ماهنامه ماه صنم شماره 8

‫ماهنامه فرهنگى ‪ -‬اجتماعى * ‪ ٤‬صفحه * ‪ ١٠٠٠‬تومان ‪٠‬‬ ‫* سال سوم * شماره ‪ *٨‬مرداد ‪ - ١٤٠٠‬ذیحجه‪/‬محرم ‪- ١٤٤٢‬‬ ‫اهمیت عید غدیر که طبق روایات ما برترین اعیاد است‪ ،‬در همین است که متضمن موضوع وﻻیت است‪.‬‬ ‫ﻼهوالسﻼم‪،‬‬ ‫الص‬ ‫شاید بتوان گفت که هدف از همه زحماتى که پیغمبراکرم و بزرگان دین و انبیاء الهى علیهم ّ‬ ‫ّ‬ ‫متحمل شدهاند‪ ،‬استقرار وﻻیت الهى بوده است‬ ‫ّ‬ ‫غدیر حقیقت دین‬ ‫محمد)ص( پس از زیارت خانه توحید‪ ،‬با کاروانیان از حج برگشته‪ ،‬با چهره اى مطمئن‪،‬‬ ‫با دستانى پربار از فیض دیدار‪ ،‬با رهتوشهاى از طاعت و توفیق زیارت بیتاﷲالحرام‪،‬‬ ‫پیشواى این قافله نورانى است‪.‬‬ ‫مى اید تا در تداوم »رسالت«‪ ،‬امت را به »امامت«دعوت کند و انان را در کنار برکه اى‬ ‫به نام«غدیر خم« که در معنى‪ ،‬ژرف تر از دریا و گسترده تر از سینه اقیانوس است با‬ ‫»امام«‪ ,‬پیوند » وﻻیت« بزند تا ُمبلغ بلوغ مکتب و »اکمال دین » شود و مسلمانان را پس‬ ‫از خویش‪ ،‬به رهبرى فرزند ابیطالب ازسرگردانى و حیرت‪ ،‬نجات دهد‪.‬‬ ‫وﻻیت غدیر‪ ،‬نه فراموش شدنى است و نه کهنه شدنى؛ ماندگار‪ ،‬پویا و زندگى ساز است‬ ‫غدیر‪ ،‬تجلى وﻻیت و رکن حیات معنوى انسان و روز اکمال دین و اتمام نعمت حق‬ ‫است و پیامبرگرامى اسﻼم در این روز‪ ،‬خواست تا جریان رهبرى امت‪ ،‬از اغاز به دست‬ ‫پاک ترین و شایستهترین افراد باشد و اب زﻻل حق‪ ،‬در بستر تاریخ و زمان و در توالى‬ ‫ماهى مراد خویش‬ ‫نسلها و اندیشهها‪ ،‬الوده نشود و دشمنان نتوانند از اب گل الود‪،‬‬ ‫ِ‬ ‫را بگیرند‬ ‫ما باید از معنویات روز بزرگ عید غدیر بهره مند گردیم و همچنین باید تﻼش کنیم‬ ‫که فرهنگ وﻻیت که استمرار وﻻیت خدا‪ ،‬پیامبر )ص( و ائمه اطهار)ع( است را به نسل‬ ‫جوان و نوجوان جامعه انتقال دهیم‬ ‫روز پنجشنبه ‪ ٧‬مرداد برابر با ‪ ١٨‬ذى الحجه مصادف با عید سعید غدیرخم است‬ ‫یادداشت سردبیر‬ ‫کاظم شریعتی‬ ‫فاصله طﻼیى عید قربان روز ثبوت عشق و‬ ‫تسلیم تا عید غدیر‪ ،‬عید کمال دین‪ ،‬به‬ ‫شایستگى دهه مبارک امامت و وﻻیت‬ ‫نامگذارى شده است‪ .‬تقارب این دو عید‬ ‫عظیم‪ ،‬حﻼوتی دوچندان دارد؛ چرا که باری‬ ‫دیگر بر ما این حقیقت را یاداور می شود که‬ ‫را ِه پیمودن مسیر تقرب به سوی خداوند‬ ‫سبحان و رسیدن به کمال‪ ،‬جز با رهایی از‬ ‫تعلقات دنیایی و تمسک به ائمه اطهار‪ ،‬امکان‬ ‫پذیر نیست‪ .‬دهه امامت و وﻻیت پر از درس‬ ‫هاى فراوانى است که باید با استفاده از انها به‬ ‫اهمیت این رویداد بزرگ دینى و تاریخى در‬ ‫دین اسﻼم پى برد‪.‬‬ ‫این دهه گرانبها فرصتى مناسب براى تقرب به‬ ‫سوى خداوند سبحان و رسیدن به کمال است‬ ‫که تحقق این امر بدون پیروى از وﻻیت امکان‬ ‫پذیر نیست ‪.‬‬ ‫به جـمع سـتاره هـا بپیوندید‬ ‫فاطمه قادرى نسب ‪ ١١‬سـاله در رشته ورزش رزمى سبک کیوکوشین فـعالیت دارد‬ ‫ایشان در اولین دوره از مسابقات امادگى جسمانى بانوان انجمن جوجیتسوى استان کرمان‬ ‫در رده ى سنى نـونهاﻻن رشته پـﻼنک شـرکت نموده و مـوفق به کسب مـقام سـوم‬ ‫و یک قـطعه مـدال بـرنز گـردیده است‬ ‫موفقیت هاى روزافزون در حوزه ورزش را براى این نونهال ارزومندیم‬ ‫افتخار تا کجا‬ ‫فهرست مطالب‬ ‫فرایند جهش تحصیلى‬ ‫مزایا و معایب جهشى خواندن‬ ‫باﻻترین توانایی یک نوجوان در حد چند مدال است؟‬ ‫امرداد‬ ‫منتخبین جشنواره اب‬ ‫مثنوى اب نامه‬ ‫اگر جزو نـوجوانانى هستى که کار خاصى کرده اى ‪ ،‬کارهاى هنرى انجام داده اى‪ ،‬نواورى داشته اى‪ ،‬به اقتصاد خانواده کـمک‬ ‫مى کنى‪ ،‬اختراع کرده اى‪ ،‬در مسابقات رتبه اى گرفته اى یا ‪ ...‬مى توانى تصویر کارى که انجام داده اى را همراه با تصویر خودت‬ ‫و متن کوتاه توضیحى برایمان ارسال کنى تا در این صفحه چاپ شود و دیگر دوستانت با توانایى هاى تو اشنا شوند‬ ‫‪٠٩٣٨١٨٥٧٣١٠‬‬ ‫درکوچه پس کوچه هاى شعر و ادب‬ ‫امید بهترین دلیل براى شادى و زندگى‬ صفحه 1 ‫* سال سوم * شماره ‪ *٨‬مرداد ‪ - ١٤٠٠‬ذیحجه‪/‬محرم ‪- ١٤٤٢‬‬ ‫‪mahsanammag.ir‬‬ ‫فرایند جهش تحصیلى‬ ‫شرایط ثبت نام در طرح جهش تحصیلى‬ ‫براى مقطع ابتدایى‬ ‫کسب نمره ى خیلى خوب در تمامى دروس پایه هاى تحصیلى‬ ‫تائید صﻼحیت هاى روانى و هوشى توسط اموزش و پرورش استثنایى‬ ‫استفاده از این ماده صرف ًا یک بار در طول ابتدایى و براى یک پایه مجاز است‬ ‫در صورت عدم امتیاز اورى ‪ ،‬دانش اموز مى تواند در سال هاى دیگر با پرداخت وجه بار دیگر ) پس‬ ‫از ثبت نام توسط مدیر در سامانه سناد ( در جهش تحصیلى شرکت کند‬ ‫نـحوه ثـبت نام‬ ‫جـهش تـحصیلى‬ ‫ابتدا درخواست خود را به مدیر‬ ‫مدرسه ارائه کنید‬ ‫در صورت موافقت مدیر‪ ،‬دانش‬ ‫اموز بایستى هزینه ثبت نام جهش‬ ‫تحصیلى را به اداره اموزش و‬ ‫پرورش منطقه پرداخت کند‬ ‫دانش اموز به اداره اموزش و‬ ‫پرورش براى انجام به مراحل‬ ‫سنجش معرفى مى شود‬ ‫در صورت داشتن شرایط ثبت نام‬ ‫در جهش تحصیلى ‪ ،‬در ابتدا از‬ ‫دانش اموز تست هوش گرفته مى‬ ‫شود‬ ‫در صورت قبولى در این‬ ‫تست ‪ ،‬دانش اموز باید در ازمون‬ ‫هاى مقطع تحصیلى که قصد جهش‬ ‫از ان را دارد شرکت کند‬ ‫مدیران مدرسه مدارک و مستندات‬ ‫) شامل اطﻼعات شخصى و‬ ‫خانوادگى دانش اموز‪ +‬تکمیل‬ ‫فرم هاى اموزش و پرورش ( را در‬ ‫سامانه دانش اموزى سناد بارگزارى‬ ‫مى کنند‬ ‫با نمره قبولى دانش اموز ‪ ،‬مدیر‬ ‫مدرسه مستندات را براى اموزش و‬ ‫پرورش استان ارسال مى کند‬ ‫در صورت قبولى در این ازمون ها‬ ‫دانش اموز مجاز به جهش از مقطع‬ ‫تحصیلى مورد نظر خواهد بود‬ ‫براى مقطع متوسطه‬ ‫نمره ى نوبت دوم پایه ى هفتم دانش اموز در هر درس باید حداقل ‪ ١٥‬و معدل کل حداقل ‪ ١٨‬باشد‬ ‫در ارزشیابى شهریور ماه پایه ى هشتم ‪ ،‬دانش اموز در هیچ یک از مواد درسى نمره ى کمتر از ‪١٦‬‬ ‫کسب نکرده باشد‬ ‫نمره ى نوبت دوم پایه هفتم دانش اموز در هر درس حداقل ‪ ١٨‬و معدل کل حداقل ‪ ١٩‬باشد‬ ‫در ارزشیابى مربوط به جهش تحصیلى که در شهریور ماه برگزار مى شود‪ ،‬در هیچ یک از مواد درسى‬ ‫نمره ى کمتر از ‪ ١٧‬کسب نکرده باشد‬ ‫مدارک مورد نیاز جهت ثبت نام در طرح جهش تحصیلى‬ ‫گزارش تحصیلى که توسط معلم نوشته و اماده مى شود‬ ‫شناسنامه و کپى از تمام صفحات شناسنامه‬ ‫یک قطعه عکس ‪ ٣‬در ‪٤‬‬ ‫اصل کارنامه ى پایه ى تحصیلى فعلى و کپى کارنامه ى سال هاى گذشته‬ ‫‪02‬‬ ‫زمان ثبت نام‬ ‫جهش تحصیلى‬ ‫ثبت نام‬ ‫براى شرکت‬ ‫در‬ ‫تست جهش تحصیلى‬ ‫از ‪ ٢٦‬تیرماه‬ ‫شروع شده و‬ ‫تا ‪ ٢٦‬مرداد‬ ‫ادامه دارد‬ ‫مـزایا و مـعایب جـهشى خـواندن‬ ‫اگر قصد دارید فرزند خودر ا براى جهشى خواندن اماده کنید ﻻزم است با خودتان چند سوال را مطرح کنید و براساس انها و پاسخهاى‬ ‫خود براى چنین موضوع مهمى تصمیم بگیرید قبل از طرح این سواﻻت یک نکته بسیار مهم این است که جهشى خواندن یک شمشیر‬ ‫دولبه است ممکن است گاهى خوشایند و بسیارى مواقع ناخوشایند باشد‬ ‫اما سواﻻتى که مهم است و قبل از اجراى این تصمیم والدین باید از خود بپرسند‬ ‫چرا براى اتمام تحصیل فرزند خود عجله داریم؟ ایا کسانى که طبق روال پیش مىروند و در یک سال یک پایه تحصیلى را تمام مىکنند ادمهاى شاد‪،‬‬ ‫خوشبخت‪ ،‬سﻼمت یا موفقى نمىشوند؟ ایا تمام کردن سریع پایههاى تحصیلى و ورود سریع به دانشگاه به کیفیت زندگى و موفقیتهاى او مىافزاید؟‬ ‫مهارتها مهمتر است یا تحصیﻼت مدرسه؟ ایا نمىتوان از وقت و توانایى فرزند در راستاى افزایش مهارتهاى اجتماعى و زمینههاى دیگر مثل اموزش‬ ‫زبانهاى خارجى‪ ،‬هنز‪ ،‬کامپیوتر‪،‬المپیادها‪ ،‬چشنوارههاى علمى‪،‬کسب و کار و ‪ ...‬استفاده کرد‬ ‫چه تضمینى وجود دارد فرزند شما در پایههاى باﻻتر دچار مشکل اخﻼقى و رفتارى نشود؟ وقتى فرزند شما با جهش تحصیلى در حیطه افرادى قرار‬ ‫مىگیرد که افراد بزرگتر هستند و وارد سن بلوغ شدهاند‪ .‬مىتواند اثرات عمیق و شدید و نگران کننده شود‪.‬چه پیشبینىهایى براى جلوگیرى از این‬ ‫رخدادها دارید؟‬ ‫اموزشهاى غیر از مدرسه و فوق برنامه چقدر در موفقیت موثر است؟ ابزارهاى موفقیت در دنیاى کنونى نگرش کارافرینى و خﻼقانه است و لزوماً شاگرد‬ ‫اول مدرسه بودن تضمینى براى موفقیت فرد در حیطه اجتماعى‪ ،‬کسب و کار و خانواده نیست‬ ‫فرزند شما چقدر باهوشتر است؟ دانشاموزانى داریم که در حیطه دبستان جهشى مىخوانند و هر چه پایه تحصیلى باﻻتر مىرود دانشاموز دچار‬ ‫مشکل مىشود و در دبیرستان او تبدیل به یک دانشاموز متوسط و یا حتى ضعیف مىشود‪ .‬به همین دلیل اصرار بر جهشى خواندن چندان منطقى‬ ‫نیست و مىتواند اینده و ارامش فرزند را دچار مشکل و تﻼطم کند‬ ‫تاکید بر هوش مىتواند مخرب باشد؟‬ ‫متاسفانه نگرش والدینى که به موضوع جهشى عﻼقهمند هستند تاکید بر ضریب هوشى و توان ذهنى فرزند است و والدینى که با این نگرش فرزندان‬ ‫خود را تربیت مىکنند و در هر زمینه اى به فرزند القا مىکنند تو با هوشى پس مىتوانى به اصطﻼح روانشناسان امروز »طرز فکر ثابت« را درانان تثبیت‬ ‫مىکنند‪ .‬یعنى فرد تصور مىکند یا من توان ذهنى انجام یک کار را دارم و انجامش مىدهم یا توان ذهنى ان را ندارم و انجام نمىشود و هیچ راهحل‬ ‫دیگرى ندارد ‪.‬چنین افرادى وقتى با موفقیتهاى جدید‪ ،‬مشکل و پیچیده مواجه مىشوند و شکست مىخورند هرگز تﻼش بیشتر و کسب مهارت را‬ ‫‪.‬راهحل تلقى نمىکنند و تصورشان این است که هوش ﻻزم براى انجام این کار را ندارم پس نمىتوانم و دیگر تقﻼیى نمىکنند‬ ‫در نهایت مىتوان گفت اگر به عنوان والدین دانشاموز توانستید پاسخ تمام این سواﻻت را بدهید ‪ ،‬فرزند شما لطمهاى از جهشى خواندن نمىخورد‬ ‫اما اگر‪!...‬‬ صفحه 2 ‫* سال سوم * شماره ‪ *٨‬مرداد ‪ - ١٤٠٠‬ذیحجه‪/‬محرم ‪- ١٤٤٢‬‬ ‫‪03‬‬ ‫‪mahsanammag.ir‬‬ ‫مثنوى اب نامه‬ ‫ا دادگان ن تان ز نده باد‬ ‫زهرا قادرى حسب‬ ‫در زمان ایران باستان مردم به بهانه هاى‬ ‫مختلف در هر ماه یک جشن را برپا مى کردند‬ ‫که هدف اصلى این جشن ها‪ ،‬سپاسگزارى‬ ‫از اهورامزدا یعنى همان خداوند بزرگ بوده‬ ‫است‬ ‫یکى از این جشن ها امردادگان بوده است‪.‬‬ ‫امرداد به معنى بى مرگى و جاودانگى بوده‬ ‫است که در روز هفتم مرداد ماه در تقویم‬ ‫ایران باستان برگزار مى شود‬ ‫جشن امردادگان و ماه امرداد‪ ،‬امروزه در‬ ‫بین مردم به مردادگان معروف است ‪ .‬مرداد‬ ‫به معنى نیستى و مرگ است‪ ،‬اما وقتى که‬ ‫حرف الف“ ا“ در اول ان قرار مى گیرد‪ ،‬منفى‬ ‫مى شود و به بى مرگى و جاودانگى تغییر‬ ‫معنى مى دهد‬ ‫نیاکان ما در این روزها به باغ ها و مزارع‬ ‫سرسبز و دلنشین مى رفتند و پس از نیایش‬ ‫به درگاه اهورامزدا این جشن را با شادى و‬ ‫سرور برگزار مى کردند‬ ‫منتخبـین‬ ‫یکى قصه اى نامور داستان‬ ‫بپیوندم از گفته راستان‬ ‫راسایم از مشکل فس فسش‬ ‫به تندى کنم‪ ،‬من برنج َ‬ ‫ابکش‬ ‫کنون اى امیر‪ ،‬بهر این پیرزال‬ ‫بکن چاره اى‪ ،‬حل شود این محال‬ ‫امیرى بلند گردن و شهریار‬ ‫به پهنا دماوند و خیکش هزار‬ ‫بشویم لباس‪ ،‬پهن کنم رو طناب‬ ‫»چو فردا براید بلند افتاب«‬ ‫بزد خنده اى ان امیر دلیر‬ ‫بکردش برون از اتاق‪ ،‬ن ّره شیر‬ ‫همى پسته و زیره و مس خورد‬ ‫که از جیب مردان مفلس خورد‬ ‫همین قاشق و استکان نعلبکى‬ ‫که دارم ز پیشینیان اندکى‬ ‫بگفتا به منشى که این پیر کیست‬ ‫نداند رسوم ادارى و لیست‬ ‫از این ُگرده تا ُگرده دیگرش‬ ‫بپوشد قباى گران در برش‬ ‫خورد غوطه در تشت اب خنک‬ ‫بشوییم سبزى در اب و نمک‬ ‫بیاور یکى بطرى اى خوشگوار‬ ‫براسایم از سختى روزگار‬ ‫زند او به چشم عینک و گاه لنز‬ ‫بود باره اش مازراتى و بنز‬ ‫خورم اب قند هر زمان غش کنم‬ ‫که تا زنده تر جان َ‬ ‫دلکش کنم‬ ‫بیامد برون‪ ،‬پیرزال عبوس‬ ‫بگیرد موتور‪،‬تاکسى یا اتوبوس‬ ‫زده تکیه بر پشته ى صندلى‬ ‫همه زیردستانش‪ ،٠‬جان و بلى‬ ‫ولى بودم اندر خیال محال‬ ‫مرا گفت همسایه ام بى خیال‬ ‫شنید در مسیر صوت ان مش کﻼه‬ ‫ابدارچى ان بارگاه‬ ‫که بود‬ ‫ّ‬ ‫بگویند و او شاد و خندان شود‬ ‫گشاده دهن همچو قنددان شود‬ ‫به پمپ و به کاسه نه دبّه نه تشت‬ ‫نمانده یکى قطره باران به دشت‬ ‫که اى پیرژنده چروکیده روى‬ ‫سپیده سر و موى‪ ،‬اى جنگجوى‬ ‫بود پول و پول‪ ،‬ذکر روز و شبش‬ ‫فزون تر شود پایه و منصبش‬ ‫بدو گفتم اى خام ادم فروش‬ ‫خموشى گزین یه نصیحت نیوش‬ ‫امیرى که دارد کنون مرغزار‬ ‫همى باغ پسته‪ ،‬همى شالیزار‬ ‫شعرسرایى‬ ‫بیامد به درگاه او چاره جوى‬ ‫یکى پیرزن زال اسپید موى‬ ‫ندیدى که پارسال و پیرار سال‬ ‫ببارید باران و رفت خشکسال؟‬ ‫خورد اب شرب و برد اب چاه‬ ‫بدین قدرت و پایه و دستگاه‬ ‫محسن فروتن نژاد‬ ‫قصه به یک اب و تاب‬ ‫بگفت شرح ّ‬ ‫که هست مشکل من همش اب‪،‬اب‬ ‫همان منبع اب و چاه عمیق‬ ‫شد اکنده از لعل و د ﱡر و عقیق‬ ‫چو بودند ان دو در ان گفتگوى‬ ‫نماند اب روى و نماند اب جوى‬ ‫خریدم یکى پمپ ز ّرین نگار‬ ‫نهادم همو را به پهناى کار‬ ‫همه جدول و چاله و جویبار‬ ‫همه کنج اسفالت و گوشه کنار‬ ‫سراینده ‪ :‬زهرا قادرى حسب‬ ‫بشویم سر و پیکر و روى خویش‬ ‫به گرمى زنم شانه بر موى خویش‬ ‫کجا رفت ان اب و ان ابشار‬ ‫فزاینده پر جوش و هم پرفشار؟‬ ‫جشنواره اب‬ ‫طنز‬ ‫محسن فروتن نژاد‬ ‫زهرا قادرى حسب‬ ‫نقاشى‬ ‫فاطمه اقبال‬ ‫بهناز بهاریان‬ ‫الهه نجفعلى زاده‬ ‫مهناز محوﻻتى‬ ‫عکاسى‬ ‫ابوالفضل اشرفى‬ ‫عـلى حـائرى‬ ‫نازگل ابراهیمى‬ ‫گزارش‪ :‬زهرا قادرى حسب‬ ‫شاعرى گمنام با اشعارى بى نام و نشان سرکار خانم خدیجه قادرى پور ‪ ٤٧‬ساله از اهالى کرمان و دیار کریمان است‬ ‫او کسى است که ‪ ،‬گرچه از سواد خواندن و نوشتن و تحصیﻼت بهره ى چندانى ندارد‪ ،‬اما خداومد قریحه و استعدادى به‬ ‫وى داده است تا ان چه را که از ذوقش سرچشمه میگیرد‪ ،‬بر جویبار زبان جارى گرداند‪ .‬خصوص ًا هنگامى که همانند دیگران‪ ،‬داغ‬ ‫سنگین شهادت همشهرى اش سردار دلها را در دل داشته باشد‪ .‬که مى گویند‪ :‬عشق شیرین به سر هر که فتد کوه کن است‬ ‫با بخشى از اشعار او که معموﻻً رنگ و بوى دینى و مذهبى دارد اشنا مى شویم‬ ‫سـﻼم اى یار مهدى‪ ،‬مرد میدان‬ ‫تـویى سـردار دل هاى کـریمان‬ ‫سحرگاهان سﻼم کردى به زهرا)س(ه‬ ‫تـو هـم اخـر شـدى هـمتاى موﻻ‬ ‫حـسینى وار هـمچون پـیشوایـت‬ ‫کـفن بـر پـیکر تـو خـاک غـربت‬ ‫تــویى دلـدار و سـاﻻر شـهیدان‬ ‫تـویى تـاج سـر کـرمان و ایـران‬ ‫شهید زنـده باشى ‪ ،‬افتخارى‬ ‫بـه جـنت ابـرو و اعـتبارى‬ ‫نشد جان کـریمان به فـدایت‬ ‫جـهانى شـد گـرفتار عـزایت‬ ‫•‬ صفحه 3 ‫‪04‬‬ ‫‪mahsanammag.ir‬‬ ‫پاى صحبتهاى فلسفى‬ ‫ریحانه بابایى‬ ‫فـلسفه ظرفیتى دارد‬ ‫که دراین باره به مـا‬ ‫کـمک مى کـند‬ ‫مقدمه‬ ‫باید بدانیم که انسانها فکر و ذوق یکسان ندارند‪ .‬زیرا‬ ‫فکر ادمى به تناسب میزان تمرین فکر ؛ اموختن ؛‬ ‫مهارت ؛ بلند اندیشى و نوع معلمى که تجربه مى‬ ‫کند؛ زمینه رشد متفاوتى خواهد داشت‪ .‬از سوى‬ ‫دیگر انسانها استعداد متفاوتى دارند‪ .‬و ذوق انسان‬ ‫هم متناسب با شعاع فکر انسان شکل مى گیرد‪ .‬مثﻼ اگر انسانى درک بهترى از طبیعت داشته باشد و از درون ارامى برخوردار باشد طبیعى است که گوش دادن موسیقى سنتى در دل طبیعت را‬ ‫به موسیقى پاپ از نوع شلوغش ترجیح مى دهد‪ .‬بنابراین انسانها در یک سطح مساوى از شناخت و ذوق برخوردار نیستند‪ .‬توجه داشته باشیم که قرار هم نیست تا انسانها یکسان باشند‪ .‬یکسان‬ ‫نبودن فکر و ذوق انسانها یعنى تنوع و زیبایى‪ .‬اگر انسانها فکر و ذوق مساوى مى داشتند؛ هم خسته کننده مى شد و هم با ذات تنوع پذیرى ادمى مغایرت پیدا مى کرد‬ ‫فلسفه خلقت هم براساس تنوع شکل گرفته است‪ .‬مانند انواع پرندگان و حیوانات و درخت و میوه و ستارگان و فلسفه این تنوع و تفاوتها این است تا همه سلیقه ها و توانایى ها براى همه‬ ‫نیازها و ذوق هاى ادمى و نظام خلقت فراهم باشد ‪ .‬مثﻼ اگر همه فقط مى توانستند ذوق خلبانى داشته باشند انگاه چه کسى باید ذوق پزشکى مى داشت؟ در ان صورت جاى خالى پزشکان را‬ ‫چگونه پر مى کردیم ؟ یا اگر حیوانات و پرندگان فقط یک نوع خلق مى شدند انگاه جاى خالى این همه تنوع چطور پر مى شد؟‬ ‫این مقدمه به ما چه پیامى درباره امید و زندگى مى دهد؟ از این مقدمه دو نتیجه مى گیریم‬ ‫اول( وقتى فکر و ذوق هر ادمى متفاوت است باید به چیزى امیدوار باشد که با فکر و ذوقش هماهنگ باشد‪ .‬چون اگر انسان بخواهد امیدى که دیگران دارند را براى خودش انتخاب کند هیچگاه‬ ‫به ان نمى رسد و لذتى ندارد‪ .‬مگر انکه خودش هم فهمیده باشد و با ذوقش هماهنگ باشد‪ .‬مثﻼ اشکالى ندارد تعدادى بخواهند مهندس شوند اما شرطش ان است که استعداد و ذوق و فهم‬ ‫مناسبى از مهندسى داشته باشند‪ .‬نه اینکه چون فﻼن دوست یا همسایه مهندس است پس من هم باید مهندس شوم‪ .‬بلکه باید ببیند ایا استعداد و ذوق مهندسى دارد یا ندارد؟ و اﻻ امید به‬ ‫اینکه روزى مهندس شود درحالى که استعدادش را ندارد‪ ،‬بى فایده است‬ ‫دوم( از ان مقدمه مى توان فهمید که باید دو کار انجام دهیم‪ .‬کار اول انکه با استعداد و ذوق خودمان اشنا شویم و کشفش کنیم ‪ .‬و کار دوم اینکه اینده ان استعداد و ذوق را بررسى کنیم‪.‬‬ ‫انگاه متوجه خواهیم شد که اگر این استعداد و ذوق را تقویت کنم سرانجام به فﻼن مقصد عالى خواهم رسید ‪ .‬مثل پزشکى؛ خلبانى و استاد دانشگاه یا هنرمند‬ ‫وقتى فکر ادمى موفق شود استعداد و ذوق خود را بشناسد انگاه موضوع امید کشف مى شود‪ .‬بعد از ان در انسان شوق و اراده ایجاد مى شود براى رسیدن به مقصد عالى که همان قله امید ما‬ ‫است‬ ‫بنابراین فلسفه به شما مى گوید اینده از قبل تعیین نشده است‪ .‬و همواره در تغییر و تحول است[‬ ‫گاهى فکر نمى کنیم انچه مى خواهیم امکان ندارد اما گذشت زمان شرایط جدیدى فراهم مى کند که امکان پذیر مى شود‪ .‬و گاهى فکر مى کنیم فﻼن موضوع امکان پذیر است اما در گذر زمان‬ ‫‪.‬و شرایط جدید‪ ،‬امکان پذیر نمى شود‪ .‬همین اصل بهترین دلیل براى امید به اینده زندگى و شادى است‬ ‫در شماره هاى بعدى به ابعاد بیشترى خواهیم پرداخت‬ ‫فلسفه چگونه به ما کمک مى کند تا انسان امیدوارى باشیم و دلیل امید ما معلوم باشد تا دلیل شادى براى ما اشکار شود؟‬ ‫فلسفه به ما یاد اورى مى کند‬ ‫‪ (١‬این عالم ‪ ،‬عالم امکان ها است‪ .‬یعنى هر اقدامى ممکن است‪ .‬اما مشروط است به وجود سنخیت و هماهنگى میان ذوق و استعدادى که دارم و انچه که مى خواهم باشم یا بدست اورم‪ .‬یعنى‬ ‫امید باید قابل دسترسى باشد ‪ .‬در حیطه توانایى و ذوق هر انسان باشد‪ .‬واﻻ امید به ناامیدى تبدیل مى شود‬ ‫گاهى انسانها در چند چیز ذوق و استعداد دارند‪ .‬اما قدرت فکرى انها در همه ان استعدادها یکسان نیست‪ .‬یعنى درک مساوى از ذوقهاى متنوع خود ندارد‪ .‬مثﻼ هم مى تواند خلبان شود هم‬ ‫پزشک‪ .‬اما انگونه که با پزشکى ارتباط برقرار مى کند نمى تواند با خلبانى ارتباط پیدا کند‪ ،‬ذوق او به سمت پزشکى فعال است‪ .‬اینجا باید امیدش به پزشک ماهر شدن باشد و در این راه تﻼش کند‬ ‫از نظر فلسفى اینجا سنخیت و هماهنگى علت و معلول مطرح است‪ .‬اما فلسفه به موضوع مهمترى هم مى پردازد و ان فکر سیال و تغییر پذیر ادمى است هرگاه انسان در تفکرش تغییر ایجاد‬ ‫کند جهانش عوض مى شود‪ .‬و وقتى جهانش عوض شد در جهان جدید خواسته ها و ذوق و شوقش هم تغییر مى کند‬ ‫پس فلسفه مانع ناامیدى مى شود ‪ .‬چرا؟ چون گاهى انسان فکر مى کند به بن بست رسیده است و هیچ دلیلى براى امید به اینده ندارد ‪ .‬درحالى که اگر فکرش تغییر کند جهان فهمش تعییر‬ ‫‪.‬خواهد کرد‪ .‬و انگاه راههاى جدیدى باز مى شود‪ .‬انسان باید بداند قرار نیست فقط با یک فکر و یک ذوق زندگى کند‬ ‫بلکه باید تﻼش کند تا با اندیشه مداوم خﻼقیت خود را در زمینه هاى دیگر کشف نماید‪ .‬انسان بدلیل قدرت فکر و ذوق متنوع ‪ ،‬کوچه بن بست ندارد‪ .‬البته مشاوره و بهره گیرى از تجارب دیگران‬ ‫نیز مفید خواهد بود‬ ‫راستى فلسفه چه کاربرى براى ما دارد و چگونه ما را به اینده امیدوار مى کند ؟‬ صفحه 4