هفته نامه صدای خاک شماره 25
هفته نامه صدای خاک شماره 25
ﻣﺎﻫﻨﺎﻣﻪ اﻗﺘﺼﺎدى اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ
ﺻﺪاى ﺧﺎک
اﺳﻔﻨﺪ ﻣﺎه99
ﺷﻤﺎره ﺑﯿﺴﺖ وﭘﻨﺠﻢ
ﻗﯿﻤﺖ 30000:ﺗﻮﻣﺎن
اﻧﭽﻪ در اﯾﻦ ﺷﻤﺎره ﻣﻰ ﺧﻮاﻧﯿﺪ:
ﻧﺒﻮد ﺑﺎزارﭼﻪ ﮐﺸﺎورزى ﻣﺸﮑﻞ ﺑﺰرﮔﻰ اﺳﺖ
ﻓﯿﻠﺘﺮﺷﮑﻦ ،ﻫﺰﯾﻨﻪ اﯾﻨﺘﺮﻧﺖ را دو ﺑﺮاﺑﺮ ﻣﻰﮐﻨﺪ
ﭼﺎﻗﻰ از اﺑﺘﻼ ﺑﻪ ﺑﺮﺧﻰ ﺑﯿﻤﺎرىﻫﺎ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮى ﻣﻰﮐﻨﺪ!
اﻟﻮدﮔﻰ ﻫﻮا ﺧﻄﺮﻧﺎﮐﺘﺮﯾﻦ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺑﺮاى ﺳﻼﻣﺖ ﺑﺸﺮ
ﭼﮕﻮﻧﻪ وﯾﺘﺎﻣﯿﻦﻫﺎ ﮐﺮوﻧﺎ را ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻗﺮار ﻣﻰدﻫﻨﺪ
ﺗﻠﻔﯿﻖ ﻣﺒﺎﻧﻰ ﻃﺐ اﺳﻼﻣﻰ و ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژى در رﻓﺘﻦ ﮐﺮوﻧﺎ
ﻓﻨﺎورىﻫﺴﺘﻪاىواﻧﻘﻼبﮐﺸﺎورزى صفحه 1
صفحه 2
ﺑﻨﺎم او
مریم حضرتی
مدیر مسئول
سالم و درود خدمت همراهان همیشگی ماهنامه اقتصادی اجتماعی صدای خاک
فرصتی دوباره دست داد تا به بهانه انتشار مجدد نشریه با خوانندگان گرانمایه
به گفتگو بپردازم .تداوم انتشار نشریه بدون مشارکت شما امکان پذیر نخواهد
بود .استقبال شما با ارسال پیشنهادات بی نظیرتان باعث شکوفاﺋی این نشریه
در جمع مدیران و مسﺌوالن نهادها و سازمان ها و به ویژه وزارت جهاد کشاورزی
خواهد شد .انتظار داریم به مانند همیشه با ارسال دستنوشته ،یادداشت ،مقاالت
و همینطور نظراتی که حاصل تالش و فعالیت شماست بر غنای این مجله بیافزاﺋید.
در این شماره سعی شده که با گفتگوهایی ویژه در حوزه طب سنتی ،گیاهان
گلخانه ای ،حوزه هنر در بخش تجسمی و سینما و همینطور یادداشت ها و
داستان ها ،مخاطبان عزیز را با چالشها و دغدغه های موجود در جامعه اشنا کنیم.
مجدانه تقاضا داریم همچنان به مانند
و کالم واپسین اینکه از شما خوانندگان عزیز ّ
شماره های قبل این نشریه نقطه نظرات انتقادی و دیدگاههای سازنده خود را با ما در
میان بگذارید تا نویسندگان و خبرنگاران فعال در ماهنامه اجتماعی و اقتصادی صدای
خاک بتوانند از ان نظرات برای ارتقای سطح کمی و کیفی نشریه استفاده کنند.
4
پرورش گیاهان زینتی خاص زمینه ساز موفقیتم شد
6
تلفیق مبانی طب اسالمی و تکنولوژی در از بین رفتن کرونا
لوازم برقی خود را خاموشکنید
2۱
8سرنوشت مدیریت لحظه ای در سینمای ایران
22
الودگی هواخطرناکترین تهدیدزیستمحیطی برای سالمت بشر ۹فیلمی که رنگ اکران بخود ندید
محبت عمل می کند
24
۱۰فیلترشکن ،هزینه اینترنت را دو برابر میکند
درباره ذخیرهگاه زیستکره ارژن و پریشان چی می دانید؟
25
۱2کودک کشاورز
مرد سرگردان
۱۳رقم باالی دستمزد فساد ایجاد کرده و سینما را نابود میکند 26
چگونه ویتامینها کروناویروس را تحت تاثیر قرار میدهند
۱4نبود بازارچه کشاورزی جهت فروش محصوالت مشکل است 28
اسانسی برای نابودی سلولهای سرطان کولون
۱5صدای خاک نفس درختی است که باعث زندگی انسانهامیشود 2۹
چاقی از ابتال به برخی بیماریها جلوگیری میکند!
۳۰
۱6شعرو کتاب
فناوری هسته ای و انقالب کشاورزی
خودکفایی در حوزه فناوریهای کوانتومی در حال پیگیری است
ﺻﺎﺣﺐ اﻣﺘﯿﺎز و ﻣﺪﯾﺮﻣﺴﺌﻮل :ﻣﺮﯾﻢ ﺣﻀﺮﺗﻰ ﺗﺤﺮﯾﺮﯾﻪ :ﻣﻬﻨﺪس ﻋﻠﻰ ورﻣﺮزﯾﺎر ،دﮐﺘﺮ ﻣﺤﻤﺪ ﺟﻮاد اﻣﯿﺮى ،ﻣﻬﻨﺪس ﻣﺒﯿﻦ
ﺳﺮدﺑﯿﺮ :ﯾﻮﺳﻒ ﺧﺎﮐﯿﺎن
ﻣﻨﺘﻈﺮى ،ﺳﻤﯿﻪ ﺳﯿﻤﯿﻦ ﻗﺪ ،زﻫﺮه ﺣﺎجﺣﯿﺪرى ،ﻣﺮﯾﻢ ﻣﺸﻬﺪىرﺿﺎ ،ارزو
دﺑﯿﺮ ﺗﺤﺮﯾﺮﯾﻪ :اﺑﻮاﻟﻔﻀﻞ ﮐﯿﻤﯿﺎﯾﻰ
ﻗﺎﺳﻤﻰ ،ﻣﺴﻌﻮد رﺣﯿﻤﻰ ،ﻣﺠﯿﺪ ﻋﺎﺻﻤﻰ ،ﻧﻔﯿﺴﻪ ﻣﻬﺪى ﭘﻮر ،دﯾﻨﺎ ﻣﺤﻤﺪى،
وﯾﺮاﺳﺘﺎر :ﻣﺎﺋﺪه ﺣﻀﺮﺗﻰ
اﺣﻤﺪرﺿﺎ ﺟﻌﻔﺮى؛ رﯾﺤﺎﻧﻪ دﯾﻬﯿﻢ ﺟﻮ ،ﻏﻼﻣﺮﺿﺎ ﮔﻤﺮﮐﻰ و ﻓﺮﯾﺪه ذاﮐﺮى
ﺑﺎ ﺗﺸﮑﺮ از :ﻣﺴﻌﻮد ﺗﻮﮐﻠﻰ و ﺳﯿﺪ ﺿﯿﺎء ﻫﺎﺷﻤﻰ
۱8
۱۹
ﺻﻔﺤﻪ اراﯾﻰ :ﻧﺮﮔﺲ ﺣﻀﺮﺗﻰ
ﻣﺪﯾﺮ ﺑﺎزارﯾﺎﺑﻰ :ﻟﯿﻼ اﻟﯿﺎﺳﻰ
ﭼﺎپ :اﯾﺮان ﮐﻬﻦ
ادرس :ﺧﯿﺎﺑﺎن ﺟﻤﺎﻟﺰاده ﺷﻤﺎﻟﻰ -ﺧﯿﺎﺑﺎن ﻧﺼﺮت
ﺗﻠﻔﻦ 66123513:ﺗﻠﻔﮑﺲ 88942253ﮐﺪﭘﺴﺘﻰ1419873495:
ﻣﺎﻫﻨﺎﻣﻪ اﻗﺘﺼﺎدى -اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ
ﺻﺪاى ﺧﺎک
ﺷﻤﺎره ﺑﯿﺴﺖ وﭘﻨﺠﻢ
اﺳﻔﻨﺪ ﻣﺎه 1399
S E D A Y E K H A K . I R
_ s e d a y _ k h a k
ﺻﺪاى ﺧﺎک د ر ﺑﺮﺧﻂ
ﺻﺪاى ﺧﺎک در اﯾﻨﺴﺘﺎﮔﺮام صفحه 3
گفتگو
پرورش گیاهان زینتی خاص زمینه ساز موفقیتم شد
دینا محمدی -مهرداد قارونی متولد تهران ،دارای دو فرزند،
لیسانس معماری دارد و به همراه همسرش که مشوق اصلی اش
در این زمینه است و همچنان در این حوزه با وی همکاری دارد.
در مورد شروع کارگاه بگویید؟
۳۰سال پیش با تشویق های مادرم به طبیعت و محیط زیست عالقه
مند شدم و هدف خود راپیدا کرده و شروع به جمع اوری حیوانات و
گیاهان خاص به کشور خود نمودم و بعد از ازدواج با همراهی همسرم
واستفاده از دانش روز وارد کار پرورش گل و گیاه شدم و مدت ۲۰
سال ،در باغ شخصی خود به صورت گسترده با ساختن گل خانه حرفه
ای که از تکنولوژی روزه دنیا در ان بهره بردم ،شروع به فعالیت نمودم .
این کارگاه با چه اهدافی شکل گرفته و چند نفر در ان به
فعالیت میپردازند؟
به دلیل ذوق و عالقه به طبیعت و حمایت زیست و گیاهان و
حیوانات که داشتن با کمک و تشویق همسرم و اقدام به ساخت
گل خانه و محل نگهداری حیوانات اهلی شدم و بعد از تکمیل
ساخت انها اقدام به تولید کردم و پس از یکسال شروع به جذب
نیروهای کارامد و عالقه مند نمودم و در نهایت با همراهی
همسرم توانستیم انچه که در این حوزه در ذهنمان نقش بسته
4
شماره بیست وپنجم
اسفند ماه 99
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
به ان برسیم و خداروشکر در این زمینه موفق عمل کردیم.
این روزها استارتاپ هایی در این زمینه فعال هستند ایا
در کارگاه شما از این افراد که ایده های جدید دارند استفاده
میکنید؟
بله ما همیشه از متد روزه دنیا و ایده های جوان های با ذوق و سلیقه
که دارای خالقیت هستند استفاده کرده و از این عزیزان حمایت میکنیم.
روش جدیدی بوده در این کارگاه که مشتری های زیادی
پیدا کنند
با تولید گیاهان خاص و کلیکسیونی و کمیاب ،مشتریان خود
را یافته ایم و با تولید انبوه این گونه گیاهان کمیاب و خاص نیازه
کشور را تامین کرده و از خروج بی رویه ارز از کشور جلوگیری کردیم
تا هیچ نیازی به واردات این نوع گیاهان نداشته باشیم و تا حدی
توانستیم در این زمینه حرفی برای گفتن داشته و خودکفا شویم.
در این کارگاه کارافرینی صورت گرفته و چقدر به
درامدزایی رسیده است؟
صد درصد کارافرینی در این حوزه صورت گرفته و با درامد حاصله از ان صفحه 4
توانسته ام همکارانم که وابسته به این مجموعه هستند را براورده کنم.
چه بخشی از این حرفه برایتان لذت بخش است؟
زمانیکهکهبهمجموعهامرسیدگیمیکنمودرنهایتثمرهانرامیبینمبه
جرات میتوانم بگویم ،بزرگترین لذت در زمینه کاری ام محسوب میشود.
مهم ترین مشکل و دغدغه ای که در کسب و کارتان با ان
مواجه هستید برایمان بگویید؟
با توجه به خشکسالی و کم ابی در این مرزو بوم صرفه جویی در
مصرف اب و انرژی ،از مهم ترین مزیت ها در کشت گلخانه ای است
و نبود ثبات در بازار به عنوان یکی از مشکالتی که همیشه همراه
تولیدکنندگان به ویژه در حوزه گل و گیاه بوده و نوسان شدید قیمت
ها باعث کاهش تمایل به سرمایه گذاری در این حرفه شده است
همچنین در این کار به دلیل اینکه کشورهای متعددی که در حال
تولید و پرورش به بعضی از گونه های گیاهان زیبا و زینتی هستند و
سراسر دنیا با استفاده از تکنولوژی و دانش روز خیلی این کشور ها از
ما جلوتر هستند بازارهای دنیا اشباح کردند و اگر دولت های نهاد های
وابسته به این صنف به امثال بنده و همکاران در نقاط مختلف کشور از این
قشر حمایت میکردند ما نیز در این زمینه جلوتر از بقیه کشورها بودیم .
ایا از نتایج کاره خود راضی هستید؟
من چون عاشق گیاهان ،طبیعت و حیوانات هستم از ثانیه به ثانیه
لحظات کاری ام لذت میبرم چون وقتی در کنار مخلوقات زیبای خداوند
یکتا هستم به عظمت و بزرگی انها بیشتر پی میبرم و خودم را به ان
نزدیک تر میبینم و از انجا که به تولید و تکثیر گیاهان خاص مشغول
هستم و به نوعی به کشورم و جوانان عالقه مند کشور خدمت میکنم
لذت میبرم و از طرفی شرایط کار مشکل بوده همیشه به خود افتخار
میکنم و از نتیجه کارهایم راضی هستم اگر از سوی دست اندرکاران
این حوزه حمایت میشدم میتوانستم در این حوزه مسمرثمر باشم و
افراد بیشتری اموزش میدادم و هم در زمینه کارافرینی هم موفق بودم.
در حال حاضر به پرورش چه نوع گیاهانی توجه دارید؟
چندین نوع گیاهان اپارتمانی و بیرونی را تولید و پرورش
دادم ولی به طور خاص گیاهان زینتی و کلکسیونی را
تهیه کردم و تولید و پرورش میدهم که تعدادی از خانواده
سرخس ها ،فیلودندرون و سانسوریا را تولید میکنم.
در پایان اگر صحبتی باقی مانده برای مخاطبان ماهنامه
صدای خاک بگویید؟
فاصله محل زندگی ام با گلخانه کم بوده چرا بتوانم در
مواقع ضروری به ان سر بزن م تا در وقت بحران همچون
باران ،برف و تگرگ از ضررات ناشی از ان جلوگیری کنم.
همچنین برای ورود به هر حوزه ای به ویژه گیاهان گلخانه باید با
اطالعات مفید و تحقیقات گسترده به ان ورود پیدا کرد چراکه عدم
اگاهی از ان پیامد و ضررهای غیر قابل جبرانی را موجب میشود.
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
اسفند ماه99
شماره بیست و پنجم
5 صفحه 5
مصاحبه
تلفیق مبانی طب اسالمی و تکنولوژی طب نوین؛
غول کرونا را به زانو دراورد
ابوالفضل کیمیایی -احمد علی اقا رفیعی متولد ۱۳۳۱
هجری شمسی است .وی دردوران قبل از پیروزی انقالب
توانست در دانشگاه فردوسی مشهد تحصیل کند و سپس
با عالقه ای که به درمان بیماران داشت توانست به عنوان
دکتر جراح ،فارغ التحصیل شود .فارغ التحصیلی اقارفیعی از
دانشگاه و اخذ مدرک پزشکی توسط او همزمان با شروع
حرکت های انقالبی و پیروزی انقالب اسالمی ایران شد.
دکتر اقارفیعی که در اغاز پیروزی انقالب در کنار بزرگان این
نهضت همچون شهید رجایی بود با شروع جنگ تحمیلی از سوی
صدام حسین اقدام به تشکیل گروه پزشکی برای درمان مجروحان
جنگ در جبهه کرد و در واقع وی به همراه برخی از همکاران
خود اولین گروه پزشکی بودند که با حضور مستمر و موثر برای
درمان مجروحان جنگ ،امدادرسان رزمندگان اسالم شدند.
ارتباط عمیق و موثر دکتر اقارفیعی با سخنان حضرت
علی(علیه السالم) در کتاب نهج البالغه و حضور در جبهه های
دفاع مقدس عامل بسیار مهمی شد تا وی با ورود به حوزه علمیه
در جهت کسب علوم دینی نیز گام بردارد .حضور دکتر اقارفیعی
در حوزه و اشنایی بیشتر وی با اسالم ،زندگی پیامبر اکرم (صلی
اهلل علیه و اله) و ائمه اطهار عامل مهمی بود که وی ارتباط عمیق
و مهم طب اسالمی و طب نوین را کشف کند و در جهت تحصیل
طب اسالمی و سنتی همچنین طب نوین شروع به تحصیل
و تحقیق کرده و اولین پژوهشکده طب اسالمی را برپا کند.
دکتر احمد علی اقارفیعی درباره بکارگیری طب اسالمی ایرانی
برای درمان بیماری های گوناگون گفت :ما به عنوان یک کشور
اسالمی و مسلمان که به مبانی اسالم پایبند هستیم باید از منابع
عظیم فقه و زندگی ائمه اطهار استفاده کنیم و با به کارگیری
دستورات بزرگان دین در جهت رهایی جامعه از مشکالت و
سختی ها همت کنیم .اسالم برای تمام زوایای زندگی انسان
دستورات الزم را دارد .ما باید در مبانی خود که هنوز به زبان روز
در نیامده است بیشتر جستجو و کنکاش کنیم و با به روزرسانی
این مبانی فقهی و دینی انها را برای استفاده جوامع بشری
اماده سازی کنیم .در حقیقت طب قدیم و طب جدید را باید با
هم تلفیق کنیم و با استفاده از تکنولوژی طب جدید و مبانی طب
قدیم و تحقیق هایی که در زمین ه مختلف پزشکی اجرا شده است
به راهکار های مهمی برای سالمت جامعه برسیم .جالب اینجاست
که طب جدید که بر پایه تکنولوژی است و طب قدیم که بر پایه
مبانی ما است دو بال هستند که در کنار یکدیگر می توانند در
سالمت جامعه بسیار موثر باشند .در قضیه بیماری کرونا زمانی
که به این بیماری برخوردیم متوجه شدیم کشور هایی که به
مبانی خود پایبند بودند بسیار موفق تر بوده اند .بیماری کرونا در
حقیقت یک سندروم تنفسی بود که نوعی از ان خیلی قبل ها در
کشور عربستان سعودی کشف شده است .بیماری کرونا مربوط به
همین سال اخیر نبوده و در حقیقت در سال 2012بعد از کشف
ان در عربستان امریکایی ها به این بیماری اشراف پیدا کردند،
که راه سرایت ان از طریق راه تنفسی بوده است .این بیماری
از طریق کشور های عربی ،ایران ،افریقا و سپس به اروپا انتقال
یافته است که دران زمان 574کشته داد و در حقیقت در جهان
شناسایی شده بود .به نظر ما امریکایی ها این بیماری و ویروس را
کشف کرده بودند و با تسلطی که به عربستان داشتند خواستند
در تمام جهان این بیماری را پخش کنند .چینی ها متوجه این
بیماری شدند و با استفاده از مبانی طب سنتی خود توانستند
در مقابل این بیماری بایستند .چینی ها اعالم کردند در درمان
بیماری کرونا نود و دو درصد از طب سنتی خود استفاده کرده اند.
در قضیه درمان کرونا با طب سنتی ،ما اقدام کردیم و تمام
همکاران بنده به صورت شبانه روزی شجاعانه در مقابل بیماری
کرونا ایستادند .نتایجی که ما در مقابله با بیماری کرونا گرفته ایم
چه بود؟ یکی از دارو های استراتژیک که معصومین(علیه السالم)
به ان تاکید کرده اند و دانشمندان نیز روی ان تحقیق کرده اند،
سیاهدانه است .چینی ها اطالعات خود را بروز نمی دهند.
سیاهدانه را در مسئله تب امتحان کرده ایم ،در بهبود فشارخون
امتحان کرده ایم ،ساده ترین شکل ان تقریبا 21عدد سیاهدانه
بود که به صورت جویدنی باعث کاهش تب بیمار می شود و
توان خون سازی نیز دارد .جالب این جاست که امریکایی ها
همین سیاهدانه را تحت عنوان Nigella Sativaیا Black seedرا
با عسل مخلوط کرده اند و گفتند محمد (صلی اهلل علیه و اله)
6
شماره بیست وپنجم
اسفند ماه 99
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی صفحه 6
مصاحبه
سفارش کرده این دارو عالج تمام بیماری ها به جز مرگ است.
ما باید به این موضوع اشراف پیدا می کردیم ،چون ایمنی بدن
را باال می برد و در کنار سایر تجویزها چیزی که ایمنی بدن را
باال ببرد می تواند جایگزین واکسن شود .ایمن کردن بدن دو
نوع است :ایمنی اکتیو و ایمنی پسیو .ایمنی اکتیو به این معنا
است که بدن را از درون برای مقابله با بیماری ها قوی کنیم و
ایمنی پسیو به این معناست که با ورود ماده ای از بیرون بدن در
مقابل بیماری ها ایمن کنیم .نکته مهم این جاست که ما زحمت
کشیدیم و واکسن را به صحنه اوردیم اما دیر به دست ما میرسد.
در واقع امار مرگ و میر های کرونا بیش از ان چیزی بود که ما
انتظار داشتیم .اگر زودتر به این واکسن دست پیدا میکردیم و ان
را وارد صحن ه بیمارستان ها می کردیم به مراتب در پیش گیری
مرگ و میر ها موفقتر بودیم .یکی دیگر از موارد مهم در مقابله با
بیماری عسل بود .عسل به علت داشتن فروکتوز و گلوکوز ماده ای
است که قند ان بدون انرژی و با توان خون سازی جذب می شود.
در این نوع بیماری فرد بیمار در یک خون ریزی با کاهش خون
و گلبول های سفید و پالکت روبرو می شود از این جهت مطرح
کردیم که با مصرف عسل به عنوان یک داروی انتی اکسیدان
ش خون می شود .یکی دیگر از دارو های موثر اسپند
جبران کاه
بود که از ان غافل بودیم .اسپند را در گذشته در بیمارستان
هایی مانند میرزا کوچک خان در اتاق عمل استفاد ه کردنده اند.
با این نگاه که این ماده می تواند عوامل عفونت زا را از بین ببرد .در
رابطه با عفونت زدایی اسپند تحقیقی را در وزارت جهادکشاورزی
بر روی شته ها انجام دادیم که نتایج خوبی نیز بدست اوردیم.
اسپند در حقیقت خاصیتی دارد که مانع گسترش ویروس ها
می شود و با کاهش اکسیژن برای ویروسها تمام انها را در محیط
محار می کند .در کشور تاجیکستان بیماری کرونا نتوانسته
نفوذ و گسترش پیدا کند و دلیل اصلی ان این است که مردم
تاجیکستان به رسم اباء و اجدادی خود هر روز صبح تمام اتاق ها
و محل زندگی خود را از دود اسپند پر می کنند و همین امر
سبب شده که عوامل ویروسی و میکروبی به این مکان ها نفوذ
پیدا نکند .یکی دیگر از موارد مهم در مقابله با این بیماری میوه
سیب است که البته ما سیب را با عسل تجویز می کنیم .سیب
یکی از پر اب ترین میوه های جهان است حتی از دیگر میوه ها
مانند هندوانه نیز پر اب تر است و ویتامین هایی مانند ویتامین
ب ،منیزیوم و فسفر دارد و سبب جذب کلسیم می شود .این
میوه خاصیت انتی اکسیدان دارد و سلول ها را ترمیم می کند.
بسیاری از بیمارانم پس از بهبودی از تاثیر بسزای این میوه در
بهبودشان گفتند .داروی مهم و موثر دیگر در بهبود بیماران
کرونایی پیاز است .در کتاب االطعمه المرضی که مکتوبی مهم
در معرفی داروی بسیاری از بیماری هاست ،پیاز به عنوان دارویی
احیا کننده معرفی شده که ما تشخیص دادیم بیمارانمان پیاز
را به صورت اش مصرف کنند و با توجه به خاصیت ان نتیجه
بسیار خوبی را دریافت کردیم .یکی از سفارشات حکما و عرفای
ما در درمان بیماران ان است که تا زمانی که می توانیم بیماران
را با غذا درمان کنیم نباید با دارو به دنبال درمانشان باشیم.
نکته مهم و اساسی این است که اگر ما از همان ابتدا غذا های
سنتی و اسالمی خود را جایگزین غذا های دیگر و فست فود
می کردیم به بسیاری از بیمار یهای معمول گرفتار نمی شدیم،
مانند :بیماری کبد چرب ،دیابت ،چربی خون و بسیاری از
بیماری های دیگر که مولود مصرف غذا های غیر سنتی است.
سوال مهم این جاست که اگر بخواهیم به بسیاری از بیماری ها
دچار نشویم و یا در مقابل بیماری هایی که ضعیف کننده بدن
هستند مقاومت کنیم چه راهی را باید در پیش بگیریم؟ یکی
از کار هایی که فراموش شده و در سنت ما بوده است مسئله
حجامت است .در واقع یک حجامت ساده که با بادکش و
خونگیری بسیار کم در حدود 30تا 50سی سی خون همراه
است ،بسیار خاصیت دارد .حجامت تجمع توکسین در بافت ها را
می کاهد و تمام سموم بدن را دفع می کند و با ترشح اندروفین
درد ها را کنترل می کند .حجامت با زیاد کردن جریان خون
و دفع سموم بدن ،خستگی را کاهش می دهد و سلول های
اندوتلیال را ترمیم می کند .نکته مهم در همین بیماری کرونا این
است که در این بیماری سلول های جدار الوئوال از بین می رود.
در اینجا ما مطرح کردیم که می توانیم با بادکش و یک حجامت
شرایط ترمیم سلول ها را مهیا کنیم .حجامت ،گلبول های قرمز را
می افزاید .برخالف تصور بسیاری ،کم خونی مانعی برای حجامت
نیست و برعکس حجامت با افزایش گلبول های قرمز خون
موجب افزایش خون و کاهش کم خونی می شود .به مقاله مجله
journal of traditional and complementary medicineمراجعه کنید.
یکی از بزرگترین عوامل تشدید کننده بیماری کرونا جنبه
روانی دارد و ترس از این بیماری عامل بسیار مهمی در پیشرفت
این بیماری بوده و هست .داروی امام کاظم(علیه السالم) که
در واقع یکی از توصیه های دارویی امام رضا(علیه السالم) و به
داروی امام کاظم معروف شده است تاثیرات مهم و به سزایی در
درمان بیماران کرونایی درمان شده ،داشته است .یکی دیگر از
اقدامات ما در مبارزه با این بیماری این است که ما بیماران خود
را در حین و پس از درمان رها نمی کنیم و با تماس های مکرر و
گفتگو های مفید به دنبال درمان جنبه روانی این بیماری هستیم.
نکته قابل توجه در تایید عرایض بنده این است که بحمداهلل
از ابتدای پیدایش بیماری کرونا تاکنون بطور مستقیم و توسط
همکاران تمامی بیماران کرونایی و با عوارض مراجعه کرده اند،
بهبود یافته اند و خیلی خوشحالم که به فضل خداوند و عنایت
ائمه اطهار با بکارگیری دستورات فقهی و اسالمی و طب قدیم
حتی یک مورد از بیماران ما فوت نکرده و تماما با بهبودی
کامل به کانون گرم خانواده و جامعه بازگشته اند .امیدوارم
تمام تالش ها و تحقیقات ما در زمینه تلفیق طب قدیم ،طب
اسالمی و طب جدید که از سال 1349پس از قبولی در رشته
پزشکی ان را اغاز کرده ام و تاکنون نیز با پژوهش های طب
اسالمی و ایرانی ادامه پیدا کرده است ،برای درمان بیماری ها
به کارگرفته شود و بیش از پیش مورد توجه قرارگرفته و بکار اید.
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
اسفند ماه99
شماره بیست و پنجم
7 صفحه 7
گزارش
لوازم برقی خود را خاموش کنید
در یک محیط اداری ،لوازم برقی زیادی وجود دارد که همیشه روشن
هستند .بیشتر اوقات ،این روش برای سرعت بخشیدن به کار است
درحالی کهدرواقعتفاوتزیادیایجادنمی کندوبرمحیطتاثیرمنفیدارد.
از کاغذ استفاده نکنید
درحالی که برخی ترجیح می دهند به روش سنتی به قلم و کاغذ
تکیه کنند اما وقتی یک لپ تاپ یا رایانه داریم ،باید از ان استفاده
کنیم! کاغذ احساس رسمی بودن و محیط کاری در شما ایجاد
می کند ،بااین حال موجب استفاده مکرر از چاپگرها نیز می شود.
کارمندان می توانند از گزینه های موجود در نوک انگشتان خود
مانند ویرایش /به اشتراک گذاری اسناد ،ایمیل ها و سیستم عامل های
ذخیره سازی مانند Google Driveدر لپ تاپ خود استفاده کنند.
استفاده از فناوری در محل کار می تواند مصرف کاغذ ،هزینه ها را
محدود و محیط سبز ایجاد کند.
بسته بندی محصول را تغییر دهید
بسته بندی سبز هر نوع بسته بندی است که به راحتی قابل
بازیافت است و برای افراد و محیط زیست بی خطر هستند .چنین
بسته بندی هایی می تواند شامل پالستیک های زیستی ،پالستیک های
گیاهی ،کاغذ بازیافتی ،مقوای بازیافت شده و غیره باشد.
8
شماره بیست وپنجم
اسفند ماه 99
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
چند پیشنهاد ساده
شرکت شما می تواند به کارمندان پیشنهاد کند که لباس هایی از
الیاف ارگانیک تهیه کنند و از لباس های تهیه شده با الیاف مصنوعی
استفاده نکنند زیرا الیاف میکرو فایبرمنبع اصلی الودگی هستند.
بهکارمندانخودپیشنهادکنیدهنگامترددبهمحلکار،دوچرخه سواری
یا پیاده روی و از وسایل حمل ونقل عمومی استفاده کنند .این راهکار
میزان انتشار 2 COرا ۲۰پوند در روز کاهش می دهد و بر صرفه جویی
در هزینه ای که به طورمعمول برای سوخت مصرف می شود تاثیر دارد.
بر اساس پیمان نامه ها ،مشاغل باید میزان کاهش ضایعات را که
منجر به کاهش الودگی یا استفاده از مواد شیمیایی می شود را
پیگیری کنند و روش های سبز می تواند به ارائه امار بهتر کمک کند.
مشاغل
برنامه های
یا هرگونه
دهند که
می توانند بیشتر وقت خود را برای کمک به
سبز محلی یا منطقه ای ،بانک های مواد غذایی،
رویداد اجتماعی دوستدار محیط زیست اختصاص
به دستیابی به اهداف پایداری کمک می کند.
سبز شدن همیشه یک فعالیت خوب تجاری است ،بنابراین سعی کنید
امروز با کسب وکارخودکمیدر برابرمحیط زیستمسئولیت پذیرترباشید. صفحه 8
گزارش
الودگی هوا خطرناکترین تهدید زیست محیطی
برای سالمت بشر
سازمان بهداشت جهانی اعالم کرده است که الودگی هوا
خطرناک ترین تهدید زیست محیطی برای سالمت بشر است
همچنین بر اساس براوردهای انجام شده تنفس هوای الوده
منجر به مرگ حدود ۷میلیون نفر در سال ۲۰۱۶شد که
این رقم بیش از دو برابر مرگ ناشی از ایدز ،سل و ماالریا بود.
به گزارش ایسنا ،هوا ،اب و غذا نیازهای اساسی هر فرد برای
زندگی است و هرگونه کاهش در کیفیت و کمیت این عناصر
تهدیدی جدی برای سالمت بشر خواهد بود .معموالً انسان می تواند
به مدت پنج هفته بدون غذا و به مدت پنج روز بدون اب زنده بمانند
اما نمی تواند بدون هوا حتی پنج دقیقه به زندگی خود ادامه دهد.
بر اساس این گزارش اگرچه هوا یک عنصر ضروری است ولی
استنشاق هوای الوده می تواند فرد را به کام مرگ بکشاند .در یک بیان
کلی الودگی هوا را می توان وجود هر نوع ماده ای در هوا دانست که ممکن
است به انسان ،حیوان ،پوشش گیاهی و یا سایر عناصر اسیب وارد کند.
امروزه سازمان بهداشت جهانی الودگی هوا را خطرناک ترین
تهدید زیست محیطی برای سالمت بشر معرفی کرده است.
از سویی دیگر بر اساس براوردهای انجام شده هوای الوده
منجر به مرگ حدود ۷میلیون نفر در سال ۲۰۱۶شد که
این رقم بیش از دو برابر مرگ ناشی از ایدز ،سل و ماالریا بود.
قرار گرفتن در معرض هوای الوده در فضای باز با طیف گسترده ای
از اثرات حاد و مزمن از ایجاد حساسیت گرفته تا مرگ همراه
است .در واقع باید گفت که اثار الودگی هوا فقط محدود به بروز
عالئمی مانند سرفه ،سوزش گلو ،تنگی نفس و ایجاد حساسیت
نیست و الودگی هوا با اثار زیا باری که در بلندمدت دارد می تواند
ارگان های مختلف بدن از جمله مغز ،قلب و ریه را نیز درگیر کند.
در این میان ذرات معلق به عنوان عامل اصلی و خطرناک الودگی
هوا با توجه به اندازه بسیار کوچکشان می توانند به طور عمیق به
دیواره های هوا و خون در کیسه های هوایی نفوذ کنند و منجر به بروز
بیماری های قلبی ،عروقی و تنفسی شوند ،به طوری که گفته می شود
این ذرات بسیار ریز می توانند به راحتی از غشای مویرگی عبور کنند
و از طریق جریان خون تمام سلول ها را در معرض مخاطره قرار دهند.
بر اساس اطالعات شرکت کنترل کیفیت هوای تهران ،اژانس
بین المللی تحقیقات سرطان سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۱۳
ذرات معلق را به عنوان یکی از علل سرطان ریه معرفی کرده است.
گفتنی است که میزان مرگ و میر ناشی از ذرات معلق کمتر از ۲.۵
میکرون از ۳.۵میلیون نفر در سال ۱۹۹۰به ۳.۸میلیون نفر در سال
۲۰۰۰رسیده است و طی یک روند افزایشی نیز در سال ۲۰۱۵ذرات معلق
کمتر از ۲.۵میکرون منجر به مرگ ۴.۲میلیون نفر در جهان شده است.
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
اسفند ماه99
شماره بیست و پنجم
9 صفحه 9
داستان
(محبت عمل می کند)
غالمرضاگمرکی
تهران سال 1355
صدای بی رمق و ضعیف اش در فضای تب
الود گرمای تابستان در کوچه پس کوچه های
محله(خانی اباد) طنین انداز بود که داد میزد:
اهای چوبکی ...گرد اجریه ....چوبکی.....
در ان سالها شوینده های امروزی وجود
نداشت و ظروف را با مواد چوبک و گرداجر
می شستند .ساکنین محله اورا چوبکی
10
شماره بیست وپنجم
اسفند ماه 99
صدایش می کردند .مردی بود میانسال،
رنجور ،نحیف و بی بنیه...
او هر روز همراه با صدای اهنگ داری ،در
وقت مشخص طول کوچه را طی می کرد.
شلوار گشاد و کوتاهی بپا داشت و جلیقه ای
مندرس بتن که ادم را بیاد زنده یاد راج کاپور
در فیلم (اقای )420می انداخت .پاهایش را
بزمین می کشید ،گویی گرسنگی توان راه
رفتن را از او گرفته است .به اواسط کوچه که
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
می رسید بی اختیار می ایستاد و بدرخانه
(حاج حسین) ماست بند خیره می شد و با
قدم هایی سست کنار پنجره زیر زمین که
بوی غذا مطبوعی از دریچه های ان در فضا
پخش می شد میرفت و چون فانوس تاشده ،
چمباتمه میزد و نفس های عمیق می کشید
.این کار هر روز مرد میانسال چوبک فروش
بود ولی انروز صدای زنی را شنید که به زن
(حاج حسین)می گفت :حاج خانوم یه بشقاب
از این نذری واسه خونه (حاج عباس) بکش....
و بعد صدای زنگ دار زن (حاج حسین)
بگوش می رسید که جواب میداد :توبه ..برنج
اش این دفعه برکت نداشت ...مرد چوبکی
گردن کج می کند و از پشت تور سیم دار
کثیف پنجره ،زیرز مین را دید می زند و
به کاسه خورشت و بشقاب پلو که در کف
زیرزمین چیده شده و عفت خانم (کلفت)
جوان و خوش چهره که مسئول چیدن غذاها
بدرون مجمع مسی است چند بار بو می کشد
و سپس بانومیدی اب دهانش را قورت می
دهد و نگاهش با نگاه(عفت) تالقی میکند.
(عفت) از شرم ،سرش را پایین می اندازد
اما لبخند در چهره اش نمایان است بنظر
می رسد ان دو یکدیگر را می شناسند .مرد
چوبکی سرش را به دیوار ساختمان قدیمی
می چسباند و پاچه شلوارش را باال کشیده
شروع بخاراندن پایش می کند که تاقوزک،
کهیر زده است .سپس مجددا بدرون زیرزمین
می نگرد و متوجه می شود که (عفت)به او
لبخند می زند .مرد چوبکی با تکان دادن سر
باو سالم می دهد( .عفت) نیز با ایما و اشاره
جواب داده و باو می فهماند که برایش غذا
خواهد اورد .زن(حاج حسین) که متوجه
اندو شده است با پشت دست به صورت
(عفت) زده صدای دورگه اش را ول می کند:
ذلیل مرده ادم قحطه که با چوبکی حرف
می زنی؟(عفت) که انتظار چنین برخوردی
نداشت به لکنت می افتد :حاج خانوم(اشاره صفحه 10
به چوبکی) اونم انسانه .گرسنه س .مگه نذری
رو فقط باید به فک و فامیل داد؟ زن(حاج
حسین) از کوره در رفته دستهایش را به کمر
می زند و مقابل (عفت) سینه سپر می کند:
این فضولی ها بتو نیومده :برو غذاها رو به
اونایی که گفتم بده و (عفت) قبل از اینکه
سینی مسی غذا را از زمین بردارد ،به سمت
گوشه ای از زیرزمین رفته کاسه غذای اماده
را برداشته بداخل سینی جای می دهد.
زن (حاج حسین) که او را زیر نظر دارد با
اعتراض :اونو کجا می بری؟(عفت) سهم
خودمو میخوام بدم به چوبکی.
زن حاج حسین :پدرسوخته از کی تا حاال
دلسوز شدی؟!!
عفت :به پدرم فحش ندین .اگه نمیخواین
نذری باون بنده خدا بدین چرا دادشو سرمن
میزنین؟!
زن حاج حسین :این نذری برای هر اشغال
کله ای نیس...
عفت با تنفر نگاه گله مندی به (فاطمه)
همسایه دیوار به دیوار زن(حاج حسین) که
از صبح برای پختن نذری به کمک او امده
است ،می اندازد و سپس به طرفداری از زن
(حاج حسین) در مقابل (عفت) قدعلم می
کند :صلوات بفرستین حاج خانوم .کلفت
های این دوره زمونه بهتر از این نمی شن....
عفت با نفرت سینی غذا را برداشته بسمت
درخروجی زیرزمین می رود و بداخل راه
رو که می رسد با سراستین پیراهنش،
اشکهایش را پاک می کند و از خانه خارج
می شود .چوبکی سربرگردانیده در چشمان
غم زده(عفت) که با حالتی ملتمسانه او را
می نگرد خیره می شود(.عفت) کاسه را جلو
او می گذارد .چوبکی بدون اینکه توجهی
به کاسه داشته باشد همچنان در دیدگان
(عفت) نگاه می کند و در حالیکه متوجه
شبنم اشک دخترک شده است رو به او :شما
گریه کردین؟
(عفت)مثل اینکه حرف چوبکی را نشنیده
باشد :بخورین ،برای شما اوردم....
چوبکی :خدا از خواهری کمتون نکنه....
عفت :نوش جونتون...
در این وقت صدای زن(حاج حسین)
شنیده می شود که به (فاطمه) می گوید :می
بینی فاطمه خانوم چه دوره زمونه ای شده.
دختره با داشتن نامزد بازم چشمش دنبال
مردها دودو می زنه.
فاطمه :ای بابا ...حوصله داریها ...حیف از
جوونیت نیس که خون خودتو برای این جور
ادما کثیف می کنی؟ ولش کن هر غلطی
میخواد بکنه .اوالدت که نیس...
چوبکی لقمه ای در دهان می گذارد و رو
به (عفت) که در مقابل او چمباتمه زده :شما
نامزد دارین؟
(عفت) بحالت خجالت سرش را پایین می
اندازد :بله
چوبکی :چرا تا حاال ازدواج نکردی؟
(عفت) اهی از تاثر می کشد :نامزدم پول
نداره
چوبکی :نامزدت چکارس؟
عفت :تو یه اداره مستخدمه...
چوبکی :چند وفته نامزدین؟
عفت :نزدیک دوساله
چوبکی :من می تونم نامزدتو ببینم؟
عفت :االن دیگه پیداش می شه .میاد
دنبالم باهم بریم خونه.
در این وقت صدای زن(حاج حسین) بلند
میشود :خیرندیده اینقدر با اون بنده خدا
سربه سر نذار غذا سرد شد .خبر مرگت بدو
غذاهارو بهشون بده و زود برگرد(عفت) با
سینی غذاها از چوبکی دور می شود.
چوبکی دستی به جلیقه اش زده انگار انرا
نوازش می دهد و سپس با ولع شروع بخوردن
غذا کرده گهگاه زیر لب نجوا می کند :نذرتون
قبول ...لحظاتی می گذرند و (عفت) برمی
گردد به محض اینکه می خواهد حضورش
را به چوبکی اعالم نماید متوجه نامزدش
می شود که از انتهای کوچه بسمت او می
اید .لبخندی زده رو به چوبکی :نامزدم داره
میاد ...و با انگشت اورا نشان می دهد .چوبکی
سربرگردانیده به انتهای کوچه نگاه می کند.
جوانی با کت و شلوار(اونیفورم) سرمه ای
پیراهن سفید یقه ارو ،نظر چوبکی را جلب
می کند و خطاب به (عفت) :مبارکت باشه
دخترم .پای هم پیرشین ....عفت :ممنون
سالمت باشین .انشاهلل هر چه زودتر لباس
عافیت تنتون ببینم.
چوبکی :ای بابا ..دیگه ما رفتنی هستیم...
قبل از اینکه (عفت) جواب او را بدهد،
نامزدش می رسد عفت :سالم اکبر اقاو سعی
دارد با چادر چهره اش را پنهان سازد.
اکبر :سالم عزیزم .حالت خوبه؟ خسته
نباشی .اینجاوایسادی!
عفت اشاره به چوبکی می کند :واسه این
اقا نذری اوردم .چوبکی رو به اکبر :سالم اقا
مبارکت باشه .نامزد خوب و مهربونی نصیبت
شده....
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
اکبر :خوبی از خودتونه ...سپس چوبکی
کاسه غذا را به (عفت) داده رو به اکبر :می
توننم چند کلمه ای با شما صحبت کنم.
(عفت) متوجه مزاحمت خود شده بداخل
خانه می رود .با رفتن (عفت) اکبر مقابل
چوبکی چمباتمه می زند :در خدمتم باباجان...
چوبکی :نامزدت همه چیز و برام گفت.
منم میخوام در عوض سیرشدن شکمم و
محبت های نامزدت که هر وقت منو می بینه
لطف می کنه به تو و نامزدت خدمتی بکنم.
میدونی چیه جوون ،وقتی یه ادم گرسنه،
غذای خودشو به گرسنه دیگه ای می ده ،ادم
با شهامت و با گذشتی یه .در حالیکه شاید
خودش بیشتر احتیاج داشته باشد.
اکبر :خب این وظیفه هر ادمی یه.
چوبکی :اما خیلی ها بویی از انسانیت
نبردن ...و به دنبال این حرف ارام جلیقه
خود را از تن خارج کرده به طرف اکبر
دراز می کند :این تنها ثروت منه .دلم می
خواد بهم قول بدی پول هایی که توشه
خرج عروسیت کنی ...و درحالیکه به سختی
از جا بلند میشود ادامه می دهد :در دنیا
هیچ چیز باالتر از دوستی و محبت نیس .از
قول من بنامزدت تبریک بگو و از طرف من
خداحافظی کن ...و بعد در حالیکه موجی از
اشک در چشمانش حلقه زده پشت به اکبر و
رو به انتهای کوچه دور می شود .اکبر ساکت
و بهت زده به دور شدن چوبکی نگاه می کند
و همین که چوبکی در خم کوچه می پیچد
اکبر دست در جیب بغل جلیقه کرده بسته
اسکناس ها را بیرون اورده شمارش می کند:
هزار ...دو هزار ...سه هزار ...سه هزار و پانصد...
سه هزار و ششصد ...در این وقت صدای ترمز
کامیونی در فضا طنین می انداز و لحظه ای
بعد فریاد گوش خراشی شنیده می شود .اکبر
از البالی ادم ها که با شکلک و خنده چوبکی
را به یکدیگر نشان می دهند و پچ پچ می
کنند می گذرد :بیا بریم بابا این همون چوبک
فروش دیوونس ...مردیکه خل بود...
نگاه اکبر به چوبکی می افتد که زیر
چرخهای کامیون مچاله شده و با چشمان باز
به نقطه نامعلومی خیره است .نگاهش عاری
از نور زندگی ،افق را میکاود .گونی چوبک در
فاصله ای دور کنار جوی افتاده است ،کسی
خم می شود ،گونی چوبک را بکول می کشد
و لحظه ای به تماشا می ایستد و بی خیال
براه خود می رود و بعد صدایش اوج می
گیرد :اهای چوبکی ...گرد اجریه ....چوبکی.....
اسفند ماه99
شماره بیست و پنجم
11 صفحه 11
گزارش
درباره ذخیره گاه زیست کره ارژن و پریشان چی می دانید؟
منطقه ارژن
۵۹۵هزارهکتار
ملی و با کاهش
منطقه حفاظت
و پریشان با گستره
در سال ۱۳۵۱پارک
گستره در سال ۱۳۵۳
شده شناخته شد.
این منطقه در فهرست ذخیره گاه های
زیست کره یونسکو با عنوان «ذخیره
گاه زیست کره ارژن و پریشان» ثبت
شد .تاالب های ارژن و پریشان در سال
۱۳۵۵در فهرست تاالب های بین
المللی پیمان رامسر نیز ثبت شده اند.
به گزارش ایسنا ،تاالب ارژن و پریشان واقع
در جنوب غرب استان فارس از مهم ترین
تاالب ها و زیستگاه های کشور هستند
ی هستند.
که دارای ارزش زیستی فراوان
بیشتر اب تاالب ارژن از بارش و اب شدن
برف های زمستانی تامین می شود .چشمه
سلمان در شمال تاالب نیز یکی از منابع تامین
اب تاالب ارژن است .اب دریاچه پریشان را
نیز باران ،روان اب ها و چشمه های همیشگی
و فصلی اطراف تاالب تامین می کند.
از سایر منابع تامین اب تاالب های
ارژن و پریشان نیز می توان به چشمه
12
شماره بیست وپنجم
اسفند ماه 99
ارژن و زه اب های اطراف ،روان اب
های سطحی از حوضه ابخیز ،اب های
زیرزمینی با منشا کارستیک اشاره کرد.
مهمترین فعالیت های انسانی در این
ذخیره گاه شامل کشاورزی ،دامداری،
صید ماهی ،تفرج و اکوتوریسم است.
در بلند ترین ارتفاعات ذخیره گاه زیستکر ه
ارژن و پریشان (قله چاه برفی با ۲۹۰۰
متر ارتفاع از سطح دریا) گونه درختی سرو
کوهی به صورت پراکنده روییده است .از
کمی پایین تر از قله ،جنگل بلوط شروع می
شود و بخش عمد ه منطقه را پوشانده است.
کم ارتفاع ترین بخش منطقه دشت های
اطراف تاالب پریشان است که تنها ۸۰۰متر
از سطح دریا ارتفاع دارد که گون ه غالب در ان
در گذشته ُکنار بوده است و امروزه جز در
مناطقی محدود اثری از ان به چشم نمی خورد.
این منطقه در اغلب مناطق و زیستگاه
های خود از تنوع زیستی ویژه ای برخوردار
است .به لحاظ وجود دو تاالب بین المللی
ارژن و پریشان بالغ بر ۲۰۰گون ه پرنده از انواع
مهاجر و بومی دراین منطقه دیده می شود.
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
همچنین تنوع اقلیمی در بخش شمالی
و جنوبی این منطقه باعث شده تا ۴۹
گون ه پستاندار در منطقه مشاهده شود.
پراکندگی پرندگان بیشتر درحاشی ه دو
تاالب و ارتفاعات مرکزی منطقه است
و سای ر گونه ها به غیر از گوزن زرد که در
محدود ه فنس کشی شده به سر می برند
درتمامی نقاط منطقه به چشم می خورند.
از مهم ترین پستانداران این منطقه
می توان به سمور سنگی ،گرگ ،شغال،
گراز وحشی ،گربه جنگلی ،خرس قهوه ای،
گورکن ،تشی و ۱۴نوع خفاش اشاره کرد.
همچنین ۱۳گون ه ماهی شامل اوشین،
شیربت ،گامبوزیا ،ماماهی خاردار و سه
گون ه دوزیست شامل قورباغه مردابی
معمولی ،وزغ سبز معمولی و قورباغه
درختی و ۳۷گون ه خزنده در ذخیره گاه
زیستکره ارژن و پریشان زندگی می کنند.
بر اساس اعالم سازمان حفاظت محیط
زیست از مهم ترین تهدیدات دو تاالب ارژن
و پریشان می توان به خشک شدن اب این
دریاچه ها ،برداشت بی رویه اب از ان ها و حفاری
چاه های غیر مجاز در اطراف ان ها اشاره کرد. صفحه 12
داستان
مرد سرگردان
نویسنده :ولی اله نیسریان
مرد گفت :من 64سالمه .زنم تازه فوت کرده.
می خواهم با خانمی ازدواج کنم که شوهرش تازه
فوت شده .خودش هم مستمری بگیره .اگر من
فوت کنم ....مستمری من به اون می رسه؟ خانم
کارشناس بیمه خودکارش را روی کاغذها رها
کرد .سرش را باال اورد و به مردی که روبرویش
نشسته بود نگاه کرد .به صندلیش تکیه داد و
در ذهنش مرد را ارزیابی کرد .از نظر او مرد
ظاهرا سالم و سالمت بود و لباس مرتب و شیکی
پوشیده و اندوهی هم در نگاه و رفتارش نبود .
خانم کارشناس گفت :چرا به مردن فکر می کنی ؟
مرد نگاهش را از خانم کارشناس برید و از
پنجره مشرف به بیرون رفت و امد مردم را نگاه
کرد .پنجره ها از بیرون کثیف بودند و کدر.
بیرون بخوبی دیده نمی شد .توی پیاده رو چند
دستفروش را دید .گفت :خانمی که می خواهم
باهاش ازدواج کنم گفته برو سئوال کن .خانم
کارشناس بیمه همچنان به مرد نگاه می کرد .
گفت :به مردن فکر نکن به انتخابت فکر کن .مرد
امد توی پیاده رو .دستفروشهایی را که از توی
اطاق کارشناس دیده بود را حاال جلو بساطشان
ایستاده بود .بعد متوجه پنجره شد و سریع از
انجا گذشت و به پارک نزدیک شعبه تامین
اجتماعی رفت .روی یک صندلی نشست .چند
نیمکت انطرف تر دختر و پسر جوانی نشسته
بودند و ارام صحبت می کردند .در قسمتی
دیگر چند خانم که مشخص بود دوست هستند
داشتند منظم با هم راه می رفتند و ورزش می
کردند .در سوئی دیگر خانم و اقائی نزدیک به
سن خودش را دید که لباس ورزشی پوشیده
و در سکوت و با قدمهای بلند راه می رفتند.
دوباره توجه اش رفت سمت چند خانم همراه
هم که حاال در گوشه دنجی از پارک مشغول
نرمش بودند .سرخوش شد .مانتو پوشیده بودند
و کفش ورزشی به پا داشتند .دو نفر از خانمها از
چهار خانم دیگر جوان تر بودند .به انها بیشتر
دقت کرد .بعد نگاهش را از انها جدا کرد .خانمی
کنارش نشست .افتاب کامال باال امده بود و مرد
که نگاهش کرد .چهره زن در تشعشع نور افتاب
برایش کامال واضح نبود .افتاب چشمش را زد.
زن گفت :سئوال کردی؟ مرد که افتاب چشمش
را تار کرده بود نگاهش را از زن جدا کرد و به
روبرو نگاه کرد .کارشناس جواب مشخصی نداد
گفت برو زندگی کن .مرد متوجه زن و مرد جوانی
شد که در پیاده رو به سمتی می رفتند و دختر
کوچکشان کنارشان راه می رفت و شیرین زبانی
می کرد .صدای کالغی نگاه او را از خانواده و
دختر کوچکشان متوجه باالی درخت کرد .حاال
داشت به چند کالغ روی شاخه درخت نگاه می
کرد .شنیده بود کالغها به خانواده خیلی اهمیت
می دهند .به سمت زن که نگاه کرد دوبار افتاب
چشمش را زد و زن هم رفته بود .پیرمرد با وقاری
که عصایی در دست داشت کنارش نشسته بود.
پیرمرد چند نگاه دقیق به مرد کرد .مرد از نگاه
پیرمرد خوشش نیامد و از جایشبلند شد و به
نیمکتی که نزدیک محل ورزش خانمها بود
نزدیک شد و زیر چشمی حرکات انها را را زیر نظر
گرفت .سنگینی نگاه پیرمردرا همچنان حس می
کرد .تلفنش به صدا درامد .پسرش بود و سراغش
را می گرفت که کجا هستی و می خواهیم نهار
بخوریم .گفت :تا نیم ساعت دیگر می ایم خانه.
حواسش را متوجه یکی از خانم های جوان گروه
کرد .زن متوجه نگاه او شد مرد سرش را به سمت
دیگری چرخاند و با پایش علفهای خشک ریخته
شده روی زمین را جابجا کرد .دوباره کالغها
دسته جمعی سروصدا کردندو مرد به پیرمرد که
حاال پیرمرد دیگری کنارش نشسته بود و داشتند
گاهی به او نگاه می کردند و ارام سخن می گفتند
نگاه کرد .متوجه شد خانمی که مورد توجه اش
بوده از گروه جدا شده و حاال روبرویش ایستاده
.افتاب تند و نوازشگر مانع می شد چهره زن
راخوب ببیند .جابجا شد و خانم جوا ن کنارش
نشست .غرق شادی و لذت بود .خانم جوان گفت:
چند بار متوجه شدم مدام مرا نگاهمی کنی .مرد
خندید و گفت :از بقیه بهتر ورزش می کردی
و.......حرفش را کشید کفشهایت هم از بقیه بهتر
بود .لبخند زیبائی به چهره زن نشست و بعد
کمی بلندتر خندید .گفت :تو چه جوری از اینجا
متوجه کفشهای من شدی ؟ مرد نگاهش کرد ..با
خودشگفت این افتاب امروز خیلی توی چشمه.
ولی با خنده خانم جوان او هم از ته دل شاد شد .
با خودش فکر کرد«این از خانم قبلی که زیر نظر
داشتم جوان تر و زیباتر است ».پرسید :همیشه
میای پارک و با دوستات ورزش می کنی؟ خانم
جوان دوباره با شادابی خندید .مرد واضح چهره
اش را نمی دید .ولی صدایش را با همه وجود می
شنید .خانم جوان گفت :گاهی .شما چی؟ پیاده
روی نمی کنی؟ مرد گفت :تنها هستم .همسرم
فوت کرده و کسی نیست که با او به پارک بروم
و پیاده روی کنم .حس کرد حرفش به دل
خانم جوان نشسته و توجه اش را جلب کرده.
زن دوباره خندید و گفت :قبال توی این پارک
ندیده بودمت .بلند شد و همانطور که به طرف
دوستانش می رفت به مرد گفت بازهم به این
پارک بیا .باد وزید و مرد حس کرد چیزی توی
چشمش رفته .چشمش را که باز کرد خانمهای
ورزشکار از پارک رفته بودند و پیرمرد و دوستش
حاال بیشتر به او نگاه می کردند .کلید را که به
در ورودی ساختمان انداخت اقای سماواتی و
خانمش هم از اسنپ پیاده شدند و به سوی او
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
امدند .اقای سماواتی حداقل پانزده سالی از او
بزگتر بود و همسرش مدام برای بیماری های
مختلف او را به بیمارستان می برد .در را گشود
و راه را برای اقای سماواتی و همسرش باز کرد.
اقای سماواتی بیحال بود .خانم سماواتی تشکر
کرد و سه نفری به سمت اسانسور ساختمان
رفتند .کلید را که به در اپارتمان انداخت پسرش
در را باز کرد .پسر پدر را در اغوش گرفت و
هردو شادمانه یکدیگر را نگاه کردند .مرد گفت:
مریم کجاست؟ پسر با عالمت دست نشان داد
که مشغول تلفن است .همسرش توی اشپزخانه
بود و صدای اورا را که با مهربانی می گفت
کجا بودی....شنید .مرد نگاهی به پشت سرش
هم نکرد و حرفی نزد و به طرف اطاقش رفت.
عروس توی اطاق دیگر داشت با تلفن حرف
می زد .پدر شوهر را که دید از جایش بلند شد
طرفش امد .گونه پدر شوهرش را بوسید و دوباره
مشغول گفتگو با تلفن شد .مرد لبخند شادمانه
ای زد و به اطاقش رفت قاب عکس کوچکی
روی دراور اطاق بود .زن عاشقانه می خندید و
مرد به دوربین خیره شده بود .باران می بارید و
مرد در حال رانندگی بود و مدام برای موضوعات
بی اهمیت بحث می کرد .زن گفت :حواست به
جلو باشه /رسیدیم خانه در موردش صحبت می
کنیم .شب بود و باران یک بند می بارید .ماشین
جلوئی به سرعت ترمز کرد .صدای باران /فریاد
زن و ترمز ماشین اهنگ ناخوشایندی را نواختند
مرد دستانش را دو طرف سرش گرفت .صدای
همسرش که به چهارچوب در تکیه داده بود او
را به خود اورد .صدای همسر گفت غذای مورد
عالقه ات را پخته ام و مرد چیزی نگفت .زن
دوباره با شادی گفت :یه پیراهن قشنگ هم برایت
خریده ام .زن به طرفش امد .روی چانه زن زخم
عمیقی بود که پس از سالها همچنان روی صورت
زن جیغ می زد و مرد به سمت تخت دو نفره
اطاق نگاهی انداخت و پیراهن خوشرنگ زیتونی
را نگاه کرد .زن پیراهن را از روی تخت برداشت و
درحالی که سرش را به شانه مرد تکیه داده بود ان
را روی تن همسرش اندازه گرفت .مرد سرد بود و
مثل عکسش زل زده به اینه .انگار تصویر خودش
نبود .تصویر هیوالیی را در اغوش فرشته دید.
اسفند ماه99
شماره بیست و پنجم
13 صفحه 13
گزارش
چگونه ویتامین ها کروناویروس را تحت تاثیر قرار می دهند
پژوهشگران انگلیسی در پروژه جدیدی ،به بررسی این موضوع
پرداختند که چگونه ویتامین ها بر کروناویروس اثر می گذارند.
به گزارش ایسنا و به نقل از وب سایت رسمی دانشگاه بریستول،
شواهد به دست امده از پژوهش ها نشان می دهند که ویتامین Dو
احتماال ویتامین های Kو Aممکن است بر کووید ۱۹-غلبه کنند.
پژوهشگران دانشگاه بریستول( )University of Bristolانگلستان در
پروژه جدیدی ،به بررسی این موضوع پرداخته اند که این ویتامین ها
و داروهای ضدویروسی دیگر چگونه کار می کنند .پژوهش انها نشان
می دهد که این ترکیبات و مکمل های غذایی می توانند به پروتئین های
خوشه ای کروناویروس متصل شوند و عفونت ناشی از ان را کاهش
دهند .در مقابل ،کلسترول ممکن است باعث افزایش عفونت شود
و همین موضوع می تواند توضیح دهد که چرا داشتن کلسترول
باال ،یک عامل خطر برای بیماری جدی در نظر گرفته می شود.
پژوهشگران دانشگاه بریستول اخیرا نشان داده اند که
"اسید لینولئیک( ،)linoleic acidبه قسمت خاصی از پروتئی
ن
خوشه ای کروناویروس متصل می شود و با این کار ،ان را از نظر
عفونی قفل می کند .اکنون این گروه پژوهشی ،از روش های
محاسباتی برای جستجوی سایر ترکیباتی که ممکن است
همان اثر درمان های بالقوه را داشته باشند ،استفاده کرده اند.
انها امیدوارند با پیشگیری از باز شدن پروتئین خوشه ای برای
تعامل با پروتئی
ن انسانی ،ACE2از الودگی سلول های انسانی
جلوگیری کنند .طراحی ،توسعه و ازمایش داروهای جدید ضد
ویروسی ،سالها زمان می برد .بنابراین پژوهشگران ،سوابق داروها و
ویتامین های تایید شده برای شناسایی گزینه هایی که ممکن است به
ن خوشه ای کروناویروس متصل شوند ،مورد بررسی قرار دادند.
پروتئی
پژوهشگران ابتدا با استفاده از شبیه سازی های محاسباتی،
اثرات اسید لینولئیک را روی پروتئین خوشه ای بررسی کردند.
شبیه سازی های بیشتر نشان داد که شاید دگزامتازون بتواند
به پروتئین خوشه ای متصل شود و عالوه بر تحت تاثیر قرار
دادن سیستم ایمنی بدن ،به کاهش عفونت ویروسی کمک کند.
پژوهشگران سپس بررسی هایی را انجام دادند تا ببینند که کدام
ترکیبات ،به محل اسیدهای چرب متصل می شوند .این کار ،به
شناسایی برخی از داروها کمک کرد که ازمایش ها نشان داده اند
می توانند در برابر ویروس فعال باشند .نتایج بررسی ها نشان می دهند
که شاید این مکانیسمی باشد که داروها به واسطه ان از تکثیر ویروس
پیشگیری می کنند .انها این کار را با روش هایی مانند قفل کردن
ساختار پروتئین خوشه ای به روش اسید لینولئیک انجام می دهند.
یافته های این پژوهش ،چندین گزینه دارویی را در میان داروهای
در دسترس و مکمل های غذایی نشان می دهند؛ از جمله ان دسته
از داروها که می توانند سرعت تکثیر کروناویروس را کاهش دهند.
14
شماره بیست وپنجم
اسفند ماه 99
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
این داروها ،توانایی اتصال به پروتئین خوشه ای کروناویروس را دارند
و ممکن است به پیشگیری از ورود پروتئین به سلول کمک کنند.
همچنین این شبیه سازی ها پیش بینی کردند که ویتامین های
محلول در چربی D، Kو Aبا همان روش به پروتئین خوشه ای
متصل می شوند و توانایی الوده کردن سلول را از ان می گیرند.
دکتر دبورا شومارک( ،)Deborah Shoemarkاز پژوهشگران این پروژه
گفت :یافته های ما توضیح می دهند که چگونه برخی از ویتامین ها
می توانند نقش مستقیم تری در مقابله با کووید ۱۹-داشته باشند.
وی افزود :چاقی ،یکی از عوامل اصلی خطر ابتال به
کووید ۱۹-شدید است .ویتامین ،Dمحلول در چربی است
ت چربی تمایل دارد .این موضوع می تواند
و به تجمع در باف
میزان ویتامین Dموجود در افراد چاق را کاهش دهد.
کشورهایی که برخی از این کمبودهای ویتامین در انها بیشتر
دیده می شود ،طی دوره همه گیری ،در شرایط بدی بوده اند.
پژوهش ما نشان می دهد که برخی از ویتامین های ضروری و
اسیدهای چرب از جمله اسید لینولئیک ممکن است در پیشگیری
از تعامل پروتئین خوشه ای با ACE2نقش داشته باشند .کمبود هر
یک از انها ممکن است انتقال عفونت را برای ویروس ساده تر کند.
سطح باالی کلسترول می تواند خطر ابتال به نوع شدید کووید۱۹-
را افزایش دهد .گزارش های مبنی بر این موضوع که پروتئین خوشه ای
کروناویروس ،به کلسترول متصل می شود ،پژوهشگران را بر ان داشتند
که امکان اتصال ان را به محل اتصال اسیدهای چرب بررسی کنند.
شبیه سازی ها نشان می دهند که پاسخ مثبت است اما امکان دارد که
این موضوع بر ساختار قفل شده پروتئین خوشه ای اثر بی ثباتی بگذارد.
شومارک گفت :ما می دانیم که استفاده از استاتین های کاهش دهنده
کلسترول ،خطر ابتال به کووید ۱۹-شدید را کاهش می دهد و به بهبودی
مواردی منجر می شود که شدت کمتری دارند .نتایج ما نشان می دهند
که شاید ویروس به واسطه تعامل مستقیم با پروتئین خوشه ای بتواند
کلسترول را جدا کند تا به تراکم مورد نیاز برای ورود به سلول برسد.
پروفسور "ادریان مولهولند"( ،)Adrian Mulhollandاز پژوهشگران
این پروژه گفت :شبیه سازی های ما نشان می دهند که چگونه
برخی از مولکول هایی که به محل اسید لینولئیک متصل
می شوند ،بر پویایی پروتئین خوشه ای اثر می گذارند .همچنین
این پژوهش ها نشان می دهند که داروها و ویتامین های
فعال در برابر ویروس ممکن است به همان روش کار کنند.
هدف قرار دادن این قسمت ممکن است راهی برای ارائه
داروهای ضد ویروسی جدید باشد .گام بعدی این پژوهش ،بررسی
اثر مکمل های غذایی و ازمایش تکثیر ویروس در سلول ها باشد. صفحه 14
پژوهش
اسانسی برای نابودی سلول های سرطان کولون
نتایج یک مطالعه نشان داد که اسانس گیاه پونه خاصیت
انتی اکسیدانی دارد و همچنین می تواند در محیط کشت،
سلول های سرطان کولون(روده بزرگ) را از بین ببرد.
بیشترین ترکیبات شیمیایی اسانس پونه دی-کاروون ،اوکالیپتول
و پولگون هستند .بررسی فعالیت انتی اکسیدانی اسانس این گیاه
نیز نشان داد که اسانس پونه فعالیت انتی اکسیدانی مناسبی دارد.
به گزارش جهانی خبر از ایسنا ،سرطان کولون سومین سرطان
رایج در دنیا است و برای درمان ان از روش هایی مثل جراحی،
شیمی درمانی و پرتودرمانی استفاده می شود .برخی از این درمان ها
عوارض جانبی نیز به همراه دارند و به همین خاطر پژوهشگران
به دنبال یافتن درمان هایی با عوارض جانبی کمتر هستند.
ترکیبات دارویی با منشا گیاهی از مواردی هستند که به نظر
می رسد گزینه مناسبی برای مبارزه با سلول های سرطانی باشند.
در این مطالعه میزان تاثیر اضافه کردن غلظت های مختلف اسانس
پونه در محیط کشت سلول های سرطان کولون نیز مورد بررسی قرار
گرفت .بر اساس نتایج به دست امده از این بررسی ،با افزایش غلظت
اسانس پونه ،درصد زنده مانی سلول های سرطانی کاهش پیدا می کند.
با توجه به نکات گفته شده؛ پژوهشگران گروه علوم و مهندسی صنایع
غذایی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان ،با انجام
مطالعه ای ترکیبات شیمیایی اسانس گیاه پونه ،فعالیت انتی اکسیدانی
ان و همچنین تاثیر اسانس این گیاه را بر سلول های سرطان کولون
مورد بررسی قرار دادند .در انجام این مطالعه هادی تناوی ،حسن
برزگر ،بهروز علیزاده بهبهانی و محمد امین مهرنیا ،مشارکت داشتند.
پژوهشگران با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی ۲۵ ،ترکیب
را در اسانس پونه شناسایی کردند .در این بررسی مشخص شد که
به گفته پژوهشگران این مطالعه؛ اسانس پونه دارای فعالیت
انتی اکسیدانی مناسبی است و می توان گیاه پونه را به عنوان جایگزینی
برای نگهدارنده های سنتزی مطرح و از ان در صنعت غذایی استفاده کرد.
این پژوهشگران پیشنهاد می کنند که با وجود سمیت سلولی و خواص
ضدسرطانیاسانسپونه،پژوهش هایگسترده ایرویاینگیاهدرصنعت
داروسازی جهت درمان سرطان و ناراحتی های گوارشی صورت گیرد.
یافته های این مطالعه اذر ماه سال جاری به صورت مقاله علمی
پژوهشی با عنوان «اسانس پونه :ترکیبات شیمیایی ،فعالیت
انتی اکسیدانی ،فنل کل و اثر سایتوتوکسیک ان بر رده سلولی »HT29
در نشریه پژوهش های علوم و صنایع غذایی ایران ،منتشر شده است.
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
اسفند ماه99
شماره بیست و پنجم
15 صفحه 15
بررسی
نتایج یک تحقیق جدید نشان می دهد
چاقی از ابتال به برخی بیماری ها جلوگیری می کند!
دائما به ما گفته می شود که مصرف
چربی های اشباع را به حداقل برسانیم اما
تحقیقات جدیدی نشان دهنده ی ان است که
خوردن غذاهای پر از چربی می تواند از ما در
مقابل ابتال به برخی بیماری ها محافظت کند.
چرب و پنیر یافت می شود .این غذاها در
جوامع غربی بسیار پر مصرف است .چربی
غیر اشباع در روغن های گیاهی و ماهی
یافت می شود که در رژیم غذایی اسیایی
و گاهی امریکای جنوبی یافت می شوند.
دانشمندان متوجه شدند که میزان
زیاد چربی غیر اشباع که در اطراف
بافت های شکمی جمع می شود باعث
تولید نوع خاصی از مولکول های اسیب
زننده به سلول و همچنین باعث تورم،
التهاب و نارسایی اعضای بدن می شود.
محققان این مقاله که در نشریه ساینس
ادونس()Science Advacesمی گویند :میزان
بیشتر چربی غیر اشباع می تواند به بدتر شدن
بیماری پانکراتیت حاد کمک کند در حالی
که در افراد با چربی اشباع این طور نیست.
گروه تحقیقاتی در امریکا داده های مربوط
به مردم ۱۱کشور را مورد بررسی قرار دادند تا
ارتباط بین چربی مصرف شده(فارغ از اشباع
یا غیر اشباع بودن) را با ابتال به بیماری هایی
که باعث التهاب لوزالمعده می شود پیدا کنند.
سرویس سالمت همگانی انگلیس()NHS
توصیه می کند که چربی غیر اشباع را
جایگزین چربی های اشباع بکنیم تا از
خطر ابتال به بیماری های قلبی بکاهیم.
اگرچه این تحقیقات این توصیه را به
چالش نمی کشد اما بیان می کند که
چاقی گاهی می تواند از بیماران در مقابل
سرویس سالمت همگانی انگلیس می گوید:
وجود چربی زیاد در رژیم غذایی مخصوصا
چربی های اشباع می تواند باعث افزایش
کلسترول و در نتیجه افزایش خطر ابتال به
بیماری های قلبی شود .اگر می خواهید این
خطر را کاهش دهید باید میزان مصرف
چربی را کاهش داده و چربی های غیر اشباع
به گزارش ایسنا و به نقل از دیلی میل،
محققان می گویند مصرف غذاهای سرشار
از چربی اشباع مانند کیک ،بیکن و پنیر
می تواند خطر ابتال به بیماری پانکراتیت
حاد(التهاب لوزالمعده) را کاهش دهد.
چربی اشباع شده در کره ،گوشت های
16
شماره بیست وپنجم
اسفند ماه 99
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
برخی بیماری های حاد محافظت کند.
این تضاد پیش از این نیز در مطالعات
قبلی مورد بحث قرار گرفته بود اما با
واکنش تند متخصصان روبرو شده بود. صفحه 16
ن چربی های اشباع شده کنید.
را جایگزی
شواهد خوبی از تاثیر جایگزینی چربی
غیر اشباع به جای چربی اشباع در کاهش
کلسترول وجود دارد .سازمان بهداشت
جهانی توصیه می کند که تنها ۱۰درصد
کالری روزانه را یعنی چیزی حدود ۱۵۰
تا ۲۵۰کیلوکالری را از چربی های اشباع و
مابقی را از چربی های غیر اشباع تامین کنید.
دولت کنونی بریتانیا نیز می گوید که باید
میزان مصرف هم ه چربی ها را کاهش داد
ن کرد
و این چربی ها را با یکدیگر جایگزی
تا بتوان از چاقی در کشور جلوگیری کرد.
در مطالعات قبلی مشخص شد که
چاقی می تواند از بیماران در برابر مشکالت
پزشکی مثل سوختگی ،اسیب روحی
و جراحی قلب و عروق محافظت کند.
نویسندگان این مطالعه که از مرکز
پزشکی مایو ()Mayoدر اریزونا و
دانشکده پزشکی دانشگاه واشنگتن در
میسوری هستند می گویند :چاقی برای
جلوگیری از بعضی بیماری ها مفید است.
این تضاد بیشتر از سوی نیمکره غربی
زمین و در طول بیماری های حاد گزارش
شده است .اگرچه تاثیر ترکیب این چربی ها
بر شدت بیماری هنوز نامشخص است.
می شود .این نوع چربی ها به سول اسیب
می رسانند و باعث التهاب و نارسایی اندام ها
می شوند حتی در افرادی که شاخص توده ی
بدنی پایینی دارند .در مقابل چربی های اشباع
که اطراف اندام شکمی هستند می توانند
در تولید این اسیدهای چرب اختالل ایجاد
کنند و باعث پانکراتیت خفیف تری شوند.
محققان برای درک بهتر این تضاد ارتباط
بین مصرف چربی های مختلف و تاثیر ان ها بر
چربی بدن و شدت پانکراتیت حاد را بررسی
کردند .این گروه از ۲۰گزارش بالینی از ۱۱
کشور که در ان افراد شاخص توده ی بدنی ۳۰
که به معنای چاقی است و دچار پانکراتیت
حاد بودند استفاده کردند .انها همچنین
هفت گزارش بالینی با شاخص توده بدنی ۲۵
و داده های مربوط به چربی رژیم غذایی از
سازمان غذا و دارو را مورد استفاده قرار دادند.
و ارتباطی بین شدت بیماری پانکراتیت
حاد و درصد چربی اشباع نشده یافتند.
برای ازمایش چگونگی تاثیر ترکیب
چربی بر پانکراتیت ،محققان به موش ها
دو نوع رژیم غذایی دادند .یک رژیم
غذایی غنی از اسید لینولئیک(یک اسید
چرب اشباع نشده) و دیگری غنی از
اسید پالمیتیک(یک اسید چرب اشباع).
انها همچنین مشاهده کردند که نوع شدید
بیماری در افراد با شاخص توده ی بدنی کم تر
در کشورهایی که چربی اشباع کمتری مصرف
می کنند بیشتر رخ داده است .به گفته این
گروه تحقیقاتی چربی جمع شده در اطراف
اندام های شکمی که چربی اشباع نشده
هستند منجر به تولید چربی های غیر استری
هنگامیکه محققان در موش ها پانکراتیت
ایجاد کردند ،تنها ۱۰درصد از موش هایی
که رژیم اسید لینولئیک داشتند پس از
گذشت سه روز زنده ماندند این در حالی است
که ۹۰درصد موش هایی که رژیم اسید
پالمتیک داشتند زنده ماندند .با مقایسه ی
این نتایج محققان دریافتند که چربی
محققان پس از این تعدادی
ازمایش روی موش ها نیز انجام دادند.
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
اشباع ارتباط خوبی با انزیم تری گلیسیرید
لیپاز پانکراس ندارد .این امر باعث کاهش
تولید اسیدهای چرب غیر استری می شود.
نویسندگان خاطرنشان می کنند که
عوامل دیگری نیز می تواند در شدت
التهاب لوزالمعده نقش داشته باشد از جمله
جنسیت ،زمینه ژنتیکی و وجود بیماری های
دیگر که ان ها مورد مطالعه قرار نداده اند.
در سال ۲۰۱۹نیز گروهی از دانشمندان
توصیه سازمان بهداشت جهانی را به چالش
کشیدند و در مقاله خود که در مجله ی
پزشکی انگلیس منتشر شد استدالل کردند
که پرهیز کامل از مصرف چربی های اشباع
می تواند به معنی از دست دادن مواد مغذی
مهم باشد .به طور مثال تخم مرغ ،گوشت
و شکالت تلخ سرشار از مواد مغذی هستند
اما چربی اشباع دارند .انها این سازمان را
ی غیر اشباع به
برای توصیه ی جایگزینی چرب
جای اشباع مورد انتقاد قرار دادند و گفتند:
گام های اشتباه علمی و سیاسی ممکن است
گ بی دلیل بسیاری از افراد در
منجر به مر
سطح جهان شود و باید از ان ها درس گرفت.
اسفند ماه99
شماره بیست و پنجم
17 صفحه 17
گزارش
فناوری هسته ای و انقالب کشاورزی
ریحانه دیهیم جو
داناییمحورییکیازارکاناساسیتوسعهاقتصادیدربخشکشاورزی
و تالش برای خودکفایی است و دانش هسته ای هم فرایند تحقق این
اهداف را سرعت می بخشد .دانش هسته ای در فعالیت ها و طرح های
توسعه کشاورزی کاربردهای متنوعی دارد که به انها اشاره می شود و
پس از ان تاریخچه تحوالت دانش هسته ای کشورمان ارائه خواهد شد.
تولید ابزارهای مقاوم به شوری و سرما
با پرتودهی بذرها می توان انها را در برابر اب و خاک
شور و مناطق سرد مقاوم کرد و از این طریق در مناطق
کویری هم می توان گیاهان مقاومت را کاشت و بارور کرد.
این اقدام زیر نظر اژانس بین المللی انرژی اتمی به منظور افزایش
سطح زیر کشت در زمین های شور و مناطق خشک در مناطقی
از استان های خوزستان ،گلستان و یزد در حال انجام است.
در این روش با استفاده از پرتودهی گاما صفات مقاومت
به شوری یا سرما ایجاد می شود ،این تحقیقات هم اکنون
روی گندم ،دانه روغنی کلزا و برنج در حال انجام است.
طرح تحقیقاتی مقاوم سازی درخت اکالیپتوس به شوری و خشکی
با استفاده از انرژی هسته ای به شکل پرتودهی گاما در دست اجراست.
در صورت مقاوم سازی این درخت به شوری و خشکی ،با استفاده از ان
از حرکت شن های روان و فرسایش خاک جلوگیری می شود و شاهد
سرسبزی منطقه و تامین علوفه دام به علت تثبیت خاک خواهیم بود.
تولید میوه های بدون هسته
مراکز تحقیقاتی جهادکشاورزی بیشترین همکاری را با
سازمان انرژی اتمی دارد و یکی از طرح های مشترک تولید
پرتقال ،نارنگی و پرتقال کم هسته در باغات تنکابن است.
با استفاده از روش پرتوتابی گاما به بذر مرکبات یا میوه های هسته دار
می توان با اصالح ژنتیک میوه های با هسته کوچک یا بی هسته تولید
کرد که عالوه بر خوش خوراک بودن می تواند در جذب بازارهای بین
المللی و ارتقای کیفیت محصول مرکبات و میوه های هسته دار موثر باشد.
افزایش ماندگاری محصوالت کشاورزی
موسسه تحقیقاتی بیوتکنولوژی جهادکشاورزی افزایش ماندگاری
میوه به ویژه مرکبات را در سردخانه ها از دیگر کاربردهای انرژی هسته
ای و کشاورزی می داند و می افزاید :با استفاده از پرتودهی گاما و افزایش
عمر ماندگاری محصوالت باغی به ویژه مرکبات می توان ضایعات میوه
را کاهش داد و زمان بیشتری برای بازاریابی و صادرات این محصوالت
به بازارهای بین المللی برای تولیدکنندگان و صادرکنندگان فراهم کرد.
حفظ طعم و تازگی میوه ها به ویژه مرکبات را از
دیگر مزایای کاربرد انرژی هسته ای در کشاورزی است.
به تاخیر انداختن جوانه زدن سیب زمینی و پیاز در انبارها و حفظ
کیفیت این محصوالت از طرح های تحقیقاتی است که کارشناسان
بخش کشاورزی و سازمان انرژی اتمی در دست مطالعه و اجرا دارند.
کاربرد انرژی هسته ای در مبارزه با افات محصوالت کشاورزی
امروزه در جهان به بهداشت محصوالت غذایی اهمیت زیادی می دهند .
برای افزایش سالمت محصوالت کشاورزی و کاهش مصرف سم و
کود شیمیایی می توان از فناوری پرتودهی هسته ای برای افت زدایی
از محصوالت بدون استفاده از انواع سموم و کودهای شیمیایی بهره برد.
هیئت علمی پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی با اشاره به اینکه
استفاده از پرتودهی گاما در افت زدایی از محصوالت هیچ اسیبی
به محصول نمی رساند ،می گوید :استفاده از مواد شیمیایی و
سموم در مبارزه با انواع افات و قارچ ها عالوه بر کاهش سالمت
محصول سبب الودگی محیط زیست منابع اب و خاک می شود.
عضو هیئت علمی پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی تصریح می کند:
در کشور ۲۰میلیون تن انواع سم برای مبارزه با افات مصرف می شود که با
18
شماره بیست وپنجم
اسفند ماه 99
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی صفحه 18
گفتگو
جایگزینی فناوری هسته ای این میزان کاهش چشمگیری خواهد داشت.
وی می گوید :کارشناسان و متخصصان کشورمان با استفاده از
انرژی هسته ای و پرتوتابی گاما ،افات را عقیم می کنند و با رهاسازی
افات و حشره های عقیم این فعالیت اقتصادی را سالم به نسل های
بعدی انتقال می دهند و به این ترتیب جمعیت افات کاهش می یابد.
این عضو هیئت علمی پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی می
افزاید :این روش هم اکنون برای کنترل افت کرم گلوگاه انار و
بیماری میکروبی خرما که سبب ترشیدگی و شکرک این محصول
می شود با همکاری کارشناسان سازمان انرژی اتمی در حال اجراست.
ویاضافهمیکندباپرتودهیبهمحصولخرماوکنترلعواملمیکروبی
میتوانازکاهشکیفیتساالنه۷۰۰هزارتنخرمایکشورجلوگیریکرد.
تولید گونه های پرمحصول و حفظ ذخایر ژنتیکی کشور
تولید گونه هایی از محصوالت غذایی با حاصلخیزی بیشتر به
منظور افزایش عملکرد محصول در واحد سطح و استفاده بهینه از
منابع اب و خاک یکی از مهمترین کاربردهای انرژی هسته ای است.
به جای اینکه سطح زیر کشت را افزایش دهیم می توانیم با استفاده از
پرتودهیگاماارقامبومیکممحصولرابهارقاممقاومپرمحصولتبدیلکنیم.
رئیسموسسهبیوتکنولوژیجهادکشاورزیمیگوید :ازانرژیهستهای
برایجلوگیریازافتادگیساقهذرتوگندمدراردبیلنیزاستفادهشدهاست.
وی اضافه می کند :با استفاده از فناوری هسته ای ساقه ذرت
و گندم در منطقه اردبیل کوتاهتر و ضخیم تر شد و به این ترتیب
ضایعات محصول کاهش و تولید محصول در هر هکتار افزایش یافت.
این کارشناس کشاورزی تاکید می کند با استفاده از انرژی
هسته ای می توان با اصالح و بهبود ارقام بومی این گونه ها
را که به عنوان میراث طبیعی کشور است حفظ و از اختالط
انها با ارقام غیربومی و نابودی گونه های بومی جلوگیری کرد.
افزایش سرعت تحقیقات
برخی تحقیقات کشاورزی برای رسیدن به نتیجه
مطلوب زمان زیادی طلب می کند در حالی که با استفاده
از فناوری هسته ای این زمان به نصف کاهش می یابد.
برای بررسی یک بذر تا رسیدن به نتیجه مطلوب در تحقیقات معمولی
اگر ده سال زمان نیاز باشد در تحقیقات هسته ای به ۵سال کاهش می یابد.
رئیس موسسه بیوتکنولوژی جهاد کشاورزی می گوید :در
روش معمولی برای تولید بذر اصالح شده مثال گندم که مقاوم
به خشکی یا شوری باشد به حداقل ۱۴سال زمان نیاز است
درحالی که با استفاده از فناوری هسته ای با پرتودهی گاما می
توان در مدت ۵تا ۶سال بذر اصالح شده گندم را تولید کرد.
خودکفایی در حوزه فناوری های
کوانتومی در حال پیگیری است
از اوایل قرن بیستم ،فناوری های کوانتومی در دنیا مورد
توجه ویژه ای قرار گرفته است و به سمت ایجاد یک انقالب
فناوری پیش می رود .شروع این فناوری به کشف پدیده
درهمتنیدگی کوانتومی در سال ۱۹۳۰بر می گردد .در ان سال ها
تاثیر این پدیده در فناوری قابل پیش بینی نبود.انقالب اول در
فناوری های کوانتومی مربوط به پدیده هایی مانند تونل زنی
کوانتومی و لیزرها است به عنوان مثال تصویربرداری ام ار ای
یک نمونه است .انقالب دوم در فناوری های کوانتومی بر اساس
درهمتنیدگی کوانتومی شکل گرفته است که تاثیر شگرفی در
فناوری حسگرها ،اطالعات و محاسبات داشته و خواهد داشت.
به این منظور با نعیمی کارشناس واحد دیپلماسی عمومی
مرکز فناوری های کوانتومی گفتگویی کرده ایم که میخوانید:
حوزه های کاربرد این فناوری به طور مشخص چه خواهد بود؟
یکی از مهمترین کاربرد فناوری های کوانتومی ،افزایش قابل توجه
سرعت محاسبات است؛ یک کامپیوتر کوانتومی ،محاسباتی که برای یک
کامپیوتر معمولی هزاران سال به طول می انجامد را تنها در چند ثانیه
به اتمام می رساند .کاربرد مهم دیگر این فناوری ،امنیت بسیار باال در
انتقال اطالعات و همچنین هک تقریبا نامحدود سیستم های کالسیکی
توسط کامپیوترهای پر سرعت است .از جمله دیگر کاربردهای فناوری
کوانتومی می توان به ساخت حسگرها و ساعت های اتمی دقیق و
ردیابی شئ ،کاربردهای ان در علم ژنتیک و علم مواد ،رادار کوانتومی
و یا تشخیص سرطان و تصویربرداری کوانتومی فوق دقیق اشاره کرد.
در حال حاضر این فناوری در سطح جهان در چه وضعیتی
قرار دارد و ما در چه مرحله ای قرار داریم؟
کشورهای پیشرفته در این زمینه سرمایه گذاری بسیاری انجام
داده اند؛ به عنوان مثال کشور چین در سال های اخیر مبلغی در
حدود بیش از صد میلیارد دالر هزینه کرده است و نتیجه ان در
مدار قرار دادن ماهواره در فضا و ارتباط کوانتومی با ان بوده است.
حتی این کشور با کشورهای اروپایی پروژه ی مشترکی تعریف کرده
تا با استفاده از این ماهواره بین اسیا و اروپا ارتباط کوانتومی برقرار
کند .به طور خالصه حجم سرمایه گذاری های انجام شده در دنیا از
مرتبه میلیارد دالر و باالتر ،در بازه های زمانی 5الی 10ساله و
یا افق 2020یا 2030بوده است .حتی برخی شرکت ها مانند
گوگل ،IBM ،و یا Alibabaنیز در همین مرتبه سرمایه گذاری کرده
اند درحالیکه سرمایه گذاری ما در ایران به حدود 1میلیون دالر
میرسد .اتحادیه اروپا ،کانادا چین امریکا سنگاپور و ..برخی کشورهای
هستند که طی دو دهه اخیر در این حوزه سرمایه گذاری کرده اند.
الزم به ذکر است که برای اولین بار در منطقه ازمایش درهم تنیدگی،
در مرکز ملی علوم و فنون لیزر ایران انجام شده و تکنولوژی مربوط
به تولید این حالت ها در کشور بومی سازی گشته است و پس از
تاسیس مرکز فناوری های کوانتومی ایران این ازمایش در این مرکز نیز
مجددا ً انجام و بهینه گردید و از ان در مشخصه یابی حاالت کوانتومی
و همچنین برپایی ازمایشی ساده در حوزه ی حسگری کوانتومی برای
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
اسفند ماه99
شماره بیست و پنجم
19 صفحه 19
گفتگو
اولین بار در ایران (یعنی ازمایش شناسایی
محلول های مختلف DNAماهیچه دست
انسان و خرگوش در غلظت های مختلف
ازطریق عبورسنجی کوانتومی با دقتی 10
برابر بیش از روش های مرسوم کالسیکی)
و غیره استفاده شده است .بدیهی است با
وجود این فناوری و حمایت سازمان های
مربوطه ،و تشکیل کنسرسیومی از کاربرهای
مختلف می توان از این تکنولوژی نوظهور در
حوزه های مختلف در کشور بهره برداری کرد.
حتی با دانش به دست امده ،ارسال ماهواره ی
کوانتومی به فضا امکان پذیر می باشد که در
اینصورت انتقال داده به صورت امن تا مسافت
حدود دوهزار کیلومتر در دسترس می باشد.
بنابراین ،با توجه به تالش های 2دهه
اخیرا که منجر به ساخت اولین کامپیوترهای
کوانتومی توسط شرکت های گوگل ،ای بی ام،
اینتل و علی بابا شده است ،پرداختن به
موضوع فناوری های کوانتومی در کشور
ضروری به نظر می رسد .الزم به ذکر است
با داشتن کامپیوترهای کوانتومی حتی
اطالعات رمزشده بایگانی شده در صورتی که
در اختیار دشمنان قرار گیرد نیز به سادگی
قابل رمزگشایی و بهره برداری می باشد.
مرکز فناوری های کوانتومی ایران به عنوان
اولین متولی و پیشرو ،فعالیت عملیاتی خود
را از سال 1397اغاز کرده است و در حال
حاضر برخی ازمایشگاه های مربوطه را در
این بخش تجهیز و سامان دهی کرده است.
افزون بر این ،پروژه های مختلفی در هر یک
از 4حوزه اصلی فناوری های کوانتومی
(مترولوژی و حسگری کوانتومی؛ مخابرات
کوانتومی؛ شبیه سازی انالوگ و دیجیتال
کوانتومی؛ رایانش و محاسبات کوانتومی)
تعریف شده و در حال اجرا می باشد که از
ان جمله می توان به تصویربرداری کوانتومی،
رمزنگاری کوانتومی در فضای ازاد و در
بستر فیبر ،اشکارسازی و فاصله سنجی
کوانتومی (رادار/لیدار کوانتومی) ،اندازه گیری
کوانتومی کمیت های مختلف فیزیکی،
ساعت اتمی ،مغناطیس سنجی کوانتومی،
نقش ه کوانتومی مغز ،ژیروسکوپ و مسیریاب
کوانتومی ،و تولید چشمه های درهمتنیده ی
جبَر نیز اشاره کرد
مجتمع در بستر مو
دستیابی به این فناوری چه مزایای
مهمی برای کشور خواهد داشت؟
با توجه به کاربردهای شگفت انگیز
این فناوری ،بهره مندی از ان موجب
افزایش امنیت داده ها ،دستیابی به سرعت
20
شماره بیست وپنجم
اسفند ماه 99
محاسبات باال ،بهبود دقت دستگاه های
اندازه گیری و سنسورها ،یا تصویر برداری
های پزشکی و در امان بودن از خطر هک
شدن رمزها توسط کامپیوتر کوانتومی...
بهبود امنیت رمزبانک ها و ...خواهد شد.
ایا این فناوری در زمینه اقتصادی هم
تاثیرگذار خواهد بود؟
بله ،به لحاظ انتقال تکنولوژی و نیز
به لحاظ فروش دستگاه های تجاری در
این زمینه و همچنین عدم وابستگی به
خرید این تجهیزات از سایر کشورها ،در
زمینه اقتصادی نیز بسیار تاثیرگذار خواهد
بود .عالوه بر این ،سر ریز تکنولوژی حاصل
از فناوری های کوانتومی در دیگر بخش ها
همچون میکروالکترونیک ،اپتیک و غیره نیز
منجر به تاثیرات اقتصادی مثبت خواهد شد.
ایا در صورت عدم خودکفایی در این
فناوری دچار مشکالتی همچون نیاز
به واردات فناوری و خروج ارز خواهیم
داشت؟
ما تازه اول راه هستیم و گام های نخستین را
برداشته ایم در حالیکه دنیا دو دهه از ما جلوتر
است ،بنابراین باید با تالش و شبکه سازی این
فاصله را کاست .مبحث خودکفایی در این
حوزه به شکل جدی در حال پیگیری است و
همکاری با دانشگاه تهران و دانشگاه صنعتی
شریف نیز در این زمینه ادامه دارد و مراکزی
بدین منظور در این دو دانشگاه به عنوان زیر
مجموعه از مرکز فناوری کوانتومی ایران در
سازمان انرژی اتمی نیز تاسیس شده است.
همچنین ،با همکاری برخی شرکت
های دانش بنیان و پروژه های دانشجویی و
کسری خدمت در دانشگاه های تهران ،شریف،
تحصیالت تکمیلی زنجان ،امیرکبیر و شهید
بهشتی ....سعی می شود بحث خودکفایی به
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
طور جدی دنبال شود .در حال حاضر برخی
از موارد ساده نیز در کشور بومی سازی
شده و از نیاز به خرید خارح نمیباشد اما
عدم وابستگی به تجهیزات اصلی نیازمند
همکاری دیگر بخش ها و شبکه سازی در
کشور است که در دست بررسی و همکاری
است .عالوه بر این ،با توجه به اینکه دانشگاه
اصفهان به عنوان قطب اصلی اپتیک
کوانتومی در ایران شناخته میشود و اقدام
به سامان دهی "خوشه فناوری کوانتومی در
اصفهان" کرده است امید است با همکاری
میان مرکز فناوری های کوانتومی ایران و
زیرمجموعه هایش یعنی مراکز دانشگاه تهران
و شریف با خوشه فناوری کوانتومی اصفهان
با محوریت دانشگاه اصفهان بتوان به رشد
در زمینه فناوری کوانتومی در ایران سرعت
بیشتری بخشید .البته همکاری شرکت های
دانش بنیان و دیگر وزارت خانه ها ،بخش ها
و دانشگاه ها در این مسیر به رشد کیفیت
و کمیت این حوزه در ایرن کمک می کند.
پیشتازی ایران در این حوزه در
بین کشورهای منطقه مزایای صادرات
فناوری را برای ما ایجاد خواهد کرد؟
بخشی از تجهیزات در حال حاضر وارداتی
هستند اما سعی کرده ایم در قالب پروژه های
مختلف به بومی سازی و ساخت انها بپردازیم
که این امر ،همکاری بخش دانشگاهی را
بیشتر میطلبد .بدیهی است در صورتیکه
سریع تر حرکت کنیم می توانیم با تولید و
بومی سازی تجهیزات مورد استفاده در فناوری
کوانتومی بازار قابل توجهی در منطقه را از ان
خود کنیم تا بعد از ارتقا و برندسازی بتوان
بازارهای بزرگتر در کشورهای دیگر را نیز
تصاحب کرد که این امر در صورت برنامه ریزی
و مدیریت درست به همراه سرمایه گذاری
هوشمندانه چندان هم دور از ذهن نیست. صفحه 20
یادداشت
سرنوشت مدیریت لحظه ای در سینمای ایران
مسعود توکلی -سینمای ایران سال
هاست از فقدان برنامه ی بلند مدت رنج می
برد.این رنجوری به دوران بعد از انقالب بسنده
نمی شود.پیشینه ای دیر و دور داشته است.از
زمانی که به اصطالح فیلم های فارسی پدید
امدند و چون موجی سهمگین همه ی بدنه
ی سینمای ایران را در برگرفت! اگرچه نباید
بیش از اندازه از هنر سینما انتظار داشت اما
درغلتیدن بدنه ی سینما در تولید و پخش
سینمای سرگرم کننده ی تهی محتوا،
بیماری خطرناکی است که چنانچه راهی
برای درمان و التیام نیابیم نه از تاک نشان
خواهد ماند و نه از تاک نشان ! در سال های
اخیر این بیماری چون گسترش یافته است
یافتن و تماشای اثری ارزشمند در سینمای
ایران ،به مثابه ی یافتن ُدر و گوهری کمیاب
و شاید نایاب می ماند.شوربختانه باید گفت
سرنوشت سینمای ایران همانند بسیاری از
المثَل
امور فرهنگی و هنری کشور به ضرب َ
« هرچه پیش اید خوش اید!» پیوند خورده
است.چرا سینمای ایران تا این اندازه دچار
رفتاری منفعل و واکنشی شده است؟ می
توان علل و اسباب چندی برای وضعیت
نابسامان سینمای ایران برشمرد اما گمان
نمی کنم نبود مدیریت راهبردی در سینمای
ایران ،نقطه ضعف بی اهمیت و کوچکی باشد.
سینمای ایران در لحظه به حیات پرتالطم و
ناپایدار خود ادامه می دهد.نگاه دور اندیشانه
ندارد و به شدت از بحران ها زیان می بیند.به
عبارت روشن تر ،سینمای ایران فاقد مدیریت
استراتژیک یا راهبردی است.ان چه در توان
دارد در زمان روبرو شدن با مشکالت و بحران
های قابل پیش بینی و غیر قابل پیش بینی
هزینه می کند اما توفیق چندانی نمی یابد.
در بحران کمبود سالن سینما – که امری
قابل پیش بینی است – به همان اندازه دچار
ناتوانی و نابسامانی است که د ربرابر بحرانی
سهمگین تر – و البته غیر قابل پیش بینی –
مانند همه گیری ویروس کرونا دست بسته
است.چرا چنین است؟ پاسخ ساده و مجمل
ان ،این است که سینمای ایران به شدت از
مشکالت مدیریتی رنج می برد.البته چندان
به توضیح نیاز ندارد که این وضعیت وابسته
به این دوره و دوره ی قبل ندارد.جناح بندی
های و گروه گرایی های سیاسی نیز تا ٍثیری
در پیدایش یا ماندگاری ان نداشته است.
واقعیت ان است که مدیریت امور فرهنگی
و هنری نیاز به مدیریتی راهبردی دارد.
مدیریتی که از برنامه ریزی و پایش و کنترل
اغاز می شود وبه تجزیه و تحلیل و ارزیابی
مستمر برای تحقق اهداف و مقاصد بلند
مدت می انجامد.مدیریت در سینمای ایران
همواره به روزها و چه بسا به لحظه های پیش
رو اندیشیده است .هماره نگران حال و اکنون
خود بوده است.حتا رنج و سختی دیروز خود
را نیز فراموش کرده است! دغدغه و نگرانی
همیشگی او این است که اکنون و امروز چه
کنیم؟ به سخنی دیگر سینمای ایران گرفتار «
مدیریت لحظه ای» است.بیشتر مدیران ارشد
ان از سازمان ها و نهادهای دیگر به سازمان
سینمایی کوچ می کنند و اگرچه برخی از ان
ها هم تالش قابل توجهی از خود نشان می
دهند اما عمر مدیریت شان بسیار کوتاه است
و ان ها چاره ی کار را بسامان کردن امور
جاری می بینند و بس! اینکه وضعیت تولید
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
در سینمای ایران رو به کدام سو دارد و یا اینکه
وضعیت اکران فیلم و سالن ها ی سینمایی
چه سرنوشتی خواهد یافت،چندان مجالی
برای اندیشیدن نمی یابند.اگر چه معتقدم
ورود مدیران نامرتبط و نا اشنا با سینما به
سازمان سینمایی بر مشکالت سینمای ایران
خواهد افزود.چه باید کرد؟ پرسش مهمی
است که باید درباره ی ان بسیار سخن
گفت و ازصاحب نظران و منتقدان وضعیت
موجود نیز خواست که پیرامون ان بیندیشند
و بنویسند.اما به عنوان طرح موضوع و گام
نخست باید به منابع انسانی و متخصص درون
سازمانی اعتماد بیشتری کرد و ورود چهره
های جدید و صاحب اندیشه را به جایگاه های
تصمیم گیری و مدیریتی باز کرد .سازمان
سینمایی امروز به افرادی نیاز دارد که ایده
های جدیدی به عرصه سینما ببخشند و
از خطرپذیری های ناشی از ان نهراسند.
مدیریت های لحظه ای ازمون خود را داده اند!
اسفند ماه99
شماره بیست و پنجم
21 صفحه 21
خاطرات
فیلمی که رنگ اکران بخود ندید
نوشته غالمرضا گمرکی
نامش عباس بود و عاشق سینه چاک
سینما .او سینما را مثل همه ی شیفتگان
به این هنر جادویی دوست داشت.
جوان بود و جویای نام .او به واسطه
عالقه و رسیدن به ارزویش ،دهها شغل
عوض کرده بود تا عاقبت برای دستیابی به
هدف اصلی اش که سینما بود به خواندن
تصیف روی اورده بود .عباس از الله زار
به خیابان (منوچهری) و از انجا به کوچه
(ارباب جمشید) که هنوز بهمین نام باقی
مانده است و ان سالها به (هالیوود) ایران
معروف بود راه پیدا کرد( .ارباب جمشید)
پاتوق تمام عاشقان دلباخته سینما بود .از
هر قماشی انجا پالس بودند .از کله سحر
جوانان قد و نیم قد ،سینه کش دیوار لم
میدادند و از بازیگران دلخواه خود حرف
میزدند و گاها زمانیکه بحث شان به درازا
می کشید هواداران هر بازیگر به طرفداری
از هنرپیشه مورد عالقه خود ،سینه شان
را در مقابل یکدیگر سپر می کردند و
برای هم شاخ و شانه می کشیدند و
کسی هم جرات دخالت نداشت .تا چشم
بهم میزدی قشقرقی راه می انداختند که
ان سرش ناپیدا ....خیابان بسته میشد
22
شماره بیست وپنجم
اسفند ماه 99
و کسبه به کالنتری زنگ می زدند و
به محض شنیدن صدای سوت پاسبان
(پلیس) هرکدام از این مثال یکه بزنها ،
دنبال سوراخ موش می گشتند .هر روز که
صدای عباس از سرکوچه (ارباب جمشید)
با شعر زنده یاد (قاسم جبلی) ( :در شب
مهتاب بنگر ...در زیرنور ماه ،امواج کارون
را ..اه ...اه ...اه) شنیده می شد همه می
دانستند که او عباس است .عباس جز
خیابان(ارباب جمشید) در هیچ جای
دیگر تهران شعر نمی خواند چرا که انجا
میعادگاه ارزوهایش ،یعنی سینما بود .عاشق سینمام ...عاشق بازیگرام بخصوص
اقای فردین ،ملک مطیعی ،ظهوری و ...
اکثر دفاتر استودیوهای فیلمسازی مثل
تهیه کننده :دوست داری توی سینما
اژیرفیلم سیرا فیلم -دیاموند فیلم و ...در چکار کنی؟ عباس :هرکاری باشه با جون
خیابان (ارباب جمشید) مستقر بودند .و دل انجام می دم تا معروف بشم...
عباس ماهها بود که برای جلب تهیه میخوام مردم ؛ اسم و فامیل اصلی مو با
کنندگان سعی می کرد به محض نزدیک احترام صدا کنن ...تهیه کننده :کارمند
شدن به دفاتر فیلمسازی ،صدایش را ما رفته .بجای اون کار میکنی؟ عباس:
باالتر ببرد و با سوز و گداز بخواند .تا اینکه چرا که نه .از خدامه اقا!!! باالخره باید
یک روز پرنده اقبال روی شانه او نشست از یه جایی شروع کنم ...تهیه کننده:
و تهیه کننده ای او را به داخل دفترش از فردا صبح ساعت 8بیا اینجا ...برق
فراخواند :میدونم اسمت عباسه ولی چرا خوشحالی در چهره عباس ظاهر شد :اقا،
فقط توی این خیابون اواز میخوانی؟! اجازه میدین دست تونو ماچ کنم؟ تهیه
عباس جوابداد :این خیابون عشق منه ،کننده :فردا منتظرتم .عباس :چشم اقا...
زندگی منه ،سینما رو دوست دارم .خدا از بزرگی کمتون نکنه و عباس عقب
عقب از تهیه کننده جدا شد و رفت ...او
که حاال سراز پا نمی شناخت ،کاغذهای
(تصنیف) را در کیف دستی خود جای
داد و به سرعت خیابان(ارباب جمشید)
را بدون خواندن اواز ترک کرد .عباس
یکسال سر ساعت 8صبح تا بوق شب در
دفتر تهیه کننده کار می کرد .سرصحنه
های فیلمبرداری ،سوالهای جورواجوری
از کارگردان و فیلمبردار می پرسید...
تا اینکه یک روز خالصه داستانی را که
نوشته بود به تهیه کننده داد .چند روز بعد
تهیه کننده از او خواست به عنوان دستیار
کارگردان در فیلم جدید او کار کند.
هوش و استعداد عباس در زمینه
کارگردانی باال بود بخصوص که گهگاه با
کارگردان همفکری می کرد و کارگردان
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی صفحه 22
از او رضایت کامل داشت ...یکسال
گذشت و تهیه کننده از عباس خواست
تا خالصه داستانی را که قبال باو داده
بود بطور کامل بنویسد .یک ماه شب
و روز روی فیلمنامه کار کرد و سپس
انرا برای مطالعه به تهیه کننده داد.
در همین ایام ،کارگردانی که فیلمی
برای تهیه کننده میساخت بیمارشد.
تهیه کننده مستاصل بود که بقیه
سکانس های فیلم را به کدام کارگردان
محول نماید .عباس که تهیه کننده را
به شدت اشفته و درمانده دید با لحنی
خجالت امیز از او تقاضا کرد تا بقیه
فیلم را او کارگردانی نماید! تهیه کننده
که حاال دودل شده بود با اکراه گفت:
بشرطی موافقت خواهد کرد که عباس
یک سکانس از فیلم را کارگردانی کند
و چنانچه سکانس مربوطه مورد قبول او
قرار گرفت بقیه فیلم باتمام برساند.همان
روز عباس به مالقات کارگردان قبلی که
بیمار بود رفت و بعد از کسب اجازه از
او ،یک سکانس مورد نظر تهیه کننده
را کارگردانی کرد( .نگاتیوها) به (پزتیو)
تبدیل و (راشها) روی پرده استودیو
نمایش داده شد .تهیه کننده با دیدن
(راشها) به عباس اجازه داد بقیه فیلم
را کارگردانی کند ...دو سال بعد عباس
بطور مستقل ،فیلمنامه ای را که خودش
به سفارش تهیه کننده نوشته بود جلوی
دوربین برد(طالق) ساخته عباس کسایی...
فیلم (طالق) ساخته و سپس اکران شد و
مورد استقبال مردم قرار گرفت .از انجا که
عباس کسایی اهل گفتمان در خصوص
سینما بود و بکارش عشق می ورزید.
فیلمنامه بعدی را که نوشته بود به
کارگردانانی که احساس می کرد بیشتر از
او تجربه دارند و بی هیچ توقع با او همکاری و
همفکری و بعضا راهنمایی می کنند ؛ ارائه
میداد و از نظرات انها بهره مند می شد.
انزمان بجای خانه سینما فعلی،
(سندیکای هنرمندان سینمای ایران)
بود نگارنده هر وقت وارد سندیکا می
شد ،کسایی را با کارگردانان و نویسندگان
مختلف می دید که در حال گفتگو بر سر
فیلمنامه هستند و عباس کسایی نظرات
انها را تایید می کرد .سرانجام وقتی فیلم
ساخته و اکران شد عباس کسایی جزو
یکی از کارگردانان خوب سینمای ایران
مطرح شد .تا اینکه یک روز عباس کسایی
به سراغ تهیه کننده ای می رود و به او
می گوید :یه فیلمنامه دارم که چهل
دقیقه ان فیلمبرداری شده! تهیه کننده
با تعجب می پرسد :چرا ادامه ندادی؟!
عباس می گوید :پولم ته کشید .تهیه
کننده می خندد و پاسخ می دهد :کیا تو
فیلمت بازی می کنن؟ عباس لبخند می
زند و می گوید :بعدا می گم .فقط یادتون
باشه 20دقیقه فیلم ...رقص و اوازه 20 ،
دقیقه اشم زد و خورده ،بقیه ش توی سه
تا (لوکیشن) فیلمبرداری می شه .تهیه
کننده پاسخ می دهد :حاال قصه اش
چیه؟ انروز عباس چهار قصه متفاوت برای
تهیه کننده تعریف می کند .تهیه کننده
یکی از قصه ها را می پسندد و بالفاصله به
حسابدارش دستور می دهد علی الحساب
500تومان(نه 500هزارتومان!به عباس
بدهد تا قرارداد اماده شود و تاکید می
کند سریعا فیلمنامه را اماده کند .عباس
بعد از گرفتن پول سریعا دفتر را به قصد
منزل خود که در کرج ساکن بود ترک
می کند .وقتی با اتومبیل خود که (اریا)
بود وارد حیاط و سپس داخل حال منزل
می شود اسکناسها را که از حسابدار
گرفته بود روی سر همسرش می ریزد و
می گوید :یه کار جدید گرفتم ....سپس
روی صندلی پشت میز غذا خوری می
نشیند تا بعد از صرف غذا ،فیلمنامه ای
که مورد تایید تهیه کننده قرار گرفته
بود را بنویسد اما دست بر قضا چون
چهار نوع قصه برای تهیه کننده تعریف
کرده بود ،قصه مورد تایید تهیه کننده
یادش نمیاید! بالفاصله و بدون اینکه لب
به غذا بزند سوار اتومبیل شده منزل را
به قصد دفترتهیه کننده ترک می کند.
وقتی وارد دفتر می شود تهیه کننده با
دیدن او تعجب می کند .عباس بدون
اینکه دست پاچه شود و خود را ببازد از
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
ضریب هوشی باالی خود استفاده کرده از
تهیه کننده می پرسد :راستش برگشتم
بدونم اشکالی نداره من قصه رو روی
ظهوری بنویسم؟ تهیه کننده با تعجب
می گوید :ظهوری؟! اون قصه ای که من
خوشم اومد(انگ) اقاسی یه ...دوزاری
عباس می افتد و قصه در ذهنش تداعی
شده با عجله دفتر تهیه کننده را ترک
می کند ...بیست روز بعد فیلمبرداری در
جنوب ایران کلید می خورد و پس ازاخذ
پروانه نمایش(نعمت نفتی) با بازی زنده
یاد اغاسی اکران می شود ...با پیروزی
انقالب و سپس 8سال دفاع مقدس یک
روز نگارنده برای انجام کاری به بخش
فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی رفته بود.
انجا عباس کسایی دست به سینه کنار
اتاق مدیر بخش فرهنگی ایستاده بود .او با
دیدن نگارنده کلی خوشحال شد و پرسید
مدیر بخش فرهنگی را می شناسید؟
جواب منفی بود دقایقی بعد منشی
از اتاق بیرون امد و به کسایی گفت:
برای مدیر جلسه گذاشتن شما فردا
صبح ساعت 10اینجا باشین .عباس با
دلخوری بنیاد را ترک می کند یک هفته
بعد او را در سینما(پالزا) که محل پاتوق
هنرمندان قدیمی بود دیدم .پرسیدم
باالخره مدیر بخش فرهنگی را دیدی؟
اهی کشید و گفت :دیدم ولی
امیدموقطع کردن .فیلم برای همیشه
توقیف شد .پرسیدم :کدام فیلم گفت:
(شجاعان ایستاده می میرند) با تعجب
پرسیدم کی این فیلم رو ساختی که
ما متوجه نشدیم؟! گفت :در سکوت
بی خبری ساخته شد و بعد با بغض و
چشمانی اشکبار از نگارنده جدا شد .چند
روز بعد باخبر شدم که عباس سکته کرده
و در بیمارستان بستریست .وقتی وارد
بیمارستان شدم او به دیار حق شتافته بود
عباس کسایی مرد و اولین فیلم بعد از
انقالب او (شجاعان ایستاده می میرند) به
تهیه کنندگی جواد گلپایگانی را از خود بجا
گذاشت که هرگز رنگ اکران بخود ندید.
یادش گرامی باد...
اسفند ماه99
شماره بیست و پنجم
23 صفحه 23
گزارش
فیلترشکن ،هزینه اینترنت را دو برابر میکند
برخی فعاالن سیاسی و رسانهای معتقدند منافع اقتصادی
یکی از مزایای محدودیت فضای مجازی است ،از انجایی که با
فیلتر شبکههای اجتماعی و استفاده از فیلترشکن ،هزینههای
مردم برای استفاده از فضای مجازی دو برابر میشود و باید
دید این درامدها به سود چه افراد و شرکتهایی واریز میشود.
به گزارش ایسنا ،حسن بیادی ،فعال سیاسی و دبیر کل حزب
ابادگران جوان و سعید شریعتی ،فعال سیاسی و رسانهای و عضو
شورای مرکز حزب اتحاد ملت ایران ،در نشست نقدواندیشه وزارت
ارتباطات و فناوری اطالعات با موضوع «سیاست و فضای مجازی» به
گفتوگو درباره دسترسی مردم به اینترنت پرداختند و با بیان اینکه
این دسترسی ،حق مردم است و نمیتوان این حق را از انان سلب کرد،
به لزوم برنامهریزی برای تبدیل تهدیدها به فرصتها تاکید کردند.
سعید شریعتی درباره محدودسازی شبکههای اجتماعی،
با بیان اینکه شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام همیشه
وجود دارند ،گفت :این تصمیمگیران هستند که برای دسترسی
جامعه ایرانی به شبکههای اجتماعی تصمیم میگیرند و باید
پاسخ دهند که چرا باید خود را از این فضا محروم کنیم.
وی با تشبیه جامعه به بدن انسان و شبکههای اجتماعی به تبسنج،
افزود :پدیدههای ناخوشایندی در جامعه مانند عفونت در بدن انسان وجود
دارد و ازاردهنده هستند اما نباید برای رفع این ناخوشایندیها تبسنج
را از بین ببریم .شبکههای اجتماعی بهترین تبسنجهای جامعه هستند.
سیاستگذاران با رصد شبکههای اجتماعی و اطالع از جامعه میتوانند
با سیاستگذاریهای درست جامعه را به سمت صحیح هدایت کنند.
این فعال سیاسی به مبانی مختلف قوانین اشاره کرد و گفت :قوانین باید
مبتنی بر قرارداد یک جامعه و تامینکننده منافع مردم باشد .افراد یک
جامعه نسبت به امکانات ان جامعه حق مالکیت دارند .صاحبان سیگنال و
امواج رادیویی مردم هستند و نمایندگان مجلس به نمایندگی از صاحبان
این سیگنالها میتوانند تصمیم بگیرند که به چه صورت استفاده شود.
مردم به فضای مجازی و افزایش پهنای باند رای دادهاند
شریعتی با انتقاد از مخالفین فضای مجازی که به نمایندگی از مردم به
دنبال محدودیت این فضا هستند ،افزود :فضای مجازی ،دیتا و سیگنال
ملک شخصی نیست و دارایی ملت است و اگر قوانینی برای ان وضع شود
که برای فردی حق ویژه قائل باشد مردم از این قانون تمکین نمیکنند.
مردم در انتخابات گذشته به ایده گسترش فضای مجازی و افزایش
پهنای باند رای بالغ به ۲5میلیونی دادهاند و این مسیر را انتخاب کردهاند.
وی به حمایت از پیامرسانهای داخلی اشاره کرد و گفت:
پیامرسانهای داخلی باید در یک رقابت با شبکههای اجتماعی
خارجی رشد کنند و با محدود کردن و بستن شبکههای اجتماعی
خارجی ،انان رشدی نخواهند داشت .هماکنون هم مشکلی برای
تعیین تکلیف شبکههای اجتماعی نیست ،میتوانیم از مردم برای
رای به مخالفت یا موافقت با شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام
24
شماره بیست وپنجم
اسفند ماه 99
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
رفراندوم برگزار کنیم و نتایج ان هر چه بود همه تمکین کنند.
این فعال رسانهای به لزوم بررسی فرصت ،تهدید ،قوت و ضعف هر
پدیدهای تاکید کرد و با اشاره به دیدار اعضای شورای عالی فضای
مجازی در سال 9۶با مقام معظم رهبری ،گفت :رهبری در این دیدار
بر افق این فضا تاکید کردند و اشاره داشتند که در اینده در این
فضا مرز و ارز یعنی دو عنصر حاکمیت ملی هر کشور از بین میرود
و از هم اکنون باید برای اینده برنامهریزی کرد .با پیشرفت فضای
مجازی حاکمیت ملی بازتعریف میشود و داراییها تغییر میکند.
شریعتی با بیان اینکه قدرت جدیدی ایجاد شده است،
تصریح کرد :در انتخابات 9۲ ،۸۸و 9۶شبکههای اجتماعی
مانند فیسبوک و تلگرام در ایران تاثیر بسیاری داشتند و باعث
تحول شدند و در انتخابات ۱4۰۰نیز اینستاگرام تاثیرگذار است.
این فعال سیاسی و رسانهای منافع اقتصادی و رقابت را یکی دیگر از
دالیل پشت پرده محدودکنندگان فضای مجازی عنوان کرد و افزود :با
فیلتر شبکههای اجتماعی و استفاده از ویپیان برای دسترسی به انها،
دیتای داخلی تبدیل به دیتای خارجی شده و هزینههای مردم برای
استفاده از این فضا دو برابر میشود و با این حساب باید بررسی شود
این درامدها به سود چه افراد و شرکتهایی واریز میشود .افشاگریها
در فضای مجازی باید تبدیل به شفافسازی شود ،البته فضای
مجازی شفاف اجازه فساد نمیدهد که کسی بخواهد ان را افشا کند.
شریعتی به نقش فضای مجازی در ایجاد کسبوکارها در مناطق
محروم اشاره کرد و افزود :من شاهد هستم و از طریق گزارشهایی
که توسط فعالین مدنی حزب میدهند میدانم که در دورترین
نقاط روستاهای سیستان و بلوچستان دخترانی توانستهاند از طریق
اینستاگرام برای صنایع دستی سوزندوزی خود از تمام نقاط کشور
مشتری داشته باشند و کسبوکاری برای خود در این حوزه ایجاد کنند.
وی به نقش سنتی مردم در ساختار قدرت در گذشته اشاره کرد و
گفت :هماکنون با حضور شبکههای اجتماعی و فضای مجازی مردم
صاحب قدرت شدهاند و میتوانند نظرات خود را اعالم کنند و تاثیر
داشته باشند .ما امروز با شهروند قدرتمند مواجه هستیم و افرادی از
این موضوع راضی نیستند .دسترسی به اینترنت ،حقوق مکتسبه مردم
است و به همین راحتی نمیتوانیم این حق را از مردم پس بگیریم. صفحه 24
به جای ممنوعسازی ،باید مصونسازی کرد
این فعال رسانهای برخوردها و محدودیتها را ناامیدکننده
عنوان کرد و افزود :این برخوردها امید و انگیزه را بین جوانان از بین
میبرد .اگر از بستن و محدود کردن تاکنون فایدهای بردیم از این به
بعد هم میبریم .به جای ممنوعسازی ،باید مصونسازی کرد .باید
با حداکثر ازادی و حداقل ممنوعیت برای مردم دسترسی ایجاد
شود و به مردم برای استفاده از این فضا اگاه و اموزش داده شود.
حسن بیادی نیز با اشاره به اینکه از برخی از عناوین تعریف
درستی در جامعه نشده است ،گفت :فضای مجازی ،واقعا
مجازی نیست بلکه حقیقی است و واقعیت دارد .همانطور
که نمیتوانیم در مقابل جریان اب بایستیم ،نمیتوانیم این
فضا را نیز ببندیم اما درست است که این فضا باید قانونمند
شود و کسی با قانونمند شدن این فضا مخالف نیست.
وی با اشاره به تجربیات گذشته در برخورد با پدیدههای
جدید در کشور ،گفت :در ابتدای ورود پدیدههای جدید در ابتدا
برخوردهای سلبی انجام میشود ،در صورتی که با تعیین حدود
و مقررات میتوانیم استفاده درستی از این پدیدهها داشته باشیم.
علل بیشتر این مشکالت ،مدیریتهای جزیرهای است .مشکل
فضای مجازی نیز مدیریت جزیرهای و نبود مدیریت یکپارچه
است .ما نمیتوانیم تمام اینترنت و جهانی شدن را ببندیم ،باید
سیاستمداران و برنامهریزانی که همه را دشمن نمیدانند ،بدون
برخورد و نگاه چکشی گفتوگو کنند تا به راهحل مناسبی برسیم.
نمیتوان فضای مجازی را از مردم گرفت
این فعال سیاسی با بیان اینکه نمیتوانیم فضای مجازی را از
مردم بگیریم ،گفت :باید مانند سیل که در صورت مهار شدن
میتواند به فرصت تبدیل شود از تهدیدهای فضای مجازی فرصت
ایجاد کنیم .شبکههای اجتماعی مضرات سیاسی ،اجتماعی
و خانوادگی نیز دارد و باید با اموزش ،تربیت و فرهنگسازی
این مشکالت را کاهش دهیم .با فضای مجازی ما میتوانیم
جهانی شویم و فضای مجازی ابزار جهانی شدن ما است.
بیادی به مباحث مربوط به محدود کردن شبکههای اجتماعی
اشاره کرد و افزود :پشت موضوع بستن و محدود کردن
شبکههای اجتماعی مباحثی دیگر مطرح است و حتی اگر ما
گام دوم انقالب اسالمی که توسط مقام معظم رهبری ابالغ شده
است را بررسی کنیم ،از ان بستن فضای مجازی درنمیاید.
یکی از اهداف جهانیسازی ،مدیریت شیشهای و شفاف است.
وی به لزوم اصالح ساختارهای سیاسی و شکل انتخابات
با وجود فضای مجازی اشاره کرد و گفت :باید قانون بهطور
یکسان برای همه اعمال شود و به خواستهها و نیازهای مردم
توجه کنیم .در فضای مجازی با راهاندازی کسب وکار ،مشکالت
مالی بسیاری از مردم رفع شده است و اگر تخلفی هم در این
فضا انجام میشود مانند فضای واقعی باید با ان برخورد شود.
کودک کشاورز
ﻧﻔﯿﺴﻪ ﻣﻬﺪى ﭘﻮر -اقا ﯾه دوﻧه ادامﺲ بﺨﺮ ،ﺗﺮوﺧدا ﯾه دوﻧه .ﻓﻘﻂ
ﯾه دوﻧه بﺨﺮ ..ﺻدای مﺮد :بﺮو اوﻧﻮر بﭽه مﺰاﺣم ﻧﺸﻮ .اقا به ﺧدامﻦ بﭽه
ﻧیستم .بﭽه ﮐﺸاورزم .بابام مﺮﯾﻀه ،ﺧﻮاهﺶ میﮑنم ﯾه دوﻧه ادامﺲ بﺨﺮ...مﺮد
رﻓت و مﻦ روی جدول ﮐنار ﺧیابﻮن ﻧﺸستم ...با ﭼﺸماﻧی پﺮ از اشﮏ و دﻟی
شﮑسته ،رو به اسمان ﮐﺮدم و ﮔفتم ﺧداﯾا ﺣاﻻ ﭼﮑار ﮐنم؟ شﺐ شد ،امﺮوز
ﮐاسﺒی ﻧﮑﺮدم .ﮐسی ازم ادامﺲ ﻧﺨﺮﯾد ،با ﭼه روﯾی بﺮﮔﺮدم ﺧﻮﻧه !؟ ﺧداﯾا
پدرم اﺣتیاج داره بﺒﺮمﺶ دﮐتﺮ ،به ﺧﻮاهﺮم قﻮل دادم بﺮاش دﻓتﺮ ﻧﻘاشی بﺒﺮم.
ﺧداﯾا ﺧﻮدت داری همه ﭼی رو از اون باﻻ ﺗماشا میﮑنی ،ﺧﻮدت بﻬتﺮ از
همه وﺿﻊ مارو می دوﻧی ،شاﯾدم سﺮت جاﯾی دﯾﮕه ﮔﺮمه ..ﺧداﯾا دﻟم ﺧیﻠی
ﮔﺮﻓته .ﻧفسم باﻻ ﻧمیادمیﺸه بﺸینی ﮐنارم؟ میﺨﻮام باهات ﺗا ﺻﺒﺢ ﺣﺮف بﺰﻧم
،اﻧﻘدرﺣﺮف دارم ﮐه ﺗمﻮم شدﻧی ﻧیﺲ .اﻧﮕار ﺧدا بﻬم ﮔفت بﮕﻮ ...دارم
ازسﺮما میﻠﺮزم .بﺮای ﻟﺤﻈه ای اﺣساس ﮐﺮدم ﮐسی پتﻮﯾی روﯾم اﻧداﺧت.
اﺣساس ﮔﺮما ﮐﺮدم .ﺣﺲ عجیﺒی بﻬم دست داد.بدﻧم از اﯾﻦ ﺣﺲ اﻧﮕاربه
ارامﺶ رسید وﯾه دﻓﻌه بیاد ﮔﺬشته اﻓتادم .ﭼه روزﮔاری داشتیم .اشﮑام روی
ﺻﻮرﺗم سﺮازﯾﺮ شدو ﻧا ﺧﻮداﮔاه ﻟﺒاﻧم بﺤﺮﮐت اﻓتاد :ﺧداﯾا مﻦ ﯾه پدر مﺮﯾﺾ
دارم.ﯾه ﺧﻮاهﺮ ﮐﻮﭼﮏ.ﻧﮕﻬداری ازاوﻧا در اﯾﻦ شﻬﺮﻏﺮﯾﺐ بﺮام سﺨت وﻏیﺮ
قابﻞ ﺗﺤمﻞ شده .دوست دارم ﺣﺮﻓامﻮ به بﺰرﮔان ﮐﺸﻮر بﮕم .اما دستم بﻬﺸﻮن
ﻧمیﺮسه .میﺨﻮام بﻬﺸﻮن بﮕم پدرم ﯾه ﮐﺸاورزه .ماﺗﻮی ﯾه روستا باﻏدار بﻮدﯾم.
ﮐﺸاورزی میﮑﺮدﯾم .منﻮ پدرم هﺮ روز ﺻﺒﺢ ﺗا شﺐ ﺗﻮی زمیﻦ ﮐﺸت زار،
مﺸﻐﻮل ﮐار بﻮدﯾم .بیﻞ میﺰدﯾم .ﮐﻮد میدادﯾم .سم میﺰدﯾم .هﺮس میﮑﺮدﯾم
وقتی با ﮐمﺒﻮد اب مﻮاجه بﻮدﯾم بامیﺮاب دعﻮا داشتیم .قدرت ﺧﺮﯾدﺗاﻧﮑﺮ
اب ﻧداشتیم .با اﯾﻦ ﺣال ﺗﻮ ﭼﻠه ﺗابستﻮن ازشدت ﮐار ﺧیﺲ عﺮق میﺸدﯾم
ﺗااﻧﭽه ﮐاشته بﻮدﯾم به ﺛمﺮبﺮسه .ﭼﺸمامﻮن باﯾﻦ درﺧتان سﺮبفﻠﮏ ﮐﺸیده
ﺧیﺮه میماﻧد ﺗا باﻻﺧﺮه میﻮه ها بﺒار بﺸینه .ﻓصﻞ ﻓﺮوش ﮐه میﺸد دﻻﻟﻬای بی
اﻧصاف ﺗا دﻟتان بﺨﻮاهد ﺗﻮی سﺮمال میﺰدﻧد ومﺤصﻮﻻت را مفت میﺨﺮﯾدن
و به بار ﻓﺮوشان میفﺮوﺧتند .وقتی درﺧتﻬا ﺗﻬی ازمیﻮه میﺸد ﻧاﭼارمیﺸدﯾم به
میدان بﺮوﯾم ومیﻮه بﺨﺮﯾم .قیمت ﮐه میﭙﺮسیدﯾم بﺮق از ﭼﺸماﻧمان میﭙﺮﯾد.
ﭼﻮن به ﭼند بﺮابﺮ قیمتی ﮐه دﻻل از ما ﺧﺮﯾده بﻮد ﺣاﻻ باﯾد ازشﻮن بﺨﺮﯾم.
پدرم ﻏﺮ میﺰد ﮐه ﮐﺸاورزی ﭼه سﻮد داره ؟ سﻮد را دﻻل و واسﻄه میﺒﺮد و
ﺧﺮﺣمال مفت ﮐﺸاورزه ..پدرم وقتی اﯾﻦ وﺿﻊ را میدﯾد ﻓﻘﻂ ﻏﺮ میﺰد و
میﮕفت :اﺧﺮ اﯾﻦ ﭼه قاﻧﻮﻧیه ﮐه دستﻬای ما پینه بﺒنده .ﺻﻮرﺗمﻮن ﺗﻮﮔﺮما
بسﻮزه و ﻓصﻞ ﻓﺮوش بار ،سﻮدش رو دﻻل و واسﻄه بﺒﺮه....؟ اوﻧﻘدر ﮔفت و
ﮔفت ﺗا عاقﺒت ﺧﻮدش را از شﺮ ﮐﺸاورزی راﺣت ﮐﺮد و اومد شﻬﺮ و شد
دوره ﮔﺮد .ﺻﺒﺢ ﺗا شﺐ پﺮسه میﺰد اهﻦ اﻻت میﺨﺮﯾم ....و منم شدم ادامﺲ
ﻓﺮوش .اﺧدا شنیدی ﭼیا ﮔفتم؟ اﺧدا ﭼﺮا ﮐسی ﻧیﺲ بداد ﮐﺸاورز بﺮسه.
ﭼﺮاﮐسی ﻧیﺲ باﯾﻦ روستاها و ﮐﺸاورزها سﺮبﺰﻧه و ﭼاره اﻧدﯾﺸی ﮐنه .ﭼﺮا
ﮐسی ﻧیﺲ دست اﯾﻦ واسﻄه ها رو ﮐﻮﺗاه ﮐنه ﺗا مﺮدم با هﺮ درامدی بتﻮﻧﻦ
بجای ﻧﮕاه ﮐﺮدن به میﻮه ها اﻧﻬارا بﺨﺮن اما ﺣسﺮت ﻧﺨﻮرن .ﭼﺮاﮐسی ﻧیﺲ
جﻠﻮ اﯾﻦ بی عداﻟتی هارو بﮕیﺮه؟ ﺧداﯾا ﺗا ﮐی مﺮدم باﯾستی ﺗاوان مسﺌﻮﻟیﻦ بی
ﺗﻮجه وﮐار ﻧابﻠد را بدن؟ ﺧدا ﺧسته شدم ازاﯾﻦ همه ﻧامﺮدمی ها .ﮐﺞ رﻓتارﯾﻬا.
ﺧداﯾا به دل پدرم بنداز بﺮﮔﺮدﯾم به روستا و دوباره ﮐﺸاورزی ﮐنیم ..ﺧداﯾا
مﻦ جﺰاﯾﻦ هیﭻ ﺧﻮاسته ای ازت ﻧدارم .بﺸﺮﻃی ﮐه دوﻟت میﻮه هارو با قیمت
منصفاﻧه از ما بﺨﺮه و وارد بازارﮐنه .ﺧدا ،ﺣﺮﻓامﻮ شنیدی؟ پﺲ اﻧجامﺶ
بده .دﻟم میﺨﻮاد اﻻن ﮐه میﺮم ﺧﻮﻧه به پدرم بﮕم باﺧدا ﺣﺮف زدم .قﻮل داد
اﮔه بﺮﮔﺮدﯾم روستا و ﮐﺸاورزی رو شﺮوع ﮐنیم به دل مسﺌﻮﻟیﻦ میندازه ﮐه
به داد ﮐﺸاورزها بﺮسﻦ .به اوﻧا ﮐمﮏ ﮐنﻦ.ﯾاری بدن .پسﺮک عیﻦ جﺮقه
ازجا پﺮﯾد و بدون اﯾنﮑه ﺗﻮجﻬی به اﺗﻮمیﺒﻞ ها داشته باشه دوان دوان بسمت
ﺧﻮﻧه شﻮن دوﯾد ﺗا پدر را راﺿی بﺮﻓتﻦ روستا ﮐنه.
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
اسفند ماه99
شماره بیست و پنجم
25 صفحه 25
گفتگو
سید ضیاء هاشمی
رقم باالی دستمزد فساد ایجاد کرده و سینما را نابود می کند
سید ضیاء هاشمی تهیه کننده سینما است.
از مهم ترین فعالیت های او می توان به تهیه
اثاری چون عروس ،دزد عروسک ها ،روز
فرشته ،شوکران ،امیر ،اینده و ...اشاره کرد .وی
کار حرفه ای خود را از سال 61با حضور در حوزه
هنری و تهیه اثار دفاع مقدس اغاز کرد .سال
1372در فیلم روز فرشت ه به کارگردانی بهروز
افخمی به عنوان تهیه کننده فعالیت داشت.
او عالوه بر تهیه کنندگی مدیریت سینماهای
تحت پوشش حوزه هنری را عهده دار شد.
تاسیس موسسه مهاب فیلم ،تاسیس موسسه
پخش و تبلیغات تحت پوشش سازمان توسعه
سینمایی سوره ،تاسیس شورای پخش فیلم
در مجمع تهیه کنندگان فیلم ایران همچنین
عضو شورای مرکزی اتحادیه تهیه کنندگان از
فعالیت های صنفی او به شمار می اید .هاشمی
که از تهیه کنندگان با سابقه به شمار می اید
این روزها نسبت به سینما و فعالیت های هنری
گله مند است این گله را میتوان در کلمه به
کلمه گفتگوی رودرویش با غالمرضا گمرکی
خواند .مخاطبان گرامی گفتگوی غالمرضا
گمرکی را با سید ضیاء هاشمی بخوانید:
به نظر شما وجاهت و اعتبار اتحادیه
سابق (اتحادیه تهیه کنندگان و توزیع فیلم
ایران) با اتحادیه امروز (اتحادیه صنف تهیه
کنندگان سینمای ایران) چه تفاوتی دارد
از گوشه و کنار شنیده می شود برخی از
تهیه کنندگان با این اتحاد مخالف هستند؟
اتحاد در جمهوری اسالمی در بخش های
مختلف کار سختی است حاال در سینما و هنر
و بخش تهیه کنندگی سخت تر است زیرا منافع
و مصالح اقتصادی در ان نهفته است بنابراین
طبیعی است که عده ای اصال راضی نباشند
نظرات و اقتدارشان را به دیگران واگذار کنند.
این تقسیم بندی های نفسانی وجود دارد من
از ابتدای این تقسیم بندی ها حضور داشتم و
می دانم برای چه اهدافی این تقسیم بندی ها
رخ داده است به ضرس قاطع عرض می کنم
تمام مخالفین این اتحادیه ،مشکالت شخصی
دارند البته افراد انگشت شماری هستند که بحث
نفسانی ندارند اما نگرانی هایی برای اداره امور
دارند که به انها ارادت دارم .اتحادیه سابق در
دوران بی نظیری شکل گرفت .قبل از فروپاشی،
دو سالی بود که وضعیت اتحادیه خراب شد و در
ان فتنه ها و دسته بندی های صورت گرفته بود
که از مجمع تولید کنندگان و انجمن به اتحادیه
26
شماره بیست وپنجم
اسفند ماه 99
رسیدیم .االن وضعیت اتحادیه تهیه کنندگان
سینمای ایران محکمتر است .اول اتحادیه
مجمع تولید کنندگان بی نظیر بود و یکی از
قدرتمندترین سندیکاهای سینمای کشور بود
اگر همه تهیه کنندگان همت کنند و منافع خود
را در نظر نگیرند اتحاد شکل بهتری می گیرد.
چرا شورای صنفی نمایش به فیلم های
هنری اکران مناسب نمی دهد؟
فیلم های جشنواره ای همانطور که از نامشان
پیداست اصال فیلم های اکران نیستند و نباید
توقع اکران داشته باشند .فیلم های اقای فرهادی
یا فیلم های اقای کیارستمی استثناء هستند که
در میان 5000سالن نمایش در 200سالن
به نمایش در می اید .شورای صنفی نمایش
اختیارات مالی ندارد که بخواهد کمک کند تنها
دولت می تواند کمک کند که در دولت هم عالقه
ای به سینما دیده نمی شود .فیلم فرهنگی تنها
برای عالقمندان به هنر و تجربه ساخته می شود
افرادی که به دنبال این نوع اثار هستند خودشان
به دنبال اکران هستند .در ایران هم باید در
پلتفروم ها و نمایش خاص به دنبال اکران باشند.
اکران سینمای ایران با این دست فیلم ها رونقی
ندارد و جوابگو نیست زیرا باید سالن دار بتواند
با فروش فیلم چراغ سینما را روشن نگه دارد.
این نوع فیلم ها مخاطب گریز هستند مدل
سینمای هنر و تجربه مدل خوبی است اما نه با
این روند که تعداد زیادی افراد از این گروه ارتزاق
کنند بلکه با دو نیروی انسانی بتوانند با روش
درست این فیلم ها را نمایش دهند .این سیستم
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
کامال ناکارامد است .هنر و تجربه جایگاه خوبی
برای این دسته فیلم ها است .ساز و کار سینما،
صنعت است و باید مخاطب داشته باشد .اگر این
فیلمسازها به دنبال اکران هستند نباید این نوع
فیلم ها را بسازند .اگر برای جشنواره ها فیلم می
سازند که جایگاهش را می دانند و در جای خود
می توانند اعتبار کسب کنند .در دنیا هم این است
این دست اثار در اکران سوبسید دریافت نمی
کنند بلکه در تولید مورد حمایت قرار می گیرند.
عامل گرانی دستمزد بازیگران سوپر
استار چیست و چه راهکاری برای کاهش
ان وجود دارد؟
عامل افزایش هزینه تولید چند مورد است.
بخشی از این افزایش دستمزدها به دلیل زیاده
خواهی سوپراستارها است که تعداد بسیار کمی
از بازیگران این نوع دستمزدها را طلب می کنند.
این افراد احساس می کنند سینمای ایران را زنده
نگه داشتند و باید این دستمزدها را بگیرند .این
دستمزدها از بخش خصوصی تامین نمی شد.
پول های عجیب از نهادهای عمومی (اوج ،حوزه
هنری )....تامین می شد و بعدتر پول های بی
حساب و کتاب وارد سینما شد .سرمایه گذارانی
که پول هایشان را جایی نمی توانستند ببرند
و عالقه به دیده شدن و شهرت هم داشتند
پولشان را وارد سینما کردند .سرمایه گذاری در
ملک و دالر اشباع شده بود پس ترجیح دادند
در سینما سرمایه گذاری کنند .دستمزدها تنها
زیاده خواهی استارها نبود بلکه سرمایه گذارها
برای کسب شهرت و محبوبیت سعی در ارائه پول صفحه 26
های هنگفت داشتند تا با استارها عکس یادگاری
بگیرند.به سرعت دستمزدها ارقام نجومی شد و
تاثیر روی مجموعه دستمزد افراد پشت صحنه
(کارگردان ،فیلمبردارو )...هم گذاشت .اقتصاد
نابسامان کشور هم مزید بر علت شد .شاید برای
افرادی که سالی یکبار کار می کنند باال بودن
دستمزدشان قابل اعتنا باشد .اما پیشنهاد این
است برای این که چرخ سینما بچرخد و این
سینما دوام پیدا کند بهتر است افراد در هر
کسوتی در تولید مشارکت کنند از ابتدا سهم
بگیرند یا مشارکت در سود داشته باشند به این
منوال که مبلغی را دستمزد بگیرند و هرچه از
یک رقمی بیشتر باشد براساس توافق حاصله
از سود سهم بگیرند .اما اینکه صنوف بخواهند
بدون حساب و کتاب دستمزد باال ببرند و کف
دستمزد تعیین کنند کار خطایی است .این نوع
رفتار منجر به قراردادهایی حیرت اور شده است.
چطور ممکن است یک مجموعه کارگزاری علیه
سینما قرار بگیرد .متاسفانه این نوع عملکرد بی
خردی است .این نوع قراردادها علیه خود سینما
است .تولید و انگیزه ها پایین می اید .سرمایه
گذارهای انچنانی هم از سینما می روند همانطور
که رفتند .تهیه کنندگان واقعی همان هایی
هستند که ادامه دادند و هنوز فعالیت می کنند.
تهیه کنندگان کف قرارداد تعیین نکردند اما
انها که کف دستمزد تعیین کردند اشتباه کردند
.دستمزد فیلمنامه نویس ها کارشناسی نشده
بود .کف قیمت برای چند فیلمنامه نویس است
.تعیین کف قیمت اشتباه استراتژیک بود که
انجمن فیلمنامه نویسان مرتکب شد .اقای سجاده
چی از دوستان من است اما ایکاش با من مراوده
می کردند که با کارشناسی درست کار پیش می
رفت .فیلمنامه نویس ها هم می توانند مشارکت
در تولید داشته باشند در صنوف مختلف می توان
این روال را ایجاد کرد .کارگردانی که چند میلیارد
می گیرد حاضر به مشارکت در فیلمی که تولید
می کند نیست زیرا قصد دارد دالر بخرد و سرمایه
گذاری کند .این مشکل جدی سینمای ما است.
رقم باالی دستمزد فساد ایجاد می کند و سینما
را نابود می کند .باید مشارکت در تولید یا در سود
صورت بگیرد تا سینما بتواند به روند خود ادامه
بدهد .برای این که سینما بتواند سرپا و زنده بماند.
با توجه به شیوع کرونا چرا دولت اصرار
به بازگشایی سالن های سینما دارد؟
تا جایی که می دانم دولت اصرار به بازگشایی
سینما ندارد .وزارت ارشاد به دنبال کمک به
اهالی سینما است .اولویت دولت های جمهوری
اسالمی سینما نیست و نبوده است .سینما برای
دولت اقای روحانی هم ارزشی نداشته و ندارد.
وزارت ارشاد اگر سینما ها را باز کرده فقط برای
این است که بتواند نیاز اهالی سینما را پاسخگو
باشد و دوباره سینماها فعالیت کنند تا بتوانیم
شاهد رونق ان باشیم .اما به عقیده من باز کردن
و بستن سینما کار خوبی نیست .اگر بسته باشد
ولع فیلم دیدن مردم در سینما بیشتر خواهد
بود .امیدواریم شرایط کرونا قابل کنترل باشد و
انشاءاهلل از فرودین و اردیبهشت شاهد بازگشایی
مناسب سینماها و رونق ان باشیم .دولت تنها می
تواند بلیت تهیه کند و به ارگان ها و نهادها بدهد
تا کارمندان در صورت تمایل به سالن های سینما
بروند اما بعید می دانم در ان زمان هم خانواده
ها استقبال کنند .مردم فرزندانشان را به مدرسه
نمی فرستند بعد اجازه بدهند به سینما بروند!
چقدر قرارداد تیپ که از سوی تهیه
کنندگان مورد تایید است قابل اجرا است
و چه تضمینی وجود دارد که مبالغی را
زیرمیزی از تهیه کنندگان دریافت نکنند؟
قراردادهای تیپ تهیه کنندگان دو سال روی
ان کار شده است و وکالیی که از سینما سررشته
دارند روی ان کار کردند .این که تهیه کننده
به عنوان کارفرما با 30نوع قرارداد سر و کله
بزند بیش از ان که به فکر فراهم اوردن شرایط
تولید فیلم باشند باید ببیند در کدام قرارداد چه
تعهدی داده اند .اما با قراردادهای تیپ که از سوی
تهیه کنندگان تنظیم شده است که عده ای می
گویند یک طرفه است اما هر دو طرف را مورد
توجه قرارداده است و طرف اول به عنوان تهیه
کننده موظف به مفاد قرارداد می شود .طرف
دوم 30صنف است و نمی تواند برای طرف اول
تعیین تکلیف کند .پس تالش کنیم با همراهی
همه افراد سینما یک روند درست را پی بگیریم.
برای رسیدن به شرایط مطلوب باید سعی کنیم
خودمان به قراردادها پایبند باشیم اگر تهیه
کننده به قرارداد پایبند باشد هیچ گاه قراردادها
و تعهدات زیرمیزی محقق نمی شود .باید تالش
کنیم چراغ سینما را روشن نگه داریم و به فکر
منافع خلق الساعه خود در هر صنف نباشیم.
درباره این مهم که برگزاری جشنواره
فیلم فجر چقدر می تواند به اقبال مخاطب
از سالن های سینما کمک کند ؟
همه چیز بستگی به نحوه برگزاری جشنواره
و فروش بلیت از طریق درگاه های فروش دارد
.باید دید مدیران چگونه می توانند اوضاع را
مدیریت کنند .در حرف نحوه فروش بلیت ها و
این که مخاطب به گیشه برای تهیه بلیت مراجعه
نمی کند بد نیست اما در اجرا باید دید چقدر
ساز و کار مناسب وجود دارد این که مردم و
هنرمندان هر روز باید به سیستم مراجعه کنند
و سینمای نزدیک محل زندگی را پیدا کنند و
فیلم مورد عالقه خود را انتخاب و رزرو کنند کار
بسیار خوبی است اما این که سیستم می تواند
پاسخگوی نیاز مخاطب باشد و هنگ نکند بسیار
مهم است .متاسفانه در حرف بسیار خوب است
اما در اجرا هنوز نمی توانیم قضاوت کنیم .با
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
توجه به ظرفیت سالن های نمایش که در اختیار
مخاطب قرار می گیرد ( 30درصد ظرفیت)
اگر بتوانند کنترل کنند بسیار ارزنده است.
تا امروز فیدبک مردمی نداشتیم استقبال در
هنرمندان دیده می شود اما مخاطب سینما مردم
هستند ،هنرمندان مخاطب به شمار نمی ایند.
هنرمندان در سال تحویل سینما می خواهند
دسترنج یک ساله خود را ببینند و ارزیابی کنند
درباره استقبال مردم توضیح بدهید؟
استقبال از سوی خانواده ها نخواهد بود تنها
جوانان از فیلم های جشنواره ممکن است استقبال
کنند .با تعداد کم فیلم های جشنواره امسال هم
می توانیم به این نتیجه برسیم که فیلم خوبی
نداریم یا اگر هم داریم در جشنواره به دالیلی
قرار نگرفته است.تصور من این است که مردم
استقبال انچنانی از جشنواره امسال نخواهند کرد.
زیرا مردم بلیت را نمی توانند به صورت ده روزه
خریداری کنند و باید روز به روز خریداری صورت
گیرد اگر فیلم خوبی از نظر مخاطب وجود داشته
باشد ظرفیت سالن سینما با توجه به افزایش
تعداد سالن نمی تواند پاسخگوی عالقمندان
باشد و مخاطب ممکن است دلزده شود .تهیه
کنندگان تعدادی کد از ارشاد در اختیار گرفتند
اما برای ما هم روشن نیست که ظرفیت سالن
برای تهیه کنندگان که کد در اختیار دارند در
طول جشنواره رزرو خواهد بود یا فقط برای یک
روز اعتبار دارد .متاسفانه در جلسات برگزاری
جشنواره نیز از وجود تهیه کنندگان استفاده
نشد و اطالع رسانی درستی صورت نگرفته است
.با این اوصاف در فیلم هایی که با توجه به اسم
و رسم کارگردان یا موضوع فیلم مورد توجه
مخاطب هستند اهالی سینما از ان ها بهره ای
نخواهند داشت زیرا باید صبح زود رزرو کنند که
کمتر افراد سحر خیزی در این حوزه وجود دارند.
مجموعا به اقبال مخاطب چندان خوش بین
نیستم اما امیدوارم مخاطب اقبال نشان دهد.
درباره ارای مردمی و جمع اوری ان در
جشنواره سی و نهم بگویید؟
امسال با توجه به سیستم سمفا سازمان
سینمایی تصمیم گرفت از طریق سمفا که گفته
می شود سیستم پیچیده ای دارد جمع اوری
ارای مردمی که بلیت از طریق درگاه ها خریداری
کردند صورت می گیرد انجام می شود .پیش تر
خانه سینما هم که متولی جمع اوری ارای مردمی
بود بخشی از ارا را به شیوه الکترونیک جمع اوری
می کردند اما در ان سیستم ،برخی صاحبان اثار
بلیت از گیشه تهیه می کردند چون برایشان ارای
مردمی بسیار مهم بود .امسال با توجه به عدم
بلیت فروشی در گیشه ارای سالم تری خواهیم
داشت اما باید دید جمع اوری ارای مردمی بر
عهده چه افرادی خواهد بود که این از اهمیت
خاصی برخورد است تا تقلب صورت نگیرد .
اسفند ماه99
شماره بیست و پنجم
27 صفحه 27
نبود بازارچه کشاورزی جهت فروش
محصوالت مشکل بزرگی است
ابواالفضل کیمیایی -قوم لر با مردمانی
دلیر و دالور در تمام مقاطع تاریخی اگاهانه
و از روی عشق به اب و خاک سرزمینشان
در دفاع از ان به پاخواستند و در مقابل
تمام متجاوزین ایستادگی کرده اند .استان
لرستان به مرکزیت شهر خرم اباد به عنوان
یکی از استانهای حاصلخیز است که از خاک
بسیار مرغوب واب گوارایی برخوردار است.به
همین سبب بسیاری از مردم شریف لرستان
به کشاورزی مشغولند و رزق خود و خانواده
شان را به سبب همت و تالش از دل زمین
در می اوردند .شرط اول و مهم کار کشاورزی
داشتن قطعه زمینی است که خاک حاصلخیز
هم داشته باشد اما گاهی اوقات همت و تالش
افرادی را میبینیم که با نداشتن حتی یک متر
زمین که متعلق به خود انها باشد دست از
تالش و کار برنمیدارند و زمین کشاورزی را از
مالکان ان اجاره میکنند و کار خود را بر روی
زمین اجاره ای انجام میدهند.کشاورزی که با
توکل به خدا کار را بر روی زمین خود شروع
می کند امید دارد که حاصل تالش و کار
یکساله خود را از زمین دریافت کند و حال
انکه ان کشاورزی که تمام پس انداز خود
را برای اجاره زمین به مالک زمین پرداخت
کرده با توکلی دوچندان به لطف و عنایت
خداوند بخشنده در این را گام گذاشته و امید
دارد که به برکت سعی و تالش و توجه خاص
ذات باریتعالی اجاره زمینی که پرداخت کرده
مازاد بر هزینه های جاری زندگی خانواده
اش تامین شود .یکی از این کشاورزان بلند
همت که بدون زمین است و همه تالشش
را بر روی خاک اجاره ای معطوف کرده،
غالمعلی بداق است .این کشاورز که با اجاره
زمین و ماشین االت کشاورزی ساالنه حدود
100تن صیفی جات برداشت می کند به
عنوان کشاورزی نمونه شناخته شده است.
وی در یکی از روستاهای بخش چگنی
شهرستان خرم اباد زندگی میکند غالمعلی
بداق یکی ازکشاورزان موفق این روستا است.
این کشاورز خرم ابادی که 60سال سن دارد
تا کالس پنجم ابتدایی درس خوانده و حرفه
کشاورزی شغل پدری او بوده است .وی در
حدود 20سال به کاشت محصوالت صیفی رو
اورده است .گرچه کاشت ،داشت و برداشت
28
شماره بیست وپنجم
اسفند ماه 99
صیفی جات کار طاقت فرسایی است و از نظر
زحمت کشاورزی قابل مقایسه با کاشت گندم
و جو نیست اما سود قابل توجهی را نصیب
کشاورز می کند مخصوصا اگر زمین و خاک
کشاورزی اجاره ای باشد ..بداق این کشاورز
زحمتکش نیز دلیل انتخاب این نوع کاشت
را سود خوب این نوع محصوالت عنوان کرد
و گفت :امسال یک هکتار زمین را به قیمت
18میلیون همراه با اب چاه اجاره کرده ام
و تمام تالشم این است که با همت و تالش
و عنایت خداوند بتوان به سود خوبی برسم
که عالوه بر تامین هزینه اجاره زمین مخارج
زندگی خانواده ام نیز حاصل شود .وی درباره
نحوه کاشت صیفی جات گفت :کاشت
صیفی از اواخر دی ماه با شخم زدن زمین
شروع می شود و پس از کاشت و نگهداری و
ابیاری کاشته ها در اواخر تابستان محصوالت
برداشت می شود با فروش محصوالت صیفی
به سرانجام می رسد .وی در ادامه بیان کرد:
در سالهای گذشته از سیستم ابیاری سنتی
استفاده میکردم که به طبع عاملی بود تا
میزان برداشت محصوالتم بسیار کم شود و
کفاف مخارج زندگی ام را ندهد به همین
دلیل به سمت سیستم ابیاری نوین رو اورده
ام و با استفاده از سیستم ابیاری قطره ای
توانستم میزان برداشت محصوالتم را چندین
برابر کنم .البته باید بگویم استفاده به جا
و به اندازه از کود های حیوانی و شیمیایی
در کیفیت محصول تاثیر مستقیم دارد و
میتواند بهره وری محصوالت را چندین برابر
کند .غالمعلی بداق این کشاورز باصفا خرم
ابادی در ادامه گفت :هرچند تجربه بیست
ساله ام درکشاورزی خیلی مهم و موثر
است اما نمی توانم نقش خانواده ام را در
موفقیت هایم نادیده بگیرم تا جاییکه تمام
خانواده ام در کار کشاورزی یارو همراه من
بوده و هستند در واقع بدون کمک انها
محال بود به ب این موفقیت دست پیدا کنم
که ساالنه 100تن محصول صیفی از قبیل
گوجه خیار و بادمجان را بدست اورده و به
فروش برسانم وی یاداور شد :مشکالت و
موانع زیادی پیش پای کشاورزان است .یکی
از مهمترین انها نبود نظارت کافی و تقسیم
ناعادالنه کودهای شیمیایی به نرخ دولتی
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
است .سهمیه کودهای شیمیایی نرخ دولتی
فقط به کسانی تعلق میگیرد که مالک زمین
هستند و همچون منی که یک متر زمین
ندارد و کشاورزی میکند برای محصوالتی
که کاشته است هیچ سهمی از کود شیمیایی
به نرخ دولتی ندارد .مشکل زمانی حادتر می
شود که حتی با اجاره زمین نیز از سوی
صاحب زمین سهمیه کودی که دریافت کرده
است به مستاجر زمین تعلق نمیگیرد و روانه
بازار ازاد می شود .یعنی اینکه صاحب زمینی
که من اجاره کرده ام سهمیه کود را گرفته
و ان را با قیمت ازاد در بازار می فروشد و
من که صاحب هیچ زمینی نیستم باید کود
را با قیمت های باال از بازار ازاد بخرم .نبود
بازارچه کشاورزی جهت فروش محصوالتمان
مشکلی به مراتب فراتر از مشکالل اول است
چرا که عرضه محصوالت کشاورزی به صورت
مستقیم به مغازه داران و مصرف کنندگان
عاملی مهم در کوتاه کردن دست دالالن و
ارائه محصوالت به قیمت مناسب به مصرف
کنندگان خواهد بود .اکنون به علت نبود
پشتیبانی مناسب از سوی سازمانهای مربوطه
و یا تعاونی های کشاورزی و همچنین که به
علت هزینه باالی کاشت محصوالت صیفی
مجبوریم محصوالتمان را پیش فروش کنیم
به این صورت که در زمان کاشت صیفی جات
از دالالن مساعده ی مالی میگیریم به این
شرط که در فصل برداشت محصوالتمان را به
انها بفروشیم .غالمعلی بداق در پایان صحبت
های خود بیان کرد :بحمداهلل با توکل به خدا و
همت و تالش خود و خانواده ام و بدون کمک
هیچ ارگان یا سازمانی از تجربه ی چندین
ساله ی خود استفاده کرده ام و توانسته ام از
یک هکتار زمین اجاره ای ساالنه حدود 100
تن محصول صیفی برداشت کنم .به یاری
خداوند امسال نیز تمام تالشم را برای تامین
معیشت خانواده ام با کمک خودشان به کار
خواهم گرفت .صدای خاک ،نفس درختی
است که باعث زندگی انسان ها می شود صفحه 28
«صدای خاک» نفس درختی است
که باعث زندگی انسانها می شود
ابوالفضل کیمیایی -ارش الهیجی
هنرمند فعال در عرصه هنر های تجسمی فارغ
التحصیل هنرهای تجسمی تهران ،دبیری هنر
اموزش و پرورش را از سال ۱۳۷۹به عهده
گرفت و با تدریس در دانشگاه های علمی
کاربردی و دانشگاه ازاد اسالمی استان قزوین
در اموزش هنر به دانشجویان عالقه مند هنر
فعالیت های چشمگیری داشت .او با شرکت
در نمایشگاه نقاشی حقوق بشر ایتالیا اثار
فاخری را به نمایش گذاشت او همچنین با
حضور در حراج ملی تهران ۱۳۹۴بسیاری
از اثار هنری خود را به فروش رساند .الهیجی
قریب ۲۰سال در وادی هنر این سرزمین
اثار فاخری را به وجود اورده است .به بهانه
تصویر صدای خاک که یکی از اثار اوست با او
به گفتگو نشستیم که میخوانید:
یکسال که کرونا امده به عنوان یک
هنرمند نقاش چه شرایطی پیش اورده
از نظر روحی ،مالی و زندگی هنریتان؟
بی شک هنرمند تحت تاثیر جهان
پیرامونش اثر خلق می کند و جهان بینی
خود را بیان می دارد .من هم دراین مدت
اثاری را خلق کرده ام که در گالری سرزمین
هنر به زودی به نمایش درخواهد امد و
تغییرات این مجموعه های جدید را نسبت
به اثارم قبل از کرونا مشهود می بینم.
در این مدت کرونایی ایا فردی و یا
نهادی که متولی امور هنری در زمینه
نقاشی هست برنامه حمایتی داشته و ایا
خود هنرمندان برای حمایت از خودشون
برنامه ای داشتند؟
شنیدم که کانون های هنری و ارشاد و
انجمن تجسمی وامهایی را به هنرمندان می
داده ،اما خودم عضو هیچ انجمن و گروهی
نیستم و از جزییات این موارد بی خبرم ،تنها
در فضای مجازی دیدم که خبرهایی درین
مورد منتشر میشد که رقم وام ها (حتی اگر
پرداخت شده باشد که من نشنیدم کسی
گرفته باشد) بسیار ناچیز و توهین امیز بوده
است .در صنف ما الاقل می توان به جرات
گفت هزینه ابزار و وسایل تا ده برابر رشد
داشته نسبت به دو سال پیش .این یک فاجعه
اقتصادی و بالطبع فرهنگی را بدنبال دارد.
اجناس مرغوب و معتبر حتی دیگر وارد نمی
شوند .و اکر بتوان انها را در بازار ازاد پیدا کرد
با قیمتی نجومی عرضه می شوند ،حال انکه
بخش عمده هنرمندان اثارشان را با همان
قیمت گذشته ارائه می کنند.
از شروع همه گیری کرونا و بسته شدن
گالری ها و نگارخانه ها میتوان گفت که
تعداد بسیار زیادی از همکارانمان در حیطه
هنر بطور کامل دچار فروپاشی زندگی شده
اند ،این موضوع برای رشته هایی مانند
موسیقی و تئاتر و دیگر هنر ها هم مصداق
داشته ،بارها درین مدت شنیدم یا در فضای
مجازی دیدم هنرمندانی که اثارشان را در
کوچه به اتش کشیدند چون حتی برای
نگهداری انها فضای کافی در اختیار نداشتند،
نظرتان درباره حراج های هنری چیست
البته در عرصه حرفه ای ،زیان بوده ،اما به
دلیل توانایی تحمل شرایط سخت ،هنرمندان و این اثاری که به مبالغ کالن بفروش
حرفه ای این زمان را تحمل کرده اند ،سخت میرسد ایا واقعا ارزش واقعی کارهاست؟
است ،ولی جریان زندگی هنری چه در خلق
اثر چه در بین خریداران و مجموعه داران در
الیه های زیرین جریان داشت ،با این وجود
برای جوان تر ها و هنرمندانی که از پایتخت
دور بودند اوضاع به سختی می گذرد .مدت
کوتاهی ست که گالری ها به برپایی نمایشگاه
با مخاطب محدود مشغول شده اند ،اما هنوز
تا برگشت به دوران قبل از کرونا ( که انهم
بازار شکوفایی نبود) خیلی فاصله مانده.
اثار هنری به خاطر اسم هنرمند ارزش پیدا
میکنند یا به خاطر اثراست؟
دو دیدگاه کلی برای قیمت گذاری روی
اثار هنری وجود دارد دیدگاه نخست می
گوید یک اثر هنری یک تابلو ،مانند سی و سه
پل است و نمی توان روی ان قیمت گذاشت
و هرچه به عنوان قیمت پیشنهاد شود کم
است و ارزش فرهنگی اثر بیشتر و بیشتر از
پول است .نگاه دوم می گوید یک اثر پس
از تولید و عرضه به بازار هنر ،دیگر کاالیی
است که می تواند به راحتی مورد معامله قرار
بگیرد و در ایران هیچ اثری بیشتر از فالن
تومان وجود ندارد و هیچ خریداری هم توان
خرید بیشتر از ان را ندارد .طرفداران این دو
نوع فکر کامال مقابل هم هستند و حتی اگر به
شکل کاال به اثر هنری نگاه نکنند ان دیگری
هم اثر را یک محصول فرهنگی نمی داند.
این دایره معیوب فقط متعلق به ما در ایران
نیست که فقط 15سال سابقه برگزاری حراج
داریم و ازمون خطا می کنیم ،در همه جای
دنیا حتی با حدود پانصد سال تجربه برگزاری
انواع حراج ها این مورد هنوز الینحل باقی
مانده ،که ایا یک اثر اینقدر می ارزد یا این
معامله ای صحیح است یا زیر سوال ،یا اینکه
خریدار باید معرفی شود یا خیر .در هر حال
داستان حراج ها و قیمت ها همیشه جای
شک و شبهه دارند که در تخصص من نیست.
اگر از شما بخواهم یک تابلو به عنوان صدای
خاک بکشید چه میکشید توصیف کنید؟
من تابلو های زیادی با این محتوا ،کشیده
ام .برای مادر زمین از قداست خاصی
برخوردار است و درخت زندگانی از دل سینه
ی او می روید ،در اثار بسیار زیادی از من
درخت زندگانی را می بینید که از دل زنی که
نماد مادر زمین است می روید .خاک حرمت
دارد و صدای خاک ،نفس درختی ست که
باعث زندگی ما انسان ها می شود.
در این مدت به ذهنتان رسید کرونا را
نقاشیکنیداگر نرسیدهاالناگرازشمابخوام
تابلویکرونابکشیدچطورروایتمیکنید؟
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
اسفند ماه99
شماره بیست و پنجم
29 صفحه 29
شعر و کتاب
کتاب َ
«نشمه» منتشر شد
کتاب « َنشمه» اثر «جواد سحابی» محقق کرمانشاهی با
موضوع فرهنگ عامه از سوی انتشارات سرانه در کرمانشاه
چاپ و منتشر شد.
نوشتن در مورد فرهنگ عامه در کرمانشاه سابقه طوالنی
دارد و کتاب هایی در این زمنیه نوشته شده است؛ اما به تازگی
«جواد سحابی» ،اموزگار بازنشسته و محقق این دیار ،پس از
سال ها تحقیق و تفحص در این زمینه دست به چاپ و نشر ۲
عنوان کتاب زده است.
یکی از این کتاب ها سال گذشته با نام «بالچه» منتشر شد
و کتاب دیگر اکنون با نام « َنشمه» توسط نشر سرانه به بازار
کتاب عرضه شده است.
این کتاب در قطع رقعی۱۸۱ ،صفحه ،جلد چهار رنگ شومیز
براق ،کاغذ کرم مرغوب ،متن تک ،شمارگان هزار نسخه و
بهای ۴۰هزار تومان چاپ شده است.
این مجلد اشاره ای است به پیشینه فرهنگی واژه ها،
ضرب المثل ها ،باورها ،چیستان ،اماکن ،بازی ها ،رسم ها و سایر
فرهنگ عامه در کرمانشاه دارد.
جواد سحابی ،اموزگار بازنشسته ،زاده ۱۳۳۴محله فیض اباد
کرمانشاه است؛ وی با بیش از ۴۰سال تحقیق ،پژوهش و
گرداوری در زمینه فرهنگ عامه موفق به نشر پژوهش های
خود در ۲مجلد کتاب به نام های بالچه و نشمه شده و از سوی
انتشارات سرانه روانه بازار کتاب کرده است.
به عالوه ،نامبرده دارای مقاالت متعدد در نشریات است و
در تالیف چندین کتاب تخصصی اموزشی مشارکت داشته است.
اگر مایلید یک مستندگونه داستانی از فجر ماندگار مردم شریف
ایران اسالمی را مطالعه کنید ،کتاب «لحظه های انقالب» در سبد
کتاب خوان بهمن نهاد کتابخانه های عمومی کشور را از دست
ندهید.
30
شماره بیست وپنجم
اسفند ماه 99
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
کودکی ها
کودکی هایم اتاقی ساده بود
قصه ای دور اجاقی ساده بود
شب که میشد نقشها جان میگرفت
روی سقف ما که طاقی ساده بود
میشدم پروانه خوابم می پرید
خوابهایم اتفاقی ساده بود
زندگی دستی پر از پوجی نبود
باری ما جفت و طاقی ساده بود
قهر میکردم به شوق اشتی
عشقهایم اشتیاقی ساده بود
ساده بودن عادتی مشکل نبود
سختی نان بود و باقی ساده بود
قیصر امین پور صفحه 30
صفحه 31
صفحه 32
گفتگو
اولین بار در ایران (یعنی ازمایش شناسایی
محلول های مختلف DNAماهیچه دست
انسان و خرگوش در غلظت های مختلف
ازطریق عبورسنجی کوانتومی با دقتی 10
برابر بیش از روش های مرسوم کالسیکی)
و غیره استفاده شده است .بدیهی است با
وجود این فناوری و حمایت سازمان های
مربوطه ،و تشکیل کنسرسیومی از کاربرهای
مختلف می توان از این تکنولوژی نوظهور در
حوزه های مختلف در کشور بهره برداری کرد.
حتی با دانش به دست امده ،ارسال ماهواره ی
کوانتومی به فضا امکان پذیر می باشد که در
اینصورت انتقال داده به صورت امن تا مسافت
حدود دوهزار کیلومتر در دسترس می باشد.
بنابراین ،با توجه به تالش های 2دهه
اخیرا که منجر به ساخت اولین کامپیوترهای
کوانتومی توسط شرکت های گوگل ،ای بی ام،
اینتل و علی بابا شده است ،پرداختن به
موضوع فناوری های کوانتومی در کشور
ضروری به نظر می رسد .الزم به ذکر است
با داشتن کامپیوترهای کوانتومی حتی
اطالعات رمزشده بایگانی شده در صورتی که
در اختیار دشمنان قرار گیرد نیز به سادگی
قابل رمزگشایی و بهره برداری می باشد.
مرکز فناوری های کوانتومی ایران به عنوان
اولین متولی و پیشرو ،فعالیت عملیاتی خود
را از سال 1397اغاز کرده است و در حال
حاضر برخی ازمایشگاه های مربوطه را در
این بخش تجهیز و سامان دهی کرده است.
افزون بر این ،پروژه های مختلفی در هر یک
از 4حوزه اصلی فناوری های کوانتومی
(مترولوژی و حسگری کوانتومی؛ مخابرات
کوانتومی؛ شبیه سازی انالوگ و دیجیتال
کوانتومی؛ رایانش و محاسبات کوانتومی)
تعریف شده و در حال اجرا می باشد که از
ان جمله می توان به تصویربرداری کوانتومی،
رمزنگاری کوانتومی در فضای ازاد و در
بستر فیبر ،اشکارسازی و فاصله سنجی
کوانتومی (رادار/لیدار کوانتومی) ،اندازه گیری
کوانتومی کمیت های مختلف فیزیکی،
ساعت اتمی ،مغناطیس سنجی کوانتومی،
نقش ه کوانتومی مغز ،ژیروسکوپ و مسیریاب
کوانتومی ،و تولید چشمه های درهمتنیده ی
جبَر نیز اشاره کرد
مجتمع در بستر مو
دستیابی به این فناوری چه مزایای
مهمی برای کشور خواهد داشت؟
با توجه به کاربردهای شگفت انگیز
این فناوری ،بهره مندی از ان موجب
افزایش امنیت داده ها ،دستیابی به سرعت
20
شماره بیست وپنجم
اسفند ماه 99
محاسبات باال ،بهبود دقت دستگاه های
اندازه گیری و سنسورها ،یا تصویر برداری
های پزشکی و در امان بودن از خطر هک
شدن رمزها توسط کامپیوتر کوانتومی...
بهبود امنیت رمزبانک ها و ...خواهد شد.
ایا این فناوری در زمینه اقتصادی هم
تاثیرگذار خواهد بود؟
بله ،به لحاظ انتقال تکنولوژی و نیز
به لحاظ فروش دستگاه های تجاری در
این زمینه و همچنین عدم وابستگی به
خرید این تجهیزات از سایر کشورها ،در
زمینه اقتصادی نیز بسیار تاثیرگذار خواهد
بود .عالوه بر این ،سر ریز تکنولوژی حاصل
از فناوری های کوانتومی در دیگر بخش ها
همچون میکروالکترونیک ،اپتیک و غیره نیز
منجر به تاثیرات اقتصادی مثبت خواهد شد.
ایا در صورت عدم خودکفایی در این
فناوری دچار مشکالتی همچون نیاز
به واردات فناوری و خروج ارز خواهیم
داشت؟
ما تازه اول راه هستیم و گام های نخستین را
برداشته ایم در حالیکه دنیا دو دهه از ما جلوتر
است ،بنابراین باید با تالش و شبکه سازی این
فاصله را کاست .مبحث خودکفایی در این
حوزه به شکل جدی در حال پیگیری است و
همکاری با دانشگاه تهران و دانشگاه صنعتی
شریف نیز در این زمینه ادامه دارد و مراکزی
بدین منظور در این دو دانشگاه به عنوان زیر
مجموعه از مرکز فناوری کوانتومی ایران در
سازمان انرژی اتمی نیز تاسیس شده است.
همچنین ،با همکاری برخی شرکت
های دانش بنیان و پروژه های دانشجویی و
کسری خدمت در دانشگاه های تهران ،شریف،
تحصیالت تکمیلی زنجان ،امیرکبیر و شهید
بهشتی ....سعی می شود بحث خودکفایی به
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
طور جدی دنبال شود .در حال حاضر برخی
از موارد ساده نیز در کشور بومی سازی
شده و از نیاز به خرید خارح نمیباشد اما
عدم وابستگی به تجهیزات اصلی نیازمند
همکاری دیگر بخش ها و شبکه سازی در
کشور است که در دست بررسی و همکاری
است .عالوه بر این ،با توجه به اینکه دانشگاه
اصفهان به عنوان قطب اصلی اپتیک
کوانتومی در ایران شناخته میشود و اقدام
به سامان دهی "خوشه فناوری کوانتومی در
اصفهان" کرده است امید است با همکاری
میان مرکز فناوری های کوانتومی ایران و
زیرمجموعه هایش یعنی مراکز دانشگاه تهران
و شریف با خوشه فناوری کوانتومی اصفهان
با محوریت دانشگاه اصفهان بتوان به رشد
در زمینه فناوری کوانتومی در ایران سرعت
بیشتری بخشید .البته همکاری شرکت های
دانش بنیان و دیگر وزارت خانه ها ،بخش ها
و دانشگاه ها در این مسیر به رشد کیفیت
و کمیت این حوزه در ایرن کمک می کند.
پیشتازی ایران در این حوزه در
بین کشورهای منطقه مزایای صادرات
فناوری را برای ما ایجاد خواهد کرد؟
بخشی از تجهیزات در حال حاضر وارداتی
هستند اما سعی کرده ایم در قالب پروژه های
مختلف به بومی سازی و ساخت انها بپردازیم
که این امر ،همکاری بخش دانشگاهی را
بیشتر میطلبد .بدیهی است در صورتیکه
سریع تر حرکت کنیم می توانیم با تولید و
بومی سازی تجهیزات مورد استفاده در فناوری
کوانتومی بازار قابل توجهی در منطقه را از ان
خود کنیم تا بعد از ارتقا و برندسازی بتوان
بازارهای بزرگتر در کشورهای دیگر را نیز
تصاحب کرد که این امر در صورت برنامه ریزی
و مدیریت درست به همراه سرمایه گذاری
هوشمندانه چندان هم دور از ذهن نیست. صفحه 20
یادداشت
سرنوشت مدیریت لحظه ای در سینمای ایران
مسعود توکلی -سینمای ایران سال
هاست از فقدان برنامه ی بلند مدت رنج می
برد.این رنجوری به دوران بعد از انقالب بسنده
نمی شود.پیشینه ای دیر و دور داشته است.از
زمانی که به اصطالح فیلم های فارسی پدید
امدند و چون موجی سهمگین همه ی بدنه
ی سینمای ایران را در برگرفت! اگرچه نباید
بیش از اندازه از هنر سینما انتظار داشت اما
درغلتیدن بدنه ی سینما در تولید و پخش
سینمای سرگرم کننده ی تهی محتوا،
بیماری خطرناکی است که چنانچه راهی
برای درمان و التیام نیابیم نه از تاک نشان
خواهد ماند و نه از تاک نشان ! در سال های
اخیر این بیماری چون گسترش یافته است
یافتن و تماشای اثری ارزشمند در سینمای
ایران ،به مثابه ی یافتن ُدر و گوهری کمیاب
و شاید نایاب می ماند.شوربختانه باید گفت
سرنوشت سینمای ایران همانند بسیاری از
المثَل
امور فرهنگی و هنری کشور به ضرب َ
« هرچه پیش اید خوش اید!» پیوند خورده
است.چرا سینمای ایران تا این اندازه دچار
رفتاری منفعل و واکنشی شده است؟ می
توان علل و اسباب چندی برای وضعیت
نابسامان سینمای ایران برشمرد اما گمان
نمی کنم نبود مدیریت راهبردی در سینمای
ایران ،نقطه ضعف بی اهمیت و کوچکی باشد.
سینمای ایران در لحظه به حیات پرتالطم و
ناپایدار خود ادامه می دهد.نگاه دور اندیشانه
ندارد و به شدت از بحران ها زیان می بیند.به
عبارت روشن تر ،سینمای ایران فاقد مدیریت
استراتژیک یا راهبردی است.ان چه در توان
دارد در زمان روبرو شدن با مشکالت و بحران
های قابل پیش بینی و غیر قابل پیش بینی
هزینه می کند اما توفیق چندانی نمی یابد.
در بحران کمبود سالن سینما – که امری
قابل پیش بینی است – به همان اندازه دچار
ناتوانی و نابسامانی است که د ربرابر بحرانی
سهمگین تر – و البته غیر قابل پیش بینی –
مانند همه گیری ویروس کرونا دست بسته
است.چرا چنین است؟ پاسخ ساده و مجمل
ان ،این است که سینمای ایران به شدت از
مشکالت مدیریتی رنج می برد.البته چندان
به توضیح نیاز ندارد که این وضعیت وابسته
به این دوره و دوره ی قبل ندارد.جناح بندی
های و گروه گرایی های سیاسی نیز تا ٍثیری
در پیدایش یا ماندگاری ان نداشته است.
واقعیت ان است که مدیریت امور فرهنگی
و هنری نیاز به مدیریتی راهبردی دارد.
مدیریتی که از برنامه ریزی و پایش و کنترل
اغاز می شود وبه تجزیه و تحلیل و ارزیابی
مستمر برای تحقق اهداف و مقاصد بلند
مدت می انجامد.مدیریت در سینمای ایران
همواره به روزها و چه بسا به لحظه های پیش
رو اندیشیده است .هماره نگران حال و اکنون
خود بوده است.حتا رنج و سختی دیروز خود
را نیز فراموش کرده است! دغدغه و نگرانی
همیشگی او این است که اکنون و امروز چه
کنیم؟ به سخنی دیگر سینمای ایران گرفتار «
مدیریت لحظه ای» است.بیشتر مدیران ارشد
ان از سازمان ها و نهادهای دیگر به سازمان
سینمایی کوچ می کنند و اگرچه برخی از ان
ها هم تالش قابل توجهی از خود نشان می
دهند اما عمر مدیریت شان بسیار کوتاه است
و ان ها چاره ی کار را بسامان کردن امور
جاری می بینند و بس! اینکه وضعیت تولید
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
در سینمای ایران رو به کدام سو دارد و یا اینکه
وضعیت اکران فیلم و سالن ها ی سینمایی
چه سرنوشتی خواهد یافت،چندان مجالی
برای اندیشیدن نمی یابند.اگر چه معتقدم
ورود مدیران نامرتبط و نا اشنا با سینما به
سازمان سینمایی بر مشکالت سینمای ایران
خواهد افزود.چه باید کرد؟ پرسش مهمی
است که باید درباره ی ان بسیار سخن
گفت و ازصاحب نظران و منتقدان وضعیت
موجود نیز خواست که پیرامون ان بیندیشند
و بنویسند.اما به عنوان طرح موضوع و گام
نخست باید به منابع انسانی و متخصص درون
سازمانی اعتماد بیشتری کرد و ورود چهره
های جدید و صاحب اندیشه را به جایگاه های
تصمیم گیری و مدیریتی باز کرد .سازمان
سینمایی امروز به افرادی نیاز دارد که ایده
های جدیدی به عرصه سینما ببخشند و
از خطرپذیری های ناشی از ان نهراسند.
مدیریت های لحظه ای ازمون خود را داده اند!
اسفند ماه99
شماره بیست و پنجم
21 صفحه 21
خاطرات
فیلمی که رنگ اکران بخود ندید
نوشته غالمرضا گمرکی
نامش عباس بود و عاشق سینه چاک
سینما .او سینما را مثل همه ی شیفتگان
به این هنر جادویی دوست داشت.
جوان بود و جویای نام .او به واسطه
عالقه و رسیدن به ارزویش ،دهها شغل
عوض کرده بود تا عاقبت برای دستیابی به
هدف اصلی اش که سینما بود به خواندن
تصیف روی اورده بود .عباس از الله زار
به خیابان (منوچهری) و از انجا به کوچه
(ارباب جمشید) که هنوز بهمین نام باقی
مانده است و ان سالها به (هالیوود) ایران
معروف بود راه پیدا کرد( .ارباب جمشید)
پاتوق تمام عاشقان دلباخته سینما بود .از
هر قماشی انجا پالس بودند .از کله سحر
جوانان قد و نیم قد ،سینه کش دیوار لم
میدادند و از بازیگران دلخواه خود حرف
میزدند و گاها زمانیکه بحث شان به درازا
می کشید هواداران هر بازیگر به طرفداری
از هنرپیشه مورد عالقه خود ،سینه شان
را در مقابل یکدیگر سپر می کردند و
برای هم شاخ و شانه می کشیدند و
کسی هم جرات دخالت نداشت .تا چشم
بهم میزدی قشقرقی راه می انداختند که
ان سرش ناپیدا ....خیابان بسته میشد
22
شماره بیست وپنجم
اسفند ماه 99
و کسبه به کالنتری زنگ می زدند و
به محض شنیدن صدای سوت پاسبان
(پلیس) هرکدام از این مثال یکه بزنها ،
دنبال سوراخ موش می گشتند .هر روز که
صدای عباس از سرکوچه (ارباب جمشید)
با شعر زنده یاد (قاسم جبلی) ( :در شب
مهتاب بنگر ...در زیرنور ماه ،امواج کارون
را ..اه ...اه ...اه) شنیده می شد همه می
دانستند که او عباس است .عباس جز
خیابان(ارباب جمشید) در هیچ جای
دیگر تهران شعر نمی خواند چرا که انجا
میعادگاه ارزوهایش ،یعنی سینما بود .عاشق سینمام ...عاشق بازیگرام بخصوص
اقای فردین ،ملک مطیعی ،ظهوری و ...
اکثر دفاتر استودیوهای فیلمسازی مثل
تهیه کننده :دوست داری توی سینما
اژیرفیلم سیرا فیلم -دیاموند فیلم و ...در چکار کنی؟ عباس :هرکاری باشه با جون
خیابان (ارباب جمشید) مستقر بودند .و دل انجام می دم تا معروف بشم...
عباس ماهها بود که برای جلب تهیه میخوام مردم ؛ اسم و فامیل اصلی مو با
کنندگان سعی می کرد به محض نزدیک احترام صدا کنن ...تهیه کننده :کارمند
شدن به دفاتر فیلمسازی ،صدایش را ما رفته .بجای اون کار میکنی؟ عباس:
باالتر ببرد و با سوز و گداز بخواند .تا اینکه چرا که نه .از خدامه اقا!!! باالخره باید
یک روز پرنده اقبال روی شانه او نشست از یه جایی شروع کنم ...تهیه کننده:
و تهیه کننده ای او را به داخل دفترش از فردا صبح ساعت 8بیا اینجا ...برق
فراخواند :میدونم اسمت عباسه ولی چرا خوشحالی در چهره عباس ظاهر شد :اقا،
فقط توی این خیابون اواز میخوانی؟! اجازه میدین دست تونو ماچ کنم؟ تهیه
عباس جوابداد :این خیابون عشق منه ،کننده :فردا منتظرتم .عباس :چشم اقا...
زندگی منه ،سینما رو دوست دارم .خدا از بزرگی کمتون نکنه و عباس عقب
عقب از تهیه کننده جدا شد و رفت ...او
که حاال سراز پا نمی شناخت ،کاغذهای
(تصنیف) را در کیف دستی خود جای
داد و به سرعت خیابان(ارباب جمشید)
را بدون خواندن اواز ترک کرد .عباس
یکسال سر ساعت 8صبح تا بوق شب در
دفتر تهیه کننده کار می کرد .سرصحنه
های فیلمبرداری ،سوالهای جورواجوری
از کارگردان و فیلمبردار می پرسید...
تا اینکه یک روز خالصه داستانی را که
نوشته بود به تهیه کننده داد .چند روز بعد
تهیه کننده از او خواست به عنوان دستیار
کارگردان در فیلم جدید او کار کند.
هوش و استعداد عباس در زمینه
کارگردانی باال بود بخصوص که گهگاه با
کارگردان همفکری می کرد و کارگردان
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی صفحه 22
از او رضایت کامل داشت ...یکسال
گذشت و تهیه کننده از عباس خواست
تا خالصه داستانی را که قبال باو داده
بود بطور کامل بنویسد .یک ماه شب
و روز روی فیلمنامه کار کرد و سپس
انرا برای مطالعه به تهیه کننده داد.
در همین ایام ،کارگردانی که فیلمی
برای تهیه کننده میساخت بیمارشد.
تهیه کننده مستاصل بود که بقیه
سکانس های فیلم را به کدام کارگردان
محول نماید .عباس که تهیه کننده را
به شدت اشفته و درمانده دید با لحنی
خجالت امیز از او تقاضا کرد تا بقیه
فیلم را او کارگردانی نماید! تهیه کننده
که حاال دودل شده بود با اکراه گفت:
بشرطی موافقت خواهد کرد که عباس
یک سکانس از فیلم را کارگردانی کند
و چنانچه سکانس مربوطه مورد قبول او
قرار گرفت بقیه فیلم باتمام برساند.همان
روز عباس به مالقات کارگردان قبلی که
بیمار بود رفت و بعد از کسب اجازه از
او ،یک سکانس مورد نظر تهیه کننده
را کارگردانی کرد( .نگاتیوها) به (پزتیو)
تبدیل و (راشها) روی پرده استودیو
نمایش داده شد .تهیه کننده با دیدن
(راشها) به عباس اجازه داد بقیه فیلم
را کارگردانی کند ...دو سال بعد عباس
بطور مستقل ،فیلمنامه ای را که خودش
به سفارش تهیه کننده نوشته بود جلوی
دوربین برد(طالق) ساخته عباس کسایی...
فیلم (طالق) ساخته و سپس اکران شد و
مورد استقبال مردم قرار گرفت .از انجا که
عباس کسایی اهل گفتمان در خصوص
سینما بود و بکارش عشق می ورزید.
فیلمنامه بعدی را که نوشته بود به
کارگردانانی که احساس می کرد بیشتر از
او تجربه دارند و بی هیچ توقع با او همکاری و
همفکری و بعضا راهنمایی می کنند ؛ ارائه
میداد و از نظرات انها بهره مند می شد.
انزمان بجای خانه سینما فعلی،
(سندیکای هنرمندان سینمای ایران)
بود نگارنده هر وقت وارد سندیکا می
شد ،کسایی را با کارگردانان و نویسندگان
مختلف می دید که در حال گفتگو بر سر
فیلمنامه هستند و عباس کسایی نظرات
انها را تایید می کرد .سرانجام وقتی فیلم
ساخته و اکران شد عباس کسایی جزو
یکی از کارگردانان خوب سینمای ایران
مطرح شد .تا اینکه یک روز عباس کسایی
به سراغ تهیه کننده ای می رود و به او
می گوید :یه فیلمنامه دارم که چهل
دقیقه ان فیلمبرداری شده! تهیه کننده
با تعجب می پرسد :چرا ادامه ندادی؟!
عباس می گوید :پولم ته کشید .تهیه
کننده می خندد و پاسخ می دهد :کیا تو
فیلمت بازی می کنن؟ عباس لبخند می
زند و می گوید :بعدا می گم .فقط یادتون
باشه 20دقیقه فیلم ...رقص و اوازه 20 ،
دقیقه اشم زد و خورده ،بقیه ش توی سه
تا (لوکیشن) فیلمبرداری می شه .تهیه
کننده پاسخ می دهد :حاال قصه اش
چیه؟ انروز عباس چهار قصه متفاوت برای
تهیه کننده تعریف می کند .تهیه کننده
یکی از قصه ها را می پسندد و بالفاصله به
حسابدارش دستور می دهد علی الحساب
500تومان(نه 500هزارتومان!به عباس
بدهد تا قرارداد اماده شود و تاکید می
کند سریعا فیلمنامه را اماده کند .عباس
بعد از گرفتن پول سریعا دفتر را به قصد
منزل خود که در کرج ساکن بود ترک
می کند .وقتی با اتومبیل خود که (اریا)
بود وارد حیاط و سپس داخل حال منزل
می شود اسکناسها را که از حسابدار
گرفته بود روی سر همسرش می ریزد و
می گوید :یه کار جدید گرفتم ....سپس
روی صندلی پشت میز غذا خوری می
نشیند تا بعد از صرف غذا ،فیلمنامه ای
که مورد تایید تهیه کننده قرار گرفته
بود را بنویسد اما دست بر قضا چون
چهار نوع قصه برای تهیه کننده تعریف
کرده بود ،قصه مورد تایید تهیه کننده
یادش نمیاید! بالفاصله و بدون اینکه لب
به غذا بزند سوار اتومبیل شده منزل را
به قصد دفترتهیه کننده ترک می کند.
وقتی وارد دفتر می شود تهیه کننده با
دیدن او تعجب می کند .عباس بدون
اینکه دست پاچه شود و خود را ببازد از
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
ضریب هوشی باالی خود استفاده کرده از
تهیه کننده می پرسد :راستش برگشتم
بدونم اشکالی نداره من قصه رو روی
ظهوری بنویسم؟ تهیه کننده با تعجب
می گوید :ظهوری؟! اون قصه ای که من
خوشم اومد(انگ) اقاسی یه ...دوزاری
عباس می افتد و قصه در ذهنش تداعی
شده با عجله دفتر تهیه کننده را ترک
می کند ...بیست روز بعد فیلمبرداری در
جنوب ایران کلید می خورد و پس ازاخذ
پروانه نمایش(نعمت نفتی) با بازی زنده
یاد اغاسی اکران می شود ...با پیروزی
انقالب و سپس 8سال دفاع مقدس یک
روز نگارنده برای انجام کاری به بخش
فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی رفته بود.
انجا عباس کسایی دست به سینه کنار
اتاق مدیر بخش فرهنگی ایستاده بود .او با
دیدن نگارنده کلی خوشحال شد و پرسید
مدیر بخش فرهنگی را می شناسید؟
جواب منفی بود دقایقی بعد منشی
از اتاق بیرون امد و به کسایی گفت:
برای مدیر جلسه گذاشتن شما فردا
صبح ساعت 10اینجا باشین .عباس با
دلخوری بنیاد را ترک می کند یک هفته
بعد او را در سینما(پالزا) که محل پاتوق
هنرمندان قدیمی بود دیدم .پرسیدم
باالخره مدیر بخش فرهنگی را دیدی؟
اهی کشید و گفت :دیدم ولی
امیدموقطع کردن .فیلم برای همیشه
توقیف شد .پرسیدم :کدام فیلم گفت:
(شجاعان ایستاده می میرند) با تعجب
پرسیدم کی این فیلم رو ساختی که
ما متوجه نشدیم؟! گفت :در سکوت
بی خبری ساخته شد و بعد با بغض و
چشمانی اشکبار از نگارنده جدا شد .چند
روز بعد باخبر شدم که عباس سکته کرده
و در بیمارستان بستریست .وقتی وارد
بیمارستان شدم او به دیار حق شتافته بود
عباس کسایی مرد و اولین فیلم بعد از
انقالب او (شجاعان ایستاده می میرند) به
تهیه کنندگی جواد گلپایگانی را از خود بجا
گذاشت که هرگز رنگ اکران بخود ندید.
یادش گرامی باد...
اسفند ماه99
شماره بیست و پنجم
23 صفحه 23
گزارش
فیلترشکن ،هزینه اینترنت را دو برابر میکند
برخی فعاالن سیاسی و رسانهای معتقدند منافع اقتصادی
یکی از مزایای محدودیت فضای مجازی است ،از انجایی که با
فیلتر شبکههای اجتماعی و استفاده از فیلترشکن ،هزینههای
مردم برای استفاده از فضای مجازی دو برابر میشود و باید
دید این درامدها به سود چه افراد و شرکتهایی واریز میشود.
به گزارش ایسنا ،حسن بیادی ،فعال سیاسی و دبیر کل حزب
ابادگران جوان و سعید شریعتی ،فعال سیاسی و رسانهای و عضو
شورای مرکز حزب اتحاد ملت ایران ،در نشست نقدواندیشه وزارت
ارتباطات و فناوری اطالعات با موضوع «سیاست و فضای مجازی» به
گفتوگو درباره دسترسی مردم به اینترنت پرداختند و با بیان اینکه
این دسترسی ،حق مردم است و نمیتوان این حق را از انان سلب کرد،
به لزوم برنامهریزی برای تبدیل تهدیدها به فرصتها تاکید کردند.
سعید شریعتی درباره محدودسازی شبکههای اجتماعی،
با بیان اینکه شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام همیشه
وجود دارند ،گفت :این تصمیمگیران هستند که برای دسترسی
جامعه ایرانی به شبکههای اجتماعی تصمیم میگیرند و باید
پاسخ دهند که چرا باید خود را از این فضا محروم کنیم.
وی با تشبیه جامعه به بدن انسان و شبکههای اجتماعی به تبسنج،
افزود :پدیدههای ناخوشایندی در جامعه مانند عفونت در بدن انسان وجود
دارد و ازاردهنده هستند اما نباید برای رفع این ناخوشایندیها تبسنج
را از بین ببریم .شبکههای اجتماعی بهترین تبسنجهای جامعه هستند.
سیاستگذاران با رصد شبکههای اجتماعی و اطالع از جامعه میتوانند
با سیاستگذاریهای درست جامعه را به سمت صحیح هدایت کنند.
این فعال سیاسی به مبانی مختلف قوانین اشاره کرد و گفت :قوانین باید
مبتنی بر قرارداد یک جامعه و تامینکننده منافع مردم باشد .افراد یک
جامعه نسبت به امکانات ان جامعه حق مالکیت دارند .صاحبان سیگنال و
امواج رادیویی مردم هستند و نمایندگان مجلس به نمایندگی از صاحبان
این سیگنالها میتوانند تصمیم بگیرند که به چه صورت استفاده شود.
مردم به فضای مجازی و افزایش پهنای باند رای دادهاند
شریعتی با انتقاد از مخالفین فضای مجازی که به نمایندگی از مردم به
دنبال محدودیت این فضا هستند ،افزود :فضای مجازی ،دیتا و سیگنال
ملک شخصی نیست و دارایی ملت است و اگر قوانینی برای ان وضع شود
که برای فردی حق ویژه قائل باشد مردم از این قانون تمکین نمیکنند.
مردم در انتخابات گذشته به ایده گسترش فضای مجازی و افزایش
پهنای باند رای بالغ به ۲5میلیونی دادهاند و این مسیر را انتخاب کردهاند.
وی به حمایت از پیامرسانهای داخلی اشاره کرد و گفت:
پیامرسانهای داخلی باید در یک رقابت با شبکههای اجتماعی
خارجی رشد کنند و با محدود کردن و بستن شبکههای اجتماعی
خارجی ،انان رشدی نخواهند داشت .هماکنون هم مشکلی برای
تعیین تکلیف شبکههای اجتماعی نیست ،میتوانیم از مردم برای
رای به مخالفت یا موافقت با شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام
24
شماره بیست وپنجم
اسفند ماه 99
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
رفراندوم برگزار کنیم و نتایج ان هر چه بود همه تمکین کنند.
این فعال رسانهای به لزوم بررسی فرصت ،تهدید ،قوت و ضعف هر
پدیدهای تاکید کرد و با اشاره به دیدار اعضای شورای عالی فضای
مجازی در سال 9۶با مقام معظم رهبری ،گفت :رهبری در این دیدار
بر افق این فضا تاکید کردند و اشاره داشتند که در اینده در این
فضا مرز و ارز یعنی دو عنصر حاکمیت ملی هر کشور از بین میرود
و از هم اکنون باید برای اینده برنامهریزی کرد .با پیشرفت فضای
مجازی حاکمیت ملی بازتعریف میشود و داراییها تغییر میکند.
شریعتی با بیان اینکه قدرت جدیدی ایجاد شده است،
تصریح کرد :در انتخابات 9۲ ،۸۸و 9۶شبکههای اجتماعی
مانند فیسبوک و تلگرام در ایران تاثیر بسیاری داشتند و باعث
تحول شدند و در انتخابات ۱4۰۰نیز اینستاگرام تاثیرگذار است.
این فعال سیاسی و رسانهای منافع اقتصادی و رقابت را یکی دیگر از
دالیل پشت پرده محدودکنندگان فضای مجازی عنوان کرد و افزود :با
فیلتر شبکههای اجتماعی و استفاده از ویپیان برای دسترسی به انها،
دیتای داخلی تبدیل به دیتای خارجی شده و هزینههای مردم برای
استفاده از این فضا دو برابر میشود و با این حساب باید بررسی شود
این درامدها به سود چه افراد و شرکتهایی واریز میشود .افشاگریها
در فضای مجازی باید تبدیل به شفافسازی شود ،البته فضای
مجازی شفاف اجازه فساد نمیدهد که کسی بخواهد ان را افشا کند.
شریعتی به نقش فضای مجازی در ایجاد کسبوکارها در مناطق
محروم اشاره کرد و افزود :من شاهد هستم و از طریق گزارشهایی
که توسط فعالین مدنی حزب میدهند میدانم که در دورترین
نقاط روستاهای سیستان و بلوچستان دخترانی توانستهاند از طریق
اینستاگرام برای صنایع دستی سوزندوزی خود از تمام نقاط کشور
مشتری داشته باشند و کسبوکاری برای خود در این حوزه ایجاد کنند.
وی به نقش سنتی مردم در ساختار قدرت در گذشته اشاره کرد و
گفت :هماکنون با حضور شبکههای اجتماعی و فضای مجازی مردم
صاحب قدرت شدهاند و میتوانند نظرات خود را اعالم کنند و تاثیر
داشته باشند .ما امروز با شهروند قدرتمند مواجه هستیم و افرادی از
این موضوع راضی نیستند .دسترسی به اینترنت ،حقوق مکتسبه مردم
است و به همین راحتی نمیتوانیم این حق را از مردم پس بگیریم. صفحه 24
به جای ممنوعسازی ،باید مصونسازی کرد
این فعال رسانهای برخوردها و محدودیتها را ناامیدکننده
عنوان کرد و افزود :این برخوردها امید و انگیزه را بین جوانان از بین
میبرد .اگر از بستن و محدود کردن تاکنون فایدهای بردیم از این به
بعد هم میبریم .به جای ممنوعسازی ،باید مصونسازی کرد .باید
با حداکثر ازادی و حداقل ممنوعیت برای مردم دسترسی ایجاد
شود و به مردم برای استفاده از این فضا اگاه و اموزش داده شود.
حسن بیادی نیز با اشاره به اینکه از برخی از عناوین تعریف
درستی در جامعه نشده است ،گفت :فضای مجازی ،واقعا
مجازی نیست بلکه حقیقی است و واقعیت دارد .همانطور
که نمیتوانیم در مقابل جریان اب بایستیم ،نمیتوانیم این
فضا را نیز ببندیم اما درست است که این فضا باید قانونمند
شود و کسی با قانونمند شدن این فضا مخالف نیست.
وی با اشاره به تجربیات گذشته در برخورد با پدیدههای
جدید در کشور ،گفت :در ابتدای ورود پدیدههای جدید در ابتدا
برخوردهای سلبی انجام میشود ،در صورتی که با تعیین حدود
و مقررات میتوانیم استفاده درستی از این پدیدهها داشته باشیم.
علل بیشتر این مشکالت ،مدیریتهای جزیرهای است .مشکل
فضای مجازی نیز مدیریت جزیرهای و نبود مدیریت یکپارچه
است .ما نمیتوانیم تمام اینترنت و جهانی شدن را ببندیم ،باید
سیاستمداران و برنامهریزانی که همه را دشمن نمیدانند ،بدون
برخورد و نگاه چکشی گفتوگو کنند تا به راهحل مناسبی برسیم.
نمیتوان فضای مجازی را از مردم گرفت
این فعال سیاسی با بیان اینکه نمیتوانیم فضای مجازی را از
مردم بگیریم ،گفت :باید مانند سیل که در صورت مهار شدن
میتواند به فرصت تبدیل شود از تهدیدهای فضای مجازی فرصت
ایجاد کنیم .شبکههای اجتماعی مضرات سیاسی ،اجتماعی
و خانوادگی نیز دارد و باید با اموزش ،تربیت و فرهنگسازی
این مشکالت را کاهش دهیم .با فضای مجازی ما میتوانیم
جهانی شویم و فضای مجازی ابزار جهانی شدن ما است.
بیادی به مباحث مربوط به محدود کردن شبکههای اجتماعی
اشاره کرد و افزود :پشت موضوع بستن و محدود کردن
شبکههای اجتماعی مباحثی دیگر مطرح است و حتی اگر ما
گام دوم انقالب اسالمی که توسط مقام معظم رهبری ابالغ شده
است را بررسی کنیم ،از ان بستن فضای مجازی درنمیاید.
یکی از اهداف جهانیسازی ،مدیریت شیشهای و شفاف است.
وی به لزوم اصالح ساختارهای سیاسی و شکل انتخابات
با وجود فضای مجازی اشاره کرد و گفت :باید قانون بهطور
یکسان برای همه اعمال شود و به خواستهها و نیازهای مردم
توجه کنیم .در فضای مجازی با راهاندازی کسب وکار ،مشکالت
مالی بسیاری از مردم رفع شده است و اگر تخلفی هم در این
فضا انجام میشود مانند فضای واقعی باید با ان برخورد شود.
کودک کشاورز
ﻧﻔﯿﺴﻪ ﻣﻬﺪى ﭘﻮر -اقا ﯾه دوﻧه ادامﺲ بﺨﺮ ،ﺗﺮوﺧدا ﯾه دوﻧه .ﻓﻘﻂ
ﯾه دوﻧه بﺨﺮ ..ﺻدای مﺮد :بﺮو اوﻧﻮر بﭽه مﺰاﺣم ﻧﺸﻮ .اقا به ﺧدامﻦ بﭽه
ﻧیستم .بﭽه ﮐﺸاورزم .بابام مﺮﯾﻀه ،ﺧﻮاهﺶ میﮑنم ﯾه دوﻧه ادامﺲ بﺨﺮ...مﺮد
رﻓت و مﻦ روی جدول ﮐنار ﺧیابﻮن ﻧﺸستم ...با ﭼﺸماﻧی پﺮ از اشﮏ و دﻟی
شﮑسته ،رو به اسمان ﮐﺮدم و ﮔفتم ﺧداﯾا ﺣاﻻ ﭼﮑار ﮐنم؟ شﺐ شد ،امﺮوز
ﮐاسﺒی ﻧﮑﺮدم .ﮐسی ازم ادامﺲ ﻧﺨﺮﯾد ،با ﭼه روﯾی بﺮﮔﺮدم ﺧﻮﻧه !؟ ﺧداﯾا
پدرم اﺣتیاج داره بﺒﺮمﺶ دﮐتﺮ ،به ﺧﻮاهﺮم قﻮل دادم بﺮاش دﻓتﺮ ﻧﻘاشی بﺒﺮم.
ﺧداﯾا ﺧﻮدت داری همه ﭼی رو از اون باﻻ ﺗماشا میﮑنی ،ﺧﻮدت بﻬتﺮ از
همه وﺿﻊ مارو می دوﻧی ،شاﯾدم سﺮت جاﯾی دﯾﮕه ﮔﺮمه ..ﺧداﯾا دﻟم ﺧیﻠی
ﮔﺮﻓته .ﻧفسم باﻻ ﻧمیادمیﺸه بﺸینی ﮐنارم؟ میﺨﻮام باهات ﺗا ﺻﺒﺢ ﺣﺮف بﺰﻧم
،اﻧﻘدرﺣﺮف دارم ﮐه ﺗمﻮم شدﻧی ﻧیﺲ .اﻧﮕار ﺧدا بﻬم ﮔفت بﮕﻮ ...دارم
ازسﺮما میﻠﺮزم .بﺮای ﻟﺤﻈه ای اﺣساس ﮐﺮدم ﮐسی پتﻮﯾی روﯾم اﻧداﺧت.
اﺣساس ﮔﺮما ﮐﺮدم .ﺣﺲ عجیﺒی بﻬم دست داد.بدﻧم از اﯾﻦ ﺣﺲ اﻧﮕاربه
ارامﺶ رسید وﯾه دﻓﻌه بیاد ﮔﺬشته اﻓتادم .ﭼه روزﮔاری داشتیم .اشﮑام روی
ﺻﻮرﺗم سﺮازﯾﺮ شدو ﻧا ﺧﻮداﮔاه ﻟﺒاﻧم بﺤﺮﮐت اﻓتاد :ﺧداﯾا مﻦ ﯾه پدر مﺮﯾﺾ
دارم.ﯾه ﺧﻮاهﺮ ﮐﻮﭼﮏ.ﻧﮕﻬداری ازاوﻧا در اﯾﻦ شﻬﺮﻏﺮﯾﺐ بﺮام سﺨت وﻏیﺮ
قابﻞ ﺗﺤمﻞ شده .دوست دارم ﺣﺮﻓامﻮ به بﺰرﮔان ﮐﺸﻮر بﮕم .اما دستم بﻬﺸﻮن
ﻧمیﺮسه .میﺨﻮام بﻬﺸﻮن بﮕم پدرم ﯾه ﮐﺸاورزه .ماﺗﻮی ﯾه روستا باﻏدار بﻮدﯾم.
ﮐﺸاورزی میﮑﺮدﯾم .منﻮ پدرم هﺮ روز ﺻﺒﺢ ﺗا شﺐ ﺗﻮی زمیﻦ ﮐﺸت زار،
مﺸﻐﻮل ﮐار بﻮدﯾم .بیﻞ میﺰدﯾم .ﮐﻮد میدادﯾم .سم میﺰدﯾم .هﺮس میﮑﺮدﯾم
وقتی با ﮐمﺒﻮد اب مﻮاجه بﻮدﯾم بامیﺮاب دعﻮا داشتیم .قدرت ﺧﺮﯾدﺗاﻧﮑﺮ
اب ﻧداشتیم .با اﯾﻦ ﺣال ﺗﻮ ﭼﻠه ﺗابستﻮن ازشدت ﮐار ﺧیﺲ عﺮق میﺸدﯾم
ﺗااﻧﭽه ﮐاشته بﻮدﯾم به ﺛمﺮبﺮسه .ﭼﺸمامﻮن باﯾﻦ درﺧتان سﺮبفﻠﮏ ﮐﺸیده
ﺧیﺮه میماﻧد ﺗا باﻻﺧﺮه میﻮه ها بﺒار بﺸینه .ﻓصﻞ ﻓﺮوش ﮐه میﺸد دﻻﻟﻬای بی
اﻧصاف ﺗا دﻟتان بﺨﻮاهد ﺗﻮی سﺮمال میﺰدﻧد ومﺤصﻮﻻت را مفت میﺨﺮﯾدن
و به بار ﻓﺮوشان میفﺮوﺧتند .وقتی درﺧتﻬا ﺗﻬی ازمیﻮه میﺸد ﻧاﭼارمیﺸدﯾم به
میدان بﺮوﯾم ومیﻮه بﺨﺮﯾم .قیمت ﮐه میﭙﺮسیدﯾم بﺮق از ﭼﺸماﻧمان میﭙﺮﯾد.
ﭼﻮن به ﭼند بﺮابﺮ قیمتی ﮐه دﻻل از ما ﺧﺮﯾده بﻮد ﺣاﻻ باﯾد ازشﻮن بﺨﺮﯾم.
پدرم ﻏﺮ میﺰد ﮐه ﮐﺸاورزی ﭼه سﻮد داره ؟ سﻮد را دﻻل و واسﻄه میﺒﺮد و
ﺧﺮﺣمال مفت ﮐﺸاورزه ..پدرم وقتی اﯾﻦ وﺿﻊ را میدﯾد ﻓﻘﻂ ﻏﺮ میﺰد و
میﮕفت :اﺧﺮ اﯾﻦ ﭼه قاﻧﻮﻧیه ﮐه دستﻬای ما پینه بﺒنده .ﺻﻮرﺗمﻮن ﺗﻮﮔﺮما
بسﻮزه و ﻓصﻞ ﻓﺮوش بار ،سﻮدش رو دﻻل و واسﻄه بﺒﺮه....؟ اوﻧﻘدر ﮔفت و
ﮔفت ﺗا عاقﺒت ﺧﻮدش را از شﺮ ﮐﺸاورزی راﺣت ﮐﺮد و اومد شﻬﺮ و شد
دوره ﮔﺮد .ﺻﺒﺢ ﺗا شﺐ پﺮسه میﺰد اهﻦ اﻻت میﺨﺮﯾم ....و منم شدم ادامﺲ
ﻓﺮوش .اﺧدا شنیدی ﭼیا ﮔفتم؟ اﺧدا ﭼﺮا ﮐسی ﻧیﺲ بداد ﮐﺸاورز بﺮسه.
ﭼﺮاﮐسی ﻧیﺲ باﯾﻦ روستاها و ﮐﺸاورزها سﺮبﺰﻧه و ﭼاره اﻧدﯾﺸی ﮐنه .ﭼﺮا
ﮐسی ﻧیﺲ دست اﯾﻦ واسﻄه ها رو ﮐﻮﺗاه ﮐنه ﺗا مﺮدم با هﺮ درامدی بتﻮﻧﻦ
بجای ﻧﮕاه ﮐﺮدن به میﻮه ها اﻧﻬارا بﺨﺮن اما ﺣسﺮت ﻧﺨﻮرن .ﭼﺮاﮐسی ﻧیﺲ
جﻠﻮ اﯾﻦ بی عداﻟتی هارو بﮕیﺮه؟ ﺧداﯾا ﺗا ﮐی مﺮدم باﯾستی ﺗاوان مسﺌﻮﻟیﻦ بی
ﺗﻮجه وﮐار ﻧابﻠد را بدن؟ ﺧدا ﺧسته شدم ازاﯾﻦ همه ﻧامﺮدمی ها .ﮐﺞ رﻓتارﯾﻬا.
ﺧداﯾا به دل پدرم بنداز بﺮﮔﺮدﯾم به روستا و دوباره ﮐﺸاورزی ﮐنیم ..ﺧداﯾا
مﻦ جﺰاﯾﻦ هیﭻ ﺧﻮاسته ای ازت ﻧدارم .بﺸﺮﻃی ﮐه دوﻟت میﻮه هارو با قیمت
منصفاﻧه از ما بﺨﺮه و وارد بازارﮐنه .ﺧدا ،ﺣﺮﻓامﻮ شنیدی؟ پﺲ اﻧجامﺶ
بده .دﻟم میﺨﻮاد اﻻن ﮐه میﺮم ﺧﻮﻧه به پدرم بﮕم باﺧدا ﺣﺮف زدم .قﻮل داد
اﮔه بﺮﮔﺮدﯾم روستا و ﮐﺸاورزی رو شﺮوع ﮐنیم به دل مسﺌﻮﻟیﻦ میندازه ﮐه
به داد ﮐﺸاورزها بﺮسﻦ .به اوﻧا ﮐمﮏ ﮐنﻦ.ﯾاری بدن .پسﺮک عیﻦ جﺮقه
ازجا پﺮﯾد و بدون اﯾنﮑه ﺗﻮجﻬی به اﺗﻮمیﺒﻞ ها داشته باشه دوان دوان بسمت
ﺧﻮﻧه شﻮن دوﯾد ﺗا پدر را راﺿی بﺮﻓتﻦ روستا ﮐنه.
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
اسفند ماه99
شماره بیست و پنجم
25 صفحه 25
گفتگو
سید ضیاء هاشمی
رقم باالی دستمزد فساد ایجاد کرده و سینما را نابود می کند
سید ضیاء هاشمی تهیه کننده سینما است.
از مهم ترین فعالیت های او می توان به تهیه
اثاری چون عروس ،دزد عروسک ها ،روز
فرشته ،شوکران ،امیر ،اینده و ...اشاره کرد .وی
کار حرفه ای خود را از سال 61با حضور در حوزه
هنری و تهیه اثار دفاع مقدس اغاز کرد .سال
1372در فیلم روز فرشت ه به کارگردانی بهروز
افخمی به عنوان تهیه کننده فعالیت داشت.
او عالوه بر تهیه کنندگی مدیریت سینماهای
تحت پوشش حوزه هنری را عهده دار شد.
تاسیس موسسه مهاب فیلم ،تاسیس موسسه
پخش و تبلیغات تحت پوشش سازمان توسعه
سینمایی سوره ،تاسیس شورای پخش فیلم
در مجمع تهیه کنندگان فیلم ایران همچنین
عضو شورای مرکزی اتحادیه تهیه کنندگان از
فعالیت های صنفی او به شمار می اید .هاشمی
که از تهیه کنندگان با سابقه به شمار می اید
این روزها نسبت به سینما و فعالیت های هنری
گله مند است این گله را میتوان در کلمه به
کلمه گفتگوی رودرویش با غالمرضا گمرکی
خواند .مخاطبان گرامی گفتگوی غالمرضا
گمرکی را با سید ضیاء هاشمی بخوانید:
به نظر شما وجاهت و اعتبار اتحادیه
سابق (اتحادیه تهیه کنندگان و توزیع فیلم
ایران) با اتحادیه امروز (اتحادیه صنف تهیه
کنندگان سینمای ایران) چه تفاوتی دارد
از گوشه و کنار شنیده می شود برخی از
تهیه کنندگان با این اتحاد مخالف هستند؟
اتحاد در جمهوری اسالمی در بخش های
مختلف کار سختی است حاال در سینما و هنر
و بخش تهیه کنندگی سخت تر است زیرا منافع
و مصالح اقتصادی در ان نهفته است بنابراین
طبیعی است که عده ای اصال راضی نباشند
نظرات و اقتدارشان را به دیگران واگذار کنند.
این تقسیم بندی های نفسانی وجود دارد من
از ابتدای این تقسیم بندی ها حضور داشتم و
می دانم برای چه اهدافی این تقسیم بندی ها
رخ داده است به ضرس قاطع عرض می کنم
تمام مخالفین این اتحادیه ،مشکالت شخصی
دارند البته افراد انگشت شماری هستند که بحث
نفسانی ندارند اما نگرانی هایی برای اداره امور
دارند که به انها ارادت دارم .اتحادیه سابق در
دوران بی نظیری شکل گرفت .قبل از فروپاشی،
دو سالی بود که وضعیت اتحادیه خراب شد و در
ان فتنه ها و دسته بندی های صورت گرفته بود
که از مجمع تولید کنندگان و انجمن به اتحادیه
26
شماره بیست وپنجم
اسفند ماه 99
رسیدیم .االن وضعیت اتحادیه تهیه کنندگان
سینمای ایران محکمتر است .اول اتحادیه
مجمع تولید کنندگان بی نظیر بود و یکی از
قدرتمندترین سندیکاهای سینمای کشور بود
اگر همه تهیه کنندگان همت کنند و منافع خود
را در نظر نگیرند اتحاد شکل بهتری می گیرد.
چرا شورای صنفی نمایش به فیلم های
هنری اکران مناسب نمی دهد؟
فیلم های جشنواره ای همانطور که از نامشان
پیداست اصال فیلم های اکران نیستند و نباید
توقع اکران داشته باشند .فیلم های اقای فرهادی
یا فیلم های اقای کیارستمی استثناء هستند که
در میان 5000سالن نمایش در 200سالن
به نمایش در می اید .شورای صنفی نمایش
اختیارات مالی ندارد که بخواهد کمک کند تنها
دولت می تواند کمک کند که در دولت هم عالقه
ای به سینما دیده نمی شود .فیلم فرهنگی تنها
برای عالقمندان به هنر و تجربه ساخته می شود
افرادی که به دنبال این نوع اثار هستند خودشان
به دنبال اکران هستند .در ایران هم باید در
پلتفروم ها و نمایش خاص به دنبال اکران باشند.
اکران سینمای ایران با این دست فیلم ها رونقی
ندارد و جوابگو نیست زیرا باید سالن دار بتواند
با فروش فیلم چراغ سینما را روشن نگه دارد.
این نوع فیلم ها مخاطب گریز هستند مدل
سینمای هنر و تجربه مدل خوبی است اما نه با
این روند که تعداد زیادی افراد از این گروه ارتزاق
کنند بلکه با دو نیروی انسانی بتوانند با روش
درست این فیلم ها را نمایش دهند .این سیستم
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
کامال ناکارامد است .هنر و تجربه جایگاه خوبی
برای این دسته فیلم ها است .ساز و کار سینما،
صنعت است و باید مخاطب داشته باشد .اگر این
فیلمسازها به دنبال اکران هستند نباید این نوع
فیلم ها را بسازند .اگر برای جشنواره ها فیلم می
سازند که جایگاهش را می دانند و در جای خود
می توانند اعتبار کسب کنند .در دنیا هم این است
این دست اثار در اکران سوبسید دریافت نمی
کنند بلکه در تولید مورد حمایت قرار می گیرند.
عامل گرانی دستمزد بازیگران سوپر
استار چیست و چه راهکاری برای کاهش
ان وجود دارد؟
عامل افزایش هزینه تولید چند مورد است.
بخشی از این افزایش دستمزدها به دلیل زیاده
خواهی سوپراستارها است که تعداد بسیار کمی
از بازیگران این نوع دستمزدها را طلب می کنند.
این افراد احساس می کنند سینمای ایران را زنده
نگه داشتند و باید این دستمزدها را بگیرند .این
دستمزدها از بخش خصوصی تامین نمی شد.
پول های عجیب از نهادهای عمومی (اوج ،حوزه
هنری )....تامین می شد و بعدتر پول های بی
حساب و کتاب وارد سینما شد .سرمایه گذارانی
که پول هایشان را جایی نمی توانستند ببرند
و عالقه به دیده شدن و شهرت هم داشتند
پولشان را وارد سینما کردند .سرمایه گذاری در
ملک و دالر اشباع شده بود پس ترجیح دادند
در سینما سرمایه گذاری کنند .دستمزدها تنها
زیاده خواهی استارها نبود بلکه سرمایه گذارها
برای کسب شهرت و محبوبیت سعی در ارائه پول صفحه 26
های هنگفت داشتند تا با استارها عکس یادگاری
بگیرند.به سرعت دستمزدها ارقام نجومی شد و
تاثیر روی مجموعه دستمزد افراد پشت صحنه
(کارگردان ،فیلمبردارو )...هم گذاشت .اقتصاد
نابسامان کشور هم مزید بر علت شد .شاید برای
افرادی که سالی یکبار کار می کنند باال بودن
دستمزدشان قابل اعتنا باشد .اما پیشنهاد این
است برای این که چرخ سینما بچرخد و این
سینما دوام پیدا کند بهتر است افراد در هر
کسوتی در تولید مشارکت کنند از ابتدا سهم
بگیرند یا مشارکت در سود داشته باشند به این
منوال که مبلغی را دستمزد بگیرند و هرچه از
یک رقمی بیشتر باشد براساس توافق حاصله
از سود سهم بگیرند .اما اینکه صنوف بخواهند
بدون حساب و کتاب دستمزد باال ببرند و کف
دستمزد تعیین کنند کار خطایی است .این نوع
رفتار منجر به قراردادهایی حیرت اور شده است.
چطور ممکن است یک مجموعه کارگزاری علیه
سینما قرار بگیرد .متاسفانه این نوع عملکرد بی
خردی است .این نوع قراردادها علیه خود سینما
است .تولید و انگیزه ها پایین می اید .سرمایه
گذارهای انچنانی هم از سینما می روند همانطور
که رفتند .تهیه کنندگان واقعی همان هایی
هستند که ادامه دادند و هنوز فعالیت می کنند.
تهیه کنندگان کف قرارداد تعیین نکردند اما
انها که کف دستمزد تعیین کردند اشتباه کردند
.دستمزد فیلمنامه نویس ها کارشناسی نشده
بود .کف قیمت برای چند فیلمنامه نویس است
.تعیین کف قیمت اشتباه استراتژیک بود که
انجمن فیلمنامه نویسان مرتکب شد .اقای سجاده
چی از دوستان من است اما ایکاش با من مراوده
می کردند که با کارشناسی درست کار پیش می
رفت .فیلمنامه نویس ها هم می توانند مشارکت
در تولید داشته باشند در صنوف مختلف می توان
این روال را ایجاد کرد .کارگردانی که چند میلیارد
می گیرد حاضر به مشارکت در فیلمی که تولید
می کند نیست زیرا قصد دارد دالر بخرد و سرمایه
گذاری کند .این مشکل جدی سینمای ما است.
رقم باالی دستمزد فساد ایجاد می کند و سینما
را نابود می کند .باید مشارکت در تولید یا در سود
صورت بگیرد تا سینما بتواند به روند خود ادامه
بدهد .برای این که سینما بتواند سرپا و زنده بماند.
با توجه به شیوع کرونا چرا دولت اصرار
به بازگشایی سالن های سینما دارد؟
تا جایی که می دانم دولت اصرار به بازگشایی
سینما ندارد .وزارت ارشاد به دنبال کمک به
اهالی سینما است .اولویت دولت های جمهوری
اسالمی سینما نیست و نبوده است .سینما برای
دولت اقای روحانی هم ارزشی نداشته و ندارد.
وزارت ارشاد اگر سینما ها را باز کرده فقط برای
این است که بتواند نیاز اهالی سینما را پاسخگو
باشد و دوباره سینماها فعالیت کنند تا بتوانیم
شاهد رونق ان باشیم .اما به عقیده من باز کردن
و بستن سینما کار خوبی نیست .اگر بسته باشد
ولع فیلم دیدن مردم در سینما بیشتر خواهد
بود .امیدواریم شرایط کرونا قابل کنترل باشد و
انشاءاهلل از فرودین و اردیبهشت شاهد بازگشایی
مناسب سینماها و رونق ان باشیم .دولت تنها می
تواند بلیت تهیه کند و به ارگان ها و نهادها بدهد
تا کارمندان در صورت تمایل به سالن های سینما
بروند اما بعید می دانم در ان زمان هم خانواده
ها استقبال کنند .مردم فرزندانشان را به مدرسه
نمی فرستند بعد اجازه بدهند به سینما بروند!
چقدر قرارداد تیپ که از سوی تهیه
کنندگان مورد تایید است قابل اجرا است
و چه تضمینی وجود دارد که مبالغی را
زیرمیزی از تهیه کنندگان دریافت نکنند؟
قراردادهای تیپ تهیه کنندگان دو سال روی
ان کار شده است و وکالیی که از سینما سررشته
دارند روی ان کار کردند .این که تهیه کننده
به عنوان کارفرما با 30نوع قرارداد سر و کله
بزند بیش از ان که به فکر فراهم اوردن شرایط
تولید فیلم باشند باید ببیند در کدام قرارداد چه
تعهدی داده اند .اما با قراردادهای تیپ که از سوی
تهیه کنندگان تنظیم شده است که عده ای می
گویند یک طرفه است اما هر دو طرف را مورد
توجه قرارداده است و طرف اول به عنوان تهیه
کننده موظف به مفاد قرارداد می شود .طرف
دوم 30صنف است و نمی تواند برای طرف اول
تعیین تکلیف کند .پس تالش کنیم با همراهی
همه افراد سینما یک روند درست را پی بگیریم.
برای رسیدن به شرایط مطلوب باید سعی کنیم
خودمان به قراردادها پایبند باشیم اگر تهیه
کننده به قرارداد پایبند باشد هیچ گاه قراردادها
و تعهدات زیرمیزی محقق نمی شود .باید تالش
کنیم چراغ سینما را روشن نگه داریم و به فکر
منافع خلق الساعه خود در هر صنف نباشیم.
درباره این مهم که برگزاری جشنواره
فیلم فجر چقدر می تواند به اقبال مخاطب
از سالن های سینما کمک کند ؟
همه چیز بستگی به نحوه برگزاری جشنواره
و فروش بلیت از طریق درگاه های فروش دارد
.باید دید مدیران چگونه می توانند اوضاع را
مدیریت کنند .در حرف نحوه فروش بلیت ها و
این که مخاطب به گیشه برای تهیه بلیت مراجعه
نمی کند بد نیست اما در اجرا باید دید چقدر
ساز و کار مناسب وجود دارد این که مردم و
هنرمندان هر روز باید به سیستم مراجعه کنند
و سینمای نزدیک محل زندگی را پیدا کنند و
فیلم مورد عالقه خود را انتخاب و رزرو کنند کار
بسیار خوبی است اما این که سیستم می تواند
پاسخگوی نیاز مخاطب باشد و هنگ نکند بسیار
مهم است .متاسفانه در حرف بسیار خوب است
اما در اجرا هنوز نمی توانیم قضاوت کنیم .با
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
توجه به ظرفیت سالن های نمایش که در اختیار
مخاطب قرار می گیرد ( 30درصد ظرفیت)
اگر بتوانند کنترل کنند بسیار ارزنده است.
تا امروز فیدبک مردمی نداشتیم استقبال در
هنرمندان دیده می شود اما مخاطب سینما مردم
هستند ،هنرمندان مخاطب به شمار نمی ایند.
هنرمندان در سال تحویل سینما می خواهند
دسترنج یک ساله خود را ببینند و ارزیابی کنند
درباره استقبال مردم توضیح بدهید؟
استقبال از سوی خانواده ها نخواهد بود تنها
جوانان از فیلم های جشنواره ممکن است استقبال
کنند .با تعداد کم فیلم های جشنواره امسال هم
می توانیم به این نتیجه برسیم که فیلم خوبی
نداریم یا اگر هم داریم در جشنواره به دالیلی
قرار نگرفته است.تصور من این است که مردم
استقبال انچنانی از جشنواره امسال نخواهند کرد.
زیرا مردم بلیت را نمی توانند به صورت ده روزه
خریداری کنند و باید روز به روز خریداری صورت
گیرد اگر فیلم خوبی از نظر مخاطب وجود داشته
باشد ظرفیت سالن سینما با توجه به افزایش
تعداد سالن نمی تواند پاسخگوی عالقمندان
باشد و مخاطب ممکن است دلزده شود .تهیه
کنندگان تعدادی کد از ارشاد در اختیار گرفتند
اما برای ما هم روشن نیست که ظرفیت سالن
برای تهیه کنندگان که کد در اختیار دارند در
طول جشنواره رزرو خواهد بود یا فقط برای یک
روز اعتبار دارد .متاسفانه در جلسات برگزاری
جشنواره نیز از وجود تهیه کنندگان استفاده
نشد و اطالع رسانی درستی صورت نگرفته است
.با این اوصاف در فیلم هایی که با توجه به اسم
و رسم کارگردان یا موضوع فیلم مورد توجه
مخاطب هستند اهالی سینما از ان ها بهره ای
نخواهند داشت زیرا باید صبح زود رزرو کنند که
کمتر افراد سحر خیزی در این حوزه وجود دارند.
مجموعا به اقبال مخاطب چندان خوش بین
نیستم اما امیدوارم مخاطب اقبال نشان دهد.
درباره ارای مردمی و جمع اوری ان در
جشنواره سی و نهم بگویید؟
امسال با توجه به سیستم سمفا سازمان
سینمایی تصمیم گرفت از طریق سمفا که گفته
می شود سیستم پیچیده ای دارد جمع اوری
ارای مردمی که بلیت از طریق درگاه ها خریداری
کردند صورت می گیرد انجام می شود .پیش تر
خانه سینما هم که متولی جمع اوری ارای مردمی
بود بخشی از ارا را به شیوه الکترونیک جمع اوری
می کردند اما در ان سیستم ،برخی صاحبان اثار
بلیت از گیشه تهیه می کردند چون برایشان ارای
مردمی بسیار مهم بود .امسال با توجه به عدم
بلیت فروشی در گیشه ارای سالم تری خواهیم
داشت اما باید دید جمع اوری ارای مردمی بر
عهده چه افرادی خواهد بود که این از اهمیت
خاصی برخورد است تا تقلب صورت نگیرد .
اسفند ماه99
شماره بیست و پنجم
27 صفحه 27
گزارش
فیلترشکن ،هزینه اینترنت را دو برابر میکند
برخی فعاالن سیاسی و رسانهای معتقدند منافع اقتصادی
یکی از مزایای محدودیت فضای مجازی است ،از انجایی که با
فیلتر شبکههای اجتماعی و استفاده از فیلترشکن ،هزینههای
مردم برای استفاده از فضای مجازی دو برابر میشود و باید
دید این درامدها به سود چه افراد و شرکتهایی واریز میشود.
به گزارش ایسنا ،حسن بیادی ،فعال سیاسی و دبیر کل حزب
ابادگران جوان و سعید شریعتی ،فعال سیاسی و رسانهای و عضو
شورای مرکز حزب اتحاد ملت ایران ،در نشست نقدواندیشه وزارت
ارتباطات و فناوری اطالعات با موضوع «سیاست و فضای مجازی» به
گفتوگو درباره دسترسی مردم به اینترنت پرداختند و با بیان اینکه
این دسترسی ،حق مردم است و نمیتوان این حق را از انان سلب کرد،
به لزوم برنامهریزی برای تبدیل تهدیدها به فرصتها تاکید کردند.
سعید شریعتی درباره محدودسازی شبکههای اجتماعی،
با بیان اینکه شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام همیشه
وجود دارند ،گفت :این تصمیمگیران هستند که برای دسترسی
جامعه ایرانی به شبکههای اجتماعی تصمیم میگیرند و باید
پاسخ دهند که چرا باید خود را از این فضا محروم کنیم.
وی با تشبیه جامعه به بدن انسان و شبکههای اجتماعی به تبسنج،
افزود :پدیدههای ناخوشایندی در جامعه مانند عفونت در بدن انسان وجود
دارد و ازاردهنده هستند اما نباید برای رفع این ناخوشایندیها تبسنج
را از بین ببریم .شبکههای اجتماعی بهترین تبسنجهای جامعه هستند.
سیاستگذاران با رصد شبکههای اجتماعی و اطالع از جامعه میتوانند
با سیاستگذاریهای درست جامعه را به سمت صحیح هدایت کنند.
این فعال سیاسی به مبانی مختلف قوانین اشاره کرد و گفت :قوانین باید
مبتنی بر قرارداد یک جامعه و تامینکننده منافع مردم باشد .افراد یک
جامعه نسبت به امکانات ان جامعه حق مالکیت دارند .صاحبان سیگنال و
امواج رادیویی مردم هستند و نمایندگان مجلس به نمایندگی از صاحبان
این سیگنالها میتوانند تصمیم بگیرند که به چه صورت استفاده شود.
مردم به فضای مجازی و افزایش پهنای باند رای دادهاند
شریعتی با انتقاد از مخالفین فضای مجازی که به نمایندگی از مردم به
دنبال محدودیت این فضا هستند ،افزود :فضای مجازی ،دیتا و سیگنال
ملک شخصی نیست و دارایی ملت است و اگر قوانینی برای ان وضع شود
که برای فردی حق ویژه قائل باشد مردم از این قانون تمکین نمیکنند.
مردم در انتخابات گذشته به ایده گسترش فضای مجازی و افزایش
پهنای باند رای بالغ به ۲5میلیونی دادهاند و این مسیر را انتخاب کردهاند.
وی به حمایت از پیامرسانهای داخلی اشاره کرد و گفت:
پیامرسانهای داخلی باید در یک رقابت با شبکههای اجتماعی
خارجی رشد کنند و با محدود کردن و بستن شبکههای اجتماعی
خارجی ،انان رشدی نخواهند داشت .هماکنون هم مشکلی برای
تعیین تکلیف شبکههای اجتماعی نیست ،میتوانیم از مردم برای
رای به مخالفت یا موافقت با شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام
24
شماره بیست وپنجم
اسفند ماه 99
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
رفراندوم برگزار کنیم و نتایج ان هر چه بود همه تمکین کنند.
این فعال رسانهای به لزوم بررسی فرصت ،تهدید ،قوت و ضعف هر
پدیدهای تاکید کرد و با اشاره به دیدار اعضای شورای عالی فضای
مجازی در سال 9۶با مقام معظم رهبری ،گفت :رهبری در این دیدار
بر افق این فضا تاکید کردند و اشاره داشتند که در اینده در این
فضا مرز و ارز یعنی دو عنصر حاکمیت ملی هر کشور از بین میرود
و از هم اکنون باید برای اینده برنامهریزی کرد .با پیشرفت فضای
مجازی حاکمیت ملی بازتعریف میشود و داراییها تغییر میکند.
شریعتی با بیان اینکه قدرت جدیدی ایجاد شده است،
تصریح کرد :در انتخابات 9۲ ،۸۸و 9۶شبکههای اجتماعی
مانند فیسبوک و تلگرام در ایران تاثیر بسیاری داشتند و باعث
تحول شدند و در انتخابات ۱4۰۰نیز اینستاگرام تاثیرگذار است.
این فعال سیاسی و رسانهای منافع اقتصادی و رقابت را یکی دیگر از
دالیل پشت پرده محدودکنندگان فضای مجازی عنوان کرد و افزود :با
فیلتر شبکههای اجتماعی و استفاده از ویپیان برای دسترسی به انها،
دیتای داخلی تبدیل به دیتای خارجی شده و هزینههای مردم برای
استفاده از این فضا دو برابر میشود و با این حساب باید بررسی شود
این درامدها به سود چه افراد و شرکتهایی واریز میشود .افشاگریها
در فضای مجازی باید تبدیل به شفافسازی شود ،البته فضای
مجازی شفاف اجازه فساد نمیدهد که کسی بخواهد ان را افشا کند.
شریعتی به نقش فضای مجازی در ایجاد کسبوکارها در مناطق
محروم اشاره کرد و افزود :من شاهد هستم و از طریق گزارشهایی
که توسط فعالین مدنی حزب میدهند میدانم که در دورترین
نقاط روستاهای سیستان و بلوچستان دخترانی توانستهاند از طریق
اینستاگرام برای صنایع دستی سوزندوزی خود از تمام نقاط کشور
مشتری داشته باشند و کسبوکاری برای خود در این حوزه ایجاد کنند.
وی به نقش سنتی مردم در ساختار قدرت در گذشته اشاره کرد و
گفت :هماکنون با حضور شبکههای اجتماعی و فضای مجازی مردم
صاحب قدرت شدهاند و میتوانند نظرات خود را اعالم کنند و تاثیر
داشته باشند .ما امروز با شهروند قدرتمند مواجه هستیم و افرادی از
این موضوع راضی نیستند .دسترسی به اینترنت ،حقوق مکتسبه مردم
است و به همین راحتی نمیتوانیم این حق را از مردم پس بگیریم. صفحه 24
نبود بازارچه کشاورزی جهت فروش
محصوالت مشکل بزرگی است
ابواالفضل کیمیایی -قوم لر با مردمانی
دلیر و دالور در تمام مقاطع تاریخی اگاهانه
و از روی عشق به اب و خاک سرزمینشان
در دفاع از ان به پاخواستند و در مقابل
تمام متجاوزین ایستادگی کرده اند .استان
لرستان به مرکزیت شهر خرم اباد به عنوان
یکی از استانهای حاصلخیز است که از خاک
بسیار مرغوب واب گوارایی برخوردار است.به
همین سبب بسیاری از مردم شریف لرستان
به کشاورزی مشغولند و رزق خود و خانواده
شان را به سبب همت و تالش از دل زمین
در می اوردند .شرط اول و مهم کار کشاورزی
داشتن قطعه زمینی است که خاک حاصلخیز
هم داشته باشد اما گاهی اوقات همت و تالش
افرادی را میبینیم که با نداشتن حتی یک متر
زمین که متعلق به خود انها باشد دست از
تالش و کار برنمیدارند و زمین کشاورزی را از
مالکان ان اجاره میکنند و کار خود را بر روی
زمین اجاره ای انجام میدهند.کشاورزی که با
توکل به خدا کار را بر روی زمین خود شروع
می کند امید دارد که حاصل تالش و کار
یکساله خود را از زمین دریافت کند و حال
انکه ان کشاورزی که تمام پس انداز خود
را برای اجاره زمین به مالک زمین پرداخت
کرده با توکلی دوچندان به لطف و عنایت
خداوند بخشنده در این را گام گذاشته و امید
دارد که به برکت سعی و تالش و توجه خاص
ذات باریتعالی اجاره زمینی که پرداخت کرده
مازاد بر هزینه های جاری زندگی خانواده
اش تامین شود .یکی از این کشاورزان بلند
همت که بدون زمین است و همه تالشش
را بر روی خاک اجاره ای معطوف کرده،
غالمعلی بداق است .این کشاورز که با اجاره
زمین و ماشین االت کشاورزی ساالنه حدود
100تن صیفی جات برداشت می کند به
عنوان کشاورزی نمونه شناخته شده است.
وی در یکی از روستاهای بخش چگنی
شهرستان خرم اباد زندگی میکند غالمعلی
بداق یکی ازکشاورزان موفق این روستا است.
این کشاورز خرم ابادی که 60سال سن دارد
تا کالس پنجم ابتدایی درس خوانده و حرفه
کشاورزی شغل پدری او بوده است .وی در
حدود 20سال به کاشت محصوالت صیفی رو
اورده است .گرچه کاشت ،داشت و برداشت
28
شماره بیست وپنجم
اسفند ماه 99
صیفی جات کار طاقت فرسایی است و از نظر
زحمت کشاورزی قابل مقایسه با کاشت گندم
و جو نیست اما سود قابل توجهی را نصیب
کشاورز می کند مخصوصا اگر زمین و خاک
کشاورزی اجاره ای باشد ..بداق این کشاورز
زحمتکش نیز دلیل انتخاب این نوع کاشت
را سود خوب این نوع محصوالت عنوان کرد
و گفت :امسال یک هکتار زمین را به قیمت
18میلیون همراه با اب چاه اجاره کرده ام
و تمام تالشم این است که با همت و تالش
و عنایت خداوند بتوان به سود خوبی برسم
که عالوه بر تامین هزینه اجاره زمین مخارج
زندگی خانواده ام نیز حاصل شود .وی درباره
نحوه کاشت صیفی جات گفت :کاشت
صیفی از اواخر دی ماه با شخم زدن زمین
شروع می شود و پس از کاشت و نگهداری و
ابیاری کاشته ها در اواخر تابستان محصوالت
برداشت می شود با فروش محصوالت صیفی
به سرانجام می رسد .وی در ادامه بیان کرد:
در سالهای گذشته از سیستم ابیاری سنتی
استفاده میکردم که به طبع عاملی بود تا
میزان برداشت محصوالتم بسیار کم شود و
کفاف مخارج زندگی ام را ندهد به همین
دلیل به سمت سیستم ابیاری نوین رو اورده
ام و با استفاده از سیستم ابیاری قطره ای
توانستم میزان برداشت محصوالتم را چندین
برابر کنم .البته باید بگویم استفاده به جا
و به اندازه از کود های حیوانی و شیمیایی
در کیفیت محصول تاثیر مستقیم دارد و
میتواند بهره وری محصوالت را چندین برابر
کند .غالمعلی بداق این کشاورز باصفا خرم
ابادی در ادامه گفت :هرچند تجربه بیست
ساله ام درکشاورزی خیلی مهم و موثر
است اما نمی توانم نقش خانواده ام را در
موفقیت هایم نادیده بگیرم تا جاییکه تمام
خانواده ام در کار کشاورزی یارو همراه من
بوده و هستند در واقع بدون کمک انها
محال بود به ب این موفقیت دست پیدا کنم
که ساالنه 100تن محصول صیفی از قبیل
گوجه خیار و بادمجان را بدست اورده و به
فروش برسانم وی یاداور شد :مشکالت و
موانع زیادی پیش پای کشاورزان است .یکی
از مهمترین انها نبود نظارت کافی و تقسیم
ناعادالنه کودهای شیمیایی به نرخ دولتی
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
است .سهمیه کودهای شیمیایی نرخ دولتی
فقط به کسانی تعلق میگیرد که مالک زمین
هستند و همچون منی که یک متر زمین
ندارد و کشاورزی میکند برای محصوالتی
که کاشته است هیچ سهمی از کود شیمیایی
به نرخ دولتی ندارد .مشکل زمانی حادتر می
شود که حتی با اجاره زمین نیز از سوی
صاحب زمین سهمیه کودی که دریافت کرده
است به مستاجر زمین تعلق نمیگیرد و روانه
بازار ازاد می شود .یعنی اینکه صاحب زمینی
که من اجاره کرده ام سهمیه کود را گرفته
و ان را با قیمت ازاد در بازار می فروشد و
من که صاحب هیچ زمینی نیستم باید کود
را با قیمت های باال از بازار ازاد بخرم .نبود
بازارچه کشاورزی جهت فروش محصوالتمان
مشکلی به مراتب فراتر از مشکالل اول است
چرا که عرضه محصوالت کشاورزی به صورت
مستقیم به مغازه داران و مصرف کنندگان
عاملی مهم در کوتاه کردن دست دالالن و
ارائه محصوالت به قیمت مناسب به مصرف
کنندگان خواهد بود .اکنون به علت نبود
پشتیبانی مناسب از سوی سازمانهای مربوطه
و یا تعاونی های کشاورزی و همچنین که به
علت هزینه باالی کاشت محصوالت صیفی
مجبوریم محصوالتمان را پیش فروش کنیم
به این صورت که در زمان کاشت صیفی جات
از دالالن مساعده ی مالی میگیریم به این
شرط که در فصل برداشت محصوالتمان را به
انها بفروشیم .غالمعلی بداق در پایان صحبت
های خود بیان کرد :بحمداهلل با توکل به خدا و
همت و تالش خود و خانواده ام و بدون کمک
هیچ ارگان یا سازمانی از تجربه ی چندین
ساله ی خود استفاده کرده ام و توانسته ام از
یک هکتار زمین اجاره ای ساالنه حدود 100
تن محصول صیفی برداشت کنم .به یاری
خداوند امسال نیز تمام تالشم را برای تامین
معیشت خانواده ام با کمک خودشان به کار
خواهم گرفت .صدای خاک ،نفس درختی
است که باعث زندگی انسان ها می شود صفحه 28
به جای ممنوعسازی ،باید مصونسازی کرد
این فعال رسانهای برخوردها و محدودیتها را ناامیدکننده
عنوان کرد و افزود :این برخوردها امید و انگیزه را بین جوانان از بین
میبرد .اگر از بستن و محدود کردن تاکنون فایدهای بردیم از این به
بعد هم میبریم .به جای ممنوعسازی ،باید مصونسازی کرد .باید
با حداکثر ازادی و حداقل ممنوعیت برای مردم دسترسی ایجاد
شود و به مردم برای استفاده از این فضا اگاه و اموزش داده شود.
حسن بیادی نیز با اشاره به اینکه از برخی از عناوین تعریف
درستی در جامعه نشده است ،گفت :فضای مجازی ،واقعا
مجازی نیست بلکه حقیقی است و واقعیت دارد .همانطور
که نمیتوانیم در مقابل جریان اب بایستیم ،نمیتوانیم این
فضا را نیز ببندیم اما درست است که این فضا باید قانونمند
شود و کسی با قانونمند شدن این فضا مخالف نیست.
وی با اشاره به تجربیات گذشته در برخورد با پدیدههای
جدید در کشور ،گفت :در ابتدای ورود پدیدههای جدید در ابتدا
برخوردهای سلبی انجام میشود ،در صورتی که با تعیین حدود
و مقررات میتوانیم استفاده درستی از این پدیدهها داشته باشیم.
علل بیشتر این مشکالت ،مدیریتهای جزیرهای است .مشکل
فضای مجازی نیز مدیریت جزیرهای و نبود مدیریت یکپارچه
است .ما نمیتوانیم تمام اینترنت و جهانی شدن را ببندیم ،باید
سیاستمداران و برنامهریزانی که همه را دشمن نمیدانند ،بدون
برخورد و نگاه چکشی گفتوگو کنند تا به راهحل مناسبی برسیم.
نمیتوان فضای مجازی را از مردم گرفت
این فعال سیاسی با بیان اینکه نمیتوانیم فضای مجازی را از
مردم بگیریم ،گفت :باید مانند سیل که در صورت مهار شدن
میتواند به فرصت تبدیل شود از تهدیدهای فضای مجازی فرصت
ایجاد کنیم .شبکههای اجتماعی مضرات سیاسی ،اجتماعی
و خانوادگی نیز دارد و باید با اموزش ،تربیت و فرهنگسازی
این مشکالت را کاهش دهیم .با فضای مجازی ما میتوانیم
جهانی شویم و فضای مجازی ابزار جهانی شدن ما است.
بیادی به مباحث مربوط به محدود کردن شبکههای اجتماعی
اشاره کرد و افزود :پشت موضوع بستن و محدود کردن
شبکههای اجتماعی مباحثی دیگر مطرح است و حتی اگر ما
گام دوم انقالب اسالمی که توسط مقام معظم رهبری ابالغ شده
است را بررسی کنیم ،از ان بستن فضای مجازی درنمیاید.
یکی از اهداف جهانیسازی ،مدیریت شیشهای و شفاف است.
وی به لزوم اصالح ساختارهای سیاسی و شکل انتخابات
با وجود فضای مجازی اشاره کرد و گفت :باید قانون بهطور
یکسان برای همه اعمال شود و به خواستهها و نیازهای مردم
توجه کنیم .در فضای مجازی با راهاندازی کسب وکار ،مشکالت
مالی بسیاری از مردم رفع شده است و اگر تخلفی هم در این
فضا انجام میشود مانند فضای واقعی باید با ان برخورد شود.
کودک کشاورز
ﻧﻔﯿﺴﻪ ﻣﻬﺪى ﭘﻮر -اقا ﯾه دوﻧه ادامﺲ بﺨﺮ ،ﺗﺮوﺧدا ﯾه دوﻧه .ﻓﻘﻂ
ﯾه دوﻧه بﺨﺮ ..ﺻدای مﺮد :بﺮو اوﻧﻮر بﭽه مﺰاﺣم ﻧﺸﻮ .اقا به ﺧدامﻦ بﭽه
ﻧیستم .بﭽه ﮐﺸاورزم .بابام مﺮﯾﻀه ،ﺧﻮاهﺶ میﮑنم ﯾه دوﻧه ادامﺲ بﺨﺮ...مﺮد
رﻓت و مﻦ روی جدول ﮐنار ﺧیابﻮن ﻧﺸستم ...با ﭼﺸماﻧی پﺮ از اشﮏ و دﻟی
شﮑسته ،رو به اسمان ﮐﺮدم و ﮔفتم ﺧداﯾا ﺣاﻻ ﭼﮑار ﮐنم؟ شﺐ شد ،امﺮوز
ﮐاسﺒی ﻧﮑﺮدم .ﮐسی ازم ادامﺲ ﻧﺨﺮﯾد ،با ﭼه روﯾی بﺮﮔﺮدم ﺧﻮﻧه !؟ ﺧداﯾا
پدرم اﺣتیاج داره بﺒﺮمﺶ دﮐتﺮ ،به ﺧﻮاهﺮم قﻮل دادم بﺮاش دﻓتﺮ ﻧﻘاشی بﺒﺮم.
ﺧداﯾا ﺧﻮدت داری همه ﭼی رو از اون باﻻ ﺗماشا میﮑنی ،ﺧﻮدت بﻬتﺮ از
همه وﺿﻊ مارو می دوﻧی ،شاﯾدم سﺮت جاﯾی دﯾﮕه ﮔﺮمه ..ﺧداﯾا دﻟم ﺧیﻠی
ﮔﺮﻓته .ﻧفسم باﻻ ﻧمیادمیﺸه بﺸینی ﮐنارم؟ میﺨﻮام باهات ﺗا ﺻﺒﺢ ﺣﺮف بﺰﻧم
،اﻧﻘدرﺣﺮف دارم ﮐه ﺗمﻮم شدﻧی ﻧیﺲ .اﻧﮕار ﺧدا بﻬم ﮔفت بﮕﻮ ...دارم
ازسﺮما میﻠﺮزم .بﺮای ﻟﺤﻈه ای اﺣساس ﮐﺮدم ﮐسی پتﻮﯾی روﯾم اﻧداﺧت.
اﺣساس ﮔﺮما ﮐﺮدم .ﺣﺲ عجیﺒی بﻬم دست داد.بدﻧم از اﯾﻦ ﺣﺲ اﻧﮕاربه
ارامﺶ رسید وﯾه دﻓﻌه بیاد ﮔﺬشته اﻓتادم .ﭼه روزﮔاری داشتیم .اشﮑام روی
ﺻﻮرﺗم سﺮازﯾﺮ شدو ﻧا ﺧﻮداﮔاه ﻟﺒاﻧم بﺤﺮﮐت اﻓتاد :ﺧداﯾا مﻦ ﯾه پدر مﺮﯾﺾ
دارم.ﯾه ﺧﻮاهﺮ ﮐﻮﭼﮏ.ﻧﮕﻬداری ازاوﻧا در اﯾﻦ شﻬﺮﻏﺮﯾﺐ بﺮام سﺨت وﻏیﺮ
قابﻞ ﺗﺤمﻞ شده .دوست دارم ﺣﺮﻓامﻮ به بﺰرﮔان ﮐﺸﻮر بﮕم .اما دستم بﻬﺸﻮن
ﻧمیﺮسه .میﺨﻮام بﻬﺸﻮن بﮕم پدرم ﯾه ﮐﺸاورزه .ماﺗﻮی ﯾه روستا باﻏدار بﻮدﯾم.
ﮐﺸاورزی میﮑﺮدﯾم .منﻮ پدرم هﺮ روز ﺻﺒﺢ ﺗا شﺐ ﺗﻮی زمیﻦ ﮐﺸت زار،
مﺸﻐﻮل ﮐار بﻮدﯾم .بیﻞ میﺰدﯾم .ﮐﻮد میدادﯾم .سم میﺰدﯾم .هﺮس میﮑﺮدﯾم
وقتی با ﮐمﺒﻮد اب مﻮاجه بﻮدﯾم بامیﺮاب دعﻮا داشتیم .قدرت ﺧﺮﯾدﺗاﻧﮑﺮ
اب ﻧداشتیم .با اﯾﻦ ﺣال ﺗﻮ ﭼﻠه ﺗابستﻮن ازشدت ﮐار ﺧیﺲ عﺮق میﺸدﯾم
ﺗااﻧﭽه ﮐاشته بﻮدﯾم به ﺛمﺮبﺮسه .ﭼﺸمامﻮن باﯾﻦ درﺧتان سﺮبفﻠﮏ ﮐﺸیده
ﺧیﺮه میماﻧد ﺗا باﻻﺧﺮه میﻮه ها بﺒار بﺸینه .ﻓصﻞ ﻓﺮوش ﮐه میﺸد دﻻﻟﻬای بی
اﻧصاف ﺗا دﻟتان بﺨﻮاهد ﺗﻮی سﺮمال میﺰدﻧد ومﺤصﻮﻻت را مفت میﺨﺮﯾدن
و به بار ﻓﺮوشان میفﺮوﺧتند .وقتی درﺧتﻬا ﺗﻬی ازمیﻮه میﺸد ﻧاﭼارمیﺸدﯾم به
میدان بﺮوﯾم ومیﻮه بﺨﺮﯾم .قیمت ﮐه میﭙﺮسیدﯾم بﺮق از ﭼﺸماﻧمان میﭙﺮﯾد.
ﭼﻮن به ﭼند بﺮابﺮ قیمتی ﮐه دﻻل از ما ﺧﺮﯾده بﻮد ﺣاﻻ باﯾد ازشﻮن بﺨﺮﯾم.
پدرم ﻏﺮ میﺰد ﮐه ﮐﺸاورزی ﭼه سﻮد داره ؟ سﻮد را دﻻل و واسﻄه میﺒﺮد و
ﺧﺮﺣمال مفت ﮐﺸاورزه ..پدرم وقتی اﯾﻦ وﺿﻊ را میدﯾد ﻓﻘﻂ ﻏﺮ میﺰد و
میﮕفت :اﺧﺮ اﯾﻦ ﭼه قاﻧﻮﻧیه ﮐه دستﻬای ما پینه بﺒنده .ﺻﻮرﺗمﻮن ﺗﻮﮔﺮما
بسﻮزه و ﻓصﻞ ﻓﺮوش بار ،سﻮدش رو دﻻل و واسﻄه بﺒﺮه....؟ اوﻧﻘدر ﮔفت و
ﮔفت ﺗا عاقﺒت ﺧﻮدش را از شﺮ ﮐﺸاورزی راﺣت ﮐﺮد و اومد شﻬﺮ و شد
دوره ﮔﺮد .ﺻﺒﺢ ﺗا شﺐ پﺮسه میﺰد اهﻦ اﻻت میﺨﺮﯾم ....و منم شدم ادامﺲ
ﻓﺮوش .اﺧدا شنیدی ﭼیا ﮔفتم؟ اﺧدا ﭼﺮا ﮐسی ﻧیﺲ بداد ﮐﺸاورز بﺮسه.
ﭼﺮاﮐسی ﻧیﺲ باﯾﻦ روستاها و ﮐﺸاورزها سﺮبﺰﻧه و ﭼاره اﻧدﯾﺸی ﮐنه .ﭼﺮا
ﮐسی ﻧیﺲ دست اﯾﻦ واسﻄه ها رو ﮐﻮﺗاه ﮐنه ﺗا مﺮدم با هﺮ درامدی بتﻮﻧﻦ
بجای ﻧﮕاه ﮐﺮدن به میﻮه ها اﻧﻬارا بﺨﺮن اما ﺣسﺮت ﻧﺨﻮرن .ﭼﺮاﮐسی ﻧیﺲ
جﻠﻮ اﯾﻦ بی عداﻟتی هارو بﮕیﺮه؟ ﺧداﯾا ﺗا ﮐی مﺮدم باﯾستی ﺗاوان مسﺌﻮﻟیﻦ بی
ﺗﻮجه وﮐار ﻧابﻠد را بدن؟ ﺧدا ﺧسته شدم ازاﯾﻦ همه ﻧامﺮدمی ها .ﮐﺞ رﻓتارﯾﻬا.
ﺧداﯾا به دل پدرم بنداز بﺮﮔﺮدﯾم به روستا و دوباره ﮐﺸاورزی ﮐنیم ..ﺧداﯾا
مﻦ جﺰاﯾﻦ هیﭻ ﺧﻮاسته ای ازت ﻧدارم .بﺸﺮﻃی ﮐه دوﻟت میﻮه هارو با قیمت
منصفاﻧه از ما بﺨﺮه و وارد بازارﮐنه .ﺧدا ،ﺣﺮﻓامﻮ شنیدی؟ پﺲ اﻧجامﺶ
بده .دﻟم میﺨﻮاد اﻻن ﮐه میﺮم ﺧﻮﻧه به پدرم بﮕم باﺧدا ﺣﺮف زدم .قﻮل داد
اﮔه بﺮﮔﺮدﯾم روستا و ﮐﺸاورزی رو شﺮوع ﮐنیم به دل مسﺌﻮﻟیﻦ میندازه ﮐه
به داد ﮐﺸاورزها بﺮسﻦ .به اوﻧا ﮐمﮏ ﮐنﻦ.ﯾاری بدن .پسﺮک عیﻦ جﺮقه
ازجا پﺮﯾد و بدون اﯾنﮑه ﺗﻮجﻬی به اﺗﻮمیﺒﻞ ها داشته باشه دوان دوان بسمت
ﺧﻮﻧه شﻮن دوﯾد ﺗا پدر را راﺿی بﺮﻓتﻦ روستا ﮐنه.
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
اسفند ماه99
شماره بیست و پنجم
25 صفحه 25
«صدای خاک» نفس درختی است
که باعث زندگی انسانها می شود
ابوالفضل کیمیایی -ارش الهیجی
هنرمند فعال در عرصه هنر های تجسمی فارغ
التحصیل هنرهای تجسمی تهران ،دبیری هنر
اموزش و پرورش را از سال ۱۳۷۹به عهده
گرفت و با تدریس در دانشگاه های علمی
کاربردی و دانشگاه ازاد اسالمی استان قزوین
در اموزش هنر به دانشجویان عالقه مند هنر
فعالیت های چشمگیری داشت .او با شرکت
در نمایشگاه نقاشی حقوق بشر ایتالیا اثار
فاخری را به نمایش گذاشت او همچنین با
حضور در حراج ملی تهران ۱۳۹۴بسیاری
از اثار هنری خود را به فروش رساند .الهیجی
قریب ۲۰سال در وادی هنر این سرزمین
اثار فاخری را به وجود اورده است .به بهانه
تصویر صدای خاک که یکی از اثار اوست با او
به گفتگو نشستیم که میخوانید:
یکسال که کرونا امده به عنوان یک
هنرمند نقاش چه شرایطی پیش اورده
از نظر روحی ،مالی و زندگی هنریتان؟
بی شک هنرمند تحت تاثیر جهان
پیرامونش اثر خلق می کند و جهان بینی
خود را بیان می دارد .من هم دراین مدت
اثاری را خلق کرده ام که در گالری سرزمین
هنر به زودی به نمایش درخواهد امد و
تغییرات این مجموعه های جدید را نسبت
به اثارم قبل از کرونا مشهود می بینم.
در این مدت کرونایی ایا فردی و یا
نهادی که متولی امور هنری در زمینه
نقاشی هست برنامه حمایتی داشته و ایا
خود هنرمندان برای حمایت از خودشون
برنامه ای داشتند؟
شنیدم که کانون های هنری و ارشاد و
انجمن تجسمی وامهایی را به هنرمندان می
داده ،اما خودم عضو هیچ انجمن و گروهی
نیستم و از جزییات این موارد بی خبرم ،تنها
در فضای مجازی دیدم که خبرهایی درین
مورد منتشر میشد که رقم وام ها (حتی اگر
پرداخت شده باشد که من نشنیدم کسی
گرفته باشد) بسیار ناچیز و توهین امیز بوده
است .در صنف ما الاقل می توان به جرات
گفت هزینه ابزار و وسایل تا ده برابر رشد
داشته نسبت به دو سال پیش .این یک فاجعه
اقتصادی و بالطبع فرهنگی را بدنبال دارد.
اجناس مرغوب و معتبر حتی دیگر وارد نمی
شوند .و اکر بتوان انها را در بازار ازاد پیدا کرد
با قیمتی نجومی عرضه می شوند ،حال انکه
بخش عمده هنرمندان اثارشان را با همان
قیمت گذشته ارائه می کنند.
از شروع همه گیری کرونا و بسته شدن
گالری ها و نگارخانه ها میتوان گفت که
تعداد بسیار زیادی از همکارانمان در حیطه
هنر بطور کامل دچار فروپاشی زندگی شده
اند ،این موضوع برای رشته هایی مانند
موسیقی و تئاتر و دیگر هنر ها هم مصداق
داشته ،بارها درین مدت شنیدم یا در فضای
مجازی دیدم هنرمندانی که اثارشان را در
کوچه به اتش کشیدند چون حتی برای
نگهداری انها فضای کافی در اختیار نداشتند،
نظرتان درباره حراج های هنری چیست
البته در عرصه حرفه ای ،زیان بوده ،اما به
دلیل توانایی تحمل شرایط سخت ،هنرمندان و این اثاری که به مبالغ کالن بفروش
حرفه ای این زمان را تحمل کرده اند ،سخت میرسد ایا واقعا ارزش واقعی کارهاست؟
است ،ولی جریان زندگی هنری چه در خلق
اثر چه در بین خریداران و مجموعه داران در
الیه های زیرین جریان داشت ،با این وجود
برای جوان تر ها و هنرمندانی که از پایتخت
دور بودند اوضاع به سختی می گذرد .مدت
کوتاهی ست که گالری ها به برپایی نمایشگاه
با مخاطب محدود مشغول شده اند ،اما هنوز
تا برگشت به دوران قبل از کرونا ( که انهم
بازار شکوفایی نبود) خیلی فاصله مانده.
اثار هنری به خاطر اسم هنرمند ارزش پیدا
میکنند یا به خاطر اثراست؟
دو دیدگاه کلی برای قیمت گذاری روی
اثار هنری وجود دارد دیدگاه نخست می
گوید یک اثر هنری یک تابلو ،مانند سی و سه
پل است و نمی توان روی ان قیمت گذاشت
و هرچه به عنوان قیمت پیشنهاد شود کم
است و ارزش فرهنگی اثر بیشتر و بیشتر از
پول است .نگاه دوم می گوید یک اثر پس
از تولید و عرضه به بازار هنر ،دیگر کاالیی
است که می تواند به راحتی مورد معامله قرار
بگیرد و در ایران هیچ اثری بیشتر از فالن
تومان وجود ندارد و هیچ خریداری هم توان
خرید بیشتر از ان را ندارد .طرفداران این دو
نوع فکر کامال مقابل هم هستند و حتی اگر به
شکل کاال به اثر هنری نگاه نکنند ان دیگری
هم اثر را یک محصول فرهنگی نمی داند.
این دایره معیوب فقط متعلق به ما در ایران
نیست که فقط 15سال سابقه برگزاری حراج
داریم و ازمون خطا می کنیم ،در همه جای
دنیا حتی با حدود پانصد سال تجربه برگزاری
انواع حراج ها این مورد هنوز الینحل باقی
مانده ،که ایا یک اثر اینقدر می ارزد یا این
معامله ای صحیح است یا زیر سوال ،یا اینکه
خریدار باید معرفی شود یا خیر .در هر حال
داستان حراج ها و قیمت ها همیشه جای
شک و شبهه دارند که در تخصص من نیست.
اگر از شما بخواهم یک تابلو به عنوان صدای
خاک بکشید چه میکشید توصیف کنید؟
من تابلو های زیادی با این محتوا ،کشیده
ام .برای مادر زمین از قداست خاصی
برخوردار است و درخت زندگانی از دل سینه
ی او می روید ،در اثار بسیار زیادی از من
درخت زندگانی را می بینید که از دل زنی که
نماد مادر زمین است می روید .خاک حرمت
دارد و صدای خاک ،نفس درختی ست که
باعث زندگی ما انسان ها می شود.
در این مدت به ذهنتان رسید کرونا را
نقاشیکنیداگر نرسیدهاالناگرازشمابخوام
تابلویکرونابکشیدچطورروایتمیکنید؟
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
اسفند ماه99
شماره بیست و پنجم
29 صفحه 29
گفتگو
سید ضیاء هاشمی
رقم باالی دستمزد فساد ایجاد کرده و سینما را نابود می کند
سید ضیاء هاشمی تهیه کننده سینما است.
از مهم ترین فعالیت های او می توان به تهیه
اثاری چون عروس ،دزد عروسک ها ،روز
فرشته ،شوکران ،امیر ،اینده و ...اشاره کرد .وی
کار حرفه ای خود را از سال 61با حضور در حوزه
هنری و تهیه اثار دفاع مقدس اغاز کرد .سال
1372در فیلم روز فرشت ه به کارگردانی بهروز
افخمی به عنوان تهیه کننده فعالیت داشت.
او عالوه بر تهیه کنندگی مدیریت سینماهای
تحت پوشش حوزه هنری را عهده دار شد.
تاسیس موسسه مهاب فیلم ،تاسیس موسسه
پخش و تبلیغات تحت پوشش سازمان توسعه
سینمایی سوره ،تاسیس شورای پخش فیلم
در مجمع تهیه کنندگان فیلم ایران همچنین
عضو شورای مرکزی اتحادیه تهیه کنندگان از
فعالیت های صنفی او به شمار می اید .هاشمی
که از تهیه کنندگان با سابقه به شمار می اید
این روزها نسبت به سینما و فعالیت های هنری
گله مند است این گله را میتوان در کلمه به
کلمه گفتگوی رودرویش با غالمرضا گمرکی
خواند .مخاطبان گرامی گفتگوی غالمرضا
گمرکی را با سید ضیاء هاشمی بخوانید:
به نظر شما وجاهت و اعتبار اتحادیه
سابق (اتحادیه تهیه کنندگان و توزیع فیلم
ایران) با اتحادیه امروز (اتحادیه صنف تهیه
کنندگان سینمای ایران) چه تفاوتی دارد
از گوشه و کنار شنیده می شود برخی از
تهیه کنندگان با این اتحاد مخالف هستند؟
اتحاد در جمهوری اسالمی در بخش های
مختلف کار سختی است حاال در سینما و هنر
و بخش تهیه کنندگی سخت تر است زیرا منافع
و مصالح اقتصادی در ان نهفته است بنابراین
طبیعی است که عده ای اصال راضی نباشند
نظرات و اقتدارشان را به دیگران واگذار کنند.
این تقسیم بندی های نفسانی وجود دارد من
از ابتدای این تقسیم بندی ها حضور داشتم و
می دانم برای چه اهدافی این تقسیم بندی ها
رخ داده است به ضرس قاطع عرض می کنم
تمام مخالفین این اتحادیه ،مشکالت شخصی
دارند البته افراد انگشت شماری هستند که بحث
نفسانی ندارند اما نگرانی هایی برای اداره امور
دارند که به انها ارادت دارم .اتحادیه سابق در
دوران بی نظیری شکل گرفت .قبل از فروپاشی،
دو سالی بود که وضعیت اتحادیه خراب شد و در
ان فتنه ها و دسته بندی های صورت گرفته بود
که از مجمع تولید کنندگان و انجمن به اتحادیه
26
شماره بیست وپنجم
اسفند ماه 99
رسیدیم .االن وضعیت اتحادیه تهیه کنندگان
سینمای ایران محکمتر است .اول اتحادیه
مجمع تولید کنندگان بی نظیر بود و یکی از
قدرتمندترین سندیکاهای سینمای کشور بود
اگر همه تهیه کنندگان همت کنند و منافع خود
را در نظر نگیرند اتحاد شکل بهتری می گیرد.
چرا شورای صنفی نمایش به فیلم های
هنری اکران مناسب نمی دهد؟
فیلم های جشنواره ای همانطور که از نامشان
پیداست اصال فیلم های اکران نیستند و نباید
توقع اکران داشته باشند .فیلم های اقای فرهادی
یا فیلم های اقای کیارستمی استثناء هستند که
در میان 5000سالن نمایش در 200سالن
به نمایش در می اید .شورای صنفی نمایش
اختیارات مالی ندارد که بخواهد کمک کند تنها
دولت می تواند کمک کند که در دولت هم عالقه
ای به سینما دیده نمی شود .فیلم فرهنگی تنها
برای عالقمندان به هنر و تجربه ساخته می شود
افرادی که به دنبال این نوع اثار هستند خودشان
به دنبال اکران هستند .در ایران هم باید در
پلتفروم ها و نمایش خاص به دنبال اکران باشند.
اکران سینمای ایران با این دست فیلم ها رونقی
ندارد و جوابگو نیست زیرا باید سالن دار بتواند
با فروش فیلم چراغ سینما را روشن نگه دارد.
این نوع فیلم ها مخاطب گریز هستند مدل
سینمای هنر و تجربه مدل خوبی است اما نه با
این روند که تعداد زیادی افراد از این گروه ارتزاق
کنند بلکه با دو نیروی انسانی بتوانند با روش
درست این فیلم ها را نمایش دهند .این سیستم
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
کامال ناکارامد است .هنر و تجربه جایگاه خوبی
برای این دسته فیلم ها است .ساز و کار سینما،
صنعت است و باید مخاطب داشته باشد .اگر این
فیلمسازها به دنبال اکران هستند نباید این نوع
فیلم ها را بسازند .اگر برای جشنواره ها فیلم می
سازند که جایگاهش را می دانند و در جای خود
می توانند اعتبار کسب کنند .در دنیا هم این است
این دست اثار در اکران سوبسید دریافت نمی
کنند بلکه در تولید مورد حمایت قرار می گیرند.
عامل گرانی دستمزد بازیگران سوپر
استار چیست و چه راهکاری برای کاهش
ان وجود دارد؟
عامل افزایش هزینه تولید چند مورد است.
بخشی از این افزایش دستمزدها به دلیل زیاده
خواهی سوپراستارها است که تعداد بسیار کمی
از بازیگران این نوع دستمزدها را طلب می کنند.
این افراد احساس می کنند سینمای ایران را زنده
نگه داشتند و باید این دستمزدها را بگیرند .این
دستمزدها از بخش خصوصی تامین نمی شد.
پول های عجیب از نهادهای عمومی (اوج ،حوزه
هنری )....تامین می شد و بعدتر پول های بی
حساب و کتاب وارد سینما شد .سرمایه گذارانی
که پول هایشان را جایی نمی توانستند ببرند
و عالقه به دیده شدن و شهرت هم داشتند
پولشان را وارد سینما کردند .سرمایه گذاری در
ملک و دالر اشباع شده بود پس ترجیح دادند
در سینما سرمایه گذاری کنند .دستمزدها تنها
زیاده خواهی استارها نبود بلکه سرمایه گذارها
برای کسب شهرت و محبوبیت سعی در ارائه پول صفحه 26
شعر و کتاب
کتاب َ
«نشمه» منتشر شد
کتاب « َنشمه» اثر «جواد سحابی» محقق کرمانشاهی با
موضوع فرهنگ عامه از سوی انتشارات سرانه در کرمانشاه
چاپ و منتشر شد.
نوشتن در مورد فرهنگ عامه در کرمانشاه سابقه طوالنی
دارد و کتاب هایی در این زمنیه نوشته شده است؛ اما به تازگی
«جواد سحابی» ،اموزگار بازنشسته و محقق این دیار ،پس از
سال ها تحقیق و تفحص در این زمینه دست به چاپ و نشر ۲
عنوان کتاب زده است.
یکی از این کتاب ها سال گذشته با نام «بالچه» منتشر شد
و کتاب دیگر اکنون با نام « َنشمه» توسط نشر سرانه به بازار
کتاب عرضه شده است.
این کتاب در قطع رقعی۱۸۱ ،صفحه ،جلد چهار رنگ شومیز
براق ،کاغذ کرم مرغوب ،متن تک ،شمارگان هزار نسخه و
بهای ۴۰هزار تومان چاپ شده است.
این مجلد اشاره ای است به پیشینه فرهنگی واژه ها،
ضرب المثل ها ،باورها ،چیستان ،اماکن ،بازی ها ،رسم ها و سایر
فرهنگ عامه در کرمانشاه دارد.
جواد سحابی ،اموزگار بازنشسته ،زاده ۱۳۳۴محله فیض اباد
کرمانشاه است؛ وی با بیش از ۴۰سال تحقیق ،پژوهش و
گرداوری در زمینه فرهنگ عامه موفق به نشر پژوهش های
خود در ۲مجلد کتاب به نام های بالچه و نشمه شده و از سوی
انتشارات سرانه روانه بازار کتاب کرده است.
به عالوه ،نامبرده دارای مقاالت متعدد در نشریات است و
در تالیف چندین کتاب تخصصی اموزشی مشارکت داشته است.
اگر مایلید یک مستندگونه داستانی از فجر ماندگار مردم شریف
ایران اسالمی را مطالعه کنید ،کتاب «لحظه های انقالب» در سبد
کتاب خوان بهمن نهاد کتابخانه های عمومی کشور را از دست
ندهید.
30
شماره بیست وپنجم
اسفند ماه 99
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
کودکی ها
کودکی هایم اتاقی ساده بود
قصه ای دور اجاقی ساده بود
شب که میشد نقشها جان میگرفت
روی سقف ما که طاقی ساده بود
میشدم پروانه خوابم می پرید
خوابهایم اتفاقی ساده بود
زندگی دستی پر از پوجی نبود
باری ما جفت و طاقی ساده بود
قهر میکردم به شوق اشتی
عشقهایم اشتیاقی ساده بود
ساده بودن عادتی مشکل نبود
سختی نان بود و باقی ساده بود
قیصر امین پور صفحه 30
های هنگفت داشتند تا با استارها عکس یادگاری
بگیرند.به سرعت دستمزدها ارقام نجومی شد و
تاثیر روی مجموعه دستمزد افراد پشت صحنه
(کارگردان ،فیلمبردارو )...هم گذاشت .اقتصاد
نابسامان کشور هم مزید بر علت شد .شاید برای
افرادی که سالی یکبار کار می کنند باال بودن
دستمزدشان قابل اعتنا باشد .اما پیشنهاد این
است برای این که چرخ سینما بچرخد و این
سینما دوام پیدا کند بهتر است افراد در هر
کسوتی در تولید مشارکت کنند از ابتدا سهم
بگیرند یا مشارکت در سود داشته باشند به این
منوال که مبلغی را دستمزد بگیرند و هرچه از
یک رقمی بیشتر باشد براساس توافق حاصله
از سود سهم بگیرند .اما اینکه صنوف بخواهند
بدون حساب و کتاب دستمزد باال ببرند و کف
دستمزد تعیین کنند کار خطایی است .این نوع
رفتار منجر به قراردادهایی حیرت اور شده است.
چطور ممکن است یک مجموعه کارگزاری علیه
سینما قرار بگیرد .متاسفانه این نوع عملکرد بی
خردی است .این نوع قراردادها علیه خود سینما
است .تولید و انگیزه ها پایین می اید .سرمایه
گذارهای انچنانی هم از سینما می روند همانطور
که رفتند .تهیه کنندگان واقعی همان هایی
هستند که ادامه دادند و هنوز فعالیت می کنند.
تهیه کنندگان کف قرارداد تعیین نکردند اما
انها که کف دستمزد تعیین کردند اشتباه کردند
.دستمزد فیلمنامه نویس ها کارشناسی نشده
بود .کف قیمت برای چند فیلمنامه نویس است
.تعیین کف قیمت اشتباه استراتژیک بود که
انجمن فیلمنامه نویسان مرتکب شد .اقای سجاده
چی از دوستان من است اما ایکاش با من مراوده
می کردند که با کارشناسی درست کار پیش می
رفت .فیلمنامه نویس ها هم می توانند مشارکت
در تولید داشته باشند در صنوف مختلف می توان
این روال را ایجاد کرد .کارگردانی که چند میلیارد
می گیرد حاضر به مشارکت در فیلمی که تولید
می کند نیست زیرا قصد دارد دالر بخرد و سرمایه
گذاری کند .این مشکل جدی سینمای ما است.
رقم باالی دستمزد فساد ایجاد می کند و سینما
را نابود می کند .باید مشارکت در تولید یا در سود
صورت بگیرد تا سینما بتواند به روند خود ادامه
بدهد .برای این که سینما بتواند سرپا و زنده بماند.
با توجه به شیوع کرونا چرا دولت اصرار
به بازگشایی سالن های سینما دارد؟
تا جایی که می دانم دولت اصرار به بازگشایی
سینما ندارد .وزارت ارشاد به دنبال کمک به
اهالی سینما است .اولویت دولت های جمهوری
اسالمی سینما نیست و نبوده است .سینما برای
دولت اقای روحانی هم ارزشی نداشته و ندارد.
وزارت ارشاد اگر سینما ها را باز کرده فقط برای
این است که بتواند نیاز اهالی سینما را پاسخگو
باشد و دوباره سینماها فعالیت کنند تا بتوانیم
شاهد رونق ان باشیم .اما به عقیده من باز کردن
و بستن سینما کار خوبی نیست .اگر بسته باشد
ولع فیلم دیدن مردم در سینما بیشتر خواهد
بود .امیدواریم شرایط کرونا قابل کنترل باشد و
انشاءاهلل از فرودین و اردیبهشت شاهد بازگشایی
مناسب سینماها و رونق ان باشیم .دولت تنها می
تواند بلیت تهیه کند و به ارگان ها و نهادها بدهد
تا کارمندان در صورت تمایل به سالن های سینما
بروند اما بعید می دانم در ان زمان هم خانواده
ها استقبال کنند .مردم فرزندانشان را به مدرسه
نمی فرستند بعد اجازه بدهند به سینما بروند!
چقدر قرارداد تیپ که از سوی تهیه
کنندگان مورد تایید است قابل اجرا است
و چه تضمینی وجود دارد که مبالغی را
زیرمیزی از تهیه کنندگان دریافت نکنند؟
قراردادهای تیپ تهیه کنندگان دو سال روی
ان کار شده است و وکالیی که از سینما سررشته
دارند روی ان کار کردند .این که تهیه کننده
به عنوان کارفرما با 30نوع قرارداد سر و کله
بزند بیش از ان که به فکر فراهم اوردن شرایط
تولید فیلم باشند باید ببیند در کدام قرارداد چه
تعهدی داده اند .اما با قراردادهای تیپ که از سوی
تهیه کنندگان تنظیم شده است که عده ای می
گویند یک طرفه است اما هر دو طرف را مورد
توجه قرارداده است و طرف اول به عنوان تهیه
کننده موظف به مفاد قرارداد می شود .طرف
دوم 30صنف است و نمی تواند برای طرف اول
تعیین تکلیف کند .پس تالش کنیم با همراهی
همه افراد سینما یک روند درست را پی بگیریم.
برای رسیدن به شرایط مطلوب باید سعی کنیم
خودمان به قراردادها پایبند باشیم اگر تهیه
کننده به قرارداد پایبند باشد هیچ گاه قراردادها
و تعهدات زیرمیزی محقق نمی شود .باید تالش
کنیم چراغ سینما را روشن نگه داریم و به فکر
منافع خلق الساعه خود در هر صنف نباشیم.
درباره این مهم که برگزاری جشنواره
فیلم فجر چقدر می تواند به اقبال مخاطب
از سالن های سینما کمک کند ؟
همه چیز بستگی به نحوه برگزاری جشنواره
و فروش بلیت از طریق درگاه های فروش دارد
.باید دید مدیران چگونه می توانند اوضاع را
مدیریت کنند .در حرف نحوه فروش بلیت ها و
این که مخاطب به گیشه برای تهیه بلیت مراجعه
نمی کند بد نیست اما در اجرا باید دید چقدر
ساز و کار مناسب وجود دارد این که مردم و
هنرمندان هر روز باید به سیستم مراجعه کنند
و سینمای نزدیک محل زندگی را پیدا کنند و
فیلم مورد عالقه خود را انتخاب و رزرو کنند کار
بسیار خوبی است اما این که سیستم می تواند
پاسخگوی نیاز مخاطب باشد و هنگ نکند بسیار
مهم است .متاسفانه در حرف بسیار خوب است
اما در اجرا هنوز نمی توانیم قضاوت کنیم .با
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
توجه به ظرفیت سالن های نمایش که در اختیار
مخاطب قرار می گیرد ( 30درصد ظرفیت)
اگر بتوانند کنترل کنند بسیار ارزنده است.
تا امروز فیدبک مردمی نداشتیم استقبال در
هنرمندان دیده می شود اما مخاطب سینما مردم
هستند ،هنرمندان مخاطب به شمار نمی ایند.
هنرمندان در سال تحویل سینما می خواهند
دسترنج یک ساله خود را ببینند و ارزیابی کنند
درباره استقبال مردم توضیح بدهید؟
استقبال از سوی خانواده ها نخواهد بود تنها
جوانان از فیلم های جشنواره ممکن است استقبال
کنند .با تعداد کم فیلم های جشنواره امسال هم
می توانیم به این نتیجه برسیم که فیلم خوبی
نداریم یا اگر هم داریم در جشنواره به دالیلی
قرار نگرفته است.تصور من این است که مردم
استقبال انچنانی از جشنواره امسال نخواهند کرد.
زیرا مردم بلیت را نمی توانند به صورت ده روزه
خریداری کنند و باید روز به روز خریداری صورت
گیرد اگر فیلم خوبی از نظر مخاطب وجود داشته
باشد ظرفیت سالن سینما با توجه به افزایش
تعداد سالن نمی تواند پاسخگوی عالقمندان
باشد و مخاطب ممکن است دلزده شود .تهیه
کنندگان تعدادی کد از ارشاد در اختیار گرفتند
اما برای ما هم روشن نیست که ظرفیت سالن
برای تهیه کنندگان که کد در اختیار دارند در
طول جشنواره رزرو خواهد بود یا فقط برای یک
روز اعتبار دارد .متاسفانه در جلسات برگزاری
جشنواره نیز از وجود تهیه کنندگان استفاده
نشد و اطالع رسانی درستی صورت نگرفته است
.با این اوصاف در فیلم هایی که با توجه به اسم
و رسم کارگردان یا موضوع فیلم مورد توجه
مخاطب هستند اهالی سینما از ان ها بهره ای
نخواهند داشت زیرا باید صبح زود رزرو کنند که
کمتر افراد سحر خیزی در این حوزه وجود دارند.
مجموعا به اقبال مخاطب چندان خوش بین
نیستم اما امیدوارم مخاطب اقبال نشان دهد.
درباره ارای مردمی و جمع اوری ان در
جشنواره سی و نهم بگویید؟
امسال با توجه به سیستم سمفا سازمان
سینمایی تصمیم گرفت از طریق سمفا که گفته
می شود سیستم پیچیده ای دارد جمع اوری
ارای مردمی که بلیت از طریق درگاه ها خریداری
کردند صورت می گیرد انجام می شود .پیش تر
خانه سینما هم که متولی جمع اوری ارای مردمی
بود بخشی از ارا را به شیوه الکترونیک جمع اوری
می کردند اما در ان سیستم ،برخی صاحبان اثار
بلیت از گیشه تهیه می کردند چون برایشان ارای
مردمی بسیار مهم بود .امسال با توجه به عدم
بلیت فروشی در گیشه ارای سالم تری خواهیم
داشت اما باید دید جمع اوری ارای مردمی بر
عهده چه افرادی خواهد بود که این از اهمیت
خاصی برخورد است تا تقلب صورت نگیرد .
اسفند ماه99
شماره بیست و پنجم
27 صفحه 27
صفحه 31
نبود بازارچه کشاورزی جهت فروش
محصوالت مشکل بزرگی است
ابواالفضل کیمیایی -قوم لر با مردمانی
دلیر و دالور در تمام مقاطع تاریخی اگاهانه
و از روی عشق به اب و خاک سرزمینشان
در دفاع از ان به پاخواستند و در مقابل
تمام متجاوزین ایستادگی کرده اند .استان
لرستان به مرکزیت شهر خرم اباد به عنوان
یکی از استانهای حاصلخیز است که از خاک
بسیار مرغوب واب گوارایی برخوردار است.به
همین سبب بسیاری از مردم شریف لرستان
به کشاورزی مشغولند و رزق خود و خانواده
شان را به سبب همت و تالش از دل زمین
در می اوردند .شرط اول و مهم کار کشاورزی
داشتن قطعه زمینی است که خاک حاصلخیز
هم داشته باشد اما گاهی اوقات همت و تالش
افرادی را میبینیم که با نداشتن حتی یک متر
زمین که متعلق به خود انها باشد دست از
تالش و کار برنمیدارند و زمین کشاورزی را از
مالکان ان اجاره میکنند و کار خود را بر روی
زمین اجاره ای انجام میدهند.کشاورزی که با
توکل به خدا کار را بر روی زمین خود شروع
می کند امید دارد که حاصل تالش و کار
یکساله خود را از زمین دریافت کند و حال
انکه ان کشاورزی که تمام پس انداز خود
را برای اجاره زمین به مالک زمین پرداخت
کرده با توکلی دوچندان به لطف و عنایت
خداوند بخشنده در این را گام گذاشته و امید
دارد که به برکت سعی و تالش و توجه خاص
ذات باریتعالی اجاره زمینی که پرداخت کرده
مازاد بر هزینه های جاری زندگی خانواده
اش تامین شود .یکی از این کشاورزان بلند
همت که بدون زمین است و همه تالشش
را بر روی خاک اجاره ای معطوف کرده،
غالمعلی بداق است .این کشاورز که با اجاره
زمین و ماشین االت کشاورزی ساالنه حدود
100تن صیفی جات برداشت می کند به
عنوان کشاورزی نمونه شناخته شده است.
وی در یکی از روستاهای بخش چگنی
شهرستان خرم اباد زندگی میکند غالمعلی
بداق یکی ازکشاورزان موفق این روستا است.
این کشاورز خرم ابادی که 60سال سن دارد
تا کالس پنجم ابتدایی درس خوانده و حرفه
کشاورزی شغل پدری او بوده است .وی در
حدود 20سال به کاشت محصوالت صیفی رو
اورده است .گرچه کاشت ،داشت و برداشت
28
شماره بیست وپنجم
اسفند ماه 99
صیفی جات کار طاقت فرسایی است و از نظر
زحمت کشاورزی قابل مقایسه با کاشت گندم
و جو نیست اما سود قابل توجهی را نصیب
کشاورز می کند مخصوصا اگر زمین و خاک
کشاورزی اجاره ای باشد ..بداق این کشاورز
زحمتکش نیز دلیل انتخاب این نوع کاشت
را سود خوب این نوع محصوالت عنوان کرد
و گفت :امسال یک هکتار زمین را به قیمت
18میلیون همراه با اب چاه اجاره کرده ام
و تمام تالشم این است که با همت و تالش
و عنایت خداوند بتوان به سود خوبی برسم
که عالوه بر تامین هزینه اجاره زمین مخارج
زندگی خانواده ام نیز حاصل شود .وی درباره
نحوه کاشت صیفی جات گفت :کاشت
صیفی از اواخر دی ماه با شخم زدن زمین
شروع می شود و پس از کاشت و نگهداری و
ابیاری کاشته ها در اواخر تابستان محصوالت
برداشت می شود با فروش محصوالت صیفی
به سرانجام می رسد .وی در ادامه بیان کرد:
در سالهای گذشته از سیستم ابیاری سنتی
استفاده میکردم که به طبع عاملی بود تا
میزان برداشت محصوالتم بسیار کم شود و
کفاف مخارج زندگی ام را ندهد به همین
دلیل به سمت سیستم ابیاری نوین رو اورده
ام و با استفاده از سیستم ابیاری قطره ای
توانستم میزان برداشت محصوالتم را چندین
برابر کنم .البته باید بگویم استفاده به جا
و به اندازه از کود های حیوانی و شیمیایی
در کیفیت محصول تاثیر مستقیم دارد و
میتواند بهره وری محصوالت را چندین برابر
کند .غالمعلی بداق این کشاورز باصفا خرم
ابادی در ادامه گفت :هرچند تجربه بیست
ساله ام درکشاورزی خیلی مهم و موثر
است اما نمی توانم نقش خانواده ام را در
موفقیت هایم نادیده بگیرم تا جاییکه تمام
خانواده ام در کار کشاورزی یارو همراه من
بوده و هستند در واقع بدون کمک انها
محال بود به ب این موفقیت دست پیدا کنم
که ساالنه 100تن محصول صیفی از قبیل
گوجه خیار و بادمجان را بدست اورده و به
فروش برسانم وی یاداور شد :مشکالت و
موانع زیادی پیش پای کشاورزان است .یکی
از مهمترین انها نبود نظارت کافی و تقسیم
ناعادالنه کودهای شیمیایی به نرخ دولتی
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
است .سهمیه کودهای شیمیایی نرخ دولتی
فقط به کسانی تعلق میگیرد که مالک زمین
هستند و همچون منی که یک متر زمین
ندارد و کشاورزی میکند برای محصوالتی
که کاشته است هیچ سهمی از کود شیمیایی
به نرخ دولتی ندارد .مشکل زمانی حادتر می
شود که حتی با اجاره زمین نیز از سوی
صاحب زمین سهمیه کودی که دریافت کرده
است به مستاجر زمین تعلق نمیگیرد و روانه
بازار ازاد می شود .یعنی اینکه صاحب زمینی
که من اجاره کرده ام سهمیه کود را گرفته
و ان را با قیمت ازاد در بازار می فروشد و
من که صاحب هیچ زمینی نیستم باید کود
را با قیمت های باال از بازار ازاد بخرم .نبود
بازارچه کشاورزی جهت فروش محصوالتمان
مشکلی به مراتب فراتر از مشکالل اول است
چرا که عرضه محصوالت کشاورزی به صورت
مستقیم به مغازه داران و مصرف کنندگان
عاملی مهم در کوتاه کردن دست دالالن و
ارائه محصوالت به قیمت مناسب به مصرف
کنندگان خواهد بود .اکنون به علت نبود
پشتیبانی مناسب از سوی سازمانهای مربوطه
و یا تعاونی های کشاورزی و همچنین که به
علت هزینه باالی کاشت محصوالت صیفی
مجبوریم محصوالتمان را پیش فروش کنیم
به این صورت که در زمان کاشت صیفی جات
از دالالن مساعده ی مالی میگیریم به این
شرط که در فصل برداشت محصوالتمان را به
انها بفروشیم .غالمعلی بداق در پایان صحبت
های خود بیان کرد :بحمداهلل با توکل به خدا و
همت و تالش خود و خانواده ام و بدون کمک
هیچ ارگان یا سازمانی از تجربه ی چندین
ساله ی خود استفاده کرده ام و توانسته ام از
یک هکتار زمین اجاره ای ساالنه حدود 100
تن محصول صیفی برداشت کنم .به یاری
خداوند امسال نیز تمام تالشم را برای تامین
معیشت خانواده ام با کمک خودشان به کار
خواهم گرفت .صدای خاک ،نفس درختی
است که باعث زندگی انسان ها می شود صفحه 28
«صدای خاک» نفس درختی است
که باعث زندگی انسانها می شود
ابوالفضل کیمیایی -ارش الهیجی
هنرمند فعال در عرصه هنر های تجسمی فارغ
التحصیل هنرهای تجسمی تهران ،دبیری هنر
اموزش و پرورش را از سال ۱۳۷۹به عهده
گرفت و با تدریس در دانشگاه های علمی
کاربردی و دانشگاه ازاد اسالمی استان قزوین
در اموزش هنر به دانشجویان عالقه مند هنر
فعالیت های چشمگیری داشت .او با شرکت
در نمایشگاه نقاشی حقوق بشر ایتالیا اثار
فاخری را به نمایش گذاشت او همچنین با
حضور در حراج ملی تهران ۱۳۹۴بسیاری
از اثار هنری خود را به فروش رساند .الهیجی
قریب ۲۰سال در وادی هنر این سرزمین
اثار فاخری را به وجود اورده است .به بهانه
تصویر صدای خاک که یکی از اثار اوست با او
به گفتگو نشستیم که میخوانید:
یکسال که کرونا امده به عنوان یک
هنرمند نقاش چه شرایطی پیش اورده
از نظر روحی ،مالی و زندگی هنریتان؟
بی شک هنرمند تحت تاثیر جهان
پیرامونش اثر خلق می کند و جهان بینی
خود را بیان می دارد .من هم دراین مدت
اثاری را خلق کرده ام که در گالری سرزمین
هنر به زودی به نمایش درخواهد امد و
تغییرات این مجموعه های جدید را نسبت
به اثارم قبل از کرونا مشهود می بینم.
در این مدت کرونایی ایا فردی و یا
نهادی که متولی امور هنری در زمینه
نقاشی هست برنامه حمایتی داشته و ایا
خود هنرمندان برای حمایت از خودشون
برنامه ای داشتند؟
شنیدم که کانون های هنری و ارشاد و
انجمن تجسمی وامهایی را به هنرمندان می
داده ،اما خودم عضو هیچ انجمن و گروهی
نیستم و از جزییات این موارد بی خبرم ،تنها
در فضای مجازی دیدم که خبرهایی درین
مورد منتشر میشد که رقم وام ها (حتی اگر
پرداخت شده باشد که من نشنیدم کسی
گرفته باشد) بسیار ناچیز و توهین امیز بوده
است .در صنف ما الاقل می توان به جرات
گفت هزینه ابزار و وسایل تا ده برابر رشد
داشته نسبت به دو سال پیش .این یک فاجعه
اقتصادی و بالطبع فرهنگی را بدنبال دارد.
اجناس مرغوب و معتبر حتی دیگر وارد نمی
شوند .و اکر بتوان انها را در بازار ازاد پیدا کرد
با قیمتی نجومی عرضه می شوند ،حال انکه
بخش عمده هنرمندان اثارشان را با همان
قیمت گذشته ارائه می کنند.
از شروع همه گیری کرونا و بسته شدن
گالری ها و نگارخانه ها میتوان گفت که
تعداد بسیار زیادی از همکارانمان در حیطه
هنر بطور کامل دچار فروپاشی زندگی شده
اند ،این موضوع برای رشته هایی مانند
موسیقی و تئاتر و دیگر هنر ها هم مصداق
داشته ،بارها درین مدت شنیدم یا در فضای
مجازی دیدم هنرمندانی که اثارشان را در
کوچه به اتش کشیدند چون حتی برای
نگهداری انها فضای کافی در اختیار نداشتند،
نظرتان درباره حراج های هنری چیست
البته در عرصه حرفه ای ،زیان بوده ،اما به
دلیل توانایی تحمل شرایط سخت ،هنرمندان و این اثاری که به مبالغ کالن بفروش
حرفه ای این زمان را تحمل کرده اند ،سخت میرسد ایا واقعا ارزش واقعی کارهاست؟
است ،ولی جریان زندگی هنری چه در خلق
اثر چه در بین خریداران و مجموعه داران در
الیه های زیرین جریان داشت ،با این وجود
برای جوان تر ها و هنرمندانی که از پایتخت
دور بودند اوضاع به سختی می گذرد .مدت
کوتاهی ست که گالری ها به برپایی نمایشگاه
با مخاطب محدود مشغول شده اند ،اما هنوز
تا برگشت به دوران قبل از کرونا ( که انهم
بازار شکوفایی نبود) خیلی فاصله مانده.
اثار هنری به خاطر اسم هنرمند ارزش پیدا
میکنند یا به خاطر اثراست؟
دو دیدگاه کلی برای قیمت گذاری روی
اثار هنری وجود دارد دیدگاه نخست می
گوید یک اثر هنری یک تابلو ،مانند سی و سه
پل است و نمی توان روی ان قیمت گذاشت
و هرچه به عنوان قیمت پیشنهاد شود کم
است و ارزش فرهنگی اثر بیشتر و بیشتر از
پول است .نگاه دوم می گوید یک اثر پس
از تولید و عرضه به بازار هنر ،دیگر کاالیی
است که می تواند به راحتی مورد معامله قرار
بگیرد و در ایران هیچ اثری بیشتر از فالن
تومان وجود ندارد و هیچ خریداری هم توان
خرید بیشتر از ان را ندارد .طرفداران این دو
نوع فکر کامال مقابل هم هستند و حتی اگر به
شکل کاال به اثر هنری نگاه نکنند ان دیگری
هم اثر را یک محصول فرهنگی نمی داند.
این دایره معیوب فقط متعلق به ما در ایران
نیست که فقط 15سال سابقه برگزاری حراج
داریم و ازمون خطا می کنیم ،در همه جای
دنیا حتی با حدود پانصد سال تجربه برگزاری
انواع حراج ها این مورد هنوز الینحل باقی
مانده ،که ایا یک اثر اینقدر می ارزد یا این
معامله ای صحیح است یا زیر سوال ،یا اینکه
خریدار باید معرفی شود یا خیر .در هر حال
داستان حراج ها و قیمت ها همیشه جای
شک و شبهه دارند که در تخصص من نیست.
اگر از شما بخواهم یک تابلو به عنوان صدای
خاک بکشید چه میکشید توصیف کنید؟
من تابلو های زیادی با این محتوا ،کشیده
ام .برای مادر زمین از قداست خاصی
برخوردار است و درخت زندگانی از دل سینه
ی او می روید ،در اثار بسیار زیادی از من
درخت زندگانی را می بینید که از دل زنی که
نماد مادر زمین است می روید .خاک حرمت
دارد و صدای خاک ،نفس درختی ست که
باعث زندگی ما انسان ها می شود.
در این مدت به ذهنتان رسید کرونا را
نقاشیکنیداگر نرسیدهاالناگرازشمابخوام
تابلویکرونابکشیدچطورروایتمیکنید؟
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
اسفند ماه99
شماره بیست و پنجم
29 صفحه 29
صفحه 32
شعر و کتاب
کتاب َ
«نشمه» منتشر شد
کتاب « َنشمه» اثر «جواد سحابی» محقق کرمانشاهی با
موضوع فرهنگ عامه از سوی انتشارات سرانه در کرمانشاه
چاپ و منتشر شد.
نوشتن در مورد فرهنگ عامه در کرمانشاه سابقه طوالنی
دارد و کتاب هایی در این زمنیه نوشته شده است؛ اما به تازگی
«جواد سحابی» ،اموزگار بازنشسته و محقق این دیار ،پس از
سال ها تحقیق و تفحص در این زمینه دست به چاپ و نشر ۲
عنوان کتاب زده است.
یکی از این کتاب ها سال گذشته با نام «بالچه» منتشر شد
و کتاب دیگر اکنون با نام « َنشمه» توسط نشر سرانه به بازار
کتاب عرضه شده است.
این کتاب در قطع رقعی۱۸۱ ،صفحه ،جلد چهار رنگ شومیز
براق ،کاغذ کرم مرغوب ،متن تک ،شمارگان هزار نسخه و
بهای ۴۰هزار تومان چاپ شده است.
این مجلد اشاره ای است به پیشینه فرهنگی واژه ها،
ضرب المثل ها ،باورها ،چیستان ،اماکن ،بازی ها ،رسم ها و سایر
فرهنگ عامه در کرمانشاه دارد.
جواد سحابی ،اموزگار بازنشسته ،زاده ۱۳۳۴محله فیض اباد
کرمانشاه است؛ وی با بیش از ۴۰سال تحقیق ،پژوهش و
گرداوری در زمینه فرهنگ عامه موفق به نشر پژوهش های
خود در ۲مجلد کتاب به نام های بالچه و نشمه شده و از سوی
انتشارات سرانه روانه بازار کتاب کرده است.
به عالوه ،نامبرده دارای مقاالت متعدد در نشریات است و
در تالیف چندین کتاب تخصصی اموزشی مشارکت داشته است.
اگر مایلید یک مستندگونه داستانی از فجر ماندگار مردم شریف
ایران اسالمی را مطالعه کنید ،کتاب «لحظه های انقالب» در سبد
کتاب خوان بهمن نهاد کتابخانه های عمومی کشور را از دست
ندهید.
30
شماره بیست وپنجم
اسفند ماه 99
ماهنامه اقتصادی -اجتماعی
کودکی ها
کودکی هایم اتاقی ساده بود
قصه ای دور اجاقی ساده بود
شب که میشد نقشها جان میگرفت
روی سقف ما که طاقی ساده بود
میشدم پروانه خوابم می پرید
خوابهایم اتفاقی ساده بود
زندگی دستی پر از پوجی نبود
باری ما جفت و طاقی ساده بود
قهر میکردم به شوق اشتی
عشقهایم اشتیاقی ساده بود
ساده بودن عادتی مشکل نبود
سختی نان بود و باقی ساده بود
قیصر امین پور صفحه 30
صفحه 31
صفحه 32