ماهنامه سرند شماره 8
ماهنامه سرند شماره 8
سرند
سرند تالشی است در جهت نقد اندیشه و رفتار جامعه ایران
درجستجوی
زمان از دست رفته
درباره ی نوستالژی و فرهنگ نوستالژی
روسپیان سودازده ی
سرزمین من
نگاهی اجمالی به کاهش سن
زنان اسیب دیده (قسمت دوم)
بیوگاز ،انرژی اینده
بررسی اجمالی اهمیت استفاده
از منابع تجدیدپذیر
خط و نشان پدری
بخش اول :بررسی جایگاه تاریخی
پدر در خانواده (قسمت دوم)
ماهنامه تحلیلی مسایل ایران /سال دوم /خرداد 19 / 1395صفحه صفحه 1
به نام خداوند جان و خرد
ماهنامه سرند
سرند تالشی است در جهت نقد اندیشه و رفتار جامعه ایران
اینه چون نقش تو بنمود راست خود شکن ،اینه شکستن خطاست
ماهنامه تحلیلی
سال دوم /شماره هشتم /خرداد ماه 95
مدیرمسئول و سردبیر :سپهر ساغری
هیئت تحریریه :یلدا دنیایی مبرز ،امید سلطانی و پویا اشکانی
تیم هنری :شهاب غالمی و شادی اسکندری
نشانی سایت ماهنامه:
www.sarandmonthly.com
ان چه در این شماره می خوانید:
سخن اغازین
ردای خرداد2 .................................................
جامعه
روسپیان سودازده ی سرزمین من3................................
نگاهی اجمالی به کاهش سن زنان اسیب دیده (قسمت دوم)
اقتصاد و کارافرینی
بیوگاز ،انرژی اینده6 ..........................................
بررسی اجمالی اهمیت استفاده از منابع تجدیدپذیر
تاریخ و اندیشه
خط و نشان پدری9 ...........................................
بخش اول :بررسی جایگاه تاریخی پدر در خانواده (قسمت دوم)
فرهنگ و هنر
در جستجوی زمان از دست رفته 13 ............................
درباره ی نوستالژی و فرهنگ نوستالژی
طنز
بدون شرح17 ..................................................
سخن پایانی
نفسم گرفت از این شهر در این حصار بشکن18 .................
تا وقتی که مردم مسائل خود را از سر خود وا می کنند و تا وقتی که انتظار
نمی رود خود مسئولیت کامل و تعیین تکلیفی کامل را بر عهده گیرند ،رفاه
و سعادت انان در این جهان توهمی بیش نیست و این توهمی است که روزی
خواهد ترکید ودران هنگاماینترکیدنپیامدهایهولناکیدرپیخواهدداشت.
تئودور ادورنو
جامعه شناس و فیلسوف
عزیزانی که تمایل به همکاری دارند ،می توانند از طریق زیر اقدام
فرمایند:
ارسال یادداشت یا مقاله ،گزارش ،مصاحبه یا درخواست همکاری
در حوزه های دیگر چون کارتون ،کاریکاتور ،ترجمه و ...به نشانی
الکترونیکی ماهنامه:
Sarandmonthly@gmail.com
1 صفحه 2
سخن اغازین
ردای خرداد
در انتهایی ترین نقطه استان خوزستان در نقطه تالقی
اروندرود و کارون ،شهری کوچک با نقشی بزرگ ارمیده
است .این سکوت نه نشان از ارامش قبل از طوفان که حکایت
از متانت پس از ان دارد .چهره شهر زخمی است .زخمی که
رویایی فتح یک روزه خرمشهر ،سه روزه خوزستان و دو هفته
ای ایران را بر باد داد .پس از 34روز ایستادگی و نبرد تن
به تن مردم بومی ،تکاوران نیروی دریایی و نیروهای سپاه
نهایتا خونین شهر در 4ابان به بند کشیده شد .کفه ترازوی
جنگ برای بعثی ها سنگینی می کرد .در شرایطی که ما در
تحریم بودیم عراقی ها همه نوع امکانات را در اختیار داشتند.
از امریکا و فرانسه تا روسیه و عربستان همه و همه به رژیم
صدام کمک تسلیحاتی و نظامی می کردند .حتی تعدادی
خلبان امریکایی ،استرالیایی ،افریقایی و ...نیز برای بعثی ها
لباس رزم به تن کردند! ما در تحریم چاره ای جز خرید لوازم
و تغییر کاربری ان ها جهت مصرف نظامی نداشتیم .نیروهای
صدام نبرد را به مناطق غیر نظامی و شهری کشاندند .بمباران
ها بی امان است .تنگنای سیاسی و تحریم دولت از یک سو
و سکوت جامعه بین المللی از سوی دیگر نتیجه ای جز
افزایش تلفات انسانی در ایران به همراه نداشت .ما برای دفاع
از خود موشک نداشتیم و چاره ناچار را در چانه زنی با قذافی
جستیم تا شاید فرجی باشد .در همین راستا رایزنی برای
خرید موشک از لیبی اغاز شد .در برابر حمالت موشکی بعثی
ها ان هم به شهرها ،مناطق مسکونی و مدارس چه باید کرد؟
باید منتظر ماند و گردن کج کرد تا چند فروند موشک ان
هم گران تر از قیمت بازار و با چند ماه دیرکرد به دستمان
برسد؟ در این بین بودند کسانی که در اندیشه تغییر شرایط
برامدند .اما کسانی چون تهرانی مقدم این محدودیت را از
پیش رو برداشتند و توان دیپلمات های ایرانی را برای چانه
زنی و امتیاز گرفتن ،باال بردند.
تحریم ،واژه ای اشنا برای ملتی که سال ها با پوست و گوشت
خود ان را تحمل کرده است .برای ملتی چون ایران تحریم
محدود به جنگ افزارها نمی شود ما مردمی هستیم که
تحریم دارو را هم تجربه کرده ایم .بدیهی است وقتی کشوری
ماهنامه سرند
شماره هشتم ،خرداد 1395
از درون توان تولید نداشته باشد طبعا نیازمند دول خارجی
خواهد بود .این مهم در بزنگاه هایی چون جنگ یا اختالفات
سیاسی (اعم از منطقه ای و فرامنطقه ای) بیشتر خود را
نشان می دهد .نکته حایز اهمیت این است که اگر در کشور
توان موشکی الزم را داشته باشیم از تحریم نگران نخواهیم
بود .اگر در کشور تجهیزات پزشکی بسازیم دل نگران تحریم
ها نخواهیم شد .بواسطه تحریم های بانکی و عدم توانایی
در تهیه دارو ،کودکی در کشور پرپر نمی شود .پرسش این
است که در برابر وضعیت حاکم چه باید کرد؟ ایا ذکر یک
به یک نامالیمات گرهی از کار ما می گشاید؟ برشمردن
کمی و کاستی های جامعه ایران می تواند توجیهی برای
کنار کشیدن باشد؟ ایا تا به حال اندیشیده ایم که المان یا
ژاپن تاریخ بسیار خشونت باری را پشت سرگذاشته اند اما
فداکاری ،برنامه ریزی و اینده نگری ایشان مسیر را برای
توسعه متوازن هموار کرد؟ ایا نروژ و دانمارک یک شب و
در کوتاه مدت توانستند بر همه مشکالت غلبه کنند؟ ایا من
ایرانی به عنوان یک پزشک جراح موظف به سرمایه گذاری
در حوزه تولید تجهیزات پزشکی هستم یا ساختمان سازی؟
ایا من مهندس ایرانی موکلف به راه اندازی شرکت دانش
بنیان در حوزه تخصصی خود هستم یا تاسیس پمپ بنزین؟
ایا من بازرگان ایرانی باید در اندیشه سرمایه گذاری در بخش
خصوصی باشم یا خرید زمین و ویال؟ چگونه کشوری چون
ایالت متحده در ظرف 300سال به این درجه از قدرت رسید
و ما برغم سه هزار سال تاریخ مدون در حوزه های مختلف
باید دست نیاز به سوی غیر دراز کنیم؟ در تمام این تاریخ
پر فراز و فرود نقش ما مردم چه بوده است؟ ما در کجای
این تاریخ ایستاده ایم؟ باید توجه داشت همان طور که ما
پدران و مادران خود را در معرض پرسش های بی شمار قرار
دادیم فرزندان ما هم از ما خواهند پرسید .مای ایرانی باید
در اندیشه فرزندان خود باشد .ما می بایست اجر به اجر و
سنگر به سنگر ،یک به یک بسازیم و فتح کنیم تا فردایی بهتر
رقم زنیم .نباید تسلیم محدودیت ها شد و باید دنبال چاره
گشت .این ما هستیم که باید بر همه جریان های انحصار
طلب غلبه کنیم .همیشه گزینه ای برای برون رفت از وضع
موجود وجود دارد .باید یکی برای همه و همه برای یکی بودن
را مشق کنیم.
سپهر ساغری
2 صفحه 3
جامعه
مادامی که برای اقناع نیازهای جنسی فروخورده و یا حتی فرار و رهایی از
یک شکست عاطفی با بی پروایی به پیکر یک زن روی می اوریم ،هرگز در
اوج کامجویی و سرشاری و لبریزی جنسی و در ان شتاب و درنگ ،لحظه
ای با خود اندیشیده ایم که شاید او به اجبار پدر ،همسر و یا شاید هم از
فرط فقر ،شوربختی ،استیصال و درماندگی و به حکم شرایط جامعه ای
که اجازه ی هیچ انتخاب بهتری مگر تن فروشی به او نداده ،نه تنها با پیکر
خود بلکه با تمام شخصیت خود ،به این خودفرسایی اگاهانه و ناگزیر روی
اورده است؟! و یا ان هنگام که به صرف داشتن پول و قدرت اقتصادی در
مورد قیمت و بهای پیکر او ،افزایش مدت زمان ارایه خدمات جنسی ،تامین
محل برقراری رابطه جنسی و عدم استفاده از کاندوم برای کسب لذت هرچه
بیشتر با او به چانه زنی می پردازیم ،در حقیقت عالوه بر استثمار پیکر او،
بیش از پیش به تحقیر روح و روان انسانی او دامن می زنیم؟! گزافه گویی
نخواهد بود اگر بگوییم ما در اوج لذت جنسی دست و پا می زنیم و او در قعر
مشکالت اقتصادی و اجتماعی ،ما به اغوش گرم جامعه باز خواهیم گشت و
او هم چنان یک روسپی است و از پذیرش اجتماعی محروم و تسلسل باطل
فقر ،بیماری های مقاربتی ،حاملگی های ناخواسته ،سقط های انتخابی ،
افسردگی ،بیماری های روانی و طرد اجتماعی هم چنان ادامه دارد.
3 صفحه 4
جامعه
چند معموال تن فروشی زنان ،روسپیگری نامیده می شود و
این واژه کمتر در مورد تن فروشی مردان به کار می رود ،با
این وصف ،تمایل فزاینده ای در خصوص شکستن انحصاری
روسپیان سودازده ی سرزمین من!
این واژه وجود دارد .در اغلب موارد به تن فروشان با دیده ی
نگاهی اجمالی به کاهش سن زنان اسیب دیده
تقبیح نگریسته می شود و ممکن است مشمول کیفر های
(قسمت دوم)
قانونی شوند ،در حالی که مشتریان ان ها از این واکنش
های اجتماعی مبرا هستند 1».تن فروشی در زنان هم معلول
مشکالت اجتماعی نظیر بیکاری ،فقر ،اعتیاد ،کم سوادی
و بی سوادی ،سابقه ازار جنسی ،زندگی در خانواده های
اشفته و از هم گسیخته ،فرار از منزل ،ازدواج اجباری ،اجبار
یلدا دنیایی مبرز
به روسپیگری توسط همسر و یا والدین ،حضور روسپی در
بین دوستان و فامیل ،سابقه بازداشت و زندان و ...است و
هم خود به سایر مشکالت و اسیب های اجتماعی دامن می
در یادداشت پیشین به کیستی روسپیان به طور عام ،علل و زند 2.به نظر می رسد عوامل زمینه ساز اسیب های اجتماعی
عوامل موثر در گرایش زنان به وادی «تن فروشی» و کاهش در ابعاد مختلف ،ابتدا از خانواده منشا می گیرد و خانواده
سن زنان اسیب دیده به طور خاص و نقش غیر قابل اغماض در پیدایش و گسترش اسیب های اجتماعی به طور عام و
مشتریان به عنوان گره ای کور و مغفول مانده در تداوم و تن فروشی زنان به طور خاص نقش به سزایی دارد .مانند
گسترش پدیده تن فروشی پرداختیم.
بسیاری از االم اجتماعی ،فقر در هر دو شکل اقتصادی و
فرهنگی یکی از مهم ترین عوامل اصلی گرایش زنان به وادی
تن فروشی است .از این رو پرسش ناگزیری مطرح است
روسپیگری داد و ستد جنسی و به دیگر سخن ارایه خدمات براستی علت یا علل اصلی روسپی خواهی در مردان چیست؟!
جنسی مرتبط با « تن» است .بنابرین می توان این گونه نتیجه ایا این علل ،مشابه ان چه که در جامعه زنان شاهد بوده
گرفت که بین زن و مردی که خود را در اختیار دیگری قرار ایم از نهاد خانواده سرچشمه می گیرد یا باید برای کنکاش
می دهند فرقی نیست و واژه روسپی بر مردان نیز می تواند و واکاوی این علل احتمالی در بطن جامعه مردان و در تار
اطالق گردد و با این وصف ،احکام مترتب بر روسپیگری در و پود اندیشه ی خود انان به جستجو بپردازیم؟! به ظاهر
عللی که مردان را به سوی این وادی
وضع مشابه ،شامل مردان روسپی
سوق می دهد بسیار متفاوت تر از ان
نیز می شود .این برخالف تصور
دلیل
هر
به
که
زنانی
و
دختران
معموال
چیزی است که زنان را! به علت زیست
نادرستی است که در میان بخش
بزرگی از مردم رایج است و ان چه و انگیزه با مردان متعدد رابطه برقرار پنهان پدیده تن فروشی از یک سو و
پیامدهای فردی ،خانوادگی ،اجتماعی،
به فساد و هرزگی تعبیر می شود را می کنند ،فاسد و فاحشه نامیده
مختص به زنان می دانند .معموال می شوند .اما اگر مردی با چندین زن حقوقی و قانونی از سوی دیگر مطالعه
درباره "مشتریان" زنان تن فروش به
دختران و زنانی که به هر دلیل و و دختر رابطه برقرار کند به او هیچ
غایت دشوارتر از پژوهش درباره خود
انگیزه با مردان متعدد رابطه برقرار
می کنند ،فاسد و فاحشه نامیده لقب و عنوانی نمی دهند .فقط او را این زنان است و امکان پژوهش های
می شوند .اما اگر مردی با چندین هوس ران و عاشق پیشه می شمارند .دقیق و همه جانبه در این مورد یا
زن و دختر رابطه برقرار کند به او چنین مردانی می توانند مانند دیگر وجود نداشته و یا با مشکالت فراوانی
هیچ لقب و عنوانی نمی دهند .فقط مردان زندگی کنند و در برابر وجدان همراه است و در معدود مواردی هم که
پژوهشی درباره مشتریان انجام شده از
او را هوس ران و عاشق پیشه می
نشوند...
مواخذه
چندان
اجتماعی
منظر و دیدگاه افراد تن فروش به بررسی
شمارند .چنین مردانی می توانند
و مطالعه پیرامون انان پرداخته شده
مانند دیگر مردان زندگی کنند و
3
است .این در حالی است که به هیچ
در برابر وجدان اجتماعی چندان
-1مدنی قهفرخی ،سعید ،بررسی اسیب های اجتماعی روسپیگری ،تهران ،یاد اوران ،اول ،1392،صص 25و26
مواخذه نشوند و در جامعه ،احساس انفعال و سرافکندگی
-2همان ،صص 129-199
نکنند و حتی با افتخار از هوس رانی خود سخن برانند .هر
-3برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به سعید مدنی قهفرخی ،پیام روشن فکر ،ویژگی های مشتریان تن
ماهنامه سرند شماره هشتم ،خرداد 1395
4 صفحه 5
جامعه
-7همان ،ص288
-8همان ،ص226
-9همان ،ص288
-10همان ،ص 295
ماهنامه سرند
.11همان ،ص296
شماره هشتم ،اردیبهشت 1395
5
منبع تصویرwww.static.independent.co.uk :
روی نمی توان با تمرکز و دقت یک جانبه پیرامون نقش را باید تجاوزی اشکار به حقوق بشر دانست .تن فروشی چه
زنان تن فروش ،از نقش مردان به عنوان عامالن پیدایش ،اجباری و چه همراه با رضایت ،توهین به بشریت است و بزه
9
تداوم و گسترش این پدیده و اسیب اجتماعی فروکاهید .دیده واقعی نه فقط شخص روسپی بلکه بشریت بوده است.
ناگفته پیداست که تن فروشی تابع شرایط و عوامل فردی ،فمنیست های مخالف روسپیگری ،بر این نکته پافشاری می
روان شناختی ،خانوادگی ،اجتماعی ،فرهنگی ،اقتصادی و کنند که روسپیگری یکی از نهاد های سلطه در مردساالری
حتی سیاسی است .زنان تن فروش به علت رویکردی که است ،بنابرین نهادی است که بر پایه ی نابرابری و تبعیض
جهت امرار معاش اتخاذ می کنند به لحاظ جسمی ،جنسی ،علیه زنان به وجود امده و همچنین تقویت کننده و تداوم
روانی و اجتماعی در معرض اسیب های مختلفی قرار دارند دهنده ی فرودستی زنان است .ان ها با تکیه بر نابرابری های
که اثار و پیامدهای ان به جامعه نیز تسری خواهد یافت جنسیتی و انواع تبعیض ها علیه زنان ،مثال خشونت های
که شاید این روزها اشناترین این پیامدها به چشم و گوش جنسی و کنترل زندگی زنان از سوی مردان و هم چنین
ما ،افزایش امار طالق به دلیل ترویج روابط فرازناشویی 4و نابرابری در فرصت های زندگی از جمله اموزش و شغل یابی
گسترش موج سوم بیماری ایدز از طریق روابط جنسی غیر و همچنین تبلیغ کلیشه های جنسیتی در مورد نقش های
ایمن است. 5عدم استفاده از کاندوم از
زنانه و معرفی جنس زن به عنوان ارایه
شایع ترین رفتارهای پرخطر در میان از میان زنان تن فروش ،انانی که کننده خدمت و لذت جنسی ،معتقدند
روسپیان است 6.از علل عدم استفاده از
روسپی شدن زنان نتیجه ی نابرابری
10
کاندوم می توان به در دسترس نبودن وضعیت مالی و اقتصادی مناسبی جنسیتی در سیستم مردساالری است.
ان ،مخالفت مشتری ،غیرمنتظره ندارند ،حاضرند در ازای دریافت پول نابرابری جنسیتی به طرح این پرسش می
بودن قرار ،اعتماد به سالمت مشتری ،بیشتر ،هرگونه خدمات جنسی که انجامد که ایا زنان و مردان به منابع و
یائسگی ،عدم امکان حاملگی و عدم مشتریانشان درخواست کنند ارایه امکانات ارزشمند جامعه (غذا ،پول ،قدرت
و زمان) دسترسی برابر دارند و این سوال
دخول در 7واژن به هنگام رابطه جنسی دهند .تعدادی از زنان روسپی به
اشاره کرد .از میان زنان تن فروش ،ویژه ان هایی که دچار اعتیاد شده که ایا در دسترسی به خدمات جنسی
انانی که وضعیت مالی و اقتصادی اند ،به دلیل ناامیدی و دست شستن برابرند؟ 11به رغم ان که در روزمرگی
مناسبی ندارند ،حاضرند در ازای
زندگی ،خواه در تجرد و خواه در تاهل،
پیشگیری
موارد
رعایت
از
زندگی
از
دریافت پول بیشتر ،هرگونه خدمات
به عنوان حقوق حقه ی خود به کالبد یک
های
بیماری
دیگر
و
ایدز
به
ابتال
از
جنسی که مشتریانشان درخواست
زن تن فروش روی می اوریم اما در عین
مقاربتی صرفنظر کرده اند.
کنند ارایه دهند .تعدادی از زنان
حال با نگاهی مالمت بار و سرزنش کننده
روسپی به ویژه ان هایی که دچار اعتیاد
و گاه کینه توزانه از ان سخن می رانیم و
شده اند ،به دلیل ناامیدی و دست شستن از زندگی از رعایت ان چه از ناسزا و توهین که بر زبان و کالم ما ساری و جاری
موارد پیشگیری از ابتال به ایدز و دیگر بیماری های مقاربتی است از تن برهنه زنان برمی خیزد .پارادوکس و تناقضی به
صرفنظر کرده اند 8.گرایش به سکس های گروهی نیز مقوله غایت اشکار در گفتار ،کردار و حتی پندار یکایک ما به چشم
دیگری است که درخور توجه است که این همه ،از عوامل می خورد .شاید داد و ستد جنسی به مثابه ی اینه ای است
موثر در گسترش و افزایش تعداد موارد مبتال به بیماری ایدز که تاریک ترین و زشت ترین چهره ی اجتماع ما را باز می
در میان مردان و همچنین زنان است .در روسپیگری ،استثمار نماید .تصویری که اینه از ما نشان می دهد ،ناگهان تصویری
مالی ،جنسی و جسمی رخ می دهد .بنابرین ،روسپیگری را از خود ما می شود ،تصویری توامان از متهم ،وکیل و قاضی
نباید صرفا شغلی(مشروع یا نامشروع) قلمداد کرد بلکه ان که به داوری خویشتن خویش به نظاره نشسته است ،نگاهی
هولناک به خود ،همهمه ای کوتاه ،بند و رهایی در یک دم،
فروشی از دیدگاه زنان تن فروش خیابانی شهر تهران ،فصلنامه علمی-پژوهشی رفاه اجتماعی ،سال نهم،
شماره 34
از ایستایی تا سقوط تدریجی و هبوط کامل به ورطه سقوط،
-4روزنامه شرق ،شماره 6، 2408مهر ، 1394ص17
از این رو شکستن اینه سهل تر و اسان تر می نماید! به
-5روزنامه ایران ،شماره 19 ،6074ابان ،ص16
ظاهر رابطه و هم اغوشی بین روسپی و مشتری نوعی تحقیر
-6مدنی قهفرخی ،سعید ،بررسی اسیب های اجتماعی روسپیگری ،تهران ،یاد اوران،
اول ، 1392،ص 227
متقابل است! صفحه 6
اقتصاد و کارافرینی
مردم بیش از 200سال است که از بیوگاز استفاده
می کنند .در زمانی قبل از اختراع برق ،بیوگاز از فاضالبروهای
زیرزمینی لندن استخراج و در المپ های خیابانی که المپ
های گازی نام داشتند ،سوزانده می شد .در بسیاری از نقاط
دنیا بیوگاز برای گرمایش و روشنی بخشی خانه ها ،پخت
و پز و حتی راه انداختن ماشین ها به کار گرفته می شود.
در حال حاضر بیش از ۶۰۰واحد هاضم در اروپا مشغول
بکار می باشند .تنها در کشور المان در حدود ۲۵۰واحد
بیوگاز طی پنج سال گذشته نصب شده است .این گاز
می تواند از لندفیل ها یا همان اماکن دفن زباله استخراج شود
و یا در دهکده ها مصرف خانگی یا اجتماعی داشته باشد.
منبع تصویرwww.3blmedia.com :
6 صفحه 7
اقتصاد و کارافرینی
بیوگاز ،انرژی اینده
بررسی اجمالی اهمیت استفاده از منابع تجدیدپذیر
محمد ماکویی
یا میوه های جنگلی و پسماند اشپزخانه به وفور در اختیار
باشند مشکلی در جهت تولید بیوگاز و استفاده از ان جهت
مصارف خانگی روستایی وجود نخواهد داشت .در این میان
تنها به این نکته اشاره می شود که سه راس گاو براحتی
سوخت مورد نیاز یک خانوار روستایی را جهت تامین گرما و
پخت و پز فراهم ساخته و اعضای ان را بی نیاز از استفاده از
سوخت های معمول فسیلی می نمایند .ذکر این نکته ضروری
است که هزینه های بیوگاز فقط مربوط به سرمایه گذاری
اولیه است زیرا پس از ان منابع تولید بیوگاز همان فضوالت
حیوانی و پسماندهای اشپزی هستند که برای خریدشان الزم
نیست پولی پرداخت شود .دولت و بخش خصوصی متاسفانه
در حال حاضر وارد مبحث بیوگاز نشده اند که این امر ممکن
است به دلیل پروژه های شکست خورده ای باشد که به ندرت
در جهت تولید بیوگاز ازمایش شده اند .این در حالی است که
با گذر سال ها از تولید اولیه بیوگاز ،امروزه بسیاری از عیب
و ایرادات سیسم های بیوگاز قدیمی بر طرف شده و عالوه بر
ان با واقعی تر شدن قیمت گاز ،ورود به عرصه فناوری بیوگاز
من بعد دارای صرفه اقتصادی بیشتری هم خواهد بود .به این
ترتیب در این مقاله سعی کرده ایم خوانندگان را به گونه ای
اجمالی با بیوگاز اشنا نماییم تا به سهم خود تالش کوچکی
در ورود کشورمان به عرصه تولید گاز کم زحمت ،کم هزینه
و تجدید پذیر که در زمره انرژی های پاک محسوب می شود
نموده باشیم.
برغم وجود منابع سرشار گازی ،روستاهای فراوانی را در
گوشه و کنار کشور می توان دید که از نعمت گاز طبیعی بی
بهره اند .از میان روستاهای نامبرده هم می توان به روستای
قلعه محمد علی خان در 70کیلومتری پایتخت اشاره نمود
که علیرغم نزدیکی به تهران از نعمت گاز بی بهره اند و هم
می شود به بیش از 70روستای گلوگاه ساری ذکر به میان
اورد و حدیث مفصل را از این مجمل خواند .عدم بهره مند
کردن تمامی روستاهای کشور از برکت گاز طبیعی فقط هم
مربوط به هزینه های باالی تولید ،انتقال و توزیع گاز نیست
زیرا وجود روستاهای دور دست و وفور روستاهایی که صعب
العبور بوده و رفت و امد معمول به ان ها نیز به سهولت
میسر نیست مشکل گازرسانی به برخی از روستاها را دو
چندان می نماید .با این حال جای تعجب است که در ایران
از سوخت های جایگزین سوخت های فسیلی که در بسیاری بیوگاز چیست؟
از کشورهای دنیا مورد استفاده قرار می گیرند استفاده شایان
بیوگاز ترکیبی از گازهاست و بطور عمده از دی اکسید کربن
توجهی به عمل نمی اید و جای خالی بهره گیری از ان
و متان درست شده است .این گاز در اثر فعالیت انواعی از
ها به ویژه در روستاهای کشور بخوبی احساس می گردد.
میکروارگانیزم ها و معموال در غیاب
بیوگاز سوختی است پاک تر از
اکسیژن و هوا تولید می شود( .فقدان
سوخت های فسیلی معمول و
های
هزینه
که
است
ضروری
نکته
این
ذکر
جهت تامین گرما و پخت و پز
اکسیژن شرایط بی هوازی نامیده می
کاربردی تر است .یکی از مزایای بیوگاز فقط مربوط به سرمایه گذاری اولیه شود) حیواناتی که مواد گیاهی را
بیوگاز قابلیت تولید در محل است زیرا پس از ان منابع تولید بیوگاز می خورند و به ویژه حیواناتی که چرا
و در نتیجه عدم نیاز به صرف همان فضوالت حیوانی و پسماندهای می کنند مقادیر زیادی بیوگاز تولید
هزینه های گزاف انتقال و توزیع
می نمایند .بیوگاز تولیدی توسط گاو
الزم
خریدشان
برای
که
هستند
اشپزی
گاز است .مواد اولیه تامین بیوگاز
یا فیل بوجود نمی اید بلکه توسط
براحتی در دسترس هستند زیرا نیست پولی پرداخت شود .دولت و بخش میلیاردها میکروارگانیزمی که در
اگر محیط گرمای الزم را داشته خصوصی متاسفانه در حال حاضر وارد معده ان ها زندگی می کنند تولید
باشد(درجه حرارت عموما باالی
می گردد .بیوگاز در مرداب ها و کف
مبحث بیوگاز نشده اند...
15درجه سانتیگراد) و فضوالت
دریاچه ها که در ان ها مواد الی در
حیوانی گاو ،گوسفند ،بز و اسب
حال فساد تحت شرایط "رطوبت"
ماهنامه سرند شماره هشتم ،خرداد 1395
7 صفحه 8
اقتصاد و کارافرینی
و "فقدان اکسیژن" قرار دارند هم تولید می گردد .بیوگاز
قابل اشتعال می تواند در یک مخزن ساده جمع اوری شود.
فضوالت حیوانی در یک مخزن بسته و جایی که گاز جمع می
شود ،ذخیره می گردند .این گاز یک سوخت فوق العاده است
که می تواند در مشعل ها و اجاق ها استفاده شده و جایگزین
گاز طبیعی متداول که یک سوخت فسیلی است گردد .بیوگاز
از ان جهت که تولید بیوگاز وابسته به چراگاه هایی است که
عموما در دنباله هر سال علف هایشان رشد و نمو می کنند،
منبع انرژی تجدید شدنی محسوب می شود .در مقابل گاز
طبیعی که در اغلب خانه های ما مورد استفاده قرار می گیرد
انر ِژی تجدید پذیر به حساب نمی اید .گاز طبیعی از باقی
مانده فسیلی شده گیاهان و حیوانات حاصل می اید و ممکن
است برای تشکیل به میلیون ها سال زمان احتیاج داشته
باشد .تجدید پذیری این منابع با توجه به عمر ادمی چنان
نیست که انسان ها بتوانند ان ها را تجدید پذیر به حساب
بیاورند .جدا از زندگی در محیط فاقد اکسیژن ،میکروارگانیزم
های تولید کننده متان ویژگی دیگری هم دارند:ان ها در
زمره مخلوقات خیلی کوچکی هستند که توانایی هضم سلولز
که ماده اصلی فیبرهای گیاهی است را دارند .خصلت دیگر
ان ها این است که نسبت به شرایط محیطی از قبیل درجه
حرارت ،اسیدیته ،میزان اب و غیره حساسیت باالیی دارند.
از مهم ترین کاربردهای بیوگاز می توان به تولید نیروی برق،
ایجاد حرارت ،سوخت مکمل برای موتورهای احتراق داخلی
(به عنوان جایگزین مواد سوختی مانند بنزین و گازوئیل) ،به
عنوان مواد اولیه در تولید فراورده های شیمیایی و همچنین
تولید کود اکسی اشاره کرد .استفاده از بیوگاز می تواند
به تامین انرژی پاک ،اشتغال زایی و توسعه پایدار کمک
شایانی برساند .به عنوان نمونه ظرفیت کنونی تولید برق
در کشور در حدود ۷۰هزار مگاوات ساعت است در حالی
که ظرفیت تولید برق از منابع تجدید پذیر انرژی (بدون در
نظرگیری نیروگاه های برق ابی) در حدود ۱۵۵مگاوات است.
مالحظه می گردد که سهم تولید برق از انرژی های تجدید
پذیر در کشور در حدود 0,3درصد است و این در حالی
است که در کشورهای متوسط جهانی این سهم ۱۰درصد
است و در کشورهای توسعه یافته حتی تا ۴۰درصد هم
می رسد .بر این اساس تولید برق از منابع تجدیدپذیر مانند
بیوگاز از بازار بزرگی در ایران برخوردار می باشد که هنوز
ظرفیت اشباع نشده بزرگی وجود دارد .براساس گزارش های
منتشره در ایران ساالنه نزدیک به ۲۰میلیون تن انواع این
زباله ها تولید می شود که در مجموع نزدیک به ۳۲۰مگاوات
ظرفیت کل تولید برق از طریق نیروگاه بیوگازی می باشد که
تاکنون نزدیک به ۱۹مگاوات تولید برق فعال می باشد و با
سرمایه گذاری در این قسمت می توان ظرفیت نصب شده این
1
نیروگاه ها را افزایش داد.
-1طالی کثیف در راه توسعه :تولید برق از بیوگاز www.dariconline.ir
ماهنامه سرند شماره هشتم ،خرداد 1395
8 صفحه 9
تاریخ و اندیشه
مردمان نخستین گمان می کردند که زنان از رهگذر نیروهای جادویی
خویش و یا از رهگذر چیزی که بدرون رحم انان می رود و یا با چیزی
که می خورند و یا برای خوردن به ان ها می دهند که شاید هم یک مرد
بدهد ،خود به خود فرزندی می زایند .اگر مردی هم در این کار درگیر
باشد از رهگذر هم – خوراکی می باشد نه امیزش جنسی .گزارش هایی
در دست است که حتی هنگامی که درباره بارداری و زایش واقعیت ها
به ا گاهی مردمان بدوی می رسید ان را درست نمی دانستند و از پذیرش
ان خودداری می کردند .این گرایش در برخی از بومیان وجود داشت
که داده ها را از کاستی و نارسایی هوش سفیدپوستان بدانند .مالینوفسکی
نقل می کند که چگونه بومیان تروبریاند بسیار تالش می کنند تا برای
او روشن سازند که امیزش جنسی هیچ ربطی به زایش فرزند ندارد.
ایولدین رید ،ترجمه افشنگ مقصودی ،انتشارات گل اذین ،تهران ،چاپ اول ،1390ص 38
منبع تصویرwww.ingworld.ing.com :
9 صفحه 10
تاریخ و اندیشه
خط و نشان پدری
بخش اول :بررسی جایگاه تاریخی پدر در خانواده
(قسمت دوم)
سپهر ساغری
در مطلب پیشین اشاره شد که مردمان نخستین در باب
چرایی باردار شدن یک زن اگاهی نداشتند و دالیلی برای
این مهم به دست می دادند که هیچ یک از ان ها با امیزش
جنسی ارتباط نداشت .لرد رگالن 1ضمن بررسی چنین نگرش
در طول تاریخ بشر می نویسد:
کرم 4ابستن شد .پلینی ،5ویرژیل 6و سن اگوستین 7باور
داشتند که باد می تواند مادیان را باردار کند و یک ضرب
8
المثل مراکشی همین باور را درباره بابون ها باز می گوید"
این امر تا همین چند سده پیش هم نه فقط بر انسان اشکار
نشده بود بلکه وقتی "سوام مردام" 9در سده هفدهم برای
نخستین بار دریافت که برخورد مایه منی با تخمک شرط الزم
برای تولید مثل است ،با انتقادات گسترده و اتهام کفرگویی
نیز مواجه شد! در نهایت هرمان فول 10در سال 1879اثبات
کرد که برخورد اسپرم و تخمک برای بارداری ضروری است.
با تمام این اوصاف گرچه این پدر از منظر علمی و زیست
شناختی همیشه پدر بوده ،هست و خواهد بود اما از منظر
اجتماعی همواره موقعیتی چنین اقتدارگرایانه و مستحکم
نداشت .مالینوفسکی درباره پدر در جزیره های تروبریاند می
نویسد" :هنگامی که زن فرزندی را می زاید شوهر باید از ان
کودک نگه داری کند و او را دوست داشته باشد و او را در
اغوش بگیرد اما کودکان به این مفهوم که وی در زاداوری
"راشل 2با خوردن مهرگیاه ،جوزف (یوسف) را ابستن شد.
زردشت را مادرش با خوردن شیرامیخته به هما (نوشابه ای
گیاهی) و قهرمان ایرلندی ،کوچولن 3را مادرش با خوردن
1-Lord Raglan
2-Rachel
3-Cuchulain
4- Worm
5-Pliny
6-Virgil
7-St. Augustine
-8رید ایولین ،پدرساالری ،مترجم افشنگ مقصودی ،نشر گل اذین ،چاپ اول ،1390 ،ص 37
9-Jan Swammerdam
10-Hermann Fol
منبع تصویر :هرمان فول ،جانورشناس
این امر تا همین چند سده پیش
هم نه فقط بر انسان اشکار نشده
بود بلکه وقتی "سوام مردام" در سده
هفدهم برای نخستین بار دریافت
که برخورد مایه منی با تخمک
شرط الزم برای تولید مثل است ،با
انتقادات گسترده و اتهام کفرگویی
نیز مواجه شد! در نهایت هرمان فول
در سال 1879اثبات کرد که برخورد
اسپرم و تخمک برای بارداری
ضروری است.
www.wikipedia.org
ماهنامه سرند شماره هشتم ،خرداد 1395
10 صفحه 11
تاریخ و اندیشه
ان ها سهمی دارد ،از ان او نیستند گرچه او را یک دوست
دل پسند و نیک خواه می دانند او خویشاوند به رسمیت
شناخته کودکان به شمار نمی رود .خانواده هایی به گونه ما
شوهران و پدرانی توانمند و فرمانروا دارند که جامعه پشتیبان
ان ها است .همچنین سامانه اقتصادی ما چنان است که او
نان اور خانواده گردیده است و دست کم به ظاهر می تواند به
خواست خود از دادن چیزهای
بنیادین مانند خوراک به انان
خودداری کند و یا در برابر
ان ها بخشنده و دست و دل
باز باشد .از سوی دیگر در
تروبریاند با مادر خودگردان
و ناوابسته سروکار داریم
و شوهری که در زاداوری
فرزندان هیچ سهمی نداشته
و نان اور نیست ،نمی تواند
دارایی خود را برای فرزندان به
جا گذارد و از دید اجتماعی
بررسی های صورت گرفته به
هیچ فرمانروایی نهادینه ای بر
وسیله مالینوفسکی و دیگرانی چون
کودکان ندارد .از سوی دیگر
کولسون به روشنی نشان می دهد
بستگان مادر از نفوذ بسیار
که پدر به معنا و مفهوم امروزین
نیرومندی برخوردارند به ویژه
ان ،جایگاهی در ساختارهای اجتماعی
برادر او که فردی توانمند
اولیه جامعه بشری نداشته است.
است ،اذوقه و سایر نیازهای
بررسی های صورت گرفته به وسیله
به تعبیری پدر در گذشته های
بنیادین خانواده را او فراهم
دور ،بویژه در دوره وحشی گری،
مالینوفسکی و دیگرانی چون کولسون به
می سازد و دارایی های او را
روشنی نشان می دهد که پدر به معنا و مفهوم پیش از ان که پدر باشد به پرستار
پسران (خواهرزادگان) پس از
امروزین ان ،جایگاهی در ساختارهای اجتماعی کودک شبیه بود .اما تاریخ این
مرگش به ارث می برند .بدین
تحوالت در اینجا به پایان نمی
اولیه جامعه بشری نداشته است .به تعبیری
سان ،الگوی زندگی اجتماعی
رسد .فصل جدیدی از روابط ایجاد
و ساخت خانواده ،در سنجش
پدر در گذشته های دور ،بویژه در دوره وحشی می شود که مناسبات انسانی را
با فرهنگ ما ،سراسر به گونه
گری ،پیش از ان که پدر باشد به پرستار
دستخوش دگرگونی می سازد.
دیگری سازمان دهی شده
کودک شبیه بود.
لیپرت 5به نقل از استرابو ،6مورخ
است 1".در همین مورد الیزابت
یونانی ،می نویسد:
کولسون 2گزارش می هد که:
در میان تازیان عربستان جنوبی با زندگی بدوی خانوادگی
"اگر بچه ها با پدرشان زندگی کنند تا زمانی که هنوز خردسال شان ،برادر در رابطه با خواهرزادگان ،از جایگاه واالیی
اند بیشتر رابطه مهرامیزی میان ان ها و پدرشان وجود دارد.
-3رید ایولین ،پدرساالری ،مترجم افشنگ مقصودی ،نشر گل اذین ،چاپ اول ،1390 ،ص 62
رفته رفته که بزرگتر می شوند این رابطه دگرگون می شود.
-4همان ،ص 95
-1رید ایولین ،پدرساالری ،مترجم افشنگ مقصودی ،نشر گل اذین ،چاپ اول ،1390 ،ص 60
2-Elizabeth Colson
5-Lippert
6-Strabo
ماهنامه سرند شماره هشتم ،خرداد 1395
11
منبع تصویرwww.shbabbek.com :
دخترها هنگامی که بتوانند راه بروند ،به سوی کارهای مادر
و خواهران بزرگتر کشیده می شوند ،با زنان خوراک می
خورند و اموزش برای کار اینده خود را اغاز می کنند .نظم
بخشیدن ،اموزش شیوه کار ،پیروی از دستورها به کودکان
و پایش رفتار انان به مادر واگذار می شود که سرپرست رو
در روی کار انان است .با این همه مادر رازدار و اموزگار انان
می شود و رابطه با پدر به گونه ای
رسمی تر درمی اید 3".وضعیت ارث
در سازمان های اجتماعی اولیه نیز
کامال مادرراستا بود .برفولت در این
مورد می نویسد":از پسر سرکرده
ای قدرتمند در باسام در گینه
نوی فرانسه ،پرسیده شد هنگامی
که پدرش بمیرد و او وارث بخشی
از دارایی او بشود ایا مرد توانگری
نخواهد شد ،او پاسخ داد ،چرا من؟
4
من فقط پسر او هستم". صفحه 12
تاریخ و اندیشه
برخوردار است .نویسندگان دیرینه تر ،به ما نشان می دهند
که این مفهوم همانند چیزی بود که زمانی میان پارسیان
و یونانیان نیز رواج داشت .خواهر به سبب پیوند خونی
و پاسداری برادر از فرزندانش به او بیشتر از شوهر خود
ارج می نهاد .هرودوت این پدیده را در داستان همسر
اینتافرنس 1شرح می دهد .داریوش پیمان سپرد که از
میان بستگان زن که به مرگ محکوم شده بودند یکی را به
گزینش خود وی ازاد خواهد کرد .او نه شوهر خود را برگزید
و نه فرزندش را ،به جای ان ها برادر خود را برگزید".جایگاه
قدرتمند برادر مادر ،یا به تعبیر امروزین دایی ،تا دوره های
اخیر در تاریخ انسان قابل ارزیابی است .موره 2و دیوی 3در این
ارتباط گزارش می دهند" :درخور توجه است که در هیچ یک
از پادشاهان روم ،با انکه چندین پسر یا نوه ی پسری از خود
بر جای گذاشتند ،پادشاهی پس از مرگ انان ،یکراست به
6
پسرانشان به ارث نرسید 4".هارت 5نیز می نویسد" :در لوانگو
دایی را Tateیا پدر می خوانند .او توان و فرمانروایی پدرانه
ای را در برابر خواهرزاده خود بکار می بندد ...پدر هیچ قدرتی
1-Intaphernes
2-Moret
3-Davy
- 4رید ایولین ،پدرساالری ،مترجم افشنگ مقصودی ،نشر گل اذین ،چاپ اول ،1390 ،ص 77
5-Hart
6-Loango
ندارد و اگر زن و شوهر از هم جدا شوند بچه ها از مادر پیروی
می کنند که به برادرش وابسته است 7".اوج نفوذ و ارجمندی
زنان به نخستین مرحله بربریت باز می گردد .در این دوره
زنان به لحاظ کارکرد اجتماعی و مشخصا نقش تولیدی،
از موقعیت مناسبی برخوردار بودند که این مهم در باور به
ایزدبانوهای مختلف قابل مشاهده است .رفته رفته با پیدایش
مالکیت خصوصی این جایگاه اجتماعی دستخوش تغییرات
قابل مالحظه گردید .گسترش داد و ستد کاال در اندازه ای
گسترده تر که به اقتصاد پولی انجامید به شکل گیری الیه
های تازه ای از مالکان و بازرگانان ثروتمند سرعت بخشید .به
جای جنگجویان کهن قبیله ای ،سربازانی پدیدار شدند که
در خدمت سپهساالران خود بودند و سهمی از غنیمت جنگی
را به عنوان پاداش پیکارهای خود می گرفتند .اسیرانی را
که می گرفتند در جامعه پذیرفته نمی شدند اما ان ها را به
عنوان برده به کار می گرفتند تا دارایی اربابان خود را افزایش
دهند 8.به این ترتیب برده داری ،زنان را از زندگی اجتماعی
و تولیدی دور ساخت و به تعبیری خانه نشین کرد .این اغاز
یک پایان بود؛ پایان عصر مادرساالری.
-7رید ایولین ،پدرساالری ،مترجم افشنگ مقصودی ،نشر گل اذین ،چاپ اول ،1390 ،ص 90
-8همان ،ص 151
منبع تصویر :موزه هنر کلیولند ظرف منقوش به ایزدبانوی اناهیتا www.wikipedia.org
اوج نفوذ و ارجمندی زنان به نخستین
مرحله بربریت باز می گردد .در این دوره زنان
به لحاظ کارکرد اجتماعی و مشخصا نقش
تولیدی ،از موقعیت مناسبی برخوردار بودند که
این مهم در باور به ایزدبانوهای مختلف قابل
مشاهده است .رفته رفته با پیدایش مالکیت
خصوصی این جایگاه اجتماعی دستخوش
تغییرات قابل مالحظه گردید .گسترش داد و
ستد کاال در اندازه ای گسترده تر که به اقتصاد
پولی انجامید به شکل گیری الیه های تازه ای
از مالکان و بازرگانان ثروتمند سرعت بخشید.
به جای جنگجویان کهن قبیله ای ،سربازانی
پدیدار شدند که در خدمت سپهساالران خود
بودند و سهمی از غنیمت جنگی را به عنوان
پاداش پیکارهای خود می گرفتند.
ماهنامه سرند شماره هشتم ،خرداد 1395
12 صفحه 13
فرهنگ و هنر
نوستالژی ،پیش از انکه در نظرگاه عقل دراید چیزی است
حس شدنی .ملغمه ای از تعلق خاطر ،دریغ و دلتنگی برای
گذشته ای از دست رفته که هر کسی در تجربه ی زندگیش
طعم خاص ان را چشیده است .صفت نوستالژیک معموال
برای ان چیزی به کار می رود که توسط حواس پنج گانه ی
ادمی ،در گذشته ای دور به قوه ی ادراک در امده ،و به
زبان ساده ادمی با ان خاطره دارد .یک تکه از اشیاء قدیمی
خانه ی دوران کودکی مان ،صدا یا قطعه ی موسیقی ای که
در سال های دور ان را شنیده ایم ( و حتی «روش» شنیدن،
یا دیدن و به طور خالصه درک کردن جهان پیرامونمان .مثال
نوار کاست ،پاکت نامه و از این دست) همه و همه می تواند
چیزی نوستالژیک باشد .اما به چه طریقی؟
منبع تصویرwww.wallpaperbeta.com :
13 صفحه 14
فرهنگ و هنر
به اشتراک گذاشته می شود -برای ان هایی که کودکیشان را با
ان گذرانده اند شاید یکسره تهی از معنای حقیقی شان باشند.
این تصاویر و اشیا حاوی نوعی کیفیت متافیزیکی هستند که
در جستجوی زمان از دست رفته
روایتی خاص و ساخته شده توسط سوژه را نمایندگی می کنند.
درباره ی نوستالژی و فرهنگ نوستالژی
در متنی که پیش روی شماست انچه بر ان تاکید می شود نه
"شیء" نوستالژیک ،به عنوان چیزی فیزیکی و لمس شدنی که با
ان خاطره داریم و برایمان عزیز است بلکه "امر" نوستالژیک است
که به وجود اورنده ی احساسی جمعی از دریغ و افسوس به
گذشته ای طالیی است .این امر وجوه اشتراک فراوانی با همتای
تجسم یافته و بدن-مند خود یعنی "شیء نوستالژیک" دارد .از
امید سلطانی
جمله انکه زاینده ی حسرت است و نماینده ای از یک روایت
ساخته شده توسط سوژه ی جمعی .اما شاید مهمترین وجه
شاید ساده ترین تعریف از علت اثر گذاری یک شیء تمایز بین سویه ی تجسم یافته ی شی نوستالژیک (همان اشیا
نوستالژیک و اینکه چرا یک "شیء" یا "امر" نوستالژیک و چیزهای قدیمی که با ان ها خاطره داریم) و امر نوستالژیک،
است و ان دیگری نه ،این باشد که برای مدت مدیدی از می تواند این باشد که در اندیشیدن به امر نوستالژیک تجربه
ان فاصله گرفته باشیم ،به گونه ای که ان شیء به مرزهای ی زیسته می تواند وجود نداشته باشد و باید گفت که در اغلب
فراموشی نزدیک شده باشد .این فاصله گیری از عناصر موارد نیز وجود ندارد .در عرصه ی سیاست دلتنگی برای جهان
گذشته (جدا از اینکه در ان زمان هم واجد ارزشی خاص ماقبل مدرن ،زندگی بی غل و غش و عاری از خشونت (؟)
برای ما بوده اند یا نه) و سپس رویارویی دوباره با ان ها به ارباب-رعیتی و غیره ،در عرصه ی فرهنگ و هنر تعلق خاطر به
تولید احساسی می انجامد که ان را احساسی نوستالژیک یک دوران خاص تاریخی بعنوان دوره ای طالیی که برای مثال
می نامیم .به غیر از ویژگی ای که برای شیء نوستالژیک در ان بتهوون حتی وقتی در خواب ظهرگاهی بوده هم مشغول
ساختن یک شاهکار موسیقایی بوده و کانت
بر شمردیم ،یعنی غیاب ان برای
و
مهم
ویژگی
دو
نوستالژیک
شیء
هیچ وقت با صدای بلند نمی خندیده و
مدت زمان طوالنی از ذهنیت سوژه،
اینکه
یکی
دارد:
دیگر
متافیزیکی
لودگی نمی کرده و از این دست تصاویر
شیء نوستالژیک دو ویژگی مهم و
حسرت
نوعی
ی
دربردارنده
همواره
خیالی و اسطوره ای نوستالژیک.
متافیزیکی دیگر دارد:یکی اینکه همواره
دربردارنده ی نوعی حسرت به گذشته به گذشته ای است که [گویی]
•نوستالژی :فریبی برای
ای است که [گویی] دوست داشتنی تر دوست داشتنی تر و بهتر بوده ،و
گسست از تاریخ
و بهتر بوده ،و دیگری که درکش کمی دیگری که درکش کمی دشوارتر
وودی الن در فیلم "نیمه شب در پاریس"،
دشوارتر است اینکه همواره این شیء
است اینکه همواره این شیء
نوستالژیک قرار است نوعی "روایت" نوستالژیک قرار است نوعی "روایت" داستان جذابی را از وجه فریب دهنده
را از گذشته ای دور نمایندگی کند .را از گذشته ای دور نمایندگی کند .و اغواگرانه ی نوستالژی به نمایش می
روایتی که با عمیق ترین احساسات روایتی که با عمیق ترین احساسات گذارد .گیل ( با بازی )Owen Wilson
سوژه ی انسانی گره خورده است :از سوژه ی انسانی گره خورده است نویسنده ای است که در سفرش به پاریس
طی اتفاقاتی به یک قرن قبل یعنی اوایل
همین روست که تمبری که متعلق به
50سال پیش است برای یک کارمند پست 70ساله فقط قرن بیستم پرتاب می شود و با نویسندگان و هنرمندان بزرگی
یک تمبر نیست و حامل معنا یا معانی شخصی ای است چون ارنست همینگوی ،1ازرا پاوند 2و لوئیس بونوئل 3دیدار
که تنها ان کارمند ان ها را زیسته و به یاد می اورد و می کند .گیل به طرزی باور نکردنی وارد محافل هنرمندانی
حتی بازسازی می کند .یا سرودهایی که در رادیو تلویزیون می شود که عمری درباره ی ان ها خیال پردازی می کرده
دهه ی 60ایران در خالل برنامه های کودک شنیده می
-1ارنست همینگوی ،نویسنده ی برجسته ی امریکایی ()1961-1899
شد-و حاال هم در صفحه ها و کانال های فضای مجازی،
-2ازرا پاوند ،شاعر ایماژیست امریکایی ()1972 – 1885
-3لوییس بونوئل ،کارگردان بزرگ سورئالیست اسپانیایی ()1983 – 1900
جایی مثل "شما یادتون نمیاد" و "خاطرات دهه شصتی ها"
ماهنامه سرند
شماره هشتم ،خرداد 1395
14 صفحه 15
فرهنگ و هنر
است .وارد گذشته ای می شود که با وجود اینکه ان را
شخصا تجربه و لمس نکرده است ،از خالل قلم و تصاویر
هنرمندانی که در نهایت او را به حرفه ی نویسندگی
رسانده اند برای او "نوستالژیک" است .گذشته ای که
از نظر او عصری طالیی برای نویسنده و هنرمند بوده
است .وجه خنده دار ماجرا اما انجاست که گیل در همان
محافل با دختری اشنا می شود که نوستالژی قرن 19را
دارد ،دقیقا با همان اشتیاقی که او برای دیدن پاریس و
محافل ادبی قرن 20داشته است .در ادامه ی داستان این
چرخه با دیدار گیل و دختر با هنرمندانی در قرن 19که
نوستالژی دوره ی رنسانس را دارند و از عصری طالیی که
سپری شده حرف می زنند ،ادامه می یابد .نیمه شب در
پاریس با زبانی ساده و منطقی دلنشین ،چرخه ی تکراری
را نشان می دهد که وجه مهم امر نوستالژیک ،یعنی ان
فریب و اغوای تاریخی بر ان بنا شده است .محمد قائد
در مقاله ای با عنوان "نوستالژی" می نویسد" :والدیمیر
نابا ُکف هنر را دریغی بر از دست رفتن زیبایی می دانست.
ایا همه ی عکس های مربوط به گذشته هنری اند چون
یاداور زیبایی های از دست رفته اند؟ ...بخشی از حسرت
بر گذشته را شاید بتوان در این نکته دریافت که فرد
توانایی امروز خود را با محرومیت روزگار گذشته مقایسه
می کند .و دریغ می خورد که اگر امکانات حال را پیش تر
می داشت چه استفاده ها که نمی کرد . ...حسرت گذشته
در مواردی انطباق توان امروز است بر ارزوهای دیروز .اگر
اگاهی و توانایی امروز را سال ها پیش می داشتیم چه درهای
بسته ای که باز می شد و چه تنگناها که اجتناب پذیر می
بود . ...کسانی دنیای معاصر را منحط و بی ارزش می دانند
چون معتقدند امروز به اندازه ی روزگار قدیم قدر چیزها و
ادم ها را نمی دانند .کسانی غصه ی کاهش کیفیت اشیا را
می خورند ،اتومبیل های ساخته شده از پالستیک فشرده و
فرش هایی از رنگ و الیاف مصنوعی .فرش نفیس و اتومبیل
واقعا مجلل همچنان وجود دارند ،اما با بهایی به مراتب باالتر
عرضه می شوند .بنابراین چیزی تباه نشده ،بلکه حد نصاب
ایجاد تمایز باالتر رفته است .انچه زمانی محدود به اقلیتی
کوچک بود امروز در دسترس عده ی بیشتری است .اما باز
هم درصد کوچکی از نعماتی برخوردارند که برای همگان
خواب و خیال است .گریز به گذشته به عنوان بهشت از دست
رفته یکی از راه های کاستن از نارضایی از جهنم زمان حال
و تسکین درد و سرگشتگی در برزخ دنیای واقعی است...
ایا اهل نوستالژی کال چیزهایی را از دیگران و از خویش
مخفی نمی کنند و روزگار گذشته واقعا به همان اندازه که
کسانی خیال می کنند و سعی می کنند به دیگران بقبوالنند
ماهنامه سرند
نمایی از فیلم نیمه شب در پاریس منبع تصویرwww.bartarinha.ir :
وجه خنده دار ماجرا (ی فیلم) اما انجاست
که گیل در همان محافل با دختری اشنا
می شود که نوستالژی قرن 19را دارد،
دقیقا با همان اشتیاقی که او برای دیدن
پاریس و محافل ادبی قرن 20داشته.
در ادامه ی داستان این چرخه با دیدار
گیل و دختر با هنرمندانی در قرن 19که
نوستالژی دوره ی رنسانس را دارند و از
عصری طالیی که سپری شده حرف می
زنند ،ادامه می یابد .نیمه شب در پاریس
با زبانی ساده و منطقی دلنشین ،چرخه ی
تکراری را نشان می دهد که وجه مهم امر
نوستالژیک ،یعنی ان فریب و اغوای تاریخی
بر ان بنا شده است.
شماره هشتم ،خرداد 1395
15 صفحه 16
فرهنگ و هنر
دلپذیر بود؟...در فقدان انگیزه ای در زمان حال و هدفی
در اینده با گذشته می توان زیست ،اما اینکه در گذشته وجه دیگر ماجرا ،یا وقتی نوستالژی دستمان را می گیرد
هم بتوان زیست ،جای بحث دارد 4".بخشی از عالقه ی در گفتمان بالینی و علوم شناختی ،سیر تلقی از نوستالژی
زیادی که فرهنگ امروز به امر نوستالژیک نشان می دهد بعنوان یک بیماری روانی در اواخر قرن نوزدهم ،تا برانگیختگی
باز می گردد به پیروی از برداشت نوینی که از مفهوم احساسی ای که می تواند مثبت اندیشی ،خالقیت و تاثیر پذیری
تاریخ در سرتاسر جهان وجود دارد .تاریخ ،به مثابه امری را در زندگی شخصی ادمی تقویت کند و به خروج او از حاالت
صرفا "زیبا" ،امری که اتفاق افتاده و حتی زشت ترین و بی شایع سردرگمی و عدم توانایی انتخاب مسیرهای مشخصی برای
رحمانه ترین زوایایش حاال شیرینی و حالوتی نوستالژیک زیستن کمک کند ،جالب توجه است 5.تعلق خاطر ادمی به
را دربر دارد [البته اگر چنین زوایایی اصال در تاریخ جایی گذشته ای که ان را زیسته می تواند موجب تقویت روحیه ی
داشته باشند ].این برداشت بر پایه ی سست کردن زمینه خوش بینی در او شود ،همانگونه که به او در برقراری ارتباط
هایی که موجب پیوند ساختار
با سایر سوژه های اجتماعی نیز یاری می
کنونی (ساختار فرهنگی ،اجتماعی بخشی از عالقه ی زیادی که
رساند .اما تحقیقات اخیر همین گفتمان
و هر انچه می توان ردش را در فرهنگ امروز به امر نوستالژیک در تایید انچه به ان پرداختیم ،یعنی وجه
طول تاریخ پی گرفت) با گذشته ی نشان می دهد باز می گردد به فریب دهنده ی نوستالژی اذعان می کنند
تاریخی می شود برقرار است .گویی پیروی از برداشت نوینی که از که مرکز پردازش عواطف در مغز هنگام به
امر نوستالژیک همچون چیزی یکه مفهوم تاریخ در سرتاسر جهان یاد اوردن خاطرات نوستالژیک ،ان ها را
و جدا از زمینه ی تاریخی خود به وجود دارد .تاریخ ،به مثابه امری به گونه ای تحریف می کند که برای ما از
اگاهی ما در می اید و به دنبال
تجارب حال حاضرمان برتر و بهتر به نظر
صرفا "زیبا" ،امری که اتفاق
6
خود تداعی هایی را همراه دارد
بیایند .با این توصیفات نمی توان وسوسه
افتاده و حتی زشت ترین و
که اغلب از برداشت های
نشد و نگفت که انسان موجودی است که
ناصحیح بی رحمانه ترین زوایایش حاال
ما از گذشته استوارند .به همین
ذاتا و به فرمان مغز قدرتمندش به دستکاری
را
نوستالژیک
حالوتی
و
شیرینی
دلیل یکی از مهم ترین مسائلی که
حقیقت و تحریف تاریخ مشغول است و
است.
داردبرقرار
دربر
موجب گرایش عمیق نوستالژیک ما
تاوانی که برای مقابله با چنین گرایشی باید
به گذشته شده است ،ترجمه ی این گذشته به امری است بپردازد همان تاوانی است که در صیرورت تاریخ برای قد علم
که صرفا "زیبا"ست .و می دانیم چیزی زیباست که قضاوت کردن و ایستادن در مقابل دستگاه عظیم قدرت پرداخته است.
انسانی هرگونه عیب و نقصی را از ان دور بدارد .خواه این
*شاید انتخاب نام یکی از سترگ ترین و ماندگارترین رمان های قرن بیستم ،نوشته ی
گذشته متعلق به اسطوره های اریایی و پیشااسالمی ما
مارسل پروست برای عنوان این مطلب کم مایه کار چندان درستی نبود .به ویژه اینکه
باشد و خواه برای همین پنجاه ،سی و حتی نوزده سال
میان تاکید متن بر زمان از دست رفته به مثابه نمایشی موزه وار ،امری مصرفی و غیر
گذشته! فراموش نکنیم ،ان چیزی که این متن مورد خالق که تنها به درد نوستالژی بازی و "اخی ،یادش بخیر" می خورد ،با زمان از دست
تاکید قرار داده و نقد می کند نه انچه حقیقتا رخ داده ،رفته ی پروستی به مثابه عنصری که هنرمند را زنده نگاه می دارد و بهانه ای که او را
بلکه ان چیزی است که ذهن ما به مثابه امری زیبا و بی قرار می کند تا "خلق" کند تفاوتی است بیان نشدنی .به هر طریق ،اشنایی این نام
بی نقص از دل تاریخ و گذشته ی یک فرهنگ بیرون با گوش اهالی فرهنگ امروز ،که نمودهای منفعالنه ی نوستالژیک در جای جای ان به
می کشد ،ان را کژ می کند ،به فرم دلخواه در می اورد چشم می خورد (از تولید اثار موسیقی ضعیفی مثل "یادی به رنگ امروز "7که ملغمه ای
ِ
تکنیک خواندن اماتوری که به غلط
شم نوستالژیک خود مشغول دلتنگی برای ان است از نوستالژی و تنظیم های ابکی سرسری و
و سپس با ّ
می شود .بنابراین یکی از کارکرد های مهم امر نوستالژیک ،عنوان موسیقی تلفیقی را یدک می کشد تا گرایش فرهنگ عامه به نوستالژی-بازی و
دقیقا تحریف گذشته است :به معنای اینکه تمام انچه از مرور خاطرات سال های دور) موجب شد تا این عنوان را برای متن برگزینم.
نگاه سوژه (و یا حتی نگاه قدرت ایدئولوژیک) غیرقابل
5-Past Forward: Nostalgia as a Motivational Force, Constantine Sedikides, Trends in
تحمل ،فاقد اهمیت ،مازاد و ناخوشایند بوده است کنار
Cognitive Sciences 2016
گذاشته می شود و امر نوستالژیک تنها روایت دستکاری
6-It Was a Most Unusual Time: How Memory Bias Engenders Nostalgic Preferences,
Carey K. Morewedge, Journal of Behavioral Decision Making 2012
شده و در نتیجه غیرحقیقی از گذشته را نمایندگی می کند.
-4دفترچه خاطرات و فراموشی و مقاالت دیگر ،انتشارات طرح نو ،۱۳۸۰ ،تهران
ماهنامه سرند
-7یادی به رنگ امروز ،علی زند وکیلی ،انتشارات رنگین کمان هنر جوان
شماره هشتم ،خرداد 1395
16 صفحه 17
طنز
شهاب غالمی
ماهنامه سرند شماره هشتم ،خرداد 1395
17 صفحه 18
سخن پایانی
نفسم گرفت از این شهر در این حصار بشکن
در این حصار جادویی روزگار بشکن
چو شقایق از دل سنگ برار رایت خون
به جنون صالبت صخره کوهسار بشکن
تو که ترجمان صبحی به ترنم و ترانه
لب زخم دیده بگشا صف انتظار بشکن
شب غارت تتاران همه سو فکنده سایه
تو به اذرخشی این سایه ی دیوسار بشکن
ز برون کسی نیاید چو به یاری تو اینجا
تو ز خویشتن برون ا سپه تتار بشکن
سر ان ندارد امشب که براید افتابی
تو خود افتاب خود باش و طلسم کار بشکن
بسرای تا که هستی که سرودن است بودن
به ترنمی دژ وحشت این دیار بشکن
البوم بزن باران ،ترانه نفس اثر محمدرضا شفیعی کدکنی ،به خوانندگی و اهنگسازی حبیب محبیان
ماهنامه سرند شماره هشتم ،خرداد 1395
18 صفحه 19