ماهنامه بلوط شماره 17

‫ماهنامه اجتماعی اقتصادی شماره هفدهم ابان ‪ 2000 99‬تومان‬ ‫اصفهان‬ ‫قیامت شده بود‬ ‫مهدی جانی پور از ثبت روز ‪ 25‬ابان‬ ‫از دریچه دوربین می گوید ‪3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫بدرقه فرشته ها تا اسمان‬ ‫‪2‬‬ ‫حسرت می خورم چرا از قافله شهدا جاماندم‬ ‫‪6‬‬ ‫چه خوش لحظه ای و چه تجدید بیعتی‬ ‫روایت رضا بدرالسماء‪ ،‬خالق تابلوی ایثار و حماسه مردم اصفهان‬ ‫فرشته بدر‪ :‬امام‪ ،‬همه ما شده بود‬ ‫عکس از مهدی جانی پور‬ ‫رهبر معظم انقالب‪ :‬حرف با اصفهان و اصفهانی زیاد است‬ ‫‪5‬‬ ‫به وقت داغ بغداد‬ صفحه 1 ‫بلوط‬ ‫شماره هفدهم ابان ‪1399‬‬ ‫حسرت مـݡی خورم چرا از قافله شهدا جاماندم‬ ‫فرشته بدر‪ :‬امام‪ ،‬همه ما شده بود‬ ‫لحظه ای روی زمین بماند‪.‬‬ ‫امام‪ ،‬ایستادن و خواستن را یاد ما داده‬ ‫بود‪ .‬جنگ را مقدس و فرصت حسرت‬ ‫باری تعریف کرده بود‪ .‬سادگی و ارمان‬ ‫را هدف ما معنی کرده بود‪ .‬روی همه‬ ‫تعریف های قبلی مان‪ ،‬خط کشیده بود و‬ ‫لذت بزرگی‪ ،‬شهامت و شهادت را با او می‬ ‫چشیدیم‪ .‬امام‪ ،‬همه ما شده بود‪.‬‬ ‫لیال سادات باقری‬ ‫فرشته بدر هستم‪ .‬فرزند اول‬ ‫خانواده ای مذهبی‪ .‬برادر کوچکم‬ ‫امیر حسین در عملیات کربالی پنج‬ ‫شهید شد‪ .‬پدربزرگم‪ ،‬روحانی بود و‬ ‫پدر مادربزرگم نیز‪ .‬پدرم هم صنعت گر‬ ‫گچ بری و مینیاتور بود‪.‬‬ ‫پدرم دوست داشت من که فرزند اول‬ ‫خانواده بودم‪ ،‬درس بخوانم‪ ،‬درسم هم‬ ‫خوب بود و جز شاگردان ممتاز بودم اما‬ ‫از تحصیل در دبیرستان به خاطر نبود‬ ‫مدرسه ای که کادر مردانه نداشته باشد‪،‬‬ ‫میسر نشد اما پدرم پیگیر شد تا اینکه‬ ‫دبیرستان تازه تاسیسی در اصفهان پیدا‬ ‫کرد که تمام کادر مدرسه اش از خانم ها‬ ‫تشکیل شده بود‪.‬‬ ‫سال سوم دبیرستان ازدواج کردم و تا‬ ‫دیپلم درس خواندم اما همسرم راضی به‬ ‫ادامه تحصیل در دانشگاه نبود‪ ،‬زیر محیط‬ ‫دانشگاه ها قبل انقالب مناسب نبود‪ .‬بعد‬ ‫از انقالب وارد حوزه شده و تا سطح سه‬ ‫ادامه دادم و مدرکم در رشته فقه و اصول‬ ‫را هم از قم گرفتم‪.‬‬ ‫از طریق مسجد و پدرم که موسس دو‬ ‫هیئت دائمی در اصفهان بود‪ ،‬از اخبار‬ ‫و اطالعات انقالبیون مطلع می شدم‪.‬‬ ‫دخترم لیال را پیش مادرم می گذاشتم و در‬ ‫راهپیمایی و تظاهرات شرکت می کردم‪.‬‬ ‫روز ‪ 22‬بهمن سال ‪ 57‬در حاشیه زاینده رود‬ ‫در راهپیمایی بودم که خبر پیروزی انقالب‬ ‫را دادند‪ ،‬انگار تمام دنیا برای ما عاشقان‬ ‫امام و انقالب شده بود‪.‬‬ ‫‪2‬‬ ‫با پیروزی انقالب‪ ،‬مسجد« سید ابوالحسن‬ ‫اصفهانی» فعال تر شد‪ .‬این مسجد پاتوق‬ ‫هیئت پدر و خانواده ما بود‪ .‬امام جماعت‬ ‫مسجد‪ ،‬پسر عموی شهید بهشتی بود و‬ ‫بعد از شهادت ایشان‪ ،‬به نام شهید بهشتی‬ ‫تغییریافت‪.‬‬ ‫این مسجد و پایگاه قبل از جنگ‬ ‫فعالیت های کمک رسانی خود را شروع‬ ‫کرده بود و اولین گروه ایرانی های مقیم‬ ‫عراق که پس از پیروزی انقالب‪ ،‬دولت‬ ‫ان کشور بیرون کرده بود را سر و سامان‬ ‫داد و کمک های مردمی را در این پایگاه‬ ‫بسته بندی کرده و به اردوگاه هایی مثل‬ ‫باغ ابریشم‪ ،‬ارسال می کردیم‪ .‬فعالیت‬ ‫ما خانوادگی بود و با شروع جنگ‪ ،‬خیلی‬ ‫جدی تر و مصمم تر حضور داشتیم‪ .‬پدرم‬ ‫خود را همه جوره وقف کمک رسانی به‬ ‫جبهه ها کرد بود‪ ،‬ان قدر که زودتر از موعد‬ ‫بازنشسته شد تا تمام زمانش در پایگاه‬ ‫برای خدمت رسانی باشد‪.‬‬ ‫این پایگاه به مرور به پایگاه فرهنگی‪،‬‬ ‫سیاسی و اجتماعی تبدیل و جوانان و‬ ‫نوجوانان پایگاه‪ ،‬اسوه های ایثار و شهادت‬ ‫شدند‪ .‬خدا می داند چه روزهای بزرگ و‬ ‫تکرار نشدنی را در ان پایگاه می گذراندیم‪.‬‬ ‫هر چه بود‪ ،‬خدمت به رزمنده ها و تعالی‬ ‫روح و فکر ما بود‪ .‬برای من هم که طلبه‬ ‫بودم‪ ،‬حضور در این محیط معنوی مثل‬ ‫بودن در بهشت بود‪ .‬در یک روز‪ ،‬سی‬ ‫شهید از همین پایگاه از جبهه اوردند‪ .‬در‬ ‫کجای دنیا می توان در عرض این مدت‬ ‫کوتاه‪ ،‬چنین انسان های بزرگ و کاملی‬ ‫تربیت کرد‪.‬‬ ‫انقالب امام خمینی(ره) یک مکتب انسان‬ ‫ساز بود‪ ،‬تاثیرات معنوی نور و معرفت ان‬ ‫فضا‪ ،‬برای همیشه در ذهن و جان ما ثبت‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫سالی یک‪ ،‬دو بار همراه کاروان هایی‬ ‫می شدیم که کمک های مردمی را به‬ ‫جبهه می رساندند‪ .‬حاالت و چهره های‬ ‫نورانی رزمنده ها‪ ،‬هرگز فراموشم نمی شود‪.‬‬ ‫انان جان شان را کف دست گذاشته و تا‬ ‫خط مقدم امده بودند اما برای همان یکی‬ ‫دو روزی که انجا بودیم‪ ،‬نگران بودند مبادا‬ ‫اتفاقی برای ما رخ ندهد‪.‬‬ ‫در یکی از سفرها به جوان رود‪ ،‬با اینکه‬ ‫عملیاتی در کار نبود‪ ،‬با همه وجود‬ ‫کمبودها و محدودیت های رزمنده را‬ ‫حس می کردیم‪ .‬این طور بود که وقتی‬ ‫بر می گشتیم‪ ،‬دیگر با تمام توان و بدون‬ ‫احساس خستگی‪ ،‬در فراهم اوردن‬ ‫کمک های پشت جبهه فعالیت می کردیم‪.‬‬ ‫زمان‪ ،‬نفس ها و زندگی ها برکت داشت‪،‬‬ ‫ان قدر که باور دارم هر چه برکت در زندگی‬ ‫امروزم هست‪ ،‬به خاطر همان سر سوزن‬ ‫تالشی بود که برای این جنگ مقدس و‬ ‫ادم های عزیزش کردم‪.‬‬ ‫یک بار کمک های مردمی اصفهان را‬ ‫به بیت امام بردیم تا در جماران تقدیم‬ ‫کنیم‪ .‬با محوطه کوچک جماران پر بود‬ ‫از زن ها و مردهای پیر جوان‪ ،‬صدای‬ ‫همهمه بچه ها فضا را تسخیر کرده بود‪.‬‬ ‫صدای امام را نمی شنیدیم اما رویاهایمان‬ ‫به واقعیت رسیده بود‪ .‬امام ان باال در‬ ‫حسینیه اجری و خاکی اش‪ ،‬برای ما حرف‬ ‫می زد و ما گریه می کردیم‪ .‬اشک ها بی‬ ‫اختیار با دیدن منجی مان سرازیر می شد‪،‬‬ ‫ان چهره نورانی و ارام‪ ،‬با جان ما چه کرده‬ ‫بود‪ .‬همه ما جان هایمان را برکف گذاشته و‬ ‫مقابلش نشسته بودیم‪ .‬همه منتظر بودیم‬ ‫تا فرمانی بدهد‪ .‬مگر می شد حرفش برای‬ ‫خدا می داند چه روزهای بزرگ‬ ‫و تکرار نشدنی را در ان پایگاه‬ ‫می گذراندیم‪ .‬هر چه بود‪ ،‬خدمت‬ ‫به رزمنده ها و تعالی روح و فکر ما‬ ‫بود‪ .‬برای من هم که طلبه بودم‪،‬‬ ‫حضور در این محیط معنوی مثل‬ ‫بودن در بهشت بود‪ .‬در یک روز‪،‬‬ ‫سی شهید از همین پایگاه از جبهه‬ ‫اوردند‪ .‬در کجای دنیا می توان‬ ‫در عرض این مدت کوتاه‪ ،‬چنین‬ ‫انسان های بزرگ و کاملی تربیت‬ ‫کرد‬ ‫وقتی خبر قطع نامه منتشر شد‪ ،‬با همه‬ ‫خون دل هایی که خورده بودیم‪ ،‬برایمان‬ ‫باور کردنی نبود تا اینکه امام پیام قطع‬ ‫نامه را صادر کردند‪ .‬گفته بودند که جام‬ ‫زهر را نوشیده و قطع نامه را قبول کرده اند‪.‬‬ ‫حجت برایم تمام شد‪ ،‬با جان و دل وبا‬ ‫طعم تلخ‪ ،‬پایان جنگ را قبول کردم‪ .‬من‬ ‫تا سال ‪ 70‬در پایگاه ماندم‪ ،‬اما وقتی دیدم‬ ‫فعالیت های قبلی مان کم رنگ شده‪،‬‬ ‫تصمیم گرفتم سنگرم را تغییر بدهم و‬ ‫در اموزش و پرورش استخدام شدم اما‬ ‫فهمیدم ان هشت سال و همه ارمان ها و‬ ‫ادم هایش تمام شده است‪ .‬سابقه یازده‬ ‫سال و سه ماه خدمت مرا قبول نکردند و‬ ‫گفتند مدرک بیاور‪ .‬تعجب کردم که خیلی‬ ‫راحت گفتند برو حقوق و سابقه ات را از‬ ‫همانی بگیر که برایش خدمت کرده ای‪.‬‬ ‫خیلی محکم جواب دادم‪«:‬خدمت برای‬ ‫شهدا و انقالب را حتی پیش خدا هم‬ ‫حساب و کتاب نمی کنم‪ ».‬ان شخص‬ ‫نمی دانست من به اختیار خودم‪ ،‬کارت‬ ‫بسیج هم نگرفتم‪ ،‬مبادا شائبه امتیاز‬ ‫گرفتن به این واسطه حتی برای خودم هم‬ ‫پیش نیاید‪ .‬سه سال بعد از جنگ بود و‬ ‫باید برخی حقایق تلخ را قبول می کردم‪.‬‬ ‫همیشه حسرت داشتم که کاش از همراهی‬ ‫شهدا عقب نمی افتادم‪ .‬هر چند خدا را‬ ‫شاکرم‪ ،‬یک نفر از ما را قابل دانست که‬ ‫از قافله شهدا باشد‪ .‬امیر حسین‪ ،‬برادر‬ ‫کوچکم هفده سال داشت که شهید شد‪.‬‬ ‫سال ‪ 65‬در کربالی پنج‪ .‬خون شهدا‪ ،‬روح‬ ‫نوجوان و جوان و پیر را بیدار و بزرگ کرده‬ ‫بود‪ .‬پسر عموی دیگرم‪ ،‬شهید محسن بدر‬ ‫هم برای این عملیات اعزام شده بود‪.‬‬ ‫شهید خرازی چون می دانست امیرحسین‬ ‫و محسن خیلی با هم دوست هستند‪،‬‬ ‫اجازه نداده بود در یک گروه بمانند‪ .‬گفته‬ ‫بود دو نفر از یک خانواده با هم نباشند‬ ‫که مبادا با هم شهید شوند و خانواده ها‬ ‫این طور سنگین داغدار شوند اما قسمت‬ ‫این بود که پیکر هر دو را با هم به معراج‬ ‫شهدای اصفهان بیاورند و به فاصله یک‬ ‫هفته تشییع شوند‪ .‬شهدا حتی در رفاقت‬ ‫هم سنگ تمام می گذارند و با هم می روند‪.‬‬ ‫امروز ما مانده ایم و حسرت ان روزها و‬ ‫ادم هایی که جان و مال و فرزندشان‬ ‫را برای دفاع از اسالم‪ ،‬انقالب‪ ،‬والیت و‬ ‫رهبرشان دادند و به سعادت ابدی رسیدند‪.‬‬ صفحه 2 ‫بلوط‬ ‫شماره هفدهم ابان ‪1399‬‬ ‫اصفهان قیامت شده بود‬ ‫مهدی جانی پور از ثبت روز ‪ 25‬ابان از دریچه دوربین می گوید‬ ‫عکس از مهدی جانی پور‬ ‫مهری مصور‬ ‫«اصفهان قیامت شده بود‪ ،‬انگار‬ ‫صحرای کربال بود‪ ».‬این جمله‬ ‫زنده ترین تصویری است که در‬ ‫دوربین مهدی جانی پور ثبت شد‪.‬‬ ‫او که از حضور در عملیات محرم‬ ‫بازمانده بود‪ ،‬مطلع شد تشییع کاروان‬ ‫پرتعدادی از شهدا در راه است و باید‬ ‫مهیای عکاسی از این برنامه شود‪.‬‬ ‫کارش از چند روز زودتر از تشییع شهدا شروع‬ ‫شد‪« :‬شهدا را به سردخانه کهندژ اورده‬ ‫بودند و به خانواده ها اطالع داده بودند‪ ،‬تا‬ ‫شهیدی شناسایی نمی شد‪ ،‬غسل و کفن‬ ‫نمی دادند‪ .‬سه رو غسل و کفن جسد شهدا‬ ‫طول کشید و خانواده هایشان در این چند‬ ‫روز با عزیزانشان وداع می کردند‪ .‬در این‬ ‫سه روز انجا بودم‪ ،‬هم عکس می گرفتم و‬ ‫هم کمک حال خانواده ها بودم‪ ،‬هر کاری‬ ‫از دستم بر می امد برایشان انجام می دادم‪.‬‬ ‫شب سوم شهدا را به محله ها منتقل کردند‬ ‫و در مساجد برایشان زیارت عاشورا و دعای‬ ‫توسل می خواندند‪ ،‬یک مسجد پنج شهید‬ ‫داشت و مسجد دیگر ده شهید‪ .‬همه‬ ‫محله های اصفهان از شهدای محرم سهم‬ ‫داشتند‪».‬‬ ‫با دوربین کاننی که در دست داشت‪،‬‬ ‫لحظه به لحظه روز ‪ 25‬ابان را ثبت کرد‪:‬‬ ‫«صبح اول وقت از خانه بیرون امدم‪ ،‬از هر‬ ‫محله ای‪ ،‬شهدا روی دست بودند‪ ،‬شهدا‬ ‫را به بازار جنب عالی قاپو بردند و علمای‬ ‫وقت از جمله ایت اهلل اشرفی اصفهانی‪ ،‬هر‬ ‫کدام بر چند شهید نماز میت می خواندند‪.‬‬ ‫برای عکاسی به باالی عالی قاپو رفتم و‬ ‫از انجا صحنه ای دیدم که مرا بهت زده‬ ‫کرد‪ .‬میدون امام پر از جمعیت بود و جای‬ ‫سوزن انداختن نبود‪ .‬باالی بازار مسگرها هم‬ ‫باالی درختی رفتم و از انجا دیدم که خیابان‬ ‫حافظ تا فلکه شکرشکن و خیابان احمد اباد‬ ‫پر از جمعیت بود‪ ،‬حتی از شهرهای دیگر هم‬ ‫برای تشییع شهدا به اصفهان امده بودند‪،‬‬ ‫عکس هایی که از باال گرفته ام‪ ،‬جمعیت‬ ‫انبوه را به خوبی نشان می دهد‪».‬‬ ‫معتقد است ‪ 25‬ابان یک روز واقعی و‬ ‫به یادماندنی برای مردم اصفهان بود و‬ ‫عنوان روز ایثار برازنده ان است‪« :‬طی‬ ‫مراسم خاصی شهدا را به سمت گلستان‬ ‫شهدا حرکت دادند و از خیابان های سپه‪،‬‬ ‫میدان امام حسین‪ ،‬چهارباغ‪ ،‬انقالب‪،‬‬ ‫خیابان کمال اسماعیل‪ ،‬پل خواجو تا‬ ‫گلستان شهدا پیاده دنبال جمعیت بودم و‬ ‫عکس می گرفتم‪ .‬در ورودی گلستان شهدا‬ ‫داربست نصب کرده بودند و تنها خانواده‬ ‫درجه یک شهدا و برادران پاسدار اجازه‬ ‫ورود داشتند‪ ،‬من برای عکاسی از تیربرق‬ ‫نزدیک در ورودی گلستان شهدا باال رفته و‬ ‫عکس می گرفتم که برادران نیروی انتظامی‬ ‫خواستند از تیر پایین بیایم و گفتند باالی‬ ‫سرت را نگاه کن که دیدم تنها یک وجب‬ ‫با کابل برق فاصله داشتم‪ ،‬الحمداهلل به‬ ‫حرمت خون شهدا‪ ،‬از این حادثه خطرناک‬ ‫جان سالم به در بردم‪».‬‬ ‫ان روز در گلستان شهدا‪ ،‬صحنه ای از‬ ‫کربالی امام حسین را به تماشا نشست‪:‬‬ ‫«از چند روز قبل تر که بحث تشییع شهدا‬ ‫مطرح شده بود‪ ،‬اقای مکی نژاد‪ ،‬مسئول‬ ‫گلستان شهدا با تعدادی از خانه های اطراف‬ ‫صحبت کرده بود و با رضایت ساکنان‪،‬‬ ‫خانه ها را با همکاری شهرداری خالی کرده‬ ‫و تخریب کردند تا فضا برای دفن شهدا‬ ‫فراهم شود‪ .‬در گلستان شهدا‪ ،‬خانواده های‬ ‫شهدا بی تابی می کردند و صحنه های‬ ‫عجیبی در حال وقوع بود‪ .‬در بین شهدا‪،‬‬ ‫پدر و پسری داشتیم که تابوت هایشان را‬ ‫کنار هم گذاشته بودند و مردم با دیدن این‬ ‫صحنه ها خون گریه می کردند‪ .‬شهدا روی‬ ‫دست مردم تشییع می شدند‪ .‬بین شهدا‪،‬‬ ‫همرزمان یا رفقای هم محله ای بودند‪ ،‬با‬ ‫دیدن این صحنه ها‪ ،‬بارها از خود بی خود‬ ‫شدم‪ ،‬وقتی خسته می شدم‪ ،‬گوشه ای می‬ ‫نشستم و گریه می کردم‪».‬‬ ‫در ان روز عکس هایی را ثبت کرد که در‬ ‫حافظه تاریخی نصف جهان به یادگار‬ ‫ماند‪« :‬هر زمانی عکس های روز ‪ 25‬ابان‬ ‫را می بینم یا به یاد ان روز می افتم‪ ،‬اشکم‬ ‫جاری می شود‪ ،‬با خودم می گویم وقتی این‬ ‫عکس ها را می گرفتم‪ ،‬چه حس و حالی‬ ‫داشتم؟ من سال هاست عکاس خبری‬ ‫هستم و کارم شکار سوژه هاست‪ ،‬اما انروز‬ ‫این طور نبود‪ ،‬تمام اتفاقات و صحنه های‬ ‫ان روز برای خود یک سوژه عکس بودند‪.‬‬ ‫در ان دوره‪ ،‬فیلم تحریم و کمیاب بود‪ ،‬یادم‬ ‫نیست چند عکس گرفتم اما حدود دویست‬ ‫سیصد عکس از ان روز دارم‪ .‬فیلم ها را به‬ ‫صورت ازاد و از جیب خودم خریده بودم و‬ ‫با هزینه شخصی هم چاپ کردم‪ .‬ان زمان‬ ‫این عکس ها چندان دیده نشد اما بعدها به‬ ‫مرور‪ ،‬با برگزاری نمایشگاه و چاپ عکس ها‪،‬‬ ‫مورد توجه مردم قرار گرفت‪».‬‬ ‫‪ 25‬ابان تابلوی ماندگاری از مردم اصفهان‬ ‫است‪ « :‬برای این روز امام جمعه یا استاندار‬ ‫از مردم یا ارگان و نهادی از مردم نخواسته‬ ‫بود برای تشییع شهدا بیایند اما همه مردم‬ ‫در هر شغل و منصبی بودند‪ ،‬کارشان را‬ ‫تعطیل کرده و در این مراسم شرکت کرده‬ ‫بودند‪ .‬مردم ما وظیفه شان را انجام دادند‬ ‫اما متاسفانه مسئوالن مملکتی به مردم ان‬ ‫لطفی که باید داشته باشند را ندارند‪».‬‬ ‫پای مشکالت که به میان می اید‪ ،‬در درد‬ ‫دل رزمنده عملیات های باز می شود‪:‬‬ ‫«گرانی و مشکالت امان مردم را بریده‬ ‫است‪ .‬من جانباز‪ 35‬درصد هستم اما‬ ‫درصد جانبازی مرا کم کرده اند وکسانی‬ ‫که رنگ جبهه را ندیدند‪ ،‬برای خودشان‬ ‫پرونده جانبازی درست کرده اند‪ .‬مربی‬ ‫ایدئولوژی ما‪ ،‬سردار شهید جالل افشار بود‪.‬‬ ‫یکی دو ماه از جنگ گذشته بود‪ ،‬خوابی از‬ ‫امام خمینی(ره) دیدم و برای شهید افشار‬ ‫تعریف کردم و او و سردار شهید احمد فروغی‬ ‫به من تاکید کردند عکاسی دفاع مقدس را‬ ‫جدی بگیرم زیرا این عکس ها روزی به درد‬ ‫می خورد‪ .‬عکاسی انقالب و دفاع مقدس‬ ‫وظیفه ای بود که برعهده ام احساس می‬ ‫کردم و خوشحالم در حد توانم این وظیفه را‬ ‫انجام دادم‪ .‬همواره با خودم می گویم خدایا‬ ‫ما را شرمنده شهدا نکن اما نمی دانم چرا‬ ‫مسئوالن کشوری و استانی به وظیفه شان‬ ‫در قبال مردم عمل نمی کنند؟ دلم‬ ‫می خواهد از ان ها بپرسم وظیفه شما تنها‬ ‫این است که در یک روز ‪ 25‬ابان‪ ،‬روز قدس‬ ‫یا ‪ 22‬بهمن به صحنه بیایند یا در طول سال‬ ‫و در طول دوره مسئولیتشان به فکر شهدا و‬ ‫رسالتی که برعهده دارند‪ ،‬هستند؟ اگر به‬ ‫فکر مردم هستند‪ ،‬چرا وضعیت اینگونه‬ ‫است‪.‬؟!»‬ ‫در بین شهدا‪ ،‬پدر و پسری داشتیم‬ ‫که تابوت هایشان را کنار هم‬ ‫گذاشته بودند و مردم با دیدن این‬ ‫صحنه ها خون گریه می کردند‪.‬‬ ‫شهدا روی دست مردم تشییع‬ ‫می شدند‪ .‬بین شهدا‪ ،‬همرزمان‬ ‫یا رفقای هم محله ای بودند‪،‬‬ ‫با دیدن این صحنه ها‪ ،‬بارها از‬ ‫خود بی خود شدم‪ ،‬وقتی خسته‬ ‫می شدم‪ ،‬گوشه ای می نشستم و‬ ‫گریه می کردم‪.‬‬ ‫‪3‬‬ صفحه 3 ‫بلوط‬ ‫شماره هفدهم ابان ‪1399‬‬ ‫بدرقه فرشته ها تا اسمان‬ ‫روایت رضا بدرالسماء‪ ،‬خالق تابلوی ایثار و حماسه مردم اصفهان‬ ‫سمیه مصور‬ ‫گویی انتخاب شده بود تا شکوه‬ ‫حماسه مردم نصف جهان در یک‬ ‫روز فراموش نشدنی در دوران دفاع‬ ‫مقدس را به تصویر بکشد‪ ،‬کاری‬ ‫که هر چند سخت و سنگین به نظر‬ ‫می رسید ولی شوق اهدای ان به مقام‬ ‫عظمای والبت‪ ،‬هنرمند اصفهانی‬ ‫را بر ان داشت تا در کمتر از یک ماه‬ ‫تابلوی ایثار وحماسه مردم شهرش‬ ‫را به تصویر بکشد‪« .‬رضا بدرالسماء»‬ ‫خالق این تابلو را نه تنها در ایران که‬ ‫در جهان به هنرش می شناسند‪،‬‬ ‫نگارگری که تا به حال در بیش‬ ‫از ‪ 200‬نمایشگاه داخلی و خارجی‬ ‫حضور داشته و در سال ‪ 1387‬موفق‬ ‫به کسب نشان درجه یک هنری‬ ‫از وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی‬ ‫شده است‪ .‬به بهانه روز‪ 25‬ابان‪،‬‬ ‫بزرگداشت حماسه ایثار اصفهان‬ ‫بهانه ای شد تا پای صحبت های‬ ‫این هنرمند اصفهانی بنشینیم که‬ ‫لقب «فرشچیان دوم» به او داده‬ ‫شــده است‪.‬‬ ‫محضر چه اساتیدی را درک کردید؟‬ ‫اســتاد اول من که برادر بزرگم بود و مدتی‬ ‫هم از محضر هنرمندی به نام »احمد‬ ‫بیضــاوی« بهره بردم که ایشــان روی‬ ‫هنر من خیلی تاثیر داشــتند ولی بخش‬ ‫اعظم مهارتی که من در زمینه نگارگری‬ ‫پیدا کردم به دلیل جو خاصی که در‬ ‫گذشته برای اموزش هنر وجود داشت‬ ‫حاصل تجربیات شخصی خودم بوده‬ ‫است‪ ،‬بیشتر تالش کردم که خودم بدون‬ ‫استفاده از محضر استاد در این رشته‬ ‫موفق شوم‪.‬‬ ‫‪4‬‬ ‫دو ســال پیش هم در دومین دیدار‬ ‫مردم اصفهان با رهبری اثر مربوط‬ ‫به شــهدای فاجعه منا به ایشــان‬ ‫اهدا شد‪ .‬نظر رهبری راجع به این‬ ‫اثار چه بود؟‬ ‫من چندین بار تاکنون این توفیق را داشتم‬ ‫که با رهبری دیدار داشته باشم و ایشان‬ ‫هم البوم اثار من و کتاب هایی که این‬ ‫اثار در ان ها چاپ شده است را دیده اند‬ ‫و ضمن تحســین این اثارتوصیه هایی نیز‬ ‫به من داشــته اند‪ .‬در اخرین دیدار از ایشان‬ ‫خواهش کردم که دعا کنند تا من بتوانم‬ ‫اثری درباره مدافعان حرم داشــته باشــم‬ ‫که رهبری هم یک دست والیتی بر سر من‬ ‫کشیدند و خدا را شکر سال گذشــته بود که‬ ‫بعد از شهادت شهید محســن حججی اثر‬ ‫«فرزند ایران» را کار کردم‪.‬‬ ‫رهبری چه توصیه ای‬ ‫به شما داشتند؟‬ ‫ایشان از من خواستند که اثار بیشــتری‬ ‫با مضامین انقالبی داشته باشــم که خدا‬ ‫را شــکر تاکنون کارهای زیادی در این‬ ‫زمینه انجام داده ام‪ ،‬من حتــی درباره‬ ‫اقتصاد مقاومتی کــه توصیه رهبری بوده‬ ‫اســت هم کار کرده ام و در همین راســتا‬ ‫طر ح های کاربردی برای هنرمندان صنایع‬ ‫دستی اماده کرده ام که کتابی هم در این‬ ‫زمینه چاپ شده است‪ .‬طرح های این‬ ‫کتاب از نمادهای ایرانی الهام گرفته شده و‬ ‫جلدهای دیگری از این کتاب هم در حال‬ ‫اماده شدن است‪.‬‬ ‫چه مدت زمان طول کشید که اثر‬ ‫مربوط به حماسه ‪ 25‬ابان اماده‬ ‫شود؟‬ ‫در ان زمان و به هنگام تشــییع پیکرمطهر‬ ‫‪ 370‬شهید و خلق این حماســه ماندگار‬ ‫حضور داشتم و همیشه دوســت داشتم که‬ ‫اثری راجع به این موضوع کار کنم ولی از‬ ‫ان جایی که خلق چنین اثری که بتواند‬ ‫شما ارتباط خاصی هم با ان تصویر‬ ‫برقرار کردید؟‬ ‫کار کردن دربــاره این حماســه واقعا توفیق‬ ‫می خواســت که این توفیق به این راحتی‬ ‫حاصل نمی شد جز با دعای خاص شهدا و‬ ‫انها خودشان کمک کردند‪.‬خوشحالم که‬ ‫در این راه قدم برداشتم تا بتوانم اهداف‬ ‫این شهدا را نشان دهم؛ چرا که به فرموده‬ ‫مقام معظم رهبری نشر سیره شهدا کم‬ ‫از شهادت نیست و اجر خود شهید را‬ ‫دارد‪ ،‬سخن معروفی در این باره است که‬ ‫«انهایی که رفته اند کار حسینی کردند و‬ ‫انهایی که ماندند باید کار زینبی انجام‬ ‫دهند‪».‬‬ ‫گفتید که در دومین دیدار مــردم‬ ‫اصفهان با رهبری تابلوی شهدای‬ ‫فاجعه منا را به ایشان تقدیم کردید‪،‬‬ ‫راجع به این کار هم توضیح دهید؟‬ ‫فاجعه منا به عنوان یکی از تلخترین‬ ‫حادثه های تاریخ جهان اسالم‪ ،‬ذهن هر‬ ‫انسانی را درگیر خود کرده بود ‪ ،‬از این رو‬ ‫ارائه اثار هنری به سبب تاثیرگذاری ویژه‬ ‫می توانست گامی مهم در جهت نمایان‬ ‫کردن بی کفایتی السعود و مظلومیت‬ ‫مسلمانان جهان باشد و من در این اثر‬ ‫تالش کردم فاجعه منا به زبان هنر نیز ثبت‬ ‫و ماندگار شود‪ .‬در این تابلو که یک ســال‬ ‫زمان برد و یکی از پرکارترین تابلوهایی‬ ‫بود که تا به حال کار کرده ام ایه ‪ 100‬ســوره‬ ‫«نساء» با موضوع اجر و پاداش شهادت در‬ ‫راه هجرت به خانه خدا در حاشــیه تابلو‬ ‫کار شده است؛ همچنین ایه ‪ 25‬سوره حج‬ ‫در حاشیه خانه خدا نوشته شده است که‬ ‫بیانگر وجود عذابی دردناک برای کسانی‬ ‫است که در سرزمین خانه خدا دست به‬ ‫تابلوی ایثار و حماسه مردم اصفهان اثر رضا بدرالسما‬ ‫از چه زمانی به هنر‬ ‫نگارگری روی اوردید؟‬ ‫از همان سنین کودکی به این سمت‬ ‫کشیده شدم‪ ،‬در خانواده پدری به جرات‬ ‫می توانم بگویم که همگــی جزو هنرمندان‬ ‫بوده و فعالیت هنری داشته اند‪ .‬البته پس‬ ‫از سال ها هر کدام سراغ رشته دیگر کاری‬ ‫رفتند و در میان اعضای خانواده پدری‪،‬‬ ‫تنها مــن این هنر را ادامه دادم‪ .‬البته‬ ‫برادر بزرگم که دروس حــوزوی خوانده‬ ‫و از روحانیون است‪ ،‬در دوران کودکی و‬ ‫نوجوانی ام کمک و حمایت زیادی از من‬ ‫کرد تا بتوانم شوق و اســتعداد هنری ام را‬ ‫پیگیری کنم‪.‬برادر بزرگ من در رشته مینا‬ ‫کاری فعالیت می کرد و من مدتی زیر نظر‬ ‫او بودم ولی از ان جایی که عالقه زیادی‬ ‫به نقاشــی ایرانی داشتم کم کم به سمت‬ ‫رشته نگارگری روی اوردم‪.‬‬ ‫چه شد که تصمیم گرفتید اثری‬ ‫راجع به حماسه ایثار مردم اصفهان‬ ‫کار کنید؟‬ ‫در سال ‪ 1389‬به مناسبت بزرگداشــت‬ ‫حماسه ایثار مردم اصفهان فرصت دیدار‬ ‫با مقام معظم رهبری برای مردم این‬ ‫دیار فراهم شــد که در همان زمان به من‬ ‫پیشنهاد شــد درباره این حماسه اثری را‬ ‫خلق کنم‪.‬خدا را شکر این توفیق نصیب‬ ‫من شــد تا بتوانم اثری در این رابطه کار‬ ‫کنــم که در همان دیدار به رهبری اهدا شــد‬ ‫و از ان جایی که حضرت اقا اثاری که به‬ ‫ایشــان هدیه داده می شوند را به موزه امام‬ ‫رضا علیه السالم اهدا می کنند هم اکنون‬ ‫این اثر در این موزه نگهداری می شود‪.‬‬ ‫ان ایثار و حماسه را به خوبی به تصویر‬ ‫بکشد واقعا سخت است این اتفاق صورت‬ ‫نگرفت تا این که به مناســبت دیدار مردم‬ ‫اصفهان با مقام معظم رهبری پیشــنهاد‬ ‫این کار به من داده شد‪.‬زمانی که به من‬ ‫پیشــنهاد مربوط به این کار را دادند کمتر‬ ‫از یک ماه فرصت بود ولی خداوند کمک‬ ‫کرد که بتوانم این اثر را کار کنم‪ .‬در این‬ ‫اثر سعی شــد در صحنه بودن مردم و‬ ‫بصیرت انها و اینکه دشمن اصلی شان‬ ‫را میشناختند با شــعارهایی که به کار‬ ‫رفته است نشان داده شود‪ .‬مردمی که‬ ‫خودشــان جنگ را اداره می کردند‪،‬پشت‬ ‫صحنه بودند و جنگ را حمایت می کردند‬ ‫و حتی خانم ها که نیمی از جمعیت بودند‬ ‫در این تصویر نشان داده شد و با توجه به‬ ‫این که تشییع در اصفهان بود‪ ،‬سعی کردم‬ ‫نشانی از این شهر هم در تابلو کار شود برای‬ ‫همین قسمتی از مسجد امام(ره) به تصویر‬ ‫کشیده شده است‪.‬‬ ‫ستم علیه زائران و مســلمانان میزنند‪ ،‬این‬ ‫دو ایه دو سمت از فاجعه منا را به تصویر‬ ‫می‍کشد‪.‬‬ ‫پس از شهادت شهید مدافع حرم‬ ‫محسن حججی نیز تابلویی از شما‬ ‫به عنوان فرزند ایران به نمایش‬ ‫درامد‪ ،‬درباره این اثر هم توضیح‬ ‫دهید؟‬ ‫تابلوی فرزند ایران با ســبک نگارگری‬ ‫ایرانی اسامی که هنر ملی میهنی ماست‬ ‫به تصویر کشیده شــده که می تواند سر‬ ‫منشا تحول در این هنر اصیل و سراغازی‬ ‫بر مکتب نگارگری نوین در جمهوری‬ ‫اسالمی ایران باشــد‪ .‬این اثر از قیام حضرت‬ ‫ابا عبدا‪ ...‬الحسین علیه السالم و جمله‬ ‫اخر حضرت‪« ،‬هل من ناصر ینصرنی» اغاز‬ ‫می شود و تالش شده است تا در کنار خود‬ ‫شــهید خانواده این شهید نیز به تصویر‬ ‫کشیده شــوند‪ .‬گل ها و شـکوفه های اهلل‬ ‫و شقایق که از خون شهدا روییده نمادی‬ ‫از زنده بودن شهدا و طراوتی است که به‬ ‫وسیله خون شــهید به جامعه تزریق می‬ ‫شود‪ .‬همسر شهید با اقتدا به حضرت‬ ‫فاطمه زهرا سالم ا‪ ...‬علیها‪ ،‬همچون‬ ‫حضرت زینب سالم ا‪ ...‬علیها سرو قامت‬ ‫ایســتاده اســت و پیام ادامه راه شهیدان را‬ ‫که همان پیاده شدن پرچم االله اال ا‪ ...‬در‬ صفحه 4 ‫اینکه بعد از مدتی شروع شد؟‬ ‫ورود به عرصه هنر دینــی‪ ،‬جزو اهداف‬ ‫اصلی من بود و خواســته و ارزویی بود که‬ ‫از اول داشــتم‪ .‬همیشــه از خداوند هم‬ ‫می خواستم در این راســتا قدم بردارم‬ ‫ولی تحقق این ارزو مســتلزم این بود‬ ‫که کار کنم و تجربه کسب کنم‪ .‬البته‬ ‫همین نمایشگاه هایی که برگزار کردیم‬ ‫و مخاطبانی که داشــتیم‪ ،‬بسیار باعث‬ ‫تشــویق من بودند‪ .‬به همین ها دلگرم‬ ‫شــدم که مردم این اثار را دوست دارند‪.‬‬ ‫همین موضوع باعث شد روز به روز بیشتر‬ ‫بتوانم در این زمینه فعالیت بکنم‪ .‬تا‬ ‫اینکه به مرور هنرم قوامی به دســت اورد‬ ‫که توفیق خادمی قران کریم و اهل بیت‬ ‫علیهم السالم را به دست اوردم‪.‬‬ ‫شما در کارگروه طراحی و ساخت‬ ‫چندین ضریح ائمه اطهار و‬ ‫امامزاده ها و اماکن متبرکه نیز شرکت‬ ‫داشته اید‪ ،‬درست است؟‬ ‫همین طور اسـت‪ .‬این توفیــق را خداوند‬ ‫به من عنایــت کرده که تا به حــال در‬ ‫روند تهیه و ســاخت چنــد ضریــح متبرکه‬ ‫حضور داشــته ام‪ .‬البته در تمام موارد مـن‬ ‫در بخش میناکاری فعالیت کرده ام‪ .‬اولین‬ ‫بار من را برای شرکت در کارگروه ضریح‬ ‫حضرت مسلم بن عقیل علیه السالم‬ ‫دعوت کردند و میناکاری این ضریح‬ ‫متبرک را انجام دادم‪ .‬همچین میناکاری‬ ‫ضریح جدید حضــرت حبیب بن مظاهر‬ ‫علیه السالم که در حرم مطهر حضرت‬ ‫اباعبدا‪ ...‬الحســین علیه السـلـام قرار دارد‪،‬‬ ‫به عهده من بوده و یکــی از توفیقات‬ ‫بزرگ زندگی ام محسوب می شود‪.‬‬ ‫ضریح جدیدی هم که در مقام حضرت‬ ‫ابوالفضل العباس علیه السالم در خیمه‬ ‫گاه در شــهر کربال وجود دارد‪ ،‬میناکاری ای‬ ‫دارد که بنده توفیق انجام ان را داشتم‪.‬‬ ‫در تهیه باب الراس الشــریف حرم حضرت‬ ‫ابوالفضل علیه السالم هم شرکت داشتم‪.‬‬ ‫مدتی بعد هــم کتیبه میناکاری نیم ضریح‬ ‫امام موســی بن جعفر و امام جواد علیهما‬ ‫السالم و همچنین میناکاری درب حرم‬ ‫این دو امام بزرگوار در کاظمین را انجام‬ ‫دادم‪ .‬انجام میناکاری پنجره فوالد حرم‬ ‫مطهر حضرت معصومه سالم ا‪ ...‬علیها در‬ ‫شهر قم نیز سعادت بزرگ دیگر زندگی ام‬ ‫است‪.‬‬ ‫سراســر کره زمین می باشد به فرزند خویش‬ ‫و نســل های اینده انتقال می دهد‪.‬‬ ‫محراب‪ ،‬نشانه ای از معماری اسالمی‬ ‫بوده وبیانگر ان اسـت که شهید حججی‬ ‫و خانواده ایشان نماد و الگوی شاخصی از‬ ‫یک خانواده ایرانی اسالمی هستند‪.‬‬ ‫هرکسی که اثار هنری شـما را مرور‬ ‫کند‪ ،‬متوجه می شود که شما اثار‬ ‫فاخر دینی بسیاری انجام داده اید‪.‬‬ ‫میخواهیم بدانیم که ایا برای تهیه‬ ‫اثار هنری در بخش مذهبی‪ ،‬از‬ ‫ابتدای فعالیت هنری تان برنامه ای‬ ‫داشــتید که وارد هنر معنوی شوید یا‬ ‫این روزها اثار هنری شما در برخی‬ ‫موزه ها نگهداری می شود‪ .‬ا گر‬ ‫ممکن است برای اشنایی بیشتر ما‬ ‫تعدادی از این موزه ها را نام ببرید؟‬ ‫یکی از موزه ها‪ ،‬موزه حضرت امام رضا‬ ‫علیه السالم در مشهد است که تعدادی از‬ ‫اثار به خصوص اثــار دینی را نگهداری می‬ ‫کند‪ .‬موزه حضرت امام علــی علیه السالم‬ ‫در تهران‪ ،‬مــوزه هنرهای معاصر تهران‪،‬‬ ‫موزه هنرهای معاصــر اصفهان‪ ،‬موزه‬ ‫هنرســتان هنرهای زیبای اصفهان‪،‬‬ ‫گنجینه دانشــگاه اصفهان‪ ،‬مــوزه جماران‬ ‫تهران‪ ،‬موزه نگارســتان امام خمین ـی (ره)‬ ‫اصفهان‪ ،‬مــوزه هدایای مقام معظم‬ ‫رهبری در مشهد از دیگر موزه هایی هستند‬ ‫که اثاری در انها نگهداری می شود‪ .‬در‬ ‫خارج از کشــور هم در موزه هنرهای زیبای‬ ‫الجزیره در کشور الجزایر‪ ،‬موزه هنر اسالمی‬ ‫شارجه در امارات متحده عربی و موسسه‬ ‫فرهنگی اثاری دارم‪.‬‬ ‫بلوط‬ ‫مردم چه وا کنشی به اثار شما‬ ‫داشته اند؟‬ ‫خدا را شکر همیشــه مردم نسبت به من‬ ‫لطف داشــته اند و از من نیز خواسـته اند‬ ‫که در ایران بمانم و اثار بیشتری کار کنم‪.‬‬ ‫در یکی از نمایشگاه هایی که اثار من به‬ ‫نمایش امده بــود‪ ،‬پیرمردی که برای‬ ‫تماشــای تابلوها امــده بود به من گفت‪:‬‬ ‫خدا را شکر می کنم که به من این اندازه‬ ‫عمر داد تا بتوانم امروز چنیــن تابلوهایی‬ ‫را ببینم‪.‬‬ ‫فاجعه منا به عنوان یکی از‬ ‫تلخترین حادثه های تاریخ جهان‬ ‫اسالم‪ ،‬ذهن هر انسانی را درگیر‬ ‫خود کرده بود ‪ ،‬از این رو ارائه اثار‬ ‫هنری به سبب تاثیرگذاری ویژه‬ ‫می توانست گامی مهم در جهت‬ ‫نمایان کردن بی کفایتی السعود و‬ ‫مظلومیت مسلمانان جهان باشد‬ ‫و من در این اثر تالش کردم فاجعه‬ ‫منا به زبان هنر نیز ثبت و ماندگار‬ ‫شود‪.‬‬ ‫اولین بار من را برای شرکت در‬ ‫کارگروه ضریح حضرت مسلم بن‬ ‫عقیل علیه السالم دعوت کردند‬ ‫و میناکاری این ضریح متبرک را‬ ‫انجام دادم‪ .‬همچین میناکاری‬ ‫ضریح جدید حضــرت حبیب بن‬ ‫مظاهر علیه السالم که در حرم‬ ‫مطهر حضرت اباعبدا‪ ...‬الحســین‬ ‫علیه السـلـام قرار دارد‪ ،‬به عهده‬ ‫من بوده و یکــی از توفیقات بزرگ‬ ‫زندگی ام محسوب می شود‪.‬‬ ‫ضریح جدیدی هم که در مقام‬ ‫حضرت ابوالفضل العباس‬ ‫علیه السالم در خیمه گاه در شــهر‬ ‫کربال وجود دارد‪ ،‬میناکاری ای دارد‬ ‫که بنده توفیق انجام ان را داشتم‬ ‫شماره هفدهم ابان ‪1399‬‬ ‫به وقت داغ بغداد‬ ‫مریم محلوجی‬ ‫داغ فراقت اصال التیام نمی یابد!شاید‬ ‫از جنس این غم هاست که پیامبر‬ ‫اکرم (ص) فرمودند‪ :‬براى شهادت حسین‬ ‫علیه السالم‪ ،‬حرارت و گرمایى در دلهاى‬ ‫مومنان است که هرگز سرد و خاموش‬ ‫نمى شود‪.‬‬ ‫نمی دانم سردار اما انگار زمان در ساعت‬ ‫‪ 1:20‬دقیقه سیزدهم دی ‪98‬ایستاد‪،‬‬ ‫چرا که قلب کسی از کار افتاد که در قلب‬ ‫میلیونها ایرانی می تپید‪.‬‬ ‫فردای نبودنت‪ ،‬بهت وحیرت پرواز‬ ‫ناگهانی ات ان قدر دلها را شوکه و قلبها‬ ‫را ویران سرا کرد که فقط اشکهای داغ‬ ‫برصورتها روان شده خبر از رشحه رشحه‬ ‫شدن جگرها می داد‪ .‬همه دنبال التیام‬ ‫بودند‪ ،‬همه صاحب عزا بودند‪ ،‬همه‬ ‫متحیر ازاین خبر‪.‬‬ ‫منتظربودند کسی سخت برصورتهاشان‬ ‫کوبیده انان را ازاین کابوس دهشتناک‬ ‫بیدار کند‪ ،‬اما افسوس که دست پلیدترین‬ ‫انسان روی زمین به خون پاک علمدار‬ ‫رهبرمان اغشته شده و دستان مرد افکنش‬ ‫را برزمین انداخته بود‪.‬‬ ‫هنوز هم داغ تو بر ما گران است‪ .‬تو که‬ ‫رفتی سالمتی رفت! برکت رفت! اربعین‬ ‫‪ !!!....‬تازه جاده های به سوی حسین‬ ‫را امنیت بخشیده بودی و مشایه را‬ ‫برای همه به تجربه گذاشته بودی‪ ،‬تازه‬ ‫داشتیم در لشکر صاحب الزمان بودن را‬ ‫زندگی می کردیم‪ .‬چه بالیی با رفتنت بر‬ ‫سرمان امد سردار؟‬ ‫نقل کرده اند ‪ ،‬وقتی در صدر اسالم‪،‬‬ ‫پیامبر ص عده ای را دید که از زندگی و کار‬ ‫و خانواده دست کشیده و به عزلت نشینی‬ ‫و رهبانیت رو اورده اند‪ ،‬فرمود‪ :‬در اسالم‬ ‫رهبانیت نیست و فرمود ‪ :‬رهبانیت امت‬ ‫من جهاد در راه خداست!‬ ‫زنده باد مکتبی که رهبانیتش جهاد است‬ ‫و سردارانش‪ ،‬فاتح قله های اخالق و‬ ‫معنویت! سردار درغم نبودنت می سوزیم‬ ‫و می سازیم‪ .‬اما ای ارام دل بیقرار رهبرمان‬ ‫سیدعلی‪ ،‬به ما سفارش کردی رهبرمان را‬ ‫تنها نگذاریم‪ ،‬از تو می خواهیم از عرش‬ ‫الهی از جوار امن الهی نگاه نافذت به ما‬ ‫و رهبرمان و کشورمان و جوانانمان باشد‪.‬‬ ‫تحمل دنیای بدون سردارسلیمانی‬ ‫سخت است‪ ،‬اما دلمان خوش است که‬ ‫رهبرمان حضرت اقا سیدعلی خامنه ای‬ ‫عزیز با ماست‪ .‬داغ شما با ما تا همیشه‬ ‫هست‪ ،‬وقتی ادم عزیزی را از دست‬ ‫می دهد‪ ،‬دیدن عکسش‪ ،‬داغ روی داغ‬ ‫می شود! ادم هر دفعه عکس را می بیند‪،‬‬ ‫انگار بند دلش پاره می شود!‬ ‫یک عده عکس را پنهان می کنند‪ ،‬یک‬ ‫عده می گویند بگذارید با عکس مواجه‬ ‫شوند و غم و غصه شان را خالی کنند!‬ ‫من نمی دانم کدام حرف درست است؟‬ ‫ولی سردار! هر جا پا می گذاریم عکس‬ ‫شماست! همه جا با شما هم صحبت‬ ‫شده ایم‪ ،‬در کوچه و خیابان‪ ،‬اداره‪،‬‬ ‫مسجد‪ ،‬حتی اسانسورها! خیلی دلم‬ ‫می خواهد بدانم روز قیامت‪ ،‬سوختن دلها‬ ‫را چگونه محاسبه می کنند؟‬ ‫سحرگاه هر جمعه موج تصاویر تو چالش‬ ‫دلتنگی های ما شده و یادت را چون‬ ‫نگینی در حلقه جانمان حفظ می کنیم‪.‬‬ ‫تو در تمام بحرانها پشتوانه بودی و‬ ‫حاال نگاهت ازانسوی دنیای فانی به ما‬ ‫وعملکرد ماست‪.‬‬ ‫سردار دلها‪ ،‬بعد از تو دشت سوخت و باران‬ ‫نگرفت‪ ،‬زندگی بر هیچکس اسان نگرفت‬ ‫و این ابتدای راهیست که برای رسیدن‬ ‫به ظهور باید بدون سردار طی کنیم‪.‬‬ ‫دعایت بدرقه راهمان‪...‬‬ ‫‪5‬‬ صفحه 5 ‫بلوط‬ ‫شماره هفدهم ابان ‪1399‬‬ ‫چه خوش لحظه ای و چه تجدید بیعتـݡی‬ ‫رهبر معظم انقالب‪ :‬حرف با اصفهان و اصفهانی زیاد است‬ ‫در سالگرد تشییع ‪۳۷۰‬‬ ‫شهید عملیات محرم‪،‬‬ ‫هزاران نفر از مردم اصفهان‪،‬‬ ‫سال ‪ 95‬در حسینیه ‬ ‫امام خمینی (رحمه اهلل) با‬ ‫رهبر انقالب اسالمی دیدار‬ ‫کردند‪ ،‬برای مرور این رویداد‪،‬‬ ‫با روایت یکی از خبرنگاران‬ ‫اصفهانی همراه شدیم‪.‬‬ ‫مهری فروغی‬ ‫ثانیه ها به شماره افتاده اند‪ ،‬دیگر‬ ‫دل یارای تپیدن نیست برای لحظه‬ ‫خوش دیدار‪ .‬دیداری که این بار از‬ ‫نه از قاب شیشه ای تلویزیون که‬ ‫قرار است چهره به چهره و رودررو‬ ‫محقق شود‪.‬‬ ‫می گویند؛ متقاضی زیاد است و باید‬ ‫قرعه کشی شود و می شود…‬ ‫تو را در خیل عاشقان قرار می دهند تا‬ ‫برای تجدید میثاق و بیعتی دوباره‬ ‫رهسپار شوی‪.‬‬ ‫چه خوش لحظه این دیدار و چه حالوتی‬ ‫دارد این تجدید بیعت‪ .‬اتوبوس ها همه‬ ‫در خیابان های مجاور بیت‪ ،‬توقف‬ ‫می کنند‪.‬‬ ‫هرکسی پیاده می شود بدون معطلی به‬ ‫دنبال جمعیت می رود و عده ای هم فقط‬ ‫می دوند‪ .‬اینجا؛ همه عشق است! بعد‬ ‫از گذر از خیابان اصلی وارد یک خیابان‬ ‫فرعی می شویم‪ .‬کسی خبر نداشته باشد و‬ ‫مسیر را نشناسد‪ ،‬گمانش به یک مسابقه‬ ‫دو می رود ان هم با یک شرایط برای‬ ‫همه؛ برای پیر‪ ،‬جوان‪ ،‬زن‪ ،‬مرد‪ ،‬معلول‪،‬‬ ‫سالم و…‬ ‫برای ورود به کوچه همه به صف‬ ‫می شوند؛ حق تقدم با ان هایی است که‬ ‫زودتر رسیده اند‪ .‬ماموری پاکت به دست‬ ‫نامه ها را جمع می کند‪ .‬توی صف‪ ،‬کسی‬ ‫نامه به دست ایستاده است‪ .‬می پرسم‪:‬‬ ‫نامه نوشته ای؟ می گوید‪ :‬برای مشکالت‬ ‫‪6‬‬ ‫نوشته ام‪ .‬چند نامه توی دستش است‬ ‫از همسایه و فامیل‪ .‬دوباره می گوید‪:‬‬ ‫ً‬ ‫مادرم گفت بنویس؛ رهبر است ‪ ،‬حتما‬ ‫ً‬ ‫می خوانند‪ .‬حتما جواب می دهند‪ .‬این را‬ ‫که می گوید‪ ،‬نامه را توی پاکت می اندازد و‬ ‫قدمی به جلو برمی دارد‪.‬‬ ‫همه کارت های مالقاتشان را به دست‬ ‫گرفته و از این مرحله هم عبور می کنند‪.‬‬ ‫تا در جایگاه بعدی کارت ها پانچ شود و‬ ‫گیت بعدی شروع بازرسی …جوان است‪،‬‬ ‫به دو؛ می رود اما مشکل جسمی دارد‪.‬‬ ‫می دود؛ خیابان به کوچه‪ .‬کوچه به‬ ‫کوچه‪ .‬گیت به گیت‪ .‬من هم می دوم‬ ‫به دنبالش برای گفت وگو‪ .‬برای دو کلمه‬ ‫حرف حساب‪ .‬توی یکی از گیت ها پشت‬ ‫سرش می ایستم‪ .‬باید اینجا توی صف‬ ‫ایستاد برای بازرسی بدنی‪.‬‬ ‫چرا این قدر عجله؟! من می پرسم‪.‬‬ ‫باالخره همه مان که می رسیم‪.‬‬ ‫کمی متعجب اما با خنده جواب می دهد‪.‬‬ ‫می خواهم زودتر برسم‪ .‬کجا نشستن‬ ‫و از چه فاصله ای رهبری را دیدن‬ ‫خودش غنیمت است‪ .‬دوباره می گویم؛‬ ‫خبرنگارم! بدون سالح امده ام؛ بدون‬ ‫قلم‪ .‬بدون کاغذ‪.‬‬ ‫اما چشم ها‪ ،‬گوش ها و حافظه همراهم‬ ‫هست برای ثبت انچه باید… نمی خواهد‬ ‫خودش را معرفی کند‪ ،‬من هم سخت‬ ‫نمی گیرم!بازرسی بدنی خیلی دقیق‬ ‫انجام می شود و فرصت خوبی برای چند‬ ‫دقیقه گفت و گو می دهد‪ .‬با اینکه هیچ‬ ‫وسیله اضافی همراهش نیست اما باز‬ ‫هم معطلی دارد اینجا‪ .‬کارش که تمام‬ ‫می شود خداحافظی می کند و این بار با‬ ‫سرعت بیشتری می دود به طرف گیت‬ ‫بعدی!‬ ‫روی پله برای بازرسی می ایستم‪.‬‬ ‫بیشتر خیره می شوم به طرز دویدنش‪.‬‬ ‫برایش سخت است اما خوب از عهده‬ ‫این کار برمی اید‪ .‬قبل از رفتنش گفت از‬ ‫چندنفری گروهشان جلو زده است‪ .‬این‬ ‫بار من هم می دوم تا توی گیت بعدی‬ ‫هم ببینمش برای ادامه صحبتمان‪.‬‬ ‫نفسم به شماره می افتد؛ نه اینکه فاصله‬ ‫بین گیت ها طوالنی باشد‪ ،‬نه؛ به دویدن‬ ‫عادت ندارم‪.‬‬ ‫اما او خوب می دود‪ ،‬خوب تر از من…‬ ‫گیت بعدی می بینمش‪ .‬صفمان از هم‬ ‫جداست اما کنار هم‪.‬‬ ‫می گوید‪ :‬اولین بار است که به دیدار‬ ‫امده‪ .‬شروع می کند به دعا برای رهبری‬ ‫و البته زودترش تشکر از خدا برای این‬ ‫توفیق‪ .‬توفیقی که شاید ارزوی خیلی ها‬ ‫بود و او اکنون در یک جمع ‪ ۳۶۰۰‬نفری‬ ‫نماینده چندین میلیون نفر شده است‪.‬‬ ‫هرچه جلوتر می رویم بازرسی ها دقیقتر‬ ‫می شود و معطلی اش هم‪.‬‬ ‫دل توی دلش نیست؛ می گوید‪ :‬نمی شود‬ ‫همان اول دقیق تر بازرسی کنند اما‬ ‫با تعداد گیت کمتر‪ .‬خودش جوابی‬ ‫به خودش می دهد که باالخره اینجا‬ ‫باالترین مقام کشور است‪ ،‬باید همینطور‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫با این جواب‪ ،‬دلش کمی ارام می گیرد‬ ‫و بدون اعتراض می گوید‪ :‬اماده ام‪.‬‬ ‫همزمان باهم در دو ردیف روی پله‬ ‫می ایستیم تا بازرسی شروع شود‪.‬‬ ‫جلوتر می رویم‪ ,‬دل توی دلش نیست؛‬ ‫در فاصله گیت ها بساط پذیرایی اماده‬ ‫است‪ .‬بوی شیرینی تازه و شیرکاکائوی‬ ‫داغ به وجدت می اورد در این صبح‪.‬‬ ‫کسی راهنمایی می کند برای رفتن به‬ ‫سمت پذیرایی اما او می دود؛ همچنان‪.‬‬ ‫مثل قبل‪ .‬اخرین گیت را که پشت سر‬ ‫می گذاری وارد سالنی می شوی که محل‬ ‫دیدار است ؛ خیلی ساده ‪ .‬از تشریفات‬ ‫هیچ خبری نیست…‬ ‫دویدن هایم موثر است من هم جایی‬ ‫در همان جایگاه جلو انتخاب می کنم‬ ‫و او هم‪ .‬ان قدر دقیق بررسی می کند‬ ‫که مبادا ستونی جلوی دیدگانش را‬ ‫بگیرد…و باالخره می نشیند‪ ،‬همان جلو‪.‬‬ ‫همان جایی که تصورش را هم نمی کرد…‬ ‫رهبر معظم انقالب که وارد می شوند‪،‬‬ ‫جمعیت به ناگاه سرپا می ایستد برای‬ ‫عرض ارادت و یکسره شعار می دهد‪ :‬ای‬ ‫رهبر ازاده ‪ /‬اماده ایم اماده‪.‬‬ ‫همنوایی می کنند و همخوانی و مداحی‬ ‫هم…‬ ‫اسم امام حسین(ع) که می اید‪ ،‬رهبری‪،‬‬ ‫دستشان را حائل صورت می کنند و اشک‬ ‫می ریزند و مردم هم‪.‬‬ ‫بحث و تقاضای دیدار هرساله اصفهان و‬ ‫مردمش که مطرح می شود همه یک صدا‬ ‫و باقدرت ندای تکبیر سر می دهند‪.‬‬ ‫اینجا؛ عشق همچنان موج می زند… گویا‬ ‫می خواهند همان جا‪ ،‬تاییدش را از رهبر‬ ‫عزیز بگیرند! با شروع سخنرانی؛ هیاهو‬ ‫هم می نشیند‪ .‬رهبری مثل همیشه از‬ ‫اقتدار ایران می گویند و از صالبت اصفهان‬ ‫…‬ ‫وقتی می گویند‪ :‬حرف با اصفهان و‬ ‫اصفهانی زیاد است‪ ،‬دلت‪ ،‬قرص‬ ‫می شود…‬ ‫از طاقت اصفهانی ها می گویند و از‬ ‫اقتصاد مقاومتی! سفارش شان؛ خواندن‬ ‫وصیت نامه امام است و داشتن بصیرت‪.‬‬ ‫کوه باید باشد تا استوار بگوید… امریکا‪،‬‬ ‫امریکا است… کوه باید باشد تا استوار‬ ‫بگوید‪ …:‬ما به توفیق الهی برای مواجهه‬ ‫با هر حادثه محتمل اماده ایم‪ ...‬کوه باید‬ ‫باشد تا …‬ ‫می گویند؛ بعد از هر باران‪ ،‬هوا همیشه‬ ‫دل چسب است‪ .‬صالبت و اقتدار رهبری‬ ‫در گفته ها‪ ،‬دلچسبی عجیبی برایت به‬ ‫ارمغان می اورد؛ انگار که باران باریده‬ ‫است…‬ ‫باران که به کوه بخورد‪ ،‬هوا دل چسب تر‬ ‫می شود‪ .‬اینجا همان حال و هواست‪.‬‬ ‫مصداقی از باران و رهبری که چون کوه‬ ‫ایستاده… دیدار به لحظات اخر می رسد‪.‬‬ ‫می گویند‪ :‬سالم ما را به همه برادران‬ ‫و خواهران اصفهانی برسانید‪ .‬همه‬ ‫مسرورند‪ .‬چه مادران شهدایی که خود‬ ‫را به زحمت توی جلسه نگه داشتند و‬ ‫چه مسئوالنی که همه امده بودند برای‬ ‫بستن یک پیمان دوباره‪.‬‬ ‫امام خامنه ای؛ اما امیدوارند به مدد خدا‬ ‫و یاری امام زمان…‬ ‫حسینیه امام خمینی (ره) کم کم از نفرات‬ ‫خالی می شود‪ .‬حاال کسی برای رفتن و‬ ‫رسیدن عجله ندارد‪ .‬هیچ کس‪ .‬همه‬ ‫ارام قدم برمی دارند‪ ،‬هر کسی می خواهد‬ ‫اخرین نفری باشد که هوای پاک‬ ‫حسینیه را از دست می دهد‪.‬‬ صفحه 6 ‫بلوط‬ ‫رونمایـــــݡی از برنامه اموزشـݡی سه شنبه های شادابــــݡی‬ ‫طی مراسمی از برنامه اموزشی سه‬ ‫شنبه های شاد ابی‪ ،‬با حضور مدیر عامل‬ ‫شرکت ابفا استان اصفهان‪ ،‬مدیرکل‬ ‫اموزش و پرورش و مدیر کانون پرورش‬ ‫فکری کودکان و نوجوانان استان‬ ‫رونمایی شد‪ .‬بر اساس تفاهم نامه منعقد‬ ‫شده‪ ،‬محتوای تولیدی شرکت ابفا استان‬ ‫اصفهان‪ ،‬با موضوع مدیریت مصرف اب‪،‬‬ ‫در شبکه شاد و دیگر شبکه های اموزشی‬ ‫در اختیار کانون پرورش فکری کودکان و‬ ‫نوجوانان قرار می گیرد‪.‬‬ ‫مدیرعامل شرکت ابفا استان در این‬ ‫مراسم به نقش اموزش و پرورش در‬ ‫مدیریت مصرف در جامعه پرداخت و‬ ‫گفت‪ :‬اموزش و پرورش تاثیر بسزایی‬ ‫در فرهنگ سازی مصرف بهینه اب در‬ ‫جامعه دارد و در شرایط کنونی انتشار‬ ‫ویروس کرونا که به ناچار رویکرد اموزشی‬ ‫این نهاد تغییر کرده و از چهره به چهره به‬ ‫مجازی تبدیل شده است‪ ،‬نباید از بخش‬ ‫فرهنگ سازی غافل شد‪.‬‬ ‫مهندس هاشم امینی تصریح کرد‪ :‬نهاد‬ ‫اموزش و پرورش یکی از دستگاه هایی‬ ‫است که در ارتقا سطح فرهنگ در‬ ‫زمینه های مختلف نقش بارزی دارد‬ ‫و شرکت ابفا استان اصفهان به منظور‬ ‫نهادینه کردن مصرف بهینه اب در‬ ‫جامعه با همکاری اموزش و پرورش از‬ ‫طریق شبکه های مجازی محتوای‬ ‫اموزشی مدیریت مصرف اب را در اختیار‬ ‫دانش اموزان قرار می دهد‪.‬‬ ‫مدیرعامل شرکت ابفا استان اصفهان‬ ‫استفاده از تجهیزات کاهنده را در مصرف‬ ‫صحیح اب موثر برشمرد و اظهار داشت‪:‬‬ ‫به منظور بهره مندی بیش از ‪960‬‬ ‫مدرسه در استان اصفهان از شیر پدالی‬ ‫که در مصرف صحیح اب و نیز رعایت‬ ‫پروتکل های بهداشتی موثر است‪،‬‬ ‫با کمک خیرین بیش از ‪3‬هزار و ‪600‬‬ ‫شیر پدالی در نظرگرفته که طی مراحل‬ ‫مختلف در اختیار مدارس قرار می گیرد‪.‬‬ ‫امینی با بیان اینکه شرکت ابفا طی‬ ‫سنوات قبل با برگزاری جشنواره ها و‬ ‫همایش های مختلف اقشار مختلف‬ ‫را دعوت به مصرف بهینه اب می کرد‪،‬‬ ‫بیان داشت‪ :‬در سال تحصیلی جدید با‬ ‫پرسش شاد ابی از دانش اموزان در رده‬ ‫سنی ‪ 6‬تا ‪ 18‬سال می خواهیم با پاسخ‬ ‫دادن به این سوال که «در شرایط امروز‬ ‫که استان اصفهان با کمبود اب سالم و‬ ‫بهداشتی روبروست و برای ادامه زندگی‬ ‫و حفظ محیط سالمتی و بهداشت به اب‬ ‫نیاز داریم‪ ،‬برای نگهداری از این نعمت‬ ‫خدادادی چگونه می توانید نقش خود‬ ‫را در خانه‪ ،‬مدرسه و سایر اجتماعات ایفا‬ ‫کنید؟» در این مسابقه شرکت کنندگان‬ ‫اثار خود را از ‪ 20‬شهریور تا ‪ 30‬اذر ماه به‬ ‫روابط عمومی های شرکت ابفا‪ ،‬اموزش و‬ ‫پرورش و کانون پرورشی فکری کودکان‬ ‫و نوجوانان ارسال کنند و در نهایت از ‪30‬‬ ‫اثر برگزیده در یازدهم دیماه همزمان با‬ ‫سی امین سالگرد تاسیس شرکتهای اب و‬ ‫فاضالب تقدیر به عمل می اید‪.‬‬ ‫در ادامه مدیرکل اموزش و پرورش استان‬ ‫اصفهان گفت‪ :‬در حال حاضر بیش از‬ ‫‪ 920‬هزار دانش اموز در استان اصفهان‬ ‫مشغول به تحصیل هستند‪ ،‬این در‬ ‫حالیست که با در نظر گرفتن خانواده های‬ ‫دانش اموزان‪ ،‬اموزش و پرورش در استان‬ ‫بیش از ‪ 4‬میلیون مخاطب دارد‪ .‬محمد‬ ‫اعتدادی تاکید کرد‪ :‬با شیوع ویروس‬ ‫کرونا و شروع اموزش های مجازی‪،‬‬ ‫بسیاری از خانواده ها درگیر تعلیم و تربیت‬ ‫دانش اموزان شده اند‪ ،‬این در حالیست‬ ‫که در شرایط کنونی اموزش و پرورش به‬ ‫منظور تعلیم و تربیت بهتر دانش اموزان‬ ‫نیاز به مشارکت بسیاری از دستگاه ها‬ ‫دارد‪ .‬وی با اشاره به اهداف سند تحول‬ ‫بنیادین اموزش و پرورش گفت‪ :‬تقویت‬ ‫مهارت مشارکت اجتماعی دانش اموزان‬ ‫یکی از اهداف این سند به شمار می اید و‬ ‫شرکت ابفا با تدوین برنامه های مختلف‬ ‫پیرامون مدیریت مصرف اب‪ ،‬اموزش‬ ‫و پرورش را در کسب مهارت مصرف‬ ‫صحیح اب یاری می کند‪ .‬مدیر کل‬ ‫کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان‬ ‫استان اصفهان نیز اعالم کرد‪ :‬کانون‬ ‫پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان‬ ‫اصفهان از ظرفیت هنری‪ ،‬ادبی‪ ،‬علمی‬ ‫بسیار خوبی برخوردار هست و شرکت ابفا‬ ‫می تواند از این بستر در راستای ترویج‬ ‫مصرف بهینه اب در جامعه بهره مند‬ ‫شود‪.‬‬ ‫محمد قلمکاریان افزود‪ :‬شرکت ابفا‬ ‫استان اصفهان در سال گذشته در حرکتی‬ ‫ارزشمند‪ 16 ،‬جلد کتاب در رابطه با‬ ‫مدیریت مصرف اب تهیه کرد‪ ،‬این در‬ ‫حالیست که امسال انتظار داریم این رقم‬ ‫به ‪ 160‬جلد برسد و در اختیار متقاضیان‬ ‫قرار گیرد‪.‬‬ ‫برݡگزاری رزمایش حفاظت از تاسیسات ابفا‬ ‫شرکت ابفا استان اصفهان به منظور‬ ‫امادگی مقابله با هرگونه تهدیدی که‬ ‫خدمات رسانی پایدار به مردم را مختل‬ ‫می کند رزمایش حفاظت از تاسیسات را‬ ‫برگزار کرد‪.‬‬ ‫مدیرعامل شرکت اب وفاضالب استان‬ ‫اصفهان با بیان اینکه خدمات این‬ ‫شرکت باید در طول شبانه روز بی وقفه‬ ‫در اختیار مردم قرار گیرد اظهارداشت‪:‬‬ ‫در بزنگاه های مختلف وقوع حوادث‬ ‫می تواند اسیب هایی به زیرساختهای‬ ‫شرکت ابفا استان اصفهان تحمیل نماید‬ ‫این در حالیست که خدمات این شرکت‬ ‫به لحاظ حیاتی بودن باید پایدار در‬ ‫دسترس عموم قرار گیرد‪.‬‬ ‫مهندس هاشم امینی حفاظت اصولی‬ ‫از تاسیسات در سطح استان را ضروری‬ ‫قلمداد کردو تصریح کرد‪ :‬برخی از‬ ‫تاسیسات ابفا مانند تصفیه خانه اب‬ ‫باباشیخعلی تامین کننده اب شرب‬ ‫بیش از ‪ 4‬میلیون نفر است که سالمت‬ ‫این تعداد از جمعیت به عملکرد فرایند‬ ‫تصفیه اب و حفاظت شبانه روزی از این‬ ‫تصفیه خانه بستگی دارد‪ .،‬از این رو باید‬ ‫از تصفیه خانه اب مانند مراکز حساس‬ ‫مورد حفاظت ویژه قرار گیرد‪.‬‬ ‫وی به نقش تصفیه خانه های فاضالب‬ ‫در سالمت بهداشت محیط پرداخت و‬ ‫اظهارداشت‪ :‬هم اکنون ‪ 26‬باب تصفیه‬ ‫خانه فاضالب در سطح استان در مدار‬ ‫بهره برداری قرار دارند که با جمع اوری‪،‬‬ ‫انتقال و تصفیه فاضالب نقش بسزایی‬ ‫در بهداشت محیط‪ ،‬کاهش االینده های‬ ‫زیست محیطی و ارتقاء سطح بهداشت‬ ‫عمومی دارد بر این اساس حفاظت و‬ ‫نگهداری از این تاسیسات امری غیر قابل‬ ‫انکار است‪.‬‬ ‫مدیرعامل شرکت ابفا استان اصفهان‬ ‫حفاظت از منابع و مخازن اب در سطح‬ ‫استان را یکی از اولویت ها برشمرد و‬ ‫اعالم کرد‪ :‬معاونین و مدیران شرکت بر‬ ‫مبنای مسئولیتی که برعهده دارند باید‬ ‫سناریویی تدوین نمایند که بر مبنای‬ ‫ان راهکارهای مقابله با هر گونه اسیبی‬ ‫که تاسیسات ابفا را تهدید می کند بتواند‬ ‫در کمترین زمان ممکن ان را خنثی نمود‬ ‫و با ان مقابله کرد‪ .‬امینی برگزاری این‬ ‫رزمایش را در سطح استان بسیار مفید‬ ‫برشمرد و اعالم کرد‪ :‬طبق بررسی های‬ ‫صورت گرفته با برگزاری این رزمایش‬ ‫به نقاط قوت و ضعف در ارائه خدمات‬ ‫پایدار به مردم در هنگام وقوع حوادث‬ ‫واقف شدیم و قطعا با رفع نقاط ضعف در‬ ‫کوهتاترین زمان همچنان درصدد ارائه‬ ‫خدمات پایدار و بهینه به مردم تحت هر‬ ‫شرایطی هستیم‪.‬‬ ‫این رزمایش در محل استقرار تمام‬ ‫تاسیسات اب و فاضالب در سطح استان‬ ‫برگزار و همه مناطق ابفا به صورت‬ ‫همزمان به برگزاری رزمایش حفاظت از‬ ‫تاسیسات و مقابله با تهدیدات احتمالی‬ ‫پرداختند‪.‬‬ ‫شماره هفدهم ابان ‪1399‬‬ ‫در شهر‬ ‫تعامل ابفا و نیروی انتظامی‬ ‫برای ایجاد سالمت پایدار‬ ‫مدیرعامل شرکت ابفا استان اصفهان‬ ‫در هفته نیروی انتظامی از حافظان‬ ‫نظم و امنیت تقدیر کرد و گفت‪:‬‬ ‫فعاالن در نیروی انتظامی در زمینه‬ ‫امنیت مردم تالش می کنند و فعاالن‬ ‫در صنعت ابفا زمینه ساز سالمت اقشار‬ ‫مختلف جامعه هستند‪ ،‬بنابراین این‬ ‫دو نهاد می توانند با تعامل بیش از‬ ‫پیش بستر امنیت و سالمت جامعه‬ ‫بهتر و گسترده تر را مهیا کنند‪ .‬مهندس‬ ‫هاشم امینی با بیان اینکه محافظت‬ ‫از تاسیسات صنعت ابفا از اهمیت‬ ‫بسزایی برخوردار است‪ ،‬عنوان کرد‪:‬‬ ‫تاسیسات ابفا به ویژه تصفیه خانه‬ ‫اب و شیرخانه فلمن تامین کننده‬ ‫اب شرب سالم و بهداشتی بیش از ‪4‬‬ ‫میلیون نفر در استان اصفهان است‪،‬‬ ‫به طوریکه تصفیه خانه اب اصفهان‬ ‫به عنوان یکی از مراکز حساس از‬ ‫سوی نهادهای ذیصالح شناخته شده‬ ‫است‪ .‬وی ادامه داد‪ :‬از حافظان امنیت‬ ‫در اصفهان انتظار می رود همانند‬ ‫همیشه در حفاظت از تاسیسات این‬ ‫شرکت خدماتی‪ ،‬بیشتر حمایت کنند تا‬ ‫خدمات به صورت پایدار در اختیار مردم‬ ‫قرار گیرد‪ ،‬متاسفانه در چند سال اخیر‬ ‫بیش از ‪ 1339‬فقره دریچه منهول های‬ ‫فاضالب در استان به سرقت رفته که‬ ‫این امر مخاطراتی برای مردم و عابرین‬ ‫اعم از اشخاص و وسایل نقلیه به وجود‬ ‫اورده است‪.‬‬ ‫اجرای سیستم تله متری‬ ‫درتاسیسات اب روستاهای‬ ‫منطقه بن رود اصفهان‬ ‫به گفته مدیر ابفا منطقه بن رود‪،‬‬ ‫برای اولین بار در استان اصفهان‬ ‫از سیستم تله متری در تاسیسات‬ ‫ابرسانی ‪ 17‬روستای منطقه بن رود‬ ‫استفاده می شود‪ .‬احسان شفیعی با‬ ‫بیان اینکه ‪ 17‬روستای منطقه بن رود‬ ‫که پس از یکپارچه سازی شرکت های‬ ‫ابفای شهری و روستایی از ابتدای‬ ‫سال جاری‪ ،‬تحت پوشش شرکت ابفا‬ ‫قرار گرفت‪ ،‬اظهار داشت‪ :‬هم اکنون‪7‬‬ ‫باب مخزن و ‪ 2‬باب ایستگاه پمپاژ‬ ‫مجتمع های روستایی (قورتان) شامل‬ ‫‪ 12‬روستا و مجتمع روستایی (فارفان)‬ ‫با ‪ 5‬روستا از سیستم تله متری در‬ ‫توزیع عادالنه اب بهره مند هستند‪.‬‬ ‫وی جمعیت روستایی منطقه بن رود‬ ‫را ‪ 17‬هزار نفر اعالم کرد و بیان داشت‪:‬‬ ‫در حال حاضر ‪ 6‬هزار و ‪ 557‬فقره‬ ‫انشعاب اب به مشترکین در روستاها‬ ‫واگذار شده‪ ،‬این در حالیست که‬ ‫روستاهای این منطقه تحت پوشش‬ ‫طرح ابرسانی اصفهان بزرگ قرار دارند‪.‬‬ ‫مدیرابفا منطقه بن رود افزود‪ :‬این‬ ‫منطقه دارای ‪ 48‬کیلومتر خط انتقال‬ ‫اب و ‪ 155‬کیلومتر شبکه توزیع است‬ ‫که در سال جاری به دلیل فرسودگی‬ ‫قسمت هایی از شبکه توزیع بیش از‬ ‫یک کیلومتر از شبکه فرسوده اب در‬ ‫روستا ها اصالح شده است‪.‬‬ ‫‪7‬‬ صفحه 7 ‫ماهنامه اجتماعی‪ ،‬اقتصادی بلوط‬ ‫مدیر مسئول و صاحب امتیاز‪ :‬مهری مصور‬ ‫در شهر‬ ‫تاخیر در بهره برداری از سالن‬ ‫اجتماعات گلستان شهدا‬ ‫شهردار اصفهان گفت‪ :‬افتتاح سالن‬ ‫اجتماعات گلستان شهدا که قرار بود‬ ‫روز ‪ 25‬ابانماه همزمان با روز حماسه‬ ‫و ایثار مردم اصفهان به بهره برداری‬ ‫برسد‪ ،‬به علت شرایط حاد کرونایی به‬ ‫تاخیر افتاد‪ .‬قدرت اله نوروزی ادامه‬ ‫داد‪ :‬به دنبال اجرای برنامه های‬ ‫«هر یکشنبه یک افتتاح» قرار بود‬ ‫همزمان با روز شهرسازی‪ ،‬دفاتر‬ ‫تسهیل گری شهرسازی و چندین‬ ‫اقدام دیگر این حوزه رونمایی شود‬ ‫که به دلیل حاد شدن شرایط کرونا و‬ ‫جلوگیری از تجمع مردم موقتا برنامه‬ ‫افتتاحیه های شهرداری دو هفته به‬ ‫تاخیر افتاد که بعدا جبران می شود‪.‬‬ ‫شهردار اصفهان تصریح کرد‪ 25 :‬ابان‬ ‫هفته روز حماسه و ایثار مردم اصفهان‬ ‫است‪ ،‬بر همین مبنا به مردم قول‬ ‫داده بودیم سالن گلستان شهدای‬ ‫اصفهان که یکی از کارهای بزرگ دو‬ ‫سال اخیر است‪ ،‬در این روز افتتاح می‬ ‫شود که در شرایط حاد کرونایی این‬ ‫افتتاحیه به زمان دیگری موکول شد‪.‬‬ ‫راه اندازی سامانه میز‬ ‫خدمت شهرداری اصفهان‬ ‫مدیرعامل سازمان فناوری اطالعات‬ ‫و ارتباطات شهرداری اصفهان گفت‪:‬‬ ‫با راه اندازی سامانه میز خدمت‪118 ،‬‬ ‫خدمت شهرداری اصفهان در این‬ ‫سامانه بارگزاری شده است‪ ،‬گفت‪ :‬از‬ ‫جمله خدماتی که شهروندان به ویژه در‬ ‫ایام محرم امسال به ان احتیاج داشتند‪،‬‬ ‫درخواست های مجوزهای مختلف بود‬ ‫که در این راستا در طول ‪ 2‬ماه حدود ‪300‬‬ ‫درخواست ثبت و پیگیری شد‪ .‬وی از‬ ‫راه اندازی سامانه های برگزاری جلسات‬ ‫غیرحضوریشهرداریتوسطسازمانفاوا‬ ‫نیز خبر داد و گفت‪ :‬این خدمت در حال‬ ‫حاضر در اختیار معاونت ها‪ ،‬سازمان ها و‬ ‫مناطق شهرداری است و حتی جلسات‬ ‫شورای اسالمی شهر اصفهان بر بسترهای‬ ‫ایجاد شده برگزار می شود و امکان‬ ‫حضور میهمانان شورای شهر به صورت‬ ‫غیرحضوری در این جلسات فراهم است‪.‬‬ ‫مدیرعامل سازمان فاوا با بیان اینکه از‬ ‫جمله مشکالت ما در این سازمان‪ ،‬اعمال‬ ‫تحریم ها جهت خرید تجهیزات مورد‬ ‫نیاز و نوسانات نرخ ارز است گفت‪ :‬این‬ ‫موضوع باعث شده بسیاری از خریدهای‬ ‫امسال این سازمان بالتکلیف شود‪ ،‬چرا‬ ‫که قوانین به راحتی اجازه تغییر قیمت‬ ‫در قراردادهای شهرداری را نمی دهد به‬ ‫همین دلیل از متولیان و مسئولین امر‬ ‫درخواست می شود تا با اتخاذ تدابیری‬ ‫در برخی حوزه ها‪ ،‬با انجام خریدها به‬ ‫صورت ارزی موافقت کنند‪.‬‬ ‫شماره تماس و تلگرام‪09333928637 :‬‬ ‫ادرس‪ :‬اباذر ‪ ،25‬دفتر ماهنامه بلوط‬ ‫زیر نظر شورای سردبیری‬ ‫ابان ماه ‪ 99‬شماره ‪17‬‬ ‫شماره فا کس‪03135236978 :‬‬ ‫ماهنامه بلوط‪ ،‬نشریه ای‬ ‫مستقل است که به هیچ ارگان‪،‬‬ ‫سازمان یا نهادی وابسته‬ ‫نیست و مطالب ان بیانگر ارای‬ ‫نویسندگان ان است‪.‬‬ ‫مدیر اجرایی‪ :‬محمد مصور‬ ‫کد پستی‪8159843355 :‬‬ ‫مدیر هنری‪ :‬علیرضا مظاهری‬ ‫چاپ‪ :‬چاپخانه ایمان‪ ،‬خیابان سلمان‬ ‫طلوع افتاب اقتصاد اصفهان از شرق‬ ‫با حضور مدیرعامل شرکت سهامی‬ ‫نمایشگاه هایبین المللیجمهوریاسالمی‪،‬‬ ‫استاندار اصفهان‪ ،‬شهردار و جمعی دیگر‬ ‫از مدیران شهری اصفهان‪ ،‬نمایشگاه بین‬ ‫المللی اصفهان در فاز نخست بهره برداری‬ ‫شد‪ .‬قدرت اله نوروزی‪ ،‬شهردار اصفهان در‬ ‫مراسم افتتاح نمایشگاه بین المللی اصفهان‬ ‫در ادامه افتتاحیه های هفتگی پروژه های‬ ‫عمرانی‪ ،‬خدماتی شهرداری اصفهان که با‬ ‫حضور جمعی از مدیران استانی‪ ،‬نمایشگاهی‬ ‫و شهری برگزار شد‪ ،‬اظهار کرد‪ :‬بهره برداری‬ ‫امروز از نمایشگاه بین المللی اصفهان با‬ ‫حضور همه به ویژه استاندار اصفهان مقدمه‬ ‫ای است تا در فرصتی دیگر از طریق ویدئو‬ ‫کنفرانس افتتاحیه ای بزرگ برای این پروژه‬ ‫برگزار شود‪.‬‬ ‫وی ادامه داد‪ :‬در اطراف نمایشگاه اصفهان‪،‬‬ ‫نقاط مهمی همچون کنارگذر شرق‪ ،‬رینگ‬ ‫چهارم‪ ،‬سالن اجالس سران و فرودگاه بین‬ ‫المللی اصفهان قرار دارد و در این نقطه‬ ‫همه تجار‪ ،‬تولیدکنندگان‪ ،‬بازرگانان و همه‬ ‫عالقمندان به پیشرفت کشور هنر خود را به‬ ‫نمایش می گذارند و تولیدات خود را عرضه‬ ‫می کنند‪.‬‬ ‫شهردار اصفهان با بیان اینکه اتفاقی که‬ ‫امروز افتاده بیانگر فعال شدن اقتصاد شهر‪،‬‬ ‫اشتغال و رونق کسب و کار است‪ ،‬تصریح‬ ‫کرد‪ :‬سه سال پیش گفتیم در اولین فرصت‬ ‫این نمایشگاه را می سازیم و اینک شاهد‬ ‫بهره برداری از ان هستیم؛ این یک نمونه از‬ ‫کارهای بزرگی است که با همت واالی همه‬ ‫مدیران شهری و با حمایت های بی دریغ‬ ‫اعضای شورای شهر به نتیجه رسیده است‪.‬‬ ‫نوروزی افزود‪ :‬ما در اینده نزدیک سالن‬ ‫اجالس سران‪ ،‬جاده فرزانگان‪ ،‬پل افتاب‪،‬‬ ‫سالن گلستان شهدای اصفهان و تا پایان‬ ‫امسال پل شهید سلیمانی را افتتاح می‬ ‫کنیم؛ همچنین پروژه بزرگ مترو با قوت در‬ ‫حال پیشروی است و این نشان از هماهنگی‬ ‫بین همه اجزای یک مجموعه بزرگ برای‬ ‫پیشرفت کشور دارد‪ .‬وی ادامه داد‪ :‬به همه‬ ‫کسانی که این حماسه ها را افریدند و شهر را‬ ‫به کارگاه بزرگ عمرانی تبدیل کردند خسته‬ ‫نباشید‪ ،‬می گویم و به مردم قول می دهم‬ ‫با حمایت همه اعضا و شرکای نمایشگاه‬ ‫بین المللی اصفهان‪ ،‬مهرماه سال اینده فاز‬ ‫دوم این طرح اغاز خواهد شد چراکه هم‬ ‫اکنون همه زیرساخت ها برای اغاز فاز دو‬ ‫اماده است‪ .‬شهردار اصفهان اظهار کرد‪ :‬به‬ ‫مردم قول می دهم امسال همه طرح های‬ ‫شهری میوه خود را خواهد داد و با توجه به‬ ‫اینکه امسال طرح "هر یکشنبه یک افتتاح"‬ ‫برگزار می شود‪ ،‬تا پایان سال چندین افتتاح‬ ‫بزرگ در شهر خواهیم داشت که نوید برای‬ ‫زندگی بهتر‪ ،‬ارامش و اسایش است‪ .‬در‬ ‫ادامه مراسم افتتاح نمایشگاه اصفهان‪،‬‬ ‫عباس رضایی‪ ،‬استاندار اصفهان اظهار کرد‪:‬‬ ‫نمایشگاه اصفهان در جهت انتظار مردم و‬ ‫رشد اقتصادی و بهینه سازی معیشت بهره‬ ‫برداری شده است‪ ،‬شادی‪ ،‬نشاط و همدلی‬ ‫این رخداد را به فعاالن عرصه سالمت به‬ ‫خصوص کادر پرستاری که با بیماران‬ ‫کرونایی دست و پنجه نرم می کنند و نیز‬ ‫روح مقدس شهدای جبهه سالمت تقدیم‬ ‫می کنیم‪.‬‬ ‫استاندار اصفهان تصریح کرد‪ :‬از هم استانی‬ ‫ها درخواست می کنم در اصفهان که‬ ‫فرهنگ باالی مردم با ا گاهی و دانشی بی‬ ‫نظیر‪ ،‬باالتر از سطح عمومی جامعه است‪،‬‬ ‫رعایت دستورهای بهداشتی را به خاطر‬ ‫حفظ جان خود به عنوان یک تکلیف شرعی‬ ‫و اخالقی انجام دهند‪.‬‬ ‫وی افزود‪ :‬در اصفهان که پایتخت فرهنگ‬ ‫و تمدن جهان اسالم هستیم از ما انتظار‬ ‫رعایت بیشتر پروتکل های بهداشتی‬ ‫است چراکه امروز یکی از معروف های‬ ‫معروف و منکرهای منکر رعایت پروتکل‬ ‫های بهداشتی است‪ .‬استاندار اصفهان‬ ‫افزود‪ :‬همدلی و وحدت را در ابعاد مختلف‬ ‫در اصفهان احساس می کنیم که یکی‬ ‫از نمودهای ان ساخت نمایشگاه بزرگ‬ ‫اصفهان و پروژه های دیگری است که‬ ‫توسط شهرداری و شورای اسالمی برای‬ ‫ایجاد ساختارهای مطلوب در حال انجام‬ ‫است‪ .‬رضایی بیان کرد‪ :‬همه سفرای‬ ‫خارجی‪ ،‬جای وجود مجموعه ای مانند‬ ‫نمایشگاه بزرگ اصفهان را در این شهر خالی‬ ‫می دیدند که با هماهنگی خوبی که در ابعاد‬ ‫مختلف در اصفهان وجود دارد‪ ،‬دست یاری‬ ‫به سوی همه اصفهانی هایی که در این شهر‬ ‫و خارج از شهر هستند دراز می کنم که از این‬ ‫مجموعه استفاده بیشتری کنند‪.‬‬ ‫وی افزود‪ :‬باید از ظرفیت های بسیار بزرگ‬ ‫اصفهان که ‪ 10‬هزار واحد صنعتی دارد و‬ ‫برخی از انها در ردیف کشورهای بزرگ‬ ‫دنیاست‪ ،‬استفاده کنیم‪ .‬استفاده از این‬ ‫پتانسیل ها در گرو ایجاد ساختارهای بزرگی‬ ‫مثل نمایشگاه اصفهان و نحوه بهره برداری‬ ‫از ان است‪ / .‬اداره ارتباطات رسانه ای‬ ‫شهرداری اصفهان‬ ‫اصفهانی ها منتظر ‪ 99/9/9‬باشند!‬ ‫به گفته شهردار اصفهان‪ ،‬در تاریخ‬ ‫‪ 99/9/9‬از ‪ 9‬پروژه عمرانی در منطقه ‪9‬‬ ‫شهر اصفهان بهره برداری می شود‪.‬‬ ‫قدرت اله نوروزی با اشاره به روند اجرای‬ ‫طرح های عمرانی در شهر اصفهان با‬ ‫همراهی شورای اسالمی شهر و مسئوالن‬ ‫استانی در شرایط سخت اقتصادی گفت‪:‬‬ ‫در این وضعیت در و اقع باید برخی از‬ ‫طرح ها متوقف می شد اما با همراهی‬ ‫توانستیم اجرای پروژه ها را در شهر به‬ ‫جریان بیندازیم‪.‬‬ ‫شهردار اصفهان با بیان اینکه در این‬ ‫مسیر برخی طرح ها نیز به بهره برداری‬ ‫رسیده است‪ ،‬افزود‪ :‬البته این طرح ها‬ ‫بدون برگزاری مراسم افتتاحیه به دلیل‬ ‫شیوع کرونا‪ ،‬در اختیار شهروندان قرار‬ ‫گرفته است که از جمله انها می توان‬ ‫به پل افتاب و ادامه بلوار فرزانگان‬ ‫اشاره کرد‪.‬‬ ‫وی ادامه داد‪ :‬در ادامه بهره برداری از‬ ‫طرح های عمرانی‪ ،‬برگزاری افتتاحیه ها‬ ‫هم از سوی شهرداری به صورت مجازی‬ ‫صورت می گیرد تا سالمت شهروندان‬ ‫در خطر قرار نگیرد که در همین راستا‬ ‫امروز بهره برداری از فاز اول نمایشگاه‬ ‫بین المللی اصفهان شامل سالن امیرکبیر‪،‬‬ ‫بخش اداری‪ ،‬الکتریکال و مکانیکال‪،‬‬ ‫فضای سبز‪ ،‬رجیستری و تاسیسات به‬ ‫صورت انالین برگزار می شود‪.‬‬ ‫وی با اشاره به اینکه در چهارباغ هم‬ ‫خیابان های منتهی به این گذر و‬ ‫میدان امام حسین (ع) در حال سنگ‬ ‫فرش است‪ ،‬گفت‪ :‬با این اقدامات به‬ ‫زیبایی های چهارباغ افزوده خواهد شد‪.‬‬ ‫نوروزی بیان کرد‪ :‬انتظار داریم با همراهی‬ ‫کسبه شهر اصفهان طرح پیرایش شهری‬ ‫که شامل یک خیابان در هر منطقه‬ ‫اصفهان است‪ ،‬اجرایی تا براساس این‬ ‫طرح نماها و تابلوهای خیابان ها یکسان‬ ‫سازی شود‪.‬‬ ‫وی افزود‪ :‬در تاریخ ‪ 99/9/9‬از ‪ 9‬پروژه‬ ‫عمرانی در منطقه ‪ 9‬شهر اصفهان‬ ‫بهره برداری می شود که یکی از انها‬ ‫پاتوق شهری خواهد بود‪ .‬همچنین در‬ ‫منطقه یک شهر هم پاتوق های شهری‬ ‫ایجاد شده و این طرح در سایر نقاط‬ ‫شهر هم اجرا می شود‪ ،‬در شهر اصفهان‬ ‫با ایجاد شبکه دوچرخه سواری‪ ،‬در صدد‬ ‫هستیم دوچرخه جایگزین خودروها شود‬ ‫که برای این کار باید در هر منطقه یک‬ ‫مسیر ویژه دوچرخه ایجاد و در نهایت به‬ ‫شبکه متصل شود‪.‬‬ صفحه 8