ماهنامه سرند شماره 02
ماهنامه سرند شماره 02
فاخته
یادداشتی برای سبزگرایان تلخ کام
از عارف تا چاووش
سرند
ماهنامه تحلیلی مسایل ایران /سال اول /اذر 13 / 1394صفحه
اظهارات عبدی
مظهر نژادپرستی؟! صفحه 1
به نام خداوند جان و خرد
سرند
ان چه در این شماره می خوانید:
سرند تالشی است در جهت نقد اندیشه و رفتار جامعه ایران
سخن اغازین
تعامل را جایگزین تقابل کنیم3 .................................
اینه چون نقش تو بنمود راست خود شکن ،اینه شکستن خطاست
ماهنامه تحلیلی
سال اول /شماره دوم /اذر ماه 94
جامعه
فاخته4 ........................................................
یادداشتی برای سبزگرایان تلخ کام6 .............................
تاریخ و اندیشه
اظهارات عبدی مظهر نژادپرستی؟!8 ............................
مدیرمسئول و سردبیر :سپهر ساغری
هیت تحریریه :یلدا دنیایی مبرز ،امید سلطانی و پویا اشکانی
تیم هنری :شهاب غالمی ،شادی اسکندری
فرهنگ و هنر
از عارف تا چاووش10 .........................................
نشانی اینترنتی ماهنامه:
www.sarandmonthly.blog.ir
طنز
بدون شرح12 ..................................................
سخن پایانی
امروز درستی و راستی بی شعوری محسوب می شود!13 ..........
عزیزانی که تمایل به همکاری با ماهنامه سرند را دارند می توانند
از طریق زیر اقدام فرمایند:
ارسال یادداشت یا مقاله (حداکثر تا 1400واژه) یا
درخواست همکاری در حوزه های دیگر چون کارتون ،
کاریکاتور ،ترجمه و ...به نشانی الکترونیکی ماهنامه:
Sarandmonthly@gmail.com
تصویر روی جلد :اکبری عبدی و یوزف گوبلز
به تمام جمالتی که درست به نظر می رسند بنگرید و ان ها را زیر سوال ببرید.
دیوید رایزمن
جامعه شناس و استاد ارتباطات
2
2 صفحه 2
سخن اغازین
تعامل را جایگزین تقابل کنیم
پس از انتشار شماره نخست ماهنامه در 30ابان ماه ،محتمال
مخاطبان ما به درستی متوجه کوتاه بودن مطالب ( 5عنوان و
حداکثر در قالب 1400واژه ) شده باشند .در باب این مهم که
چرا چنین تصمیم گرفته شد باید به دو دلیل عمده اشاره کنم.
نخست انکه هدف اختصار است نه به شکلی که کیفیت نادیده
گرفته شود ،به ترتیبی که ذهن مخاطب خسته و بی حوصله
نگردد .از ان رو که مطالب حوزه علوم انسانی برای بسیاری از ما
چندان جذاب نیست .دوم انکه شوربختانه فضای کنونی جامعه
ایران به شدت منفعل و گریزان از مطالعه است! شاید محدودیت
های موجود در حوزه نشر از دالیل مهم این بی رغبتی باشد اما
مطمئنا تنها دلیل ان نیست .بخشی از ان به بی حوصلگی و البته
همه چیز دانی ما برمی گردد .ما کمتر می خوانیم و بیشتر حرف
می زنیم چون گمان داریم در باب همه مسایل صاحب نظریم.
طبعا چنین ذهنیتی خود را نیازمند به مطالعه احساس نمی کند.
از سوی دیگر کم نیستند مطالبی که با همین رویکرد منتهی نه در
مقام خواننده یا مخاطب که در مقام نویسنده کباده علم و ادب
می کشند و نگاهی به اصطالح از باال به پایین دارند .رویکردی
که به تعبیری تو ذوق مخاطب می زند خاصه اگر رویه انتقادی
باشد ،وی را طرد می کند و از خود می راند .این همه چیز دانی از
هر دو سو (چه از جانب نویسنده و چه از جانب خواننده) ثمره
ای جز برکشیدن دیوار بی اعتمادی ندارد .یکی خود را دانای کل
می داند و صرفا به نسخه نویسی و تز دادن می پردازد و سوی
دیگر که عموما غرق در روزمرگی است با برچسب صحبت های
روشنفکری و یا بی فایده خواندن چنین اقداماتی ،به مقابله برمی
خیزد .گرچه کار سخت و دشواری است و سرند مدعی حل همه
مسایل موجود در این رابطه نیست ،اما تالش دارد تا پرداختن
به مسایل گوناگون اجتماعی ،تفسیر خود از محیط پیرامون را
با مخاطب در میان بگذارد ،مخاطبی که الزاما نظری موافق و
همسو با مطلب یا مطالب منتشره شده در ماهنامه ندارد .به بیانی
دیگر تالش داریم تا با مخاطبان خود پای صحبت بنشینیم و
گامی هر چند کوچک در جهت جایگزینی همیاری ،همکاری
و هم فکری با روحیه پرخاشجو ،مبارزه طلب و مستبد به رای
برداریم .از این رو ناگفته پیدا است که سرند از نظر مخاطبان
خود ،خاصه اگر نقد بر تمجید پیشی گیرد ،استقبال می کند.
سپهر ساغری
3 صفحه 3
جامعه
تجربه حس پدری و مادری مانده اند و از داشتن فرزند محرومند
و سوی دیگر زنی است از خاستگاه اجتماعی و اقتصادی پایین و
*
نیمه پنهان خرید و فروش یک نسل !
احتماال سرپرست خانوار که برای امرارمعاش خود و فرزندانش
به این رویکرد روی اورده تا تنها بخشی از مشکالت اقتصادی
خانواده را هر چند در کوتاه مدت و به صورت مقطعی حل کند.
همواره بحث های فراوانی پیرامون اهدای تخمک جریان داشته که ایا
بهتر است فرد اهداکننده یا همان فروشنده ،شناخته شود یا ناشناس
یلدا دنیایی مبرز
بماند .بسیاری از دریافت کنندگان برای حفظ حریم خصوصی ،
تمایل به دریافت تخمک از اهداکننده ناشناس دارند اما در مقابل
عده ای اصرار به شناخت فرد اهداکننده دارند و بررسی سابقه
بارها ا گهی فروش کلیه را بر دیوارهای شهر دیده ایم و چه ژنتیکی ،ظاهری ،اجتماعی و فرهنگی او را حایز اهمیت میدانند.
بسا به تاسف سری تکان داده ایم و با اندکی تامل پیرامون خال و سکوت قانونی پیرامون خرید و فروش تخمک پای واسطه
چرایی این موضوع به فرط استیصال ،درماندگی و شوربختی ها و سوداگران را به این وادی باز کرده است .البته الزم به ذکر است
این افراد اندیشیده ایم .فروش اعضای بدن اصال موضوع که اساسا قانون با خرید و فروش هرگونه عضوی مخالف است و
تازه ای نیست و به کلیه هم محدود نمی شود .این روزها فقط «اهدای عضو» را جایز می شمارد .در نتیجه این موضوع بحث
بازار فروش کلیه جای خود را به فروش اعضایی نظیر قرنیه ها و چالش های قانونی و حقوقی مسکوتی دارد!
چشم ،کبد ،خون و حاال هم فروش تخمک و جنین داده خریداران و دریافت کنندگان تخمک به صورت مستقیم و عمدتا
است .ناگفته پیداست که افزایش تقاضا برای فروش عضو به شکل غیر مستقیم و از طریق واسطه ها به فروشندگان مراجعه می
نشان از یک معضل اجتماعی غیر قابل انکار دارد .ان چه کنند .واسطه ها در مناطق فقیر نشین و در میان اسیب پذیرترین
از نظرتان میگذرد بررسی مقوله خرید و فروش تخمک و زنان جامعه به جستجو می پردازند که ما به ازای این جستجو یافتن
ضرورت اندیشیدن پیرامون چالش های پیش رو است.
زنانی است به شدت اسیب دیده و اسیب پذیر ،عمدتا فقیر و دارای
مشکالت بغرنج اقتصادی ،کم سواد ،بی سواد ،فاقد هرگونه
تخصص و اشتغال ،ترجیحا مطلقه و بعضا هم معتاد .گفتنی است
10 -15درصد از زوجین با مشکل ناباروری دست و پنجه نرم می که بعضی از این زنان توسط همسران معتادشان نه یکبار بلکه به
کنند .استفاده از «تخمک اهدایی» و لقاح ازمایشگاهی یکی از دفعات مجبور به این کار می شوند .این زنان پس از انتخاب توسط
شیوه های درمان ناباروری است .در این شیوه برای تولید و اماده واسطه ها به مراکز درمان ناباروری معرفی می شوند و مراحل تولید
سازی یک تخمک در هر سیکل ماهانه از داروهای هورمونی و اماده سازی تخمک در بدن مرحله به مرحله شروع می شود و به
خاصی استفاده می شود که دارای عوارض جانبی کوتاه مدت ازای هر مرحله ،مبلغی پرداخت می شود از ان جایی که قانون مدون
و دراز مدت نیز هستند .اساسا مقوله «اهدای عضو» ،پیوندی و مشخصی وجود ندارد ،قیمت گذاری ها عمدتا توافقی است و
عمیق با حس ایثار و نوع دوستی دارد .واقعیت ماجرا این است عمدتا از طریق واسطه ها تعیین می شود .زوج های نابارور علی رغم
که تقریبا هیچ زن جوانی «فقط» از روی حس نوع دوستی و تقبل هزینه های گران درمانی تخمکی را خریداری می کنند که
ایثار به تزریق این داروها تن نخواهد داد و دور از ذهن نخواهد عمدتا بی نام و نشان است چرا که شناسنامه ژنتیکی و بیولوژیکی
بود اگر دلیل اصلی و عمده چنین تصمیمی را مشکالت و نیاز علمی و مدونی وجود ندارد و در جایی ثبت نمی شود که چه
مالی بدانیم .بنابرین باید از مقوله «اهدای تخمک» به عنوان کسی تخمک را فروخته و چه کسی ان را دریافت کرده است .ان
«فروش تخمک» یاد کنیم .در این مورد هم مانند بسیاری از چه در مورد کودکان حاصل از «تخمک جایگزین» نگران کننده
معضالت و االم اجتماعی
است اینده این کودکان است زیرا
انی
و
ج
زن
هیچ
تقریبا
که
است
این
ماجرا
واقعیت
ردپای بیکاری و فقر فزاینده
ناشناخته ماندن منشا بیولوژیکی
داروها
این
تزریق
به
ایثار
و
دوستی
نوع
حس
روی
از
«فقط»
دیده می شود .خرید و فروش
روند ترویج و گسترش بیماری
تخمک امری دو سویه است .تن نخواهد داد و دور از ذهن نخواهد بود اگر دلیل اصلی های ژنتیکی را افزایش می دهد.
استفاده از داروهای هورمونی به
از یک سو زن و شوهری و عمده چنین تصمیمی را مشکالت و نیاز مالی بدانیم.
هستند که سال ها در حسرت
دفعات خطر انواع سرطان ،کم
فاخته
* فاخته (کوکو) پرنده ای است خاکی رنگ شبیه کبوتر و کمی کوچک
تر از ان ،که دور گردنش طوقی سیاه دارد .فاخته تخم خود را در اشیانه
پرندگان دیگر می گذارد تا پرنده صاحب النه ،جوجه را بزرگ کند.
4 صفحه 4
جامعه
اسیب پذیری هر چه بیشتر این زنان دامن می زند این در حالی
است که فروش سایر اعضای بدن احتماال در کنار حس تاثر و تالم
در افکار عمومی به عنوان ایثار و فداکاری تعریف و باز تعریف
می شود و «طرد اجتماعی» در گروه اول جای خود را به «حمایت
اجتماعی» در گروه دوم می دهد .هنگامی که اعضای بدن تبدیل
به کاال می شود ،کاالیی که طبقه فقیر می تواند از ان کسب پول
کند و هنگامی که اخالق در جامعه مغفول می ماند هیچ کس به
فکر فردی که از روی ناچاری به فروش عضو روی اورده نیست.
کاالیی شدن اعضای بدن هم برای خود فرد و هم برای مناسبات
اجتماعی خطرناک است .متاسفانه جامعه و افکار عمومی به جای
تعمق و تامل پیرامون چرایی این نقیصه به پیش داوری روی اورده
است .البته شاید حساسیت و دغدغه اخالقی جامعه در این زمینه
بی مورد هم نباشد زیرا در زمان اهدا یا فروش تخمک ژنوم یک
فرد و به عبارتی یک نسل در حال انتقال است!
خونی و بیماری های رحم و لگن را افزایش می دهد .نتیجه ان که
در دراز مدت با اضافه شدن بیماری به فقر تسلسل باطل زندگی این
زنان همچنان ادامه می یابد .از عوارض جسمانی ناشی از این اقدام که
بگذریم ترس از پیش داوری های خانواده ،جامعه و افکار عمومی
و فشار روانی حاصل از ان چه بسا تلخ تر و مصیبت بارتر و بسی فراتر
از حرف است .اعتیاد ،فقر و به تبع ان تصمیم به فروش اعضای بدن
از فرط استیصال و درماندگی داستان تازه ای نیست و تاکنون بارها و
بارها اتفاق افتاده و خواهد افتاد اما ان چه طرح و شرح این موضوع
را در این جا موجه جلوه می دهد ضرورت واکاوی رفتار ،واکنش
و قضاوت افکارعمومی و جامعه است .افکار عمومی با زوجین
نابارور احساس همدلی و حمایت می کند اما این رفتار و احساس با
«فروشندگان عضو» بر حسب «نوع عضو» تعیین می شود .در مورد
فروشندگان تخمک جامعه با پیش داوری ،سرزنش ،نکوهش و
تقبیح به احساس ترس ،تحقیر ،تنهایی ،پنهان کاری و در نتیجه
واسطه ها در مناطق فقیر نشین و در میان اسیب پذیرترین
زنان جامعه به جستجو می پردازند که ما به ازای این جستجو یافتن
زنانی است به شدت اسیب دیده و اسیب پذیر ،عمدتا فقیر و دارای
مشکالت بغرنج اقتصادی ،کم سواد ،بی سواد ،فاقد هرگونه تخصص
و اشتغال ،ترجیحا مطلقه و بعضا هم معتاد .گفتنی است که بعضی از
این زنان توسط همسران معتادشان نه یکبار بلکه به دفعات مجبور به این
کار می شوند.
5 صفحه 5
جامعه
میگویند با این ترویج زندگی پر زرق و برق از رسانه های جهان که
تحت کنترل منطق سودخواهی نظام بازار ازاد هستند شیوه تولید-
یادداشتی برای سبزگرایان تلخ کام
مصرف رواج یافته به شکل جنون اسایی به سمت شدت بخشیدن
گرمایش زمین وتخریب زیست بوم ها میرود ،و دیوانگی است
اگر تصور کنیم چند صفحه معاهده امضا شده در یک شهر بین
رهبران سیاسی جهان بخواهد این شیوه ی تولید و تبلیغ و مصرف
را دگرگون کند.اما ایا این خشم رادیکال برای حفاظت بهتر کافی
پویا اشکانی
است؟بهترین گزینه ایا همین ترشرویی وقهر خواهد بود؟
بیایید کمی واقع بین باشیم اگرچه واقعیت گاهی به تلخی زهر
جهان امروز در پاریس به واقع
سیاست
جایگاه مردان و البته زنان
است ،حقیقت این است که اگرچه دالیل ان گروه از هواداران
ِ
ِ
ژرفای یکی از ردپاهای ما هشت میلیارد انسان ساکن سیاره سوم
خشمگین محیط زیست برای بدبینی به سیاست مداران که ان ها
منظومه شمسی است بر پیکر اقلیم این سیاره ی اعجاب انگیز؛
را مجریان نظام قدرت مند سرمایه داری می دانند کمابیش درست
و نحوه ی مواجهه ی سبزگرایان و هواخواهان حفاظت از محیط
است اما شیوه مواجهه و به اصطالح بازی کردنشان برای بهینه کردن
زیست با این ردپاها هم موضوع مناقشه و مناظره ی کارشناسان
حفاظت از محیط زیست اب در هاون کوبیدن بوده وکار به جایی
دلواپس اکوسیستم های کره زمین است .گروهی پرشور و عمدتا
نخواهد برد.انها غالبا فراموش میکنند که به هر حال سیاستمداران
جوان خشمگین از بی اعتنایی رهبران جهان به پدیده ی بشرساخته
نماینده افکار عمومی جوامع خودشان هستند(اگر نه همه یا اکثریت
تغییر اقلیم بیلبوردهای ضد سرمایه داری و ضد دولت ها بر دوششان
حداقل بخش بسیار قابل توجه) وقدرتشان برامده از بطن توده های
میخواهند ناگهان بساط همه ساختارهای
میلیاردی انسان های ساکن سیاره ابی
است .کوته بینی انها نمایانگر کوته
الوده کننده برچیده شود تا فضا به جای محیط زیست گرایان باید به خاطر داشته
این که برای جوالن مردان سیاست باز باشند که انقالب علمی بعد از رونسانس هم بینی ذاتی انسان هاست ،انسانها ماهیتا
باشد عرصه ی رشد جنگل ها و بیشه بی هزینه به نتیجه نرسیده ،ان ها باید محاکمه دوست دارند کوتاه مدت را در نظر
زارها باشد .اما گروهی دیگر از سبزگرایان
داشته باشند ،چون برنامه ریزی برای
هم هستند که شاید بخاطر افت ان شور گالیله و ازاردادن های کپلر و ...را فراموش
اینده میان مدت وبلند مدت هزینه بر و
وشوق رادیکال جوانی رویکرد کمی نکنند .تحول شیوه ی تولید
ِ
ومصرف تمدن دشوار است .کمی هم شاید حق داشته
متفاوتی به اجالس پاریس دارند.حال فعلی انسان و کنار گذاشتن سوخت های باشند به هرحال برای چینی های امروز
شاید مسئله پیش روی ما دلواپسان فسیلی باید توام با واقع بینی و قبول کردن بهره بری از نعمت برق بیشتر از اتش
سیاره ابی هم این روز ها همین باشد ،پرداخت هزینه های غیر قابل انکار و در عین سوزی جنگل ها طی چهل سال اینده یا
دنبال انکار و بدبینی به پاریس باشیم و حال جدی و هوشمندانه برای کمینه کردن ان خطر انقراض خرس های قطبی طی نیم
قرن اینده ملموس وقابل درک است،
به اصطالح برویم دنبال کاشتن درخت هزینه ها باشد.
کف ان ردپاها یا به سان گروه دوم
متعاقبا اولویت سیاست مداران چینی
در ِ
کمی ترش رویی خود را با تلخ کامی کنترل کنیم و پای صحبت
راضی نگه داشتن جمعیت کشورشان است ،نه نگران سرنوشت
گردانندگان نه چندان خوش سابقه ی اجالس پاریس بنشینیم تا
جزایر اقیانوسیه یا سواحل بنگالدش بودن .مسلما امریکایی ها به
بفهمیم حرف حسابشان چیست؟ همه ی دالیلی که سبزگرایان گروه
همین راحتی قید زندگی مرفه و مک دونالد خوردنشان را نمی زنند
اول و طرفداران خشمگین حفاظت از محیط زیست برای بدبینی به
تا یخ های قطبی کمتر اب شوند ،پس کنگره ی برامده از این
گردانندگان اجالس زیست محیطی پاریس دارند کمابیش منطقی،
مردم هم اولویتش جلب رضایت همان مردم خواهد بود .با وجود
موجه و مبتنی بر شواهد متقن به نظر می رسد ،ان ها معموال پیمان
این ها پس نحوه درست مواجهه با نشست سران کوته بین اقتصاد
کیوتو را یاداوری میکنند که امریکا زیران زد و تصویبش نکرد.
های جهان چیست؟ می توانیم ترش رویی کنیم و جهان را به جهل
ان ها به ماهیت نظام سرمایه داری حاکم بر جهان اشاره میکنند و
متهم کنیم اما این شیوه اثر گذاری مطلوب را نخواهد داشت تا
میگویند در حضور پر طنین منطق رقابتی بازار ازاد کشور های فقیر
همین االن هم اگرچیزی رهبران جهان را متقاعد کرده که در مورد
مناطق گرمسیری که قربانیان اصلی گرمایش اند باید خود هزینه ی
گرمایش زمین در یک مکان گرد هم بیایند رویکرد شکیبانه ی
رفع خطر را بپردازند و همه میدانیم ناتوان از این کار هستند ،ان ها
گروه دوم و ارائه ی مستندات علمی از خطرات تهدید کننده ی
6 صفحه 6
جامعه
سریالنکا و مالدیو یا فراری ها از خشک سالی از خاورمیانه عرصه
گرمایش جهانی علیه امنیت مردم زمین بوده .ما نباید فراموش کنیم
را بر زندگی خودشان تنگ خواهد کرد .وظیفه ی اخالقی ما
تغییر کلی ساختار تولید -مصرف فعلی یک شبه ممکن نیست و
سبزگرایان کشورهای کمتر توسعه یافته ،وقتی معطوف به جوامع
انقالب های واقعی انقالب هایی خزنده و مدت دار بوده اند که
خودمان میشویم ،قدری دشوارتر و پیچیده تر می شود و متعاقب
طی چندین سده به بار امده اند ،انقالب زیست محیطی هم اگر
این پیچیدگی کار فلسفه ی اخالق مان سترگ تر .ما در این هنگام
می خواهد به بار بیاید باید شکیبایی پیشه کند و برخی هزینه ها را
باید عالوه بر در نظر گرفتن توسعه نیافتگی و فقر نسبی بیشتر
بپذیرد .محیط زیست گرایان باید به خاطر داشته باشند که انقالب
مسیرتحوالت جامعه را به سمتی میل دهیم که توسعه اقتصادی-
علمی بعد از رونسانس هم بی هزینه به نتیجه نرسیده ،ان ها باید
صنعتی متناسب با سبکی از زندگی را بخواهد که سازگار با اقلیم های
محاکمه گالیله و ازاردادن های کپلر و ...را فراموش نکنند .تحول
بومیمان و سازگار با حفاظت
ومصرف تمدن
شیوه ی تولید
ِ
پایدار از زیست بوم ها باشد.
فعلی انسان و کنار گذاشتن
به این پیچیدگی اضافه کنید
سوخت های فسیلی باید توام
سخت بودن صحبت کردن
با واقع بینی و پذیرش پرداخت
از ضرورت این تغییرات با
هزینه های غیر قابل انکار و در
جامعه ای ناا گاه و بی خبر
عین حال جدی و هوشمندانه
از محیط زیست که تنها
برای کمینه کردن ان هزینه ها
چیزی که باعث سر زدنش به
باشد .برای این منظور انتخاب
اخبار محیط زیستی می شود
درست این است که از نشست
الودگی شدید هوای شهرها یا
هایی همچون نشست پاریس
خشکیدگی بزرگ دریاچه ها
استقبال کنیم نتایج برون داده
است .کار ما به عنوان فعال
شده از ان را بدقت مورد
زیست محیطی ایرانی سختی
ارزیابی قرار بدهیم و برای
دو چندان هم دارد ،بدنه
بهینه کردن روند تحول نقاط
برق
نعمت
از
بری
بهره
امروز
های
چینی
برای
هرحال
به
جامعه کشور ما به لحاظ سواد
ضعف نشست های اینچنینی
را با صدای بلند فریاد براوریم .بیشتر از اتش سوزی جنگل ها طی چهل سال اینده یا خطر اکولوژیک حتی از جوامعی
البته نه با ترشرویی که سایرین را انقراض خرس های قطبی طی نیم قرن اینده ملموس وقابل که از سبک زندگی رواج یافته
از ما براند و ما را اقلیتی تنها و درک است ،متعاقبا اولویت سیاست مداران چینی راضی نگه شان گله شد هم بسیار پایین تر
ناتوان سازد بلکه با شکیبایی و داشتن جمعیت کشورشان است ،نه نگران سرنوشت جزایر است ،به عنوان مثالی بارز حتی
تشکل ها و فعاالن رسانه های
و ارامش تا ذهن های کنجکاو اقیانوسیه یا سواحل بنگالدش بودن.
زیست محیطی هم انطور که
و حقیقت بین را به خود جلب
باید و شاید نشست پاریس و بستر وقوع و پیامدهایش را زیر نظر
کند تا نیروی الزم جهت تحول مطلوبمان تامین گردد .وظیفه ما
نگرفته و طی این روزها درگیر مسائل سطحی تر و کمتر ریشه
این است که این منطق کذایی ارزش شمردن سود ارزی بیشتر را
ای بودند .حتی ما خود جامعه به اصطالح فعاالن محیط زیستی
به زیر انتقاد بگیریم و نشان بدهیم نتیجه این خساست کاپیتالیستی
1
ایران هم فاقد درک جامع و کافی از اولویت های زیست محیطی
داراهای امروز ،افزایش خشک سالی در مناطق جنب پرفشار حاره
ِ
هستیم .در چنین شرایطی صحبت از دگرگونی سبک زندگی
(که از قضا کشور ما هم در این مناطق واقع شده) و متعاقب ان
جهت سبز تر شدنش و سازگاری بیشتر با اکوسیستم های کره
افزایش تنش وخشونت در این مناطق هست که دیر یا زود این تنش
ابیمان مسلما کاری بس دشوار و طاقت فرسا خواهد بود؛ اما
یا خشونت دامان داراها را هم خواهد گرفت و زندگی ان ها را هم
ادمیانی که کارهای سخت را به نحو احسن انجام بدهند فاتحان
به حس ناامنی اغشته خواهد ساخت .باید به ان ها نشان بدهیم
سعادتمند تاریخ هستند ،در غیر این صورت فتح از ان نادان های
که موج اواره های فراری از غرق شدن زیر اب از جاهایی مانند
شقاوت مند می شود.
Subtropical ridge or subtropical high - 1در علم اقلیم شناسی به مراکز پرفشار هوایی که در عرض
های جغرافیایی 30تا 38درجه تشکیل میشوند ومانع نفوذ ابرها وجریانات بارش زا میگردند گفته میشود.این
مراکز عامل تشکیل اقلیم خشک و بیابانی در مناطق مذکور هستند.
منبع تصویر:
www.thinglink.com/scene/660490511747907585
7 صفحه 7
تاریخ و اندیشه
ها جدا از یهودیان ،کولی ها ،تن فروشان ،همجنس گرایان ،کم
توانان ذهنی یا رفتاری و ...را شناسایی و تفکیک می کردند.
اظهارات عبدی ،مظهر نژادپرستی؟
هدف نهایی حزب نازی از این جداسازی ،پاک کردن خون
و نژاد المانی بود!!! نکته قابل تامل در این بین پایگاه اجتماعی
نازی ها و اساسا زمینه های فرهنگی و عقیدتی حاکم در
المان است ،که امکان رشد چنین حزبی را فراهم کرده بود.
سپهر ساغری
شاید ذکر همین چند نکته یک پرسش بزرگ را در ذهن هر
یک از ما ایجاد کند .ایا ایرانیان با توجه به عقبه تاریخی ،رفتار،
تعلقات و باورهایشان نژادپرستند؟! ایا می شود هرگونه واکنش و یا
چندی پس از روی کار امدن حزب نازی ،هزاران یهودی به
اظهارنظری در باب شاخصه هویتی نظیر زبان ،تاریخ و ...را نشانه
اردوگاه های کار اجباری فرستاده می شوند .نازی ها یهودیان
نژادپرستی دانست؟ اگر تعریف ما از نژادپرستی این میزان گسترده
را عامل شکست المان در جنگ نخست جهانی و عقد
و بی مرز است در ان صورت می بایست از خود بپرسیم این
معاهده کمرشکن ورسای می دانستند .واکنش به این خشونت
3
نژادپرستی است با بیش از 7میلیون کودک محروم از تحصیل ،
در شب 7نوامبر 1938در پاریس خود را نمایان کرد .هرشل
4
نزدیک به یک میلیون کودک مبتال به سوء تغذیه ،با وجود
گرینزپن جوان 17ساله یهودی منشی سوم سفارت المان را به
کپرنشینان سیستان تا معضالت عدیده اجتماعی و فرهنگی چون
ضرب گلوله کشت .پدر و مادر وی نیز جزو یهودیانی بودند
ختنه ،فرار و خودسوزی دختران ،خاصه در مناطق غرب و جنوب
که به اردوگاه های اجباری کار فرستاده شده بودند .در پی
غرب کشور و ده ها معضل ریز و درشت دیگر ،دارایی خود را در
این واقعه و با سخنرانی تحریک کننده یوزف گوبلز ، 1نازی ها
عربستان یا سواحل ترکیه هزینه می کنیم؟ ایا این نشان از نژادپرستی
در طی دو روز اقدام به اتش زدن و شکستن شیشه های خانه
دارد که در بخشی ،ولو بسیار اندک ،در ورزشگاه یادگار امام تبریز
،محل کار و کنیسه های یهودیان می کنند .در جریان این
شعار خلیج ع ر ب ی سر می دهند؟ در مقابل به جهت پخش
وقایع بیش از ۳۰۰۰۰یهودی در المان و اتریش دستگیر و به
یک سریال یا یک برنامه طنز ،تظاهرات خیابانی برگزار می شود!
اردوگاه های کار اجباری تبعید شدند .این حوادث نقطه اغازی
در جامعه ای که در واکنش به صحنه تصادف یا خودکشی فیلم
بر حمله سازمان یافته به یهودیان و هلوکاست به شمار می رود.
گرفتن اولویت دارد تا کمک کردن! باید قدری در باب مفهوم
انسانیت نیز شک کرد ،چه رسد به ملیت! مای ایرانی که بخاطر
یک متلک یا یک حرکت ناصواب ،رابطه خواهر و برادری یا
چندی پیش اکبری عبدی در یک برنامه زنده تلویزیونی ضمن
دوستی چند ساله را برای همیشه قطع می کنیم ،چشم بروی
ذکر خاطره ای ،الفاظی در قبال یک هم نوع عرب بکار برد
هزار تحقیر ریز و درشت سعودی ها بسته و هر سال هم عزم
که موجی از واکنش ها را در پی داشت .عده ای به تحسین
5
سفر می کنیم ! به برادران افغان خود که با هزینه هزاران شهید
و عده ای به تقبیح این گفته ها پرداختند .ان چه شالوده
،اسیر و جانباز در طول هشت سال جنگ از کشورمان دفاع
بحث منتقدین را تشکیل می داد یک مقوله بود :نژاد پرستی!
6
کردند بی اعتناییم اما هر
در یک تعریف کوتاه
7
از
بیش
با
است
نژادپرستی
این
بپرسیم
خود
از
بایست
می
ساله چند میلیارد دالر
نژادپرستی عبارت است
کودک
میلیون
یک
به
نزدیک
،
تحصیل
از
محروم
کودک
میلیون
در عربستانی هزینه می
از اعتقاد به برتری افراد بر
پایه خصوصیات ظاهری و مبتال به سوء تغذیه ،با وجود کپرنشینان سیستان تا معضالت عدیده کنیم که یکی از جدی
نژادی .2چنین اندیشه ای اجتماعی و فرهنگی چون ختنه ،فرار و خودسوزی دختران ،خاصه ترین حامیان رژیم بعثی
در رژیم اپارتاید افریقای در مناطق غرب و جنوب غرب کشور و ده ها معضل ریز و درشت بود .این در حالی است
جنوبی یا المان نازی دیگر ،دارایی خود را در عربستان یا سواحل ترکیه هزینه می کنیم؟ که با این مبلغ می توان
تعداد 170هزار مسکن
مشاهده می شد .نازی
-1وزیر تبلیغات المان نازی
2 - «Racism» in R. Schefer. 2008 Encyclopedia of Race, Ethnicity and
Society. SAGE. p. 1113
www.icana.ir
- 3کودکان محروم از تحصیل ،واقعیتی خاموش در جامعه
www.hamsofreh.ir
-4امارهای نگران کننده کودکان دچار سوء تغذیه
- 5یک مورد مشخص رابطه توام با اختالف علی دایی و علی کریمی است .دو اسطوره فوتبال ایران که حتی
مرگ نابهنگام زنده یاد نوروزی نیز ،در حد سالم و احوالپرسی ایشان را به هم نزدیک نکرد!
- 6امار واقعی شهدای جنگ؛ ۱۹۰یا ۲۲۰هزار نفر؟
8
www. tarikhirani.ir صفحه 8
تاریخ و اندیشه
و صرفا انان که ریشه اریایی داشتند را می ستودند!
روستائی احداث کرد یا می توان 714هزار و 276فرصت شغلی
در طول تاریخ ایران ،اگرچه نمونه های بسیاری از
کشاورزی یا 200هزار فرصت شغلی صنعتی برای جوانان ایجاد کرد
همکاری و خدمت دیده می شود اما نمونه های خیانت
و یا می توان یک میلیون متر مربع ساختمان مدرسه و مکان ورزشی در
11
و خودخواهی کم نبودند .عالمه محمد قزوینی در مورد
کشور ایجاد نمود به حسابی دیگر می توان با پول دو سال حجاج یک
همکاری بعضی ایرانیان در جریان حمله اعراب می نویسد:
پاالیشگاه سوپر مدرن با ظرفیت 75هزار بشکه احداث کرد و یا با پول
« ...بعضی ایرانیان خائن و عرب مابان ان وقت (شبیه به فرنگی
پنج سال حجاج می توان ایران را به صادر کننده بنزین مبدل ساخت.7
مابان و روس و انگلیس پرستان امروزه که بال شک نسبت این ها
این بی توجهی و انفعال نسبت به جامعه ،فرهنگ و گذشته خویش ،
به خط مستقیم ،به ان ها منتهی می شود) از اولیای امور و حکام
صرفا به سفرهای زیارتی یا سیاحتی محدود نمی شود بلکه ابعاد فرهنگی
والیات و مرزبانان اطراف که به محض اینکه حس کردند که در
گسترده تری نیز دارد .به عنوان نمونه احتمال اینکه کسی در اتریش یا
ارکان دولت ساسانی تزلزلی روی داده و قشون ایران در دو سه وقعه
لهستان اسم کودک خود را گوبلز بگذارد اگر نگوییم صفر است
از قشون عرب شکست خورده اند ،خود را فورا به دامان عرب ها
نزدیک به صفر است .حال در کشور ما چند نفر با نام اسکندر ،
انداختند و نه فقط ان ها را در فتوحاتشان کمک کردند و راه و
چنگیز ،تیمور ،فاروق 8و ...می شناسیم؟ باید پرسید اساسا نام
چاه را به ان ها نمودند بلکه سرداران عرب را به تسخیر سایر اراضی
چند درصد ایرانیان ایرانی است؟ ایرانیان به چه دینی معتقدند؟ ایا
که در قلمرو ان ها بود و هنوز قشون عرب به انجا حمله نکرده بود،
جز این است که بزرگان دین رسمی کشور جملگی عرب اند؟ عزا و
دعوت کردند و کلید قالع و خزاین را دو دستی تسلیم ان ها نمودند
عروسیمان با چه مناسبت هایی گره خورده است؟ حال پرسش این
بشرط انکه عرب ها ان ها
جا است کدام ایرانی برای
مابان
فرنگی
به
(شبیه
وقت
ان
مابان
عرب
و
خائن
ایرانیان
بعضی
را به حکومت ان نواحی
امیرکبیر مراسم بزرگداشت
خط
به
ها
این
نسبت
شک
بال
که
امروزه
پرستان
انگلیس
و
روس
و
باقی بگذارند.»..
برپا کرد؟ چه کسی در سال
یادی از قائم مقام کرد؟ کدام مستقیم ،به ان ها منتهی می شود) از اولیای امور و حکام والیات و جمال زاده به نقل از هشت
یک از ما برای میرزایوسف مرزبانان اطراف که به محض اینکه حس کردند که در ارکان دولت سال در ایران اثر سر پرسی
خان مستشارالدوله مولودی ساسانی تزلزلی روی داده و قشون ایران در دو سه وقعه از قشون سایکس می افزاید« :بین
برگزار کردیم؟ در میان خیل عرب شکست خورده اند ،خود را فورا به دامان عرب ها انداختند راه یزد و کرمان ...در
راه از حیث اذوقه بزحمت
جشن های باستانی ،به غیر
فوق العاده دچار شدیم .در یکی از منزل ها با انکه چادرهای
از نوروز و یلدا کدام یک را برگزار می کنیم؟ کدام حجله برای
ما را در یک میل فاصله تا ابادی زده بودند باز عده کثیری از
ابومسلم یا بابک برپاشد؟ این پریشانی و فاصله بین دنیای عینی و
زن و بچه اطراف چادرها را گرفتند و از دست محتکرین که به
ذهنی یا گفتار و رفتار زمانی بیشتر خود را نشان می دهد که می بینیم
منظور ترقی نرخ گندم های خود را انبار کرده بودند شکایت
گرچه در بین ما ایرانیان کم نیستند کسانی که نسبت به اعراب با دید
اغاز نمودند .دو نفر از انان یک قطعه نان که از سبوس و ارزن
تحقیر می نگرند (این نوع نگرش در رابطه با اعراب را بیشتر باید در
تهیه شده بود و مقداری یونجه به من نشان داده گفتند ما باید
ریشه های تاریخی بین دو قوم بررسی کرد .باید در نظر داشت که
با این چیزها شکم خود را سیر کنیم ایرانی ها در موقع قحطی
فیروزابولولو ارامگاه دارد و جشنی به نام عمرکشان در فرهنگ ما
خصلت عجیب و غریبی دارند به این ترتیب که طبقه اغنیا هیچ
دیده می شود که تا سال ها برگزار می شد) اما در عمل جدا از اسم
12
بحال فقرا و بینوایان تفقد و ترحم نمی کنند »...
فرزندان ،ساختمان ها و خیابان ها ،دین ،مراسم و یا حتی مقامات
این همان ایرانی است که با زشت ترین الفاظ نه فقط به لیونل مسی
لشگری و کشوری عرب هستند! به عنوان نمونه می توان به فوزیه،9
10
که به فرشته کریمی هم رحم نمی کند !13تازش زبان سخت و
همسر نخست محمدرضا پهلوی در گذشته یا به دریابان شمخانی
رفتار گزنده ما ،مرز ایرانی و غیرایرانی نمی شناسد ،ان چه برغم
دبیر شورای عالی امنیت ملی در حال حاضر اشاره کرد.
میل و عقیده خود می بیند برنمی تابد و درصدد حذف و طرد
مضاف بر این موارد ایرانیان نسبت به روس ها یا المان
ان برمی اید .ان چه به منطق اندیشه و رفتار مورد بحث نزدیک
ها نگاه توام با تحقیر ندارند .این درحالی است که فرضا
تر می رسد ،بیشتر بی ادبی و ول انگاری است تا نژادپرستی!
نازی ها تقریبا همه ملل دنیا را مادون انسان می دانستند
- 7هزینه ساالنه سوغات حجاج ایرانی ،معادل 200هزار فرصت شغلی در ایران است www.snn.ir
-8لقب عمرابن الخطاب ،خلیفه دوم (بعضی از مردم در غرب ،ایرانیان را عرب می دانند که مشخصا ریشه در نام
های عربی ایرانیان دارد جالب ان که بعضی از ما به بی اطالعی غرب نسبت به تفاوت ایرانیان با اعراب می پردازیم
اما در ریشه نام خود ،که دلیل این سوء برداشت است ،نمی نگریم!)
- 9فوزیه فواد ،خواهر ملک فاروق پادشاه مصر بود
-10دریابان شمخانی متولد اهواز و از هم میهنان عرب ایرانی هستند
-11نویسنده و پژوهشگر (زاده ۱۱فروردین ۱۲۵۶خورشیدی -درگذشته ۶خرداد ۱۳۲۸خورشیدی)
-12جمال زاده محمدعلی ،خلقیات ما ایرانیان ،مجله مسائل ایران ،فروردین 1345ص 141
-13حمله اینستاگرامی به صفحه فرشته کریمی
www.varzesh3.com/news/1271111
9 صفحه 9
فرهنگ و هنر
وابسته به دولت در اواخر دهه ی چهل اغاز به کار کرد ،دیدگاه
از عارف تا چاووش
تازه ای در برخورد با موسیقی سنتی ایرانی اتخاذ می کند و به جمع
نگاهی کوتاه به موسیقی ایرانی و برخورد ان با جنبش های مردمی
اوری و ثبت رپرتوار 3موسیقی دستگاهی ایران می پردازد .استفاده از
سازهایی نظیر تار و سه تار و کمانچه و سنتور را بیش از پیش برای
نسل جوان باب می کند و نسل تازه ای از موزیسین ها را پرورش می
دهد که شور انقالبیشان در اواخر دهه ی پنجاه زمینه ساز حرکتی
انقالبی در موسیقی سنتی ایرانی با نام «کانون چاووش» می شود.
وقتی که اعضای گروه موسیقی سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران از
امید سلطانی
جمله هوشنگ ابتهاج ،محمدرضا لطفی ،حسین علیزاده ،محمد رضا
شجریان و پرویز مشکاتیان در اعتراض به کشتار 17شهریور از کار
انگونه که می گویند ،عارف قزوینی بود که نخستین تصنیف دولتی استعفا دادند ،به زیرزمین لطفی کوچ کردند ،چاووش متولد شد.
های ملی/میهنی را ساخت .تصنیف هایی در رثای مبارزین البوم های شماره ی 2تا 8این کانون که در برهه ی زمانی کوتاه 57
انقالب مشروطه و در اعتراض به ظلم و بیداد داخلی و نفوذ الی 58ساخته شد ،به دلیل حال و هوای خاص ،مضامین ملی -میهنی
خارجی .از این اثار که از انها بعنوان نخستین زمزمه های هنر و فرمت اجتماعی و حماسی ان ها و همینطور روحی که در کالبد
اجتماعی/سیاسی و نجواهای ازادیخواهانه در کنار اشعار بهار رخوتناک موسیقی سنتی ایرانی دمید ،خاستگاه تقریبا تمام اثاری شد
و فرخی و میرزاده ی عشقی یاد می شود تقریبا همه ی ان ها که پس از ان منتشر شدند.چاووش اما با فروکشیدن زبانه های شور و
امروز در دست ماست و بعد از گذشت سال ها توسط خیل اشتیاق انقالبی در میان مردم ،به پایان رسید و انچه از ان باقی ماند
خوانندگان موسیقی سنتی و غیر سنتی ما بازخوانی شده .1از بین موزیسین هایی بودند که بعدها به غول های شکست ناپذیر موسیقی
تصانیفی که عارف سروده و روی ان با سه تار خودش اهنگ سنتی ایران بدل گشتند و اثاری که برای چهارچوب موسیقی انقالبی و
گذاشته «از خون جوانان وطن »...معروف ترینشان است که ملی -میهنی سنتی ایران مثال زدنی باقی ماندند.
عارف ان را «به سبب عشقی که حیدر خان عمواوغلی 2بدان انچه در سال های بعد از انقالب رخ داد ،موسیقی و موزیسین را به
حاشیه برد .فضا به سمت تک قطبی و هرچه بیشتر ایدئولوژیک شدن
داشت» به یادگار او ثبت کرده است.
موسیقی ملی/میهنی با مفاهیم ازادیخواهانه و عدالت جویانه ،پیش می رفت و مقوله ی حساس «فرهنگ و هنر» نیز تحت تاثیر
از دوران مشروطه با یک جهش بلند به دومین بزنگاه تاریخی جریاناتی که در داخل کشور در حال رخ دادن بود قرار گرفت .موسیقی
خود یعنی انقالب سال 57می رسد .در همین سال های منتهی سنتی پساچاووشی تا سال های سال نتوانست مرزهای چاووش را پشت
َ
به انقالب است که فرهاد از «بلک کتز» و «راک اند رول» می سر بگذارد 2 .گروه اصلی موسیقی سنتی که محل گردامدن غول های
رسد به «جمعه ی سیاه» و «یه شب مهتاب» و «گنجشکک اشی موسیقی سنتی ایرانی بودند یعنی شیدا به سرپرستی محمدرضا لطفی و
مشی» .داریوش علی رغم تمام شهرتی که برای خود دست و پا عارف به سرپرستی پرویز مشکاتیان بعد از همکاری و همدلی ای که
کرده« ،جنگل» را به یاد قیام سیاهکل می خواند .خود چریک حاصلش شده بود چاووش ،هر یک مسیر خود را طی کردند و علی رغم
های فدایی خلق دست به انتشار مجموعه سرودهای انقالبی «شراره انتشار اثار قابل قبول و ماندگاری چون «بیداد» و «دستان» و «مژده ی
های افتاب» می زنند ،ایرج جنتی عطایی ها و اسفندیار منفرد زاده بهار» و «نوا» ،نتوانستند مرزهای چاووش را در هم شکنند .موسیقی پاپ
ها و شهیار قنبری ها متولد می شوند و موسیقی پاپ ایران با مانیفست هم عمال با پروسه ی «مهاجرت» و «خانه نشینی» موزیسین ها و خواننده
ها مواجه شد و فضا پر شد از ترانه های
«اعتراض به شرایط موجود»
دست چندم مقلدان بت
و سوار بر موج رمانتیسیسم
در همین سال های منتهی به انقالب است که فرهاد
َ
اجتماعی ناشی از شرایط از «بلک کتز» و «راک اند رول» می رسد به «جمعه ی های موسیقی پاپ قبل از
خاص ان برهه ی زمانی سیاه» و «یه شب مهتاب» و «گنجشکک اشی مشی» .انقالب! البته با مضامینی که
کمتر به عشق زمینی می
شروع به حرکت می کند .داریوش علی رغم تمام شهرتی که برای خود دست و پا کرده،
پرداخت:خشایار اعتمادی در قامت
در سوی دیگر ،مرکز
اند.
و
خ
می
سیاهکل
قیام
یاد
به
را
«جنگل»
داریوش ظاهر شد و قاسم افشار
حفظ و اشاعه ی موسیقی
تبدیل شد به «ابی» بعد از انقالب و
ایرانی که بعنوان نهادی
- 3در موسیقی به مجموعه قطعات یا کارهایی گفته می شود که قرار است نواخته یا ثبت شود
-1از نمونه های خوب بازخوانی تصنیف های عارف البوم «پنجه ی دشتی» با تار ارشد طهماسبی و صدای محسن کرامتی است
-2حیدر خان عمواوغلی ،از مبارزان عصر مشروطه و از بنیانگذاران حزب کمونیست ایران
10 صفحه 10
فرهنگ و هنر
الخ .سراخر انکه در یک جمع بندی کلی ،ان موسیقی پر شور
و غنی که انقالب را چه پیش از ان و چه مدت کوتاهی پس از
ان همراهی کرد به یکباره به محاق رفت و تا مدت زمان مدیدی
پس از جنگ تحمیلی 8ساله با عراق ،جز اندام نحیفی از ان باقی
نماند .درباره ی اینکه دقیقا چه بر سرموسیقی در سال های پس
از انقالب امد ،سخن بسیار هست .با در امدن از شوک سال
های دشوار و سیاه دهه ی شصت و امیدی که دوم خرداد در
جامعه برای خروج از وضعیت ایدئولوژیک و انحصاری تزریق
کرد و ظهور نسل تازه ای که خواستار دمیدن روح تازه ای در
فرهنگ و هنر جامعه بودند ،موسیقی هم به عرصه ی تازه ای
ورود کرد .در اواخر این دهه بود که مدیوم های تازه ای در
موسیقی پاپ ظهور کرد و موسیقی در قالب های اعتراضی
ای چون راک ،متال و رپ و با کم ترین کیفیت ضبط در
استودیوهای خانگی زیرزمین ها ریشه دواند .به تبع چنین
جریان ریزوم گونه ای ،1موسیقی «روی زمینی» هم کمی به
خودش امد .رفته رفته همگان متفق القول گشتند که موسیقی
ایرانی نباید فقط شجریان و لطفی و علیزاده باشد .مکتب های
دیگر را تجربه کردند و ازمون و خطا کرده و جلو امدند و
رسیدند به شرایطی که حاال در ان به سر می بریم .شرایطی که
به گواه بسیاری تعریف چندانی ندارد .این که چقدر اتفاقات
صرفا موسیقایی بر روند موسیقی ایرانی تاثیر داشته یا اینکه چقدر
اتفاقات و بزنگاه های اجتماعی مردمی یا حتی پروسه ی «جهانی
شدن» و اتمسفر فرهنگی غالب روز بر این روند موثر بوده است،
نیاز به تحقیق و بررسی دقیق تر دارد .مقاطعی که موسیقی نه
بعنوان یک شیء تزئینی و زینتی ،که بعنوان روح و قلب یک
حرکت یا یک اعتراض توان مطرح شدن داشته باشد در تاریخ
بعد از انقالب کم نبوده .اما سوال اینجاست که موسیقی-
علی الخصوص موسیقی سنتی یا کالسیک ایرانی -با پیشینه
ای که در مسیر حرکت های ملی/میهنی از ان صحبت شد،
ایا هنوز هم می تواند همراه و همگام با مردم در صحنه های
اجتماعی ظاهر شود؟ یا نه ،عرصه را به کلی به رقیبان غربی
اش واگذار کرده است؟ با این تفاسیر بد نیست به اثاری که
در فرمت موسیقی ایرانی منتشر می شوند با دقت بیشتری نگاه
کنیم،در اشعاری را که اهنگسازان انتخاب می کنند دقیق
شویم و از این منظر به نقد این موسیقی بپردازیم که به راستی
موسیقی سنتی ایرانی چقدر قابلیت همراهی با مردم را دارد و
اینکه ایا هنوز هم می تواند از بستر بزمی و عاشقانه و عارفانه
ی خود خارج شده و ساعتش را با ساعت مردم کوک بکند؟
رفته رفته همگان متفق القول گشتند که موسیقی ایرانی نباید فقط
شجریان و لطفی و علیزاده باشد .مکتب های دیگر را تجربه کردند
و ازمون و خطا کرده و جلو امدند و رسیدند به شرایطی که حاال در
ان به سر می بریم .شرایطی که به گواه بسیاری تعریف چندانی ندارد.
11 صفحه 11
طنز
12 صفحه 12
سخن پایانی
«امروز درستی و راستی بی شعوری محسوب می شودّ .
حس ّمل ّیت و ّ
قومیت و نوع
ِ
دوستی جزو خرافات و اباطیل به قلم می رود و ّ
حتی ّ
محبت به فامیل و عالقه به زن و ّبچه و
ُ
مرد بی مسلک و
مورد تمسخر و
مضحکه واقع گردیده است و یک مشت ِ
برادر و خواهر هم ِ
ّ
قعر
بی «ایده ال» و عاری از هر گونه مقدساتِ ،
تمام مراتب عالی انسانی را از دست داد و در ِ
منجالب خودخواهی و خودپسندی مثل مگس های بال شکسته دست و پا می زنند..»..
ِ
ِ
ٔ
ٔ
شماره ()۱۳۱۱/۶/۱
شفق سرخ،
ابراهیم خواجه نوری « ،مشهودات گفتنی» روزنامه ِ
دراویش اهل محالت و گل چشمه دامغان در دوران حکومت ظل السلطان
منبع تصویر :موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایرانwww.iichs.ir :
13 صفحه 13