فصلنامه مدیریت جهادی شماره 1
فصلنامه مدیریت جهادی شماره 1
فصلنامه مدیریت جهادی شماره 1
یݤ ݣزݤݣ ݧ ݐ
ݡی
ݡکن
ݤ
ݡی
گ
ݣکه
ݣ
ݣ
ݣ
ݣ
ݣ
ݣ
ݤ
ݣ
ݣ
ݣ
د
ݣ
ݣ
ݣں
ݣکن ݣ ݣݣطوݣ ݤݣر ݧ ݩ ݧ ݩُ ݣ
سعݡی ݣ ݣ ݣ ݣ
ݣݣ
ݩ
ݧ
ݒ
هݤ
ݣشقٮݣ ݣسݣ ݤ
ݣ ݣ ݣ ݣݣخــ ݣ ݣاݤدݣ ݣݣعاݣ ݩݑ ݦ ݣݦ ݣݦ ݬݓ ݣٮ ݣ ݣ ݣ
شهید محسن حججی خطاب به
فرزندش اندکی قبل از شهادت
فص ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــلنامه
علمݡی-تخصصݡی
1
مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟ع؟
هسته مدیریت جهادی
شماره اول -تابستان 1396
شماره مجوز2067/94 :
مدیر مسئول :دکتر میثم لطیفی
سردبیر :دکتر مصباح الهدی باقری
هیئت تحریریه:
مصباح الهدی باقری ،میثم لطیفی ،وحید یاوری،
مصطفی یخچالی ،حسن سعدابادی
مدیر فنی :سامان قاموس
مدیر هنری :سید مصطفی شفیعی
نشانی دفتر نشریه:
تهران -بزرگراه شهید چمران -جنب پل مدیریت
دانشگاه امام صادق؟ع؟ -مرکز رشد -هسته مدیریت جهادی
تلفکس89775592-88590027 :
رایانامهjihadimag@gmail.com :
کانال تلگرامhttps://t.me/jihadimag_ir :
سٮ
ݣ ݨݐݣ ݣڡ ݣ ݣ ݣ ݣه ݣݑ ݦݣ ݦݩرݣ ݤ
4
عزمی برای مدیریت جهادی 1......................
برسد به دست دوست 4...........................
ُ
ف ْز ُت...؛ پژوا ک یک قسم 5........................
5
16
15
28
34
40
46
57
پرونده ویژه :باید از جایی اغاز کرد 15.............
سرمشق 16.........................................
مدیریت قرارگاهی 28...............................
مصدر توانستن؛ متکلم مع الغیر 34................
ایستگاه تحقیقاتی مدیریت 40.....................
یک مدیر عامل؛ یک بچه ها46.....................
مقاالت و گفتارهای علمی 57......................
58
64
74
81
ماشین حساب ها درست کار نمی کنند 58..........
مساله این است64.................................
رشد با بال های جهاد 74...........................
کتابخانۀ جهادی81.................................
ارکان یک سازمان جهادی 82......................
بسته مطالعاتی مدیریت جهادی 87...............
82
87
1
دݔ ݤهݤ
ج�هݣ ݣ ݣاݤ ݣىــ ݣـ ݫ ݤݣ
ݐ
ݨ
ݡی
م
ݤ
ݣی
ݥ
ݣ
ر
ݣ
ݣ
ݣب
ݣ
ݣ
ݣ
عر
ݣ
ݣ
ا
ݡی
ٮ ݣ ݣه ݣ ݣ ݣݤا ݣ ݣ ݣد ݤݤ
م ݣ ݣݔݭىدݥݣ ݣ ݣݤر ݫى ݫ ݬݔݑ ݣݦ ݣݦ ݣ ݣݭ ݫ ݣ ݫ ݣݓ ݣ ݣݦ
ح
َو َّالذ َین َج َاه ُدوا ف َینا َل َن ْهد َی َّن ُه ْم ُس ُب َلناَ
ِ
ِ
ِ
عنکبوت؛ 69
مفاهیم برامده از انقالب اسالمی ،دارای وجوه متعددی
هستند .هم ،صبغه ای از ارمان خواهی درونشان است ،هم
درون مایه ای استکبارستیز دارد ،هم احیاءگر سنت های منصوص
و مروی اسالمی است و هم وارث ارزش های اخالقی ناب دینی
مانند ایثار ،تعاون ،یک رنگی و همدلی است .این مفاهیم،
انچنان پرشور ،در زندگی شخصی و اجتماعی مردم وارد شدند،
ً
که دوره اول انقالب را به دوره ای کامال متمایز و درخشان و به
قول امروزی ها نوستالژیک تبدیل کرد.
یکی از مهم ترین مفاهیم تولیدی انقالب اسالمی« ،جهاد
سازندگی» بود.
2
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
در حقیقت ورود مفهوم جهاد
به عرصه ساخت و ابادانی کشور
خاصه در روستا ها و در حمایت
از محرومین و پابرهنگان وکوخ
نشینان ،ترکیبی مبارک را رقم
ً
زده بود .این مفهوم ابتدائا حوزه
کشاورزی را هدف قرار داد و البته
بعدها ،حوزه های عمرانی ،صنعتی
و سازندگی دیگر را نیز در برگرفت.
مهمترین و محوری ترین نگاه در
این عرصه ،مهرورزی حقیقی و
دستگیری از هم نوع بدون دریغ
و منت بود .این تعاطف ،طوری
کار ها را پیش می برد که شاید هیچ
سوخت دیگری ،این همه همدلی،
دیگرخواهی ،اتحاد و ایثار تولید
نمی کرد.
با شروع جنگ ،این ایثار در
عالی ترین سطحش که جنگ و
جهاد در راه خدا و جانبازی برای
دین و میهن بود ،جلوه کرد و ظهور
یافت.
البته ارام ارام ،ساخت دهی
فعالیت های انقالبی هم شروع
شد .در میانه جنگ ،کمیته های
انقالب به وزارت کشور منتقل
شدند و جهاد هم دارای وزارت
خانه ای شد و شیخ الوزرای فعلی
کابینه دولت اقای روحانی ،در
ان زمان ،اولین تجربه وزارتی اش
را در وزارت جهاد سازندگی اغاز
نمود .تالش برای ساخت دهی،
ً
عموما از اینجا نشات می گرفت که
بتوانند با بسیج امکانات و قدرت
ستادی و پشتیبانی بیشتر ،یک
کار انقالبی را سرعت ببخشند ،اما
خیلی زود ،انحراف جدی اتفاق
افتاد و ان انتقال یک فعالیت
پویا و انقالبی مردمی به یک
ساختار ایستا و اداری دولتی
بود .در حقیقت ،عوارض منفی
های با تصدی گری دولت
فعالیت ِ
ً
کامال منتقل شد و فواید یک کار
مردمی جمع گرا نیز زائل گردید.
بدیهی است هر چه زمان بر این
ساختارهای ایستا می گذشت،
جمود فعالیت ها بیشتر می شد و
مهم تر اینکه ،رنگ و لعاب ایثارگری
و دیگرخواهی هم کم رنگ تر و
بی مایه تر می شد .طرفه انکه،
ا گر می خواهیم ارمان خواهی در
فعالیت ها استحاله شود ،بهترین
و راحت ترین راه ،اضافه کردن قوه
حساب گری مادی و به اصطالح دو
دو تا چهار تا ،در متن یا حاشیه
است که یکی از ثمرات زودبازده
ان ،نگاه های ساختاریافته و
ایستا است .لذا طولی نکشید که
کمیته ،نیروی انتظامی شد و جهاد
هم به ظاهر ادغام و در حقیقت
مستحیل .تقریبا با این دو اتفاق
و مشابه ان ،صبغه جهادی کم
رنگ تر و بی روح تر و باصطالح
فرمالیته شد.
حاال ،سال هاست که ضرورت نگاه
جهادی در فعالیت ها و مدیریت
جهادی در سازماندهی امور به
عنوان یک خال و اسیب جدی
و حیاتی ،تذکر و هشدار داده
می شود .رهبر فرزانه انقالب ،بار ها
و بارها ،لزوم جهادی عمل کردن را
متذکر شده اند و ان را ،راه مطلوبی
برای ا کنون انقالب اسالمی نام
برده اند .حتی در این میانه ،یک
سال را به عنوان سال «عزم ملی
و مدیریت جهادی» نامیدند و
فرمودند که این توصیه برای همه
سال های پیشرو برای ملت ،مورد
نیاز است.
به نظر می رسد این عرصه،
ً
یک عرصه کامال عملیاتی است
و انچه را که در اوان پیروزی
انقالب دیدیم ،نیز حکایت از
همین وضعیت عملیاتی داشت.
به عبارت دیگر ،کسی نیامد «از
لحاظ دانشی» به تئوریزه کردن
این حوزه بپردازد و افراد دیگری
بر ان مبنا و منوال ،ان را عملیاتی
کنند .اما انچه در سال های ادغام
و انحالل و التقاط فعالیت های
انقالبی شاهد بوده ایم ،این
است که انگار دیگر شرایط برای
انجام فعالیت جهادی ،ان هم
3
شماره اول -تابستان 1396
به صورت گسترده و فرا گیر مهیا
نیست .انگار ،اولویت ها و نیاز ها
تغییر کرده است .انگار سبک
زندگی امروزی ،مدیریت جهادی
و جهادی عمل کردن را عنصری
نامطلوب و یا حداقل ناسازگار با
سایر عناصر می داند .انگار و انگار
و صد ها انگار دیگر...
به همین منظور ،شاید الزم باشد،
از مجموع فضا و فعل سال های
اول انقالب -همان سال ها که
بدون بخشنامه و دستورالعمل،
ایثارگری و جهادی عمل کردن،
نشانه عمل صالح بود و دیگر هیچ-
به دنبال پیش نیاز ها و الزامات و
ملزوماتی باشیم که سبب ساز
درخشان شدن چهره فعالیت های
انقالبی به صورت جهادی شدند.
فهم درست و دقیق فضایی که
این فعالیت ها را امکان بروز و
ظهور می داد و تجارب جهادی
دوران های مختلف ،به ما کمک
می کند که در مورد تحقق این
موضوع در االن انقالب اسالمی،
امکان سنجی کنیم و ا گر شرایط را
بر وفق مراد نیافتیم ،به دنبال راه
و چاره برای برون رفت از وضعیت
ناساز و نازای مدیریت امروزی و
نسخه های وارداتی اش باشیم.
هسته مطالعاتی مدیریت
جهادی مرکز رشد برای این منظور
قیام کرده است؛ قیام کرده تا بتواند
امری زمین مانده و بسیار ضروری
و واجب حیات امروزی مان را فهم
کند و بفهماند و این موضوع عالوه
بر تبدیل شدن به یک مطالبه
عمومی به یک گفتمان ملی و
وفاق انگیز بدل گردد.
بدین منظور ،هسته مدیریت
جهادی ،ظرفیت های متعدد و
مختلفی را طراحی و برنامه ریزی
نموده است .بهره گیری از
برنامه های اموزشی ،کارگاهی،
تحقیقاتی ،ارتباطی و رسانه ای
که به نوعی نقش سایر حلقه های
مکمل در زنجیره عرضه و نشاندن
مدیریت جهادی در عرصه نظر و
عمل را دارد ،از این جمله اند .یکی
از ابزار های رسانه ای هسته ،مجله
مدیریت جهادی است.
این مجله از این جهت متولد
می شود تا:
فرهنگ سازان ،مجریان و)...
فراهم شود.
-7تجربه سایر کشور ها در این حوزه،
منتقل گردد.
-1فهم بهتری از این سبک مدیریت
یا دقیق تر مکتب -در کنار سایرانواع مدیریت حاصل شود.
-2تجربه های مختلف در عرصه های
متفاوت ارائه و عرضه شود.
-3قابلیت تبدیل این حوزه در یک
عرصه دانشی فراهم شود.
-4زمینه ساز اشاعه و ترویج این نوع
مدیریت شود.
-5اطالعات و اخبار برجسته این
حوزه منتقل شود.
-6ظرفیت تبادل اطالعات و تعامل
بین بازیگران مختلف این عرصه در
سطوح مختلف (سیاستگذاران،
از انجا که ظرفیت های مختلف
انتقال مطلب به صورت نوشتاری
در قامت و قالب یک نشریه ،بسیار
باالست ،لذا تالش می شود با
انتشار این نشریه ،نوعی تازگی و
طراوت در عرصه مدیریت جهادی
حاصل شود .امید است در این
مسیر ،از ارشادات و همراهی ها و
همیاری های همه دست اندرکاران
و عالقه مندان به این «ضروری
امروزی انقالب اسالمی» بهره مند
شویم،
ان شاءاهلل.
4
�ب ݣ ز ݣ ݤ� ݧݣݨݐ ݣ ݫݣ ݫݣٮݣ ݓٮݤ
ݤد ݤݤو ݑ ݦݩ ݧ ݤݩ
سٮݑ
سٮݣ ݣݤ ݣݤ
ݬݓٮ ݣرݣ ݣ ݣسݣ ݤݤݣدݣ ݤ ݣ ݣ ݫٮݣݤ
دݥݬݓ ݣ ݣ ݣ ݣهݥݣ ݣ ݣ ݣ ݤݤ
فرهیخته گرامی؛ با سالم و احترام
1 .1فصلنامه مدیریت جهادی ،یک فصلنامه ی تعاملی است و بنا دارد
تا با تعامل حداکثری با صاحب نظران و عالقمندان به مدیریت
جهادی ،راهبری محتوایی و ظاهری مجله را پی ریزی نماید.
2 .2مطالب منتشر شده در فصلنامه ،در واقع گامهایی است برای
تولید دانش بومی مدیریت جهادی برای تسریع در حل مسایل
کشور و جهان .این مسیر ناهموار ،ا گر با نقدهای دلسوزانه و
عالمانه شما مخاطبان عزیز همراه شود ،می تواند گامی باشد در
مسیر بهبود این دیدگاهها ...منتظر نقد و نظرات انتقادی شما در
این حوزه هستیم.
3.3ا گر تجربه یا ایده ای در تکمیل یا نقد مطالب فصلنامه در اختیار
دارید ،عمیقا از دریافت و اشاعه ان استقبال می کنیم.
4.4ا گر امکان ثبت و نگارش نقد به هر دلیلی برای شما مقدور نباشد،
فایل صوتی نقد یا تماس تلفنی و انتقال نقد شما هم برای
ما مطلوب است.
ݠٮ
حمرݤ ݫاݤݓ ݤݤ
یݤ ݣ ݣ
داݣ ݤݤ ݣ ݣ ݣ ݣ
ه ݣݤݤ ݣ ݤݤݣ ݣ ݣ
شݣ ݣ�ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ
شهید ایت اهلل سید محمد علی قاضی طباطبائی
امام جمعه تبریز -شهادت 10 :ابان 1358
شهید ایت اهلل سید اسداهلل مدنی
امام جمعه تبریز -شهادت 20 :تیر 1360
شهید ایت اهلل سید عبدالحسین دستغیب
امام جمعه شیراز -شهادت 20 :اذر 1360
شهید ایت اهلل محمد صدوقی
امام جمعه یزد -شهادت 11 :تیر 1361
شهید ایت اهلل عطاء اهلل اشرفی اصفهانی
امام جمعه کرمانشاه -شهادت 23 :مهرماه 1361
5
دکتر مصباح الهدی باقری
پژوهشگر هسته مدیریت جهادی
مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟ع؟
ݩ
ݧ
ݧ
ݧ
ݑ
ــسم
ـ
ٯ
ک
کݣ ݣ ݤ
ُ ݨݐْ ݦ ݑُ ݦ ݣ ݣݩݦ ݬݕٮ ݣژݣ ݣ ݤوݥݣا ݣ ݫى ݣݬݔ ݣ ݣ ݥ
ٮ...
ف ݣرݣ ݤ
در استانه چهل سالگی انقالب اسالمی هستیم .انقالبی که
پر از حادثه و پدیده بوده است .انقدر این حوادث پی در پی و
ً
مستمر اتفاق افتاده که بعضا به واسطه حجم و تراکم انها ،برخی
رنگ فراموشی به خود گرفته اند .فقط مرور کلیات حوادث
ً
انقالب ،انباشته ای فراوان برای مان تولید می کند که بعضا ما را
از الیه های دوم و سوم پدیده ها و وقایع دور می کند.
یکی از مفاهیم مقدس و مبارک دینی و اسالمی ،مفهوم شهادت،
جان بازی و جان فشانی است .این مفهوم در طول ۱۴۰۰سال عمر
پربرکت دین مبین ،داشته های فراوانی برای ابیاری و با طراوت
نگاه داشتن زمین اسالم و زمینه مسلمانی به همراه داشته
است .طرفه ان که ،در طول صد ساله اخیر حیات کشورمان،
این مفهوم در سطحی کالن تر و وسیع تر خود را درخشان تر و
عظیم تر متجلی ساخته است .سالیان سال مبارزه با استعمار و
بعد استبداد ،خود درس اموزی های فراوانی برای جان بازی در
راه حق و دین برای مان به ارمغان اورده است.
6
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
حضور عناصری شایسته و برجسته با ایمان راسخ و روحیه انقالبی ممتاز ،مانند
شهید ایت اهلل مدرس در عنفوان جوانی در مسیر زندگی ائمه جمعه شهید ،به
شکل گیری شخصیت مبارزشان بسیار کمک کرده است.
-1انقالبی و جهادی
این مفهوم ،بعد از انقالب در
چهار عرصه رنگ و رونق جدید
و البته خاصی پیدا نمود .اول
در موضوع ترورهای مسلحانه،
مذبوحانه و سبعانه منافقین ،دوم
در خالل ۸سال دفاع جانانه از
حریم عرض و دین و میهن ،سوم
در حوادث جنگ بوسنی و چهارم
در وقایع اخیر مربوط به منطقه
خاصه عراق و سوریه.
در حقیقت شهادت طلبی عنصری
یگانه و متمایز برای انقالب اسالمی
در بین انقالب های سده های
اخیر است .این عنصر از کودک
و نوجوان تا پیر و کهنسال از
کارمند و کارگر تا کاسب و بازاری
و از عامی تا روحانی همه و همه
را در بر می گیرد.
در بین این اقشار ،امامان
جمعه ای که در محراب یا غیر ان،
به افتخار شهادت نایل امدند ،از
جهاتی ،چشم نوازتر می نمایند .در
این چهار دهه ،شهیدان قاضی
طباطبایی ،مدنی ،دستغیب،
صدوقی ،اشرفی اصفهانی در
ایران و شهید محمدباقر حکیم
در عراق ،به عنوان امام جمعه در
محراب یا غیر ان شربت شهادت
نوشیدند .چشم نوازی شهادت
این بزرگمردان در این است که،
عمری را به مجاهده نفس ومبارزه
با طاغوت و استبداد و استکبار
ً
مشغول بودند و نهایتا با محاسنی
سفید و نفسی مطمئن ،به لیاقت
لقاء اهلل نایل امدند.
هنگامی که سیر و مسیر زندگی و
تعالی این شهدای گرانقدر بررسی
می شود ،مشترکات جالبی در ان
پیدا می شود که می توان از انها به
عنوان کلید سعادت و شهادت نام
ً
برد .این ویژگی ها ،عمدتا در طول
مسیر حیات به شکل تدریجی به
ظهور و سپس بلوغ رسیده و هر
یک حجابی را بر چشم دل این
رهگذران عالم خا کی باز نموده و
حاال در افقی دورتر برای َ«و ِم ْن ُهم
َّمن َی َنت ِظ ُر» (احزاب؛ )23می درخشند.
برخی از این ویژگی ها را مرور
می کنیم:
ً
عمدتا جوانی این افراد ،در دوره
خفقان رضاشاهی بود .رضاشاه
قلدر با تحکم و استبداد ،تالش
می کرد اصالحات تقلبی خود را در
مملکت پیاده و جاری کند .لذا
روح مقابله و مبارزه با این نگاه
انحرافی خاصه در قشر روحانیت
جلوه خاصی پیدا کرد .حضور
عناصری شایسته و برجسته با
ایمان راسخ و روحیه انقالبی
ممتاز ،مانند شهید ایت اهلل مدرس
در عنفوان جوانی در مسیر زندگی
ائمه جمعه شهید ،به شکل گیری
شخصیت مبارزشان بسیار کمک
کرده است .همچنین شا گردی
مستقیم و غیر مستقیم در محضر
امام خمینی؟هر؟ ،این افراد را
علمایی متهور و انقالبی که در
برابر ظلم ظالم و حا کم ،ارام و
قرار نداشته و با زبان و قلم و سالح
به مقابله و مبارزه می پرداختند،
تبدیل کرده بود .ضمن این که
نقش سازماندهی و تشکیالت
سازی برای جهت دادن افراد را
هم به نقش های تبلیغی و ترویجی
خود اضافه می کردند.
7
شماره اول -تابستان 1396
مهم قضیه اینجاست که با همه فهم و درایت علمی خاصه فقهی این عظام
عظیم الشان که هر کدام برای خود مجتهدی متبحر و در حد عالمی مرجع
بودند ،در تبعیت از ولی امر و سر نهادن به کالم و اوامر او ،بی تانی و تاخیر بودند.
-2تبعیت از امام
ومحبت به ولی
در واقع ،این رگه انقالبی بودن،
شاید در سده های قبل به صورت
شاذ و استثنایی در برخی علما
ظاهر می شد ،اما با ظهور و حضور
حضرت روح اهلل ،این موضوع با
نگاهی جدی تر و تشکیالتی تر ،در
بدنه طالب فاضل نفوذ کرد و انها
را از فاز سکوت و مدارا و حدا کثر
تذکر با تنقیح حکم و فتوا ،به وسط
معرکه و میدان مبارزه و جهاد فرا
خواند.
شهدای جمعه ،همگی از
انقالبیون و جهادیون بودند.
هم در دوران مبارزه با رژیم ستم
شاهی پهلوی ملعون ،تا پای
جان ایستادند و زندان های
سخت و شکنجه های سنگینی
را تحمل کردند و هم در دوره
کوتاه حیات شان بعد از پیروزی
انقالب ،لباس مبارزه و جهاد را
از تن بیرون نکردند .حتی با اغاز
جنگ ،خود را در لباس مقدس
رزم همراه با نیروهای بسیجی و
مردمی به جبهه ها رسانده و در
کنار رزمندگان بودند.
فاصله سنی ائمه جمعه شهید
و امام راحل عظیم الشان ،کمتر
از پانزده سال بود ،حتی شهید
اشرفی اصفهانی هم سن امام
ً
بودند .البته بعضا ،به واسطه
همین فاصله و کسوت علمی
و تبحر چند وجهی حضرت
امام؟هر؟ ،این بزرگواران ،از درس
معظم له استفاده کرده اند ،اما
انچه را که بیشتر می توان در مشی
و مرام اینان دید ،تبعیت و پیروی
محض در مسیر مبارزه تا بعد از
پیروزی انقالب از امام و خط امام
در تحکیم انقالب اسالمی است.
این بزرگان ،تردیدی درتبعیت
و گوش به فرمانی نسبت به
حضرت امام نداشتند و لحظه ای
شک و شبهه در اجرای منویات
امام به خرج نمی دادند .مهم
قضیه اینجاست که با همه فهم
و درایت علمی خاصه فقهی این
عظام عظیم الشان که هر کدام
برای خود مجتهدی متبحر و
در حد عالمی مرجع بودند ،در
تبعیت از ولی امر و سر نهادن به
کالم و اوامر او ،بی تانی و تاخیر
بودند .در واقعه کاپیتوالسیون
و همچنین الیحه انجمن های
ایالتی و والیتی ،مبارزه مستمر و
اشکار با رژیم پهلوی و خط ظلم و
استبداد و تحکیم و تثبیت انقالب
تا پای جان ،در مسیر تبعیت از
امام ایستادند و لحظه ای مماشات
و تردید نکردند.
داماد شهید مدنی درخصوص
این ویژگی ایشان می گوید :شهید
مدنی با این جاللت علمی و کفایت
و لیاقت شخصی ،در مقابل امام
راحل ،کامال مطیع و دربست
دراختیار فکر و اندیشه ایشان بود.
می توان گفت فانی در امام عزیز بود
و بی نهایت به او عشق می ورزید.
یک روز جلوی تلویزیون نشسته
بودیم ،به محض اینکه تصویر
حضرت امام ظاهر شد ،بی اختیار
خم شد و تصویر مبارک ایشان را بر
صفحه تلویزیون بوسید.
8
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
-3پیرو مرشد اخالقی
-4تعبد و تقید راسخ
هر کس گوشه ای -و فقط گوشه ای -از
حیات این شهدای گران قدر را خوانده باشد،
نسبت به اخالقی بودن این بزرگواران ،ایمان
و اتقان می اورد .در حقیقت ،قبل از این که
مراتب جهاد اصغر را طی نمایند ،مشغول
معرفه النفس شده و در جهاد ا کبر ،فاتح
گشته اند .از همه این بزرگواران درس های
اخالقی فراوانی از زهد ،تواضع ،صداقت،
امانت داری ،خلوص نیت ،صبر و ...نقل
شده است و هم اینها بوده که باعث جلب و
جذب توده های مستضعف و محروم گرد این
شمع های نورانی شده است.
در خصوص شهید اشرفی اصفهانی نقل ها
می کنند .از جمله این که:
شاید یکی از مهم ترین خصوصیات این علمای
شهید ،تالش برای رسیدن به درجه «عبد بودن»
است .لذا ،عمل به واجبات با تمام کیفیات،
انجام مستحبات دینی و مشغولیت مداوم به
ذکر و حمد الهی و سایر اذکار و ادعیه ماثوره از
ً
جمله مراتب عبودیت ایشان بود .حقیقتا ،این
افراد ،خود را هیچ می دیدند و در مسیر بندگی،
از هیچ عمل موثری فروگذار نمی کردند.
از حضرت ایت اهلل دستغیب ،نقل می کنند
که نماز اول وقت ایشان به تاخیر نمی افتاد.
در سفر برای حج تمتع ،به علت خط پروازی
موجود ،مجبور شدند از طریق فرودگاه بیروت
عمل کنند .با تاخیری که در پرواز به وجود
امد ،موعد سوار شدن به هواپیما ،با دخول
وقت نماز همراه شد .ایشان خواستند که نماز
را به جای بیاورند ،بعد سوار شوند ،گفتند
نمی شود و ما حرکت می کنیم .صحبت های
دیگر هم افاقه نکرد .ایشان تصمیم گرفتند
پیاده شوند و از پرواز جا بمانند ولی نماز شان
نماند .درهمین اثنا ،موتور هواپیما ،دچار
مشکلی شد و اعالم شد ،حداقل برای چهار
ساعت کار الزم است .ایشان
مشغول نماز شدند؛ نماز که
تمام شد ،گفتند هواپیمایی
ً
که معموال با این نوع
خرابی ۴ ،ساعت وقت برای
تعمیر نیاز داشت ،خیلی زود
اماده شد!! لحظاتی بعد
پرواز انجام شد.
▪ا گر از ایشان تعریفی می شد ،می گفتند :انچه
گفتی در من نبود و من راضی نبودم این
کلمات را برای من بگویی.
▪در اعالمیه های زمان طاغوت ،هیچ گاه اول
و مقدم بر همه ،امضا نمی کرد.
▪او با ارامش ،مشکالت و کارشکنی ها را
تحمل می کرد و هیچ گاه
در صدد انتقام و تالفی
بر نیامد.
9
شماره اول -تابستان 1396
دختر شهید می گوید :پدرم در انتخاب دعا ،بسیار دقیق بود .دعاهایی را انتخاب می کرد که در ان ذکر
دنیا کمتر بود.
پیام امام راحل در شهادت شهید اشرفی
اصفهانی نیز گوشه هایی از این صفات عالیه
تعبدی را در این بزرگوار برای همه نسل ها و
اعصار متجلی می نماید:
چه سعادتمندند انان که عمری را در خدمت
به اسالم و مسلمین بگذرانند و در اخر عمر
فانی به فیض عظیمی که دلباختگان به
لقاءاهلل ارزو می کنند نائل ایند .چه سعادتمند
و بلند اخترند انان که در طول زندگانی خود
کمر همت به تهذیب نفس و جهاد ا کبر بسته
و پایان زندگانی خویش را در راه هدف الهی
با سرافرازی به خیل شهدای در راه حق
پیوستند .چه سعادتمند و پیروزند انان که
در نشیب و فرازها و پستی و بلندی های حیات
خویش به دام های شیطانی و وسوسه های
نفسانی نیفتاده و اخرین حجاب بین محبوب
و خود را با محاسن غرق به خون خرق نموده و
به قرارگاه مجاهدین فی سبیل اهلل راه یافتند.
چه سعادتمند و خوشبختند انان که به دنیا و
زخارف ان پشت پا زده و عمری را به زهد و تقوا
گذرانده و اخرین درجات سعادت را در محراب
عبادت و در اقامه جمعه
با دست یکی از منافقین
و منحرفین شقی ،فائز و
به واالترین شهید محراب
که به دست خیانت کار
اشقی االشقیا به مالء اعال
شتافت ،ملحق شدند.
و شهید عزیز محراب این جمعه ما از ان
شخصیت هایی بود که اینجانب یکی از
ارادتمندان این شخص واالمقام بوده و
هستم .این وجود پر برکت متعهد را قریب
شصت سال است می شناختم .مرحوم شهید
بزرگوار حضرت حجت االسالم والمسلمین
حاج اقا عطاءاهلل اشرفی را در این مدت
طوالنی به صفای نفس و ارامش روح و
اطمینان قلب و خالی از هواهای نفسانی و
تارک هوا و مطیع امر موال و جامع علم مفید و
عمل صالح می شناسم و در عین حال مجاهد
و متعهد و قوی النفس بود .او در جبهه دفاع
از حق از جمله اشخاصی بود که مایه دلگرمی
ٌ
«ر َجال
جوانان مجاهد بود و از مصادیق بارز ِ
َ َ
ُ
َص َدقوا َما َع َاه ُدوا ا ّلل َه َعل ْیهِ »(احزاب؛ )۲۳بود...
شهید بزرگوار مدنی هم در عبادت هایشان
یک حالت خاصی داشتند .کسانی که حالت
عبادت ایشان را می دیدند ،لذت می بردند.
دختر شهید می گوید :پدرم در انتخاب دعا،
بسیار دقیق بود .دعاهایی را انتخاب می کرد
که در ان ذکر دنیا کمتر بود .ذکر بهشت کمتر
بود .دعایی را می خواند که
در ان ،قرب حق و رضایت
حق بود و بدان ها سخت
پایبند بود و عمل می کرد.
همین ها او را به جایی
رساند که دیگر بخل و کینه
و حسد در او جا نداشت.
10
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
-5ساده زیستی و مردم داری
یکی از بارز ترین و البته اثرگذارترین
ویژگی های ائمه جمعه شهید،
وجود دو خصوصیت توامان
برخورداری از یک زندگی ساده
و بی االیش و حداقلی ،همراه با
مواجهه ساده و مستقیم با مردم
و تعامل و تعاطف با انهاست .ذکر
این دو ویژگی ،با هم معنا دارد.
یکی بدون دیگری بی معناست.
نمی شود ،مردم داری کرد اما
ساده زیست نبود .در حقیقت
شرط الزم برای مردم داری،
زندگی به دور از تشریفات است.
ساده زیستی ،زمینه ارتباط راحت
و اسان با مردم را فراهم می کند.
بین این علمای کرام و مردم ،هیچ
فاصله و مسافتی برای دسترسی
و تماس نبود .مهم ترین شاهد
این موضوع هم ،نوع شهادت
همه این بزرگان است .از انجا
که منافقین ،این رابطه مردمی و
تنگاتنگ را دیده و شناسایی کرده
بودند ،از این طریق ،به عنوان
یک خال حفاظتی استفاده کرده
و به بهانه معاشرت و مصاحبت
با این بزرگان ،انها را به شهادت
می رساندند .حتی با این که
ترورهای مکرر منافقین سبب
شده بود ،حلقه حفاظتی برای این
بزرگواران تعبیه شود ،ولی ایشان،
تالش می کردند ،این حلقه مانع
ارتباط نشود .البته توصیه ا کید
امام؟هر؟ هم بر این بود که بین
حفظ ارتباط با مردم و حفاظت
جان ،اولی ،اولی است.
ایت اهلل اشرفی اصفهانی دوران
طلبگی خود را اینگونه توصیف
کرده اند :زمانی در حجره ای با سه
نفر دیگر در مدرسه نوریه اصفهان
زندگی می کردیم .بسیاری از روزها
نفت نداشتیم .برای مطالعه در
شب ،از نور چراغ نفتی توالت های
مدرسه استفاده می کردیم .در
روزهای جمعه به یکی از مساجد
دور افتاده اصفهان می رفتم و
از صبح تا عصر در ان مسجد
درس های یک هفته را مرور
می کردم .در مدت دوازده ساعتی
که یک سره انجا بودم غذای من
فقط مقداری دانه ذرت برشته
بود .چیز دیگری نداشتم.
این مسیر تا پایان حیات
مبارک شان ادامه داشت .یکی از
نزدیکان ایشان می گوید :ایشان
شب ها مطلقا غذای طبخ شده
میل نمی کردند .غذای شب ایشان
اغلب مختصری نان و پنیر یا نان
و ماست بود .در رابطه با جنگ
و جیره بندی ارزاق و نفت ،از
سوی استانداری و اداره بازرگانی
به ایشان پیشنهاد شد اجازه
بدهند مقداری برنج و قند و شکر
برای امورات و تعامالت اجتماعی
که دارند فرستاده شود .شهید
می فرمودند :هیچ تفاوتی بین
من و دیگر مردم نیست .درست
است که ایاب و ذهاب ما زیاد
است ولی در این موقعیت جنگ
و کمبود ارزاق نباید به دولت
فشار اورد .در ان سرمای سخت
باختران و با وجود کبر سن ،مثل
دیگران هر دوازده روز فقط یک
گالن بیست لیتری نفت دریافت
می کردند و هرچه اصرار می شد،
ایشان نمی پذیرفتند.
11
شماره اول -تابستان 1396
-6اهل هجرت
یکی از خصوصیات اشاعه و تبلیغ
دین ،در هجرت برای علم اموزی و
هجرت برای تعلیم و تربیت نفوس
است .این شهدا ،بشدت به هر دو
این امور ،بعنوان یک ماموریت
اساسی نگاه می کردند.
در سلوک هجرت شهید بزرگوار
مدنی ذکر کرده اند :زمانی که
ایشان برای تحصیل علم ،تصمیم
به هجرت گرفت ،اسالم و روحانیت
روزگار سختی را می گذراندند .از
یک سو رضاخان پهلوی در اوج
قدرت و استبداد ،فعالیت علمای
اسالم را محدود ساخته و از سویی
دیگر ،ظهور روشنفکران غرب گرا
و سرسپرده به فرهنگ بیگانه در
ایران ،عرصه تالش برای تبلیغ
احکام و ارزش های اسالمی را
تنگ تر می نمود .سید بزرگوار ،در
چنین روزگاری حجره بزازی پدر را
رها کرد و در حالی که زندگی نیز به
کامش شیرین بود ،دوباره با رنج
و محنت غربت همنشین گردید
و هیچگاه اوضاع سخت زمان و
مالمت دوستان در او اثر منفی
نبخشید.
ایشان در چهل سالگی ،برای بهره
بردن از حوزه علمیه نجف رهسپار
انجا شد و بعد از مدتی یکی از
اساتید بزرگ حوزه نجف گردید.
در همین ایام ،در کنار فعالیت های
علمی ،لحظه ای از فعالیت های
سیاسی غافل نبود و همواره در
مسایل سیاسی و مبارزه علیه
طاغوت ،پیشگام و پیشتاز بود.
وی در دوران زمامداری عبدالناصر
در مصر ،در راس هیاتی از علما و
فضالی نجف برای افشای رژیم
طاغوتی ایران به مصر سفر کرد.
هنگامی که گفته شد ال سعود بر
عربستان مسلط گردیده ،طالب
را جمع کرد و گفت باید از نجف
حرکت کنیم و برویم با ال سعود
مبارزه کنیم و اعتقاد داشت که
در حجاز باید مبارزه چریکی انجام
بگیرد.
او در زمان عبدالکریم قاسم ،حا کم
وقت عراق ،کفن پوشید و علیه
اندیشه مارکسیستی موضع قاطع
و علنی گرفت.
در سال ،42که حرکت عظیم
مردم به رهبری امام در جهت
سرنگونی رژیم طاغوت اغاز شد،
ایشان اولین فردی بود که در
نجف به ندای «هل من ناصر
ینصرنی» امام ،لبیک گفت و با
تعطیل کالس های خود در نجف
و تشکیل مجالس سخنرانی ،در
جهت افشای چهره پلید رژیم
مزدور پهلوی گام برداشت.
سپس به ایران و همدان برگشت و
کار تبلیغی خود را از روستای دره
مراد بیک این استان اغاز کرد و
فرمود :من دیدم باید همدان را
حرکت بدهم ،از یک ده کار را شروع
کردم تا مردم ببینند ،بعد گرایش
پیدا کنند .ایشان دستور داد کسی
حق ندارد بدون حجاب اسالمی
وارد بشود .همچنین فروختن و
خوردن مشروبات را ممنوع کرد
و دره مرادبیک ،یک ده نمونه
شد .این عمل ایشان باعث عالقه
مردم متدین همدان به او شد،
لذا ارام ارام گرد این بزرگوار جمع
شدند.
در اوایل دهه ،50در شهر خرم اباد،
خال حضور یک عالم مجاهد و
متعهد که بتواند مرجع مذهبی
12
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
و سیاسی مردم باشد و زعامت
روحانیت متعهد و انقالبی منطقه
را بر عهده بگیرد ،بیش از هر زمان
دیگر احساس می شد ،لذا ایشان
با دعوت علمای این دیار به انجا
رفتند .در اینجا رنگین کمانی
از فعالیت های علمی و تبلیغی
و خدمات خیریه و مهمتر از
همه مبارزه را سازمان می دهد.
چهار سال بعد ،با ممنوعیت و
محدودیت ایجاد شده توسط
رژیم طاغوت ،و تبعید ایشان،
شهید بزرگوار ،مکان روشنگری
و مبارزه اش را به شهر ممسنی
می برد .جالب اینکه ،وسعت
فعالیت های این بزرگوار در دوره
تبعید ان چنان بود که در پایان
سال دوم تبعید ،محل تبعید
ایشان به گنبدکاووس تغییر
می یابد .دیری نمی گذرد که با
فعالیت های مختلف ایشان ،رژیم
بار دیگر محل تبعید ایشان را این
بار به بندر کنگان تغییر می دهد.
با ورود ایشان ،این شهر نیز هیاتی
انقالبی و مبارزاتی به خود می گیرد،
لذا در سال ،57ایشان به مهاباد
تبعید می شوند جالب اینکه در راه
سفر به مهاباد ،با حسن معاشرت و
رفتار با مامورین ،انها ترک خدمت
کرده و شهید مدنی برای انجام
فعالیت های مبارزاتی به خرم اباد
می رود!! بعد از انقالب نیز ،ابتدا
به واسطه سالیان سال حضور در
همدان ،از طرف مردم این شهر به
نمایندگی مجلس خبرگان منتخب
می شوند و سپس از طرف امام،
برای نمایندگی ایشان به تبریز
می روند .این خاطره را هم توجه
کنید :عده ای می خواستند بروند
جبهه .بچه ها که رفتند ،حاج اقا،
امدند خانه و سخت ناراحت بودند
و اشک در چشمان شان حلقه زده
بود .از ایشان پرسیده شد :چرا
ناراحتید؟ فرمودند :تلفن بزنید
به دفتر امام و اجازه بگیرید از امام
که من هم با این بچه ها بروم .اخر
من نمی توانم ببینم این بچه ها
می روند جبهه ،انها می جنگند و
من نجنگم .درست است که پیر
شده ام ،اما می توانم...
از مهمترین اقدامات و ثمرات
تالش های علمی ،ارشادی ،تبلیغی
و انقالب ائمه جمعه شهید ،تالش
مستمر و مداوم برای تربیت نیروی
جهادی و انقالبی است.
-۷تربیت نیرو و شبکه سازی
یکی از مهمترین اقدامات و ثمرات
تالش های علمی ،ارشادی،
تبلیغی و انقالب ائمه جمعه
شهید ،تالش مستمر و مداوم برای
تربیت نیروی جهادی و انقالبی
است .مهمترین عامل در این
مسیر هم ،فعل و عمل شخص
این بزرگان است .در حقیقت،
ایشان با الگو و اسوه شدن ،افراد
دیگری که قابلیت هایی داشتند
را مجذوب می کردند و ارام ارام
در حلقه های نزدیک تر به خود با
برخی اموزش ها و برنامه ها ،سعی
در تربیت ایشان می نمودند .لذا،
نسخه اصلی تربیتی این بزرگان
دینی و انقالبی ،عمل خودشان
بود و نه فقط ارشاد لسانی .از
انجا که ارتباط بدون واسطه با
مردم هم جزء الینفک سبک
رهبری شان بود ،بنابراین ،احاد
مردم به راحتی در شعاع حرکت و
فعل این بزرگواران قرار گرفته و بعد
از اینکه ،این رفتارها اثر درونی خود
را گذاشت ،ان مردمان نیز همان
سبک زندگی را می پذیرفتند و خود
را بدان مزین می کردند.
13
شماره اول -تابستان 1396
-8اولین نفرات ،نفرات اول
برای ارمان بزرگ هرکدام از این
شهدا ،برای خود یلی بودند که
معیارهای متنوع و متفاوت
نمایندگی امام در منطقه خودشان
را دارا بودند .در حقیقت چون
دست پرورده اندیشه و فکر عمل
امام بودند ،لذا به نوعی اندیشه
و عمل امام را در منطقه تحت
سرپرستی بازتاب می دادند .این
بزرگان ،جمع بین خصیصه های
مختلف از نظری و علمی گرفته تا
تاسیسی و پرورشی و حرکتی همه را
تولی گری و تصدی گری می کردند.
البته نوع تعامل مردم مدارانه شان
هم طوری بود که در هر معیاری که
نقصی هم دیده می شد ،خیلی زود
بوسیله نیروهایی ترمیم می گردید.
از این ویژگی ،به این می رسیم که
ائمه جمعه شهید خود را همیشه
اماده و مجهز می داشتند و سعی
می کردند با ابزار و یراق تمام و کمال
در میدان مبارزه و مجاهده حاضر
شوند و در این مقام کوچک ترین
نقص و خالیی را باقی نگذرانند.
منافقین کوردل هم خوب
تشخیص داده بودند که با ترور
هر کدام از این بزرگواران چه ضربه
بزرگ و خال غیرقابل جبرانی به
نهال تازه برامده انقالب اسالمی
وارد خواهد امد .البته دست خدا
را در محاسبات شان نادیده گرفته
بودند که هر کدام از اینها شجره
طیبه پربرگ و ثمر می شوند که
هم سایه شان و هم بارشان ،بسیار
مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
ً
رفتن هر کدام از این شهدا ،جدا
ً
و حقا ثلمه ای بزرگ پدید اورد که
پر کردن ان مگر به عنایت حضرت
حق ،میسور گردد.
-9علم و فضل
این زعمای شهید ،هیچگاه بخاطر
حضور اجتماعی موثر خود را از
دایره علمای فاصل منفک و جدا
نساخته و در ان بخش نیز جزء
سرامدان و باصطالح فضالی حوزه
محسوب می شدند.
از این جهت شهید دستغیب
در سن 24سالگی دارای اجازه
اجتهاد از 8مرجع مسلم از جمله
حضرت ایت اهلل العظمی سید
ابوالحسن اصفهانی بود.
همچنین شهید اشرفی اصفهانی
از شا گردان بنام حضرت ایت اهلل
خوانساری و حضرت ایت اهلل
بروجردی؟مهر؟ بودند ،و جالب
اینکه مورد توجه خاص این
بزرگواران به جهت زهد علمی و
استعداد نیز بوده اند.
-10جاری شدن چشمه های
حکمت و معرفت
عالوه بر حوزه علمی ،شهدای
گران قدر ،مراتب و مراحل معرفت
و عرفان را نیز هم به صورت نظری
و هم به صورت عملی ذیل اهل
این مقامات طی کرده اند .از این
جهت هم به نوعی خود را ساخته
و پرداخته بندگی مخلصانه تر
کرده اند ،هم زمینه ساز و وسیله
دستگیری و امدادهای غیبی
شده اند.
از این رو ،مثال ،شهید دستغیب
محضر عارف نامی مرحوم ایت اهلل
انصاری همدانی؟ق؟ رسید و با
بهره گیری از مراحم ان بزرگوار،
مدارج عالیه ای را در عرفان طی
کرد و بعدها با رفاقت و همنشینی
با ایت اهلل نجابت ،راه وصال را از
صراط مستقیمش پیمود.
14
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
تصویر اجتماعی شهدای محراب
با تصویر خانوادگی شان متفاوت
نیست .از جمله ،احترام و
قدرشناسی از همسر ،دخالت
دادن اعضای خانواده در
تصمیمات ،رعایت کردن حال
و هوای خانه و خانواده و ایفای
نقش همسری و پدری ،رسیدگی
به امورات منزل و کمک کردن در
مسوولیت های درون منزل از جمله
این ویژگی هاست.
-11دوستدار خانواده
یکی از مشترکات زندگی و سیره
این شهدای عظیم الشان ،توازن
و یک دستی در رفتار خانوادگی
و اجتماعی ایشان است .به
عبارت دیگر ،تصویر اجتماعی
ایشان با تصویر خانوادگی شان
متفاوت نیست .از جمله،
احترام و قدرشناسی از همسر،
دخالت دادن اعضای خانواده
در تصمیمات ،رعایت کردن حال
و هوای خانه و خانواده و ایفای
نقش همسری و پدری ،رسیدگی
به امورات منزل و کمک کردن
در مسوولیت های درون منزل از
جمله ویژگی هایی است که این
زعمای اخالقی و ایمانی همراه
با لحاظ نقش های اجتماعی،
سیاسی و مبارزاتی شان متعهد
می شدند.
جمع بندی
انچه در احوال شخصی و سیره این شهدای عظام دیده شد،
کلی به هم پیوسته بود که از دوران کودکی و پیش از ان،
یک ِ
با نور قران ،توسل به اولیاء و رزق حالل و طیب شروع می شود،
در دوره تحصیل و طلبگی ،با اهتمام و سخت کوشی ادامه پیدا
می کند ،در زندگی خانوادگی با مدارا و تعامل جریان می یابد،
در حیات اجتماعی با خیرخواهی و دستگیری به ظهور و بلوغ
می رسد و در سیر سیاسی و مبارزاتی رنگی متعالی به خود می گیرد
تا قابلیت و لیاقت ذوب در حق و الهی شدن را پیدا کند .اما یک
خط ممتد در همه زندگی این بزرگان دیده می شود و ان خط،
جهادی بودن است؛ به معنای تمام کلمه :یعنی هم تالش و
اهتمام جانکاه و جدی همراه با زندگی زنده و پویا در مسیر
اعتالی توحید و تسلیم که الزمه ان شناخت خود و خودی همراه
با شناخت مختصات دشمن و مقابله همه جانبه با ان است.
در حقیقت ،جوش و خروش حق طلبی ،انها را به سعی وافر برای
احقاق حق وا می دارد ،در عین حال روحیه مبارزه و مقابله با
باطل را نیز در خود پرورش عینی و عملی می دهند.
این ویژگی ،سبب شده است این بزرگان جلوتر از زمان و زمانه
خود باشند و هیچ مولفه و متغیری ،انها را از صراط مستقیمی
که به ان رسیده اند ،منحرف نمی کند .شاید بتوان این بزرگان
را الگوی جهادی متعالی دانست که در ذیل حکومت اسالمی
به باالترین فیوضات دست یافته اند .و چقدر حیف که این
سرمایه ها ،گوشه ای مانده اند و ما وامانده از بهره گیری درست
از مشی و مرام و باور و طلبشان...
ݩݩ ݧ ݧ ݩ ݖ ݦ ݦ ݧ ݐک ݩ ݤݤ ݤرد
ݧ ٰٮ ݤا َى ݨْ ݦدݨݨݦ ݧ ݐݩ ݚح اݤݤع ݧݤا ݐ ݤݤ ݤرݤ
ى ݣ ݣ ݣ ݤݣ ݣ ݣ ݣ
ݓݭ ݣ ݭ ݫ ݔ ݤݨ ݣاݤݣ ݣ ݣݣر ݣ ݫݭ ݓ ݣا ݣݬ ݫ ݣݬݔ ݣ ݣ ݣ ݥݡی
ٖ
16
قݤ
مشــــرݣ ݤ
ســــ ݣ ݣ
ݣݣݣݣݣݣݣݣݣݣݣ
اشاره
نزدیک به چهل سال از عمر انقالب اسالمی
می گذرد؛ با همه ارمان ها و ارزوهایش .اما هنوز
برخی از اهداف و ارمان های انقالب در صف
انتظار تحقق ،مانده اند و شاید برخی هم به
ظاهر ،فراموش شده اند .نسبت واقعیت ساخته
شده امروز جمهوری اسالمی با تصویر سال 1357
چیست؟ هدف از انقالب اسالمی چه بود و
چه میزانی از این اهداف محقق شد؟ موانع
اصلی بر سر راه تحقق این اهداف چیست و
چگونه می توان از این موانع عبور نمود؟
17
شماره اول -تابستان 1396
.1ترسیم تصویر مطلوب
انقالب اسالمی
هدف انقالب چه بود؟ هدف
انقالب عبارت بود از ساختن یک
ایرانی با این خصوصیات :مستقل،
ازاد ،برخوردار از ثروت و امنیت،
متدین و بهره مند از معنویت
و اخالق ،پیشرو در مسابقه ی
جامعه ی عظیم بشری در علم و
بقیه ی دستاوردها ،برخوردار از
ازادی با همه ی معانی ازادی؛
هم ازادی اجتماعی مورد نظر
است ،هم ازادی به معنای ر ها
بودن و اسوده بودن و ازاد بودن
کشور از دست اندازی بیگانگان و
استیالی ان ها -که گاهی کشور
بظاهر مستقل هم هست ،اما زیر
نفوذ است -و هم ازادی معنوی،
که ان رستگاری انسان و تعالی
اخالقی انسان و عروج معنوی
انسان است ،که هدف اعلی،
این است ...مسئله فقط ایران هم
نبود؛ ایران به عنوان یک الگو برای
جوامع اسالمی در درجه ی اول ،و
همه ی جوامع بشری در درجه ی
بعد ،مورد نظر بود .ما -ملت
ایران ،انقالب ایران ،انقالبیون
ایران -می خواستیم این جامعه
را با این خصوصیات بسازیم و
ان را بگذاریم جلوی چشم احاد
بشر و امت اسالمی؛ بگویند این
است که هم مطلوب اسالم است،
و هم میسور مردم این روزگار است.
ما هنوز به اهداف خودمان
نرسیده ایم؛ ما هنوز با ان صحنه ى
عظیمى که از گسترش تفکر
اسالمى پدید مى اید و خداى
متعال در ایات قرانى ان را ترسیم
ْ
ََ ّ
الد ِین
کرده است -که ِ«ل ُیظ ِه َر ُه على ِ
ُّ
ک ِل ِه»(توبه؛ - )33خیلى فاصله
داریم[ )1370/12/1( .اما] ما در خال
که زندگی نمی کنیم ،ما در یک
واقعیاتی زندگی می کنیم؛ این
واقعیات چقدر برای رسیدن به
این هدف ها کمک یا مزاحمت
ً
بود؟ یقینا ا گر مزاحم ها وجود
نداشت ،رسیدن به این [اهداف]،
زمان زیادی نمی خواست .شاید
در طول پنج سال ،ده سال یک
گروه متشکل قوی می توانستند
این اهداف را براورده کنند؛ منتها
در سر راه انسان موانع وجود دارد.
()1387/2/14
()1387/2/14
ما -ملت ایران ،انقالب ایران،
انقالبیون ایران -می خواستیم
این جامعه را با این خصوصیات
بسازیم و ان را بگذاریم جلوی
چشم احاد بشر و امت اسالمی؛
بگویند این است که هم مطلوب
اسالم است ،و هم میسور مردم این
روزگار است.
.2بررسی میزان تحقق
اهداف انقالب
.3موانع تحقق
اهداف انقالب
ما دو نوع موانع داشتیم:
یکی موانع درونی ،یکی موانع
بیرونی .موانع درونی یعنی چه
چیزهائی؟ یعنی ان چیزهائی
که در درون خود ما انسان ها -
چه تصمیم گیران مان ،چه احاد
مردم مان ،چه ناظرین بیرون از
گود مبارزه و انقالب -وجود دارد؛
این ها موانع درونی است .موانع
درونی ،ضعف هاست؛ ضعف های
فکری است ،ضعف های عقالنی
است ،راحت طلبی است،
اسان گرائی است ،اسان پنداری
است؛ گریز از چالش هم یکی از
ضعف های درونی ماست؛ یعنی
در واقع همان راحت طلبی،
مواجهه ی با مشکالت را زشت
و ناپسند دانستن ،اماده نبودن
برای مواجهه ی با مشکالت.
یکی دیگر از ضعف های درونی
عبارت است از تربیت های
اجتماعى موجود و عادت های
ِ
تاریخی ،که در ملت ایران در اغاز
انقالب بود .امروز ما می بینیم که
عنوان «ما می توانیم» در همه
ً
هست .واقعا هم ا گر بگویند اقا شما
18
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
امروز بدون تردید همه ی ان صف ارائی هائی که روز اول علیه این انقالب بود،
وجود دارد؛ بعضی شکل عوض کرده ،بعضی صف ارائی ها هم به مرور زمان
اضافه شده است.
می توانید روی دست صنعتگران
پیشرو دقیق ترین و ظریف ترین
ِ
صنایع دنیا بزنید ،شما می گوئید
بله؛ ا گر همت کنیم ،تالش کنیم،
ً
دانشمند
می توانیم .واقعا جوان
ِ
مسلمان در جمهوری اسالمی
ِ
خودش را قادر بر هر کاری می داند؛
این در اول انقالب این جور نبود.
تربیت های قبلی درست عکس
این بود .هر کاری که مطرح
می شد ،می گفتند اقا ما که
نمی توانیم! اقا فالن چیز را بسازید،
می گفتند ما که نمی توانیم با فالن
شعار غلط در دنیا مقابله کنیم!
می گفتند ما که زورمان نمی رسد،
توانیم»
ما که نمی توانیم! «ما می ِ
امروز ،ان روز «ما نمی توانیم» بود.
تاریخى
این ،ان تربیت اخالقی و
ِ
بازمانده ی از دوران گذشته است.
توسری خوری ،شنیدن زور ،دیدن
فسق در کسانی که از ان ها جامعه
توقع عدالت و انصاف و طهارت
و پا کیزه دامنی دارد ،عادت شده
بود . ...این ها ان چیزهائی است
که در مقابل رسیدن به یک
هدف و مقصود واال عایق ایجاد
می کند .خشم و شهوت های
بی مهار و تربیت نشده ،دلبستگی
خرافى میراثی،
به عادات و عقاید
ِ
و بد فهمیدن دستور دین جزو
ضعف های درونی است ...این ها
همه موانع درونی ای بود ما ملت
ایران ـ بعد از انکه انقالب پیروز
شد ـ با این زمینه ها می خواستیم
کشور را به سمت ان اهداف ببریم.
خوب ،هر کدام از این ها یک مانع
بود .البته این ها برطرف شدنی
بود ،نه اینکه برطرف شدنی نبود؛
خیلی اش هم با تبیین برطرف
شد)1387/2/14( .
[ مانع دیگر] عوامل بیرونی
است که الی ماشاءاهَّلل وجود
داشته است .همه ی کسانی که
به نحوی از انقالب یا از هدف های
انقالب متضرر می شدند ،جلوی
انقالب ایستادند؛ یک عده ای
از امنیت متضرر می شوند ،یک
عده ای از عدالت متضرر می شوند،
یک عده ای از نفی حا کمیت
طاغوت متضرر می شوند ،یک
جماعتی از نفی سلطه ی بیگانه
متضرر می شوند ،یک عده ای از
نفی استبداد متضرر می شوند.
این ها همه در مقابل انقالب
صف کشیده اند .امروز بدون
تردید همه ی ان صف ارائی هائی
که روز اول علیه این انقالب بود،
وجود دارد؛ بعضی شکل عوض
کرده ،بعضی صف ارائی ها هم به
مرور زمان اضافه شده است .االن
شما هم می بینید امریکا با همه ی
توان خودش امروز در مقابل ملت
ایران ایستاده است .این همه ی
توان امریکاست؛ توان تبلیغاتی،
توان سیاسی ،توان اقتصادی،
نفوذ بین المللی)1387/2/14( .
19
شماره اول -تابستان 1396
بعضی می گویند چرا هی تکرار
می کنید دشمن .خوب ،تکرار هم
می کنیم و باز بعضی این جوری
دچار غفلت می شوند ،نمی فهمند
که دشمن دارد با ان ها چه کار
می کند؛ این همه هم می گوئیم
و نمی شود! ا گر نمی گفتیم ،چه
می شد! شما ببینید از اول تا اخر
قران ،خدای متعال چقدر اسم
شیطان و شیطان صفت ها و
ابلیس را اورده؛ چقدر اسم فرعون
و نمرود و قارون و دشمنان پیغمبر
در زمان بعثت امده و چقدر این ها
در قران تکرار شده است .می شد
یک بار خدای متعال بگوید ،برای
اطالع کافی بود .این برای این
است که هیچ وقت نباید از کید
دشمن غافل بود .امیرالمومنین
فرمود« :و من نام لم ینم عنه»؛
(نهج البالغه ،نامه )62ا گر شما
توی سنگر خوابتان برد ،الزمه اش
این نیست که دشمن شما هم
که روبه رو نشسته ،او هم توی
سنگرش خوابش برده باشد؛ نه،
ممکن است شما خوابت برده
باشد ،او بیدار باشد؛ ان وقت
پدرتان درامده است .نباید غفلت
کرد .و می بینید که غفلت می شود.
()1388/11/13
ما هرگز منکر نیستیم که در
نارسایی های گونا گون و مشکالت
فراوانی که بر سر راه جامعه و افراد
پش می اید ،تقصیرهای شخصی
و تقصیرهای اجتماعی از درون
وجود دارد ،در این هیچ تردیدی
نیست؛ کسی این را منکر نیست؛
َ
َ
َ َّما ا َص َاب َک ِم ْن َح َس َنهٍ ف ِم َن ا ّلل ِه َو َما
َ َ َ
َ
فسک (نساء؛
ا َص َابک ِمن َس ِ ّیئهٍ ف ِمن ن ِ
.)79دشمن هم ا گر ضربه ای به
ما زد و این ضربه کاری شد ،این
هم از من نفسک است؛ در این
شکی نیست .در جنگ احد هم
که دشمن حمله کرد و ضربه زد،
در حقیقت مسلمان ها از خودشان
ضربه خورند؛ در این بحثی نیست.
منتها نکته این است که ا گر انسان
بخواهد ضربه نخورد ،باید نقش
دشمن را ببینید .یکی از لوازم
توجه و مالحظه برای ضربه
نخوردن ،دیدن دشمنی است که
می خواهد به ما ضربه بزند ،از این
ما را نباید غافل کنند)1388/7/2( .
20
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
.4علت اصلی دشمنی ها و وجود موانع؛
بی تدبیری ما یا سنتهای الهی؟!
یک نظامی در عالم وجود دارد :نظام استکبار ،نظام زورگویی ،نظام
ظلم؛ البته از قدیم هم همین نظام ها بوده است ،منتها امروز مدرن شده،
با تجهیزات نو ّ
مجهز شده است .قدرت های برتر به ملت ها زور می گویند؛
[این] زور گفتن هم حد و اندازه ای ندارد؛ ا گر اموالی دارند ،می گیرند؛ ا گر
نیروی انسانی قابلی دارند ،از ان ها می دزدند؛ ا گر استعدادی در ان ها
هست که ان ها را تهدید می کند و رقیب برای ان ها می تراشد ،ان استعداد
را خفه می کنند؛ زورگویی انواع و اقسامی دارد .امروز این زورگویی در دنیا
وجود دارد؛ نظام بین الملل جهانی که اسمش را گذاشته اند جامعه ی
ّ
جهانی ،یعنی نظام زورگویی؛ وال مراد از جامعه ی جهانی ،دولت ها و
ملت های دنیا که نیستند؛ دولت ها و ملت های دنیا بیزارند از شکل این
چند قدرت برتر دنیا که خودشان را جامعه ی جهانی می گویند .جامعه ی
جهانی یعنی همین :افرادی که مبنای کارشان زورگویی به همه ی ملت ها
و همه ی کشور ها است...
[از طرفی] یک نظامی در دنیا ،در این بلبشو ،در این جنگل به هم ریخته ی
به هم امیخته و ظلم و زور ،به وجود امده است که یک پایه هایی دارد که
این پایه ها درست نقطه ی مقابل ان چیزی است که امروز نظام جهانی بر
مقابل استثمار است،
مقابل ظلم است ،نقطه ی
ان استوار است؛ نقطه ی
ِ
ِ
21
شماره اول -تابستان 1396
مقابل فساد است؛ ان
مقابل جنگ طلبی است ،نقطه ی
نقطه ی
ِ
ِ
نظام ،نظام جمهوری اسالمی است .این نظام براساس اسالم ،براساس
ّ
دین ،براساس تفکرات اسالمی ناب به وجود امده و یک جماعتی هم
از ّاول در راس این نظام قرار گرفتند که طبیعت این ها این است که از
ّ
روحانیونند .این را خود تحلیل گر ها و
قدرتهای بزرگ نمی ترسند و ان
ّ
جامعه شناس های غربی ،امروز می گویند؛ از اول انقالب هم می گفتند؛
می گفتند این اخوند ها نمی ترسند از ماّ .
[البته] بعضی هایشان ممکن
است وابسته هم باشند و هستندّ ،اما طبیعت نظام اخوندی در
ً
جامعه ی شیعه ،یک چنین طبیعتی است .حاال ّاتفاقا این ها در راس
این نظام قرار گرفته اند .مردم هم که همراهی می کنند .مردم هم
ً
ً
مردم بااستعدادی اند ،ثانیا
ّاوال
ِ
این جبهه امروز هم وجود دارد و از انواع و اقسام شیوه ها
جوان در بین این ها زیاد است،
هم دارد استفاده می کند؛ از بیشترین ابزار ها و وسیع ترین
استعداد زیاد است؛ شجاع هم
و سریع ترین ابزار ها علیه جمهوری اسالمی دارند استفاده
هستند.
هستند ،نترس هم
می کنند؛ جمهوری اسالمی [هم] باید خودش را اماده کند
خب ،وقتی که یک کشوری است
از همه ی ابزار ها استفاده کند.
که مردم این جوری فکر می کنند،
سردمداران حکومت هم از هیمنه ی جهانی نمی ترسند؛ این برای
ً
استکبار یک خطر عمده است ،یک خطر کامال بزرگ است .لذا علیه ان
«جبهه» تشکیل می شود؛ کمااینکه االن علیه جمهوری اسالمی جبهه
تشکیل شده؛ نه حاال [بلکه] از روز ّاول انقالب جبهه تشکیل شده؛ یک
جبهه ی دشمن به وجود امده است .ان روز شوروی بود و امریکا که
مقابل هم بودند و [ا گر] در صد مسئله -با کم و زیادش -با
نقطه ی
ِ
ّ
هم اختالف داشتند اما در مسئله ی جمهوری اسالمی و مخالفت با
جمهوری اسالمی ،هم فکر و هم دست بودند .یعنی طبیعت استکبار
این است که با یک چنین نظامی دشمنی می کند.
این جبهه امروز هم وجود دارد و از انواع و اقسام شیوه ها هم دارد
استفاده می کند؛ همچنان که فرض کنید بیست سال پیش اینترنت
نبود ،امروز هست؛ ابزار ها روزبه روز دارد پیشرفته می شود .از بیشترین
ابزار ها و وسیع ترین و سریع ترین ابزار ها علیه جمهوری اسالمی دارند
استفاده می کنند؛ جمهوری اسالمی [هم] باید خودش را اماده کند از
همه ی ابزار ها استفاده کند)1395/1/11( .
22
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
ً
اساسا همین وجود مانع است که
به تالش انسان معنا و حقیقت
معنوی می بخشد و اسمش می شود
ّ
جهاد؛ و ال ا گر مانع نبود ،جهاد
معنی نداشت .جهاد یعنی جد
و جهد همراه با زحمت و چالش
با موانع.
ا گر بایستید ،ا گر استقامت کنید،
ا گر هدف را گم نکنید ،ا گر تالش
را متوقف نکنید ،بدون تردید غلبه
در این عرصه با شماست.
ً
اساسا همین وجود مانع است
که به تالش انسان معنا و حقیقت
معنوی می بخشد و اسمش
ّ
می شود جهاد؛ وال ا گر مانع
نبود ،جهاد معنی نداشت .جهاد
یعنی جد و جهد همراه با زحمت
و چالش با موانع)1387/2/14( .
همه ی این موانع جزو سنتهای
الهی است .وجود این موانع
تصادفی نیست .این ها سنت
الهی است؛ یعنی تالش و حرکت
ََ َ ْ
با مانع مواجه است«َ :وکذ ِلک َج َعل َنا
ْ
ِل ُک ّل ِنب ّی َع ُد ًّوا َش َی ِاط َ
الا ِنس َوال ِج ِّن
ین
ِ
ِ
َ
ْ َ
ُ ٍِ ُ
وحی َب ْعض ُه ْم ِالى َب ْع ٍض ُزخ ُرف
ی ِ
َْ ْ ُ
ً
ُ
القو ِل غر ورا» (انعام؛)112؛ در همه ی
دعوت های انبیا ،دشمنان -موانع
از جن و انس وجود داشتند.ْ
ََ َ
ی دیگر«َ :وکذ ِلک َج َعل َنا فِی
در ایه
ُ ّ ََْ َ َ َ ُ َ َ َْ ُ ُ ْ
ک ِل قریهٍ اک ِابر مج ِر ِمیها َ ِلیمکر وا
َ َ َ َ ْ ُ ُ َ َّ ُ
ون ِالا ِبانف ِس ِه ْم»
ِفیها وما یمکر
(انعام؛)123؛ در درون جوامع،
طبقاتی که وجود ان ها مایه ی
فساد ،مایه ی مکر بوده است؛
این ها جزو سنتهاست .یعنی هرگز
انبیاء نگفتند ما ان وقتی که جاده
صاف است وارد میدان می شویم؛
نه ،در همین فضا و صحنه ی
به شدت درگیر و دشوار ،ان ها وارد
شدند؛ مثل جمهوری اسالمی و
انقالب اسالمی)1387/2/14( .
.5راهکار تضمینی رفع موانع
با همه ی این ها ملت ایران،
شما جوانان ،شما دانشجویان
می توانید در مقابل همه ی
این ها بایستید و بر همه ی
این ها غلبه پیدا کنید؛ اما
شرائطی دارد .ما امروز از بیست
سال قبل ،از سی سال قبل
خیلی جلوتریم ،تجربه مان
بیشتر است ،مدیریت های مان
قوی تر است ،توانائی های علمی
ما به مراتب جلوتر است ،قدرت
تحرک اقتصادی مان به مراتب از
ان روز بیشتر است ،تصورات ما
از پیشرفت نسبت به ان روز ها
خیلی بهتر است )1387/2/14(.سنت
الهی هم این است که ا گر حرکت
نبوی ،حرکت الهی که مصداقش
انقالب اسالمی است ،به کار خود
ادامه بدهد و دنبال گیری کند،
بر همه ی این موانع فائق خواهد
امد .در سوره ی مبارکه ی فتح
َ َ َ َ ُ َّ
امده است«َ :ول ْو قاتلک ُم ال ِذ َین
َک َف ُر وا َل َو َّل ُوا ْال َا ْد َب َار ُث َّم َلا َیج ُد َ
ون
ِ
َ َ َ َّ َ
َ َ
َو ِل ًّیا َولا ن ِص ًیراُ .س ّنه ا ّلل ِه ال ِتی ق ْد
َ َ
َ
َ َ
ََ ْ
خلت ِمن ق ْب ُل َولن ت ِج َد ِل ُس ّنهِ ا ّلل ِه
َْ ً
تب ِدیلا» (فتح؛)23؛ ا گر بایستید ،ا گر
استقامت کنید ،ا گر هدف را گم
نکنید ،ا گر تالش را متوقف نکنید،
بدون تردید غلبه در این عرصه با
شماست )1387/2/14( .من جوانان
عزیز را به یک مجاهدت حقیقى
دعوت مى کنم .مجاهدت فقط
جنگیدن و به میدان جنگ رفتن
نیست .کوشش در میدان علم،
اخالق ،همکاری هاى سیاسى
و تحقیق نیز براى مردم جهاد
محسوب مى شود .ایجاد فرهنگ
23
شماره اول -تابستان 1396
و اندیشه ى صحیح در جامعه نیز
جهاد است .اینها ،همه جهاد در
راه خدا و جهاد فى سبیل اهّلل است.
طرف این جهاد ،مستکبران،
دشمنان و کسانى هستند که
با اسالم ،ایرانّ ،
هویت ،ملیت،
ّ
اسالمیت و صفت هاى اسالمى
دشمنى دارند .قران
عناد و
َ َّ َ َ ْ ُ َّ
مى گوید« :ا ِشداء على الکف ِار»
(فتح؛)29؛ مسلمانان بایستى نسبت
َّ
ّ
به کفار سخت گیر باشند«ِ ...1.ان َما
َ ْ َ ُ ُ َّ ُ َ َّ َ َ َ ُ ُْ
ینهاک َم الله ع ِن ال ِذین قاتلوکم فِی
ُ
ُ
ْ
ّ
الد ِین َواخ َر ُجوکم ِّمن ِد َی ِارک ْم»
ِ
(ممتحنه؛ .)9باید با کسانى شدید
بود که با ّ
هویت ،اسالم ،ملیت،
کشور ،تمامیت ارضى ،استقالل،
عزت ،ناموسّ ،
شرفّ ،
سنت ها،
فرهنگ و ارزش هاى شما مبارزه
مى کنند .این فرهنگى است که
باید بر جامعه ى ما حا کم باشد.
()1381/12/6
-1هر غیر معتقد به اسالم کسى نیست که باید نسبت
به او سخت گیر بود و ّ
شدت گرفت .قران مى گوید:
َ
َ
ین َل ْم ُی َقات ُل ُوک ْم فی ّ
َ«ل َی ْن َها ُک ُم ُ
اهَّلل َعن ّال ِذ َ
ین َول ْم
الد
ِ
ِ
ِ
َ ِ َ
ْ
ُی ْخر ُج ُوکم ّمن د َی ِار ُک ْم َان َت َب ُّر ُ
وه ْم َو ُتق ِس ُطوا ِال ْی ِه ْم ِا ّن
ِ ِ ِ
َِ
اهَّلل ُی ِح ُّب ْال ُم ْق ِس ِط َ
ین» (ممتحنه؛)8؛ کسانى که با
شما سر ستیزه ندارند و علیه شما توطئه نمى کنند و
کمر به نابودى نسل و ملت شما نبسته اند ،ولو از دین
دیگرى باشند ،با انها نیکى کنید و رفتار خوب داشته
باشید؛ کافرى که با او باید شدید بود ،این نیست.
جهاد مداوم ،نیاز همه است.
همه ى پیشرفت ها ،همه ى
مجاهدت
تمدن سازى ها ،به برکت
ِ
مجاهدت دائم
دائم شده است.
ِ
هم همه اش به معناى رنج
کشیدن نیست .جهاد ،شوق افرین
است .جهاد ،شادى و نشاط
افرین است .امروز که نیاز به این
جهاد داریم ،کسى بیاید به تنبلى
و کسالت و انزوا و بیکارى و بیکارگى
دعوت کند ،ای َن ها می شود کفران
َ َ َ َّ
َُ ْ
نعمت الهى؛ «ا ال ْم َت َر ِالى ال ِذ َین َب ّدلوا
َ
ُّ ْ َ
ُ ْ
ِن ْع َمه ا ّلل ِه کف ًرا َوا َحلوا ق ْو َم ُه ْم َد َار
ْ
ال َب َو ِار» (ابراهیم؛)28؛ این نباید بشود.
()1392/2/11
هیچ ملتی با تنبلی به سیادت
و سعادت نمی رسد .بزرگترین
مصیبت برای یک ملت ،این است
که بگوید چون ما نتوانستیم همه
هدف های خود را تامین کنیم،
پس ولش! نخیر؛ بایستی هدف ها
را دنبال کرد )1379/12/22( .هیچ
ملتی با تنبلی و تن اسایی نخواهد
توانست به عزت برسد .رسیدن به
استقالل ،رسیدن به عزت ملی،
رسیدن به کرامت انسانی ،برای
یک ملت هزینه دارد که باید این
ا گر می خواهید پیشرفت کنید باید
مبارزه کنید .عافیت طلبى ،یک
گوشه اى نشستن ،دست ها را به
هم مالیدن و به حوادث دنیا نگاه
کردن و وارد میدان هاى بزرگ دنیا
نشدن ،براى هیچ کشور و هیچ
ملتى پیشرفت به بار نمى اورد .باید
وسط میدان بروید.
هزینه را متحمل شد و باید تالش
کرد )1384/11/18( .تنبلی و تن اسایی
و محول کردن کار به دیگران
جایز نیست ،حرکت جهاد گونه
باید کرد .جهاد فقط در میدان
جنگ نیست .در میدان علم هم
مثل بقیه میادین زندگی ،جهاد
الزم است .جهاد یعنی تالش بی
وفقه ،همراه با خطرپذیری -در
حد معقول البته -و پیشرفت
و امید به اینده )1387/7/3( .ا گر
می خواهید پیشرفت کنید باید
مبارزه کنید .عافیت طلبى ،یک
گوشه اى نشستن ،دست ها را به
هم مالیدن و به حوادث دنیا نگاه
کردن و وارد میدان هاى بزرگ دنیا
نشدن ،براى هیچ کشور و هیچ
ملتى پیشرفت به بار نمى اورد .باید
وسط میدان بروید)1388/2/27( .
24
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
وقتى جهاد؛ یعنى تالش هدفدار براى خدا ،وجود داشت،
بدون تردید موفقیت هم با ان همراه خواهد بود .ما راهى
که به سمت مرزهاى پیشرفته ى دانش در همه ى زمینه ها
داریم ،مسلم بدانید که جز با روحیه ى استقالل ،روحیه ى
توکل به خدا و روحیه ى کار براى ایمان طى نخواهد شد.
ِ
با حرکت عادی نمی شود پیش رفت؛ باحرکت عادی
ً
و احیانا خواب الوده و بی حساسیت نمی شود کارهای
بزرگ را انجام داد؛ یک همت جهادی الزم است،
تحرک جهادی و مدیریت جهادی برای این کار ها الزم
است .باید حرکتی که می شود ،هم علمی باشد ،هم
پر قدرت باشد ،هم با برنامه باشد ،و هم مجاهدانه
ّ
باشد )1392/12/20( .ملت ما از ّاول انقالب تا امروز در
هر جایی که با ّ
روحیه ی جهادی وارد میدان شده،
ّ
پیش رفته؛ این را ما در دفاع مقدس دیدیم ،در جهاد
سازندگی دیدیم ،در حرکت علمی داریم مشاهده
ّ
روحیه ی
می کنیم .ا گر ما در بخش های گونا گون،
جهادی داشته باشیم؛ یعنی کار را برای خدا ،با
ّ
جد ّیت و به صورت خستگی ناپذیر انجام دهیم -نه
فقط به عنوان اسقاط تکلیف -بالشک این حرکت
پیش خواهد رفت .از ملت عزیزمان انتظار دارم که...
با حرکت جهادگونه کار کنند ،مجاهدت کنند .حرکت
طبیعی کافی نیست؛ باید در این میدان ،حرکت
جهشی و مجاهدانه داشته باشیم)1390/1/1( .
یک ملت وقتى معتقد به جهاد شد ،در همه ى
میدان ها پیشرو است . ...جهاد این است که انسان
خود را همیشه در میدان حرکت و مبارزه با مانع ها و
مانع تراش ها ببیند ،احساس تکلیف کند ،احساس
تعهد کند؛ این می شود جهاد؛ جهاد اسالمى این
است .جهاد گاهى با جان است ،گاهى با مال است،
گاهى با فکر است ،گاهى با دادن شعار است ،گاهى
با حضور در خیابان است ،گاهى با حضور در پاى
صندوق راى است؛ این می شود جهاد فى سبیل اهَّلل؛
و این است که یک ملت را رشد می دهد ،طراوت
می دهد ،تازگى می دهد ،امید می دهد و یک ملت
پیش می رود )1389/8/26( .وقتى جهاد؛ یعنى تالش
هدفدار براى خدا ،وجود داشت ،بدون تردید موفقیت
هم با ان همراه خواهد بود .ما راهى که به سمت
مرزهاى پیشرفته ى دانش در همه ى زمینه ها داریم،
مسلم بدانید که جز با روحیه ى استقالل ،روحیه ى
توکل به خدا و روحیه ى کار براى ایمان طى نخواهد
ِ
شد .باید این راه را سریع طى کنیم و راه هاى میان ُ بر
را پیدا کنیم و خودمان را برسانیم؛ مرزهاى دانش را
باز و مرزهاى جدیدى را ایجاد کنیم؛ این کار ممکن
است)1383/4/1 ( .
باید دانست که رحمت الهى و کمک الهى بستگى
دارد به حرکت و تالش انسان مومن؛ به عمل صالح
او .باید در میدان باشیم ،باید احساس وظیفه را
فراموش نکنیم؛ مجاهدت را فراموش نکنیم؛ جهاد
25
شماره اول -تابستان 1396
در صحنه هاى مختلف ،وظیفه ى ماست و ضامن
پیشرفت و پیروزى ماست )1386/5/28( .ا گر مبارزه
و مجاهدت بشود ،خداى متعال کمک و هدایت
مى کند؛ اما ا گر مجاهدت نشود ،ا گر بیکار بنشینیم،
ا گر هوشیارى بخرج ندهیم ،ا گر در سنگر بخوابیم،
ایا باز هم دشمن نمى اید سنگر ما را فتح کند؟ چه
کسى چنین چیزى را گفته است؟ ما باید تالش
کنیم ،تا دشمن نا کام بشود .ا گر ما تالش نکردیم،
دشمن کامیاب خواهد شد؛ و نستجیر باهَّلل من ذلک.
()1389/8/26
.6فرهنگ رزمندگی و جهاد
یکى از نکات برجسته در فرهنگ اسالمى ،که
مصداق هاى بارزش ،بیشتر در تاریخ صدر اسالم و
کمتر در طول زمان دیده مى شود« ،فرهنگ رزمندگى
و جهاد» است .جهاد هم فقط به معناى حضور در
میدان جنگ نیست؛ زیرا هرگونه تالش در مقابله
ّ
با دشمن ،مى تواند جهاد تلقى شود .البته بعضى
ممکن است کارى انجام دهند و زحمت هم بکشند
و از ان ،تعبیر به جهاد کنند .اما این تعبیر ،درست
عمل
عرض عریض و ان ِ
نیست )1375/3/20( .جهاد ،ان ِ
نافع تمام نشدنى است که در انواع
شامل و عام و
َ
ْ ِ ّ
شکال مختلف تحقق پیدا مى کند .معیار جهاد،
وا ِ
فارسى ما در
همان چیزى است که امروز در زبان
ِ
کلمه «مبارزه» وجود دارد .فالنى ادم مبارزى است؛
ا گر مجاهدت نشود ،ا گر بیکار بنشینیم ،ا گر هوشیار ى
بخرج ندهیم ،ا گر در سنگر بخوابیم ،ایا باز هم دشمن
نمى اید سنگر ما را فتح کند؟ چه کسى چنین چیز ى
را گفته است؟
فالنى ادم مبارزى نیست .نویسنده مبارز؛ نویسنده
غیر مبارز .عا ِلم مبارز؛ عا ِلم غیر مبارز .دانشجوى
مبارز و طلبه مبارز؛ دانشجوى غیر مبارز و طلبه غیر
مبارز .جامعه مبارز و جامعه غیرمبارز .پس ،جهاد
ً
یعنى «مبارزه» )1373/6/20( .در مبارزه ،دو چیز حتما
الزم است :یکى این که در ان ّ
جد و جهد و ّ
تحرکى
پستوى خانه که
باشد .انسان در رختخواب یا در
ِ
ّ
نمى تواند مبارزه کند! در مبارزه ،باید جد و جهدى
وجود داشته باشد .ا گر چه در ُص َورى ،مبارزه با نفس
هم میدان هایى دارد؛ اما حاال مثال هایى که مى زنیم
براى مبارزات اجتماعى و اینهاست ...مبارزه ،در ان جا
که دشمن نیست ،معنا ندارد .پس ،جهاد ّ
متقوم بر
این دو رکن است :یکى این که در ان ّ
جد و جهد باشد؛
دیگر این که در مقابل دشمن باشد )1373/6/20( .یعنی
بداند در مقابل یک حرکت خصمانه و غرض الودی
است دارد انجام می گیرد .حرکتی که در مقابل یک
چنین جهت گیری خصمانه وجود دارد ،یکی از شرایط
اصلی جهاد است )1390/5/26(.گاهی انسان جهت گیری
را گم می کند؛ نمی داند این گلوله ای که دارد می اید،
26
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
از طرف دشمن می اید یا از طرف
دوست دارد مواضع دشمن را
می کوبد .این خیلی خطر بزرگی
است .برای یک رزمنده بزرگترین
خطر این است که جهت گیری را
گم کند؛ نداند دوست کجاست
و دشمن کجاست)1388/2/23( .
دشمن را درست شناسایی کنید،
هدف های دشمن را کشف کنید.
ً
احیانا به قرارگاه های دشمن ـ
ان چنانی که خود او نداند ـ سر
بکشید و بر اساس او ،طراحی کالن
کنید و در این طراحی کالن حرکت
کنید)1388/6/8( .
جهت دومى که در مفهوم جهاد
ً
حتما بایستى مالحظه بشود،
استمرار و همه جانبگى است،
هوشمندانه بودن است ،مخلصانه
بودن است .اینجور تحرکى اسمش
جهاد است)1390/5/26( .
[از طرفی] ا گر یک مبارزه با عنصر
ایمان همراه نباشد ،اسیب پذیر
می شود .ان وقتى مبارزه موفق
خواهد شد که در او ایمان به
خدا و توکل به خدا وجود داشته
باشد .روحیه ى دین را و ایمان
حقیقى به وعده ى الهى و توکل
به خداى متعال را باید در مردم
تقویت کنید؛ حسن ظن به خداى
متعال و به وعده ى الهى را باید در
مردم تقویت کنید)1388/12/8( .
روحیه ى جهادى یعنى
چه؟ یعنى اعتقاد به این که
کار بى وقفه و
«ما مى توانیم»؛ و ِ
خستگى ناپذیر و استفاده از همه ى
ظرفیت وجودى و ذهنى و اعتماد
به جوان ها)1384/10/14( .
.7مالحظات مهم
ا گر یک ملت وقتی به دنبال
هدفی حرکت می کند ،نداند سر
راه او چه خطراتی است ،چه کمین
کرده هایی هستند ،در مقابل اینها
چه باید کرد ،خود را ر ها کند،
قید و بندهای خود را پاره کند،
بی خیال باشد ،ضربه خواهد
خورد .همه ی ملت هایی که در
جهت یک هدف بزرگی حرکت
دشمن را درست شناسایی کنید،
هدف های دشمن را کشف کنید.
ً
احیانا به قرارگاه های دشمن ـ
ان چنانی که خود او نداند ـ سر
بکشید و بر اساس او ،طراحی کالن
کنید و در این طراحی کالن حرکت
کنید.
کردند و وسط راه ضربه خوردند
و گاهی انچنان افتادند که دیگر
قرن ها بلند نشدند ،مشکل شان
از همین جا اغاز شد :ندانستند
چه در انتظار انهاست و خود را
برای مواجهه با ان اماده نکردند.
()1388/11/6
مسیر پیشرفت ،مسیر غربی
نیست .مسیر منسوخ و برافتاده ی
اردوگاه شرق قدیم هم نیست.
بحران هایی که در غرب اتفاق
افتاده است ،همه پیش روی
ماست .می دانیم که این بحران ها
گریبان گیر هر کشوری خواهد شد
که از ان مسیر حرکت کند .پس
ما بایستی مسیر مشخص ایرانی
اسالمی خودمان را پیش بگیریم
و این را با سرعت حرکت کنیم ،با
سرعت مناسب)1387/2/14( .
27
شماره اول -تابستان 1396
معتقدم در همان چهارچوب
قانون ،دو جور می شود کار کرد:
یک کار ،کار مرسوم ادار ى ،یک
کار کار جهادى .کار جهادى یعنى
از موانع عبور کردن ،موانع کوچک
را بزرگ ندیدن ،ارمان ها را فراموش
نکردن ،جهت را فراموش نکردن،
شوق به کار؛ این کار جهادى است.
کار جهادى به معناى
بى قانونى نیستّ .اما معتقدم
در همان چهارچوب قانون ،دو
جور می شود کار کرد :یک کار،
کار مرسوم ادارى ،یک کار کار
جهادى .کار جهادى یعنى از
موانع عبور کردن ،موانع کوچک
را بزرگ ندیدن ،ارمان ها را فراموش
نکردن ،جهت را فراموش نکردن،
شوق به کار؛ این کار جهادى
است .کار را باید جهادى انجام
داد تا ان شاءاهلل خدمت بخوبى
انجام بگیرد)1392/6/6( .
.8سخن پایانی
در ّ
سنت الهى ،اراده انسان تعیین کننده است .این که
َ
اسالم انسان ها را به مجاهدت دعوت مى کند « -و جاهدوا
فى سبیل ا َّلله» یا «و جاهدوا ف ىا َّلله ّ
حق جهاده»؛ یعنى همه ظرفیت
ِ
خود را در راه مجاهدت مصرف کنید -به خاطر این است
که ا گر به این توصیه الهى عمل کردیم ،به هدف الهى زودتر
ّ
خواهیم رسید .هدف الهى ،ثابت و قطعى و تخلف ناپذیر
است .ا گر ما عمل نکنیم ،دیگران مى ایند و عمل مى کنند« :من
َّ
ّ
یحبهم و ّ
بقوم ّ
یحبونه».
یرتد منکم عن دینه فسوف یاتى الله ٍ
خداى متعال این راه و این سرمنزل و این سرنوشت را قطعى
قرار داده است .انچه قطعى نیست ،عبارت است از زمان و
سعادت بردن این گوى را از این میدان داشته
مردمى که
ِ
باشند .این بسته به اراده من و شماست)1381/3/9( .
28
حسن سعدابادی
پژوهشگر هسته مدیریت جهادی
مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟ع؟
ݧ ݩ ݧٯ ݑݩ ݤݤرا ݤرگ ݩ ݤاه ݤݤݤݡی
ٮݣ ݣ ݤ ݣ
م ݣ ݣ ݫݭ ݔىݣد ݣ ݣرݤ ݫݣى ݬݫݣ ݔݤ ݣ ݣݤ ݣ ݧ ݣ ݧ ݣݑ ݤݣ ݣ
اشاره
در دوران پرتالطم انقالب اسالمی (از
مرحله شکل گیری تا استقرار و تثبیت) ،کشور
با حوادث و رویدادهایی مواجه بوده و بر اساس
اقتضائات ،تصمیماتی اخذ نموده که عالوه بر
عبور از بحران ها یا حتی شکست های مقطعی
در مدیریت ان بحران ها ،تجارب متراکمی برای
ایندگان به ارث گذاشته است.
از جمله این تجارب ،تجربه عملی جمهوری
اسالمی در ایام دفاع مقدس مبتنی بر راه اندازی
قرارگاه های اصلی (مرکزی) ،عملیاتی و تاکتیکی
در منطقه است که الگوی مناسب و موفقی
از هماهنگی و همراهی انرژی های مختلف در
کشور را برای پیروزی در کارزارهای جهانی امروز
ارایه کرده است .فهم روشن تر کار قرارگاهی و
مدیریت ان ،گامی برای تکمیل و اشاعه این
دیدگاه است:
29
شماره اول -تابستان 1396
ّ
عملیات
قرارگاه ،مرکز فرماندهی
است ،مثل قرارگاه های نظامی؛
یعنی از دستگاه های مختلف
برای اجرای ان هدفی که ترسیم
شده ،بهره می گیرد .بنابراین هم
مرکز فکر است و باید بنشینند فکر
کنند ،و هم مرکز عمل است؛ یعنی
باید دستور داده شود ،پیگیری شود
و نتایج کار دیده شود
یکم :قرارگاه کجاست؟
.1قرارگاه ،مرکز فرماندهی ّ
عملیات است ،مثل قرارگاه های نظامی؛
یعنی از دستگاه های مختلف برای اجرای ان هدفی که ترسیم
شده ،بهره می گیرد .بنابراین هم مرکز فکر است و باید بنشینند فکر
کنند ،و هم مرکز عمل است؛ یعنی باید دستور داده شود ،پیگیری
شود و نتایج کار دیده شود.
.2وقتی یک قرارگاه شکل می گیرد یا کاری به صورت قرارگاهی پیگیری
می شود یعنی بخش های زیر وجود دارد:
□ قرارگاه :مرکز سیاست گذاری ،طراحی عملیات و نقشه اقدام و
بکارگیری و هدایت عملیاتی واحدهای تحت کنترل برای رسیدن
به اهداف تعیین شده است .قرارگاه معموال از مسئولین ارشد یا
تام االختیار سازمان های باالدستی واحدهای عمل کننده تشکیل
می شود.
□ خط مقدم قرارگاه :واحدهایی هستند که تحت کنترل قرارگاه قرار
گرفته اند هرچند که متعلق به سازمان های مستقلی هستند.
□ عقبه قرارگاه :در واقع ستاد کارشناسی و اجرایی ـ پشتیبانی قرارگاه
هستند و وظیفه پشتیبانی از تصمیمات قرارگاه را بر عهده دارند.
□ سازمان های پشتیبان واحدها :سازمان های مستقل واحد عملیاتی
خود را در کنترل عملیاتی قرارگاه قرار داده اند ولی پشتیبانی های
الزم اعم از منابع مادی و انسانی و امکانات مورد نیاز این واحد ها
از طریق ان سازمان ها ،تامین می شود.
دوم :شرایط به کارگیری
مدیریت قرارگاهی
مدیریت قرارگاهی ،همه جا الزم
نیست؛ در واقع وقتی کار ها با
روال عادی و طبیعی پیش می رود
استفاده از روش های سازمانی
رسمی و معمولی برای اداره و
هدایت سازمان کفایت می کند
ولی تحقق شرایطی ما را مجاب
می کند که ا گر تنها راه برای افزایش
بهره وری در تصمیم گیری و اقدام،
مدیریت قرارگاهی نباشد ،حتما
یکی از بهترین راه هاست .این
شرایط چیست؟
▪ وجود فضای کارزار ،درگیری،
مناقشه یا رقابت و لزوم انجام
کار جهادی برای حل مساله (با
رویکرد تامین منافع ملی)
▪ محدودیت زمانی برای
تصمیم گیری در عین نیاز به
هماهنگی و همراهی گروه ها و
سازمان های مختلف
30
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
دشمن را بشناسیم ،در برابر حرکات
حس ّ
دشمن ّ
اسیت داشته باشیم .ان
کسانی که در دوران دفاع ّ
مقدس
در جبهه بودند می دانند که انجا
کسانی در قرارگاه ها بودند که
به وسیله ی عوامل خودشان هر
حرکت کوچک دشمن را دنبال
می کردند ،رویش ّ
حساس می شدند.
سوم :چرا کار قرارگاهی؟
از یک طرف ،بسیاری از کارشناسان
و نظریه پردازان سازمان و مدیریت
اذعان دارند که روال ها و رویه های
هماهنگی و تصمیم گیری جاری
سازمانی ـ خصوصا در سازمان های
بزرگ ـ که بخشی اصلی بروکراسی
سازمانی را تشکیل می دهد،
نوش داروهایی برای بعد از مرگ
سهراب تصویب می کند .مساله
دیگری که در همین چارچوب،
مورد توجه است زمان طوالنی الزم
برای اجرای تصمیم به دلیل نیاز
به هماهنگی و همراهی های میان
بخشی ،باعث کاهش کارامدی
تصمیم در عمل می شود .به
همین علت ضروری است که
فاصله تصمیم با عمل به حداقل
ممکن خود برسد.
از طرفی دیگر همانطور که
حضرت امام؟هر؟ فرمودند:
«جنگ ما جنگ حق و باطل
بود و تمام شدنی نیست .جنگ
ما جنگ فقر و غنا بود ،جنگ ما
جنگ ایمان و رذالت بود و این
جنگ از ادم تا ختم زندگی وجود
دارد»؛ این جنگ ا کنون نیز وجود
دارد و در هر عرصه ای از عرصه های
کالن اداره کشور ،قابل مشاهده
است .در این فضای کارزار که
دشمنان مستکبر از هر ابزاری
برای جلوگیری از پیشرفت ملت
ایران استفاده می کنند ،راهی جز
همفکری ،هماهنگی و همراهی
همه نیرو ها و توان های جبهه
داخلی برای مقابل با حمله ها و
توطئه ها ،تحریم ها و تخریب ها
نیست و توفیق تحقق در این
راه ،وابسته به ایجاد قرارگاه های
متناسب برای انجام درست این
ماموریت هاست.
چهارم :تعمیم فهم از
کارکردهای قرارگاه به
بخش های اقتصادی
و فرهنگی
همان طور که قبال اشاره شد،
قرارگاه و کار قرارگاهی در فضای
کارزار و درگیری با جبهه دشمن
شکل می گیرد و یکی از وظایف
اصلی قرارگاه حساسیت روی
دشمن و رصد همه فعالیت ها و
تحرکات اوست؛
دشمن را بشناسیم ،در برابر
ّ
حس ّ
اسیت
حرکات دشمن
داشته باشیم .ان کسانی که
در دوران دفاع ّ
مقدس در
جبهه بودند می دانند که انجا
کسانی در قرارگاه ها بودند که
به وسیله ی عوامل خودشان
هر حرکت کوچک دشمن را
دنبال می کردند ،رویش ّ
حساس
می شدند :فرض بفرمایید
امروز دشمن این جابه جایی
31
شماره اول -تابستان 1396
را انجام داده است؛ این برای
چیست ،چرا انجام داده است؛
ّ
علت یابی می کردند؛ ّ
حساس
در مقابل حرکات دشمن.
دشمن را بشناسیم ،نقشه های
او را تشخیص بدهیم ،بر روی
کارهای او ،حرف های او،
اظهارات او ّ
حساس باشیم؛ و
ً
در مقابل زهری که او احتماال
خواهد ریخت ،پادزهر فراهم
بکنیم و اماده باشیم برای اینکه
حرکت او را خنثی بکنیم .این،
ّ
حس ّ
اسیت در مقابل دشمن
است)1395/03/14( .
اما در بخش های سیاسی،
اقتصادی و فرهنگی کشور هم
این قابلیت وجود دارد که از
روش قرارگاهی استفاده شود؛
نمونه هایی از به کارگیری این
روش توسط رهبر معظم انقالب
در بیانات ایشان مورد توجه قرار
گرفته است:
.1قرارگاه اصلی انقالب فرهنگی
گفتیم این جا [شورای عالی انقالب فرهنگی] «قرارگاه اصلی» است ،عقبه ی
شما هم دبیرخانه و ملحقات دبیرخانه است و شوراهای اقماری و شورای
معین و کمیته های کارشناسی و جمع های دیگری که هستند؛ خطوط
ّ
مقدم اجرایی شما هم وزارت اموزش و پرورش ،وزارت اموزش عالی ،وزارت
ارشاد و دستگاه های مختلف هستند ...االن باید نقشه ی مهندسی
فرهنگی کشور روی میز اماده باشد و باید روی ان بحث شده باشد؛ کار
شده باشد؛ تصمیم گیری شده باشد و نقشه ی کالن با راه کار ها -نه فقط
ً
ً
چیزهایی که صرفا ارزو و امال است -کامال کشیده شده و مشخص شده
باشد)1384/10/13(.
احساس تالش ،احساس مسئولیت در کل جامعه و عناصر جامعه ،این ها
چیزهائی است که ا گر کمبودهائی در ان وجود دارد ،مربوط به اختالل
فرهنگی است؛ این ها باید برطرف شود .کی باید برطرف کند؟ دستگاه های
میدانی .کی باید سیاستگذاری کند ،پشتیبانی کند ،هدایت کند؟ شما.
یعنی اینجا یک چنین قرارگاه عظیمی است)1390/03/23(.
.2قرارگاه اقتصاد مقاومتی
بنده از برادران عزیزمان در دولت درخواست کردم که یک قرارگاه اقتصاد
مقاومتی تشکیل بدهند؛ فرماندهی برایش بگذارند .جنگ است دیگر؛
جنگ اقتصادی جنگ است؛ حاال در ان توپ و تیر و تفنگ نیست
ّاما ابزارهای خطرنا ک تر از توپ و تفنگ وجود دارد .یک جنگ است،
قرارگاه الزم دارد ،قرارگاه هم فرمانده الزم دارد .ما پیشنهاد هم کردیم،
قبول هم کردند ،کارهایی هم دارد انجام می گیرد؛ منتها باید این کار ها
32
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
محسوس بشود ،باید این ها
دیده بشودّ .فع ّ
الیتهای دولتی
فرض کنید فالن معامله ای کهدر فالن جا انجام می گیرد -باید
ّ
مشخص بشود که این کجای
اقتصاد مقاومتی قرار می گیرد؛
این را ما به مسئولین عزیزمان
ّ
تذکر دادیم که فالن جا شما دارید
فالن چیز را میخرید یا فالن چیز
را معامله میکنید ،خیلی خب،
در صحنه ی عرصه ی اقتصاد
مقاومتی ،این معامله در
کجای این جدول عظیم قرار
ّ
میگیرد؛ باید مشخص بشود.
یعنی معیار همه ی کارهای
اقتصادیّ ،فع ّ
الیتهای اقتصادی
ما بایستی برنامه ی عظیم و
همه جانبه ی اقتصاد مقاومتی
باشد)1394/12/20( .
.3قرارگاه نماز جمعه
نماز جمعه یک قرارگاه است؛
قرارگاه ایمان ،قرارگاه تقوا،
قرارگاه بصیرت ،قرارگاه اخالق.
از تعبیر قرارگاه نباید ما وحشت
کنیم ،چون قرارگاه جزو تعبیرات
و اصطالحات مربوط به جنگ
و مبارزه و این چیز ها است.
خب ،این جنگ وجود دارد،
بر ما تحمیل شده -ما درحال
جنگیم ،منتها جنگ نظامی
نیست؛ جنگ معنوی است،
جنگ اعتقادی و ایمانی است،
از تعبیر قرارگاه نباید ما وحشت کنیم ،چون قرارگاه جزو تعبیرات و اصطالحات
مربوط به جنگ و مبارزه و این چیز ها است .خب ،این جنگ وجود دارد،
بر ما تحمیل شده -ما درحال جنگیم ،منتها جنگ نظامی نیست؛ جنگ
معنوی است ،جنگ اعتقادی و ایمانی است ،جنگ سیاسی است.
جنگ سیاسی است ...ما در
حال یک چنین نبردی هستیم؛
ما در حال یک چنین جهادی
هستیم .به ایمان مردم ما حمله
میکنند ،به بصیرت مردم ما
حمله می کنند ،به تقوای ما
حمله می کنند ،به اخالق ما
حمله می کنند ،ویروس های
گون خطرنا ِک معنوی را
گونا ِ
در میان ما پرا کنده می کنند؛
خب ،ما چه کار کنیم؟ باید
دفاع کنیم .این ،قرارگاه الزم
دارد ،مثل قرارگاه های میدان
جنگ؛ نماز جمعه یکی از
ترین این قرارگاه ها است؛
مهم ِ
قرارگاه ایمان است ،قرارگاه تقوا
است .با این چشم به نماز جمعه
نگاه کنیم .شما هم فرمانده
قرارگاهید؛ قرارگاه های میدان
جنگ هرکدام فرماندهی دارند؛
فرمانده قرارگاه امامت جمعه،
شخص امام جمعه است.
پنجم :وظایف قرارگاه
.1تشخیص و تعیین راهبرد ها و
سیاست های مورد نیاز برای
دست یابی به اهداف
.2سیاست گذاری ،طراحی نقشه
اقدام و هدایت یکپارچه
عملیاتی واحدهای سازمانی
تحت کنترل
.3نظارت بر عملکرد واحد ها و
میزان پیشرفت نقشه اقدام
.4باز مهندسی سیاست ها،
نقشه ها و فرایندهای عملیاتی
در جهت بهبود نتایج
33
شماره اول -تابستان 1396
هم افزایی در توان ها و کاهش سایش ها ،واکنش سریع در بحران ها ،فاصله کم
تصمیم تا عمل و وحدت فرماندهی برای هدایت ماموریت ها از ویژگی های
تفکر قرارگاهی است.
ششم :تفکر قرارگاهی
قرارگاه و مدیریت قرارگاهی هرچند
در گذشته یک روش اداره تلقی هفتم :ویژگی های
می شده ولی در حال حاضر تفکر قرارگاهی
می توان از ان به عنوان نوعی
تفکر اداره یاد کرد که لزوما به
مکان خاصی وابسته نیست هر
چند ممکن است بنا به اقتضاء
برای ان مکانی هم درنظر گرفته
شود .راه اندازی ان فقط منوط
و محدود به تصمیم گیری های
کامال بین بخشی نیست مثال
حتما نباید نهاد ها یا شرکتهای
مستقل در موضوعات و مسایلی با
هم کار کنند تا بتوانیم از مدیریت
قرارگاهی استفاده کنیم ،بلکه در
میان بخش های مختلف یک
سازمان هم می تواند به تسریع
در رصد و فهم مساله ،سرعت در
تصمیم گیری و اخذ بازخور کمک
نماید.
.1هم جهتی و هم افزایی توان ها
در راستای انجام ماموریت های
معین شده
.2ایجاد امکان کنش و وا کنش
سریع در برابر مسایل و
موضوعات پیش بینی نشده
.3فاصله کم تصمیم گیری با اقدام
و عمل
.4وحدت فرماندهی و اقدام
بر اساس نقشه کلی از قبل
طراحی شده
.5رصد مستمر فعالیت ها و اصالح
سریع فرایند ها در حین اقدام
.6کاهش درگیری و سایش بین
بخش ها یا سازمان های همکار
یا هم هدف و جلوگیری از
اتالف یا هدررفت منابع
جمع بندی
کاهش فاصله تصمیم با عمل
و انجام درست عمل درست در
زمان مناسب ،یکی از شروط اصلی
تحقق پیشرفت در کشور است و
تجربه گذشته نشان داده است که
با توجه به گستردگی دامنه مسائل
و نهادهای مسئول در حوزه های
مختلف ،بهترین راه هماهنگی،
تصمیم گیری ،هدایت و کنترل
کالن دستگاههای میدانی و تحقق
ماموریت ها استفاده از تفکر و روش
مدیریت قرارگاهی است؛ تفکری که
معتقد است مدیریت نباید یک
«جا» بنشیند بلکه باید تشکیالت
را «یک جا» ببیند و برای هدایت
و راهبردی ان سیاستگذاری و
برنامه ریزی نماید.
34
�ج هاݤدݤیݤݤ
کارگاه ݣ
ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݤݤ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣݤݤ ݣ ݣ ݣ ݣ ݤݤ ݣ
نست ݤݤݤ
ن؛
مص ݣ ݣ ݣ ݣ ݣدݤݤر ݧݣ ݩٮ ݣ ݣ ݣ ݣݤو ݥݣݑ
ا
ݧݩ
ݑ
ع
م
ݤ
ݣلغىر
ݣ
ا
ݣ
ݣ
ݣ
کلم
ݣ
ݣ
ݣ
ݣ
ݣ
مٮ
ݫ ݬݔ
اشاره
زمستان ،95در قالب دو جلسه از کارگا ه های
تجربه نگاری هسته مدیریت جهادی ،میزبان
مهندس رستم قاسمی بودیم؛ فرمانده سابق قرارگاه
خاتم االنبیاء و وزیر سابق نفت با حرف هایی
از جنس کارامدی از زبان یک مدیر باتجربه با
شعار محوری ما «می توانیم» .روایت ان چه در
جلسات مذکور گذشت ،هم بسیار شیرین بود و
هم درس اموز ولی همه در این مقال نمی گنجد
بنابراین به بخش هایی از ان در اینجا اشاره
می کنیم...
35
شماره اول -تابستان 1396
ضرورت بازسازی ریل
اقتصادی کشور با
شعار ما «می توانیم»
وقوع حوادث پس از انقالب و
جنگ ،فضایی برای دیگران ایجاد
کرد به گونه ای که ریل اقتصادی
کشور ،متناسب با اهداف انقالب
نشد .چرا؟ چون برای ان هایی
که بعد از انقالب ،دلسوز انقالب
بودند و می خواستند در میدان
باشند ،صحنه های مختلفی وجود
داشت .انتظار هم بر این بود که
با وقوع انقالب ،گفتمان امام در
کشور نهادینه شود .این گفتمان،
مولفه های متعددی داشت؛
یعنی گفتمان انقالب اسالمی؛ در
حقیقت گفتمان والیت فقیه و
گفتمان شعائر انقالب بود ولی در
کنار ان مولفه های دیگری هم مثل
رفاه و تامین اجتماعی برای مردم
وجود داشت.
همه انتظار داشتند که نظام
اداری و اقتصادی کشور یک تغییر
بنیادی کند ولی چون جنگ شد،
ً
تقریبا ا کثر انقالبیون به خصوص
جوانان انقالبی ،بهترین منطقه
و بهترین جای خدمت به انقالب
را جنگ تشخیص دادند؛ درست
هم بود چون ا گر دفاع صورت
نمی گرفت ،چیزی از انقالب
باقی نمی ماند .بنابراین همه ی
صحنه ها را خالی کردند و به جنگ
ً
رفتند و عمال ان فرصت هایی که
می توانست تغییرات بنیادی در
رفتارهای کشور به وجود بیاورد را
از دست دادیم.
از فعالیت های ریل گذاری شده
در اول انقالب ،به عنوان نمونه
در زمینه ی امنیت و اطالعات،
ساوا ک منحل شده بود و فرصتی
ایجاد شده بود تا پایه اطالعات
و امنیتی کشور یک پایه خوبی
بشود؛ یعنی یک پایه انقالبی.
این موضوع ،ان موقع ضرورت
داشت؛ مسئله ی ترور ها و انفجار ها
به گونه ای بود که کمتر از جنگ
نبود .لذا در این خصوص ،پایه
خوبی گذاشته شد .این نگاه ،باید
در بقیه ی رفتار ها و مولفه های
کشور مثل اقتصاد هم به وجود
می امد ولی این فرصت را بخاطر
مسئله ی جنگ از دست دادیم؛
از طرفی تغییرات هم یک دوره ای
دارد و وقتی دوره اش گذشت کار
سخت می شود.
ً
چون جنگ شد ،تقریبا اکثر
انقالبیون به خصوص جوانان
ه و بهترین
انقالبی ،بهترین منطق
جای خدمت به انقالب را جنگ
تشخیص دادند؛ درست هم بود
چون ا گر دفاع صورت نمی گرفت،
چیزی از انقالب باقی نمی ماند.
بنابراین همه ی صحنه ها را خالی
ً
کردند و به جنگ رفتند و عمال
ان فرصت هایی که می توانست
تغییرات بنیادی در رفتارهای کشور
به وجود بیاورد را از دست دادیم.
36
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
وقتی جنگ تمام شد ،سازندگی
شروع شد اما گفتمان سازندگی
که بعد از جنگ شکل گرفت
ً
مبتنی بر تفکر انقالبی نبود .اتفاقا
در همین دوره ای که ما باید
اقتصادمان را خوب و انقالبی
ریل گذاری می کردیم ،اشرافی گری
بیشتری شکل گرفت و فاصله ی
طبقاتی بیشتر شد.
وقتی جنگ تمام شد ،نیازهای
کشور خیلی زیاد بود و مردم هم
انتظار داشتند .سازندگی شروع
شد اما گفتمان سازندگی که بعد
از جنگ شکل گرفت مبتنی بر
تفکر انقالبی نبود .سازندگی به
مدل توسعه ی غربی شروع شد
و کار هم ،بیشتر دست دوستان
ً
تکنوکرات بود .اتفاقا در همین
دوره ای که ما باید اقتصادمان
را خوب و انقالبی ریل گذاری
می کردیم ،اشرافی گری بیشتری
شکل گرفت و فاصله ی طبقاتی
نگاه دست اندرکاران
بیشتر شدِ .
گفتمان سازندگی ،نگاه به مدل
توسعه ی غربی بود و عدالت
اجتماعی در ان وجود نداشت.
ً
مثال در گفتمان سازندگی ،سد
کرخه ساخته شد ولی روستاهای
ً
کنار سد کرخه اباد نشدند؛ اصال
طعم عدالت اجتماعی در ذهن
مردم رسوب نکرد.
ان موقع بعد از جنگ در سپاه،
ایده ی قرارگاه خاتم شکل دادیم.
تجهیزات فراوانی مثل امکانات و
تجهیزات مهندسی که از جنگ به
دست امده بود در اختیار ما بود و
باید در جهت ساخت کشور به کار
گرفته می شد ...اهدافی هم برای
قرارگاه خاتم پیش بینی کردیم.
ان موقع ،مهم ترین ایده در ذهن
بنیان گذاران قرارگاه این بود که
نقص ریل گذاری ناقص
بتوانیم ان ِ
ـ ریل گذاری ای که باید در اقتصاد
کشور انجام می شد و دست ما هم
نبود ـ را جبران کنند و ان ،گفتمان
«ما می توانیم» حضرت امام؟هر؟
بود؛ ما می خواستیم شعار «ما
می توانیم» را اثبات کنیم.
قوانین دست و پا گیر
من قبول دارم که ما یک مشکل
بنیادین در قوانین و مقررات اداره
کشور داریم؛ در یک جمله می توانم
بگویم که برای کار نکردن هیچ
سئوال و پاسخی وجود ندارد.
اصال از کسی سئوال نمی کنند تا
چه برسد به اینکه او را محا کمه
کنند .ولی برای کار کردن ،باید به
صد ها سئوال پاسخ دهید .البته
من نمی خواهم بگویم که نباید
پاسخ بدهید ...خیلی ها اصال کار
نمی کنند .ادم های خوبی هم
هستند چون اشتباه نمی کنند؛
یعنی چون کاری انجام نمی دهند،
اشتباه هم نمی کنند .سر موقع هم
مسجد می روند و نماز می خوانند
و یقه پیراهنشان را هم محکم
می بندند ولی کار نمی کنند.
هیچ کس به جرم کار نکردن در
دوره ای که مسئول این دستگاه
یا مدیرعامل ان شرکت بوده،
محا کمه نمی شود .بعضی از
شرکت ها ،ماه ها حقوق نمی دهند،
کسی راندمان کارشان را نگاه
نمی کند؛ اصال جزو مقوله ارزیابی
نیستند.
37
شماره اول -تابستان 1396
اخیرا نامه ای از دیوان محاسبات
برایم امده بود که شما چرا برای
پاالیشگاه ستاره خلیج فارس،
مبالغی را اختصاص دادید؟ از چه
کسی مجوز گرفتید؟
اصل ماجرا این است که ما وامی
از بانک مرکزی گرفتیم و با رئیس
بانک هم صورتجلسه کردیم که
این وام برای این پروژه ها باشد.
اوال که رئیس بانک مرکزی اجازه
دارد ،ثانیا من به عنوان وزیر
تشخیص دادم که با توجه به اینکه
میعانات گازی ما می سوزد ،ستاره
خلیج فارس تنها پاالیشگاهی
است که این میعانات را مصرف
می کند .ما که امروز ،روزی 27
میلیون لیتر بنزین وارد می کنیم.
ا گر ستاره خلیج فارس در شبکه
وارد شود ،روزی 36میلیون لیتر
بنزین به کشور اضافه خواهد
کرد .ما تشخیص دادیم و این کار
را کردیم .می گویند ما به این که
این کار ،درست یا غلط هست
کاری نداریم ولی مقررات این را
نمی گوید.
در بخش های مختلف کشور،
ادم هایی که ترسو هستند،
امکان کار موفق ندارند .بله!
فردا باید بروی پاسخ هم بدهی،
خوب می روی پاسخ می دهی
دیگر! ان هایی که نمی خواهند
کفش شان خیس شود ،داخل اب
هم نمی روند .می گویند برای چه
باید جواب بدهیم؛ نمی کنیم،
جواب هم نمی دهیم.
تصمیم گیری؛ یکی
از مولفه های ممیز
مدیریت جهادی
من اعتقاد دارم که یکی از
مولفه های مهم در مدیریت
جهادی ،تصمیم گیری است.
شما می دانید که در گذشته ،نقش
اقتصاد در دنیا این قدر پیچیده و
مهم نبوده یعنی ا گر یک تصمیمی
را شش ماه بعد هم می گرفتی،
ان قدر اثری نداشت ولی امروز
در مقوله اقتصاد ،این که یک
تصمیم را امروز بگیرید یا فردا ،کامال
متفاوت است .چون در هر لحظه،
زمان دارد هزینه می اندازد .معموال
هر سال با مدیران عامل صد
شرکت برتر دنیا مصاحبه می کنند
و می پرسند که شما چگونه جزو
صد شرکت برتر دنیا شناخته
شده اید؟ به نظر من ،حتما یکی
از مولفه هایشان ،تصمیم گیری
سریع بوده است.
در بخش های مختلف کشور،
ادم هایی که ترسو هستند
[امکان کار موفق ندارند] .بله،
فردا باید بروی پاسخ هم بدهی،
خوب می روی پاسخ می دهی
دیگر! انهایی که نمی خواهند
کفش شان خیس شود[ ،داخل
اب هم نمی روند] .می گویند برای
چه باید جواب بدهیم؛ نمی کنیم،
جواب هم نمی دهیم .این ها
جزو مولفه های مدیریت جهادی
است .برای کشور ،بروید کار کنید.
تجربه من در گذشته نشان
می دهد که باید تصمیم گرفت؛ در
تصمیم گیری هم ان بعد خدایی
خیلی مهم است و بعضی چیز ها
را باید وا گذار کنیم که کمک شود؛
این بخش نباید نادیده گرفته
شود .هم در دوران جنگ و هم
در دوران سازندگی موارد متعددی
بود که توسل کردیم تا راه کار پیدا
کردیم .این اعتقاد معنوی مهم
است؛ کمک می کند که خوب
تصمیم بگیرید.
38
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
افت های تصمیم گیری
امروز بخش زیادی از هزینه های
ما در کشور به خاطر این است
که مدیران ما ،مدیران با تجربه ای
نیستند .این بسیار تعیین کننده و
بسیار بسیار مهم است .من وقتی
مسئول قرارگاه خاتم شدم ،به
مدیرانی که تجربه را از اول طی
نکرده بودند و مدیر بودند گفتم
بروید مدتی تجربه پیدا کنید و بعد
برگردید تا بتوانید خوب تصمیم
بگیرید.
وجود دو افت برای مدیران ما خیلی
بد است :یکی اینکه کسی احساس
کند که برای پست ،پول یا برای زندگی
و بچه اش باید بترسد! این ترس نباید
باشد .ترس از دادن خیلی چیز ها برای
تعداد زیادی از مدیران ،باعث می شود
که نتوانند تصمیم بگیرند« .ترس از
دست دادن!»
افت دوم ،بی تجربگی است .تجربه
مهم است .کسی که می خواهد
مدیر جایی شود ،ا گر تجربه را پشت
ِ
سر نگذاشته باشد ،جرات نمی کند
تصمیم بگیرد .باید بررسی شود که
ایا موارد مشابهی بوده که ایشان با
ان مواجه شده باشد و حل شده
باشد؟ ا گر این طور نباشد ،این مدیر
می ترسد!
«تجربه» برای ایجاد شناخت از این که
ایا طرف ،مدیر خوبی است یا خیر،
خیلی مهم است .خیلی از ادم ها
پای تابلو خوب می نویسند ،نمره ی
همه ی درس هایشان هم 20است؛
ادم تئوریکال خوبی هستند ولی مدیر
خوبی نیستند .چه زمانی تشخیص
داده می شود که کسی مدیر خوبی
است یا نه؟ در مدیریت .افرادی
هستند که در یک رشته ی خاصی
دانشمند هستند ،ولی نمی تواند یک
سازمان کوچک را هم اداره کنند .چه
زمانی تشخیص داده می شود؟ زمانی
که ان تجربه را بگذراند .امروز بخش
زیادی از هزینه های ما در کشور به
خاطر این است که مدیران ما ،مدیران
با تجربه ای نیستند .این بسیار تعیین
کننده و بسیار بسیار مهم است .من
وقتی مسئول قرارگاه خاتم شدم،
به مدیرانی که تجربه را از اول طی
نکرده بودند و مدیر بودند گفتم بروید
مدتی تجربه پیدا کنید و بعد برگردید تا
بتوانید خوب تصمیم بگیرید.
39
شماره اول -تابستان 1396
یک تجربه :تجربه تونل
انتقال اب سد کرج به تهران
ما یک تونل در پونک زدیم که
از سد کرج بیرون امده و 42
کیلومتر طول دارد؛ تونل خیلی
طویلی است .ا گر ما سراغ این
کار نمی رفتیم ،این باب در کشور
ایجاد می شد که این پروژه ها را
فقط خارجی ها می توانند انجام
دهند .مناقصه گذاشته بودند.
ما هم اسناد را گرفته بودیم و باید
روی ان کار فنی انجام می شد؛
انالیز و قیمت ،زمان بندی و
سایر کارهایی که در مناقصات
صورت می گیرد تا یک پروپوزال
تهیه شود .رقبای ما هم داخلی و
هم خارجی و یا با مشارکت ان ها
بودند .دوستان بخش فنی ما
گفتند ا گر بخواهیم با اطمینان
در این مناقصه برنده شویم ،باید
شما بپذیرید که 15میلیارد تومان
[با قیمت ان زمان] ضرر بدهیم.
خیلی بعید بود که ما برنده
بشویم ،چون ما دانش مربوط را
نداشتیم ولی ان ها تکنولوژی اش
را داشتند .وقتی تکنولوژی و
دانش فنی باشد ،پروژه با سرعت
انجام می شود و قیمت هم کاهش
می یابد .ان موقع دوستان گفتند
که ا گر شما بپذیرید ما در این پروژه
ضرر بدهیم ،می توانیم وارد این کار
بشویم .ما قبول کردیم و گفتیم
چون برای اولین بار می خواهیم
این کار را انجام دهیم ،قبول داریم
که این پروژه را با ضرر انجام دهیم.
باالخره این پروژه را گرفتیم .قرار
بود این پروژه را با ضرر انجام
بدهیم ولی باور کنید حدود 30
تا 40درصد سود بردیم .بعد هم
این را به همه ی وزارت خانه ها
که دست اندرکار بودند گفتیم که
ما 40درصد سود بردیم و امار و
ارقام ما این است .ما به عنوان
قرارگاه دنبال سود نبودیم ،بلکه
دنبال واقعی کردن قیمت طر ح ها
بودیم .چرا [کار با این هزینه انجام
شد؟] چون پیش بینی ما از زمان
بندی پروژه ،در ابتدا هر ماهی 300
ً
متر بود ،اما بعدا این را به حدود
یک کیلومتر در ماه رساندیم.
باالخره این تونل انجام شد و
ً
قیمت تونل در کشور که مثال هر
یک کیلومتری ده میلیارد تومان
بود ،به شش میلیارد تومان تغییر
پیدا کرد و واقعی شد .تا قبل از این
نمی دانستیم که خارجی ها چقدر
در این پروژه ها سود می برند،
قیمت ها قیمت واقعی نبود.
ولی با انجام این پروژه ،قیمت ها
واقعی شد .پیمانکارهای بخش
خصوصی هم در کشور در این
زمینه ها پروژه های بزرگی را انجام
دادند.
40
ݑ
ݧ
ݩ
ݧ
گى ݣݥݥݥ ݣݧ ݣݧاݩ ݣݑٯ ݣݣه ݣ ݣاݥݥݥ ݑ ݣٮ ݣ ݣݡیݣ ݥݥݥ ݣ ݣ
حٯݣ ݣݥݥݥݔ ݣ
ݣ ݬݔاݣ ݪى ݣ ݧ ݩݣ ݧٮݑݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ
سٮݣ ݣ ݣݧ ݣݧ ݑ ݬݩ
م ݔݭىدݥݥرݥݥ ݫى ݫ ݫ ݬݔ ݑ ݦ ݦݩٮݥݥ
اݣݣستاݣ ݣدݤ ݣرݤݣݣضاݣ ݫ ݔݣئىاݣݣن
ݣمݡی ݣوݤݣ ݫىݫݔد
خݣ ݣالݤ ݣ ݣݣب ݣزݣرݤݣݣگ ݣ ݣ ݣ ݣگ ݣ ݣ
ک
ݣاݣ ݣزݤ ݣ ݫى ݣݫ ݫ ݔ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ
وقتی از دانشجویان رشته مدیریت از
کتاب های مرجع این رشته در دوره های لیسانس
و فوق لیسانس سوالی می کنیم ،بی شک اکثر
ان ها کتاب هایی همچون مدیریت رفتار
سازمانی و مبانی سازمان و مدیریت اثر دکتر
علی رضائیان را معرفی می کنند .دکتر رضائیان،
چهره ماندگار سال 85در رشته مدیریت و فارغ
التحصیل دانشگاه بین المللی امریکا ،مقاله ها
و نوشته هایش در طول سالیان سال منبع مطالعه
دانشجویان سال های گذشته و مدیران فعلی
کشور بوده است .دکتر رضاییان معتقد به خال
نگاه سیستمی در ساختار اداری کشور است و
نحوه مدیریت مدیران ما را ،قائل به فرد می داند.
او به مدیران فعلی کشور پیشنهاد داده تا خود
علم و دانش مدیریت را کسب کرده و زمینه
تصمیم گیری را به دست مشاورین خود ندهند تا
این گونه ،تحولی در نظام اداری کشور رخ دهد.
در ذیل به مشروح این مصاحبه می پردازیم:
41
شماره اول -تابستان 1396
به عنوان اولین سوال ،به نظر شما در ساختار اداری
کشور پس از انقالب اسالمی چه تحوالتی رخ داده است؟
ا گر نگاهی اجمالی به ساختار حکومت پس از انقالب اسالمی
بیندازیم ،شاهد ساختاری منحصر به فرد در کل دنیا هستیم .وجود
حکومت والیت فقیه و همراهی ان بوسیله سه قوه مقننه ،قضائیه و
مجریه موجب ایجاد نظمی ساختاری در کلیت نظام جمهوری اسالمی
شده است .قبل از انقالب ،57نسخه مدیریتی کشور را خارجی ها
پیچیده و حتی اجرای ان را نیز برعهده داشته اند ولی پس از انقالب
برنامه ریزی ها به صورت بومی رخ داده و سعی شده از تجربیات موفق
دیگر کشور ها در این برنامه ریزی ها استفاده شود .ساختار بروکراسی قبل
از انقالب در فرهنگ سنتی ایرانی به هیچ وجه کارایی الزم را نداشته،
چرا که با روحیات و ویژگی های مردم کشور هم خوانی نداشته است.
در واقع دو دلیل اصلی باعث شده بود که پس از انقالب ما شاهد تغییر
ساختار بروکراتیک نظام شاهنشاهی باشیم:
الف) ساختارهای بروکراتیک مبنای اصلی خود را بر اساس عدم اعتماد
بین مدیر و نیرو ها قرار داده است در صورتی که اساس مبانی اسالمی
برپایه اعتماد شکل می پذیرد .در واقع همین ناهمخوانی میان ارزش های
دینی و مبانی دموکراتیک موجب عدم کاربرد بیشتر این گونه مبانی
گردید.
ب) ساختار بروکراتیک اصوال برای محیط های نسبتاپایدار قابلیت
اجرایی داشته و شرایط پس از انقالب تشکیل نهادهای خودجوش
را ایجاب می کرد.
ساختار بروکراتیک اصوال برای
محیط های نسبتاپایدار قابلیت
اجرایی داشته و شرایط پس
از انقالب تشکیل نهادهای
خودجوش را ایجاب می کرد.
ایا نهادهای خودجوش
ایجاد شده پس از انقالب
کارکرد موفقی داشته اند؟
بله ،اثر بخشی نهادهای ایجاد
شده همچون جهادسازندگی و
دیگر نهاد ها برای مردم قابل لمس
بوده است.
42
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
اگر موفق بوده اند چرا به
مرور زمان از نظام ساختاری
کشور حذف شدند؟
متاسفانه پس از ابادانی های
رخ داده پس از جنگ تحمیلی،
به جای اینکه مدیران ما به
سمت تقویت نهادهای انقالبی
بروند؛ نهادهای ایجاد شده را در
ساختار بروکراتیک هضم کردند.
هضم شدن نهادهای انقالبی در
ساختار بروکراتیک نیز باید اسیب
شناسی شود .متاسفانه وقتی پس
از انقالب مدیران رده اول و دوم
کشور در ساختار اداری تغییر کرده
بودند ،کارشناسان و مشاورین
مدیران هنوز عوض نشده بودند.
در واقع بدنه کارشناسی کشور
همان هایی بودند که در نظام
سلطه رشد پیدا کرده و پس از
انقالب هم ان ها زمینه را برای
تصمیم گیری های مدیران انقالبی،
ایجاد می نمودند .نکته ای که ما
در ان زمان مورد غفلت قرار داده
ایم ،عدم ایجاد تحول و اموزش
ارزش های اسالمی به همین
کارشناسان می باشد .بنابراین یکی
از ادله حذف نهادهای خودجوش
اوایل انقالب ،همین مشاورینی
بوده که بدان اشاره کردیم.
در صورت امکان،
به نمونه ای از انگیزه های
فردی در نحوه مدیریت
کشور اشاره کنید؟
با توجه به پایداری
حا کمیت کشور پس
از جنگ تحمیلی ،چرا
همچنان با ضعف های عمده
مدیریتی مواجه هستیم؟
پس از جنگ تحمیلی ،نظام
جمهوری اسالمی همچنان با
چالش های جدید محیطی روبرو
بوده است که متاثر از سنگ
اندازی های کشورهای خارجی
و روابط دیپلماتیک می باشد.
چنین چالش های متعدد باعث
شده تا مدیران ما کمتر فرصتی
برای نظام سازی در کشور داشته
باشند .البته قابل ذکر است
که انگیزه های فردی برخی از
مدیران دولتی و خصوصی موجب
پیشرفت هایی در کشور شده ولی
چنین حرکت هایی مقطعی بوده و
متاسفانه مدیران بعدی از ان الگو
نگرفته اند.
به عنوان نمونه بنده به مدت
11سال رئیس دانشکده مدیریت
ً
دانشگاه تهران بودم و طبیعتا با
سازمان های مختلف قراردادهای
اموزشی و پژوهشی داشتیم .از
جمله سازمان های مورد قرارداد
ما ،سازمان صنعتی فوالد اهواز
بوده که دانشجویان دکترا همراه
با اساتید خود در موضوعات
سازمانی و در واحدهای تولید
در ان سازمان فعالیت می کردند.
تالش ما این بوده که دانشجویان
عالوه بر پشتوانه نظری؛ قابلیت
حل مشکالت کشور را داشته
باشند و بتوانیم پیوندی بین
علم و صنعت ایجاد نماییم.
دانشجویان و اساتید هفته ای
دو الی سه روز در کارخانه حضور
داشته و همواره مسائل را ثبت
و ضبط می کردند .به عنوان
نمونه دکتر مرتضوی( که در حال
حاضر استاد دانشگاه فردوسی
مشهد می باشد) همراه با مرحوم
میرزایی ،موضوع پایان نامه خود
را چگونگی ایجاد تحول توسط
43
شماره اول -تابستان 1396
مدیران عملیاتی در واحدهای
تولیدی انتخاب کردند .به منظور
به ثمر رسیدن پایان نامه ،ان ها
فعالیت های مدیران تولیدی را
فعالیت نگاری کرده و وظایف
مدیریتی فعالیت ها را طبقه بندی
می کردند و در نهایت فعالیت های
مدیریتی رخ داده را با مبانی تئوری
دنیا و تجربه های موفق صورت
گرفته تطبیق می دادند .بعد از
مشاهدات صورت گرفته ،برنامه ای
دوهفته ای در کارخانجات
شمال کشور در تابستان تشکیل
شده و سرپرستان جهت کسب
مهارت های سرپرستی اموزش
می دیدند .برنامه های اموزشی
شامل انواع مهارت های ارتباطی
با دیگران و شنود موثر بوده
است .پس از کسب اموزش های
الزم توسط سرپرستان دوباره به
محل فعالیت های ان ها رفته و
تاثیرگذاری اموزش های صورت
گرفته را مورد بررسی قرار می دادند.
در واقع در سازمان صنعتی
فوالد اهواز یک پایگاه تحقیقاتی
ایجاد کرده بودیم که مهندس
اصوال کار ها در کشور حول محور
اشخاص انجام می پذیرد و ا گر
مدیری جای خود را به مدیران
جدید بدهد طبیعتا کل فرایند و
برنامه های قبلی تغییر خواهد کرد
و شیوه ای نوین جایگزین می شود.
پالیزدار(مدیرعامل وقت سازمان
صنعتی فوالداهواز) اسم ان مرکز را
(اتم) به معنای ایستگاه تحقیقاتی
مدیریت نامگذاری کرده بود.
عده ای از اساتید و دانشجویان
اوایل هفته در ایستگاه تحقیقاتی
حضور داشته و عده ای اواخر هفته
حضور داشتند و همواره این
ایستگاه تحقیقاتی دایر و پابرجا
بود .شایان ذکر است به منظور
تالش هرچه بیشتر دانشجویان
حق الزحمه ی خوبی نیز به ان ها
در حین تحقیقات ارائه می گردید.
چرا چنین نمونه های
موفقی که بدان اشاره کرده
اید در کشور رواج پیدا نکرده
و الگوبردای نمی شود؟
در کشور ما هنوز فعالیت های
سیستمی رواج پیدا نکرده و کار ها
براساس فرا گردهای سیستمی
پیش نمی رود .اصوال کار ها در
کشور حول محور اشخاص انجام
می پذیرد و ا گر مدیری جای خود
را به مدیران جدید بدهد طبیعتا
کل فرایند و برنامه های قبلی
تغییر خواهد کرد و شیوه ای نوین
جایگزین می شود .چنین امری
باعث هدر رفت هزینه ها و زحمات
مدیران قبلی می گردد.
44
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
اکثر مواردی که پیرامون
ساختار اداری کشور بدان
اشاره کرده اید شامل مدیران
دولتی بوده ،ایا مدیران
شرکت های خصوصی نیز از
همین روند تبعیت می کنند و
یا نحوه مدیریت شرکت های
خصوصی بهره وری
بیشتری داشته است؟
بنا به گفته های
شما ،خال نگاه سیستمی
در ساختار مدیریت
کشور وجود دارد؟
خال وجود نهادهای فکری به
منظور ایجاد ساختاری هدفمند
و سیستمی برای تحول در نحوه
مدیریت احساس می گردد.
بله این خال وجود دارد .در
واقع خال وجود نهادهای فکری به
منظور ایجاد ساختاری هدفمند
و سیستمی برای تحول در نحوه
مدیریت احساس می گردد .مثال در
حوزه انرژی هنوز برنامه مشخصی
صورت نگرفته که در اینده قرار
است ما به کجا برسیم؟!! البته
برخی نهادهای فکری همچون
مجمع تشخیص مصلحت نظام
بنا به ضرورت شکل گرفته و یا مرکز
الگوی اسالمی ایرانی پیشرفت در
حال حاضر اقدام به فعالیت های
مطالعاتی در حوزه علوم انسانی
کرده است.
ببینید در کشور ما تعداد
معدودی از شرکت ها و
سازمان های خصوصی وجود
دارد .در واقع بیشتر سازمان های
کشوری نیمه دولتی هستند.
نمی توان یک ارزیابی کلی نسبت
به سازمان های خصوصی و یا
دولتی انجام داد و در نهایت
موفقیت بیشتر ان ها را مورد
بررسی قرار داد .به نظر بنده در
برخی سازمان های دولتی مدیران
موفقی نسبت به سازمان های
خصوصی وجود داشته و در
برخی سازمان های خصوصی نیز
مدیرانی موفق تر از سازمان های
دولتی فعالیت می کنند .این گونه
موفقیت ها همان طور که قبال هم
عرض کردم قائل به فرد بوده و
کلیت سازمان ها را در بر نمی گیرد.
که دوباره همان نقصیه عدم نگاه
سیستمی را یاد اور می شود.
45
شماره اول -تابستان 1396
اگر نگاهی کلی به فراز
و فرودهای رخ داده شده
در سیر تحول مدیران کشور
پس از انقالب بیندازیم.
عملکرد مدیران ما را بر
اساس الگوهای مدیریتی
که خودتان در دانشگاه ها
تدریس می کنید؛ چگونه
ارزیابی می نمایید؟
پس از انقالب علیرغم همه
فشارهایی که بیگانگان بر ما
ایجاد کرده اند ،نظام جمهوری
اسالمی همچنان پویا و سرزنده
به مسیر خود ادامه داده است.
این ادامه سیر پویایی نشانگر
اثربخشی کلی نحوه مدیریت
کشور از ابتدای انقالب تا به امروز
بوده یعنی توانسته اهداف از پیش
تعیین شده خود را دنبال کند .ولی
متاسفانه نحوه مدیریت ما کارا
نبوده است .کارایی نحوه مدیریت
به معنای رسیدن به هدف با
کمترین هزینه و در کوتاه ترین زمان
ممکن می باشد .مدیران ما در
کشور هزینه های بسیاری را برای
پیشبرد اهداف خود پرداخته اند،
بنابراین نمی توان کارایی مدیریتی
را به ان ها اطالق نمود.
به عنوان اخرین
سوال ،اگر پیشنهادی به
مدیران کشور در جهت
بهبود روند ساختار اداری
دارید ،بفرمایید؟
به نظر بنده ا گر مدیران
کشوری خودشان از دانش الزم
برخوردار باشند ،تحولی در ساختار
اداری بوجود می اید .برای درک
هرچه صحیح تر سخنم ،گریزی به
صحبت های فیشر (استاد دانشگاه
هاروارد) می زنم .فیشر وقتی به
عنوان خبرنگار پس از تحوالت
صورت گرفته در افغانستان
وارد این کشور شد در پاسخ به
این سوال که اینده افغانستان
را چگونه پیش بینی می کنید،
پاسخ داد :ا گر 200مدیر مورد وثوق
( کسانی که تخلف اداری نکنند)
و با دانش در این کشور وجود
داشته باشند ،همه مسائل این
کشور حل خواهد شد .بنابراین
وجود تخصص و دانش در میان
مدیران نقشی بی بدیل در پیشبرد
اهداف یک سازمان و حتی یک
کشور خواهد داشت.
مدیران ما در کشور هزینه های
بسیاری را برای پیشبرد اهداف
خود پرداخته اند ،بنابراین نمی توان
کارایی مدیریتی را به ان ها اطالق
نمود.
ݧ ݩا ت
س�
وٯݧݤݤ ݑ
ں ݤݤ
ں ݣ ݤݤ ݣݑاݤ ݣ ݦ ݣ ݤݤ
ی ݤݤ ݣ
سٮݣ ݐݩ ݣ ݦ ݣاݥ ݣع ݣ ݤ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ
اݣ ی ݣݣ� ݣ ݣݐ ݦݩݣدݤ ݣا ݣ ݣ
46
مصاحبه با:
یاسر جاللی منش
مدیر عامل وقت شرکت
توسعه تفکر روش افرین (تترا)
مصاحبه کنندگان:
مصطفی یخچالی
سیدمحمدحسین هاشمی
ل
د ݣ ݣ ݤرݣ ݣ ݣع ݣم ݣ ݤݣا ؛ ݤݤ
کݣ ݣ ݫ ݣݔى
م
ݤ
ݣ
ݣ
ݣ
ݣ
ݣ
ݣ
ى
ݔ
ݬ
ݫ
ه
ـ
ݕ
ݫ
ݓ
ح
ٮ
ݬ
ݫ
ݤ
ݣ
ݣ
ݣ
ک
ݣ
ݣ
ݣ
ݣ
ݫ ݬݔى ݣ ݣ ݬ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣهاݤ
ح ݣ ݤر ݣ ݤرݤݣ ݑ ݦݩ ݦ
کٮݤ
ݧ ݩ ݧڡ ݐݩ ݣ ݣ
کر ݣ ݣ ݣدݥ
اشاره
در تترا ،ساحت کار و زندگی از هم جدا
نیست .تترایی ها ،فرد و سازمان را یک کل
می بینند که وقتی درباره کاری به نتیجه
رسیدند ،بر اساس ان عمل می کنند نه اینکه
منتظر برنامه ریزی و پیگیری باالتری باشند .ان ها
حرکت را مقدم بر فکر می دانند و فکر سازنده
را فکر در حال حرکت و اقدام می دانند .ان ها
جهادی کار می کنند و افرادی را جهادی می دانند
که فاصله تصمیم شان تا عمل کم باشد.
تترا یک شرکت دانش بنیان موفق است که
سبکی متفاوت را در اداره سازمان پیش گرفته
است .ان ها معتقد به بروکراسی حداقلی هستند
و فرهنگ سازمانی خاص خود را دارند ،فرهنگی
که هیچگاه بر روی کاغذ نوشته نشده ولی در
تترا جاری است و فرهنگهای غیرهمسو را یا
هضم می کند یا حذف!
47
شماره اول -تابستان 1396
ادم و سازمان را ا گر یک کل ببینیم ،وقتی فردی به یک نتیجه ای رسید باید بر
اساس ان نتیجه عمل کند .به نظر من یکی از شاخص های کار جهادی همین
است که فاصله ادم جهادی از تصمیم تا عمل کم است.
تترا نمونه ای دیدنی و خواندنی از
یک تجربه جهادی در شرکتهای
ایرانی است که فرهنگ «نشد،
نمی توانیم» را از پای در اورده و
در میدان عمل ،کارامدی خود را
به اثبات رسانیده است.
تترا از کجا
شکل گرفت؟
تترا کجاست؟
به اعتقاد یاسر جاللی منش ،این
شرکت بستری برای رشد افراد
صاحب ایده ایجاد می کند .ان ها
با چهارچوب های مشخص ،وارد
شده و یک کسب و کار یا فعالیت
جدیدی را راه اندازی می کنند.
شناخت فرایندهای مختلف حا کم
بر این شرکت موفق دانش بنیان،
تجربه اثربخشی برای شرکتهای
جوان و پرانرژی و نمونه کارامدی
برای فرهنگ کارافرینی جهادی
است .گفتگوی سه ساعته ما و
یاسر جاللی منش ،الیه هایی از
فرایند ها را برای ما بازگو می کند:
1
-1مدیرعامل وقت تترا
اوایل کار ،یک سری ایده وجود
داشت .بعد یک سیر سه مرحله ای
برای جذب افراد داشتیم .بنده
با روش های مرسوم مثل رزومه
دادن ،رشته و مصاحبه مخالفم.
ابتدا فرد وارد می شد برانداز کلی
می کردیم که ایا مناسب این شرکت
هست یا نه؟ سپس یک کار یک
ماهه به پیشنهاد خود او تعریف
می کردیم .ا گر کار او مورد قبول
بود ،بعد ما کار دیگری تعریف
می کردیم که دو سه ماه طول
می کشید و ا گر با موفقیت انجام
می شد ،وارد تعامل بلند مدت
می شدیم.
ساختار و سازمان
تترا چطور است؟
در این شرکت به شیوه مرسوم،
برنامه ریزی و پیگیری انجام
نمی شود بلکه خود افراد ،پیگیر
کار ها هستند .ادم و سازمان را
ا گر یک کل ببینیم ،وقتی فردی
به یک نتیجه ای رسید باید بر
اساس ان نتیجه عمل کند .به
نظر من یکی از شاخص های کار
جهادی همین است که فاصله
ادم جهادی از تصمیم تا عمل
کم است .االن بیزینس من های
غربی هم همین اند .با این تفاوت
که هرچند ان ها به این کم بودن
فاصله تصمیم و عمل توجه دارند
ولی به دنبال حدا کثرسازی سود
مادی خودشان هستند ،اما فرد
جهادی به دنبال این است که
کمال معنوی را حدا کثر کند.
االن در دنیا هم این طور است
که خود ایده مهم نیست .در دنیا
به ایده خیلی کاری ندارند .در
مقاله ای می خواندم که در سال
2012در پارادایم های جدید
هانتینگتون می گوید ادم را پیدا
کن بعد کارت را متناسب با او
تعریف کن؛ نه این روشی که هنوز
هم دارید انجام می دهید؛ ازمون
می گیرید و مصاحبه می کنید که
فردی را استخدام کنید!!
48
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
شما چه ایده هایی را
می پذیرید؟ ایا هر ایده ای
را حتی اگر اسالمی هم
نباشد ،می پذیرید؟
%98ایده ها هر دو جنبه را
می توانند داشته باشند .فیلتر
کردن ایده ها ناخودا گاه اتفاق
می افتد .یعنی کسی به ما پیشنهاد
نمی دهد،
مشروب فروشی
چون شما به یک طریقی به من
رسیده اید و شناختی از مجموعه
ما پیدا کرده اید .یک جاهایی ما
زور می زنیم ولی یک جاهایی هم
خود به خود بر اساس طبیعت
سیستم یک اتفاقاتی می افتد .ما
هشت سال است که هستیم و یک
هویتی داریم؛ این فیلتر می کند.
باالخره وقتی شما یک حرفی زدید
یک ظاهری دارید و ،...هر ادمی
نمی اید .لذا خود این فیلتر است،
زور زدن هم نمی خواهد که مثال
بنویسید اصول ما این است و هر
کس از این ها عدول کرد ،این جور
می شود.
در حال حاضر ،فرهنگ سازمانی
تترا یک اتفاق دیگری برای مان
بوجود اورده و ان هم هضم
کردن است؛ یعنی االن ازادتر هم
ً
می گیریم ،چرا که تقریبا همه
فکر ها یک جور شده و ا گر یک ادم
فرایند زنجیره
تولید چگونه است؟
اینجا همه اخراجند؛ اینجا هیچ
کس قرارداد ندارد و همه با این
فرض اخراجند .قرارهای ما ،هیچ
سبکی ندارد؛ کال شفاهی هستیم
و ساختار هم نداریم؛ یک «مدیر
عامل» داریم و یک «بچه ها».
در واقع این ها هفده کارگروه
نیستند و خودشان اسم خودشان
را گذاشتند.
ناهنجار وارد تترا شود ،معموال یا
هضم می شود و یا حذف .لذا االن
ان عقاید سخت گیرانه تر ادم را نگه
می دارد؛ االن فرهنگ سازمانی تترا
یا ادم ها را تربیت می کند و یا این
که بعد از دو سه ماه می فهمد که
اینجا جای ان ها نیست.
من اینجا فقط نشستم و پشتیبانی
و حمایت می کنم .ما االن فراری
هستیم ،حتی از پروژه؛ یعنی من
االن نه دنبال بازار هستم نه دنبال
جلسه و نه دنبال ادم؛ این قدر که
دیگر وقت برای کارکردن نداریم.
اینجا همه اخراجند؛ اینجا هیچ
کس قرارداد ندارد و همه با این
فرض اخراجند .قرارهای ما ،هیچ
سبکی ندارد؛ کال شفاهی هستیم
و ساختار هم نداریم؛ یک «مدیر
عامل» داریم و یک «بچه ها» .در
واقع این ها هفده کارگروه نیستند
و خودشان اسم خودشان را
گذاشتند .مثال می بینید که وقتی
مسابقه فن اور است؛ گروه فن اور
کل شرکت را درگیر خود کرده است.
من می مانم و دو نفر دیگر و ان ها
بقیه را با خودشان برده اند.
49
شماره اول -تابستان 1396
حقوق و دستمزدتان
چطوری است؟
حقوق و دستمزد به معنای مرسوم
نیست ،اول ماه هر کس خودش
ساعتش را می دهد و پرداخت
می شود .با هر کس هم یک جور
برخورد می شود ،هرکس هرجور
دوست دارد با او برخورد می شود؛
یکی ساعتی است یکی پروژه ای
است و غیره ...من اصال نمی دانم
چطور حساب می شود .یکی امد
و گفت من زندگی ام دو میلیون
تومان الزم دارد؛ او دو میلیون
تومان می گیرد .خیلی سیستم
حسابداری ما دقیق است!!! فقط
سر برج حدود هفتاد تا پیامک
می اید که فالن مقدار از حساب
شما کسر شد.
برنامه شما برای
رشد و ارتقای توانمندی
همکارانتان چیست؟
در سازمان ما اموزش به معنای
مرسوم وجود ندارد؛ افراد خود
به خود مجبورند اموزش ببینند.
امروزی اش می شود On job
.learningاتفاقی که اینجا چه از
نظر عقیدتی چه از نظر توانمندی
می افتد این است که شما ا گر دیر
بجنبید احساس می کنید که عقب
مانده اید و از کار حذف شده اید!
مدیریت در تترا یعنی این که
خودت جلوتر از بقیه بدوی تا
بقیه دنبالت بدوند نه این که
به بقیه دستور بدهی ،این را هم
قاعده مندش کرده ایم .گفتیم کاری
که خودت عارت می اید انجام
بدهی و انجام نمی دهی ،به کسی
نگو و وا گذار نکن.
خود به خود نه این که کسی
برای شما حکم صادر کند ،چرا
که از نظر سازمانی مثال بیست
نفر به شما وابسته می شوند.
این روش ،سن نمی شناسد،
تحصیالت نمی شناسد و . ...االن
یکی از همکاران ،به خاطر همین
کارهایش دانشجوی سال ششم
لیسانس است! منتها چون امد و
یک همت بزرگ کرد ،االن بیست
نفر دارند با او کار می کنند؛ بیست
نفری که همه از نظر رزومه ای
قوی هستند مثال فوق لیسانس
دو رشته ای برق شریف ،رتبه 30
کنکور ،رتبه 12کنکور و رتبه 4
کنکور.
در تترا ،مرگ یک ادم وقتی است
چه اصولی رعایت
که کسی به او مراجعه نکند تا کاری
برای او انجام دهد .در این شرکت کردید که این طور شد؟
سخت ترین حالت این است که
دیگر کسی کاری به شما ندهد
که انجام بدهید؛ چون مجبور
نیستیم با کسی کار کنیم .اینجا
هر چقدر توانمندتر می شوی ،فشار
روی تو زیادتر می شود چون به تو
کار بیشتری می دهند .اصال جالب
است که هر چقدر کار بیشتری
به شما ارجاع شود ،سطح شما
باالتر می رود ،ان هم به صورت
من چند چیز را به بچه ها گفته ام:
-1مدیریت در تترا یعنی این که
خودت جلوتر از بقیه بدوی تا
بقیه دنبالت بدوند نه این که
به بقیه دستور بدهی ،این را هم
قاعده مندش کرده ایم .گفته ایم
که:
کاری که خودت عارت می اید
انجام بدهی و انجام نمی دهی،
به کسی نگو و وا گذار نکن.
50
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
یک روزی یکی از بچه ها سرش
شلوغ بود .پیش من امد دو صفحه
گذاشت جلویم ،گفت تایپ کن!
من کسی دیگری را پیدا نکردم،
ً
تایپ کردم به او دادم .واقعا هم
وقت نداشت ،ادم می فهمید که
االن او زیر فشار است و باید یک
چیزی را تغییر بدهد.
-2درباره کاری که در ان ورود
کارشناسی نداری نظر نده .مثال ما
اینجا مثال 50تا کار داریم و من در
4تا از ان ها را ورود دارم؛ یعنی دارم
کار می کنم مثال می نویسم و غیره.
در اینجا نظر می دهم و محکم هم
نظر می دهم ولی در بقیه کار ها نه.
یکی از مشکالت بچه های ما االن
این است که ما درباره کارشان
چیزی نمی گوییم .هرچیزی
می گویند ،می گوییم خیلی خوب
است .یک لطیفه هم داریم که
می گویند که ا گر دفعه اول از فالنی
سوال کنی ،مخالفت می کند ،دفعه
دوم می گوید خوب است ،دفعه
سوم اصال از تو حمایت می کند!
-3انچه برای مان مهم است،
توضیح کار است.
کارهای تترا،
چه تاثیری بر نظام و
پیشرفت انقالب دارد؟
حداقل اش این است که این
جوانان را جمع کرده ایم و به کار
گرفته ایم.
روش تصمیم گیری برای
انجام پروژه چگونه است؟
االن من در جذب یا پذیرش
پروژه های بیرونی[ ،بجز یکی دو
مورد پروژه های ملی] دیگر خودم
ورود نمی کنم .مثال بارزش این
است که یکی از همکاران تماس
گرفته و می گوید :جایی درخواست
برنامه ریزی استراتژیک با مبلغ
معینی دارد ،انجام بدهم؟
می گویم میل با خودت است.
می گوید نیرو داری؟ می گویم
خودت با ان ها صحبت کن.
خودشان تیم تشکیل می دهند.
هرکسی هر کاری که خودش
حوزه های کاری
دوست دارد انجام می دهد اما
پروژه را در ابتدا من می بینم؛ شما چیست؟
ان هم به صورت کامال دیکتاتوری!
در الیه پایین تر هم این دیکتاتوری
وجود دارد[ .در طول زمان یک
فرایند اعتمادامیزی بین ما شکل
می گیرد] مثال در بین همکاران
افرادی هستند که ا گر چیزی
بگویند من رد نمی کنم؛ ا گر او کسی
را تایید کند من نه نمی گویم و او
هم می داند ،ولی این را جایی
ننوشته ایم.
معماری ،سبک زندگی ،کودک،
اسباب بازی ،برنامه استراتژیک،
سیاست گذاری اسناد ملی ،رصد
و ارزیابی ،الکترونیک ،کامپیوتر،
موبایل ،وب سایت ،تولید محتوا،
خدمات دانشگاهی ،کارهای
دیتا انالیزی ،هوش مصنوعی،
سیستم های اجتماعی و غیره.
مثال در زمینه اسباب بازی کارگاه
تولیدی در جاده ساوه داریم.
51
شماره اول -تابستان 1396
این نیروهایی که وارد
شرکت شما می شوند ایا بعد
از مدتی تعالی پیدا می کنند؟
برای شما افراد،
مهم تر هستند یا این
سیستم و مجموعه؟
نظر من در این باره مهم نیست چرا
که هر کسی نسبت به چیز هایی
که حس مالکیت و تعلق می کند
همه چیز را خوب می بیند؛ این
سوال را باید از دیگران بپرسید.
من خودم راضی نیستم ،ولی
حتما تغییر می کنند چون به هر
حال انسان هر کاری بکند تغییر
می کند .اما تغییر به سمتی که
مطلوب من باشد نکته ی دیگری
است که توضیحش سخت است
و درک ان سخت تر و عمل کردن
به ان خیلی سخت تر است و ان
این است که شما بپذیرید که
ً
لزوما انچه که مطلوب شما است
درست کامل نیست .حس کلی ام
این است که بچه ها به ان اصولی
که درستی اش را می فهمند ،جذب
می شوند ،اعتقاد پیدا می کنند،
شا کله شان تغییر پیدا می کند و
چون «کل یعمل علی شا کلته»
عمل شان تغییر می کند ،اما لزوما
ممکن است ان چیزی که من فکر
می کنم نباشد.
خیلی خودم برای خودم مهم
هستم!!! می گویم خدا این
امکانات را به ما داده همه با هم
استفاده کنیم؛ این امکاناتی که
برایم فراهم شده است همین
امکانات ا گر برای فالنی هم بود
ممکن بود بهتر از من بشود .االن
در میان بچه های ما ،افرادی
هستند که در کار خودش واقعا
بهتر از من هستند؛ یعنی ا گر من
همان امکانات ان ها را داشتم ،کار
ان ها را نمی توانستم بکنم.
برای رشد کاری
هم انجام می دهید؟
برنامه ای دارید؟
ما این را قائل هستیم که اصال رشد
در عمل اتفاق می افتد ما در مورد
فکر هم می گوییم اول کار کن بعد
فکر هم بکن ،من گفتم که شما
فکر می کنید دارید فکر می کنید،
فکر واقعی ان است که در حین کار
اتفاق بیافتد نه این که بنشینیم
و ببینم حاال می خواهیم چه کار
بکنیم و طراحی بکنیم و غیره.
ما این را قائل هستیم که اصال رشد
در عمل اتفاق می افتد ما در مورد
فکر هم می گوییم اول کار کن بعد
فکر هم بکن ،من گفتم که شما
فکر می کنید دارید فکر می کنید ،فکر
واقعی ان است که در حین کار
اتفاق بیافتد نه این که بنشینیم
و ببینم حاال می خواهیم چه کار
بکنیم و طراحی بکنیم و غیره.
52
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
از طرفی من اعتقاد ندارم که با
حرف زدن رشد اتفاق می افتد (من
می گویم با کار رشد اتفاق می افتد)
اما عده ای معتقدند که نه ،باید کار
تشکیالتی بکنیم و کالس بگذاریم
و شش ماه دوره بگذاریم و این ها
را رشد بدهیم که البته این ربطی
به ساختار ندارد.
مدل ما با این سیستم انکوباتوری
فرق می کند که اقا ما یک بستری
ساخته ایم که افراد رشد کنند .در
تترا به من ربطی ندارد که این ها
رشد می کنند یا نه؛ من می گویم
که باید این امکان و فرصتی را که
در اختیار من هست ،در اختیار
افراد دیگری که ا گر این امکان در
دستشان بود می توانستند کار
کنند ،هم بگذارم.
چه امکانی را؟
همین وسع را؛ همین که باالخره
دفتری هست یک مقدار پول و
اعتباری هست ،ارتباطی هست.
االن ارتباط گرفتن با جاهای
مختلف برای ما خیلی کار سختی
نیست ،یعنی در این ممکلت با هر
کسی شما بخواهید جلسه بگیرید
ما ظرف دو هفته می توانیم.
معتقدم که ما موظف به این
نیستیم که برویم دنبال استطاعت،
موظف به این هستیم که هر لحظه
استطاعتی را که داریم خرج کنیم.
تعهدات خودتان
نسبت به شرکت چیست؟
من یک قاعده ای در زندگی
شخصی خودم دارم که این سوال
شما را از بین می برد .معتقدم که
ما موظف به این نیستیم که برویم
دنبال استطاعت ،موظف به این
هستیم که هر لحظه استطاعتی
را که داریم خرج کنیم .این جا
هم همین طور است؛ گاهی عرصه
از نظر مالی تنگ می شود و ما
هم به تناسب جمع می کنیم و
وقتی وسیع می شود ما هم پهن
می کنیم.
من ،کار و زندگی و شرکت را جدای
از هم نمی دانم ،بلکه یک کل
واحد می بینم .لذا اینطور نیست
که تعهد داشته باشم یک ساعتی
به شرکت بیایم ،مثال یک وقتی
ممکن است خانواده برایم مهم تر
باشد دو سه روز شرکت را ر ها
می کنم؛ و همین طور برعکسش.
من یک قاعده شخصی دارم که
می گویم جایی بروید کار کنید که
ا گر به شما گفتند سه روز دیگر
بیشتر زنده نیستید ،باز هم بروید
همان جا کار کنید؛ به بچه ها هم
گفته ام ا گر به من بگویند سه
روز دیگر می میری باز من صبح
بلند می شوم می روم شرکت کار
می کنم .به نظرم یکی از لوازم کار
جهادی این است؛ یعنی چیزی
که در جهت تعالی اخروی شما
ً
است قاعدتا تا لحظه مرگ شما را
به خدا نزدیک می کند .پس معنی
ندارد وقتی به شما می گویند داری
می میری! بگویی خب االن باید
بروم عبادت کنم و نماز بخوانم
مثال.
53
شماره اول -تابستان 1396
من یک قاعده شخصی دارم که می گویم جایی بروید کار کنید که ا گر به
شما گفتند سه روز دیگر بیشتر زنده نیستید ،باز هم بروید همان جا کار کنید؛
به بچه ها هم گفته ام ا گر به من بگویند سه روز دیگر می میری باز من صبح
بلند می شوم می روم شرکت کار می کنم .به نظرم یکی از لوازم کار جهادی این
ً
است؛ یعنی چیزی که در جهت تعالی اخروی شما است قاعدتا تا لحظه
مرگ شما را به خدا نزدیک می کند.
ماموریت تترا چیست؟
اول من یک نکته را بگویم؛ در
کل کشور شاید تیمی نداشته
باشیم که تسلط ما را در حوزه
مدیریت استراتژیک داشته
باشند .ما چهل و یک متدلوژی
برنامه ریزی استراتژیک غربی
را انالیز جزئی کرده ایم و با این
ادبیات اشنا هستیم .در غرب دو
رویکرد کلی وجود دارد :یکی چشم
انداز را مقدم به ماموریت می داند
و یکی ماموریت را به چشم انداز
مقدم می داند؛ من قائل به تقدم
ماموریت بر چشم انداز هستم،
البته ا گر بین این دو مخیر باشم.
اما فی الجمله ماموریتی که ما به
معنی «تکلیف» تعریف می کنیم با
انچه که ان ها به معنی ماموریت
می دانند ،متفاوت است .مثال
ان ها به مولفه هایی خاصی،
ارزش ( )valueمی گویند و ان را
ذیل چشم انداز می دانند ،اما
ارزش های ما از قاعده دیگری
پیروی می کند و حا کم بر ماموریت
و چشم انداز است .ما ارزش گذاری
را در ساحت انسان نمی دانیم
بلکه ارزش ها گذاشته شده اند و
ما باید به ان ها عمل کنیم .در
چهارچوب این ارزش ها ،تکالیفی
وجود دارد؛ ما هم یک ظرفیت
و وسعی داریم و این ارزش ها و
وسع ما تعیین کننده است .وسع
ما هم هر لحظه ،در حال تغییر
است .ما ِ«ا ُ
بن َالوقت» نیستیم،
بلکه ارزش ها و جهت گیری ثابتی
داریم منتها چون وسع مان تغییر
می کند ،روز به روز با توجه به
وسع مان ،تکلیف مان متفاوت
می شود .به عبارت دیگر بر
اساس نگاه سیستمی ،من یک
بن َ
ما «اِ ُ
الوقت» نیستیم ،بلکه
ارزش ها و جهت گیری ثابتی داریم
منتها چون وسع مان تغییر می کند،
روز به روز با توجه به وسع مان،
تکلیف مان متفاوت می شود.
سری متغیر های غیر قابل کنترل
دارم و برای این متغیر ها با توجه
به جهان بینی و مقدار فهمی که
دارم ،یک شرایط مطلوبی دارم.
مثال این که یک فقیری هست و
می گوییم چقدر خوب بود که این
فقیر نبود؛ این می شود متغیر غیر
قابل کنترل .یکسری متغیر های
قابل کنترل داریم که این وسع من
را تشکیل می دهد مثل این که من
پول دارم ،جا دارم و یک اعتباری
دارم ،می خواهم این ها را برای ان
اقدام مطلوب خرج کنم .خب در
مثال ما ا گر من پول دارم به این
فقیر می دهم ولی ا گر ندارم از من
ساقط است .در شرکت هم همین
طور است ولی قاعدتا تصمیم گیری
گاهی پیچیده تر می شود .ما خیلی
وقت ها با استخاره راه می رویم.
54
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
ایا نیروهای شما واقعا
نخبه به حساب می ایند؟
یعنی کسی که ضعیف
باشد نمی تواند بیاید
در این جا کار کند؟
بله ان نیروی ضعیف هم به اندازه
وسعش می تواند کار کند؛ ما این
جا ادم های با سطوح متفاوت
داریم .هر ادم نخبه چند نفر ادم
پیگیر و پای کار می خواهد که ان ها
لزوما نخبگی نیاز ندارند اصال یکی
از مشکالت تترا از نظر ساختاری،
چگالی باالی افراد نخبه -به
معنای باهوش و تیز -است.
این چگالی در مورد این ادم های
خالق ،باال است؛ یعنی االن صد
برابر ان چیزی که باید ،اینجا
ایده تولید می شود و بدن شرکت
توانایی این مغز را ندارد ،یعنی
ایده تولید می شود و چون اجرا
نمی شود افراد دلسرد می شوند.
ارزیابی در این
این مشکلی است که نمی توانیم شرکت چگونه است؟
حلش بکنیم ،برای این که تصور
بچه ها -به خاطر جوانی یا
بی تجربگی شان -این است که
وقتی دنبال نیرو می گردند باید
دنبال یک نفر مثل خودشان
بروند؛ ادم نخبه که می اورند یک
ماه اول راحت هستند ،چون
حرف شان را خوب می فهمد ولی
بعد بدبخت می شوند چون لزوما
اجرا نمی کند .اما ادم عملیاتی و
متوسط فکری که می اورند در ابتدا
عذاب می کشند و مدام می گویند
که چرا نمی فهمد ولی ا گر فهمید
دیگر اجرا می کند .مدل انتخاب
نیروی بچه ها از نوع اول است و
می روند افرادی را جذب می کنند
که راحت بتوانند با او تعامل کنند
اما بعد اذیت می شوند و می نالند
و اغلب از تیم هایی که اورده اند
گله می کنند.
هر کسی نسبت به همه چیز یک
ارزیابی دارد ،خود من هم یک
تصور دارم ،یعنی من یک چیزی
را که می بینم یک ارزیابی ذهنی از
ان پیدا می کنم .بچه ها هم برخی
برای کارهای خودشان ارزیابی
می گذارند.
شش تا سوال داده بودیم به
بچه ها که راجع به بقیه افراد
جواب بدهند:
▪ چقدر او را می شناسی؟
▪ چقدر همکاری داری با او؟
▪ چقدر رابطه غیر کاری دارید با
هم؟
▪ چقدر در کار قبولش داری؟
▪ چقدر با او حال می کنی؟
▪ چقدر در تترا او را موثر میدانی ؟
من نود تا شاخص از این سوال ها
استخراج کردم.
55
شماره اول -تابستان 1396
مسئله تیم های تترا
چقدر برایتان مهم است؟
واقعا در تترا وضعیت دیگری حا کم
است .نگاه ما در قالب کاری
اسالمی این است که شما هر
کاری را که انجام می دهید ،درست
انجام بدهید .به نظرم حواشی
کار از دست کار در می اید؛ این که
چطوری یک کار انجام می شود
تا این که خود کار انجام بشود.
متاسفانه برخی از بچه ها غافل اند
که ا گر کاری با همت ،نظم و
اخالص انجام بشود ،در جامعه
اثر می گذارد .در واقع این که لیوان
درست کنی یا این که برنامه ریزی
استراتژیک انجام بدهی ،خیلی
مهم نیست بلکه ان اثراتی که در
جامعه می گذارد مهم است.
یعنی موضوع مهم
نیست ،فرایند مهم است؟
بله! من خیلی دوست دارم بچه ها
این جوری باشند ولی تالشی برای
این نمی کنم؛ یکی از چیزهایی که
من را ناراحت می کند این است
که من می روم می بینم که طرف
یک کار بزرگ هم انجام داده
است .من کار را خیلی نمی بینم
ولی می بینم که کار را همین طور
ریخته و رفته و یا یک چیزی را
شل گرفته است .گاهی این ها
را می نویسم و روی دیوار نصب
می کنم؛ مثل این که می نویسم
«من و برخی از دوستان از این
که ظرف های شما را می شوییم
و محیط را مرتب می کنیم افتخار
می کنیم اما از این که شما شلخته
هستید ،ناراحتیم» .این را روی
دیوار اشپزخانه نصب کرده ایم.
متاسفانه برخی از بچه ها غافل اند
که ا گر کاری با همت ،نظم و
اخالص انجام بشود ،در جامعه
اثر می گذارد .در واقع این که لیوان
درست کنی یا این که برنامه ریزی
استراتژیک انجام بدهی ،خیلی
مهم نیست بلکه ان اثراتی که در
جامعه می گذارد مهم است.
56
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
به عنوان مثال ،یکی از بچه ها
اوایل روی موضوعی کار می کرد
که اصال به ان عالقه نداشت.
ولی همین که کار شروع شد
دیدم بسیار منظم ،بسیار پیگیر
و مخلصانه کار را انجام می دهد.
کار چنان برکتی پیدا کرد که واقعا
تصورش سخت است؛ او االن
هشت صد هزار نفر کاربر دارد.
خبرنامه برای بیش از سیصد
هزار نفر ـ به درخواست خودشان ـ
می فرستد .به خاطر این که خیلی
مراعات می کند برای بقیه دیگر
نمی فرستد ،هیچ استفاده تجاری
نمی کند ،هیچ اطالعات اضافه ای
نمی فرستد .این است که اصال در
کار برکت می اندازد.
یعنی شما اولویت
سنجی ندارید؟
اصل تترا را این می دانم که ما اینجا
داریم زندگی می کنیم ما ساحت کار
و زندگی را از هم جدا نمی دانیم.
چرا ،اولویت سنجی اتفاق می افتد؛
ببینید هر کسی یک شناختی از
مسایل و موضوعات دارد که این
هم جزو وسع است؛ شما یک
فهمی دارید که در ان لحظه ،ان
فهم به شما یک چیز می گوید و بر
اساس ان اولویت سنجی می کنید.
شما در کار کردن با
بیرون خط قرمزهایی دارید؟
چه معیارهایی دارید؟
بله حتما خط قرمز ها و معیارهایی
هست .البته کیس با کیس فرق
می کند .مثال در اسباب بازی با ادم
نادرست معامله نمی کنیم؛ یک
توزیع کننده ای بود که می خواست
یکی از محصوالت ما را تبلیغ کند،
گفتیم اقا روش شما روش غلطی
است .هر چند ما در ماه صد تا
محصول می فروختیم و او می گفت
من طی شش ماه فروش شما را به
ده هزار تا می رسانم.
معیار ها مثل فقه و قواعد فقه
است؛ یک سری اصول فقه داریم
که در عمل استفاده می شود؛
حاال یا در کیس های مختلف این
شاخص ها را می فهمیم یا می رویم
می پرسیم.
اصل تترا را این می دانم که ما اینجا
داریم زندگی می کنیم ما ساحت کار
و زندگی را از هم جدا نمی دانیم.
در زندگی ات چه کار می کنی؟
شرایطت چه طور است؟ مثال من
موقع خرید اول وضعیت مغازه و
مغازه دار را بررسی می کنم ،بعد تازه
جنس هایش را نگاه می کنم .در
شرکت هم همین کار را می کنیم،
خیلی سخت نگیرید!
ع
ݩ
ل
ݩ
ݩ
ݧ
ݚ ݧ ݩ ُ ݡی ݤݤݤمݡی
ݩَ ݦ ݑݩ ݑْݩ ݨݦ ݨݦ ݦݨݨ ݦ ݨݨݦگ ݧ ݧ ݩ ݧݩ ݧ ݩ ݧ ݐْݩ ݑݩݚ ݦ ݦݩ ݤݤݤ
ݦ
ݦ
ݦ
ݦ
ݦ
ݦ
ݦ
ݦ
ݦ
ٮݣ ݤاݣ ݣ ݣ ݣݤر ݣاهݤݤ ݣݤ
ݨ
و
ݤ
ݡڡ
ٯ
ݨ
ݤ
ݡٮݥ ݣ ݣ ݣ ݣ
م االݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ
58
حجت االسالم و المسلمین قاسمیان
رئیس قرارگاه جهادی امام رضا؟ع؟
و مدیر حوزه علمیه مشکات
ݐ
حس ݣ ݣ ݣاݤ ݣ ݤ
م ݣ ݐاݣ ݣݣس ݣ ݬݫݣ ݔ ݣى ݣ ݣ ݣݐݩ ݣ ݣںݣ ݣݑ ݓ ݣݪݦݩݭ
ٮݣݤه ݣ ݣاݥ
رݤ
ݣد ݣ ݤݣݣسٮ
ݧ
ݩ
کنن
دݤ
ݐ
ݡی
م
ں
ک ݣاݣ ݤرݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݤ ݣ ݣ ݤ
مقدمه
ُ
ُ َّ
ُ
َ
ْ َ
«ِ ان ت ْج َت ِن ُبوا ک َب ِائ َر َما ت ْن َه ْو َن َع ْن ُه نک ِف ْر َعنک ْم
ُ ُ ْ ُ
َ ً َ
َس ِ ّی َئ ِاتک ْم َون ْد ِخلکم ُّم ْدخلا ک ِر ًیما» (نساء.)31/
خداوند متعال در این ایه دستور به مراقبت
در برابر گناهان کبیره فرموده اند؛ ا گر شما از
گناهان بزرگ دست بکشید ،خدا اثار فردی و
اجتماعی خطاهای کوچک را در زندگی شما
محو میکند و شما را به جایگاه های رفیع و
کریمانه می رساند.
در میان گناهان کبیره ،یک عنوان قطعی وجود
دارد که هرچند ناشناخته و مبهم است ولی در
همه روایات مربوطه ،به ان اشاره شده است
و باید حتما از ان پرهیز کرد .این گناه کبیره،
َ َ ُّ َ َ
عداله َ
جره» است.
«تعرب ب ِ
این مقاله بر اساس سخنرانی در هیات میثاق با شهدای بسیج دانشجویی
دانشگاه امام صادق؟ع؟ در ایام اربعین سال ۱۳۹۴تنظیم شده است.
59
شماره اول -تابستان 1396
تعرب و هجرت
تعرب برگرفته از اعراب و اعرابی به
معنی بادیه نشینی است .تعبیری
نکوهیده و تحقیر امیز به معنای
کلی دور از تمدن است.
در مقابل ،مهاجرین کسانی بودند
که به معارف الهی باور داشتند،
با این معارف حرکت می کردند،
در رکاب پیامبر می جنگیدند و
مسایل اجتماعی شان را حل
می کردند .این باورپذیری معارف
دین ،جزو ویژگیهای متقیان است
َّ َ ُ ْ ُ َ ْ َ
ون ِبالغ ْی ِب» (بقره)2/
«ال ِذین یو ِمن
ایمان به غیب و وعده های الهی
داشتند .مهاجرین چنین افرادی
بودند.
باور به کدام معارف الهی
معارف الهی که هم در شئون
فردی و هم در شئون اجتماعی
زندگی انسان وجود دارند،
ً
معارفی هستند که عموما در
مدل محاسباتی معمول مادی،
قابل تحلیل نیستند .در واقع
یک معرفت فوق عقل ،روی این
محاسبات سایه انداخته و بیان
می دارد که خداوند افریننده
عالم و ادم که روابط میان ان ها
را تدارک می کند ،به تبیین روابط
حا کم بر وعده ها و فرمول های
الهی پرداخته است .این معارف
بسیار گسترده است ولی گزاره ها
و نمونه هایی از ان ،شاید بیشتر
شنیده شده باشد .مثال:
خدا عوضش
▪ انفاق کنید،
َ َْ
ُ
ّ
را می دهد؛ «ما انفقتم ِمن
َ َ
ْ ُ
ش ْی ٍء ف ُه َو ُیخ ِلفه» (نساء)39/
َ ُ
َ
یا َ«وا ّلل ُه ُیض ِاعف ِل َمن َیشاء»
(بقره)261/
▪ امام جواد؟ع؟ می فرماید :شما
خمس بدهید ،من تضمین
می کنم که پولتان کم نشود.
▪ استغفار یکی از عوامل نزول
روزی برای شخص و اجتماع
ْ ْ ْ َ ُ ُ
«اس َتغ ِف ُر وا َر ّبک ْم ث َّم
است.
َ ُ
ُت ُوب ْوا ا َل ْیهِ ُی ْرسل َّ
الس َماء َعل ْیکم
ِ
ِ ِ
ِّم ْد َر ًارا» (هود.)52/
ُ َ
َ
ْ
▪ َ«و َی ْر ُزق ُه ِم ْن َح ْیث لا َی ْحت ِس ُب»
(طالق )2/رزقهای مومن
گاهی از راه های بی گمان
می رسد[ .چرا فکر میکنیم که
خداوند خلف وعده می کند؟]
َْ
ود َّ
▪ َ«ول َّله ُج ُن ُ
الس َم َاو ِات َوالا ْر ِض»
ِ ِ
(فتح)4/
ْ َ
ُ َ ُ ُ
«جاه ُدوا ِبا ْم َو ِالک ْم َوانف ِسک ْم
▪
ِ
ّ َ ُ ْ َ ْ ٌ َّ ُ
َ
ْ
یل الل ِه ذ ِلکم خیر لکم»
فِی س ِب ِ
(توبه )41/و نیز َ«و َّال ِذینَ
َ
َ
َ
َج َاه ُدوا ِف َینا ل َن ْه ِد َی ّن ُه ْم ُس ُبل َنا»
(عنکبوت)69/
▪ َ«و َما َر َم ْی َت ا ْذ َر َم ْی َت َو َلک َّن ا ّللهَ
ِ
ِ
َر َمى» (انفال)17/
معارف الهی که هم در شئون فردی
و هم در شئون اجتماعی زندگی
انسان وجود دارند ،معارفی هستند
که عموما در مدل محاسباتی
معمول مادی ،قابل تحلیل نیستند.
در واقع یک معرفت فوق عقل،
روی این محاسبات سایه انداخته
است.
60
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
بازخوانی نمونه هایی از
معادالت الهی در طول
تاریخ به روایت قران
وقتی اصحاب موسی با ترس و
لرز گفتند« :انا لمدرکون»؛ دارند
به ما می رسند ،حضرت موسی با
طمانینه می فرماید« :کال ان معی
ربی»؛ حاشا که به ما برسند ،خدا
با ماست .حضرت موسی روی چه
چیزی حساب کرده است؟
مرض «الذین فی قلوبهم مرض»،
مرض اخالقی نیست .این افراد
ممکن است اهل نماز و روزه و
مودی اداب اجتماعی باشند ،ولی
مرض شان ،یک مرض سیاسی ـ
اجتماعی باشد و ان عدم باور به
وعده های الهی است.
یکم .در قسمتی از داستان
بنی اسرائیل امده است که وقتی
اصحاب موسی به پشت رود
نیل رسیدند ،سربازان فرعون
پشت سرشان در حرکت بودند.
اینقدر به هم نزدیک شدند که
ََ َ
همدیگر را می دیدند« .فل َّما ت َراءى
ْ
ان» اصحاب موسی با ترس
ال َج ْم َع
ِ
و لرز گفتند «ا َّنا َل ُم ْد َر ُک َ
ون» دارند به
ِ
ما می رسند! و انگار با عصبانیت
می پرسیدند چرا از این وعده های
اینگونه به ما دادی؟ اما حضرت
َ َّ
موسی با طمانینه میفرماید «کلا
َ
ِا ّن َم ِع َی َربِّی َس َی ْه ِد ِین» (شعراء.)61/
حاشا که به ما برسند ،خدا با
ماست .حضرت موسی روی چه
چیزی حساب کرده است؟!
به هر حال با عصای موسی ،دریا
شکافت و هر قطعه ان مانند پاره
کوهی عظیم شد و کف دریا نیز
بگونه ای خشک شد که گرد و غبار
از کف ان برمی خواست .موسی
و بنی اسرائیل از دریا گذشتند و
سربازان فرعون در اب غرق شدند.
اما پس از این ماجرای عبور از اب
ْ َ َ ْ
َ
یل ال َب ْح َر»،
َ«و َج َاو ْزنا ِب َب ِنی ِاسر ِائ
همین که اصحاب موسی به قومی
رسیدند که در حال پرستش بت
َ ََ ْْ َ َ َ ْ َ ْ ُ ُ َ َ
ون َعلى
َبودند «فاتوا على قو ٍم یعکف
َ َّ
ام ل ُه ْم» ،از موسی درخواست
ا ْصن ٍ
َ
َ
َ
ّ
َ
کردند که ْ
«اج َعل ل َنا ِالها ک َما ل ُه ْم
ِال َهه» ،یعنی برای ما هم بتی قرار
بده .اینجاست که جناب موسی
می فرمایند« :ا َّن ُک ْم َق ْو ٌم َت ْج َه ُل َ
ون».
ِ
(اعراف)138/
دوم .در جریان جنگ احزاب،
سران طاغوت جمع شدند و بنا
بر نابودی مسلمین گذاشتند.
اما خدای تعالی باد و فرشتگانی
(سربازان نامرئی) را فرو فرستاد
مشرکین را از سر
تا شر لشکریان َ
مومنین بردارد َ«فا ْر َس ْل َنا َع َل ْیهمْ
ِ
ً َ ُ ُ ً َّ َ
ودا ل ْم ت َر ْو َها» (احزاب)9/
ِریحا وجن
ان ها با تمام لشکر ها و توانشان
َ ُ
ُ
ْ
امده بودندِ .اذ َج ُاءوکم ِّمن ف ْو ِقک ْم
َ
ْ
ُ
َ
ْ
َ َ
َو ِم ْن ا ْسف َل ِمنک ْم َو ِاذ َزاغ ِت الا ْب َص ُار
وب ْال َح َناج َر َو َت ُظ ُّن َ
َو َب َل َغ ِت ْال ُق ُل ُ
ون
ِ
َّ ُّ َ
ِبالل ِـه الظ ُنونا (احزاب )10/وقتی
این هجمه از باال و پایین به
مسلمین شکل گرفت ،چشمهای
مسلمانان از ترس سیاهی رفت و
جانهایشان به گلوگاه رسید و به
خداوند گمان بد بردند .بعضی
گفتند :کفار به زودی غلبه می کنند
و بر مدینه مسلط می شوند،
بعضی دیگر گفتند :بزودی اسالم
61
شماره اول -تابستان 1396
از بین می رود و اثری از دین باقی
نمی ماند ،بعضی دیگر گفتند:
جاهلیت دوباره جان می گیرد.
بعضی دیگر گفتند :خدا و رسول
او مسلمانان را گول زدند و از این
قبیل پندارهای باطل( .ترجمه
المیزان ،ج ،16ص)428
اما این ازمایش الهی بود .اینجا بود
که مومنین ازمایش شدند و تکان
سختی خوردند .صف ها از هم جدا
شد به گونه ای که منافقان و افراد
مریض و ضعیف االیمان می گفتند:
خدا و پیامبرش ما را فریب دادند
َ َّ
ُ َّ ُ
َّ«ما َو َع َدنا الل ُـه َو َر ُسول ُه ِالا غ ُر ًورا».
َّ
ُُ
مرض این افراد(َال ِذ َین فِی قل ِوب ِهم
ٌ
َّم َرض) ،مرض اخالقی نیست.
این افراد ممکن است اهل نماز و
روزه باشند ،مودی اداب اجتماعی
باشند ولی منظور از مرض ،یک
مرض سیاسی اجتماعی است و ان
عدم باور به وعده های الهی است.
سوم .در داستان صلح
حدیبیه ،وقتی مشرکین مانع از
ورود پیامبر و مسلمانان به مکه
برای زیارت خانه خدا شدند،
نماینده پیامبر برای مذا کره با
سران قریش به مکه رفت .شایعه
شد که نماینده پیامبر در مکه
کشته شده است .اصحاب جمع
شدند و با پیامبر در حالی که زیر
درختی نشسته بود بیعت کردند
که با همین وسایل همراهمان به
جنگ با دشمن می رویم ،هرچند
که پس از این بیعت ،جنگی
صورت نگرفت و منجر به صلح
حدیبیه شد .درباره این اقدام،
ایه 18سوره مبارکه فتح نازل شده
است«َّ :ل َق ْد َر ِض َی َّالل ُـه َعن ْال ُم ْو ِم ِن َ
ین
َ َ َ َّ ِ
ا ْذ ُی َبای ُعون َ
ک ت ْحت الش َج َرهِ » خدا
ِ
ِ
از این بیعت شما راضی است.
ُُ
َ
«ف َع ِل َم َما فِی قل ِوب ِه ْم» خدا فهمید در
دلهای ان ها چیست و به صداقت
و ایمانشان ا گاه بود ،لذا بابت این
بیعت صادقانه که ناشی از باور
به وعده های الهی بود (هرچند
که منجر به جنگ و درگیری هم
نشد) ،به ان ها پاداشهایی داده
شد ،از َ جمله:
َّ َ َ َ
َ َ
ینه َعل ْی ِه ْم»
« -1فا َنزل الس ِک
ارامش بر دلهای ایشان نازل
کرد تا از دشمن کامال مسلح
در َ دل شهر مکه نترسند؛
َ
َ َ
«َ -2و اث َاب ُه ْم ف ْت ًحا ق ِر ًیبا» که منظور
فتح خیبر است که بزودی
نصبیشان شد؛
َ ً ْ ُُ َ
َ
« -3و َمغ ِان َم ک ِث َیره َیاخذون َها»
دسترسی به غنایم فراوانی که
خداوند به ان ها وعده داده
بود؛
َ
َ
َ َْ
ُْ
«َ َ -4واخ َرى ل ْم تق ِد ُر وا َعل ْی ها ق ْد
َّ
ا َح َاط الل ُـه ِب َها» یک پاداش دیگر
که ان ها تواناییش را نداشتند
ولی خدا بر ان احاطه داشت
و ان فتح مکه؛ یعنی ارزوی
پیامبر و مومنان بود.
ممکن است تصور کنیم که ا گر
جنگ می شد ،نه تنها مسلمانان
نمی توانستند مشرکان را شکست
دهند بلکه با توجه به ابزارهای
جنگی پیشرفته در اختیار
گروههای مختلف مشرکان ،ان ها
می توانستند مسلمانان را نابود
سازند .اما قران توضیح می دهد
که ا گر مسلمانان با کفار درگیر
می شدند ،حتما فرار می کردند
َ
و ولی و یاوری نمی یافتند«َ .ول ْو
َ َ َ ُ َّ
َ َ َ َّ ْ َ
قاتلک ُم ال ِذ َین کف ُر وا ل َول ُوا الا ْد َب َار
َ َ
ُث َّم َلا َیج ُد َ
ون َو ِل ًّیا َولا ن ِص ًیرا».
ِ
و این جریان ،یک سنت الهی
درباره کسانی که به وعده های
الهی باور دارند؛ سنتی که از قبل
ََ
هم بوده و قابل تغییر نیست«ُ .س ّنه
62
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
فرمانده سپاه ابادان وقتی برای یک ژنرال کهنه کار المانی نحوه عبور از اروند
در عملیات والفجر هشت را شرح می داد ،به مترجمش گفته بود :اینها به ما
واقعیت قضیه را نمی گویند .فرمانده یک پرچم «یا فاطمه الزهرا» نشانش داد
و از حال و هوای شب عملیات گفت .ژنرال گفت :واقعیت همینه.
َ َ َ
َّ َّ َ َ َ ْ
اللـهِ ال ِتی ق ْد خلت ِمن ق ْب ُل َ ولن ت ِج َد
َ َّ َ ً
ِل ُس ّنهِ اللـهِ ت ْب ِدیلا».
در مقابل ،افرادی هستند که
قران از ان ها با تعبیر «اعرابی»
یاد کرده است .افرادی که به
وعده های الهی باور نداشتند و از
ترس اینکه خطری متوجه شان
شود و دارایی و اهل و عیالشان
را از دست بدهند ،در این سفر
از همراهی پیامبر سرباز زدند
و از جنگ تخلف کردند .بعد از
صلح و رفع ظاهری خطر جنگ،
نزد پیامبر امدند و گفتند برای ما
امرزش بخواه .خداوند می فرماید
که این ها به زبان چیزی می گویند
که در دلشان نیست .به عبارت
دیگر این ها به وعده های الهی
باور ندارند .در ادامه می فرماید:
ا گر خدا برایتان زیانی یا سودی
بخواهد ،چه کسی می تواند ان را
در برابر خدا ،دگرگون کند؟ شما
اعرابیها ،فکر می کردید که پیامبر
و مومنان ،هرگز نزد کسانشان
باور به معارف و وعده های
الهی در دوران ما
بازنمی گردند و به این دل خوش
کرده بودید؟! پندار بدی داشتید
و مردمی سزاوار هال کت بودید.
چهارم .ا گر شما به یک
فرمانده ارشد نظامی بگویی
براوردی برای تک به یک لشکر
بدهد ،همه محاسبات به صورت
ریز و دقیق انجام خواهد گرفت و
تعداد نیرو ها با محاسبه احتمالی
تعداد کشته ها و ...بر اساس
فرمولهای معینی براورد می شود.
این می شود علم .همان چیزی که
امروز به ان می گوییم علم.
به امیرالمومنین گفتند تعدادمان
برای جنگ کم است .فرمودند:
َ َ َ َ ُ َ
ِ«ا ّن هذا الا ْم َر ل ْم َ یک ْن ن ْص ُر ُه َو لا
َ
ْ ُ
لان ُه ب َک ْث َره َولا ب ِق ّلهَ ،و ُه َو ُ
دین
ِخذ
ِ
ِ
ّ َّ َ ْ َ َ ُ َ ُ ْ ُ ُ َّ َ َ ّ َُ
الل ِه الذى اظهره ،و جنده الذى اعده
َ َ
َو ا َم ّد ُه» (نهج البالغه/خطبه .)146
این کار ،به کمی و زیادی لشکر
نیست ،بلکه جنوداهلل هستند که
دین خدا را مهیای نبردش کردند
و او را یاری دادند.
عده ای در اوایل انقالب با همین
باور به وعده های الهی ،مجاهدت
کردند و در عرصه های مختلف
کشور به جهاد پرداختند .یکی
از بزرگترین عرصه های مجاهدت
در تاریخ انقالب اسالمی ،دوران
دفاع مقدس بود و دیدن و شنیدن
هر گوشه از ان حماسه ،نمونه ای
از تحقق معادالت الهی را نشان
می دهد.
ً
مثال فرمانده سپاه ابادان وقتی
برای یک ژنرال کهنه کار المانی
نحوه عبور از اروند در عملیات
والفجر 8را شرح میداد ،ژنرال
به مترجم می گوید که این ها
واقعیت قضیه را به ما نمی گویند.
فرمانده نیز یک پرچم «یا فاطمه
الزهرا؟اهع؟» را نشانش داده و از حال
و هوای رزمندگان در شب های
عملیات برایش می گوید .ژنرال
1
می گوید واقعیت همین است.
-1نقل از اقای حاجتی
63
شماره اول -تابستان 1396
چاره ای نداریم جز اینکه همان
فرهنگ و روحیه جهادی را
زنده کنیم ،فرهنگ و روحیه ای
که جنگ را اداره می کرد و به
وعده های الهی ایمان داشت و
منطقش برای دیگران غیر قابل
تحلیل بود.
جمع بندی
برای برون رفت و حل مسایل
کشور در حوزهای مختلف مثل
صنعت و اقتصاد چاره ای نداریم
جز اینکه همان فرهنگ و روحیه
جهادی را زنده کنیم ،فرهنگ و
روحیه ای که جبهه و جنگ را اداره
میکرد ،به وعده های الهی ایمان
داشت و بر اساس محاسبات
الهی پیش می رفت؛ منطقی که
منحصر به فرد برای مومنان و البته
غیرقابل تحلیل برای بقیه بود...
البته برخی معتقدند که ما هشت
سال به سبک انقالبی و جهادی
عمل کرده ایم و دیگر کافی است؛
برای دستیابی به پیشرفت ،باید
کمی عقالنی (یعنی همان عقل
محاسبات مادی) باشیم .ان ها
به خودشان و جامعه خودشان
القاء می کنند که ان روش جواب
نداد .بر اساس انچه پیش از این
امد ،این افراد و جامعه شان (ا گر
این حرف را باور کردند) به گناه
تعرب بعدالهجره دچار می شوند.
تعرب بعدالهجره برای شخص یا جامعه یعنی اینکه عده ای تا
مدتی با باور به وعده های الهی که بر اساس محاسبات عقلی،
منطقی به نظر نمی اید ،زندگی کرده و با معادالت الهی حرکت
می کردند و رزق های اسمانی شان را دریافت می کردند .در واقع
افراد جامعه بر این اساس مجاهدت میکردند ،می جنگیدند و
پیش می رفتند و پیروز می شدند .نه دشمن این منطق حرکت
را می فهمید و نه مومنین از جزئیاتش مطلع بودند؛ چون رزق
مومن ،من حیث الیحتسب است اما در بن بست ها نمی ماندند
َ َ
َّ ْ
چرا که َ«و َمن َی ّت ِق ا ّلل َه َی ْج َعل ل ُه َمخ َر ًجا»(طالق؛ .)2نمونه ی ساده ای
از این ماجرا در قران ذکر شده است؛ عده ای به حضرت موسی
َ َّ َ َ َ َ
ام
گفتند ما از این من و سلوی نمی خواهیم «لن ن ْص ِبر عل َى ط َع ٍ
اح ٍد» .ما رزق اسمانی نمی خواهیم .از خدا بخواه تا از همین
َو ِ
سبزی و خیار و سیر و َعدس و پیاز به ما بدهد.
رزق زمینی مثل
ُ ْ َ َّ
َ َ َ ُ َ َّ
َُ َ
ٌ
ْ
ْ
َ
ْ
حضرت می فرمایند« :اتستب ِدلون ال ِذی هو ادنى ِبال ِذی هو خیر» دارید
چه چیزی را با چه چیزی عوض می کنید .ا گر دنبال این چیز ها
ً
ْ ْ
«اه ِب ُطوا ِم ْصرا
هستید ،باید َبروید پایین تا به این رزق ها برسید
ْ
َ َ َ ُ
ف ِا ّن لکم َّما َسال ُت ْم»(بقره)61/
بنابراین ا گر ما با همان معارف و روحیه جهادی در عرصه های
مختلف جامعه حرکت کنیم ،امدادهای الهی نازل و به سمت
راههای الهی هدایت خواهیم شد ولی ا گر از این معارف برگردیم
و بخواهیم به زعم خود به صورت عاقالنه و با محاسبات مادی
زندگی کنیم دچار گناه کبیره «تعرب بعدالهجره» شده ایم؛ این
گناهی نابخشودنی است و خدا از ما نخواهد گذشت.
64
دکتر مرتضی جوانعلی اذر
عضو هیات علمی دانشکده
معارف اسالمی و مدیریت
و پژوهشگر حوزه مدیریت اسالمی
دانشگاه امام صادق؟ع؟
سٮݩ
ں ݑݩ ݦ ݦ ݤݤݤ
ݤا ݫى ݫݭ ݫ ݔ ݐ ݤاݩ
ݤ
ݣله ݣ ݣ ݣ ݣ ݤݣ ݣ ݤ
مساݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ
ݣمل ݩݒݣس ݣ ݣد
نع ݣ ݣݡیݤݣ ݣݡکݣ ݣ ݣع ݣ ݣهݤݣاݥ ݣ ݣ ݣ ݧݣ ݧݣ ݧݣ
ݣم ݣاݣ ݣ
ݣ ݣع ݣمـاݣـلݣ ݣ ݤݡیݤ ݣ ݣݡک ݣ ݣ ݣم ݣهݥن ݣاݤ ݣ ݤعݤ ݣ ݧ ݧݣ ݧ ݩݒݣسد،
مقدمه
یکی از مبنایی ترین و جدی ترین مسائل و
مشکالت مدیریت جهادی را می توان معضلی
به نام سائق( 1سوق دهنده) بیرونی دانست .اما
اجازه بدهید پیش از شروع بحث ،ابتدا چند
مثال ملموس را با هم مرور کنیم؛ چرا که به
نظر می رسد هر کدام از این مثال ها با تجربیات
گروهی از مخاطبان پیوند خواهد خورد و از
همین رهگذر چالش سائق بیرونی بهتر تبیین
خواهد شد.
-1این سوق دهنده ها اعم از موارد تشویقی یا تنبیهی هستند.
65
شماره اول -تابستان 1396
.1خیلی از افراد اواخر برنامه ی
هیئت های مذهبی خسته
می شوند و تصمیم می گیرند
که تا پایان برنامه حضور
ً
نداشته باشند .معموال در
چنین مواقعی بسیاری از
افراد با دالیلی مثل این که
کجا میخواهی بروی؟ حاال
ا گر حال هم نداری ،در هیئت
امام حسین؟ع؟ بنشین
و ...تصمیم می گیرند تا اخر
برنامه را بمانند .در چنین
مواقعی تنها سائقی که ان ها
را در هیئت نگه می دارد کار
برای خدا است .ولی ا گر نیم
ساعت اخر این افراد بفهمند
که هیئت ،امشب شام
هم خواهد داد؛ در چنین
مواقعی نیت قربه الی اهلل
ان ها دچار اختالل خواهد
شد .واقعیت این است که
در چنین شرایطی نمی توان
(یا حداقل به سختی می توان)
ً
خالصا لوجه اهلل نشست و در
بین دالیل ماندن سهمی را
هم به شام اختصاص نداد.
.2شاید توی مترو دیده
باشید که برخی با عجله و
دویدن خودشان را به پله
برقی می رسانند .با این که
روی پله برقی خالی است و
کسی نیست ،روی پله برقی
می ایستند و وقتی می رسند
باالی پله برقی ،باز هم به
دویدن خودشان ادامه
می دهند .یعنی به محض
این که احساس می کنند
که پله برقی ،ان ها را می برد
می ایستند ،در حالی که ا گر
عجله دارند ،باید تالششان
را مضاعف کنند و از فرصت
حرکت پله برقی هم استفاده
کنند .اما همان گونه که
گفته شد ،اغلب افراد وقتی
احساس می کنند که کار دارد
انجام می شود ،می گویند
همین قدر کافی است
و نه تنها با سرعت قبلی
ادامه نمی دهند ،که اغلب
می ایستند.
.3چند تا کاریکاتور درباره
پیامبر؟ص؟ منتشر می شود.
مردم افغانستان ،اندونزی،
مالزی و سایر کشورهای
اسالمی به شدت علیه این
موضوع موضع می گیرند و
تظاهرات می کنند .ما این
هفته که نه ،جمعه بعد،
هنگام خروج از نماز جمعه
چند پوستری که توسط یکی
از موسسات تبلیغات دینی
منتشر شده را حمل می کنیم
و همین حرکت در مسیر
خروجی نماز جمعه می شود
تظاهرات ما در محکومیت
این ماجرا .به نظر می رسد
علت این ماجرا این است که
در کشور ما ،حکومت ،اسالمی
است و یک سری سازمان های
ً
متولی هم هستند که طبیعتا
وظیفه ی ان ها ،وا کنش نشان
دادن در این اوقات است و
همین موضوع خیال ما را
راحت می کند (و به تعبیر
دقیق تر ما را بی خیال می کند)
ولی در افغانستان یا ترکیه،
ما با یک دولت سکوالر روبرو
ً
هستیم که اصال قرار نیست
به این موضوعات وا کنش
نشان بدهد ،پس دیگر ما
باید خودمان کاری بکنیم.
66
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
.4مثالی هم از دانشگاه خودمان
(دانشگاه امام صادق؟ع؟)
ً
بزنم .اغلب ما معموال قبل
از این که وارد دانشگاه
بشویم ،خوشحالیم که در
دانشگاه عربی -که زبان
اسالم است -را به خوبی
یاد خواهیم گرفت .دوره ی
اثار شهید مطهری؟هر؟ را
مطالعه خواهیم کرد و ...؛
اما همین که وارد دانشگاه
می شویم ،عربی عرضه
می شود ،دوره ی مطالعاتی
اثار شهید مطهری؟هر؟ عرضه
می شود - ...همین دوره ی
اثار شهید مطهری؟هر؟ که
مقام معظم رهبری؟ظفح؟
می فرمایند من خودم را
شا گرد شهید مطهری
می دانم؛ می فرمایند مبنای
انقالب اسالمی اثار شهید
مطهری؟هر؟ است و ال غیر و
تا کید های فراوان دیگری که
توسط ایشان انجام شده -
ما واحدهای همین دوره ی
مطالعاتی شهید مطهری؟هر؟
ن را (اعم از
و تکالیف ا
مطالعه و مباحثه) به انواع
صورت ها و بازی ها به تعبیر
دانشجویان می پیچانیم .اما
ً
حقیقتا چرا؟ مگر ما همان
عاشقان مطالعه ی اثار شهید
مطهری؟هر؟ نبودیم؟!
واقعیت این است که ا گر
زمانی در شرایط سختی -
مثل دوران طاغوت -به ما
می گفتند در یک مسجدی،
کالسی تشکیل شده و اثار
ایت اهلل مطهری در ان جا
تدریس می شود حاضر بودیم
ان سختی ها را تحمل کنیم،
ولی حاال که همان اثار به ترم،
واحد و درس تبدیل شده،
دیگر برایش وقت نمی گذاریم.
.5همه ما با واسطه یا بی واسطه
این خاطره را داریم که
نهادهای انقالبی مثل
جهاد سازندگی خیلی موفق
بودند .اما همین که این ها،
سازمان شدند تمام شدند و
دیگر ما ان روحیه جهادی را
نمی بینیم .هنوز هم خیلی
از مسئولین و نمایندگان
ً
مجلس می نالند که حقیقتا
حیف که ان روحیات جهادی
از دست رفت.
.6در خاطرات ،جسته و گریخته
می شنویم که عده ای در
جبهه ها حضور خیلی
درخشانی داشتند ،اما وقتی
از همین افراد می خواستند
که بیایند در پشت جبهه برای
فالن سازمان کار کنند ،این ها
به محض این که فرصتی پیدا
ً
می کردند مجددا به جبهه
ً
برمی گشتند .یعنی اصال
نمی توانستند بپذیرند که
من می توانم پشت جبهه هم
کار جهادی بکنم و به تعبیر
ً
دقیق تر اصال نمی توانستند
در پشت جبهه و در دل
سازمان ها و فعالیت های
سازمانی ،حس کار جهادی
بگیرند.
67
شماره اول -تابستان 1396
مشکل از کجاست؟
بروکراسی یا ما
بعد از مرور تمامی این مثال ها سائق بیرونی ،سائق درونی
حاال می توان سوال مبنائی ای را
که از همان ابتدا به فکر طرح و
ً
احیانا پاسخ به ان بودیم را طرح
کنیم .ایا بوروکراسی -به عنوان
یک صورت سازمانی رایج و بلکه
غالب در حوزه ی اداره ی کشور -
نسبت به شکل گیری فعالیت های
جهادی مشکلی ذاتی دارد و یا این
که این ما هستیم که مشکل داریم
ً
و درست عمل نمی کنیم؟ و احیانا
ا گر در پاسخ به این سوال قائل به
این بودیم که این بوروکراسی است
که مشکل دارد ،کدام کژکارکرد
بوروکراسی است که با کار جهادی
تعارض دارد؟
از انجا که بنده معتقدم مشکل
مطرح شده برامده از ذات
بوروکراسی است ،بحث خودم را با
پاسخ به سوال دوم ادامه می دهم
ً
و البته طبیعتا ا گر این پاسخ مقنع
باشد ،1در واقع به سوال اول نیز
پاسخ مناسبی داده شده است.
-1الزم به ذکر است که یافتن کژکارکرد یاد شده
موضوعی پژوهشی است که نیازمند تحقیق و تتبع
بیشتر است و از همین رو اشکال ادعایی نسبت
به بوروکراسی و راه حل های ارائه شده برای ان نیز
همگی حدس هایی اولیه هستند که نیازمند کار و
پژوهش هایی جدی تر هستند.
در مباحث رفتار سازمانی و
نظریات جدید انگیزش این نکته
مطرح است که انسان ها در یک
دسته بندی کلی به دو دلیل کار
می کنند؛ یا یک سائق درونی
ً
دارند؛ مثال فرد در بسیج کار می کند
و در پاسخ به سوال از چرایی کار در
بسیج ،می گوید به این کار عالقه
ً
دارم یا قربتا الی اهلل کار می کنم ،یا
ً
سائق بیرونی دارند؛ مثال فردی که
در حوزه ای غیرمرتبط با عالقه اش
به خاطر پول مقاله می نویسد.2
پس از طرح و تثبیت این نکته،
برای نظریه پردازان این سوال
مطرح شد که ا گر شخصی برای
کاری هم سائق درونی داشته باشد
و هم سائق بیرونی ،چه اتفاقی
.-2البته ممکن است کسی به این تقسیم بندی این
گونه اشکال بگیرد که کار قربه الی اهلل هم در اغلب
موارد برای دوری از جهنم یا رسیدن به بهشت است،
در نتیجه می توان گفت که در این موارد هم سائق
در حقیقت بیرونی است .در پاسخ به این اشکال -
ضمن پذیرش دشواری تفکیک سائق های افراد و
طبقه بندی ان ها در دوگان یاد شده -می توان گفت
ً
که انچه مد نظر نظریه پردازان علم رفتار است عمدتا
این است که ایا افراد کار را به خاطر عالقه ای که به
ان کار دارند انجام می دهند یا این که به کاری عالقه
ً
ندارند و صرفا به خاطر عالقه به کسب چیز دیگری
ً
مثل پول ،به انجام ان مبادرت می کنند .طبیعتا با
توجه به این نکته برخی اعمال مسلمانان را هم که
ً
صرفا برای دوری از جهنم انجام می شود می توان در
دسته ی فعالیت های انجام شده در راستای سائق
بیرونی طبقه بندی کرد.
ایا بوروکراسی -به عنوان یک
صورت سازمانی رایج و بلکه غالب
در حوزه ی اداره ی کشور -نسبت
به شکل گیری فعالیت های جهادی
مشکلی ذاتی دارد و یا این که این ما
هستیم که مشکل داریم و درست
عمل نمی کنیم؟
ً
می افتد؟ طبیعتا پاسخ اولیه ی
اغلب ما این است که چنین
وضعیتی می شود ٌ
نور علی نور و
دیگر بهتر از این نمی شود .تصور
اولیه ی نظریه پردازان نیز همین
بود .یعنی معتقد بودند که وقتی
دو تا سائق با هم جمع می شوند،
کار به نحو بهتری انجام خواهد
شد؛ اما واقعیت این است که
ً
تحقیقات تجربی کامال خالف این
را نشان داد ،چرا که پژوهش گران
مشاهده کردند که سائق بیرونی
(اعم از ساختار ،قانون ،تشویق،
تنبیه و ،) ...سائق درونی را
تضعیف می کند و حتی گاهی در
دراز مدت از بین می برد.
اجازه بدهید یک بار دیگر مثال
هیئت را با هم مرور کنیم .در ان
مثال شام -به عنوان یک سائق
بیرونی -نمی گذارد با نیت خدایی
(به عنوان یک سائق درونی) در
هیئت بمانیم .سایر مثال ها هم
کم و بیش وضعیتی مشابه دارند
68
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
حسن فعلی و حسن فاعلی
در مدیریت جهادی
و در تمامی ان ها سائقی بیرونی،
سائقی درونی را از بین می برد .به
ً
همین خاطر است که وقتی مثال
به ما می گویند شما کارت را که
ً
ً
قبال قربتا الی اهلل انجام می دادی
انجام بده ،ولی ساعت هم بزن
تا مبلغی هم به شما پرداخت
شود؛ وضعیت انگیزه ی شما به
هم می ریزد؛ دیگر نمی دانید که
برای پول کار می کنید یا تقرب
به خدا؛ این وضعیت به ویژه در
زمان های خستگی و زمان هایی
که به صورت کلی قصد دارید
کار را تعطیل کنید بیشتر نمایان
می شود .به همین خاطر است که
می توان گفت هرگونه تاثیری که
سائق های بیرونی در شکل دهی
اعمال ما داشته باشند ،منجر به
کم شدن انگیزه های درونی خواهد
شد .انگار انسان موجودی است
که نمی توان او را با دو نخ کشید؛
ا گر نخ بیرونی را کشیدیم ،نخ
درونی شل می شود.
پس از مقدمات فوق می توان گفت
که از ان جا که کار جهادی از سنخ
کارهای نیت مند است و عالوه بر
حسن فعلی ،حسن فاعلی هم جزو
مقومات ان محسوب می شود،
در نتیجه به میزانی که ما بتوانیم
مشاغل را به گونه ای طراحی کنیم
که افراد با اختیار بیشتری (به
نحوی که سائق درونی اجازه بروز
پیدا کند) کار را انجام دهند ،این
اختیار بیشتر ،به معنای امتثال
امر بیشتر است و هر چه امتثال
امر بیشتر شد ،رشد افراد هم بیشتر
خواهد شد .به عبارت دیگر هر چه
افراد ازادانه تر کار کنند (و به تعبیر
دقیق تری که می توان در حوزه ی
کار جهادی به کار برد ،حرف خدا
را قبول کرده و بر اساس ان عمل
کنند) ،میزان عبودیت (یا همان
عبد بودن) ان ها بیشتر خواهد
شد و همین موضوع موجب رشد
ان ها خواهد شد .اجازه بدهید با
مثالی این موضوع را بیشتر توضیح
ً
بدهم .مثال تصور کنید که کسی
اسلحه ای را روی شقیقه شما
بگذارد و از شما بخواهد که در
عوض حفظ جانتان ،سه میلیون
از موجودی کارت عابربانک
خودتان را به حساب کمیته امداد
واریز کنید .خب حاال فرض کنید
شما هم این کار را انجام دادید؛
به نظر شما ،در چنین وضعیتی
شما چقدر رشد می کنید؟ به نظر
بنده که هیچ؛ حاال ا گر شما فقط
1000تومان از موجودی کارت را با
اختیار خودتان به کمیته امداد
بدهید چطور؟ به نظر بنده در این
دفعه هزار برابر و بلکه بی نهایت
برابر ان سه میلیون ،رشد خواهید
ً
داشت .البته طبیعتا در دنیای
زندگی روزمره مثال ها این قدر سیاه
و سفید نیستند و هیچ وقت جبر
ساختارها ،قوانین و ...به پای جبر
بیان شده نمی رسد ،ولی حقیقت
این است که ا گر به صورت طیفی
69
شماره اول -تابستان 1396
مانع شکل گیری
کنش های جهادی
از ان جا که کار جهادی از سنخ
کارهای نیت مند است و عالوه
بر حسن فعلی ،حسن فاعلی هم
جزو مقومات ان محسوب می شود،
در نتیجه به میزانی که ما بتوانیم
مشاغل را به گونه ای طراحی کنیم
که افراد با اختیار بیشتری کار را
انجام دهند ،رشد افراد هم بیشتر
خواهد شد.
به احتمال زیاد سبک بوروکراتیک
ً
اداره (یعنی سبکی که عمدتا متکی
بر اداره از طریق سائق های بیرونی
است) عاملی جدی در ضربه زدن
به شکل گیری کنش های جهادی
است.
به موضوع نگاه کنیم ،بسیاری از
اعمال ما تحت تاثیر عوامل خارجی
انجام شده و در نتیجه بهره ای از
غیر اختیاری بودن را دارند.
بر اساس انچه بیان شد به نظر
می رسد که ما در بوروکراسی -
به عنوان نمادی از سازمانی که
ً
تقریبا به صورت کامل بر اساس
سائق های بیرونی ای نظیر
ساختارها ،قوانین ،پاداش،
ارتقاء و ...اداره می شود -با این
مشکل روبرو هستیم و در نتیجه در
بسیاری از موارد نمی توان انتظار
شکل گیری کنش های پایدار
جهادی را در فضای بوروکراتیک
داشت و به همین دلیل هم هست
که خیلی از نهادهای انقالبی از
وقتی که سازمان دهی شدند،
سائق های درونی کارکنان ان ها
به جد اسیب دید و به تعبیر برخی
این نهاد ها تمام شدند.
ا گر بخواهیم تا این جای بحث
را جمع بندی کنیم می توانیم
بگوییم که از یک طرف می دانیم
که سائق های بیرونی ،سائق های
درونی را از بین می برند؛ از طرف
دیگر هم در عمل بار ها مشاهده
کرده ایم که بوروکراسی ها -به
ً
عنوان سازمان هایی که اساسا
توسط مدیریت سائق های
بیرونی اداره می شوند -مانع
تحقق کنش های جهادی پایدار
می شوند .بر اساس این دو گزاره
می توان حدس زد که به احتمال
زیاد سبک بوروکراتیک اداره (یعنی
ً
سبکی که عمدتا متکی بر اداره از
طریق سائق های بیرونی است)
عاملی جدی در ضربه زدن به
شکل گیری کنش های جهادی
1
است.
ً
.-1البته طبیعتا دو گزاره های مذکور هیچ داللتی هم
بر انحصار مشکل بوروکراسی در حوزه ی کنش های
جهادی ندارند و محققان می توانند علل دیگری را
نیز برای این موضوع پیدا کنند.
70
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
ارایه راه حل
حاال مسئله ی اصلی این است که
ما چه راه حلی برای این موضوع
داریم و یا به عبارت دقیق تر چگونه
می توانیم این مسئله را حل کنیم.
به نظر می رسد برای یافتن پاسخ
مسئله ی فوق می توان از دو شیوه
استفاده کرد .یکی مطالعه ی
نمونه های موفق شکل گیری یک
کنش پایدار جهادی در شرایطی
که سائق های بیرونی نیز وجود
داشته اند و تالش برای فهم علل
موفقیت ان است .شیوه ی دوم
نیز عبارت است از تاملی علی المبنا
بر مطالبی که بیان شد و تالش
برای یافتن راه حل هایی برای
حل و یا حداقل کاهش مشکالت
سائق های بیرونی در مسیر
شکل گیری کنش های جهادی.
در مورد راهکار اول می توان
گفت که مشخص و محرز است
ً
که در طول تاریخ معموال هر جا
کاری انجام می شده ،دستمزد یا
پاداشی هم پرداخت می شده،
چرا که باالخره داشتن درامد
جزء اقتضائات زندگی دنیاست،
منتها سوال اینجاست که الگوی
این پاداش و تنبیه ،به نحوی که
رفتار ها از حالت کنش( 1حالتی که
سائق درونی جدی است) خارج
نشود و به حالت رفتار 2در پرتو
سائق بیرونی نرسد چگونه است.
در پاسخ می توان گفت که این
موضوع در سیره معصومین؟مهع؟
و تعامل ایشان با اصحاب ،به جد
قابل بررسی است و این بررسی نیز
بر دو رکن استوار است:
1- Action
2- Behavior
71
شماره اول -تابستان 1396
.1بررسی نحوه تعامل
یعنی این را بررسی کنیم که
ایشان چگونه تنبیه یا تشویق
می کردند؟ جالب است که اغلب ما
تصور می کنیم این تنبیه است که
می تواند مشکالت زیادی را برای
کارکنان به دنبال داشته باشد ،اما
در حقیقت ،تشویق هم می تواند
مشکالتی جدی را به بار بیاورد
و به افراد اسیب بزند .ا گر شما
تیلوری مدیریت
از همین الگوی
ِ
علمی در تشویق استفاده کنید،
بعد از یک سال می توانید یک ادم
معمولی خوب مسلمان جامعه را
به ادمی دنیازده تبدیل کنید که
فقط در حال کنتور انداختن برای
پول گرفتن است و فقط به این
فکر می کند که چگونه می تواند
پول بگیرد .به تعبیر قران
بیشتر
َ َْ َ َْ
می شود «اخل َد ِالى الا ْرض» (اعراف/
ً
)176؛ کامال می چسبد به زمین.
روحیه خود تیلور همین طور بوده،
معروف است که تیلور از دوران
جوانی محاسبه می کرده که با چه
پاداش دادن ا گر به همراه رعایت
برخی مالحظات نباشد ،کار
بسیار خطرنا کی است .این که
چگونه پاداش بدهیم به مراتب
مهم تر است تا این که چقدر پاداش
بدهیم و به چه کسی بدهیم.
اندازه ای گام بردارد تا با کمترین
مصرف انرژی بیشترین مسافت
را بپیماید .به همین علت پاداش
دادن ا گر به همراه رعایت برخی
مالحظات نباشد ،کار بسیار
خطرنا کی است .این که چگونه
پاداش بدهیم به مراتب مهم تر
است تا این که چقدر پاداش
بدهیم و به چه کسی بدهیم.
حاال در این فضا ،با توجه به
این که می دانیم اهل بیت؟مهع؟
با رعایت تمام ظرائف تشویق یا
تنبیه می کرده اند ،بررسی الگوی
این تشویق و تنبیه می توان برای
ما بسیار درس اموز باشد.
.2شخصیت شناسی
اصحاب معصومین؟مهع؟
مثل شخصیت شناسی ابی سلمه
مخزونی ،مالک اشتر یا اشعث
به عنوان افرادی که با حضرت
علی؟ع؟ کار می کرده اند؛ چرا
که تنها با داشتن شناختی
مناسب از شخصیت این افراد
است که می توان ظرائف برخورد
معصومین؟مهع؟ را با ان ها درک
کرد.
با توجه به مطالبی که بیان شد،
معلوم شد راه حل اول بیش تر یک
پیشنهاد پژوهشی است .یعنی
بیش از این که راهکاری برای
حل مشکل باشد ،تبیین افقی
پژوهشی برای حرکت به سمت
حل مشکل است.
72
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
ضعف سائق های درونی و اراده ی
ضعیف جدی ترین عاملی است
که موجب تفوق کامل سائق های
بیرونی می شود .از همین رو ،یک
راهکار هم این است که ما با
الگوهایی به نحو مدام ،سائق
درونی را تقویت کنیم.
اما اجازه بدهید قدری هم به
راه حل دوم یا همان تاملی بر
مطالب بیان شده برای یافتن راه
حل هایی برای حل یا کاهش تاثیر
سوء سائق های بیرونی بپردازیم.
ً
انچه به نظر بنده می رسد و طبیعتا
این حدس ها هم یک سری حدس
اولیه هستند ،این است که برای
کاهش این تاثیر سوء باید به این
نکات توجه داشته باشیم:
.1باور داشته باشیم که قاعده
و قانون گذاشتن ،ساختار
طراحی کردن و خالصه هر گونه
سائق بیرونی افات جدی دارد و
در نتیجه به راحتی برای انجام
شدن هر امر ریز و درشتی اقدام
به قانون گذاری های گسترده و
جامع و مانع نکنیم و همه چیز را
در چنبره ی ساختارهای خشک
قرار ندهیم.
.2ضعف سائق های درونی
و اراده ی ضعیف جدی ترین
عاملی است که موجب تفوق
کامل سائق های بیرونی می شود.
از همین رو ،یک راهکار هم این
است که ما با الگوهایی به نحو
مدام ،سائق درونی را تقویت کنیم.
.3ارتباط خطی بین پاداش
بیرونی و کار تاثیر سائق بیرونی را
به شدت زیاد می کند ،در نتیجه
باید تالش کنیم تا جای ممکن از
دادن پاداش -و حتی دستمزد -
به صورت خطی خودداری کنیم.
یعنی نباید بگذاریم این تصور
ایجاد شود که به ازاء هر کاری
دستمزد یا پاداش مشخصی ارائه
خواهد شد و بین این دو تناظری
یک به یک برقرار است.
.4متوجه کردن افراد به اهداف
غایی کنش جهادی و عبور دادن
ان ها از اسباب ،وسایل و سلسله
مراتب .در توضیح این مورد
می توان به همان افرادی اشاره
کرد که در جبهه حس کار جهادی
داشتند ،ولی در سازمان های
پشت جبهه این حس به ان ها
دست نمی داد .واقعیت این
است که این افراد در جبهه حس
ً
می کردند که دارند مستقیما «کار
خدا» را انجام می دهند ،اما در
پشت جبهه در بهترین وضعیت
حس می کردند مشغول انجام «کار
برای خدا» هستند .یعنی کاری که
انجام می دهند در درجه ی اول کار
مدیر ان هاست و بعد کار مدیر کل،
بعد کار معاون وزیر و در نهایت کار
وزیر و البته این کار را هم در عین
این که برای این سلسله مراتب
ً
انجام می دهند ،قربتا الی اهلل هم
انجام می دهند .واقعیت این است
که این اسباب و سلسله مراتب
مانع از ان می شود که شخص
بتواند حس کار جهادی بگیرد و
به همین خاطر مدیران باید به
انواع صورت ها تالش کنند تا جای
ممکن کارکنان را از این سلسله
73
شماره اول -تابستان 1396
مراتب عبور دهند .به خاطر دارم
که وقتی وارد یکی از سازمان های
پژوهشی شدم ،همان ابتدای
ورود ،درشت و خوش خط نوشته
بود «کار فقط برای مدیر ازلی» ،به
نظرم به عنوان ایده ای کوچک
برای تحقق نکته ای که بیان شد،
کار خوبی بود؛ اما واقعیت این
است که برای تحقق بخشی به
این نکته نیازمند ایده های زیادی
هستیم و متاسفانه تعداد کمی
از این ایده ها را هم می توانیم از
سیره ی سرداران شهید دوران
دفاع مقدس برداشت کنیم.
بنده خیلی خاطرات شهدا را
ً
دوست دارم و اصال معتقدم
که یکی از جدی ترین راه های
جهادی شدن ،مطالعه خاطرات
شهداست؛ اندک ساعاتی که در
خدمت خاطرات شهدا بودم،
ً
اثاری بیش از بعضا یک ترم
کالس داشته است؛ اما به نظرم
الگوی بررسی رفتار فرماندهان و
بسیجیان در دوره جنگ ،کمک
کمی به ما خواهد کرد؛ چون در
ان دوره ،فرد با سائق درونی امده
است که جانش را بدهد و خالصه
به تبع فضای جنگ و شهادت
سائق های درونی ان قدر پر رنگ
هستند که حتی با حقوق در حد
نیازی که بسیجی ها در ان دوره
می گیرند ،خدشه ای به ان وارد
ً
نمی شود .اصال کار جهادی در ان
دوره ،خیلی با این معضل روبرو
نیست! خوب دقت کنیم ،این
نقص جبهه نیست ،بلکه مسئله
این است که معضل سائق بیرونی
مشکل حاد ان روز جبهه ها نبوده
است.
به همین خاطر ،به اعتقاد بنده
نیازمند ان هستیم که روی
سیره ی کسانی کار کنیم که امروز
هم هستند و در دل سازمان های
موجود مشغول کار جهادی
هستند .به بیان دیگر هر چند
الگوی کار جهادی در جبهه ها
در بسیاری از زمینه ها به شدت
اموزنده است ،اما حداقل در این
مورد خاص ما بیشتر نیازمند
مطالعه و پژوهش روی الگوی کار
جهادی در سازمان ها هستیم؛ چرا
که واقعیت این است که از منظری
که تبیین شد ،امروز کار جهادی
سخت تر از کار جهادی کردن در
جبهه هاست؛ ا گر فردی بتواند
انگیزه هایش را در این دوران حفظ
ا گر فردی بتواند انگیزه هایش را
در این دوران حفظ کند ،نشان
می دهد انگیزه هایی قوی تر از
بسیاری از کسانی داشته که سال ها
در خط مقدم جبهه جنگیده اند
کند ،نشان می دهد انگیزه هایی
قوی تر از بسیاری از کسانی داشته
که سال ها در خط مقدم جبهه
جنگیده اند و به همین خاطر
هم هست که گاهی شاهد ان
هستیم که برخی بسیجی ها و یا
حتی فرماندهان مخلص دیروز
جبهه ها ،متاسفانه امروزه قدری
از حال و هوای کار جهادی فاصله
گرفته اند.
در پایان امیدوارم خداوند به
همگی ما حالوت و شیرینی کار
و مدیریت جهادی را نصیب کند
و ما را در زمره ی یاوران دین الهی
قرار دهد.
ان شاء اهلل. ...
74
دکتر وحید یاوری
عضو هیات علمی
دانشکده معارف اسالمی و مدیریت
و پژوهشگر هستۀ مدیریت جهادی
دانشگاه امام صادق؟ع؟
ݡی
ݣرݣ ݣش ݬݓ ݣ ݪ ݣٮ ݣ ݣ ݣاݤدݥب ݣ ݣ ݣاݥ ݣ ݣ ݣ ݣلݥ ݣه ݣ ݣ ݤاݥݣݤ
ح ݣ ݣه ݣ ݣ ݤݤاݣد
ݬݫ ݫ ݓ
ݡیݤ
ٮݥݣݥ ݣ ݣهݣ ݣ ݣاݥ ݣ ݣدݥݥݣ
ب ݣاݣزݤݣݣخ ݣواݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣاݤ ݣزݤݤݣ
ح
ݣنشݡی ݣݬݔ ݪ ݣىدݥݥݥݣ ݣرݥݥݣ ݫى ݫ ݔ ݣ ݑ ݣݦ ݣݩݦ ݣ ݫݭ ݣ ݫ ݣ ݫ ݣݓ
م
مقدمه
وقوع انقالب اسالمی در ایران موجب ظهور
نوع جدیدی از جهان بینی ،ساختار ها و سبک
زندگی در عرصه اجتماعی شد .انقالبی که بر
اساس ان یک تحول بنیادین بر اساس ارزش ها
شکل گرفت .یکی از این تحول های بنیادین
که حول محور ارزش اصیل جهاد شکل گرفت،
تحول در نوع اداره تشکیالت و سازمان ها
است .اداره جهادی سازمان و تشکیالت در
اوایل انقالب اسالمی در برخی سازمان ها و
مخصوصا در دوران دفاع مقدس به وضوح قابل
مشاهده است.
75
شماره اول -تابستان 1396
جهاد و استکبار ستیزی از علل محدثه
و بالتبع از علل مبقیه انقالب اسالمی
می باشند و امروز پس از گذشت چندین
سال از وقوع انقالب ،نظام اسالمی برای
تحقق رسالت خود نیازمند حضور روحیه
جهادی در عرصه های مختلف مدیریت
بخش های خرد و کالن جامعه است.
مفهوم مدیریت جهادی دارای عقبه
نظری و عملی گران قدری است به طوری
که مدیریت های معصومین؟مهع؟ در صدر
تاریخ اسالم تا دوران دفاع مقدس در
تاریخ معاصر می توانند مصداقی برای ان
باشند .مدیریت جهادی ،از شروط الزم
جهت تحقق اهداف و رسالت های انقالب
اسالمی در عرصه اجتماعی می باشد.
(اسحاقی )1393 ،می دانیم که اولین گام
در تحقق مدیریت جهادی تبیین علمی
این مفهوم است زیرا بدون این تبیین ما
شاهد برداشتهای شخصی و سطحی از
این مفهوم خواهیم بود که منجر به اعمال
سلیقه های فردی تحت عنوان مدیریت
جهادی در عرصه اجرا خواهد شد .لذا
در این نوشتار به دنبال ان هستیم که
بر مبنای نظرات شهید مطهری مفهوم
مدیریت جهادی را وا کاوی کنیم تا بتوانیم
بر اساس ان ،جایگاه این مفهوم را در شبکه
مفاهیم اسالمی بشناسیم و اهمیت ان را
در این برهه حساس تاریخی برای نظام
جمهوری اسالمی بیش از پیش درک
نماییم.
مقدمه نخست:
مدیریت و رهبری مستلزم رشد
شهید مطهری برای تبیین موضوع
مدیریت و رهبری در اسالم ،دو مفهوم
را مطرح می کند که عبارتند از :رشد و
امامت(هدایت) .در نظر ایشان رشد
یعنی اینکه انسان شایستگی و لیاقت
اداره ،نگهداری و بهره برداری از سرمایه ها
و امکانات مادی و یا معنوی که به او سپرده
می شود را داشته باشد .رشد فقط به فرد
منحصر نمی شود(با اینکه اولین رشدی
که انسان باید بدان نایل شود رشد
فردی و اخالقی است)،
رشد ملی عبارت است از لیاقت
بلکه در مورد ملت ها هم
و شایستگی یک ملت برای
صدق می کند و رشد ملی
نگهداری و بهره برداری و سود بردن
از سرمایه ها و امکانات طبیعی و
عبارت است از لیاقت و
انسانی خود .پس با این اوصاف
شایستگی یک ملت برای
رشد یعنی قدرت مدیریت.
نگهداری و بهره برداری و
سود بردن از سرمایه ها و امکانات طبیعی و
انسانی خود .پس با این اوصاف رشد یعنی
قدرت مدیریت .زمانی که انسان می خواهد
انسان های دیگر را اداره کند یعنی وقتی که
موضوع رشد ،اداره انسان های دیگر باشد،
ان را مدیریت و رهبری می نامیم .و بر این
اساس مدیر و رهبر کسی است که رشید
باشد( .مطهری)1389 ،
76
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
مقدمه دوم:
رشد نیازمند ازادی (نبود مانع)
شهید مطهری مفهوم مدیریت و
رهبری را با مفهوم رشد گره زده اند.
از طرف دیگر ایشان در کتاب ازادی
معنوی الزمه رشد و تکامل را سه
چیز می دانند .1 :تربیت .2امنیت
.3ازادى (مطهری.)1358 ،
تربیت عبارت است از یک سلسله
عوامل که موجودات زنده براى
رشدشان به ان ها احتیاج دارند.
این عوامل به منزله غذاهایى است
که باید به یک موجود زنده برسد
تا رشد کند .امنیت یعنى از ناحیه
یک دشمن و یک قوه خارجى،
انچه دارد از او سلب نشود .اما
سومین چیزی که هر موجود
زنده اى به ان احتیاج دارد ازادى
است .ازادى یعنی جلوى راهش
را نگیرند ،پیش رویش مانع ایجاد
نکنند .ممکن است یک موجود
زنده امنیت داشته باشد ،عوامل
رشد هم داشته باشد ولى درعین
حال موانع جلوى رشدش را
بگیرند.
مفهوم جهاد در اندیشه شهید
مطهری معنی خاصی دارد و ان،
از بین بردن موانع رشد است.
انسان هاى ازاد انسان هایى هستند
که با موانعى که در جلوى رشد و
تکامل شان هست ،مبارزه مى کنند
و تن به وجود مانع نمى دهند.
فرض کنید که شما مى خواهید
گیاهى را رشد بدهید .عالوه بر همه
شرایط دیگر ،باید محیط براى
رشد او از نظر عدم موانع مساعد
باشد ،مانعى در کار نباشد که
ً
جلوى رشدش را بگیرد .مثال یک
درخت وقتى مى خواهد رشد کند
باید جلویش فضاى بازى باشد.
ا گر شما نهالى را در زمین بکارید
در حالى که باالى ان یک سقف
بزرگى باشد ،ولو این نهال نهال
چنار باشد ،امکان رشد براى ان
نیست.
پس ازادى یعنى نبودن مانع .هر
موجود زنده اى که مى خواهد راه
رشد و تکامل را طى کند ،یکى از
احتیاجاتش ازادى است.
مقدمه سوم:
جهاد راه مانع زدایی
و رسیدن به ازادی
با این وصف از رشد ،مفهوم جهاد
در اندیشه شهید مطهری معنی
خاصی دارد و ان ،از بین بردن
موانع رشد است .انسان هاى ازاد
انسان هایى هستند که با موانعى
که در جلوى رشد و تکامل شان
هست ،مبارزه مى کنند و تن به
وجود مانع نمى دهند.
جهاد از نظر لغوی به معنای
مبارزه و درگیر شدن با موانع
است .مقام معظم رهبری در یکی
از بیانات خویش این معنا را تبیین
نموده اند:
«در زبان فارسی ،جنگ و
ستیزه گری معنای مبارزه را
نمی دهد .می گویی من دارم
مبارزه می کنم :مبارزه ی علمی
می کنم ،مبارزه ی اجتماعی
می کنم ،مبارزه ی سیاسی
می کنم ،مبارزه ی مسلحانه
می کنم؛ همه ی این ها مبارزه
است و معنا دارد .مبارزه یعنی
تالش ُپر نیرو در مقابل یک مانع
یا یک دشمن .ا گر هیچ مانعی
77
شماره اول -تابستان 1396
در مقابل انسان نباشد ،مبارزه
وجود ندارد .در جاده ی اسفالته،
انسان پایش را روی گاز بگذارد
و با با ک ُپر از بنزین سفر کند؛
این را مبارزه نمی گویند .مبارزه
ان جایی است که انسان با مانعی
برخورد کند ،که این مانع در
جبهه های انسانی ،می شود
دشمن؛ و در جبهه های طبیعی،
می شود موانع طبیعی .ا گر انسان
با این موانع درگیر شود و سعی
کند ان ها را از میان بردارد ،این
می شود مبارزه .جهاد در زبان
ً
عربی عینا به همین معناست؛
جهاد در قران و
یعنی مبارزه.
ِ
حدیث هم به همین معناست؛
همه جا به معنای جنگ
مسلحانه نیست .البته یک جا با
جنگ مسلحانه تطبیق می کند،
یک جا هم با جنگ غیرمسلحانه
تطبیق می کند» .
از نظر شهید مطهری نیز جهاد
یعنى درگیرى؛ چه جهاد با دشمن
و چه جهاد با نفس .انسان ازاد
کسی است که اسیر و زبون
محیط مادی یا معنوی ای که در
ان زیست می کند نباشد .1ایشان
معتقد است که هجرت و جهاد
دو چیزی هستند که ا گر نباشند،
برای انسان جز زبونی و اسارت
چیزی باقی نمی ماند( .مطهری،
)1358و به همین خاطر است که
ایشان می گویند دین اسالم از نظر
اجتماعی بر دو پایۀ هجرت و جهاد
استوار است( 2مطهری،1381 ،
ص .)169بنابراین هر انسانی در
زندگی خود با موانع و مشکالت
روبرو مى شود؛ راه عبور از این موانع
و غلبه بر ان ها و رسیدن به ازادی،
جهاد است.
َّ َ
ذین َت َو ّف ُ
«ان ّال َ
یه ُم
.-1اشاره به ایه 97سوره نساء:
ْ
َُ
ُ
َ َ
ُْ
فیم ک ْن ُت ْم قالوا ک ّنا
ال َمال ِئکه ظا ِلمى انف ِس ِه ْم قالوا
ْ
ًَ
َْ َ ُ
ُ
ْ
َ
َ
ْ
َ
ُ
ْ
ْ
ْ
واسعه
اهَّلل ِ
ض قالوا الم تکن ارض ِ
َم ُستضعفین ِفى الر ِ
هاجروا فیها»
فت ِ
.-2برای مطالعه بیشتر ر.ک :کتاب ازادی معنوی
گفتار دوم از بحث هجرت و جهاد
طبق اندیشه شهید مطهری
ماهیت جهاد در اسالم دفاع است
و ممکن است این دفاع سه حالت
داشته باشد که به ترتیب مقدس تر
می شوند :دفاع از حقوق شخصی،
دفاع از حقوق ملی ،دفاع از حقوق
انسانیت .مقدس ترین اقسام
جهاد ها و جنگ ها جنگی است که
به عنوان دفاع از حقوق انسانیت
مانند ازادی صورت گرفته باشد.
یکی از جنبه های مشروعیت این
جهاد ،جهاد برای رفع مانع از
تبلیغ ازادانه اسالم و توحید (به
عنوان یک حق انسانی) می باشد
تا از این طریق موجبات رشد و
تکامل برای همه انسان ها فراهم
شود( .مطهری )1386 ،با این
وصف ،کالم امیرالمومنین؟ع؟
بهتر فهمیده می شود که فرمودند:
جهاد یکی از پایه ها (ستون ها)ی
چهارگانه ایمان است.3
َ
َ ْ َ
ان
نهج البالغهَ :و ُس ِئل
.-3
؟ع؟ ع ِن ِالیم ِ
حکمت َ َ30
َ
َّ
َف َق َال ْال َیم ُ
الص ْبر َو ْال َی ِقین وَ
ان َعلى ا ْر َب ِع َد َعا ِئ َم َعلى
ِ
ِ
ْ َ ْ َِ ْ
َ
العد ِل و ال ِجه ِاد
78
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
مدیریت جهادی یعنی« :مدیریتی مبتنی بر مبارزه که در جهت رفع موانع (درونی و
بیرونی) برای نیل به رشد و پیشرفت جامعه اسالمی ،با جد و جهد عمل می کند».
تعریف مدیریت جهادی بر
اساس اندیشه شهید مطهری
بر اساس تعریف شهید مطهری از
مدیریت و جهاد ،می توان تعریفی
از مدیریت جهادی داشت که از
این قرار است« :مدیریتی مبتنی
بر مبارزه که در جهت رفع موانع
(درونی و بیرونی) برای نیل به رشد
و پیشرفت جامعه اسالمی ،با جد
و جهد عمل می کند».
موانع رشد و پیشرفت
انقالب اسالمی و
راهکارهای مقابله با انها
با توجه به اندیشه شهید مطهری،
مانع ،ان چیزی است که ازادی
را از افراد و جوامع در راه رشد و
تکامل سلب می کند .حال با توجه
به این برداشتی که از اثار شهید
مطهری در باب مدیریت جهادی،
صورت گرفته است ،بر اساس
بیانات مقام معظم رهبری برخی
موانع پیشرفت انقالب اسالمی
و راهکارهای مقابله با ان ها ذکر
می گردد.
نامگذاری دهه چهارم انقالب
به نام دهه پیشرفت و عدالت از
سوی مقام معظم رهبری ،بیانگر
نقش پراهمیت رشد و پیشرفت به
همراه عدالت در این برهه حساس
می باشد .می دانیم که یکی از
گامهای اصلی در نیل به رشد و
پیشرفت ،برداشتن موانع از سر
راه می باشد؛ و مدیریت جهادی،
با تعریفی که ارائه شد ،بهترین
شیوه مدیریتی در این برهه از
انقالب اسالمی می باشد .ما بر
این اساس به تعدادی از موانع
پیشرفت و عدالت از منظر مقام
معظم رهبری اشاره می کنیم که با
مدیریت جهادی قابل حل است.
برای رفع موانع و تهدیدات مذکور،
راه کارهایی نیز از بیانات مقام
معظم رهبری استخراج گردیده
است که در جدول زیر به ان ها
اشاره شده است.
در حقیقت ،این راهکارهای رفع و
عبور از موانع را می توان به مثابه
الزامات مدیریت جهادی دانست؛
که مدیران در برخورد با موانع باید
ان ها را نصب العین خویش قرار
دهند.
وجود موانع معنابخش
جهاد و سنتی الهی
مقام معظم رهبری وجود موانع
درونی -همچون ضعفهای
فکری و عقالنی ،راحت طلبی،
اسان گرایی ،اسان پنداری و
گریز از چالش ها ـ و موانع بیرونی
ـ ناشی از صف کشی همه کسانی
که از انقالب و هدف های ان مانند
امنیت ،عدالت ،نفی حا کمیت
طاغوت ،نفی سلطه بیگانه ،نفی
استبداد ،استقالل و ازادی متضرر
می شوند -را جزء سنتهای الهی
و شرط الزم برای معنی دار بودن
جهاد دانسته اند:
ً
اساسا همین وجود مانع
است که به تالش انسان معنا
و حقیقت معنوی می بخشد و
ّ
اسمش می شود جهاد؛ وال ا گر
مانع نبود ،جهاد معنی نداشت.
جهاد یعنی جد و جهد همراه
با زحمت و چالش با موانع...
79
شماره اول -تابستان 1396
موانع پیشرفت و راهکارهای رفع ان در اندیشه مقام
معظم رهبری (یاوری و همکاران)1388 ،
حاال بینید این موانع را .همه ی
این موانع جزو سنتهای الهی
است .وجود این موانع تصادفی
نیست .این ها سنت الهی است؛
یعنی تالش و حرکت با مانع
ّ
مواجه است ،وال جهاد معنا
نمی داشت« :و کذلک جعلنا
نبى ّ
ّ
لکل ّ
عدوا شیاطین الانس
ّ
و الجن یوحی بعضهم الی بعض
زخرف القول غر ورا»
1387/02/14
با این وصف مدیران جهادی
باید وجود موانع را فرصتی برای
رشد تلقی نمایند و وارد چالش
با این موانع شوند که گریز از
چالش خود یکی از موانع درونی
در راه دستیابی به اهداف انقالب
اسالمی است .و البته به وعده
هدایت الهی خوش دل باشند
که فرمود«َ :و َّٱلذ َین َج َاه ُدوا ف َ
ینا
ِ
ِ
َ َ َ
َ
َ
َ
ل َن ْه ِد َی ّن ُه ْم ُس ُبل َنا َو ِا ّن ٱ ّلل َه ل َم َع
ْ
ٱل ُم ْح ِس ِنین»
موانع پیشرفت
راهکارهای رفع موانع یا عبور از انها
اعالم محض و شعار بدون عمل
تبیین ،تکرار ،عزم راسخ و همت
اقدام به کارهای ظاهری و سطحی
اقدام به کارهای بنیانی ،اصلی،
حقیقی و پیش برنده
ناسیونالیسم های قومی
محدودنگر(قوم گرایی)
زنده نگه داشتن و دل بستگی به
شعار ها و ارمان های اسالمی و ملی
تفرقه و دعواهای تنگ نظرانه
حفظ و ارتقاء وحدت و انسجام ملی
عقب ماندگی موروثی
حرکت پرشتاب از راه های میان بر
وجود ظلم و تبعیض در دنیا
ایستادگی و مبارزه با ظلم و حساب کشی
اخالقی و سیاسی از کشورهای
به اصطالح توسعه یافته
سکوت و بی تفاوتی دولت های
غربی و مجامع بین المللی در برابر
ظلم و کشتار انسان ها در دنیا
موضع گیری صریح و علنی در برابر
ظالمان و ابراز نفرت از ایشان
قانون شکنی
قانون گرایی و انضباط اجتماعی
بدخواهی ها و اقدامات
تفرقه جویانه دشمنان
هوشیاری در برابر ترفندهای دشمن
فشارهای تبلیغاتی ،سیاسی
و اقتصادی دشمنان
مقاومت در برابر فشارهای تبلیغاتی،
سیاسی و اقتصادی دشمنان
اتالف منابع و عدم استفاده
صحیح از امکانات
صرفه جویی و ارتقاء بهروری(استفاده
بهینه از امکانات موجود)
تبعیض و نابرابری در کشور
کاهش فاصله طبقاتی و جغرافیایی
تقدم نورچشمی ها و افراد متقلب و خدعه گر
برابری همه احاد مستعد کشور در
استفاده از امکانات عمومی و فرصت ها
فساد مالی و اقتصادی
مبارزه با فساد مالی و اقتصادی
دنیاپرستی و دل سپردن به
هوس های زودگذر منحرف کننده
اخرت گرایی و توجه به معنویت
سوءرفتار و تنبلی
حرکت ،همت و تالش
ایستایی و رکود
لزوم استمرار و عدم توقف در مسیر پیشرفت
محیط خفقان
ازاد فکری
مخالفت با هرگونه تحول و نواوری
استقبال از تحول و مدیریت
ان برای پیشرفت
نگاه نومیدانه و یاس از پیشرفت
امید به اینده
خودباختگی و افسون شدگی در برابر غرب
خود باوری و اعتماد به نفس ملی
80
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
جمع بندی
اولین گام برای مفهوم پردازی مدیریت جهادی که اصطالحی نو در ادبیات
علمی و نظام گفتمانی انقالب اسالمی است ،شناخت دقیق جایگاه ان در
شبکه مفاهیم اسالمی می باشد .طبق بیان شهید مطهری مبارزه الزمه دست
یافتن به ازادی و ازادی یکی از لوازم رشد و تکامل انسان است .ازادی یعنی
نبود مانع .انسانهای ازاد انسانهایی هستند که با موانعی که در جلوی رشد
و تکاملشان هست مبارزه می کنند و تن به وجود مانع نمی دهند( .مطهری,
1381ص15 .و )16بنابراین هدف مبارزه ،ازادی و غایت ان رشد و تکامل است.
پس ا گر جهاد را رفع مانع از مسیر رشد بدانیم انگاه مدیریت جهادی عبارت
است از مدیریتی مانع زدا از مسیر رشد و پیشرفت جامعه اسالمی یا مدیریت
مبارزه کننده با موانع رشد .در این نگاه ،برای تبیین بیشتر مفهوم مدیریت
جهادی نیازمند پاسخ به چند سوال هستیم که عبارتند از:
-1از نظر اسالم مانع به چه چیزی گفته می شود؟
-2منشا این موانع چه چیز ها یا چه کسانی هستند؟ و
-3الزامات مبارزه با این موانع چیست؟
منابع و ماخذ
1.1اسحاقی ،سیدحسین؛ مولفه های مدیریت جهادی؛ صمیمانه با مدیران ،قم :نشر هاجر1393 ،
2.2حیدری تفرشی ،غالمحسین؛ مدیریت جهادی ،تهرا :انتشارات حکمت و عرفان1393 ،
3.3رضاییان ،علی؛ بررسی تطبیقی نظریه های علم مدیریت با اموزه های اسالم ،روش شناسی علوم انسانی ،سال نهم،
شماره ،37زمستان 1382
4.4پایگاه اینترنتی دفتر حفظ و نشر اثار مقام معظم رهبری
.http: //farsi. khamenei. ir/. - 10 11 1393 5.5
6.6سعدابادی ،حسن و لطیفی ،میثم؛ جوهره مدیریت جهادی ،پژوهشی پدیدارشناسانه ،فصلنامه راهبرد فرهنگ،
شماره ،۲۸زمستان ۱۳۹۳
7.7مطهری ،مرتضی؛ ازادی معنوی ،تهران :صدرا1381 ،
8.8مطهری ،مرتضی؛ امدادهای غیبی در زندگی بشر ،تهران :انتشارات صدرا1389 ،
9.9مطهری ،مرتضی؛ جهاد [کتاب] - .تهران :انتشارات صدرا1386 ,
1010مطهری ،مرتضی؛ مجموعه اثار شهید مطهری ،ج 23تهران :انتشارات صدرا1358 ،
1111مطهری ،مرتضی؛ مجموعه اثار شهید مطهری جلد بیستم -تهران :انتشارات صدرا1358 ،
1212مقامی ،مهدی؛ فرهنگ و مدیریت جهادی از نگاه رهبر معظم انقالب ،مشهد :موسسه فرهنگی تدبر در قران و سیره1392 ،
َ
ٰ
ݧ
ݨ
ݨ
ݡی
ت ْݩ ݦݩ ݬݓ ݪ ݪݬحه ݤا ݤݤݤ
ٮح ݧ ݐݩ ݩ ݧ ݘ ݤݤ ݤݤد
� ݧݩ ݐ ݬ
ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݫک ِݣ ݣ ݣاݣ ݫݣݓ ݠ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣاں ݣ ݣݤه ݣ ݣ ݤ
82
سـىݔاه
ݫ
ـٯ
مس ݣ ݤݤ ݣ ݩݧ ݣ ݣݧ ݤݤݑ ݣ ݣ ݤ
ݢ ݣ ݢݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݒݩ ݣ ݣ ݣ ݣ
ݔ
ک
اݣ ݣݤرݣک ݣاݣ ݐݩݫݬى ݣ ݫ ݣ ݤݬ
نݤ
ں ݣ ݧݣ ݐݩ ݤݤ
ݡی
ݣح ݣ ݣ ݣهݣ ݣ ݣا ݣ ݣدݣ ݤݤ
س ݣاݣ ݤرݣݩ ݧ ݐ ݣݣم ݣ ݣ ݣاݑ ݫݬݦݣ ݩݦݫ ݣݤݬݓ ݣݤ
عٮ
رݤصںݧ ݐݩ ݧ ݧ ݐ ݧ ݩ ݐ ݧ ݐݩ ݤݤ
سݣ ݣ ݣ ݤ
حݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ
ݣد ݣ ݤݣ ݫٮݣ ݫ ݬݓݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ
یکی از مسائل نظری که ذهن
اندیشمندان حوزه علوم اجتماعی را به
خود منصرف کرده ،مساله رابطه بین فرد
و ساختار است .سواالتی در این میان
مطرح می شوند مثل اینکه کدامیک
از فرد یا ساختار اصالت دارد؟ یا به
عبارتی دیگر تقدم با کدام یک است؟
و کدام یک دیگری را می سازد؟ایا این دو
همزمان می توانند همدیگر را بسازند؟ ایا
می توان به هر دو اصالت داد؟ و ...همه
این سواالت نظری یک طرف و تجربه ها
یک طرف دیگر .مدت ها ذهنم درگیر این
موضوع بود که ا گر ایا مدیران سازمان ها
را می سازند و یا سازمان ها مدیران را
می سازند .یا اینکه هر دو در ساخت
یکدیگر نقش دارند؟ به نظر می رسد این
موضوع مستلزم بررسی همزمان مدیران
و سازمان هاست .حاال فرق نمی کند این
سازمان یک سازمان معمولی باشد یا یک
سازمان جهادی .یک مدیر موفق باشد
یا مدیر اثربخش یا مدیر جهادی .درباره
مدیران جهادی و مدیریت جهادی تاکنون
حرف های زیادی زده شده است اما در
باره سازمان و تشکیالت جهادی کمتر
گفته شده است .قطعا تشکیالت جهادی
موضوعی است که نیازمند مطالعه است
و مدل سازی و معادله سازی .ایده اولیه
این موضوع را در کالس روش تحقیق
با دانشجویان رشته معارف اسالمی و
مدیریت صنعتی دانشگاه امام صادق
طرح کردم .اقا مصطفی یخچالی که
خودش سال هاست تجربه مدیریت
اردوهای جهادی را دارد بعد از کالس با
من در این باره صحبت کرد و مقدمه ای
شد برای اغاز یک پژوهش علمی درباره
سازمان جهادی .من کار را قدری سخت تر
کردم و از ایشان خواستم موضوع را
محدودتر کند به سازمان جهادی صنعتی؛
این کار یعنی باید مراقب بود کلی گویی
نکنیم و عملیاتی تر حرف بزنیم .اقا
مصطفی طبق معمول با رویی گشاده
استقبال کرد و کار پژوهش ما شروع شد.
میثم لطیفی -استاد راهنما
83
شماره اول -تابستان 1396
چکیده فارسی
در سال های اخیر ادبیات مدیریت
جهادی به صورت گسترده وارد
عرصه ی علمی رشته ی مدیریت
شده است .با توجه به ظهور و
بروز مدیریت در بستر سازمان،
الزم است تا ویژگی ها ،ابعاد و
مولفه های سازمان های جهادی
در مقایسه با سازمان های دیگر
شناسایی و مدل سازی شود .این
پژوهش به دنبال شناسایی و
توصیف ویژگی های الگوی سازمان
جهادی در عرصه ی صنعت است.
رویکرد این پژوهش کیفی بوده
و داده ها به روش مصاحبه ی
نیمه ساختار یافته گرداوی و به
روش تحلیل مضمون تحلیل
گردید .با توجه به سوال اصلی
پژوهش که الگوی سازمان
جهادی در بخش صنعت دارای
چه ابعاد و مولفه هایی است ،در
مرحله ی اول مولفه های سازمان
جهادی استخراج گردید و مدل
مفهومی مستخرج از مصاحبه ها
در جلسه ی گروه کانونی مورد
بحث و بررسی و تایید قرار گرفت.
نتیجه این که سازمان های جهادی
را می توان در چهار بخش کلی
مورد بررسی قرار داد که عبارتند از
بنیان سازمان جهادی که شامل
ارزش های جهادی ،روحیه ی
جهادی و کار جهادی است.
این بخش به عنوان روح حا کم
بر سازمان است و نقش بسیار
مهمی در شکل گیری و تمایز
این سازمان ها از دیگر سازمان ها
دارد .دیگر بخش های سازمان
باید دارای این ویژگی ها و فرهنگ
جهادی باشند .بخش دوم عناصر
تولید است که شامل پنج جزء
سرمایه ی انسانی ،سیاستگذاری
تولید ،زیرساخت و فرایند تولید،
سرمایه و مواد اولیه است .بخش
سوم شامل رهبری و سازماندهی
جهادی است که عوامل اصلی
تولید تحت این رهبری و
سازماندهی منجر به رسیدن به
اهداف و ارمان ها می گردد .بخش
چهارم شامل اهداف و ارمان های
سازمان جهادی است که این
سازمان ها در راستای رسیدن به
ان ها تالش می کنند .در هر قسمت
وجوه تمایز سازمان های جهادی
با سازمان های دیگر مورد بررسی
قرار گرفته است.
پایان نامه ی ݣݣکارشناسݡی ݣݣارشد
رشته معارف اسالمی و مدیریت گرایش صنعتی
عنوان :شناسایی و توصیف الگوی سازمان جهادی
در بخش صنعت
استاد راهنما :دکتر میثم لطیفی
استاد مشاور :دکتر ناصر پورصادق
دانشجو :مصطفی یخچالی
زمان دفاع :دی ماه 1394
دانشکده معارف اسالمی و مدیریت
دانشگاه امام صادق؟ع؟
ݡی
ݣکلیݣ ݣ ݣدݣ ݤݤ
واژگان ݣ ݣ ݣ
مدیریت اسالمی ،مدیریت جهادی،
سازمان های جهادی ،فرهنگ جهادی،
صنعت
84
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
بنیان سازمان جهادی شامل ارزش های جهادی ،روحیه ی
جهادی و کار جهادی است .این بخش به عنوان روح
حا کم بر سازمان است و نقش بسیار مهمی در شکل گیری
و تمایز این سازمان ها از دیگر سازمان ها دارد.
-1بنیان سازمان جهادی
در این پژوهش ابتدا تعریفی از صنعت ارائه
شده است سپس نظریات اندیشمندان غربی
در باب مدیریت و سازمان ذکر گردیده است و
بعد به معنای جهاد در ایات و روایات و اندیشه
بزرگان دینی و همچنینی پژوهش های صورت
گرفته در حوزه ی مدیریت جهادی پرداخته
شده است .در فصل سوم روش پژوهش یعنی
روش تحلیل مضمون به تفصیل مورد بحث
و بررسی قرار گرفته است و در ادامه در فصل
چهارم مصاحبه های صورت گرفته با نخبگان
این حوزه مورد تجزیه و تحیلیل قرار گرفت .در
این فصل ضمن ارایه خالصه ای از پژوهش و
نتایج سعی می شود بر نکات کلیدی و مهمتر
اشاره و تا کید گردد .پس از نتیجه گیری
مهمترین محدودیت های پژوهش تشریح
می گردد و در نهایت پیشنهادهایی جهت
ادامه این راه و رفع برخی اسیب ها و بهبود
مشکالت ارایه گردد.
با جمع بندی مصاحبه های صورت گرفته
ویژگی های سازمان های جهادی را می توان در
چهار دسته کلی طبقه بندی کرد که عبارتند از:
که شامل ارزش های جهادی ،روحیه ی جهادی و
کار جهادی است .این بخش به عنوان روح حا کم
بر سازمان است و نقش بسیار مهمی در شکل گیری
و تمایز این سازمان ها از دیگر سازمان ها دارد .دیگر
بخش های سازمان باید دارای این ویژگی ها و فرهنگ
جهادی باشند.
▪ ارزش های جهادی عبارتند از :ایمان به غیب والیت
مداری ،انگیزه الهی ،توکل و توسل ،کمال گرایی.
▪ اعتقاد به این ارزش ها باعث ایجاد روحیه ی
جهادی در افراد می شود که ویژگی های ان عبارتند
از :خودباوری ،ایثارگری ،سخت کوشی ،دشمن
ستیزی ،خدمتگزاری ،ارمان خواهی ،تعهد به
انقالب و سازمان ،امادگی مستمر و سعه صدر.
▪ افرادی که اعتقاد به ارزش های جهادی داشته
باشند و دارای روحیه ی جهادی باشند ،کار
جهادی انجام می دهند .کار جهادی دارای
ویژگی های ایمان به کار ،همیاری ،شایسته
ساالری ،کار تشکیالتی ،تخصص گرایی ،نتیجه
گرایی در عین واقع بینی ،انتقادپذیری و
پاسخگویی ،بهبود مستمر ،فعالیت داوطلبانه و
رعایت ارزش های اخالقی در کار است.
85
شماره اول -تابستان 1396
-2عناصر تولید
-3رهبری و سازماندهی جهادی
که شامل پنج جزء سرمایه ی انسانی ،سیاستگذاری
تولید ،زیرساخت و فرایند تولید ،سرمایه و مواد اولیه
است و هر کدام دارای ویژگی هایی هستند:
▪ سیاستگذاری تولید در سازمان های جهادی
عبارتند از :تکلیف مداری ،پیشران بودن ،توجه
به طراز منفعتی و طراز ظرفیتی ،توجه به ظرفیت
و مقیاس بهینه تولید و رقابت پذیری تولید.
▪ ویژگی های زیرساخت و فرایند تولید در
سازمان های جهادی عبارتند از :استفاده از
تکنولوژی روز دنیا ،ساده سازی تکنولوژی و
نواوری.
▪ ویژگی های شبکه ی تامین مواد اولیه در
سازمان جهادی شامل عدم محدودیت منابع،
استفاده ی حدا کثری از منابع اولیه و تامین مواد
اولیه از داخل کشور است.
▪ سرمایه انسانی سازمان جهادی باید متصف به
ارزشها ،روحیات و کار جهادی متناسب با نیاز
بنگاه باشد.
▪ و در نهایت سرمایه سازمان جهادی باید از منابع
حالل تامین گردد با دقت به این که در سازمان
جهادی سرمایه محور نیست.
که عوامل اصلی تولید تحت این رهبری و سازماندهی
منجر به رسیدن به اهداف و ارمان ها می گردد.
رهبری در سازمان های جهادی در شش حوزه مورد
بررسی قرار گرفته است:
▪ تصمیم گیری :تصمیم گیری اقتضایی با توجه
به شرایط و موقعیت با مشورت مشاوران متعهد
و متخصص و اقناع زیردستان به صورت موثر،
سریع و بهینه.
▪ اموزش و رشد :اموزش فشرده و حداقلی قبل از
شروع به کار و استفاده از دانش و تجربه دیگران
به نحو مطلوب در حین کار.
▪ سیاستگذاری و اجرا :اتخاذ سیاست های کالن به
صورت متمرکز و برنامه ریزی و اجرا برای رسیدن
به اهداف با تفویض اختیار در رده های پایین تر
و هماهنگی درونی.
▪ نظام حقوق و دستمزد :تامین حداقل نیاز افراد
برای امرار معاش و پرداخت پاداش متناسب با
حجم فعالیت و بازدهی افراد در سازمان بر مبنای
عدالت اسالمی.
▪ نظارت و کنترل :لزوم خودکنترلی افراد در
سازمان و نظارت کالن به صورت مستقیم و
86
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
غیرمستقیم به وسیله ناظران
امین و بدون گرایش سیاسی
در عین اعتماد به زیردستان.
▪ رفتار سازمانی :بر مبنای
اخوت اسالمی و عدم ظلم
به زیردستان در عین حفظ
احترام و توجه به نظرات و
ایده ها و توجه به تفاوت های
فردی و تغافل مدیر.
ویژگی های مختص رهبران
سازمان عبارتند از :ساده زیستی،
جامعیت ،عملگرایی و خط
شکنی ،طراحی و جریان سازی،
شناخت فرصت ها و تهدیدها.
سازماندهی جهادی با گروه،
نهاد و بروکراسی تفاوت دارد.
در سازمان جهادی پیچیدگی،
رسمیت و سلسله مراتب کاهش
می یابد و تا حد ممکن ادغام افقی
در کار ها صورت میگیرد به نحوی
که چابکی و انعطاف الزم برای
رسیدن به هدف وجود داشته
باشد .در سازماندهی جهادی
صف و ستاد تلفیق می شود و کار ها
به صورت تیمی انجام می شود.
در سازمان جهادی پیچیدگی،
رسمیت و سلسله مراتب کاهش
می یابد و تا حد ممکن ادغام
افقی در کار ها صورت میگیرد به
نحوی که چابکی و انعطاف الزم
برای رسیدن به هدف وجود داشته
باشد .در سازماندهی جهادی
صف و ستاد تلفیق می شود و کار ها
به صورت تیمی انجام می شود.
-4اهداف و ارمان های
سازمان جهادی
که این سازمان ها در راستای
رسیدن به ان ها تالش می کنند.
همه ی تالش های صورت گرفته
در شرکت ها و بنگاه های صنعتی
در نهایت باید منجر به تولید کاال
و محصول نهایی شود که این
محصول باید دارای این شرایط
باشند :براورنده نیازهای واقعی
مردم ،سازگار و مروج ارزش های
دینی ،سازگار با محیط زیست،
سازگار با سالمت جامعه ،کاالی
بادوام و با قیمت مناسب.
تولید کاال با ویژگی های ذکر شده
در راستای نیل به سه هدف خرد،
کالن و غایی می شود:
▪ اهداف خرد عبارتند از
خودکفایی در کاالهای
استراتژیک ،ایجاد اشتغال،
صادرات و تولید ارزش افزوده،
تولید ثروت برای جامعه
اسالمی و پیشرفت صنعتی
کشور.
▪ رسیدن به این اهداف خرد
منجر به رسیدن به اهداف
کالن خواهد شد که عبارتند
از اثبات کارامدی نظام،
تصویرسازی از توانمندی
ملی ،مایوس سازی دشمن
از براندازی نظام و ایجاد رعب
در دشمن.
▪ و در نهایت با رسیدن به
اهداف کالن می توان به
اهداف غایی دست پیدا کرد
که عبارتند از ساخت تمدن
اسالمی و کسب رضایت الهی.
ابعاد ،مولفه ها و مضامین
از
شده
استخراج
مصاحبه های صورت گرفته
را می توان با توجه به الگوهای
موجود سازمانی مانند زنجیره
ارزش ،خانه کیفیت ،مدل 7s
مک کنزی و مانند ان مورد
تجزیه و تحلیل قرار داد اما در
این پژوهش محقق از مدل
خودساخته حاصل جمع
بندی همه این مدل ها
استفاده کرده است.
87
ش
ٮݤ
ڡݓ ݣ ݤ
ت�کل ݣ�ی ݣ ݣ ݧ�ݩݣ ݧ ݩݐݣ ݣ ݫݣ ݬݫݣ
ت ݤݤݤݡی
ا
لع
ا
مط
ݦ
ݡیݤ
ݤ
ݩ
ه ݣݣ ݣهݣ ݣݣ ݣݣ ݣݤاݣ ݣݣ ݣ ݣد ݤݤݤݤ
ٮ ݣݤ
حݣ ݣݣ
سٮݣ ݣݭ ݣݫ ݣ ݣݫ ݣݓ ݣ
دݥݣ ݣ ݣݣ ݣݤرݣ ݣݫى ݑݩ ݣݫ ݬݔݦ ݣ ݣݦ ݣݑ ݣݦ ݣݦݣ
م ݣ ݣݭݔ ݬݓݣىٮ
سطح اول) مبانی مدیریت جهادی
- 1
- 2
- 3
- 4
- 5
- 6
- 7
- 8
کتاب انسان 250ساله [سیره جهادی معصومین؟مهع؟] | انتشارات
صهبا
کتاب سبک زندگی جهادی؛ محمد تاجیک رستمی | موسسه
شهید کاظمی
کتاب جهاد اقتصادی | موسسه پژوهشی فرهنگی انقالب اسالمی
مقاله جوهره مدیریت جهادی ،پژوهشی پدیدارشناسانه؛ لطیفی
و سعدابادی | فصلنامه راهبرد فرهنگ ،شماره ،۲۸زمستان ۱۳۹۳
مقاله ماهیت «مبارزه» و قلمرو تربیتی ان در اموزه های اسالمی؛
طاهره رجبی و رضاعلی نوروزی | فصلنامه پژوهش در مسائل تعلیم
و تربیت اسالمی ،سال ،۲۳شماره 27
مقاله بررسی و تبیین جایگاه جهاد در قران کریم؛ رستمی نسب و
ابراهیمی | فصلنامه ادبیات پایداری ،شماره ۱۳
مقاله مفهوم پردازی مدیریت جهادی در پرتو اموزه های نهج
البالغه؛ میثم توکلی|فصلنامه مدیریت انتظامی ،سال یازدهم،
شماره ،۲تابستان ۱۳۹۵
نگاهی به مبانی جهاد ،سخنرانی استاد میرباقری1392/07/12 ،
88
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
سطح دوم) تبیین مدیریت جهادی
- 1
- 2
- 3
- 4
- 5
- 6
- 7
- 8
مدیریت جهادی ،چالش ها و الزامات ،محمدرضا
سلطانی | دوفصلنامه علمی پژوهشی مدیریت
اسالمی ،سال ،۲۲شماره ،۲پاییز و زمستان ۱۳۹۳
مدل سازی مدیریت جهادی با بهره گیری از بیانات
مقام معظم رهبری ،علی ا کبر احمدیان | فصلنامه
سیاست دفاعی ،شماره ،87تابستان 1393
مدل پارادایمی مدیریت جهادی با استفاده از
نظریه داده بنیاد؛ کوپایی و اسمعیلی گیوی |
فصلنامه چشم انداز مدیریت دولتی ایران ،شماره
،۱۹پاییز ۱۳۹۳
الگوی مفهومی -عملیاتی مدیریت جهادی؛
حسین بابایی مجرد | نامه دفاع ،شماره پنجم،
۱۳۹۵
فرهنگ سازمانی حاصل از مدیریت جهادی (مورد
مطالعه جهاد در دفاع مقدس)؛ قائدعلی و مشرف
جوادی | مهندسی فرهنگی ،شماره ،79بهار 1393
شناسایی مولفه های سازمان های فضیلت محور
و جهادی (مورد پژوهش :کمیته انقالب اسالمی
و جهاد سازندگی)؛ سعید حجازی فر | فصلنامه
مدیریت اسالمی ،سال ،۲۳شماره ،۴زمستان
۱۳۹۴
شناسایی و توصیف مولفه های سازمانهای
جهادی؛ لطیفی ،یخچالی و هاشمی گلپایگانی|
فصلنامه مدیریت اسالمی ،سال ،۲4شماره ،2
تابستان ۱۳۹5
تحلیل محتوای متون سبک مدیریت جهادی؛
قربانی زاده ،الوانی و علی اصغرزاده| فصلنامه
مدیریت انتظامی ،سال دهم ،شماره ،۲تابستان
۱۳۹۴
سطح سوم) تجربیات مدیریت
جهادی؛ مدیریت جهادی در عمل
- 1مدیریت جهادی در صنعت برق (با تا کید بر
تجربیات مپنا) -مهندس عباس علی ابادی |
نامه دفاع ،شماره پنجم۱۳۹۵ ،
- 2تجربه قرارگاه سازندگی خاتم االنبیاء ـ گزارش کارگاه
تجربه مهندس رستم قاسمی (برگزار شده توسط
مرکزرشد دانشگاه امام صادق؟ع؟ در دیماه )۱۳۹۵
- 3کتابتجربهنگاریمدیریتجهادی،دبیرخانهدایمی
مدیریت جهادی /مرکز مطالعات شهرداری تهران
- 4تجربه مدیریت جهادی در دفاع مقدس
-1-4مدیریت بیایی ،مدیریت برویی؛ اسماعیل قاانی|
ماهنامه سوره اندیشه ،اذر ،۱۳۸۲شماره ۵
-2-4الگوی مدیریت جهادی مبتنی بر فعالیتهای
شهید طهرانی مقدم؛ سیدرضا حجازی | نامه
دفاع ،شماره پنجم۱۳۹۵ ،
-3-4تجربه جهادی در صنعت موشکی ـ گزارش
کارگاه تجربه سردار امیر علی حاجی زاده (برگزار
شده توسط مرکزرشد دانشگاه امام صادق؟ع؟
در بهمن ماه )۱۳۹۵
89
شماره اول -تابستان 1396
سطح چهارم) پژوهشهای مدیریت جهادی
- 1
- 2
- 3
- 4
- 5
گزارش نشست افقهای پژوهش در مدیریت
جهادی (برگزار شده توسط مرکزرشد دانشگاه
امام صادق؟ع؟ در بهمن ماه ۱۳۹4ـ قم ،جمکران)
پایان نامه شناسایی و توصیف الگوی سازمانهای
جهادی در بخش بازرگانی؛ هاشمی گلپایگانی |
دانشگاه امام صادق؟ع؟
پایان نامه شناسایی و توصیف الگوی سازمان های
جهادی در بخش صنعت؛ مصطفی یخچالی |
دانشگاه امام صادق؟ع؟
پایان نامه بازپردازی مفهوم ظرفیت خط مشی
عمومی در جمهوری اسالمی ایران؛ سید کاظم
حسینی | دانشگاه امام صادق؟ع؟
پژوهش نقش شاخص ها در حکمرانی جهانی
کاووشی برای فهم دستور کار جمهوری اسالمی
ایران در عرصه شاخص سازی در نظام سلطه؛
مسعود بنافی
90
هستهمدیریتجهادیمرکزرشد
مستند و کلیپ های پیشنهادی
مرتبط با مدیریت جهادی
- 1
- 2
- 3
- 4
- 5
- 6
- 7
مستند شریک االنتصار؛ روایتی کوتاه از اسوه
مدیریت جهادی ،شهید حسن شاطری [حسام
خوش نویس] (زمان 26 :دقیقه)
مستند خط مقدم؛ روایت بخش هایی از داستان
پر فراز و نشیب موشکی ایران (زمان 29 :دقیقه)
مستند شهید زنده (الشهید الحی)؛ روایتی
از رزمندگان عراقی و سوری درباره حاج قاسم
سلیمانی (زمان 21 :دقیقه)
مستند مردی با ارزوهای دوربرد [شهید تهرانی
مقدم] (زمان 52 :دقیقه)
تفسیر سوره فتح؛ حجت االسالم قاسمیان (7
جلسه)
مستند خیبر؛ پخش در تاریخ ،1392/7/7برنامه
تلویزیونی ثریا
مستند خنجر و شقایق؛ اثر شهید اوینی و نادر
طالب زاده درباره جنگ بوسنی و هرزگوین (10
قسمت)
- 8مستند فرمانده جواد [فرماندهی یگان خط شکن
سرایا الخراسانی؛ جواد علی حسناوی] (زمان۳۹ :
دقیقه)
- 9ویژه برنامه جهاد سازندگی ( )1با حضور مهندس
عظیمی ،حجت االسالم قاسمیان ،مهندس
حیدری دلگرم در برنامه 88ثریا [ 11تیر ]1393
(زمان 82 :دقیقه)
- 10ویژه برنامه جهاد سازندگی ( ،)2با محوریت بحث
مدیریت جهادی و با حضور مهندس حیدری
دلگرم و دکتر روح اهلل ایزدخواه در برنامه 89ثریا
[ 16تیر ( ]93زمان 91 :دقیقه)
- 11برنامه مدیریت جهادی با حضور حجت االسالم
قاسمیان ،عظیمی و دلگرم در برنامه ثریا
()1393/09/04
- 12مهندسی جنگ جهاد با حضور مهندس عظیمی
در برنامه 51ثریا ()1392/07/03
- 13مستند مفهومی مدیریت جهادی [تولید شده
در دبیرخانه همایش مدیریت جهادی] (زمان:
17دقیقه)