ماهنامه سرند شماره 13 - مگ لند
0

ماهنامه سرند شماره 13

ماهنامه سرند شماره 13

ماهنامه سرند شماره 13

‫سرند‬ ‫سرند تالشی است در جهت نقد اندیشه و رفتار جامعه ایران‬ ‫تلنگری بر‬ ‫حرف های درگوشی‬ ‫پیرامون مقوله ی خودارضایی‬ ‫ازادی در چهارچوب‬ ‫بنیان طرحواره ای برای انقالب زیست محیطی‬ ‫تاریخ‪ ،‬برای نخواندن‬ ‫پیرامون مطالعه تاریخ در جامعه ایران‬ ‫رستگاری یک روزنامه نگار دوم خردادی‬ ‫درباره ی رمان غیاب دانیال نوشته ی امیر احمدی اریان‬ ‫ماهنامه تحلیلی مسایل ایران‪ /‬سال دوم‪ /‬ابان ‪ 27 / 1395‬صفحه‬ صفحه 1 ‫به نام خداوند جان و خرد‬ ‫ماهنامه سرند‬ ‫سرند تالشی است در جهت نقد اندیشه و رفتار جامعه ایران‬ ‫اینه چون نقش تو بنمود راست خود شکن‪ ،‬اینه شکستن خطاست‬ ‫ماهنامه تحلیلی‬ ‫سال دوم ‪ /‬شماره سیزدهم‪ /‬ابان ماه ‪95‬‬ ‫مدیرمسئول و سردبیر‪ :‬سپهر ساغری‬ ‫هیئت تحریریه‪ :‬یلدا دنیایی مبرز‪ ،‬امید سلطانی و پویا اشکانی‬ ‫تیم هنری ‪ :‬شهاب غالمی و شادی اسکندری‬ ‫نشانی سایت ماهنامه‪:‬‬ ‫‪www.sarandmonthly.com‬‬ ‫ماهنامه سرند در کانال تلگرام‬ ‫‪telegram.me/sarandmonthly‬‬ ‫ان چه در این شماره می خوانید‪:‬‬ ‫سخن اغازین‬ ‫نقد بی دروغ‪ ،‬نقد بی نقاب ‪2 ...................................‬‬ ‫در مورد چیستی نقد‬ ‫جامعه‬ ‫تلنگری بر حرف های درگوشی‪3.................................‬‬ ‫پیرامون مقوله ی خودارضایی‬ ‫ازادی در چهارچوب‪7..........................................‬‬ ‫بنیان طرحواره ای برای انقالب زیست محیطی‬ ‫تاریخ و اندیشه‬ ‫تاریخ‪ ،‬برای نخواندن‪11..........................................‬‬ ‫نگاهی به جایگاه مطالعه ی تاریخ در جامعه ایران‬ ‫فرهنگ و هنر‬ ‫رستگاری یک روزنامه نگار دوم خردادی‪15.......................‬‬ ‫درباره ی رمان غیاب دانیال نوشته ی امیر احمدی اریان‬ ‫ارتیبیشن‪ ،‬پاسخی به چالش های دنیای هنر‪19.......................‬‬ ‫معرفی استارتاپ ارتیبیشن‬ ‫طنز‬ ‫نت ازادی!‪22...................................................‬‬ ‫سخن پایانی‬ ‫بدبخت ملتی که تاریخ خود را نداند‪23.............................‬‬ ‫دوران ما دوران واقعی سنجش است که همه چیز باید تابع‬ ‫ان باشد‪.‬‬ ‫ایمانوئل کانت‬ ‫فیلسوف المانی‬ ‫عزیزانی که تمایل به همکاری دارند‪ ،‬می توانند از طریق میل زیر‬ ‫اقدام فرمایند‪ :‬ارسال یادداشت یا مقاله‪ ،‬گزارش‪ ،‬مصاحبه یا‬ ‫درخواست همکاری در حوزه های دیگر چون کارتون‪ ،‬کاریکاتور‪،‬‬ ‫ترجمه و ‪ ...‬به نشانی الکترونیکی ماهنامه‪:‬‬ ‫‪Sarandmonthly@gmail.com‬‬ ‫‪1‬‬ صفحه 2 ‫سخن اغازین‬ ‫نقد بی دروغ‪ ،‬نقد بی نقاب‬ ‫نقد واژه ای پرطمطراق که عموما به مثابه ی ویترین و به بیانی‬ ‫عامیانه تر فیگور روشنفکری بکار می بریم‪ .‬خاصه از ان جهت‬ ‫که نظرات انتقادی در جامعه ما در حد حرف باقی و در میدان‬ ‫عمل عقیم می ماند‪ .‬شاید یکی از دالیل این سترونی‪ ،‬دانای کل‬ ‫دانستن خود باشد‪ .‬این دانای کل بودن مسیر بن بستی است‬ ‫که به تک گویی و تک صدایی ختم می شود‪ .‬دیگر هم تفاوتی‬ ‫نمی کند نانوا باشیم‪ ،‬پزشک یا پادشاه‪ .‬حرف‪ ،‬حرف ما است‪ .‬ما‬ ‫می دانیم و بس! اگر هم کسی مخالف است می تواند برود یا‬ ‫از مطب یا از مملکت! پیش از این مختصری به رفتار و اندیشه‬ ‫انسان ایرانی پرداختم‪ 1.‬به انچه از نیک و بد و یا نه چندان‬ ‫نیک و بد در اندیشه و رفتار بین مای ایرانی دیده می شود‪.‬‬ ‫از انداختن تقصیر باخت به گردن اب و هوا تا سلفی گرفتن با‬ ‫بیماری در کما‪ .‬از سهل انگاری در طبابت تا شتاب در قضاوت‪.‬‬ ‫اما ایا می توان به صرف مشاهده یک یا حتی چند مورد از‬ ‫یک کنش یا گفتار‪ ،‬ان را به کلیتی ‪ 08‬میلیونی تعمیم داد؟‬ ‫ایا می توان قصور یک پزشک را به پای کلیت جامعه پزشکی‬ ‫گذاشت؟ تعرض به یک دانش اموز می تواند مبین قساوت قلب‬ ‫همه معلمین باشد؟ اگر یک گروه تجزیه طلب باشد می توان‬ ‫ان را به کلیت یک قوم نسبت داد؟ چقدر به مقوله نسبیت در‬ ‫امور معتقدیم؟ چرا باور داریم که حرف ما حرف اول و اخر‬ ‫است؟ چرا در فرهنگ ما در خانه اگر کس است یک حرف بس‬ ‫است؟ چرا عموما نسبت به مسایل پیرامونمان پیش داوری‬ ‫داریم؟ و از همه مهم تر ان چه ما بدان نقد نام می نهیم‪ ،‬اساسا‬ ‫نقد محسوب می شود؟ در این مجال از دیدی دیگر به مسئله‬ ‫نگاه می کنیم‪ .‬از ضرورت نقد صحبت بسیار شده اما کمتر خود‬ ‫نقد به نقد کشیده شده است‪ .‬فرضا اظهار نظر اکبر عبدی در‬ ‫مورد یک شهروند عربستانی مالک نژادپرستی قرار می گیرد‪،‬‬ ‫اما دلیل اصلی سفر ایشان به عربستان و حتی نام تماما عربی‬ ‫این بازیگر محل توجه قرار نمی گیرد! ‪ 2‬به بیانی دیگر ایا نقد‬ ‫(و باز تاکید می کنم ان چه ما ان را نقد می نامیم) به مثابه ی‬ ‫‪ -1‬برای مطالعه بیشتر بنگرید به نقد خویشتن‪ ،‬شماره اول ماهنامه سرند‪ ،‬مهرماه ‪94‬‬ ‫‪ -2‬برای مطالعه بیشتر در همین مورد بنگرید به اظهارات عبدی‪ ،‬مظهرنژادپرستی؟ شماره دوم ماهنامه‬ ‫سرند‪ ،‬ابان ‪94‬‬ ‫وسیله ای جهت تنویر مسئله و ارایه راهکار مطرح می گردد‬ ‫یا صرفا به صورت گزینشی و دست چین شده در جهت تایید‬ ‫باورهایمان؟ اما تعریف ما از نقد چیست و ایا می توان تعریف‬ ‫مشخصی از نقد ارایه کرد یا خیر؟ اگر چنین است چرا ان چه‬ ‫ما نقد می نامیم ممکن است از سوی دیگری تخریب قلمداد‬ ‫شود؟ به دیگر سخن می شود بر هر نوع صدای مخالفی‪ ،‬به‬ ‫صرف متفاوت و مخالف بودن‪ ،‬عنوان نقد گذاشت؟ اگر نقد را فن‬ ‫رهایی از تجویزپذیری از طریق بازاندیشی و بازکرداری‪ 3‬تعریف‬ ‫کنیم در ان صورت باید پرسید نحوه دستیابی به چنین مهمی‬ ‫چگونه امکان پذیر است؟‬ ‫****‬ ‫سرند ماحصل تالش جمعی است که خود را متعهد به نقد‬ ‫خویشتن می داند‪ .‬به بازنگری در اندیشه و رفتار انسان ایرانی‪ .‬در‬ ‫این مسیر و در طول بیش از یک سالی که ماهنامه را به انتشار‬ ‫رساندیم‪ ،‬همواره بر این باور بودیم که بخش قابل مالحظه ای‬ ‫از مشکالت جامعه ایران در اندیشه و به تبع ان رفتار خود ما‬ ‫ریشه دارد‪ .‬ناگفته پیدا است باور ما به این مهم به معنی انکار‬ ‫دخالت عوامل بیرونی نظیر تجاوزاتی که به کشورمان شده است‬ ‫و تاثیرات عدیده‪ ،‬بویژه فرهنگی‪ ،‬نیست‪ .‬ان چه ما در تالشیم‬ ‫به ان بپردازیم تا دست کم طرح مسئله صورت گیرد‪ ،‬توجه‬ ‫به خویشتن است‪ .‬بررسی نقش عوامل درونی تا گالیه کردن‬ ‫از زمین و زمان و مقصر دانستن غیر‪ .‬پذیرش مسئولیت است‬ ‫تا فرار از ان‪ .‬سرند‪ ،‬بررسی اندیشه و رفتار خویشتن ما است‪.‬‬ ‫بدون لکنت و بدون قدسیت! تا فرصتی باشد برای بازنگری و‬ ‫بازاندیشی در ان چه مای ایرانی را ساخته است‪ .‬از طرفی باور‬ ‫داریم که جهت اصالح امور با کلی نگری و سنگر گرفتن پشت‬ ‫واژه نقد نمی توان (و نباید) دست به قلم برد یا سخن راند‪ .‬به‬ ‫بیانی دیگر درک یا تلقی ما از امر واقع الزاما نمی تواند حقیقت‬ ‫محض باشد و باید به دیگر قرائت ها یا دیدگاه ها پیرامون ان‬ ‫مسئله توجه داشت‪ .‬از این رو بی صبرانه از نقد مخاطبین صاحب‬ ‫اندیشه استقبال می کنیم‪.‬‬ ‫‪ -3‬قاضی مرادی‪ ،‬حسن‪ ،‬پویایی نقد‪ ،‬نشر اختران‪ ،‬چاپ اول‪ ،‬تهران ‪1394‬‬ ‫سپهر ساغری‬ ‫ماهنامه سرند‬ ‫شماره سیزدهم‪ ،‬ابان ‪1395‬‬ ‫‪2‬‬ صفحه 3 ‫جامعه‬ ‫با جستجوی کلید واژه ی"خودارضایی" در موتورهای جستجوگر با خیل‬ ‫عظیمی از سایت ها و وبالگ هایی مواجهه هستیم که امرانه‪ ،‬یک سویه و‬ ‫در پاره ای از موارد با دیدگاهی انتزاعی و غیرعلمی به این مقوله پرداخته‬ ‫اند‪ .‬در این نوشتار برانیم که با رویکردی علمی و فارغ از انگاره های انتزاعی‬ ‫ایستا‪ ،‬به طرح و شرح این مهم بپردازیم‪ .‬موضوعی که کمتر مجالی برای‬ ‫بررسی و بحث پیرامون ان وجود داشته و دارد‪.‬‬ ‫‪3‬‬ صفحه 4 ‫جامعه‬ ‫تلنگری بر حرف های درگوشی!‬ ‫پیرامون مقوله ی خودارضایی‬ ‫بیماری های روانی و ‪ ...‬همراه است؟ به دلیل پرشماری پرسش‬ ‫ها‪ ،‬نگارنده ناگزیر تنها به بررسی بعضی از ان ها بسنده می کند‪.‬‬ ‫خودارضایی چیست؟‬ ‫خودارضایی‪1‬رفتاریخودمحورانهبهمنظوررسیدنبهبرانگیختگی‬ ‫جنسی است‪ .‬خواه این برانگیختگی با اوج لذت جنسی‪ 3‬همراه‬ ‫باشد یا نباشد‪ .‬به رغم ان که نگرش و رفتارهای جنسی افراد‬ ‫تحت تاثیر عوامل مختلفی چون ژنتیک‪ ،‬ویژگی های اناتومیک‪،‬‬ ‫فیزیولوژیک و روان شناختی می باشد اما الگو ها و طرح واره‬ ‫های جنسی طی فرایند جامعه پذیری به افراد اموخته می شوند‬ ‫که تا حدود بسیار زیادی از ارزش ها و هنجارهای فرهنگی و‬ ‫اجتماعی جوامع پیروی می کنند‪ .‬ناگفته پیداست که این ارزش‬ ‫ها و هنجارها ممکن است از جامعه ای به جامعه ی دیگر و حتی‬ ‫در یک جامعه بر حسب زمان و مکان متفاوت باشند که این‬ ‫تفاوت بازتابی از اخالق فرهنگی و اجتماعی حاکم بر هر جامعه‬ ‫در یک بازه زمانی و مکانی خاص است‪.‬‬ ‫‪2‬‬ ‫یلدا دنیایی مبرز‬ ‫خودارضایی رفتاری است که در بسیاری از موارد‪ ،‬پشت دیوارهای‬ ‫سترگ‪ ،‬پرده های فروکشیده و در نهان ترین و پنهان ترین‬ ‫حالت ممکن انجام می شود‪ .‬این رفتار فارغ از جنس‪ ،‬جنسیت و‬ ‫همچنین سن تقویمی افراد جامعه است‪ .‬به رغم ان که بر پایه ی‬ ‫برساخت های متکثر و متعدد فرهنگی‪ ،‬اجتماعی و ایدئولوژیک‪،‬‬ ‫همواره به این رفتار به چشم پرسش و نکوهش نگریسته شده‬ ‫است و مفاهیمی چون گناه‪ ،‬بیماری و انحراف با ان عجین و‬ ‫امیخته گردیده‪ ،‬اما از کنجکاوی پیرامون ان کاسته نشده و‬ ‫همواره پرسش های ناگزیر و پرشماری درباره ی ان مطرح بوده‬ ‫خودارضایی فعالیتی نرمال و بخشی به هنجار از روند رشد طولی‬ ‫و هست که پاسخ این پرسش ها ‪ ،‬چنان پنهان و پوشیده است‬ ‫انسان است‪ 4‬که در تمام مراحل زندگی انسان وجود دارد‪ .‬از‬ ‫که جوینده و پرسشگر خود را بیش‬ ‫دوران شیرخوارگی اغاز می شود و تا‬ ‫از پیش سرگردان‪ ،‬سراسیمه و اشفته‬ ‫دوران کهنسالی به عنوان رفتاری شایع و‬ ‫و‬ ‫نرمال‬ ‫فعالیتی‬ ‫خودارضایی‬ ‫حال می سازد‪ .‬به نظر این مقدمه فتح‬ ‫معمول ادامه می یابد‪ 5.‬حتی پیش از تولد‬ ‫باب مناسبی است تا پرسش های بسیار بخشی به هنجار از روند رشد‬ ‫‪6‬‬ ‫نیز جنین های مذکر دارای قابلیت نعوظ‬ ‫پرسیده ای را با هم مرور کنیم‪ :‬اساسا طولی انسان است که در تمام‬ ‫می باشند‪ .‬بعد از تولد مراحل تکامل‬ ‫خودارضایی چیست و چه برداشت و مراحل زندگی انسان وجود‬ ‫جسمی و روانی نوزادان و شیر خواران‬ ‫دریافتی از این مفهوم وجود دارد؟ از دارد‪ .‬از دوران شیرخوارگی اغاز‬ ‫اغاز می شود و به تدریج ادامه می یابد‪.‬‬ ‫چه سنی اغاز می شود و تا چه سنی‬ ‫بین سنین ‪ 1-2‬سالگی‪ ،‬کودکان همزمان‬ ‫ادامه می یابد؟ در دوران تجرد شیوع و می شود و تا دوران کهنسالی‬ ‫با رشد عمومی و اشنایی بیشتر با محیط‬ ‫بروز بیشتری دارد یا در دوران تاهل؟ به عنوان رفتاری شایع و معمول‬ ‫اطراف به کشف نقاط مختلف بدن خود‬ ‫در مردان شایع تر است یا در زنان؟ ادامه می یابد‪.‬‬ ‫پرداخته و درمی یابند که لمس برخی از‬ ‫ایا ارتباطی بین این رفتار با رنگ‪،‬‬ ‫‪1- Masturbation or onanism‬‬ ‫نژاد‪ ،‬دین‪ ،‬مذهب‪ ،‬سطح تحصیالت‪،‬‬ ‫همچنین الزم به ذکر است به رفتار خودارضایی در مردان استمنا و در زنان استشها نیز گفته می‬ ‫شغل و‪ ...‬وجود دارد؟ ایا خودارضایی یک رفتار به هنجار است‬ ‫شود‪.‬‬ ‫‪2-Arousal‬‬ ‫یا یک رفتار نابه هنجار؟ ایا یک بیماری و" انحراف جنسی" است‬ ‫‪3-Orgasm‬‬ ‫‪ -4‬رایس‪ ،‬فیلیپ‪ ،‬ترجمه مهشید فروغان‪ ،‬رشد انسان‪ ،‬روان شناسی از تولد تا مرگ‪ ،‬تهران‪ ،‬ارجمند‪،‬‬ ‫یا یک اختالل و"کژکاری جنسی"؟ ایا خودارضایی با عوارضی‬ ‫چاپ چهارم‪ ،1388 ،‬ص ‪395‬‬ ‫‪ -5‬برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به‪ :‬نوغانی‪ ،‬فاطمه‪ ،‬محتشمی‪ ،‬جمیله‪ ،‬شاهسوند‪،‬‬ ‫چون سیاهی دور چشم‪ ،‬رنگ پریدگی‪ ،‬جوش صورت‪ ،‬نابینایی‪،‬‬ ‫اسماعیل‪ ،‬بهداشت روان ‪ ،‬تهران‪ ،‬سالمی‪ ،‬چاپ دوم‪ ،1388 ،‬جلد دوم ‪ ،‬فصل اختالالت‬ ‫الغری‪ ،‬دیسک کمر‪ ،‬انزال زودرس‪ ،‬استرس‪ ،‬اضطراب‪ ،‬افسردگی‪،‬‬ ‫روانی‪ ،‬جنسی‬ ‫‪6- Erection‬‬ ‫ماهنامه سرند شماره سیزدهم‪ ،‬ابان ‪1395‬‬ ‫‪4‬‬ صفحه 5 ‫جامعه‬ ‫سواالت جنسی کودکان‪ ،‬اختالل یا کنجکاوی؟‬ ‫سواالت جنسی کودکان از حدود سنین ‪ 3-4‬سالگی با پرسش‬ ‫هایی مانند "من از کجا امده ام" اغاز می شود که این پرسش ها‬ ‫لزوم اغاز اموزش جنسی به کودکان را به ذهن متبادر می سازد‪.‬‬ ‫برخی از والدین در مورد زمان مناسب شروع اموزش جنسی‪،‬‬ ‫دغدغه مند هستند‪ .‬باید بر این نکته ی مهم پای فشرد که‬ ‫مناسب ترین زمان برای شروع اموزش جنسی‪ ،‬وقتی است که‬ ‫کودکان خود در این زمینه شروع کننده ی پرسش هستند‪ .‬در‬ ‫حدود سن ‪ 15-19‬ماهگی هر دو جنس خودانگیزی تناسلی‪ 8‬را‬ ‫در غالب بازی های کودکانه و یا از طریق فشردن ران ها به هم‪،‬‬ ‫لمس کردن دستگاه تناسلی‪ ،‬مالیدن خود به زمین یا عروسک و‬ ‫ ‬ ‫‪7- Gender identity‬‬ ‫‪8- Genital self-stimulation‬‬ ‫‪ -9‬بنگرید به مطالعه انجام شده پیرامون خودارضایی کودکان در ایران‪:‬‬ ‫‪Diagnostic Value of the Urine Mucus Test in Childhood Masturbation among Children‬‬ ‫‪Zarin Keihani Doust, / below 12 Years of Age: A Cross-Sectional Study from Iran‬‬ ‫‪http://ijms.sums. / Mamak Shariat, Neda Zabandan, Aidin Tabrizi, Fatemeh Tehrani‬‬ ‫‪ac.ir/index.php/IJMS/article/view/1086‬‬ ‫ماهنامه سرند شماره سیزدهم‪ ،‬ابان ‪1395‬‬ ‫‪5‬‬ ‫منبع تصویر‪:‬‬ ‫اعضای بدن با لذت همراه است‪ .‬تقریبا هر کودکی تا سن ‪2-3‬‬ ‫سالگی اعتقاد محکمی درباره ی مونث یا مذکر بودن خود پیدا‬ ‫‪7‬‬ ‫می کند که از ان به شکل گیری هویت جنسی یاد می شود‪.‬‬ ‫‪ ...‬اغاز می کنند‪ .‬با این حال واکنش های جسمی و روانی که با‬ ‫برانگیختگی جنسی همراه است تا سنین باالتر اغاز نمی شود‪.‬‬ ‫این رفتارها بیشتر ناشی از تالش برای اموختن درباره ی خود‬ ‫و دیگران است و بدان معنا نیست که تجارب ان ها با رفتارهای‬ ‫جنسی بزرگساالن قابل مقایسه است اما نمایانگر ان است که‬ ‫ظرفیت زیستی این رفتارها در سنین پایین قابل تشخیص است‪.‬‬ ‫در برخی از موارد ممکن است کودک گر گرفته و عرق کرده به‬ ‫نظر برسد‪ ،‬تنفس نامنظم داشته باشد یا حالت عصبی شبیه به‬ ‫تشنج را از خود نشان دهد که والدین به اشتباه تصور می کنند‬ ‫که کودک دچار اختالالت تشنجی شده است‪ 9.‬این رفتارها نباید‬ ‫والدین را اشفته سازد ‪ .‬کنجکاوی جنسی بخشی از روند طبیعی‬ ‫رشد است‪ .‬البته والدین باید به سایر علل تحریک پذیری دستگاه‬ ‫تناسلی مانند عفونت های قارچی‪ ،‬عفونت ادراری و حتی ازار‬ ‫جنسی توجه داشته باشند‪ .‬پس از رد کردن علل اناتومیک و‬ ‫پاتولوژیک‪ ،‬بهترین اقدام نه برخورد خشن و توام با تهدید بلکه‬ ‫‪www.hdwallpapers.in‬‬ ‫سواالت جنسی کودکان از حدود سنین‬ ‫‪ 3-4‬سالگی با پرسش هایی مانند "من از‬ ‫کجا امده ام" اغاز می شود که این پرسش‬ ‫ها لزوم اغاز اموزش جنسی به کودکان را‬ ‫به ذهن متبادر می سازد‪ .‬برخی از والدین‬ ‫در مورد زمان مناسب شروع اموزش‬ ‫جنسی‪ ،‬دغدغه مند هستند‪ .‬باید بر این‬ ‫نکته ی مهم پای فشرد که مناسب ترین‬ ‫زمان برای شروع اموزش جنسی‪ ،‬وقتی‬ ‫است که کودکان خود در این زمینه‬ ‫شروع کننده ی پرسش هستند‪.‬‬ صفحه 6 ‫جامعه‬ ‫مشغول کردن کودکان به سایر فعالیت ها است‪ .‬خودارضایی در‬ ‫کودکان زمانی نگران کننده است که به صورت رفتاری تکراری و‬ ‫وسواس گونه انجام شود و به گوشه گیری و حالت های اضطراب‬ ‫‪10‬‬ ‫و تشویش بیانجامد‪.‬‬ ‫بلکه از حرمت نهادن به خویش نیز درمی ماند و گسیخته از‬ ‫دیگران و در بند کالبد تن‪ ،‬در قعر تنهایی خود فرو و فروتر می‬ ‫رود‪ .‬بنابرین خودارضایی چون شمشیری دولبه‪ ،‬ما را به ضرورت‬ ‫اندیشیدن علمی پیرامون این مفهوم فرا می خواند‪ .‬در شماره‬ ‫ی اتی ماهنامه ی سرند به ادامه ی این مهم خواهیم پرداخت‪.‬‬ ‫خودارضایی‪ ،‬واکنشی زنانه یا مردانه؟‬ ‫با فرا رسیدن سن بلوغ و باال رفتن میزان هورمون های جنسی و‬ ‫بروز صفات ثانویه ی جنسی‪ ،‬کنجکاوی جنسی افزایش می یابد‬ ‫و خودارضایی راهی طبیعی برای کاهش تنش ها و سائق های‬ ‫جنسی است‪ .‬خودانگیزی جنسی تا سنین بزرگسالی حفظ می‬ ‫شود و در ان سنین به طور طبیعی جای خود را به رابطه ی‬ ‫جنسی دو طرفه می دهد‪ .‬بنابراین صرف نظر از سن تقویمی‪،‬‬ ‫جنس و جنسیت‪ ،‬خودارضایی رفتاری نسبتا شایع در میان افراد‬ ‫جامعه ی است‪ .‬ناگفته پیدا است که به طور طبیعی و زیستی‬ ‫میل جنسی‪ ،‬تکانه ها و سائق های جنسی در هر دو جنس وجود‬ ‫دارد اما احتماال زنان کمتر از مردان به خودارضایی روی می‬ ‫اورند‪( .‬یا شاید هم به دلیل محدودیت های اجتماعی بیشتر‪ ،‬به‬ ‫هنگام مصاحبه ها و مطالعات‪ ،‬کمتر از مردان به ارایه ی گزارش‬ ‫ان می پردازند)‪ 11.‬بر اساس مطالعات مختلف‪ ،‬مردان زودتر و‬ ‫بیشتر به خودارضایی می پردازند و ان را به عنوان فعالیتی برای‬ ‫رسیدن به ارگاسم‪ 12‬دنبال می کنند‪ 13.‬روش های خودارضایی و‬ ‫تعداد دفعات ان در بین دو جنس و در افراد مختلف و همچنین‬ ‫در طول دوره ی زندگی یک فرد متفاوت است‪ 14.‬اما ان چه در‬ ‫این بین مشترک است‪ ،‬احساس گناه‪ ،‬شرم و ترسی است که با‬ ‫جسم و جان افراد پیوند خورده و پیوسته در ذهن انان جان و‬ ‫جوالن می گیرد و الجرم انان را به سمت بن بستی سوق می‬ ‫دهد که از مدار بسته ی ان‪ ،‬راه برون رفتی نمی یابند‪ .‬اگرچه‬ ‫این احساس باز شناختنی و بازتافتنی است اما چنان در ورای‬ ‫پرده ی باید ها و نباید های فرهنگی و اجتماعی مسکوت و‬ ‫مخفی مانده که نه در نظر دری می گشاید و نه در عمل‪ ،‬راهی‪.‬‬ ‫از این رو فرد نه تنها در چیرگی بر این احساس ناکام می ماند‬ ‫‪ -10‬برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به دکتر جهانفر‪ ،‬شایسته‪ ،‬دکتر موالیی نژاد‪ ،‬میترا‪،‬‬ ‫درس نامه ی اختالالت جنسی‪ ،‬تهران‪ ،‬چاپ اول‪ ،1392 ،‬فصل ‪3‬‬ ‫‪ -11‬برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به کرینگ‪ ،‬دیویسون‪ ،‬نیل‪ ،‬جانسون‪ ،‬ترجمه ی حمید شمسی پور‪،‬‬ ‫اسیب شناسی روانی (روانشناسی نا به هنجاری)‪ ،‬تهران‪ ،‬ارجمند‪ ،‬چاپ اول‪1388 ،‬‬ ‫‪ -12‬به اوج لذت جنسی در سیکل پاسخ جنسی ارگاسم گفته می شود‪.‬‬ ‫‪ -13‬برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به سادوک‪ ،‬جیمز بنجامین‪ ،‬سادوک‪ ،‬ویرجینیا‪ ،‬روئیز‪،‬‬ ‫پدرو‪،‬ترجمه ی دکتر فرزین رضاعی‪ ،‬خالصه ی روانپزشکی کاپالن و سادوک‪ ،‬علوم رفتاری‪/‬‬ ‫روانپزشکی بالینی‪ ،‬تهران‪ ،‬ارجمند‪ ،‬چاپ اول‪ ، 1395،‬فصل ‪17‬‬ ‫‪ -14‬برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به شیبلی هاید‪ ،‬جانت‪ ،‬ترجمه ی دکتر اکرم خمسه‪،‬‬ ‫روان شناسی زنان (سهم زنان در تجربه ی بشری)‪ ،‬تهران‪ ،‬ارجمند و اگاه‪ ،‬چاپ چهارم‪1384 ،‬‬ ‫ماهنامه سرند شماره سیزدهم‪ ،‬ابان ‪1395‬‬ ‫‪6‬‬ صفحه 7 ‫جامعه‬ ‫همه به دنبال تغییر در جهان‬ ‫هستند‪ ،‬اما هیچ کس به دنبال‬ ‫تغییر خویشتن نیست‪.‬‬ ‫لئو تولستوی‬ ‫نویسنده و کنشگر اجتماعی روس‬ ‫‪7‬‬ صفحه 8 ‫جامعه‬ ‫ازادی در چهارچوب‬ ‫بنیان طرحواره ای برای انقالب زیست محیطی‬ ‫پویا اشکانی‬ ‫فلسفه نبردی علیه مسحور شدن هوشمندی ما به وسیله ی‬ ‫زبانمان است‪.‬‬ ‫لودویگ ویتگنشتاین‪،‬فیلسوف زبان اتریشی‬ ‫هر تحول ژرفی که در طول تاریخ رخ داده با تحول بنیادین اذهان‬ ‫اغاز شده است؛ تحول جهان بینی و تغییر رفتار ناشی از ان‪.‬‬ ‫بنابراین داعیه داران لزوم رخ دادن انقالب زیست محیطی باید‬ ‫در اندیشه ی بنیان گذاری طرح واره ای ذهنی و روانشناختی از‬ ‫بینی نوینی باشند که چهارچوب مدل اجتماعی مدنظرشان‬ ‫جهان ِ‬ ‫را پی ریزی کند‪ .‬چهار چوبی که ازادیِ بهینه ی‪ 1‬اجزای درونیش‬ ‫را تضمین می دهد‪ .‬ازادی بهینه یِ هر عضوی از این مجموعه‬ ‫(چهارچوبِ قراردادی) همان گم شده ای است که باید مقدار‬ ‫ان را از دل معادالت چند مجهولی موجود در فضای مجموعه‬ ‫بیرون کشید و به عرضه گذاشت‪ .‬بدین منظور نگارنده قصد‬ ‫دارد سلسله مقاالتی تحت عنوان ازادی در چهارچوب نگاشته‬ ‫و تلقیات و فرضیات خویش از نحوه ی مطلوب تحول الزم را با‬ ‫خواننده در میان بگذارد‪ .‬از ان جایی که باور نگارنده این است‬ ‫که بدون شناخت ریز و تحلیلی از مسئولیت پذیری اخالقی هیچ‬ ‫تحول اخالقی ای امکان پذیر نیست و از ان جمله بدون شناخت‬ ‫مسئولیت اخالقی زیست محیطی تحول اخالقی در این زمینه‬ ‫ناممکن است در ابتدا می کوشیم شناختی از مسئولیت اخالقی‬ ‫ارائه داده و برای این کار نیاز است ریشه ی فلسفی این پدیده را‬ ‫تحلیل کنیم‪.‬‬ ‫ ‬ ‫‪1- Optimum freedom‬‬ ‫این اصطالح به منظور معرفی حدود و ثغور و چگونگی ازادی در نظم اجتماعی مطلوب در یک نظام‬ ‫اجتماعی‪-‬رفتاری منطبق با طبیعت؛ توسط نگارنده سکه زده شده‪.‬‬ ‫جرب و اختیار‪ ،‬ازادی یا تع ُین؟ مسئله این است‬ ‫مبحثی در فلسفه از بدو تولدش مطرح گردیده‪ 2‬که هنوز پاسخ‬ ‫یکسانی از جانب فیلسوفان و صاحب نظران علوم به ان داده‬ ‫نشده و همچنان یکی از اختالف برانگیزترین مباحث نظری‬ ‫مطرح میان انسان ها از هر سطح و قشری است؛ مبحث اراده‬ ‫ی ازاد‪ 3‬یا انطور که در سنت ادبی‪-‬فلسفی ما ایرانیان حک شده‬ ‫مسئله جبر و اختیار‪ .‬اراده ی ازاد با وجود اختالف نظر در ارائه‬ ‫ی تعریف از ان غالبا اینطور معرفی می شود‪":‬توانایی انتخاب بین‬ ‫گزینه های مختلف و اعمال گوناگون"‪ .‬این مفهوم در هم تنیدگی‬ ‫جدا ناپذیری با مفاهیمی چون مسئولیت پذیری‪ ،‬قضاوت‪ ،‬تعیین‬ ‫مقصر و مجازات اجتماعی دارد و علی رغم این که در نگاه اول‬ ‫بسیار انتزاعی و فاقد کاربرد روزمره به نظر می اید محل دعواهای‬ ‫پر سر و صدای فیلسوفان سیاسی‪ ،‬نظریه پردازان اجتماعی‪،‬‬ ‫روانشناسان و حتی فقها و حقوقدانان بوده و هست‪ .‬در قبال ان‬ ‫سه رویکرد مشخص و شناخته شده وجود دارد‪:‬‬ ‫تعین گرایی یا جبرگرایی‪ 4‬انطور که دانشنامه فلسفی استنفورد‬ ‫ُ‬ ‫تعریف می کند ایده ای است که مطرح می کند هر رویدادی (از‬ ‫جمله انتخاب های رفتاری انسان) توسط شرایط و رویدادهای‬ ‫پیشین به همراه قوانین طبیعت الزامی و اجتناب ناپذیرند و‬ ‫ازادی برای تغییر ماهیت ان ها وجود ندارد‪ .‬در واقع جبرگرایان‬ ‫اراده ی ازاد را یک توهم یا فریب می دانند و اعتقاد دارند انسان‬ ‫ها مجبور به انجام همه اموری هستند که به انجام می رسانند‪.‬‬ ‫سازگارگرایی‪ 5‬بنابر تعریف دانشنامه استنفورد قائل به این قضیه‬ ‫علی حاکم‬ ‫است که وجود اراده ی ازاد در تناقض با تعین‬ ‫گرایی ِ‬ ‫ِ‬ ‫بر جهان طبیعی نیست‪ ،‬در واقع بیشتر سازگارگرایان با ارائه ی‬ ‫تعریفی متفاوت از اراده ی ازاد (اراده ای که مطابق امیال و‬ ‫خواسته های شخصی ا ِعمال می شود و توسط مداخله گری‬ ‫مجبور به تغییر رویکرد نیست) ان را ناسازگار با یک جهان که‬ ‫علی معین پیش می رود نمی دانند!‬ ‫توسط یک نظام ِ‬ ‫و در نهایت ازادانگاری متافیزیکی‪ 6‬که قائل به وجود اراده ی‬ ‫عمیق ذهنی می داند که انکارش‬ ‫ازاد بوده و ان را تجربه یِ‬ ‫ِ‬ ‫نیازمند شواهد و قرائن بسیار منسجم و یک تئوری علمی بسیار‬ ‫‪ -2‬امروزه با پدید امدن علومی مانند علوم شناختی و عصب شناسی به شاخه ی فلسفه ذهن مربوط می‬ ‫شود‬ ‫‪3-Free will‬‬ ‫‪4- Determinism‬‬ ‫‪5-Compatibilism‬‬ ‫‪6-Metaphysical libertarianism‬‬ ‫ماهنامه سرند شماره سیزدهم‪ ،‬ابان ‪1395‬‬ ‫‪8‬‬ صفحه 9 ‫جامعه‬ ‫قدرتمند است‪ 7.‬در این بین نظریه پردازان و فیلسوفان در طول‬ ‫تاریخ با قرار گرفتن در یکی از این سه جبهه ی مذکور حجم‬ ‫عظیمی از مناظره و مجادله مکتوب و شفاهی افریده اند که‬ ‫به مسئله اراده ی ازاد و مسائل مرتبط و در هم تنیده با ان از‬ ‫جمله تحوالت اجتماعی‪ ،‬مبنای حقوقی جامعه و قضاوت اخالقی‬ ‫پرداخته؛ از دل این یادگاری هنگفت گذشتگان شاید یکی از پر‬ ‫سر و صداترین مجادالت فکری‪ ،‬تبیین فیلسوف تاثیر گذارالمانی‬ ‫کارل مارکس از نوعی جبرگرایی تاریخی یا جبر گرایی اقتصادی‬ ‫به عنوان سرنوشت محتوم جوامع بشری و انتقاد فیلسوف لیبرال‬ ‫اتریشی‪-‬انگلیسی کارل ریموند پوپر از قرائت جبرگرایانه مارکس‬ ‫از تاریخ و سرنوشت جوامع باشد‪.‬اگرچه نه مارکس و نه پوپر‬ ‫چندان انتزاعی و با نگاه ریز بینانه به دست اوردهای علمی عصب‬ ‫شناسی و زیست شناختی معاصر مسئله ازادیِ اراده را در سطح‬ ‫خرد بررسی نکردند‪.‬‬ ‫‪ -7‬برای مثال نگاه کنید به پاسخ نوام چامسکی‪ ،‬زبان شناس‪،‬متفکر و فیلسوف برجسته امریکایی به‬ ‫پرسشی در خصوص اراده ی ازاد که باور دارد چنین نظریه ی قدرتمندی در انکار ان وجود ندارد‪:‬‬ ‫‪www.chomsky.info‬‬ ‫‪Things No Amount of Learning Can Teach / Noam Chomsky interviewed by‬‬ ‫‪John Gliedman‬‬ ‫تالش برای فهم مسئله اکنون رضورت دارد‬ ‫تا کنون فلسفه در جلب توجه همگانی به مسائل انتزاعی از این‬ ‫دست ناکام بوده است‪ .‬دالیل گوناگونی می توان برای ان برشمرد‬ ‫و گمانه زنی کرد‪ .‬از ان جمله این که عمده ی انسان ها به مسائلی‬ ‫از این نوع و تالش برای پرداختن به ان ها بی رغبت اند زیرا این‬ ‫مسائل در زندگی روزمره و بقای نسلشان تاثیر چندانی نداشته و‬ ‫برای تداوم بخشیدن به زندگی الزامی به درک جامع این مسائل‬ ‫نیست‪ .‬اما سبک زندگی برامده از این بی توجهی و انفعال فکری‬ ‫منجر به ظهور تهدید ملموسی علیه بشر و خانهی مشترکش با‬ ‫زیست مندان دیگر شده است‪ .‬اگر تا به امروز فلیسوفان و زیست‬ ‫شناسان و فیزیکدانان نتوانسته اند افکار عمومی را در تالش برای‬ ‫فهم مسئله اراده ازاد و مسئولیت پذیری اخالقی گره خورده با‬ ‫ان متقاعد کنند‪ ،‬اینک زمان ان رسیده که به این بی توجهی‬ ‫عمومی به نگرشی بنیادین که مفهوم سترگ مسئولیت پذیری‬ ‫اخالقی نیز بدان وابسته است پایان داد و بنای تالشی از صورت‬ ‫بندی مسئله را گذاشت که در ان کوشیدن برای زنده نگه‬ ‫داشتن احساس مسئولیت اخالقی در قبال خودمان و زیستگاه‬ ‫مشترکمان با دیگران تداوم خواهد یافت‪.‬‬ ‫منبع تصویر ‪Heartbreaking Photos Of Pollution That Will Inspire You To Recycle :‬‬ ‫‪www.boredpanda.com‬‬ ‫سبک زندگی برامده از این بی توجهی‬ ‫و انفعال فکری منجر به ظهور تهدید‬ ‫ملموسی علیه بشر و خانه ی مشترکش‬ ‫با زیست مندان دیگر شده است‪ .‬اگر تا‬ ‫به امروز فلیسوفان و زیست شناسان و‬ ‫فیزیکدانان نتوانسته اند افکار عمومی را‬ ‫در تالش برای فهم مسئله اراده ازاد و‬ ‫مسئولیت پذیری اخالقی گره خورده‬ ‫با ان متقاعد کنند‪ ،‬اینک زمان ان‬ ‫رسیده که به این بی توجهی عمومی‬ ‫به نگرشی بنیادین که مفهوم سترگ‬ ‫مسئولیت پذیری اخالقی نیز بدان‬ ‫وابسته است پایان داد‪.‬‬ ‫ماهنامه سرند شماره سیزدهم‪ ،‬ابان ‪1395‬‬ ‫‪9‬‬ صفحه 10 ‫جامعه‬ ‫افسون زبان در هزارتوی ازادی‬ ‫ویتگنشتاینفیلسوفپراوازهیاتریشیتباردرکتابخویش‪،‬کاوش‬ ‫های فلسفی که به دوران دوم فلسفه ورزی اش تعلق دارد‪ ،‬زبان‬ ‫را وسیله ای می داند که توانایی فریب دادن شعور انسان را دارد‬ ‫و وظیفه ی فیلسوف را پیشگیری کردن از این فریب‪ .‬در اینجا‬ ‫نگارنده با وام گرفتن از این ایده ی جالب توجه ویتگنشتاین‬ ‫می کوشد سوبرداشت ها از مفهوم واژه ی ازادی که مربوط به‬ ‫کاربردهای مختلف این واژه می باشد را تبیین کرده و دالیل‬ ‫اختالف نظرهای پرالتهاب بر سر واقعی یا موهوم بودن ازادی را‬ ‫توضیح دهد‪ .‬در معرفی ای که از سازگار گرایی ارائه شد اشاره‬ ‫کردیم که ان ها اراده ی ازاد را اراده ای تعریف می کنند که‬ ‫مجبور به برگزیدن یک رفتار از روی اجبار نیست‪ ،‬انتقادی که از‬ ‫جانب هر دو سوی انتهایی طیف به سازگارگرایی(حد وسط) وارد‬ ‫می شود این است که اراده در صورتی که مجبور به برگزیدن‬ ‫راهی اجتناب ناپذیر نباشد در واقع از جانب هیچ علتی در جهان‬ ‫فیزیکی معین نشده و این به معنای نقض تعین گرایی است که‬ ‫سازگارگرایان مدعی سازگاری اش با اراده ی ازاد اند‪ .‬در اینجا‬ ‫به باور نگارنده تفاوت نگرش به دو کاربرد کمابیش متفاوت واژه‬ ‫ی ازادی برمی گردد‪ .‬ازادی در زبان های بشری با تمام تفاوت‬ ‫هایشان قالبا به دو تجربه ی ذهنی و ادراکی مختلف اشاره دارد‬ ‫که اگر چه ریشه مشترکی دارند اما به لحاظ صورت بندی که‬ ‫در واقعیت (جهان فیزیکی) پیدا می کنند متفاوت اند‪ .‬ازادی‬ ‫در یک مفهوم به معنای داشتن امکان های گوناگون و در بند‬ ‫محدودیت ها نبودن می باشد‪ .‬در این معنا ازادی مفهومی نسبی‬ ‫است و نسبت به محدودیت های مشخص معنا پیدا می کند‬ ‫برای مثال هوای تجمع یافته در یک الستیک در بند محدودیت‬ ‫ایجاد شده ی بوسیله ان الستیک است‪ .‬گر این سد برداشته‬ ‫شود یا حفره ای در ان ایجاد شود هوا از این محدودیت ازاد‬ ‫می شود اما همچنان در بند محدودیت رفتاری که دمای محیطی‬ ‫برایش ایجاد کرده است می ماند‪ .‬در این مفهوم ازادی در زبان‬ ‫های مختلف با حرف اضافه ی "برایِ " به کار برده می شود مانند‬ ‫ازادی داشتن‪ /‬ازاد بودن برای‪ ...‬در فارسی یا ‪Freedom For‬‬ ‫‪ Have‬در انگلیسی‪ .‬در مثال فوق ازادی مولکول های هوا برای‬ ‫حرکت بوسیله ی الستیک سلب شده است‪ .‬در یک معنای دیگر‬ ‫ازدی به یک تجربه ی ذهنی انسانی اشاره می کند که مد نظر‬ ‫سازگارگرایان قرار گرفته است‪ .‬ازادی در اینجا به معنی مطابق‬ ‫امیال شخصی رفتار کردن بوده حتی اگر این امیال شخصی‬ ‫علیتی فیزیک تعیین شده و اجتناب ناپذیر باشند‪ .‬در‬ ‫توسط نظام‬ ‫ِ‬ ‫واقع در این معنا نیز ازادی مفهومی نسبی است و به معنای ازاد‬ ‫شدن فرد از مسائل ناخوشایند و ازار دهنده است‪ .‬اگرچه الزاما‬ ‫این ازاد شدن به معنای داشتن گزینه های بیشتر برای انتخاب‬ ‫نیست‪ .‬برای نمونه فردی را در نظر بگیرید که دوست دارد یک‬ ‫ساندویچ بخرد و همراه یک دلستر خنک که تنها نوشیدنی خنکی‬ ‫بود که در مغازه یافت می شد‪ ،‬میل کند؛ اما ناگهان گروهی از‬ ‫اوباش محلی سر راه او سبز می شوند و به او می گویند که حق‬ ‫ندارد دلستر بنوشد و در عوض یخچال سیاری که با خود حمل‬ ‫می کنند را به او نشان می دهند که در ان دوغ‪ ،‬شربت خاکشیر‪،‬‬ ‫اب معدنی و چند نوع ابمیوه خنک یافت می شود‪ .‬ان ها در واقع‬ ‫گزینه های بیشتری پیش روی او گذاشته اند اما این تجربه ای‬ ‫ازار دهنده است و در غالب زبان های دنیا کم شدن شر ان ها‬ ‫به عنوان رهایی یا ازادی مطرح می شود‪ .‬در زبان های مختلف‬ ‫ازادی و واژگان مترادف با ان در این مفهوم با حرف اضافه ی "از"‬ ‫تعریف می شوند مانند‪ :‬ازادی از ‪ /‬رهایی از‪ /‬خالص شدن از و‪...‬‬ ‫در فارسی‪Get Rid Of /Free Of /Have Freedom of ،‬‬ ‫در انگلیسی و حریه مِن در عربی‪.‬‬ ‫در واقع مخالفان سازگار گرایی چه جبرگرا باشند و چه ازادانگار‬ ‫به تلقی نخستین از واژه ی ازادی که به یک توصیف از یک ادراک‬ ‫می ماند اشاره می کنند در مقابل سازگارگرایان با تاکید بر معنای‬ ‫دوم ازادی (خالص شدن از مسائل ناخوشایند و برخالف میل)‬ ‫سعی بر این دارند تا امکان مسئولیت پذیری اخالقی و داوری در‬ ‫معین جهان‬ ‫علیتی‬ ‫خصوص امیال ذهنی را (علی رغم ساختار‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫فیزیکی) زنده نگه دارند‪ .‬پیش از ان که به پرداختن به وجوه‬ ‫هستی شناختی دو نوع ازادی مذکور رسیده و ارتباطشان با هم‬ ‫و ارتباط تلقی درست از این موضوع با تحول خواهی اجتماعی و‬ ‫اخالقی تالش برای حفاظت از محیط زیست را شرح‬ ‫مسئولیت‬ ‫ِ‬ ‫دهیم الزم بود صورت بندی کلی از مسئله ارائه کنیم‪،‬تا خواننده‬ ‫ارایش ادله یِ درگیر در مسئله را بشناسد و با ان‬ ‫موقعیت کنونی‬ ‫ِ‬ ‫احساس بیگانگی نکند‪.‬‬ ‫****‬ ‫پیش از ان که به پرداختن به وجوه هستی شناختی دو نوع‬ ‫ازادی مذکور رسیده و ارتباطشان با هم و ارتباط تلقی درست از‬ ‫اخالقی تالش‬ ‫این موضوع با تحول خواهی اجتماعی و مسئولیت‬ ‫ِ‬ ‫برای حفاظت از محیط زیست را شرح دهیم الزم بود صورت‬ ‫ارایش‬ ‫بندی کلی از مسئله ارائه کنیم‪،‬تا خواننده موقعیت کنونی‬ ‫ِ‬ ‫ادله یِ درگیر در مسئله را بشناسد و با ان احساس بیگانگی نکند‪.‬‬ ‫ماهنامه سرند شماره سیزدهم‪ ،‬ابان ‪1395‬‬ ‫‪10‬‬ صفحه 11 ‫تاریخ و اندیشه‬ ‫«در اغاز باید دید که ما از تاریخ چه می خواهیم؟ ایا‬ ‫می خواهیم از رشد و انحطاط مردمان و اندیشه ها‬ ‫برای ما سخن بگوید؟ می خواهیم مرگ پادشاهان‬ ‫را برای ما بازگو کند؟ می خواهیم از سرشت انسان‬ ‫بیش از ان به ما بیاموزد که تاریخ نیاموختگان نیز‬ ‫ان را می دانند؟ می خواهیم ترازویی برای سنجش‬ ‫نیکی ها و بدی ها باشد تا در داوری ها و رفتارهای‬ ‫خود از ان بهره بگیریم؟ می خواهیم اینده و‬ ‫سرنوشت کشورها و مردمان را برای ما پیشگویی‬ ‫‪1‬‬ ‫کند؟»‬ ‫‪ -1‬دورانت‪ ،‬ویل‪ ،‬درس های تاریخ‪ ،‬انتشارات ققنوس‪ ،‬چاپ دوم‪ ،‬تهران ‪ ،1392‬ص ‪14‬‬ ‫‪11‬‬ صفحه 12 ‫تاریخ و اندیشه‬ ‫تاریخ‪ ،‬برای نخواندن!‬ ‫نگاهی به جایگاه مطالعه ی تاریخ در جامعه ایران‬ ‫سپهر ساغری‬ ‫اگر نگوییم مقدم بر عربی باید گفت در کنار ان هیچ درسی به‬ ‫اندازه تاریخ برای عموم دانش اموزان دیروز و امروز مالل اور و‬ ‫خسته کننده نبوده است‪ .‬از برشدن مجموعه ای از نام ها و‬ ‫اماکن‪ ،‬وقایع و سال ها! عباراتی که صرفا برای گرفتن نمره قبولی‬ ‫حفظ می شدند و می شوند‪ !...‬اما به واقع تاریخ همین اعداد و امد‬ ‫و شدها است؟ ما چه تعریفی یا به طور دقیق تر انتظاری از تاریخ‬ ‫داریم؟ ایا منصفانه است تاریخ را تکراری مالل اور بدانیم؟ ایا ان‬ ‫تکرار خطا نیست که به اشتباه تکرار تاریخ خوانده می شود؟‪ 1‬و‬ ‫اگر چنین است چرا تاریخ نمی خوانیم؟‬ ‫" فرنگی ها به جای اینکه موی سر را بتراشند و ریش را ول کنند‪،‬‬ ‫ریش را می تراشند و موی سر را می گذارند چنان که در چانه مو‬ ‫ندارند ولی سرشان چنان از مو انبوه است که به زنان می مانند و‬ ‫گویی نذر کرده اند دست به ان نزنند‪ .‬فرنگی ها روی چوب تخته‬ ‫می نشینند در صورتی که ما روی زمین می نشینیم‪ .‬فرنگی ها با‬ ‫کارد و چنگال غذا می خورند‪ ،‬ما با دست و پنجه می خوریم‪ .‬ان‬ ‫ها همیشه متحرک اند و ما همیشه ساکنیم‪ ،‬ان ها لباس تنگ‬ ‫می پوشند و ما لباس گشاد می پوشیم‪ .‬ان ها نماز نمی خوانند‪،‬‬ ‫ما روزی پنج وقت نماز می خوانیم‪ ،‬در نزد ان ها اختیار با زن‬ ‫است‪ ،‬در نزد ما اختیار با مرد است‪ ...‬ان ها شراب را حالل می‬ ‫دانند و کم می خورند‪ ،‬ما حرام می دانیم و زیاد می خوریم‪ .‬اما‬ ‫انچه مسلم است و جای انکار نیست این است که فرنگیان نجس‬ ‫ترین و کثیف ترین اهل زمین اند چرا که همه چیز را حالل می‬ ‫دانند و همه جور جانور و حیوان را می خورند حتی خوک و‬ ‫سنگ پشت و خرچنگ ابی را بی انکه دلشان برهم بخورد‪ .‬مرده‬ ‫را با دست تشریح می کنند بی انکه بعد از ان غسل میت بجا‬ ‫‪5‬‬ ‫اورند‪ ،‬نه غسل جنابت دارند و نه تیمم بدل غسل‪".‬‬ ‫‪ - 5‬موریه‪ ،‬جیمز‪ ،‬سرگذشت حاجی بابای اصفهانی‪ ،‬ص ‪97‬‬ ‫منبع تصویر‪:‬‬ ‫تاریخ‪ ،‬تصویری از زندگی‬ ‫****‬ ‫گذشته‪ ،‬چه اطالعاتی به ما خواهد داد؟‬ ‫‪www.qajarstudies.org‬‬ ‫زرین کوب تاریخ را نه ایینه عبرت نه کارنامه جهل و جنایت که‬ ‫سرگذشت زندگی انسان می داند‪ .‬از این رو ان را اکنده از جهل‬ ‫و حماقت و نیز لطف و عظمت می پندارد‪ .‬او می نویسد‪:‬‬ ‫‪Health, Hygiene and Beauty in the Qajar Era‬‬ ‫"کسی که تاریخ را چنان که هست می نگرد به کمک ان می‬ ‫تواند فاصله زمان را در هم بنورد و زندگی کنونی خویش را در‬ ‫زندگی انسان های گذشته و در دنیای ان ها مشاهده کند"‪ 2‬در‬ ‫ادامه می افزاید" این فایده وقتی حاصل خواهد شد که تاریخ تنها‬ ‫سرگذشت فرمانروایان و نام اوران نباشد‪ 3‬سرگذشت همه مردم‬ ‫و داستان زندگی تمام طبقات باشد‪ .‬تاریخ مجموعه زندگی یک‬ ‫دوره ی یک قوم است نه سرگذشت یک سلسه یا یک بنیاد‬ ‫خاص"‪ 4.‬بر اساس این تعریف نگریستن به داستان زندگی مردم‬ ‫‪ -1‬زرین کوب‪ ،‬عبدالحسین‪ ،‬روزگاران‪ ،‬تهران انتشارت سخن‪ ،‬چاپ هفتم‪1384 ،‬‬ ‫‪ -2‬زرین کوب‪ ،‬عبدالحسین‪ ،‬تاریخ ایران بعد از اسالم‪ ،‬موسسه انتشارات امیرکبیر‪ ،‬چاپ نهم‪ ،‬تهران‬ ‫‪ ،1380‬ص ‪138‬‬ ‫‪" -3‬ایرانیان باستان گویا تاریخ را تنها سرگذشت پادشاهان و فرمانروایان می پنداشتند و از اینجاست که‬ ‫کتاب های تاریخی را خداینامه یا شاهنامه می نامیدند‪ .‬افسانه ها و داستان ها هم که از خود یادگار گذارده‬ ‫اند همگی درباره پادشاهان است‪".‬‬ ‫کسروی‪ ،‬احمد‪ ،‬شهریاران گمنام‪ ،‬تبریز‪ ،‬چاپ اول‪ ،‬انتشارات ایدین‪1388 ،‬‬ ‫‪ - 4‬همان‪ ،‬ص ‪138‬‬ ‫ماهنامه سرند شماره سیزدهم‪ ،‬ابان ‪1395‬‬ ‫‪12‬‬ صفحه 13 ‫تاریخ و اندیشه‬ ‫تاریخ‪ ،‬تکرار مکررات یا تکرار اشتباهات؟‬ ‫ایا واقعا تاریخ تکرار می گرد و خود را به انسان تحمیل می کند و‬ ‫این انسان با اگاهی‪ ،‬دانش و ایفای نقش موثر نمی تواند تاریخ‬ ‫ساز باشد و نه با تکرار اشتباهات پیشین و یا غرق شدن در‬ ‫افتخارات گذشته تاریخ سوز؟ ایا اساسا تاریخ کارکردی دارد؟‬ ‫اگر دارد کارکرد ان چیست؟ شاید تصور عامه از تاریخ چیزی‬ ‫جز چند عدد‪ ،‬ذکر امد و شد پادشاهان و امرا‪ ،‬قتل و غارت‬ ‫بیگانگان نباشد‪ .‬تصور و تصویری که پیشینه قابل توجهی دارد‪.‬‬ ‫اگر مطالعه تاریخ به قصد جلوگیری از تکرار اشتباهات گذشته‬ ‫و کسب اگاهی از تجارب پیشینیان به منظور برنامه ریزی برای‬ ‫اینده‪ ،‬ضرورتی غیرقابل انکار باشد‪ ،‬این ضرورت به تنهایی عموم‬ ‫جامعه را به تحمل سختی مطالعه تاریخ متقاعد می سازد؟ ایا‬ ‫طرح این پاسخ که مطالعه تاریخ جهت پنداموزی است‪ ،‬ان‬ ‫کارگر معدن یا ان زن خانه دار را نه لزوما مجاب به خواندن‬ ‫تاریخ بلکه حتی به شنیدن و دیدن مباحث تاریخی ترغیب می‬ ‫کند؟ اساسا این بخش های جامعه چه نیازی به تاریخ دارند؟‬ ‫تاریخ چه دردی از دردهای انان درمان می کند؟ تاریخی که نه‬ ‫برای ان اب است نه برای این نان! با این اوصاف تکلیف چیست؟‬ ‫اگر بپذیریم که اشراف ما به تاریخ و تالش در جهت فهم هرچه‬ ‫بیشتر گذشته ی خود‪ ،‬به ان طریق که بوده و نه به ان ترتیب‬ ‫که ما می پسندیم‪ ،‬گام اساسی در جهت توسعه اتی کشور است‪،‬‬ ‫در این صورت چرا حتی در بین اقشار تحصیلکرده نیز عموما‬ ‫دانش اموزان از ادامه تحصیل در علوم انسانی و مشخصا تاریخ‬ ‫برحذر داشته می شوند؟ ایا می توان نتیجه گرفت که جامعه به‬ ‫گذشته خود نمی نگرد و به قضاوت در مورد ان نمی نشیند؟‬ ‫به نظر چنین نگرشی منصفانه نیست! اگر تاریخ را شناسنامه و‬ ‫در واقع هویت انسان بدانیم در ان صورت بعید به نظر می رسد‬ ‫کسی نخواهد بداند هویتش چیست و از کجا ریشه می گیرد‪.‬‬ ‫درست مانند کسی که بعد از سال ها متوجه می شود که پدر‬ ‫و مادرش کسان دیگری هستند‪ ،‬او گرچه از این دروغ چندین‬ ‫ساله خسته است و حتی متوجه شده که پدر و مادرش او را رها‬ ‫کرده اند اما هیچ یک از این دو‪ ،‬چه دروغ چندین ساله و چه رها‬ ‫شدن‪ ،‬او را از اصل تالش برای شناخت گذشته و هویت خویش‬ ‫باز نمی دارد‪ .‬با این اوصاف دلیل یا دالیل روی گردانی جامعه از‬ ‫تاریخ در چیست؟ شاید مطالعه تاریخ از ان جهت مخاطب عام‬ ‫نداشته باشد که تاریخ را قوم غالب نوشته است‪ .‬یک طرفه و با‬ ‫حب و بغض! یا از کوروش فرشته ازادی ترسیم می کنیم و یا‬ ‫منبع تصویر‪ :‬کارگران معدن زغال سنگ بافق هم حکم شالق گرفتند ‪www.farhangnews.ir‬‬ ‫ایا طرح این پاسخ که مطالعه تاریخ‬ ‫جهت پنداموزی است‪ ،‬ان کارگر معدن‬ ‫یا ان زن خانه دار را نه لزوما مجاب به‬ ‫خواندن تاریخ بلکه حتی به شنیدن‬ ‫و دیدن مباحث تاریخی ترغیب می‬ ‫کند؟ اساسا این بخش های جامعه چه‬ ‫نیازی به تاریخ دارند؟ تاریخ چه دردی‬ ‫از دردهای انان درمان می کند؟ تاریخی‬ ‫که نه برای ان اب است نه برای این نان!‬ ‫با این اوصاف تکلیف چیست؟‬ ‫ماهنامه سرند شماره سیزدهم‪ ،‬ابان ‪1395‬‬ ‫‪13‬‬ صفحه 14 ‫تاریخ و اندیشه‬ ‫جهانگشایی خوناشامی! دکتر مصدق یا ان چنان به عرش برده‬ ‫می شود که از هرگونه خطایی‪ ،‬حتی سهوی‪ ،‬مبرا است و یا ان‬ ‫چنان به حضیض مذلت انداخته می شود که نه فقط خودش‬ ‫که همه کس و کارش فراماسونر می شوند!! پر بیراه نیست که‬ ‫بگوییم شاید به ان جهت که جامعه اعتدال را می پسندد از این‬ ‫افراط و تفریط گریزان است‪ .‬این قرائت ها و برداشت ها را می‬ ‫توان‪ ،‬نه به عنوان تنها عامل اما مطمئنا در مقام یکی از مهم ترین‬ ‫عوامل روی گردانی جامعه از تاریخ نام برد‪ .‬از سوی دیگر صداهای‬ ‫مستقل یا به طور صریح تر کسانی که نه دست چپی اند و نه‬ ‫دست راستی و در میانه ایستاده اند و جدا از خودخواهی‪ ،‬کینه‬ ‫توزی و یا دوستی و نزدیکی به قدرت‪ ،‬دست به قلم برده اند‪ ،‬برای‬ ‫****‬ ‫حرف زدن و نوشتن چندان مجالی پیدا نکرده اند و این معضل‬ ‫جهت هرچه بیشتر تاریخ گریزی جامعه مزید بر علت شده است‪.‬‬ ‫اما تاریخ می تواند مسیری صحیح و بی ابهام برای کشف حقایق و نکته مهم تری که مقدم بر رغبت به مطالعه تاریخ است‪ ،‬اصل‬ ‫وقایع باشد یا خیر؟ به دیگر سخن تاریخ‪ ،‬دست کم در وجه روایی مقوله کتابخوانی است‪ .‬بعضی نبود فرهنگ مطالعه در خانواده و‬ ‫و نه تحلیلی اش‪ ،‬ان چه بوده‪ ،‬است یا ان چه مورخ می خواسته؟! مواردی چون سانسور و قیمت کتاب را از عوامل عدم کتابخوانی‬ ‫در جامعه ایران می دانند اما نقش خود جامعه و بویژه قشر‬ ‫دانشگاهی کمتر مورد بررسی قرار گرفته خاصه از ان جهت که‬ ‫تاریخ را قوم غالب می نویسد؟‬ ‫کم نیستند کسانی که کتاب را به صورت غیرقانونی از اینترنت‬ ‫"برخی اندیشه پردازان اما تا ان جا پیش می روند که مدعی می شوند‪ ،‬دانلود می کنند! اما برای تلفن همراه حاضرند چند صد هزارتومان‬ ‫مورخ در واقعیات پیش از ان که واقعیت شوند‪ ،‬دستکاری می یا حتی چند میلیون هزینه و در نهایت بازی کنند! ما در دیگر‬ ‫کند و ان ها را مطابق با دیدگاه ها و نیز نیازهای زمان خود خلق موارد هم چندان سخت گیر نیستیم‪ .‬به عنوان نمونه برای صرف‬ ‫می کند‪ .‬بر مبنای این ادعا حقیقت عینی در تاریخ دست نیافتنی فست فود چندان به هزینه ها و سود و زیان ان توجهی نمی کنیم‬ ‫اما در هنگام مطرح شدن مسئله مطالعه قیمت کتاب را بهانه می‬ ‫‪6‬‬ ‫است و تصویر گذشته تنها برایند ذهن مورخ است"‬ ‫کنیم! به بیانی دیگر می توانیم این گونه استنتاج کنیم که ما‬ ‫اما باید دید براستی تاریخ را چنان که هست دریافته ایم یا چنان مردمی هستیم که برای لذت انی بردن حاضر به هزینه کردنیم‬ ‫که خواسته اند و خواسته ایم! منصافانه است تاریخ و تاریخ نگاری اما برای سود بلند مدت خیر! بی توجه یا کم توجه! به اهمیت‬ ‫را قابل اعتماد ندانیم چون قوم غالب ان را می نویسد؟ یا دینار و چرخه مالی در ادامه حیات ناشر و نویسنده‪ .‬این بی توجهی ریشه‬ ‫درهمی‪ ،‬خلعت و رقعتی‪ ،‬حب و بغضی خامه تاریخ نگار را از راه های عمیق تری هم دارد‪ .‬اگر نیک بنگریم عموم کتب تاریخی‬ ‫حقیقت به بیراهه دروغ و تملق می کشاند؟ ایا همه نگارندگان طراز اول کشورمان بوسیله محققین غیر ایرانی نگاشته شده‬ ‫تاریخ چنین ابن الوقت و ضعیف النفس بودند؟ اما همان میزان است! به بیانی دیگر کشوری با چند هزار سال پیشینه تاریخی و‬ ‫که روایت تاریخ به دست تکلف و تملق خامه بدستان زر خرید مدنیت باید خود را در ایینه ی دیگران ببینید و بشناسد! به هر‬ ‫حقیقت را قلب می کند و خون خواری را نیکوکار و نیک اندیشی روی دلیل این روی گردانی و بی مهری نسبت به تاریخ هرچه‬ ‫را بداندیش تصویر می کند‪ ،‬ان گاه که تعهد و تخصص در یک که باشد نمی تواند منکر و نافی ضرورت مطالعه ان گردد‪ .‬تاریخ‬ ‫نقطه شالوده کار تاریخ نگاری گردد‪ ،‬تاریخ و تاریخ نگار اثری به داروی تلخی نجات بخش می ماند‪ .‬کمتر نوشیدن ان بیشتر‬ ‫جاودان بر جامعه خویش گذاشته اند‪ .‬تاریخ مشروطه ایران اثر اسیب دیدن خویشتن است با هر عذر و بهانه ای‪.‬‬ ‫احمد کسروی‪ ،‬نمونه بارز این مدعا است‪.‬‬ ‫"‪ ...‬او به عنوان شاهد زنده قضایا و رویدادهای انقالبی دوره اول‬ ‫ان ها را به رشته تحریر کشید‪ .‬او می دید که با گذشت زمان‬ ‫خاطره ی انقالبات دوره نخست از اذهان محو می شود و ممکن‬ ‫است نسل بعد از شهریور بیست به کلی از ان بی خبر بماند‪ .‬او‬ ‫می دید که تنها و بزرگترین میراث این دوره پرافتخار که برایند‬ ‫سال ها تالش و فداکاری های ملت ما و در حقیقت خونبهای‬ ‫شهدای انقالب و شکست های کمرشکن جنبش انقالبی ایران‬ ‫است از میان می رود یا مورد دستبرد دشمن قرار می گیرد‪ ،‬پس‬ ‫‪7‬‬ ‫در این راه همت گماشت‪".‬‬ ‫‪ - 6‬کسروی‪ ،‬احمد‪ ،‬تاریخ مشروطه ایران‪ ،‬تهران‪ ،‬چاپ چهارم‪ ،‬موسسه انتشارت نگاه ‪1387‬‬ ‫‪ - 7‬همان‪ ،‬ص ‪4‬‬ ‫ماهنامه سرند شماره سیزدهم‪ ،‬ابان ‪1395‬‬ ‫‪14‬‬ صفحه 15 ‫فرهنگ و هنر‬ ‫گذشته در چیزهای عجیبی جا می شود‪ .‬گذشته‬ ‫خاطره نیست‪ ،‬کلمه نیست‪ .‬گذشته حاصل فعالیت‬ ‫ذهن انسان نیست‪ .‬گذشته ماده است‪ .‬شیئیت‬ ‫دارد‪ .‬یک «چیز» است که بر پشت اشیاء و تصاویر‬ ‫و کلمات سوار می شود و همراهشان در تاریخ‬ ‫سفر می کند‪ .‬هر بار در جایی و به مناسبتی پیاده‬ ‫می شود و بر ان قسمت از مغز می نشیند که‬ ‫وظیفه اش یاداوری است‪ .‬گذشته گربه ای وحشی‬ ‫است‪ .‬ناگهان حمله می کند و چنگ می اندازد‪.‬‬ ‫برای یکی از تکه بیسکوییتی پیاده می شود‪ ،‬برای‬ ‫دیگری از قطره ی خونی یا لکه ای بر دیوار‪ ،‬از‬ ‫‪1‬‬ ‫رنگی یا صدایی‪.‬‬ ‫‪ -1‬احمدی اریان‪ ،‬امیر‪" .‬غیاب دانیال"‪ .‬تهران ناشر‪ :‬مولف‪ ،‬بهار ‪ ،1395‬صفحه ی ‪361‬‬ ‫‪15‬‬ صفحه 16 ‫فرهنگ و هنر‬ ‫رستگاری یک روزنامه نگار دوم خردادی‬ ‫درباره ی رمان غیاب دانیال نوشته ی امیر احمدی اریان‬ ‫امید سلطانی‬ ‫اگر مقوله ی فرهنگ را در چهارچوب ملی و تحت تاثیر رخدادهای‬ ‫کالن سیاسی و اقتصادی معاصر در یک مسیر تصور کنیم‪ ،‬سال‬ ‫های پایانی دهه ی هفتاد خورشیدی یکی از پیچ های اساسی این‬ ‫مسیر است که سرنوشت بسیاری از مسایل را تغییر داد‪ .‬چنانکه‬ ‫امیر احمدی اریان در کتاب خود‪ ،‬شعارنویسی بر دیوار کاغذی می‬ ‫نویسد‪« :‬دوم خرداد را نقطه ی عطف سیاسی و تا حدی اقتصادی‬ ‫جامعه ی ایران دانسته اند‪ ،‬اما چه بسا تحوالت فرهنگ‪ ...‬به نسبت‬ ‫میانگین ضرباهنگ تغییر طی دهه های اخیر ریشه ای تر و جدی‬ ‫تر از سیاست و اقتصاد بود‪ 1».‬این تغییر شگرف همراه با ظهور‬ ‫جنس تازه ای از ژورنالیسم ادبی بود که در روزنامه های موسوم‬ ‫به روزنامه های زنجیره ای تبلور یافت‪ .‬روزنامه هایی که یکی پس‬ ‫از دیگری توقیف شدند‪ 2.‬اما در همان مدت زمان کوتاه توانستند‬ ‫با تکیه بر اندیشه های نوگرایانه‪ ،‬نیروی جوان و عمدتا دانشجو و‬ ‫شوری که به اقتضای زمان از انان سرریز شده بود مسیر تازه ای‬ ‫را در روزنامه نگاری‪ ،‬ادبیات و روشنفکری ایران بگشایند‪ .‬مسیری‬ ‫که به دالیل مختلفی بدون اسیب شناسی اصولی هنوز هم در‬ ‫فرم های مختلفی ادامه دارد و تالش های اخیر امیراحمدی اریان‪،‬‬ ‫یکی از همین جوانان که با مطبوعات دوم خردادی پا به میدان‬ ‫گذاشت و پس از ان به ترجمه و نویسندگی روی اورد نیز بر‬ ‫چنین رویکردی استوار است‪ .‬احمدی اریان در کتاب شعارنویسی‬ ‫بر دیوار کاغذی به تفصیل در رابطه با این موضوع قلم زده است و‬ ‫رابطه ی این جنس روزنامه نگاری و منش روشنفکرانه را با فضای‬ ‫ادبی‪ ،‬رمان ها و داستان های این دهه (که ان را فاصله ی بین‬ ‫سال های ‪ 1376‬تا ‪ 1388‬در نظر می گیرد) بررسی کرده است‪.‬‬ ‫تازه ترین اثر این نویسنده اما داستان یکی از روزنامه نگاران همه‬ ‫چیز نویس دوم خردادی است‪ ،‬شخصیتی به نام دانیال مرزی که‬ ‫‪ - 1‬احمدی اریان‪ ،‬امیر‪".‬شعار نویسی بر دیوار کاغذی‪ ،‬از متن و حاشیه ی ادبیات معاصر"‪ .‬چاپ اول‬ ‫تهران‪ :‬نشرچشمه‪ 1393،‬صفحه‪37‬‬ ‫‪ - 2‬روزنامه هایی چون جامعه‪ ،‬توس‪ ،‬عصر ازادگان‪ ،‬نشاط و خرداد از جمله این روزنامه ها بودند‪.‬‬ ‫داستان عجیب و غریبش در رمانی ‪ 360‬صفحه ای با عنوان‬ ‫"غیاب دانیال" روایت می شود‪ .‬اثری که پس از اتمام نوشته‬ ‫شدنش در سال ‪ 92‬پشت درهای بسته ی وزارت ارشاد ماند‬ ‫و مجوز نگرفت تا اینکه نویسنده تصمیم گرفت ان را بصورت‬ ‫رایگان در فضای اینترنت منتشر کند‪ 3.‬او در مصاحبه ی خود با‬ ‫سایت ناملیک میگوید‪« :‬به نظر من اون چند سال دوره ی خیلی‬ ‫کلیدی و سرنوشت سازی بوده تو تاریخ روشنفکری و ادبی ایران‪.‬‬ ‫هم این رمان و هم کتاب شعارنویسی بخشیش دغدغه ی سر و‬ ‫کله زدن با اون ماجراست‪ .‬یه تالشه برای درک یه دوره ی چند‬ ‫ساله ست که توش به نظرم یه سری اتفاقاتی افتاد که به هیچ‬ ‫وجه مشابهش رو قبال ندیده بودیم و در عین حال یه راه کامال‬ ‫جدیدی باز کرد و به نظر من ما هنوز تو همون مسیر داریم‬ ‫‪4‬‬ ‫حرکت می کنیم‪».‬‬ ‫****‬ ‫غیاب دانیال‪ :‬بازگشت گذشته ای نه چندان دور‬ ‫عرصه ی رمان برای نویسنده‪ ،‬عرصه ی خلق شخصیت ها و‬ ‫موقعیت های تازه از طریق عبور از شخصیت ها و موقعیت های‬ ‫پیرامون او‪ ،‬و مهم تر از این دو عبور از خود اوست‪ .‬کسی که‬ ‫دست به قلم می برد تا داستانی خلق کند‪ ،‬عناصر داستانش را‬ ‫بر حسب فاصله ای که از تجارب عینی و ذهنی خود می گیرند‬ ‫معین می سازد‪ .‬گاه شخصیت اصلی داستان ویژگی هایی دارد‪،‬‬ ‫دچار عوالمی می شود و با افراد و موقعیت هایی رو در رو قرار می گیرد‬ ‫که خود نویسنده در زندگی زیسته ی خود با ان ها رو در رو شده‬ ‫است‪ ،‬حال چه درون ذهنیات و خیالپردازی هایش و چه در عالم‬ ‫بیرونی و زندگی روزمره‪ .‬و گاه با سرعت زیادی از خویشتن فاصله‬ ‫می گیرد و سعی می کند تا یکی از هزاران ادم‪ /‬هیوالی خفته در‬ ‫درونش را روی کاغذ و با کلمات داستانش ترسیم کند‪ .‬اگر چنین‬ ‫نگاهی را بپذیریم‪ ،‬غیاب دانیال دربردارنده ی عناصر شخصی‬ ‫بسیاری است که نویسنده با تغییر و بازی متفاوتی با هرکدام‪ ،‬در‬ ‫نهایت به قصه ای همگون ولی عجیب و قابل تامل رسیده است‪.‬‬ ‫احمدی اریان در مصاحبه با سایت دوشنبه میگوید‪ « :‬نوشتن این‬ ‫رمان سال ‪ ٨٩‬شروع شد‪ ،‬مدت ها قبل از کتاب شعارنویسى‪ .‬مثل‬ ‫باقى رمان هایى که خصلت اتوبیوگرافیک دارند این هم تالشى بود‬ ‫‪ - 3‬این کتاب را می توانید از طریق سایت دوشنبه به ادرس ‪ www.2shanbe.ir‬دریافت کنید‪.‬‬ ‫‪ - 4‬در این سایت میتوانید به بخشی از رمان غیاب دانیال با صدای نویسنده نیز گوش دهید‪:‬‬ ‫‪www.namlik.me‬‬ ‫ماهنامه سرند شماره سیزدهم‪ ،‬ابان ‪1395‬‬ ‫‪16‬‬ صفحه 17 ‫فرهنگ و هنر‬ ‫برای سر و کله زدن با مجموعه اى از زندگى ها‪ ،‬و روى کاغذ اوردن مبنی بر اینکه هر انچه درباره ی دانیال مرزی نوشته ام حقیقت‬ ‫محض است در ذهن خواننده زیر عالمت سوال بزرگی قرار می‬ ‫مجموعه شخصیت هایى که در سرت مدام در جنگ اند‪».‬‬ ‫گیرد‪ .‬جواب بسیاری از سواالت و اتفاقاتی که در رمان رخ می‬ ‫داستان از زمانی اغاز می شود که سه سال از مرگ دانیال دهد برای خواننده نامعلوم باقی می ماند‪ ،‬اینکه ان مرد شکم‬ ‫مرزی گذشته است‪ .‬روزنامه نگار نسبتا مشهوری که به گفته ی گنده و عجیب در خانه ی قدیمی (شهرام) چه کسی بود؟ ایا‬ ‫همکارانش هنگام عبور از مرز ترکیه و یونان در دریا غرق شده همان مسعود‪ ،‬برادر الهام بود یا خیر؟ یا سواالت اساسی تری‬ ‫است‪ .‬راوی‪ ،‬دوست دوران کودکی دانیال است که برای روشن مثل این که الهام واقعا چه کسی بود و چطور می توانست از‬ ‫تر شدن ابعاد زندگی دانیال مرزی‪ ،‬قصد دارد مهمترین زوایای تمام کارهای دانیال در بیست سال اخیر باخبر باشد و ایا اصال‬ ‫زندگی او را روی کاغذ بیاورد و علت این کار او هم شایعات‪ ،‬اغراق وجود خارجی داشت یا حاصل توهمات راوی غیرقابل اعتمادی‬ ‫گویی ها و شائبه هایی است که در فضای روزنامه ها و رسانه ها بود که یک سوژه را به سه قسمت نابرابر تقسیم کرده و خودش‬ ‫درباره ی دانیال گفته می شود‪ .‬در ادامه‪ ،‬راوی از دوران کودکی زیر لباس یک روایت باورنکردنی و غریب از ان ها روایت‬ ‫می کند؟ اگر سوال اخیر را سوالی مهم در‬ ‫خود و دانیال در اهواز که مقارن با‬ ‫دوره ی جنگ ایران و عراق است داستان از زمانی اغاز می شود که سه گره گشایی اساس داستان در نظر اوریم‪،‬‬ ‫می نویسد‪ ،‬از دوره ی دانشجویی در سال از مرگ دانیال مرزی گذشته است‪ .‬به نظر می رسد زمینه هایی که نویسنده‬ ‫تهران که هر کدام در این شهر بی روزنامه نگار نسبتا مشهوری که به گفته برای تفسیر روانکاوانه ی ان اتخاذ کرده‬ ‫است قابل هضم تر باشد‪ .‬تقسیم شدن‬ ‫در و پیکر پی زندگی خود را گرفتند ی همکارانش هنگام عبور از مرز ترکیه‬ ‫یک سوژه به سه تکه ی نابرابر‪ :‬هسته‬ ‫و از اتفاقاتی که پس از بازگشت راوی‬ ‫راوی‪،‬‬ ‫است‪.‬‬ ‫شده‬ ‫غرق‬ ‫دریا‬ ‫در‬ ‫یونان‬ ‫و‬ ‫ای که هیچگاه وجود خارجی نداشته‪،‬‬ ‫از کانادا برای ان ها می افتد و دیدار‬ ‫که‬ ‫است‬ ‫دانیال‬ ‫کودکی‬ ‫دوران‬ ‫دوست‬ ‫یا اینکه انطور که راوی در نظر گرفته‬ ‫دوباره شان پس از چندین سال‬ ‫دانیال‬ ‫زندگی‬ ‫ابعاد‬ ‫شدن‬ ‫تر‬ ‫روشن‬ ‫برای‬ ‫نداشته‪ .‬اگر دقت کنیم نخستین مواجهه‬ ‫دوری‪ .‬در همین بخش شخصیت تازه‬ ‫ای را وارد داستان می کند و اتفاقات مرزی‪ ،‬قصد دارد مهمترین زوایای زندگی ی راوی و دانیال در کودکی و هنگامی‬ ‫را رفته رفته عجیب تر و باورنکردنی او را روی کاغذ بیاورد و علت این کار او است که هر دو همزمان با دوچرخه های‬ ‫تر می سازد‪ .‬در شبی که گزارش هم شایعات‪ ،‬اغراق گویی ها و شائبه هایی شان از در خانه (که روبروی هم است)‬ ‫لحظه به لحظه ی ان در رمان می است که در فضای روزنامه ها و رسانه ها بیرون می ایند‪ .‬نخستین فکری که درباره‬ ‫ی دانیال در ذهن راوی شکل می گیرد‬ ‫اید سرنوشت دانیال رقم می خورد درباره ی دانیال گفته می شود‪.‬‬ ‫این است‪« :‬درست همان لحظه که در را‬ ‫و پس از ان ناپدید می شود و دیگر‬ ‫هیچ کس او را نمی بیند‪ .‬رمان حول غیاب سوژه ی داستان شکل باز می کردم‪ ،‬در رو به رو هم باز شد و پسر بچه ای هم قد و‬ ‫می گیرد‪ .‬در طول داستان خواننده به دنبال حل این مسئله است قواره ی من‪ ،‬با دوچرخه ی بی ام ایکس ابی رنگ‪ ،‬عین همان‬ ‫که چرا دانیال غیبش زده و در پی کوچکترین مدرکی در تمام که من داشتم‪ ،‬از در بیرون امد‪ .‬یک لحظه واقعا گمان کردم‬ ‫جزئیات داستان دقیق می شود‪ .‬اما افسوس که رفته رفته می اینه ای در کار است‪ ،‬چون اول دوچرخه چشمم را گرفت که‬ ‫فهمد بیشتر سرش کاله رفته و نه تنها به حل ماجرا نزدیک تر عین مال من بود»‪ 5.‬بنا به انچه ژاک الکان‪ 6‬درباره ی مرحله‬ ‫نمی شود بلکه با شتاب باالیی از ان تصور رئالیستی اولیه ای که ی اینه ای در فرایند رشد کودک می گوید‪ ،‬این مرحله اشاره‬ ‫درباره ی داستان داشت به سویی حرکت می کند که حتی به دارد به شکل گیری یک "خود" یکپارچه‪" .‬خود"ی که خیالی‬ ‫وجود سوژه ی اصلی شک می کند‪ .‬داستان رفته رفته عجیب تر است‪ ،‬چرا که تصور ان بدن هماهنگ و تطابق هویتی که رخ‬ ‫و غیرواقعی تر می شود‪ ،‬در پایان داستان نه تنها دانیال و الهام می دهد مدام در نبرد با احساسات از هم گسیخته ی درون‬ ‫بلکه هویت خود راوی نیز زیر سوال می رود و بنابراین تمام گفته کودک است و بدین ترتیب وجودی در بیرون از او متولد می‬ ‫های پیشینش‪ ،‬تمام قصه هایی که تعریف کرده و تمام ادعایش‬ ‫‪ - 5‬احمدی اریان‪ ،‬امیر‪" .‬غیاب دانیال"‪ .‬تهران ناشر‪ :‬مولف‪ ،‬بهار ‪ ،1395‬صفحه ی ‪48‬‬ ‫‪ - 6‬روانکاو فرانسوی‬ ‫ماهنامه سرند شماره سیزدهم‪ ،‬ابان ‪1395‬‬ ‫‪17‬‬ صفحه 18 ‫فرهنگ و هنر‬ ‫شود که به دلیل اینکه کودک فکر می کند خود حقیقی اوست و‬ ‫وحدت‪ ،‬یکپارچگی و هماهنگی در ذات او جای دارند‪ ،‬در اینده‬ ‫مهمترین عاملی است که او را به جستجوی "خود" خواهد کشاند‪.‬‬ ‫به عبارت دیگر «امر خیالی‪ ...‬نامی است برای جست و جوی‬ ‫بی وقفه به دنبال نفس‪ ،‬برای فرایند ادغام هرچه بیشتر موارد‬ ‫‪7‬‬ ‫همتاسازی و شباهت به قصد تقویت حکایت وحدت خویشتن»‪.‬‬ ‫استراتژی نویسنده اما درست عکس مسیری است که الکان‬ ‫نشان داده است‪ :‬او شخصیت اصلی داستان را تکه تکه می کند‪،‬‬ ‫وحدتش را از او سلب می کند و در قالب سه فیگور اصلی که هر‬ ‫یک ویژگی های خاصی دارند داستان را بازگو می کند‪ .‬دانیال‬ ‫عصیانگر است‪ ،‬در همه چیز افراط می کند‪ .‬چه در زن و چه‬ ‫در کتاب‪ .‬مراعاتگر نیست و محافظه کار نیز هم‪ .‬راوی خجالتی‬ ‫است‪ ،‬ارام است‪ ،‬هوای دانیال را همیشه و بیشتر از خودش دارد‪،‬‬ ‫حسادت کسانی را می کند که به دانیال نزدیک می شوند‪ .‬الهام‬ ‫هم یک خصلت اصلی دارد‪ :‬همه چیز را می داند‪ .‬حتی افکاری‬ ‫که در ذهن دانیال نطفه بسته اند را‪ .‬اوست که مجازات می کند‪.‬‬ ‫اوست که رسوا می کند‪ ،‬وجدان سخت گیر دانیال‪ ،‬از نخستین‬ ‫گناهش (یعنی خوابیدن با الهام) همواره در قالب الهام در تعقیب‬ ‫او بوده و تمام فرایند نوشتن این رمان توسط شخصیت خنثی و‬ ‫غیرقابل اعتماد راوی داستان همچون اعترافاتی است که دانیال‬ ‫در برابر کلیسای خوانندگانش می کند تا روح خود و نسل خود‬ ‫را رستگار کند‪ .‬ضرورتی که در یک سطح باالتر‪ ،‬خود اریان با‬ ‫نوشتن "شعار نویسی بر دیوار کاغذی" به ان تن داد و گذشته‬ ‫ی خود را که بخش مهمی از ان در ارتباط با فضای مطبوعات و‬ ‫صفحات ادبیات روزنامه های دهه ی هشتاد بود به شکل انتقادی‬ ‫بازنویسی کرد‪ .‬گذشته ای که چندان از ما فاصله نگرفته و هنوز‬ ‫سایه اش ما را تعقیب می کند‪ .‬اگر نویسنده از دانیال غولی باور‬ ‫کردنی و ملموس می سازد و سپس به بیرحمانه ترین شکل‬ ‫ممکن پته اش را روی اب می ریزد‪ ،‬از شارالتانیسم نهفته در‬ ‫اعمال او پرده برمی دارد‪ ،‬بی اخالقی ها و سرقت های ادبی اش را‬ ‫برمال می کند‪ ،‬از این روست که چنین فضایی را زیسته و بهترین‬ ‫راه رستگاری ان را تاباندن نوری به تمام ابعاد سپید و سیاه این‬ ‫فضا می داند‪ .‬چرا که گذار از ان و دادن پیچ تازه ای به مسیر‬ ‫فرهنگ و روشنفکری را ضروری می بیند‪ .‬نویسنده قصد داشته‬ ‫تا در داستان خود هم زمینه ی اجتماعی و سیاسی بخش های‬ ‫مهمی از تاریخ پس از انقالب را به تصویر بکشد (اهواز در زمان‬ ‫جنگ‪ ،‬تهران پس از دوم خرداد)‪ ،‬هم مایه های سورئالیستی را‬ ‫وارد داستان کند تا به قول خودش در کتاب شعارنویسی تنها‬ ‫به بازنمایی واقعیات بسنده نکند و فاصله ی میان تجربه و رمان‬ ‫را با چنین ترفندهایی پر کند و هم همانطور که گفته شد در‬ ‫شخصیت پردازی و روایت از تکه تکه کردن سوژه به شیوه ی‬ ‫متون مدرن بهره ببرد‪ .‬از سوی دیگر بُعد اسیب شناسانه ی رمان‬ ‫و ترسیم فضای غالب روشنفکری ان زمان به خودی خود اثر را‬ ‫ارزشمند ساخته است‪ .‬پایان بندی رمان نیز بیش از انکه واقعا‬ ‫پایانی برای داستانی عجیب باشد‪ ،‬نوعی بازگشت است‪ :‬بازگشت‬ ‫به همان مکان و زمانی که راوی از ان اغاز کرده‪ ،‬با نگاهی‬ ‫که حاال دیگر کامال دگرگون شده است و خواننده را با پایانی‬ ‫نامتعین روبرو می کند و میان مشتی از ممکنات رها می سازد‪.‬‬ ‫بطور کلی امکان دارد خواننده ان کششی را که در شروع رمان‬ ‫حس می کند در میانه های کار از دست بدهد و در پایان به‬ ‫کلی از رمان نا امید شود‪ ،‬اما معتقدم چنین ترفندهایی ( گزارش‬ ‫دقیقه به دقیقه ی یک شب‪ ،‬پایان نسبتا باز و نامتعین و‪ )...‬از‬ ‫سوی نویسنده برای سنجیدن میزان انعطاف مخاطب در برابر‬ ‫ابعاد مختلف رمان است‪ ،‬چیزی که در مجموع اگر چه نه عالی و‬ ‫بی نقص اما با ارزش و خواندنی از اب درامده است‪.‬‬ ‫‪ - 7‬مایرس‪ ،‬تونی‪" .‬اسالوی ژیژک"‪،‬چاپ دوم ‪ ،1389‬زنجان‪ :‬نشر هزاره ی سوم‪ ،‬صفحه ی ‪36‬‬ ‫ماهنامه سرند شماره سیزدهم‪ ،‬ابان ‪1395‬‬ ‫‪18‬‬ صفحه 19 ‫اثری از عزیز ساعتی‬ ‫اثری از مسعود غفاری‬ ‫اثری از محمد ملک‬ ‫اثری از امینه الیاسی‬ ‫فرهنگ و هنر‬ ‫‪19‬‬ صفحه 20 ‫فرهنگ و هنر‬ ‫ارتیبیشن‪ ،‬پاسخی به چالش های دنیای هنر‬ ‫معرفی استارتاپ ارتیبیشن‬ ‫نظر به اینکه توسعه ارتباطات و رسانه بر حوزه های مختلف بشری‬ ‫تاثیرگذار بوده‪ ،‬کارکرد فن اوری های نوین اطالعات و ارتباطات بر‬ ‫فرهنگ‪ ،‬هنر و رسانه و شناخت رویکردهای جدید در این حوزه اهمیت‬ ‫بسیار دارد؛ به عبارت دیگر‪ ،‬بدون همراهی با انچه در نتیجه انقالب‬ ‫فن اوری در حوزه رسانه های نوین فرهنگی اتفاق افتاده است نه تنها‬ ‫در زمینه فرهنگ و هنر به موفقیت های چشم گیری دست نخواهیم‬ ‫یافت که در گستره فرهنگ عمومی نیز نخواهیم توانست به نقطه قابل‬ ‫قبولی دست یابیم‪ .‬کشور ما که از دیرباز به هنرجویی و هنردوستی‬ ‫مشهور بوده و هنرمندان بسیاری را در رشته های مختلف هنری از‬ ‫نقاشی و خطاطی تا انواع گرایش های صنایع دستی به دنیا معرفی‬ ‫کرده است‪ ،‬در روزگار معاصر با افزایش تعداد هنرمندان جهانی روبرو‬ ‫شده است که نمایانگر پویایی و پیشرفت ایرانیان در تمامی عرصه های‬ ‫هنری است‪ .‬با این وجود‪ ،‬قشر هنری کشور‪ ،‬خصوصا هنرمندانی که‬ ‫به تازگی پا به عرصه هنر نهاده اند‪ ،‬با چالش های گوناگونی روبرو‬ ‫هستند‪ ،‬از این جمله می توان به مساله ی معرفی و فروش اثار هنری‬ ‫در عرصه ی ملی و بین المللی اشاره کرد؛ چه بسیاراند هنرمندان و‬ ‫حتی استادانی که در خانه ها‪ ‬و انبارهایشان با اوار اثار هنری خود‬ ‫مواجه هستند و متاسفانه در فروش ان ها مستاصل اند‪ .‬این قضیه از‬ ‫چندین جهت قابل تامل است‪ ،‬از طرفی تعدادی از هنرمندان از تالش‬ ‫برای فروش خسته شده اند و اعتقاد دارند مردم رغبتی برای خرید اثار‬ ‫هنری ندارند‪ ،‬از طرف دیگر عده ای نیز از حجم وسیع اثار کپی شکوه‬ ‫می کنند و از این که نمی توانند اصالت اثر خود را به رخ بکشند ناراضی‬ ‫می باشند‪ ،‬که این امر ناشی از نبود یک مجموعه ی کامل و جامع در‬ ‫زمینه هنرهای تجسمی برای گرداوری‪ ،‬نمایش و فروش اثار این‬ ‫عزیزان حکایت می کند‪ .‬در این اشفته بازار تنها تعدادی واسطه هنری‬ ‫هستند که به درامدزایی می پردازند‪ .‬لذا وجود مجموعه ای برای ارتباط‬ ‫بهتر عرضه کنندگان هنر به هنردوستان سال ها است حس می شود‬ ‫که در کنار حمایت از هنرمندان و تسهیل فرایند فروش و عرضه اثار‬ ‫انان بازار هنر را بیش از پیش مورد حمایت قرار دهد و ارتباط بهتر و‬ ‫موثری میان هنرمندان و عالقه مندان به ان ها ایجاد گردد‪ .‬همچنین‬ ‫دستیابی مناسب به اطالعات و اخبار هنری یکی دیگر از کمبودهایی‬ ‫که از اهالی هنر شنیده می شود‪ .‬نمایشگاه ها و جشنواره های زیادی‬ ‫در کشور برگزار می شود که به علت عدم اطالع رسانی مناسب مورد‬ ‫توجه کمتری قرار می گیرند‪.‬‬ ‫حمایت و ّ‬ ‫ماهنامه سرند شماره سیزدهم‪ ،‬ابان ‪1395‬‬ ‫‪20‬‬ صفحه 21 ‫فرهنگ و هنر‬ ‫اثری از مسلم احمدی منبع تصویر‪www.arthibition.net :‬‬ ‫ارتیبیشن‬ ‫در برابر موانع و چالش های ذکر شده چه می توان کرد؟ ایا‬ ‫فناوری های روز می تواند گره گشا باشند؟ مشخصا اینترنت‬ ‫می تواند به مدد جامعه هنری بیاید؟ بر اساس گزارش های‬ ‫موجود‪ ،‬پیش بینی های متخصصین بازار هنر حاکی از ان‬ ‫است که در سال های اینده محصوالت هنری خاورمیانه‬ ‫نقش مهمی را در بازار هنر منطقه ای و جهانی ایفا خواهد‬ ‫کرد‪ .‬با در نظر داشتن این واقعیت و نیز با توجه به کمبود‬ ‫بستر مناسب برای عرضه هنر در منطقه‪ ،‬مجموعه ما بر ان‬ ‫شد که سامانه «ارتیبیشن (‪ »)Artibition‬را متشکل از‬ ‫وبسایتی به ادرس‪:‬‬ ‫‪www.arthibition.net‬‬ ‫اثری از کتایون مقدم منبع تصویر‪www.arthibition.net :‬‬ ‫و برنامه های موبایلی اندروید و ‪ iOS‬طراحی کرده و با‬ ‫برگزاری جشنواره ها‪ ‬و نمایشگاه های گروهی و انفرادی‬ ‫مجازی‪ ،‬به هنرمندان گرامی خدمت کند‪.‬‬ ‫”ارتیبیشن (‪ “)Artibition‬برگرفته از لغت ترکیبی ‪Art‬‬ ‫‪ Exhibition‬به معنای «نمایشگاه هنر» می باشد که از‬ ‫بهار ‪ 94‬با یک تیم فعال ‪ 20‬نفره شروع به فعالیت نمود‪ .‬روند‬ ‫اصلی کار در ارتیبیشن به این صورت می باشد که هنرمندان‪،‬‬ ‫صاحبین گالری و مجموعه داران اثار خود را به صورت‬ ‫رایگان برای فروش یا نمایشگاه مجازی قرار می دهند و‬ ‫عالقمندان به خرید اثار و تماشای انان می پردازند‪ .‬از انجایی‬ ‫که دید مدیران سایت نگاه بین المللی بوده و یکی از اهداف‬ ‫اصلی ان ها فروش و عرضه اثار در خارج از ایران است‪،‬‬ ‫سایت از ابتدا به صورت دوزبانه طراحی شده است و بزودی‬ ‫دو زبان فرانسه و عربی هم به سایت اضافه خواهد شد‪ .‬در‬ ‫بخش بالگ می توان فیلم های اموزشی از هنرمندان و اثار‬ ‫هنری‪ ،‬از اخرین اخبار هنر‪ ،‬جشنواره ها و حراجی ها‪ ،‬کتاب ها‬ ‫و مقاالت هنری‪ ،‬برنامه گالری ها و ‪ ...‬مشاهده کرد‪.‬‬ ‫ماهنامه سرند شماره سیزدهم‪ ،‬ابان ‪1395‬‬ ‫‪21‬‬ صفحه 22 ‫طنز‬ ‫شهاب غالمی‬ ‫* نت ازادی!‬ ‫ماهنامه سرند شماره سیزدهم‪ ،‬ابان ‪1395‬‬ ‫‪22‬‬ صفحه 23 ‫سخن پایانی‬ ‫بدبخت ملتی که تاریخ خود را نداند‪.‬‬ ‫تیره بخت تر از ان ملتی که عالقه مند به دانستن تاریخ خود نباشد‪.‬‬ ‫شوربخت تر از همه ملتی است که تاریخ خود را به ریشخند بگیرد‪.‬‬ ‫«احمد کسروی»‬ ‫منبع تصویر‪ :‬دو مرد رخت شور در دوره قاجار ‪www.iranicaonline.org‬‬ ‫ماهنامه سرند شماره سیزدهم‪ ،‬ابان ‪1395‬‬ ‫‪23‬‬ صفحه 24 ‫ا گهی‬ ‫با حضور جدی دفتر تهران و با هدف حمایت از فیلم سازان اماتور حوزه فیلم کوتاه؛‬ ‫سری جدید پاتوق فیلم کوتاه «سینما اینده» اغاز به کار می کند‬ ‫فاز سوم پاتوق فیلم کوتاه انجمن سینمای جوانان ایران موسوم به «سینما اینده» با هدف نمایش اثار فیلم سازان عرصه‬ ‫فیلم کوتاه‪ ،‬در سری جدید فعالیت خود جهت حمایت و پشتیبانی هرچه بیشتر از عالقه مندان‪ ،‬فیلم سازان جوان و خصوصا‬ ‫فیلم اولی های این حوزه با حضور فعال دفتر تهران در پردیس سینمایی چارسو اغاز به کار می کند‪ .‬به گزارش روابط عمومی‬ ‫انجمن سینمای جوانان ایران‪ ،‬در دور جدید این پاتوق‪ ،‬شورای حمایت از تولید اثار فیلم سازان اماتور و فیلم اولی متشکل‬ ‫از محمدرضا عرب‪ ،‬مهدی اسدی و محمدرضا بهشتی منفرد زیر نظر دفتر تهران به صورت دائمی در پاتوق حضور داشته و‬ ‫ضمن گفتگو و تبادل نظر مستقیم با فیلم سازان جوان‪ ،‬زمینه حمایت از تولیدات انان را به شکل رو در رو مورد بررسی قرار‬ ‫خواهند داد‪.‬‬ ‫سینما اینده با تکیه بر تجربیات دوره های قبل و همچنین بازخوردهای بسیار مثبت سی و سومین جشنواره بین المللی فیلم‬ ‫کوتاه تهران کوشش خواهد کرد ضمن نمایش جدیدترین و مهم ترین فیلم های کوتاه ایران و جهان‪ ،‬با استقرار اعضای شورای‬ ‫حمایت از تولید دفتر تهران به شکل دائم در محل پاتوق‪ ،‬زمینه های همکاری وسیع تری را در دوشنبه های پیش رو فراهم‬ ‫اورد‪ .‬هجدهمین پاتوق فیلم کوتاه از سری جدید ان ‪ ۲۲‬اذرماه از ساعت ‪ ۱۸‬تا ‪ ۲۰‬در پردیس سینمایی چارسو برگزار شده‬ ‫و عالقه مندان عضویت همچون گذشته می توانند با مراجعه حضوری یا از طریق سایت انجمن و یا ارسال ایمیل به ادرس زیر‬ ‫نسبت به ثبت نام و دریافت کارت عضویت اقدام فرمایند‬ ‫‪iycs.pr2016 @gmail.com‬‬ ‫‪24‬‬ صفحه 25 ‫ا گهی‬ ‫یکی برای روز تولدش‪ ،‬در یکم ابان‪ ،‬ارزو کرد که مشکل «هدررفت غذا» بهبود پیدا کنه و جمعی‬ ‫برای به انجام رسیدن این ارزو همراه شدن‪ .‬شام هم اگر «مسئله قابل بهبودی» اطرافت رساغ داری‬ ‫که در طی یه بحث و تبادل نظر جمعی قابل پیگیری هست‪ ،‬اون رو هم زمان با روز تولدت در‬ ‫پادپرس مطرح کن تا همگی به کمک هم در جهت بهبودش حرکت کنیم‪.‬‬ ‫‪25‬‬ صفحه 26 ‫ا گهی‬ ‫مقدمۀ کتاب «بدن من مال خودمه»‪:‬‬ ‫یکی از اولین چیزهایی که به بچه ها یاد می دهیم این است که چه طور اعضای مختلف بدن شان را نام ببرند‪ .‬هرچه بزرگ تر می شوند این‬ ‫مکالمه باید یک قدم جلوتر برود‪ .‬باید بدانند بعضی از اعضای بدن شان خصوصی است و فقط به خودشان تعلق دارد‪ .‬همان طور که به کودکان‬ ‫یاد می دهیم در هنگام اتش سوزی چه کارهایی انجام دهند‪ ،‬به ان ها یاد می دهیم که اگر کسی به صورت نامناسب لمس شان کرد‪ ،‬یا انان را‬ ‫مجبور کرد که دیگران را به صورت نامناسبی لمس کنند‪ ،‬چه کار کنند‪ .‬پیام اصلی کتاب بدن من مال خودمه این است‪ :‬اگر کسی لمستان‬ ‫کرد‪ ،‬بیایید و بگویید! متاسفانه اکثریت اعظم کودکان‪ ،‬سوءاستفاده ی جنسی را فورا ً افشا نمی کنند؛ در نتیجه سوءاستفاده بیش تر و جدی تر‬ ‫می شود‪ .‬سکوت کودک دالیل زیادی دارد‪ .‬شاید سوءاستفاده کننده به او گفته که این یک راز (بین خودشان) است‪ .‬شاید کودک تصور‬ ‫می کند که خودش مقصر است‪ .‬اگر او اموزش ندیده باشد که بدنش متعلق به خودش است‪ ،‬شاید هنوز خیلی کوچک باشد که بفهمد در‬ ‫معرض یک رفتار اشتباه است‪ .‬هر کودک فارغ از جنسیت‪ ،‬سن و پیشینه ممکن است قربانی سوءاستفاده باشد؛ با این وجود‪ ،‬بزرگترها هنوز‬ ‫نمی دانند که چگونه و چه زمانی درباره ی این موضوع با کودکان شان حرف بزنند‪ .‬کتاب بدن من مال خودمه برای بچه های ‪ 3‬تا ‪ 8‬سال‬ ‫نوشته شده است و به شما کمک می کند تا راجع به امنیت و حریم خصوصی فرزندانتان به روشی مستقیم و محبت امیز با انان حرف بزنید‪.‬‬ ‫تعداد صفحات کتاب‪۳۱ :‬‬ ‫مبلغ تعیین شده برای هر صفحه‪ ۴۰۰۰ :‬تومان‬ ‫مبلغ تعیین شده برای کل کتاب‪ ۱۲۴ :‬هزار تومان‬ ‫م یخواهید حامیت کنید؟‬ ‫به این ادرس مراجعه کنید‪:‬‬ ‫‪www.rahaayi.com/public-support‬‬ ‫‪26‬‬ صفحه 27 ‫ا گهی‬ ‫‪27‬‬ صفحه 28

آخرین شماره های ماهنامه سرند

ماهنامه سرند 83

ماهنامه سرند 83

شماره : 83
تاریخ : 1401/06/31
ماهنامه سرند 82

ماهنامه سرند 82

شماره : 82
تاریخ : 1401/05/31
ماهنامه سرند 81

ماهنامه سرند 81

شماره : 81
تاریخ : 1401/04/31
ماهنامه سرند 80

ماهنامه سرند 80

شماره : 80
تاریخ : 1401/03/31
ماهنامه سرند 79

ماهنامه سرند 79

شماره : 79
تاریخ : 1401/02/31
ماهنامه سرند 78

ماهنامه سرند 78

شماره : 78
تاریخ : 1401/01/31
ثبت نشریه در مگ لند

شما صاحب نشریه هستید ؟

با عضویت در مگ لند امکانات متنوعی را در اختیار خواهید داشت
ثبت نام ناشر
لطفا کمی صبر کنید !!