فصلنامه سلمی شماره 3
فصلنامه سلمی شماره 3
5
4
مریمالسادات مرتضیزاده
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐں ݣݠݣهݤ ݣوݣ ݒ ݦݫݬݣىݣ ݣهݤݔرݣ
8
پیششماره سوم
تابستان 1397
4
این جمات و دهها جمله شبیه به اینها را زیاد میشنویم ،وقتی که با مشکلی
چراکه،
حمدهر لذتی ،خدا را بــرای ان
بعد از
موهبتها شکر کردهایم؛اصا
میکنند؛
جملهرا به مثب
هایی که ما
اینکنیم.
دستوپنجه نرم می
شنویم ،وقتیدر که
دعوتمی
اندیشیرا زیاد
شبیهتبه اینها
توصیه دهها
جمات و
است و
مشکلیکمال و زیبایی
برابرباجمال و
شکر کردهایم؛ چراکه ،حمد
موهبتها
نتوانسته
توصیهتلقین
کنیم.تکرار و
باشد که
دستاتفاق
اما شاید برای شما هم
یعنی هرکس در هرجا با
«الحمده»کنند؛
اندیشی دعوت می
کلماتمثبت
این ما را به
هایی که
افتادهمی
وپنجه نرم
ّ
جمالهرو کمال و زیبایی است و
در برابر
ارامش را به قلبتان هدیه کند تا با اقتدار ،سراغ حل مشکل پیشرویتان بروید.
نتوانستهخواهد ،ستایشی از هر
کلماتهرطور می
تلقین این زبانی
اما شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که تکرار و
«الحمده» یعنی هرکس در هرجا با هر
است ݐ که ݒ ݦبرای مثبتنگر بودن واقعی یا به اصطاح «نیمۀ ّ
حلپر لیوان را
بروید.در حقیقت سرچشمۀ ان
رویتان دارد،
مشکل پیش ُحسنی
ارامش را به قلبتان هدیه کند تا با اقتدار ،سراغ
حقیقت ان ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوں ݣݠݣهݤ ݣوݣ ݫݬݣىݣ ݣه
ݣ
ݔر
ݤ
زبانی هرطور 3میخواهد ،ستایشی از هر
دیدن» در ایام سختی ،اعتقاد و باوری از درون ازم است تا روحیۀ خوب را برای
را که خدای رحیم است ،شکر میکند.
حقیقت ان است که برای مثبتنگر بودن واقعی یا به اصطاح «نیمۀ پر لیوان را
ُحسنی دارد ،در حقیقت سرچشمۀ ان
بهبود شرایط ایجاد کند.
3
-2کافی،
ج،2برای
خوب را
دیدن» در ایام سختی ،اعتقاد و باوری از درون ازم است تا روحیۀ
ص 97را که خدای رحیم است ،شکر میکند.
-3حجهااسام محسن قرائتی ،تفسیر سورۀ حمد
-1ویکتور هوگو بهبود شرایط ایجاد کند.
-2کافی ،ج ،2ص97
-3حجهااسام محسن قرائتی ،تفسیر سورۀ حمد
-1ویکتور هوگو
5
ݨٰ ݦ ݦ
سلمی ،بانوی ایــرانی مسلمان
فصـــــلنامه خــــــانواده ایـ ـ ــرانی
شماره سوم -تابستان1397
5
پیششماره سوم
تابستان 1397
ایرانی مسلمان
4
7
با او همه چیز زیباست
زن در نگاه غرب
دیدارماݤ ݤهݤماه
ݫ ݫ ݬݔ ݣ ݣ
دىاݤ ݣ ݣ�ݤ ݣ ݣݤ ݤ
ݒݦ
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐں ݣݠهݤ ݣوݣ ݫ ݬݣىݫ ݣهݤݔرݣ
14
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐںݠݣهݤ ݣوݣ ݫݒ ݦݬݣىݫ ݣهݤݔرݣ
ݒݦ
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐںݠݣهݤ ݣوݣ ݫݬݣى ݣهݤݔرݣ
سها کارساز
فاطمه عبیدی
برچسبی به نام اجباری
14
15
پیششماره سوم
تابستان 1397
در قوانین ما امده است که والدین حق
تربیت کودک خود را دارند؛ مثا ،کودک
مسلمان شیعه که در خانوادۀ مذهبی
بــزرگ مــیشــود ،بــر اســاس الــگــوی رفتار
مــادرش از کودکی حجاب را انتخاب
میکند و خانواده هم به تقویت اعتقادات
او کمک میکند؛ اما ،وقتی منع قانونی
ایجاد میشود ،عما والدین را مجبور
میکنیم که از اعتقادات خــود دست
بکشند و ایــنگــونــه حــق مــن بــه عنوان
مادر برای تربیت فرزندم ضایع میشود.
در مقابل ،پیروان سایر ادیان در تربیت
فرزندان خود کاما ازادانه رفتار میکنند.
به نظر من ،این تبعیض بسیار روشنی
است که میان خانوادههای مسلمان و
غیرمسلمان اتفاق میافتد.
همۀ مدارس در اتریش مختلطند و مدارس
اسامی بسیار کم هستند؛ بنابراین ،بسیاری
از مسلمانان برای ادامۀ تحصیل ،در مدارس
عادی درس میخوانند .حجاب دختر در
اینگونه محیطها ،پیامهای بسیاری را
به سایرین میدهد و انها را در حصاری
امن محفوظ میکند؛ چراکه ،بسیاری
از دختران در سنین نوجوانی به دنبال
جلب حمایت عاطفی و تایید زیبایی
از طرف مقابل هستند و از نیّ ت جنس
مخالف برای سوءاستفادههای جنسی،
ا گاهی کاملی ندارند .به همین دلیل،
حفظ حجاب موجب میشود کمتر در
معرض سوء استفاده قرار گیرند و حس
خوب امنیت در سن نوجوانی را در درون
خود داشته باشند».
7
چندروزی به دلیل مشغله و البته،
ترافیک روی زمین ،به زیرِزمین
پناه برده بودم و با مترو رفتوامد
میکردم؛ ولی ،امان از حال بد!
نــمــیدانــم بــعــد از ای ــن چــنــدروز
رفت وامــد چه اتفاقی افتاد؟ در
درونم احساس طوفانی با سرعت
120کیلومتر درســاعــت هــمــراه با
کــوا ک و یخبندان میکردم .به
قــول مــعــروف باید بــه تنظیمات
کارخانه برمیگشتم .گویی مثل
گوشی اندوریدی ویروسی شده
بودم؛ اما ،چه ویروسی؟ فکر کنم
ویروس نامهربانی! منظورم ان مهر
و محبتی که همه فکر میکنند،
نیست .اگرچه ان هم در خیلی
مواقع جایش بینمان خالی است.
به نظر من ،اگر انسان هرانچه به
طبیعتش نزدیکتر است ،انجام
دهــد ،بــه خــودش محبت کــرده
اســت؛ چــون ،قطعا حالش بهتر
میشود .یکی از ان چیزهایی که
طبیعت انسان با ان سازگار است،
حجاب میباشد.
18
اثار حجاب بر جسـ ـ ـ ــم،
روان و ج ـ ـ ـ ـ ــامع ـ ـ ـ ــه
برخاف تصور عــدهای ،ریزش مو
ربطی به داشتن پوشش ندارد .دانشمندان
ثابت کــردهانــد انچه باعث ریــزش مو
میشود ،کمبود برخی از ویتامینها و...
است و ربطی به داشتن حجاب ندارد.
اتفاقا حجاب داشتن ،پوست و مو را
از بسیاری الودگیهای محیطی حفظ
میکند .درصد بیماریهای پوستی در
بین زنان اروپایی و امریکایی از زنانی که
حجاب دارند ،بسیار بیشتر است.
حجاب پدیدهای انسانی و بیولوژیک
است .وقتی مردی در هر ّ
سنی ،چشمش
به خانمی بیحجاب بیفتد ،تحریکاتی
که این تصویر در ذهن مرد ایجاد میکند،
به امیگدال او میرود و با ایجاد استرس
برای انجام اعمالی در پاسخ و تحت تاثیر
این تحریک قرار میگیرد.
این استرس خودش را به انواع مختلف
ظاهر میکند؛ مثا ،در جایی با خشم
پاسخ مــیدهــد یــا اسیبهایی تحت
تاثیر ان صحنه به مغز وارد میشود که تا
فرد مدتها توانایی تفکر و تصمیمگیری
صحیح را ندارد .این مراکز تحریکپذیری
در مغز فقط به بینایی محدود نمیشود،
بلکه حس بویایی و بقیۀ حسها را نیز
شامل میشود و از این روست که حجاب
فقط به پوشش منتهی نمیگردد و مقولهای
دیگر به نام عفاف را نیز شامل میشود .با
پوشش نامناسب و رعایت نکردن حریم
عفاف و حجاب در زنان و مردان ،خارج
از مقام و موقعیت و سن افراد ،بعد از 2
الی 3دقیقه ،واکنشهای مغزی فعال
میشود و به جــرات میتوان گفت که
کنترل ان خارج از سطح هوشیاری است
و به لحاظ علمی عادت هم در مسائل
حریمی در بیولوژیک معنا ندارد .اینکه
میگویند در جوامعی مانند جوامع غربی
مسائلی مانند نبودن حجاب در افراد
عادی است ،باید گفت که حریم انسانی
عادت سرش نمیشود.
18
بــرخــی از جــامــعــهشــنــاســان حــجــاب و
پوشش زن را مقتضای طبیعی جامعۀ بشری
معرفی کردهاند .مونتسکو مینویسد« :قوانین
طبیعت حکم میکند زن خــوددار باشد».
یکی از بیماریهایی که در اثر تعادل برقرار
نکردن در استفادۀ از انگیزۀ جنسی به وجود
میاید ،بیماری خودنمایی 1است .حالتی که
شخص با نشان دادن قسمتی از بدن ،میل
جنسی خود را ارضــاء میکند .نشان دادن
بدن از طریق ماهواره ،مجات ،فیلمها و...
از این مواردند .این افراد به سهدسته تقسیم
میشوند که عبارتاند از:
الف) خفیف :افرادی هستند که با پوشیدن
لباسهای عجیبوغریب یا انتخاب رنگهای
تندوزننده ،توجه دیگران را جلب میکنند.
اگر امکان پاسخ به این مسئله نباشد،
امیگدال این فرد فعال باقی میماند که
موجب استرس بسیار خطرناک میشود.
بیماری خودنمایی در زنان مشهورتر است.
2
-exhibisionism
-2کـتــاب روانشناسی و فرهنگ پــوشــش ،ص،43
انتشارات دانشگاه تهران.
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐںݠݣهݤ ݣوݣ ݫݒ ݦݬݣىݫ ݣهݤݔرݣ
امروز در زن غربی وجود نداشت .اینکه
.1دشواری در تنفس؛
.2درد اطراف قلب؛
.4ضعف و خستگی و کوفتگی عمومی؛
.5درد و مالش معده؛
. ۶سردرد؛
.7هراس و دلهره از خطرات توصیفنشدنی؛
.8بیقراری و ناارامی؛
.9بیخوابی؛
.11خستگی فکری و دماغی.
درحالیکه ،در جامعۀ تحقیقاتی که حجاب
و عفاف را رعایت میکردند ،این فا کتورها
بسیار پایین بوده است.
و مبنای کار زن ایرانی این است.
9
.3باارفتن طپش قلب؛
کمی به خودمان
بیشتر محبت کنیم
ب) متوسط :این افراد قسمتی از بدن خود را
بیرون میگذارند.
ج) حــاد :اف ــراد منحرف در ایــن دسته قــرار
میگیرند.
هیئت تحریریه:
ســاجــده شــکــری ،مــائــده شکری،
غــزالــه صباغیان طــوســی ،فاطمه
عبیدی ،سها کارساز ،الهام کهدویی،
مریم مرتضی زاده ،مرجان مرتضیزاده،
حکیمه نیلیپور ،مریم جعفری.
با توجه به اینکه داشتن حجاب و عفاف،
یکی از قوانین طبیعت است ،رعایت نکردن
ان در سطح جامعه برای هر دو قشر ،جنس
مخالف و همجنس ،اثــرات منفی دارد .در
تحقیقی که سال 2013در اسپانیا در دو جامعۀ
اماری انجام شد ،بین مردان و زنان بیحجاب
عائم زیر بسیار شایع بود:
.10کماشتهایی؛
شنیدید کــه تــعــداد بسیاری از بانوان
صاحبمقام غربی در همین چند ماه
قبل از این ،یکی پس از دیگری اعان
کردند که در دوران جوانی در جریان
مسائل اداری که در انجا عضو بودهاند،
با زور و با خشونت مورد سوءاستفاده قرار
گرفتهاند .این را به زبان اوردند .گفتند.
اینها زنهای معمولی نیستند ،زنهای
برجستۀ غربیاند .اسام به وسیلۀ حجاب
در را بر روی ان مسیری که جنس زن را به
این نقطۀ انحراف برساند ،بسته ،اجازه
ّ
مصونیت
نداده .حجاب اسامی وسیلۀ
ّ
محدودیت
زن است .حجاب وسیلۀ
زن نیست.
سردبیر :سها کارساز
خــســتـگــی و کوفتگی
من در ان روزها به دلیل
مسافرتهای پیدرپی
در مـتــرو اث ــرات همین
و یـ ــروس نــامـهــربــانــی به
خویشتن بــوده اســت.
ویروس بیحجابی!
19
پیششماره سوم
تابستان 1397
سلمݧݧݧݧٰی :بانوی
ایرانی مسلمان
بعد از ماجرای دختران خیابان انقاب
و داغ شدن بحث حجاب اجباری در
ایران ،در یکی از صحبتهایی که با او
داشتم ،ناخودا گاه جهت حرفهایمان به
سمت وضعیت حجاب در اتریش رفت.
حرفهای جالبی زد که شنیدنش برای
من با بهتوتعجب همراه بود .مثل قانون
منع اجباری حجاب! فاطمه میگفت:
مسئلۀ دیگر از بین رفتن حقوق کودکان
و والدین میباشد.
ک ݩز ز ݦ ݨݒ ت ز
ݠوݤ ݢ ݣ ݣمدݣاݤ ݣ ݫ ݣى ݫ ݣ ݫ ݣٮ
ݤݠݥݫ ݣݭ ݣݫݭݓ ݫ ݭݫݔسىݤ ݣ ݣم ݬݫحٮݫ ݓ ݑ ݦ ݦ ݣ ݦݨ ݣ ݦ ݣ ݦکٮݣ ݣ ݣݭ ݫ ݣ ݫ ݣݭݔ
ٮݤ ݣ ݣ ݤݤ
8مݠ ݣ ݫݣ ݬݓ ݣ ݣݣٮ ݣ ݣ
ى!
پیششماره سوم
تابستان 1397
نهجالباغه ،حکمت 250 -3اصول کافی ،جلد ،2ص77
هــفــدهســال اس ــت بــا فــاطــمــه دوســتــم.
دوستیمان از دانــشــگــاه و کاسهای
مشترک فقه و اصول شروع شد .از همان
ابتدا ،به نظرم دانشجویی زرنگ و طالب
علم بود .فاطمه متولد و سا کن اتریش
است .پدرش ایرانی و مادرش اتریشی
است .در هجدهسالگی با شیعهای اهل
اتریش ازدواج کرد و با هم برای تحصیل
معارف اسامی به ایران امدند .همسرش
دکترای فلسفه گرفت و او تحصیاتش
را تا مقطع کارشناسی ارشد فقه و حقوق
ادامه داد .فاطمه اان 35ساله است و
برای چهار پسر قد و نیم قد مادری میکند.
«مدتی است که دولتمردان اتریشی،
خبر در راه بودن قانون منع حجاب تا
دهسالگی در دبستانها و مهدکودکها
را اع ــام میکنند .قــانــونــی کــه هنوز
تصویب نشده است؛ اما ،رسانهها برای
زمینهسازی ان بهشدت تبلیغ میکنند.
ب ــرای مــن بــه عــنــوان ف ــردی اتریشی که
سالهاست در این فضا زندگی میکنم،
روشـ ــن اس ــت کــه ای ــن قــانــون حاصل
برنامهریزی دقیقی برای مبارزه با اسام
است .مبارزهای که از حذف هوشمندانۀ
نمادهای اســامــی شــروع شــده اســت.
در صحبتها شنیده مــیشــود کــه در
مراحل بعدی این قانون ،محدودیت سن
بیشتر شده و حجاب در دبیرستانها و
دانشگاهها هم ممنوع خواهد شد .موج
اسامهراسی برنامهریزیشدهای در حال
اجرا است؛ چرا که ،پیروان دیگر ادیان
در اتریش ،مشکلی برای داشتن ظاهر
مطابق با اعتقاد خود ندارند؛ مثا ،پسران
یهودی از کودکی کاه خاص یهودیان را
بر سر میگذارند یا هندوها که مطابق با
دستورات خود لباس میپوشند و هیچ
منعی برای انها وجود ندارد.
مسئلۀ تاسفانگیز دیگر ،عدم اعتراض
مردم جامعۀ ما به این اجبار است.
دختران ما الگوی حجاب را از مادرانشان
اموختهاند و ان را دوست دارند .اگر این
قانون در اتریش تصویب شود ،برای انها
بسیار ناراحتکننده خواهد بود؛ چراکه ،از
چیزی منع میشوند که ان را دوست دارند
و این موضوع میتواند روی شخصیت
انها اثــرات منفی داشته باشد .جالب
اینکه در ایران عکس این مطلب اتفاق
افتاده است و عدهای در حال اعتراض
به حجاب هستند .به نظرم ،مبارزهای
همهجانبه علیه قوانین اسام در دنیا به
وجود امده است که روزبــهروز در حال
پیشرفت است .در همۀ دنیا علیه اسام
کار میکنند؛ اما ،ایران در میان تمام دنیا
میخواهد حافظ قانون حجاب باشد.
قانونی که بر مبنای اصول و قواعد است
و بیپایهواساس نیست .قانونی که فقط
برای حضور در اجتماع میباشد و مردم را
در عرصۀ خصوصی ازاد گذاشته است؛
اما ،باز هم با این یک کشور و قانونش
مبارزه میکنند.
تجربۀ زندگی من در کشوری با پوشش
ازاد نشان داده است که امنیت دختران
در سایۀ حجاب حفظ میشود.
سلمݧݧݧݧٰی :بانوی
ایرانی مسلمان
چه زیبا فرمود موای رئوف ،امامرضا؟:
ه خداوند گمان نیک ببر؛ زیرا ،خداوند
رموده که من نزد گمان بندۀ مومن خویشم .
گر گمان او به من نیک باشد ،مطابق ان
ا او رفتار می کنم و اگر بد باشد مطابق
3
مان گمان با او رفتار می کنم.
اݣ ݓݣݠٮݫݬݓا ݣ�ݣیݤ
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
چند وقتی است در سطح شهرمان رفتارهای عجیبوغریبی میبینیم .خانمهای محترمی که
دارندݣ زمݤ
برمی ݤ
روسریهایشان راݓ ݣ ݣى ݫ ݫ ݫ
ݣٮ ݣ ݣݣٮݣو ݤسر چوب میکنند .حرفشان این است که «با حجاب اجباری
ݣݠ ݫ ݕ ݬݓ
سٮ ݣ ݬݫ ݓ
مخالفیم» .حتی بعضی محجبهها هم فیلمهای سلفی میگیرند که ما هم با حجاب اجباری
مخالفیم .به بهانۀ همین اتفاقات سراغ موضوع حجاب رفتیم .صحبتهای بزرگان ،حرفهایی
ً
از صاحبنظران و تجربههای شخصی افراد مختلف را خواندیم و شنیدیم .مخصوصا صحبت
با کسانی که خارج از ایران زندگی میکنند و تجربه دارند .میخواهیم انچه را دیدیم و شنیدیم،
با شما در میان بگذاریم .بخوانید و قضاوت کنید.
و امتیاز عمدۀ زن غربی امروز این است
که بتواند نظر مــردان را جلب کند و در
معرض التذاذ مردان قرار بگیرد؛ لذا ،شما
میبینید شاخصۀ زن غربی ،امروز عبارت
است از برهنگی .در مجلس رسمی که
ً
مرد و زن شرکت میکنند ،مرد باید کاما
پوشیده باشد ،زن بایستی هرچه ممکن
است ،به سمت عریانی پیش رفته باشد؛
(انهم) در مجالس رسمی! حاا در محیط
ّ
وضعیت
اجتماع که روشن است .این
مربوط به این دورههای اخیر غرب اروپا و
امریکاست؛ در گذشته اینجور نبوده .تا
انجایی که ما خبر داریم و ّاطاع داریم،
تا 150ســال قبل یا 120ســال قبلّ ،
البته
حجاب به معنای اسامی در انجا نبود؛
ّاما ولنگاری ،برهنگی و بیبندوباری مثل
مظهر مصرف ،ارایش ،جلوهگری در مقابل
جنسی نوع مرد و
مردان و وسیلۀ هیجان
ِ
جنس مــرد اســت .بقیۀ حرفهایی که
ّ
میزنند ،مثل ّ
جنسیتی
قضیۀ عدالت
و این حرفها همه حرف است و ظاهر
ّ
قضیه اســت ،باطن ّ
قضیه ان اســت.
پیششماره سوم
تابستان 1397
ݩ
ݫ ݫ ݭى ݢو ݩز ݣݥىݣ ݤه ݣ ݣ ݫݭوݤݣ ݫݠ ݫݤݤى ݔ ݤهݤ
ݕ
چهقدر مرور صحبتهای حضرتاقا در دیدارهای عمومی مهم است؛ اما،
بسیاری از ما اغلب فرصت نمیکنیم ،گوش کنیم یا متنش را بخوانیم .با
وجود این ،سال گذشته روز میاد حضرت فاطمه؟ حضرتاقا در دیدار
با مداحان ،دربارۀ زنان و خانوده نکات خیلی مهمی گفتند که خواندن و
دانستنش برای هر زن انقابی واجب است .اگر شما هم جزو اندسته افرادی
هستید که هنوز فرصت نکردید سخنرانی هفدهم اسفند 9۶را گوش کنید
یا متنش را بخوانید یا دوست دارید دوباره مرورش کنید ،نکات مهم ان را
اینجا جمع کردیم .برای انقابیشدن و انقابیماندن باید پشت سر راهبر
حرکت کرد .بسم اه:
این چه سیاستی است که جامعۀ غربی را
به این سمت کشانده و هدفش چیست،
جای بحثهای طوانی و ّ
مفصل دارد؛
ّاما اان ّ
واقعیت این است که زن غربی
امروز پرچم استقال ّ
فرهنگی
هویتی و
ِ
ِ
ِ
زنان در دست زنان ایرانی است؛ امروز
بانوان ایرانی با حفظ حجاب ،استقال
ّ
هویتی خــودشــان و استقال فرهنگی
خودشان را دارنــد .اعام میکنند و به
دنیا صادر میکنند؛ یعنی ،دنیا سخن
جــدیــدی دارد میشنود .زن میتواند
در میدانهای اجتماعی حضور ّفعال
داشـتــه بــاشــد ،تــاثــیــرگــذاری اجتماعی
عمیق داشته باشد .امروز زنان کشور ما
در بخشهای مختلف چنین تاثیرگذاری
دارند؛ درعینحال ،حجاب و عفاف و وجه
تمایز میان زن و مرد ،فاصلۀ میان زن و مرد،
در معرض سوءاستفادۀ مردان قرار نگرفتن،
ّ
خود را در حد وسیلۀ التذاذ مردان بیگانه و
زیادهطلب پایین نیاوردن و تحقیر نکردن
ّ
مسلمان
خصوصیات زن ایرانی و زن
جزو
ِ
امروز است؛ ّ
البته ،ما این الگو را داریم.
این چهارچوب را داریم .در میان بانوان
ّ
ما کسانی هستند در حد بسیارخوب،
ّ
بعضی در حــد اعــای ایــن الگو دارنــد
زندگی میکنند .بعضی هم در حدود
ّ
متوسطند؛ بههرحال ،این الگو وجود دارد
صاحب امتیاز:
مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟
زن در نگاه اسام
زن در منطق اســام و معرفت اسامی
الگویی دارد ،چهارچوبی برای زن ّ
معین
شده است .این چهارچوب ،کامل است؛
یعنیِ ،زن اسامی عبارت اســت از ان
موجودی که دارای ایمان اســت ،دارای
ّ
بخش
عفاف است ،متصدی مهمترین
ِ
اثرگذار در اجتماع
تربیت انسان است،
ِ
ِ
است ،دارای رشد علمی و معنوی است،
مدیر کانون بسیار ّ
مهم خانواده است ،مایۀ
ارامش جنس مرد است .همۀ اینها در کنار
ّ
خصوصیات زنانگی است؛ مثل لطافت،
ّ
انوار
امادگی
مثل رقت قلب ،مثل
ِ
دریافت ِ
ِ
الهی .ایــن الگوی زن مسلمان است.
ّ
خصوصیاتی که پیغمبر اکرم؟
همین
ّ
در بیانات متعدد به مناسبت تمجید از
فاطمۀ زهرا؟ یا خدیجۀکبری یا به نحو
ّ
کلی ،دربارۀ زن بیان کرده ،این الگوی
اسامی است.
پرچم استقال در دست زنان
مقابل ان ،یک الگوی انحرافی وجود
در
ِ
مختلف زمــان،
دارد که در دورهه ــای
ِ
متفاوت بــوده اســت .امــروز ان الگوی
انحرافی ،الگوی زن غربی است .در این
دورهای که ما زندگی میکنیم ،بهجای همۀ
ّ
خصوصیات برجسته و ممتازی که در
ّ
خصوصیت
زن اسامی مشاهده کردیم،
ویراستار :فریبا گراوندی
مدیر فنی :سامان قاموس
یاسمین صباغیان طوسی
شساى ِ ݫ ݭݔلىݤه
در اختیار ما قرار دادید ،اگر اشکالی ندارد
گفتگو را با سوالی کلیشه ای شروع کنیم .
ً
داشته و عادت کرده است .طبیعتا
بــرای هر انسانی بههم خــوردن وضع
ً
نسبتا باثبات ،رنج و اذیت به همراه
قطعا زندگی دور از وطن سختیهای
بسیاری دارد .من قبل از امدنم به
ایـنـجــا ت ـصــور ن ـمــیکــردم خیلی هم
سخت باشد؛ اما ،باید اعتراف کنم
که بیش از انتظارم سخت بود و البته،
این [موضوع] میتواند انسان تا انسان
براساس عایق و سایق و روحیات
و گرایشها متفاوت باشد .بخشی از
سختیهایش فراگیر است .فقط برای
کسی که تجربه کند ،در خــور درک
است .در سرزمینی که تفاوتهای
فراوانی با کشوری که انسان در ان بزرگ
شده است ،دارد .تنهاییهای زیادی
هست که گریزی از ان نیست و همه پر
است از نبود سنخیت و ناسازگاری با
محیط و پس زدن روح برای مقابله با
تغییر وضعیتی که به ان انس و الفت
و چه شیرینی هایی دارد؟
با این حساب ،وضعیت تحصیل
دختران مسلمان در مــدارس فرانسه به چه
شکل است؟
همانطور که گفتم ،طبق قانون داخل
مدرسه نباید حجاب داشته باشند.
دختران مسلمانی که به سن تکلیف
رسیدهاند و میخواهند محجبه باشند،
عموما از سر ناچاری تا ورودی مدرسه با
حجاب میروند .در مدرسه حجاب را بر
میدارند و بعد از خارج شدن از مدرسه،
دوباره حجابشان را سر میکنند.
ݒݦ
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐں ݣݠهݤ ݣوݣ ݫ ݬݣىݫ ݣهݤݔرݣ
ششسالی است که در روسیه زندگی
میکنم .اوایل ،زندگی در اینجا برایم
خیلیسخت بود .همه چیز غریب به
نظر میرسید .پوشیدن روسری به جای
چــادر ،نگاه کــردن رودررو به استاد و
همکاسی در هنگام صحبت کردن
و خیلی چیزهای دیگر .البته ،اان
بعد از این همه سال ،خوب یا بد دیگر
عــادت شــده اســت و حــداقــل غریب
نیست .یــادم میاید همکاسیهایم
ک ــه از کــشــورهــای مــخــتــلــف بــودنــد،
میپرسیدند« :شما همیشه با همین
لباسید؟! موقع استراحت و خواب
مزاحم شما نیست؟!»
مدت زیــادی از حضورم در روسیه
نگذشته بود که زنی مسلمان و محجبه
در ایستگاه راهاهن انفجار انتحاری انجام
داد .بعد از ان ،تا مدتی خیلی وضعیت
بدی بود .تا مدت زیادی نگاهها تغییر
کرد .بارها رفتار ترسالود مردم در کوچه
ً
و خیابان توجهام را جلب میکرد؛ مثا،
پیش میامد که سوار اتوبوس میشدم و
فردی بعد از دیدن من با گفتن زیر لب
«اوه خدای من!» از اتوبوس خارج میشد
یا اگر میایستادم تا از کسی ادرس بپرسم،
به محض اینکه روسری زیر کاه کاپشنم
را میدید راهش را کج میکرد و میرفت.
بعد از ان ماجرا تا همین اان هم بعضا
نگاههای سنگین وجود دارد یا سوااتی
که هرسال تابستان باید به انها پاسخ
دهم که مگر شما گرمتان نمیشود؟ یا
«اه اکبر» گفتن برخی جوانان وقتی از
کنارم عبور میکنند.
همۀ اینها ناراحتکننده بود و هست؛
اما ،سعی میکنم به دل نگیرم؛ چراکه
یقین دارم اینها همه حاصل شناخت
نادرست و مخصوصا تبلیغات منفی
است .واقعا هم ترس دارد وقتی احتمال
بدهی هر لحظه امکان اتفاقی وجود دارد.
وقتی دین هیچ موضوعیتی ندارد،
ً
صرفا باید دنبال ارزشهای انسانی بود؛
البته ،خیلی از این ارزشهــا همسو با
ارزشه ــای دینی هستند؛ امــا ،خیلی
مسن
مواقع هم عقب میمانند .بین زنان ِ
انسانهای مذهبی دیــدهام .از انهایی
که از مسلمانها هم مسلمانتر به نظر
میرسد؛ اما ،در میان زنان جوان به سختی
میتوان اظهارنظر کرد .اغلب دین را در
کلیسا رفتن یکشنبهها خاصه میکنند.
مابقی هرچه هست ،ارزشهای انسانی-
اخاقی است .اغلبشان خیلی خوبند،
مهربان ،صادق ،مودب ،ازخودگذشته
و به فکر دیگران؛ اما ،تناقض زیاد دیده
میشود؛ چراکه ،خواستۀ دل در موضوعات
اولویتدار ،جای خودش را دارد و این
میشود که به فکر همسر همکار مردش
نیست و بهراحتی سر کار با نوع پوششش
خودنمایی میکند؛ چون ،دوست دارد
به او برچسب «زیبا» بزنند و از او تعریف
کنند.
31
فاطمه عبیدی
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐں ݣݠهݤ ݣوݣ ݫݒ ݦݬݣىݫ ݣهݤݔرݣ
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐںݠݣهݤ ݣوݣ ݒ ݦݫݬݣى ݣهݤݔرݣ
مهربان وکیلی
ݧز ݧز
عا
ݤݠلݣ ݣ ݣ�مݤݤ ݣ ݣص ݤاݤݤ
گ ݩݒمس ݣ ݣ ݣدݣگاݤ ݣ ݣ ݣ ز ݣ ݣ ݣ ݣ ݤݤ ݣ
.1مهدیه و لباسهای سخنگو
کتابی داستانی دربارۀ چرایی حجاب
ویژۀ دختربچهها است .وحید جهانتیغ
این کتاب را براساس روش اموزش فلسفه
بــه کــودکــان نوشته اســت .او بــا اصــول
اندیشه ،تفکر و فلسفه و با زبان کودک
به صورت عقانی میخواهد حجاب
را به کودکان امــوزش دهد .این کتاب
بــراســاس روایـ ــات و احــادیــث هــم این
امر را بــرای کودکان ثابت میکند .این
روزها که بازار کتاب کودک پر است از
سوپرمنها ،بتمنها ،مردعنکبوتیها و
هزاران شخصیت خارجی دیگر ،وجود
شخصیتهایی مثل مهدیه که طراحی
ّ
جذابی دارد ،میتواند در جذب کودکان
به سمت چنین کتابهایی که هدف
واایی دارند ،مفید باشد .این کتاب را
میتوانید به صورت رایگان با پیوستن به
کانال تلگرامی و سروشی @mohajabe_ha
دریافت فرمایید.
.2مجموعۀ پاورپوینت
اموزشی مروارید در صدف
این پاورپوینت با استفاده از روشهای
جذاب اموزشی ویژۀ دانشاموزان دختر
مقطع ابتدایی تهیه شده است که برای
اجرا در جشن تکلیف نیز مناسب است.
در این پاورپوینتها از روشهای گوناگون
مثل شعر ،قصه ،جــدول ،راز دایرهها،
بازی با کلمات و ...استفاده شده است.
تا مفاهیم دینی و احکام شرعی را به
شیوهای جذاب و غیرمستفیم به کودکان
و نوجوانان انتقال دهد .برای تهیۀ این
محصول به سایت «باغ» مراجعه و فایل
را دانلود کنید.
کارگردان :مریم صالحیمقدم
تهیه کننده :حوزۀ علمیۀ قم
مخاطب :دختران 3تا 7سال
.3انیمیشن دختر اسمانی
این انیمیشن با بیان شعر برای کودکان،
در انها ایجاد میل و رغبت به حجاب
میکند .شما میتوانید این محصول را
از اپارات دانلود نمایید.
گمشدگان عالم فضا
نویسنده :وحید جهانتیغ
مخاطب :دختران 7تا 12سال
م ــول ــف :جــبــهــۀ فــرهــنــگــی خــودجــوش
محجبهها
برنامهای اموزشمحور برای ترویج مفهوم
حجاب از سنین پایه میباشد .در این
نــرمافــزار اصــول روانشناختی امــوزش به
ک ــودک رعــایــت شــده و ضمن سادگی
و سهولت کار با ان ،به تدریجیبودن
اموزش حجاب و نیز استمرار ان توجه
گردیده است .با قراردادن عناصر جذاب
برای ترغیب کودک به انجام بازی ،اصول
ا گاهیبخشی و شرایط مختلف کودکان از
ّ
نظر روانشناسی را مد نظر قرار داده است.
این کار با در نظر گرفتن بخشهای متنوع
انجام شود .بازی مذکور را میتوانید از
کافهبازار دانلود فرمایید.
تهیه کننده :گروه فرهنگی برهان با حمایت
سازمان فضای مجازی سراج
مخاطب :دختران 3تا 9سال
ش
یݥݫݓٮݣ ݫ ݣ ݫ ݬݕݣوݤسمݤ ؟
چح ݣ ݣىݫ ݣ
چادرهای نازکم ،رنگهایی که احساس
کردم بیشتر در چشم میایند ،شلوارهای
تنگ ،لباسهایی که استینهای کوتاه
یا سه ربع داشت ،جورابهای کوتاه و
نازکم ،ست دستبند و انگشترم را کنار
گذاشتم .یک لباس سنگین ،مناسب
و شیک انتخاب کــردم .در کیفم یک
گیره روسری گذاشتم که زیر گلویم معلوم
نشود به همراه یک ساق دست که در
مهمانی استفاده کنم .به قول یکی از
علما «حجاب نباید به گونهای باشد
که قیافۀ فــرد را متفاوت کند و جاذبه
ایجاد نماید» .خودم در مهمانی خیلی از
خانمها را که نگاه میکردم ،جاذبه را در
چهرهشان میدیدم :ابروهای رنگشده و
صورتهای ارایشکرده ،چشم هرکس را
به سمت خودش میکشید .لباسهایی
ن
ش
ن
ن �
ل ݣکو�ن ا�ݔیت ݣݣ� ݣو�ىݣ ݭ ݫ ت
ݔس�
ݡ ݣ ݣ ݣ� ݣ
ا�ݔن ݣ�ݣمهرݣ ݫ ݣݣىݫ ݣ ݫرݭݔݣ ݣ ݣ ،ݣ
ن
یٮ ݣ ݣݓه ݣݫݭ نݣحݦݓر ݣتݣىرݣاݤک ݧݩتݣٮ ݣݧں ݩݧݣنم ݣݡا� تݔیݣ�ݣ ݧݣݩنو�ىݣ ݫݭ ت
ݔس�
�چ �ݔر ݣ ݫݬ
ا
ٮݫݬ ݣݓا ݣݣݡدݣݣ�ه ن ݦرݣاݤ ݣ ݣݣ� ݣ ݫݭحݫݓلوݣ ݣݣهݣىݓ ݣ رݣوݣ ݣ ݣ ݤݣا ݣ
ݣنݤݤݤݢݢݢمݣ ݣدݣیݤݤ؛ ولی
ݩت ݩن
ح ݧݩش
ن
�
ى
ت
ى
ݣݣݣݣݣݣݣݣدݣݣٮ
ݣ�
ݭ
ݫ
ݡا ݫݭ� ݫݔ ݣی ݣ ݣو ݣ ݔس�
ݫݭچس ݣ
می ݫ ݣ ݫݣىݭݓ ݣر ݣاݤݣی ݫݬݔدݣ ݣ
ݣن ݣ ݫ ݣݣ�ݭ ݫ ݫݭݔ ݫ ݭ ݫ ݫ ݭݫݓ
تَ ݩݦ
ن
ت
لس
م
ݠ
ݣح
ا
ا
ݤ
ݔݡݣ�ݣ ݣ ݣنݤ ݣݤ� ݣاݤݣ� ݣ
ݔن ݫݣݭ ݫݭݓ اݣ ݣ
ݣع� ݣݤ� ݣ ݣ ݣ ݣ
ݣمݣا
ݓن ݣ اݥݣ ݣ ݣ
ݣ
ٮ ݫݬ
ن
ن
ݩش
مه ݣ ݫلىݭݔاݣ� تݣݔیݣ� ݣ ݣ�وى ݭݣ ݫݭ ت
ݔس�
ݣٮݫݫݫݫݬݬݬݔک ݣݣک ݣرݣݣݡ ݘ ݩݦ ݣ
ݫمحݓ�وݣݣن ݣ ݣ
ٮن نع تٮں ݧݩن ت اݤنݦݩ نں� ݩت
ݣݡٮ ݩݧ دن
ى
اݣݣمرݣدݣݣاݣٮ ݫݣ ݣݓه ݣ�ݣ ݣݔر ݣݡ ݣ ݣ� ݣ ݣ ݣو ݣ ݥݣݠ
ݧݩ ݧ
ٮٯ ݫىݧݩت ݭݫݡ ݩݧت ݩن ݓ ت ݩݦ
ݣ�ݣ� ݣ ا ݦ ݣ ݣݤݣان ݣ ݣ�اݤ� ݩتݔیݣ�ݣ ݩن ݣ�وى ݣݭݫ ݭݫݔ ت
س�!
ݣݫݬ ݣݓا ݣ ݫݭݔ ٮ ݥی ݣ ݣ ݣݣکه ݣݣحرݣ ݣ
ت ن
ر� ݣݣ�رݣوݣݣ� ݣح ݣوݣ ݩشسی ݣٮ
ى ݣݓ
ݫݫݫݫݬݬݔݡ ݣ ݓ� ݤر ݢݢماݣدݣ ݣݣه ݣݣکو؟!
ىݓ ݣ
ݩا ݦ
ݣیصݣحرݤݤا� تݩݦیݣ�ݣ ݩن ݣ�وى ݫݭݣ ݫݭ ت
م ݣاݣ ݣ ݣ ݤݣا ݣݤݣݣ�ه
در ݣݫچ ݩش ݡ
ݔس�!
ݣح ݣ
ݣ ݣ ݣ ݣ ݣݫ
ݣی ݣوݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݭ ݫݔ
ت
ا ݭݣ�هىݫ ݫ ݫ ݫ ݫ ن
ݡ�اݣ ش
ن ݔ�ݣٮ ݓىاݣݣىرݣ�ݔن! ݣݣ�روݣ ݣ ݣ ݤ
ݣن ݦ ݣݣݣݣݣݣݣݣݣس ݣ ݣدݣنݤݤ
ݣسک ݣ ݣ ݣرݣ ݭݫݔ
ت ݦݩ ݦ ݘݨ ݦ ݦ ݨت ݦݣݣݣݣݣݣݣݣݣݣمٯ ݠݤݤݣݣ�ه ݩت ݩݧن�ى
ݣم ݣ ݣو ݣ�ݣاݤ�ݔیݣ�ݣ ݣ ݣو ݭ ݣݫݔس ت ݥ
ش ݦساݣ ݔݣ�ݡٮه اݣ ݣ ݣ ݣ
ݡ
ݒݦ
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐںݠݣهݤ ݣوݣ ݫݬݣى ݣهݤݣݔر
ز
حکمی دارد؟ ز ک
�ݤݤ
ݠݤݤ ݣ ݣں�ݣ ݠݣگٮ ݣ ݣمݣ ݣ ݤاݤز ݣ ݣ ݣ ݣ
�ݣ ݣ ݤ
ݣ ݣ ݣ ݩز ݣدݥݣى ݣ ݣ ݫٮݬݔݣ ݣا ݣ
ایا استفاده از حلقۀ سادۀ ازدواج برای خانم
زینت محسوب می شود؟
خانم هایی که مــوی بلند دارنــد و ان را زیر
روسری یا چادر در پشت سرشان می بندند
به گونه ای که برامدگی زیر روسری یا چادر ایجاد
ً
می شود ،شرعا چه حکمی دارد؟
حکم پوشیدن ساپورت و شلوار لی و روسری
چیست؟
ّ
با رنگهای جذاب و جورابهای نازک،
همگی ایجاد جاذبه میکند .با خودم
گفتم که من که دارم زحمت می کشم و
چادر سرم میکنم .چرا اجر کار خودم را
ضایع کنم؟ از قدیم گفتهاند که ادم یا
کاری را انجام نمیدهد یا تمام و کمال
انجام میدهد.
بعد از ان مهمانی تصمیم گرفتم یک
استفتاء از دفتر اقا انجام دهم و دربارۀ مسائل
خیلی جزئیتر حجاب بیشتر اطاعات
جمع کنم؛ مثا ،دربارۀ سرمهکشیدن،
چادر طرحدار ،روسری رنگی و ...تماس
گرفتم دفتر استفتائات ،یک اقا ابتدا از
من پرسیدند سوالتان دربارۀ چه مسائلی
است؟ بعد ،وصل کردند به خانم مهربانی
و من هم سوااتم را یکی پس از دیگری
پرسیدم.
ی
� .ن ݣ مݣ�ݣ�ݔ ݣ ݩ ݧݣش ݣنݣسݣرݤݤݤݤݣݣمساݣ ݩتݣ�ݣ�ݣ ݣوݣ ت
ه�ح ݣدݣ ݣهݤ ݫٮݣهاݣݣ� ݧݣݣݣݣݣ�ݣݣݣݣݣݣݣڡݩن ت
ݣس�
ݫݬݓ ݭݓ
ا ݦݣݠ ن ىݩت ݩّ ن
ݣ� ݣهاݣ تݣݣ�ݣ� ݣ ݣوݣس ت
ݡ
ٮݡ ݣ ݣ ݣ ݣ
ݔنݤ ݣݣح ݣر ݣ� ݣ ݣ ݫ ݣ ݫ ݣ
اݣ� ݣ ݣ
ݔن ݫݭ ݣ ݫݭݓ
مݣس ݣ ݣرݤ ݫ ݣٮ ݫݭݓ
ݣ ݩݧن�ى ݫݭ ݔ ت
س�
ٮ�
36
ایا استفاده از چادر براق و رنگارنگ در برابر
نامحرم اشکال دارد؟
نــه ،اشکالی ن ــدارد .مگر اینکه طوری
باشد که توجه نامحرم را جلب کند یا
فرد انگشتنما شود.
اگر استفاده از عطر و ادکلن برای شوهر یا
جمع محرمها
زنانهبهیا
مجلس
دنیا امد.
خانوادۀ ژوبرت
دردر 19۶1در
حضور کلر
خانوادهای مسیحی و تحصیلکرده که در
عطر و ادکلنی
باشد ،اشکالی ندارد؛ اما
پاریس زندگی میکردند .مادر کلر پزشک
و پدرش هنرمند بود و نقاشی میکرد.
شود یا امکان
که موجب توجه نامحرم
عاقۀ زیــاد دختر خانواده به مطالعه و
کودکی شاید
همان دوران
نقاشی از
باشد،ازحرام است.
داشته
وجود
تحریک او
ترکیب روحیۀ علمی و هنری سرچشمه
گرفته است که پدر و مادرش در فضای
خانه به وجود اورده
بودند.م ها جایز است؟
ایا بلند بودن ناخن خان
لینا لونا نام کتابی است که بهتازگی دفتر نشر فرهنگ اسامی در
حوزۀ ادبیات کودکان منتشر کرده است .کتابی که از منظری جدید
و با بهرهگیری از اصول فلسفۀ شهید مطهری به موضوع «حجاب»
میپردازد .داستان دربارۀ دخترکی است که با ادمکوچولویی دوست
میشود و در جریان گفتو گو با او سعی میکند به فهم هویتی از
مفهوم حجاب دست پیدا کند .بار اول که شنیدم کتابی با این
نام و موضوع روانۀ بازار گردیده ،تصورم از نویسنده ،بانویی بود که از
کودکی با مفاهیم اسامی بزرگ شده است .احتماا چند سال قبل
از سن تکلیف چادر سر میکرده و کتابی نوشته است از جنس همان
حرفهای کلیشهای و همیشگی! اما از اسم کتاب نمیتوانستم
به سادگی عبور کنم .دختربچۀ درونــم را قلقلک مــیداد! با اولین
جستوجوی اینترنتی و دیدن اسم نویسنده ،تمام تصورات قبلیام
به هم ریخت .شاید داستان زندگی نویسندۀ فرانسوی قبل از خواندن
لینا لونا برای شما هم جالب باشد.
اگر بهگونهای باشد که توجه نامحرم را
جلب کند یا خانم انگشتنما شود و
شکل خاصی پیدا کند ،حــرام است؛
اما ،اگر در ان حد نباشد ،اشکالی ندارد.
و کفش رنگی و مانتوی کوتاه در زیر چادر
برای پوشش شرایطی ذکر شده است ،از
جمله اینکه برجستگیهای بدن مشخص
نباشد .هنگام پوشیدن ساپورت ،تمام
هندسۀ بدن مشخص است؛ بنابراین،
حجاب کاملی نیست .دربارۀ انواع رنگی
شلوار جین و لی ،اگر زیر چادر باشد و
پیدا نباشد ،حکم خاصی ن ــدارد .به
فرض اینکه پیدا هم باشد ،اگر بهقدری
چسبان نباشد که هندسۀ بدن مشخص
باشد؛ یعنی به اندازهای گشاد باشد که
برجستگی بدن مشخص نباشد و ضمنا
رنگش بهگونهای نباشد که فرد انگشتنما
شود و بهاصطاح «لباس شهرت» نباشد،
اشکالی ندارد.
38
استفاده از عطر و ادکلن بــرای خانم ها چه
ا گــر انگشتر خانمها ســاده باشد ،حاا
فرقی نمیکند که مربوط به ازدواجــش
است یا خودش تهیه کرده یا هدیه گرفته
است ،پوشاندنش واجب نیست؛ اما ،اگر
انگشتر چشمگیر و خاص است ،باید از
نگاه نامحرم پوشانده شود.
چی بپوشم
32
منطق را سخت میشود قانع کرد .شاید برای همین است که راهبلدها
از سمت قلب وارد میشوند .احساس که تکان خورد ،دل که لرزید،...
کار تمام است .حاا هرقدر هم که دلیل و ایه بیاوری .شعر با ان زبان
دلفریب و خیالانگیزش خیلی موثرتر از بحث و استدال ،حرفهای
خوب را به جان ما مینشاند .برای این شماره ،سراغ اشعاری رفتهایم که
شاعر در انها حرفی با ما دارد و پیامی ابهای واژههایش نهفته است.
پیامی که میخواهد ما را به راههای خوب ببرد :
35
32
همیشه زمــان رفتن به مهمانی ،یکی از
دغدغههای همۀ ما جمله معروف «چی
بپوشم » است .من هم از این قاعده مستثنا
نیستم و برای رفتن به مهمانی دوستان
خانوادگی سعی میکنم بهترین و شیکترین
لباسم را انتخاب کنم .هماهنگی رنگها
با هم و ست کردنش با رنگ چادرم کافهام
کرده بود .نشسته بودم وسط اتاق و هاج و
واج به لباسها و چادرهایم نگاه میکردم.
در حال و هوای خودم بودم که صدای
پدرم را در راهرو منتهی به اتاقم شنیدم.
با لحنی مهربان به من گفتند :حوراجان،
دخترکم حواست به جمع امشبمان که
هست! همین را گفتند و رفتند .تازه به
خــودم امــدم کــه امشب م ــردان نامحرم
بسیاری در جمع هستند و من باید قبل
از هرچیز این را در نظر بگیرم.
.4نرمافزار اموزشی
دختران بهشتی
پیششماره سوم
تابستان 1397
عصر تکنولوژی است .اان در دلتان میگویید چشمبسته غیب میگویی.
ً
این را که هر بچهای میداند .افرین! دقیقا منظورم بچهها هستند .یادم
میاید شش یا هفتساله بودم که پدرم برایمان دستگاه اتاری خرید.
سروته بازیهایش هم در ماریو قارچخور و چندبازی دیگر خاصه میشد.
کارتن هم پلنگ صورتی ،تاموجری ،حنا دختری در مزرعه و ...بود.
برای ما که در عالم کودکی بهسرمیبردیم ،خیلی متنوع و جذاب به نظر
میامد؛ ولی ،اان با گذشت حدود بیستسال از ان روزها و پیشرفت
تکنولوژی ،به نظرم خیلی هم متنوع نبودند .در این روزگار ،هزاران بازی
و کارتن و انیمیشن خارجی و ایرانی برای کودکان وجود دارد .اینکه
بعضیها دنبال هرچیز خارجی هستند ،بماند .اینکه چهقدر کارتن و
انیمیشن خارجی میتواند در تربیت بچه تاثیر داشته باشد ،هم بماند.
حرف ما با پدرومادرهایی است که دغدغۀ تربیت فرزندشان با اصول
اسامی را دارند و میخواهند بچهها را از سنین کم با این اصول اشنا و
به انها عاقهمند کنند .سعی کردیم در این فرصت ،تعدادی از بازیها،
کتابها و انیمیشنهای مرتبط با حجاب را معرفی کنیم:
34
29
سامانهپیامکی30004866303030:
رایانامهs a lma @ r u s hd . i r :
مصداق ارایش چیست؟
روزگــار کودکی او و سه بــرادر کوچکترش
با وجود اعتراض همسایهها ،شاد و پر از
بازی و هیجان گذشت تا کلر به نوجوانی
رسید .دوران هجوم ســوالهــا و ورود به
عرصۀ تصمیمهای بزرگ! روح پرتاطم او
در نوجوانی ،اسیر سوالهای بیپایانی شد.
درحالیکه دانستهها و اعتقاداتش برای پاسخ
دادن به انها کافی نبود .عادت و شوق به
کتاب و خواندن ،راه او را به سمت مطالعۀ
منابع مختلف در ادیان دیگر باز کرد .همان
عادتی که ان را کمکرسان خود در تمام
مراحل زندگی معرفی میکند .سرانجام،
زمــان تصمیم بــزرگ فرارسید و کلر در 19
سالگی و در استانۀ جوانی مسلمان شد.
بلند بودن ناخن خانمها اشکال ندارد؛
اما ،به شرط اینکه غیرمتعارف نباشد که
انگشتنما شوند.
حکم پوشش بــرای ابــروی برداشته شده یا
ان روزها هرگز فکر نمیکرد که ادامۀ زندگی
در مسیر تازه ،او را به جایی دور از خانواده
و کشورش ببرد؛ اما ،سرنوشت همیشه
انگونه که انتظار داریم ،رقم نمیخورد.
دورۀ دانشجویی را با تحصیل در رشتۀ
علوم تربیتی اغاز کرد .در همان دوران با
دانشجویی ایرانی ازدواج کرد و در سال
13۶2برای سکونت به ایران امد .این
موضوع باعث شد تا کارشناسیارشد
را در رشتۀ ادبیات کودکان بهصورت
غیرحضوری در دانشگاه لومان فرانسه
بگذراند؛ اما ،در ایران شوق تحصیل ادامه
داشت .زبان فارسی را در مدت کوتاهی
اموخت و دورۀ تحصیات حوزوی را تا
سطح 2ادامه داد.
کلر حاا بیش از 20سال است که برای کودکان
ایرانی داستان مینویسد .کتابهایش به
زبانهای عربی و فرانسه هم منتشر میشوند؛
اما معتقد است که کودکان ایرانی را بهتر
میشناسد و به همین دلیل ،اولویت او در
زبان نوشتن ،فارسی است .داستانهایی
که حتی با نگاهی گذرا درونمایۀ مذهبی
خود را نمایان میسازد.
داستاننویسی را از زمانی شروع کرد که
فرزندانش کوچک بودند و سوالهای
کودکانۀ انها مادر را به قصهگویی و
بعدا ،نوشتن ترغیب کرد .حاا هادی
و امین 29و 27ساله ،مشوقان مادر در
داستاننویسی هستند و او انتقادهای
فرزندانش را عامل بزرگی در موفقیت
خود میداند.
عاقۀ زیــاد به نقاشی که یادگار دوران
کودکی کلر است ،او را به یکی از معدود
نویسندگانی تــبــدیــل ک ــرده اس ــت که
تصویرگری اثارش را نیز خود انجام میدهد؛
یعنی ،نویسنده تصویر ذهنی خــود از
شخصیتهای داستان را مستقیما به
مخاطب تقدیم میکند!
کلر امروز 5۶ساله است؛ اما هنوز سعی
میکند ارتباط مستمری با کودکان داشته
باشد .او ارتباط با دنیای کودکان را باعث
حفظ و پرورش صفاتی مثل صداقت،
سادگی ،کنجکاوی و خاقیت در خود
میداند .صفاتی که در اکثر افراد به مرور
زمان کمرنگ میشود.
دنیای رنگینکمانی
مصداق ارایش را باید عرف تعیین کند؛
38یعنی ،افرادی که در محل زندگی شخص
هستند ،اگر کاری را ارایش بدانند و خانم
ان را داشته باشد ،باید از نگاه نامحرم
بپوشاند؛ مثا ،کرم ساده و معمولی را
کسی ارایش نمیگوید.
منظور از عرف در بحث ارایش و زینت ،عرف
متشرعین است یا عرف کوچه و خیابان؟
سوال کردند این عرف چه کسانی هستند؟
متدینها هستند یا مردم عادی؟ جواب
این است که همۀ مردم هستند .انهایی
که ارایش را تشخیص میدهند اگر متشرع
هم نباشند؛ ولی ،ارایش را میشناسند.
اگر بگویند این کار ارایش است ،ارایش
محسوب میشود و در غیر این صورت،
ارایش نیست.
رنگ شدۀ خانم ها چیست؟
ً
اگــر در حــدی اســت که عرفا میگویند
ارایش یا رنگکرده یا ابرو برداشته است،
باید از نگاه نامحرم بپوشاند؛ امــا ،اگر
ً
مختصر است که عرفا نمیگویند ارایش
کرده است ،پوشاندنش واجب نیست.
روح مادرانۀ کلر در جمات و صحبتهای
ّ
او هم تجلی میکند .وقتی برای توصیه
به نوجوانان میگوید« :به جای توصیه
برایشان دعا میکنم که بتوانند برای
هدفهایی که دارنــد به خدا تکیه
نمایند و فــراوان تاش کنند و هیچ
وقت ناامید نشوند».
و هنرمندی او نمایان است ،وقتی در
توصیف رنگ دنیای کودکان میگوید:
«دنیای بچهها پر از شگفتی و لبریز از
احساس است و ای کاش برای همۀ
انها رنگینکمانی باشد»...
39
ایا سرمۀ چشم از زینت هایی است که باید
پوشیده شود؟
اگر عرفا زینت محسوب شود ،پوشاندن
ان واجب است.
ایا روسری را باید حتما لبنانی ببندیم یا گره
هم می توان زد؟
پوشاندن زیر چانه و کف و روی پا در برابر
نامحرم برای بانوان واجب است و باید
انها را از نامحرم بپوشانند .اگر به گونهای
گره زده شود که این واجب ترک نشود،
اشکالی ندارد.
پیششماره سوم
تابستان 1397
سلمݧݧݧݧٰی :بانوی
ایرانی مسلمان
28
دیدن دختران و پسران نوجوانی که
دارای ولنگاری جنسیتی بودند ،نشان
مــیداد بنیان خــانــواده معنایی نــدارد.
ً
خانوادهها معموا فقط یک وعده در روز
کنار هم غذا میخوردند و کمتر در خانه
اشپزی میکردند .بهندرت در پارکها و
مراکز خرید خانوادههایی دیده میشدند
که پدر و مادر و فرزند با هم حضور داشته
باشند .تربیت فرزند سالم و مصون از
افات در ان جامعه ،بسیار بسیار سخت
بود .نکته تاملبرانگیز دیگر اینکه در اروپا
انسانهای اهل مطالعه و تحصیات
ّ
جدی ،بیشتر به حجاب پایبند بودند
و میزان برهنگیشان به مراتب کمتر بود.
وضعیت جامعۀ اروپایی به لحاظ پوشش
و امنیت خاطر و مسائل حاصل از ان به
قدری اشفته و رو به زوال بود که میشد
بهوضوح درک کرد که جمهوری اسامی
با همین وضعیت فعلی هم هنوز زمین
تا اسمان با انجا متفاوت است و پر از
امنیت .امید که زنان و مردان سرزمینمان
قدردان باشند.
پیششماره سوم
تابستان 1397
همسایه کرملین
در چنین محیطی که همگان زیبایی
را در ظاهر میبینند و در خودنمایی ،با هم
رقابت میکنند ،خیلی سخت است که
خاف مسیر حرکت کنی و بگویی من هم
زیبایی را دوست دارم؛ اما خودنمایی را نه.
بخواهی یا نخواهی به تو جور دیگری نگاه
میکنند .این سختیها انگار ابدیدهات
میکند .محکمتر میشوی و میگویی
اصا بگذار فکر کنند زیبا نیستم .در
تابستانها باصراحتتر میگویی که من
هم مثل شما گرمایی هستم ،فقط به فکر
گرمای دیگری هستم که شاید شما از ان
نمیترسید!
نکتهای که برایم خیلیجالب و البته،
تاسفبرانگیز بود ،اینکه در رابطههای بیپرده
خیابانی که خیلی هم عادی شده بود ،اکثر
موارد زنان اویزان و طالب مردان میشدند
و مردان به لحاظ جنسی گویا بسیار سرد
ً
بودند .ظاهرا ،یکی از اثار بیحجاب بودن
زنان ،باا رفتن استانۀ تحریک مردان است.
اگرچه ازادی زنان و تفریحاتشان بهظاهر
زیاد بود اعم از دوچرخهسواری ،اسکیت
و اسکوتر و هر نوع فعالیتی که زن مسلمان
مقید در انها دارای محدودیت است ،اما
انگار روح و جذابیت نداشت.
اسمان تکرنگ
30
فارغ از این جریانات ،مردم روسیه
ً
قلبا مهرباناند و کمک میکنند و احترام
میگذارند .این بُ عد از شخصیتشان را
از زمانی بیشتر دیدم که بچه داشتم و
دیگر ترسی از من به عنوان تروریست
نداشتند.
جالب اینجاست همینهایی که سوال
از گرما در تابستان میکنند ،خودشان در
زمستان خیلی عجیبند! حتی وقتی هوا
15-10درجه زیر صفر است ،دامن کوتاه
میپوشند با جورابشلواری نازک! و در
پاسخ به این سوال که مگر شما سردتان
نیست ،میگویند« :زیبایی مهمتر از سرما
است!» البته ،شاید بتوان این را با همان
منطق حجاب در تابستان پذیرفت؛
چــراکــه ،بــرای هر دو گــروه «ارزشه ــا در
اولــو یــتانــد» .ارزش دنیایی یا اخرتی!
زنان اینجا فکر و ذکرشان زیبایی است!
خیلی صریح خودنمایی میکنند و ترس
از غیرت مردانشان هم ندارند .شاید چون
مردانشان اصا غیرت ندارند .من دوستان
روس زیادی دارم و همهشان زیبایی و
موردتوجه بودن را مثل همۀ زنهای دنیا
دوست دارند .فقط تفاوت در این است
که برخی باحیاترند و برخی حیای کمتری
دارند .برخی عامدانه لباسهایشان را طوری
انتخاب میکنند که بیشتر جلبتوجه
کند .حتی هنگام تدریس در دانشگاه
وقتی که شا گردان اقا دارند .برخی هم
سادهترند یا باحیاتر که باعث میشود
لباسهای عادیتر انتخاب کنند.
بیش از پیش احساس غربت میکردم.
یکیدو ماهی گذشت تا با این وضعیت
کنار امدم و بعد ،شروع کردم به مشاهدۀ
محیط اطرافم .از سر کنجکاوی و دنبال
مصداقی میگشتم برای حرفهایی که
از قبل در مورد این باغ سبز شنیده بودم.
اینجا زن با ازدواج چیزی برای عرضه
به همسرش نداشت؛ چراکه ،رابطه از
مدتها قبل شکل گرفته بود و زوجین
در هرجایی با هم حضور داشتهاند و حاا
فقط باید تصمیم میگرفتند ایا همسر
ً
دائم هم میشوند یا صرفا همخانههایی
که هریک خرج خودش را میدهد و از
یکدیگر صرفا تمتع جنسی دارند و. ...
زنان هم در اکثر موارد باید برای تامین
مخارج زندگی پابهپای مرد کار کنند و مرد
بهتنهایی مسئول مخارج زندگی نیست.
ݒݦ
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐں ݣݠݣهݤ ݣوݣ ݫݬݣىݣ ݣهݤݣݔر
پیششماره سوم
تابستان 1397
- General Pedagogy- History of
Pedagogy and Education
سلمݧݧݧݧٰی :بانوی
ایرانی مسلمان
21
خ ــان ــم مــجــرایــی مــتــولــد 13۶۶و
فارغالتحصیل رشتۀ علوم تربیتی
است .در 1390عازم ایتالیا شده و
بعد از یک سال به پاریس رفته است.
دخترش در پاریس متولد شده و سال
اخر زندگی در اروپــا را در شهری به
نام اکس مارسی در جنوب فرانسه
گذرانده است .در این مدت هم به
المان و هلند و سوئیس سفر کرده
و شهرهای مختلف ایتالیا را دیده
است .خودش میگوید« :ولی اسمان
خدا از ان حیثی که در نوشته ام ذکر
شد ،همهجا یکرنگ بود».
هرگز ان لحظههای اخر چادر پوشیدنم
را فراموش نمیکنم .برایم خیلی دردناک
بــود .هواپیما داشــت به میان نزدیک
میشد .طبق فتوای مرجع تقلیدم ،چادر
از اینجا به بعد لباس شهرت میشد و
چارهای نداشتم که از خود جدایش کنم.
چادری را که با ارادۀ خود انتخاب کرده
بودم و عاشقش بودم و جزئی از هویتم
بود .یادم هست حتی برایم سخت بود
که بیچادر با همسرم روبــهرو شوم .دو
مانتوی بلند مشکی و نیلی و چندروسری
قوارهبزرگ تدارک دیده بودم .وارد دنیایی
ً
کاما متفاوت شدم و اینک بدون پوششم،
نشانی :تهران ،بــزرگــراه چمران،
دانشگاه امام صادق؟ ،مرکز رشد
زنان در همهجا حضور داشتند :رانندۀ
اتوبوس ،مامور پمپ بنزین ،رفتگر شیفت
شب و . ...جاهایی که ما حضور زن در
ان را فراتر از توان یا دون شان او میدانیم.
ساجده شاکری
زهــرا صالحیمتعهد ،اهــل مشهد
است .دختری دو و نیم ساله دارد
که در دوران تحصیل او به دنیا امده.
دوران کارشناسی را در دانشگاه امام
صــادق؟ علوم تربیتی و معارف
اسامی خوانده و کارشناسی ارشد
فلسفۀ تعلیموتربیت پذیرفته شده
است .برای ادامه تحصیل در مقطع
دکتری به روسیه میرود و در رشتۀ
«تاریخ امــوزشوپــرورش» 1تحصیل
میکند و اان در حال بازگشت به
تهران است.
34
منفی و مثبتی دریافت کرده اید؟
من جز چند مورد خیلی محدود هیچوقت
از مردم پیرامون خودم برخورد منفی شاهد
نبودم .حتی برخی بسیار گرم و بااحترام
ً
برخورد میکنند .اتفاقا یکی از تصورات
اشتباهم دربارۀ مردم این کشور واکنش
انها به حجابم بــود .میترسیدم با من
برخورد کنند .متلک بگویند .بیادبی
کنند .حتی به حجاب از سر کشیدن
هم فکر میکردم و روزهای اول تنهایی
از خانه بیرون هم نمیرفتم؛ اما به مرور
دیدم که این تصوّ ر کاما اشتباه است.
اول اینکه بانوان محجبه در سطح شهر
زیاد هستند ،دوم اینکه مردم اصا کاری
به پوشش من ندارند و روابطشان ارتباط
انسان با انسان است .هرچند متاسفانه
انها که در راس کار هستند با قدرت رسانه
سعی می کنند وجهۀ بدی به مسلمانان
بدهند تا بین مردم فاصله بیندازند؛ اما
خود مردم بر اساس اصل فطرتشان برای
متانت و وقار یک خانم احترام قائل اند.
ݒݦ
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐںݠݣهݤ ݣوݣ ݫݬݣى ݣهݤݔرݣ
ملٮ ز�ݤ
مساٮ ݣ ݣرݤ ݬݔ ݪ
ه ݫ ݬݔ ݣ
30
ݖ ݩݦ
ݠ
ا ݣس ݣم ݣاݣ ݤݤ
برخورد فرانسوی ها با شما و مخصوصا
به حجاب شما چگونه است؟ چه بازخوردهای
شان ِزلیزه بدون سانسور
20
ز ݩݦ
ک ݣ ݣگݤ
ز ݦ ݩݑ ݦݦݩں ݣ ݣ ݣ ݣ�ݤں ݣ ݣ ݣ
پیششماره سوم
تابستان 1397
زندگی در جایی غیر از وطن چه سختی ها
دارد و این تجربۀ مشترک همۀ کسانی
است که از وطن خود دور میشوند.
بخشی از سختیها هم مخصوص
افــرادی اســت که مذهبی هستند.
بهخصوص اگر ناخواسته و بیاراده در
شهری قرار بگیرند که هیچ مرکز دینی
در ان وجود نداشته باشد .ایامی مثل
محرم و صفر یا ماه مبارک شعبان و
رمضان هیچ گردهمایی وجود ندارد
و همۀ اینها کار را سختتر میکند؛
اما ،اگر بخواهم دربارۀ شیرینیهایش
بگویم ،همین تغییر فضا ،دوری از
همۀ دوستداشتنیها ،تنهاشدن
و بسیاری شرایط دیگر که در ظاهر
ناخوشایند به نظر میرسد ،وجهی
خاص و مثبت هم میتواند داشته
بــاشــد کــه هــرچــنــد درونـ ــی اس ــت و
بیانش سخت است ،تحولافرین و
رشددهنده است.
چالش هایی ایجاد می کند؟
از انجا که گردانندگان غربی تمایلی به
رشد اسام و گرایش مردم جوامعشان به
اسام ندارند و از طرف دیگر هم میخواهند
ظاهر خود را برای مبارزه نکردن با دین
حفظ کنند ،مشکاتی نه خیلی علنی،
اما ازاردهنده برای زنان مسلمان ایجاد
میشود .یکی از مشکات همین است که
در سوال قبلی هم اشاره کردم .دختری که
به سن تکلیف رسیده است و میخواهد
محجبه باشد ،در فضای مختلط مدرسه
اجازه ندارد حجاب داشته باشد یا اینکه
زن مسلمان باید برای افراد توضیح دهد
که به حکم دینش نمیتواند با مــردان
دست بدهد و روبوسی کند .از شرکت
در عموم کــاسهــای ورزشــی به دلیل
اختاط محروم است .تقریبا کار اداری
رسمی نمیتواند پیدا کند .در بسیاری
از دانشگاهها نمیتواند استاد شــود و
بسیاری موارد دیگر؛ البته ،اینجا قانون
مشخصی وجود ندارد که زنی باحجاب
نمیتواند دارای شغل رسمی شود؛ اما،
این قانون هست که اگر کارفرما عاقه
نداشته باشد که نیروی زیرمجموعهاش
دارای حجاب باشد ،میتواند به او برای
کار پذیرش ندهد ،حتی اگر همۀ شرایط
ان کار را داشته باشد.
ماه اول زندگی در محله ای بودیم
کــه مــهــاجــران کمی داشــت و ا گرچه
هــرگــز اهــانــتــی نــدیــدیــم و نشنیدیم،
سنگینی نــگــاه هــا را کــا مــا احساس
میکردیم .بعد ،به محله ای رفتیم که
هم مهاجرپذیر بــود و هم عــرب ز یاد
داش ــت و هــم صــاحــبــخــانــهمــان جــزو
معدود مسیحیان معتقد بودند و سه
فرزند داشتند .وضعیتمان بهتر شد؛
زی ــرا ،چشم اهــالــی بــه حــجــاب زنــان
ً
عرب عادت داشــت .ا گرچه معموا
حجابشان از نظر ما ک زیبایی و تمیزی
ضعیف بود ،احساس امنیت مرا بیشتر
کرده بود .اولین نکته جالب برایم این
بود :ایا نداشتن حجاب باعث شده
اســت ایــن نــوع پــوشــش بــرای مــردان
عادی شده باشد؟ چیزی که در ایران
میشنیدم این بود که داشتن حجاب
باعث می شود مردان به زنان حریص
بــاشــنــد و چــشــمچــران؛ ام ــا ایــن طــور
ً
نبود و اتفاقا به وضــوح دیــده می شد
که چشمهای ز یادی دنبال دخترانی
است که زیباتر ،خوشتیپتر یا برهنهتر
هستند و هرچهقدر در مورد این دختران
نگاه ها خــاص و الــوده بــود ،در مورد
ً
زن ــان بــا حــجــاب مــخــصــوصــا خــودم،
ً
یا اصا جلب توجهی نبود یا نگاه ها
ً
از سر احترام یا بعضا کنجکاو ی در
ً
مورد ملیت بود .خصوصا که برخورد
همسرم با من نشان میداد که ما عرب
نیستیم.
28
پیششماره سوم
تابستان 1397
نرگس رِئیسی ،دانشجوی رشتۀ اموزشوپرورش
دو سال است که در فرانسه زندگی میکند.
در فرایند پذیرش در مقطع دکتری ،مشغول
یادگیری زبان فرانسه در دانشگاه است .او
در 13۶3متولد شده و مدرک کارشناسی را
در رشتۀ جامعهشناسی و کارشناسیارشد
را از دانشگاه عامه طباطبایی در رشتۀ
مدیریت اموزشی دریافت کرده است .پس
از اقامت در فرانسه ،کانال تلگرامی با نام
تا انتهای افق ایجاد کرد که در ان با نگاهی
تحلیلگر و نقادانه ،مشاهدات و تجربیات
روزمرهاش را به اشتراک میگذاشت .این
روزها مسئله حجاب در کنار مسائل دیگری
از این قبیل ،در ذهن بسیاری از مردم و
بهخصوص جوانهای ایرانی ،غرب را به
نماد بارزی از ازادی و جمهوری اسامی
را به مظهر زورگویی و محدودیت تبدیل
کرده است .شاید کسی که تجربۀ زندگی
در هر دو فضا را داشته است ،بتواند در
قضاوت درست این موضوع به ما کمک
کند .موضوع پروندۀ این شماره بهانهای
شد تا سراغ خانم رئیسی برویم.
با سام و تشکر از اینکه وقتتان را
فرانسه چطور هست؟
من در یک شهر از کشور فرانسه سا کن
ً
هستم و طبیعتا هر پاسخی بدهم ،جامع
نخواهد بود .هرچند در تشریحی که خود
اساتید سر کــاس کــردهانــد ،گروههای
مذهبی در فرانسه مانند کاتولیک ها و...
وجود دارند که خیلی هم مقید به اعمال
دینی خــود هستند ،حکومت فرانسه
خود را ائیک به معنی «جدایی دین
از سیاست» معرفی میکند و این قانون
شامل مدارس دولتی هم میشود .اینجا
هیچ علوم دینی تدریس نمیشود ،حتی
عامت و نماد مذهبی هیچ دینی هم
نباید همراه دانش اموزان باشد که یکی
از انها حجاب برای دخترهای مسلمان
است .تا انجا که میدانم ،فرانسه بیش
از 5میلیون مسلمان دارد؛ اما ،قوانین
ائیکی فرانسه این سختگیری ها را دارد.
زندگی در غرب برای زن مسلمان چه
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
سلمݧݧݧݧٰی :بانوی
ایرانی مسلمان
ز ݦ ݧ ݩزى
ݠسساݤ ݤݤوݤ ݤݤ�ݤݤ
ݣى ݣ ݤو ݣ ݣ ݣ ݣ ݤݤ ݣ ݣ ݣ ݣݤ ݣ ݣݤ ݤ
ز ݦݣ ݣ زݫݩݦݬݓ ݣ ݣ ݩز
وضعیت دین و دینداری در کشور
20
سلمݧݧݧݧٰی :بانوی
ایرانی مسلمان
ݒݦ
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐں ݣݠهݤ ݣوݣ ݫ ݬݣىݫ ݣهݤݔرݣ
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐںݠݣهݤ ݣوݣ ݫݒ ݦݬݣىݫ ݣهݤݔرݣ
ݒݦ
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐںݠݣهݤ ݣوݣ ݫݬݣى ݣهݤݔرݣ
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐںݠݣهݤ ݣوݣ ݫݒ ݦݬݣىݫ ݣهݤݔرݣ
مدیر هنری:سیدمصطفیشفیعی
سلمݧݧݧݧٰی :بانوی
ایرانی مسلمان
ــهــربــانتــر از هــر مــهــربــانــی کــه بــه بیان
میرالمومنین علی؟ میتوان او را در به
هم خوردن تصمیمها ،باز شدن گرهها و
شکسته شدن همتها شناخت 2.گاهی
رادۀ انسان بر کاری مصمم است؛ اما،
ا گهان علتی مانع انجام ان میشود.
مانی گرهها و گرفتاریهایی در زندگی
ـجــاد مــیشــود کــه هیچ گشایندهای
رای ان نیست که ناگاه فرج از جانب او
یرسد یا گاهی ّنیتی میکنیم؛ اما میان
ا و ّنیتمان حائل میشود و ّنیتی بااتر
ر قلب میاندازد .باور به این حقایق و
دیشیدن به امر خدا در هدایت عالم،
همان مثبتاندیشی مطلوب را در ما به
جود میاورد .همه فعل او خیر است،
همه کار او زیباست .پس اگر در زندگی
ا چیزی کم یا زیاد میشود یا اگر ایام بر
ا سخت یا اسان میگذرد ،همه تحت
دیریت حکیمانۀ خدای مهربان است که
رای سعادت ما برنامه دارد .کافیست دل
ه او بسپاریم و به رضایش عمل کنیم. ...
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی ایرانی مسلمان
تابستان که میاید یاد همه خاطرات گرم کوچک .حوصلهمان که سر میرفت
اعضای هیئت تحریریه سلمی اینبار با
سلمی اینبار با
تحریریه
هیئت
اعضای
سر میرفت
مان که
خاطرات گرم
افتیم.اید
تابستانمیکه می
برای شما
متنوعی را
مطالب
دست پر امدند و
مختلف
حوصلههای
کوچک.بود ،بازی
حیاط پناهمان
یاد همه تعطیل
اول از
و خوبمان
مطالبکه هم از
این است
قصدشان
اماده کردهاند،
لبخند
بود،بود و
حیاط
حیاطمان در
دوران کودکی
رهاشدن
شدن مدرسه
متنوعی را برای شما
امدند و
دست پر
های مختلف
بازی
پناهمان
امتحاناتتعطیل
افتیم .ازاول از همه
خوبمانومی
و
رایحهای
اند ،و هم
نمانید
مسائل روز بی
حیاط ما.
تاییدیدربر شادی
مهربان مهر
کارنامه پر
نمناک کولر و
اخر ،بوی
این ازاست که هم از
قصدشان
امادهبهرهکرده
بود و لبخند
کودکیمان
مادربزرگدوران
امتحانات
رهاشدن از
مدرسه و
ثلثشدن
سلمای
باشد.
فراغتتان
شایدشادیهنر
گرفتند و ما
بابا ان را
ثلثمامان
از 20که
هست،
تابستان و گرما
هم رایحهای از
نمانید و
بهره
اوقاتروز بی
ما .چاشنیمسائل
تاییدی بر
مهربان مهر
کارنامهاماپراانمادربزرگ
می کولر و
نمناک
اخر ،وبوی
شما در
بیشتر
هنر وقت
3متناسب با
میبه سر
چه راگلی
ببینیم
خانه تا
کارنامه
اانهم باشد
ـوی نماماکولر
تابستانباشد .سلمای
فراغتتان
اوقات
چاشنی
گرفتند وبـ ما
بابا ان
مامان و
در که
منتظر20
از
هست ،شاید
تابستانامـوـا ازگرما
در صفحات بیشتری تدوین شده است
انها زدهایم؟ شیرینی در دستهای بابا
نمره دار و حیاط و حوض و
شما در تابستان
3متناسب با وقت بیشتر
بازیاز کارنامه
گلامــا
باشد
منتظر در خانه تا ببینیم چه گلی به سر بــوی نم کولر هم
و عاوه بر بخشهای ثابت دو شماره قبل
و خنده زیبای مامان خبر از گل کاشتن خبری نیست ...ما میمانیم و چند
در صفحات بیشتری تدوین شده است
انها زدهایم؟ شیرینی در دستهای بابا نمره دار و حیاط و حوض و گلبازی
پرونده ویژهای در مورد حجاب و مسائل پیش
ما مــیداد و نوید
تعطیات طوانی و مــاه فراغت از کارها و بچههایی که
و عاوه بر بخشهای ثابت دو شماره قبل
و خنده زیبای مامان
خبر از گل کاشتن خبری نیست ...ما میمانیم و چند
البته همراه با شادی کودکانه.
امده در این موضوع دارد .سلمی میخواهد
به دنبال سرگرمیاند ،پس چارهای جز
پرونده ویژهای در مورد حجاب و مسائل پیش
ما مــیداد و نوید تعطیات طوانی و
که
هایی
بچه
و
کارها
از
فراغت
ـاه
ـ
م
شربت خنک بعد از ظهرهای گرم تابستان
ان روزهــا تقریبا تمام خانهها حیاط داشتن برنامه برای خانواده نیست و باید
سلمی میخواهد
دلگرمیدارد.
اینماموضوع
البته همراه با شادی
کنیم.پس چارهای جز
سرگرمیاند،
کودکانه.ای حوصلهبه دنبال
باشید.
امدهودربرای
باشد .بخوانید
سررفتنها را کم
داشت همراه با حوض اب و باغچه
شربت خنک بعد از ظهرهای گرم تابستان
ان روزهــا تقریبا تمام خانهها حیاط داشتن برنامه برای خانواده نیست و باید
باشد .بخوانید و برای ما دلگرمی باشید.
داشت همراه با حوض اب و باغچهای حوصله سررفتنها را کم کنیم.
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐں ݣݠهݤ ݣوݣ ݫݒ ݦݬىݫ ݣهݤݣݔر
1
اینکه حضرت رسول؟ سپاس از خدا
اینکه حضرت رسول؟ سپاس از خدا
برای همۀ نعمتها را نجوا میکردند،
برای همۀ نعمتها را نجوا میکردند،
بــرای ما درککــردنــی اســت و هرکدام از
ایم؛ــردنــی اســت و هرکدام از
درکک
بــرای ما
ما نیز کم یا زیاد ،تجربۀ ان را داشته
زیاد ،تجربۀ ان را داشتهایم؛
نعمت یا
پی نیز کم
البته ،که تکرار پیدر ما
ها ما
ارام باش!تکرار پیدر پی نعمتها ما
البته،
دهد.کهبعد از
را به وجودشان عادت می
ببین! باش!
نیمۀ پر لیوان را -اراموجودشان عادت میدهد .بعد از
که به
زیارتی دلنشین یا زمانی را
گرهای از خلق
ببین!
لیوان
شبپر
تریننیمۀ
حتی تاریک -1
میرسد و خورشید طلوع میکند.
به راپایان
ها هم
دلنشین یا زمانی که گرهای از خلق
زیارتیچهرهاش
خدا باز می 1کنیم و شادی را در
رسد و خورشید طلوع میکند.
می
پایان
به
هم
ها
شب
ترین
تاریک
حتی
صبر کن! پشت دیوار مشکات ،اتفاق بهتری در انتظار توست...بهاری و
کنیم و شادی را در چهرهاش
نسیمباز می
میبینیم یا حتی خنکیخدا
1
ـرای ان
خدا را بـ
صبر کن! پشت دیوار مشکات ،اتفاق بهتری در انتظار اصاحتی خنکی نسیم بهاری و
بینیم یا
توست...بعد از هر لذتی ،می
مریمالسادات مرتضیزاده
ز ز دݤݫ ݭݫݤى ݔ ݤو ز ݫد ݫݤ� ز
یݣ ݤݤ ݣ ݤݤ ݤݤ ݤݤ
ی ݭݣ ݤݤى ݔݣ ݤوݤ ݤ�ݤ
�ر ݣ�
فردایݥد ݣݤار ݣ ݣݣ ݣݣ ݥدݣݤݤݣا ݤ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ
دیروز
س ت
ݬݫ ݓٮݤ ݣ ݣݣاوݣ ݣهم ݣ ݣ ݣٮهݣ ݫ ݣ ݫݠݕ ݫ ݭز ݩݦىݤهݩز ݣم ݣ� ݣىݣ ݣٮ ݣ ت ز ݦݩ
سݤ
ݠاݣݕ ݫ ݭ ݫ ݤݔݤىݤ زݩ ݣ ݣ ݣ� ݣݫ ݣىݫ ݬݔݣ ݫ ݣٮݫ ݣݬݫݓاݣ ݤ
ݫݬ ݓ ݤ ݣ ݣ ݣݣاو ݣ ݫݣݔ ݣ ݣ ݫݣ ݬݔݣݫه ݣݫ ݣݫݬ ݓ
مثبت در اندیشۀ اسامی
اندیشۀ تفکر
نشانۀ تفکر مثبت در نشانۀ
اسامی
ـت کــه در هــمــهحــال شا کر
ـردحـانـالاس ـشا کر
ف ــرد ان اس ــت کــه در هـف ـمــه
جایگاه ،نمونه برای این جایگاه،
باشد .بهترین
باشد .بهترین نمونه برای این
محمد؟پیامبر مهربانی محمد؟
وجود نازنین
وجود نازنین پیامبر مهربانی
سیره و روش زندگی حضرت
است .در
حضرت
است .در سیره و روش زندگی
مسرور
ایشان را
«هرگاه امری ایشان را مسرور
خوانیم:
میخوانیم« :هرگاه امریمی
نمود وفرمودند
بود ،می
مطابق میلشان بود ،میفرمودند
مینمود و مطابق میلشانمی
ُ ّ
ُ
نعمه و اگر
الحمده
امریعلی ک ِ ّل نعمه و اگر امری
که الحمده علی ک ِل که
مریضی
برایشان مکروه بود ،مانند با و
و...بود ،مانند با و مریضی و...
مکروه
برایشان
2
میفرموند که الحمده علی کل حال».
2
میفرموند که الحمده علی کل حال».
33
40
ݡ
مهر وه /ی دگ ری /بیت ن ب
نفاق بی نقاب
مر
زز
زت
ا�
ى�ا ݑݠݥ ݣ ݓݣ�ݠ ݣ ݣݣى� ݓ
به بلندی عمر تاریخ ،فریبکارانی از حزب شیطان با هدف دور کردن انسان از
« رضـ ــا مــیــرپــنــج پ ــه ــل ــوی» کــه
نتوانست بیش از چند ساعت کشور
را از خطر اشغال متفقین در جنگ
جهانی دوم محافظت کند و لکۀ
ننگ قتلعام هزاران نفر در مسجد
گوهرشاد را در شاهنشاهیاش داشت،
«شاه خدمتگزار وطن» میخوانند!
دیکتاتور ی که ماهیت ضددین و
ضدازادی او با فرمان کشف حجاب
اجــبــار ی بــه همۀ نــاظــران بی طرف
تار یخ ثابت شده است را «پدر ایران
1
نوین» می دانند!
برای «فرح دیبا» ،ملکۀ خودباختۀ
دربار طاغوت ،که با تاراج میلیونها
دار از ثروت ملی کشور ،سالهاست
در خانههای اشرافی جوان میدهد،
مستند میسازند تا در مقابل دوربینهای
ر یا اشک تمساح بریزد.
یکی دیگر از این اسطورههای
نامش امالسلمه
قزوینی است .سال 3
سلطنت قاجار در خا
و اهل علم از روحانیو
دنیا امد .به دلیل محیط
مناسب خانۀ پدری تو
را فرا گیرد .فاطمه با پس
نیز اهل علم بود ،ازدواج
فرزند پسر شد .مورخان
شخصیتی او از ق ــد
ّ
فنبیانش نوشتهاند
استعداد بعدها وسی
کــردن مــردم و درنتیج
شد! از انجا که نسب
برای انسانها ایجاد م
او نیز با اینکه فرزند عا
امامجمعۀ باتقوای قزوین
با راهنمایی عموی کوچ
مکتب شیخیه 2بــود
انحرافی شد و این مو
حکیمه نیلیپور
مائده شکری
44
غزاله صباغیان طوسی
تجربه شرکت در یکی از دیدارهای حسینیه امام خمینی؟ با حضرت
اقا ،یکی از ارزوهای خیلی از جوانان هم نسل ماست .ارزویی که گاهی
با یک دعوت غیرمنتظره به حقیقت می پیوندد .اولین ها همیشه حال و
هوای خاص خودشان را دارند .نگاه مشتاق و جستجوگری که همه چیز
برایش تازگی دارد ،بهترین راوی صحنه هایی است که برای سایرین عادی
شده است .این نوشته ،روایت یک مادر دانشجو از اولین تجربه حضورش در
دیدار جمعی از دانشجویان با رهبر انقاب است که خواندنش چه برای انها
که این تجربه را داشته اند ،چه انها که نداشته اند ،خالی از لطف نیست.
حکیمه نیلیپور
61
51
مورد انتظار است ،از خود نشان
میدهند .اگر این اختال ،شدید
باشد و با ّفع ّ
الیتهای طبیعی
روزانه ،از قبیل رفتن به مدرسه
یا مشارکت در ّفع ّ
الیتهای
تفریحی ،تداخل کند ،کودک
دچار اختال اضطراب جدایی
مــیشــود کــه البته ،رایجترین
اخــتــال اضــطــرابــی در دوران
کودکی است و تقریبا 10درصد
کودکان دچار ان میشوند.
ݣاݤهمٮ ݔ ݨݑ ݦ ݦ
ٮݣ ݣ
ݫ ݫݬ
61
و «تربیت و رشد اسامی» ،شهید مطهری؟.
مر یمال
مر یمال
سادات
ض
یزاده
رت
سا
دات م
مرتض
یزاده
گرداورنده :مرجانالسادات مرتضى
الساداتزادهمرتضىزاده
گرداورنده :مرجان
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
فاطمه عبیدی
فاطمه عبیدی
صبح کــه از خــواب بــیــدارشــدم ،یاد
مامانبرزگ مهربانم ،خاطراتم با او،
دســت پخت فــرامــوش نــشــدنــیاش و
غذاهای خوشمزهاش افتادم .دلم هوای
کودکیام و سفرههای بچگیام را کرد.
هنوز هم میتوانیم یاد ان روزها و مزهها
را زنده کنیم؛ مثا با شامی ابداری که
به یاد قدیم و سفرههای بچگی با عشق
پخته شود.
برای درست کردن جعبۀ کادو به جعبۀ
کفش یا امثال ان نیاز داریم .کار خیلی
ساده است! با کمک چسب چوب یا
مایع ،تکههای سیدی را روی جعبه
بچسبانید؛ طوریکه کمترین فضای
خالی بین انهــا باشد .کمکم جعبۀ
کادو اماده میشود .حال خودتان چطور
است؟ فکرکنم کلداستاپ اثر خود را
بهزودی نشان دهد .وقتی کاما سطح
را پر کردید ،بگذارید خشک شود .برای
جلوۀ بیشتر جعبه میتوانید فضای بین
تکهها را با رنگ دلخواه ماژیک سیدی پر
کنید .فکر میکنم مرض مرموز ناشناخته
را شکست دادید!
78
طرز تهیه
شامی را درون همین تابه بچینید تا با
حرارت مایم ده دقیقه بجوشد .باید اب
به مقداری باشد که روی شامی را بگیرد
و کمتر یا بیشتر نباشد .مقدار اب را با
اندازه ماهیتابه بسنجید .در نظر داشته
باشید که قرار نیست تمام اب به خورد
شامی برود؛ بلکه شامی باید ابدار باشد.
مواد ازم
-1شیر8 :پیمانه؛
-2شکر3 :پیمانه؛
-3نشاسته3 :قاشق غذاخوری؛
-4ارد1 :قاشق غذاخوری؛
-5کره1 :قاشق غذاخوری
-۶دارچین (جهت تزیین) به میزان دلخواه.
ٮی
� س
طرز تهیه
�ٮس
شیر و شکر را در ظرفی میجوشانیم.
نشاسته و ارد را نیز در ظرفی دیگر با اب
سرد حل میکنیم .ان را به شیر و شکر
میافزاییم و به اندازهای میجوشانیم تا
خودش را بگیرد (کمی شلتر از خامه).
شعله را خاموش میکنیم و در ته ظرفی
پیرکس کره میمالیم .پودر شکر میپاشیم
و مواد را روی ان میریزیم .ظرف پیرکس
را روی اجاق میگذاریم و با حرارت ،شکر
تمام سطح ته ظرف را کاراملیزه میکنیم.
ظرف را 3ساعت در فضای اشپزخانه و
2ساعت هم در یخچال قرار میدهیم.
بعد از خنکشدن ،ان را به صورت طولی
میبریم و مانند شکل از انتها لوله میکنیم و
رویش دارچین میپاشیم و سرو مینماییم.
حال خوب
در این دوره و زمانه ،بعضیها خودشان
را به درودیوار میزنند تا حالشان خوب
شود و میلیونها تومان خرج کارهای
عجیبوغریب میکنند .اخر داستان
هــم فقط جیبشان خــالــی مــیشــود و
دریــغ از حــال خــوب .گــویــی ،چیزی
دستنیافتنی است که پیدا نمیشود؛
ولی ما نسخهای خیلی راحت برای دست
یافتن به این گوهر نایاب پیچیدهایم.
برق نگاه رضایتمندی خانواده بعد
از خــوردن غذایی خوشمزه و جدید
میتواند بهترین نسخه باشد .دست
بــه کــار شوید کــه حــال خــوب منتظر
شماست.
یکی از لوازم مراقبتی پوست که هر فردی
باید ان را داشته باشد ،کرم مرطوبکننده
است که باید حاوی ترکیبهای زیر باشد:
همهچیز از ان روز صبح ،جلوی اینه شروع شد .بله ،انچه
نباید میشد ،اتفاق افتاده بود .اگر یک نفر با تمام قدرت
به صورتم سیلی میزد و از دردش به خودم میپیچیدم،
خیلی بهتر از این بود که ان را ببینم .چه چیزی؟ همان
چروک ناقابل را میگویم که مثل اینۀ دق روی پیشانیام
جا خوش کرده بود.
ترکیبهای رطوبترسان مانند گلیسیرینکه اب ازم را به سطح و ایههای عمقی
پوست میرساند .کرمهای حاوی این
ترکیبات برای پوستهای چرب انتخاب
خوبی است.
تصاویر همه پیرزنهایی کــه در عمرم دیــده ب ــودم ،مثل
اســایــدهــای پشتسرهم تندتند از خــاطــرم میگذشت.
نمیخواستم به این زودی پیرزنی با صورت چروک و افتاده
باشم؛ اما چه کارباید کرد؟
تــرک ـیــبهــای رطــو بــتن ـگ ـهــدار کهنمیگذارند اب پوست بخار شده و از
بین بــرود .ترکیبهایی مانند وازلین و
مومعسل مثالهای خوبی است.
ان صبح لعتنی انگار برای من یک تلنگر بود که به خودم
بیایم .اینکه باید حواسم به خــودم و پوستم بیشتر باشد.
نباید تعداد این چروکها مثل نرخ دار بیشتر بشود .در این
دنیای بیدروپیکر بهترین هنر ،حفظ ارامش است .با اینکه
مشکات زندگیمان را که هر وقت ورق میزنیم ،رشد کرده و
قد کشیده است .شاید هم چغرتر از قبل شده باشد؛ ولی اینکه
پوستمان مثل چوب شود ،کمکی به حل مشکاتمان نخواهد
کرد .باید خودمان ،سامتیمان و زیباییهای خدادادیمان را
دریابیم .میتوانیم با مراقبتهای خیلی پیشپاافتاده بتوانیم
برای همیشه زیبایی و جوانیمان را حفظ کنیم.
تــرکــیــبهــای احــیــا کــنــنــدۀ پــوســت:ترکیبهایی مانند اسیدلینولئیک
معموا با مواد دیگری ترکیب و باعث
حفظ رطوبت پوست میشود .ویتامین
موضعی و ویتامین که در بعضی از
فراوردههای جدید وجود دارد ،خاصیت
انتیاکسیدانی دارد و از پیدایش عوارض
پیری جلوگیری میکند.
چوب و ّاره
پاک نگهداشتن پوست
استفاده از مواد ارایشی و زندگی در جامعه
امروزی ،پوست را در معرض الودگی قرار
میدهد .این الودگیها عاوه بر اینکه از
شفافیت پوست میکاهد ،باعث بروز
پیری زودرس هم میشود .اولین گام برای
داشتن پوستی شفاف ،پاک نگهداشتن
پوست است .اگر پوست معمولی دارید،
شستن هر شب صورت با مواد پاککنندۀ
کرمدار و شستوشوی صورت با اب ولرم
در صبحها کفایت میکند .در صورت
داشتن پوست چرب ،صورتتان را صبحها
و شبها با استفاده از پاککنندۀ فومدار
بشویید .ابتدا ،ان را با اب ولــرم نمدار
کنید ،بعد ماده تمیزکننده را به مدت
30الی ۶0ثانیه روی پوست ماساژ دهید،
سپس با اب ولرم را بشویید.
خواب کافی داشته باشیم
یکی از دردهای این روزگار ،دیرخوابیدن
اســت .بیدار بــودن تا نیمههای شب و
تماشای تلویزیون یا بودن در فضای مجازی،
ّ
به پوست اسیب جدی میرساند .قبل از
12به رختخواب رفتن و ۶الی 7ساعت
در شب خوابیدن ،خیلی از مشکات
پوست را حل میکند .همچنین ،بیدار
شدن قبل از طلوع افتاب ،کمک بسزایی
به بهبود وضعیت پوست مینماید؛ البته،
کار خیلی سختی نیست؛ چون وقتی زود
به رختخواب برویم ،قطعا صبح زود هم
بیدار خواهیم شد.
زیرین ،ریشهاش تحلیل رفته است .گواه
این موضوع نیز دندانهای شیری هستند
که به دلیل پوسیدگی کشیده میشوند
که چون هنوز روند طبیعی تحلیل ریشه
را طی نکردهاند ،دارای ریشههای بلند
هستند.
نکتۀ مهم دیگر اینکه برخاف ّ
تصور
بسیاری از والدین ،دندانهای شیری نیز
دارای عصب هستند و در صورت پیشرفت
پوسیدگی و انتقال التهاب و عفونت به
عصب دندان باید درمان عصبکشی
انجام گیرد که کاما بیعارضه است.
65
75
ص
-زمان پخت غذا 40 :دقیقه
-طبع این غذا خشک و گرم است.
برای سرو غذا بهتر است از ظرفهاییکه کمی گود هستند ،استفاده کنیم.
نکته :برای کاراملیزه 1کردن شکر ،ظرف
مواد را روی اجاق جابهجا کنید تا همهجای
دسر کاراملیزه شود.
لحظه لحظه پخت این غذا با بویکودکی و طعم ان روزها همراه است .این
تجربه را از دست ندهید.
ر
71
-1حرارت دادن قند ،که منجر به قهوه ای و سیاه
شدن قند میشود و ماده کارامل تولید میشود.
79
جشن تو د ع می
ں
�صهددادگ 90
87
اق ی ج منحر ه ٮ کݠ
77
معجزۀ پ کی
ت
ش
ت؟
ض
ص
ک
ب
س
س
گ
ص
ت
ت
ت
ب
ت
ب
ش
ش
؟
ت ض
ص
س ک
ش
ش
ت
ت
ب
؟
س
ش
ف
ض
ب
ک ش
ت
ک
ش
س
ب
؟
ت
ب
ش
؟
ت
ک
ش
ض
ش
ض ت
ت
ی
ض
س
؟
قصه د د دگ ن
ش
ت
81
ݠس��دع ی
تابستان فصل افزایش خلط صفراست؛
پس ،بعید نیست اقایان خیلی بداخاق
شوند .لیوانی شربت کاسنی میتواند
اخم ابروها را به لبخند تبدیل کند .گیاه
کاسنی با تاثیراتی که روی کبد دارد ،زمینۀ
راهم میکند و بار
شامی ابدار /کازان دیبی
/شربتهای تابستانی
پیششماره سوم
تابستان 1397
همه بچهه ی من
مدت زمان تهیه20 :دقیقه
مواد ازم جهت سس
ابتدا گوشت چرخکرده ،پیاز رندهشده ،ارد
نخودچی ،تخم مرغ ،نمک و ادویهجات
را با هم مخلوط میکنیم .روغــن را در
ماهیتابه میریزیم و میگذاریم تا داغ
شــود .به انــدازه یک گــردو بــزرگ از مواد
برمیداریم وکف دست پهنش میکنیم.
وسطش را سوراخ میکنیم مثل یک چرخ.
سپس ،شامیها را در روغن سرخ میکنیم.
انها را کنار میگذاریم .داخل ماهیتابه،
پیاز نگینی خردشده را سرخ میکنیم.
زمانی که طایی شد ،زرد چوبه و نعنا
را اضافه میکینم .بعد از تفت مختصر،
دو لیوان اب میریزیم و ابلیمو و شکر را
اضافه میکنیم .میتوانید کمی ادویه هم
درون ان برزید .بگذارید تا جوش بیاید،
� ٮسٮ
سرخشده هم میگویند؛ اما کازاندیبی
خیلی خوشمزهتر از فرنی است.
-1ابلیمو یا سرکه 3 :قاشق غذاخوری؛
-2شکر 3 :قاشق غذاخوری؛
-3زردچوبه1/4 :قاشق چایخوری؛
-4نعنا1/2 :قاشق چایخوری .
84
اگر هنوز حوصله تان سرجایش نیامده
است ،نگاهی به تصاویر این صفحه
بیندازید .شاید دلتان خواست و یکی
از اینها را درست کردید.
ݠدس
سط
�ٮ
پیششماره سوم
تابستان 1397
ݩݦ
ىاݤ�
شسامیݖ ݣ ݣݣا ݫ ݬݓ ݣ ݣ
-1گوشت چرخ کرده 400 :گرم؛
-2ارد نخودچی 3 :قاشق غذاخوری؛
-3پیاز 2 :عدد ؛
-4تخم مرغ :یک عدد؛
-5ادویه(زنجبیل ،دارچین ،جوز هندی،
هل ،زیره ،زردچوبه) 1 :قاشق چایخوری
از همه به یک اندازه؛
-۶نمک 1/2 :قاشق چایخوری با توجه
به طبعتان میزان نمک را میتوانید
کم یا زیاد کنید؛
-7روغن به میزان ازم.
80
پیششماره سوم
تابستان 1397
) پولیفنول :دستهای از مواد شیمیایی
ستند که بهطور طبیعی در گیاهان
جود دارند.
درمان جدید بیماری
مرموز ناشناخته
74
ازمایش خون را جدی بگیریم
بسیاری از بیماریهای کبد و کلیه،
اول خ ــودش ــان را روی پــوســت نشان
میدهند .اینکه ابتدای صبح ،پوست
صورتم خیلیتیره باشد و بعد ،روشن
شود احتماا یکی از عائم بیماری کبد
باشد؛ پس چکاب ششماهه یا ساانه
را جدی بگیریم.
ب ــاور اشتباهی کــه بــایــد تــرک شــود،
ّ
ان اســت که دنــدانهــای شیری مدت
کوتاهی داخل دهان هستند و اصا ریشه
ندارند .چنین تصوری اشتباه است؛ زیرا
دندانهای شیری ،ساختاری کاما مستقل
از دندانهای دائمی دارند و دارای تاج
و ریشههای مستقل هستند .بهعاوه،
ریشۀ دندانهای شیری بعد از اینکه به
وظیفۀ خود عمل کرد ،همزمان با رویش
دندان دائمی زیرین به طور طبیعی تحلیل
میرود و دندان شیری وقتی به طور طبیعی
میافتد ،ریشه ندارد؛ ولی این بدان معنا
نیست که از ابتدا ریشه نداشته ،بلکه
ّ
طی روند طبیعی رویش دنــدان دائمی
استعداد شاعری؛
بیشتر در
حاویتا ١٢ظهر
ساعت و٦صبح
مزاجباشد.
می
است)؛ـن خ ــواب خ ــوب (گــرچــه
بدنبهویژه راحت داشــتـ
خونی
گلبولهای
گرم ازو تر دارد
طبیعت؛
مند به ادبیات و موسیقی؛
عاقهمند به عاقه
ساخته میشود .این خلط حامل اکسیژن و مواد غذایی
خوابیزیاد
بیسرمای
گرما و
هموگلوبین تحمل نکردن
گلبولهای قرمز و مواد دیگری از خون نظیر
هم برایشان
تحمل
دوراندیش و بلندپرواز؛
استعداد شاعری؛
به بافت و سلولهای بدن است و خیلی از اعضای
است)؛برایشان
تحمل سرما
میباشد .از ساعت ٦صبح تا ١٢ظهر بیشتر در بدن (در مجموع،
خوشاخاق و خوشرو؛
راحت
بدن بهویژه عضات ،کبد ،قلب و ...از ان به عنوان
عاقهمند به طبیعت؛
ساخته میشود .این خلط حامل اکسیژن و مواد غذایی راحتتر است و احساس گرما در
شجاع و جسور و پرانرژی؛
تحمل نکردن گرما و سرمای زیاد
غذا استفاده میکنند .در واقع خلط اصلی و مهمترین
دوراندیش و بلندپرواز؛
به بافت و سلولهای بدن است و خیلی از اعضای این افــراد معموا همراه با تعریق
معموا بینظم ،تنوعطلب و
خلط در بین اخاط چهارگانه ،خلط دم است؛ چون
(در مجموع ،تحمل سرما برایشان
تکراری.و خوشرو؛
کارهایاخاق
عاقه به خوش
بی
گردد.عنوان میباشد)
بدنازمیان به
اعضایو...
کبد ،قلب
بهویژه
بدن
عضات،و بقای
بازسازی و رشد
موجب
راحتتر است و احساس گرما در
شجاع و جسور و پرانرژی؛
ترین
مهم
غذا استفاده میکنند .در واقع خلط اصلی و
این افــراد معموا همراه با تعریق ت ݦ
معموا بینظم ،تنوعطلب و
ز
ٮݣ ݤىݤ ݣکٮݫ ݬݔ ݤهݤݤ
خلط در بین اخاط چهارگانه ،خلط دم است؛ چون
کا�ݣا ز ݤ
ݤں ݣ یدݣݤى ݓ ݣ ݣ
71
به
اشپزی
دنیای
های
بانمک
از
بعضی
بیعاقه به کارهای تکراری.
میباشد)
موجب بازسازی و رشد و موادازم
بقای اعضای بدن میگردد.
این دسر خوشمزۀ ترکی ،فرنی قهوهای یا
یکن
با این سیدیها چه کنیم؟
صفرا
هوش و حافظۀ باا؛
74
استفادۀ منظم از کرم
مرطوبکننده
پیششماره سوم
تابستان 1397
ست که میتواند هورمون باشد (ازادشده
غدد فوق کلیوی) و به عنوان پیامرسان
صبی در سیستم سمپاتیک عمل کند.
پیشین ،مزاجهای سوداوی و صفراوی را بررسی کردیم
ی
من»
به نظر من ،پذیرفتن سرطان راحتتر
از پذیرش مرض بیحوصلگی است.
ً
اصا پذیرفتن هر بیماری دیگری بهتر
است؛ چون ،هنگام ابتا به بیماریهای
دیـگــر ،بهتدر یج متوجه بیماریات
میشوی و بااخره ،یا به درمانش فکر
میکنی یا دور از جان شما نهایت کار
را میپذیری؛ یعنی ،مثا میپذیری
کــه رفتنی هستی؛ امــا ،امــان از این
بیحوصلگی لعنتی! هزارجور کار و برنامه
داری؛ ولی ،حوصلۀ انجام هیچکدام
را نداری .بدبختی این است که هنوز
هم هیچ دکتر یا پروفسوری این بیماری
ناشناخته را کشف نکرده است که قرص
یا امپولی برای درمانش درست کند تا
برویم از داروخانه بخریم و مشتمشت
بخوریم .سرماخوردگی هم نیست که
خودمان را به سوپ و شلغم ببندیم تا
به حیاتمان ادامه دهیم .پس ،درمان
این مرض مرموز ناشناخته چیست؟
من اگرچه پزشک نیستم ،درپاسخ این
سوال سخت میگویم :شاید دستی به
هنر زدن ،مثل یک کلداستاپ برای
سرماخوردگی ،روی این مرض اثرکند!
نیازی به وسایل خاص و پیچیدهای
هم ندارد .فقط باید نگاهی به قفسۀ
سیدیها بیندازید و انهایی را که به
دردتان نمیخورد ،کنار بگذارید.
ݠ�
ه ه هه
64
َد َمویها
ی و تو
میخواهیم با هم قاب عکس ،قاب
اینه ،جعبه کــادو و ...درســت کنیم:
اول از همه ،ظرف اب را روی شعلۀ گاز
بگذارید تا جوش بیاید .بعد سیدیها
را داخــل ان بریزید تا چند دقیقهای
بماند .سپس ،به کمک قیچی تیز ،ان
را برش دهید یا سیدیها را در هاون
بریزید و خرد کنید.
نصب شده است .نزدیک خانم مینشینم و تاش میکنم سر صحبت را باز کنم .سام کردم .با بیحوصلگی جوابی
سوداپوسیدگی دندانهای
خشکبه دلیل
سوداکه
کودکانی
بلغم
سرد و
درشتاندام و بدن عضانی؛
امری ضروری میباشد .به همین منظور ،در دو شمارۀ
و در این شماره به شناخت مزاج «دموی» میپردازیم.
میل و توان جنسی باا؛
نرم و مرطوب؛
هوش و حافظۀ باا؛
پیشین ،مزاجهای سوداوی و صفراوی را بررسی کردیم
پوست سرخ و سفیدرنگ ،گرم،
برجستگی عروق روی دست.
موهای پرپشت؛
و در این شماره به خلط
دممزاج «دموی» میپردازیم.
شناخت
میل و توان جنسی باا؛
نرم و مرطوب؛
نبض پر و قوی؛
خلط دم قسمت اصلی خون و قرمز رنگ است که
رفتاری
ویژگیهای روانی و
عروق روی دست.
برجستگی
موهای
پرپشت؛ــرچــه
ـواب خ ــوب (گ
داشــتــن خ ـ
دمهای خونی بهویژه
خلطگلبول
مزاج گرم و تر دارد و حاوی
عاقهمند به ادبیات و موسیقی؛
قوی؛
نبض پر
هموگلوبین
خون نظیر
دیگری از
های قرمز و
برایشان
خوابیو هم
است که تحمل بی
قرمز رنگ
خون و
مواداصلی
قسمت
گلبول دم
خلط
ویژگیهای روانی و رفتاری
57
کنم؟عاوه ،در صورت پیشرفت پوسیدگی
مسیرکجا باید شروع به
مکان و
ریختگی
میدهد و باز روبهرویش را نگاه میکند.بهمیهم
مطلب؛ اما از
اختالسردراصل
یکوراست بروم
دانم که نباید
گوید« :اگر
پاسخ می
تصورم با
برخاف
بشنوم.
های او را
از خودم میگویم و اینکه چرا میخواهم حرف
وجود التهاب و عفونت در دندانهای
افتاد.دهد و می و
روی بازمی
اتفاق
دائمی
های
دندان
رویش
حرفهای من بتواند برای کسی اموزنده باشد ،خوشحال میشوم در نشریۀ شما چاپ شود».
شیری این عفونت به جوانۀ دندان دائمی
حدود 70درصد بههمریختگیها و نامرتبی
67کند و باعث اختال
زیرین سرایت می
دندانهای دائمی به علت زود از دست
در تکامل ان میشود .همچنین ،وجود
رفتن دندانهای شیری رخ میدهد .پس
پوسیدگی در دندانهای شیری موجب
میتوان گفت که سامت دندانهای
افزایش میکروبهای عامل پوسیدگی
دائمی در گرو حفظ و نگهداری و سامت
در دهــان میشوند و احتمال ابتا به
دندانهای شیری است؛ برای مثال ،زود
پوسیدگی را در سایر دندانهای موجود
از دست دادن دندان اسیای اول شیری
در دهان افزایش میدهد.
و ایجاد فضای خالی بین انها ،موجب
صفرا
دم
گرم و خشک
کردن
صحبت
گرم و خشک
گرم و تر
خوردن همهنوع غذا را دارند)؛
67
باورهای اشتباه
من +تو یعنی زندگی
یکی از
کودکانی که به علت دنــدان دردهــای
سرد و خشک
سرد و تر
شیری خصوصا دنــدانهــای جلویی،
های شیری که شاید کمترین توجه به
مداوم ،پوسیدگیهای شدید و از بین
زیباییمزاجها انها را از دست میدهند ،قادر نیستند
ـای
ـدانهـ
سبک دنـ
رفتن نسج سالم
انازشده است ،نقش انها در
شیری،ـزاج هر فــرد،
متناسب با مـ
تغذیۀ
زندگی و
خصوصیات دموی
تغذیۀ زندگی شاد
بدن سالم و
سبکداشتن
عوامل
بنابراین،ـرد،
است؛ـزاج هر فـ
بهبا مـ
متناسب
زندگی و
خصوصیات دمویبهمزاجها
جسمی دندانهای
پوسیدگی
کودکاناز است.
نیستند،
مناسب
ق ــادر بــه تغذیۀ
صحبت کنند و هنگام تکلم
خوبی
ویژگیهای
عاقه به شیرینی و ترشی (اما توانایی
های چهارگانه و تدابیر مربوط به انها
شناخت مزاج
بنابراین،
داشتن بدن سالم و زندگی شاد است؛
عوامل
داروهای
توسط
شدن وانها
های چهارگانه و تدابیر مربوط به انها یا تیره
شیری
همینــد و
اختاات رش
جسمی،
تواناییشد.
خواهند
دچاردارند)؛
خوردن همهنوع
عضانی؛
بدن
درشتاندام
جسمی
ویژگیهای
منظور ،در دو شمارۀ
ضروری میباشد .به
مشکات امری
مشکلترشی (اما
شیرینی و
غذا رابه
عاقه
شناخت مزاج
پوست سرخ و سفیدرنگ ،گرم،
58
مهربان وکیلی
)3ادرنالین :هورمونی است که غدد فوق
لیوی ،ان را ترشح میکنند و موجب
زایش ضربان قلب و گشادشدن راههای
وایی و رگهای خونی میشود.
) نورادرنالین :مـ ّ
ـادهای با چند وظیفه
جویدن
66
البته ،در فیلمنامۀ خود ضعفهایی
دارد که از فیلمنامهنویس باتجربهای چون
مقصودی بعید به نظر میرسد؛ هرچند،
با توجه به گونۀ طنز اثر ،این ضعفها تا
حدودی در خور اغماض است .از جمله،
شخصیتپردازیهای فیلم بهدرستی
انجام نپذیرفته و تمامی نقشها حتی
نقشهای اصلی صنم و قنبر در حد تیپ
باقی ماندهاند .شوخیها دست اول و
ابتکاری نیست و در مواردی ،گرفتار تکرار
میشود .داستان فیلم نیز در لحظاتی از
نظر منطقی اِ شکالهایی پیدا میکند.
بهترین توصیف این رمان ه
که نشریۀ ساندی تایمز درباره
«اولین رمان برای بیان کامل
تـ ــراژدی فــلــســطــیــن» .ای ــن ر
«صبحگاهان در ِجنین» اولین
در امریکا منتشر شد و در 9
«پرفروشترین رمان سال» در
خود اختصاص داد .همچنین
2۶زبان دنیا ترجمه شده است
نویسنده بعد از گذشت 12س
مملو از کامنتهای مخاطبی
دنیا میشود.
به انها محول شده است که با وجود
لذتبخشی ،سخت و طاقتفرسا
نیز خواهد بود.
ً
حقیقتا منظور از تربیت چیست؟
چه اهدافی برای تربیت فرزندانمان
باید در نظر داشته باشیم و چگونه و از
چه راهی باید به این اهداف برسیم؟
پیششماره سوم
تابستان 1397
) کاژن :پروتئینی است که در محیط
خارج از سلولهای جانوران وجود دارد.
دبیر
م
نم
بیشتر
کرده.
َݦ َݦ
ها
ه
وی ݣ ݣݤاݤ
وی ݣ ݣ ݣݤ ݣ
َ ݦݨ ݣدݥݣݣم َدݥݣݦم ݣ ݣ ݣݣ ݣݣ ݣݣ ݣݣ ݣ ݣ
58
اول صبح کافهام کــرده بــود؛ اما بااخره رسیدم .یکی
وقتی برای انتخاب رشتۀ کارشناسی ارشد ،حقوق
حرکت دندانهای کناری به سمت فضای
فضای شیری عاوه بر این وظایف،
دندانهای
از شلوغترین و قدیمیترین چهار راههای تهران ،خدا را
خــانــواده اولین انتخابم شد و قبول هم شــدم،
دارند:وگرنه این جمعیت چهطور خودشان
نیزمترو دارد
شکر که
چنداین روزها
دادگاههای خانواده برایم تصورکردنی نبود؛ اما
خالیرا میشود و در نتیجه ،با کمبود فضا
وظیفۀ مهمتر
به بازار میرساندند؟
که رفتو امدم به ساختمانهای چندطبقۀ مجتمعهای
برای رویش دندانهای دائمی جایگزین
زیر هرکدام از دندانهای شیری
ابتدا،
دادگاه و
قضایی زیاد شده است ،تصویرهای زیادی از
از پلههای ایستگاه که باا امــدم ،به سمت ساختمان
است .هر روز
راهرویی می شویم .دو حالت ممکن است
ورودیکهساختمان باروبهرو
کردم .در
حرکت
بزرگ سفید
دارد
وجود
دائمی
جوانۀبادندان
افراد مربوط به ان در ذهنم نقش بستهیک
سوژهای خاص وارد مجتمعی میشوم و به دنبال سوال
طوانی مواجه شدم که در دو طرف ان درهای زیادی
پیشبهبیاید :دندان دائمی به شکل نهفته
ـدان
ـشکهان دنـ
چشم رو
کافی بــرای
فضای
برای ورود
و جواب از کسانی هستم که منتظرند .انتظار
از بود .گاهی صدای
بسته
بیشترشان
مییـخورد
قدریبماند یا در صورت رویش ،به صورت
باقی
گاهی سکوت .فضا به
میشد و
دادوبیداد
شود.
شنیدهمی
حفظ
به اتاقی که نامش «دادگاه» است .سوی دندان شیری
سرد بود که دوست داشتم زودتر به خانه برگردم؛ اما ،باید
ان روز هم با ارامش خاصی از خواب بیدار شدم و میدانستم
ناصحیح در همان قــوس دندانی قرار
چه برنامههایی دارم .مثل همیشه ،بعد از خوردن
کام میشدم تا داستان
مراجعین هم
از نفر از این
یکیدو
صبحانهکه با
دائمی
دندانهای
هریک
دیگر ان
راه افتادم .در طول مسیر ،به ادمهایی فکر میکردم که قرار
همان
زندگی و دلیل حضورشان را بدانم .اینجا دادگاه،
گیرد .هر دو اشکال باعث میشود
می
دانستمــدانهــای شـیــری بــه عنوان
شــۀ دن
از ر یـ
محل داد است و از قدیم شنیدهام که در دعوا حلوا و خرما
است ماقات کنم .برایم جالب بود که حتی نمی
بنویسم .کودک در اینده به درمانهای زمانبر و
بشنوم و
مینمی
خیرات
چه حرفهایی منتظرم هستند .شلوغی مترو
مسیر
بایددر
کنند .تــا
کنند
همانتـفــاده
راهنما اسـ
پرهزینهای مانند جراحی دندان نهفته
اصلی رویش خود قرار گیرند و در مکانی
ارتودنسی نیاز داشته باشد.
حتماخانواده ،و
شعبۀ »215
نبود«،دادگاه
سرشان تابلو
اند ،باای
مناسبچوبی
خانم و اقایی در یک گوشۀ راهرو روی نیمکت
چنین
نشستهاگر
برویند.
71
داشته باشند.
زیبایی
بر پیشانی ام ،میان دو چشمم...
زخم داوود داستانی بلند دربارۀ زندگی
مــردم فلسطین اســت؛ امــا نه از جنس
چیزهایی که عادت به دیدن ،شنیدن
و خواندن دربارۀ انها داریم .مردمی که
خــدا و زمین و خــانــواده ،همۀ معنای
زندگیشان است .با این داستان ،همراه
نویسنده که خود فرزند خانوادۀ مهاجر
فلسطینی اســت ،زندگی چهارنسل از
مردم فلسطین را مرور میکنیم .درکوچه
باغهای عین حوض ،شاخههای درختان
انبوه را کنار میزنیم و قدم برمیداریم.
رسم و رسوم چیدن میوۀ مقدس ،زیتون،
ّ
را میبینیم و لذت شکر محصول سال را
وظایف دیگر دندانهای شیری
کودک چکاند .این کار فرصت بازگرداندن
بلغم
مهم ترین دایل اهمیت دندان
سرد و تر
نام تو ای روح من ،در جانم خواهد ماند
شاید نتوانیم فیلم خجالت
نکش را به دلیل این عیب ها
اثر سینمایی تمام عیاری به
حساب اوریم .همان طور که
بسیاری از اثــار سینمایی ما
حائز این صفت نیستند؛ اما
با توجه به نکات مثبتی که
برشمردیم ،به عنوان نخستین
ّ
تجربۀ کارگردانش تا حد زیادی
موفق بوده است و می توان ان را
اثری پذیرفتنی به حساب اورد.
م ق
�+
ݣ ݣ ز� ݨز
ݦ
ݩ
ز
ز
گ
ݨ
ݫىݫݔعںݠ ݣ ݣݣ� ݣ ݣ ݣ ݣ
ىݠݤ
میگیرد.
مختلفـودک
قطره را از کـ
همچنین،تاثیر نامطلوبی
قطرۀ اهن)
(مثا
خوراندن مقداری اب نیز مانع از پخش
گذارد و به دنبال
کودکانو می
در
برخورد به
زیباییان در دهان
شدن طعم تلخ
استفاده
است با
شود .بهتر
دندانها می
خجالت میکشد
خود
ظاهر
کودک از
ان
از پارچهای نخی و مرطوب دندانهای
کرد.ـس خــود را از دســت
پاک نـفـ
ارامی بــه
اعـراتـبهمــاد
وشیری
خواهد داد.
دم
گرم و تر
بر فراز شاخه های زیتون
گــهــواره بــا او ب ــوده . ...در
فلسطین ،هــر روز عــشــقــی
بسته مــیشــود کــه از در یــچ
خبرگزار یها و در ابــهای
منتقل نمیشوند .زخــم د
گمشدهای است که برای هم
با مردم مظلوم فلسطین نی
شاید همان معنایی که برای
به «مرگ بر اسرائیل»هایمان
پیششماره سوم
تابستان 1397
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
پینوشت
) اسیدلینولئیک :نوعی اسید چرب
ست و از نظر ظاهری ،روغنی بیرنگ
یباشد.
س ݣ ݣٮ ݣاݣ ݤݤ
ݣݫݣى ݫ ݬݓ ݫݣ ݭݫݣ ݔ ݣں ݣ ݣا ݣ ݣ ݣ� ݣ ݤ ݣمݣرمو� ݣݣٮ ݣ ݣ
فت
بن
دۀ مهربا خار م
ن
یکنم
خدا ی
ا «م
اهمیت دندانهای شیری
سلمݧݧݧݧٰی :بانوی
ایرانی مسلمان
ماسک گل ختمی و
گل بنفشه و شیر
ای اینکه پوستتان همیشه شفاف و
صاف باشد ،هفتهای یکبار این ماسک را
تحان کنید .یک قاشق چایخوری گل
ختمی پودرشده و یک قاشق چایخوری
ل بنفشۀ پودرشده را در ظرفی بریزید و
قدر به ان شیر اضافه کنید تا به خمیر
دیل شــود .ایــن ماسک را 15دقیقه
وی پوستتان بگذارید .سپس ،با اب
رم بشویید.
70
70
ز
دݥݣ ݣ ݣ ݣݣ�م ݣاݣ ݤݤ
77
ݠݣ
ݣݠدݣ ݫ ݬݔݣى ز ݦ ݩݧ ݑݩ
ݭ
ݫ
ݫ
ݓ
ݠݤ ز ز ݒ ݦݩ ݩزݠٮهݤ
هربانو
مراقبت از دندانهای شیری
ذکر این نکته ازم است که قطرۀ اهن
برخاف تصور عمومی ،شیر مادر به
دندانهای کودک را سیاه میکند؛ ولی
دلیل دارا بودن قند ،پوسیدگیزاست و
پوسیدگی ایجاد نمیکند .کودکان در بدو
بهتر است بعد از هر وعدۀ غذایی و
میتواند عامل پوسیدگی زودرس دندانهای
تولد مقدار کافی اهن را از طریق جفت
شبها قبل از خواب برای کودک مسواک
شیری باشد؛ بنابراین ،بعد از ششماهگی
دریافت کردهاند .این ذخیره تا ششماهگی
زد .از انجا که حین خواب ،بزاق کودک
که کودک میتواند خوردن غذای کمکی
کافی است؛ ولی بعد از این سن باید با
کاهش مییابد و موقعیت بــرای ایجاد
را اغاز کند ،بهتر است وعدههای شیر
قطرههای خوراکی ،اهن بدن تامین شود.
پوسیدگی فراهم است ،حتما اخر شب
خوردن نوزاد بهخصوص در طول شب را
ایــن قطرهها معموا طعم خوشایندی
مسواک زدن بــرای کــودک انجام شود و
کمتر کنیم یا حداقل بعد از شیرخوردن،
نــدارنــد و وقــتــی از طــریــق قطرهچکان
در سایر وعدهها اگر مسواک زدن مقدور
دهان نوزاد را تمیز نماییم.
داخــل دهــان کــودک ریخته میشوند،
نبود ،حداقل دهان کودک با اب فراوان
سعی میکند ان را از دهان خارج کند.
دندانهای شیری از هنگام رویش در
شسته شود.
دهان به مراقبت نیاز دارند و باید تمیز شوند
قطرۀ اهن حاوی یونی است که در بزاق
پزشکی
رویبه دندان
بسیار زود
کودکان باید
یابد .به
کاهش
پوسیدگی انها
حل میشود و روی
های دهان
دندانو ما وارد مرحلۀ
مینایکند
خودنمایی می
نوزادمان
دندان
سفید
اولین جوانۀ
وقتی
ماهگی.
امکانشش
سهماهگی ،چهارماهگی و گاهیتاهم
شیری کودک رسوب میکند .این رسوب
برده شوند .بسیار خوب است که اولین
محض رویش دندانهای شیری (معموا
ترینایگامهای رشد و
حدودهمراه است ،یکی از مهم
ـودک زیاد
خوابی کـهای
بدخلقیها و بی
دندان دراوردن میشویم .دورۀ یکیدوسالهای که گرچه با
باعث ایجاد لکههایی به رنگ قهوه
معاینات دندانپزشکی
چهار تا ششماهگی) تا یکسالگی میتوان
شکلی نازیبا
شود که
کهسیاه می
سفید و
مرواریدهای او با
اینبــه منظور اشنایی
سالگی و
گاز باید یک
زیادیکمک یک
کودکان را به
دندانهای
ایجادزیباتر میکنند،
کودکان را
همۀ
لبخند
دربارۀ
هستتکهکه
نکات
استقال کودک محسوب میشود.
میکند .نکته مهم اینکه قطرۀ اهن هرگز
محیط دندانپزشکی ،معاینۀ اولیه و
یا پارچۀ تمیز مرطوب روزی یکبار تمیز کرد.
کودک ایفا میکنند.
پوسیدگیرشد و
العادهای در
هایفوق
اهمیت
اشناییدارند،
های دائمی
دندان
تری
کوتاه
سامتتغییر رنگ
ایجاد نمیکند و
بهداشتی
والدین با روش
مسواکهای
میازتوان از
سالگی
عمراز یک
بدانیم .گرچه دندانهای شیری بعد
بیشترمسواک
شیری زمان با
هاینیز به مرور
حاصل از ان
مسواک انگشتی که
دندان به نام
دکتر مطهره احمدوند ،متخصصمخصوصی
اشنا میکنند:
شود.ما را با دایل اهمیت دندان
انجامزیر
کودکان،دردر مقالۀ
پزشکی
انگشتان والدین قرار میگیرد و به کمک
زدن برطرف میشود.
در این معاینات که معموا کــودک در
موهای نرم ان ،دندانهای کــودک تمیز
بــرای پیشگیری از تغییر رنــگ دنــدان
اغوش یکی از والدین بر روی صندلی
میشود ،استفاده کرد.
میتوان قطره را در قسمت انتهایی دهان
دنــدان پزشکی قــرار میگیرد ،بیانکه
کردن را بر عهده دارند.
خان
ظاهر ومم!
خان
شادی
ومم! زی
ملبا ملکۀ
ظا
شاد
های وا
ت ،برا قلبم
هر زیسباختی کۀ ق
یهای وا ندارند ،و قعی،
هست
سختی و ه ت ،بهراا .خو لبمیهتوک
ح
تاریخ ا
ستل و ا ی .نه
قع ه
ندارن
ی،
ها .میشه ب ی
خ ان ضور یک نقضاء
ستقا برای
هم د ،و حض ب مراتاه،ریازی
و
ی توکبلو بود زن ی .ن
ه
را
خو
ب
مت
هم
نقدس
ان
را
همیش
ا دگ
رایت
ضت
عز ب و یه
اءشادی نفس
ب ه ،ازین دس وور یویک
با ته ب
ی،هب
ـ
ییزم! ش بد زن راه تازه تستقایمترو در ا وقت
را
م
دو
ها
ان
نفن
عر یه ای دگ ا ت غو
تجشود
سانکه ب ست.
ویی،
ش
اد
ب
با عز یزقوم! یفت از راه تادزهخود ی رو درش می وقتش م
ـ
ی
خل
ی
دان
ک
دو
تو
ها
و
کار تات ند اغو کن
ن انکاموزش س ق ز
ت.یبایی ی ،با
شی.
شی
تعر یفنت یترشبرااید
جودش
ی خو هام ،ش ونی؛
ه ب می
ها
گا
خودشبت قلبم می اما میک
را به
خلق ز یب دانی،دهباد.
تو ام
قویتر برا هازتک هار
خ نتدون پر از شوکنی.همیشه شی
ها
ای
ست
وزش
م،
م
ی
ن
ی
ق
م .ق
ی؛ ا
کردن
یده
گاهتط یادم
ها را ب
ما ههمی میشه
خو هشبسخ لبم پر از ت.
ه
د.
و
ا
ه
را
شو می ش
عنسته،م.با تت
شههمنت دهام
ق
ر
مدتکردن
ظر
ت .ه میش
ط یادمخهونه رو از و نیاز ی به ن
ه و ارا تایید
ب
ماز کمی
عنه ،در دلمستپرم کر
دتدیی از یر یا و عا متوشجههمبونت دهام
با
خونه راز و زنده
ظر
شق
دم
به عطر
رو
هم نیاز بکریدی .شنماز ر کحمت انهات و وتاتو ب
ییهد
در دل تو پر کردسر
م
ر
د
م!
خ
تو
یا
شکر دا جای
و
ی
با
ج دا
و
ی
ی قت
مز زن همۀ از ی تو عا ار م ه بو و می
یر
شتهها
دهوا کرد دلخوریعطر رزنحدگی ب شقانهاحبو دم ول ع
ب من ب تو بباهدت رو مون،
همو س ل
ی .شدت ،نه مقمتراخت ک ت و
سرشم!ترو میبر
بی
دامومیذا شکررادای بندگجای
تو با
ی .ی ی ایس
قت
شت ی
هم ازۀ خدل از قبیلتوحزن فقط از حار م هام م می رم یا
ز
وا
دا ب
حبوبیکنی و نل عباخدطایی مههاموخدا.
دگمی ب س
خو
یر سوا
ت ،نم س رورا
ت و حالتمن ب ه همه ت رویکن ن،
خریواه،
ل
ک
م
ج
م
و
ی
عک
م،
برام رای بن دا
هکم
بیشتر زناز نابرزنین
ی.
مقایکنسه.ها ممیمیکنذمارم حر
م،
شتهه
فق
ا
د
دگ
ف
ین
ام
تا
قبگی
م
میزن ی خ رو
طکاز
از خدا ب ازت لتح
س بو میکنی و دویاباخرهط
حرسف ه محن
وا
ی م ی ،شردمنا.
دل
ای
رو
خ
ی
هح
وا اد
م اورو
تا ب نه همه ت نشی
کنکنه! ده م
نازن ادمهاه ،کمگرکفتم ک لجرومعخدا خاالطر
م،
ش
را
دا
م
یشم
تبم
کنه می م م
ینم ،رو
یی
شته
کنزنمه،تامهر اهحرنزدی
عوض کر ه .شه
زندگی این
فکمانیم،زن م هام رو
با گذ
دوبات
ت حر به بودنکه من د.
ی،
از
شت و رهرودل تو
جازا
ت یاد ف او ت افت رو به
شرت
مننم
تدبیر تدلنمش
ادمها گرفت بندۀ م ل رو خار م خاطر
بیکنشتر
ه! کرد دهیمکنی
م ک هربا خدا م یکن اشتب
ه.
یشومتو
رو عوض ه میشن هخدا یا یزنه،مم اه نز
دی
ک
ان
«مهر
با گذ
هرت
کرد.
م ،م
به بو
تبانو
ش
رو
دن
ی
جا
تو
و ت من» دل
تا
زات
از اداها و غرغرهای شبهروشنفکری ،موفق
میشود فضای ساده و صمیمی روستا را
به زیبایی به تصویر بکشد .این داستان
علیرغم موضوع طنزش ،به هجو مردم
روستا دست نمیزند و نگاه توهینامیز
و تحقیرکننده به این مردم ندارد.
64
ݣه ݣاݣ ݤ
دىاݤݢ زݢں ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ
زݩ ݣ ݣ
ݠݤ ݣ ݣ ݩݧ ݒس ݠىݣیݤ
چون پرندۀ خوش اوازی
48
خجالت نکش فیلمی قصهگو است
که روایت ّ
خطی ساده و داستان سرراستش
در این برهوت بیقصگی و پایانهای
ّ
باز و ضدقصهها و قصههای سخیف
سینمای مــا ،بــرگ بــرنــده و نقطۀ قوت
ّ
جدی محسوب میشود .از طرفی ،فارغ
سالها بعد ،زمانی که صنم و قنبر میانسالاند و
پسرها بزرگ شده و ازدواج کردهاند ،قنبر از تلویزیون
و زبان احمدینژاد میشنود که سیاستهای
جمعیتی تغییر کرده است و مردم به فرزنداوری و
افزایش جمعیت تشویق میشوند .قنبر که انسان
سادهدلی است و بیمیل به داشتن فرزند نیست
و از طرف دیگر ،خود را در برابر جامعه مسئول
درد و ناراحتی داشته باشد ،دیــدار با
بعد از سهسالگی میتوان از قرار دادن
دندانهای شیری مهمتر از دندانهای
جالب و
شوند.برخورد
میرا نوعی
پزشک
تغذیهدندان
مرطوب
خمیردندان روی مسواکی نرم
داشتن
دچار
گاهیوسوء
شاد تلقی خواهد کرد و این اشنایی،
برای تمیز کردن دندان کودک استفاده
دائمی هستند!
دنداناین
کودکان
سالم
خمیردندانشیری
دندانهای
پزشکی
به محیط
خوبی از
خاطرۀ
کرد؛ البته ،باید توجه کرد که
مهمترینباید
یکیمیازکند .کــودکــان
درــجــاد
کهاو ای
دهدـرای
بـ
والدین
اندازۀ نخودفرنگی باشد و
دندانهای شیری مثل دندانفقط به
می
توانایی را
دائمی
دســتکــم سالی یــکبــار توسط دنــدان
حداقل تا ششسالگی برای او مسواک
مناسب و کافی
پزشکای
مراحل رشد ،تغذیه
صحبت
معاینه شوند.
سه وظیفۀ مهم جویدن ،زیبایی و بزنند.
70
به بودنت افتخار میکنم
ماجرای فیلم در روستایی نامعلوم اتفاق
میافتد .زن و شوهری جوان به نامهای قنبر و
صنم با سه پسربچۀ شیطان و بازیگوش روزگار
میگذرانند .جوانی انها مقارن با سیاستهای
کنترل جمعیت و شعار «فرزند کمتر ،زندگی بهتر»
است .قنبر در تبعیت از این شعار ،بیاطاع صنم
که به داشتن یک دختر در کنار این پسرها تمایل
دارد ،جراحی میکند و خود را عقیم میسازد.
ّ
صنم با این کار مخالفت جدی میکند؛ اما
عمل انجام شده است و فعا عاجی ندارد.
56
صدایت را شنیدیم که سخن گفتی
نویسنده :سوزان ابوالهوی
مترجم :فاطمه هاشمنژاد
پیششماره سوم
تابستان 1397
ݩزکى ݩز
کىݤ
ݑ ݦ ݦ ز� ت ز ݦز ݑ ݦ ݦم ز� تیݤ ز ݤݤم
یݤ ݤݤ
ٮݣݤ
�ݣ ݣ ݨ ݣݦاݤݤ�ݤݦݣ ݦݣ ݣ ݣ ݤݤݣ ݣ ݣ
�ݤݤݣ ݣ ݣ�ݤݣ ݣ ݣ ݣ ݤݣ
ݫ ݬݓ ݣٮ ݣ ݫ ݓݣ ݥ� ز ݦݣݣىدݥݣ ݣݫ ݬݓݨ ݣݦاݤݣݦٮ ݣݦݫ ݓݣ ݣ ݥ� ݣ ݣ
ٮݣݣىدݥ ݣ ݤ
پیششماره سوم
تابستان 1397
ی؛ مشکات پیش روی تربیت در دنیای امروز» ،محسن عباسی ولدی
دکتر مطهره احمدوند
مامان پیشم باش
دردسرساز و غیرمنطقی و برهمزنندۀ
ارامش زندگی نشان میدادند .در این
سالها برای نخستین بار در خجالت
نکش با فیلمی روب ــهرو هستیم که
بهصورت کاما مستقیم به این موضوع
میپردازد و این سیاست را تخریب
ّ
نمیکند و تصویر شیرین و جذابی از
میل به فرزنداوری نمایش میدهد.
قلبم را با رازهای عشق نشانه کردی
باغبان باشیم ،نه نجار
سها کارساز
استعدادهای درونی فرد در جهت رسیدن
به هدف افرینش است و بهترین شیوۀ
فراهم کردن زمینه برای رشد استعدادها
یا همان سازوکارهای تربیتی برای تربیت
فرزندانمان همانهایی است که خدا در
اختیارمان قرار داده است .برای اشنایی
بیشتر با سازوکارها و عوامل تربیتی در
شــمــارههــای بــعــدی هــمــراه مــا باشید.
اینکه چه نیازهایی به صورت فطری در
کودکانمان وجود دارد که ممکن است
بــا بیتوجهی از جــانــب مــا و بــه دلیل
نشناختن انها بیپاسخ بماند یا پاسخ
درست دریافت نکنند و اینکه تربیت
دینی بر چه اصول اصلی استوار است
را در اینده بررسی خواهیم کرد.
بــه دن ـبــال تغییر سیاستهای
کــان جمعیتی نظام در سالهای
اخیر ،همواره شاهد اثاری در فضای
سینمایی بودهایم که با این سیاست
همراهی نمیکردند و حتی بهصورت
کنایی و غیرمستقیم به مقابله با ان
میپرداختند .انها داشتن فرزند یا
ب ــارداری یا تصمیم به فــرزنــداوری را
پیششماره سوم
تابستان 1397
اقای سعید صلحمیرزایی این کتاب را
جمعاوری کرده و با مقدمهای از دکتر
علیاکبر وایتی در سال 1390به همت
ان ـت ـشــارات ان ـقــاب اســامــی بــه چاپ
رسانده است .چهارسال بعد یعنی در
مهر 1394نتانیاهو ،نخستوزیر رژیم
اشغالگر اسرائیل ،در سخنرانی مجمع
عمومی سازمان ملل خود با در دست
داشتن کتاب فلسطین ،ان را حاوی نقشۀ
راه جمهوری اسامی ایران برای نابودی
اسرائیل خواند.
ݩ
ش ݒس
ݥݥݥ ݣ ݫ ݣݬݕى ݣ ݫݥݥݥ ݣٮݬݫ ݣݔ ݣ ݣ ݣ ݣ� ݣ ݣ ݥݥمݣ ݫݣ ݫٮݤݣ ݬݓ ݤݤݤ!
ماما ز ݥ
ں
یکی از معدود اثار طنز سیوششمین جشنوارۀ فیلم فجر ،فیلم سینمایی
خجالت نکش به کارگردانی رضا مقصودی بود که سیمرغ بلورین بهترین فیلم
ّاول را از ان خود کرد .رضا مقصودی که در عالم سینما بیشتر نویسندۀ طنز
است و اثار مختلفی از جمله لیلی با من است ،من سالوادور نیستم ،اخاقتو
خوب کن و ...به قلم او روانۀ پردۀ سینماها شده است ،اینبار در کسوت
کارگردان و البته ،نویسنده به ساخت فیلم سینمایی خجالت نکش دست
زده و ظاهرا از نظر داوران جشنواره فیلم فجر سیوششم موفق نیز بوده است.
هرچند باید منتظر بود و دید مخاطبین سینما چه نظری در مورد این فیلم دارند.
ى
سݣ ݬݓ ݣݣٮ ݭݫ ݫ ݭݔ ݤݤ
ݬݓٮع ݫٮݫݬݓا ز ݣ ݣ ݣ ݣ
ݠݥ ݣ ݫ
.4مخاطبان ،پیامهای رسانهای را معنا
میکنند؛
اه ...تو گذشتی و اشاره کردی
پیششماره سوم
تابستان 1397
پیامک « فرداشب افطار مهمان
هستید» که امد ،جواب دادم «خوش
برای مایی
فکربهکردم
یکباشید»،
حدوداخبر
جدیدمان
محله
بعد که
ماهی بود
اثاث که
هفتگفت
است ،ازروز می
چندسالعلی هر
بیست وبودیم و امیر
کشی کرده
شدیم ،تا
خواهدکهبهوارد
سالگی
هجده اول
یکیدو روز
مدرسهبرود.
مدرسه
که نمی
سالگی که
ناممانکارها
پشت و در
دانشجوبماند
اسمدر خانه
دادیم
را به او اجازه
امروز ،پشت
همین
نشست ،تا
هم،ادامه
همچنان
این روند
کند؛ ولی
به ما کمک
ایم،
یکــای
برایروزه
ـد .در
خواندهشـ
درسبدتر هــم
وقفهحتی
پیدا کـبیـرد و
شیرینتر
جایزهای
دانشجو،
بعدیزوج
مدرسه
خواهد به
چه نمی
گفت که
هم می
اصرارباو ّ
حضرتمااقا؟
دانشجویی
برود و از دیدار
روبهرو
جدیت
هنگامی که با
احساس دلم
ماه رمضان،
صات ظهر
خوشکند
سردرد می
گفت که
میشد ،می
حسینیهبهامام
مرورحــال
ـود.بهتا به
و اینشــده
حالت
جای خود را
نشانهبـها
کردم
نرفته بـ
خمینی؟
ّ
ـی که
فکرهــایـ
ـودم ،روز
حتی در
داد.
تهوع و استفراغ
یعنی قرار است چطور باشد؟
به زور او را به مدرسه میفرستادیم ،یکیدو
ساعت بعد ،به خاطر نامناسب بودن وضعیت
جسمانیاش او را به خانه میفرستادند .انگار
امیرعلی به پسربچۀ دیگری تبدیل شده بود.
دیگر به تنهایی در خانه نمیماند و هنگامی
که من و پدرش میخواستیم برای خرید بیرون
ّ
برویم ،جارو جنجال راه میانداخت و به شدت
گریه میکرد .شبها کابوس میدید و با گریۀ
ّ
فراوان و در حالیکه به شدت عرق کرده بود،
از خواب برمیخاست .خاصه ،یک ماهی
را با تنش و اعصاب خردی فراوان گذراندیم،
دیگر حسابی خسته و کافه شده بــودم .به
یاد دوستم ،لیا ،که مشاور کودک و نوجوان
بود افتادم .تلفن را برداشتم و به او زنگ زدم
و شرح حال امیرعلی را برایش گفتم .با توجه
به رفتارهای امیرعلی به این نتیجه رسید که
دچار «اختال اضطراب جدایی» شده است و
برای اینکه اطاعات بیشتری برای این اختال
پیدا کنم ،ادرس سایتی را برایم فرستاد .در انجا
دربارۀ این اختال این چنین نوشته شده بود:
بچه به بغل و کــارت به دست
رسیدم سر کوچه ورودی خانمها .تا
اضطرابنهادم
اختالدیدم ،اه از
جمعیت مقابلم را
چیست؟
جدایی
در بغل
بچه خواب
برامد که حاا با
حالت
بمانم.ازولی
اضطرابصف
چقدر باید در
مادر ،پدر
جدایی
قصد
کسی
مراقببود که
تجمعیاجوری
حیات
انگارـرای
اصلی بـ
دارداز
ـادییکی
ناامیدانه از
نداشت.
رفتن
اهمیت زی ـ
ـودک،
جلو ک ـ
گفت
نی ،که
«صفه؟»
خانموهادرپرسیدم:
سنین ّ
طبیعی
معی
ایستادم
کرد.و من هم
اره و جلو
نیازی نیست
نگاهشود
تلقیرا می
بکنم
ببینم چه کار
ای تا
بایدحــدود
باشیم .از
ـران انها
گوشهنــگـ
بود،
صدایم را
سربازی که
شنیدهقبل از
سالهای
ماهگی تا
که هفت
بیاین
کودکاندارید
همۀدعوت
کارت
گفت« :اگه
زمانی که
مدرسه،
تازه فهمیدم اینها که منتظرند یا
جلو».میخواهند از والدین یا افرادی
کارت دعوت ندارند یا کارتشان با کارت
کــه بــا انــهــا صمیمی هستند
جــدا شوند ،جاروجنجال راه
میاندازند .در واقع ،اضطراب
جدایی در ایــن ســن ،نشانگر
دلبستگی ناایمن یا مشکاتی
دیگر است .متاسفانه ،بعضی
از کودکان ،اختال اضطراب
جــدایــی را تــا مــدتهــا پــس از
ّ
سنی که چنین رفتاری عادی یا
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
داشته باشد .به همین جهت ،کتاب
فلسطین ،مجموعه سخنان حضرت
ایتاه سیدعلی خامنهای ،رهبر معظم
انقاب اســامــی ،پیشنهاد ما به همۀ
برادران و خواهران عزیز در جهان اسام
است که اهمیت مسئلۀ اشغال سرزمین
مسلمانان را درک کردهاند.
نقد فی م سینم یی
خج ت نکش
الهام مصطفوینیا
میهمان اقاجان
پیششماره سوم
تابستان 1397
ز ت ز�ٮل ݧ
ݣسٮݔ ݩزں ݔ ݪݬا�
ى� ݣ ݣ ݣد ݣݫݭ ݣݫ ݭݔ ݠ ݣ ݣ ݬ ݫ
45
.3هــر رس ــان ــه ،مــجــمــوعــهای از قــواعــد
منحصربهفرد برای تولید پیام دارد؛
ساجده شکری
م ز ݖݦ ق ز
اݠ ݣاݣݠݤ
ݠ�ما�ݠ ݣ ݣݣا� ݓݣ ݣ ݣ
بود .بااخره تیکهشنیدن هم بخشی از
زندگی است.
.2پیامهای رســانــهای تنها بخشی از
واقعیت را بیان میکنند؛
.3رسانهها را از نظر اجتماعی ،سیاسی
منافع اقتصادی
.5رسانهها در چارچوب
تظاهرات «بــازگــشــت» بهترین نــام بــرای قیام
شاید
بهعاوه ،معلمان و والدینی که مهارتهای
و اقتصادی تجزیه و تحلیل کنیم؛ البته،
ایندارد.
و سیاسی خود قدم برمی
روزهای مردم فلسطین است .تلنگری است که
س ــواد رس ــان ــهای را کــســب میکنند،
در نگاه اول تشخیصدادنی نیستند.
برگیرندۀ ان
امــوزش ســواد رســانــهای در
70سالۀ «خانه» را به یاد دنیا اورد .بازگشت،
غصب
مــیتــوانــنــد خــودشــان بــه تولیدکنندۀ
درواق ــع ،ســواد رســانــهای به ما میگوید
برایکه در
همیشهاست
دسته از فرایندهای شناختی
اطاعات مفید و تاثیرگذار در این حوزه
فلسطینیان هدف بوده است .هدفی که
که بیننده و شنوندۀ صــرف نباشیم و
اندیشههای انتقادی استفاده میشود .در
تبدیل شوند و بهطور مستقیم بر قشر
نسلها برای ان امدهاند ،تربیت شده و جای خود را
در
موجود
نکات
و
برنامه
دربارۀ
سوااتی
این فرایندها ازم است نسبت به پاسخ
جوان ،تاثیرگذاری داشته باشند و نیز
چهنفس بعدی سپردهاند .بازگشت برای
مثا،تازه
نیروهای
به
ان مطرح کنیم؛ مثا ،انگیزۀ ساخت این
برخی سواات حساس باشیم؛
مصرفکنندگان و مخاطبان منتقد و
برنامه یا انتشار این خبر چه بوده است؟
همیشه ارزو بوده است .ارزویی که برای ان
فلسطینیان
است در
اغراض سیاسی پنهانی ممکن
تیزبین تربیت کنند.
سرمایههای تولید این برنامه از کجا تامین
باشد؟تحقیر شدهاند ،تنها ماندهاند و جانها
خوردهاند،
زخمداشته
محتوای این رسانه وجود
شده است؟ سود پخش این برنامه یا خبر
منظور از سواد
فداسبک
محتوای این رسانه چه
زندگیامارا برای دنیا اخبار این فرزند زخمخورده
کردهاند؛
رسانهای چیست؟
متوجه چه گروهی میشود؟ مالکیت این
تکراری چه
دیگراین رسانه
ترویج میکند؟ محتوای
شدهاست .دستهای خالی ،چهرههای
برنامه یا نرمافزار متعلق به کجاست؟ ایا
سواد رسانهای ،مجموعهای از رویکردهاست
ّ
پیامدهای اخاقی و اجتماعی در پی
پردرد ،سنگهای کوچک در برابر ارتش تا دندان مسلح
منابع مورداستفادۀ در خبر یا برنامه معتبر
که مخاطبان را از حالت انفعال خارج
خواهد داشت؟ و. ...
و حتی ضجههای مادران و کودکان ،دیگر هیچکدام
هستند یا اصا وجود خارجی دارند؟ و. ...
میکند و بــاعــث مــیشــود بــه صــورت
دل ما را نمیلرزاند .. ...در روزهای شلوغ دنیا ،ابهای
فعال ،رسانههای مــورد استفادۀ خود
درنتیجه ،سواد رسانهای باعث میشود سطرهای نانوشتۀ رسانههای نوشتاری،
را برگزینند تا محتوای انها را بهصورت
بــازیهــای سیاسی ،دیگر برایمان زمــان «بازگشت»
پانهای به نمایش درنیامدۀ رسانههای دیداری یا صداهای پخشنشدۀ رسانههای
نقادانه تحلیل کنند و بتوانند معنای
نگیریمتظاهرات بازگشت به خانۀ فلسطینیان برای
قراراست.
نمانده
شنیداری را کشف کنیم و تحتتاثیر اهداف احتمالی سازندگان انها
پیامهایی را که با ان مواجهه هستند،
شویم!«بازگشت به خودمان» است .بازگشت به
عملیات
و خودمان محتوای دریافتی رسانهها را مدیریت کنیم .پس بیاییدماباسواد
تفسیر کنند.
ّ
انسانیتی که پشت روزمرگیهایمان گم کردهایم .ما
تمام
هم همراه فلسطین به خانۀ اصالتها و حقیقتهایمان
مــیدانــد ،دوبــاره فیلش یــاد هندوستان در کنار همۀ اینها ،مهمترین نقطۀ 47
بازگردیم .همان حقیقتهایی که ما را به گرفتن حق
میکند و باز هم بی اطاع صنم تکهزمینی
قوت این اثر نجابت ان است .فیلمی
مظلوم امر کردهاست .بهراستی ،فلسطین برای این
را که برای روز مبادایشان نگه داشته بود،
کــه بــه دلیل مــوضــوع انتخابی و ز بــان
بازگشت بهای سنگینی از جنس خون ،عمر ،جان و
میفروشد و هزینۀ عمل جراحی میکند تا
طنزش میتواند بیشترین بهانه را برای
جوان را فدا کرده است .ما هم بازگردیم.
قدرت باروریاش را مجددا به دست اورد.
بیحیایی و هرزهنگاری و هجوهای
جنسی و قــاببــنــدیهــای پرحاشیه
صنم در حالی که برای اهالی روستا حکم
بــهدســت نویسنده و ک ــارگ ــردان خود
گیسسفید و بزرگتر را دارد ،بی انکه بداند،
دهد ،اثری از اب درامده که در مقایسۀ
باردار شده است و چندماه را با بیخبری
ّ
بـسـیــاری از اث ــار طـنــز یــا حـتــی جــدی
سپری میکند .تا اینکه بعد از مراجعه به
سینمای امروز ما ،روایتی بسیار شریف
پزشک مطلع میشود و برای جلوگیری
و نجیب دارد .اثاری در سینما میبینیم
از بیابرویی مقابل اهالی روستا تصمیم
که به بهانههای مختلف و در نهایت
میگیرد جنین را سقط کند .تاشهای
توانشان ،کنایهها و ارجاعات جنسی
او ثمر نمیدهد و ناچار میشود با این
و لهویات کامی و تصویری را در خود
موضوع کنار اید؛ اما بارداریاش را از همه
میگنجانند و بهراحتی میتوان صفت
مخفی کند .پس از زایمان ،تازه دردسرها
مستهجن را به انها نسبت داد؛ اما،
شروع میشود تا اینکه صنم که شدیدا
از بیان واقعیت ّ
خجالت نکش از این صفت ّ
مبراست.
هویتی نوزاد به دیگران
این فیلم صرفنظر از معدود صحنهها
ابا دارد ،ناچار میشود حقیقت را برما
کند و بــرخــاف انــتــظــارش ،بــازخــوردی
و تکیهکامهای کنایی ،به عنوان فیلم
طنز خانوادگی میتوان به مخاطبین
که از اطرافیان دریافت میکند ،کاما
پیشنهاد داد.
مثبت است.
56
سلمݧݧݧݧٰی :بانوی
ایرانی مسلمان
51
تا حــرف از نصفکردن اســت ،بگویم
که بااخره تمام اعضاء و اوضــاع دنیا
ناراحتی خانوادۀ همسر روبهرو شدیم.
ابتدا ،همسر از خانواده دلجویی کرد
.2مهارتهای مطالعه یا تماشای انتقادی
را اموزش دهیم.
.1پیامهای رسانهای را دستاندرکاران
رسانهها میسازند؛
پیششماره سوم
تابستان 1397
فــردای ان روز با همسرم به پــارک رفته
بودیم .ادمی را نقاشی کرده بودم که از
وسط نصف شده بود :نصفش مرد با
موهای کوتاه و شلوار و نصف دیگرش
زن بــود بــا دامــن و مــوهــای بلند .اسم
ادمک را گذاشتم «من بــزرگ» و شروع
کردم به تعریف کردن داستان افکارم.
اخر داستان هم گفتم این هم از نماد
یکیشدن و بعد ،نقاشی را نشان دادم.
اولین تصمیم زندگی مشترک ما این
شد که این «من بزرگ» تازهمتولدشده
را خوب بزرگ کنیم.
حکیمه نیلیپور
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
ان گفت:
رای رشد
فرصت زیادی برای سکوت و فکرکردن
فــراهــم اورد .حــرفهــای خالهزنکی از
فیلمها و ادمهای مترو و اتوبوس زیاد در
ذهنم وول میخورد که «گربه رو باید دم
حجله کشت!» یا «عروس باید تو همون
برخوردهای اول میخش رو خوب بکوبه!»
یا «باید دهن مادر و خواهرشوهر رو همون
اول دوخت!» قبل از اینها بررسی زندگی
فامیل و اشنا برایم روشن کرده بود هرکسی
با این حرفها زندگی را شروع کرد ،بعد
بیست سال هنوز دارد میخ میکوبد و
گربه میکشد و دهن این و ان را میدوزد.
مهمانی تمام شد؛ اما ،تا چند روز این
موضوعات در ذهنم ادامــه داشــت .از
اسمگذاری شروع و به بحث پر پیچوخم
روابط با خانوادۀ همسر تبدیل شد .ته ان
همه فکر پیچیده ،نتیجهای سادهای
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
کنکور و
رژی خود
ف خواهیم
سیدن به
انــســان و
افی مثل
روت و...
دهایی که
،استفاده
ان ــدازه از
ختیارمان
فرزندامان
گرفتم .به خودم گفتم اگر زندگی ارام و
بیحاشیه و خوشبخت میخواهی،
باید «یکی» باشید در همهچیز .پس دیگر
خانودۀ من و خانوادۀ تو معنی ندارد .به
همین سادگی!
بیاید باسواد شویم
های
معرفی کتاب ز ز ݦ� ݧ ّ
ا�!
داوود» و ݒ ݦ ݦٮ ݣ ݣ ݫح ݬݫ ݓ
«فلسطین»
«زخم زݩ
سلمݧݧݧݧٰی :بانوی
ایرانی مسلمان
دا ابعاد مختلفی
هایی نیز در گذر
خ خود پیدا کرده
بررسی ان را باید
ه بر مبانی فقهی،
ن موضوع اشراف
پــسفــردای نامزدیمان جمعه بــود و به
مناسبت تولد پسرخالۀ همسرم که 10سال
داشت ،برای ناهار به منزلشان دعوت
شدیم .اولین مراسم خانوادۀ جدید بود
که به تنهایی در ان شرکت میکردم.
نــزدیــک اذان ظهر بــود کــه اقــای همسر
دنبالم امد .میدانید که اوایل نامزدی،
اقا و خانم زیاد رد و بدل میشود .در مسیر
از من پرسید« :حاا شما می خوای پدر
و مــادر من رو چی صدا بزنی؟» من که
تا حاا به این فکر نکرده بــودم ،گفتم:
«پیشنهاد شما چیه؟» چند تا پیشنهاد
مثل پدرجون و پدر و مامانجون و مامان
گفت؛ ولی ،قبل از اینکه اسم مناسبی
پیدا کنیم ،به مقصد رسیدیم و بحث
ناتمام ماند .همین تازهعروس بودن در
جمعی که بیشتر از نصفش غریبه بود،
خواهند
ماهعهده
یکرا به
حدودکشور
و مدیریت ایندۀ
به استفاده از انها ملزم میکنند؛ پس،
چرا باید سواد رسانهای
منزل خالۀ پدرم با
بعد ،در
گرفت ،بسیار افزایش یافته است ،بهترین
چگونه میتوانیم خود و فرزندانمان را
بیاموزیم؟
نمیازتوانید
نصفشدنی نیست؛ مثا ،شما
خودش
بااخره ،هرکاری سختیهای
انان«،خاله» صدایشان
ای که
ایشان
دخترخالههای
راه برای افزایش سطح سواد رسانه
این اسیبها و تهدیدها واکسینه کنیم و
ً
امروزه با گسترش رسانههای ارتباط
حال ،ازخالۀ
عروسی
شما جمعی ،هم در
را دارد .خصوصا وقتهایی که
صحبت و شادی بودیم.
زنم،تفکرمشغول
انتقادی و برخورد
می به
همسرتان مجهز شدن
مادربزرگرسانهها
فرصتهای این
در عین
روزانه با انبوهی از اطاعات و اخبار روبهرو
ّ
تولد صمیمیترین دوستتانّ .
منددر
بهرههم
عزیزما جهت باشید و
رفتارها وخود
خانوادۀ
دریافتی
دخترخالۀپیامهای
مفسرانه و نقادانه با
شویم؟
پدرم ،خاله طاهره،
کوچکتر
کنشهای
اعضای که به
همه را مثل هستیم
مادربزرگ از رسانهها اســت .افــرادی سطح سواد
ـرای
ـ
ب
پیشنهادی
ـای
ـ
ه
ـار
ـ
ک
ـ
ه
را
از
یکی
فردی
حوزۀ
در
هم
را
زندگیمان
و صمیمی می
ایا
اینکه
به
کردن
فکر
جای
(به
هنوز
دیگران
ببینی؛دهدولـوـی،
انگار که چیزی یکدفعه بعد از مدتها
رسانهای بااتری دارند ،در برابر اطاعات
استفادۀ حداکثری از فرصتهای رسانهها،
و هم اجتماعی تحتتاثیر قرار میدهد.
دارد
ازدواج
مناسب
خالۀ
هنوز
من
همسر
و
کنند
نگاه
عروس
تازه
شما را به چشم
گفت« :چندوقت
باشد،
پذیرند؛
امدهاسیب
یادش کمتر
بهرسانهها
دریافتی از
این گستردگی در کیفیت و ّ
تقویت سواد رسانهای کاربران است .در
کمیت در
وجود
بدتر ،با
رسانهیاها،ازین
گارد داشته باشند
بودن بهتوجه
سخن
مقصود
هایی را برای یا خیر ،به
مفهوم موــههـــدف
توانند
اصلیـن پــیــام دادن و
ـدی بــه مـ
ـش ،اقــا
میــیـ
بگمارید ).زیــرا ،پ
ساح سواد
مجهز
دنیای امروز،
فرصت
تهدیدها و
نصفراکردن پیامهای دریافتی از سوی رسانهها را
ان
که
دارد
اهمیت
قدری
به
ای
رسانه
ـوض
ـ
ع
در
ـه
ـ
ک
اینجاست
و
فکر
سازی
یکی
برای
و
وقت
اتاف
است.
اورده
ارمغان
به
تاشهای زیادما
چهقدر عذرخواهی کردن که نمیتونن
تشخیص دهند و انها را تحلیل کنند؛
است.
تیغ کرده
تبدیل
جهانی
مبحثی
اعتراض تفکر در مــاجـبه
زمان ازم برای
نداشتن
انرژی،
گیری
تصمیم
ـر
ـ
زی
ـان
ـ
ـودت
ـ
خ
ـرا
شما
خود
به
عمل
احساس و
مون .من همون اول
بیان
خونهسریال
سکانس
افطاریـک
مـثــا ،منظور از یـ
تا جایی که «سواد رسانه ای» به عنوان
اخبار و پیامهای دریافتی ،غرق شدن
تاثیرپذیری از نصف میشوید!
خودت و
کنند که چهقدر بین خانوادۀ
اشتباهی در
همه افرادی که
پایتخت 5که در
دادن ،ها! ولی روم
فهمیدمانپیام
مادۀ درسی در نظام اموزشی بسیاری از
در امواج فضای مجازی،
راه گرفتار شده بودند اعم از شیعه و ّ
سن
خواهری
ما فرق میگذاری؟!
بیگانهکهشدن با
فرهنگامابیگانه و
منیاز خنده منفجر
نشد بهشون بگم!»
امریکا،شب
کانادا،ـیهــا
استرالیا،نـشــدنـ
مانندنـصــف
کشورهای ــن
شما فرهنگ از انـ ــواع ا
با هم نماز خواندند ،چه بود؟ چرا در این
ژاپن و ...پذیرفته شده و اخیرا ،در ایران
جنسی و ...از
تحریک
خشونت،
بومی،
زندگی
در
کار
این
از
برکتی
و
خیر
باشید،
ابرویی بااانداخته
شدم؛ ولی همسرم با
بیستویک ماه رمضان اتفاق افتاد که
سریال به ترکیه سفر شد؟ یا مثا کسی که
و در پایۀ دهم نیز درســی به همین نام
جمله اسیبهایی است که امنیت ما و
دیدم که با وجود گذشتن سه سال از
ای تعجب بود که
رسانهاین
هایدر
زیرچانه
جان همسر سالیانی سواد و
خاله
زندگیمیکند .اقاجون من
دستو جریان
رسانهای دارد
است.
گنجانده وشده
کودکان و نوجوانانمان را تهدید
صورتی که
اصاداند که
شناسد ،می
فراوانیمن
«راهی که
وجودگوید:
مادرم می
که در این
تهدیدهای
مشترکمان ،با
طاهرۀ من را ندارد!
شمارۀدرخاله
دارند .از را می او
افطاری
اینکهشب
توجهدربه این
است که
رسانههای
استفاده از
با
خبر منتشرشده توسط یک رسانه با منافع
های
فرصت
همچنان
دارد،
وجود
حوزه
جوانان و
اجتماعی در
و بابا برای رسیدن به تفاهم طی کردیم را
جابهجایی گوشی و
تازه فهمیدیم که در
کهسال
نوجوانانیک
شد که
بین این
قرار ما
سال اول،
جریان حامی ان رسانه همسو باشد،
این رسانهها انقدر مهم هستند که ما را
قشر تحصیلکردۀ کشور به شمار میروند
انشاءاه شما کوتاهتر طی میکنید ».با
تبلت و لپتاپ ،مخاطبهای تلگرام من
در میان یکی از این دو را شرکت کنیم.
این جملۀ مادرم بهاندازۀ 20گرفتن نه ،به
برای همسر و برعکس کپی شده است.
سال ّاول به منزل خالهطاهره رفتیم و
46جملهای که معلم کنار این
قدر نیمخط
تشابه اسمی خالهها و عملیاتهای من
ســال دوم که قصدمان بــرای رفتن به
نمره برای تشویقم مینوشت ،ذوق کردم.
در مورد یکسانسازی ،کار دستمان داده
افطاری اقاجون را گفتیم ،با تلخی و
.1ا گاهی در زمینۀ رژیم مصرف رسانه
را ارتقا دهیم؛ یعنی ،رژیم بگیریم و از هر
رسانهای به اندازۀ کافی مصرف کنیم؛
زیرا ،هیچ رسانهای جای رسانۀ دیگر را
نمیگیرد؛ یعنی ،باید میزان مصرف ما
از کتاب ،فیلم ،موسیقی و ...به اندازۀ
کافی و ّ
معین باشد.
ق ق
� ݣدݣݣم ݣ ݫ ݣ ݫ ݓݣٮ ݣ ݣݣ� ݣدݣݣم ݣ ݣ زݣا� ݣ ݣ
ݖݦ ݦ ز
ز
ںݤ
ݠ ݣ ݣوݤ ݩز ݑ
ݠݤ
ݤ
صݤ ݣ ݦ ݣݣٮ ݣݣا ݣ ݥݣ� ݣ ݥݣدوݤگاݤه ݣ ݣݣاوا ݣ ݣ� ݣگ ݣ ݣاݤ ݤݤ
ݣٮ
ݣ
ا
ݣ
ݣه
ݣ
ݣ
ݣ
�
ݣ
ݤ
�ݣ
ݣ
ݣ
ݣ
عٮ ݣ ز ݣ ݣ ݣ
ک ݤݣو ݫ ݫ ݠ
ݣݠه ݣ ݫ ݬݓ
ݠ
ݫ ݫ چݣݠ ݣ ݥ ݥ ݣݥ ݣݤݥو ݣ ݣ ݤاݣ ݨ ݧ ّ
و ݫ ݬ ݓ� ݥ ݣݥ� ݣ ݤه
پنجاه پنجاه...
ݫىݬݓٮݫ ݬݔ ݥا ݫ ݠ ݫ ݠ ݥ
ى
ݣ ݣ ݫݬ ݓݥٮسوݥاݥ ݣ ݣ ݥد ݣ ݣشݣسوݥ ݭ ݫ ݔ�ݠ!
ســه جنبۀ اص ـلــی در س ــواد رســانــهای
عبارتاند از:
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
گنمایی جنایات
جهانی دوم علیه
بزرگنمایی که با
های بینالمللی،
و امکانات هنری
ند و همگی زمینۀ
شغال سرزمینهای
د .با فرض صحت
ست و یهودیکشی
ک سوال باقی است:
غرامت اقدامات
وتستان را بدهند؟!
ز ز
ݫى ݬݕ ݫ ݓ�هݣݫىݣݫ ݓݕ�ه...
«من بــزرگ» این بود که شمارهتلفن
اولین کار در مورد اجرایی کردن نقشۀ راه ِ
مادر همسرم را ☺ mamanذخیره کردم .درست مثل نام مادر خودم در فهرست
مخاطبان .برای اسم پدر همسرم هم چون پدر خودم را «باباجون» صدا میزنم،
میخواستم همین نام را انتخاب کنم که اقــای همسر گفت« :خیلی لوس و
دخترونهاس! بابای ما دختر نداشتن .گوششون به این کلمهها عادت نداره!»
من هم با دندانهای از سر حرص فشردهشده گفتم« :بله درسته! خب پدرجون
صدا میکنم .خوبه؟» و اینچنین گام اول اقدامات اجرایی با موفقیت برداشته
شد .بماند که قرار شد همسرم هم پدر و مادر من را «بابا و مامان» صدا بزند؛ ولی
از همان اول شد «حاجاقا و حاجخانوم» .البته ،هردو مادربزرگ و هر دو پدربزرگ
من را هم با این اسامی صدا میکند.
و بعد ،قرار شد به خاله زنگ بزند که
همسرجان گزینۀ پیام دادن را انتخاب
کرد .چند روز بعد ،در مراسم افطاری
دیگری ،خاله و شوهرخالهشان را زیارت
کردیم .جای دوستان سبز ،حسابی مورد
عنایات خفی و اشکار قــرار گرفتیم.
بندهخدا همسرم برای شرکت نکردن
در افطاری انها حرفها و تیکههای
زیادی شنید.
چگونه سواد رسانهای
خود را افزایش دهیم
5اصل برای تحلیل
پیامهای رسانهای
با توجه به علم سواد رسانهای ،پنج اصل
را باید برای تحلیل پیامهای رسانهای
ّ
مدنظر قرار داد:
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
44
46
احتمال غیرواقعی بودن خبر بیشتر خواهد
بود یا مثا کسی که با شناخت کارگردان
و نویسنده و تهیه کنندۀ فیلمی به دیدن
ً
ان میرود ،دید کاما متفاوتی در مقایسۀ
کسی که بدون شناخت به تماشای فیلم
رفته است ،به محتوای ان خواهد داشت.
درواقع ،سازندگان رسانهها میتوانند به
روشهــای مختلف ما را به چیزهایی
که میخواهند ،متمایل یا متنفر کنند
بی انکه حتی متوجه انها شده باشیم؛
پس ،باید با ا گاهی و شناخت به سراغ
انها برویم و به محتوایی که از رسانهها
دریافت میکنیم ،حساسیت بیشتری
داشته باشیم.
48
زخم داوود
زمانی
ـادران
صفحات368 :
حتما همۀ پــدران و م ـ تعداد
انتشارات :ارما
شوند،
که تصمیم میگیرند بچهدار
به اینکه چگونه فرزند دلبندشان
را تربیت کنند ،میاندیشند .در
نهماهی کــه انتظار بــه دنـیــا امــدن
عزیزشان را میکشند و برای او لباس
و اسباببازی میخرند و اتاقش را
کنند ،بارها و بارها
اماده حضور می
بودیم ،در شلوغی تصرف روستا و دود و
در دل احساس میکنیم .حتی در جشن
تیغ افتاب در میان اغوش
میبارش
خاک و
اینفلسطینی
ـارۀعرب
دربهبـرسم
عروسی
کنند
شرکتبحث
موضوع
میکنیم .اواز ّ
مادرش ،دلیله ،غیب شد و برای همیشه
سنتی «دبکه» میشنویم و
چگونه
وداماداوارزویدر اینده
دارند
همراهکه
اسماعیل ،کودکی که از گونۀ
رفت. ...
دوستعروس
مردم روستا برای
راست تا نزدیکی چشم ،زخمی از گهواره
خیر میکنیم؛ اما در همین
دهند.
روزهاییبهرا پرورش
همراهی،او
رسیم.باید
طور
باشد و چه
به یادگار داشت.
روزهای تلخ فلسطین می
فلسطین
جدانشدنی تاریخ
میان سربازان اسرائیلی که
حضور از ان طرف ،در
فرزندشان را
مردمکه
زمانی
که ّجزومادران از
حتی امت اسام شده است .روزهای
و
به عین حوض امده بودند ،کسی که نامش
اغوش
میازکنند و در
مهمانحس
درونشان
تلخ در
نوازی خود
مردمی که مزد
دلیله را با اسماعیل در بغل
«موشه» بود،
یهودیان پناهنده در جنگ جهانی دوم
ّو یوسف چسبیدهبهپاهایش دیده بود و
مردمیرارا تصور میکنند
سختبا او
بازی
و
کشیدن
دریافت کردهاند .روزهای
به این فکر کردهبود که منصفانه نیست
دیگری
یکی از پس
حملهها را
دربارۀچنین بچههای سالم و
دهاتی عرب
بافیردمی زن
کنند،
خیال
دربارۀ او
که و
میکردند و تقاضای اتشبس میدادند
زیبایی داشته باشد و جوانتای بیچارۀ
صحیح
اینکه راه
هایشان
خواستند در خانه
و فقط می
فرزندشان که در جنگ جهانی به
تربیتاو به دلیل ظلمی
بمانند ...مثل همیشه. ...
جانش رفته بود ،از داشتن فرزند محروم
های
موقعیت
در
باید
چگونه
و
چیست
بماند .این بیعدالتی ،موشه را به فکر
مردمی که تنها یک ساعت برای زیرورو
کردن همۀ دنیای انها کافی بود و ّ
هرچه ازم است را خودش
انداخت تا
حتی
سازی
کنند ،تصویر
مختلف با او رفتار
به دست بیاورد ،حتی به زور.
گاهی کمتر .گاهی از لحظهها کارهای
رفتار والدین دیگر
نمایند.مثلروی
زیــادیمی
لحظهای که
ساخته بــود؛
و این اغاز داستان اسماعیلی است
اســمــاعــیــل شــش مــاهــه ،فــرزنــد همان
تبدیل میشود؛ اما زخم
«داوود»
به
که
حساستر میشوند و
با فرزندانشان
زوجی که در عروسیشان شرکت کرده
صــورت ،همچنان همان است که از
مثا میگویند« :اینگونه با فرزندم
رفتار نخواهم کــرد ».یا «چه رفتار و
واکنش مناسبی! ای کاش من هم
بتوانم به همین خوبی با فرزندم رفتار
کنم ».همۀ این فکرها و سواات برای
این است که بزرگترین و مهمترین
ّ
مسئولیت دنیا یعنی تربیت انسان
ش
ت
ت
ت
ت
ت
؟
ضت
ت
ت
ص
ک
ت
ش
ش
ش
ت
تابستان که میاید یاد همه خاطرات گرم
و خوبمان میافتیم .اول از همه تعطیل
شدن مدرسه و رهاشدن از امتحانات
ثلث اخر ،بوی نمناک کولر و کارنامه پر
از 20که مامان و بابا ان را میگرفتند و ما
منتظر در خانه تا ببینیم چه گلی به سر
انها زدهایم؟ شیرینی در دستهای بابا
و خنده زیبای مامان خبر از گل کاشتن
ما مــیداد و نوید تعطیات طوانی و
البته همراه با شادی کودکانه.
ز ݤىو�ݤز
�ر ݣ ݥاݤݣ ݣ ݣ ݣݫ ݤݤدݤݣ ݫ
ی ݭݣ ݫݤݤ ݔݣ ݤݤݤ ݤݤ
د
کوچک .حوصلهمان که سر میرفت
حیاط پناهمان بود ،بازیهای مختلف
دوران کودکیمان در حیاط بود و لبخند
مادربزرگ مهربان مهر تاییدی بر شادی ما.
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
اما اان تابستان و گرما هست ،شاید
بــوی نم کولر هم باشد امــا از کارنامه
نمره دار و حیاط و حوض و گلبازی
خبری نیست ...ما میمانیم و چند
مــاه فراغت از کارها و بچههایی که
به دنبال سرگرمیاند ،پس چارهای جز
ان روزهــا تقریبا تمام خانهها حیاط داشتن برنامه برای خانواده نیست و باید
داشت همراه با حوض اب و باغچهای حوصله سررفتنها را کم کنیم.
4
اعضای هیئت تحریریه سلمی اینبار با
دست پر امدند و مطالب متنوعی را برای شما
اماده کردهاند ،قصدشان این است که هم از
مسائل روز بیبهره نمانید و هم رایحهای از
هنر چاشنی اوقات فراغتتان باشد .سلمای
3متناسب با وقت بیشتر شما در تابستان
در صفحات بیشتری تدوین شده است
و عاوه بر بخشهای ثابت دو شماره قبل
پرونده ویژهای در مورد حجاب و مسائل پیش
امده در این موضوع دارد .سلمی میخواهد
شربت خنک بعد از ظهرهای گرم تابستان
باشد .بخوانید و برای ما دلگرمی باشید.
نشانۀ تفکر مثبت در اندیشۀ اسامی
ف ــرد ان اس ــت کــه در هـمــهحــال شا کر
باشد .بهترین نمونه برای این جایگاه،
وجود نازنین پیامبر مهربانی محمد؟
است .در سیره و روش زندگی حضرت
میخوانیم« :هرگاه امری ایشان را مسرور
مینمود و مطابق میلشان بود ،میفرمودند
ُ
که الحمده علی ک ِ ّل نعمه و اگر امری
برایشان مکروه بود ،مانند با و مریضی و...
2
میفرموند که الحمده علی کل حال».
مریمالسادات مرتضیزاده
ه ز ݦݩ ݩز ݤت
س
ݠݕ ݫ ݭ ݔݤى ݣ ݣ� ݣݫىݫݣ ݬݔ ݫݣٮݫ ݣ ݫݬݓاݣ ݤ
ݫݬ ݓٮݤ ݣ ݣݣاوݣ ݣ م ݣ ݣ ݣ ݫهݣ ݫ ݣ ݫ
-ارام باش!
نیمۀ پر لیوان را ببین!1
-حتی تاریکترین شبها هم به پایان میرسد و خورشید طلوع میکند.
1
-صبر کن! پشت دیوار مشکات ،اتفاق بهتری در انتظار توست...
این جمات و دهها جمله شبیه به اینها را زیاد میشنویم ،وقتی که با مشکلی
دستوپنجه نرم میکنیم .توصیههایی که ما را به مثبت اندیشی دعوت میکنند؛
اما شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که تکرار و تلقین این کلمات نتوانسته
ّ
ارامش را به قلبتان هدیه کند تا با اقتدار ،سراغ حل مشکل پیشرویتان بروید.
حقیقت ان است که برای مثبتنگر بودن واقعی یا به اصطاح «نیمۀ پر لیوان را
دیدن» در ایام سختی ،اعتقاد و باوری از درون ازم است تا روحیۀ خوب را برای
بهبود شرایط ایجاد کند.
-2کافی ،ج ،2ص97
-3حجهااسام محسن قرائتی ،تفسیر سورۀ حمد
5
شماره سوم
تابستان 1397
-1ویکتور هوگو
اینکه حضرت رسول؟ سپاس از خدا
برای همۀ نعمتها را نجوا میکردند،
بــرای ما درککــردنــی اســت و هرکدام از
ما نیز کم یا زیاد ،تجربۀ ان را داشتهایم؛
البته ،که تکرار پیدر پی نعمتها ما
را به وجودشان عادت میدهد .بعد از
زیارتی دلنشین یا زمانی که گرهای از خلق
خدا باز میکنیم و شادی را در چهرهاش
میبینیم یا حتی خنکی نسیم بهاری و
اصا بعد از هر لذتی ،خدا را بــرای ان
موهبتها شکر کردهایم؛ چراکه ،حمد
در برابر جمال و کمال و زیبایی است و
«الحمده» یعنی هرکس در هرجا با هر
زبانی هرطور میخواهد ،ستایشی از هر
ُحسنی دارد ،در حقیقت سرچشمۀ ان
3
را که خدای رحیم است ،شکر میکند.
چهطور میش ـ ــود به پیروی از پیـ ــامبر خـ ــاتم؟ در باه ــــا
و گرفت ـ ــاریها هم سپـ ــاسگزار افریدگار هس ـ ــتی باشیم؟!
نمونههایی از انسانهای شریفی
که در اوج دشــواری و تنگی سینهها از
مشکات ،برای خود فرصت ساختهاند را
دیدهایم .مادری که بعد از یک عمر انتظار
در معراجالشهدا چیزی شبیه قنداقی
سپید را در اغوش میگیرد؛ یعنی ،تمام
یادگار فرزند سروقامتش برای او .اشک
بیامان از چشمان خستهاش میریزد؛
اما ،اولین کام او بعد از بوسیدن پیکر
فرزندش چیزی نیست جز «الحمده
ربالعالمین» یا جــوان تنومند دیــروز را
که حاا به دلیل سانحهای روی تخت
افتاده و تمام شرفش را در قلمی میان
لب و دندان جمع کرده و بر بوم بیجان،
نقاشی زیبایی خلق کرده است .حالش
را که میپرسی ،با لبخند میگوید« :خدا
را سپاس برای نفسی که میکشم». ...
واژۀ قرانی «الحمده» پرتکرارترین کلمهای
است که در کام این ادمها میشنوی.
خ ــداون ــد کــر یــم در دوم ـیــن ای ــۀ ســورۀ
«فــات ـحــهال ـک ـتــاب» ب ــه ب ـنــدگــان خــود
میاموزد که چهطور میشود در همه
حال زیبابین باشیم تا با عشق حمدش
را بگوییم .نامایمات زندگی دنیا ما را
از او دور نکند و حتی نزدیکتر از قبل
ثنا گویش باشیم.
مرحوم ایتاه حائری شیرازی در تفسیر
سورۀ حمد چنین میگویند« :ربالعالمین
بودن خدا ،دلیل حمد اوست ».یعنی برای
اینکه در هر شرایطی حامد باشیم و نقصها و
کاستیها از داشتهها و نعمتهای پروردگار
مهربان غافلمان نکند ،باید ربالعالمین
را بهتر بشناسیم.
اه خــالــق هستی ،ربالعالمین
است ،مالک ،صاحب اختیار و صاحب
تدبیر همۀ مخلوقات 1.هرچه در هستی و
پدیدههای ان تفکر کنیم ،عظمت وجودش
را بیشتر درمییابیم .افرینش انسان و تدبیر
جنین در وجود مادر ،هضم غذا ،ساخت
خون و رشد بدن ،سخن گفتن و افرینش
ابزار شنوایی و شگفتیهای دیگری که
هنوز دانشمندان از درکش عاجزند ،عالم
َ
عجیب حیوانات در اشکال و اقسام
مختلف ،کهکشانهای عظیم ،پدیدار
شدن فصول و ...اینها تنها تعدادی از
ایات و نشانههای خلقت هستند که با
اندیشه در تدبیر خدا بر انها بیشتر از قبل
متوجه میشویم که این نظام منظمّ ،
مدبری
دارد حکیم ،قدرتی دارد باادست تمام
اسباب دنیا که زندگی همۀ مخلوقات را
اداره میکند .همۀ هستی تحتتربیت
اوست.
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
-1معنای واژۀ «رب» ،ایتاه مصباح یزدی
6
مــهــربــانتــر از هــر مــهــربــانــی کــه بــه بیان
امیرالمومنین علی؟ میتوان او را در به
هم خوردن تصمیمها ،باز شدن گرهها و
شکسته شدن همتها شناخت 2.گاهی
ارادۀ انسان بر کاری مصمم است؛ اما،
نا گهان علتی مانع انجام ان میشود.
زمانی گرهها و گرفتاریهایی در زندگی
ایـجــاد مــیشــود کــه هیچ گشایندهای
برای ان نیست که ناگاه فرج از جانب او
میرسد یا گاهی ّنیتی میکنیم؛ اما میان
ما و ّنیتمان حائل میشود و ّنیتی بااتر
بر قلب میاندازد .باور به این حقایق و
اندیشیدن به امر خدا در هدایت عالم،
همان مثبتاندیشی مطلوب را در ما به
وجود میاورد .همه فعل او خیر است،
همه کار او زیباست .پس اگر در زندگی
ما چیزی کم یا زیاد میشود یا اگر ایام بر
ما سخت یا اسان میگذرد ،همه تحت
مدیریت حکیمانۀ خدای مهربان است که
برای سعادت ما برنامه دارد .کافیست دل
به او بسپاریم و به رضایش عمل کنیم. ...
چه زیبا فرمود موای رئوف ،امامرضا؟:
به خداوند گمان نیک ببر؛ زیرا ،خداوند
فرموده که من نزد گمان بندۀ مومن خویشم .
اگر گمان او به من نیک باشد ،مطابق ان
با او رفتار می کنم و اگر بد باشد مطابق
3
همان گمان با او رفتار می کنم.
-2نهجالباغه ،حکمت 250
-3اصول کافی ،جلد ،2ص77
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐں ݣݠݣهݤ ݣوݣ ݒ ݦݬىݫݣݔ ݣهݤرݣ
ح
ا�؛
ح
ݓ
ݓ
ݫ
ݬ
ݫ
ݦ
ز
ݠݤ؟!ݤ
ٮ ݣݣٮ ݣ ݣݣٮ ݣم ݣاݣ ݣݠݣ ݣٮݣ ݣاݣ ݣ ݣ�ݣ ݤ
ݠ ݫ ݕݭس ݤ
ݣ ݣ ݣ ݤݣى ݫ ݫ ݫ
ݓ
ݫ ݓ ݫ ݬݓ
ݓ ݫ ݬݓ
چند وقتی است در سطح شهرمان رفتارهای عجیبوغریبی میبینیم .خانمهای محترمی که
روسریهایشان را برمیدارند و سر چوب میکنند .حرفشان این است که «با حجاب اجباری
مخالفیم» .حتی بعضی محجبهها هم فیلمهای سلفی میگیرند که ما هم با حجاب اجباری
مخالفیم .به بهانۀ همین اتفاقات سراغ موضوع حجاب رفتیم .صحبتهای بزرگان ،حرفهایی
ً
از صاحبنظران و تجربههای شخصی افراد مختلف را خواندیم و شنیدیم .مخصوصا صحبت
با کسانی که خارج از ایران زندگی میکنند و تجربه دارند .میخواهیم انچه را دیدیم و شنیدیم،
با شما در میان بگذاریم .بخوانید و قضاوت کنید.
شماره سوم
تابستان 1397
7
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐںݠݣهݤ ݣوݣ ݫݒ ݦݫݬى ݔݣهݤݣر
ماݤ ݤݤهݤ
دىݣ ݤا ݣ ݣݤ� ݣ ݣݤ ݤ
ݫ ݫ ݬݔ ݣ
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
چهقدر مرور صحبتهای حضرتاقا در دیدارهای عمومی مهم است؛ اما،
بسیاری از ما اغلب فرصت نمیکنیم ،گوش کنیم یا متنش را بخوانیم .با
وجود این ،سال گذشته روز میاد حضرت فاطمه؟ حضرتاقا در دیدار
با مداحان ،دربارۀ زنان و خانوده نکات خیلی مهمی گفتند که خواندن و
دانستنش برای هر زن انقابی واجب است .اگر شما هم جزو اندسته افرادی
هستید که هنوز فرصت نکردید سخنرانی هفدهم اسفند 9۶را گوش کنید
یا متنش را بخوانید یا دوست دارید دوباره مرورش کنید ،نکات مهم ان را
اینجا جمع کردیم .برای انقابیشدن و انقابیماندن باید پشت سر راهبر
حرکت کرد .بسم اه:
8
زن در نگاه اسام
زن در منطق اســام و معرفت اسامی
الگویی دارد ،چهارچوبی برای زن ّ
معین
شده است .این چهارچوب ،کامل است؛
یعنیِ ،زن اسامی عبارت اســت از ان
موجودی که دارای ایمان اســت ،دارای
ّ
بخش
عفاف است ،متصدی مهمترین
ِ
اثرگذار در اجتماع
تربیت انسان است،
ِ
ِ
است ،دارای رشد علمی و معنوی است،
مدیر کانون بسیار ّ
مهم خانواده است ،مایۀ
ارامش جنس مرد است .همۀ اینها در کنار
ّ
خصوصیات زنانگی است؛ مثل لطافت،
ّ
انوار
امادگی
مثل رقت قلب ،مثل
ِ
دریافت ِ
ِ
الهی .ایــن الگوی زن مسلمان است.
ّ
خصوصیاتی که پیغمبر اکرم؟
همین
ّ
در بیانات متعدد به مناسبت تمجید از
فاطمۀ زهرا؟ یا خدیجۀکبری یا به نحو
ّ
کلی ،دربارۀ زن بیان کرده ،این الگوی
اسامی است.
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐں ݣݠݣهݤ ݣوݣ ݒ ݦݬىݫݣݔ ݣهݤرݣ
زن در نگاه غرب
مقابل ان ،یک الگوی انحرافی وجود
در
ِ
مختلف زمــان،
دارد که در دورهه ــای
ِ
متفاوت بــوده اســت .امــروز ان الگوی
انحرافی ،الگوی زن غربی است .در این
دورهای که ما زندگی میکنیم ،بهجای همۀ
ّ
خصوصیات برجسته و ممتازی که در
ّ
خصوصیت
زن اسامی مشاهده کردیم،
و امتیاز عمدۀ زن غربی امروز این است
که بتواند نظر مــردان را جلب کند و در
معرض التذاذ مردان قرار بگیرد؛ لذا ،شما
میبینید شاخصۀ زن غربی ،امروز عبارت
است از برهنگی .در مجلس رسمی که
ً
مرد و زن شرکت میکنند ،مرد باید کاما
پوشیده باشد ،زن بایستی هرچه ممکن
است ،به سمت عریانی پیش رفته باشد؛
(انهم) در مجالس رسمی! حاا در محیط
ّ
وضعیت
اجتماع که روشن است .این
مربوط به این دورههای اخیر غرب اروپا و
امریکاست؛ در گذشته اینجور نبوده .تا
انجایی که ما خبر داریم و ّاطاع داریم،
تا 150ســال قبل یا 120ســال قبلّ ،
البته
حجاب به معنای اسامی در انجا نبود؛
ّاما ولنگاری ،برهنگی و بیبندوباری مثل
امروز در زن غربی وجود نداشت .اینکه
پرچم استقال در دست زنان
این چه سیاستی است که جامعۀ غربی را
به این سمت کشانده و هدفش چیست،
جای بحثهای طوانی و ّ
مفصل دارد؛
ّاما اان ّ
واقعیت این است که زن غربی
مظهر مصرف ،ارایش ،جلوهگری در مقابل
جنسی نوع مرد و
مردان و وسیلۀ هیجان
ِ
جنس مــرد اســت .بقیۀ حرفهایی که
ّ
میزنند ،مثل ّ
جنسیتی
قضیۀ عدالت
و این حرفها همه حرف است و ظاهر
ّ
قضیه اســت ،باطن ّ
قضیه ان اســت.
شنیدید کــه تــعــداد بسیاری از بانوان
صاحبمقام غربی در همین چند ماه
قبل از این ،یکی پس از دیگری اعان
کردند که در دوران جوانی در جریان
مسائل اداری که در انجا عضو بودهاند،
با زور و با خشونت مورد سوءاستفاده قرار
گرفتهاند .این را به زبان اوردند .گفتند.
اینها زنهای معمولی نیستند ،زنهای
برجستۀ غربیاند .اسام به وسیلۀ حجاب
در را بر روی ان مسیری که جنس زن را به
این نقطۀ انحراف برساند ،بسته ،اجازه
ّ
مصونیت
نداده .حجاب اسامی وسیلۀ
ّ
زن است .حجاب وسیلۀ محدودیت
زن نیست.
امروز پرچم استقال ّ
فرهنگی
هویتی و
ِ
ِ
ِ
زنان در دست زنان ایرانی است؛ امروز
بانوان ایرانی با حفظ حجاب ،استقال
ّ
هویتی خــودشــان و استقال فرهنگی
خودشان را دارنــد .اعام میکنند و به
دنیا صادر میکنند؛ یعنی ،دنیا سخن
جــدیــدی دارد میشنود .زن میتواند
در میدانهای اجتماعی حضور ّفعال
داشـتــه بــاشــد ،تــاثــیــرگــذاری اجتماعی
عمیق داشته باشد .امروز زنان کشور ما
در بخشهای مختلف چنین تاثیرگذاری
دارند؛ درعینحال ،حجاب و عفاف و وجه
تمایز میان زن و مرد ،فاصلۀ میان زن و مرد،
در معرض سوءاستفادۀ مردان قرار نگرفتن،
ّ
خود را در حد وسیلۀ التذاذ مردان بیگانه و
زیادهطلب پایین نیاوردن و تحقیر نکردن
ّ
مسلمان
خصوصیات زن ایرانی و زن
جزو
ِ
ّ
امروز است؛ البته ،ما این الگو را داریم.
این چهارچوب را داریم .در میان بانوان
ّ
ما کسانی هستند در حد بسیارخوب،
ّ
بعضی در حــد اعــای ایــن الگو دارنــد
زندگی میکنند .بعضی هم در حدود
ّ
متوسطند؛ بههرحال ،این الگو وجود دارد
و مبنای کار زن ایرانی این است.
شماره سوم
تابستان 1397
9
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐںݠݣهݤ ݣوݣ ݫݒ ݦݫݬى ݔݣهݤݣر
هنر انقاب
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
ان کسانی که کانون خانواده را تحقیر
ّ
میکنند ،خیانت میکنند؛ هم به ملت،
هم به زن (یعنی) به جامعۀ زنان .ان کسانی
ّ
جنسیتی به
که وانمود میکنند عدالت
این است که در همۀ میدانهایی که
مردها وارد میشوند ،زنها هم باید وارد
بشوند ،اینها خیانت میکنند به اعتماد
شخصیت و ّ
ّ
هویت
زن و به حرمت و
زن .زن محترم اس ــت .هیچکس هم
نگفته که زن در میدانهای اجتماعی
ّ
مسئولیت نگیرد یا علم پیدا
وارد نشود یا
نکند .نه ،امروز جزء بهترین دانشمندان
مــا ،جــزء بهترین نویسندگان مــا ،جزء
ّ
شخصیتهای فرهنگی ما ،زنان
بهترین
بیشماری هستند که امروز در جامعۀ ما
حضور دارند .این هم هنر انقاب است.
این را بدانید .قبل از انقاب چنین چیزی
وجود نداشت! بسیاربسیار معدود بودند
کسانی از زنــان کــه توانسته باشند به
رتبههای عالی علمی و فرهنگی و ادبی
و مانند اینها برسند .امروز بسیار زیادند.
این هنر انقاب بود که این کار را کرد.
10
این بهخاطر همین است که الگوی زن
ً
مسلمان اصا این است؛ ّاما ،درعینحال
کانون
محور
مدیر خــانــواده زن اســت.
ِ
ِ
خانواده زن است .مهمتر از همۀ مشاغل
زن ،مــادری ،همسری و ایجاد ارامــش و
ُ
سکینه است«َ .و َج َع َل ِمنها َز َ
وجها ِل َیسک َـن
َ
ِالیها» 1مایۀ سکونت و ارامش است .این
ّ
روز
خصوصیت زن در اسام است و در ِ
زن این چیزها را بایستی انسان ّ
توجه کند؛
ّ
البته ،به بانوان محترم ایرانی و مسلمان
مومن به این مفاهیم اسامی و قرانی،
و
ِ
توصیه میکنیم که اینها را حفظ کنند.
روز بــهروز افزایش بدهند .از افتهایی
مثل اســراف ،چشم و همچشمیهای
منفی ،رقابتهای منفی ،الگو گرفتن از
زن منحرف غربی پرهیز کنند .مراقب
خودشان باشند .زن مسلمان ،امروز در
کشور ما سرافراز است .زن ایرانی این امتیاز
ّ
را دارد که ّ
هویت مستقل فرهنگی دارد و
تحتتاثیر دیگران قرار نمیگیرد .این را
باید در خودتان حفظ کنید.
-1سوره اعراف ،ایۀ189
جنگ نرم
یک بخش بسیار عمدۀ جنگ نرم و جنگ
روانی دشمن در کشور ما ناظر به همین
مسئله است .من میخواهم مسئلۀ حجاب
را ذکر کنم و اشاره کنم :پولهای زیادی
خرج میکنندّ ،فع ّ
الیت زیادی میکنند،
صدها رسانه را از انواع و اقسام رسانهها
به کار میگیرند ،برای اینکه بتوانند روی
حساس [یعنی] نقطۀ ّ
این نقطۀ ّ
هویت
ّ
فرهنگی ِزن مسلمان ،اثرگذاری
مستقل
ِ
ً
کنند .دشمنان ما واقعا خودشان را در
خارج از کشور [برای این کار] میکشند،
از ُطرق مختلف .حاا چقدر پول خرج
میشود برای اینکه بتوانند این تلویزیونها
و این رادیوها و این فضای مجازی و این
سایتهای اینترنتی را به کار بیندازند.
مدام تبلیغ بکن ،بگو ،بگو ،صد بار که
چه بشود؟ که نتیجهاش بااخره این
بشود که مثا فرض کنید چهار دختر
فریب بخورند و در خیابان حجابشان را
بردارند .اینهمه خرج ،اینهمه زحمت،
اینهمه فکر ،پشت سر این کار است،
دارند تاش میکنندّ ،
[اما] تاششان عقیم
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐں ݣݠݣهݤ ݣوݣ ݒ ݦݬىݫݣݔ ݣهݤرݣ
است .نتیجهاش این است که چهار نفر
حاا چهار دختر در گوشه کناری فریب
بخورند یا انگیزههای گونا گونی پیدا
کنند .بعضیشان هم ممکن است پول
ً
بگیرند .حاا من نمیدانم ،نمیتوانم قطعا
بگویم و این روسری را از سرشان بردارند؛
ً
یعنی ،مثا ما چه شدیم! نتیجۀ همۀ
ان تاش خاصه میشود در این نتیجۀ
کوچک حقیر.
ِ
فرهنگ مــا فرهنگ الــهــی اس ــت .این
فرهنگ ،استقال ما را تضمین و تامین
میکند .ازادی ما را هم تامین میکند.
ان کسانی که به نام ازادی ،ولنگاری را
در جامعه ترویج میکنند ،ازاد نیستند.
اینها اسیر دستبستۀ فرهنگ غربیاند.
فرهنگ غربی اســت کــه دارد اینها را
هدایت میکند .این چه ازادی است؟
ازادی این است که شما ّنیت خودتان،
ایمان خودتان ،فکر خودتان ،قران خودتان،
الگوی اسامی خودتان را داشته باشید
و ان را دنبال بکنید .این ازادی است.
این عظمت است .این ّ
حریت است.
این باید تامین بشود.
حجاب اجباری
انچه بنده را ّ
حساس میکند ،این است
که نا گهان شما میبینید از دهــان یک
گروهی از افرادی که جزو خواص محسوب
میشوند ،مسئلۀ «حجاب اجباری» مطرح
ّ
میشود .معنایش این است که عدهای
نادانسته ،حاا من میگویم نادانسته،
انشاءاه نادانسته است ،همان ّ
خطی
را دنبال میکنند که دشمن با انهمه
خرج نتوانسته است ان خط را در کشور به
نتیجه برساند .همان خط را دارند دنبال
میکنند .در بین اینها روزنامهنگار هست،
در بین اینها روشنفکرنما هست ،در بین
اینها اخوند و ّ
معمم هست .میگویند امام
که فرمودند باید زنها باحجاب باشند،
همۀ زنها را نگفتند! حرف بیخود! ما
بودیم انوقــت .ما خبر دار یــم .چه طور
اینجور است؟ امام در مقابل یک منکر
واضحی که بهوسیلۀ پهلوی و دنبالههای
پهلوی در کشور به وجود امده بود ،مثل
کوه ایستاد .گفت باید حجاب وجود
داشته باشد .در مقابل همۀ منکرات،
امام همینجور محکم ایستاد .همانوقت
بحث تـجــارت مشروبات الکلی بــود.
ما در شــورای انقاب بودیم .جلسات
مشترکی با دولت داشتیم .همانوقت
کسانی بودند که معتقد بودند تجارت
مشروبات الکلی برای کشور فایده دارد.
ما از این فایده چهطور صرفنظر کنیم؟
مایل بودند این تجارت ادامه پیدا کند .از
بیرون شراب بیاورند .امام قرص و محکم
ایستاد در مقابل حرام الهی .امام بزرگوار
میایستاد و ایستاد .این حرام الهی بود.
حاا اقا از ان طرف درامد ،میگوید که
اقا! این گناه که مثا از غیبت بزرگتر
نیست .چرا شما در مقابل غیبت کسی
را تعقیب نمیکنید ،در مقابل این کار
ً
که مثا روســری را بــردارد یا بیحجاب
بــاشــد ،تعقیب میکنید .ببینید چه
خطایی؟! عدم تشخیص ،انچه انسان
از ان رنج میبرد .این است که تشخیص
نیست .ما که نگفتیم اگر کسی در خانۀ
خودش در مقابل نامحرم روسریاش را
برداشت ،ما او را تعقیب میکنیم.خیر ما
او را تعقیب نمیکنیم .در خانۀ خودش
است .کار شخصی میکند.
شماره سوم
تابستان 1397
11
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐںݠݣهݤ ݣوݣ ݫݒ ݦݫݬى ݔݣهݤݣر
حکومت اسامی
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
ان کاری که در ما انجام میگیرد ،در خیابان
انجام میگیرد ،یک کار عمومی است ،یک
کار اجتماعی است ،یک تعلیم عمومی
است .این [خطا] برای حکومتی که به نام
سر کار امده است ،تکلیف ایجاد
اسام بر ِ
میکند .حرام ،کوچک و بزرگ ندارد .انچه
حــرام شرعی اســت ،نبایستی بهصورت
اشکار در کشور انجام بگیرد .حاا یک
نفر یــک غلطی بــرای خــودش میکند،
[به] کنار .ان بین خودش و خدا است؛
ّاما ،انچه در مقابل چشم مردم است ،در
محیط جامعه است ،حکومت اسامی
مثل حکومت امیرالمومنین ،مثل حکومت
پیغمبر وظیفه دارد در مقابل ان بایستد.
این منطقی که میگوید «اقا شما اجازه
بدهید مردم خودشان انتخاب بکنند»،
خب در مورد شرابفروشی هم هست.
شراب را هم ازاد کنیم در کشور ،هر کسی
خودش دلش میخواهد ،بخورد .هرکس
نمیخواهد ،نخورد! این حرف شد؟! در
12
مورد همۀ گناهان بزرگ اجتماعی ،این
حرف وجود دارد .این حرف شد؟! شارع
ّ
مقدس بر حکومت اسامی تکلیف کرده
است که مانع از رواج حرام الهی در جامعه
ّ
بشود .حکومت اسامی موظف است در
مقابل حرام بایستد .در مقابل گناه بایستد.
امروز ما در داخل کشور ،مفتخریم به حجاب
زنانمان .زنان ما با چادر که یک حجاب
ایرانی است ،چادر ،حجاب ایرانی است
و با حجاب اسامی ،به بااترین رتبههای
علمی رسیدهاند .به بااترین رتبههای هنری
و فرهنگی رسیدهاند .جزو برجستهترینها
شدند ،در مسائل اجتماعی اثرگذاری
کردند؛ در عینحال ،خانهداریشان را
هم کردندّ .
بچهشان را هم تربیت کردند.
شوهرداری هم کردند .اینکه ما بیاییم قوانین
را همینطور دائم دور بزنیم برای این که یک
جوری میل غلط انحرافی فرهنگ غربی
را در کشورمان ایجاد کنیم ،خطای بزرگی
ّ
است .یک عدهای این خطا را میکنند.
افزایش جمعیت
مسئلۀ تکثیر نسل ،تکثیر اواد در جامعه
مطرح شد ،خب مسئولین هم همراهی
کردند .موافقت کردند .من میشنوم در
گوشه و کنار بر خاف ان عمل میکنند.
این چیزی است که غربیها میخواهند.
غــر بــیهــا بــا افــزایــش ع ــدد مسلمانها
ّ
مخالفند .بــا افــزایــش عــدد ملتی که
جوانهایش میتوانند در عرصه ظاهر
بشوند و کشور را به اوج برسانند ،معلوم
است که مخالفند .ما نباید کار را جوری
پیش ببریم که مقصود انها عملی بشود.
باید جــوری حرکت بکنید که مقاصد
اسامی تامین بشود .این وظیفۀ ماست.
وظیفۀ مسئولین ما این است.
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐں ݣݠݣهݤ ݣوݣ ݒ ݦݬىݫݣݔ ݣهݤرݣ
برنامۀ 2030
در زمینۀ اموزش و پرورش ،مسئله 2030را
ّ
گفتیم .یک عدهای دنبال کردند .خب
کارهای خوبی هم انجام گرفت .حاا
گوشه و کنار به من گزارش میرسد که
یک کارهای خافی دارد انجام میگیرد.
باید جلویش گرفته بشود .مسئولین کشور
ّ
ّ
موظفند جلوی هرگونه تخلف از ان چیزی
که سیاست اسامی کشور است ،بگیرند؛
در زمینۀ اموزش و پرورش ،در زمینهی
مسائل مربوط به زنان.
ّ
جنسیتی
عدالت
ّ
جنسیتی و مانند
ایــن عنوان عدالت
اینها هم حرف است .اینها حرفهایی
اســت کــه دی ـگــران گفتهاند .غربیها
ّ
گفتهاند .یک عده هم از روی دست انها
برمیدارند مینویسند .میشوند بلندگوی
انها .چه عدالتی؟! این عدالت است؟!
جنسی با ِاعمال زور
اان بیشترین تجاوز
ِ
در غرب در امریکا و در اروپا دارد انجام
میگیرد؛ خیلی بیش از کشورهای دیگر.
درحالیکه انجا به حسب ظاهر و به قول
خودشان ،ازادی زنان هم هست .بیشترین
زن داخل
خشونت ِ
مرد داخل خانه علیه ِ
خانه در انجا دارد انجام میگیرد .طبق
امارهایی که وجود دارد .انوقت در خود
این امارهایی که ذکر میکنند ،میگویند
بسیاری از زنهای انها جرئت نمیکنند
بیایند شکایت کنند .این امارها مربوط
به جاهایی است که میایند شکایت
میکنند که تازه این ،همۀ ان هم نیست!
انجا است که مشکل دارند .مشکل زندگی
دارن ــد .مشکل فرهنگ دارن ــد .مشکل
ّ
مدیریت جامعه [دارند] .چه عدالتی؟!
ّ
جنسیتی
عدالتی نیست .اسم عدالت
مقاصد
را میاورند ،برای اینکه بتوانند
ِ
خودشان را ِاعمال بکنند .در اسام،
ّ
جنسیتی به این است که زن،
عدالت
محترم باشد ،مورد ّ
تعرض قرار نگیرد.
جسمانی قویتر از زن
مرد بهخاطر قوای
ِ
و بهخاطر قوارۀ بزرگتر از زن ،به خودش
حق ندهد که به زن زور بگوید یا ِاعمال
خشونت بکند .عدالت این است.
حمایت از زنان در برابر خشونت
قوانینی باید در کشور به وجــود بیاید؛
ّ
البته ،در این قوانین هم [این موارد را]
مراعات کنند .من شنیدم ایحهای را
دارند تنظیم میکنند برای همین مسائل
خانواده و ِاعمال خشونت علیه زنان .هم
مسئولین دولتی ،هم مسئولین مجلس،
مــراقــب باشند کــه بــاز هـمــان فرهنگ
غربی را نخواهند اینجا پیاده کنند که
ً
مثا فرض کنید اگر در امر ازدواج دختر،
ِ
پدر دخالت کرد ،این خشونت است و
خشونت را [اینچنین] معنا کنند؛ نه.
اینکه چه چیزی خشونت است و چه
چیزی خشونت نیست ،از غرب نبایستی
عقانی خود
تعلیم گرفته بشود .از منطق
ِ
اسامی خود ما بایستی فهمیده
ما از فکر
ِ
شود و دانسته شود .ما امروز با یک چنین
دشمنیهای خباثتامیزی مواجهیم.
بایستی مراقب باشیم.
شماره سوم
تابستان 1397
13
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐںݠݣهݤ ݣوݣ ݫݒ ݦݫݬى ݔݣهݤݣر
م
ٮ ݣ ݬݫ ݓ ݣݣٮ ݣز ݣݣٮݣ ݤݤ
ݠݫݕس ݬݓ ݤ
ݓ ݣىݣ ݫ ݫ
سها کارساز
ی
اݣ ݓݠٮݫݬݓا ݣ�ݣ ݤ
ه ـفــدهســال اس ــت بــا فــاطـمــه دوس ـتــم.
دوستیمان از دانـشـگــاه و کاسهای
مشترک فقه و اصول شروع شد .از همان
ابتدا ،به نظرم دانشجویی زرنگ و طالب
علم بود .فاطمه متولد و سا کن اتریش
است .پدرش ایرانی و مادرش اتریشی
است .در هجدهسالگی با شیعهای اهل
اتریش ازدواج کرد و با هم برای تحصیل
معارف اسامی به ایران امدند .همسرش
دکترای فلسفه گرفت و او تحصیاتش
را تا مقطع کارشناسی ارشد فقه و حقوق
ادامه داد .فاطمه اان 35ساله است و
برای چهار پسر قد و نیم قد مادری میکند.
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
بعد از ماجرای دختران خیابان انقاب
و داغ شدن بحث حجاب اجباری در
ایران ،در یکی از صحبتهایی که با او
داشتم ،ناخودا گاه جهت حرفهایمان به
سمت وضعیت حجاب در اتریش رفت.
حرفهای جالبی زد که شنیدنش برای
من با بهتوتعجب همراه بود .مثل قانون
منع اجباری حجاب! فاطمه میگفت:
14
«مدتی است که دولتمردان اتریشی،
خبر در راه بودن قانون منع حجاب تا
دهسالگی در دبستانها و مهدکودکها
را اع ــام میکنند .قــانــونــی کــه هنوز
تصویب نشده است؛ اما ،رسانهها برای
زمینهسازی ان بهشدت تبلیغ میکنند.
ب ــرای مــن بــه عـنــوان ف ــردی اتریشی که
سالهاست در این فضا زندگی میکنم،
روشـ ــن اس ــت کــه ای ــن قــانــون حاصل
برنامهریزی دقیقی برای مبارزه با اسام
است .مبارزهای که از حذف هوشمندانۀ
نمادهای اســامــی شــروع شــده اســت.
در صحبتها شنیده مــیشــود کــه در
مراحل بعدی این قانون ،محدودیت سن
بیشتر شده و حجاب در دبیرستانها و
دانشگاهها هم ممنوع خواهد شد .موج
اسامهراسی برنامهریزیشدهای در حال
اجرا است؛ چرا که ،پیروان دیگر ادیان
در اتریش ،مشکلی برای داشتن ظاهر
مطابق با اعتقاد خود ندارند؛ مثا ،پسران
یهودی از کودکی کاه خاص یهودیان را
بر سر میگذارند یا هندوها که مطابق با
دستورات خود لباس میپوشند و هیچ
منعی برای انها وجود ندارد.
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐں ݣݠݣهݤ ݣوݣ ݒ ݦݬىݫݣݔ ݣهݤرݣ
مسئلۀ تاسفانگیز دیگر ،عدم اعتراض
مردم جامعۀ ما به این اجبار است.
مسئلۀ دیگر از بین رفتن حقوق کودکان
و والدین میباشد.
تجربۀ زندگی من در کشوری با پوشش
ازاد نشان داده است که امنیت دختران
در سایۀ حجاب حفظ میشود.
همۀ مدارس در اتریش مختلطند و مدارس
اسامی بسیار کم هستند؛ بنابراین ،بسیاری
از مسلمانان برای ادامۀ تحصیل ،در مدارس
عادی درس میخوانند .حجاب دختر در
اینگونه محیطها ،پیامهای بسیاری را
به سایرین میدهد و انها را در حصاری
امن محفوظ میکند؛ چراکه ،بسیاری
از دختران در سنین نوجوانی به دنبال
جلب حمایت عاطفی و تایید زیبایی
از طرف مقابل هستند و از ّنیت جنس
مخالف برای سوءاستفادههای جنسی،
ا گاهی کاملی ندارند .به همین دلیل،
حفظ حجاب موجب میشود کمتر در
معرض سوء استفاده قرار گیرند و حس
خوب امنیت در سن نوجوانی را در درون
خود داشته باشند».
15
شماره سوم
تابستان 1397
در قوانین ما امده است که والدین حق
تربیت کودک خود را دارند؛ مثا ،کودک
مسلمان شیعه که در خانوادۀ مذهبی
بــزرگ مــیشــود ،بــر اســاس الـگــوی رفتار
مــادرش از کودکی حجاب را انتخاب
میکند و خانواده هم به تقویت اعتقادات
او کمک میکند؛ اما ،وقتی منع قانونی
ایجاد میشود ،عما والدین را مجبور
میکنیم که از اعتقادات خــود دست
بکشند و ایــنگــونــه حــق مــن بــه عنوان
مادر برای تربیت فرزندم ضایع میشود.
در مقابل ،پیروان سایر ادیان در تربیت
فرزندان خود کاما ازادانه رفتار میکنند.
به نظر من ،این تبعیض بسیار روشنی
است که میان خانوادههای مسلمان و
غیرمسلمان اتفاق میافتد.
دختران ما الگوی حجاب را از مادرانشان
اموختهاند و ان را دوست دارند .اگر این
قانون در اتریش تصویب شود ،برای انها
بسیار ناراحتکننده خواهد بود؛ چراکه ،از
چیزی منع میشوند که ان را دوست دارند
و این موضوع میتواند روی شخصیت
انها اثــرات منفی داشته باشد .جالب
اینکه در ایران عکس این مطلب اتفاق
افتاده است و عدهای در حال اعتراض
به حجاب هستند .به نظرم ،مبارزهای
همهجانبه علیه قوانین اسام در دنیا به
وجود امده است که روزبــهروز در حال
پیشرفت است .در همۀ دنیا علیه اسام
کار میکنند؛ اما ،ایران در میان تمام دنیا
میخواهد حافظ قانون حجاب باشد.
قانونی که بر مبنای اصول و قواعد است
و بیپایهواساس نیست .قانونی که فقط
برای حضور در اجتماع میباشد و مردم را
در عرصۀ خصوصی ازاد گذاشته است؛
اما ،باز هم با این یک کشور و قانونش
مبارزه میکنند.
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐںݠݣهݤ ݣوݣ ݫݒ ݦݫݬى ݔݣهݤݣر
«به نظر من هر قانونی ،اجباری در دل
خود دارد؛ البته ،همیشه برای رسیدن
به یک هدف عالی باید مقدماتی را
فراهم کرد.
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
حرف که به اینجا رسید ،بدم نیامد نظرش
را درب ــارۀ اتفاقات اخیر بــدانــم .فاطمه
دربارۀ قانونی بودن حجاب نظرات جالبی
داشت :اما ،در مورد مبارزه با حجاب در
ایران گفت:
16
یکی از مقدمات ،داشتن قوانین مرتبط با ان
هدف عالی است که برای پذیرش درونی
ان ازم است؛ بنابراین ،برای نگه داشتن
جامعه از بعضی معضات و بهخصوص
تنشهای جنسی باید حجاب را قانونی
کنیم .بــرای ساختن جامعهای سالم،
مصلحت ایجاب میکند که قوانینی
در این موضوع وجود داشته باشد .این
فریب است اگر بگوییم هرکس مطابق
میل خــود رفـتــار کند .فریبدهنده از
این جهت است که موضوع ،شخصی
و فردی جلوه میکند و مسئولیت ما در
مقابل دیگران پنهان میشود .حتی اگر
تعدادی حجاب داشته باشند و تعدادی
نداشته باشند ،باز هم نمیتوان جامعه
را از خیلی جهات سالم نگه داشت.
نکته مهم این است که نباید بگوییم در
جامعهای مانند ایران که حجاب در ان
به صورت کامل جواب نداده است ،راه
حل تغییر قانون است».
مثل همیشه شنیدن صحبتهای فاطمه
برایم نقطۀ شروع فکر کردن بود .اینبار فکر
کردن به موضوع حجاب اجباری و منع
حجاب اجباری .انگار موضوع تحقیقی به
من دادهاند و قرار است برایش جستو جو
کنم .همین مطلب انگیزهای شد تا در
میان مطالعه و گشتن در نظرات مختلف
صاحبنظران ،کلیپی از استاد رحیمپور
ازغدی پیدا کنم که دربارۀ صحبتهای
دوستم هم بود و ان را تایید میکرد:
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐں ݣݠݣهݤ ݣوݣ ݒ ݦݬىݫݣݔ ݣهݤرݣ
«در ماههای اخیر ،یک میلیون نفر در
فرانسه علیه همجنسبازی (همان حقوق
بشری که انگلوساکسونها میگویند) و
دفاع از خانواده و مخالفت با سقط جنین
راهپیمایی کردند که در تاریخ فرانسه نظیر
ان وجود ندارد .دولت انها را سرکوب کرد.
درحالیکه فرانسویها قانونی دارند که
اگر تعداد 400یا 500هزار نفر برای امری
امضا دهند ،دولت موظف است ان را
بهصورت قانون تصویب کند؛ اما ،در این
مورد با وجود امضای میلیونی ،دولت اجازۀ
تصویب چنین قانونی را نداد؛ چون ،در
انجا فراماسونها حاکم هستند.
با شنیدن این حرفها ،افقهای جدیدی
پیش چشمم بــاز شــد .حس کــردم اگر
انسان مسلمان ،پایههای اعتقادی خود
را درست بچیند ،هرجای دنیا هم که
باشد ،حق را میطلبد و به ان پایبند
میماند .عدهای در قلب اروپا در پی رها
شدن از ممنوعیت حجاب هستند؛ اما،
در امالقرای اسام ،یعنی ایران ،عدهای
برای حذف حجاب از شهر و کشورشان
تاش میکنند .برای تلخ کردن فرمان
الـهــی برچسبی بــه نــام اج ـبــاری بــه ان
میچسبانند و بر طبل مخالفت با قانونی
که میخواهد سامت افراد جامعه حفظ
شود ،میکوبند .اینکه ادامۀ راه چگونه
طی میشود ،معلوم نیست؛ امــا ،خدا
کند راههای رفته را دوباره امتحان نکنیم.
17
شماره سوم
تابستان 1397
مطمئن بــاشـیــد کــه تــوقـفــی ب ــرای ایــن
اعتراضها وجود ندارد .روزی میرسد که
کمکم شلوارکها کوتاهتر شده و استینها
هم همینطور . ...مطمئنا باز هم به ما
میگویند ریاکاری دیگر بس است .پیراهن
اجباری ،لباس زیر اجباری ...کمکم به
اینجا خواهیم رسید با همین استدالی
که میگویید چرا حجاب اجباری .این
حرفها مانند این است که بگویید مواد
مخدر چرا در فروشگاهها عرضه نشود؟
همجنسبازی چرا ازاد نباشد؟ چرا با
قانون جلوی همجنسبازی را میگیرید؟
کجا میخواهید توقف کنید؟ با کدام
مبنا؟ مبنای شما اسام ،عقل ،اخاق
یا واقعیت تجربی است؟ واقعیت که
دارد خاف این را به شما میگوید؛ اما،
گاهی حرف دیگری زده میشود .میگویند
ّ
تعداد زیادی خانم و اقا هستند که ضد
اسام نیستند؛ مثا ،در عاشورا سیاهپوش
میشوند؛ اما ،همین ادم ممکن است
حجاب را رعایت نکند .حاا ما بگوییم
که این ادم حتما جهنمی است؟ خیر،
هرکدام از این افراد ،حکمی دارند .بنده
هم ممکن است حجاب را رعایت بکنم؛
اما ،به دایل دیگری جهنمی باشم و به
دلیل گناهان دیگر ،مکان بدتری در جهنم
داشته باشم .نمیتوانید بگویید گناه را
ازاد کنید ،گناهکاران کمتر میشوند .اتفاقا
هر گناهی را ازاد کنید ،گناهکاران زیادتر
میشوند .مواد مخدر را ازاد کنید ،معتاد
بیشتر میشود .اگر بگویید ازاد نکنید ،من
میروم زیرزمین .ما هم میگوییم برو و در
جای خصوصی هر گناهی میخواهی
بکن .عرصۀ عمومی حسابش از عرصۀ
خصوصی جداست .میگویند عرصۀ
عمومی را مانند عرصه خصوصی بکنید
ّ
و اا میروند در عرصۀ خصوصی .خوب
اشکال ندارد ،برود در عرصۀ خصوصی.
عرصۀ خصوصی مال خــودت است و
عرصۀ عمومی مال تو نیست .نحوۀ لباس
پوشیدن ما در خیابان ،دانشگاه ،تاکسی،
اتوبوس و بازار مسئلۀ خصوصی نیست.
جالب است غرب هم این را قبول دارد.
در واشنگتن کسانی که مشروب میخرند،
بیپاکت از در نمیتوانند بیرون بیاورند؛
چون ،ممنوع است .اگر کسی مشروب
میخورد ،در مشروبفروشی و خانهاش
ازاد اســت؛ امــا ،در خیابان حق نــدارد
شیشۀ مشروب را در دست بگیرد .چرا؟
چون اینجا عرصۀ عمومی است و برای
تو نیست»...
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐںݠݣهݤ ݣوݣ ݫݒ ݦݫݬى ݔݣهݤݣر
فاطمه عبیدی
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
18
ز
ݩ
ݒ
ز
ݨ
ت
ک
ݦ
ݦ
ݦ
ݑ
م
ݦ
ز
ٮ
ݦ
ݨ
ى
ٮݤ ݣ ݣ ݤ !ݤ
کمݠ ݣ ݫ ݣݬݓ ݣݣٮ ݣ ݣݠ ݤو ݢ ݣمدݣ ݤا ݣ ݫىݣ ݫ ݣ ݫ ݥٮ
ݠ ݣݭݫ ݣݫݓݭ ݫ ݭݫݔس ݤى ݣ ݣ ح ݬݫٮݫ ݓ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣݭ ݫ ݣ ݫ ݣݔݭ
چندروزی به دلیل مشغله و البته،
زیرزمین
ترافیک روی زمین ،به ِ
پناه برده بودم و با مترو رفتوامد
میکردم؛ ولی ،امان از حال بد!
نــمــیدانــم بــعــد از ای ــن چــنــدروز
رفت وامــد چه اتفاقی افتاد؟ در
درونم احساس طوفانی با سرعت
120کیلومتر درســاعــت هــمــراه با
کــوا ک و یخبندان میکردم .به
قــول مــعــروف باید بــه تنظیمات
کارخانه برمیگشتم .گویی مثل
گوشی اندوریدی ویروسی شده
بودم؛ اما ،چه ویروسی؟ فکر کنم
ویروس نامهربانی! منظورم ان مهر
و محبتی که همه فکر میکنند،
نیست .اگرچه ان هم در خیلی
مواقع جایش بینمان خالی است.
به نظر من ،اگر انسان هرانچه به
طبیعتش نزدیکتر است ،انجام
دهــد ،بــه خــودش محبت کــرده
اســت؛ چــون ،قطعا حالش بهتر
میشود .یکی از ان چیزهایی که
طبیعت انسان با ان سازگار است،
حجاب میباشد.
اثار حجاب بر جســــــــم،
روان و ج ـ ـ ـ ـ ــامعـــــــــه
برخاف تصور عــدهای ،ریزش مو
ربطی به داشتن پوشش ندارد .دانشمندان
ثابت کــردهانــد انچه باعث ر یــزش مو
میشود ،کمبود برخی از ویتامینها و...
است و ربطی به داشتن حجاب ندارد.
اتفاقا حجاب داشتن ،پوست و مو را
از بسیاری الودگیهای محیطی حفظ
میکند .درصد بیماریهای پوستی در
بین زنان اروپایی و امریکایی از زنانی که
حجاب دارند ،بسیار بیشتر است.
حجاب پدیدهای انسانی و بیولوژیک
است .وقتی مردی در هر ّ
سنی ،چشمش
به خانمی بیحجاب بیفتد ،تحریکاتی
که این تصویر در ذهن مرد ایجاد میکند،
به امیگدال او میرود و با ایجاد استرس
برای انجام اعمالی در پاسخ و تحت تاثیر
این تحریک قرار میگیرد.
اگر امکان پاسخ به این مسئله نباشد،
امیگدال این فرد فعال باقی میماند که
موجب استرس بسیار خطرناک میشود.
این استرس خودش را به انواع مختلف
ظاهر میکند؛ مثا ،در جایی با خشم
پاسخ مــیدهــد یــا اسیبهایی تحت
تاثیر ان صحنه به مغز وارد میشود که تا
فرد مدتها توانایی تفکر و تصمیمگیری
صحیح را ندارد .این مراکز تحریکپذیری
در مغز فقط به بینایی محدود نمیشود،
بلکه حس بویایی و بقیۀ حسها را نیز
شامل میشود و از این روست که حجاب
فقط به پوشش منتهی نمیگردد و مقولهای
دیگر به نام عفاف را نیز شامل میشود .با
پوشش نامناسب و رعایت نکردن حریم
عفاف و حجاب در زنان و مردان ،خارج
از مقام و موقعیت و سن افراد ،بعد از 2
الی 3دقیقه ،واکنشهای مغزی فعال
میشود و به جــرات میتوان گفت که
کنترل ان خارج از سطح هوشیاری است
و به لحاظ علمی عادت هم در مسائل
حریمی در بیولوژیک معنا ندارد .اینکه
میگویند در جوامعی مانند جوامع غربی
مسائلی مانند نبودن حجاب در افراد
عادی است ،باید گفت که حریم انسانی
عادت سرش نمیشود.
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐں ݣݠݣهݤ ݣوݣ ݒ ݦݬىݫݣݔ ݣهݤرݣ
بــرخــی از جــامــعــهشــنــاســان حــجــاب و
پوشش زن را مقتضای طبیعی جامعۀ بشری
معرفی کردهاند .مونتسکو مینویسد« :قوانین
طبیعت حکم میکند زن خــوددار باشد».
یکی از بیماریهایی که در اثر تعادل برقرار
نکردن در استفادۀ از انگیزۀ جنسی به وجود
میاید ،بیماری خودنمایی 1است .حالتی که
شخص با نشان دادن قسمتی از بدن ،میل
جنسی خود را ارضــاء میکند .نشان دادن
بدن از طریق ماهواره ،مجات ،فیلمها و...
از این مواردند .این افراد به سهدسته تقسیم
میشوند که عبارتاند از:
الف) خفیف :افرادی هستند که با پوشیدن
لباسهای عجیبوغریب یا انتخاب رنگهای
تندوزننده ،توجه دیگران را جلب میکنند.
ب) متوسط :این افراد قسمتی از بدن خود را
بیرون میگذارند.
ج) حــاد :اف ــراد منحرف در ایــن دسته قــرار
میگیرند.
بیماری خودنمایی در زنان مشهورتر است.
2
.1دشواری در تنفس؛
.2درد اطراف قلب؛
.3باارفتن طپش قلب؛
.4ضعف و خستگی و کوفتگی عمومی؛
.5درد و مالش معده؛
. ۶سردرد؛
.7هراس و دلهره از خطرات توصیفنشدنی؛
.8بیقراری و ناارامی؛
.9بیخوابی؛
.10کماشتهایی؛
.11خستگی فکری و دماغی.
درحالیکه ،در جامعۀ تحقیقاتی که حجاب
و عفاف را رعایت میکردند ،این فا کتورها
بسیار پایین بوده است.
خــســتـگــی و کوفتگی
من در ان روزها به دلیل
مسافرتهای پیدرپی
در مـتــرو اث ــرات همین
و یـ ــروس نــامــهــربــانــی به
خویشتن بــوده اســت.
ویروس بیحجابی!
19
شماره سوم
تابستان 1397
1-exhibisionism
-2کـتــاب روانشناسی و فرهنگ پــوشــش ،ص،43
انتشارات دانشگاه تهران.
با توجه به اینکه داشتن حجاب و عفاف،
یکی از قوانین طبیعت است ،رعایت نکردن
ان در سطح جامعه برای هر دو قشر ،جنس
مخالف و همجنس ،اثــرات منفی دارد .در
تحقیقی که سال 2013در اسپانیا در دو جامعۀ
اماری انجام شد ،بین مردان و زنان بیحجاب
عائم زیر بسیار شایع بود:
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐںݠݣهݤ ݣوݣ ݫݒ ݦݫݬى ݔݣهݤݣر
یاسمین صباغیان طوسی
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
20
ݩ
ݧ
ز
ز ݦ ىس ݤݤو ݤݤ�
س ݣ ݣݤݤا ݣ ݤݣݤ ݤݤݤ
ݣ ݣ ݫ ݬݓ ݣݣى ݣ ݤݣو ݣ ݣ ݣ ݤݤ
ݠݣ ݣ
ز ݦ ز ݦݩ زݩ
ش
ساىل ِ ݫ ݔݭىݤه
نرگس ِرئیسی ،دانشجوی رشتۀ اموزشوپرورش
دو سال است که در فرانسه زندگی میکند.
در فرایند پذیرش در مقطع دکتری ،مشغول
یادگیری زبان فرانسه در دانشگاه است .او
در 13۶3متولد شده و مدرک کارشناسی را
در رشتۀ جامعهشناسی و کارشناسیارشد
را از دانشگاه عامه طباطبایی در رشتۀ
مدیریت اموزشی دریافت کرده است .پس
از اقامت در فرانسه ،کانال تلگرامی با نام
تا انتهای افق ایجاد کرد که در ان با نگاهی
تحلیلگر و نقادانه ،مشاهدات و تجربیات
روزمرهاش را به اشتراک میگذاشت .این
روزها مسئله حجاب در کنار مسائل دیگری
از این قبیل ،در ذهن بسیاری از مردم و
بهخصوص جوانهای ایرانی ،غرب را به
نماد بارزی از ازادی و جمهوری اسامی
را به مظهر زورگویی و محدودیت تبدیل
کرده است .شاید کسی که تجربۀ زندگی
در هر دو فضا را داشته است ،بتواند در
قضاوت درست این موضوع به ما کمک
کند .موضوع پروندۀ این شماره بهانهای
شد تا سراغ خانم رئیسی برویم.
با سام و تشکر از اینکه وقتتان را
ً
داشته و عادت کرده است .طبیعتا
بــرای هر انسانی بههم خــوردن وضع
ً
نسبتا باثبات ،رنج و اذیت به همراه
دارد و این تجربۀ مشترک همۀ کسانی
است که از وطن خود دور میشوند.
قطعا زندگی دور از وطن سختیهای
بسیاری دارد .من قبل از امدنم به
ایـنـجــا ت ـصــور ن ـمــیکــردم خیلی هم
سخت باشد؛ اما ،باید اعتراف کنم
که بیش از انتظارم سخت بود و البته،
این [موضوع] میتواند انسان تا انسان
براساس عایق و سایق و روحیات
و گرایشها متفاوت باشد .بخشی از
سختیهایش فراگیر است .فقط برای
کسی که تجربه کند ،در خــور درک
است .در سرزمینی که تفاوتهای
فراوانی با کشوری که انسان در ان بزرگ
شده است ،دارد .تنهاییهای زیادی
هست که گریزی از ان نیست و همه پر
است از نبود سنخیت و ناسازگاری با
محیط و پس زدن روح برای مقابله با
تغییر وضعیتی که به ان انس و الفت
بخشی از سختیها هم مخصوص
افــرادی اســت که مذهبی هستند.
بهخصوص اگر ناخواسته و بیاراده در
شهری قرار بگیرند که هیچ مرکز دینی
در ان وجود نداشته باشد .ایامی مثل
محرم و صفر یا ماه مبارک شعبان و
رمضان هیچ گردهمایی وجود ندارد
و همۀ اینها کار را سختتر میکند؛
اما ،اگر بخواهم دربارۀ شیرینیهایش
بگویم ،همین تغییر فضا ،دوری از
همۀ دوستداشتنیها ،تنهاشدن
و بسیاری شرایط دیگر که در ظاهر
ناخوشایند به نظر میرسد ،وجهی
خاص و مثبت هم میتواند داشته
بــاشــد کــه هــرچــنــد درونـ ــی اس ــت و
بیانش سخت است ،تحولافرین و
رشددهنده است.
در اختیار ما قرار دادید ،اگر اشکالی ندارد
گفتگو را با سوالی کلیشه ای شروع کنیم .
زندگی در جایی غیر از وطن چه سختی ها
و چه شیرینی هایی دارد؟
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐں ݣݠݣهݤ ݣوݣ ݒ ݦݬىݫݣݔ ݣهݤرݣ
وضعیت دین و دینداری در کشور
فرانسه چطور هست؟
من در یک شهر از کشور فرانسه سا کن
ً
هستم و طبیعتا هر پاسخی بدهم ،جامع
نخواهد بود .هرچند در تشریحی که خود
اساتید سر کــاس کــردهانــد ،گروههای
مذهبی در فرانسه مانند کاتولیک ها و...
وجود دارند که خیلی هم مقید به اعمال
دینی خــود هستند ،حکومت فرانسه
خود را ائیک به معنی «جدایی دین
از سیاست» معرفی میکند و این قانون
شامل مدارس دولتی هم میشود .اینجا
هیچ علوم دینی تدریس نمیشود ،حتی
عامت و نماد مذهبی هیچ دینی هم
نباید همراه دانش اموزان باشد که یکی
از انها حجاب برای دخترهای مسلمان
است .تا انجا که میدانم ،فرانسه بیش
از 5میلیون مسلمان دارد؛ اما ،قوانین
ائیکی فرانسه این سختگیری ها را دارد.
با این حساب ،وضعیت تحصیل
دختران مسلمان در مــدارس فرانسه به چه
شکل است؟
چالش هایی ایجاد می کند؟
از انجا که گردانندگان غربی تمایلی به
رشد اسام و گرایش مردم جوامعشان به
اسام ندارند و از طرف دیگر هم میخواهند
ظاهر خود را برای مبارزه نکردن با دین
حفظ کنند ،مشکاتی نه خیلی علنی،
اما ازاردهنده برای زنان مسلمان ایجاد
میشود .یکی از مشکات همین است که
در سوال قبلی هم اشاره کردم .دختری که
به سن تکلیف رسیده است و میخواهد
محجبه باشد ،در فضای مختلط مدرسه
اجازه ندارد حجاب داشته باشد یا اینکه
زن مسلمان باید برای افراد توضیح دهد
که به حکم دینش نمیتواند با مــردان
دست بدهد و روبوسی کند .از شرکت
در عموم کــاسهــای ورزشــی به دلیل
اختاط محروم است .تقریبا کار اداری
رسمی نمیتواند پیدا کند .در بسیاری
از دانشگاهها نمیتواند استاد شــود و
بسیاری موارد دیگر؛ البته ،اینجا قانون
مشخصی وجود ندارد که زنی باحجاب
نمیتواند دارای شغل رسمی شود؛ اما،
این قانون هست که اگر کارفرما عاقه
نداشته باشد که نیروی زیرمجموعهاش
دارای حجاب باشد ،میتواند به او برای
کار پذیرش ندهد ،حتی اگر همۀ شرایط
ان کار را داشته باشد.
برخورد فرانسوی ها با شما و مخصوصا
به حجاب شما چگونه است؟ چه بازخوردهای
منفی و مثبتی دریافت کرده اید؟
من جز چند مورد خیلی محدود هیچوقت
از مردم پیرامون خودم برخورد منفی شاهد
نبودم .حتی برخی بسیار گرم و بااحترام
ً
برخورد میکنند .اتفاقا یکی از تصورات
اشتباهم دربارۀ مردم این کشور واکنش
انها به حجابم بــود .میترسیدم با من
برخورد کنند .متلک بگویند .بیادبی
کنند .حتی به حجاب از سر کشیدن
هم فکر میکردم و روزهای اول تنهایی
از خانه بیرون هم نمیرفتم؛ اما به مرور
دیدم که این ّ
تصور کاما اشتباه است.
اول اینکه بانوان محجبه در سطح شهر
زیاد هستند ،دوم اینکه مردم اصا کاری
به پوشش من ندارند و روابطشان ارتباط
انسان با انسان است .هرچند متاسفانه
انها که در راس کار هستند با قدرت رسانه
سعی می کنند وجهۀ بدی به مسلمانان
بدهند تا بین مردم فاصله بیندازند؛ اما
خود مردم بر اساس اصل فطرتشان برای
متانت و وقار یک خانم احترام قائل اند.
21
شماره سوم
تابستان 1397
همانطور که گفتم ،طبق قانون داخل
مدرسه نباید حجاب داشته باشند.
دختران مسلمانی که به سن تکلیف
رسیدهاند و میخواهند محجبه باشند،
عموما از سر ناچاری تا ورودی مدرسه با
حجاب میروند .در مدرسه حجاب را بر
میدارند و بعد از خارج شدن از مدرسه،
دوباره حجابشان را سر میکنند.
زندگی در غرب برای زن مسلمان چه
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐںݠݣهݤ ݣوݣ ݫݒ ݦݫݬى ݔݣهݤݣر
شما در صحبت های قبلیتان فرمودید
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
مردم فرانسه ائیک هستند .با توجه به این
22
موضوع ،خیلی جالب است که شما تجربه
با توجه به این مطلب که شما فرمودید
کرده اید که در کشور ائیکی مثل فرانسه هم ،
حکومت قصد دارد وجهۀ بدی به مسلمانان
متانت و وقاری که حجاب برای خانم ایجاد
بدهد ،اان مــردم فرانسه چه دیــدی دربــارۀ
می کند ،با خودش احترام مقابل می اورد.
ایران دارند؟
ببینید این ائیکبودن باید درست معنا
شود .ائیک به معنی بیدین نیست.
بلکه به معنی جدایی دین از سیاست
اســت .اتفاقا بسیاری از خانوادههای
فرانسوی ،مسیحی و بهشدت به دین
و ایین خود معتقد هستند .این دولت
فرانسه است که مردم را در این فشار قرار
داده است یا این رسانههای جهتدار
هستند که با ساختن فیلمهای دروغ از
مسلمانان و زنان باحجاب میخواهند
بین مردم فاصله بیندازند .تقریبا خود مردم
هم دیگر متوجه شدهاند که واقعیت با
چیزی که به خورد مردم میدهند ،فاصلۀ
زیادی دارد .من این جمله را که انها به
رسانه اعتماد ندارند بارها شنیدهام و
در مقاله ای فرانسوی که با تهیۀ امــار از
مردم فرانسه نوشته شده بود ،خواندم که
مردم روزبه روز گرایش بیشتری به زندگی
مسلمانان در کنار انها پیدا می کنند و
اصا احساس مشکل و اختاف شدید
فرهنگی ندارند.
توجه به این نکته به نظرم خیلی مهم
اســت کــه بــایــد بــه ان پــرداخــت .همه
ملتها شبیه هم هستند .ادمهای خوب
دارند ،ادمهای بد هم دارند .فطرت همۀ
انسانها الهی است و به یک شکل است؛
اما ،متاسفانه کسانی که در این روزگار
حکومتداری میکنند ،به دلیل حفظ
جایگاه و منافع خود دست به هر کار
غیراخاقی میزنند که مردم را در کنترل
خود داشته باشند؛ مثا ،مردم اینجا واقعا
تصور منفی دربارۀ ایران دارند و ایران را
شبیه عراق تصور میکنند ،بهخصوص
کــه امــا و تلفظش خیلی شبیه عــراق
است .نمیدانم چه فیلمهایی دیدهاند
که همیشه اولین سوالشان این است که
ایران امن است؟ البته ،خب این ضعف
تبلیغات جهانی مارا نشان میدهد که
در معرفی و تبلیغ ایران اسامی ،بسیار
ضعیف عمل کــردهایــم .ایــن موضوع،
بحث مفصلی میطلبد که اگر توفیق
بود ،در صحبتهای بعدی ادامه دهیم.
در این مدت اتفاقی افتاده است که
باعث شود شما از تصمیمی که برای امدن به
اینجا گرفتید ،واقعا احساس پشیمانی کنید؟
بله .ایام اربعین و محرم ،احساس خائی
به من دست میداد ،صبرم تمام میشد.
گاهی تنهایی و غربت بــیانــدازه فشار
میاورد .نبود هیچ فضای معنوی واقعا
برایم سختی غربت را چندبرابر کرده بود؛
امــا ،خب خداوند متعال یاریدهندۀ
انسان است و ما را از ان لحظات گذراند.
مردم ایران واقعا مثل ماهی در اب هستند .
ان قدر پیرامونشان را معنویت گرفته است
که بودن و ارزش بودنش را شاید خوب
درک نکنند؛ اما ،وقتی انسان از همۀ انها
با هم محروم می شود ،یک خاء بسیار
جدی می شود که روح انسان را می شکند.
شاید برای کسانی که تعلق خاطری به
این مسائل نداشته باشد ،سختی کار
کمتر شود؛ اما ،با صحبتهایی که با
ادمهای مختلف داشتهام ،عیان است
که بیشتر قدر ایران را میدانند.
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐں ݣݠݣهݤ ݣوݣ ݒ ݦݬىݫݣݔ ݣهݤرݣ
در مورد تفاوت شکل پوششتان که
فــرمــودیــد ،امــکــان دارد توضیح دهـیــد؟ چرا
نمی شود عینا همان پوششی که در ایــران
داشتید را انجا هم داشته باشید؟
ایا شکل حجاب و دینداری امروز
شما بــه نسبت زمــانــی کــه در ای ــران زندگی
می کردید یا روزهــای اولی که به اینجا امده
بودید ،تغییری کرده است؟
کمی دربارۀ وضعیت زنان در فرانسه
صحبت کنیم .چه شناختی از وضعیت زن در
غرب به دست اورده اید؟
یکی از مشکاتی که دارم ،صحبت در
این خصوص برای مردم خودم در ایران
اســت؛ چــون ،انهایی که وضعیت زن
غربی را از راه فیلم و رسانه باور کردهاند،
مقاومت عجیبی در پذیرش دارند .خیلی
از تجارب و مشاهداتم را که برایشان
میگویم ،باور نمیکنند؛ اما ،خب حرف
حق را باید گفت؛ چون ،از طرفی کسانی
اساتید اینجا در کــاس ،امــار رسمی
و مستندات مکتوب هم برای ما ارائه
کــردهانــد کــه برخی از انها را در کانال
تلگرامیام قرار دادهام .میان مردم اینجا
هم مثل مردم هرجای دیگر ،همه سبک
چهره ،قیافه ،هیکل ،منش و رفتار وجود
دارد .اینجا زنانی هستند که بسیار چاق
هستند یا زنانی که بسیار صورت و بدن
پرلک و پیسی دارند یا زنانی که موهای
بسیار کم پشتی دارند؛ اما ،خب طبیعتا
اینها را در برنامههایشان به عنوان مردم
فرانسه معرفی نمیکنند .تقریبا عموم
دختران جوان فرانسوی سیگاری هستند
و در ایستگاه اتــوبــوس یــا ساعتهای
استراحت بین کاسها سیگار کشیدن
پیاپی دختران بسیار کمسن را میبینم.
خب ،این موضوع میتواند نشانۀ نبود
ارامــش فکر و خیال و وجــود مشکات
حلنشده باشد که دختران جوان اینقدر
به مصرف سیگار نیاز پیدا کردهاند .این
مشاهدات و امار ،بسیار مفصل است .شاید
اان دارم پراکنده گویی میکنم؛ اما ،خب
اینها واقعیتهای عادی اینجاست که
در رسانهها و فیلمها نشان داده نمیشود.
23
شماره سوم
تابستان 1397
در خصوص حجاب ،نه؛ البته ،طبیعتا
شکل پوشش من در اینجا متفاوت با
ایران است؛ اما ،این نحوهای که هست،
در این دو سال تغییری نکرده است.
دربــارۀ دینداری بهواقع میتوانم بگویم
دین برای من که مذهبی بودم ،هزاران
بار ارزشمندتر شده است؛ چون ،انقدر
از نزدیک لمس نکرده بودم سبک زندگی
مردمانی که بدون دین سر میکنند ،چه
شکلی است و نداشتن مکتبی کامل و
دستورالعملی درست برای زندگی با در
نظر گرفتن ُبعد جسمی و روحی انسان چه
ضربههای سنگین و خطرناکی میتواند به
او بزند .به همین دلیل ،احساس میکنم
خیلی بیش از گذشته قدر دینم را میدانم.
مدام دوست دارم بیشتر با احکام الهی
اشنا شوم و دقیقتر انها را رعایت کنم.
خــب اینجا حــجــاب بــا چ ــادر مرسوم
نیست .متاسفانه ،به دلیل فیلمهایی که
از داعش و امثال ان ساخته شده است،
مردم به رنگ مشکی و این نوع پوشش
حساسیت نشان میدهند .من حجاب
روسری و مانتو را انتخاب کردم؛ البته،
با حفظ کامل پوشش .پوشش چادر در
اینجا انگشتنما شدن دارد و تردد در
شهر و دانشگاه و کار را سخت میکند؛
البته ،کسانی را دیــدهام که چادرهای
مخصوصی میپوشند و برایم جالب
بوده است.
هم هستند که بپذیرند .شناخت فعلی
من از وضعیت زن در غرب یکی ،تجربۀ
شخصی براساس مشاهداتم است و دیگری،
تجربۀ علمی -اماری که سر کاسهای
درسی دانشگاه به دست اوردم .تجربهی
شخصیام دیدن فیلمها و برنامههای
مستند از رسانهی داخلی اینجاست
که خود مردم ،ان را تهیه میکنند و یکی
هم مشاهدات عینیام از حال و احوال
زنان و دختران جوان.
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐںݠݣهݤ ݣوݣ ݫݒ ݦݫݬى ݔݣهݤݣر
بــا توجه بــه ایــن تجربیات بــه نظر
شما ،خود فرانسوی ها وضعیت زن را چطور
می بینند؟
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
از نگاه خودشان ،وضعیت زن خوب
نیست .زنان با مردان ارتباطات موقت
دارند و هیچ زنی نمیتواند امید داشته
باشد که این مردی که امروز با اوست،
فردا هم با او باشد؛ لذا ،در ارامش به سر
نمیبرند .بسیاری از زنان در کل تنها
هستند و برخی از انها هم متاسفانه
گرایش به همجنس خود پیدا کردهاند.
چیزی به نام خانواده با ان کیفیتی که
در کشور ما هست ،اصا وجود ندارد.
درصد زیادی از خانوادهها تکوالدینی
هستند .طبق امار اینجا از هر دو ازدواج،
یــک ازدواج بــه طــاق میانجامد .به
طور متوسط ،فرانسویهایی هم که با
هم تشکیل خانواده میدهند ،بعد از
14سال از هم جدا میشوند .خاصه،
کیفیت خانواده و وضعیت زن که حتما
باید سر کار برود تا خرج خود و احیانا
بچههایی که سرپرستیشان را به عهده
دارد ،دربیاورد ،زندگی را برای ایشان
سخت کرده است.
24
می توانید با توجه به تجربیاتتان زن
اروپایی را با زن ایرانی از جهات مختلف
مقایسه کنید؟
بله .از انجا کــه بنده بــه ایــن مباحث
عاقهمند بــودهام ،نگاه دقیقی به این
مسئله داشــت ــهام و حـتــی در ایــنبــاره
تحقیق هم کردهام .گاهی ساعتها وقت
گذاشتهام و یک مقالۀ فرانسوی را ترجمه
کردهام که ببینم نظر اندیشــمندان غربی
دربارۀ خودشان چیست؟ اوا ،هیچچیز
در هیچجا مطلق نیست .همانطور که
ما در ایران زنان مومن به خدا ،متعهد و
مقید به زندگی و همسر و خانواده خود،
عاقهمند به انجام کار مفید و اخاقمدار
و تاش برای ارتقاء شخصیت خود و...
داریم و در مقابل ،زنانی هم هستند که
متاسفانه از این چارچوبها دور هستند.
هرچند به لحاظ مسافتی دارای فاصله با
کشورهای غربی هستند ،از لحاظ فکری
و رفتاری بسیار شبیه به اینها شدهاند،
اینجا هــم هــر دو قشر را در یــک طیف
شاهد بودهام.
من شاهد دختران محجبۀ فرانسوی بودهام،
دختران مومن که با مردی مسلمان ازدواج
کردهاند و بسیار هم مقید هستند؛ اما وقتی
ّ
به جامعه نگاه کلی کنیم ،میتوان گفت
فرهنگ غالب بر این جامعه متاسفانه فرهنگ
تعالی دهندۀ زن نیست .در گام اول ،اصا
معارف و محتوایی که چراغ راه فکری زنان
باشد ،وجود ندارد .درحالی که ما دریایی از
معارف و الگوهایی از زن کامل داریم که
برای ایشان تعریف نشده است و همین
در میزان تعالی بخشی به شخصیت انسان
بسیار تاثیرگذار است .فکر می کنم خیلی ها
در این کشورها هستند که واقعا تاش
می کنند جامعۀ خوبی داشته باشند؛ اما ،
چون دستشان از معارف اصیل متناسب با
هویت انسان خالی است ،موفقیت زیادی
به دست نمی اورند.
اینجا واقعا تاش میکنند حق و حقوق
بیشتری برای زن قائل شوند ،خیلی سعی
میکنند با تصویب قوانین سختگیرانه
زن را از تعدیها و تجاوزها حفظ کنند،
امتیازهای فراوان برای کار مناسب برای
انان قرار میدهند ،تفریحات و ...هم که در
هر سبک و سیاقی برایشان موجود است؛
اما ،به نظر میرسد خروجی این تاش
متناسب با ورودی ان نبوده است؛ مثا،
تقریبا خانواده دیگر معنای واقعی خود
را ندارد .طبق اماری که به ما گفتهاند،
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐں ݣݠݣهݤ ݣوݣ ݒ ݦݬىݫݣݔ ݣهݤرݣ
عموم زندگیها پایداری ندارد و به طور
متوسط ،نهایت زندگیها در فرانسه
14ســال طــول میکشد و بعد ،طــاق و
ً
جدایی است .اینها مسلما به روح زن
ضربه مــیزنــد .ازادیه ــا هــم کــه اینجا
در جهتی که گردانندگان میخواهند،
تعریف میشود؛ مثا ،فرد ازاد است هرقدر
خواست ،مشروب بخورد .حتی تا سر
حد مرگ ازاد است هر نوع ارتباطی با هر
کیفیت و ّ
کمیتی با هرکسی داشته باشد؛
اما ،سوال اینجاست که این ازادیها به
نفع زن تمام شده است یا خیر؟
دارنــد و محدودۀ پوشش و برهنگی تا کجا
پذیرفتنی است؟
اینجا ازادی مرزی ندارد .شاید به لحاظ
تشریفاتی ،مثا در برنامهای خاص یا
مرکزی خاص یونیفرم مشخصی تعریف
بشود؛ امــا ،در فضای جامعه هیچ مرز
پوششی وجود ندارد .این را وقتی هوا گرم
میشود ،دربارۀ زن و مرد شاهد هستم.
واقعا ازاردهنده است و نمیتوانم شفاف
توضیح بدهم.
از دید شما به عنوان یک مشاهده گر ،
ازادی در پوشش چه مشکاتی را برای زنان
ایجاد کرده است؟
اینجا زنان در پوشش ازاد هستند و برخی
ً
واقعا افراط میکنند و به حداقلترینهای
پوشش اکتفا مینمایند؛ اما ،رفتار سرد
و خنثی و بیاعتنای پسرها به نظر من
بیش از حد انتظار است؛ یعنی ،با اینکه
اینجا انواع تبرجها وجود دارد ،انگار زنان را
مخلوقات جذاب اما شیگونهای هستند
که برای برای بهدست اوردنشان به تاش
نیازی نیستُ .د ّر گرانبها و نایاب و دور از
25
شماره سوم
تابستان 1397
در مقالۀ استاد دانشگاهی در فرانسه،
ً
خــوانــدم که واقــعــا دخترها در مــدارس
اسیب میبینند؛ چون ،از نظر جسمی
و روحی با پسرها متفاوت هستند و در
بسیاری از زمینهها توان رقابت با انها را
ندارند و اسیبپذیرتر هم هستند .لذا،
اعتمادبهنفس خود را در خیلی موارد از
دست میدهند .این استاد پیشنهاد
ّ
جنسیتی را مطرح کــرده بود.
تفکیک
ً
خب اینها واقعا در عمل میبینند که
نسخههایی که مینویسند ،بیمارانشان
را بهبود نمیبخشد.
زنان انجا تا چه حد ازادی در پوشش
دسترسی نیستند که به دست اوردنشان
کوششی بطلبد .همچنین ،به دختر اجازه
دادهانــد هرطور میخواهد ،رفتار کند؛
اما ،قانونهای بسیار سختگیرانهای
هم تصویب کردهاند که اگر پسر نگاهی
کند یا کلمهای بگوید که دختر احساس
ّ
کند که به او لفظا تعدی شده است،
میتواند شکایت قانونی کند .خب ،این
قانونها را برای ازادی دادن با امنیت به
زن تصویب کردهاند؛ اما ،خروجیاش
چه شده؟ شنیدم که در برخی کشورها
وضعیت طوری شده که خود دخترها
از وضعیت موجود یعنی بیتوجهی و
کممحلی پسرها به ستوه امدهاند و دنبال
ّ
راه حلی برای ان هستند .در فضای جامعه
بارها خودنمایی دختر برای پسری که
حتی همراه اوست ،دیدهام و بیتوجهی
ناراحتکنندۀ پسر به ان دختر را شاهد
بودهام .در کتابی میخواندم که یکی از
این نویسندگان خارجی گفته بود« :زنها
به این نتیجه رسیدند که دست و دلبازی
دربارۀ خودشان ،مایۀ طعن و تحقیر است
و من این موضوع را در فرانسه به چشم
دیده ام».
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐںݠݣهݤ ݣوݣ ݫݒ ݦݫݬى ݔݣهݤݣر
به تازگی برخی در ایران این طور تبلیغ
می کنند که حجاب اجباری ،ازادی را از زنان
گرفته است ،با توجه به تجربه ای که در فرانسه
داشتید ،با این نظر موافقید؟
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
این برخی ،کسانی هستند که نمیخواهند
قید تعریفشدهای در زندگی داشته
باشند .خب ،طبیعی است کسی که
زندگی بی محدودیت را بطلبد ،حجاب
برای او اجباری می شود .امروز ،روسری
اجباری به نظر میاید و فردا ،تمام کیفیت
پوشش .حد یقف ندارد .در این خصوص
راه رفته اســت .تمام قوانین در
غــربِ ،
فضای جامعه اجباری است؛ مثا ،من
دوست دارم وقتی چراغ قرمز میشود ،توقف
نکنم؛ اما ،چراغ قرمز اجباری است؛ چون،
برای حفظ تعادل ترافیکی باید اجبارا در
قیدوبند قوانین تعریفشده باشیم .من
میگویم بله که حجاب اجباری است.
اصا صرفنظر از وجۀ دینیاش ،حجاب
قانون کشور ایران است.
اندیشمندانی به این نتیجه رسیدهاند
که جامعه ،عرصۀ کار و فعالیت است
نه ارائۀ جنسیت و در جامعۀ سالم ،زنان
و مردان به فراخور نیاز ،برای حفظ این
تعادل خود را باید به حدودی تعریفشده
محدود کنند .تا در کنار هم به عنوان دو
انسان برای رشد و موفقیت اجتماع ،دو
بازوی ان شوند.
26
اگر کسی به حجاب اعتقادی نــدارد،
نداشته باشد .در خانۀ خود ،در حریم
خود ،هرطور دوست دارد ،بگردد؛ اما،
وقتی مسئله اجتماعی شد ،مثل همۀ
قوانین دیگر که شاید مطابق میل ما نباشد،
ً
ولی اجبارا به ان تن میدهیم که بتوانیم
با کمترین ضریب اذیت در جامعه کنار
هم زندگی کنیم .این مسئله هم فرقی با
سایر موارد قانون ندارد و همانطور که
افراد به چراغ قرمز به دلیل اجباری بودنش
اعتراض نمیکنند ،به حجاب هم برای
اجباری بودنش نباید اعتراض کنند.
هیچکس نمیتواند بگوید حجاب و حیا
و عفت و وقار و متانت زن به او در جامعه
اسیبی میزند و مانعی برای فعالیتهای
اجتماعی و رشد و تعالی اوست .زن برای
کار و فعالیت به دستان و صورتش نیاز دارد
و هرگز حجاب مانعی برای فعالیتهای
او در سطح جامعه نیست و ازادی را از
او نمیگیرد؛ اما ،بیحجابی هم میتواند
به زن اسیب بزند ،هم به خــانــوادۀ زن
و هــم بــه جامعه .پــس ا گــر خــودش هم
نخواهد و تمایلی نشان ندهد و حتی
بگوید دوست دارم به خودم و خانوادم
اسیب بزنم به شما چه ...قانون مقابل او
میایستد و میگوید وارد اجتماع که شدی
چون موضوع از قالب شخصی به قالب
اجتماعی تغییر میکند ،نظر شخصی
دخالتی نمیتواند داشته باشد و باید
به قانون تن داد؛ چون ،بسیاری از افراد
دیگری هستند که میخواهند جامعه
فقط بستر کار و فعالیت برایشان باشد،
نه ارائۀ جذابیتها و جنسیتها و. ...
دوست دارند زن و مرد خانوادهشان وقتی
بیرون میروند تا زمانی که برگردند ،در
ارامش و امنیت فکری باشند و جامعهای
نباشد که انها را دعوت به خود کند و از
خانواده فرد دور نماید.
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐں ݣݠݣهݤ ݣوݣ ݒ ݦݬىݫݣݔ ݣهݤرݣ
درواقع ،دارید به صورت خودجوش
یک کــار اتش به اختیاری انجام می دهید .
سوال اخر اینکه به نظر شما خانم ها چه طور
می توانند در مباحث جنگ نرم فعال باشند؟
در این مدت چه بازخوردهایی گرفتید؟
خیلی ممنونم .به شخصه از تحلیل
دقیقتان استفاده کردم .خب ،بیایید کمی از
موضوع اصلی صحبتمان فاصله بگیریم .شما
در کنار تحصیل و سایر مشغله ها ،کانالی دارید
به اسم تا انتهای افق که اعضای زیادی هم
دارد ،هدفتان از ایجاد کانال چه بود؟
ما پیش از انکه خانم باشیم ،انسانیم و
انسان صرف هم نیستیم؛ بلکه ،انسان
مکتبی هستیم؛ یعنی ،اسم دیگرمان
بنده است نه صرفا انسان .پس ،اول باید
وظایف انسانی الهی خود را پیدا کنیم و
بعد وظایف خانم بودن در خانه و خانواده
رعایت و سپس در فضای اجتماعی
بیابیم .شاید گاهی م ــادری کــه تمام
انرژ یاش را در تربیت فرزندش میگذارد و
ِ
حتی فرصت نمیکند به فضای مجازی
سر هم بزند ،در این جنگ نرم بزرگترین
جهاد را میکند که سعی میکند انسانی
مطهر و تربیتشده را وارد اجتماع کند.
27
شماره سوم
تابستان 1397
هدفم انتقال واقعیتهاست .میفرمایند:
«هر چیزی زکاتی دارد ».من فکر میکنم
زکات این تجارب عینی ،انتشار ان برای
کسانی است که فرصت این تجربه را تا
اخر عمر پیدا نکنند .خب ،شاید حتی تا
چند سال پیش هم انقدر فضای مجازی
در زندگیها راه باز نکرده بود؛ اما ،امروز
واقعا بستری است که میتواند مستقیم،
بــیواسـطــه و ب ــدون غ ــرض ،حقایق را
بیدستکاری به گوش انسانها رساند.
احساس وظیفه کردم که انچه دریافت
میکنم ،در اختیار دیگران هم قرار دهم.
عموم بازخوردها مثبت بود .بسیاری اظهار
لطف داشته و از برخی روشنگریها ابراز
احساس و رضایت و قدردانی داشته و
گفتهاند که در کاس درس و خانواده و...
خیلی به کارشان امده است؛ اما ،موارد
کمی هم به بنده اشکال میگیرند که
ً
شما عموما ضعفها و بدیهای غرب را
میگویی و به نوعی جانبدارانه و قضاوتگونه
برخورد میکنی .بنده هم پاسخ میدهم
که واقعیت روزانهای را که در اینجا با ان
مواجه میشوم ،ثبت میکنم .واقعا این
واقعیتهای هرروزه است .حاا اگر کفۀ
منفی مسئله بیشتر از مثبت ان است،
تقصیر من نیست .حتی گاهی برخی
مشاهداتم انقدر منفی است که جرات
نمیکنم در کانال قرار دهم .انقدر که به
نظرم برای مخاطب باورنکردنی خواهد
بود و تصور خواهد کرد که بزرگنمایی یا
اغراقی صورت گرفته است .در بسیاری
از موارد هم سعی میکنم کاری کنم که
احتمال باور و پذیرش باا رود؛ مثا ،سعی
میکنم فیلم یا عکس بگیرم که حرفم
مستند باشد یا نشانی سایت فرانسوی
را بدهم یا اصل متن ترجمهشده را در
اختیار مخاطبین قرار دهم.
فکر میکنم خانمها باید تا میتوانند در گام
اول ،اهل مطالعه و تحقیق و رشد عقانی
خودشان باشند .مدام و متصل فوروارد
و کپی کردن از یک کانال به یک کانال
دیگر انقدر اثربخش نیست که خانمی تا
درجهای به لحاظ محتوایی خود را غنی
کرده باشد که دست به قلم بشود و در این
فضا نویسنده باشد و تولید محتوا کند؛
البته ،هیچچیز اولویتدارتر از تهذیب
نفس و طهارت روحی خانم نمیتواند برای
اثربخشی در نظر گرفت .گاهی خانمها
میخواهند بــرای اســام کــاری کنند و
خدمتی انجام دهند؛ اما ،خدای نکرده
خودشان غرق فضای مجازی و افتها و
اسیبهایش میشوند؛ مثا ،ارتباطهایی
دور از دستورات اسام با نامحرم و. ...
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐںݠݣهݤ ݣوݣ ݫݒ ݦݫݬى ݔݣهݤݣر
ݩ
ݦ
ز
ݦ
ݩ
ں
ݑ
گݤ
�
ݤ
ݩ
کݣ ݣ ݤ
ز ݦ ݦں ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ
ݩ
ݦ
ݖ
ݠ
ا ݣس ݣ ݣم ݣاݣ ݤݤ
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
خ ــان ــم مــجــرایــی مــتــولــد 13۶۶و
فارغالتحصیل رشتۀ علوم تربیتی
است .در 1390عازم ایتالیا شده و
بعد از یک سال به پاریس رفته است.
دخترش در پاریس متولد شده و سال
اخر زندگی در اروپــا را در شهری به
نام اکس مارسی در جنوب فرانسه
گذرانده است .در این مدت هم به
المان و هلند و سوئیس سفر کرده
و شهرهای مختلف ایتالیا را دیده
است .خودش میگوید« :ولی اسمان
خدا از ان حیثی که در نوشته ام ذکر
شد ،همهجا یکرنگ بود».
28
هرگز ان لحظههای اخر چادر پوشیدنم
را فراموش نمیکنم .برایم خیلی دردناک
بــود .هواپیما داشــت به میان نزدیک
میشد .طبق فتوای مرجع تقلیدم ،چادر
از اینجا به بعد لباس شهرت میشد و
چارهای نداشتم که از خود جدایش کنم.
چادری را که با ارادۀ خود انتخاب کرده
بودم و عاشقش بودم و جزئی از هویتم
بود .یادم هست حتی برایم سخت بود
که بیچادر با همسرم رو بــهرو شوم .دو
مانتوی بلند مشکی و نیلی و چندروسری
قوارهبزرگ تدارک دیده بودم .وارد دنیایی
ً
کاما متفاوت شدم و اینک بدون پوششم،
بیش از پیش احساس غربت میکردم.
یکیدو ماهی گذشت تا با این وضعیت
کنار امدم و بعد ،شروع کردم به مشاهدۀ
محیط اطرافم .از سر کنجکاوی و دنبال
مصداقی میگشتم برای حرفهایی که
از قبل در مورد این باغ سبز شنیده بودم.
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐں ݣݠݣهݤ ݣوݣ ݒ ݦݬىݫݣݔ ݣهݤرݣ
زنان در همهجا حضور داشتند :رانندۀ
اتوبوس ،مامور پمپ بنزین ،رفتگر شیفت
شب و . ...جاهایی که ما حضور زن در
ان را فراتر از توان یا دون شان او میدانیم.
اینجا زن با ازدواج چیزی برای عرضه
به همسرش نداشت؛ چراکه ،رابطه از
مدتها قبل شکل گرفته بود و زوجین
در هرجایی با هم حضور داشتهاند و حاا
فقط باید تصمیم میگرفتند ایا همسر
ً
دائم هم میشوند یا صرفا همخانههایی
که هریک خرج خودش را میدهد و از
یکدیگر صرفا تمتع جنسی دارند و. ...
زنان هم در اکثر موارد باید برای تامین
مخارج زندگی پابهپای مرد کار کنند و مرد
بهتنهایی مسئول مخارج زندگی نیست.
نکتهای که برایم خیلیجالب و البته،
تاسفبرانگیز بود ،اینکه در رابطههای بیپرده
خیابانی که خیلی هم عادی شده بود ،اکثر
موارد زنان اویزان و طالب مردان میشدند
و مردان به لحاظ جنسی گویا بسیار سرد
ً
بودند .ظاهرا ،یکی از اثار بیحجاب بودن
زنان ،باا رفتن استانۀ تحریک مردان است.
اگرچه ازادی زنان و تفریحاتشان بهظاهر
زیاد بود اعم از دوچرخهسواری ،اسکیت
و اسکوتر و هر نوع فعالیتی که زن مسلمان
مقید در انها دارای محدودیت است ،اما
انگار روح و جذابیت نداشت.
دیدن دختران و پسران نوجوانی که
دارای ولنگاری جنسیتی بودند ،نشان
مــیداد بنیان خــانــواده معنایی نــدارد.
ً
خانوادهها معموا فقط یک وعده در روز
کنار هم غذا میخوردند و کمتر در خانه
اشپزی میکردند .بهندرت در پارکها و
مراکز خرید خانوادههایی دیده میشدند
که پدر و مادر و فرزند با هم حضور داشته
باشند .تربیت فرزند سالم و مصون از
افات در ان جامعه ،بسیار بسیار سخت
بود .نکته تاملبرانگیز دیگر اینکه در اروپا
انسانهای اهل مطالعه و تحصیات
ّ
جدی ،بیشتر به حجاب پایبند بودند
و میزان برهنگیشان به مراتب کمتر بود.
وضعیت جامعۀ اروپایی به لحاظ پوشش
و امنیت خاطر و مسائل حاصل از ان به
قدری اشفته و رو به زوال بود که میشد
بهوضوح درک کرد که جمهوری اسامی
با همین وضعیت فعلی هم هنوز زمین
تا اسمان با انجا متفاوت است و پر از
امنیت .امید که زنان و مردان سرزمینمان
قدردان باشند.
29
شماره سوم
تابستان 1397
ماه اول زندگی در محله ای بودیم
کــه مــهــاجــران کمی داشــت و ا گرچه
هــر گــز ا هــان ـتــی نــدیــد یــم و نشنیدیم،
سنگینی نــگــاه هــا را کــا مــا احساس
می کردیم .بعد ،به محله ای رفتیم که
هم مهاجرپذیر بــود و هم عــرب ز یاد
داش ــت و هــم صــاحـبـخــا نــه مــان جــزو
معدود مسیحیان معتقد بودند و سه
فرزند داشتند .وضعیتمان بهتر شد؛
زی ــرا ،چشم اهــالــی بــه حــجــاب زنــان
ً
عرب عادت داشــت .ا گرچه معموا
حجابشان از نظر ما ک زیبایی و تمیزی
ضعیف بود ،احساس امنیت مرا بیشتر
کرده بود .اولین نکته جالب برایم این
بود :ایا نداشتن حجاب باعث شده
ا ســت ا یــن نــوع پــو شــش بــرای مــردان
عادی شده باشد؟ چیزی که در ایران
می شنیدم این بود که داشتن حجاب
باعث می شود مردان به زنان حریص
بــاشــنــد و چ ـشــمچــران؛ ا م ــا ا یــن طــور
ً
نبود و اتفاقا به وضــوح د یــده می شد
که چشمهای ز یادی دنبال دخترانی
است که زیباتر ،خوشتیپتر یا برهنهتر
هستند و هرچهقدر در مورد این دختران
نگاه ها خــاص و ا لــوده بــود ،در مورد
ً
زن ــان بــا حـجــاب مـخـصــوصــا خــودم،
ً
یا اصا جلب توجهی نبود یا نگاه ها
ً
از سر احترام یا بعضا کنجکاو ی در
ً
مورد ملیت بود .خصوصا که برخورد
همسرم با من نشان میداد که ما عرب
نیستیم.
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐںݠݣهݤ ݣوݣ ݫݒ ݦݫݬى ݔݣهݤݣر
م
ل
ٮ
�
ه
ساٮ ݣ ݣݤر ݬݔ ݪ ز ݤ
م
ݫ ݬݔ ݣ ݣ
زهــرا صالحیمتعهد ،اهــل مشهد
است .دختری دو و نیم ساله دارد
که در دوران تحصیل او به دنیا امده.
دوران کارشناسی را در دانشگاه امام
صــادق؟ علوم تربیتی و معارف
اسامی خوانده و کارشناسی ارشد
فلسفۀ تعلیموتربیت پذیرفته شده
است .برای ادامه تحصیل در مقطع
دکتری به روسیه میرود و در رشتۀ
«تاریخ امــوزشو پــرورش» 1تحصیل
میکند و اان در حال بازگشت به
تهران است.
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
1- General Pedagogy- History of
Pedagogy and Education
30
ششسالی است که در روسیه زندگی
میکنم .اوایل ،زندگی در اینجا برایم
خیلیسخت بود .همه چیز غریب به
نظر میرسید .پوشیدن روسری به جای
چــادر ،نگاه کــردن رودررو به استاد و
همکاسی در هنگام صحبت کردن
و خیلی چیزهای دیگر .البته ،اان
بعد از این همه سال ،خوب یا بد دیگر
عــادت شــده اســت و حــداقــل غریب
نیست .یــادم میاید همکاسیهایم
ک ــه از کــشــورهــای مــخــتــلــف بــودنــد،
میپرسیدند« :شما همیشه با همین
لباسید؟! موقع استراحت و خواب
مزاحم شما نیست؟!»
مدت زیــادی از حضورم در روسیه
نگذشته بود که زنی مسلمان و محجبه
در ایستگاه راهاهن انفجار انتحاری انجام
داد .بعد از ان ،تا مدتی خیلی وضعیت
بدی بود .تا مدت زیادی نگاهها تغییر
کرد .بارها رفتار ترسالود مردم در کوچه
ً
و خیابان توجهام را جلب میکرد؛ مثا،
پیش میامد که سوار اتوبوس میشدم و
فردی بعد از دیدن من با گفتن زیر لب
«اوه خدای من!» از اتوبوس خارج میشد
یا اگر میایستادم تا از کسی ادرس بپرسم،
به محض اینکه روسری زیر کاه کاپشنم
را میدید راهش را کج میکرد و میرفت.
بعد از ان ماجرا تا همین اان هم بعضا
نگاههای سنگین وجود دارد یا سوااتی
که هرسال تابستان باید به انها پاسخ
دهم که مگر شما گرمتان نمیشود؟ یا
«اه اکبر» گفتن برخی جوانان وقتی از
کنارم عبور میکنند.
همۀ اینها ناراحتکننده بود و هست؛
اما ،سعی میکنم به دل نگیرم؛ چراکه
یقین دارم اینها همه حاصل شناخت
نادرست و مخصوصا تبلیغات منفی
است .واقعا هم ترس دارد وقتی احتمال
بدهی هر لحظه امکان اتفاقی وجود دارد.
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐں ݣݠݣهݤ ݣوݣ ݒ ݦݬىݫݣݔ ݣهݤرݣ
فارغ از این جریانات ،مردم روسیه
ً
قلبا مهرباناند و کمک میکنند و احترام
میگذارند .این ُبعد از شخصیتشان را
از زمانی بیشتر دیدم که بچه داشتم و
دیگر ترسی از من به عنوان تروریست
نداشتند.
وقتی دین هیچ موضوعیتی ندارد،
ً
صرفا باید دنبال ارزشهای انسانی بود؛
البته ،خیلی از این ارزشهــا همسو با
ارزشه ــای دینی هستند؛ امــا ،خیلی
مسن
مواقع هم عقب میمانند .بین زنان ِ
انسانهای مذهبی دیــدهام .از انهایی
که از مسلمانها هم مسلمانتر به نظر
میرسد؛ اما ،در میان زنان جوان به سختی
میتوان اظهارنظر کرد .اغلب دین را در
کلیسا رفتن یکشنبهها خاصه میکنند.
مابقی هرچه هست ،ارزشهای انسانی-
اخاقی است .اغلبشان خیلی خوبند،
مهربان ،صادق ،مودب ،ازخودگذشته
و به فکر دیگران؛ اما ،تناقض زیاد دیده
میشود؛ چراکه ،خواستۀ دل در موضوعات
اولویتدار ،جای خودش را دارد و این
میشود که به فکر همسر همکار مردش
نیست و بهراحتی سر کار با نوع پوششش
خودنمایی میکند؛ چون ،دوست دارد
به او برچسب «زیبا» بزنند و از او تعریف
کنند.
در چنین محیطی که همگان زیبایی
را در ظاهر میبینند و در خودنمایی ،با هم
رقابت میکنند ،خیلی سخت است که
خاف مسیر حرکت کنی و بگویی من هم
زیبایی را دوست دارم؛ اما خودنمایی را نه.
بخواهی یا نخواهی به تو جور دیگری نگاه
میکنند .این سختیها انگار ابدیدهات
میکند .محکمتر میشوی و میگویی
اصا بگذار فکر کنند زیبا نیستم .در
تابستانها باصراحتتر میگویی که من
هم مثل شما گرمایی هستم ،فقط به فکر
گرمای دیگری هستم که شاید شما از ان
نمیترسید!
31
شماره سوم
تابستان 1397
جالب اینجاست همینهایی که سوال
از گرما در تابستان میکنند ،خودشان در
زمستان خیلی عجیبند! حتی وقتی هوا
15-10درجه زیر صفر است ،دامن کوتاه
میپوشند با جورابشلواری نازک! و در
پاسخ به این سوال که مگر شما سردتان
نیست ،میگویند« :زیبایی مهمتر از سرما
است!» البته ،شاید بتوان این را با همان
منطق حجاب در تابستان پذیرفت؛
چــراکــه ،بــرای هر دو گــروه «ارزشه ــا در
اولــو یــتانــد» .ارزش دنیایی یا اخرتی!
زنان اینجا فکر و ذکرشان زیبایی است!
خیلی صریح خودنمایی میکنند و ترس
از غیرت مردانشان هم ندارند .شاید چون
مردانشان اصا غیرت ندارند .من دوستان
روس زیادی دارم و همهشان زیبایی و
موردتوجه بودن را مثل همۀ زنهای دنیا
دوست دارند .فقط تفاوت در این است
که برخی باحیاترند و برخی حیای کمتری
دارند .برخی عامدانه لباسهایشان را طوری
انتخاب میکنند که بیشتر جلبتوجه
کند .حتی هنگام تدریس در دانشگاه
وقتی که شا گردان اقا دارند .برخی هم
سادهترند یا باحیاتر که باعث میشود
لباسهای عادیتر انتخاب کنند.
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐںݠݣهݤ ݣوݣ ݫݒ ݦݫݬى ݔݣهݤݣر
فاطمه عبیدی
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
32
همیشه زمــان رفتن به مهمانی ،یکی از
دغدغههای همۀ ما جمله معروف «چی
بپوشم » است .من هم از این قاعده مستثنا
نیستم و برای رفتن به مهمانی دوستان
خانوادگی سعی میکنم بهترین و شیکترین
لباسم را انتخاب کنم .هماهنگی رنگها
با هم و ست کردنش با رنگ چادرم کافهام
کرده بود .نشسته بودم وسط اتاق و هاج و
واج به لباسها و چادرهایم نگاه میکردم.
در حال و هوای خودم بودم که صدای
پدرم را در راهرو منتهی به اتاقم شنیدم.
با لحنی مهربان به من گفتند :حوراجان،
دخترکم حواست به جمع امشبمان که
هست! همین را گفتند و رفتند .تازه به
خــودم امــدم کــه امشب م ــردان نامحرم
بسیاری در جمع هستند و من باید قبل
از هرچیز این را در نظر بگیرم.
سش
م
چح ݣ ݣ ݫىݣ ݫیݣݥ ݫݓٮݣ ݫ ݣ ݫ ݬݕݣݤو ݤ ؟
چادرهای نازکم ،رنگهایی که احساس
کردم بیشتر در چشم میایند ،شلوارهای
تنگ ،لباسهایی که استینهای کوتاه
یا سه ربع داشت ،جورابهای کوتاه و
نازکم ،ست دستبند و انگشترم را کنار
گذاشتم .یک لباس سنگین ،مناسب
و شیک انتخاب کــردم .در کیفم یک
گیره روسری گذاشتم که زیر گلویم معلوم
نشود به همراه یک ساق دست که در
مهمانی استفاده کنم .به قول یکی از
علما «حجاب نباید به گونهای باشد
که قیافۀ فــرد را متفاوت کند و جاذبه
ایجاد نماید» .خودم در مهمانی خیلی از
خانمها را که نگاه میکردم ،جاذبه را در
چهرهشان میدیدم :ابروهای رنگشده و
صورتهای ارایشکرده ،چشم هرکس را
به سمت خودش میکشید .لباسهایی
ّ
با رنگهای جذاب و جورابهای نازک،
همگی ایجاد جاذبه میکند .با خودم
گفتم که من که دارم زحمت می کشم و
چادر سرم میکنم .چرا اجر کار خودم را
ضایع کنم؟ از قدیم گفتهاند که ادم یا
کاری را انجام نمیدهد یا تمام و کمال
انجام میدهد.
بعد از ان مهمانی تصمیم گرفتم یک
استفتاء از دفتر اقا انجام دهم و دربارۀ مسائل
خیلی جزئیتر حجاب بیشتر اطاعات
جمع کنم؛ مثا ،دربارۀ سرمهکشیدن،
چادر طرحدار ،روسری رنگی و ...تماس
گرفتم دفتر استفتائات ،یک اقا ابتدا از
من پرسیدند سوالتان دربارۀ چه مسائلی
است؟ بعد ،وصل کردند به خانم مهربانی
و من هم سوااتم را یکی پس از دیگری
پرسیدم.
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐں ݣݠݣهݤ ݣوݣ ݒ ݦݬىݫݣݔ ݣهݤرݣ
استفاده از عطر و ادکلن بــرای خانم ها چه
ایا استفاده از حلقۀ سادۀ ازدواج برای خانم
حکمی دارد؟
زینت محسوب می شود؟
ا گــر انگشتر خانمها ســاده باشد ،حاا
فرقی نمیکند که مربوط به ازدواجــش
است یا خودش تهیه کرده یا هدیه گرفته
است ،پوشاندنش واجب نیست؛ اما ،اگر
انگشتر چشمگیر و خاص است ،باید از
نگاه نامحرم پوشانده شود.
حکم پوشیدن ساپورت و شلوار لی و روسری
و کفش رنگی و مانتوی کوتاه در زیر چادر
چیست؟
برای پوشش شرایطی ذکر شده است ،از
جمله اینکه برجستگیهای بدن مشخص
نباشد .هنگام پوشیدن ساپورت ،تمام
هندسۀ بدن مشخص است؛ بنابراین،
حجاب کاملی نیست .دربارۀ انواع رنگی
شلوار جین و لی ،اگر زیر چادر باشد و
پیدا نباشد ،حکم خاصی ن ــدارد .به
فرض اینکه پیدا هم باشد ،اگر بهقدری
چسبان نباشد که هندسۀ بدن مشخص
باشد؛ یعنی به اندازهای گشاد باشد که
برجستگی بدن مشخص نباشد و ضمنا
رنگش بهگونهای نباشد که فرد انگشتنما
شود و بهاصطاح «لباس شهرت» نباشد،
اشکالی ندارد.
ایا استفاده از چادر براق و رنگارنگ در برابر
نامحرم اشکال دارد؟
روسری یا چادر در پشت سرشان می بندند
به گونه ای که برامدگی زیر روسری یا چادر ایجاد
ً
می شود ،شرعا چه حکمی دارد؟
اگر بهگونهای باشد که توجه نامحرم را
جلب کند یا خانم انگشتنما شود و
شکل خاصی پیدا کند ،حــرام است؛
اما ،اگر در ان حد نباشد ،اشکالی ندارد.
مصداق ارایش چیست؟
مصداق ارایش را باید عرف تعیین کند؛
یعنی ،افرادی که در محل زندگی شخص
هستند ،اگر کاری را ارایش بدانند و خانم
ان را داشته باشد ،باید از نگاه نامحرم
بپوشاند؛ مثا ،کرم ساده و معمولی را
کسی ارایش نمیگوید.
منظور از عرف در بحث ارایش و زینت ،عرف
متشرعین است یا عرف کوچه و خیابان؟
سوال کردند این عرف چه کسانی هستند؟
متدینها هستند یا مردم عادی؟ جواب
این است که همۀ مردم هستند .انهایی
که ارایش را تشخیص میدهند اگر متشرع
هم نباشند؛ ولی ،ارایش را میشناسند.
اگر بگویند این کار ارایش است ،ارایش
محسوب میشود و در غیر این صورت،
ارایش نیست.
ایا بلند بودن ناخن خانم ها جایز است؟
بلند بودن ناخن خانمها اشکال ندارد؛
اما ،به شرط اینکه غیرمتعارف نباشد که
انگشتنما شوند.
حکم پوشش بــرای ابــروی برداشته شده یا
رنگ شدۀ خانم ها چیست؟
ً
اگــر در حــدی اســت که عرفا میگویند
ارایش یا رنگکرده یا ابرو برداشته است،
باید از نگاه نامحرم بپوشاند؛ امــا ،اگر
ً
مختصر است که عرفا نمیگویند ارایش
کرده است ،پوشاندنش واجب نیست.
ایا سرمۀ چشم از زینت هایی است که باید
پوشیده شود؟
اگر عرفا زینت محسوب شود ،پوشاندن
ان واجب است.
ایا روسری را باید حتما لبنانی ببندیم یا گره
هم می توان زد؟
پوشاندن زیر چانه و کف و روی پا در برابر
نامحرم برای بانوان واجب است و باید
انها را از نامحرم بپوشانند .اگر به گونهای
گره زده شود که این واجب ترک نشود،
اشکالی ندارد.
شماره سوم
تابستان 1397
نــه ،اشکالی ن ــدارد .مگر اینکه طوری
باشد که توجه نامحرم را جلب کند یا
فرد انگشتنما شود.
خانم هایی که مــوی بلند دارنــد و ان را زیر
اگر استفاده از عطر و ادکلن برای شوهر یا
حضور در مجلس زنانه یا جمع محرمها
باشد ،اشکالی ندارد؛ اما عطر و ادکلنی
که موجب توجه نامحرم شود یا امکان
تحریک او وجود داشته باشد ،حرام است.
33
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐںݠݣهݤ ݣوݣ ݫݒ ݦݫݬى ݔݣهݤݣر
مهربان وکیلی
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
34
ل ݧ�ز ݧصاز
گم ݒݩ گ ݤا زع ݤݤا ݤمݤ ݤݤݤ
س ݣ ݣدݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ
ݤݠ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ
عصر تکنولوژی است .اان در دلتان میگویید چشمبسته غیب میگویی.
ً
این را که هر بچهای میداند .افرین! دقیقا منظورم بچهها هستند .یادم
میاید شش یا هفتساله بودم که پدرم برایمان دستگاه اتاری خرید.
سروته بازیهایش هم در ماریو قارچخور و چندبازی دیگر خاصه میشد.
کارتن هم پلنگ صورتی ،تاموجری ،حنا دختری در مزرعه و ...بود.
برای ما که در عالم کودکی بهسرمیبردیم ،خیلی متنوع و جذاب به نظر
میامد؛ ولی ،اان با گذشت حدود بیستسال از ان روزها و پیشرفت
تکنولوژی ،به نظرم خیلی هم متنوع نبودند .در این روزگار ،هزاران بازی
و کارتن و انیمیشن خارجی و ایرانی برای کودکان وجود دارد .اینکه
بعضیها دنبال هرچیز خارجی هستند ،بماند .اینکه چهقدر کارتن و
انیمیشن خارجی میتواند در تربیت بچه تاثیر داشته باشد ،هم بماند.
حرف ما با پدرومادرهایی است که دغدغۀ تربیت فرزندشان با اصول
اسامی را دارند و میخواهند بچهها را از سنین کم با این اصول اشنا و
به انها عاقهمند کنند .سعی کردیم در این فرصت ،تعدادی از بازیها،
کتابها و انیمیشنهای مرتبط با حجاب را معرفی کنیم:
.1مهدیه و لباسهای سخنگو
کتابی داستانی دربارۀ چرایی حجاب
ویژۀ دختربچهها است .وحید جهانتیغ
این کتاب را براساس روش اموزش فلسفه
بــه کــودکــان نوشته اســت .او بــا اصــول
اندیشه ،تفکر و فلسفه و با زبان کودک
به صورت عقانی میخواهد حجاب
را به کودکان امــوزش دهد .این کتاب
بــراســاس روایـ ــات و احــادیــث هــم این
امر را بــرای کودکان ثابت میکند .این
روزها که بازار کتاب کودک پر است از
سوپرمنها ،بتمنها ،مردعنکبوتیها و
هزاران شخصیت خارجی دیگر ،وجود
شخصیتهایی مثل مهدیه که طراحی
ّ
جذابی دارد ،میتواند در جذب کودکان
به سمت چنین کتابهایی که هدف
واایی دارند ،مفید باشد .این کتاب را
میتوانید به صورت رایگان با پیوستن به
کانال تلگرامی و سروشی @mohajabe_ha
دریافت فرمایید.
نویسنده :وحید جهانتیغ
مخاطب :دختران 7تا 12سال
م ــول ــف :جـبـهــۀ فــرهــنــگــی خــودجــوش
محجبهها
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐں ݣݠݣهݤ ݣوݣ ݒ ݦݬىݫݣݔ ݣهݤرݣ
.4نرمافزار اموزشی
دختران بهشتی
.2مجموعۀ پاورپوینت
اموزشی مروارید در صدف
کارگردان :مریم صالحیمقدم
تهیه کننده :حوزۀ علمیۀ قم
مخاطب :دختران 3تا 7سال
.3انیمیشن دختر اسمانی
این انیمیشن با بیان شعر برای کودکان،
در انها ایجاد میل و رغبت به حجاب
میکند .شما میتوانید این محصول را
از اپارات دانلود نمایید.
تهیه کننده :گروه فرهنگی برهان با حمایت
سازمان فضای مجازی سراج
مخاطب :دختران 3تا 9سال
شماره سوم
تابستان 1397
این پاورپوینت با استفاده از روشهای
جذاب اموزشی ویژۀ دانشاموزان دختر
مقطع ابتدایی تهیه شده است که برای
اجرا در جشن تکلیف نیز مناسب است.
در این پاورپوینتها از روشهای گوناگون
مثل شعر ،قصه ،جــدول ،راز دایرهها،
بازی با کلمات و ...استفاده شده است.
تا مفاهیم دینی و احکام شرعی را به
شیوهای جذاب و غیرمستفیم به کودکان
و نوجوانان انتقال دهد .برای تهیۀ این
محصول به سایت «باغ» مراجعه و فایل
را دانلود کنید.
برنامهای اموزشمحور برای ترویج مفهوم
حجاب از سنین پایه میباشد .در این
نــرمافــزار اصــول روانشناختی امــوزش به
ک ــودک رعــایــت شــده و ضمن سادگی
و سهولت کار با ان ،به تدریجیبودن
اموزش حجاب و نیز استمرار ان توجه
گردیده است .با قراردادن عناصر جذاب
برای ترغیب کودک به انجام بازی ،اصول
ا گاهیبخشی و شرایط مختلف کودکان از
ّ
نظر روانشناسی را مد نظر قرار داده است.
این کار با در نظر گرفتن بخشهای متنوع
انجام شود .بازی مذکور را میتوانید از
کافهبازار دانلود فرمایید.
35
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐںݠݣهݤ ݣوݣ ݫݒ ݦݫݬى ݔݣهݤݣر
م
هراوه
36
محمدرضا ترکی
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
منطق را سخت میشود قانع کرد .شاید برای همین است که راهبلدها
از سمت قلب وارد میشوند .احساس که تکان خورد ،دل که لرزید،...
کار تمام است .حاا هرقدر هم که دلیل و ایه بیاوری .شعر با ان زبان
دلفریب و خیالانگیزش خیلی موثرتر از بحث و استدال ،حرفهای
خوب را به جان ما مینشاند .برای این شماره ،سراغ اشعاری رفتهایم که
شاعر در انها حرفی با ما دارد و پیامی ابهای واژههایش نهفته است.
پیامی که میخواهد ما را به راههای خوب ببرد :
ن
ش� ن ت ن
�
ن
�
لک ݣو�ا�ی ݣ� ݣوىݣ ݭݫݔس ت
�
ا ݔ�ن ݣ�ݣمهر ݣ ݫ ݣݣىݫ ݣ ݫݣرݔݭ ݣ ݣ ݣ ،ݣ
ݡ ݣݣݣݣݣ ݔ
ت ݧݩن
ت ݧݩت ݩݧن
�
ى
ت
س
ݭ
ݫ
ݔ
یٮ ݣ ݫݬݓ ݣ ݣه ݣݫݓݭ نݣحݦر ݣݣىرݣاݤک ݣٮ ݣںݣ ݣم ݣݡا ݔ� ݣی�ݣ ݣو ݣ �
چ� ݔ�نر ݣ
ا
م
ا
ی
ݤ
ݣن ݣ ݣدݣ ݤݤ؛ ولی
ٮݫݬݓ ݣا ݣݣݡدݣه نݣ�ݦرݣاݤݣ ݣ ݣݣ� ݣ ݭݫݓحلوݣ ݣݣهݣىݓ ݣ ݣروݣ ݣ ݣ ݣ ݢ ݣ
تݩ نݩ
ݫݭچح ݩݧش
ن
س
�
ى
ت
ى
ٮ
ݭ
ݡا ݭ ݫ� ݫݔ ݣی�ݣ ݣو ݣݫݔس�
ݣ
ݣی ݣدݣ ݫݬݔدݣ ݣ
می ݫ ݣ ݫݣىݭݓ ݣر ݣاݤ ݣ
ݣن ݣ ݣݣ�ݫݭ ݫݭ ݔݫ ݫݭ ݫ ݫ ݭݫݓ
تَ ݩݦ ن
� ݣاݤ ݓ� ݣ ݣݠݤ ݣل ݣن ݣساݥݣ ݣݣمݣݣا
ن ݫݣݭحݓماݣع ت ݣ
ناݤ ݣݤ� ݣ ݣاݤ ݔ� ݣ
ݣ
ݡݣ�ݣ ݣ ݣ
ٮ ݫݬݔ
تن
من
شݩ
�
ى
ت
س
ݭ
ݭ
ݫ
مهل ݣ ݫىݭݔاݣ ݔ� ݣی� ݣ ݣو ݣ ݔ �
ک ݣݣک ݣرݣݡ ݘ ݣݩݦ ݣ
ݣنٮݣ ݫݬݔ ݣ ݣ
ݫݓح�وݣ ݣ
ن ٮ نع تٮں ݧݩن ت انݩݦ نں� ݩت
ݡٮ ݧݩ دن
ى
اݣݣمرݣدݣ ݣݣاٮ ݣ ݫݓݣ ݣه ݣ ݔ� ݣ ݣر ݣݡ ݣ ݣ� ݣݤ ݣ ݣ ݣو ݣݠݥݣ
ݩ ݧٯ ݧݩى ت ݩݧت ݩن ت ݩݦ ا ݦ تݩ نݩ
�
ى
ݣ�ݣ� ݣ ݣ ݣ ݤان ݣ ݣ�ݣاݤ� ݣی�ݣ ݣو ݣݭݫ ݭݫݔس ت
�!
ݣٮݬݫݓݣ ݣا ݣݫݭݫݭݔݡٮ ݣیݥ ݣ ݣ ݣݣکه ݣݣح ݣرݣ ݓ ݣ ݔ
ت ن
ر� ݣݣ�رݣوݣ ݣݣ� ݣح ݣوݣ ݩشسی ݣ ݬݔٮ
ݣى ݓ ݣ
ݡ ݣ ݓ�رݤ ݢماݣدݣ ݣݣهک ݣو؟!
ݣ
ىݓ ݣ
ݫ
ݩا ݦ ص تݦݩ ݩن
�
ى
ت
س
ݭ
ݫ
ݫ
ݭ
در ݣݫچ ݩش ݡ
ݔ
ݣی ݣحرݤݤا ݭ ݫݔ� ݣی�ݣ ݣو ݣ �!
ݣی ݣ� ݣوݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ
ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݫݣ
م ݣاݣ ݣ ݣ ݤاݣ هݣ
ح ݣݣ
س اى
ن ت
ݡ ن�اݣ ݣش
ݣن ݦ ݣس ݣ ݣدݣنݤݤ
ݔ�ݣٮ ݓىاݣݣى ݔرݣ� ݣ
ن! ݣݣ�روݣ ݣ ݣ ݤ
ک ݣݭ هݫ ݣ ݫݣݣ� ݣݫرݣ ݫ ݫ ݫݭ ݔ
تݦ ݩ ݦ ݦݨݘ ݦم ݨت ݦٯ ݠݤ ه� ا ݩت� ݩݧن� ݫݔى
ت
س
ݭ
ݥ
ݣم ݣوݣ ݣ�ݣ ݤ ݔ� ݣی ݣ ݣ ݣو ݣ
ش ݦس ݣاݣ ݔݣ�ݡٮ ݣ ݣه ݣ اݣ ݣ ݣ ݣ ݣ
ݡ
ݫ ݬݕىرݣ ݩݧوݐں ݣݠݣهݤ ݣوݣ ݒ ݦݬىݫݣݔ ݣهݤرݣ
ی
ݫ ݬݔٮ ݣ ݥݣدگاݤݣ ݣ�ݣ ݤ
ز
�
ٮ
ٮ ݓ ݣ ݤݤ
ݫى ݬݓ ݫٮ ݫ ݬݠ ݨݑ ݦ ݦ ݣ ݦ ݣ ݣ ݣ ݣݤ
فاطمه نوری
ه� ݣ ن ݣ ݣم ݣ�اݣ هݣ�ر ݣ ݣݣو ه ݣ� ݣمٮ ݣاݣطںن ت ن
ݣ�س ݣ ت
� ݣٮاݣ ݓ ݣ ݣاݤ ݣ ݣ
�
ݬݫ ݓ
ن ى
کی ݣݣک ݣر ݣدݣیݤ
ݢک ݣکݣمݣ ݣ ݣݣمم ݣرݣݣا ݣٮ ݫݬݓ ݣا ݣ�وݣ ݣݣد ݭݣ ݭݫݔ ݣ
ع شݦݩ ݦ ت ت ں ّ ݦ ݩن
ݣیس ݣ ݣ
ٯٮݣ ݣ ݭݭݫ ݣدݭݫݔݣ ݭݭݫ�ݣ ݫݓحی ݣ ݣ ݣݣو ݣط ݣوݣاݣݣ�ی
اݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ
ت م � نى ن
میݣ�و ݣاݣه�مݤ
من ݣݣٯ ݣرݣ ݣ
ݣ
ݣص ݣاݣ ه ݣ ݣم�ݣ ݣݣا ݣ ݣ
ن ݦ ݩش
ݣسٮ ݣاݣ ش
ن ݨݦ ت ک
ݣݡد
ݫݬݓح ݣر�ݣ ݣ ݣو ݣسی ݣݣد�ݫݭݔوݣ ݤݣاٮهݣاݣ ݣ ݫݬݓ
نݩ
نݦ
ݡاݣٮ ݫݬݔ ݣ ݣداݤݣݣىݓ رݣوݣاݤݣں ݣ ݣ ݣݠݣم ݣم
اݣص ݣاى ݣ ݫ ݫݭ ݫݓݭ
ݧشݩ ن ن ى ݧݩش نݩ
ى
ىݡا�ی
ݫݭ چ ݫ ݫ ݫ ݫ ݫ ݫ ݫݔݭ
ى ݣدݣاݤ ݣسوݣݣد ݣاݣݣ� ݣ ݣ ݭݣ� ݣݫݔݣى ݣ ݫ ݣرݫ ݣݫݭ ݫݭچ ݫ ݫ ݫݭ ݔ
ه� ت
ݣ� ݣنم ݦ ݣ هدݣ� ݓں ݣ ݣ ݣ ݣی ݣس� ݔ ݪٮم
�ٮݣاݣ ݓ ݣ
م ݭݣا ݫٮݓ ݣں ݫݭݔ ت ݦ ن ݣ
اݦ
من ،نݣ� ݣاݣط ت ݣ �
ى ݣد ݣ�ݣݣی ...ݣ ݣݤا�ݣݣی
ݣ
می �...ݣ ݣ ݣ ݣ ݣو،ݫ ݣ ݫ ݭݫ ݫݔ
ش ن ݧݩش
ݣی ݣݣک ݣ ݓٮرݣ ݣ ݣا ݣسٮݫݬݓݣ ݭاݣݫٮ ݭݫݔ ݤمݤ
ݣس ݣ ݣ�وݣ ݣݣ� ݣ ݣ
ݣی ݣکاݣ ݣ
اݣ ݣ
ݧشݩ نݩ
ٮ نںى ݩش
س
� ...ݣٮݫݬݓݣ ݣا ݣ ݬچ ݡ
ح ݣ
مٮݣݬݫݓاݣ ݣ�اݤݣݣ�ی!
مه
ݣ
ݣ
ݫݬݔ ݣ
ک ݣݔ ݣ ݣ ݓ
عارفه دهقانی
مݤ
ݣمدݣاݣ ݣ�ݣ ݤ
ݫ ݬ ݫحچاݣ ݣ ݣ ݣع ݣ ݣ
ݡا ݔ�ی ݣݫ ݫݣىݭݓ ݣ ݣر ݣݣسرݣ ݣ ݣ
ݣدر ݣ ݫݭ ݓ
لں ݧ ݩݧن نݩ
ݓٮا ݣ�ݣ ݣوݣݣسرݣ ݣ ݣ
ک ݓݣݡا�ی
ݣیسݣ ݫىݬݫݓ ݣ ݣ ݣ ݭݫ ݣ ݫݣݭ
ن ٮ م ع تݦ ݦ ݦ نݩ�ى ݭس ݩت
ٮ
م ،...ݣݠݣݡاݤ!
�ݭݫݔ ݣ ݣ ݣ ݣ
گ ݣݓح اݣ ݣ ݣ ݭݫݣ ݣݫ ݣ
�ݣ ݣ
نݩ
ن ٮ ت ه�س تݩٮ ن
�
د
ݣ� ݣݣمی ݤݣاݣݣ�ی
گ ݣ� ݣ ݣو ݣ م! ݣ وݣ ݓ ݣ ݣ
� ݣ
ت ݩݦ ݫ ݫ ݫ ݫ ݩشݦ ݦ
ش ݦ ݦ شݩݦ
یݤ
ݣ� ݣ ݣ ݣو ݣ ݣ�ݣ ݭݫ ݫݔ
ݣس ݣدݣ ݣاݤ ݣ ݣ ݣ� ݤ
� ݣ
س ݣ�ݣاݤ ݣٮݫݬݓاݣ ݣ ݭى�ݣ ݫݔ ݣس ݣاݤݣهݣ ݣ
شماره سوم
تابستان 1397
�ح ه ݧڡݩن ت ن ݩ ݧش
نسݣرݤݣمساݣ تݩݣݣ��ݣ ݣوݣس ت
�
ه ݫݬݓ ݣدݣ ݣهݤ ݫٮݭݓݣ اݣݣ�ݣ ݣ�ݣ
� .ݣ ݣمݣ�ݣ ݔ� ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ
ا ݦ ن ىݩت ّݩ ن ه ت
ت
س
�
اݣݔ� ݣ ݣنݤݠ ݣݣح ݣرݔ ݣ� ݣ ݣ ݫ ݣ ݫ ݣنݫ ݭ ݣ ݫݭݓ ݡ
ݣ�ݫݭݓݣ اݣ ݣݣ� ݣ ݣوݣ ݡ
مس ݣرݤݣ ݣٮݣ
ٮ ݣݣݣݣݣ
ن ن ݩݦ ن ݦ ت ݩݧن
ݨا ݦ ݤا ن� ݩشݦ ن
�
ى
ت
ݫ
س
ݭ
ݫ
لݤ� ݣ ݣ ݣو ݣ ݔ �
ن ،ݣ�رݣ ݣ
ݣی ݣمݣ�ݣ ݔ� ݣ ݣم ݣ
ݣس ݣحاݣݣکݣاݣ ݣ
ݣ وݣ ݣ
ݨت ݦ نح ا ݦ م نݩݦ ݦںݩت ݦٮن تݩ
ت
س
�
ݣدر ݣݠݥݣ ݡاݣ ݣݣ�� ݣ ݣوݣ ݤ
� ݣ ݣدݣاݤ ݣ ݫݭݓݣىرݣ ݤا دݣ ݣݣه ݣ ݣ ݣ
دݣس ݣ
نݩٮ� ش نݩ ن
ع
ماݣ ݣ ݣکݣه ݣ ݫݬ�ݓوݣݣد ،ݣ ݣ�وݣ ݣ ݣ
ݣی ݣ ݬݫچݣ ݣوݣݣݡا�ی ݣاݤ�ݤ ݢ ݢ ݢ ݢ ݢ ݢ ݢ لݡݥ
ٮ ݩت ه�م ش ݦ ل ش ݦ ݩتݦ ت
س ݫݭ ݣ�ݫݭݓیݣݣٯ ݣراݤݣ ݣݣ�� ݣ ݣوݣس ت ݥ
ݣی ݣ ݣو ݣ ى ݔسهݣ ݣدݣ ݣ
درݣ ݫݬݔاݣ ݣ�ݣ
ݡ
ٮ نى ک ݩنݡ ت� نا م ݩن
م ݣ ݣݣکه ݣو ݣدݣوݣݣ�ݣ ݣݤ ݣݣ� ݣدݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ
ݣلںݣی
می ݣ ݣ
ݫݬݓاݣو ݣ ݣݣ� ݣ ݣ ݣ ݣ
ش
ت ت
ه�رݣحا ݣدݣ ݣ ݣ ݣݣلی�کݣس ت
�
ݣن ݣ ݫݬݓحا ݣ نݨݦ ݣݣمراݤݣ ݣݣ�� ݣ ݣوݣس ݤ
� ،ه ݣ�ماݣ ݣ ݣ
ݫݬݓ
ن اݩ ݦ
اݦ
ݭݫݓح
ٮ
م
ا
ݤ
ٮ ݫݬݓاݣ� ݣوݣ ݣ ݣ ݭ ݫݣ
ݣیݭ ݫ ݣݓݡاݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ
ݣی ݣا!
ݣی ݣݡاݣݣن ،ݣݣاݤݣݣىݓ رݣوݣ ݣ
ن ݩش ݦس ݩت ى ت ت ت ت ݦ
�
ݣ�� ݣو،ݣ ݣاݤع� ݓىاݣݣ�ݣ� ݣ ݣسوݣ ت ݤ
ک� ݣ ݣ ݣو ،ݣع ݫݬݓاݣدݣ ݣ ݣ
اݤݣݣ�ݣ ݣݤا ݣ
ش
ݘݦت
ن
�
ت
ح
س
ݣسر ݣ ݣ ݣاݤݣ
ݣکر ݣ ݣ ݣاݤد ݣ ݣ ݣݣکه ݣݣݡاݣٮ ݔ ݣه ݣ� ݣو ݫݣݭݣىݓ ݣ ݣر ݣ ݣ
ݣمن ݣ �
ح حح ن�ى ݭ ݫس ت ن� ت� ٮ گ تݨݦ�س ت
�
ݣݡݔ ݣ� ݣ؛ ݣ ݣط ݣݫݬݔاݣݣد اݣݣ� ݣ ݣ ݣوݣ ݤ
ݫݬچ اݣ ݣ ݣ
ݣدر ݣ ݓ اݣ ݓ ݣ ݣ ݣ ݣ ݫݭݣ
ݩش ݩ ݧت ݧتݩ تݦ ݦ ݦ ه ݦ� ݩتݡٮ ن نݩ
ݣ� ݣ ݣ ݣمݣ�ݣماݣݣ�ی ݣݣکه
عاݣس ݣ
ٯݣݣىرݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ
ݩت ش
کٮݣاݣ ݣ ݣݣ� ݣم ݣوݣ ݭ ݫںݔ ݣ ݣم�ݣاݤ
حں ݣ ݣ ݣیݥ ݣݣݡ ݣدݣ ݣهݤٮݣ ݫݬݔ ت ݦ ݣ
اݦ
ن ن
ݣݡ ݣ ݣرݣیݤݤ ...ݣا�ݣاݤݣݣم
ݣ ݣ ݣکه ݣݣسرݣݣ�ݣدݣ ݣݣه ݣاݤݤ� ݣ ݣ�ݣ ݣوݣ
ت ن ش ݦ ݩن
ݣی ݣوݣ ݣݣد ݫٮݭݓݣ�ݫ ݫݬچوݣسا�ی
ٮݫݬݓاݣ ݣدݣس�ݣاݣ ݣ ݣ�ݣ
37
ز
ز
ک
�ݤ
ݠ
ݤ
ݩ
ا
م
ݤ
� ݣ ݣ ݤݤ
ݤ
ں
گ
ݣ ݣ ݣ ز ݣدݥى ݣ ݣ ݫٮݬݔݣ ݣا ݣ ݤ ݣ ݣ�ݣ ݠݣٮݣ ݣ ݣ ݣ ز ݣ ݣ ݣ ݣݤ
ساجده شاکری
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
38
کلر در 19۶1در خانوادۀ ژوبرت به دنیا امد.
خانوادهای مسیحی و تحصیلکرده که در
پاریس زندگی میکردند .مادر کلر پزشک
و پدرش هنرمند بود و نقاشی میکرد.
عاقۀ زیــاد دختر خانواده به مطالعه و
نقاشی از همان دوران کودکی شاید از
ترکیب روحیۀ علمی و هنری سرچشمه
گرفته است که پدر و مادرش در فضای
خانه به وجود اورده بودند.
لینا لونا نام کتابی است که بهتازگی دفتر نشر فرهنگ اسامی در
حوزۀ ادبیات کودکان منتشر کرده است .کتابی که از منظری جدید
و با بهرهگیری از اصول فلسفۀ شهید مطهری به موضوع «حجاب»
میپردازد .داستان دربارۀ دخترکی است که با ادمکوچولویی دوست
میشود و در جریان گفتو گو با او سعی میکند به فهم هویتی از
مفهوم حجاب دست پیدا کند .بار اول که شنیدم کتابی با این
نام و موضوع روانۀ بازار گردیده ،تصورم از نویسنده ،بانویی بود که از
کودکی با مفاهیم اسامی بزرگ شده است .احتماا چند سال قبل
از سن تکلیف چادر سر میکرده و کتابی نوشته است از جنس همان
حرفهای کلیشهای و همیشگی! اما از اسم کتاب نمیتوانستم
به سادگی عبور کنم .دختربچۀ درونــم را قلقلک مــیداد! با اولین
جستوجوی اینترنتی و دیدن اسم نویسنده ،تمام تصورات قبلیام
به هم ریخت .شاید داستان زندگی نویسندۀ فرانسوی قبل از خواندن
لینا لونا برای شما هم جالب باشد.
روزگــار کودکی او و سه بــرادر کوچکترش
با وجود اعتراض همسایهها ،شاد و پر از
بازی و هیجان گذشت تا کلر به نوجوانی
رسید .دوران هجوم ســوالهــا و ورود به
عرصۀ تصمیمهای بزرگ! روح پرتاطم او
در نوجوانی ،اسیر سوالهای بیپایانی شد.
درحالیکه دانستهها و اعتقاداتش برای پاسخ
دادن به انها کافی نبود .عادت و شوق به
کتاب و خواندن ،راه او را به سمت مطالعۀ
منابع مختلف در ادیان دیگر باز کرد .همان
عادتی که ان را کمکرسان خود در تمام
مراحل زندگی معرفی میکند .سرانجام،
زمــان تصمیم بــزرگ فرارسید و کلر در 19
سالگی و در استانۀ جوانی مسلمان شد.
ان روزها هرگز فکر نمیکرد که ادامۀ زندگی
در مسیر تازه ،او را به جایی دور از خانواده
و کشورش ببرد؛ اما ،سرنوشت همیشه
انگونه که انتظار داریم ،رقم نمیخورد.
دورۀ دانشجویی را با تحصیل در رشتۀ
علوم تربیتی اغاز کرد .در همان دوران با
دانشجویی ایرانی ازدواج کرد و در سال
13۶2برای سکونت به ایران امد .این
موضوع باعث شد تا کارشناسیارشد
را در رشتۀ ادبیات کودکان بهصورت
غیرحضوری در دانشگاه لومان فرانسه
بگذراند؛ اما ،در ایران شوق تحصیل ادامه
داشت .زبان فارسی را در مدت کوتاهی
اموخت و دورۀ تحصیات حوزوی را تا
سطح 2ادامه داد.
عاقۀ زیــاد به نقاشی که یادگار دوران
کودکی کلر است ،او را به یکی از معدود
نویسندگانی تـبــدیــل ک ــرده اس ــت که
تصویرگری اثارش را نیز خود انجام میدهد؛
یعنی ،نویسنده تصویر ذهنی خــود از
شخصیتهای داستان را مستقیما به
مخاطب تقدیم میکند!
کلر امروز 5۶ساله است؛ اما هنوز سعی
میکند ارتباط مستمری با کودکان داشته
باشد .او ارتباط با دنیای کودکان را باعث
حفظ و پرورش صفاتی مثل صداقت،
سادگی ،کنجکاوی و خاقیت در خود
میداند .صفاتی که در اکثر افراد به مرور
زمان کمرنگ میشود.
روح مادرانۀ کلر در جمات و صحبتهای
ّ
او هم تجلی میکند .وقتی برای توصیه
به نوجوانان میگوید« :به جای توصیه
برایشان دعا میکنم که بتوانند برای
هدفهایی که دارنــد به خدا تکیه
نمایند و فــراوان تاش کنند و هیچ
وقت ناامید نشوند».
و هنرمندی او نمایان است ،وقتی در
توصیف رنگ دنیای کودکان میگوید:
«دنیای بچهها پر از شگفتی و لبریز از
احساس است و ای کاش برای همۀ
انها رنگینکمانی باشد»...
39
شماره سوم
تابستان 1397
کلر حاا بیش از 20سال است که برای کودکان
ایرانی داستان مینویسد .کتابهایش به
زبانهای عربی و فرانسه هم منتشر میشوند؛
اما معتقد است که کودکان ایرانی را بهتر
میشناسد و به همین دلیل ،اولویت او در
زبان نوشتن ،فارسی است .داستانهایی
که حتی با نگاهی گذرا درونمایۀ مذهبی
خود را نمایان میسازد.
داستاننویسی را از زمانی شروع کرد که
فرزندانش کوچک بودند و سوالهای
کودکانۀ انها مادر را به قصهگویی و
بعدا ،نوشتن ترغیب کرد .حاا هادی
و امین 29و 27ساله ،مشوقان مادر در
داستاننویسی هستند و او انتقادهای
فرزندانش را عامل بزرگی در موفقیت
خود میداند.
مریمالسادات مرتضیزاده
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
40
ز
ز
ت
ز
ݑ
�
ى
ا�
�
ى�اݠݥ ݣ ݓݣ
ݣ
ݣ
ݠ
ݓ
به بلندی عمر تاریخ ،فریبکارانی از حزب شیطان با هدف دور کردن انسان از
زال حقیقت در تاشی همهجانبه هستند و برای این منظور از هر ابــزاری بهره
میبرند .در دوران کنونی نیز کم نیستند رسانههای دروغپردازی که ادعای انصاف
و حقطلبیشان گوش فلک را کر کرده است؛ اما ،تمام توان خود را صرف میکنند
تا حقی را بپوشانند یا باطلی را حق جلوه دهند .یکی از ترفندهای این بنگاههای
تزویر ،تطهیر چهرۀ روسیاهان تاریخ اســت .افــرادی که در کارنامۀ زندگیشان،
خیانت و تباهی موج میزند را از گورهای تاریکی بیرون میکشند و از انها بتهایی
میسازند برای معبد به اصطاح روشنفکریشان! نمونه هایش را در این سال ها به
خوبی دیده ایم:
« رضـ ــا م ـیــرپــنــج پ ــه ــل ــوی» کــه
نتوانست بیش از چند ساعت کشور
را از خطر اشغال متفقین در جنگ
جهانی دوم محافظت کند و لکۀ
ننگ قتلعام هزاران نفر در مسجد
گوهرشاد را در شاهنشاهیاش داشت،
«شاه خدمتگزار وطن» می خوانند!
دیکتاتور ی که ماهیت ضددین و
ضدازادی او با فرمان کشف حجاب
ا جـبــار ی بــه همۀ نــا ظــران بی طرف
تار یخ ثابت شده است را «پدر ایران
1
نوین» می دانند!
برای «فرح دیبا» ،ملکۀ خودباختۀ
دربار طاغوت ،که با تاراج میلیونها
دار از ثروت ملی کشور ،سالهاست
در خانههای اشرافی جوان میدهد،
مستند میسازند تا در مقابل دوربینهای
ر یا اشک تمساح بریزد.
یکی دیگر از این اسطورههای
پوشالی ،زنی است که او را «طاهره
قرهالعین» میخوانند .برای دویستمین
سالگرد تولدش بزرگداشت میگیرند،
در تجلیلش مستند میسازند و او
را از جمله زنانی معرفی مینمایند
که تار یخ ایران را تغییر داد .پیشتاز
جنبش ازادی و برابریخواهی زنان!
اما بهراستی او کیست؟
نامش امالسلمه (فاطمه) برغانی
قزوینی است .سال 1233ه.ق معاصر
سلطنت قاجار در خانوادهای فرهیخته
و اهل علم از روحانیون شیعه در قزوین
دنیا امد .به دلیل محیط فرهنگی و شرایط
مناسب خانۀ پدری توانست علوم دینی
را فرا گیرد .فاطمه با پسرعموی خود که او
نیز اهل علم بود ،ازدواج کرد و صاحب سه
فرزند پسر شد .مورخان دربارۀ ویژگیهای
شخصیتی او از ق ــدرت ســخـنــوری و
ّ
فنبیانش نوشتهاند که متاسفانه این
استعداد بعدها وسیلهای بــرای گمراه
کــردن مــردم و درنتیجه ،سوء عاقبتش
ً
شد! از انجا که نسبهای شریف لزوما
برای انسانها ایجاد مصونیت نمیکند،
او نیز با اینکه فرزند عالمی دانا و عروس
امامجمعۀ باتقوای قزوین بود ،در 30سالگی
ّ
با راهنمایی عموی کوچکش که از مبلغین
مکتب شیخیه 2بــود ،شیفتۀ این فرقه
انحرافی شد و این موضوع ،اغاز مسیر
ّ
شیخیۀ ان
گمراهیاش بود .ابتدا ،با رئیس
زمان ،سیدکاظم رشتی ،نامهنگاریهایی
داشت و نتیجۀ ان لقب «قرهالعین» بود
که از جانب او به فاطمه داده شد و به این
ترتیب ،زرینتاج خانوادهای پرفضیلت،
3
نورچشم (قرهالعین) انحراف شد.
شاگردان «سید رشتی» بنابر وصیت او
دنبال «شمس حقیقت(!)» بودند .فردی
که به ادعــای مرشدشان ،نایب موعود
ّ
نهایی باشد .یکی از انهــا ماحسین
بشرویه بود که در جستوجوی مقصود
گمشده(!) راهی ایران شد و در شیراز،
جوانی به نام «سیدعلیمحمد شیرازی»
را مناسب یافت و بعد از اموزشهای
ازم ،او را امادۀ ادعای کذب مهدویت
ّ
نمود .ابتدا ،ماحسین ،سیدعلیمحمد
را به عنوان «باب امام غائب» به پیروان
فریبخورده شیخی معرفی نمود.
در م ـســئــلــۀ ادعـ ـ ـ ــای دروغ ـــ ــی ــن
سیدعلیمحمد شــیــرازی کــه پــس از
تاسیس فرقۀ ضالۀ بابیت ،دیگر او را
حضرت باب میخواندند! دولتهای
استعمارگر ،روسیۀ تــزاری و انگلیس،
نـقــش مـهـمــی داش ـت ـنــد؛ م ـثــا« ،کــنـیــاز
دالگورکی» افسر اطاعاتی روسیۀ تزاری
ب ـعــد از ادعــــــای او بــســی ــاری از
شیخیمسلکان جــذبــش شــدنــد که
قرهالعین از پیشتازان انها بود .با انکه تا
اخر عمر هرگز باب را ندید ،برای همیشه
ّ
مبلغ ایین ساختگیاش شد تا جایی
که ّ
موسس ّ
بابیت به او لقب «طاهره» را
بخشید و بسیار از او تمجید کرد.
اصول مکتبی که «طاهره قرهالعین»
معلمش بود ،چند چیز است :زدن
گردنها ،سوزاندن کتابها ،خراب
ک ــردن ب ـقــاع و کـشـتــن مــخــالــفــان و
کسانی که به باب ایمان نیاورند 7.و
عجیب ان که امروز افرادی با حالت
روشنفکری ،چنین زنی را ارمانگرایی
که روبــهروی ّ
تحجر ایستاد ،معرفی
میکنند! شکوفهای در میان خا ک
و اتش!
41
شماره سوم
تابستان 1397
با وجود داشتن سه فرزند که محتاج
مهر مادری بودند ،با بیپروایی به شوق
دیدن سیدکاظم رشتی ،کانون گرم خانواده
را به بهانۀ زیارت ترک نمود و همراه خواهر
و همسر خواهرش راهــی کربا شــد 4.از
قضا وقتی به کربا رسید که مــرادش،
سیدکاظم ،درگذشته بود؛ ولی او بیتوجه
به خانواده به ایران بازنگشت و همانجا
با راهنمایی همسر سیدکاظم با تشکیل
جلسات درس و بحث ،بساط شیخیان
5
را برپا نگه داشت.
در کتاب خاطرات خود به زیر نظر گرفتن
علیمحمد باب و مناسب بودن او برای
پایهگذاری فرقهای نوظهور اشاره میکند.
در قسمتی از کتابش باب را مردی اهل
ریاضت و خرافهپرست معرفی میکند که
در ان دوران ،چرس یا بنگ (حشیش)
مصرف مینمود .جالب انکه چند سال
بعد ،پس از دستگیری او اکثر علما به
۶
اختال حواسش اذعان داشتند.
دورانی که در عراق بود ،زیر چتر ایین
انحرافیاش بیپرواتر از قبل ،ارزشها را
زیر پا گذاشت .تا جایی که در یکی از
شبهای اول ّ
محرم که همه شیعیان
داغدار عزای حسینی بودند ،با اقدامی
هنجارشکنانه بــرای تولد بــاب جشن
حنابندان به راه انداخت و لباسهای
رنگی پوشید .این هتک حرمت عاملی
شد تا او را از عراق اخراج کنند و بعد از
سه سال مجبور شد به ایران برگردد.
او و هوادارانش از هر شهری که عبور
میکردند ،به تبلیغ اعتقادات غلط خود
میپرداختند؛ اما پس از مدتی از انجا
طرد میشدند .سرانجام ،به اجبار راهی
قزوین شدند .پدرش ،ماصالح ،به دلیل
عاقۀ پدر و فرزندی قصد کرد او را از مسیر
نادرستش بازگرداند؛ اما نپذیرفت.
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
در همان زمــان ،با دسیسهچینی و
هدایت او چند تن از شا گردانش،
ّ
ع ـمــوی بـ ــزرگ و پ ــدرش ــوه ــرش ،مــا
محمدتقی برغانی قزوینی را فقط به
جرم روشنگری علیه موهومات باب،
در محراب نماز به بدترین شکل شهید
کردند .حکومت پس از قتل ان مرد
فاضل که مورد وثوق مردم بود ،انها را
8
تحت تعقیب قرار داد.
42
انچه زریــنتــاج برغانی قزوینی را
بیشتر از همه نــور چشم ابـتــذال نمود،
بدعتی است که با صحنهگردانی او در
َ
روستایی به نام َ«بــدشــت» پایهگذاری
شــد .پــس از انـکــه حکومت حضرت
نقطه!( 9همان بــاب) را دستگیر کرد،
طاهره همراه دو تن دیگر از مریدان این
ّ
فرقۀ ضــالــه ،میرزاحسینعلی ن ــوری 10و
محمدعلی بارفروش به بهانۀ ازادی باب
حدود 80نفر از طرفداران بابیمسلک را در
جایی نزدیک شاهرود (بدشت) گردهم
اوردنــد و در 22روز توقفشان ،شبانهروز
مشغول بحث و گفتوگو و امادهسازی
حاضران برای اجرای اهداف خود بودند.
بااخره ،نمایش فریب خود را اغاز نمودند.
طاهره پشت پردهای نشست و با همان
ویژگیهای خاص که در سخن گفتن
داشت ،مشغول سخنرانی شد:
«ای یــاران! این روزگــاران ایام فترت
(زمان میان دو پیامبر) است .امروز
تکالیف شرعی ساقط شده است.
روزه و نماز کاری بیهوده و احمقانه
است .هنگامی که سیدعلیمحمد
ّ
باب اقالیم هفتگانه را مسخر کرد
و ادیان مختلف را یکی گرداند ،ان
وقــت شریعت تــازه خواهد امــد...؛
بنابراین ،امروز زحمت تکلیف را بر
خود روا مدارید .بلکه زنان و اموالتان
را با یکدیگر شریک و سهیم سازید
که در دورۀ فترت بر این امور عقوبتی
11
نخواهد بود».
یکباره پرده را کنار زد و در حالی که حجاب
از چهره برداشت ،اسام را منسوخ اعام
کرد! رفتارش چنان زشت و هنجارشکنانه
بود که تعدادی از حاضران انجا را ترک
کردند .او در زمانی که سرکردۀ فرقۀ باطل
ّ
بابیت در زندان بود ،با اجازۀ خود پایان
دورۀ اســام را مطرح نمود .جمات و
َ
حااتش در مــاجــرای َبــدشــت ،هویت
گستاخ ،دینگریز و هوسران او را اشکار
کــرد .اهالی منطقه وقتی از انچه روی
داده بود ،مطلع شدند ،با تجمعکنندگان
مقابله و طاهره قرهالعین و همراهانش را
مجبور به فرار کردند.
با انکه رهبر فرقۀ باطل در زنــدان
بود ،فتنههای مریدانش تمامی نداشت.
خونهای زیادی ریخته شد و به همین
دلیل ،امیرکبیر صدراعظم وقــت برای
خاتمۀ اشوبها حکم تیرباران باب را
صــادر کــرد .طاهره قرهالعین هم که به
دلیل رهبری فتنهگران و قتل عمویش
تحتتعقیب بود ،پس از مدتی حبس
خانگی ،به فرمان ناصرالدین قاجار اعدام
شد .این پایان مسیر فسادانگیزی زنی بود
که امروز با گذشت 150سال از مرگش،
اسطورۀ ازادیخــواهــی کسانی بهشمار
میرود که ارمانشان خاموش کردن نور
جاوید خداپرستی است.
امام علی؟ می فرمایند« :منفـورترین
افریده ها نزد خداوند دو نفر هستند :اول ،
کسی که خدا او را به حال خود گذاشته و
از راه راست دور افتاده است .دل او شیفتۀ
بدعت است ،مردم را گمراه می کند ،به
فتنه انگیزی می کشاند ،راه رستگاری را
گم کرده است و پیروان خود را در زمان
حیات و پس از مرگ گمراه می کند .بار
گناه دیگران را بر دوش می کشد و گرفتار
گناهان خود نیز است .دوم ،مردی که
مجهواتی به هم بافته و در میان انسان های
ّ
نادان امت ،جایگاهی پیدا کرده و در
میان تاریکی های فتنه فرورفته است ».
پی نوشت:
.1برگرفته از مطالب منتشرشده از موسسۀ
مطالعات تاریخ معاصر ایران
ّ
شیخیه :نام فرقهای است در قرن دوازدهم
.2
هجری که شیخاحمد احسائی ان را تاسیس کرد.
این فرقه در مقایسۀ اعتقادات شیعۀ اثنیعشری
انحرافهایی دارد که اعتقاد به رکن چهارم از جملۀ
انهاست .بر این اساس ،معتقدند در هر عصری
شخصی بیواسطه احکام را از صاحبالزمان
دریافت میکند و به مردم انتقال میدهد.
.3اعتضادالسلطنه ،توضیحات و مقاات به
قلم عبدالحسین نوایی ،فتنۀ باب ،ص1۶8
.4همان ،ص1۶8
.5همان ،ص111
.۶زندگی میرزاتقیخان امیرکبیر ،سیدحسین
ملکی ،ص ۶9و 353
.7مکاتیب عبدالبهاء ،ج ،2ص( 2۶۶کتاب
ّ
ضالۀ مورد وثوق بهائیت)
.8ظهورالحق ،فاضل مازندرانی ،ص389
« .9حضرت نقطه» لقبی بــود که پیروان باب
به او دادند.
ّ
.10میرزاحسینعلی نوری ملقب به بهاء ،که پس
ّ
از فروپاشی فرقۀ ّ
بابیت ،فرقۀ ضالۀ بهائیت را بر
روی ویرانههای ان بنا نهاد.
.11ظهورالحق ،فاضل مازندرانی ،ص183
.12خاطرات لیدیشیل ،ترجمۀ حسین ابوترابیان
.13امیرکبیر و ایران ،ورقی از تاریخ سیاسی ایران،
فریدون ادمیت ،ص457
شماره سوم
تابستان 1397
او را «زنی که زیاد میدانست» معرفی
میکنند .باید از انها پرسید از کــدام
دانایی سخن میگویید؟ کدام بینش،
طاهره را شیفتۀ جوانکی خرافاتی (باب)
نمود؟ کسی که هرگز نتوانست از ادعای
پوچش دفاع کند و با چند ضربه چوب
12
بر کف پایش همه را پس گرفت؟!
هرچند با نیرنگ ،قساوتهایش
را شجاعت تعبیر میکنند ،اقدامات
وحشیانۀ او و هممسلکانش از جمله
اتش زدن مخالفان 13و ...ثابت کرد او به
جای مادری برای فرزندانش ،مادر فتنه
و قتل و اشوب بود؛ البته ،معلوم است
انها که ولنگاری و بیقیدی را ازادی
معنا میکنند ،او را مدافع ازادی زنان جار
زدهاند؛ درحالیکه روزی خواهد امد که
طاهره قرهالعین باید در محضر خدای
بزرگ در صحنهای عظیم ،پاسخگوی
بدعتی باشد که باقی گذاشت.
43
مائده شکری
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
44
پــسفــردای نامزدیمان جمعه بــود و به
مناسبت تولد پسرخالۀ همسرم که 10سال
داشت ،برای ناهار به منزلشان دعوت
شدیم .اولین مراسم خانوادۀ جدید بود
که به تنهایی در ان شرکت میکردم.
نــزدیــک اذان ظهر بــود کــه اقــای همسر
دنبالم امد .میدانید که اوایل نامزدی،
اقا و خانم زیاد رد و بدل میشود .در مسیر
از من پرسید« :حاا شما می خوای پدر
و مــادر من رو چی صدا بزنی؟» من که
تا حاا به این فکر نکرده بــودم ،گفتم:
«پیشنهاد شما چیه؟» چند تا پیشنهاد
مثل پدرجون و پدر و مامانجون و مامان
گفت؛ ولی ،قبل از اینکه اسم مناسبی
پیدا کنیم ،به مقصد رسیدیم و بحث
ناتمام ماند .همین تازهعروس بودن در
جمعی که بیشتر از نصفش غریبه بود،
ىز ىز
ݫ ݬݕ ݫ ݓ� ݣه ݫݣ ݣݫ ݓݕ�ه...
فرصت زیادی برای سکوت و فکرکردن
فــراهــم اورد .حــرفهــای خالهزنکی از
فیلمها و ادمهای مترو و اتوبوس زیاد در
ذهنم وول میخورد که «گربه رو باید دم
حجله کشت!» یا «عروس باید تو همون
برخوردهای اول میخش رو خوب بکوبه!»
یا «باید دهن مادر و خواهرشوهر رو همون
اول دوخت!» قبل از اینها بررسی زندگی
فامیل و اشنا برایم روشن کرده بود هرکسی
با این حرفها زندگی را شروع کرد ،بعد
بیست سال هنوز دارد میخ میکوبد و
گربه میکشد و دهن این و ان را میدوزد.
مهمانی تمام شد؛ اما ،تا چند روز این
موضوعات در ذهنم ادامــه داشــت .از
اسمگذاری شروع و به بحث پر پیچوخم
روابط با خانوادۀ همسر تبدیل شد .ته ان
همه فکر پیچیده ،نتیجهای سادهای
گرفتم .به خودم گفتم اگر زندگی ارام و
بیحاشیه و خوشبخت میخواهی،
باید «یکی» باشید در همهچیز .پس دیگر
خانودۀ من و خانوادۀ تو معنی ندارد .به
همین سادگی!
فــردای ان روز با همسرم به پــارک رفته
بودیم .ادمی را نقاشی کرده بودم که از
وسط نصف شده بود :نصفش مرد با
موهای کوتاه و شلوار و نصف دیگرش
زن بــود بــا دامــن و مــوهــای بلند .اسم
ادمک را گذاشتم «من بــزرگ» و شروع
کردم به تعریف کردن داستان افکارم.
اخر داستان هم گفتم این هم از نماد
یکیشدن و بعد ،نقاشی را نشان دادم.
اولین تصمیم زندگی مشترک ما این
شد که این «من بزرگ» تازهمتولدشده
را خوب بزرگ کنیم.
«من بــزرگ» این بود که شمارهتلفن
اولین کار در مورد اجرایی کردن نقشۀ راه ِ
مادر همسرم را ☺ mamanذخیره کردم .درست مثل نام مادر خودم در فهرست
مخاطبان .برای اسم پدر همسرم هم چون پدر خودم را «باباجون» صدا میزنم،
میخواستم همین نام را انتخاب کنم که اقــای همسر گفت« :خیلی لوس و
دخترونهاس! بابای ما دختر نداشتن .گوششون به این کلمهها عادت نداره!»
من هم با دندانهای از سر حرص فشردهشده گفتم« :بله درسته! خب پدرجون
صدا میکنم .خوبه؟» و اینچنین گام اول اقدامات اجرایی با موفقیت برداشته
شد .بماند که قرار شد همسرم هم پدر و مادر من را «بابا و مامان» صدا بزند؛ ولی
از همان اول شد «حاجاقا و حاجخانوم» .البته ،هردو مادربزرگ و هر دو پدربزرگ
من را هم با این اسامی صدا میکند.
بااخره ،هرکاری سختیهای خودش
ً
را دارد .خصوصا وقتهایی که شما
همه را مثل اعضای خانوادۀ خود عزیز
و صمیمی ببینی؛ ولــی ،دیگران هنوز
شما را به چشم تازهعروس نگاه کنند و
گارد داشته باشند یا ازین بدتر ،با وجود
تاشهای زیاد برای یکیسازی فکر و
احساس و عمل به خود شما اعتراض
کنند که چهقدر بین خانوادۀ خودت و
ما فرق میگذاری؟! اما خواهری که شما
باشید ،خیر و برکتی از این کار در زندگی
دیدم که با وجود گذشتن سه سال از زندگی
مشترکمان ،مادرم میگوید« :راهی که من
و بابا برای رسیدن به تفاهم طی کردیم را
انشاءاه شما کوتاهتر طی میکنید ».با
این جملۀ مادرم بهاندازۀ 20گرفتن نه ،به
قدر نیمخط جملهای که معلم کنار این
نمره برای تشویقم مینوشت ،ذوق کردم.
از انـ ــواع ای ــن نـصــفنـشــدنــیهــا شب
بیستویک ماه رمضان اتفاق افتاد که
اقاجون من و خالهجان همسر سالیانی
است که در این شب افطاری دارند .از
سال اول ،قرار ما این شد که یکسال
در میان یکی از این دو را شرکت کنیم.
سال ّاول به منزل خالهطاهره رفتیم و
ســال دوم که قصدمان بــرای رفتن به
افطاری اقاجون را گفتیم ،با تلخی و
ناراحتی خانوادۀ همسر روبهرو شدیم.
ابتدا ،همسر از خانواده دلجویی کرد
حدود یکماه بعد ،در منزل خالۀ پدرم با
دخترخالههای ایشان که «خاله» صدایشان
میزنم ،مشغول صحبت و شادی بودیم.
دخترخالۀ کوچکتر پدرم ،خاله طاهره،
انگار که چیزی یکدفعه بعد از مدتها
به یادش امده باشد ،گفت« :چندوقت
پـیــش ،اقــا مـهــدی بــه مــن پــیــام دادن و
چهقدر عذرخواهی کردن که نمیتونن
افطاری بیان خونهمون .من همون اول
فهمیدم پیام اشتباهی دادن ،ها! ولی روم
نشد بهشون بگم!» من از خنده منفجر
شدم؛ ولی همسرم با ابرویی بااانداخته
و دستزیرچانه در این تعجب بود که
او اصا شمارۀ خالهطاهرۀ من را ندارد!
تازه فهمیدیم که در جابهجایی گوشی و
تبلت و لپتاپ ،مخاطبهای تلگرام من
برای همسر و برعکس کپی شده است.
تشابه اسمی خالهها و عملیاتهای من
در مورد یکسانسازی ،کار دستمان داده
بود .بااخره تیکهشنیدن هم بخشی از
زندگی است.
شماره سوم
تابستان 1397
تا حــرف از نصفکردن اســت ،بگویم
که بااخره تمام اعضاء و اوضــاع دنیا
نصفشدنی نیست؛ مثا ،شما نمیتوانید
هم در عروسی خالۀ مادربزرگ همسرتان
باشید و هم در تولد صمیمیترین دوستتان.
(به جای فکر کردن به اینکه ایا مادربزرگ
همسر من هنوز خالۀ مناسب ازدواج دارد
یا خیر ،به مقصود سخن توجه بگمارید).
اینجاست کــه در عــوض نصفکردن
مــاجــرا خــودتــان ز یــر تیغ تصمیمگیری
نصف میشوید!
و بعد ،قرار شد به خاله زنگ بزند که
همسرجان گزینۀ پیام دادن را انتخاب
کرد .چند روز بعد ،در مراسم افطاری
دیگری ،خاله و شوهرخالهشان را زیارت
کردیم .جای دوستان سبز ،حسابی مورد
عنایات خفی و اشکار قــرار گرفتیم.
بندهخدا همسرم برای شرکت نکردن
در افطاری انها حرفها و تیکههای
زیادی شنید.
45
حکیمه نیلیپور
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
46
چرا باید سواد رسانهای
بیاموزیم؟
امروزه با گسترش رسانههای ارتباط جمعی،
روزانه با انبوهی از اطاعات و اخبار روبهرو
هستیم که به رفتارها و کنشهای ما جهت
میدهد و زندگیمان را هم در حوزۀ فردی
و هم اجتماعی تحتتاثیر قرار میدهد.
این گستردگی در کیفیت و ّ
کمیت در
رسانهها ،تهدیدها و فرصتهایی را برای
ما به ارمغان اورده است .اتاف وقت و
انرژی ،نداشتن زمان ازم برای تفکر در
اخبار و پیامهای دریافتی ،غرق شدن
در امواج فضای مجازی ،تاثیرپذیری از
فرهنگ بیگانه و بیگانه شدن با فرهنگ
بومی ،خشونت ،تحریک جنسی و ...از
جمله اسیبهایی است که امنیت ما و
کودکان و نوجوانانمان را تهدید میکند.
با وجود تهدیدهای فراوانی که در این
حوزه وجود دارد ،همچنان فرصتهای
این رسانهها انقدر مهم هستند که ما را
به استفاده از انها ملزم میکنند؛ پس،
چگونه میتوانیم خود و فرزندانمان را از
این اسیبها و تهدیدها واکسینه کنیم و
در عین حال ،از فرصتهای این رسانهها
بهرهمند شویم؟
یکی از راهــکــارهــای پیشنهادی بــرای
استفادۀ حداکثری از فرصتهای رسانهها،
تقویت سواد رسانهای کاربران است .در
دنیای امروز ،مجهز بودن به ساح سواد
رسانهای به قدری اهمیت دارد که ان را
به مبحثی جهانی تبدیل کرده است.
تا جایی که «سواد رسانه ای» به عنوان
مادۀ درسی در نظام اموزشی بسیاری از
کشورها مانند استرالیا ،کانادا ،امریکا،
ژاپن و ...پذیرفته شده و اخیرا ،در ایران
و در پایۀ دهم نیز درســی به همین نام
گنجانده شده است.
با توجه به اینکه استفاده از رسانههای
اجتماعی در بین جوانان و نوجوانان که
قشر تحصیلکردۀ کشور به شمار میروند
ݥ
ݥ
ى
ى
ا
ٮ
ݓ
ݠ
ݫ
ݠ
ݫ
ݔ
ݬ
ݫ
ݬ
ݫ
ش
ݣ ݣ ݬݫ ݓٮݥسوݥاݥ ݣ ݣدݥ ݣ ݣسوݥ ݭ ݫ ݔ�ݠ!
و مدیریت ایندۀ کشور را به عهده خواهند
گرفت ،بسیار افزایش یافته است ،بهترین
راه برای افزایش سطح سواد رسانهای انان،
مجهز شدن به تفکر انتقادی و برخورد
ّ
ّ
مفسرانه و نقادانه با پیامهای دریافتی
از رسانهها اســت .افــرادی سطح سواد
رسانهای بااتری دارند ،در برابر اطاعات
دریافتی از رسانهها کمتر اسیبپذیرند؛
زیــرا ،میتوانند مفهوم و هــدف اصلی
پیامهای دریافتی از سوی رسانهها را
تشخیص دهند و انها را تحلیل کنند؛
مـثــا ،منظور از یــک سکانس سریال
پایتخت 5که در ان همه افرادی که در
راه گرفتار شده بودند اعم از شیعه و ّ
سنی
با هم نماز خواندند ،چه بود؟ چرا در این
سریال به ترکیه سفر شد؟ یا مثا کسی که
سواد رسانهای دارد و جریانهای رسانهای
را میشناسد ،میداند که در صورتی که
خبر منتشرشده توسط یک رسانه با منافع
جریان حامی ان رسانه همسو باشد،
احتمال غیرواقعی بودن خبر بیشتر خواهد
بود یا مثا کسی که با شناخت کارگردان
و نویسنده و تهیه کنندۀ فیلمی به دیدن
ً
ان میرود ،دید کاما متفاوتی در مقایسۀ
کسی که بدون شناخت به تماشای فیلم
رفته است ،به محتوای ان خواهد داشت.
درواقع ،سازندگان رسانهها میتوانند به
روشهــای مختلف ما را به چیزهایی
که میخواهند ،متمایل یا متنفر کنند
بی انکه حتی متوجه انها شده باشیم؛
پس ،باید با ا گاهی و شناخت به سراغ
انها برویم و به محتوایی که از رسانهها
دریافت میکنیم ،حساسیت بیشتری
داشته باشیم.
بهعاوه ،معلمان و والدینی که مهارتهای
س ــواد رس ــان ــهای را کــســب میکنند،
مــیتــوانــنــد خــودشــان بــه تولیدکنندۀ
اطاعات مفید و تاثیرگذار در این حوزه
تبدیل شوند و بهطور مستقیم بر قشر
جوان ،تاثیرگذاری داشته باشند و نیز
مصرفکنندگان و مخاطبان منتقد و
تیزبین تربیت کنند.
منظور از سواد
رسانهای چیست؟
ســه جنبۀ اص ـلــی در س ــواد رســانــهای
عبارتاند از:
با توجه به علم سواد رسانهای ،پنج اصل
را باید برای تحلیل پیامهای رسانهای
ّ
مدنظر قرار داد:
.1ا گاهی در زمینۀ رژیم مصرف رسانه
را ارتقا دهیم؛ یعنی ،رژیم بگیریم و از هر
رسانهای به اندازۀ کافی مصرف کنیم؛
زیرا ،هیچ رسانهای جای رسانۀ دیگر را
نمیگیرد؛ یعنی ،باید میزان مصرف ما
از کتاب ،فیلم ،موسیقی و ...به اندازۀ
کافی و ّ
معین باشد.
.2مهارتهای مطالعه یا تماشای انتقادی
را اموزش دهیم.
.3رسانهها را از نظر اجتماعی ،سیاسی
و اقتصادی تجزیه و تحلیل کنیم؛ البته،
در نگاه اول تشخیصدادنی نیستند.
درواق ــع ،ســواد رســانــهای به ما میگوید
که بیننده و شنوندۀ صــرف نباشیم و
سوااتی دربارۀ برنامه و نکات موجود در
ان مطرح کنیم؛ مثا ،انگیزۀ ساخت این
برنامه یا انتشار این خبر چه بوده است؟
سرمایههای تولید این برنامه از کجا تامین
شده است؟ سود پخش این برنامه یا خبر
متوجه چه گروهی میشود؟ مالکیت این
برنامه یا نرمافزار متعلق به کجاست؟ ایا
منابع مورداستفادۀ در خبر یا برنامه معتبر
هستند یا اصا وجود خارجی دارند؟ و. ...
.1پیامهای رسانهای را دستاندرکاران
رسانهها میسازند؛
.2پیامهای رســانــهای تنها بخشی از
واقعیت را بیان میکنند؛
.3هــر رس ــان ــه ،مــجــمــوعــهای از قــواعــد
منحصربهفرد برای تولید پیام دارد؛
.4مخاطبان ،پیامهای رسانهای را معنا
میکنند؛
.5رسانهها در چارچوب منافع اقتصادی
و سیاسی خود قدم برمیدارد.
امــوزش ســواد رســانــهای در برگیرندۀ ان
دسته از فرایندهای شناختی است که در
اندیشههای انتقادی استفاده میشود .در
این فرایندها ازم است نسبت به پاسخ
برخی سواات حساس باشیم؛ مثا ،چه
اغراض سیاسی پنهانی ممکن است در
محتوای این رسانه وجود داشته باشد؟
محتوای این رسانه چه سبک زندگی را
ترویج میکند؟ محتوای این رسانه چه
پیامدهای اخاقی و اجتماعی در پی
خواهد داشت؟ و. ...
درنتیجه ،سواد رسانهای باعث میشود سطرهای نانوشتۀ رسانههای نوشتاری،
پانهای به نمایش درنیامدۀ رسانههای دیداری یا صداهای پخشنشدۀ رسانههای
شنیداری را کشف کنیم و تحتتاثیر اهداف احتمالی سازندگان انها قرار نگیریم
و خودمان محتوای دریافتی رسانهها را مدیریت کنیم .پس بیایید باسواد شویم!
47
شماره سوم
تابستان 1397
سواد رسانهای ،مجموعهای از رویکردهاست
که مخاطبان را از حالت انفعال خارج
میکند و بــاعــث مــیشــود بــه صــورت
فعال ،رسانههای مــورد استفادۀ خود
را برگزینند تا محتوای انها را بهصورت
نقادانه تحلیل کنند و بتوانند معنای
پیامهایی را که با ان مواجهه هستند،
تفسیر کنند.
چگونه سواد رسانهای
خود را افزایش دهیم
5اصل برای تحلیل
پیامهای رسانهای
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
ساجده شکری
ق� ݣ ݣدݣݣم ݣ ݣݣٮ ݣق ݣݣ� ݣ ݣدݣݣم ݣ ݣݣا� ݣ ݣز
ݓ
ݫ
ݫ
ز
ں
ݠ ݠو زݩ
ص ݦ وگا ݖ ݦ ݦ گاݤ ز ݤݤݤ
ݑ
� ݣ ݣ ݣݤ ݤ ݣ ݣݣٮ ݣݣا ݣ�ݥݣ ݣدݥݣ ݤ ݤه ݣ ݣݣاوا ݣ ݣ�ݣ ݣ ݣ
�ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ
ݠه ݣ ݣݫ ݬݓݣٮ ݣ
ݣه ݣاݣݤݤع ݠٮ ݣ ݣ ز ݣ ݣ ݣ ݣ
ک ݣوݤݣ ݫ ݫ ݠ
48
شاید تظاهرات «بــازگـشــت» بهترین نــام بــرای قیام
این روزهای مردم فلسطین است .تلنگری است که
غصب 70سالۀ «خانه» را به یاد دنیا اورد .بازگشت،
همیشه برای فلسطینیان هدف بوده است .هدفی که
نسلها برای ان امدهاند ،تربیت شده و جای خود را
به نیروهای تازهنفس بعدی سپردهاند .بازگشت برای
فلسطینیان همیشه ارزو بوده است .ارزویی که برای ان
زخم خوردهاند ،تحقیر شدهاند ،تنها ماندهاند و جانها
فدا کردهاند؛ اما برای دنیا اخبار این فرزند زخمخورده
دیگر تکراری شدهاست .دستهای خالی ،چهرههای
ّ
پردرد ،سنگهای کوچک در برابر ارتش تا دندان مسلح
و حتی ضجههای مادران و کودکان ،دیگر هیچکدام
دل ما را نمیلرزاند .. ...در روزهای شلوغ دنیا ،ابهای
بــازیهــای سیاسی ،دیگر برایمان زمــان «بازگشت»
نماندهاست .تظاهرات بازگشت به خانۀ فلسطینیان برای
ما عملیات «بازگشت به خودمان» است .بازگشت به
ّ
انسانیتی که پشت روزمرگیهایمان گم کردهایم .ما
تمام
هم همراه فلسطین به خانۀ اصالتها و حقیقتهایمان
بازگردیم .همان حقیقتهایی که ما را به گرفتن حق
مظلوم امر کردهاست .بهراستی ،فلسطین برای این
بازگشت بهای سنگینی از جنس خون ،عمر ،جان و
جوان را فدا کرده است .ما هم بازگردیم.
اه ...تو گذشتی و اشاره کردی
قلبم را با رازهای عشق نشانه کردی
صدایت را شنیدیم که سخن گفتی
چون پرندۀ خوش اوازی
بر فراز شاخه های زیتون
نام تو ای روح من ،در جانم خواهد ماند
بر پیشانی ام ،میان دو چشمم...
زخم داوود داستانی بلند دربارۀ زندگی
مــردم فلسطین اســت؛ امــا نه از جنس
چیزهایی که عادت به دیدن ،شنیدن
و خواندن دربارۀ انها داریم .مردمی که
خــدا و زمین و خــانــواده ،همۀ معنای
زندگیشان است .با این داستان ،همراه
نویسنده که خود فرزند خانوادۀ مهاجر
فلسطینی اســت ،زندگی چهارنسل از
مردم فلسطین را مرور میکنیم .درکوچه
باغهای عین حوض ،شاخههای درختان
انبوه را کنار میزنیم و قدم برمیداریم.
رسم و رسوم چیدن میوۀ مقدس ،زیتون،
ّ
را میبینیم و لذت شکر محصول سال را
زخم داوود
نویسنده :سوزان ابوالهوی
مترجم :فاطمه هاشمنژاد
تعداد صفحات368 :
انتشارات :ارما
در دل احساس میکنیم .حتی در جشن
عروسی به رسم عرب فلسطینی شرکت
میکنیم .اواز ّ
سنتی «دبکه» میشنویم و
همراه مردم روستا برای عروسوداماد ارزوی
خیر میکنیم؛ اما در همین همراهی ،به
روزهای تلخ فلسطین میرسیم .روزهایی
که جزو جدانشدنی تاریخ مردم فلسطین
و ّ
حتی امت اسام شده است .روزهای
تلخ مردمی که مزد مهماننوازی خود از
یهودیان پناهنده در جنگ جهانی دوم را
دریافت کردهاند .روزهای سخت مردمی
که حملهها را یکی از پس دیگری رد
میکردند و تقاضای اتشبس میدادند
و فقط میخواستند در خانههایشان
بمانند ...مثل همیشه. ...
از ان طرف ،در میان سربازان اسرائیلی که
به عین حوض امده بودند ،کسی که نامش
«موشه» بود ،دلیله را با اسماعیل در بغل
و یوسف چسبیدهبهپاهایش دیده بود و
به این فکر کردهبود که منصفانه نیست
زن دهاتی عرب چنین بچههای سالم و
زیبایی داشته باشد و جوانتای بیچارۀ
او به دلیل ظلمی که در جنگ جهانی به
جانش رفته بود ،از داشتن فرزند محروم
بماند .این بیعدالتی ،موشه را به فکر
انداخت تا هرچه ازم است را خودش
به دست بیاورد ،حتی به زور.
و این اغاز داستان اسماعیلی است
که به «داوود» تبدیل میشود؛ اما زخم
صــورت ،همچنان همان است که از
بهترین توصیف این رمان همان است
که نشریۀ ساندی تایمز دربارهاش نوشت:
«اولین رمان برای بیان کامل ُبعد انسانی
تـ ــراژدی فـلـسـطـیــن» .ای ــن رم ــان بــا نــام
«صبحگاهان در ِجنین» اولینبار در 200۶
در امریکا منتشر شد و در 2009عنوان
«پرفروشترین رمان سال» در فرانسه را به
خود اختصاص داد .همچنین ،تاکنون به
2۶زبان دنیا ترجمه شده است و وبسایت
نویسنده بعد از گذشت 12سال ،هرروز
مملو از کامنتهای مخاطبین از سراسر
دنیا میشود.
49
شماره سوم
تابستان 1397
مردمی که تنها یک ساعت برای زیرورو
کردن همۀ دنیای انها کافی بود و ّ
حتی
گاهی کمتر .گاهی از لحظهها کارهای
ز یــادی ساخته بــود؛ مثل لحظهای که
اســمــاعــیــل شــش مــاهــه ،فــرزنــد همان
زوجی که در عروسیشان شرکت کرده
بودیم ،در شلوغی تصرف روستا و دود و
خاک و بارش تیغ افتاب در میان اغوش
مادرش ،دلیله ،غیب شد و برای همیشه
رفت . ...اسماعیل ،کودکی که از گونۀ
راست تا نزدیکی چشم ،زخمی از گهواره
به یادگار داشت.
گــهــواره بــا او ب ــوده . ...در کوچههای
فلسطین ،هــر روز عــشـقــی بــه گلوله
بسته مــیشــود کــه از در یــچــۀ دوربین
خبرگزار یها و در ابــهای نوشتهها
منتقل نمیشوند .زخــم داوود همان
گمشدهای است که برای همدردی بهتر
با مردم مظلوم فلسطین نیاز دار یم یا
شاید همان معنایی که برای روح دادن
به «مرگ بر اسرائیل»هایمان کم داریم.
فلسطین
از منظر رهبر معظم انقاب اسامی
بهکوشش :سعید صلحمیرزایی
تعداد صفحات416 :
انتشارات :انقاب اسامی
ز
ݨ
ݨع ى مٮا ݫ ݓ ݔ ݤݤى
ݣݠ ݣ ݣ مگ ݠٮ ݣز ݫ ݣ ݬݫ ݣ ݫݣ ݫ
� ݣ ݬ ݤݤ ݫ ݕ ݣ ݫ ݬ ݤ
ݣ� ݣوݣ ݣ
؟
«برادران و خواهران عزیز در جهان اسام! از
تجربه ها درس بگیریم .هیچ مسئلۀ بین المللی
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
در دنیای اسام از فلسطین بااتر نیست».
جنگ فلسطین مسئلۀ ســادهای
نیست .انگار سناریوی جنگ احزاب
تکرار شده و تمام کفر در مقابل تمام
اسام قرار گرفته است .شاید به همین
علت است که رهبر معظم انقاب ،ان
را محوریترین و مهمترین مسئلۀ جهان
اسام میدانند .همچنین ،این مسئله مثل
زخمی دردنا ک و عمیق بر پیکرۀ جامعه
اسامی است .طبق ایۀ 128سورۀ توبه که
دربارۀ ّ
نبی مکرم اسام؟ میفرماید:
ُّ
ٌ
عنتم» رنج شما برای او
«عزیز علیه ما ِ
سخت و دشوار است .امروز رنج دنیای
اسام که برجستهترین بخش ان مسئلۀ
فلسطین است ،قلب مقدس پیامبر؟
را در عوالم باا میازارد.
50
موضوعی که از بزرگنمایی جنایات
نــازیهــا در جنگ جهانی دوم علیه
یهودیها اغــاز شد .بزرگنمایی که با
توطئۀ غرب ،سازمانهای بینالمللی،
وسایل ارتباطجمعی و امکانات هنری
هالیوود در هم امیختند و همگی زمینۀ
مشروعیتبخشی به اشغال سرزمینهای
اسامی را ایجاد کردند .با فرض صحت
همۀ ادعاها دربارۀ هلوکاست و یهودیکشی
المانها هنوز جای یک سوال باقی است:
چرا مسلمانها باید غرامت اقدامات
ضدبشری ژرمنهای پروتستان را بدهند؟!
مسئلۀ فلسطین از ابتدا ابعاد مختلفی
داشــتــه و پیچیدگیهایی نیز در گذر
بیش از یک قرن تاریخ خود پیدا کرده
است؛ پس ،تحلیل و بررسی ان را باید
کسی انجام دهــد که بر مبانی فقهی،
تاریخی و سیاسی این موضوع اشراف
داشته باشد .به همین جهت ،کتاب
فلسطین ،مجموعه سخنان حضرت
ایتاه سیدعلی خامنهای ،رهبر معظم
انقاب اســامــی ،پیشنهاد ما به همۀ
برادران و خواهران عزیز در جهان اسام
است که اهمیت مسئلۀ اشغال سرزمین
مسلمانان را درک کردهاند.
اقای سعید صلحمیرزایی این کتاب را
جمعاوری کرده و با مقدمهای از دکتر
علیاکبر وایتی در سال 1390به همت
ان ـت ـشــارات ان ـقــاب اســامــی بــه چاپ
رسانده است .چهارسال بعد یعنی در
مهر 1394نتانیاهو ،نخستوزیر رژیم
اشغالگر اسرائیل ،در سخنرانی مجمع
عمومی سازمان ملل خود با در دست
داشتن کتاب فلسطین ،ان را حاوی نقشۀ
راه جمهوری اسامی ایران برای نابودی
اسرائیل خواند.
غزاله صباغیان طوسی
ز
ݦ
ݖ
ز
ق
م
ݠ
اݠ ݣاݣ ݤݤ
ݠ�ما�ݠ ݣ ݣݣا� ݓݣ ݣ ݣ
تجربه شرکت در یکی از دیدارهای حسینیه امام خمینی؟ با حضرت
اقا ،یکی از ارزوهای خیلی از جوانان هم نسل ماست .ارزویی که گاهی
با یک دعوت غیرمنتظره به حقیقت می پیوندد .اولین ها همیشه حال و
هوای خاص خودشان را دارند .نگاه مشتاق و جستجوگری که همه چیز
برایش تازگی دارد ،بهترین راوی صحنه هایی است که برای سایرین عادی
شده است .این نوشته ،روایت یک مادر دانشجو از اولین تجربه حضورش در
دیدار جمعی از دانشجویان با رهبر انقاب است که خواندنش چه برای انها
که این تجربه را داشته اند ،چه انها که نداشته اند ،خالی از لطف نیست.
51
شماره سوم
تابستان 1397
پیامک « فرداشب افطار مهمان
هستید» که امد ،جواب دادم «خوش
خبر باشید» ،بعد فکر کردم برای مایی
که بیست و چندسال است ،از هفت
سالگی که وارد مدرسه شدیم ،تا هجده
سالگی که اسم دانشجو پشت ناممان
نشست ،تا همین امروز ،پشت هم،
بی وقفه درس خواندهایم ،برای یک
زوج دانشجو ،چه جایزهای شیرینتر
از دیدار دانشجویی با حضرت اقا؟
صات ظهر ماه رمضان ،دلم خوش
شــده بــود .تا به حــال حسینیه امام
خمینی؟ نرفته بــودم ،فکر کردم
یعنی قرار است چطور باشد؟
بچه به بغل و کــارت به دست
رسیدم سر کوچه ورودی خانمها .تا
جمعیت مقابلم را دیدم ،اه از نهادم
برامد که حاا با بچه خواب در بغل
چقدر باید در صف بمانم .ولی حالت
تجمع جوری بود که انگار کسی قصد
جلو رفتن نداشت .ناامیدانه از یکی از
خانمها پرسیدم« :صفه؟» که گفت
اره و جلو را نگاه کرد .من هم ایستادم
گوشهای تا ببینم چه کار باید بکنم
که سربازی که صدایم را شنیده بود،
گفت« :اگه کارت دعوت دارید بیاین
جلو» .تازه فهمیدم اینها که منتظرند یا
کارت دعوت ندارند یا کارتشان با کارت
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
شناسایی شان نمی خواند و مال کس دیگری
است .زیر نگاه های پرحسرت بقیه تک و تنها
رد شدم و از اولین بازرسی گذشتم .تا وقتی از
پیچ کوچه می گذشتم ،سنگینی ان بیست سی
چشم منتظر را روی دوشم احساس می کردم .
همین اول کاری غصه ام گرفت.
محرم پارسال که برای عزاداری امدم بیت،
فکر کردم هیچوقت به داخل نمیرسم .بس
که جمعیت زیاد بود و حرکت روبه جلو انقدر
کند که مطمئنت میکرد جلوتر کسی راه را
بسته است .نزدیک یک ساعت بین مردم
فشرده شده بودم تا در نهایت به گشت اول
و دوم و ورودی پارکینگ طبقاتی که برای
خانمها اختصاص داده شده بود ،رسیدم.
امسال اما همه چیز با انچه خودم را برایش
اماده کردم فرق میکرد .جلوی گیتهای
بــازرســی فقط من بــودم و دخـتــرک .زود که
نیامده بودیم ،پس حتما حسابی دیر شده
بود .بازرسها مهربان بودند و سامم را گرم
پاسخ میدادند .یکی گفت پفیا نخر برایش
تراریخته است .دیگری برای از پوشک گرفتن
نصیحتم کرد ...بدون انکه بخواهم برای بسته
خوراکی فاطمه که داشت پاره میشد ،مشمای
جدا اوردند .رفتارشان با ان تصور جدی و
خشکی که در ذهن داشتم ،جور درنمی امد.
لبخند زدم و فکر کردم همه ما را یک چیز،
یک فرد به هم پیوند زده… و بعد گرمتر سام
کردم به تکتکشان .کیف ،موبایل ،کیف
پول ،اسباببازی برای بچه… همه را باید
تحویل میدادیم .فکرش را نمیکردم ولی
داخل بردن حتی کاغذ و قلم هم ممنوع بود.
چندتا خوراکی برای فاطمه برداشتم و رفتیم
جلوتر .دو تا … سه تا… چهارتا… نمیدانم
چندبار بازرسی شدیم .هربار فاطمه باید از
تمام خوراکیهایش میخورد .یکی دو عدد
52
پفیا ،پسته و پشت ســرش یک گــاز بزرگ
سیب .خانمهای بازرس میگفتند« :بخور
بینیم چقدر خوراکیات خوشمزهست! بخور
زود بزرگ شی…» فاطمه هم همکاری میکرد.
بــازرســی یکی مــانــده بــه اخــر پوشک را هم
گرفتند و گفتند اگر ازمت شد بیا از اینجا
بردار .من ماندم و فاطمه و یک بسته پفیا
و چندتا پسته و یک سیب .رفتیم داخل.
از همان وقت که دعوت شدم توقع دیدن
اقا را نداشتم .فکر میکردم خانمها طبقه باا
هستند و من هم که دیر مــیروم و ان انتها
مینشینم .فقط دلم خوش بود که در مجلس
حضور دارم .اما بازرسی اخر را که رد کردم
خبری از پله و طبقه باا نبود .رفتم جلوتر و
رسیدم به گلیمهای ابی که امضای ثابت
همه عکسهای حسینیه امام خمینی؟
است .فکر کردم خب ،انگار نزدیک شدیم.
چند قدم بعد خانم ها را دیدم که نشسته اند
و جلوتر ،کمی بااتر ،نه خیلی دور که تار ببینی
یا ازم باشد چشم هایت را ریز کنی ،در زمینه
ابی« ،اقــا» روی صندلی نشسته بود .شبیه
همه تصویرهایی که تابه حال از دیدارها دیده
بودم .حسینیه امام خمینی خیلی سادهتر
و کوچکتر از انی بود که فکرش را میکردم.
جمعیت کم بود و اقا نزدیک .انگار امده باشم
مهمانی .ذوق کردم و با خوشحالی از این که
تا اخر مجلس اقا را میبینم ،رفتم که بنشینم.
اوایل دیدار بود و نماینده یکی از تشکلهای
دانشجویی داشت صحبت میکرد .خوشحال
از دیدن فضای خالی مقابلم ،داشتم فکر
میکردم کجا بنشینم و در دلــم میگفتم:
«جا که هست ،چرا مردم انقدر زود میان؟»
همان زمان خانمی که کمی ان طرفتر به
دیوار تکیه داده بود ،با سر به من اشاره کرد.
فکر کردم تعارف میکند که بروم سر جای
ه ـنــوز نـنـشـسـتــه فــاط ـمــه گ ـفــت« :اب
میخوام ».زیرچشمی خانم انتظامات را
پاییدم و گفتم« :مامان جون حاا یکم
صبر کن ».دوباره گفت اب اب … گفته
بودند خوراکی ابکی نیاورید و برنداشته
ب ــودم .دستش را گرفتم و بــردم پیش
خانمی که دم در روی صندلی نشسته
بود .این یکی مهربانتر بود .گفت« :برو
از تو سفره براش بردار ».قسمت انتهایی
حسینیه را با پارتیشن جدا کرده بودند
و سفرههای افطار پهن بود .نان و پنیر و
سبزی و فاسک چایش را گذاشته بودند
و تک و توک مردهای تدارکات رفت و
امد میکردند .یک شیشه اب معدنی از
توی سفره برداشتم و دادم دست فاطمه.
چند قدم رفته را برگشتیم و امدیم تو.
این دفعه از همان بدو ورود حواسم را
جمع کردم که جای درست بنشینم و
معطل نکنم .بااخره نشستم جایی که
اقا در زاویه دیدم بود .به جلو اشاره کردم :
فاطمه می بینی اقا رو؟ فاطمه دستش را
کشید به سمت جلو :اونو میگی؟ اقا را
پیدا کرده بود .اب دخترک که تمام شد،
بهانه نان و پنیرهایی که سر سفره بود
را گرفت .یک بچه دیگر هم ان طرفتر
داشت میخورد .گفتم برو اجازه بگیر
ب ــردار .رفــت و زود بــا یــک بسته نــان و
قوطی کوچک پنیر برگشت .کسی به
بچهها سخت نمیگرفت .نشستم به
نان و پنیر دادن به دخترک و کمی جلوتر
اقا نشسته بود که داشت به حرفهای
دانشجوها گوش میداد.
چه کسی در دانشگاه دیده که دانشجوها
اتوکشیده و ساکت بنشینند و جنب و
جوش نداشته باشند؟ اینجا هم قرار
نبود چیزی عوض شود .دانشجوها ،
همان دانشجوهای همیشه بودند ،فقط
امده بودند پیش پدرشان .همان قدر
راحت .همان قدر بی تعارف ،همان
قدر بی تکلف.
شماره سوم
تابستان 1397
او بنشینم و تکیه بدهم .با خودم گفتم
چقدر مردم بامعرفتند! با سر تشکر کردم
و فاطمه به بغل نشستم .وقتی نشستم
تــازه فهمیدم چــرا اینجا خالی مانده
بود .چون هیچ دیدی به اقا نداشت!
هرچه سرم را به چپ و راست خم کردم
فایدهای نداشت .دست اخر فاطمه را
بغل کردم و بلند شدیم .باز ان خانم با
سر اشاره کرد .باز من تشکر کردم .رفتیم
سمت فضای خالی دیگری که کمی
عقبتر بود و باز تا نشستیم دیدم ای
داد بیداد جلو این یکی هم که ستون
است! دوباره ماجرای گردن کشیدن به
چپ و راست شروع شد که دیدم اینطور
نمیشود .برای بار دوم بچه را بغل زدم
و بلند شدیم .این دفعه امدم وسطتر.
داشتم دنبال جای خالیای که در زاویه
دیدش ستون نباشد ،میگشتم که دیدم
ان خانم دوباره اشاره میکند .داشتم
نرم میشدم تعارفش را قبول کنم .سرم
را بردم جلو و گفتم دستتون درد نکنه
زحمتتون میشه اخــه! خــودتــون کجا
بشینید پس؟ که دیدم با لحن عصبانی
و چشمهایی که کم مانده بــود قورتم
بدهد میگوید« :خانم! بشین! زودتــر
بشین!» تازه دوزاریام افتاد که مسئول
انتظاماتی ،امنیتی ،چیزی است و از
همان اول داشته اشاره میکرده که زودتر
بنشینم اینقدر راه نروم .ولی انقدر که او
طبیعی وسط بقیه نشسته بود از کجا باید
حدس میزدم؟ چقدر از دستم حرص
خورده بود! همان طور که داشتم خندهام
را میخوردم اولین جای خالیای که
پیدا کردم نشستم و ناخودا گاه هر پنج
دقیقه یکبار سرم برمی گشت سمت او
که همان طور جدی و مراقب نشسته بود
و به هرکس وارد حسینیه میشد اشاره
میکرد که زود بنشیند.
اغلب از رو میخواندند .نه شمرده ،که
ان هم با عجله .نصفش هم یا کلیگویی
بود یا حرفهایی که همه میدانیم .فکر
کــردم ا گــر تکرار مکررات را رهــا کنند و
یکراست بروند سر اصل مطلب ،چقدر
میتوانند ارامتر و با طمانینهتر حرف بزنند.
اقا گوش میداد و گهگاه چیزی یادداشت
میکرد .جمعیت هم هر چند دقیقه یک
بــار بهانهای پیدا میکرد که احسنت
بگوید یا شعار بدهد .حرف یکی را که
قبول نداشتند تندتند دستشان را تکان
میدادند و نه میگفتند .گاهی انقدر
منسجم بــودنــد کــه فکر مــیکــردی یک
گروه مشخصاند .ولی نبودند .فقط همه
راحت بودند .اوایل خجالت میکشیدم.
فکر میکردم جلو اقا زشت است! یککم
سنگینتر! فضا زیادی صمیمی بود و من
توقعش را نداشتم .وقتی مجری نام یکی
از دانشجویان را خواند که دکتری اش را
از کمبریج انگلستان گرفته بود همه با
هم گفتند اوووو … من از خجالت اب
شدم .بعد کم کم فکر کردم شاید همین
طوری بهتر است .شکل همه تجمعهای
دان ـش ـجــو یــی ،اردوه ـ ــای دانــشــجــویــی،
کاسهای دانشگاه .پر از هیجانهای
تند و اظهارنظرهای راحت دانشجویان.
53
اطرافمان مدام شلوغتر میشد .اوایل
صحبتهای اقا بود و ما که از اول راحت
نشسته بودیم ،باید دست و پایمان را
جمع میکردیم که تــازه واردهــا هم جا
بشوند .یکی روی دو زانــو مینشسته،
یکی ســرک میکشید ،فضا تنگ بود.
اخر کنار دستیام حوصله اش سر رفت
و پرسید« :شما از کجا اومدین؟» یکی
گفت« :ما کارت نداشتیم ،راهمون دادن».
من که هنوز غصه نگاههای پرحسرت
سر کوچه همراهم بود ،سریع پرسیدم:
«همه رو راه دادن؟ همه اونایی که سر
کوچه دیدم؟» وقتی گفت اره ،نفسی از
سر اسودگی کشیدم .تازه دیدار داشت
بهم میچسبید.
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
خیلی وقت بود حوصله فاطمه سر
رفته بود .به عادت سایر مجلسهایی
کــه مــیرویــم ،کمی بعد از نشستنش
بهانه گــرفــت کــه تــو موبایلت کــارتــون
خونه مــادر بــزرگــه بــذار! موبایلم نبود و
دخترک درکی از اینکه جایی موبایل
همراهم نباشد نداشت .بعد خواست
دراز بکشد که جا نبود .بلند شد غر زد
که میخوام مخمل ببینم .از سر و کول
من بــاا میرفت و میترسیدم شکار
عکاسهایی که در دو قدمی ایستاده
54
بودند ،شود .تمام بازیهای ممکنی که
بچه در بغل نشسته میتواند با کارت
امانت کیف و کارت قسمت جا کفشی
انجام دهد را بازی کرد و در نهایت بلند
داد زد« :بریم خونه مون دیگه!» گفتم اان
است که صدایش به اقا برسد .بغلش
زدم و امدیم بیرون .دخترهایی که تازه
راهشان داده بودند ،اوایل قسمت سفرهها
هم نشسته بودند ،کار قسمت تدارکات
و انتظامات سخت شده بود .به زحمت
باید از کناری رد میشدند یا خانمها را
جابهجا میکردند که میز یا وسیلهای
بیاورند .من ندیدم که کسی غر بزند.
نه به انها ،نه به فاطمه که بین سفرهها
راه میرفت ،نه به پسربچههایی که با
لیوان مچاله شده ،توپ بازی میکردند.
نه حتی به انها که از زیر میز و صندلیای
که سر یکی از سفرهها برای اقا گذاشته
بودند ،تونل بازی میکردند .فقط یکی
مهربان گفت ان طرفتر بازی کنند.
میز و صندلی ،خــودش بــود .توی
عکسها دیده بودم .سر یکی از سفرهها
گذاشتند و رویش پارچه سفید کشیدند.
یک ظرف سبزی ،یک کاسه ماست غیر
بستهبندی ،یک لیوان شیشهای ،یک
بسته نــان .از نزدیک دیــدن چیزهایی
که همیشه در عکس و فیلمها دیدهای
لذت خاص خودش را دارد .حتی اگر
میز و صندلی افطار اقا باشد .دخترک
راه میرفت و ســرک میکشید و هر دو
دقیقه غر میزد برویم خانه و من همان
طور که او را مشغول میکردم ،حواسم به
دور و بر بود .بعضی از مردها امده بودند
بیرون قسمت سفرهها نشسته بودند.
بعضیهایشان هم قران دستشان گرفته
بودند .فکر کردم اینها اگر میخواستند
قران بخوانند چرا امدند اینجا؟ اول گفتم
ابد کاری مسئولیتی دارند ،بعد فکر کردم
داشته باشند ،متن صحبتهای اقا را که
از قبل نخوانده اند .اقا دارد حرف میزند
و اینها قران میخوانند؟ پس اقا برای که
حرف میزند؟
اواخـ ــر صــحــبــت ب ــود .از ســاعــت
فهمیدم تازه اذان گفته اند .اقا امدند
حرف دیگری را شروع کنند که بعد یکی
دو کلمه پرسیدند اذان که نگفتند؟
فکر کــردم وقـتــی بفهمند ،مثل بقیه
سخنرانها تعارف میکنند که خب پس
صحبتم را خاصه میکنم ،میگویند
پس من فقط در یکی دو جمله بگم…
حداقل جملهای که شــروع کردند را
تمام میکنند.
امــا اقــا تا شنیدند «اذان گفته اند» ،
بافاصله ،بی مکث ،گفتند « :والسام
و علیکم و رحمت اه» .بعد بلند
شدند و رفتند سمت محراب و موذن
نمی دانم اذان گفت یا اقامه .هرچه
بود ،دو سه دقیقه بعد ،رکعت اول هم
تمام شده بود.
اقا توی حرفهایش نگفت نماز اول وقت،
نگفت رعایت حق الناس ،نگفت بلد
باشید دل نبندید حتی به جملههایی
که میخواهید شروع کنید ،نگفت بلد
باشید بیتعلق ،رها کنید انجا که باید،
نگفت تعلل نکنید در رها کردن وقتی
اولویت دیگری در کار است… اما همین
تک رفتار ،برای من یک دنیا درس داشت.
تجربه اولین نمازم به اقامت اقا شیرین
بود .تاملشان انقدر به اندازه بود که میشد،
تسبیحات اربعه ات را که تمام میکنی،
با خیال راحت اه اکبر بگویی و با امام به
رکوع بروی .در مساجد بارها شده اه اکبر
بگویم و عزم رکوع کنم اما مستاصل بمانم
تا تسبیحات امام تمام شود .برای ما که
به رکعت اول نرسیدیم ،انقدر فرصت بود
که با ارامش حمدت را بخوانی و به رکوع
برسی ،نه حمدت نصفه نیمه میماند
نه وقت سوره و قنوت بود .نماز اقا همه
چیزش اندازه بود .حداقل برای نسل جوان
اندازه بود .فکر کردم کاش امام جماعت
سن و سالدار مسجد محل که اهسته
خواندنش گاهی مجبورت میکند فرادا
بخوانی ،یا امام جماعت جوان مدرسه
که انقدر سریع میخواند که بااخره از
یک رکوع جا میمانی ،کاش همه امام
جماعتها ،یکبار به اقا اقتدا میکردند.
بعد ،وقت افطار شد .چای .نان و
پنیر .بستههای بزرگ سبزی و خرمای
زیاد .شاید برای اینکه اگر کسی خواست
برای تبرک ببرد .غذا برنج و مرغ بود در
ظرفهای کشیده استیل .قاشق و چنگالی
که قدیمی بود ولی یکبار مصرف نبود.
ماست هم بود و تمام .کنار هم نشستیم
و یکی از ســاده ترین و دلچسب ترین
افطاریهای عمرمان را خوردیم .تیتر و
هشتگ #افطار _ ساده صفحات مربوط
به اقا در اینستا گرام در ذهنم چشمک
میزد.
تـ ــوی خ ــان ــه ک ــه ب ــه فــاطــمــه گفته
بودم«:میخوایم بریم دیدن اقا» نفهمیده
بود که را میگویم .خانم بازرس که ازش
پرسید« :اومدی دیدن اقاجون؟» بدتر گیج
شد .کلمه اقا توی ذهنش صفت همه
مردها بود .رهبر هم برای دختر به این سن
و سال زیادی سنگین بود .برای همین
داخل حسینیه گفتم حضرت اقا .داریم
میریم پیش حضرت اقا .بعد هم هربار اقا
را میدید تکرار میکردم که یادش بماند.
حواسم نبود که تنها حضرتی که دخترک
تا این سن میشناسد حضرت زهرا؟
است .از حسینیه که امدیم بیرون ،تا پدرش
را در پیاده رو دید ،شروع کرد به تعریف
کردن« :ما رفته بودیم پیش یه اقایی که
اسمش حضرت زهرا بود …»
شماره سوم
تابستان 1397
شیرینی دلچسب این شب به یادماندنی جمع شد با یک حس خاص؛ جدید .رهبرم امد نزدیک ،خیلی نزدیک ،انقدر که ببینی فضای
حسینیه امام خمینی؟ چقدر کوچک و صمیمی است ،اقا چه نزدیک است ،دخترت کنار میز و صندلی غذایش بازی کند و تو با
گله پدرانه «شماها کتاب متاب که نمی خونید…»ش به دانشجویان ،لبخند بزنی .روی همان گلیم های ابی قدیمی که امضای ثابت
همه تصاویر حسینیه است.
55
ز ت ز�ٮل ݧ زݩ
ى� ݣ ݣ ݣد ݣݫݭ ݣݫ ݔݭ ݣݠ ݣ ݣس ݬ ݫٮݔں ݔ ݬݪا�
الهام مصطفوینیا
یکی از معدود اثار طنز سیوششمین جشنوارۀ فیلم فجر ،فیلم سینمایی
خجالت نکش به کارگردانی رضا مقصودی بود که سیمرغ بلورین بهترین فیلم
ّاول را از ان خود کرد .رضا مقصودی که در عالم سینما بیشتر نویسندۀ طنز
است و اثار مختلفی از جمله لیلی با من است ،من سالوادور نیستم ،اخاقتو
خوب کن و ...به قلم او روانۀ پردۀ سینماها شده است ،اینبار در کسوت
کارگردان و البته ،نویسنده به ساخت فیلم سینمایی خجالت نکش دست
زده و ظاهرا از نظر داوران جشنواره فیلم فجر سیوششم موفق نیز بوده است.
هرچند باید منتظر بود و دید مخاطبین سینما چه نظری در مورد این فیلم دارند.
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
بــه دن ـبــال تغییر سیاستهای
کــان جمعیتی نظام در سالهای
اخیر ،همواره شاهد اثاری در فضای
سینمایی بودهایم که با این سیاست
همراهی نمیکردند و حتی بهصورت
کنایی و غیرمستقیم به مقابله با ان
میپرداختند .انها داشتن فرزند یا
ب ــارداری یا تصمیم به فــرزنــداوری را
56
دردسرساز و غیرمنطقی و برهمزنندۀ
ارامش زندگی نشان میدادند .در این
سالها برای نخستین بار در خجالت
نکش با فیلمی روب ــهرو هستیم که
بهصورت کاما مستقیم به این موضوع
میپردازد و این سیاست را تخریب
ّ
نمیکند و تصویر شیرین و جذابی از
میل به فرزنداوری نمایش میدهد.
ماجرای فیلم در روستایی نامعلوم اتفاق
میافتد .زن و شوهری جوان به نامهای قنبر و
صنم با سه پسربچۀ شیطان و بازیگوش روزگار
میگذرانند .جوانی انها مقارن با سیاستهای
کنترل جمعیت و شعار «فرزند کمتر ،زندگی بهتر»
است .قنبر در تبعیت از این شعار ،بیاطاع صنم
که به داشتن یک دختر در کنار این پسرها تمایل
دارد ،جراحی میکند و خود را عقیم میسازد.
ّ
صنم با این کار مخالفت جدی میکند؛ اما
عمل انجام شده است و فعا عاجی ندارد.
سالها بعد ،زمانی که صنم و قنبر میانسالاند و
پسرها بزرگ شده و ازدواج کردهاند ،قنبر از تلویزیون
و زبان احمدینژاد میشنود که سیاستهای
جمعیتی تغییر کرده است و مردم به فرزنداوری و
افزایش جمعیت تشویق میشوند .قنبر که انسان
سادهدلی است و بیمیل به داشتن فرزند نیست
و از طرف دیگر ،خود را در برابر جامعه مسئول
مــیدانــد ،دوبــاره فیلش یــاد هندوستان
میکند و باز هم بی اطاع صنم تکهزمینی
را که برای روز مبادایشان نگه داشته بود،
میفروشد و هزینۀ عمل جراحی میکند تا
قدرت باروریاش را مجددا به دست اورد.
صنم در حالی که برای اهالی روستا حکم
گیسسفید و بزرگتر را دارد ،بی انکه بداند،
باردار شده است و چندماه را با بیخبری
سپری میکند .تا اینکه بعد از مراجعه به
پزشک مطلع میشود و برای جلوگیری
از بیابرویی مقابل اهالی روستا تصمیم
میگیرد جنین را سقط کند .تاشهای
او ثمر نمیدهد و ناچار میشود با این
موضوع کنار اید؛ اما بارداریاش را از همه
مخفی کند .پس از زایمان ،تازه دردسرها
شروع میشود تا اینکه صنم که شدیدا
از بیان واقعیت ّ
هویتی نوزاد به دیگران
ابا دارد ،ناچار میشود حقیقت را برما
کند و بــرخــاف انــتــظــارش ،بــازخــوردی
که از اطرافیان دریافت میکند ،کاما
مثبت است.
در کنار همۀ اینها ،مهمترین نقطۀ
قوت این اثر نجابت ان است .فیلمی
کــه بــه دلیل مــوضــوع انتخابی و ز بــان
طنزش میتواند بیشترین بهانه را برای
بیحیایی و هرزهنگاری و هجوهای
جنسی و قــاببــنــدیهــای پرحاشیه
بــهدســت نویسنده و ک ــارگ ــردان خود
دهد ،اثری از اب درامده که در مقایسۀ
ّ
بـسـیــاری از اث ــار طـنــز یــا حـتــی جــدی
سینمای امروز ما ،روایتی بسیار شریف
و نجیب دارد .اثاری در سینما میبینیم
که به بهانههای مختلف و در نهایت
توانشان ،کنایهها و ارجاعات جنسی
و لهویات کامی و تصویری را در خود
میگنجانند و بهراحتی میتوان صفت
مستهجن را به انها نسبت داد؛ اما،
خجالت نکش از این صفت ّ
مبراست.
این فیلم صرفنظر از معدود صحنهها
و تکیهکامهای کنایی ،به عنوان فیلم
طنز خانوادگی میتوان به مخاطبین
پیشنهاد داد.
خجالت نکش فیلمی قصهگو است
که روایت ّ
خطی ساده و داستان سرراستش
در این برهوت بیقصگی و پایانهای
ّ
باز و ضدقصهها و قصههای سخیف
سینمای مــا ،بــرگ بــرنــده و نقطۀ قوت
ّ
جدی محسوب میشود .از طرفی ،فارغ
از اداها و غرغرهای شبهروشنفکری ،موفق
میشود فضای ساده و صمیمی روستا را
به زیبایی به تصویر بکشد .این داستان
علیرغم موضوع طنزش ،به هجو مردم
روستا دست نمیزند و نگاه توهینامیز
و تحقیرکننده به این مردم ندارد.
البته ،در فیلمنامۀ خود ضعفهایی
دارد که از فیلمنامهنویس باتجربهای چون
مقصودی بعید به نظر میرسد؛ هرچند،
با توجه به گونۀ طنز اثر ،این ضعفها تا
حدودی در خور اغماض است .از جمله،
شخصیتپردازیهای فیلم بهدرستی
انجام نپذیرفته و تمامی نقشها حتی
نقشهای اصلی صنم و قنبر در حد تیپ
باقی ماندهاند .شوخیها دست اول و
ابتکاری نیست و در مواردی ،گرفتار تکرار
میشود .داستان فیلم نیز در لحظاتی از
نظر منطقی ِاشکالهایی پیدا میکند.
شاید نتوانیم فیلم خجالت
نکش را به دلیل این عیب ها
اثر سینمایی تمام عیاری به
حساب اوریم .همان طور که
بسیاری از اثــار سینمایی ما
حائز این صفت نیستند؛ اما
با توجه به نکات مثبتی که
برشمردیم ،به عنوان نخستین
ّ
تجربۀ کارگردانش تا حد زیادی
موفق بوده است و می توان ان را
اثری پذیرفتنی به حساب اورد.
شماره سوم
تابستان 1397
57
ݩ
ز
ݠݥݣ ݣ ݬݓ ݣݣٮ ݫݭ ݫ ݔݭ ݤݤ
ݬݓٮع ݫٮݫݬݓا ز ݣ ݣ ݫݣ
حکیمه نیلیپور
ز ز ݦ� ݧ ّ
ݒ ݦ ݦٮ ݣ ݣ ݫح ݫݬݓا�!
سى
حتما همۀ پــدران و م ــادران زمانی
که تصمیم میگیرند بچهدار شوند،
به اینکه چگونه فرزند دلبندشان
را تربیت کنند ،میاندیشند .در
نهماهی کــه انتظار بــه دنـیــا امــدن
عزیزشان را میکشند و برای او لباس
و اسباببازی میخرند و اتاقش را
اماده حضور میکنند ،بارها و بارها
در بــارۀ این موضوع بحث میکنند
که دوست دارند او در اینده چگونه
باشد و چهطور باید او را پرورش دهند.
مادران از زمانی که حضور فرزندشان را
در درونشان حس میکنند و در اغوش
کشیدن و بازی با او را ّ
تصور میکنند
و دربارۀ او خیالبافی میکنند ،دربارۀ
اینکه راه صحیح تربیت فرزندشان
چیست و چگونه باید در موقعیتهای
مختلف با او رفتار کنند ،تصویرسازی
مینمایند .روی رفتار والدین دیگر
با فرزندانشان حساستر میشوند و
مثا میگویند« :اینگونه با فرزندم
رفتار نخواهم کــرد ».یا «چه رفتار و
واکنش مناسبی! ای کاش من هم
بتوانم به همین خوبی با فرزندم رفتار
کنم ».همۀ این فکرها و سواات برای
این است که بزرگترین و مهمترین
ّ
مسئولیت دنیا یعنی تربیت انسان
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
به انها محول شده است که با وجود
لذتبخشی ،سخت و طاقتفرسا
نیز خواهد بود.
ً
حقیقتا منظور از تربیت چیست؟
چه اهدافی برای تربیت فرزندانمان
باید در نظر داشته باشیم و چگونه و از
چه راهی باید به این اهداف برسیم؟
58
ساختن یا تربیت کردن؟
ّ
به طور کلی دو راه بــرای پــرورش انسان
می توان در نظر گرفت:
.1می شود انسان ها را «ساخت»؛ یعنی
او را تبدیل کرد به چیزی که به دردمان
ً
بخورد؛ یعنی ،دقیقا مانند شئ با او رفتار
کنیم و این همان معنای «صنعت» است
ً
که غالبا در دنیای امروز وجود دارد .در
این حالت ،انسان به مادۀ خامی تبدیل
میشود که هرکس و از جمله ابرقدرتها
میتوانند انها را به گونهای بسازند که
برایشان مفید باشند.
.2مـی شــود انسان ها را «تربیت» کــرد .
تربیت یعنی پرورش استعدادهای درونی
فرد؛ یعنی ،برویم سراغ استعدادهایی که
خداوند انها را در وجود انسانها قرار
داده است و همان را پرورش دهیم .پس،
تربیت کــردن به معنای «پــرورش دادن
استعدادهای درونی و فطری فرد» فقط
دربارۀ موجودات زنده صادق است و باید
تابع فطرت یعنی طبیعت و سرشت او
ً
باشد؛ مثا در وجود هرکسی حقیقتجویی
وجود دارد و تربیت یعنی پرورش دادن
این حس تا فرد طالب حقیقت شود.
پرورش انسان در گذشته و حال
در گذشته ،تعلیم و تربیت یا همان اموزش
و پــرورش گستردگی امــروز را نداشت و
ممکن بود انسانها مثل درختانی که در
کوهستان و جنگلها رشد میکنند ،به
صورت خودرو بزرگ شوند؛ اما ،انسانهای
امروز مثل درختهایی در باغستانها
هستند که باغبانها ماموریت دارند انها
را به شکلهایی دراورنــد که خودشان
میخواهند و این یعنی ساختن ،نه رشد
دادن کــه یکی از مصیبتهای بــزرگ
انسان در عصر حاضر است .اینجاست
که میشود ارزش فطرت و استعدادهای
درونی را درک کرد.
خداوند در قران فرموده است« :پس روی
خود را با گرایش تمام به حق ،به سوی این
دین کن .با همان فطرتی که خدا ،مردم را بر
ان سرشته است .افرینش خدا تغییرناپذیر
است .این است همان دین پایدار؛ ولی،
بیشتر مردم نمیدانند ».در روایتی از امام
سجاد؟ دربارۀ این ایه نقل شدهاست
که« :مقصود از فطرتاه ،این است که
معبودی جز خدای یگانه نیست .محمد؟
فرستادۀ خداست و امیر مومنان ،علی؟،
ولی خداست ».اینها تنها نمونههایی از
امــوزههــای دینی ما دربــارۀ فطرت است.
بهطور خاصه ،میتوان گفت انسان به
صورت فطری به هرچیزی که مصداق حق
باشد ،گرایش دارد .پیامبر؟ در اینباره
میفرمایند« :هرکس به دنیا می اید ،براساس
فطرت به دنیا می اید و این پدرومادر هستند
که او را یهودی ،مسیحی یا مجوس می کنند ».
در این روایت ،پیامبر؟ با تا کید ویژه بر
جایگاه تربیتی پدرومادر ،عامل اصلی خروج
انسان از مسیر فطرت و رشد استعدادهای
درونــی را والدین معرفی میکنند .علت
این است که انها با رفتارهای نادرست،
خصایص اخاقی نامناسب یا انتخاب
سازوکارهای تربیتی غلط به مانعی برای
رشد استعدادهای فطری فرزندشان تبدیل
میشوند .بسیاری از ایدئالهای ذهنی
پدران و مادران برای تربیت فرزندانشان به
صورت فطری از جانب خداوند بزرگ در
درون انها نهاده شده است .پس اگر بتوانیم
موانعی که بر سر راه شکوفایی استعدادهای
فطری فرزندمان وجود دارد را کنار بزنیم و
موقعیت رشد این استعدادها را برای رسیدن
به هدفشان فراهم کنیم ،به تربیت دینی
دست یافتهایم.
59
شماره سوم
تابستان 1397
تفاوت ساختن و تربیت کردن انسان مانند
تفاوت کار باغبان و نجار است .هردوی
انها روی درخت کار میکنند؛ اما باغبان
درخــتهــا را میشناسد .بــا تجربیات
خودش دریافته است که هر درختی چه
استعدادهایی دارد و چه امکاناتی احتیاج
است تا این استعدادها شکوفا شوند؛
بنابراین ،موجبات رشد یافتن انها را فراهم
میکند تا بیشترین ثمر و خرمی را داشته
باشند .از طرفی ،با افات و عوامل نابودی
انها مبارزه میکند؛ ولی نجار چهطور؟ او
هم با همین درختها سروکار دارد؛ ولی
کار او رشد دادن انها نیست .او میخواهد
از درخت چیزی مطابق میل خودش بسازد
و به رشد درخت و شکوفایی استعدادهای
او بیتوجه است .فقط به دنبال این است
که از درخت چیزی بسازد که هدفش تامین
بشود .این همان صنعت یا ساختن است
که در ان ّ
اهمیتی برای تکامل شئ قائل
نیستند .بلکه فقط اشیاء را میسازند تا
اهدافشان مرتفع شود .نگاهی به زندگی
خودتان و فرزندتان بیندازید! نجارگونه
رفتارکردهاید یا باغبانمانند؟ ایا شده است
فرزندتان درخواست بازی با شما کند و نماز
اول وقت را به بازی با او ترجیح دهید و او با
گریه و ناراحتی تا پایان نماز شما صبر کرده
باشد؟ ایا شده است ،او بخواهد ازادانه
با وسایل پاستیکی اشپزخانه بازی کند؛
ولی شما به خاطر منظم نگهداشتن فضای
خانه ،او را محروم کرده باشید؟ در ذهن
خود جستوجو کنید .حتما از اینگونه
مثالها باز هم خواهید یافت.
فطرت؟ استعدادهای فطری؟
هدف ما از تربیت
چه باید باشد؟
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
هدف همان هدف افرینش انسان است
که خداوند ان را در قران اینگونه معرفی
کرده است« :و جن و انس را نیافریدیم
جز برای انکه مرا بپرستند ».و در حدیثی
قدسی در اینباره امده است« :بندۀ من ،
از من اطاعت کن تا تو را مثل خود قرار
دهم ».پس از نگاه دینی هدف افرینش
تنها و تنها خداست .یعنی انسان ،افریده
شده است تا با قرار گرفتن در مسیر بندگی
بــه برترین مقام هستی یعنی خدایی
شدن برسد.
بهراستی ،اگر هدف تربیت فرزندانمان
را هدف افرینش او قرار دهیم ،چه میزان
از دغدغههایمان تغییر خواهند کرد؟
60
ایا باز هم نگران معدل و رتبۀ کنکور و
لباس و ...انها خواهیم بود و انرژی خود
و فرزندانمان را در این راهها تلف خواهیم
کــرد؟ یا انها را فقط وسیلۀ رسیدن به
اهــدافـمــان میبینیم؟ ایــا اگــر انــســان و
هدف از زندگیاش را به اهدافی مثل
رسیدن به منزلت اجتماعی و ثروت و...
محدود کنیم ،از تمام استعدادهایی که
خداوند در وجود او نهادهاست ،استفاده
کــردهایــم؟ دیگر اینکه ،تا چه ان ــدازه از
روشهــایــی که خداوند در اختیارمان
قرار داده است ،برای تربیت فرزندامان
استفاده خواهیم کرد؟
پس ،با توجه به نکات باا میتوان گفت:
تربیت ،فراهم کــردن زمینه بــرای رشد
استعدادهای درونی فرد در جهت رسیدن
به هدف افرینش است و بهترین شیوۀ
فراهم کردن زمینه برای رشد استعدادها
یا همان سازوکارهای تربیتی برای تربیت
فرزندانمان همانهایی است که خدا در
اختیارمان قرار داده است .برای اشنایی
بیشتر با سازوکارها و عوامل تربیتی در
ش ـمــارههــای بـعــدی ه ـمــراه مــا باشید.
اینکه چه نیازهایی به صورت فطری در
کودکانمان وجود دارد که ممکن است
بــا بیتوجهی از جــانــب مــا و بــه دلیل
نشناختن انها بیپاسخ بماند یا پاسخ
درست دریافت نکنند و اینکه تربیت
دینی بر چه اصول اصلی استوار است
را در اینده بررسی خواهیم کرد.
برگرفته از کتابهای «جوجههای رنگی و بچههای فرنگی؛ مشکات پیش روی تربیت در دنیای امروز» ،محسن عباسی ولدی
و «تربیت و رشد اسامی» ،شهید مطهری؟.
حکیمه نیلیپور
اضطراب جدایی از مادر ،پدر
یا مراقب اصلی بــرای حیات
ک ــودک ،اهمیت ز ی ــادی دارد
و در سنین ّ
معینی ،طبیعی
تلقی میشود و نیازی نیست
نـگــران انها باشیم .از حــدود
هفتماهگی تا سالهای قبل از
مدرسه ،همۀ کودکان زمانی که
میخواهند از والدین یا افرادی
کــه بــا انــهــا صمیمی هستند
جــدا شوند ،جاروجنجال راه
میاندازند .در واقع ،اضطراب
جدایی در ایــن ســن ،نشانگر
دلبستگی ناایمن یا مشکاتی
دیگر است .متاسفانه ،بعضی
از کودکان ،اختال اضطراب
جــدایــی را تــا مــدتهــا پــس از
ّ
سنی که چنین رفتاری عادی یا
مورد انتظار است ،از خود نشان
میدهند .اگر این اختال ،شدید
باشد و با ّفع ّ
الیتهای طبیعی
روزانه ،از قبیل رفتن به مدرسه
یا مشارکت در ّفع ّ
الیتهای
تفریحی ،تداخل کند ،کودک
دچار اختال اضطراب جدایی
مــیشــود کــه البته ،رایجترین
اخـتــال اضـطــرابــی در دوران
کودکی است و تقریبا 10درصد
کودکان دچار ان میشوند.
ݒݩ
س
ݥ ݣ ݫ ݣݬݕى ݣ ݫݥ ݣٮݬݫ ݣݔ ݣ شݣ ݣ ݣ� ݣ ݣ ݥمݣ ݣٮݤݣ ݬݓ ݤݤ!ݤ
ماݥݥماݥݥ ز ݥݥ ݫ
ں
61
شماره سوم
تابستان 1397
حدودا یک ماهی بود که به محله جدیدمان
اثاثکشی کرده بودیم و امیرعلی هر روز میگفت
که نمیخواهد به مدرسه برود .یکیدو روز اول
را به او اجازه دادیم در خانه بماند و در کارها
به ما کمک کند؛ ولی این روند همچنان ادامه
پیدا کــرد و حتی بدتر هــم شــد .در روزهــای
بعدی هم میگفت که نمیخواهد به مدرسه
برود و هنگامی که با اصرار و ّ
جدیت ما روبهرو
میشد ،میگفت که احساس سردرد میکند
و این نشانهها به مرور جای خود را به حالت
ّ
تهوع و استفراغ داد .حتی در روزهــایــی که
به زور او را به مدرسه میفرستادیم ،یکیدو
ساعت بعد ،به خاطر نامناسب بودن وضعیت
جسمانیاش او را به خانه میفرستادند .انگار
امیرعلی به پسربچۀ دیگری تبدیل شده بود.
دیگر به تنهایی در خانه نمیماند و هنگامی
که من و پدرش میخواستیم برای خرید بیرون
ّ
برویم ،جارو جنجال راه میانداخت و به شدت
گریه میکرد .شبها کابوس میدید و با گریۀ
ّ
فراوان و در حالیکه به شدت عرق کرده بود،
از خواب برمیخاست .خاصه ،یک ماهی
را با تنش و اعصاب خردی فراوان گذراندیم،
دیگر حسابی خسته و کافه شده بــودم .به
یاد دوستم ،لیا ،که مشاور کودک و نوجوان
بود افتادم .تلفن را برداشتم و به او زنگ زدم
و شرح حال امیرعلی را برایش گفتم .با توجه
به رفتارهای امیرعلی به این نتیجه رسید که
دچار «اختال اضطراب جدایی» شده است و
برای اینکه اطاعات بیشتری برای این اختال
پیدا کنم ،ادرس سایتی را برایم فرستاد .در انجا
دربارۀ این اختال این چنین نوشته شده بود:
اختال اضطراب
جدایی چیست؟
نشانهها
اگر کودکی سه مورد از ویژگیهای زیر را به صورت
شدید داشته باشد ،احتمال تشخیص این
اختال برای او زیاد است:
.1ناراحتی شدید و مداوم هنگام جدایی یا احتمال
جدایی از خانه یا افرادی که به انها دلبستگی دارد.
.2نگرانی شدید و مداوم در مورد از دست دادن یا
اسیبدیدگی احتمالی افرادی که به انها دلبستگی
دارد.
.3نگرانی شدید و مداوم در مورد اینکه یک رویداد
ناگوار باعث جدایی از افرادی که به انها دلبستگی
دارد ،خواهد شد (نظیر گم شدن یا دزدیده شدن).
.4اکراه یا امتناع مداوم از رفتن به مدرسه یا جاهای
دیگر به دلیل ترس از جدایی.
.5ترس شدید و مداوم یا اکراه از تنها ماندن در
خانه یا جاهای دیگر بدون حضور افرادی که به
انها دلبستگی دارد یا افراد بزرگتر.
.۶اکراه یا امتناع مداوم از خوابیدن بدون حضور
یکی از افرادی که به انها دلبستگی دارد یا خوابیدن
در مکانی غیر از خانۀ خود.
.7کابوسهای مکرر دربارۀ جدایی.
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
.8شکایتهای مکرر از نشانههای ناراحتی
جسمانی (نظیر سردرد ،دل درد،تهوع یا استفراغ)
هنگام جدایی یا احتمال جدایی از افرادی که به
انها دلبستگی دارد.
62
علت ابتا به این اختال
چیست؟ ایا والدین مقصر
بروز چنین اختالی هستند؟
ایــن اخـتــال معموا خــود را پــس از
تجربۀ یک ّ
محرک تنشزای اساسی
نشان میدهد؛ مثا رفتن به محلهای
دیگر ،حضور در مدرسۀ جدید ،مرگ
یا مریضی خویشاوندان نزدیک ،ورود
بــه مــدرســۀ ابــتــدایــی یــا کنارهگیری
طوانیمدت از مدرسه.
معموا والدین علت این نوع از اضطراب
نیستند؛ ولی ،میتوانند با رفتارهای خود
ان را بدتر یا بهتر کنند؛ مثا ،والدینی
که کودک خود را تنبیه فیزیکی و کامی
میکنند ،او را تهدید به جدایی مینمایند
یا او را عامل بیماری ،ناراحتی و پیری
خود میدانند ،جزو این دستهاند .اگر
والدین جماتی را که باعث تشدید
اضطراب در کودک میشود ،به زبان
بیاورند ،این مشکل تشدید میشود؛
مانند ،دوستت ندارم ،مامانت نمیشم،
میرم مامان ســارا میشم ،از دستت
مریض شدم ،سردرد گرفتم ،تو اخر منو
میکشی ،میبرم و میذارمت بهزیستی
یا پرورشگاه ،من بچۀ بیادب نمیخوام
و ...را مرتب به زبان میاورند.
درمان این اختال چگونه
است و ایا والدین میتوانند
در خانه برای بهبود ان
کاری انجام دهند؟
در صورت مراجعه به مشاور از روشهای
رفتاردرمانی و درمانهای شناختی-
رفتاری استفاده میکنند که پرکاربردترین
تکنیکها در این روشّ ،
حساسیتزدایی
منظم ،مواجهسازی و غرقهسازی است
که در همۀ انها سعی میشود کودک
با انچه از ان میترسد یا موقعیتهای
اضطراباور روبهرو شود و شیوههای
مقابله با ترسهایش را یــاد بگیرد.
درصورت شدید بودن اختال ،ممکن
است از دارو درمانی هم در کنار این
روشها استفاده شود .توصیۀ من به
شما والدین این کودک:
.1ابــتــدا ســعــی کنید ک ــودک را در
زمانهایی کوتاه به مراقب جدید یا
مهدکودک بسپارید .زمانهایی که
بتواند تجربههای مثبتی را در ان کسب
کند.
.2قبل از انکه کودک را در محیط
جدید ترک کنید و او را تنها بگذارید،
کمک کنید با محیط و افراد جدید
اشنا شود.
.3روی موارد مثبتی که در محیط جدید
رخ میدهد ،متمرکز شوید .نگذارید بچهها
از ّ
تصور چیزهای بدی که ممکن است
اتفاق بیفتد ،نگران شوند و بترسند.
.10مــراســم خداحافظی و تــرک کــودک
را خیلی طوانی نکنید .بر احساسات
دلسوزانۀ خود غلبه نمایید و مدام نروید
و برگردید.
.4اضطراب کودک را به تمسخر نگیرید
و او را به خاطر ایــن تــرس و اضطراب
سرزنش نکنید.
.11دزدک ــی و یواشکی کــودک را ترک
نکنید.
.5اجـ ــازه ده ـیــد کــودک ـتــان بــدانــد که
میفهمید چهقدر سخت است انسان
از کسی که تا این حد دوستش دارد،
جدا شود .او را درک کنید و بپذیرید؛
اما زیاد با او همدردی و برایش دلسوزی
نکنید.
.۶تسلیم خواستۀ کــودک نشوید و به
او بفهمانید که در امنیت و سامت
خواهد بود.
.7او را به کــودکــان دیگری که در ان
محیط هستند ،معرفی کنید و بازی و
تفریح خاصی را با انها ترتیب دهید.
.8انــتــظــار ان را داشــتــه باشید کــه در
چند هفتۀ اول ورود به مهدکودک یا
مدرسه ،فرزندتان خسته و بیش از حد
تحریکپذیر باشد.
.13حتی زمانی که فکر میکنید مربی یا
ّ
معلم فرزند شما سختگیر است یا کودک
دیگری او را اذیت کرده است ،از مدرسه
و یا مهدکودک خارجش نکنید؛ بلکه،
ّ
اقدامات ازم را برای حل مشکل بهکار
ببندید.
.14اگ ــر ک ــودک تــحــت هـیــچ شرایطی
حاضر نشد به مهدکودک یا مدرسه برود
و در منزل ماند ،برای او اسباب تفریح و
سرگرمی زیاد فراهم نکنید.
.15در بازیها با ایفای نقش ،جدایی
را با کودک تمرین کنید.
.1۶پس از بردن کودک به مهدکودک یا
مدرسه مدتی انجا بمانید .بعد ،کودک
را با معلم یا مربی تنها بگذارید و دوباره
نزد او برگردید.
والدین میتوانند برای کاهش اضطراب
جــدایــی در کــودکــان از ششماهگی
بــه بـعــد ،گــاهــی در زمــانهــایــی کوتاه
از پرستار کــودک یا یکی از اشخاص
نــزدیــک بـخــواهــنــد از و ی مــراقــبــت و
نگهداری کند .این موضوع عاوه بر
انکه کمک میکند کودک در مقاطع
زمانی کوتاه ،دور شدن از مادر را تجربه
کند ،فرصتی را نیز در اختیار او قرار
می دهد تا اعتماد به دیگر بزرگساان
در وجودش شکل گیرد.
دیگر اینکه از 12ماهگی به بعد ،کودک
را وارد ارتــب ــاط بــا ه ـم ـســاان کنید.
گــرچــه ک ــودک در ایــن مرحله معموا
وارد بــازیهــای مشارکتی نمیشود و
از سهسالگی میتوانید فرصت تجربۀ
بازیهای گروهی را به او بدهید.
از 3-4سالگی کودک میتواند بعضی
اشکال کاس های پیش دبستانی و
مهدکودک را تجربه کند .این موضوع
بــهخـصــوص بــرای کــود کــانــی کــه ز یــاد
به والد خود وابسته هستند ،توصیه
می شود.
شماره سوم
تابستان 1397
.9هنگام ترک کــودک ،او را ببوسید و
با مختصر نوازشی با خوشرویی از او
خداحافظی کنید.
.12قبل از شروع زمان مهدکودک ،امادگی
یا مدرسه ،کتاب و دفتر و وسایل مورد
نیاز او را تدارک ببینید و او را هم در این
زمینه مشارکت بدهید.
برای پیشگیری از ابتا به
چنین اختالی چه کارهایی
میتوان انجام داد؟
63
دکتر مطهره احمدوند
ݑ
ݦ
ݨ
ݦ
ݣاݤهم ݫٮݫݬݔٮ ݣ ݣ
زݩ
ݠ
ݤ
ݩ
ݒ
ݧ
ݤ
ی
ݣه ݣاݣ ݤ ݣ ݣس ݠ ݣى ݤ
دى ݤݢا زݢںݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ
ݣݣ
سهماهگی ،چهارماهگی و گاهی هم ششماهگی .وقتی اولین جوانۀ سفید روی دندانهای نوزادمان خودنمایی میکند و ما وارد مرحلۀ
دندان دراوردن میشویم .دورۀ یکیدوسالهای که گرچه با بدخلقیها و بیخوابیهای زیاد همراه است ،یکی از مهمترین گامهای رشد و
استقال کودک محسوب میشود .نکات زیادی هست که باید دربارۀ این مرواریدهای سفید که لبخند همۀ کودکان را زیباتر میکنند،
بدانیم .گرچه دندانهای شیری عمر کوتاهتری از دندانهای دائمی دارند ،اهمیت فوقالعادهای در رشد و سامت کودک ایفا میکنند.
دکتر مطهره احمدوند ،متخصص دندانپزشکی کودکان ،در مقالۀ زیر ما را با دایل اهمیت دندانهای شیری بیشتر اشنا میکنند:
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
• دندانهای شیری مهمتر از دندانهای
دائمی هستند!
64
• دندانهای شیری مثل دندان دائمی
سه وظیفۀ مهم جویدن ،زیبایی و صحبت
کردن را بر عهده دارند.
گاهی سوءتغذیه دچار میشوند .داشتن
دندانهای شیری سالم به کودکان این
توانایی را میدهد که در یکی از مهمترین
مراحل رشد ،تغذیهای مناسب و کافی
داشته باشند.
مختلف (مثا قطرۀ اهن) تاثیر نامطلوبی
در زیبایی کودکان میگذارد و به دنبال
ان کودک از ظاهر خود خجالت میکشد
و اعـتـمــاد بــه نـفــس خــود را از دســت
خواهد داد.
جویدن
زیبایی
صحبت کردن
کودکانی که به علت دنــدان دردهــای
مداوم ،پوسیدگیهای شدید و از بین
رفتن نسج سالم دنــدانهــای شیری،
ق ــادر بــه تغذیۀ مناسب نیستند ،به
مشکات جسمی ،اختاات رشــد و
یکی از مهم ترین دایل اهمیت دندان
های شیری که شاید کمترین توجه به
ان شده است ،نقش انها در زیبایی
کودکان است .پوسیدگی دندانهای
شیری یا تیره شدن انها توسط داروهای
کودکانی که به دلیل پوسیدگی دندانهای
شیری خصوصا دنــدانهــای جلویی،
انها را از دست میدهند ،قادر نیستند
به خوبی صحبت کنند و هنگام تکلم
دچار مشکل خواهند شد.
باورهای اشتباه
وظایف دیگر دندانهای شیری
دندانهای شیری عاوه بر این وظایف،
چند وظیفۀ مهمتر نیز دارند:
• ابتدا ،زیر هرکدام از دندانهای شیری
یک جوانۀ دندان دائمی وجود دارد که
فضای کافی بــرای رو یــش ان دنــدان از
سوی دندان شیری حفظ میشود.
• بهعاوه ،در صورت پیشرفت پوسیدگی
و وجود التهاب و عفونت در دندانهای
شیری این عفونت به جوانۀ دندان دائمی
زیرین سرایت میکند و باعث اختال
در تکامل ان میشود .همچنین ،وجود
پوسیدگی در دندانهای شیری موجب
افزایش میکروبهای عامل پوسیدگی
در دهــان میشوند و احتمال ابتا به
پوسیدگی را در سایر دندانهای موجود
در دهان افزایش میدهد.
زیرین ،ریشهاش تحلیل رفته است .گواه
این موضوع نیز دندانهای شیری هستند
که به دلیل پوسیدگی کشیده میشوند
که چون هنوز روند طبیعی تحلیل ریشه
را طی نکردهاند ،دارای ریشههای بلند
هستند.
• نکتۀ مهم دیگر اینکه برخاف ّ
تصور
بسیاری از والدین ،دندانهای شیری نیز
دارای عصب هستند و در صورت پیشرفت
پوسیدگی و انتقال التهاب و عفونت به
عصب دندان باید درمان عصبکشی
انجام گیرد که کاما بیعارضه است.
65
شماره سوم
تابستان 1397
• دیگر انکه هریک از دندانهای دائمی
از ر یـشــۀ دنــدانهــای شـیــری بــه عنوان
راهنما اسـتـفــاده میکنند تــا در مسیر
اصلی رویش خود قرار گیرند و در مکانی
مناسب برویند .اگر چنین نبود ،حتما
بههمریختگی و اختال در مکان و مسیر
رویش دندانهای دائمی اتفاق میافتاد.
حدود 70درصد بههمریختگیها و نامرتبی
دندانهای دائمی به علت زود از دست
رفتن دندانهای شیری رخ میدهد .پس
میتوان گفت که سامت دندانهای
دائمی در گرو حفظ و نگهداری و سامت
دندانهای شیری است؛ برای مثال ،زود
از دست دادن دندان اسیای اول شیری
و ایجاد فضای خالی بین انها ،موجب
حرکت دندانهای کناری به سمت فضای
خالی میشود و در نتیجه ،با کمبود فضا
برای رویش دندانهای دائمی جایگزین
روبهرو می شویم .دو حالت ممکن است
پیش بیاید :دندان دائمی به شکل نهفته
باقی بماند یا در صورت رویش ،به صورت
ناصحیح در همان قــوس دندانی قرار
میگیرد .هر دو اشکال باعث میشود
کودک در اینده به درمانهای زمانبر و
پرهزینهای مانند جراحی دندان نهفته
و ارتودنسی نیاز داشته باشد.
• ب ــاور اشتباهی کــه بــایــد تــرک شــود،
ّ
ان اســت که دنــدانهــای شیری مدت
کوتاهی داخل دهان هستند و اصا ریشه
ندارند .چنین تصوری اشتباه است؛ زیرا
دندانهای شیری ،ساختاری کاما مستقل
از دندانهای دائمی دارند و دارای تاج
و ریشههای مستقل هستند .بهعاوه،
ریشۀ دندانهای شیری بعد از اینکه به
وظیفۀ خود عمل کرد ،همزمان با رویش
دندان دائمی زیرین به طور طبیعی تحلیل
میرود و دندان شیری وقتی به طور طبیعی
میافتد ،ریشه ندارد؛ ولی این بدان معنا
نیست که از ابتدا ریشه نداشته ،بلکه
ّ
طی روند طبیعی رویش دنــدان دائمی
مراقبت از دندانهای شیری
• برخاف تصور عمومی ،شیر مادر به
دلیل دارا بودن قند ،پوسیدگیزاست و
میتواند عامل پوسیدگی زودرس دندانهای
شیری باشد؛ بنابراین ،بعد از ششماهگی
که کودک میتواند خوردن غذای کمکی
را اغاز کند ،بهتر است وعدههای شیر
خوردن نوزاد بهخصوص در طول شب را
کمتر کنیم یا حداقل بعد از شیرخوردن،
دهان نوزاد را تمیز نماییم.
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
• دندانهای شیری از هنگام رویش در
دهان به مراقبت نیاز دارند و باید تمیز شوند
تا امکان پوسیدگی انها کاهش یابد .به
محض رویش دندانهای شیری (معموا
چهار تا ششماهگی) تا یکسالگی میتوان
دندانهای کودکان را به کمک یک تکه گاز
یا پارچۀ تمیز مرطوب روزی یکبار تمیز کرد.
بعد از یکسالگی میتوان از مسواکهای
مخصوصی به نام مسواک انگشتی که در
انگشتان والدین قرار میگیرد و به کمک
موهای نرم ان ،دندانهای کــودک تمیز
میشود ،استفاده کرد.
• بعد از سهسالگی میتوان از قرار دادن
خمیردندان روی مسواکی نرم و مرطوب
برای تمیز کردن دندان کودک استفاده
کرد؛ البته ،باید توجه کرد که خمیردندان
فقط به اندازۀ نخودفرنگی باشد و والدین
حداقل تا ششسالگی برای او مسواک
بزنند.
66
• بهتر است بعد از هر وعدۀ غذایی و
شبها قبل از خواب برای کودک مسواک
زد .از انجا که حین خواب ،بزاق کودک
کاهش مییابد و موقعیت بــرای ایجاد
پوسیدگی فراهم است ،حتما اخر شب
مسواک زدن بــرای کــودک انجام شود و
در سایر وعدهها اگر مسواک زدن مقدور
نبود ،حداقل دهان کودک با اب فراوان
شسته شود.
• کودکان باید بسیار زود به دندانپزشکی
برده شوند .بسیار خوب است که اولین
معاینات دندانپزشکی کــودک حدود
یکسالگی و بــه منظور اشنایی او با
محیط دندانپزشکی ،معاینۀ اولیه و
اشنایی والدین با روشهای بهداشتی
انجام شود.
در این معاینات که معموا کــودک در
اغوش یکی از والدین بر روی صندلی
دنــدان پزشکی قــرار میگیرد ،بیانکه
درد و ناراحتی داشته باشد ،دیــدار با
دندانپزشک را نوعی برخورد جالب و
شاد تلقی خواهد کرد و این اشنایی،
خاطرۀ خوبی از محیط دندانپزشکی
ب ــرای او ایــجــاد میکند .کــودکــان باید
دســتکــم سالی یــکبــار توسط دنــدان
پزشک معاینه شوند.
• ذکر این نکته ازم است که قطرۀ اهن
دندانهای کودک را سیاه میکند؛ ولی
پوسیدگی ایجاد نمیکند .کودکان در بدو
تولد مقدار کافی اهن را از طریق جفت
دریافت کردهاند .این ذخیره تا ششماهگی
کافی است؛ ولی بعد از این سن باید با
قطرههای خوراکی ،اهن بدن تامین شود.
ایــن قطرهها معموا طعم خوشایندی
نــدارنــد و وقــتــی از طــریــق قطرهچکان
داخــل دهــان کــودک ریخته میشوند،
سعی میکند ان را از دهان خارج کند.
قطرۀ اهن حاوی یونی است که در بزاق
دهان حل میشود و روی مینای دندان
شیری کودک رسوب میکند .این رسوب
باعث ایجاد لکههایی به رنگ قهوهای
و سیاه میشود که شکلی نازیبا ایجاد
میکند .نکته مهم اینکه قطرۀ اهن هرگز
پوسیدگی ایجاد نمیکند و تغییر رنگ
حاصل از ان نیز به مرور زمان با مسواک
زدن برطرف میشود.
بــرای پیشگیری از تغییر رنــگ دنــدان
میتوان قطره را در قسمت انتهایی دهان
کودک چکاند .این کار فرصت بازگرداندن
قطره را از کــودک میگیرد .همچنین،
خوراندن مقداری اب نیز مانع از پخش
شدن طعم تلخ ان در دهان و برخورد به
دندانها میشود .بهتر است با استفاده
از پارچهای نخی و مرطوب دندانهای
شیری را به ارامی پاک کرد.
سها کارساز
ݣم��+ق
ݣ
ز
ز
ݨ
ݦ
ݩ
ز
ز
گ
ݨ
ݫىݫݔعںݠ ݣ ݣݣ� ݣ ݣ ݣىݣݠݤ
وقتی برای انتخاب رشتۀ کارشناسی ارشد ،حقوق
خــانــواده اولین انتخابم شد و قبول هم شــدم ،فضای
دادگاههای خانواده برایم تصورکردنی نبود؛ اما این روزها
که رفتو امدم به ساختمانهای چندطبقۀ مجتمعهای
قضایی زیاد شده است ،تصویرهای زیادی از دادگاه و
افراد مربوط به ان در ذهنم نقش بسته است .هر روز با
سوژهای خاص وارد مجتمعی میشوم و به دنبال سوال
و جواب از کسانی هستم که منتظرند .انتظار برای ورود
به اتاقی که نامش «دادگاه» است.
ان روز هم با ارامش خاصی از خواب بیدار شدم و میدانستم
چه برنامههایی دارم .مثل همیشه ،بعد از خوردن صبحانه
راه افتادم .در طول مسیر ،به ادمهایی فکر میکردم که قرار
است ماقات کنم .برایم جالب بود که حتی نمیدانستم
چه حرفهایی منتظرم هستند .شلوغی مترو همان
اول صبح کافهام کــرده بــود؛ اما بااخره رسیدم .یکی
از شلوغترین و قدیمیترین چهار راههای تهران ،خدا را
شکر که مترو دارد وگرنه این جمعیت چهطور خودشان را
به بازار میرساندند؟
از پلههای ایستگاه که باا امــدم ،به سمت ساختمان
بزرگ سفید حرکت کردم .در ورودی ساختمان با راهرویی
طوانی مواجه شدم که در دو طرف ان درهای زیادی به
چشم میخورد که بیشترشان بسته بود .گاهی صدای
دادوبیداد شنیده میشد و گاهی سکوت .فضا به قدری
سرد بود که دوست داشتم زودتر به خانه برگردم؛ اما ،باید
با یکیدو نفر از این مراجعین همکام میشدم تا داستان
زندگی و دلیل حضورشان را بدانم .اینجا دادگاه ،همان
محل داد است و از قدیم شنیدهام که در دعوا حلوا و خرما
خیرات نمیکنند .باید بشنوم و بنویسم.
67
شماره سوم
تابستان 1397
خانم و اقایی در یک گوشۀ راهرو روی نیمکت چوبی نشستهاند ،باای سرشان تابلو «دادگاه خانواده ،شعبۀ »215
نصب شده است .نزدیک خانم مینشینم و تاش میکنم سر صحبت را باز کنم .سام کردم .با بیحوصلگی جوابی
میدهد و باز روبهرویش را نگاه میکند .میدانم که نباید یک راست بروم سر اصل مطلب؛ اما از کجا باید شروع کنم؟
از خودم میگویم و اینکه چرا میخواهم حرفهای او را بشنوم .برخاف تصورم با روی باز پاسخ میدهد و میگوید« :اگر
حرفهای من بتواند برای کسی اموزنده باشد ،خوشحال میشوم در نشریۀ شما چاپ شود».
نامش مریم است و 35سال دارد.
دارای مدرک کارشناسی و معلم ریاضی
است .دختری 10ساله و پسری ۶ساله
دارد .برای جدایی از همسرش امده و
منتظر نوبت صحبت با قاضی نشسته
است .از او میخواهم دلیل درخواست
طاقش را برایم توضیح دهد .میگوید:
نــامــش اح ـمــد و 40س ــال ــه اس ــت.
کارشناسی ارشد مهندسی سازه دارد و
ً
به نظر خودش درامدش نسبتا مناسب
است .از نظر او زندگیاش بد هم نیست.
همین که شغل خوب و فرزندان سالم
و درسخــوانــی دارد ،از ادمه ــای دیگر
خوشبختتر است و میگوید:
«مثل بیشتر زن و شوهرها شروع خیلی
خوبی داشتیم ،محبت و ارامــش در
زندگیمان جریان داشــت؛ امــا دقیقا
برعکس خیلی از مسائل که گذشت
زمــان انها را حل میکند ،گــذر زمان
برایم مشکلزا بود .احساس دور شدن
از همسرم ،بدترین حسی بود که بعد از
چند سال زندگی به من دست داد تا اینکه
کار را به اینجا رساند .به نظر خودم ،تمام
تاشم را برای حفظ زندگی انجام دادم؛
اما نتیجه نداشت .با وجود داشتن دو
فرزند ،درخواست طاق دادهام؛ چون
سرد خانه برایم تحملناپذیر
دیگر فضای ِ
است .هرچند نمیدانم چه سرنوشتی
در انتظار بچههاست»...
«اوایل اختافمان وقتی مریم از زندگی
احساس نارضایتی میکرد ،واقعا تعجب
میکردم .اان هم با او همعقیده نیستم
و فکر میکنم قاضی هم به من حق
میدهد .مریم زنی رمانتیک و رویایی
اســت .انتظار رابطۀ عاشقانه دارد و
همیشه به من میگوید که چرا شبیه
فان شخص یا فان شخصیت سریال
مورد عاقهاش نیستم؟! من از صبح
زود تا دیروقت برای تامین هزینههای
زندگی تاش میکنم و وقتی به خانه
میرسم ،توقع دارم به من توجه شود.
اصا نیرویی بــرای گفتوگو ،گردش
و رابطههای عاشقانه و رمانتیک برایم
باقی نمیماند .اعــتــراضــات مریم از
بیان خواستهاش شروع شد و در طول
چندسال به دعــوا و قهرهای طوانی
تبدیل شد .بیشترین ناراحتی ما اان
برای بچههاست و واقعا نمیدانم چهطور
باید این مساله را مدیریت کنم».
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
از رو ی نیمکت بلند شــدم و در
مقابل همسر این خانم ایستادم .احساس
کردم برای قضاوتی عادانه باید حرف
هر دو طرف دعوا را شنید .دقیقا تمام
توضیحاتی که برای خانم داده بودم،
تکرار کــردم .برخاف خانم ،اقا رو ی
خوش نشان نداد .انگار دلش خیلی
پر بود؛ اما با اصــرار من ،سر صحبت
باز شد.
68
با شنیدن حرفهای این زن و شوهر
به فکر فرو رفتم .صحبت با مشاور مورد
اعتمادی را بــه انها پیشنهاد کــردم تا
شاید بتوانند قبل از رسیدن به بنبست،
راههای دیگری را هم تجربه کنند .البته،
انها قطعا تمام اسرار زندگیشان را با من
درمیان نگذاشتهاند؛ اما انچه میتوانم از
ّ
همین گزارههای کلی برداشت کنم ،قطع
روابط عاطفی و در پی ان کمرنگ شدن
روابط مهم زناشوییشان است .مشکلی
که نمیتوان به راحتی در مورد ان حرف
زد و شاید بسیاری از طاقها به همین
دلیل اتفاق بیفتد .ضمنا ،پیدا کردن
ریشۀ اختافات و کمرنگ شدن روابط
زن و شوهر در یک گفتوگو امکانپذیر
نیست؛ اما ،به نظرم میتوان برای جلوگیری
از درخواست طاق بهخصوص از جانب
ّ
زن راهکارهایی کلی ارائه داد .متاسفانه،
بیشترین درخواستهای طاق را زنان
به دادگاهها میدهند که نشانۀ بعضی
کمکاریها در حوزۀ تربیت و اموزش است.
به نظر میرسد در دو زمینۀ روابط
عاطفی و زناشویی ،اموزش کافی به دختران
پسران در سن ازدواج داده نمیشود.
و
ِ
یــک خــا مهم دیــگــر ،ا گــاهــی نداشتن
از منابع مفید در کسب مهارتهای
زندگی برای همسران است .درحالیکه
کتابهای بسیاری در این زمینه وجود
دارد که اطاعات مفیدی در اختیار ما
قرار میدهد.
گفتوگوهای ان روز با مریم و چند
مورد مشابه دیگر ،من را با دغدغههای
جدید به دنبال منابع فرستاد .اینبار
با خا کمرنگ شــدن روابــط عاطفی و
زناشویی میان زنوشوهر ،نگاهی به منابع
مختلف اطرافم انداختم.
مطالب اصلی دفتر چهارم از کتاب
سیرۀ نبوی؛ منطق عملی عبارتاند از:
اصل ّ
مودت و رحمت ،رفق و مایمت،
حقوقمداری ،تامین نیازها ،نیکرفتاری،
تکریم ،تفاهم و توافق ،مدارا و سازگاری،
نفی خشونت ،بخشش و گذشت،
همکاری در امــور خانه ،صراحت و
صداقت ،شکیبایی و بردباری ،تدبیر
امور و حفظ و استحکام خانواده.
شاید در نگاه اول ،این نوع نوشتن شعاری
و در زندگی اجرانشدنی باشد؛ اما با خواندن
مطالب کتاب و دقت در جزئیات ان
متوجه میشویم که احادیث و روایاتی که
از پیامبر اکرم؟ و ائمۀ اطهار؟ نقل
شده است را میتوان به راحتی در زندگی
اجرا کرد .البته ،نکتۀ مهم این است که
همۀ افراد مشتاقند از رفتار معصومین
الگو بگیرند .نکتهای که هر کدام از ما
باید با خودسازی به ان برسیم؛ مثا در
اصل مدارا و سازگاری ،قطعا به مواردی
میرسیم که به ایثار و از خودگذشتگی
نیاز دارد و این ملکۀ اخاقی ،بدون تمرین
به دست نمیاید .این تمرین را هم باید
همۀ اعضای خانواده انجام دهند و اگر
فقط یک نفر بخواهد رعایت کند ،به
نتیجۀ مطلوب نمیرسد.
مــن بــا تجربهای کــه از صحبت با
خانوادههای در استانۀ جدایی کسب
کردم ،به این نتیجه رسیدم که استمرار
زندگی و گرم نگهداشتن خانوادهای که
تشکیلشده ،بسیار مهم و حتی سختتر
از مــرحــلــۀ انــتـخــاب همسر و تشکیل
خانواده است .سیرۀ معصومین؟ نیز
از ابتدای انتخاب شریک زندگی و هم
در ادامۀ ان ،مملو از توصیههایی است
که زنوشوهر را ابتدا به انتخابی عاقانه
و دور از احساسات زودگذر و بعد ،نگه
داشتن زندگی و انجام وظایفشان تشویق
میکند.
در مجموع ،روش هـمـســرداری در
سیرۀ معصومین؟ کاما روشن بیان
شده است .مهم رعایت انهاست که با
وجود سختی ،تمام تاش خود را باید
انجام دهیم .یکی از بزرگترین مراحل
رشــد ،انجام چنین رفتارهایی است.
پس به قول امام خمینی؟« :بروید با
هم بسازید».
توفیق رفیق راهتان باد.
69
شماره سوم
تابستان 1397
بعد از جستوجو در کتابخانه ،کتاب
«سیرۀ نبوی؛ منطق عملی» توجهام را جلب
کــرد .کتابی که به قلم اقــای مصطفی
دلشاد تهرانی نوشته شده و دفتر چهارم
ان به «سیرۀ خانوادگی» اختصاص یافته
است .در مقدمۀ کتاب میخوانیم:
ّ
«سیرۀ نبوی یعنی مجموعۀ اصول کلی،
روشن ،عملی و ثابت در عرصۀ زندگی
خانوادگی ،همچون دیگر عرصهها راه و
رسمی نیکو برای پیروی و بهترین قواعد
برای دستیابی به مطلوبهاست .این
سیره برخاسته از قران کریم و اموزههای
پیامبر اکرم؟ و روششناسی زندگی
ان حضرت ،برترین سرمشق برای زندگی
سعادتمند است»....
ّ
مقدمه و بررسی ّ
بقیۀ
بعد از خــوانــدن
مطالب کتاب احساس کردم اصولی که
به ان اشاره شده و احادیثی که از پیامبر
اکرم؟ نقل گردیده است ،درمان بسیاری
از اختافاتی میباشد که در خانوادهها
به چشم میخورد .نتیجۀ عمل به انها
ایجاد حسن معاشرتی است که قانون
به زنوشوهر تکلیف کرده و از انها انتظار
دارد .اصولی که از سیرۀ نبوی در روابط
خانوادگی به دست امده ،ضمن تشویق
به ازدواج به موقع و بدون تشریفات ،بر
اخاقمحوربودن زندگی خانوادگی تا کید
میکند .بــرای اشنایی بیشتر همسران
با این اصول به خاصهای از ان اشاره
میکنم؛ اما خواندن همۀ مطالب کتاب
را به شما توصیه مینمایم.
رتض
خان
و
م
م
ظا
!م
هر ز ی
لکۀ
ب
ق
ا
ل
ب
س
ت
ختیها ، .برای ت م هس
ت
ی
.نه
وکل
وه
خو
میشه بر ب و بد و استقا برای
ا
م
ی یه راه زندگی رو تت
و
ق
عزی
ز
ت
م
ت
ا
د
!
ز
ر
با
ه تا
اغو
تعر یفت شاید
ش
ش
خ
م
و
م
د
یک
یک
قویتر بر از کارها ت ن
د
نی.
شی
و
ن
ا
م
نگاهت ی خوشب ،قلبم پر ی؛ اما
ه
م
هستم .خت کر از شوق یشه
یاد
دنت .ه میش
م
ه
ه
و
ط
س
ارا
می
عنه ،با ر ت م
شه منت دهام
د
ت
ا
ی
خ
ز
ب
ظر ت
ونه رو پر و نیاز ب ه نم
ا
ز
ایید
ک
ی
ک
در
ر یا و عا متوج
دلم زن ردی
ه
ا
ب
ز
و
ده
شق
دم
عط
کر د
انهات و و تو
ر رح
ب
ی
م
هم
ه
.
س
ت
ش
ج
ر
ا
ت
ش
م
د
خ
ی
و با همۀ ! وقت
ی یا
دا و می کر دا
ر
ی
ت
ش
م
و
ت
زن
دل
زی
حب و
هها
ل عب
ر سوال م خور یت ،دگی ب
ر
ا
ب من بر ادت رو مون،
نه
تک
ا
وب
یب
مقایسها م می
یشتر از ق ری.
ی بن
ف
ذ
ا
د
ق
ر
گ
م
از
ی
یا
مم
ط از
بل
خدا بخوا حواسم ر حس و یکنی و ن خطایی م خدا.
و
ه،
حال
ی
هه
مه داشت کنم،
کمکم کن جمع می ت بر
ا
م
زن نازنی
ن
ح
ک
م
ه
ر
ه
ن
،
.
ه
د
ای
ف
مت
ام رو
ا گیت ح نکه
ا دوباره د میزن
م
ی
ن
ز
،
ر
ت یاد گ ف اول ر رو به
لت نش شرمن
د
خ
ه
ا
و
م
طر
اد
رفت
کنه!
یشم
مها رو ع م که می خدا میزن اشتب
ا
ه
ن
و
ش
زدی
ه،
به بو ض کرد .ه با گذش مهرت ر کانم
،
م
دن
وت
جا
ت و تدبیر و دلم بی زات
بند ت اف
ن
ت
م
خ
ۀ
شتر کر یکن
ار م
مهر
ده.
ی و تو
بان خد یکنم
ا یا
« مه
ر
ب
ا
ن
وی
من»
یزاده
70
مر یما
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
ش
ادیه
ا
ی
و
ا
ندارند ،و قعی،
ت
ا
ر
ی
ح
خ ان
همراه ،از ین ضور یک قضاء
د
ب
هم
انو یی ،بـ ست شادی نفس
دو
ها
وجود
ن انکه ب ست.
ش
خل
دان
ت
و اموزش م ق ز یبایی ی ،با
ی
ها
را به
دهد.
لساد
ات م
زݩ
ز ت ز مک
ى
یݤ ݤݤݤ
�
ݓٮݣ ݣ ݥ� زݣݦݣىݣدݥ ݑ ݦ ݨ ݣݦ ݦ ݤاݤݣ ݣ ݣ ݣݦ
� ݣ ݣ ݤݤ�ݣ ݣ ݣ ݤݣݤݤ ݤݤ
ٮݣ ݣ ݤ
ݫݬ ݫݓ
گرداورنده :مرجانالسادات مرتضىزاده
ݦ
َ
ݦ
َ
وی ݣ ݣݤݤا
ه
ݨ
ݣدݥݣم ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ
سبک زندگی و تغذیۀ متناسب با مــزاج هر فــرد ،از
عوامل داشتن بدن سالم و زندگی شاد است؛ بنابراین،
شناخت مزاج های چهارگانه و تدابیر مربوط به انها
امری ضروری میباشد .به همین منظور ،در دو شمارۀ
پیشین ،مزاجهای سوداوی و صفراوی را بررسی کردیم
و در این شماره به شناخت مزاج «دموی» میپردازیم.
نرم و مرطوب؛
خلط دم
• موهای پرپشت؛
بلغم
سرد و تر
سودا
سرد و خشک
خصوصیات دموی مزاجها
ویژگیهای جسمی
•
• درشتاندام و بدن عضانی؛
• پوست سرخ و سفیدرنگ ،گرم،
•
•
•
• نبض پر و قوی؛
• داش ـتــن خ ــواب خ ــوب (گــرچــه
تحمل بیخوابی هم برایشان
راحت است)؛
• تحمل نکردن گرما و سرمای زیاد
(در مجموع ،تحمل سرما برایشان
راحتتر است و احساس گرما در
این افــراد معموا همراه با تعریق
میباشد)
عاقه به شیرینی و ترشی (اما توانایی
خوردن همهنوع غذا را دارند)؛
هوش و حافظۀ باا؛
میل و توان جنسی باا؛
برجستگی عروق روی دست.
ویژگیهای روانی و رفتاری
•
•
•
•
•
•
•
عاقهمند به ادبیات و موسیقی؛
استعداد شاعری؛
عاقهمند به طبیعت؛
دوراندیش و بلندپرواز؛
خوشاخاق و خوشرو؛
شجاع و جسور و پرانرژی؛
معموا بینظم ،تنوعطلب و
بیعاقه به کارهای تکراری.
71
شماره سوم
تابستان 1397
خلط دم قسمت اصلی خون و قرمز رنگ است که
مزاج گرم و تر دارد و حاوی گلبولهای خونی بهویژه
گلبولهای قرمز و مواد دیگری از خون نظیر هموگلوبین
میباشد .از ساعت ٦صبح تا ١٢ظهر بیشتر در بدن
ساخته میشود .این خلط حامل اکسیژن و مواد غذایی
به بافت و سلولهای بدن است و خیلی از اعضای
بدن بهویژه عضات ،کبد ،قلب و ...از ان به عنوان
غذا استفاده میکنند .در واقع خلط اصلی و مهمترین
خلط در بین اخاط چهارگانه ،خلط دم است؛ چون
موجب بازسازی و رشد و بقای اعضای بدن میگردد.
دم
گرم و تر
صفرا
گرم و خشک
عائم سوء مزاج یا
افزایش خلط دم
• پر بودن رگها و نبض؛
• سردرد و سنگینی سر؛
• سرخی چشمها ،صورت و بدن؛
• زی ــاد شــدن خ ــواب و احساس
کسالت و خمیازه؛
• ایجاد دمل و بثورات پوستی و
خارش؛
• شیرینی دهان؛
• خونریزی لثه و بینی؛
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
• خارش محل حجامت و فصد
قبلی.
مهمترین علت غلبه خون ،پرخوری
و زیادهروی در مصرف انواع غذاهای
سرخ شده و تند است .فصل بهار،
مشاهدۀ اشیاء سرخ ،ورزش در هوای
گرم ،سونا یا جکوزی داغ همراه با
بخار ،فعالیت زیاد کبد ،تزریق خون،
سرطان خون و علل دارویی و ارثی و
نجومی از دیگر علل افزایش خلط دم
در بدن هستند .ذکر این مطلب ازم
است که افراد دمویمزاج در صورت
عدم رعایت کردن دستورها ،استعداد
بیشتری برای بروز بیماریهایی نظیر
هماچوری (ادرار خونی) ،تپش قلب
و چاقی دارند.
72
غذاهای مضر برای دموی مزاجها
غذاهای مفید برای دموی مزاجها
• مصرف بیش از حد ادویههای تند نظیر
زنجبیل ،فلفل ،هل ،دارچین ،زعفران؛
• غذاهای بخارپز یا ابپز ،غذاهای ابکی
مثل سوپ ،اش و خورشت سبزیجات،
ابدوغ خیار و ماست؛
• مصرف غذاهای سرخکرده (حتی اجزای
خورشت) بوداده یا تفتداده؛
• گوشت قرمز زیاد ،گوشت گوسفند ،گاو،
بره ،بوقلمون ،کبک ،بلدرچین و اردک؛
ّ
• جگر سیاه ،دل و قلوه ،کلهپاچه؛
• نوشیدنیهای دارای مزاج سرد بهویژه سرد
و خشک ،شربت سکنجبین ملس ،چای
سبز یا ترش و ابزرشک؛
• نوشیدن اب خنک به همراه چند قطره
لیموترش تازه؛
• غذاهای نشاستهای نظیر برنج ،ماکارونی
و سیبزمینی؛
• غذاهای دریایی ،ماهی و کمی مرغ؛
• غذاهای پرچرب ،کره و خامه ،تخممرغ
و تخم اردک؛
• حبوبات و غات جوانهزده مثل ماش،
عدس (کم) ،جو و جوی دوسر؛
• شیرینی زیاد ،عسل؛
• سبزیجات نظیر کدو خورشتی ،بامیه،
اسفناج ،کاهو ،خیار ،گوجهفرنگی ،سااد
فصل ،گشنیز ،باقالی و ریواس؛
• نوشیدنیهای گرم و داغ ،کاکائو ،قهوه،
نسکافه ،شــربــتهــای خیلیشیرین،
نوشابههای شیرین و گازدار؛
• سبزیجات :سیر ،پیاز ،ترخون ،نعناء ،تره،
شاهی ،شوید ،جعفری ،کرفس ،بادمجان،
کلم ،کنگر ،شنبلیله؛
• میوههای شیرین با غذاییت باا :انبه،
موز ،انجیر ،انگور ،توت سفید ،نارگیل،
خربزه ،طالبی ،اناناس ،خرما ،گابی،
به ،سیب شیرین ،گیاس ،لیموشیرین؛
• تنقات :بــادامزمـیـنــی ،فـنــدق ،پسته،
نخودچی ،کشمش ،گ ــردو ،تخمهها،
کنجد ،بادام ،چیپس ،کیک ،بیسکویت.
• میوهجات :خیار ،البالو ،الو ،گوجهسبز ،انار،
شاهتوت ،هلو ،زردالو ،تمشک ،هندوانه،
مرکبات (نارنگی ،پرتقال ،نارنج و لیموترش)،
تمرهندی تــازه تــرش یا ملس (غیر شــور و
فراوریشده) ،کیوی و سیب ملس درختی
همراه با پوست و دانههای ان؛
• بذرهای ّ
ملین :اسفرزه ،بارهنگ و خاکشیر؛
• تنقات :برگه هلو و زردالو ،البالو خشک،
لواشک ،الوچه و سنجد؛
• چاشنیها :لیموعمانیّ ،
رب انار ،غوره،
الو بخارا ،ترشیجات و قره قوروت.
سبک زندگی صحیح
برای دمویها
.1در هوای سرد خود را گرم و در هوای
گرم ،خود را سرد نگه دارند.
.2تقریبا از مقادیر مـســاوی مـیــوه یا
سبزیجات و گوشت استفاده کنند.
.3صبحها حدود ١٥-٣٠دقیقه پیادهروی
کنند یا بدوند.
.4از غذاهای با فیبر زیاد استفاده کنند
تا اجابت مزاج طبیعی داشته باشند.
.5خواب شبانه به مدت ٦-٧ساعت
کافی است .سعی کنند کمتر از ٣ساعت
و بیشتر از ٨ساعت نخوابند .همۀ افراد
از زود به رختخواب رفتن و زود بیدار
شدن بهره میبرند؛ ولی افراد دموی مزاج
باید بیشتر رعایت کنند .در تابستان با
رعایت فاصله بین خوردن و خوابیدن،
نیم ساعت استراحت یا چرت بعد از غذا
بسیار مفید است .محل خواب خنک
و زیرانداز سفت و نازک برای این افراد
مناسب میباشد.
.۶حجامت یا فصد برای این افراد عالی
است و بهتر است این کار در فصل بهار
انجام شود.
.7نگرانی و خشم و هیجان بیش از
اندازه نداشته باشند.
.10رعایت پرهیزات و اصول سبک زندگی
متناسب با دمویمزاجها بهویژه در فصل
بهار و مکانهای با اب و هوای گرم و تر
(شرجی) موکد است.
.11گرمی و رطوبت برای رشد ازم است؛
درنتیجه ،سن رشد یعنی از بدو تولد تا
١٥سالگی ،سن دم میباشد؛ لذا ،تغذیۀ
کودک در این سن حائز اهمیت است و
غذاهای معتدلی که رطوبت و گرمی
کافی دارند ،نظیر نان گندم ،ابگوشت،
شیرعسل ،بادام و ...باید استفاده کرد و
از غذاهایی که موجب افزایش حرارت
و غلبۀ خشکی میشوند ،نظیر کاکائو،
تنقات مصنوعی و ...پرهیز کرد.
.12از تمام موضوعات تحریککننده
شامل :فیلمهای کمدی هیجانی ،پرتحرک
و خشن ،موسیقیهای خیلی تند ،عطرهای
گرم و تند و رنگهای تند مثل قرمز ،زرد یا
نارنجی در محیط و لباس پرهیز کنند و
در عوض از فیلمهای احساسی و مایم،
تاحدی ترسناک یا حزناور ،موسیقیهای
ارام ،عطرهای خنک و مایم و استفاده
از رنگهای ساده روشن (سفید -نیلی)
و گاهی تیره (ابی -قهوهای -مشکی) در
لباس یا محیط بهره ببرند.
.9کــمخــوری و اســتـفــاده از غذاهای
کمکالری برایشان مفید است.
.14سفر به مناطق مرتفع شمال و شمال
غرب کشور برایشان مفید است.
)1مطالب مذکور دربارۀ هر مزاج ،اعم
از نوع تغذیه و سبک زندگی ،مطلق
نمیباشد .بدین معنا که نباید همه
موارد پرهیزی قطع شود و موارد مفید،
همه مصرف شود؛ بلکه با توجه به
عادت و تجربۀ شخصی میتوان از
بین انها انتخاب کرد.
)2منظور از پرهیزکردن ،ز یــادهروی
نکردن است.
منابع
-1طب ّ
سنتی اسامی ،مهدی برزو
-2سایت اینترنتی دکتر سیدمهدى میرغضنفرى:
www.drmirghazanfari.ir
-3دورۀ طب ّ
سنتی و تغذیۀ شناخت طبایع،
دکتر سیدعلی ابوالحبیب
-4تغذیه در طب ایرانی و اسامی ،دکتر
غامرضا کردافشاری ،دکتر حوریه محمدی
کناری و دکتر سیدسعید اسماعیلی
-5سروش تندرستی ،محمود مرادىنژاد
شماره سوم
تابستان 1397
.8از هوا و محیط و فعالیتهایی که
موجب افزایش گرما و رطوبت میشود،
پرهیز کنند.
.13انواع ورزشهای سریع و روبهسنگین
عرقگیر نظیر دویدن ،طنابزدن ،بدنسازی،
شنا در اب خنک ،اسکی ،تنیس روی
میز ،والیبال ،بسکتبال و رزمی را در برنامۀ
زندگی خود بگنجانند.
در پایان باید به دو نکتۀ
کلی که در همه مزاج ها صادق است،
اشاره کنیم:
73
مهربان وکیلی
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
ݣ ݣ ݣ ݨݧّ
ݫ ݫ چݠو ݥ ݥ ݫ ݬݥ ݣݤݥو ݣ ݣݓ
� ݤݥاݣ ݥ ݣ� ݣ ݨ ݤه
74
همهچیز از ان روز صبح ،جلوی اینه شروع شد .بله ،انچه
نباید میشد ،اتفاق افتاده بود .اگر یک نفر با تمام قدرت
به صورتم سیلی میزد و از دردش به خودم میپیچیدم،
خیلی بهتر از این بود که ان را ببینم .چه چیزی؟ همان
چروک ناقابل را میگویم که مثل اینۀ دق روی پیشانیام
جا خوش کرده بود.
تصاویر همه پیرزنهایی کــه در عمرم دیــده ب ــودم ،مثل
اســایــدهــای پشتسرهم تندتند از خــاطــرم میگذشت.
نمیخواستم به این زودی پیرزنی با صورت چروک و افتاده
باشم؛ اما چه کارباید کرد؟
ان صبح لعتنی انگار برای من یک تلنگر بود که به خودم
بیایم .اینکه باید حواسم به خــودم و پوستم بیشتر باشد.
نباید تعداد این چروکها مثل نرخ دار بیشتر بشود .در این
دنیای بیدروپیکر بهترین هنر ،حفظ ارامش است .با اینکه
مشکات زندگیمان را که هر وقت ورق میزنیم ،رشد کرده و
قد کشیده است .شاید هم چغرتر از قبل شده باشد؛ ولی اینکه
پوستمان مثل چوب شود ،کمکی به حل مشکاتمان نخواهد
کرد .باید خودمان ،سامتیمان و زیباییهای خدادادیمان را
دریابیم .میتوانیم با مراقبتهای خیلی پیشپاافتاده بتوانیم
برای همیشه زیبایی و جوانیمان را حفظ کنیم.
استفادۀ منظم از کرم
مرطوبکننده
ازمایش خون را جدی بگیریم
یکی از لوازم مراقبتی پوست که هر فردی
باید ان را داشته باشد ،کرم مرطوبکننده
است که باید حاوی ترکیبهای زیر باشد:
ترکیبهای رطوبترسان مانند گلیسیرینکه اب ازم را به سطح و ایههای عمقی
پوست میرساند .کرمهای حاوی این
ترکیبات برای پوستهای چرب انتخاب
خوبی است.
تــرک ـیــبهــای رطــو بــتن ـگ ـهــدار کهنمیگذارند اب پوست بخار شده و از
بین بــرود .ترکیبهایی مانند وازلین و
مومعسل مثالهای خوبی است.
استفاده از مواد ارایشی و زندگی در جامعه
امروزی ،پوست را در معرض الودگی قرار
میدهد .این الودگیها عاوه بر اینکه از
شفافیت پوست میکاهد ،باعث بروز
پیری زودرس هم میشود .اولین گام برای
داشتن پوستی شفاف ،پاک نگهداشتن
پوست است .اگر پوست معمولی دارید،
شستن هر شب صورت با مواد پاککنندۀ
کرمدار و شستوشوی صورت با اب ولرم
در صبحها کفایت میکند .در صورت
داشتن پوست چرب ،صورتتان را صبحها
و شبها با استفاده از پاککنندۀ فومدار
بشویید .ابتدا ،ان را با اب ولــرم نمدار
کنید ،بعد ماده تمیزکننده را به مدت
30الی ۶0ثانیه روی پوست ماساژ دهید،
سپس با اب ولرم را بشویید.
خواب کافی داشته باشیم
یکی از دردهای این روزگار ،دیرخوابیدن
اســت .بیدار بــودن تا نیمههای شب و
تماشای تلویزیون یا بودن در فضای مجازی،
ّ
به پوست اسیب جدی میرساند .قبل از
12به رختخواب رفتن و ۶الی 7ساعت
در شب خوابیدن ،خیلی از مشکات
پوست را حل میکند .همچنین ،بیدار
شدن قبل از طلوع افتاب ،کمک بسزایی
به بهبود وضعیت پوست مینماید؛ البته،
کار خیلی سختی نیست؛ چون وقتی زود
به رختخواب برویم ،قطعا صبح زود هم
بیدار خواهیم شد.
شماره سوم
تابستان 1397
تــرکــیــبهــای احــیــا کــنــنــدۀ پــوســت:ترکیبهایی مانند اسیدلینولئیک
معموا با مواد دیگری ترکیب و باعث
حفظ رطوبت پوست میشود .ویتامین K
موضعی و ویتامین Cکه در بعضی از
فراوردههای جدید وجود دارد ،خاصیت
انتیاکسیدانی دارد و از پیدایش عوارض
پیری جلوگیری میکند.
پاک نگهداشتن پوست
بسیاری از بیماریهای کبد و کلیه،
اول خ ــودش ــان را روی پــوســت نشان
میدهند .اینکه ابتدای صبح ،پوست
صورتم خیلیتیره باشد و بعد ،روشن
شود احتماا یکی از عائم بیماری کبد
باشد؛ پس چکاب ششماهه یا ساانه
را جدی بگیریم.
75
ابگوشت پوست
را شفاف میکند
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
غذاهایی از قبیل ابگوشت در شفافیت
پوست تاثیر چشمگیری دارد .به افراد
توصیه میشود گوشت را با نخود ترکیب
و به مقدار انــدک ،سه الی چهاربار در
هفته مصرف کنند .با اف ــزودن برنج و
زیره میتوانید از بروز نفخ پس از مصرف
ابگوشت جلوگیری نمایید .تغذیۀ درست
یکی از رازهــای داشتن پوستی سالم و
شفاف اســت .مــواد سرشار از پروتئین
ماهی ،انواع لوبیا و اجیل را از یاد نبرید؛
ز یــرا مــوادی دارنــد که با اثــرات ّ
مخرب
رادیکالهای ازاد مقابله میکنند .زمانی
که پروتئین هضم میشود ،اسید امینهای
ازاد میکند که نقش موثری در ساخت
سلولها دارند
اسید لینولئیک روغن زیتون ،پولیفنولهای
سیر ،انتیاکسیدهای موجود در سبزیجات
و میوهها ،امگا 3موجود در ماهی همه
جزو موادی است که برای داشتن پوستی
شفاف باید انها را در برنامۀ غذایی وارد
کــرد .بــرای داشتن پوستی سالم ،زیبا
و باطراوت مصرف کافئین ،قند ،مواد
غذایی شیرین و نوشیدنیهای گازدار
را به حداقل برسانید .کافئین با تحریک
هورمونهای استرس بهویژه ادرنالین و
نورادرنالین ،روند پیدایش چینوچروک
را سرعت میدهد .مصرف مواد غذایی
شیرین و نوشیدنیهای گ ــازدار نیز به
کاژن اسیب میرساند و به همین دلیل،
خاصیت ارتجاعی پوست به خطر میافتد.
76
ماسک گل ختمی و
گل بنفشه و شیر
وضو بگیریم تا پوستمان
بانشاط شود
در احادیث امده است که اب وضو را
خشک نکنید .دلیل پزشکی ان این
است که بدن در برابر سرمایی که حس
میکند ،خودبهخود درجۀ حرارت را باا
میبرد تا قسمتهای خیس را خشک
کند که همین تحریکات باعث باز شدن
منافذ پوست و ورود اکسیژن بیشتر به
بافت و عضات زیــر پوست میشود
کــه باعث شــادابــی و نشاط مــیگــردد.
بارهای الکتریکی زائد در اثر تحریکات
مغناطیسی و الکتریکی اطراف ما همچون
نیروگاههای بــرق ،موبایل ،تلویزیون و
سشوار بر امواج مغزی تاثیر میگذارد که
این اثرات در نواحی که تحریکات عصبی
بیشتری دارد ،باعث خطرات جدیتری
میشود و این نواحی دقیقا همان نقاط
شستوشوی وضو است .اب بهترین و
ارزانترین و بیخطرترین راه برای دفع این
امواج زائد است و در وضو باعث انتقال
بارهای ساکن از بدن به اطراف میشود.
برای اینکه پوستتان همیشه شفاف و
صاف باشد ،هفتهای یکبار این ماسک را
امتحان کنید .یک قاشق چایخوری گل
ختمی پودرشده و یک قاشق چایخوری
گل بنفشۀ پودرشده را در ظرفی بریزید و
انقدر به ان شیر اضافه کنید تا به خمیر
تبدیل شــود .ایــن ماسک را 15دقیقه
روی پوستتان بگذارید .سپس ،با اب
ولرم بشویید.
پینوشت
)1اسیدلینولئیک :نوعی اسید چرب
است و از نظر ظاهری ،روغنی بیرنگ
میباشد.
)2کاژن :پروتئینی است که در محیط
خارج از سلولهای جانوران وجود دارد.
)3ادرنالین :هورمونی است که غدد فوق
کلیوی ،ان را ترشح میکنند و موجب
افزایش ضربان قلب و گشادشدن راههای
هوایی و رگهای خونی میشود.
)4نورادرنالین :مـ ّ
ـادهای با چند وظیفه
است که میتواند هورمون باشد (ازادشده
از غدد فوق کلیوی) و به عنوان پیامرسان
عصبی در سیستم سمپاتیک عمل کند.
)5پولیفنول :دستهای از مواد شیمیایی
هستند که بهطور طبیعی در گیاهان
وجود دارند.
میخواهیم با هم قاب عکس ،قاب
اینه ،جعبه کــادو و ...درســت کنیم:
اول از همه ،ظرف اب را روی شعلۀ گاز
بگذارید تا جوش بیاید .بعد سیدیها
را داخــل ان بریزید تا چند دقیقهای
بماند .سپس ،به کمک قیچی تیز ،ان
را برش دهید یا سیدیها را در هاون
بریزید و خرد کنید.
برای درست کردن جعبۀ کادو به جعبۀ
کفش یا امثال ان نیاز داریم .کار خیلی
ساده است! با کمک چسب چوب یا
مایع ،تکههای سیدی را روی جعبه
بچسبانید؛ طوریکه کمترین فضای
خالی بین انهــا باشد .کمکم جعبۀ
کادو اماده میشود .حال خودتان چطور
است؟ فکرکنم کلداستاپ اثر خود را
بهزودی نشان دهد .وقتی کاما سطح
را پر کردید ،بگذارید خشک شود .برای
جلوۀ بیشتر جعبه میتوانید فضای بین
تکهها را با رنگ دلخواه ماژیک سیدی پر
کنید .فکر میکنم مرض مرموز ناشناخته
را شکست دادید!
اگر هنوز حوصله تان سرجایش نیامده
است ،نگاهی به تصاویر این صفحه
بیندازید .شاید دلتان خواست و یکی
از اینها را درست کردید.
شماره سوم
تابستان 1397
به نظر من ،پذیرفتن سرطان راحتتر
از پذیرش مرض بیحوصلگی است.
ً
اصا پذیرفتن هر بیماری دیگری بهتر
است؛ چون ،هنگام ابتا به بیماریهای
دیـگــر ،بهتدر یج متوجه بیماریات
میشوی و بااخره ،یا به درمانش فکر
میکنی یا دور از جان شما نهایت کار
را میپذیری؛ یعنی ،مثا میپذیری
کــه رفتنی هستی؛ امــا ،امــان از این
بیحوصلگی لعنتی! هزارجور کار و برنامه
داری؛ ولی ،حوصلۀ انجام هیچکدام
را نداری .بدبختی این است که هنوز
هم هیچ دکتر یا پروفسوری این بیماری
ناشناخته را کشف نکرده است که قرص
یا امپولی برای درمانش درست کند تا
برویم از داروخانه بخریم و مشتمشت
بخوریم .سرماخوردگی هم نیست که
خودمان را به سوپ و شلغم ببندیم تا
به حیاتمان ادامه دهیم .پس ،درمان
این مرض مرموز ناشناخته چیست؟
من اگرچه پزشک نیستم ،درپاسخ این
سوال سخت میگویم :شاید دستی به
هنر زدن ،مثل یک کلداستاپ برای
سرماخوردگی ،روی این مرض اثرکند!
نیازی به وسایل خاص و پیچیدهای
هم ندارد .فقط باید نگاهی به قفسۀ
سیدیها بیندازید و انهایی را که به
دردتان نمیخورد ،کنار بگذارید.
با این سیدیها چه کنیم؟
فاطمه عبیدی
ز
ݠ
ݤ
ݣى
د
ݣ
ݣݠ
ݣ
ݤ
دݥݣ ݣ ݣݣ�م ݣاݣ
ݠݤ ݫ ݫݓݭ ز ز ݫ ݬݔ ݒ ݩݦ زݩ ز ݩݦݠ ݧٮݑهݤݩ
س ݣ ݣٮ ݣاݣ ݤ
ݣݫݣى ݫ ݬݓ ݫݣ ݫݭ ݔݣں ݣاݣ ݣ�ݣ ݣݤمݣرمو� ݣݣٮ ݣ ݣ
77
ش ݖݩ ݦ
ىاݤ�
سامی ݣݣا ݫ ݬݓ ݣ
موادازم
فاطمه عبیدی
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
صبح کــه از خــواب بــیــدارشــدم ،یاد
مامانبرزگ مهربانم ،خاطراتم با او،
دســت پخت فــرامــوش نــشــدنــیاش و
غذاهای خوشمزهاش افتادم .دلم هوای
کودکیام و سفرههای بچگیام را کرد.
هنوز هم میتوانیم یاد ان روزها و مزهها
را زنده کنیم؛ مثا با شامی ابداری که
به یاد قدیم و سفرههای بچگی با عشق
پخته شود.
78
-1گوشت چرخ کرده 400 :گرم؛
-2ارد نخودچی 3 :قاشق غذاخوری؛
-3پیاز 2 :عدد ؛
-4تخم مرغ :یک عدد؛
-5ادویه(زنجبیل ،دارچین ،جوز هندی،
هل ،زیره ،زردچوبه) 1 :قاشق چایخوری
از همه به یک اندازه؛
-۶نمک 1/2 :قاشق چایخوری با توجه
به طبعتان میزان نمک را میتوانید
کم یا زیاد کنید؛
-7روغن به میزان ازم.
مواد ازم جهت سس
-1ابلیمو یا سرکه 3 :قاشق غذاخوری؛
-2شکر 3 :قاشق غذاخوری؛
-3زردچوبه1/4 :قاشق چایخوری؛
-4نعنا1/2 :قاشق چایخوری .
طرز تهیه
ابتدا گوشت چرخکرده ،پیاز رندهشده ،ارد
نخودچی ،تخم مرغ ،نمک و ادویهجات
را با هم مخلوط میکنیم .روغــن را در
ماهیتابه میریزیم و میگذاریم تا داغ
شــود .به انــدازه یک گــردو بــزرگ از مواد
برمیداریم وکف دست پهنش میکنیم.
وسطش را سوراخ میکنیم مثل یک چرخ.
سپس ،شامیها را در روغن سرخ میکنیم.
انها را کنار میگذاریم .داخل ماهیتابه،
پیاز نگینی خردشده را سرخ میکنیم.
زمانی که طایی شد ،زرد چوبه و نعنا
را اضافه میکینم .بعد از تفت مختصر،
دو لیوان اب میریزیم و ابلیمو و شکر را
اضافه میکنیم .میتوانید کمی ادویه هم
درون ان برزید .بگذارید تا جوش بیاید،
شامی را درون همین تابه بچینید تا با
حرارت مایم ده دقیقه بجوشد .باید اب
به مقداری باشد که روی شامی را بگیرد
و کمتر یا بیشتر نباشد .مقدار اب را با
اندازه ماهیتابه بسنجید .در نظر داشته
باشید که قرار نیست تمام اب به خورد
شامی برود؛ بلکه شامی باید ابدار باشد.
زمان پخت غذا 40 :دقیقه طبع این غذا خشک و گرم است. برای سرو غذا بهتر است از ظرفهاییکه کمی گود هستند ،استفاده کنیم.
لحظه لحظه پخت این غذا با بویکودکی و طعم ان روزها همراه است .این
تجربه را از دست ندهید.
ݦ
ت
ک
ٮ
ز ا زںدىٮ ݤݤى ݫ ݫ ݬݔ ݤݤهݤ
ݣݣ
کا� ݤ ݤ ݣ ی ݤݣ ݓ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ
بعضی از بانمکهای دنیای اشپزی به
این دسر خوشمزۀ ترکی ،فرنی قهوهای یا
سرخشده هم میگویند؛ اما کازاندیبی
خیلی خوشمزهتر از فرنی است.
مدت زمان تهیه20 :دقیقه
مواد ازم
-1شیر8 :پیمانه؛
-2شکر3 :پیمانه؛
-3نشاسته3 :قاشق غذاخوری؛
-4ارد1 :قاشق غذاخوری؛
-5کره1 :قاشق غذاخوری
-۶دارچین (جهت تزیین) به میزان دلخواه.
طرز تهیه
شیر و شکر را در ظرفی میجوشانیم.
نشاسته و ارد را نیز در ظرفی دیگر با اب
سرد حل میکنیم .ان را به شیر و شکر
میافزاییم و به اندازهای میجوشانیم تا
خودش را بگیرد (کمی شلتر از خامه).
شعله را خاموش میکنیم و در ته ظرفی
پیرکس کره میمالیم .پودر شکر میپاشیم
و مواد را روی ان میریزیم .ظرف پیرکس
را روی اجاق میگذاریم و با حرارت ،شکر
تمام سطح ته ظرف را کاراملیزه میکنیم.
ظرف را 3ساعت در فضای اشپزخانه و
2ساعت هم در یخچال قرار میدهیم.
بعد از خنکشدن ،ان را به صورت طولی
میبریم و مانند شکل از انتها لوله میکنیم و
رویش دارچین میپاشیم و سرو مینماییم.
حال خوب
در این دوره و زمانه ،بعضیها خودشان
را به درودیوار میزنند تا حالشان خوب
شود و میلیونها تومان خرج کارهای
عجیبوغریب میکنند .اخر داستان
هــم فقط جیبشان خــالــی مــیشــود و
دریــغ از حــال خــوب .گــویــی ،چیزی
دستنیافتنی است که پیدا نمیشود؛
ولی ما نسخهای خیلی راحت برای دست
یافتن به این گوهر نایاب پیچیدهایم.
برق نگاه رضایتمندی خانواده بعد
از خــوردن غذایی خوشمزه و جدید
میتواند بهترین نسخه باشد .دست
بــه کــار شوید کــه حــال خــوب منتظر
شماست.
-1حرارت دادن قند ،که منجر به قهوه ای و سیاه
شدن قند میشود و ماده کارامل تولید میشود.
79
شماره سوم
تابستان 1397
نکته :برای کاراملیزه 1کردن شکر ،ظرف
مواد را روی اجاق جابهجا کنید تا همهجای
دسر کاراملیزه شود.
شربتهای تابستانی
اصا ،تابستان بیشربت هیچ است .در
این فصل عرقریزان طبیعت ،شربت
بدجوری میچسبد .ان هم اگر خودمان
درست کنیم .اینقدر بدم میاید که
وقتی مهمانی میرویم ،شربتهای امادۀ
رنگارنگ جلو ادم میگذارند .شربت
خانگی چیز دیگری است.
یخمال
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
در گذشته ،برای خنک کردن شربت،
یخ را مستقیما به ان اضافه نمیکردند؛
بلکه ظرف شربت را روی یخ اینقدر
تکان میدادند و میمالیدند تا خنک
شود .محققان طب سنتی ثابت کردهاند
این عمل سبب میشود شربت خیلی
خنک نشود و با توجه به افزایش دمای
بدن در فصل تابستان ،خوردن شربت
بسیار خنک همراه با تکههای یخ باعث
ورود شوک به بدن میگردد و برخاف
تصور افراد ،عطش را افزایش میدهد.
پس ،شربت خیلی خنک ممنوع!
80
س
د ݤݤݤ
ش ݑ ݦ ݦ ݨ ݦ ݦ ݤا ݦ ݦسط ݤو ݩݧ زݠ ݤ ݤݤو
� ݫى ݫ ݬݫ ݓ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ
ٮ ݣ ݣش ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݤ
ش ݑ ݦ ݦ ݦس ݤادیݤ
ٮ ݣ ݤ ݣ ݣ ݣݤ ݤݤ)
(ݣݣ�ى ݫ ݫ ݬݓ ݣ ݣ ݣ ݣ
اسطوخدوس پاکسازیکنندۀ مغز از مواد
زائد ،تقویتکنندۀ بدن و دافع مواد ّ
سمی
ان بهخصوص قلب و مغز ،ارامشبخش
و شادیاور است.
مواد ازم
-1عرق اسطوخودوس2 :پیمانه؛
-2شکر یا عسل :نصف پیمانه؛
-3عصارۀ لیموترش ابدار و تازه 2 :عدد؛
-4گل خشک اسطوخودوس3 :قاشق
غذاخوری.
طرز تهیه
عرق اسطوخودوس ،عسل یا شکر و
گل خشک را رو ی حرارت مایم جوش
مــی اور یــم و خاموش می کنیم .درب
ظرف را می گذار یم و اجازه می دهیم
بماند و دم بکشد و در نهایت ،رنگ
پــس دهــد .پــس از اینکه حــدود یک
ســاعــت گــذشــت ،ا یــن مخلوط را از
صافی رد می کنیم وان را در یخچال
قرار می دهیم.
هنگام سرو ،عصارۀ لیموترش را اضافه
و مـخـلــوط مــی کـنـیــم .سـپــس بــا بــرش
لیموترش و گل خشک اسطوخودوس
تزیین می نماییم و سرو می کنیم.
ز
ٮ
ش� ݑى ݫ ݦݨ ݫ ݬݓ ݦ ݣ ݦ ݣ ݦ ݣک ݣ ݤ ݣ ݣا
ٮ ݣس ݤ
ش ݑ ݦ ݦ ݦ زݩݠو ݩݒ اݤ ز ق ݦݩ� ه
ٮݣݥ ݤݣ ݣ ݤ
ݤسݣ ݣ�اݣ ݣ ݣݠݣ ݣمر)
(ݣݣ�ى ݫ ݫ ݬݓ ݣ ݣ ݣ ݣ
تابستان فصل افزایش خلط صفراست؛
پس ،بعید نیست اقایان خیلی بداخاق
شوند .لیوانی شربت کاسنی میتواند
اخم ابروها را به لبخند تبدیل کند .گیاه
کاسنی با تاثیراتی که روی کبد دارد ،زمینۀ
دفع صفرا از بدن را فراهم میکند و بار
کبد را سبک مینماید .به همین دلیل،
ّ
مسکنی تاثیرگذار بــرای تب محسوب
میشود .همچنین ،کاسنی خاصیت
خنکگنندگی و رفع عطش دارد.
مواد ازم (روش اول)
-1عرق کاسنی1 :پیمانه؛
-2عرق شاهتره1 :پیمانه؛
-3عسل یا شکر :نصف پیمانه (با توجه به
ذائقه میتوانید مقداران را افزایش یا کاهش دهید).
مواد ازم (روش دوم)
-1عرق کاسنی1 :پیمانه؛
-2گاب1 :پیمانه؛
-3خاکشیر2 :قاشق غذاخوری؛
-4عسل یا شکر :نصف پیمانه (با توجه به
ذائقه میتوانید مقدار ان را افزایش یا کاهش دهید).
طرز تهیه
در هــر دو روش ،مــواد ازم را در ظرف
مناسبی مخلوط میکنیم و ان را در
یخچال میگذاریم تا خنک شود.
نکته :مواد ارائهشده در دستور تهیه برای
5لیوان است.
ݑ
ݧ
ش
ع
ل
دݤ ݣ م ݤ
یݤ...
�ݣ ݤ�ݣ ݣ ݣ ݣ
ݓݠس ز ݣ
سحر طهماسبی
در دوران دانشجویی به هوای الودۀ تهران عادت کرده
بودم؛ ولی این یک سالی که انجا نبودم ،خاطرات الودگی
هوا هم کاما از ذهنم پاک شده بود .خداوکیلی شهرستان
ما هــوای بسیار خوبی دارد .همهجا درختکاری و هوا
هم صاف و بیالودگیست؛ ولی ،گویا این بدبودن هوا،
تهرانیها را حسابی اذیت میکند .سارا هم ناراحت بود
از این که شانس ندارد و درست موقعی که ما انجا بودیم
و قصد تفریح و گردش داشتیم ،هوا تا ان حد الوده شده
بود .حتی دولت هم تذکر داده بود تا همه از وسایل نقلیۀ
عمومی استفاده کنند و در خانههایشان بمانند .طبق
معمول ،الودگی هوا سامتی بیماران و کودکان و افراد
کهنسال را به خطر میانداخت.
پذیرایی جشن با شربت البالو شروع شد .کیک تولد سارا
خیلی شیک و خوشگل بود و مهمانی هم دورهمی جذاب
و پرنشاطی بود .مراسم که تمام شد ،مهمانها همه رفتند.
قرار بود ما پنجنفر و مامان و بابا و خواهر سارا برای شام
به رستوران برویم .با اینکه گفته بودند کسی بیرون نیاید؛
ولی ،ما بعد از یک سال ،همین امروز و فردا را فرصت
داشتیم تا با هم خوش بگذرانیم .به رستوران که رسیدیم
هرکس غذای موردعاقهاش را سفارش داد.
81
شماره سوم
تابستان 1397
تابستان بــود .همینجور
الکی داشتم گوشیام را چک میکردم.
انگار عــادت کــرده بــودم هرکاری که میکردم ،وسطش
باید سراغ گوشی میرفتم و دوباره میگذاشتمش کنار.
اینبار که برش داشتم ،متوجه پیامی شدم که با دیدنش
ّ
کلی ذوقمرگ شدم .پیام از طرف سارا ،دوست دوران
دانشجوییم در تهران بود .سارا تهرانی بود و انجا زندگی
میکرد؛ اما گاهی به خوابگاه سرمیزد و بعضی شبها با
ما میماند ،شبهایی پر از درس و خنده! دوره کارشناسی
که تمام شد ،یک سالی بود که همدیگر را ندیده بودیم.
وقتی پیامش را دیدم ،خیلی خوشحال شدم .تولدش بود
و ارشد هم قبول شده بود .همۀ اینها را بهانه کرده بود تا
جشن کوچکی بگیرد و ما را دوباره دور هم جمع کند تا
یکی دو روزی دور هم خوش باشیم .از مامان و بابا اجازه
گرفتم تا همراه دوستانم راهی شوم .دو روز بعد ،عازم تهران
بودیم و قرار دیدارمان منزل سارا بود.
ّ
بااخره ،بعد از یک سال دوری ،همدیگر را دیدیم .از شدت
خوشحالی در پوست خود نمیگنجیدیم .بعد از ناهار
برای مهمانی اماده شدیم .عاوه بر ما چهارنفر ،خانمهای
فامیلشان هم دعوت بودند .هرکسی که میامد بیاستثناء
بعد از تبریک و احوالپرسی ،شروع میکرد به گایه از الودگی
هوا .یکی میگفت« :عجب وضعیتی اســت!» دیگری
میگفت« :چرا مسئولین فکری به حالمان نمیکنند!»
ان دیــگــری میگفت:
«ای کاش مردم خودشان رعایت
کنند ».خاصه ،هرکسی نظری میداد.
منتظر اماده شدن غذا بودیم که نرگس پرسید« :راستی چرا مردم از ماسک استفاده
نمیکنند؟ بازم از هیچی بهتره!» سارا فورا جواب داد« :من که از ماسک بدم میاید
و برای صورتم بزرگ است ».بابای سارا هم گفت که موقع ماسک زدن ،احساس
میکند نمیتواند بهراحتی نفس بکشد.
من که شرایط را فراهم دیدم ،شروع کردم
به توضیح ماسک های سوپاپ دار و نانو.
دانشجوی ارشــد نانوتکنولوژی بــودم و
اطاعات اندکی هم در مورد «نانومواد»
داش ـتــم .از طــرفــی هــم دوس ــت داشتم
همیشه در اینجور بحثها شرکت کنم.
ابتدا ،مزیتهای این نوع ماسکهای
جدید را گفتم:
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
ً
اول اینکه معموا دارای سوپاپهای
میکرونی هستند و دوم ،در فرایند
تولیدشان از فــنــاوری نانو استفاده
شده اســت .بهعاوه ،انــدازۀ انها از
ماسکهای معمولی کوچکتر است
ً
و کاما روی صورت ثابت میشوند.
به همین دلیل ،روی صورت زیباتر
هستند و هوا هم از اطــراف ان عبور
نمیکند.
82
شیوا پرسید« :اصا سوپاپ چیست؟
نانو چه مفهومی دارد؟ و چرا به ان نانو
میگویند؟» خوشحال بــودم از اینکه
جواب سوااتش را کامل بلد بودم .شروع
کردم به توضیح دادن:
«مردم به این ماسکهایی که سوپاپ
دارنــد ،بهاشتباه «ماسک فیلتردار»
میگویند؛ ولی ،سوپاپ قطعۀ کوچک
پاستیکی اســت کــه روی ماسک
گذاشته میشود و داخــل ان قطعۀ
انعطافپذیر دیگری معموا از جنس
سیلیکون وجود دارد که وقتی نفس
میکشیم ،بسته میشود و اجازۀ ورود
هوای بیرون را به داخل ماسک نمیدهد.
همچنین ،وقتی بازدم اتفاق میافتد،
ایــن قطعه بــاز میشود و بهراحتی،
هوای بازدم را به بیرون منتقل میکند.
نانوبودن ان هم به این علت است که
الیاف و مواد بهکاررفته در تولید ان،
ساختاری بسیار بسیار ریز و به اندازۀ
نانو دارند .نانو کوچکتر از یک هزارم
تار موی انسان است و با چشم عادی
نمیتوان ان را دید .الیاف پارچههای
استفادهشده در ماسکهای نانو نیز
در حد مقیاس نانو ریزبافت هستند و
به تبع ان ،منافذی که در ماسک هم
وجود دارد ،در حد نانوست؛ بنابراین،
مانند صافی عمل میکند که حتی
اجازۀ ورود ذرات بسیار ریزاایندهها
را نیز بــه داخــل سیستم تنفسی ما
نمیدهد؛ پس ،وقتی از ماسک نانوی
سوپاپدار استفاده میکنیم ،از اینکه
بهترین نوع ماسک را انتخاب کردهایم،
اســوده خاطر خواهیم بود و مطمئن
هستیم که تاثیر زیادی در جلوگیری
از ورود اایندهها به بدنمان دارد.
جالب است که در چند سال اخیر،
کارخانههای زیادی در ایران افتتاح
شدند که انواع محصوات نانویی را
تولید و به بازار عرضه میکنند.
در حال صحبت بودم که پیشخدمت
رستوران غذاها را اورد و روی میز گذاشت
و همه مشغول خوردن شدیم .شب خوبی
بود .وقتی به خانه رسیدیم ،خسته بودیم.
ترجیح دادیم استراحت کنیم تا فردا برای
بازگشت اماده باشیم .ان روز بعدازظهر،
همۀ ما در ساعتهای مختلف بلیط
برگشت داشتیم .تصمیم گرفتیم تا ظهر
بیرون برویم و از مراکز خرید هم دیدن کنیم.
از شما چه پنهان ،عاشق بازار و خرید لباس
هستم .دختر است دیگر! در مسیر گپ
میزدیم ،میگفتیم و میخندیدیم .مریم
گفت« :راستی نیلوفر ،دیشب که در مورد
ماسکهای نانو حرف میزدی ،خیلی
برایم جالب بود .لطفا باز هم در مورد نانو و
پیشرفتهایی که داخل کشورمان انجام
گرفته است ،برایمان بگو».
1-Web Of Science
همینطور که داشتم صحبت میکردم،
یکلحظه حواسم پرت شد به مغازهای که
پر از لباسهای رنگارنگ و شیک بود .رفتیم
داخل .من که نمیتوانستم جلوی خودم
را بگیرم ،باید یکی از انها را میخریدم.
من و نرگس هرکدام بولوزی خریدیم و از
مغازه خارج شدیم .بااخره ،ظهر شد.
به خانه برگشتیم و ناهار خوشمزهای که
مامان سارا درست کرده بود را خوردیم.
بــا ایـنـکــه خـیـلــی خ ــوش مــیگــذشــت،
مجبور بودم کمکم راهی ترمینال شوم.
با دوستانم و خانوادۀ سارا خداحافظی
کــردم و به ترمینال رفتم .نزدیک اذان
صبح بود که به شهر خودمان رسیدم.
وقتی پیاده شدم ،بابا و مامان را دیدم
که ان موقع صبح به دنبالم امده بودند!
دلم برایشان تنگ شده بود .مثل همیشه
با شور و حرارت از خاطرات سفرم و حس
خوب دیــدار دوستانم برایشان تعریف
کردم .حاا دیگر مسافرت دو روزۀ تهران
به خاطرۀ لذتبخشی تبدیل شده بود که
از یاداوری ان روحیه میگرفتم و سرشار
از انرژی میشدم.
شماره سوم
تابستان 1397
من هم از خداخواسته شــروع کــردم به
صحبت در اینباره:
«بر اســاس امــار منتشرشده از سوی
«وب او ساینس» 1ایران تا پایان دسامبر
2017با انتشار 8هــزار و 791مقاله
توانسته است رتبۀ چهارم جهان را به
خود اختصاص دهد .اان در کشور،
تحقیقات گستردهای در این زمینه انجام
میشود .همچنین ،بیش از 100شرکت
نیز در حوزۀ نانوفناوری وجود دارد که
هرکدام محصوات مربوط به خود را
تولید و به بازار عرضه میکند؛ مثا،
خوشبوکنندههای نانو ،محصوات
صنعتی ،محصوات خانگی نانو مثل
دستمالها و شویندهها ،محصوات
خــودرو ،منسوجات و لباسها مثل
جــورابهــای انتیبا کتریال و لــوازم
ارایشی و بهداشتی از این جمله است.
هرکدام از این محصوات حداقل
دارای یک ویژگی فراتر از محصول
مشابه معمولی خود هستند که ان را
متمایز کردهاست .مریم! ایران واقعا
در این زمینه پیشرفت کرده است و
هرروز هم به پیشرفتهایش اضافه
مــیشــود .مـقــاات و پایاننامهها و
حتی قطعات و محصوات جدیدی
که روزبهروز نوشته و تولید میشود.
هیچ میدانی ما به 47کشور خارجی
دیگر مثل المان ،ایتالیا ،سوئیس،
انگلستان ،پرتغال ،اسپانیا و اتریش
صــادرات داریــم .به نظر من ،خیلی
جای خوشحالی دارد .امیدوارم ایران
در همۀ زمینهها اینطور پیشرفت کند
و در عرصۀ جهانی حرفی برای گفتن
داشته باشد».
83
تالیف :مریم جعفری مرادپور
ݠ
ݤ
�
م
ݤ
�
ݣه ݣاݣ ݣ ݣ ز ݤ
همه ݣ ݫ ݓݭݣ ݫح ݫ ݬݕ ݣ ݣه ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ
برادرم تصمیم گرفته بود ،ازدواج کند.
م ــن ه ــم م ـثــل ه ـمــۀخــواهــرهــای خــوب
بــرایــش دنـبــال دختر خــوب میگشتم و
به همه میسپردم که ا گر فرد مناسبی
سراغ داشتند ،به من معرفی کنند .توی
دانشگاه با همکاسیهایم شروع به درد
و دل کردم که چهقدر خواستگاری رفتن
سخت اســت کــه دوس ـتــم ،فاطمه ،به
من گفت که چند نفر را می شناسد و
ا گر بخواهم ،معرفی میکند .گفتم مگر
ّ
شما در کار امر خیر هستی؟ کلی با هم
شوخی کردیم و بعد ،از یکدیگر جدا
شدیم .قرار شد چندتا دخترخانم به من
معرفی کند .بعد از مدتی برادرم ازدواج
کرد؛ البته ،نه با خانوادههایی که فاطمه
معرفی کرده بود.
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
همین موضوع سبب اشنایی من با خانوادۀ
خانم کاشانی شد .فاطمه به من شرکت
در کاسهایی را پیشنهاد داد که او و
مادرش متولی تشکیل ان بودند .من هم
مشتاقانه از پیشنهادش استقبال کردم و
رفتم تا ببینم چه خبر است؟!
84
یک صبح بهاری سوار اتوبوس
شدم .رسیدم میدان شهدا و بعد ،وارد
کوچه خداداد شدم .کوچهای با خانه
های قدیمی که حس مهرومحبتهای
اصیل سالهای گذشته را القا میکرد.
دنبال پا ک شمارۀ 14گشتم تا رسیدم
به یک در سبزرنگ .در باز بود و جلوی
ان ابوجارو شده بود .بوی نم خاک
همانند رایحهای دلانگیز ،مشام هر
رهگذری را نوازش میداد .وقتی وارد
خانه شــدم ،پیش چشمم حیاطی
ابپاشی شــده با دیــوارهــای اجری
که بوی زندگی میداد ،نمایان شد.
دورتادور حیاط گلکاری شده بود.
انگار زندگی این خانه طعم دیگری
داشت .در گوشۀ حیاط چند مرغ و
خروس توجهام را به خود جلب کرد.
در سمت دیگر حیاط هم پسر جوانی
مشغول تعمیرکردن کنتور برق بود .از
وسط حیاط ،پلههای اهنی را باا رفتم
تا رسیدم پشت در یک اتاق .در باز
شد و خانمی با چهرۀ گلانداخته و
ّ
بشاش به من خوشامد گفت .وقتی
وارد شدم ،اتاقی حدودا پنجاهمتری
که در یک طرف ان اشپزخانه و در
طرف دیگرش ،پلههای سنگی که
به طبقۀ دوم را پیدا میکرد ،نظرم را
جلب نمود .این خانۀ کاما قدیمی،
ّ
باسلیقۀ بانویی هنرمند ،بسیار جذاب
و دیدنی شده بود و حاا من در محل
کار و فعالیت خانم کاشانی بودم .به
اصرار بانوی این خانه در باای اتاق
نشستم و بعد از گفتوگویی مختصر
با خانم کاشانی ،متوجه شدم ان پسر
جــوان داخــل حیاط ،تنها پسر این
خــانــواده اســت .مــادر شــروع کــرد به
تمجید و دعا گویی پسرش و ادامه
داد که دو فرزند دارم :یک دختر و
یک پسر .هیچیک از فرزندانم لوس و
وابسته بارنیامدهاند و کاما مستقل و
مسئولیتپذیر هستند و تمام کارها
هم بر دوش این دو است .از کارهای
تاسیساتی برق این ساختمان گرفته
تا کوچکترین کارها . ...تا جایی که
فاطمه را میشناختم ،مــادرش راست
میگفت .دختری مستقل ،منضبط و
پرتاش بود و این صفات را بهراستی از
مادرش بهارث برده بود .حین گفتوگو
با خانم کاشانی متوجه شــدم که پدر
خانواده با تمام توان مشغول کسب رزق
حال در بیرون از این خانه است و در
زمان فراغت به همسر خود یاری میرساند
تا او بتواند برای رسیدن به اهداف زیبای
خود تاش کند.
شماره سوم
تابستان 1397
گفتم اهداف زیبا! بله ،اهداف و به تعبیر
بهتر ،وظایفی که شاید خیلیها از کنار ان
بهاسانی میگذرند؛ مانند تربیت فرزندانی
موفق در بستر گرم خانواده که این کار ،تنها
بخشی از فعالیتهای ایشان را تشکیل
میدهد .بخش دیگر فعالیتهای او ناظر
به رسالتی است که در اجتماع تعریف
نمودهاند .خانم کاشانی متولد 1341با
تحصیات سطح دو حوزه مشغول انجام
ماموریت خود است .رسالتی که از ان
صحبت میکنم ،از سال 1388شروع
شده است.
خانم کاشانی برای من تعریف کرد
که چه اتفاقاتی سبب شد تا چنین کار
دشواری را به عهده بگیرند .از زمان به
صدا درامدن زنگ تلفن خانه و شنیدن
صدای خانمی مضطرب در پشت خط
که گویا با خانم عظیمی کار داشت؛ اما،
شماره را اشتباه گرفته بود .هرچه خانم
کاشانی به او میگفت که عزیز اشتباه
گرفتی .ما اینجا کسی به این نام نداریم؛
اما ،او مدام حرف خود را تکرار میکرد
که برای فرزندانم نگرانم و دنبال همسری
مناسب برایشان میگردم .بعد از مدتی،
این خانم گفت :میدانم اشتباه گرفتهام؛
اما ،شنیدن صدای گرم و مهربان شما به
من اجازه داد تا درد و دل خود را با شما
در میان بگذارم .این اتفاق و رویدادهای
مشابه دیگر سبب ایجاد جرقهای در ذهن
خانم کاشانی شد .او به این فکر افتاده بود
که عاوه بر وظایف سخت خانهداری ،امر
دیگری را هم بر عهده بگیرد تا به مادرانی
مضطرب و نگران اینده و تاهل فرزندان
خود یاری برساند.
سوااتی بسیار مهم و بدون پاسخ در
برابر ایده و ارادۀ او خودنمایی میکرد و
توان گرفتن تصمیم نهایی و اغاز کار را
از او میگرفت :پس نقش وزارتخانهها،
سازمانها و نهادهای مرتبط با حوزههای
اجتماعی و فرهنگی کشور چه میشود؟
کار او با این نهادهای بزرگ با کارکنان
ز یــاد و بودجههای سنگین چه ربطی
دارد؟ در صورتی که نهادهای مربوط
به وظایف خود عمل کردهاند ،پس چرا
مشکات این حوزه اینقدر در جامعه
خود نمایی میکند؟ ایا او قــادر است
امری را که نهادهای مربوط با امکانات
گستردۀ خود قادر به انجام ان نبودند ،به
انجام برساند؟ و ...او در طول زندگی یاد
گرفته بود که در امور خیر فقط به قدرت
خدواند متعال و وعدۀ نصرت او اتکا
کند و از پرسش و حساب و کتابهای
ظاهری مادی دوری جوید؛ لذا ،دلش
را یکدله کرد .بسماه گفت و با معرفی
خــانــوادههــای دارای فــرزنــدان مجرد به
یکدیگر ،کار خود را اغاز نمود.
85
ابتدا ،با تعداد محدودی از دختران
و پسران شروع کرد .دفتر چهل برگی را
برداشت و ابتدای دفتر ،نام دختران و
انتهایش نام پسران را مینوشت .این کار
از اشنایان و دوستان اغاز شد تا بهتدریج
این اسامی محدود به 9هزار نفر اسم و
مشخصات تبدیل شد.
خانم کاشانی منزلی را در میدان شهدا
به دفتر کارشان تبدیل کــرد .میگفت
اول کار مجوز نداشتیم؛ ولی ،با کمک
موسسۀ قــران و عترت و دوندگیهای
فراوان توانستیم برای فعالیتهای مورد
نظر مجوز بگیریم .در این مکان عاوه بر
مشاورۀ ازدواج ،کاسهای مختلفی مانند
طب ّ
سنتی ،تفسیر و تجوید و کارهای
هنری برگزار کردیم.
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
در همین دفتر کار ،جلسات خواستگاری
برگزار شد و در برخی موارد ،اولین گفتوگوی
دختر و پسرهای جوان در یکی از اتاقهای
طبقه باای این دفتر با نظارت و اجازۀ
والدین برگزار میگردید.
86
او به علت پررنگ شدن مسئلۀ ازدواج
و اهمیت موضوع ،بخش زیادی از وقت
خود را صرف این کار میکرد تا جایی که
غالب فعالیتهای او متمرکز بر حوزۀ
همسریابی و تشکیل خانوادههای موفق
شد و سایر فعالیتهای هنری ،فرهنگی
و اموزشی مجموعه در اولویتهای بعدی
کار قرار گرفت .تشکیل صدها زندگی
مشترک ،حاصل همین تمرکز او بر امر
ازدواج اســت .خانم کاشانی ،رسالت
خود را بدون گرفتن هزینه و کمک دولتی
با موفقیت پیش میبرد و در حال حاضر
هم با موسسۀ همسانگزینی تبیان مشغول
همکاری است.
اولین چیزی که پس از شنیدن داستان
زندگی و فعالیتهای مادر فاطمه به ذهنم
رسید ،تبیین مقام معظم رهبری از مفهوم
«اتش به اختیار» در عرصۀ فرهنگی جامعه
بود ،انجا که ایشان فرمودند:
« ...از جملۀ کــارهــای مـهــم ،کــارهــای
ُ
ُ
فرهنگی است .ما خلل و فرج فرهنگی
زیاد داریم .جاهایی که نفوذگاه دشمن
اســت ،از لحاظ فرهنگی بسیار است.
این را هم مجموعههای مسئول دولتی،
هم مجموعههای گستردۀ عظیم مردمی
ّ
موظفند که انجام بدهند« .اتشبهاختیار»
به معنی کار فرهنگی خودجوش و تمیز
است»...
بله ،اتشبهاختیار یعنی یک کار خودجوش
و تمیز در عرصههای فرهنگی موردنیاز
جامعه و این یعنی دقیقا همان کاری که
مادر فاطمه انجام داده بود .اتشبهاختیار
به این معناست که مادر فاطمه توانسته
بود بدون اتاف وقت برای یافتن پاسخ
ً
سواات فوق ،صرفا با اتکا بر قدرت خداوند
متعال از این گودالهای ذهنی مرسوم در
جامعه روشنفکری عبور و به سمت اهداف
و ماموریت خود حرکت کند .بافاصله،
به یاد گسترده شدن فعالیتهای مادر
فاطمه نسبت به اغاز کار و تحقق وعدۀ
نصرت الهی افتادم .بله ،این امر ،واقعیت
است که اگر خداوند متعال به بانویی
بر اثر نیت خالص و تاش ایثارگرایانه و
مستمر او توفیق دهد ،قادر میشود در
کنار ایفای نقش مادر و همسری موفق
و دلسوز ،فعالیتهای اجتماعی موثر و
ممتازی را ایفا نماید .به گونهای که انجام
فعالیتهای اجتماعی او حتی باعث
افزایش کیفیت انجام وظایف مادرانه و
همسرانۀ او در خانوادۀ خود شود .موفقیت
و ویژگیهای فاطمهای که شناخته بودم،
خود گواهی بر این مدعاست.
و من اه التوفیق
ݩ
ز
ݖ
ق
ݠ
ا�اݣݣیݣ ݣ ݣݬݓ ݣݣݠ ݣاݣ ݤݤ
البته همیشه اینها را نگو کــه اقاجان
اذیت شود.
اقاجان! پس بناست من ِکی ادم بشوم؟!
اقاجان من هم ارزو دارم .گفتند ارزو
عیب نــدارد .ارزو دارم سربازت شوم،
با این وضع که نمیتوانمِ ،کی درست
میشوم؟!
اقا میشود من هم سربازت شوم؟ فدایت
شوم! قربانت بروم!
عزیزان من! خدا شاهد است ،اقا خیلی
منتظر است شب با او حرف بزنیم .شبها
هم که میخواهی حرف بزنی ،یک موقع
اقاجان را قسم بده ،بگو :اقاجان! به جان
مادرت نرجس خاتون ،شنیدهام مادرتان
را خیلی دوست دارید.
▪ بیانات ایت اه روحاه قرهی؟
www.emammahdy.com
شماره سوم
تابستان 1397
سعی کنید دائمالوضوء باشید .خیلی
خوب است ،شما که میروی دست و
صورتت را بشویی ،خوب وضو هم بگیر؛
زیرا« ،الوضوء ٌ
نور» .وضو ارامش میاورد
و در روایات داریم« :دائمالوضوء بودن،
فقر را از بین مــیبــرد» .وضــو بــه انسان
حلم میدهد .اخر شب وقتی مسواک
زدی و وضو گرفتی که بخوابی ،دقایقی
را با اقاجان حرف بزن .دعای سامتی
صاحبالزمان؟ را بخوان ،دعای
فرج (الهی عظم البلاء )...را بخوان .بعد
بگو« :السلام علیک یا بقیهاه »...بگو
اقاجان ،شما میشنوید .شما میبینید.
شما عیناه ناظره هستید .امور در دست
شماست .عالم به اذناه در ید شماست.
شما خلیفۀ الهی هستید .خدا همهچیز
را در اختیار شما قرار داده.
اقــاجــان ،مــیخــواهــم ســربــازت باشم.
اقاجان ،کاری کن دنیا مرا فریب ندهد.
جلوههایش مرا کور نکند .من اینها را
نبینم که اگر دنیا را ببینم ،دیگر تو را
نمیتوانم ببینم.
با اقا حرف بزنّ ،مودب حرف بزن ،بگو:
عرض کردم یک موقعهایی هم بگو ،قسم
به جان عمهجانت ،زینب ،شنیدهام او
را هم خیلی دوست دارید .همان عمه
جانی که باای تل چهها دید که مدام
بلند میشد و مینشست یا در اخر هم
بگو :به همان مادر پهلو شکستهات که
مابین درودیوار گفت« :کجاست فرزندم
مهدی؟»
87
مریمالسادات مرتضیزاده
هنگام ظهر به معبر رود فرات رسید .هنوز
صدای موا در گوشش بود« :ای ُبشر!
تو مورد اعتماد اهل بیت؟ هستی.
میخواهم تو را به فضیلتی مفتخر سازم
که هیچیک از پیروان ما در این فضیلت
از تو پیشی نگرفته است .تو را به رازی
ا گاه میسازم»...
کشتیهای اسیران روم ،کنار رود پهلو
گرفتند و جمعی از فرماندهان خلیفۀ
عباسی و خریداران برده جمع شدند.
ُبشربنسلیمان مطابق انچه اقایش فرموده
بود ،عمربنیزید را در ان جمعیت پیدا
کرد و منتظر ماند تا انچه که به ان امر شده
بود ،انجام دهد.
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
در میان اسیرانی که عمر بــرای فروش
اورده بود ،متوجه بانویی عفیف شد که
لباسی ضخیم بر تن داشــت و در اوج
وقار با ابهتی خاص از نگاه و اطاعت
88
ݩ
م
ݘ
ز
ݧ
ݧ
ݫ ݬݓحرݢ ݢ ݢهݥ ݣ ݣ ݬݫ ݕ ݤٮ ݢکݠ
خریداران امتناع میورزید و در همان
حال اضطرار با نالهای محزون به خدا
پناه میبرد از جسارت نامحرمان!
وقتی یکی از خریداران برده ،مبلغ 300دینار
برای او پیشنهاد داد ،ان بانوی نجیب در
لباس کنیزان چنین پاسخ داد« :اگر در
لباس سلیمان و تختسلطنت او هم
جلوه کنی ،هرگز همراهت نمیشوم!»
تـمــام انـچــه ُبـشــر شــاهــدش بــود ،عینا
همانی بود که امام هادی؟ ،موای
بزرگوارش ،از قبل برای او توصیف فرموده
بود .پس باید ماموریت خویش را تمام
میکرد .جلو رفت و به فروشنده گفت:
«من نامهای دارم که یکی از شایستگان
ان را نوشته و خصوصیات خود را در
ان بیان نموده است .نامه را به ان بانو
بده تا بخواند .ا گر پذیرفت ،من او را
از شما میخرم».
ملیکا همان کنیزی که بزرگمنشی در
رفتارش هویدا بود ،نامه را گشود .مانند
کسی که ارام جانی برایش رسیده باشد،
ان را بوسید و به شدت گریست .رو به عمر
گفت« :مرا به صاحب این نامه بفروش!»
بــه ام ــداد الــهــی ،عمربنیزید بــا همان
220دیناری که ُبشر برای این کار از امام
نزد خود داشت ،راضی شد و اینگونه
بهترین کنیزان رهسپار سامرا گردید.
خداوند ،خلوص الماس پاک وجودش
را پسندیده بود.
شبی که پدربزرگش به طرز عجیبی برای
دومینبار ،جشن باشکوه ازدواجــش با
بــرادرزادۀ قیصر روم را از هم پاشید ،در
عالم رویا پیامبر خاتم محمد؟ را بر
باای منبری از نور در حالی دید که او
را برای فرزندش حسن عسکری؟ از
عیسی روحاه؟ خواستگاری نمود .از
پیامبر مسلمانان شنیده بود ،اما ان شب،
بعد از ان رویای صادقه ،قلبش رغبتی
شدید به الرسولاه؟ پیدا کرده بود.
بیتاب و بیقرار نشان و نجاتی از جانب
خدای مهربان خوبش بود.
مدتی پس از رویای اول ،فاطمه زهرا؟
را در خواب دید و در حضور مادر ائمۀ
اطهار؟ شهادتین را بر زبان جاری کرد
و این مقدمهای شد تا در شبهای بعد با
همان رویاهای صادقانه ،جانش به دیدار
ابومحمد ،حسنبنعلی عسکری؟،
روش ــن گ ــردد .بــار اخ ــر ،حـضــرت بــه او
فرمودند تا در یکی از جنگهای میان
روم و مسلمانان در لباس کنیزان راهی
بغداد شود.
ان دوشیزه پا کسرشت ،خدادوستی
و نجابت را از مهر و تربیت مــادرش در
سینه داشت که از نسل شمعون ،بهترین
حواری حضرت عیسی؟ ،بود .قلبی
چون ایینه که لیاقت دریافت نور الهی
را در رویاهایی صادق یافته بود.
سرانجام ،ملیکای پا کدامن با سرمایۀ
توکل ،نرجسخاتون خانۀ وایت گردید و
از جانب امام حق ،حضرت هادی؟،
بشارتی بینظیر دریافت نمود.
سام بر مادر موعود ارزوشدۀ همه
مظلومان...
سام بر نرجس خاتون ،مادر عزیز بهار
اهل عالم و صفا و شادی روزگاران...
پی نوشت:
.1ای کسانی که ایمان اوردهاید ،اگر تقوا
پیشه کنید ،خدا بــرای شما وسیلهای
جهت جــدا ساختن حق از باطل قرار
میدهد (سورۀ انفال ،ایه.)22
.2اگر کسی اهل تقوا و اهل رویت باشد،
خواب میزانی برای اوست که اشخاصی
را که در خواب میبیند ،بشناسد؛ زیرا،
خداوند فرمود« :و من یتق اه یجعل له
ً
مخرجا»[درس تفسیر سورۀ اعراف ،ایۀ،188
ایتاه جوادی املی ]79/11/18
89
شماره سوم
تابستان 1397
اینچنین بود که بانو ملیکا ،شاهزادۀ
روم ،در اغوش رحمت خدا مسافر هجرتی
عاشقانه ،اما دشوار گردید .هجرت از کاخ
اشرافی روم به بازار بردهفروشان بغداد! چنان
ایمانی داشت که توانست خواست خدا
را بر عافیت خود ترجیح دهد.
ں
گا ز ݤݤݤ
ق
�ص ݣ ݣه ݣ ݣدݤ ݣدݣݤݤا ݣ ݤݣݤد ݣ ݣݤݤ ز ݦ زݦ ݤݤ ݦ ز ݦ ݦ ݤݨݦ ݦ ݨ ݦ ݨݦ
بــزرگــی مــیگـفــت :هـمــه نــامــههــای
عاشقانۀ دنیا را جمع کنید ،بهترین
عبارات و قشنگترین جملههاشان
را انتخاب کنید ،بعد بگذارید کنار
چند جمله از دعای عرفه ،ابوحمزه،
مناجات خمسعشر و ...میبینید
که همۀ کلمات عاشقانۀ دنیا به گرد
پای مناجاتهای ما هم نمیرسند!
ݧ ݧٰ
سلمی :بانوی
ایرانی مسلمان
وسط شلوغی روزها و کارهایی که
هیچوقت تمام نمیشوند ،عاشقی
کردن را فراموش کردهایم .خیلی وقتها
برای بدحالیمان ،بیحالیمان و...
راز و نیازهای عاشقانه میخواهیم.
شور و دلداگی است که حالمان را
خوب میکند .یادمان میاورد یکی
هست که بهتر از همه ،مهربانتر از
همه ،عاشقتر از همه است و در
خانهاش همیشه به رویمان باز .فقط
کافی است بنشینیم سر سجاده،
مفاتیح را برداریم و عاشقی کنیم.
90
اگر برای قدم برداشتن در مسیر تو ،توشهام که مانند همان گمانی که ارزویش را دارم
اندک است؛ ولی با توکل بر خودت دلم روشن با من رفتار کنی.
است
مــن دلــم مهربانی ز ی ــاد و نعمتهای
و ا گــر گناهان زیــادم مــرا از عقوبت تو زیبایی را میخواهد که در راه نزدیکی به تو
ترساندهاند ،امیدم به نوید بخشش و امانی و درگاهت باشد
از سوی توست
و اینکه نگاه پرمهرت شامل حالم شود.
و اگرچه گناهانم مرا در معرض عذاب خدایا من همینجا ایستادهام
تو قرار دادهاند ،اعتمادی که به تو دارم ،مرا در مسیر نسیمهای رحمتت ،که بوزند
به پاداش نیکت ا گاه کرده
منتظر نگاه توجهت ،که شامل حالم شود
و اگر غفلتم مرا از امادگی بــرای دیدار
چشم انتظار باران بی پایان لطفت ،که
تو غافل کرده؛ ولی ،ا گاهی از بخششها و
بر من ببارد.
نعمتهایت بیدارم نموده است
از خشمت به سوی خشنودیت میگریزم
و اگرچه زیادهرویام در سرکشی ،میانۀ
من و تو را تیره کــرده ،من به مژدۀ امــرزش و از تو به سوی خودت فرار میکنم
بهترین چیزی را که نــزد توست ،ارزو
خشنودیت انس گرفتهام.
از تو میخواهم به تابشهای جمالت و میکنم.
به انوار ذات مقدست
به بخششهایت اعتماد میکنم
و به سویت زاری میکنم بــرای جلب و چهقدر نیازمندم که تو هوایم را داشته
باشی...
محبتت و لطفهای کوچک و بزرگت
▪ بخشهایی از مناجاتالراغبین امام علیبنالحسین؟
؟
فرم اشتراک نشریه سلمی ،بانوی ایرانی مسلمان
خواننده گرامی! با سام و احترام؛
در صورت تمایل به اشتراک فصلنامه سلمی ،برگه زیر را با دقت تکمیل و هزینه اشتراک مربوطه را به شماره حساب 1042128461
بانک رسالت و شماره کارت 5041721059502832به نام محمدحسین قوام واریز و اصل فیش واریزی یا رسید الکترونیکی را از
ً
طریق نمابر یا پست الکترونیکی به دفتر فصلنامه ارسال فرمایید .لطفا:
-1فرم اشتراک با دقت و خوانا تکمیل نمایید و کد پستی ده رقمی را حتما ذکر بفرمایید. .
-2در صورت تغییر نشانی ،حتما امور مشترکان فصلنامه را مطلع نمایید.
مشترکین حقیقی
مشترکین حقوقی
نام و نام خانوادگی................................... :
رشته تحصیلی..................................... :
میزان تحصیات................................... :
شغل................................................ :
نام موسسه.................................................................. :
نام فرد متقاضی ................................ :سمت.................... :
زمینه فعالیت............................................................. :
..............................................................................
نشانی.................................................................................................................................. :
تلفن .......................... :کدپستی/صندوق پستی ........................... :رایانامه........................................ :
درخواست اشتراک جدید
درخواست تک شماره برای شماره ............. :فصل ..............سال ................
شماره اشتراک..................... :
درخواست اشتراک یک ساله :از شماره ............. :تا شماره ............. :تعداد............. :
تمـــــدید اشتراک قبــــــــــلی
انواع اشتراک:
اشتراک شش ماهه ۶000 :تومان | اشتراک یکساله 10000 :تومان
نوع پرداخت هزینه
فیش بانکی
شماره فیش .................. :تاریخ ...................... :مبلغ ..................... :بانک.......................... :
استان .......................... :شهر ............................. :نام واریز کننده................................... :
پ ـ ــرداخ ـ ــت شماره پیگیری تراکنش .................................. :مبلغ ......................... :تاریخ............................. :
الکترونیکی چهار رقم اخر کارت /حساب مبدا ............................. :نام واریز کننده...................... :
امضاء/تاریخ
_____________________________________________________________________________________________________________________________
ادرس ایمیل نشریه سلمی برای ارسال فیشها | salma@rushd.ir :راه دیگر خرید از ما :فروشگاه اینترنتی store.rushd.ir
تلفکس | 02188590027 :ادرس :بزرگراه چمران ،پل مدیریت ،دانشگاه امام صادق (ع) ،مرکز رشد
؟
ما و شما
دوستی که جای خود دارد ،اصا ارتباط با کمک هردوطرف است که شکل میگیرد .من بگویم تو بشنوی ،تو بگویی من سراپا گوش شوم...
یکی من بگویم ،دوتا تو بگویی ...سلمی از اول هم قرار نبوده بلندگوی یک طرفهای باشد که فقط بگوید .که ما برای وصل کردن امدیم!
ما اینجا دوست داریم شما فقط خواننده سلما نباشید .اگر ما مینویسیم ،شما هم برای ما بنویسید .هرانچه فکر میکنید بهتر است
اعضای هیئت تحریریه سلمی بدانند .از نقد و نظراتتان درباره مطالب گرفته ،تا پیشنهاداتی که برای صفحه ها و مطالب جدید
دارید .دوست دارید روی چه موضوعاتی کار کنیم؟ نیاز امروز بانوی مسلمان ایرانی را در چه میبینید؟
به عاوه اینکه اینجا ،در هیئت تحریریه سلمی ،کلی ادم مشتاق منتظر نوشته های خوب شما هستند ،اگر دوست دارید با نشریه
همکاری کنید یا حرفی برای گفتن دارید.
خاصه اینکه ما دست دوستیمان را دراز کردیم .منتظر پاسخ گرم شماییم.
برای ارتباط با ما راه های زیادی وجود دارد:
میتوانید نظراتتان را به شماره سامانه پیامکیمان پیامک کنید300048۶۶303030 :
و اگر حرفهای بیشتری برای گفتن دارید به ما ایمیل بزنیدsalma@rushd.ir :
شس د�
ݠ
ما� ݣ ݧزݩ�ݣ ݤه ݣ ݬݫ ݣݓݣى ݣ ݣع ݣ ݣ ݤدݣ ݤ
ݓ حوا ز
ݠى :
تنها قلبهایی که مردهاند،
حسین؟ و یاران با وفایش را دوست ندارند
و قلبها وقتی میمیرند که انسانها به
فانی دنیا دلخوش کنند و باقی اخرت را
از یاد ببرند ،هرچند هر روز بیش از ده بار
تکرار کنند :مالک یوم الدین...
محرم که میرسد بساط
نذری دادن و نذری پختن پهن میشود.
همزدن دیگ نذری هم که با دل و جانمان
گره خورده است .بعضی وقتها دلمان
میخواهد دیــگ و دیگچهای را برای
براوردهشدن هزار و یک خواستهمان به
پا کنیم ولی مقدار و اندازه نذری پختن
را نمیدانیم.....
بعضی وقتها ادمها میخواهند از
چاله دربیایند مستقیم در چاه میافتند،
خدا رحم کند اگر این ادم بخواهد برای
سرنوشت عــدهای دیگر تصمیم بگیرد
و مثا قانونی را پیشنهاد دهــد .طرح
پیشنهادی ازدواج دختران 28ساله بدون
نیاز به اجازه پدر و حتی دادگاه از جنس
این افتادنهاست...
برای خیلیهایمان پیش امده
که هنگام خرید هدیه بــرای بچه های
فامیل و دوست ،دچار سردرگمی بشویم.
اسباب بازیهای در بازار بیشترشان یا
چینی هستند یا کیفیت و زیباییشان
با قیمتهایشان هماهنگی ندارد ،خوب
است با ذوق و سلیقه و هزینه مناسب
بتوانیم هــدیــهای زیبا و دســت ســاز به
دختران کوچک اطرافمان ،هدیه بدهیم.
پس دست به کار شوید و یک عروسک
نمدی با طرح فرشته برای فرشتههای
کوچولویی که دوستشان دارید بدوزید.
در شماره بعد درباره
طمع صحبت میکنیم .طمع بــه چه
معناست؟ در چه شرایطی از ان بعنوان راه
حل خروج از رکود کشورهای غربی استفاده
شد؟ و چطور سرکنگبینی بنام طمع ،باعث
افزایش صفرای اقتصاد میشود؟
محرم 97بعد از یکسال کم
کم از راه میرسد ،درست همان وقتی که
دلمان برای روضه تنگ شده ...گوشهای
بنشینیم« ،رحمت واسعه» را ورق بزنیم،
روضه بخوانیم ،فکر کنیم ،اشک بریزیم
و باز یاد تمام دلتنگی مان به حضرت
ارباب بیوفتیم.
محرم که میاید ،تمام شهرهایمان با هم
عزادار میشوند ،چشم بچرخانیم تمام
جهان را هم عزادار میبینیم .با «کاشوب»،
قدم میزنیم در گوشههایی از این عالم
عزادار و پای روایتهایی مینشینیم که
با قلم و بیان متفاوت ،عشقی واحد را به
تصویر کشیدهاند...