکود تورمی»؛ این گزاره ،تفسیری
از مختصــات اقتصادی شــرایط حاضر اســت کــه غالب
اقتصاد دان های ما روی ان به اشــتراک نظر رســیده اند.
این شرایط چه تعریفی دارد؟ چرا در چنین وضعیتی گرفتار
شده ایم؟ ما چه زمانی از ان خارج خواهیم شد؟ این نوشتار
تالش می کند پاسخ این سوال ها را بررسی کند.
هویت شناسی شرایط فعلی
260
علی طیب نیا از جمله وزرایی بود
که به حسن روحانی نامه نوشت
مثلث | شماره 302
اقتصاد سیاسی
رکود تورمی شرایطی است که در ان سطح قیمت ها
و بیکاری توامان افزایــش می یابد .دلیل رکــود تورمی از
منظر اقتصاد کالن ،کاهش عرضه کل بیشــتر از افزایش
تقاضای کل است که به نوبه خود از منظر مکاتب مختلف
اقتصادی دالیل و ریشــه های متفاوتی دارد .به طور مثال
از منظر مکتب اقتصادی نئوکینزی ها تورم ناشی از سمت
عرضه یا فشــار هزینه تورمی (شــامل سیاست های مالی
دولت مانند مالیات بر عوامل تولیــد یا کمبود منابع طبیعی
به ســبب جنگ) عامل بروز رکود تورمی است .اما از منظر
پول گرایان و کینزی های جدید ،انتظارات تورمی ناشی از
افزایش دستمزد کارگران باعث بروز رکود تورمی می شود.
نئوکالســیک ها عدم توانایــی دولت در تنظیــم قوانین و
کاهش بهره وری نیروی کار را دلیل اصلی بروز رکود تورمی
دانســته ،درصورتــی که کالســیک های جدیــد تغییر در
سیاست های پولی مصلحت گرایانه را که باعث بروز پدیده
ناسازگاری زمانی (تغییر در ترجیح های تصمیم گیرندگان
اقتصادی در طول زمان) می شود ،دلیل اصلی می دانند.
از منظر مکتب اتریشی ،افزایش خلق پول درونی یا اعتبار
با رشــدی بیشــتر از رشــد تولید کاالها ،عامل بروز پدیده
یادشده است .از منظر مطالعات کاربردی ،برخی مطالعات
مانند برونو و ســاچ ،روگر و کیلیان عامل بــروز رکود تورمی
در اقتصاد را تغییرات در نوسانات قیمت نفت می دانند که
متاثر از تفکرات نئوکینزی اســت .در مقابــل ،برخی مانند
بارســکی و کیلیان و هانت اعتقاد دارند عوامل دیگری به
غیر از نوســانات قیمت نفت مانند بهــره وری پایین نیروی
کار ،سیاســت های مصلحت گرایانه پولــی و خلق پول به
ی شده اند .بر
میزان بیشتر از رشد تولید باعث بروز رکود تورم
پایه این پژوهش ها ،با دیدگاه های نئوکینزی و کینزی جدید
نمی توان با تــورم رکودی مقابله کرد ،بلکــه باید راهکارها
را در ســایر مکاتب اقتصادی جســت وجو کرد .بنابراین،
اگرچه از منظر مطالعات کاربردی انجام شــده درخصوص
رکود تورمی اجمــاع وجود ندارد و باتوجه به شــرایط حاکم
بر اقتصاد هرکشــور باید راهکار خاص ان تحلیل شود ،اما
می توان نوسانات قیمت نفت ،روش های مصلحت گرایانه
اتخاذ سیاست های پولی و مالی توسط دولت ،خلق اعتبار
مــازاد بر تولید و بهــره وری پاییــن نیــروی کار را به عنوان
مهمترین دالیل مشاهده شده از رکود تورمی بر پایه تجارب
و مطالعات جهانی نام برد .باتوجــه به روند امارهای کالن
در اقتصاد ایران مشــاهده می شــود که هر کدام از دالیل
مذکور می توانند عامل اصلی بروز رکــود تورمی در اقتصاد
ایران باشند.
عوامل بروز رکود در ایران
تحریم های اقتصادی شــامل تحریم نفتی ،تحریم
مالی و تحریم شرکت های ایرانی ،در مجموع از مهم ترین
عوامل بروز رکود شدید اقتصادی طی سال های اخیر بوده
و کماکان از مهم ترین عوامل تداوم رکود اقتصادی است.
این تحریم ها از چند مســیر به رکود اقتصــاد ایران منتهی
شده که از جمله می توان به کاهش شدید درامدهای نفتی،
جهش نــرخ ارز و بی ثباتی ان ،حاکمیــت نظام چندنرخی
ارز ،سخت تر شــدن مبادالت مالی و کاالیی با کشورهای
خارجی و افزایش ریســک و نااطمینانــی و کاهش امنیت
اقتصادی اشاره کرد.
کاهش شــدید درامدهای نفتــی :تجربه اقتصاد
ایران نشــان داده اســت که واکنش تولید و رشــد اقتصاد
ایران نسبت به نوسان درامدهای نفت ،نامتقارن است؛ به
این معنا که کاهش درامد نفت نسبت به افزایش ان ،اثرات
شــدیدتری بر تولید و رشــد اقتصادی می گــذارد .درواقع
واکنش عملکرد اقتصاد ایران نســبت به نوســانات درامد
نفت ،شــبیه واکنش یک فرد معتاد به مصرف مواد مخدر
است .مصرف ماده مخدر تنها فرد را سرپا نگه می دارد اما
عدم دریافت مواد مخدر ،فرد معتــاد را از پای درمی اورد.
به صورت مشابهی ،هنگامی که درامدهای نفتی باال ست،
اقتصاد کشور نیز سرپا ست؛ اما به محض کاهش قابل توجه
درامدهای نفتی ،اقتصاد با یک شوک منفی مواجه می شود
و نرخ رشد اقتصادی با کاهش شــدید روبه رو می شود .بر
این اساس ،تحریم نفتی از مسیر کاهش شدید درامدهای
روحانی می داند عدم درمان رکود
می تواند برایش در انتخابات
اینده دردسرساز شود
نفتی ،اثرات رکودی شدیدی را طی دو سال اخیر بر اقتصاد
ایران بر جای گذارده است.
جهش نــرخ ارز و بی ثباتــی ارزی :جهش نرخ ارز
اگرچه از مسیر افزایش قدرت رقابتی تولیدکنندگان داخلی
در برابر رقبای خارجی در بازارهای داخلی و خارجی می تواند
به افزایش تولید و بهبود رشد اقتصادی کمک کند ،اما در
مقابل با افزایش شدید هزینه های تولید اثرات رکودی قوی
دربردارد .مســاله مهم این اســت که اثرات منفی ناشی از
افزایش هزینه های تولید ،به ســرعت و با قــدرت اقتصاد
را تحت تاثیر قــرار می دهد؛ اما بروز اثرات مثبت ناشــی از
افزایش قدرت رقابتی ،زمانبر بوده و به مرور بروز می یابد.
عالوه بر جهش نرخ ارز ،بی ثباتی ارزی نیز از مســیر
ایجاد نااطمینانی های گسترده ،اثرات رکودی در پی داشته
اســت؛ بنابراین در کوتاه مدت جهش ها و بی ثباتی ارزی،
درنهایت اثرات رکودی سریع و قوی را در اقتصاد کشور بر
جای گذارده است.
ســخت تر شــدن مبــادالت مالــی و کاالیــی با
کشــورهای خارجی :تحریم نفتی تنها یکی از جنبه های
تحریم های دوران قبل از برجام بوده اســت .تحریم مالی
از مسیر تحریم شبکه بانکی کشــور و به ویژه تحریم بانک
مرکزی و همچنین تحریم از سوی بسیاری از شرکت های
خارجی در این چند سال موجب شده است نه تنها مبادالت
مالی و کاالیی با خارج از کشــور بسیار ســخت ،زمان بر و
پرهزینه شود ،بلکه در مواردی عمال غیرممکن نیز باشد.
درواقع در شرایط فعلی محدودیت های مقداری در تجارت
خارجی اثرات به مراتب مخرب تری نســبت به محدودیت
قیمتی نرخ ارز دارند .برای مثال عدم امکان واردات قطعات
خاصی ،می تواند صنایع را با مشکالت شدیدی مواجه کند
که نمونه بارز ان را در صنعت خودرو می توان دید .باتوجه
به مراودات مالی و کاالیی گسترده اقتصاد ایران با خارج از
کشور ،این امر به طور طبیعی اثرات رکودی قوی بر اقتصاد
ایران داشته است.
افزایش ریســک و نااطمینانــی و کاهش امنیت
اقتصادی :یکی از ملزومات رونق تولید و رشــد اقتصادی
در هر کشوری ،حاکمیت اطمینان و امنیت اقتصادی برای
فعاالن اقتصادی است .تشــدید تحریم های اقتصادی و
افزایش تنش در روابط خارجی از مسیر تشدید نااطمینانی
و کمرنگ کردن امنیت اقتصادی ،ریسک سرمایه گذاری
بــرای تولیــد را افزایش داده و طبیعی اســت کــه این امر
درنهایت اثرات منفی بر تولید ملی و سرمایه گذاری بر جای
گذارده است.
فاکتور مهم افزایش پایه پولی
اگرچه اغلب اعضای تیم اقتصادی دولت ،خواسته یا
ناخواسته به مکتب پولی (نئوکالسیک لیبرال) گرایش دارند
و مدام بر اهمیت کنترل رشد نقدینگی به عنوان لنگر ثبات
در اقتصاد کالن تاکید و تکرار دارند ،ولی در عمل رویکرد و
عملکرد انها ،افزایش رشد باالی نقدینگی است.
به طور مشخص از زمان روی کار امدن دولت یازدهم،
یعنی در دوسال اول فعالیت ان نه تنها رشد نقدینگی کاهش
نیافته ،بلکه رشد فزاینده ای نیز داشته است .به گونه ای که
باوجود کاهــش ۵درصدی پایــه پولی در ســه ماهه اول
ســال ۱۳۹۲این مولفه در ۹ماهه بعد (یعنی فصول دوم،
سوم و چهارم) ۲۳ ،درصد رشــد داشته است که در نهایت
(به دلیل کاهــش ۵درصدی در فصل اول ســال) یکی از
باالترین رشدها یعنی رشــد ۱۸درصدی پایه پولی را برای
ســال ۱۳۹۲به ارمغــان اورده که حاصل ان رشــد باالی
۲۹درصدی نقدینگی بوده اســت .حتی در ســال اجرای
هدفمندسازی یارانه ها ،رشد پایه پولی در سطح ۱۱/۴درصد
کنترل شد .البته رشــد فزاینده نقدینگی در سال ۱۳۹۳نیز
ادامه یافته است ،به طوری که در سال ۱۳۹۳نیز نرخ رشد
اقتصاد سیاسی
شرایط خروج از رکود اقتصادی
از انجا کــه مهم تریــن عوامل بروز رکــود اقتصادی
فعلی ،از طرف عرضه اقتصاد و ناشی از تحریم اقتصادی
بوده است ،طبیعتا شرایط خروج از رکود اقتصادی نیز بیش
و پیــش از اینکه از طــرف تقاضای اقتصاد تامین شــود،
عمدتا باید از طرف عرضه اقتصاد تامین شــود .در چنین
تو سویی
فضایی ،جهت خروج از رکود اقتصادی ،چه سم
در سیاست گذاری اقتصادی باید اتخاذ شود؟
اعمال سیاست های محافظه کارانه در راستای حفظ
ثبات پولی و مالی
اقتصاد دان هــای دولت امــا می گویند کــه عبور از
شــرایط فعلی تحریک تقاضا بدون رفــع محدودیت های
سمت عرضه اثر معناداری بر تولید نخواهد گذاشت و تنها
رشد قیمت ها را در پی دارد .اما در شرایطی که تکانه های
مثبت در سمت عرضه اقتصاد منجر به تحرک اولیه برخی
بخش های اقتصادی شــده و این تحرک به شکل مناسبی
به ســایر بخش ها انتقال یابد ،فعال کــردن تقاضا ،باعث
تحرک بیشــتر ســمت عرضه و تولید در دوره هــای اتی از
طریق افزایش سطح تقاضا خواهد شد .البته به دلیل اتخاذ
رویکرد کاهش تورم با هدف ایجاد ثبات اقتصادی ،تحریک
سمت تقاضا با استفاده از رشــد نقدینگی همچنان ناکارا و
ناصحیح بوده و دو جهت گیری متناقض و ناســازگار تلقی
می شود .از این روی تســهیل و تشویق صادرات ،کاهش
مالیات ،افزایش مخارج عمرانی دولت و حفظ رقابت پذیری
بنگاه های داخلی از طریق اتخاذ سیاســت های مناســب
ارزی به عنوان مجموعه اقداماتی که می تواند بدون ایجاد
تورم ،منجر به فعال کردن ســمت تقاضای اقتصاد شود،
در نظر گرفته شده اســت .این اقدامات عالوه بر انکه در
کوتاه مدت می توانند تحرک سمت تقاضا و در نتیجه تولید
را در پی داشته باشند ،با سیاســت های اقتصاد مقاومتی و
برنامه دولت در بلندمدت نیز که همانــا ایجاد بخش های
تولیدی و صنعتی صادراتی ،برون گرا و رقابت پذیر است،
همخوانی کامل دارد.
ایــن اقتصاد دان هــا پیشــنهاد می دهند کــه برای
فعال کردن تقاضای کل بــدون ایجاد تورم بــه موارد زیر
پرداخته شود:
الف -تسهیل و تشویق صادرات
ب -کاهش مالیات
مثلث | شماره 302
در شــرایط فعلی اقتصاد ایران ،سیاست های کالن
طرف تقاضا مانند سیاســت های پولی و مالی انبساطی از
کارایی چندانی برای تحریک رشــد اقتصــادی برخوردار
نیست .هر چند سیاســت های پولی و مالی به طور معمول
از مســیر تحریک طرف تقاضــا می توانــد در کوتاه مدت
محرک رشد اقتصادی باشد؛ اما در شرایط فعلی که اقتصاد
ت محدودیت های گسترده طرف عرضه به دلیل
کشور تح
پیامدهای ناشــی از تشــدید تحریم ها قــرار دارد ،اعمال
سیاست های پولی و مالی انبساطی نه تنها نمی تواند کمک
چندانی به خروج از رکود اقتصادی کند ،بلکه از مسیر تشدید
تورم و اختــاالت قیمتــی می تواند اثــرات تقویت کننده
بر رکود اقتصادی نیز بــر جای گــذارد .در مقابل انقباض
نسخه دولتی ها
اقتصاد سیاسی
نقدینگی حدود ۳۱/۵درصد شــده اســت .البته مسئوالن
بانک مرکزی هیچ گاه گزارش عملکرد دو ســال گذشــته
را شفاف نکرده اند که می تواند دالیل زیر را داشته باشد:
)۲-۱حکایت از تناقض رفتار (سیاســت-عملکرد) با
گفتار انها دارد.
)۲-۲بیانگر عدم توفیق در مدیریت نقدینگی ،حتی
در مقایسه با دولت های قبل است.
)۲-۳نشــان از تحکیم و تقویت سلطه مالی دولت بر
بخش پولی دارد ،چرا که بیشتر رشد پایه پولی سال ۱۳۹۲
ناشــی از افزایش حدود ۱۲۰درصدی خالص دارایی های
خارجی بانک مرکزی است که علت ان وصول ریال توسط
دولت از بانک مرکزی بابت ارزهای نفتی اســت که در بازار
ارز فروخته نشده اند و در واقع مصداق بارز برداشت دولت
از خزانه بانک مرکزی یا سلطه مالی دولت بر بانک مرکزی
است.
)۲-۴اگرچه عامل اصلی رشــد پایــه پولی و افزایش
نقدینگی ،برداشــت دولت یا تامین مالــی دولت به روش
پولی است ،لیکن سایر اجزای موثر پایه پولی به ویژه بدهی
بانک ها به بانک مرکزی افزایش یافته است .بدهی بانک ها
به بانک مرکزی تنها در سال ،۱۳۹۳به میزان ۴۲درصد رشد
داشته و این در شرایطی است که با وجود افزایش حجم و
نرخ رشد نقدینگی ،پروژه های اقتصادی-اجتماعی مهمی
چون مســکن مهر نیز به دلیل عدم حمایت دولت و بانک
مرکزی به سمت توقف گرویده اند.
)۲-۵با معلوم شدن نرخ باالی پایه پولی و نقدینگی در
ی یا حتی پیمانکاران با
دو سال گذشته ،بنگاه های اقتصاد
این ابهام جدی مواجه شــده اند که چرا به رغم رشد باالی
نقدینگی ،تعطیلی مســکن مهــر و … ،انها نیــز با کمبود
نقدینگی مواجه هســتند ،پس این حجم باالی نقدینگی
نصیب چه کسانی شده است.
)۲-۶چگونه به رغم غلبه دیدگاه پولی بر تیم اقتصادی
دولت و اذعان بــه این نکته که «علت رشــد تورم ،رشــد
نقدینگی است» ،با وجود رشــد باالی نقدینگی در دوسال
گذشته ،مسئوالن دولتی می گویند که تورم در سایه انضباط
پولی -مالی در حال کاهش است؟
مطابق دیــدگاه مکتب پولــی ،تورم از تفاوت رشــد
نقدینگی و رشــد اقتصــادی به دســت می اید .بنــا به امار
اعالم شده ،رشد نقدینگی در سال ۱۳۹۲بیش از ۲۹درصد
و در ســال ،۱۳۹۳باالی ۳۱/۵درصد بوده اســت .رشــد
اقتصادی نیز در ســال ۱۳۹۲منفی ۲درصد اعالم و برای
سال ۱۳۹۳نیز رشد پایینی پیش بینی شده است .بنابراین
سیاست پولی موثری برای کاهش تورم اتخاذ نشده است.
البته تغییرات پی در پی امار توسط مسئوالن از جمله
در حوزه پولی سبب ابهام و سردرگمی در فضای کارشناسی
و رسانه ای می شــود .به طور مثال قائم مقام بانک مرکزی
تو پنجم) سیاســت های پولی و
در همایــش اخیر (بیســ
ارزی ،رشد نقدینگی سال ۱۳۹۳را باالی ۲۲درصد اعالم
کرده است که برای اعالم این رشــد ،ناگزیر به اعالم رشد
۳۹درصدی نقدینگی در ســال ۱۳۹۲است .به هر ترتیب
نقدینگــی از ۴۶۰هزار میلیــارد تومان در ســال ۱۳۹۱به
۷۸۲هزار میلیارد تومان در پایان سال ۱۳۹۳رسیده است
که حکایت از رشد ۷۰درصدی در دو ســال فعالیت دولت
یازدهم دارد.
پولی و مالی نیز می تواند اثرات مخربی بر تعمیق و تشدید
رکود اقتصادی دربرداشــته باشــد؛ بنابراین بهترین گزینه
سیاست پولی و مالی در شرایط فعلی ،اعمال سیاست های
محافظه کارانه (نه انبســاطی و نه انقباضی) در راســتای
دستیابی به ثبات پولی و مالی است .اعمال سیاست انبساط
پولی -اعتبــاری ،ان هم به طور محــدود ،صرفا در جهت
تامین سرمایه در گردش بنگاه های اقتصادی می تواند به
خروج از رکود کمک کند.
261
اقتصاد سیاسی
ج -افزایش مخارج عمرانی دولت
د -حفظ رقابت پذیــری بنگاه های داخلــی از طریق
اتخاذ سیاست های مناسب ارزی
مساله ارز
در شــرایط فعلی ،حفظ ثبات ارزی از مســیر کاهش
نااطمینانی هــا و جلوگیــری از افزایــش بیــش از پیــش
هزینه های تولید ،می تواند کمــک بزرگی به خروج از رکود
اقتصــادی کند .بــر این اســاس ،اعمال سیاســت ارزی
محافظه کارانه در راستای محدود کردن نوسانات نرخ ارز
و حفظ ثبات ارزی در کوتاه مدت و استفاده منطقی از ذخایر
ارزی ،می تواند یکی از مهم ترین شــرایط را برای خروج از
رکود اقتصادی فراهم کند.
سیاست خارجی
از انجا که مهم ترین عامل بروز و تداوم رکود اقتصادی
فعلی ،اعمال تحریم های اقتصادی بوده اســت ،طبیعتا
مهم ترین شرط خروج از رکود اقتصادی و بازگشت اقتصاد
ایران به مدار رشد اقتصادی نیز رفع تحریم های اقتصادی
است .بر این اساس به نظر می رسد برجام که حاال در سال
94توافق بر سر ان حاصل شده کمک بزرگی بر سر رسیدن
به این اهداف خروج از از رکود است.
پیش بینی اتاقی ها
مطمئنا یکــی از اصلی ترین سیاســت ها ،اهداف و
دستاوردهای اقتصادی دولت یازدهم طی دو سال گذشته
کنترل و مهارم تورم بوده اســت اما تعمیق و ادامه رکود در
بخش هــای مختلف صنعتــی و تولیدی در ســال جاری،
نگرانی هایی را در بین فعاالن اقتصادی ایجاد کرده است.
ادامه و تشدید شرایط رکود اقتصادی در سال جاری
سبب شــد که تولیدات صنعتی در سه ماهه ابتدایی امسال
شرایط مطلوبی نداشته باشــد و طبق گزارش پژوهشکده
پولی و بانکی تولیدات صنعتی به غیر از بخش خودرو شرایط
مطلوبی نداشته است.
بر اســاس این گزارش ،براوردهایی که با استفاده از
اطالعات شرکت های بورســی انجام شده نشان می دهد،
که رشــد تولید صنعتی در فصل اول ۱۳۹۴نسبت به مدت
مشابه سال قبل با کاهش مواجه شده است که این برخالف
روند تولید صنعتی در ســال ۱۳۹۳اســت که رشد مثبت را
نشان می داد.
بر این اساس رشــد تولید صنعتی بدون فراورده های
نفتی نسبت به فصل مشابه سال قبل -7/6درصد و نسبت به
فصل قبل 5/9درصد است ،در این فصل عملکرد صنعت
فراورده های نفتی ضعیف تر از ســایر صنایع بود ،از طرف
دیگر عملکرد صنعت خــودرو همچنان رو به بهبود اســت
و فصل اول ۱۳۹۴نیز نســبت به مدت مشــابه رشد داشته
است.
همچنین در ماه های نخست سال ۱۳۹۴ارزش دالری
صادرات و واردات کشور با کاهش مواجه شده است ،البته
باتوجه به اینکه کاهش صــادرات کمتر از کاهش واردات
بوده است ،تراز تجاری غیرنفتی در سه ماهه نخست مثبت
شده است.
در این زمینه نماینــدگان بخش خصوصی و اعضای
هیات نمایندگان اتاق بازرگانی به طور کلی معتقدند کاهش
تقاضا ،عدم پرداخت بدهی های دولت به بخش خصوصی،
نبود تحرک کافی در بخش مســکن و البتــه رکود عمومی
در فضای اقتصــادی از جمله مهمترین دالیلی اســت که
تولیدات صنعتی با رشــد منفی روبه رو شــد ه و اساســا رشد
مطلوب اقتصادی را در سال جاری با مخاطره روبه رو کرده
است.
مسعود خوانساری ،رئیس اتاق بازرگانی تهران معتقد
اســت که وضعیت رشــد اقتصادی در ســال جاری بسیار
نامطلوب بوده و اگر با رشــد اقتصادی منفی مواجه نشویم
در خوشبینانه ترین حالت رشــد ،نیم درصد رشد اقتصادی
خواهیم داشت .به گفته خوانساری بعید است که در سال
جاری حضور هیات های تجاری خارجی در ایران تاثیری در
وضعیت اقتصادی ایجاد کند.
مهدی پورقاضی ،رئیس کمیسیون صنعت و معدن
اتاق بازرگانی تهران معتقد است که رکود عمومی حاکم بر
اقتصاد دلیل اصلی برای منفی شدن رشد تولیدات صنعتی و
به طور کلی بخش تولید در ماه های گذشته باشد.
وی درباره دالیــل ادامــه روند رکــود در بخش های
مختلــف اقتصــادی تصریح می کنــد که بخشــی از رکود
عمومی اقتصاد به شــرایط داخلی بر می گردد؛ منابع مالی
و همچنین قدرت خرید محدود شــده است ،از طرفی هم
بانک ها اعتبارات پرداخت نمی کننــد و مصوباتی که برای
خرید مسکن یا خرید خودرو لحاظ شده اجرایی نمی شود.
همچنین بخشی از رکود عمومی فعلی مربوط به بدهی های
قفل شــده دولت به بخــش خصوصی اســت .پورقاضی
همچنین پیش بینی می کند که رشــد اقتصادی در نهایت
حدود صفر درصد باشد.
اما مهدی جهانگیــری ،نایب رئیس اتــاق بازرگانی
تهران پیش بینی می کند که رشد اقتصادی تا پایان اسفند
منفی نخواهد بود اما باتوجه به شــرایط اقتصادی به عدد
قابل قبولی نخواهد رسید .به گفته وی در سه سال گذشته
نوســان زیادی در رشــد اقتصــادی وجود داشــته و طی
ســال های 1391و 1392با رشــد اقتصادی منفی روبه رو
بودیم اما در سال گذشته نیز با اقداماتی که دولت در حوزه
انضباط مالی انجام داد و همچنین فضایی که برای کشور
به وجود امد ،رشد اقتصادی مثبت شد.
به اعتقاد جهانگیری انچه در شــرایط پساتحریم در
حال رخ دادن است ،امیدی اســت که با باز شدن فضای
اقتصادی ،فضای کسب و کار ،چرخش نقدینگی و چرخش
منابع مالی برای کسب و کار ازاد و رقابتی ایجاد شده است.
همچنین محمدرضا بهرامن ،عضو هیات نمایندگان
اتاق بازرگانی تهران نسبت به ادامه وضعیت رکود در اقتصاد
ابراز نگرانی می کند.
به گفته وی برای اینکه جریان سالمی در روال تولید
ن به سمت
کشور ایجاد شــود باید تمام توان ،اراده و قوانی
خروج از رکود سوق داده شــود؛ همان گونه که امار نشان
می دهد نیمه اول امسال بخش تولید شرایط مثبتی نداشته
و در نیمه دوم سال به ویژه در سه ماه اخر سال تولید ،شیب
مالیم تری به خود گرفت و برای همین با افت بیشتری در
بخش تولید مواجه شده ایم.
یکی از اصولی که امروز برای بهبود وضعیت تولیدات
صنعتینیازمندانهستیمتزریقنقدینگیدرجهتتحریک
ل مطلوبی انجام
تقاضاســت ،اگر تحریک تقاضا به شــک
نشود نمی توان به تنهایی تولید را تقویت کرد ،چراکه اگر در
این شرایط تولید را افزایش دهیم اما نتوانیم عرضه متناسب
با تولید داشته باشیم مشکالت مضاعفی برای بخش تولید
ایجاد می شود.
بهرامن معتقد است که یکی از فضاهایی که به سرعت
می تواند منجر به تحرک تقاضا می شود رونق صنعت ساخت
و ساز به ویژه ساختمان های کوچک است .به گفته وی باید
نقدینگی در جهت ساخت و ساز ســوق داده شود تا بتوان
تقاضا را برای واحد های تولیدی افزایش داد.
بهرامن تصریح می کنــد که اگر صنعت ســاختمان
شــرایط عادی پیدا کند و جریان تقاضا در بخش تولیدات
باال برود زمینه برای خروج از رکود فراهم می شــود چرا که
بیش از 200نوع ماده تولیدی در کشــور وابسته به صنعت
ساختمان است.
اقتصاد سیاسی
262
مثلث | شماره 302
افق زمانی خروج از رکود اقتصادی
ب هر غم نقدهای موجود به سیاســت های اقتصادی،
سیاست های جدید ،بهبود فرایند سیاست گذاری اقتصادی
و مهم تر از همه موفقیت سیاســت خارجی در دستیابی به
توافق در مذاکرات هسته ای و اجرای برنامه اقدام مشترک،
زمینــه کاهش ریســک های اقتصــاد ایــران را به صورت
قابل توجهی طــی مدتی کوتاه فراهم کرده اســت .بر این
اســاس انتظار می رود اقتصاد ایران در سایه فراهم شدن
ثبات اقتصادی و سیاسی ،از مسیر تحرک تولید ،افزایش
مصرف خصوصی ،بهبود تجارت خارجی ،افزایش تولید و
صادرات نفت و افزایش سرمایه گذاری داخلی ،فرایند خروج
از رکود اقتصادی را به تدریج اغاز کند.
پیش بینی می شود فرایند خروج از رکود در اینده البته
نه چندان نزدیک دست یافتنی باشد.
در ریکاوری به سر می بریم
گفت وگوی مثلث با البرت بغازیان
معصومه خلیلی
روزنامه نگار
البته در این حال و احوال هم سود بانکی خودش را با تورم
دچار دســت انداز و باالرفتن کرد .بعــد از ان اخالق کاری
به هم خورد و احتکارها و بازارســازی ها و ایجــاد کمبود را
داشــتیم و خودمان به خودمان لطمه زدیم که حاصل ان
رکود تورمی شد.
اما حاال حتما مهمترین ســوال این است که چگونه
باید این مشــکل را حل کــرد؟ درمورد چگونگــی حل این
مشکل باید دید که بیمار چه خورده و مصرف کرده تا طبق
ان نســخه بپیچیم .به نظرم باید ماجــرا را از زاویه دیگری
دید .دقت کنید! باتوجه به کاهــش و رفع تحریم ها و ورود
قطعات ،دیگر واسطه ای در کار نیست و قطعات در اختیار
ما قرار می گیرد ،بنابراین تولید خــودرو باید به میزان قبلی
رسیده باشــد .مگر نمی گفتند که 50درصد تولید کم شده
اســت؟ بنابراین باید قیمت را دو برابر کنیم .حاال که تولید
مثلث | شماره 302
اقای بغازیان! در این گفت وگو بنا داریم در مورد
رکود در دولت یازدهم ،شــرایط و علــل پیدایش ان و
چشــم انداز زمانی خــروج از ان صحبــت کنیم .برای
شروع بفرمایید که اصال ما چرا در چنین شرایطی قرار
گرفته ایم؟
اینکه رکود فعلی از کجا شروع شده ،به چند منشا
برمی گردد؛ نخســت ،بحث تحریم ها است که تا حدودی
سنگین تر شد .برای مثال در بخش صنعت در ابتدا نرسیدن
قطعات موردنیاز چندان محسوس نبود،چون از کانال هایی
این قطعات را تامین کرده و تحریم ها را دور می زدیم .این
دور زدن ها اما در شرایطی بود که ارز هزار و دویست تومان
قیمت داشــت .متاســفانه وقتی به دلیل قفل شدن منابع
و تشــدید تحریم ها ،ارز گران و کمیاب شــد ،ماجرا شکل
دیگری گرفت.این قیمت باال رفت و به سه هزار و خرده ای
هم رســید .نتیجه چنین رخدادی،دوبرابر شدن قیمت ها
بود .به همین دلیل هم هزینه تولیــد باال رفت .در اقتصاد
به این پدیده ،شــوک عرضه می گویند .یعنــی با باالرفتن
هزینه تولید ،هم قیمت باال رفته و هــم تولید کم صرفه تر
می شــود ،چرا که خرید کم می شــود .به این اتفاق ،رکود
تورمــی می گویند .یعنی چیــزی که به عنــوان پدیده رکود
می شناسیم ،می توانست از دو کانال ایجاد شود .االن در
اروپا و امریکا هم صحبت از رکود اســت اما رکود انها ناشی
از کاهش تقاضاست .یا اینکه عرضه جلو افتاده اما درمورد
ما برعکس و مربوط به رکود ناشی از افزایش هزینه و عرضه
عقب افتاده است ،به همین دلیل هم این شرایط منجر به
ی به دلیل تحریم ها شده است .تبعات تحریم ها،
رکود تورم
افزایش هزینه دورزدن و رساندن قطعات و ارز گرانتر بود و
2
چرا به شــرایط رکود تورمی رســیده ایم و مهمتر
از ان اینکــه چگونه می توانیم از این شــرایط خالص
شویم .این موضوع را محل بحث و گفت وگو کرده ایم
با دکتر«البرت بغازیان» که اقتصاد نظری خواند ه و در
اقتصاد بین الملل و بخش عمومی دکترای تخصصی
دارد .او درباره یکــی از دالیل به وجود امدن شــرایط
اقتصــادی فعلی می گویــد« :ما بایــد نقدینگی که به
جامعه تزریق و بــه صورت تقاضا تبدیل می شــد را به
سمت تولید و طرح های اولویت دار هدایت می کردیم.
اقای دکتر نیلی می گفتند که ما اولویت بندی کرده ایم
و این طر ح ها ان قدر ارز می گیرنــد و این طر ح ها ارز
نمی گیرند ولی در عمــل هیچ اتفاقی نیفتــاد .همه با
چانه زنی توانســتند ارز را بگیرند ولی به بخش تولید
نرفت».
زیاد شده نباید قیمت کم شــود؟ ولی برگشت ناپذیر است و
تقارن ندارد ،چون نمی خواهنــد کاهش پیدا کند .بنابراین
خودروی خارجی هم به خاطر ارز دوبرابر شد و از این طرف
هم خودروی داخلی نمی تواند نصف شــود ،پس این رویه
همینطور حفظ می شــود .نرخ ارز هم که نوســان دارد و از
طرف دیگر هم قرار اســت پول های بلوکه شــده ازاد و ارز
هم وارد شود ،اینها همه رفع مشکالتی بود که ایجاد تورم
رکودی کرد ولی اتفاقی نیفتاد.
در این بحــث ،مســاله نقدینگی را چقــدر موثر
می دانید .برخــی امار می دهند کــه دولت میزان
نقدینگــی را دوبرابر کرده و بــه 450هزار میلیارد
رسانده است .ایا دولت به این سمت حرکت کرده
بود؟ و اگر چنین بوده این تصمیم بر اســاس چه
منطقی حاصل شده است؟
هیچ شکی نیست که هم دولت قبلی و هم دولت
فعلی( ،هرچند در این دوره با شــدت کمتر بوده است) در
افزایش نقدینگی هیچ ابایی نداشــتند ،ولی باید گفت که
یک موقع ایجــاد نقدینگــی می کنید به ایــن خاطر که به
دست تولید برسد ،ولی شما تولید نقدینگی کردید و به جای
تولید در تقاضا رفت و تقاضا را باال برد .تبدیل به پروژه های
نیمه تمامی شد که پول ان تبدیل به حقوق و دستمزد شده
و در بازار برای خریــد صرف می شــود ،درحالی که قیمت
باال می رود .ان نقدینگی باید به سمت تولید می رفت .اما
مقصر کیست؟ من صراحتا می گویم که مقصر اول ،بانک
مرکزی است .بانک مرکزی است که سیاست های پولی را
اعمال می کند و متولی تورم اســت .نقدینگی مثل دریاچه
ارومیه نیست که یکباره متوجه شویم ،که ای وای خشک
شــد! یا این پول چقدر زیاد شــد .این هــر روز قابل پایش
است ،چون در حساب های بانکی تعریف دارد .پس مقصر
بانک مرکزی و بعد از ان دولت است .چون بانک مرکزی از
سیاست های انبساطی دولت تبعیت کرده و پول را در اختیار
دولت قرار داده ،پس ان استقالل هم وجود نداشته یا اینکه
بانک مرکزی کفایت این کار را نداشــته است .سوم ،ورود
پول های کثیف است که به ریال تبدیل می شود و ریال هم
با چرخش خود با ضریب افزایش پول چندبرابر می شــود.
این را باز بانک مرکزی باید پایش کند که در زمینه پولشویی
و افزایش نقدینگی از کانال بانک هایی که خودشان ایجاد
نقدینگی کردند ،یعنی وام هایی را بدون جابجاشــدن پول
می دهند و این ذخیره قانونی را هم نگــه نمی دارد و با ارائه
وام تبدیل به بدهی و مطالبات معوق شده است .االن این
مطالبات معوق کجاســت؟ تبدیل به طال و مسکن شده و
ارز هم احتکار شده است .بانک هم به دنبال مطالبه بدهی
است .درحالی که وام گیرنده از نداشتن می گوید .اما وقتی
یک وام گیرنده عادی درخواســت وام می کنــد باید تمام
شجره نامه اش را گرو بگذارد!
برخــی از منتقدیــن اقتصــادی اقــای روحانی
می گویند که رونق اقتصادی همراه با تورم بسیار
بهتر از رکود با افزایش تورم اســت .نظر شما در
این مورد چیست؟
در اقتصاد دو شــاخ تورم و بیکاری یــا رکود وجود
دارد .رکود یعنی کاهش تولید ،رشد اقتصادی منفی که در
نتیجه منجر به بیکاری شده و تورم هم رشد قیمت هاست.
چگونه می توان اینها را برطرف کرد؟ اگر می خواهیم رکود
را کاهش دهیم ولی تورم را داشته باشیم یعنی تنها شاخ تورم
به ما بخورد ولی رکود را برطرف کنیم ،راهش سیاست های
انبساطی اســت .یعنی نقدینگی و حقوق ها را زیاد کرده و
کسر بودجه ایجاد کنیم و به بازار رونق دهیم .ولی این رونق
ایجاد تورم بیشتری می کند .پس ممکن است بتوانید رکود
را کاهش دهید و رونق ایجاد کنید ،ولی تورم را خورده اید.
شاخ دوم ،رکود است و می خواهید قیمت ها را کم کنید پس
حاضرید که از شاخ رکود ضربه بخورید ،ولی تورم کم شود.
اقتصاد سیاسی
اقتصاد سیاسی
263
اقتصاد سیاسی
264
مثلث | شماره 302
اقتصاد سیاسی
برای اینکه تورم کم شــود می بینید که نقدینگی زیاد شده
بنابراین جلوی نقدینگــی را می گیریــد و بی خودی هزینه
نمی کنید که به ان سیاســت های انقباضی می گویند .اگر
انقباضی عمل کردید ممکن اســت بتوانید تورم را کاهش
دهید ولی به خاطر انقباضی شدن پول کم شده و به تولید
ضربه می خورد و رکود عمیق تر می شود .این حرفی است که
این دو جناح می زنند یا باید قید رکود را بزنید و تورم را کم کنید
یا باید تورم را رها کرده و رکود را بچسبیم.
ایا تیم اقتصادی اقای روحانی در حال حاضر راه
درستی را می رود؟
تیم اقتصادی اقای روحانی ابتدا کار درستی انجام
داد .اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم ،متاسفانه وزرای
اقتصادی و مشــاورین اقتصادی رئیس جمهــور به جای
اینکه همین الفبای ساده اقتصاد را یعنی دو منحنی عرضه و
تقاضا ،رکود و رونق را مطرح کنند در هوا صحبت می کنند.
من و شما نمی توانیم در مورد جراحی یک قلب و رفع لخته
خون نظر دهیم همان طور هم افراد عادی نباید به تحلیل
اقتصادی ورود پیدا کنند .پس چرا او دکترای این رشــته را
گرفته و نامش کارشناس است؟ دولت قبلی به منظور ایجاد
رونق ،نقدینگی را باال برد .از کجا؟ از پول هایی که بیرون
مانده بود ،بانک مرکزی ریال هایــش را داد .بنابراین پول
بیرون مال بانک مرکزی و ری ال ها دست دولت و اینجاست.
این پایه پولی و نقدینگی را باال برد کــه به جای اینکه وارد
تولید شــود ،در تقاضا رفته و تبدیل به تورم شد .همه چیز
رونق داشت ،من و شما می توانستیم خرید کنیم و مسکن و
خودرویمان گران می شد و همه فکر می کردیم که در حال
سودبردن هســتیم .همه فکر می کردند چه رونقی است!
هرچه می خریم روز بعد یک مشــتری برایش پیدا می شود
که بیشــتر حاضر اســت پول بپردازد .نتیجــه همان تورم
35درصدی شــد.این تورم وقتی از جانــب هزینه تولید به
تولید خورد ،تبدیل به رکود شــد؛ این یعنی رشد اقتصادی
منفی .دولت اقای روحانی در ابتدا ان قسمت را قطع کرده
یعنی عاملی ایجاد کــرد که این بیماری یعنــی نقدینگی را
کنترل کردند.
یعنی می خواهیــد بگویید درواقع بــه نوعی هم
هدایت و هم سالم سازی کردند...
بله ،یعنی به نوعی همــان انضباط مالی که اقای
دکتر طیب نیا که واقعا در کارشــان استادند گفتند ،که هم
در درس شــان یاد گرفتم و هم امروز که صحبت می کنند.
بانک مرکــزی بــا وزارت اقتصــاد اب شــان در یک جوی
نمی رود و هماهنگ نیستند .اینجا به نظر می رسد که بانک
مرکزی سوتی داده است .یعنی یک دانشجوی اقتصاد هم
می توانســته به ان ایراد بگیرد درحالی کــه وزارت اقتصاد
هیچ اشتباهی نداشته اســت .ولی مجبورند باالخره کاری
کنند .بنابراین دولت اقای روحانی نقدینگی را کنترل کرد و
تزریق به جامعه کم شد .این رکود را عمیق تر کرد .پروژه ها
باید تکمیل می شد ولی هنوز به تولید نرسیده و حاال که به
تولید رسیده ،قیمت تمام شده اش باالست و ارز کم اورده و
گران است .بنابراین تبدیل به رکود عمیق تر شد .ولی تورم
به 11تا 13درصد رسید .راه حل چه بود؟ ما باید ان نقدینگی
که به جامعه تزریق و به صورت تقاضا تبدیل می شــد را به
ســمت تولید و طرح های اولویــت دار هدایت می کردیم.
اقای دکتر نیلی می گفتند که ما اولویت بندی کرده ایم و این
طرح ها ان قدر ارز می گیرند و این طرح ها ارز نمی گیرند ولی
در عمل هیچ اتفاقی نیفتاد .همه با چانه زنی توانستند ارز را
بگیرند ولی به بخش تولید نرفت .این بود که رکود عمیق تر
و تورم کنترل شد .اصال تورم باید منفی شود نه اینکه تورم
35به 13برسد و بگوییم که تورم را کم کردیم بلکه تورم باید
منفی شــود ،یعنی قیمت ها باید کم شود نه اینکه قیمت ها
تثبیت شود.
اما دولت تالش هایی داشــته بــرای اینکه از این
تیم اقتصادی اقــای روحانــی ابتدا کار
درســتی انجام داد .اگر بخواهیــم منصفانه
قضاوت کنیم ،متاســفانه وزرای اقتصادی و
مشــاورین اقتصادی رئیس جمهــور به جای
اینکه همین الفبای ســاده اقتصاد را یعنی دو
منحنی عرضه و تقاضا ،رکود و رونق را مطرح
کنند در هوا صحبت می کنند
وضعیت خالص شود .شــاید نمونه ان را بتوان
همین بســته اخیر اقتصادی دانســت .اما نکته
این اســت که ان بســته اصال کارامد نبود .ایا باز
همان ناهماهنگی های اقتصادی جلوی پیشبرد
سیاست های کالن را گرفت؟
ببینید! بســته هم مثــل همان بســته های قبلی
عجوالنه تهیه شد که نه طرف تقاضا بود و نه طرف عرضه.
یعنی از یک طرف می گویید که من وام می دهم ولی با چه
نرخی و به چه تعداد؟ وام خودرو چه مقدار و با چه نرخی که
ان هم تمام شــد .از طرفی من کارت اعتباری می دهم که
بانک ها گفتند اصال پولش را ندارند که بانک مرکزی بیاید
ان را شارژ کند .یعنی عمال سه طرح که می توانست به خوبی
پیاده شود درحالی که در کشورهای دیگر پیاده شده و جواب
داده اما در کشــور ما جواب نداد ،چــون در بدترین موقع
این کار انجام شــد .قبل از اینکه ببینیم چند تا غذا داریم،
میهمان دعوت کردیم! مردم دیگر نســبت به این طرح ها
بی اعتماد شده اند.
دولت به توافق برجام دست پیدا کرده و طبیعتا
یکســری قراردادها درحال بسته شــدن است و
صاحبــان و مدیــران بعضی از شــرکت ها درحال
سفر به ایران هستند و تجار ما هم برنامه های تازه
و گســترده تری دارند .این تحــرکات چه اتفاقی
در رکــود ما حاصــل می کند؟ یعنی به ســمت حل
رکود می رود یا حتی ممکن اســت کــه ان را بدتر
هم بکند؟
برجام ،ســمت تولید و عرضه اســت .یعنی وقتی
تحریم ها بــه عرضــه لطمــه زد و ایــن عرضــه تبدیل به
گرانی به اضافه رکود شــد ،برجام عکس ان است ولی این
زمانبر اســت .درست اســت که ســکته یکباره می اید ولی
ریکاوری ان زمان می برد .این مرحله در سی سی یو ماندن
همین دوره ای اســت که بایــد بگذرانیم و عجلــه نکنیم.
متاسفانه چنان انتظارات توسط هیات دولت و رئیس جمهور
باال رفت که همه فکر کردند از فردایی که امضاء شد همه
چیــز پایین می ایــد .درحالی کــه تنها چیزی کــه متوقف
شــد ،نرخ ارز بود که ان قدر پایین امد و متاسفانه یکسری
از مردم ،عرضه کردند و خریدند و بــاال رفت .دوباره پایین
می اید و باز هم باال مــی رود و در این فاصله ســودی برده
می شود بدون اینکه تولیدی حرکت کرده باشد چون تثبیت
نمی شود .دولت باید اول ،نرخ ارز را تثبیت کند و برای مدتی
بتواند جواب دهد که هیچ محدودیتی نداشته باشد که تازه
می شود تک نرخی .بعد حاال سراغ نرخ سود بانکی می رود
که ببیند چون نرخ ارز را کنترل کرده ،تورم باید کنترل شود.
بعد نرخ سود بانکی را مشخص کند .یعنی سود بانکی بهینه
یعنی هدف این است که چه چیز را می خواهیم زیاد یا کم
کنیم؟ ما می خواهیــم منابع بانکی را زیــاد کنیم ،اقتصاد
بانکی بپرد بــاال ولی اگــر بخواهیم هزینه تولیــد را پایین
بیاوریم باید نرخ سود بانکی پایین بیاید .سرمایه گذاری را
باید تشویق کنیم.پس مشکلمنابعخارجیاست.تاموقعی
که منابع خارجی و بانک های خارجی نیایند که به اینجا پول
بیاورند نه اینکه بیایند شعبه بزنند و باز یکسری از پول های
بانک صادرات به انجا برود بلکه پول بیاورند و پروژه هایمان
را تامین مالی کنند ،تا دولت سمت بانک ها و بورس دست
دراز نکند ،ان موقع تولید زیاد می شود بنابراین نتیجه برجام
سمت تولید ،سمت عرضه است نه سمت تقاضا .ولی مردم
می گویند که فردا ماشین وارد می شــود و ما می خریم! اما
اصال قرار نیســت که ایران بازار مصرف شود .باید تولید و
صادر شود .هر قراردادی که بعد از برجام و پساتحریم بسته
می شود ،باید سمت تولید باشد .تکنولوژی را به ما بدهند،
قول دهند بومی ســازی و منتقــل می کنند و ان را توســعه
می دهند بعد صادرکننده هم شوند به ان کیفیتی که شرکت
را بین المللی و جهانی کند .حاال باید ببینیم در قراردادهای
جدید چه اتفاقاتی می افتد؟
ایا می توانیم امیدوار باشــیم که در پایان دولت
یازدهم از شرایط رکود خارج می شویم؟
به نظرم مــا االن از رکود خارج شــده ایم! مریض
ســکته کرده و حاال درحال ریکاوری شدن است .بنابراین
االن تحت کنترل اســت .یعنی اگر تعریف کنیم االن رشد
منفی اقتصادی داریم .حاال نگوییم کــه بیکار می بینم یا
کارخانه اش مشــکل دارد ،همه اینها اتفاق افتاده و االن
درحال عادی شدن اســت و ا ز رشد منفی شــش درصد را
داشــتیم ،حاال یک درصد مثبت شده اســت و دیگر منفی
نیست.
شرایط رکود کنترل شده و می توانیم به اوضاع امیدوار باشیم؟
اقتصاد سیاسی
فقط باید دعا کنیم
محمد خلجی
روزنامه نگار
رونق پیدا کرده بــود .بنابراین من فکــر می کنم کاری که
دولت جدید انجــام داد از این نظر حائز اهمیت اســت که
توانست تنش های بین المللی را از بین ببرد و به دنیا نشان
دهد که ایران یک کشــور متمدن و یک کشور تاریخ ساز و
مسئولیت پذیر است و می تواند در حل مسائل بین المللی
فعاالنه مشارکت کند و احساس مسئولیت می کند .در عین
حال دولت شرایطی را فراهم کرد که کشور بتواند با تعامل
ســازنده با دنیا ارتباط اقتصادی -تجاری داشته باشد و این
بســیار ارزشــمند اســت .ما وضعیت نامطلوب کشورهای
همسایه را می بینیم .بیشــترین قربانیان بحران هایی که
در منطقــه وجود دارد ،مردم هســتند .خوشــبختانه ایران
مبتال به این بحران ها نشــده و از این نظر مســئوالن گام
مثلث | شماره 302
اقای یوســفی! ما اکنون در وضعیت اقتصادی
خاصی هســتیم که بیشــتر ان نتیجه سیاست های
اخیر دولت اقای روحانی است .کارشناسان اقتصادی
ی گذاشــته اند .برخی
نام ایــن شــرایط را رکود تورمــ
اقتصاددان ها اما می گویند که مــا از دوره بحران عبور
کرده ایم و در حال خارج شدن از شرایط رکود هستیم.
به نظر شــما شــرایطی که ما اکنون در ان قرار داریم
مختصات کامل رکود را دار د؟
بله! من هم معتقدم ما در وضعیــت رکود -تورمی
هســتیم .یعنی هم رکود و هم تورم داریــم .این اما چیزی
نیست که به تازگی به وجود امده باشد .این شرایط محصول
سیاست های غلط است که ســال های متمادی در کشور
ما حاکم بوده است .سیاست های اقتصادی که بزرگترین
قربانی ان مردم هستند و بیشترین لطمه را هم بخش های
تولیدی به خودش دیده اســت .اینهــا درحقیقت به خاطر
ندانم کاری ،سوءمدیریت یا به دلیل مسائل سیاسی است.
می خواهم تاکیــد کنم که متاســفانه منابع کشــور صرف
مســائلی غیر از اهداف اقتصادی برای مردم شده است.
نکته این است که در دولت جدید هم همان روند ادامه پیدا
کرد ،با این تفاوت که این دولت سعی کرد کارهایی انجام
دهد که برای کشور بســیار حائز اهمیت است .برای مثال
یکی از مشکالت اقتصادی ما ،تحریم ها بود که بی ثباتی و
تنش بین المللی ایجاد می کرد و البته مانع از سرمایه گذاری
بلندمدت می شد .در این میان هم منابع صرف فعالیت های
داللی و واســطه گری برای واردات کاالهای واسطه ای و
سرمایه ای می شد .در چنین شرایطی بخش های تولیدی
با مشــکل مواجه می شــدند ،ان هم درحالی کــه واردات
3
محمدقلــی یوســفی در مقطع دکتــرای اقتصاد
صنعتــی بــا گرایــش بین الملــل از دانشــگاه پنجاب
هندوستان فار غ التحصیل شــده و عضو هیات علمی
دانشــکده اقتصاد دانشــگاه عالمه طباطبایی است.
وقتی بــا او در مورد شــرایط اقتصادی فعلــی ایران و
قرار گرفتــن در دوران رکود صحبت می کنیــم و از او
می پرسیم که به عنوان یک اقتصا ددان چه نسخه ای
برای خروج از این شرایط دارد ،می گوید« :االن دیگر
دیر است .زمانش گذشته است .شما باید بیمار را قبل
از اینکــه وضعیت وخیم به خود بگیــرد معالجه کنید.
وقتی که بیماری حاد شد ،نمی توانید به او یک نسخه
دهید .فقط باید دعا کنید که وضع بهتر شود ،همین.
من االن واقعا نسخه ای ندارم ،چون وضعیت بحرانی
اقتصادی ایران االن به گونه ای است که هرکاری بکنید
به جایی لطمه می خورد».با این استاد دانشگاه در مورد
رکود تورمی گفت وگو کرده ایم.
ارزشمندی برداشته اند که الاقل نگذاشته اند کشور ایران
هم با بیماری و مشکالت معتنابهی که االن در کشورهای
همســایه وجود دارد ،مواجه باشــد .بنابراین فکر می کنم
این کار رئیس جمهور بسیار ارزشمند است که توانست این
تهدیدها و تنش های بین المللی را کم کند و فرصت هایی را
در سطح بین المللی فراهم کند که ما بتوانیم از انها استفاده
کنیم .این بحث برجام گام ارزشمندی بود که برداشته شد،
اما استفاده از این فرصت ها باز به خود ما برمی گردد .مسلما
سیاست های خوب خارجی باید با سیاست های خوب داخلی
منطبق شود .هیچ وقت سیاســت خوب خارجی جایگزین
سیاســت خوب داخلــی نیســت .انچه در داخــل صورت
می گیرد ،متاسفانه سیاست های اقتصادی نامناسب است.
به نظر من به همان اندازه که دولت در ســطح بین المللی
موفقیت هایی برای کشور بدست اورده به همان میزان به
اقتصاد داخلی لطمه زده است.
از نظر شما مشــخصا کدام بخش از تصمیمات
دولت در حوزه اقتصاد اشــتباه بوده که منجر به
رکود شده است؟
ببینید! اوال سیاســت های پولی و بانکی به شدت
غلط و متناقض ،نامناسب با شرایط ایران دنبال شد .بانک
مرکزی خــودش را در حد یک بانــک خصوصی رقیب قرار
داد و وارد فروش اوراق مشــارکت شــد .نرخ سود بانکی را
بی معنی افزایش داد ،منابع بانکی را به سمت مسکن هدایت
کرد و بخش وسیعی از منابع در بخش مسکن بلوکه شدند.
بخشی از انها به سپرده گذاران یا مشتریان ویژه منابع مالی
اختصاص داده شد و بخشــی از انها را به دولت داد .االن
سیستم بانکی در تنگنای پولی بسیار جدی قرار دارد .نرخ
ارز به شدت بی ثبات بود و با نگاهی به بخشنامه های بانک
مرکــزی درمی یابیم که به صورت مرتب و مــاه به ماه تغییر
کرده اســت .این نشــان می دهد که ما یک سیاست پولی
اقتصاد سیاسی
گفت وگوی مثلث با محمدقلی یوسفی
265
اقتصاد سیاسی
اقتصاد سیاسی
266
مثلث | شماره 302
باثبات نداشــتیم .وقتی که سیاســت پولی باثبات نباشد،
تبعات منفی بر کل اقتصاد می گــذارد .نرخ ارز هم همین
وضعیت را دارد .در بعد دیگر سیاســت های دولت در مورد
یارانه ها ،کارت های اعتباری یا سایر ویژگی هایی که تا االن
دولت دنبال کرده نشــان می دهد که دولت یک سیاست را
نتوانسته برای دوره زمانی شــش ماه نگه دارد و بالفاصله
ان را عوض کرده اســت .این نشــان می دهد تصمیمات
حساب شــده نبودند .از طرف دیگر بخش هــای تولیدی
صنعت و کشــاورزی در کما هســتند و واقعا با شوک هایی
که به انها وارد شــده ،در بحران های اقتصادی بیشترین
لطمه را خوردند .این اما در حالی اســت کــه تجارت رونق
پیدا کرده است .معلوم نیست هدف از این سیاست ها چه
بوده و دولت می خواسته به چه مســیری برود .به هر حال
فکر می کنم اهدافی که دولت تعیین کرده بود ،سیاســی
ی نبودند .اینکه
بودند و به هیــچ عنوان اقتصادی و مردمــ
می گویند رشد اقتصادی معلوم نیست یعنی چه و منظورشان
چیســت؟ تاکید می کنم رشــدی که مردم از ان نفع نبرند،
بی معنی است .معلوم نیست چه شــاخصی به عنوان تورم
در نظر گرفته شده است و اگر مردم بیکار و بیمار بمانند و در
عین حال قیمت ها باال رود و سطح درامدشان پایین بماند،
اینده ای نداشــته باشند پس منابع کشــور کجا هزینه شده
است؟ به نظر می رسد که دولت تصمیم روشنی را در زمینه
بخش های تولیدی ،صنعت و کشاورزی نداشته است.
برخــی از منتقــد ان دولــت می گویند کــه رونق
اقتصادی همراه با تورم خیلی بهتر از رکود با تورم
کمتر است .شما این را قبول دارید؟
من مجبور نیستم به سوال غلط ،جواب غلط بدهم
یا به ســوال غلط ،جواب درســت بدهم .این سوال غلط
است حاال به وسیله هر کسی هم که طرح شده و هر کسی
هم که جواب داده باشد .ما با وضعیت رکود تورمی عمیقی
مواجه هستیم .حاال اینکه در تئوری چه مسائلی می تواند
وجود داشته باشد ،هر چیزی می تواند باشد .شما راجع به
ایران از من ســوال کردید و من هم راجع به ایران به شــما
جواب می دهم.
نسخه ای که شــما برای خروج از این وضع رکود
تورمی تجویز می کنید ،چه مشخصه هایی دارد؟
االن دیگر دیر است .االن زمانش گذشته است.
شما باید بیمار را قبل از اینکه وضعیت وخیم به خود بگیرد
معالجه کنید .وقتی که بیماری حاد شــد ،نمی توانید به او
یک نســخه دهید .فقط باید دعا کنید که وضع بهتر شود،
همین .مــن االن واقعا نســخه ای ندارم ،چــون وضعیت
بحرانی اقتصادی ایران االن به گونه ای است که هر کاری
بکنید به جایی لطمه می خورد .این مشکالت را قبال بارها
و بارها گفته ایم اما گوش شــنوایی نبوده یا بوده و توجهی
تیم اقتصادی دولت چندان
هماهنگ نیست
نشده اســت .االن هم هر کسی یک ادرس غلط می دهد.
مشکل ما ،مشکل تولید است .هیچ اقتصادی بدون تولید
صنعت و کشاورزی و ایجاد اشتغال برای مردم و ایجاد امید،
توسعه پیدا نمی کند .بنابراین اینکه به چه شکل می خواهید
این را پیاده کنید و به وضعیت اقتصادی برسید ،تنها با رشد
اقتصادی نمی توانید .چون رشــد می تواند بد باشــد .این
را باید به همه گفت .متاســفانه به علت اینکه یا تخصص
الزم را ندارند یا به دلیل گرایشات سیاســی یا به هر دلیلی
فکر می کنند اگر رشــد اقتصادی صورت بگیرد ،مشــکل
حل است .در حالی که رشــد می تواند خیلی بد باشد .اگر
چیزهایی که نباید رشــد کنند ،رشــد کردند ،در ان صورت
کشور باید هزینه بسیار هنگفتی را خرج کند.منابع را صرف
کند تا رشد بد را به رشــد خوب تبدیل کند .ما به رشد خوب
نیاز داریم .رشدی که ناشی از صنعت و کشاورزی ،ارتقا ی
کارایی و بهــره وری ،ایجاد اشــتغال و افزایــش صادرات
غیرنفتی باشد .این رشد مهم اســت ،اگر هیچ کدام اینها
افزایش پیدا نکرده اند که تاکنون افزایش پیدا نکردند ،رشد
اقتصادی هیــچ معنی به جز نشــان دهنده وخامت اوضاع
برای کشور ندارد.
ایا برجام نمی تواند ایــران را از رکود خارج کند،
برخی معتقدند بــا ورود دارایی های بلوکه شــده
مشکالت حل خواهد شــد .یعنی در واقع سوالم
این است که برجام می تواند همچون معجزه ای
باشــد برای اقتصاد دان هــای دولت کــه از این
وضعیت رهایی پیدا کنند؟
سخت بر این عقیده اصرار دارم که برجام فقط یک
فرصت فراهم می کند و اینکه بتوانیم از این فرصت استفاده
کنیم به خودمانبرمی گردد .تاکنون سیاست هایی که اتخاذ
شــده نشــان نمی دهد که ما در این زمینه واقعا بخواهیم از
فرصت هااستفادهکنیم.حتییکموردسرمایه گذاریخارجی
در کشــور صورت نگرفته .ما نیاز به فاینانس و واردات کاال
نداریم.اینکهخارجی هادرداخلفقطفروشندهباشندبرایما
کافی نیست .ما نیاز به سرمایه گذاری داریم ،سرمایه گذاری
ن هم بــا تولیدکننــدگان داخلی؛ حــاال دولت یا
مشــترک ا
بخش خصوصی .اگر این فراهم شد ،می توانیم بگوییم که
سیاست هایاقتصادیدرحالحرکتبهسمتدرستیاست.
امااگراینهااتفاقنیفتد،مسلماخیلیکمکینمی کند.
با این تفاسیر ایا می توانیم بگوییم که شما بسته
اقتصادی که امســال دولت ارائه داد را مناســب
نمی دانید؟
من بسته ای نمی بینم که متناسب با شرایط کشور
باشــد .این نشــان دهنده این است که ریشــه مشکالت
شناسایی نشــده است .مشکل ما مشــکل عرضه است نه
تقاضا .در ابتدایی که دولت بر ســر کار امد اشتباها عنوان
کرد که مشــکل ما به خاطر زیادی تقاضاســت چون تورم
ایجاد شــده ،پول هایی خرج شده ،مســکن مهر هست،
یارانه هاست که اینها تقاضا و بحران ایجاد کرده اند .ما باید
سعی کنیم که تقاضا را کم کنیم بنابراین سیاست های دولت
در جهت مهار تقاضا بود .حاال می گویند که مشکل ما کمبود
تقاضاست و دارند منابع را تقلیل می کنند و این نشان می دهد
که غلط هست و هر دوی اینها نشان دهنده عدم درک درست
از ریشه مشکالت اقتصادی ایران است.
پس با ایــن توضیح ما حاالحاالهــا از رکود خارج
نمی شویم.
ما وضعیت رکود -تورمی داریم .شما هر سیاستی
که دنبال کنید ،یکی را تشــدید می کنــد .اینکه چه زمانی
ضریب و وزن رکود بیشتر شود و زمانی وزن تورم ،متناسب
با وضع تورم تغییر می کند اما تنها راه حل این است که ما با
هر دو معضل به طور همزمان مبارزه کنیم .نمی توانیم یکی
را بر دیگری برتری دهیم .شرایطی به وجود امده که غیر از
این راهی وجود ندارد.
چهکسی گفته
رکود داریم؟!
گفت وگوی مثلث با
دکتر مهدی تقوی
موضوع گفت وگوی ما بحث رکود اســت .برای
شروع به عنوان یک اقتصاددان بفرمایید چرا ما
در دولت یازدهم با پدیده رکود مواجه شده ایم؟
اوال انها کــه گفته اند رکود ،غلــط گفته اند .من
ســال ها در مقطع دکترا تدریس کــرده ام .معتقدم که ما
االن در وضعیت رکود نیستیم؛ اصال چه کسی گفته که ما
رکود داریم؟ زمانی که اقای احمدی نژاد رفت ،نرخ رشــد
منفی 3-4درصد بود .اقــای روحانی در ســال اول 15/5
درصد رشد داشــت .وقتی نرخ رشــد منفی است ،اقتصاد
سرپا یینی می رود که به این رکود می گویند .اقای روحانی
که رشدها را مثبت کرد ،اقتصاد در سرباالیی افتاد .وقتی
در سرباالیی می افتید ،نامش رونق است نه رکود .ممکن
اســت در بخش هایی رکود وجود داشته باشــد مثل اینکه
مردم خودرو نمی خریدند و صنعت خودرو گرفتار بود .چند
وقت پیش هم شــاخص ها در بورس پایین می امد .االن
شاخص های بورس رو به افزایش است و اگر شاخص کل
بعضی از شرکت ها ،افزایش یافته و قیمت سهم شان پایین
می اید ،اینها سود تقسیم کرده اند .این به خاطر این نیست
که فعالیت شان سرپایینی بوده است .بنابراین اولین مساله
این است که اصال االن شرایط در وضعیت رکود نیست.
تقوی می گوید :بورس از حالت رکود
خارج شده و شرایط خوبی دارد
مثلث | شماره 302
استاد! یعنی شما رکود در تولید را قبول ندارید؟
این چیزی است که خود دولتی ها هم به ان اشاره
و اذعان دارند.
وقتــی راجع به رکــود و رونق صحبــت می کنید،
راجع به اقتصاد کالن و کل اقتصاد حرف می زنید .وقتی
نرخ های رشــد در اقتصاد دارید به معنای این است که در
رکود نیســتید و از منفی ها بیرون امدید .اگر نرخ رشد 10
درصدتان 3 ،درصد شده بود ،می توانستیم بگوییم که رکود
است اما از نرخ های رشد منفی دوران احمدی نژاد به رشد
مثبت و سرباالیی رسیدیم که این رونق است.
اما همان طور کــه خودتان اشــاره کردید هم در
بازار ســرمایه و هم در بازار مســکن و تولید رکود
داشتیم.
نه ،رکود در تولید؟ پس نرخ رشد مثبت یعنی چه؟
یعنی تولید درامد و تولید داخلی سرانه ات درحال افزایش
اســت .بنابراین نام این را رونق می گذارم .االن ســه جلد
کتابی که تالیف کرده ام در 1800صفحه جلوی رویم است
که ســال ها هم این را درس داده ام .اگر از دانشــجویان
دکترای عالمه بپرســید ،همگی اینها را خوانده اند .اینکه
می گویند رکــود وجــود دارد ممکن اســت در یک بخش
اقتصاد وجود داشته باشد اما در کل اقتصاد ،از نرخ های
رشد منفی به مثبت رســیده ایم .بنابراین رکود نداریم .این
اقتصاددانانی که معلوم نیست کجا درس خوانده اند! اینها
از رکود حرف می زنند.
اقای تقوی! خود اقای روحانی هم معتقد است
که االن در حالت رکود هستیم و باید از ان خارج
شویم.
او اقتصاددان نیســت .اقای روحانی باید بگوید
در بعضی از بخش ها در اقتصاد رکود وجود دارد و ما سعی
می کنیم ان بخش ها را از رکود دراوریم ،مثل کمپین خرید
خودر و ایرانی که به دلیل رکود در صنعت خودرو به راه افتاد.
اگر صنعت ساختمان در رکود است به خاطر پیش بینی های
خوشــبینانه خیلی بدجور برخی بوده که انبوه ســازی شده
است درحالی که مردم توان خرید با سطح درامد پا یین شان
را ندارند.
پــس نــام وضعیتــی کــه االن در ان هســتیم
چیست؟
نامش رونق اقتصادی است.
برخی منتقدان می گویند سیاست های اقتصادی
دولت قبل هر بدی و هزینه ای که داشــت الاقل
میزان رکود تا این اندازه نبود.
انها اشــتباه می کنند! در دوران احمدی نژاد رکود
تورمی داشــتیم .به خاطر گران کــردن عامل های انرژی
رکود تورمی ایجاد شد .تورم به 40درصد رسید و نرخ رشد
منفی را شاهد بودیم .االن که از باال رفتن قیمت صحبت
می شود و تورم داریم ،این تورم را در دوره دکتر روحانی با
دکتر احمدی نژاد مقایسه کنید .حداقل 26درصد تورم را
پایین اورده است.
بیکاری چطور؟
وقتی نرخ رشــد مثبت داریم یعنی یک عده مشغول
کار شــده اند .وقتی تولید بنگاه ها افزایــش پیدا می کند،
نیروی کار اضافی می خواهیم.
اقای روحانی در دوران پسابرجام با چه وضعیتی
مواجه می شود؟
عالی! با ایــن کار سیاســی که اقای ظریــف انجام
داد ،اقای روحانــی در وضعیت خیلی خوبی قــرار گرفته
اســت .ببینید چقــدر پول های بلوکه شــده داریــم .دکتر
ســیف از صدمیلیــارد دالر صحبت کرد که بخشــی از ان
ضمانت هاست ولی انچه خالص اســت حدود 22میلیارد
پول ازاد اســت .این میزان کم کم وارد اقتصاد می شــود
و درحالی که تحریم ها لغو شــده ،می توانیم از خارج کاال
وارد کنیم پــس قیمت ها با ان نســبت باالتــر نمی روند.
اقای روحانــی امیدوار اســت که تــا اخر امســال تورم را
تک رقمی کند .وقتی تورم تک رقمی شود ،درواقع هم تورم
پایین امده و هم چون رشد مثبت شده ،رونق وارد اقتصاد
شده اســت .اگر کســی حرف از رکود می زند باید این سه
جلد کتاب مرا بخواند تا دریابد وضعیت فعلی رکود نیست.
در مورد رکود بازار مسکن هم صحبت می کنید؟
حدود یک ماه پیش یکی از دوستان من از ساخت
ساختمان های زیادی حرف می زد که صاحبان ان به دلیل
اخذ وام ها با بانک ها مشکل پیدا کرده بودند و االن توانایی
بازپرداخت اقساط وام ها را ندارند و درواقع از من چاره جویی
می کرد .گفتم که با دکتر عبده تبریزی که اســتاد مدیریت
مالی و مشــا ور وزیر مســکن اســت ،صحبت کنید و از او
راهکار بخواهید تا برای تامین مالی شما را راهنمایی کند.
وقتی شما زیادتر از حد کاالیی را تولید کنید ،قیمت پایین
خواهد امد و در این صورت یک عده از تولیدکنندگان از رده
خارج می شوند .اما این برای یک بخش است درحالی که
کال نرخ رشد اقتصاد مثبت است.
شما به بازار ســرمایه و بورس هم اشاره کردید.
این حوزه با چه شرایطی مواجه خواهد شد؟
االن قیمت ها باال رفته است .شاخص ها و قیمت
ســهامی را هر روز نگاه کنیــد .مثــا اقتصادنوین از 190
تومان به 241تومان رسیده است.
اینکــه می گوینــد دولــت یازدهــم دولــت رکود
است...
اشــتباه می کننــد! بایــد دوبــاره احمدی نــژاد
رئیس جمهور شود تا با مشکل مواجه شــوند و بفهمند که
اقای روحانی چقدر خوب عمل کرده است.
اقای روحانــی از این به بعد بایــد در اقتصاد چه
کار کند؟
اقــای روحانی فقط یک اشــکال دارد؛ مشــاور
اقتصــادی اولــش ،هــم اقــای رفســنجانی را در تــورم
49/5درصد انداخت که بعد از پایان ریاست جمهوری اش
در انتخابات مجلس که کاندیدا شــده بود نفر ســی ام هم
نشــد! یک بار هم این گــروه ،احمدی نــژاد را انداختند.
بنابراین اقای روحانی باید دقت کند که طرف مشــورتش
کیست؟ اگر مقاله های مرا بخواند ،وضعش خوب است.
باید به جای اقای نیلی بخوانــد و ببیند من اقتصاددان که
هفتــه ای هفت مقالــه در روزنامه ها و مجــات دارم ،چه
می نویســم .دائما درحال راهنمایی کــردن اقای روحانی
هستم.
اقایانــی کــه االن مشــاورین اقتصــادی اقای
روحانی هستند را قبول دارید؟
نه.
چرا؟
برای اینکــه تحصیالت اقتصادی مــن از اقای
نیلی خیلی باالتر اســت 45 .ســال اســت که فقط استاد
دانشــگاه هســتم و هیچ کار دیگری نمی کنــم .ولی این
گروه بود که اقای هاشمی رفسنجانی را در سیاست تعدیل
اقتصادی انداخت .همین گروه هــم اقای احمدی نژاد را
در سرهم بندی هدفمندی یارانه ها انداخت .اقتصاددانانی
مثل من مخالف این بودیم.
یعنی مشــاور ان اقتصادی اقــای احمدی نژاد و
روحانی یکی هستند؟
نه ،االن مشــاور اقای روحانی ،دکتر نیلی است
و ان موقع هم احمدی نژاد از اینهــا خط می گرفت و عقل
خودش به چگونگی هدفمندی یارانه ها نمی رســید .وزیر
اقتصادش هم (حسینی) در دانشــگاه عالمه دانشجوی
من بود اما درواقع اصال در حد وزیر اقتصاد نبود و او را هم
خراب کرد.
اقتصاد سیاسی
4
دکتــر مهــدی تقــوی دوره حســابداری را در
لندن در ســال های ،1347-1346کارشناسی ارشــد
مدیریــت را از پلــی تکنیک کینگســتون انگلســتان
در ســال 1348-1347کارشناسی ارشــد بازرگانــی
را از دانشــگاه بیرمنگام انگلســتان در ســال -1348
1350دکتــرای اقتصاد دانشــگاه تهران را در ســال
1362-1355در کارنامه اموزشی خود دارد .این استاد
دانشگاه و اقتصاد دان برجســته برخالف برخی دیگر
از اقتصاد دان هــای حاضر بــر این باور اســت که در
شــرایط فعلی اصال نمی توانیم بگوییم که رکود وجود
دارد .این عضو هیات علمی دانشگاه عالمه طباطبایی
تاکیــد می کند که دولت در شــرایط رونــق اقتصادی
به سر می برد.
اقتصاد سیاسی
267
دوئل سرد
بین الملل
268
مثلث | شماره 302
بین الملل
ایران و عربستان در طول 5سال گذشته ســناریوی جنگ نیابتی را برای تحقق منافع خود در
خاورمیانه پیگیری کرده اند اما اعدام ایت الله نمر و نوع واکنش تهران باعث شــد عربســتان نوعی
رویارویی مستقیم و بی واسطه با تهران را برگزیند .اما این سیاست به دلیل عدم کشش ژئوپلتیک و
ژئواستراتژیک عربستان در منطقه به ثمر ننشست و بسیاری از کشورهای عربی حاضر نشدند روابط
دیپلماتیک خود را با ایران کاهش دهند و یــا حتی در مرحله ای فراتر از ان قطــع کنند .با این حال
سرنوشتروابطایرانوعربستاندرهاله ایازابهامفرورفتهاست.
قمارسلمان
معنایرادیکالیسمسعودیعلیهتهرانچیست؟
مثلث | شماره 302
بین الملل
خطای استراتژیک ال سعود
تغییرات نسلی ،سیاست خارجی
عربستان را رادیکال کرده است
سیاست صبر و خویشتنداری ایران
کاردار پیشین ایران در عربستان
در گفت وگو با مثلث
تئوری خطرناک
عربستان به نمایندگی از امریکا
علیه ایران برنامه ریزی می کند
269
بین الملل
الگویتقابلی
بحران سوریه سرنوشت روابط ایران و عربستان را روشن می کند
کامران کرمی
پژوهشگر خلیج فارس
1
یک روز پس از حمله برخی به ســفارت عربســتان در
تهران و کنسولگری این کشور در مشهد ،عادل الجبیر ،وزیر
خارجه ســعودی در تصمیمی متاثر از فضای به وجود امده،
قطع روابط دیپلماتیک با ایران را اعالم کرد .در هماهنگی با
اینتصمیمبحرین،سودان،سومالی،جیبوتیوکومورروابط
خود با تهران را قطع و امارات متحده عربی نیز روابط خود را به
سطح کاردار تنزل داد .برخی دیگر از دولت های عربی چون
کویتنیزسفیرخودرابرایپاره ایازمشورت هافراخواند.در
این نوشتار با تبیین علل و دالیل قطع روابط عربستان با ایران
بهروندهایموجودوچشم اندازپیشروپرداختهواینموضوع
برجسته شده که کنش عربستان سعودی در قبال ایران متاثر
از الگوی رفتاری جدیدی است که این بازیگر در قبال ایران
صورت بندیکردهکهمبتنیبربازیباحاصلجمعصفروصد
کردن نفوذ منطقه ای ایران درپسابرجام است.
بین الملل
270
مثلث | شماره 302
سناریوی قطع روابط
در چهار سال اخیر یعنی بعد از خیزش های اعتراضی
جهان عرب در ســال 2011و به خصوص در یک سال اخیر
و از زمان روی کارامدن ملک سلمان و تیم سیاسی-امنیتی
جدیداو،حجمتنش هایایرانوعربستانبهمیزانیافزایش
پیداکردهکهدرچهاردههاخیربی سابقهبودهاست.تحوالت
اعتراضی بحرین ،بحران سوریه ،حمله عربستان به یمن،
توافق هسته ای ایران و ،5+1کا هش قیمت نفت ،تعرض
به دو نوجوان ایرانی در فــرودگاه جده ،مرگ نزدیک به 500
حاجی ایرانی در مراســم حج عمره ،اعدام شیخ باقر النمر و
حمله به مراکز دیپلماتیک عربســتان در ایران از جمله این
موضوعات بود که به فعال تر شدن گســل ها میان تهران و
ریاض دامن زده اســت .اگرچه حمله به ســفارت عربستان
ی احساسی بود و
در تهران و کنسولگری در مشــهد ،اقدام
بالفاصله با واکنش تند رئیس جمهوری و دیگر مقامات ارشد
نظامهمراهش دامادرتحلیلوتبیینحوادثقبلازاینرخداد
باید گفت که عربســتانی ها از مدت ها قبل به دنبال طراحی
سناریوییبودندکهبتوانندایرانرامقصرسردیروابطدوجانبه
جلوه دهنــد و این طور وا نمود کنند که ایــران در امور داخلی
دولت هایعربیمداخلهمی کند.
در واقع مرور رفتار سیاســت خارجی عربستان پس از
تحوالت بهار عربی در سال ٢٠١١تاکنون نشان می دهد که
ل گفت وگو با ایران را سد کرده
عمال عربســتان هرگونه کانا
و عالوه بر ان به کارشــکنی های روشن در توافق هسته ای
پرداخته اســت .همزمان ،با حمایت های مالی و معنوی از
جبهه تروریست ها در سوریه بر شراره های بحران نیز دمیده
اســت .گرچه گاه اظهارنظرهای پراکنده و مثبتی از ســوی
ســعود الفیصل ،وزیر خارجه فقید و اخیرا جانشین او عادل
الجبیر در مورد بهبود روابط با ایران زده می شــ د اما در عمل
عربستانی ها به این تصمیم رسیدند که باید در مقابل ایران به
نحودیگریایستاد.
نقش متغیرهای سه گانه
در واقع باید گفت که در این تصمیم عربســتان ســه
سطحازمتغیرهانقشدارد:داخلی،منطقه ایوبین المللی.
در ســطح داخلی روی کارامدن ملک سلمان و تیم سیاسی
امنیتی اوکه متعلق به جناح بازها در عربستانهستند ،نقشمهمی در ذهنیت مقامات سعودی در تصمیم سازی و رفتار با
ایرانومحیطپیرامونی شانداشت.حداقلدرموردشخص
وزیــر خارجه باید گفت کــه او از زمانی کــه موضوع ترورش
به عنوان ســفیر عربســتان در امریکا کلید خورد ،تاکنون بر
مدار همان ذهنیت به ایران و رفتار سیاست خارجی تهران در
منطقه نگاه می کند .در سطح منطقه ای حجم بحران های
به وجود امده که منجر به خلق هزینه برای عربســتان بدون
در برداشتن نتیجه ملموسی شده است ،بیشترین نقش را در
تهاجمی شدنسیاستخارجیعربستانداشتهوسعودی ها
مدام در فرافکنی ،ایران را عامل بی ثباتی در منطقه قلمداد
می کردند .ناکارامدی سیاســت اتخاذی در ســوریه ،یمن
و عراق نمونه هایــی از معادالت منطقه ای اســت که در ان
سعودی ها نه تنها دست برتررا پیدا نکرده ،بلکه روند بهسمت
برتری رقبا و خلق هزینه های میلیارد دالری بوده اســت .در
سطح سوم یعنی ســطح بین المللی نیز شــکاف در رابطه با
امریکا و تغییر نگاه امریکایی ها و عدم تمایل به درگیر شدن
در بحران های خاورمیانه ،سعودی ها را به این نتیجه رساند
که باید بدون همراهی با امریکا ،گلیم خود را از اب گل الود
خاورمیانه بیرون بکشــند .به خصوص که توافق هسته ای
و اراده امریکایی هــا برای رســیدن به معامله هســته ای با
ایران نیز عربستانی ها را بیشــتر به این سمت هدایت کرده
است .شاید مقاله بندر بن سلطان ،رئیس سابق استخبارات
عربستان ســعودی گویای این معادله در حال شکل گیری
باشد.بندردرفاکس نیوزنوشت«:دوستانامریکابایدبیشتر
از دشمنانش از او بترســند» .این اظهارات اگرچه متعلق به
شخص بن سلطان است ،اما نمایانگر و نمایه ای از ذهنیت
کارگزاران ال سعود از روند معادله در حال شکل گیری است
که نمی تواند به سان قبل ،به ســعودی ها اطمینان بخشی
الزم را بدهد.
تغییر روند معادالت
در این وضعیت ســعودی ها به دنبال بهانــه ای بودند
تا بتوانند با مقصر جلوه دادن ان ،توجیــه خوبی برای ادامه
سیاســت های خود و به خصوص شــکل دهی یک ائتالف
عربی-سنیداشتهباشند.نکتهجالبتوجهاینبودکهحمالت
تروریســتی پاریس ،افکار عمومی جهان را به این ســمت
هدایت کرد که همچون حمالت یازده ســپتامبر ،عربستان
عامل و منشــا بســیاری از این رفتارها ســت .این موضوع،
عربستان را در تنگنا قرار داد .به خصوص که روسیه و امریکا
نیز با شکل دهی به گفت وگوهای وین ١و ٢در مورد سوریه
بر مبارزه جدی با داعش تاکید کردند .این وضعیت مطلوب
سعودی ها نبود .بالفاصله مقامات ال سعود در یک حرکت
ناگهانی طرح تشکیل ائتالف سنی برای مبارزه با تروریسم
را طراحی کردند که ترکیه در این معادله نقش اساســی ایفا
می کرد .روشن بود که عربســتان و ترکیه از سرکوب داعش
درسوریه ناراضیهستند .بنابرایناردوغان،رئیس جمهوری
ترکیه در سفر ماه گذشــته خود به ریاض در این خصوص به
گفت وگو نشســت .خروجی این تصمیمات اگرچه روشــن
ت اما همکاری بیشــتر در سوریه و شــکل دهی به یک
نیس
پیمانعربی-سنیمحتمل ترینتصمیمی بودکهمقاماتدو
کشور بر ان تاکید کردند ٢٤.ساعت بعد از سفر اردوغان و در
اغاز سال نو میالدی ،وزارت کشور عربستان از اعدام ٤٧نفر
بهجرماخاللدرامنیتکشورخبردادکهشیخنمرباقرالنمر،
روحانی شــیعی استان قطیف و شــهر العوامیه از جمله این
افرادبودکهباواکنش هایتنددرایرانهمراهشد.موضوعی
که به نظر می رسید ســعودی ها منتظر ان بودند تا بالفاصله
با بهره برداری از ان بر موج ان ســوار شوند و روند تحوالت را
به سمتی که مدنظرشــان بود ،هدایت کنند .در واقع حمله
به سفارت این بهانه را به دست ســعودی ها داد تا بالفاصله
از موضع انفعال به خاطر اعدام شیخ نمر به موضع فعاالنه و
طلبکارانه تغییر جهت دهند .مرور این حوادث نشان می دهد
که سعودی ها به نوعی این سناریو را از مدت ها قبل طراحی
کرده بودند ،به خصوص که می دانستند اعدام روحانی شیعه
که از مدت ها قبل مقامات ایران درخصوص ان هشدار داده
بودند،می تواندمنجربهاینواکنش هاواعتراضاتشود.
چشم انداز پیش رو
به نظر می رسد که قطع روابط عربستان با ایران حاوی
ی در روابط دوجانبه و به خصوص در ســطح
پیام های مهمــ
منطقه ای اســت .به دلیل گســتره بازی تهران و ریاض در
خاورمیانه ،میــزان همگرایــی و واگرایی ایــن دو پایتخت
ل یا تشــدید بحران ها در ســطح منطقه
تاثیرات جدی بر ح
خواهد گذاشت .در مقطع کنونی و با یارگیری های سیاسی
که عربستان در شورای همکاری خلیج فارس ،اتحادیه عرب
و سازمان همکاری اسالمی انجام داد ،بعید به نظر می رسد
که در کوتاه مدت بتوان برای برقراری تماس ها امیدوار بود.
بنابراین باتوجه به این بحران حادث شــده و باتوجه به
فضایموجود،سعودی هادرادامهاقداماتخودبه دنبالچند
موضوع بوده و خواهند بود:
.1هدایت بازیگران شــورای همکاری خلیج فارس و
اتحادیه عرب به سمت قطع روابط یا کاهش روابط سیاسی
با ایران؛
.2تالش برای اعــاده حیثیت درخصوص ماجراهای
سفارتازمجراهایدیپلماتیکبه خصوصدرشورایامنیت
سازمانملل؛
.3شــکل دهی به ائتالف عربی-سنی به خصوص در
موضوعسوریه
.4به چالش کشیدن گســتره بازی ایران در خاورمیانه
به خصوص درسوریه ویمن؛
.5فعال تــرکــردن البی هــای عربی در کشــورهای
ی به خصوص در کنگره امریکا برای طراحی طرح های
اروپای
ضدایرانیبه ویژههم راستاباتوافقهسته ای.
در پایــان باید گفت کــه اگرچه عربســتان بــه دلیل
ضعف هــای امروزین جهان عــرب که به شــدت ضعیف،
چند پاره و گسسته شده است ،می تواند با قدرت مالی خود،
به یارگیری های سیاسی اقدام کند و رفتار تهاجمی بیشتری
از خود نشان دهد اما حجم بحران هایی که امروز این کشور
در گستره خاورمیانه با ان درگیر است ،موضوعی نیست که
بتواندبهبرتریعربستاندراینروندبینجامد.به خصوصکه
خلقهزینه هایمیلیارددالریدرزمانیکهاینکشورباکسری
شدید بودجه دست به گریبان است و داعش و فعالیت های
تروریســتی هم به نوعی متوجه خودش شده اند ،موضوع را
در نهایت برای تصمیم گیرندگان این کشور سخت تر خواهد
کــرد .از طرفی هم نباید ایــن نکته را از نظر دور داشــت که
گســترش روابط ایران با اتحادیه اروپا خود موازنه ای در این
کارشکنی عربستانی ها ایجاد خواهد کرد ،به خصوص که به
نظر نمی رسد خود امریکایی ها نیز به دلیل توافق هسته ای
تمایلی برای همراهی با عربستان در دمیدن در این بحران و
تصاعدانداشتهباشند.
ازاینرودرکوتاه مدتاگرچهبرخیدولت هایمیانجی
وواسطهمچونپاکستان،عراقوالمانبه دنبالمیانجیگری
در روابط دو کشور بودند و این تمایل را نشان داده اند ،اما بعید
به نظر می رسد تا پیدا شــدن دورنمای روشن تری از بحران
ســوریه بتوان برای برقراری تماس های اولیه میان ایران و
عربستان خوشبین بود.درواقعبحرانسوریهتکلیفبحران
روابط ایران و عربستان را روشن خواهد ساخت.
بین الملل
تغییرات نسلی ،سیاست خارجی عربستان را رادیکال کرده است
نصرت اهلل تاجیک
2
سفیر سابق ایران در اردن
امریکا به دلیل کاهش وابستگی نفتی خود به منطقه خلیج فارس
سیاست مستقل تری را نسبت به ریاض پیگیری می کند
مثلث | شماره 302
مجموعه تحــوالت خاورمیانــه در زمینــه رقابت بین
قدرت های منطقه ای به سمت اقدامات نظامی و گسترش
دیــد امنیتی به خواســت های مــردم ،اعمــال زور و حذف
یکدیگر به جای مصالحه و استفاده از کارکردهای سیاسی
پدیده های اجتماعی به پیش رفته اســت .این امر باعث به
وخامت گرا ییدن اوضاع سیاســی اجتماعی منطقه خواهد
شد و پسرفتی خطرناک برای مردم این منطقه خواهد بود.
زیرا در تحوالت سیاسی -اجتماعی اعم از داخلی و خارجی
نگاه حذفی تنها به تشدید منازعات منتج می شود و حداقل
راه حل دراز مدت نیست ،اگر چه در کوتاه مدت ممکن است
به صورت مسکن عمل کند .با این وصف ،اوضاع خاورمیانه
هر روز به سمت پیچیده تر شدن در حرکت است و تداوم ان
می تواندوضعیتخطرناکیرابرایمنطقهرقمبزند.معادالت
و منحنی تحــوالت خاورمیانه غیر خطی و عمومــا از درجه
چندم و متغیرها یش نیز بسیار زیاد هستند ؛ متغیرهایی نظیر
فساد ،توسعه نیافتگی ،بیسوادی ،فقر ،غارت منابع طبیعی
در کنار ثوابتی همچون میزان باالی استبداد و دیکتاتوری
در بخش سیاست و حکومت ،غیبت ســازمان های مدنی،
دولت ملی و عقلگــرا .بنابراین برای تجزیــه و تحلیل روند
تحوالت این منطقه به طور عام و کشــورها و بازیگران مهم
و تاثیر گــذار ان به طور خــاص توجه به دو دســته عوامل و
متغیرهایداخلیوخارجیمفیداست.دربعدداخلیتحوالت
منطق ها ی و درونی کشورهای بازیگر ،انگیزه ها ،سیاست ها،
دیدگاه ها ،نیازها و دغدغه های انــان در زمینه امنیت ملی و
منافع و مصالح ملی انها و در بعد خارجی ،منافع قدرت های
فرامنطقه ای ،سیاست ها و تعامالت انان برای ایجاد توازن
تاثیر گذارهستند.بنابراینتحوالتکنونیمنطقهونقش یابی
کشورهای ان از جمله ایران ،عربستان و ترکیه را بدون توجه
به گزاره ها ،فرضیات و نظریه های باال و بدون درک تحوالت
بین المللی و فرادستی و شکل گیری توازن جدید قدرتی در
جهانومنطقهبینروسیهوامریکاوتحوالتداخلیوخارجی
و اهداف این دو کشور و از همه مهمتر تاثیر و تاثر کشورهای
منطقه و به عبارتی جاری شــدن قانون ظــروف مرتبطه بین
کشورهای منطقه نمی توان درک کرد .یعنی در دوران بهار
عربی و در شرایطی که منجر به حذف نقش کشورهایی نظیر
مصر و سوریه شــده اســت ،برای تجزیه و تحلیل تحوالت
سیاســی -اجتماعی هر یک از ســه بازیگر مهم منطقه ای
ایران ،عربستان و ترکیه نمی توان تحوالت دو کشور دیگر و
اقداماتی که باعث تحریک نه تنها حواس پنجگانه می شود
بلکهحسششمکشورسومرابرمیانگیزدازنظردورداشت.
ترکیه ابستن حوادثی است و در چند ســال اخیر روند خوبی
را طی نکرده اســت .ایران نیز تحوالت شگرفی داشته که
بی شک بر تحوالت دو کشــور دیگری تاثیر بسزا یی داشته
اســت ولی در این مقاله امکان بررسی همه تحوالت نیست
و فقط بــه جنبه های مهمــی از معادالت کنونی عربســتان
می پردازیم کــه مخاطراتی در اینده برای این کشــور دارد.
برای اشاره به مهمترین تحوالت داخلی سعودی نگاهی به
مصاحبهمحمدبنسلمانباتوماسفریدمن(العربیهفارسی،
نامه ای از پادشاهی سعودی ،یکشــنبه 29نوامبر 2015م)
خالی از لطف نیست .وی می گوید« :خیلی ها پادشاهی ما
را اشتباه فهمیده اند ،اینجا مانند اروپا نیست ،این پادشاهی
قبیله ای است که قبایل و طایفه های بسیاری در مناطق به
راس هرم متصل هستند ».خواسته ها و سلیقه انها را باید در
نظرگرفت.قبالنوشته امکهسیاستلحمی لحمکودوبال
جهان اسالم با عربستان در پرتو تحوالت کنونی در سیاست
ی با غرب جوابگو
خارجی ایران و حل مشــکالت هســته ا
جامعها یوحکومتیبرامدهازان
نیست.بنابراینبایدباچنین
بسیار محتاط و سنجیده و به دور از شتابزدگی برخورد کرد .در
حدیکهمسایهوبرای بی ضررکردندشمنی هایشو سوال
اصلیمابایداینباشدایاجامعهسعودیوسیاستوحکومت
ی ما کمک کند یا خیر؟
در این کشور می تواند به روند توسعه ا
خطای اســتراتژیک عربســتان از انجا اغاز شــد که
خواســت برای انکه توفان ســهمگین بهار عربی و خیزش
مردم مسلمان منطقه را از سر رد کند به مقابله با افزایش نقش
سیاستخارجیایراندرمنطقهونوعبازیگریایرانبپردا زدو
انگشتبرموضوعسوریهگذاشتهوخواهانبرکناریبشاراسد
شد تا ایران را تضعیف کند .اما کشورهای اروپایی و امریکا به
این نکته پی بردهاند که نباید با طناب پوسیده سعودی داخل
چاه شوند .متاســفانه حدود چهار سال اســت که عربستان
سعودی در حوزه مسائل خاورمیانه به خصوص در برابر ایران
از حد مخالفت گذشــته و به تقابل رسیده و این رویکرد برای
ایندهمنطقهوتاحدیجهانچندانسودمندوسازندهنیست.
هر دو کشور می توانند اختالف دیدگاه داشته و در پی اهداف
ومنافعملیخودحرکتکنندامااینکهیککشوربخواهداین
اختالف دیدگ اه ها را به تقابل و خشونت علیه دیگری تبدیل
کند،چندانخوشایندنیست.
عربستان با مرگ پادشاه پیشین ،شاهد تغییر نسل در
این کشور است که نسل جدید روی چندین گسل مانند گسل
نســلی ،سیاســی ،تضاد های اجتماعی و درگیری اعضای
خاندان در داخل این کشور اشاره کرد ولی پیش بینی اینکه
کدام یک از این گسل ها زودتر از بقیه فعال خواهد شد نیاز
به بررسی عمیق تری دارد .اشکال عربستان وجود پادشاهی
قبیل ها ی نیست ،بلکه در این کشــور دولتی عرفی ،سنتی،
خانوادگی ،غیر مدرن و بــا ظرفیت های محدود در مواجهه
با بحرانهای گسترده و دامنه دار حاکم است؛ یعنی دولتی
محافظه کا ر و به شــدت اســیب پذیر .و ســوال مهم دلیل
برداشتن خیز بزرگ حذف رقیب توسط چنین دولتی است.
عربســتان در حال گذراندن یکــی از متزلزلتریــن دوران
حیات خود است .مهمترین مشــکل عربستان تهدیدات و
اسیب پذیری هایداخلیناشیازگسل هایبرشمردهشدهدر
بین الملل
خطای استراتژیک ال سعود
باالستامااینوضعیتاسیب پذیرزمانیتشدیدمی شودکه
عربستانخودرادرمحیط هایچند الیهپیرامونی،منطقه ای
و جهانی در معرض چالش ها ،خطــرات و بحران هایی قرار
داده که می توانست از انها پرهیز نماید .بنابراین مشکالت
سیاسیوامنیتیعربستانحاصلدومولفهاست؛یکیبیشتر
جنبه ادراکی داشته و ناشی از نوع تلقی حاکمان این کشور از
فرایند تحوالت سیاسی -اجتماعی منطقه و کشورهای درون
ت و بخش دیگر بحرانی که گریبانگیر عربستان شده
ان اس
اســت ناشــی از رفتار ،انگیزه و عال یق دولتمردان سعودی
در سیاســت های داخلی و خارجی اســت .تغییرات نسلی،
موج بیداری و اعالم درخواســت مطالبات و تحولخواهی،
خودکشی ناشی از ترس از مردن ،گسل های متعدد سیاسی-
اجتماعی همراه توســعه فن اوری اطالعــات و ارتباطات،
تحوالتاجتماعیرادریکجامعهسنتیوایدئولوژیکنظیر
عربستان شتاب بخشیده است که ممکن است به تغییرات
سیاســی نیز بینجامد .شــکاف های عمیقی در میان بافت
اجتماعی با ساخت سیاسی کشــور پدید امده و موج بیداری
و تحول اجتماعی ،سراســر کشــورهای عربی و اسالمی را
فرا گرفته است .از ســوی دیگر ،تحوالت ژئواستراتژیک،
ژئوپلیتیک و ژئو اکونومیک پیچیدگی نقشــه محیط رقابت
قدرت ها و امنیت منطقه را به شــدت تحت تاثیــر قرار داده
است .از دیدگاه ادراکی به زعم سیاســتمداران عربستان،
ی نه تنها ســراغازی برای تر میم مناســبات
توافق هســته ا
ایران و امریکا بلکه نشــان دهنده بی میلی و یا حداقل تردید
واشــنگتن به حمایت بی قید و شــرط و تداوم روابط ویژه با
عربستان ســعودی اســت .یعنی هر انچه سعودی ها رشته
بودن د یکباره پنبه شده است .سعودی ها می دانند اگر امریکا
یبیفتد
بخواهددرمسیرتحققوبرقراریموازنه هایمنطقه ا
و عربستان را در ظرفیتی که دارد ببیند ،در ان صورت ایران
ان هیوالیی نخواهد بود که در ترسیمش تالش های فراوان
شده است و تهدید چندان هولناکی نیست .البته سعودی ها
در این احساس که امریکا دیگر همچون گذشته در اعتقاد
به موضوعات خلیج فارس در عصر کاهش وابســتگی های
امنیتیواقتصادیبهاینمنطقهژئواستراتژیک،ژئوپلیتیک
و ژئو اکونومیک جهان عالقه مند نیست یا در سطح گذشته
ســرمایه گذاری نخواهد کرد ،تنها نیســتند .اما سعودی ها
از اینکه امریکا اگر در ایند ها ی نه چندان دور مانند گذشــته
تکیه گاه خود را بر عربســتان بگــذارد بیمناک انــد .البته با
تحوالتی که در سیاست خارجی کشورهای منطقه و از جمله
ایران صــورت گرفته و در صــورت تداوم انهــا وقوع چنین
تغییراتیدرچشم اندازاستراتژیکامریکادورازفهمنیست.
مهمترین عوامل تاثیر گذار بر اینده کشورها و منطقه نیروی
انسانی همراه و عالقه مند به تحوالت و تغییر ،ثبات سیاسی-
اجتماعی ،منابع قابل دسترسی ثروت ،نبود گسل های قابل
فورانوموقعیتژئوپلیتیکهستند.
271
بین الملل
سیاست صبر و
خویشتنداریایران
بین الملل
272
مثلث | شماره 302
کاردارپیشینایراندرعربستاندرگفت وگوبامثلث
به دنبال اغاز تحوالت در میان کشــورهای عربی
مانند مصر ،تونس ،لیبی ،یمن و سوریه ،به نظر
می رســد در اغلب موارد عربستان سیاست های
اشــتباهی را در دســتورکار خود قرار داده است.
ارزیابی شما از سیاست خارجی ال سعود در قبال
کشورهای منطقه چیست؟
این تحوالت از بهار عربی یا خیزش عربی اغاز شد.
انچ ه در بهار عربی اتفاق افتاد یک پتانسیل بسیار بزرگ بود
که طی سالیان متمادی توسط دیکتاتورها و افراد وابسته
به غرب و ایجاد خفقان به وجود امده بود .این انرژی نهفته
شــده بود بنابراین این خیزش انجام شد و دیکتاتورها یکی
پس از دیگری سرنگون شــدند .در این مقطع با دو اتفاق
مهم مواجه بودیم؛ نخســت اینکه امریکا می دانســت که
انرژی و پتانســیل نهفته ای در منطقه وجود دارد و انفجار
ان بسیار خطرناک است .در ثانی امریکا اگاه بود که عمر
حکمرانی دیکتاتور های وابسته چون معمر قذافی ،صدام،
ی و علی عبدالله صالح به سر امده و از
حسنی مبارک ،بن عل
انجایی که اینها کارایی حاکمیتی خود را از دســت داده اند
باید تغییــر کنند تــا منطقه بی ثبــات نشــود .در این میان
واشنگتن با یک تیر دو نشان زد؛ نخست مهره های از رده
خارج شده فاسد را دور انداخت و در گام بعدی این انرژی ها
را برای جلوگیری از یک انقالب زیربنایی و خشــن ،تخلیه
کرد .در واقع با نظارت و کنترل امریکا ،انرژی ها تخلیه شد،
دیکتاتورها کنار رفتند و در بسیاری از کشورها ساختار برهم
نخورد .اگر در کشورهایی نیز ســاختار برهم خورده است،
امریکا روی روندها تسلط دارد .در این وضعیت یک خالء
قدرت به ناگهان در خاورمیانه و غرب اسیا ایجاد شد و توازن
قدرت برهم ریخت .در این توازن قدرت که فضا خالی شده
بود یک بی ثباتی حاکم شــد و در این بی ثباتی عربســتان
احساس خطر کرد ،چرا که می دانست اگر نتواند این روند را
کنترل کند خودش نیز درگیر این موج خواهد شد .بنابراین
ریاض به انجــام اقدامات معکوس روی اورد .عربســتان
با مســائلی همچون بحران داخلی ،نزاع قدرت ،مطالبات
شیعیان در مناطق شرقی و همچنین تنش شدید بین طبقه
مدرن و سنتی مواجه بوده و هست .این فضا باعث شد که
عربســتان به فرافکنی در خارج از مرزهایش روی بیاورد و
اولین گامش نیز در سوریه بود .چرا که از یک سو سوریه از
موقعیت ژئوپلتیک و استراتژیک خاصی به دلیل همسایگی
با رژیم صهیونیستی برخوردار است و از سوی دیگر حامی و
از محورهای اصلی مقاومت به شمار می رود.
ریاض گمان می کــرد که می تواند ماننــد مدل لیبی
در ســوریه نیز بی ثباتی ایجاد کند تا مردم تظاهرات کرده
و نظام حاکم را ســرنگون کنند .از این رو ،بــا ترکیه و قطر
ائتالفی علیه دولت بشار اسد تشکیل دادند و امید داشتند
که بتوانند به اهداف شان نایل شوند .اما باتوجه به هشیاری
مردم در سوریه و کارایی ارتش و همچنین پشتیبانی ایران
و مقاومت ،نقشه انها نقش بر اب شد .در نتیجه شکست ها
و بن بســت های متعدد عربســتان در منطقــه از همین جا
اغاز شــد و قابل بحث اســت .از طــرف دیگر بســیاری از
کشورهای منطقه در دوران گذار به سر می برند؛ دوران گذار
ویژگی های خاص خودش را دارد و از جمله ویژگی های ان
این است که فضا به شدت ناامن و مملو از خشونت است.
چرا که ساختارهای سنتی و نظام های قدیمی از بین رفته اند
و دیگر قدرت مسلط و برتری در کشــورهای منطقه وجود
ندارد .بنابراین بی ثباتی و درگیری های طایفه ای و مذهبی
شدت می گیرد .همچنین در این دوران جنگ های نیابتی
و سربازگیری از قدرت های رقیب در منطقه اغاز می شود.
پس یکی از دالیل رفتارهای فعلی عربستان ،عدم
موفقیتش در سیاست های منطقه ای است؟
بله ،عربستان به چند دلیل از وضعیت فعلی ناراحت
و عصبانی است .نخســتین دلیل ان این است که ریاض
نتوانسته در هیچ یک از پرونده هایی که داشته حتی یکی
از اهدافش را نیز به سرانجام برســاند .بنابراین امروز تنها
چیزهایی که برای عربستان باقیمانده عبارت است از؛ -1
هزینه های سرسام اور -2از میان رفتن حیثیتش -3انزجار
افکار عمومــی و بی ثباتــی در داخل این کشــور .امروزه
بسیاری در داخل عربســتان این پرسش را مطرح می کنند
که چرا کشورشان هزینه های سرسام اوری در یمن داشته
و چرا هنــوز نتیجه ای نگرفته ان د که می خواهد در ســوریه
وارد شــود .اخیرا نیز فرماندهان عالی ارتش عربستان به
ولیعهد نامه ای با این مضمون نوشتند .در خصوص سوریه
نیز عربستان وارد یک مسیر اشتباه شد؛ باید توجه داشت
تحوالتی که از روز نخست تا به امروز در سوریه کلید خورده،
تحوالت تعیین کننده ای است که اینده منطقه و جهان به
ان وابســته اســت و اهمیت ان بدین خاطر است که تمام
قدرت های موثر در منطقه و جهــان در این بحران حضور
دارند و صف کشــی کرده اند .اما نقش اصلی که امروز در
منطقه ایفا می شود ،نقش رقابتی ،تنگاتنگ و فشرده میان
تهران و ریاض است.
همچنین عربستان بسیار عصبانی است که چرا نقش
ایران به طور روزافزون در حال گسترش است .به ویژه بعد
از برجــام و موفقیت بی نظیری که ایران توانســت در برابر
ابرقدرت های بزرگ دنیا به دســت اورد ،عربســتان بسیار
ناراحت اســت .ریاض مایل بود که ایران همچنان توسط
اروپا و امریکا بایکوت باشد و همچنان در انزوا به سر ببرد.
اما این اتفاق نیفتاد و برجام ،نقش ،توسعه و نفوذ ایران را
در منطقه افزایش داد.
نکته دیگــر اینکــه عربســتان بــا اقدامات بســیار
وحشیانه ای که در یمن انجام دا د یا تکفیری ها را در سوریه
و عراق تجهیز کرد ،موجب شد که افکار بین المللی بسیار
متاثر و خشمگین شوند .شاهد بودیم که بعد از اعدام شیخ
نمر موجی از تبلیغات منفی علیه عربســتان در غرب به راه
افتاد و حتی دولت های همپیمان عربستان مانند امریکا،
انگلیس و فرانسه نیز از این اقدام ریاض ابراز ناخشنودی
کردند .عربســتان خود را در باتالقی فرو بــرده که امکان
بیرون امدن از ان سخت شده است .عربستان باخته ،چون
دیگر حامیان استراتژیکش مثل امریکا و انگلیس و فرانسه
همانند گذشته به ان اعتنایی ندارند .در قضیه شهادت شیخ
النمر شاهد واکنش های عجیب و غریب سیاسی و تبلیغاتی
در باالترین سطح در غرب بودیم به نحوی که موج رسانه ای
غرب ،اقدامات وحشی عربستان را برای گردن زدن افراد
به شــدت محکوم کرد .بــرای بنده عجیب بــود که دیوید
کامرون ،نخست وزیر بریتانیا سفرش به عربستان سعودی
را به دلیل اعدام ها لغو کن د یا عربستان را در لیست ناقضان
حقوق بشــر قرار دهد .این واکنش ها و اقدامات از سوی
غرب در قبال عربستان ،قابل تصور نبود.
بنابرایــن امروز عربســتان ایــن هزینه هــا را داده و
نتوانسته ما به ازای ان را بگیرد که این مساله برای ریاض
سنگین اســت اما در مقابل ایران روز به روز به لحاظ نقش
و پرستیژ بین المللی صعود داشته است .طبیعی است که
ریاض در خصوص نقش خــودش در منطقــه بازی مرگ
و حیــات را در پیش بگیرد و بــه همین دلیل نیــز به انجام
اقدامات غیرمســئوالنه روی اورده است؛ عربستان بسان
غریقی می مانــد که به هر چیزی چنــگ می انداز د تا غرق
نشود.
عربســتان در خصوص ایران به دنبال چیست و
چرا این سیاست های خصمانه را در پیش گرفته
است؟
عربستان اکنون با تمام قدرت و وجودش احساس
می کند که ایران یک رقیب خطرناک برای ان کشور است
و بنابراین تالش دارد که جلوی توسعه نقش روزافزون ایران
اگر عربستان دست به اشتباه
استراتژیک در رابطه با ایران
بزند با مرگ و حیات خودش بازی
کرده است
مثلث | شماره 302
وضعیت بی ثبــات و متزلزلی دارد .عربســتان به کشــتی
طوفان زده ای می ماند که کنترل ان بسیار دشوار است.
ممکن اســت در اینده دو کشور به سمت جنگ و
تنش بیشتر پیش بروند؟
گزینــه نظامــی را رد نمی کنم ولی اگر عربســتان
دست به این اشتباه استراتژیک بزند با مرگ و حیات خودش
بازی کرده است .در واقع اگر روابط به سمت گزینه نظامی
و جنگ پیش برود بدون شــک شــروع کننده ان عربستان
خواهد بود و از این وضعیت بسیار بسیار متضرر خواهد شد.
اگر چنین اتفاقی روی دهد ،غرب چه واکنشــی
خواهد داشت؟
به باور من غرب خود را وارد چنین منازعه حساسی
نخواهد کرد.
اما اسرائیل ریاض را همراهی خواهد کرد؟
اگر اســرائیل دســت از پــا خطا کنــد ،بچه های
مقاومت در حماس و حزب الله پاسخ اســرائیل را خواهند
داد و اصال نیازی به ایران نیست .همچنانکه در جنگ های
33روزه 22 ،روزه و 55روزه بــا این رژیــم برخورد کرده اند.
باید توجه داشت که تمام وجود اسرائیل این بوده و هست
که از خود یک اسطوره شکست ناپذیر در باور عموم مردم
بســازد .تمام تبلیغات این رژیم در این راســتا بــود ه که تز
شکســت ناپذیری اش را در اذهان مردم دنیا جای دهد .به
همین دلیل نیز چند ارتش عربی را شکست داد تا بگوید که
توانایی دارد .اما از زمانی که حزب الله به صحنه امد و برای
نخستین بار ارتش جرار اسرائیل را مجبور به اخراج از لبنان
کرد ،از همان جا تز امنیتی ایــن رژیم فرو ریخت .در جنگ
33روزه ،اسرائیل با تمام امکانات حاضر شد تا اثبات کند که
می تواند حزب الله را شکست دهد .اسرائیل وقتی در انجا
خلع سالح شد امد که با حماس درگیر شود؛ اما حماس این
قدرت تازه پا گرفته در باریکه نوار غزه انها را از پای دراورد.
مجددا اسرائیل در جنگ 55روزه خواست عرض اندام کند
اما باز هم ناموفق بود .بنابراین اسرائیل چنین وضعیتی دارد
و اگر درگیری میان ایران و عربستان صورت گیرد و اسرائیل
وارد شــود با این نیروها مواجه خواهد شــد .در نهایت اگر
عربستان دست به چنین حماقتی بزند بی تردید گور خود را
کنده است .اوال جمهوری اسالمی ایران به لحاظ نظامی،
سیاسی ،ثبات و حمایت مردمی یک قدرت مطرح در منطقه
اســت ثانیا اینکه فرض کنید در ســاعات اولیه تاسیسات
حیاتــی عربســتان مانند دســتگاه های اب شــیرین کن،
تاسیســات برقی و نفتی هدف قرار گیرد عربســتان بسیار
مستاصل خواهد شــد .در جنگ یمن نیز شاهد بودیم که
عربستان یک ســری مزدور را از کشــورهای دیگر به ویژه
کشورهای افریقایی خرید و به جنگ یمن فرستاد .البته که
در یمن نیز بسیار ناموفق بود و فقط و فقط هزینه و حیثیتش
ی عربستان نیز قدرتی ندارند و
از بین رفت .کشورهای حام
در همان 24ساعت نخست فروخواهند ریخت .البته این
گزینه که عربستان و ایران به ســمت گزینه نظامی حرکت
کنند خیلی دور از تصور است و به احتمال بسیار زیاد در سال
جدید دو کشور به سمت کاهش تنش پیش خواهند رفت.
بنابراین عربستان دو راه بیشــتر ندارد یا باید به واقعیت ها
بازگردد و رویکرد همکاری را برگزیند یا از بین خواهد رفت.
در نهایت شما چه اینده ای را برای منطقه و به ویژه
ایران و عربستان متصور هستید؟
به باور مــن چــون ایاالت متحده امریکا نســبت
به اوضاع منطقه و عربســتان اگاه اســت در اینده نزدیک
تحوالت بزرگی رخ خواهد داد .به احتمال بســیار قوی در
ساختار داخلی عربســتان شــاهد تغییراتی خواهیم بود تا
جریان عاقل و سیاستمدار روی کار بیایند .این نزاع قدرت
داخل خاندان حاکم به این دلیل است که طیفی که امروز در
قدرت هستند و در راس انها محمد بن سلمان که سمت وزیر
دفاع را دارد قرار گرفته بســیار بی تجربه هستند .در نتیجه
امروز نزاع شدیدی میان محمد بن نایف ،ولیعهد که فردی
باتجربه تر است و سالیان طوالنی در راس امور امنیتی این
کشور قرار داشته و محمد بن ســلمان وجود دارد .این نزاع
داخلی با دخالت امریکا حل و فصل خواهد شد.
همچنین در چنین شرایطی جمهوری اسالمی ایران
باید در نهایت حساسیت و هوشیاری حوادث منطقه را رصد
کرد و با چشمانی باز مراقب تنش های ال سعود باشد .مسلما
جمهوری اسالمی در این برهه زمانی بیش از گذشته نیازمند
درک عمیق و فهم همه جانبه از شــرایط پیش رو اســت تا
بتواند با اتخاذ بهترین سیاست ها ،راه خود را از ال سعود جدا
کند .در عین حال فرماندهی این بحران حساس در داخل
باید منسجم ،هماهنگ و موزون عمل کند.
بین الملل
در منطقه را بگیرد .هدف ریاض از پیگیری این سیاست ها
ان است که کشورش را حفظ کند و حاکمان سعودی بتوانند
بر ســر قدرت باقی بماننــد .امروز حاکمیت عربســتان در
معرض تهدید اســت .در این میان ریاض به اشــتباه فکر
می کند که ایران مقصر این اتفاقات است.
عربســتان برای انکه از این فضا خارج شود باید
چه سیاستی را دنبال کند؟
عربستان باید به سیاست های اعتدالی و همکاری
مسالمت امیز با جمهوری اسالمی ایران بازگردد .عربستان
همین االن و با وجود این همه جنایت هایی که مرتکب شده
اگر بازگردد و اظهار پشــیمانی کند ،بــه نظر من جمهوری
اســامی ایران خواهد پذیرفت .زیرا عربستان یک کشور
مهم اسالمی است ،حرمین شــریفین در انجا واقع شده و
ایران هیچ گاه نه تمایل داشته روابطش با ایران کشور برهم
ریزد و نه خواهان ان بوده که عربســتان بی ثبات شود .در
واقع ایران همواره امادگی همکاری با عربســتان را داشته
و دارد و طی ایــن دوران تنــش نیز بارهــا رئیس جمهور و
وزیر امور خارجه ســخنانی مبنی بر تمایل برای گفت وگو با
ریاض داشتند.
اما این رویکــرد ایران هیچ گاه بــا واکنش مثبت
ریاض مواجه نبوده است؟
این رویکرد ریاض نیز اشــتباه استراتژیکی است
که در پی اشــتباهات اســتراتژیک گذشــته عربستان رخ
داده است .به نظر من عربستان امروز پا در مسیر اشتباهی
گذاشــت ه که اگر این مســیر را اصالح نکند هر روز بیش از
گذشته در باتالق اشتباهاتش فرو خواهد رفت.
ایــران بایــد چــه سیاســتی را دنبــال کنــد کــه
نتیجه بخــش باشــد؟ ظاهــرا سیاســت های
مســالمت جویانه ایران در قبال عربستان خیلی
پاسخگو نیست .نباید ما نیز کمی جدی تر در قبال
ریاض ظاهر شویم؟
چند نکته را باید مدنظر داشت؛ نخست اینکه ایران
به هیچ وجه قصد رویارویی با عربســتان را ندارد مگر اینکه
از سوی عربستان به ایران حمله شود ،سپس اینکه ایران
باید تا جایی که ممکن است سیاست صبر و خویشتن داری
را اتخاذ کند زیرا ایران همیشه معتقد بوده که جهان اسالم
باید با هم متحد باشــند .اما اگر این خویشــتنداری از یک
حدی فراتر برود که منافع جهان اسالم به خطر بیفتد مانند
ورود عربستان به ســوریه یا در معرض تهدید قرار گرفتن
امنیت ملی جمهوری اسالمی یا محور مقاومت ،قطعا ایران
واکنش قاطع تری از خود نشــان خواهــد داد .بارها اعالم
شد ه که ایران از اصول اســتراتژیکش کوتاه نخواهد امد.
ایران همواره در خط نخســت حمایت از محور مقاومت در
برابر جنایت های رژیم صهیونیستی قرار داشته است .دفاع
از جان ،مال و نوامیس مردم مسلمان جزء اصول اسالمی
ماست .به هر حال ایران با سعه صدر و خویشتنداری امورات
خود را در منطقه پیش می برد و اهدافی را برای خود تعیین
کرده که در راســتای رســیدن به انها گام برمــی دارد .این
عربستان است که در کار خود وامانده است .به نظر من دو
راه بیشتر پیش روی عربستان نیست؛ یا باید به سیاست های
مســالمت امیز بازگردد ،با هدف همکاری های منطقه ای
دست دوستی و روابط مسالمت امیز به سوی ایران دراز کند و
دست از حمایت تکفیری ها بکشد یا اینکه اگر می خواهد در
سراشیبی سقوط قرار بگیرد همین سیاست ها را دنبال کند.
امروز عربستان وضعیت بسیار متزلزلی دارد ،داخل خاندان
ســعودی رقابت ها بر ســر نزاع قدرت بسیار شــدید است؛
وضعیت اقتصادی این کشور افول داشته ،مردم عربستان
در اصناف مختلف مانند روشنفکران ،دانشگاهیان و سایر
اقشار مطالباتی دارند که به انها توجه نمی َشود ،همچنین
بانوان که هیچ حقی بــرای انها در عربســتان وجود ندارد
امروزه مطالباتی دارند که مطرح می کنند؛ بنابراین عربستان
3
احمــد دســتمالچیان ،کاردار پیشــین ایــران
در عربســتان و ســفیر ســابق در لبنــان و اردن در
گفت وگویــی تفصیلی بــا هفته نامه مثلث به بررســی
دالیل سیاست های خصمانه عربستان در قبال تهران
پرداخت و گفت امروز عربستان بسیار عصبانی است،
زیرا بعد از حصول برجام و موفقیت بی نظیری که ایران
توانســت در برابر ابرقدرت های بزرگ دنیا به دســت
اورد ،نقش ایران به طور روزافزون در حال گســترش
اســت .به گفته این کارشــناس ،ریاض مایل بود که
ایران همچنان توســط اروپا و امریکا بایکوت باشــد
و در انزوا به ســر ببرد .اما این اتفــاق نیفتاد و برجام،
نقش ،توســعه و نفــوذ ایــران را در منطقــه افزایش
داد .دســتمالچیان معتقد اســت که ریــاض به دلیل
عدم توفیق در سیاست های منطقه ای اش امروز بازی
مرگ و حیات را در پیش گرفته و از همین رو به انجام
یک سری اقدامات و تحرکات غیرمسئوالنه روی اورده
است .او افزود «:عربستان بسان غریقی می ماند که
به هر چیزی چنگ می انداز د تا غرق نشــود ».کاردار
پیشــین ایران در عربســتان همچنیــن در خصوص
سیاســت ایران در قبــال عربســتان تاکیــد کرد که
ایران باید تا جایی که ممکن اســت سیاســت صبر و
خویشتن داری را اتخاذ کند زیرا ایران همیشه معتقد
بوده که جهان اســام باید با هم متحد باشند .اما اگر
این خویشــتنداری از یک حدی فراتر بــرود که منافع
جهان اســام به خطر بیفتد مانند ورود عربستان به
ســوریه یا در معرض تهدید قرار گرفتــن امنیت ملی
جمهوری اســامی یــا محــور مقاومت ،قطعــا ایران
واکنش قاطع تری از خود نشان خواهد داد.
بین الملل
273
بین الملل
توطئهسعود
باید روابط تنش امیز با عربستان را مدیریت کرد
حسین شیخ االسالم
مشاور امور بین الملل رئیس مجلس شورای اسالمی
بین الملل
274
مثلث | شماره 302
4
از زمانی که اســتکبار ،در قدیم اســتعمار انگلیس و
اکنون امریکا ،بــه اهمیت منطقه پی بــرد ،تالش کرد به
نوعی برای مصالح سیاسی خود از ان بهره برداری کند .انها
برای این کار ،سیاست های خود را بر اسرائیل ،عربستان
و رژیم شاه در ایران متمرکز کردند .قبل از پیروزی انقالب
اسالمی شاه سر سپرده امریکایی ها بود اما بعد از پیروزی
انقالب اســامی دیگر سیاست های کشــور همانند دوره
شاهنشــاهی نبود .در این میان عربستان در کنار اسرائیل
نقشــی اساسی در پیشــبرد اهداف سیاســی امریکایی ها
داشت .با این حال امام خمینی(ره) با اعالم برائت در روز
ششم حج در عربستان ،باعث از بین رفتن طاقت استکبار
شــد .امام خمینی(ره) در جریان گفت وگو با عربستان به
اقــای والیتی گفتند که بایــد در چهار زمینــه قیمت نفت،
اســرائیل ،امنیت و حج گفت وگو کرد .امــام خمینی(ره)
درک و درایت بسیاری داشتند چرا که امروز تمام این چهار
موضوع میان ایران و عربســتان وجود دارد .ســعودی ها
هیچ گاه سیاست مستقلی را دنبال نکرده اند .از این رو انها
پس از انقالب رقیب سرسخت ما شدند .در برخی زمینه ها
توانستیم علیه انها موفق شویم .مثال در عراق به رغم اینکه
سعودی ها نزدیک به 50میلیارد دالر به عراقی ها علیه ما در
جنگ کمک کردند ولی در نهایت ما موفق شدیم .اکنون
این رقابت در سوریه به اوج رسیده است .خاندان سلطنتی
عربستان نژاد پرست رسمی هستند .انها در سوریه با تکبر
توانسته اند اپوزیســیون و مخالفان اسد را جیره خوار خود
کنند .این نژاد پرستی عربستان به خصوص سعود الفیصل
در حال حاضر به نفع اسد تمام شده و باعث تقویت او شده
است.دعوای ما با سعودی ها در حقیقت از فلسطین اغاز
شد .زمانی که ملک فهد خودکشی سیاسی کرد و طرح خود
را در این زمینه ارائه داد ،در ان موقع اســد حاضر نشد که
به مراکش برای مذاکره بر ســر طرح ملک فهد سفر کند.
انها هم به تالفی این عدم حضور در سال 1982علیه اسد
طرح حماه را پیاده کردند .پس از ان حافظ اسد برای مهار
مشکالت داخلی مجبور شد در نشست «فاس دو» شرکت
کند .سناریوی سرنگونی اســد در حقیقت از ان موقع اغاز
شده است .خیانت سعودی ها فقط به انجا ختم نمی شود.
انها تمام تالش خود را برای شکســت خط مقاومت ادامه
داده اند ولی تاکنون در اکثر موارد شکســت خورده اند .در
مصر نیز به رغم هزینه های سنگینی که سعودی ها کردند،
اما پیروزی به دست نیاوردند.
امروزه اســتکبار فهمیده که نمی تواند با اسالم وارد
جنگ شــود بنابراین از تمام جهان مسیحیت و غرب برای
مقابله با اسالم کمک گرفته است .پس از تالش های زیاد
برای ایجاد جنگ و توطئه علیه ایران و مبارزه با گســترش
انقالب اسالمی در کشورهای مسلمان توسط عربستان،
امریکا و رژیم صهیونیستی ،انها نتوانستند به اهداف خود
برسند و نیروهای مقاومت اسالمی در لبنان ،فلسطین و...
باعث شکست انها شد .پس از گسترش بیداری اسالمی در
تونس ،لیبی ،مصر ،یمن و سوریه استکبار سعی می کرد از
این موضوع به نفع خود استفاده کند اما نتوانست به هدف
خود برسد که نمونه بارز ان شکســت در مورد سوریه بود.
استکبار می گفت که ایران نباید در سوریه دخالت کند ،اما
در کنفرانسی که با موضوع سوریه در وین برگزار شد ،ضمن
دعوت از ایران برای حضور در این کنفرانس ،از موضع خود
کناره گیری کردند و حرف ایران مبنی بر اینکه «سرنوشت
سوریه باید توسط خود مردمش تعیین شــود»را بپذیرند.
دو هفته بعد دوباره جلسه ای با موضوع سوریه در نیویورک
برگزار شــد که در ان ایران بر برقراری حکومت مردمی در
سوریه تاکید کرد و در نهایت حکومت مردم ساالر در سوریه
مصوب شد که به یکی از بندهای قطعنامه شورای امنیت
تبدیل شد؛ تاکید اســام و امام(ره) این بود که حکومت
باید بر مبنای برقراری نظام مردم ساالری باشد که ساختار
حکومت در ایران نیز بر این اســاس شــکل گرفته است.
سعودی ها در ســوریه بیش از هر جایی با ما درگیر هستند.
این درگیری به اوج خود رسیده و فعال ما پیروز این میدان
شده ایم ولی هنوز نمی توان با قاطعیت گفت که نتیجه این
رویارویی چه خواهد شــد .باید منتظر ماند و دید که نتیجه
به کجا خواهد انجامید .با این حال عربســتان از گذشته
دور براســاس سیاست هایی که کشــورهای غربی برایش
طراحی کرده اند با ایران دشمنی دارند که در سال جاری نیز
در راستای این اهدافشان شاهد مسائل بسیاری بودیم.
حمله به یمن
یکــی از موضوعاتــی که همیشــه ایران نســبت به
ان اعتــراض داشــته ،جنگ افروزی های عربســتان در
منطقه و کشتار ادم های بی گناه در کشورهایی چون یمن
اســت .مردم یمن پس از اعتــراض به شــرایط حکومت
منصور هــادی و اقدام عملــی در برکناری وی و تشــکیل
ائتالفی مردمی برای اداره این کشور ،دچار برخی اشوب ها
شد که دخالت مستقیم عربستان در این تحوالت که خالف
تمامی معاهدات بین المللی ،منشــور کنفرانس اسالمی
و خالف منشــور اتحادیه عرب اســت ،اوضاع یمن را هم
غیرقابل پیش بینی و هم غیرقابــل کنترل کرد .این اقدام
عربســتان ضررهای بســیاری برای منطقه ،نابسامانی در
عربستان و تشنج در باب المندب را در پی دارد.
عربستان پس از عدم کارایی حمله هوایی به یمن و
غیرموثر بودن حمله نظامی روی مردم این کشــور ،دست
بین الملل
به دامان کشورهایی شده که نیروهای نظامی انها برایشان
ارزشــی ندارد تا بتواند مردم یمن را به زانو دراورد .البته در
این بین شاهد بودیم برخی کشورها مانند پاکستان جواب
رد به این ائتالف «سعوی ،امریکایی ،اسرائیلی» دادند.
نیروهای ســعودی به خصوص نیروی هوایی این کشــور
با پشتیبانی مســتقیم اطالعاتی و عملیاتی امریکا پای به
این جنگ گذاشــته اســت .امریکا غیر از اینکه از ارتش
عربستان حمایت اطالعاتی می کند ،وظیفه سوخت رسانی
به جنگنده های ســعودی روی هــوا را نیز برعهــده دارد.
این یک نقشــه مشترک و اقدام مشــترک بین عربستان و
امریکاست .خیلی ساده لوحانه اســت که بگوییم امریکا
بدون برنامه وارد این جنگ شده ،قطعا این اقدام مشترک
طبق یک برنامه ریزی برای دستیابی به اهداف منطقه ای
عربستان ،امریکا و اسرائیل است.
انها در قضیه یمــن نیز به دروغ بــر دخالت ایران در
یمن تاکید کردند و اینکه ایران اتفاقــات یمن را مدیریت
می کند ،حال انکه این گفته ها دروغ بزرگی بوده و هست.
یمن هیچ گونه تهدیدی برای عربســتان ایجاد نکرد بلکه
این عربستان است که جنگ را به مردم یمن تحمیل کرد.
جنبش مردمی یمن در ابتدای حرکت خود ،دولت مرکزی
را به گفت وگو دعوت کــرد .حتی حوثی هایــی که خنجر
به کمربند خود می بســتند ،خنجر خــود را از غالف خارج
کرده و با غالف خالی وارد این تظاهرات می شــدند .انها
در اقدامی که باعث سقوط صنعا شــد ،از اسلحه استفاده
نکردند .این مردم ،مردمی صلح طلب هســتند .متاسفانه
رژیم شاهنشــاهی ســعودی فقط قدرت تخریب داشته و
به دنبال سازندگی نیســت ،حال انکه ایران همواره حامی
ملت های مظلوم در جهان بوده و هســت .رژیم ال سعود
تروریسم را در منطقه ایجاد کرده و به همین واسطه تاکنون
زیرساخت های کشورهای بسیاری ازجمله یمن را به ورطه
نابودی کشانده است .در مقابل ایران در برابر خشونت های
پیش امده در منطقه از ملت های مظلوم دفاع کرده است.
از این رو هر کشور طاغوتی و شاهنشاهی در مقابل ما قرار
می گیرد و هر کشوری که مردمســاالر است دوست ایران
اســت ،زیرا ایران به حاکمیت و خواســت مردمی اعتقاد
دارد همانند انچه مردم یمن امروز برای ان مقاومت کرده و
اماج حمالت ال سعود قرار گرفته اند .ال سعود در باتالق
خود فرو خواهد رفت.
حادثه منا
قطع رابطه یک طرفه
چند ماه پس از اشتباه ال سعود که منجر به حادثه منا
شد ،رژیم ال سعود با به شهادت رساندن روحانی شیعه شیخ
باقرالنمر قصد داشت که به ایجاد جنگ بین شیعه و سنی
بپردازد و ان را تبدیل به مســاله اصلی جهان اسالم کند.
مشخص است که اعدام شــیخ نمر بدون دلیل بود .شیخ
نمر در حالی به اعدام محکوم شــد که تنها گناهش سخن
گفتن درباره عدالت خواهی بود و هیچ گاه اسلحه به دست
نداشــت .عربســتان می خواهد درگیری بین مسلمانان و
شکل گیری گروه تروریستی داعش به مساله دوم در جهان
اسالم تبدیل شــود و جنگ بین شیعه و سنی مساله اصلی
جهان اسالم باشد .در عربســتان خانواده شاهنشاهی در
باالترین ســطح اجتماعی و سیاســی قرار دارنــد و برخی
ســمت ها تنها متعلق به این خانواده است و این ها حاکم
مطلق کشــور هســتند و شایسته ســاالری به هیچ وجه در
عربستان وجود ندارد .قبال فلســطین و اشغال ان توسط
رژیم صهیونیستی مساله اول جهان اسالم بود اما با جریان
تروریستی که توسط استکبار در جهان اسالم به وجود امد
و باعث شــد بین مســلمانان درگیری ایجاد شــود ،مساله
فلسطین در اولویت دوم قرار گرفت.
عربستان فکر می کند با قطع رابطه با ایران می تواند
ضربه ای به ما وارد کند در حالی که نمی د اند کشــورهایی
مانند امریکا در تالش هســتند تــا روابط خود را با کشــور
ما برقرار کنند و منتظر پاســخ ما هســتند که البته ما هنوز
پاســخی برای این نوع روابــط به امریــکا نداده ایم .هیچ
یک از اقدامات حکومت جدید عربســتان صحیح نبوده و
همین جابه جایی در داخل خانواده ســعودی خالف همه
سنت ها بوده است .ما می توانیم دوستان را انتخاب کنیم؛
ولی همسایگان به ما تحمیل شــده اند و در هر حال باید با
همسایگان تعامل داشته باشــیم و رفتاری اتخاذ کنیم که
مبتنی بــر رفتار یک همســایه کم عقل و مدافع دشــمنان
ماست .عربســتان در بســیاری موارد با امریکا و اسرائیل
هم پیمانی واضح و روشــنی داشــته که ما در قضیه برجام
چند ماه پس از اشتباه ال سعود که منجر
به حادثــه منا شــد ،رژیم ال ســعود با به
شهادت رســاندن روحانی شــیعه شیخ
باقرالنمر قصد داشت که به ایجاد جنگ
بین شیعه و سنی بپردازد و ان را تبدیل به
مساله اصلی جهان اسالم کند
اینده روابط ایران و عربستان
از پیروزی انقالب اسالمی ایران ،عربستان سعودی
با ایــران دچار چالش بــوده اســت .این چالــش از جایی
سرچشــمه می گیرد که نظام شاهنشــاهی عربستان مرگ
خود را در گســترش مردمســاالری دینی می بیند و تمایلی
برای مردمساالری و ارائه واقعیت های دینی به مردم خود
و سایر عرب زبانان منطقه ندارد .ترس خانواده شاهنشاهی
عربستان از دو مورد است؛ اول اینکه گروه دیگری قدرت
بگیرند و بی دینی این خانواده را ثابــت کنند .دومین ترس
خانــواده شاهنشــاهی عربســتان شــکل گیری حکومت
مردم ساالر در کشورهای اســامی است .وقتی حکومت
مردم ساالر در عراق تشــکیل شد ،عربستان با ایجا د ترس
و وحشــت و ناامنی در عراق تــاش کرد مانــع از برقراری
دموکراسی در ان کشــور شــود .هزینه مالی عربستان در
جنگ هشت ساله علیه ایران ،کشتار حجاج در سال 1366
و حادثه منا در سال جاری ،بی عرضگی عربستان و خصومت
این کشــور را نســبت به انقالب اسالمی نشــان می دهد.
عربستان و رژیم صهیونیستی با پرداخت پول فراوان تالش
می کردند که مانع از تصویب برجام در کنگره امریکا شوند
کهخوشبختانهاین گونهنشد.همهمستضعفینوپابرهنگان
جهان چشم شان به انقالب اســامی است و این انقالب
تاکنون به درستی پیش رفته است .جمهوری اسالمی ایران
طی ســال های بعد از پیروزی خود با عملکــردش به مردم
مسلمان منطقه نشان داده اســتراتژی های انتخاب شده
توسط سران مرتجع کشورهای عربی نه تنها توجیه مذهبی
ندارد بلکه عمال در مغایرت با اصول و موازین شرعی است
بنابراین جمهوری اســامی به صراحت به پادشاهی های
ی توانسته
مستبدانه ان در منطقه نه گفته است و با روشنگر
توجیــه مذهبی را از عربســتان بگیرد ،از این رو ال ســعود
چیزی برای عرضه کردن ندارد و ناچار به مقابله با ارزش های
اســامی و تفکرات ناب شیعی ایران اســامی است .در
حال حاضر فرصت خوبی در اختیار مســئوالن عربستان و
سیاست گذاران این کشــور قرار دارد که اشتباهات شان را
در قبال جهان اسالم و به ویژه سوریه و عراق تغییر دهند.
سیاست های عربستان با امریکا و صهیونیست ها در بحث
پرونده هسته ای ایران و کاهش قیمت نفت ،باعث تاسف
است .گسترش روابط با عربستان در صورتی ممکن است
که انها از روش های فعلی دســت بردارنــد و به روش های
ملی گرایانه و ضدصهیونیسم روی بیاورند و از ملت فلسطین
و مقاومــت حمایت کننــد .در هر صورت چون عربســتان
همسایه ما محسوب می شود باید با مدیریت درست با انها
تعامل کنیم .در حــال حاضر با دولت خشــونت طلب این
کشور تنها باید مدیریت شده رفتار کرد .کاری که این کشور
بر اثر خصومت با قیمت نفت کرد ،همه را انگشت به دهان
گذاشــته اســت .فعالیت انها در حوزه نفت که با همکاری
صهیونیســت ها انجام دادند از عجایب روابط دیپلماتیک
و سیاسی است .انها پول های بی حســاب و کتابی را برای
برنامه های نادرست در منطقه خرج می کنند .در هر صورت
رژیم ال سعود اشتباهات بسیاری دارد که دامن خود را گرفته
است .این کشور همســایه ماســت بنابراین باید با درایت
مخصوصی با انها رفتار کنیم زیرا مسئوالن شاهنشاهی این
کشور هیچ گونه درایتی ندارند.
مثلث | شماره 302
یکی از موضوعاتی که در سال جاری منجر به تنش
میان روابط ایران و عربستان شــد ،حادثه منا بود .در این
حادثه که در مکــه مکرمه صورت گرفت تعــداد زیادی از
مســلمانان در مراســم حج تمتع مجروح و جــان باختند.
در حالی که بی کفایتی ال ســعود منجر به این حادثه شــد
اما دولت عربســتان که میزبانی حجــاج بیت الله الحرام
و اداره اماکن مقدس مســلمین را در طول تاریخ تاکنون
بر عهده داشــته اســت ،پاســخگو نبود .در واقــع دولت
سعودی باید درباره این جنایت بزرگ به جهان اسالم و همه
کســانی که مدعی حمایت از حقوق بشر هستند پاسخگو
باشد .عربستان سعودی کارنامه ســیاهی در کشته شدن
مسلمانانی دارد که برای زیارت خانه خدا به سرزمین وحی
سفر می کنند .در سال های اخیر عدم مدیریت سعودی ها
در برگزاری مراســم حج بارها از ســوی فعاالن سیاســی،
مذهبی و رسانه ای گوشزد شده است اما گویا تا زمانی که
فاجعه ای بزرگ رخ ندهد ،مقامات کشــورهای اســامی
چنین هشــدارهایی را جدی نمی گیرند .بــا رخ دادن این
فاجعه انســانی انها نه تنها باید در جــواب بی کفایتی خود
به جهان اسالم پاســخ دهند بلکه باید به مدعیان دفاع از
حقوق بشر نیز پاســخ دهند .نگاهی به تاریخچه حوادث
مرگبار در جریان مناســک حج نشــان می دهد طی چهل
سال اخیر 15مورد از این دست حوادث رخ داده که 8مورد
ان در جریان رفت و امد حجاج به رمی جمرات در منا بوده
است .حادثه ســقوط جرثقیل نزدیک ترین اتفاقی است
که گویای بی تدبیری انان است .سقوط یک جرثقیل چند
تنی با وزش باد در صحن مســجدالحرام کــه به دنبال ان
107زائر خانه خدا جان باختند و چند روز پس از ان ،کشته
شــدن دو هزار نفر از حجاج در روز عیدقربان و در مناسک
مذهبی فجیع ترین حادثه ای اســت کــه تاکنون رخ داده
است .وقوع این حوادث مرگبار نشــان دهنده بی کفایتی
ال سعود در میزبانی میلیونی مراسم حج است .فاجعه منا
نشان دهنده سوء مدیریت ال سعود بود .اولویت این نظام
برگزاری مراسم حج نبوده ،بلکه اولویت اصلی انها پیگیری
جنگ در منطقه است .راه انداختن جنگ خونین یمن که
چندین هــزار بی گناه را به خــاک و خون کشــید تا حادثه
بی سابقه اخیر نشــان دهنده ان است که ال سعود به جان
کســی اهمیت نمی دهد و اتش افــروزی در ذات خاندان
ال سعود است.
بر این هم پیمانی پیروز شــدیم .امروز که داعش مســاله
مهم منطقه اســت ،این ها می خواهند به جنگ شــیعه و
ســنی دامن بزنند و اگــر بخواهیم عقل و تدبیری پشــت
عمل بچگانه عربســتان بگذاریم باید بدانیم موساد یا سیا
عربستان را به سمت چنین کاری هل داده اند .طبیعی است
که باید اقدامــی متقابل انجام دهیم و اینکه این مشــکل
چگونه حل شــود ،نیازمند کار و وقت بســیار است ولی در
عرف بین المللی نیازمند اقدامی متقابل هستیم.
275
بین الملل
مقتضیات یک رابطه
ایران و عربستان باید به سمت کاهش تنش ها حرکت کنند
رابطه میان ایران و عربستان هر چند طی سال های
اخیر دچار چالش هایی شده اما در سال 94به دلیل مسائل
مختلف بســیار در ســطح منطقه این چالش هــا افزایش
یافــت ،به طوری که بــه قطع روابــط دو کشــور انجامید.
درباره رابطه میان این دو کشور دو مساله وجود دارد؛ اول،
رقابتی که میان ایران و عربســتان بر سر الگوی اسالمی
قدرت وجود دارد .به این معنا که در ایران قدرت مشــروع
در غیاب امام عصر (عج) قدرت ولی فقیه نامیده می شــود
و در عربستان ســعودی قدرت مشــروع در قالب خالفت
اسالمی دیده شده است .در شــرایط کنونی جهان اسالم
سه تفکر وجود دارد که سه الگوی قدرت متفاوت را مطرح
می کنند؛ ایران ،عربســتان و جریان اخوان المسلمین که
حال محاصره عربستان سعودی به وســیله هالل شیعی
اســت .این برداشت به شــکل طبیعی مناســبات ایران و
عربستان ســعودی را تا حدود زیادی تحت تاثیر قرار داده
است .اعدام روحانی شیعه شــیخ نمر در عربستان و حمله
به ســفارت عربستان ســعودی در تهران و کنسولگری در
مشهد به قطع مناسبات میان دوکشور انجامید .در هر حال
واقعیت این است دو کشور بر ســر الگوی اسالمی قدرت
رقابت دارند ،دلیل اصلی تشدید رقابت ها میان انهاست که
خطرش در این است که این موضوع در قالب شیعه و سنی
تعریف می شــود .انچه امروز در عراق و سوریه در جریان
است اثراتش بر پاکستان و افغانستان که مسلمانان شیعه
و ســنی در کنار هم زندگی می کنند ،وضعیت انها را هم در
خطر انداخته است.
در هر صورت ،این دو کشــور باید بــه طرف کاهش
تنش هــا از طریــق مذاکرات حرکــت کننــد و حل و فصل
بحث های ایدئولوژیک را در ســطح حوزه ها و دانشگاه ها
و در سطح متفکرین اسالمی پیگیری کنند ،کشاندن این
حزب عدالت و توسعه در ترکیه نیز همین خط فکری را دارد.
در زمان مرسی و پیروزی اخوانی ها در مصر که با کودتای
نظامی روبه رو و ناکام شدند به عنوان الگوی اسالمی قدرت
مطرح شد .بنابراین در حال حاضر ،پشت پرده یک رقابت
میان ایران و عربســتان وجود دارد که قدرت مشــروع در
دنیای اسالم چه نوع قدرتی اســت .اهمیت این بحث در
این اســت که این موضوع به نوعی درگیری در ســوریه و
عراق کشیده شده که درواقع عربستان سعودی فکر می کند
ایران برای پیشــبرد اهداف راهبردی خود و تثبیت الگوی
اســامی قدرت از دیدگاه شــیعه در حال شکل دهی یک
هالل شیعه ای است که عربستان سعودی را در محاصره
قرار می دهد .در این زمینه باید به یمن و تحوالت حوثی ها
اشــاره کرد که به شــکلی ایران از انها حمایت می کند؛ در
بحرین ،عراق و سوریه .انها تفکرشان این است که ایران
برای پیشبرد الگوی اسالمی قدرت که به ان باور دارد ،در
موضوعات به رســانه ها و ســطح عمومی جز اینکه باعث
تخریب چهره اسالمی در دنیای اســام شود ،هیچ نفعی
نخواهد داشــت .این دو کشــور نمی تواننــد تنش ها را در
ســطحی باال ببرند که به برخورد نظامی کشــیده شود ،نه
عربستان ســعودی دنبال این اتفاق است و نه ایران چنین
خواسته ای دارد.
این دو کشــور ناچارند در مقطع کنونی با هم مذاکره
کرده و تنش ها را کاهش دهند و ارتباطات سیاسی را از سر
بگیرند ،چون برنده این تنش ها و بحران ها ،اسرائیل است
که در منطقه به دنبال جنگ فرقه ای اســت تا کشــورهای
اســامی نتوانند با یکدیگر اتحاد داشته و حتی ملت های
یک کشــور به جان هم بیفتند و این کشــورها تجزیه شده
و ثابت شــود که وقتی مســلمانان نمی توانند بــا خود کنار
بیایند چگونه می توانند در کشــور واحدی مثل فلســطین
کنار هم باشند.
پیرمحمد مالزهی
کارشناس مسائل منطقه
بین الملل
276
مثلث | شماره 302
5
بحث این است که عربستان سعودی خود را محور
کشورهای اهل سنت می داند ولی در یارگیری کشورهای
اهل ســنت ،ضعیف بود ،به طوری که وقتی مســاله یمن
مطرح شد ،پاکستان نزدیک ترین مناسبات را با عربستان
دارد ،حاضر نشدند تا نیروهای نظامی به یمن بفرستند تا
این نیروها در کنار عربستان بجنگند .یک سری مقتضیاتی
در روابط وجود دارد و به گونه ای نیســت که ســعودی ها
هر چــه بگویند ســایر کشــورها ان را قبول کننــد .نیاز به
میانجی گری وجود دارد .وقتی دو کشور به شکل مستقیم
نمی تواننــد مذاکره کننــد ،امکان دارد یک کشــور ثالث
واسطه شــود .به همین دلیل حضور نواز شریف در ایران
هم به همین دلیل بود .پاکستان کشوری است که هم با
ایران و هم با عربستان سعودی از مناسبات خوبی برخوردار
اســت و به همین دلیل شــاید نتیجه گیری صورت گیرد.
شرایط زود اســت برای اینکه یک میانجی گیری مناسبی
را شاهد باشــیم .هنوز ثبت تغییرات در ایران و عربستان
سعودی علیه یکدیگر زیاد اســت .تنها مساله سیاسی در
مورد تنش های بین دو کشور عربستان و ایران نیست ،بلکه
این بحران جنبه ایدئولوژیک نیز دارد که بسیار خطرناک
هم هست ،چون در قالب شیعه و سنی مطرح خواهد شد
و این موضوع کل دنیای اسالم را در بر خواهد گرفت .از
این زاویه من فکر می کنم ،یک مقدار کــه زمان بگذرد،
شرایط برای میانجی گری هم اماده خواهد شد ،کشورهای
مختلفی چون روســیه و چین بــرای میانجی گری اعالم
امادگی کرده اند ،ظرفیت های کشــوری چون پاکستان
شاید بهتر از سایر کشورها بتواند در این مورد عمل نماید.
کشــوری مثل اندونزی که کشوری اســامی است و در
بسیاری از مناقشات منطقه ای معموال حضور ندارد ،برای
میانجی گری شاید مناسب باشد.
در هر صورت به نفع هر دو کشــور و دنیای اســام
نیست که تضاد بین ایران و عربســتان ادامه پیدا کند .به
نظر می اید هر دو طــرف به دنبال این هســتند که کم کم
فضا مساعدتر شود و دیدگاهی که نسبت به یکدیگر دارند
را کاهش دهند ،زیرا دو کشــور اســامی مهــم که هر دو
تولیدکننده اصلی نفت در منطقه هستند تضادشان سبب
شده نفت از 130دالر به 35دالر برســد و هر دو کشور در
حال ضرر هســتند .از طرف دیگر تضاد شیعه و سنی اگر
تشدید شود کل دنیای اسالم را تحت تاثیر قرار می دهد و
این موضوعی است که به سود کشورهایی چون اسرائیل
و دنیای غرب است که تمایل دارند تضاد در دنیای اسالم
به وجود بیاید و کشور های اســامی را به تجزیه قومی و
مذهبی بکشانند بنابراین به نظر می اید دو کشور در سطح
حاکمیت و دولت به دنبال ان هستند که تنش ها را کاهش
دهند .این تنش بــه وجود امده موقتی اســت و اگر برای
موضوعاتی مثل یمن ،سوریه و عراق راه حل سیاسی پیدا
شود در هر صورت بعد از حل این بحران ها ،مناسبات ایران
و عربستان نیز عادی خواهد شد.
از انجا که هر دو کشــور ایران و عربستان مسلمان
هستند در این میان مولفه های دیگری چون حج نیز اثرگذار
است .در حال حاضر عربستان ســعودی نسبت به اینکه
حجاج ایرانی به سفر حج بروند نه تنها به لحاظ سیاسی بلکه
از نظر مادی نیز منتفع می شود.
از سوی دیگر محروم کردن ایرانیان به خصوص در
حج واجب یک مســاله ایدئو لوژیک است که مردم ایران
نمی توانند بپذیرند که به حج نروند و برای عربستان سعودی
نیز جنبه منفی دارد که مسلمانان یک کشور اسالمی را از
حج محروم کرده است .در حالی که به لحاظ شرعی وظیفه
عربستان ســعودی اســت که شــرایط را برای مسلمانان
متحول به مسلمانان نیازمند ،تســهیل کند .بنابراین این
موضوع نیز می تواند به هر دو کشورکمک کند که مناسبات
خود را عادی کنند.
تئوریخطرناک
بین الملل
عربستان به نمایندگی از امریکا علیه ایران برنامه ریزی می کند
کارشناس مسائل منطقه
6
مثلث | شماره 302
از زمان پیروزی انقالب اسالمی ایران ،روابط تهران
و ریاض دستخوش تحوالت گسترده ای شده است .دلیل
این امر این است که دولت عربســتان دولت های ایران را
برای حکومت و سیاســت های منطقه ای خود یک تهدید
اساســی و بنیادی تلقی می کند و از همــان زمان در مقابل
قدرت منطقه ای ایران قــرار گرفت و روابط این کشــور با
ایران پرتنش و ناپایدار بوده اســت اما در مقاطعی که رفتار
پادشاهان عربســتان مانند دوره پادشاهی ملک عبدالله از
یک منطق نسبی برخوردار بود ،روابط دو کشور سیر ارامتری
را دنبال کرد .در عین حال در دوره ملک عبدالله نیز تنش ها
افزایش یافت ،به خصوص در دوران اغاز بیداری اسالمی یا
بهار عربی ،دولت عربستان با نگرانی از تحوالت پیش امده و
با تصور اینکه بانی و پیشگام این سلسله تحوالت در جهان
عرب ،ایران بــوده و این تحوالت می توانــد برای خاندان
ال سعود بسیار خطرناک باشد ،تهدید علیه تهران را شروع
کرد .بعــد از مرگ ملــک عبدالله در ژانویــه ،2015ملک
سلمان و در پی ان محمد بن سلمان بر سر کار امدند و از ان
زمان تاکنون ما شاهد روند تصاعدی تنش افرینی از سوی
ریاض بوده ایم و با گذشت بیش از یک سال از قدرت وی،
هنوز این تنش افرینی هــا در روابط دو جانبه با کشــورمان
ادامه دارد.
اصرار دولت عربســتان بر ســرنگونی بشــار اســد،
رئیس جمهوری ســوریه و دولت متحد جمهوری اسالمی
ایران در دمشق و تداوم حضور نظامی عربستان در یمن به
مناقشات علیه ایران دامنه گسترده تری داده است .امروز
شاهد هستیم که سعودی ها با اعمال فشار شدید بر شیعیان
و به شهادت رساندن برخی از رهبران شیعه مانند شیخ النمر
فشارها را بر ایران به اوج رسانده است.
با توجه به تحــوالت کنونی بر این بــاورم که در دوره
حکومت ملک سلمان تنش بیشــتری را در روابط دو کشور
شاهد باشیم .این مساله نشان می دهد که در اینده نزدیک
نمی توانیم شاهد از ســرگیری روابط میان دو کشور باشیم
اما این بدین معنا نیســت که برای بهبود روابط با عربستان
سعودی از ســوی ایران اقدامی انجام نمی گیرد ،بلکه در
طول ســالیان گذشــته از زمان پیروزی انقالب اســامی
تاکنون تالش های گسترده ای از سوی مقامات ایران در
دولت های مختلف برای مهار تنش با عربســتان سعودی
و ارام ســازی فضا انجام گرفته اما ایــن تالش ها به جایی
نرسیده است .همچنین یکی از دالیلی که مقامات سعودی
تنش افرینی های خود را علیه ایران دنبال می کنند این است
که نمی خواهند در تحوالت منطقه ای مســئولیت بپذیرند.
این در حالی اســت که بر اســاس قران ،در دنیای اسالم،
کشور خواهان تنش با کشور دیگر اسالمی فتنه گر خوانده
شــده و به دلیل تالش برای تیرگی روابط در افکار عمومی
مسلمانان در جهان اسالم محکوم می شــود ،با این حال
خاندان سعودی به بحران سازی های خود در منطقه علیه
ایران ادامه می دهد .در همین راســتا مقامات سعودی از
جمله عادل الجبیر ،وزیر خارجه عربستان پس از قطع روابط
دیپلماتیک میان دو کشور ،با دروغ پراکنی و اتهام زنی علیه
ایران ،مقامات کشــورمان را به بحران افرینــی در منطقه
محکوم می کنند .این در حالی اســت که ایــران در طول
بین الملل
سعد اهلل زارعی
دولت های مختلف خود تالش کرده است که بتواند روابط
خوب و مناسبی با خاندان عربســتان سعودی داشته باشد
اما باید به این نکته توجه داشــت که گسترده شدن تنش با
عربستان ســعودی به یک طرح بیرونی باز می گردد .زیرا
امریکایی ها در ایجاد تنش علیه ایران با شکســت مواجه
شده اند و مشــاهده کرده اند که هر گونه اقدام بین المللی
علیه ایران بی نتیجه باقی مانده اســت ،بر همین اســاس
تالش می کنند که بر اساس تئوری مبتنی بر اینکه از طریق
تنش منطقه ای بهتر از هرگونه تنــش بین المللی می توان
قدرت ایــران را مهار کــرد ،رفتار کنند .به همیــن دلیل به
موازات برخی گفت وگوها و مذاکرات با ایران ،شاهد تنش
در منطقه بوده ایم.
بر اساس این تئوری عربستان سعودی به نمایندگی
از امریکا با یک دستورکار مشخص و برنامه ریزی شده علیه
جمهوری اسالمی ایران وارد عمل شــده است .بر همین
اســاس نقش ریاض در تنش های منطقه ای به خصوص
برای ایجاد خلل در خط مقاومت علیه ایران افزایش یافته
و می یابد .عربستان به دنبال سرنگون کردن دولت سوریه
و دولت یمن ،درگیر کردن حزب اللــه در لبنان و ممانعت از
دســتیابی مردم بحرین به حقوق خود ،اعمال فشــار علیه
شــیعیان پاکســتان ،افغانســتان و تنش افرینی در روابط
تهران -باکو و تحت فشــار قرار دادن شــیعیان جمهوری
اذربایجــان و علوی ها در ترکیه اســت .همه این تحوالت
نشان می دهد که سعودی ها به دنبال تشدید فشارها علیه
جبهه مقاومت در منطقه هستند.
همچنین برخی تحلیلگران بــر این باورند که رویکرد
اخیر و تخاصمی عربستان ســعودی علیه ایران ،به دلیل
وقوع سلسله تحوالتی در ماه های اخیر در راستای ارتقای
جایگاه ایــران در عرصه منطقه ای و بین المللی اســت ،از
جمله حصول توافق هســته ای میان ایران و گروه 5+1و
به دنبال ان لغو تحریم ها و کاهــش تنش ها میان تهران و
غرب به خصوص واشنگتن دست کم در مساله هسته ای و
رشد توان بازیگری ایران در عرصه منطقه ای و بین المللی و
در مقابل نگرانی از کاهش جایگاه ال سعود در خاورمیانه .در
این باره باید گفت که این تحلیل را دوستانی اعالم می کنند
که بر این باورند کــه اختالفات ایــران و جامعه بین الملل
حل و فصل شده است و با رفع بیشتر تنش ها میان تهران
و کاخ سفید سعودی ها دچار نگرانی شده و بر همین اساس
علیه ایران تنش افرینی می کنند .در درجه اول در این باره
باید اعالم کرد که این گونــه تحلیل روند تحوالت و تیرگی
روابط دو جانبــه میان ریاض و تهران نشــان دهنده نوعی
سطحی نگریاست.سیاست هایتنش امیزعربستانعلیه
ایران نیابتی اســت نه ذاتی .هر وقت که رویکر تخاصمی
ریاض علیــه تهــران افزایــش می یابد ،مقامات رســمی
واشنگتن به صراحت از موضع عربستان علیه ایران حمایت
می کنند .از ســوی دیگر بر خالف انچه برخی در داخل بر
کاهش خصومت امریــکا علیه ایران تبلیــغ می کنند ،باید
گفت که در واقعیت ،پس از امضای برجام نه تنها خصومت
امریکایی ها کاهش نیافته ،بلکه ما شاهد صدور قطعنامه ها
و اقدامات پی در پی امریکایی ها علیه کشورمان هستیم.
همچنین اگر بخواهیم توافق هسته ای را یک نوع پیروزی
برای ایران بدانیم ،بهتر اســت این توافق را ان طور که در
دنیای غرب مطرح شــده است ،مورد بررســی قرار دهیم.
بر همین اساس متوجه می شــویم که ایران در این توافق
امتیازاتی را داده اما در مقابل هیچ امتیازی دریافت نکرده
و این به معنــای کاهش قدرت تهران هــم در منطقه و هم
در جهان بین الملل اســت و این مســاله کامال یک اتفاق
مطلوب برای عربستان سعودی است.
همچنیــن برخی دیگــر بر ایــن باورند که سیاســت
ی و تخاصمی ریاض علیه تهران ناشی از اختالفات
تهاجم
درونی میان خاندان ســعودی اســت .در این بــاره باید در
درجه اول تنش های داخلی در خاندان سعودی را در دایره
وسیع تری مورد بررسی قرار دهیم .در واقع ملک سلمان و
پسرش برای افزایش قدرت خود و خاندان ال سعود در این
کشــور تنش زایی را به نفع خود می دانند و معتقدند با ایجاد
تنش می توان بر قدرت عربســتان در پرونده های مختلف
منطقه ای افزود و هم در راه گســترش قــدرت منطقه ای
ایران مانع تراشی کرد .بنابراین این مســاله بیش از اینکه
نشــان دهنده اختالفات داخلی ال ســعود باشــد ،بیشتر
اختالفات خاندان سعود بر سر استراتژی منطقه ای است
که شــخصیت هایی محمد بــن نایف ،ولیعهد عربســتان
ارام سازی فضا را به نفع ریاض می داند اما محمد بن سلمان
راه افزایش قدرت عربستان و عبور از مشکالت داخلی را در
ایجاد تنش در منطقه ارزیابی می کند.
277
درباره احمد متوسلیان
فرهنگ
پرون
د
ه
اول
پرونده ایدربارهفیلم«ایستادهدرغبار»
فرهنگ
278
مثلث | شماره 302
یک مرد
در ایران مستند زیاد ساخته اند .درباره دفاع مقدس هم همین طور اما اینکه
یک مستند انقدر خوب و درست روایت کند که تو را تمام فیلم و تا اخرین لحظه روی
صندلی نگه دارد ،حتما ان اثر ،حرفه ای است« .ایستاده در غبار» که زندگی احمد
متوسلیانراروایتمی کندبههمینصورتاست.
باورپذیری مخاطب به سینمای
داستانی کم شده است
گفت وگو با محمد حسین مهدویان
کارگردان فیلم ایستاده در غبار
مردی که دشمن را دور می زد
گفت وگوی مثلث با سردار گلعلی
بابایی درباره احمد متوسلیان
ایستاده در غبار هم به دفاع مقدس
وفادار است ،هم به سینما
علیرضا فرزین از ویژگی های شاخص
روایت در فیلم مستند -داستانی
محمدحسین مهدویان می گوید
مثلث | شماره 302
فرهنگ
279
باورپذیری مخاطب به سینمای داستانی
کم شده است
فرهنگ
280
مثلث | شماره 302
گفت وگو با محمد حسین مهدویان ،کارگردان فیلم ایستاده در غبار
اقای مهدویان! بسیاری از منتقد ان معتقدند که
بخش های قابل توجه از این فیلم چنان که باید و شاید
دیده نشد و مورد توجه قرار نگرفت .می خواهم نظر خود
شما را در این باره بدانم .فکر می کنید چه بخش هایی
می توانست بیش از انچه اتفاق افتاد مد نظر داوران یا
حتی منتقدان و رسانه ها باشد.
؟؟؟؟ خــب البته من به ایــن موضوع فکر کــرده ام .به
نظرم بیش از هر چیز فیلمبرداری کار و بازی های درخشان
بازیگران دیده نشــد .من تصورم این بود که دست کم این
دو بخش مــورد توجه بیشــتر قرار بگیرد .جالب ان اســت
که فیلمبرداری کار به نظرم یکــی از نقاط قوت کار ما بود،
حتی در ردیف نامزدهای جشنواره هم قرار نگرفت .بیشتر
منتقدانی که نظرشان را درباره فیلم خوانده ،بر این موضوع
صحه گذاشته اند که کار فیلمبردار ایســتاده در غبار قابل
توجه است .بازی ها هم همین طور .بازی خوب بازیگران
ما به ویژه نقش اول کار دیده نشد .البته خب جشنواره فجر
است دیگر .تعدد ستاره های ســینمای حاضر در جشنواره
ممکن است باعث شود تا برخی از بازی های خوب چنان که
باید و شاید به چشم نیایند .به نظرم مزد کار خوب بازیگران ما
این بود که به چشم نیایند .در واقع ان قدر خوب ظاهر شدند
که حتی به چشم هم نیامدند.
بله ،طعنــه خوبی بــود( .هر دوی مــا می خندیم.
به نظر می رســد دل اقای مهدویــان از اینکه کار
با قوت ایستاده در غبار از سوی داوران دیده نشده
است به کلی پر اســت) البته داوران معتقد بودند
که اگرچه بیشــتر جوایز به فیلم دیگری رسید اما
بهترین فیلم ،ایستاده در غبار بوده است.
بله ،این اتفاق ممکن است .مثال در جایزه اسکار
فیلم مدمکس بیشتر جایزه ها را درو کرد اما بهترین فیلم،
فیلم دیگری بود؛ اسپات الیت.
1
شاید بیراه نباشــد اگر فیلم «ایستاده در غبار» را
ســهل و ممتنع ترین فیلم دوره سی و چهارم جشنواره
فیلم فجر بدانیم .فیلمی کــه روایتی منحصربه فرد در
بیان داستان دارد .نه ان قدر مستند است که شیوه های
بیان داســتان و دکوپاژش به چشــم نیاید و نه ان قدر
داستانی است که به سادگی بتوان گفت این یک فیلم
مســتند نیســت .به هر حال ایســتاده در غبار یک اثر
قابل توجه و تازه در ســینمای ایران است که بی تردید
می تواند موجــی از روایت های متفاوت ســینمایی را با
خود به ســینمای کشــور بکشــاند .گفت وگویی که در
ادامــه می خوانید در همین راستا ســت و اســتدالل ها
و دغدغه های کارگــردان را در مورد این شــیوه روایت
بیان می کند .محمد حســین مهدویان به غایت فروتن
و مسئولیت پذیر اســت .به همین واسطه خوش قول
اســت و از سر رفع مســئولیت نیســت که به سوال ها
پاســخ می دهد .ســعی می کند تــا نظم ذهنــی کاملی
در پاســخ به پرســش ها داشــته باشــد .این موضوع
به مصاحبه گــر کمک می کند تــا بتوانــد از انجام یک
گفت وگوی خــوب و اثرگــذار مطمئن شــود .بنابراین
گفت وگویی کــه در ادامــه می خوانید بــه احتمال زیاد
برایتان کسالت اور یا تفننی نیست.
مد مکس 9تا اسکار نگرفت اما.
به هر حال این نظر داوران بوده است.
منظورم این اســت که چطور می شــود بهترین
فیلم جشــنواره حتی یکــی از جایزه های بخش
کارگردانی ،نویسندگی یا بازیگری را نگیرد .دقیقا
منظورشان از بهترین فیلم چه بوده است؟
کار داوری در واقــع مبتنی بــر رای گیری دا وران
اســت .من اطالع دقیقــی از جزئیات انتخابشــان ندارم
اما این را می دانم کــه باالخره در نمونه هــای خارجی هم
اتفاق می افتد که گاهی بهترین فیلم یک جشــنواره الزاما
همانی نیست که بیشترین جوایز را درو کرده است .طبیعتا
حساب و کتاب های تخصصی خود داوران است که چنین
نتیجه ای از ان بیرون می اید و من شخصا به این موضوع
ایرادی نمی گیرم.
البته یکی از نکاتــی که داوران جشــنواره بر ان
تاکید بسیاری داشتند ،شــیوه روایت فیلم شما
بود .تازگی و تفاوت در ســبک فیلمســا زی شما
باتوجه به این فیلم گویا مهمترین امتیازی بوده
که نه تنها داوران بلکه منتقدان بسیاری هم به ان
توجه کرده اند.
بله ،شیوه مستند مانند روایت در فیلم ایستاده در
غبار شیوه و سبکی تازه است که به ان دست پیدا کرده ایم.
البته این شــیوه باید مدام کامل تر و جذاب تر شود .به هر
حال یک رویکرد تازه در فیلمســازی اســت و من شــخصا
عالقه ویژه ای به این شیوه دارم.
بله ،اتفاقا شــما یک ســریال هم تقریبا با همین
شیوه ساخته اید .این نشــان می دهد که عالقه
خاصی بــه مســتندنگاری دارید .مــن می توانم
پیش بینــی کنم کــه با ایــن اوصاف حتمــا فیلم
اینده تان را هم با تکیه بر همین شــیوه خواهید
ساخت.
دقیقا پیش بینی درســتی اســت .من معتقدم که
میزان باورپذیری مخاطب نسبت به فیلم کاهش پیدا کرده
است .از این نظر باید شیوه های تازه ای در روایت کشف و
تجربه کنیم .این کمک می کند تــا مخاطبان هم رضایت
بیشتری از فیلم ها داشته باشند.
در جشنواره امسال البته تالش برای دست یافتن
به چنین روایت مســتندگونه ای دست کم در دو
فیلم «اژدها وارد می شــود» و «النتوری» وجود
داشــت .فکر می کنید مخاطــب ایرانــی تا این
حد از ســینمای داستانی دلزده شــده که یکباره
فیلمسازها به مستندنگاری گرایش پیدا کرده اند؟
البته این اتفاق مختص به سینمای ایران نیست.
من فکر می کنم به طور کلی تماشاگران سینما به مرز اشباع
در باورپذیری نسبت به فیلم های داستانی رسیده اند .منظور
اشباع فرمی است .شــما اگر به دوران شکل گیری سینما
نگاه کنید می بینید کــه اولین فیلم تاریخ ســینما که برای
مردم به نمایش درامد «ورود قطار به ایســتگاه» بود که با
امدن قطار مردم از سالن سینما فرار کردند .ان زمان تا این
حد قدرت تصویر مسحور کننده بوده است .اما االن بیش از
یک قرن از ان زمان می گذرد .فرهنگ تصویری مخاطب
از شیوه های روایت گذشته اشــباع شده است .االن دیگر
خیلی فیلم مستند را هم باور نمی کنند .این نشان می دهد که
تماشاگران ذهن تربیت شده ای در مواجهه با تصویر دارند.
بر این اساس دیگر شیوه های روایت گذشته نمی تواند باور
و اعتماد مخاطب را با خود همراه کنــد .بنابراین ما نیازمند
ابداع شیوه های تازه ای در روایت هستیم تا این نقیصه را که
گفتم ،جبران کنیم .فیلم «اژدها وارد می شود» هم دقیقا
همین تالش را کرده اســت .می خواهد به تماشاگر بگوید
دارد یک داستان واقعی را دنبال می کند.
اما خب در ســینمای جهان می توان نمونه هایی
را مثــال زد که نــه تنهــا واقعــی بــه واقعیــت یا
مستند نگاری نمی نهند ،بلکه فضایی به طور کامل
غیرواقعــی را روایت می کننــد و البته پرفروش و
پرمخاطب هم هستند .برای مثال همین فیلمی
که نام بردید؛ مد مکس!
من وقتی از تالش برای شــیوه های تازه روایت
صحبت می کنم منظورم این نیست که تمام سینمای جهان
یک مستند خاص
درباره ایستاده در غبار
2
ایســتاده در غبار ،نخســتین ساخته ســینمایی بلند
محمد حسین مهدویان اســت .او دانش اموخته سینما و
متولد ســال 1360است .مهدویان ســاخت مستندهای
اســتخوان الی زخم ،دیکتاتور بزرگ ،ســه سوی میدان
جنگ ،ثنا ،اخریــن روزهای زمســتان ،کوتاه داســتانی
مرگ در نیمه تابســتان ،پدر ،ملک الموت و تخت خواب
یک نفره را در کارنامه دارد .فیلم سینمایی ایستاده در غبار
در روزهای پایانی شــهریور ماه ابتدا در شــهرک سینمایی
دفاع مقدس و پس از ان در بخش هایی از نوار مرزی کشور
از جمله در اندیمشــک جلــوی دوربین رفت .بســیاری از
منتقدان این فیلم را اغاز گر جریان تازه در روایات فیلم های
دفاع مقدس توصیف کرده اند .این فیلم محصول سازمان
هنری و رســانه ای اوج اســت .در «ایســتاده در غبار» از
صدای بسیاری از شــهیدان که از زمان جنگ به جا مانده
استفاده شده است.
خالصه داستان
ایــن فیلــم زندگــی احمــد متوســلیان یکــی از
شخصیت های اثر بخش در هشت ســال دفاع مقدس را
بیان می کند .از زمان کودکی تا زمان گم شــدن در غبار.
غباری مبهم در سال . ۶۱او پس از اعزام به لبنان دیگر به
وطن بازنگشت .در انتهای فیلم مادرش مانند تمام مادرانی
که فرزندشان از جنگ باز نگشته هنوز چشم انتظار است!
بازیگران :هادی حجازی فر ،امیر حسین هاشمی،
ابراهیم امینی ،فرهاد فداکار ،عماد محمدی
مدیــر فیلمبرداری :هــادی بهروز ،تدوین :ســجاد
پهلوان زاده ،طراح صحنه و لباس :محمد رضا شجاعی،
طــراح چهره پردازی :شــهرام خلــج ،موســیقی :حبیب
خزایی فر ،طراحی ،صدا گذاری و ترکیب صدا :مهرشــاد
ملکوتی ،عکاس :ســحاب زریباف ،انتخــاب بازیگران:
ابراهیم امینی ،مهدی زمین پرواز ،طراح تیتراژ :حســین
جمشــیدی گوهری ،جلوه هــای ویــژه میدانــی :ایمان
کریمیان ،مجری طرح :موسسه فردایی دیگر ،جانشین
تهیه کننده :امیر بنان ،تهیه کننده :حبیب والی نژاد
نویسنده و کارگردان :محمد حسین مهدویان
حضور در جشنواره فیلم فجر
حاشیه ها
پس از پایــان مراســم اختتامیــه جشــنواره فیلم
فجر ،برادر احمد متوســلیان در حضور رئیس ســازمان
ســینمایی ضمن تشکر از ســاخت چنین فیلمی در عین
حال گالیــه کرد که با خانــواده او در ســاخت این فیلم
مشورتی نشده است.
تحلیل وضعیت اکران
در جریــان یک پژوهــش میدانی که در یک ســال
گذشــته با بررســی 50فیلم پرفروش ســینمای ایران در
چهار دهه اخیر انجام شده ،چند شاخص قابل توجه برای
موفقیت یک فیلم در گیشــه به دســت امده اســت .این
شــاخص ها باتوجه به اثرگذاری اثبات شده ای که دارند،
می توانند در موفقیت یا شکست اکران یک فیلم عاملیت
کافی داشــته باشــند .باتوجه به ضریب اثر هر یک از این
شاخص ها ،امتیاز انها نیز متفاوت خواهد بود .برای مثال
حضور بازیگران چهره در یک فیلم بیشتر از موسیقی همان
فیلــم در میزان فروش موثر اســت .از این نظر شــاخص
حضور بازیگران چهره با پنج ســتاره و موسیقی با دو ستاره
سنجیده می شود.
در نهایت در بخش جمع بندی امتیاز نهایی یک فیلم
که امکان پیش بینی فروش را معین می کند ،ارائه خواهد
شد .در این بخش هر امتیاز که با یک ســتاره نشان داده
می شــود معادل رقمی معادل 500میلیون تومان خواهد
بود .برای مثال فیلمی که در بخش جمع بندی ســه ستاره
داشته باشــد ،در گیشه دســت کم دو و نیم تا ســه میلیارد
تومان فروش خواهد داشت.
در جدول زیر این شــاخص ها برای فیلم «ایستاده
در غبار» براساس متدی که در پژوهش میدانی نامبرده به
دست امده است ،امتیاز بندی شده است.
شاخص ها
کشش داستانی
کارگردان شناخته شده
بازیگران چهره
موسیقی
جذابیت بصری
تازگی در روایت
جریان سازی رسانه ای و
تبلیغاتی
پوستر
توصیه منتقدین
درگیری نوستالژیک با
مخاطب
امتیازهای جشنواره ای
جمع بندی
امتیاز کل
امتیاز
ایستاده در غبار
***
*
**
***
***
**
**
***
****
*
**
***
****
-
*
*****
*****
***
*****
**
****
****
****
مثلث | شماره 302
ایســتاده در غبار مورد توجه عمــوم و منتقدین قرار
گرفت و ســیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره فیلم فجر
را از ان خود کرد.
نقدها :این فیلم به واســطه شــیوه جدید در روایت
تحســین بســیاری از منتقدان را برانگیخت این در حالی
است که انتقادهای متعددی را نیز در پی داشته است.
مجید مجیدی ،کارگردان شــناخته شــده ســینما
پس از اکران ایــن فیلم در جشــنواره فجر ،با انتشــار
نامه ای خطــاب به مهدویان ،کارگردان ان ،نوشــت:
«شــادمانم چون به خوبی و تمام قد توانســته ای غبار
فراموشی را از ساحت اســطوره های بی بدیل سرزمینم
برداری.حســین جــان تــو در ایــن فیلــم چیزهایی را
دید ه ای که خود به چشم ندید ه ای و این دشواری کار
تو را عیان می کند.
راســتش را بگویم برای فرداهایت نگرانم .تو اولین
گام هایت را اســتوار و متین برداشــته ای امــا می دانم و
امیدوارم تو هم بدانی که دشوارتر از گام برداشتن در یک
مســیر ،ثبات قدم در راهی اســت که پیش گرفته ای .در
این خلوص ماندن دشواری فرداهای توست .اسطوره ها
و قهرمانان سرزمینمان به گواهی همین فیلمت مانده اند
و اســتوارند .امیدوارم در این مســیر تو نیز استوار و خوب
بمانی».
اما برخی از منتقدان دیگر نیز از جمله جمیل رستمی،
مستندســاز و منتقد ســینما ،در نقد این فیلم گفته اســت
که روایت هــای تاریخی این فیلــم چنان که به واســطه
مستندنگاری توقع ایجاد می کند ،واقعی نیست و این فیلم
تمام و کمال به تاریخ وفادار نیست.
فرهنگ
یکباره دارد تالش می کنــد .به جای این فیلــم می توانید
فیلم ســینمایی «برنی» را مورد توجه قــرار دهید .یا حتی
فیلم اخر ایناریتو که جوایز زیادی هم کســب کرده است؛
«بازگشــته »؛ در این فیلم از نور طبیعی ،لوکیشــن طبیعی
و شــیوه فیلمبرداری فیلم مســتند اســتفاده شــده است.
اینها همه تالش برای مســتند نشــان دادن فیلم اســت.
دقیقا همان چیزی که ســعی دارد باورپذیــری مخاطب را
تحریک کند .فیلم مد مکس که شــما مثال اوردید اصوال
نه شخصیت پردازی شده و نه داســتانی برای روایت دارد.
ایــن فیلــم مجموعــه ای از جذابیت های بصری اســت.
شخصیت های مثبت از ابتدا تا انتها مثبت هستند و منفی ها
هم منفی .اصوال تماشاگر هم با این پیش فرض وارد سینما
می شــود که از دیدن صحنه های اکشــن و جذابیت های
تصویری فیلم لذت ببرد و برگردد.
به شــخصیت پردازی اشــاره کردید ،نکته قابل
توجهی که تحسین بسیاری از منتقدان و مردم
را برانگیخــت ،این بــود که بر خــاف فیلم های
دفاع مقدس ،فیلم شــما در شــخصیت پردازی
به شــیوه های معمول ،اسطوره سازی و تقدیس
شخصیت نداشــت .این در واقع بخشی از نگاه
شمابه عنوانمولفبهشخصیت ها ستیابخشی
از شیوه جدید روایت برای باورپذیری است.
نه ،اینها اعتقاد شخصی خود من است که البته
در فرم کار هم می تواند به باورپذیری بیشــتر کمک کند.
واقعیت این اســت که ما باید دریابیم که این شخصیت ها
واقعی بوده اند ،االن هم وجود دارنــد و در میان ما زندگی
می کنند .انها دور و ناپیدا و غیرملموس نبودند و نیســتند.
شخصیت احمد متوسلیان شخصیت دور از ذهنی نیست
که بتوان در سینما از ان یک موجود دور از دسترس ساخت.
از قضا مواجهه درست با واقعیت به باور پذیری مخاطب هم
کمک می کند.
البته تا جایی که اطالع دارم کار پژوهش این کار
نزدیک به دو سال طول کشیده است .با این وجود
درک شــخصیتی مثل احمد متوســلیان که طبق
روایات عمدتا شــخصیتی درون گراســت چقدر
برای شما به عنوان کارگردان و نویسنده کار ساده
یا دشواری بود؟
واقعیــت این اســت کــه بخش مهمــی از زمان
پژوهش و تولید کار همچنان که شما گفتید دو سال طول
کشید و برای ارتباط گرفتن دقیق تر من با شخصیت ایشان
گذشــت .بله ،واقعیت این اســت که شــخصیت او یک
شخصیت گوشه گیر و درون گرا بود و به سختی می توانستم
به الیه های درونی تر راه یابم .اما به مرور زمان که در ذهن
خودم می توانســتم رفتارهایش را تحلیل کنم ،احســاس
می کردم دارم به درک بیشتری از شخصیتش می رسم .به
بیان دقیق تر زمانی کار تولید را شروع کردیم که احساس
می کردم به اندازه کافی توانســته ام با شــخصیت ایشان
ارتباط برقرار کنم.
البته روایــت چنین شــخصیتی در ســینمای دفاع
مقدس که برای بیشــتر مخاطبان ســینما دیگــر این نوع
سینما کدگشایی شده ،کار دشــواری بود اما از این جهت
که عالقه شخصی به کار داشتم و شیوه روایت مستند گونه
فیلم را به صورت مداوم در ذهنم پرورش می دادم ،تصورم
این بود که می توان کار متفاوت و قابل توجهی ارائه کرد.
ایا ممکن اســت کــه کار بعدی تان هــم در حوزه
سینمای دفاع مقدس باشد؟
واقعیتش این اســت که نمی دانــم و هنوز معلوم
نیست .اما چیزی که می دانم این است که در هر صورت،
سعی می کنم شیوه های تازه تری برای تکامل مستندنگاری
در روایت فیلم داســتانی بیابم و از انهــا در کار بعدی حتما
استفاده کنم.
فرهنگ
281
فرهنگ
جامعه شناسیتحولدرژانرسینمایدفاعمقدس
فرهنگ
282
مثلث | شماره 302
مهدی جلیلی از تعریف ژانر تازه ای در حوزه جنگ سخن می گوید
اقای دکتر! دفاع مقــدس به عنوان یک موضوع
ویژه در سینمای ایران همیشه مطرح بوده است.
با این وجود در ســال های اخیــر پرداختن به این
نوع سینما کمتر شــده .فکر می کنید این اتفاق
ناشی از تغییر ذائقه مخاطبان است یا تغییرذائقه
فیلمسازان؟
اجازه بدهید با پیش فرض سوالتان مخالف باشم .از
نظر من تولید فیلم های سینمای دفاع مقدس در سال های
اخیر نه تنها کمتر نشده بلکه حتی شاید بتوان گفت افزایش
نیز داشته است .مساله را باید با این مقدمه پیش ببریم که
ژانر دفاع مقدس به عنوان یک ساختار روایی در فیلم در چند
باید و شاید به خاطر نیاورد .این نسل جنگ را از نزدیک تجربه
نکرده اســت .در جنگ شرکت نداشــته و گلوله ای شلیک
نکرده یا گلوله ای نخورده است .نه فیلمساز چنین تجربه ای
داشــته و نه مخاطب! بنابراین منطقا قابل پذیرش است که
فیلمسازانجوانوحتیقدیمی هموقتیبرایایننسلفیلم
می سازند بیشتر از انکه به جنگ و به ماهیت جنگ بپردازند به
عوارض و پیامدهای جنگ توجه کنند .برای مثال فیلم های
بوسیدن روی ماه ،شیار 143و ...فیلم های ژانر دفاع مقدس
هستند .اما گلوله ای در انها شلیک نمی شود و انچه مورد ذم
فیلم ها قرار می گیرد جنگ است نه الزاما «دیگری» .ما امروز
وقتی از ژانر دفاع مقدس به ویژه در سینما حرف می زنیم باید
سال اخیر دچار دگرگونی های بسیاری شده است .نه تنها
در ایران بلکه در همه کشورهایی که درگیر جنگ های بزرگ
بوده اند ،همیشــه روایت هایی که در زمان وقوع جنگ در
سینما وجود داشته است ،روایت هایی متفاوت بوده با انچه
پس از گذشت سالها و دهه ها شکل گرفته است .همزمان
مشتریان و مخاطبان فیلم های جنگی نیز تغییر کرده اند.
نقطه اغاز این تغییر را نمی توان صرفا در یکی از دو گزینه
فیلمسازان یا مخاطبان جســت وجو کرد .در واقع تغییرات
اجتماعی و شکل گیری نسل های جدید در جوامع موجب
تحول های فرایندی در نگاه به جنگ شده است .در ایران
نیز این اتفاق به همین شکل رخ داده است .برای مثال اگر
به فیلم های دو ،سه دهه گذشته نگاه کنید در می یابید که
عمده این فیلم ها با محوریت یک اصل ایدئولوژیک ساخته
شده اند؛ به بیان ساده تر این فیلم ها عمدتا دربردارنده یک
نوع قضاوت هســتند و در نهایت قرار اســت ثابت کنند که
دیگری شر است و ما خیر .این قضاوت و دسته بندی طبیعتا
در بستر جنگ که خشونت بسیاری در ان وجود دارد ،روایت
می شود .اما کارهای متاخر بیشتر از اینکه به دسته بندی خیر
و شر در میان خود و دیگری بپردازند ،سوژه اصلی را به عنوان
امر شر تغییر می دهند .در فیلم های متاخر انچه شر است
جنگ است نه الزاما دیگری.
فکر می کنید چرا این اتفاق افتاده است؟
طبیعتا به خاطر اینکه هم فیلمساز و هم مخاطب در
یک کالم جامعه با گذشت زمان توانسته موضوع جنگ را از
فاصله ای دورتر نگاه کند .ابعاد بیشتری از موضوع جنگ را
مشــاهده کند و طبعا تحلیل و روایتی فراگیرتر از جنگ ارائه
کند .اصوال نسل جدید حتی ممکن است جنگ را چنان که
نگاهمان متوجه این نوع از فیلمســازی درباره دفاع مقدس
باشــد نه الزاما فیلم هایی که دوباره به روال ســابق تانک و
خمپاره را نشــان می دهند .به نظر می رســد کــه فیلم های
راوی وجوه خشن جنگ را باید تحت عنوان فیلم ژانر جنگ
بشناسیم نه فیلم دفاع مقدس .زیر این گونه فیلم ها عمدتا به
جذابیت هایبصریدرروایتفیلم هایاکشنمتکیهستند
اتفاقی که به احتمال بسیار ،در نهایت انها را از ویژگی های
ژانر دفاع مقدس منفک می کند.
به نظرم این موضوع بیشتر باید باز شود ،در واقع
نسل جدید تعریف متفاوتی از دفاع مقدس دارد
اما درک اینکه باالخره در دفاع مقدس جنگی رخ
داده و گلوله شلیک شده ،دشوار نیست .چگونه
می توان گفت که ژانر تازه ای شکل گرفته که به
جنگ و متعلقات یک جنگ بــزرگ نمی پردازد اما
همزمان فیلم دفاع مقدس است.
باید یک نکتــه را مورد توجــه قرار دهیــم .اینکه
فیلمسازاندو،سهدههگذشتهبهجنگبه عنوانیکتجربه
زیسته نگاه می کردند! طبیعتا تجربه زیسته از این جهت که
پیوند عمیقی با نوستالژی ها و خاطرات یک کارگردان دارد،
روایت عاطفی و احساسی در فیلم ها را تقویت می کند .این
یک امر طبیعی اســت .بنابراین چنین کارگردانی حتی اگر
بخواهد یک قضاوت منطقی درباره جنگ داشته باشد ،باز
هم درگیر تنش هــای روانی و عاطفی اســت .مضافا اینکه
در زمانی که جنگ در حال وقوع اســت ،فضــای حاکم بر
روح جمعی جامعه ،فضایی اســت که امکان شــکل گیری
روایت های شخصی را محدود می کند .به این معنی که اگر
کسی بخواهد بیرون از دایره تعریف جنگ در ذهن جامعه،
3
مهدی جلیلی ،مستندســاز و مــدرس ارتباطات
در دانشــگاه عالمه طباطبایی است .او شاخص های
سینمایی ســینمای جنگ را به ویژه در یک دهه اخیر
مطالعه کرده و ژانر منحصربه فــرد دفاع مقدس را در
سینما به خوبی می شناسد .جلیلی معتقد به تغییرهای
بنیادین در ساخت و بافت ژانر دفاع مقدس به ویژه در
یک دهه اخیر است .گفت وگوی پیش رو عمدتا به این
موضوع می پردازد که چه تغییرهایی در این دوره زمانی
در تعریف و تبیین فیلم های دفاع مقدسی ایجاد شده
و مخاطبان این نوع سینما با چه شاخص های تازه ای
در روایت دفاع مقدس روبه رو شده اند.
فیلم بســازد نمی تواند موفقیتی قابل توجهی کســب کند.
ضمن اینکه همان طور که گفتم فیلمســازان ان دوره هم
خود درگیر جنگ بوده اند و این موضوع برایشــان به عنوان
یک تجربه زیسته مطرح بوده اســت .اما برای فیلمسازان
جوان ،جنگ دیگر یک تجربه زیســته به ان معنی نیست.
بلکه جنگ یک پدیده تاریخی اســت .موضوعی است که
برای ساخت فیلمی درباره ان کارگردان باید به کتابخانه ها
ســر بزند ،مطالعه کند ،پژوهش کند و ...نه اینکه به روال
سابقبتواندعمدتاباتکیهبرداشته هاوخاطراتشداستانیرا
در بستر جنگ روایت کند .ضمن اینکه مهمتر از این موضوع
باید بگویم که جنگ و به ویژه دفاع مقــدس در ایران برای
نسل های جدیدتر حاوی موضوعات ناگفته بسیاری است.
موضوع هایی که نه صرفا در میدان نبرد و خط مقدم جبهه،
بلکه در شــهر ،در خانه ،در ســازمان ،در اداره و ...اتفاق
می افتد.درستاستکهدراینفیلم هایمتاخرجنگکمتر
حضور تصویری دارد اما رشته اصلی پیوند داستان ها در این
فیلم ها ،جنگ اســت .از این نظر است که می گویم بدون
جنگ ،می توان فیلم دفاع مقدسی ساخت.
فکــر می کنید بــا ایــن اوصاف ،ســینمای دفاع
مقدس هنوز هم مخاطب داشته باشد که بتوان
دربــاره اش فیلم ســاخت؛ فیلم هایی کــه بنا به
تعریف شما در ژانر دفاع مقدس باشند؟
بلــه ،اتفاقا به نظــرم این ژانر مخاطبــان خاص و
پر تعدادی دارد .منتها در این باره بایــد به یک نقیصه هم
توجه کنیــم .روایت هایی که نســل جــوان از جنگ دارند
روایت های جذابی اســت .در همین فیلم ایستاده در غبار
اگرچه فیلــم در مناطق جنگی می گذرد امــا موضوع مهم
در این فیلم ،یک فرمانده و شــخصیت انســانی اوســت.
در این فیلم هــم با همان قضاوت کلیشــه ای خیر و شــر
روبه رو نیســتیم .این جذابیت در روایت و تغییرها ،مدیون
شــکل گیری نگاه های تازه اســت .به نظرم افت سینمای
دفاع مقدس سفارشی بودن ان است .اگر ما اجازه بدهیم
که سینماگران جوان جنگ هشت ســاله را همان طور که
می بینند روایت کنند مطمئن باشــید تعداد فیلم هایی مثل
ایستاده در غبار که پس از گذشت بیش از دو دهه از جنگ
هنوز هم جذاب هســتند ،بیشتر و بیشــتر خواهد بود .نظر
من این است که باید دست فیلمســاز را در این موضوع باز
گذاشــت .موضوع های بســیاری را هنوز می توان با تکیه
بر یک اتفاق بســیار بزرگ مثل دفاع مقــدس روایت کرد.
از قضا روایت های متاخر بســیار انســانی تر شــده است.
کشش دراماتیک روایت های متاخر از جنگ بسیار بیشتر
از روایت های گذشــته اســت .در واقع در فیلم های جدید
جنگ پشت دوربین اتفاق می افتد ،میزان خشونت کاهش
یافته و انچه مــورد توجه قــرار می گیرد تحــوالت درونی
شخصیت هاست .اتفاقا این موضوع باعث شده در پرداخت
شــخصیت ها هم امــکان و فرصت بروز شــخصیت های
تازه در قالب ژانر دفاع مقدس بیشــتر شــود .به نظرم باید
از شــکل گیری این اتفاق خوشحال باشــیم و همزمان از
گسترش ان استقبال کنیم.
فرهنگ
مردی که دشمن را دور می زد
گفت وگوی مثلث با سردار گلعلی بابایی درباره احمد متوسلیان
داوود حشمتی
خبرنگار
مثلث | شماره 302
ادامه دهید.
در ان زمان خط و خطوط بازی زیاد بود .چند خطی
در سپاه و در کل کشور حاکم بود .هر کدام از اینها به نوعی
برای تثبیت خودشان کارهایی را انجام می دادند .از جمله
این افراد ملی گراها بودند که حاج احمد به شدت درگیر بود.
ملی گراها از طرف دولت وقت به کردســتان رفته بودند و
قصد داشتند هر طور شــده ســر و ته ماجرا را هم بیاورند و
نیروهای انقالبی را از انجا خارج کنند و در واقع خودمختاری
را به انها واگذار کنند .اینجا حاج احمد در مقابل انها به شدت
می ایستد .حاج احمد با صباغیان که از طرف دولت به انجا
رفته بود درگیر می شــود و مقاومت می کند .از طرف دیگر
خطی دیگری وجود داشــت از سوی ســازمان مجاهدین
فرهنگ
به عنوان ســوال اول بفرمایید اساسا حاج احمد
متوســلیان چه ویژگی های فردی و شــخصیتی
داشــت که در میان جوانان جبهه و جنگ و حتی
تا امروز به عنوان یک چهره شــاخص شــناخته
می شود؟ باتوجه به اینکه طول مدت فرماندهی و
حیاتش در جنگ چندان زیاد هم نبود و برخالف
برخی فرماندهان که حتی تــا پایان جنگ حضور
داشتند و امروز چندان نامی از انها نیست اما هنوز
راجع به حاج احمد حرف زده می شود.
احمد متوســلیان موســس و اولین فرمانده تیپ
27محمد رســول الله(ص) بــود .تیپی که بیشــتر متعلق
به بچه های تهران بود و در ســپاه به این شــکل جا افتاد.
حاج احمد کســی اســت که از ابتدای غائله کردستان در
شــهرهای مختلف این اســتان از جمله پاوه ،مهاباد و در
اخر مریوان جنــگ را در ان مناطــق فرماندهی کرده بود.
از این گذشــته فرماندهی گردان های ســپاه تهران را نیز
برعهده داشــت .حاج احمد به همراه برخی از فرماندهان
بزرگ سپاه تهران از جمله شــهید همت ،شهید همدانی و
شهبازی توانست تیپ 27محمد رسول الله(ص) را تشکیل
دهند و کمتــر از یک ماه بعد از تشــکیل این تیــپ انها در
عملیات فتح المبین حضور پیدا می کنند .در همین عملیات
می توانند پیروزی های بزرگی به دست بیاورند و در کنار ان
پاتک های دشــمن را نیز دفع کنند .انها در شب پیشروی
بسیار خوبی داشتند که در مراحل اخر این عملیات اتفاقی
می افتد که حتی احتمال این به وجود می اید که صدام هم
به اســارت نیروهای ایران در بیاید .یکی از افســران ارشد
عراقی که در ان عملیات اسیر شــده بود گفته بود اگر نیم
ساعت زودتر به تپه های قرقاضه رسیده بودید ،صدام را هم
دســتگیر می کردید .این عملیات را انها با چنین شرایطی
به پایان می رسانند و در کمتر از یک ماه در عملیات بزرگتر
بیت المقدس شــرکت می کنند .در این عملیات براســاس
انچه فرماندهــان ارتش و ســپاه اذعان می کنند ،از ســه
عامل و نقطه پیروزی دو عامل ان در دست شهید احمدی
متوســلیان بود .مرحله اول کــه عبــور از رودخانه کارون
و طــی مســافت 18کیلومتر و رســیدن به جاده اســفالت
اهواز -خرمشهر است و در مرحله بعدی جنگ رودررو برای
تثبیت موقعیت به دست امده .دشمن وقتی دید خرمشهر را
دارد از دست می دهد ،همه نیروهای خودش را متمرکز کرد
در شلمچه و از ان منطقه پاتک های بسیار شدیدی می زد.
در ان منطقه هم باز این نیروهای احمد متوسلیان بودند که
این پاتک ها را دفع می کردند .در این باره گفته می شد که
به قول معروف سر کیسه ان منطقه بسته شد .اگر خرمشهر
را مانند یک کیسه فرض کنیم ،شــلمچه حکم سرکیسه را
داشت و ان منطقه توسط نیروهای حاج احمد بسته شد .این
دو عملیات موفق را بگذارید در کنار عملیات های موفقی که
در کردستان غرب داشــت .در نهایت هم او به عنوان یک
فرمانده مقتدر از ایران به سوریه می رود.
در همین بخش که در ایران بود خاطره ای وجود
دارد که حاج احمد با درخواســت به تهران می اید
و خدمت امام(ره) می رســد ،در انجا امام ایشان
را در مقابــل اتهاماتــی کــه گفته می شــد منافق
است ،تایید می کند .از او سوال می کنند :به شما
می گویند منافق هستید؟ حاج احمد هم می گوید
بله و بعد گزارشی ارائه می کند .در نهایت حضرت
امام به او می گوید کــه بروید و به کارتان با قدرت
4
سردار گلعلی بابایی ،متولد سال 1339در روستای
برار از توابع شهرســتان چالوس اســت .وی از جمله
رزمندگان دفاع مقدس اســت که پــس از پایان جنگ
رســالت خود را به عنــوان نویســنده و با ثبــت و ضبط
خاطــرات و تجلی بخشــیدن به صحنه های حماســی
دفاع مقدس دنبال کرده اســت .همپــای صاعقه ،د ر
هاله ای از غبار ،غربت هور ،از الوند تا قراویز ،حکایت
مردان مرد ،نبردهای جنوب اهواز ،حکایت مردان مهر
و نقطه رهایی تنها بخشی از اثار منتشر بابایی هستند.
اما دو کتــاب وی یعنی همپای صاعقــه و در هاله ای از
غبار بیش از همه بوی حاج احمــد دارد .کتاب همپای
صاعقه که با همکاری حســین بهزاد نگاشــته شــده،
همان کتابی اســت که حضرت ایت الله خامنه ای پس
از مطالعــه ان در تقریظی که بر این کتاب نوشــته اند
ان را منبع غنــی و ارزشــمندی برای اســتخراج ده ها
کتاب در گونــه زندگینامه و فیلمنامه دانســتند .گلعلی
بابایی خــودش از جمله افــرادی بود که در لشــکر 27
محمدرسول الله جنگیده بود و همه اینها بهانه ای شد
برای گفت وگــو با وی درباره حاج احمد متوســلیان .به
اعتقاد او حاج احمد متوســلیان همیشــه قلب مواضع
دشمن را هدف می گرفت اما در تاکتیک ها قائل به این
بود که باید دشمن را دور زد.
283
فرهنگ
284
مثلث | شماره 302
فرهنگ
انقالب اسالمی که بین حزب و سپاه یکی را انتخاب کنید.
بعضی ها این کار را نکرده بودند و با همان عالیق حزبی شان
در ســپاه فعالیت می کردند .این افراد هم کارکردن احمد
را نمی پســندیدند؛ اینکه یک جوان انقالبی بتواند به این
راحتی کار کرده و کادر سازی کند.
یکی از مهمترین کارهای حاج احمد کادرسازی های
او بود .تا اخــر جنگ می بینیم که در لشــکر 27کســانی
مســئولیت دارنــد کــه از اول جنــگ نیروهایــی بودنــد
کــه حاج احمــد انهــا را تربیت کــرده بــود .به طــور کلی
ایستادگی های او خصوصا در کردستان و کادرسازی های
او به مذاق بسیاری خوش نمی اید و به او برچسب می زدند.
در کنار این حاج احمد ادم زودرنجی بود .این باعث می شود
که خدمت امام برود و بعد از ان دیــدار البته بر می گردد و با
قدرت بیشتری کار را ادامه می دهد.
خب چه اتفاقــی افتاد که انها به ســوریه رفتند؟
ایا ایــران تصمیم گرفت در انجــا جبهه جدیدی
ایجاد کند؟
بعد از عملیات های موفقی که در ایران داشــتند،
و عزل بنی صدر که هــم رئیس جمهور بود و هــم فرمانده
کل قوا ،یــک تغییــر و تحوالتی در ســطح تصمیم گیری
ایجاد شده بود .از جمله اینکه در شورای عالی امنیت ملی
برخی عملیات ها به تصویب رســید کــه اولین ان عملیات
ثامن االئمه بود که منجر به شکستن حصر ابادان شد .این
عملیات هفتم مهر سال 60انجام گرفت .به فاصله کمتر
از سه ماه بعد از ان یک عملیات گسترده تری ایران انجام
داد به عنوان طریق القدس که منجر به ازادسازی بستان و
سوسنگرد و هویزه شد.
بعد از ان در اواخر اسفند و اولین روز سال 61عملیات
فتح المبین انجام شد که منجر به ازادسازی بخش زیادی
از مناطق کشور شد .شهرهایی مثل دزفول و اندیمشک از
برد توپخانه های دشمن در امان می شوند .باز هم به فاصله
کمتر از یک مــاه عملیات بیت المقــدس انجام می گیرد و
بخش وسیعی از مناطق اشــغالی سمت خرمشهر و جنوب
اهواز ازاد می شود .خرمشهر برای عراقی ها اهمیت زیادی
داشت .باید توجه کنیم که به تعبیر فرماندهان ارتش عراق،
خرمشهر مانند بالشتی بود که بصره به ان تکیه داده بود .به
اعتقاد انها اگر خرمشهر را از دست می دادند یعنی بصره را از
دست داده بودند .وقتی خرمشهر از دست رفت ،کشورهای
طرفدار صدام به این اعتقاد رسیدند که شرایط جنگ تغییر
کرده اســت .در همین زمان بود که رژیم صهیونیســتی به
جنوب لبنان حمله می کند و دولت این کشور از کشورهای
اسالمی استمداد می کند که برای کمک به لبنان بیایید .در
این وضعیت اولین کشوری که اعالم امادگی کرد ایران بود.
در همین راستا تعداد زیادی نیرو به منطقه اعزام می شود تا
اماده حمله به سمت صهیونیست ها شوند.
پس برنامه ایران کمک به لبنان بود برای دفاع در
مقابل رژیم صهیونیســتی نه بازکردن جبهه ای
جدید؟
خیر هــدف باز کــردن جبهــه جدید نبــود .در ان
زمان تصمیم بر ایــن بود که رودررو با رژیم صهیونیســتی
بجنگند .حتی اقای محســن رضایی تعریــف می کند که
وقتی حاج احمــد را می برند خدمــت رئیس جمهور وقت و
رئیس شورای عالی امنیت ملی ،حضرت ایت الله خامنه ای،
تعریف می کند که وقتی به حاج احمــد این ماموریت داده
شد برقی در چشمانش درخشید که یعنی این لیاقت را پیدا
کردم که با رژیم صهیونیستی بجنگم؟ و انجا حضرت اقا به
ایشان می گویند بله.
اینها به انجــا می روند ،در ان زمان دولت ســوریه در
میان کشــورهای عربی تنها مانده بود و هیچ کشوری هم
از انها حمایت نمی کرد .ســوریه دنبال این نبود که واقعا با
اسرائیل وارد جنگ شــود .برای همین دنبال سر دواندن
نیروها بودنــد که قضیه را طــوری جمع و جــور کنند و این
نیروها به ایران برگردند .این البتــه در ذهنیت حاج احمد و
بچه های جنگ نمی رفت .به همین دلیل با رافت اسد که
در ان مقطع از معاونان رئیس جمهور ســوریه بود و االن از
معارضین سوریه است ،جدال لفظی در می گیرد .حاج احمد
به انها می گوید فکر نکنید با ما می توانید بازی کنید .همت
به او می گوید اگر می خواهی بدانی که ما چرا امدیم اینجا
برو از نجارهای بازار دمشق سوال کن .ما چهارصد تابوت
سفارش دادیم .یعنی برای ما مســجل شده که وارد جنگ
می شویم و شــهید خواهیم شــد و برای این اماده هستیم
که بتوانیم پیکرهــای اینها را انتقال بدهیــم .ما را از مرگ
نترســانید .اگر قرار اســت کارهایتان را از مجاری سیاسی
انجام بدهید که ما نیســتیم .همت انجا به او می گوید که
ما خودمان در ایران درگیر جنگ هستیم و کلی از مناطق و
نیروهای ما در دست دشمن است.
حاال به هر دلیلی حضرت امام با حضور نیروها در انجا
مخالفت کرده و اعالم می کنند که این افراد باید برگردند.
اینها در تدارک برگشتن هستند که حاج احمد به همراه کاردار
ایران در لبنان (اقای سیدحسین موسوی) به سمت لبنان
می روند که در انجا ربوده می شوند.
از ســوریه به ســمت لبنان می روند؟ مگر کاردار
ایران در لبنان در سوریه بود؟
بله ،از سوریه به لبنان می روند که در مسیر رفتن در
یک پست بازرسی به اسم قرقازه اسیر فاالنژها می شوند و
فاالنژها اینها را می برند و دیگر خبری از انها نمی شد.
این شبهه همیشــه در بیان خاطرات این مقطع
تاریخی مطرح است که در ان زمان حضرت امام
محسن رفیق دوست با
اصرارهای فراوان حاج احمد
حاضر شد به او اجازه سفر از
سوریه به لبنان را بدهد
تالش های کوچک محسنی
برای گروگانگیری و تبادل چند
اسیر با حاج احمد متوسلیان
ناکام ماند
نظرشان به برگشت این نیروها بود اما حاج احمد
متوســلیان به جای بازگشت از ســوریه به لبنان
می رود؟ برخی معتقدند که با همان اشتیاقی که
شــما هم فرمودید حاج احمد می خواست رودررو
با اســرائیلی ها بجنگد و نشــان بدهد که قابلیت
ضربه زدن به اسرائیل وجود دارد.
این اتفاق که قبل از ایــن می افتد .اینها در همان
مقطــع بیســت روزه کــه در انجا بودنــد اقداماتــی انجام
می دهند .مثال نیروهای ایرانی می روند و تصاویر حضرت
امام را می چسبانند روی خودروهای زرهی اسرائیلی ها و انها
می فهمند که ایرانی ها برای جنگ به انجا امده اند .اما زمانی
که امــام فرمودند راه قدس از کربال می گــذرد ،حاج احمد
دستور بازگشت نیروها را صادر می کند .اما خودش می رود
که کارهای دیگر را انجام بدهد که این اتفاق می افتد.
این کارهای دیگری کــه می فرمایید چه کارهایی
بود؟
در ان مقطع ســفارت ایران در لبنــان در محاصره
قرار داشت و اسناد در انجا وجود داشت .این امکان وجود
داشت که این اسناد به دست نیروهای مهاجم بیفتد و این
درخواســت را کاردار ســفارت ایران در لبنان از حاج احمد
می کند که بروند و این مســاله را حل کنند .ضمن اینکه در
همین مدت که در سوریه بودند چند مالقات با مبارزان لبنانی
از جمله سیدعباس موسوی داشتند؛ نیروهایی که در تدارک
ایجاد یک هسته مقاومت برای لبنان بودند .هسته ای که
امروز به عنوان حزب الله انها را شــاهد هستیم و می بینیم
چه کارهایــی انجام می دهند .این هســته و نطفه اولیه در
زمان حضور حاج احمد متوسلیان بسته شد .به عبارت دیگر
اگر بخواهیم بگوییم رفتن این نیروها به لبنان چه ثمره ای
داشت ،می توانیم بگوییم که حضور کوتاه مدت حاج احمد
و نیروهای لشکر محمدرسول الله در انجا منجر به تشکیل
حزب الله لبنان شــد که امروز به حمدالله مشغول مبارزه با
اسرائیل است.
دربــاره ماجرای تبادل اســرا نیز مــوارد متفاوتی
نقل می شــود .از جمله اینکه گفته می شود چند
بار امــکان ایــن جابه جایی وجود داشــت ،حتی
هســته های مقاومت پیشــنهاد می کنند که یک
ســری از افراد را بگیرنــد و با این افــراد معاوضه
کنند .حتی بعضی دستگیری ها هم انجام شده
و چند امریکایی نیز دســتگیر شده بودند و قصد
معاوضه داشتند .اما در نهایت این اتفاق صورت
نمی گیرد .چرا این اقدامات به سرانجام نرسید؟
در مورد اتفاقی که در مــورد حاج احمد و بقیه افتاد
هیچ کس در لبنان پاسخگو نبود .هیچ کس ماجرا را گردن
نمی گرفت و مشخص نبود که با چه کسی باید طرف شد.
ان قدر ایــن کار رذیالنه بــود که هیچ کــس ان را بر عهده
نمی گرفت.اقایمنصورکوچک محسنیکهفرماندهنیروها
بعد از حاج احمد بود ،می گوید ما حتی کســانی را به عنوان
گروگان دستگیر کردیم و برای تبادل اعالم موضع کردیم.
اما طرف مقابلی وجود نداشــت که حاضر باشد تبادل اسرا
کند .اینها یک مشــت مزدور فاالنژ بودنــد که پول گرفتند
تا برای اســرائیل کار کنند .بالفاصله هم اینها به اسرائیل
منتقل می شوند تا دست کســی به انها نرسد .به طور کلی
خیلی افراد در این زمینه کارهایی انجام دادند اما در نهایت
به جایی نرســید .حتی این افراد که دستگیر شده بودند به
مدت طوالنی نیز نگهداری شدند اما هیچ اتفاقی نیفتاد.
اسرائیلی ها هیچ وقت د ر این باره حرفی نزدند یا
زیر بار اینکه این کار را انها کردند نرفتند؟
خیر انهــا هیچ وقــت در این بــاره حرفــی نزدند.
همیشــه هم اظهار بی اطالعی می کردند .به این علت که
انها خودشــان این اقدام را انجام نداده بودنــد و از طریق
فاالنژها این کار را انجام داده بودند ،خودشان اعالم برائت
فرهنگ
مثلث | شماره 302
فرهنگ
می کردند .بنابراین نکته این بــود که هیچ کس در این باره
اعالم موضع نمی کرد .هیچ وقت کسی اعالم نکرد که در
مقابل این افراد خواسته ای دارد یا حاضر به معامله است.
همیشــه هم نقل قول ها در این باره بســیار پراکنده بود که
مثال از یک تاجر اسرائیلی شــنیدم که در اورشلیم زندانی
بود و گفته این چهار نفر را در زندان دیده است .نقل قول ها
از این دست بود که هیچ وقت نمی شد به انها استناد کرد.
ادعاهایی بود که طرفین ذکر می کردند.
بعدها یک جوی نیز راه افتاد که ایران نخواست
در ایــن زمینــه کاری انجام دهــد .خصوصا این
مساله از ســوی مخالفان اقای هاشــمی به طور
مســتمر بیان می شــود که ایشــان این ماجرا را
درســت پیگیری نکرد .در حالی کــه در جاهایی
می توانستدرقضیههواپیما رباییبهامریکایی ها
فشــار بیاورد تا انها موضوع را پیگیری کنند و در
نهایت مساله به ســرانجام برسد .اگر قرار باشد
یک نمونه بــه روز ان را مثال بزنیــم می توانیم به
ماجرای دستگیری رهبر شاخه النصره اشاره کنیم
که عامل اصلی حمله به ســفارت ایران در ســال
92بود .فردی که گفته شد اطالعاتش از طریق
امریکایی ها منتشر و منجر به دستگیری وی شد
و در نهایت به طرز مشــکوکی در بیمارستانی در
لبنان کشته شد .همین افراد به اظهارات سردار
کوچک محسنی هم اشاره می کنند که در مقطعی
از دمشــق او را ســوار هواپیمــا می کننــد و به او
می گویند که باید برگردی به ایران .درحالی که او
مدعی بود که به مرحله تبادل اسرا رسیده است.
اقای کوچک محسنی که تا مدت ها در سوریه بود
برنگشته بود .ببینید پیچیدگی سیاسی در لبنان بسیار زیاد
است .همین میشــل عون که یکی از متهمان اصلی این
ماجراست در حال حاضر در دسته بندی های سیاسی لبنان
جزو متحدان حزب الله لبنان است .این پیچیدگی ها و افراد
پیچیده ای مانند میشل عون و سمیر جعجع که مرتبا رنگ
عوض کرده و تغییر می کنند هیچ وقت حرف راست نمی زنند
که بتوان به ان اطمینان کــرد .اما اینکه دولت ها کوتاهی
کرده باشند چنین چیزی را فکر نمی کنم.
من برای نوشتن کتاب همپای صاعقه با دکتر والیتی
مصاحبه ای انجام دادم .ایشان اصال اطالع جزئی درباره
این ماجرا نداشــت که چه اقداماتی در این بــاره بعد از ان
ماجرا انجام شده اســت .در واقع یک واقعه ای بود که در
بوته فراموشی سپرده شــده بود .هر پیگیری که انجام شد
بعدها از طرف خانواده ها بود .بیشترین تالش در این زمینه
را هم خانواده سیدحسین موسوی ،کاردار سفارت ایران در
لبنان انجام داد .ایشان پسری داشــت که بعد از سن بلوغ
به شــدت این ماجرا را پیگیری کرد .برادر ایشــان هم که
مسئولیت هایی داشتند .پسر سیدحسین موسوی حتی به
لبنان می رفت و می امد و همســرش که لبنانــی بود در این
زمینه پیگیری هایی را انجام داد .ولی پیگیری های دولتی
هیچ وقت در این باره علنی نشــد که تا چــه حد پیش رفته
بودند .یک ســری پیگیری ها هم توسط نیروهای مردمی
صورت گرفت .فرضا در مقطعی دانشجویان پیرو خط امام
نامه ای نوشــتند به دبیرکل وقت ســازمان ملل و خواستار
تعیین سرنوشت این افراد شده بودند.
ایــن بخشــی کــه در مــورد بازگشــت اقــای
کوچک محســنی عرض کــردم دقیــق ان ،این
اســت که فردی به اســم کنعانی به همراه اقای
رفیق دوســت از طرف اقای محســن رضایی به
ســوریه می روند .در انجا جانشــین حاج احمد را
منصــوب می کند و اقــای رفیق دوســت به اقای
کوچک محسنیگفتهبودکهشمادیگرمسئولیتی
ندارید .امــا اقای کوچک محســنی گفته بود که
قرار است فردا مبادله صورت بگیرد .اجازه بدهید
تا ما فردا این مبادله را انجــام دهیم و حاج احمد
را ازاد کنیــم .اقای رفیق دوســت امــا می گوید
دیگر شما مســئولیتی ندارید و خودمان این کار
ن اقای رفیق دوســت
را انجام می دهیم .همچنی
به کوچک محســنی گفته بود که همین االن باید
به ایران برگردد .اقای کوچک محسنی هم گفته
بود ما قصد داریم سمیر جعجع را بگیریم اما اقای
رفیق دوست او را به فرودگاه دمشق برده و راهی
تهران می کنــد .این در مقطعی اســت که دیوید
دوج ،رئیس دانشگاه امریکایی بیروت را گرفته
بودند .انها قصد داشتند دیوید دوج را با حاج احمد
مبادله کنند .این ماجرا از طرف کسانی بیشتر در
این سال ها مطرح می شود که اساسا نگاهشان
این بود که دولت وقت در ایران به سراغ امام رفت
و امام را راضی کــرد ان جمله «راه قدس از کربال
می گذرد» را بیان کند و مانع از ایجاد رویارویی ما
با امریکا و اسرائیل شد .این نگاه بیشتر از سوی
کسانی مطرح می شود که به سیاست های اقای
هاشمی انتقاد دارند در این ســال ها .تفکری که
این نگاه را دارد معتقد اســت که اقای هاشــمی
راضی نبود که با همین شیوه های گروگان گیری
و غیره امریکایی ها را تحت فشار قرارداده و مبادله
کنیم .شما این نظر را درست می دانید یا نه.
در مورد این موضوع به این شــکل به طور قطعی
نمی توانم نظر بدهم .خود اقای کوچک محسنی زنده است
و می تواند درباره ان نظر بدهد .ممکن است این اتفاقات بعد
از 6ماه افتاده باشد.
اما من با اقای رفیق دوســت هم کــه مصاحبه کردم
معتقد بود که به این نتیجه رســیده بودند که بعد از مدت ها
نگه داشتن این افراد بی فایده است .اقای کوچک محسنی
هم در مصاحبه با خود من در کتاب گفته« :حوالی غروب
روز یکشــنبه عصری بود که حاج احمد ما را برای جلسه ای
دور هم جمع کرد .محل جلســه دفتر اقــای عباس عبدی
بود کاردار اول سفارت ایران در سوریه که در منطقه بعلبک
لبنان واقع شده بود.
در ان جلسه عالوه بر مسئوالن سپاه محمدرسول الله،
کاردار اول سفارت ،اقای عباس عبدی ،کاردار دوم سفارت،
اقای سیدحسین موســوی و افرادی از نیروهای مقاومت
حضور داشتند که از میان انها حجت االسالم عباس موسوی
را می توان نام برد .در پایان مذاکرات ان جلسه ،حاج احمد
اخرین تصمیماتش را در این باره در اتاق دیگری در همان
دفتر به ما ابالغ کــرد .مهمترین ســرخط این تصمیمات
عبارت بــود از – 1 :نفراتی از مســئوالن و قــوا که انتخاب
شــده اند باید همچنان باقی بمانند و به کارهای اموزشــی
و تبلیغــی بپردازند – 2 .بــرادر کوچک محســنی به عنوان
مســئول قوای ایرانی مستقر در ســوریه معرفی می شود.
– 3مابقی نیروهای موجود در ســوریه بایــد هرچه زوتر به
تهران منتقل شوند.
کوچک محسنی ادامه می دهد که در انجا حاج احمد
گفت که خود من هم برای بررسی اخرین وضعیت پیشروی
اسرائیل در بیروت و تهیه گزارش از وضعیت به همراه کاردار
سفارت اقای موسوی به لبنان سفر می کنم .حاج احمد بعد
از این ختم جلسه را اعالم می کند.
چیزی که از مصاحبه اقای کوچک محسنی با شما
هم مشــهود اســت این که حاج احمد معتقد بود
باید مســاله را تمام کرده و فقط برخی افراد برای
کارهای فرهنگی اموزشی باقی بمانند و مابقی به
تهران بازگردند.
البته اقای رفیق دوست حرف دیگری در این زمینه
می زد .من درمصاحبه ای که با او در کتاب انجام دادم این
واقعه را شرح داد .اقای رفیق دوست می گفت حضرت امام
طی سخنرانی معروفی در 31خرداد استراتژی ادامه جنگ
را با فرمــول راه قدس از کربال می گــذرد اعالم کردند .ان
روزها ما برای اداره کارهایی دفتری در شهر دمشق گرفته
بودیم .خوب یادم هست صبح روز 14تیرماه (همان روزی
که حاج احمد مفقود شــد) در دفتر نشســته بودم که اقای
محتشمی پور ،ســفیر وقت ســوریه به من تلفن زد و گفت
که هر چه زودتر خودت را به ســفارتخانه برســان .مطلب
مهمی هســت که می خواهم ان را به شــما بگویــم .وارد
سفارت که شدم دیدم حاج احمد ،کوچک محسنی ،اخوان
و سیدحسین موسوی در انجا نشسته اند .تا وارد شدم اقای
محتشــمی پور گفت« :این اقای متوسلیان می خواهد به
لبنان برود ».من خطاب به حاج احمد گفتم ببین احمد اگر
سیدحســین به لبنان برود رفتن او توجیــه دارد ،چون دبیر
سفارت است و مسئولیت دارد در انجا .از مصونیت سیاسی
هم برخوردار است .اما تو حاج احمد متوسلیان هستی .یک
فرمانده شناخته شده ایرانی .قطعا حضورت در کشور لبنان
خطر دارد .حاجی گفت مــن تصمیم گرفتم به لبنان بروم.
به او گفتم« :حاج احمد اینجا فرمانده تو کیست ».گفت:
«شــما» گفتم« :اگر من بگویم نرو تو چه کار می کنی؟»
گفت« :ان قدر سربه سرت می گذارم تا اجازه بدهی بروم.
اما لطفا دستور به نرفتن نده».
حاج احمد به رفیق دوست می گوید می خواهم بروم و
وضعیت شیعه نشینان جنوب لبنان را از نزدیک بررسی کنیم
تا ببینم چه کاری می شــود انجام داد .اقای رفیق دوســت
می گوید اجازه بده اســتخاره کنم .با تســبیح که استخاره
می کرد حاج احمد فهمید اخرش خوب نمی اید دســتش را
می گیرد و اجازه نمی دهد استخاره را تمام کند و می گوید:
«من تصمیم دارم بــروم و می روم ».در ایــن لحظه اقای
رفیق دوست بلند می شود و او را در اغوش می گیرد .و دیگر
از حاج احمد خبری نمی شود که نمی شود.
اقای متوسلیان خانواده داشت؟ بچه کدام منطقه
تهران بود؟
بچه محله سیداسماعیل تهران بود و ازدواج نکرده
بود .قبل از انقالب وارد دانشگاه شده و در کارهای انقالب
مشارکت داشت.
ایا قبل از انقالب مانند ســایر افراد چون محسن
رضایی فعالیت تشکیالتی داشت؟
سندی در این باره که او عضو تشکیالتی در قبل از
انقالب بوده باشــد وجود ندارد .اما در کل در انقالب فعال
بود .مدتی را در یک شــرکت خصوصی مشغول به کار بود
و به خرم اباد می رود .به صورت خودجوش اعالمیه پخش
می کرد و حین پخش کردن اعالمیه ها دستگیر می شود.
مدتی را نیز در زندان فلک االفالک لرستان زندانی بود که
با وقوع انقالب ازاد می شود.
نکته دیگری وجــود دارد که در مــورد حاج احمد
متوسلیان که کمتر دیده شده باشد و شما تمایل
داشته باشید ان را بیان کنید؟
من بعد از نوشــتن همپای صاعقه زندگی نامه او را
د ر کتاب «هاله ای از غبار» نوشتم .تقریبا همان چیزهایی
بود که در همپای صاعقه نوشته بودم .درانجا ابعاد نظامی
را اورده بــودم و در این کتاب ابعــاد خصوصی زندگی حاج
احمد را.
می توانم بگویم او ادمی بود جسور ،اهل فکر ،اهل
مبارزه .او در همه عملیات هایی هم که انجام داد همیشه
قلب مواضع دشمن را مدنظر داشت و به ان فکر می کرد.
اما همیشه دشمن را دور می زد و هیچ وقت با دشمن رودر رو
مبارزه نمی کرد .استراتژی نظامی او این بود چون هیچ وقت
امکانات نظامی برابری با دشمن نداشت و از این رو معتقد
بود باید دشــمن را دور زد .در انجام این هدف نیز همیشه
موفق عمل کرده بود.
285
فرهنگ
5
علیرضــا فرزین ،عکاس و کارشــناس ســینما
اســت .او در یک دهه گذشــته تجارب قابل توجهی
در حوزه عکاســی مســتند و همچنین نقد ســینمایی
داشــته اســت .فرزیــن هم اکنون مدرس عکاســی
و فوتوژورنالیســم در دانشــکده علــوم ارتباطــات
دانشگاه عالمه طباطبایی است .او همچنین در حوزه
دفاع مقدس نیز اطالعات قابل توجهی دارد .از این نظر
باتوجه به این مقدمه با وی درباره فیلم «ایســتاده در
غبار» به گفت وگو نشستیم .فرزین از مدافعان جدی
این فیلم به شــمار می اید و معتقد اســت که ایستاده
در غبار توانســته راه تازه ای در روایت سینمایی دفاع
مقدس باز کند.
ایستاده در غبار هم به دفاع مقدس
وفادار است ،هم به سینما
فرهنگ
286
مثلث | شماره 302
علیرضا فرزین از ویژگی های شاخص روایت در فیلم مستند -داستانی
محمدحسین مهدویان می گوید
اقــای دکتر! دربــاره فیلــم «ایســتاده در غبار»
گزارش ها و نقدهای متعــددی به عنوان یک اثر
منحصربه فردنوشتهشدهاست ،بهنظرشماانچه
این فیلم را از ســایر فیلم های ژانر دفاع مقدس
متمایز می کند ،چیست؟
فیلم ایستاده در غبار از این جهت که حرف نویی در
سینمای ژانر دفاع مقدس دارد ،قابل توجه است .واقعیت
این است که تا پیش از این ســینمای دفاع مقدس گرفتار
یک ساختار کلیشــه ای در روایت و شخصیت پردازی شده
بود .در واقع طوری بود که فیلم های دفاع مقدس در تمام
جهات قابل پیش بینی بود .در روایت قصه ،شــخصیت ها
و حتی نــام شــخصیت ها ،حتی کارگردان های شــاخص
و بزرگ این حــوزه حرف تازه ای برای گفتن نداشــتند .اما
محمدحســین مهدویان با یک ایده خوب توانست اعتبار
ســینمای دفاع مقدس و اعتمــاد مخاطب به ایــن نوع از
فیلمسازی را بازگرداند .این کارگردان جوان با شناختی که
از مدیوم سینما از یک سو و دفاع مقدس از سوی دیگر دارد
و همچنین با محوریت ایده خالقانه ای که برای روایت فیلم
داشت توانست مخاطبش را شگفت زده کند .البته پیش از
این نیز در کار «اخرین روزهای زمســتان» ایــن ایده را به
صورتی ابتدایی تر تجربه کرده بود و پرورش ان در قالب یک
اثر سینمایی بی تردید با امکاناتی که سینما دارد ،توانست راه
نویی در ژانر دفاع مقدس ایجاد کند.
البته بدیهی اســت که مشــابه این ایده در برخی از
کارهای ســینمایی در گســتره جهانی وجود داشت اما در
ایران چنین کاری تا کنون انجام نشده بود .همان طور که
می دانید چنین کاری نیاز به هماهنگی ویژه ای در کارگردانی
و نویسندگی دارد و طبیعتا زمان و دقت زیادی باید صرف این
کار شود .به نظرم مهدویان در مقام کارگردان و پژوهشگر به
خوبی توانسته ایده اش را در فیلم اجرایی کند.
ایده ای که شما به ان اشاره می کنید از نظر برخی
تماشاگران باعث شــده بود تا مرزهای بین یک
فیلم داستانی و مستند را به هم بریزد .در این باره
چه نظری دارید؟ فکر می کنید ایســتاده در غبار
توانسته هم یک فیلم داســتانی باشد و همزمان
یک فیلم مستند؟
به نظر من فیلم انچه را باید به عنوان یک فیلم به
مخاطب یک فیلم سینمایی ارائه کند ،داشت .به این معنی
که از پس رســالتش به عنوان یک اثر ســینمایی داستانی
برامده است .برای تحلیل این حرف می توانیم بحث کنیم.
درباره قصه ،کشش قصه ،شــخصیت پردازی و تخیل در
فیلم صحبت کنیم .ایســتاده در غبار قصه دارد ،در روایت
قصه مخاطب را با خود در گیر می کند و فــراز و فرود دارد.
قهرمان دارد اما قهرمانش به غایت واقعی و زمینی است.
بلندپروازی در پرورش قهرمانــش ندارد .اصوال فیلم درگیر
کلیشه ها نیست و کار خودش را پیش می برد .اگر به سایر
فیلم های داســتانی امســال هم توجه کنیم می بینیم که
شــاخص ها و پایه هایی که درام قصه ها بر پایه انها استوار
است ،در این فیلم هم به طرز مشخصی وجود دارد.
نکته مهمی کــه باید در روایت قصه بــه ان بپردازیم
شــیوه کارگردانی کار و نماهایی اســت که به نظر به خوبی
توانسته شــخصیت های داســتان را برای ما معرفی کند.
البته در ایــن مورد نبایــد کار بی نظیــر هادی بهــروز را در
تصویربرداری بســیار خوب این کار نادیده گرفت .بخشی
به کارگردانی ارتباط دارد و بخشــی هم به کار تصویربردار.
همان طور که می دانیــد در این فیلم از دوربین ســوپر 16
استفاده شــده و با کمک لنز تالش شده تا تصویر خروجی
از دوربیــن یک تصویــر باور پذیر برای مخاطب باشــد که
سال های دهه شصت را بیشتر تداعی کند.
دربــاره شــخصیت ها صحبــت کردید! بــه نظر
می رســد که قهرمان پــروری در ایــن کار اگرچه
به قول شــما دقیق و درســت کار شــده و درگیر
کلیشه ها وتیپ ها نشده اما به نظر می رسد که غیر
از شخصیت اصلی کار ،مابقی کاراکترهایی که در
فیلم روایت می شوند عموما تیپیکال هستند! در
واقع همه چیز انگار در خدمــت تبیین و پرورش
شخصیت اصلی است.
فرهنگ
نگاه یک دهه شصتی
به ایستاده در غبار
مصطفی داننده
روزنامه نگار
6
مثلث | شماره 302
ایستاده در غبار باعث شــد تا کمی از دنیای سیاست
فاصله بگیرم و برای یک اثر فوق العاده ســینمایی دســت
به قلم ببرم و بنویسم چرا این فیلم را دوست دارم .راستش
را بخواهید وقتی قرار شد فیلم های جشنواره فجر را برای
دیدن انتخاب کنم بــه راحتی از روی نام ایســتاده در غبار
گذشــتم .فیلمی در مورد دفاع مقدس ،ان هــم به حالتی
مستندگونه قطعا برای من جذاب نبود .به سراغ فیلم های
دیگر رفتم از ابد و یک روز تا بادیگارد .اما وقتی جشــنواره
تمام شد و داوری ها را دیدم و نقدها را خواندم حسرتی بزرگ
به دلم نشست که چرا ایستاده در غبار را ندیدم.در این میان
شانس با من بود و به لطف یک دوست و در یکی از نهادهای
دولتی به تماشای ایستاده در غبار نشستم.
اما چرا ایســتاده در غبار را دوست دارم؟ قطعا نباید از
یک نویسنده سیاسی انتظار داشته باشید که برای یک فیلم
نقد سینمایی بنویســم بلکه من می خواهم از نگاه خودم یا
بهتر بگویم از نگاه یک دهه شصتی این فیلم را بررسی کنم.
دفاع مقدس برای نســل مــن تصویری تار اســت.
تصویری متعلــق به دوران کودکی .می تــوان گفت که ما
دهه شــصتی ها و نســل بعد از ما هشت ســال جنگ را در
تلویزیون و سینما شناختند .دفاع مقدس برای ما خالصه در
فیلم های مالقلی پور ،حاتمی کیا ،کمال تبریزی ،سیف الله
داد ،درویش و ...می شــود .بــه خاطر همیــن رزمندگان
دفاع مقدس برای ما انسان های دســت نیافتنی بودند که
بدون هیچ خطایی و با اخالق اســمانی به جنگ با دشمن
غاصب می رفتند .این نگاه اما در ایستاده در غبار برای من
ی ادمی را دیدم که به شدت زمینی
شکست .من در این فیلم
بود .عصبانی می شــد ،صورت می تراشید ،دعوا می کرد و
ساده بگویم از جنس ما بود.
احمد متوسلیان فیلم ایستاده در غبار یک ادم زمینی
بود که بعد اسمانی شد .در این فیلم برای اولین بار دیدم که
یک فرمانده دفاع مقدس بر سر نیروهایش داد می زند ،انها
را تنبیه می کند ،قهر می کند و ...حتی کار به جایی می رسد
شهید وزوایی از دست او دلخور می شود و تصمیم می گیرد
برای شکایت از احمد متوسلیان به تهران برود.
تا قبل از دیــدن ایســتاده در غبار احمد متوســلیان
برایم یک فرمانده دســت نیافتنی بود اما حاال به واســطه
این فیلم «حاج احمد» برای من تبدیل به یک قهرمان در
دسترس شده است .همه به یاد داریم وقتی می خواستند از
شهیدی برای ما بگویند او را این گونه معرفی می کردند«:او
در خانــواد ه ای مذهبــی چشــم برجهــان گشــود .در
کودکــی ویژگی هــای منحصر به فردی نســبت بــه دیگر
هم سن وساالن خود داشت .هرکســی او را می دید ،اینده
درخشانش را پیش بینی می کرد و »...
روایت ایســتاده در غبار از احمد متوسلیان این گونه
نبود .احمد کودکــی بود مانند همه مــا .حتی هیچ کس از
دوســتان و خانواده او فکر نمی کردند کــه احمد خجالتی
دوران نوجوانــی تبدیل بــه یکی از بزرگتریــن فرماندهان
جنگ ایران شود.
ایستاده در غبار اصال ساخته شده تا نگاه ما را نسبت
به دفاع مقدس عوض کند و این حماسه را برای نسل سوم
انقالب باور پذیر کند .ایســتاده در غبار برای من به شدت
شــبیه به کتاب « ســفر به گرای 270درجه» نوشته احمد
دهقان بود .در این کتاب که به شــدت توصیه می کنم ان
را مطالعه کنید ،هم م ا ترس می بینیم و هم شــجاعت .هم
لبخند می زنیم و هم گریه می کنیم.
این فیلم و ان کتاب به ما از واقعیت های دفاع مقدس
می گویند .در دفاع مقدس همه ویژگی های اخالقی یک
انسان در بین رزمندگان اسالم وجود داشته است .اگر ترس
را درست معرفی کنیم تازه می فهمیم چه شجاعتی داشته اند
سربازان وطن .یا وقتی از بداخالقی های احمد متوسلیان
می گوییم می خواهیم شیرینی بخشش و روح بزرگ او را به
رخ بکشــیم .در این میان بازی های فوق العاده و باور پذیر
بازیگــران ،بازســازی های بی نظیــر تهــران و جبهه های
دفاع مقدس و همچنین اســتفاده از صدای واقعی احمد
متوسلیان و دیگر فرماندهان جنگ ،کمک زیادی به این
فیلم برای باور پذیر نشان دادن احمد متوسلیان می کند.
«ایستاده در غبار» جذاب تر از همه فیلم هایی بود که
در جشنواره دیدم و برای احمد متوســلیان و فیلم ایستاده
در غبار ایستاده کف می زنم و کاله از سر بر می دارم و ارزو
می کنم روزی در کنار احمد متوســلیان ایســتاده در غبار را
ببینم.
فرهنگ
همان طور که گفتم ایســتاده در غبار یک فیلم با
محوریت روایت زندگی یک قهرمان اســت .طبیعی است
که بار پرورش شخصیت در چنین فیلمی بر دوش شخصیت
اصلی اســت .اصوال قرار اســت که همه فیلــم در خدمت
روایت این شخصیت ،انتخاب ها و تصمیم هایش باشد.
اما باتوجه به تمایل فیلم به مستندنگاری در این
موضوع ممکن است باز درگیر همان کلیشه هایی
بشــود که درباره ســایر فیلم های دفــاع مقدس
گفتید.
بله ،در این موضوع می توان بحــث را باز کرد .ما
در این فیلم با شــخصیت هایی مواجهیم که بیشتر انها را
در زندگی واقعــی و روزمره مان دیده ایم و می شناســیم .از
قضا در این فیلم این شــخصیت ها به انــدازه ای پرداخت
می شوند که قضاوت نهایی و پیشین ما را درباره انها تغییر
بنیادین ندهد .در واقع فیلم بر داشته های پیشین ما قبل از
دیدن فیلم نیز تکیه کرده است .این می تواند بر اساس یک
نگاه ساختارگرایانه و فیلم شناختی یک ضعف باشد .اما باید
توجه داشته باشــید که در نهایت همان طور که گفتم فیلم
شخصیت محور است .ما قرار است در این فیلم با یک نفر
که قهرمان داستان است همراه شویم ،با او همذات پنداری
کنیم و او را بشناسیم .فیلمی شخصیت محور با طول مدت
یک ساعت و نیم که بیشتر از این امکاناتی برای پرداخت
شخصیت ندارد.
درباره واقع گرا بودن فیلــم در واقع به این معنی
که فیلم می خواهد در مرز میان داستانی و مستند
حرکت کند ،انتقادهای جــدی وجود دارد .برخی
از منتقدان روایت تاریخی این فیلم را به ویژه در
ماجرای مریوان و ...نمی پذیرند .اما فرم فیلم و
شیوه مستندانگارانه ان باعث شده تا کمتر کسی
دست روایت و ذهنیت کارگردان را در این قضیه
ببیند .ایا می توان گفت که کارگردان تالش کرده
تا روایت خــود را به عنوان روایــت نهایی واقعی
غالب کند؟
ایده این فیلم اســتفاده از برخی صداهای واقعی
است .صدا چون حامل پیام و معناست طبیعتا داستان فیلم
را هم به دنبال خود می کشــاند .از این نظر می توان گفت
که براســاس همین ایده اصلی می توان امیــدوار بود که
واقعیت نگاری تاریخ در این فیلم نیز به واقعیت نزدیک تر
باشد .من پیش از این فیلم ،کار پیشین اقای حاتمی کیا،
«چ» را دیده بــودم .در «چ» روایت کارگــردان بر واقعیت
ارجح است.
در واقع ما در فیلم «چ» با یک روایت داستانی و یک
فیلم داستانی صرف مواجهیم .بنابراین منطقا نیازی نیست
که فیلم حتما بر مبنای وقایع باشــد .اما در فیلم ایســتاده
در غبــار ،وضعیت کمی متفاوت اســت .دیالوگ هایی که
از صدای ضبط شــده واقعی گرفته شــده هم در پرداخت
شــخصیت ،هم در چینش قصه ها و روایت و هم در روایت
کارگردان اثر دارد ،از این نظــر امکان قلب واقعیت در این
فیلم کمتر اســت .اما در ســایر وجوه نباید انــکار کرد که
فیلم سینمایی داســتانی همان قدر که ســعی دارد واقعی
باشد همان اندازه هم خوداگاه یا ناخوداگاه درگیر ذهنیت
کارگردان اســت .بنابراین امکان دارد که همه وجود فیلم
دقیقا مبتنی بر انچه واقعیت اســت ،نباشــد .امــا تا جایی
که من اطــاع دارم فیلــم بر اســاس پژوهش های متقن
ساخته شده است .دو ســال در کار پژوهشی زمان صرف
شده و اینها کمک می کند تا میزان اعتماد مخاطب به کار
کارگردان بیشتر شود .من باتوجه به اطالعاتی که از تاریخ
دفاع مقدس دارم ،به نظرم کمترین دخل و تصرف در روایت
جنگ در فیلم ایســتاده در غبار انجام شــده و در این زمینه
بی تردید با فیلم واقعی تری نسبت به فیلم هایی مثل «چ»
مواجه هستیم.
287
حکم ابد
فرهنگ
یک فیلم ساخته که همه در موردش حرف می زنند .سیمرغ جشنواره را هم گرفته است .ان هم با
اولین ساخته اش ،فیلمنامه ان قدر پیچ و خم دارد که هر جور تعبیری در موردش می توان کرد .از جمله
این که مسعود فراستی در تندترین انتقادش ان را فیلمی تلخ خوانده و البته ان خانه را تشبیه کرده به
وطن .خوب یا بد هر چه هست حاال سعید روستایی یک کارگردان مهم شده است .فیلمش با استقبال
مواجه شده که می توان امیدوار بود درگیشه هم از ان فیلم های درجه یک باشد.
پرون
د
ه
دوم
وقتی همه دروغ می گویند
فرهنگ
288
مثلث | شماره 302
چرا حکم ابد و یک روز صادرمی شود؟
این هم سیمرغ
نگاهی به ابد و یک روز
ابد و یک روز «فعال» فیلم خوبی است
باید منتظر نظر مردم باشیم
کسب 9سیمرغ نتیجه گاف
داوران بود نه موفقیت فیلم
گفت وگو با علیرضا مجمع ،منتقد
سینما درباره فیلم ابد و یک روز
مثلث | شماره 302
فرهنگ
289
فرهنگ
گفت وگو با سعید روستایی،کارگردان فیلم ابد و یک روز
نه برای اسکار فیلم می سازم نه برای سیمرغ
فرهنگ
290
مثلث | شماره 302
1
سعید روســتایی یک جوان بیست وشش ساله
بسیار خوش مشرب است .کمی بد قول است و تجربه
زیــادی در گفت وگــو نــدارد .از همیــن رو گفت وگو با
کســانی مثل او از یک نظر جذاب اســت چون معموال
صداقت بیشتری در گفته هایشــان وجود دارد .اما از
یک روی دیگر این چنین گفت وگوهایی معموال دشوار
است .از این رو دشــوار اســت که قرار است برخی از
اندیشــه های یک جوان را مســتند کند و در برگه های
تاریخ بنگارد .برای تنظیم چنین گفت وگویی باید اینده
مصاحبه شونده را نیز در نظر داشت .از این رو هرچقدر
که مصاحبه شــونده تمایل به گفتن واقعیات داشــته
باشد یا حتی خود را مجبور ببیند که واقعیات بسیاری
را برمال کنــد ،مصاحبه کننده بایــد از ضرب گفته های
او بکاهد و در تنظیم متن مصاحبــه وزن تعادل را نگاه
دارد .به هر حــال گفت وگو بــا جوان تریــن کارگردان
پدیده ساز در جشنواره ســی و چهارم فیلم فجر نکات
جالب توجهی دارد .خواندن این مصاحبه کوتاه کمک
می کند تا با دنیای این فیلمســاز و اتفاقاتی که ذهن او
فیلم شــما هم تــا حــدودی رگه های شــفافی از
ساخت و بافت فیلم های فرهادی دارد .این طور
نیست؟
من سینمای واقع گرا را خیلی دوست دارم؛ طیف
واقع گرایی در سینما هم به شدت گســترده است .طبیعی
است که در این میان فیلمســازان بزرگی را بتوان به عنوان
الگوهایی برای تاثیر پذیــری انتخاب کرد .یــا حتی بهتر
است بگویم گاهی انتخابی در کار نیست ،چون اثرپذیری
از اثار کارگردانان بزرگ گاهی ناخوداگاه روی می دهد .من
از همان زمانی که کارهای کوتاه می ســاختم ،حس کرده
بودم که کارم به فیلم های اقای فرهادی شباهت دارد و این
شباهت بیشــتر در زمینه دکوپاژ بود تا فیلمنامه .البته اقای
فرهادی اول میزانســن را می چیند و بعــد دوربین را داخل
میزانسن می برد؛ اما من معموال سعی می کنم که میزانسن
را بچینم و دوربین را به خارج از میزانســن ببرم .با این حال
به خاطر عالقه خاصی که به اقای فرهادی و سینمای رئال
دارم ،این تاثیرپذیری مشهود است.
انتخاب قصه بــرای بازگویی در فیلم برای شــما
چگونه اتفاق می افتد؟ از چه نکات برجسته ای در
زندگی کمک می گیرید تا قصه ای را برای روایت
کردن پیدا کنید ،پرورش بدهید ؟ در واقع منظورم
این است که چه چیزی در زندگی شــما را به این
اقناع می رســاند که درباره اش دست به ساخت
یک فیلم بزنید؟
من تا جایی که در خاطر دارم ،همیشه فیلم هایی
را دوســت داشــتم که در انها زندگی جریان داشته باشد؛
فیلم هایــی مثل دوازده مرد خشــمگین .همیشــه تالش
می کنم تا در فیلم های خودم هم زندگی جریان داشته باشد.
برای همین ســینمای قصه گو و پر از جزئیــات را انتخاب
می کنم؛ چرا که زندگی پر از جزئیات اســت .هر گوشــه از
زندگی می تواند یک تلنگــر به ذهن بزنــد .ان تلنگر اولیه
معموال تا اخر ساخت فیلم با من همراه است .شاید نتوانم
به صورت دقیق دســته بندی کنم که بگویم چه حوادث و
اتفاق هایی در زندگــی روزمره برای من اهمیت بیشــتری
دارند و بیشتر نگاهم و توجهم را می دزدند .به هرحال گاهی
اوقات یک مساله چنان در ذهن شــکل می گیرد که ادم را
رها نمی کند .به محض شکل گرفتن این ایده اصلی و ان
مســاله که گفتم دیگر همه چیز در خدمت بیان ان مساله
قرار می گیــرد .در واقع به محض شــکل گرفتن یک ایده
اصلی ذهن از هر چیزی در دنیــای بیرون کمک می گیرد
تا در یک قالب سینمایی بتواند ان مساله را به خوبی روایت
کند .برای مثال درباره فیلم ابد و یک روز تا اخرین لحظه که
قرار بود فیلم کلید بخورد روی فیلمنامه کار کردیم ،این در
حالی اســت که از مدت ها پیش طرح این فیلمنامه و حتی
نوشته شده ان را هم در اختیار داشتم .ولی به علت پاره ای
از مسائل و مشکالت این امر محقق نشد اما خب در ادامه
به سفارش یکی از دوستانم با اقای سعید ملکان به عنوان
تهیه کننده اشنا شدم و با هم کار کردیم.
همان طور که گفتم من به ســینمای واقع گرا عالقه
خاصی دارم .این فیلم هم ریشه در واقعیت ها و بنیادهای
را برای ســاخت فیلم مهیا کرده بیشــتر اشنا شویم.
روایت یک اتفاق در یک خانواده با شــیوه های خاصی
در دکوپاژ را می گویند ارثیــه اقای اصغر فرهادی برای
ســینمای ایران در 10ســال اخیر ،چیزی که بسیاری
از فیلمسازان را در یک دهه اخیر تحت تاثیر قرار داده
ی می گویند شــکوفایی نســلی از جوانان
اســت .برخ
در ســینمای ایران مدیون این شــیوه تــازه در روایت
قصه های ســینمایی اســت که فرهادی به ما معرفی
کرده است.
این هم سیمرغ
نگاهی به ابد و یک روز
2
فیلم سینمایی «ابد و یک روز» در روزهای پایانی ابان
ماه ســال 94در غرب تهران جلوی دوربیــن رفت .این فیلم
اولین ساخته بلند سعید روستایی کارگردان 26ساله و جوان
تهرانی اســت .این کارگردان پیش از این چنــد کار کوتاه از
جملهفیلمکوتاه«ایستگاه»راساختهودرچندجشنوارهفیلم
کوتاه نیز از وی تقدیر شــده بود .این فیلم عمدتا در ژانر درام
اجتماعیدسته بندیمی شود.نکتهجالبدربارهاینفیلمان
اســت که گویا در ابتدا قرار بوده ایده اصلی ان صرف ساخت
یک مستند شــود ،اما با قبول تهیه کنندگی این فیلم از سوی
سعیدملکان ،درنهایت ،ابدویکروزتبدیلبهیکفیلمبلند
داستانیشدهاست.
خالصه داستان
اعتیاد،داستاناصلیفیلماستکهخانواده ایرادرگیر
کرده ،خانواده ای پریشان و ســردرگم که این بار می خواهند
معامله ای را بر ســر خواهــر دم بخت خویش انجــام دهند.
برادر بزرگ خانواده که پس از ترک اعتیاد به دلیل تنگدستی
می خواهد خواهرش را در یــک معامله به عقد فردی متمول
ولی با ملیت افغان در اورد تا شاید از او مقداری پول بگیرد و به
زندگی بی سر و سامانشان ،سامانی بدهد .اما برادر کوچکتر
کههنوزمعتاداستبااینازدواجمخالفاستوسعیمی کند
نقشه برادر بزرگش را افشا کند ولی روابط در این خانواده انقدر
بی اساس و بنیان است که کسی حرف هایش را باور نمی کند
و در روزی که خانواده افغان بــرای بردن دختر می ایند او را در
حالی که شدیدا مقاومت می کند تحویل ماموران کمپ ترک
اعتیادمی دهند.دختربههمراهخانوادهدامادمی روددرحالی
کههنگامخداحافظیفقطبانگاهواشک هایشحرفمی زند
و برادر را از معامله ای که بر ســر او کرده ،شــرمنده می کند.
دختر (سمیه)پسازطیمسیریباخانوادهدامادبادیدنبرادر
کوچکشکهدانش اموزنمونهمدرسهاست،پشیمانمی شود
و دوباره به خانه بر می گردد و تن به سرنوشــت محتومش در
خانه ای می دهد که شیرازه ان را تاکنون فقط او توانسته بود
حفظکند.
بازیگران
پیمان معادی ،نوید محمد زاده ،پرینــاز ایزد یار ،ریما
رامین فر ،شــبنم مقدمی ،شــیرین یزدان بخش ،معصومه
رحمانی ،مهدی قربانی ،محمد علی محمدی و اســماعیل
گرجی.
مدیرفیلمبرداری:علیقاضی ،تدوین:بهرامدهقانی،
طراحچهرهپردازی:سعیدملکان ،صدابردار:امینشکاری،
طراحصحنه:محسننصراللهی،طراحلباس:غزالهمعتمد،
عکاس :امیر حســین شــجاع ،صدا گذار :علیرضا علویان،
موسیقی:امیدرئیسدانا.
نویسندهوکارگردان:سعیدروستایی
حضور در جشنواره فیلم فجر
نقدها
فیلم ابد و یک روز با انتقادهای مثبت و منفی متعددی
روبه روشد.درعیناینکهبر خیازمنتقدانوتماشاگرانسینما
از انبه عنوانیکشاهکاریادمی کردند ،برخیازمنتقداننیز
تحلیل اکران
در جریان یک پژوهش میدانی که در یک سال گذشته
با بررسی 50فیلم پرفروش سینمای ایران در چهار دهه اخیر
شده،چندشاخصقابلتوجهبرایموفقیتیکفیلمدر
انجام
گیشهبهدستامدهاست.اینشاخص هاباتوجهبهاثرگذاری
اثبات شــده ای که دارند ،می توانند در موفقیت یا شکســت
اکرانیکفیلمعاملیتکافیداشتهباشند.باتوجهبهضریب
اثر هر یک از این شاخص ها ،امتیاز انها نیز متفاوت خواهد
بود.برایمثالضریباثرحضوربازیگرانچهرهدریکفیلم
بیشتر از موسیقی همان فیلم در میزان فروش است .از این
نظرشاخصحضوربازیگرانچهرهباپنجستارهوموسیقیبادو
ستارهسنجیدهمی شود.درنهایتدربخشجمع بندیامتیاز
نهایییکفیلمکهامکانپیش بینیفروشرامعینمی کند،
ارائهخواهدشد.دراینبخشهرامتیازکهبایکستارهنشان
ی معادل 500میلیون تومان خواهد بود.
داده می شود رقم
برای مثال فیلمی که در بخش جمع بندی ســه ستاره داشته
باشد ،در گیشــه دست کم 5/2تا ســه میلیارد تومان فروش
خواهد داشت .در جدول زیر این شاخص ها برای فیلم «ابد
و یک روز» براساس متدی که در پژوهش میدانی نامبرده به
دستامدهاست ،امتیازبندیشدهاست.
شاخص ها
کشش داستانی
کارگردان شناخته شده
بازیگران چهره
موسیقی
جذابیت بصری
تازگی در روایت
جریان سازی رسانه ای و
تبلیغاتی
پوستر
توصیه منتقدین
درگیری نوستالژیک با
مخاطب
امتیازهای جشنواره ای
جمع بندی
امتیاز
کل
*****
***
*****
**
****
****
****
امتیاز
ابد و یک روز
***
*
****
*
**
*
***
**
***
****
*
**
*
****
-
****
*******
مثلث | شماره 302
ابدویکروزدرطولنمایشموردتوجهعمومومنتقدین
قرار گرفت و توانســت ۹سیمرغ بلورین ( ۶سیمرغ در بخش
اصلی ۲ ،ســیمرغ -بهترین فیلم و بهتریــن کارگردانی -در
بخشنگاهنووسیمرغبهترینفیلمازنگاهتماشاگران)سیو
چهارمیندورهجشنوارهفیلمفجررابه دستاورد.
باشدتهرچهتمام تراینفیلمرابه عنوانیکاثربدوغیرقابل
دفاع توصیف می کردند .همچنین برخــی دیگر از منتقدان
فیلمســاز این فیلم را متهم به نژاد پرســتی کرده اند .مسعود
فراستی،منتقدمشهورسینما،دربارهاینفیلمدرجشنوارهفیلم
فجر گفته است که «ابد و یک روز» بدترین و خطرناک ترین
فیلم جشنواره فجر امسال است .این فیلم از نظر هنری هیچ
جایگاهی ندارد چرا که ســیاهی در ان موج می زند اما از نظر
نگاهسیاسیفیلمقابلتوجهیاستودربرابرچنیناثاریباید
نقد هنری و فرهنگی و تند داشت نه اینکه شعار سیاسی داد.
اینمنتقدسینمابااشارهبهاینکهنقددرسترابایدازتصویری
که فیلم از جامعه ایران در دنیای غرب می سازد دریافت کرد،
ادامه داد« :اگــر این فیلم به جشــنواره های خارجی راه یابد
قطعا جوایزی را دریافت خواهد کرد چرا که نگاه سیاه نمایی و
وطن فروشی در ان به وفور دیده می شود و دنیای غرب نیز به
اثارمانگاههنریندارد».بااینوجودسعیدروستاییدرمقابل
ایننقدهاگفتهاستکههر گزنگاهیبهجشنواره هایخارجی
نداردوفیلمشمبتنیبرداستان هاییواقعیاستکهاوخوددر
زندگیشخصیباانهامواجهبودهاست.
فرهنگ
واقعی زندگی مــا دارد .جایی گفته بودم ایــن فیلم ان قدر
واقعی اســت که می توانم «ابد و دو روز و ابد و سه روز» را
بسازم .از اساس ایده اصلی این فیلمنامه که تبدیل به فیلم
شد قرار بود سر از سینمای مســتند در بیاورد .به این دلیل
است که عرض می کنم این فیلم یک فیلم واقعی است.
البته اینکه شما اصرار دارید این فیلم را واقع گرا
بدانید که البته هست اما گاهی گریزهای نمادینی
هم در کار هست که نمی توان نادیده اش گرفت.
دســت کم برخی منتقدان اعتقــاد دارند که فیلم
«ابد و یــک روز» مملو از نشــانه ها و نمادها برای
روایــت چیزی فراتر از قصه فیلم اســت .شــاید
مشهورترینشان این باشد که می گویند ان خانه،
نماد ایران است و شخصیت های هر یک به نوعی
قرار است بخشــی از گروه های اجتماعی جامعه
ایرانی را نمایندگی کند.
ی ساخته می شود
واقعیت این است که وقتی فیلم
هر نقدی درباره ان می تواند نقد درســتی باشــد و همزمان
نقدی نادرست .این موضوع به فهم و دریافت منتقد از فیلم
بستگی دارد .من شخصا نمی خواهم به این موضوع ورود
کنم و به نظرم حق منتقد است که درباره فیلم روایت هایی
را که ممکن است برمال سازد .اما قرار نیست نقد یک منتقد
الزاما در حال واکاوی ذهن کارگردان باشد .من این موضوع
را که شما در سوال گفتی شنیده ام ،البته هرگز سعی نکرده ام
پاســخ بدهم .چون به نظرم این یک موضوع حاشــیه ای
است .فیلم من داستان یک خانواده را روایت می کند .اغاز و
پایان فیلم هم مشخص است .دیگر نیازی به این نیست که
درباره سکانس ها و لوکیشن و ...توضیحی بدهم.
نکته این است که البته این نقدها گاهی صرفا یک
نقد سینمایی نیســت .چون درگیر منطق درونی
اثر نمی شود .برخی از این منتقدها می گویند که
تعدادی از فیلمسازها سعی داشته و دارند که به
هر صورت ممکن روایت تلخی از زندگی در ایران
ارائه کنند تا در جشنواره های خارجی با استقبال
روبه رو شــوند .این نقد به فیلم شما هم به گمانم
در نهایت بــا چنیــن اتفاقی مواجه شــود .یعنی
شما متهم بشوید به اینکه می خواستید در فالن
جشنواره خارجی جایزه ببرید.
نه ،به هیچ وجــه .ببینید من وقتــی فیلمی را کار
می کنم به هیچ جشــنواره و جایزه ای فکــر نمی کنم ،من
حتی نمی دانستم که در جشنواره فجر هم قرار است چنین
اســتقبالی از فیلم شــود .می خواهم این را بگویم که من
واقعیت را ساخته ام که به شدت وجود دارد ،چون با پدری
روبه رو شدم که هشت پسر معتاد داشت .یا با مردی روبه رو
شدم که مواد مخدرش را در جیب فرزندان دوقلویش پنهان
می کرد تا پلیس او را دستگیر نکند ،البته من تمام صداها و
فیلم هایی را که در این موارد داشتم از ترس و نیز به خاطر
ان ادم ها پاک کردم .اما پاک کردن فیلم که باعث نمی شود
این اتفاق ها در ذهن من هم پاک شود .ما باید این امکان
را داشته باشــیم که تلخی های جامعه را هم روایت کنیم.
گرچه من معتقــدم فیلم من یک فیلــم اجتماعی مبتنی بر
یک ســری واقعیات مستند اســت نه یک فیلم تلخ .حتی
گاهی در ســالن نمایش دهنده فیلم در جشــنواره برخی از
تماشاگران به ســکانس هایی از فیلم می خندیدند ،لبخند
می زدند و ...این یعنی انکه دســت کم فیلم ابد و یک روز
به ان معنا که دوستان می گویند فیلم تلخ سیاه نما نیست.
ضمن اینکه من یاد گرفته ام که اگرچه دوست دارم جوایز
بزرگ سینمای جهان را به دست بیاورم اما هرگز به خاطر انها
فیلم نمی سازم .اصوال فیلمســازی که نگاه مستند گونه به
سینما دارد چگونه می تواند رسالت اجتماعی اش را از یاد ببرد
و برای جایزه فیلم بسازد؟ من نه برای اسکار فیلم می سازم
و نه برای سیمرغ.
فرهنگ
291
فرهنگ
کسب 9سیمرغ نتیجه گاف داوران بود
نه موفقیت فیلم
گفت وگو با علیرضا مجمع ،منتقد سینما درباره فیلم ابد و یک روز
فرهنگ
292
مثلث | شماره 302
اقای مجمع! فیلم ابد و یک روز یک پدیده شاید در
تمام سال های جشنواره فیلم فجر است .دریافت
همزمان سیمرغ برای یک فیلم اولی سوای اینکه
یک اتفاق خارق العاده بود ،توقع تماشاگر را نیز از
دیدن این فیلم باال می برد .به نظر شما تماشاگری
که با این اطالعات ســراغ دیدن فیلم می رود ،با
دیدنش در سینما جا می خورد یا اینکه فکر می کند
توقع هایش براورده شده است؟
خب در این باره یک نکته وجود دارد ،اینکه بدانیم
ایا برخوردی که با این فیلم در جشنواره شد با برخورد مردم در
اکران همسو خواهد بود یا خیر .برای دریافتن این موضوع
بهتر است گریزی به خود جشــنواره بزنیم .به نظرم یکی از
ی که فیلم ابد و یک روز در جشــنواره تا این حد
دالیل مهم
مهم جلوه داده شد ،ناشــی از گاف تاریخی هیات داوران
بود .در واقع داوران جشنواره ســی و چهارم فجر در اعالم
نامزدهای بخش های مختلف به ویژه نامزدهای سه بخش
اصلی فیلمنامه ،کارگردانی و بهترین فیلم دچار یک گاف
بزرگ شدند .من معتقدم که در این دوره به خاطر یک سری
تسویه حساب های شخصی میان اعضای هیات داوری و
برخی از فیلمسازانی که در جشــنواره حاضر بودند ،اعالم
نامزدهای ســه بخش اصلی که نام بردم ،شگفتی اور بود.
امسال برای اولین بار در طول ســی و چهار دوره جشنواره
فجر پنج فیلم به طور ثابت در هر ســه بخــش اصلی نامزد
شد ،یعنی نامزدهای هر سه بخش تنها پنج فیلم بودند که
مرتب در این ســه بخش تکرار می شدند .اعالم نامزدها تا
اعالم منتخبان هم حدود یک روز فاصله داشــت .در واقع
داوران با اعالم نامزدها تحت فشــار رســانه ها و منتقدان
قرار گرفتند و دیدند که گاف بزرگی در اعالم نامزدها وجود
داشته است .بازخوردها درباره نامزدها به شدت منفی بود.
بنابراین برای تعدیل این فضا داوران باید به یک استراتژی
ویژه متمسک می شــدند که از میزان فشارها بکاهد چون
دیگر امکانی وجود نداشــت که در نامزدها تغییری ایجاد
شــود .به نظرم هیات داوران در نهایت بــه این جمع بندی
رسیده است که برای گریز از انتقادهای متعدد ،سعی کند
توجه ها را به جنبه دیگری از موضوع جلب کند .از این نظر
بود که انها تصمیم گرفتند تا به ظاهر با پــر و بال دادن به
یک جوان بیست وشش ،هفت ساله هم گافشان را پشت
تظاهر به جوانگرایی جشــنواره پنهان کننــد و هم اینکه از
میزان انتقادها بکاهند .البته باید بگویم که فیلم ابد و یک
روز به عنوان فیلم اول یک کارگردان قابل قبول است و حتی
سرسخت ترین منتقدان هم به این موضوع اذعان دارند اما
واقعیت این اســت که من فکر می کنــم دریافت این همه
سیمرغ ناشی از همان گافی است که عرض کردم.
البته یک نکته دیگر هم هســت .ان هــم مدیریت
نادرست دبیر جشــنواره اســت .نگاه کنید در تقسیم بندی
فیلم ها بر اســاس ســاختار جشــنواره که دو بخش عمده
سودای سیمرغ و نگاه نو داشــت ،مشکل بزرگی با اهدای
این جوایز پیش امد .ما یک بخش بزرگ در جشنواره داریم
با نام سودای سیمرغ ،یک بخش زیر مجموعه هم داریم با
نام نگاه نو .حاال دو فیلم داریم که هر دو فیلم اولی هستند؛
یکی ابد و یک روز و دیگری ایستاده در غبار .طبیعتا وقتی
فیلــم در بخــش بزرگتر یعنی در بخش ســودای ســیمرغ
به عنوان بهترین فیلم مطرح می شــود ،منطقا اگر همان
فیلم در بخش نگاه نو هم وجود داشــته باشد ،باید بهترین
3
علیرضا مجمــع ،دانش اموختــه ارتباطــات و از
منتقدان پرســابقه سینمای ایران اســت .او نویسنده
و منتقد ثابت ماهنامه دنیای تصویــر از ابتدا تاکنون و
همچنین منتقد بســیاری دیگر از نشــریات سینمایی
از جملــه فرهنگ و ســینما ،فیلــم و ســینما و ...بوده
اســت .مجمع همچنین در شــبکه جام جم برنامه نقد
ســینمایی ایــران را نیــز در کارنامــه دارد و از این نظر
می توان گفت که او در بیســت سال گذشــته فعالیت
جدی در حوزه ســینما و نقد ســینمایی داشــته است.
گفت وگو با ایــن منتقد ســینمایی از ان رو اهمیت دارد
که وی معموال ســعی دارد تــا درگیر جریانســازی های
رسانه ای درباره فیلم ها نشود .مرور نقدهای او در این
چند سال نشــان می دهد که نگاهش به ســینما و فیلم
مســتقل از جوایز جشــنواره ها و فضاسازی حاشیه ای
پیرامون فیلم هاست .او معموال صریح صحبت می کند
و نقدهای درون متنــی و فرامتنی فیلــم را به همدیگر
پیوند می دهد.
مجمع درباره فیلم ابد و یک روز ضمن دفاع از فیلم
به عنوان اولین ساخته کارگردان اعتقاد دارد که تقدیم
جوایز به این فیلم ناشی از یک اتفاق فرامتنی است.
فیلم باشد .منتها ما در جشنواره امسال دیدیم که در بخش
سودای سیمرغ بهترین «ایســتاده در غبار» شد و در نگاه
نو ابد ویک روز .خب این اتفاق با ساختار و مذاق جشنواره
جور در نمی اید ،جز اینکه بگویــم این موضوع و این نقص
فاحش ،ناشی از گاف داوری است.
به نظرم می توانســتند همان طور که قرار است هنر و
تجربه هم داوری مستقل داشته باشد و ...بخش نگاه نو هم
داوری مستقلی پیدا می کرد و منجر به این همه گونه گونی
و اشتباه هم نمی شد.
به هر حال اگر بخواهم با این مقدمه به ســوال شــما
پاسخ بدهم باید بگویم که تماشــاگر در سینما از این فیلم
ناراضی نخواهد بود اما بعید است انتظاری که از یک فیلم
با نه سیمرغ دارد با دیدنش محقق شود.
به نظر شــما چرا ممکن اســت بــه انتظارهایش
فرهنگ
ابد و یک روز «فعال» فیلم خوبی است
باید منتظر نظر مردم باشیم
خدایار قاقانی
مستندساز و منتقد سینما
4
مثلث | شماره 302
اهمیت فیلــم ابد ویک روز برای من بیشــتر یک امر
فرامتنی اســت .به این معنی که بیش از هر چیز به عنوان
اولین فیلم ساخته یک جوان باید به ابد و یک روز نگاه کرد.
واقعیت این است که ما تا پیش از این عادت کرده بودیم که
فیلم ها را با نام کارگردان هایشــان بشناسیم .در دوره های
دورتر جشــنواره فیلــم فجر معمــوال با دیدن اســم برخی
کارگردان ها صف های طوالنی برای دیدن فیلم هایشــان
در برابر ســینماها شــکل می گرفت .گاهی اوقات یا بهتر
است بگویم بیشتر اوقات از همین کارگردان های مشهور
و شناخته شــده فیلم هایی می دیدیم که ناامید کننده بود.
ی را از کارگردان صاحب نامی
بســیار پیش می امد که فیلم
می دیدیم و می فهمیدیــم که فیلم 30ســال پیش همان
کارگردان بسیار از فیلم های متاخرش اثرگذارتر و معتبرتر
بوده اســت .این اتفاق وقتی چند بار تکرار می شد ،به طور
کلی می توانست اعتماد به نام ها را از سینما بگیرد .به نظرم
یکی از ویژگی های بسیار خوب فیلم ابد و یک روز ،درست،
مهم و خوب بودن فیلم اســت در عین اینکه اولین تجربه
فیلمساز نیز هست .این موضوع تماشاگر ایرانی را به شیوه
دیگری تربیت می کند .این گونه که دریابد کارگردان های
جوان نیز می توانند فیلم قابل اعتنا و قابل اعتماد بسازند.
این فیلم نشان داد که خون تازه ای به سینمای ایران تزریق
شده و می توانم بگویم عادت دیرینه تماشاگران ایرانی که
برای مدتی نزدیک به دو ،سه دهه باعث شده بود تا عموما
فیلم کارگردان های شــناخته شــده مورد توجه قرار گیرد،
با برجسته شــدن این فیلم تا حد زیادی از بین رفته است.
به نظرم هوشــمندی و ذکاوت داوران جشنواره در دیدن و
توجه کردن به این فیلم و همچنین جسارتشان در برگزیده
کردن ان در بخش های مختلفی که انصافا حقش هم بود،
ستودنی است .البته همه ما می دانیم که جوایز جشنواره ها
به ویژه در جشــنواره فیلم فجر ،معموال ضامن خوب بودن
فیلم هم نیســتند و اصوال اهمیت داشــتن و جریان ســاز
بودن یک فیلم در تاریخ سینما نسبت وثیقی با جایزه های
جشنواره ای ندارد .اما در مورد فیلم ابد و یک روز خوشحالم
که این اتفاق افتاد و فیلمی که در مقایسه با رقبایش بسیار
بیشتر قابل توجه بود ،به جوایزی که حق داشت رسید.
با این اوصاف البتــه باید در نظر داشــت که تعریف
و تمجید من از فیلم سعید روســتایی ،ضامن اهمیت این
فیلم به لحاظ هنری در تاریخ سینما نیست .همان طور که
گفتم این فیلم در رقابت با رقبایش در سی و چهارمین دوره
جشــنواره فیلم فجر ،توانســت بهتر از همه باشد اما برای
اینکه دریابیم ایا این فیلم در اینــده هم حرفی برای گفتن
دارد یا نه ،طبیعتا باید منتظر گذر زمان و رســیدن روزهای
اینده باشیم .بنابراین در این مورد صرفا توجه داوران و حتی
منتقدانسینمانمی تواندضامنمهمومعتبربودنیکفیلم
در تاریخ سینما باشد .برای مثال می توانم فیلم «در دنیای
تو ساعت چند است» کار اقای صفی یزدانیان را مثال بزنم
که سال گذشته در جشنواره بسیار مورد توجه قرار گرفت.
عموما نقدهای مثبتی هم درباره اش در رسانه ه ا و مجالت
تخصصی فیلم نگاشته شد اما با گذشت زمانی کوتاه دیدیم
که این اثر دیگر حرفی برای گفتن ندارد .همین اتفاق برای
فیلم «به رنگ ارغوان» حاتمی کیا هم افتاد .این فیلم بعد
از مدت ها به گمانم در سال 89بود که اکران شد ،فیلم در
زمانی که از تولید تا اکرانش گذشته بود -و البته زمانی نسبتا
طوالنی بود -کارایی اش را از دســت داده بود .درو اقع فیلم
دیگر تنها سندیت تاریخی داشت نه اهمیت و جریان سازی
تاریخی .اما واقعیت این است که در همان زمان هم سر و
صدای زیادی به پا شد و نقدها و گزارش های مفصلی درباره
این کار اقای حاتمی کیا نوشتند.
در مورد فیلم ابــد و یــک روز نیز تنهــا در زمان حال
می توان گفت که فعال این فیلــم ارزش و اعتبار یک فیلم
خوب را دارد اما اگر این فیلم دو سال دیگر 10 ،سال دیگر و
حتی بیشتر حرفی برای گفتن نداشته باشد ،دیگر نمی توان
از فیلم دفاع کــرد .در واقع می توانم بگویــم که فیلم مثل
کتاب است .کتاب را برای یک سال یا دو سال نمی نویسند
که چاپ بشــود و بعد برای همیشــه در کتابخانه ها خاک
بخورد ،کتاب یک منبع اگاهی بخش طوالنی مدت است.
اما یک گزارش خبری در رســانه ها ذاتا برای اســتفاده در
زمان کوتاه تری نوشته می شود .فیلم هم همین خاصیت
را دارد ،چون فیلم هم باید به عنوان یک منبع اگاهی بخش
ن یا نویسنده
طوالنی مدت تعریف شود .ازا ین نظر کارگردا
یک فیلم در مقام یک مولف کتاب با جامعه و مخاطبانش
مواجه می شود .تالیفات نویســندگان بزرگ را می توان در
سال های طوالنی حتی پس از مرگشان دوباره خوانی کرد و
هربار نکات تازه ای از موضوع های مختلف در ان جست.
فیلم اگر خالی از این ویژگی باشد مثل یک ساندویچ است.
خورده می شود و تمام .تمام.
فرهنگ
نرســد .چــه چیــزی در فیلــم مانــع می شــود؟
می خواهم بحث را برای تکیه بر نقد درون متنی
فیلم ادامه بدهیم.
فیلم چند نکته قابل توجه دارد که باید مورد بحث
قرار گیرد .یکی فیلمنامه اســت .فیلمنامه چند ایراد بزرگ
دارد و به نظر من به شــدت نقص دارد .یکی این است که
شخصیت ها در فیلم ابد و یک روز تخته ای هستند .غیر از
شخصیت اصلی داستان که سمیه نام دارد و البته پرداخت
شــده اســت ،باقی کاراکترهــا در حد یک تیــپ پرداخت
شده اند .هیچ حرکت و رشــدی در پرورش شخصیت های
دیگر داســتان دیده نمی شــود .کارگردان هم بــا تکیه بر
نماهای مدیــوم این اجــازه را بــه بیننده نمی دهــد که به
شخصیت ها نزدیک شــود و فیلم هم به این شخصیت ها
نزدیک نمی شــود .این یــک حالت معلق وار بــرای درک
شخصیت ها ایجاد می کند که به نظر ضعف اصلی فیلمنامه
هم همین است.
نکته دیگری کــه به نظرم باید دربــاره این فیلم گفته
شــود ،بافت کلی روایت اســت .نگاه نژادپرســتانه و سیاه
فیلم به کلی مخاطب را ازار می دهد .در بخشی از فیلم این
موضوع روایت می شود که افغان ها قصد دارند با پرداخت
پول به پســر خانوده ،خواهر او را بگیرند .خب این بســیار
حساسیت برانگیز اســت .از این جهت می گویم که گویی
کارگردان یا نویسنده اصرار داشــته حتما طرف مقابل این
ماجرا یک افغان باشد .من از شما می پرسم برای مثال اگر
یک فرد ایرانی بود ،خللی در داســتان ایجاد می شد؟ این
موضوع به سختی مخاطب جدی سینما را ازار می دهد .نه
حتی صرفا مخاطب جدی سینما ،بلکه هر کسی که بخواهد
فیلم را ببیند ممکن است با این مساله مواجه شود که گویا
کارگردان کار قرار است یک پیام نژادپرستانه در فیلمش به
مخاطب القا کند.
خب البته خود کارگردان معتقد اســت که ســعی
کرده مبتنی بر یک داســتان واقعــی این فیلم را
بسازد.
به هر حال وقتی فیلمی ســاخته می شود ،دنیای
خودش را می ســازد ،منطق درونی متن بایــد منطق یک
جهان کامل نشانه شناختی بر اساس گفتمان اصلی فیلم
باشــد .اینها خب البته به فیلمنامه ارتباط دارد .من گمان
می کنم در کارگردانی هم ایرادهــای بزرگی وجود دارد .از
این جهت به موضوع کارگردان هم اشاره می کنم که ابد و
یک روز هم سیمرغ متن را گرفته و هم سیمرغ کارگردانی
را .من معتقدم که ســعید روســتایی در این فیلم به جای
کارگردانی ،نان شلوغ بازی اش را خورده است .فیلم پر از
تنش و درگیری است و بیشتر بار دکوپاژ هم در این تنش ها
روی مدیوم شات است .انتخاب نمای مدیوم البته می تواند
به درک فضایی که دارد روایت می شود کمک کند ،اما خب
توالی مدیوم شات های متعدد امکان شناخت شخصیت ها
را بــه مراتب تضعیف می کنــد .به همین خاطر اســت که
می گویم نــه فیلمنامه کمکی به شــناخت شــخصیت ها
کرده ،نه حتی کارگردانی .نــگاه کنید دادن جایزه ای مثل
ســیمرغ کارگردانی به یک کارگردان جوان نه حتی با این
اســتدالل که در مقابــل کار خوب و دقیــق حاتمی کیا به
لحاظ کارگردانی در فیلم بادیــگارد و دیگران بلکه باتوجه
به این نکته که کار اول یک کارگردان جوان است ،درست
نیست .شما فکر کنید که چنین کارگردانی باید فیلم دومش
را چگونه بســازد که هم انتظارها و توقع ها را پوشش بدهد
و هم اینکه با فیلم دومش بتواند از تصمیم هیات داوران
که به فیلم اولش سیمرغ دادند ،دفاع کند؟ به هر حال من
فکر می کنم اگرچه ابد و یــک روز به عنوان فیلم اول یک
کارگردان جوان قابل قبول و قابل توجه است ،اما اتفاقی
که منجر به کســب جوایز متعدد برای این فیلم شــد ،در
جشنواره افتاد نه در فیلم.
293
ماموریت جانشین بالتر
ورزش
پرون
د
ه
اول
اینفانتینو چگونه رئیس فیفا شد
294
مثلث | شماره 302
ورزش
انقالب در زوریخ
جیانیاینفانتینودبیرکلسابقیوفاحاالمهمترینپستفیفارابه دستاوردهوجانشین
سپ بالترشدهاست.ایاحضوراینمردسوئیسیدرفیفا پایانیبرفسادگستردهدراینسازمان
خواهد بود؟ این سوالی است که برای رسیدن به پاسخ ان باید کمی صبر کنیم .به خصوص
اینکهعده ایمعتقدندقرارگرفتنهمکارسابقمیشلپالتینیدراینپست،قرارنیستاتفاق
امیدوارکننده ایمحسوبشود.
ورزش
شیخ سلمان قابل اعتماد نبود
فیفا در سالی که گذشت به متن حاشیه
تبدیل شد
ماموریت غیرممکن جانشین بالتر
اینفانتینو با قانون بورژوایی نمی تواند فساد در
فیفا را ریشه کن کند
مثلث | شماره 302
295
1
ورزش
بهتر است از ساختار فیفا شــروع کنیم؛ کنفدراسیون
فوتبال جهان ۲۰۹عضو دارد .یعنی اعضای فیفا بیشــتر از
سازمانمللمتحدهستند.
کشورهایاروپاییعضویوفا،کشورهایافریقاییعضو
«کاف» ،کشورهای امریکای شــمالی و مرکزی و کارائیب
عضو«کونکاکاف»،کشورهایاسیاییعضو«ای افسی»،
کشورهای امریکای جنوبی عضو «کونمبول» و کشورهای
اقیانوسیههمعضو«اوافسی»هستند.
تمام ۲۰۹عضو در کنگره فیفا شرکت می کنند و در واقع
کنگرهباالتریننهادقانون گذاریاست.بدانمعناکهتصویب
قوانین جدید ،پذیرش عضو تازه ،برگزاری انتخابات ،از جمله
انتخاب رئیس و همچنین از سال ۲۰۱۱میالدی ،انتخاب
میزبانبازی هایجام جهانیوظایفکنگرهبه شمارمی رود.
هر عضو حق یک رای دارد و منابع مالی هم بر اســاس
ظرفیت فوتبال هر کشور تقسیم می شود .اگر چه انتخابات
درایننهاددموکراتیکاستامابرخیبرابریرایکشورهای
کوچکوبزرگراعاملایجادفسادمی دانند.به طورمثالرای
جزیرهکوچک مونتسرات با المانیکی است.کمیته اجرایی
زیر مجموعهکنگرهاست.اینکمیتهمسئولبرگزاریبازی ها
ورشدوشکوفاییفوتبالاست.
زمزمه فساد در فیفا
زمزمه فساد در فیفا از زمان ریاست ژائو هاوه النژ شروع
شد؛مردیکه ۲۴سالریاستفیفارابر عهدهداشتوهمیشه
اتهاماتیعلیهاومطرحبود.
بر اســاس مــدارک دادگاه ســوئیس او و دامــادش
ریکاردو تیکسیریا ،رئیس پیشــین فدراسیون فوتبال برزیل
با سوءاســتفاده از قدرت و واگــذاری غیر قانونی حق پخش
تلویزیونی میلیون ها دالر به جیب زدند امــا اتهام او هرگز به
اثباتنرسید.
سپ بالتر ،دبیرکل فیفا جانشــین هاو ه النژ شد .البته
خیلی ها معتقدند که پیش از ریاست بالتر فیفا در مسیر فاسد
شــدن قرار گرفته بود اما پس از حضور بالتر این فساد ابعاد
دیگریبهخودگرفت.
296
مثلث | شماره 302
ورزش
میزبان های دردسرساز
اعطای میزبانی به روسیه و قطر؛ حساسیت اف بی ای
از همین جا شروع شد .وقتی پلیس فدرال امریکا ،اف بی ای
به کمک همتایان سوئیســی خود تحقیقاتی را درباره نحوه
انتخاب میزبان های جام جهانــی ۲۰۱۸و ۲۰۲۲اغاز کرد.
در این میان چاک بلیزر ،عضو ســابق هیــات اجرایی فیفا با
همکاری اف بی اینقشمهمی درروندتحقیقاتداشت.
اوپیش ترزندگیاشرافیداشت.استفادهازهواپیمای
شخصی ،دوســتان معروف ،زندگی در یک اپارتمان در برج
ترامپ که کرایه ان ماهی ۱۸هزار دالر است و صرف هزینه
شــش هزار دالر در ماه بــرای گربه اش بخشــی از زندگی او
بود .او در مدت ۲۰سال کار میلیون ها دالر پول به جیب زد.
پرداخت نکردن مالیات به مدت ۱۰سال موجب شد تا توجه
ی ای و اداره مالیات امریکا به او جلب شود .او
مقام های اف ب
درسال ۲0۱۱میالدیاتهامفساد،تبانی،پولشوییوداشتن
حساب هایغیر مجازراپذیرفت.
اما یکی دیگــر از چهره هــای مورد اتهام جــک وارنر
بود .او حق پخش تلویزیونی بازی های جام جهانی ۲۰۱۰و
۲۰۱۴میالدی را ۹۵درصد ارزانتــر از قیمت واقعی خرید و
ان را به مراتب گرانتر فروخت و سود هنگفتی به دست اورد.
او همچنین اعتراف کرد کــه رای خود برای انتخاب میزبان
جام جهانیرادرازایدریافتمبلغ ۱۰میلیوندالربهافریقای
جنوبیفروختهاست.
فساد در فیفا چه ارتباطی به امریکا داشت؟
فوتبــال در امریــکا ورزش محبوبی نیســت ،ولی چرا
مقام های این کشــور در پی مبارزه با فســاد در فیفا هستند؟
فیفا و زیر مجموعه ان از طریق فروش تبلیغات و حق پخش
تلویزیونــی رقابت های مختلــف درامد هنگفتی به دســت
می اورند .شــرکت های مختلف هــم برای برنده شــدن در
مناقصه ها به مقام های فیفا رشــوه می دهند .حال برخی از
این پرداخت رشــوه ها در امریکا بود ه یا از طریق بانک های
امریکایی انجام گرفته اســت .جیمــز کومی ،رئیس پلیس
فدرال امریکا ،اف بی ای ،گفته اگر در خاک این کشور یا از
طریق بانک های این کشور فسادی انجام گیرد ،نهاد تحت
امرشدخالتخواهدکرد.مقام هایامریکاییبهقانونمبارزه
با فساد ســازمان یافته «ریکو اکت» استناد می کنند .رودی
جولیانی با استفاده از این قانون در دهه ۸۰سران پنج فامیل
مافیاییرادستگیرکرد.
در سال ۲۰۱۵میالدی ۴۱ ،شخص حقیقی و حقوقی
مرتبط با فیفا ،در امریکا تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند۱۲.
نفر از ۲۴عضو هیات اجرایی که قطر و روســیه را به میزبانی
جام جهانی انتخاب کردند به فســاد و تبانی متهم شدند .در
میان انها نام سپ بالتر ،رئیس فیفا و میشل پالتینی ،رئیس
یوفادیدهمی شود.
فیفابه عنوانیکسازمانغیر انتفاعیسودقابلتوجهی
بهدستمی اورد.امامهمترینمنبعمالیفیفاکجاست؟مسلما
جام جهانــی مهم ترین منبع درامد فیفا ســت .فیفا می گوید
برگزاری جام جهانی ســال ۲۰۱۴در برزیل بسیار موفق بوده
اســت .از نقطه نظر مالی این رویداد بین سال های ۲۰۱۱تا
۲۰۱۴حجم کل درامد فیفا را به رقم ۴میلیارد و ۸۰۰میلیون
دالر رسانده است .اما دقیقا این حجم از پول از کجا می اید؟
قسمت عمده ان به فروش حق پخش رویدادها از تلویزیون
مربوطمی شود.
امابدنیستنگاهیبهتقسیم بندیشرکایمالیتجاری
فیفا داشته باشــیم .شــرکای مالی تجاری فیفا به سه دسته
تقسیم می شوند :در راس انها شــش شرکت وجود دارد که با
فیفا روابط تجاری بسیار نزدیکی دارند و می توانند حامی مالی
همه رویدادها باشند .به لیســت مربوط به جام جهانی سال
۲۰۱۴توجه کنید .قراردادهای چندین ساله برای این رویداد
منعقدشد:ادیداس،کوکاکوال،هیوندای-کیاموتورز،شرکت
هواپیماییامارات،سونیوویزا.
شــرکت ســونی و کمپانی هواپیمایی امارات رابطه و
همکاریخودبافیفاراقطعکردند.انهاازعدمتمایلخودبرای
تمدید قرارداد پس از سال ۲۰۱۴خبر دادند.
گروه دوم شــرکت هایی هســتند که برای یک رویداد
ی یا جام کنفدراسیون ها با فیفا قرارداد
خاص ،یک جام جهان
همکاریتجاریمی بندند.
و اخرین گروه حامیان ملی نام گرفته است .این گروه با
حامیان مالی در کشورهایی که رویداد ورزشی را سازماندهی
می کنند ارتباط دارد .اما برگزاری یک رویداد برای کشورهای
میزبانبهغیرازافتخارچهمنفعتیدارد؟
کشورها برای به دســت اوردن میزبانی پرطرفدارترین
رویدادورزشیجهانبایکدیگررقابتسختیدارند.برندهاین
رقابت باید خود منابع مالی مربوط به زیرساخت های ضروری
و ساخت مکان های مسابقه را تامین کند .هزینه های مربوط
به برگزاری جام جهانی برزیل حــدود ۱۵میلیارد دالر ارزیابی
شدهاست.ازاینرقمتنها دومیلیارددالرازصندوقفیفاخارج
شدهاست.ایننهاداعتقادداردهزینه هایمرتبطباساختارها
مستقیمابههزینه هایبرگزاریجام جهانیمربوطنمی شود.
بین ســال های ۲۰۱۱تا ۲۰۱۴میــادی ۵میلیارد و
۷۱۸میلیــون دالر درامد منهــای ۵میلیــارد و ۳۸۰میلیون
مخارج مساوی است با ۳۳۸میلیون دالر .از این رقم مالیات
پرداختی فیفــا ۷۵میلیون دالر بوده اســت .این رقم معرف
۲۲درصد درامد این نهاد است .اما این میزان از مالیات تنها
حدود یک درصد حجــم کلی درامد فیفا در یــک دوره چهار
ساله است .بنابراین جام جهانی رویدادی است که بیشترین
میزان سوددهی را برای فیفا که سازمانی غیرانتفاعی است
در پی دارد.
اگر این پول از کشور میزبان بیاید ایا فیفا مالیات خود را
به حساب این کشور واریز می کند؟ خیر ،زیرا برای جام های
جهانی مالیات به فیفــا تعلق نمی گیرد و ایــن نهاد معاف از
پرداختمالیاتبرایجام هایجهانیاست.
فساد فراگیر در فوتبال جهان
بســیاری از مردم در سراســر جهان هرگز باور نداشتند
که مراســم توپ طالی فیفا ،ســاختگی باشــد .کسی باور
نمی کرد امتیاز میزبانی کشوری ،چهارسال قبل از رای گیری
از فدراســیون ها قطعی شــده باشــد .برای هیچ کس قابل
هضم نبود که کره جنوبی و ژاپن برای میزبانی و تعیین نتایج
جام جهانی ۲۰۰۲رشوهدادهباشند.
شاید در حدود یک دهه به صورت نامنظم و گاه پنهانی
از فساد در خانه فوتبال نوشته شد .خبرنگار گاردین را به مرگ
تهدید کردند .نویسنده گلوبال اسپورتک جریمه نقدی شد.
روزنامه دپورتیستا ســهمیه دولتی کاغذ خود را از دست داد.
مارکا ،نویسنده ســتون فوتبال زنان مادرید را برای سه ماه به
گرفتن مرخصی بدون حقوق محکوم کرد .شــاید همه این
محافظه کاری هابرایاینبودکهافشاکنندگانسندیدرخور
اثبات مدعای خود در اختیار نداشتند یا از قدرت کافی برای
مبارزهباخیانتکارانبرخوردارنبودند.
چه کسی قبول می کرد برزیل به دلیل حق السکوتش،
به میزبانی جام جهانی ۲۰۱۴دست پیدا کرده باشد؟ چگونه
دومیلیون یورو پاداش بدون فاکتور و رسید از جیب بالتر به
جیب پالتینی سرازیر شد؟ چگونه بیش از۴۰میلیون یورو از
حسابارزیبارسلونابهدوبانکبزرگدرتل اویوواریزشد؟
بیش از ۵۰۰میلیون یورو ،معادل نیم میلیارد یورو ،در
مدتدوسالدرساختمانفیفامسیرپولشویی،تقلبوفریب
مالیاتی را طی کرد و هیچ اتفاقی رخ نداد ،تا اینکه امریکا در
یک غفلت تاریخی از سوی بالتر به حق خودش نرسید .این
شاید اولین باری بود که امریکا سرش بی کاله می ماند .این
کشورتامدتیصبرکردتاشایدپیرمردفرصت طلباشتباهش
راجبرانکند،اماهمیشهاتفاقاتهمان طوریپیشنمی رود
کهشمامی خواهیدواینتنهایکمعناداشت؛دومینویفساد
درفوتبالجهانبهکارافتادهبود.
در ماه می۱۴ ،۲۰۱۵نفر از جملــه تعدادی از مقامات
عالی رتبهفیفا بهاتهامفسادمالیدرزوریخسوئیسبازداشت
شدند .حکم جلب این افراد به درخواست وزارت دادگستری
ایاالت متحده توسط دادگاهی در نیویورک صادر شد .اتهام
انها اخاذی ،کالهبرداری و پولشویی عنوان شده بود .اتهام
ورزش
تابلوی نقا شی پیکاسو در دستان پالتینی
این ســازمان را زیر نظر داشــت .دادســتانی ایاالت متحده
مدارکی در دســت دارد کــه در انتخابــات ریاســت فیفا در
سال ،۲۰۱۱یکی از نامزدها پاکت های حاوی مبلغ 40هزار
دالر را به نهادهای واجد شــرایط داده تــا از او حمایت کنند.
حمایت مالی یک شرکت لباس ورزشی از تیم برزیل نیز یکی
دیگر از موارد اتهامی بود که مقام هــای فیفا در ان متهم به
دریافت رشــوه بودند .مقام های اتحادیــه فوتبال امریکای
شــمالی و مرکزی و کارائیب ،موســوم به کونکاکاف و فیفا،
متهمبهدریافتبیشاز۱۵۰میلیون دالررشوهبرایدادنحق
پخشتلویزیونیبرایچندین دورهمسابقاتازجملهدوره های
متوالی جام جهانی و کوپا امریکا( )Copa Americaبودند.
نکته جالب در این میان ،این بود که وقتــی به روزنامه های
اروپایی مراجعه می شد ،ردپایی از این فسادها دیده نمی شد.
درســت در روزی که بالتر هم بعد از فــراز و فرودی طوالنی،
بازداشت می شد ،تیتر اول بخش فوتبال روزنامه میرر ،ترمیم
چمننیوومبلیبودوتیتراولروزنامهمارکایاسپانیابهضیافت
شامی در فدراسیون این کشــور مربوط می شد ،اما وقتی به
سراغ روزنامه های مســتقل یا الاقل نیمه مستقل در اروپای
شرقیمی رفتیم،متوجهمی شدیمکهاوضاعکمیبهتراست
وتیترهاهمان طورکهبایدباشند،حکمی شدند».
از طرفی ،جزئیات اقرارهای چاک بلیزر ،مقام بلندپایه
ســابق فیفا ،در جریان یک جلسه دادگاه در ســال ۲۰۱۳در
نیویورک به عنوان بخشی از اســناد دادگاه منتشر شد .بلیزر
که امریکایی است ،البته در ارتباط با جام جهانی ۱۹۹۸رشوه
دریافت کرد .امریکا یک پرونده بزرگ جنایی درباره فساد در
فیفا تشکیل داد .وزارت دادگستری مدعی بود که این افراد
طی یک دوره۲۴ســاله در مجموع بیش از۱۵۰میلیون دالر
رشوهگرفته اند.
بلیزر از ۱۹۹۰تــا ۲۰۱۱دومین مقــام بلندپایه بخش
امریکای شــمالی و مرکــزی و حــوزه کارائیب فیفا بــود و از
۱۹۹۷تــا ۲۰۱۳در کمیتــه اجرایی فیفا عضویت داشــت.
براســاس ان اســناد ،بلیــزر در دادگاه گفــت« :از حوالــی
ســال2۰۰۴تا ،۲۰۱۱من و دیگــران در کمیتــه اجرایی با
پذیرش رشوه برای انتخاب افریقای جنوبی به عنوان میزبان
جام جهانی ۲۰۱۰و پذیرش رشــوه و پول زیرمیزی برای حق
پخشوسایرحقوقکاپ هایطالیی،۲۰۰۰،۱۹۹۸،۱۹۹۶
۲۰۰۲و( ۲۰۰۳قهرمانی هایمنطقه ایبرایتیم هایملی)
موافقتکردیم».سایراقرارهادرمیان 10اتهاماوکهدریک
سند۴۰صفحه ایثبتشدهشاملفرارازپرداختمالیاتبود.
درواقعموضوعفسادفیفامربوطبهیکی،دوسالنمی شد.در
ایندستگیری هایگستردهفساد20سالاخیربررسیشد.
در گزارشی که روزنامه امریکایی نیویورک تایمز منتشر
کرد،کمیتهاجراییفیفابهجرمگرفتنرشوهوحقکمیسیون
متهم شده و زدوبند گسترده ای برای دادن امتیاز میزبانی به
ن گذشته کمیته بازاریابی
کشورهای مختلف داشته اند .از ای
هم به جرم البی با شــبکه های تلویزیونی مختلف ،متهم به
گرفتنرشوه هایمتعددشد؛اینموضوعهمان طورکهگفته
شد،تازگینداشتومربوطبهفساد20سالاخیردرفیفابود.
تعلیق بالتر و همراهانش
پس از افشای فساد در فیفا کمیته اخالق فیفا با صدور
بیانیه ای،چهارعضوارشدفدراسیونجهانیفوتبالراتعلیق
کرد .کمیته اخالق فیفا ضمن صــدور این بیانیه اعالم کرد
که ســپ بالتر رئیس ،ژروم والکه دبیرکل ،میشل پالتینی
نایب رئیس و رئیس یوفــا و چونگ مونگ جون ،نایب رئیس
سابق فیفا به مدت مشخصی از پست خود تعلیق یا محروم
ی که جلوی حضور هر چهار عضو در ریاســت
شــدند؛ حکم
فیفاراگرفت.
این احکام در صورتی صادر شد که بالتر و والکه دلیلی
برای ادامــه حضور در فیفا نداشــتند اما دو نفــر دیگر هر دو
برای حضور در انتخابات نامزد شــدند و با صــدور این حکم
نمی توانستنددیگردرانتخاباتشرکتکنند.
در ایــن بیانیه امــده بود« :هانــس یو اخیــم اکرت،
رئیس کمیته اخالقی فیفا،ســپ بالتر رئیس فیفا ،میشل
پالتینی ،رئیس یوفا و نایب رئیس فیفا و ژروم والکه ،دبیرکل
فیفا را با محرومیتــی 90روزه روبه رو کرده اســت .دوره این
محرومیت ممکن است در ادامه افزایش پیدا کند .همچنین
چونگ مونگ جون ،نایب رئیس سابق فیفا نیز با محرومیتی
شش ساله و پرداخت 100هزار فرانک سوئیس روبه رو شده
است .تحقیقات بر این پرونده ها توسط کمیته اخالقی فیفا
انجام شده است .این تحقیقات به رهبری دکتر کرنل بوربلی
اغازشدهومسئولتحقیقاتدررابطهبابالتر،اریاالیروبرت
تورس و مسئول تحقیقات راجع به پالتینی ،خانم ونسا االرد
بوده است .همچنین تحقیقات راجع به چونگ مونگ جون
نیز در ژانویه 2015پــس از انجام تحقیقات و دســتیابی به
گزارشاتیمبنیبررشوهبرایدریافتحقمیزبانیجام جهانی
2022شروعشد.کمیتهاخالقینمی توانددربارهجزئیاتاین
تصمیممطلبیمنتشرکندتاوقتیاینحکم هانهاییشود».
اما حکــم نهایی صادر شــد .کمیته اخالقــی فیفا در
ماه دســامبر به علت اقدام بالتر در پرداخت غیرقانونی مبلغ
دو میلیوندالرازمحلحساب هایفیفابهپالتینی،ایندونفر
رابهمدتهشتسالازهرگونهفعالیتدرفوتبالمحرومکرد.
با صدور حکم جدید کمیته استیناف ،بالتر که به مدت
18سال رئیس فیفا بود و پالتینی رئیس اتحادیه فوتبال اروپا
نمی توانستنددرکنگرهحضورپیداکنند.
بااینحالدرشرایطیکهفیفابهدنبالاجرایاصالحات
بود و از اعضای فیفا می خواست از اصالحات استقبال کنند،
استدالل کمیته اســتیناف به اعتقاد خیلی ها برای کاهش
محرومیتایندونفرمایهشرمندگیبود ؛
هرچنداتاقتفحص کمیت هاخالقفیفااعالمکردبرای
تبدیل محرومیت هشت ساله بالتر و پالتینی به محرومیت
مادام العمر،درخواستمی دهد.
کمیت هاخالقاعالمکردکهحکمهشتسالمحرومیت
بالتروپالتینیبرایاتهامانهاکماست.پیشازایننیزاتاق
تفحص کمیت ه اخالق ،درخواســت محرومیت مادام العمر
برای این دو نفر داده بود و بعد از محرومیت هشت ساله انها،
مثلث | شماره 302
ساندیتایمزادعاکردکهوالدیمیرپوتین،رئیس جمهور
روســیه ،در موفقیــت این کشــور بــرای کســب میزبانی
جام جهانی ۲۰۱۸نقش عمده ای داشــت و حتی توانســت
ســپ بالتر ،رئیس فیف ا را در البی گری برای کسب ارا به کار
گیرد .ادعای دیگر این بود که مسئوالن روسیه با هدیه دادن
یک تابلوی نقاشی که گفته می شد اثر پیکاسو بوده ،حمایت
میشلپالتینی،رئیسفدراسیوناروپ اراهمجلبکردند.قطر
هم از نفوذی که به عنوان یک صادرکننده عمده گاز در بازار
جهانی انرژی دارد ،برای کســب میزبانی جام جهانی۲۰۲۲
استفادهکرد.
اما اوضاع اسفناک تر از ان بود که بالتر و اطرافیانش
تصور می کردنــد .وقتی پله هم وارد میدان شــد ،خانه فیفا
به واقع لرزید .پله از سپ بالتر خواست درباره اتفاقاتی که در
دوران ریاست او در سازمان جهانی فوتبال افتاده ،صداقت
داشته باشــد .بدین ترتیب اتهامات بسیاری علیه مسئوالن
یبرایبارپنجمبهریاست
ارشدفیفامطرحشد.بالتردرماهم
فیفا برگزیده شد ،ولی بالفاصله استعفای خود را اعالم کرد.
ایناقدامدرپیمتهمشدن ۹نفرازهمکاراناوبهپولشوییو
رشوه گیریصورتگرفت.
اسطورهفوتبالبرزیل،توصیهویژه ایبهرئیس۷۹ساله
فیفا کرد .پله گفت« :فرانتس بکن باوئــر از من دعوت کرد
که به فیفا کمک کنم .ما دو ،ســه سال با یکدیگر همکاری
داشتیم .مشاهده رسوایی های اخیر بســیار تاسف برانگیز
اســت ».وی در ادامه به شــبکه ایتالیایی اسکای اسپورت
گفت« :من دقیقا نمی دانم که چه اتفاقی افتاده است ،ولی
چیزهایزیادیبهگوشمی رسد.بعدازماجراهایاخیر،من
بهبالترتوصیهمی کنمکهباصداقتبهانچهرخدادهاعتراف
کند.این،همبرایاوبهتراستوهمبرایجامعهفوتبال».
فشاردرحالیبیشترمی شدکهیکیازمقاماتامریکایی
ومنبعاطالعاتیقابلاعتمادکهاسماوفاشنشد،بهروزنامه
نیویورک تایمز ،وال استریت ژورنال
و خبرگزاری رویترز گفت:
«فــرد با نفــوذ و
رده باالیــی که در
پرداخــت مبلغ
مذکــور بــه
اقــای وارنر
نقشداشته،
جروم والکه،
د بیــر کل
فیفــا بــوده.
فیفا به شــدت
اتهام هایمرتبطبا
والکه و دیگر مدیران
این نهاد را رد کرد .بنابراین
حملهامریکابهخانهفوتبال،
یک شــبه صورت نگرفت.
پلیس فدرال(اف بی ای) از
چندسال پیش فعالیت های
سپ بالتر مرد جنجالی فیفا
باالخره کنار رفت
پالتینی حاال همکار سابق اش را
در راس فیفا می بیند
ورزش
دستگیرشدگان،مربوطبهمواردگستردهسوءاستفادهمالیدر
فیفا ازجمله۱۰۰میلیون دالر رشوه ،درخواست های میزبانی
جام جهانیوحقپخشبازی هادر۲۰سالگذشتهبود.
سپ بالتر ،رئیس فدراســیون بین المللی فوتبال ،به
رسواییفسادبزرگمالیدرایننهادورزشیواکنشنشانداد
و گفت« :اتهامات وارد شده به فیفا ،باعث خجالت و تحقیر
شدهاست.اعتمادیراکهداشتیم،ازدستداده ایموبایدان
رادوبارهبهدستاوریم.چندماهایندهبرایفیفااساننخواهد
گذشت.اطمیناندارمکهخبرهایبدبیشتریمنتشرخواهد
شد،امااینبرای بازگرداندن اعتماد الزم است».
297
ورزش
ماموریت غیرممکن جانشین بالتر
اظهارنارضایتیکردهبود.سخنگویاتاقتفحصدراینباره
گفت« :تایید می کنم که ما درخواست خواهیم داد .بالتر اما
قصدداردعلیهحکماعالمشدهاعتراضکند .اودراینمدت
هموارهانجامهرگونهعملخالفقانونیراردکردهاست».
اینفانتینو با قانون بورژوایی نمی تواند فساد در فیفا را ریشه کن کند
298
مثلث | شماره 302
ورزش
نهمین رئیس فیفا کیست؟
جیانی اینفانتینو ۴۵ساله که متاهل و دارای چهار فرزند
دختر است ،روز جمعه ۲۶فوریه در دومین دور رای گیری در
نشستفوق العادهفیفادرسالن هالناشتادیونشهرزوریخ،
باکسب ۱۱۵رایاکثریتمطلقارا ،بهمدتسهسالریاست
اینفدراسیونرابرعهدهگرفت.
این وکیل ایتالیایی االصــل که به پنج زبان بین المللی
مسلطاست،درسال ۲۰۰۰میالدیوارداتحادیهفوتبالاروپا
موسوم به یوفا شده و در موضوعات قانونی و تجاری مرتبط با
فوتبالاروپابهکارگماردهشد.
او به سرعت در این سازمان رشــد کرد و در سال ۲۰۰۹
میالدیبهدبیرکلییوفامنصوبوعمالبهدستراستمیشل
پالتینی ،رئیس پیشین کنفدراسیون یوفا تبدیل شد .پس از
انکهپالتینیبهاتهامسوءاستفادهازقدرتبهمدتششسال
از انجام هرگونه فعالیت مرتبط با فوتبال محروم شد ،او خود را
برایکسبپستریاستبرفیفانامزدکرد.
اینفانتینو کــه مصمم به پیروزی در انتخابات ریاســت
فیفا بود ،پس از اعالم نامزدی خود برای این پست ،به بیش
از هفتاد کشور عضو فیفا از جمله ایران سفر و با ۱۵۰رئیس
فدراسیونمالقاتکرد.اینفانتینوبه دنبالاناستکهاعتبار
فیفارا بازگرداندهوتصویرانرانزدافکار عمومیاصالحکند.
او تا سال ۲۰۱۹میالدی فرصت دارد تا به برنامه هایش جامه
عملبپوشاند.جیانىاینفانتینوکهنهمینرئیسفیفادرتاریخ
۱۱۲ساله این سازمان محسوب می شود،بعد از این پیروزی
در سخنانی کوتاه در جمع 207عضو فیفا گفت« :احساسم
را نمی توانــم وصف کنم .ســفر خاطره انگیزی بــه خیلی از
کشور هاداشتم.
فوتبال روزهــای بدی را گذرانــد .می خواهم بار دیگر
روی این بازی زیبا متمرکز شویم .از همه شما تشکر می کنم،
می خواهیم با هم کار کنیم.در محیــط فوتبال تنها مباحث
فوتبالی مطرح خواهد شــد .اجــازه دخالت های سیاســی
نمی دهم زمان اغتشــاش در فوتبال به پایان رسیده است.
تمامتالشمرابهکارخواهمبستتاثباتدرفوتبالپیداشود.
ما تالش می کنیم که فیفا را به جایگاه اصلی اش برگردانیم.
از امروز من رئیس تمام اعضای فیفا هستم؛ چه کسانی که
به من رای دادند و چهکسانیکه رای شانفرد دیگری بود ».
همچنینویدراولیننشستمطبوعاتیخودباحضور
نمایندگانرسانه هایبین المللیضمنادایاحترامبهمیشل
پالتینی یاداور شد که چیزهای بسیاری از او اموخته و به این
دلیلسپاسگزاراوست.
رئیسجدیدفیفاکهبه دنبالایجاداصالحاتاست،در
بخشی از سخنانش گفت« :ما به طور خستگی ناپذیری کار
خواهیمکرد.چنینکاریابتداازخودمنشروعمی شودوتمام
فدراسیون ها و کارکنان فیفا را دربرمی گیرد .تا مطمئن شویم
کهفوتبالرادوبارهبهفیفاوفیفارابهفوتبالبازگردانده ایم.این
کاریاستکهبایدانجامدهیموچیزیاستکهمی خواهیم.
ماتصویرفیفارابازسازیخواهیمکردومطمئنخواهیمشدکه
همهازانچهانجامداده ایمراضیهستند».
ایــا اینفانتینــو می تواند اعتبار از دســت رفتــه فیفا
را بازگرداند؟ ایــا کنار زدن بالتــر و پالتینــی از معادالت
ریاســت فوتبال جهان می تواند ضامــن محکمی برای از
میان برداشتن فساد در فیفا باشــد؟ ایا در صورت اعطای
میزبانی های مهم جهانی به معترضانــی چون انگلیس و
امریکا انها باز هم در خصوص افشــای فساد گسترده در
فیفا پیشقدم خواهند شد؟ اینها ســواالتی است که برای
رسیدن به پاسخ ان باید صبر کنیم.
بهمن فروتن
2
مربی فوتبال
ما در تعریف سیستم ها از باز و بسته بودن انها حرف
می زنیم .عده ای می گویند فوتبال یک سیستم باز است.
انها تعریف شان این است که می گویند اگر ما یک شوت به
سمت دروازه بزنیم و به پای مدافع حریف بخورد وارد دروازه
نمی شــود .بنابراین عناصری هســتند که باعث می شوند
سیستم ما به هم بخورد .چون عنصری به نام مدافع حریف
اجازه گلزنی را از ما می گیرد .یعنی سیستم ما ان عملکردی
که مدنظر ما اســت را نــدارد .اما فوتبال یــک جاهایی به
سیستم بسته تبدیل می شود .جایی که استادیوم تماشاگر
را از برخــی اتفاقاتــی کــه درون باشــگاه ها می افتد جدا
می کند و به طور کلــی فوتبال به درون اتاق ها و جلســات
محرمانه می رود .اینجا دیگر فوتبال ما یک سیستم بسته
دارد .فوتبال در وابســتگی متقابل با بقیه سیستم ها ست ؛
سیستم هایی مثل اقتصاد و سیاست.
من در سیستم سیاســی یک فکت از ماکیاولی پدر
سیاستمداران جهان می اورم که می گوید هدف وسیله را
توجیه می کند .یعنی اینکه تو برای رســیدن به یک هدف
شــرافتمندانه می توانی از راهی غیرشرافتمندانه استفاده
کنی و این البته در دنیای سیاست مرسوم است .اینکه برای
رسیدن برای یک هدف شریف حتما راه شرافتمندانه ای را
هم انتخاب کرد در سیاست نئولیبرالی جهانی هیچ جایی
ندارد .چون سیاســت نئولیبرالی می گوید هدف وســیله
را توجیه می کند .من تعجب می کنم .از برخی دوســتان
ورزشــی تعجب می کنم کــه می گویند خوب اســت که ما
بگوییم به هــر دو نامزد فیفا رای داده ایــم .این چه کاری
اســت؟ جز اینکه اگر بگوییم بــه هر دو نامــزد انتخابات
ریاست فیفا رای داده ایم به نوعی در مسیر ماکیاولی قرار
گرفته ایم؟ جز اینکه برای رســیدن به هدف وسیله را هم
توجیه کرده ایم .حال انکه ما این اجازه را داریم که اصال
نگوییم که به چه کســی رای داده ایم .منفعت خودمان را
گویی در این می بینیم که بگوییم هم به شیخ سلمان رای
داده ایم هم به اینفانتینو .بــا این کار مثال می خواهیم هم
AFCرا دوســت نگه داریم هم فیفا را .المــان ها هم رای
دادند .اما چگونه برخــورد کردند؟ ایا در جهــان جار زدند
که ما هم به شیخ ســلمان رای دادیم هم به اینفانتینو؟ در
عیم حال که انها تعیین کننده سیاســت نئولیبرالی جهان
هستند .انها چنین کاری نمی کنند اما ما در این مسیر قرار
می گیریم .این سیاســت از ان کشــورهایی مثل ما ست.
چون ما در فوتبال اســتقالل شــخصیتی نداریــم .ما در
ورزش کشورمان یک پهلوانی داشتیم به نام پوریای ولی.
او نماد شــرافت و وجدان بود .شرافت مساله ای است که
قدیم و جدید ندارد .خیلی ها می گوینــد معادالت فوتبال
طوری اســت که اصــا شــرافت و اخالق نمی شناســد.
می گویند رقابت مهم اســت نه رفاقت چون فوتبال جهان
حرفه ای است .در صورتی که اتفاقا همان حرفه ای ها هم
اگر میان شــان رفاقتی در کار نباشــد موفقیتی را به دست
نمی اورند .بنابراین مــا باید به جامعه مــان درس بدهیم.
درس صداقت بدهیم .درس حرفه ای گــری بدهیم .اگر
رای مان را به طور کلــی مخفی کنیم اصول حرفه ای گری
را رعایت کرده ایــم و اگر طــوری وا نمود کنیــم که به هر
دو نامــزد رای داده ایــم در حالــی که اصــا چنین کاری
نکرده ایم ،دروغ را نهادینه کرده ایم .اگر شــیخ ســلمان
تیر اهنی نیســت که بتواند ســاختمان فیفا را حفظ کند و
پاکدســتی را به این ســاختار برگرداند باید ان قدر شجاع
باشیم که به این موضوع اعتراف کنیم .شما فکر می کنید
انهایی که کرســی های مهم را در فوتبال جهان به دست
اورده اند همگی اهل فریب و دروغ و دودوزه بازی هستند؟
نه .انها موضــع دارند .مقابل جریانــات ضعیف و مدیران
ضعیف در دنیای فوتبال محکم می ایستند و می گویند ما
شــما را قبول نداریم .این طوری می شود که در معادالت
قدرت جایی برای خودشــان باز می کنند .بنابراین فوتبال
ما نباید از امثال شیخ سلمان بترسد .در فیفایی که بالتر از
فساد هاوه النژ و اینفانتینو از فســاد بالتر خبر داشته اند ما
نگران چه چیزی هســتیم؟ از چه چیزی می ترسیم؟ البته
اینفانتینو در نخســتین واکنش خود گفته که می خواهد با
فساد گسترده در درون فیفا مبارزه کند .اما حرف من اصال
اینفانتینو نیســت .اصال از بالتر نمی خواهم حرف بزنم.
من می گویم موضع ما بعــد از رای دادن در انتخابات فیفا
طوری نبود که جامعه فوتبال مان ا ز اقایان درس صداقت
بیاموزد .فوتبال به شــفافیت و قاطعیت نیــاز دارد .اجازه
بدهید منظورم را با این مثال بیشتر توضیح بدهم؛ المان ها
می گویند افرادی که بین دو صندلی می نشینند هرگز موفق
نخواهند شد .اقای کفاشیان بین دو صندلی نشسته و تایید
هم گرفته است .باید بگویم خندند بر ان دیده کینجا نشود
گریان! نگویید بهمن فروتن قدیمی است و فوتبال موضوع
جدیدی است .من می گویم شجاع باشیم .مگر می شود به
دو نفر رای داد .شما قاعدتا به یک نفر رای داده اید .شیخ
ســلمان حرف های خنده داری زد .ما نبایــد در کنار چنین
مدیر متوهمی بایســتیم و از او دفاع کنیم .مصاحبه کرده
و گفته وحدت فاسدین باعث شد تا من نتوانم رئیس فیفا
شوم .این حرف اساسا خنده دار اســت .چون اگر فوتبال
جهان فاسد است در همه جای دنیا این فساد وجود دارد.
در AFCاین فســاد هســت همان طور که در اروپا و افریقا
و امریکا این فساد وجود دارد .در ســوی مقابل من اصال
به دنبال تطهیر اینفانتینو نیستم .چون معتقدم انها هم در
مقام تخریب شیخ سلمان کامال شیوه ماکیاولی داشتند.
گفتند شیخ سلمان مقابل جنبش ازادیخواه بحرین قد علم
کرده و برچســب هایی به او زدند تا شخصیت او را تخریب
کنند و اتفاقا موفق هم شدند .اینفانتینو دبیرکل یوفا بوده.
مگر می شود او از فساد فیفا یا یوفا خبر نداشته است؟ برای
متوجه شدن این موضوع که در سازمانی فساد وجود دارد
مدت زمان زیادی الزم نیســت .اینفانتینو سال ها دبیرکل
یوفا بوده .اینفانتینو در اظهارنظری گفته می خواهم با فساد
مبارزه کنم و در مصاحبه دیگری گفته می خواهم پالتینی
را برگردانم و از او به بهترین شــکل ممکن استفاده کنم.
او گمان کرده که می تواند با سیاست بورژوایی به مبارزه با
فساد در فیفا بپردازد .قوانین بورژوایی همه چیز را می تواند
زیر پا بگذارد .همین قوانین بورژوایی باعث می شــود که
جنایتــکاران و مافیاهــای مختلف ازادانه کار خودشــان
را انجام دهنــد .می خواهم بگویم اگــر پالتینی محکوم
شــده و اگر او چهره فاسدی اســت دیگر چرا می خواهند
او را برگردانند؟ این تناقض چیســت؟ بنابرایــن اینفانتینو
در داخل همین سیستم بزرگ شــده است .در کنار همین
عناصر فاسد رشد کرده و البی هایش را تقویت کرده است.
اینفانتینو راجع به بالتر و پالتینی حرفی نمی زند .او دبیرکل
بوده .ریشه ایتالیایی هم دارد .تا جایی که می دانم معنی
اسمش یعنی کودکانه ؛ بچگانه .امیدوارم که خودش عقاید
بچگانه ای نداشته باشد و فوتبال دنیا را به بازی نگیرد.
فیفادرسالیکهگذشتبهمتنحاشیهتبدیلشد
شیخ سلمان قابل اعتماد نبود
دکتر مهدی خبیری
نایب رئیس سابق فدراسیون فوتبال
3
مثلث | شماره 302
مهم ترین موضوعی که گریبان این نهاد بین المللی
را گرفت فســاد بــود .با کنــار رفتــن بالتــر و پالتینی که
مهم ترین مقام های فوتبال در دنیا محســوب می شدند،
شــرایط برای انتخاباتی حساس فراهم شــد و همان طور
که می دانید در نهایت این اینفانتینوی سوئیسی بود که به
جای بالتر نشست؛ یک سوئیسی به جای یک سوئیسی.
بعد از انتخاب اینفانتینو اما ســوال های متعددی در مورد
فیفا مطرح می شود .شاید بهتر است با این سوال ها شروع
کنیم؛ ایا فساد در فیفا نهادینه شده است؟ ایا با تغییر رئیس
فیفا ،این فساد برطرف خواهد شد؟ باید بگویم مساله فساد
معموال وقتی رسانه ای می شود که سند و مدرک محکمی
برای ان وجود داشته باشــد .مجمع فیفا هر ساله تشکیل
جلســه می دهد و یکی از اصلی تریــن وظایف این مجمع
ارائه تراز مالی فیفا ســت که باید کامال شــفاف باشد و از
همین جهت نمی شود بدون مدرک حرف از فساد در نهادی
مانند فیفا زد .در دوره قبل از بالتر و در زمان هاوه النژ هم
فساد در فیفا وجود داشــت .مخصوصا در موضوع فروش
حق پخش تلویزیونــی .اما هیچ وقت نتوانســتند به دلیل
نبود مدرک و ســند ،هاوه النژ را محکوم کنند .چه اتفاقی
رخ داد؟ فقط عده ای کــه در ان پرونده به خصوص داللی
می کردند ،محروم شدند.
امــا مایلم به نقــش دو کشــور انگلیــس و امریکا در
افشا شدن فساد در فیفا اشاره کنم .کشورهایی که به نوعی
از بالتر به خاطر برخی تصمیماتــش دلخور بودند .در واقع
افشای پرونده فساد در فیفا ،موضوعی بود که بعد از دادن
میزبانیجام جهانیبهروسیهوقطرازسویانگلیسوامریکا
کلید خورد .این دو کشور شدیدا دنبال این بودند که میزبانی
جام جهانی 2018و 2022را به دست بیاورند که در این امر
ناموفق بودند .موضوع به این شــکل بود که بعد از اعطای
میزبانی به روسیه و قطر ،حجم باالیی از پول به حساب فیفا
واریز می شــد که بســیار بحث برانگیز بود .ضمن اینکه در
تراز مالی فیفا هم این پول هــا نمی امد .کمیته اخالق فیفا
با کمک پلیس بین الملل و با تحریک انگلیس و امریکا به
خوبی به این موضوع ورود کرد و سپس با کمک این دو کشور
اسناد زیادی که اتفاقا علیه بالتر هم بود فاش شد و شرایط
به گونه ای پیش رفت که در نهایت منجر به محرومیت افراد
سرشناسی مانند بالتر و پالتینی شد .به نظرم این اتفاقات
خیلی هم به موقع رخ داد و باعث شد تا انتخابات ریاست فیفا
با چشم باز انجام شود.
اماحاالموضوعمهمانتخاباینفانتینوبه عنوانرئیس
فیفا است .من خودم در چهار انتخابات فیفا حضور داشتم و
رقابت نامزدها با یکدیگر را دیده بودم و باید بگویم انتخابات
اخیر کــه اینفانتینو پیــروز ان بود ،یکــی از پرچالش ترین
انتخابات تاریخ فیفا بــود که خوشــبختانه در نهایت هم با
پیروزی کســی به پایان رســید که بهترین گزینــه در میان
نامزدها بود و از این حیث می شــود گفــت ادم خوبی برای
ریاست فیفا انتخاب شد .اینفانتینو به واسطه سال ها حضور
در یوفا ،تجربه اجرایی بسیار باالیی دارد و ادمی است که در
نهاد پیچیده ای مانند یوفا بسیار بی سر وصدا کار کرده است.
منمعتقدمکهیوفانسبتبهفیفاسازمانپیچیده تریاستو
بههمیندلیلتجربهاجراییکهانیفانتینوازکارکردندریوفا
کسب کرده ،در فعالیت او در فیفا بسیار تاثیرگذار خواهد بود
و رئیس جدید می تواند گام های مهمی برای فوتبال بردارد.
نباید فراموش کرد که رئیس جدید فیفا یک حقوقدان است
و به 6زبان زنده دنیا تسلط دارد و اینها همه مواردی است که
نشان می دهد در میان نامزدها او از همه بهتر و قوی تر بوده
است و باید خوشحال بود که چنین فردی برای ریاست فیفا
انتخابشدهاست.البتها ینفانتینودرمقایسهبابالترازلحاظ
مدیریتی در ســطح پایین تری قرار دارد و دلیل ان هم این
است که بالتر 20سال در فیفا دبیرکل بود و از نظر من ادم
نابغه ای بود که متاسفانه این مواردی که در انتهای ریاستش
رخ داد شخصیت او را زیر سوال برد.
اما در این بیــن نباید از موضوع مهــم دیگری که رخ
داد غافل شویم؛ انتخاب نشدن شیخ سلمان در انتخابات
ریاستفیفا.معتقدمبااینکهشیخسلماندرظاهرباماخوب
بود و کفاشــیان هم رابطه خوبی با او داشت ،ولی در مساله
عربستان ابدا قانون را رعایت نکرد و از نظر من در این پرونده
رد شد .او به جای رعایت قوانین و برخورد با عربستان ،تحت
تاثیر فشار عرب ها قرار گرفت و حل موضوع را به عهده خود
ما گذاشت و به شکل واضحی در این زمینه تخلف کرد .ما
همیشه مخصوصا پس از جنگ میزبانی مسابقات مختلف
را بر عهده داشــتیم که حتی در یک مورد هم خطا نداشتیم
و به بهترین شکل ممکن میزبان بودیم .حتی کشورهایی
مانند عراق و ســوریه به دلیل امنیتی که اینجــا وجود دارد
مســابقات خود را با تایید کنفدراســیون فوتبال اسیا و فیفا
در کشــور ما برگزار کردند و اینکه کنفدارسیون فوتبال اسیا
و شیخ ســلمان در پرونده ادعای عربســتان با این شکل با
ما برخورد کردند ،نمونه بارز بی قانونی بود .من به شــخصه
اصال فکر نمی کردم که شیخ ســلمان اینقدر راحت تسلیم
فشار عربستان شود .او باید طبق قانون به عربستان اعالم
می کرد که اگر نمایندگانش به ایران نروند ،نتیجه بازی های
انها با تیم های ما ســه برصفر به ســود ایران خواهد شــد.
حاال خیلی ها می گویند که شیخ سلمان دوست ما بود و اگر
انتخاب می شد ،به نفع ما بود .اما من به هیچ وجه این حرف
را قبول ندارم و معتقدم فردی که در ان پرونده به این شکل با
ما برخورد کرد ،به هیچ وجه ادم قابل اعتمادی نبود که بشود
روی دوستی اش حساب کرد و به همین دلیل می گویم قطعا
انتخاب او نفعی برای ما نداشت .ما باید خوشحال باشیم که
اینفانتینو رئیس فیفا شد.
اما سوال دیگری هم درباره انتخابات فیفا مطرح است
که به رای ما برمی گردد؛ اینکه مخفی بودن رای فدراسیون
فوتبال کشورمان در انتخابات فیفا ،کار درستی است یا خیر؟
بایدبگویممخفیبودنرایماخوباست.کاردرستهمین
اســت که رای ما مخفی بماند و نباید کسی بداند کفاشیان
به چه کســی رای داده اســت .در زمانی که مــن خودم در
متن یکی از این انتخابات حضور داشــتم و فعال بودم ،در
یک رای گیری در AFCفردی که ما به وی رای داده بودیم
انتخاب نشد و کسی انتخاب شد که ما رای نداده بودیم .اما
می دانید مخفی بودن رای ما چگونه به ما کمک کرد؟ نتیجه
این شد که بعد از پایان انتخابات فردی که انتخاب شده بود
از اولین کسانی که تشکر کرد ما بودیم چون فکر می کرد به
او رای داده ایم .ما هم اصال نگفتیم که به چه کســی رای
دادیم .در این طور قضایا بهترین شیوه همین است و صالح
به این است که رای مخفی باشــد .من نمی دانم کفاشیان
به چه کسی رای داده اســت ولی کار خوبی که انجام دادند
همین بود که نگفتند به چه کسی رای داده اند و با هر دو نامزد
اصلی هم رابطه خوبی داشتند.
اما انتخابــات فیفا از منظــری دیگر نیــز قابل بحث
اســت؛ انتخاب اینفانتینو چه نفعی برای فوتبال ما خواهد
داشــت؟ ایا می توانیم با انتخاب او در فیفا صاحب کرسی
شویم؟ باید بگویم نباید هیجان زده به موضوع رئیس شدن
اینفانتینو نگاه کنیم .در فیفا یکسری چارچوب ها وجود دارد
که نمی شــود انها را چندان تغییر داد و توقع داشــت که به
زودی کرسی خاصی را کسب کنیم .ما در کمیته های فیفا
ی داریم ،ولی ریاست اینفانتینو برای
همیشه دو سه تا کرس
م یا گرفتن امتیاز دیگر هیچ
گرفتن کرسی های خاص و مه
تاثیری نخواهد داشت و اینها البی هایی است که خود ما باید
در کنفدراسیون فوتبال اسیا و فیفا برقرار کنیم .البته در فیفا
معموال نمی توانیم به این مهم دستیابیمچونمعموالبرای
عضویت در کمیته اجرایی فیفا باید از طریق کنفدراســیون
فوتبال اسیا انتخاب شویم که در این بخش هم همان طور
که می دانید باید البی های خاصی داشته باشیم .البته این
البی ها را نداریم و بنابراین انتخاب اینفانتینو هم نفعی در این
زمینه برای ما نخواهد داشت.
ورزش
ورزش
299
پدیده های فصل پانزدهم
ورزش
پرون
د
ه
دوم
تازه رسیده هاییکهپدیدهمی شوند
300
مثلث | شماره 302
ورزش
و ناگهان ستاره
لیگ پانزدهم همچنان به متن اتفاقات غیرمنتظره تبدیل شــده است .اتفاقاتی که
عمدتا بازیکنان جوان لیگ انها را رقم می زنند .در فصل جاری فوتبال بازیکنان و مربیان
جوانی حضــور دارند که اتفاقــات بزرگی را برای تیم هایشــان رقم زده انــد .مثلث به مرور
پدیده های لیگ پرداخته است.
مثلث | شماره 302
سیاسی
ورزش
اقتصاد
برگ برنده یحیی
چیزهایی درباره یک مرد
خیلی خونسرد
سهم ویسی
در التیام دردهای خوزستان
استقالل خوزستان
لستر سیتی ایران است
مربیانی که فضا می خواهند
باید به نسل جدید اعتماد کنیم
301
1
ورزش
لیگپانزدهمحاالبهحساس ترینروزهایخودرسیده
است .لیگی که جنگ رســیدن به قهرمانی میان تیم های
صدرنشین را در شدیدترین شکل ممکن به رخ می کشد .در
پایین جدول لیگ نیز اوضاع چندان تفاوتی با باالی جدول
ندارد و تیم هایی که خطر سقوط انها را تهدید می کنند رقابت
بسیار سختی با یکدیگر دارند .در این بین تیم های حاضر در
لیگ امسال پدیده هایی دارند که روی خالقیت انها حساب
ویژه ای باز کرده اند .اگر قرار باشــد لیگ امســال را با لیگ
چهاردهم مقایســه کنیم ،به خوبی متوجه می شویم که در
لیگ پانزدهم پدیده ها تا حدود زیادی جای شــان را نفرات
جدید داده اند.
پدیده های لیگ چهاردهم
گ پربرخــوردی بــود .لیگی
لیــگ چهاردهــم ،لیــ
پرســروصدا و پرحاشــیه توام با معرفی مردان تــازه وارد به
فوتبال ایران.
مردان این تیم منتخب با دو معیار برگزیده شــده اند:
اول ،افرادی که لیگ سال جاری اولین جوالنگاه انها برای
معرفی و درخشــش بوده (لیگ اولی هــا) و دوم اینکه این
نفرات ،در حال حاضر کمتر از 23سال داشته باشند ،یعنی
متولدین اول خرداد سال 71به بعد.
دروازه بان :محمدرضا اخباری (سایپا)
گلر جوان تراکتور متولد 26بهمن 71
است و شناســنامه اش او را شایسته
حضوردربرزیل 2016نشانمی دهد.
میانگین گل هــای دریافتی اخباری
خوب است .او رفته رفته با درخشش
زیاد ،حامد فالح زاده را کنار گذاشته،
و در فصل قبل مرد اول سنگر سایپا شد.
در دروازه هــای لیگ برتــری اخبــاری تنها گزینــه زیر 23
سال ماست اما چهره هایی مثل رشــید مظاهری (ذوب) و
سیدحسین حســینی (ملوان) هم بدکار نکردند اگرچه سن
انها باالتر از حد امید است.
دفاع راست :یوسف وکیا (فوالد)
متولد 8مهرماهسال 72استواخرین
ســتاره از اســمان تابناک پدیده ها و
جوان های فوالد بود.
مردانی که با نســل مبعلــی و کعبی و
علوی تا پژمــان منتظــری و بختیار
رحمانی ،مهــرداد جماعتــی و ارش
افشین استارت زده و ادامه دادند.
302
مثلث | شماره 302
ورزش
دفاع میانی :محمدحسین کنعانی زادگان (ملوان)
متولد 3فروردین سال 73است و در
حال حاضر 21سال و 2ماه دارد .در
تیم پرسپولیس کارش را شروع کرده و
در ملوان امســال چهره کــرد و یک
دفاع میانی مستحکم و منطقی بود.
مردی که برای اینده ،فریاد می زند.
دفاع میانی :محمد نژادمهدی (پدیده مشهد)
نژادمهدی در پدیده چهره شد و در این
تیم بدل بــه یک بازیکن موثر شــد.
متولد 27مهر 71اســت ،نژادمهدی
کــه ناباورانه به تیم ملــی هم دعوت
شده ،باالتر از سیاوش یزدانی پدیده
پیــکان قــرار می گیــرد .رقیبــی که
یک سال از نژادمهدی بزرگتر است و به همین دلیل در تیم
منتخب ما حضور ندارد.
دفاع چپ :سعید قائدی فر (سپاهان)
بازیکن 22ســاله و یاسوجی االصل
باالتر از چهره هایی مثل رضاعلیاری
و ســعید اقایی در این فهرســت قرار
گرفته است .او امسال در سپاهان در
ی از بازی ها به میدان
نزدیک به نیمــ
رفت.
هافبک دفاعی :احمد نوراللهی (پرسپولیس)
احمــد نوراللهی مــردی که بــا 140
میلیــون تومــان قــرارداد بــرای
سرخپوشــان ،ارزشــی بیشــتر از
بازیکنــان 950میلیونــی ایــن تیم
داشــت .متولد 22بهمن 71است و
شایستگی اش را در لیگ ثابت کرده
است .محمدستاری هافبک دفاعی راه اهن هم که در زمان
حمید استیلی خوب کار می کرد می توانست در این فهرست
باشد.
هافبک وسط :احمد عبدالله زاده (فوالد)
در اغــاز لیــگ ،درخشــش های
فوق العاده اشاورابهسرعتبهتیم ملی
رساند .متولد 16اردیبهشت 72است و
شاید اگر حذفش در نتیجه مشکالت
خدمت سربازی نبود ،امروز ستاره لیگ
ایران شده بود .به جز او فرشید باقری از
صباهممی توانستدرتیممنتخبپدیده هاباشد.
هافبک چپ :میالد محمدی (راه اهن)
بــا وجــود انکــه در نیم فصــل اول،
شایســته تر کار کــرد امــا او و بــرادر
دوقلویش که متولد هفت مهرماه 72
هستند ان قدر خوب بودند که جزو تیم
منتخب پدیده ها هستند.
هافبک راست :دانیال اسماعیلی فر (ذوب اهن)
از اوجگمنامی به نهایت اعتبار رسیده،
مردی که متولد هفت اســفند 71و از
مردان شایسته ایران در مسابقات اتی
انتخــاب المپیک اســت .او 4هفته
متوالی در تیــم منتخب لیگ حضور
یافت.محسنکریمی ،هافبکجوان
اســتقالل هم در این پســت مد نظر بود اما اسماعیل زاده
بی رقیب کار کرد.
مهاجم :مهدی طارمی (پرسپولیس)
متولد 27تیر 71است،حیفکهسنش
به تیم ملی امید نمی رسد ،قدرت بدنی
بــاال و تمرکز فوق العــاده ،اعتماد به
نفسی شایسته و اخالقی خوب دارد.
طارمی به دلیل اولین سال حضور در
لیگ در تیم پدیده ها حضور دارد و اال
سنش باالتر از امید است.
مهاجم :ارسالن مطهری (نفت تهران)
فرصت طلبوشایستهاست،رکورددار
گلزنــی در 5دقیقه اخر بازی اســت.
ارسالن مطهری 6گل از 8گل خود را
در این مقاطع از زمان زده اســت .او
متولد 29اســفند 71اســت .در خط
حملهامیندرویشیورضاکرمالچعب
نیز حضور شایسته ای در لیگ داشتند .برخی از این پدیده ها
اما به روند رو به رشد خود در لیگ پانزدهم نیز ادامه دادند ؛
بازیکنانی مثل مهدی طارمی .برخی دیگر نیز از لیگ های
دسته دو و دسته یک خود را به لیگ برتر رسانده اند و در فصل
جاری فوتبــال بازی های خیره کننــده ای از خود به نمایش
می گذارند.
مهدی طارمی
طارمی؛مهاجمترکه ایپرسپولیسی ها
که اگــر قــدر موقعیت های خــود را
می دانســت اکنون در جای غیرقابل
دسترسی قرار می گرفت .طارمی که تا
اینجای کار امتیاز باالیی را از ســوی
کارشناسان فوتبال دریافت کرده ،اگر
تمام پنالتی هــای این فصل سرخ پوشــان را خــود به ثمر
می رساند و موقعیت های متعددی که برای خود در بازی های
مختلف می سازد (همچون بازی برابر استقالل اهواز) را به
گل تبدیل می کرد ،از همین االن می توانست خیال خود را
بابت کسب بهترین بازیکن لیگ پانزدهم راحت کند.
او متولــد 27تیــر 71اســت .بازیکــن جوانــی که
اردیبهشــت ۱۳۹۳به باشــگاه فوتبال پرســپولیس تهران
پیوست .طارمی همچنین سابقه بازی در تیم های شاهین
بوشهر و ایرانجوان بوشهر را دارد.
نخستین درخشش او در پرســپولیس در تاریخ ۲اذر
۱۳۹۳و در هفتادونهمین شهراورد تهران مقابل استقالل
بود که در ان پرســپولیس با نتیجه ۱–۲به پیروزی رسید .او
در ان بازی دیدنی گلی نز د اما به عنوان یک بازیکن تعویضی
نقش موثری در گل اول داشــت و با پاس حساب شــده او
محمد نوری گل اول و مساوی پرسپولیس را به ثمر رساند.
وی در تاریــخ ۱۹فروردیــن ۱۳۹۴و در حضــور
بیش از صدهزار هزار تماشــاگر ورزشــگاه ازادی تهران با
به ثمررســاندن تک گل بــازی از روی نقطــه پنالتی با یک
ضربه چیپ مقابل النصر عربستان در مرحله گروهی لیگ
قهرمانان اســیا ۲۰۱۵و خوشحالی خاص اش پس از گل،
به یک قهرمان در بین تماشــاگران پرسپولس بدل شد .او
۲۶اردیبهشت ۱۳۹۴برای اولین بار به تیم ملی ایران توسط
کی روش دعوت شد .طارمی در جشــن برترین های لیگ
برتر چهاردهم ( )۹۴–۹۳به عنوان برترین مهاجم لیگ ایران
انتخاب شد .او در این مراسم در چهار رشته از جمله مرد سال
فوتبال ایران که قاسم حدادی فر موفق به دریافت ان شد،
کاندیدای دریافت جایزه بود .او نخســتین بازی ملی خود
را در یک بازی دوستانه در برابر ازبکســتان در سال ۲۰۱۵
انجام داد .او در ســومین بازی ملی خود پایش به گلزنی باز
شــد و در چارچوب مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸دو بار برابر
گوام گلزنی کرد.
ی در چهارمین بازی ملی خود نیز درخشان ظاهر
طارم
شد و در جریان پیروزی سه بر صفر بر هند ،با سماجت خود
یک پاس گل برای اندرانیک تیموریان ساخت و گل سوم را
نیز به ثمر رساند.
شهباززاده
یکی دیگر از پدیده های لیگ امسال
ســجاد شــهباززاده اســت؛ مهاجم
استقالل تهران .یکی از نمایش های
خیره کننده او در بازی برابر گســترش
فوالد تبریز رقم خورد .او موفق شد در
2بازی رفت و برگشت برابر گسترش
فوالد 2گل که دقیقا به یک شکل به ثمر رسید را وارد دروازه
شاگردان فراز کمالوند کند .سجاد شهباززاده در بازی برگشت
ش عالی و البته
استقالل برابر گسترش فوالد روی یک چرخ
ضربه از پشت محوطه جریمه دروازه حریف را باز کرد تا یکی
بیت سعید
مهاجملیگیکیاستقاللخوزستان
که امسال با حضور در این تیم نام خود
را در فوتبال ایران مطرح کرده است
تاکنون توانسته گل های ارزشمندی
بــرای تیمش بــه ثمر برســاند .بیت
سعید؛ بی تردید او یکی از پدیده های
لیــگ پانزدهم اســت .بازیکن سوســنگردی اســتقالل
خوزستان متولد 69اســت .از خصوصیات بیت سعید این
است که وی با تکنیک نابی که دارد ،به راحتی حریف را به
هم می ریزد و دستی به سر و روی جایگاه خود در جدول رده
گلزنان و ارزشمندترین بازیکنان لیگ می کشد.
او درباره توجهی که رســانه ها نســبت به ســتاره ها و
پدیده های استقالل یا پرسپولیس نشان می دهند واکنش
جالبی دارد؛ «فوتبال در بازی برای پرســپولیس ،استقالل
و تیم های بزرگ خالصه نمی شــود و من بــه فکر موفقیت
و پیشرفتم هستم ،ممکن اســت این پیشرفت بازی در هر
تیمی باشد».
اما پیش از بیت ســعید ،خوزستانی های زیادی اقای
گل لیگ شــده اند که اخرین انهــا رضا نوروزی اســت که
اصلیت ایذه ای دارد.
* صفر ایرانپاک :اقای گل لیگ سال 50
* غالمحســین مظلومی :اقای گل لیگ سال 52و
53و 55
* کریم باوی :اقای گل لیگ استانی 65
*رضا نوروزی :اقای گل لیگ برتر سال 90/89
حسن بیت سعید که حاال در 25سالگی پله های لیگ
دســته دو ،یک و برتر را باال امده تــا مهارت هایش را به رخ
بکشد یکی از پدیده های لیگ پانزدهم به شمار می رود.
نکتــه جالب توجه اینکه بیت ســعید در ســال ۱۳۹۴
به عنوان بهترین بازیکن فصل دسته یک انتخاب شد.
مهرداد محمدی؛ در تالش برای رهایی از طلسم
مهاجم راه اهنی هــا پس از حضور در
برنامه زنده نود تاکنون نتوانســته ان
درخشش همیشگی را داشته باشد .
محمدی که یکی از دو قل راه اهنی ها
محسوبمی شودتامیانه هایلیگبا
قدرتپیشامدونظرهارابهخودجلب
کرده بود اما چند هفته ای است که استپ کرده و نتوانسته
توقعات ایجاد شده را در بازی های اخیرا انجام شده براورده
کند .مهرداد که در تیم ملی امید هم عضویت دارد تاکنون 6
بار گلزنی کرده و 2پاس گل نیز ارسال کرده تا هنوز هم هشت
امتیازی بماند.
محسن یوسفی
هافبک باتجربه پدیده ای ها در بیشتر
بازی های این تیم توانسته به همراه
زوج خــود در خــط میانی ایــن تیم،
حســین بادامکی کارساز شــود و هر
چندبــازی یک بار ســورپرایزی برای
برگ برنده یحیی
چیزهایی درباره یک مرد خیلی خونسرد
2
علیرضا کردی
روزنامه نگار ورزشی
جالل الدین علی محمدی
این بازیکن صبایی ها که در بازی های
لیــگ گذشــته نیــز توانســته بــود
نشــانه هایی از خود بــروز بدهد ،در
بازی های این تیــم در لیگ پانزدهم
نهایت تالش خود را به کار بســته تا
جایی بین بازیکنان باتجربه حاضر در
تیم صبا برای خود دست و پا کند و البته موفق هم شده است.
او ارام ارام و بدون جلب توجه به کارش می پردازد.
غالمرضا رضایی
مهاجــم ســابق پرسپولیســی
نارنجی پوشان این روزها بازیکن ثابت
تیمش در خــط حمله اســت و البته
توانســته امتیازات خوبــی نیز برای
یاران جاللی جمع کند.
کاوه رضایی
یکی از ســه مهاجــم تاثیرگــذار این
روزهــای ذوبی هــا در تیم ملــی نیز
توانسته خود را به کارلوس کی روش
تحمیــل کند.این بازیکنــان در کنار
برخــی دیگــر از پدیده هــای لیــگ
پانزدهــم تــا اینجــای کار
ارزشمندترین های فصل جاری لیگ برتر بوده اند .باید دید
انها در ادامه رقابت های لیگ می تواننــد از اعتباری که به
دست اورده اند دفاع کنند یا خیر؟
خونســرد بود ،طوری که بعضی ها فکر می کردند بی خیال
است! بیشتر با هوشــش به جنگ مهاجمان می رفت تا با
فیزیک بدنی اش .نجابت خاصی داشت و کمتر دنبال منافع
مالی خود بود و شــاید بشــود همین نجابت را دلیل اصلی
محبوبیت او نزد مردم دانست .محبوبیتی که بعد از اخراج
از پرسپولیس و رفتن به فوالد هم از بین نرفت .مرد خاص
فوتبال ایران در اهواز یکباره پوست اندازی کرد و در مدت
زمان کوتاهی تبدیل به یکی از بهترین های فوتبال ایران
شد .اتفاقی که با درخشش در صبا با تری و سپس تیم ملی و
گلزنی در جام جهانی به اوج رسید.
گل محمدی از ان دست بازیکنان بود که می توانست
در اروپا هم بازی کند ولی متاســفانه در ان زمان دفاع های
جلو زن کمتر در بورس بودند .خیلی ها اشــک هایش را بعد
از بازی با ایرلند فراموش نمی کنند و حداقل به خاطر او هم
که شده بود دوست داشــتند تیم ملی به جام جهانی صعود
می کرد؛ اتفاقی که متاسفانه نیفتاد.
اما در عرصه مربیگری اولین حضــورش در نیمکت
یک تیم لیگ برتری با اخرین تیم دوران حرفه ای اش یعنی
مثلث | شماره 302
شاید در اواسط دهه هفتاد که خط دفاعی پرسپولیس
پر بود از بازیکنان دانه درشــت و یاغی ،از مجتبی محرمی
گرفته تا بهروز رهبری فر و مهدی هاشمی نسب ،کمتر کسی
می توانست تصور کند مدافعی مانند یحیی گل محمدی با
ان چهره یخــی و بی تفاوت ،روزی به جایی برســد که جدا
از تصاحب بازوبند کاپیتانــی تیم ملی ،در عرصه مربیگری
نیز بدرخشد.
مدافع میانــی سرخپوشــان در دهه هفتــاد ،هرگاه
برای تیمش به میدان می رفت ،به رغم اینکه با همه وجود
بازی می کــرد ،اما به دلیل بی حاشــیه بــودن و کم حرفی
ذاتی که داشــت ،هیچ گاه در ذهن هواداران ان روزهای
پرسپولیس در قد و قواره دیگر مدافعان این تیم که جملگی
از فوتبالیست های ســرکش ان دوران بودند قرار نگرفت.
حتی در ان برهه ای کــه درگیر تب مالت بــود و مدت ها از
میادین دور مانده بود هم جای خالــی او در جمع مدافعان
مستحکم پرســپولیس در ان زمان احساس نمی شد .اما،
به رغم این ،یحیی با اعتماد به نفس مثال زدنی و پشــتکار
فوق العاده ای که داشت ،به مرور زمان و در عرض کمتر از
چند سال ،به جایی رسید که یک روز غیبتش در خط دفاعی
تیم ملی نیز به چشــم می امد و تبدیل به مهره ای غیرقابل
انکار در فوتبال ما شده بود.
یحیی گل محمدی در دوران فوتبالش فوتبالیســت
فوق العاده ای بود؛ یــک دفاع جلو زن مــدرن ،با تکنیک
مناسب ،سرزنی موفق و مهم تر از همه احساس و شم عالی
برای وارد شدن به حمله .یحیی در دوره بازیگری مدافعی
مهاجری داشــته باشــد و به همیــن دلیل خــود را به صدر
تاثیرگذاران این تیم رسانده است.
ورزش
از زیباترین گل های لیگ را به اسم خود ثبت کرده باشد .این
دقیقا شبیه گلی بود که او در بازی رفت به این تیم زده بود با
یک تفاوت کوچک ،گل او در بازی رفت از داخل محوطه
جریمه به ثمر رسید.
جالب اســت که ســجاد شــهباززاده دو گل به سبک
بازیکنان فوتسال به گســترش فوالد زد .یکی از رایج ترین
گل هایی که در فوتسال زده می شود دور زدن دفاع و ضربه
به سمت دروازه است که به نظر می رسد شهباززاده استاد به
ثمر رساندن این گل ها ست .سجاد شهباززاده اردبیلی است
و متولد 3بهمن 68است.
پس از وارد کردن ۲گل به دروازه تیم باشــگاه فوتبال
گسترش فوالد تبریز در هفته ۱۲لیگ برتر توسط کارلوس
کی روش بــه تیم ملی دعوت شــد اما در لیســت بازیکنان
کارلوس کی روش در جام ملت ها جایی نداشت .شاید دلیل
عدم حضور او را بتوان تعداد زیاد لژیونرهای ایرانی در پست
وی دانست .شهباززاده در سال ۱۳۹۳با قراردادی ۳ساله به
استقالل تهران پیوســت .وی در مسابقات لیگ برتر سال
۹۴-۹۳بهترین گلــزن ایرانی این مســابقات لقب گرفت.
همچنین وی همواره از موثرتریــن بازیکن های لیگ برتر
برای تیم استقالل بوده است.
303
ورزش
304
مثلث | شماره 302
ورزش
صبا با تری بود .در همان زمان هم از نحوه دو زانو نشستنش
در کنار زمین معلوم بود که می خواهد متفاوت باشد و شد و
خوب هم شد.
در مورد یحیی شاید به جرات بتوان گفت که از همان
ابتدای ورودش به دنیای مربیگری ،می شد احساس کرد
او خمیرمایه تبدیل شــدن به یک مربی باکالس و مدرن را
دارد .چیزی که خیلی زود با عملکردش ان را به همه ثابت
کرد و در مــدت زمان کوتاهی به جایی رســید که به اعتقاد
اکثر کارشناســان فوتبال ،حاال یحیــی برترین مربی حال
حاضر فوتبال ایران اســت .مربی که با اعتقــاد به فوتبال
شناور و مبتنی بر مالکیت توپ ،تیم هایش نه تنها فوتبالی
جذاب و تاکتیکی را ارائه می دهند ،بلکه نتایج خوبی را هم
کسب کرده اند.
گل محمدی از تیمش ،ذوب اهن ،نسبت به شرایط
و امکانــات ایران فوق العــاده بازی می گیــرد و تیم تحت
هدایت او فوتبالی تمیز و برتر را ارائه می کند؛ با اینکه همه
حاشــیه های فوتبال را می داند و واقف است که بعضی از
تیم ها و مربیان با بهره گیری از راه های دیگری به موفقیت
می رســند .ولی یحیی بر تز خود مصمم است و می خواهد
تنها و تنها با انجام فوتبال سالم به موفقیت برسد .او اتوریته
خوبی برای خود ایجاد کرده است و نشان داده اجازه ورود
حاشــیه به تیمش ،چه از جانــب بازیکنان و چــه از طرف
دیگران را نمی دهد.
فوتبال امــروز ذوب اهن هم با بقیــه تیم ها متفاوت
است؛ انها پاس می دهند ،منسجم هستند ،با انگیزه بازی
می کنند و ســعی می کنند فوتبال مدرنــی را در زمین پیاده
کنند .نظم تیمی فوق العاده ای دارند ،نترس بازی می کنند،
اعتماد به نفس شان باالست و با حداکثر قدرت و سرعت در
حمله و دفاع وارد می شوند .به نحوی که می توانیم بگوییم
ذوبی ها تنوع حمله ای از نوع بارسا و بایرن را دارند و همین
طور استحکام و قدرت تاکتیکی تیم های مورینیو را.
بدون شک اینها غلو نیســت و فقط باید شرایط ایران
را در نظــر بگیریم و حواس مان باشــد که این تیــم دارد با
ظرفیت های بازیکنان ایرانی و متناسب با لیگ ایران چنین
عملکرد درخشانی را به نمایش می گذارد.
به عقیده خیلی هــا ذوب اهن قهرمــان واقعی لیگ
فصل پیش اســت ؛ تیمی که در نیم فصل اول در انتهای
جدول قرار داشت اما در نیمه دوم لیگ با جا افتادن عقاید
سرمربی جوان در تیمش ،یکباره اوج گرفت و اگر امتیازات
فراوان از دســت رفتــه در دور رفــت نبود ،قطعــا به مقام
قهرمانی می رسید.
عنوانی که لیاقتش را داشت .البته یحیی و ذوب اهن
چند هفته پس از اتمــام لیگ ،با قهرمانــی در جام حذفی
و کســب یکی از ســهمیه های لیگ قهرمانان اســیا ،به
حداقل ترین چیزی که الیقش بودند رسیدند .البته شاهکار
یحیی در فصــل پیش ،نــه قهرمانــی در جام حذفی بلکه
متحول کردن ذوب اهن بود.
اتفاقی که با تغییر شــرایط روحــی و روانی بازیکنان
از یک تیم بازنده به یک تیم برنــده ان هم در کمتر از یک
نیم فصل رخ داد .اتفاقی که در نوع خود شــاهکار است و
ی میان بازیکنان و
نشان دهنده اثرگذاری باالی گل محمد
تاروپود تیم ذوب اهن است.
با توجه به همه این مسائل و با نگاه کردن به فوتبال
تیــم ذوب اهــن ،باید گفــت که بســیاری از هــواداران
ســختگیر فوتبال ایران که به مربی بزرگ ان هم فقط از
نوع خارجی اش رضایت می دهند احتماال حاال می توانند
لباس اولیــن مربــی بومــی پرطرفــدار و در اندازه های
استاندارد را در قامت یحیی گل محمدی ببینند و پرو کنند!
مربی بومی که نه تنها سنتی نیســت ،بلکه اهمیت بسیار
زیادی برای علم فوتبال قائل اســت و در ذهن او به روز
بودن تفکرات در عرصه مربیگری جایگاه ویژه ای دارد ؛
مســاله ای که به نوعی اصلی ترین دلیل تفاوت یحیی با
ســایر مربیان حاضر در لیگ اســت.یحیی گل محمدی
یکی از ســرمایه های مربیگری فوتبال ایران است .همه
شرایط هم برای او مهیاســت .او این توانایی را دارد که
روزی به عنوان ســرمربی روی نیمکت تیم ملی بنشــیند؛
اتفاقی که بــه هیچ وجــه دور از ذهن نیســت .اما برای
رســیدن به ان جایگاه همه باید به یحیــی کمک کنیم.
به مرد خونســرد و متین فوتبال ایران .کســی که لیاقت
بهترین بودن را دارد.
سهم ویسی
در التیام دردهای
خوزستان
استقاللخوزستان
لستر سیتی ایران است
امیر حاج رضایی
کارشناس فوتبال
3
عبدالله ویســی؛ زمانی که ســرمربی پیکان بود یک
نیم فصل با ایشان کار کردم .او انسانی پاکدل و احساساتی
است .در ان دوره مربیگری به هر دلیلی موفق نشد که نتایج
خوبی را با پیکان کسب کند .طبیعی هم هست .گاهی این
اتفاق رخ می دهد و شــما هر چقدر که صبر می کنید نتایج
خوب از راه نمی رسند .خیلی با تعصب بود .احساساتی که
می گویم از همین جهت است .او بعد از باخت تیمش واقعا
به هم می ریخت .طوری ناراحت می شــد کــه من نگران
سالمتی اش می شدم .عبدالله ویسی همیشه همین طور
بوده .همه وجودش را به تیمش می دهد .از سلوک و رفتار
او واقعا خوشم می اید .مرد با غیرتی که نماد مبارزه و مقاومت
است .مبارزه با انچه نمی خواهد او به موفقیت برسد .یکی
از ویژگی های مهم ویســی به نظر من ساده دلی او است.
این ویژگی در فوتبالی که مختصاتــش را همه ما به خوبی
می شناســیم حکم کیمیا را دارد .در ســالی کــه در پیکان
حضور داشت ،اگر چه نتایج دلخواه را کسب نمی کرد اما این
مساله باعث نمی شد که اعتمادش نسبت به جوان ها را از
دست بدهد .او همواره به بازیکنان جوان و با انگیزه اعتماد
ید اد و هنگامی که تیمش
می کرد و به انها فرصت اشتباه م
بازنده از زمین بیرون می امد مســئولیت باخت را شجاعانه
به گردن می گرفت .ما مربیانی با ایــن ویژگی را خیلی کم
داریم .شــاید عده ای حرف از مســئولیت پذیری بزنند اما
اینکه یک مربــی همواره در همه شــرایط پــای بازیکنان
جوانش بایســتد به واقع کار دشواری اســت که در فوتبال
ایران کمتر شــاهد ان بوده ایم .یکی دیگر از ویژگی های
این مربی احترامی است که برای بزرگترهایش قا ئل است.
همان طور کــه می دانید وضعیــت نامناســب فرهنگی در
فوتبال ما باعث شــده تا خیلی از مسائل طور دیگری جلوه
کند .خیلی حرمت ها شکســته شــود و ناهنجاری ها عمق
بیشتری به خود بگیرد اما ویســی یکی از مربیانی است که
همواره سعی کرده حرمت همکاران و دیگر اعضای فوتبال
را نگه دارد و تا جایی که امکان ندارد وارد مسائل حاشیه ای
نشود .این موضوع مهمی است .وقتی یک مربی انرژی و
توانش را صرف مسائل حاشیه ای نمی کند ،این فرصت را
پیدا می کند که در مورد مسائل مهم تری بیندیشد .در واقع
این فرصت را پیــدا می کند که تمرکزش را صرف مســائل
فنی تیمش کند .این ویژگی ها باعث شده تا جامعه فوتبال
و به طور کلی همه ما به عبدالله ویسی نمره قبولی بدهیم.
من شــخصا به ویســی عالقه مندم چون او موفق شده از
بســیاری جهات در فوتبال ما هنجار شکنی کند .او امسال
تیمی را مهیای لیگ برتر کرده که نه تنها فوتبال زیبا و رو به
جلویی ارائه می کند ،بلکه در کــورس قهرمانی قرار گرفته
است .استقالل خوزســتان حاال به مثابه لسترسیتی لیگ
برتر ما اســت .تیمی جوان و با انگیزه کــه می بینیم چطور
برای رسیدن به پیروزی می جنگد و تالش می کند .ویسی
تیمی ساخته که تن قهرمان های ســنتی فوتبال ایران به
ورزش
لرزه افتاده اســت .انها می دانند که اســتقالل خوزستان
تیمی نیست که ان را دســت کم بگیرند .به محض اینکه
غفلت می کنند این تیم به صدر می رود .هر چند این موضوع
ی که دیگر رقبا
و سختکوشی استقالل خوزستان از احترام
نزد من دارند کم نمی کند اما به طور کلی می خواهم بگویم
سختکوسی تیم ویســی قابل احترام و ارزشمند است .من
در خوزستان در کنار ویســی نیستم و نمی دانم دقیقا در چه
فرایندی تیمش را اینگونه مهیای لیگ برتر کرده است .اما
شک ندارم که او با استفاده از جوان ها و البته اعتماد به انها
تیم خوبی ســاخته که برای همه ما قابل احترام است .در
کنار این موضوعات باید سختکوشی و پرکاری خود او را نیز
مورد توجه قرار دهیم .این سه عامل باعث شده تا ویسی با
استقالل خوزستان بتواند تا اینجای کار موفق باشد .خیلی
برای خوزستان خوشحالم .انها سه تیم در لیگ برتر دارند
که دو تای انها به هر دلیلی نتوانســته اند از اعتبار فوتبال
خوزستان دفاع کنند اما استقالل خوزستان نماینده ممتازی
برای فوتبال ان منطقه است و این موضوع بی تردید باعث
ی مردم فوتبالدوســت خوزســتان است .تیم ویسی
دلگرم
در واقع عزت نفس و حیثیت فوتبال خوزســتان را زنده نگه
داشته است و این به نظرم ادای دینی است به خوزستان.
شــهری که فوتبال ما مدیون ان است .به خصوص قبل از
انقالب انها خدمات بسیاری به فوتبال ما داشتند و البته انها
مظلوم هستند .انها جنگ را به خود دیده ان د و سختی جنگ
را بیش از همه ما چشیده اند.
من برای ویسی خوشحالم .او در دو وجه موفق بوده
اســت .هم از نظر اخالقی و هــم از نظر فنــی .این باعث
افتخار اســت .نکته ای که در مورد اســتقالل خوزســتان
باید بدانیم این است که خیلی ها منتظر افتادن تیم ویسی
بودنــد .می گفتند ایــن هفتــه می افتد .هر هفتــه همین
پیش بینی را تکرار می کردند اما ایــن اتفاق رخ نداد .حتی
ی تا
این تیم را به برق شــیراز تشــبیه می کردند که در فصل
هفته هــای متوالی صدرنشــین بود اما ناگهــان از کورس
قهرمانی افتاد و فاصله اش با رقبا بیشــتر شــد .اما ویسی
و بازیکنــان جوانش نشــان دادند که لسترســیتی فوتبال
ایران هستند .انها در باالنشینی خودشان استمرار زیادی
داشــته اند و این کار دشــواری اســت .این موضوع نشان
می دهد کــه میان انها وحدت و انســجامی شــکل گرفته
است .این انسجام از کجا می اید؟ به نظرم ساده دلی ویسی
و البته صمیمی بودن این مربی با شاگردانش خیلی در این
مساله موثر بوده است .او رابطه خیلی خوبی با تیمش دارد و
تا اینجا که هفته بیست و دوم لیگ برتر پایان یافته انها کار
بزرگی انجام داده اند و شایســته قدردانی هستند .در مورد
همین جوانگرایی باید به موضوع دیگری هم اشاره کنم .به
خاطر دارم وقتی ویسی سرمربی پیکان بود خانواده اش را به
شهرستان فرستاده بود تا تمرکز بیشتری روی تیمش داشته
باشد .من با او صحبت کردم .به او گفتم از نظر عاطفی شاید
ضربه بخوری و این خوب نیست اما او این گونه پاسخ می داد
که قصد دارد با همه تمرکزش تیمــش را هدایت کند .این
موضوع ارزشمندی است .ویسی از ان دسته مربیانی است
که خیلی خوب می تواند با جوان ها کار کند .بازیکنان جوان
تیم وقتی صفای باطن ویســی را می بینند به خواسته های
فنی او تن می دهند و با همه وجود برای تیم بازی می کنند.
شاید اگر به جای این جوان ها بازیکنانی با او کار می کردند
که گاهی خودخواهانه برخورد می کنند ویسی نمی توانست
چندان موفق شــود .چون برخی از ستاره ها اساسا کاری با
صفای دل مربی شان ندارند .به طور کلی می خواهم بگویم
عالقه مندم که ویســی با استقالل خوزســتان به قهرمانی
برسد .فارغ از قهرمانی ها عالقه مندم که فوتبال خوزستان
همواره در شرایط خوبی باشد .مردم خوزستان همین االن
هم زجرهای زیادی را متحمل می شوند .در میان همه این
گرفتاری ها و رنج ها باز هم یک چیز خوبــی وجود دارد که
می تواند مرهم زخم ان مردم باشــد ؛ فوتبالی که استقالل
خوزســتان بازی می کند و قطعا ویســی در این مورد سهم
ویژه ای دارد .من به او و تیمش تبریک می گویم.
مربیانی که فضا می خواهند
محسن اثیمی
روزنامه نگار
4
شای د بین مربیان جوان هم باشــند افرادی که این کارها را
می کنند -ان وقت بعد از چند شکســت دیگر مجالی برای
کار پیدا نمی کنند .به طور حتم اگر مدیــران فوتبال ایران
مدیرانی صبور و برنامه محور باشــند مربیان جوان زیادی
می توانند خود را اثبات کنند و در غیر این صورت باید پشت
خط مربیانی بمانند که تحت هر شــرایطی ،چه ببرند و چه
ببازنند؛ می ماندند.
فوتبال ایران اگر می خواهد موفق باشــد باید فضای
کار را بــرای مربیان جوان که پتانســیل و قابلیت موفقیت
دارند فراهم کند ،در غیر این صورت دور باطل مربیگری در
فوتبال کشورمان همچنان وجود خواهد داشت.
مثلث | شماره 302
نســل جدید مربیان چند سالی اســت که سری میان
سرها بلند کرده اند و با نتایج شان می گویند که «ما هستیم».
نیازی ندارند که حنجره شان را پاره کنند و فریاد بزنند و حاشیه
درســت کنند ،انها به معنای واقعی «حرف شان را در زمین
می زنند»؛ در مستطیل ســبز؛ در جایی که باید خودشان را
ثابت کنند.
اگر چه هنوز چرخه معیوب فوتبال ایران فرصتی است
برای کار کــردن مربیان ناکام و اگر چــه این چرخه طوری
اســت که اهمیتی ندارد فالن مربی چــه نتایجی می گیرد
چرا که از االن تیم ســال اینده اش «رزرو» شده است؛ اما
مربیانی هستند که نان نتایج شان را می خورند.
در فوتبالی که هزار جایش ایــراد دارد یک مربی باید
حواسش به همه چیز باشــد .حواسش باشد به اینکه چک
بازیکنش برگشــت نخــورد و او را امــاده کند بــرای بازی،
حواســش باشــد به اینکه برخــی اتفاقات خــارج از زمین
می تواند سرنوشــت تیم ها را تغییر دهد ،حواسش باشد به
اطرافش و حواسش باشد به نداشتن پول و زمین تمرین.
در این فوتبال کسب نتایج مطلوب اما برگ برنده ای است
برای یک مربی .در فوتبال ایران مربیانی امده اند که شاید
به خاطر ارام و بی حاشیه بودشــان کســی تصور نمی کرد
مرفق شوند .انها اما موفق شدند تا دریچه ای تازه در دنیای
مربیگری گشوده و این باور تقویت شود که می توان جوان
بود ،به روز بود ،تالش کرد و نتیجه گرفت.
به نظر می رسد نســل جدید مربیان در فوتبال ایران
می توانند سال های سال بمانند ،نتیجه بگیرند ،موفق باشند
و البته بر شمار انها نیز افزوده شود .همه اینها اما منوط به
این است که مدیران باشگاه ها به انها اعتماد کنند که اگر
اعتماد مدیران نبود امروز یحیی گل محمدی ها و عبدالله
ویسی ها نبودند .فوتبال نتیجه گرای ایران مدیران را وادار
می کند پس از چند شکست دست به تغییرات بزنند .اینجا
صبر و تحمل کم اســت و برخی مدیران که سررشته ای از
فوتبال ندارند تصور می کنند تغییــرات پیاپی و نابجا ،کلید
موفقیت است غافل از اینکه انها راه موفقیت را نمی شناسند
و در مسیری دیگر گام بر می دارند.
برخــی مدیــران می ایند که بــه هر قیمتــی بمانند و
در این راه ،نتیجه حــرف اول و اخر را می زنــد و اگر مربی
جوانی باشــد که راه های کثیف نتیجه گرفتن را بلد نباشد-
ورزش
باید به نسل جدید اعتماد کنیم
305
سال به روایت تصویر
ایران در سال 1394
1
دیپلماسی بالکن
4
نگاه به شرق
5
اتش در خانه عربستان
6
تصویب در 20دقیقه
7
دست روی سر
2
مرهم
حس خوب این عکس ،این عکس را در میان برترین عکس های خوب ســال قرار
م ی دهد .فرزند شــهید مدافع حرم با همیــن واکنش کودکانه نشــان می دهد که
م ی داند ،حتی اگر پدری نباشــد از این پس دست مهربانی بر سرش بکشد ،پدری
مهربان تر دارد که حواسشــان به او هســت و هیچ گاه او را تنها نمی گذارند .فرزند
خردسال شهید شیرخانی -که در ۱۴تیرماه ۱۳۹۳در سامرا به شهادت رسیده بود -در
اغوش رهبر انقالب دیده م ی شود.
بالکــن هتل کوبــورگ ویــن هــم خــودش را به
جغرافیای سیاســی ایــران الصاق کــرد .در این
بالکن بود که هــر از گاهی محمد جــواد ظریف،
عباس عراقچی و سایر تیم مذاکره کننده ایران
با خبرنگارانی که داستان مذاکرات ایران و 5+1را
دنبال می کردند ؛ ارتباط خبری ایجاد می کردند،
در روزهایی که داســتان برجام یکــی از اتفاقات
مهم خبری بود ،هتل کوبــورگ و عکس هایی از
این دست هم بارها و بارها منتشر می شد.
والدیمیر پوتین در سال 94یک سفر بسیار مهم
به تهران انجــام داد .ان هم درســت در بحبوحه
تحوالت ســوریه و ماجراهــای برجام.بعد از این
سفر گفت ه شــد که ائتالف شرق قدرت بیشتری
یافته و ان تصور که ایران بعد از توافق هست ه ای
نگاهش را به غرب دوخته است رنگ باخت.
بــه دنبال شــهادت شــیخ نمــر ب ه دســت دولت
عربستان معترضان در تهران شــبانه در مقابل
سفارت عربســتان تجمع کردند ،که با حمله به
سفارت و دخالت پلیس پایان یافت.معترضان با
سردادن شــعارهایی علیه ال سعود ،این سفارت
را مــورد هجــوم قــرار دادنــد و علی رغــم تالش
نیروی انتظامی برای ممانعــت ،گروهی از مردم
وارد سفارت عربستان شــدند و به اتاق های این
ســفارتخانه رفتند.معترضــان بخــش هایی از
سفارت را تخریب و به اتش کشیدند.
2
3
نمایندگان مجلس شورای اسالمی در یک جلسه
علنــی جزئیات طرح اقــدام متناســب و متقابل
دولت جمهوری اســامی ایران در اجرای برجام
را به تصویب رســاندند.این جلسه علنی ساعت
8و 30دقیقه اغاز شــد و جزئیات طرح برجام در
ساعت 8و 50دقیقه به تصویب رسید .این جلسه
حاشیه های زیادی داشت ،که یکی از انها تهدید
صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی بود ،صالحی
این مساله را پشت تریبون اعالم کرد.
یکبــار دیگر ایــران و امریکا به مصــاف یکدیگر
رفتند .این بار اما در دریــا .تفنگداران امریکایی
که وارد اب های ایران شد ه بودند توسط نیروهای
سپاه پاسداران بازداشت شدند .اتفاقی که از ان
به عنوان تحقیر امریکا ســه دهه بعد از تسخیر
سفارت این کشور در تهران یاد م ی کنند.
3
غم سردار
خبر رسید،سردار حســین همدانی از فرماندهان ســپاه پاسداران در سوریه به شــهادت رسید .سردار
حســین همدانی یکی از فرماندهان قدیمی ســپاه پاســداران انقالب اســامی در جنگ تحمیلی بود و
مدتی نیز فرماندهی لشکر 27محمدرسول الله(ص) را برعهده داشت.پس از تبدیل این لشکر به سپاه
محمد رسول الله (ص) فرماندهی این سپاه نیز برعهده سردار همدانی بود.سردار همدانی پس از دوران
دفاع مقدس هم همچنان در خدمت ارمان های نظام بود و در جبهه های مختلف حضور جدی داشــت.
سردارهمدانی دریک عملیات شناسایی به ارزوی دیرین خود رسید.
32
1
45
67
33
سال به روایت تصویر
جهان در سال 1394
2
خون و شمشیر
4
حادثه در پاریس
5
اشک اوباما
7
لگد وحشیانه
7
لگد وحشیان
دستان ســعودی ها به خون شیخ نمر باقر النمر
رهبر شــیعیان عربســتان الوده شــد .او در پی
اعتراضات شــیعیان عربســتان در ســال 2012
بازداشت شد و در 23مهرماه 1393دادگاه جنایی
عربستان ســعودی شــیخ نمر را به اتهام اقدام
علیه امنیت ملی و محاربه ،به «اعدام با شمشیر و
بهصلیبکشیدهشدندرانظارعمومی»محکوم
کرد.علی رغم همه اعتراضات ایــن حکم اجرا و
موجی از خشم را ایجاد کرد.
در شــبی که تیم های ملــی فرانســه و المان در
استاددو فرانس پاریس مقابل هم قرار گرفتند،
در میانه مســابقه فوتبال صدای گلوله به گوش
رســید ،هی چ کــس نمی دانســت کــه در بیرون
ورزشگاه چه خبر اســت ،انچه بیرون ورزشگاه
رخ داد ،یک حمله تروریســتی همــه جانبه بود
که به مــرگ ده ها نفــر ختم شــد .در این عکس
پدری را می بینیم که ســعی دارد فرزندان خود را
محافظت کند.
باراک اوبامــا رئیس جمهوری امریــکا در جریان
یک کنفرانس خبری در کاخ سفید درباره موضوع
اعمال محدودیت های جدید علیــه قانون حمل
ســاح در امریکا بــه هنــگام پخش تیــزری از
تیراندازی سال 2012در دبستان «سندی هوک»
در ایالت کانتیکت که منجر به مرگ 20دانش اموز
شد ،گریه کرد.
یک پناهنده ســوری همراه با ســایر پناهندگان
در حالی که کودک خود را در اغوش گرفته بود ،با
سرعت می دوید اما خبرنگار مجارستانی به عمد
او را لگد زد و باع ث شــد همراه بــا کودکش نقش
بر زمین شود.مرد سوری اســامه عبد المحسن
الغضب نام داشــت ،او در ســوریه مربی فوتبال
بوده و با تیم الفتوه سوریه در لیگ برتر این کشور
همکاری داشته است.
انگال مرکل صــدر اعظم المــان در حال صحبت
با بــاراک اوباما رئیس جمهور امریکا در حاشــیه
نشست سران هفت کشور صنعتی (جی هفت)
در المــان دیده می شــود .ایــن عکــس یکی از
تصویرهای پــر بیننده جهــان در ســال 94بود.
نشســت جی هفــت این بار بــه جای روســیه در
منطقه خوش اب و هوای پارت ن کیرشــن واقع در
جنوب المان برگزار شد.
1
6
میلیاردر پرحاشیه
رونالد ترامپ ب ه عنوان یک پوپولیســت
تمام عیار وارد انتخابات امریکا شد .او با
حرف های جنجالی و هزین ه های سنگین
خــودش را در میــان گزین ه هــای جدی
ریاس ت جمهوری امریکا جای داد.
6
1
درد وجدان
او ارام خوابیده بود ،این خواب پایان همه دردهایی بود که علی رغم ســن کمش به
او رســیده بود .عکس او وجدان همه را به درد اورد .ایالن و خانواده اش اهل کوبانی
بودند .پسرک سه ساله با برادر پنج ساله و با پدر و مادرش از سوریه جن گ زده رهسپار
یک جزیره در یونان بود .قایقشــان که غرق شــد ،برادر و مادرش هم جانشان را از
دست دادند .ایالن خیلی زود نماد همه ان چیزی شد که در خاورمیانه رخ می داد.
3
شیخ نیجریه
«شیخ ابراهیم زکزاکی» رهبر جنبش اســامی نیجریه است که در حمله ارتش این کشور به
خان ه اش مجروح و بازداشت شد .او تاکنون شش پسرش را در راه اسالم فدا کرده است .شیخ
زکزاکی از مریدان و پیروان امام خمینی (ره) است که خودش بعدها به خاطر عشق و عالقه به
بنیان گذار جمهوری اسالمی ایران شیعه شد و بعدها توانست میلیون ها نفر از هموطنانش
را شیعه کند.
3 2
5 4
78
سال به روایت تصویر
ورزش در سال 1394
1
2
رئیس تازه
3
قهرمانی شیرین
4
کی روشی ها
5
اشک تونی
6
مسی مشمایی
7
داد بهداد
جیانــی اینفانتینــو رقابــت را از شــیخ ســلمان
بحرینی بــرد و به عنــوان رئیس فیفــا انتخاب
شد ،اینفانتینو که در تنها سفر انتخاباتی خود
به تهران ســفر کــرده بود،به عنوان جانشــین
بالتر وظیفه ســنگینی برای بازگشت اعتماد به
فوتبال دارد.
تیم ملی فوتســال بانــوان ایــران ،کاری کرد که
همــه را حیــرت زده کرد .ایــن تیم با درخشــش
اســتثنایی توانســت در اســیا قهرمان شــود و
ما دانســتیم قهرمان هــای دیگری هــم داریم ،
ستاره هایی مثل فرشته کریمی و فرزانه توسلی
...قهرمانی فوتسال بانوان یکی از شیری ن ترین
قهرمان ی های سال بود.
کارلوس کی روش ســالی پر از جنجال را پشــت
ســر گذاشــت ،او مصاحبه های تند زیادی علیه
خیل ی ها داشــت .کی روش در این ســال در کنار
اســدی و مایلی کهن باید به منتقدان جواب می
داد که غیبت رحمتی را درست نمی دانستند ،او
جواب این منتقدان را با اوردن همه سرمایه دروازه
بانی ایران به کنفرانس مطبوعاتی داد.
پیر مرد پرتغالی وقتی دانست که به همین اسانی
قهرمانی را از دست داده است ،تا مرز سکته پیش
رفت .هیچ گاه معلوم نشــد کــه در تبریز دقیقا
چه اتفاقی افتاد،امــا هرچه بود تراکتور ســازی
قهرمانی را از دست داد.
مرتضی احمدی با ان پیراهن مشــمایی که اسم
لیونل مسی در پشت ان حک شــده بود ،یکی از
چهره های معروف سال بود .این پسرک افغان،
عاقبت یک پیراهن اصل مسی را دریافت کرد.
وقتی بهداد سلیمی از درد فریاد می کشید ،همه
ما در این درد سهیم بودیم .قهرمان وزنه برداری
ایران در یک حرکت تمرینی در اردو ،وزنه هایی را
شــاهد بود که بر تنش اوار شدند و مدال المپیک
ایران را هدف گرفته بودند.
یاد هادی
یک روز صبح پرسپولیســی ها همه لباس سیاه
پوشیدند ،یک روز برای همه شماره 24مهم شد .
یک روز دیگر هادی نوروزی کاپیتان خوش اخالق
و ب ی حاشــیه پرســپولیس دیگر نبود و دل همه
برایش تنگ شــد .هانی نوروزی یادگار هادی را
می بینید .
1
3 2
54
7
6
سال به روایت تصویر
فرهنگ در سال 1394
1
دقیقا کجایی
2
ابد و یک روز
3
پرواز هما
4
بازگشته
5
جایزه مهاجر
یکی از رفتگان سال فرج الله سلحشور کارگردان
متعهد بود .سلحشــور پس از مدت هــا بیماری
ما را تنها گذاشــت و رفت .زیر پیکــر حاج فرج
یکی دیگــر از کارگردانان متعهــد یعنی ابراهیم
حاتم ی کیا را می بینیم ،حاتمی کیا این بار فیلم
بادیگارد را به جشنواره اورد.
1
در ابتدای جشنواره هیچ کس باورش نمی شد که
فیلم ابد و یک روز اولین ساخته سعید روستایی
تا این اندازه خوش بدرخشد و سیمرغ ها را یکی
پس از دیگری به خود اختصــاص دهد ،ابد و یک
روز پدید جشنواره فجر بود.
اگر فقــط و فقط فیلــم « از کرخه تا رایــن » را در
کارنامه داشت ،بازهم خداحافظی با هما روستا،
بازیگر توانــای ســینما و تئاتر و همســر حمید
سمندریان برای جامعه هنری ایران سخت بود،
چه رســد به این کــه او کلی نقش مانــدگار دیگر
هم داشت .
3 2
لئوناردو دی کاپریو باالخره به مجســمه اســکار
رســید ،این بازیگر توانا چندیــن و چند بار نامزد
این جایزه شــده بود اما همواره ناکام می ماند ،تا
عاقبت فیلم بازگشته ایناریتو طلسم را شکست.
بنکسی هنرمند معترض بریتانیایی اخرین اثر
هنری خود را بر دیوار کمپ جنگل در شــهر کاله
خلق کرد ،تا دیــدگاه منفی مردم دربــاره هزاران
مهاجر ســاکن این محــل را به نقد بکشــد .او در
این تصویر به صورتی زیرکانه به اصالت ســوری
بنیان گذار اپل اشاره کرد.
4 5
سال به روایت
تصویرتصویر
روایت
سال به
جامعه در سال 1394
1
1
ماتم منا
3
بخیه تلخ
4
غواصی در اشک
5
هدیه به خودروسازان
ان روز اعداد معنای خبر شــومی را می دادند ،ان
روز هر چــه عددها زیادتر می شــد ،خانواده های
بیشتری بودند که رخت عزا را بیرون می اوردند.
ان روز فاجعه ای رخ داد ،همــه خانواده هایی که
پشت سر حاجی های خود اب ریختند تا همیشه
جای خالی ان ها را سیاه می پوشند.منا سندی بود
برای ان که نشان دهد ،میزبانی زائران خانه خدا
کفایت می خواهد.
پســر بچ ه ای به نام « صــدرا زاهدپــور » به دلیل
جراحت چانه به بیمارســتان اشــرفی اصفهانی
واقع در خمین ی شــهر در حالــی مراجعه م ی کند
که به دلیل عدم تــوان مالی خانــواده این کودک
برای پرداخت هزینه بخیه ،پزشک معالج پس از
بخیه زدن بر روی زخم صورت این کودک دستور
بازکردن بخیه را م ی دهــد و این کودک را در همان
حالت رها م ی کند .ایــن ماجرایی بود که خیلی ها
را شــوک زده کرد ،هر چند بعد ها قدری داســتان
تعدیل شد.
یادتان هست یک روز همه با هم با اشک هایمان
به اســتقبال ان ها رفتیم ،روایت ان 175شهید
غواص که در دریای عشق اخرین عملیات خود را
انجام دادند .ان حکایت ،حکایت دلدادگی ما بود
و شقاوت دشمن ،هیچ انســانی نبود که بتواند
در مقابل این قصه مقاومت کند و اشک نریزد.
رکود طوالنــی مدت در بازار خودرو موجب شــد تا
دولت با اختصاص تسهیالت جدید خرید خودرو
بازار را رونق ببخشد .تسهیالت خرید خودرو که
در بســته جدید خروج از رکود دولت رونمایی شد
از همــان اول مورد نقد کارشناســان قرار گرفت.
باوجود همــه نقدها صــف های طوالنــی مقابل
بان ک ها کشیده شد و خیلی زودتر از تصور وام ها
به سقف رسید.
6
دیوار مهربانی
«نیاز نــداری بذار،نیــاز داری بردار»
این جمله را در میــان نقش خانه ای
که روی دیوار طرح زده شــده است ،
م ی توان دید ،طرحی به رنگ ابی که
از ان بوی خوش سخاوت را می شود
حس کرد .دیوارهــای مهربانی یک
پدید اجتماعی ارزشمند بود که همه
را به تحسین وا داشت .
6
2
خندوانه
خندوانه خــودش باالتر از یک برنامــه تلویزیونی که یک
اتفاق اجتماعی بود .استقبال از برنامه ای که تنها بر اساس
خنده بنیان می گرفت ،گسترده شد و جناب خان یکی از
دوست داشتنی ترین چهره های سال لقب گرفت.
2
43
5
7
7
اعدام بابک را دور زد
یک حکم بســیار مهم ان هم در انتهای ســال؛
بابــک زنجانی بــه اعــدام محکوم شــد .او که
معروف بود تحری م ها را دور م ی زند حاال بااعدام
مواجه شده هرچند که هنوز مهر سکوت بر لب
دارد و برخــی چیزهایی را که بایــد بگوید پنهان
کرده است.
گفتارها
سال جدید
ســال 94را در حالی به پایان می بریم که در حوزه های مختلف با تحوالت قابل
توجهی مواجه بوده ایم .نکته اما این است که سال تازه ،حرف های تازه ای هم برای ما
دارد .باید منتظر رویدادهای جدید باشــیم .در این چند صفحه نویسندگان مثلث از
سال 94و 95نوشته اند.
زمان را از دست داده ایم
فرصت هابه سرعتازدستمی روند
سید مصطفی هاشمی طبا
گفتارها
40
مثلث | شماره 302
معاون سابق رئیس جمهور
به راســتی که اگــر حکمــت کالم موال علــی(ع) را
دریافته بودیــم روزگارمان مطلوب تر می شــد .موال علی
می فرماید« :فرصت ها چون ابر به ســرعت می گذرند ».
اگر این کالم را درمی یافتیــم و برایمان ملکه ذهن بود نیز
درمی یافتیم که همیشــه فرصت ها دوباره مهیا نمی شود
زیرا زمــان می گذرد و برنمی گردد .هــر لحظه از عمر یک
ملت ،یک حکومت و یک جامعه یک فرصت است که ان
را در همان لحظه باید پاسداری کرد .اگر درک زمان و تاثیر
اقدامات در یک برهه زمانی به اینده و ایندگان را درک کنیم
در راه صواب گام گذارده ایم ،و گرنه خسارت های بسیار از
این بابت به ملت و حکومت وارد می شود که جبران ناپذیر
اســت .فراموش نکنیم که اداره کشوری مثل ایران امری
بسیار مشکل و بغرنج اســت .تنها اداره سیستم برق ،گاز،
سوخت رسانی که شریان های کشور هستند نیروی عظیم و
دقت فراوانی را می طلبد .پاسداری از اسمان ،دریا و مرزها
و مراقبت از توطئه هــای عوامل بیگانــه در داخل ،خود،
کاری سترک اســت .این از این باب بیان نمی شود که به
دلیل صعوبت اداره کار ،توقــع ،ملت از دولت را کم کنیم،
بلکه برای ان است که تعادل بین توقعات ملت و امکانات
دولت برقرار شود و نیز دولت به جای انکه تسلیم توقعات
روزافزون شود با ســبک کردن بار مالی خود توقعات بجا و
ممکن را گردن نهد.
در ســال 94میراث باقی از دولت هــای نهم و دهم
همچنان به تخریب مشــغول بوده است .سال نود و چهار
فرصتی بود تا دولت با شجاعت تداوم عملکرد این میراث
را بشــکند و چرخ های دولــت و مدیریت جامعــه را بر ریل
درست بگذارد.
به زودی فرصت های جدید هم چون سحاب می گذرد
و زمان را هنــوز در نیافته ایم .ســنگینی بــار مالی دولت،
ناکارامدی بخش دولتی از استفاده از توان داخلی در امر
اقتصاد و تداوم رکود همچنان پابرجاســت و برخورد با ان
شجاعت و جسارت و جدا شــدن از مفاهیم پوپولیستی را
می طلبد .به راستی شهید رجا یی درست گفت که نگوییم
انقالب برای ما چه کرد ،بلکه بگو ییم ما برای انقالب چه
کرده ایم.
این جمله بسیط مفاهیم مرکبی را در خود دارد و اینکه
انقالب را چه معنــا کنیم .ایا انقالب را به معنی شــورش و
دگرگونی نظام قبلی حاکم معنی کنیم یا انقالب را بازسازی
معنوی و مادی جامعه و برپای خویش ایستادن بفهمیم ؟
انچه در اندیشــه و کالم امام راحل و نیز رهبر فرزانه
انقالب می اید اعتقاد به مفهوم دوم است.
دولت نهم و دهم کوشــید تا مفهوم اول را در جامعه
مطرح کند و اینکه شعار دهد که سفره مردم گسترده شود و
دولت به مردم مهر ورزد و بین مردم به تساوی پول تقسیم
کند ،بگذریم که پــول کالن را انــدک رانتخوارها بردند و
خرده ریزها را نزد مردم اوردند.
دولــت یازدهم یک فرصت اســت .فرصتــی که در
یک مورد خاص یعنی برجام به ثمر نشســت .شــجاعت،
صراحت و دوراندیشی رئیس جمهور این امر را سامان داد
هر چند این فرصت ،قبل ها نیــز به وجود امده بود اما از ان
اســتفاده نکردیم .هر قدر ظریف و صالحی و یارانشان از
خود میهن دوســتی برای پایداری ارمان هــای انقالب و
میهن نشــان می دهند ،در کالم و چهره سخنگوی دولت
همان مقدار چهره رئیس جمهور سابق دیده می شود با این
تفاوت که ظاهر امر لبخند دار ،مودب و حق به جانب است.
انچه در سال 94در دولت گذشــت شجاعت برخی
از اعضا و تداوم چهره پوپولیســتی در برخی دیگر است.
دولت یازدهم یک فرصــت عالی را قدر نهــاد اما به دلیل
ترس از تغییــرات و احتمال بــروز مخالفت هــا و تنش در
جامعه فرصت ها را یکی پس از دیگری از دست داده است
و سیاســت های اقتصــادی و اجتماعی همچنــان برپایه
دولت های نهم و دهم می چرخد.
برنامه ای که دولت برای پنج ســال اینده داده است
هم بــر همین تداوم سیاســت های پوپولیســتی اســت و
حاوی ارزوها و امیالی است که هرگز به تحقق نمی رسد و
فقط در اینده خواهند گفت که ما می خواستیم ان کارها را
انجام دهیم ولی نگذاشتند .غافل از انکه ماهیت این نوع
برنامه ها یعنی همه چیز را با هم خواستن «نشدن» است.
همه اینها در حالی است که به رغم همه پیشرفت های
علمی ،فنی و اقتصادی که منتشر می شود ،کشور دارای
چالش اســت و از نتایج ان گســیل خیل مردمان روستاها
و شــهرهای کوچک به شــهرهای بــزرگ و بحران های
اقتصادی و اجتماعی خواهد بود.
فرصت های سال 94با یک استثنا گذشته و سوخته
است و اینک فرصت های ســال 95در پیش است که ان
را هم به ســادگی از کف خواهیم داد .برنامه داده شــده و
بودجه ارائه شده حسب سنت معهود بیشتر شبیه انشا های
تکراری است و کاری جدید و ضروری در ان دیده نمی شود
و ظاهرا نه می خواهند و نه می توانند به جز ان اقدامی کنند،
روز محشر ،بامداد!
چند خط درباره هجرت ،از «خود» به «خدا»
مصطفی صادقی
دبیر تحریریه
مثلث | شماره 302
این روزهای پایان سال یک چیزهایی هست که ذهن
روزمرگی،
مرا به خود مشغول کرده؛ ان هم وسط این همه
ّ
شلوغی و...
دل ادم که مشــغول می شــودِ ،هی گریز می زند .در
تاکسی نشسته ای یک دفعه ِدلت می ریزد؛ تکان می خورد .
ترجیح می دهــی یک بخشــی از راه را پیاده بــروی و فکر
کنی؛ حتی اگر بدانی دیر شــده و باید مثل هر روز به همان
روزمرگی هایت برسی .گاهی هم شب ،وقتی همه خوابند
ّ
و تو مانده ای و ســفیدی ســقفی که به ان خیره شده ای،
ان هم در ان ظلمت و تاریکی ،به این فکر می کنی که ان
دلمشغولی ات را چگونه باید ارام کنی؟ ان قدر فکر می کنی
و فکر می کنی که اصال نمی فهمی چه شد و یکباره همان
سقف سفید ارام ارام سیاه می شــود و بعد چیزی نمی گذرد
که از تیغ افتاب که چشمانت را می خراشد می فهمی صبح
شده و تو دیشب وسط ان همه دلمشــغولی خوابت برده و
باز روز از نو...
همان تاکســی ،همان پیــاده رو و همــان گریزهای
هر روزه...
گفتارها
اما برای گفتن هم که شده به برخی نکات که البته اجرای
ان اعتقاد و درایت و شــجاعت و حتی گذشــتن از ابروی
خود می خواهد ،اشــاره می کنم و یقیــن دارم که درایت و
صالحیــت و تدبیر رهبــری چنانچه همراه ان شــود – هم
چنان که در برجــام بود -شــجاعت دولتمــردان را پربار و
پرثمر می سازد.
بی گمــان پس از موضــوع خنثی کــردن تهاجمات
خارجی -چه فرهنگی و چه نظامــی -اولویت برتر دولت در
حفظ ســرزمین ایران اســت و به مصداق چو ایران نباشد
تن من مباد ،اگر سرزمین ما از دســت برود و به یک زمین
سترون تبدیل شــود انگاه ایرانیان در چه جایی می توانند
زندگی کنند؟
برنامه ششم توسعه باید برنامه نجات سرزمین ایران
باشــد .ســال های دراز رودخانه ها را الــوده ،تاالب ها را
خشک ،جنگل ها را ُتنُک و کوچک و اب های زیرزمینی را
مکیدیم و به مرحله بحران رسیده ایم.
استاد محمد حسین شهریار در حسرت سرزمین خود
یعنی در قصیده سالم بر حیدربابا چنین سروده است.
حیدر بابا وقت هجوم تندر
جوش و خروش سیل غول پیکر
نظاره گلچهرگان دلبر
بر ان شکوه تو سالم ها باد
ما را هم از الطاف خویش کن یاد
در لحظه پرواز کبک هایت
رم کردن خرگوش تیزپایت
گلخند باغ سبز و با صفایت
گر افتد از ما نیز یاد فرما
دل های سرد و مرده شاد فرما
چون باد االچیق می تکاند
گل ها به عشوه هوش می ستاند
ابر سپیدت رخت می چالند
خوش باشد از ما هر کسی کند یاد
االم مان همتای کوه ها باد
فلســطینی ها برای یــک وجب خاک اشغال شــده
می جنگند و صدهــا هزار شــهید و جانبــاز و ازاده ما برای
حفظ سرزمین و ناموس مان به خاک افتاده اند و اینک ایا
پاسداری از خون شهدا از دست دادن ماهیت سرزمین مان
است؟
حفظ سرزمین مان تنها برنامه اجرا یی دولت در برنامه
ششم باید باشد و البته مستلزم رعایت نکاتی از جمله موارد
زیر است:
الف -کوچک کردن دولت و هزینه های دولت و حذف
قاطعانه پرداخت های غیرعادالنه همسان و همزمان با ان
حل مشکالت محرومان واقعی؛
ب -عــدم تخصیــص اعتبــار بــه تمــام طرح های
ســرمایه ای دولت و واگــذاری ان به بخــش غیردولتی با
شرایط سهل همراه با اخذ تعهد انجام و اتمام طرح ؛
ج -اختصاص اعتبــارات دولتی فقط بــرای احیای
سرزمینی؛
د -انجام طرح هــای عمرانی ،صنعتی ،کشــاورزی
صرفا با تائیدیه زیست محیطی و امایش سرزمینی ؛
هـ -حذف همه مــوارد غیرقانونــی از قبیل چاه های
غیرمجاز ،انتقال صنایع اب بر به منطقه مطلوب و اصالح
اب کشاورزی؛
و -برخــورد قاطعانــه بــا قاچــاق ،رانتخــواری و
فراهم کردن درامــد دولت با جانشــین قانونی و همچنین
سایر مواردی که باید در راستای موضوع احیای سرزمینی
صورت گیرد و صــد البته همه اینها طــرح و برنامه و تدبیر
و شــجاعت و قاطعیــت الزم دارد و در راس همــه اینهــا
گذشتن از خویشتن به خاطر عمل در راه خدا برای مردم و
سرزمین مان ایران.
41
گفتارها
اصال می دانی! ماجرا این است که ِد َلت مشغول شده
و این ارامی ندارد تا جوابی پیدا کنی.
اما این دلمشــغولی از کجا امده؛ ایــن گریزها و این
مکث ها...
چند وقت اســت خودم را جای بعضی ها می گذارم.
جای ادم هــای خاص؛ جای یــک فرمانده .نــه ادم های
معمولی که همیشه هستند و وقتی هم که نیستند نبودشان
و بودنشــان هیچ فرقی با هم ندارد؛ نبودنشــان را نه کسی
می فهمد و نه برای کسی مهم است.
درک معــادالت ذهنی افراد خــاص ،فهمیدن حس
درونی شان خیلی سخت است ،الاقل من که هنوز خالص
نشــده ام.یک جور کاراکتر های خاص هســتند ،تک اند،
شــبیه هیچ کاراکتر دیگری نیستند؛ شــبیه خودشان هم
نیستند .هر کدام شان یک جورند.
اصال بگذارید با همه مختصاتش بگویم که مساله ام
چه چیزهایی شده است.
گفتارها
42
مثلث | شماره 302
حاج احمدی که نمی شناختم!
دروغ چرا! من اصال احمد متوسلیان را نمی شناختم.
از قدیم یک چیزهایی تــه ذهنم بود؛ یــک فرمانده که در
بحبوحه جنگ به لبنــان رفته و در یــک ماجرایی که هنوز
چند و چونش انچنان معلوم نیست ،مفقود شده و احتماال
شــهیدش کرده اند .همین و نه بیشــتر از این! شکل این
داســتان اصال مســاله ام نبــود ،دروغ نگویــم ،هنوز هم
مساله ام نیســت .یعنی در واقع این چیزی نیست که ذهنم
را درگیر خودش کرده باشــد .من مســاله ام این اســت که
چه طور می شــود یک ادمی ،مثل من نباشــد؛ مثل خیلی
از ماها نباشد.
مساله اینجا ،یک کاراکتر است که می شود مصداق
«والذین هاجروا فی سبیل الله ثم قتلوا» .من فکر می کنم
در این ایه شــریفه منظور از «هاجــرو» اصال هجرت حاج
احمد متوســلیان از ایران به لبنان نبوده؛ نه ،اصال! اینجا
حتما منظور این بوده که برخی کاراکتر ها هجرت می کنند؛
از «خود» شان به «خدا»! این هجرت «اکبر» خیلی فرق
دارد بــا ان هجرت «اصغر» کــه ما را قلمــدوش می کنند
می برند بهشــت زهرا و در ردیف فالن و قطعه بهمان مثل
خیلی های دیگر خاکمان می کنند .حرف من این است که
این هجرت امادگی می خواهد ،زمان هم که نداری باید زود
بجنبی ،همین حاال هم خیلی عقبی! دنبال وســایل سفر و
کارت ســخت شده
هجرت هم که می افتی تازه می فهمی َ
ی شرط اول
اســت .اداب ســفر را که می خوانی ،می فهم
هجرت این است که باید همه چیز را بذاری و بروی .وقتی
می گویی همه چیز یعنی همه چیز .همه متعلقاتت را! پدرت
را ،مادرت را ،همسرت را و بچه ات را .یعنی همه انانی که
به دســت اورده ای و همه انانی که تو را به دست اورده اند.
ان وقت می شــوی مصداق همانــی که امام ســجاد(ع)
ِ
راحل الی الله شــد و تعلقاتش را
می گوید« :اگر انســان،
پشــت ســر انداخت ،پیروزی اش نزدیک اســت( .دعای
ابوحمزه) ».نوشتنش اسان است اما این هجرت از «خود»
به «خدا» مگر به همین سادگی حاصل می شود .باید باور
کنی که «و هو معکم این ما کنتم».
این مساله من با احمد متوسلیان است .مساله او اصال
متعلقات نبود؛ مســاله اش «خدا» بود .خود خود «خدا»،
همین! نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد و این ســخت
اســت .اینکه می گویم حاج احمد متوسلیان نه اینکه فقط
مساله ام حاج احمد متوسلیان باشد .از این حاج احمد ها که
کم نیست .گفتم که شکل داستان رفتن و نیامدن او مساله
من نیست! نکته این است که چگونه می توان این جوری
دنیا را دید .این جوری بود و قاطی هیچ چیز دیگری هم نشد.
چطور می شــود که «بگذری »و بی خیال همه چیز شوی.
مساله ام این «گذشتن» است .دارم به این نتیجه می رسم
که اگر مقصد «خدا» باشد« ،وطن» ات ،عوض می شود.
وطن می شود انجا که خدا هســت .انجا متعلقات اصلی را
پیدا می کنی .همه چیز هست .اصال مثل اینکه مقصد که
خدا باشد هیچ چیز را نمی فهمی ،سختی از دست دادن ها،
ِ
ســت «خدا» می شوی .یک وقت
سختی دل کندن هاَ .م
بیدار می شوی ،می فهمی قیامت شده ،حتی شاید برزخ را
هم نفهمی .به قول سعدی:
َمستِ ِمی ،بیدار شود نیم شب
َمستِ ساقی ،روز محشر ،بامداد
این همان مقام خاص است .این سخت است .دارم
به این چیزها فکر می کنم .همین چیزهاست که دل ادم را
می لرزاند .فطرت ادم را تکان می دهد.
این را تنهایی نمی توانی به دست اوری .باید شفاعتت
کنند؛ ان هم نه شفاعت توسط هر کسی ! فقط هر کسی که
به ان مقام رسیده باشدَ .
َاع َه ِا َّل َم ِن ات ََّخ َذ
یم ِل َ
کون الشَّ ف َ
«ل ْ
الر ْح َم ِن َع ْهدا /از شفاعت بی نصیبند ،مگر ان کس که
ِعندَ َّ
با خدای رحمان پیمانی بسته باشد».
پس اول باید شــرط ســفر را مهیا کنی و «بگذری»،
تــازه اگــر دل کندی ان وقــت به ایــن فکر نکنــی که ای
خدا! من چگونــه از «خودم» به «خودت» برســم .نه! تو
ماشین و وسیله ســفرت را روشــن کرده ای .دیگر تعلقی
هم نداری که بخواهی بمانی یا رفتن برایت ســخت باشد.
وطن ات جای دیگری شــده؛ دلت می تپد برای هجرت.
دیگر اصال نمی خواهی که بمانی .حــاال که دلت لرزیده،
« َو ِا َل ِ
ون» شده ای ! فقط باید لحظه شماری کنی که
ترج ُع َ
یه َ
به وطن تازه ات زود برسی« :لیدخل ّنهم مدخال یرضونه /در
بهشت منزلی عنایت کند که بســیار به ان راضی و خوشنود
باشند».
باز پیاده روها ،تاکسی ها و خیابان ها وسیله ای شده اند
برای فکر کردن من؛ همه اش با خودم زمزمه می کنم:
خدای من! چقدر از تو دورم .همیشه فکر می کردم که
تو باید جانشین نداشته های من باشی .هر جا کم می اورم
مثل همه بگویم خدا که هســت! اما نه ،تمام عمر راه را به
خطا رفته ام .خدا باید جانشین تمام داشته های من شود!
تقویتمحور
مقاومت
جهان در سالی که گذشت
حنیف غفاری
روزنامه نگار
سال 1394با تمامی فرا ز و نشــیب های خاص خود
رو به پایان است .بدیهی اســت که هرگونه اینده نگری در
خصوص نظام بین الملل و تحوالت مربوط به ان ،در گرو
چهره پردازی و توصیفی دقیق از گذشته است .اصلی ترین
شــاخصه تحوالت نظام بین الملل در یک سال اخیر ،بروز
شــکاف های تازه در جهان و اغاز دگردیســی بنیادین در
مناسبات شرق و غرب است .هرچند این دگردیسی هنوز به
مرحله تکامل خود نرسیده است ،اما بروز شکاف های تازه
میان امریکا ،اتحادیه اروپا و روسیه نشان دهنده خیزی تازه
جهت بر هم زدن چارچوب های فعلی حاکم بر مناســبات
جهان است .در این خصوص الزم می دانیم به برخی وقایع
مهمی که طی یک ســال اخیر رخ داده اســت ( با نگاه به
اینده ) اشاره کنیم .
توافق هســته ای میان ایران و اعضای ،5+1یکی
از مهم ترین رخدادهای جاری در ســال 1394محســوب
می شود .ســرانجام در تیرماه سال 1394و پس از سال ها
رایزنی فشرده و مستمر ،طرفین به جمع بندی مشترکی در
خصوص مذاکرات هسته ای رسیدند .پس از ان نیز توافق
هســته ای به تصویب کنگره امریکا و همچنیــن به تایید
مجلس شورای اسالمی ایران رســیده و در نهایت اجرایی
گردید .هم اکنون در فاز اجرایی شــدن توافق هســته ای
قرار داریم .با این حال کارشکنی هایی که از سوی ایاالت
متحده امریکا در نقــش ماده 29برجام صــورت می گیرد
( از جمله وضع محدودیت های ویزا و یا تحت فشــار قرار
دادن بانک های اروپایی برای تعامل با ایران ) موضوعاتی
نیست که بتوان به سادگی از کنار ان گذشت .این روند در
سال اتی نیز ادامه پیدا خواهد کرد .از این رو اینده پژوهی
در قبال واقعه صورت گرفته یا همــان توافق نهایی بالقوه
با اعضای ۵+۱یک «ضرورت غیر قابل انکار » محســوب
می شود .متاسفانه طی دو ســال اخیر و مخصوصا پس از
امضای توافقنامه موقت ژنو این « اینــده پژوهی » به طور
کامل فراموش شد .از اذرماه ســال ۱۳۹۳تا کنون بخش
اعظم انرژی و تــوان مدافعان ،منتقدان ،کارشناســان و
تحلیلگران حوزه انرژی هسته ای و سیاست خارجی کشور
صرف پیش بینی «به ثمر رســیدن» یا «به ثمر نرسیدن»
توافق گردید.
اگر ما توافق نهایی احتمالــی میان ایران و اعضای
5+1را به عنوان «واقعه ای قطعــی و غیر قابل تغییر» در
سیاست خارجی ،اقتصاد و سیاست داخلی خود محسوب
کنیم ،با هرگونه تغییری در راهبرد،رفتار و حتی گفتار طرف
مقابل دچار اشــفتگی خواهیم شــد .در چنین معادله ای
ضریب اسیب پذیری ما در برابر امریکا و حتی دیگر اعضای
،5+1که به صورت بالقوه توان بر هــم زدن توافق نهایی
را دارنــد ،افزایش خواهــد یافت .این دقت بایــد در حوزه
سیاســت خارجی ما بیشــتر خود را هویدا ســازد .در حوزه
راهبرد پردازی ،تنهــا نقاطی می تواند حکــم «نقطه ثقل
راهبردی» ما را داشته باشند که «غیر قابل تغییر» و بسیار
محکم باشــند .اگرچه توافق هســته ای با اعضای 5+1
می تواند یک «نقطه عطف تاکتیکی» در سیاست خارجی
گفتارها
مثلث | شماره 302
گفتارها
ما باشــد اما یاد کــردن از ان به عنوان یــک «نقطه گذار
راهبردی» خطایی سخت و جبران ناپذیر خواهد بود.
تقویت محور مقاومت در منطقــه ،موضوع دیگری
است که در قبال تحوالت جهان در سال 1394باید بر ان
تکیه نماییم .در کشور سوریه ،پیشروی ارتش و نیروهای
ن تروریست ها
مقاومت ادامه داشته و در حلب و الذقیه توا
روز به روز بیشــتر تحلیــل می رود .به رغم تــاش غرب و
مهره های ان در منطقــه ( مخصوصا ال ســعود) برای بر
هم زدن اتش بس اخیر ایجاد شده در ســوریه در راستای
حمایت از داعــش و النصره ،ارتش ســوریه با صالبت به
مقابله با تکفیری هــا ادامه می دهد .بی دلیل نیســت که
رسانه های غربی صراحتا از شکست غرب و ارتجاع عرب
در سوریه خبر می دهند .گروه های تکفیری و تروریستی در
سوریه هر روز خود را در موقعیتی سخت تر و تنگنایی بیشتر
می بینند .روندی که تا نابودی کامــل گروه های تکفیری
ادامه خواهد یافت.
راه اندازی تجاوز به یمن از سوی ال سعود ،موضوع
دیگری بود که از فروردین ماه سال 1394تاکنون شاهد ان
هســتیم .در یمن ،تجاوز ال سعود و متحدانش علیه ملت
مظلوم و بی دفاعی که تنها سالحشــان ایمان و اعتقاد به
عدم مداخله اجانب است ،یک ساله شده است .عربستان
ســعودی تصور می کرد در عرض ده روز خواهد توانســت
صنعا و عدن را به کنترل کامل خود در اورده و نظام مردمی
شکل گرفته در یمن را ســرنگون کند .اما نتیجه یک سال
تجاوز ســعودی ها ،چیزی جز شکست ســنگین ریاض و
هالکت تعداد زیادی از نیروهای متجاوز و از همه مهم تر،
بقای انقالب یمن نبوده است .صنعا و عدن و مارب امروزه
به نمادهای شکست ال سعود در یمن تبدیل شده اند.
حتی ال سعود با بهره گیری از کمک های القاعده نیز
نتوانسته اند اقدامی در خصوص مصادره انقالب ملت یمن
و نابودی این حرکت عظیم مردمی صورت دهند .به اسارت
گرفته شدن بیش از یکصد نظامی سعودی توسط نیروهای
مردمی و ارتش یمن بــرگ زرینی در کارنامــه ملت مقاوم
یمن محسوب می شــود ،ملتی که توانسته است ال سعود
را تحقیر کرده و شکاف های موجود در دربار سعودی ها را
از این طریق تشدید کند.
کالین پاول ،وزیر امور خارجه اســبق ایاالت متحده
امریکا ،در اواســط امســال به صورتی صریح عربستان را
بازنده و شکست خورده جنگ یمن دانست .بسیاری دیگر از
تحلیلگران غربی و منطقه ای نیز دیگر نمی توانند چشمان
خود را روی شکست سنگین سعودی ها در یمن بسته و به
توجیه این ناکامی بزرگ بپردازند.
اســتمرار پیروزی های ملت عراق در مقابل داعش،
به رغم کارشــکنی های واشــنگتن و بازیگران منطقه ای
وابسته به ان موضوع دیگری اســت که در این خصوص
باید مدنظر قرار داد.
در عراق نیــز همچنان پیشــروی نیروهای مردمی و
ارتش این کشــور علیه تکفیری ها ادامه دارد .ملت عراق
به خوبی در جریان نقشــه شــوم ایاالت متحده امریکا در
خصوص تجزیه این کشور قرار گرفته و با تمام توان با این
طرح غربی -عبری مواجهه کرده است .جو بایدن ،معاون
رئیس جمهور ایــاالت متحده امریکا مبــدع طرح تجزیه
عراق به سه منطقه سنی نشــین ،شیعه نشین و کرد نشین
بوده و در حال حاضر نیز خمیرمایه اســتراتژی واشــنگتن
در قبال عراق را همین طرح خطرناک تشکیل می دهد.
ناارام ســازی منطقه ،ایجــاد اختالف میــان اقوام
و گروه هــای عراقــی ،حمایــت از گروه هــای تکفیری و
اســتفاده از مهره هــای خود فروخته منطقــه ای از جمله
اقداماتی اســت که واشــنگتن جهت نیل به اهداف خود
انها را صورت می دهد .با این حال ملت عراق و ارتش این
کشور هوشیارانه و اگاهانه در مقابل این توطئه ها ایستاده
و ضمن حضور پررنــگ در کانون درگیری هــای نظامی،
در مواجهه تبلیغاتی و روانی نیــز در مقابل ایاالت متحده
ایستادگی می کند.
وقوع بحران های امنیتی ،اقتصــادی ،اجتماعی و
سیاسی در اروپای واحد موضوع دیگری بود که در یک سال
اخیر شاهد ان بوده ایم .یکی از مهم ترین بحران هایی که
اروپای واحد در ســال 2015میالدی با ان دست و پنجه
نرم کرد ،بحران اقتصادی در منطقه یورو و دیگر نقاط اروپا
بود .هم اکنون ما بــا تعدد کانون های بحــران اقتصادی
و اعتباری و بانکی در منطقه یورو مواجه هســتیم .تشدید
بحــران بدهی هــای برخی کشــورهای اروپایــی نیز این
وضعیت را سخت تر ساخته است.
امروز منطقه یورو با کشــورهای بحران زده مختلفی
مانند یونان ،اســپانیا ،قبرس ،پرتغال و ...مواجه است.
در این میان حتی بازیگران اصلی منطقه یورو مانند المان
و فرانســه نیز از بحــران اقتصــادی مصــون نمانده اند.
بی اعتمادی 80درصد از شهروندان المانی نسبت به اینده
اقتصادی این کشور در سال 2016میالدی نشان می دهد
در ســال گذشــته وعده های مقامات المانی در خصوص
بهبود وضعیت اقتصادی این کشور راه به جایی نبرده است.
افزایش تعداد افراد بیــکار در المان به باالی یک میلیون
نفر موید همین مساله است.
از ســوی دیگر ،وقوع بحران پناهجویــان در اروپا و
حضور بیــش از یک میلیون پناهجوی بی پنــاه (که اتفاقا
قربانی سیاســت های غــرب در منطقه بوده انــد) در قاره
ســبز منجر به ظهور گروه های افراطــی در جوامع غربی
شده است.
ایــن گروه هــای افراطــی و فاشیســتی کــه ضــد
پناهجویان فعالیت می کنند ،در قالب تشکل های اجتماعی
(مانند پگیدا در المان) یا تشکل های سیاسی (مانند جریان
راست افراطی در کشورهای اسکاندیناوی) فعالیت کرده و
هر روز شرایط را علیه مهاجرین و پناهجویان بدتر می کنند.
اصلی ترین هدف این جریان ها ،تغییر بافت اجتماعی اروپا
از «نهاد گرایی» به ســوی «درون گرایی مخرب» است.
بخش اعظمی از نگاه تهدیدمحوری که علیه پناهجویان
در اروپا شکل گرفته است ،معلول فعالیت های اجتماعی و
بحران سازی های جریان های راست افراطی در کشورهای
اروپایی است.
در این میــان نه تنها نهادهای امنیتــی اروپا در مهار
گروه هــای افراطــی اقدامی صــورت نمی دهنــد ،بلکه
در برخی موارد بــا انها همــراه و همگام هســتند .به نظر
می رسد گروه های افراطی جدید در غرب توانسته ان د میان
دســتگاه های امنیتی و دولتی این کشور ها یارگیری هایی
صورت دهند.
از ســوی دیگر ،فارغ از بحران پناهجویان ،به سبب
بحران های اقتصادی و امنیتی رخ داده در اروپا ،احتمال
تغییر بافت اجتماعی در کشورهای این منطقه زیاد است.
از ان جا که معادالت اجتماعی تابعی از معادالت اقتصادی
و امنیتی است ،تشــدید بحران ها در این دو حوزه بر حوزه
روابط اجتماعی شهروندان اروپایی با یکدیگر و جامعه نیز
تاثیرگذار خواهد بود.
نکته دیگر سال ،1394نقطه اوج بحران امنیتی در
اروپای واحد طی سال های گذشته و اخیر بود .وقوع حادثه
تروریستی پاریس و کشته و زخمی شدن حدود 450نفر در
این حمالت ،اروپای واحد را وارد فاز امنیتی تازه ای کرده
است .چهره امنیتی اروپا پس از حوادث پاریس به طور کلی
دگرگون شده اســت .هم اکنون پلیس و نیروهای امنیتی
در کشــورهای مختلف اروپایی در حالت اماده باش به سر
می برند و این روند تا مدتی نامعلوم ادامه خوا هد داشت.
طی هفته هــای اخیر برخی منابــع اروپایی از تالش
ت تروریستی خبر داده اند .به عنوان
برای وقوع برخی حمال
مثال اخیرا متروی شهر مونیخ در پی تهدیدات تروریستی
فعالیت روزانه خود را به حالت تعطیل در اورد .مشــابه این
تهدیدات را در فرودگاه های کشــورهای مختلف اروپایی
نیز شاهد هستیم.
ضریب اسیب پذیری امنیتی اروپا طی یک سال اخیر
به شدت افزایش یافته است .با این حال در مصدریابی این
موضوع باید دقت خاصی کرد .واقعیت امر این اســت که
مصدر و خاستگاه وقوع بحران های امنیتی در اروپای واحد
را باید در خود این کشورها جست و جو کرد .سیاست های
حمایتی غــرب و متعاقبا کشــورهای اروپایی از گروه های
تکفیری و تروریستی در منطقه منجر به بازگشت تهدیدات
به داخل حوزه شنگن شده است.
در حوزه سیاسی نیز بافت اروپای واحد در سال 2015
میالدی تا حدود زیادی دســتخوش تغییر شــد .پیروزی
پگیــدا در انتخابات یونان ،درخشــش حــزب ضد یوروی
پودموس در انتخابات سراسری اسپانیا ،کاهش محبوبیت
احزاب ســنتی راست میانه و سوسیالیســت در کشورهای
مختلــف اروپایی و تشــدید اعتراض های سیاســی علیه
نهادگرایی سیاسی موجود در اتحادیه اروپا سبب شده است
تا سیاستمداران ارشد اروپایی نسبت به فروپاشی سیاسی
این اتحادیه هشدار دهند.
دامنه اختالفــات اجتماعــی ،اقتصــادی و امنیتی
کشــورهای مختلف اروپایی به حوزه سیاســی نیز کشیده
شــده و منجر به تقابل احزاب ســنتی اروپا با یکدیگر شده
اســت .در چنین فضایی احزاب جدید که اکثرا رویکردی
ملی گرایانه و افراطی (در قبال مهاجرین) دارند توانسته اند
تا حدود زیادی گوی سبقت را از احزاب سنتی ربوده و برای
حضور در قدرت خیز بردارند .خشم شهروندان اروپایی از
سیاستمداران و نهادهای ســنتی اروپا این روند را تسریع
کرده است.
مجموع این عوامل و بحران ها ســبب شــده اســت
تا اروپا ســال دشــواری را پشــت سرگذاشــته و وارد سال
دشوارتری شود .سال 2016میالدی سالی ارام برای قاره
سبز نخواهد بود؛ موضوعی که تحلیلگران امور اقتصادی ،
سیاسی و اجتماعی نسبت به ان اذعان دارند.
انچه مسلم است اینکه غرب در ســال جدید ،یعنی
ســال 1395به تالش خود جهت تاثیرگــذاری معکوس
بر نهضت های اســامی در خاورمیانه ادامه خواهد داد.
تقویت گروه هــای تروریســتی و تکفیری ،وارد ســاختن
دوباره طالبان به معادالت امنیتی و سیاســی افغانستان و
پاکســتان ،برنامه ریزی دوباره برای اجرای سیاست های
کالن ناتــو در اوکرایــن ،خاورمیانه و شــبه قاره هند و...
جملگی اقداماتی اســت که رصد هوشــمندانه دســتگاه
دیپلماسی کشــورمان را می طلبد .به عبارت بهتر ،شواهد
موجود به خوبی نشان می دهد که ایاالت متحده امریکا و
برخی کشــورهای اروپایی به رویکرد تقابلی و تهدید محور
خود نســبت به جمهوری اســامی ایران و جهان اســام
ادامه خواهند داد.
در چنین شرایطی باید با گاردی بسته در مقابل غرب
حرکت کرد .در این میان دســتگاه دیپلماســی کشورمان
باید ضمن درک تهدیدات ،فرصت ها و شکاف هایی که در
نظام بین الملل به وجود امده است ،بهترین تصمیم گیری
و اقدام ممکن را در راســتای تقویت استراتژی ها و مبانی
ثابت سیاســت خارجی جمهوری اســامی ایران صورت
دهد .در این خصوص الزم است دستگاه دیپلماسی نسبت
میان جمهوری اســامی ایران و تحــوالت بنیادین نظام
بین الملل را به طور دقیق محاســبه کرده و هرگونه رفتار،
کنش و واکنش خود را بر اساس چنین محاسبه ای صورت
دهد .بدیهی اســت که در این صورت غــرب نیز قدرت و
جرات ورود بــه خطوط قرمز ترسیم شــده از ســوی نظام
جمهوری اسالمی ایران را نخواهد داشت.
43
گفتارها
ماچرانمی رسیم!
رسیدن به نوروز ،نو شدن است
یاسر هدایتی
گفتارها
44
مثلث | شماره 302
مدرس دانشگاه
خدایا !! «کدام پل /در کجای جهان /شکسته است/
که هیچکس به خانه اش نمی رسد!»1
پرســش من از روزگارم در ســال هزار و سیصد و نود
چهار هجری خورشیدی چیزی شبیه همین بند پایانی این
شعر کوتاه بود .می گویم بود و یادم هست که «بود» فعلی
ماضی است و من هنوز که این سطرها را می نویسم و شما
که این سطر ها را می خوانید البته شاید «هنوز» در سال 94
هستید و فعل هایتان همه «مضارعند» .اما کدام مضارعی
است که به طرفه العینی به ماضی ها نپیوندد که« :مصطفی
فرمود دنیا ساعتیست.»2
اما چرا هیچ کس به خانه اش نمی رسد؟ انقدر که گویی
جایی از جهان ،پلی که همه باید از ان بگذرند شکسته است
و چنین اســت که هیچ کس به خانه اش نمی رسد .حاال در
این روزهای پر شتاب اســفند ماهی ،پرسشــم را با شما به
اشتراک می گذارم .با شمایی که این نرسیدن را می بینید و
بلکه شاید تجربه می کنید!
به نظر من اما این «نرســیدن» مفهومی است که با
همه تلخی هایش باید ان را به عنــوان یک واقعیت زندگی
پذیرفت .شبیه بسیاری از واقعیت های دیگری که هرچقدر
هم نخواهیم ان را بپذیریم ،باز ناگزیر و ناگریز از رویارویی با
ان هستیم .مثل مفهوم «پیری» مثل «مرگ» که گویی «ز
مادر همه مرگ را زاده ایم« .»3نرسیدن» همه چیزی شبیه
مرگ است .از مادر گویی با ان زاده شده ایم .با این تفاوت
که محتوم بودن نرسیدن در زندگی اشکارگی ای مثل مرگ
ندارد .هرچند در اعتقاد من مرگ هم اشــکارگی یکســانی
برای همگان ندارد .ان ســان که یکی فریاد می کند«اگر
مرگ دادست بیداد چیســت /ز داد این همه بانگ و فریاد
چیست »4و دیگری زمزمه می کند« مرگ اگر مرد است گو
نزد من ای /تا در اغوشش بگیرم تنگ تنگ.»5
«نرســیدن» مفهومی اســت که بــا متعلقــش معنا
می شود .وقتی از «نرسیدن» می گوییم در واقع نرسیدن به
چیزی را مراد می کنیم.متعلق نرسیدن هم می تواند چیزی
باشــد و هم معنا و مفهومی .در واقع متعلق نرسیدن گاهی
یک ابژه اســت مثل خیلی از خواســتنی های ما در دوران
زندگی؛ خودرو ،خانه ،شــغل و گاهی این خواســتنی های
ما یک عیــن مشــخص نیســت،مثل عشــق ،پرســتیژ
اجتماعی،شهرت و....
برخی از خواســتنی های ما اما ماهیتی دو گانه دارند
گویی معلق میــان چیزی بــودن و نبودنند .مثل داشــتن
خانواده ،که در هــم تنیده چیزی بــودن و حضور فیزیکی
افراد و در عین حال معنا داشتن و ارتباطات نزدیک است.
برای درک نرســیدن اما فهم خواســتنی هایمان هم
مهم است .اینکه برخی از خواستنی های ما با جبلت انسانی
در امیخته است .ان گونه که فیلسوفان معتقد به فطرت ان
را امیال فطری می خوانند و برخی دیگر از خواستنی های ما
با غریزه مان همسو هســتند و برخی دیگر نیز تنها ریشه در
عرف و مطلوب های عرفی شده دارند.
با این وصف نرســیدن هم انواعی دارد .اما این تنوع
در ذات نرســیدن نیست .که هر نرســیدنی به حد ذاته تلخ
است و غم انگیز.
نرسیدن یعنی ناکامی و هنگامی که این ناکامی امری
محتوم باشد به مثابه یک فرجام اســت .و فرجام تلخ ،تلخ
است هرچند با هزاران شهد شیرین در امیخته شده باشد تا ما
تلخی اش را نفهمی م و این خود رنج است.شاید رنج خواندن
زندگی نیز ناظر بر همین حقیقت است که فرجام زندگی یعنی
نرسیدن و نرسیدن ،رنج است.
تعبیر اخیر از رنج خواندن زندگی اما صرفا یک اموزه
بودایی نیســت .ان گونه که بودا از جهان اموخته بود و به
مردم جهان می اموخت که زندگی رنج اســت .رنجِ زیستن
اموزه مهم همه ادیان اســت و می توان گفت شــالوده هر
نگاه عمیق به جهان .ایه شریفه چهار سوره بلد را برای هر
که کس اســت یاداوری می کنم .وقتی می فرمایــد « َلق َْد
خَ َل ْقنَا ْ ِ
کب ٍد »و به تعبیر معلم کبیر قران مرحوم
الن
َ
ْســان ِفی َ
طالقانی؛ « ظرف «فى کبد» این حقیقت را مىرســاند که
انسان در ظرف و متن درد و رنج فشــرنده ،افریده شده».
بــاری! در خانــه اگر کس اســت ،یک حرف بس اســت.
نرسیدن فرجام زندگی است اما همه شــتاب دارند .این از
رازهای زندگی است .وقتی قرار نیست کسی برسد و اصال
مگر قرار اســت به چه برســد؟ این راز بزرگتر از ان دیگری
است ! ان قدر بزرگ تر که از وقتی که انسان خواسته با دین
و فلســفه و هنر راهی به بیرون از رنج زیستن و رهایی از ان
پیدا کند ،به ان می اندیشیده است .می اندیشیده و گریزی
می جسته اســت .این چارچوب راز تراژیک زندگی است.
اینکه همه قصدت رسیدن است ،اما بنا بر نرسیدن است.
دردمشــترکی اســت مثل درد قیس بنی عامر که در
وصف لیالیش می سرودَ :قضاها ِلغَیری َو ِاب َتالنی ِب ُح ِّبها...
ســویه تراژیک تر ایــن ماجــرا امــا به وجهــی دیگر
باز می گردد .اینکه انسان نمی داند این شتاب برای چیست؟
این ندانســتن البته به این صراحت و اشــکارگی نیســت.
همچنان که هرکسی در پاســخ از چرایی شتابش،پاسخی
در استین دارد ،اما فقط کافی است سقراط وار چند پرسش
پی در پی کنیم از چند و چون انچه برای ان چنین شتابناک
است .در واقع او در کنه واقعیت شتابش نمی داند قرار است
به چه چیزی برسد و ایا این رسیدن او را راضی خواهد کرد؟
پس او می شتابد برای رسیدن به چیزی که نمی داند چیست
و نمی رسد به چیزی که همچنان نمی داند؟
این شــتاب بی وقفه و بی ســامان برای انسان مدرن
برای رسیدن به چیزی که دقیقا نمی داند چیست و نرسیدن
به ان دیگر به مشخصه ذاتی او بدل شده است .انسانی که
از سرچشمه های الهوتی زندگی اش فرسنگ ها نه که قاره ها
فاصلهگرفتهاست.سرچشمه هایی کهشبیهچشمه هایبقا
گویی او را در برابر ندانستن هایش روئینه می کرد.
شــتاب برای رسیدن و نرســیدن ؛را ز تراژیک زندگی
ادمی است .تراژیک است چون محتوم و غم انگیز است و
راز است چون ان قدر در پیچیده الیه،الیه است که گاه خود
انسان نیز در طی این شتاب و نرسیدن متوجه و اگاه نیست.
اســفند ماه برای ما ایرانی ها ماهی پرشتاب تر از بقیه
سال است .شتابی که گویی برای رسیدن به رخوت فروردین
است .همه در شتابند ،برای رســیدن به لحظه ای که قرار
است سال کهنه را تحویل بدهند و سالی نو بستانند .سالی
نو بر مدار اعتدال ربیعی .ما ایرانیان و حدود 11کشور دیگر
جهان در یک گستره جغرافیایی پهناور این داد و ستد ملی
ایرانی را جشن می گیریم .جشن رسیدن به روز نو .به نوروز.
پس این همه شتاب برای رسیدن به نوروز است .اما
واقعا همه کس از پس این همه شــتاب به نوروز می رسند.
با این توجه که رســیدن به نوروز تنها نشســتن بر سر سفره
هفت سین وگوش به بانگ تحویل ســال دادن و چشم در
چشم ماهی قرمز تنگ بلور سفره انداختن نیست.رسیدن
به نوروز،انچنان که رسیدگان فرهنگ ما یادمان داده اند،
ن نوروزی
نو شدن است.مثل خود روز،خود جهان .به امید ا
همه رسیده باشند و نرسیده ای نماند....که
«سالی /اری /بی گاهان
نوروز /چنین /اغاز خواهد شد»6
حرف هایی که صاحبش دیگران بوده اند:
-1گروس عبدالملکیان
-2حضرت موالنا
3و -4حکیم فرخنده پی توس
-5حضرت موالنا
-6احمد شاملو
چشم ها و گوش ها را باز کنیم
چرا عده ای تهرانی ها را به ضدانقالبی بودن متهم می کنند؟
احسان رستگار
روزنامه نگار
دل نوشته سیاسی سال
حتی اگــر بخواهی از ســال ،۹۴یک دل نوشــته ،نه
یک تحلیل سیاسی بنویسی ،مگر می شود از کنار انتخابات
مجلس دهم و خبرگان پنجم در ۷اسفند بگذری؟
شنبه ۸اسفند بود .همه چشــم انتظار نتیجه شمارش
بودند .گفته بودند دو ،ســه روز طول می کشد ،ولی معموال
همان نتایج اولیه روز اول ۹۰ ،درصد واقعیت اســت .نتایج
اولیه خبرگان همــه را غافلگیر کــرد .ایت الله احمد جنتی،
دبیر شــورای نگهبان در اواخر ۱۶نفر بــود .ایت الله محمد
یزدی ،رئیس مجلس خبرگان رهبری هم وضعیتی مشــابه
ایت الله جنتی داشــت .ایت الله مصباح یزدی هم از ۱۶نفر
افتاده بــود پایین تر .برخی حدس می زدند که اقای حســن
روحانی از ایت الله هاشــمی رای بیشتری داشته باشد ،ولی
رای او نیز برای بسیاری قابل انتظار نبود .بین دوم و سوم در
حال جا به جایی بود .پیرو نتایــج دور از انتظار خبرگان ،اکثرا
گمان می کردند نتایج مجلس متفاوت خواهد
بود« .دیگه حداد که بین ســه نفر اوله! شــک
نکن!» این جمله ای بود که از اصالح طلبان تا
اصولگرایان ،اکثرا ان را تکرار می کردند .حوالی
بعدازظهر،یکیازدوستانمکهباستادانتخابات
در ارتباط بود ،یک نتیجه عجیب را پیامک کرد.
اقایحدادعادلدرچهارنفراولنبود!زنگزدم،
گفت گویا در شش نفر اول هم نیست!
بعد از دو روز ،مشــخص شــد کــه از بین
ایت الله جنتی ،ایت الله یزدی و ایت الله مصباح
یزدی ،فقط ضلع «ج» مثلــث «جیم» ان هم
به عنواننفرشانزدهمواردمجلسخبرگانپنجم
شده است .اقای حدادعادل هم اولین نفر بعد از
۳۰نفر ابتدایی یعنی سی ویکم شد .او نتوانست
نظر اکثریت مردم تهران را برای ورود به مجلس
دهم جلب کنــد .حدادعادل ،نامــزد انصرافی
انتخابات ریاســت جمهوری یازدهم در ســال ،۹۲در ذهن
بســیاری ،رقیب دیگر نامزد انصرافی همان انتخابات یعنی
محمدرضاعارف،برایبهدستاوردنکرسیریاستمجلس
دهمبهشمارمی رفت.یکسهضلعیهمبرایریاستوجود
داشت؛ مثلث «الریجانی ،عارف و حداد» .ضلع اخر حتی
نتوانستبه عنوانسیامینانتخابمردمواردمجلسشود.
حتی خود اصالح طلبان هم غافلگیر شده بودند .برای اولین
بار پس از پیروزی انقالب ،حتی نفر ســی ام انتخابات حوزه
انتخابیه تهران ،ری ،شــمیرانات ،اسالمشــهر و پردیس،
رای باالی یک میلیون را توانست کسب کند! هر سی نفر از
فهرســت ائتالف اصالح طلبان و حامیان دولت! در تهران
مجلس ۰-۳۰شد و خبرگان ۱-۱۵به نفع اصالح طلبان.
و اما بعد...
دل نوشته فرهنگی سال
و اما قبل تــر از انتخابات مجلس و خبــرگان ،دو هفته
قبل تر ،می رویم به یک ساحت دیگر ،عرصه فرهنگ و هنر و
سی و چهارمینجشنوارهفیلمفجر.
درکاخجشنوارهواقعدربرجمیالدفیلم هارامی دیدیم.
سالن نمایش اهالی رسانه و هنرمندان مثل همیشه انجا بود.
فقط یک فیلم را مجبور شدم و نتوانستم ایستاده نبینم؛ بیش
از ۹۰دقیقه ایستاده تماشا کردم.
اشــک ریختم و لذت بــردم .به معنــای واقعی کلمه
«فیلم » بود .ســالن نمایش برج میالد در مــورد هیچ فیلم
دیگری چنان فضایــی را به خــود ندیده بــود« .بادیگارد»
فیلم ترین فیلم جشنواره سی و چهارم بود .در جشنواره فیلم
فجر ۹۴نیز اتفاقاتی افتاد که دور از حد انتظار اکثر منتقدان و
مردم بود .یک فیلم به تنهایی در ۱۰مورد نامزد شد
و جوایز اصلی را از ان خود کرد ،اما ابراهیم سینمای
ایران باز هم بیرحمانه مورد بی مهری قرار گرفت؛
حرف «بادیگارد» را نخواستند بشنوند.
از شــعارهای جشــنواره امســال مانند سال
گذشــته ،مبــارزه با اســتعمال دخانیات و ســیگار
کشــیدن بود ،اما بیش از هر ســال دیگری شاهد
سیگار کشیدن در اکثر فیلم های جشنواره بودیم.
رکورد سیگار کشــیدن در فیلم ها امســال جا به جا
شد .رکورد سوژه های تلخ امسال جا به جا شد .رکورد
غریب نوازی هم شکسته شــد؛ فیلمی جوایز را درو
کرد که ایران را انگونه نشــان می دهد که اســکار
می پســندد .امده تــا دورخیز کند بــرای جلب نظر
اسکار .اســکاری که چهار ســال پیش و در دوران
«جدایی نــادر از ســیمین» هم نگارنــده پیش از
برگزاری اسکار ،پیش بینی کرده بود که قطعا جایزه
بهترین فیلم خارجــی را از ان خود خواهد کــرد و چنین هم
شد .اسکاری که پس از تعظیم به فرهادی ،بسیاری گفتند
که «ما البی کردیم تا فرهــادی جایزه بگیرد» و دیگران هم
گفتندکهاینفیلمباعثاعتالیسینمایایرانشد.هرکس
هم که می گفت که ان فیلم ،ایران را ســرزمینی برای رفتن
نشان می دهد ،می گفتند که شما پیام زده تفسیر می کنید.
سال بعدش ،اسکار را وقتی میشل اوباما به ارگو تحویل داد،
قیافه همان ها دیدنی بود؛ چون نمی توانســتند ماله کشی
کنند بر ان حرف های غیرواقع بینانه گذشــته شان .اقایان
علی جنتی و حجت الله ایوبی در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر
گفتند که به دنبال برجام سینمایی هســتند؛ ان شاء الله که
برجام سینمایی این دولت ،به مثابه کج دهانی و بی محلی به
«بادیگارد»ها و «حاتمی کیا»ها و معرفی فیلم هایی مانند
«ابدویکروز»بهاسکارنباشد .اگربرجامسینماییبهمعنای
معرفی ایران به شــکلی غیردوست داشتنی و تاریک است،
همان بهتر که پرونده ان هر چه زودتر بسته شود .خیلی غلط
استکهبرخیساحتمتعالیفرهنگراذیلسیاستتعریف
کنند و اگر راه حلی مانند برجام در مقوله مذاکرات هسته ای
و سیاست خارجی -اگر -رهگشا بوده اســت ،دلیلی ندارد تا
نسخه سیاسی برای عرصه فرهنگ پیچیده شود ،ان هم به
این ترتیب!
مثلث | شماره 302
نه اینکه بگویی فقــط اگر من برنده باشــم داوری درســت
بوده اســت .اما دقیقا این بار همان نقدی که متوجه برخی
اصالح طلبان بود ،برای برخی اصولگرایان مصداق یافت.
بعضی اصالح طلبان زیر میز زدند و بعضی اصولگرایان هم
انگشت اتهام را به سمت مردم نشانه رفتند.
این چالشی عجیب و جدید در چارچوب نظام ۳۷ساله
ماست.یعنیبرخیازمسئوالنبه جاییرسیده اندکهبه جای
تامل در کنش هــا و واکنش های خود ،خــود را جزو اصول
انقالب ،مبانی دین و ارکان نظــام تلقی می کنند و اگر مردم
به انها اقبال نشــان ندهند ،متهم به انگلیسی پسند بودن،
غربزدگی و ضدانقالب بودن می شــوند .حال انکه مردم به
دلیل پالس ها و سیگنال های دشمن به ان دو فهرست رای
نداده اند ،بلکه پیــش از ان اقدام بی بی ســی هم میل اکثر
تهرانی ها به ســمت اصالحات بوده اســت .انگلیسی ها بنا
بر ذائقه سنجی ها و نظرسنجی های دقیقی که دارند ،عمال
روی اسب برنده شرط بســتند و روغن ریخته را نذر امامزاده
کردند.یعنیانهاچونمی دانسته اندکهمانندسال ۹۲موجی
ازجانبرئیس جمهوراسبقوایت اللههاشمیجهتحمایت
از افرادی ذیل دو فهرست به راه خواهد افتاد ،در نتیجه انها
یک زمین بازی هوشــمندانه طراحی کردند تا خود پیروز ان
باشند و بعد بتوانند وانمود کنند که مردم تهران بیش از انکه از
برخیمسئوالنحرفشنویداشتهباشند،از بی بی سیحرف
شنوی شان بیشتر است .حال انکه این دروغی است بزرگ
ولیبرخیدرداخلاشتباهاوناخواستهدرراستایتعبیرشدن
بازیانگلیسی هاگامبرداشتند.
بد نیســت برای یک بار هم که شــده ،همــه وقایع را
همان طور که هســت ببینیم و تحلیل کنیم نــه ان طور که
دوســت داریم .بهتر است چشــم ها و گوش ها را باز کنیم و
درســت و دقیق و عمیق ببینیم و بشــنویم و حس کنیم و بو
بکشــیم تا بهتر دریابیم که چرا جامعه به ســمت یک طیف
می روند و چرا از طیفی دیگر دور می شوند.
گفتارها
اکثر اصولگرایان دو روز اول مبهوت بودند؛ مانده بودند
بینموضعگرفتنیاسکوت.سکوتممکننبود.ازیکشنبه
مواضع یکی پس از دیگری شروع شد .برخی از اصولگرایان
می گفتند که «رای خوب و بد نداریم .باید به رای مردم هرچه
باشد احترام گذاشت ».این نظر یک بازنده محترم و معقول
می تواندباشد.امابرخیاینگونهموضع گیریکردند«:مردم
تهران ضدانقالبند» یا «تهرانی ها چــون از نظر فرهنگی و
اجتماعی ،از ارزش های اسالمی و انقالبی فاصله ای بسیار
دارند ،به اصالح طلبان اقبال نشــان داده اند ».حق داشتند
اینگونهموضع گیریکنند؛چونبیشترازانهمینفهرست
مجلس و خبرگانی که پیروز شــد را «لیســت انگلیســی» و
فهرستمجلسوخبرگانخودشانرا«لیستضدانگلیسی»
نامیده بودند .خب وقتی مردم به محبوب انگلیســی ها رای
دهند ،منطقیاستکهضدانقالبخطابشوند!
اما سوال اینجاست که چگونه ممکن است مردم طی
چهار سال ،ضدانقالب شــوند؟! همین مردم تهران که در
انتخاباتمجلسنهمبهاکثریتقریببهاتفاقاصولگرایان
رای دادند ،انقالبی بودند ،اما حال که به اصالح طلبان رای
داده اند ،ضدانقالب شده اند؟! یا مثال اگر دو سال بعد به هر
دلیل و به هر ترتیبی ،مثال در انتخابات شورای شهر ،اکثرا به
اکثریتی از اصولگرایان رای دهند ،دوباره ناگهان بعد دو سال
انقالبیخواهندشدویامثالناگهاندل هایشانبهارزش های
اسالمی و انقالبی نزدیک تر شده است؟
بعــد از ،۸۸برخــی از اصولگرایــان ،بحــق ،به قول
رئیس جمهور اقای حسن روحانی ،اردوکشی های خیابانی
را محکوم و اصالح طلبان را به زدن زیر میز متهم می کردند.
حرفشــان منطقی بود .بعد از باخت باید باخــت را پذیرفت
گفتارها
45
گفتارها
جهالت مدرن
نوع جدیدی از جهالت ،جهان را فراگرفته است
امام محمد غزالی ( 505 -450ه.ق) معتقد اســت:
«همه چیز ،وجــود ناقصش از عدم محض ،بهتر اســت،
جز علم و دانش؛ یعنی انسان کم ســواد از انسان بیسواد
بدتر است» شاید دلیل این ادعا ان باشــد که انسانی که
بهره کمی از علم برده اســت در معــرض جهل مرکب قرار
دارد .رشد علمی بشر در سال های اخیر به صورت فزاینده
و با ســرعت پیش رفته اســت اما در کنار این پیشرفت ها،
اندیشــه دیگران و خروج از مطلق انگاری است .به همین
دلیل با انکه رشــد علمی وجود داشــته اســت اما به دلیل
خــود مطلق انگاری ها ،رشــد عقلــی تحقق نیافته اســت
و همین ســبب پیدایش جهالت مدرن اســت کــه اثار ان
دوری از معنویــت و اخالق اســت .همچنیــن در جهالت
مدرن اصالت لذت بر سایر شــئون انسانی چیره می شود.
متاســفانه جاهلیت مدرن به ســاح علــم و دانش مجهز
گشته و ســرعت اثار تخریبی اش بیش از دوران جاهلیت
بدوی است .در دوران جهالت بدوی ،اثار تخریبی جهالت
از خود فرد و اطرافیان و نیز تا حدودی از منطقه اش فراتر
نمی رفت اما جهالت مدرن امروز فراگیر شده و جهان را در
اخالق و صلح در جهان به قهقرا کشانده شده است .سال
1394سالی پر از اشــوب در منطقه ما بود .در ابتدای این
سال مقام معظم رهبری در سالروز بعثت پیامبر اکرم(ص)
ِ
مدرن امــروز ،جاهلیتی خشــن،
فرمودنــد« :جاهلیــت
مجهز به انواع و اقسام ابزارها است؛
بی رحم ،قسی القلب و ّ
هوشیارانه باید با این مقابله کر د ».
به نظر می رســد مبارزه با جهالت مدرن و بازگشت به
خرد و معنویت دو راه اساســی برای نیل بــه چنین هدفی
به شمار ایند.
الف) مبارزه با جهالت مدرن
مهمترین ویژگی عقل ،شناخت حقایق و تشخیص
حق از باطل اســت و فقــدان ان در روایات اســامی به
فقر تعبیر شده اســت .یکی از مظاهر جهالت مدرن ،خود
مطلق انگاری و گاه خود خدا پنداری اســت .انســان خود
مطلق انــگار خود را جــای خدا می نشــاند و قضاوت های
قطعــی خــود را مقدس شــمرده و انجــام انهــا را فریضه
می پندارد .انگاره هــای خود مطلق انــگاری ،جایی برای
نیاز و احترام به اندیشه دیگران باقی نمی گذارد و در چنین
وضعیتی صلــح از دایره انگاره های فرد خــود مطلق پندار
بیرون می رود .زیرا پیش فرض صلــح ،پذیرش احترام به
کام خود فرو برده اســت.در فرهنگ اســامی ،رفتارهای
انسان از باورهای او سرچشــمه می گیرد .به همین دلیل
دین اســام ابتدا باور انســان ها را به خداونــد و اخرت؛ با
ارجاع به فطرت خداجویــی تقویت می کند و ســپس انها
را به ســوی اعمال صالح هدایت می کنــد .یکی از اعمال
صالح؛ صلح است .صلح هم از طریق فعل و هم ترک فعل
می تواند محقق شــود .فرمان دین به صلح متاثر از فرمان
عقل به صلح و همزیستی مســالمت امیز است .پیامبران
اساسا برای اینکه خردپنهان مانده انســان ها را بر انگیزند
نازل شده اند .عقل الوده نشــده به جهالت و شهوات یعنی
عقل پاک ،هیــچ گاه صلح را به مثابه شــر تلقی نمی کند و
ان را خیر می انگارد .در قران کریــم در بیش از یکصد ایه
به طور مستقیم یا غیر مســتقیم به صلح اشاره شده است.
در یکی از ایات امده اســت که صلح خیر است .اساسا در
فرهنگ اســامی اصالت با صلح اســت .همچنین قران
کریم مومنان را به صلح و اشتی دعوت کرده و می فرماید:
«اى کســانى که ایمان اوردهاید! همگى در صلح و اشتى
درایید و از گام هاى شــیطان ،پیروى نکنید که او دشــمن
اشکار شماست».
بنا بر ایــن جهالت مــدرن در عصر کنونــی مهمترین
دکتر ابوذر ابراهیمی ترکمان
گفتارها
46
مثلث | شماره 302
استاد دانشگاه
عامل دوری انســان از صلــح و مدارا اســت .از همین رو
وظیفه عالمان و کسانی که سخنانشــان در دیگران نافذ
اســت این اســت که بــه زدودن جهالــت از پندار وکردار
جوامــع بیندیشــند و راه های عملــی بــرای برون رفت از
چنین وضعیتی را تبیین کنند .تــداوم چنین وضعیتی اثار
بســیار زیانباری را در پی خواهد داشــت .ایــا هیچ یک از
دانشمندان کنونی سی ســال پیش می توانستند وضعیت
کنونــی جهان را کــه غرق در خــود مطلق انگاری اســت
پیش بینی کنند و اثار زیانبار کنونی را حدس بزنند ؟ جهان،
ناباورانه در چنین وضعیتی گرفتار شده است .در سال های
اخیر خشــونت های ســازمان یافته ،در بســیاری از نقاط
جهان رو به گسترش بوده که متاســفانه ،مرتکبین چنین
خشونت هایی برای کاستن از رنج های بعدی ،کوشیده اند
تا با بهره گیری از اموزه های دینی و ایینی ،به مقدس سازی
چنین خشونت هایی روی اورند .حق حیات ،حقی است که
خداوند به انســان عنایت می کند و جز در مواردی که هم
او تعیین کر ده است ،نمی توان ان را باز ستاند .متاسفانه
برخی از انسان ها خود را در باز ستاندن حق حیات دیگران،
جای خدا می نشــانند .چنین پنداری نتیجه جهالت مدرن
است .باید کوشید تا از نهادینه شــدن و استقرار جاهلیت
مدرن جلوگیری کرد.
ب) بازگشت به خرد و معنویت
توجه بــه مظاهر چشــم نواز دنیــوی ،انســان را از
اندیشیدن به خویشــتن خود بازداشته است .درست مانند
کســی که درد دارد اما با منحرف کردن توجــه خود از درد
خویش به یک موضوع دیگر ،ســعی می کند تا مدتی درد
را فراموش کند .توجه وافر بشــر کنونی بــه لذایذ دنیوی،
غفلت او از خویشتن و توجه به احکام خرد را به دنبال اورده
اســت .خرد حکم به زیبایی و زشــتی افعال می کند ولی با
نادیده گرفتن ان از سوی بشر ،رسانا بودن خود را از دست
می دهد و پــس از مدتی صدای خرد به گوش نمی رســد.
صــدای اب دریا پس از مدتــی به گوش ســاکنین حریم
دریاها و رودخانه ها نمی رسد زیرا رسانایی این صدا از بین
می رود .اکنــون و در عصر ما همه به نیکــی صلح ،حکم
می کنند و خرد نیز ان را زیبــا می پندارد اما توجه به مظاهر
چشم نواز دنیوی صدای خرد را نارسا کرده و در یک غفلت
عمومــی ،این صدا به گوش نمی رســد .انســان به دنبال
ارامش اســت و می داند که با روی اوری به معنویت به این
ارامش دســت می یابد .اما به جای انکه بــه ارامش های
معنوی بیندیشد ،فریفته ارامش های ناپایدار دنیوی شده
است .اندیشه ناصحیح دوام بقا در دنیا نیز بر سرعت چنین
فروغلطیدنی در غفلت ،موثر بوده اســت .در منطق قران
کریم نیز غفلت از باطن دین به عنوان علت عدم پایبندی به
دین و در نتیجه عدم ارتکاب اعمال صالح ذکر شده است.
خــروج از غفلــت با مــدد بازگشــت به خــردورزی و
اندیشیدن به نیک و بد اثار غفلت ممکن است .انسان برای
درست زیستن به خرد نیازمند است اما برای ارام زیستن نیاز
به توجه به معنویت دارد .بازگشــت توام به خرد و معنویت
می تواند غبار غفلت را از جان ادمی بروبد و اندیشه محبت
به دیگران را در وجود او به اندیشه برتر مبدل کند و صلح و
همزیستی مسالمت امیز را به دنبال بیاورد .انسان به دست
خود ،خود را در رنج بی شمار فرو می غلطان د و با خود دشمنی
می کند و کسی که با خود دشمن باشد نمی تواند با دیگران
در صلح باشد .پس باید ابتدا انسان را با خودش اشتی داد
و سپس انتظار صلح از او داشت و اشتی انسان با خود تنها
با بازگشت به خرد و معنویت میسر است.
گفتارها
از ما چه می ماند جز مشتی جوک
در نقد دانایی جامعه ایران
افشین خماند
روزنامه نگار
مثلث | شماره 302
خوش بــه حالمــان اســت کــه در کنار
ابن ســینا ،فارابــی ،خوارزمــی ،رازی،
مالصــدرا ،ســهروردی و ...بــه مــا هم
ایرانی می گویند و کم نیســتند که وقتی
این اسامی را می شــنوند یاد یک خیابان
و ترافیک همیشگی انها می افتند
گفتارها
زنگ خطــر را مســابقه «ثانیه ها» به صــدا در اورد،
داریــوش کاردان در میانــه شــرکت کنندگان می چرخید و
سوال هایی ابکی و ســاده می پرســید و با هر پرسش کلی
خوراک برای لطیفه سازی در فضای مجازی تولید می کرد.
نگاه بهت الود شرکت کننده شماره چند ،در مقابل سوالی در
این سطح که مثال همسایگان شمالی ایران چه کشورهایی
هستند را می توان یک سونامی نااگاهی تعبیر کرد ،اغراق
می کنم می دانم اما گاهی به نفع همه ماست که دل به این
بزرگنمایی بدهیــم و این بزرگنمایی را به قیاس بکشــانیم.
«مســابقه هفته» را یادتان هســت؟ ان روزها که منوچهر
نوذری با برگه های سوال بین شــرکت کنندگان می چرخید
و از انها می خواســت که مشــخص کنند که از کی بپرسد؟
ان روزها برای حذف شــرکت کننده شــماره چنــد؛ گاهی
خود نــوذری هم باید وارد میدان می شــد و بــا هول کردن
شرکت کننده ها ،انها را به اشتباه وادار می کرد .ان روزها به
شکل عجیبی احساس می کردی که همه جواب سوال ها
را می دانند و این روزها انگار هیچ کس جواب ســوال ها را
نمی دانند ،زنگ خطر باالتر از این؟
راستش در این شــرایط اســت که باید شک کنیم به
همه مدارک دانشــگاهی که ایــن روزها بیشــتر از همه در
جیب جامعــه ایرانی ریخته شــده ،مدارکــی که هیچ کس
را به فرهیختگی نمی رســاند و فقط یک گواهی شــده اند
بــرای اینکه یک نفر ،یــک تعداد واحد مشــخص را پاس
کرده اســت ،بماند اینکه نمرات چگونه و با چه ترفندی به
مدرک دانشگاهی منتهی شده اند .شــاید باور این انتقاد از
دانشگاه ها هم در این نهفته اســت که ما فرهنگ سازی را
کار دانشگاه ها می دانیم و از یک اصل کلی غافل هستیم
که فرهنگ عمومی جامعه ایران با همان اغراق به ســوی
یک انحطاط ملموس پیش می رود.
وقتی پای ادعــا پیش می اید ،ما میــراث داران یک
تمدن قدیمی هســتیم که چندین هزار ســال قدمت دارد،
برای کــوروش یقــه می درانیم ،امــا دیگر کم کم ،نســل
ادم هایی کــه بدانند کوروش یک ماشــین دزدی جمالت
زیبا در جهان نبــوده دارد منقــرض می شــود .وقتی پای
فخر فروشی وسط می اید ،ما هم به عالمان مسلمان ایرانی
می بالیم ،انها که فرهنگ ساز بودند.
خوش به حالمان اســت که درکنار ابن سینا ،فارابی،
خوارزمی ،رازی ،مالصدرا ،سهروردی و ...به ما هم ایرانی
می گویند و کم نیســتند که وقتی این اســامی را می شنوند
یاد یک خیابان و ترافیک همیشــگی انها می افتند و البته
شعر ،این لطیف ترین مایه مباهات ایرانی ها در همه تاریخ،
این مظلوم ترین کاالی فرهنگی ایــن روزها ...اخر وقتی
می بینی که در کشــور حافظ ،ســعدی ،فردوسی و خیام،
کسی حافظ ،سعدی ،فردوسی و خیام نمی خواند ،چه کار
باید بکنی ...ســرت را به دیوار بکوبی؟ به هر خانه ای که
می روی ،نفیس ترین دیوان ها را می بینی اما دیگر در کالم
هیچ کس شعر این بزرگان جاری نیست ،انگار نه انگار که
ما مردمانی بودیم که باشعر متولد می شدیم ،با شعر عاشق
می شدیم و با شعر می مردیم ...حاال کارمان به جایی رسیده
که کار همه ان ابیات را چند استیکر پر می کند ،سعدی علیه
الرحمه چه می دانســت که الزم نیســت که برای عاشقانه
گفتن ،کلی زحمت بکشد و بنویسد« :من از ان روز که دربند
توام ازادم»؛ همه این کالم را می توان در یک قلب کوچک
قرمز رنگ در یک تاچ لحظه ای خالصه کرد .این روزها همه
احساسات را در شــکلک ها بروز می دهند و کم کم کلمه ها
دارند ،کم می اورند و مبارزه را می بازند.
از ما چه یادگار می ماند برای نســل های بعدی؟ این
ســوال را در ذهن خود تکرار کنید ،ما بدترین میراث داران
فرهنگی همه تاریخ هستیم ،نســل های قبلی از رودکی تا
همه یک نسل قبل که شعر اخوان و شاملو ،فروغ و سهراب
را رو کردند ،همه میراث گذشــتگان را می گرفتند ،چیزی
بر ان می افزودند و به بعدی ها انتقال می دادند .ما در این
میانه چه چیزی می خواهیم ،به بعدی ها انتقال دهیم؟ برای
انکه سرمایه ای برای انتقال داشته باشیم ،باید قبل از ان
به تعبیر قدیمی ها خوشه چینی کرد ،باید مطالعه کرد ،باید
عمیق تر بود ...انچه ما می کنیم ،چک کردن گوشی های
تلفن همراه است.
همه ان وقتی که باید برای دانســتن صرف شــود،
صرف می شــود اما نــه برای ان چیــزی کــه باید...همه
خواندن ها خرج چیزهایی می شود که تاریخ مصرف دارند،
چیزهایی که روز بعد اطالعات سوخته محسوب می شود،
خبرهای هیجانی و مسلســل وار که ان قدر پشــت سر هم
می ایند و می روند که حتی فرصت اینکه راســت و دروغ ان
را مشخص کرد ،وجود ندارد .واکنش ها در سطح می ماند
و کنه ماجرا را هیچ کس در نمی یابد .در دنیای کامنت ها و
الیک ها ،حافظه بیکاره ای بیش نیســت و اگر هم چیزی
را جذب می کند ،مشتی اطالعات عبث است .اطالعاتی
که مایــه فرهیختگی نیســت .در مجموعــه علوم فضای
مجازی ،ادم ها کم کم همه مثل هم حرف می زنند ،گاهی
به دو گروه موافق و مخالف تقسیم می شوند اما مخالفت ها
و موافقت ها هم شــبیه است ،همه ســوار موج می شوند و
نمی خواهند از قافله عقب بمانند .موج ها گاه حتی عقالنیت
را هم غرق می کند.
از مــا چه یــادگار می ماند بــرای نســل های بعدی؟
شــاخصه اصلی چیزی کــه این روزهــا بــرای خواندن در
دسترس قرار دارد ،طنز است .هر اتفاقی که رخ می دهد،
با هجمه ای از خالقیت غریب روبه رو هستیم که قادر است
از دل هر ماجرایی ،شــوخی های بکــر و درجه یک بیرون
بکشد .این شــوخی ها ان قدر جذاب است که می توان به
انها دل بست اما این شوخی ها هم افسوس تاریخ مصرف
دارند و فردای حادثه دیگر حتی به اندازه یک نیشخند هم
ارزش ندارند .در دنیای گم شدن غول ها ،این شوخی هاست
که می تواند نماد عصر ما باشد ،اتفاق بدی نیست ...طنز
شــاخصه ای برای جامعه مدرن است اما برای انکه میراث
ما تنها جوک نباشد ،محبت کنید این قدر مدرن نباشید!
47
چهره ها
مروری بر چهره های سال 94
سیاست
برای نامــزدی سید حســن رونمایــی کرد ،در یــک دیدار
سیاســی خبر نامزدی خمینی جوان اعالم شد« .خبر دارم
که برادر بزرگوارمان جناب حاج حسن اقای خمینی به تبع
دعوت های گسترده ای که توسط گروه ها و اقشار مختلف از
ایشان صورت گرفته و باتوجه به مشورت هایی که با بزرگان
و صاحبان اندیشه انجام داده است تصمیم شان را گرفته اند
و برای انتخابات خبرگان ثبت نام خواهند کرد».
چالش ازمون
چالش ازمون
سید حسنخمینی
نتوانستنامزدانتخابات
خبرگانباشد
1
سید حســن خمینــی ؛ او حتمــا یکــی از مهمتریــن
پدیده های انتخابات هفتم اســفند اســت حتی بــا اینکه
شــورای نگهبان اجازه ورود او به این رقابت بســیار مهم را
صادر نکرد .از وقتی اعالم نامزدی کرده حجم واکنش ها
ان چنان بــاال بوده کــه تیتر یــک ویترین رســانه ها ،چه
اصالح طلب و چه اصولگرا بارها به او اختصاص یافت .او
بنا داشت سیاست ورزی را در سطح قدرت رسمی اغاز کند.
پیش از این شاید گاهی زمزمه هایی برای احتمال حضور او
در انتخابات ریاست جمهوری و شاید هم پارلمان مطرح بود
ت دنبال کند؛
اما او قدرت را در ایران از زاویه ای دیگر خواس
از مجلس خبرگان .اما او به مشــکل برخــورد؛ یک چالش
جدی که او را از تصمیمی که برای ورود به دنیای سیاست
گرفته الاقل بــرای مدتی دور نگه خواهد داشــت .این بار
برای خبرگان شــرط ازمون گذاشــتند و سید حسن خمینی
غایب این امتحان بود .او به همین دلیل نتوانســت مجوز
حضور در انتخابات را دریافت کند.
داستان یک نامزدی
«امیــدوارم سید حســن خمینی کاندیــدای خبرگان
شــود ».این را اکبر هاشمی رفســنجانی گفته بود ،ماه ها
قبل از اینکه بحث نامزدی سید حسن خمینی جدی شود.
چند ماه بعد از ان مصاحبه که هاشــمی از میل باطنی خود
ناگهان اما یک اتفاق دیگر رخ داد .شورای نگهبان
در بیانیه ای اعــام کرد که برخــی از نامزدهای انتخابات
باید در ازمون فقهی این شورا شرکت کنند .در مواردی که
شــورای نگهبان ذیل نامه خود اورده بود می شــد استنباط
کرد که سید حســن خمینی هم برای حضــور در انتخابات
بایــد ازمون دهــد .هر چنــ د حامیــان او معتقــد بودند که
سیدحســن خمینی یک مجتهد اســت و نیــازی به ازمون
نیست .شــاید همین عقیده بود که موجب شد سید حسن
خمینی روز امتحان خبرگان ،کالس درسش را تعطیل نکند
تا برای ازمون راهی تهران شــود .موضوعی که حســین
شریعتمداری البته ان را جور دیگری دیده است« :امتحان
نداده تــا بهانه ای برای عــدم حضور در انتخابات و فشــار
حامیانش داشته باشد!»
اظهارنظری که البته بــا واکنش های فراوانی مواجه
شد .کیهان و حســین شــریعتمداری که مخالفتشان را با
نامزدی سید حسن خمینی از همان فردای اعالم نامزدی او
با این تیتر «بازی با نام ها اسم رمز تخریب و تحریف امام»
نشــان داده بودند بعد از عدم شرکت سید حسن در امتحان
موضوع را از زاویه دیگر هم دیدند .شریعتمداری نوشت که
یکی از فقهای شورای نگهبان تلفنی از سید حسن خمینی
برای ازمون دعوت کــرده بوده؛ این ادعــا البته در تماس
رسانه ها با دفاتر این فقها تکذیب شد.
هر چه بود شــورای نگهبان در دو مرحلــه اعالم کرد
که سید حســن خمینی نمی توانــد در انتخابــات خبرگان
شــرکت کند .او واکنش هایی به این تصمیم داشت و حاال
باید منتظر ماند و دید که ایا او همچنان به سیاســت ورزی
مشتاق است؟
برادرکوچکتر
چهره ها
50
مثلث | شماره 302
2
حسین فریدون فرد پر نفوذ پاستور است
اگر چه از زمانی که حسن روحانی رئیس جمهور شده
برادر کوچکتر او هماره در کنارش حضور داشــته اما نقش
او انگاه با اهمیت جلوه کرده که همــراه تیم مذاکره کننده
راهی وین و لوزان شد تا در روند رسیدن به توافق هسته ای
حضور داشته باشد .او پیش از این فرماندار نیشابور و پس
ب و سفیر سابق ایران در
از ان فرماندار کرج در اوایل انقال
مالزی بوده است .فریدون در اغلب جلسات هیات دولت
شــرکت کرده و غالبا در کنار حسن روحانی است .بر اساس
خاطرات حسن روحانی ،حسین فریدون در ۱۲بهمن۱۳۵۷
در زمان بازگشت امام خمینی به ایران ،جز و تیم حفاظتی و
امنیتی بوده است و مسئولیت برقراری نظم و مدیریت مراسم
ی از فرودگاه مهراباد به بهشت زهرا(س) را
انتقال امام خمین
بر عهده داشته اســت .او در بازه یازده روزه پیروزی انقالب
اســامی ایران ،بــه وظایف حفاظتــی و امنیتــی خود در
نگهداری از زندانیان سیاســی و اعضای ارشــد ساواک،
مشغول بوده است.
البته اولین بار که حسین فریدون در کنار محمد جواد
ظریف در جریان پرونده هسته ای دیده شد ،همان دیداری
است که در ســازمان ملل میان وزرای خارجه ایران و گروه
5+1برگزارشــد و جان کــری و محمد جــواد ظریف برای
اولین بار با یکدیگر روبه رو شدند.
در پاســتور این جمله ای مشــهور و معروف است که
برای رسیدن به حسن روحانی ،تنها یک کانال وجود دارد و
ان یک کانال هم حسین فریدون است که همیشه همراه
رئیس جمهور دیده می شود .نفوذ معنوی فریدون در دفتر
ریاست جمهوری ایران تا به انجاست که برخی از پیام های
رئیس جمهور بــه چهره هــای مختلــف و نامه نگاری ها با
حسن روحانی از کانال او می گذرد و دیده شده که در برخی
مراسم های رســمی به جای رئیس جمهور شــرکت داشته
اســت .بنابراین این شــاید برای اندک موردهایی باشد که
تصویر حســین فریدون در غیاب رئیس جمهوری و جایی
بسیار دورتر از برادر بزرگ تر منتشر شده است.
در این مدت هــر جایی که حســن روحانــی حضور
داشــته ،چهره حســین فریدون را در پس زمینه عکس ها
می یافتید و بی دلیل نیســت کــه غربی ها او را «چشــم و
گوش» رئیس جمهوری ایران می دانند.
سیاست
سال سیاست ورزی
سعید جلیلی در سال 95چگونه رفتار خواهدکرد؟
3
خیلی ها اعتقــاد دارند که نتیجه انتخابات ســال 92
حاصل دو قطبــی پدید امده میان ســعید جلیلی و حســن
روحانــی اســت .او خیلــی دیــر وارد پروســه انتخابــات
ریاســت جمهوری یازدهم شــد امــا خیلی از معــادالت را
تحت تاثیر حضورش قرار داد.
سعید جلیلی که جایگزین علی الریجانی در مسئولیت
دبیری شــورای عالــی امنیت ملی بــود ،معــاون امریکا و
اروپای وزارت امور خارجه هم بوده است .وی از گزینه های
جدی برای تصدی وزارت امور خارجه هنگام تعیین دولت
احمدی نژاد بود.
سعید جلیلی 50ساله متولد سال 1344در شهر مشهد
است .او دانش اموخته دانشگاه امام صادق (ع) در مقطع
دکترای علوم سیاسی و از پرسنل باسابقه وزارت امور خارجه
بوده است.
پایان نامــه مقطــع دکتــرای جلیلــی در خصــوص
سیاست خارجی اسالمی به صورت کتاب منتشر شده و در
کشور لبنان نیز به زبان عربی ترجمه و انتشار یافته است.
او به زبان های عربی و انگلیســی اشناست و از سال
1368در مسئولیت های اجرایی بســیاری فعالیت داشته
که از جمله انها ،وابســته سیاسی در ســال ،1368رئیس
اداره بازرسی در ســال ،1370دبیر ســوم در سال ،1371
دبیر دوم در سال 1373و دبیر اول در سال 1374و رایزن
ســوم در ســال 1376بوده اســت .همچنین او به عنوان
معاون اداره امریکای شــمالی و مرکزی در ســال ،1376
رایزن دوم در ســال ،1377مشــاور رئیس جمهور در سال
1383و معــاون اروپا و امریــکای وزارت خارجه در ســال
1384مشغول بوده است .سعید جلیلی اما از انتهای دوره
محمود احمدی نژاد ترجیح داد وارد دنیای سیاست شود .او
به انتخابات ریاست جمهوری امد و با حسن روحانی رقابتی
داغ حول محور پرونده هسته ای را شکل داد .او البته پیروز
این انتخابات نبود اما این مساله موجب نشد که او از عزمش
برای ورود به دنیای سیاست دست بکشد.
جلیلی چند سخنرانی داشته که از مواضعش می توان
فهمید او همچنان در راس قطب فکری و گفتمانی مقابل
دولت قرار دارد .باید دید ایا او بنــا دارد که نامزد انتخابات
سال 96باشد؟
دیپلمات
خوش پوش
صادق خرازی یک بار
استعفا داد ،نامزد
انتخابات هم نشد
4
صادق خرازی بدون شــک یکــی از چهره های مهم
سال 94بوده اســت .او یک مصاحبه جنجالی با هفته نامه
مثلث انجام داد و حاشــیه های این مصاحبــه انچنان زیاد
بود که حتی او ترجیح داد از حزب تازه تاسیس خود استعفا
دهد .یک رویداد غیرمنتظره برای حزب تازه تاســیس ندا
که با امیدهای فراوانی به انتخابات مجلس نگاه می کرد.
داستان یک استعفا
امد ،اما کاندیدا نشد!
چهره ها
به زمان نام نویســی نامزدها که نزدیک شدیم خبرها
حکایت از قطعی شــدن نامــزدی صادق خرازی داشــت.
حتی گفته می شد که حزب ندا بنا دارد به صورت مستقل در
سراسر کشور لیست منتشــر کند .در روز ثبت نام اما اگر چه
صادق خــرازی در میان اعضای حزبش راهی ســاختمان
خیابان فاطمی شد اما برخالف هم حزبی هایش او ترجیح
داد که ثبت نام نکند.
صادق خــرازی درباره ایــن اقدامش گفته اســت:
«به خاطر جوان هایی که در کشــور وجود دارند و برای بها
دادن به انها امثال من باید کنــار برویم و به همین دلیل بنا
ندارم در انتخابــات اینده مجلس کاندیدا شــوم .خودم ر ا
ریزه خوار خوان گسترده جوان های سرزمین مان می دانم
و معتقدم تا جوان های با فضیلت در کشور وجود دارند انها
باید بیایند و نقش خود را ایفا کنند».
مثلث | شماره 302
همه چیــز از یک مصاحبه شــروع شــد؛ گفت وگوی
صادق خرازی با هفته نامه مثلــث .جایی از مصاحبه که او
گفته بــود« :من اصالح طلبی که نمادش خارج از کشــور
باشــد و پول بگیرد را قبول ندارم .اینکه بروند و اتهام بزنند
و بد و بیراه بگویند و شــانتاژ کنند را قبول ندارم .کســانی را
یادم است که در دورانی که سفیر بودم با خارجی ها مذاکره
می کردند و به دشــمن گرا می دادند؛ من انهــا را به عنوان
اصالح طلب قبول ندارم .لیست شان را هم دارم و اگر قرار
باشــد روزی ارائه دهم ،ارائه خواهم داد .منتها به سیستم
امنیتی نخواهم داد و اگــر بخواهم بدهم بــه مردم ایران
ارائه می دهم که بدانید این اقا در دوره اصالحات با فالن
مقام ارشد اروپایی یا فرانسوی یا فالن مقام ارشد امریکایی
پنهانی مذاکره کرده و گرا داده است ».بعد از این مصاحبه
حمالت سنگینی از سوی چهره های رادیکال اصالح طلب
به صــادق خرازی وارد شــد و کار به انجا رســید که صادق
خرازی در مصاحبه بــا روزنامه اعتماد گفــت که منظورش
از این جمالت اصالح طلبان نبوده اســت .او توضیحات
کاملی در این مورد و البته چنــد روز بعد در مصاحبه دیگری
به صورت شــفاف تر مواضعش را در مورد اصالح طلبان و
خاتمی هم بیان کرد .اینها البته موجب نشــد که از حجم
حمالت کاسته شود.
ماجرا انجا بعد بیشتری به خود گرفت که محمد علی
ابطحی و احمد پورنجاتی و عبداللــه رمضان زاده حمالت
جدیدی علیه این چهره سیاسی انجام دادند .یک مجادله
رسانه ای راه افتاد و دست اخر باز صادق خرازی زیر ذره بین
رســانه ها و اهل سیاســت قرار گرفــت .او موضوع بحث
شده بود.
انچــه در نهایــت رخ داد ایــن بــود کــه بــه صورت
غیرمنتظره ای ناگهان نامه استعفای او منتشر شد .متنی که
صادق خرازی در ان چنین نوشته بود«« :ندا» قائم به یک
فرد و یک فکر نیست؛ ندا خواســت جوانان اصالح طلبی
اســت که نه در فکر نفی و نه در اندیشــه نقض دیگران ،با
هدف یاری رساندن به تحقق ارمان های بزرگ اصالحات
گام نهادند .برای من در این میانه عمر ،لذتی بزرگ و درسی
اموزنده بود حضــور در جمع نداییان و بالیــدن به اعتماد و
اعتبارشان و بر این خادمیت و خدمت نیز رشک و مباهات
ورزیده و بــر اراده اســتوارتان درود می فرســتم .اما برای
گام های بزرگ نیاز به هموار کردن زمین است .شما جوانان
بزرگ این مرز و بوم که همیشــه تاریخ حماســه افریدید،
این بار هم خالق فرصت های بــزرگ خواهید بود .بودن یا
نبودن یک فرد ،خللی در این عزم جمعی به سوی اینده ای
مشــحون از بردبــاری ،اخالق گرایی ،تحمــل مخالف و
اعتالی ارزش های اجتماعی پدید نخواهد اورد .با این باور
ســترگ ،با این دل امیدوار و با این دیده منتظر ،از ریاست
شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان استعفا می دهم».
این یــک اتفــاق مهم در جنــاح اصالح طلــب بود.
حاال اقاصادق یک گام جلوتر از منتقــدان افتاده بود .اما
بالفاصله سخنگوی حزب ندای ایرانیان در گفت وگویی به
انتشار خبر استعفای دکتر صادق خرازی از ریاست شورای
مرکزی حزب ندای ایرانیان دست زد.
حسنیونسیگفتکهبحثمربوطبهاستعفایرئیس
شورای مرکزی از این ســمت صحت دارد که البته مطابق
روال اساســنامه و ایین نامه ،شــورای مرکزی حزب ندای
ایرانیان درخصــوص پذیرش یا عدم پذیرش این اســتعفا
تصمیم می گیرد .این استعفا البته در نهایت پذیرفته نشد.
51
سیاست
مجادله با محمود!
اسحاق جهانگیری از چهره های سال 94است
چهره ها
52
مثلث | شماره 302
5
اســحاق جهانگیری از چهره های مهم دولت حسن
روحانی اســت .او نزدیکترین فرد در دولت حسن روحانی
به هاشمی رفســنجانی به شــمار مــی رود و عضویتش در
حزب کارگزاران ســازندگی هم بر وجهه حزبــی او افزوده ،
البته حزبی که بدنه سیاسی هاشــمی رفسنجانی به شمار
می رود .اما اسحاق جهانگیری امسال از جهات دیگری هم
خبر ساز بوده است .بعد از ماجرای جدال او و حمید بقایی که
منتهی به بازداشت معاون رئیس جمهور سابق شد ،محمود
احمدی نژاد شخصا وارد میدان شــد و رسما از معاون اول
دولت حسن روحانی شکایت کرد.
ماجرا از این قرار بود که یک سایت نزدیک به محمود
احمدی نژاد اعالم کــرد رئیس دولت های نهــم و دهم از
معاون اول حســن روحانی به قوه قضائیه شــکایت کرده
ت بهار نوشــته بود که این شکایت نامه از سوی
است .سای
عادل حیدری ،وکیل احمدی نژاد ارائه شــده اســت .این
سایت دلیل شکایت را «اســتمرار افتراها و اکاذیب نسبت
داده شده از سوی اقای اســحاق جهانگیری ،معاون اول
دولت یازدهــم علیه دولت های نهم و دهــم» اعالم کرد.
وکیل احمدی نــژاد در این باره گفته بود« :اقای اســحاق
جهانگیری در ســال های اخیر با هــدف تخریب باورهای
مردم و تشویش در اذهان عمومی ،اقدام به طرح اتهامات
بی اســاس علیه دولــت قبل کرده که در ســطح وســیعی
در رســانه های مکتوب و شــبکه های مجــازی و صوتی و
تصویری منتشر شده اســت ».از قرار معلوم این شکایت
بر ســر «اظهارات جهانگیری درباره واردات ٧٢٠میلیارد
دالری در طول هشــت ســال دولت هــای نهــم و دهم و
سرنوشت ٩٥٠میلیارد دالر درامد ارزی» است .این شکایت
و رسانه ای شــدن ان موجب شد اســحاق جهانگیری هم
واکنش نشان دهد .دفتر او اعالم کرد« :از طرح شکایت
اقای احمدی نــژاد در دســتگاه قضایی اســتقبال کرده و
مستندات تخلفات و سوءمدیریت های اقای احمدی نژاد
را به مرجع قضایی تسلیم خواهیم کرد».
از شواهد پیدا بود که دو طرف گویا از اینکه با یکدیگر
به مجادله بپردازند راضی هســتند .به یک معنا گویا هر دو
طرف از این پلن پدید امده اهدافی را متصور شده بودند که
می تواند برای اینده سیاسی شان ره توشه داشته باشد .شاید
اگر به زبان حسن روحانی بخواهیم تعبیر کنیم البد این یک
بازی برد -برد بوده است.
در مورد دالیل پیروزی حســن روحانــی در انتخابات
حتما باید گفت انتقادات او از محمــود احمدی نژاد و البته
وضع وقت ،یکــی از مهمتریــن مولفه ها بوده اســت .او
خودش بارها دولت قبل را مورد نقد قرار داده است .اما از او
که بگذریم این اسحاق جهانگیری است که میان دولتی ها
بیشــترین انتقادات را به احمدی نژادی ها داشــته است.
او در یکی از ســخنرانی هایش که با بازخوردهای فراوانی
مواجه شد ،گفته است« :دهه 80فرصت بی نظیری برای
صنعتی شدن ایران بود که متاسفانه سوءمدیریت ها باعث
شد این فرصت را از دست بدهیم .بین سال های 84تا 92
درامدهای ارزی کشــور به 950میلیارد دالر رسید و این در
حالی بود که در زمان تبدیل حساب ذخیره ارزی به صندوق
توســعه ملی ،موجودی این حســاب صفر بــود ،در حالی
که باید بیش از 150میلیارد دالر موجودی حســاب ذخیره
می داشتیم».
معاون اول رئیس جمهور با طرح این سوال که پس
950میلیارد دالر درامد ارزی کشــور چه شد ،اظهار داشته
اســت« :ما معتقدیم 700میلیارد دالر صرف واردات شده
که این مساله بهترین دفاع از دولت گذشته است ،اگر برخی
اصرار دارند که واردات در ان زمان کم بوده پس مسئوالن
وقت باید پاسخ دهند که بقیه منابع ارزی کجاست».
واکنش رسانه ها و افراد نزدیک به احمدی نژاد در این
مورد نیز البته جالب اســت .انها در انتقاد از این اظهارنظر
جهانگیری که اتفاقا در کنفرانس خبری روحانی نیز تکرار
شــده بود ،نوشــته اند« :در خصــوص 950میلیــارد دالر
درامدهای ارزی هم باید گفت کــه دولت های نهم و دهم
به رغم عملکرد ضعیفی که در برخی از بخش های اقتصاد
کشور از خود به نمایش گذاشتند ،در بخش درامدهای ارزی
با وجود شدت گرفتن تحریم ها توانستند 950میلیارد دالر
درامد ارزی برای کشور خلق کنند که این نکته بسیار مهم و
حائزاهمیت است .این مسئوالن دولت تدبیر و امید هستند
که باید پاسخ دهند چرا به رغم اینکه داعیه تعامل با جهان
را دارند نتوانســته اند قیمت نفت را ان طور که می خواهند
تنظیم کنند و در این زمینه با ســایر کشورهای عضو اوپک
که ادعای دوســتی و تنش زدایی در قبال انها را داشــتند،
تعامل کنند .بنابراین می توان بــه 950میلیارد دالر درامد
ارزی طور دیگری هم نگاه کرد و این مقدار درامد تنها جنبه
منفی ندارد و می توان به ان افتخار هم کرد .اما نکته بعدی
که به نظر می رســد ،دولتمردان تدبیــر و امید به خصوص
اقای جهانگیری که ســابقه حضور در دســتگاه اجرایی در
ســال های گذشــته هم را در کارنامه خود دارد به ان توجه
نکرده ،این است که هزینه های ارزی یا ارزبری لزوما مربوط
به دولت نیست .اینکه این واژه 720میلیارد دالر واردات در
سال های 84تا 91انجام شده را نمی توان تماما به دولت
نسبت داد».
در بخش دیگــری از این دفاعیه که در ســایت های
احمدی نژادی منتشر شده امده است« :نکته بعد که اقای
جهانگیری و دوستانش در دولت باید به ان پاسخ دهند این
است که ایا واردات فی نفسه خوب است یا بد؟ ما نباید نقش
واردات را در فرایندهای تجاری نادیده بگیریم ،چیزی که
بیش از حجم واردات مهم اســت ،ترکیب واردات است.
دولتمردان برای تحلیل سال های گذشــته ،باید تحلیلی
ارائه دهند که در دولت قبل ترکیب واردات و موارد استفاده
ان چه بوده اســت .مثال دولت گذشــته معتقد اســت که
پروژه هــای عمرانی و صنعتــی زیادی را کلیــد زده و تعداد
زیادی را هم به اتمام رســانده اســت .این نشان می دهد
بخشی از درامدهای ارزی صرف تامین کاالهای سرمایه ای
و تجهیزات این گونه پروژه ها شده است .بنابراین مشخص
می شــود که توجه دولت و بخش خصوصی در ان زمان به
تکمیل ظرفیت های تولید و ســرمایه گذاری های صنعتی
بوده است .به یاد داریم در ســال های گذشته به رغم نقاط
ضعفی که دولت قبل داشــت ،ظرفیت عظیمی در فوالد و
سیمان به وجود امد .ســیمان که ما وارد کننده ان بودیم،
تبدیل به رتبه یک صادرکنندگان شدیم».
کنایه های ارزی
اما هفتم اردیبهشــت ســال ۹۴نیــز بار دیگــر این
جهانگیری بود که با اشاره به ایجاد حساب ذخیره ارزی در
برنامه سوم توسعه در همایش ملی کار گفت« :وقتی دولت
هشتم این حســاب را به دولت نهم تحویل داد حدود ۱۰تا
۱۲میلیارد دالر موجودی نقدی حساب ذخیره ارزی بود .اما
استفاده بی رویه از این حساب سبب شد مجمع تشخیص
مصلحت به این نتیجه برسد که به جای حساب ذخیره ارزی
صندوق توسعه ملی زیر نظر روسای قوا شکل بگیرد .اخیرا
گزارشی از دســتگاه نظارت دیدم که در ان گفته شده بود
طبق قوانین برنامه و بودجه سوم و چهارم می بای د موجودی
حســاب ذخیره ارزی در زمان ایجاد صندوق توســعه ملی
۱۷۰میلیارد دالر باشــد اما زمانی که این صندوق تشکیل
شــد ،هیچ ارزی در ان نبــود و در واقع موجــودی ان صفر
شده بود!»
همچنین اســحاق جهانگیــری ۱۸خرداد امســال
در مراســم اغاز عملیات اجرایی پاالیشــگاه های میعانات
گازی سیراف درباره نحوه اجرای سیاست های کلی اصل
۴۴قانون اساســی در دولــت قبل گفت« :در ســال های
قبــل واگذاری هایی انجام شــد .پولش را هــم گرفتند که
مــا نمی دانیم ایــن پول ها چه شــد؟ هیچ کــس هم هیچ
وقت رســیدگی نخواهد کرد .بیش از صد میلیــارد دالر از
کارخانه های مهم در بخش های مختلف از جمله مخابرات،
فوالد ،پاالیشــگاه ،نیروگاه و معــادن مــس را فروختند و
ان شاءالله که پولش را در راه پیشــرفت کشور هزینه کرده
باشــند!» اما ۳۰تیرماه نیــز معــاون اول رئیس جمهور در
جلسه ســتاد هماهنگی مبارزه با مفاســد اقتصادی گفت:
«پرونــده بابــک زنجانــی ،پرونــده ای منحصر به فــرد
بود که بــه دلیــل ســوء مدیریت و بی تدبیری در گذشــته
ایجاد شد».
سیاست
سال سخت
6
علی اکبر والیتی از مدافعان سرسخت تیم هسته ای بوده است
منصفانه این اســت که بگوییم در کنــار محمد جواد
ظریف این علی اکبر والیتی بوده است که تمام تالشش را
برای حمایت از تیم هسته ای انجام داده است .او از همان
ابتدای مذاکرات مقابل مخالفان تیم هســته ای ایستاد و
حتی به دلیل همیــن مواضعش چند بار بــا انتقادهای تند
دوستان هم جناحی اش مواجه شد.
او البته فقط یک دیپلمات نیست .والیتی در خردادماه
ســال ۱۳۷۶از کاندیداتوری علی اکبر ناطق نوری حمایت
کــرد .در ســال ۱۳۸۴تصمیم گرفت خــودش کاندیدای
انتخابات ریاست جمهوری شود ولی به محض نامزد شدن
اکبر هاشمی رفســنجانی به نفع اکبر هاشمی رفســنجانی
کناره گیری کرد.
در ســال ۱۳۹۲در یازدهمیــن دوره انتخابــات
ریاست جمهوری او نیز نامزد انتخابات شد و با کسب حدود
شش درصد ارا در میان شش نامزد حاضر در این انتخابات
در رتبه پنجم قرار گرفت .در این انتخابات والیتی به همراه
محمدباقر قالیباف و غالمعلی حدادعــادل ائتالفی به نام
۲+۱تشکیل داده بودند که سخنگوی ان حسین مظفر بود.
از این ائتالف غالمعلی حدادعادل کنــار رفت و در نتیجه
والیتی و محمدباقر قالیباف باقی ماندند .در این انتخابات
وی عالءالدیــن بروجــردی را به عنــوان رئیــس کارگروه
سیاسی ،محمد نهاوندیان استاد برجسته دانشگاه و رئیس
اتاق بازرگانی ایران را به عنوان رئیس کارگروه اقتصادی و
نوید ادهم دبیر شورای عالی اموزش و پرورش را به عنوان
رئیــس کارگروه فرهنگی و حســین انتظامــی عضو هیات
نظارت بر مطبوعات را به عنوان ســخنگوی خود منصوب
کرده بود .والیتی همچنین در ســومین مناظره انتخاباتی
با محوریت سیاســت داخلی و خارجی ،انتقادات شدیدی
از عملکرد ســعید جلیلی ،دبیر شــورای عالــی امنیت ملی
کرد و حتی اظهار داشت مذاکرات سعید جلیلی نتیجه ای
جز تشدید تحریم ها نداشته اســت .در این مناظره والیتی
تلویحا از اقدامات انجام شــده در دوره ریاســت جمهوری
هاشمی رفســنجانی و حجت االسالم سید محمد خاتمی و
عملکرد دکتر حسن روحانی در شــورای عالی امنیت ملی
حمایت کرد.
در انتخابــات اخیر هم علی اکبر والیتــی در ائتالف
اصولگرایان حاضر شد و از این اقدام اصولگرایان حمایت
کرد.
تهدید به سیمان ریختن
7
علی اکبر صالحی سال 94را پرچالش پشت سرگذاشت
علی اکبر صالحی در ســال 94از جمله افرادی بوده
که مورد توجه رسانه ها قرار گرفته است .شاید کسی فکر
نمی کرد روزی علی اکبر صالحی را ایــن چنین برافروخته
و عصبانــی و در حال فریاد زدن ببینیم .شــاید همه عادت
داشتند همیشــه او را به رســم سا ل های گذشــته ،بدون
حاشیه ببینند .فردی با طبع لطیف که با همه طیف ها کنار
امده و در دولت های متفاوتی مسئولیت داشته است .اما
او و بهارستان در سال گذشــته لحظات بسیار متفاوتی را
سپری کردند .او در مورد اتفاقات کمیسیون برجام چندبار
واکنش های متفاوتی نشان داد و در مهمترین واکنش خود
در روز جنجالی مجلس یکباره پای تریبون رفت و با صدای
بلند از تهدید شدنش به قتل سخن گفت.
درباره اقای دیپلمات
روز عجیب اقای صالحی!
اما ماجــرای جنجال اقــای صالحــی در مجلس که
مخالفان دولت از ان به عنوان فیلم هندی و موافقان دولت
از ان به عنوان حرکت شــجاعانه صالحی یاد می کنند ،چه
بود؟ ماجرا از این قرار است که در جریان بررسی کلیات طرح
مربوط به نحوه اجرای برجام ،صالحی به نمایندگی از دولت
پشت تریبون حاضر شــد و گفت « :مذاکرات در چارچوب
انجام شــده تا امروز ســکوت کردم اما چند روز پیش برای
من در تلویزیــون ارزوی مرگ کردند .اقایــی در تلویزیون
گفت که 10ســال برنامه داریم .این در حالی است که من
66سال دارم و متوسط عمر 72سال است .یعنی برای من
ارزوی مرگ کردند .برادر عزیزی در مجلس اینجا امد و خیلی
عجیب با قسم جالله می گوید سیمان روی تو می ریزیم و تو
را می کشــیم .ایا این نحوه صحبت برای کسانی است که
می خواهند خدمت به نظام کنند و بگویند سیمان
روی شما می ریزیم و در قلب راکتور اراک دفن تان
می کنیم؟» صالحی که از خدشه دار شدن مسائل
در اظهارات برخی نمایندگان ســخن می گفت ،با
فریاد خطاب به انان که قصد بر هم زدن نظم جلسه
مجلس را داشتند ،گفت« :گوش کنید و حرف حق
را بشنوید! ما که قرار است سیمان رویمان ریخته
شود ،دست کم حرفمان را گوش کنید!»
حاال همه دنبال این بودند که چه کسی این
تهدید را علیه صالحی مطرح کرده اســت .مجید
انصاری این تهدیــد را تایید کرد امــا از بردن نام
نماینده خودداری کرد .زمان زیادی طول نکشید
که پیرموذن اعالم کرد این فرد کســی نبوده جز
روح الله حسینیان.
چهره ها
چه کسی تهدید کرد؟
مثلث | شماره 302
صالحی پس از اخذ دیپلم متوســطه ،در سال ۱۹۶۸
میالدی( )۱۳۴۷به دانشــگاه امریکایی بیروت
رفت و سه ســال بعد ( )۱۳۵۰لیســانس فیزیک
گرفت .وی یک ســال بعد فوق لیسانس فیزیک
خود را در ســال ۱۳۵۱خورشــیدی در دانشگاه
AUBگذرانــد و نهایتــا در ۱۳۵۶از MITامریکا
درجه دکترا در رشــته مهندسی هسته ای گرفت.
پس از پیروزی انقالب ،در سال ۱۳۵۸قائم مقام
معاون اموزشــی دانشــگاه صنعتی شریف شد.
اواسط دهه شصت همراه هیاتی به امریکا رفت
تا از میان ایرانی های مقیم برای دانشــگاه های
کشــور ،هیات علمی جذب کنــد .مدتی معاون
اموزشی وزیر وقت علوم (دکتر ایرج فاضل) شد.
اما پس از مدتی استعفا کرد و به بخش مهندسی
هسته ای دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه
شریف بازگشت .صالحی در سال ۱۳۶۷به عنوان
اولین رئیس دانشــگاه بین المللی اسالمی امام
خمینی(ره) قزوین انتخاب شد .اما به دلیل بیماری ،رئیس
وقت دانشگاه صنعتی شریف نتوانست در این سمت بماند
و مجددا به ریاست دانشگاه صنعتی منصوب شد .وی بین
سال های ۱۳۶۱تا ۱۳۶۴و ۱۳۶۸تا ۱۳۷۲ریاست دانشگاه
صنعتی شریف را برعهده داشت .او پس از دو دوره ریاست بر
این دانشگاه ،به عنوان نماینده ایران در اژانس بین المللی
انرژی اتمی انتخاب شــد که تا ســال ۱۳۸۲در این سمت
مشغول کار بود.
صالحی مســلط بــه زبان هــای انگلیســی ،عربی و
اســپانیولی اســت و با زبان های ترکی ،فرانسوی و المانی
اشــنایی دارد .پــروژه غنی ســازی ۲۰درصدی ســوخت
هسته ای و تبدیل ان به صفحات سوخت برای به کارگیری
در راکتور تحقیقاتی ،بنا به پیشنهاد دکتر صالحی اغاز و با
موفقیت به انجام رسید .او که در کارنامه اش وزارت خارجه
دولت محمود احمدی نژاد را هم دارد در حساس ترین دوران
ســازمان انرژی اتمی عهد ه دار ریاســت این سازمان شده
اســت .او از ماه های پایانی مذاکرات به تیم مذاکره کننده
پیوســت و اگرچه هر از گاهی شایعاتی از اختالف او با تیم
وزارت خارجه به گوش می رسد اما اکنون یکی از مدافعان
تند و تیز و سخت توافق وین است.
53
بینالملل
جنابدیپلمات
محمدجواد ظریف توافق هسته ای را با 5+1امضا کرد
عبدالرضا فرجی راد
استاد ژئوپلتیک دانشگاه
1
طبیعی اســت در هــر کشــوری وزارت امــور خارجه
نقش اساســی در پیشــبرد روابط خارجی دارد ،معموال هر
کشوری در روابط خارجی خود یک اســتراتژی دارد و این
راهبرد در مسائل مختلف به نظر مقامات باالتر وزارت خارجه
می رســد و اجرایی می شــود .به نظر می رســد ایران هنوز
به ان مرحله نرســیده که بتوانــد در کلیــت روابط خارجی
خود براســاس یک اســتراتژی عمل کنــد .درواقع ایران
باتوجه به سابقه ای که از قبل داشته تاکنون نتوانسته یک
اســتراتژی درازمدت را تدوین کند اما در ارتباط با مسائلی
مانند خاورمیانه یعنی مساله عراق ،اسرائیل ،روابط با غرب
و ...تا حدودی توانســته برخی راهکارهــا را تدوین کند.
شاید از اول انقالب این راهکارها باتوجه به صحبت های
حضرت امام مشخص شــد .در دولت جدید که نزدیک به
سه سال است روی کار امده و اقای محمد جواد ظریف نیز
مسئولیت وزارت امور خارجه ان را برعهده دارد ،یک راهکار
میان مدت برای مسائل مهمی
که در روابط خارجی مان
با انها چالش داشتیم،
ایجــاد کــرد .ایــن
راهــکار به گونــه ای
است که بتواند ما را به
سرانجام مثبتی برساند
و اقای ظریف در طول
چنــد ســال گذشــته
براساس این راهکار میا ن مدت مســائل سیاست خارجی
ی که اقای
کشور را در پیش گرفته است .یکی از موار د مهم
ظریف با موفقیت ان را پیش برد ،این است که در راستای
پیشبرد روابط خارجی از تنش پرهیز کرده است .حال انکه
معموال برخی اوقات اتفاق می افتاد که در روابط خارجی،
وزارت خارجه برای اینکه کاری را پیــش ببرد با ارگان های
مختلفی که به نحوی نقشــی در روابط خارجی داشــتند،
اختالف نظر پیدا می کرد و این موضوع طبیعتا روی اجرایی
شدن کار تاثیر می گذاشت .یکی از نکات مثبت در دولت
فعلی و وزارت امور خارجه دولت یازدهم وجود دارد ،اینکه
هماهنگی های اولیه در داخل کشــور صــورت می گیرد و
هنگامی که هماهنگی ها انجام شــد ،پیشبرد کار صورت
می گیرد که در ســرعت اجرایی شدن امور بســیار اثرگذار
بوده است؛ بعضا نیز نتایج مثبتی نیز داشته است .از جمله
در مســاله برجام و توافق هســته ای نیز شــاهد بودیم که
ایشان جزء به جزء با مقامات ارشد کشور و با دستگاه های
ذی ربط و حتی با نمایندگان و افرادی که ذی نفع در قضیه
بودند ،مشــورت می کرد و در واقع ظریــف تالش می کرد
نظرات انها را بگیــرد و یک اجماع در رابطه با این مســاله
به وجــود بیاید و این اجمــاع منجر بــه نتیجه گیری مثبت
به عمل شد .در توافق هســته ای به این موضوع رسیدیم
که در حال حاضر نیز مســیر خود را پیش می رود ،هر چند
فراز و نشــیب هایی طی اجرای طوالنی مدت از هشــت تا
15سال خواهد داشــت .با این حال مهم ان است که این
موضوع در حــال حرکت بر ریل اســت .دومین موضوعی
که وزارت امور خارجه ما توانست به ان دست یابد ،تعریف
جایگاه خود در کشور بود .متاسفانه در گذشته به خصوص
در دولت گذشــته وزارت امور خارجه نقشــی در سیاســت
خارجه یعنی مساله هســته ای و رابطه با کشورها نداشت؛
بیشــتر این موضــوع از جانب ریاســت جمهــوری مطرح
می شــد و مســائلی که وزارت خارجه قصد داشت
انهــا را اجرایی کند ،جلــوی ان گرفته
می شد؛ از سوی دیگر وزارت امور
خارجــه نیز در ســطح مدیریتی
ان قدر قــوی نبود کــه بتواند
کارها را به صورت گســترده
بــا مشــورت و گرفتــن نظر
ن پیش ببرد ؛ در واقع
دیگرا
سیاست اقناعی نداشت.
حال انکه اقای دکتر ظریف یک سیاســت اقناعی دارد ،با
همه دست اندرکاران مرتبط با حوزه روابط خارجی مشورت
می کند ،روابــط عمومی بســیار باالیی دارد و ایــن روابط
عمومی کمک می کند به اینکه مسائل را پیش ببرد .موضوع
مهم دیگر اینکه ایشان تسلط بسیار عالی به زبان انگلیسی
دارند ،به همین دلیل با مخاطب خود ارتباط بهتری برقرار
می کند .به همین دلیل در مذاکرات هسته ای و ...موفق
بوده است .یک نکت ه که نباید از ان غفلت کرد این است که
مذاکرات ،تشریفات خاص خود را دارد و این مذاکرات ما
با کشورهای قدرتمند جهانی براساس تشریفات بین المللی
باید صورت بگیرد ،اما الزم است یک وزیر یا معاون وزیر از
خودش ه م ابتکاراتی داشته باشد که این ابتکارات بتواند در
پیشبرد طرح یا نکته ای که در ذهن دارد ،او را کمک کند.
این بسیار مهم است .در واقع شــخصیت فردی یک وزیر
ب و ایجاد
این است که چگونه بتواند نظر طرف مقابل را جل
دوستی کند و از این دوستی در راستای منافع ملی استفاده
کند .اقای دکتر ظریف این ویژگــی را دارد .ما در ارتباط با
برخی از کشورها حتی سفرایی داریم که این نکته را در خود
می بینند و از این استفاده می کنند که طبیعتا روابط بهتری را
با مقامات ان کشو ر پیش می برند .اینها همان نکاتی است
که یک دیپلمات همچون وزیر امور خارجه باید داشته باشد
که در طول سه سال گذشته چنین بوده است .هر چند وزیر
امور خارج ه در مساله هسته ای که موضوعی بسیار شاخص
در روابط خارجی کشور است ،موفق بوده اما مسائل دیگر
نیز در کشور وجود داشته که از جمله انها می توان به مسائل
خلیج فارس ،روســیه ،اروپا ،خاورمیانــه و ...توجه کرد.
اقای ظریف موفق بودند بنابراین نمی توان گفت که در این
رابطه همه پشــتوانه وزارت امور خارجــه و همه انهایی که
ایشان را حمایت می کنند در همان راستا و با همان سرعت
حرکت می کنند .طبیعی است که حفره هایی وجود دارد که
باید این حفره ها پوشیده شــود تا بتوانیم از این فرصت به
وجود امده بهره ببریم و عقب ماندگی کشــور در زمینه های
مختلف را از بین ببریــم .در این زمینه هنــوز به مرحله ای
نرسیدیم که بتوانیم در سطح جهانی رابطه مان را با تک تک
کشورها پیش ببریم .به نظر می رسد اقداماتی در پیش است
و احتمال می رود که بعد از توافق هسته ای و گفت وگوها با
کشورهای اروپایی و مسائل مربوط به خاورمیانه از جمله در
خصوص ســوریه و عراق بتوانیم فعال تر برخورد کنیم .به
نظر می رسد که فعالیت ها در ســطح رضایت بخشی وجود
دارد ،بنابراین با همان سرعت و قوتی که مساله هسته ای
کشور دنبال شــد باید سایر مســائل دیگر به صورت جدی
مورد پیگیری قرار گیرد تا بتوانیم عقب ماندگی 10ســاله را
نه تنها جبران کنیم بلکه مســائل کشــور را به نحوی پیش
ببریم کــه بتوانیم یک تحول اساســی در کشــور به وجود
بیاوریم .به عنوان مثال در حال حاضر نزدیک به یک سالی
می شود که رابطه خوب ما با ترکیه دچار چالش شده است.
هر چند این مشکل از سوی ترکیه صورت گرفته و اشتباهات
این کشور است .با این حال سفر نخست وزیر ترکیه باید به
بهتر شدن اوضاع میان دو کشور منجر شود .این موضوع
نیازمند ابتکاراتی از سوی وزارت امور خارجه است .بنابراین
با طرح موضوعی ابتکاری از سوی کشــورمان و براساس
سیاست اقناع باید مشکالت حل شود ،تا انها احساس کنند
ما به دنبال ضربه زدن به منافع ملی انها نیستیم.
باتوجه به اشتباهاتی که انها داشتند ،ایران می تواند
از اشــتباهات انها گذر کند و این موضــوع نیازمند طراحی
و نگاه جدید است که از سفر نخســت وزیری این کشور به
ایران و ســفر وزیر امور خارجه به ترکیه و ...نشــان دهنده
ان اســت که چنین موضوعی مدنظر هر دو کشــور است.
محمد جواد ظریف نیز توانمندی و دانش الزم برای حل این
موضوع در قالب ابتکار جدید را دارد که در سایر زمینه ها نیز
مسلما صورت خواهد گرفت.
بینالملل
مرد متوهم
امنیت ،اردوغان را برنده کرد
سیامک کاکایی
کارشناس مسائل ترکیه
2
چهره ها
مثلث | شماره 302
رجب طیب اردوغان در سال ۱۹۵۴در شهر استانبول
به دنیا امد .خانــواده او جــز و مهاجران گرجــی در ترکیه
بودند .اردوغان پس از چندبار ناکامی برای ورو د به پارلمان
ترکیه ،در نهایت توانســت با ورود حزب رفاه به پارلمان ،از
منطقه اســتانبول به عنوان نماینده پارلمان انتخاب شود.
سه سال بعد ،وی شهردار استانبول شد و در طول این مدت
توانســت با اقداماتش نظر افکارعمومی ترکیــه را متوجه
خود کند و در ۱۴مارس ۲۰۰۳به عنوان رهبر حزب عدالت
و توسعه بیست و هفتمین نخست وزیر ترکیه شد و در نهایت
اردوغان در انتخابات ریاست جمهوری ترکیه در سال ۲۰۱۴
موفق شــد با شکســت دادن رقبایش ،به عنوان نخستین
رئیس جمهور این کشور با رای مستقیم مردم انتخاب شود.
اردوغان شخصیت کاریزماتیکی داشته و خود یکی از
موسسان حزب عدالت و توسعه است .در گذشته در ترکیه
پیش از حزب اک پارتی ،احزاب اسالمگرایی مانند فضیلت
و رفاه فعالیــت می کردند که بعدها از میان انها شــاخه ای
ایجاد شد که از ان به عنوان شاخه تکنوکرات ها نام بردند.
افرادی مانند اردوغان و عبدالله گل در این شــاخه حضور
داشتند که نهایتا با حزب عدالت و توســعه در سال 2003
وارد صحنه سیاسی شد و از ان زمان تاکنون در این صحنه
حضور دارد.
اردوغان در سه دوره نخســت وزیر این کشور بوده و
اکنون در کاخ ریاست جمهوری ترکیه به عنوان رئیس جمهور
این کشــور حضور دارد .اما این نهاد نمی تواند روح ناارام
سیاســی اردوغان را تامین کند ،بر همین اساس اکنون با
گذشت بیش از یک سال از ریاست جمهوری وی ،اردوغان
تالش می کند که یک رئیس جمهور در حاشــیه نباشد .در
همین راستا ،در صدد است که ساختارهای سیاسی ترکیه
را از طریق ایجاد یک قانون اساســی جدید تغییر دهد .او
این تغییرات را با هدف تغییر سیســتم پارلمانی به سیستم
ریاســت جمهوری برای ایجاد اختیارات بیشــتر برای خود
دنبال می کنــد .وی به دنبال شــیوه حکومتــداری همانند
سیســتم ریاســت جمهوری در امریکا ســت .بنابراین این
اقدامات اردوغان را باید در راســتای شــکل دهی نگرش
فکری و سیاسی خود در حکومت ترکیه تلقی کرد.
با این وجود بسیاری از منتقدان چه در سطح داخلی
و چه در سطح بین المللی بر این باورند که اردوغان رویکرد
انحصارگرایی قدرت را در اداره کشور در پیش گرفته است.
حتی برخی از رهبــران احزاب اپوزیســیون در ترکیه مانند
کمال قلیچدار اوغلو ،رهبر حزب مردم جمهوریخواه از لفظ
«دیکتاتوری» علیه اردوغان استفاده می کنند.
در صحنه سیاست خارجی و در عرصه بین المللی نیز
اردوغان تالش کرده که به عنوان رئیس جمهور همچنان
در مدار سیاســتگذاری و طراح خط مشی ترکیه قرار گیرد.
به همین دلیل برخی از تحلیلگران در این باره می گویند که
اردوغان نه تنها یک رئیس جمهور در حاشــیه نبوده ،بلکه
خود گرداننده سیاست خارجی کشور است.
همچنین برخی از تحلیلگــران معتقدند که اردوغان
در راس حــزب عدالت و توســعه به دنبال اجــرای رویکرد
نوعثمانگــر در ترکیه اســت .در این باره باید بــر این نکته
تاکید کرد که در چند ســال اخیر تحوالت منطقه ای بسیار
و تاثیرگذاری رخ داده است .در گذشته اردوغان بر اساس
اولویت های سیاست خارجی کشور به دنبال نو عثمان گری
از نظــر فرهنگی و معنــوی در جامعه ترکیه بــود اما اکنون
تحوالت منطقه ای سیاست خارجی ترکیه را درگیر خود کرده
اســت ،به خصوص بحران سوریه بر سیاســت های انکارا
بسیار تاثیرگذار بوده است .بر همین اساس همچنان شاهد
رویکرد تهاجمی از سوی ترکیه در منطقه هستیم.
در ســطح داخلی نیز یکی از دغدغه های پیشــروی
ترکیه فتح الله گولــن ،روحانــی در تبعید ترکیــه در ایالت
پنســیلوانیای امریکا و اقدامــات پیروان وی اســت .اگر
بخواهیم سیاســت اردوغان درباره گولن و جنبش وابسته
به وی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم در درجه اول باید
بگوییم که اردوغان سیاستمدار بســیار زیرکی است .وی
پس از تاسیس حزب عدالت و توســعه برای تحکیم جای
پای حزب حرکت کرد و در این مسیر با گروه های همفکر و
ی را گرد هم اورد .در همین راستا با
همسو با اصول اک پارت
برخی از گروه های فضیلتی و جنبش های مذهبی -اجتماعی
روابط حســنه ای ایجاد کرد که یکی از این گروه ها جنبش
خدمت به رهبری فتح الله گولن بود .د ر پی این دوستی ،در
ان دوران که احمد داووداوغلو وزیر خارجه وقت ترکیه بود
به سفارتخانه این کشور در کشورهای خارجی اعالم کرد که
از این جنبش و اقدامات انها حمایت کنند .اما پس از مدتی،
اردوغان در مسیر حکومتداری و تحکیم قدرت خود پله پله
به مخالفت و ریشــه کن کردن این جریان های سیاســی،
نظامی و اجتماعی مانند به حاشیه راندن نظامیان در سطح
جامعه ترکیه پرداخت .در همین راستا زمانی که افراد وابسته
به گولن در دســتگاههای امنیتی ،نظامــی و قضایی کنار
گذاشته شدند ،اختالف های فاحشــی میان دیدگاه های
اردوغان و گولن پدیدار شد.
پس از اینکه اردوغان راه خــود را از برخی جریان ها
به خصوص فتح گولن جدا کرد ،بســیاری بر این باور بودند
که اردوغان با این اقدامات خود در انتخابات و اینده ترکیه
نمی تواند همانند گذشته خوش بدرخشــد اما به رغم تمام
تصورات مبنی بر کاهش ارای حزب عدالت و توسعه ،وی
بازی شــطرنج صحنه سیاســی ترکیه را به گونه ای چید که
حزب حاکم در اقتدار باقی ماند .اکنون اردوغان معادالت
سیاسی را در سطح داخلی ترکیه به گونه ای تغییر داده که
جنبش گولن دیگر قدرت چندانی در برهم زدن بازی دلخواه
اردوغان ،در ترکیه ندارد.
همچنیــن برخی بر ایــن با ورند کــه اختالفات میان
رجب طیب اردوغــان ،رئیس جمهوری ترکیه بــا برخی از
اعضای درون حزبی و موسســان ان همانند عبدالله گل،
رئیس جمهور پیشین ترکیه بسیار است و این مساله نشان
دهنده انحصارطلبی و خودکامگی اردوغان است .دراین باره
نیز در درجه اول باید به این نکته اشــاره کــرد که برخی از
مطالب منتشر شده درباره این مســاله تنها جنبه رسانه ای
داشته و چندان منطبق با واقعیات نیست .زمانی که در سال
2014رجب طیب اردوغان در انتخابات ریاست جمهوری
به پیروزی رسید ،بر اســاس قانون اساسی از حزب عدالت
و توسعه خارج شد و ریاســت حزب را به احمد داوود اوغلو
واگذار کرد .پس از این اتفاق بســیاری بر ایــن باور بودند
که میزان محبوبیت و جایگاه سیاســی این حزب در سطح
ترکیه کاهش می یابد .زیرا داووداوغلو شخصیتی همانند
شــخصیت کاریزماتیــک اردوغان نداشــت ،در واقع وی
یک فرد اکادمیک و دانشــگاهی بوده و بیشــتر به عنوان
طراح سیاســت خارجی فعالیت کرده بــود .به همین دلیل
بر خالف قانون اساسی ترکیه ،اردوغان با وجود انتقادات
بسیار گســترده علیه وی ،وارد صحنه شــد و در بسیاری از
کمپین های انتخاباتــی انتخابات پارلمانی به شــهرهای
مختلف رفته و خود در میتینگ های حزبی سخنرانی کرد،
در واقع به عبارتی دیگر می تــوان گفت که اردوغان طراح
سیاســت های داخلی و خارجی حزب حاکم است و همین
مساله به صورت اشکار نشان می دهد که اردوغان با وجود
اینکه پست ریاســت جمهوری را پذیرفته است و بر اساس
قوانین ترکیه نباید کار حزبی کند اما حزب عدالت و توسعه
را رها نکرده و همچنان میداندار اصلی این حزب است.
البته باید این نکته را خاطر نشــان کــرد که در درون
حزب عالت و توســعه اختالف نظرهایی وجود دارد اما این
مساله نمی تواند نشان دهنده انحصار گرایی مطلق قدرت
در دســتان اردوغان و اختالف جدی میان وی با گل باشد
زیرا هنوز گل برخالف انتشار برخی شایعات مبنی بر اینکه
به دنبال تشــکیل حزبی با اعضای ســابق حزب عدالت و
توسعه اســت ،به عنوان یکی از موسسان حزب حاکم نام
برده می شود.
55
بینالملل
بانویاهنین
بحران مهاجرت برای مرکل بدیمن بود
عباس لقمانی
کارشناس مسائل بین الملل
چهره ها
56
مثلث | شماره 302
3
«ما از عهده اش برخواهیم امد»؛ سخنی که اکنون بر
دوش خانم انگال مرکل بسیار سنگینی می کند؛ صدراعظم
المان هنگامی که ســیل پناهندگان به ســوی این کشــور
ســرازیر شــد ،با گفتن این ســخن نه فقط امید تازه ای به
پناهندگانی داد که از مسیر اروپای شرقی و دریای مدیترانه
به ســوی اروپا روان بودند ،بلکه بحثی را در المان به میان
کشــید که پیامدهــای ان ممکن اســت دوران 10ســاله
حکومتش را نیز به مخاطره اندازد.
مرکل هنگامی که در ســال ٢٠٠٥بر مسند صدارت
ی المان نشست به عنوان دست پرورده هلموت کهل
اعظم
صدراعظم پیشین از او نام برده می شد .او که متولد سال
١٩٥٤در هامبورگ است در دوران طفولیت با خانواده اش
به المان شرقی کوچ کرد؛ پدرش کشیش بود .او در المان
شرقی به دانشــگاه رفت و دکترای فیزیک گرفت ،پس از
فروپاشی المان شرقی او که عضو حزب دمکرات مسیحی
بود به سرعت پله های ترقی را در حزب پیمود ،پس از چند
ی رسید که صدراعظم
پست وزارت ،هنگامی به صدر اعظم
گرهارد شــرودر از حزب سوســیال دموکرات اکثریت را در
بوندس تاگ از دست داد.
حتی خوشبین ترین افراد در ان زمان به دوران طوالنی
صدارت اعظمی انگال مرکل فکر نمی کردند ولی خانم مرکل
به مرور زمان با کنار گذاشــتن رقیبان توانســت پایه های
حکومتش را به سرعت تثبیت کند .خانم مرکل که معروف
است در تصمیم گیری های خود بسیار با تعلل عمل می کند،
به مرور زمان کسانی را در کابینه خود وارد کرد که دنباله رو
سیاست های او بودند.
در اتحادیه اروپا ،او وزنه اقتصادی و سیاســی المان
را به رخ دیگر اروپاییان کشاند و سعی کرد در سیاست های
کلی اروپا بسیار تاثیرگذار باشد .حزب دمکرات مسیحی در
این دوران هرچند با حزب سوسیال دمکرات و چندی باحزب
دموکرات ازاد حکومت را تشــگیل داده بــود ولی با افولی
که در حزب سوســیال دموکرات پس از صــدارت «گرهاد
شــرودر» پیش امده بود نظر رای دهندگان حزبی را نیز به
خود جذب کرد و حزب دموکرات مسیحی گوی سبقت را در
صحنه سیاسی المان از حزب رقیب سوسیال دموکرات ربود
ی در المان مطرح شد
و خانم «مرکل» به عنوان صدر اعظم
که رقیبی در احزاب مخالف در انتخابات نداشت و در حزب
دموکرات مسیحی نیز کســی که بتواند جای او را بگیرد در
صحنه نبود.
انــگال مــرکل کــه در ســال های اخیــر در اروپــا
به صدراعظــم اهنین معروف شــده بود ،حتــی به عنوان
سیاستمدار سال نیز تیتر مجله تایم شد.
در ماه های اخیر و پس از ســرازیر شــدن پناهندگان
به المان ،دیدگاه خوشبینانه حاکم بر جامعه المان در مورد
پناهندگان نیز به مرور رنگ باخت و به همین نسبت انتقاد ها
به مرکل نیز باال گرفت .در ایالت باواریا این انتقاد ها تا نجا
پیش رفت که نخست وزیر این ایالت سیاست دولت مرکل در
مورد پناهندگان را به سخره گرفت و اعالم کرد که مرزهای
این ایالت که با اتریش هم مرز است روی پناهندگان کامال
باز نخواهد گذاشت.
بحث پناهندگان و مقاومت هایی که در ماه های اخیر
در جامعه المان با ورود بی رویه پناهندگان در گرفته است،
برای نخستین بار در ســال های اخیر موقعیت خانم مرکل
را به خطر انداخته و کم وبیــش صدای مخالفان مرکل هم
باال رفته است.
خانم مــرکل دیگــر صدراعظم بی رقیــب در حزبش
نیســت و از گوشــه و کنار ایالت های المان فــدرال و هم
حزبی های او نیز صدای مخالف با سیاست های او شنیده
می شود.
چند وزیر از جمله وزیر اقتصــاد و وزیر دفاع به عنوان
کسانی که ممکن است جای او را در مسند صدارت بگیرند
مطرح شده اند ،حتی در ماه های اخیر پشت در های بسته
موضوع تحصیل مرکل در المان شرقی و اینکه چرا او اجازه
نداده است سابقه او در المان شرقی علنی مورد بازبینی قرار
گیرد نیز مطرح شده است.
مخالفان مرکل عنوان می کنند کــه رابطه او با حزب
کمونیســت المان شــرقی در دورانی که او به تحصیل در
المان شرقی مشغول بود نیز باید روشن شود و به این پرسش
باید پاسخ داده شود که ایا او با استفاده از رانت های حزب
کمونیست اجازه تحصیل دکترا را داشته و چگونه بوده است
که در جامعه بسته المان شرقی حزب کمونیست به او این
امتیاز را داده است.
همه این بحث ها هنگامی مطرح می شود که صندلی
صدارت اعظمی خانم مرکل به لرزه افتاده است .صدراعظم
انگال مرکل که زندگی خصوصی ساده ای دارد برای بسیاری
تاکنــون به عنوان شــخصی مطــرح بود که عزمی راســخ
داشــت ودر تصمیم گیری ها بســیار پخته عمل می کرد،
گفته می شود که او شنونده خوبی نیز هست و هنگامی که
ادعایی را مطرح می کند پیامدهای ان را نیز در نظر گرفته
ی که او با ورود
است ،همین موضوع باعث شــد که هنگام
موج نخست پناهندگان گفت که ما از عهده اش برخواهیم
امد بسیاری این ســخن او را پذیرفتند ،ولی ورق به سرعت
برگشت و در جامعه المان مخالفت ها اوج گرفت.
بادی که به بادبان حزب های دســت راستی وزیدن
گرفت ،حزب خانم مرکل را نیز بیشتر به سمت راست متمایل
کرد ،انــان که به فکر انتخابــات ایالتی بودنــد درک کرده
بودند که مخالفت با گشــودن دروازه های المان می تواند
رای بیشــتری را برای انها بــه ارمغان بیــاور د .مخالفت با
گشــودن مرزهای المان برای پناهنــدگان عمال به معنی
مخالفت با سیاست های خانم مرکل بود و دیگر بسیاری از
هم حزبی های او ابایی از مخالفت با او نداشتند.
صدراعظم مرکل که ماهای پیش مطــرح کرده بود
که حتی ممکن است در سال اینده میالدی بار دیگر نامزد
پست صدارت اعظمی شود با بلند شدن زمزمه های مخالفت
دیگر به نظر می رسد تمایلی به این کار نداشته باشد.
او در زندگی سیاسی هنوز حرف هایی برای گفتن دارد
و کسی که توانسته باشد هم حزبی های قدرتمند خود را از
صحنه سیاسی خارج کند و بی رقیب حکومت کند ،همچنان
برگ های زیادی در استین دارد.
حزب دموکرات مسیحی در هفته های اینده با چندین
انتخابات ایالتی روبه روست؛ تاکنون برگ برنده این حزب
در همه انتخابات صدراعظم مــرکل بود ولی اکنون به نظر
می رســد هم حزبی هــای او در ایالت های المــان ترجیح
می دهند با اســتفاده ا ز ترس المان ها از هجوم پناهندگان
بیشتر به سوی راست متمایل شوند و دیگر صدراعظم مرکل
برگ برنده انان نیست.
در اخرین نظرســنجی که مجله فوکوس انجام داده
اســت ،فقط کمی بیش از ٤٥درصد مردم المان خواستار
باقی مانــدن او در قــدرت هســتند و ٣٩در صد خواســتار
کناره گیری اش از قدرتند ،این بدترین نتیجه ای است که
در چند سال اخیر برای وی به دست امده است.
ارزیابی های مختلف از این نظر سنجی نشان می دهد
که سیاســت های او در مورد پناهندگان علت اصلی افول
ستاره این صدراعظم ٦١ساله اســت ،در این میان المان
برای نخســتین بــار در چندین دهــه از لحــاظ اقتصادی
گام هایی اساســی برداشته است و نخســتین بار است که
در امدهــای مالیاتی بیــش از رقم کل هزینه هــای جاری
دولت است.
نگاهی گذرا به جامعه المان نشان می دهد که افکار
عمومی در این کشورهرچند از وضع موجود راضی است ولی
ترس از اینده هنوز هم فاکتوری بسیار تعیین کننده در این
جامعه به حســاب می اید و هنگامی که در جامعه احساس
شــود به عللی اینده اقتصادی در خطر است نظر ها یکباره
تغییر مسیر می دهند .به این احساس احزاب دست راستی
تازه به میدان امده هم دامن می زنند و در ذهن مردم باتوجه
به هجوم پناهندگان به المان این توهم را به وجود اورده اند
که اینده اقتصادی ورفاه المان در خطر است .همه تبلیغات
دولتی که امدن پناهندگان به المان را باتوجه به امکان به
کار گرفتن انــان در چرخه اقتصاد المــان به عنوان گامی
مثبت تلقی می کنند ،با تبلیغات انها خنثی شده است.
جامعه المان در برابر تغییر بســیار حســاس اســت و
ترس از تغییــر در هر مــوردی می تواند ضربه به کســانی
باشد که ممکن است عامل این تغییر شوند و در این میان
صدراعظم تا مدتی پیش بســیار پرطرفدار المان نیز از ان
مصون نیست.
ســال جاری میالدی ســال جدال انگال مرکل با هم
حزبی های خود است ،هم حزبی هایی که اکنون انتقاد های
خود را علنی کرده اند ولی هنوز نتوانســته اند رقیبی برای او
به صحنه بیاورند.
پشــت چهره ارام و سخن های شــمرده انگال مرکل
سیاستمداری نهفته اســت که توانسته در مدت زمامداری
خود با ترفندهای سیاســی گوناگون همه رقیبان سیاسی
خود را به انزوا بکشد و یا انان را با دادن پست هایی که بدور
از برلین است تا مدت زمانی از صحنه سیاسی حذف کند .او
هنوز در برلین بی رقیب است ولی همه ظواهر نشان می دهد
که او قادر نخواهد بود رکورد پانزده ساله صدر اعظمی سلف
هم حزبی خود هلموت کهل را بشکند.
غولپوپولیست
میلیاردر نیویورکی چگونه پدیده شد؟
امیر علی ابوالفتح
کارشناس مسائل امریکا
4
انتخابــات ســال 2016ریاســت جمهوری ایــاالت
متحده امریکا فارغ از اینکه چه کسی برنده ان خواهد شد،
با «پدیده ترامپ» عجین شده است .پدیده ای که در ان،
میلیاردی غیر سیاسی ،برای نشستن بر صندلی عالی ترین
ســمت اجرایی ایــاالت متحــده و یکی از حســاس ترین
ســمت ها در جهان دور خیز کرد و به شــکل ناباورانه ای از
چهره های سرشــناس و با نفوذ حزب جمهوریخواه امریکا
پیشی گرفت.
ترامپ ،غول مالی
دونالد ترامــپ در دهه های اخیــر مواضع متناقض
سیاسی را اتخاذ کرده اســت .در این سال ها ،ترامپ خود
را طرفــدار حزب جمهوریخــواه ،حزب دموکــرات ،حزب
اســتقالل و حزب رفورم معرفی کرده اســت .بر اســاس
گزارش های کمیسیون فدرال انتخابات ،ترامپ همچون
اغلب تجار و ثروتمندان این کشــور ،در طول دو دهه ،در
انتخابات امریکا به کمپین های هــر دو حزب دموکرات و
جمهوریخواه کمک مالی کرده اســت .وی در سال های
،۲۰۰۴ ،۱۹۸۸و ۲۰۱۲بــرای شــرکت در انتخابــات
ریاســت جمهوری و در ســال های ۲۰۰۶و ۲۰۱۴بــرای
انتخابات فرمانــداری نیویورک ابراز عالقه کــرد؛ اما وارد
هیچ یک از ایــن رقابت ها نشــد .ترامپ تا پیش از ســال
،2015فقط یک بار و ان هم در ســال 2000شانس خود
را بــرای شــرکت در انتخابــات ریاســت جمهوری امریکا
امتحان کرد .وی در ان ســال برای کســب نامزدی حزب
رفورم وارد انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۰شد و در
انتخابات مقدماتی این حزب در ایالت کالیفرنیا به پیروزی
رسید .در ســال 2012بار دیگر نام ترامپ برای شرکت در
انتخابات ریاست جمهوری بر ســر زبان ها افتاد .در مارس
ان سال ،نظرســنجی ها از پیشــتازی ترامپ در برابر دیگر
نامزدهای حزب جمهوریخواه حتی میــت رامنی حکایت
داشــت .حتی گفته شــد فاصله ترامــپ با بــاراک اوباما،
رئیس جمهوری دموکرات امریکا خیلی زیاد نیست .با این
حال ،ترامپ در نهایــت از ورود به رقابت هــای انتخابات
ریاست جمهوری صرف نظر و از میت رامنی حمایت کرد.
وی پیش از این ،با زیر سوال بردن محل تولد باراک اوباما،
رئیس جمهوری امریکا را واداشــت تا گواهی تولد خود در
ایالت هاوایی را منتشر کند .با انتشار ان سند ،سروصداها
در مورد فقــدان صالحیت اوبامــا برای ادامه مســئولیت
ریاست جمهوری امریکا فروکش کرد.
ترامپ در ارزوی کاخ سفید
چهره ها
در ۱۶ژوئن ،۲۰۱۵دونالد ترامپ ســرانجام پس از
20ســال کمک به نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری
امریکا ،راســا وارد رقابت های انتخاباتی شــد .وی در این
روز ،در مقر امپراتوری مالی خود ،برج ترامپ ،شــرکت در
انتخابــات مقدماتی جمهوریخواهان بــرای معرفی نامزد
نهایی در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016را اعالم
کرد .ترامپ شــعار « ما کشــورمان را دوباره عالی خواهیم
کــرد» را برگزیــد و وعــده داد از لحاظ اشــتغال ،بهترین
رئیس جمهوری باشــد که خدا تــا به حال افریده اســت.
عمده مواضع انتخاباتی دونالد ترامپ عبارتند از ضدیت با
مهاجران غیر قانونی؛ درخواست برای احداث دیوار مرزی
با مکزیک؛ مخالفت با سقط جنین در اواخر بارداری جز در
موارد تجاوز ،مخالفت با زنا با محارم و ترس از ســامتی؛
مخالفت با ازدواج همجنســگرایان؛ حمایت از حق حمل
ازادانه ســاح؛ مخالفت با قانون بیمه های درمانی ارزان
قیمت موســوم به (اوباماکــر )؛ مخالفت بــا قانونی کردن
استعمال تفریحی ماریجوانا؛ حمایت از منع ورود مسلمانان
به امریکا؛ نظارت بر مساجد در امریکا؛ مخالفت با افزایش
حداقل دستمزدها؛ حمایت از ورود امریکا به جنگ زمینی
با تروریســت های داعش؛ مخالفت با برنامه های مقابله با
کاهش گازهای گلخانه ای.
ترامپ برای نشســتن بر صندلی ریاســت جمهوری
امریــکا روی توان اقتصــادی خود ،فقدان وابســتگی به
حامیان مالی حزبی ،صراحت لهجه و حمالت بی پروا علیه
سیاســتمداران واشنگتن نشین حســاب ویژه ای باز کرده
است .وی با حمله به نظم مستقر که از سوی خیل کثیری از
مردم امریکا قابل دفاع نیست ،نامزدی ضد سیستم شناخته
می شود که ابایی از سنت شــکنی های مرسوم سیاسی در
امریکا ندارد .به همین دلیل نیز ترامپ با وجود فقدان
ســابقه حتی یک روز تجربه کاری برای دولت های
فدرال یا ایالتــی در امریکا ،ایــن چنین به صندلی
عالی ترین مقام این کشــور نزدیک شــده است.
وی از محبوبیت فراوانی میان دست راســتی های
خشــمگین از وضع موجود برخوردار است؛ هرچند
هنوز ســران و کادر رهبــری حــزب جمهوریخواه -
نمایندگان غیرمتعهد کنوانسیون ملی حزب -از ترامپ
حمایت نکرده اند .با این حال ،این میلیاردر جنجالی
تهدید کرده که اگر ســران حزب جمهوریخواه
بخواهند برخالف نظر هــواداران حزبی و نتایج
انتخابات مقدماتی ،نامزد دیگری را برای شرکت
در مرحله پایانی انتخابات ریاســت جمهوری نوامبر
سال جاری معرفی کنند ،راســا و به عنوان نامزدی از
احزاب سوم در انتخابات شرکت خواهد کرد .عمل به
چنین تهدیدی ،برای جمهوریخواهان که قصد دارند
کاخ سفید را بعد از 8سال از دســت دموکرات ها خارج
کنند ،کابوســی هولناک خواهد بود .این موضوع نشان
می دهد که ترامپ بعد از ســال ها تالش های پشــت پرده
سیاست امریکا ،تصمیم گرفته است با جمهوریخواهان یا
بدون انان بر کرسی ریاست جمهوری این کشور بنشیند.
مثلث | شماره 302
دونالد جــان ترامپ در ۱۴ژوئــن ۱۹۴۶در نیویورک
و در خانــواده ای مهاجر تبــار (پــدر المانی تبــار و مــادر
اسکاتلندی تبار) به دنیا امد .پدر و پدر بزرگ دونالد در رشته
ساختمان سازی و امالک فعالیت می کردند و دونالد هم در
همین حوزه مشغول کار شد .وی پس از فارغ التحصیلی،
در شرکت امالک پدرش که بر مسکن اجاری طبقه متوسط
در نیویورک متمرکز بود ،شروع به کار کرد .دونالد ترامپ با
بهره مندی از ثروت شخصی و جســارت ذاتی ،پروژه های
ساختمان سازی معروف و پر سر و صدایی را به اجرا گذاشت
تا جایی که چندین بار از سوی وزارت دادگستری به نقض
ی طی دو دهه به
«قانون مسکن منصفانه» متهم شــد .و
یکی از غول های مســکن و امالک بــازار امریکا ،به ویژه
در نیویورک بدل شد .در سال ،1988ترامپ کازینوی تاج
محل را در شهر اتالنتیک ســیتی ،مرکز قمار شرق امریکا
خرید که البته ورشکستگی مالی را برای وی به دنبال اورد.
چند سال بعد ترامپ با واگذاری نیمی از سهام این قمارخانه
پراوازه و فروش برخــی دیگر از اموالــش نظیر یک قایق
تفریحی بسیار مجلل ،از ورشکستگی رهایی یافت .با این
اقدام ،دونالد ترامپ مجددا و این بار به با گام های محکم تر
به فعالیت در امالک بازگشت و برج 72طبقه ترامپ ورلد را
در مجاورت با ساختمان سازمان ملل در نیویورک احداث
کرد .ترامپ پاالس و هتل و برج بین المللی ترامپ از دیگر
ساختمان های معروف دونالد ترامپ به شمار می ایند.
ترامپ عالوه بــر فعالیت های اصلــی در زمینه
امالک ،هتلــداری و صنایع تفریحی ،در بســیاری
دیگر از رشــته های اقتصادی و تجــاری فعالیت
دارد که عمده انان عبارتند از ترامپ فایننشــال
(در زمینه وام مســکن) ،فروش و اجاره ترامپ
(فــروش مســکن) ،رســتوران های ترامپ،
بوفه ترامپ ،تهیه غذای ترامپ ،بســتنی پارلر
ترامپ ،مجموعه امضای ترامپ ،عطر دونالد
ترامپ ،گلــف ترامپ ،مجله ترامپ ،شــکالت
ترامپ ،خانه ترامپ ،تولیدات ترامپ ،موسسه
ترامپ ،کارت بــازی ترامپ ،غــول امالک
ترامــپ (بازی شبیه ســازی کســب و کار)،
کتاب های ترامپ ،مدیریت مانکن ترامپ،
شــاتل ترامپ ،یخ ترامپ ،ودکای ترامپ و
استیک های ترامپ.
البتــه شــهرت ترامــپ صرفــا مرهون
فعالیت های اقتصادی و تجاری وی نبوده است ،
بلکه حضور در برخــی از پربیننده ترین برنامه های
ســرگرمی در امریکا ،نام دونالد ترامپ را بر ســر زبان ها
انداخت .به عنوان مثال ،ترامپ از سال 1996تا 2015
مالک مسابقات ملکه زیبایی و دوشیزه جهان بود .این دو
برنامه ســاالنه صدها میلیون بیننده را در داخل و خارج از
امریکا به خود جلب می کنــد .برنامه تلویزیونی کاراموز که
از سال ۲۰۰۴در شبکه ان بی سی پخش می شود ،ترامپ
را بیش از پیــش در مقابل دیدگان شــهروندان امریکایی
قرار داد .در این برنامه یک شــغل مدیریتی ســطح باال در
یکی از ســازمان های متعلق به ترامپ به مسابقه گذاشته
می شود و برنده نهایی ،شغل مورد نظر را به دست می اورد.
نقش دونالــد ترامپ در صنعت ســرگرمی امریــکا چندان
چشمگیر بوده است که نام وی بر یکی از چند صد ستاره در
«پیاده روی شهرت هالیوود» نقش بسته است.
.
ترامپ در عرصه سیاست
بینالملل
57
اقتصاد
1
وزیرپرحاشیه
عباس اخوندی مخالفان سرسختی دارد
وقتی حســن روحانی به عنوان ر ئیس جمهور ایران
انتخاب شــد ،خیلی هــا پیش بینی می کردند کــه افرادی
نزدیــک به تیــم تکنوکرات هــا و مدیــران دولتــی دوران
ریاســت جمهوری هاشمی رفســنجانی دوباره پشــت میز
ی ر ا بر عهده بگیرند.
وزارتخانه ها برگردند و سمت های اجرای
وقتی فهرست وزرای پیشنهادی مطرح شد ،روشن شده بود
که بیشتر اعضای اقتصادی کابینه تجربه مدیریت در دوران
هاشمی را پشت سر گذاشــته اند .یکی از مهم ترین شان ،
عباس اخوندی بود؛ گزینه پیشنهادی برای وزرات مسکن
و راه که قبال وزیر راه دولت هاشمی رفسنجانی بود.
عبــاس اخونــدی متولــد 1336اســت ،از جملــه
سیاســتمدارانی که محل تولدشــان خارج از ایران است ،
فرزند ایت اللــه علی احمد اخوندی ،در نجــف به دنیا امده
اســت .او نوه دختری عالمه عبدالحســین امینی است و
با دختر ایت الله سید هاشم رســولی محالتی ازدواج کرده
است.
بعد از تمــام کردن تحصیــل در مدرســه ابتدایی در
مدرســه علوی هــای عــراق ،تحصیالت متوســطه اش
را در قم و تهران پشــت ســر گذاشــته و در دانشکده فنی
دانشگاه تهران ،کارشناسی ارشد مهندسی راه و ساختمان
گرفته اســت .بعد از ان ،راهی انگلســتان شــد تا در کالج
رویال هالووی لندن ،علم اقتصاد بخواند.
وی دکترای خــود را در اقتصاد سیاســی گرفت و در
دانشــگاه تهران ،عضو هیات علمی دانشــکده مطالعات
جهان در حوزه بریتانیا ست.
جهاد ســازندگی یکی از نهاد هایی است که اخوندی
در شــکل گیری ان حضور داشــته و از طرف ســید محمد
بهشتی ،به عنوان عضو شــورای مرکزی ان انتخاب شد.
ســال ،61اغــاز فعالیت های سیاســی اخوندی بــا قبول
مســئولیت معاون سیاســی و اجتماعی وزیر کشــور بود.
دبیری شورای امنیت کشور ،ریاست شــورای تامین ویژه
غرب کشور ،ریاست ســتاد مرزها ،ریاست ســتاد مبارزه با
مواد مخدر ،ریاست شورای هماهنگی امور افاغنه ،برگزاری
انتخابات اولین دوره مجلس خبــرگان ،برگزاری چهارمین
دوره ریاست جمهوری ایران و دومین دوره مجلس شورای
اسالمی از جمله ســمت های سیاسی اســت که او در این
دوران به عهده داشت.
ورود او به سیاستگذاری در مورد ساخت و ساز مسکن
و راه ،با انتخــاب به عنوان مشــاور رئیس بنیاد مســکن و
مسئول بازسازی مناطق سیل زده و در بهمن ۱۳۶۶به عنوان
رئیس بنیاد مســکن ا نقالب اتفاق افتاد .در همان دوران
تصدی بنیاد مســکن ،زلزله رودبار رخ داد که در نتیجه ان
حدود 500هزار نفر بی خانمان شده بودند و تقریبا 200هزار
واحد مسکونی نابود شده بود و باید بازسازی می شد؛ اقای
اخوندی که مســئولیت ستاد بازسازی را شــخصا به عهده
چهره ها
58
مثلث | شماره 302
2
داشت توانست با جلب توجه بین المللی و توجیه نهاد هایی
مانند بانک جهانی اعتبــاری 200میلیون دالری برای این
کار فراهم کند.
بعد از این تجربه ،در سال ،72از اخوندی دعوت شد
تا مسئولیت وزارت مسکن و شهرسازی را به عهده بگیرد.
در این ســمت او کارنامه ای دارد که هر چنــد از دید برخی
نماینــدگان مجلس نهم مــورد قبول نبوده ،امــا در نهایت
پایه بســیاری از مقررات گذاری های حال حاضر در عرصه
مدیریت ساخت و ساز اســت ،از ان جمله نظام پس انداز،
انبوه ســازی و کوچک ســازی تحــت عنوان طــرح پاک ،
اجرای طرح های امایش سرزمینی ،منطقه ای و ناحیه ای
و همچنین تدوین قانون ســازمان نظام مهندسی و کنترل
ساختمان است .
در اغاز کار دولت روحانــی ،در مجلس نهم ،حضور
اخوندی با این ســابقه در دولــت یازدهم ،یکــی از موارد
اعتراض برخی نمایندگان راستگرای مجلس بود .در جریان
بررسی صالحیت وزرا ،نمایندگان مخالف گزینه پیشنهادی
برای وزارت راه می گفتند که اقای اخوندی برای وزارت راه
و مسکن گزینه مناسبی نیست چرا که طرح خاصی در حوزه
مسکن ندارد و ایده هایش در وزارت راه هم در دوران قبلی
وزارت عملی نشده است.
در عین حال اظهــارات عباس اخونــدی ،وزیر راه،
مسکن و شهرســازی در مورد اثار اجرای طرح مسکن مهر
بر تورم ،روی دیگر «مهــرورزی» احمدی نژاد و مردانش
را اشکار کرد.
اخوندی در نخستین روزهایی که کلید وزارت مسکن
را تحویل گرفته بود ،در جریــان یک برنامه تلویزیونی و در
پاسخ به پرسشــی پیرامون سرنوشت مســکن مهر ،چنین
گفت« :بر اساس گزارش محمود بهمنی ،رئیس کل بانک
مرکزی ،بیش از 40درصد افزایش پایه پولی کشور ناشی از
طرح مسکن مهر است ،یعنی حدود 40درصد تورم بیش از
40درصدی فعلی ناشــی از این حوزه است».همچنان که
گفته شد در حال حاضر رکود در بازار مسکن ،دستمایه اصلی
فشــار های دنباله دار بر وزیر راه و شهرســازی بوده است ؛
موضوعی که بســیاری از کارشناســان صنعت ساختمان
معتقد هســتند که تنها یکی از عوارض تالش دولت برای
کنترل تورم افسار گسیخته در سال های اخیر بوده و وزارت
راه و شهر سازی چندان ابتکار عملی در مورد ان ندارد.
مشارکتپنهان
محمد نهاوندیان به مذاکرات هسته ای رفت
اگر وضعیت بغرنج اقتصاد ایران این زمزمه را بر ســر
زبان ها انداخته بود که این بار یــک اقتصاددان زمام امور
اجرایی کشور را در دست می گیرد ،این زمزمه ها در انتخابات
و در سیاست رنگ واقعیت به خود نگرفت .اما فردی کسوت
ریاست جمهوری را بر تن کرد که اغلب همراهان خود را از
میان اقتصاددانان برگزید .ان گونه که در کنار تعدادی از
وزرا که از فارغ التحصیالن رشته اقتصاد انتخاب شده اند،
معاون اول اشنا به مسائل اقتصادی ،سخنگوی اقتصاددان
و مسئول دفتر اقتصاددان نیز در تیم او مشاهده می شود.
«محمــد نهاوندیــان» کــه در قامت مســئول دفتر
رئیس جمهوری به نهاد ریاســت جمهوری امد و رفت دارد،
در روزگاری نه چندان دور به عنــوان رئیس پارلمان بخش
خصوصی شناخته می شد .نهاوندیان با انتخاب روحانی از
پارلمان بخش خصوصی به دولت کوچ کرد .این عزیمت او
البته با حاشیه های بسیاری همراه بود .نهاوندیان که پیش
از استقرار دولت یازدهم ،همکاری خود را با رئیس جمهوری
اغاز کرده بود ،پس از اســتقرار این دولت ،مسئولیت رتق
و فتق امــور دفتر رئیس جمهــوری را که بــه مدیریت یک
وزارتخانه تشبیه می شود ،بر عهده گرفت .در این مقطع،
گروهی از فعــاالن اقتصادی خواســتار کناره گیــری او از
ریاست اتاق شــدند و گروهی نیز خواهان تداوم حضور او
در راس اتاق بودند.
فعاالن بخش خصوصی نهاوندیــان را نماینده خود
در دولت و نیز نقطه اتصال میان دولت و بخش خصوصی
قلمداد می کردنــد .اما حضور نهاوندیــان در اتاق بیش از
سه ماه دوام نیاورد و او از ریاست پارلمان بخش خصوصی
کناره گیری کرد .نکته قابل توجه اما این است که نهاوندیان
اگر چه رئیس دفتر حسن روحانی است اما فرد مورد اعتماد
او در بخش اقتصاد هم به حســاب می اید .چه اینکه او در
زمان رســیدن به توافق نهایی در وین خود را به هتل محل
مذاکرات رساند و در بخش اقتصادی این مذاکرات شرکت
کرد.
اقتصاد
بابک -حکم :اعدام
3
بابک زنجانی بارها از زندان به دادگاه رفت
عنوان «پدیــده اقتصادی» در ســالی که گذشــت
برازنده «بابک زنجانی» اســت! مردی با موهای خرمایی
که در عکس ها و تصاویــر لبخندی مرموز بــر چهره دارد.
معلوم نیست نخســتین بار چه کســی نام زنجانی را بر سر
زبان ها انداخت ،اما در جلســه جنجالی اســتیضاح «علی
شیخ االسالم» وزیر کار ،تعاون و رفاه ،به او و شرکت تحت
مدیریتش اشاره شــد .وقتی احمدی نژاد ان قطعه فیلم را
در صحن علنی مجلس به نمایش گذاشت ،ظاهرا فاضل
الریجانی برادر روســای قــوای مقننه و قضائیــه ایران در
حال مذاکره برای رفع موانع اجرای معامله سازمان تامین
اجتماعی با زنجانی بود .او ظرف چند ماه چنان معروف شد
که هر کجا ،رد پایی از خود به جا گذاشته بود ،لو می رفت.
کلیپ رقــص او در کنار دختران تاجیکــی ،بازدیدکنندگان
بســیاری در شــبکه های اجتماعی پیدا کرد .او مدعی بود
در شرایط تحریم ،درامدهای نفتی ایران را با گذر از موانع
تحریم کننــدگان به کشــور منتقل کرده اســت .در ســال
2012نام زنجانی در فهرســت تحریم های اتحادیه اروپا
قرار گرفت و البته این شائبه وجود دارد که خود خواسته به
تحریم های اروپا و امریکا و بلوکه شدن پول هایش تن داد
تا بهانه ای برای بازنگرداندن پول ها به ایران داشته باشد.
پس از انکه بیژن نامدار زنگنه در وزارت نفت مستقر شد ،نام
بدهکاران این وزارتخانه را از بایگانی دراورد؛ زنجانی یکی
از این بدهکاران بود که به گفته زنگنه ،پنج رقم این بدهی
2/5میلیارد یورو بود .حساسیت ها روی زنجانی به انجا رسید
که تعدادی از نمایندگان دســت به قلم بردنــد و با نگارش
نامه ای به ســران قوا خواستار دســتگیری زنجانی شدند.
دادستانی نیز در 9دی ماه 1392او را به اوین منتقل کرد.
زنگنه ،وزیر نفت دولــت یازدهم در ایــن مدت بارها
بابک زنجانی را زیر تیغ انتقاد برده است .او یکبار به داستان
فروش نفت و ماجــرای بابک زنجانی گریــزی زده و گفته
است« :من مشکلی ندارم که شرکت های بخش خصوصی
ایرانی بیایند و نفت بفروشند .برای فروش نفت و فر اورده ها
معتقدم شرکت ها باید تقویت شوند و در فروش نفت سهیم
شــوند اما به غیر از قوا عد بابک زنجانی؛ اینکه بگویم یک
نفر پسر خوب و کار کننده مثبتی اســت پس می تواند برود
نفت بفروشــد ،این قا عده اشتباهی اســت .ما حتما دنبال
این هســتیم که هیچ بابک زنجانی دیگری به وجود نیاید.
خدا را شــکر می کنم که در این دوره بابــک زنجانی ایجاد
نشده است.گاهی وقتی صحبت از بابک زنجانی می شود
تا دو هفته فحش می خوریم .نیازی نیســت بابک زنجانی
پول را بدهد ،فقط بگوید این پول ها در کدام حساب است.
یک حسابی که بانک خصوصی یا دولتی ما موجودی ان را
تایید کند .راضی هســتیم که پول ما قفل باشد ولی بدانیم
کجاست .زنجانی دروغ می گوید .او نمی گوید پ ول ها کجا
هستند».
اما در تازه تریــن اظهارنظر در مورد بابــک زنجانی،
«عبــاس جعفری دولت ابادی» ،دادســتان تهــران گفته
ی مدت دو سال به طول انجامید
است« :پرونده بابک زنجان
تا به دادگاه برود و همه افکار عمومی منتظر بودند ببینند تا
دستگاه قضایی با وی چگونه برخورد می کند و این در حالی
است که وکیل زنجانی اخیرا بیان کرده که موکلش بدهکار
بانکی است؛ اما هرگز اینگونه نیســت.بابک زنجانی یک
متهم بزرگ است که محاکمه شده و امیدواریم دادگاه زودتر
حکم را صادر کند ،ما صدها جلد پرونده دادیم و محاکمه دو
ماه به طول انجامید و می گوید که زنجانی بدهکار اســت،
اینها فرافکنی اســت .همــه بدهکاران بزرگ و مفســدین
اقتصادی که بــه غارت بیت المــال پرداخته اند ،بدانند که
نمی توانند از چنگال عدالت رهایــی یابند .اینکه وکیلی به
خود اجازه دهد کــه بگوید این فرد کــه در دادگاه محاکمه
شده بدهکار است در اینجا مردم چه خواهند گفت .پرونده
بابک زنجانی بزرگترین پرونده اقتصــادی بود که روی ان
بسیار کار شد».
در اخرین تحول در این مورد معاون اول قوه قضائیه
از صدور حکم اعدام برای او خبر داده است.
مردپرمشغله
4
اکبر ترکان همچنان علیه احمدی نژاد و برخی وزرایش سخن می گوید
چهره ها
مثلث | شماره 302
اما وقتی سخن از «نعمت زاده» و «ستاد انتخاباتی»
و «حسن روحانی» به میان می اید ،باید یادی هم از «اکبر
ترکان» کرد .مردی که در تصاویــر تبلیغاتی به جامانده از
روزهای باقــی مانده به انتخابات ،دوشــادوش نعمت زاده
دیده می شــد .تصور ناظران این بود کــه روحانی یکی از
وزارتخانه ها را برای ترکان در نظر گرفته است .اما فهرست
پیشنهادی وزرا ،خط بطالنی بر این گمانه کشید .سخنان
ضد و نقیضی به گوش می رســید کــه او به دلیــل بیماری
کلیوی از پذیرش پیشــنهاد وزارت ســر باز زده اســت .اما
پست هایی که در مدت زمانی اندک به او سپرده شد ،خیلی
زود ،منتقدان دولت روحانی را به واکنش واداشــت و انان
به تالفی انچه در مورد «غالمحســین الهام» مطرح بود،
عنوان «مرد چند شــغله دولت» را به ترکان اطالق کردند.
او مشــاور ارشــد رئیس جمهور ایران بود و دبیری شورای
هماهنگی مناطق ازاد تجاری -صنعتی و ویژه اقتصادی را
نیز بر عهده داشت ،عضویت در شورای اقتصاد و سرپرستی
موقت سازمان فضایی ایران ،شورای عالی امور ایرانیان،
معاونت امور بین الملل ریاست جمهوری و دبیرخانه جنبش
عدم تعهد ،مناصبی بود که ترکان مسئولیت ان را بر عهده
داشــت .البته او به ریاست ســازمان نظام مهندسی کشور
منصوب شده بود .اما انچه ترکان را به چهره جنجالی دولت
تبدیل کــرد ،ســخنان او در مورد فســاد های میلیاردی در
دولت های نهم و دهم بــود .او در اظهار نظری ،مدعی بود
که به اسنادی در خصوص فسادهای مالی در مناطق ازاد
دست پیدا کرده است.
به هر حال تــرکان را با مصاحبه های عجیب و غریب
و جنجالی اش می شناســند .درگیری هایش با حمید بقایی
بر سر دانشگاه ایرانیان و مصاحبه های جنجالی اش درباره
مناطق ازاد از او شخصیتی ساخته که برای افکار عمومی
جذاب است .یکی از اقدامات جنجالی ترکان اما انتقاد تند
به نامه نگاری اقتصادی 4وزیر کابینه به روحانی بود.نامه
چهار وزیر ،کار ،صنعت ،دفاع و اقتصاد به رئیس جمهور که
چندی قبل رسانه ای شــد با موضع گیری جالب اکبر ترکان
همراه بود .او ابتدا در مصاحبه ای با خبرگزاری تســنیم در
مورد اهداف وزرایی که این نامه را نوشــتند ،گفت« :انها
ی بودند و هر
به دنبال رانت خــوراک ارزان برای پتروشــیم
کدامشان به یک دلیلی این نامه را امضا کردند» و به نوعی
با ایــن صحبت هایش چهار وزیــر مورد اشــاره را متهم به
رانت خواری کرد.
وی در ادامه همین مصاحبه گفت« :اما در این میان
سوال پیش می اید که انگیزه اقای دهقان و اقای ربیعی،
وزیر کار چــه بود؟ 90درصد پتروشــیمی ها بــرای این دو
وزارتخانه و تحت مدیریت این دو وزیر است ،پس دوست
دارند خــوراک ارزان بگیرند .مگر چه کســی از پول مفت
بدش می اید؟ همه خوش شان می اید .بنابراین انها با این
انگیزه ها نامه را امضا کردند» .
او بعد از متهم کردن چهــار وزیر کابینــه روحانی به
رانت خــواری و مفت خــواری در مصاحبه با یــک روزنامه
اصالح طلب تصریح کرد« :من هیچ گاه نگفته بودم چهار
وزیری که نامه به روحانی را امضا کــرده بودند ،مفت خوار
یا رانت خــوار بودند .در دولت یازدهــم و هیات دولت هیچ
اختالفی وجود ندارد»...
59
اقتصاد
ساکن ساختمان باب همایون
علی طیب نیا از وزرای موفق کابینه است
5
امــا اخبــار و وقایــع اقتصــادی ســال 1394را که
مــرور می کنیم ،نام مردی به چشــم می خورد کــه یکی از
چهره های صدر نشــین اقتصاد ایران در یک سال گذشته
به شــمار می اید .او را در گرماگرم بررسی صالحیت وزرا،
«طبیب تــورم» توصیف کردنــد .این عنــوان ،متعلق به
«علی طیب نیا»ســت .وزیر اقتصاد دولــت یازدهم که در
کســب ارای موافق پارلمان نشینان در ســه دهه گذشته،
رکورد شکســت .البته مجلســی ها چندان به این رای خود
وفادار نماندند و دیری نپایید که با دعوت از طیب نیا و چند
پرسش و پاسخ کارت زرد را به او نشان دادند .به این ترتیب،
وزیری کــه باالترین رای کابینــه را از ان خود کــرده بود،
به عنوان نخستین وزیر روحانی ،کارت زرد نیز دریافت کرده
اســت .طیب نیا تخصص خود را در حوزه «تورم ساختاری
در اقتصاد ایران» کسب کرده و گفته می شود روحانی نیز با
اولویت مهار تورم ،طبابت اقتصاد ایران را به او سپرده است.
طیب نیا در شرایطی کلید ساختمان باب همایون را تحویل
گرفت که تشدید تحریم ها ،تورم باال ،رکود بی سابقه و نیز
رشــد منفی ،گریبان اقتصاد ایران را می فشرد .مرد شماره
یک تیم اقتصادی روحانی از پدیدار شدن نشانه های رشد
در اقتصاد سخن می گوید.
حلقه نیاوران
در بین اقتصاددانان حلقه های فکری مختلفی وجود
دارد که از این جملــه می توان به حلقه دانشــگاه عالمه،
حلقه نیاوران ،حلقه دانشگاه بهشتی و از این دست اشاره
کرد .در بین ایــن حلقه ها پرکارترین انهــا در حوزه اجرایی
را می توان حلقه نیاوران دانســت که در دوران سازندگی و
به ســرکردگی محمد طبیبیان فعالیت کردند .برنامه اول و
دوم و سوم توسعه توســط این حلقه فکری تدوین شد .در
ادامه حلقه نیاوران می توان به محمدباقر نوبخت ،نماینده
اقتصادی حسن روحانی اشاره کرد .سابقه همکاری حسن
روحانی با نوبخت به همکاری در مجمع تشخیص مصلحت
نظــام و مرکز تحقیقات اســتراتژیک بر می گــردد .در این
بین نیم حلقه دیگری نیز در بیــن نیاورانی ها وجود دارد که
در انتخابات ســال 92گرد عارف جمع شــده بودند .چهره
شــاخص انها علی طیب نیا بود .طیب نیا در دولت خاتمی
هاشمی و احمدی نژاد حضور داشته و در هر سه دولت نیز
گرایش نزدیک به جریان حاکمیت بازار را داشــته اســت.
طیب نیا در دولــت احمدی نژاد با امدن رهبــر که از رفقای
خوابگاهی و دانشــجو یی او بوده ،به معاونت برنامه ریزی
رسید .احمدی نژاد وقتی بر ســر کار امد با توصیه داوودی
تالش کرد برنامه چهارم توســعه را که با گرایش لیبرال ها
نوشته شــده بود تغییر دهد که طیب نیا حاضر نشد این کار
را انجام دهد و بعد هم به دال یل دیگری دولت را ترک کرد.
طیب نیا به لحاظ شخصیتی بسیار اخالقی و ارام است .او
البته روی مباحث کارشناســی و علمی بسیار حساس است
و اهل بحث .طیب نیا اواســط امســال در نشســت هیات
دولت ،دچار ناراحتی قلبی شده و به بیمارستان منتقل شد و
بعد از سه ساعت از بیمارستان مرخص شد .تا کنون دو بار
شایعه استعفای او در رسانه ها منتشر شده است ؛ یکبار در
روزی اعالم شد که او از مجلس کارت زرد گرفت .یکی از
نمایندگان همان روز به رسانه ها گفت« :بعد از کارت زردی
که مجلس به وزیر اقتصاد نشان داد وی به اقای انصاری
اعالم کرده بود که اســتعفا خواهم داد .این درحالی است
که وزیر اقتصاد باید ســعه صدر بیشتری داشــته باشد و با
هماهنگی در پی حل مشکالت باشد ».یکبار دیگر ان نیز
زمانی است که او و ســه چهره دیگر به روحانی در وضعیت
اقتصادی کشور نامه نوشتند.
شایعه دوم با این متن منتشر شد که در جلسه هیات
دولت مباحثه ای در مورد این نامه صورت گرفته که طیب نیا
هم گفت ه استعفا خواهد داد .این شایعات البته هرگز جدی
نشــد و چهــره ارام و علمی کابینه همچنان در ســاختمان
باب همایون مشغول به کار است.
ایستاده در برابر باد!
چهره ها
60
مثلث | شماره 302
6
محمدرضا نعمت زاده همچنان وزیر مانده است
اما یکی دیگر از وزرای کابینــه روحانی که می توان
نشــان «چهره ســال »1394را بــرای او در نظــر گرفت،
بی شک «محمدرضا نعمت زاده» اســت .روحانی او را که
پیش از انتخابات ،ریاســت ســتادش را بر عهده داشــت،
به عنوان وزیر پیشــنهادی وزارت صنعت ،معدن و تجارت
به مجلس معرفی کــرد .اما روز بررســی صالحیت وزرای
پیشنهادی ،روز خوبی برای نعمت زاده نبود .مخالفانش او
را برای تصدی وزارت صنعت ،معدن و تجارت ،سالخورده
می پنداشــتند و عضویــت در هیات مدیــره شــرکت های
خصوصی را به عنوان یکی از نقاط ضعف او برشمردند .در
یک کالم ،مخالفان برای جلوگیری از صدارت نعمت زاده
از هیچ تالشــی دریغ نکردند .یکــی از مخالفــان وزارت
نعمت زاده ،بر این عقیده بود که او توان بازدید و رسیدگی به
پروژه ها را ندارد و عده ای نیز عملکرد وزارت او را در دولت
سازندگی مورد انتقاد می دانســتند .نعمت زاده نیز البته در
دفاع از خویش و در واکنش به کســانی که سن و سال او را
مبنای مخالفت خود قرار داده بودند گفت« :تا این سن حتی
ک بار هم سکته نکرده ام ».اما نعمت زاده ،مخالفانی هم
ی
در میان بازرگانان و فعاالن حوزه بازرگانی داشت؛ اما وجود
این مخالفت ها نیز مانعی بــرای ورود نعمت زاده به وزارت
صنعت ،معدن و تجارت نشد .مخالفان مجلس نشین ،هنوز
شمشیرهایشان را برای او غالف نکرده اند.
نعمت زاده در سال ۱۹۶۸کارشناسی خود در مهندسی
محیط زیســت را از دانشــگاه ایالتی کالیفرنیا در سن لوئی
ابیسپو دریافت کرد .سپس تحصیل مدیریت در دانشگاه
کالیفرنیا ،برکلی را نیمه کاره رها کرد و به ایران برگشت .پس
از انقالب او ۱۰ماه در سال ۱۳۵۸وزیر کا ر و بین سال های
۱۳۵۹تا ۱۳۶۰و ســپس از ۱۳۶۸تا ۱۳۷۶بــه ترتیب در
دولت های محمدعلی رجایی و اکبر هاشمی رفســنجانی
وزیر صنایع بوده اســت .نعمت زاده معاونت وزارت نفت در
امور پتروشیمی در دولت اول و دوم سید محمد خاتمی بود.
او سمت هایی چون معاونت ســازمان صنایع دفاع ،رئیس
هیات مدیره و مدیرعامل توانیر را نیز برعهده داشته است.
نعمت زاده معاونت وزارت نفت و مدیرعامل پتروشــیمی در
دوران ریاســت جمهوری محمد خاتمــی بــود و به دلیــل
اقدامات توســعه ای در ایــن دوره ،پدر پتروشــیمی ایران
لقب گرفت.
او توسط وزیر نفت کابینه اول احمدی نژاد به عنوان
معاون وزیــر در امور پخــش و پاالیــش و مدیریت عامل
شــرکت ملی پاالیش و پخــش فرا ورده های نفتــی ایران
منصوب شد و مسئول اجرای برنامه ســهمیه بندی بنزین
(بزرگ ترین پروژه ITکشور) در تابستان ۱۳۸۶بود .پس از
اتمام پروژه ،وزیر او را به ســمت مشاور عالی خود منصوب
کرد.نعمت زاده پس از مصاحبه بــا روزنامه اعتماد و انتقاد
از عملکرد احمدی نــژاد و متفاوت دانســتن وی با رجایی
بالفاصله از ســمت مشــاور ارشــد وزیر نفت برکنار شده و
بازنشسته شد.او اما پس از انتخاب حسن روحانی به عنوان
رئیس جمهور بــه وزارت صنعت رفت .رابطــه او با مجلس
نهم همیشــه پر از چالش بــوده اســت.در ۲۴تیر ،۱۳۹۳
نعمت زاده به دلیل عدم پرداخت مســتمری بازنشستگان
صنعت فوالد از مجلس شورای اسالمی کارت زرد گرفت.
پیش از وی علی طیب نیــا ،رضا فرجی دانــا ،علی جنتی،
علی اصغر فانی و عبدالرضا رحمانی فضلی از مجلس کارت
زرد گرفته بودند ۹ .دی ،۱۳۹۳نعمت زاده برای دومین بار
برای پاسخ به سواالت نمایندگان در مجلس حضور یافت
که این بار نیز با کســب ۱۰۲رای موافق ۸۹ ،رای مخالف
و ۱۵رای ممتنــع از مجموع ۲۱۸رای ماخوذه نتوانســت
نمایندگان را قانع کنــد .در ۱۶اذر ،۱۳۹۴نعمت زاده برای
سومین بار برای پاسخ به سوال حمید رسایی مبنی بر دلیل
عضویت نعمت زاده در هیات مدیره ده ها شرکت خصوصی،
در مجلس حضور یافت اما این بار نیز نمایندگان از پاسخ وی
قانع نشدند و با ۷۳رای موافق ۱۰۶ ،رای مخالف و ۱۰رای
ممتنع از مجموع ۱۸۹رای ماخوذه ،سومین کارت زرد را به
وزیر صنعت دادند .پیش از نعمت زاده ،علی طیب نیا ،وزیر
اقتصاد دولت یازدهم نیز سه کارت زرد از مجلس دریافت
کرده بود .نعمت زاده ایجاد کننــدگان کمپین خرید خودرو
صفر ممنوع را که یــک کمپین خودجوش بــرای تحریم
محصوالت دو خودروساز ایران خودرو و سایپا ست ،خیانت
به کشور قلمداد کرده بود .این اظهارنظر وی دردسرهای
ش ایجاد کرد.
زیادی برای
اقتصاد
زنگنه :عاشق انگلیس نیستم
7
وزیر نفت سال سختی پیش رو دارد
چهره ها
مثلث | شماره 302
در تمام این مدتی که مذاکرات هسته ای در جریان
بود اتفاقات عجیب و غربی هم برای نفت افتاد؛ از ماجرای
کرسنت گرفته تا تالطم قیمت ها .حاال هم که مدتی است
با خباثت سعودی ها قیمت ان قدر پایین امده که می گویند
یک بشکه اب گرانتر از طالی سیاه ما شده است!
بیژن زنگنــه در این مدت ایده های متعددی داشــته
برای عبــور از چالش های مهم این حــوزه .حامیان دولت
می گویند اگر کسی بتواند ایران را از این شرایط سخت عبور
دهد بهتر از زنگنه نمی توان فردی را پیدا کرد .مخالفانش
امــا می گویند هر وقت زنگنه وزیر شــده اوضــاع خرابتر از
همیشه شده است.
اما بیژن زنگنه کیست؟ او در دولت جنگ شش سال
وزیر جهاد ســازندگی بود ،در دولت هاشــمی رفســنجانی
هشــت ســال به عنوان وزیر نیرو فعالیت کــرد و در دولت
محمد خاتمی هشت سال عهده دار وزارت نفت بود .زنگنه
به جهت سابقه طوالنی در مدیریت کالن اجرایی و حضور
در وزارتخانه های دولت های مختلف ایران ( 24ســال) به
«شیخ الوزراء» مشهور است .بیژن زنگنه در سال ۱۳۵۰به
رشته مهندسی عمران دانشــگاه تهران راه یافت و در سال
۱۳۵۶با درجه کارشناسی ارشــد مهندسی عمران با کسب
رتبه ممتــاز فارغ التحصیل شــد .زنگنه از ســال ۱۳۵۶به
عضویت هیات علمی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین
طوســی درامد و به تدریس در این دانشــگاه پرداخت و در
سال ۱۳۸۵در جایگاه استاد تمام و عضو هیات علمی این
دانشگاه بازنشسته شــد .بیژن زنگنه گرایش اصالح طلبی
دارد و البتــه دارای ســابقه عضویــت در حــزب کارگزاران
ســازندگی و بنیاد باران .او فعالیت سیاســی خود را از سال
۱۳۵۹در جایــگاه معاونت فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشــاد
اســامی اغاز کرد .زنگنه عالوه بر پیشینه ۲۴سال وزارت
(تا سال )۱۳۹۴در دولت های چهارم ،پنجم ،ششم ،هفتم،
هشتم و یازدهم ایران ،همچنین از ســال ۱۳۶۲تا ۱۳۸۴
عضو شــورای اقتصاد بود و در فاصله ســال های ۱۳۷۵تا
۱۳۹۰نیزبه عنوانیکیاعضایمجمعتشخیصمصلحت
نظام فعالیت کرد.
حسن روحانی در اذر ۱۳۸۱و از جایگاه دبیر شورای
عالــی امنیت ملی با ارســال نامــه ای خطاب بــه خاتمی،
رئیس جمهور وقت ،به عملکرد بیژن زنگنه ،وزیر نفت کابینه
اصالحات اعتراض کرد و اقدام وی در انعقاد قرارداد نفتی
کرسنت با شرکت کرسنت پترولیوم را غیرقانونی و از طریق
واسطه دانسته و این قرارداد را دارای اثار منفی فراوان برای
جمهوری اسالمی ایران دانسته بود .روحانی اما در جلسه
رای اعتماد مجلــس به وزرای دولــت یازدهم ضمن دفاع
از عملکرد زنگنــه در وزارت نفت ،به مخالفــان اعالم کرد
که مولف نامه مذکور شخص وی اســت .در خالل جلسه
بررسی رای اعتماد به زنگنه ،احمد توکلی ،نماینده تهران
ضمن اعالم نظر مخالف خود به وزارت زنگنه ،انتخاب او را
برای وزارت نفت ایران مفید دانسته و گفته بود« :در وزارت
نفت به خاطــر اینکه چند دوره صــدارت غیرنفتی ها اتفاق
افتاد ،یک نوع دلخوری و به نوعی سرافکندگی به طور کلی
وجود دارد و وقتی اقای زنگنه خواست وزیر بشود نشاطی
در کارکنان نفت ایجاد شد که ممکن بود کارایی را باال ببرد.
حتی گروه های وطن دوست استقالل طلب نفتی جنوب هم
اکثرشان از ایشــان حمایت کردند ».روحانی هم در پایان
دفاعیات خود از وزرای پیشــنهادی ،در دفــاع از عملکرد
زنگنه به نمایندگان مجلس یاداوری کرد که حتی یک هفته
اداره وزارت نفت تحت نظر سرپرست ،هزینه های سنگینی
برای کشور خواهد داشــت و از نمایندگان خواست به وی
رای اعتماد بدهند .در پایان جلسات بررسی رای اعتماد به
کابینه پیشنهادی حسن روحانی ،بیژن نامدار زنگنه با ۱۶۶
رای موافــق ۱۳ ،ممتنع و ۱۰۴مخالف ،موفق به کســب
رای اعتماد نمایندگان مجلس نهم شد و برای سومین بار
به عنوان وزیر نفت در دولت های ایران انتخاب شد .او در
لو اندی از عمر وزارتش با اتفاقات سختی مواجه
این دوسا
شده و اکنون که ایده تازه ای برای قراردادهای نفتی داده
حتما روزهای پرچالشــی را پیش رو دارد .او در این مدت با
انتقادات تند و تیزی مواجه شده است.
او یک بــار در واکنــش بــه انتقادهــا گفتــه
است «:بعضی ها می گویند زنگنه عاشق انگلیسی ها ست
و اصال خودش انگلیسی است و اوامر انگلیسی ها را اجرا
می کند و حاضر نیست با ایرانی ها کار کند .می گویند برای
ســرمایه گذاری برویم از صندوق توســعه پول بگیریم اما
مگر واقعا صندوق توســعه چقدر پول دارد؟ ما برای اینکه
صاحب برند شــویم و محصولمان را صادر کنیم باید حتما
تعامل داشته باشیم و برون زا عمل کنیم .ریش و موهایم در
جمهوری اسالمی سفید شــده است .من دنبال محبوبیت
نیســتم .دنبال مرده باد ،زنده باد نیستم.دائم به من فشار
می اورند که قیمــت را پایین بیاور .قیمــت را باال ببر .من
بلندمــدت را می بینم .تنها هدفم این اســت کــه مردم در
بلندمدت منتفع شوند».
او یکبار دیگر هم گفته است که نزدیک بوده او را به
زندان ببرند ؛« برای تشکیل شــرکت پتروپارس در وزارت
نفت نیز تا مرز به زندان انداختن من پیش رفتند ،در حالی
که هم اکنون بسیاری مدعی اند شــرکت پتروپارس با
تالش انها شکل گرفته است».
زنگنــه بــا دعــوت از منتقــدان بــرای ارائــه
پیشــنهادهای جایگزیــن گفته اســت« :در
زمانی که با طرحی در مجلس مخالفت می شود ،بالفاصله
پیشــنهاد جایگزین مطــرح می شــود و بر این اســاس از
منتقدان می خواهیم پیشنهادهای کارگشای خود را بیان
کنند».
وزیر نفت ادامه داد« :من هم دوست دارم که امتیازی
به شرکت های خارجی ندهم و انها به صورت رایگان بیایند
و میلیاردها دالر در ایران سرمایه گذاری کنند ،اما متاسفانه
قبول نمی کنند و اصل و سود ســرمایه گذاری خود را طلب
خواهند کرد».
امــا اظهارنظرهای زنگنــه همواره بــا واکنش هایی
هم مواجــه بوده اســت .او گاهی حرف هایــی می زند که
زمینه را برای ایجاد یک جدال رسانه ای ایجاد می کند .از
جمله اینکه گفته است«:واژه یارانه نقدی برای من خیلی
عذاب اور است».
وی از پرداخــت یارانه نقدی همچــون وزیر اقتصاد
به عنوان یک مصیبــت بزرگ یاد کرده و با اشــاره به اینکه
تقریبا ٨٠تا ٩٠درصد درامد ناشــی از فروش شرکت گاز و
٨٠درصد درامد شرکت پاالیش و پخش فراورده های نفتی
از محل فروش فراورده ها به هدفمندی یارانه ها اختصاص
می یابد،گفته است« :جمع کردن پول هدفمندی و رساندن
به موقع انها واقعا «عذاب الیمی» اســت و همان طور که
اقای طیب نیــا وزیر اقتصاد نیز گفته انــد ،واقعا عذاب اور
است.
برهمین اساس ،بســیاری از شب ها از نگرانی اینکه
چطور باید پول هدفمندی یارانه هــا را تامین کنیم ،خوابم
نمی برد .انچه در طول سال های گذشته درباره هدفمندی
یارانه ها اجرا شد ،خالف قانون بود و پرداخت یارانه ها اصال
طبق قانون اجرا نشد ،ضمن اینکه اگر هدفمندی
یارانه ها براســاس قانون اجرا می شد ،دیگر
مشکلی نداشــتیم؛ منتها انچه اجرا شد،
اصال با نص قانون متفاوت بود».
هــر چه هســت حــاال کــه توافق
هسته ای انجام شده ،نگاه های بسیاری از
محمد جواد ظریف دور شده و به سوی او
دوخته شده است .او باید قفل فروش
نفت و باال رفتن بهای ان را با
کلیدی خاص باز کند.
61
فرهنگ
متولد ماه مهر
ابراهیم حاتمی کیا با بادیگارد بازگشته است
چهره ها
62
مثلث | شماره 302
1
ابراهیم حاتمی کیا
متولد اول مهرماه 1340
اهل تهران
تحصیالت :لیسانس فیلمنامه نویسی
زمینه کاری :سینما
اثار شناخته شده :فیلم های سینمایی از کرخه تا راین،
بوی پیراهن یوسف ،اژانس شیشه ای ،ارتفاع پست ،چ.
دلیل انتخــاب :رکورد انتشــار بیــش از 2700متن
رســانه ای در رابطه با تولید اخرین فیلمــش؛ «بادیگارد»
یو چهارمین جشنواره فیلم فجر.
و حاشیه های ان در س
ابراهیم حاتمی کیا یکــی از پرجایزه ترین کارگردانان
ســینمای ایران در طول تاریخ جشــنواره فیلم فجر است.
او برنده 9سیمرغ بلورین ،دو دیپلم افتخار و دو جایزه ویژه
هیات داوران در دوره های مختلف جشنواره بین المللی فیلم
فجر شده است .معروف ترین اثر او که در میان گروه های
مختلف اجتماعی شــهرت و محبوبیتی خــاص دارد فیلم
سینمایی «اژانس شیشــه ای» است .برخی نظرسنجی ها
نیز فیلم سینمایی «روبان قرمز» را به عنوان محبوب ترین
فیلم حاتمی کیا پس از اژانس شیشه ای معرفی کرده اند.
به هر روی ابراهیم حاتمی کیا در بررســی موضوع شناسی
پایان نامه های دانشگاهی ایران ،یکی از محبوب ترین ها
بوده اســت .اثار او موضوع بررســی و مطالعه تعداد قابل
توجهی از پایان نامه های دوره کارشناسی ،کارشناسی ارشد
و دکتر ا بوده است .شمار مقاالت علمی ،پژوهشی و علمی،
ترویجی با کلیدواژه «ابراهیم حاتمی کیا» در دانشگاه های
تهران به بیش از 80عنوان می رسد .حاتمی کیا در جشنواره
یو چهارم فیلم فجر با اخرین اثرش «بادیگارد» حاضر
ســ
شــد .حضور این فیلم و متن و حاشــیه های مربوط به ان
یکی از خبرسازترین اتفاقات طول تاریخ سینمایی ایران در
سال گذشته بوده است .بســیاری از منتقدان معتقد بودند
که فیلم هجدهم حاتمی کیا در نقد دولت یازدهم اســت و
طعنه های قابل توجهــی را در این فیلم متوجه دولت کرده
است ،اما حاتمی کیا این موضوع را رد کرد .این کارگردان
اگرچه در «بادیــگارد» توانســت توانمندی های بســیار
قابل توجه خود را در دکوپاژ و روایت فیلم به رخ بکشــد و با
یاری گرفتن از تجربه ســی ســاله اش در فیلمسازی ،یک
اثر قابل توجه در کارگردانی به جشــنواره عرضه کند اما در
کمال تعجب از ســوی هیات داوران این دوره از جشنواره
حتی به عنوان نامزد جایــزه کارگردانی نیز انتخاب نشــد.
این موضــوع واکنش های انتقــادی و بعضا تند بســیاری
از منتقدان و رســانه ها را برانگیخت .چنان که بر اســاس
بررســی های میدانی بیش از 2700مطلــب اعم گزارش،
خبر ،گفت وگو ،یادداشت و نقد درباره فیلم او در رسانه ها و
شبکه های اجتماعی منتشر شد که از این مجموع ،بیش از
نیمی از متن های رسانه ای نامبرده در تمجید از کارگردانی
فیلــم بادیگارد یــا نقد هیــات داوران در انتخــاب نکردن
ان بوده اســت .جالب ان اســت که این حجم گسترده از
مطالب عمدتا در فاصله سه هفته ای دهم بهمن ماه تا اول
اسفندماه منتشر شده که در نوع خود یک رکورد قابل توجه
به شمار می اید.
نگاهی به کارنامه کارگردان محبوب دفاع مقدس
ابراهیم حاتمی کیا یکی از فیلمسازانی است که پس
از انقالب اســامی ایران خــود را در بدنه ایــن هنر تثبیت
کرد و بر پایه اعتقادات مومنانه و شخصی خود و همچنین
نگاه به قهرمانان جنگی و حماســه های انان پای به سینما
گذاشــت و همه او را با دغدغه های مــردان و زنان جنگ
به خاطر دارند که از اولین فیلم خود در ســال ۱۳۶۴با نام
«هویت» در شبکه دو ســیما به دنبال انها بوده است .این
فیلمســاز در ابتدای راه با حضور در جغرافیــای جنگ زده
کشور و در واقع به عنوان یک ناظر و شاهد در میدان جنگ،
نگاه متمرکزتری بر عینیت های جسورانه قهرمانان جنگ و
رشادت های میهن پرستانه مردان کارزار تحمیلی دارد و با
به تصویر کشــیدن روایت های تلخ و قهرمانانه انان توجه
ویژه و نگاه و اعتقاد خود را به ارزش های معطوف به وجود
ذاتی این انســان ها به تصویر می کشــد و خود را به عنوان
فیلمســازی جوان با دغدغه هایی از جنس همــان روزگار
معرفی می کند.
او این مسیر را با همین نگاه دنبال می کند و پا به سینما
می گذارد و باز هم با همان رویکرد تصویرگری واقع گرایانه
احواالت مردان دفاع مقدس و ایســتادگی انــان در برابر
زورگویی و تجاوز دشــمن« ،دیده بان» را در سال ۱۳۶۷و
«مهاجر» را در سال ۱۳۶۸می سازد.
او پس از این فیلم «وصل نیکان» را روی پرده اورد
و در ســال ۱۳۷۱با «از کرخــه تا راین» به عنــوان یکی از
شاخص ترین اثارش از لحاظ فیلمنامه و کارگردانی مطرح
و در جشنواره فیلم فجر در میان صاحب نظران و مخاطبان
با استقبال مواجه می شود .این مسیر با فیلم هایی همچون
«خاکستر سبز» و« بوی پیراهن یوسف» و «برج مینو» در
زمان دولت سازندگی تداوم می یابد.
با تغییر شرایط سیاسی کشور و روی کار امدن دولت
جدید با محور اصالحات و شــعار ازادی بیان و اهمیت به
فرهنگ و هنر ،گویی لحــن حاتمی کیا هم تغییر می کند و
این فضای سیاسی حاکم ،بر شخصیت ها و اثار او نیز تاثیر
می گذارد .ســال ۱۳۷۶به زعم بسیاری از صاحب نظران و
منتقدان یکی دیگر از نقطه های عطف کارنامه ســینمایی
حاتمی کیا ســت کــه بــا «اژانــس شیشــه ای» به عنوان
مهمترین اثــر در کارنامه کاری خود تثبیت می شــود .این
فیلم از جهت ساختار فیلمنامه و قهرمان ها و شخصیت ها
و همچنین کارگردانی حاتمی کیــا فاصله ای میان او و اثار
قبلی می اندازد .این خط روایی در دیگر اثارش مانند «روبان
قرمز»« ،موج مرده» و «ارتفاع پست» نیز ادامه می یابد.
حاتمی کیا در سال ۸۳و در اواخر دولت اصالحات «به رنگ
ارغوان» را می سازد .حساسیت فضا و پیرنگ سیاسی ،فیلم
را تا چهار سال به محاق توقیف می برد و در نهایت در بیست و
هشتمین جشنواره فیلم فجر و در دولت محمود احمدی نژاد
به نمایش درامده و سیمرغ بلورین بهترین اثر از نگاه مردم
را دریافت می کند.
براســاس چیزی که شــاید بتوان دلخوری از شرایط
توجه به سینمای جنگ و دفاع مقدس و اصطکاک فکری با
مدیران وقت سیستم سینمای کشور خواند،حرکت معکوس
و مخالف با مسیر کلی سینما خود،با یک موضوع حساس
اجتماعی در قالب تجربه ای اپیزودیک با پرداختن به سقط
جنین در فیلم «دعوت» وارد فاز جدیدی شد.
حاتمی کیا در سال ۱۳۸۹و پس از التهابات سیاسی
انتخابات ریاســت جمهوری در ســال ۱۳۸۸ســراغ یک
موضوع سیاســی اجتماعی رفت و «گزارش یک جشن»
را ساخت و در بیست و نهمین جشــنواره فیلم فجر حضور
یافت ،اما دوباره این فیلم در دولت دهم توقیف شد.
پس از تمام این اتفاقات و تولیــد این فیلم و نمایش
در جشنواره و حاشــیه های فراوان و گفتمان ها و نظریات
سیاسی که حول «گزارش یک جشــن» بود خبر رسید که
حاتمی کیا به ســراغ شهید چمران و برشــی از حضور او در
جبهه های غرب رفته اســت«.چ» همه را به یاد پارتیزان
انقالبی بولیوی ،ارنســتو چگوارا و فیلمی که سودربرگ با
همین نام از او ساخته بود ،می انداخت.
فرهنگ
2
ســاالر عقیلی اوایل بهمن ماه ســال 94بــا حضور در
یکی از برنامه هــای یک کانال ماهــواره ای از برنامه هایش
در کنســرت انگلســتان خبر داد .اما حضور او در این کانال
ماهواره ای که به واســطه انتشــار برنامه هایی جهت دار ،به
شبکهسلطنت طلبانشهرتدارد،درگیرحاشیه هایبسیاری
شد .همزمان با انتشار تصویر او از قاب تلویزیون این کانال،
یو چهارمموسیقی
خبرهاییبهنقلازستاداجراییجشنوارهس
فجردررسانه هامنتشرشدکهحاکیازحذفناماینخواننده
در اجراهای جشنواره بود .پیش از این قرار بود ساالر عقیلی
به عنوان خواننده در گروه وزیری به سرپرستی کیوان ساکت
در روز 23بهمن ماه در قالب جشــنواره فجر برنامه اجرا کند.
خبر حذف عقیلی از جشنواره اما چندان که به نظر می رسید
دوام و قوام نداشــت .پس از اعالم ممانعت از حضور ساالر
عقیلی در جشنواره موسیقی فجر ،داریوش پیرنیاکان -دبیر
و سخنگوی خانه موسیقی -از اعتراض این نهاد صنفی خبر
داد.پیرنیاکاندر بارهاعالمممنوعیتاجرایساالرعقیلیدر
جشنواره موسیقی فجر درپی حضور او در یکی از شبکه های
ماهواره ای،گفت«:اول باید این موضوعکامال بررسی و بعد
اینتصمیمگرفتهشود.می توانستندوقتیاقایعقیلیازسفر
برگشت،باایشانصحبتکنندوبعددراین بارهتصمیم گیری
شــود؛ اما امروز بدون هیچ صحبتی با اقای عقیلی حکمی
صادر کرده اند مبنی بر اینکه در جشــنواره شرکت نکند .این
برای ما اصال قابل قبول نیســت ».پــس از این اعتراض ها
وزارت ارشــاد نیز در ایــن مورد موضع گیری کــرد و تصمیم
نهاییرابهپسازبازگشتعقیلیوبررسی هایبیشترموکول
کردند .حســین نوش ابادی ،ســخنگوی وزارت فرهنگ و
ارشاد اسالمی درباره این ماجرا گفت« :عقیلی از خوانندگان
محبوب کشورمان است که حضورش در شبک ه ماهواره ای
ضدانقالبباعثشگفتیهمهشدهاست.ایناتفاقنهقابل
دفاع و نه قابل توجیه است .پس از بازگشت عقیلی به ایران
ساز جدایی
استعفای پر سر و صدای حسین علیزاده
3
استعفای حسین علیزاده ،نوازنده پیشکسوت و برجسته
تار و سه تار از سمت دبیری شــورای عالی خانه موسیقی یکی
از پرحاشــیه ترین اتفاق های ســال 94بود که با واکنش های
متفاوتی از ســوی چهره های موسیقی کشــور مواجه شد .او
روز شانزدهم دی ماه با انتشار متن استعفای خود در رسانه ها،
نوشت« :بنا بر تجربه ای که طی سه ســال گذشته در شورای
عالی خانه موسیقی داشــته ام ،روحیات و اصول فکری خود را
در راستای ان ندیده ،بنابراین بدون انکه کتبا استعفایی تقدیم
کنم ،بدون جنجال از ان کناره گیــری کرده ام .با کمی دقت به
بیان رسمی شورای عالی خانه موســیقی ،به روشنی می توان
دریافتکهاعضایشورادرجریانتمامامورخانهنیستند.نمونه
ان عدم اطالع مسئوالن خانه موسیقی از غیبت اینجانب است
کهپسازگذشتحدود 18ماههمان طورکهدربیانیهدرجشده
(خرداد 93اخرین جلسه شورا) ان را در وب سایت رسمی خانه
و شــنیدن توضیحاتش درباره علت حضور او در این شــبکه
صهیونیستی گزارشی تهیه و منتشر می شود ».نوش ابادی
تاکیدکرد«:مقرراتودستورالعمل هااجازهنمی دهدکهافراد
با شبکه های ضدانقالب همکاری کنند ،چه این همکاری در
قالب ارسال عکس ،صوت ،فیلم ،تیزر تبلیغاتی و یا حضور
و مصاحبه باشد ».ســخنگوی وزارت ارشاد درباره چگونگی
برخوردباساالرعقیلیگفت«:فقطبرخوردهایسلبیکفایت
نمی کند و این موارد باید اسیب شناسی شود .نمی خواهیم به
این اسانی حوزه هنر اسیب ببیند .باید موانع داخلی را برطرف
کنیمتاهیچارتباطیمیانهنرمندانوشبکه هامعاندبهوجود
نیاید ».نوش ابادی درباره حذف ســاالر عقیلی از جشــنواره
موسیقی فجر گفت« :براســاس اخرین صحبتی که با وزیر
فرهنگوارشاداسالمیداشتمایشانهرگونهتصمیم گیری
دراین بارهرابهبررسی هایبیشترموکولکردند».دراینزمان
ساالر عقیلی نیز در نامه ای که از طریق رسانه ها منتشر کرد،
درباره حضورش در این کانال ماهواره ای گفت« :از انجایی
که فرد سیاسی نیســتم و با گرایش های سیاسی شبکه های
ماهواره ای اصوال اشنایی نداشته و ندارم ،هدفم صرف ا ترویج
وشناساندنهنرمبودهوهرگزغیرازراههنروتلمذهنرموسیقی
اصیل،راهدیگرینپیموده ام.سعی امبراینبودکههموارهدر
کشورهای مختلف به عنوان سفیر فرهنگی ایران ،موسیقی
کشور عزیزم را ترویج داده و نیتی غیر از این نداشتم .تصورم
این است که هیچ نکته ای خالف شان ایران عزیز و ساحت
هنر و هنرمند ابراز نکردم و همواره افتخارات کشورم را پاس
داشــته و جوانان ایران عزیز را چه در داخل و چه در خارج با
موسیقی اصیل و فاخر ،همراه با اشعار بزرگانی مانند موالنا،
حافظ ،سعدی ،جامی و ...بیش از پیش اشنا نموده ام ».او
همچنین درباره عکس هایی کــه از وی در کنار مجریان این
کانالماهواره ایمنتشرشد،نوشتهاست«:بادرنظرگرفتن
ایننکتهکهاکثرهموطنانعزیزبهاینبندهحقیرلطفداشته
اعالن داشته اند ».این موسیقیدان ایرانی که سال پیش از ان
ضمن عدمپذیرش نشانهشوالیه ادبوهنر دولتفرانسه،خود
را بی نیاز از دریافت پیشوند و پسوند دانسته بود ،چند موضوع را
علتاصلیاستعفایشاعالمکردکهمهمترینانهاطبقتاکید
ویدرنامهاستعفایشعبارتبودندازعدماثرگذاریاینشورادر
حلموضوعاتخانهموسیقیوعدم بیطرفیاندر«مسائلریز
و درشت موسیقی کشور».پنج روز پس از این استعفا حمیدرضا
نوربخش ،مدیرعامل خانه موســیقی درباره استعفای حسین
علیزاده گفت« :شورای عالی به زودی تشکیل جلسه می دهد
و درباره استعفای ایشان تصمیم گیری می کند ».وی در پاسخ
بهاینپرسشکهایاباتوجهبهنامهمنتقدینمبنی برعدمشرکت
درجلسه«نقدوبررسیخانهموسیقی»،اینجلسهبرگزارخواهد
شــد یا خیر نیز گفت« :ما با گروه خاصی طرف نیســتیم .این
جلسه ،یک جلسه ازاد نقد است که هر منتقدی می تواند در ان
شرکت داشته باشد ».مدیرعامل خانه موسیقی گفت« :ضمن
اینکه نامه ای که منتشر شد ،هیچ امضایی نداشت« .جمعی از
منتقدین»کهدراننامهمورداشارهقرارگرفته اند،معلومنیست
چهکسانیهستند.طبعانمی توانبراینامه ایکهامضاندارددر
مقامپاسخگوییبرامد.هرکسیکهنامهرادادهبایدمسئولیتان
رانیزبپذیرداماایننامههیچامضاییندارد».
پذیرش استعفا
گفت وگویجنجالیخواننده
محبوب با کانال ماهواره ای
ومعموالانتظاردارندباگرفتنعکس،اینجانبراموردعنایت
خود قرار دهند ،دور از انصاف و اخالق هنری می بینم که از
اینکارممانعتنمایم».ویهمچنیندرپایاناینیادداشت
افزوده اســت« :هیچ تصمیمی برای مهاجــرت و ماندن در
خارج از کشور ندارم و به زودی به اغوش میهن عزیزم ایران
بازخواهمگشتوتاجاندربدندارمبرایوطنماین«شکوه
پابرجا»می خوانم».همزمانبابازگشتعقیلیازانگلستان،
با توضیحاتی که در این باره ارائه شد ،او توانست به جشنواره
بازگردد و در گــروه وزیری اجرا کند .جالــب انکه از مجموع
تصانیف اجرا شده توسط ســاالر عقیلی در جشنواره ،تعداد
بســیار قابل توجهی با مضمون وطن بوده است .او شاید به
اینواسطهتالشداشتهتاازمخاطبانشدلجوییکند.
موسیقی با انتشار خبری در رسانه ها از پذیرش این استعفا خبر
داد .در این خبر امده بود که در نخســتین جلسه که 26دی ماه
تشکیل شد ،انتخابات دوره جدید و استعفای حسین علیزاده از
موسیقیدانان کشور از سمت دبیری و سخنگویی شورای عالی
خانه موسیقی ،بررسی شده و اعضای شورا با پذیرش استعفای
حسینعلیزادهموافقتکردند.ایننشستباحضورمحمدرضا
شــجریان ،مصطفی کمال پورتراب ،داوود گنجه ای ،فرهاد
فخرالدینی،هوشنگکامکار،محمدسریروحمیدرضانوربخش
تشکیل شــده بود .پس از انتشــار این خبر ،رقابت رسانه ها در
پیگیری ماجرای اســتعفا و پذیرش ان اغاز شد و واکنش ها به
این ماجرا روز به روز بیشتر می شــد .میان واکنش های متعدد
چهره هایموسیقیکشوربهماجرااستعفایعلیزاده،مهمترین
واکنشبهاظهارنظراستادمحمدرضاشجریان،خوانندهبرجسته
موسیقیایرانیمربوطمی شد.
واکنش رئیس شورای عالی خانه موسیقی
چهره ها
محمدرضاشجریانکهریاستشورایعالیخانهموسیقی
رابرعهدهدارد،درواکنشبهاینموضوعگفت«:شورایعالی
ازایناتفاقمتاسفومتاثراستواینکهچراایشانکهنخستین
مدیرعامل این خانه بوده و در این سال ها نیز به عنوان سخنگو
و دبیر شــورای عالی فعالیت می کردند ،به اینجا رســیده که از
خان ه موسیقی استعفا بدهند ،تاسف برانگیز است ».شجریان
بیان کرد« :در این مدت ایراداتی به خان ه موســیقی وارد شده
است و می گویند شــورای عالی و هیات مدیره غیرقانونی است
که این مســاله به هیچ عنوان صحت نــدارد .همه چیز قانونی
استوحقوقداناننیزبهاینمسالهصحهمی گذارندکهفعالیت
هیات مدیرهوشورایعالیتااسفندماهسال 94قانونیاستودر
اینتاریخبایددوبارهانتخاباتبرگزاروشورایعالیوهیات مدیره
جدیدانتخابشوند».
مثلث | شماره 302
اســتعفای علیــزاده کــه در اســتانه برگزاری جشــنواره
یو چهارمموسیقیفجراتفاقافتادهبود،درنخستیننشست
س
شورایعالیخانهموسیقیپسازایناستعفا-که 10روزپساز
انبرگزارشدهبود-مطرحوموردبحثوبررسیاعضاقرارگرفت
اما نتیجه این بررسی ها رسانه ای نشد .از همین رو تا نزدیک به
دو ماه پس از اســتعفای علیزاده ،رسانه ها به چند و چون ماجرا
ورود نکردند .اما روز پنجم بهمن ماه بود که روابط عمومی خانه
دردسر «ساالر»
63
فرهنگ
خداحافظیزودهنگام؟
شایعاتی درباره احتمال کناره گیری محمد سرافراز مطرح شده است
چهره ها
64
مثلث | شماره 302
4
محمد سرافراز
متولد 1340
اهل استانه اشرفیه
تحصیالت :دکترای علوم سیاسی
زمینه کاری :مدیریت فرهنگی و سیاسی
ســوابق کاری :رئیس ســازمان صدا و سیما ،عضو
شورای عالی فضای مجازی.
دلیل انتخاب :ایجاد تغییرات گســترده در سازمان
صدا وسیما .
شایعه اســتعفا در دومین ســال کاری ریاست محمد
سرافراز بر سازمان صدا وسیما از شنبه 17ابان 93اغاز شد.
سرافراز بیش از ۲۰سال سابقه فعالیت در صد او سیما دارد.
او از زمان محمد هاشمی در ســازمان صدا و سیما حضور
داشته و قدیمی ترین مدیر این رسانه است.
ســرافراز شــبکه پرس تــی وی ،العالــم ،ای فیلم و
هیسپان تی وی را در سال های اخیر در مجموعه سازمان
صدا و سیما راه اندازی کرده است.
او معاون برون مرزی رســانه ملی و مدیر شبکه های
پرس تی وی و هیســپان تی وی نیز بوده است.او کتابی به
زبان عربی با موضوع تکفیری ها نوشــته که در دهه 80در
بیروت منتشر شده است.
بــرادر بــزرگ او جــواد ســرافراز مســئول دفتــر
دکترسید محمد بهشتی بود و به همراه وی در انفجار دفتر
حزب جمهوری اسالمی در سال ۱۳۶۰به شهادت رسید.
برادر دیگر وی نیز در جنگ ایران و عراق شهید شد.
پدر وی ابوالفضل ســرافراز نیز نماینــده ولی فقیه در
هواپیمایی جمهوری اسالمی ایران بود.
او در همان روزهای نخستین مدیریتش تحول های
بسیاری در رســانه ملی ایجاد کرد .بازگشت برخی مدیران
به صدا وســیما و عزل و نصب های متعدد در این سازمان
نخستین خبرهایی بود که در این باره از رسانه های مختلف
منتشــر شــد .ســرافراز در همان روزهای اغاز ریاســتش
خیلی زود اســتین ها را باال زده و در مراســم معارفه خود از
سیاست های جدید صدا و سیما حرف زد.
درست یک ماه پس از تغییر رئیس سازمان ،تغییرات
گسترده این سازمان اغاز شد و جز شبکه خبر ،تمام مدیران
شبکه های سراسری سیما تغییر کردند .از روزهای نخست
ریاست محمد ســرافراز بر بزرگ ترین نهاد رسانه ای کشور
نقل قول های متفاوتی درباره تحوالت رسانه ملی به گوش
می رسید.
پیش از این ســرافراز گفته بود که باید وزن و جایگاه
رسانه در سبد رسانه ای مردم افزایش پیدا کند و تاکید کرد
که مولفه های قدرت در دنیا تغییر کرده اند و دیگر بمب های
هســته ای و تکنولوژی برتر ابزار ابرقدرت ها نیستند ،بلکه
این قدرت ارتباطات است که حرف اول را می زند .سرافراز
راه حل برون رفت از شــرایط فعلی را تشــکیل اتاق فکر با
حضور نخبگان دانسته بود تا رسانه ملی از انفعال دور بماند.
تشــریح سیاســت های جدید در همان روزهای نخست و
انتخاب علی اصغر پورمحمدی به عنوان معاونت سیما که
دوسال پیش تر به دلیل اختالف با علی دارابی ،معاون وقت
سیما برکنار شده بود از جراحی رسانه ملی خبر می داد و حاال
بعد از گذشــت یک ماه و یک هفته از شــروع فعالیت های
سرافراز ،گام جدی این جراحی انجام شده بود.
بعد از انتخــاب پورمحمدی به عنوان معاون ســیما
واکنش های زیادی صــورت گرفت و حتــی 520هنرمند
سرشناس به ســرافراز نامه نوشتند و خوشــحالی خود را از
این انتخاب ابراز کردند .میان کســانی که ان نامه را امضا
کرده بودند نام هایی به چشــم می خورد که در ســال های
اخیر همکاری خود با رســانه ملی را قطع کرده بودند و حاال
تمایل خود برای همکاری دوباره بــا تلویزیون را به تصویر
می کشــیدند .پورمحمدی هم در اولیــن گفت وگوی خود
بعد از این انتصاب خواستار همراهی همه هنرمندان برای
کمک به اوضاع رسانه ملی شده بود و گفته بود« :بنده برای
اعتال و پویایی ســیما خواهان همراهــی و همکاری همه
هنرمندان هستم .لطفا همه بیایید ».به دنبال تغییر رویکرد
رسانه ملی معاون جدید سیما هم دست به کار شد و مدیران
شــبکه های ســیما را تغییر داد .علی اصغر پورمحمدی با
صدور احکامی ،قائم مقام معاون سیما و برخی از مدیران
شــبکه ها و مراکز ســیما را منصوب کرد که در این بین نام
محمد احســانی و محمد رضــا جعفری جلوه هم به چشــم
می خورد.
براســاس اعالم معاونــت ســیما ،ایــن تصمیم ها
در راســتای ســاماندهی و بازتعریف ماموریت شــبکه ها و
کانال های ســیما ،اصالح و نوســازی ســاختار شبکه ها
متناسب با کارکرد و هویت تعریف شــده در دوره ماموریتی
جدید رسانه ملی انجام شده بود.
علی اصغر پورمحمدی در همــان زمان ضمن اعالم
تغییرات سازمانی ،از ادغام شبکه های تلویزیونی خبرداد.
به گفته او قرار شد تا شبکه تماشا و نمایش با هم ادغام
شوند .پورمحمدی گفت که ادغام دو شبکه تماشا و نمایش
در راستای برنامه ریزی برای افزایش کیفیت در شبکه های
سیما انجام می شود .با ادغام شبکه تماشا در شبکه نمایش،
ل فراهم
فرصت حضور شبکه نسیم در گیرنده های دیجیتا
شد .همچنین باتوجه به درخواست بینندگان سیما در دیگر
نقاط کشور ،شــبکه های جام جم که مخاطب برون مرزی
دارند از گیرنده های دیجیتال حذف و شبکه افق جایگزین
ان شــد .همچنین حذف داوطلبانه برنامه های پرهزینه،
کم اثر و کم بیننده از جــدول برنامه ها از دیگر تغییراتی بود
که در همان زمان قرار بود ایجاد شود.
اما این تازه اغــاز تغییرات بنیادین در ســازمان بود.
در استانه ورود به دومین ســال مدیریت سرافراز بر صدا و
سیما ،تغییرات متعدد دیگری نیز در چارت سازمانی صد ا و
سیما اغاز شد .فرایند یک ساله تغییر و تحولها در سازمان
صداوسیما و برنامه های رادیویی و تلویزیونی این مجموعه
ابان ماه امسال با حضور محمد سرافراز،رئیس این سازمان
در مجلس شــورای اسالمی ،وارد حاشــیههای تازه شد تا
حذف 798سمت مدیریتی صداوسیما نیز به انبان حاشیه ها
اضافه شود .به هر رویافزون بر این موارد ،در همان زمان
مدیر گروه اجتماعی شــبکه یک ســیما نیز با اعالم برخی
تغییرها و تحوالت در برنامه های پرمخاطب سیما از جمله
برنامه «صبح بخیر ایران» و «سیمای خانواده» ،چوب به
اتش حاشــیه ها انداخت تا زمان کوتاهی پس از اظهارات
رئیس صداوسیما ،دوباره بحث حاشیه های این سازمان،
در رسانه ها رونق بگیرد .البته در این میان از بین برنامه هایی
که ناگهان حذف شدند ،برنامه سینمایی «هفت» با شکل
و شمایل و عوامل جدیدی به شبکه سه بازگشت و تکلیف
برنامه موسیقایی «دستان» که قرار بود با تغییرات و رعایت
کردن شروطی روی انتن برگردد ،مشخص نشد .بسیاری
برنامه های دیگر نیز از جمله برنامه محبوب «رادیو هفت»
از شبکه اموزش حذف شد.
شایعه استعفا
دهم اسفندماه سال 94انتشار یک خبر ،رسانه ها را به
جست و خیز واداشت .براســاس شنیده ها در کنار جدی تر
شدن شــایعه کنار ه گیری مدیر رســانه ملی؛ خبر انتصاب
غالمعلی حدادعادل به سمت ریاست سازمان صداوسیما
نیز شدت گرفته اســت .گرچه صحت و سقم و دالیل این
اســتعفای احتمالی نامشــخص اســت اما بازهم شــنیده
می شود؛ رئیس فعلی سازمان صداوسیما به دلیل ماجرای
شهرزاد میرقلی خان تحت فشار قرار گرفته است.
میرقلی خان بازرس ویژه ســرافراز بود کــه به تازگی
به عمان مهاجــرت کرده و مطالــب و عکس هایی مغایر با
شئون اسالمی را منتشر کرده بود .اما دیگر دلیلی که برای
استعفای محمد سرافراز عنوان می شود؛ با جانشینی حسن
خجســته به جای محمد سرافراز مرتبط شــده است .گویا
مســائل مالی صداوســیما و ناکافی بودن بودجه سازمان
و برخی اختالفات بر ســر بودجــه میان دولت و ســازمان
صداوســیما دلیل این استعفاســت .از همین رو ســرافراز
تصمیم گرفته صندلی ریاســت این ســازمان را به معاون
سابق سازمان واگذار کند .حســن خجسته ،معاون سابق
سازمان صداوسیما در امور صدا ،نایب رئیس اتحادیه رادیو
تلویزیون های اسیا و اقیانوســیه ( )ABUدر سال ۲۰۰۷و
معاون نظارت و برنامه ریزی صداوسیماست.
فتح شبکه خانگی
فرهنگ
ساخته جدید حسن فتحی در بازار فروش موفق بوده است
5
حسن فتحی
متولد 10شهریور 1338
اهل تهران
تحصیالت :لیســانس روانشناســی -فوق لیسانس
کارگردانی سینما
زمینه کاری :سینما و تلویزیون
اثار شناخته شده :سریال های پهلوانان نمی میرند،
روشن تر از خاموشی ،مدار صفر درجه و شب دهم
دلیــل انتخــاب :ســاخت ســریال «شــهرزاد» و
بازگرداندن اعتبار به شبکه نمایش خانگی
نام حسن فتحی با کارنامه بیســت ساله فعالیتش در
صدا وسیما بیشتر برای عالقه مندان سریال های تلویزیونی
اشنا ست .فتحی عالقه خاص خود به تاریخ دویست ساله
این مرزوبوم را با استفاده از داستان های ملودرام و عاشقانه
مثلث | شماره 302
کارگردان سریال های محبوب
چهره ها
بی تردید یکــی از مهم ترین چهره هــای فرهنگی در
سال 94حسن فتحی است .او با ساخت سریال «شهرزاد»
توانست اعتبار از دست رفته شبکه توزیع و نمایش خانگی
در میــان مــردم را ترمیم کند .روز بیســت ویکــم مهرماه
همزمان با توزیع نخستین دی.وی.دی مجموعه شهرزاد
که همراه با شــگردهای تبلیغاتی ویژه ای انجام شد ،بازار
نمایش خانگی جــان دوباره گرفــت و رفته رفته به شــمار
مخاطبان این ســریال افزوده شــد.این در حالــی بود که
پیش از ایــن حتی حضــور چهره های برجســته ای چون
مهران مدیری ،جواد رضویــان ،داوود میرباقری ،مهدی
ی و ...نتوانســته بود اعتبــار این شــبکه توزیعی
مظلومــ
را تقویت کند .شکســت های متعدد ســریال های شــبکه
نمایش خانگی ،باعث شــده بود تا تهیه کنندگان ،اعتماد
چندانی به سرمایه گذاری در این بخش نداشته باشند و این
موضوع حتی باعث شد برخی سریال سازان دوباره به انتن
صداوســیما برگردند .نمونه بارز این اتفاق مهران مدیری
بود که با ساخت سریال طنز «در حاشیه» بار دیگر به شبکه
سوم سیما کوچ کرد.
با این همه همچنان که گفته شــد ،حســن فتحی با
درک اهمیت ژانر درام در شــبکه خانگی و ارتقای ســطح
کیفی تولید در این شبکه ،شهرزاد را ساخت تا در فرایندی
دو ،سه ماهه ،اقبال به خرید این ســریال رکورد بسیاری از
پرفروش ها را بشکند.
و با بســتری جنایی به خورد مخاطب عــام می دهد.او که
یکی از کارگردان های مهم در عرصه سریال ســازی در دو
دهه گذشته سیما به حســاب می اید با عالقه وافر خود به
فرهنگ معاصر نشان داده است که می توان سریال های
پر مخاطب را در سبک و سیاق متفاوت بر صفحه جادویی
تلویزیون در حالی منعکس کرد که مخاطب با کاراکترهای
داستان همدلی قابل قبولی نشان دهد .شاخصه مهم اثار
تلویزیونی او دیالوگ های خاص با ضرباهنگ مناســب و
اســتفاده بجا از انها در بســتر فیلمنامه ای قابل قبول و در
بسیاری از لحظات ساختار شکن اســت ،البته در کنار این
موضوع حتما باید به استفاده از موسیقی های جالب برای
تیتراژ بندی ســریال ها اشــاره کرد؛ اتفاقی کــه همواره و
تقریبا در تمام کارهایش به یک شــاخص ثابت برای جلب
حداکثری مخاطبانش تبدیل شده است.
مجموعه های تلویزیونی «همسایه ها»« ،پهلوانان
نمی میرند»« ،فردا دیر است»« ،روشن تر از خاموشی»،
«شب دهم» و «میوه ممنوعه»« ،مدار صفر درجه» و...
حاصل دو دهه حضور و فعالیت مســتمر حســن فتحی در
عرصه برنامه سازی تلویزیونی است .نام او نخستین بار در
تیتراژ مجموعه تلویزیونی همسایه ها (زمستان )1372در
مقام کارگردان دیده شد .مجموعه ای که برای ماه رمضان
ان سال تدارک دیده شده بود و هرچند
سریال درخشــانی در کارنامه
او بــه حســاب نمی امــد
اما مخاطب شناســی
فتحــی ســبب شــد
ایــن مجموعــه
اســتانداردهایی بــه
مراتب باالتر از اکثر مجموعه های ان زمان ســیما داشته
باشد.
فتحی با ســاخت مجموعه «پهلوانــان نمی میرند»
در ســال 1375در اولین گام سریال ســازی با خلق اثری
که نیم نگاهی به زندگی عامه مردم در زمان قاجار داشت ،
گوشه ای از عالیق خود به فرهنگ گفتاری و ادبیات کوچه
بازاری ان دوران را نشــان داد.او در بازسازی کاراکترهای
که دم از پهلوانی و مردانگی می زنند بسیار موفق عمل کرد.
در ادامه فتحی در نــوروز 1380یکی از ماندگارترین
و با کیفیت ترین اثار کارنامه کاری اش را ساخت .فتحی در
شب دهم با اســتفاده از تقارن نوروز با ماه محرم ظرافت و
طنازی قلم خود را به رخ کشید .نگاه خاص او در این سریال
به مقوله عشق و بازسازی دراماتیک قصه با بستری دینی،
نوع نگاه خاص او به فلســفه تعزیه را منعکس می کند .او
در این سریال با روایت داستانی عاشــقانه نگاه تازه ای به
هنر تعزیه داشــت و به ظرافت دو مقوله عشق و دین را در
قالب داستانی مخاطب پسند به خورد تماشاگر مشتاق داد.
او در ادامه روند رو به رشــد خود در ســریال ســازی
تاریخی مجموعه «روشن تر از خاموشی» را در سال 1381
ساخت .او با ساخت این مجموعه عالوه بر اینکه به بررسی
و تصویر فیلسوف بزرگ ایرانی مالصدرا پرداخت ،از عالیق
خود در حیطه فلسفه و بررســی ایدئولوژی های اعتقادی
پرده برداشت.
فتحی در سال 1386ســریالی را به پخش تلویزیون
رساند که یکی از مهمترین اثار کارنامه او از دیدگاه سیاسی
و فلســفی اســت« .مدار صفر درجه» او پس از چند سال
سکوت در تلویزیون و گذشــت سه سال تحقیق ،به پایان
رسید .این بار عشاق او پسری ایرانی -فلسطینی و دختری
فرانسوی بودند .او داســتان تلخ سریال را به فلسفه ظهور
صهیونیسم پیوند زد و با اســتفاده از بازیگران بین المللی
یکــی از ماندگارتریــن اثار ســریالی
تلویزیون را ساخت.
65
ورزش
1
پسری که زود ستاره شد
سال 94فوتبال ایران شــاهد ظهور پدیده ای به نام
مهدی ترابی بود .کسی که پله های ترقی را به سرعت طی
کرد و در عرض کمتر از یک سال با بازی های درخشانی که
در تیم سایپا ،تیم ملی و تیم امید انجام داد ،تبدیل به یکی
از ستاره های فوتبال کشورمان شد.
ماجرای مهدی ترابی و سیر پیشرفت او جالب است.
از تیم فوتسال استان البرز تا تیم ملی فوتبال ایران ،تنها در
عرض چهار ســال! ترابی که زمانی با سر توپ زدن هایش
در سالن همه را مجذوب خود می کرد ،حاال روی چمن هم
فوتبالیســت قابلی اســت .ان قدر که کی روش چشم روی
تمام ســتاره هایش بســته و او را در ترکیب اصلی تیم ملی
قرار می دهد.
ترابی متولد سال 1373اشــتهارد کرج است و تمام
ی خود را در این شهرستان سپری کرده است.
دوران کودک
خود او در مورد پیشرفتش در فوتبال می گوید« :فوتبال را
دوست داشــتم اما فکر نمی کردم اینقدر زود در لیگ برتر
بازی کنم .در فوتسال داشتم پیشرفت می کردم .مرا برای
تیم ملی جوانان انتخاب کردند اما اقای سلطانی ،مربی ام
در جوانان سایپا گفت که باید فوتسال را رها کنی و تمرکزت
را روی فوتبال بگذاری .دیگر هم سمت فوتسال نرفتم و در
فوتبال ماندم».
او راجــع به اولین تجربــه حضــورش در تیم ملی نیز
می گوید« :ابتدا اصال باورم نمی شــد بــه تیم ملی دعوت
شدم .یکی از دوستان با من تماس گرفت و گفت نامت در
لیست نهایی تیم ملی است .ابتدا فکر کردم می خواهند من
را سر کار بگذارند ،اما بعد که سایت های خبری را چک کردم
متوجه شدم واقعا نامم در لیست تیم ملی قرار دارد .از اقای
کی روش تشکر می کنم که این فرصت را در اختیارم قرار داد
تا خودم را به فو تبا ل ایران نشان دهم».
ترابی که حاال جزو امیدهای فوتبــال ایران در اینده
است ،در مورد رویاهای خود در مســتطیل سبز نیز عنوان
می کند« :همیشه ســعی می کنم به تنهایی درباره اینده ام
تصمیم گیری نکنم .از پدر و مادرم و کســانی که در کنارم
هستند و البته مجید جاللی هم کمک می گیرم تا بهترین
تصمیمات را بگیرم .من به بازی در پر سپولیس و استقالل
فکر نمی کنم و هدفم بازی در تیم های اروپایی اســت .در
ایران فعال به سایپا فکر می کنم و در اروپا دوست دارم روزی
در لیگ اسپانیا بازی کنم».
مرد تمام نشدنی
فوتسال
کسی وجود ندارد که در فوتسال به اندازه شمسایی عناوین
قاره ای و عناوین انفرادی کسب کرده یا بیشتر از او گل زده
باشد .وحید شمسایی با 390گل زده در بازی های ملی یکی
از گلزن ترین فوتسالیســت های جهان اســت .او حاال 39
ساله است اما بدون شک یکی از ستاره های بی چون وچرای
این بازی سالنی است .شمســایی در مسابقات ماه اگوست
فوتسال قهرمانی باشگاه های اســیا با بازی تاثیرگذار خود
تیم تاسیسات دریایی را قهرمان کرد و توانایی های خود را
تو گو با فصلنامه
بار دیگر به اثبات رساند .این بازیکن در گف
کنفدراسیون فوتبال اسیا درباره دوران جوانی خود می گوید:
«من در 20ســالگی به کار تجارت مشــغول بــودم و وزنی
معادل 106کیلوگرم داشــتم .خیلی چاق بودم .یک بار که
برای فوتســال بازی کردن رفته بودم ،مربی مرا دید و گفت
که کشــتی کاری می کنی یا وزنه بــرداری؟ از همان موقع
تصمیم گرفتم که وزنم را کم کنم و در عرض شــش ماه 30
کیلوگرم وزن کم کــردم و از همانجا بود که ماجراجویی من
برای تبدیل شده به بهترین بازیکن اسیا اغاز شد ».اما دوران
حرفه ای شمسایی از سال 1999شروع شد و یک سال پس
از ان بود که او به تیم ملی فوتســال ایــران کمک کرد تا در
مسابقات فوتسال قهرمانی اسیا در بانکوک تایلند از عنوان
قهرمانی خود دفاع کند .وحید با هشــت عنوان قهرمانی با
ایران نام خود را خیلی زود در فوتســال جهان مطرح کرد.
او دو بار به عنوان بهترین بازیکن فوتسال اسیا دست یافت
و به طور مرتب به عنوان بهترین بازیکن تورنمنت فوتســال
قهرمانی اسیا رسید .شمسایی بیشتر دوران حرفه ای خود را
در ایران سپری کرد و تنها مقطع کوتاهی را در تیم فوتسال
التزیوی ایتالیا و پس از انشن ژنچینسپریکرد.سرمربی
تاسیسات دریایی می گوید« :وقتی به عنوان بازیکن کارم را
شروعکردم،کسیمن رانمی شناختامااینهوادارانبودند
که مرا به همگان معرفی کردند .خیلــی از ایرانیان زندگی
دشواری دارند و سعی کردم تا با بازی خودم انها را خوشحال
کنم و بهترین عملکردم را به خاطر انها به نمایش بگذارم.
همین باعث شد تا با مردم رابطه خاصی داشته باشم .ایجاد
انگیر ه در خودم برایم خیلی مهم است و در هر تورنمنت سعی
می کنم تا در خودم ایجاد انگیره کنم و به سطح باالیی برسم و
همیشهمی خواهمکهقهرمانبشوم.همیشهبرایپیشرفت
و رو به جلو گام برداشــتن انگیزه دارم ».وحید شمسایی در
عرصه فوتسال سال ها است که موفق شده خود را در شرایط
ایده ال نگه دارد .او تمام نشــدنی است و همچنان تصمیم
ندارد که از فوتسال و دنیای بازیگری خداحافظی کند.
2
وحید شمســایی بی تردیــد یکــی از چهره های مهم
ورزشی در سال 94است؛ بزرگترین فوتسالیستی که تاکنون
اســیا به خود دیده ،بازیکنی اســت که در بازی های سالنی
توانایی باال و کلکسیونی از افتخارات را در کارنامه اش دارد.
چهره ها
66
مثلث | شماره 302
3
مرد خبرساز فوتبال
محمد مایلی کهن؛ مگر می شــود او جزو چهره های
سال نباشد؟ حاجی مایلی اگر چه برای فوتبال ایران زحمات
زیادی کشیده اســت و هیچ کس در پاکدســتی این مربی
فوتبال تردیدی ندارد اما با زبان تندش حاشیه های فراوانی
را در سال 94باعث شد .این حاشیه ها گریبان تیم ملی امید
را هم گرفت .او حاال منتقد شماره یک کی روش محسوب
می شــود .هر چند او رابطه خوبی با عادل فردوسی پور هم
ندارد و هر گاه درباره کی روش سخن می گوید عادل را هم
از تیغ انتقادهایش بی نصیب نمی گذارد .مایلی کهن در کنار
حبیب کاشانی و خاکپور جدی ترین جبهه ضد کی روش را
در سالی که گذشت تشکیل دادند اما این ائتالف ناخواسته
هرگز موفق نشد از فرصت طالیی که فدراسیون فوتبال در
اختیار کادر تمام ایرانی تیم ملی امید قرار داده بود به درستی
بهره ببرد .نتیجه اما حذف تیم امید و عدم راهیابی امیدها
به المپیک ریو بود .مایلی کهن امــا همچنان در ماه های
اخیر به انتقادهایش علیه کی روش ادامه می دهد؛ «زمانی
وقتی من به داور اعتراض کردم همه به من انتقاد کردند که
انتقادها هم درست بود اما وقتی سرمربی تیم ملی شدم جام
اخالق هم گرفتیم با این حال انــگار ارزش ها تغییر کرده
چون وقتی کی روش ان حرکت زشــت را مقابل مربی کره
انجام داد نماد تعصب ایرانی شد ولی اگر من چنین رفتاری
می کردم من را دار می زدند! کفاشیان می گوید کی روش از
ایرانی ها ایرانی تر است .اگر این حرکت زشت نماد ایرانی
است پس حتما من اصال ایرانی نیستم و ضد ایرانی هستم.
ان حرکت کی روش فرهنگ چند هزار ساله ایران و ایرانی را
زیر سوال برد ».جالب اینکه حاجی مایلی به طرح انتقاد در
مطبوعات هم اکتفا نکرده و از رئیس سازمان صدا و سیما
خواســته تا در تلویزیون برایش وقتی بــرای انتقاد کردن
اختصاص بدهند؛ «البته ریشــه و تیشه دســت ادم های
مافیایی نیســت ،اگر بود اکنون اســتخوان هایم هم پودر
شده بود .بدون اجازه خودش برگی از درخت نمی افتد .البته
تیم امید هم حریفان ناجوانمردی داشــت .من نمی گویم
کادرفنی امید اشتباه نداشت ما اشتباه هم داشتیم .با این
حال از جناب سرافراز مدیرکل محترم صدا وسیما می خواهم
که به من فرصت صحبت کردن در رسانه ملی را بدهد ».به
نظر می رسد مایلی کهن همچنان یکی از چهره های خبرساز
فوتبال ایران باشــد .او نمی تواند انتقاد نکند .به خصوص
انتقاد نکردن از کی روش و فردوسی پور برایش کار سختی
شده است .باید دید او دفعه بعدی که به سراغ سوژه هایش
می رود به چــه بهانه ای قرار اســت انتقادهــای تندش را
مطرح کند.
4
وقتی مرگ باالتر از سرطالیی پرید
همایون بهزادی ،بازیکن و مربی فوتبال بازنشســته
فوتبال ایران بود که پیش تر در تیم ملی فوتبال ایران بازی
می کرد و بیشتر دوران باشگاهی اش را هم در پرسپولیس
گذراند .بهزادی دارای مدرک کارشناســی ادبیات فارسی
هم بود .خانواده بهزادی تهرانی هســتند و او به واســطه
شغل نظامی پدرش در سفر بود و چندی بعد همراه خانواده
به تهران نقل مکان کرد .او تنها ۱۲ســال داشــت که در
تیم هــای زیرگروه شــاهین عضو شــد .تیم هــای کودک
شاهین ،کوالک ،ســیمرغ و باالخره بزرگساالن شاهین،
مســیر ترقی او بود .بهزادی از همان اول کارش در زمین
فوتبال ،ستاره بود .همایون در سال ۱۳۳۷توانست به تیم
بزرگساالن باشگاه شاهین برسد .بهزادی زمانی چهره شد
و حســابی مورد توجه قرار گرفت که در مسابقات مقدماتی
المپیک ۱۹۶۴توکیــو ،مثلث رویایی خــط حمله تیم ملی
شــامل همایون بهــزادی ،حمیــد شــیرزادگان و مرحوم
دهداری حسابی معروف شدند .ایران با قدرت نمایی مثلث
هنرمند شــاهین به المپیــک صعود کرد .در ســال ۱۳۴۵
تیم ملی ایــران ،نایب قهرمان بازی های اســیایی ۱۹۶۶
بانکوک شــد و همایون بهزادی در ۲۵سالگی برای اولین
بار حضور در یک فینال مهم اسیایی را تجربه کرد.همایون
بهزادی می خواست به عقاب یا پاس برود ،اما تشکیل تیم
پرسپولیس که شــالکه اصلی اش از بازیکنان شاهین بود،
باعث شد تا بهزادی به پرسپولیس برود .همایون بهزادی
برای اولین بــار در روز ۱۶فروردین ســال ۱۳۴۷در حالی
که ۲۶سال و سه ماه داشت پیراهن پرسپولیس را در بازی
دوستانه مقابل تاج بر تن کرد .خیلی ها همایون بهزادی را
با گلزنی اش در دربی شــش تایی ها به یاد می اورند .در ان
بازی رویایی تاج شش بر صفر شکســت خورد که همایون
بهزادی ســه گل از شــش گل را برای پرســپولیس به ثمر
رساند و هت تریک کرد .بهزادی در ابان ۵۴در جریان دیدار
تیم های پرسپولیس و نفتیانیک باکو ،در حالی که ۳۳سال
و ۱۰ماه داشت برای همیشه از فوتبال خداحافظی کرد تا
بازگشتپروفسور
ورزش
جایش را به جوان ها بدهد و البته بهزادی در جشن قهرمانی
حضور نداشت .پس از ان بهزادی مربی تیم جوانان باشگاه
جوانان شهباز شد و کال کار در رده های پایه را جدی گرفت.
همایون بهزادی تا سال ۵۷در تیم های پایه باشگاه شاهین
فعالیت کــرد و فعالیت مجــدد در فوتبال را از ســال های
ابتدایی دهه ۷۰با حضور در مدارس فوتبال از سر گرفت و
بعدها عضو و رئیس کمیته پیشکسوتان فدراسیون فوتبال
و البته عضو کمیته پیشکسوتان باشگاه پرسپولیس هم شد.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
هادی رفت
6
چهره ها
نهم مهرمــاه 94میلیون ها عالقه مند بــه فوتبال در
غم فوت هادی نوروزی به ســوگ نشستند .پرسپولیسی ها
و استقاللی ها در اندوه بزرگی به ســر می بردند .هیچ کس
مرگ کاپیتان جوان پرسپولیس را باور نداشت .اما خبری که
بامداد 9مهر در شبکه های اجتماعی دست به دست می شد،
صحتداشت؛ هادینوروزیدرگذشت.کاپیتانپرسپولیس
یکی از با اخالق ترین بازیکنان فوتبال ایران بود .او تعصب
خاصی نسبت به پرسپولیس داشت و اگر چه به عنوان یک
مهاجم نمی شد او را ایده ال دانست ،اما انچه باعث می شد
نوروزی به چهره ای محبوب نزد هواداران تبدیل شود تعصب
این بازیکن به پیراهن سرخ ها بود .تعصب و اخالق؛ اینها
اصلی ترین ویژگی های نوروزی بود.
در واقع هیچ کس باور نمی کــرد بازیکنی که در بازی
پرســپولیس مقابل پدیده در فصل ۱۳۹4–۱۳۹5گل دوم
تیمش و زیباتریــن گل فصــل پرســپولیس را وارد دروازه
پدیده کرد ،در همان شــروع پاییز تیم محبوبــش را بدون
کاپیتان بگذارد و دیده از جهان فرو ببنــدد .هادی نوروزی
هفت سال در باشگاه فوتبال پرســپولیس تهران بازی کرد
و در ســال اخر حضور در این تیم ،توانست کاپیتان اصلی
پرسپولیس شود .همچنین او سابقه بازی در تیم ملی فوتبال
ایران و باشگاه های پرسپولیس قائمشهر ،پاسارگاد ،فجر
سپاه تهران ،داماش ایرانیان و نفت تهران را داشت .شاید
جان کالم را برانکو دربار ه هادی نوروزی به زبان اورد ،وقتی
بالفاصله پس از شنیدن خبر مرگ کاپیتان تیمش اینگونه
نسبت به این خبر تلخ واکنش نشان داد« :این تراژدی بزرگ
را به جامعه ورزش ایران تسلیت می گویم .ما یک ورزشکار
جوان ،ممتاز ،خوش اخالق و متعصب را از دســت دادیم
و من کلمــه ای در توصیف این فقدان بزرگ نــدارم .برای
خانواده نوروزی صبر ارزو می کنم و امیدوارم روح او در شادی
تهادینوروزی
وارامشباشد».واکنش هانسبتبهدرگذش
اما بی ســابقه بود .شــاید به این دلیل که هیــچ کس مرگ
کاپیتان خوش اخالق ســرخ های پایتخت را باور نداشت.
از علی دایی گرفته تا علی پروین .از برانکو گرفته تا کارلوس
ن هادی اظهارنظر
کی روش همگی ناباورانه در خصوص رفت
می کردند .هادی ان قدر دوست داشــتنی و خوش اخالق
بود که استقاللی ها نیز در مراســم سوگواری او سنگ تمام
گذاشتند .او در زادگاه خود ،بابل به خاک سپرده شد .حاال
هواداران پرسپولیس بیش از هر زمان دیگری نام و یاد هادی
را زنده نگه می دارند .نــام او را در دقیقه 24همه بازی های
پرسپولیسفریادمی زنند.مهاجمانمهم ترینگل هایخود
ن هادی
را به کاپیتان فقیدشان تقدیم می کنند و رو به اسما
نوروزی را فریاد می زنند و با دست هایشان قلب می سازند .در
دربی که هادی دیگر در بین ما نبود هواداران پرسپولیس و
استقالل یکپارچه او را تشویق کردند .هادی نوروزی با رفتن
خود پاییز را برای همه عالقه مندان به فوتبال تلخ کرد .داغ
او هنوز تازه است .اما بی تردید نام و یاد او تا همیشه در قلب
هواداران عالقه مند به فوتبال باقی خواهدماند.کاپیتانیکه
با تمام توان می جنگید .خوش اخالق بود و می دانست برای
نفوذ به قلب سرخ ها می بایست چگونه مردی باشد .روحش
شاد و یادش گرامی.
5
مثلث | شماره 302
خیلی ها منتظر بودند تــا او را دوبــاره در فوتبال ایران
ببینند؛ مردی که پس از جام جهانــی 2006دیگر هرگز وارد
ایران نشــد .همواره با احترام درباره مردم ایــران و مدیران
فوتبال ایران سخن می گفت اما به کشورمان سفر نمی کرد.
یک مربی با کالس که مــردم خاطره تلخی از او نداشــتند
چون او بود که تیم ملی ایران را به جام جهانی 2006المان
برد؛ اقای برانکو ایوانکوویچ؛ بازیکن سابق و مربی فوتبال
کروات .ســرمربی تیم ملی فوتبــال ایران در جــام جهانی
فوتبال ۲۰۰۶و البته ســرمربی تیم فوتبال امید ایران که در
بازی های اسیایی ۲۰۰۲به عنوان قهرمانی رسید .برانکو با
سابقه ای درخشان به پرسپولیس امد .او تیمی را از درخشان
تحویل گرفت که تقریبا همه چیــزش را باخته بود .حتی در
لو انتقاالت خیلی ها اعتقاد داشــتند پرســپولیس
فصل نق
هرگز نتوانسته موفق ظاهر شود .برانکو اما از تیمی که بسته
بود دفاع می کرد .حتی وقتی پرسپولیس بازی های فراوانی
را به تیم های حاضر در لیگ برتر واگذار می کرد این برانکو
بود که مصمم تر از هر زمان دیگری تاکید داشت تیمش به
مرور زمان بهتر خواهد شــد .خیلی ها منتقــد برانکو بودند و
حتی اعتقاد داشــتند در صورت ادامه همکاری پرسپولیس
با این مربی ســرخ ها کاندیدای ســقوط به لیگ دسته یک
هم خواهد شد اما این اتفاق هرگز رخ نداد .برانکو تیمش را
جمع کرد .به بازیکنان جوانش جنگیدن را یاد داد .بازیکنانی
که حتی هواداران پرســپولیس هم امیدی بــه احیای انها
نداشــتند و تصور می کردند پرســپولیس قرار اســت فصل
کابوس واری را پشت سر بگذارد .اما برانکو با صبوری خاص
خودتیمیساختکهحاالهمهبهاناحتراممی گذارند.نکته
جالب توجه اینکه برانکو بر خالف دوره سرمربیگری اش در
تیم ملی فوتبال ایران این بار در عرصه مربیگری در باشگاه
ی و زیبا را
پرطرفداری مثل پرسپولیس فوتبالی کامال هجوم
در دستورکار شاگردانش قرار داده است .فوتبالی کهخیلی ها
اعتقاد دارند از سطح فنی فوتبال ایران باالتر است .فوتبالی
که هواداران پرســپولیس را حتی امیدوار به قهرمانی کرده
است .پرسپولیس ،تیم برانکو حاال یکی از بهترین تیم های
کنونی ایران اســت و مدعــی قهرمانی اســت .از زمانی که
برانکو به این تیم امده این تیم فوتبال متفاوتی ارائه می کند
و به نوعی متحول شده است .نکته مهمی که برانکو را امروز
به یکــی از محبوب ترین مربیان فوتبال ایــران تبدیل کرده
به موضع گیری های این مربی برمی گــردد .انجا که موفق
شــده رابطه صمیمانه و در عین حال حرفه ای را با رســانه ها
و هواداران برقرار کند .او اگر چــه در این زمینه فاصله قابل
توجهیباکی روشداردامانزدپرسپولیسی هاانقدرمحبوب
اســت که او را یکی از کاندیداهای احتمالی ســرمربیگری
تیم ملی در سال های اینده بدانند و تمام قد از این مربی دفاع
کنند .برانکو ایوانکوویچ در طول مدتــی که در فوتبال ایران
بوده سعی کرده در شرایط بحرانی ارامش را به تیمش منتقل
کند.برانکودرسخت ترینروزهایکمربیارامومنطقینشان
دادهاستواینبرایفوتبالیکهسراسرخشموپرخاشگریو
بداخالقیاستموهبتبزرگیمحسوبمی شود.
67
ورزش
تجربه تلخ خاکپور
7
محمد خاکپور یکی از مربیان با اخالق فوتبال ایران
سال بدی را پشت سر گذاشت .او سرمربی تیم امیدی بود
که خیلی ها به صعودش به رقابت های المپیک ریو دل بسته
بودند .تقریبا همه چیز برای او و دیگر همکارانش در کادر
فنی تیم امید فراهم بود که انتظار بحق مردم را براورده کند
و با رســاندن امیدها به المپیک ریو به حسرت چند دهه ای
فوتبال ایران پایان دهــد اما این اتفاق هرگــز رخ نداد .او
در بازی های انتخابی مرتکب اشــتباهاتی شد که بعدها در
مقام توجیــه ان برامد .محمد خاکپور قبــل از بازی با ژاپن
مدعی شده بود با بازیکنانی که در اختیار دارد نگرانی بابت از
پیش رو برداشتن ژاپن ندارد اما در عمل تیم این مربی چیز
دیگری نشان داد و با شکست 3بر صفر از رسیدن به نیمه
نهایی بازماند تا تنها با یک عذرخواهی از مردم ایران پرونده
فعالیتش در امیدها را ببندد .او پس از ناکامی در رساندن تیم
امید به المپیک اما اینگونه درباره شکســت بزرگش سخن
گفت« :بعد از باخت به قطر و وقتی هنــوز ما درگیر مرحله
گروهی بودیم این هجمه اغاز شــد پس مطمئن بودم بعد
از ان هم ادامه خواهد داشــت.بعد از باخت به ژاپن دیدید
که هجمه ها اغاز شد و بازیکنان و کادر فنی را چگونه مورد
انتقاد قرار دادنــد .من کاری به انتقادات و اهداف پشــت
این انتقادات ندارم چون مطمئنم اگر ژاپن را هم می بردیم
این انتقادات ادامه داشــت .باور کنید اگر تغییر تاکتیک
نمی دادیم و با نتیجه یک برصفر از زمین خارج می شدیم باز
هم عده ای می گفتند که چرا همه جانبه به سمت دروازه ژاپن
حمله نکردید .ما هر کاری می کردیم باز هم عده ای انتقادها
می کردند .همان طور که گفتم مقصر اصلی من هستم».
محمد خاکپور اما پس از این ناکامی از سمت سرمربیگری
تیم امید کنار گذاشــته شــد .مربی که البته در طول دوره
همکاری اش با فدراســیون فوتبال نتوانست رابطه خوبی
با علی کفاشیان برقرار کند و حتی وقتی رئیس فدراسیون
در مراســم بدرقه تیم امید شــرکت کرد به فرودگاه نرفت و
بالفاصلــه در مصاحبه ای دلیل عدم حضورش در مراســم
بدرقه را حضور کفاشیان در فرودگاه خواند .باید دید محمد
خاکپور برای ادامه فعالیت خود در فوتبال ایران در اینده چه
راهی را انتخاب خواهد کرد؟ ایا با مربیگری در لیگ دسته
یک یا لیگ برتر به فوتبال برمی گردد یا قصد دارد سطح خود
را همچنان در سطح مربیگری ملی حفظ کند».
خانمپرچمدار
چهره ها
68
مثلث | شماره 302
8
بعد از جلســه ای که در هیــات اجرایــی کمیته ملی
المپیک داشــتیم ،تصمیــم بر این شــد کــه پرچمداری
بازی های المپیک ریو به زهرا نعمتی اهدا شــود و قرار شد
اهدای پرچمداری وی طی مراســم خاصی توســط بهداد
سلیمی ،اخرین پرچمدار بازی های اسیایی اینچئون به وی
داده شود و این اتفاق رخ داد.
پرچمداری زهرا نعمتی برای کاروان ورزش کشورمان
بازتاب بسیار گســترده و مثبتی داشــت .بازتاب خوبی که
پرچمداری زهرا نعمتی در بازی های المپیک 2016ریو در
جامعه ورزش جهان داشــت تا حدی بود که تمام جهانیان
نســبت به حضور یک بانوی محجبه و مســلمان به عنوان
پرچمدار دیدگاه مثبتی داشتند و ما شاهد بازتاب وسیعی در
این زمینه در جامعه ورزشی جهان بودیم.
باید بگویم تا امروز در تاریخ ورزش دنیا ما فردی مثل
زهرا نعمتی نداشــتیم که بــا وجود معلولیــت بتواند رقبای
سرشناس خود را کنار بزند و سهمیه المپیک را در تیر و کمان
کسب کند و این مســاله باعث شــد تا بازتاب خوبی در این
زمینه در سطح جهان داشته باشیم .من به زهرا نعمتی خسته
نباشید می گویم و از تالش های وی تقدیر و تشکر می کنم.
ما کمتر ورزشکاری داریم که اینقدر انگیزه و پشتکار
خوب داشــته باشــد تا بتواند به تمام اهدافی که در ورزش
ترسیم کرده بود ،دســت پیدا کند .بدون شک دستیابی به
این هدف و کســب ســهمیه المپیک و پاراالمپیک بدون
حمایت های همسر وی و حمایت های فدراسیون تیروکمان
و فدراســیون جانبــازان و معلولین امکان پذیــر نبود .من
یقین دارم با انگیزه ای که نعمتی دارد قطعا در المپیک نیز
یکی از مدال اوران خواهد بود .من به عنوان رئیس کمیته
ملی المپیــک از تالش های وی تقدیر و تشــکر می کنم و
همچنین از مجموعه ورزشی فدراسیون جانبازان و معلولین
و فدراســیون تیروکمــان که تا بــه امروز در جهت کســب
ســهمیه المپیک و پاراالمپیــک از او حمایت های زیادی
داشتند تشکر می کنم .البته زهرا نعمتی همین که توانست
سهمیه المپیک را کسب کند از نظر ما یک قهرمان است.
نعمتی کار بزرگی انجام داده و امروز این افتخار را داشته که
به عنوان پرچمدار المپیک معرفی شــود .البته پرچمداری
کار وی را ســخت تر خواهد کرد اما با انگیزه و پشــتکاری
که این ورزشــکار دارد و با تالش هایی که برای رسیدن به
اهداف پیش بینی شــده خود انجام داده ،مــن یقین دارم
در المپیک نیز می تواند یکی از ورزشکاران موفق کاروان
ایران باشد اما اعتقاد ندارم که ورزشکار را برای مدال اوری
تحت فشار قرار داد .زیرا المپیک رویداد بزرگی است و تمام
بهترین های دنیا با هم به رقابت می پردازند .به هر شکل اگر
امروز وی به عنوان پرچمدار انتخاب شود ،نشان از اعتماد
جامعه ورزش به زهرا نعمتی است و اینکه معتقد هستند وی
از توانایی های باالیی هم در المپیک و هم در پاراالمپیک
برخوردار است.
خداحافظی
کاپیتاننکو
9
ســاعتی بعد از پایان بازی دوســتانه ایران و ســوئد،
رسانه ها خبر خداحافظی جواد نکونام را هم منتشر کردند.
کاپیتان ۳۴ســاله تیم ملی بعــد از پانزده ســال حضور در
تیم ملی با گل زنی در اخرین بازی ملی خداحافظی خود را با
پیراهن و بازوبند تیم ملی رسانه ای کرد .کناره گیری کاپیتان
تیم ملی که رابطه نزدیکی با ســرمربی پرتغالــی تیم دارد،
نشان می دهد که تصمیم کی روش برای جدایی از تیم ملی
قطعی اســت .کاپیتان جواد نکونام در حالی که در بازی با
شیلی با ثبت یکصد و پنجاهمین بازی ملی خود ،رکورددار
تعداد بازی ملی در تیم ملی ایران شــده بود ،تنها با اضافه
کردن یک بازی به رکورد خود از بازی های ملی خداحافظی
کرده بود .جواد نکونام که پیش از جام ملت ها ،شایعه شده
بود قصد خداحافظی از تیم ملی را دارد ،با حذف در مرحله
یک چهارم نهایی ،گویا از تصمیم خود منصرف شد و در دو
دیدار دوســتانه تیم ملی بعد از این تورنمنت هم به میدان
رفت و در هر دو دیدار هم موفق به گلزنی شد .کاپیتان ۳۴
ساله تیم ملی که متولد ۱۵مهر ۱۳۵۹است ،در رقابت های
جام ملت های اسیا در سال 94و در دیدار برابر عراق ،تعداد
بازی های ملی خود را به ۱۴۹رساند و با رکورد علی دایی در
این زمینه برابری کرده بود .حضور او در دیدار برابر شیلی،
موجب شد تا او با ۱۵۰بازی ملی ،رکورددار بازی های ملی
شــود و با انجام یک بازی دیگر برابر ســوئد ضمن گرفتن
جای لوتار ماتئوس در رده هفدهــم رکورد داران بازی های
ملی ایستاد .همچنین جواد نکونام با دو گلی که در دو بازی
اخر خود برای تیم ملی به ثمر رساند ،با زدن ۳۹گل سومین
گلزن تاریخ تیم ملی فوتبال ایران شد .نکونام در پانزده سال
حضورش در تیم ملی ایران در ۱۵۱بازی رســمی و ۶دیدار
غیررسمی شرکت داشــت و ۳۹مرتبه هم دروازه حریفان را
باز کرد .البته وی در دیدار تدارکاتی برابــر غنا که با برتری
۴بر ۲ایران همراه شــد ،هم یک گل به ثمر رســاند که به
دلیل اینکه این تیم ،تیم زیر ۲۳ســال غنا بود ،بازی و گل
ملی برای این بازیکن محسوب نشد .تا کنون چهار بازیکن
ایرانی در جمع باشگاه صدتایی های تیم ملی حضور دارند.
جواد نکونام با ۱۵۱بازی ملــی و ۳۹گل زده اولین بازیکن
این باشگاه اســت و بعد از او علی دایی با ۱۴۹بازی ملی و
۱۰۹گل زده در رده بعدی قــرار دارد و علی کریمی با ۱۲۷
بازی و ۳۸گل در رتبه سوم قرار دارد .مهدی مهدوی کیا با
۱۱۱بازی ملی و ۱۳گل زده ،سیدجالل حسینی با ۹۱بازی
ملی و ۶گل زده و کریم باقری با ۸۷بازی ملی و ۵۰گل زده
رده های بعدی را به خــود اختصاص داده اند .همچنین در
جدول رکوردداران گلزنی در تیم ملــی بعد از علی دایی که
با ۱۰۹گل زده اقای گل فوتبال ایران و جهان است ،کریم
باقری با ۵۰گل در رده دوم قرار دارد و جواد نکونام هم با ۳۹
گل زده ســومین گلزن تاریخ تیم ملی ایران است .نکونام
برای همه عالقه مندان به فوتبال یاداور خاطرات خوشــی
است .او یکی از تاثیرگذارترین بازیکنان فوتبال ایران بود و
احتماال در دنیای مربیگری نیز با اراده مثال زدنی اش طعم
موفقیت را خواهد چشید.
10
ورزش
برکناری مربی قهرمان
حســین فرکی دو ســال پیش تیم فوالد خوزستان را
به مقام قهرمانی رســاند و در فصل گذشــته فوتبال ایران
۱۳۹۳–۹۴نیز موفق شد تیم ســپاهان اصفهان را به مقام
قهرمانی برساند تا طی دو ســال ،دو تیم مختلف را به مقام
قهرمانی در مسابقات لیگ برتر فوتبال ایران رسانده باشد.
بنابراین او بی تردید یکی از چهره های شاخص فوتبال ایران
به شــمار می رود .اما انچه باعث می شــود حسین فرکی را
یکی از چهره های سال 94بدانیم تنها قهرمانی او به همراه
سپاهان نیســت .او در لیگ پانزدهم نیز کارش را با همین
تیم در لیگ برتر شروع کرد اما حواشی زیادی که برای او در
سپاهان به وجود امد باعث شد تا وی عطای کار در اصفهان
را به لقایش ببخشد .اختالف شــدید محرم نویدکیا با این
مربی با سابقه باعث شد تا فرکی بیش از هر زمان دیگری در
سپاهان تحت فشار قرار بگیرد .نویدکیا هفته های متوالی
با فرکی و سپاهان قهر بود و به گفته خودش «تقریبا با همه
مشــکل داشــت» اما پس از کناره گیری حســین فرکی از
ســپاهان به مرد اول این تیم تبدیل شد .خیلی ها معتقدند
مدیران این باشگاه اصفهانی در دعوایی که میان فرکی و
نویدکیا رخ داد از کاپیتان تیم خود حمایت کردند و به نوعی
در حق فرکی اجحاف شد .هر چند مدیران این باشگاه تغییر
مربی را حق حرفه ای خودشان می دانستند اما با کنار زدن
این مربی با اخالق نیز موفق نشــدند بــه نتایج قابل قبولی
دست پیدا کنند .اما چهره بودن فرکی در سال گذشته دقیقا
به همین دلیل اســت؛ اینکه او از ســوی مدیران باشــگاه
اصفهانی به شکل نامناسبی طرد شد .مربی قهرمان لیگ
سیزدهم و چهاردهم خیلی زود از سوی باشگاه سپاهان کنار
گذاشته شد .این تصمیم در حالی عجیب به نظر می رسید
که در ادوار گذشــته مدیران باشگاه ها به مربیان قهرمان،
حداقل یک ســال ضمانت حضوری می دادنــد .فرکی در
چهار ســال گذشــته صاحب دو قهرمانی و عناوین سوم و
چهارم شده است .مربی که در سپاهان نیز اصول حرفه ای
خود را حفظ کرد .هر چند خیلی هــا معتقدند او نباید مقابل
نویدکیا نرمش نشان می داد اما فرکی در این مورد هم توجیه
خاص خودش را داشت و تاکید می کرد که او بیش از انکه
به خودش بیندیشد به شرایط سپاهان فکر کرده است و به
همین دلیل نویدکیایی که بارها با کنایه هایش حاشیه هایی
را در سپاهان باعث شد را به تمرینات راه داد و از او استقبال
کرد .حســین فرکی یکی از مربیان با اخالق فوتبال ایران
مربی ناکام
به طارمی زمان بدهید
11
فرشاد پیوس
12
پیشکسوت پرسپولیس
چهره ها
من معتقدم مهدی طارمی فوتبالیست با کیفیتی است
اما برای اینکه روزی به یک مهاجم همه فن حریف تبدیل
شــود باید به او زمان بدهیم .نباید فکرش را به هم بریزیم.
نباید او را تحت فشــار بگذاریم .فوتبالیست وقتی در زمین
فشــار روانی داشته باشــد نمی تواند به درســتی چارچوب
دروازه را ببیند .اعتقاد دارم که طارمی یکی از بهترین های
امروز فوتبــال ما اســت ،می دانم که انرژی بســیار باالیی
دارد اما نباید این انرژی را هدر دهد .منظور من شیوه بازی
طارمی است؛ این خوب است که طارمی زیاد می دود و زیاد
توپ گیری می کند اما بهتر است که این انرژی را در محوطه
جریمه خرج کند و فرصت طلبــی و دقت در زدن ضربه اخر
را در دســتورکارش قرار بدهد .تحت فشــار قرار دادن گلر
و مدافعــان حریف وظیفه ای اســت که طارمــی به خوبی
انجامش می دهد و این خیلی خوب اســت کــه او تعریف
تیمی مناسبی از پست خودش دارد .اما فراموش نکنیم کار
یک مهاجم در نهایت این است که گل بزند .علی پروین به
من می گفت فرشاد حق نداری عقب بیایی و باید همان جلو
دعوا کنی و شوت بزنی و ما را جلو بیندازی .پروین می گفت
فرشاد هر جای هجده قدم توپ را گرفتی ،به سمت دروازه
بزن .همین .توصیه مــن هم به طارمی این اســت .بازی
زیاد با توپ باعث می شــود که طارمی نتواند بازدهی الزم
را داشته باشد.
به نظر من مهدی طارمی باید در شناسایی چارچوب
دروازه حد و اندازه های خودش را باال ببرد .در این صورت
بیشــتر از اینها او را در اوج خواهیم دیــد .حتی به نظرم در
هفته باید یک جلسه والیبال و یک جلسه بسکتبال بازی کند
تا از فوتبال دور شود .این کارها باعث می شود استرس را از
خودش دور کند و از نظر روحی در شرایط بهتری قرار بگیرد.
معتقدم طارمی باید تمرین گلزنی اش را بیشــتر کند چون
تمام زحمات بچه های پرسپولیس به او ختم می شود .البته
ی کمی مغرور شده و فکر
در مقطعی احساس کردم که طارم
کرده گلزنی به همین راحتی اســت اما با او صحبت کردم.
دوســتانه هم با او حرف زدم .به او گفتم گلزنی کار سختی
اســت .به او گفتم که بدترین چیز برای یک مهاجم غرور
اســت .اینکه فکر کند مدافعان حریف کاری از دستشان
برنمی اید .با همه این حرف ها شــک نکنید که او امســال
اقای گل می شــود اما باید از نظر روحی بهتر شود .طارمی
کمی مغرور شده و باید بیشتر اســتراحت کند و به خودش
بیاید تا گلزن خوبی شود.
ی قرار
به هر حال ما تجربیات خودمان را در اختیار طارم
می دهیم تا بتواند فوتبالیست بزرگی شود .یک بار به او گفتم
اگر می خواهی در اینده ستاره شوی ،باید حاشیه ها را کنار
بگذاری و فقط به فوتبال فکر کنی .طارمی اگر می خواهد
به ســتاره بزرگی تبدیل شود باید ســه یا چهار سال متوالی
اقای گل شود .همه ما او را دوست داریم چون پسر مودب
و با اخالقی اســت .اما باید بداند که در پرســپولیس خیلی
بیشتر از اینها باید از خودش مراقبت کند.
مثلث | شماره 302
علیرضا منصوریان یکی از چهره های ناکام سال 94
بود .او در فینال لیگ برتر می توانست همراه با نفت تهران
قهرمانی را از ان خود کند اما در تبریز نتوانست تراکتورسازی
را شکســت دهد .در اصفهان اما ســپاهان بــازی خود را با
پیروزی پشت ســر گذاشت تا تراکتورســازی و نفت تهران
فینالیست هایناکاملیگچهاردهملقببگیرند.منصوریان
در فصل گذشته تیم خوبی ساخته بود و بازی های بزرگی را با
پیروزی پشت سر گذاشت اما انچه باید برای قهرمان شدن
به دست می اورد را هرگز کسب نکرد؛ جاه طلبی .او اگر چه
به عنوان یک مربی جوان در سال های اخیر عملکرد خوبی
داشته است اما در سال 94یکی از ناکام های بزرگ فوتبال
ایران بود .او قهرمانی را در روز پایانی لیگ از دســت داد تا
برای رســیدن به نیمکت اســتقالل نیز دچار مشکل شود.
قهرمان نشــدن او با نفت تهران مدیران استقالل را به این
نتیجه رســاند که او تا تبدیل شــدن به یــک مربی قهرمان
مدت زمان زیادی الزم دارد .او به اســتقالل نرســید و این
ناکامی دوم او بود .منصوریان سعی کرد تمرکزش را باز هم
به نفت تهران معطوف کند اما لیگ پانزدهم هرگز برای او و
تیمشخوش یمننبود.اونتایجضعیفیبانفتتهرانکسب
کرده و البته چندی پیش از رقابت های لیگ قهرمانان اسیا
نیز حذف شد .منصوریان حاال ســعی دارد لیگ پانزدهم را
در شرایطی ابرومندانه ای به پایان برساند .یکی از رویاهای
بزرگ او رسیدن به نیمکت استقالل است که البته باتوجه به
نتایجی که با نفت تهران کسب کرده بعید به نظر می رسد این
رویا حداقل تا یکی دو سال دیگر محقق شود .به خصوص
اینکه پرویز مظلومی با استقالل نتایج خوبی کسب کرده و
ابی ها را در کورس قهرمانی نگه داشته است.
است که در سال 94حتی به رغم بی مهری هایی که نسبت
به او صورت گرفت ،هرگز واکنش تندی نسبت به مدیران
باشگاه سپاهان نشان نداد .او در تازه ترین موضع گیری خود
در خصوص نتایج ضعیف سپاهان با استیماچ به ذکر همین
جمله بسنده کرد که ای کاش مدیران سپاهان تا نیم فصل
رقابت های لیگ به من فرصــت می دادند .اعتراض نرمی
که قرار نبود به جایی بربخورد .فرکی این روزها به کارهای
شخصی اش مشغول اســت و فعال مربیگری هیچ تیمی را
نپذیرفته است.
69
بررسی وقایع سال 94
رویدادها
سیاست
چراغ سبز به برجام
سال گذشته روزهای عجیب و غریب در پارلمان روی داد
1
پس از جنجال های متعدد برجام باالخره ســال 94از
مجلس چراغ سبز گرفت .در جریان بررسی توافق هسته ای
پارلمان چند روز جنجالی و کم سابقه را پشت سر گذاشت و
صحنه هایی از مجادله های تند و تیــز موافقان و مخالفان
توافق هسته ای را به خود دید .وقتی بعد از تحوالت مربوط
به قرائت گزارش برجام و رد فوریت طرح منســوب به علی
الریجانی ،طرح هسته ای مجلس به کمیسیون امنیت ملی
رفت ،همه در انتظار اغاز هفته کاری جدید مجلس و امدن
این طرح به صحن علنی برای تصمیم گیری نهایی بودند.
یک جلسه عجیب و پرحاشــیه که رسانه های اصالح طلب
و نزدیک بــه دولت از ان به عنوان یکشــنبه تلخ یاد کردند ؛
اگر چ ه فرجام این جلسه در نهایت با موفقیت حامیان توافق
هسته ای همراه بود.
رویدادها
72
مثلث | شماره 302
صحن شلوغ!
پارلمان در ان روزها جلســات عجیبی داشــت؛ پر از
اعتراض ،پــر از فریاد ،پر از جنجــال .موافقان و مخالفان
برجام از همه وجودشان مایه گذاشــته بودند .محمد جواد
ظریف هــم امده بــود به همــراه عباس عراقچــی و مجید
تخت روانچی .اندکی ان سو تر علی اکبر صالحی هم امده
بود تا همراه تیم مذاکره کننده باشــد .از همان دقایق اول
حاشیه ها اغاز شد .درحالی که نشســت علنی به تازگی اغاز
شده بود ،داد و فریاد کریمی قدوســی علیه ظریف و برجام
بلند شــد .در این حین الریجانی گفت که کریمی قدوسی
بنشیند و شــلوغ نکند .پس از این تنش ،حمید رسایی طی
تذکری خواستار ارائه الیحه برجام به مجلس شد .روح الله
حســینیان ،نماینده مردم تهران گفت« :چرا مجلس باید
وارد کاری شــود که از اصل خالف قانون اساســی است و
چرا می خواهنــد این گونه مجلــس را در مقابل عمل انجام
شده قرار دهند؛ چرا که این موضوع از اساس خالف اصول
۷۷ ،۱۵۲و ۱۲۵قانون اساسی است .تمامی عهدنامه ها و
موافقت نامه ها باید به تایید مجلس برسد و اگر به تایید نرسد
قانونی و درســت نیســت .از این رو این طرح حاشیه ای بر
متن است که خالف قانون اساسی بوده و همه می دانند که
عهدنامه ها در طرف های مذاکره کننده به توافق می رسد.
ی دو فوریت ان در
ایین نامــه اجازه می دهد کــه اگر طرحــ
مجلس رای نیاورد ،حداقل یک فوریت ان در کمیســیون
تخصصی طی ۱۰روز مورد بحث قرار گیرد و مجلس در این
خصوص تا حدی دستپاچه است زیرا برخالف رویه معمول
تنها دو ساعتطرح درکمیسیونامنیتبدون درنظرگرفتن
نظر سایر کمیسیون ها مورد بحث قرار گرفته است ،بنابراین
این مســاله واقعا در طول تاریخ به عنوان ترکمانچای دوم
و گلستان سوم خواهد ماند .چرا مجلس می خواهد دست
بسته و چشم بسته موردی را تصویب کند ،بنابراین به اعتقاد
بنده پشت قضیه جریانی قرار دارد که می خواهد مجلس را
مقابل عمل انجام شده قرار دهد ».روح الله حسینیان گفت:
«چرا به ما می گویید کاسبان تحریم؟ من نه تاکنون منافعی
داشــته ام و نه در اینده منافعی خواهم داشت ،اگر منافعی
داشــتم ،برای مثال اگر االن حقوقم قطع شود ،یک ریال
پس انداز ندارم و ماه اینــده نمی توانم ادامه زندگی دهم».
این حرف البته شاید واکنشی بود به سخنان حسن روحانی
که بارها گفته است کسانی که مخالفت می کنند می ترسند
کاسبی شان کساد شود.
فریادهای اقای رئیس
رئیس کمیســیون ویــژه بررســی برجام کــه هنگام
رای گیری برای بررسی خارج از نوبت و با اولویت طرح اجرای
برجام به همراه سایر مخالفان این طرح با نشان دادن عدد
دو مخالفت می کرد ،در ادامه بررســی کلیات با فریادهای
تذکر ،تذکر اجازه صحبت می خواســت .هنگام رای گیری
بررســی خارج از نوبت و با اولویت طــرح یک فوریتی اقدام
متناسب و متقابل دولت جمهوری اسالمی ایران در اجرای
برجام برخی اعضای کمیسیون برجام و همچنین تعدادی از
مخالفان این طرح با نشاندادن عدددوبااینطرحمخالفت
کردند .پس از ان نیز علیرضا زاکانی بارها با مخالفان طرح در
جای جایمجلسصحبتمی کرد.پسازاینسخناننوبت
بهرای گیریدرخواستتغییردستوررسید.درخواستیبا١٣٣
رای موافق ٩٦،رای مخالف و ١٠رای ممتنع از مجموع٢٤٤
نماینده حاضر مورد قبول نمایندگان واقع شد و تازه مجلس
به قســمت اصلی کار خود ورود کرد؛ ورودی که با اعتراض
شدیدتعدادیازنمایندگانطیفمخالفهمراهبود.روح الله
حســینیان بعد از رای گیری همفکران خود را برای خروج از
صحن مجلس تشــویق کرد و لی نتوانست موافقت جمعی
بیشتر از ٢٠تا ٣٠نفر را جلب کند .جمعی که البته تا دقایقی
طوالنیبهنشانهاعتراضدرمقابلجایگاههیات رئیسهتجمع
کردند .بعد از ان هم در پی تذکر مهرداد الهوتی مبنی بر الزام
ایین نامه برای رسیدگی به طرح ها و لوایح مهم به مدت سه
ســاعت در مجلس ،الریجانی این تذکر را وارد دانست و از
مجلس نظرخواهی کرد کــه از ٢٤٥نماینــده حاضر١٤٦ ،
نماینده این تذکر را وارد دانستند .بعد از ان هم علی الریجانی
اعالم کرد که قبل از رای گیری بر ســر کلیــات طرح ،چهار
نماینده موافق و چهــار مخالف فرصت نطــق و اظهارنظر
دارند .هر چه بود اکثریت نمایندگان موافقت کردند که این
طرح خارج از نوبت و به صورت اولویت دار برر سی شود و این
اولین ناکامی مخالفان برجام بود که تالش می کردند مقابل
مطرح شدن این طرح ایستادگی کنند.
اعتراضات زاکانی
علیرضــا زاکانی ،حســینعلی حاجی دلیگانی و حمید
رسایی خود همچنان برای روند بررسی این طرح با فریادهای
مکرر از صندلی اجازه ارائه تذکر می خواســتند .الریجانی
در واکنش به سخنان حســینیان که می گفت توافق مانند
سلطه بیگانگان است ،گفت« :چنین چیزی صحت ندارد
و توافق ،ســلطه بیگانگان نیســت ».زاکانی ضمن انتقاد
شــدید از الریجانی گفت« :شــما یک تنه در حال دفاع از
برجام هستید ».زاکانی افزود« :شــما فرمودید که طرح را
به رهبری داده ام اما اقا گرفتند و نظــر ندادند ».الریجانی
در واکنش به این اظهارات گفت« :من گفتم با ایشــان در
مورد برجام صحبت کردم و اقا بنایی برای دخالت ندارند».
وی ضمن انتقاد از مخالفت های بی مــورد گفت« :برجام
بحث ملی است و برخی طوری می گویند که انگار من نفعی
از ان می برم».
دفاع جاللی از برجام
کاظم جاللی به عنــوان موافق طرح برجام ،پشــت
پرده تدوین این طرح را بیان کرده و خطاب به زاکانی گفت:
«چطور است که اقای الریجانی که سال هاست در جلسات
می روند و از نزدیک در ارتباط با دفتر رهبری هستند و مسائل
را دنبال می کنند ،مواضــع رهبری را نمی فهمنــد اما برخی
دوستان که با واسطه هایی رابطه دارند می فهمند؟! رهبری
دستور دادند در بحث هسته ای جامعه را ب ه دو قطبی تبدیل
نکنید .بر همین اساس اقای الریجانی زمانی که درباره طرح
با من حرف زدند گفتند که حتما با فراکســیون اصولگرایان
و همین طور دبیرخانه شــورای عالی امنیت ملی هماهنگ
باشــید ».اخرین ناطق مدافــع این طرح هــم عالءالدین
بروجردی بود که پیش از هر چیز تاکید داشت« :در موضوع
هســته ای ،امنیت ملی و دفاع اولین الزمه است .به همین
دلیل هم ساختار شورای عالی امنیت ملی همیشه مبنا بوده
اســت ».در ادامه وقتی کار به رای گیــری برای کلیات این
طرحرسید،طیفمخالفانبرجامپیشنهادیرامطرحکردند؛
رای گیریبابرگهواسمنمایندگان.پیشنهادیکهتوسطعلی
الریجانی به رای گذاشته شد اما موافقت نمایندگان را در پی
نداشت ،تا نهایتا رای نمایندگان به همان صورت قبلی اخذ
شود .در نهایت هم کلیات طرح هســته ای مجلس با ١٤٩
رای موافــق ٧٠ ،رای مخالــف و ١٦رای ممتنع به تصویب
رسید .در حالی که تا اخرین ساعات باقیمانده به جلسه جدید
مجلس گمانه ها و شــایعاتی شنیده می شــد مبنی بر اینکه
اقلیت برنامه ای بــرای تغییر در نتیجه طرح برجــام دارد اما
مجلس جلسه ای متفاوت را تجربه کرد .قبل از جلسه علنی
یک جلسه غیر علنی برگزار شد و بعد از ان علی الریجانی با
مدیریت خاص خود به مخالفان اجــازه هیچ تحرکی نداد و
جزئیات برجام را به تصویب رساند ؛ مساله ای که با انتقادات
تندمخالفانمواجهشد.
از اخبار تایید نشده این چنین استنباط می شود که گویا
علیالریجانیبنابرتصمیمگرفتهشدهدرجلسهقراربودهکه
تغییراتی را در طرح ایجاد کند تا برخی نگرانی های مخالفان
هم لحاظ شود .گویا علی الریجانی در جلسه بنا بر استنباط
شخصی و مدیریت جلســه ترجیح می دهد این کار را انجام
ندهد .تنها یک روز بعد از مصوبه مجلس سخنگوی شورای
نگهبانازتاییدطرحاقداممتناسبومتقابلدولتدراجرای
برجام خبر داد.
سیاست
«یکتا » و «اتحاد ملت» دو نورسیده سیاست ایران
2
اگر بنا باشــد این فرض را بپذیریم که تولید نیروهای
سیاسی در ایران خلق الساعه است ،اعالم موجودیت یکتا
نیز می تواند نشانه ای از درستی این ادعا باشد .چند ماه قبل
از انتخابات مجلس شورای اســامی ،دو تشکل سیاسی
جدید متولد شد و مهمترین مساله برای تحلیلگران سیاسی
رسیدن به چیستی سیاسی و چرایی پدید امدن این «تازه از
راه رسیده ها» بوده است.
یکتا امد
اما یکی از این حزب ها که در سال جاری پایه های انها
گذاشته شد« ،یکتا» بوده است .تشکلی که از یاران سابق
احمدی نژاد به وجود امده بود .انچه انهــا در بیانیه اعالم
موجودیت خود اورده و تالش کرده بودنــد ان را به عنوان
تصویری که تمایل دارند از انها باز نشــر شود عنوان کنند،
این گزاره است« :صراحتا می گوییم در تشکیل و پیوستن
به این مجموعه به هیچ فرد یا گروهی وابسته نبوده و به جز
دین به نظام اســامی ،امام و رهبری و شهیدان گر ان قدر
خود را وامدار کســی نمی دانیم .افراد و خادمان گذشته و
حال را بــا معیارهای والیت پذیری ،دلســوزی ،کارامدی،
خدمت خالصانه برای ملت ،عدالــت ورزی و عزت افرینی
در صحنه های داخلی و خارجی می سنجیم و در تصمیمات
کالن همگرایــی با اندیشــه والیتمدارانــه اصولگرایان و
همراهی با روحانیت دلســوز و انقالبی کشور را شرط مهم
انسجام و موفقیت همه عناصر متدین کشور می دانیم».
از چنین تصویری کلی حتما نمی توان به چیستی و هویت
کامل یکتا پی برد.
اندکی قبل از نخستین همایش این نشست پیامکی
از سوی مسعود زریبافان با این مضمون به برخی چهره های
سیاسی ارسال شــده بود« :از جنابعالی دعوت می شود در
اولین نشست جمعی از خادمان دولت نهم و دهم با عنوان
یاران کارامــدی و تحول ایران اســامی (یکتا) شــرکت
فرمایید ».این پیامک و نیز اســامی افراد حاضر در هیات
موسس و شورای مرکزی می تواند اغازی مناسب باشد برای
بحث در مورد هویت سیاسی این گروه.
یاران اقای رئیس
مهاجرت به حزب جدید
ســال 94یک اتفاق قابل توجه میان اصالح طلبان
رخ داد؛ انها اکنــون یک حزب تازه دارند کــه البته رفقای
قدیمی ان را تشکیل داده اند .ترکیب این حزب چنان است
که برخی گفته اند مشــارکت 2به وجود امده اســت .انچه
پدیدار شــده در واقع این اســت که در پایان دومین سال
ریاست جمهوری حسن روحانی ،پس از مدت ها چهره های
مهمی از اصالح طلبان در یک گعده نشینی که اتفاقا اولین
کنگره حزب اتحاد ملت ایران بوده است دور هم جمع شدند
و برای اینده سیاست ورزی جناح اصالح طلب برنامه ریزی
کردند .تشــکیل این حزب البته از جهــات مختلفی مورد
توجه قرار گرفته و حاال تحلیلگران به چیســتی سیاســی
این حزب می اندیشند و البته به انچه اعضا و پشت صحنه
ان در سر دارند .بعد از مراسم افتتاحیه این حزب و پس از
انتخاب اعضای شورای مرکزی نوبت به معرفی نامزدهای
احراز پست دبیرکلی از سوی این شورا رسید .شورای مرکزی
نام اذر منصوری و علی شکوری راد را به عنوان گزینه های
احراز پســت دبیرکلی به مجمع عمومی معرفــی کرد ،اما
پیش از اغاز رای گیری ،اذر منصــوری با اعالم اینکه خود
به شــکوری راد رای خواهد داد ،ارای خود را به سمت سبد
شکوری راد روانه کرد و به این ترتیب شکوری راد با اکثریت
قاطع ارا به عنوان اولین دبیرکل حزب اتحاد معرفی شــد.
حاال همه به چیســتی سیاســی حزب جدید فکر می کنند.
نکته قابل توجه در مورد این حزب این اســت که مرامنامه
و اساسنامه این حزب شــباهت هایی ساختاری و مفهومی
با حزب مشارکت دارد .این البته در حالی است که اعضای
نکته قابل توجه دیگر این اســت که اعضای شورای
مرکزی این حزب تفاوت چندانی با ترکیب «حزب مشارکت»
ندارند؛ حتی در دوره جدید مشــارکتی سهمی هم به فرزند
رئیس دولت اصالحات داده شــد و او هم به عضویت این
حزب پیوســت .نگاهی به فهرســت اعضای اصلی نشان
می دهد اذر منصوری ،عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت،
علی تاجرنیا عضو حزب منحله مشــارکت ،هادی خانیکی
عضو حــزب منحله مشــارکت ،محمد کیانــوش راد عضو
شورای مرکزی جبهه مشارکت ،حمیدرضا جالیی پور عضو
حزب منحله مشارکت ،حســین کاشفی عضو حزب منحله
مشارکت ،ولی الله شجاع پوریان عضو سابق دفتر سیاسی
حزب مشــارکت ،علی شــکوری راد عضو حزب مشارکت،
فاطمه راکعی عضو حزب مشارکت ،غالمرضا انصاری عضو
حزب مشــارکت ،جالل جاللی زاده عضو حزب مشارکت،
مرتضی مبلغ عضو حــزب مشــارکت ،عمادالدین خاتمی
فرزند ســیدمحمد خاتمی رئیس دولت اصالحات ،اشرف
بروجردی عضو حزب کارگزاران سازندگی ،حجت االسالم
مصطفی درایتــی عضو شــورای مرکزی جبهه مشــارکت
ایران اسالمی ،سیدمحمود حسینی عضو حزب مشارکت،
شــمس الدین وهابی عضو حزب مشــارکت ،علی صوفی
وزیرتعاون دولت خاتمی ،رضا باوفا ،حسین عبادی عضو
حزب مســتقل کار ،حســین نقاشــی دبیر اســبق انجمن
اسالمی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران
وعلی محمدحاضریعضوحزبمشارکت،باکسباکثریت
ارا به شورای مرکزی راه یافتند .پس با چنین تصویری اینکه
می گویند اتحاد ملت ایران جلد دوم جبهه مشــارکت است
چندان بیراه نیست .مگر اینکه فکر کنیم مشارکتی ه ا تغییر
چهره داده و اکنون به گونه ای دیگر می اندیشند.
«اتحاد ملت» با حضور اعضای
سابق جبهه مشارکت تشکیل
شده است
«یکتا» با حضور برخی یاران
محمود احمدی نژاد به وجود
امده است
تولد اتحاد ملت
مثلث | شماره 302
مهمترین نکته یکتــا حضور چهره هــای نزدیک به
محمود احمدی نژاد است .وزرا و معاونین حاال کنار هم جمع
شده اند تا بار دیگر سیاست ورزی کنند .عبدالرضا داوری،
فرد رسانه ای نزدیک به او چنین سخن گفته است« :جدای
از محمد نجار ،دوستان دیگری مثل اقایان طریقت منفرد،
فریدون عباسی ،مسعود زریبافان ،حمیدرضا حاجی بابایی،
کامــران دانشــجو ،کامــران باقری لنکرانــی و ...در این
مجموعه حضور دارند .این موضــوع را تاکید کنم افرادی
که در این مجموعه هســتند ،اصال با محمود احمدی نژاد
در ارتباط نیســتند و اقای زریبافان هــم در مصاحبه ای که
اخیرا انجام داده حرف های تندی درباره اقای احمدی نژاد
زده اســت .احمدی نژاد هیچ اراده ای برای ورود به عرصه
سیاسی ندارد .اینکه برخی رسانه ها نوشته اند اخراجی های
دولت احمدی نژاد این حزب را تشکیل داده اند ،این گونه
نیســت چراکه اقای حاجی بابایی و زریبافان تا اخرین روز
دولت دهم مسئولیت داشته اند».
برخی تحلیلگران اما به گونه ای دیگر فکر می کنند.
باور انــان این اســت که یکتا حتمــا با توصیه و خواســت
رئیس جمهور سابق پدید امده است .می گویند احمدی نژاد
می داند هنوز در جامعه طیف هایی عالقه مند به او هستند
اما او این را هم به خوبی می داند که برای کار سیاسی فقط
نمی توان به سرمایه اجتماعی اکتفا کرد .او نیاز به یک بدنه
سیاسی دارد ؛ بدنه ای که بتواند برای او چانه زنی کند و کار
تشکیالتی انجام دهد .او می داند فضای رقابت تفاوت های
فراوانی با سال 84کرده است .برای او بهترین راه این است
که از میــان اصولگرایان برای خود یارگیــری کند .رفقای
سابق از کنارش رفته اند و در میان اصولگرایان هم تمایل
چندانی دیده نمی شــود که روی او حساب کنند .پس حاال
باید یک تشــکل جدی میان او و اصولگرایــان پدید اید.
افرادی از او که رابطه ای با اســفندیار رحیم مشایی ندارند
و البته چندان هم تند و رادیکال نیســتند باید میانه میدان
را بگیرند و عامل رفاقت و همنشینی یاران و رفقای پیشین
شوند .نگاهی به اعضای یکتا نمایان می سازد که همگی
افرادی هســتند که به میانــه روی شــهره اند و روزگاری از
چهره های مورد وثوق احمدی نژاد بوده اند .ایا رئیس جمهور
سابق تکنوکرات هایش را به صف کرده برای روز مبادا؟
رویدادها
تولد دو حزب
حزب جدید تالش می کنند تا ســایه حزب مشــارکت را در
فضای عمومی از روی حزب اتحاد ملت بردارند و ان را یک
حزب تازه تصویر کنند .تالشــی که البته باتوجه به ماهیت
سیاسی حزب جدید و البته هویت اعضای ان ناکام خواهد
ماند .نگاهی به چیســتی سیاسی حزب مشارکت و مقایسه
ان با مرامنامه و اساســنامه حزب جدید به خوبی این نکته
را نمایان می سازد که چگونه مشــارکت از دل حزب اتحاد
ملت بیرون امده اســت .به عنوان مثال جبهه مشارکت در
شعارهایی مانند ایجاد جامعه مدنی ،قانونگرایی ،تنشزدایی،
توســعه سیاســی و فرهنگی از نظر تئوری های سیاســی
همانند دیدگاه های احزاب سوســیال -دموکرا ت در غرب
اســت .در مرامنامه این حزب به عدالت گستری و قسط و
تبعیض زدایی و ایجاد فرصت های مساوی و ایجاد امکانات
برابر برای همه افراد جامعه به عنــوان مواضع اقتصادی و
احترام به ازادی قانونی افراد و مشارکت مردم در حق تعیین
سرنوشــت خود به عنوان مواضع سیاسی -اجتماعی اشاره
شــد که خود تا حدودی مبین دیدگاه هــای جامعه گرایانه
(سوسیالیسم) و مردمساالری (دموکراتیک) بود.
73
سیاست
رویدادها
74
مثلث | شماره 302
3
از زندان به محمود
حمید بقایی بازداشت و ازاد شد
یکی از مهمترین اتفاقات ســال 94بازداشت حمید
بقایی بوده اســت .او دومین معاون محمــد احمدی نژاد
بود که کارش به زندان کشیده شد .حمید بقایی فرد بسیار
مهمی در تشــکیالت محمــود احمدی نژاد بوده اســت.
برخی حتی معتقدند اگــر اهمیت او بــرای رئیس جمهور
سابق بیشتر از اسفندیار رحیم مشــایی نباشد ،حتما کمتر
هم نخواهد بود.
او از حواریونــی بــود که حتــی بعد از پایــان دوران
ریاســت جمهوری احمدی نژاد در کنار او مانــد و از جمله
افرادی بود که با صراحت تمام مقابــل حمالت نزدیکان
روحانی به دولــت قبل موضع گیری می کــرد .برخی البته
می گویند علت ایــن موضع گیری تنها بــه عالقه بقایی به
احمدی نژاد باز نمی گردد و بقایی به دلیل زیر سوال بودن
خودش این چنین تند موضع می گیرد.
بقایــی از اوایل ســال ۱۳۹۰خورشــیدی تــا پایان
دولت محمود احمدی نــژاد (مرداد )۹۲معــاون اجرایی
رئیس جمهــور بــود .او پیــش از ورود به کابینــه ایران از
مدیران رادیو و از همــکاران محمود احمدی نژاد در زمان
تصدی اش بر شــهرداری تهران بود .در ایــن دوره بقایی
رئیس دفتر اســفندیار رحیم مشایی در ســازمان فرهنگی-
هنری شهرداری بود .بقایی در دوره دوم ریاست جمهوری
احمدی نژاد جانشــین اسفندیار رحیم مشــایی در سازمان
میراث فرهنگی و گردشــگری و رئیس این ســازمان شد.
او مدتی هم سرپرستی نهاد ریاســت جمهوری را بر عهده
داشت.
پیش از او اســفندیار رحیم مشــایی سرپرست نهاد
ریاســت جمهوری بود .اواخر اردیبهشت ،۱۳۹۰یک ماه
پس از ارتقای مقام بقایــی در دولت محمود احمدی نژاد،
دیوان عدالت اداری ،به علت ارتکاب «برخی تخلفات»
در سمت ریاست ســازمان گردشــگری ،بقایی را به مدت
چهار ســال از هرگونه خدمت دولتی محروم کرد ،اما پس
از مدتی این حکم توسط قضات دیوان نقض و مجددا به
دادگاه تجدید نظر ارجاع شد .مدتی بعد گزارش شد که یکی
از شعبه های دیوان عدالت اداری ،این حکم را نقض کرده،
اما مقامات این دیوان از «اشتباه» بودن این رای و بررسی
مجدد پرونده خبر دادند.
رئیس دیوان عدالــت اداری درباره طوالنی شــدن
مرحلــه تجدیدنظرخواهی ایــن پرونــده در تیرماه ۱۳۹۰
گفته بــود« :اقایــان در این مرحلــه از بنــد «پ» (کنایه
از پارتی بــازی) اســتفاده کردنــد ».یک ســال بعــد و در
خردادماه سال ،۱۳۹۱پس از گذشت یک سال و چند ماه
از تجدید نظر خواهی بقایــی ،رئیس دیوان عدالت اداری
ایران گفت که محکومیت معــاون اجرایی رئیس جمهور
به چهار سال انفصال از خدمات دولتی منتفی شده است.
گفته می شود که حمید بقایی در ســال های پایانی جنگ
ایران و عراق ،در وزارت اطالعات و در ســتاد «مدیریت
مناطق بحران» که مسئولیت ان با اسفندیار رحیم مشایی
بود ،مشغول کار شد.
رحیم مشــایی در ان هنگام مســئول سیاستگذاری
وزارت اطالعات در مورد اقلیت ها از جمله کردهای غرب
کشــور بود .بقایی در مجمــوع از کم حرف ترین نزدیکان
احمدی نژاد محســوب می شــد ،اما گفته هــای او درباره
نقش ترکیه در کشــتار ارامنــه در زمانی کــه نماینده ویژه
رئیس جمهور در امور اســیا بود ،باعث تنش میان ایران و
ترکیه شد.
منوچهــر متکــی ،وزیــر امــور خارجه وقــت ایران
گفته های اقای بقایی را دخالــت در وظایف وزارت خارجه
توصیف و شدیدا از ان انتقاد کرده بود.
چرا زندان؟
یــک روز قبل از انکــه معاون محمــود احمدی نژاد
بازداشت شــود او مصاحبه ای تند با یک خبرگزاری انجام
داده و با رد برخــی اتهامات مالی ،اســحاق جهانگیری را
تهدید به شــکایت کرده بود .این مصاحبــه بازخوردهای
فراوانی داشــت و همین مســاله موجب شــد تا برخی در
ابتدا بیان کننــد علت بازداشــت شــکایت دولتی ها بوده
است .حتی محســنی اژه ای هم که خبر بازداشت بقایی را
رســانه ای کرد چیزی درباره دالیل این اقدام مطرح نکرد
اما در همین زمینه یــک منبع اگاه قضایــی در واکنش به
ادعاهای مطرح شــده درباره علت و نحوه بازداشت حمید
بقایی به مشرق گفت« :اقای بقایی از مدت ها قبل توسط
دســتگاه قضایی احضار شــده بــود اما به ایــن احضاریه
بی توجهی می کرد که در نهایت این بی توجهی به احضاریه
و خودداری از حضور در مرجع قضایی ،منجر به بازداشت
وی شد».
در این میان سخنگوی دولت هم ترجیح داد از علت
بازداشــت بقایی چیزی نگوید اما از اظهارات سربســته او
می شــد فهمید که پای دولــت در این بازداشــت در میان
است.
دفاعیه محمود !
در این میان اما یک رفتــار متفاوت دیگر هم تجربه
شــد .محمود احمدی نژاد که در مورد بازداشت رحیمی،
معاون اولش به رد انتساب اتهامتش به دولت خود اقدام
کرده و به تعبیر برخی ،معاونش را تنها گذاشته بود ،این بار
تمام قد به میدان امد و توســط دفتــرش بیانیه هم صادر
کرد .در ایــن بیانیه امده بود« :فرصت طلبان با اســتفاده
از شــرایط ،انواع اتهامات کــذب و ناجوانمردانــه را نثار
کسی می کنند که در حبس اســت و امکان پاسخگویی و
دفاع از خود را ندارد ،در حالی که مســتند به مبانی حقوقی
و اخالقی ،در فرایند اطالع رســانی بایــد عکس ان عمل
شــود .الزم به تاکید نیست که مســئولیت حفظ سالمت
اقای بقایی و فراهم اوردن فرصت بایسته و شایسته برای
استفاده ایشــان از تمامی حقوق قانونی و شهروندی خود
برعهده مسئوالن ذی ربط است .رئیس جمهور دوره های
نهم و دهم بر اساس مبانی اخالقی و انسانی ،دفاع از حق
و حقیقت را وظیفه خود می داند و به طــور قاطع از پاکی،
پاکدستی و حقانیت جناب اقای بقایی تا اخر دفاع خواهد
کرد ».همسو با احمدی نژاد ،علی اکبر جوانفکر نیز واکنش
تندی به بازداشت بقایی نشان داد .او که اتهاماتی را متوجه
دستگاه قضا کرده بود ،ادعا کرد« :سفر هفته پیش محمود
محمود احمدی نژاد که در مورد بازداشت
رحیمی ،معاون اولش به رد انتساب اتهامتش
به دولت خود اقــدام کرده و بــه تعبیر برخی،
معاونش را تنها گذاشــته بود ،این بار تمام قد
به میدان امــد و توســط دفتــرش بیانیه هم
صادر کرد
احمدی نژاد به همدان و استقبال بی سابقه مردم از ایشان،
نمی توانست بدون تبعات باشد».
ازادی اقای معاون
امــا اواخر دی ماه امســال حمیــد بقایی ازاد شــد.
ســخنگوی قوه قضاییه در مورد ازادی او گفته است«:در
مورد بقایی ســه بار بازداشت موقت تمدید شــد که در این
مدت تحقیقات صورت گرفت که بخشــی از ان در اختیار
سیســتم اطالعاتی و بخشــی در اختیار سیســتم قضایی
بود ».وی با بیان اینکــه بازپرس به تناســب اتهامات در
پرونده قرار را صادر می کند گفته است« :قرار باید متناسب
با میــزان اتهامات ،شــخصیت فــرد و احتمال فــرار یا از
دسترس خارج شدن او باشد و معیار ثابتی ندارد که بگوییم
در این پرونده باید چه قراری صادر شــود کــه حتی به این
قرار هم متهم یا وکیلش می توانند اعتراض کنند .در مورد
ایشان از دادستان سوال کردم گفتند ابتدا قرار وثیقه صادر
می شود و بعد قرار تبدیل به کفالت و وجه الوکاله می شود».
وی با بیــان اینکه تحقیقات مقدماتی به اتمام رســیده اما
قرار مجرمیت صادر نشده ،گفت« :باید منتظر تحقیقات
بعدی باشیم».
بازگشت به محمود
بقایی که زمان بازداشتش با حمایت محکم محمود
احمدی نژاد مواجه شده بود حاال بعد از ازادی از زندان در
کنار محمود احمدی نژاد دیده شده است.
سیاست
جدال درصحن
محمد جواد ظریــف و مهدی کوچــک زاده برخورد
تندی در مجلس داشتند .مجلس سال گذشته با اتفاقات
غیرمنتظره ای در زمینه پرونده هسته ای مواجه بود .یکی
از انها جدال عجیــب میان محمد جــواد ظریف و مهدی
کوچک زاده بود .خبری که ابتدا توسط خبرنگارانی مخابره
شد که بالفاصله بعد از پایان جلسه غیر علنی مجلس وارد
جایگاه خبرنگاران در باالی صحن شده بودند .انها دیدند
که مهدی کوچک زاده با صدای بلند و چهره ای بر افروخته
با محمدجواد ظریف مواجه شده اســت .مخابره این خبر
این تحلیــل را به وجــود اورد که مجلس جلســه تلخی را
پشت سر گذاشــته و باید منتظر واکنش متقابل بهارستان
و پاستور درباره پرونده هســته ای و البته اثرات ان بود .اما
این بار هم شبکه های اجتماعی گوی سبقت را از خبرنگاران
ربودنــد .مجادله ظریــف و کوچک زاده که همراه شــد با
حاشــیه ای مهم پیرامون اظهارات ســید عباس عراقچی
در صحن غیر علنی مجلس از طریق اینســتاگرام طرفین
ماجرا تبدیل به یک مباحثه جدی در فضای مجازی شد.
از روایت حضار تا روایت کوچک زاده
ماجرای ان یکشنبه جنجالی از این قرار بود که وزیر
امور خارجه برای ارائه گزارش اخرین روند مذاکرات ایران
با 5+1در جلســه غیر علنی مجلس به همراه ســید عباس
عراقچی عضو ارشــد تیم مذاکره کننده هســته ای حضور
ف هنگام خروج درگیری
یافت که پس از اتمام سخنان ظری
لفظی کوچک زاده با ظریف حاشیه ساز شد.
ظریف پس از اتمام سخنانش ،به سوی در خروجی
حرکــت کــرد و در میانــه مســیر ،در حــال خداحافظی با
نماینــدگان بود که یکبــاره مهدی کوچــک زاده خود را به
وزیر خارجه رســاند و با لحنی تند گفــت« :در منطقه گند
زدید» ،کوچک زاده سپس فریاد کشید که رهبری دستور
داده مذاکــرات را متوقف کنیــد! پــس از داد و فریاد این
نماینده مجلس ،وزیر خارجه بــه او گفت[« :رهبری] چه
موقع دســتور داده اند؟» براســاس فایل تصویری منتشر
شــده کوچک زاده ادامه داد اقای ظریف اگر وحدتی که
در کشــور اســت به دلیل کارهای شــما به هم بریزد اول
کســانی که ضرر می کنند خود شــمایید و وزیر خارجه هم
در واکنش می گوید من دارم وحدت را به هم می زنم یا ان
فردی که به من می گوید خائن؟ و کوچک زاده با اشاره به
صحبت های مقام معظم رهبری فریاد می زند ان کسی که
به شما می گوید با مذاکره زیر سایه تهدید موافق نیستم.
ورود به اوین
مهدی هاشمی برای اجرای حکم
به زندان رفته است
5
توصیه های مدبرانه رهبری
نمایندگان مجلس شــورای اســامی چنــد روز بعد
به دیــدار رهبر معظم انقالب رفتند .ایشــان در این دیدار
توصیه هــای مهمــی بــه نماینــدگان مجلس داشــتند.
حضرت ایت الله خامنه ای با تاکید بــر اینکه مواضع ما در
مسائل هســته ای همان مطالبی است که علنا برای مردم
بیان کرده ایــم ،فرمودند« :مذاکره کنندگان با پافشــاری
بر مواضع اساسی مصلحت کشــور را تامین کنند ».رهبر
انقالب اســامی در این فرمایشــات خود یکــی از لوازم
«حســن ظن» دانســتند و خاطرنشــان کردند:
تعامل را ُ
«تعامل با سوءظن و بنا را بر سازش ،خیانت و سوءاستفاده
طرف مقابل گذاشــتن به وجود نخواهد امد ،ضمن انکه
حســن ظن به معنــای خوش بــاوری و فریب خــوردن نیز
نیست».حضرت ایت الله خامنه ای با تاکید بر اینکه تعامل
با گروکشــی متفاوت اســت ،گفتند« :مبنای نمایندگان و
وزرا در تعامل ،باید وظیفه قانونی و مصالح کشور باشد نه
گروکشی از یکدیگر ».ایشــان برخورد محترمانه و همراه
با ادب با وزرا به خصــوص در کمیســیون ها را یکی دیگر
از ضروریات تعامل برشــمردند و افزودند« :نه نمایندگان
باید نگاه تحقیرامیز و همراه با اهانت داشــته باشــند و نه
دولت و وزرا ،نگاه سلطنت مابانه .در همه مراحل باید ادب
رعایت شود».
ظریف با تعجب می پرســد؛ او به من می گوید خائن؟ که
این نماینده مجلس بــا فریاد بیان می کند مــن از زبان او
(مقام معظم رهبری) می گویــم و وزیر خارجه با عصبانیت
خطاب به کوچک زاده پاســخ می دهد « :بیجا می کنی از
زبان او (رهبری) حرف می زنی .ایشــان خــود زبان ُب ّرا ی
این نظام است».
این رویداد البته با یک پدیده جالب هم مواجه شد.
یکــی از نمایندگان که هنوز هم معلوم نشــده چه کســی
اســت به صورت پنهانی از این مجادله فیلمبرداری کرده
بود؛ فیلمی که البته بعد از اظهــارات مهدی کوچک زاده
منتشر شد.
کوچک زاده که با موج اخبــار مختلف در مورد نحوه
برخوردش با وزیــر خارجه مواجه شــده بود ،بــه یکی از
خبرگزاری ها ماجرا را این گونــه روایت کرد« :گفت وگوی
من با اقای ظریف ارام البته چالشــی بود و محتوای ان،
این بود که گفتم شــما با این رویه تان بــه حرف اقا توجه
نمی کنیــد و موجب خدشــه در وحدت جامعه می شــوید
و خودتــان فرمودید که داعــش در منطقه چــه می کند و
کشــورهای منطقه خیلی با ما بد هســتند .در این شرایط
به وحدت احتیاج داریم و جز مســیر اقا نمی شود .در این
هنگام اقای ظریف داد کشید که به من می گویند خائن.
شــما چرا این را نمی نویسید که اول ایشــان داد کشید؟
چرا می نویسید کوچک زاده فریاد زد؟ این درست نیست.
بله ،بعد از این اصوال فضای گفت وگو بلند صحبت کردن
بود ،نه دعوایی بود و نه کسی به کسی فحش داد ،ایشان
اتفاقات ان روز جنجالی مجلس البته با بازخوردهای
فراوانی میان مســئوالن هم مواجه شــد .در یکــی از این
اظهارنظرها ایت اللــه املی الریجانی گفــت« :توهین به
تیم مذاکره کننده یا انتشــار مذاکــرات غیرعلنی مجلس با
تیم مذاکره کننده هیچ کمکی بــه روند مذاکرات نمی کند و
وجهی ندارد و امیدواریم توصیه های مشفقانه در خصوص
حمایت از مذاکرات و همدلی در این زمینه مورد پذیرش واقع
شــود ».رئیس قوه قضائیه همچنین گفــت« :طرف های
مذاکره کننده ایران بایدبدانندیکمجلسبیدارواگاهدرکنار
مردم با بصیرت و رهبری هوشیار و مقتدر و معتقد به صالبت
و اقتدار مردم پشــت این مذاکرات و ناظر به ان هســتند و
دشمنان خیال نکنند مردم ما گرفتار مشکالت شده اند پس
حاضرند به هر نوع مذاکره ای تن بدهند!»
رسیدگی مجدد اغاز شد .قرار بود متهم به اتفاق وکالیش
برای دریافت ابالغ حکم بــه دادگاه انقالب مراجعه کنند
اما وی و وکالیش تا ســاعت ۱۵روز ۲۳اســفند ۱۳۹۳به
دادگاه مراجعه نکردند .با حکم شــعبه ۲۸دادگاه انقالب
اســامی تهران ،مهدی هاشمی به حبس ،جزای نقدی،
رد مال و انفصال از خدمات دولتی محکوم شد ۲۴ .اسفند
۹۳حجت االســام محســنی اژه ای در این مــورد گفت:
«در رابطه بــا یک بخــش از اتهامات «م .ه» به اســتناد
ماده ۳قانون تشــدید مجازات مرتکبان ارتشا و اختالس
و کالهبــرداری ،حکم به حبس ،جزای نقــدی و انفصال
صادر شده است .همچنین در خصوص اتهام دیگر متهم با
استناد به تبصره ۲ماده ۵همان قانون ،حکم حبس و جزای
نقدی و رد مال و انفصال صادر شده است و درباره مسائل
امنیتی ،این فرد به حبس محکوم شــده اســت ».مهدی
هاشمی چندی پیش برای معالجه از زندان مرخص شد اما
پس از درمان باز به زندان بازگشته است .
تذکر قاضی القضات
مثلث | شماره 302
امسال هم یکی از فرزندان اکبر هاشمی رفسنجانی،
یعنی پسر دوم او زیر ذره بین رســانه ها بوده است .مهدی
هاشمی رفسنجانی ۲۱خرداد ۱۳۹۴به جرم های اختالس،
ارتشــا و مباحث امنیتی به ۱۰ســال زندان محکوم شد و
در تاریخ ۱۸مرداد ۱۳۹۴برای اجــرای حکم روانه زندان
اوین شــد .پرونده مهدی هاشــمی با کیفرخواستی ۱۲۵
صفحــه ای ۱۵ ،اردیبهشــت ۱۳۹۲از ســوی دادگاه بــه
دادسرای تهران بازگردانده شد تا ایرادات ان برطرف شود
و در نهایت ۱۱مردادماه ۱۳۹۳و پس از گذشت ۶۷۹روز
بی جهت صدا را بــرد باال و بی ادبی کــرد و جوابش را هم
گرفت و رفت ».
رویدادها
4
محمد جواد ظریف و مهدی کوچک زاده برخورد تندی در مجلس داشتند
75
بین الملل
رویدادها
76
مثلث | شماره 302
1
دوئل اخر
ترامپ و کلینتون سرنوشت انتخابات امریکا را تعیین می کنند
پیــروزی هیــاری کلینتــون و دونالــد ترامــپ در
رای گیری های درون حزبی سه شــنبه بزرگ مســیر این دو
کاندیدای پیشــتاز دموکرات هــا و جمهوریخواهان برای
شــکل گیری رقابت نهایــی انتخابات ریاســت جمهوری
امریکا را هموارتر کرد .با احتساب نتایجی که در رای گیری
سه شنبه بزرگ رقم خورد ،هیالری از مجموع رای گیری ها
در 15ایالت توانست در 10ایالت بر برنی سندرز چهره تازه
اوج گرفته که دیدگاهی سوسیالیستی دارد پیروز شود .به
این ترتیب رقابت نســبتا نزدیکی میان کلینتون و سندرز در
جریان است اما اگر شــگفتی رخ ندهد بانوی اول سابق و
وزیر خارجه دولت اول اوباما کاندیدای نهایی دموکرات ها
کلینتــون در نوادا ،نگرانی هــای او را در خصــوص ادامه
رقابت های انتخاباتی در امریکا تقویت کرده است .در حالی
که پیش بینی می شــد کلینتون در این رقابت ،با اختالفی
20درصدی بر ســندرز غلبــه پیدا می کنــد ،وی در نهایت
توانســت حدود 52درصد ارا را به دست اورده و با اختالف
چهار درصد بر رقیب خــود فائق اید .این موضــوع نه تنها
روی تقسیم وکال و نمایندگان دو نامزد انتخاباتی تاثیرگذار
خواهد بود ،نشان دهنده عدم اعتبار نظرسنجی هایی است
که پیروزی اسان هیالری کلینتون در رقابت های انتخابا تی
را پیش بینی می کنند .هیالری کلینتون به خوبی می دانست
که وی در ایالت نوادا به علت ارای باالی سفیدپوستان پیروز
خواهد بود و کابوس شکست در رقابت مقدماتی که از سال
2008هیالری را رها نمی کرد ،تکرار نمی شــود .با نگاهی
به نتایج رای گیری هایی که تا سه شــنبه بزرگ برگزار شــد،
نقاط ضعف برنی سندرز اشکارتر می شود .برنی سندرز برای
ایالت های جنوبی که سنتی تر از ایالت های شمالی هستند
و نیز رنگین پوستان بیشــتری نیز در این ایالت ها سکونت
دارند هیچ اســتراتژی مشــخصی ندارد و امیدهای خود را
در ایالت های شــمالی و شــرقی جســت وجو می کند .این
ایالت ها در مجموع از تعداد نمایندگی های کمتری نسبت به
ایالت های جنوبی و غربی برخوردارند و همین نکته تاکنون
به ضرر سندرز تمام شده است .انچه تاکنون مشخص شده
ن که اکثریت زنان و رنگین پوســتان رای خود را در جبهه
ای
دموکرات ها به صندوق هیالری خواهند ریخت و سندرزی
که بیشــتر به حضور در نشســت های دانشــگاهی و میان
جوانان رغبت دارد در نهایت از این رویکرد خود ضربه خواهد
خود .اما در ان سو هم هیالری کلینتون نقاط ضعفی دارد
که سندرز امیدوار به استفاده از انهاست .خانواده کلینتون با
اینکه در امریکا محبوبیت دارد اما تقریبا به همان میزان هم
حمایت انها از نهاد های مالی ثروتمند و پرنفوذ مورد انتقاد
قرار دارد و پس از بحران مالی ســال 2008و ورشکستگی
بسیاری از نهاد های مالی این انتقاد ها به کلینتون ها شدت
یافته اســت .در رای گیری های درون حزبی هم هیالری
انچنان با صالبت ظاهر نشــده و همین امر موجب نگرانی
مشابه انچه در ســال 2008و شکســت از باراک اوباما در
رای گیری درون حزبی رخ داد ،شده است .پیروزی کمرنگ
میدان است .از این رو اصلی ترین هدف وزیر امور خارجه
سابق امریکا پیروزی در نوادا نبود ،بلکه وی در صدد جبران
شکست سنگین خود در نیوهمپشایر بود .این مهم در حالی
صورت می گرفت که هیالری کلینتــون بتواند با اختالفی
حداقل 10درصدی ســندرز را شکست دهد .اما هم اکنون
هیالری کلینتون در نوادا نیز به سرنوشت ایالت ایووا دچار
شده است.در ایالت ایووا نیز پیروزی میلی متری کلینتون
بر ســندرز عمال برای وی حکم یک شکست را داشت .در
جریان رقابت هــای انتخاباتی ایووا بر همگان محرز شــد
که ســندرز با جهــش فوق العاده خود در نظرســنجی های
انتخاباتی خواهد توانســت کلینتون را به چالش کشیده و
حتی وی را شکســت دهد .با پیروزی ســندرز در انتخابات
ایالتی نیوهمپشایر ،این بار معادله کامال به ضرر کلینتون
تغییر یافت ،زیرا ســندرز توانســت با اختالفــی بالغ بر 10
درصد ارا بر وزیر امور خارجه ســابق دولت اوباما غلبه پیدا
کند .هم اکنون انتخابات نوادا بــرای هیالری کلینتون به
مثابه یک شکست و برای سندرز به مثابه یک پیروزی نسبی
بعد از نتایج سه شنبه بزرگ همه از نتایج
فاجعه بار روبیو ســخن گفتند و از سوی
دیگر عموم تحلیل ها حاکی از ان اســت
ترامپ در میان جمهوریخواهان تنها در
صورتی شکست می خورد که روبیو به نفع
کروز کنار رود
است زیرا او به جای انکه میدان را با اختالفی زیاد به رقیب
خود واگذار کند ،توانســت حدود 48درصــد ارا را به خود
اختصاص دهد و عمال اثر پیروزی فاحــش خود در ایالت
نیوهمپشایر را همچنان پررنگ نگاه دارد.هم اکنون سندرز
و هیالری کلینتون چشم به ادوار دیگر رقابت های انتخابات
درون حزبی دارند .در حال حاضر این موضوع برای کلینتون
محرز شده اســت که گردش ارای دقایق پایانی انتخابات
درخصوص کســانی که تصمیم خــود را تــا لحظات اخر
برای رای دادن به وی یا ســندرز نگرفته اند به ســود نامزد
سوسیالیســت حزب دموکرات به گــردش در خواهد امد.
نتایج انتخابات نوادا دقیقا ماننــد نتایج انتخابات در ایالت
ایووا زنگ خطر را برای هیــاری کلینتون به صدا در اورده
و پیروزی در سه شنبه بزرگ نباید باعث غرور هیالری شود.
مسیر هموارت ر ترامپ
در ان ســو امــا حضــور دونالــد ترامــپ در کمپین
جمهوریخواهــان به حدی جنجالی شــده که ســران این
قدیمی ترین حزب سیاســی امریکا پیروزی احتمالی او در
انتخابات ریاســت جمهوری امریکا را باعث ســرافکندگی
حزب و حتی ســقوط جمهوریخواهــان می دانند .ترامپ
وضعیتی به مراتب ساده تر در اردوی جمهوریخواهان دارد.
این چهره جنجالی که بارها با اظهارات خود علیه مهاجران
مکزیکی ،مسلمانان و رقبای خود باعث بروز تنش و جنجال
شده اســت با احتساب رای گیری های سه شــنبه بزرگ در
15رای گیری درون حزبی شــانس خود را ازمــوده و مانند
هیالری کلینتون در 10رای گیری پیروز بوده است .تفاوت
شــرایط ترامپ با هیالری در این اســت که دونالد ترامپ
میلیاردر با فاصله ای بیشتر نســبت به رقبای خود در صدر
قرار دارد و تقریبا کار رقابت داخلی در این حزب را باید تمام
شده دانســت .نکته جالب اینکه نقاط ضعف دونال د ترامپ
شباهت زیادی با ضعف های سندرز دارد .با اینکه وضعیت
ترامپ بر خالف سندرز در ایالت های جنوبی نسبت به رقبای
ضعیف خود بهتر اســت ،اما زنان و رنگین پوستان کمتری
تاکنون به این چهره جنجالی روی خوش نشــان داده اند.
بر این اســاس اوضاع بــرای دونالد ترامپ ایــده ال پیش
می رود و ادامه رقابت همزمان روبیو و تد کروز کار را برای او
ساده تر خواهد کرد .بعد از نتایج سه شنبه بزرگ همه از نتایج
فاجعه بار روبیو سخن گفتند و از سوی دیگر عموم تحلیل ها
حاکی از ان است ترامپ در میان جمهوریخواهان تنها در
صورتی شکست می خورد که روبیو به نفع کروز کنار رود .در
ان صورت شــاید کروز بتواند با تجمیع ارای خود و سناتور
جوان فلوریدا ،میلیاردر نیویورکی را به چالش بکشد ؛ اتفاقی
که شاید خیلی هم محتمل نباشد و نوع برخورد روبیو چندان
از کنار رفتن او حکایت نمی کند.
رویارویی کلینتون و ترامپ
پــس از رای گیــری سه شــنبه بــزرگ نظرســنجی
ســی ان ان نشــان می دهد که هیالری کلینتون و دونالد
ترامپ تقریبا دو برابر بیشــتر نســبت به ســایر رقبای خود
پیشــی گرفته اند.میزان حمایــت مردم امریــکا از دونالد
ترامپ نامــزد جمهوریخواه به بیش از 49درصد رســیده و
وی نسبت به مارکو روبیو نزدیک ترین رقیب خود 33درصد
پیشی گرفته است.هیالری کلینتون نیز حمایت 55درصد
رای دهندگان دموکــرات را در اختیــار دارد و نســبت بــه
برنی ســندرز 17درصد پیشــی گرفتــه اســت 68 .درصد
جمهوریخواهــان نیز اعــام کرده اند که قطعــا ا ز ترامپ
حمایت خواهند کــرد و 32درصد نیــز گفته اند که ممکن
است نظر خود را تغییر دهند .در طرف دموکرات ها نیز 67
درصد اعالم کرده اند که به طــور کامل از کلینتون حمایت
می کنند و 33درصد انها نیز گفته اند که ممکن اســت نظر
خود را تغییر دهند.
بین الملل
سطح روابط کاهش یافته یا قطع می شود ،دولت ها در حال
ابالغ پیام به یکدیگر هستند.
عوامل موثر بر تجدید رابطه
تنش زدایی تهران به بازگشایی سفارت بریتانیا منجر شد
سید جالل ساداتیان
دیپلمات و کارشناس روابط بین الملل
2
سال ۹۴سال شــکوفایی در عرصه سیاست خارجی
ایران بود؛ عالوه بر به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای و
دستیابی به برجام ،روابط تهران با بسیاری از کشورها نیز به
سمت عادی شدن و بهبود پیش رفت که یکی از انها بریتانیا
بود .در تاریخ یکم شــهریور ماه بود کــه همزمان با حضور
فیلیپ هاموند ،وزیر امور خارجه بریتانیا در تهران سفارتخانه
ان کشور پس از گذشت نزدیک به چهارسال بازگشایی شد.
البته داستان بســتن و بازگشایی ســفارتخانه های ایران و
بریتانیا سابقه دار است .در دوران معاصر ،پیش از کودتای
28مرداد و به دنبال اقدامات مربوط به ملی شــدن صنعت
نفــت ،در پی حرکــت مردم به ســمت خیابان فردوســی و
برداشتن تابلوی سفارت ان کشور ،عمال سفارت بریتانیا در
تهران تعطیل می شود تا انکه در 14اذر سال 1332با انتشار
اعالمیه مشــترک در زمان فضل الله زاهدی ،نخست وزیر
وقت ،روابط دو کشــور مجدد برقرار می شود .دانشجویان
دانشــکده فنی دانشــگاه تهران تجمع اعتراضــی انجام
می دهند و با حمله پلیس سه نفر از انان شهید می شوند.
حمله به سفارت بریتانیا در تهران
برقراری مجدد رابطه
به دنبــال مذاکرات هســته ای با نماینــدگان 5+1و
دســتیابی به توافق موســوم به برجام ،بریتانیا ابراز عالقه
کرد تا روابطــش با ایران را مجددا برقرار کرده و ســفارتش
را بازگشایی کند .این در حالی است که دولت بریتانیا خود
خواستار تعطیلی ســفارتش شــده و دیپلمات های خود را
فراخوانده بود و کارکنان سفارت ایران در لندن را نیز اخراج
کرده بود .بنابراین در حاشــیه مذاکرات مربــوط به برجام
گفت وگوهایی بین وزرای خارجه دو کشور ایران و بریتانیا
صــورت گرفت و طرفیــن توافــق کردند با تعییــن کاردار
غیرمقیم ،مقدمات بازگشایی ســفارت ها انجام شود .پس
از چندی ،طرفین توافق کردند کــه کارداران به «مقیم»
تبدیل شــوند .طی ســفر وزیر خارجه ایران به لندن برای
شرکت در اجالس «کمک به ســوریه» نیز دو وزیر توافق
کردند که بریتانیا صدور ویزا برای اتباع ایرانی را که مدت ها
متوقف کــرده و ان را در کشــو های ثالث انجــام می داد،
در تهران از ســرگیرد .در واقع در برهه فعلــی ،لندن برای
پیگیری روابطش با ایران از بحث بازگشایی سفارت ها گام
پیش گذاشت و ایران نیز برای پیگیری منافع ملی خودش
نمی تواند همچنان با کشوری چون بریتانیا در حالت تعلیق
روابط دیپلماتیک به ســر ببرد .بنابراین دو کشــور در برهه
فعلی ،منافع اقتصادی ،سیاسی و امنیتی را در بهبود روابط
با یکدیگر دنبال می کنند.
باید توجه داشــت روابط دیپلماتیــک ضرورتی برای
کشورها جهت تامین منافع و امنیت ملی است .هر کشوری
از زاویه منافع و امنیتش در تالش است تا در دنیای امروز،
مراودات خود را توسعه و بر مدار ان در ابعاد مختلف فناوری،
اقتصادی ،سیاسی و حتی نظامی به گفت وگوی مستقیم و
رودررو بپردازد .اما در پاره ای مواقع ،حوادثی رخ می دهد
که در کوتاه مدت یا بلند مدت ،از کاهش روابط تا قطع ان در
راستای بیان خواسته ها بهره برداری می شود .در واقع هرگاه
عوامل تاثیر گذار بر روابط
در دوره هــای مختلف روابط با جهــان ،تئوری های
گوناگون بر نوع رابطه ایران با جهان خــارج حاکم بوده یا
حاکم شده اســت .شعار «نه شــرقی ،نه غربی ،جمهوری
اسالمی» ایران خط مشی و استراتژی ایران را از بدو اغاز
جنبش مردمی منتهی به پیروزی انقالب اسالمی بر تارک
نظام اســامی ایران به عنوان راهبرد اساســی سیاســت
خارجی نشانده است .با تکیه بر این شعار ،برقراری ارتباط با
همه نظام های مشروع در دنیا خط مشی برگزیده نظام بوده
و هست و در شرایط پســا تحریم ،تکیه بر راهبرد «موازنه
مثبت» یعنی برقراری تعادل در ارتبــاط با همه قطب های
قدرت بــه منظور برخــورداری از تــوازن رقابتــی انها ،امر
پذیرفته شده ای اســت که اثار مثبت ان را باید به زودی در
همه شئون اقتصادی و رفع موانع اقتصادی و حتی سیاسی
نظام شاهد باشیم .اســتقبال و ایجاد ارتباط دیپلماتیک با
بریتانیا نیز می تواند در این چارچوب مورد توجه قرار گیرد.
چشم انداز روابط
رابطه با بریتانیا ،به رغم ظلم های روا داشــته شــده
انان در گذشــته نســبت به ملک و میهن و مــردم ایران،
امروزه همانند رابطه با ســایر کشورهای جهان به خصوص
کشــورهای پیشــرفته در شــرایط پســا تحریم ،می تواند
اینده ای روشن از همکاری های بین المللی ،در همه ابعاد
دیپلماتیک ،بین المللــی ،اقتصادی ،فنــی ،تکنولوژی،
علمی ،دانشگاهی و بازرگانی و حتی فرهنگی و گردشگری
و ...را در برگیــرد .ظرفیت های زیر بنایی فــراوان ملی ما
هماننــد انگیزه های قوی نیــروی انســانی اموزش دیده،
معادن و انرژی فراوان ،ماشــین االت و وسا یل مورد نیاز و
ســرزمین گســترده و حاصلخیز و ...می تواند ضامن رشد
سریع همه جانبه و شکوفایی بیشتر نسل جوان کشور باشد
و اینده ای پر امید را نوید دهد.
مثلث | شماره 302
در دوره اخیر نیز در تاریخ ۸اذر ۱۳۹۰توسط عده ای
به سفارت بریتانیا تعرض می شود .این افراد وارد ساختمان
ســفارت شــدند ،پرچم بریتانیا را پایین کشــیدند و بعضی
مدارک را از درون ســاختمان ســفارتخانه به بیرون پرتاب
کردند .در اقدامی مشــابه در همــان روز و در حمله به باغ
ســفارت بریتانیا در منطقه قلهک ۶ ،کارمند انگلیســی به
گروگان گرفته شــدند که پــس از چند ســاعت و با حضور
پلیس دیپلماتیک ازاد شــدند .ظاهرا مشــکالت حقوقی
ی بود که
در مورد اســناد مالکیت باغ قلهک از مسائل مهم
در مشکالت به وجود امده نقش اساســی داشت .به رغم
حضــور ماموران امنیتــی ،تجمع کنندگان ،به ســاختمان
سفارت بریتانیا سنگ و کوکتل مولوتوف پرتاب کرده و پس
از هجوم به دفاتر سفارت ،برخی مدارک را به پایین پرتاب
کردند .دانشجویان پس از ورود به ساختمان سفارت بریتانیا
در خیابان فردوسی تهران پرچم این کشور را پایین کشیده و
ان را اتش زدند و به جای ان پرچم ایران را بر سر در سفارت
بریتانیا به اهتزاز دراوردند .پس از تعطیلی سفارت های دو
کشور در پایتخت های یکدیگر ،ســفارت سوئد در تهران
حافظ منافع دولت بریتانیا و درمقابل سفارت عمان در لندن
به عنوان حافظ منافع دولت ایران تعیین شدند.
رویدادها
اشتی کنان
بــه نظــر می رســد انچــه بریتانیــا را متقاعــد کرده
تا در شــرایط کنونی نســبت به برقــراری رابطه سیاســی و
دیپلماتیک اش با ایــران تجدید نظر کــرده و تمایل خود
را برای برقــراری رابطه نشــان دهد ،تحوالتی اســت که
پس از خرداد 1392و انتخاب حســن روحانــی به عنوان
رئیس جمهور و همچنین برگزیده شــدن دکتر محمد جواد
ظریف به عنوان وزیــر خارجه ایــران ،رخ داد .در مســیر
مذاکرات موسوم به برجام که وزیر خارجه بریتانیا ،به عنوان
یکی از اعضای تیم مذاکره کننده و عضو دائم شورای امنیت
سازمان ملل متحد در ان حضور فعال داشت ،با دیدگاه ها
و نظرات وزیر خارجه ایران بیشتر اشنا شد .بریتانیا عالیق
سایر کشورها برای فعال شدن در ایران با هدف برخورداری
از بازار پرظرفیت اینده ایران و نیز پتانسیل های بالقوه ایران
برای تبدیل شدن به سر پل ارتباطی با بازارهای منطقه ای و
کشورهای همسایه را به خوبی درک کرد؛ امری که بریتانیای
تاجر مسلک هیچ گاه نخواسته و نمی توانسته ان را از دست
بدهــد .متقابال ایران هم بــه همکاری بریتانیــا در جریان
مربوط به مذاکرات هسته ای ،روابط دو جانبه ،فراهم کردن
تسهیالت برای دریافت ویزا و رفت و امد های اسان تر اتباع
ایرانی مقیم در بریتانیا اعم از دانشجویان یا خانواده های
مقیم و همچنین برخورداری از تکنولوژی های روز به همراه
سرمایه گذاری در صنایع برای تولیدات ضروری در کشور،
به خصوص نفت و گاز و پتروشیمی و مواردی از این دست
نیازمند بوده و به برقراری روابط عادی و بلکه توسعه یافته با
همه کشورهای جهان از جمله بریتانیا عالقه مند است.
77
بین الملل
کیش و مات امریکا
چرا روسیه در سوریه حضور نظامی تمام عیار یافت؟
احمد وخشیته
دانشجوی دکترای علوم سیاسی
در دانشگاه دوستی ملل مسکو
3
بدون شــک اگر تحلیلگــری در حــوزه بین الملل به
بررسی فراوانی موضوعاتی که در میان رسانه های دیداری
و شنیداری داخلی و خارجی طی ســال جاری منتشر شده ،
بپردازد با درخشش بحران ســوریه مواجه خواهد شد و اگر
کلیدواژه ها را مورد بررســی قرار دهد با کلمه داعش رو به رو
می شود .ســال 1394با فراز و نشــیب های خود در عرصه
بین الملل و بــه ویژه منطقه غرب اســیا رو به پایان اســت؛
سالی که اگرچه شروع ان با به نتیجه رسیدن طوالنی ترین
مذاکرات تاریخ شــیرین بو د اما با گره خــوردن به مذاکرات
سوریه و ادامه جنایات انسانی و بحران سیاسی تا پای جنگ
میان برخی کشورها در منطقه پیش رفت .فدراسیون روسیه
اگرچه دیگر همچون دوران شــوروی یکــی از قدرت های
بزرگ جهانی به حســاب نمی اید ،اما یکی از بازیگران مهم
منطقــه ای و فــرا منطقه ای اســت که در طول ســال های
گذشــته تالش کرده با کارت ایران در موضوع هسته ای به
خوبی بازی کند و امتیازاتی کسب نماید .این در حالی است
که پس از روی کار امــدن دولت جدید در ایــران و برقراری
گفت وگوهای مســتقیم با امریکا ،از نقش روس ها کاسته
شــد ،به گونه ای که تحلیل های گوناگونی از رویکردهای
مسکوپسازگفت وگویمستقیمایرانوامریکادرمذاکرات
لوزان و وین وجود دارد .اما انچه مسلم است مسکو پس از به
نتیجهرسیدن مذاکراتهسته ای ایرانتالشکرد درسوریه
نقش محوری پیــدا کند و کمرنگی نقش خــود در مذاکرات
لوزان و وین را در حل بحران سوریه جبران نماید .از همین
رو مقامات روسی دیدارهایی با گروه های مخالف بشار اسد
داشتند و تالش کردند تا ارتباط خود با عربستان سعودی را
نیز گسترش دهند .یادداشت پیش رو به بازخوانی و بررسی
عملکرد فدراسیون روسیه در سوریه طی سال 94می پردازد.
رویدادها
78
مثلث | شماره 302
عصر جدید همکاری های روسیه و عربستان
پس از امضای توافق میان ایران و 5+1موازنه قدرت
درمنطقهتاحدودیبهسمتجا به جاییپیشرفتتاانجاکه
شاهزاده «محمد بن سلمان» وزیر دفاع و جانشین ولیعهد
عربســتان 27خرداد در پاســخ به دعوت دولت روســیه به
سنت پترزبورگ سفر کرد تا عربستان سعودی و روسیه پس از
مدت ها بر سر یک میز بنشینند .کرملین که به واسطه اشغال
کریمهباتحریم هایبین المللیمواجهشدهبود،می توانست
از منابع مالی ال سعود بهرهچشمگیری ببرد و در مقابلریاض
که پس از سوریه ،اکنون به باتالق یمن ورود پیدا کرده بود
نیز می توانســت از ظرفیت های دیپلماتیک روس ها بهره
جوید .در این دیدار مسکو تالش کرد تا پنجره ای برای نقش
میانجیگری خود در ســوریه با طرف عربی بگشاید و خود را
محورگفت وگوهاقراردهد.پسازدیداروزیردفاععربستان
بارئیس جمهورروسیه،برخیمنابعخبریازسفرژنرال«علی
مملوک» رئیس دفتر امنیت ملی سوریه به ریاض خبر دادند
کهبهموجبان،وی با«محمد بنسلمان»جانشینولیعهد
و وزیر دفاع سعودی دیدار و گفت وگو کرده است .این سفر
اگرچه توســط هیچ کدام از مقامات دو کشــور تائید یا حتی
تکذیب نشــد ،اما مســکو در صدد بود به نقش خود در حل
بحران سوریه در رسانه ها اشاره کند.
مثلث های دیپلماتیک
دوشــنبه 12مرداد مثلث روســی -امریکایی-عربی
تشکیل شد و دوحه میزبان ســرگئی الوروف ،جان کری
و عادل الجبیر ،وزیران خارجه روســیه ،امریکا و سعودی
بود؛ نشست ســه جانبه ای که به گفته اسپوتنیک ،سوریه
و افراطی گرایی داعــش در منطقه موضــوع گفت وگوی
طرف ها بوده اســت .نکته مورد توجه در این گفت وگوها
انجاســت که ترکیه به عنوان هم پیمان عربســتان در نبرد
با بشار در این نشســت حضور نداشــت .تنها یک روز بعد
مثلث روســی -ایرانــی -ســوری در ایران شــکل گرفت و
تهران میزبــان میخائیــل باگدانوف ،معــاون وزیر امور
خارجه و نماینده ویژه پوتیــن در امور خاورمیانــه و افریقا
و ولیــد المعلم ،وزیــر خارجه ســوریه بــود .در پایان این
نشســت حســین امیرعبداللهیان از تغییر استراتژیک در
نگاه بازیگران منطقه ای در قبال ســوریه خبر داد .در این
برهه به نظر می رسد اگرچه در چهار سال گذشته بسیاری
از بازیگــران خارجی توســل به جنــگ را راهکار ســوریه
می دانستند ،اما اکنون بخش عمده ای از بازیگران توسل
و تمرکز بر راه حل سیاســی را مناسب ترین روش برای حل
بحران عنــوان می کننــد .همچنین در ایــن مذاکرات دو
نکته حائز اهمیت بود؛ نخســت انکه روسیه ای که تالش
می کند محور گفت وگو و منجی سوریه باشد در هر دو محور
گفت وگوها حضور دارد و نکته دیگر اینکه پس از چهار سال
تمامی طرفین در تقابل با دشمنی واحد قرار گرفته اند که
همه انها را تهدید می کند و در مورد لزوم شکســت داعش
به توافق رسیده اند .اما مساله اساسی انجاست که در مورد
چگونگی مقابله توافقی حاصل نمی شود.
مسکو ،داعش را خطری جدی در برابر خود می داند؛ از
همین ر وترجیحمی دهدحاکمیتموجوددردمشقراتقویت
کند تا با افراط گرایی در خارج سرزمین های شوروی به مبارزه
برخیزد .از این رو به رغم عواقب و خطرات ،به گسترش نقش
نظامی خود در سوریه می پردازد .مردم روسیه هنوز شکست
ارتش کشورشان را در افغانستان فراموش نکرده اند و تبعات
ان را بــه خاطر دارن د امــا مهمتر از مدیریــت این موضوع،
عواقب رودررویی با امریکا و متحدانش در سوریه است.
سوریه؛ علت اشتی پوتین با اوباما
اگرچه طی سال های گذشــته تفاوت در منافع سبب
شد روابط مسکو ـ واشنگتن تیره شــود و این تیرگی تا انجا
پیش رفت که روسای جمهور دو کشــور به مدت دو سال با
یکدیگردیدارنداشتن دامااخیراروس هابازیجدیدیراپیش
گرفتند؛ بازی ای که در راستای استراتژی و منافع ملی انها
ی ترنین چند هفته
در خاورمیانه است .موضوعی که دمیتر
پیش از اجالس ساالنه سازمان ملل در یادداشتی در نشنال
اینترســت به ان اشــاره کرده بود و حضور نظامی روسیه در
سوریهرابهانه ای دانستکهازطریقانپوتیندرصدداست
با همتای امریکایی خود مذاکره کند .رئیس جمهور روسیه
برایاولینبارجهتشرکتدرمجمععمومیسازمانمللبه
نیویورک سفر کرد تا پس از دو سال دستان همتای امریکایی
خود را بار دیگر بفشارد و از مبارزه با داعش در سوریه سخن
بگوید .امریکا و روســیه که بیش از چهار سال و نیم درباره
موضوع سوریه با یکدیگر اختالف داشتند ،حال یکباره در
رابطه با مشارکت روسیه در عملیات نظامی علیه داعش به
گفت وگو و مذاکره می نشینند.
اگرچه مشــخص نیســت به موجب این مذاکره چه
امتیازهایی داده و گرفته شــده که روســیه تنها دو روز پس
از این گفت وگو حمالت هوایی خود به داعش را اغاز کرد؛
حمالت هوایی که به ادعای مخالفان ،نه تنها داعش بلکه
ی نیروهای مخالف دولت بشــار اسد در ان هدف قرار
تمام
گرفته اند.
پاسخ داعش به حمالت هوایی کرملین
کمتر از دو ماه از اغاز حمالت هوایی روسیه به مواضع
داعش ،بشار اسد ســفری یک روزه به مســکو انجام داد و
با همتای روس خــود دیــدار و گفت وگو داشــت که نوعی
قدرتنمایی روس ها در تامین امنیت برای سفر رئیس جمهور
ســوریه بود .اما چند روزی از این اقتدار بیشتر نگذشته بود
که هواپیمای مســافربری «ایرباس ای »۳۲۱روسیه که از
شرم الشیخمصربهمقصدسنت پترزبورگباندفرودگاهراترک
کردهبود،تنهاپساز ۲۳دقیقهپروازدراسمانصحرایسینا
منفجرشدوهمه ۲۲۴سرنشینانکشتهشدند( 9ابان).پس
از این رویداد ،داعش در صفحات اجتماعی خود فیلم انفجار
هواپیما در اسمان را منتشر کرد و نوشت« :سرنگون کردن
این هواپیما ،اغازی برای این است که روسیه بهای دشمنی
خودعلیهمسلمانانبهصورتکلیوبهویژهداعشرابپردازد؛
به ویژه پس از کشتارهای دســته جمعی که در دوما ،حلب و
الباب سوریه رقم زده است».
چشم انداز حضور روس ها در اسمان سوریه
سوریه برای هر یک از طرفین گفت وگوها فرصت ها
و چالش هایــی را در پیــش دارد؛ روس ها در ابتــدا به دنبال
تحکیمحکومتبشارنبودندوخطقرمزانهاتنهاحفظپایگاه
نظامی شان در طرطوس بو د اما قوت گرفتن داعش و تبدیل
ان به عنوان خطــری بالقوه در خارج نزدیــک و حتی داخل
مرزهای فدراسیون روسیه نگاه کرملین به بحران سوریه را
تحت الشعاع قرار داد؛ از همین رو پس از حوادث تروریستی
پاریس ،روس ها بر شدت حمالت خود افزودند.
روس ها کــه تالش هایشــان در تابســتان برای حل
بحران ســوریه از طریق گفت وگــو و مذاکره بــا محوریت
کرملین به نتیجه نرسیده بود ،تصمیم گرفتند از ابزار نظامی
بهره ببرند و به گونه ای برق اســا به بهانه حملــه به مواضع
داعش و النصره ،دیگر گروه های مخالف را نیز هدف قرار
دهند و حاکمیت بشــار را تثبیت کنند تا این بــار از موضعی
باالتر با کشورهای مقابل خود به مذاکره بنشینند .اما گمان
نمی کردند انکارا زمین بازی شان را بر هم زند و نه تنها جنگنده
نظامی روس ها را مورد هدف قرار دهد ،بلکه انها را محکوم
به نقض حریم هوایی ترکیه نیز کند و درصدد باشــد روسیه
را در تقابــل با ناتو قــرار دهد .اما به رغم حمــات هوایی و
مانورهای روسیه در اسمان سوریه طی ماه های اخیر ،این
ابزار نیز نتوانست خواسته های روسیه را فراهم سازد و این
روزها ســخن از اتش بس به گوش می رسد؛ پرچم سفیدی
که نمی توان مدعی بود خواسته روسیه است و برای انها به
منزله پیروزی است.
نتیجه گیری
پشتیبانی کرملین از حاکمیت ســوریه در اغاز بحران
(سال)2012بهمنزلهحفظپایگاهنظامیاینکشوردرسوریه
بود و خط قرمزهایی متفاوت از ایران برای حمایت از بشــار
ت اما با گذر زمان و کوچ مسلمانان افراطی روسیه
اسد داشــ
بهسوریهوپیوستنانهابهداعشاستراتژیمسکوتغییرکرد
و امنیت خود را در تقویت شخص بشــار اسد دانست و از این
رو منافع راهبردی نزدیک تری با ایران پیدا کرد .اما از سوی
دیگر باید توجه داشت که دشمن ایران در منطقه (اسرائیل)
دوستروسیهبهشمارمی ایدکهاینموضوعنیزبرپیچیده تر
شدنمعادالتمی افزاید.بدونشکروس هابهاینموضوع
می اندیشندکهاگربحرانسوریهپایانیابد،مسلمانانافراطی
که با کوله بــاری از تجربه جنگ به ســوی خانه های خود در
اسیایمرکزیوقفقازباز می گردندبهچهمیزانتهدیدیبرای
امنیتفدراسیونروسیهبهشمارمی ایند.
بازی برنده ها
بین الملل
قدیر گلکاریان
استاد روابط بین الملل دانشگاه خاور نزدیک قبرس
4
مثلث | شماره 302
ترکیــه به عنــوان یکــی از عمده ترین کشــورهای
تاثیر گذار در امنیت سیاســی و نظامی منطقه خاورمیانه و
به لحاظ برخورداری از موقعیت و امتیــازات ژئو پلیتیکی و
ژئو استراتژیکی قابل توجه می نماید .به ویژه ،این کشور به
دلیل وجود مرزهای حســاس و همگرایی در سیاست های
راهبردی -امنیتی با ایران و اهمیت جا گیری این کشــور در
مختصات جغرافیایی -سیاسی جاده ابریشم و قفقاز بیش از
هر همسایه دیگری برای کشورمان دارای اهمیت است.
از این رو هر گونه رخداد اقتصــادی ،اجتماعی و باالخص
سیاســی در این کشــور ،به نوعی و نســبت به حساسیت
موضوع ایران را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.
در یک سال گذشته و از اغاز سال 1394تا پایان ان،
ترکیه بر خالف سال های پیشین که دارای امنیت سیاسی-
اجتماعی بوده و جهش های فرهنگی ،اقتصادی و مهمتر
از همه حرکتی رو به جلــو در موضوع دموکراتیزه شــدن را
پیش گرفته و می رفت تا با ابتکارات سیاسی -اجتماعی خود
به عنوان کشوری الگو برای سایر کشورهای منطقه باشد ،به
ناگاه حرکتی پسگرا را پیش گرفت و امروز ترکیه در فهرست
ن و انجمن
ارزیابی دیده بان حقوق بشر ،جامعه روزنامه نگارا
دفاع از حقوق مدنی به عنوان کشــوری کــه حقوق ازادی
بیان و اندیشــه را محدود و محصور ســاخته ،با مشکالت
جدی مواجه گردیــده اســت .در کنار این رویکرد بســیار
متفاوت حکومت فعلی در صحنه سیاست داخلی و خارجی
که با حاکمیت حزب عدالت و توســعه دوام دارد ،پیوسته
زیان های جبران ناپذیری را برای ترکیه فراهم اورده است.
از یک ســو تغییر رفتار و عملکرد دولت ترکیه در حل
مناقشــه با کردها و به بایگانی ســپردن پرونده گشایش بر
بحران کردی که از اغاز ســال 1394رقم خــورد ،ترکیه را
در شــرایط کنونی به بحران جدی امنیتی کشــانده است.
به طوری که هنوز جنگ داخلــی در مناطق جنوب و جنوب
شــرقی ترکیه در برخی از شهرهای اســتان دیاربکر مانند
شــیرناک ،جیزره ،صور و برخی از شــهرهای دیگر ادامه
دارد و ماحصل این نبردهای خونین ،ویرانی شهرها و قتل
و کشتار انسان های عادی و فلج شــدن سیستم معیشتی
و زیستی در این مناطق شده اســت .حاکمیت شرایط منع
امد و شــد ،جنگ هایی که منجر به کشته شدن نظامیان و
همچنین کردهای شورشی شده اســت ،فضای ارامش را
در دیگر شــهرهای ارام و امن غرب ترکیــه نیز تحت تاثیر
قرار داده اســت .به طوری که بروز ناامنی ها و انفجارهای
رخ داده در شهرهای انکارا و استانبول باعث شده که میزان
بسیار محسوسی از ورود گردشگران به ترکیه به میزان بسیار
محسوسی کاسته شود.
در کنار ایــن ،ترکیه ای که با نظریه پردازی سیاســی
احمد داوود اوغلو ،نخســت وزیر فعلی ترکیــه می رفت تا
مسائل و مشکالت خود را در صحنه بین المللی و به ویژه در
مناسبات خود با همسایگان تابع سیاست «رسیدن به نقطه
سفر تنش ها» ادامه دهد ،اکنون از چهار سو با بحران شدید
و مناقشــه های جدی چه در قالب فضای سرد دیپلماسی
و چه در شکل ادبیات تنش الود ســرد سیاسی و ریتوریک
دوئل گونه با کشــورهای منطقه و همســایگان خود مانند
روسیه ،عراق ،سوریه و ایران قرار دارد.
اغاز بحران میان روســیه و ترکیه با سقوط یک فروند
جنگنده هوایی روسیه در خاک ســوریه توسط هواپیمای
ترکیه ،اکنون به مرحله ای از اوج تنش رســیده اســت که
عالوه بر نظریه پــردازان ،افراد برجســته سیاســی مانند
خانم فدریکا موگرینی ،فرانســوا اوالند ،مارتین شــولتز و
فرانک والتــر اشــتاین مایر در ماه های اخیر مــدام از بروز
جنگ احتمالی جدی میان دو کشور ترکیه و روسیه اظهار
بیم کرده بودند.
در همین حال اغاز تحریم های اقتصادی علیه ترکیه
توسط روسیه منجر به رکود شدید اقتصادی در ترکیه شده
است ،به طوری که طبق اظهار روسای اتحادیه های زرگران
و جواهر فروشان ترکیه بیش از 75درصد واحدهای فعال در
این بخش در شهرهای جذب توریست مانند انتالیا ،موغال
و … تعطیل شــده یا بخش تولید و صــادرات محصوالت
چرمی با 80درصد رکود و بیکاری بیش از 3500نفر مواجه
شــده اســت .در همین حال رئیس اتحادیه هتل داران و
اژانس های توریستی نیز خبر از فروش و واگذاری بیش از
1300هتل در شهرهای توریستی می دهد .در همین حال
دولت ترکیه برای تشویق و جلب توریست در تابستان سال
2016اقدام به تعرفه های تشویقی برای پروازهای چارتری
و کاهش بیش از 60درصد بهای هتل ها کرده است.
این در شــرایطی اســت که بخش کشــاورزی نیز به
دلیل عــدم امکان صــادرات محصوالت خــود دچار رکود
شدید اقتصادی شده است .ساالنه 4.5میلیون گردشگر
از روسیه وارد ترکیه می شد و بالغ بر 12میلیارد دالر به دلیل
تحریم روسیه زیان مالی گریبانگیر ترکیه شده است.
مهمترین بحرانی که ترکیه با ان مواجه شــده است،
اغاز فضای شدید مناقشه میان ترکیه با کشورهای متداخل
در بحران سوریه اســت .با تغییر رویکرد جامعه جهانی به
استنثای کشــورهای عربستان ســعودی ،قطر ،اسرائیل
(به طور غیر مستقیم) و بعضا جبهه گیری اردن به حل بحران
سوریه از طریق گفتمان سیاسی ،جو تناقض دیدگاهی در
این زمینه میان کشورهای ائتالف در مبارزه با تروریسم در
سوریه از یک سو و مخالفت با خاســتگاه سیاسی -امنیتی
ترکیه از سوی امریکا و جامعه اروپا از سوی دیگر باعث شده
ترکیه شدیدا در انزوای سیاسی قرار بگیرد .باالخص تمایز
نیروهای کرد سوری از سایر معارضان در سوریه و تروریست
نشماردن این گروه از سوی امریکا ،باعث شده که فضای
دوئل لفظی سیاسی نیز در میان ترکیه و امریکا اغاز شود و
ن تردید سیاسی امریکا نسبت به ترکیه اغاز شده است.
اکنو
سوال این است که چرا ترکیه به شرایط کنونی رسید؟
طبیعی اســت که تمامی ایــن بحران ها هــم علت داخلی
دارد و هم دلیل خارجی .دالیل داخلی را می توان از حمله
انتحاری شش ژانویه 2015به پاســگاه پلیس در سلطان
احمد دانســت .از همین ایام ترکیه گــروه پ کاکا را عامل
انفجــار دانســته و ان را متهم به نقض اتش بــس تا پایان
نتیجه روند مذاکرات صلح میان دولت و کردها تلقی کرد.
با تاثیر تبلیغات رســانه ای ،نبردهای متعصبانــه در میان
گروه ارمانگراهای ترک وابسته به حزب حرکت ملی ترکیه
با دانشجویان کردی در دانشگاه ها باال گرفت و در نتیجه
در 20فوریه یکی از دانشــجویان این گروه در دانشگاه اژه
کشــته شــد .اما بعد از ان داعش حادثه بمب انتحاری را
برعهده گرفت و عامل را فردی به نــام دایانا رامازوا معرفی
کرد .دو روز بعد از ان داعش با گسترش حوزه حاکمیت خود
ن به داخل خاک سوریه هجوم برد
به سمت مقبره شاه سلیما
که ترکیه برای دفاع از انجا عملیات «شاه فرات» را با کمک
نیروهای نظامی کرد سوریه انجام داد .ان زمان این گروه
در نگاه ترکیه تروریست محسوب نمی شد .در 28فوریه روند
مذاکرات صلح کردها با دولت ادامه داشــت و وارد مرحله
جدیدی از تحول شــده بو د تا اینکه با اغاز تبلیغات پیش از
انتخابات پارلمانی ژوئن ،توسعه و اوج موفقیت و محبوبیت
حزب دموکراتیک خلق ها از سوی کردها و سایر نهادهای
مردمی و کنشگران سیاسی و عقیدتی از ان زنگ خطر برای
دولت ترکیه به صدا در امد .زیرا مانیفست این حزب مخالفت
با سیستم تغییر قانون اساسی و گذار از سیستم پارلمانی به
ریاستی بود که همین دیدگاه از سوی اپوزیسیون احزاب نیز
ادعا می شد .تا اینکه در هفتم مارس 2015رئیس جمهوری
ترکیه در کمال ناباوری در ســخنرانی خود در شــهر قاضی
انتپ از نیاز به 400نماینده مجلس برای حل بحران های
ترکیه سخن به میان اورد.
دقیقا بعد از ان ،نامالیمات سیاسی و امنیتی در ترکیه
باال گرفت و با کنار گذاشته شدن پرونده مذاکرات با کردها
در 27مارس ،تنش های جدی میان دولت با کردها شدت
گرفت .با پیروزی حزب دموکراتیــک خلق ها در انتخابات
مجلس در نوبت اول ،حزب عدالت و توســعه با شکســت
سیاســی مواجه شــد و نتوانســت به عنوان دولت مستقل
وارد عمل شــود .در طول ماه ژوئن تا 1نوامبر (مرحله دوم
انتخابات) بروز بمب گذاری ها ،باال رفتن نرخ ارز ،کاهش
تولید ،رکود در بخش گردشــگری و معامالت بورس و داد
و ســتد عادی باعث شــد مردم ترکیه راه چــاره را در اقتدار
مطلق حزب دانســته و در مرحله دوم انتخابات اک پارتی
توانست به کســب ارایی قریب به 5درصد دولت مستقلی
را تشــکیل دهد .اما با تمام این اوصاف اغاز به کار دولت
جدید با بروز بحران پناهجویان سوری ،تنش های قومی در
کشور ،بحران جدی با همسایگان و در نهایت شکست در
سیاست های خارجی خود در خصوص سوریه و اشکار شدن
خالء دور اندیشی و سراسیمگی سیاسی و ترجیحی در ترکیه
حاکی از ریزش دومینوی پروژه نئو عثمانی مبتنی بر تئوری
طرح 2023حزب عدالت و توسعه همراه شده است.
رویدادها
جنگ داخلی ،حزب عدالت و توسعه را نجات داد
79
فرهنگ
اشتیاق به«محمد(ص)»
اکران گران ترین فیلم تاریخ سینمای ایران
رویدادها
80
مثلث | شماره 302
1
فیلم سینمایی محمد (ص) رسول الله ،که با هزینه ای
حدود صد میلیارد تومان برای تولیــد ،پر هزینه ترین فیلم
تاریخ ســینمای ایران لقب گرفته اســت ،سرانجام چهارم
شــهریور ماه روی پرده رفت و باتوجه به استقبال گسترده
مردم و درخواســت های عمومی تقریبا در تمام استان ها و
بیشتر شهرستان های کشور اکران شد.
در ســاخت این مجموعه همچون ســایر فیلم های
تاریخی سال های اخیر ایران نظیر ملک سلیمان از عوامل
خارجی و در سطح سینمای روز جهان استفاده شده است.
فیلمبرداری این اثر بر عهده ویتوریو اســتورارو و موسیقی
متن ان ساخت ه ای .ار .رحمان است که هر دو از هنرمندان
برنده جایزه اسکار به شمار می ایند.
این فیلم در شهرک سینمایی پیامبر اعظم (ص) که
در ۵۵کیلومتری شهر قم قرار دارد ،ساخته شده است .در
این شهرک ،ماکت شــهرهای مکه و مدینه با مشخصات
۱۴۰۰ســال قبــل ،در مقیاس یــک به یــک (مختصات
واقعی) طراحی و ساخته شده است و قرار است پس از پایان
فیلمبرداری ،از این دکور تحت عنوان شــهرک ســینمایی
پیامبر اعظم برای دیگر پروژه های ســینمایی درباره تاریخ
اســام اســتفاده شــود .بخش هایی از این فیلم (مربوط
به واقعه جنگ اصحــاب فیل) در کشــور افریقای جنوبی
فیلمبرداری شده است.
فیلــم محمد رســول اللــه در تهــران در ۴۰ســالن
ســینما به نمایش درامد و با فــروش ۱۷۰میلیونی روز اول
اکران خود در ســینماهای تهران باالتریــن میزان فروش
برای افتتاحیه یــک فیلم ســینمایی در ایــران را رقم زد.
این فیلم پیــش از تولد پیامبر اســام (تا ۱۲ســالگی) او
را در بــر می گیــرد و البته بخش هــای قبل از ۵۰ســالگی
حضرت محمد(ص) نیز به صورت فالش بک نشــان داده
می شود.
فیلم محمد رسول الله پیش از اکران عمومی و حتی
پس از اکران با استقبال برخی کشورهای عربی و مخالفت
برخی دیگر مواجه شده اســت .مجید مجیدی ،کارگردان
این فیلم در پاســخ به برخی مخالفین اعالم کــرده که در
نگارش فیلمنامه از روایت ها و منابع مورد تایید مســلمانان
و نه تنها شیعیان بهره برده است .مجیدی در زمینه ساخت
این فیلم گفت« :باعث افتخار اســت که هشــت سال از
عمرم را صرف پروژه ای با نام مقدس پیامبر عظیم الشــان
اسالم کرده ام».
این فیلم به عنوان نماینده سینمای ایران در جشنواره
اسکار سال ۲۰۱۶میالدی اعالم شد اما به فهرست نهایی
جایزه اسکار راه نیافت.
فیلم سینمایی محمد(ص) تا هفته نخست اسفندماه
توانست رکورد بی نظیری در میزان فروش سینمای ایران به
جای بگذارد .این فیلم در مدت اکرانش تا این زمان بیش
از 14میلیارد و 467میلیون تومان فروخت.
درباره رقم فروش این فیلم باید در نظر داشــت که در
روزهای یکشنبه و سه شنبه در تهران بلیت های این فیلم به
صورت نیم بها فروش رفت و قیمت بلیت ان در شهرستان ها
نیز گاهی تا 1500تومان گزارش شده است.
چرا بزرگ ترین پروژه سینمای ایران؟
خب شاید هزینه ای که برای فیلم شده پاسخی کافی
برای این ســوال باشــد .باتوجه به عظمت پروژه ،حرف و
حدیث های زیادی بر سر هزینه های فیلم وجود داشت .این
شایعات از صد تا 150میلیارد تلورانس داشتند .اما شرکت
نور تابان در شــفاف ترین اندازه ای که می شد هزینه های
تولید این فیلم را رســانه ای کرد :هزینه ساخت دکورهای
شهر مکه 141میلیارد ریال ،شــهر مدینه با 19هکتار 42
میلیارد ریال و ساخت و ساز ساختمان اداری 2.12میلیارد،
3میلیــارد ریال هزینــه فیلمنامــه 6 ،میلیارد ریــال هزینه
مطالعات اجرایی 152،میلیارد ریال هزینه پیش تولید310،
میلیارد ریال هزینه تولیــد 151 ،میلیارد ریال هزینه پس از
تولید و در مجموع 623.3میلیارد ریال برای این فیلم هزینه
شده که با یک حساب سرانگشتی می توان گفت حدود پنج
برابر فیلم «رســتاخیز» که خودش یکــی از پرهزینه ترین
فیلم های تاریخ سینمای ایران است ،هزینه صرف ساخت
«محمد رسول الله (ص)» شده است.
چه شد که فیلم «محمد رسول اهلل» ساخته شد؟
جالب است بدانید ابتدا قرار بود مصر و مراکش میزبان
دکورهای فیلم باشــند کــه در یک اقدام کامــا منطقی و
اینده نگرانه ترجیح داده شد این فیلم در ایران ساخته شود
تا دکورهای مورد اســتفاده ان بعدا به درد ســینمای ایران
بخورد ،این شــهرک در جاده تهران قم -نزدیک روستای
الهیار و در مساحتی 220هکتاری ساخته شده است.
سال ناکوک خانه موسیقی
فرهنگ
خانه موسیقی روزهای ناارامی داشت
خ مسئوالن خانه موسیقی
پاس
مثلث | شماره 302
خانه موســیقی پس از اعتــراض حســین علیزاده و
اعالم استعفای خود از شورای عالی ،جلسه ای به ریاست
محمدرضا شجریان تشــکیل داد که محوریت اصلی ان
اظهارات اخیر علیــزاده بود.مصطفی کمال پورتراب یکی
از کســانی بود که در این جلسه حضور داشــت .او درباره
اســتعفای حســین علیزاده گفت« :ما برای اقای علیزاده
احترام قائلیم .اما اقای علیزاده در صحبت هایشــان گفته
بودند اگر همه اعضای خانه موسیقی حق عضویت پرداخت
کنند؛ خانه موســیقی نیازمند حمایت دولت نمی شود؛ اما
ایشان از موضع باال صحبت می کنند .اگر علیزاده نیاز مالی
داشت ،صحبت هایش فرق می کرد .کسی که شکمش پر
است ،از شکم خالی چه خبری دارد .در بند بیست وچهارم
اساسنامه خانه موسیقی اورده شــده :غیبت غیرموجه سه
جلسه متوالی ،فوت یا بیماری صعب العالج و سفر بیش از
شش ماه هر یک از اعضا در حکم استعفا تلقی شده و یکی
از اعضای علی البدل به تشخیص رئیس شورا جانشین او
خواهد شد».
اما این همه ماجرا نبود ،خانه موســیقی حاشیه هایی
بیش از این داشت .در پی شــکایت خانه موسیقی از دکتر
رویدادها
2
شــاید کمتر نهاد ،ارگان یا موسسه فرهنگی و هنری
وجود داشته باشــد که به اندازه خانه موسیقی منتظر پایان
یافتن سال 94باشد؛ سالی که بیشترین خبرهای تنش زا از
این نهاد در رسانه ها منتشر شد .در واقع شاید پر بیراه نباشد
اگر بگوییم سال 94در تاریخ خانه موسیقی ایران ،یک سال
بی نظیر به لحاظ تعدد حاشیه ها باشد.
خانه موســیقی ایــران ،یــک تشــکیالت صنفی،
غیردولتی و غیرسیاســی در ایران است که با هدف حفظ،
گسترش و معرفی موسیقی و موســیقی دانان ایرانی بنیان
گذاشته شده است .خانه موســیقی ایران ،در تاریخ ۹مهر
۱۳۷۸اعــام موجودیت کرد و در تاریــخ ۱۶مرداد ۱۳۷۹
به عنوان موسسه ای فرهنگی و هنری به ثبت رسمی رسید.
این نهاد موسیقایی ،دارای بیش از ۱۴هزار عضو از سراسر
کشور است.
تقریبا همه چهره های برجسته موسیقی ایران در این
خانه مسئولیت داشته یا دارند .در این دوره مدیرعاملی خانه
موسیقی بر عهده حمیدرضا نوربخش است که در جشنواره
سی و چهارم موســیقی فجر نیز سمت مدیریت جشنواره را
بر عهده داشت.
اگرچه از زمان تاسیس این موسسه ،همواره در بحث
انتخابات و ...حاشــیه هایی وجود داشته است اما به نظر
نمی رسد که هیچ گاه این حاشیه توانسته باشد در گستردگی
و تعدد به رکورد سال 94برسد.
اواسط تابســتان ســال 94با برگزاری اولین سری از
برنامه «گفتمان ضــرب اصول» ،خانه موســیقی پس از
سال ها به شکل گسترده ای مورد توجه رسانه ها قرار گرفت.
با برگزاری دو جلسه نقد خانه موسیقی و بازتاب گسترده ان
در رسانه ها ،عده ای هم دست به قلم بردند و نکاتی درباره
عملکرد 15ساله این خانه گوشزد کردند.
بعــد از برگزاری جلســه اول نقــد خانه موســیقی در
«گفتمان ضرب اصول» ،حمیدرضا نوربخش طی نشستی
در خانه موسیقی به عنوان مدیرعامل این نهاد ،مسائلی را
مطرح کرد کــه کمی بحث برانگیز شــد و گروهی از اهالی
موسیقی را واداشت تا در واکنش ،نامه ای اعتراض امیز به
سخنان مدیرعامل خانه موسیقی بنویسند ؛ این نامه را 130
نفر امضا کردند.
در این نامه به حضور کمرنگ بیش از 15هزار نوازنده
ل موســیقی در ایران در خانه موســیقی و برنامه های
و فعا
این موسسه اعتراض شده بود .این عده از اهالی موسیقی
عمدتا در سبک هایی غیر از موسیقی ملی ایرانی فعال بوده
و تدریس می کردند.
اما شاید مهمترین اتفاقی که در سال 94موجب شد
تا نام خانه موســیقی مکررا بر ســر زبان ها بیفتد ،ماجرای
استعفای حسین علیزاده بود .ماجرای انتقادهای درگوشی
از حســین علیزاده ،موســیقیدان و نوازنده برجســته تار و
سه تار ،زمانی شروع شد که وی از پذیرش نشان شوالیه از
سوی دولت فرانسه امتناع کرد .امتناع از پذیرش این نشان
از ســوی علیزاده با این توضیح که «ضمن تبریک به تمام
بزرگان ایران و جهان که نشــان با ارزش شوالیه را دریافت
کرده اند ،خــود را بی نیاز از دریافت هر نشــانی دانســته،
همچنان اندر خم کوی دوست و به شوق عشق تا اخر عمر
خواهم ایستاد» ،طعنه و کنایه سنگین و جنجال برانگیزی
را متوجه کسانی کرد که این نشان را دریافت کرده بودند.
به هرحال نزدیک به یک ســال پس از این ماجرا ،اســتاد
تار ایران ضمن طرح سه پرســش از اعضای شورای عالی
خانه موســیقی ،در نامه اســتعفای خود گفت« :اعضای
شــورا در جریان تمام امور خانــه نیســتند ».در متن نامه
استعفای حسین علیزاده خطاب به شوراى عالى موسیقى
امده اســت« :بنا بر تجربه ای که طی سه سال گذشته در
شــورای عالی خانه موسیقی داشــته ام ،روحیات و اصول
فکری خود را در راســتای ان ندیده ،بنابرایــن بدون انکه
کتبا استعفایی تقدیم کنم ،بدون جنجال از ان کناره گیری
کرده ام .با کمی دقت به بیانیه رســمی شــورای عالی خانه
موســیقی ،به روشــنی می توان دریافت که اعضای شورا
در جریان تمام امور خانه نیســتند .نمونــه ان عدم اطالع
مسئوالن خانه موسیقی از غیبت اینجانب است که پس از
گذشت حدود هجده ماه همان طور که در بیانیه درج شده
(خرداد 93اخرین جلسه شــورا) ان را در وب سایت رسمی
خانه اعالن داشــته اند .اینجانب با ارادت و عالقه ای که
نسبت به اعضای شورای عالی خانه موسیقی دارم ،اشارات
مختصری را به شرایط مربوطه بیان می کنم».
ساســان فاطمی ،جمعی از اهالی موسیقی کشور با انتشار
بیانیه ای این اقدام را محکوم کردند .اساتیدی چون کیانی،
علیزاده ،طالیی ،کلهر و بسیاری دیگر از چهره های اشنای
موسیقی ایران متن این بیانیه را امضا کردند و تعداد امضاها
به بیش از 600هم رسید.
در ابتدای این نامه با اشاره به شکایت خانه موسیقی
از ساسان فاطمی ،نوشته شــده بود« :موسیقی ایران در
ِ
رویــداد نامبارک و
روزهای اخیر ،با بهت و حیرت ،شــاهد
ناپسندی شده است که در طول تاریخ کشور ،اگر بی سابقه
نباشد ،بی شک کم نظیر است.
در این رویداد تاریخی ،مدیران خان ه موسیقی به جای
پاسخگویی به شبهاتی که در خصوص عملکردشان مطرح
شده است ،بهشکل غیر مستقیم ،باتوسلبهتنظیمشکایت
در محاکم قضایی بهخاطر انتقاداتی که از انها شده است،
اشــکارا می کوشــند اعضای این نهاد مدنی را تحت فشار
بگذارند تا از پیگیری مطالبات قانونی خود منصرف شوند».
در ادامه واکنش های اهالی موســیقی به شــکایت
قضایی خانه موســیقی از بعضی از هنرمندان ،محمدرضا
درویشی استاد شناخته شــده موسیقی ،بیانیه ای را منتشر
کرد.
درویشی بیانیه خود را در قالب طرحی پنجگانه برای
حل و فصل ماجراها و اتفاقاتی که پیرامون خانه موسیقی و
منتقدان ان در جریان بود ،منتشر کرده و خواستار انحالل
هیات مدیره خانه موسیقی شد.
81
فرهنگ
سرنوشتدراماتیک
رویدادها
82
مثلث | شماره 302
3
بازارکتاب در سال ۹۴پرفراز و نشیب بوده است
سال ۹۴برای حوزه نشر سال بســیار پر فراز و نشیبی
بود .حتی به نظر می رسد که بتوان گفت کتاب و به طورکلی
حوزه نشــر پرتالطم ترین بخش فرهنگی کشــور در سال
۹۴بوده اســت .ازاین رو که تلخ ترین و البته شیرین ترین
خبرهای ممکن در این حوزه در فاصلــه همین دوازده ماه
سال ۹۴منتشرشده است.
روزهای نخستین سال برای حوزه نشر به طور کامل
تو هشــتمین دوره نمایشــگاه
تحت تاثیــر برگــزاری بیس
بین المللی کتاب در تهران بود .نمایشگاهی که بر اساس
اما ر رسمی منتشرشده از سوی ستاد برگزاری اگرچه توانست
بیش از 500هزار نفر از کتاب دوستان را به مصال بکشاند
اما نتوانست رکورد سال گذشته را تکرار کند .در سال ۹۳و
تنها در روز پنجشــنبه هجدهم اردیبهشت ماه جمعیتی در
حدود 270هزار نفر تنها در یک روز به نمایشــگاه رفتند تا
پرجمعیت ترین روز در تاریخ برگزاری نمایشگاه کتاب به نام
این روز ثبت شود.
به هرحال نمایشگاه امســال اگر چه در امار بازدیدها
رکورد سال گذشــته را جابه جا نکرد اما در بخش مهم تری
توانست استانداردهای کل بیســت وهفت دوره پیشین را
ارتقا دهد .بنا بر امار رسمی ستاد برگزاری نمایشگاه کتاب
سال ۹۴در یک اتفاق بی نظیر ســقف فروش را به مرز رقم
100میلیــارد تومانی نزدیک کــرد تا رکــورد جدید فروش
با فاصله بســیار قابل توجهی نســبت بــه میانگین فروش
سال های گذشته و همچنین نسبت به کل فروش سال قبل
از ان به نام سال ۹۴ثبت شود.
اما ســالی که نکو بود از بهــارش پیدا نبــود .فروش
بی نظیــر در نمایشــگاه کتاب بــه همــان 10روز برگزاری
خالصه شد و امیدواری ناشــران دوام چندانی نداشت .در
روزهای پایانــی فصل بهار همه طول تابســتان و روزهای
اغازین پاییز یکی از بدترین دوران فروش کتاب در کشور
تجربه شد .پرفروش ترین کتابفروشی ها در شهر تهران که
پرجمعیت ترین شهر کشور است ،در این دوران که حدودا
نیمی از ســال را تشــکیل می داد ،به طور میانگین روزانه
کمتر از چهل جلد کتاب می فروختند .نکته قابل توجه ان
است که در نمایشگاه کتاب کسانی که امکان برپایی غرفه
دارند ناشران هستند نه کتاب فروش ها؛ بنابراین اگر فروش
نمایشــگاه هم خوب بوده باشــد این موضــوع ارتباطی با
کتاب فروش ها نخواهد داشت .از این رو می توان گفت که
کتاب فروش ها در سال ۹۴تقریب ا 9ماه از سال را در بدترین
روزهای فروش سپری کردند.
اما باتوجه به این اتفاق ،احمد مسجد جامعی ،عضو
شورای شــهر تهران ،از نویســندگان ،فرهنگیان و عموم
تو هشت ابان ماه با
مردم دعوت کرد تا روز پنجشــنبه بیس
حضور در کتابفروشــی ها و خرید کتاب از انان ،به اقتصاد
بی رمق ایــن صنف کمک کننــد .این دعوت با اســتقبال
گسترده گروه های مختلف اجتماعی و از جمله هنرمندان و
مسئوالن فرهنگی کشور روبه رو شد و پنجشنبه پاییزی سال
۹۴در میان رســانه ها و مردم با عنوان «روز کتاب گردی»
شهرت پیدا کرد.
میانگین فروش روزانه کتابفروشی ها در این یک روز
به طور قابل توجهی افزایش یافت .برخی کتابفروشــی ها
در این روز رکورد فروش هزار و پانصد جلدی کتاب را نیز از
ســر گذراندند .این در حالی بود که میانگین فروش در کل
کتابفروشی های کشور نیز تا حد قابل توجهی ارتقا یافت.
روز کتاب گردی در سال ۹۴دومین تجربه حضور گروه های
مختلف اجتماعی در کتابفروشی ها به دعوت مسجدجامعی
بود .این اتفاق سال گذشته نیز برای کمک به اقتصاد صنف
کتاب فروشان شکل گرفته بود.
اما این تمام ماجرا نبود؛ اوایل بهمن ماه گزارشــی از
سوی موسسه خانه کتاب منتشر شــد که امار ناامیدکننده
ل 9ماه اول سال ۹۴علنی
وضعیت فروش در کشور را در طو
کرد .بر اساس این گزارش گردش مالی و فروش بازار نشر
در ایران ۱۵۰میلیارد تا ۲۰۰میلیارد تومان اعالم شده است
در حالی که قیمت پشت جلد مجموع کتاب های منتشرشده
در این مدت بیش از یک هزار و ۳۵۰میلیارد تومان است.
همین یک بخش از گزارش مفصــل خانه کتاب به تنهایی
می تواند وضعیت بغرنج فروش را نشان دهد.
با این اوصاف و با پرداخت رسانه ها به این موضوع،
فضایــی حمایتــی در کشــور و به ویــژه در میــان کاربران
شــبکه های اجتماعی شــکل گرفت که منجر به تشکیل
یک کمپین حمایتــی از اقتصاد کتاب در اســتانه تحویل
سال جدید شد.
این کمپین با عنوان «عیدی کتاب هدیه بدهیم» در
طی کمتر از دو هفته توانست به سرعت گسترش پیدا کند.
استقبال عمومی از این کمپین دولت را نیز بر ان داشت تا با
ایجاد تسهیالت و در نظر گرفتن تمهیداتی ضمن تشویق
مردم بــه هدیــه دادن کتــاب ،از کتاب فروش ها حمایت
مالیاتی و یارانه ای داشته باشد.
مجموع این اتفاق ها در ســال ۹۴حوزه کتاب را پر از
فراز و نشــیب کرد؛ اما باز هم خبرهای مهمی در این حوزه
وجود داشت .مهم ترینشان اما انتقال نمایشگاه بین المللی
کتاب تهران از مصال به شهر افتاب در حاشیه تهران است.
انتقالی که به گفته همه کارشناســان حوزه نشر ،می تواند
میزان اســتقبال و خرید از نمایشــگاه را تــا نصف کاهش
دهد .باید بنشــینیم و ببینیم که ایا رونق نصفه و نیمه بازار
کتاب به واسطه این تصمیم در ســال ۹۵از دست خواهد
رفت یا خیر؟
فرهنگ
شوک روی سن
و چه در مقام بازیگــر در این ســالن های خصوصی روی
صحنه رفته اند.
تئاتر شــهر که تا این زمان رقبای قدرتمندی هم داشــت،
دیگر مقصــد یگانه تاکســی ها و اتوبوس هایــی نبود که
تماشاگران تئاتر را به اجراهای تئاتر می رساند.
رشــد تعداد ســالن های خصوصی اجــرای تئاتر در
پنج ســال گذشــته به صورت فزاینده ای وجود داشــته و
امســال که از سوی مســئوالن فرهنگی کشــور به عنوان
«ســال تئاتر» لقــب گرفتــه در 9مــاه اخیــر ،در افتتاح
ســالن های خصوصی از ســال های گذشــته نیز جلو زده
بــه نظــر می رســد باتوجــه بــه میانگیــن حداقلی
100میلیون تومانی هزینه های تولیــد و اجرای هر تئاتر
در پایتخــت و اجرای ماهانــه حدود 30تئاتــر در تهران،
می توان گفت که دست کم هر ماه سه میلیارد تومان پول
است .سالن های خصوصی تازه تاسیس تئاتر در تهران که
بخش بزرگشان در یکی دو ســال اخیر فعالیت خود را اغاز
کرده اند ،خیلی زود توانســته اند به جایگاهی تثبیت شده
دست یابند.
در همین راستا ،الزم اســت نگاهی اماری به تعداد
ســالن های خصوصی که در یکی ،دو ســال اخیر افتتاح
شــده و می شــود و همچنین نمایش هایی که هر هفته در
این سالن ها اجرا می شود ،بیندازیم تا متوجه شویم اینکه
بعضی معتقدنــد عمال این روزها بار هنرهای نمایشــی در
پایتخت را سالن های خصوصی به دوش می کشند ،حرفی
به گزاف نیست.
ســالن هایی که امروز دیگــر تنها میزبــان کارهای
دانشجویی نیستند و کم کم پای هنرمندان حرفه ای تئاتر
نیز به انها در حال باز شدن اســت و تاکنون نیز هنرمندان
مطرحی همچون الهام پاوه نژاد ،ســیامک صفری ،صابر
ابر ،اتیال پسیانی ،لیلی رشــیدی ،فاطمه معتمداریا ،پیام
دهکردی ،منیژه محامدی ،مرتضی ضرابی ،رضا بهبودی،
همایون غنــی زاده ،بابک مهــری ،ازاده صمدی ،کاظم
هژیرازاد ،نادر برهانی مرند و ...که چه در مقام کارگردان
در بخش تئاتر کشــور به چرخش درمی اید که این رقم در
یک سال دســت کم به بیش از 30میلیارد تومان می رسد،
البته در این تعریف دو ماه از سال به دلیل تعطیالت رسمی
و مناســبت های مختلف در نظر گرفته نشده است .با این
اوصاف،می توان دریافت که سال تئاتر ،توانسته است در
کنار حواشیهای گاه و بیگاه ،رونق این هنر و کسب وکار
فعاالن این هنر را تا حدود قابل توجهی تامین کند و از این
نظر باید توجه داشــت که هرچه چرخــش مالی یک حوزه
گسترده تر و پررونق تر شود ،حاشیه ها و اتفاقات پیرامونی
ان نیز بیشتر می شود.دستیابی به رقم تقریبی 30میلیارد
تومانی چرخــش مالی تئاتــر پایتخت ،از یکســو مدیون
نامگذاری سال تئاتر به واســطه نظر وزیر فرهنگ و ارشاد
اسالمی است و از ســوی دیگر مدیون حضور چهره های
بزرگ تئاتر ایران بر صحنه اســت.به هر حــال رونق بازار
تئاتر در ایران ،در چند سال گذشته موجب افزایش تعداد
سالن های خصوصی شده است .به نحوی که شاید بتوان
گفت تئاتر نخستین هنری است که حیطه اقتصادی خود را
از حمایت های دولتی خارج کرده و وارد بازار رقابتی بخش
خصوصی شده است.
چرخه مالی تئاتر در سال 94
مثلث | شماره 302
رویدادها
4
سال 94بی تردید پرخبرترین ســال برای تئاتری ها
بوده است .ســالی که از همان ابتدا نام «سال تئاتر» را از
علی جنتی؛ وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی هدیه گرفت .در
این سال افت و خیزهای زیادی در حوزه تئاتر وجود داشته
که شــاید از مهم ترین خبرهای این حــوزه یکی افزایش
بی ســابقه اجرای گروه های مختلف تئاتری در پایتخت و
دیگری افزایش تعداد سالن های خصوصی بود .خبر دوم
که مربوط به افزایش تعداد ســالن ها اســت ،باعث شد تا
رونق اجراهای تئاتر پایتخت نسبت به زمان مشابه در سال
و سال های گذشته رشد بسیار چشــمگیری داشته باشد و
فضای فرهنگی پایتخت تحت تاثیر رونق تئاتر ،چابک تر
و شاداب تر به نظر برسد.
اما این اتفاق ها خود زمینه ساز بروز رویدادهای دیگر
بود که در روند توسعه تئاتر پایتخت می تواند به عنوان یک
کاتالیزور عمل کند .قضیه این اســت که بــا ورود بخش
خصوصــی به عرصــه ساخت و ســاز ســالن های نمایش
حاال دیگر همه راه ها برای اهالی تئاتر به تئاترشــهر ختم
نمی شود.
بــر این اســاس بایــد گفت کــه مهمتریــن تحولی
کــه در تئاتر ایــران در ایــن ســال رخ داد ،تســریع روند
خصوصی سازی بود که به صورت فزاینده ای در 9ماه اول
سال به صورت منظم انجام شد .از همان ابتدای سال علی
جنتی ،وزیر ارشاد قول داد که در طول سال حمایت های
ویژه ای از حوزه تئاتر انجام شود تا این هنر بتواند روی پای
خودش بایســتد؛ قولی که با اغاز افتتاح سالن های متعدد
بخش خصوصی در نیمه اول سال ثمربخش شد و بسیاری
از ســالن های نوپای بخش خصوصی توانســتند با جذب
گروه های تئاتری و اســتقبال مردمی ،روزهــای خوبی را
پشت سر بگذارند.
این اتفــاق در جشــنواره ســی و یکــم تئاتــر فجر
خود را نشــان داد و بخش جنبــی این جشــنواره در یکی
از تماشــاخانه های بخش خصوصی با اســتقبال بســیار
قابل توجهی برگزار شــد .اگرچه اختتامیه این جشنواره از
چند نظر به ویژه از نظر کم ارزش بــودن جوایز اهدایی به
لحاظ ریالی مورد انتقاد گسترده تئاتری ها قرار گرفت ،اما
به صورت کلی ،بیشتر قریب به اتفاق فعاالن بخش تئاتر از
تغییرهای ایجاد شــده به ویژه در بخش فعال شدن بخش
خصوصی در تئاتر اعالم رضایت کردند.
به هر حال اگرچه حضور بخش خصوصی را در اجرای
تئاتر می توان به ســال های دور مســبوق کرد و اجراهای
خصوصی و نیمه خصوصی در برخی سالن های شخصی را
به عنوان نشانه به یاد اورد؛ اما واقعیت این است که فعالیت
رســمی ســالن های خصوصی تئاتر ،دور و دراز نیســت و
عمرش به زحمت به پنج سال می رسد و نتیجه فعالیت های
کژدارو مریز بخش خصوصی در تئاتر ایران ،در یک سال
گذشــته به ثمر نشسته و نتیجه بخش شــده است .اوایل
ســال 89بود که بحث ها دربــاره اغاز فعالیت یک ســالن
غیردولتی تئاتر باال گرفت و در همان ســال تماشــاخانه
«پارین» در «تماشاگه زمان» ،ســنگ بنای ورود بخش
خصوصی به ســاخت و مدیریت ســالن های تئاتر را روی
زمین گذاشت.
پارین مدت زیادی تنها نمانــد و تنها مدت کوتاهی
بعد ،چند ســالن خصوصی دیگــر نیز میزبــان گروه های
تئاتری شدند .در واقع از سال 89به بعد ،مرکزیت چهارراه
ولیعصر برای تئاتری ها دســتخوش تغییر شد و مجموعه
«تئاتر » خوشحال شده است؟
83
اقتصاد
رویدادها
84
مثلث | شماره 302
1
مسکن مهر جزو پروژه های بسیار پر س رو صدای دولت
نهم و دهم بود .کار ان از این ایده ســاده اغاز شد که چون
بخش عمده ای از قیمت مســکن را قیمت زمین تشــکیل
می دهد ،اگر دولت قیمت زمیــن را حذف کند ،خرید خانه
در دســترس همه مردم و به خصوص اقشار کم در امد قرار
خواهد گرفت و مشکل مســکن برای همیشه حل خواهد
شد.
طرح مســکن مهر ،با همین ایده اغاز شــد که دولت
می تواند با حذف قیمت زمین و طرح اجاره های 99ساله،
که مردم را بدهکار دولت می کند ،مالکیت قطعی را مشروط
و به خانه دار شدن مردم کمک کند .در برنامه ها دیده شده
بود که تا دو میلیون و 300هزار واحد مســکن در سر تا سر
کشور در حاشیه شهر های مختلف ساخته و به متقاضی ها
واگذار شود.
دولت احمدی نژاد در اغاز وقتی سر مست درامد های
افســانه ای نفتی بود ،با خوش بینی برای برخی پروژه های
مسکن مهر دست به دامن پیمانکار های خارجی می شود
و بــرای انهایــی کــه از شــهر های بــزرگ دور تــر بودند ،
پیمانکار هــای ایرانی پیدا کرد و با ســر و صدای بســیار از
مردمی که شــرایط خاص برای
دریافــت واحد هــای مســکونی
داشتند دعوت به ثبت نام کرد.
احمدی نژاد هــم برای هر
سفر اســتانی یک پروژه خوب و
وسیع برای افتتاح داشت و مردم
هم از اینکه تنها بــه رقمی کم تر
از 15میلیــون تومــان به عنوان
قسط او ل می توانند صاحب خانه
شوند ،راضی بودند.
امــا خیلــی زود کمبــود و
نقاط ضعــف ایــده مســکن مهر
روشــن شــد .دولت که در ابتدا
تصور می کرد می تواند با اجرای
طرح مســکن مهر در هر ســال
یک ونیم میلیون واحد مســکن
تولید کند ،بعد از گذشت دو سال
از اغاز پروژه و ثبت نام بیش از سه
میلیون نفر در طرح مسکن مهر
متوجه شد دستش ان قدر ها هم
باز نیست.
وزیر مســکن دولت نهم از روشــن نبودن ابعاد پروژه
برای خود مســئوالن وزارت راه و شهر سازی صحبت کرد و
روشن شد که پروژه در همان ســال های ابتدایی با مشکل
فراهم کردن زمین و تســهیالت بانکی وعده داده شده به
متقاضی ها ،رو به رو بوده اســت .مکان یابی مجتمع های
مســکونی که در قالب مســکن مهر قرار بود احداث شود
نگرانی در مورد بروز یک نوع حاشیه نشینی جدید را افزایش
داد و حتی نگرانی در مورد درخواست مردم برای پس گرفتن
پول های سرمایه گذاری شده در این پروژه هم باال گرفت.
همزمان با کاهش توان اقتصــادی دولت و کاهش
نقدینگی در دســت دولت ،روند افتتاح پروژه های مسکن
ی که رقم ناچیز
مهر هم کند تر شــد .از طرفی فشــار مردم
پس اندازشــان را به امید خانه دار شــدن به حســاب پروژه
مســکن مهر واریز کرده بودند روی دوش دولت سنگینی
می کرد و فشار افتتاح سریع تر پروژه هایی را ایجاد می کرد
کــه پیمانکار ها هم می دانســتند هنوز امــاده بهره برداری
خانه ای روی اب
مسکن مهر همچنان بالتکلیف است
نیست .با این حال ،افتتاح پروژه هایی که گاهی اب و برق
و فاضالب نداشــتند و گاهی زیر ســاخت های دیگر مانند
مدرسه ،کالنتری ،فضای سبز ،بیمارســتان و مرکز خرید
و حتی راه های دسترسی به شــهر هایی که در حاشیه انها
قرار داشتند ،پیش بینی نشده بود ،در دستورکار قرار گرفت
و بعد ها به یکــی از مهم ترین نقاط حســاس و مورد انتقاد
دولت تبدیل شد.
با این حال ،شعار های مردم پسند در مورد پروژه مسکن
مهر به قدری قوی بود که در تمام طول تبلیغات انتخاباتی
کاندیدا های ریاست جمهوری یازدهم حتی در صورتی که به
این پروژه اعتقاد نداشتند هم سعی کردند از ان دفاع کنند و
کل موضوع را زیر سوال نبرند ،قول ادامه پروژه مسکن مهر
و تکمیل ان ،در کنار پرداخت یارانه ها ،پروژه های نیمه تمام
عمرانی ،حل منازعات بین المللی و ســر و سامان دادن به
شرایط اقتصادی کشور ،یکی دیگر از میراث هایی بود که
برای هر کسی که بعد از دولت دهم به کاخ ریاست جمهوری
می رفت باقی مانده بود.
در چنین شرایطی بود که دولت یازدهم روی کار امد که
برای مدیریت شرایط اقتصادی کشور ناچار بود تا حد امکان
ی مالی را در دســتورکار خودش قرار
سیاســت های انقباض
بدهد ،ضمن اینکه دولت متعهد شده بو د به قول های دولت
قبلی در مورد مسکن مهر هم عمل کند و پروژه را نیمه تمام
نگذارد؛ هر چند همزمان حسن روحانی وعده داد که دولت
برنامه هایی برای حل مشکل مسکن در نظر دارد که در زمان
مناسب انها را اعالم خواهد کرد.
دولت اظهار نظر در مورد مســکن مهر را بــه وزیر راه
و شهر ســازی واگذار کرد ؛ وزیری که به سختی از مجلس
رای اعتماد گرفته بود حــاال باید چالــش توقع ها در مورد
ادامه پــروژه ای را مدیریــت می کرد که وزیــر به صراحت
در جلســه تودیع و معارفه اش گفته بــود ان را قبول ندارد.
اما عباس اخوندی ،کســی نبود که خودش را پشــت پرده
اظهارنظر های دو پهلو پنهان کند .او که در جریان تالش
برای به دســت اوردن رای اعتماد مجلس از طرحی به نام
«مســکن اجتماعی» برای کمک به حل مشــکل اقشار
کم در امد در مورد تامین سر پناه حرف زده بو د چند ماه بعد از
ن پشت میز وزارت را هو شهر سازی صراحتا گفت که به
نشست
نظر او مسکن مهر طرح مزخرفی است .این اظهارنظر موج
انتقاد ها به خصوص از طرف نمایندگان مجلس و حامیان
سیاست های دولت قبلی را برای وزیر فعلی به دنبال داشت.
وزیر پیش از این هم بار ها گفته بود که به پروژه مسکن
مهر انتقاد هایی دارد ،با این حال این مخالفت ان طور که
برخی مطبوعات و جریان های سیاســی جلــوه می دادند،
نبود .اخونــدی بارها اعالم کــرده بود که انتقــاد به پروژه
مســکن مهر به معنی رد تعهد کلی دولت بــه اتمام پروژه و
پرداخت حقوق افــرادی که در این پروژه ســرمایه گذاری
کرده اند نخواهد بود.
اخوندی اولین بار در جلســه معارفه اش در این مورد
بی پــرده صحبت کــرد« :انتقاداتی به پروژه مســکن مهر
دارم اما ایــن انتقادات هیچ وقت به معنای توقف مســکن
مهر نیســت ۱۲۰ .هزار میلیارد تومان اعتبــار برای اتمام
پروژه های را هو شهرسازی نیاز است که تامین ان از راه های
گذشته امکان پذیر نیســت ،به طور قطع اعتقاد به توسعه
پایــدار در بخش مســکن داریم کــه این موضــوع بدون
پس انداز و تجهیز منابع توسط ســپرده گذاران غیرممکن
است .خانه دار شدن افراد بدون
پس انداز یک تصور ذهنی است
و افراد و مدیران ایــن موضوع را
به طور شفاف برای مردم توضیح
ندادند ،در صورتی که برای خرید
خانه نیاز به پس انــداز در خانوار
است».
وزیــر راه و شهرســازی بــا
اظهارات ناامید کننده مسکن مهر
را طرحی مزخرف یا حاشیه نشینی
مدرن نامیده است و سهم بسزایی
در ایجاد یاس و ناامیدی مردم و
مسئوالن و مدیران استانی نسبت
به مسکن مهر داشته است .اتمام
مســکن مهر به پایان ســال ۹۵
موکول شد که روند فعلی مسکن
مهر نشان دهنده عدم تحقق این
وعده است .وزیر راه و شهرسازی
تنها ســه دیدار از پروژه مســکن
مهر داشته و در مجموع از ابتدای
دولت یازدهم ،کمتــر از ۱۰بار از
مسکن مهر بازدید به عمل اورده اند».
انتقاد هــای مجلــس بــه وزیر چنــدان مــورد قبول
نیفتاد ،تنهــا چند روز بعد از قرائت ایــن گزارش در مجلس
شورای اســامی ،در پایــان هفتــه اول اردیبهشــت ماه ،
قائم مقام وزیــر راه در یک کنفرانــس مطبوعاتی خبر داد
که تا پایان سال ،94دو میلیون و 100هزار واحد به اتمام
می رســد .اگر اماری کــه قائم مقام وزیر راه و شهر ســازی
داده واقعا محقق شــود ،چیز زیادی از عمر مساله تحویل
واحد های مسکن مهر به مردم باقی نمانده است .باتوجه
به اینکه چیز زیادی هم از عمر مجلس فعلی باقی نمانده،
بعید است که شانس دیگری برا ی دعوت دوباره از وزیر راه
و شهر ســازی در این مورد وجود داشته باشــد .تبعات کل
ماجرای ســاخت و ساز شــهرک های اپارتمانی در حاشــیه
شهر ها و اسکان گروه های بزرگی از مردم کم درامد در نقاط
مشخصی از حومه ها ،چیزی اســت که در اینده مشخص
خواهد شد.
فرش قرمز برای پژو
2
از مهمترین قرار دادهای حوزه اقتصادی که در دوران
پسا برجام منعقد است ،توافق ایران با شرکت پژوی فرانسه
اســت .ایران خودرو و پژو پس از ماه ها مذاکــره ،باالخره
قرارداد خود را با یکدیگر امضا کردند تا پس از سه سال قطع
رابطه ،شراکتی جدید را از سر بگیرند ؛ شراکتی که باتوجه
به جزئیات قرارداد مربوطه ،نشان از تفاوت رفتار دو طرف
در قبال هم دارد.
بدون شــک یکی از تفاوت های اصلی قرارداد جدید
ایران خــودرو و پــژو« ،جوینــت ونچر» بودن ان اســت؛
به نحوی کــه دو طــرف قصد دارند شــرکتی مشــترک را با
سهام برابر تاسیس و اجرای مفاد قرارداد را از انجا مدیریت
کنند .به عبارت بهتر ،در این شرکت قرار است امور مربوط
به پیگیــری و اجرای مفــاد قــرارداد منعقد شــده ،انجام
شود؛ تقریبا چیزی شــبیه رنوپارس (شرکت مشترک میان
خودروســازان ایرانی و رنوی فرانســه) ؛ منتها متفاوت تر.
یکی از نکات قابل توجه تشکیل این شرکت ،چرخشی بودن
مدیرعامل و هیات مدیره ان اســت ،چه انکه هر دو ســال
یک بار ،مدیرعامل و اعضای هیات مدیــره تغییر خواهند
کرد .بر این اساس ،برای دو ســال ،هیات مدیره در دست
فرانســوی ها خواهد بود ،اما مدیرعامــل از ایران انتخاب
می شود و در دوره دو ساله بعدی ،ایرانی ها وارد هیات مدیره
می شــوند و مدیرعامل ،فرانسوی اســت .این روند (تغییر
چرخشی اعضای هیات مدیره و مدیرعامل) در طول اجرای
قرارداد ایران خودرو و پژو ،دنبال خواهد شد .با تشکیل این
شرکت و باتوجه به اینکه قرارداد از نوع جوینت ونچر است،
امکان انتقال فناوری و تکنولوژی پژو به ایران خودرو فراهم
خواهد امد.
پژو اما در حالی از عرضه ســه محصــول به نام های
۲۰۸ ،۳۰۱و ۲۰۰۸در ایران خبــر داده که برخی معتقدند
این خودروها قدیمی بوده و باید مدل هــای جدیدتری در
نظر گرفته می شــد .با این حال ،منابع اگاه تاکید می کنند
که اگرچه این سه خودرو ،به لحاظ سال طراحی و ساخت،
محصوالت جدیدی در سبد تولیدی پژو به شمار نمی روند،
اما قرار نیســت مدل های قدیمــی و چند ســال پیش انها
میهمان بازار کشــور شــوند .به عبارت بهتر ،طبق توافق
ایران خودرو و پژو ،مدل های به روز و ارتقا یافته ۳۰۱و ۲۰۸
و ۲۰۰۸روانه بازار خودرو ایران می شوند نه انها که سال ها
اقتصاد
فرانسوی ها به صنعت خودرو ایران بازگشتند
پیش توسط پژو به تولید رســیده اند.اما در حالی که گمان
می رفت پژویی ها با حضور دوباره در ایران ،به بهبود کیفی
مدل های ۴۰۵و ۲۰۶بپردازند ،جزئیــات جدید از قرارداد
ایران خودرو و پژو نشــان می دهد این شرکت برنامه ای در
مورد خودروهــای مذکور ندارد .بر این اســاس ،پژو تمرکز
خــود را روی تولید محصــوالت جدیــد در ایــران خواهد
گذاشت و اینکه ۲۰۶و ۴۰۵بمانند یا بروند ،بستگی به میل
ایران خودرو داشته و این ابی های جاده مخصوص هستند
که در مورد سرنوشــت انها ( ۴۰۵و )۲۰۶تصمیم خواهند
گرفت ۴۰۵ .نزدیک به سه دهه اســت که در ایران خودرو
به تولیــد می رســد و پیش تر گفته شــده تیراژ ان از ســال
۹۶به تدریــج پایین امده و ایــن خودرو در نهایــت با جاده
مخصوص وداع خواهد کرد.
در مورد پــژو ۲۰۶اما اوضاع فــرق می کند ،چه انکه
این محصول در مقایسه با ۴۰۵دیرتر وارد بازار ایران شده
و بعید به نظر می رســد ایران خودرو به این زودی ها قید ان
را بزند .هرچه هســت ،ظاهرا پژو اختیــار ۲۰۶و ۴۰۵را به
ایران خودرویی ها داده و با این حســاب نباید منتظر اتفاق
جدیدی بود.این قرار داد البته با واکنش هایی هم در ایران
مواجه بوده اســت.برای مثال امیررضا واعظی اشتیانی با
تاکید بر اینکه قرارداد با پژو را باید ترکمانچای صنعت خودرو
دانسته ،از مجلس و سایر نهادهای نظارتی خواسته است
مانع از بین رفتن حقوق مردم و اجرای قرارداد شوند.
معاون اســبق وزیر صنعت گفته اســت« :قرارداد با
پژو 400میلیون یورو ســرمایه گذاری اســت و بناست که
شرکت پژو ساالنه 200هزار دستگاه خودرو در ایران تولید
کند .در سال 2020به استناد این افزایش تولیدی که پژو
انجام می دهد؛ تولید ایران به یک میلیون و چهارصد هزار
دســتگاه و بعد از مدتی به دو میلیون دســتگاه می رســد.
این ماحصــل قرارداد اســت و ســه خــودرو 2008 ،208
و 301که به طور متوســط شــش تا هشــت ســال از عمر
تولید انها می گذرد ،قرار بر این اســت کــه 40درصد این
محصوالت تولید داخلی باشــد .منتها گفته نشده که این
40درصد از کی و چه زمانی باید شــروع شود .نکته مهمتر
این است که وقتی قطعه سازان بین هفت تا 10هزار میلیارد
تومان از خودرو ســازان طلب دارند و مقــدار قابل توجهی
از نقدینگی شــان جز و دیون خودرو ســازان است ،چگونه
قطعه ســازان می تواننــد ســرمایه گذاری در قطعات این
خودرو ها را داشــته باشــند و بتوانند هزینه قالب سازی این
خودرو ها را کــه پژو دارد بحثش را می کنــد انجام دهند .از
سوی دیگر قطعه سازان بدهی های کالن معوقه به بانک ها
دارند ،ایا تدابیری برای این قضیه اندیشیده شده است؟ »
اما وزیر صنعت که در سفر روحانی به فرانسه حضور داشته
است ،دفاع سفت و سختی از قرار داد با پژو داشته است .او
گفته« :در قرار داد پژو مشــارکت 50 -50خواهیم داشت.
مدل های خودرو پژو که در ایران تولید خواهد شد ،حداکثر
باید سه سال از عرضه انها گذشته باشد و برخی از خودروها
هم تازه می خواهند عرضه شــوند و جدید هســتند .حدود
15ماه برای تولید این خودرو ها زمان در نظر گرفته شد ه که
تالش می کنیم ان را به 12ماه کاهش دهیم».
3
باز اســت».اما زمان زیادی از برگزاری کنفرانس تهران و
رونمایی از مدل قراردادهای جدید نفتی ایران موســوم به
IPCنگذشته بود که واکنش های داخلی اغاز شد .بعضی
از مسئوالن و کارشناسان نفتی ،مدل قراردادهای خدماتی
را با وجود ابهاماتی که دارد یک فرصت ایده ال برای جذب
سرمایه گذاری شرکت های بین المللی و تامین کننده منافع
ملی ارزیابی می کنند و برخــی هم ان را ترکمنچای دیگری
می خوانند که نــه تنها هیچ نفعی برای کشــور ندارد ،بلکه
طولی نمی کشد که به وابستگی شــدید صنعت نفت و گاز
کشور منجر شــود .به نظر می رسد در ســال 95با اجرایی
شدن این توافق ها باید منتظر جدال بزرگ دولت و منتقدان
اقتصادی اش باشیم.
مثلث | شماره 302
یکی از مهمتریــن جدال های روحانــی و منتقدان
اقتصادی اش بحث بر ســر قراردادهای نفتی بوده است.
ماجرا از این قرار اســت که پس از مدت ها بحث ها و حرف
و حدیث هــای طوالنی ،صبــح روز هفتم اذرماه در ســالن
اجالس ســران از مدل جدیــد قراردادهــای صنعت نفت
موســوم به IPCرونمایی شــد .زنگنه در این مراسم گفت:
«انتظار می رود قراردادهای جدیــد نفتی ایران IPCحدود
25میلیارد دالر سرمایه جدید برای صنعت نفت جذب کند».
بیژن زنگنــه در ایــن کنفرانــس از ســرمایه گذاری
امریکایی در بخش انرژی ایران استقبال کرد و گفت« :ما
هیچ مخالفت و مشکلی با مشارکت شرکت های امریکایی
نداریــم .راه حضور این شــرکت ها در صنعــت نفت ایران
اتش زیر خاکستر
رویدادها
موج واکنش ها به قراردادهای جدید نفتی
85
اقتصاد
معلق در میانه زمین و هوا
روحانی از بازار ارز چه می خواهد؟
4
در جریــان تبلیغــات نامزدهــای انتخابــات
ریاست جمهوری یازدهم ،تمام نامزدها از برقراری ثبات در
بازار ارز به عنوان یکی از برنامه های خود یاد کرده و در این
میان حسن روحانی نیز اعالم کرد که باید بازار ارز به ثبات
برسد .او البته می گفت مهمترین برنامه اش این است که با
کنترل نرخ ارز و نوسانات ان ارامش به بازار بازگشته و در کنار
ان تورم کنترل شود .با پیروزی حسن روحانی در انتخابات
ریاست جمهوری فضای روانی حاکم در بازار موجب شد تا
ت ارز تا
نوسان قیمت ها در بازار ارز نزولی شده و کاهش قیم
مرز سه هزار تومان هم تجربه شد که بسیاری از کارشناسان
نیز این نوسان را اسیب دیگری برای اقتصاد عنوان کردند
و اعالم کردند که افت قیمت ها منطقی نیست.
روند افت قیمت ها در بــازار ارز پــس از اغاز فعالیت
دولت یازدهم نیــز ادامه داشــت و در زمان ســفر روحانی
به نیویورک و به واســطه افزایش احتمال برقــراری رابطه
دیپلماتیک با کشــورهای دیگر ،قیمت ارز به کمتر از سه
هزار تومان رسید.
در ان زمان رئیس کل بانــک مرکزی در اظهارنظری
اعالم کرد که افت قیمت ارز در شرایط فعلی منطقی نیست
و قیمت ارز باید بر اســاس فعالیت های اقتصادی کاهش
یابد .این اظهارنظر باعث شــد تا بار دیگر قیمت دالر وارد
کانال سه هزار تومان شود و البته انتقادهای فراوانی نیز در
این زمینه مطرح شد .اما پس از گذشت کمتر از یک ماه از
این اظهارنظر و به واسطه اغاز مذاکرات ایران و گروه ،5+1
بازار ارز بار دیگر به این اتفاق سیاســی واکنش نشان داد و
قیمت ارز وارد محدوده 2900تومان شــد و پس از این نیز
برخی اظهارنظرها نتوانست قیمت دالر را افزایش دهد .در
شرایطی که بسیاری انتظار داشتند توافق هسته ای ایران
و گروه 5+1موجب کاهش قیمت ارز در بازار خواهد شــد
این اتفاق رخ نداد و خبری از نوسان قیمت ارز نبود و دالر در
محدوده 2940تومان باقی ماند .به نظر می رسد برنامه ویژه
دولت در بازار ارز نگه داشتن قیمت ارز در محدوده قیمت
فعلی تا پایان سال بود که البته این موضوع نیز انتقادهایی
را به همراه داشته است.
دلیل اصلی منتقدان ثابت نگه داشتن دستوری قیمت
ارز نیز این است که در ســال های اخیر قیمت ارز در ایران
ثابت نگه داشته شد و زمانی دیگر توانایی ثابت نگه داشتن
قیمت ارز وجود نداشت .همین موضوع باعث افت شدید
ارزش پول ملی و نوسان فراوان قیمت ارز شد ه و باتوجه به
این تجربه نباید دیگر نرخ ارز را با دستور ثابت نگه داشت.
هر چه بود دالر چند روز بعد از مذاکرات هسته ای وین نرخ
3600تومان را بــرای یک روز تجربه کــرد و پس از ان بار
دیگر به ســطح 3400تومان بازگشــت .برخــی منتقدان
مدعی هستند که می توان شواهدی از دخالت دولت در این
افزایش قیمت را مشاهده کرد.
اما انچه اکنون در دولت حسن روحانی دیده می شود،
تمایل به افزایش نرخ ارز است .مساله ای که با شعار دولت
برای کاهش نرخ تورم در تناقض است .چند ماهی است که
دولت سیاست های ارزی متفاوتی را تجربه و اجرا می کند.
انتظار برای افزایش نرخ دالر به باالی ۳۰۰۰تومان از مدتی
پیش وجود داشــت و این اقدام بانک مرکزی در باال بردن
قیمت رسمی نرخ ارز اصلی دور از انتظار نبود .با این وجود
برخی از تحلیلگران اقتصادی این اقدام بانک مرکزی را در
راســتای تک نرخی کردن ارز می دانند و می گویند که این
ک مقدمات ارز تک نرخی است .از سوی
بانک در حال تدار
دیگر فعاالن بازار ارز هم مطــرح می کنند که افزایش نرخ
دولتی دالر از ســوی بانک مرکزی بــه افزایش نرخ دالر در
بازار ازاد منجر خواهد شد ،زیرا نرخ های بازار ازاد از نرخ های
دولتی دالر تبعیت می کند بــه این نحو که همواره اختالف
قیمتی بین نرخ دالر بانک مرکزی با نرخ دالر صرافی های
بانکی وجــود دارد و صرافی های بانکــی ،ارزهای خود را
گران تر از ارزهای بانک مرکزی می فروشند .در عین حال،
نرخ ارزهای صرافی های ســطح بازار هم با نــرخ ارزهای
صرافی های بانکی اختالف دارد و با افزایش نرخ ارز فروشی
در صرافی بانک ها ،نرخ ارز صرافی های سطح بازار هم از
ان تبعیت کرده و باال می رود و همین امر به افزایش نرخ دالر
در بازار ازاد منجر خواهد شد ،مگر اینکه بانک مرکزی تدابیر
و تصمیمات دیگری را برای جلوگیری از افزایش نرخ های
ارز در بازار ازاد گرفته باشد.
نامه نگاری از پاستور به پاستور
رویدادها
86
مثلث | شماره 302
5
اتفاقی در ســال ۱۳۹۴برای اقتصاد ایــران رخ داد
کــه در تاریــخ دولت های جمهوری اســامی بی ســابقه
بوده اســت؛ نوشــتن نامه چهار وزیر به رئیس جمهوری.
جالب انکه ایــن وزرا برای بحــران رکود بــه روحانی نامه
نوشــته بودند؛ در حالی کــه همین ها تا کنــون در دولت،
سیاست های ضد تورمی را دنبال می کردند .اقتصاد ایران
رکود تورمــی را تجربه می کنــد و انتخاب یکــی به معنای
قربانی کردن ان دیگری است .دولت روحانی ،هرچند در
کنترل تورم موفق عمل کرده اما بحران نرخ رشد اقتصادی
وضع را نگران کننده کرده است.
دوازدهم مهر ماه بود که خبرگــزاری مهر خبری را بر
خروجی خود گذاشــت که حکایت از «نامــه چهار وزیر به
رئیس جمهوری» داشت .این نامه در ظاهر نگرانی «علی
طیب نیا ،وزیر اقتصاد»« ،علی ربیعی ،وزیر تعاون و کار»،
«محمدرضا نعمت زاده ،وزیر صنعت و معدن» و «حسین
دهقان ،وزیر دفــاع» را در مــورد رکود اقتصادی نشــان
می داد .در بخشــی از این نامه امده بود« :دستاوردهای
بزرگ هستهای اگرچه موقعیت بسیار ممتازی برای کشور
ایجاد کرده است و پیامدهای اقتصادی مثبت فراوانی در
اینده به همراه خواهد داشت لیکن کاهش تقاضا در بازار به
چهار وزیر به روحانی نامه نوشتند
دلیل انتظار در کاهش قیمت کاالها مشهود است .ضمن
اینکه توقع در بازار سرمایه ورود رقبای جدید خارجی برای
شرکتهای بورسی است و این نکته خود صنایع داخلی را با
چالش مواجه کرده و میبایست برای ان سیاست شفافی
اتخاذ و اعالم شــود ».وزیر امور اقتصادی و دارایی چند
ساعت پس از انتشار این نامه گفت« :این نامه در راستای
تقویت بازار سرمایه و ارائه گزارشی از واقعیتهای این بازار
به رئیس جمهور محترم بوده و اتفاق جدید و ویژه ای نبوده و
نیست».علی طیبنیا گفت« :رصد شاخصهای اقتصاد
کالن و ارائه پیشــنهادهای الزم پیرامــون ان از وظایف
اصلی ماســت و این نامه هم در همین راســتا صادر شده
است .رئیسجمهور دستورهایی صادر کردند که نتیجه ان
تدوین بستهای ویژه از سوی تیم اقتصادی دولت براساس
ساماندهی بازار سرمایه بود و بســته سیاستی جامع شامل
سیاست های پولی ،مالی و تجاری تنظیم شد که همه این
سیاست ها متمرکز و معطوف به رشد اقتصادی است».
هرچند این نامــه در بطن خود حمایــت از دو بخش
خودرو و پتروشیمی را دنبال می کرد ،فضای متشنج پس از
انتشار نامه سرانجام منتهی به یک تصمیم مهم در کابینه
شد« :وقتی سیاســت های تنبیهی و وضع تعرفه ها نتیجه
نمی دهد باید سیاســت های تشــویقی در پیش گرفت».
دولت هم این موضوع را پس از شکســت سیاســت وضع
تعرفه خودرو به خوبــی درک کرد و به همیــن دلیل اواخر
ابان ماه از سیاستی رونمایی کرد که با نام «سیاست های
تسریع رونق» شناخته شــد .سیاست هایی که اگرچه قرار
بود با تحریک تقاضا ،تولید داخل را به حرکت وا دارد اما در
عمل فقط تمهیدی برای ســرکوب کردن کمپین خودرو و
به فروش رساندن خودروهای انباری بود.
غول پیکرها روی باند
6
یکــی از مهمتریــن تحــوالت اقتصادی ســال 94
قراردادهای دولت در مورد ورود هواپیما به کشــور و بهبود
وضعیت ناوگان هوایی ایران است .این قرار دادها با ایرباس
در جریان سفر به فرانسه بسته شد.
ماجرا از این قرار است که در بهمن ماه قرارداد خرید
118فرونــد هواپیمای ایربــاس بین شــرکت هواپیمایی
جمهوری اســامی ایران و ایرباس فرانســه امضا شــده
است .با توافق طرف فرانسوی قرار شد تا سال 2024یعنی
هشت ســال اینده 110فروند انواع هواپیمای ایرباس به
ناوگان هوایی هما افزوده شود .با بررسی های کارشناسی
صورت گرفته ،چهار مدل از انــواع هواپیماهای ایرباس
خریداری شده که باتوجه به جدول زمان بندی تعیین شده
به مرور به نــاوگان ایران ایر اضافه می شــوند .در مجموع
118فروند هواپیما شامل 45فروند ایرباس 45 ،320فروند
ایرباس از سری 330و 16فروند ایرباس 350و همچنین
12فروند ایرباس 380خریداری شــد .خریــد هواپیماها
به صورت اجاره به شرط تملیک است که کشورمان متعهد
ت 10سال پول هواپیماها را پرداخت کند.
می شود در مد
مدیرعامل شــرکت هواپیمایی جمهوری اســامی
درباره جزئیات قرارداد 10/5میلیارد دالری خرید 118فروند
هواپیمای ایرباس گفته است« :این مبلغ در طول چند سال
باید به نسبت پرداخت شــود که بخش اعظم ان از طریق
فاینانس تامین می شود ».فرهاد پرورش افزوده است « :از
گذشــته مذاکرات خود را با تعدادی از کارخانجات سازنده
هواپیما از جمله ایرباس انجام داده بودیم تا بعد از اجرای
برجام و لغو تحریم ها فرصت زیادی را بــرای مذاکرات از
دســت ندهیم و وارد مذاکرات نهایی برای خرید شــویم.
ایرباس نیز برای فــروش هواپیما به ایــران اظهار تمایل
کرده بود».مدیرعامل شرکت هواپیمایی جمهوری اسالمی
(هما) گفــت« :هواپیماهایی که در قــرارداد اولیه منظور
شــد در مجموع 118فروند هواپیما ایرباس اســت که 45
فروند هواپیما از خانواده ایرباس ( 320اعم از 320و )321
هســتند که این حق انتخاب با ایران است که چه تعداد از
این 45فروند 320و چه تعداد نیز ایرباس 321باشد و تعیین
ان با نظر تخصصی کارشناسان شــرکت هواپیمایی هما و
نیاز بازار مشخص خواهد شد .هواپیماهای ایرباس 320و
321بیشتر برای پروازهای داخلی و منطقه ای است؛ البته
تعدادی از این تایپ هواپیماها در حــال حاضر در ناوگان
شرکت هواپیمایی هما عملیاتی هستند .همچنین 45فروند
اقتصاد
ایران قرارداد سنگینی با ایرباس بسته است
هواپیمای دیگر از نوع ایرباس 330برای پروازهای میانبرد
و هواپیماهای میانبرد نزدیک به دور برد اســت ».اما این
قرار داد با واکنش های شدید در ایران توسط مخالفان دولت
مواجه شد.شاید حسن روحانی وقتی خرسند از به سرانجام
رسیدن توافق هسته ای راهی ایتالیا و فرانسه شد تا اولین
سفر اروپایی اش را در مقام رئیس جمهور ایران داشته باشد
هرگز فکر نمی کرد که بعد از ورودش به تهران با این موج از
انتقادها مواجه شود .منتقدان حسن روحانی اکنون در دو
سطح با او مواجه شده اند ؛ در سطح اول یک طیف با کلیات
قراردادهای او مخالفند .انهــا می گویند نباید بعد از دوران
تحریم به ســمت اروپا می رفتیم و موجــب رونق بازارهای
انها و کسادی صنعت خودمان می شدیم .طیف دیگر اما
در مورد جز ئیات نقد دارند .انها با اشــاره به بخش هایی از
قراردادها معتقدند که دولت در این مورد اشتباه کرده است.
حسن روحانی اکنون مواجه اســت با برخی افراد که
به باورشــان دولت یازدهم بعد از برجــام در جهت اقتصاد
مقاومتــی حرکت نمی کنــد و مصــداق ان را هــم همین
قراردادهای اخیــر می دانند .بدون شــک تندترین انتقاد
را در این مورد سردار نقدی داشــته است .او گفته« :سفر
رئیس جمهور بــه رم و فرانســه خنجری به پیکــر اقتصاد
مقاومتی بود و ضربه ســنگینی به این اقتصاد وارد ساخت
که اگر بر این اســاس جلو برویم باید دانشگاه های فنی در
کشــور تعطیل و به جای ایجاد مراکز علمی و پژوهشی در
کشور کارگرانی را تربیت کرده و برای کار به خارج از ایران
بفرستیم ».وی گفته است « :فرانســه از اول انقالب با ما
دشمنی کرده ،پناهگاه اصلی منافقین بوده است ،در جریان
فتنه حامی اصلی فتنه گــران و در تحریم ها نیز بی تقصیر
نبوده و در مذاکــرات 5+1گاهــی تندتــر از امریکایی ها
برخورد می کــرده؛ چــرا باید پول نفــت را در اختیارشــان
بگذاریم و چرا برای فرانســه ای که در حال ورشکســتگی
قرار دارد ایران را بازاری برای ان
کنیم .این کشورها خدمت های
ما را این گونه جــواب می دهند
که در همان هفته ای که
رئیس جمهور کشــورمان در فرانسه اســت به ضد انقالب
ایرانی جایزه شــوالیه می دهند و در استقبال رئیس جمهور
کشورمان وزیر خارجه شان را می فرستند .با رئیس جمهور
در ایتالیا زیر چکمه مجسمه فردی که متجاوز به ایران بود
مصاحبه می کننــد؛ اینها ثمره کار همین نفوذی ها ســت.
ایا این اقتصاد مقاومتی اســت که ۱۲۸میلیــارد دالر پول
برای خرید ایرباس بدهیم ؟ خرید ایربــاس چه تحولی در
اقتصاد داشته که تیتر این روزهای اخبار ما می شود؟ مگر
نباید دانشــگاه ها و مراکز پژوهشــی مــا راه بیفتند؟ » این
انتقاد البته با واکنش دولت مواجه شــده اســت .اسحاق
جهانگیری ،معاون اول روحانی در این مورد گفته اســت:
«اینکه بگویند ســفر به فرانســه و ایتالیا خنجر از پشت به
اقتصاد مقاومتی بود ،ظلم به اقتصــاد مقاومتی و رهبری
اســت ».معاون اول رئیس جمهور همچنین با بیان اینکه
عده ای در کشور مشغول چوب الی چرخ گذاشتن هستند،
اظهار کرد« :در کشور دو دسته از مسئوالن حضور دارند.
عده ای مسئولیت شــان حل و فصــل امور مردم اســت و
عده ای دیگر مسئولیت شــان نق زدن و چــوب الی چرخ
گذاشتن امور است .دسته دوم همواره از خوشحالی مردم
ناراحت می شوند ».وی ادامه داده است« :این افراد زمان
مذاکرات می گفتند مگر می شود که مذاکرات را به نتیجه
رساند و امریکا تحریم ها را بردارد؟ پس از به نتیجه رسیدن
مذاکرات و هنگامی که تحریم ها در روز اجرای برجام لغو
شد این افراد بار دیگر مدعی شدند که طرف مقابل هیچ گاه
حاضر نمی شود امتیازاتی به ایران بدهد».
جهانگیری با اشــاره به انعقاد قرارداد خرید هواپیما
با فرانسه ،خاطرنشــان کرد« :طی 37ســال اخیر زمانی
که مــا هواپیماهای دســت دوم را از یک کشــور دســت
چندم می گرفتیم و از ان در ناوگان هوایی کشــور استفاده
می کردیم بسیاری خوشحال می شــدند که باال خره کشور
مالک تعدادی هواپیمای دست دوم است اما در سفر اخیر
رئیس جمهور دیدیم که مهمترین شرکت خارجی که حتی
پیش از اعمال تحریم های هســته ای نیز فروش هواپیما
به کشــورمان را تحریم کرده بود 118هواپیمــا ان هم با
تســهیالتی ویژه به ما داده ».معــاون اول رئیس جمهور
اظهار کــرد« :حاال که ایــن توافقات انجام شــده در این
شرایط ان برخی می گویند که ایا اولویت اول کشور هواپیما
بوده است؟»
ورزش
1
ماجراهای اقای کارلوس
یکی از رویدادهای مهم سال 94به مشاجره رسانه ای
کــی روش و علیرضا اســدی برمی گردد .یکی ســرمربی
تیم ملی و دیگری دبیر فدراسیون فوتبال که اتفاقا همسو
با سیاســت های وزارت ورزش حرکت می کنــد .در طول
چند هفته کی روش و اســدی انواع و اقسام مصاحبه های
تند علیه یکدیگر را رســانه ای کردند .تا جایی که باالخره
علی کفاشــیان با ورود به این نزاع از دو طرف خواست که
به جنجال رسانه ای علیه یکدیگر پایان بدهند .در نهایت
این دعوا بــرای مقطعی کوتاه پایان یافت امــا این دو نفر
در ســال 94بارها و بارها در مقاطع مختلف علیه یکدیگر
به طور اشــکار موضع گیری کرده اند و در حال حاضر نیز با
زبان طعنه از خجالت یکدیگر درمی ایند ،اما اتفاق دیگری
که کی روش باز هم نقش اول ان را بر عهده داشت ماجرای
اســتعفای این مربی پرتغالی بود .کی روش پس از حذف
تیم ملی امید در حالی به ایران بازگشت که خیلی ها تصور
می کردند او می خواهد پاســخ های سختی به مایلی کهن
بدهد امــا او در جمع خبرنــگاران حاضر شــد و قاطعانه از
استعفا سخن گفت .البته او هرگز اســتعفایش را مکتوب
نکرد .اعضای هیات رئیســه فدراســیون فوتبــال اوایل
اسفندماه تاکید کردند که استعفای کارلوس کی روش تنها
به صورت شفاهی جاری شده است که ارزش قانونی ندارد.
کی روش بعد از بازی پرســپولیس برابر فوالد در استادیوم
حاضر شد و در جمع خبرنگاران خبر از استعفایش به خاطر
مصلحت فوتبال ایــران داد .او در ان زمان اعالم کرد که
برای اینکه دست علی کفاشــیان را باز بگذارد ،استعفای
خود را به فدراســیون فوتبال می دهد .او در روز مقرر طبق
قرار قبلی به فدراســیون رفت و مدعی شد که استعفا داده
اســت اما نکته جالب اینکه او هرگز استعفای رسمی خود
را به علی کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال نداد و تنها به
صورت شــفاهی اعالم کرد که از تاریخ 11اردیبهشت ماه
95که همزمان با انتخاب فدراسیون فوتبال است ،دیگر
مسئولیتی در تیم ملی نخواهد داشت.
اگر کی روش به صورت کتبی اســتعفا می داد از نظر
حقوقی این موضوع قابل پیگیری بود اما حاال که او تنها به
صورت شفاهی استعفای خود را اعالم کرده ،این موضوع
تنها به صورت یک ادعای غیرقابل بررسی باقی می ماند و
جنبه حقوقی هم ندارد.
علی کفاشــیان هم در واکنش به این موضوع گفت:
«اقای کــی روش می گویــد اگــر می خواهم بمانــم باید
شــرایط مهیا باشــد و زمین ،امکانات و بودجه الزم فراهم
شــود تا بتوانم کار کنم چون در مقابل رقبایــی مثل ژاپن،
کره و کشــورهای عربی که پول های کالن خرج می کنند
راه ســختی برای رفتن به جام جهانی داریم .باالخره باید
امکانات الزم را برای او فراهم کنیــم تا تیم ایران بتواند به
جام جهانی برود .اقای کی روش این استعفاء را داد ولی با ما
هماهنگی کامل دارد .کی روش گفت من این استعفا را دادم
تا بعد از انتخابات فدراسیون فوتبال دست رئیس فدراسیون
برای انتخاب سرمربی باز باشــد .به رغم اینکه قرارداد ما با
کی روش چهارساله است و تا مسابقات جام جهانی 2018
می تواند باشــد اما این تصمیم را گرفته اســت ».اگر چه
دعوای کی روش-اسدی نزاعی درون سازمانی و رویدادی
مهم در فوتبال ایران محسوب می شد اما به نظر نمی رسد
که اســتعفای کی روش در حد رویداد باشد .استعفای او به
دلیل تکراری بودنش حاال فقط یک شایعه است .
ستارگان فوتبال جهان در تهران
رویدادها
88
مثلث | شماره 302
2
بازی ســتارگان فوتبال ایران و ســتارگان جهان یک
نوســتالژی تمــام عیار بــود .یک خاطــره بازی جــذاب با
ســتاره هایی چون فیگو ،روبرتو کارلــوس ،داویدز ،هیرو و
برخی دیگر از ستاره های فوتبال جهان که روزگاری انها را
از دریچه قاب جعبه جادویی می نگریســتیم .ستاره هایی
که گرد پیری روی ســر و صورت انها نشسته بود و مدت ها
از وداع شان با مستطیل سبز می گذشت .میشل سالگادو،
روبرتو کارلوس ،فیگو ،داویدز ،کاناوارو و خیلی های دیگر
که دیدن شان از نزدیک برای عالقه مندان به فوتبال لذت
خاصی داشــت .دیدار خیرخواهانه تیم ســتارگان جهان
و ســتارگان ایران البته با پیــروزی تیم ســتارگان جهان به
پایان رسید.
دیدار دوستانه ای که شــهریورماه در ورزشگاه ازادی
برگزار شــد و با پیروزی سه بر صفر تیم ســتارگان جهان به
پایان رســید .گل های این دیدار را روبرتــو کارلوس ،لوئیز
فیگو و پائولتا در نیمه نخست وارد دروازه احمدرضا عابدزاده
کردند .اما ایــن بازی خیریه حاشــیه هایی هــم به همراه
داشت .شبی که روبرتو کارلوس و میشل سالگادو به تهران
امدند ،در فــرودگاه امام (ره) اتفاق تلخــی افتاد و یک نفر
در میان ازدحام جمعیت به روبرتو کارلوس پس گردنی زد.
اگرچه کارلــوس اصال متوجه این حرکت نشــد و ضربه ای
را که به پس سرش خورد به حساب شــلوغی گذاشت ،اما
ماموران حراست شخصی را که به ستاره برزیلی پس گردنی
زد ،بازداشت کردند .این شخص در جواب سوال ماموران
فرودگاه که پرسیدند «چرا این کار زشت را انجام دادی؟»
گفت« :می خواستم کاری کنم س ِر کارلوس مو دربیاورد!»
این شــخص در همان محوطه فرودگاه با چند نفر شــرط
بســته بود به روبرتو کارلــوس پس گردنی بزند .شــعار این
دیدار خیریه «ورزش ،هنر و انســانیت» بود و عواید ان به
جامعه حمایــت از بیماران ام .اس ایــران تعلق گرفت .از
حاشیه های این دیدار عدم حضور علی دایی در این دیدار
بود .او به بهانه حضور در تمرینات صبا در این بازی شرکت
نکرد اما مشــخص بود که او به دلیــل حضور علی کریمی
در این دیدار ترجیحا به تیم ســتارگان فوتبال ایران ملحق
نشد .از دیگر حاشیه های این دیدار درگیری لفظی خداداد
عزیزی در بین دو نیمه با فرهاد مجیدی بود .عزیزی اعتقاد
داشت که مجیدی در این بازی خیریه نیز قصد داشته مقابل
هواداران با انجام بیش از حد حرکات انفرادی خودنمایی
کند.
تیم ملی امید ایران با شکست ســنگین از مسابقات
انتخابی المپیک حذف شد .شــاگردان محمد خاکپور در
دیــدار یک چهارم نهایی مســابقات انتخابــی المپیک در
قاره اســیا مقابل ژاپن قرار گرفتند و در حالی که 90دقیقه
بازی را صفر-صفر حفظ کردنــد در وقت های اضافه 3گل
خوردند و حذف شدند .تیمی که مدیر فنی پر حاشیه داشت،
سرمربی اش تجربه نداشت و کلی هم ستاره داشت.
ایــن اتفــاق در حالــی افتــاد کــه امیدهــای ایران
موقعیت های زیادی در این بازی داشــتند و حتی پیش از
دریافت اولین گل از ژاپنی ها می توانستند دروازه این تیم را
باز کنند اما تیم خاکپور دیگر نای برخاستن نداشت .تیمی
که با انبوهی از حاشیه ها پا به رقابت های مقدماتی گذاشته
بود و حتی پس از کسب پیروزی نیز مورد استقبال رسانه های
داخلی قرار نگرفت .با شکست تیم ملی فوتبال امید ایران
مقابل ژاپن ،شــعار معروف «حســرت المپیــک» یک بار
دیگر بر زبان ها افتاد و نرفتن فوتبال ایران به المپیک چهار
ســال دیگر تمدید شــد .فوتبال ایران انواع ناکامی ها در
راه صعود به المپیک را تجربه کرده اســت اما اخرین بازی
تیم امید مقابل ژاپن با نتیجه ســه بر صفر به اتمام رسید تا
سنگین ترین شکســت فوتبال در مسابقات انتخابی هم به
کارنامه ایران اضافه شود.
مهــدی مناجاتــی ،برانکــو ایوانکوویــچ ،محمــد
مایلی کهن ،حسین فرکی ،رنه ســیموئز ،وینگو بگوویچ،
نناد نیکولیــچ ،غالمحســین پیروانی ،هومــن افاضلی،
علیرضا منصوریان و نلو وینگادا از سال 2000سرمربیگری
تیم های امید ایران را به عهده داشــتند و تمامی انها شاید
شکســت های بدتری داشــتند اما باخت با اختالف 3گل
فقــط در تورنمنت اخیر و توســط تیم محمــد خاکپور رقم
خورد تا رقابت های قطر ناکامی های فوتبال ایران را در راه
المپیکی شدن کامل کند .فرمول مدنظر فدراسیون برای
سپردن تیم ملی امید به حبیب کاشانی ،محمد مایلی کهن
و محمد خاکپور در نهایت به تقابل با تیم ملی بزرگســاالن
و امید تبدیل شــد .جایی که کی روش حتی اجازه ورود به
المپیک برای حضــور قدرتمند در رقابت هــای مقدماتی
ک یک مربی کروات را زیرنظر داشتند و با وی به توافق
المپی
رسیده بودند ،وزارت ورزش با تشکیل یک کمیته یک شبه
صالحیت کرانچار را زیرســوال برد تا پایــه حضور محمد
خاکپور را در تیم امید بریزد .خاکپور که پیش از هدایت تیم
المپیک ایران تنها دوســابقه ناموفق و منجر به سقوط در
لیگ برتر ایران داشــت ،با وجود انتقاد برخی کارشناسان،
به عنوان سرمربی این تیم انتخاب شــد و در نهایت کار به
اردوی تیم ملی را پیدا نکرد .تغییرات پیاپی ترکیب تیم ملی
در بازی هــای دوحــه و البته نیمکت نشــینی های عجیب
بازیکنان انتقاداتی بود که بر کادرفنی امیدها وارد شد.
امــا ناکامی تیم ملــی امیــد در حالی تکرار شــد که
فدراســیون فوتبال ،کمیته ملی المپیــک و وزارت ورزش
در این ناکامی نقش داشــتند .در شرایطی که مدیران تیم
جایی رسید که از همان ابتدا پیش بینی می شد .گذشته از
حبیب کاشانی و علی کفاشیان که مسئولیت مستقیم این
انتخاب را داشتند ،وزیر ورزش هم به شدت مورد انتقاد قرار
گرفت که چــرا در مقطعی که امیدها می توانســتند با یک
مربی بزرگ کار خود را اغــاز کنند ،با دخالت در امور فوتبال
همه چیز را عوض کرد.
4
برنز بسکتبال
و فرصتی که از دست رفت
مثلث | شماره 302
مسابقات قهرمانی بسکتبال اسیا مهرماه برگزار شد
که تیم ملی ایران در این رقابت ها به عنوان سومی رسید.
این برنز اما راضی کننده نبود چون می توانســتیم با طالی
جام ملت های اســیا به رقابت های المپیک برویم؛ طال و
بعد المپیک .اولی را از دست دادیم اما برای دومی باید در
رقابت های بین قاره ای دوباره بجنگیم.
هر چند در مســابقات بین قاره ای نیز بازی در کالس
بسکتبال اروپایی ها و امریکایی ها دشوار است ،به ویژه سه
تیمی که شــانس دوباره ندارند اما وقتی با میزبانی می ایند
بیشتر نگرانمان می کند .به خصوص اینکه بسکتبال برای
صعود بــه المپیک زمان زیادی را از دســت داده اســت.
ســال 2011که در یک چهــارم نهایی بــه اردن باختیم یا
سال 2013با وجود قهرمانی در اســیا اشکال داشتیم اما
ضعف هایمان با یک قهرمانی گم شــد .ســال 2014در
بازی های اسیایی اینچئون کره جنوبی هم با از دست دادن
قهرمانی بار دیگر زنگ خطر به صــدا درامد اما واقعیت ها
کمتر مورد بررسی قرار گرفت.
یکی از مشــکالت بســکتبال عدم ثبات در بخش
کادر فنی تیم ملی اســت .حتــی درباره بازیکنان نســل
طالیی نیز ثبات خاصی به چشــم نمی خورد .با نگاه های
نامتوازن و بدون اعتدال در بیشــتر زمینه های بسکتبال
مشــکالت متعددی ایجاد شــده اســت .تیمی که سال
2007با قهرمانی در اسیا به المپیک 2008رفت و همان
ســال هیجان المپیکی بســکتبال را با خود در بسکتبال
ایر ان جاری ســاخت برای دومین بار بعــد از رقابت های
2011ووهــان از راهیابی به فینال بســکتبال ملت های
اسیا در ســال منتهی به المپیک بازماند .بسکتبال ایران
در راه المپیک پکن بازی های جانانــه تدارکاتی با ایتالیا
برگزار کرد و صربســتان را در تورنمنت چیــن برد .همان
روزها به این باور بزرگ رســیدیم .دیگر بردن هنگ کنگ
و ژاپن و تایوان شوق و ذوق ندارد .کارشناسان بسکتبال
معتقدند فدراسیون باید ترکیه را به عنوان الگوی پیشرفت
انتخاب کند.
ترکیه ای که حاال ان قدر رشــد داشــته که به NBA
بازیکن صادر می کند و در بسکتبال اروپا تنه به تنه بزرگان
می زند .بسکتبال ایران هشت سال پیش با حدادی ،صمد،
مهدی ،افاق و ...جوان تر و باصالبت تر از این روزها بود
که این راه را با گام های قوی تر رفت.
اهالی بســکتبال اگر چه از کســب عنوان ســومی
بسکتبال در اســیا و برنز جام ملت ها خوشــحال شدند اما
همین اهالی بســکتبال حاال حســرتی هشت ســاله برای
صعود به المپیک دارند.
رویدادها
3
حسرت حضور امیدها در ریو
ورزش
89
ورزش
5
ســرخابی ها صاحب ورزشــگاه اختصاصی شــدند.
اســتقالل و پرســپولیس در ســال 94باالخره ورزشــگاه
اختصاصی خود را از شــهرداری تهــران تحویل گرفتند.
ورزشگاه امام رضا (ع) به باشگاه پرســپولیس و استادیوم
شهید کاظمی به باشگاه استقالل رسید.
استادیوم امام رضا(ع) در ســال 90ـ 89و استادیوم
ی در ســال 92ـ 91با درخواست شورای شهر
شهید کاظم
به نیت اماده ســازی این اســتادیوم ها به عنوان ورزشگاه
اختصاصی دو باشگاه استقالل و پرسپولیس ساخته شد.
البته قرار بود نام استادیوم منطقه 15ناصر حجازی باشد،
ان زمان مرحوم ناصر حجازی در قید حیات بود و بنابراین
ی نام گرفت .برانکو
این استادیوم به نام شهید احمد کاظم
ایوانکوویچ در حاشیه مراسم اهدای ورزشگاه اختصاصی
6
-1جلندر هند ،ایران 1979
-2الهور پاکستان ،ایران 1981
-3تهران ایران ،ایران 1983
-4دهلی هند ،ایران 1987
-5اسالم اباد پاکستان ،ایران 1988
-6اورای ژاپن ،ایران 1989
-7دهلی هند ،ایران 1991
-8تهران ایران ،ایران 1992
-9اوالن باتور ،مغولستان ایران 1993
-10مانیل فیلیپین ،ایران 1995
رویدادها
مثلث | شماره 302
90
به دو باشگاه پرسپولیس و استقالل گفت« :واقعا خوشحال
هســتم .این یک اتفاق بزرگ برای پرســپولیس اســت و
واقعا رضایت دارم .اینکه اســتقالل و پرســپولیس دارای
مکان های مشخصی شدند و کارهای خود را در انجا انجام
می دهند ،خوشــایند اســت و می تواند یک کمک موثر به
فوتبال ملی محسوب شود».
همچنین پرویز مظلومی ،ســرمربی استقالل در این
مورد گفت« :از انجام این واگذاری خوشحالم .کاش این
اتفاق زودتر می افتاد .این مساله را به فال نیک می گیریم
و امیدواریم برای تمامی باشگاه هایی که مثل استقالل و
پرسپولیس ورزشگاه اختصاصی ندارند چنین اقدامی صورت
بگیرد .البته استقالل و پرسپولیس برای در اختیار گرفتن
ورزشگاه امام رضا(ع) با یکدیگر به اختالف هایی برخوردند
موفقیت های کشتی ازاد ایران
بیست و نهمین دوره رقابت های کشتی ازاد قهرمانی
اسیا روزهای اول و دوم اســفندماه در شهر بانکوک تایلند
ی میثم نصیری،
برگزار شد و تیم ایران با کسب 5مدال طال
مصطفی حسین خانی ،احسان لشگری ،رضا یزدانی و پرویز
هــادی در اوزان 97 ،86 ،74 ،65و 125کیلوگــرم ،یک
نقره بهنام احسان پور در وزن 61کیلوگرم ،یک برنز محمد
نادری در وزن 70کیلوگرم و مقام پنجمی یونس سرمستی
7
سرخابی ها
صاحب ورزشگاه
شدند
در وزن 57کیلوگــرم و بــا 73امتیــاز عنــوان قهرمانی را
از ان خود کرد .ایران در حالی برای بیســت و چهارمین بار
قهرمان مسابقات کشتی ازاد قهرمانی اسیا شد که جز ایران
ازبکستان ( 3بار) ،هند و ژاپن هر کدام یک بار قهرمان این
مســابقات شــده اند .در حالی که منابع اطالعاتی در ارائه
مناسب تاریخ ادواری مســابقات قهرمانی کشتی ازاد اسیا
کامل و بی اشکال نیستند ،به بهانه قهرمانی دوباره در اسیا
میزبانان و قهرمانان مسابقات کشتی ازاد قهرمانان اسیا
-11اکسیشان چین ،ایران 1996
-12تهران ایران ،ایران 1997
-13تاشکند ازبکستان ،ازبکستان 1999
-14جولیان چین ،ازبکستان 2000
-15اوالن باتور ،مغولستان ایران 2001
-16دهلی نو هند ،ایران 2003
-17تهران ایران ،ایران 2004
-18ووهان چین ،ایران 2005
-19المااتی قزاقستان ،ایران 2006
-20بیشکک قرقیزستان ،ایران 2007
قهرمانی تیم ملی فوتسال بانوان
یکی از رویدادهای مهم ورزشی در سال 94قهرمانی
تیم ملی فوتسال بانوان در رقابت های قهرمانی اسیا بود.
بانوان تالشــگر ایرانی با وجود همه کمبودها موفق شدند
برابر تیم بزرگی مثل ژاپن به برتری دست پیدا کنند .تیم ملی
بانوان ایران به عنوان قهرمانی مسابقات فوتسال زنان اسیا
رسید و اولین قهرمانی بانوان ایران را در رشته های تیمی در
اسیا به دست اورد تا خیلی ها بیش از پیش متوجه توانمندی
بانوان در عرصه ورزش حرفه ای شوند.
تیم های ملی فوتســال بانوان ایران و ژاپن در دیدار
نهایی مسابقات قهرمانی اسیا در ســالن «نیالی» مالزی
به مصاف هم رفتند که تیم ایران با گل دقیقه هشت یک بر
صفر از سد ژاپن گذشت و قهرمان این رقابت ها شد.
بانوان فوتسالیست ایران در این بازی بیشتر به دفاع
و استفاده از ضدحمالت دل بسته بودند و توپ و میدان در
اختیار حریف ژاپنی بود که در نهایت بازی منطقی شاگردان
سلیمانی نتیجه بخش بود تا این تیم جام قهرمانی را باالی
سر ببرد.
این دیدار با قضاوت لیانگ کینیک یــان از چین در
سالن فوتســال نیالی برگزار شــد که علی کفاشیان ،الهه
عرب عامری و مسئوالن ســفارت ایران در مالزی در محل
برگزاری بازی حضــور داشــتند .نکته جالب توجــه اینکه
بازیکنان تیم ملی فوتســال بانوان به احترام درگذشتگان
که در نهایت تکلیف این ورزشگاه ها با قرعه کشی مشخص
شد .هر چند مسئوالن شهرداری تاکید داشتند که سبک و
سیاق این دو ورزشگاه در یک ســطح است و تنها در موارد
جزئی با یکدیگر اختالف دارند ،به عنوان مثال ورزشــگاه
شهید کاظمی دارای سوناســت اما ورزشگاه امام رضا (ع)
این امکانات را ندارد .اگرچه در این زمینه هم توافق شــد
که امکاناتی که ورزشــگاه امام رضا (ع) نــدارد برای انها
فراهم شود».
نکته دیگری که در این مورد جالب توجه است اینکه
ورزشگاه های این دو باشگاه هم در جنوب شهر تهران واقع
شده اســت و مردم ان منطقه هم عالقه بســیار زیادی به
فوتبال دارند بنابراین به صورت خودجوش کار استعدیابی
در مناطق محروم انجام خواهد گرفت.
این تاریخچه مختصــر را بار دیگر به شــکل صحیحی از
نظرتان می گذرانیم .اما قهرمانی زودهنگام در تایلند همه
موفقیت های کشتی ازاد ایران در سال 94نبود .چه در پایان
بیست و هشتمین رقابت های کشتی ازاد قهرمانی اسیا که
اردیبهشت ماه در دوحه قطر برگزار شد تیم ملی کشتی ازاد
ایران با کسب چهار مدال طال ،دو نقره و یک برنز با کسب
68امتیاز مقتدرانه عنوان قهرمانی قاره کهن را از ان خود
کرد .این برای بیست و سومین بار بود که ایران به قهرمانی
می رسید .ژاپن با 60امتیاز به عنوان نایب قهرمانی رسید و
قرقیزستان با 54امتیاز سوم شد .کشــتی ازاد در سال 94
خوش درخشید.
-21ججو کره جنوی ،ژاپن 2008
-22پاتایا تایلند ،ایران 2009
-23دهلی نو ،ایران 2010
-24تاشکند ازبکستان ،ازبکستان 2011
-25گومی کره جنوبی ،ایران 2012
-26دهلی هند ،هندوستان 2013
-27استانه قزاقستان ،ایران 2014
-28دوحه قطر ،ایران 2015
-29بانکوک تایلند ،ایران 2016
حجاج در عربستان ،بازوبند مشکی بسته و به زمین مسابقه
رفته اند.
تیم ملی فوتســال بانــوان ایــران در مرحله گروهی
این رقابت ها به ترتیب برابر هنک گنگ با نتیجه شــش بر
صفر ،ازبکستان با نتیجه ۹بر یک و مالزی با نتیجه ۴بر ۲
به پیروزی دست یافت .در دیدار نیمه نهایی هم شاگردان
سلیمانی با یک گل از سد تایلند عبور کرده و به دیدار فینال
رسیدند.
این موفقیت ان قدر چشــمگیر بود که چند هفته بعد
وقتی علی کفاشیان اعالم کرد تیم فوتسال بانوان به دلیل
مشــکالت مالی به رقابت های جام جهانی گواتماال اعزام
نمی شــود ،رئیس جمهور شخصا دســتور داد با حل شدن
مشکالت مالی و همچنین صدور روادید ،زنان فوتسالیست
به گواتماال اعزام شوند.
اساسنامهجنجالیفوتبال
8
بحث اساسنامه فدراســیون فوتبال و تایید ان توسط
هیات دولت در دوره ای که کمیته انتقالی این فدراسیون را
اداره می کرد،در روزهای پایانی سال حاشیه های فراوانی را
باعث شد؛ اینکه اساسنامه فدراسیون تاییدیه هیات دولت
را دارد یا خیر به محل سوال تبدیل شد.
سال 1385سال تلخی برای فوتبال ایران بود ؛ سالی
که فدراسیون فوتبال ایران از ســوی فیفا تعلیق شد و بعد
از ان کمیته ای شــش نفره مسئول تدوین اساسنامه جدید
فدراسیون شد تا فوتبال ایران از تعلیق خارج شود .سه عضو
این کمیته را فیفا و ســه عضو این کمیته را دولت انتخاب
کرد .اعضای منصــوب فیفا ،مهندس صفایــی فراهانی،
عضو وقت کمیته توســعه فوتبال اسیا و عضو هیات رئیسه
،AFCمحمد خبیری ،نماینده وقت AFCدر ایران و غفاری
رئیس کمیته روابط بین الملل وقت فدراســیون بودند .سه
نفری که از ســوی ایران برای اساســنامه مشخص شدند
نیز محمدحســن انصاری فرد مدیرعامل پیشــین باشگاه
پرســپولیس ،کیومرث هاشــمی معــاون ورزش قهرمانی
سازمان تربیت بدنی سابق و علی رغبتی دیگر معاون سازمان
بود .این شش نفر در نهایت اساسنامه ای را نوشتند و برای
اجرایی شدن و قانونی شدن اساسنامه ،ان را جهت تصویب
به هیات دولت فرستادند .بعد از جلسه هیات دولت با ریاست
پرویز داوودی معاون اول محمود احمدی نژاد اعالم شــد
که هیات دولت این اساسنامه را تایید کرده و این اساسنامه
می تواند اجرایی شــود .با این حال بعد از گذشت 8سال،
ســازمان بازرسی کل کشــور پس از اســتعالم از دبیرخانه
هیات دولت متوجه تخلفی بزرگ شــده و ان هم اینکه این
اساسنامه به تایید هیات دولت وقت نرسیده است.
مشکل اصلی وقتی ایجاد شــد که در روزهای پایانی
ســال موضوعی چالش برانگیز مطرح شد؛ باتوجه به عدم
تصویب این اساسنامه در هیات دولت ،فدراسیونی ها باید
بر اساس اساســنامه ســال 1381انتخابات را برگزار کنند.
سوالی که اینجا مطرح اســت ،اینکه چرا این اساسنامه در
هیات دولت محمــود احمدی نژاد تصویب نشــده و بر چه
اساسی این مساله تاکنون اعالم نشده است؟ نکته بعدی
اینکه چرا سرپرست وقت فدراسیون فوتبال تاکنون به این
مساله اشاره نکرده و ایا بهتر نیست درحال حاضر در این باره
شفاف سازی الزم صورت گیرد؟
پس از طرح شــبهه در مورد ســند تصویب اساسنامه
فدراســیون فوتبــال از ســوی هیــات دولــت در دوره
ریاســت جمهوری احمدی نــژاد محمــد خبیــری یکی از
اعضای وقت کمیته انتقالی اینگونه اظها رنظر کرد« :یکی
مثلث | شماره 302
خبیری :اساسنامه 86مصوبه دولت را داشت
از اقدامات فیفا تصویب یا تایید اساســنامه مصوب هیات
دولت یا هیات وزیران بود .ان زمان کمیته انتقالی پس از
نگارش اساسنامه ان را در اختیار سازمان تربیت بدنی وقت
قرار داد تا اساسنامه را به هیات وزیران ببرند».
او ا ضافه کرد « :ســازمان تربیت بدنــی وقت پس از
اعالم تصویب اساسنامه توسط هیات دولت ،نامه ای را در
اختیار ما قرار دادند و ما ان را ترجمه و به فیفا ارائه کردیم و
پس از ان بود که توانســتیم مجمع و انتخابات فدراسیون
فو تبا ل را برگزار کنیم .حتی پل مونی ،دبیرکل AFCو ژروم
شــامپاین نماینده فیفا هم در انتخابات فدراسیون فو تبا ل
حضور داشتند».
عضو کمیته انتقالی فدراســیون فو تبا ل در سال 86
در پاسخ به این سوال که ایا مدرکی مبنی بر تایید اساسنامه
توسط مجمع وزیران وجود دارد یا خیر؟ گفت« :یک کپی
از نامه ارائه شده از سوی ســازمان تربیت بدنی را در اختیار
ل حاضر ان را در اوراقم پیدا نمی کنم».
داشتم که در حا
وی ادامه داد « :طبق رویه طی شده ،مرداد ماه سال
86اساســنامه به هیات وزیران تقدیم شد .یک ماه قبل از
ان فیفا چنین طرحی را تصویب کرده بود و باتوجه به اینکه
از روند کاریمــان عقب افتاده بودیم ،بیــش از همه پیگیر
این موضوع بودم که ه ر چ ه ز ود تر هیات دولت اساســنامه
را تصویب کنــد .باتوجه به مشــغله زیاد وزیــران تصویب
اساسنامه عقب افتاده بود ،ام ا نهایتا دو ماه بعد هیات دولت
جواب مــا را داد و ما توانســتیم اذر ماه انتخابــات را برگزار
کنیم ».خبیری تاکید کرد« :تعجب می کنم چرا مسئوالن
سازمان تربیت بدنی وقت ،ســند تصویب اساسنامه را ارائه
نمی کنند .انها باید این نامه را در اختیار داشته باشند و اگر
جست وجوی مختصری را در اســناد و مدارک انجام دهند
می توانند نامه تایید اساسنامه توســط هیات دولت را پیدا
کنند .انها می توانند ابهام این ماجرا را روشن کنند».
اما دکتر غفاری اظهاراتی را مطرح کرد که ماجرا کمی
پیچیده تر شــد .پس از اینکه محمد خبیری ،عضو کمیته
انتقالی فدراسیون فو تبا ل تاکید کرد که اساسنامه به تصویب
هیات دولت رسیده و مدرک کتبی مبنی بر این موضوع وجود
دارد حسن غفاری عضو دیگر کمیته انتقالی حرف هایی را
مطرح کرد که واکنش هایی را به همراه داشت.
غفاری گفت« :در کمیت ه انتقالی هر کسی وظیفه ای
داشت و طبق تقسیم بندی هایی که محمد علی ابادی رئیس
وقت سازمان تربیت بدنی و معاون رئیس جمهور انجام داده
بود ،کیومرث هاشمی مسئول به تایید رساندن اساسنامه در
هیات وزیران بود و سایرین نیز هر کدام وظیفه ای داشتند،
من هم مســئول ارتباط با فیفا بودم و بر این اساس پس از
اینکه اعالم شد اساســنامه به تایید هیات وزیران رسیده،
من هم طبق وظیفه ام این نامه را به فیفا ارسال کردم».
عضو کمیت ه انتقالی در سال 86در پاسخ به این سوال
که ایا مدرکــی کتبی مبنی بر تایید اساســنامه فدراســیون
فو تبا ل در هیات وزیران وجود دارد؟ گفت« :هیچ مدرکی
وجود نــدارد .در ان موقع شــفاها به ما گفته شــد که این
اساســنامه به تایید هیات وزیران رسیده است .من مدرکی
مبنی بر این موضوع ندیدم.
او ا ضافه کــرد « :بیشــتر از 90درصــد مطمئنم که
اساسنامه به تایید هیات وزیران رســیده چرا که اگر غیر از
این بود فیفا ایراداتی را بر اساسنامه وارد می کرد .همان طور
که می دانید دلیل تعلیــق فو تبا ل ایــران دخالت دولت در
فدراسیون فو تبا ل بود و فیفا می خواست که دولت دخالت
نکردنش در فو تبا ل را تایید کند».
غفاری گفت :در جلسه تایید اساسنامه در هیات دولت
حضور نداشتم چرا که وظیفه من چیز دیگری بود .فقط به
صورت شــفاهی به ما اعالم کردند که اساســنامه به تایید
رسیده است و ما هم ان را به فیفا ارسال کردیم.
اما واکنش علی کفاشیان نیز در نوع خود جالب توجه
بود .رئیس فدراســیون فو تبا ل در واکنش بــه اینکه گفته
می شود اساســنامه فعلی فدراسیون هشــت سال پیش به
تصویب هیات وزیران نرسیده است ،گفت« :این اساسنامه
در دوران ریاســت کیومرث هاشمی ،سرپرست فدراسیون
فو تبا ل به هیات وزیران ارائه شد و انها این اساسنامه را تایید
کردند .بعد هم در سال 90اصالحیه جدیدی صادر شد که
نیاز به تصویب نداشــت .اینکه می گویند اساسنامه قانونی
نیست ،غلط است و شاید حضور من باعث این صحبت ها
می شــود .مجمع کاری به این صحبت ها ندارد و باتوجه به
اساسنامه پیش می رود».
کیومرث هاشــمی ،رئیــس کمیته ملــی المپیک و
سرپرســت وقت فدراســیون فوتبال در ســال 86نیز یک
روز بعد از حرف های علی کفاشیان نشســت خبری برگزار
کرد و اسنادی را نشــان داد که مصوبه هیات دولت نهم در
خصوص اساســنامه فدراســیون فوتبال را تایید می کرد.
اسنادی که نشان می داد اساســنامه برای تاییدیه از سوی
محمــد علی ابادی ،رئیــس وقت ســازمان تربیت بدنی به
هیات دولت ارسال شده اســت و انها نیز این اسناد را مورد
تایید قرار داده اند.
کفاشیان پس از این نشســت خبری در مصاحبه ای
گفت« :حرف های کیومرث هاشمی برای شکاک ان جای
تردید باقی نگذاشــت .به نظر می رسد یکی از رویدادهای
مهم در سال 94شبهه وزارت ورزش در خصوص به تصویب
رسیدن اساســنامه فدراســیون فوتبال در ســال 86بود ؛
شبهه ای که به نتیجه نرسید.
رویدادها
رئیسکمیتهملیالمپیکبهوزیرورزشرودستزد
91
بررسی وقایع سال 94و چشم انداز سال 95درگفت وگوهای نوروزی مثلث
گفت وگوهــ
گفت وگوهای ویژه مثلث با:
محمدجواد ظریف – سیدعباس عراقچی – احمد توکلی – محمدرضا باهنر
عباس عبدی – نجات الله ابراهیمیان – کاظم جاللی – سیدامیرحسین قاضی زاده هاشمی
علیرضا محجوب – مسعود فراستی – بهروز افخمی – علی کفاشیان
ـای داغ
ی ویژه
و
توگ
گف
گفت وگوی ویژه
94
مثلث | شماره 302
محمدجواد ظریف
نه اصالح طلبم
نه اصول گرا
برجام یکی از عوامل موثر بر انتخابات بوده است
مذاکرات به نتیجه رسید ولی چالش با منتقدان داخلی به نتیجه نرسیده
مذاکره راحت تر از چالش با منتقدان داخلی بود
انتقاد از من از بار گناهانم کم می کند
هیچ وقت فکر نمی کردم وزیر خارجه شوم
در زمان احمدی نژاد ،در وزارت خارجه اجازه نداشتند کاری به من واگذار کنند
در کوتاه مدت ،تحول اساسی در رابطه ایران-امریکا نخواهیم داشت
وقتی جوان بودم از نظر تفکر روابط بین المللی ،چپ تر بودم
سعید اجورلو-مصطفی صادقی
سردبیر -دبیر تحریریه
اقــای ظریف! فکــر می کنیــد نتایــج انتخابات
مجلــس شــورای اســامی خصوصــا در حوزه
انتخابیه تهران چقدر برگرفته از برجام است؟
بسم الله الرحمن الرحیم .قبال هم گفته ام که اگر
قضاوت در مورد نتایج انتخابات براســاس مشــاهده تیتر
روزنامه ها باشد ،این نتیجه گیری خیلی مبارک خواهد بود.
چون اولین بار است که همه جناح ها احساس می کنند در
انتخابات پیروز شده اند .من فکر نمی کنم تنها یا مهم ترین
عامل تاثیرگذار در نتیجه انتخابات چــه در تهران و چه در
سایر شهرســتان ها «برجام» باشــد یا مثال هر عامل تک
دیگری .باالخره بسیاری از عوامل ،نحوه حضور مردم در
انتخابات را شکل می دهد .اوال میزان حضورشان را و ثانیا
نحوه حضورشان را که بر ان اساس در انتخابات مشارکت
می کنند .من احساس می کنم این بار هم همین طور بوده و
برجام فقط یکی از عوامل بوده است .عوامل زیاد دیگری
اقای دکتر الریجانی نقش بسیار برجسته و
موثری داشتند .هم در رصدکردن تحوالت،
هم در مشورت دادن به اقای رئیس جمهور
و بنده در طول مذاکرات .ایشــان از ابتدای
مذاکراتفعاالنهدرهمهجلساتکمیتهعالی
هسته ای حضور داشتند .بســیار با عالقه
دنبالمی کردند.
محمــد جــواد ظریــف از چهــره هــای مهم
ســال 94اســت .پــس از دو ســال مذاکــره ،او و
فدریــکا موگرینی خبــر توافق هســته ای ایران و
گــروه 5+1را اعــام کردنــد و حاال فصــل تازه ای
از سیاســت خارجــی ایــران اغــاز شــده اســت .
محمد جواد ظریف ،دو سال ســخت را پشت سر
گذاشته ،هم در خارج و هم داخل کشور.او درست
در همان زمانی که مشــغول مذاکرات هســته ای
بود در داخل کشــور هم با منتقدان سرســختی
مواجه بــود که اعتقــاد داشــتند راهی کــه او در
مذاکرات دنبال می کند چندان صحیح نیســت.
ظریــف چــه در پارلمان ،چــه خــارج از ان و حتی
در رســانه های متعلق به منتقدان بــا چالش های
فراوانی مواجــه بود .حــاال هرچه هســت توافق
هســته ای حاصل شــده و او جزو وزرایی است که
ســال 94را با خشــنودی و رضایت بــه پایان برده
است .گفت وگو با او در پاویون دولت در فرودگاه
مهراباد انجام شده است .از اقای جابری انصاری
که تالش فراوانی برای ایــن گفت وگو انجام دادند
متشکریم.
مثلث | شماره 302
هم بوده ،مثــل امید مردم به اینده و نشــاط جدیدی که در
مردم هست .حاال ممکن اســت بگویید همه اینها از نتایج
برجام اســت ولی من فکر می کنم از نتایج فضای سیاسی
کشور اســت .به هرحال هر پدیده اجتماعی را باید زائیده
مجموعه ای از عوامل و شرایط دانست.
اقای دکتر! مذاکره در وین ،ژنو و لوزان برای شما
سخت تر بود یا چالش با منتقدان داخل کشور؟
این سوال یک جواب دارد و ان اینکه ان مذاکرات
به نتیجه رســید و این یکی به نتیجه نرسید! بنابراین اگر از
نتیجه اش بخواهید قضاوت کنید ،قطعا ان یکی راحت تر
بوده است .به هر حال چالش با منتقدان داخلی از جهاتی
سخت تر است .به خاطر اینکه شــما در مذاکرات خارجی
از طرف مقابل توقعی ندارید اما از کســانی که هم وطن،
هم ارمان و هم فکر شما هستند توقع دارید .اتفاقا بر همان
مبنایی که مجله شــما هم بر ان مبنا فعالیت می کند ،یعنی
استقالل ،ازادی و جمهوری اسالمی می بینید کسانی که
معتقد به این مبنا هستند ،دل مشغولی ها و دل نگرانی های
واقعی دارند که بحق هم هســت و ناشــی از بی اعتمادی
عمومی است که همه ما نسبت به امریکا داریم اما بعضی
مواقع ادم احســاس می کنــد وارد لج و لجبــازی جناحی و
داخلی می شود و بعضا منافع ملی بازیچه قرار می گیرد ،ان
وقت این مساله حتما خیلی سخت تر از مذاکره با یک طرف
خارجی اســت .شــما از او توقعی جز این ندارید که منافع
ملی خودش را پیش ببرد .توقع ندارید که نســبت به منافع
ملی شما حساس باشد یا حتی عالقه مند باشد .حتی توقع
خالفش را دارید.
کدام انتقــاد مخالفین شــما را خیلــی دلخور یا
عصبانی کرد؟ جایی که واقعا احساس کنید خیلی
به شما برخورده است؟
هرجایی که خــاف واقــع و خــاف اینکه همه
دنیا می گفتند ایــران در این مذاکــرات عزتمندانه حضور
پیدا کــرد ،خالف ایــن را گفتند .نه به خاطــر اینکه به من
برخورده ،بلکه به خاطر اینکه احســاس کــردم این مردم،
مردم عزیز و عزتمندی هستند و ما نباید خودمان بیخودی
ادعای ذلیل شدن این مردم را مطرح کنیم ،اما دیدیم که
این چنین ادعا کردند .من روزنامه های خارجی و نقدهای
خارجی را می خوانــدم که می گفتند ایرانی هــا همه چیز را
گرفتند و هیچ چیز ندادند و بعد می امدم ،چیزی دیگری این
طرف می دیدم .من خودم هیچ وقت این ادعا را نداشتم و
می گفتم مذاکره بده بستان است .شما یک چیزی می دهید
و یک چیزی می گیرید .ولی به فرمــوده حضرت ایت الله
جوادی املی ان چیــزی که مــا دادیم درواقــع ان چیزی
بود که ما نمی خواســتیم .یعنی مثال ما گفتیم بمب اتمی
نمی خواهیم .ایــن چیزی نبود که ما بدهیــم چون از ابتدا
مفروض بود .به هرحال اگر معتقد باشــیم که یک چیزی
دادیم و یک چیزی گرفتیم ،خارجیان همه معتقدند انچه
به دست اوردیم بسیار باارزش تر بوده از انچه معامله کردیم،
بعد ان وقت یک گروهی در داخل خــاف این را بگویند و
بعد هم تالش کنند که فضاسازی کنند .این فضاسازی هم
بی تاثیر نیست .باالخره اگر ما دائما به دنیا تاکید کنیم که
تحریم ها پابرجاست ،درســت نیست .در واقع تحریم یک
جور فضای روانی است .اتفاقا اگر شما تاکید کنید که ایران
تحت تحریم اســت ،کم کم شــرکت ها و بانک ها از اینکه
در ایران ســرمایه گذاری کنند نگران می شوند .می گویند
چه خبر است که خود ایرانیان و دســت اندرکاران ایرانی و
کسانی که در تصمیم گیری نقش دارند کماکان می گویند
که تحریم ها پابرجاست و اصال این مقررات باعث برداشته
شدن تحریم ها نمی شود .اگر چنین القایی در جهان خارج
شود ،چون عمده سیاست براساس تصور ساخته می شود،
ت دلخور می شوم.
اینجاست که من خیلی از این جور حرکا
نه من شخصیت مهمی هســتم که انتقادات به من خیلی
چیز عجیب و غریبی باشد و نه اینکه خیلی تاثیری دارد .فکر
می کنم انتقاد به من هرچقدر هم که صورت بگیرد فقط از
بار گناهان من کم می کند .اما فکر می کنم حرف هایی که
نتیجه اش خسارت به منافع ملی است ،به مصلحت نیست.
در این مدت منصف ترین منتقد شــما چه کسی
بود؟
ادم های زیادی نقد منصفانه از ما کردند .معموال
دوست ندارم از افراد نام ببرم ولی ادم های زیادی بودند که
نقدهای منصفانه ای کردنــد .ادم هایی بودند که برای من
مطلب نوشتند ،برای خودم فرستادند؛ هم در داخل سیستم
تصمیم گیری و هم خارج از ان .از مسئوالن افرادی بودند
که ایرادات ما را تذکر دادند .شاید از همه باالتر مقام معظم
رهبری بودند که همیشه با یک دقت خاصی موضوعات را
رصد می فرمودند و به ما حسب مورد تذکر می دادند.
رابطه شما با رهبری به نظرم رابطه جالبی است.
از قدیم هم در کتاب تان به لطف هایی که به شما
داشته اند اشاره کرده اید .در این مذاکرات هم به
شما الطافی داشــتند .اصوال رمز و راز این رابطه
چیست؟
اولش که لطف خدا و بزرگواری ایشــان است .اما
قسمت کوچکش که به من مربوط است اینکه من از ابتدا
هیچ وقت خالف نگفتم ،حتی اگر می دانســتم گزارشــم
نتیجه مثبتــی برای من نــدارد یا مورد قبول هم نیســت یا
دیدگاهم مورد قبول نیســت .در گزارش انچه که واقعیت
بــوده و در دیدگاهم انچه به نظرم می رســیده کــه دیدگاه
درست ان اســت را مطرح کرده ام .خاطرم است زمانی که
ســفیر بودم یکبار بعد از یک بحثی که در محضر ایشــان
داشتم ،ایشــان فرمودند من از این جور بحث های صریح
در مقایسه با کســانی که بحث شــان را در لفافه می پیچند
بیشتر خوشم می اید .این ســعه صدر ویژه ای می طلبد که
من در خیلی ها ندیدم .در ایشــان به رغم نقش سیاســی و
نقش معنوی که دارند و حرفشان برای ما مالک عمل است،
دیده ام که واقعا به من جرات داده که دیدگاه هایم را خدمت
ایشــان مطرح کنم .ایشــان هم با بزرگواری و ســعه صدر
همیشه این دیدگاه ها را شنیده اند .فکر می کنم ان قسمت
کوچکی از این لطف و بزرگواری که نســبت به من دارند و
به من برمی گردد ،مربوط به این می شــود که تالش کردم
هیچ وقت خالف نگویم.
ناگفتــه ای هم در مذاکــرات و بحث هایــی که با
رهبری داشتید ،وجود دارد که برای ما بگویید.
خب ،اگر ناگفته است که نباید گفته شود دیگر.
شما اگر بخواهید خود را در سپهر سیاسی ایران
تعریف کنید ،کجا تعریف می کنید؟ اصالح طلب
هستید یا اصولگرا؟
هیچ جــا .مــن هیچ وقــت خــودم را در ایــن
قالب بندی های سیاسی داخلی تعریف نکردم .دیدگاه های
من معلوم اســت و زیاد هــم تغییر نکرده .یعنی دوســتان
اصالح طلب و اصولگرا در طول 30ســال گذشته ،رفت و
برگشت هایی در دیدگاه هایشان داشته اند .شاید اینکه ادم
بتواند متحول شــود ،خوب باشد! من یک سری باورهایی
دارم و یک رشــته نگرش هایی هم به حوزه خــودم دارم.
در حوزه های دیگر هــم تخصص نــدارم و اظهارنظر هم
نمی کنم .شــاید اصال از من ندیده باشید که در حوزه های
دیگری غیر از سیاست خارجی اظهارنظری کرده باشم .به
خاطر اینکه تخصص ندارم .معتقدم دنیای امروز به شدت
حرفه ای و تخصصی اســت .من در یک حوزه ای درس را
تا حد دکترا خواندم 30 ،ســال تا 35سال سابقه کاری اش
را هم دارم .فهمیده ام که تــازه من در این حوزه ای که کار
کردم خیلی مجهوالت دارم چه رســد به حوزه هایی که نه
درسش را خواندم و نه روی ان کار کردم .بنابراین فقط در
حوزه خودم اظهارنظر کردم و ان اظهارنظرم هم کارشناسی
و تخصصی بوده است .تالش کرده ام که گرفتار خطوط
سیاسی نشــوم .احســاس خوبی هم می کنم ضمن اینکه
معتقدم وزارت خارجه طبق اساســنامه اش ،کارشناســان
و مســئوالنش باید غیرحزبی باشــند و حزبی شدن مغایر با
پیگیــری منافع ملی اســت کــه در وزارت خارجه ضرورت
دارد .البته ممکن اســت خیلی ها مخالف این دیدگاه من
باشــند ولی فعال که ماده 84اساســنامه ما حــرف بنده را
تائید می کند.
یک جایی فرمــوده بودید کــه نمی خواهید نامزد
انتخابــات ریاســت جمهوری شــوید .می توانم
بپرسم چرا؟
گفت وگوی ویژه
گفت وگویویژه
95
گفت وگویویژه
گفت وگوی ویژه
96
مثلث | شماره 302
به خاطر اینکه مــن این کار را بلــدم و ان کار را بلد
نیستم.
نمونه هایی داشتیم که از حوزه سیاست خارجی
وارد این کار شده اند!
ممکن اســت نمونه های زیادی داشته باشیم که
افراد وارد سیاســت خارجی هم شــده باشــند بدون اینکه
تخصصی داشته باشــند ولی دلیل نمی شــود که بنده هم
همان کار را بکنم .باز هم نمی گویم من کار درستی می کنم
ولی من اعتقادم این است که فقط کاری که بلدم را انجام
دهم .تازه همان را هم خیلی مطمئن نیستم!
فکــر می کنیــد تــا چــه زمانــی در وزارت خارجه
می مانید؟
تا هروقت که این تکلیف را از من برنداشته باشند.
این را شــعار نمی دهــم .به خاطــر اینکــه در دوران اقای
احمدی نژاد هم که هیچ تناسب فکری با ایشان نداشتم تا
زمانی که مرا برنداشــتند -ضمن اینکه از مقامات خواهش
کردم اجازه دهند از کار معاف باشــم -ولی تــا روزی که در
ِس َمت بودم ،کارم را انجام دادم.
زمانی که از نیویورک برگشتید و بیشتر به تحصیل
مشغول بودید ،فکر می کردید یک روز وزیر خارجه
شوید؟
نه ،هیچ وقت فکــر نمی کردم ،بــرای همین هم
خودم را بازنشســته کــردم .می دانیــد که در 25ســالگی
درخواست بازنشستگی کردم .در وزارت خارجه هم جناب
متکی و هــم جناب دکتر صالحــی خیلی با اکــراه این کار
را قبول کردند .اما مــن می دیدم که کاری بــه من واگذار
نمی شود .البته مسئولیتش هم با ان اقایان نبود که کاری
واگذار نمی شد ،اجازه نداشتند که کاری به من واگذار کنند.
احساس می کردم که از صبح تا بعدازظهر کاری نمی کنم و
حقوق می گیرم .احساس کردم ممکن است این کار خالف
باشد و برای همین درخواست بازنشستگی کردم.
اقای متکی هم قبول کردند!
خیلی سخت .یعنی عالوه بر چندین نامه نگاری که
کردم ،یادم هست یک بار که ایشــان فرصت هم نداشتند
از دفتر مطالعات وزارت خارجه به زور در ماشــین ایشــان
نشســتم .ایشــان به دولت می رفتند .تا دولت با ایشــان
صحبت کردم و ایشــان را قانع کردم که لطــف کنید امضا
کنید.
اگر بر فــرض محال اقــای احمدی نژاد به شــما
پیشنهاد وزیر خارجه می دادند ،قبول می کردید؟
خیر ،قبول نمی کردم .حتی اگر به من پیشــنهاد
ســفارت هم می دادند ،قبول نمی کردم .چون در سفارت
بودم ،ادامه دادم .البته بعد از گذشــت زمان برای انســان
خیلی راحت اســت که این حــرف را بزند ولی مــن تقریبا
مطمئنم که این شرایط را داشتم .ضمن اینکه فرض محال
است و ایشان همین کاری که داشــتم را هم خیلی راضی
نبودند چه رسد به اینکه کار جدیدی پیشنهاد دهند.
گویا رهبری اصرارشــان این بوده که شــما در
نیویورک تشریف داشته باشید.
ظاهرا ایشان موافق نبودند که من برگردم.
به برجام برگردیم .در هفته یا مــاه چقدر با طرف
امریکایی تان ارتباط دارید؟
هر زمان که نیاز باشــد .البته همکاران من تقریبا
به صورت روزانه ارتباط دارند .برای اینکه مطمئن شــویم
طرف مقابــل وظایفش را انجــام می دهد ،البتــه انها هم
در بعضی مــوارد در مورد اجــرای تعهدات ما بــا ما تماس
می گیرند ،بنابراین دو طرف پیگیری می کنند .سازوکارش
را هم برای پیگیری کردن در برجام گذاشــته ایم اما بیشتر
تالشمی کنیمبدوناینکهمجبورشویمکمیسیونمشترک
تشکیل دهیم از طریق تبادل ایمیل و حل و فصل ایرادات
کار را پیش ببریــم .خیلی جاها هم تا بــه حال خوب پیش
یادم هست یک بار که اقای متکی فرصت
هم نداشــتند از دفتر مطالعات وزارت خارجه به زور در
ماشین ایشان نشستم .ایشان به دولت می رفتند .تا
دولت با ایشــان صحبت کردم و ایشــان را قانع کردم
که لطف کنید درخواست بازنشستگی ام را امضا کنید
رفته؛ در مورد بیمه ،خیلی از مشــکالت حل شــده است.
اینها مشکالتی است که بعضی ها از برخی حرف هایی که
زدیم سوءاســتفاده کردند و بعد از انتخابات گفتند که اجرا
نشده! نه ،اینطور نیســت .امریکایی ها دستورالعملی که
باید می دادند را دادند اما چندین سال است که ایران تحت
تحریم بوده و وکالی این شرکت ها یا بانک ها چنین است که
به انها می گویند اصال نزدیک ایران نشوید .حاال می خواهند
نظر مخالــف بدهند و وکیــل هم ذاتا محافظه کار اســت.
می گوید من باید از 20جا مطمئن شوم که اگر االن به شما
یک نظر حقوقی دادم که کار با ایران مجاز است ،پس فردا
که شما را فالن جا جریمه کرد ،من مسئولم ،بنابراین خود
وکال به خاطر ان سابقه ذهنی ،سخت گیری می کنند .ما هم
باید پیگیری و اطمینان حاصل کنیم .اینجاهاست که ادم
ناراحت می شود .من گفتم هر روز پیگیری می کنیم تا انچه
در کاغذ پیاده شــده در عمل هم اجرا شود ،هنوز هم این را
می گویم .هر وکیلی کــه به اداره خزانــه داری امریکا نامه
می نویســد ،ما باید اطمینان حاصل کنیم که پاسخ درست
می گیرد که این یک مقدار روند را کند می کند.
یعنی ربطی به برجام ندارد؟
درواقع ربط بــه ان زحماتی دارد که دوســتان در
سال های گذشته کشــیدند و این همه تحریم علیه کشور
ایجاد شــد و نه برجام که تحریم ها را برداشته است! خیلی
تعجب اور است ،ان زمان که یک کلمه از این حرف ها در
هیچ روزنامه ای نه می شــد خواند و نه می شد دید ،االن که
ماشاءالله همه جور صحبتی می کنند و یک مقدار پیازداغش
را هم زیاد می کنند.
ممکن است در زمان وزارت خارجه شما تحولی در
رابطه ایران و امریکا اتفاق بیفتد؟
ببینید! تحول در رابطه ایران و امریکا حتما باید با
اقدامات امریکا برای رفع سوءظن مردم ما نسبت به امریکا
همراه باشد .نظرســنجی اخیری که دانشگاه مریلند انجام
ی برجام
داده ،نشــان می دهد اکثریت قاطع مــردم ما حام
هستند .یعنی حدود 80درصد و شاید بیش از 80درصد به
امریکا بی اعتمادند .حاال یکی از کارهایی که امریکایی ها
باید انجام دهند ،این اســت که در مســیر اجرای برجام به
نحوی عمل کنند که این بی اعتمادی ها کم شود ،ان وقت
ممکن است .مثال همان طور که ابتدای سال مقام معظم
رهبــری در فرمایشات شــان فرمودنــد ممکن اســت این
بحث قابل بررسی باشد که در موضوعات دیگری هم ما با
امریکایی ها صحبت کنیم .ولی اینکه در این دوران کوتاه ما
شاهد یک تحول اساسی در تحول روابط دو کشور باشیم،
از نظر من بسیار غیرمحتمل است.
مخصوصا که دوره اقای اوباما درحال اتمام است
و شــاید رئیس جمهور بعــدی امریــکا متفاوت
باشــدِ .
خود شــما حدس می زنید چه کسی انجا
رئیس جمهور شود؟
االن پیش بینــی اینکــه چــه کســی در امریــکا
رئیس جمهــور می شــود ،خیلی دشــوار اســت .باید اول
صبر کنیم و ببینیم که این دعواهــای داخل حزبی به کجا
می انجامد؟ من مخصوصا با باال گرفتن و داغ شدن دعوای
داخل حزب جمهوریخواه که بعضی از رهبران سنتی حزب
جمهوریخواه مثل اقای مک کین و اقــای رامبلی که دور
قبل کاندید ریاست جمهوری حزب بود ،خیلی با الفاظ تند و
حتی غیرمعمول و غیرمتعارفی نسبت به فردی که امروز در
انتخابات مقدماتی از همه با فاصله زیاد صحبت می کند،
دارد .این نشــان دهنده یک هیجان و اضطراب در داخل
نخبگان سیاســی حزب جمهوریخواه است که باید ببینیم
حاصلش چه خواهد شد.
ی ترامپ هم گفته که ممکن اســت مســتقل
اقا
بیاید.
بله ایشان هم صحبت کرده است .البته در گذشته
هم نمونه هایی بوده از افرادی که از بخش خصوصی یعنی
ثروتمندان ،وارد صحنه ریاست جمهوری شدند و در مبارزات
مقدماتی نتوانستند حمایت حزب شان را به دست بیاورند.
انها کنار نکشیدند بلکه به عنوان نامزد مستقل وارد شدند.
معروف تریشــان اقای َپرو اســت که یک ثروتمند معروف
تگزاسی بود .وقتی نتوانست نامزدی حزب جمهوریخواه را
به دست بیاورد ،به عنوان کاندیدای مستقل وارد رقابت شد.
البی ایران هم ممکن اســت در انتخابات امریکا
موثر باشد؟
ایران که البی اساســی ندارد .گروهی از جوانان
ایرانی هستند که در برخی موارد مثل برجام که منافع ویژه
ایران هســت ،دخالت می کنند .متاســفانه هنوز افرادی
که برای ایران دلشــان می تپــد ،چنان قدرتــی در امریکا
نگرفته اند که بتوانند تاثیرگذار باشــند .البتــه هیچ دلیلی
ندارد که این اتفاق نیفتد .به خاطر اینکه اقلیت ایرانی مقیم
امریکا تحصیلکرده ترین ،بافرهنگ تریــن ،نخبه ترین و
ثروتمندترین اقلیت داخل امریکاست .بنابراین اگر اینها به
فکر تاثیرگذاری در روند سیاسی امریکا شوند ،حتما قدرت
گفت وگویویژه
مثلث | شماره 302
گفت وگوی ویژه
قابل توجهی دارند ولی هنوز دیده نشــده که چنین حرکت
خودجوشی از طرف این گروه شکل بگیرد .هرگونه مداخله
دولتی هم در چنین روندی بسیار خطرناک است .لذاست
که باید امیدوار بود که ایــن اقلیت فرهیخته ایرانی در این
حوزه هم بتوانند مثل ســایر حوزه هایی کــه فعال و باعث
افتخار کشور بودند ،فعال باشند و منافع اب و خاک ،منافع
زادگاهشان یا منافع کشور پدر و مادرشان را دنبال کنند.
نظر شما راجع به اقای الریجانی و نقش ایشان
در برجام چیست؟
من معموال راجع به افراد نظــر نمی دهم اما اقای
دکتر الریجانی نقش بســیار برجســته و موثری داشــتند.
هم در رصدکردن تحوالت ،هم در مشورت دادن به اقای
رئیس جمهور و بنده در طول مذاکرات .ایشــان از ابتدای
مذاکرات فعاالنه در همه جلســات کمیته عالی هسته ای
حضور داشــتند .بســیار با عالقــه دنبال می کردنــد .ریز
مذاکــرات را پیگیری می کردند و مترصــد بودند که من یا
همکارانم از مذاکره برگردیم و ایشــان بخواهند عالوه بر
گزارشــی که در جلســه می دهیم یک گزارش بسیار ریز و
دقیق خدمت ایشان بدهیم .من معتقدم که ایشان نقش
بی بدیلــی در کمــک به ریاســت محترم جمهــوری برای
پیگیری مذاکرات ایفاء کردند.
ممکن است همین سوال را در مورد اقای والیتی
تکرار کنیم؟
اقای والیتی هم بسیار مفید و موثر در مذاکرات در
کمیته برجام حضور داشتند و محبت می کردند ،سوال هایی
را مطرح می کردند و ما هم به نقطه نظرات ایشــان توجه
می کنیم .ایشان هم نقش بسیار خوبی دارند.
ما همیشه شــما را خندان دیدیم اما در مذاکرات
گاهی خبرهایی بود که شــما خیلی جدی هستید
و حتی گاهی شده که ســر طرف مقابل هم فریاد
زدید .راجع به ان بخش اقای ظریف هم صحبت
کنید .چه موقع هایی اینجوری می شود؟
بیشــتر اوقات! یعنی شــما در مذاکره باید جدی
باشید .مذاکره ،شوخی نیست .اصال چنین مذاکره ای که
درمورد موضوعی است که این میزان هزینه به کشور وارد
کرده باید با جدیت دنبال و انجام می شد .در زمانی هم الزم
می شد که صدا بلند شود یا با حساسیت بیشتری کار دنبال
شود .اما با فاصله کمی لبخند هم در مذاکره پیدا می شد تا
بتوان فضا را کنترل کرد.
در مورد شب اخر هم ممکن است بفرمایید؟
البته ان شب اخر نیســت و در دور اخر مذاکرات
است .اینکه هرگز یک ایرانی را تهدید نکن یا نه؟
خیر ،همان شــب اخر را می گویم .گویا احتمال
گالویز شدن را هم می دادند! تا این حد رفته بود؟
نه ،ولی خب یک برخورد نسبتا تندی در شب اخر
در جلسه کوچک تری شکل گرفت که ان را هنوز مصلحت
نمی بینم که واردش شوم .در واقع در بین مذاکره کنندگان
موضوعی پیش امد و از من سوال کرد که تو دستورالعمل
در این زمینه از کشورت گرفتی؟ من هم مصلحت بود که
در ان قسمت بگویم نه ،چون هنوز داشتم روی ان موضوع
چانه زنی می کردم .بعد ایشان گفت پس تو داری وقت ما
را تلف می کنی! بدون دستورالعمل از کشورت داری اینجا
با ما صحبت می کنی و بنده هم به ایشــان گفتم شما حق
نداری درمورد نحوه ارتباط من با دولت خودم دخالت بکنی.
اینجا بود که از کلمات تندی استفاده کردیم.
نظر شــما در مورد اقای عراقچی و اقای روانچی
چیست؟
اقای عراقچی و اقای روانچی از بهترین همکاران
من در وزارت خارجه هســتند .هــر دو افراد بســیار قوی،
سلیم النفس و قابل اعتمادند که حتما این مذاکرات بدون
وجود این دو بزرگوار به نتیجه نمی رسید.
ایا در دولت با وزیری رابطه خانوادگی دارید؟
40ســال اســت با اقای دکتر واعظی رفیقم .در
امریکا با هم بودیم و همسرانمان را خواهر صدا می کردیم.
من به همســر ایشــان خواهر و ایشــان هم به همسر من
خواهــر می گفتند .رفت و امد هم داشــتیم .همین طور با
اقای دکتر جنتــی و همکارانی که ســابقا در وزارت خارجه
بوده اند ،با اینها هم ارتباطات این گونــه داریم .االن هم
باالخره اعضای هیات دولت مثل یک خانواده هســتند و
همه با هم رابطه دارند .البته ما در مقامات ازدواج نکردیم!
یعنی همسران دختر و پسرم ربطی به مقامات ندارند.
دانشگاه هم تدریس می کنید؟
فرصــت نمی کنــم .من کالســی که بــه صورت
سنتی نزدیک 30سال اســت تدریس می کنم االن یکی
از دانشجویان خوب ســابقم که از من جلوتر و استاد تمام
اســت ،زحمت تدریســش را در دانشــکده وزارت خارجه
می کشند .دانشگاه تهران که قبل از وزارتم هم چهار سالی
بود که تدریس نمی کردم.
در حوزه خودتان چه اندیشــمندان سیاســی را
دنبال می کنید؟
اندیشــمندان سیاســی را در حــد اشــنایی بــا
دیدگاه هاشــان کم و بیش دنبال می کنم .اعتقاد ندارم به
اینکه نظریه های سیاسی باید برای شما یک مکتب فکری
ایجاد کنند بلکه اعتقــاد دارم نظریه های روابط بین الملل
ابزار تحلیل هســتند و بنابراین خــودم را هیچ وقت به یک
اندیشمند به خصوص سیاسی محدود نکردم .نظرات افراد
و اندیشمندان مختلف و دیدگاه های مختلف علوم سیاسی
و علوم اجتماعی و روابط بین الملل را در حد بضاعتم دنبال
کردم و تالش می کنم دیدگاه هایم را خودم بسازم به جای
اینکه به یک اندیشمند وابسته شوم.
اما فضای جهان بیشــتر نظریات نئورئالیستی
است.
من هیچ وقت از نظریات رئالیستی و نئورئالیستی
خوشم نمی امده.
لیبرالی چطور؟
االن نظریات ســازه انگاری را بیشتر می پسندم.
ولی خودم را محدود بــه ان نظریات هم نمی کنم .ممکن
اســت وقتی جوان تر بودم در دهــه 60خودمان بعضی از
دیدگاه های انتقادی را کامــا در گرایش دیدگاه انتقادی
مکتب فرانکفورت دنبــال می کردم اما بعــد از ان تالش
کردم خیلی خودم را محصور به یک دیدگاه و نظریه نکنم
که خود ایــن هم یک شــعبه از دیدگاه انتقــادی و مکتب
فرانکفورت می شــود .به هر حال تالش کــردم از نظرات
مختلف استفاده بکنم .جوان بودم حتما از نظر تفکر روابط
بین المللی چپ تر بودم.
انقالب هم شده بود و...
حاال انقالب هم شده بود و قبل از انقالب هم بود.
ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
97
گفت وگوی ویژه
98
مثلث | شماره 302
سید عباس عراقچی
با هم گفتیم
مذاکره می کنیم
ولو قربانی شویم
ی ویژه
و
توگ
گف
صحبت هایی که در کمیسیون برجام کردیم ،انگار نه انگار.
یعنی اگر نرفته بودیم هم همان بود .به نظرم گزارش خود را از
قبل نوشته بودند
در انتخابات هفتم اسفند رقابت به قول یک نفر بین برجامیان
و نابرجامیان بود
اقای توکلی واقعا ادم حر و ازاده ای است .متاسف شدم که
ایشان به مجلس جدید نرفت
گفت و گو :سعید اجورلو
سردبیر
سال 94برای شما با مذاکرات لوزان شروع شد،
با توافق در وین به نیمه رســید و با اجرایی شدن
توافق تقریبا به پایان خودش نزدیک شد .سال
94بر شما چطور گذشت؟
بســم الله الرحمن الرحیم .ســال 94سال خیلی
ســختی بود ولی به هر حال پایان شــیرینی داشت .البته
کل سه سال گذشته ،سال های سختی بود .سال 94روند
توافق هسته ای به مراحل اخر رســیده و خیلی سخت تر و
حساس تر شده بود .در عین حال می دانستیم که احتماال
توافق خواهیم داشت .البته ســال های 92و 93به نوعی
ســخت تر بود .از این جهت که مذاکرات غالبا در بن بست
بود و به دلیل پافشــاری که دو طرف بر مواضع خودشــان
داشــتند ،مذاکرات خوب پیش نمی رفت .در ســال 94ما
وارد مذاکرات خالق شدیم .توانستیم برای مشکالتی که
یادماستیکبارخیلیمذاکراتتلخشدوبیرون
امدیم .اخباری هم از داخل مذاکرات رفته بود که
اوضاعخوبنیست.فکرکردیمبرایاینکهپیام
متفاوتی به طرف مقابل بدهیم به بالکن برویم و
کمیبخندیم.بههوایهواخوریبهبالکنامدیم
وشروعبهصحبتوبگووبخندکردیم.مخصوصا
شروع به خندیدن و گفت وگو کردیم تا پیامی که
به داخل و خارج کشــور منتقل می شود ،مثبت
باشدونهمنفی
مثلث | شماره 302
حل ناشدنی بودند ،راه حل پیدا کنیم .شــروع سال همراه
با چارچوبی بود که در لوزان به ان رســیدیم .در حقیقت در
لوزان ان بن بست ها شکسته شد،راه حل های کالن پیدا
شد و از لوزان به بعد سعی کردیم این راه حل ها را در عمل به
راه حل های عملیاتی جزئی قابل اجراشدن برسانیم که ِ
خود
این هم کار سختی بود .یعنی برخالف انکه فکر می کردیم
که دیگر کلیات پیدا شده و بقیه اش راحت است ،دیدیم که
در عمل خیلی مشکل است.
شــاید فکر می کردید از لوزان کــه برمی گردید و
دوباره به وین می روید کار خیلی ســختی ندارید
ولی سخت بود.
بله! فکر می کردیم کار سختی نیست ولی سخت
بود .یک مقدار هم طوالنی شد .حدود سه ماه طول کشید
و حتی روزهای اخر ،شبانه روزی کار می کردیم .در دور اخر
وزرا فقط 17روز بودند ولــی نزدیک به یک ماه کامل من و
اقای روانچی و تیم کارشناســی در وین بودیم .از چند روز
قبل از ماه رمضان رفته بودیم 27 ،ماه رمضان توافق شد و
در حقیقت تمام ماه رمضان را انجا بودیم.
یعنی با زبان روزه مذاکره می کردید؟
حقیقتش را بخواهیــد ،نه .برای اینکــه در وین
حدود ساعت 10شب افطار می شد و ما هم روز بسیار سختی
داشتیم .یعنی از صبح اول وقت چانه می زدیم تا اخر شب.
واقعا اگر می خواستیم روزه بگیریم انرژی برای هیچ کس
نمی ماند .مسافر هم بودیم و منعی نداشت برای اینکه ان
10روز هم رعایت شود از شهر خارج شده و بر می گشتیم .از
لوزان تا وین شب و روزهای بسیار سختی گذراندیم تا همه
جزئیات تکمیل شــود .به خصوص روزهــای اخر که واقعا
شبی یک ساعت بیشتر نخوابیدیم .هرچه به شب های اخر
نزدیک می شدیم کار بیشتر شــبانه روزی می شد و دو شب
اخر دقیقا هر شــب یک ســاعت خوابیدیم .یعنی تا شش
صبح کار می کردیم ،مذاکره و چک و چانه می زدیم و فقط
یک ساعت می خوابیدیم .هفت صبح بلند می شدیم و یک
صبحانه سریع و مشــورت هایی که با اقای ظریف الزم بود
را انجام دادیم و دوباره از اول همان روند شــروع می شــد.
ِ
خود اقای ظریف هم تا اخرین لحظه پــای کار بود .بعد از
وین تا روز اجرایی شــدن ،نه فقط روزهای سخت که دوره
وحشتناکی را پشت سر می گذاشتیم .به دلیل اینکه ما در
دو جبهه کامال ســخت کار می کردیم .به ایــن معنا که در
داخل هم برای پاســخ به انتقــادات و ایرادهایی که تقریبا
به طور کامــل غیرمنصفانه به برجام گرفته می شــد و حتی
تالش هایی که برای جلوگیری از تصویب برجام در کشور و
مجلس صورت می گرفت؛ باید پاسخ می دادیم و روشنگری
می کردیم.
بعد از اینکه توافق شــد ،واقعا فکر می کردید که
فشار ان قدر در تهران زیاد باشد؟
نه! در طول مذاکرات انتقادات و ایرادات زیاد بود
ولی عمدتا مفید بود و به ما کمک می کرد که مسیر را اصالح
کنیم .اما بعد از توافق فکر می کردیم با همه ان مســائل،
کار به نقطه ای رسیده که دیگر در ان باید اجماع باشد ،ولی
بعد از توافق دیگر بیشتر انتقادها غیرمنصفانه بود .به نظرم
دالیل انتقادها غیرواقعی بود و شاید حتی دالیل سیاسی با
زمینه رقابت های جناحی داشت .به هر حال پاسخگویی کار
سختی بود .جلسات متعدد مجلس را که خاطرتان هست.
یک دور کامل در کمیسیون امنیت ملی طی کردیم و وقتی
که تمام شد ،دوباره برگشــتیم نقطه سر سطر و کمیسیون
برجام را تشکیل دادند .در کمیسیون برجام جلسات مفصل،
فشرده و طوالنی برگزار شــد .صحبت هایی که انجا کردیم
در یک جمله بگویم «اصال انگار نه انگار»! یعنی اگر نرفته
بودیم هم همان بود .به نظرم گزارش خود را از قبل نوشته
بودند .یعنی در نگارش گزارش خیلی توجهی به توضیحات
ما نشده بود .به هر حال این یک جبهه بود و جبهه دوم با خود
5+1بود ،چرا که اجرایی شــدن برجام موکول به اقداماتی
بود کــه دو طرف بایــد می کردند .یکســری اقدامات باید
داخل کشور انجام می شد و یکسری اقدامات هم انها باید
می کردند .مهم ترین ان PMDبود که کار بسیار بسیار بزرگی
بود .تاریخ در این مورد قضاوت خواهــد کرد که چه کاری
صورت گرفت .در این فاصلــه PMDرا حل و فصل کردیم
برخالف انکه همه معتقد بودند این پرونده بســته نخواهد
شد .حتی شب قبل از قطعنامه برخی نوشتند که اطالعات
موثق داریم که PMDبسته نمی شود و فردا قطعنامه شکل
دیگری اســت؛ یعنی می خواهم بگویم بسته شدن PMD
اینقدر غیرقابل باور بود .همان طور که لغو شــش قطعنامه
شــورای امنیت برای همــه غیرقابل باور بــود .به هر حال
درمورد PMDخیلی کار شــد .بعد از ان هم ایین نامه های
مربوط بــه رفع تحریم ها بود که باید نوشــته می شــد .اگر
مالحظه کنیــد بزرگتر از ِ
خود برجام ایین نامه هایی هســت
که انها در سایت های اتحادیه اروپا و امریکا چاپ کردند؛
شــیوه نامه و راهنمای رفع تحریم ها که دربــاره همه اینها
دوباره مذاکره شــد .متن انها بود ولی چــون قرار بود طبق
برجام با مشورت ما تهیه کنند در مشورت با ما تهیه شد و روی
هم این هم خیلی زحمت کشیده شد .اتحادیه اروپا هم باید
یکســری قوانین را تصویب می کرد .رئیس جمهور امریکا
هم باید دستوراتی می داد که با انها هم کلنجار می رفتیم.
کارهایی هم خودمان باید می کردیم که در مورد انها یکسری
مشکالت و موانع وجود داشــت ،مثال بحث قراردادی که
باید در مورد اراک با دیگران بسته می شد ،خالصه دوران
ســختی بود .بنابراین وقتی به روز اجرایی شدن رسیدیم،
واقعا دیگر تمام توان ما مصرف شــده بود امــا به هر حال
پایان شیرینی داشــت و ما به نقطه اجرایی شدن رسیدیم.
کار بزرگی که شاید هیچ کس در سراسر جهان فکر نمی کرد
بتوان درمورد ان توافق به این بزرگی کرد و بعد از ان بتوان
به مرحله اجرایی شــدن رســاند؛ با همه کم و کاستی ها و
مشکالت و موانعی که با ان روبه رو بود ولی به هر حال انجام
شد و برجام هم شــروع به اجرایی شدن کرد .در پایان سال
هم انتخابات مجلس یک حماسه دیگر بود که درمجموع
فکر می کنم سال 94برای ملت ایران سال بسیار خوبی بود.
فکر می کنید برجام روی انتخابات هفتم اسفند
هم تاثیر گذاشت؟
حتما گذاشت.
یعنی روی نوع رای دادن مردم تاثیر داشت؟
تلقی من این اســت .البته من بحث های داخلی
را زیاد بلد نیستم و دخالت نمی کنم ،ولی بعضی از مقاالت
دوســتانی که روی الگــوی رای دادن مــردم کار کردند را
دیدم ،هنوز هم در این مورد کار می کنند .یکی گفته بود که
در این انتخابات رقابت بین اصولگرا و اصالح طلب نیست
بلکه رقابت بین برجامیان و نابرجامیان اســت که به نوعی
فکر می کنم درســت بود .فکر می کنم مردم در رای دادن
خودشــان برجام را مالک قرار دادند .چــه انها که موافق
برجام بودند و چه انها که مخالف برجام بودند این را در رای
دادن خودشان تاثیر دادند.
در دورانــی کــه در کمیســیون امنیــت ملــی و
کمیسیون برجام بودید ،کجا واقعا خیلی عصبانی
شدید؟ البته یک مورد را در تلویزیون دیدیم .غیر
از ان دیگر کجا بوده است؟
مواقعی که خیلی به من ســخت گذشــت زمانی
بود که به خاطر مســائل فروملی شامل مســائل جناحی،
رقابت های شخصی و فردی ،انتخابات پیش رو و هر اسم
دیگری که بگذاریم ،برخی تالش می کردند یک دستاورد
که متعلق بــه ملت ایران بــود را کوچک کننــد .من در ان
صحن ه یک جا عصبانی شدم و از این عبارت استفاده کردم
که «نامردی می کنید در حق مردم ایران ،جفا می کنید در
حق مردم ایران» ولی به کرات اتفاق می افتاد و واقعا اذیت
می شــدم .یعنی برای اینکه به اهداف دیگری برسند یک
چیزی که ملت ایران 12 ،10ســال به خاطرش خون دل
خورده بودند و تا به اینجا رســیده بود را کوچک می کردند.
نمونه اش همان مورد خاص که واقعا یکی از دستاوردهای
بزرگ مردم ایران در مذاکرات اســت؛ «حفظ اب سنگین
اراک » .چیــزی که رئیس جمهــور امریکا علنــا مصاحبه
کرده بود و گفته بود که نمی دهیم بــه ایران .به طوری که
امریکایی ها اخرین حرف شان این بود که «همه چیز قبول،
ولی حرف رئیس جمهورمان را چه کار کنیم که ایشان موضع
گرفته ما به ایران اب سنگین نخواهیم داد!» خب ،باالخره
اب سنگین در اراک ماند .امریکایی ها در مورد ان اعتراف
کردند و اروپایی ها هم درمورد اب سنگین اذعان داشتند ،در
متن هم امده است ،ولی دوستان در کمیسیون می گفتند
که نه ،این اب سنگین نیســت! یعنی اصال اوج استیصال
من می شــد وقتی یک حقیقت واضح را کتمان می کردند.
چون اگر قبول می کردند که اب ســنگین است باید تشکر
می کردند که چنین دستاوردی را برای کشور حفظ کردیم.
به هر حال این صحنه ها بود که اذیت می کرد.
همه را هم شــما جوابگو بودید و فکــر کنم اقای
ظریف یک بار امدند.
اقای ظریف در کمیسیون برجام یک بار تشریف
اوردند .در کمیســیون امنیت ملی دقیقا یادم نیســت ولی
بعــد از برجام شــاید یک بار بــود .در طول مذاکــرات هم
کمیسیون امنیت ملی ما را خیلی خواســت ،احضار کرد و
جلســات خیلی تندی هم داشــتیم .از یک مقطعی بعد از
برجام کمیسیون امنیت ملی تصمیم گرفت که جلسات را
علنی برگزار کند که خوب هم بود .چون باالخره مردم مطلع
می شدند .معموال دوستان همه صحبت ها را بعد از جلسات
غیرعلنی کمیســیون مصاحبه می کردند و می گفتند! پس
این چه کاری بــود؟ بگذارید الاقل عیــن واقعیت را مردم
ببینند و کســی نخواهد از دید خودش تعریــف کند .اقای
ظریف کمیسیون برجام را یکبار امدند و کمیسیون امنیت
ملی هم بعد از برجــام یک بار امدند و البته قبــل از ان زیاد
گفت وگوی ویژه
گفت وگویویژه
99
گفت وگوی ویژه
100
مثلث | شماره 302
گفت وگویویژه
تشریف اوردند.
کدام انتقاد به نظر شما درســت و بجا بود و شما
حق را به منتقدین می دادید؟
ببینیــد! انتقــاد به برجام مســلما وجــود دارد .ما
نمی توانیم بگوییم برجام صددرصد به نفع ماســت .برجام
محصول مذاکره اســت ،محصول یک بده بستان است.
در همه قسمت هایی که قسمت «بده» هست معلوم است
که هیچ کس دلش نمی خواهد و قسمت های «بستان» را
همه دوست دارند .شما وقتی یک معامله می کنید و جنسی
را می خرید لحظه پول دادن ،پول را از جگرتان می کنید و
می دهید (با خنده) .درســت است؟ خیلی موقع پول دادن
راضی نیستید .اما از شــوخی گذشته برجام محصول یک
بده بستان اســت بنابراین در همه قسمت هایی که قسمت
«بده» هســت ،طبیعی اســت کــه از من گرفته تــا اقای
ظریف ،هیچ کس خوشــحال نیســت ،امــا از اینکه یک
معامله ای انجام شده که خواسته های اصلی ما رعایت شده
و ما هیچ خط قرمزی را رد نکردیم ،خب این معامله باالخره
شیرین اســت .بنابراین انتقاد به برجام وجود دارد ولی اگر
این انتقادات در یک قالب کالن دیده نشــود ،بی انصافی
است .در داخل خودش که نگاه کنید ممکن است بنشینیم
و بررسی کنیم ِ -
خود من بهتر از همه می دانم -که اگر این
گوشه اینطوری بود ،بهتر بود یا اگر ان شب سر فالن قضیه
یک خرده بیشــتر دعوا کرده بودیم ،بهتر بود .یا اینکه ان
شــب زیادی دعوا کردیم ،طرف را روی لج انداختیم و اگر
از مســیر دیگری رفته بودیــم ،بهتر بود .از ایــن ایرادات
تکنیکی همیشــه می توان گرفت .مثالی که چند بار زده ام
را تکرار بکنــم؛ اگر فرماندهــان عزیز ســپاه و ارتش ما به
بهترین پیروزی خودشــان مثال فتح خرمشهر برگردند ،ایا
نمی توانند به تاکتیک های ریز خودشان ایراد بگیرند؟ مثال
اگر از فالن معبر می رفتیم ،دو تا شهید کمتر می دادیم .یا
اگر روز قبل شناســایی فالن نقطه را کامل تر کرده بودیم،
تعداد تلفات کمتر یا سرعت پیروزی بیشتر می شد .همیشه
از این چیزها می توان گفت .بعضی از دوســتان بودند که
منصفانه این انتقادات را انجام می دادند .مثال اقای احمد
توکلی در یک قضیه ای یک ایراد خیلی جدی گرفت و حتی
نامه ای هم علنی نوشــت .من یک جلســه خدمت ایشان
رفتم و توضیحات کامل دادم و در اخر جلسه ایشان گفت
که حق با شماست و درست است .بعد از ان هم حرفش را
علنی اصالح کرد و گفت .این برای من خیلی ارزشمند بود.
حری است .انجا که باید حرفش را بزند
اقای توکلی واقعا ادم ّ
می زند و انجا که باید اصالح کند ،می کند و حتی اگر بفهمد
که اشــتباه هم کرده ،می گوید .واقعا هم متاسف شدم که
ایشــان به مجلس جدید نرفت چراکه مجلس ادم های حر
و ازاده مثل ایشان زیاد می خواهد .اما دوستانی هم بودند
که هرچه صحبت می کردید ،انگار نه انگار .یعنی یک ذهن
کامال بســته که فقط می خواهد برجام را بزند .اصال کاری
ندارد که شما چه می گویید و چه نمی گویید .گاهی اوقات در
اخر حرف هایم می فهمیدم که در طول مدت صحبت های
من و حتی در پاسخ گویی های رودررو ،اصال به حرف هایم
گوش نمی کرده است .احساس بدی به ادم دست می داد.
در ان «بده»ها کجا خیلی دلتان ســوخت؟ مثال
اورانیوم های غنی شده یا اراک؟ اگر مایل هستید،
بگویید .در مقابلش انجا هم که واقعا کیف کردید،
بگویید.
ببینید! نمی شــود بگوییم جایی دلسوزی خاصی
داشت .من معتقدم که ما هیچ امتیازی که خیلی ارزشمند
باشــد به طرف مقابل ندادیم .اگر قلب اراک خارج شــده
این قلب بــا یک قلبی که بــه مراتب کامل تــر و مدرن تر و
کاراتر اســت ،جایگزین می شود .ممکن اســت که سه،
چهار ســال عقب بیفتد ولی در این سه ،چهار سال نیازی از
کشور نیست که لنگ شود که فرض کنیم چند سالی عقب
افتادیم .یا اگر سرعت غنی سازی ما یک مقدار کند می شود
و ما به غنی سازی صنعتی مثال در 15سال دیگر برسیم در
این مدت نیازی از کشور معطل نمی شود .درحقیقت ما دو
امتیاز به طرف مقابــل دادیم؛ یکی محدودیــت در برنامه
هایمان ،یعنی کاهش ســرعت در برنامه هســته ای مان و
دوم نظارت های بیشتر .اما در مقابل خیلی چیزها گرفتیم.
واقعا اینکه دنیا بیاید و به برنامه هسته ای ما احترام بگذارد
برای خود من شیرین بوده است .برنامه هسته ای ما از نظر
شورای امنیت که باالترین مرجع حقوق بین الملل است یک
برنامه ممنوعه بوده و ایران حق نداشته که انجام دهد و باید
همه قسمت هایش را تعطیل می کرده است .همه کشورها
موظف بودند هر کاالیی به سمت ایران می رود را چک کنند
که مبادا کمکی به برنامه هسته ای ایران بشود .یعنی کمک
به ایران ممنوع و درس خواندن دانشجویان ایرانی در زمینه
صنعت هســته ای هم ممنوع بود .یعنی تا این حد ،برنامه
هسته ای ما از نظر شورای امنیت ممنوعه بود .حاال این به
یک برنامه کامال مجاز و مشروع تبدیل می شود که شورای
امنیت دیگر کشــورها را تشــویق می کند که با ما همکاری
کنند .این فقــط نتیجه کار مذاکره نیســت بلکه نتیجه 10
سال مقاومت مردمی است که می گفتند «انرژی هسته ای
حق مسلم ماســت» .این حق مســلم باالخره تثبیت شد و
هرکس این را کوچک کند ،موجب تاسف است .کشورهای
دنیا ،شــورای امنیت ،شــورای حکام اژانــس همه صحه
گذاشــتند که انرژی هسته ای ،حق مســلم ایرانیان است
و این به عنوان قطعنامه شــورای امنیت تصویب شد .این
بزرگترین دستاورد ماست .اینکه چهره ایران از یک تهدید
علیه صلح و امنیت به یک چهره دیگر تبدیل می شود .شش
قطعنامه فصل هفت شورای امنیت لغو می شود ،بی تعارف
بگویم خودم هنوز باورم نمی شــود که قطعنامه های فصل
هفتی شــورای امنیت در مورد ایران بدون اینکه اجرا شده
باشد ،لغو شده است!
پس فرقی با منتقدان نداریــد چون انها هم باور
نمی کنند!
یعنی واقعا غیرقابل باور اســت .این ادعا نیست،
یک حقیقت تاریخی است که هیچ کشوری از فصل هفت
شورای امنیت ،سر ســالم بیرون نیاورده است .یا با جنگ
بوده ،یا تغییر رژیم یا با بدبختی و فالکت هنوز درحال ادامه
است .هیچ کشــوری نیســت که از فصل هفت با مذاکره
بیرون امده باشــد و از ان مهمتر ان چیزی که به خاطر ان
به فصل هفت رفته باشــد را در دســت گرفته و با ان بیرون
امده باشد .یادمان نرود که شورای امنیت و مجموعه غرب
خواستار لغو و تعلیق غنی سازی بودند تا با ما مذاکره کنند.
خواســت اولیه قطعنامه ها ،تعلیق بالدرنگ غنی ســازی
است .شرط همه برای مذاکره و توافق همین بود و داستان
طوالنی دارد .بــه هر حال لغو قطعنامه ها و بســته شــدن
پی ام دی خیلی شیرین بود .برای اینکه واقعا بنای بزرگی از
دروغ ،ادعا و اتهام با مدارک و اسناد مختلف علیه جمهوری
اســامی ایران درســت کرده بودند -یکســری اشتباهات
داخلی خودمان را به عنوان پایه قــرار داده و روی این یک
بنایی ساخته بودند -جعلیات و ادعاها را هم جمع کرده و از
برنامه هسته ای ایران یک هیوال برای دنیا ساخته بودند که
این فرو ریخت و بزرگترین حربه و بهانه ای که دست شــان
بود که براساس ان همه تحریم ها را گذاشته بودند را پس
گرفتند و این پرونده را بســتند .واقعا دوستانی که باورشان
نمی شد و تا اخرین لحظه هم می گفتند که این پرونده بسته
نمی شود ،شاید به نوعی حق داشتند .ولی از عنایت الهی
غفلت کرده بودند که وقتی تالش کنید و زحمت بکشــید،
خداوند هم کمک های خودش را عنایت می کند.
سراغ شب توافق برویم؛ عکسی در اینستاگرام
گذاشــتید ان هم زمانی که هنوز خبــر توافق دو
طرف نیامده بــود .چرا این عکس را گذاشــتید؟
تعبیــر ما این بــود که حضــرت اقا با ایــن توافق
موافقند.
اســتفاده از این عکس چند تا علت داشت؛ یکی
ِ
خــود حضرت اقا
اینکه قبل از اینکــه من بگذارم ســایت
گذاشــته بود .یعنی اگر به ســایت khamenei.irمراجعه
کنیــد ،خواهید دیــد که اول انجا گذاشــت و مــن از روی
ان ســایت برداشــتم .علت دوم اینکه توافق هســته ای
که هیچ ،هیــچ کار دیگری که امضای اقا پای ان نباشــد
را انجام نخواهیــم داد .منظــورم از امضا ،نظــر ،عنایت
و موافقــت یــا حداقل عــدم مخالفت ایشــان اســت .در
جمهوری اســامی بــه والیت فقیه این طــور معتقدیم که
هیچ امری به نوعی مشــروعیت ندارد مگــر انکه امضای
والیت پای ان باشــد .قطعا در موضوع هسته ای با همین
نگاه جلو رفتیــم و در همین چارچوب هــم حرکت کردیم.
خط قرمزهای ایشــان برای ما خط قرمزهــای مطلق بوده
است .البته این را چند جا گفته ام و باز هم تکرار می کنم که
بعضی موارد را دوستان به عنوان خط قرمز تلقی می کنند در
حالی که نبود .ما بر اســاس روند مذاکره گزارش می دادیم
که بعضــی چیزها عملــی هســت و بعضی چیزهــا عملی
گفت وگویویژه
مثلث | شماره 302
گفت وگوی ویژه
نیست بنابراین بعضی دستورات ،و نه خط قرمزها ،اصالح
می شــدند .این معنایش عبور از خط قرمز یا نادیده گرفتن
دستورات نیســت ،بلکه معنایش این اســت که باتوجه به
واقعیت های میدانی دســتورات ممکن اســت تغییر یابند
اگرچه چارچوب هــا و خطوط قرمز همواره ثابت هســتند.
به عنوان مثال یــک نمونه که ایشــان در اخرین صحبتی
که با مجلس خبرگان داشتند بدان اشــاره فرمودند درمورد
لغو تحریم هاســت .ایشــان در این صحبت می فرمایند با
این مضمون کــه «گفتند که کنگره امریــکا نمی تواند لغو
کند ،خیلی خب ،انها که می توانند لغــو کنند را لغو کنند».
یعنی صراحتا گفتند ان قســمتی از تحریم ها که کنگره لغو
نمی کند و اگر اصرار کنیــم به معنای عدم توافق اســت،
می تواند به گونه دیگری عمل شود .من قصد خرج کردن از
رهبری را ندارم ،صحبت هایی که ایشان علنی فرموده اند را
عرض می کنم .به هر حال بدون امضای والیت ،مذاکرات
هسته ای که هیچ ،ما هیچ چیز دیگر را در سیاست خارجی
و دیگر سیاست های خودمان مشروع نمی دانیم .بنابراین
قطعا در این چارچوب حرکت کردیم.
در مورد ان عکس با اقای ظریف هماهنگ کردید؟
نه ،ساعاتی بود که مشخص بود کار تمام است.
از شب اخر اتفاق جالبی در ذهن دارید؟
موارد جالب که زیاد است .اخرین دعوا بر سر تعداد
سال های تحریم تسلیحاتی موشکی بود که دعوای خیلی
ی در اتاق اقای کری
زیادی در بر داشت .جلسه خیلی مهم
با حضور برخی از وزرای 5+1و اقای ظریف انجام شد که در
ان جلســه اقای ظریف با یکی از وزرا چنان دعوایی کردند
که خانم شرمن بلند شد و همه افراد متفرقه را از اتاق بیرون
کرد .چون این دعوا خیلی شدید بود و هیچ کس توقع ندارد
که دو وزیر خارجه اینگونه برخورد کننــد .کم مانده بود که
گالویز شوند! من اقال ســه ،چهار صحنه بود که احتمال
گالویز شــدن را دادم .یک بار را من دخالــت کردم ،اقای
ظریف را ارام کردم و خودم ادامه دادم .یک بار حتی با اقای
روانچی خودمان را اماده کردیم که اگر گالویز شدند ،جدا
کنیم ،یعنی تقریبا نیم خیز شدیم .یک بار هم شب اخر بود
که خانم شرمن بقیه را از اتاق بیرون و کمی فضا را ارام کرد.
در کمیســیون برجام مجلس یکی از دوستان گفت اینطور
که با ما حــرف می زنید با انها هم حــرف می زدید؟ با اینکه
همه می دانستند من در مجلس چقدر ارام برخورد می کنم و
تنها در یکی ،دو صحنه عصبانی شدم جوابم این بود که ای
کاش بودید ،می دیدید صحنه ها و کشمکش هایی که انجا
بود .یک بار محافظان اقای کری الی درب را باز کرده و نگاه
کردند .انها هم نگران شده بودند که نکند گالویز شوند و تا
پشت در امده بودند .یک بار یکی از همکاران خانم اشتون
در را باز کرد و داخل را نگاه کرد که خانم اشتون گفت نگران
نباشید! بین ما زیاد پیش می اید! اینکه دست روی میز بکوند
و صدا بلنــد کنند و غیره زیــاد اتفاق می افتــاد که لحظات
پرتنش و پراسترسی را رقم می زد.
جایی شد که در مذاکرات بغض کنید و احساس
کنید که کم اوردید؟
در مذاکرات نــه ولی در مجلس بلــه .ادم جلوی
دشمن بغض نمی کند ،خشم دارد .بغض را جلوی دوست
می کند.
بعد از ورودتان از وین به تهران یک روایت هست
که با تیم هسته ای نزد اقا رفتید .این طور شنیدیم
که اقای ظریــف می گویند اول من بــروم که اگر
اقا خواســتند دعوا کنند با من بکننــد! که اتفاقا
جلسه خوبی هم بوده و رهبری هم می فرمایند که
موفقیت حاصل شــده و بروید به خانواده هایتان
برسید.
چون از ان جلسه دفتر اقا هیچ خبری بیرون نداد
ما هم مجاز نیستیم .البته واقعیت این است که مقام معظم
رهبری همیشه به تیم عنایت داشتند.
به هر حال میــزان دفاع رهبری از تیم هســته ای
کم نظیر بوده است.
ایشــان چه از روند مذاکرات راضــی بودند و چه
راضی نبودند ،در هر جلســه ای دفاع کردند .در واقع چه از
دستاوردها راضی بودند یا نبودند ،که اینها را باید جداگانه
قضاوت کــرد ،ولی همیشــه در کنــارش از تیــم حمایت
می کردنــد .ان موقــع که ما مذاکــره می کردیم ،ایشــان
تندترین تعبیرها را درمورد امریکا داشتند اما در عین حال از
تیم حمایت می کردند .کلماتی که به کار بردند مثل غیور،
شجاع و ...نشان دهنده عنایت ایشــان است .به برخی از
دوستان می گفتم که اگر عنایت رهبری نبود پیش از اینها
سر ما را بریده بودند! ولی خب ،ایشان تیم را حفظ کردند،
همواره عنایت داشــتند و از تیم حمایــت می کردند .حتی
در اخرین صحبتی که ایشــان داشــتند ،باز گفتند که تیم
خیلی زحمت کشیدند و عرق ریختند .همیشه این محبت
را داشتند.
می خواهم در مورد ان عکســی که از شما و اقای
ظریف در بالکن هتل کوبورگ منتشر شد بپرسم.
در چه مــوردی صحبــت می کردید کــه ان گونه
می خندیدید؟
این عکس بخشی از «دیپلماسی بالکن» است،
یک جور دیپلماسی عمومی بود .این بالکن در اتاق اقای
ظریف بود .بار اولی که من و اقای ظریف رفتیم کمی هوا
بخوریم ،عکاســان از پایین هجوم اوردنــد و اقای ظریف
هم قصد رفتن کرد .من بــه او گفتم عیبی نــدارد اینها دو
ساعت است که منتظرند .واقعا خبرنگاران خیلی کار سختی
داشــتند .برای ِ
خود من غیرقابل تحمــل و غیرقابل تصور
است که از صبح تا سه بعدازظهر پشت در اتاقی بایستم تا
بیرون بیایند و من بتوانم یک کلمه از انها بشنوم یا عکسی
بگیرم و بعد هم سرشــان را زیر بیندازند و بروند و محل هم
نگذارند! نمی دانم شــما خبرنگاران چطور تحمل می کنید
اما کارتان خیلی ســخت و ارزشمند است .شــاید با همین
احســاس به اقای ظریف گفتم صبر کند تا عکس شــان را
بگیرند .چند تا عکس گرفتند و ان عکس ها خیلی انعکاس
پیدا کرد ،چون متفاوت بود .بعد دیدیم که از بالکن می توان
در راستای دیپلماسی عمومی استفاده کرد .یادم است یکبار
خیلی مذاکرات تلخ شد و بیرون امدیم .اخباری هم از داخل
مذاکرات رفته بود که اوضاع خوب نیست .فکر کردیم برای
اینکه پیام متفاوتی به طرف مقابل بدهیم به بالکن برویم و
کمی بخندیم .به هوای هواخوری به بالکن امدیم و شروع
به صحبت و بگووبخند کردیم .مخصوصا شروع به خندیدن
و گفت وگو کردیم تا پیامی که به داخل و خارج کشور منتقل
می شــود ،مثبت باشــد و نه منفی .یک بار دیگر بعد از یک
مذاکره شنیدیم قرار اســت اقای کری صحبت مطبوعاتی
داشته باشد .ایشان که به ســمت محل مورد نظر می رفت
اقای ظریف به بالکن رفته و در پاسخ به یکی از خبرنگاران
که معموال از ان زیر داد می زدند و ســوال می کردند پیامی
را که می خواســت داد .بعد هم این جمله را توئیت کرد که
«وســط مســابقه اســب را عوض نمی کنند» .دیپلماسی
عمومی و دیپلماسی رسانه ای ما خوب کار کرد و پا به پای
طرف مقابل امد .هر دو طرف در مذاکرات حواســمان به
صحنه رسانه ای هم بود .هر دو طرف ،موبایل ها را همیشه
در دست داشتند تا اخرین وضعیت را رصد کنند .یک بار حتی
ان اوایل نوشــته بودند که دست گرفتن موبایل توسط من
برای عکس گرفتن از کری بوده است! فکر می کنند موبایل
فقط برای عکس گرفتن است .در صورتی که ما مرتبا اخبار
را چک می کردیم که در نبرد رسانه ای از طرف مقابل عقب
نمانیم .ان طرف هم همین طور بــود .یک بار در ژنو به یاد
101
گفت وگویویژه
دارم قبل از اینکه بخواهیم پشت میز مذاکره بنشینیم ،پشت
در با خبرنگار ایرنا مصاحبه کردم .جمله ام هم پخش شده
بود،وسط مذاکره اقای کری از روی موبایلش خبر را خواند
و گفت که این چه حرفی است که عباس زده؟
به شما می گفت «عباس»؟!
ببین! در فرهنگ انها اینگونه است .در فرهنگ ما
وقتی خیلی خودمانی می شویم با اسم کوچک صدا می زنیم
و در محل هــای اداری و رســمی هم هرچقــدر هم رفیق
باشیم اصال با اسم کوچک صدا نمی زنیم مگر دیگر خیلی
خصوصی باشد ولی برای انها خیلی طبیعی است .از یک
مرحله ای که می گذرد با اسم کوچک خطاب کردن ،عادی
اســت .ما واقعا در این سه سال ،ســاعت های متمادی و
جلسات پشت سر هم با هم بودیم .دیگر اینطوری جا افتاده
بود .با اسم کوچک صدا می کردند و ما هم انها را همینطور.
هنوز هم برجام از شما وقت می گیرد؟
اکنون چون در مرحله اجرایی شدن است در موارد
رفع اشــکاالت و گیرها نه به اندازه گذشته ولی یک مقدار
وقت می گیرد .چون وارد این بحث شدیم باید بگویم اجرای
برجام نیازمند دقت و مراقبت زیاد است به خصوص اجرای
تعهدات از سوی طرف مقابل .چون تعهدات طرف مقابل
دو تا بخش دارد؛ یکی اینکه قوانین خودش را اصالح کند
که کرده و دوم اینکه در اثر این اصالح قوانین کار راه بیفتد.
اینکه کار راه بیفتد دیگر دست دولت های امریکا ،انگلیس
و المان نیست ،بلکه دست بنگاه های اقتصادی انهاست که
خصوصی هستند و منطق اقتصادی خود را برای کار کردن
دارند وخودشان باید تصمیم بگیرند تا با ایران کار کنند.
می گوینــد امریکایی هــا به صورت غیررســمی
به بعضی بانک ها هشــدار داده اند که به ســمت
ایران نروید؟
نه ،ببینید! یکی از کارهایی که طبق برجام صورت
گرفته راهنماهایی اســت که امریکایی هــا و اروپایی ها با
مشــورت ایران تهیه کردنــد .با این هدف کــه وقتی یک
شــرکت یا بانک مثال بخواهد با ایــران کار کند ،مثل یک
دفترچه راهنما مراجعه می کند که ببیند چه کارهایی می تواند
و چه کارهایی را نمی توانــد انجام دهد .این طور نیســت
کــه امریکایی ها ان را داده باشــند و پشت ســر بگویند که
نه ،نکنید! این نیست ولی اینکه هشــدار یا توجه دهند که
یک سری تحریم ها برداشته نشده مثل تحریم های اولیه
امریکا که ســال ها قبل از برنامه هسته ای و مربوط به خود
شــرکت های امریکایی می شود ،هســت .حاال نکته این
اســت که وقتی یک شــرکت اروپایی یا ژاپنی می خواهد با
ایران کار کند ،باید یک تصمیم تجاری مســتقل بگیرد که
با ایران کار کند .بــرای اینکه این تصمیــم را بگیرد چون
می خواهد در این همکاری اقتصادی یک ســرمایه ای را
بیاورد و یک پولی را ببرد ،دنبال ســود است ،باید مطمئن
شود که ان ســود وجود دارد .ســود و کار اقتصادی جایی
گفت وگوی ویژه
102
مثلث | شماره 302
سه ،چهارصحنهاحتمالگالویزشدن
اقایظریفبابرخیوزراوجودداشت
صورت می گیــرد که اعتماد وجود داشــته باشــد .اعتماد
هم فقط با عوض شــدن یک قانون نیست ،در طول زمان
به دست می اید .یعنی اگر کســی به شما قولی دهد ،کسی
که به او اعتماد نداریــد ،طبیعتا صبر می کنیــد تا ببینید به
قولش پایبند هســت یا نه ،صبر می کنید ببینید فضا خوب
هســت یا نه .طبیعتا خیلی از کمپانی ها و شرکت هایی که
می خواهند بــا ایران کار کننــد یک مقدار بــا طمانینه جلو
می ایند تا مطمئن شــوند کــه همه چیز خوب اســت .این
معضلی اســت که اکنون با ان مواجهیم که شــرکت های
خصوصی را به تدریج قانع کنیم که در این فضای پرتالطم
خاورمیانه ایران محل باثباتی برای ســرمایه گذاری است.
این دیگر ربطی به مذاکرات هم ندارد .طرف اصال اســم
خاورمیانه را می شنود که هر گوشــه اش تروریسم و جنگ
است ،خودبه خود ضدانگیزه است .قانع کردن طرف های
دیگر که در این فضای پرتالطم خاورمیانه ،به اینکه ایران
جای باثباتی هســت ،به اینکه برجام خوب کار خواهد کرد
و طرفین به تعهدات خودشــان پایبند خواهند بود ،ممکن
اســت زمانبر باشــد .این یکی از معضالت و چالش هایی
است که داریم و البته هر روز بهتر خواهد شد و می بینید که
به تدریج شرکت های جدید و هیات های بازرگانی بیشتری
می ایند .خیلی از شرکت ها ،بازرگانان ،کمپانی ها و بانک ها
هنوز در مرحله شناســایی بازار ایران هستند .راه ها باز شده
و حاال می خواهند مطالعه کنند تا ببیننــد چه کار می توانند
کنند .یک معضل دیگر هم تالقی تحریم های اولیه و ثانویه
اســت چون اولیه ها مانده و ثانویه ها نمانده بعضی جاها با
هم برخورد دارد و رفع مشــکالت اینها ،کار دیگری است.
کار دیگری که با کمپانی ها و بانک ها داریم ،تدوین روال
همکاری جدید اســت که خودش طول می کشد .تعبیری
که دوســتان به کار می برند مثل ماشینی است که مدت ها
خوابیده و حاال قصد راه افتادن دارد .باید روغنکاری شود و
بعضی قطعاتش را عوض کرد و گاهی هم ُهل داد .در این
مراحل هستیم ولی به نظر من روال خوب است و همان طور
که انتظار داشتیم این چرخ با روال و شتاب مناسبی در حال
جلورفتن است .بعضی جاها کندتر ،بعضی جاها تندتر و در
مجموع خوب پیش می رویم.
فکر می کنید اجرای برجام در رابطه ایران و امریکا
چه تاثیری گذاشته یا در اینده تاثیر می گذارد؟
رابطه ایران و امریکا یک موضــوع کامال جدا از
مساله هسته ای اســت .معضالت و پیچیدگی هایی دارد
که اصال با هســته ای رابطه ای ندارد .مســاله هســته ای
هم در قالــب یک مذاکــرات چند جانبه حل و فصل شــد.
اگر فقط ما بودیم و امریکایی ها چه بســا که حل نمی شد.
اگر فقط ما بودیم و امریکایی ها و غربی ها باز هم چه بســا
حل نمی شــود .حتی اگر ما بودیم و 5+1و شورای امنیت
حمایت نمی کرد ،حل نمی شد .هسته ای نتیجه یک حرکت
چندجانبه بین المللی بود .روابط مــا با امریکا یک موضوع
کامال جداگانه اســت که پیچیدگی های خیلی زیادی هم
دارد .شــاید همه از ابعاد ان باخبر نباشــند که اگر واردش
شوید ،چه مســائل الینحلی دارد که حل کردنش شاید از
مساله هسته ای سخت تر باشد .ضمن اینکه دو طرف اصال
اعتمادی هم به هم ندارند .در عین حال هنوز تغییراتی در
نوع رفتار امریکایی ها شاهد نیســتیم که زمینه ای در باب
مذاکره دوجانبه ایجاد کند .ما هنوز منتظریم که برجام یک
تجربه موفقی شود .باید اثرات ان در عمل به تدریج اشکار
شود .اینکه یک بار گفته شد که اگر برجام تجربه خوبی باشد
ما ممکن است درمورد سایر موضوعات هم با امریکا مذاکره
کنیم ،منظور روابط دوجانبه نیست ،بلکه سایر موضوعات
مثال در منطقه و غیرمنطقه اســت ولی هنوز به این مرحله
نرســیده ایم که به ضرس قاطع بگوییــم برجام یک تجربه
موفق بوده اســت .هنوز به زمان احتیاج داریم که به 5+1
اطمینان کنیم که همه تعهداتش را کامل انجام دهد .انها
هم به زمان احتیاج دارند تا بدانند ایران به تعهداتی که دارد
کماکان پایبند خواهد بود .دوم اینکه ما در سایر موضوعات
موجود بین ایران و امریکا هنوز به این اقناع نرســیدیم که
مذاکره ما با انها در جهت منافع ما و منطقه هست .این هم
هنوز به وجود نیامده است .به نظر من برجام فعال تاثیر قابل
مالحظه ای در روابط ایران و امریکا ندارد .امریکایی ها هم
رفتارشان طوری است که نشان می دهد همان نکته ای که
مقام معظم رهبری فرمودند ،درست است ،که اصال قابل
اعتماد نیســتند .اجازه بدهید برای بار دیگر تاکید کنم که
دســتاوردهای برجام و مذاکرات بر اثر اعتماد به امریکا به
دست نیامد ،بلکه این دســتاوردها نتیجه توانمندی های
جمهوری اســامی ایران بوده اســت .اینکه امریکایی ها
کوتاه امدند به خاطر ان نبود که ادم خوبی شده بودند .اینکه
غنی سازی ما را قبول کردند به خاطر منصف شدنشان نبود،
بلکه به انها تحمیل شد .اگر هم قطعنامه ها را لغو کردند نه
اینکه ادم های خوبی بودند ،بلکه چاره ای نداشتند .در مورد
توانمندی های علمــی و فنی ما در صحنــه عمل ،مدیون
دانشمندان هسته ای مان هستیم .توانمندی های دفاعی
ما که هیچ کس جرات حمله به ما نکند را مدیون نیروهای
نظامی و سپاه و بســیج مان هستیم .درســت است که در
تحریم ها هزینه دادیم اما در توانمندی های اقتصادی به
زانو درنیامدیم .توانمنــدی مردمی که مقاومت کردند ولی
دست از ارمان و حق مسلم شــان برنداشتند ،امریکایی ها
و اروپایی ها را مجبور به امدن پای میــز مذاکره کرد و انها
را مجبور کرد که قطعنامه را لغو کنند و تحریم ها را بردارند.
بنابراین در اینده هم کماکان بین ما و امریکا اعتماد وجود
ندارد و نخواهد داشت .ولی ما با اتکا به قدرت و توانمندی
خودمان می توانیم با امریکا و هر قدرت دیگری وارد تعامل
شویم و به خواســته های خودمان برسیم .این جمله را هم
اضافه کنم که معتقدم موضوع مذاکرات هســته ای تبلور
خیلی از قدرت ها و توانایی های جمهوری اسالمی ازجمله
هنوز خودم باورم نمی شــود که قطعنامه هــای فصل هفتی
شورای امنیت لغو شده است
مثلث | شماره 302
توانایی دیپلماتیک بود .تصور غلطــی وجود دارد که فکر
می کنند قدرت فقط قدرت نظامی اســت و دیپلماسی هم
فقط برای وادادن اســت .درصورتی که دیپلماسی یکی از
مولفه های مهم در توانمندی هــا و قدرت های داخلی هر
کشوری است .اگر دیپلماسی نباشد ،اتفاقا سایر قدرت های
کشور نمی تواند نقد شود .یعنی دیپلماسی است که قدرت
نظامی ،اقتصادی ،رســانه ای و هرچه داریم را در صحنه
عمل به مزیت تبدیــل می کند و بــه اصطالح انهــا را نقد
می کند .مثال اگــر در کارخانه ای کاالیی تولید شــود و در
انبار چیده شــود ،ولی بازاریاب خوبی نداشته باشد که این
کاال را تبدیل به اسکناس و نقد کند این تولید فایده ندارد.
صرف پر شدن انبارها ایجاد ثروت نمی کند .باید این قدرت
در صحنه بین المللی نقد شود که این کار دیپلمات هاست.
اگر یک دیپلماسی توانمندی داشــته باشیم ان وقت بقیه
توانمندی های کشــور ظهور و تبلور پیدا می کنند و تبدیل
به منفعت یا امنیت ملی می شوند .به نظر من در مذاکرات
هسته ای ،قدرت دیپلماسی جمهوری اسالمی نیز در کنار
سایر قدرت های کشور به دنیا ثابت شد.
همیشه با خودم فکر می کردم که اقای عراقچی
شــاید گاهی با خودش فکر کند که اشتباه کرده
وارد این معرکه شــده اســت .ایا این حالت را در
خود داشــتید که کاش نمی امدید! چون شما از
نظر طیف سیاسی با اقای دکتر ظریف و روانچی
متفاوت هستید.
شــاید اگر ادعا کنم بــاور نکنید .اما بنــده و اقای
ظریف و بقیه تیم هیچ حساب و کتاب فردی و شخصی در
این قضیه نکردیم .یک بار ان اوایل بعد از توافق ژنو فشارها
خیلی سخت شد .واقعا بین خودمان جمع بندی کردیم که
این کار را ادامه دهیم یا ندهیم؟ انجا نتیجه ای که هر سه
نفر روی ان تائید داشتند و هیچ کس نبود که روی ان تردید
داشته باشد این بود که این کار در جهت منافع کشور است،
باید انجام شود ،اگر نشود ،تبعات سنگینی برای کشور دارد.
گفتیم ما این کار را انجام می دهیم ولو قربانی شویم .اصال
بحث جناح بندی هیچ گاه مطرح نبوده اســت .نگاه ما این
بود که یک وظیفه برعهده دیپلمات های جمهوری اسالمی
گذاشته شده که در جهت منافع کشور است و حضرت اقا هم
روی ان عنایت دارد ،بنابراین ما جلو می رویم و تا زمانی که
دستور توقف نرسیده ادامه خواهیم داد .ولی تا اخرین روز
کسی نگفت که برگردید .اصال بحث های فردی و جناحی
در میان نبود .ما به عنوان ســرباز یــک ماموریتی برعهده
داشــتیم .خودمان هم این اعتقاد راسخ را داشتیم که این
ماموریت در جهت منافع کشــور و برای حفظ کشور از یک
سری بالهای بزرگتر است .سرنوشــت خودمان هم مهم
نیست و هرچه می خواهد ،بشود.
به دوران قبل از دولت جدید برگردیم؛ اینکه شما
به تیم مذاکره کننده اضافه شدید هم در تیم اقای
الریجانی بودید و هم در تیم دکتر جلیلی .از طرف
وزارت خارجه به این تیم ها اضافه می شوید .این
قبل از دوران سفارت شما در ژاپن بود؟
بله ،اقای متکی که وزیر خارجه شــدند به فاصله
چند ماهی به عنوان معاون بین الملل انتخاب شدم .اقای
الریجانی دبیر شورای امنیت ملی بودند و از قبل این طور بود
که از وزارت خارجه ،معاون بین الملل در مذاکرات شرکت
می کرد ،کمااینکه وقتی اقای روحانی بودند ،اقای ظریف
معاون بین الملل بود و شــرکت می کرد یا ایشان نیویورک
بود و اقای خوشــرو معاون بود و شرکت داشت .بنابراین به
اقتضای مسئولیتم در مذاکراتی که اقای الریجانی انجام
می داد ،شــرکت کردم .بعدا مســائلی پیش امد که منجر
به کنار رفتن اقای الریجانی شــد و پــس از ان هم بنده به
ژاپن رفتم.
چه شــد که از معــاون بین الملل یکبــاره به ژاپن
رفتید؟
یک جواب ســاده این اســت که ایــن چیزها در
وزارت خارجه عادی اســت .افراد مرتب در ماموریت های
خارج و داخل کشور درحال جابه جایی هستند.
ولی برای معاون بین الملل کمی غیرعادی است.
ژاپــن جایی بــود که مــا همیشــه معــاون وزیر
فرستادیم .از ان نظر غیرعادی نیست .به هرحال تغییرات
در وزارت خارجه امری طبیعی اســت و افراد در سمت های
داخل و خارج مدام جابه جا می شوند .از ژاپن که برگشتم،
معاون اسیا و اقیانوسیه شدم .بعد دور جدیدی از مذاکرات
شــروع شــد .چون اقای جلیلی چند دور مذاکــرات کرده
بودند و بعد متوقف شــده بود .اگر به خاطر داشــته باشید
از ســال 91دور جدید مذاکرات از اســتانبول شــروع شد.
اقای دکتر جلیلــی از معاونان وزارت خارجه برای جلســات
امادگی دعوت می کردند و از بنده هم به خاطر ســابقه ای
که در زمان دکتر الریجانی داشتم ،دعوت می شد .موقعی
که قرار شــد برای مذاکره عزیمــت کننــد ،نمی دانم بین
ایشــان و دکتر صالحی چه گذشــت اما نتیجه این شد که
فرمودند من همراهی کنم ،بنابراین در ان مذاکرات شرکت
داشــتم .بعد از تغییر دولت و وزارت دکتــر ظریف به خاطر
رفاقت دیرینه ای که با ایشــان داشــتم گفتم هرجا که در
وزارت خارجه نیاز دارید و فکر می کنید می توانم کمک کنم،
حاضرم و جایش برایم مهم نیست اگرچه از همه بهتر برای
من ان اســت که بگذاری به دانشــکده وزارت خارجه بروم
ی دانشــکده هستم ،درس می دهم و
چون جزو هیات علم
مقاله می نویســم .این بهترین حال از نظر شخصی است
ولی از نظر وزارت خارجه هرکاری که داشــته باشید ،انجام
می دهم و جایش برایم مهم نیست .ایشان گفت که حتما
می خواهم از تو استفاده کنم و عبارات محبت امیزی به کار
بردند .در پروسه ای که ایشان معاونان را انتخاب می کرد،
درحقیقت همه معاونت هــا را یک دور زدم تا باالخره شــد
معاون بین الملل .تقدیر بــود یا تدبیر به هــر حال معاون
بین الملل شدم.در ان مقطع مذاکرات دوجانبه با عمان بود
که اقای خاجی شروع کرده بودند .اقای روانچی مسئولیت
اقای خاجی را گرفت و ایشان مســئول ان مذاکرات شد.
منتها اقای ظریــف فرمودند که من هــم همراهی کنم .با
تقسیم کار قرار شد هرجا دوجانبه با امریکایی هاست ،اقای
روانچی مسئول باشد و هرجا 5+1است من به عنوان معاون
بین الملل مسئول باشــم .این در طول مذاکرات همیشه
رعایت شــده و برای همین ما همیشــه با هــم می رفتیم.
مذاکرات دوجانبه تا وقتی به ژنو رســید اقای دکتر روانچی
مســئول مذاکره بودند و بنده هم در کنارشان بودم .هرجا
که 5+1می امد ،من مسئول مذاکره بودم و ایشان در کنارم
بودند .بعد در طول دو ،سه ســال واقعا یک روح در دو بدن
شدیم و چنان با هم اخت شــده بودیم که اصال حرف هیچ
منیتی در کار نبود .با هم می رفتیــم و مذاکره می کردیم و
اصال کی مسئول است و کی نیست ،در میان نبود .خیلی
هم تیم خوبی شده بودیم و با هم به شدت هماهنگ بودیم.
هرجا که یکی صحبت می کرد دیگری فکر می کرد و بعد وارد
میدان می شد .انها هم دیگر تنهایی جلوی ما نمی امدند و
خانم شرمن حتما با اقای راب مالی در دوجانبه ها می امد،
یا خانم اشــمیت هم بادیگری به صورت تیمی می امدند.
بعضی وقت ها هم تقسیم وظیفه می کردیم که مثال االن
تو تند برو مــن ارام ،یا حاال من تند مــی روم و تو کوتاه بیا.
حسن اش این بود که فارسی یواشکی به هم می گفتیم چه
کار کنیم .خانم شــرمن یک بار گفت که شما این مزیت را
دارید فارسی با هم هماهنگ می کنید ،ما نمی فهمیم ولی
ما انگلیسی می گوییم شما می فهمید .البته درگوشی با هم
زیاد حرف می زدند.
خانم شــرمن گفته بود کــه ما اقــای عراقچی را
می دیدیم که در دوران جلیلی اصال با ما انگلیسی
صحبت نمی کرد .داستان چه بود؟
ما اصــا صحبــت نمی کردیم ،چه فارســی چه
انگلیســی! در دوران ســال های 91و 92که دکتر جلیلی
مذاکرات را انجام می دادند ،شــکل مذاکــره طور دیگری
بود .ایشان و خانم اشتون طرف گفت وگو بودند .ان طرف
معاونین وزیر 5+1کنار خانم اشتون می نشستند و این طرف
هم ما بودیــم .انها همگی صحبت می کردنــد و از ما فقط
دکتر جلیلی صحبت می کرد .بیرون مذاکره هم برخوردی
با هم نداشــتیم که بخواهیم صحبــت کنیم ،به خصوص
با امریکایی هــا .با اروپایی ها بعضــا در البی هتل صحبت
می کردم ولی با امریکایی ها هیچ برخوردی نداشتم .انجا
مذاکرات در حد این بود که مواضع دو طرف بیان شــود تا
ببینیم اصال می شــود جلو رفت یا نمی شــود .در واقع وارد
مذاکرات واقعی نشدیم.
ظاهــرا وقتی قــرار بــوده به عنوان ســخنگوی
وزارت خارجــه تعییــن شــوید با مخالفــت اقای
احمدی نژاد مواجه شدید؟
نه! قضیه مخالفت مربوط به زمانی است که قرار
بود معاون اسیا شوم .از توکیو به درخواست دکتر صالحی
برای تصدی معاونت اسیا و اقیانوسیه برگشتم ولی مدتی
طول کشــید چون اقای دکتــر صالحی در کــش و قوس
راضی کردن اقای احمدی نژاد بودنــد .اینکه موضوع چه
بود و چگونه گذشــته بود ،را مطلع نیســتم و از اقای دکتر
صالحی هیچ وقت نپرســیدم که چه گذشته است .ایشان
فقط می فرمودند کمی صبر کن .باالخره رضایت ایشــان
را جلب کردند .سخنگویی همان سه ماه اخر بود که اقای
میهمانپرست برای ثبت نام در انتخابات استعفا داد .اقای
کمالوندی ان موقع معــاون اداره مالی وزارت خارجه بود با
من تماس گرفــت و گفت که موقتا این کار ســخنگویی را
انجام دهم .من هم گفتم حرفی ندارم و کمک می کنم .به
خانه که رسیدم اخبار ،خبر سخنگویی وزارت خارجه شدن
مرا اعالم کرد .صبح گفتم که قرار ما این طوری نبود .به هر
حال گردن من افتاد ولی راضی هستم ،تجربه خوبی بود.
فکر می کنم ان سه ماهی که به عنوان سخنگو با خبرنگاران
سروکار داشتم خیلی برایم مغتنم بود .هم به لحاظ شناخت
خبرنگاران و اصحاب رســانه و هم به لحــاظ درک نوع کار
کردن با انها .واقعا در ان سه ماه ارتباط خیلی خوبی ایجاد
شــد .خواســت خدا بود که این تجربه ســه ماهه در طول
مذاکرات خیلی به درد خورد .هم ادم هایی که می شناختم و
هم نوع ارتباط با انها برای ایجاد یک رابطه کاری در راستای
منافع ملی و پیشبرد اهداف مذاکراتی بسیار مفید بود .الحق
ی هم و غم شــان این بود
و االنصاف همه خبرنگاران تمام
که چگونه می توانند در عرصه رسانه به ما کمک کنند .شاید
برخی از انها در مراکزشان جور دیگری عمل می کردند ولی
خود خبرنگاران هم و غم شــان این بود کــه چگونه خبر را
منعکس کنند که به ما کمک کرده باشند.
تشکر از وقتی که در اختیار ما گذاشتید.
گفت وگوی ویژه
گفت وگویویژه
103
گفت وگوی ویژه
104
مثلث | شماره 302
احمدتوکلی
گذشت حاکمیت
زیاد است
ی ویژه
و
توگ
گف
اصالح طلبان در مجلس دهم کارهای تند مشارکت را تکرار نمی کنند
فکر می کنم الریجانی رئیس شود .در ان صورت عارف نایب رئیس
می شود و زمینه برای رئیس شدن اش در سال بعدفراهم می شود
اگر روحانی موفق نشود ،اصول گرایان و اصالح طلبان گزینه می دهند
اقای جنتی اگر سفر قرچک و ورامین را نمی رفت ،رای نمی اورد
اگر خاتمی از مواضع سال 88خود اعالم پشیمانی کند به نظرم نظام
از او می پذیرد
گفت و گو :مصطفی صادقی
دبیر تحریریه
اقای توکلی! می خواهم این گفت وگوی ویژه پایان
سالرابا سوالی درموردخودتاناغازکنم.واقعیت
ایناستکهازهم جناحی هاتارقبا،ازشمابهلحاظ
شخصیت فردی و رفتاری ،به عنوان انسانی ازاده
و حر یاد می کنند .این را بــدون مداهنه می گویم.
اما در مورد هویت شناسی سیاســی شما حرف ها
متفاوت اســت .چرا راه دوری برویم؛ همین یکی،
دو روز پیش اقای علی مطهری در مورد شما چنین
گفته بود« :من به روش اقای توکلی انتقاد دارم که
خودشرادربینایثارگرانوبه طورکلیاصولگرایان
محصورکرده،درحالیکهایشانافکاراصالح طلبانه
خوبیداردوبهیکمعناایشاناصالح طلبشمرده
می شود ».می خواهم بپرسم اقای احمد توکلی به
لحاظ سیاسی کجا قرار گرفته ،اصالح طلب است
یااصولگرا؟
اگر معلوم کنیم کــه مقصودمــان از اصولگرایی و
اصالح طلبی در عرصه عینی چیســت ،تشخیص جای من
خیلی دشوار نیســت .چون هر کســی تلقی خاص خود را از
اصالح طلبــان اختالفاتــی با اقــای روحانی
دارند .هم از نظر تاریخی و شاید هم االن کمی
کمتر ،از نظر اعتقادی .کمتر چون قبال بحث
اعتقادی اش هــم پررنگ بــود و تیپ اهداف
بلندمدتیراهمکهتعریفمی کنند،می تواندبا
هممتفاوتباشد.پسممکناستاگرزمینهرا
هممساعدببیننددرانتخاباتریاست جمهوری
نامزدجدیدیهممعرفیکنند.
مصاحبه کردن با احمد توکلی لذت خاص
خودش را دارد .راحت حرف می زند ،حرف های
مهم می زند و در موضع گیری ،خودش را درگیر
جناح یا مساله سیاسی خاصی نمی کند .انچه را
که اعتقاد دارد می گوید .همین هم باعث شده
که هرکس در مورد و گرایش های سیاســی اش
نظری دارد .به ســراغ او در دفترش در خیابان
ابان جنوبی رفتیم و گفت وگوی مفصلی انجام
دادیم .احمد توکلی صبورانه به سواالت متعدد
ما پاسخ داد .از او متشکریم.
مثلث | شماره 302
اصالح طلبی و اصولگرایی دارد ،با ان تلقی اش افراد را وزن
کرده و برایشــان جایگاه تعریف می کند .اما انچه در واقعیت
وجود دارد این اســت که اصالح طلبان از نظر تاریخی تغییر
ماهیت داده اند .یعنی انها او ایل انقالب گروه هایی بودند که
دررویکرداقتصادیمعتقدبهاقتصاددولتیبودندوماهممایل
بهاحکامشرعیبودیمکهازادیرابادرجهباالییتاییدمی کند.
این اختالف از مسائل مربوط به ساماندهی اقتصادی کشور
شروعشد.بعدهااینگروهچپقبلیتغییرماهیتدادولیبرال
شد .تالش ما این بود که انها در دولتی کردن اقتصاد خیلی
جلوتر نیایند که از پشــت بام به پایین نیفتند اما بعد که لیبرال
شدند عقب عقب رفتند؛ در ان وقت ما باید مواظب می بودیم
کهازانطرفپشتبامنیفتند.درابتدامشکلمابااینهاهمین
یکردنان.ما
بود.دعوابرسردولتیکردناقتصادبودومردم
مصر بودیم که احکام اسالمی در ابتدا و عمدتا از ازادی مردم
در اقتصاد حمایت می کند ،به همین دلیل وقتی ان دوستان
چپانروزاصراربردولتیکردنداشتندمامی گفتیمبااحکام
اولیه سازگار نیست و مقاومت می کردیم ولی ان دوستان ما
را به حمایت از ســرمایه داری متهم می ساختند .البته همان
موقع وقتی بحث در دولت اقای موســوی درگرفت به بعضی
از دوستان تذکر دادم که ایشان اگر با این فرمان ادامه دهد از
دولت ساالری فعلی به لیبرالیسم خواهد رسید .برای اینکه ما
ازشرعیشدن مناسبات انسانی دفاع می کردیم وکارشناسی
را در خدمت مناســبات منبعث از شــریعت در می اوردیم ولی
ایشان بر کارشناســی تاکید می کرد و اگر نظر کارشناسان با
احکام شرع مغایر در می امد ،راه می جست تا از الزام شرعی
نجات یابد .اگر کارشناسی را بر شرعیت حاکم کنیم ،قطع به
یقین به لیبرالیسم کشیده می شویم .ما خودمان کارشناسیم
و می دانیم سوار بر چه مرکبی هســتیم؛ می دانیم این مرکب
به کارمان می اید و بدون ان موفق نمی شویم ولی این را هم
می دانیماینمرکبمارابهکرهماهنمی برد.ماتعیینمناسبات
انسانیراکارپیامبرانمی شمریمنهوظیفهعلمنسبیحاصل
کار علوم انســانی .انها که به کارشناسی اصالت می بخشند
مجبور می شوند به بعضی چیزهایی که جزو مشهورات زمانه
می شود ،تن دهند و همین جور هم شــد .بعدها نام ان جناح
چپ سابق با تغییراتی «اصالح طلب» شــد .در واقع طیفی
از ادم ها هستند که یک سرشان شــریعت و حکومت دینی را
قبول دارند .یعنی هم متشرع هستند و هم نظام والیت فقیه را
قبولدارندکهنظامرسمیمبتنیبرقانوناساسیاست .یک
سرشاننیروهاییهستندکهسکوالرند،اباحی گرندوشریعترا
قبولندارند.البتهنمی خواهمبگویمنامسلمانند،گرچهممکن
استاباحی گریانهارابهنامسلمانیبکشاند.اینسرطیفکه
متدین و متشرع است و نظام والیی کشور را قبول دارد نسبت
بهانسرطیفموضعنمی گیردوتبرینسبتبهسرسکوالرو
بی اعتنایامنکرشریعتدرانهانیست.البتهاینالفاظیکهبه
کار می برم مطلق نیست ولی عموما اینطوری هستند .نتیجه
اینمی شودکهنقشسکوالرهایاباحی گربرایهدایتکل
طیف اصالح طلب زیادتر می شود چون از بیرون هم حمایت
می شوند .درنتیجه ما با هم مساله پیدا می کردیم .یعنی من
به این معنا کــه واقعیت خارجی هســت ،قطعا اصالح طلب
نیستم؛مناصولگراهستم.امااگراصالح طلبیبهمعنیانکار
وضعموجودواصراربرتغییراتوتحوالتجهت داربر اساس
اصول باشد من شاید یکی از اصالح طلبان ردیف اول باشم
مثال در دفاع از حاکمیت قانون یا ازادی های فردی و جمعی
یارفعبی عدالتی،کمتراصالح طلبیمثلمنبهوضعموجود
معترضبوده وبرایاصالحوضعموجودمایهگذاشتهاست.
یک فرق دیگر هم بین اصالح طلبــان واصولگرایان وجود
دارد .باز هم طبع نگاه لیبرالیســتی این است که تاکید انها بر
ازادی خیلی بیشتر است تا عدالت .این به اقتصاد نئولیبرال
مربوط می شود که در ســال های بعد از تجدید نظر ،در طیف
اصالح طلبان(نههمه انها)پذیرفتهشدهاست .اینطرف ما
به خاطر اینکه معتقدیم اسالم اصال بدون عدالت معنا ندارد
و تمام احکام شــریعت هم برای این است که عدالت محقق
شود ،اصولگرایان روی عدالت بیشتر تاکید می کنند .پس به
این معنا که عدالت و شریعت را قبول دارم ،اصولگرا هستم و
به معنایی که از نظام سیاسی دفاع می کنم ،اصولگرا هستم.
فرقمبابرخیازاصالح طلبانکهاینسرطیفهستند،تاکید
برعدالتوازادیاست.ولییکفرقیبارفقایمپیدامی کنمو
اناینکهتاکیدبرازادیراتقریباهم وزنعدالتمی دانم،ولی
اصولگرایانعمومابهازادیانتوجهالزمراندارند.
در واقع شما تاکید دارید که ازادی و عدالت ،الزم و
ملزومیکدیگرهستند؟
بله!همینطوراست.الزموملزومهمدیگرهستند.
یعنی می گویم نمی توانید عدالت را بدون ازادی برقرار کنید.
نمی توانید! برای اینکه محصور می شــوید و امور را برای تان
مقلوب جلوه می دهنــد؛ یا روی نادانی یــا روی غرض .چون
ازادی نیست ،کانال ها محدود می شــود و فرصت طلب ها،
منافقــان و نفوذی هــا ســعی در مدیریت می کنند تــا زمینه
تصمیم گیری دلخواه را فراهم سازند .در این مسیر حتی این
شیوهرادربارهپیامبراکرم(ص)انجاممی دهند.درایه 48سوره
توبهخطاببهرسولگرامی امدهاست:
ُ
ور َح َّتى َجاء
" َلق َِد ا ْب َت َغ ُو ْا ا ْل ِف ْتن ََه ِمن َق ْب ُل َو َق َّل ُبو ْا َلــک اال ُم َ
ــون ،در حقیقت پیش از این
ا ْل َح ُّق َو َظ َه َر َا ْم ُر ال ّل ِه َو ُه ْم کا ِر ُه َ
[نیز]در صددفتنهجویىبرامدندوکارهارابرتووارونهساختندتا
حقامدوامرخدااشکارشددرحالىکهانانناخشنودبودند ».
ازادی رسانه ها این خطر را به شدت کاهش می دهد و
ی ناعادالنه باشد یا اجرا ظالمانه باشد مطبوعات
اگر تصمیم
به میــدان می ایند .در ایــن موضوع فرق مــن و امثال من با
هم جناحی هایمان اصرار بر تامین ازادی اســت و فرق من با
رفقای متدین و وفادار به نظام سیاســی از اصالح طلبان این
می شود که اوال اکثرشان از نظر اقتصادی لیبرالند و از عدالت
دفاع نمی کنند ،همچنین از بخش اباحی گر و سکوالر طیف
اصالح طلب ،تبری ابــراز نمی کنند ،موضــع نمی گیرند ،به
اندازه ای که حق اســت از والیت فقیه و نظام سیاسی اسالم
دفاع نمی کنند .در واقع به این معنا که ان ســر ناجور طیف،
فضای این طیف را می ســازند .به این معنا من اصالح طلب
نیستم .اما به معنایی که وضع موجود را نمی پذیرم ،از ازادی
دفاع می کنم و هیچ وقت حاضر نیستم که اختناق ،زورگویی
و بی عدالتی را بپذیرم از این جهت اصالح طلبم .به یک معنا
اصولگرایاصالح طلبهستم.بازهمتاکیدمی کنمبنابراین
مناصالتااصولگراهستمواگرقرارباشدانتخابکنم،خودم
را در ایــن اردوگاه تعریف می کنم .برای اینکــه مواردی که با
فضایعمومیاصالح طلباناختالفداریم،اساسیاست،
یعنی مبنایی می شود .من تمام عمرم برای حکومت اسالمی
جنگیده ام حاال بروم سکوالریســم را تائید کنم! نمی شود که
خودمراتکذیبکنم.درهمهعمرموازجوانیشریعترامحترم
شمرده اموخداهمدستمرابهخاطرهمینمسالهگرفت،حاال
بخواهماباحی گریراتائیدکنم،بهکمکخداهرگزنخواهم
کردحتیغیرمستقیمنمی توانم!بنابرایننمی دانممقصوداز
اینالفاظیکهدرسوالشمابود،چیست.
اجازه بدهید همین سوالم را به یک شکل دیگر و بر
مبنایتقسیم بندی هایسیاسیاینروزهابپرسم.
گویابیشتراالناینگونهشدهکهنیروهایسیاسی
در کشــور ما را بر اســاس نوع نگاه انها بــه برجام
تقسیم بندی می کنند .شــما جزو کدام دسته اید؛
نیاساکتینبرجام؟
برجامیان،نابرجامیا
ببینید! تقســیم بندی شما درســت و واقعی نیست.
تقسیم بندیدرستایناست؛کهعده ایموافقبرجامبودند
که دولت و طرفدارانش را شــامل می شــد .عده ای مخالف
پذیرش انبودندکهعمدتااعضایجبههپایداریبودندکهدر
مجلسگرچهبهتعدادزیادنیستندولیفعالبودند.دسته ایان
راقبولنداشتندولیچونردانرابادرنظرگرفتنجمیعشرایط
مقدور نمی دانستند ،پذیرش مشروط را ترجیح دادند .بنده و
امثال اقایان دکتر حداد ،زاکانی ،نادران؛ و همین طور (شاید
کمی مالیم تر نسبت به شروط) اقایان الریجانی ،بروجردی
و ابوترابی جزو این دســته بودیم .گزارش کمیسیون ویژه که
مقام معظم رهبری هــم از ان تقدیر کردند نیز همین پذیرش
مشروط را پیشنهاد داشــت .من هنوز هم برجام را بد می دانم
ولیردانرانهبهمصلحتکشورمی دانستمنهبهصالحجایگاه
رهبریونهموردپذیرشداخلوخارج.بنابراینراهبردکاهش
تبعاتسوءباافزودنقیودراپیشگرفتم.معتقدمنمی شدبرجام
راردکردچونبرجامثمرهکار 23ماههنظامجمهوریاسالمی
بودکهبهدستظریفوگروهشانجامشدهبود.
یعنی می خواهید بگویید این برجام متعلق به اقای
روحانییاظریفنیست...
بیشازانکهمالانهاباشدکارانهاست.چونسیاست
خارجی زیر نظر رهبری است و اقا با همت خیلی باالیی بدون
اینکه دست خودشــان را ببندند ،مراقبت کرده اند .اگر کسی
گفت وگوی ویژه
ویژه
وگوی
گفت
سیاست
خارجی
105
گفت وگوی ویژه
106
مثلث | شماره 302
گفت وگویویژه
بگویدبرجامبههیچدردینمی خوردومطلقانمی توانپذیرفت،
باید گفت که کار رهبری و این فرمانش را نمی توان پذیرفت!
چه کار می شود کرد؟ بنابراین به عنوان یک نظام اسالمی که
عــده ای را از طرف خودمان مامور کردیم کــه بروند ،مذاکره
کنندومذاکره کنندگانراقدمبهقدمکنترلکردیم،نمی توانیم
در پایان کار بگو ییم که کارشان را مطلقا قبول نداریم؛ اصال
شدنی نیســت .چنین حرفی با مصالح حکومتی و با واقعیت
نمی سازدوهزینه هایبسیارسنگین،حتیسنگین ترازقبلاز
مذاکره برای کشور به بار می اورد .حاال چه کار کنیم؟ مشروط
می کنیم .روز سه شنبه 7مهر 1394جلسه ای با حضور دکتر
الریجانی،دکترحدادوچندنفرازاقایاندوفراکسیونرهروان
واصولگرایانتشکیلشدوقرارشداقایانبروجردی،جاللی
و حقیقت پور از یک طرف و اقایان زارعی ،بذرپاش و زاکانی
ازطرفدیگرجلسهبگذارندتاشرایطراتعیینکنند،کاریکه
من کردم این بود که خودم را به این جلســه دعوت کردم! روز
پنجشنبه،روزجلسه،واردشدم،سالمکردموگفتمکهخودم،
خودم را به جلسه شــما دعوت کرده ام! خندیدند و گفتند که
بفرمایید.قبلازشروعبحث،گفتمبایدرویچنداصلتوافق
کنیدودرادامهبحثدیگررویاینمبانیبرنگردید .چهار اصل
را خودم پیشنهاد کردم؛ گفتم که )1ما نمی خواهیم برجام را
مطلقاردکنیم)2.نمی خواهیمبرجامراکالومطلقاتائیدکنیم
و...ازپیشنهادمناستقبالکردندو 3،2تاهمخودشانگفتند
و تبدیل به 7،6تا اصل شد .گفتم پس اگر کسی پیشنهادی
داد که با رد برجام مالزمه داشت این پیشنهاد مردود است .یا
پیشنهادی داد که مالزمه داشت با اینکه ما دربست برجام را
قبول داریم ان هم مردود است .بحث درگرفت و با این اصول
پیشرفتیم.جلسهبعداز چهارساعتتمامشد.اقایجاللیکه
جلسهراادارهمی کردازمنپرسیدکهفرداچهساعتیمی توانی
بیایی؟گفتمهرساعتیبگویید،می ایم .رویچهاربعد از ظهر
جمعه توافق شــد .بیرون که امدیم اقای زارعی به من گفت
کهحتمابیاونکندکهنیایی،چونوجودتخیلیمفیداست.
یک مقدار سن ،سابقه و لطفی که طرفین به من داشتند و مرا
دارایهدفخاصیازاینامدنجزکمککردننمی دیدند،
ازاینجهتاستقبالهردوطرفمثبتبود.فردارفتموبحث
خیلی خوب ادامه پیدا کرد .قرار شد نتایج این دو جلسه را روز
بعد ،شــنبه با اقای الریجانی نهایی کنیم .در خروج از جلسه
اقای دکتر زارعی خصوصی به من تاکیدکرد حتما در جلسه با
الریجانی باشم .فردا دفتر دکتر الریجانی زنگ زد و مرا برای
جلسه دعوت کرد .در انجا اقای زارعی پیشنهاد خیلی خوبی
مطرح کرد که من دفاع کردم .اقــای الریجانی هم پذیرفت
که از نظر سیاســی و تقنینی هر دو مثبت بود .پیشنهادهایی
هم رای نیاورد .در پایان کار اقای زارعی و بذرپاش نتیجه کار
را امض ا نکردند .استداللشان هم این بود که اقای الریجانی
نمی خواهد بگذارد گزارش کمیســیون برجام اصال خوانده
شود .دکتر الریجانی قسم خورد که من قصدم این است که
حتما گزارش خوانده شــود و حق با شماست و منطقا باید اول
گزارشخواندهشود.فردایانروزدرصحنخواندندامابازهم
امض انکردند.اینعهد شکنی،اقایالریجانیودوستانشرابه
واکنشغیرمعقولکشاندکهدوکارکردند؛یکیاینکهبهشکل
نادرستیبرجامراجمعکردندودیگراینکه 165فضیلتبرای
برجامشمردند.اینهایککنشوواکنش هایزیانباربود.حرفم
اینبودکهبرجامرانمی توانردکرد.بایدباشروطیضررهایش
رامحدودومنافعشراتسهیلمی کردیم.برایتکمیلشروطی
کهدرجلسهتعیینشدهبود،ششپیشنهادمکتوبدادم.یک
تیمبرایمنکارکارشناسیقویانجامدادهبودندکهخودمهم
قانعشدهبودم.متاسفانهدکترالریجانیباعجلهغیرقانونی اش
نگذاشت شرط هایی مثل شش شرط پیشنهادی من مطرح
شــود .اگر قبول می کرد اصال الزم نبود اقا دخالت کرده و از
خودشانخرجکنند.
گویا از اقــای الریجانی در همان جلســه محرمانه
معروف خواسته شــده بود که چند شرط به برجام
اضافه کند ،اما ایشــان این کار را نکرد .این همان
شروطیاستکهشمامی گویید؟
نمی دانم .ولی چون شرط های ما با رد برجام مالزمه
نداشتوچونقوهمقننهاینشرط هاراگذاشتهبود،کمیچک
وچانهمی زدندومسالهراحلمی کردندچونانهامی خواستند
که حتما برجام عملی شود .ما در موضع ضعف قرار نداشتیم
در موضع قدرت مطلق هم نبودیم باید یــک طوری با ما کنار
می امدند .خب ،نتیجه ان طرز رسیدگی اقای الریجانی این
شدکهاقامجبورشدنددخالتکنندوبگویندعالوهبرشروطی
کهمجلسگذاشتهاینمواردهمبایدرعایتشود.پسبرجام
اینطورنیستکهبگوییمقبولنداریم.دولتقبولداشتولی
اکثریتمجلسیانهمینجوریقبولنداشتند،مشروطقبول
ت کشور هم مشــروط بود .مهمترین نکته
داشتند و مصلح
که اینجا وجود دارد و نباید از ان غافل شویم ،طرز اجراست.
همیناالنکهدرحالاجراشدناستماازانهاپیشهستیم!
چرابایدپیشباشیم؟بارهاگفته ایمکهعقلمی گوید،نقلهم
کهاقاگفته اندوقانونهمکهگفته،شماچراپیشمی افتید؟
باید متناســب قدم های انها قدم برداشت .پس تقسیم بندی
اینطوری است که یکســری برجام را قبول دارند که دولتی ها
بودند ؛ کسانی که برجام مشــروط را قبول دارند و کسانی هم
برجامراقبولندارند.
ازبحثفنیبرجامبیرونبیاییم.می خواهمازشما
بپرسمبرجامبااصولگرایاندرحوزهسیاستداخلی
چه کار کرد؟ درواقع یک طیف کامل از اصولگرایان
ایــن طرف و طیــف دیگری هــم ان طــرف امدند.
صریح تر بپرسم؛ برجام چه شــکاف هایی را میان
اصولگرایانایجادکرد؟
اصولگرایاندودستهشدند؛یکدستهبرجاممشروط
راپذیرفتندویکدستههمبرجامراقبولنداشتند.اقاباتائیدی
کهخیلیصریحازاقایزاکانیوکمیسیونویژهکردندبهنظرم
گرایشخودشانرانشاندا دندکهبهمشروطکردناست.پس
برجامباعثاختالفدراصولگرایانشد.
اما اقای توکلی! واقعیت این اســت کــه در جامعه
جا افتاده که اصولگرایان همگــی با برجام مخالف
هستند...
انعکاسش همین شد که شما می گویید .برای اینکه
یک طیف از اصولگرایان از موضع نفی برجام وارد می شدند و
ماپذیرشمشروط.
واینبهضرراصولگرایانشد؟
بله ،به نظر من به ضرر اصولگرایان شــد .باید با هم
تفاهممی کردندکهبهایندالیلنفیمقدورنیست،کمااینکه
در گزارش کمیسیون هم همین شد .در گزارش کمیسیون با
ان عیب های مفصلی که برای برجام شمرد ،نتیجه در اخر،
پیشنهاد ،همین پذیرش مشــروط بود .اگر می توانستند این
اســتراتژی را به اعضای خودشــان تسری ببخشــند و این را
توافقکنندکهازموضعنفیمطلقحرفنزنیم،ایناتفاقیکه
می فرمایید،نمی افتاد.مثلیکگروهمعقولیکهمنافعملیرا
جست وجومی کنندومتوجههستند.یعنیارمانگرایواقع بین
کهاقافرموده بودندازکاردرمی امدند.ولیوقتیمعلومشدکه
اینهانفیبرجامرامی خواهند،سفیدوسیاهشد.دولتیانبرجام
را می خواهند و جبهه پایداری اصال برجام را نمی خواهند .در
یبیشتراست.
ایندستهوسطکهقرارمی گیری،دشوار
اصولگرایان دو دسته شدند؛ یک دسته
برجام مشروط را پذیرفتند و یک دسته هم برجام
را قبول نداشتند
وهمینمجادلهبرسربرجاموالبتهتسریاینپیام
بهجامعهکهاصولگرایانمخالفبرجامهستند،این
نتیجهرابرایانتخاباتتهرانرقمزدهاست؟
بله .برای اینکه تهران سیاســی ترین شــهر کشور
اســت .جو حاکم بر طیــف اصالح طلب در تهران بیشــتر
است .البته در جمعیت نسبی اســت و به معنای مطلق بودن
نیست .طبیعتا برجام بدون قید و شرط در تهران به طور نسبی
طرفداران بیشتری نسبت به همه جا دار د .درنتیجه وقتی که
ایندو دستگیدربخشیازواقعیت هاخودشرانشانمی دهد
ونهدرهمهواقعیت ها،می توانددرگرایشرای دهندگانحتما
تاثیربگذاردوورقرابرگرداندکهورقهمبرگشت.
یعنی اگــر بخواهیم مردم تهران را رفتارشناســی
کنیم درواقع گفتند ما مخالف کســانی هستیم که
مخالفبرجام اند؟
یکیازمواردشهمینبود.البتهمردمتهراننه،ولی
شایداکثریترای دهندگانتهرانبله.
از کی احتمال می دادید که نتیجه این دوره مجلس
این طورشود؟
ازدورهدومصدارتاقایاحمدی نژاد.
یعنیچه؟
یعنیوقتیدوستانهیچچیزنمی گفتند،می گفتمکه
منتظریکمجلسششمباشید.
یعنیمی خواهیدبگوییداینمجلسشبیهمجلس
ششممی شود؟
نه.
دراظهارنظرهاییازبرخیمنتخبینانتخاباتدهم
عباراتی مثل اینکه حجــاب باید اختیاری شــود و
موضوع حصربایدحلشودراداریم.چرامی گویید
شبیهمجلسششمنمی شود؟
چون یک تجربه شکست خورده را پشت سر دارند.
اینها می دانندکه اگر بخواهنددرانمسیربروند،ظرفیتشرا
ندارندکهبههدفشانبرسندوبیشترضررمی کنند.چونادمی
مثلدکترعارفباالیسرشان استومطهریهمدرمیانقرار
گرفته،انهامی دانندکهنبایدبانظامدربیفتند.مناقایعارف
را این سر طیف می دانم ،ســر درست طیف و وفادار به نظام.
نمی ایندکارهایجبههمشارکتراتکرارکنند.
اقای توکلی! اگر بخواهیــم جز ئی تر وارد معادالت
انتخاباتمجلسدهمشویم،یکواقعیتایناست
کهاقایالریجانیوطیفپایداریحاضرنبودندکنار
همبنشینند.اقایالریجانیحاضرنشدسمتشما
بیاید شما هم ایشانرادرادامهنیاوردید.اکنونکه
به قبل نگاه می کنید فکر نمی کنید بهتر بود تالش
بیشتریبرایاوردنایشانانجاممی شد؟
این نیامدن بیشتر از طرف اقای الریجانی بود .من
با ایشــان صحبت کردم و گفتم که نیامدن برای شــما مضر
اســت .البته احتمال نمی دادم که ایشــان حاضر شود مورد
تائیداصالح طلبانقراربگیردودوستاننزدیکشرادرلیست
اصالح طلبانبفرستد.ولیحدسمندرستبودکهاین جور
رفتاربهضررایشاناست؛نشانه اشهمانتخاباتقم.
یعنی می خواهید بگویید چون سمت اصولگرایان
نیامددرقماینطوریشد؟
چوناینجانیامدوانجارفت.
مثلث | شماره 302
ماایشانراازاینبهبعددرچهکانتکسیببینیم؟
نمی دانمبایدخودشرابازتعریفکند.اقایالریجانی
اصولگرابود،االنمبانیفکری اشرا...
ماننداقایناطق نوریدلخوراست؟
ولیاصالمثلاقایناطقرفتارنکرد.
هماناتفاقبرایاقایالریجانیافتادهاست؟
نمی دانم ،نباید اینطور باشــد چون دلیلــی ندارد که
دلخورباشد.
ولیخیلی هابدشاننمی ایدکهاقایناطقنیست.
دوست هم ندارند که برگردد .برای اقای الریجانی
همهمیناتفاقمی افتد؟
شایدباشد!بههرحالاقایالریجانیمواضعیگرفته
که این مواضع به ضررش اســت و به نفع کشور هم نیست.
خاکستری شــدن مواضع نیروها ،مضر اســت و باید با حفظ
موضعمفاهمهکرد.ماگفت وگونمی کنیم،اگرگفت وگوکنیم،
موضع مان سر جای خودش باشد ،به هم نزدیک می شویم.
تغییرموضعبرایسیاستمدارخوبنیست،مگراینکهخودش
رابازتعریفکند.
اقایالریجانیرفتکهرئیسبماند؟
نمی دانم،مننمی خواهمنیت خوانیکنم.
اقایالریجانیرئیسمی ماند؟
حدسمی زنممی ماند.
چرا باید اصالح طلبانی کــه 90صندلی در مجلس
دارند ،اقــای الریجانــی را رئیس نگــه دارند؟ چرا
خودشان گزینه نمی دهند؟ ممکن است یکسری
ازاصولگرایانیاهمیناعتدالیونبدشاننیایدکه
اقایعارفرئیسشود!
خب اقای الریجانی بیشتر می تواند به دولت کمک
یکهقراراستدرمجلسگرفتهشودکه
کند .ازجهتتصمیم
می تواند بیشتر به ان جهت دهد .یعنی از اب و گل دراورد اما
اقایعارفاینتجربهراندارد.
چرا قوه عاقله اصالح طلبان مخالف ریاست اقای
عارفاست؟
به نظر من اقای عــارف ظرفیت اقــای الریجانی را
برایاینکارنداردکهانچهازاومی خواهندراازمجلسبیرون
بکشد.تجربهاقایالریجانیرابرایاینکارنداردوشایدهنوز
کاریزماییبرایاینکارنداشتهباشد،چوندفعهاولاستکه
بهمجلسمی اید.
تکلیف اقای عارف در مجلس چیست؟ از نظر شما
نایب رئیسیارئیسفراکسیونمی شود؟
به نظر من نایب رئیس شود خیلی خوب است .چون
من فکر می کنم الریجانــی رئیس می شــود .در ان صورت
اقای عارف نایب رئیسشودزمینهرئیس شدنبعدی اشهم
فراهماست.
ریاست جمهوری؟
نه،رئیسمجلسشدنبعد.چونهرسالانتخابات
ریاستمجلسمی شود.
ممکناستاینشانسراپیداکند؟
بله.
چه کســانی از رئیس شــدن اقای الریجانی دفاع
می کنند؟ ایــا این 80نماینــده اصولگرایی که االن
هستندموافقریاستاقایالریجانیهستند؟
نمی دانمبستگیبهارایشصحنهداردوبایدانموقع
تصمیمگرفت،ولیمنخیالمی کنمدسته ایازاصولگرایان
که به اقای الریجانی نزدیکترند ،ظرفیتــی دارند که بتوانند
اصالح طلبان را هم قانع کنند کــه اگر اقای الریجانی رئیس
شود ،بهتر است .چون اگر اقای الریجانی رئیس شود برای
تلطیفرابطهدولتباقوه قضائیهنیزموثراست.
اقــای توکلی! به خاطر همین خاکســتری شــدن
مواضع اقــای الریجانی که شــما معتقدید اتفاق
افتاده،خیلیسختاستتصورکنماقایالریجانی
بخواهد فراکســیون اصولگرایان را تشکیل دهد
و همه اصولگرایان در ان جمع شــوند .هم به دلیل
مواضع خودش و هم به دلیل مواضعی که برخی از
اصولگرایان نسبت به اقای الریجانی پیدا کردند و
دارند.بر اینمبنابفرماییدشکلمجلسجدیدچگونه
می شــود؟ یعنی ما می توانیم فکر کنیــم که اقای
الریجانی و دوستانشــان یک فراکسیون رهروان
دارندواقایعارفهمیکفراکسیونامیدرادارندو
یکفراکسیونهمازاینهفتادنمایندهمخالفاقای
الریجانیداریم؟!اینگونهمی شودیااقایالریجانی
واقایعارفممکناستباهمائتالفکنندحتیدر
فراکسیون؟
نمی دانمبایدازمیلخودمحرفبزنمیاازحدسیکه
می زنم!فکرمی کنمبیشترسهدسته ایمی شود.درمقاطعی
اقایالریجانیهمباانهاهمراهیمی کند.
یعنیچه؟
یعنی سه فراکسیون درست می شود همین که شما
گفتید.
باز به انتخابات باز گردیم .چرا مردم به یکســری از
اصالح طلبان که نمی شناسند رای می دهند ولی به
اقای حسن سبحانی ،دکتر خوش چهره و امثالهم
کهخیلیادم هایخوبیهستند،راینمی دهند؟!
تهران از نظر انتخاباتی یک دریای بیکران اســت.
مشــکل نامزدهایی که می خواهند تنهایی به میدان بیایند،
این استکه اصالکسی از نامزدشدنشان مطلع نمی شودکه
تصمیم بگیرند به او رای بدهند یا ندهنــد! اگر امکانی وجود
داشت که از نامزدشــدن اقای ســبحانی همه مطلع شوند،
ایشان شــاید رای می اورد .یا بنده بدون لیست باشم و مطلع
شوند که بنده هستم ،رای می اوردم .این همان ورق برگشتن
استکهگفتم.
ک با هم می ســوزند .حتــی اقای
یعنی تر و خشــ
ابوترابیهمکهموافقبرجامبوده،حذفمی شود.
بله.البتهاقایابوترابیهممشروطقبولداشت.
اصالح طلبان می گوینــد گام دوم با موفقیت تمام
شد ،گام سوم ریاست جمهوری است! این یعنی
چه؟یعنیجایاقایروحانینامزددارند؟
باالخــره اصالح طلبان اختالفاتی بــا اقای روحانی
دارند .هم از نظر تاریخی و شاید هم االن کمی کمتر ،از نظر
اعتقادی.کمترچونقبالبحثاعتقادی اشهمپررنگبودو
تیپاهدافبلندمدتیراهمکهتعریفمی کنند،می تواندباهم
متفاوتباشد.پسممکناستاگرزمینهراهممساعدببینند
درانتخاباتریاست جمهورینامزدجدیدیهممعرفیکنند.
ممکناستباپدیدهعبورازروحانیمواجهشویم؟
احتمالش ضعیف نیســت .من احتمالش را ضعیف
نمی دانم.
باچهکسیمثال؟عارف!
بستگی به شــرایط دارد .حاال یک ســال و خرده ای
ماندهاست.یک سالخیلیتعیین کنندهماندهاست.اگراقای
روحانی موفق شــود برخی از وعده هایی که به مــردم داده را
عملیکند،خودشرئیس جمهورمی ماندولیاگرنتواندانهارا
عملیکند،احتمالمعرفینامزدازاصالح طلبانواصولگرایان
جدیاست.
بخشی از اصولگرایان معتقدند تنها راه رای اوردن
برگشتنبهاحمدی نژاداست...
اصال به نظر چنین نیســت .من اقای احمدی نژاد را
صالحنمی دانم.
ممکن اســت بخشــی از اصولگرایان به ســمت
احمدی نژاد بروند و مشــوق حضور ایشان در سال
96باشند.
شاید!
حــاال درصورتی که اســتدالل این باشــد که اقای
احمدی نژاد مجوز حضــور از حاکمیت را بگیرد ،به
نظر شــما این انتخابات با شــناختی که در این دو
ســال از اقای روحانی داریم و اتفاقی که االن برای
اصولگرایــان افتــاده ،فکر می کنیــد احمدی نژاد
می تواندپیروزاینانتخاباتباشد؟
یکدلیلاینکهبرخیاحمدی نژادرامطرحمی کنند،
عملکرد دولت اقای روحانی است .یعنی دولت اقای روحانی
بعضیکارهایاحمدی نژادراموجهکرد.وقتیبهاقایروحانی
انتقادمی کنیم،می گویدکهچرادردولتاحمدی نژادهمهمین
کارها انجام شده اســت؟ اما اینها امده اند که نکنند چون اگر
قرار باشد همان کارها را بکنند ،او داشت بهتر انجام می داد.
یکنمونههمینکسبدرامدازطریقتغییرنرخارزاست.به
یاد دارید 74هزار میلیارد تومانی که از طریق دیوان عدالت و
مصوبه مجلس جلوی ان را گرفتیم ،وگرنه احمدی نژاد دائما
ما را دور می زد .در الیحه احکام دائمی بودجه که دولت اقای
روحانی داد ،همان 74هزار میلیارد تومان را می خواســت از
همانطریقتامینکندکهمنبراینمایندگانگزارشنوشتم
والحمداللهجلویشگرفتهشد.االنهمدراینالیحهبودجه
95مبلغ50هزارمیلیاردتومانازهمانطریقتجدیدارزیابی
ذخایرارزیبانکمرکزیمی خواهدمنبعبهدست اورددرحالی
که این ذخایر ،ذخیره اســت و پول نیست .فکر کنید شما در
خانه ای نشسته اید و خانه دیگری هم ندارید ،تورم خانه شما
را گران می کند ،دارایی شــما زیاد می شــود ولی شما داراتر
نمی شوید چون همان خانه دوخوابهراداریدوخانهاضافه ای
ندارید.هروقتفروختیدوخواستیدکوچکتروجایارزانتری
بخرید ،پولی می مانــد که دارایی مالی جدیدتان می شــود.
می خواهمبگویمازاینجورمصیبت هاداریمواینطرزرفتار
دولتاقایروحانیبهعدم توفیقشبرای اجرایوعده هایش
کهپیاپیاتفاقمی افتد،زمینهحضورکسانیرافراهممی کند
که معروفند به جزم و عزم قوی .پیغمبر فرمود« :الظفر بالعزم
والحزم،پیروزیدرگروتصمیم گیریقدرتمندانهوم ال اندیشی
است».می گفتماقایاحمدی نژادعزمرابهغایتدارد،حزم
رابهضرورتهمنداردوحاالاگرقرارباشد ازهمانکارهابکند،
احمدی نژادقوی تروبهترمی کرد.
اصالصالحاستکهاصولگرایاندرسال 96یعنی
به همین زودی ســراغ معرفی نامزد برونــد با این
احتمالکهممکناستیکشکستدیگرمتحمل
شوند؟ اصال الزم اســت که وارد چنین صحنه ای
شوند؟
نه .اگر اقای روحانی توفیق نسبی به دست اورد که
منهمدعامی کنمبه دستبیاورد،برایاینکهمردمخیرشرا
می برند،طبیعتااحتمالرایاوردنشباالمی رودودلیلیندارد
کهرقابتجدیبکنند.
پسچه کارکنند؟
نامزدندهند.البتهخیلینگراننباشیدبرخیخودشان
نامزدمی شوند!
اقایجلیلیمی تواندنامزدموردتوافقاصولگرایان
شود؟
نمی دانم.
شمابهایشانتوصیهمی کنید؟
خیر.
یعنیدراینموردساکتید؟
ادمدرموردهرچیزیکهمجبورنیستحرفبزند!
یک اتفاق متفاوت دیگر کهدرتهرانافتاد،لیست
خبرگان بود .ماجرای لیســت انگلیسی را چقدر در
رای نیاوردن برخی جــدی می دانید؟ یا اصال تبلیغ
دوســتان ما که لیست انگلیســی است برعکس
بدترنشد؟
یکمقدارافراطدرشرحومقابلهبایکپدیدهسیاسی
مذمومموثربودویکمقدارهمکناره گیریاقایانازتبلیغات.
اقای جنتی اگر ســفر تبلیغاتی ورامین و قرچک را نمی رفت،
گفت وگوی ویژه
گفت وگویویژه
107
گفت وگوی ویژه
108
مثلث | شماره 302
گفت وگویویژه
راینمی اورد.اقایمصباحبرنامهتلویزیونیراپرنکرد،اگرپر
می کردودوتاسفرمی رفتبهنظرمرایمی اورد.ولیدرمورد
انافراطدرذکریکواقعیت؛منخودمبهاقایهاشمینامه
نوشتم،شماهممطلعهستید.برایشاننوشتمکهموضع گیری
صریح تری کنند که به حال خودشــان مثبت بود .ولی مساله
لیستانگلیسیراعادالنهنمی دانمودرنامه امهمنوشتمکه
هدفمهماینکارایجاداختالفداخلیاست.اینکهعده ای
بهعدهدیگربگویندانگلیسیتاانهابهاقایهاشمیرایندهند
این اثر مثبت نداشت ولی رای نیاوردن اقایان مصباح و یزدی
بخشیبهرفتارانتخاباتیخودشانمربوطاستنهاینکهحتما
مردماینهارانمی خواستند.
یعنیرفتاراعتراضینبود؟
نمی شــود گفت که نبود ولی چــون انگلیس گفته،
نیست .شورای نگهبان نزد خیلی از مردم کارنامه انتخاباتی
قابل دفاعی ندارد گرچه انها دالیلی برای کار خودشان دارند
که بعضی از انها درســت اســت ولی ظلم هم واقع می شود ؛
ظلم به داوطلبان و ظلم به مردم .مثال در اصفهان چند تن از
اساتید با تجربه و شناخته شده دانشگاه صنعتی رد صالحیت
یا عدم احراز گرفتند ولی در عوض امروز از اصفهان دو خانم
یکیمتولد 55ومدرسدانشگاه ازادواحدفالورجانودیگری
متولد 64ودانشجویدکترایرشتهحقوق،بدوناینکهیک روز
سابقهاجرایییاتجربهکارسیاسیداشتهباشند،بهمجلسراه
یافته اند.ایااینطریقتعیینصالحیتبادرنظرگرفتنمنافع
کشورونظامقابلتاملنیست!؟شوراینگهبانهمکمحرف
می زند و کم توضیح می دهد و در برابر اعتراض ها بیشــتر به
سکوت برگزار می کند ،بنابراین تلقی هایی که پیش می اید،
به مشهورات تبدیل می شود و مشــهورات را هم عموما مردم
می پذیرند.عصبانیتناشیازاین جوررفتارهانیزموثربود.در
مورد لیست انگلیسی واکنش اقای هاشمی به نظر من کافی
نبودومحکم ترازاینبایدمی شد،واکنشاین طرفهمزیادی
بود!خوداینتاثیرمی گذارد.
اقای هاشــمی این لیست ســوم را منتشر کرد که
رقبای سیاسی اش وارد نشوند یا این کار را کرد که
رئیسشود؟
اقای هاشمی یک رجل سیاسی است و می خواهد
تاثیر بگذارد .خودش جــواب دارد و می گوید اگــر این افراد
باشــند ،بهتر از ان افرادند .برای خودش هم دلیل می اورد و
می گوید سن شان زیاد اســت و اینها جوانتر و بازترند ،قدرت
فوران فکری شان بیشتر اســت .می خواهد قدرت سیاسی
خودش را حفظ کند ،من این را طبیعی می دانم .حتی اگر نه
نیت رئیس شدن داشته باشد و نه نیت حذف رقیب تاریخی.
حاالممکناستبخشیازعلتهمهمین هابودهباشد.
دراینمجلسمی تواندرئیسشود؟
فکرنمی کنم.
گزینهمطلوباقایهاشمیبهنظرشمااقایامینی
استیااقایشاهرودی؟
اقایامینیشود،منخیلیخوشحالمی شوم.
اقایامینیبهتراست؟
اقــای امینــی ادم اســتخوان دار بســیار اخالقی،
ساده زیستومردمی است.مالاست؛علموفضیلتشراهمه
قبولدارند.صرف نظرازتجربهو اعلمیتایت اللهشاهرودی،
وقت گذاریایت اللهامینیهمبیشتراست.
دوستان این طرف بخواهند حمایت کنند ،به نظر
شــما از اقای موحدی کرمانی حمایت می کنند یا از
اقایاملی الریجانی.بهنظرتانگزینهمطلوب شان
کیست؟
من فکر می کنم انکه بیشــتر از همه در این ســمت
شانسدارد،اقایموحدی کرمانیاست.دراینسطوحبعضی
از رقابت های عادی صورت نمی گیــرد .یعنی اقایان امینی و
موحدی کرمانی با هم رقابت نمی کنند .اصال میل ندارند .من
این دو نفر را باالخص اســم می برم .همه متدین هستند ولی
برخی صفات روحی دارند که این دو تا را مثال می زنم؛ حاضر
نیســتند با هم رقابت کنند .با هم کنار می اینــد .یکی رئیس و
دیگرینایب رئیسمی شود.
اینرفتارانتخاباتیکشورومخصوصاتهرانازچه
جهاتدیگریهممهمبود؟
اینحادثهنشاندادکهاکثریتمردمبازهمنظامرادر
حفظ ارای شان امین می دانند .حتی اقایان موسوی و کروبی
ابرازتمایلمی کنندکهرایدهندیارایمی دهند.
چراموسویرایداد؟
این یک عالمت مثبت است .یعنی اینها می خواهند
بگویندکهماهنوزیکچیزهاییراقبولداریم.
خباینهاکهاصالسیستمرازیرسوالبردهبودند!
یکنوعتجدیدنظرلطیفاست.
شایدهمیکجورپالسبهحاکمیت...
حاکمیت اگر بخواهد ،می تواند چیزی از این ماجرا
بفهمد.
این ناشی از یک جور رایزنی است یا تصمیم گیری
شخصی؟
من از رایزنی خبر ندارم .شــبیه کاری است که اقای
خاتمیدرمجلسهشتمکرد.بعدازقضیه 88اولینانتخابات
اســفند 91بود .اقای خاتمــی در دماونــد رای داد و معنایش
همینبود.
ی را مخابره
اینها به طرفداران و حامیانشان چه پیام
می کنند ؟اینهاکهگفتهبودندتقلبشده!
حرفی زده بودند که خودشان هم می دانستند درست
نیســت .این دفعه ایــن کار خیلی خــوب انجام شــد .تقریبا
اصالح طلبان توانستند حدود یک میلیون نفر را قانع کنند که
بهلیسترایدهند.شماکفرای 30نفرراکهنگاهکنید،اینرا
می بینید.یعنیاینبراینظاممثبتاستوبرایاصالح طلبان
هممثبتاست.
یکجوراعتمادسازیباحاکمیتاست؟
یک جور خودشــان را احیــاء می کنند ،بــه مالزمه
حاکمیتهمایننتیجهرامی گیرد.یکنکتهخیلیمهمترکه
همسایهاینمطلباست،ازانطرفاست.ببینید!انتخابات
درایرانواقعیاست.واقعارایمردمحاکممی شود.
اگر حاکم نبود که انگلیسی ها نمی گفتند بروید رای
دهید!
در همین حادثه مواضعی که رهبــری اواخر در مورد
غرب گرفتند خیلی ها پالس گرفتند که اقا می خواهند انها که
ضداستکبارترندرایبیاورند.لیستمادرتهراناصالراینیاورد
و همه هم قبول کردند ،یعنی با اغوش باز همه را قبول کردند.
اینخیلینکتهمهمی است.مثلسال 76شد ؛یعنیپذیرفتن
رایمردم.انجاتقریباتلقیعموماینبودکهصدرتاذیلاقای
ناطقرامی خواهند.یعنیحاکمیتناطقرامی خواهد.
و نتیجه چی شــد؟ عکس شــد .حکومت رای مردم را
پذیرفت .زمان اقــای روحانی بعد از اینکــه حکومت به عدم
امانتداری متهم شــد ،اولین انتخابات ریاست جمهوری بود؛
اقای روحانــی 50درصد به ا ضافه چند رای اورد و برنده شــد.
من به شــما خبر می دهم که بین رهبری
و اقای هاشمی ســال ها این بحث وجود
داشت؛ هاشمی می گفت باید کنترل شده
باشــد تا نتیجه هم مطلوب شــود .البته
نه به عنوان تحکم بلکــه به عنوان تبلیغ
باید طوری رفتار کنیم که وفادارترها پای
صندوق بیایند .ولی اقــا می فرمودند که
نه ،باید همه بیایند پــای صندوق .یعنی
اگر مرا قبول ندارید ،هیچی ،مخالف هم
هستید ،باشید اما پای صندوق بیایید که
عزت ایران زیاد شود
کمتراز 51درصدونامزداصالح طلبانبود.اگرحکومتاهل
امانتدارینبودبدونحرفمی توانستایشانرابیندازد،مثالدو
تاصندوقراباطلمی کردیاپنجتاصندوقراگممی کردندولی
حکومتاینکاررانکردووفاداربهرایمردمبود،مثلسال.76
قبالازصحنه ایکهخیلیمنقلبشدمواشکمراکنترلکردم
صحبتکرده ام.وقتیمی دیدمبرایاولین باردرتاریخدو،سه
هزارسالهایرانیکنفرازقدرتبلندمی شود،فقطبهایندلیل
کهمردمخواسته اند.قبلازانقالبکهمعلومبودواگرشاهی
احساسمی کردولیعهدشبیشترازانتظاردرقدرتطمعدارد،
ولیعهدش را کور می کرد .بعــد از انقالب ،رئیس جمهور اول
فراری شد و جایش خالی شــد رئیس جمهور دوم شهید شد و
صندلی قدرت خالی شد ،رئیس جمهور سوم ارتقا یافت و رهبر
شد،جایشخالیشدورئیس جمهورچهارمامد.طرفدارانشاز
جملهاقایمهاجرانیواقایعبداللهنوریصریحاادامهصدارت
اقایهاشمیرفسنجانیرامطرحوازاندفاعکردند،اقااجازه
ندادند خالف قانون اساسی عمل شــود و اقای هاشمی هم
دنبالنکرد.حاالروزیاستکهیکرئیس جمهورقدرازروی
صندلی قدرت بلند می شود و حکم صدارت بعدی را می خواند
فقط به این دلیل که مردم خواستند .این در تاریخ کشورهای
ن سوم بی نظیر است و نه کم نظیر ،که ناشی از دینداری
جها
حکومتاست.یعنیرهبریوفاداربهقولخودش است.واقعا
همراستمی گوید؛واقعیمی گویدکهکثرتمشارکترامهمتر
از نتیجه مشــارکت می دانم .من به شما خبر می دهم که بین
ایشانواقایهاشمیسال هااینبحثوجودداشت؛هاشمی
می گفتبایدکنترل شدهباشدتانتیجههممطلوبشود.البته
نهبه عنوانتحکمبلکهبه عنوانتبلیغبایدطوریرفتارکنیمکه
وفادارترهاپایصندوقبیایند.ولیاقامی فرمودندکهنه،باید
همه بیایند پای صندوق .یعنی اگر مرا قبول ندارید ،هیچی،
مخالفهمهستید،باشیداماپایصندوقبیاییدکهعزتایران
زیاد شود .این هم یک نتیجه بزرگ این انتخابات بود .نتیجه
دیگریکهدوستاناصالح طلبمی گفتندوضعخراباستو
اصالرقابتنمی شد،دیدندکهانتخاباتخیلیرقابتیبود.انقدر
رقابتیبودکهادم هایناشناسخودشانهمرایبیاورند.البته
درچنینوضعیتیکاراییمجلساسیبمی بیندولیانتخابات
اثباتخیلیچیزهاشدوتفاهمراهمزیادمی کند.چونانهاکه
برندهمی شوند،پذیرفتهمی شوندوحالتقهرکمترمی شودو
به وحدت ملی کمک می کند .واکنش اصولگرایان هم خوب
بود.البتهبعضیفکرمی کننداینکهمارایراپذیرفتیممعنایش
این بود که شکایت هم نمی کنیم! شکایت هم ممکن است
بشوداماازطریقش.مثالاالنانتخابنفربیست ونهممساله
استویکعدهمعترضندکهاینفردنمی تواندمنتخبباشد.
احتمالمی دهیدکهایناتفاقبیفتد؟
بله،احتمالمی دهم.
و احتمال می دهید که اقای حداد داخل بروند؟ یعنی
قانونا این شــکلی اســت که اگر نفر سی ام بیفتد،
سی ویکمواردمی شود.
بله ،این طوری اســت چون رای گیری تمام شده نه
انتخابات.درمجلسششمهموقتیاقایهاشمی رفسنجانی
باتخریب هایشدیدوغیرمنصفانههمینجناحاصالح طلب
نفر سی ام شد ،انصراف داد و تصادفا انجا هم اقای حداد نفر
بعدیبودکهبهمجلسراه یافت.
االنباشناختیکهدارید،ایناتفاقمی افتد؟
منحدسمی زنم،می افتد.
اگرایناتفاقبیفتد،ترکیبمجلستغییرمی کند.
بله،اصولگرایانسرپیدامی کنند.
اگراقایحدادنتواندواردشودازاینافرادیکهامدند
چهکسیمی تواندلیدرباشد؟
یک از کســانی که ظرفیتــش را دارد ،دکتر دهقان
است .باســواد و با تدبیر اســت .یعنی ظرفیتش را دارد ،البته
سختاست.
یک واقعیت این اســت کــه بیــن اصالح طلبان و
گفت وگویویژه
مثلث | شماره 302
گفت وگوی ویژه
حاکمیت شــکافی وجود دارد .شاید خیلی قبل تر و
از مجلس ششم به وجود امده است .این شکاف با
جلوتر امدن و بعد ماجرای 88بدتر شد ولی از سال
91که اقای خاتمی در انتخابات شــرکت کرد کمی
تعدیل شد و بعد او ممنوع التصویر شد .اوال بگویید
کهاصالح طلبانبایدباحاکمیتچهکارکنند؟یعنی
چطوریبهحاکمیتاعتماددهندکه«برحاکمیت»
نیســتند و «با حاکمیــت» هســتند .از ان مهمتر
حاکمیت باید با اصالح طلبان چه کار کند؟ ببینید ،
مادرشورایشهرپایتختاصالح طلبداریم،االن
در مجلس هم درصد قابل توجهی داریم و در دولت
همداریم.االنباالخرهحاکمیتبایکگروهیمواجه
استکهاگرزمانیرفتهبودهحاالبرگشته...
راه حل باید از همانجا شــروع شود که مشکل شروع
شده است .یعنی اقایان اگر واقعا می خواهند «بر» حاکمیت
نباشند و «در» حاکمیت باشند ،ان «بر» حاکمیت خودشان
راخنثیکنند.
یعنی چه کار کنند؟ مثال بیانیه دهند که ما اشــتباه
کردیم؟
بله،رسمابایداطالعیهبدهندکهقشون کشیخیابانی
به جای تعقیب دموکراتیــک و قانونی مطالبات غلط بود .من
می خواهمبگویمگذشتحاکمیتازاینبیشتراست.ازنظر
دینی قدم اول توبه این است که گناهی که مرتکب شده ایم را
محکوم کنیم.
یعنی انهــا باید قــدم اول را بردارنــد و بگویند که ما
اشتباهکردیم!
اگر نگویند که مردم با ادعای بی اساس تقلب فریب
خوردندوبااینرفتارمردمرابهخیابانکشاندند،برخیازهمان
معترضان هنوز تصــور خواهند کرد که محــق بودند ،چگونه
می فهمندکهاشتباهبودهاست؟
وبعدحاکمیتبایدچکارکند؟
به نظر من اگر اشتباهشــان را بپذیرند ،حاکمیت انها را
برمی گرداند.
شناخت شــما از شرایط سیاســی می گوید که این
اتفاقدرایندهنزدیکمی افتد؟اقایموسویکهرفته
ورایدادهحاضراستبگویدکهمناشتباهکردم!
اقای موسوی ممکن است نگوید .ولی اقای خاتمی
شخصیتمتفاوتیدارد،می تواندبگوید.سکوتخاتمیدران
زمان خیلی بد بود .انهایی از خواص که ساکت بودند مصداق
مهمشاقایخاتمیبود.
اقای خاتمی پل ارتباطی اصالح طلبان با حاکمیت
بود.یکیازمعدودکسانیبودکه...
بعد از شعار «نه غزه نه لبنان ،جانم فدای ایران» من
به اقای خاتمی و اقای موســوی نامه نوشتم و گفتم که شما
خودتان را انکار نکنید .امام خمینی(ره) دو مورد خیلی روشن
در سیاست داخلی و خارجی داشت؛ قطعا در سیاست خارجی
دفاع از فلســطین و در عرصه داخلی دفاع از والیت فقیه بود و
کسی غیر از این نمی تواند بگوید .حاال این حوادث به سمتی
می رود که این دو به صراحت نفی می شوند و شما حق ندارید
ســکوت کنید .هنوز هم می گویند که ما خط امامی تریم! ما
نمی فهمیماینتناقضراچگونهحلمی کنند؟حقایناست
کهاینکاررابکنند.
پسشمامعتقدیدکهاینکاررانمی کنند؟
در خاتمــی این زمینه هســت .به نظر مــن به دلیل
روحیه ایکهازاقایخاتمیمی شناسمازاقایموسویخیلی
زمینه اشبیشتراست.
ایا حاکمیت اقای خاتمی را می پذیرنــد؟ حاال نه در
زمینهقدرترسمی.
بله،می پذیرد.بهنظرمنمی پذیرد.برایاینک هترمیم
گسستدرملتبهوسیلههمینکارهاامکان پذیراست.
اقای عبدی به من گفت اقای خاتمی حاضر اســت
اینکاررابکندولی ترسشازایناستکهحاکمیت
نپذیرد.
صداقتخیلیکارهامی کند.اگرزمانامامانحوادث
رخمی دادبرخوردباانهابسیارسخت تربود.رهبریخیلیمدارا
می کنند.اینهاکهمدعیخط امامهستندبایدبگویندای خدا!ای
مردم!مااشتباهکردیم.پدرکشورراازنظراقتصادیوسیاسی
در فتنه 88دراوردند .بخشــی از بی ثباتی که درست شد ،مال
انهاست،هنوزهمشکافهست.شماا زترمیمسوالکردید،
شکافرااینهابایدپرکنند.ابرومندمی شوندوابرویخودشان
رابیشترمی کنند.
بهبدنه شانچهبگویند؟
بگوینداشتباهکردیم.
تکلیف شانچهمی شود؟
هیچی،اینراکهبگویند،محبوب ترمی شوند.
کجامحبوبمی شوند؟
پیش همان طرفداران خودشان و پیش خیلی های
دیگر.
یعنیچه؟
خدا این کار را عهده دار شــده ،در قران فرموده توبه
عملصالحاستوتائبمحبوبمناست.بعددرجاییدیگر
گفته من برای مومنان دارای عمل صالح در دل مومنان دیگر
مودتایجادمی کنم،همینطورخودوفرشتگانشراسرپرست
بندگانمحبوبخویشخواندهاست.مگرامامخمینی(ره)دو
بارازملترسماعذرخواهینکردند؟محبوب ترنشدند؟
بدنه شانمی پذیرد؟
ممکن اســت بخشــی از سیاسی هایشــان نپذیرند
ولی اکثر مردم فطری اند و از عذرخواهی اســتقبال می کنند،
پوزش خواهراتکریممی کنندونسبتبهویمحبتپیداخواهند
کرد.درستمثل ِ
خودخدا.
اقا هم این راه را باز گذاشــته اند و بارها هم گفته اند
کهتوبهکنند.
بلههمینطوراست.
ایناخرمصاحبهمی خواهمبازبهانتخاباتباز گردم.
شما می دانســتید که انتخابات را در تهران واگذار
می کنید؟
بله.
چرامثلاقایباهنر بی خیالنامزدینشدید؟
منوظیفهخودممی دانستمتاوقتیاحساسکنمبرای
خدمتبهمردمموثرم،خودمرادرمعرضانتخابقراردهم.من
درمجلسموثربودم،الاقلدرجلوگیریازبعضیچیزهایبد.
دلیلی ندارد وقتی موثر هستم و می توانم خدمت کنم ،جلوی
بعضی اتفاقات بد را بگیرم و بعضی چیزهای خوب را بتوانم جا
بیندازم،کناربکشم.بهشوخیسال هاستکهمی گویمزناول
من انقالب است و زن دومم ،خانمم .خانم من هم به هووی
خودشحسادتنمی ورزد.
به نظرم احمد توکلــی برای ســال 96گزینه خوبی
اســت .دلیل هم دارم! می دانم ممکن اســت بنا به
داللیلمتعددیبرندهانتخاباتجناحاصولگرانباشد
ولیشمافردیهستیدکهکارشناسیبحثمی کنید
و می توانید بگو ییــد اقای روحانی کجاها اشــتباه
کردی.یعنیبیاییدولواینکهبرندهانتخاباتنباشید.
احمــد توکلــی هروقــت بــه میــدان امد بــه قصد
رئیس جمهور شدن به میدان امد و چون این قصد االن در او
منعقدنمی شود،نمی کند.
اصولگرایانکیبرمی گردند؟
نمی دانمبستگیبهشرایطدارد.
رســانه هاشــمی زده بود کــه به اســتراحت مطلق
رفته اند!
یزنندکهیکبارههمهچیزازکفشان
همینحرف هارام
می رود!
109
گفت وگوی ویژه
110
مثلث | شماره 302
کاظم جاللی
سر ریاست مجلس
درگیر نمی شویم
ی ویژه
و
توگ
گف
اگر اقای مهدوی کنی زنده بودند چنین ائتالفی با این شکل
ایجاد نمی شد
لیست امید 16اصالح طلب داشت 14اعتدالی .پس فقط
لیست اصالحات نبود
اقای مظفر هم قبل از اینکه در فهرست اصولگرایان قرار
بگیرد در فهرست ما بود
اقای محسن رضایی به من گفت که اگر دکتر الریجانی
نمی خواهد نماینده داشته باشد ،شما خودت شرکت کن
گفت و گو :مصطفی صادقی
دبیر تحریریه
اقای جاللی فکر می کردید با چنین نتیجه ای در
انتخابات مواجه شــوید؟ اصال قبل از انتخابات
چه تحلیلی روی فضا داشتید؟ به نظر ،برخالف
انتخابات قبلی ،پیش بینی در این انتخابات کار
ساده ای نبود .قبول دارید؟
به نظــرم در انتخابــات ریاســت جمهوری کمی
راحت تر می شــد فضای انتخابات را تحلیل کرد .در مورد
این انتخابات شــرایط فرق می کرد .حتی روز چهارشــنبه
قبل از انتخابات که من و یکی دیگر از اعضای لیست امید
که از اصالح طلبان هستند ،با هم گفت وگویی در حاشیه
یک جلسه داشتیم ،برداشت ایشان این بود که تقریبا 10
نفر از لیســت امید و 10نفر از لیســت اصولگرایان در دور
اول انتخاب می شــوند و تعدادی هم به دور دوم کشــیده
می شوند .این پیش بینی برای چهارشنبه بعدازظهر است.
انچه من مطلوب می دانم این است که ائتالفی
از عقالی داخل کشــور با حضــور اصولگرایان
معتدل،اعتدالی هایطرفدولتواصالح طلبان
معتدلشکلگرفتهاست.اگرمابتوانیمدرداخل
مجلس ،همین ترکیب را به عنوان اداره کشــور
حفظ کنیم ،پیام بسیار روشنی برای مردم دارد.
مردمازمااینرامی خواهند.
در اخرین روزهای قبــل از ثبت نام نامزدهای
انتخابات مجلس ناگهان یک خبر امد بر این مبنا
که کاظم جاللی ،بنا ندارد در این دوره ثبت نام کند.
این خبر شاید از انجا اهمیت بیشتری پیدا می کرد
که کاظم جاللی رئیس فراکســیون رهروان والیت
بود و این کناره گیری معادالت انتخاباتی را پیچیده
می کرد .ان ماجــرا البته با اصرار علــی الریجانی و
برخی چهره هــای دیگر با ثبت نــام کاظم جاللی
پایان یافت .در ادامه تحوالت انتخاباتی اما ناگهان
ائتالفی شــکل گرفت و کاظم جاللی در فهرست
امید جای گرفت .او اکنون نامش در میان منتخبان
تهــران قــرار دارد .با کاظــم جاللــی گفت وگویی
تفصیلی در دفترش در مرکز پژوهش های مجلس
انجام دادیم؛ درباره اصولگرایان ،انتخابات اخیر و
ارایش سیاسی مجلس دهم .این نکته هم قابل ذکر
است که نام برخی افراد و رسانه ها در این مصاحبه
اورده شــده که چنانچه تمایل داشتند می توانند
پاسخ خود را در اختیار مثلث قرار دهند.
مثلث | شماره 302
پنجشنبه هم فضا ،روشــن نبود .به نظرم جمعه بعدازظهر
می شــد این تصور را کرد که بخش زیادی از لیســت امید
رای بیاورند .اما من یک تحلیل اماری از قبل داشتم که به
خیلی ها هم گفته بودم؛ تحلیل اماری من این بود که اگر
زیر دو میلیون شرکت کنند ،کال لیست اصولگرایان برنده
است .مثل دوره قبل که یک میلیون و 700هزار نفر شرکت
کردند البته با اینکه در دور نهم هم همین میزان شــرکت
کردند ،فقط پنج نفــر در مرحله اول توانســتند به مجلس
بروند و 25نفر به دور دوم رفتنــد .دوم اینکه اگر تعداد ارا
تا دومیلیون و 500هزار نفر برسد ،بخشی از لیست امید و
بخشی هم از لیست اصولگرایان خواهد بود.
اما اگر از دومیلیــون و 500باالتر برویم ،این دیگر
لیســت امید خواهد بود که برنده می شــود .اتفاقا بیش از
سه میلیون نفر شرکت کردند که این مشارکت تا بعدازظهر
جمعه قابــل پیش بینی نبود .حتی روز شــنبه هــم یکی از
اقایان به من زنگ زد و گفتم که فکر می کنم ســه میلیون
و 700هزار نفر شرکت کردند اما گفت که این میزان برای
کل استان تهران است.
برداشت ایشــان این بود که دومیلیون و 400هزار
نفر بیشتر در انتخابات شــرکت نکرده اند .به لحاظ عددی
چنین وضعیتی داشتیم اما به لحاظ اینکه مردم این لیست
را بنویســند ،شــرایط جور دیگری بود .ادم هــای زیادی
داشــتیم که روز جمعه بعدازظهر در جاهــای مختلف دور
می زدند و عنــوان می کردند که مردم به این لیســت رای
می دهند .بنابراین واقع گرایانه این است که بگوییم تا شنبه
هم به شــکل کامل انتخابات قابل تجزیه و تحلیل نبود.
نمی توان گزافه گویی کرد و گفت مــا تحلیلی از روزهای
قبلش داشتیم که یک اتفاقی قرار است بیفتد .به نظر من
دلیل عمد ه نتیجه انتخابات این است که این اولین رقابت
دیجیتالی ایران بود.
یعنی اولین انتخاباتی بود که فضای مجازی نقش
بسیار موثری داشــت .در خیابان ها شرایط فرق داشت؛
عکس ها و تصاویر زیــادی از فهرســت های دیگر بود،
مثال لیست ائتالف اصولگرایان به شــکل انبوهی تبلیغ
شــده بود .من در ایــام انتخابــات به همه نقــاط تهران
می رفتم و ســخنرانی می کــردم .از جنوبی ترین مناطق
تهران تا غربی ترین و شرقی ترین مناطق ،همه جا لیست
اصولگرایان بود .در کنــار ان ادم های دیگری هم بودند
که تبلیغات زیادی کرده بودند .این انتخابات زیر پوست
شــهر شــکل گرفت .فضای مجازی اعم از کانال های
تلگرامی و اینســتاگرام در ایــن انتخابــات تاثیر زیادی
داشت.
برخــی می گوینــد ایــن انتخابــات ،رقابتی بین
اصولگرایان و اصالح طلبان بود .اما من معتقدم
که این تحلیل ناقصی است .یک پای تاثیرگذار
ایــن رقابــت ،فراکســیون رهــروان و خصوصا
اقــای الریجانی بود .یعنی اگــر تصمیم دیگری
می گرفتند ،طبیعتــا در نتیجه انتخابــات تاثیر
دیگری داشــت .از اینجــا فلش بک بزنیــم و از
ناگفته های شما در مورد همان جلسه معروفتان
با اقای الریجانی قبل از انتخابات بپرسیم .بین
شما و اقای الریجانی چه گذشت؟
ناگفته اش این اســت کــه من از قبل با ایشــان
صحبــت کــرده بــودم کــه نمی خواهــم در انتخابــات
شرکت کنم ،ولی گویی برداشت ایشــان این بود که من
نمی خواهم از شاهرود شــرکت کنم .از من گالیه کردند
که شما باید در مورد تصمیم تان مشورت می کردید .من
هم به ایشان گفتم که ما با هم صحبت کردیم .پرسیدند
که چه زمانی صحبــت کردیم؟ گفتم همــان روزی که با
هم به سمینار ســفرا می رفتیم در ماشــین با هم نشستیم
و حرف زدیم .اتفاقــا روزی بود که نم بارانــی هم امده و
ترافیک هم خیلی شدید بود .با هم به خیابان شهیداقایی
برای شرکت در سمینار سفرا رفتیم .غیر از ان هم قبل از
سمینار سفرا دو یا ســه بار با اقای دکتر الریجانی صحبت
کردم و ایشان گفتند که برداشت شان نیامدن از شاهرود
بوده و حاال اگر شــاهرود نشــد من از تهران می ایم .من
به ایشــان گفتم تهران هم معلوم اســت چه می شود؛ یا
لیست اصولگرایان رای می اورد یا لیست اصالح طلبان.
اصولگرایان که قاعدتا ما را در لیســت نمی گذارند ضمن
اینکه اگر در ان لیســت ادم های تندی هم باشند ،خیلی
مصلحــت هم نیســت مــا باشــیم .در خصوص لیســت
اصولگرایان که ما مدتی است بحث های دیگری مطرح
می کنیم و درســت نیســت با این عزیزان در این لیســت
همراه باشــیم .در مورد لیســت اصالح طلب هــم که ما
اصالح طلب نیســتیم و حتمــا تبعات خــودش را خواهد
داشــت .ایشــان به من گفت« :حاال تا ان موقع که کار
به لیست ها برســد ،زمان زیادی باقی مانده است .ضمن
اینکه شما چهره ای هستید که همه شما را در لیست قرار
می دهند .پس اگر لیست های مختلفی هم تشکیل شود
در انها جای دارید ».این بحث هایی بود که تقریبا ان روز
انجام دادیم .البته ایشان می گفتند« :با این همه ادمی
که اصرار دارند در انتخابات شرکت کنند ،احساس تکلیف
شرعی نمی کنید؟» گفتم« :نه ،احساس تکلیف شرعی
نمی کنم ».ان روز دقیقا زمان تشــییع جنازه پدرهمســر
بنده بود .مادر و همشیره های من از شهرستان به تهران
امده بودند و ما صبح به بهشت زهرا(س) رفته بودیم .در
بهشت زهرا(س) اقای رحمانی فضلی ،وزیر کشور زنگ
زده بود و بعد ازان هم از دفتر اقای دکتر الریجانی پیگیر
بودند که هرطور هست مرا پیدا کنند.
راســتش را بخواهید من هم تلفن ها را خیلی جواب
نمی دادم .دفتر اقای دکتر الریجانی بعدا به من می گفت
که ما شماره قطعه ،قبر و همه را هم شناسایی کرده بودیم
که بیاییم از همانجا شــما را برداریم و ببریــم .اقای دکتر
الریجانی خیلی اصرار و محبت داشــتند که برای تسلیت
به منزل ما بیایند .من به دفتر ایشــان گفتم که یکشنبه در
مسجد مراسم داریم؛ انجا تشــریف بیاورند ،بهتر است و
ما ُپز هم می دهیم! ایشــان گفتند پس اگر اینطور اســت
شما به خانه ما بیایید .من هم به منزل ایشان رفتم .حدود
یک ساعت و نیم گفت وگو داشــتیم .با این حال در منزل
ایشــان نپذیرفتم که نامزد شــوم .پایین که امــدم ،باز با
اقای جعفری ،رئیس دفتر ایشــان بحث هایمان را مطرح
کردیم .ایشــان هــم مطالبی گفتنــد که باالخــره رفاقت
یکســری هزینه هایی دارد و شــما باالخره بایــد این را هم
درنظر بگیرید.
یک دفعه با تلفن هایی مواجه شــدیم که نامه اقای
دکتر الریجانی به سایت ها رفته که از شما تقاضا کرده اند
برای ثبت نام اقدام کنید .در همیــن وضعیت بودم که چه
کار باید کنم که به خانه رســیدم .با همسرم ماجرا را مطرح
کردم .ایشان گفتند که تو تصمیمت را گرفته ای و این همه
هم بحث کرده ای ،دلیلی ندارد که کاندیدا شوی و درواقع
مخالفت کرد.
در این میان یکی ،دو نفر از دوســتانم با ماشین کنار
در منزل ما امده بودند که مرا به وزارت کشور ببرند ،خیلی
زنگ می زدند .از ان طرف هــم تماس های دیگری وجود
داشت که زودتر برویم ثبت نام کنیم .یکسری از مدارک را
که در خانه می توانستم پیدا کنم ،پیدا کردم .در دفتر یکی
از دوستانم نشستم و به منشی خودمان در مرکز پژوهش ها
زنگ زدم و جویای مدارک شــدم؛ گفت بخشــی از انها در
فایل مرکز هســت .ادرس هایی برای پیداکردن کلید داد
و به ظاهر دوســتان مرکز پژوهش ها امدند و فایل ها را باز
کردند ،یک سری مدارک دیگر ما را پیدا کردند و ما رفتیم
و ثبت نام کردیم.
اتفاقا اینجا برخی شبهه ای را مطرح کردند که وزیر
کشــور در مورد من خالف قانون عمل کرده اســت .حتی
شنیدم در برخی از جلسات خیلی مهم و سطح باالی کشور
هم برخی این بحث را مطرح کردند که وزیر کشور تخلف
کرده و اقای جاللی بدون مدرک ثبت نام کرده درحالی که
این گونه نیست .من به دلیل اینکه می خواستم به نحوی
از زیر بار ثبت نام شانه خالی کنم و در عین حال خجالت زده
اقای دکتر الریجانی هم نباشــم ،تمــاس گرفتم و گفتم
مدارکم نیســت .در همین اوضــاع رئیس دفتر اقای دکتر
الریجانی بــه من زنــگ زد و گفت که اقای دکتــر با اقای
رحمانی فضلی صحبت کردند و گفتند چون ایشان از قبل
نماینده بوده ،مشکلی ندارد و معلوم است که مدارکش سر
جایش هست .بنابراین مدارکش را بعدا ارائه دهد .ولی من
این کار را نکردم .مدارکم االن ُمهر نماینده شورای نگهبان
را دارد که تا 10شب در وزارت کشور با کل مدارکم ثبت نام
گفت وگوی ویژه
گفت وگویویژه
111
گفت وگویویژه
کردم و نماینده شــورای نگهبان هم این را ُمهر زده است.
البته اقای رحمانی فضلی هم این را نمی دانســت و بعدا به
من گفت کاش این ماجــرا را زودتر به مــن می گفتی ،در
بعضی جلســات به من انتقاد کرده اند و من در ان جلسات
گفته ام که تخلف کرده ام اما تخلــف من برای اقای دکتر
حدادعادل و اقــای ابوترابی بوده که مدارکشــان را دیرتر
داده اند .اما در مورد من ماجرا رسانه ای شد.
این نکته را نگفتیــد که چطور بعــد از نارضایتی
همسرتان ،راضی شدید؟
من راضی نشــدم و هنــگ بودم؛ دیگر پاســخی
نداشتم.
از وزرا چه کسانی زنگ زدند؟
در طول هفته وزرا به صــورت رفاقتی به من زنگ
زده بودند .اقایان علــوی ،واعظــی و رحمانی فضلی هم
تماس گرفته بودند.
یکی از روزنامه ها انتقاد کــرده بود که چرا وزرای
دولت به شما برای نامزدی اصرار کرده اند.
من این ماجــرای تماس هــای وزرا را در جلســه
نیمه خصوصی در شــاهرود نقل کرده بودم .می خواستم
بگویم ماجرای ثبت نامم چگونه بود .متاســفانه چون یک
مقدار اخالق در جامعه ما تضعیف شــده ،فقط این بخش
از سخنرانی مرا پیاده کردند ،درحالی که خیلی از مواردی
که در ان سخنرانی بیان کردم ،اخالقی بود اما با این حال
همین قسمت ها را برجسته کردند.
حــاج اقای علــوی ،اقــای رحمانی فضلی یــا اقای
واعظی به اعتبار وزیر بودنشــان زنگ نــزده بودند بلکه به
خاطر رفیق بودنشــان با من زنگ زده بودند .رفاقت من با
اقای رحمانی فضلی خیلی طوالنی اســت .شاید 20است
که با حاج اقای علوی رفاقت داریــم .من و اقای واعظی
از وزارت خارجه همدیگر را می شناسیم و رفاقت داریم .یا
اقای جهانگیری ،معــاون اول رئیس جمهور نه تنها برای
یک موقــع به من می گفتند ســاکت فتنه.
االن ان قدر کد در اورده اند که من قهرمان مبارزه علیه
فتنه هستم
من بلکه از عدم ثبت نــام اقای باهنر هــم ناراحت بودند.
چون می گفتند باالخره این ادم ها ،افرادی هســتند که به
درد مجلس می خورند ،در واقع برداشت شان از ما این گونه
بود .متاسفانه برخی دوســتان برای اینکه بگویند که مثال
یک جریان دولتی از ما حمایــت می کند ،بالفاصله از این
ابزارها استفاده کردند.
ما از اقــای الریجانــی دو صدا می شــنیدیم ؛ از
یک طرف توسط دوســتان جامعه روحانیت نقل
می شد که ایشان گفته در ائتالف شرکت می کند
و از طرف دیگر از سوی برخی چهره های رهروان
والیت گفته می شد که ایشــان مخالف پیوستن
به ائتالف است .این وســط یک خبر هم امد که
شــما نماینده ایشان در ائتالف شــده اید .ماجرا
دقیقا چه بود و بین شــما و اقــای الریجانی چه
می گذشت؟
من خودم شــخصا با رفتن به ائتالف با ان ترکیب
موافق نبودم .قبال هم خدمت اقای دکتر الریجانی عرض
کردم و گفتم که اگر خواســتید نماینده هم معرفی کنید،
مرا معرفی نکنید که اگر مرا معرفی کنید ،حتما نمی پذیرم
و این خوب نیست .چون معتقد بودم با ان ترکیب ،حضور
من اصال اثری ندارد و بعد هم باید دعوا کنیم .در دوره قبل
هم چندین بار مجبور شــدیم در جلســات مان دعوا کنیم!
من دفعه قبل نماینده اقای دکتر الریجانی بودم و سر اقای
مطهری دعوایمان شــد .در مورد لیســت تهران به حدود
70 - 80نفر رسیدیم ،اسامی این تعداد را در برگه ای چاپ
کردند و گفتند هرکس با هر فردی موافق است جلوی نامش
عالمت بزند .اقای مطهری از جمع 13نفره ما ،هشت رای
اورده بود که در لیست اصولگرایان باشد .در جلسه بعدی
یکباره یکی از دوســتان بزرگوار امد و خطابه ای خواند که
اقای مطهری نباید در لیست باشد.
درحالی کــه این از نظر ما درســت نبــود و بعد از ان
اقای مطهری را اخــراج کردند .من در انجــا تقریبا درگیر
شــدم و گفتم که ایــن کار درســتی نیســت و این خالف
مشــی اصولگرایی است .کســی که دفعه قبل رای اورده
را به چه دلیلــی باید اخراج کنیم؟ جلســه را تــرک کردم،
اقــای دکتروالیتی دنبال مــن امدند و گفتند کــه ایت الله
مهدوی کنی خیلی به شما عالقه مند بودند .تکیه کالمشان
در مورد من اینطور بود که «اقای جاللی خودمان» چون
من در دانشگاه امام صادق(ع) شاگرد ایشان بودم بنابراین
حتی در صحبتی هم که در جلسات همان جا داشتند از من
به عنوان «اقای جاللی خودمان» یاد می کردند.
اقای والیتی هم همین ها را یاداور شدند که درواقع
من به اعتبــار اقای مهدوی امــده ام ،نه به اعتبــار اینها و
باالخره مــرا برگرداند .مــن چون خاطرات ان جلســات را
داشــتم که خاطرات زیبایی هم برایم نبــود ،همان اول با
اقای دکتر الریجانی تکلیف خودم را روشــن کردم که من
حاضر نیســتم به نمایندگی از شما حضور پیدا کنم .ضمن
اینکه از اساس هم با اینکه ایشــان نماینده داشته باشید،
خیلی موافق نبــودم .مثال در مورد اقــای قالیباف یا اقای
رضایی یا اقای والیتی هم که نماینده داشتند ،چه اتفاقی
افتــاد؟ ترکیــب از اول به گونه ای شــکل گرفــت که این
نمایندگان خیلی اثری نداشــتند .خصوصا اقای محســن
رضایی خیال می کرد که خیلی می تواند تاثیرگذار باشد.
حتی اقای محسن رضایی سه جلسه با من گذاشتند
که من در ائتالف شــرکت کنم .با هم گفت وگو داشتیم و
ایشان اصرار داشتند که حتی اگر اقای دکتر الریجانی هم
نمی خواهد نماینده داشته باشد ،شما خودت شرکت کن.
من گفتم به چه اعتبار شــرکت کنم؟ من از دو جهت اعتبار
دارم؛ یک اعتبارم این اســت که به عنــوان نماینده اقای
دکتر الریجانی بروم که اقــای دکتر الریجانی نمی خواهد
نماینده داشته باشد .یک اعتبارم هم این است که به عنوان
فراکسیون رهروان بروم که از فراکسیون رهروان هم برای
حضور در این نشست دعوت نشده ،اگر دعوت هم بشود،
در فراکســیون که به صورت استمزاجی رای گیری کردیم
دوســتان با رفتن در این ائتالف مخالــف بودند .بنابراین
اینطور شد که ما کال شرکت نکردیم.
پــس نقل قــول اقــای مصباحی مقــدم از اقای
الریجانی چه بود؟
یک روز درحالی که دکتر الریجانی داشتند مجلس
را اداره می کردند اقایان مصباحی مقدم و ابوترابی موضوع
به این مهمی را در انجا در گوش اقای دکتر مطرح کردند.
به نظــرم در مورد صحبت تــا این حد جــدی ،ان باال و در
گفت وگویویژه
اقایدکترالریجانیجمله ایراکهنوشتهبودم
حذف کردند .من نوشــته بــودم« :از ان باب
که نمی خواهیم مسئولیت شکســت در این
انتخابات را بعد از انتخابــات متوجه ما کنید،
به رغماینکهمابهفضایاصولگرایینقدداریم
ولیلیستنمی دهیم» .اقایدکترالریجانیبه
من گفت این عبارت تند است .این پیشگویی
که از همین االن گفته ایم شکست می خورند
راحذفکن
مثلث | شماره 302
به نظر من جناح این هزینه را متحمل می شد چون
ما یک رای بودیــم .اقای روح االمینی و اقــای رضایی به
نظرم خیلی این مســاله را برجســته می کردند که اگر ما با
هم متحد شویم خالف خواست پایداری می توانیم سهم
باالتری داشته باشــیم .در همان ایام وقتی اقای کعبی و
اقای حسینی بوشــهری اعالم کردند در جلســات ائتالف
شــرکت نمی کنند از ناحیه دکتر حداد پیشنهاد داده شد که
اقای صدیقی ،امام جمعه موقت تهران و اقای اشتیانی در
این جلسات شرکت کنند.
اقای مهندس باهنر هم دو نفر دیگر را معرفی کردند
که شرکت کنند که یک نفرشان اقای معزی و یک بزرگوار
دیگر بود .وقتــی رای گیری کردند طرف اقــای باهنر 5
رای و طرف اقای حداد 9رای اورد .همان زمان به اقای
رضایی گفتم از همین ترکیب مساله را تحلیل کنید .بله!
شما حرف هایتان را رک می زنید .نماینده اقای قالیباف،
اقای ذاکــری در همین اتــاق که االن داریــم مصاحبه
می کنیم توضیحاتی داد .چقدر مواضع شجاعانه و خوبی
گرفت که البته برای جلســات خصوصی بد نیســت ادم
مواضعش را شــفاف بیان کند ولی در نهایت از ان چیزی
درنیامد که نتیجه داشته باشد .قبل از اینکه این جلسات
شــکل بگیرد خدمت ایت الله موحدی کرمانی رســیدم و
گفتم شــما اولین کاری کــه می توانید انجــام دهید این
است؛ «کسانی که دور میز می نشینند تا برای اصولگرایی
لیســت تهران تصمیم بگیرند ،هیچ کدامشــان کاندیدا
نباشــند ».یک مثال زدم و گفتم نقل اســت هنگامی که
شــیخ انصاری می خواســت فتوا دهد درمورد اینکه اگر
جانوری مثل موش در چاهی بیفتد چند تا ســطل اب باید
بکشند تا اب چاه ،پاک شــود .مرحوم شیخ انصاری اول
گفت وگوی ویژه
جایگاه هیات رئیســه نمی توان تصمیم گیری کرد .اقای
دکتر الریجانی توضیح دادند که من مخالفتی ندارم با اینکه
اقای جاللی یا کســی دیگر شــرکت کنند ولی من نماینده
ندارم .اقای دکتر الریجانی بااینکه خودشان نماینده داشته
باشند ،موافق نبودند چون می گفتند من رئیس قوه هستم.
به ما واگذار کــرد و گفت که فراکســیون رهروان تصمیم
بگیرد .من به ایشــان گفتم این کار از اســاس غلط است
چون این مساله ای است که به شــما محول شده ،چرا ما
در فراکسیون رهروان تصمیم گیری کنیم؟ ایشان اصرار
کردند که شما با دوستان مطرح کنید که فردا گله نکنند که
ما می توانستیم در این ائتالف شــرکت کنیم اما شما این
امکان را فراهم نکردید.
بنابراین من یــک روز در فراکســیون رهــروان این
مساله را مطرح کردم که جمعیت زیادی مخالفت کردند.
اتفاقا در ان جلســه اقای مصباحی مقدم هــم بودند .بعدا
از ایت الله موحدی شــنیدم که در یکی از جلسات به اقای
الریجانی گفته بودند اقای جاللی در جلسات شرکت کند،
یا اینکه فراکسیون شرکت کند .باز استدالل کردم که من به
چه اعتبار شرکت کنم؟ شما که نماینده ندارید! من به عنوان
نماینده شما که نمی توانم شــرکت کنم ضمن اینکه خودم
هم عالقه مند نیســتم به عنوان نماینده شما شرکت کنم.
دیگر اینکه به عنوان فراکسیون هم نمی توانم شرکت کنم.
اگر این کار را انجام دهم اعضا خواهند گفت چرا با وجود
مخالفت ما شما شرکت کردید؟!
در مورد سخنان شما من یک نکته دارم که برایم
ابهام ایجاد کرده است .اقای الریجانی گفته من
رئیس قوه هستم و به همین دلیل هم نمی توانم
در ائتالف حاضر باشم .خب! دور قبل هم ایشان
رئیس قوه بودند اما در ائتالف شرکت کردند...
اقــای دکتر الریجانــی در دوره قبلی ،خودشــان
در چینش ائتالف نقش داشــتند .یعنی از ابتدا با ایت الله
مهدوی کنــی صحبــت کردنــد .در دوره قبــل اول اقای
احمدی نــژاد با ســه نفر از اقایــان یعنی عســگراوالدی،
حدادعادل و والیتی برای ائتالف جلسه تشکیل داد .بعد
با ان ماجرای 11روزه تالقی پیدا کرد و اقای احمدی نژاد از
این پروسه کنار رفت .در جلسات جدیدی که می خواستند
تشکیل دهند ،حرمت این سه نفر را حفظ کردند که حضور
داشته باشند.
چهار نفر دیگر که دو نفر از جامعه مدرسین و دو نفر از
روحانیت بودند ،اضافه کردند و هفت نفر شدند .بعد گفتند
گروه ها هم نماینده بدهند .قرار شد ترکیب اینگونه باشد:
دو نماینده جبهــه پایداری ،دو نماینده جبهــه پیروان ،دو
نماینده رهپویان و ایثارگران ،در اصل 6نفر به اضافه یک
نماینده دکتر قالیباف و یک نماینده دکتر الریجانی هشت
نفر به عالوه هفت نفر می شدند.
در ان جلســات ،جبهه پایداری شــرکت نکرد .البته
اقای دکتر الریجانی هم اصراری نداشــت در ان جلسات
نماینده داشته باشــد اما حضرت ایت الله مهدوی کنی در
این مورد اصرار داشتند .حتی در یکی از جلسات ،ایت الله
مهدوی کنی گالیــه کردند که چــرا یکــی از اعضای ان
جلســات مصاحبه و انتقاد کــرده بود که چــرا اقایان دکتر
الریجانی و قالیباف باید نماینده داشته باشند؟ ان فرد اقای
دکتر حدادعادل بود .اقای مهدوی در ان جلسه گفتند که
از اقای دکتر حداد گالیه دارند که چرا وقتی در ان جلســه
ما تعیین کردیم ،مصاحبه کــرده و در ائتالف تردید ایجاد
می کنیــد؟ ایت الله مهدوی کنی فرمودند که من شــخصا
اصرار کردم اقایــان قالیباف و الریجانی نماینده داشــته
باشند .ان جلســات همه ضبط شــده و نوارهایش موجود
است .پس ان جلســات را ایت الله مهدوی کنی این گونه
نظم می دادند.
بگذریم .چــرا اقای جاللی قبول کرد در لیســت
اصالح طلبان قرار بگیرد ،شــما که اصالح طلب
نیستید؟
تلویزیون و مخالفین دوز اصالح طلبی این لیست
را باال بردند .این لیســت در اصل ائتالف ســه ضلع بود؛
اصالح طلبــان ،اصولگرایــان معتدل و حامیــان دولت .
همان هــا که ایــن لیســت را انگلیســی نامیدنــد ،میزان
اصالح طلبی فهرســت را باال بردند تا این لیســت را بزنند!
اما من تاکید می کنم که این لیست ،یک فهرست ائتالفی
است.
ارایش سیاسی این لیست ائتالفی چگونه است؟
اقای دکتر عــارف در سخنرانی شــان در ســالن
حجاب که من هم حضور داشــتم گفتند در این لیست 16
اصالح طلب وجود دارد .البته این فهرست به گونه ای بود
که از جنس ما ادم های بیشتری هم می توانستند باشند .اما
چه اتفاقی افتاد؟ حتی اقای مظفر هم ابتدا در این لیست
بود ،اما بعد ایشــان به لیســت اصولگرایان رفــت .با این
توضیح که عالقه مند بود به این لیست برگردد.
به من اعالم امادگی کرد که برگردد اما دیگر فهرست
بسته شــده بود .یا مثال اقای دکتر عوض حیدرپور در این
لیســت بود .چند روزی مانده به انتخابات به من زنگ زد و
گفت که رای من در شهرســتان اماده است ،چه کار کنم؟
گفتم ببین! ما در تهران همه در حالت ریســک هســتیم،
نمی دانیم چه اتفاقی می افتد؟ تو اکنون در لیست هستی،
اما اگــر در شهرســتان دارای رای هســتی دیگر خودت
تصمیم بگیر و ایشان به شهرســتان رفتند .به هر حال ما
در این لیســت ســه ضلع بودیم .من باز هم تاکید می کنم
این لیست سه ضلع داشــت؛ حامیان دولت ،اصولگرایان
معتدل و اصالح طلبان.
این سه ضلع چه زمانی شکل گرفت؟
قبل از انتخابات گفت وگوهایی انجام شده بود.
این موضوع اصال رسانه ای نشده است .درمورد
ان جلسات لطفا توضیح دهید.
ببینید! جلسه ای به ان صورت نبود .اول دوستان
اعتدال و توســعه و حامیان دولت می خواســتند لیســت
واحــد بدهند .با مــا هم صحبــت می کردند که شــما هم
شخصیت های اعتدالی هســتید و می توانید در این جمع
باشــید .بعدها ،اعضای اعتدال و توسعه با اصالح طلبان
صحبت کردنــد .در اصل بحــث این بود که یک لیســت
ارائه شود در مقابل یک لیســت .چون اول تصور این بود
که در تهران ســه تا لیست ارائه خواهد شــد .یک لیست
ما به عنوان رهروان ،یک لیســت اعتدال و توسعه و یک
لیست هم اصالح طلبان .در نطق 26دی ماه گفتم که ما
لیست نمی دهیم.
البته اقای دکتر الریجانی جمله ای را که در این مورد
نوشته بودم را حذف کردند .من نوشته بودم« :از ان باب
که نمی خواهیم مســئولیت شکســت در این انتخابات را
بعد از انتخابات متوجه ما کنید ،به رغم اینکه ما به فضای
اصولگرایی نقد داریم ولی لیست نمی دهیم ».اقای دکتر
الریجانی به من گفت این عبارت تند است .این پیشگویی
که از همین االن گفته ایم شکست می خورن د را حذف کن.
من گفتم مــا در فکــر بودیم کــه اصولگرایــی را از
افراطی گری پاالیــش کنیم اما فضا فراهم نبــود بنابراین
از هفتم اســفند به بعد کارهایمان را پیگیری می کنیم .به
هر حال قبول کــردم و این جمله حذف شــد .در ان برهه
جریان اعتدال و توسعه می خواست لیست بدهد و جریان
اصالحات هم می خواست لیست دیگری ارائه کند.
وقتی رد صالحیت هــا انجام گرفت همه احســاس
کردند که اصال به تعــداد ادم ندارند که بخواهند لیســت
بدهند .از طرف دیگر می دانســتیم اگر لیســت ها متعدد
و متنوع شــوند ،محتمل اســت که هیچ کس رای نیاورد.
خیلی ماجراها گذشت تا این لیســت به وجود امد .برخی
تصور می کنند کــه بعضی ها در لیســت اویزان شــده اند
ولی اینطوری نبود .تا این لیســت بیرون امد صداوسیما و
برخی از رسانه ها گفتند این لیســت اصالح طلبان است،
می خواســتند همه را بکوبند .اما این لیستی که بیرون امد
در واقع یک مدل بود .یکی از دوســتان می گفت که این
مدل رهروان است .ما در رهروان ،اصالح طلبان را اوردیم،
اعتدالیون و اصولگرایان معتدل را هم اوردیم .این لیست،
مدلی از اداره کشور است .من در نطق 26دی ماه امسال
خــودم گفتم که برای حل مشــکالت کشــور بایــد جبهه
خردمندان را تشکیل دهیم .یعنی چترمان را وسیع کنیم.
امــا می گویند فــرق این لیســت با رهــروان این
اســت که انجا اقلیــت اصالح طلبــان زیر بیرق
رهروان بودند ،اینجا این 14نفر هســتند که زیر
بیــرق اصالح طلبــان رفته اند .یــک نکته دیگر
را هم همین جا بگویــم؛ برخــی می گویند اقای
الریجانی و کاظم جاللی و دوستانشــان با عدم
حضور در ائتالف فضا را برای جبهه پایداری مهیا
کردند .در واقع می گویند اگر قرار باشــد هزینه
این شکست را بررســی کنند حتما بخشی از ان
متوجه شماست.
113
گفت وگوی ویژه
114
مثلث | شماره 302
اول دوستان اعتدال و توسعه و حامیان دولت
می خواســتند لیســت واحد بدهند .با ما هم
صحبت می کردند که شما هم شخصیت های
اعتدالــی هســتید و می توانیــد در این جمع
باشــید .بعدها ،اعضای اعتدال و توســعه با
اصالح طلبان صحبت کردند .در اصل بحث
این بود که یک لیســت ارائه شــود در مقابل
یک لیست
گفت چاه خانه مرا کور کنید تــا منفعت من در فتوای من
تاثیر نداشــته باشــد .وقتی ما یک عــده ادم را دور یک
میز جمع می کنیم اولین کاری که می کنند این اســت که
اسم خودشان را می نویســند .ما از قبل از این ماجرا خبر
داشتیم .دوستانی به ما گفتند اســامی 18نفر تهران که
مشــخص اســت.باید در مورد 12نفر تصمیم بگیریم.
کل جلسات و سروصداها سر 12نفر دیگر بود که باید در
لیســت می امدند یا نمی امدند .برخی دوستان می گفتند
برخی از چهره ها در لیست نیستند و ما موفق شده ایم اما
بعدا دیدیم که همان ها هم به لیست اضافه شده اند! فکر
می کنم حضور ما هیچ ثمره و فایده ای نداشت.
ضمن اینکه مــا اخاللی ایجاد نکردیــم .مگر ما چه
کار کردیم؟ خیلی از دوستان ،همین ها که بعدا در لیست
اصولگرایی قرار نگرفتند ،سراغ من امدند که بیایید با هم
لیست بدهیم .خیلی ها در همین اتاق با من جلسه گذاشتند
که لیســت بدهیم .من هم گفتم اگر می خواهید لیســت
دهید ،بدهید و اگر هم خواستید مرا در لیست تان بگذارید
هم بگذارید ولــی من ایــن کار را نمی کنــم .حتی برخی
خواسته بودند که من سرلیست شان باشم .من گفتم تا شما
این کار را بکنید اولین حرفی که بیرون می اید این است که
الریجانی لیست داد ،درحالی که قبال گفته بودند ما لیست
نمی دهیم .در این انتخابات احتی اط های ما خیلی زیاد بود.
اگر می خواســتیم بی گدار به اب بزنیم و ائتالف تشکیل
دهیم می توانستیم ،اگر می خواســتیم لیست ارائه دهیم
هم می توانستیم ولی واقعا ما بنایمان بر این بود که اخاللی
ایجاد نکنیم تا جریان فعلی اصولگرایی هر جور که صالح
می داند خودش عمل کند و ببینیم نتیجه اش چه می شود.
اوال بفرماییــد اکنون جناح چه حالــی دارد و ثانیا
اینکه بهتر است چه راهی را برای اینده انتخاب
کند؟
قبال گفته ام کــه اینها اصولگرایــی را به گروگان
گرفته اند .اصولگرایی را نباید به گــروگان ادم ها گرفت.
اصولگرایی مفهومی است که همه مردم ایران می توانند
ذیل ان تعریف شوند و شامل حالشان شود .ما قائل به این
هستیم که خیلی از مشکالت کشور از ناحیه جناح گرایی و
ت می تواند
جناح بازی است .من قائلم به اینکه اگر یک دول
مشکالت کشــور را حل کند ،حتما باید ان دولت را کمک
کنیم .ما حتی قائــل به این بودیم که بایــد به دولت اقای
احمدی نژاد هم کمک می شد و کمک هم می کردیم .ولی
یک وقتی هست که دولتی کمک می خواهد و یک وقتی
هم هســت که خودش کمک نمی خواهد و تصمیماتش،
تصمیماتی است که هرچقدر هم حرف هایتان را دلسوزانه
و مشــفقانه مطرح کنید ،خیلی اثری ندارد .سر برجام هم
همین بحث را داشتیم .به برخی از دوستان می گفتم برجام
واقعا بد است؟ می گفتند نه ،بد نیست .می گفتم :پس چرا
مخالفت می کنید؟ می گفتند چون ســودش به جیب دکتر
روحانی می رود! می گفتم :خب چه فرقی می کند؟ چرا ما
کشور را ذیل تحریم نگه داریم ؟
ما که خودمان زندگی هایمان تامین است .بیکاری
ِ
مال این مــردم بیچاره اســت .اگــر بخواهیم بــر مبنای
جناح گرایــی تصمیــم بگیریم هــر روز هر حادثــه ای به
نفع یکــی در افکار عمومی می شــود و اگــر این طور فکر
کنیــم خدای ناکرده بــه ســمتی می رویم کــه خودمان و
جمهوری اسالمی را تضعیف کنیم .ما همه حیثیت مان از
جمهوری اسالمی است ،پس باید پای نظام مان بایستیم.
باید صادقانه رفتار و کمک کنیم .ما می گوییم معنی اینها
اصولگرایی است .مرحوم شهید مطهری می فرمایند برای
دین و منافع دین هم نمی توانید دروغ بگویید .ما می گوییم
در منظر ما هدف ،وسیله را توجیه نمی کند .شما حتما باید
برای اهداف خوب ،از وســیله های خوب استفاده کنید.
اینها اختالفاتی است که داریم.
االن موضع شما نســبت به جناح ،همان موضع
قبل از انتخابات است؟
مشی حضرت ایت الله مهدوی کنی چه بود؟ فکر
می کنید اگر ایشــان در قید حیات بودنــد ،چنین ائتالفی
شــکل می گرفت؟ من می گویم اصال شکل نمی گرفت.
چون من ایت اللــه مهدوی کنی و گالیه هایــش را به یاد
دارم .در جلسات خصوصی خدمت شان بودم .چرا دوستان
در دوره قبل حرمت ایت الله مهدوی کنی را حفظ نکردند،
در ان وحدت شرکت نکردند و لیســت جداگانه دادند؟ ما
که ایــن کار را نکردیم و حرمت ایت اللــه موحدی کرمانی
را حفظ کردیم.
ما ایشان را عالم ســالم ،صادق و بزرگوار می دانیم.
به رای جامعه مدرســین هم احترام می گذاریم کما اینکه
جامعه مدرســین این بار به میدان نیامــد ،نماینده هم در
جلسات نفرستاد درحالی که دفعات قبل هم خود ایت الله
یزدی شــرکت می کردند و هم نماینده می فرســتادند .ما
می گوییــم االن دو راه وجود دارد .یک راه این اســت که
دوســتان این راه را ادامه دهنــد و یک راه این اســت که
دوستان نقد درون گفتمانی را شکل دهند.
اخیرا دیدم برخی دوســتان تحلیل های خوبی ارائه
داده اند .اینها باید استمرار پیدا کند و اصولگرایی از بعضی
از رفتارها و نگاه ها باید پاالیش شــود .مــن فکر می کنم
تحولی در کشور به وجود امده و براســاس ان تحول باید
کمی ارایش سیاسی در داخل کشور تغییر پیدا کند .همه
ارایش ها را روی دو جناح نگه داشــته ایم و مرتب هرکسی
می خواهد هرکاری بکند یا باید در این جناح باشد یا باید در
ان جناح باشد ،این چه نگاهی است؟
می توانیــم به جــای اصولگــرا و اصالح طلب از
موافقان و مخالفان برجام استفاده کنیم؟
ایــن را هم برخــی مطــرح می کننــد .لیکن این
یک تقســیم بندی زمان مند و محدود است و نشانگر یک
رویکرد نیست.
یا مثال بگوییم موافقان دولت و مخالفان دولت.
موافقان و مخالفان دولت هم خوب است.
یکی از پدیده های مهم ما در این انتخابات اقای
الریجانی بود .منظورم رای ایشان در قم است.
هم ریزش ارا داشت و هم اینکه نفر دوم شد .این
مساله را چگونه تحلیل می کنید؟
باید حتما تحلیل شود .بخشی به خاطر اتفاقاتی
بود که داخل قــم افتاد .شــب جمعه انتخابــات به مرقد
حضرت امــام(ره) رفتم .حاج حســن اقــای خمینی انجا
نماز می خواندند .بعد از نماز خدمت شان بودیم و صحبت
کردیم .عین عبارت ایشان این بود که از هیچ تخریبی برای
اقای دکتر الریجانی دریغ نشد.
مثال ایشــان می گفت مجموعه زیتون که در جاده
قم است را به اقای دکتر الریجانی انتساب داده بودند که
ِ
مال ایشان است! اقای دکتر الریجانی روز شنبه (فردای
انتخابات) بعد از یک هفته که به دلیل مشغله زیاد ارتباط
نداشــتیم ،محبت کردند و زنگ زدند .با بزرگواری مترصد
این بودند که وضعیت من چگونه است .به ایشان گفتم ما
شب جمعه خدمت حاج حسن اقای خمینی بودیم ،ایشان
گفتند هر تخریبی که تصور می شــد برای اقای الریجانی
در قــم انجام شــود ،انجام شــد .یک نمونــه اش همین
«زیتون» .ایشان گفت یکی از این اقایان که در کسوت
روحانیت هم هست ،گفته اســت اقای دکتر الریجانی در
سفری که به بغداد داشتند به نجف هم رفته اند.
ان روحانی گفته کــه اقای دکتر الریجانــی انجا با
حضرت ایت الله سیستانی مالقات کرده و گفته اند ما باید
مکانیزم نظارت مرجعیت بر رهبری را درســت کنیم! اقای
دکتر الریجانی می گفت من اصال در این ســفر با ایت الله
سیستانی مالقاتی نداشتم که چنین چیزی بخواهد مطرح
شود .در تهران دیدید که همه تخریب ها متوجه من بود.
من مطلب منفی علی ه دیگران ندیدم که جایی گفته باشند.
یک موقع به من ســاکت فتنه می گفتند .االن ان قدر کد
دراورده اند که من قهرمان مبارزه علیه فتنه هستم!
بحث ها ســر ایــن بوده که شــما چرا به لیســت
اصالح طلبان اضافه شدید.
یک روزنامه و سایت نماینده که مربوط به یکی از
نمایندگان مجلس هست همین حرف را زده است .دیگر
نمی دانم سایت نماینده چه می توانست بنویسد که ننوشته
است؟ در قم هم تمرکز تخریب روی دکتر الریجانی بود،
همه علیه دکتر الریجانی فعال شده بودند.
اصال مگر اول انقالب یادمان رفته اســت؟ درمورد
شــهید بهشــتی طوری کار کرده بودند که اصال خیلی از
انقالبیون هم باورشان شــده بود که شهید بهشتی اموال
زیادی دارد .تازه شهیدبهشــتی که شــهید شــد خیلی ها
فهمیدند که شهید بهشتی چه شــخصیت ارزنده ای بوده
است .این روند در مورد اقای دکتر الریجانی در قم خیلی
شــدید بود .ضمن اینکــه در روزهای اخر یکبــاره یکی از
اقایان که در لیســت جامعه مدرسین بود به نفع برادر عزیز
دیگری که در لیست هم نبود ،انصراف می دهند و باالخره
لیست را هم ناکامل می کنند.
اقــای الریجانــی االن کجــای سیاســت ایران
هستند؟ در واقع ریخت شناسی سیاسی جدید
ایشان چگونه است؟
اقای دکتر الریجانی واقعا نسبت به کشور دلسوز
هســتند .خیلی از این دعواهای جناحی و سیاسی را قبول
ندارند و قائل به این هســتند که این دعواها عمال مســیر
توسعه کشور را کند می کند.
بنابراین ایشان قائل هستند که باید به جای این همه
جنگ و دعوا و فریاد ،توانمان را برای حل مشکالت اصلی
کشــور بگذاریم .بنابراین ایشان به لحاظ اعتقادی همان
اقای دکتر الریجانــی معتقد به انقالب ،نظــام ،رهبری و
والیت فقیه است .کمااینکه ما هم در همین مقوله تعریف
می شویم .اما اینکه این رفتارها و دعواهای سیاسی را قبول
داشته باشند ،قبول ندارند .ایشــان در برجام نشان دادند
به اقای الریجانی گفتم ،اگر من را به عنوان
نماینده خــود در ائتــاف اصولگرایــان معرفی کنید،
نمی پذیرم
گفت وگویویژه
جایی که کاری در کشور انجام می شود ،تمام توان کشور
باید پشت سر ان قرار بگیرد.
ایا ایشــان می تواند باالی سر نیروهای سیاسی
باشد.
به نظرم این اتفاق ،رخداد مبارکی است که اقای
دکتر الریجانی بتواند ان خط تعــادل را ایجاد کند و عمال
نیروهای معتدل بتوانند کنار هم قرار بگیرند.
یعنی شبیه اقای هاشمی در دهه 60شود؟
من فکر می کنم االن اقای دکتــر روحانی و دکتر
الریجانی می توانند نقش بســیار موثری در تعادل بخشی
نیروها داشته باشند.
اقای دکتــر! روزنامه ها با گرایش هــای مختلف
فردای انتخابات همگی از پیروزی طیف و جناح
خود خبر می دادند .به نظر شما از نظر ترکیب کلی
مجلس کدام طیف و جناح پیروز شده است؟
من فکر می کنم عقالنیت و اعتدال برنده شد .ما
نیروی اصولگرای معتدل کــم نداریم ،نیروهای اعتدالی
به معنای مســیر اقای روحانی و حزب اعتدال و توسعه را
هم داریم .نیروهــای اصالح طلب اعتدالــی هم داریم.
البته نیروهای یک مقدار تند دوطرف را هم داریم .ولی به
نظر من افراد تندر و دو طرف بسیار کم هستند .مردم نشان
دادند که دنبال ارامش و توســعه اقتصادی و از بین رفتن
مشکالت کشور هستند.
شــما یک پارلمانیســت باتجربه ایــد .بنابراین
می توانیــد به مــا بگوییــد ترکیب فراکســیونی
مجلــس اینــده چگونــه خواهــد بــود .در واقع
می خواهم بپرسم اقای الریجانی با کدام گرایش
فراکســیون تشــکیل می دهد؛ اصالح طلبان یا
اصولگرایان؟
البته پیش بینی کمی ســخت اســت اما انچه من
مطلوب می دانم این اســت که ائتالفی از عقالی داخل
کشور با حضور اصولگرایان معتدل ،اعتدالی های طرف
دولت و اصالح طلبان معتدل شــکل گرفته است .اگر ما
بتوانیم در داخل مجلس ،همیــن ترکیب را به عنوان اداره
کشور حفظ کنیم ،پیام بسیار روشنی برای مردم دارد .مردم
از ما این را می خواهند.
اگر دوبــاره داخل مجلــس ســنگربندی کردیم و به
هم گلولــه زدیم ،غلط اســت .حتــی اصرار دارم بر ســر
ریاست مجلس به هیچ وجه نباید درگیر شویم ،برای اینکه
مردم تصور می کنند پــس همه درگیری های ما ســر این
صندلی هاســت و ما دنبال حل مشــکالت انها نیســتیم.
بنابراین قائل هستم که این ائتالف نانوشته و این ترکیبی
که االن بین دلســوزان نظام شــکل گرفتــه را باید داخل
مجلس حفظ کنیم.
ژورنالیسیتی اش این می شود که به همین شکلی
که لیســت دادید همین شــکل هم فراکســیون
تشکیل می دهید.
این خواســته قلبی من اســت .اما چقدر محقق
شــود را نمی دانم .چون فردا می بینید ســر یک ماجرایی
یک اختالفــی می اندازنــد .االن از بیرون بــا مصاحبه ها
خیلی تالش می کننــد اختالف بیندازنــد .توصیه کردیم
که کســی مصاحبه نکند ،حتی در مورد ریاســت مجلس
هم کسی حرفی نزند .ریاســت مجلس را می شود در یک
فرایندی حل کرد.
با شــناختی که از افراد دارید فکر می کنید از ان
فراکسیون چه کسی لیدر شود؟
شاید اقای ذوالنور یا دهقان.
اقای دهقان سمت شما نمی اید؟
اقای دهقان ادم معتدلی است ولی در عین حال
نمی دانم .شاید اقای ذوالنور بخواهد این کار را بکند.
راجــع بــه هیات رئیســه بفرمایید .اقــای عارف
90و خــرده ای رای دارد .در کل اصالح طلبــان
وضع شان بد نیست .ولی جالب است که عقالی
اصالح طلــب می گویند مــا اصال نبایــد راجع به
ریاســت عارف حــرف بزنیــم و بایــد روی اقای
الریجانی تمرکز کنیم .ســوال این است که چرا
اصالح طلبان اقای الریجانی ر ا ترجیح می دهند؟
واقعیت این اســت کــه یک مســیر عقالنیتی در
کشور ایجاد شده و این مسیر روزبه روز درحال تقویت است.
اینها برگرفته از یک عقالنیت در داخل جامعه اســت .من
اصال بدون اینکه بخواهم جانبداری کنم ،عرض می کنم
که اینها همه نشات گرفته از یک عقالنیت است و باید به
این جامعه افریــن گفت که نخبگانش بــه یک عقالنیتی
می رســند که ما باید با هم تعامل و کار کنیم .ما دیگر نباید
نگاه هــای تنگ نظرانه و حتــی ان مرزبندی هــای خیلی
تنگ نظرانه را داشته باشــیم .این تنگ نظری ها تا کنون
برای این جامعه افت شده است.
ایــا شــما از برخــی اظهارنظرهــای منتخبــان
اصالح طلب ایــن نگرانی را نداریــد که به نوعی
یک مجلس شبیه پارلمان ششم تشکیل شود؟
نــه ،اصال .اجــازه بدهید یک مطلــب را بگویم.
یک روز حــزب اعتدال و توســعه جلســه ای گذاشــت و
ما 30نماینــده تهران را جمع کــرد 10 .تــا 15نماینده یا
بیشتر صحبت کردند ،اندک مســائل تند هم توسط برخی
مطرح شــد ولی در کل ان جلســه مملو از عقالنیت بود.
واقعا صحبت های ان روز دوســتانمان خوب و جالب بود.
مثال اقای حضرتی یا وکیلی کــه االن امده اند ،نیروهای
پخته ای هستند .باالخره ِ
خود اقای عارف یک سیاستمدار
اخالقی است .شاید برخی باورشان نشود اما همان روز که
جلسه داشتیم اقای عارف سعی می کرد قبل از اذان بتواند
صحبت کند .ولی سه دقیقه قبل از اذان نوبت ایشان شد،
گفت دیگر ما صحبت نمی کنیم و می رویم برای نماز .شاید
بیرون خیلی ها باورشان نشــود که اینگونه رفتار می شود.
حتی در مقابل اصرار حضار گفتند نه ،اول نماز .بعد گفت
حاال سر میز ناهار چند دقیقه صحبت می کنم .می خواهم
بگویم این خط کشی هایی که راجع به برخی ادم ها داریم،
غلط است.
به نظر شما اقای الریجانی رئیس می شود؟
بحث ریاست به نظرم فرعی است.
اصالح طلبان برای سال 96نامزد می دهند؟
نه ،من فکــر می کنــم روی اقای دکتــر روحانی
اجماع می کنند.
اصولگرایان نامزد می دهند؟
اصولگرایان دفعه قبل 5نامزد دادند.
ممکن است اقای روحانی یک دوره ای شود؟
نه ،من فکر می کنم این انتخابات مجلس نشان
داد کــه دو دورهای اســت .البته دوســتان فکــری دیگر
داشتند ،دنبال بنی صدر سازی بودند.
اقای روحانــی دنبال ترمیم کابینه هم هســتند؟
می گویند خیالش از مجلس راحت شــده و حاال
می تواند این کار را بکند.
نمی دانم.
توصیه می کنید؟
صــاح مملکت خویش خســروان داننــد .اقای
روحانی باید ببینــد اگر بــا ادم هایی نمی توانــد کار کند و
ضعف هایی دارند ،ترمیــم کند .ولی فرصــت زیادی هم
نیست .کشور تا 7خرداد در تب وتاب هیات رئیسه مجلس
اســت .تقریبا تا 20خرداد همه ترکیب مجلس مشخص
شده و مسئولیت ها توزیع می شود .از اوایل تیر انتخابات
ریاست جمهوری در کشور کلید می خورد بنابراین دیگر همه
بحث کشور در همین درگیری ها و رقابت ها و انتخابات ها
گرفته می شود.
گفت وگوی ویژه
116
مثلث | شماره 302
محمدرضا باهنر
الریجانی را خردکنید
و دوباره برگردانید
سرجایش ،بازهم
اصول گراست
ی ویژه
و
توگ
گف
تا ســه ،چهار روز مانــده بــه انتخابات فکــر نمی کردم وضعیــت تهران
این گونه شود
نظر الریجانی این بود که در تهران سه لیست باهم رقابت کنند
من با شناختی که از اقای عارف دارم از مواضع اش مجلش ششم درنمی اید
پایداری ها و الریجانی در مجلس بعدی باید با چراغ دنبال هم بگردند
عارف برای ریاست به اندازه کافی رای ندارد
گفت و گو :مصطفی صادقی
دبیر تحریریه
اقای باهنر! فکر کنم حاال کــه نتیجه انتخابات
اعــام شــده ،از تصمیمــی کــه بــرای عــدم
کاندیداتوری گرفتید راضی هستید.
من تصمیم گرفته بودم که نماینده مجلس نشوم.
تصمیمم را هــم عملیاتی کردم ،البته یک مقدار ســخت
بود اما یک مقدار محرمانه برخورد کردم و به کسی اطالع
ندادم .االن هم موضع ام عوض نشده است.
البته حرف و حدیث های زیادی هم در این مورد
به میــان امد اما ســه تحلیــل عمده کــه مطرح
شــد اینها بود؛ گفتنــد که نامزد نشــده اید چون
خبردار شــده ایــد کــه رد صالحیت می شــوید ،
گفتند می خواهید برای ریاســت جمهوری نامزد
شــوید ،برخی هم گفتند شما کارکشته سیاست
هستید ،بازی را خوانده اید و فهمیده اید شانس
اصولگرایان کمتر اســت .کدام یک به واقعیت
نزدیک هستند؟
از میان انها که انتخاب شده اند ممکن است
10نفر باشند که عالقه مندند مجلس دهم،
مجلس ششم بشود و ممکن است 10نفر
دیگرهمباشندکهدوستدارندمجلسدهم
مجلس چهارم یا مجلس هفتم شود 10 .تا
اینطرفو 10تاهمانطرفهستند
محمد رضا باهنر سال گذشته در مصاحبه ای
که با او داشتم گفته بود که بازیگر سیاسی نیست
و ترجیــح می دهــد در زمین سیاســت کارگردان
باشد .او در یک تصمیم غیر منتظره این بار نامزد
انتخابات مجلس نشد .با او گفت وگویی تفصیلی
انجام دادیم و به بررسی اخرین تحوالت سیاسی
از جمله انتخابــات هفتم اســفند ،ارایش مجلس
جدید ،دولت حســن روحانی و معادالت مجلس
خبرگان پرداختیم.
مثلث | شماره 302
فکــر می کنم هیچ کــدام پایه و اساســی ندارند.
هیچ تصمیمی نداشتم کاندیدای ریاست جمهوری شوم،
االن هم ندارم .به دوستان به شــوخی می گفتم که رابطه
ما با اقای روحانی را به هم نزنید چون ما بازنشســته کشور
هســتیم ،بایــد حقوقمــان را بدهند.قرار نیســت از حاال
رابطه مان به هم بخورد .این هم نبــود که تصور کنم رای
نمی اورم .البته ان زمان تصور نمی کــردم اوضاع تهران
این گونه شود .اگر عالقه داشتم و می خواستم به مجلس
بیایم ،راه حل هایی داشتم.
یعنی مثال از شهرستان نامزد شوید؟
بله! مثال در کرمان تقریبــا ادم و عالم ،خودی ها
و غیره تقریبا می دانند که مردم ایــن منطقه به من محبت
ویــژه ای دارند .حتی نماینــدگان موجــود مجلس که هر
دوتایشــان هم رای اوردند ،اقــای دکتر زاهــدی و دکتر
پورابراهیمی اصرار داشتند از کرمان بروم .حتی بنده خدا
اقای زاهدی ان قدر تواضع هم داشــت که می گفت اگر
در کرمان کاندیدا شــوی من اصال کاندیدا نمی شوم و در
ستادت کار می کنم .زمینه ظاهرا فراهم بود اما واقع قضیه
همانی بود کــه گفته بودم ،یعنی تصمیم داشــتم مجلس
نروم .درمورد حرف و حدیث هــای رد صالحیت هم به هر
حال هر کسی هرچیزی می تواند بگوید .اما این طور چیزی
را اصال تصور نداشــتم .امیدوارم ان شاءالله در این مدت
که کار و زندگی کرده ایم ،دالیلی بــرای رد صالحیت بنده
پیدا نشود و تابه حال هم نشده است.
شما یک کنشگر سیاسی هستید ،وقتی تصمیم
می گیریــد دیگر پارلمانتاریســت نباشــید حتما
برنامــه ای بــرای ادامــه زندگی تــان می ریزید.
می خواهــم بدانــم ایــن ادم سیاســت ورز چه
تصمیمی برای ادامه زندگی اش دارد؟
من کارهای زمین مانده در فعالیت های سیاســی
زیاد دارم .مثال ِ
خود متشــکل کــردن نیروهای اصولگرا
تحت قالب یک حزب فراگیر یا اینکه مجموعه ای فراتر از
جامعه مهندسین و جبهه پیروان امام و رهبری .من معتقدم
نظام جمهوری اسالمی ،نظام مردمســاالر دینی است و
الگوی بسیار مناسبی برای اداره کشــور است و می تواند
الگویی برای نسل های اینده و حتی دیگر کشورها باشد.
یکی از مشخصات این نظام این است که همه مسئوالن
خودشان را مستقیم یا با یک واسطه با رای مردم انتخاب
می کننــد .این نظام مردمســاالر دینی از داشــتن ســه،
چهار تا حزب قدرتمند شناســنامه دار فراگیر خالی است و
اگر به ان نقطه نرســد حلقه مفقوده ای جدی برای نظام
مردمســاالر دینی خواهد بود .این خواست خودمان هم
نیست ،فکر می کنم رقبایمان هم باید همین کار را بکنند.
اصالح طلبان و اصولگراها یا اگر الیه های دیگری هستند
به نام معتدلین یا میانه روها ،اینها باید خودشان را در یک
حزب فراگیر متشکل کنند .البته االن در کشورمان حزب
داریم و قانون اساســی هم مجوز تاســیس حزب را داده
و از ان طرف هــم می گوید هیچ شــهروندی را نمی توان
الزام کرد در حزبی وارد یا از حزبی خارج شــود .اما شــاید
400 ،300تا مجــوز تابه حال وزارت کشــور صادر کرده
که از این میــزان تنها 50 ،40حزب فعال هســتند و بقیه
فقط مجوز گرفته انــد .از ان 50 ،40تا هم تــازه 4 ،3تا
حزب در زمان نزدیک به انتخابات فعال می شوند .بعد هم
تعطیل می کنند تا دوره بعد و این مضار و اشکاالت زیادی
دارد .من معتقــدم از جمله وظایف احزاب ،کادرســازی
اســت .رویش های انقالب حتما بیش از ریزش های ان
است .اما به نظر می رسد بعضی ُپســت ها و مسئولیت ها
فقــط در اختیار یک قشــر و صنف خاص اســت و باید در
اینها یک مقدار رفت و امد وجود داشــته باشــد .یکی از
وظایف احزاب کادرســازی اســت .نکته دوم اینکه برای
اداره کشــور باید برنامه داشته باشــند .روسای جمهور ما
وقتی رئیس جمهور می شوند ممکن اســت برنامه داشته
باشند اما برنامه هایشان ،برای اداره مملکت نیست بلکه
بیشتر تبلیغاتی است .ظرف دو ،سه ماه یک سری مطالب
را مطرح می کنند که البته احتماال حرف هایشــان جاذب
خواهد بــود و افکار عمومــی را به ســمت خودش جذب
می کننــد و رای می گیرند .امــا این برنامــه اداره مملکت
نیست .احزاب باید برای اداره مملکت برنامه داشته باشند
که جای این هم خالی اســت .روســای جمهور اقال یک
دوره از ریاست جمهوری خود را صرف نفی حرف های دوره
قبلی می کنند و دوره بعد هم تا می خواهند خودشان را جمع
و جور کنند ،وقت شــان تمام می شود .اینها خسارت های
سنگینی است که به انقالب وارد می شود .نکته سومی هم
که احزاب وظیفه دارند اینکه باید مطالبات مردم را واقعی
و واقعا و نه براساس ذهن خودشان ،شناسایی کنند و انها
را اولویت بندی و بعد در دستور اجرا بگذارند .می دانید که
مطالبات اصال متضاد است .بعضی وقت ها حتی مطالبات
یک قشــر ،یک صنف یا یک منطقه ممکن است با منافع
ملی در تضاد باشد .این مطالبات باید شنیده شود نه اینکه
به همه انها پاسخ داده شود .اولویت بندی شود ،تضادها،
مزاحمت ها و مخالفت هایش پاالیش شــود و بعد به یک
خواســت عمومی قابل اجــرا تبدیل شــود .اینها وظایف
احزاب اســت که البته فکر کنم هیچ کدام از انها االن در
کشور ما انجام نمی شود.
یعنی شــما می خواهید یک حزب جدیــد ایجاد
کنید؟
مثال جبهــه پیــروان امــام و رهبــری از 17-18
تشــکیالت صنفی به وجود امــده که یک حــزب موتلفه
را دارد .امــا بقیه از کارمنــدان ،مهندســین ،فرهنگیان،
دانشــجویان و این قبیل هســتند .جامعه مهندســین هم
حزب اســت ولی مجوز دارد ،اما مجوزش جامعه اصناف
مهندسین است .یعنی اعضای ما غیرمهندس نمی توانند
باشند .یا در جامعه کارمندان ،اعضا غیرکارمند نمی توانند
باشــند .اینها تازه 17-18تا هم که شوند و روی هم جمع
کنیم ،باز همه اصولگراها که نیستند.
یعنی می توانیم بگوییم که اقای باهنر برنامه اش
برای دوران پســا نمایندگی ایجــاد حزب فراگیر
است؟
نــه اینکه من حزبی بــرای خودم تشــکیل دهم.
مضمون این مثال را می اورم که اگر کســی مریض است
و باید دارویی مصــرف کند ،با هزار بــار اوردن نام ان دارو
مشکلش حل نمی شــود .باید دارو را مصرف کند تا بتواند
مرضش را درمان کنــد .باز هم برخی عنــوان می کنند که
می خواهم در دولت یا مجلســی یا جای خاصی کار کنم،
اما من جــای خاصــی نمی خواهــم بروم.فکــر می کنم
راه حل هایی برای این مســاله وجود دارد که می توان قوا
را بــه همدیگر نزدیک کرد یــا مثال کار را کلیــد زد .از این
نوع مــوارد هم در ذهنم هســت که ان شــاءالله به وقتش
بیان می کنم.
اقای باهنر از چه زمانی فهمید که چنین نتیجه ای
در تهران حاصل خواهد شد؟
خیلی دیر .مثال ســه ،چهار روز مانده به تبلیغات
که البته باز هم نه تا ایــن حد که 30به هیچ شــویم .فکر
می کردیم تفوق با لیست امید یا اصالح طلبان است.
نظرسنجی نداشتید؟
نظرســنجی ها ایــن را نمی گفت .مــا در اخرین
نظرسنجی ها که داشــتیم این دو لیست زیگزایکی درهم
رفته بودند .گاهی عارف و گاهی حداد اول می شد .گاهی
هم مطهری اول می شــد یعنی پایین و باال می شد .اصال
این طوری نبود که بگوییم – 30هیچ می شویم.
چه اتفاقی در روزوهای اخر افتاد؟
من دو تا حرف داشتم ؛ یکی اینکه باید تالش کنیم
فضای تهران دوقطبی نشود .برخی این تحلیل مرا قبول
نداشتند و برخی هم قبول داشتند اما نتوانستند کاری کنند
که دوقطبی نشــود .فکر می کردند اگر تهران ســه قطب
می شد ،مســاله راحت تر حل می شــد .حال اگر بخواهم
تحلیلی کنم بایــد بگویم اگر در لیســت رقیب اصولگراها
(لیســت عارف) نگاه کنید ،اصالح طلب هست ،معتدل
هســت ،حتی یک تعداد اصولگرا هم هست .لیست امید
ترکیبی از این سه تا بود این طرف لیست فقط اصولگراها
بود .درحالی که من تصور می کردم اگر ما ســه تا لیســت
داشتیم؛ یک لیست اصالح طلب ،یک لیست اصولگرا و
یک لیست اعتدالی این تعادل بیشتر برقرار می شد .نکته
دوم هم اینکه تبلیغات تند شد.
از طرف شما؟
حاال شــاید یک مقدار از ســمت ما بــوده اما من
نمی خواهم تندروی اصولگرایانه را محکوم کنم .تندروی
اصولگرایانه الزم اســت و اگر بحث شــعارهای انقالب و
نظام در میان هست ،دشمن شناسی و بصیرت هست ،این
را قبول دارم که الزمه نظام انقالبی اســت .اما یک سری
حرکات غیرمعمول انجام شد که ممکن است در انتخابات
اثر مثبت داشته باشــد .اما به یک نقطه اوج می رسد که از
ان به بعد دیگر شکسته می شــود .مثال بعضی از دوستان
گفت وگوی ویژه
گفت وگویویژه
117
گفت وگوی ویژه
118
مثلث | شماره 302
گفت وگویویژه
در این زمان یکبــاره به افشــاگری افتادند کــه کی رانت
برده ،خورده ،قرارداد اینطوری یــا ان طوری امضا کرده،
حتی اســم بردند ،درحالی که در حالت عادی هم شرعا و
قانونا نمی توان این حرف ها را زد .در انتخابات افشاگری
ان هم افشــاگری های این تیپــی افکارعمومی را به فکر
وامی دارد که ایا این مســائل االن به وجود امده یا قبل از
انتخابات هم بوده است .یعنی پس می زند .اگر قبال بوده
که دادگاه ،مجلس ،تحقیق و تفحص و کمیسیون اصل
90و قس علیهذا هست .مثال بعضی از این حرف ها پس
می زند یا حتی مســاله دخالت خارجی در انتخابات .مثال
رادیو بی بی سی باالخره ممکن است از یک لیستی بیشتر
خوشش بیاید و اگر مثال بگوید به لیســت الف رای دهید
معنایش این نیســت که اینها کاندیدای انگلیس هستند.
خب ،نمایندگانی که در شــورای نگهبان ،صالحیت شان
تائید شده ،صالح هستند.
اصل بر این است که تمامی پنج هزار نفری که برای
انتخابات مجلس صالحیت شان تائید شده ،صالح هستند.
یا انها که برای خبرگان تائید شدند صالح هستند برای اینکه
به ان مجلس بروند .البته یکی از ان طرف گفته بود که در
ایران اصال ادم عادی وجود نــدارد ،یک عده تندرو و یک
عده کندروترند .حضرت اقا درباره این انتخابات واژه های
عجیبی را به کار بردند .در برهــه ای فرمودند که حتی اگر
کسی مرا قبول ندارد پای صندوق های رای بیاید .من در
تحلیل هایم حتی در رسانه ملی گفتم که دوران قهر گذشته
و اتفاقا اســتقبال می کردم و می گفتم کــه اصالح طلبان
هم به رشد سیاسی رســیده اند که اگر بخواهند حقشان را
احقاق کنند باید پای صندوق بیاینــد و قهر و تحریم و این
حرف ها جواب نداده است .همه این راه ها را رفقای ما قبال
رفته اند ،خب الحمد لله به این حد سیاســی رسیده اند که
پای صندوق بیایند.
حضرت اقا هم تاکید فرمودنــد و دیگران هم تاکید
کردند که پای صندوق بیایید .خب همه دارند پای صندوق
می ایند و قــرار اســت از بیــن کاندیداها یک عــده ای را
انتخاب کنند .در این میــان رادیو انگلیس هم گفته که به
این ســه تا رای ندهید یا به ان چهار تا رای دهید! اینکه ما
خودمان قبول کنیم که داریم در انتخابات با انگلیســی ها
رقابت می کنیم ،خیلی بد و اشتباه جدی است .البته همان
موقع هم گفتم مثــا اگر صدای بیگانه گفتــه که از یک
لیست بیشتر خوشــش می اید حداقل توقع این است که
صاحبان ان لیست یا سرلیست ان فهرست بگوید که بیخود
کرده ای! اگر این کار را می کردند خــوب بود اما حاال اگر
هم نکرده اند نباید بگوییم که کاندیدای انگلیس یا امریکا
هستند .الحمد لله رب العالمین این برای همه عا َلم و ادم
ثابت شــده چه داخلی ها و چه مخالف ها و چــه انها که به
قول حضرت اقا اصال مخالف نظام و رهبری هســتند ،چه
خارجیان و امریکا و صهیونیست ها همه می دانند مردم ما
هیچ گونه وابستگی را نمی پذیرند و تحت تاثیر حرف های
خارجی قــرار نمی گیرند .خب نباید بیخــودی انچه وجود
ندارد را بزرگ کنیم .اینها رفتارهای تحریک کننده بود.
در مورد انتخابات مجلــس صحبت کنیم .اقای
باهنر ! اگر به عقــب برگردیم ایا بــاز هم توصیه
می کنید همین افراد در لیست باشند؟
من فکــر می کنم لیســت در درجــه دوم اهمیت
اســت .اگر تحلیل ارا در تهران را داشــته باشید ،نفر اول
لیســت امید یک میلیون و 700هــزار رای اورده و اخرین
نفر لیست امید تقریبا یک میلیون و 50هزار تا رای اورده.
اقای حداد 20هزار تا رای کمتر از نفر سی ام اورده .نفر اول
لیســت ما یعنی اقای حداد یک میلیون و 700هزار تا رای
اورده و اخرین نفر ما 660هزار تا رای اورده اســت .بعد از
ان اتفاق خیلی جالبی افتاده؛ نفر شصتم 660هزار تا رای
اورده و بین این دو یعنی ســکوت کامل یعنی انتخابات دو
تا بازیکن بیشتر نداشته یکی اول شده و یکی دوم ،تمام.
شصت ویکم خیلی جالب است .از شصت و یکم تا هفتادم
لیست را ببینید ادم های بسیار مشهور و قابل قبول که همه
انها را می شناسند .برخی حتی توانســته اند قبال انفرادی
رای بیاورند .من این را جزو رشــد سیاســی می دانم که در
تهران مردم کامال حزبی رای می دهند .این همان نکته ای
است که می گویم ما دو ،سه تا حزب فراگیر می خواهیم.
حزب اولی بین یک و 700تا یــک ،حزب دومی بین یک
تا 600و حزب ســومی یکدفعه زیر .100برخی می گویند
این دوستان شــما که قرار بود کنار بروند و نرفتند به لیست
ضربه زدند .بله ،ولی 10درصد به لیســت ضربه زد.اینکه
شــما می فرمایید اگر قرار بود لیســت را مجددا می چیدید
ایا همین ترکیــب را انتخاب می کردیــد؟ می گویم بله ،ما
همینطور می چیدیم.
برخی می گویند که احمدی نژاد این لیســت زیاد
بود!
اینها دیگر تمرین های ژورنالیستی است.کسانی
که در دولت های نهم و دهم با اقای احمدی نژاد کار کردند
االن 4گروه هســتند .انها که امروز اقای احمدی نژاد را با
ان دوست صمیمی اش قبول دارند ،خط قرمز ما هستند،
با انها شوخی نداریم.
اما می گویند جبهه پیروان در این لیست نادیده
گرفته شد.
یک موقع هست می خواهیم بگوییم اصولگرایان
مثــا بعضی از دوســتان در ایــن زمان
یکبــاره بــه افشــاگری افتادنــد که کی
رانت برده ،خــورده ،قــرارداد اینطوری
یــا ان طــوری امضا کــرده ،حتی اســم
بردنــد ،درحالی که در حالــت عادی هم
شــرعا و قانونــا نمی توان ایــن حرف ها
را زد .در انتخابــات افشــاگری ان هــم
افشاگری های این تیپی افکارعمومی را
به فکر وامی دارد که ایا این مسائل االن
به وجود امده یا قبل از انتخابات هم بوده
است .یعنی پس می زند
دو گروه هستند؛ یک گروه جبهه امام و رهبری است ،یک
گروه هم بقیه انــد .اگر اینطوری تحلیــل کنیم ،بله .یک
موقع هســت که می گوییم اینها ســه گروهند؛ یک گروه
جبهه پیروان خط امام و رهبری ،یک گروه جبهه پایداری و
یک گروه هم ایثارگران و رهپویان .اینجوری وزن به هیچ
طرفی نیست .یک موقع هست که می گوییم ما نه دو گروه
و نه سه گروهیم بلکه ما دایره هستیم .ما ادم ها را بررسی
می کنیم .یــک جریــان اصولگرایی هســتیم .یک بار در
رسانه ها هم گفته بودم که ما نه شکل مثلث را قبول داریم،
نه مثدث را قبول داریــم و نه مربع و نه مخمــس را ،بلکه
یک دایره هستیم .دور هم می نشینیم و بررسی می کنیم.
حاال انها که می گویند اکثریت لیســت ِ
مال غیرجبهه بود،
درســت .چون می گویند جبهه یک طــرف ،بقیه هم یک
طــرف .پایداری ها هم همیــن حرف را می تواننــد بزنند.
پایداری های خالص در لیســت تهران ما هفت نفر بیشتر
نبودند .ایثارگران هم اگر بخواهند تنها بنشینند ،همینطور.
جامعه روحانیت هم که محور اتحاد ما بودند در لیست ،4
5نفر بیشتر نبودند.
این انتخابــات پدیده هایــی دارد .از جمله اینکه
اقای علی الریجانی در قم دوم شــد و حتی ارای
او نسبت به گذشــته ریزش داشت .اقای احمد
توکلــی معتقد بــود که چــون ایشــان نزدیک به
اصالح طلبان شــد ،رای شــان ریخــت اما اقای
عبدی می گفتند که چون افراد دیگر در این حوزه
فعال تر بودنــد این اتفــاق افتاد .کــدام تحلیل
درست تر است.
هیچ کدامشان علی الطالق نیست .اگر بخواهیم
وارد انتخابات کشــور شــویم ان وقت به بســیاری از این
سواالت پاســخ داده ایم .مشــهد 5 ،نفر رای اورده بودند
که همه جــزو لیســت پایــداری بودنــد .در اصفهان هم
دوســتان اصولگرا و هم اصالح طلب رای اوردند .شیراز
و تبریز هــم همینطور .اگــر بخواهیم قــم را بگوییم باید
گفت که دو ،ســه تا مســاله اتفاق افتاد .اقای الریجانی
اصوال چــون در این انتخابات بیشــتر اعتقاد مرا داشــت
که البته باید از خودش ســوال کنید -اما می گفت تهراننباید دوقطبی شود و باید سه گروه شوند .من از قول اقای
الریجانی اظهارنظر نمی کنم و تصور من این است .اقای
مثلث | شماره 302
الریجانی می گفت باالخره یــک گروه اصالح طلب ،یک
گروه اصولگرا و یک گروه هم میانه هســتند .شــاید اقای
الریجانی می خواســت ان گروه میانه را مدیریت کند .اما
چون دو گروه شــدند ،اقای الریجانی حتی در قم هم که
ثبت نام کــرد در جواب اینکــه از کدام گروه امده اســت،
گفت من مستقل ثبت نام می کنم .اقای الریجانی را بزنید،
خرد کنید و دوباره برگردانید ســر جایش ،اصولگراســت!
احدی در کشــور نمی تواند مدعی باشد که الریجانی جزو
ظرفیت اصولگرایان نیســت .ایشــان در مجلس ششم،
رئیس صداوســیما بود .در مجلس هفتم ،هشــتم و نهم
هم که تکلیفش معلوم اســت .برچســب غیر اصولگرایی
به دامن اقای الریجانی نمی چســبد .اما چه شــد؟ جامعه
مدرســین به هر دلیلی ســه نفر را در لیســت گذاشتند که
نماینده اول قم دران لیســت نبود .جناب اقای امیرابادی
که از دوستان خوب ما هســتند اسم شان در لیست جامعه
مدرســین درنیامد .بــاز نمی خواهم تحلیل کنــم که چرا
جامعه مدرسین این طوری شد و ایا می توانست بهتر شود
یا نمی توانست بهتر شود .بعد انجا یک گروه اصولگرا پیدا
شدند که لیستی درســت کردند اما اقای الریجانی در ان
نبود .ان وقت جالب است دوستان سران لیست اصولگرای
تهران بیانیه ای دادند که از لیست اصولگرایان قم حمایت
کردند همان لیســتی که اقای الریجانی در ان نبود! خب
اینها اثــر دارد .بچــه حزب اللهی های قم هم احســاس
کردند نکند اقای الریجانی یک طرف دیگر کشیده است.
چند اتفاق با همدیگر افتاد و برای برخی امر مشــتبه شد.
بچه ها و نیروهای قــم ،نیروهای متدین ،مخلص ،والیی
و دلسوز انقالب هستند و الحمد لله رب العالمین انجا کم
نیرو ندارد .اما یک عده امر بهشان مشتبه شد و این چند تا
کد را هم دیدند و احســاس کردند که نکند در اصولگرایی
اقای الریجانی خدشه ایجادشــده ،بعضی ها رای ندادند
و این اتفاق افتاد.
ریخت شناســی و هویت شناســی این 30تای
تهران و بقیه اصالح طلبانی که از سراسر کشور
امدند به اقای باهنر چه می گوید؟
من قبل از انتخابات می گفتم شبیه مجلس پنجم
می شــود .اکثریت اصولگرا خواهد بود اما اقلیت قدرتمند
اصالح طلب خواهد داشت؛ االن هم همین را می گویم .از
میان انها که انتخاب شده اند ممکن است 10نفر باشند که
عالقه مندند مجلس دهم ،مجلس ششــم بشوند و ممکن
است 10نفر دیگر هم باشند که دوست دارند مجلس دهم
مجلس چهارم یا مجلس هفتم شــود 10 .تــا این طرف و
10تا هم ان طرف هســتند .یک عده هم هســتند شــاید
70 ،60نفــر که علی الظاهــر االن می گویند ما مســتقل
هستیم .اما وقتی وارد مجلس شــوند متوجه می شوند که
در مجلس نمی توانند مستقل باشند .البته بستگی دارد به
اینکه دوســتان چگونه بخواهند اداره کنند .فرق نمی کند
اگر اقای عارف هم بنا باشد که تصمیم بگیرد مجلس دهم
یک کپی از مجلس ششم باشد ،شاید تا یک حدی بتواند
این کار را بکند و کار را جلو ببرد اما من عرض می کنم که اگر
قرار باشد اقای عارف هم خدای ناکرده به این جمع بندی
برسد ان وقت قاطعانه می گویم هم به اصالح طلبان ،هم
به اصولگراها ،هم به دولت و هم به منافع ملی ضربه وارد
می شود .اگر قرار باشد کسی این کار را انجام دهد ،یعنی
چیزی شــبیه مجلس ششــم راه بیندازد ،اقای عارف باید
انجام دهد .من از شــاکله عارف و اطالعاتی که دارم این
تیپ رفتار از او نمی بینم.
یعنی می توانــد به قول شــما ان 10نفر را کنترل
کند؟
اقای عارف هم می تواند کنترل کند و هم می تواند
تحریک نکند .یک موقع هســت که اقای عارف احساس
می کند مردم به او رای داده اند و نفر اول هم در تهران شده
بنابراین باید رئیس مجلس شــود .خب نمایندگان تهران
که رئیس مجلــس را انتخاب نمی کنند .مــا در دوره های
گذشــته هم رئیــس مجلس مــان ،نماینده تهــران نبود.
اقای دکتر حداد در مجلس هفتم ،هشــتم و نهم هر ســه
شاگرداول بود .من به گذشته هم برگردم ،همینطور است.
در مجلس ششــم هم محمدرضا خاتمی نفر اول بود قرار
نبود رئیس مجلس باشــد .اگر اقای عــارف تصورش این
باشد که چون نفر اول تهران شده باید رئیس مجلس بشود،
اشکالی ندارد این تصور حرام و گناه نیست ولی بروند بدنه
را بررسی کنند .نمایندگان مجلس دهم باید رئیس مجلس
را انتخاب کنند ،نه ما که نماینده مجلــس نهم بودیم و نه
کسانی که از بیرون تحریک می کنند و پروبال می دهند.
من تصورم این اســت که اتفاقا مجلس دهــم را می توان
یک مجلس معتدل و مجلسی که کمک کار دولت باشد نه
اینکه دولتی باشد تصور کرد .در واقع ما سه جور مجلس در
واژه ها داریم؛ دولتــی ،ضددولتی و کمک کار دولت .من
فکر می کنم مجلس باید کمک حال دولت باشــد نه اینکه
هرکار بکند ،بگوید احسنت ،احســنت .ما االن مشکالت
اقتصادی ،توسعه ،رشد ،کمبود درامد نفت و بیکاری داریم
که به شــدت مردم را اذیت می کند .بهتر است مجلس به
دولت کمک کند تا این مشکالت از جلوی پا برداشته شود.
االن ترکیب مجلس به چه شکل است؟
برای اقــای الریجانــی هویت مســتقلی تعریف
نکنید .ما یکســری ادم ها را داریم که اصولگرا هســتند،
یکســری ادم ها را داریــم که اصالح طلب انــد ،یک عده
هم داریم که مســتقل اند .مســتقل ها یعنی چی؟ من که
می گویم نمی شود مستقل بود به خاطر اینکه این مستقل ها
در هر موضعی متفاوت خواهند بود .مثال یک موقع هست
که می گویند 20نفــر از اصالح طلبان می خواهند مجلس
را شــبیه مجلس ششــم کنند .این مســتقل ها صد درصد
در مقابل اصالح طلبانی کــه می خواهند تنــدروی کنند،
می ایستند .یک موقع هست کاری به اصالح طلبان ندارند
و می گویند می خواهیم بین اقای الریجانی و عارف یکی
را به عنوان رئیس مجلس انتخاب کنیم که در این صورت
ترکیب به هم می خورد و یک ترکیب دیگر می شــود .بله،
فراکسیون اصولگرایان کامال تفاهم می کند و فراکسیون
اصالح طلبــان هم ممکن اســت کامال تفاهــم کند و ان
مستقل ها نگاه می کنند تا نظر دولت را بدانند چیست .اگر
در اینجا فرض کنیم که نظر دولت یا میانه ها این باشد که
یکی از این دو تا رئیس مجلس شــوند ،اگر بخواهند فکر
می کنم می توانند موفق شوند.
این بخش از فرمایش شما یک ابهامی دارد؛ اقای
الریجانی در مجلس نهم با طیفی از اصولگرایان
ابش در یک جوی نرفت .ما نمی توانیم فکر کنیم
اقای الریجانی با انهــا االن در یک طیف تعریف
می شود.
کمی شــفاف تر بگویم! یک بزرگی کــه نامش را
نمی برم ســه ماه قبــل از انتخابات ،هم خطــاب به اقای
الریجانی و هــم خطاب به پایداری هــا می گفت که اقای
الریجانی ،ممکن اســت مجلس دهم ،مجلســی شــود
گفت وگوی ویژه
گفت وگویویژه
119
گفت وگوی ویژه
120
مثلث | شماره 302
گفت وگویویژه
که شــما چراغ بردارید و دنبال پایداری هــا بگردید که ای
کاش 5 ،4تا از این پایداری ها باشــند و به پایداری ها هم
می گفت؛ پایداری ها خدای ناکرده مجلس دهم مجلسی
می شــود که شــما باید چــراغ بردارید و دنبــال الریجانی
بگردید .االن وضعیت اینگونه است.
یعنــی االن هــر دو چــراغ به دســت دنبــال هم
هستند؟
نه اینکه چراغ به دســت دنبال همدیگر باشند اما
اقای الریجانی قطعا اصالح طلبی از نوع مجلس ششم را
به هیچ وجه برنمی تابد .نه به نفع نظام و نه به نفع اسالم و نه
به نفع انقالب می داند .حتــی من معتقدم اقای عارف هم
مجلس ششم را برنمی تابدِ .
خود من تحلیلم از شخصیت
اقای عــارف اینطوری اســت .مگــر اینکه اقــای عارف
خدای ناکرده نتواند مدیریت کند.
البته باز بایــد با خود اقای دکتر عــارف صحبت کرد
ولی مــن عارفی کــه می شناســم و در مجمع تشــخیص
مصلحت نظام با ایشــان کار می کنم و باالخره معاون اول
رئیس جمهور در زمان اقای خاتمی بودند ،را به هیچ وجه
ادم اصالح طلب تنــدرو و ساختارشــکن نمی دانم .حتما
در دایره انقالب و دوســتداران انقالب تعریفش می کنم.
ممکن است اختالف نظرهای سیاسی با هم داشته باشیم
که ان یک بحث دیگر است .بنابراین عرضم این است که
اگر فرض کنیم دوستان پایداری در مجلس 15 ،نفر باشند،
معلوم است که کسی بهتر از علی الریجانی برای ریاست
مجلس دهم گیرشان نمی اید.
در ایــن کانتکســی کــه شــما تعریــف کردیــد
اعتدالیون کجا قرار می گیرند؟
ببینید! اعتدالیــون در موارد مختلــف می توانند
اصالح طلب باشــند ،می توانند اصولگرا هم باشــند .من
می خواهم بگویم با نوع کاری که می خواهند انجام دهند،
تعریف می شوند.
فراکســیون را بفرمایید .یعنی شــما می فرمایید
که اقای الریجانی یک فراکســیون اصولگرایی
تشــکیل می دهــد و امثال اقــای دهقــان و همه
پایداری هــا در ان می اینــد و ان وقــت مــا یــک
فراکســیون اصالح طلبان را داریم کــه نامش را
امید یا هرچیز دیگر بگذارند .ایا این شکلی است؟
ممکن اســت 10تا 15تا از بچه هــای اصولگرا
در فراکســیون اصولگرایــی که اقای الریجانی تشــکیل
می دهد ،نروند .امــا زمانی که می خواهند برای ریاســت
مجلــس تصمیــم بگیرنــد حتمــا بــه نظــر فراکســیون
اصولگرایان توجه می کنند.
اما اصالح طلبان می گویند ما یک فراکسیون امید
تشــکیل می دهیم که حامیان اقای الریجانی و
اعتدالیون هم انجا عضو هستند.
نه ،من بعید می دانم چنین فراکســیونی تشکیل
شود.
اگر اصالح طلبــان بخواهند راجع بــه انتخابات
هیا ت رئیســه با اقای الریجانی یا اصولگرایانی
که شما می فرمایید معامله ای داشته باشند ،این
معامله چه مختصاتی دارد؟ یعنــی این داده ها و
ســتانده ها چیســت؟ یعنی اقای عارف که 90تا
خالص در مجلس دارد را نمی توانیم تصور کنیم
که بخواهد ان پایین بنشیند.
چرا احتماال تصور این راحت تر است تا اینکه اقای
عارف بخواهد در جایگاه رئیس بنشــیند .من فکر می کنم
اقای عارف اگر بپذیرد که نایب رئیس شــود ،مســاله اش
حل اســت .راحت تر می تواند تفاهم کنــد و رای به اندازه
نایب رئیسی دارد ،خوب هم دارد ولی برای ریاست تصورم
این است که رای ندارد.
این کار را نمی کنند؟
اینکــه ما خودمان قبــول کنیم کــه داریم در
انتخابات با انگلیسی ها رقابت می کنیم ،خیلی
بد و اشتباه جدی است .البته همان موقع هم
گفتم مثال اگر صــدای بیگانه گفته که از یک
لیست بیشتر خوشــش می اید حداقل توقع
این است که صاحبان ان لیست یا سرلیست
ان فهرست بگوید که بیخود کرده ای!
نمی دانم اینها را باید از اقای عارف پرسید .تجربه
نشان می دهد کســانی که خودشــان را در حد رئیس قوه
می دانند ،حاضر نیستند نایب رئیس شوند .حتی خودی ها
مثــا در مجلس هفتم و هشــتم اقای دکتر حــداد رئیس
مجلس بودند.
اگر در مجلس هشــتم اقــای حداد نایب رئیســی را
می پذیرفتند چه من و چه اقای ابوترابی حتما به نفع شــان
کنار می رفتیم .تصورم این اســت که اقای عارف ممکن
اســت بر همین قاعده عمل کند .اگر بشــود من استقبال
می کنم .من دوســت دارم و شخصا اســتقبال می کنم که
اقای عارف نایب رئیســی را بپذیرد و نایب رئیس شــود اما
اینکه تصور خودش چیست را باید از خودش بپرسید.
اصالح طلبــان از خیلی وقت پیــش و حتی االن
هم می گویند کــه بهتر اســت الریجانی رئیس
شود .چرا؟
از خودشان بپرســید( .خنده) ببینید! من تصورم
این اســت که ریاست اقای الریجانی بیشــتر برای دولت
مفید است تا اقای عارف .از جنبه های مختلف مثال سابقه
اقای الریجانی در مدیریت مجلس .تصور این اســت که
اقای الریجانی با حاکمیت خیلی راحت تر است ،می تواند
برود و صحبت کند.
اگر فرض کنیم ان گونه که شما می گویید نشود
و دوستان اصولگرا ریاست اقای الریجانی را به
فراکسیون نپذیرند ،ان وقت چه کسی می تواند
رئیس چنین فراکسیونی باشد؟
بســتگی دارد .یعنی هر مقدار فردی که می رود،
تجربه بیشــتر و ســابقه بیشــتری داشته باشــد و رفتارش
حکومتی تر باشد ،بیشتر می تواند نیروها را جذب کند.
اصولگرایان بــه نظــر االن دو راه پیش رو دارند ؛
یکی اینکه همین وحدتی که به دســت اورده اند
با همین ترکیب را حفــظ کنند و البته قطب مقابل
دولت هم باشــند .یک راه هم این است که کمی
نسبت به دولت تغییر موضع داده و شکل ارایش
و همبستگی های داخلی خودشان را جور دیگری
تعریف کنند .به نظر شما انها کدام راه را انتخاب
می کنند؟
اگــر منظورتــان از اصولگراهــا ،اصولگراهــای
شــورای ائتالف اســت کــه مــا 22نفــر بودیــم و اقای
موحدی کرمانی محوریت داشتند باشــد که ما با همدیگر
هنوز بحث نکردیم اما برداشــت من این اســت که اصال
درگیری با دولت را به مصلحت نمی دانیم.
یعنی نمی خواهید قطب مخالف دولت باشید ؟
عرض می کنم برداشــت من از ایــن 22نفر این
است .ولی جلسه ای تشــکیل ندادیم که بنشینیم .اینکه
مثال یک عده نذر کرده باشــند که با دولــت مخالفت کنند
یا کاری کنیم که اقای دکتر روحانــی در دوره اینده موفق
نشــود از این عدم موفقیت اقای روحانی چه کســی سود
می برد؟ دولت که ضرر می کند و من معتقدم که مردم هم
ضرر می کنند چون بسیاری از مشکالت روی زمین مانده اند
و باید دســت به دســت هم داد و حل شــان کرد .یعنی در
دعواهای سیاسی این وسط مردم فدا می شوند.
یعنی شما توصیه نمی کنید که اصولگرایان قطب
مخالف دولت شوند؟
حتما .البته نه اینکه دولتی شوند.
و بر این اســاس توصیــه نمی کنید که ســال 96
تصمیم بگیرند نامزد معرفی کنند.
اینها ربطی به هم ندارد .ما چهــار انتخابات ملی
داریم .اگر دوتا دوتا بر هم منطبق کنیم یعنی ما هر ســال
یک انتخابات داشتیم که هفت ،هشت ماه از زمان پر شده
از فضای انتخابات .چون انتخابات در کشــور ما بســیار
مهم است.
مــردم ،رســانه ها و افــکار عمومــی همگــی را
تحت الشــعاع و تحــت تاثیر قــرار می دهــد .بنابراین هر
انتخابات ســه ماه پیش لرزه و ســه ماه پس لرزه دارد .این
به حال کشور مضر است .انتخابات خوب است و باید هم
داشته باشیم و هیجانات و شعارها و درگیری ها باشد ولی نه
هر سال که هشــت ماه ان اینطوری باشد! به همین دلیل
می گوییم تا انتخابات ریاست جمهوری هنوز نزدیک به دو
سال فرصت داریم ،این دو سال نباید فضا انتخاباتی باشد.
باید یک سال را دنبال حل مشکالت مردم برویم و سه ماه
اخر را دوباره رقابت کنیم .اینکه از حاال تصمیم بگیریم که
ما باید از حاال کاری کنیم که اقای روحانی موفق نشــود،
فکر می کنم ظلم به انقالب اســت .هیــچ ارتباطی هم به
شــخص روحانی ندارد .اینکه از حاال یــک عده تصمیم
بگیرند جنــاب اقــای رئیس جمهــور در دوره اینده موفق
نشــود و بخواهند مقدمات این کار را فراهم کنند ،ظلم به
مملکت است.
بر این اســاس توصیه می کنید که نامزد معرفی
کنند یا نه؟
باید ببینیم اقای روحانی چه کار می کند؟ مجلسیان
و بقیه هم کمک کنند ،ایشــان هم شــروع بــه حل کردن
مشکالت کنند .یک ســال دیگر هم می نشــینیم تحلیل
می کنیم که چقدر موفق بودند یا نبودند .ان موقع وقتش
اســت .فرق این حرف من با حرف شما این است که یک
موقع االن تصمیم می گیرند که روحانی نباید موفق شود،
این را من ظلم به اسالم و انقالب و نظام و مردم می دانم.
یک موقع هســت که می گویید مطمئن هستید یک سال
دیگر اقای روحانی موفق می شود؟ می گویم نه ،ان موقع
می نشینیم و بررسی می کنیم.
روحانی از االن به بعد یعنی بعد از برجام و مجلس
دنبال چیست؟
دنبال اینکه مشکالت مملکت حل شود.
می تواند در عرض یک سال؟
نمی دانــم .مردم در ضمن اینکــه بعضی وقت ها
نهایت هــدف را می خواهند اما روی قدم ها هم محاســبه
می کنند .االن مردم به رغم اینکه هنوز هم ممکن اســت
از گرانــی ناراحت باشــند ،اما مــن معتقدم کــه اکثریت
افکارعمومی قبول دارند که در مســاله کنترل تورم موفق
بوده نه اینکه تورم حل شده ،اما موفق بوده .در مذاکره با
خارجی ها و برجام تا حدی موفق بوده.
االن خارجی ها گروه گروه بــه ایران می ایند و دوری
می زنند و می روند اما اینکه چقدر ســرمایه وارد می شــود،
چقدر کار راه می افتد و چقدر رونق ایجاد می شــود ،اقای
روحانی چاره ای ندارد باید این کار را بکند به حدی که مردم
و ذینفعان حس کنند این کار دارد انجام می شــود نه اینکه
به نهایت برسد.
ممکن است اصالح طلبان نامزد معرفی کنند؟
نمی دانم .اینها همه باید بعدا بررسی شود.
راجع به خبــرگان بفرماییــد چــرا ان دو نفر رای
نیاوردند .اقایان یــزدی و مصبــاح را می گویم.
می توانیم یک دلیلش را همین ماجرای لیســت
انگلیسی بدانیم؟
مثلث | شماره 302
اینها همه روی هم اثــر دارد .یعنی این اقایان در
لیســت بودند ،بعد رادیوهای خارجی یکسری حرف هایی
زدنــد .یک عــده امدنــد و ان را جــدی گرفتند کــه اینها
ضدانگلیس هســتند و باید شــاگرداول شــوند .یک عده
هم گفتند اینها انگلیسی هســتند و نباید بیایند .همه اینها
با یکدیگر جمع شــد .اقای هاشــمی که ظرف 20ســال
گذشته خیلی عوض نشــده ،همان اقای هاشمی است.
من درباره خبرگان بارها و بارها گفتم که هاشمی در تهران
اول می شود .اما اقای هاشــمی سال 84چقدر رای اورد؟
یک زمانــی در افکار عمومــی جزو ادم هایی بــود که رای
منفی باالیی داشت .اما چند تا حرکت کرد ،رفت و امد شد و
رای اش مثبت شد .اخیرا از قول اقای هاشمی نقل کردند
که جایی در جلســه خصوصی به اقای روحانی گفته که تو
چند درصد بیشتر رای نداشتی.
سخنرانی رســمی بود؛ عین جمله ایشان است
که گفتند اقایی چهاردرصد بیشتر رای نداشت
و من از ایشــان حمایت کردم و رای شــان باال
رفت.
می خواهــم بگویــم یک موقــع اقای هاشــمی
خودش در مقابل اقای احمدی نــژاد ان قدر کم می اورد و
رای منفی اش باال می رود اما یک موقع هســت که اقای
هاشــمی رای اش مثبــت اســت .البته به درصــدش کار
ندارم که چقدر اثر داشــت ولی قطعا اگر تصور کنید اقای
روحانی می توانست بدون اقای هاشمی رای بیاورد اشتباه
می کنید .بنابرایــن می خواهم بگویــم مجموعه عواملی
دست به دست هم می دهد که یک ادمی را باال ببرد و پایین
بیاورد یا در افکار عمومی خراب کند.
االن ترکیب خبرگان خیلی عوض شده؟
در سطح کشوری خیر .
بر این مبنا اقای هاشمی ممکن است به ریاست
خبرگان فکر کند؟
بعید می دانم .یعنی من اگر جای هاشــمی باشم
اصال فکر نمی کنم.
یعنــی شــما اگر جــای هاشــمی باشــید ،نامزد
نمی شوید؟
خیر.
دور قبل هم همه فکر می کردند نامزد نمی شود.
خب برای اینکه من جای اقای هاشــمی نیستم!
اقای هاشمی در ضمن اینکه یک تحلیلگر قوی است ولی
یک جاهایی تصوراتش غیرطبیعی است.
اقای هاشمی وقتی ان لیســت را ارائه کرد برای
این بود کــه فقط رقبایــش به مجلــس خبرگان
نروند یا اینکه از همان زمان برای ریاست مجلس
برنامه داشت؟
باالخره اقای هاشــمی می تواند همه این اهداف
را باهم جمع کرده و کار کند .شــما می توانید ســوال کنید
که چــرا اقای دکتــر روحانی در تهران ســوم شــد؟ اقای
امامی کاشانی ادم خوبی است .نه در این دعواها بوده و نه
کار اجرایی مهمی داشته و نه ســابقا رای سنگینی از مردم
گرفته است.
اقــای روحانی همین دو ســال قبل یــک میلیون و
700هزار تا رای در تهران گرفته است .بعد اینجا یک مرتبه
ســوم می شــود! خب ،اینها همه اش جای ســوال دارد.
می توان نشست و تحلیل کرد .در واقع می خواهم بگویم
یک عامل نیست ،مجموعه عوامل است که جمع می شود
و این اتفاق ها می افتد.
شــانس کدام گزینه را بــرای ریاســت خبرگان
محتمل تــر می دانیــد؛ اقــای امینــی ،اقــای
شاهرودی و...
یعنی می خواهید مــن رئیس مجلس خبرگان را از
االن معرفی کنم و به قول معروف بسوزد؟
گفت وگوی ویژه
گفت وگویویژه
121
گفت وگوی ویژه
122
مثلث | شماره 302
عباسعبدی
پروژهاصلیمملکت
بازتعریف اصو
لگرایی
است
ی ویژه
و
توگ
گف
بهترین کاری که اصول گرایان به نفع اصالح طلبان انجام دادند
این بود که لیست واحد دارند
ساختار اجازه بازگشت به احمدی نژاد نمی دهد
با موضع هاشمی رفسنجانی ،عمال حسن اقا قربانی شد
برای اقای هاشمی ریاست اقای امنیتی در خبرگان بهتر است
مجلس دهم مثل مجلس ششم نخواهد بود
اقای خاتمی نگران است که گام جدی بردارد ولی به جواب نرسد
گفت وگو :مصطفی صادقی
دبیر تحریریه
در ســال 92و در حالــی که کمتــر از چنــد روز به
انتخابات ریاست جمهوری زمان باقی مانده بود ما
متوجه تغییر فضا شدیم .از همان زمان اندک قبل
انتخاباتبرخیتحلیلگرانگمانه زنیمی کردندکه
اقای روحانی ممکن است رای بیاورد .در انتخابات
اخیرهمبرخیتحلیلگرانازچرخشفضاوشرایط
سیاســی ان هم چند روز مانده بــه انتخابات خبر
می دادند.شماهمیکتحلیلیروییکنظرسنجی
درباره حوزه انتخابیه تهران نوشته بودید که همان
زمان واکنش هایی به همراه داشــت .ســوال من
این است که شما از چه زمانی متوجه شدید نتیجه
انتخابات متفاوت خواهد شد و اساسا چرا به این
تحلیلرسیدید؟
بعد از ســال ،92نگاه دیگری به انتخابات شــکل
گرفته بود .این نگاه کمابیش در دل جامعه وجود داشت .ان
نگاه این بود که نمی شود بی تفاوت از کنار انتخابات گذشت.
یک حس و تجربــه تاریخــی از 88و 92در
اصالح طلبان شکل گرفت که منجر به این
رفتار شــد .ان موقع اینها همه با هم پیوند
خوردند .ولی نکته مهم این اســت که خطر
طرفمقابلوفشاریکهاوردهمهاینهاراباهم
بهشکلیمتحدکرد.اصولگرایانایننقش
را داشــتند که همه اینها را به خوبی به وسط
رودخانه هل دادند که با ســرعت بیشــتری
حرکتکردند
عباس عبدی از ان دسته تحلیلگرانی است
که بسیاری از سیاست مداران به پیش بینی های او
توجه می کنند .باور او این است که یک بازسازی
اصولی باید در اصولگرایان انجام شود که مهم تر از
اصالح طلبان است .با عباس عبدی درباره اوضاع
این روزهای سیاست ایران البته با نگاهی ویژه به
نتیجه انتخابــات مجلس دهم صحبــت کردم .او
ضمن تحلیل شرایط کنونی حرف هایی هم درباره
اینده زده است.یک گفت وگوی ویژه که خواندنش
را توصیه می کنیم.
مثلث | شماره 302
انتخابات موثر است و حتی بیشــتر از ان انتظاری که وجود
دارد یا برخی فکر می کنند ،اثر دارد .پس نکته اول این است
که این نگاه همچنان وجود داشت و این از کجا معلوم بود؟
بخشی از ان تحلیلی بود .به هر حال کسی نمی تواند تجربه
انتخابات سال 92را نادیده بگیرد و این تجربه حتما در ذهن
مردم وجود دارد .بخش دیگر ،تعدادی از نظرسنجی هایی
بود که انجام می شــد؛ مثال اگر از مردم پرســیده می شــد
که ایا می خواهید در انتخابات مجلس شــرکت کنید یا نه؟
درصدهایی که می گفتند ما شــرکت می کنیم یا به احتمال
زیاد شرکت می کنیم ،خیلی بیشتر از درصدهایی بود که در
انتخابات های گذشته با این فاصله زمانی گفته می شد .مثال
اگر 10سال پیش ،شش ماه قبل از انتخابات پرسیده می شد
که می خواهید در انتخابات شــرکت کنید ،شــاید مجموعه
کسانی که می گفتند ،می خواهند یا حتما شرکت می کنند و
به احتمال زیاد شرکت می کنند 30،تا 40درصد هم نمی شد.
البته وقتی که به سمت روزهای انتخابات می رفت ،این رقم
زیاد می شد .اما این دفعه این طوری نبود .از همان شش ماه
پیش بیشاز 60درصدشانمی گفتندکهماقطعایابهاحتمال
زیادشرکتمی کنیم.بنابرایناینذهنیتبه عنوانیکگزاره
درامده بود .فقط تنها سوالی که اینجا می ماند این بود برای
عملی شدن ذهنیتی که به این شکل درامده باید یک چیزی
عرضه شــود تا ان را به فعلیت دراورد .این دیگر کار کنشگر
سیاسی است که ببیند ایا می تواند این چیز مطلوب را عرضه
کند یا نه؟ من مثالش را زده ام؛ مثال فرض کنید که تصمیم
دارید به سفر بروید و می گویید که عید حتما به سفر خواهید
رفتاماهیچجاییدرذهن تاننیست،بههرحالسعیدارید
تا جایی پیدا کنید و بروید ،این درحالی اســت که اگر اصال
برنامه خوبی نداشته باشید ،ممکن است سفرتان را لغو کنید.
حاال اگر برنامه خوبی به شما ارائه شود ،در این صورت حتما
می روید.می خواهمبگویمایندفعهشرایطاین گونهبود،اما
دفعات پیش از قبل کسی تصمیم نداشت به سفر برود و باید
یک برنامه خوب پیشنهاد شود تا اماده سفر رفتن شود .حاال
سوالایناستکهچراپیش بینیمی شدایناتفاقمی افتد؟
زیراسهانتخاباتگذشتهنشاندادهبودکهاصولگراهاپایگاه
رای خیلی مشخصی دارند و پایگاه رای شان تغییری نکرده
اســت .البته این هم حسن شان و هم بدی شــان است که
نمی توانند شخص دیگری را به خودشان اضافه کنند و هم
اینکه بدی دیگران است که نمی توانند اینها را به خودشان
جذبکنند.واقعیتایناستکهاینهایکپایگاهثابتیدارند
که سقف رای شان اقای حداد با یک میلیون رای است .اما
پاسخ های مردم برای شرکت در انتخابات نشان می داد که
باالی سه میلیون حاضرند شرکت کنند .پس اینجا اگر این
معادله را جلوی خود بگذارید فقط این می ماند که کسی باید
این کاالی مطلوب را خوب بسته بندی و عرضه کند تا مردم
بیایند ،نتیجه روشن است؛ شکست اصولگرایان .قبال هم
همینتحلیلراگفتهبودمکهاگربتوانیدخیلیخوباینکار
را انجام دهید دیگر موضوعی برای عدم شــرکت نمی ماند،
به خصوص اینکه اصولگراها اشتباهاتی هم داشتند که این
شرایط را خیلی تشدید کرد.
قبل از اینکه وارد قســمت کنشــگران سیاسی و
نوع عملکــرد و تاکتیک هــای انها شــویم ،بهتر
است همچنان بحث را در ســطح جامعه شناسی
ادامه دهیم و من این ســوال را از شــما بپرسم که
ایا از نتیجه این انتخابــات می توانیم بگوییم که
ما حاال در جامعه خود یک دو قطبی طبقه شــهری
و روستایی ،یا متوســط و ضعیف داریم و در ادامه
ان نتیجه بگیریم که در شهرهای بزرگتر و مراکز
استان هامردمسمتاصالح طلبانهستندولیدر
مراکز حاشیه ای و ضعیف تر اصولگراها رای دارند.
ایا چنین تصویری از جامعه امروز صحیح است؟
خ سوال شما هم مثبت است و هم منفی .چون
پاس
شــما از روی جواب ،مقدمه را نتیجه می گیرید .به نظر من
جواب دقیق نیست .یعنی اینکه نمی توانیم در این انتخابات
شهرستان ها را با تهران مقایســه کنیم .همه جای دنیا هم
کم و بیش این طور هســت .یعنی وقتی مبارزه انتخاباتی در
سطح مسائل ملی نباشــد و در سطح خرد مسائل منطقه ای
باشــد ویژگی های شــخصی و منطقــه ای نامزدها اهمیت
بیشتری پیدا می کند .مثال ممکن است من اصولگرا باشم
و شــما اصالح طلب ،یک جا با هم رقابت کنیم و شما برنده
شوید اما اگر چنانچه اصالح طلبی تواناتر از بنده باشد و بیاید
ممکن است به شما پیروز شــود .بنابراین اینجا ویژگی های
فردی خیلی اثرگذار و مهم خواهد بود .بنابراین و باتوجه به
رد صالحیت های گسترده نمی شود روی ان بخش از نتایج
شهرستان هاکهبهنفعاصولگرایاناستحسابکرد.ضمن
اینکه واقعا خیلی از رد صالحیت ها بیشتر ناظر به همین بوده
که چه کســانی رای بیاورند .در واقــع هدف ردصالحیت ها
معطوف بــه این قضیه بوده اســت .این جــواب منفی .اما
جواب مثبت قضیه هم وجود دارد.چرا؟ چون ان شــکاف،
همان شــکاف احمدی نژاد و اصالح طلبان است .یعنی در
یک بخشی از جامعهشهری،شکافاقتصادیوطبقاتیکه
زیاد شده ،یک حالت به نسبت دوقطبی شکل گرفه است.
این قطبیت وقتی از بین می رود که رشــد اقتصادی جدی را
شاهد باشیم .تا وقتی نتوانیم چنین رشــدی را تجربه کنیم
که طبقات پایین تر اشتغال پیدا کنند ،این دوقطبی کماکان
وجود دارد .امــا تجربه دوره احمدی نــژاد تجربه تلخی هم
برای بخش هایی از همان فرودست هاســت .مثال در مورد
سال ،92کامال اعتقادم این است که بخش قابل توجهی از
همان هایی که به احمدی نژاد رای داده بودند ،موتور محرکه
انتخابات 92شدند .انها حاشیه بودند ،بسیاری امدند و برخی
هم اصال نیامدند .بنابراین انها که امدند ،همان ها بودند که
حس می کردند راه دولت احمدی نژاد جواب نمی دهد و ضرر
کرده اند .اما همان مــردم اگر ببیننــد راه دولت روحانی هم
بهشان جواب نمی دهد ،این دوقطبی موردنظر شما ممکن
است باز هم شکل بگیرد.
اگر بنا باشد بر مبنای همان دو قطبی تحلیل کنیم
به نظر می رســد که بعد از ســال 92اقای روحانی
بیشــتر ،جامعه هدف خود را همان طبقه متوسط
شهری انتخاب کرده است .برخالف احمدی نژاد
که روی طبقه پایین کار می کرد .ایــن را می توان
از روی اقدامات اقای احمدی نژاد و اقای روحانی
به خوبی فهمید .شــما این رفتار اقــای روحانی را
چگونهتحلیلمی کنید؟
بله ،حتما این گونه است که شما می گویید .خب،
این دو دلیل دارد .یک دلیلش این اســت که اقای روحانی
متوجه بود که این طبقه متوسط در دوره احمدی نژاد صدمه
دیده است .ضمن اینکه کارهایی هم که دولت پیش انجام
می داده ،در نهایت خیری برای طبقه پایین نداشــته است.
مهمترین مساله برای طبقه پایین اشــتغال است .وقتی در
هشت ســال هیچ اشــتغالی تولید نمی کنید ،این طبقه چه
خیریبردهاست؟بادادن 45هزارتومانبهاینطبقهدرحالی
که ارزش این پول هر روز اب می رود ،ان طبقه جان نخواهد
گرفت .در حالی که طبقه متوسط به یک شکل موتور توسعه
همهستامااینطبقهدرهشتسالاندولتتضعیفشده
بود.طبیعیاستکهاوهمنیرویشرارویتقویتهمینطبقه
می گذارد.ولیخباینسوالپیشمی ایدکهفراموشیطبقه
پایین ممکن است بحران ایجاد کند .به نظر من به موازات
بازسازی طبقه متوسط باید فکری اساسی و جدی هم برای
طبقه پایین شود .ضمن اینکه در این دو سال تا حدی شده
است.مثالنگاهکنیددربحثدرمانسیاست هایاتخاذ شده
کمکیبرایانهابودهاست.فکرمی کنماگردرمانواموزش
و از همه مهمتر وضع اشتغال بهبود پیدا کند ،انها هم کامال
بهره مند می شــوند .به شــرطی که از انچه بود ،بدتر نشود.
جامعه نسبت به سیاست های بخش درمان ،رضایت داشت
یدولتکمبودهاست.البتهممکناستطبقات
امامنابعمال
پایین ،منافــع دیگری هم حس کنند .مثــا در مورد همین
افزایش قیمت های ســوخت برخالف انچه همیشــه فکر
می کردند که خطرناک است ،دو بار قیمت سوخت و انرژی
باال رفت اما تاثیر مهمی روی تورم نداشت .با اینکه بیش از
صد درصد افزایش قیمت پیدا کرد امــا اتفاقی نیفتاد .پس
نشان می دهد که می توان به نفع طبقات پایین هم کار کرد
ولی این حرف تان هم درست است .یعنی اگر اقای روحانی
و دولت به ایــن طبقه توجهی نکند ممکن اســت در اینده با
عوارض جدی مواجه شود.
برگردیم به همین انتخابات هفتم اسفند! ایا این
تصور درستی است که بگوییم ِ
خود اصالح طلبان
هم از نتیجه انتخابات شوکه شدند؟ یعنی در واقع
انتظارش را نداشتند؟
شاید در گذشته انتظارش را نداشــتند اما در هفته
پایانی این انتظار بود ،هر چند هیچ وقت دوســت نداشــتند
گفت وگوی ویژه
گفت وگویویژه
123
گفت وگوی ویژه
124
مثلث | شماره 302
گفت وگویویژه
این طوری فکر کنند .علتش این است که وقتی این طوری
فکر کنید ،و ان را تبلیغ کنید و با این حس جلو بروید ،در این
صورت اگر چیز کمتری به دســت اورید ،برایتان شکســت
محسوب می شود .یک بازیکن خوب همیشه باید انتظارش
را پایین بیاورد که اگر چیز باالتری هم اورد ،بیشــتر برایش
مطلوب باشد .وضعیت این گونه بود ضمن اینکه خب یک
بی اعتمادی هنوز به کل سیستم داشتند و نمی خواستند این
را برجسته کنند که می توانیم این کار را بکنیم در نتیجه طرف
مقابل را هم به حساسیت بیندازند .در عین حال کل برداشت
شما غیرواقعی نیســت .یک دلیلش هم این است که فکر
نمی کردند بتوانند لیست را برای مردم جا بیندازند.
اقایعبدی !رفتار شناسیانتخاباتیمردمایرانبه
ما می گوید انگار مردم رای می دهند که یکی نباشد
و اینکه چه کسی بیاید مساله درجه دوم انهاست
و گاهی اصال مساله نیست! مثل ســال 84 ،76و
همینانتخاباتاخیر.دلیلتعمیماینحرفمبهاین
انتخابات هم این است که مردم بسیاری از افراد
لیست اصالح طلبان را که حاال منتخبان پایتخت
هم شده اند ،نمی شناختند اما رای دادند تا برخی از
افرادلیستمقابلبهمجلسنروند.شمااینتصور
را قبول دارید؟
این تحلیل کامال درســت اســت اما همه اش این
نیســت .یعنی اگــر در همان انتخابــات 92به جــای اقای
روحانی اقای والیتی می امد ،این فضا به این صورت ،شکل
نمی گرفت .یعنی همیشــه وقتی می خواهید به کسی رای
بدهید که دیگری نشــود باید این طرف هم یک ایجابیاتی
داشتهباشد.اگراینایجابیاترانداشتهباشد،مشکلاست.
فرضکنیدبههردلیلیاقایروحانینبود،اقایوالیتیواقای
قالیباف که نمی توانســتند بیایند ان دوگانه را با اقای جلیلی
درست کنند تا یک عده از ترس او به اینها رای بدهند .بنابراین
یکبخشایناستاماوجهمثبتقضیهراهمدرنظرداشته
باشیم .اگر اصالح طلبان نمی توانستند یک انسجام خوبی
برای خودشــان ایجاد کنند و لیست حداقلی بدهند ان موقع
مردم باید می گفتند به کی رای بدهیم که مثال اقای فالن از
طرفداراناحمدی نژادانتخابنشود؟پسنمی توانستنداین
کاررابکنند.بنابراینانبخشکهبهکیرایبدهندهمخودش
مهم است .اما واقعیت همین است و این واقعیتی است که
به نظرم اصولگرایان باید به ان خیلی توجه کنند .ما در مورد
ارایاصولگرایاندو،سهتاایرادخیلیکلیدیمی بینیم.یکی
همیناستکهبیشترارایسلبیعلیهاناناستویکیدیگر
هم اینکه از نتیجه ارا شگفت زده می شویم .این شگفت زده
شدن از نتایج رفتارهای مردم به دلیل وجود یک ایراد است.
ایرادش این نیســت که مــردم کارهــای غیرعقالنی انجام
می دهند.ایرادشایناستکهمانمی فهمیمانهاچهکنشیرا
می خواهندانجامدهند.توجهمی کنید؟چرانمی فهمیم؟برای
اینکهانهاازادیعملدرکنش شانراهمیشهدراختیارندارند.
فقط شب صندوق است که می توانند از خودشان بروز دهند و
وقت های دیگر همیشه می گوییم ان شاءالله گربه است اما
شبصندوقمی ایندوکاردیگریمی کنند.اینمهماستکه
رهبری می گویند که مخالفان نظام بیایند رای دهند ،ولی این
افراد در صورت حضور کارهای خاص خودشــان را می کنند
و ان مخالف نظام هم به هر حال حواســش هســت که چه
کارهاییبکند.مشکلاساسیایناستکهچرامامی پذیریم
که مخالف نظام در این اندازه های بزرگ و تاثیرگذار باشــد؟
باید ان قدر تعداد موافق نظا م غلبه داشته باشد که انتخابات
را در دل خودش انجام دهد .ان موقع دیگر دچار این اتفاقات
نخواهیم شــد .باید دایره نظام را وسیع کرد که اغلب مردم را
دربربگیرد .انتخابات نباید به چند روز محدود شود .نگاه کنید
امریکاراکههمهمبارزهمی کنندواخرسربادو،سهدرصدرای
بیشتربرندهمی شوند.چونهمهمتوجه اندکهچهاتفاقیدارد
می افتد .این طوری نیست که یکی یکباره از زیر خاک بیرون
وقتــی که شــما بــا برجــام مخالــف کنید،
ان مخالفت خیلی برجســته می شــود تــا موافقتش.
موافقانش خیلی برجســته نمی شــوند و این مخالفان
اســت که اصوال برجسته می شــوند .فکر می کنم یک
دلیلش هم ایــن بود کــه بخش های قابــل توجهی از
اصولگرایان که واقعا موافق هم بودند ،در این انتخابات
قربانی این برداشــت شــدند؛ مثل اقایــان ابوترابی و
ال اسحاق
بیاید و بتواند همه چیز را زیر و زبر کند .در انجا وقوع این اتفاق
شدنی نیست .به همین دلیل هر دو مشکل فوق دو روی یک
سکه هستند و خطرناک است .چرا اصال باید کاری کنیم که
مردم سلبی رای دهند؟ چرا نباید خودشان نامزدهای ایجابی
داشته باشند؟ یکی از مهمترین مســائل همین است که در
ادامهصحبتبهانمی پردازیم.
رایی که اصالح طلبان در تهران اوردند ،رای اقای
خاتمی است ،رای اقای هاشمی است یا رای «نه»
به برخی اصولگرایان یا هر سه مورد اینهاست؟
اجازه دهید این را توضیح دهم؛ اقای هاشمی یک
صحبت بسیار مهمی کرد که هر کسی که حرف حق را بزند
مردم به او رای می دهند .در این صورت باید نتیجه بگیریم
که این قاعده برای دفعات قبل هم صادق اســت و در مورد
گذشــته نمی شــود خالف این ادعا را گفت .ایا می توان به
این نتیجه رسید که کسی ان موقع حرف حق نمی زده و االن
دارد می زد .پس باید در همه موارد از منطق مشترک تبعیت
کنیم .البته بنده به این گزاره عقیده ندارم .مساله این نیست
که اگر نامزدها حرف حق بزنند مردم لزوما دنبالشان می روند.
اصال قضیه این طور نیســت .قضیه به گونه دیگری است.
می خواهم بگویم که یک تعامل دیالکتیکی میان رهبران و
مردم وجود دارد .دیدیم که در مجلس هشتم نام لیست خود
را گذاشتند یاران خاتمی ،اما رای نیاوردند.
و چــرا در مجلــس هشــتم ،یــاران خاتمــی رای
نیاوردند؟
برای اینکه منطق حضــور اصالح طلبان روی پایه
قوی ای اســتوار نبود .با صرف تبلیغات که نمی توان پیروز
شــد .مردم درک نمی کردند که چرا انان می خواهند شرکت
کنند؟ پس انهایی که باید رای دهند ،شــرکت نمی کنند .اما
این بار حتی یک درصد ا دم ها را هم ندیدید که مخالف شرکت
باشند .یعنی می فهمند که چرا این اتفاق می افتد .بنابراین در
مجلس هشتم نام اقای خاتمی رای نمی اورد! چون تبلیغات
تاثیرگذاری اصلــی را ندارد .اما این بــار این گونه نبود .یک
بسته کامل مهیا بود .مثال اینکه در رودخانه ای که با سرعت
خوبی درحال حرکت است ،قایقران هم می تواند حرکت خود
را همسو با اب تسریع کند اما رودخانه ای که با شیب تند اب
جلو می رود قایقران نمی تواند جهت عکس ان پارو بزند .بزند
هم خسته می شــود .با چهار بار پارو زدن خسته شده و کنار
می افتد .ولی همان قایقران وقتی در جهت درســت جریان
حرکت می کند ،موفق است .بنابراین یک رابطه ای بین همه
رهبری ها و جریان ها وجود دارد و این قضیه فقط مربوط به
اقای هاشمی یا خاتمی نیست .یک حس و تجربه تاریخی از
88و 92در اصالح طلبان شکل گرفت که منجر به این رفتار
شد .ان موقع اینها همه با هم پیوند خوردند .ولی نکته مهم
این است که خطر طرف مقابل و فشاری که اورد همه اینها را
باهمبهشکلیمتحدکرد.اصولگرایانایننقشراداشتندکه
همه اینها را به خوبی به وسط رودخانه هل دادند که با سرعت
بیشتریحرکتکردند.
اقــای عبــدی! رفتــار انتخاباتــی اصولگرایان را
چگونه تحلیل می کنید؟ چرا انها در تهران با چنین
نتیجه ای مواجه شدند؟
یک اشــکال اساســی در اصولگرایان وجود دارد
که هنوز حاضر نیســتند به ان بپردازند .این اشکال بیشتر از
همه در اقای مصباح خودش را نشان می دهد .ولی در بقیه
هم وجود دارد و ان فلسفه سیاسی شــان است .البته اقای
مصباح این تناقض را ندارد و می گوید رای مردم این وســط
هیچ! درســت هم فکر می کند .نمی دانم رای مردم چگونه
می تواند چیزی را شــرعی کند یا نکند .به همین دلیل حتی
حاضرنیستدرتلویزیونبنشیندوتبلیغکند.امااصولگرایان
دیگربهاینموضوعتوجهیندارندومی گویندمامردمساالری
می خواهیــم اما قیدی کــه به مردمســاالری می زنند عمال
مردمســاالری را از ماهیت خودش تهی می کند .شما وقتی
مردمساالری می خواهید یعنی اینکه ما 80میلیون جمعیت
در این کشور داریم و شاید بتوانید حداکثر پنج میلیون ان را
هم کنار بگذارید اما نمی توانید طوری تعریف کنید که فقط
به 10میلیون ادم محدود شــود .ان هــم 10میلیون ادمی
که لزوما باکیفیت ترین ها نیستند .منظورم از باکیفیت ،ادم
خوب و بد نیست و ارزشــگذاری نمی کنم .حتما مهندسان،
اساتید دانشگاه و کارافرینان ادم های موثرتری برای جامعه
هستند .نمی توانید مردمســاالری را طوری تعریف کنید که
هیچ کدام اینها نتوانند در انتخابات باشند .شما این انتخابات
را نگاه کنید! فکر نکنید رد صالحیت شدن منحصر به اینها
بود 10.برابر این افراد ثبت نام نکردند! افرادی که اصال شاید
مذهبینیستند.مناصالکاریبهاینندارمکهشمامی توانید
ادم مذهبی بیاورید یا نیاورید ،موضوع این است که وقتی از
مردمساالری می گویید یعنی فیلی بزرگ را تصویر کردید که
می خواهیددریکاتاق 3در 2جادهیدامانمی شود.انموقع
عوارضش اینجا بیرون می زند و به همین دلیل می گویید که
علیه انان ســلبی رای دادند و خواســتند که انها نباشند .اگر
مردمساالری باشد ،دیگر به کسی رای نمی دهند تا دیگری
نباشد .ممکن است یک بار اســتثنایی هم این مساله پیش
اید ولی نه همیشــه .نتیجه این نوع انحصار به نظر من این
شد که مثال االن قرار است 20خانم وارد مجلس شوند حتی
اگر 40تا از همین نوع خانم ها هم وارد شوند ایا به نظر شما
نماد همه خانم های کشورند؟ نیستند .حاال چه خوب یا بد یا
هرچه اسمش را بگذارید .همین اقایان هم که می روند نماد
مردانکشورنیستند.بنابرایناینگیروپیچاصولگرایاناالن
خودشرانشانداده،درادامهبازهمنشانمی دهد،قبالهم
نشــان داده بوده ،فقط در یک مقطعی پول نفت ظهور این
مساله را از طرف اقای احمدی نژاد به تاخیر انداخت.
مایکپدیدهمستقل هاهمدراینانتخاباتداریم.
انها رای قابل توجهی به دست اورده و درصد خوبی
هم در منتخبان دارند .این پدیده را چگونه تحلیل
می کنید؟
این انتخابات یک درسی برای اقای مطهری داشت
که به نظرم خوب بود .اقای مطهری عمال این طوری رفتار
کرد؛ بعد از لیست اصالح طلبان لیســت داد .فکر می کنم
همهافرادانهاازشصتمبهبعدباشند.کمترینرایانانظاهرا
حدودپنج هزار رای دارد.ایشانفکرمی کردکهنهاینونهان
و یکی دیگر این وسط خواهد امد .درحالی که این طوری نبود
ودیدیدکههیچتوجهیهمبهاننشدوکناررفت.امادرمورد
مستقالنشهرستانبایدبگویمهمان طورکهگفتمانتخابات
مجلسفردیاستوشرایطفردیمی تواندتاحدیازنتیجه
را تعیین کند .نظرسنجی ها هم نشان داد که اکثر مناطق از
نمایندگان فعلی شان به شدت ناراضی اند و دوست دارند که
انها کنار بروند .حاال اگر در جاهایی سیستم حزبی هم نباشد
و رد صالحیت هم گسترده باشد و یک فرد خودش قوی باشد
گفت وگویویژه
و احــزاب نتوانند او را جذب کنند ،خیلــی راحت می تواند در
شهرستان خودشان نامزد شود البته او درواقع مستقل نیست
واوهمیکحزبمنطقه ایونانوشتهبرایخودشدارد.یک
فرد در فالن شهر یک حزب منطقه ای برای خودش دارد و
اگر 50تا ادم داشته باشــد کفایت می کند .در سیستمی که
حزبی نیست این عوارض همیشه وجود دارد ولی در تهران
به طور مشــخص به نظرم درســی برای ادعای استقالل و
لیست اقای مطهری داشت.
البته در انتخابات مجلس قبل هم از لیست صدای
ملت فقط او انتخاب شده بود...
اندفعهفرقشاینبودکهمتوجهنبودندکهاینفضا
درحال شکل گیری است« .مســتقل» کلمه به درد بخوری
در انتخابات نیست .ضمن اینکه بدان معناست که مستقل
تعریف روشــن و ایجابی از خودش ندارد و خود را نســبت به
دو تای دیگر تعریف می کند .درحالی که مدعی مستقل هم
گروهی است مثل انها.
این انتخابات پدیده زیاد دارد .یکی از پدیده های
جالبش اقای الریجانی اســت که در قم دوم شد.
رای او هم نسبت به قبل ریزش داشت و هم فاصله
عجیب و غریبی با نفر اول دارد .می گویند دلیل این
ماجرانزدیکشدناقایالریجانیبهاصالح طلبان
استوبههمیندلیلهمدرقمچنیناتفاقیافتاده
است.شماچگونهفکرمی کنید؟
واقعیت این اســت که مــن اصالتــا از اطراف قم
هستم ولی از جزئیات تحوالت قم اطالعی ندارم و تا حدی
که می دانم کلیاتی در این مورد می گویم .اصال فرض کنید
که ایشان به اصالح طلبان نزدیک شد .در این صورت لزوما
ایرادی ندارد که رای کســی به دلیل این تغییر سیاســتش
بریزید ،به دلیل اینکه هزینه باال بودن رای قبلی زیاد است و
االن به دردش نمی خورد .اگر کسی فکر کند که باید طوری
رفتارکندکهرایهمهرابه دستبیاوردولیعمالانچهخودش
می خواهد باشد ،نباشد ،چه فایده ای دارد؟ او بر خالف سایر
اصولگرایان به دالیل روشن سیاسی به دولت روحانی نزدیک
شده ،در نتیجه او را زده اند که به نظرم مشکل خاصی ندارد
و این انتخابی اســت که ادم انجام می دهد .اما در مورد نفر
اول تا انجا که من شــنیدم ،خیلی مردمی رفتار می کند و به
همه ســر می زند و عمال به معنای نماینده منطقه ای است.
اقای الریجانی چون رئیس مجلس اســت حتــی به لحاظ
پرستیژوجایگاهشهمنمی تواندنمایندهمحلیباشد.چون
نماینده هایمحلیبایددرروستاهاسربزنندوبامردمصحبت
کنندوهزارتاکارمشابهدارند.بنابرایناگرتاحاالهمبهاورای
می دادندچونفکرمی کردنداورئیسمجلساست،بنابراین
بیشتر می تواند به منطقه قم کمک کند تا یک نماینده ای که
هر روز می خواهد در خانه مان بیاید و ببیند مشکل ما چیست.
به نظرم میزان رای اش اهمیت زیادی ندارد.
اقــای عطریانفر چند مــاه قبــل از انتخابــات در
مصاحبه ای که با او داشــتم گفت کــه ما نقد اقای
ف ترجیح می دهیم.
الریجانی را به نسیه اقای عار
بعد اقای دهقان که ســخنگوی اعتدال و توسعه
اســت در مصاحبه با نشــریه ما گفت که عقل مان
می گوید اقــای الریجانی و دلمــان می گوید اقای
عارف .گویــی یک اتحاد نظــری در بخش مهمی
از اصالح طلبــان در مــورد اقــای الریجانی پدید
امده بود .در این ســوال فعال کاری بــا اقای عارف
ندارم .می خواهم بپرسم ایا نگاه اصالح طلبان به
اقای الریجانی همچنان مثل قبل از هفتم اسفند
اســت؟ لیســت امید رای و تعداد خوبی دارد ،چرا
باید سمت الریجانی بروند؟ اگر فکر کنیم که نگاه
اصالح طلبانبهالریجانیقبلازانتخاباتیکنگاه
تاکتیکی بوده ،شاید االن دیگر ان تاکتیک معنایی
نداشته باشد...
این طوری نیســت ،نگاهشــان به انها ،تابع رفتار
انهاست...
و شاید هم تابع شرایط؟
بازتاب شــرایط در رفتار انهاســت .یعنی اگر اقای
الریجانی بخواهد رئیس مجلس شود و همان تعاملش را با
دولت حفظ کند ،نــگاه اصالح طلبان تداوم همان تاکتیک
خواهد بود .من فکــر می کنم نه به خاطر اینکه کســی را به
کسیدیگر ترجیحدهند،بیشتربهدلیلاینکهبهلحاظمرحله
سیاسی این وضعیت وجود دارد .شما تیم فوتبال را ببینید که
گاهی اوقات تاکتیک مربی طوری اســت که ممکن است
بازیکن خوبی را بیرون بکشــد و کسی دیگر را به جایش قرار
دهد .این به این معنا نیست که کســی که داخل رفته لزوما
بهتر از کسی اســت که بیرون امده .در این بازی خاص این
فرد بیشــتر به درد می خورد .توجه کنید! به نظرم سیســتم
بازی اصالح طلبان در وضعیتی هست که اقای الریجانی با
همان خط مشی دفاع از دولت در ان می گنجد و اگر با همان
خط مشی ادامه دهد ،هیچ مشکلی ندارد.
شما از مرحله سیاســی صحبت کردید .چرا اقای
عارف را به ان مرحله سیاســی نمی رســانید؟ چه
اشکالی دارد؟
این مســاله شــخصی نیســت .این هیچ ربطی به
شخص ندارد.
به پتانسیل های اقای عارف مربوط است؟
شما اگر پتانسیل های اقای عارف را در منتهی الیه
خط ایده ال خودتان هم بگذارید باز هم نگاه فوق وجود دارد.
این نگاه در این شرایط و سیستم بازی این طرف ترجیح دارد.
من شــخص ا ترجیح می دادم چقدر خوب بود که اقای ناطق
می امد و اصالح طلبان حمایت می کردند و او رئیس مجلس
می شــد .برای اینکه در این مرحله اختالف و شکاف میان
اصالح طلب و اصولگرا نیست .شــما باید ببینید اینها دنبال
چه هستند و ان موقع می فهمید که از کی حمایت می کنند.
چرا شــما نمی خواهید بازیگر سیاســی خط اول
خلق کنید؟ به هر حال اقــای خاتمی و برخی دیگر
از چهره های رده اول اصالح طلب به دلیل شرایط
به وجود امده دیگر نتوانســتند وارد قدرت رسمی
شــوند .این یک واقعیت اســت .اقــای عارف که
دم دســت اســت و دوبار از نظام تائیدیه گرفته.
چرا او را به مرحله سیاسی نمی اورید و از او بازیگر
سیاسیخطاولخلقنمی کنید.
اصالاینقضیهمشکلیندارد.اگراقایعارفراهم
بردارید و اقای خاتمی را جایش بگذارد همین است که گفته
شد.نتیجه اشهمینمی شد.
یعنی شما می گویید االن زمان خلق بازیگر نقش
اول نیست؟
بحــث خلــق بازیگر نیســت .هر کســی می تواند
بازی اش را بکند .بحث این است ک ه ترجیح این به ان االن
مساله شان نیست .به خاطر خط مشی ای که برای بازی شان
دارند ،ان شــخص اهمیت دارد و باید ببینید اینها دنبال چه
هستند؟
یعنی شــما می گویید که اصالح طلبان االن دنبال
این نیســتند که این پیام را به حاکمیت بدهند که
می خواهند در این سطح باال بازی کنند؟
مشکل اصلی در اصولگرایان است .اصولگرایان
بایدتکلیفخودشانراباهمروشنکنند،نهبااصالح طلبان.
اصالح طلبان مشکلی از این نظر ندارند .این ساخت سیاسی
باید به مرحله ای برسد که طرف اصولگرا اول تکلیف خودش
را با مردمساالری روشن کند و بعد با اینها کنار بیاید .وقتی که
مفهوموسیعیازمردمساالریوحاکمیتقانونرابهرسمیت
بشناسند ،نه از باب اجبار در انتخابات.اصالانروزکلقاعده
بازی عوض می شود.
یعنــی این طــور می تــوان فهمیــد کــه فعــا
اصالح طلبان می خواهند حد تکلیف سیاسی شان
در حد مشــارکت در قدرت باشــد نــه تصاحب در
قدرت.
اصالح طلبان از هر اصولگرایی که بتواند یک گام
کشــور را جلو ببرد ،حمایــت می کنند.اصالح طلبان در این
انتخابات یک منافعی داشتند که اصولگرایان به ان توجهی
ندارند و ان اینکه تمام نیروهایشان که در مجلس رفته -غیر از
چند نفرشــان -نیروهایی هستند که اساســا در عرصه مدنی
چندانفعالنبودند.اماتمامنیروهایشاندرعرصهمدنیباقی
می مانند و از گذشته هم فعال تر می شوند .شما به میزانی که
دراینعرصهحضورداشتهباشید،ساختسیاسیمی خواهد
با شــما چه کار کند؟ در این مرحله نیاز ندارند که بخواهند در
ان ســطح باال از قدرت کار کنند .اقای خاتمی کار خودش
گفت وگوی ویژه
126
مثلث | شماره 302
گفت وگویویژه
را انجام می دهــد و اقای عارف هم انجا بــرود و هرکاری که
می تواند انجام دهد .یک نفر از نیروهایشان به مجلس نرفته
و همه در حوزه عمومی هستند و کار خودشان را می کنند .به
نظرم اصولگرایان به این مسائل توجه کافی نمی کنند و بعد
ممکن است چهار سال دیگر نگاه کنند که مثال وضعیت به
شکل دیگری درامده است .اصالح طلبان باتوجه به تجربه
گذشــته اصراری ندارند که با تنش در ســاخت سیاسی قرار
بگیرند .باید وقتی در ساخت سیاسی اثرگذار باشند و حضور
رسمی و جدی داشــته باشــند که ان طرف هم کامال این را
پذیرفته باشد .تا قبل از این مرحله ان طرف باید هزینه اش را
در هر کاری که می کند ،بپذیرد .در عرصه عمومی اینها دارند
کار خودشــان را انجام می دهند و مشکلی ندارند .در عرصه
عمومیتاثیرخودشانراهممی گذارند.ولیبهنظرمسیستم
واصولگرایاننبایداجازهدهندکهشکافاین قدرتعمیقشود
وبایدزودترطرفینبهیکتفاهم سیاسیبرسند.انموقعاگر
بهتفاهم سیاسیبرسند،دیگرخلقیکادمسیاسیمعناندارد
وهرکسیخودشاستکهمی توانددریک ترازسیاسیباشد
یا نمی تواند باشد .اقای عارف می توانست باشد ،هست .اگر
نمی توانست هم خودش می داند.
در تشبیه این مجلس با مجالس قبلی از مجلس
ششم و پنجم سخن به میان می اید .اما به نظرم
این مجلس شبیه هیچ مجلسی نیست و درواقع
شبیهمجلسدهماست!
اســتفاده از این طور کلمات به این منظور است که
در جمع از لحــاظ ترکیب به کدام یک نزدیک تر می شــود.
ولی به هیچ وجــه االن فضا ،فضــای دوره مجلس پنجم،
ششم یا حتی هفتم و هشتم نیست .بنابراین هر چیز ماهیت
خودش را دارد .پس چرا ما یک واقعیت بزرگ را در یک جمله
خالصه می کنیم؟ وقتی خالصه شود بخش عمده ای از ان
می ریزد .پس اگر صحبت از مجلس پنجم است می خواهند
تا حدی ترکیب نیروهایش را توضیح دهند .ولی نه به لحاظ
اشخاص ،شبیه ان است و نه به لحاظ مسائلی که جامعه با
ان درگیر است.
پسبهنظرشمابهنفعاصالح طلبان استکهاقای
الریجانیهمچنانرئیسبمانند.
برحسب تحلیل سیاسی که دارند ،بله.
پس برحسب تحلیلی که دارند ،جای اقای عارف
کجاست؟
این خیلی مســاله ای نیســت .قرار نیست در حوزه
سیاست ،فکر کنیم که یک نفر حتما پست داشته باشد .مگر
تا حاال که رئیس مجلس نبود ،مشــکلی برای نقش افرینی
ی نفوذ داشته باشد کنار مجلس هم روی
داشت؟ اگر یک ادم
یک صندلی بنشیند ،کار خودش را انجام می دهد.
اما شما نمی توانید سرلیست فهرستی باشید که
90نماینده در مجلس داشته باشید و بعد بگویید
که اقای الریجانی رئیس اســت و اقای عارف هم
می خواهد یک گوشه ای روی صندلی بنشیند!
ممکن است خودشان تفاهم کنند که یک سال این
و یک ســال ان .می تواند این طور هم باشد و من ایده ای در
این باره ندارم چون اصال هنوز به انجا نرسیده ایم و فکر هم
نمی کنم االن وقت مناسبی برای بحث در این باره باشد .این
سوال را هم اگر جواب می دهم نه به دلیل اینکه بگویم این
رئیس باشد و ان رئیس نباشــد ،اصال مساله ام این نیست.
مساله امایناستکهخطمشیاصلیچیستوقتیکهعارف
یا الریجانی بخواهد رئیس باشد .الریجانی در صورت عدم
حمایت اصالح طلبان برای رئیس شدن باید با بخش های
دیگر اصولگرایــان ببندد که خالف این فرایندی اســت که
باال امده و پیام انتخابات بوده است .تازه اگر عارف بخواهد
رئیس شــود او هم باید برود و با ان بخش ها ببندد که خیلی
بدتر است .بنابراین در این تقسیم بندی هاست که ما داریم
صحبتمی کنیمولیاصالبرایمندردرجهاولمهمنیست
که «الف» یا «ب» رئیس شود یا یک سال درمیان باشد.
اکنون خیلی تعیین کننده است که اقای الریجانی
کدام سمت برود .اگر به سمت اصولگرایان برود
یک فراکســیون اکثریتی از اصولگرایان تشکیل
می شــود و اصالح طلبان تبدیل به اقلیت مجلس
می شوند .یعنی اگر اقای الریجانی بخواهد چنین
شکلیرادرستکنددوبارهیکفراکسیوناکثریت
داریم .شــاید یکی از دالیلی کــه اصولگرایان در
روزنامه هایشان می گویند که ما انتخابات را بردیم
اصال همین است .یعنی اینکه اقای الریجانی سر
یک فراکسیون باشد که فراکسیون اکثریت شود
حتی اگر مدل فراکســیون رهروان باشــد و چهار
نفر اعتدالی هم در خودش داشته باشد ،اشکال
ندارد .ان وقت فراکسیون اقلیتی تشکیل شود به
نام فراکسیون اصالح طلبان و این چیزی است که
اصالح طلبان نمی خواهند .به نظر شما چه اتفاقی
می افتد؟
به نظرم در این سوال اشتباهی وجود دارد و ان اینکه
این دوگروهرابهصورتمکانیکی کنارهمگذاشتید .درحالی
که یکــی از ان دو گروه می خواهند جلوی دولت بایســتند و
دیگریحمایتشمی کند.اگرهردومی خواهندحمایتکنند
که فبهاالمطلوب .اصولگرایان بروند حامی دولت شوند .اما
نمی توانند این کار را بکنند چون بخشــی از انها امده اند که
ریشه دولت را بزنند .بنابراین به محض اینکه اقای الریجانی
بخواهد به ســمت ان طرف برود ،تازه ریزش های خودش
شروع می شود .بخش عمده ای از نیرویش ریزش می کند.
این طور نیســت که به راحتی من و شــما جایمان را عوض
کنیم.بنابرایناناتحادغیرممکن است تردیدنداشتهباشد.
اما اتحاد ایــن طرف(اصالح طلبــان و اصولگرایان میانه)
ممکن است؛ ائتالف انان اکثریت قاطعی به دست می اورند
که به لحاظ تعداد هم متعادل هســتند .حتی ممکن است
که اصالح طلبان قوی تر هم باشند ،مساله خاصی نیست،
کامال می توانند با هم همکاری کنند .اما شما از من که دارید
می پرســید ،هیچ وقت پیش بینی نمی کنم که ان موقع چه
می شود.یعنیانچهبهشماگفتم،مطلوبخودمهمهست.
از ان دفاع می کنم که اتفاق بیفتد.
می توانم این طور برداشت کنم که اگر بخواهیم
ارایش نیروهای سیاسی را در مدل پارلمان دهم بررسی
کنیم ،دیگر اصولگرا-اصالح طلب نداریم و به جای ان
موافقانبرجامومخالفانبرجامداریمیاهماندوقطبی
دالور -دلواپس .ایا می توانیم به این فکر کنیم که شکل
سیاسی و صورت بندی اش این طور است که از این پس
باید بگوییم موافقان دولت و مخالفان دولت؟
بله ،همین طور است .البته همان برجام و غیربرجام
عمیق تر است .حتی بر رفتار دولت ،حاکم است .متاسفانه
برخی به برجام توجه نمی کنند .اساســا برجــام یک توافق
هســته ای نبود .مثال فرض کنیم که بتــن را جایی ریختیم
و چهار تا ســانتریفیوژ را برداشــتیم و انها هــم تحریم ها را
برداشتند! اصال این مساله مهمی در دنیا نیست .برجام یک
نوع تغییر راهبــرد ایران در عرصه جهانی بــود ،نه به معنای
منفی .توجه کنید! منظورم معنای منفی اش نیســت .به هر
حال انتخابی کرد که یک سری چیزهایی را داد و یک سری
چیزهایی را گرفت که طبعا به نظــر من همان ها که گرفته،
خیلی باارزش تر است و قبل از برجام نمی توانستیم ان وضع
راادامهدهیم.برجامیعنیاینکهایرانپذیرفتهراجعبهمسائل
خودش و ان چیزی که حقوق خودش می دانسته با دیگران
تفاهم کند .می دانید چــرا برجام اصال در شــورای نگهبان
رسیدگی نشد؟ برای اینکه اگر قرار می شد در شورای نگهبان
رسیدگیشود،شوراینگهباننمی توانستانرابامعیارهای
سنتی اشتائیدکند.دربرابرایننکته،برجامیکنوعرسمیت
یافتن قدرت ایران در عرصه بین المللی بود به معنای اینکه
ایران هم عرصه بین المللی را به رســمیت می شناســد و به
الزاماتش تن داده است .یکی از الزاماتش در سوریه است؛
به این موضوع توجه کنید که در سوریه چه اتفاقاتی می افتد.
این را قبال نوشته ام که اولین اثر برجام در سوریه است .ایران
اکنوننقشمستقلیدرسوریهنداردودرکنارروس هاهستند.
روس ها هم در ساختار بین المللی تصمیم می گیرند .وقتی
که ایران برجام را پذیرفت انجا هم کنار روســیه رفته است.
نمی خواهم بگویم که تصمیم روس ها در ســوریه درست یا
غلط است یا با هماهنگی ایران هست یا نیست اما روس ها
هستند که با امریکایی ها قرارداد امضا می کنند که اتش بس
بشودیانشود.بنابراینمادرعملضمناینکهدنبالمنافع مان
هستیم تابع یک الزامات جهانی هم شدیم .درحالی که قبال
این کار را نمی کردیم و اصــا ان الزامات را نمی پذیرفتیم.
رفتن ایران به ژنو برای شــرکت در کنفرانس ســوریه همین
معنا را داشت که ما یک حرف هایی داریم ولی وقتی جمع به
نتیجه ایرسیدماهمانرامی پذیریم.اینهاالزاماتیاستکه
از تبعات برجام است و از این پس بخشی از سیاست خارجی
ما انکادره شده است .یعنی مثل اتوبانی است که می توانید از
سمت راست و چپش بروید ولی دیگر بیش از این طرف و ان
طرفش نمی توانید بروید .هرکاری می خواهید بکنید باید در
این چارچوب باشد.
یعنیازانکانتکسداخلیخودبیرونامدهاست؟
بله ،کامال در یک ضابطه از پیش تعیین شده است.
ل هم این مســائل وجــود دارد و دیگر فردا هر
حتی در داخ
کسی نمی تواندهرکاریراانجامدهد.البتهیکمنافعبسیار
زیادی هم برای ما دارد .بنابراین شکاف مذکور میان دو جناح
اصولگراسرجایخودشاستوانهاهمکهبابرجاممخالفت
می کردند،کامالمتوجهاثارداخلیوخارجیاینقضیهبودند.
ما دیگر نمی توانیم هر کاری حتی در داخل انجام دهیم .در
نتیجه این شکاف اصلی اســت و با موافق و مخالف دولت
همپوشانی دارد .منظورمان از موافق و مخالف دولت عین
یک موافق و مخالف عادی دولت نیست.
اقــای عبــدی! درســت اســت کــه افــرادی از
اصولگرایان که اتفاقا صدای بلندی هم داشــتند
با برجام به شــدت مخالفــت می کردنــد اما همه
اصولگرایانمخالفبرجامنبودند.درپارلماناقای
الریجانی و حامیان ایشــان و در خارج از پارلمان
هم افرادی مانند اقای والیتی از حامیان دولت در
مساله برجام بودند اما االن گویا در جامعه این طور
تلقیمی شودکهاصولگرایانمخالفبرجامهستند
و بر همین مبنا مخالف پیشــرفت و توســعه اند.
می خواهم بپرســم از این کانتکس مــردم دقیقا
چگونهبهاصولگرایاننگاهمی کنند؟
ببینید! این تحلیل تان درست است و فکر می کنم
خطری که اصالح طلبان را هم تهدید می کند ،همین تصور
است .بخشی از این تصور را رسانه ،بخشی را اصالح طلبان
و بخشی را ِ
خود اصولگرایان به وجود اورده اند .وقتی که شما
با برجام مخالف کنید ،ان مخالفت خیلی برجســته می شود
تا موافقتش .موافقانش خیلی برجســته نمی شــوند و این
مخالفان است که اصوال برجسته می شــوند .فکر می کنم
یک دلیلش هــم این بود کــه بخش های قابــل توجهی از
اصولگرایان کــه واقعا موافق هم بودنــد ،در این انتخابات
قربانی این برداشت شدند؛مثلاقایانابوترابیوال اسحاق.
اشــتباه اساســی را خود اصولگرایان مرتکب شدند که یک
لیست به نام اصولگرایی دادند که اغلبشان همان مخالفان
هستند .خب وقتی شــما خودتان یک لیست می دهید بعد
از همه این جریان و اغلب هم مخالفان هســتند -حتی اگر
کوچک زادهراهمکناربگذارید-اینمساله ایراحلنمی کند.
پس خودشان دارند این پیام را می دهند .در یادداشتی عنوان
کردم بهترین کاری که اصولگرایان بــه نفع اصالح طلبان
انجام دادند اینکه یک لیست واحد ارائه دادند .این وحدتی
گفت وگویویژه
مثلث | شماره 302
بخشی از اصالح طلبان هم جزو اصولگرایان می شوند .یک
موردرایجرابرایتانبگویم؛مسالهحجاب.اینمسالهحجاب
رابایدکنندونمی توانندچونگذشتهبهانبپردازند.امااینهابه
نظرم کامال راه حل دارد مستلزم این است که در اصولگرایان
این تحول رخ دهــد .اینها به این معنا نیســت که حجاب را
بردارند و تمام شود .همین که بحث شود کافی است ،راه حل
هم پیدا خواهد شد .زیرا این مساله مرتبط با نظم اجتماعی و
عفت عمومی است و باید در چارچوب اجتماع به ان نگاه کرد
نه در چارچوب های دیگر که مشکل اســت و بحران ایجاد
می کند .همین می شود که در رادیو و تلویزیون دیدید! طرف
حجاب هم دارد اما پایش را که ان طرف می گذارد ،می بینید
که جور دیگری ظاهر می شود .نه اینکه بخواهم به او توهین
کنم او که تقصیر نداشته ،اینها می خواســتند که او اینطور
رفتار کند .بنابراین می خواهم بگویم این دوگانگی تا عمق
جامعه مانهست.بازسازیاصولگرایانکهبهدستخودشان
هم هســت ،مهم اســت .به نظرم اولویت هر چیزی در این
مملکتازجملهاولویتسیاسیهمیناست.اگرهمدرست
شودیقینبدانیدبابخشعمده ایازاصالح طلبانمی توانند
همسو و همگروه باشند .ولی اینکه ایا بشود یا نشود من فعال
در جبین شان نمی بینم یعنی نیروی قدرتمندی ندارند که این
کار را سریع راهبری کنند و جلو بروند.
ایا ممکن اســت اصولگرایان به جهت رای اوری و
همراهکردنبخش هاییازجامعهباخودبازبهاقای
احمدی نژاد برگردند؟
بخش های حاشیه ای شان می روند .ببینید! ایرادی
کهبهاصالح طلباندارماینکهدرمواردیدنبالرایمی روند.
هرموقع دنبال رای رفتید ،باختید .اگر می بینید که در غرب
دنبــال رای می روند برای اینکه اصل بــازی اش انجا افتاده
است .اینکه درغرب می بینیم که دنبال رای می روند ،درست
است برای اینکه اصل بازی شان حل شــده اما وقتی اصل
بازی ما حل نشــده ،دنبال رای می رویم به ابتذال کشــیده
می شود.اناناینباردنبالراینبودندوگفتندکهمی خواهیم
بازی مان را بکنیــم .اصولگراها هم بــرای رای اوری دنبال
احمدی نژاد خواهند رفت و این به منزله نابودی انان است.
گفت وگوی ویژه
که انجــام دادند از همه چیز بــرای اصالح طلبان بهتر بود.
اساسا این وحدت نیست .شما اگر اقای ال اسحاق وابوترابی
را کنار وزرای احمدی نژاد می گذارید ،معلوم است که کسی
نمی تواند با این لیســت حس همدلی پیدا کند .مواضع این
لیســت نســبت به دولت و برجام و اصالح طلبان متناقض
است .فقط تنها کارکردش این اســت که دیگران را در برابر
خــودش موضوعیت می دهــد و اول انها بودند که لیســت
اصالح طلبــان را واحد کردنــد .بنابراین وقتــی اقای حداد
با افتخار چنین لیســتی ارائه می دهد اصــا توجه ندارد که
شکســت های قبلی شــان هم به دلیل فقدان وحدت نبوده
است .هیچ کدام از شکست های قبلی به دلیل عدم وحدت
نبودهاستومنباهمهاینهامخالفم.حتی 84راکالمخالفم
که اصالحات به دلیل نداشتن وحدت شکست خورده .مگر
اصولگرایان در سال 84وحدت داشتند که احمدی نژاد پیروز
اعالم شــد؟ اصالحات به دالیل دیگری شکست خورد که
یکی از اثارش نداشتن وحدت است .برای مثال باید بگویم
وقتی کسی می میرد می گویند به دلیل تب مرده درحالی که
به دلیل میکروب مرده و تب اثر ان میکروب است و خودش
که بیماری نیست .اگر می خواهید تب نداشته باشید باید ان
بیماری را از بین ببرید .انان این طور نگاه و فکر می کنند که
مشکل فقدان وحدت اســت .فقط می خواهند تب را پایین
اورند بدون اینکه منبع میکــروب را نابود کنند .اصولگرایان
به دلیل تشتت و بی برنامگی شان بود که شکست خوردند.
امدند این را از طریق یک لیســت صوری جبران کنند و فکر
می کردند اگر وحدت کنند ،بهتر است اما این قضیه را بدتر
کرد.چوندربطنواقعیانهااینوحدتوجودنداشتهاست.
به همین دلیل خودشان این را خیلی برجسته کردند بنابراین
تقصیری متوجه کسی نیست که چرا جامعه این گونه راجع به
اصولگرایان فکر کرده است.
اگر بخواهیم نگاه رو به جلو داشته باشیم به نظر
می رســد اکنــون اصولگرایــان دو راه دارند؛ یک
راه اینکه همین قطبی که بــا مختصات مخالفین
دولت درست کرده اند را بر این مبنا که شاید روزی
جواب دهد حفظ کنند و بر همین مبنا هم اکت های
سیاسی شان را اد امه دهند .یک راه هم این است
که این کار را نکنیم و به ســمت طیفــی که حذف
کردیم،برگردیم.یعنیطیفسنتیکهازیکجایی
به بعد کمرنگ شد .مثال مصداقی اگر بحث کنیم
اینکهبهسمتعلیالریجانیبازگردیم.بهنظرشما
بخش تصمیم ساز اصولگرا اوال باید چه تصمیمی
بگیــرد؟ و دوما اینکــه تحلیل و پیش بینی شــما
براساس رفتارشناسی که از انها دارید ،چیست؟
اول بگذارید بگویم که چه چیزی خوب است و بعد
حدس بزنیم چه کار می کنند .به نظر بنده اول باید مساله شان
را با مردمســاالری روشن کنند .مردمســاالری یعنی در این
مملکت 80میلیون ادم اســت که حدود 60میلیون شــان
صاحب حق رای هســتند .نســبت به هر چیزی همه نسبت
به این مملکت حق دارند .کسی را نمی توانیم رد صالحیت
کنیم .اســم جمهوری مان را جمهوری اسالمی گذاشتیم،
بگذاریم ولی اگر رد صالحیت کردیم ،این عوارض را دارد.
اگر مساله شــان را با دموکراسی و مردمســاالری حل کنند،
به نظرم منافع زیــادی حتی برای جایگاه و حضور اســام و
خودشان در جامعه خواهد داشت .بنابراین اول از همه حل
این مساله است .اگر نتوانند این را حل کنند هیچ چیز دیگری
حل نخواهد شــد؛ از این شاخه به ان شــاخه پریدن است.
دومینسوالیکهمطرحاستاینکهشمافرضکنیداینهایک
قطببمانندوهمیناالناصالدولترابهدستاصولگرایان
بدهند از این بهتر که نمی شود! می خواهند چه کار کنند؟ چه
برنامه و ایده ای دارند که می خواهند این مملکت را درســت
کنند؟ می خواهنــد با خارجی ها دعــوا کنند و برجــام را کنار
بگذارند؟ اقتصاد را مسخره کنند؟ اصال از کجا می خواهند
پول بیاورند و چگونه می خواهند این مردم را به جامعه شــان
معتمدکنندکهبتوانندکاریبکنند؟فرضکنیدفرداهمه290
نفر مجلس و همه دولت از انها باشند ،چه گلی می خواهند به
سر مملکت بزنند که دارند کوشــش می کنند به انجا برسند؟
اگر نمی توانند گلی بزنند و تجربه گذشته نشان داده که این
ناکارامدی ها مشکل انان اســت و موجب بحران می شود،
خب در موردش فکری بکنند .اگر دوباره بیایند ،مملکت به
کجا می رسد؟ همین االن دوســتانه می گویم و قصدم این
نیستکهبگویماصولگرایاننمی توانندیامی توانندامابیایند
تجربه کارنامه خودشــان را بگذارند روی میز .یکی یکی را
می توان بحث کرد .در رسانه ها کجا موفق شدند؟ این رادیو
تلویزیون را ببینید .خدایی جلوی دو تا اتاق ان طرف اب دوام
می اورد؟ اخر نمی شود که اینطوری مملکت را اداره کرد .ولی
نتیجه این شده که دو تا خانم می گذارند و می روند و پایشان
از مرز رد می شود ،چادر و روسری شان را برداشته اند کلی هم
افشــاگری .از این طرف یک نفر با مانتو قرمز وارد محوطه
صداوسیماشودایرادمی گیرند!اینطوریکهنمی شود.حتما
جایی گیری وجود دارد .اصال می گویم این بحث ها را تمام
کنیم که یکی اصولگرا و یکی اصالح طلب اســت .گور پدر
همهاینحرف ها.ببینیماگرمملکتینباشدومانتوانیمبرای
فرزندانمان شــغل ایجاد کنیم چه کار خواهیم کرد؟ چرا من
باید به فرزندم بگویم که در ایران بمانــد؟ توجه کنید! برای
چی باید بگویم جای دیگر نرو و اینجا کار کن .بله ،می توانم
بگویم همه مال این اب و خاک هســتیم امــا اینها کفایت
نمی کند .بنابراین مساله دوم اصولگرایان به نظرم کارامدی و
اندیشه اداره کشور است .مساله دیگرشان این است که باید
چترشانرافراگیرکنند.می خواهمبگویمدراینمملکتاگر
اصولگرایاننتواننددرزیرچنینچتریجمعشوند،نمی توانند
مساله خودشان را حل کنند .کار دیگرشان تکلیف خودشان
را باید با رهبری مشخص کنند .این نکته ای است که اخیرا در
نوشته یک روحانی جوان اصولگرا دیدم .ببینید! رهبری یک
جایگاه کشــوری دارند و اینکه برخی همه ایده های ایشان
را فقط در ســطح دنبال کنند هیچ خدمتی به رهبری نیست.
باید خالقیت خودشان را داشته باشــند .اصالح طلبان هم
کار خودشــان را انجام می دهند .به نظر یک مقدار جایگاه
خودشان را مشــخص کنند .از رانت سیستم استفاده نکنند
و پشت چیزی قایم نشوند .این کاری بود که اصالح طلبان
هم یک زمانی به شکل دیگری ممکن بود انجام می دانند.
پشت امام قایم شــدن هم به نظرم کار خوبی نبود و نیست.
این به این معنی نیست که کمک ،حمایت و تبعیت نکنند.
اصال قصدم اینها نیســت .به هر حال رهبر جامعه اســت و
قاعدتا یک ایده ها و ارزش هایی دارند و هرکس که بیشــتر
عالقه دارد باید قاعدتا انها را بیشتر پیگیری کند .ولی جمع
شدن پشت یک چیزهایی و عین اسالم دانستن خود و قایم
شدن،کمکینهبهخودشانمی کندونهبهجامعه.یکمثال
خیلی ســاده می زنم؛ در این دوره شورای نگهبان چند نفر را
برای خبرگان تعیین کرد؟ حــدود 160-170تا .هنوز از دور
اول که 40سال پیش تعیین کرده ،این تعداد بیشتر نشده.
چرا؟یابایدبگوییماینقمباایندمودستگاهعریضوطویل
نمی تواندمجتهددرستکندیابایدبگوییمانمجتهدانیکه
درست می کنند ،اصال بی تفاوتند و سیستم را قبول ندارند و در
انتخاباتش نمی ایند یا باید بگوییم که همه شان یا مشکل دار
یا ضدانقالب هستند .غیر از این مگر می شود چیز دیگری
هم گفت؟ اقا این سیستم به درونی ترین الیه های خودش
هم اعتماد ندارد ،یعنی به همان تولیدات خودش .انجا که
دیگر دانشگاه نیســت .انجا رفته و حوزه درســت کرده و در
این 35سال نتوانسته پنج برابر بیشتر مجتهد نسبت به قبل
از انقالب بســازد .این همه امکانات در قم است و یک ذره
و دو ذره نیســت .به نظرم باید یک بازنگری شود و یک چتر
فراگیرتری برای خودشــان درســت کنند .بعد هم نخواهند
اســام را از طریــق زور حکومت جــا بیندازند .این شــدنی
نیست .این پارادوکس است .اگر بخواهید اسالم را از طریق
حکومت جا بیندازید ،معنایش این است که وقتی حکومت
ندارید ،نمی توانید مسلمان و مومن باشــید .درحالی که ما
در گذشته که حکومت نداشــتیم حتی به تعبیری حکومت
ضداسالمی هم بوده ،ولی وضع رفتار اسالمی مردم باالخره
خوب بوده .پس انچه به معنای فرهنگ و اندیشــه اســت،
لزوما ربطی به حکومت ندارد .وظایف حکومت ،بحث های
دیگر است .از این نگاه کنار بیایند و یک چتر گسترده برای
خودشــان درســت کنند .من واقعا صادقانه می گویم؛ اگر
چنین کنند باالی 40درصد را در جامعه ایران خواهند داشت.
اگر اینطوری باشد ان موقع خیلی راحت می توانند حتی یک،
دو جناح داشته باشــند ،خیلی دقیق تر عمل کنند و خدمات
عمده ای می توانند داشته باشند .اصال چرا ما داریم اسالم را
باعقالنیتمتفاوتمی کنیم؟کارهاوحرف هایدولتپیش
اصال هیچ ربطی به اسالم نداشت .اقتصاد را مسخره کردند
و همه چیز را به ابتذال کشــاندند .به نظرم پروژه اصلی این
مملکت،بازتعریفاصولگراییاست.چرا؟چوناصولگرایی
یک سنت جدی این مملکت است و نمی توان ان را نادیده
گرفت .اما کسانی که این سنت را نادیده می گیرند ،اشتباه
می کنند و فکر می کنند اینها میرا هستند .ترکیه را نگاه کنید
که بعد از 90سال اتاتورکیسم ،اسالمگرایان سر کار امده اند
اما رفتارشان طوری هست که می توانند درهمان دموکراسی
5 ،4بار انتخاب شوند .به نظرم یک بازسازی اصولی باید در
اصولگرایان انجام شــود که مهم تر از اصالح طلبان است.
به همین دلیل است که در مورد مجلس که می پرسید اصال
قبول ندارم که اصالح طلبان بیاینــد جلو .این تحول باید در
ِ
خوداصولگراهااتفاقبیفتد.مطمئنباشیددرچنینشرایطی
127
گفت وگوی ویژه
128
مثلث | شماره 302
گفت وگویویژه
اگر هم می خواهند بروند نباید دنبال رای بروند .باید بگویند
این حرفش درست است چه رای داشته باشد چه رای نداشته
باشد.امااگرازاینزاویهبروندکهبخواهندحالاصالح طلبان
را بگیرند یا رای بیاورند همان اول هم گفتم فوقش که بیاورند
چه گلی بر سر این ملت می خواهند بزنند که تاحاال نزده اند؟
امافارغازانبهنظرمنابودمی شوند.منطقمحضرای اوری
بدون توجه به بــازی ،در جامعــه ایران ،منطــق ویرانگر و
نابودگری است.
االن اقای احمدی نژاد به خاطــر اتفاقی که برای
اصولگرایان افتاده ،خوشحال است یا ناراحت؟ به
تازگی گفته که اصولگرایی تمام شد.
همانایدهکههمهبه دنبالمنبیاییدرابهاینشکل
افراطی مطرح می کند که بگوید همه بیایید دنبال من.
دوســت دارد که برگــردد؟ الاقــل در کوتاه مدت،
مثال96؟
ساختار به او اجازه نمی دهد.
می داند که ساختار به او اجازه نمی دهد؟
به این دلیل اجازه نمی دهد که احمدی نژاد درست
اســت که یک ذهنیت اســت اما ذهنیتی است که به شدت
ِ
خــود فرد اســت .یکی از
متمرکــز و متجلی و متجســم در
اشتباهاتیکهدرارائهاینلیستاخیرشانداشتنداینبودکه
فکر می کردند اینها منتسب به احمدی نژادند .و مردم هم او
را دوست دارند و به لیست رای خواهند داد .در حالی که مردم
میلی به ان لیست نشان ندادند و طرفداران احمدی نژاد که
درلیستبودنددررتبه هایپایینهستند.انگرایشاگرهم
باشد یک ذهنیتی است که فقط می تواند در وجود خودش
بروز پیدا کند .ادبیات احمدی نژاد را کســی نمی تواند تقلید
کند .کمی شــاید حالت ذاتی پیدا کرده اســت .اما من فکر
نمی کنم ساختار به او اجازه بازگشت دهد.
تــا روزهــای اخــر خیلی هــا حــدس می زدند که
احمدی نــژاد لیســت انتخاباتی می دهــد اما این
کار را نکرد و ترجیح داد ســکوت کند .ایا بر همین
مبنای رفتار او در انتخابات هفتم اسفند است که
می گویید او فعال بنای بازگشت ندارد؟
نمی ایــد .اصالح طلبــان بدشــان نمی ایــد کــه
احمدی نژاد بیاید برای اینکه تــازه رو می ایند .به میزانی که
طبقهمتوسطجامعهقویمی شودوپولنفتهمنباشدحضور
برای انها خیلی سخت است .احمدی نژاد هم وقتی امد که
رسانه مجازی ان قدر قدرتمند نبودند و پول مفت نفت هم از
سر و روی مملکت می بارید.
می خواهید بگویید احمدی نژاد در قدرت رسمی
ایران تمام شده است؟
واللهاگرازمنبپرسیددرقدرترسمیبایدبگویمبله.
مناحمدی نژادیسمراکالیکبشکهنفتمی دیدم!ایننفت
راازاومی گرفتنداصالچیزینداشت.بهمیزانیکهاینبشکه
پراست،هیاتدولتشهممحکمنشستهاست.اصالچکار
می توانست بکند؟ در هشت سال به اندازه شش ماه خاتمی
شغلدرستنکردهاست؟اقایخاتمیساالنه600هزارشغل
درست می کرد .او فقط نفت بود ،از سال 90که نفتش گرفته
شدادبیاتشراباسالقبلشمقایسهکنید.تحلیلمحتواازقبل
و بعدش بکنید و ببینید ادبیاتش چقدر فرق کرده است .فکر
نکنید ،فقط احمدی نژاد این طور است ،شاه هم همینطوری
بود .شما شاه قبل از 52را با شاه بعد از 52مقایسه کنید .انچه
درذهنشماهاست،شاهبعداز 52است.شاهنفتیاست.شاه
قبل از 52به نسبت ادم قابل تحمل ،جاافتاده و معقولی بود.
اما به محض اینکه پول نفت امد ،برای غربی ها هم نســخه
می پیچید.رشداقتصادیایراندردهه 40نمونهبود.
به انتخابات خبرگان هم بپردازیم .برای اولین بار
درایندورهجامعتینلیست هایمجزادادندوالبته
اقای هاشمی هم یک لیست داد که معادالت این
انتخابات را عوض کرد .شما رفتار اقای هاشمی را
الریجانــی در صــورت عــدم حمایــت
اصالح طلبــان بــرای رئیس شــدن باید با
بخش های دیگــر اصولگرایــان ببندد که
خالف این فرایندی اســت که بــاال امده و
پیام انتخابات بوده اســت .تازه اگر عارف
بخواهد رئیس شود او هم باید برود و با ان
بخش ها ببندد که خیلی بدتر است.
در این دوره چگونه تحلیل می کنید؟
اقای هاشمی کوشــش هایی کرد که یک عده ای
بیاینــد .با انها صحبــت می کرد و تشویق شــان می کرد که
بیایند و ِ
خود این کار یک مقدار به انتخابات خبرگان اهمیت
داد .وجه خبرگانی اقای هاشــمی را هم کنار بگذارید چون
در جامعه با موضع انتقادی شــناخته می شد بنابراین به طور
طبیعی انعکاســش در خبرگان هم همین می شد که درواقع
به عنوان یک منتقد بیاید درحالی که قبال انتخابات خبرگان
اینطور نبود .با مواضعی هم که در مســائل شــورایی شدن
رهبری و نظارت گرفت سعی کرد که خبرگان را مهمتر کند.
برداشت من هم این اســت که با ان صحبتی که کرد عمال
حسن اقا کنار زده شد .چون خیلی احتمال داشت با روندی
که بود ،حسن اقا تائید صالحیت شود ولی با ان موضع تند
علیهشوراینگهبانعمالایشانکنارگذاشتهشد.شایدیک
دلیلشهماینبودکهبانظرسنجی هافاصلهحسناقابابقیه
زیاد بود .عمال حسن اقا این وسط به نظرم یک مقدار قربانی
این برنامه شد .البته بعضی ها هم این را ناشی از زیرکی اقای
هاشمی می دانند .به همین دلیل است که انتخابات خبرگان
بیش از انتظار اولیه سیاسی شد .البته برخی فکر می کنند که
ایده حذف این سه نفر اقایان از خارج امده است ،در حالی که
یک موضوع بسیار ساده بود.
چه شد که اقای یزدی و مصباح رای نیاوردند؟
اینکه رای نیاوردند را می توان بعدا صحبت کرد ولی
اینکه شما بتوانید در تهران لیستی را ببندید که تبلیغ کنید و
رای بیاورد و انها نباشــند به همان اندازه واضح است که این
در را می شود باز کرد و رفت بیرون! اصال نیازی نیست کسی
از جایی این موضوع را بگوید .یعنــی به محض اینکه تائید
صالحیت های خبرگان انجام شد شــما می توانستید این را
بفهمید که در تهران 26نفر هستند .پس بنابر این می توانید
بفهمید که اگر بخواهید چند نفر نباشند و برایتان مهم باشد
پس می توانید لیســتی ببندید که ان چند نفر در ان نباشند.
اگر بتوانید این لیست را جا بیندازید بنابراین می توانید انها را
حذف کنید .این اصال نه ایده انگلیسی است ،نه امریکایی و
نههیچجایدیگر.اینیکایدهانتخاباتیروشنوسادهبود.
این سه نفر هم هر کدام به یک دلیلی حساسیت ایجاد کرده
بودند .اقای یزدی به دلیل رئیس خبرگان شدن و مواضعی
کهگرفتهبود،اقایمصباحکهکالبهدلیلمخالفت هایشان
با اندیشه های این طرف و حمایت از احمدی نژاد بود و اقای
جنتی هم به دلیل همین مســائل ردصالحیت ها .بنابراین
اگر کسی فکر می کرد که خبرگانی می توانیم بیاوریم که این
سه نفر در ان نباشند طبیعی است که پیام مهمی را می تواند
برساند .خبرگان که تا حاال اصال رقابتی نبوده ،این از همان
جاهایی اســت که گفتم اصولگرایان باید وضع خودشان را
با مردمســاالری تعیین کنند .انها از نــوع انتخابات خبرگان
خوشش شانمی امدکهیکسریرامعرفیمی کنیموبهمردم
می گوییم بیایید رای دهید و ما هم می دانیم کی رای می اورد
البته نه اینکه بخواهیم تقلب کنیم .اما اگر همین طوری هم
کسی بتواند این نیمه انتخابات را رقابتی کند کامال می تواند
معنا را تغییر دهد .بنابراین اتفاقی که افتاد همین بود .ولی
خارج نشینانانایدهراراحت ترعنوانکردندودرداخلاینرا
نمی گفتند درحالی که اصال اینطوری نیست که از خارج امده
باشد ضمن اینکه تعیین این هدف حق هر شرکت کننده ای
هم هســت .حاال اگر 26کاندیدا در تهران هست ،من حق
دارم که به 16تا رای دهم و بــه 10تا رای ندهم که ان 10تا
هرکس که هســت و به هر دلیلی چه یک نفر یا سه نفرشان
نباشــد .بنابراین این اصال توطئه ای محسوب نمی شد که
انگلیسیمحسوبشکنیم.
ایا اقای هاشمی دنبال ریاســت مجلس خبرگان
است؟
خب ،قطعا می خواهد رئیس مجلس خبرگان باشد
همچنان که دفعه قبل هم نامزد شد.
ان زمان که رای نداشت؟
ولی اینطوری هم نیست که فکر کنیم االن ترکیب
ان مجلــس تغییر نکرده باشــد .چــون اعضــای خبرگان
این طوری نیست که فکر کنیم یک رای ثابتی دارند .من و
شما هم همین طوریم .فرض کنید من و شما هم در مجلس
باشــیم به فضا نگاه می کنیم .اصال فضای عمومی ناشی
از این انتخابات بســیار مهمتر از این است که چه کسی به
مجلسرفتهوچهکسینرفته.
یک بحــث این اســت که چــون اقای هاشــمی
می داند به دلیل فضای خبرگان خودش نمی تواند
رئیس باشد دنبال اقای امینی یا شاهرودی است.
همین طوراست؟
والله من اینها را اطالع ندارم .چون بیشتر تحلیلی
حرف می زنم تا اطالعات موردی داشته باشم .بنابراین فکر
می کنماگرکسیمثلاقایامینیرارئیسکنند،خیلیخوب
است .شاید اصال برای خود اقای هاشمی هم بهتر باشد که
اقای امینی رئیس شود.
به اصالح طلبان برگردیم .می گویند این گام دوم
بوده ،گام سوم ریاست جمهوری یعنی چی؟ یعنی
دقیقا می خواهند در انتخابات 96چه کار کنند؟
من نمی دانم گام سوم چیست .اینها ادبیات فضای
مجازی است .اصال برای خودم مهم نیست و نگاه نمی کنم
و واقعا این اولین بار است که می شنوم.
ممکن است که اصالح طلبان در 96نامزد معرفی
کنندیاخیلیبعیداست؟
نه .چرا نمی توانند؟ برای اینکه خیلی ساده است.
برایاینکهخیلی هامثلبندهمخالفند،منظورمشخصعبدی
نیست البته .منظورم ِ
من نوعی است .برای اینکه هیچ چنین
تفاهمی بیناصالح طلبانشکلنمی گیردکهکسیراجلوی
روحانی موجود بگذارند .یکی به این دلیل که چهار سال امده
و باید چهار سال بعدی را هم ادامه دهد .وقتی تا این حد در
موضوعی مخالف وجود داشته باشد نمی توانید فکر کنید که
می توانند به یک اجماعی برســند .امکان ندارد در این مورد
به اجماع برسند.
در این چند روز برخی اظهارنظرهــای متفاوت از
منتخبان تهران در فضای مجازی منتشــر شده
است.برخیبرهمینمبنامی گویندمنتظرتشکیل
یکمجلسششمدیگرباشید.
اصالاینطورینیست.اگراینبودکهنمی توانستند
اینانتخاباتراشکلدهند.توجهداشتهباشیدکهراهبرداین
انتخابات یک امر تاکتیکی نیست .از دل یک حزب سیاسی
چهبرسدبهیکجریانسیاسینمی توانیکامرتاکتیکیرا
اینگونه بیرون اورد .این حتما نتیجه یک تحول راهبردی در
میانشان است .یعنی اگر دو نفرشان تند حرف بزنند ،مطمئن
باشید بقیه جلویش می ایستند .در این قضیه تردید نکنید .در
رسانه هایشان می ایستند و محکوم می کنند و اینطور نیست
که یک امر تاکتیکی رخ داده است.
یعنیدنبالخواسته هایحداکثری شاننمی روند؟
خواسته حداکثری و حداقلی را کنار بگذاریم .یعنی
من یک مطالبه حداکثری دارم که ایران بشــود ســوئیس!
یعنیچه؟
گفت وگویویژه
مطالبــه حداکثــری مثل اینکــه به مســاله حصر
بپردازند.
قضیه حصر در اختیار مجلس نیست.
یامنتظرنطق هایانچنانیمجلسششمباشیم.
اصال چنین خبرهایی نیســت .کسی این کارها را
نخواهد کرد.
راجع به اقای روحانــی هم صحبت کنیم .ابتدای
مصاحبــه در مورد نــگاه اقــای روحانی بــه طبقه
متوسطوضعیفحرفزدیم.اکنونبعدازبرجامو
انتخاباتمجلسسرمایهاجتماعیاقایروحانیبا
چه وضعیتی رو به رو شده است؟
اول در مــورد ان طبقه پایین توضیــح دهم؛ اقای
احمدی نژاد چه کار می کرد؟ اقــای احمدی نژاد این طرف
و ان طرف می رفت و نامه ای به او می دادنــد و او هم 50تا
100هزار تومــان به انها می داد .اما طبقه متوســط که این
کارها را نمی خواهد و این دولــت هم اگر بخواهد این کارها
را بکند ،اصال پولی ندارد ،حتی اگر عقیده هم داشــته باشد
اساســا پولی برای این کارها ندارد .این دولت چاره ای ندارد
جز اینکه یک تحرک به اقتصاد به معنــای دقیق بدهد .که
این تحرک هم فقط با طبقه متوســط امکان پذیر است که
بتواندسرمایه گذاریجذبکند،بتوانداعتمادایجادکندواین
طبقهکارافرینیکنندواقتصادراراهبیندازند.ولیطبیعیاست
اگر نتواند این کار را بکند بــرای طبقه پایین هم کار چندانی
نمی تواند انجام دهد ولی اگر توانســت تحرک اقتصادی را
ایجادکندبهنظرمنبایدبهبخشتامیناجتماعیوبهداشت
و اموزش طبقات پایین جدی تر بپردازد برای اینکه یک تغییر
و حس خوبی در طبقه پایین ایجاد می شود.
ایا خطر کاهش یا شیفت سرمایه اجتماعی ،اقای
روحانی را تهدید می کند؟
بله.
چقدر جدی است؟
مننمی دانمچقدردراقتصادمی توانندموفقباشند
و اگر موفق باشند خطر علیه او خیلی جدی نخواهد بود و اگر
نتواند تحول ایجاد کند ،طبقه متوسط هم ناراحت می شود
و نارضایتی این دو طبقه همدیگر را تشدید می کنند .اما اگر
بتواندتحولایجادکندوطبقهمتوسطخوشحالشوند،حتما
یکبخشیازطبقاتپایینهممنتفعوخوشحالمی شوندو
اینهاخیلیاجازهنمی دهندکهمخالفتنمودپیداکند.
نســبت اقای روحانی اکنــون به اقای هاشــمی
چگونه اســت؟ اقای روحانی یک جورهایی دیگر
نمی خواهد خیلی زیر سایه اقای هاشمی باشد.
کامال همینطور است و طبیعی است .چون باالخره
ایشانبرایخودشیکجایگاهیبهدستاوردهوانحرفی
هم که اقای هاشمی اخیرا زده حرف منطقی نیست.
چــرا غیرمنطقــی اســت؟ اقــای روحانــی در
نظرسنجی ها 5درصد بود .یک باره چه شد؟
یک سوال از شما می پرسم تا بدانید چرا غیرمنطقی
است .خیلی ســاده است؛ شــما فرض کنید اقای هاشمی
از غرضی حمایت می کرد ،فرض کنید دیگر! چه می شــد؟
غرضی دو درصد رای مــی اورد؟ نکته کلیدی این اســت.
مسخره است که در این مملکت به این راحتی از این چیزها
رد می شویم .فرض کنید از اقای حداد حمایتمی کرد ،حداد
رایمی اورد؟اگرازروحانیحمایتنمی کرد،برایخودشبد
بود.ایامثلایناستکهمثالمنیکپولیدارمکهمی توانم
به شــما یا دیگری بدهم .خودش یک زمانی رای نداشت و
تا مواضع خودش تغییر پیدا نکرد ،این جایگاه را پیدا نکرد،
چگونهچنینجایگاهیرامی تواندبهکسیدهد؟معلوماست
ک از سیاست درست نیست .پس بگوییم از
که اصال این در
حداد حمایت کند اما می گوید که حداد به من نمی خورد پس
اومی خوردهکهازاوحمایتکردی.خبوظیفه اتبودهواگر
حمایت نمی کردی برای خود فرد بد می شود اما ان ظرفیت
کسی دیگر است که می تواند حمایت ها را به خودش جلب
کند .ظرفیت دیگران است ضمن اینکه راجع به نظرسنجی
هم باید گفت اینها روزهای اخر حمایت کردند و تا قبل از ان
به 17و 20و 27هم رسیده بود .نه اینکه بخواهم بگویم این
حمایت ها بی اثر بوده ،کامال هم موثر بود اصال قصدم این
نیست.امااینحمایت هادوجانبهاست.اواستقاللخودش
را دارد و این هم رفتار خودش را دارد .می توانســت حمایت
نکند تا امروز همه نقدش کنند .چرا نگوییم اقای خاتمی او را
تعیین کرده پس چرا اصال به حساب اقای خاتمی نگذاریم؟
اگر اقــای خاتمی مخالفــت می کرد ،چه می شــد؟ اینطور
تحلیل کردن سیاسی کامال مال عهد قاجار است و زمانش
گذشته است.
نســبت اقای روحانی با حاکمیت در این دو ســال
چگونه بوده است؟
یک بخش بحث شخصی است که سعی می کند
غرور خودش را داشته باشد .فکر می کنم توان تعاملی اش
هم مثل اقای خاتمی نیست .ولی به دلیل جایگاهی که در
سیستم دارد ،احتماال ُبرِش بهتری دارد .اما اینها بحث های
خیلی فردی اســت و ادم ها به همدیگر نــگاه حب و بغضی
دارند.
می خواهم بــه رابطه اصالح طلبان بــا حاکمیت و
شــکاف این رابطه بپردازم .ســوالم این است که
قبول دارید بخشی از این شکاف به دلیل عملکرد
اقای خاتمی در سال 88است؟
صــد درصد ،مشــکلی در ایــن قضیه نیســت .او
می توانســت این اشــتباه را در ســال 90جبران کنــد .اگر
می گویم این طرف اشتباه کرده معنایش این نیست که ان
طرف اشتباه نداشته االن فقط داریم این طرف را می گوییم.
ان طرف هم که الی ماشاءالله کار خودش را داشته و حمایت
از احمدی نــژاد یک فاجعه بود که باالتر از اشــتباه اســت.
بنابراین انچه ما می گوییم این است که اشتباه ایشان در این
نبود .اشتباه تحلیلی در اصل نحوه ورود به انتخابات بود که
ان نحوه ورود در نهایت همه را با خــودش برد .یعنی وقتی
می خواهید وارد انتخابات شوید با موج های قوی ،ان موقع
دیگر معلوم نیست بتوانید این موج را کنترل کنید .موج سوار
و قایق به صخره کوبیده می شــوند .بنابراین بعد از 88شاید
بتوانیم این طور بگوییم که اساسا کسی کنترلی روی خودش
نداشت .در اندیشــه پویا نوشــتم که وقتی رهبر فرانسه در
مجلس گفت من رفتم به سمت انقالب و از او پرسیدند که
کجا؟ گفت مردم می خواهند انقالب کنند .به او گفتند تو که
رهبر هســتی چرا دنبال مردم می روی؟ گفت به خاطر اینکه
رهبرم باید دنبال مردم بدوم .این اشــتباه اصلــی بود .ایراد
نداشــت که یک بار دنبال مردم رفت ،ایراد این بود که این
ویژگی یک جنبش اصالح طلبانه نیست ،پس از ابتدا نباید
در فرایندی که منجر به این اتفاق می شد ،شرکت کرد .با ان
فرایند نباید همساز می شد .اقای خاتمی طبعا ان قدر تبعات
برای ادامه حضور احمدی نژاد قائل بودند ولی به این چیزها
خیلی بها ندادند .اما چون بنده قائل بــودم که امکان ندارد
احمدی نژاد در 88نباشد ،بنابراین نباید در این فرایند وارد شد
و بگذارید تا سال.92
این شکاف خیلی سخت جبران می شود؟
خیلیسختکهبهنظرمنسخت ترازانکهسیستم
برجامراپذیرفت،نیست.منمعتقدمکهدوطرفبایدبتوانند
گام هایی بردارند .یکی از کارهایی که اصولگرایان می توانند
بکنند این است که این موضوع را حل کنند که اگر این حل
نشودهیچ چیزدرایرانحلنخواهدشد.اینسیستممی تواند
از ظرفیت اقای خاتمی استفاده کند .ایشان در سال 90رای
دادویکیازمعدودکسانیکهازرای دادنشدر 92دفاعکرد،
من بودم ،هرچند می توانست جور دیگری هم رای دهد باید
در حسینیه ارشاد می رفت .همین جاهاست که باید تصمیم
گرفت ولی برخــی خیلی محتاطند مبادا گامــی بردارند و به
جواب نرسند .اگر مطمئن شوند به جواب می رسند ،به نظرم
شرایط فراهم است.
انها کی هستند؟
اقای خاتمــی و اینها .اقای خاتمــی خیلی نگران
ی بردارد ولی به جواب نرسد.
است که گام
در بیمارستان هم تالش هایی شــد اما به نتیجه
نرسید...
شــاید ان موقع وقت مناســبی برای این کار نبود.
همان طور که در قضیه امریکا اول یک اصولی را پذیرفتند
و بعــد جزئیاتش را حــل کردنــد ،اینجا هم ایــن کار کامال
امکان پذیر است .حاکمیت باید کار خودش را انجام دهد و
اقای خاتمی هم کار خــودش را .من مطمئنم اقای خاتمی
حاضر اســت یک چیز جدی بگوید ،به شــرطی که به یک
جایی برسد ،ولی نگرانی اش این است که به جایی نرسد.
گفت وگوی ویژه
130
مثلث | شماره 302
نجات ال ّله ابراهیمیان
نمک نشناس
نیستم
ی ویژه
و
توگ
گف
من از تعرفه رای ام عکس گرفتم .در صورتی که زنده باشم
و این مدت تمام شود ،ممکن است خیلی ها از پیش داوری ها و
حدس هایشان پشیمان شوند
کسی به من به عنوان عضو شورای نگهبان برای تایید برجام
تکلیف نکرد
در بررسی صالحیت ها ،من با حاج اقا جنتی در یک گروه بودیم
در ایت الله یزدی هیچ تفاوتی قبل و بعد از انتخابات ندیدم
گفت وگو :مصطفی صادقی
دبیر تحریریه
شــورای نگهبان تابه حال چند ســخنگو داشته
اما قبول دارید که از میان انها شــما ســخنگوی
متفاوتی هستید؟
فکر می کنم همین طور است.
خودتان می خواهید متفاوت باشید؟
تربیت حرفــه ای ،کار قضایی و برخــی کارهای
دیگر مرا طوری بار اورده که شــاید یک مقــدار با برخی از
عادت های معمولی سخنگوها نتوانم کنار بیایم .به اضافه
اینکه من فقط یک سخنگو نیستم و در تصمیم سازی هایی
که باید گزارش شــود ،شــرکت دارم .یعنی خبــر از چیزی
می دهم که خودم در ساختنش شرکت دارم .ممکن است
ســخنگو در وزارت خارجــه در تصمیم هایی کــه هیات و
شخصیت های سیاســی می گیرند مداخله نداشته باشد.
برجامان طورکهبرخیازدوستانمی گویندیک
فتح الفتوح نبوده و نیســت .یــک راه حل عملی
بوده که ما به معضلی برخوردیم و نظام جمهوری
اســامی ایران بــه رهبــری حضــرت ایت الله
خامنه ای ،راه حلی زیر نظر ایشــان انتخاب کرد
که این راه حــل یک گزینش برای نظــام بود .ما
همان طور که 598یا تصمیمات سخت دیگر را
به دلیل شــرایط مان قبول کردیم ،باید با همین
مسالهبرخوردکنیم
نجات الله ابراهیمیان که هم عضو حقوقدان
شــورای نگهبان اســت و هم ســخنگوی شورا در
حوزه کاری خود فردی خبره و باعلم اســت .او در
موارد مختلف مواضع خاص خودش را دارد و بدون
رودربایســتی چیزی را کــه صحیح بدانــد اعالم
می کند .همین مســاله او را فــردی متفاوت کرده
اســت .با ابراهیمیان گفت وگویی مفصل در دفتر
شورای نگهبان انجام دادیم .روبه روی ما نشست و
راجع به مسائل مختلفی که در مورد انها بحث شد
مواضعش را اعالم کرد .از همه مهم تر به شبهاتی
پاسخ داد که بســیار تعیین کننده است .او گفت
برای ایت اللــه جنتی احترام بســیار ویژه ای قائل
اســت و معتقد اســت که باید برای حفظ جایگاه
شورای نگهبان تالش کرد.
مثلث | شماره 302
به او می گویند که این تصمیم اتخاذ شــده و شــما خبرش
را اعالم کــن .منتهــا من در ساخت و ســاز شــکل گیری
تصمیمــات انها شــرکت دارم و ســعی می کنــم گزارش
زنده ای از شــورای نگهبان بدهم .به اضافه بــرای اینکه
شــورای نگهبان در معــرض تهمــت و برخــی انتقادات
غیر منصفانه قرار نگیرد به نظر می رســید باید مکانیزم کار
و ریزه کاری هــای مربوط به کارمــان را به خصوص در امر
انتخابات بشــکافیم تا مردم بدانند که ما با مباحث نظری
و تئوریک مهمی درگیر هســتیم .این طور نیست که یک
لیســت به ما دهند و ما چند تا را خط بزنیم و چنــد تا را هم
تایید کنیم! هر کــدام از این اســم ها و پرونده ها موضوع
یک مباحثه طوالنی اســت که قواعد قضا ،داوری ،فقه و
حقوق به مناســبتی در مورد هر کدام از اینها قابلیت طرح
دارد .بنابراین تالشم این است که بگویم شورای نگهبان و
اعضای شورای نگهبان کار پیچیده ای انجام می دهند که
هدفشــان هم حفظ مصالح نظام ،اسالمیت و جمهوریت
است.به این دلیل سعی کردم از نمای نزدیک ،تصویری
از شورای نگهبان ارائه دهم.
اما واقعیت این اســت که بعضی از صحبت های
شما این تصور را ایجاد کرده که گاهی به جناحی
نزدیک شــدید و گاهــی هم احســاس کردیم از
جناحی دور شــدید .اقای ابراهیمیــان واقعا به
کدام جناح بیشتر نزدیک است؟
ســعی در انجام وظیفه دارم و اجــازه بدهید بماند
برای بعــد از زمانی کــه دوره حضورم در شــورای نگهبان
تمام شــد .من از تعرفه رای ام عکس گرفتم .در صورتی
که زنده باشم و این مدت تمام شود ،ممکن است خیلی ها
از پیش داوری ها و حدس هایشــان پشــیمان شوند .من
واقعا جناحــی فکر نمی کنــم .در انتخابم به یک لیســت
واحد رای نمی دهــم .منفردین و اشــخاص مختلف را از
لیست ها انتخاب کردم ولی مسلما با ماجراجویی سیاسی
و عقیدتی مخالفم .مسلمات دینی و فقهی ما که اساس و
بنیان نظام جمهوری اسالمی هستند باید روزبه روز تقویت
شوند تا جلوی التقاط و انحرافاتی که در مشروطه دیدیم و
االن هم وجود دارد ،گرفته شود .بنابراین من به ادم های
ریشــه داری که به اصول حاکــم بر نظام معتقد هســتند،
عالقه دارم و خودم سعی می کنم جزو انها باشم .به تقلید
از ادبیات وارداتی سیاسی حساس هستم ،بنابراین در حد
توان و ســوادم تالش دارم که به سمت دوســتانی بروم و
انتخاب های شــخصی سیاسی ام به ســمت انهایی باشد
که خواهان یک نوع اســتقالل فرهنگی و تمدن ســازی
برای نظام جمهوری اسالمی ایران هستند؛ البته براساس
داده های بومی و اعتقادات مذهبی مان.
البته چند وقتی است که تقســیم بندی جناح ها
براســاس اصولگرا و اصالح طلب نیســت؛ این
گزاره خــودش را در همین انتخابات هم نشــان
داده ،به قول یکی از مسئوالن ،دیگر باید بگوییم
برجامیان و نابرجامیان! می خواهم بپرسم شما
به طور شــخصی موافق برجام بودیــد یا مخالف
برجام؟
اگر از من بپرسید که موافق قطعنامه 598بودید،
می گویم وقتــی قطعنامــه 598تصویب شــد مــا همراه
دوستان و بچه های بســیج گریه کردیم! ناراحت بودیم.
ما می خواستیم که شعار امام که «جنگ جنگ تا پیروزی»
اســت در عمل هم به منصه ظهور برســد ،ثابت شود و از
کربال به سمت قدس برویم .ولی شرایط و اوضاع واحوال
گاهی اوقات ان طور که ما می خواهیم پیش نمی رود و ما
مجبوریم برای رسیدن به اهدافمان صبوری پیشه کنیم.
در مورد مســاله برجام هم ،من با تقدس برجام و برجسته
کردن بی جهت ان و سعی در استفاده های تبلیغاتی از ان،
کامال مخالفم.
برجام ان طور کــه برخی از دوســتان می گویند یک
فتح الفتوح نبوده و نیســت .یک راه حل عملی بوده که ما
به معضلی برخوردیم و نظام جمهوری اســامی ایران به
رهبری حضرت ایت الله خامنه ای ،راه حلی زیر نظر ایشان
انتخاب کرد که این راه حل یک گزینش برای نظام بود .ما
همان طور که 598یا تصمیمات ســخت دیگر را به دلیل
شرایط مان قبول کردیم ،باید با همین مساله برخورد کنیم.
اوبامــا می گوید ایــده ال بــرای او باز کــردن تمام
پیچ و مهره های صنعت هسته ای است .برای من ایده ال
غنی ســازی بی حد و حصر بدون فضولی دیگران اســت.
بنابرایــن مخالفت با برجام به این عنوان که خیانتی شــده
و مصالح نظام قربانی شــده ،وقتی یک نگهبان و پاسدار
بیداری مثل مقام معظم رهبری باالی سر این نظام هستند،
جایگاهی ندارد .تقدس و بزرگ کردن ان مثل اینکه یک
انقالبی اتفاق افتاده هــم جایگاهی نــدارد .اینها تصویر
حقیقی از برجام نیســت .برجام راه حلی بــوده که ما برای
رســیدن به اهدافمان انتخاب کردیــم .در واقع مبتنی بر
یک دادوســتد داوطلبانه بوده که تا زمانــی که به نفع مان
اســت باید پی بگیریم .هروقت دیدیــم ضررهایش از نفع
ان بیشتر شده ،راه حل های دیگری هم قابل تصور است.
بنابراین من این تقسیم بندی را هم که می گویند برجامیان
و غیربرجامیان قبول ندارم .کمااینکه درباره تقسیم بندی
بر پایــه اصولگرایی و اصالح طلبــی هم بایــد بگویم که
اصولگرایی که همه معتقدین به نظام باید پیرو ان باشــند
معنای ویژه ای دارد ،زیرا نکته این اســت که اصولگرایی
به یک حزب سیاسی هم تبدیل شده من صرف نظر از ان
حزب سیاسی به معنای لغوی کلمه سعی می کنم اصولگرا
باشــم .از این جواب قبلی من این شــبهه ایجاد نشود که
به حزب و گروهــی که االن تحت عنوان اصولگرا شــکل
گرفتــه ،تعلق ســازمانی و تشــکیالتی دارم .اوال ،از اول
به خاطر شغلم تعلق حزبی و جناحی نداشتم .شما درواقع
از انتخاب های شخصی من سوال می کنید من هم به این
میزان اکتفا می کنم که به نظرم حرف ها و شعارهای ما نباید
وارداتی باشــد .ما باید اصول ثابتی داشــته باشیم و بر ان
اصول ثابت پافشاری کنیم .ان وقت می توانیم تکنیک ها و
شیوه های برخورد با مسائل داخلی و بین المللی را براساس
این اصول ثابت برنامه ریزی کنیم.
به نظرم مهمترین روز مجلــس نهم ،همین روز
تصویب برجام بود .ســوالم این اســت که روند
تصویب برجام در شورای نگهبان چگونه بود؟
درمورد برجام من یک عقیده شــخصی داشــتم.
همان ابتدا از من ســوال کردند که ایا برجام یک قرارداد
بین المللی اســت و ایا نیــاز به تصویب مجلــس دارد؟ در
جلســات مشــورتی خدمت برخی عزیزان مجلس عرض
کردم که وقت شــان را بــا تمرکز بر بحــث معاهدات تلف
می کنند ،بحث در مورد اینکه برجام یک قرارداد بین المللی
اســت یا خیر و از این راه مجلس بخواهد بــا وادار کردن
دولت به تقدیم الیحه وارد شود ،فقط اتالف وقت است .به
نظرم می رسید برجام یک معاهده بین المللی نباشد .مثال
می زنم؛ یک جور شرط ابتدایی یا قرارداد نامزدی است که
طرفین می توانند به هم بزنند .این را صریحا به عنوان نظر
کارشناســی اعالم کردم .بنابراین به جــای اینکه وقت ها
تلف شود به ســمت اینکه دولت باید یک الیحه بیاورد که
این معاهده بین المللی تایید شــود به نظرم می رســید که
نمایندگان مجلس باید روی یــک قانون اجازه اجرای این
توافقات متمرکز می شدند که ان قانون سعی می کرد به طور
دقیق مفاهیم پیچ دار و کش دار مربــوط به برجام را به نفع
خودمان معنا کند و بر همین اساس در سندی اجازه اجرای
ان را به دولت بدهد .پس مــا نمی توانیم بگوییم یک روزه
تصویب شد .مجلس مدت ها درگیر این مساله بود.
اما شاید یک روزه در شورای نگهبان تمام شد .ایا
قبال شورای نگهبان جلسه ای داشت؟
انچــه در شــورای نگهبان بــرای بررســی امــد،
ِ
خود برجام نبود؛ ایــن خیلی مهم اســت .برجام متضمن
مجموعه ای از قول و قرارها بود که خیلی از انها جنبه فنی
داشت و اگر قرار بود ِ
لو قرارها را کسی بررسی کند،
خود قو
به فرمایش شما یا به تعبیری که ممکن است نزد شما شکل
گرفته باشد ،هفته ها و شاید ماه ها طول می کشید .منتها
به نظرم می رسد نزد ما برجام مثل یک توافقی بوده که این
توافق در حیطه اجرا قرار داشته است .یعنی اگر مثال ایران
و عراق راجع به یک کارخانه سیمان توافقاتی نه به صورت
قرارداد بلکه قول و قرارهایی بگذارند و بگویند یک کارخانه
سیمان درست کنید ولی دیگر از چین سیمان وارد نکنید،
این قول و قرار چون جنبه معاهده ندارد دیگر نیاز به تصویب
مجلس ندارد و یک قــول و قرار اجرایی اســت .اگر نظر
مجلس این باشــد که در این قول و قــرار یکی ،دو نکته را
رعایت کنید ،موضوع قانون همان یکی ،دو نکته اســت
گفت وگوی ویژه
گفت وگویویژه
131
گفت وگوی ویژه
132
مثلث | شماره 302
گفت وگویویژه
و شــورای نگهبان هم روی همان یکــی ،دو نکته مهم
ی
که مجلس شــورای اســامی به عنوان دســتورالعمل به
دولت خطاب کرد ،نظر داد که ایا این مغایر شرع و قانون
اساسی است یا خیر و نه کل برجام .چراکه کل برجام اساسا
موضوع بررسی و داوری شورای نگهبان نبوده است .همان
سند چندماده ای مربوطه که مجلس تصویب کرد بررسی
کردیم .می دانید که ســواالت ما اینجا تستی است و باید
جواب تستی بدهیم که ایا مغایر شرع است یا خیر .پاسخ
یک بلی یا خیر است .مطابق قانون اساسی هست یا خیر.
بنابراین ما در یک بحث خیلی طوالنی بیش از معمول وقت
به این اختصاص دادیم وبه این موضوع پرداختیم .یعنی
می توانم بگویم یک صبح تــا بعدازظهر و حتی یک نصف
روز قبل هم در مورد این بررسی و بحث کردیم .وقت زیادی
از ما گرفته است.
حتی نظرات مخالف هم وجود داشت؟
مــن االن دقیقا تعــداد ارا را به خاطر نــدارم ولی
معموال رای گیری های ما اقلیت و اکثریت دارند و احتمال
اینکه یک اقلیتی هم وجود داشته باشد ،هست ولی چون
االن هنوز صورت جلسات به نظرم نرسیده ،صورت تفصیلی
رای گیری را به یاد ندارم ولی مســلما اکثریت گفته اند ان
مصوبه ای که قیودی را برای اجــرا پیش بینی کرده بود با
قانون اساسی و شرع مغایر نیست و رای دادند.
می خواهم یک سوال تستی در این مورد بپرسم؛
ایا به شــورای نگهبان تکلیف شــد کــه برجام را
تصویب کند؟
به من به عنوان یک عضو شــورای نگهبان کسی
تکلیف نکرد.
مدتی قبل تــر از برگزاری انتخابات ،اعالم شــد
کــه اصالح طلبــان کمیته هایی بــرای رایزنی با
شورای نگهبان تشکیل داده اند .روند رایزنی انها
با شما قبل از انتخابات چگونه بود؟
قبل از انتخابات و در جریــان ان ،رفت و امدها و
مذاکرات با برخی از اقایان فقها و با دبیر شــورای نگهبان
یا اعضــا در جریان بــود .اما با شــناختی که از ایشــان و
شورای نگهبان دارم ،اساســا موضوعاتی که مطرح شده
بود به هیچ وجه شــبیه یک مصالحه و کوتــاه امدن نبود.
نهایت چیزی که ممکن است مطرح شده باشد این است
که برخی مصادیق هم طرفداران نظام جمهوری اسالمی
ایران هستند .من از همان زمان که این خبرها پیچید گفتم
محتوای ان بیش از این نمی تواند باشد که انها البد امدند
بعضی اشخاص را معرفی کنند که اینها ادم های مسلمان
و ملتزم به شرع و قانون اساسی هستند .ولی من با شناختی
که از خودم و اعضای شورای نگهبان دارم به شما تضمین
می دهم مذاکراتی که شائبه یک مصالحه را در ذهن متبادر
می کند ،به هیچ وجه حقیقت ندارد .کسانی امدند ،حرف ها
و نظراتشان را منتقل کردند ولی نه قولی گرفتند و نه انچه
از شورای نگهبان خارج شد ،متکی بر این مذاکرات بوده
است .شــورای نگهبان خوب یا بد هر تصمیمی که گرفته
اصال به این مذاکرات و مصالحه هــای ادعایی مربوط به
جناح ها ارتباط نداشته است .اگر جایی از کارمان اشکال
داشته ،خودمان کردیم ،خوب هم بوده ،خودمان کردیم.
با شما هم در این زمینه جلسه ای برگزار شد؟
جلســه با این هدف خیر .وقتی مجلس می رفتم
بعضی اشخاص خیرخواه یا اینجا در شورا با ما دیدارهایی
می کردند در حد اینکه کمک کنید همــه جناح ها فرصت
مشــارکت در انتخابات را داشته باشــند ،بعد هم بر اساس
تصمیم جمعی قرار شد تا انتخابات مالقاتی با این عنوان
نداشته باشیم که بنده از رســانه ها اعالم کردم .اما حرف
من این بــود و خواهد بود کــه ما مکلف به اجــرای قانون
هستیم و در اجرای قانون مسامحه نمی توان کرد .ممکن
است در اجرای قانون مثل هر داوری مرتکب لغزش های
با الریجانی بعد از اینکه به شورای نگهبان امدم ،برخوردهای کاری
داشتم و به نظر می رســد که ادم معقول و معتدلی است .من روی واژه معتدل
هم حساسیت دارم .مسلمان خوب و با کیاستی است که می تواند برای نظام
اسالمی کار کند.
ناخواسته ای شــویم اما موظفیم قانون را اجرا کنیم .اگر
هر یک از ما به این نتیجه رســید یک کســی التزام عملی
ندارد ،مثل یک قاضی که بخواهــد داوری کند ،این نوع
مذاکرات و توصیه ها را باید به دیوار چســباند .اینها هیچ
ارزشی ندارد .بله ،ممکن است راجع به کسی به من یا عضو
دیگر اطالعاتی داده باشــند ،که ما این فرد را می شناسیم
و ادم معتقد و ملتزمی است .در این حد ممکن است برای
شناسایی افراد از برخی توصیه های موثقین بهره ببریم ،اما
اسم این را مذاکره و مصالحه و رایزنی نمی توان گذاشت
که بعد هم بگوییم لیســت هایی که به عنــوان رد یا قبول
درامده ،نتیجه مذاکرات بوده است .من اصال از اساس،
چنین چیزی را نفی می کنم و ارزش طرح هم برایش قائل
نیستم.
اصولگراهــا و اصالح طلبــان هر کــدام در مورد
دیگری این نظر را داشتند که از طرف مقابل افراد
زیادی ثبت نام کرده اند ،شــما اماری داشتید که
کدام طرف بیشتر ثبت نام کرده است؟
وقتــی بــا لیســت و اســامی مواجه می شــویم،
تقســیم بندی براســاس جنــاح سیاســی در لیســت ها و
پرونده هایــی که به مــا می دهند ،به صــورت قاطع وجود
ندارد .من چون تهران زندگی کردم و بزرگ شده ام ،ممکن
است سیاسیون تهران را بشناســم و در مواجهه با اسامی
در پرونده ها بگویم کدام یک چپ یا راست است اما وقتی
به نسل دوم سیاسیون می رسیم واقعا من از خیلی تعلقات
خبر نداشتم .یعنی ممکن اســت صالحیت خیلی ها را رد
یا تایید کرده باشــم و اساســا از جناح بندی سیاسی شــان
اطالع دقیقی نداشته باشم .هنوز هم ما چنین اماری تهیه
نکردیم .به نظرم کار شورای نگهبان نیست چون نباید این
نگاه را داشته باشــد .بنابراین دوســتان ما هم این جوری
مطالعــه امــاری نمی کنند.به نظــرم گروه های سیاســی
خودشان باید این کار را بکنند.
اما یک تحلیــل این بوده که طیفی می خواســته
با سونامی ثبت نام برای شورای نگهبان مشکل
درســت کند و مثال کاری کند که دیگران بگویند
شــورای نگهبان درصــد زیــادی از ایــن طیف
را رد صالحیــت کــرده اســت .حتی به شــوخی
می گفتند می دانید لشکر جلو برود و تیپ برگردد،
یعنی چه؟
کســانی امدند ،حرف ها و نظراتشــان
را منتقــل کردند ولی نه قولــی گرفتند و
نه انچه از شــورای نگهبان خارج شد،
متکی بــر این مذاکــرات بوده اســت.
شورای نگهبان خوب یا بد هر تصمیمی
که گرفتــه اصــا به ایــن مذاکــرات و
مصالحه های ادعایی مربوط به جناح ها
ارتباط نداشته است.
ببینید! من قرار است در اینده هم بین جناح های
سیاسی داروی کنم ،بنابراین اجازه دهید چیزی که رنگ و
بوی سرزنش ،تحسین یا تقبیح گروه های سیاسی دارد از
زبان من خارج نشود .در غیر این صورت روزی که بخواهم
علیه این جناح یا ان جناح تصمیــم بگیرم ،می گویند او از
اول این نظر را داشــته و از همان زمان دورخیز کرده بوده
که ما را بزند ،بهتر است این کار را نکنم.
میزان اعتراضات به نتایج بررســی صالحیت ها
زیــاد بود ،خــود شــما هم گفتیــد کــه غافلگیر
شدید...
وقتــی 12هزار نفــر ثبت نــام کردند6 ،هــزار نفر
بــه تصمیمــات اعتــراض کردنــد .شــیوه رســیدگی در
هیات های اجرایی با ان شیوه ای که هیات های نظارت و
شورای نگهبان با ان مواجه بود ،از نظر مبانی قانونی نباید
فرقی کند و نمی کند .اما شاید ما در عمل متفاوت باشیم.
برای مثال من می گویم در ان وقت کم وقتی تعداد زیادی
در هیات های اجرایی رد شــدند ،قطعا فرصــت اینکه در
محل تحقیقات کنند ،نداشــتند .ممکن است بگویید که
هیات های اجرایی از معتمدین هستند اما در تهرانی که دو
تا همسایه همدیگر را نمی شناسند ،نمی توان توقع داشت
که معتمدینش همه را بشناسند .بنابراین شاید انها به همان
منابع چهارگانه اکتفا کردند .درحالــی که قانون انتخابات
به انها این اجازه را داده بود کــه تحقیقات در محل را هم
در مورد ادم هایی که خوب نمی شناسند ،انجام دهند .من
حدس می زنم و ارزیابی ام این است که انها چنین فرصتی
نداشتند چون زمانی در اختیار نداشــتند .در نتیجه بدون
اینکه انها را سرزنش کنیم که کوتاهی کردید ،می گویم که
رسیدگی شان یک رسیدگی ناقص بوده است.
پس این مســاله فقط به خاطــر ضیق وقت بوده
است.
ببینیــد! قانــون ما ناقص اســت و وقــت ما کم.
علی القاعده من و همکارانم کسی را عامدانه و با اطالع از
صالحیت واقعی او ،ردصالحیت نکردیم .منتها وقتی قرار
است به شش هزار پرونده رسیدگی کنید با یک قانونی که
ابزار ناقصی در اختیارت قرار داده و وقت کم ،خودبه خود
لغزش های انســانی طبق امــار علمی ،باال مــی رود .بین
اینکه شورای نگهبان 12نفری هزار پرونده را بررسی کنند
تا شــش هزار پرونــده را ،خیلی متفاوت اســت .بنابر این
اگر کسی بگوید قانون ناقص اســت ،ممکن است مردم
بگویند که شــما نظام و مدیران ما هستید ،درستش کنید.
باید قانون انتخابات را هرچه زودتر درست کنیم اما مسئول
این کار شورای نگهبان نیست .من حامی نظارت انتخاباتی
شورای نگهبان هستم .شورا ابزار ناقصی در اختیار دارد،
وقت کمی هم در اختیار دارد ،احتمال اینکه درمورد برخی
موارد نتوانسته باشیم به حقیقت برسیم ،وجود دارد.
یعنی تعمد سیاسی وجود نداشته است...
قطعا قصد اینکه تعمدا به کســی صدمه بزنم یا با
ابروی کسی بازی کنیم را نداشتیم.
یک مســاله مهم راجــع به تایید یــا رد صالحیت
گفت وگویویژه
مــا ایــن امیــد را داریــم کــه ارتبــاط اقــای روحانــی بــا مجلس،
شورای نگهبان و با نهادهای رسمی کشور قانونمندتر از دولت قبل باشد .من
این ابراز امیدواری را می کنم و ان شاءالله این طور خواهد بود
مثلث | شماره 302
گفت وگوی ویژه
برخی از چهره های مشهور در تهران هست؛ مثال
صالحیت علی مطهری که رد شده بود را چگونه
دوباره تایید کردید؟
چون تعداد زیاد و شش هزار نفر بود ،بنابراین این
تعداد را نمی توان مستقیما در جلسه 12نفره بررسی کرد.
اگر مثال 20دقیقه بــه هر کدام اختصــاص دهید 20 ،تا
شش هزار تا چند ساعت می شود؟ گروه های دونفره تشکیل
دادیم که کار مقدماتی کارشناسی را انجام دهد .یعنی اگر
الزم شــد طرف را ببیند و اظهاراتش را بشنود و توسط بقیه
اعضا تایید شود.
در مورد چهره های مشــهور دقیقــا چطور عمل
کردید؟
یک فقیه و یک حقوقدان همراه شده بودند .برای
مثال من با حاج اقای جنتی در یک گروه بودیم.
یعنی چه؟
یعنی بدون اینکه 12نفر ایــن را تجویز کنند ،ان
تصمیم گیری دونفره اعتبار ندارد .اگر کسی می خواست
که در صحــن 12نفره مســائل از ابتدا مطرح شــود ،این
امکان وجود داشت .کما اینکه در مورد کسانی که نماینده
بودند ،چــون یکبار قبال صالحیت شــان احراز شــده بود
و دارای جایــگاه اجتماعی بودند و ما می خواســتیم یک
نماینــده را از مجلس بیــرون و محروم کنیم ،تــا انجا که
به خاطــر دارم در مورد اینها تقریبا می تــوان گفت همه در
صحن 12نفره به صورت تفصیلی مطرح شد.
مورد علی مطهری چطور؟
ایشان هم همینطور.
در ابتدا در هیات دو نفره رد کردید؟
توافق این شــد که ایشان را مســتقیما در جلسه
12نفره مطــرح کنیم .ایشــان را هیات نظــارت رد کرده
بود ،نه ما.
روند بررســی صالحیت چند نفر بــه این صورت
بوده است؟
حدود 40نفر را در ابتدا و مســتقیما بردیم .شاید
عده ای دیگری را هم بــه انجا بردیم و مطــرح کردیم که
تعداد را به خاطر ندارم.
چهره های معروف دیگری مثل اقای مهرعلیزاده
را چگونه بررسی کردید؟
برخی را ابتدا در گروه مطرح کردیم احتماال ایشان
هم همینطور بوده است.
برای اصالح طلبان گروه ویژه درست کردید؟
این کار به هیچ وجه برای اشخاص یا جناح خاصی
نبود .مثال مــا هزار یا 900تــا پرونده داشــتیم که از همه
جناح ها ،منفرد و مســتقل وجود داشــت .بنابراین قاعدتا
تصادفی بود که کدام داوطلب به کدام گروه می رسد.
ایا در برهه بررســی مجــدد ،خــود کاندیداها به
خودتان زنگ می زدند؟
اصال ما خودمــان گاهــی کاندیداهــا را دعوت
می کردیــم و از انها توضیــح می خواســتیم .قانون اجازه
داده کاندیدایی که رد صالحیت شــده ،در اولین جایی که
رد صالحیت شده ،حاضر شود .حضوری توضیح داده و از
خودش دفاع کند .این یک حق فردی است.
ایا ادم های مشــهور هم بــرای نامزدهای خاص
زنگ زده بودند؟
من این احتمال را بعید نمی دانم .شاید!
اقای روحانــی گفتند کــه یک گروه متشــکل از
معاون اول ،وزیر اطالعات و وزیر کشور را برای
مذاکره با شورای نگهبان گذاشته اند .شکل این
مذاکره چطور بوده است؟
ممکن اســت نزد دبیــر شــورای نگهبان یــا نزد
برخی دیگر از فقهای شــورای نگهبان رفته و گفته باشند
این ادم ها ،ادم هــای خوبی اند .اینها را می شناســیم و رد
صالحیت نکنید .در همین حد اما بنده در جریان وقوع این
مالقات ها نیستم.
ما شــنیده بودیم اقای جهانگیری لیست مفصل
دادند .ایا درست است؟
من اطالع دقیقی از ارائه لیســت ندارم که اقای
جهانگیری چنین کاری کردند یا نه ،اما همینطوری حدس
می زنم اگر قرار باشد یکی بیاید و بگوید این افراد را مالحظه
کنید که دارای سابقه خوبی هســتند ،قطعا اسامی مطرح
می کند و عنوان کلی نمی اورد .یعنی بعید نیســت که مثال
اسامی ارائه داده باشــند که اینها را می شناسیم و ادم های
خوبی هستند ولی به نظرم شــورای نگهبان کار خودش را
کرده است.
اقای رحمانی فضلــی گفته بودند حتــی از دفتر
هم با شورای نگهبان تماس گرفته شده است.
من چنین اطالعی ندارم.
در حد اینکه مالطفتی شود.
من اصال اطالعی از جزئیات این امور ندارم.
چند سوال هم در مورد ماجرای اقای سید حسن
خمینی بپرســم .ایا واقعا برای ازمون از ســمت
شما به ایشان زنگ زده بودند؟
من دقیقا مطلع نیســتم .من هم شــنیدم به دفتر
ایشان زنگ زدند ولی اینکه چه کسی و در چه شرایطی و به
چه کســی زنگ زده جزئیاتش را خبر ندارم .صرفا شنیدم و
قاطع نمی توانم بگویم .در این شلوغی ها شنیدم زنگی هم
زده اند اما اینکه چه کسی زنگ زده را مطلع نیستم.
پس اینکه اصال دعوتی از ایشان نشده ،صحت
ندارد.
ببینید! من این را قبــا در مصاحبه تلویزیونی هم
گفتم که قرار نبوده از کسی با تلفن دعوت کنند.
اما می گویند به خیلی ها زنگ زدند.
این را هم من مطمئن نیستم و بعید می دانم.
یعنی در حد همان پیامک بوده است؟
پیامک هــم یک امر اجباری نبــود .درواقع بیانیه
شورای نگهبان نوعی دعوت به ازمون بوده است .بنابراین
برای دعوت به ازمون چیز دیگری الزم نبوده ،خیلی ها هم
که امدند با همان بیانیــه و پیامک امدند .فقط برای اینکه
محکم کاری کنند ،پیامک فرستادند.
اما خــب برخی دیگــری هم ازمــون ندادنــد اما
تایید صالحیت شدند.
این بحث دیگری اســت .عده ای حدود 150نفر
ازمون ندادند که روند بررسی صالحیت شان با اطالعاتی
بوده که ِ
خود اقایــان فقها اطالع داشــتند؛ اقای مومن و
بقیه اقایــان .عقیده فقهای محترم ،ایــن بوده که ازمون
اختیارات انها را برای احــراز اجتهاد در حد تجزی محدود
نمی کند یعنی انها می توانند از طرق دیگر هم اگر به قطع
یا اطمینان به درجه اجتهاد کسی رسیدند ترتیب اثر دهند
که این کار را هم کردند .حاال اینکه جزئیات برای این 150
نفر چطور بوده را مطلع نیستم.
گفته می شود به اقای حسن خمینی گفته بودند
حتی به شــکل خــاص و متفــاوت می تواند این
ازمون را بدهد.
من اطالع ندارم.
اینکه گفته می شــود برخی با شورا تماس تلفنی
داشتند که ایشان را تایید کنند ،چطور؟
علما معموال علمایی را که صالحیت احراز داشتند
مورد خطاب قرار می دهند ما جزو علما نیستیم ،بنابراین به
من تلفن نزدند.
اقای هاشــمی چنــد روز قبل از انتخابــات و بعد
از موعــد تاییــد صالحیت ها ســخنان تندی در
مورد شورای نگهبان بیان کردند .از جمله اینکه
گفتند« :چه کسی به شما صالحیت داده است؟»
استنباط شما از این سخنان چیست؟
معنای دقیــق این الفــاظ را باید از خــود گوینده
محترم پرســید .امــا اجماال بگویــم که یــک وقت روی
مصادیق اختالف داریم که چرا این را تایید کردید و دیگری
را نکردید .در اختالف مصادیق باید حواسمان باشد فقط
راجع به مصداق دعوا کنیم ،کار به اساس و بنیان نداشته
باشیم .معلوم است که شــورای نگهبان قدرتش را از کجا
می گیرد! قانون اساسی که امضای امام هم پای ان هست
و شورای نگهبانی که قدرتش را از قانون اساسی گرفته که
رای اکثریت قریب به اتفاق این ملت هم پشتوانه ان قانون
اساسی است .ضرورتش را هم کسی نمی تواند انکار کند.
نظامی که مبتنی بر اسالم و ارای مردم است ،نیاز به یک
پاسدار دارد .مگر این جزو ارزوهای چند دهه ای و یک قرن
اخیر ما نبوده که هیات طراز اول مجتهدین داشته باشیم
که بر اسالمیت نظام ما کنترل و ارزیابی داشته باشند؟ خب
ما به ارزویمان رسیدیم .ارزوهای خودمان را خراب نکنیم.
ممکن اســت روی مصادیق دعوا داشته باشــیم ،ما هم
ممکن است در شورای نگهبان یک روز که راجع به نماینده
مجلس بحث می کنیم ،یکی بگوید که من موافق هستم
و چند نفر بگویند که من مخالفم! اما نباید الفاظ و عباراتی
از ما صادر شود که اصل شورای نگهبان یا نظارت او را زیر
ســوال ببریم .شــورای نگهبان نیاز به تقویت و پشتیبانی
دارد .ممکــن اســت یــک روز ابراهیمیان به شــیوه کار
شورای نگهبان در یک جاهایی منتقد باشد و این انتقادات
را بیگانگان هم می کنند منتهــا خیلی وقت ها کلمات حق
گفته می شود و انها از ان اراده باطل می کنند .من می گویم
ابزار قانونی شــورای نگهبان ناقص اســت و مجلس باید
ســریعا ابزار خوبی در اختیار ما بگــذارد .در این وضعیت
ممکن است ما زیاد اشــتباه بکنیم .ممکن است رادیوی
امریکا و انگلیس هم همین حرف را بزنند اما منظور انها این
است که کل نظارت از بین برود تا شبکه های فراماسونری تا
بهائیت ،تا الئیک ها و سکوالرها هم مجال مداخله داشته
باشــند .اگر من و همه جناح های داخــل نظام یک وقت
شورای نگهبان ،مجلس و دولت را مورد خطاب و پیشنهاد
و انتقاد قرار می دهیم ،مرادمان این باشــد که این سنگر
133
گفت وگویویژه
گفت وگوی ویژه
134
مثلث | شماره 302
ان چنان محکم باشد که هرگز راه نفوذ این قبیل ادم ها به
نظام جمهوری اســامی ایران وجود نداشته باشد و هیچ
بهانه ای هم دســت کسی داده نشــود .دوستان خودمان
و انها که طرفدار نظام هســتند در این شیوه کار ما خدای
ناکــرده از قلم نیفتنــد .اگر هم می خواهیــم در مصداقی
به شــورای نگهبان انتقاد کنیم ،حواســمان باشــد که به
اصل این نهاد ،صدمــه ای وارد نشــود .تمامیت و کلیت
شــورای نگهبان و تصمیمات او باید محترم شمرده شود.
شورای نگهبان ثمره تالش و اوارگی و زندانی شدن دوران
مبارزه خود ان بزرگان اســت پس نباید کاخی که خودمان
درســت کردیم ،خراب کنیــم .خیلی از بزرگــواران زندان
کشــیده اند ،اوارگی و تبعید را تحمل کرده اند برای اینکه
همین اتفاق بیفتد .حاال مواظب باشــیم در درگیری های
سلیقه ای و جناحی به اصل و تمامیتش صدمه وارد نشود.
اقای روحانی گفتند که در این مجلس یهودیان و
زرتشتیان هم نماینده دارند چرا یک جماعت 10
میلیونی را رد صالحیت می کنید؟ ســوالم به طور
مشــخص این اســت که ایا در شــورای نگهبان
اراده ای برای حذف جریان خاص بود؟
ببینید! مــن فقط یــک جمله بگویــم؛ اوال جناح
خاصی که شــما می فرمایید ،باالخره خیلی جاها توانسته
در این انتخابات موفق شــود .بنابرایــن ادعای حذف ان
جناح مقرون به دلیل نیست چون واقعیت خالف ان است.
ثانیا ،همیشــه گفته ام گاهی بزرگانی را که در خدمتشــان
هستیم ،دوســتان به خاطر اینکه در جناح خاصی هستند
یا مدیریت جناح خاصی را برعهده دارنــد ،متهم می کنند
یا ابــراز تردید می کننــد در مواردی هم برخــی از اعضای
شورای نگهبان تعلقات فردی سیاسی شان را از قبل مخفی
نکرده اند منتها همان ها صالحیت کسانی را از جناح های
منتقد تایید کرده اند که ممکن است ان افراد خودشان باور
نکنند .دوســتان عزیز! ممکن است این دستگاه نقص ها
و لغزش هایی داشته باشــد ولی اینکه تمام این بزرگواران
مخصوصا فقهای شــورا را متهم به نــگاه جناحی بکنید،
رعایت انصاف نیست .شاید از فعال ترین شخصیت های
جناح های مختلف را اقایانی تاییــد صالحیت کرده اند که
ان عزیزان انها را در نقطه مقابل خودشان از نظر سیاسی
می بینند.
ایا این اتفاق افتــاده که به کســی بگویید برای
ثبت نام اقدام نکند چون رد صالحیت می شود؟
من شخصا نه.
ایا احتمال وقوع چنین پدیده ای هست؟
این احتمــال را بعیــد نمی دانم کــه توصیه های
دوســتانه از جانب برخی از اعضا به برخی شــده باشد که
باتوجه به سوابق شان و زحماتی که کشیده اند ،این احتمال
وجود دارد که صالحیت شان مورد پذیرش قرار نگیرد .اما
من االن مصداقی را در ذهن ندارم.
اقای ابراهیمیان! می گویند تهران کوفه شــده
است ،شما هم شنیده اید؟!
یک ســوالی قبــا در یکــی از روزنامه هــا از من
شــده بود .احتماال یــک جور بــه شــخصیت هایی که با
شورای نگهبان در ارتباط هســتند یا عضو شورای نگهبان
هستند ،نسبت داده شده است .من این را تکذیب می کنم.
اصطالح بد «لیســت انگلیســی» به هیچ وجــه از جانب
اعضای متشــخص شــورای نگهبان صادر نشده است.
ممکن است در رده های دوم و سوم از جناح های مختلف
جوگیر شــویم و همدیگــر را متهم کنیــم .می دانید که در
دعواهــای انتخاباتی جوگیر می شــویم ،یکی به لیســت
دیگری لیست انگلیســی می گوید یا تو اهل کوفه هستی
یا نیســتی! به نظرم اینها ناشــی از جوگیری های سیاسی
اســت .مردم تهران مثــل همه ایــران به کمــک قانون
اساسی که میراث انقالب اسالمی است و با حضور و تائید
شــورای نگهبان ،انتخاب سیاســی و انتخاب خودشان را
کرده اند و گردش گر وه ها و اقلیت ها و اکثریت ها الحمدلله
در نظام جمهوری اسالمی ایران در جریان است .یک روز
این جناح می رود و ان جناح می اید و روزی بالعکس.
چطور در تهران این نتیجه شکل گرفت؟
شــاید از قبل ،تبلیغات و فضاهایی که هــر کدام از
گروه ها برای خودشان ایجاد کردند این زمینه را فراهم کرد
که تهرانی ها هم انتخاب سیاسی خودشان را داشته باشند.
از چه زمانی این فضا شکل گرفت؟
شــخص من از خیلی وقت پیش ایــن احتمال را
می دادم.
که اصالح طلبان انتخابات تهران را ببرند؟
که یک جناحــی درصد بیشــتری را بــه خودش
اختصاص دهد.
چرا به این تحلیل رســیده بودید ،از نوع ائتالف
طرف مقابل؟
با کمی روانشناســی و تجربه موارد مشابه عرضم
این است که با دوستانی که طرفدار ایده های بنیادین نظام
جمهوری اسالمی ایران هستند و اصول را در قالبی فراتر
از یک جناح سیاســی می پذیرند ،می گویم که باید بیشتر
روی شــیوه انتقال پیام دقت کنند .شــیوه های مستقیم،
شــیوه هایی که یک مقــدار در ان مخاطب خــوب دیده
نمی شود ،ممکن است اثر عکس بگذارد .به نظرم می رسد
برخی از دوستان شیوه های خوبی را انتخاب نکرده بودند.
یک دوست عالم و دانشــمندی دارم که از او کسب فیض
می کنم و حــرف خوبی می زد؛ می گفت شــاید بد نباشــد
واعظی که انتخاب می کنیم برای مــردم حرف بزند ،ادم
خوش قیافه ای باشد نه تنها خوش کالم باشد ،خوش قیافه
و خوش منظر هم باشــد .اینها از حیث روانی در مخاطب
ما اثر می گذارد .به نظرم ما شیوه هایی که می خواهیم از
ایده هایمان دفاع کنیم باید ســنجیده و مبتنی بر شناخت
مردم و داده های علمی باشد .باید جوری از اصول و رهبری
حمایت کنیم که چتر حمایت رهبری ان قدر گسترده باشد
که همه ایرانیانی که وطن دوست هستند زیر ان چتر قرار
بگیرند .سعی کنیم ارزش ها را مختص به خودمان نکنیم.
اگر اصالح طلبان همــه اصولگرایان را کنــار بزنند بعد از
مدتی میل به قبیله گرایی باعث می شــود که خودشــان را
تقســیم کنند به اصالح طلب حسابی و اصالح طلب کمتر
اصالح طلب! و این دفعه یک دعوا راه بیندازند .این شیوه
حذف که بخواهیم تقســیم کنیــم و تقابل ایجــاد کنیم،
باعث می شــود نیروهایمان هدر برونــد .اصولگرایان هم
ممکن است همین طور باشند .اگر روزی موفق شوند همه
اصالح طلبان را کنار بزنند ،فــوری این میل وجود دارد که
به اصولگرای اصولگرا و اصولگرای نیمه اصولگرا تقسیم
شوند که این باعث می شود بخش زیادی از سرمایه هایمان
را از دســت بدهیم .به نظرم می رســد باید با همدیگر کار
کردن و در کنار همدیگر کار کردن را یاد بگیریم.
شــکایتی که درمورد ورود اقای حداد به مجلس
شده بود را در جریان هستید؟
هنوز موعد رسیدگی این مســاله مشخص نشده
است.
شکایتی شده است؟
من اطالعی ندارم.
یعنی قبل از سال موعدش می رسد؟
بله.
یعنی به صورت اتوماتیک اقای حداد در صورت
گفت وگویویژه
مثلث | شماره 302
حکم را نقض کند بلکه گفته اختیاری باشد .ببینید! حجاب
با حد شــرب خمر ،با حد زنا و غصب از نظــر وجوب یکی
است .اگر قرار است حکومت ما دینی باشد باید کم کم از
احکام شرعی و حالل ها و حرام ها ببریم و به حقوق اضافه
کنیم .معنی توسعه این نیست که الزامات حقوقی مبتنی بر
اموزه ها را از نظام حقوقی حذف کنیم .به هر حال جناح ها
باید کف اموزه های مربوط به نظام جمهوری اسالمی را به
افراد انتقال دهند ،بعد انها را وارد زندگی سیاسی کنند .این
قبیل خطاها مرا نگران می کند ،البته ادم های عاقل هم از
دو جناح هستند و امیدم این اســت که ان ادم های عاقل
اجازه ندهند تجربه تلخ مجلس ششم تکرار شود.
اقای الریجانی را چگونه می بینید؟
با ایشــان بعد از اینکه به شــورای نگهبان امدم،
برخوردهای کاری داشتم و به نظر می رسد که ادم معقول
و معتدلی است .من روی واژه معتدل هم حساسیت دارم.
مسلمان خوب و با کیاستی اســت که می تواند برای نظام
اسالمی کار کند.
در این ترکیب که اکنون وارد مجلس شده ،اقای
الریجانی می تواند رئیس خوبی باشد؟
اجازه دهید به عنوان عضو شــورای نگهبان حرف
نزنم .انهــا همکاران ما در دســتگاه قانونگذاری هســتند
و اجازه دهید من در موردشــان اظهارنظر نکنــم .انها در
کار ما مداخله نمی کنند ما هم جز در حــد توصیه به خیر و
سفارشات خیر خواهانه کلی در کار انها مداخله نکنیم.
نظر شخصی تان در این مورد چیست؟
اگر نظر شخصی ندهم ،بهتر است.
اقای روحانی را چگونه می بینید؟
چه سوال های سختی! اقای روحانی شخصیت
محترمی است ،پرتالش است و در زمان انقالب می دانید
که خطیب بزرگــی بوده کــه لفظ امــام خمینــی را در ان
سخنرانی زیبا به کار برده است .در زمان جنگ هم زحمت
کشــیدند و االن رئیس جمهور همه ما هستند .بنابراین ما
باید قدر ســرمایه هایمان را بدانیم و به دنبال مطلق گرایی
نباشــیمِ .
خوب خوب وجود ندارد .گل بی خار کجاســت؟
تمــام تالشــم را بــرای موفقیت دولــت مثل هــر ایرانی
وطن دوســت خواهم کــرد ،هر چند بنــده در انتخابات به
کسی دیگر غیر از ایشان رای دادم.
فرق ایشان با اقای احمدی نژاد چیست؟
بحث خیلی سیاسی شد.
در نوع تعامل با ساختار قدرت بفرمایید.
ما این امید را داریم که ارتباط ایشــان با مجلس،
شــورای نگهبان و با نهادهای رســمی کشــور قانونمندتر
از دولت قبل باشــد .من این ابراز امیــدواری را می کنم و
ان شاءالله این طور خواهد بود.
سطح تعاملش نســبت به ایشــان بیشتر است
یا کمتر؟
این را ارزیابی نکردم.
راجــع به اقــای هاشــمی ســال 94بفرمایید که
ایشان را چگونه می بینید؟
ببینید! اقای هاشمی رفســنجانی شــخص مورد
اعتماد رهبری است .کســی که رهبر به او حکم داده اند و
مســئولیتی برایش تعیین تکلیف کرده اند ان هم در یکی
از بزرگترین ارکان عمده نهادهای نظام ،ما باید احترامش
را حفظ کنیم و من احترام ایشــان را حفــظ می کنم .این
اظهارنظرهــا و انتقاداتــی که مــن یا راســت ها یا چپ ها
می کنند ،این ازادی که االن داریم ،نشان می دهد که ما
سر یک سفره ای نشســته ایم که این سفره را کسانی مثل
اقایان جنتی ،یزدی ،هاشــمی ،مرحوم شــهید بهشتی و
خیلی از انها که در جناح های مختلف هستند برای نسل من
فراهم کردند .ما ایرانیان و شیعه ها ،نمک نشناس نیستیم.
به نظرم باید نمک شناســی کنیم و جایــی که می خواهیم
انتقــاد کنیم انصاف را هــم رعایت کنیم .بنــده انتقاداتی
نســبت به برخی از این بزرگواران دارم اما انتقاد داشــتن
به یک کســی یا رای ندادن به معنای این نیست که روی
همدیگر شمشیر بکشیم.
می گویند اگر اقای احمدی نژاد بخواهد برگردد،
ســاختار قــدرت و حاکمیــت در ایــران اجــازه
نمی دهد .منظــور از حاکمیت شــورای نگهبان
است؟
تا زمانی کــه شــورای نگهبان تصمیــم نگرفته،
نمی توان تصمیماتش را پیشگویی کرد.
هنوز هم در جلســات شــورا از اقای احمدی نژاد
حرف می زنید؟
نه ،ما به کار و زندگی خودمان مشغولیم.
اقای عارف را چطور شخصیتی می بینید؟ باالخره
االن دیگر فاز سیاسی شــان کمی تغییر کرده و
وارد قدرت رسمی شده اند.
جایگاه مــن به عنوان عضــو شــورای نگهبان و
به عنوان داور و قاضی اجازه اظهار نظر در مورد مسئولین
احزاب و جناح های سیاســی را نمی دهد .انچــه در مورد
سایرین هم عرض کردم در حد توصیه به تقوی و انصاف
در مقام نقادی است.
نظر شخصی تان در مورد ایشان چیست؟
نظر شخصی ام را بعد از اینکه دوره شورای نگهبانم
تمام شد ،باتوجه به جایگاهی که در ان قرار خواهم گرفت
عرض خواهم کرد ،ان شاء الله.
باتوجه به بحثی که راجع به سرلیست ها مطرح
کردید که امیدوارید جلــوی تندروی ها را بگیرند
ایا اقای عارف می تواند جلودار اصالح طلبان در
مجلس باشد؟
من امیــدوارم که ایشــان باتوجه بــه اینکه نظام
را قبول دارد و مســئولیت های ســنگینی در نظام داشته،
دلسوزی اش را برای نظام در مجلس به حد اعالء برساند.
باید هر کدام از این تحوالت را تبدیل به یک فرصت کنیم.
اما متاســفانه یک مقدار فرصت ســوزی در ما زیاد است.
االن این اقایان چهار ســال مجال پیــدا کردند که حضور
پیدا کنند .از این چهار ســال برای اینکــه یک خاطره ای
برای استحکام بخشــی به امنیت ،ســعادت و خوشبختی
گفت وگوی ویژه
قبول این شکایت به مجلس می روند؟
حال که انتخابات تمام شده و اگر می بینید کسی
شرایط را ندارد ،ســوال این اســت که این مثل استعفای
نماینده است؟ چون دیگر انتخاب شده یا مثل رد صالحیت
قبل از انتخابات است؟ این خودش یک انتخاب حقوقی
است که باید در جلسات شورای نگهبان بررسی شود.
در هر دو مورد شرایط را توضیح دهید؟
اگر کسی بگوید موعد رد صالحیت گذشته و یکی
این طوری استدالل کند ،اعتبارنامه این اقا تصویب نشود
به نظرم خود به خود دور دوم و انتخابات میان دوره ای باید
برگزار شود.
زمانش اولین انتخاباتی است که برگزار می شود.
به سه سال نمی رسد اما اگر کسی و اکثریت تحلیل
و برداشت حقوقی شان این باشد که بعد از انتخاب بفهمیم
که ان شــرط را ندارد مثل قبل از انتخــاب می توانیم او را
رد صالحیت کنیم .ممکن است این شــائبه و تفسیر قابل
طرح باشد که بعدی بیاید و در لیست قرار بگیرد .بنابراین
فعال چون شورای نگهبان تصمیمی نگرفته من نمی توانم
وارد موضوع شوم.
شــکایتی که راجع به خبرگان شــده و خواستار
شمارش ارا شده چطور؟
ان راجع به جابه جایی است و فرق می کند.
چرا ایت الله یزدی نتوانست رای بیاورد؟
بد نیست از من بپرسید که ایت الله یزدی را دیدید؟
چه حالی داشت؟ من ایت الله یزدی را دیدم ،ادم هایی که
وابســتگی به دنیا ندارند ،برای همه ما درس هســتند .در
ایت الله یزدی هیچ تفاوتی با قبل از این واقعه انتخابات و
بعد از واقعه انتخابات ندیدم .زهد ،تقوا و حصار درونی که
در حکومت دینی بر وجود او در دولتمردان تاکید می کنیم،
یک دکور نیســت ،یک اثر عملی دارد .یــک ادمی مثل
ایشان ،مثل اقایان مومن و مدرسی اصال برایشان فرقی
نمی کند که در این مناصب قــرار بگیرند یا نگیرند .اینها به
این به عنوان یک تکلیف نگاه می کنند و اگر هم این تکلیف
سنگین از انها برداشته شود ،چه بسا خوشحال هم بشوند.
یعنی من شــخصا متاســفم که خبرگان از یک شخصیت
پرتالشــی که همراهی امام و نهضت امــام را کردند مثل
حاج اقای یزدی ،محروم شــده ولی باور و قبول بفرمایید
که اینها هرجا باشند ،منشــا خیرند و برای خود اینها اصال
اهمیت ندارد.
ترکیب خبرگان چقدر از نظر شــکلی تغییر کرده
است؟
به نظرم فرق زیادی نکرده است.
به نظر شخصی تان رئیس چه کسی خواهد شد؟
نمی دانم .اینکه گفتم من یک حقوقدان و بیشتر
قاضی هستم به خاطر این است که بگویم تمریناتی را که
شــما روزنامه نگاران می کنید که کدام جناح یا چه کســی
می اید خیلی برایم مهم نبوده و درگیر ان نبوده ام.
شاید در مورد مجلس راحت تر باشید! می گویند
ما باید منتظر مجلس ششم باشیم؟
امیدوارم ایــن اتفاق نیفتد .ایــن دوره از مجلس
یک ویژگی داشــت و ان اینکه چهره های جدید و شــاید
چهره هــای صــف دوم و ســوم جناح های سیاســی وارد
شدند .از یک نظر خوب است که این گردش باید از نسلی
به نســلی دیگر عادی شــود و نباید همه بار را روی دوش
پیرمردهایمان بگذاریم .از یک نظر هم من نگرانم چون
در کشور ما تمرین کار حزبی و گروهی وجود ندارد ،وقتی
از عقبه ستاد انتخاباتی جدا می شــوند دیگر کسی نیست
اینها را پشتیبانی کند .وقتی کسی نیست اینها را پشتیبانی
کند برخــی جوگیر می شــوند .مثال گفته اند یــک نماینده
منتخب در یک اظهارنظر سخیف یکی از مسلمات فقهی
ما که حجاب بوده را از نظر حقوقی زیر سوال برده نه اینکه
در ایت الله یزدی هیچ تفاوتی با قبل از این واقعه انتخابات و بعد از
واقعه انتخابات ندیدم .زهد ،تقوا و حصار درونی که در حکومت دینی بر وجود
او در دولتمردان تاکید می کنیم ،یک دکور نیست ،یک اثر عملی دارد.
135
گفت وگویویژه
گفت وگوی ویژه
136
مثلث | شماره 302
این مردم و نظام به جا گذارند اســتفاده کنند .الفرصه تمر
کمر السحاب.
فکر می کنید برای شورای نگهبان با این مجلسی
که االن این ترکیب را دارد کار نســبت به مجلس
قبل سخت تر شده است؟
کار شــورای نگهبان ،این اســت که مصوبات را
کنترل کند .همکاران ما هرکه باشــند وقتی یک مصوبه و
قانونی را تصویب کنند ،قانون اساســی فرمول روشــنی را
معلوم کرده که بر اســاس ان مصوبه ارسال و نویسندگان
هم همراهش نیســتند که بــا همدیگر دعوایمان شــود.
خود مصوبه می اید و ما در مورد این مصوبه تســتی جواب
می دهیــم و اگــر هم اختــاف شــد ،قانون اساســی باز
فرمولش را مشخص کرده که مجمع تشخیص مصلحت
نظام اســت .در طراحی قانون اساســی بن بست نداریم،
بنابراین رفت و امد اقلیت ها و اکثریت ها در استحکام کار
شورای نگهبان تاثیری ندارد.
برپایه همان روانشناســی که فرمودید در شهر
تهران زندگی می کنید و مردم را می شناســید نه
به عنوان عضو شورای نگهبان و حقوقدان بلکه
نظر شــخصی شــما در مورد رای دادن مردم در
سال 96به اقای روحانی چیست؟
باید منتظر باشــیم و ببینیم که عزیزان در مجلس
شورای اســامی چه کار می کنند .اگر به حواشی بپردازند
و فیل انها هوای هندوســتان کنــد و از زیر ســوال بردن
بدیهیات فقهی و شــرعی ما شــروع کنند ایــن تکرار یک
تجربه تلخ خواهد شد و به نظرم دیگر نباید اجازه دهیم که
این تجربه تلخ تکرار شود .به جای حرف زدن خوب و زود
وارد عمل شویم.
چه تاثیری در قوه مجریه دارد؟
در قوه مجریه هم همین طور تاثیر دارد.
منظورم این اســت که عملکرد مجلــس در این
حوزه چه ربطی به اقای روحانی دارد؟
ان شــاءالله ادم های عاقل ایــن مجلس را هم
تبدیل به مجموعه ای می کنند تا ما را برای مقابله با نظام
ســلطه اماده کنند .دولت و مجلس فرصت ایجاد تحول
در اقتصاد ،فر هنگ و مبارزه با رانت و فساد را دارند .اگر
موفق عمل کننــد فرصت خدمت بیشــتر را می یابند و اال
خیر و ان وقت برای همه کشور بد است .من می خواستم
فرصتی شود و توضیحی دهم تا از فرصت باقیمانده برای
حل مشــکالت واقعی و احراز نمره قبولــی بهره گیریم.
رهبری فرمودند از واژگان سیاسی دشمنان استفاده نکنید
تا ما درگیر مسائل ساختگی نشــویم .برخی از بزرگواران
در اعالم مواضع ،گفته اند کــه ما راه تقابل با دنیا را قبول
نداریم .اینجــا می خواهم ایــن اصالح شــود که هرگز
مردم ما در مقــام تقابل با دنیا برنیامدنــد .مردم ما ،مردم
صلح طلب ،متین و مهربانی هســتند که شعارهای بحقی
دادند که این شعارها با شعارهای نظام سلطه و خود نظام
سلطه در تعارض اســت .حرفمان یک حرف خیلی قابل
قبولی از نظــر مردم جهان اســت و می گوییم همان طور
که شــما در کشــورهایتان ،در امریکا ،فرانســه یا المان
می گویید هر شهروند حق انتخاب دارد ،در جامعه جهانی
هم هر کشــور حق انتخاب دارد .کشور ما حق انتخابش
انجام شده و ما می خواهیم یک نظام مبتنی بر دین و ارای
مردم داشــته باشــیم .وقتی شــما می گویید می خواهید
یک نظام مبتنی بر دین و اتصال بر اسمان و وحی داشته
باشید ،این حســادت خیلی ها را تحریک و برمی انگیزد.
ان حســودان در پی این هســتند که این فرمــول را زیر
ســوال ببرند .انها برای اینکه کســی ازادانه انتقاد کند،
دین و اموزه هــای دینی را کنار گذاشــتند .بــرای اینکه
به یک مفهوم پیــش پاافتاده از ازادی کــه ازادی های
جنسی و شهوت در راس ان است ،برســند و کنارش هم
یک ازادی بیان است که ان هم محاسبه شده که با نظام
سلطه برخورد نداشته باشــد ناگزیر همه ارزش ها را کنار
گذاشته اند .اما ما داریم تجربه می کنیم یک نظام مبتنی
بر ارزش ها را که در ان انتقاد هست ،ازادی بیان هست،
انتخاب هم هســت .ما باید واژگان مربــوط به خودمان
را داشــته باشــیم .ما تقابل با دنیا را از قبــل هم انتخاب
نکرده بودیم .دنیای اســتکبار به جهت اینکه شــعارها و
خواسته های مشروع ما را که مورد قبول ملت های جهان
هم هست با نقشه های خودش در تعارض می بیند ،برای
ما هر روز زحمت درســت می کند .تهاجم مــا یک حمله
فیزیکی نبــوده و ما یک حــرف منطقی مطــرح کردیم،
بنابراین ما از قبل هــم در مقام تقابل نبودیــم .البته این
حرف خوبی اســت که لسان ما باید لســان جدال احسن
باشــد و از لســان ما نباید خشــونت دراید .زبان ما باید،
زبان علوی و سلوک ما منش اوالد علی(ع) باشد که زبان
مبتنی بر دلیل ،منطق و کرم است .این حرف خوبی است
که در دیپلماسی جوری رفتار کنید که بتوانید کار دشمن
را سخت کنید و نگذارید دشمن توده ها را علیه شما بسیج
کند .اما اینکه بگوییم شــیوه تقابلی با جهان داشــتیم،
هرگز نداشــته ایم و نوعی اقرار مضر به دعاوی ماســت.
خواهشم این اســت که دوســتان و مجلس جدید وقتی
می خواهنــد ویژگی های جنــاح خودشــان را بنمایانند از
تکرار واژگان بیگانگان حسود خودداری کنند .ما انقدر در
زمینه از بین بردن فقر ،مبارزه با فساد و رانت کار داریم و
اصالح نظام پولی بانکی و برنامه و بودجه فوریت دارد که
جا برای ماجراجویی باقی نمی ماند .خواهشــم به عنوان
یک شهروند از این دوستان این است که اگر می خواهند
خود و جناح خودشان را بنمایانند ،از این زمینه ها استفاده
کنند .هرکســی که بهتر با فســاد و رانت مبــارزه کند و در
تصویب قوانین پایه دقیق تر عمل کند ،نســبت به جناح
دیگر موفق تر است .بسم الله این گوی و این میدان.
در چنــد روز اخیــر دو مصاحبــه داشــتید کــه
بازتاب هایی داشته است و تصوراتی درمورد شما
به وجود امده که این طرفی یا ان طرفی هستید.
من نه این وری هستم و نه ا ن وری .خودم یک
من هم شنیدم به دفتر اقای سیدحسن خمینی زنگ زدند ولی اینکه
چه کسی و در چه شرایطی و به چه کسی زنگ زده جزئیاتش را خبر ندارم .صرفا
شنیدم و قاطع نمی توانم بگویم .در این شلوغی ها شنیدم زنگی هم زده اند اما
اینکه چه کسی زنگ زده را مطلع نیستم.
ایت الله جنتی نه از مال دنیا چیزی دارد
و نه دلبســتگی .نه در ِ
کارتل و تراستی
دخالت دارد و نه خویشــان وی ســعی
کردند از منابع کشور استفاده کنند و جز
به منافع نظام جمهوری اسالمی ایران
فکــر نمی کنــد .تصمیم او بر اســاس
باورهای اوست
ور هســتم .من یک حقوقدان معتقد به نظام اســامی
و تابع والیت فقیه هســتم .پایبند بــه تمام اصول قانون
اساســی منتها محتاطم ،طرفدار دقت حقوقی هستم.
عقیــده دارم کــه شــورای نگهبان یــک ســنگر محکم
اســت .من خیلی توفیق حضور در جبهه را نداشتم ولی
به تجربه حاصله از مدت کمی که بــوده ام ،معتقدم در
یک ســنگر که قرار می گیرید باید مواظب باشید سیبل
دشمن نشوید .اگر یک نفر ســرش را باال کند و رفیقش
به او تشــر بزند که ســرش را پایین بیاورد تــا او را نزنند،
این انتقاد یک انتقادی اســت برای تحکیم این سنگر.
من به فکر تحکیم این ســنگرم و به ان پایبندم .در عین
حال عرض کردم من ادم نمک نشناســی نیســتم .اگر
ابراهیمیان فرصتــی پیدا می کند که جایــی انتقاد کند،
گوشه و کنایه ای بزند و به دوستان خودش بگوید که ما
باید خودمان را مهیای یک نبرد طوالنی مدت کنیم ،این
نبرد از نوع نبرد نرم افزاری اســت .نبرد قواعد حقوقی و
کار امدی نظام است و نباید ساختارهای حقوقی ما را به
راحتی زیر سوال ببرند .اگر من می گویم که ما خودمان
را مهیای این نبرد کنیم ،نمک نشناس نیستم و می دانم
این ازادی را مدیون چه کســانی هستم .همان عزیزان
و فقهایی که االن در شورای نگهبان هستند ،مثل اقای
مومن ،اقای جنتی و اقای یزدی ادم های زجرکشیده ای
هســتند که اوارگی ،تبعید و زنــدان را تحمل کرده اند تا
ابراهیمیان و امثــال او گاهی به درســتی گاهی هم به
خطا بتوانند حرف بزنند و من ایــن را یادم نمی رود .ما،
مردم و جناح های سیاسی موقعی که همدیگر را خطاب
قرار می دهیم ،نبایــد ســرمایه هایمان را از بین ببریم.
اینده خود را بر دســتاوردهای مثبت گذشــتگان استوار
خواهیم کرد ،ان شا ء الله.
شما االن باالخره سخنگو هستید یا خیر؟
با اســتعفای من از ســوی دبیر شــورای نگهبان
مخالفت شده است.
هنوز هم فکر می کنید سخنگویی «بوق» است؟
تعبیری که من داشتم این بود که سخنگویی یک
سمتی نیست که شــما لزوما در ان سمت تصمیم ساز هم
باشید .شما موظفید تصمیمات دیگران را مثل یک وسیله
منتقل کنید .بلندگو بــودن یا بوق بودن یعنی اینکه شــما
وسیله انتقال پیام هستید .در مصاحبه اخیر بنده متاسفانه
روزنامه شــرق در انتخاب تیترها و ســوتیتر منطق بحث و
رسالت رســانه ای را قربانی تسویه حســاب های جناحی یا
عقده گشایی های کم اهمیت کرده است.
یک برداشــت از کلمه «بوق» که گفتید این بود
که از نظر شما سخنگو یک عضو بی ثمر است.
طبق ایین نامه داخلی شــورای نگهبان ،سخنگو
می تواند از اعضا باشد و اگر از اعضا مایل نباشد می توانند
از بیرون هم ســخنگو انتخاب کنند .شان سخنگویی من
شــان بلندگو بودن اســت .ســخنگو به عنوان سخنگو در
تصمیم سازی تاثیری ندارد .اما من عضو شورای نگهبان
هم هستم .اما از حیث سخنگویی ،قرار نیست سخنگوها
خودشان بسازند ،تولید و اعالم کنند یعنی در تصمیم سازی
سخنگو قاعدتا بی ثمر اســت ،البته هنر انتقال پیام بسیار
بااهمیت است .سخنگو انعکاس دهنده مواضع اکثریت و
مثلث | شماره 302
تصمیمات شورای نگهبان است .از این حیث یک بلندگو
اســت .اما ِ
من ابراهیمیــان دو تا شــان دارم؛ یک) عضو
شــورای نگهبان و دو) غیر از این عضویت انتقال پیام هم
برعهده من گذاشته شــده حاال ممکن اســت یک روزی
تصمیم بگیریم این انتقال پیام را به کسی دیگر بدهیم که
عضو شورای نگهبان نیست .خب ،یک بلندگو است .این
بلندگو یک اصطالح عامیانه خودمانی اســت برای اینکه
بگوییم اگر کسی سخنگوی شورای نگهبان باشد یا نباشد
مســئولیت خیلی مهمی اســت اما او خودش در ســاخت
پیام ،لزوما دخالت نــدارد .از حیث عضو بودن بنده خود را
عنصری پر تالش می دانم اما قضاوت صحیح تر بر عهده
همکارانم خواهد بود.
گفتید که تضعیف شــورای نگهبان به هیچ وجه
کار درستی نیست .اگر به گذشته برگردید باتوجه
به واکنش ها و اتفاقاتی که افتاده ممکن اســت
استعفا نکرده یا ان را رسانه ای نمی کردید؟
این از اموری است که داوری در مورد ان محتاج
به گذشت زمان است.
به عنوان ســوال اخــر ،لطفا نظرتــان را راجع به
همگروهی تان بگوییــد؛ ایت الله جنتی را عرض
می کنم.
مــن نمک نشــناس نیســتم ،به رغــم اختــاف
ســلیقه هایی که با هم داریم ممکن است بگویم ایشان
یک قاضــی حرفه ای نیســت چون کارش ایــن نبوده،
ممکن اســت شــیوه رســیدگی من به پروند ه ها با نگاه
ایشان فرق می کند چون ایشــان تربیت ویژه ای دارد.
اما باید در مورد همدیگر انصاف را رعایت کنیم .ایشان
نه از مال دنیــا چیزی دارد و نه دلبســتگی .نه در ِ
کارتل
و تراســتی دخالت دارد و نه خویشان وی سعی کردند از
منابع کشور اســتفاده کنند و جز به منافع نظام جمهوری
اســامی ایران فکــر نمی کنــد .تصمیم او بر اســاس
باورهای اوســت .یک وقت در اینده ممکن اســت من
با هر عضو دیگری از شــورا اختالف نظر داشته باشیم.
اصال طبیعت شورایی بودن همین است .من یک نظری
دارم و می گویم اینطوری بهتر اســت و نیروی جوانتری
هســتم و می گویم باید تحول و تغییر شــود .اقدامات و
تصمیمات ایشان مبتنی بر یک تجربه طوالنی مبتنی بر
گذشــت زمان و تداوم ایام اســت .در اینده هم ممکن
اســت در جلســه شــورا ی نگهبان خیلی جاها با ایشان
مخالفت کنم .اما باید منصف باشیم.
یک قاضی باید انصاف داشــته باشــد .ایشــان اگر
رای و نظری دارد به اعتقاد وی گره خــورده و حقیر هم از
این عزیزان اموخته ام و به نظرم همین طور هستم .منتها
ممکن اســت من یک جاهایی اشــتباه کنم و ایشــان هم
یک جاهایی اشتباه کنند .بنابراین شــان و جایگاه ایشان
که مورد احترام رهبری هست را می دانم .بحث های ما با
صدای بلند یک مانور قدرت در نظام جمهوری اســامی
ایران است.
وقتی فردی از مسئولی انتقاد می کند این یک مانور
قدرت اســت .ما به درجه ای از اقتــدار در نظام جمهوری
اســامی ایران رســیدیم که می توانیم مباحثاتمــان را با
صدای بلند مطرح کنیــم و در روزنامه ها هم گاهی اوقات
منعکس می شــود .این نه برای تضعیف نظام اســت و نه
برای اینکه انها که اراده باطــل از این حرف ها می کنند به
هدفشان برسند ،بلکه برای این اســت که ما سنگرمان را
روزبه روز مستحکم تر کنیم .شورای نگهبان یک رکن نظام
اســت اعضای فقیه ان غالبا یک الگوی اخالقی هستند،
ادم هایی هستند که چون بریده از دنیا هستند ،دعواکردن
و بحث کردن با انها هم مزه دارد .چون مطمئن هستید که
از داخلش دنیاطلبی در نمی ایــد ،مصالح نظام جمهوری
اسالمی ایران درمی اید.
گفت وگوی ویژه
گفت وگویویژه
137
ی ویژه
و
توگ
گف
گفت وگوی ویژه
138
مثلث | شماره 302
سیدامیر حسین قاضی زاده هاشمی
روحانی ریاست جمهوری
اینده اش را قربانی
ریاستالریجانینمی کند
در انتخابات ،رفراندوم مورد نظر دولت این بود که ایا جمهوری اسالمی
بعد از این انقالبی بماند یا به روند جهانی شدن بپیوندد
اصولگرایان حامی دولت از فضای دوقطبی انتخابات ضرر کردند
ائتالفطیفالریجانیبادولتسرریاستمجلسبههممی خورد
به نظرم الریجانی رئیس مجلس اینده می شود
فراکسیون اصولگرایان 150عضو خواهد داشت مثل فراکسیون
اصالحات-اعتدال
اگر احمدی نژاد تایید صالحیت شود ،رئیس جمهور می شود
پایداری حاضر نیست از احمدی نژاد حمایت کند
گفت و گو :امید کرمانی ها
روزنامه نگار
دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسالمی
هفتم اســفند مــاه 94برگزار شــد و یک ســری
اتفاقات ویژه رقم خورد ،از جمله انکه اقای علی
الریجانی در حوزه انتخابیه قم رای دوم را اورد،
منتخبــان خانم در مقایســه با ادوار گذشــته در
مجلس اینده بیشتر هستند و در حوزه انتخابیه
تهران ،ری ،اسالمشــهر و شــمیرانات لیست
ائتالف امیــد به طور کامل و صــد درصدی پیروز
رقابت شد و لیست ائتالف بزرگ اصولگرایان از
کسب کرسی نمایندگی در تهران بی نصیب ماند،
شما چه ارزیابی از این رقابت سیاسی دارید؟
نتیجه انتخابــات دهمین دوره مجلس شــورای
اســامی در هفتم اســفند 1394را باید براساس عوامل
مداخله گــر هر منطقــه و اســتان تحلیل کــرد .این دوره
اقــای الریجانی اگر بخواهــد رئیس مجلس
بشود خود را عضو هیچ فراکسیونی نخواهد
کــرد ،ضمــن انکــه او داخــل فراکســیون
اصولگرایان هم مخالفان جدی دارد ،بنابراین
نمی تواند رئیس یک فراکســیونی شــود که
بعضیاعضایشمخالفانجدیاوهستند.
سیدامیر حســین قاضــی زاده هاشــمی
معتقد اســت علت ناکامی یا به مشــکل خوردن
اصولگرایــان در برخــی حوزه هــای انتخابیــه
همچون شیراز ،اصفهان ،تبریز و تهران ان بود که
لیست های ترکیبی دادند.
او هفتم اســفند 94را پایان وحدت ســایق
اصولگرایــی خوانــد و تاکید کرد« :شفاف ســازی
گفتمانی باید صــورت گیرد چون خواســت بدنه
اجتماعی اصولگرایــان یعنی قشــر حزب اللهی
و متدیــن جامعــه اســت اما اگــر بدنه سیاســی
اصولگرایــان با پایــگاه اجتماعی خــود همراهی
نکند ،جز شکست نتیجه دیگری نخواهد گرفت».
عضــو جبهــه پایــداری معتقد اســت« :اگر
احمدی نــژاد یا کســی بــا تیــپ و ادبیــات او در
انتخابات ریاســت جمهوری مقابــل روحانی قرار
بگیرد ،حتی اگر حمایت نشود ،پیروز رقابت لقب
می گیرد ».قاضــی زاده انتخاب رئیــس مجلس را
مناقشه جدی میان الریجانی و عارف می داند که
با وجود حمایت دولت از عارف ،رقابت را الریجانی
پیروز خواهد شد.
مثلث | شماره 302
انتخاباتی بود که دولت می خواســت یک رفراندوم میان
حامیان و مخالفان سیاســتش بگذارد ،بر همین اســاس
جریان فکری اصالحات و اعتــدال به هم پیوند خوردند و
یک لیســت دادند ،هر چند از اول می گفتند ما دو لیســت
جداگانه هســتیم اما در نهایت یک لیســت و تابلو شدند.
رفراندوم مدنظر دولت هم این بود که ایا جمهوری اسالمی
بعد از این انقالبی بماند یا به روند جهانی شــدن بپیوندد.
به عبارت بهتر دولت معتقد اســت انقالب تمام شــد و از
این پس باید پارادایم های جهانی را قبــول کرد و تابع ان
پارادایم ها بود .به تبع وقتی کشــوری تابــع پارادایم های
جهانی می شود می رود تا براساس ضوابط بین الملل یک
جایگاهی برای خود دســت و پا کند .مثــا رویکرد دولت
اقای روحانی این اســت که ایران کشــوری تاثیرگذار در
منطقه غرب اســیا یا یک قــدرت منطقه ای شــود .البته
دولتی هــا دنبال ایــن هدف بودنــد اما انچــه در اصل به
رفراندوم گذاشــته شــد و مــردم براســاس ان رای دادند
این مفهوم بود کــه ایا بــه دولت برای اصــاح وضعیت
معیشت شــان امید دارنــد یا خیــر .در واقع ایــن مفهوم
موضوع رفراندوم شد نه انچه دولتی ها می خواستند .یعنی
مردم براســاس این مبنا رای دادند .بدنــه جامعه در قالب
جناح بنــدی اصالح طلــب و اصولگرا تعریف نمی شــود،
البته عده ای باطنا و براســاس ایدئولوژی و اعتقاداتی که
دارند اصولگرا یا اصالح طلب هستند اما جمعیت انها 20
تا 30درصد رای دهندگان را شامل می شود که به صورت
هدفمند عملیات سیاســی می کنند امــا صددرصد بدنه و
توده های جامعه این طور نیستند بنابراین موضوع انتخابات
دهمین دوره مجلس شورای اسالمی این شد که «ایا امید
اســت که دولت اقای روحانــی بتواند بعــد از برجام وضع
اقتصادی کشور را بهبود ببخشــد و وضع معیشت مردم را
خوب کند یا خیــر؟» طبق چنین معیــار و مالکی انجا که
محرومیت و معضالت اقتصادی جدی مردم بیشــتر بود
اکثرا رای دهندگان به عدم توانایی دولت رای دادند چون
اثار رکود را زودتر حس کردند ولی ان حوزه های انتخابیه ای
که مقداری ثروتمندتر بودند و رفاه بیشتری وجود داشت،
رای دهندگان اری گفتند چــون امید دارند که بعد از برجام
گشــایش اقتصادی اتفاق بیفتد .نگاهی به نوع اقبال به
دو لیســت ائتالف اصولگرایــان و ائتالف امیــد در حوزه
انتخابیه تهران ،ری ،شــمیرانات و اسالمشهر مشخص
می کند که شمال و جنوب تهران دو نوع رای دادند ،مردم
مناطق محروم تر رای شــان را در حمایــت از جناح منتقد
دولت به صندوق انداختند اما در مناطق مرفه تر طرفداران
دولت را تقویت کردند .اگر اسالمشهر یا شهر ری از تهران
جدا می شــد اصولگرایان پیروز می شــدند؛ در مشهد نیز
اگر مناطــق مرفه را جــدا می کردیــم اصالح طلبان رای
می اوردند .پس جنس این انتخابات سیاســی نبود ،بلکه
ماهیت و موضوع اقتصادی -معیشتی داشت.
با توجــه بــه نتیجــه ای کــه در انتخابــات رقم
خــورد ،اصالح طلبــان دو نوع تحلیل داشــتند؛
برخی گفتنــد «نتیجه برای مــا غافلگیر کننده و
غیرمنتظره بــود» عده ای هم گفتنــد با توجه به
اتفاقاتی که در بحــث تایید صالحیت نامزدهای
مجلس خبرگان افتاد این تغییر فضای سیاسی
را به نفع نامزدهــای اصالح طلب حس کردند اما
گذاشــتند روند طبیعی این تغییر طی شود تا به
نتیجه برســد ،به نظر شــما تحلیل کــدام گروه
قرین به واقع است؟
انها تحلیل سیاســی می کنند ،در صورتی که من
اصال انتخابات را سیاســی نمی بینــم .جامعه می خواهد
چارچوب کلی نظام حفظ شــود و زندگی بهتری هم داشته
باشد و اگر احســاس کند دولتی دارد کار خودش را درست
انجام می دهد به طرفــداران دولــت رای می دهد اما اگر
احســاس کند دولت کارش را درســت انجام نمی دهد به
منتقدان دولت رای می دهد بنابراین مالک عملکرد دولت
است .از اول انقالب تا کنون نیز همین طور بود ،مثال در
انتخابات مجالس دوم و ســوم اکثرا به نامزدهای طرفدار
دولت موســوی رای دادنــد ،در انتخابــات مجلس پنجم
اکثر مردم به نامزدهای طرفدار دولت اقای هاشمی اقبال
کردند ،در انتخابات مجلس ششم اکثر رای دهندگان ارای
خود را به نامزدهای حامی دولت اقای خاتمی به صندوق
انداختند و در مجلس هشتم و نهم اکثریت رای دهندگان
به نامزدهای اصولگرا اعتماد کردند تا با تشــکیل مجلس
اصولگرابه دولت اقای احمدی نژاد کمک شود .یعنی االن
هم اگر نظر مــردم این بود که دولــت دارد کارش را خوب
انجام می دهد و به دولت امیــد دارند به نامزدهای طرفدار
دولت اقای روحانی رای دادند ،انهایی هم که از عملکرد
دولت یازدهم ناامید هســتند و می خواهنــد دوره مدیریت
این دولت زودتر تمام شود به مخالفانش رای دادند .البته
خود این دولت فضا را دو قطبی کرد و گفت «اصالح طلبان
و اعتدالیون» طرفدار من هستند و حضور دیگر نامزدها در
مجلس به سیاست های اجرایی دولت لطمه می زند؛ همین
هم باعث شد عمده اصولگرایان طرفدار دولت در مجلس
نهم حذف شدند .چون دولت یک پیام کلی صادر کرد ،به
عبارت دیگر با این پیام دولــت ان نمایندگان اصولگرایی
که طرفدار دولت در مجلس نهم بودند وسط گیر کردند و
حذف شــدند .دولت دوقطبی سازی کرد ،قطب خودش را
هم اصالح طلبان و اعتدالیون معرفی کرد ،بنابراین غالب
ان عده از اصولگرایانی که می گفتند ما اصولگرا اما طرفدار
دولت هســتیم و در مجلس نهم به نفع دولت کار کردند و
حاضر به نقد دولت نبودند حذف شدند .در کل اگر به نتیجه
حوزه های انتخابیه سراسر کشــور نگاه شود اصولگرایان
منتقد دولت عمدتا به جز تهران رای اوردند اما چرا در حوزه
انتخابیه تهران ،ری ،شــمیرانات و اسالمشــهر این طور
نشد؟ چون اصولگرایان لیست شــفافی ندادند ،فهرست
انتخاباتی انها ترکیبی از طرفداران و مخالفان دولت بود و
همین مساله به لیست انها لطمه جدی زد.
اما فقــط دو نفــر از چهره هــای لیســت ائتالف
اصولگرایــان یعنــی اقایــان ابوترابی فــرد و
مصباحی مقدم طرفدار دولــت بودند ،بقیه همه
منتقد دولت محسوب می شدند؟
خیر ،خیلی از کسانی که وابسته به جریانی بودند
که در بیــن اصولگرایان به عنــوان حامی دولــت معرفی
می شــدند ،تعداد افــراد بیشــتری در لیســت نمایندگان
داشتند.
شــما چند درصد لیســت اصولگرایــان در حوزه
انتخابیه تهران ،ری ،شمیرانات و اسالمشهر را
حامی دولت می دانید؟
حداقل 30درصد لیســت اصولگرایــان در حوزه
انتخابیه تهران ،ری ،اسالمشــهر و شــمیرانات با دولت
زاویه نداشت.
یعنــی شــما معتقدیــد اگــر نامزدهای لیســت
اصولگرایــان در حــوزه انتخابیه تهــران ،ری،
اسالمشهر و شمیرانات یکدســت منتقد دولت
بودند و با سیاست های دولت اقای روحانی زاویه
می داشتند نتیجه بهتری کسب می کردند؟
نمی گویم برنده می شدند ولی حتما خروجی بهتری
می گرفتنــد .در فضای دو قطبی طبیعتا یــک قطب پیروز
می شــود ،دولت فضا را دوقطبی کــرد؛ در چنین فضایی
انهایی بعضا برنده شدند که قطب مخالف بودند به عبارت
دیگر مردم قطب مخالف را قطب مطلوب دانستند.
یعنی شما معتقدید که اصولگراها در این دو قطبی
توفیق بیشتری به دست اوردند؟
مثــال می زنم در حــوزه انتخابیه کرمــان ،هر دو
نماینده منتقد دولت رای اورند .اقای شــهریاری در حوزه
انتخابیه زاهــدان ،اقای ده مرده در حــوزه انتخابیه زابل،
در اســتان لرســتان همه طرفداران دولت حذف شدند و
مخالفان دولت به مجلس دهم راه یافتند ،اقای بروجردی
که نماینــده اصولگرای حامــی دولت بود بــه دور دوم راه
پیدا کرد.
پس در مجموع می گویید انتخابات مجلس دهم
را اصولگرایان منتقد دولت بردند؟
نمی گویم که اصولگرایان منتقد دولت رقابت هفتم
اسفند را پیروز شدند .می گویم انتخابات اصال سیاسی نبود
و تحلیل سیاســی نباید روی ان کرد چــون انتخابات مثل
انتخابات ریاست جمهوری سال 92معیشتی بود.
گفت وگوی ویژه
گفت وگویویژه
139
گفت وگویویژه
140
بدنه اجتماعــی اصالح طلبان پیامــدش خواهد بود چون
بدنه اجتماعی اصالح طلبان برداشــت می کنــد که انگار
جریان اصالحات بدون سر و شخصیت است که نمی تواند
کشور را اداره کند و این قطعا در ریاست جمهوری بعدی کار
دست شان می دهد.
یک ســری از اصالح طلبان مانند اقای زیباکالم
معتقدند گام هایی که علی الریجانی با ریاستش
بر مجلس می تواند به ســمت تحقــق اهداف و
گفتمان اصالح طلبی بــردارد بلندتر از گام هایی
اســت که اقای عارف اگر رئیس شــود می تواند
بردارد ،نظر شما چیست؟
بستگی دارد هدف چه باشد .باالخره هدف جناح
اصالحات از به دســت اوردن مدیریت مجلس ان اســت
بتواند عملیات سیاســی کند .اگر هدف برداشتن حصر و
جلوگیــری از ممنوع التصویری خاتمی باشــد ،قطعا علی
الریجانــی زیر بــار اینها نمــی رود و وجــه المصالحه این
حرف ها نخواهد شد .علی الریجانی اوج همکاری اش با
این حضرات همان برجام بــود .اینکه بگویند می خواهیم
حجاب را ازاد کنیم ،علی الریجانی به عنوان فرزند ایت الله
میرزا هاشم املی و نزدیک به بیوت مراجع قم چه واکنشی
نشان می دهد؟ پس بستگی دارد استراتژی اصالحات از
در اختیار گرفتن مدیریت مجلس چه باشد .ضمن انکه بعید
می دانم اقای روحانی نیز ریاست جمهوری اینده خودش را
قربانی ریاست مجلسی این دوره اقای الریجانی کند .چون
اگر پشت اقای الریجانی قرار گیرد احتمال اینکه حمایت
اصالحات و دگراندیشــان را در ریاست جمهوری بعدی از
دست دهد و باعث سقوطش شود زیاد است.
اقای علی مطهری حامــی اقای علی الریجانی نیســت ،مطهری،
مطهری است
مثلث | شماره 302
گفت وگوی ویژه
شــعار لیســت اصولگرایان در حــوزه انتخابیه
تهــران ،ری ،اسالمشــهر و شــمیرانات نیــز
«معیشت» بود.
عملکرد دولت با انچه مردم باورش کنند دو مطلب
است .تهرانی ها هنوز به اینکه بعد از برجام گشایشی اتفاق
می افتد امید دارند .در مشهد داســتان پدیده و پردیسبان
باعث شــد مردم کال از دولت ناامید شــوند و ناامید شدند
از اینکه دولت بتواند مشکالت شــان را حل کند .دو سال
طول کشید و مردم دیدند هیچ اتفاقی نمی افتد ،هیچ کس
انگار دنبال کارشان نیست .در حالی که تمام این پروژه ها
زمان ریاســت جمهوری احمدی نژاد فعــال و رو پا بودند و
کار داشــت جلو می رفت .یــا وقتی مــردم می بینند که در
وضع رکود تورمی یارانه ها نیز دارد قطع می شود ،اینها اثر
سیاسی می گذارد.
برجام چقدر در ایجاد دوقطبی فضای سیاســی
انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسالمی
موثر بود؟
خیلــی موثر بود چــون بــرای عده ای ایــن امید
را ایجاد کــرد که بعد از اجــرای برجام فضــای اقتصادی
کشور خوب می شــود ،بر همین اساس پشــت سر دولت
قرار گرفتند.
االن دو تحلیل وجود دارد اصالح طلبان می گویند
مــا اکثریــت کرســی ها را داریــم و اصولگراها
می گویند ما اکثریت هســتیم ،به نظر شما کدام
طیف دست برتر را دارند؟
روز انتخاب رئیس مجلس مشخص می شود کدام
طیف اکثریت هستند .اینکه یک اصالح طلب رئیس شود
یا یک اصولگرا ارایش اکثریت و اقلیت مجلس را مشخص
می کند .البته اگر هماهنگی های پشت صحنه اتفاق نیفتد
و دوباره اقای عارف از عرصه رقابت کنار نرود (خنده).
به نظر شما احتمال ائتالف بین اقای الریجانی و
اقای عارف وجود دارد یا خیر؟
این احتمال وجــود دارد چون باالخــره مدیر این
صحنه اقای هاشــمی اســت ،شــاید اقای هاشمی یک
کارهایی بکند.
اصولگراهــای حامی اقــای الریجانــی در حوزه
انتخابیه تهران ،ری ،اسالمشــهر و شمیرانات
با اصالح طلبان و اعتدالی ها ائتــاف کردند ،به
نظر شما بعد از تشکیل مجلس دهم ائتالف شان
پابرجا می ماند یا خیر؟
ائتالف انها سر ریاســت مجلس به هم می خورد.
اصالح طلبان ســر انصــراف اقــای عــارف از انتخابات
ریاست جمهوری مدعی و دلخور هستند ،با طرح این مقدمه
معتقدم یکی از این دو حالت رخ می دهد ؛ حالت نخســت
انکه اصالح طلبــان کوتاه نمی اینــد و دوگانه اصالحات-
اصولگرا برای انتخاب رئیس مجلس و ترکیب هیات رئیسه
درســت می شــود یا اگر کوتــاه بیاینــد حجــم عظیمی از
عصبانیت در دل شــان جمع می شود و ســرخوردگی برای
اما بعضی می گویند ترجیح اقای روحانی ان است
که اقای علــی الریجانی رئیس مجلس شــود تا
انکه محمدرضا عارف بر کرســی ریاســت تکیه
بزند ،نظر شما چیست؟
بــه نظــر مــن حتــی اقــای روحانــی از
ردصالحیت هایــی که انجام شــد ،خیلی خوشــحال بود
چون اقای روحانی یک شــخصیت محافظه کار است و
اصالح طلب نیســت .او ارمان هــای اصالح طلبی را که
خواهان گذر از مرزهای ســنتی ایران است قبول ندارد.
اقای روحانی نگاهش به غرب یک نگاه تعاملی است نه
یک نگاه تابعیت صددرصدی از ارزش های مادی غربی
به گونه ای که یک کشور غربی شــویم .اقای روحانی از
این نظر با ملی -مذهبی ها و طیف سروش مرزبندی دارد.
تاریخ 60سال عمرش این را می گوید .اقای روحانی یک
ائتالف در انتخابات ریاست جمهوری با جناح اصالحات
کرد و اصالح طلبان هم دیدند شانســی ندارند ،بنابراین
از نامزدی کــه به خــود نزدیکتــر می دانســتند حمایت
کردند .امروز خود اصالح طلبان هــم می گویند روحانی
اصالح طلب نیست .برد همکاری اینها هم در حد ارتباط
با امریکاست ،بیشــتر از این دیگر نخواهد بود ،بنابراین
اقای روحانــی به لحاظ شــخصی عالقه مند به ریاســت
اقای الریجانی در مجلس اســت چون به لحاظ فکری و
اعتقادی به او نزدیک تر اســت .در کل علی الریجانی را
بیشتر قبول دارد اما در معامله سیاسی که کرده باید ببیند
ان شخصی را که بیشــتر قبولش دارد تقویت کند یا انکه
اینده سیاســی خود را در انتخابات ریاست جمهوری سال
96به خطر بیندازد.
کارگزاران هم می گوید «نقد الریجانی را به نسیه
عارف ترجیح می دهد» ،حتی اقــای قوچانی در
مقاله ای نوشــت «اقای عارف در بهترین حالت
در مجلس دهم رئیس فراکسیون اصالح طلبان
می شود» ،این یعنی خود اصالح طلبان هم راضی
هستند که اقای الریجانی رئیس مجلس بشود؟
اصالح طلبــان دو گــروه هســتند ،یک ســری
اصالح طلبان عملگرا هســتند که اینها حرکــت پلکانی را
دنبال می کنند ،در ضمن شخصیت ارمانی شان هم عارف
نیست .کما اینکه شخصیت ارمانی شان صادق خرازی نبود
چون به امثال اقای صادق خرازی مشکوک هستند به انها
می گویند اصالح طلبان بدلی .این گروه از اصالح طلبان
معتقدند به جای انکه از عارف یــا یک اصالح طلب بدلی
اقــای روحانــی از ردصالحیت هایی که
انجام شد ،خیلی خوشــحال بود چون
اقای روحانی یک شخصیت محافظه کار
اســت و اصالح طلــب نیســت .او
ارمان های اصالح طلبــی را که خواهان
گذر از مرزهای سنتی ایران است قبول
ندارد .اقای روحانی نگاهش به غرب یک
نگاه تعاملی اســت نه یک نگاه تابعیت
صددرصــدی از ارزش های مادی غربی
به گونه ای که یک کشور غربی شویم
مثلث | شماره 302
حمایت کنند بهتر است از اقای علی الریجانی حمایت شود
چون او قدرتمندتر عمل می کند .گروه دیگر براساس بدنه
اجتماعی اصالح طلبان صحبت می کنند و سوال می پرسند
این بدنه اجتماعی چقدر می تواند بدون سر بودن جریان
اصالحات را بپذیرد؟ یعنی اینها بر ایــن باورند که وقتی با
تبلیغ روی کار امدن گفتمان اصالح طلبی بدنه اجتماعی
این تفکر پــای صندوق های رای می ایــد ،نباید در ادامه
حرکت را عقیم گذاشــت چون این کار باعث سرخوردگی
پایگاه اجتماعی اصالح طلبان می شود.
یعنــی معتقدیــد بــا وجــودی کــه االن خیلی از
اصالح طلبان می گویند تکلیف ریاســت مجلس
قبل از 7خرداد 95مشخص می شود ،این مساله
تبدل به یک مناقشــه جدی بیــن علی الریجانی
و محمدرضــا عــارف در صحــن علنــی مجلس
می شود؟
به نظــرم بحث ریاســت مجلس دهم بــه همین
راحتی تمام نمی شود .البته به نظرم برنده این کارزار اقای
الریجانی می شود یعنی اقای الریجانی ابزاری دارد و نوع
کارش طوری اســت که از پس اقای عارف بر می اید ولی
به همین راحتی تمام نمی شــود چــون مولفه ها و عوامل
تاثیرگذار زیادی وجود دارد .االن اصالح طلبان پیش روی
خود یک فرصت به دست اوری تنفس گاه می بینند ،بنابراین
نمی خواهند ان را از دست بدهند.
ائتــاف امیــد در حــوزه انتخابیه تهــران ،ری،
شمیرانات و اسالمشهر سه ضلع داشت؛ حامیان
اقای الریجانــی ،اعتدالی هــا و اصالح طلبان.
اینها در مجلس اینده هر کدام سمت راه اندازی
فراکســیون خــاص خــود می رونــد یــا انکــه
فراکسیون مشترک تشکیل می دهند؟
حامیان اقای الریجانی که در این ائتالف نبودند.
کسانی بودند که اصالح طلب شــدند .یعنی اصالح طلب
بودند و این مشی را در رقابت هفتم اسفند نشان دادند ؛ اگر
منظور شما اقایان کاظم جاللی و بهروز نعمتی است...
و البته اقای مطهری...
اقــای مطهری حامــی اقای الریجانی نیســت،
مطهری ،مطهری است.
یعنی نمی توان گفت که گرایش اقای مطهری به
سمت اقای علی الریجانی است؟
مطهری فقط شخص مطهری است (خنده).
اقای کاظم جاللی و اقای بهروز نعمتی خودشان
می گوینــد مــا اصولگراییــم چــرا شــما انهــا را
اصالح طلب می خوانید؟
بگذریم.
با تفاسیری که گفته شد فراکسیون مشترک در
همان چارچوب ائتالف امید تشــکیل می شود یا
خیر ،هر سلیقه ای به دنبال ایجاد مجموعه خاص
خود می رود؟
معتقدم در مجلــس اینده دو فراکســیون اصلی
بیشتر نخواهیم داشت و همان ارایش نیروهای سیاسی در
انتخابات به داخل مجلس منتقل می شود .البته داخل دو
فراکسیون اصلی شاید خرده فراکسیون هایی شکل بگیرد
اما در کالن قضیه فراکسیون «اصالحات و اعتدال» در
مقابل فراکسیون اصولگرایان قرار می گیرد.
رئیــس فراکســیون اصولگرایــان چــه کســی
می شــود؟ باتوجه بــه اینکــه اقــای حدادعادل
به دهمیــن دوره مجلس شــورای اســامی راه
پیدا نکرد ،ایــا اقای الریجانــی می تواند رئیس
فراکسیون اصولگرایان مجلس شود؟
بعید می دانم.
چرا؟
اقای الریجانی اگر بخواهد رئیس مجلس بشود
خود را عضو هیچ فراکسیونی نخواهد کرد ،ضمن انکه او
داخل فراکســیون اصولگرایان هم مخالفان جدی دارد،
بنابراین نمی تواند رئیس یک فراکســیونی شود که بعضی
اعضایش مخالفان جدی او هستند.
رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس دهم اقای
ذوالنور می شود یا اقای دهقان؟
باید ببینیم ،باالخره یکی می شود.
با توجــه به اینکه خیلــی از چهره هــای اصولگرا
از حــوزه انتخابیه تهــران ،ری ،اسالمشــهر و
شــمیرانات کاندیــدا شــدند و بــه مجلــس راه
پیــدا نکردند ،گزینه های ریاســت فراکســیون
اصوگرایان محدود به دو یا نهایت 3نفر اســت،
کدام یک شانس بیشتری دارند؟
ارزیابــی ندارم که چه کســی رئیس فراکســیون
می شــود ،البته خیلی هم مهم نیســت .مهم ان است که
تعداد اعضای این مجموعه زیاد باشند و بتوانند با یکدیگر
همفکری کنند و برای مســائل و امور مربــوط به مجلس
تصمیم بگیرند.
وزن فراکســیون اصولگرایان را چطــور ارزیابی
می کنید؟ از دوره نهم که یک صد عضو داشــت
بیشتر می شود یا کمتر؟
به نظرم بیشتر می شــود و بین 130تا 150عضو
خواهد داشت.
خب در ایــن صــورت فراکســیون اصولگرایان
ریاســت مجلس را بدون هیچ شک و شبهه ای
در اختیار خواهد داشــت و حتــی می تواند اقای
علی الریجانــی را که زمان انتخابــات اعالم کرد
نامزد مستقل است از گزینه رئیس مجلس بودن
کنار بگذارد .
خیــر ،این طــور نمی شــود .اوال فراکســیون
اصولگرایان یکدســت نخواهد بــود ،باالخــره بعضی از
اصولگرایانی که در قالب شــورای ائتالف اصولگرایان به
مجلس امدند اصولگرایان وابســته به تفکر جبهه پیروان
خط امام و رهبری هســتند که متمایل بــه اقای الریجانی
عمل می کنند ،دوم انکه ما باید شخصیتی داشته باشیم که
در تراز ریاست مجلس عرضه کنیم .اگر اقای حدادعادل
نباشد ،باید شخصیتی داشــته باشــیم که بتوانیم در تراز
ریاست مجلس عرضه کنیم که قابلیت رای گرفتن داشته
باشد .موضوع ســوم که مطرح می شود ان است که کدام
گزینــه در مقابل الریجانــی؟ این گزینه حتمــا باید داخل
فراکسیون روی نام او اجماع شود ،اینها چالش هایی است
که اصولگرایان دارند اما برخالف ما اصالح طلبان چنین
چالشــی ندارند و گزینه شان معلوم اســت و از اقای عارف
هنگام انتخاب رئیس مجلس حمایت می کنند.
اقای الریجانــی قبل انتخابات گفت مســتقلم و
وارد ائتالف با جریان منتقد دولت اعم از پایداری،
گفت وگوی ویژه
گفت وگویویژه
141
گفت وگوی ویژه
142
مثلث | شماره 302
اصولگراهــا ممکن اســت گزینــه ای را
معرفی کنند اما ان دو قطبی که اتفاق می افتاد
در انتخابات ریاســت جمهوری بعدی باز هم
سیاسی نخواهد بود ،بلکه معیشتی می شود .
در ایــن دو قطبی معیشــتی کســی هم تیپ
احمدی نژاد رقابت را می برد چون دولت اقای
روحانی برنامه روشنی برای اصالح وضعیت
معیشت محرومان ندارد
ایثارگران ،رهپویان و حتی موتلفه نشــد ،به نظر
شــما بعد از تشــکیل مجلس دهم و در موضوع
ریاست مجلس این ائتالف شکل می گیرد؟
این ســوال را باید از اقای الریجانی پرســید ،او
خودش را در چارچوب همکاری با دولت تعریف کرد.
شــما چه نظری دارید؟ ایا بعــد از 7خرداد 95در
زمان انتخابات هیات رئیســه این ائتالف شکل
می گیرد؟
االن ذهنیت روشنی ندارم.
شما وزن فراکســیون اصولگراها را گفتید ،وزن
فراکســیون اصالح طلبان و اعتدالی ها را چطور
می بینید؟
تقریبــا 50-50هســتیم ،البتــه دور دوم خیلــی
تاثیرگذار اســت ولی فکر می کنم 50-50باشیم .یعنی از
290نماینده حاضر در مجلس دهم ،تقریبا 30نفر نماینده
مستقل خواهند بود و دو فراکسیون 130نفری هم مقابل
یکدیگر تشکیل می شود.
به نظر شــما 30نماینده مســتقلی که از انها یاد
کردیــد به ســمت حمایــت از دولــت می روند یا
اصولگرایان ،چون انها تعیین کننده می شوند؟
بهنظرمنانتخاباتریاست جمهوریایندهوفضای
عمومی ان انتخابات خیلی روی انهــا تاثیر می گذارد .اگر
وضعیت افکار عمومی علیه دولت در حال بدتر شدن باشد،
اینهابهسمتاصولگراهامی ایندواصولگراهایحامی دولت
هم کم کم مواضع شان انتقادی تر می شــود و حتی کامال
منتقد دولت خواهند شد؛ ضمن انکه اصالح طلبان نیز شاید
کم کم بخواهند سهم خودشان را از دولت جدا کنند اما اگر
افکار عمومی به سمت حمایت از دولت برود انها نیز به همان
سمت متمایل می شوند ،در کل به نظرم چون دولت برنامه
اقتصادی روشنی را عرضه نکرده است ،فضا به ضرر دولت
در حال تغییر است.
یعنی نمی تــوان گفت انتخابــات مجلس دهم،
ریاست جمهوری اقای روحانی را قطعا دو دوره ای
کرد؟
خیر .من برعکــس این فکر می کنــم .یعنی اگر
احمدی نژاد تایید صالحیت شود قطعا رئیس جمهور بعدی
احمدی نژاد است.
یعنی اصولگراها یک بازگشــت بــه احمدی نژاد
خواهند داشت؟
اصولگراهــا ممکن اســت گزینــه ای را معرفی
کنند امــا ان دو قطبی که اتفــاق می افتــاد در انتخابات
ریاست جمهوری بعدی باز هم سیاسی نخواهد بود ،بلکه
معیشتی می شود .در این دو قطبی معیشتی کسی هم تیپ
احمدی نژاد رقابــت را می برد چون دولــت اقای روحانی
برنامه روشــنی برای اصالح وضعیت معیشت محرومان
ندارد .در ایــن رکود و بیکاری که در حال تشــدید اســت
نرخ بیکاری به ســرعت در حال افزایش اســت 37 .هزار
بنگاه اقتصادی تعطیل شــد .اینها بر معادالت انتخابات
ریاست جمهوری سال 96تاثیر می گذارد.
اما بعضــی می گویند نقش اقــای احمدی نژاد را
فقط خود احمدی نژاد می تواند ایفا کند حتی اقای
سعید جلیلی نیز در ایفای این نقش موفق نبود،
نظر شما غیر از این است؟
اما اقای جلیلی اصال اقای احمدی نژاد نبود.
بعضی ها او را احمدی نژاد ثانی معرفی می کردند.
خیر ،انها اشتباه می کردند.
همچنین تحلیل ایــن بود که حتی اگر مشــایی
هم تایید صالحیت می شــد نمی توانست نقش
احمدی نــژاد را بــازی کنــد ،پــس چطور شــما
می گویید اگر کســی در تیپ اقــای احمدی نژاد
مقابل روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال
96قرار بگیرد پیروز میدان رقابت خواهد شد؟
خیر ،من نمی گویم چه کسی می تواند این نقش
را ایفا کند ،بلکه می گویم اگر چنین کسی پیدا شود .ضمن
انکه منظورم گفتمان احمدی نژاد اســت نه شخصیتش.
یعنی کسی که موضوع و مساله او عدالت اجتماعی ،توجه
به محرومان و رســیدگی به مســتضعفان باشــد .او برنده
انتخابات ریاست جمهوری اینده می شود.
اصولگراها دنبال چنین کسی هستند؟
نمی دانم اصولگراها دنبال چه کســی هســتند،
می گویم بر اســاس ان اتفاقاتی که افتاده اســت فضای
انتخابات مجلس دهم و انتخابات ریاست جمهوری سال
96اقتصادی شده ،بنابراین تحلیل سیاسی پیرامون این
دو انتخابات غلط است.
حاال با این تفاســیر که می گویید هرچه به زمان
انتخابــات ریاســت جمهوری 96نزدیک تــر
می شویم ،باید انتظار داشــته باشیم که فاصله
اصولگراها از دولت اقای روحانی بیشــتر شود و
بیشتر از اقای روحانی زاویه پیدا کنند؟
بلــه ،در همیــن مجلس نهــم هم همیــن اتفاق
افتاد .یعنی از زمان ابتدای مجلس تا انتهای مجلس بین
فراکســیون اصولگرایان و رهروان والیت یک جابه جایی
نیرو بود .فراکسیون اصولگرایان از 70-80نفر در ابتدای
مجلس نهم به 120-130عضو رســید ،در حالی که تعداد
اعضای فراکسیون رهروان به مرور زمان کاهش پیدا کرد.
معمول انتخابات مجلس شورای اسالمی بعد از انتخابات
ریاست جمهوری این بوده که 80درصد طرفداران دولت
رای می اوردند اما امروز دیده می شــود که حامیان دولت
فقط 50درصد کرسی ها را کســب کردند و بقیه کرسی ها
متعلق به منتقدان دولت است .این نشانه ریزش محبوبیت
دولت است که بی سابقه محسوب می شود .یعنی در هیچ
دوره ای نبوده که انتخابات مجلس پس از روی کار امدن
یک رئیس جمهور جدید برگزار شود و چنین پدیده ای رقم
بخورد .همواره در این شرایط اکثریت کرسی ها در اختیار
طرفداران دولت بود.
اما یک نکته ای وجــود دارد ،احمدی نژاد زمانی
25میلیون رای اورد که همه گرایش ها و سالیق
اصولگرایی بــا تمام ظرفیــت خود بــرای تبلیغ
و توجیــه کارهــای دولت او بســیج شــدند ،در
چنین فضایــی او توانســت در ســال 88پیروز
میدان رقابت لقب گیــرد اما در حال حاضر خیلی
از ســلیقه های اصولگرایــی حاضر نیســتند به
حمایت از احمدی نــژاد برگردند ،حتی ایثارگران
و رهپویــان ،جبهه پیــروان خط امــام و رهبری
که جــای خــود دارد چــون انها ســال 88پیش
احمدی نــژاد رفتند که بــرای حمایت خــود از او
شرط بگذارند اما احمدی نژاد در اتاق را باز کرد و
گفت بروید به تکلیف تان عمل کنید .
حتی پایداری هم مخالف برگشت به احمدی نژاد
است.
یعنی پایداری هم حاضر به این رجعت نیست؟
بله ،پایداری هم حاضر نیست که از احمدی نژاد
حمایت کند.
اما برداشــت این اســت که امروز پایداری برای
رجعــت اصولگرایــان بــه احمدی نــژاد در حال
زمینه چینی است؟
خیــر ،پایــداری بــا احمدی نژاد مشــکل فکری
و زاویــه جــدی دارد .در کل حرفم این نیســت کــه ما به
احمدی نژاد بر می گردیم ولی می گویــم اگر در انتخابات
ریاست جمهوری سال 96یک کســی مثل تیپ او ،با ان
شــعارها و گفتمان و ادبیات بیاید یا انکه خود احمدی نژاد
بیاید و تایید صالحیت شود ،در صورتی هم که هیچ کس
از او حمایت نکند برنده است.
با توجه به اینکــه اصولگراها بــا محوریت اقای
حدادعــادل در حــوزه انتخابیــه تهــران ،ری،
اسالمشهر و شــمیرانات نتوانســتند حتی یک
کرسی کســب کنند ،دو تحلیل وجود دارد؛ یکی
اینکه به ســمت خالص ســازی نامزدهــای مورد
حمایت خود در عرصه های رقابتی پیش رو بروند،
دوم انکه به گفتمان اقای ناطق ،اقای الریجانی
و اقای والیتی رجعت کنند ،به نظر شما کدام یک
از دو حالت رخ می دهد؟
هر دو ســناریوی یادشــده به معنی پایان وحدت
اصولگرایان است.
اگر وضعیت موجود پیگیری شود شما معتقدید
اصولگرایان دوباره شکست می خورند؟
بله ،چون در هر دو ســناریویی که گفته شــد یک
بخش حاضر نیست بخش دیگر را همراهی کند ،بنابراین
به معنای پایان وحدت است .اگر بخواهند وحدت را نگه
دارند ،دوباره شــکل ترکیبــی خواهد شــد و نتیجه همان
می شــود کــه االن رخ داد یعنی شکســت دوبــاره تکرار
می شود.
بیشتر توضیح می دهید؟
یعنــی لیســتی از معتــدالن ،محافظــه کاران و
انقالبی تر ها تشکیل شود چنین ترکیبی جواب نمی دهد.
یعنــی هیــچ ســناریوی ســومی بــرای وحدت
اقای عارف هم خیلی هنر کند یک کروبی مجلس ششــم
خواهد بود
گفت وگویویژه
دولت اقای روحانی برنامه
روشنی برای اصالح وضعیت
معیشت محرومان ندارد
اصولگرایان وجود ندارد؟
وحدت به معنی نشستن همه سلیقه ها و گرایش ها
دور یــک میز اســت که نتیجــه اش ترکیبــی عمل کردن
می شود ،اگر کسی سناریوی سومی دارد مطرح کند تا ما از
او راهنمایی بگیریم.
یعنی به نظر شــما هفتم اسفند 94پایان وحدت
سلیقه های اصولگرا در یک رقابت انتخاباتی بود؟
تقریبا همین طور است.
یعنی از این بــه بعد هر ســلیقه اصولگرایی باید
به دنبال لیست خودش یا حمایت از نامزد مطلوب
خودش برود؟
شــورای ائتالف اصولگرایان در حوزه هایی برنده
شــد که یا تک کاندیدا بودند یا نامزدهای حاضر در لیست
گفتمان شفافی داشــتند اما ترکیب گفتمانی جواب نداد،
مثال در مشــهد عمــا جبهه پیــروان خط امــام و رهبری
از شــورای ائتالف جدا شــد و یک لیســت دیگر داد .در
کرمان نامزدهای اصولگرا مواضع شــان روشــن بود .در
قم اخرش جامعه مدرسین لیســت نداد و ائتالف شورای
اصولگرایان لیستی بدون حضور نام اقای الریجانی داد.
در این حوزه های انتخابیه اصولگرایان برنده شدند اما در
تبریز ،شــیراز و اصفهان گیر کردند چون لیســت ترکیبی
بود .به عبارت بهتر جاهایی اصولگرایان برنده شــدند که
دارای موضع گفتمانی شفاف بودند .هر جا ترکیبی لیست
دادند ،باختند .من راجع به حوزه های انتخابیه تک کاندیدا
صحبت نمی کنم چون در این حوزه های انتخابیه یک نامزد
وارد مجلس می شــود اما در حوزه های انتخابیه دو یا چند
نامزدی وضعیــت فرق می کند .در مجمــوع اصولگرایان
در جاهایی برنده شدند که وحدت به معنای تهران در انجا
اتفاق نیفتاد.
یعنی لیست خالص بود؟
بله.
پس این نتیجه از صحبت های شــما برداشــت
می شــود که اصولگرایان باید دوباره به ســمت
ناب ســازی و خالص ســازی گفتمانی نامزدهای
مورد حمایت پیش بروند؟
به نظر من این دوره تجربه بود .مــا در انتخابات
دوره قبل که رقابــت درون گفتمانی داشــتیم بهتر نتیجه
گرفتیم تــا االن که همــه را یکپارچه کردیم .این نشــان
می دهد افکار بدنه حزب اللهی جامعه با افکار سیاسیون با
هم منطبق نیست .بالطبع بدنه حزب اللهی با بدنه سیاسی
جریان اصولگــرا نمی اید ،حال انکــه اصولگرایان بدون
پشتیبانی مردمی به جایی نمی رسند.
اما بعد از انتخابات ریاســت جمهوری ســال 92
اصولگراها قریب به اتفاق این طور تحلیل کردند
که چون ما چند کاندیدایی داشــتیم و هر سلیقه
کاندیدای خودش را به صحنــه اورد ،ان نتیجه
رقم خورد .امــروز ایــن تحلیل شــما در تضاد با
تحلیل غالبی اســت که تا قبل از انتخابات هفتم
اسفند از اردوگاه اصولگرایان بیان می شد .
اشــتباه تحلیل می کردند ،تحلیل شان خطا بود.
در انتخابات ریاســت جمهوری ســال 92همه نامزدهای
اصولگــرا با هــم جمــع می شــدند ،بــاز اقــای روحانی
رئیس جمهور می شد.
پس این تحلیل اشــتباه بود ،االن باید عوضش
کرد؟
از همان روز اول من می گفتم این تحلیل اشتباه
بود.
به نظر شما اقای الریجانی چرا در قم دوم شد؟
اقای الریجانــی به خاطر ریــزش ارای گفتمانی
دوم شد.
چون حمایت از دولت کرد؟
بله.
یعنــی قضیــه برجــام خیلــی بــر ارای او تاثیر
گذاشت؟
بله ،قضیــه برجام پر اقــای الریجانی را شــدیدا
گرفت .در حــوزه انتخابیــه تهــران ،ری ،شــمیرانات و
اسالمشهر مردم گفتند به حامیان دولت یعنی اصالحاتی ها
رای بدهیم اما اقای ابوترابی و دیگرانی که در مجلس نهم
حامی دولت بودنــد از این رای بی نصیــب ماندند ،از این
طرف بچه حزب اللهی ها و متدینین هم گفتند چه لیستی
اســت که معلوم نیســت طرفدار یا مخالف برجام اســت.
خودشــان رفتند رای دادند اما نیامدند فعالیت کنند و رای
جمع کنند.
ریاست مجلس با اقای الریجانی را از این به بعد
چطور ارزیابی می کنید؟ اگــر اقای عارف رئیس
شــود چطور؟ در واقع هر کــدام از این دو حالت
اتفاق بیفتد چــه نوع مدیریتــی در مجلس رقم
خواهد خورد؟
من خیلی در ان تفاوت نمی بینــم چون هر کدام
رئیس شوند یک اقلیت مقتدر جلوی انها ست و باید حتما
با مالحظه مدیریت کنند .وقتی رئیــس می تواند با اقتدار
بحث و سخنش را جلو ببرد که اکثریتی پشتیبانش باشند.
اگر اقای الریجانی بر همین اساس با طیف اقای
عارف پشت پرده تعامل و ائتالف داشته باشد ان
موقع چه اتفاقی می افتد یا برعکس؟
اقای الریجانــی نمی تواند خواســته های انها را
اجابت کنند چون خواســت انها درباره برجام تمام شد ،از
این به بعد دنبال مباحث دیگری هســتند ،یک بحث شان
قومیتی اســت ،اقای الریجانی می تواند در این موضوع
با انهــا همراهی کند؟ نبــود حجاب را در خواســت دارند،
ایا اقای الریجانــی می تواند از این حمایــت کند؟ ازادی
ســران فتنه را می خواهند ایا اقای الریجانی می تواند این
مطلب را حمایت و پیگیری کند؟ البته ممکن اســت همه
این اصالحاتی ها کــه وارد مجلس شــدند چنین مباحثی
را نخواهند امــا یک 10تا 15تنــدرو اصالح طلب جلو راه
می افتند و این طرف هم 15- 10تا حزب اللهی جلوی انها
می ایستند ،یعنی فضای مجلس اینده باز هم یک فضای
دو قطبی اســت .وســطی ها مجبورند یکی از دو قطب را
انتخــاب کننــد و در نهایت به یکــی از دو قطــب متمایل
می شوند.
شما می گویید اقای الریجانی نمی تواند خواست
اصالح طلبان را اجابت کند ،اقــای عارف چطور
می تواند در کنار مدیریت نمایندگان اصالح طلب،
خواست اصولگرایان حامی دولت را براورده کند
تا از شکل گیری دو قطبی اصولگرا -اصالح طلب
جلوگیری کند؟
اقــای عارف هــم نمی توانــد .اقای عــارف هم
به عنــوان یک عضو مجمع تشــخیص مصلحــت نظام و
کســی که خودش را در چارچوب نظام تعریف کرده او هم
نمی تواند .اقای کروبی زمانی رئیس مجلس ششــم بود،
مجلس ششــم را چطور اداره می کرد؟ ایا می توانســت از
مرزهای نظام عبور کند؟ اقای عارف هم خیلی هنر کند یک
کروبی مجلس ششم خواهد بود.
وضعیــت اصولگرایــان را در انتخابــات
ریاست جمهوری سال 96بیان کردید ،وضعیت
اصالح طلبان چه می شود؟ ایا گزینه اختصاصی
جلوی اقــای روحانــی می اورند یــا همچنان در
ائتالف بــا او باقی می ماننــد تا چهار ســال دوم
ریاست جمهوری او بگذرد ،فضای سیاسی برای
تحرک انها بیشتر باز شود ،نیروهای جوان شان
تبدیل به چهره سیاســی شــوند و در انتخابات
ریاســت جمهوری 1400گزینه اختصاصی را به
میدان بیاورند یــا انکه برای ریاســت جمهوری
دوازدهم برنامه دارند؟
به نظــر من چــون مدیریت ایــن ماجرا بــا اقای
هاشــمی اســت و اصالحات هم تن دادند به مهندسی و
مدیریت فکری اقای هاشمی ،به نظر من این طور خواهد
شد؛ دولت از ریاست مجلس اقای عارف حمایت می کند
تا اصالح طلبــان نیز در عوض از ریاســت جمهوری اقای
روحانــی حمایت کننــد .منتها مــن بعید می دانــم به رغم
حمایت دولــت ،اقای عــارف در این تقابــل از پس اقای
الریجانی بر بیاید و بر کرسی ریاســت مجلس تکیه بزند.
یعنی حتی اگر دولت بر خالف میل باطنی خود از ریاســت
اقای عارف حمایت کند اما دوبــاره اقای الریجانی رئیس
مجلس خواهد شد.
گفت وگوی ویژه
144
مثلث | شماره 302
علیرضا محجوب
مجلسدهم
شبیهخودشاست
ی ویژه
و
توگ
گف
انتخابات مجلس زیر سایه انتخابات خبرگان قرار گرفت
دو قطبی مجلس اینده بین حامیان و مخالفان دولت خواهد بود
داستان ریاست مجلس تبدیل به مناقشه نخواهد شد
مجلس اینده ،شبیه هیچ مجلسی نیست .شبیه خودش است
گفت و گو :امید کرمانی ها
روزنامه نگار
نتیجه برگزاری دهمیــن دوره انتخابات مجلس
شــورای اســامی در حالی مشــخص شــد که
اتفاقی نــادر رقم خورد و ســی نامــزد حاضر در
لیست ائتالف امید به طور کامل راهی خانه ملت
شدند .شــما رقابت سیاسی هفتم اســفند را در
سراسر کشور به ویژه حوزه انتخابیه تهران ،ری،
شمیرانات و اسالمشهر چگونه ارزیابی می کنید؟
البته ایــن اتفاق مشــابه را در ادوار دوم ،ســوم و
چهارم انتخابات مجلس شــاهد بودیــم و منحصر به دوره
دهم نیســت که تمام نامزدهای یک فهرســت انتخاباتی
با کســب اکثریت ارا باالتر از نامزدهای رقیب قرار بگیرند
و به مجلس راه پیدا کنند .اوال تصــور می کنم انچه باعث
لیست نویسی در این دور شد ،تاکید مقام معظم رهبری بود
که یک فضای خاصی در جامعــه ایجاد کرد و خود به خود
همه رای دهنــدگان این رویکرد را دنبــال کردند .برهمین
اساس هر کس با گرایش و برداشت خاص خودش این کار
گزارش ها نشــان مــی داد که حضــور در
حوزه هــای رای گیــری بــا ادوار گذشــته
متفاوت است چون صبح شلوغ تر از ادوار
گذشــته بود .بعد از ظهر هم شــلوغ تر از
ادوار گذشته بود
علیرضا محجوب از جملــه چهره های
اصالح طلب است که با قرار گرفتن در لیست
امید توانسته در صدر منتخبان تهران وارد
پارلمان شود .با او در مورد تحوالت انتخابات
هفتم اســفند خصوصــا رقابــت در تهران و
البتــه پیش بینی او در مــورد تحوالت اینده
گفت وگو کردیم.
مثلث | شماره 302
را انجام داد .اگر دقت شــود این مساله درباره هر دو جناح
صادق است حال انکه در ادوار گذشته سابقه نداشت نفر
شــصتم بیش از 627هزار رای کســب کند و نفر شصت و
یکم حدود 80هزار رای .یعنی از نفر شصتم به نفر شصت
و یکم یک دفعه ســقوط 550هزار رایی را شاهد هستیم.
فکر می کنم ارای منتخب شــصتم تهران در دهمین دوره
انتخابات مجلس شورای اســامی حداقل چهار برابر نفر
شــصتم انتخابات مجلس نهم اســت که خــود مبین این
است که لیست ها در این دوره بســیار پررنگ بودند .پس
دو لیست ائتالف امید و ائتالف اصولگرایان حرف اصلی
را در رقابت سیاســی هفتم اســفند زدند .نکته دیگر انکه
انتخابات همیشــه یک پایــه دارد ،رئیس جمهور وقت و
حامیــان او همواره یک تاثیرگذاری بــر انتخابات مجلس
داشــتند ،تاثیرگذاری حامیــان دولت اقــای احمدی نژاد
در انتخابات مجلس هشــتم و نهم ،حامیــان دولت اقای
خاتمی در انتخابات مجلس ششــم و حامیان دولت اقای
هاشمی در انتخابات مجلس چهارم و پنجم مشهود است.
در واقع رای دهنــدگان به رئیس جمهــور اعتماد می کنند
و عالقه دارند مجلس را هم در همین راســتا ببینند .نکته
دیگری نیز عرض کنم و انکه اقای احمدی نژاد در انتقاد از
لیست اصولگرایان سخنی گفت« :اگر لیست دسته سوم
و دسته چهارم اصالح طلبان هم بیاید بر این لیست پیروز
می شود» .که البته این حرف تکذیب شد واصال این جمله
را به کسی منتسب نمی کنم اما معتقدم علت این حرف ان
بود که همه ما می دانیم در انتخابات یکی از رویکردهایی
که در سراسر کشــور اتفاق می افتد 60تا 70درصد تغییر
است .هیچ مجلســی نبود که نســبت به دوره قبل از خود
کمتر از 60درصد تغییر داشته باشــد اما در حوزه انتخابیه
تهران ،ری ،شمیرانات و اسالمشهر در دوره های هفتم،
هشــتم و نهم این اتفاق نیفتاد یا اگر افتاد درصد تغییرش
خیلی محدود بود پس فضا برای یک تغییر مطالبه معمول
و رایج داشــت .مجموعه این نکات به انضمــام اتفاقات
حاشــیه ای نتیجه ای را که در انتخابات مجلس شــورای
اسالمی شاهد هســتیم رقم زد .البته معتقدم در 7اسفند،
انتخابات مجلس شــورای اســامی در ســایه انتخابات
مجلس خبرگان رهبری قرار داشــت ،به عبارت بهتر انچه
بیشترین تاثیر را در افزایش ارا داشت ،انتخابات مجلس
خبرگان رهبری و رویکرد مردم به این انتخابات بود .معتقدم
نسبت هایی که به اقای هاشــمی داده شد و صحبت هایی
مثل اینکه «به چند نفــر غیر انگلیســی رای دهید» یعنی
بقیه نامزدها ،اتهام زده شد و ...همه عواملی بودند که اثار
معکوسی بر جای گذاشت ،در واقع در این دوره انتخابات
بر دنده معکوس عمــل کرد .انتخابات خبــرگان در چهار
دوره قبلی همیشه در حاشیه انتخابات دیگر بود اما این بار
انتخابات خبرگان متن و انتخابات مجلس شورای اسالمی
حاشیه شد .به عبارت دیگر انتخابات مجلس یک تاثیر هم
از انتخابات مجلس خبرگان رهبری گرفت و همه این نکات
با هم جمع و این نتیجه رقم خورد.
برخی رد صالحیت سیدحســن اقــای خمینی را
عامل ایجاد موج اجتماعی به نفع لیست ائتالف
امید ( )30+16می دانند ،نظر شما چیست؟
هر اتفاقی افتــاده به انتخابــات مجلس خبرگان
رهبری برمی گردد و تاثیرش را روی ان لیســت گذاشت.
در واقع هر کســی امد لیســت حداکثری یعنــی 46نفر را
هدف قــرار داد .اول هم همــه برگه مربوط بــه انتخابات
مجلس خبرگان رهبری را می نوشتند و سپس برگه مربوط
به انتخابات مجلس شــورای اســامی را پــر می کردند.
گویا این در اکثرحوزه ها مرســوم بود .در حوزه ای که رای
دادم مشاهده کردم که مردم ابتدا برگه انتخابات خبرگان
را می نویسند.
چه زمانی متوجه شدید که فضای سیاسی کشور
در انتخابات مجلس شــورای اسالمی در تهران
به نفع لیســت ائتالف امید تغییر کرده اســت؟
چون تا دو هفته مانده به انتخابات هفتم اسفند
هنوز فضای انتخاباتی در شــهر تهران شــکل
نگرفته بود.
بارها گفتیم حتی ساعت اخر روز انتخابات هم مهم
است ،از صبح روز هفتم اسفند می شد این فضا را مشاهده
کرد ،گزارش ها نشــان مــی داد که حضــور در حوزه های
رای گیری با ادوار گذشته متفاوت است چون صبح شلوغ تر
از ادوار گذشته بود .بعد از ظهر هم شلوغ تر از ادوار گذشته
بود اما درباره مجلس خبرگان از یک هفته پیش یعنی اغاز
فعالیت تبلیغاتی نامزدها مشــخص بود این اتفاق خواهد
افتاد اما میزانش مهم بود ولی هرکس نگاه می کرد می شد
حدس زد که ایــن حجم تبلیغــات منفی بــا واکنش های
اجتماعی منفی رو به رو خواهد شد.
یعنی شما بازخوردهای انتخابات مجلس خبرگان
را از یــک هفته پیش گرفتــه بودید ،امــا درباره
مجلس شــورای اســامی از صبح هفتم اسفند
متوجه تغییر فضا شدید؟
بله چون هنوز بازخوردی درباره انتخابات مجلس
نداشتیم مردم نظر خاصی را منعکس نمی کردند ولی درباره
خبرگان اعالم نظر می کردند و فضا مشخص بود.
در جبهــه اصالحــات و حامیــان دولــت برخــی
همچون اقــای عبدالله ناصری هم نظر با شــما
هســتند کــه می گوینــد «روز انتخابــات فضــا
دســت مان امد» یا «وقتی نتیجه را دیدیم برای
مان غیرمنتظره بود ،انتظار نداشــتیم همه سی
نامزد ائتالف امیــد رای بیاورند و بــه مجلس راه
پیدا کنند» اما یک عده همچون اقای عبدی هم
می گویند «براســاس بازخوردهایی که از نحوه
تایید صالحیت هــای نامزدهای مجلس خبرگان
در جامعــه دیدیم تغییــر فضا را حــس کردیم و
گذاشــتیم این تغییر روند طبیعی خودش را طی
کند و این نتیجه رقــم بخورد» ،چــرا دو دیدگاه
یادشده اینقدر از هم فاصله دارند؟
افرادی که نام انها در ســوال یاد شــد مطالعاتی
در این رابطــه دارند و جامعه شــناس هســتند و می توانند
بازتاب های اجتماعی و نظرسنجی های مختلف را اساس
ی دارد .من درباره
قرار دهند .قاعدتا نظرات شان مبانی علم
نظراتی که دارای مبانی علمی اســت یا نظراتی که توسط
اســاتید جامعه شناســی اعالم می شــود با احتیاط حرف
می زنم چون انها از نظر علمی تحلیل می کنند حال انکه من
براساس برداشت های عمومی صحبت می کنم.
شما خودتان تصورتان از میزان رای اوری لیست
ائتــاف امیــد در حــوزه انتخابیه تهــران ،ری،
شمیرانات و اسالمشهر چه بود؟
من هیچ حدسی نداشــتم که بگویم چه میزان یا
درصدی امکان داشت این لیست رای بیاورد ،اما درباره
مجلس خبرگان برداشتم این بود که تعداد رای دهندگان
در انتخابات خبرگان خیلی بیشتر از ادوار گذشته خواهد
بود.
از دوره پنجم تا دوره نهم اقای محجوب همواره
در دوره دوم رای می اورد و وارد مجلس می شد،
دو اتفاق متفاوتی که درباره خود اقای محجوب
این دوره افتاد قرار گرفتــن او در رتبه چهارم بود
و اینکــه دور نخســت انتخابات بــه مجلس راه
یافت .تحلیل خود شما چیست؟ چطور شد این
اتفاق افتاد؟
ممکن اســت بخشــی از ارای من همراه با ارایی
اخذ شده باشــد که به پایگاه اجتماعی اصولگرایان تعلق
دارد ولی بخش قابل توجهی از ارای من حاصل رای دادن
مردم به لیست ائتالف امید بود .در کنار ارای لیست ائتالف
امید ،در بسیاری از حوزه ها که اصولگرایان رای بیشتری
دارند (مانند اسالمشــهر) اســم بنده و خانم جلــودارزاده
مخلوط با اسامی اصولگرایان در برگه های رای نوشته و به
صندوق انداخته شد که طبیعی است.
یعنی شما می گویید جنس سیاسی شما از نگاه
مردم بین اصولگرایی و اصالح طلبی تلقی شد،
از این جهت اقشــاری در هر دو پایگاه اجتماعی
نام شما را نوشتند؟
باتوجه به دریافت گــزارش تعــداد رای دربرخی
شعب این طور به نظرمی رسد که در بسیاری از حوزه ها این
تلقی برای رای دهندگان بود.
دوره گذشته شما جزو ســی نامزد منتخب مردم
تهران بودید ،اما خانم جلودارزاده با فاصله اندک
رایی از نفر سی ام ،سی و یکم شد و به مجلس راه
نیافت .این دوره چطور شد که خانم جلودارزاده
ارایی بیشتر از شما کسب کرد و در جایگاه سوم
قرار گرفت؟
این هم باز دلیل مشــابهی دارد .ممکن است در
حوزه هایی کــه به طور عمومــی به ان لیســت رای دادند
توجه بیشتری به جنبه خانم بودن و جهات دیگر شخصیت
سیاســی و علمی خانم جلــودارزاده کرده باشــند ،واال در
گفت وگوی ویژه
گفت وگویویژه
145
گفت وگویویژه
حوزه های کارگرنشین مثل هم رای اوردیم و فاصله رایمان
مثل دوره گذشته بود.
چقدر اجرایی شدن برجام در اقبالی که به لیست
ائتالف امید شکل گرفت موثر بود؟
در اینجــا یــک حرکت دفعــی متاثــر از رفتارها و
مطالب گفته شده درباره سیدحسن اقای خمینی و ایت الله
هاشــمی اتفاق افتاد و این مســاله اصلی بود .البته وقوع
اقبال به لیســت ائتالف امید ریشــه ها و عوامل مختلفی
داشــت که اجرای برجام نیز یکی از ریشه ها و عوامل بود
اما عامل غالــب را همان متن شــدن انتخابــات مجلس
خبرگان می دانم.
یک سری از چهره ها همچون اقای ابوترابی فرد و
اقای ال اسحاق در لیست اصولگرایان بودند که
رویکرد منفی نســبت به اقای هاشمی نداشتند.
اقای ال اسحاق که وزیر دولت سازندگی و اقای
ابوترابی فرد هم از اعضای شورای مرکزی جامعه
روحانیت مبــارز بود که به حضور اقای هاشــمی
در لیست مجلس خبرگان جامعه روحانیت مبارز
تهران رای داد .پس چرا مردم انها را ندیدند؟
وقتی رای دادن لیستی می شــود مردم لیست را
نگاه می کنند .اینهــا در انتخابات طبیعی اســت .من هم
دوست داشتم که این اتفاق نمی افتاد و اقای ابوترابی هم
در جمع منتخبان می بود .واقعا حیف شد شخصیتی مثل
اقای ابوترابی فرد جایش در مجلس خالی است.
برخی می گوینــد ژنــرال مجلس اینــده کمتر از
مجلس نهم است ،نظر شما چیست؟
االن حداقل چهار نفــر از منتخبان حوزه انتخابیه
تهــران ،ری ،شــمیرانات و اسالمشــهر در مجلس نهم
هستند ،در مجموع حدود 12نفر از این جمع سابقه حضور
در ادوار مجلس را در کارنامــه دارند ،اکثر این 12منتخب
بیــش از دو دوره نماینده مجلــس بودند بنابرایــن در جا و
موقعیت خود تحرکات مجلسی قابل مالحظه ای داشتند.
ایا می توان گفت اقــای کواکبیان یا اقــای حضرتی جزو
کسانی هستند که بی نام و نشــان محسوب می شوند و در
صحنه سیاسی کشــور حاضر نبودند؟! بنابراین نمی توان
این طور قضــاوت کرد .مــردم تغییر را مطالبــه می کنند.
تغییر در لیست اصولگرایان ناچیز بود 4-5 ،نفر را نخست
در لیســت خود گذاشــته بودند اما تعداد انهــا را نیز تا روز
اخر کم کردند ،در حالی که به نظر من خــود تغییر در این
انتخابات رای داشــت .اصولگرایــان از این ظرفیت رای
استفاده نکردند.
وقتی نتیجه ها اعالم شد هم اصولگرایان و هم
اصالح طلبان گفتنــد ما اکثریت هســتیم ،نظر
شما چیست؟
حامیان دولت همواره یک موضوع مورد گفت وگو
هستند .با اینکه این دولت ســعی کرد حضور ناچیزتری از
خود در انتخابات مجلس نسبت به دولت گذشته نشان دهد
و کامال در حاشیه بود اما اتفاقا به نفع او رقم خورد .به نظرم
حامیان دولت اقای روحانی در مجلس اینده تعداد کرسی
بیشــتری را نســبت به زمانی که دولت اقای احمدی نژاد
رئیس دولت بود در اختیار خواهند داشت .شاید نمایندگان
حامی دولت چنین نامی را روی خــود نگذارند چون دولت
هیچ اشتیاقی به این عناوین از خودش نشان نداده است،
همان اول که دولت یازدهــم روی کار امد ،با وجودی که
عده ای برای تشکیل فراکسیون جدید با هدف حمایت از
دولت امضا جمع کردند اقای رئیس جمهور این موضوع را
رد کرد و گفت« :من با همین ترکیب فراکسیونی در مجلس
کار می کنم» اما این اشتیاق در جمع نمایندگان مردم بوده،
االن هم با وجودی که دولت خود خیلی مشتاق به این کار
نیست اما به نظرم این اتفاق مهمترین اتفاقی است که در
مجلس اینده تعیین کننده اســت .یعنی اکثریت کرسی ها
در اختیار نمایندگانی اســت که سمت و ســوی هدف انها
حمایت از دولت است.
یعنــی دو قطبی مجلــس اینده حامیــان دولت-
منتقدان دولت می شود؟
البته هنوز زود است که درباره این مسائل صحبت
کنیم ،ولی فکر می کنم این اتفاق نزدیک تر به واقع باشد.
با نگاهی که بــه اســامی منتخبان مــردم برای
مجلس اینده می اندازیم چهار گرایش سیاسی
رهروانی هــا (اصولگرایــان حامی دولــت)،
اصولگرایــان (منتقدان دولــت) ،اصالح طلبان
و مســتقل ها به چشــم می خورند ،به نظر شــما
رهروانی ها در کنار کدام گرایش سیاســی قرار
می گیرنــد؟ بــا اصالح طلبان ائتــاف می کنند و
یک فراکســیون مشــترک تشــکیل می دهند یا
بــا اصولگرایان همنشــین خواهند شــد و اقای
الریجانــی در نبود اقــای حدادعادل بر کرســی
ریاست ان تکیه می زند؟
دو متغیر مجهــول در انتخابات وجــود دارد که با
وجود این دو جواب دادن به این سوال ناممکن است .یک
متغیر مشــخص نبودن تکلیف 64کرسی باقیمانده است
که در دوره دوم انتخابات وضعیت انها معلوم خواهد شد و
این مساله خیلی بر معادالت مجلس اینده تاثیرگذار است.
متغیر مجهول دیگر نام بردن از کاندیداهای مستقل است
که من معنی این تعبیر را متوجه نمی شوم.
اصال تعریف از نامزد مستقل چیست؟
من نمی دانم چه کســی این ابــداع را انجام داده
است ،کسی که این ابداع را کرده اشنایی با مجلس ندارد.
برخی اسامی که رسانه ها گرایش سیاســی انها را مستقل
اعالم کرده بودند برایم خنده دار بود چون معلوم است انها
در مجلس با چه جریانی همراه می شوند .شاید برخی باشند
که متفاوت از جریان های سیاسی مرسوم کشور فکر کنند
اما تعدادشــان کم اســت ،حتی اینقدر نیســتند که بتوان
برای انها عدد تعریف کرد .عمده کســانی که دیدم جلوی
گرایش سیاسی انها عنوان مستقل درج شده بود رهروانی
یا اصالح طلب بودند پس می ماند به تعداد انگشتان دست
افرادی که بــاز معلوم نیســت در نهایت موضع سیاســی
نداشته باشند .معتقدم اســتفاده از تعبیر «نامزد مستقل»
ابداع مطبوعاتی و راهی برای فرار از شکست است .البته
به نظر من کســی در این انتخابات بازنده نبود ،همه برنده
بودند .رقابت خوب و قوی را تجربه کردیم .همه گرایش ها
و سالیق در مجلس دهم هستند ،باید احترام گذاشته شود
به کسانی که حتی اقلیت هستند .معتقدم باید همه با هم
برای کشــور کار کنند .مهم حفظ استقالل مجلس از قوه
مجریه است نه حفظ استقالل چند نفر.
اقای الریجانی قبــل از دهمیــن دوره انتخابات
مجلس حاضــر نشــد وارد ائتالف بــا پایداری و
اصولگرایان منتقد دولت شود ،ایا بعد از انتخابات
چنین ائتالفی را انجام می دهد؟
همان طور گفتم متغیرهای مهمی وجود دارند که
هنوز مجهول هســتند ،از جمله انکه تکلیف 64کرسی در
دور دوم انتخابات مشخص می شود.
احتمــال ایــن تغییــر رویکــرد سیاســی اقای
الریجانی وجود دارد؟
حتما نباید رفتن از طرف اقای الریجانی باشــد،
ممکن است انها به سمت اقای الریجانی بیایند.
وضعیت فقط 64کرســی مشــخص نیست ،ایا
این تعداد خیلی می تواند معادالت مجلس اینده
را باال و پایین کند؟
اکثر قریــب به اتفاق نمایندگان شهرســتان های
کوچک با تابلوی سیاســی وارد مجلس نمی شوند ،انها با
هدف حل مسائل و مشــکالت منطقه ای امدند ،بنابراین
فی نفسه در هر دوره نزدیک به جریان حاکم به دولت عمل
می کنند .معتقــدم باید ضرورت این گــروه از نمایندگان را
درک کرد .تقبیح نکنیــم و نگوییم انها بی موضع هســتند
چون انها با مصالح منطقه ای به مجلس امدند ،خودشان
این طور تبلیغ کردند و مردم هــم با همین نگاه به انها رای
دادند ،بنابراین اگر احساس کنند در مسیری بهتر اهداف و
وعده های انتخاباتی شان محقق می شود طبیعی است که
در ان مسیر قرار می گیرند .اگر ان مسیر اصولگرایی باشد
انجا قرار می گیرند یا اگر ان مسیر اصالح طلبی باشد انجا
تعریف می شوند .پس یک جریان وسیع سیال وجود دارد
که قابل تحلیل نیست و کسی نمی تواند راجع به این متغیر
اظهارنظر کند ،هر کس هم برای این جریان ســیال قالب
تعریف کند بعدها خواهد دید اشتباه کرده است ،مگر انکه
تحلیل عرضه شده اتفاقی درست از اب در اید.
ائتالف رهروانی ها با جریــان اصالح طلب را نیز
محتمل می دانید؟
دور از ذهن نیست.
اما قطعی هم نمی دانید.
هیچ چیزی االن قطعی نیست.
بحث دیگر ریاســت مجلس اســت ،چه اتفاقی
می افتد؟
گفت وگویویژه
مثلث | شماره 302
انتخابیه تهران ،ری ،اسالمشهر و شمیرانات قابل تفسیر
نیســت .اگر از شخص من سوال شــود می گویم همواره
ارای من در مناطق جنوبی تهران بیشتر از مناطق شمالی
بوده چون من نماینده قشر کارگر هستم.
ترکیب مجلس دهم را بیشتر مشابه کدام یک از
ادوار گذشته مجلس می بینید؟
شبیه خودش است ،شبیه هیچ دوره ای نیست.
اینکــه می گویند مجلــس دهــم دارای اکثریت
ضعیف اصولگرا و اقلیت قوی اصالح طلب است،
شما رد می کنید؟
فکر نمی کنم ســناریوی مجلس پنجم در مجلس
دهم تکرار شود.
عملکرد دولت اقای روحانی در انتخابات مجلس
شورای اسالمی چگونه بود؟
بسیار عاقالنه ،با تدبیر و با حداقل حضور و حداکثر
تاثیرگــذاری بود که بهتــر از این نمی تــوان از یک دولت
انتظار داشت .اصال سعی نکرد در جریان سازی انتخاباتی
وارد شود.
حتی تحــرکات انتخاباتــی حزب اعتدال و توســعه
اعالم حضور بود تــا حضور .به عبارت روشــن تر در زمان
دولت اقای احمدی نــژاد مجموعه رایحه خوش خدمت و
جبهه پایداری در استانه انتخابات اعالم موجودیت کردند،
به این ،حضور دولت در انتخابات می گویند ،البته این نوع
حضور مداخله در امر انتخابات محسوب نمی شود .اقای
روحانی با وجودی که از اول گفت به حزب اعتدال و توسعه
متکی اســت اما ندیدیم ان حزب تحرک ویژه و متمایزی
از احــزاب دیگر بکنــد ،بنابراین به رغم انکــه برای دولت
انتخابات مجلس شــورای اســامی مهم و تعیین کننده
بود ،با باالترین درجه تدبیر وارد شــد .ایــن تدبیر در همه
ارکان دولت یازدهم مشهود است .مهمترین ضعف دولت
اقای احمدی نژاد این بود که با وجود بیشترین درامد نفتی
نســبت به دولت های قبل و بعد خودش قیمــت ارز در ان
دولت 3برابر شد.
در دولت اقای روحانی قیمت نفت به بشکه ای حدود
20دالر کاهش یافت اما کاهش ارزش پول ملی 20تا 25
درصد بود ،این حاصل تدبیر و مدیریت برتر اســت ،یعنی
دولت همه ابزارها را به کار گرفت تا پول ملی اسیب نبیند.
ائتالف امید گام دوم را انتخابات مجلس شورای
اســامی و انتخابــات مجلس خبــرگان رهبری
تعریف کرد ،گام سوم چیست؟ برخی می گویند
انتخابات ریاســت جمهوری ،برخــی انتخابات
شورای شهر و برخی اجرای برجام داخلی را گام
سوم می خوانند ،نظر شما چیست؟
یکی از اتفاقاتی که حدس زده می شود می تواند
بیفتد.بــا توجه بــه اینکــه لیســت اصولگرایان
در حــوزه انتخابیــه تهــران ،ری ،شــمیرانات و
اسالمشــهر رای نیاورد به نظر شما اصولگرایان
چه کار خواهنــد کرد؟ ایا دوباره به ســمت اقایان
ناطق نــوری ،والیتی و الریجانی بــر می گردند یا
همین رویه را ادامه می دهند؟
نمی توانیــم درباره ایــن موضوع حــدس غالبی
داشته باشیم ولی انها حق دارند هر تصمیمی را که به نفع
اینده جریان خود می دانند بگیرند .شاید بیشتر رجوع کنند
به جبهه پایداری یا گرایش هایی که بــه ان جبهه نزدیک
هستند.
یعنی فضــا تندتر می شــود تا انکــه بخواهند به
رویکرد سیاسی اقایان ناطق ،والیتی و الریجانی
برگردند؟
به نظر این طور می اید ولی باز ما در دل جریان انها
نیســتیم که ببینیم چه اتفاقی می افتد .با همه هم رفاقت
داریم عالقه مندیم این رفاقت را حفــظ کنیم چون منافع
کارگران را مهمتر از منافع هر کسی می دانیم.
با توجــه به نتیجه ای کــه در انتخابــات مجلس
شــورای اســامی و انتخابات مجلــس خبرگان
رهبری رقم خورد ،ایا می تــوان گفت دو دوره ای
شــدن ریاســت جمهوری اقای روحانــی قطعی
است؟
تقریبــا االن می توان گفت قطعــا او در انتخابات
ریاست جمهوری ســال 96انتخاب و دوباره رئیس جمهور
شود.
یعنی اصالح طلبان گزینه ای اختصاصی در سال
96نمی اورند که رقیب اقای روحانی شود؟
مگر خللــی در عملکرد اقــای روحانی بــوده که
اصالح طلبان بخواهند چنین کاری کنند؟ او انچه در توان
داشــته تالش و کوشــش کرده و از تمام اعضای دولتش
هم بهتر ظاهر شــده اســت .چه کســی گزینه ای بهتر از
اقــای روحانی می تواند پیــدا کند ،مگر انکه خوشــی زیر
دلش زده باشد.
اصولگراها برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد
معرفی می کنند؟
حتما مگر می شــود این کار را نکنند .همین االن
اقــای احمدی نژاد یا کســانی که نزدیک به او هســتند از
گزینه های در حال گرم کردن هستند.
بــه نظــر شــما اصولگرایــان بــه احمدی نــژاد
بر می گردند؟
یکی از گزینه ها می تواند اقای احمدی نژاد باشد
چون تحرک دیده می شود مگر انکه تکذیب کنند.
امــا اقــای احمدی نــژاد خــودش را فراتــر از
اصولگرایــی می خوانــد یعنی با این وجود شــما
معتقدید که اصولگرایان به او رجعت می کنند؟
به هر حال یــک جریان را باید طیف وســیع دید و
اقای احمدی نژاد به هر حال در این طیف است.
موضع اصولگرایان از این به بعد نسبت به دولت
اقای روحانی تندتر می شود یا مهربانانه تر ؟
معتقــدم به طــور طبیعــی هرچــه بــه انتخابات
ریاست جمهوری 96نزدیک تر می شویم فاصله اصولگراها
از اقای روحانی بیشــتر می شــود ولی این عام نیست .در
واقع بخشــی از جریان اصولگرا یعنی همان بخشــی که
می خواهد برای انتخابات ریاســت جمهوری فعال باشد یا
نامزد معرفی کند ،این رویکرد را پی می گیرد.
گفت وگوی ویژه
این هــم از همان معماهاســت که بعــد از اعالم
نتیجه دور دوم انتخابات مجلس شــورای اســامی تا 7
خرداد ســال 95یعنی اغاز دوره دهم جوابش مشــخص
می شود اما حدس می زنم که این مساله به مناقشه تبدیل
نخواهد شــد و قبل از رای گیری در صحن برای ریاســت
مجلس وضعیتش روشن شــود اما چه کسی برای ریاست
رای می اورد از االن نمی توان اظهارنظر دقیقی کرد.
شما که در ادوار مختلف مجلس حضور داشتید
گزینــه ریاســت چرخشــی مجلــس را ممکــن
می دانید؟
بعید می دانم ،این در مجلس باب نبوده است.
اقای عارف را شخصیتی می دانید که در جایگاه
نایب رئیس بنشیند؟
هیچ چیــزی در این مورد نمی دانم .انچه روشــن
است او برای ریاست از قبل اماده و نامزد انتخابات مجلس
شورای اسالمی شد اما اینکه امروز یا فردا چطور فکر کند
این همان مجهوالتی اســت کــه بیان کردم باید روشــن
شوند.
یک ســری اصالح طلبان راضی هستند که اقای
الریجانی رئیس مجلس بماند چون معتقدند در
این صورت گام های بلندتری می توان در تحقق
اهداف و گفتمــان اصالح طلبی برداشــت ،نظر
شما چیست؟
ترجیح می دهــم اظهارنظرم دربــاره این موضوع
را به بعد از برگزاری مرحله دوم انتخابات مجلس شــورای
اسالمی و روزهای نزدیک به هفتم خرداد 95موکول کنم.
قطعا این حرف که اقــای الریجانی در مجلس هشــتم و
نهم ســعی کرد رعایت بی طرفــی را در مدیریت قوه مقننه
داشته باشد درست اســت ولی بر همین اســاس تحلیلی
بیان نمی کنــم .در مجموع بــاز می گویم فکــر نمی کنم
موضوع ریاست مجلس اینده از طریق مناقشه و رای گیری
مشخص شود ،بلکه پیش از ان روشن می شود ،بنابراین
درباره مناقشــه ای که به وجود نخواهد امــد چرا بخواهم
اظهارنظر کنم .البته حق می دهم به هر طرفی که بخواهد
برای رسیدن به هدفش تالش کند.
با نگاه برخی اصالح طلبان که معتقدند هنوز وقت
ان نرسیده که ریاست مجلس یک اصالح طلب
باشد موافق هستید؟
البد برداشت شــان از ارایش نیروهــا در مجلس
اســت یا شــاید نگرانی های دیگــری دارنــد .این حرف
نمی تواند جامع باشــد که کســی بگوید زود یا دیر است،
بستگی به مصالح کشور دارد .هر زمان وضعیت متغیرهای
یادشده مشخص شود می توان اظهارنظر کرد.
یک تحلیل ان است که اصالح طلبان رای طبقه
متوســط به باالی جامعه را دارنــد و اصولگرایان
رای طبقه متوســط به پایین جامعه را ،شما قائل
به این دو قطبی هستید؟
خیر؛ در ســبد رای هر جناح سیاســی از همه نوع
قشــر جامعه حضور دارند امــا ممکن اســت نقطه قوت و
ضعف داشــته باشــد .مثال اگر اکثر مــردم منطقه 16به
اصالح طلبان رای داده باشند ،ایا می توان گفت مردم این
منطقه پایگاه اجتماعی اصالح طلبان محسوب می شوند
یا برعکس اگر اصولگرایان در منطقه یک رای بیشــتری
اورده باشــند ،ایا می توان گفت انها اشرافی هستند؟ خیر
تحلیل بر مبنای مولفه های تک بعدی درست نیست هر گاه
امار تمام حوزه های اخذ رای منتشر شد می توان براساس
مباحث علمی تحلیل کرد .االن هر کس می تواند براساس
اطالعاتی که دارد فرضیه ای را بیان کند اما برعکس این
فرضیه را هم اشــخاص دیگری می تواننــد بگویند چون
اطالعات کلی اســت ،بنابراین تا امار جزئی منتشر نشود
پایگاه اجتماعی هر جناح سیاسی در مناطق مختلف حوزه
به نظرم حامیان دولت اقای روحانی در مجلس اینده تعداد
کرسی بیشتری را نسبت به زمانی که دولت اقای احمدی نژاد رئیس
دولت بود در اختیار خواهند داشت
147
گفت وگوی ویژه
148
مثلث | شماره 302
مسعود فراستی
نقد نکنم
پیر می شوم
ی ویژه
و
توگ
گف
جسارتم را از پدرم به ارث برده ام
بین دوستان و خانواده به شدت ادم خوش اخالقی هستم
زندگی ام از راه اداره کافه می گذرد
هیچ کدام از فیلم های افخمی را دوست ندارم و لی او کسی است
که مدام مطالعه می کند
برای برنامه هفت ،هیچ وقتی نمی گذارم
فیلم حاتمی کیا خوب نبود و لی حرف هایش جسورانه و خوب بود
گفت و گو :شایان ربیعی
دبیر گروه فرهنگ
می گوینــد روزنامه نــگاری فرهنگــی در ایــران
«روزنامه نــگاری شــرمنده» اســت .بــه گمانم
نخســتین بار معصومی همدانی از این اصطالح
استفاده کرد .در واقع روزنامه نگاران و منتقدان
فرهنگی بر اساس این تعریف ابتدا سعی می کنند
دریابند وببینند که جریان غالب چیست ،بعد نقد
می نویسند یا تحلیل می کنند و ...اما در مورد شما
این تعریف صــدق نمی کند ،در واقع شــما گویا
تعارفی با کســی ندارید ،نزدیکتریــن رفقایتان
را هــم با چوب تیــز نقدتــان حتی گاهــی ازرده
کرده اید .این جسارت از کجا می اید؟
به احتمال زیاد از پدرم .برای اینکه او شخصیتش
این طوری بود و من را جوری بار اورد که این طوری باشــم
و حاال هم سرم پیشش پایین نیست .او خیلی ادم حسابی
بود و صریح و رو راست بود .در واقع این یک شیوه تربیتی
بوده .از بچگی روی پای خودم بوده ام .خب دوران مدرسه
همان دیالوگی که می گوید هرکسی از این خانه
برودفالناستواگربرگرددفالن.منگفتماین
دیالوگیعنیاینکهخانه ایکهدراینفیلمنشان
دادهمی شود،ایراناست.اینجملهنشان دهنده
تفکر نا اگاه فیلمســاز اســت .کارگــردان برای
کامل شدنفیلمناقصش،مجبوراستبهبیرون
اشارهکندوتاویلبشود.خیلیطبیعیاستگفته
شودکهاینجملهداردایرانرامی گوید
البته ادم ارامی بودم .اما در دبیرســتان ارام ارام شر و شور
شدم و البته به شــدت کتابخوان .در مدرسه هم در اقلیت
بودم .من طبقه متوسط به پایین بودم اما بقیه بورژوا بودند
و این هم حتما سهم دارد.
البتــه طبقــات پایین تر جســارت بیشــتری در
مواجهه با طبقات باالدستی دارند.
بله ،جســارت در کنتراســت با باالیی ها بیشــتر
دیده می شود .وقتی در تضاد قرار می گیری بیشتر جسور
می شوی .من یادم هست بچه های مدرسه با ماشین های
ان چنانی می امدند و با بنز برمی گشــتند و من پیاده بودم
و کلمــات و جمــات جنجالــی و توجه برانگیزش
توانسته است تا نقد سینما را به اندازه خود سینما
برای مخاطبان ایرانی جذاب کند .برنامه «هفت»
بی تردید بخش زیــادی از شــهرت و محبوبیتش
را مدیــون حضور مــداوم و ثابت فراســتی بوده و
هســت .قریب به اتفــاق مخاطبان ایرانــی فیلم
با شــاخصه های برجســته نظرات فراســتی اشنا
هســتند .با ایــن حال پــس از نمایش هــر فیلمی
در جشــنواره های ســینمایی یا اکــران عمومی،
پرشــمارند کســانی کــه برنامه هــای تلویزیونــی
و رســانه های دیگــر را پیگیــر می شــوند و دنبال
می کنند تا بدانند اقای منتقد ســختگیر و «فیلم
در نیامده» گوی سینمای ایران ،دربار ه ان فیلم چه
می گوید .اقای منتقد چندین بار هم شگفتی ساز
بــوده و از فیلم هایــی دفاع کــرده کــه هیچ کس
تصورش را هم نمی کرده اســت .مثــا اخراجی ها
،1مثال زاپاس ،مثال بارکد و تعدادی مثال دیگر.
به هر حال مســعود فراســتی به رغــم چهره
چهل و پنج ،شش ساله اش ،نوزدهم فروردین 65
ساله می شود .او این روزها اگرچه در برنامه هفت
حضــوری ثابت به عنــوان منتقد دارد اما بیشــتر
وقتش را صرف چرخاندن راندوو می کند؛ کافه اش.
گفت وگوی ما هم با با او در این کافه انجام شــد و
نزدیک به دو ساعت هم طول کشــید .در این دو
ساعت او بارها چای خورد و سیگار کشید.
چند بــار هم مــا چــای و قهــوه تعــارف کرد
و مــا گفتیــم باشــد بــرای بعــد از مصاحبــه .در
تمام طــول مدت هــم موســیقی در کافــه پخش
می شد .گفت وگو که تمام شــد صدای موسیقی
هم قطع شــد .کاشــف به عمل امد که بــرق رفته
است ،کاری اش هم نمی شــد کرد .یعنی نمی شد
دســتگاه ها را روشــن کرد و چای یا قهــوه خورد.
اما قرار شــد برگردیم و ســهم مان از چای و قهوه
راندوو را از فراســتی طلــب کنیم .ایــن گفت وگو
شبیه یک ملودرام است .با شوخی ها ،جدیت ها
و شیرینی ها و تلخی های پرتعداد.
مثلث | شماره 302
عصر شنبه برادر عصر جمعه است .با همان
بالتکلیفی و رخــوت! مخصوصا وقتــی بخواهی
در شــلوغی روزهای دم عید از تهران بروی کرج
و شــلوغی خیابان ها و جاده ها ،اضطراب و دلهره
دیر رســیدن را دو چندان کند .قرار ما ساعت سه
و نیم عصر اســت .جادویی اتفاق افتــاده بود تا با
تمام شــلوغی خیابان های راس ســاعت به کافه
راندوو برســم .انجا دارالکسب مســعود فراستی
است .کافه ای دنج روبه روی باغ بزرگ و زیبایی از
درختان سیب در مهرشهر کرج.
مســعود فراســتی «رب النوع» یــک منتقد
ســینمایی ایرانی اســت .اتفاق های زیادی باعث
شــده اســت تا او را به این نــام بخوانم .از شــیوه
ارایش صورت و پوشــش گرفته تا ادبیات جذاب و
البته گزنده ای که موضع هــای منحصربه فردش
را همراهی می کنــد .به جرات می تــوان گفت که
فراستی مشهورترین منتقد فیلم در ایران است.
شاید بتوان گفت که نقدهای او با تکیه به موضع ها
و پول توجیبی هایم را نگاه می داشــتم تا بــا انها کتاب و
مجله بخرم .بین حدودا دو هزار نفر بچه مدرسه ای تنها
من بودم .مدرسه اندیشه که ما در ان درس می خواندیم
یک مدرســه ایتالیایی بود .روزی دو ســاعت انگلیســی
داشتیم و چهار ساعت فارســی .بعضی معلم های خیلی
خوبی داشــتیم که روی این چیزی که االن هستم-حاال
هر چه هســتم -تاثیرگذار بودند ،به ویژه پرویز شهریاری ،
ریاضیدان بزرگ.
عالقه تــان به شــهید اوینــی هم از ســر همین
جسارت بوده؟
رفیق بودیم با هم .دو سال تا سه سال با هم رفیق
و همکار بودیم .مرتضی ســردبیر مجله بود و من مسئول
صفحات سینمایی.
منظورم این است که او هم به شدت جسور بود ؟
بله ،به شدت .البته مرتضی به شدت اقا بود .خیلی
اقا بود و من الل و پوت هســتم و او هنوز هم اقا ست و من
هنوز هم الت و پوت هستم.
البتــه شــما شکســت نفســی می فرماییــد.
شــهید اوینی ،انقالبی بود و انقالبی هم ماند اما
تغییر رویــه داد و داور جشــنواره هم شــد ،این
کارش بر اساس کلیشــه ها و تیپ هایی که ما از
یک انقالبی سراغ داشــتیم ،یک هنجار شکنی
بزرگ و جسورانه بود.
مرتضی قبل از اینکه انقالبی باشد روشنفکر بود.
من در فرنگ روشــنفکر بــودم ،او در ایران .دانشــجوی
هنرهای زیبا بود .ژیگول و روشــنفکر بود .از اینها که ساز
می زدند و شــعر می گفتند و ...اما با انقالب و به خصوص
با جنگ انقالبی شد.
با جنگ یا انقالب؟
اساســا با جنگ .با انقالب متمایل به این ور شد
اما اساسا با جنگ ،انقالبی شد .بر اســاس چیزی که من
می دانم ،جنگ بود که مرتضی را ساخت .تمام شا ئبه های
روشنفکری اش را زدود و باعث شد تا مرتضی عبوری جدی
از روشنفکری داشته باشــد .این تغییرات البته با انقالب
شــروع شــد اما جنگ تغییر مهم تــری برای او داشــت.
دوستان بعد از انقالب ما کسانی که اهل کار فکری و هنری
هستند ،روشنفکری را طی نکرده اند! اما مرتضی این دوره
را طی کرده بود.
شــما هم که البتــه از روشــنفکری و متعلقاتش
گریز دارید.
گریز نــدارم ،رد کرده ام رفته .ترســی هم ندارم.
ولی کسانی که رد نکرده اند ،همیشه مرعوب اش هستند.
هنوز با یک لغت فرنگی روشنفکری کله پا می شوند .هنوز
با یک جشــنواره ای که می روند فکر می کنند که اوف چه
شــد .انها هم تا طی نکنند این مشــکل را دارند .طی هم
دیگر نمی شود کرد چون در شرایط روشنفکر شدن و عبور
از ان نیستیم.
یعنی چه االن در چنین شرایطی نیستیم؟
منظورم ســی ،چهل ســال اخیر اســت .نظام ما
نظامی نیست که روشنفکر پرورش بدهد.
خب این خوب است یا بد؟
هر دو .هم مثبت و هــم منفی .منفی اش که خب
به این معنی که امــکان تضارب ارا چندان که باید باشــد
نیست .اما مثبت اینکه اداهای روشنفکری ،نوعی زیست
روشــنفکری که بیشــتر با ادا توام اســت و تفکر از باال به
پایین به مردم و ...این دیگر در کشــور ما امکان پرورش
ندارد .یعنی هویت کســی که قبل از انقالب می خواست
با نظام شاهنشــاهی نباشــد ،اساسا روشــنفکری می شد.
تمام کسانی که علیه شاه و نظام بودند طیف های مختلف
روشــنفکری بودند و بعدا هم مذهبی ها .اما بعد از انقالب
چنین زیستی نداریم .هرچه هم مانده مال قبل از انقالب
است .کسانی که مانده اند نقش جدی در جامعه ندارند ،از
جامعه جدا هستند .حداکثر کار مهمی که می توانند انجام
دهند ،ترجمه کتاب های مهمی اســت که بهشان احتیاج
داریم .این تنها کاری بوده که می توانسته اند بکنند .سعی
نکرده اند در جنگی شــرکت کنند یا زندگی شــان را با مردم
مماس کنند .این داستان سر دراز دارد.
در واقع زندگی حداقلی داشته اند؟
حداقلــی را نمی دانم به چه معنا بــه کار می برید.
من معتقدم اتفاقا زندگی حداکثری شــان این بوده است.
یعنی این حداکثر کاری بوده که کرده اند .خودشان ادمی
نبوده اند که پشت شــان نیاز به پیوند با مردم وجود داشته
باشد .در واقع روشنفکر ایرانی پیوندی با مردم و جامعه اش
ندارد .از ظن خودش با مردم یار شده است.
به ترجمه اشــاره کردید .برخی اعتقــا د دارند که
ســینمای ما هم یک ســینما ترجمه ای است .به
این معنی که ســینمای ملی نداریم .ایــا به این
معنی امکان شکل گیری سینما در ایران هست؟
نه.
پس دنبال چه هستیم این همه مدت؟
دنبال اینکه چیزی باالخره شکل بگیرد.
شما که می گویید امکان ندارد شکل بگیرد.
گفت وگوی ویژه
گفت وگویویژه
149
گفت وگوی ویژه
150
مثلث | شماره 302
گفت وگویویژه
خب شــکل نمی گیرد .تا وقتی که دولتی است،
شکل نمی گیرد.
مگر دولتی است؟
معلوم است .صد در صد دولتی است.
این همه فیلم ها بــا ســرمایه و کار خصوصی ها
تولید می شود .
سینما دولتی است .سینمای ایرانی دولتی است.
پولش که صد در صــد دولتی اســت ،از ان ور هم که هیچ
تهیه کننده خصوصی نداریم.
خب مثال فیلم جدایی نادر از سیمین را یک بانک
خصوصی سرمایه گذاری کرد و ساخت.
خب ایــن کجایش خصوصی اســت؟ ظاهرا جزو
بانک های خصوصی است اما خصوصی نیست در واقع.
سینما با استودیو و تهیه کننده خصوصی باید شکل بگیرد.
نه بــا تهیه کنندگی نیمه دولتــی و نیمه خصوصــی .اینها
هم از نظر ســرمایه هم به لحاظ مدیریتی دولتی هستند.
تهیه کننده به معنای جدی کلمه نداریم .دوســتان عمدتا
مدیر تولیــد هســتند .پولی از جایــی بابت ســاخت فیلم
می گیرند و ان را تقســیم می کننــد .تهیه کننده خصوصی
هنوز شــکل نگرفته .یکی ،دو نفــر ادم می توان پیدا کرد
که تهیه کننده خصوصی هســتند .اما به این معنی نیست
که سیستم ســینمای خصوصی داریم .تهیه کننده اصلی
دولت اســت .از ابتدا تا امروز .در ایــن دولت هم پیش از
داستان برجام امکان مالی حمایت از سینما وجود نداشت
اما خب بعد از ان همچنان سوبسیدها برقرار است .بهشان
می گوییم بس اســت این همه سفارش در ســینما اما...
باید سینما شکل طبیعی خود را بگیرد .شکل طبیعی یعنی
سینما باید خصوصی شود ،منتها با حفظ ممیزی هایی که
همه جای دنیا دارد.
یادم می اید شــما گفتــه بودید ما منافــع ملی را
نمی شناســیم .منظورتــان ممیــزی منافع ملی
است؟
بلــه ،یکی منافع ملــی و دیگری منافــع انقالب.
منافع ملی را نمی شناسیم ،تا یکی ،دو سال پیش که کال
خیلی هم نشنیده بودیم .اما امریکایی ها خوب منافعشان
را می شناسند ،نیازی هم ندارند با ممیزی به انها منافع ملی
را اموزش بدهند ،در زیست شان فهم این منافع وجود دارد.
می خواهید بگویید که مثال امریکا به جای اینکه
فیلم بسازد ،فلیمساز ساخته است؟
هر دو را ساخته .منتها فیلمســازی انها بر مبنای
اســتودیوها و تهیه کنندگان خصوصی اســت .صاحبان
ســرمایه ها و اســتودیو ها از وزیــر و وکیــل امریکایی هم
امریکایی تر هســتند ،می دانند جامعه شان چه چیزی نیاز
دارد و حد و مرزها کجاست.
بله ،من یاد فیلم اخر اسپیلبرگ می افتم و روایتی
که از امریکا به عنوان قطب خیر جهان و شوروی
به عنوان قطب شر جهان دارد.
اصال انگار که دولــت فیلم را ســفارش داده ،در
صورتی که فیلم مال خود اسپیلبرگ است .یعنی انها بلدند
ن سفارش ،منافعشان را از
طوری ادمی تربیت کنند که بدو
نظر فرهنگی تامین کند ،درست برعکس ما.
شاید یکی از دالیلی که ما نمی توانیم چنین کاری
کنیم این است که وجه اید ئوژیک به ملی گرایی
داده ایم .این طور نیست؟
بلــه ،مــن نظــرم این اســت که مــا فرهنــگ را
ایدئولوژیــک کرده ایم ،یعنی چیــزی بدتر از انچه شــما
می گویی؛ فرهنگ ایدئولوژیک و فرهنگ دولتی .اصوال
تبدیل کردن فرهنگ به ایدئولوژی ستم به فرهنگ است .
البته خب یکی از ایرادهایی که به شما می گیرند
این است که شــما هم در نهایت در زمینی بازی
می کنید که از ان ســینما و فرهنگ ایدئولوژیک
در می اید .مثال جشنواره عمار را در همین راستا
می بینند.
من هیچ ربطی به عمار ندارم ،نه داورشان شده ام
و نه قبولشان دارم .همه جا هم گفته ام .داور جشنواره فجر
هم شده ام و باز هم اگر پیشنهاد بشود ،می شوم .اما به این
معنی نیســت که تفکر فرهنگی دولتــی دارم یا طرف یک
دسته سیاسی هستم .نه اصالح طلب هستم نه اصولگرا.
گاهی ممکن است که از نظر تفکری به چیزهایی نزدیک
باشم .مثال در اقتصاد با طیف بازار دولتی و اقتصاد دولتی
مخالفم و در فرهنگ درســت برعکس ،به ان ور نزدیک تر
هستم .از سیاست خارجی این دوره دفاع کرده ام و می کنم.
اما معنی اش این نیست که از سیاست های فرهنگی دولت
هم دفاع می کنم .در بحث فرهنگی فضای فرهنگی طیف
اصولگرا راحت تر از فضای فرهنگی دوستان امروز است.
به سینما برگردیم .در ایران ،ژانری داریم به اسم
درام اجتماعی که ...
نداریم چنین چیزی.
یعنی چه؟
باید لغــت را دقیق بگوییــم .ژانر جنــگ داریم،
ملــودرام ،کمــدی .اما این چیــزی که شــما می گویید را
نداریم.
بر اساس عقل متعارف اگر بگوییم.
عقل متعارف غلط است.
منظورم اشاره به فیلم ابد و یک روز است.
این اصال ژانر نیست .
خب کارگردانش دوست داشــته که ژانر باشد و
اسمش را گذاشته درام اجتماعی.
نه ،دوســت ندارد .کارگردانش همین موضوع را
زندگی کرده و امده بر اساس ان یک چیزی ساخته.
به هــر تقدیر ...شــما اصطــاح ناتورالیســتی
را دربــاره ایــن فیلم اســتفاده کردید .بــه نظرم
اصطالح جالب و بجایی بود .انگار فیلمســازان
ما دوست دارند در فیلم های داستانی اجتماعی،
مثل مســتند اجتماعی فیلم بسازند .خیلی سیاه
و تلخ .یعنی انگار تمایلی به سیاه ساختن وجود
دارد .این را با مقدمه همان چیزی که درباره فیلم
اسپیلبرگ گفتیم می پرسم.
البته تمایل نیست.
بیماری است؟
ممکن است به مریضی برسد .بچه های پایین شهر
فکر می کنند باید تجربه های زیسته شــان را بسازند .این
تمایل نیســت ،انتخــاب نیســت ،ناچاری اســت .چون
نمی تواند چیز دیگری بسازد .امسال هم تعداد فیلم های
اینجوری کم نبود .این فیلمسازها از انجا که نگاه درستی
به مردمشــان ندارند و نگاه هنرمندانه ندارند ،وقتی سراغ
چنین چیزی می روند غرق می شوند و نمی توانند با موضوع
فاصله بگیرند .نســبتی که با ســیاهی فیلم پیدا می کنند ،
نسبت غیرهنرمندانه ای است.
نسبت هنرمندانه چیست؟
نسبت هنرمندانه این است که انسان در ان نابود
نشــود ،روابط انســانی و ویژگی هایی که انســان را که از
بقیه موجــودات جدا کند در این فیلم هــا وجود ندارد .من
یک بار در برنامه هفت هم گفتم که جان فورد هم در فیلم
خوشه های خشم ظاهرا خیلی سیاه و تلخ است اما در همین
سیاهی باز ادم می بینیم و نسبت انســانی می بینیم .برای
اینکه هنرمند اســت و موضوع را می شناسند و ما می بینیم
که در پس این همه سیاهی روابط انسانی هست و محبت
هســت .کســی که فقط ســیاهی را می بیند هنوز اول کار
اســت و اصطالحا از تخم درنیامده .اصال ممکن اســت
در یک وضعیت ســیاه ،حتی یک نقطه ســفید هم نبینید
اما این مهم نیست .مهم نســبت شما با ان سیاهی است.
اینکه خــود را در ان غرق کنی به این دلیل اســت که چیز
دیگری نمی شناسی .در ســیاهی هم ادم هست ،معرفت
هست ،کمک هست و وقتی این را نمی بینی نسبت غلطی
با سیاهی برقرار می کنی.
یعنی فیلم به قــول خودتان درنیامــده که اصال
بخواهیم در نقد فنی وارد شویم؟
من از فیلمنامه این فیلــم نقل قولی کردم؛ همان
دیالوگــی که می گویــد هرکســی از این خانه بــرود فالن
اســت و اگر برگردد فالن .مــن گفتم ایــن دیالوگ یعنی
اوه ،اوه ،فیلم ابیار هم خیلی فیلم بدی
است .فیلم قبلی اش هم فیلم بدی بود.
این ادم هنوز فیلمساز نشده و با خودش
فاصله دارد .معلوم نیست چه می خواهد
بگویــد .اضافه بر ایــن بایــد بگویم که
بدجور سوبســیدی اســت .نوع کارش
نشــان می دهد خیلی ادم سوبســیدی
است در سینما
مثلث | شماره 302
اینکه خانه ای که در این فیلم نشــان داده می شود ،ایران
است .این جمله نشان دهنده تفکر نا اگاه فیلمساز است.
بازیگر هم با حرارت این دیالوگ را بازی کرده است .حاال
می خواهم این را بگویم که وقتی فیلمی درســت درنیامده
است و از نظر تکنیکی و فرم لق است و شخصیت ها کامل
نیســتند ،خب مجبورند که ایما و اشاره ای به بیرون داشته
باشــند .کارگردان برای کامل شدن فیلم ناقصش ،مجبور
اســت به بیرون اشــاره کند و تاویل بشــود .خیلی طبیعی
است گفته شــود که این جمله دارد ایران را می گوید .اما
اگر خانه ســاخته شده بود و ادم ها ســاخته شده بودند ،ما
دقیق می دانستیم با چه کسی و چه قصه ای ان قدر نقص
دارد که طبیعی است و البته مجبور است ما را احاله کند به
بیرون .اما وقتی فیلمی کامل است و حرف دهنش روشن
است و بلد اســت این حرف را به فرم و محتوا تبدیل کند،
حرفی کــه می زند مال ان فیلم اســت و نیــازی به الصاق
کردن بیرون ندارد.
منظورتان این اســت که فیلم نتوانســته جهان
درونی خود را بســازد ،بنابراین مجبور اســت از
بیرون برای خودش معنا کسب کند؟
درود بر تو .این از ناتوانی یک اثر است .اگر اثری
توانا و خود بســنده باشد ،خودبســند گی اش مانع می شود
که برای فهم و نقد و دریافتش به بیرون احاله کنی .علت
این هم نیت شر سازندگان نیســت .علت اصلی ،شناخت
کوچک و کمی است که از جهان پیرامون دارند و همچنین
شــناخت کم از مدیومی که بــا ان کار می کنند .این باعث
می شــود که به راحتی ابزار دســت طیف ها و جریان های
مختلف قرار بگیرند .اگر این فیلــم در خارج نمایش داده
شود ،مطمئن باشید که نقد خواهند نوشت و خواهند گفت
که این یعنی ایران.
اما خب اگر فیلم از درون بــه بیرون ارجاع ندهد
که بــا این اوصــاف بایــد تحلیل گفتمــان را هم
تعطیل کنیم.
تحلیل گفتمان بعد از ان اســت کــه جهان فیلم
ساخته می شود .وقتی فیلمی جهان خود بسنده ندارد و روی
پای خودش نمی تواند بایســتد ،بیرون که می رود ،نسبت
درستی نمی تواند برقرار کند .اما وقتی اثری کامل است ،
خودبسنده است ،خود ایین اســت و جهان بسته ای دارد.
یعنی بسته می شود و بعد باز می شود ،این می تواند با بیرون
نســبت کاملی برقرار کند؛ نه نسبت از پایین به باال! نسبت
درســت .هم از بیرون تغذیه می کند و هــم بیرون را تغذیه
می کند .می گوید من مســتقل هســتم بیرون هم مستقل
است .حاال دو جهان مستقل می توانند با هم تعامل داشته
باشند .یک اثر درست و حســابی هنری می تواند جهان را
انســان تر کند .عمیق تر کند .لطیف تر کند و قوی تر کند.
اما ان دسته از فیلم ها که ادای اثر هنری در می اورند ،اثری
در جهان بیرون ندارند و البته اثری هم نمی پذیرند .چون
وقتی اثری از بیرون می توانی بپذیری که اماده اش باشی،
وقتی در این حد نیستی دیگر چیزی نه دریافت می کنی و
نه اثری می توانی بگذاری.
خب به نظر می رســد که ایــن نقد شــما به همه
فیلم ها باشد.
بله ،بــه همین دلیل اســت که می گویم ســینما
نداریم.
کمی بی انصافی نیست؟
مــن انصــاف حالیم نمی شــود( .صــدای خنده
فراستی که با صدای خنده ما همراه می شود ،سکوت کافه
را به هم می ریزد)
به هر حال نمی شــود کــه خیلــی از فیلم ها مثل
امکان مینــا ،اخرین بار کی ســحر را دیدی و...
را در کنار مثال فیلم جدایی نادر از سیمین با یک
چوب راند.
خب با دو چوب می رانم .اینها واقعا فیلم نیستند و
هیچ کدام در نیامده اند.
یعنی جدایی هم دارد نان تلخی اش را می خورد؟
نه ،کاری به جدایی نداریم هنــوز .اما جدایی هم
فیلم بدی است ،خیالت را راحت کنم.
اما حداقلش این اســت که باالخره یــک امتیاز
دادید .با دو چوب می رانید نه یک چوب.
(می خندد) یک چوب فیلمفارسی است و دیگری
فیلم انتلکت.
با این اوصاف چرا سینما را تعطیل نمی کنیم؟
من چه کاره ام .من منتقدم( .دوباره می خندد)
باالخــره دارید به همین ســینما واکنش نشــان
می دهیــد .شــما یــک منتقــد حرفه ای ســینما
هســتید .به این معنی که هم درامدتــان از این
حرفه است و هم اینکه مردم عموما منتقد سینما
را با یاداوری چهره شما می شناسند .این جایگاه
در نسبتش با ســینما قابل تعریف است .چطور
می شود سینما نداشته باشــیم اما منتقد سینما
داشته باشیم .شما خودتان را انکار می کنید؟
ســینما وجود ندارد به این معنی نیســت که فیلم
وجود ندارد .باالخره فیلم خوب یکی یا دو درصد ،فیلم بد
باالی پنجاه درصد و این وســط هم فیلم متوسط داریم.
این یعنی فیلم داریم .ولی وقتی شما کشورت پنجاه فیلم
یا هشتاد فیلم در سال می سازد به این معنی است که سینما
وجود دارد؟
منظورتــان فروش اســت کــه در بهترین حالت
حدود 60میلیــارد تومان در ســال فروخته .ان
هم پارسال؟
کاری با میزان فروش هم ندارم فعال .سینما داشتن
با فیلم داشتن فرق دارد .هندی ها ،ژاپنی ها و امریکایی ها
سینما دارند ،خیلی ها هم نه ســینما دارند و نه فیلم .ما هم
فیلم داریم اما ســینما نداریم .هروقت سینما اینه خودش
و جامعه شد ،یعنی ســینما داریم .وقتی ســینما داریم که
گفت وگوی ویژه
گفت وگویویژه
151
گفت وگویویژه
المان های فرمــی ملت خــود را در فیلم هایمــان ببینیم.
کشورهایی که اسم بردم با ســینما تفکر می کنند ،زیست
می کنند ،ما نه.
شــما بارها گفته اید که کارویژه ســینما سرگرمی
است.
هنــوز هــم می گویم .مــن می گویم بســیاری از
فیلم ها در اصل برای ســرگرمی هســتند و فیلم هایی هم
که هنری هســتند – هنری البته واژه خوبی نیست -باید از
ســرگرمی رد شــوند .در مدیوم ســینما اینطور است .وجه
اول باید سرگر می باشــد .بعد به هنری برســند .هیچکاک
مهمترین فیلمساز سرگرم ساز تاریخ و به نظر من بزرگترین
هنرمند تاریخ سینماســت .با این تعارف حاال که ما سینما
نداریم و من نقدهای تندی می کنم ایا می خواهم ســینما
تبدیل به داروخانه شــود؟ نه! می خواهم فیلم ها تبدیل به
سینما شوند ،منتها نه با ناز کردن و نوازش بی جهت .بلکه
با نقد جدی شان .تنها راه این اســت .تنها راهی که منتقد
دارد این است سینما باید اوقات فراغت را پرکند و احیانا از
پسش هم هنر دربیاید و مخاطب خاص هم داشته باشد.
این تعریف من از داشتن و نداشتن سینماست.
همین ســینمایی که نداریم شــما را بار دیگر به
برنامه هفت کشــاند ،چه شد که باالخره به هفت
برگشتید.
یک روز بهرو ز زنگ زد و گفت می خواهم ببینمت،
کجا بیایم؟ گفتم بیا کرج .گفت کرج چه خبر است .گفتم
اینجا کافه دارم و ...خالصه گفت قصه این است که هفت
را گرفته ام و می خواهم بســازم .گفــت می خواهم تو هم
باشــی .خب من با بهروز رفیق بودم .از مجله سوره با هم
گفت وگوی ویژه
152
مثلث | شماره 302
اقایایوبیادمفرهنگیاستاماخیلیسینمایی
نیســت .عملکرد خیلی دندان گیری هم ندارد.
کمی بلد اســت حرف بزند .یعنی در مقایســه با
دیگر مسئوالن ما حرف زدنش بهتر است .یک
سری نیت های احیانا به روز دارد مثل مباحثی که
در حوزه دیجیتالی کردن ســینماها و ...دارد که
خوباست.امادرکلشجاعتالزمبرایرهبری
ســینمایی که می خواهد به شــکل طبیعی اش
برسدراندارد
اشنا شدیم .از سال هفتاد .شــصت و نه یا هفتاد تا امروز.
طوالنی است دیگر .اشنایی طوالنی داریم.
شــما چرا پیــر نمی شــوید؟ (صدای بلنــد خنده
مسعود فراســتی برای چند لحظه میدانداری را
از صــدای ازار دهنده عبور خودروهــا در خیابان
کناری کافــه می گیــرد .عکاس هــم می خندد.
کســی که گوشــه ای از کافه نشســته و منتظر
اســت تا گفت وگو تمام بشود و ســوال هایش را
از اقای منتقد بپرســد هم خنــده اش می گیرد)
مردم ناراحت می شوند که خودشان مدام دارند
پیرتر می شوند و شما هر بار مثل همیشه می ایید
وســط صفحه تلویزیون نه خطی بــه چین های
پیشــانی تان اضافــه می شــود و نــه صدایتان
عبور زمان را نشــان می دهد( .خنــده همچنان
پابرجاست ،چند جمله ای که در ادامه می خوانید
با خنده و گاه با تبسمی بر لب گفته شده است)
من یکــی ،دو دفعه صفر کرده ام و دوباره شــروع
شــده .کنتور را صفر کرده ایم .اصوال با نقد اســت که پیر
نمی شوم .اگر نقد نکنم پیر می شوم.
پس دلیل نقدهایتان این است ،خودتان گفتید
سینمایی وجود ندارد که نقدش کنید ،اصرارتان
یــک روز بهروز زنــگ زد و گفــت می خواهم
ببینمت ،کجا بیایم؟ گفتم بیا کرج .گفت کرج چه خبر
است .گفتم اینجا کافه دارم و ...خالصه گفت قصه این
اســت که هفت را گرفته ام و می خواهم بســازم .گفت
می خواهم تو هم باشی.
بر نقد هم که دلیلش معلوم شد.
به خاطر اینکه پیر نشوم نقد می کنم .واقعیت این
است که من انسان خوش اخالقی هستم .وقتی( ...وسط
حرف هایش می پرم)
بله ،البته از نقدهایتان می توان فهمید که چقدر
خوش اخالق هستید.
نه نه نه؛ واقعــا بین دوســتان و در خانواده اصال
به شــدت خوش اخالقم .وقتــی حوصله ام ســر می رود و
بداخالق می شوم -البته معموال چون با موسیقی دمخورم
خیلی کم پیش می اید که حوصله ام سر برود -اما این جور
مواقع خانمم می گوید «پاشو بشــین یه نقد بنویس حالت
خوب بشه !»
اهان پس اوقات تلخی تان را خالی می کنید روی
نقدها که این طوری تند و تیز می شود.
اره .این طوری یک تعادلی برقرار می کنم.
به هفت برگردیم.
اره بهروز گفت هستی؟ گفتم به شرطها و شروطها.
گفت تو مسئول نقدی .تو دعوت می کنی منتقدها را و اداره
می کنی نقدها را .گفتم اگر این طوری باشد ،هستم .گفتم
که من مثل همیشــه سفارشــی نمی پذیرم ،رحمی ندارم
و پای برنامه می ایستم و تو هم پای نقدها باید بایستی.
گفتید سفارشی .یاد دفاعتان از فیلم اخراجی ها
افتادم .اولین اخراجی هــا .هیچ کس فکرش را
هم نمی کرد که مســعود فراســتی به تلویزیون
بیاید و از چنین فیلمی دفاع کند .ان موقع گفته
می شد که این فیلم سفارشی است .واقعا بود؟
معلوم است که نه .من هنوز هم از این فیلم دفاع
می کنم .ان هــم عمدتا به خاطر یک پــان خوب .چون
محتوای فیلــم در همان پالن بود .هرچــه بعد از این هم
ساختند ،اخراجی های دو و ســه و رسوایی و ...همه شان
یکســره الکن و بی ربط اســت .غیر از ان پالن خوب که
گفتم اما اخراجی های اول هنجار شکنی کرده بود .بعضی
خط قرمزهای الکی و بعضی خط قرمزهای جدی را رد کرده
بود .فضای تازه ای ایجاد کرده بود.
البته لیلی با من است که قبل تر از اخراجی ها این
کارها را کرده بود.
اخراجی هــا پیشــرو تر از لیلی با من اســت ،بود.
من در حضــور کارگردان هــم از فیلم دفاع کــردم .گفتم
فیلم بزرگتر از کارگردانش اســت .ان موقع سازنده اش را
نمی شناختم .چندتا مقاله چماق دارانه ازش خوانده بودم
و دیگر هیچ .اما فیلم یک پالن خوب دارد .انجا که بشین
پاشو می کنند و دوربین سایه ها را نشان می دهد .این پالن
خوبی است .کل حرف فیلم در این پالن است.
فقط به خاطــر یک پــان؟ پس با این حســاب
سینمای ما خیلی باید برهوت باشد که یک پالن
خوب باعث شود شما از چنین فیلمی دفاع کنید.
از برهوت بدتر است .تازه برهوت را ول کن .ببین
من چقدر قانع هستم که حتی اگر یک پالن هم خوب باشد
به خاطرش از یک فیلم دفاع می کنم( .و دوباره خنده)...
خب دوباره به هفت برگردیم.
من البته اوایــل با یک چیزی مخالــف بودم .ان
هم اینکه که برنامه ضبطی باشــد ،گفتم اگــر برنامه زنده
نباشد ،حس را می گیرد .چند قسمت البته به صورت مرده
پخش شد .با زنده پخش شدن برنامه هم اثرش فرق کرد
هم مخاطبش .مرده ها را می شد ندید اما زنده ها را نمی شد
ندید .یک اختالفی هم درباره نقد داشتیم که مهم نیست.
بهروز نقد را قبول نداشــت و ندارد در صورتی که نقد سوژه
من است و برایم به شدت اهمیت دارد .البته چون قرار بود
که بهروز کاری به نقدها نداشــته باشد ،اختالف ها خیلی
جدی نبود.
با این نگاهی که اقای افخمی به نقد دارد ،چطور
هنوز با هم رفیق هستید ،رابطه تان چطور است
با هم؟
رفاقت .از دیرباز تا االن .هیچ کدام از فیلم هایش
را هم دوست ندارم و خودش هم می داند اما تنها فیلمسازی
اســت که مدام می خواند و مدام فیلم می بیند و خیلی هم
جدی است.
خب وقتــی فیلم هایش را دوســت ندارید یعنی
اینکــه از نظــر شــما فیلم هایــی کــه می بیند و
کتاب هایی کــه می خوانــد ،اثــری روی کارش
ندارد ،بنابراین چــه جای تقدیــر از جدیتش در
کتاب خواندن و فیلم دیدن؟
این را گفتم چــون قبول دارم که ادم با ســوادی
اســت .مدام می بیند و می خواند و دو فیلم متوسط دارد؛
عروس و شوکران .یک ســریال خوب هم دارد؛ کوچک
جنگلی که سریال خوبی بود.
البته ســریال کوچک جنگلی که خیلی پر حاشیه
بود.
خب باالخره بهروز با همه حواشی اش در ان بوده
و تازه ناصر تقوایی را هم به بهروز اضافه کن .معلوم است
پر حاشیه می شود دیگر.
کال اقای افخمی پرحاشیه است.
البته االن کم شده حاشیه هایش.
واکنش مردم به هفت چگونه اســت ،بازخوردها
را می بینید؟
االن خیلــی مثبــت اســت و نزدیک شــده ایم به
واکنش هایی که مردم در هفت جیرانی داشتند .ان موقع
خیلی وضعیت خوبــی بود .االن هــم اوضــاع دارد بهتر
می شود.
در مقایســه با هفتی که اقای گبرلو اجرا می کرد
چطور؟
ان دوره اصال واکنشــی نبود ،اصال شــوخی بود
ان دوره.
به هر حال حضور شما با موضع و ادبیات ویژه ای
که دارید ،گوشــه های برنامــه را تیزتر می کند و
سمپاتی بیشتری ایجاد می کن د اما با این اوصاف
فکر نمی کنید که ریتم برنامه کمی کند است؟
چرا اتفاقا همین طور اســت .فعال که خیلی ایراد
دارد .بهروز خیلی ادم خوبی برای گفت وگو نیست .چون
خیلی ماخوذ به حیاســت برعکس من! (بــاز هم از همان
خنده ها) بهروز اجازه می دهد هرکسی هرچیزی می خواهد
تا اخر بگوید .خب گفت وگوها طوالنی تر می شود دیگر.
گفت وگویویژه
مثلث | شماره 302
گفت وگوی ویژه
شما برای برنامه هفت چقدر وقت می گذارید؟
هیچ
یعنی چه؟ مثال در روز هیچ وقتی به برنامه هفت
اختصاص نمی دهید؟
هیچ!
در هفته چطور؟
هیچ!
در ماه چطور؟
هیچ( .فراستی ،من ،عکاس و ان کسی که گوشه
کافه منتظر نشسته بود ،باز هم می خندیم) فقط فیلم ها را
می بینیم و پا می شوم می روم برنامه.
یعنی فقط فیلم را می بینید و می روید؟
تــازه اگر فیلم هــا را هــم ببینم( .دوبــاره صدای
ماشــین ها در صــدای خنده هــا گــم می شــود) مرتضی
می گفت تو بعضی فیلم ها را نمی بینی می روی جلوی ســر
در ســینماها ،عکس ها را می بینی و نقد می نویسی .اینجا
هم ممکن است همین کار را بکنم.
واقعا؟ (هنوز صدای ماشین ها شنیده نمی شود)
بگــذار همین طــوری بماند .اینجــوری تعلیقش
بیشتر است.
باشد ،حاال وسط این خنده ها یک سوال حسابی!
هفت از نظر مالی مــی ارزد به وقتــی که برایش
نمی گذارید؟
نه ؛ نه چندان! همان طور که می بینی همین کافه
است که زندگی ما را می چرخاند.
یعنی هیچ ؟
نه دیگر هیچ ! مگر عاشق چشم و ابروی بهروزم که
بروم رایگان برایش نقد کنم؟ اما درامد قابل توجهی نیست.
در واقع بیشتر از اینکه درامدش خوب باشد ،اثاری که این
برنامه دارد خوب است.
سانسور وجود دارد؟
در برنامه زنده نمی شــود که سانسور وجود داشته
باشد.
نه ،مــن هــم منظــورم به زنــده پخش شــدن
هفت نیســت ،به طور کلی در تنظیم بخش ها و
فیلم های مورد نقد و....
خــب البتــه کــه وجــود دارد ،قطعــا تلویزیــون
محدودیت هایی دارد ،مثال گفته اند که درباره فالن فیلم
خارجی که درباره همجنس بازی اســت نقد هم نکن .این
طبیعی است .من هم نقد نمی کنم چون نقد جدی باید به
این چیزها هم اشاره کند .خب البته بعضی ها می خواستند
نگذارند ما فیلم های جشــنواره را نقد کنیم .می خواستند
اذیت کنند .اما خب ما گوشــمان به ایــن حرف ها بدهکار
نیســت .همان طور که دیدید ما فیلم های جشنواره را هم
نقد کردیم و انها این بازی را باختند.
جالب بود که در جشــنواره امسال از دو فیلم طنز
دفاع کردید؟ جشنواره هیچ فیلم خوبی نداشت ؟
بله دو فیلم را دفاع کردم؛ زاپاس و بارکد .همه فکر
می کردند دارم شــوخی می کنم .اما جدی بودم .نه اصال
فیلم خوبی نداشت .اما جشــنواره پارسال یک فیلم خوب
داشت؛ در دنیای تو ساعت چند اســت .خالصه اینکه در
یکی ،دو سال اخیر باالخره سالی یک دانه فیلم دستمان را
گرفته .به هر حال امسال زاپاس و بارکد از بقیه بهتر بودند.
این دو فیلم به شدت کوچک و متوسط و ادمیزادی هستند
و می شود دید و اذیت نشد و بعد از سینما امد بیرون.
امسال یکی از پرحاشــیه ترین فیلم ها بادیگارد
بود ،گویا سر همین فیلم هم با خیلی از مسئوالن
سینمایی و مسئوالن وزارت ارشــاد هم با تندی
حرف زد ،نظر شما درباره این حرف ها چه بود؟
فیلم حاتمی کیا کــه البته خیلی بد بــود .اما خب
حرف هایی کــه زده خوب بود .منظورم این اســت که این
خیلی خوب است که ادم شجاع باشد و حرفش را بزند.
یعنی اینکه شما هم با او همدل هستید.
نه من به جز خودم با هیچ کسی هم دل نیستم.
رابطه تان با اقای حاتمی کیا چطور است؟
ســام عیلک داریم با هم .قبــا جدی تر بودیم
البته اما االن کمتر.
چرا؟
من ســمت هیچ بشــری نمی روم .چــه می دانم.
خودش می داند.
درباره فیلم مانی حقیقی چطور؟
پرت و پــای محــض .دری وری .فیلم نیســت
اصال .سر و شکل ندارد .ســر و ته ندارد .قصه ای ندارد.
شخصیتی در کار نیست .سرکاری است .خودش را سرکار
گذاشته و ما را که البته نمی تواند سرکار بگذارد.
درباره فیلم میرکریمی چه! گویا خیلی از این فیلم
بدتان نیامده بود.
فیلم خوبی نیست .البته از چند فیلم قبلی اش بهتر
ت اما پایانش بد است ،پایان باز بد.
است .جمع و جور تر اس
معلوم نیست چه بالیی سر شخصیت فیلم می اید.
ابیار چطور؟
اوه ،اوه ،فیلم او هم خیلی فیلم بدی است .فیلم
قبلی اش هم فیلم بدی بود .این ادم هنوز فیلمساز نشده و
با خودش فاصله دارد .معلوم نیست چه می خواهد بگوید.
اضافه بر ایــن باید بگویم که بدجور سوبســیدی اســت.
خودش بچه بدی نیســت البتــه .ولی نوع کارش نشــان
می دهد خیلی ادم سوبسیدی است در سینما.
خب برای سوال اخر برســیم به عملکرد نفر اول
سینمایی که شــما می گویید وجود ندارد ،چون
دولتی است .با این حســاب نفر اول این سینما
هم اقای ایوبی اســت .فکر می کنید عملکردش
در این مدتی که تصدی ســازمان سینمایی را در
دست داشته ،چطور بود؟
اقای ایوبی ادم فرهنگی است اما خیلی سینمایی
نیســت .عملکرد خیلی دندان گیری هم نــدارد .کمی بلد
است حرف بزند .یعنی در مقایسه با دیگر مسئوالن فرهنگی
ما حرف زدنش بهتر است .یک سری نیت های احیانا به روز
دارد مثــل مباحثی که در حوزه دیجیتالی کردن ســینماها
و ...دارد که خوب اســت .اما در کل شجاعت الزم برای
رهبری سینمایی که می خواهد به شکل طبیعی اش برسد
را ندارد .ادعایــش را دارد اما شــجاعتش را ندارد .دانش
ســینمایی چندانی هم ندارد .کال همان طور که گفتم ادم
سینمایی نیست .در ضمن تحمل نقد را هم ندارد و این بد
است .نقد را دشوار می بیند .نمی دانم درباره نقدهایی که
از او می شــود ،چه فکری می کند اما با نقد رفیق نیســت.
مدیــر فرهنگی که با نقد رفیق نباشــد موفق نیســت .باید
تاب نقد را بیاورد .تا جلو برود اگر نه که هیچ .اگر بخواهد
بی خطر رفتار کند و جلو هم نرود و همه هم بگویند به به و...
پیشرفتی و موفقیتی که نخواهد داشــت هیچ ،عقب هم
می رود و حتما با خودش سینما را هم عقب می برد.
اما باالخره خیلی از اتفاق هایی که افتاد و نمونه اش
را خودتــان در حــوزه دیجیتالی کردن ســینماها
گفتیــد ،در دوره او اتفــاق افتاده .ضمــن اینکه
خیلی ها معتقدند شکل گیری و فعالیت گروه هنر و
تجربه هم مدیون دوران کاری ایوبی است.
نه ،ربطی بــه این دوره ندارد .ضمــن اینکه گروه
هنر و تجربه هم برای نمایش دادن یک ســری فیلم های
نفــروش اســت .ســاختاری هم ندارد .دســت کــم فعال
ساختمند نیست و تازه اول کارش است.
153
ی ویژه
و
توگ
گف
گفت وگوی ویژه
154
مثلث | شماره 302
بهروز افخمی
اصالح طلبان
دیگر نمی توانند
تند رویکنند
تا امروز هیچ کس به من سفارشــی نکرده اســت .هرکاری خودم خواسته ام
انجام دا ده ام
فریــدون جیرانی خــودش تمایل نداشــت کــه برنامــه را ادامه دهــد؛ یعنی
اصرارداشت که برنامه را رها کند
به نظرم اقای ایوبی به اشتباه مطلب را به خودش و مدیریتش گرفت و باعث شد
فیلمسازانی که ما می خواستیم با انها رو به رو شویم و با انها دعوا راه بیندازیم از زیر
اتش خارج شوند یا خودشان را از این دعوا خارج کنند
من در مجلس ششم هم همان یک سال اول خسته شدم و حوصله ام سر
رفت؛ به این نتیجه رسیدم که در این مجلس و با این فضای سیاسی کاری
نمی توان انجام داد
من و فراستی توی سر و کله هم می زنیم
از شرایطی که در برنامه هفت دارید راضی هستید؟
بله .گویا از زمانی که برنامه به طور زنده پخش می شود
بهتر هم شده و ظاهرا بینندگان بیشتری پیدا کرده است.
اگر بار دیگر به زمانی برگردید که اقای پورمحمدی
به شما پیشــنهاد داد با برنامه هفت همکاری کنید،
باز هم می پذیرید؟
بله .یعنی در ان شــرایط ،وضعیت ســینمای ایران
بحرانی بود و فکر می کردم که یک نفر باید داد و فریاد کند که
این سینما به معنای نمایش فیلم در ســالن سینما و روی پرده
بزرگ و در حضور جمعیت مرده اســت .باید یــک نفر این کار
را انجام می داد .به نظر می رســد همه عــادت کرده اند در هر
شرایطی فیلم بسازند و حتی زمانی که مردم به تماشای فیلم ها
نمی نشینند باز هم فیلم بسازند؛ در حالی که اتفاقی که رخ داده
بود ،این بود که سینما تعطیل شــده بود یا حداقل به تعطیلی
کاملنزدیکشدهاست.بنابراینتصورمی کنمکهبایداینکار
را انجام می دادم و اگر بار دیگر به ان شرایط رجوع کنم ،باز هم
همان کار را انجام می دهم.
فضای تلویزیون را چگونه می بینید؟ ایا دستتان در
اجرای کاری باز است؟
کسی به من چیزی نگفته است؛ و تا امروز هیچ کس
مسعود فراستی هر کاری که دلش بخواهد
انجام می دهد و هر زمانــی که من فکر کنم
اشــتباه عمده ای کرده یا با نظر و تصور من
اختالف عمده دارد ،روی انتن و حین پخش
برنامهبهاومی گویمولحنمننشانمی دهد
انتظارمندارمکهاوازمناطاعتکند
بهــروز افخمی با برنامه «هفت» در ســال 94
از چهره های مطرح بوده اســت .نقدهایی که در
برنامه او به اثار فیلم ســازان ایرانی وارد می شــود
«هفت» را وارد فاز تازه ای کرده است .افخمی یک
چهره خاص اســت که وقتی در کنار فراستی قرار
می گیرد ،می تواند یک برنامه جذاب و گیرا را حتی
اگر طوالنی هم باشــد ،بســازد .با او گفت وگویی
تفصیلی انجام داده ایم.
مثلث | شماره 302
به من سفارشی نکرده است .هر کاری خودم خواسته ام انجام
دا ده ام.
هیچ باید و نبایدی برای شما تعریف نشده است؟
نه ،هرگز چنین مسائلی نداریم .البته برخی چهره ها
هستند که ممکن است حضورشان در تلویزیون ممنوع باشد
که مشــکالتی برای انها وجود داشته باشد که به ما می گویند
و ما هم مراعات می کنیم یا سعی می کنیم اجازه حضور انها در
تلویزیونرااخذکنیمکهگاهیهمموفقمی شویم.برخیافراد
نیز خودشان به تلویزیون نمی امدند که گاهی اوقات به دلیل
تولیدی بودن برنامه ،به انها اطمینان می دادیم که خودشان
بر تدوین نهایی نظارت خواه ند داشت و انها خودشان می امدند
اماممکناستدیگرنیایند.یاازانجاییکهبهبرنامهعالقه مند
شده اند و به ما اطمینان پیدا کرده اند ،با وجود اینکه برنامه زنده
اســت ،در برنامه حضور می یابند .ما امادگی داریم که برخی
برنامه ها را به صورت تولیدی روی انتن ببریم؛ یعنی اگر کسی
حاضر نباشد در برنامه زنده شــرکت کند ،به دفتر او می رویم یا
قبل از پخش زنده ،در استودیوی برنامه هفت ،برنامه را ضبط
و تدوین می کنیم و می گذاریم که خود ان فرد ،برنامه را ببیند.
به غیر از این موانع که موانع عادی همه برنامه هاســت ،مورد
خاصی به من گفته نشده است.
اتفاق جالبی که در برنامه شما رخ داده این است که
هراسی ندارید که افراد مختلف در برنامه تان حضور
پیدا کننــد؛ اقای جیرانــی ،اقای فراســتی یا اقای
صدرعاملیازجملهاینچهره هاهستند.ایندرحالی
است که در مقطعی ،برنامه هفت حالت انحصاری
پیدا کرده بود.
به نظر من ،برنامه سینمایی باید متنوع و سرگرم کننده
باشد؛ به خصوصکهموضعورویکرداندرقبالکلیتسینمای
ایران این اســت که ســینمای ایران ،خصوصیات اولیه را از
دست داده است .سینمای ایران سرگرم کننده نیست و حوصله
تماشاچی را سر برده است .اگر ما چنین ادعایی داریم ،اولین
کاری که باید انجام دهیم این است که برنامه خودمان را جذاب
و سرگرم کننده بسازیم .بنابراین من فکر می کنم که جمع شدن
عقاید متفاوت و شــخصیت های متفاوت که گاهی اوقات با
یکدیگر جور در نمی ایند ،برای تماشاچی جالب است و باعث
می شــود که در وهله اول سرگرم شــود و در وهله بعد ،به این
مساله فکر کند که این برخورد عقاید به کجا می رسد؛ یعنی نظر
خودشچیست؟خودشتفکریکندوازمیاننظراتانتخابی
انجامدهد؛ممکناستهوادارمسعودفراستیباشدودربرنامه
بعدی پیرامون یک موضوع دیگر ،طرفدار نظر من باشد .من
فکر می کنم که این نقد و نظر ،اصلی ترین جنبه برنامه هفت
است .اگر ما برنامه را یک طرفه و یک سویه کنیم ،نقد و نظر به
معنایدقیقنیست.
نظرسنجی های سیما درباره برنامه شما چه نتایجی
داشته است؟
بعد از برنامه زنده و اتمام جشنواره تا امروز ،نظرسنجی
جدیدی به ما ارائه نکرده اند و حتی ممکن اســت تا عید نوروز
هم نتیجه ای به دست ما نرسد؛ چراکه معموال نظرسنجی های
سازمان طول می کشد و با وسواس انجام می شود ،سراسری
استوهنوزیکنظرسنجیوسیعودقیقکهشاملپخشزنده
برنامه بشود ،به دست ما نرسیده است.
اتفاقیکهبرایاقایجیرانیافتاداینبودکهجریان
ارزشی حوزه فرهنگ نسبت به ایشان موضع گرفت
ی نامه نوشــت .نســبت ان
و حتی به اقای ضرغام
گروه با شما چگونه است؟ به نظر می رسد که چندان
ناراضی نباشند...
خودمهمچنیننظریدارمامافکرمی کنمکهفریدون
جیرانی خودش تمایل نداشــت که برنامه را ادامه دهد؛ یعنی
اصرار داشتکه برنامهرارهاکند .رفتار اقایجیرانی به گونه ای
بودکهبهنظرمی رسیدتحتفشارسانسورمی کند.فکرمی کنم
خودش عالقه چندانی به ادامه برنامه نداشت اما در عین حال
فشارهایی هم وجود داشت.
شما با این جریان چه می کنید؟ ما دو جریان در حوزه
فرهنگ داریم؛ یکی جریان روشنفکری که تکلیف
شما با انها روشن است و از روز نخست گفته اید که
با انها کاری ندارید و دیگری جریان ارزشــی است.
فکر می کنید که در میانه این دو جریان چگونه باید
حرکتکنید؟
در واقع بــرای هیچ یک از دو جریــان اهمیتی قائل
نیســتم و فکر می کنم که ســینما یک امر سیاســی نیست و
موضع گیریسیاسیگروه هایمختلفکهپیشازاینکهبرنامه
هفت را یک برنامه سینمایی در نظر بگیرند به عنوان یک برنامه
سیاسیدرنظرمی گیرند،اهمیتیبرایمنندارد.اصلمطلب
ایناستکهسینمایایرانبایدباتماشاچیایرانیارتباطبرقرار
کند .اگر ایــن موضوع موردتایید گروه های سیاســی خاصی
قرار دارد ،احتماال با من هم جهت می شوند و اگر این موضوع
برای شان اهمیت ندارد ،من و برنامه هفت در مقابل انها قرار
می گیریم.اینبهمعنایجهت گیریسیاسینیستبلکهبهاین
معناست که ما سعی می کنیمسینمای ایران را نجات بدهیم.
روی کلیدواژه نجات سینمای ایران تاکید ویژه ای
دارید...
بله ،حرکت دون کیشوت وار نجات سینمای ایران که
دیگرنسبتبهقبلچندانغیرممکنبهنظرنمی رسدکهچهار،
پنج ماه پیش به نظر می رسید.
فضا تغییر کرده اســت .نکته ای کــه درخصوص
برنامه شما وجود دارد این است که ریتم کندی دارد.
این نکته به ویژه درباره گفت وگوهای ابتدای برنامه
بیشتر جلب توجه می کند و گاهی اوقات حدود یک
ساعت به طول می انجامد .فکر نمی کنید ان جنبه
ســرگرمی که اعتقاد خاصی به ان دارید ،به بیننده
القانمی شود؟
فکر می کنم فصــل اول برنامــه باید کنــد می بود و
موضوع نظری و تا حدودی غیرمنتظره ای را منعکس می کرد.
چارچوب های تصور جاافتاده درباره ســینمای ایــران را باید
می شکستیم؛ باید با اینکه ســینما امری روشنفکرانه است یا
اینکه فیلم انتقاد اجتماعی لزوما فیلم باارزشی است ،مخالفت
می کردیم و این تصور را از بین می بردیم .یا حداقل این تصور
را جا می انداختیم کــه برنامه هفت این تصــورات را خرافات
می داند و برای انها اهمیتی قائل نیســت .طبیعتا این مسائل
باعثمی شدکهمباحثیکهدربرنامه هایاولاتفاقمی افتد،تا
حدودیدقیق ترباشدواحتیاجداشتکهگفتوگوهافشرده تر
باشد؛درنتیجهتدوینوبیرونکشیدنتمامحرف هایتکراری
نیز الزم بود .من فکر می کنم که ان گفت وگوها شــنیدنی بود
و مخاطب هم داشــت اما دیگر نمی توانست ادامه پیدا کند؛
یعنی قبول ندارم که این برنامه ها خسته کننده بود بلکه تصور
می کنمکهانگفت وگوهاییکهحتیتایکساعتنیزبهطول
می انجامید مخاطب پیدا کرد و مخاطبان نیــز درباره رویکرد
جدیدی که ما درباره سینما داریم فکر کردند .ما سعی می کنیم
به یاد مردم بیاوریم که ســینمای واقعی همان است که شما
فکر می کنید؛ یعنی اگر شما فیلم تماشا نمی کنید به این دلیل
نیســت که فیلم دیدن را از یاد برده اید بلکه به این دلیل است
که فیلم ساختن از یاد فیلمسازان رفته است .اما در عین حال
اگر این وضعیت ادامه پیدا می کرد ،تا حدودی خســته کننده
می شــد و من تصور می کنم که حرف ها تا حــد زیادی گفته
شــده بود و حاال نوبت این بود که برنامه به طور زنده روی انتن
برود و سرگرم کننده تر باشــد .لحن کلی برنامه همچنان باید
ِ
نگرفتن روشنفکران و رویکرد
همان لحن شــوخ طبعی جدی
روشنفکرانهباشد.
گروتسکباشدیعنی؟
نه ،گروتســگ نیســت بلکه کمی ناهمخوان اســت؛
گروتسگمعنایدقیقیداردوبایدجنب هترسناکودرعینحال
پوچ داشته باشــد .اما تا حدودی تفریح کردن با این گرایش
ن سینمای روشنفکرانه باید همچنان ادامه
جاافتاد ه قمپز درک
پیدا کند...
شمادشمنخونینسینمایروشنفکریهستید...
بل هودشمنقمپزدر کردندرسینماهستم.یعنیکسی
کهساختنیکفیلممعمولیرابلدنیست،اینژسترابگیردکه
می خواهد فیلم بسیار مهمی را بسازد و اهمیت بیشتری از گنج
قارون دارد (خنده) .بسیاری از اینها واقعیت ندارد و می بینیم
بسیاری از فیلم هایی که با ژست روشنفکری ساخته می شود،
حتی به اندازه گنج قارون هم برای تماشاچی گیرایی و جذابیت
ندارد؛ یعنی حتی تا اخر هم تماشا نمی شود.
با اقای فراستی چه می کنید؟
تو ســر و کله هم می زنیم (خنده) .فکــر می کنم که
اصال نکته جذاب این برنامه باید این باشــد که سه شخصیت
ناهمخوان و ناجور در ان حضور داشــته باشــند که هر یک از
انها خیاالت و خصوصیات کاراکتری متفاوتی دارند که به هیچ
وجه با یکدیگر جور در نمی اید .اینها در کنار یکدیگر صحبت
می کنند ،در بخش های مختلف برنامه ظاهر می شــوند و در
بسیاری از موارد ،حرف هایی می زنند که با یکدیگر همخوانی
ندارد .من به شوخی می گفتم که با امدن رسول صدرعاملی،
سهکله پوکتکمیلشدند.
و به یک معنا قرار اســت که اقای فراستی به حرف
شماگوشکند؟
گفت وگوی ویژه
گفت وگویویژه
155
گفت وگوی ویژه
156
مثلث | شماره 302
گفت وگویویژه
اصال اینطور نیست.
باالخره شما رئیس هستید...
نه نه ،رئیسی وجود ندارد .مسعود فراستی هر کاری
دلش بخواهــد انجام می دهــد و هر زمانی که مــن فکر کنم
اشتباه عمده ای کرده یا با نظر و تصور من اختالف عمده دارد،
روی انتن و حین پخش برنامه به او می گویم و لحن من نشان
می دهد انتظارم ندارم که او از من اطاعت کند.
ولی به نظر می رسد که اقای فراستی کمی بیشتر در
چارچوب قرار گرفته است.
این مساله دیگر به خودش مربوط است .اگر تصمیم
گرفته باشد که کمی مهربان تر باشد...
کمی ان ویژگی های قبل را کنار گذاشته است.
اگر چنین تصمیمی گرفته باشد ،خودش گرفته است
و من هیچ نقشی نداشته ام .اتفاقا من لحن تند و بیرحم مسعود
فراستیراخیلیبیشترمی پسندم.
این مســاله موجــب چالــش شــما بــا کارگردانان
نمی شود؟
فکر می کنم اگــر ان کارگردان هــا نمی توانند لحن
مســعود فراســتی را تحمل کنند به این دلیل است که اصال
منش و روش درست فیلمسازی را بلد نیستند یا ان را فراموش
کرده اند.فیلمسازبایدازمنتقدخوببترسدوبداندکهاگرفیلمی
بی س رو ته ساخت یا نقاط ضعف بزرگی در کارش وجود داشت،
منتقد پنبه اش را می زند و با او با خشونت برخورد می کند؛ چراکه
فیلمساز مقدار زیادی پول و وقت دیگران و تماشاچی را هدر
داده و حاال باید اماده فحش شــنیدن باشد .این در همه جای
دنیا متداول اســت .اینجا اگر فیلمســازها عادت کرده اند که
مانند مردان مقدس با انها برخــورد کنیم ،یکی از کارهایی که
ما می کنیم و در اینده نیز ان را انجام خواهیم داد این است که
همین هالهتقدسانهارابشکنیم.
فکر می کنید «هفت» تا چه زمانی ادامه یابد؟
من خودم تا یک سال یعنی تا اخر شهریور ماه برنامه
داشتم اما باتوجه به اینکه برنامه به طور زنده روی انتن می رود و
ایناتفاقزودترازانچهمنتصورمی کردمرخدادهاست،شاید
اگرالزمباشدبتوانمبیشترهمادامهبدهم؛چراکهبیشترازیک
روز در هفته وقت من را نمی گیرد .من فکر می کردم که برنامه
تا پایان تابستان به صورت تولیدی پیش می رود اما حاال تصور
می کنم که متنوع تر می شود .پخش برنامه در ایام جشنواره به
صورت زنده باعث شد ک ه ترسم از پخش زنده بریزد و از انجایی
کهیکمشاوروجانشینفعالبهنامیوسفمنصوریدارم،فکر
کردم که می توان با پخش زنده ادامه داد .منصوری اطالعات
ال طی هفته بســیار فعال است و تنوع
بسیار خوبی دارد ،معمو
زیادی در اماده کردن مواد الزم برای برنامه در روز جمعه دارد.
این اتفاق ،شش ماه زودتر از انچه فکر می کردیم رخ داد و به
پخش زنده رسیدیم.
می توانید به کارهای دیگرتان هم برسید؟
بله.تصورمی کنمبعدازعیدمی توانمحتیبهساختن
فیلمهمفکرکنم.
در شــبکه های مجازی امده بود که شما در حال
اموزش دادن به اقای منصوری هستید.
تحریف و دروغ بود.
می گفتند کــه با اقــای پورمحمدی هم نســبت
فامیلی دارد.
بله؛ در یک سال و نیم اخیر داماد اقای پورمحمدی شده
اما یک برنامه ساز باسابقه است.
پس پیش از این هم در ایــن حوزه فعالیت کرده
است ؟
بله و تا حدود زیادی هم فرد شناخته شده و تقدیرشده ای
اســت؛ برای مثال ،دو یا سه ســال پیش داور جشنواره فیلم
کودکان بود .خالصه اینکه همه ســابقه حرفه ای ،مدیریتی
و برنامه ســازی اش را قبل از ازدواجش در دوره اقای دارابی و
اقای میرباقری به دست اورده است.
یکی از نکاتی که در برنامه شــما وجود دارد ،این که
اصالمالحظهمدیرانسینماییرانمی کنید.
به نظر من مدیران سینمایی واقعا تقصیرکار نیستند.
مساله اصلی ما فیلمســازان هستند؛ به خصوص فیلمسازانی
که سن و سالی از انها گذشــته و به هیچ وجه نگاه نکرده اند که
ســینمای جهان در دهه های اخیر چه تحوالتی را طی کرده و
به چه صورتی درامده اســت .انها تصور می کنند که همچنان
یک کوپن دارند که هر سال یک فیلم بسازند در حالی که دیگر
کسی فیلم های انها را نمی بیند .انها سعی می کنند سینما را به
همین صورت ادامه بدهند و با کمک های دولت و هر شــکل
دیگری که می توانند ،فیلم بسازند .بنابراین من انتظار نداشتم
که مدیریت دولتی و وزارت ارشــاد ،تا این حد حســاس باشد
و عکس العملی که ما داشــتیم به انها بر بخــورد .طبیعتا فکر
می کردیمکهسیاست هایمدیریتیهمبایدتغییرکند،اصالح
شود و بسیاری از انها درست نیست اما اصل مطلب این نبود .به
نظرماقایایوبیبهاشتباهمطلبرابهخودشومدیریتشگرفت
و باعث شد فیلمسازانی که ما می خواستیم با انها رو به رو شویم
و با انها دعوا راه بیندازیم از زیر اتش خارج شوند یا خودشان را از
ایندعواخارجکنند.
قرار نبود کــه اقای ایوبــی مورد حمله شــما قرار
بگیرداما...
بله .البته نه اینکه قرار نبود حملــه قرار نگیرد؛ باالخره ما
نســبت به انها نیز انتقاداتی داشتیم اما این مساله نیست بلکه
مسالهاصلیسینمایایران،فیلمسازانپیریهستندکهعادت
کرده اند از کمک های دولتی اســتفاده کنند .منظور من فقط
کارگردانان نیستند بلکه ما تهیه کنندگان پیری داریم که عادت
کرده اندازکمک هایدولتیاستفادهکنند.
البته با اقای ایوبی رابطه دوستانه ای پیدا کردید و در
ایامجشنوارهباایشانمصاحبهکردید.
بله من از ابتدا با اقای ایوبی ســام و علیک داشتم و
باالخرهموفقشدمایشانراقانعکنمکهمشکلاصلیماباشما
نیست اما در عین حال در دو سال اخیر شما سیاست هایی را در
وزارتارشاددرپیشگرفتهایدکهتحتتاثیرفیلمسازانپیری
بودهکهنمی دانندسینمامتحولشدهاستوانهاهستندکهشما
را اداره کرده اند .طبیعی است که اقای ایوبی اشنایی چندانی با
عرصهسینماومدیریتسینمایایراننداشتوتحتتاثیرگروه
کوچکی قرار گرفت که به او می گفتند چه باید بکند و چه نباید
بکند.همان هامشکلسینمایایرانهستند.
ممکناستبگوییددقیقاچهکسانی؟
نه،نمی خواهمنامببرم.
دعوای شــما با اقای اســعدیان نیز در همین قالب
می گنجد؟
بله ،اقای اســعدیان و بســیاری از افراد دیگر؛ یعنی
شــاید یک جمع هفت یا هشت نفره باشــند که عادت کرده اند
سرمایه های دولتی ،رانت و شکل های مختلف کمک گرفتن
از موسسات دولتی را به هم بدوزند و فیلم را به عنوان یک فیلم
ساختهشدهدربخشخصوصیجلوهبدهند!یعنیگروهکوچک
تهیه کنندگانبهاصطالحخصولتی...
البته ممکن است برخی از این افراد مدعی سینمای
ارزشیباشند.
همهاینهاادعایسینمایارزشیرادارند.
کمی هم دربــاره خودتان صحبت کنیــم .چرا دیگر
شوکراننمی سازید؟
شــوکران یک اتفاق بود .این گونه نیســت که وقتی
ادم یک فیلم خــوب می ســازد ،خیال کند که خــودش همه
کارها را کرده است .این هم از همان تصوراتی است که برخی
از فیلمســازانی که خودشــان را مقدس جلوه می دهند مطرح
کرده اند .هم شــوکران ،هم عروس و هر فیلم دیگری که من
ساختهباشم وبهنظربرخیافرادفیلمخوبیازکاردرامدهباشد،
شامل مجموعه ای از حوادث خوب بوده است؛ یعنی شانس
اورده ام .به قول جان فورد ،بهترین چیزها در سینما ،لحظات
اتفاقی هســتند .من زمانی که این حرف را برای نخستین بار
شنیدم سر در نیاوردم اما به تدریج طی چند دهه تجربه کاری در
عرصهفیلمسازیفهمیدمکهشانسازهمهچیزمهم تراست؛
خداشانسبدهد(خنده).
یبسازیدکهبهترازشوکرانباشد؟
ممکناستفیلم
ببینید داســتان شــوکران داســتان خوبی بود؛ یعنی
همان زمانی که فیلمنامه را می نوشتم تعجب می کردم چراکه
فکر می کردم همــه چیز با یکدیگر جــور در می اید .اما هنگام
فیلمبرداری نیز اتفاقات بسیار خوبی افتاد؛ اتفاقاتی که ممکن
بود برای یک فیلمساز دیگر ترســناک باشد یا ممکن بود یک
فیلمساز دیگر ان اتفاقات را به فال بد بگیرد و با دست خودش،
فیلمشراخرابکندامابرایماباعثشدکهفیلمبهتریبسازیم
و در طول فیلمبرداری ،فیلمنامه را بازنویسی کنیم که به نتایج
بهتریهمرسیدیم.
باز هم پاسخ سوالم را نگرفتم .ممکن است فیلمی
بسازیدکهبهترازشوکرانباشد؟
اگر داستان خوب پیدا کنم و در فاکتورهایی همچون
انتخاب بازیگر یا در برهه فیلمبرداری شــانس بیاورم ،ممکن
است.
برنامه بعدی شما ســاخت همان فیلم جنگی است
که...
بلهخمسهخمسه.
بعدازعیداینکارراکلیدمی زنید؟
بعد از عید نه اما شاید از ابتدای تابستان شروع به کار
کنیم.
برنامه تان این است که فیلم در جشنواره سال اینده
بهنمایشدر بیاید؟
امیدوارمبهجشنوارهبرسد؛چراکهفیلمسنگینیاست.
پر خرجهمهست؟
ت احدودیپر خرجاستاماچندانهم پرخرجنیست.
بودجه فیلــم را از کجا تامیــن می کنید؟ خصوصی
است یا...
هنوز نمی دانم .و به همین دلیل هنوز مطمئن نیستم
که...
خصوصینیست؟
نه؛ یا دولتی کامل اســت و با ســرمایه دولتی ساخته
می شود یا اینکه با سرمایه کامل بخش خصوصی .من شکل
نیمه خصوصی – نیمه دولتی را برای پخش نامناسب می دانم؛
یعنی فکر می کنم تهیه کننده ای که پیش از اتمام تولید فیلم،
حاتمی کیــا همــان حالتــی را پیــدا کــرده اســت کــه
شوخ طبعی اش را از دســت داده و موضوع کار خودش را بیش از حد
سیاسی می کند
گفت وگویویژه
با رانت و گرفتن کمک از دولت به ســود رســیده است ،عالقه
چندانی به پخش فیلم ندارد ،فیلمش تماشاچی پیدا نمی کند
و به درستی پخش نمی شود .من دوست دارم تماشاچی فیلم
منراببیند.
بهترین فیلمی که در جشنواره امسال دیدید ،کدام
فیلمبود؟
من یک فیلم اول را به بخش مســابقه راه پیدا نکرد،
بیشترازسایرفیلم هاپسندیدم؛نامشبود«:برادرمخسرو».اما
اگربخواهمبگویمکهکدامفیلمپرفروش ترازسایرفیلم هاست
و مطابق سیاست های برنامه هفت و رویکرد این برنامه توصیح
بدهم،احتماالزاپاسیابارکدرامی گویم.
یکهدرسینمایایران
درجشنوارهامسالاتفاقمهم
رخ داده باشد ،باز هم همان برادرم خسرو بود یا...؟
نه؛ واقعا ابد و یک روز فیلم بســیار خوبی است و فکر
می کنم بســیاری از جوایزی که گرفت ،حقش بــود اما اتفاق
خوب در جشنواره امسال خیلی زیاد داشتیم .جشنواره امسال،
جشنوارهخوش شانسیبودوواقعاهمهشانساوردند.ماییکه
می خواهیمبرنامه ایجذابوسرگرم کنندهداشتهباشیم،شانس
اوردیم؛چراکهتعدادزیادیفیلمخوبساختهشد هکهمی توانیم
در طول سال اینده راجع به انها حرف بزنیم .اقای ایوبی شانس
بسیارزیادیاوردومنفکرمی کنمکسانیبدشانسیاوردندکه
مجبور به ترک سینمای ایران هستند؛ زیرا هیچ چیزی در چنته
ندارند و در مقابل این جوانانی که یکی از دیگری بااستعدادتر
هستند،بایدعرصهراواگذارکنند.
اگر شــما داور بودید ،تــا چه حــدی جوایزتان با
جوایزیکهاهداشدتفاوتداشت؟
فرقچندانینداشت.منفکرمی کنمداوریامسالبسیار
دشوار بود؛ یعنی هر گروه داوری که می امد ،تعدادی از فیلم ها
از گروه نامزدها بیرون می ماند که فیلم های خوبی بودند .واقعا
مقدورنبودکههمهفیلم هاجزونامزدهاباشند؛مگراینکهتعداد
نامزدهارابهعددهشتمی رساندیم.
چهاشکالیداشت؟
شاید راهش همین بود اما اگر قرار بود ما بیش از پنج
کاندیدانداشتهباشیم،هرگروهداورییاشخصمن،اشتباهات
زیادی می داشتم .البته من پیش از این نظرم را در برنامه هفت
گفته ام و معتقدم که نظر هیات داوران درباره بازیگر نقش اول
مرد کامال اشــتباه بود؛ یعنی بازیگران نقش اول بسیار بهتری
داشتیم.
دربارهحاتمی کیاچطور؟
من در مورد حاتمی کیا -همان طور که مسعود فراستی
گفتهاست-فکرمی کنمکهفیلمشازلحاظتکنیکیخوباست
و سکانس اخر فیلم بسیار خوش ساخت و موثر است اما به طور
کلی بهترین فیلم حاتمی کیا نیست و فیلمنامه اش هم خالی از
ایراد نیست .گذشته از این فکر می کنم که در میان فیلم های
اخیرحاتمی کیا،ازهمه پرفروش ترباشد.
شخصحاتمی کیاراچگونهمی بینید؟بسیارمعترض
و شاکی است...
فکرمی کنمحاتمی کیاهمانحالتیراپیداکردهاست
که به طور کلی از ان صحبت کردیم؛ یعنی شوخ طبعی اش را از
دست داده و موضوع کار خودش را بیش از حد سیاسی می کند.
حاتمی کیا تصــور می کند کــه در حال نمایندگــی کردن یک
جریان یا جهت سیاسی است .فیلمساز پیش از هر چیزی باید
به یاد داشته باشد که باید داستان گوی خوبی برای مردم باشد
و انها را خسته نکند ،حوصله شان را سر نبرد .در مرحله بعد اگر
بتواند فیلمی بسازد که چیزی بیش از سرگرمی صرف باشد باید
خدا را شکر کند ،شانس اورده ،با استعداد بوده است یا هر چیز
دیگری .ما نباید فکر کنیم که در حال انجام دادن یک وظیفه
سیاسی هســتیم یا تماشــاچی فیلم مان یک وظیفه سیاسی
انجاممی دهد.
برخی معتقدند که حاتمی کیا عالقه دارد اوینی دوم
باشد و نوعی حالت پدرخواندگی در میان بخشی از
جریانفرهنگیداشتهباشد.
ممکن است غیر از او افراد دیگری نیز دوست داشته
باشند که این وضعیت را پیدا کنند ،اما این مساله به من ربطی
ندارد و من در این باره کنجکاوی هم نمی کنم بلکه به فیلم نگاه
می کنم؛ فیلم را هم به لحاظ خصوصیات فنی و زیبایی شناسی
وارســی می کنیم و فکر می کنم مهم ترین نکته ای که در نظر
می گیریم این اســت که فیلم جذاب و جالبی اســت یا فیلمی
خسته کننده کهحوصلهادمراسرمی برد.
ایستادهدرغبارراپسندیدید؟
بله ،من دو ماه قبل از جشنواره ،مونتاژ اول ایستاده در
غبار را دیدم؛ در ان زمان محمدحسین مهدویان فیلم را به من
نشانداد.فکرمی کنمانمونتاژیکسریخصوصیاتخوبی
همداشتکهوقتیدرزمانبرگزاریجشنوارهمونتاژجدیدفیلم
رادیدم،مشاهدهکردمکهبرخیازانهاحذفشده اند.
ابد و یکروزرا چگونه دیدید؟
فیلم خیلی خوبــی بود .به طور کلی فیلــم خوب زیاد
داشتیم.
برخیمعتقدندکهبهسیانورظلمشده...
بله ،به نظر من هم ســیانور یکی از فیلم هایی بود که
نادیده گرفته شد .من با سازندگان این فیلم شوخی می کنم و
به انها می گویم که شــما جزو «ندیده گرفته شدگان» هستید
(خنده) .غیر از ســیانور فیلم هایی از قبیل بارکد هم بودند که
به طور کلی به انها بی توجهی شــد .اساسا فیلم هایی که هیچ
توجهیبهانهانشد،کمنبودند.
اقایمیرکریمی راچگونهمی بینید؟
منازفیلمدخترخوشمامدوالبتهفکرمی کنمیکیاز
افراد شایستهگرفتن جایزه نقش اول مرد،فرهاد اصالنی برای
بازیدراینفیلمبود.
خودش هم توقع داشت که این جایزه را بگیرد و بعد
ازاهدایجوایز،بسیارناراحتبود.
بله.کمنیستندکسانیکهناراحتشدند.اینجایزهبنا
به مصلحت اهدا شد و بازیگران بسیاری را ناراحت کرد؛ حتی
بازیگرانیکهامسالفیلمنداشتندامافیلم هارادیدند،می گویند
یکسریازاصولابتداییبایدرعایتمی شدکهنشد.
کمی هم وارد عرصه سیاست بشویم .انتخابات
مجلسشماراوسوسهنکردکهوارداینفضابشوید؟
اصال بههیچ وجه .ان دوره دیگرتمامشده است.
دیگردوستندارید؟
نه ،هیچ عالقه ای ندارم .من در مجلس ششــم هم
همان یک سال اول خسته شدم و حوصله ام سر رفت؛ به این
نتیجه رسیدم که در این مجلس و با این فضای سیاسی کاری
نمی توان انجام داد .البته من تا حدی از روی کنجکاوی امده
بودم تا ببینم برای این تجربه می توانم داســتانی هم بسازم یا
ی در ارتباط با مجلس تهیه کنم اما حتی این هم در همان
فیلم
یکسالاولبرایمتمامشد.
انتخاباترادنبالمی کردید؟
خیلیکم؛فقطرای دادم.
فکرمی کردیدانتخاباتباایننتیجهبهپایانبرسد؟
این نتیجه غیرمنتظره نیســت .به هر حال گروه های
مختلفیکهدرحالحاضربهفعالیتسیاسیمی پردازند،سعی
می کنندتحلیل هایدلخواهخودراارائهدهند.
اصالفقطارایتهرانرابررسیکنیم...
در تهــران در نگرش امــاری و واقع بینانــه ،نیمی از
صاحبان حق رای در انتخابات شرکت کردند که حدود نیمی از
انهابهاقایعارفرایدادندکهسرلیستاصالح طلباناست؛
یعنیمجموعا...
کو نیممیلیوننفر...
حدودای
یکونیممیلیوننفرازحدودهشتمیلیوننفر.
نه،شهرتهرانهشتمیلیوننفرنیستبلکهشش
میلیوننفراست.
مطابق اعالم وزارت کشور ،مشــارکت در تهران ۵۰
درصدبودهوچهارمیلیوننفرهمرایداده اند.
استانتهران...
بلهوچهارمیلیوننفربهدولیست 30نفرهرایداده اند.
نه مشارکت در استان تهران برای انتخابات خبرگان
چهار میلیون نفر و برای مجلس شــورای اسالمی
سه میلیون رای از میان شش و نیم میلیون واجدین
شرایطبودهاست.
یعنیبیستوپنجدرصدصاحبانحقرایدرانتخابات
شــرکت کرده اند و حدود یک میلیون نفر به اقای حدادعادل
رای داده اند؛ یعنی حدود ۱۸درصد .اما به دلیل اینکه انتخابات
تهران و شهرهای بزرگ اشکال فنی دارد و من پیش از این هم
درمجلسششمیادداشتیدرباره اشنوشتهبودم30 ،نفرعضو
فهرست اصالح طلبان به مجلس رفتند و 30نفر بعدی که رای
انها به نســبت ارای اصالح طلبان حدود 10درصد کمتر بود،
نتوانستندواردمجلسبشوند.بهنظرمننبایدنتایجچندانمبالغه
شده ای از این نتیجه گرفت؛ یعنی خیلی نباید مایه خوشحالی
برایاصالح طلبانباشد.واقعیتایناستکهشمارشاماریو
عددینشانمی دهدکهاقایعارفکمترازبیستوپنجدرصد
ارایواجدانحقرایدرمیانمردمتهرانراکسبکردهاست.
در واقع عارف و حداد ،پنج یا شش درصد با یکدیگر
فاصلهدارند.
بله.
شــما همواره منتقد تندروی هــای اصالح طلبان به
ویژه جبهه مشارکت در مجلس ششم بوده اید .فکر
می کنیداینبارنیزاصالح طلبانتندرویکنند؟
فکر نمی کنم دیگر بتوانند تندروی کنند؛ چرا که یک
فراکسیون صد یا 110نفره خواهند بود که نمی توانند اکثریت
رابهدستبیاورند.
عاقل ترشده اند...
حتما عاقل تر شده اند؛ باالخره حوادث چند سال اخیر
بی تاثیرنبودهاست.
ایا می توانند در سال ۹۶هم قدرت را در اختیار خود
نگهدارند؟
معموالرئیس جمهوریکهانتخابشدهوبهاصطالح
داخل کاخ ریاست جمهوری اســت ،رای می اورد .ما در تاریخ
جمهوری اسالمی نداشــته ایم که رئیس جمهور برای بار دوم
انتخابنشود؛ممکناستارایرئیس جمهوردردوردومکمتر
باشد اما معموال رای می اورد.
ی ویژه
و
توگ
گف
گفت وگوی ویژه
158
مثلث | شماره 320
علیکفاشیان
بدونهزینهنمی توانند
تغییرمدهند
وقتی وارد فوتبال شدم ،نفسم بند امد
در تمام دوران مدیریتم به اندازه این 8سال به من توهین نشد
راحت بگویم؛ دلم شکسته
گاهی اوقات احساس می کنم که در استانه انفجار هستم
من شاه تعامل هستم
از وزرای ورزشی که تلخ و سخت با من برخورد کردند دلخورم و تا
عمر دارم رفتارشان را فراموش نمی کنم
اعضای مجمع کمتر از وزیر دلشان برای فوتبال نمی سوزد
نمی خواهم عقب نشینی کنم
اگر از فوتبال بروم دیگر پشت سرم را هم نگاه نمی کنم
گفت وگو :مهدی ربوشه
دبیر گروه ورزش
علــی کفاشــیان اگر چه در پســت ریاســت
فدراســیون فوتبــال فــرد قابــل نقــدی اســت،
همان طور که خودش هم اعتقاد دارد هرگز بدون
ایراد نبوده اما چه کســی است که نداند او یکی از
خوش اخالق ترین مدیران ورزشــی طی دهه های
اخیر بوده اســت .او بارها از سوی اهالی فوتبال و
رسانه ها به شدت مورد انتقاد قرار گرفته ،اما هرگز
واکنش تندی از خود نشــان نداده است .با علی
کفاشیان ،مرد شــماره یک فوتبال ایران که در دو
دوره اخیر انتخابات فدراسیون برنده بیرون امده
است درباره بسیاری از مســائل مربوط به فوتبال
ایران صحبت کرده ایــم .متن گفت وگوی مثلث با
رئیس فدراســیون فوتبال را می خوانید .در انجام
این گفت وگــو الزم اســت از نقــش فــراوان اقای
مصطفی شوقی تشکر کنیم.
مثلث | شماره 302
حضور علی کفاشیان در فوتبال را شاید بتوان در دو
نیمهکلیدید.
البته االن در وقت اضافه حضور دارم(.می خندد)
ابتدا نیمــه ای را دیدیم که فوتبال برای شــما هزینه
می کرد .شما با فوتبال و مدیریت ان اشنایی نداشتید
امابعدازدومین بارکهرئیسفوتبالایرانشدیدماجرا
کمی تغییر کرد .انگار این شــما بودید که در مقاطع
مختلف هزینه فوتبال شدید .پرسش من این است
کهکدامهزینهسنگین تربود؟
در همه کشورهای پیشــرفته ،فوتبال این گونه است
که وقتی روی یک نفر هزینه می کنند و تشــکیالت فوتبال را به
او می سپارند و صبر می کنند تا زمان بهره برداری فرا برسد .بعد از
چهار سال ان مدیر با شــرایط فوتبال ان کشور اشنا شده است.
می داند که فوتبال ان کشــور را چگونه اداره کند .موانع رشد ان
فوتبالراشناخته.می داندکهچگونهبایدبانهادهایبین المللی
البی های موثر داشته باشد .بنابراین در دور دوم ریاست ان فرد
همه انتظار دارند که او فوتبال را بهتــر از قبل مدیریت کند .این
انتظار بجا و طبیعی است .وقتی قرار است فرد جدیدی جانشین
ان مدیر شود این بدان معنا نیست که رئیس جدید فوتبال باز هم
این دوره هزینه و بازدهی را طی کند .بلکه بهتر است از تجربیات
مدیرقبلیاستفادهشودتارئیسجدیدفوتبالمجبورنباشدراه های
رفته را دوباره طی کند .من بیش از 30ســال است که در ورزش
این کشور فعالیت می کنم .به این نتیجه رسیده ام که وقتی قرار
استیکمدیررابراینهادیانتخابکنیمبایداینفرصترابه
اوبدهیمکهاشتباهکند.بایدبدانیمکهاویکی،دوسالزماننیاز
دارد که بتواند خود را بشناساند .در مورد من هم همین طور بود.
تقریبایکی،دوسالطولکشیدتااهالیفوتبالمنراپذیرفتند.
مدیریت فوتبال به نظرم کار ساده ای نیست .پیچیده است .این
طورنیستکهشمایکدستورالعملکلیداشتهباشیدوطبقان
حرکت کنید .پیچ و خم های زیادی دارد .به عنوان مثال اگر شما
بخواهیدرئیسفدراسیوند وو میدانیباشیدشایدششماهطول
بکشد که ورزشکاران این رشته شــما را قبول کنند اما در فوتبال
این زمانچندبرابر است.دوسال و نیمتاسه سالطولمی کشد
تا شــما را بپذیرند .باز هم مثال می زنم؛ مــن در دو مقطع کامال
متفاوت ریاست فدراسیون دو و میدانی را بر عهده گرفتم .هر دو
بار هم مدت زمانی طول کشید تا من را به عنون رئیس بپذیرند.
این طور نبود که به مدیریت قبلی من استناد کنند و بگویند چون
این مدیر چند سال پیش هم رئیس فدراسیون بوده حاال باز هم
می تواند مثل قبل موفق شود .من برای بار دوم که به فدراسیون
د وو میدانی رفتم برای انها غریبه بودم .این اتفاق در مورد فوتبال
هم رخ داد .وقتی برای اولین بار رئیس فدراسیون فوتبال شدم،
خیلی ها خودشان را رئیس می دانستند .خیلی ها خودشان را از
من قوی تر می دانستند و اصال من را به عنوان یک مدیر فوتبالی
قبول نداشتند .در صورتی که من با تجربه مدیریتی 30ساله وارد
یکهقبل
فدراسیونفوتبالشدم.واقعابهمروربخش هایمهم
ازفوتبالدرانهاحضورداشته امنیازینیستاماوقتیواردفوتبال
شدم نفسم بند امد .متوجه شدم که اینجا دنیای متفاوتی است.
اما فوتبال برای من هزینه کرد تا شدم ان مدیری که فوتبالی ها
تا حدی قبولش کردند .نتیجه این پذیرفتن ان شــد که در دور
دوم مجمع فوتبال به من رای اعتماد داد تا برای چهار سال دیگر
بتوانم در خدمت فوتبال باشم .این اعتماد نتیجه بخش بود .ما
باالترین شاخص ها را به دســت اوردیم .به جام جهانی رفتیم.
تیم های مختلف ما در رده های مختلف در سطح اسیا ایستادند
ودیدهشدند.
کدامهزینهسنگین تربود؟
قطعا هر کســی که بخواهد وارد فدراســیون فوتبال
شود باید برایش هزینه شود .شــاید مهم ترین هزینه هم همان
زمان است .فوتبال برای من هزینه نکرد بلکه این سیر همواره
وجود داشته و شما نمی توانید بگویید مدیری وجود دارد که وارد
فدراسیون شود و از همان ابتدا تا اخرین روز کاری اش به عنوان
رئیسفدراسیونهیچاشتباهیمرتکبنشود.دردوردومهماین
من نبودم که برای فوتبال هزینه دادم .فقط سعی کردم فوتبال را
بهسمتمستقلشدنپیشببرم.
اما شما در پســت های مختلفی که پیش از ریاست
فدراسیون فوتبال داشتید راحت بودید .شخصیتی
بودید کــه همواره در پســت های مختلف به بهترین
شــکل ممکن کارتان را انجام می دادیــد .در فوتبال
اما شرایط شما تغییر کرد .تحت فشار قرار گرفتید.
موافقید؟
موافقم .باید به حرف های شما این را اضافه کنم که در
تمامدورانمدیریتمبهاندازهاینهشتسالبهمنتوهیننشد.
بی احترامی هایی به من شده که واقعا انگیزه کار کردن را از من
گرفتهاست.راحت تربگویم؛دلمشکسته.
اماهنوزهستید.
بله.چوندلگرمهستم.
دلگرمبهچهچیزی؟
به نظرات و احساساتی که مردم دارند .واقعا دلم به این
مردمخوشاست.دیدگاهمردمدربارهمنوکارهاییکهدرفوتبال
انجامداده ایممثبتاستوهمینبرایمکافیاست.
اگر فوتبال این قدر شما را اذیت کرده چرا در دور دوم
بازهمواردانتخاباتشدید؟
اشــتباه نکنید .فوتبال من را اذیت نکرد .حاشیه های
این فوتبال من را اذیت کرد .کج سلیقگی افراد غیرمسئولی که
می خواستندهرطورشدهدرفوتبالاینکشوراعمالنفوذکنندو
حرفزورشانرابهکرسیبنشانندمنرااذیتکرد.البتهمنامروز
خوشحالم.وجدانمراحتاست.چونهیچوقتکمنیاوردم.
شــما رئیس صبوری بودید .این را باید در مورد شــما
گفت .فکر می کنید رئیس بعدی به اندازه شما صبور
باشد؟
درفوتبال،شمابهشرطظرفیتاستکهمی توانیدزنده
بمانیدوادامهدهید.گاهیاوقاتاحساسمی کنمکهدراستانه
انفجارهستمامابازهمخودمراکنترلمی کنم.
چه چیزهایی شما را اذیت می کند که می گویید گاهی
دراستانهانفجارقرارمی گیرید؟
وقتی می بینم که همه انگیزه ام رشــد اوضاع عمومی
فوتبال این مملکت است اما عده ای همه فکر و ذهن شان این
است که این زحمات را طور دیگری جلوه دهند به شدت دلسرد
می شــوم .به من توهین می کنند .تهمت می زنند .این درست
نیست.قرارمااینبداخالقی هانبود.قرارنبودکهبهجایگرفتن
نشان لیاقت به من نشان درجه یک محکومیت بدهند و بگویند
کفاشیانمتهمردیفاولاست.اینمزدکسینیستکههمیشه
با صبوری پیش رفته اســت .چرا باید در این فوتبال بمانم؟ شما
حتما می خواهید این را از من بپرسید .به شما می گویم که فقط
به خاطر مردم .از بچه پنج ســاله گرفته تا افراد 70ساله در این
مملکت به من لطف دارند و دلشان برای این فوتبال می سوزد.
امیدوارم فوتبال بعد از من یک مرد صبور را به خود ببیند .مدیری
کهمردباشدودوامبیاورد.هشتسالتحتفشارکارکردنگمان
نکنید که کارساده ای است.بعضی ها هستند که دو روزهم دوام
نمی اورند.البتهاینرابگویمکهدرچهارسالنخستریاستمن
در فوتبال با من مدارا شد .من هم از ان فرصت استفاده کردم تا
زودتربهاوضاعفوتبالمسلطشوماماجالباست،درستدرچهار
سالاخیرکهبهکارمسلطشده امبههرروشیکهشدهمی خواهند
منراکناربزنند.
چهکسییاچهکسانیشماراتحتفشارقرارداده اند؟
طی سال های اخیر از چند نهاد رسمی کشور این فشار
به من تحمیل شده اســت .از چند جبهه من را تحت فشار قرار
داده اند .انگار قرار اســت هر یک از ایــن نهادها گزینه دلخواه
خودشان را به ریاست فوتبال برسانند .این به نفع فوتبال نیست.
مقامات باالدستی یا به طور کلی نهادهای مختلف و مهم کشور
بایدمیانخودشانبهاجماعبرسند.چوندراینصورتهرکسی
که رئیس شود کار بسیار سختی خواهد داشت .هر سرپرست یا
وزیری که به وزارت ورزش امده ســعی کرده به نوعی در فوتبال
دخالتکندوسلیقه هایخودشرادرفوتبالپیادهکند.
شــما هم البته همیشــه مقابــل ایــن اعمال نفوذها
ایستادگینکردید.درستاست؟
منشاهتعاملهستم.هیچکسبهاندازهمننمی تواند
بهموقعوبجابانهادهایمختلفتعاملکند.امابااینحدازتعامل
هم باز تحت فشارهای ســنگینی قرار دارم .این خوب نیست.
بهنظرمرئیسبعدازمنکاردشواریدرپیشخواهدداشت.
شمادردولتاحمدی نژادهمتحتفشاربودید؟
بله.
به نظر می رســد بحث دولــت احمدی نــژاد یا دولت
روحانینیست.بلکهبحثاصلیایناستکهفوتبال
جاییاستکهوزارتورزشبه شدتبه دنبالدراختیار
گرفتن اوضاع ان است و فوتبال را محلی می بیند که
سیاست هایخودشرادرانجاعملیکند.موافقید؟
به نظر من موضوع اصلی این است که انتخاب مقام
باالدستی ورزش کشــور باید با دقت بیشتری انجام شود .وقتی
شــما فردی را در مدیریت کالن ورزش قرار می دهید که تحت
تاثیراطرافیانقرارمی گیردوخیلیزودعلیهفوتبالتحریکشده
وموضعمی گیردنتیجه اشهمیناستکهمشاهدهمی کنید.در
همه دوره ها این اعمال نفوذ و این دخالت ها وجود داشته است.
شمابهدورهاقایهاشمی طبانگاهنکنید.اندورهواقعااستثنابود.
ورزشکشورثباتداشت.چونخودهاشمی طباورزشیمدیریت
می کرد و ورزشــی به جریانات مختلف نــگاه می کرد و تصمیم
می گرفت .اما شــما در اکثر دوره ها می بینید که روســای وقت
سازمان تربیت بدنی یا وزرای ورزش چون در مقام باالدستی قرار
گرفتندهمهسعی شاناینبودهکهدرامورفوتبالدخالتکنند.
شــما در مقابل این جریان چه کردید؟ دستاورد شما
چهبوده؟
اســتقالل فوتبــال .این دســتاورد مدیریــت من در
فدراسیون بوده .ما نشان دادیم که فوتبال می تواند با مقاومت
و مســتقل بودنش خیلی کارها انجام دهد .می تواند روی پای
خودش بایســتد و به هیچ نهادی هم وابســته نباشد .البته یک
نکته مهم را باید بگویم؛ من عالقه ای ندارم که میان فدراسیون
و سایر نهادها جنگ باشد .در این جنگ که شاید نابرابر هم باشد
این فوتبال است که از بین می رود .اما قرار نیست که هر روز یک
ی از مقامات باالدستی مخابره شود و ما هم چشم بسته
تصمیم
بگوییم چشم .در صورتی که باز هم می گویم ما همواره در مسیر
تعاملبوده ایم.اماچهبایدکرد.استقاللفوتبالرادوستندارند.
مقاماتباال دستیفدراسیونفوتبالازمستقلبودنماناراحتند
اماماوخیلی هایدیگرمی دانیمکهایناستقاللبرایفوتبالما
یکارزشاستوبایدپایانبایستیم.
گفت وگوی ویژه
گفت وگویویژه
159
گفت وگوی ویژه
160
مثلث | شماره 302
گفت وگویویژه
اعمال سلیقه از سوی وزیر ورزش کدام دولت بیشتر
شــما را به هم ریخته؟ کدام یک برای شما سخت تر
بوده؟
هردوبرایمسختبوده.مناینجاصادقانهکارمراانجام
می دهم .انها از مسیر اصلی و درست وارد نشدند .من به خوبی
می دانم که وزیر ورزش حق دارد به عنوان یک مقام باالدستی از
رئیس فدراسیونی ناراضی باشد .چه اشکالی دارد .حق او است
کهاعالمنارضایتیکندوازمابخواهدکهمجمعتشکیلدهیم.
وقتی مجمع را تشکیل دادیم وزیر یا نماینده وزیر به مجمع بیاید
و با اعضای ما خیلی راحت نقطه نظراتــش را در میان بگذارد.
اصالبگویدکهاقایانمجمع!اینمدیربهدردفوتبالنمی خورد.
چراصریحنیستند؟چرابامسالهفوتبالصریحبرخوردنمی کنند؟
بیایند مجمع را قانــع کنند .در این صورت مــن هیچ اصراری به
ماندنندارم.امابهیکشرط؛استقاللفوتبالرانادیدهنگیرند.
اقایاناجازهبدهندکهنفربعدیانتخابشود.انهمنهبااعمال
فشار بلکه با نظر و رای مجمع فدراسیون فوتبال .اما اگر اقایان
راه دیگری را انتخاب کنند ،بروند پای نهادهای امنیتی و نظارتی
را وسط بکشند ،رئیس فدراسیون را به زندان بیندازند یا با جنگ
روانیبخواهندفوتبالرابههمبریزندواقعانتیجهکارنتیجهخوبی
نخواهدشد.
شمابه شدتدلخورهستید.
دلخورم .از وزرای ورزشی که این گونه تلخ و سخت با
من برخورد کردند شــدیدا دلخورم و تا عمر دارم این رفتارشان را
فراموش نمی کنم و از انها نمی گذرم .اما ایــن راه کنار زدن من
نیست.منحیثیتفوتبالملیراباهیچچیزعوضنمی کنم.راه
ماندنیارفتنمنفقطمجمعاستوبس.
مجمعیکهبیشاز 60درصدانزیرنظرشماست؟
شاید هم زیر نظر وزارت ورزش .نه؟ می خواهم بگویم
مجمعاستکهتصمیمنهاییرامی گیرد.اعضایمجمعافرادی
هستند که دلشان برای این فوتبال می ســوزد .مجمع افرادی
هســتند که اســتخوان خرد کرده این فوتبال هستند .ادم های
عادی نیســتند .مجمع بهترین جا برای تصمیم گیری در مورد
مدیریتفوتبالاست.وزارتورزشاگر 20یا 25نفرازایناعضا
راقانعکندکهمنبهدرداینفوتبالنمی خورم،می توانندباامضای
همین افراد مجمع فوق العاده تشــکیل بدهند و اساســا رئیس
فدراســیون را تعلیق کنند .این خیلی راه خوبی است .این را یاد
بگیرید .این گونه با فوتبال برخورد کنید .نه اینکه ابروی ان فرد را
بهبازیبگیریدوبهاوتهمتبزنیدتاخودشاحساسکندکهدیگر
جاییدرفوتبالندارد.منباروسایهیاتفوتبالاستان هاهرگز
چنین برخوردی نکرده ام .گاهی در مورد برخی افراد با اعضای
هیاتفوتبالاناستانصحبتکرده اموگفته امحضوراینادم
نه به درد فالن استان و نه به درد فوتبال مملکت مان نمی خورد،
اما خدا را شاهد می گیرم که در مورد برکناری اش که اتفاقا خیلی
راحت هم می توانم چنین کاری انجام دهم از راه زور و تهدید وارد
نشده ام.صریححرفمرازدهام.گفته اماینادمراقبولندارماماباز
همتصمیمنهاییرابر عهدههیاتفوتبالاناستانگذاشته امکه
خودشاندرموردانفردتصمیمنهاییرابگیرند.
اقای کفاشــیان! با ضعیف ترین رئیس فدراسیون
فوتبال هم این گونه برخورد نشــده که با شما برخورد
صورتگرفتهاست.چرا؟
این بهای اســتقالل فوتبال است .شما برای مستقل
شدن باید مبارزه کنید .گناه من این است که اساسنامه ام را اجرا
کرده ام .االن اساسنامه من را زیر سوال می برند .می گویند نه.
این اساسنامه را قبول نداریم .چرا؟ چرا قبول ندارند .چون باب
میل اقایان نیست .چون این اساسنامه به انها اجازه نمی دهد در
فوتبالدخالتواعمالسلیقهکنند.چرابهاساسنامه ایکهبرای
تدوینانخیلیزحمت هاکشیدهشداحترامنمی گذارید؟چرااز
استقالل مجمع فدراسیون فوتبال می ترسید؟ به خدا اعضای
مجمع دل شان برای فوتبال می سوزد .اگر بیشتر از وزیر دلشان
برای فوتبال نســوزد کمتر از وزیر نمی ســوزد .اصال تشخیص
مجمعاشتباهاستکهپایمنایستاده اند.اجازهبدهیدخودشان
تصمیمبگیرندوخودشاناگراشتباهمی کننداصالحاتیصورت
بدهند .اصال بروید فردی را بیاورید که باالتر از کفاشیان بتواند
نظرمثبتمجمعراجلبکند.
خیلیتلخکامهستید.
چون ناراحتم .این ضربه ها جوانمردانه نیســت .این
رفتارهازشتاست.اینرفتارهااگرنتیجهبخششوددرایندههر
فردی که رئیس فوتبال شود باید به مقامات باالدستی اش فقط
بگوید بله قربان ،چشم قربان .من این را بارها گفته ام .دوستان
که خدا را شکر همه مستند ساز هســتند .بروند از فوتبال هشت
سال پیش تا همین حاال که در خدمت شما هستم مستند تهیه
کنند.ببینیددرفوتبالچهتغییراتیایجادشدهاست.هشتسال
استکهدربدترینشرایطاقتصادیفوتبالراادارهمی کنیم.من
پولرانمی توانستمجابه جاکنم.هشتسالاستکهپولیبهاین
فدراسیون واریز نشده .شــاخص های فوتبال ایران را از هشت
سال پیش تا کنون مقایسه کنید تا ببینید ما چگونه کار کرده ایم.
ببینیدچهدستاوردهاییداشته ایم.ساختوسازهایمارانسبت
به 8سالپیشمقایسهکنید.مارابافدراسیون هایموفقمقایسه
کنید .در یک فرایند هشت ساله ببینید ما چگونه عمل کرده ایم و
در سطح کنفدراسیون فوتبال اســیا و فیفا چه کرسی هایی را در
اختیارگرفته ایم.
چهمقام هاییداشتهایموکدامشاخص هارارشدداده ایم.
خیلی از فعالیت های ما هم اصال دیده نشد .ما هم در بوق و کرنا
نکردیم.ششماهتماممی رفتیمومی امدیمتابانوانماباحجاب
در مسابقات فوتبال حضور پیدا کنند .اجازه نمی دادند .اما ما انها
را قانع کردیم که ما باید بازی کنیم و اتفاقا بانوان ما باید با حجاب
بازی کنند .اینها کارهای ارزشــمندی اســت .تا حرف می زنیم
می گویند والیبال .اشکالی ندارد .بیایند والیبال را با فوتسال ما
مقایسهکنند.ببینندفوتسالمادرچهسطحیقرارداردووالیبالدر
8سالاخیرچگونهعملکردهاست.چرامی خواهیدذهنیتمردم
رانسبتبهفوتبالخرابکنید؟چرادرمقایسه هاییقرارمی دهید
که اصال منطقی نیست .ذهنیت دولت ،مجلس و قوه قضائیه را
خراب می کنند و مرتب می گویند فوتبال فاسد است .صدها هزار
نفر در این جامعه کارت معافیت سربازی شان تقلبی است اما چرا
می ایند همه تمرکزشان را روی افشاگری در مورد فوتبالیست ها
می گذارند؟ اگر فوتبالیست خطایی کرده باید مجازات شود اما
چرا ذهن مردم را نسبت به کل فوتبال خراب می کنند؟ این کارها
بد است .این فوتبالیســت ها الگوی فرزندان شما هستند .چرا
بداخالقیمی کنید؟
به نظر می رســد که شما نســبت به طیفی از مدیران
باالدستی تان معترض هســتید که هیچ گاه حوصله
شــنیدن یا درک موفقیت های فدراســیون شــما را
نداشته اند.
ما در بخش بانوان کارهایی کرده ایم که اگر بخواهم
برای شــما درباره جزئیات ان بگویم یــک روز تمام باید توضیح
بدهم .کاری کردیم که ارزش بانوی ایرانی در دنیای ورزش چند
برابر شد .اقایان باید ممنون ما باشند چون نشان دادیم که بانوی
محجبه ایرانی تا چه حد می توانــد در میادین مختلف فوتبال و
فوتسال ارزشــمند و با انگیزه ظاهر شود و بر سکوهای قهرمانی
بایستد .نخواستند این موفقیت ها را ببینند .در مسابقات اسیایی
و البته جهانی دو بار همین بانوان محجبه و تالشــگر فوتســال
ایران موفق شدند ژاپن را شکست بدهند .ان هم ژاپنی که همه
پول نمی دهنــد .تلویزیون ،پول فوتبال
را نمی دهــد .مجلس علیــه ما بیانیــه صادر
می کند .مقامات نظارتی و امنیتی دفتر کاری
من را به هم می ریزند .به من تهمت می زنند.
در برخی رســانه ها بــه من توهیــن می کنند
و ...اینها برخوردهایی است که به نظرم مزد
زحمات ماست
می دانیمدربخشنرمافزاروسختافزارچقدرازماجلوتراستو
چهامکاناتیرادراختیاردارد.اقایانیکهمرتبازماانتقادمی کنند
بیایند و بگویند که چه زمانی توانستند در ان واحد 9یا 10سمت
مهمدرای اف سیداشتهباشند.
در مقابل این دســتاوردها برخوردها با شــما چگونه
بودهاست؟
پول نمی دهند .تلویزیون ،پــول فوتبال را نمی دهد.
مجلس علیه ما بیانیه صادر می کنــد .مقامات نظارتی و امنیتی
دفترکاریمنرابههممی ریزند.بهمنتهمتمی زنند.دربرخی
رسانه هابهمنتوهینمی کنندو...اینهابرخوردهاییاستکهبه
نظرممزدزحماتماست.
اما با همه این برخوردها شــما نمی گویید که برای بار
ســوم نامزد انتخابات فدراســیون فوتبال نخواهید
شد.چرا؟
مننمی خواهمعقب نشینیکنم.
چرا؟
چون معتقدم کاری که انجام داده ام و روشی که در این
فوتبال داشته ام درست بوده است .حاال باید اعاده حیثیت کنم.
حاالبایدازاستقاللفوتبالدفاعکنم.االنهممی گویمکهمن
هستم.باصدایبلندهممی گویم.بگذاریدانهامنراحذفکنند.
اگر از فوتبال بروم دیگر پشت سرم را هم نگاه نمی کنم .اصال به
ورزش برنمی گردم .می روم دنبال کارم .مــی روم دنبال زندگی
خودم .اما خودم نمی روم .اگر این قدر نبودن من برای شــان به
مسالهتبدیلشدهمنمی ایستمکهنگویندخودکفاشیانرفتوما
کاریبااونداشتیم.انهابایدهزینهبدهند.بدونهزینهنمی توانند
کارشانراپیشببرند.
شماعالقهداریدکهبمانید؟
نه 99 .درصــد دلم می خواهد بروم .اما دوســت دارم
اقایان ویترین خود را با حذف من کامل کنند .چرا اقایان هر جا
می نشینند می گویند فوتبالی ها فاســد هستند .ایا فساد فقط در
فوتبال است؟ ایا برچسب زدن به کل یک مجموعه کار درستی
است؟مردممابافوتبال زندگیمی کنند.گوش شانبدهکاراین
تهمت های ناروا نیست .به ارژانتین می بازیم اما بیرون می ریزند
و برای غیرتمندی بچه های تیم ملی دست می زنند .چرا اقایان
نمی خواهندمردموعالقهوتعصبودلخوشیمردمراببینند؟
اقــای کفاشــیان! بــه نظر می رســد جریان فاســد
جلوه دادن یا به نوعی بی انصافی در مــورد فوتبال از
انجاییشروعشدکهلیستقراردادبازیکناناستقالل
وپرسپولیسازسویوزارتورزشمنتشرشد.شاید
این کار مقدمه ای بود تا مرحله به مرحله این فوتبال از
چشممردمبیفتد.نظرشماچیست؟
شما فکر می کنید کمیسیون اصل نود مجلس محترم
شورایاسالمیچراانگزارشرادربارهفوتبالمنتشرکرد؟معلوم
استکهبرای شانذهنیتغلطایجادکردند.متاسفانهیکسری
از افراد هم به این مساله دامن زدند .همان افراد کوته نگری که
فکرمی کنندهرگاهخودشاندرراسامورفوتبالهستندهمه چیز
پاکوسالماستوهر گاهنیستندهمه چیزنادرستوفاسداست.
این افراد هم در ایجاد و دامن زدن به مخالفت های اساســی با
فوتبال سنگ هایی به ســینه زدند که در نهایت باید بگویم این
فوتبال اسیبش را خواهد دید .اینها ادم های کوچکی هستند .از
حقارتانهاستکهاین گونهفکرمی کنندونمی دانندکهخواسته
یاناخواستهدرمسیرنابودیفوتبالحرکتمی کنند.
همهاینهابهخاطرایناستکهشماراکناربزنند؟
شایداینهمبخشیازایده شانباشد.اماایدهاصلی شان
این است که مردم را از فوتبال دلسرد کنند .فوتبال را فاسد نشان
دهند.همهسعی شانایناستکهخالفجریانابشناکننداما
نمی توانند.چونقرارگرفتندرمسیرحرفه ایفوتبالقاعدهوقانون
دارد .ما اگر می خواهیم در فوتبال دنیا پیشرفت کنیم باید هزینه
فوتبال حرفه ای را بدهیم .فوتبال ما باید با اسیا و شرایط عمومی
جهان حرکت کند .این قایق که نامش فوتبال ایران است باید در
مسیر همین رودخانه حرکت کند .حال انکه ما نمی توانیم مسیر
گفت وگویویژه
حرکتابدراینرودخانهراتغییردهیم.ازطرفینمی توانیماین
قایقرابگیریموازاینرودخانهبیرونبیندازیم.ماخالفجریان
حرفه اینمی توانیمحرکتکنیم.شمانمی توانیدبگوییدمافوتبال
رامی خواهیمبهشرطیکهفوتبالیستحرفه ایدرسطحلیگبرتر
50میلیون پول بگیرد .وقتی این طوری فکر می کنیم همه چیز
بهسمتفســادمی رود.همهچیزبهســمتپول هایزیر میزی
می رود .بهترین بازیکنان ما جذب لیگ های عربی می شــوند.
شمامی خواهیدفوتبالیستمامثلمسیبازیکنداما 50میلیون
پولبگیرد.شمابایدنرخ هایبهروزجهانیرابدانیدودراینمسیر
حرکتکنید.باورکنیدذهنیتبعضی هاهمیناندازهکهمی گویم
بچگانهوسطحیاست.
شما از استقالل فوتبال حرف زدید .عده ای می گویند
فوتبال مستقل شد اما به نفع علی کفاشیان یا دست
کمبهنفعنهادهایبین المللی.نظرشماچیست؟
این را قبول ندارم .چون فوتبال ما مجمــع دارد .اگر تا
کنون یک قدم به نفع خودم برمی داشتم و به منافع ملی و فوتبال
کشورمفکرنمی کردممجمعبامنبرخوردمی کرد.اگراینطور
بودماالناصالموردتاییدمجمعنبودم.روزیکهمنامدمفوتبال
فقط یک ساختمان داشت .االن هر بخشی را که نگاه می کنید
سازمان جداگانه ای دارد .ســاختمان مستقلی دارد .مجمع این
نکات را بررســی می کند .ما به فوتسال اســتقالل عمل دادیم،
نتیجهاینشدکهامسالسهجامگرفتیم.اینهاکارهایمثبتیاست
که هیچ کدام شان در راستای منافع فرد نبوده بلکه منافع فوتبال
ملی در ان در نظر گرفته شده است .این استقالل به نفع فوتبال
ماستچونرئیسبعدیاگربخواهدباسلیقه هایشخصینفع
خودشرادرنظربگیردفدراسیونفوتبالودرواقعسیستمی که
برانحاکمشدهچنیناجازه ایرابهانفردنخواهدداد.ایناتفاق
خوبیاستیااتفاقبدیاست؟روزیکهمنامدمفوتسالاصال
اساسنامهنداشت.سازمانلیگهیات رئیسهنداشت.بخش های
مختلفهمینطور.مناینسیستمرامثلبچهخودمدوستدارم.
نمی خواهمانراتحویلفردیاجریانیبدهمکهقدرشرانمی داندو
همهچیزاینفوتبالدوبارهازنقطهصفرشروعشود.می خواهماین
بچه ایکههشتسالبرایشزحمتکشیده امرابهدستفردی
بسپرمکهمی داندچگونهبایدانرابزرگکند.می خواهمباخیال
راحتبروم.مناهلتعاملوتوافقهستم.چوناهلتعاملبودم
35سالدرعرصهمدیریتورزشدواماورده ام.درهرمجموعه ای
که کار کرده ام از من می خواستند که در انجا بمانم و به مدیریتم
ادامهبدهمچوناهلکارم.اهلگفت وگووتعاملم.انتقاد پذیرمو
کارجمعیرادوستدارم.
امادرفوتبالاصراردارندکهشمابروید.
بله .شاید دلشان را زده ام .برای برخی رسانه ها .برای
برخیمسئوالنوبه طورکلیبرایعده ایدیگرخوشایندنیست
کهعلیکفاشیانرئیسفدراسیونفوتبالباقیبماند.
تحلیلشماازانتخاباتایندهفوتبالچیست؟
اگر ببینم فردی هســت که به درد فوتبــال می خورد و
اقایانهمبااومشکلیندارندازمجمعمی خواهمکهازفردجدید
حمایت کنند .به مجمع می گویم که وارد دعوا نشوند .چون این
دعواها به نفع فوتبال نیست .از مجمع خواهش می کنم که به
گزینهمناسببرایادارهفوتبالرایبدهند.
ایا دولــت در انتخابات فدراســیون فوتبــال دخالت
خواهدکرد؟
نمی دانم .در تالش هستند که افرادی را بیاورند و مورد
حمایت قرار بدهند اما اینکه بتوانند این کار را انجام بدهند یا خیر
رابندهنمی دانم.
گزینهدولتوجودخواهدداشت؟
فعال که گزینه ای نشــان نداده اند .فقط نظرشان این
استکهمننباشم.انهامنرانمی خواهند.
اقای اســامیان چطــور؟ مهم ترین الترناتیو شــما
ایشاننیستند؟
نه .من خودم خیلی از اقای اسالمیان خواستم که وارد
انتخابات شود اما او وارد انتخابات نخواهد شد .می گوید اگر تو
باشی من در فوتبال می مانم و اگر تو از فوتبال بروی من هم در
فدراسیوننمی مانم.اوصددرهزاربامنهماهنگاست.روزی
کهاورابهفدراسیونفوتبالاوردمبهاوگفتمتورابهاینجااورده ام
کهبعدازمن،تورئیسفوتبالایرانباشی.اوگفتمندرصورتی
درفوتبالمی مانمکهشمادراینفوتبالحضورداشتهباشید،در
غیراینصورتاصالنمی مانم.
عده ای می گویند اســامیان بیشتر از انکه الترناتیو
رئیس فدراسیون فوتبال باشد الترناتیو وزیر ورزش
است.نظرشماچیست؟
شاید .اسالمیان فردی است که با دولت رابطه خیلی
خوبی دارد .چنین فردی خیلی به درد می خورد که در پست های
مهم از او استفاده شود .باید از افراد مجربی که در حوزه فوتبال
فعالیت کرده اند به خوبی استفاده کنند اما متاسفانه االن ذهنیت
برخی از دولتمردان را طوری به هم ریخته اند که گمان می کنند
اگر صد میلیون به فوتبال کمک کنند پول شان را به مرکز فساد
تزریقکرده اند.اینذهنیتخیلیبرخورندهاست.
می خواهم در مورد حضورتان در برنامه نود و چالشی
کهباعادلفردوسی پورداشتیدباشماصحبتکنم.در
اینبرنامهعادلفردوسی پورمتفاوتازگذشتهباشما
سخنگفت.خودتانچهنظریدارید؟
انها برنامــه داشــتند که بنــده را تخریــب کنند .من
ممنوع التصویــر بــودم .چرا دعوت شــدم؟ خیلی ایــن رفتار را
نمی پسندم.هر چندمردمخودشانبهترمسائلرامی دانند.صدا
وسیمابهیکیازبازوهایاصلیجریانیتبدیلشدهکهمی خواهد
منراتخریبکند.
شماقبلازبرنامهمی دانستیدکهماجراچیست؟
بله.
پسچرادربرنامهحضورپیداکردید؟
چــرا نباید بروم .من بــا خیال راحــت و دل قرص وارد
این برنامه شــدم .می دانســتم که می توانم از خودم و فوتبال و
البته کارنامه ام دفاع کنم .من نمی ترســم .خدا شاهد است که
حرف هایم در برنامه نود همه واقعیت داشت .از ان حرف هایم
بازخوردهایخوبیهمگرفتم.
بهنظرمی رسدکناررفتنبرخیازافرادنزدیکبهشما
در فدراسیون فوتبال که البته خواسته وزارت ورزش
بود نیز در تشدید فشارها نسبت به شما تاثیر فراوانی
داشت.موافقید؟
هر ســازمانی حــق دارد در درون خــودش تغییراتی
را ایجــاد کنــد .مگــر خــود صــدا و ســیما هــر از گاهــی در
درون خودش دســت بــه تغییــر نمی زند .مــن با اقــای نبی و
خانم شــجاعی حرف زدم .گفتم اگر کنار برویــد فوتبال ضربه
نمی خورد.اجازهبدهیدموقتاهمکهشدهبهرایایناقایاناحترام
بگذاریم.فکرنکنندکهمااصالرایانهارابهحسابنمی اوریم.
یکجاهاییبایدصلحکردویکجاهاییبایدایستاد.
یعنی انجایی که پای دوســتان شــما بین است باید
صلح کرد و انجایی که پای خود شــما در بین اســت
بایدجنگید؟
واقعا این طور نیست .برخی از همین دوستان اتفاقا با
وزارت ورزش رابطه خوبی هم داشتند .تعامل خوبی هم داشتند.
امابه طورکلیمابهایننتیجهرسیدیمکهبهنفعفوتبالاستکه
تغییراتیایجادکنیم.اگراینتغییراتموقعیتکلیفوتبالرابه
هممی ریختقطعاباوزارتورزشهمراهنمی شدیم.اتفاقابرخی
از نزدیکان من با وزارت ورزش رابطه خیلی خوبی دارند .من اگر
قراربودبهخودموسلیقهخودماهمیتبدهماجازهنمی دادمچنین
فردیدرفدراسیونکارکندامابحثمنایناستکهچهاشکالی
داردکهوزارتورزشحتیاگرشدهبایکنفرازفدراسیونفوتبال
ارتباطخوبیبرقرارکند.
اقای کفاشیان! شــما پنج سال است که جدی ترین
ی کی روش هستید و به طور کلی به مربی ایرانی
حام
روی خوش نشان نداده اید ،چرا؟
خواســته مردم برای مــن خیلی اهمیــت دارد .مردم
همیشه از ما خواســته اند که مربی خوب و بزرگی برای تیم ملی
بیاوریم.برگبرندهماایناستکهمربیرابرایتیم ملیاورده ایم
کهکارشرابلداست.حتیوقتیمی بازدهممردمدوستشدارند.
چون می دانند وظیفه اش را به درستی انجام داده است .ما مردم
راراضینگهداشتیموایناتفاقمهمی است.مردم،کی روشرا
دوستدارندومی دانندکهاوبهتیم ملیشخصیتدادهاستوبه
همیندلیلاستکهحتیدرموقعباختهمتیم ملیراسرزنش
نمی کنند .این برای این اســت که مردم فوتبال را درک می کنند
و می بینند تیم ملی حتی در روز باخت هم بــا همه وجود تالش
می کندوحاالاینکهدریکبازیهممی بازد،ایندیگرمربوطبه
ماهیتفوتبالاست.
درمقطعیکهوزارتورزشبه شدتاصرارداشتکه
قرارداد کی روش تمدید نشود ایا این دولت بود که در
این زمینه به وزارت ورزش تذکر داد؟
از طرف دولــت بــه وزارت ورزش توصیه هایی کرده
بودند .اما اینکه اقای روحانی دستور داده بودند یا فرد دیگری را
من نمی دانم .اما می دانم که دولت در ان مقطع وارد عمل شد و
اینحمایتراهمداشتند.
وزارتورزشامامدعیاستکههرگزبهشمانگفتهکه
کی روشبایدبرود.شمااینراتاییدمی کنید؟
صدبارفقطبهمنگفتند.
یشماست؟
چراکی روشحام
مــا درک متقابلی از کار بــا یکدیگر داریم .او به رشــد
فوتبال ما فکر می کند .اگر او درخواست زمین مناسب تمرین و
بازی های دوستانه خوب دارد تنها دلیلش رشد فوتبال ماست و
دلیلشخصیندارد.
بامزه ترینشوخیشمادرطولاینسال هاچهبوده؟
اینکه می گویم خسته شده ام شوخی با مزه ای است.
چوناهلخستگینیستم.
و اینکه می گوییــد دیگر وارد انتخابات نمی شــوید،
چطور؟
اینهمشایدشوخیباشد(.می خندد)
اگرازفوتبالبرویدچهخواهیدکرد؟
باحاجخانمکهسال هاستمنرادرکمی کندوهمیشه
کنارمبودهوبهمنقوتقلبدادهمسافرتمی روم؛ماسوله.جای
قشنگی است .غار علی صدر هم می رویم( .می خندد) ان موقع
حتماحوصلهرانندگی کردنهمخواهمداشت.