دو فصلنامه تأملات رشد شماره 3
دو فصلنامه تأملات رشد شماره 3
دو فصلنامه تأملات رشد شماره 3
دوفصلنامه
فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
صاحبامتیاز و مدیرمسئول :دکتر سید مجتبی امامی
سردبیر :دکتر مصباح الهدی باقری
مدیرداخلی :حسین سرابادانی تفرشی
مدیر فنی :میثم اخاقیمهر
مدیر هنری :سید مصطفی شفیعی
هیئت تحریریه :رامین مددلو ،اسحاق سلطانی،
محمد رحمتی ،حسین سرابادانی تفرشی،
علی قربانی ،محمدامین علیاحمدی
سایت مرکز رشدwww.rushd.ir :
رایانامهinfo@rushd.ir :
فروشگاه اینترنتی ُرشداwww.rushda.ir :
شناسه اینستاگرام فروشگاه rushda_store :
نشانی دفتر نشریه :تهران -محله سعادتاباد -
پل مدیریت -مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟ -
پا ک .10تلفن021-88561587 :
شماره مجوز نشریه81795 :
با فکر و قلم اساتید گرانقدری که نشریه تامات مرکز رشد ،در این شماره افتخار میزبانیشان را دارد:
دکتر شهین ایروانی
دکتر مهدی سپهری
دکتر محمدامین مذهب
دکتر حسن داناییفرد
دکتر کامران باقری لنکرانی
دکتر مرضیه عالی
دکتر عباس منفرد
دکتر سید مجید امامی
دکتر هادی طحان نظیف
دکتر ابوذر گوهری
دکتر مسعود فکری
و پژوهشگران مجموعه مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟:
.1
.2
.3
.4
.5
.6
.7
.8
.9
.10
.11
.12
.13
محمدرضا ارام
محمد ازادی
جواد ازادی
حمیدرضا ارفع الرفیعی
حمید ایزدبخش
دکتر مجتبی باباخانی
محسن باقری
محمدامین باقری
دکتر مصباح الهدی باقری
سیدامیررضا برقعی
رضا پاینده
وحید تارویردیزاده
محمدصادق ترابزادهجهرمی
.27سید علیرضا سجادیه
.14مرتضی تیموریان
.28حسین سرابادانی تفرشی
.15دکتر نادر جعفری
.29سید مهدی سرخان
.16مجتبی جوادی
.30اسحاق سلطانی
.17محسن جوهری
.31دکتر یونس سلمانی
.18دکتر علیرضا چیتسازیان
.32جواد سواری
.19محمدهادی حبیب اللهی
.33هاشم سوداگر
.20محمدمهدی حسینزاده
.21دکتر سید ابوالحسن حسینی .34احمد شریعتمداری
.35محمدسعید صفاری
.22مهرداد حیدری
.36رضا طاهرنیا
.23دکتر ابراهیم راستیان
.37امیر حسین غفاری
.24دکتر محمدجواد رضائی
.38سعید فتحعلی
.25پرهام روشنایی
.39سیدمحمدرضا فقیه ایمانی
.26حسین زیبنده
.40عباس قائمی
.41علی قربانی
.42دکتر محمد حسین قوام
.43سیدیونس کمالیان
.44محمدرضا کوهکن
.45سجاد لطفی
.46رامین مالک
.47رامین مددلو
.48دکتر سعید مسعودی پور
.49علی مصطفوی ثانی
.50مجید محمدزمانی
.51سعید نجبا
.52دکتر محمد نوروزی
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
فهرست
11
یادداشت رشد:
قدم در دهه پنجم انقاب اسامی
پنجره اول :اقتگاد و مدیریت
16
سرخط :نقطه مبارزه در جنگ اقتصادی
فهرست
پرویده« :رویق تولید»
گذر از وابستگی
دکتر علیرضا چیتسازیان
تغییر ذهنیتها از دوگــانــه سرمایه
داخــلــی یــا خــارجــی بــه ســوی الگوی
همیاری ،ما را به تحقق شعار امسال
نزدیکتر میکند
20
24قبل از مسئله
دکتر مگباح الهده باقره
پــس از تجربه هشت دول ــت پــس از
جـنــگ ،همچنان اقــتـصــاد معضل
اصلی پیش روی نظام است
هفتخوان تغییر اقتصادی
29
فاصله حرف تا عمل در تحقق کامل
شعارهای سال ،از چه عواملی ناشی
میشود؟
35فرار از جهل اصطاحات
حسین سراباداین تفرخن
سامان مثلث رونق تولید
ِ
دکتر محمد یوروزه
38
برای تحقق شعار سال« ،مطالبهگری
تخصصی» الزامی غیرقابل چشمپوشی
است
حمیدرضا ارفعالرفیعن
تولید با حل سه مانع ساختار ،باور
و سبک زندگی رونق خواهد گرفت
43رونق تولید
به سبک غیرپولی
محمدرضا ارام
رونــــق تــول ـیــد در ص ــورت ــی مــنــجــر به
چالشهای اقتصادی دیگر نخواهد
شدکه بخش غیربازاری تولید ،فربهتر
از بخش بازاری ان شود
2
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
یصاختیاه تشگگن
مصرف کاای ایرانی ،انسان
اقتصادی و جامعه نمایشی
دکتر سید مجید امامن
چرا نسخههای جهادی ،اقتصاد ایران
را هنوز شفا نداده است؟
راه رسیدن به راهحل
ِ
یاخم سوداگر
مبتنی بر امــوزههــای قــران کریم ،چه
دستور کاری برای تحلیلگر سیاست
عمومی ،میتوان تعیین کرد؟
سه سطح مقاومت
در بــانــکــداری مقاومتی مــیتــوان بر
ح ـســاب ســرمــایــهگــذاری مـ ــدتدار،
تکیه کرد
چرخه تولید نابرابری
53
فراموشی وظیفه
ِ
دکتر یویس سلماین
57
حال اقتصاد ایران خوب می شود؛ اگر
مقام سیاستگذار و ناظر ،به وظایف
خــود در بــرابــر شــوک هــا و ب ـحــران ها
عمل کند
64
اقتصاد مقدس
ِ
محمدیاده حبیباللهن
68
مسجد بهعنوان یک سنگر ،باید در
همه شئون اجتماعی ازجمله مسائل
اقتصادی ورود کند
74به نام عدالت،
به کام سرمایهداری
سید علیرضا سجادیه
79
علن مگطفوه ثاین
صـ ـ ــورتبـ ـ ــنـ ـ ــدی هـ ــمـ ــه م ــس ــائ ــل
اموزشوپرورش با چالش «کمبود منابع
مالی» و در نتیجه «خصوصیسازی»،
غلط اندر غلط است
نظام مالی اسامی مبتنی بر مکانیسم
َ
خاصی در تسهیم ریسک ،نابرابری در 83لزور :دوگانه تقلید و تجربه
محسن باقره
ثروت را از بین میبرد
گندم نان،
ِ
رقم انقاب1398 ،
87
مرتضن تیموریان
93
از گندم یاد گرفتیم اگر ظرفیتهای
کشاورزی زیر مشغولیتهای سیاسی
و اداری مسئولین رها نشود ،دست
اجانب از کشور بریده میشود
مسیر بازسازی نهادهای بومی مسدود
نیست ،مشروط به انکه بپذیریم مدرن
از نوع خودمان شویم
در جستجوی راهی
بهتر از واردات
سیدیویس کمالیان
کشت فراسرزمینی ،جایگزینی ایمن و
قابلاتکا برای بخش مهمی از واردات
محصوات کشاورزی است
3
فهرست
دکتر محمدحسین قوام
48
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
97
غایب بزرگ
رضا پاینده
دوری مشتری از زنجیره ارزش ،ارزشها
را به مرور بیرنگ میکند .انسانی که
درگیر این زنجیره نباشد ،ارزش تولید
و تولیدکننده را کمتر میفهمد
پرویده« :حکمراین پلتفرم»
سرخط:
«حکمرانی پلتفرم» امتداد یا مهار سلطه
104
106پلتفرم چیست؟
جواد ازاده
قدرت پلتفرم ،اثر شبکهای
110
فهرست
سید امیررضا برقعن
اثار سازنده و تخریبگر اثر شبکهای
در پلتفرمها
پلتفرم ها یستری برای به دست اوردن
رایگان نــواوری و برون سپاری واحد
تحقیق و توسعه هستند
114پاسخگویی پلتفرم
مهرداد حیدره
از تنظیمگری در پلتفرم تا
تنظیمگری با پلتفرم!؟
120
روش کارامد پاسخگو کردن پلتفرمها
چیست؟
جواد ازاده
حکمرانی پلتفرمها چــالــش اصلی 124حکمرانی پلتفرمهای
ان ـقــاب اســامــی در ده ــه پـیــش رو
اینترنت اشیاء
خواهد بود
پلتفرم ،ابزار تعاون
128
سعید فتحعلن
پلتفرمها ،ابــزاری بــرای تعاون میان
مشارکتکنندگان است و هرچه تعداد
انها بیشتر شود ،ان پلتفرم قویتر و
باارزشتر میشود
حسین زیبنده
حکمرانی فناوریهای جدید ،به عنوان
قطعه گمشده در پازل فضای مجازی،
باید ضمیمه توان مهندسی کشور شود
132سرمایهداری پلتفرم
اسحاق سلطاین
پلتفرم با امکانات خــود ،ابــزار بسیار
قدرتمندی برای سرمایهداری است تا
بتواند اهداف خود را دنبال کند
4
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
پنجره دوم :فرینگ و ایدیشه
138
سرخط :اشناییزدایی...
پرویده« :مکتب مدرسه»
تولد مدرسه مدرن
اروپایی-امریکایی در ایران
142
دکتر مرضیه عالن
صدسال پیش ،نظام اموزشی ایران که
148تامین مالی مدارس:
تا قبل از ان غیرمتمرکز و غیردولتی بود،
دولت یا ملت؟
به نظامی متمرکز و دولتی و با الگویی
جواد سواره
اروپایی -امریکایی تبدیل شد
تحول بنیادین در اشپزخانه 153
علن قرباین
158طرد مدرسه جدیده یا
استفاده از بستر ان؟
162
انتظارات از مدرسه:
چشمها و دستها
دکتر خهین ایرواین
امیرحسین غفاره
تــاســیــس م ــدرس ــه ع ــل ــوی ،یــکــی از
واکنشهای طبقه مذهبی ایــران در
برخورد با پدیده نوین مدرسه بود
چــرا نــهــاد مــدرســه در جامعه ام ــروز،
بدهکار همه است؟
یصاختیاه تشگگن
هیئت ،تجربهای
زیباییشناسانه
168
سید مهده سرخان
172اجتماعی در خور
زیبایی چیست که زینب کبری(س)
الاه :قد قامت هیئت
در کربا جز زیبایی ندید؟
دکتر سیدابوالحسن حسینن
«احیاء ذکر» ،تنها مرتبهای از مراتب
«احیاء امر» است
5
فهرست
کانون اصلی تغییر در سند «تحول
بنیادین اموزشوپرورش» کجاست؟
چالش اصلی در تامین مالی مدارس،
شکل رابطه دولت و ملت است و انچه
درگذشته رخداده ،نشانگر نحوه ارتباط
متفاوتی است
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
شازده کوچولو و هبوط ادم
176
دکتر مهده سپهره
سیری استعاری در سپهر انسانشناسی
هبوطی-عروجی
182قایقهای تندروی
پهنه فرهنگ
سجاد لطفن
شهر خدا
ِ
187
ّ
محمدرضا ارام
مردمان ارمانشهر مهدوی زمانهسازند؛
نه فرزند زمانه
بــا طــراحــی زم ـیـ ِـن عملیات جدید،
اح ـت ـمــال ُبـــرد جبهه خـــودی بیشتر
خواهد بود
191
من بیمن
ِ
دکتر مگباحالهده باقره
فهرست
لباس محلی بر تن
غریبه خارجی
دکتر محمدامین مذیب
دکتر عباس منفرد
ام ــوزش ز ب ــان انگلیسی بــا محتوای
فرهنگ اسامی-ایرانی نهتنها ممکن
بلکه یک ضرورت است
196
دانشگاه «هویتبخش» ،ساماندهنده
دردهاست ،نهبخشی از دردهای یک
جامعه
201ارکان سهگانه
عدالت اموزشی
محمدصادق ترابزاده جهرمن
کیفیت افــراد و پیکرهبندی انهــا در
اجتماع ،جمعیت را شکل میدهد.
عــدالــت امــوزشــی چتر حا کم بــر این
پیکرهبندی است
معلمان؛ راهبران یا
کارگران برنامه درسی؟
205
جایگاه حقیقی معلمان دستگیری
و نشان دادن راه رشد به دانشاموزان
است
210
ُ
باب پژوهش
ح ِ
215
حکمرانی حبابی پژوهش ،پژوهش را
به یک کاای لوکس تبدیل میکند که
فقط ،لذت چنددقیقهای دارد
218سی نما در چهل نما
دکتر ابراییم راستیان
در سوگ شخصیت معلمی
رضا طایرییا
مجتبن جواده
اگر اسیبهای دانشگاه فرهنگیان رفع
نشوند ،در اینده با نسلی سطحینگر و
سکوار مواجه خواهیم بود
مجید محمدزماین
مخاطبین کم؛ اما فعال
بلوغ ذائقه
ِ
و پــیــشــروی ســیــنــمــا ،تــنــهــا اکــســیــر
حیاتبخش موجود سینمای ملی
است
6
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
222
زیستن در جهان
سرخپوستها
محمدمهده حسینزاده
سرخپوست ،اگرچه فیلمی است که 226وقتی همه خواب باشند!
در گذشته تاریخ ایران رخ میدهد؛ اما
بهشدت متعلق به امروز است
عباس قائمن
ً
تلویزیون ،نهایتا 5الی 10سال دیگر
فرصت حیات ،بهعنوان رسانه جریان
اصلی دارد
«نسیم»ی به وسعت
تمام سازمان
230
ریشه اصلی سیاست «نسیم»ی شدن
صداوسیما این است که برایند رسانه
ملی از «پیام» تهی است
234معمای چند مجهوله
پریام روخنایی
مجید محمدزماین
239
قدمزنی در دنیای
سلبریتیها
صداوسیما در گام دوم انقاب ،باید
رسانه تراز جمهوری اسامی گردد
فهرست
وحید تارویردهزاده
هــر شـهــرتــی سـلـبــر یـتــی ش ــدن بــه بــار
ن ـمــیاورد؛ سلبریتی یعنی «شهرت
مدرنیزه شده»
پنجره سوم :سیاست و اجتماع
246
سرخط :پیدا و پنهان یک نقشه تغییر
پرویده« :سامت الکتروییک»
تغییر توجه
ِ
250
محمد ازاده
سامت الکترونیک ،تغییری پارادایمی
از نظام سامت مبتنی بر پزشک بهنظام
سامت مشتریمحور است
255هزینهی بهصرفه
محمدسعید صفاره
زیرساختهای پرهزینه پیوند حوزهی
سامت و حوزهی ،ICTباعث افزایش
بهرهوری در نظام سامت میشود
7
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
259
نظمدهی به
دنیای مسئلهها
حمید ایزدبشش
ا گــر سامت الکترونیک بخواهد به 265جهل تجماتی
اهــداف خــود دســت یابد بایستی با
خطمشیهای مناسبی پشتیبانی شود
دکتر کامران باقره لنکراین
270
مه دادهها
درسهایی از روند سامت الکترونیک
در ایران
سعید یجبا
موج جدید فناوری در عرصه سامت
ِ
فهرست
یصاختیاه تشگگن
صبر ،طاقتش ُبرید
276
دکتر حسن دایاییفرد
بـ ــد ت ـص ـم ـی ـمــی ،بــیت ـص ـم ـی ـمــی و 289عدالت اجتماعی در تعادل
مثلث قدرت ،ثروت ،قبیله
تـصــمـیــمگـیــری ت ــاخــی ــری ،کیفیت
کشورداری را تهدید میکند
محمدصادق ترابزاده جهرمن
ََ
َ
«د ِم» بی «قدم» قوای
عاقله کشور
293
حوزه علمیه و دانشگاه موظفاند برای
«مردم» و «دین مردم» تاش کنند
301
جدال بختازمایی
ِ
305
دکتر محمدجواد رضائن
رامین مالک
بزرگترین سیاست کاهش جمعیت
کیفری در کشور ،به سبک بختازمایی
در حال عملی شدن است
قـــدرت ،ث ــروت و قبیله ،ســه مولفه
اساسی در ساخت هر جامعه هستند
شیرینی خطرناک برای
ِ
مدیران انقابی
دکتر سعید مسعوده پور
راهکار حل مسئله دنیاطلبی مسئوان،
افزایش ریسک پذیرش مسئولیتهای
دولتی است
ویل للمتوسطین
309
8
دکتر محمد یوروزه
دوران متوسطها به سر امــده است.
برای موفقیت ،حداقل باید در یکچیز
برجستگی داشت
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
زمان به نفع تحریف
314
محسن جویره
مروری بر برخی از زمینههای فرهنگی
و اجتماعی تحریف امام خمینی؟ 318یکی بود یکی نبود؛
یه ایران انقابی بود
دکتر یادر جعفره
ایران شیعه یا ایران
مقاومت؟
324
ّ
مــا نیازمند بــرنــد مــلــی داسـتــانگــوی
جمهوری اسامی ایران هستیم
محمدرضا کویکن
تصویر ایران در افکار عمومی جهان 329عکس ،تصویر نیست!
اسام چندان مطلوب نیست
حمیدرضا ارفعالرفیعن
تصویر تنها با یکی دو عکس رواج یافته
در فضای مجازی ساخته نمیشود
سرگردان جهان نمادها
ِ
334
بر درب جاذبههای اقناعیمان ،قفل
فاصله میان ما و مخاطب افتاده و ما
سرگردان بازار سیاست شدهایم
339شناسنامههای خط خطی
احمد خریعتمداره
342
حسین سراباداین تفرخن
دولت کوچک با انتظارات بزرگ جامعه
چه خواهد کرد؟
347تشخیص مصلحت
نظام یا شر ع؟
دکتر یاده طحان یظیف
بیشرمی مداوم
شبهروشنفکران
351
علن قرباین
پیش از گوش سپردن به نسخههای
با فراموشی خاف شرع بودن مصالح
ازم ،درنــهــایــت بــهعـنــوان یــک نظام
حکومتی دینی تهی از محتوای دینی
جلوه خواهیم کرد
شبهروشنفکران ،ازم است یادی از 354هزینه تثبیت ارمانها
سازمان پرورش افکار و نقش ان کنیم
دکتر مجتبن باباخاین
دستگاه محاسباتی رهبران انقاب
اسامی ،واکسینه شدن ارمانهای
انقاب را بسیار مهمتر از مشکات
مقطعی میداند
9
فهرست
پارادوکس دولت
محمدامین باقره
چندچهرهگی و بــازی در نقشهای
مختلف در عرصه سیاست ،مدل رایج
سیاستورزی در کشور ما شده است
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
تضاد خون و خدا:
نسخه اذربایجان
362
رامین مددلو
رسوخ قومیتگرایی در روحانیت ،نه 367
تلنگر چهلسالگی
ِ
اختاف بلکه اشوب به بار می اورد
امریکا و ما در دهه
پنجم انقاب
اسحاق سلطاین
372
در پرتو شناخت «دیــگــری» ،خویش
را محقق کن
دکتر ابوذر گویره مقدم
طمع امریکا در دهه پنجم انقاب 377 ،فرجام بیداری اسامی
تــحــول در محیط و جامعه داخلی
ایران است
بیراههی دلبستگی به غیر
دکتر مسعود فکره
382
فهرست
سید محمدرضا فقیه ایماین
و خــدا در همین نزدیکی در کمین
است؛ فاین تذهبون؟!
10
بــه نـظــر م ــیرس ــد ،بــازگ ـشــت مجدد
جنبشهای اعتراضی در کشورهای
عربی نیازمند محرکهای جدی است
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
است و البته در ذیل شیوههای نامتعارف میتوان به
تحمیل جنگ خصمانه -انهم بدون لحاظ اداب و
ترتیبات نظامی و با حمله موشکی به شهرها و بمباران
انها و استفاده از ساح شیمیایی -و همچنین ترورهای
پردامنه و تحریمهای ظالمانه و غیرانسانی ،اشاره نمود.
همه این تاشها تا امروز که دشمن استراتژی ضربه
مستقیم و حصر حداکثری اقتصادی ،همراه با هجمه
روانی را در دستور کار خود قرار داده ،فقط به یک نقطه
ایران بدون محتوای انقابی و اندیشه
میاندیشد و انِ ،
الهی است.
اکنون ،چهار دهه کوششهای جدی و بیوقفه دشمن
در خصمانهترین ،ظالمانهترین و بیپرواترین شیوهها
پیش روی چشمان جهانیان است و حال وارد دهه
پنجم ان شدهایم .با اینکه شدت و حدت اقدام دشمن
در مجموع پدیدهها و وقایع سیاسی صدسال اخیر،
انقاب اسامی ایران غیرقابل پیشبینیترین حادثه
در اتاقهای فکر کشورهای ابرقدرت و داعیهداران
سلطهگری است و توانسته است ،بیشترین تغییر را در
ارایش جدید قدرت در صحنه جهانی به وجود اورد.
در واقع در چند دهه گذشته ،نقش و نقشه کشورهای
موثر در عرصه بینالملل بدون تعریف و تنظیم روابط
با ایــران امکانپذیر نبوده است .ازایــنرو کشورهای
ابرقدرت برای مهار ایران و به حداقل رساندن نقش
ان ،از همه ابزارهای متعارف و نامتعارف دیپلماسی
بهره بــردهانــد .ایجاد ائتافهای جهانی ،تصویب
بیانیه و قطعنامه در سازمان ملل ،شورای امنیت و
دیگر نهاد و سازمانهای مواجببگیر و گوشبهفرمان
جزو ابرومندترین ابزارهای تحدید قدرت نفوذ ایران بوده
11
یادداخت رخد
قدم در دهه پنجم
انقاب اسامی
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
در طول تاریخ بشریت کمنظیر است ،اما ازانجاکه به
ریشههای انقاب از سویی و منظر نگاه و افق ان از
سوی دیگر ،بیاعتنا است و یا میداند نمیتواند به
انها صدمه جدی و خدشه اساسی وارد سازد ،لذا
مسیر پیش رو برای دشمن بسیار سختتر و غیرقابل
نفوذتر از قبل شده است.
این ریشهها در کام امام خمینی ؟ بارها و بارها
مــورد تا کید قرارگرفته و تمسک و اعتصام به ان ،از
سوی ایشان مایه پیروزی همیشگی جبهه حق بر باطل
قلمداد شده است:
یادداخت رخد
رهبر انقاب نیز با تبیین دیدگاههای حضرت امام
راحــل ،ارمانهای متعالی انقاب اسامی را تحقق
عــدالــت اجتماعی ،پیشرفت علمی ،اقتصادی،
فرهنگی و اجتماعی کشور و سعادت ملت ،مقابله
با ظالم و دفاع از مظلوم ،استقال و تسلیم نشدن در
برابر زورگویی و باجخواهی سلطهگران و مستکبران
برشمردهاند.
لذا معلوم میگردد امام راحل با اندیشه الهی و نورانی
خود ،مولفههای نقشه فتح و پیروزی انقاب و البته
ارمانهای ان را ترسیم نمودهاند و البته به دشمن هم
فهماندند که رمز پیروزی ما در کدام زمین و با کدام
قواعد است .در حقیقت افق نگاه و ژرفای فکر امام در
سطحی ماورای نگاه نزدیکبین دشمن قرار دارد؛ لذا
دشمن برای دستیابی به موفقیت ،نیاز دارد تا دستگاه
محاسباتی ما را متناظر با ساعت و نبض فکری خود
تغییر دهد .در همین راستا ،تمام تحرکات دشمن در
چهل سال گذشته بر همین منوال شکلگرفته است و با
فشار اوردن از منافذ مختلف تمام ّ
هم و سعی خود را بر
روی دگردیسی افق فکری مردم و البته بهصورت خاص
بر روی سیاستگذاران و کارگزاران متمرکز نموده است.
این فشارها در سالهای اخیر بهشدت از طریق اعمال
سیاستهای تحریم اقتصادی و بهکارگیری همه
ابزارهای ان دنبال گردید و ارباب سلطه و استکبار تاش
میکنند از همین ناحیه ،مملکتمان را ضربهپذیر و
ً
نهایتا دچار خدشه و لطمه نمایند.
بــرای برونرفت از این حصر و حصار ،ضمن توجه
به اندیشههای نورانی امام راحل ،ازم است بهدقت
ارشــادات و راهبریهای امامگونه رهبری انقاب در
میدان عمل دیــده و پیاده شــود .همه سعی و نگاه
معظمله در طول این سالها بر این قرار دارد که عاوه
بر انتباه و هشدار نسبت به دسیسهها و خدعههای
دشمن ،بر ساخت درونی قدرت و تکیه بر مزیتهای
«رمز پیروزی ما این است که اتکا به خدای تبارکوتعالی
داشتیم .رمز پیروزی ما این است که فقط جنبه سیاسی
نبود ،فقط برای نفت و امثال اینها نبود ،جنبه معنوی بود،
جنبه اسامی بود .جوانان ما ارزوی شهادت میکردند،
جوانان ما شهادت را استقبال میکردند ...سربازان ما
از شهادت باک ندارند ،برای اینکه مردن را ،فنا شدن
نمیدانند .سربازان ما شهادت را سعادت میدانند
و برای این سعادت کوشش میکنند ...این رمز را تا
حفظ کنید ،پیروز هستید .ملت ما تا با خداست ،پیروز
است .ملت ما تا پناهگاه او اسام است ،پیروز است.
پرچم قران تا بر فراز سر ملت ماست ،پیروز است».
«رمز پیروزی ما همین وحدت کلمه و همپیوستگی ما
به هم بود .اگر بنا بود که قشر روحانی تنها میخواست
به جنگ اینها بــرود خفه میکردند او را ،نویسنده
میخواست به جنگ انها برود ،انها را از بین میبردند،
دانشگاهی میخواست این کار را بکند ،نمیتوانست،
بازار میخواست این کار را بکند ،نمیشد ،دهقان
میخواست این کار را بکند نمیشد .اینکه همهچیز
را به دست اوردیــم و به امید خدا بعد هم به دست
میاوریم ،این برای همین پیوستگی است که بین اقشار
ملت حاصل شد و ما باید این همبستگی را نگهداریم».
12
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
کمیاب بومی در عرصههای مختلف تا کید و تمرکز
نموده و بر بازی در این زمین و اعتباربخشی به قواعد
ان توجه دادهاند:
«در پیشرفت به سمت هدفهای ارمانی ،باید ساخت
درونــی قــدرت را استحکام بخشید؛ اســاس کار این
است .ما اگر میخواهیم این راه را ادامــه دهیم و به
این سمت حرکت کنیم و این هدفها را دنبال کنیم
و چشم به این ارمانها بدوزیم و پیش برویم و در مقابل
این معارضهها ایستادگی کنیم و صبر و توکل را به کار
بگیریم ،باید ساخت قــدرت ملی را در درون کشور
تقویت کنیم و استحکام ببخشیم».
بدیهی اســت هــر قــدر در ب ــازی انفعالی و یــا حتی
عکسالعملی دشمن وارد شویم ،تــوان داخلیمان
شیب نزولی طی خواهد کرد و هر قدر بر ساخت درونی
و اقتدار ملیمان تکیه کنیم و بهصورت فوق فعال و
فارغ از طراحیهای تهاجمی دشمن ،مسیر را با صبر
و استقامت طی کنیم ،عاقبت بر طبق سنت خدا به
مصلحت و منفعت متقین رقم خواهد خورد.
***
خدا را سپاسگزاریم که فرصت طرح مسئلههای معاصر
انقاب اسامی و ارائه دیدگاههای اساتید و پژوهشگران
مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟ در ارتباط با انها
را ،برای بار سوم فراهم گردانید.
در این شماره از نشریه تامات 72،نگاشت علمی در
سه پنجره اصلی نشریه یعنی «اقتصاد و مدیریت»،
«فرهنگ و اندیشه» و «سیاست و اجتماع» تنظیم و
تدوین گردیده است .اما ویژگی بارز این شماره ،عرضه
چهار پرونده موضوعی ،متناسب باکانمسائل مورد
توجه در این مقطع از حیات انقاب اسامی ،درون
سه پنجره یادشده است .بدین ترتیب با احتساب
چهار نوشتاری که به معرفی پروندههای موضوعی
این شماره اختصاص یافته است ،خرسندیم که در
سردبیر نشریه تامات
13
یادداخت رخد
این شماره میزبان 76نوشتار تخصصی از 63نفر
از پژوهشگران مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟ و
البته اساتید محترم و گرانقدری که ما را مهمان قلم
و اندیشه خود کردهاند ،باشیم .در این شماره ،یازده
نفر از اساتید بیرونی مجموعه مرکز رشد ،در پروندههای
هستههای تخصصی مرکز یا بخش نگاشتهای
تخصصی نشریه ،با طرح ایده و دغدغههای خود ،بر
غنای این شماره افزودهاند.
در پنجره «اقتصاد و مدیریت» ،دو پرونده تقدیم میگردد:
پرونده «رونق تولید» با شش تکنگاشت-که به همت
پژوهشگران هستههای مختلف مرکز رشــد تالیف
گردیده -و پرونده «حکمرانی پلتفرم» در قالب هفت
نگاشت علمی که به اهتمام هسته «خطمشی فضای
مجازی» مرکز رشد اماده شده است .همچنین یازده
نوشتار تخصصی دیگر ،پیرامون مسائل روز اقتصادی
و مدیریتی ،برای مطالعه شما وجود دارد.
در پنجره «فرهنگ و اندیشه» ،پرونده «مکتب مدرسه»
شامل پنج تکنگاشت که با تاش دوستانمان در هسته
«تعلیم و تربیت» مرکز رشد به نگارش درامده ،همراه
با هفده نوشتار علمی متنوع دیگر ،ماحظه میشود.
در پنجره «سیاست و اجتماع» ،موضوع «سامت
الکترونیک» بهعنوان یک پرونده مورد توجه واقع شده
و اعضای هسته «سامت» مرکز رشد ،پنج نگاشت
علمی را در این پرونده گرداوری کردهاند .همچنین
بیستویک نوشتار علمی دیگر در این پنجره توسط
اساتید و پژوهشگران مرکز رشد تالیف گردیده است.
امید انکه ،این شماره هم گامی روبهجلو برای تحقق
اهداف مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟ باشد .به
عنایت و توجه شما خبرگان و دانشپژوهان گرانقدر
و ارائه نظر و بازخورد در خصوص مطالب نشریه نیاز
مبرم داریم.
ݩ
ݦ
ݑ ݦݩ ݧ ݩ ݑ ى ݧ
ݐ
ݩ
ݦ
ݦ
ݑ
ں
ل
ݤ
ى
ݕ
ݫ
ح
و
ا
ݤ
ݤ
ݤ
ݣ
ݣ
ݣ
ره
ݓ
ݫ
ٮݤ
ݣٯاݣٮݡاݣݣدݣ ݣݣوݫ ݣم ݫݣ ݬݫݣ ݫݤدىݣݫ ݫݔݣݫ ݣرݤ ݫݭ ݤݤݔ
مشتمل ݣݣبر:
• پرونده «رونق تولید»
• یازده نݡاشت تخصصݡ در باب اقتصاد و مدیریت
• پرونده «حݡمرانی پلتفرم»
پرویده رویق تولید
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
سرخط
نقطه مبارزه
در جنگ اقتصادی
ساختاری اقتصاد ایران از سوی ایشان انتخاب شد.
بهمرور افکار عمومی تحلیل رهبر انقاب از اهمیت
یافتن مضاعف مسئله اقتصاد برای انقاب اسامی
را درک و کارهایی ولو پراکنده و غیرمنسجم اغاز شد.
در میان عناوین سال مقوله «توسعه تولید ملی» ،یکی
از محورهای اساسی و ارکان کلیدی نقشه مقاومت
اقتصادی ،از سوی ایشان مــورد تا کید قــرار گرفت؛
بهگونهای که در دهه 1390شمسی ،سالهای ،1391
1395و حــاا ،1398بر ایــن کانون اصلی اصاح
اقتصادی اشاره کردهاند.
اما چرا تقویت بنیه «تولید ملی» ،امروز نقطه اهرمی در
حل مسائل اقتصادی کشور است؟ بخش مهمی از
پاسخ به این پرسش ،به مسائل جاری اقتصاد ایران
بازمیگردد .از شرایط کنونی اقتصاد ایران ،در دانش
اقتصاد ،به «رکود تورمی» تعبیر میشود .اعداد و ارقام
چنین تصویری از اقتصاد ایران ارائه میدهند:
در اغاز دهه پنجم انقاب اسامی ،اقتصاد همچنان
اولویت اول و در راس مسائل کشور است .اقتصاد ایران
در سال ،1397مسیر پرماجرا و دشواری را طی کرد.
شوک ارزی که عائم ان از زمستان 96اغاز و بهمرور ،بر
سایر بازارهای اقتصادی و البته معیشت طبقه ضعیف
و متوسط جامعه اثر گذاشت.
رهبر فرزانه انقاب اسامی ،در سخنرانی نوروز سال
،1386جنگ اقتصادی را عرصه نبرد استکبار با نظام
اسامی برشمردند و در شهریور ،1389مفهوم «اقتصاد
مقاومتی» را در دیدار با کارافرینان وارد نظام مفاهیم
دستگاه تصمیمسازی و تصمیمگیری کشور کردند.
سرانجام در بهمن ،1392با اباغ سیاستهای کلی
اقتصاد مقاومتی ،نقشه کلی مقاومت اقتصادی کشور
در شرایط جنگ اقتصادی را ارائه نمودند.
ً
از سال ،1387تقریبا عناوین همه سالها با جهتگیری
مسائل اقتصادی کشور و با هــدف اصــاح مسائل
16
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
سیاست و اجتماع
17
پرویده رویق تولید
ً
اوا اخرین گزارش مرکز امار ایران از نرخ رشد اقتصادی
ُ
در نه ماه سال 1397نشان میدهد نرخ رشد اقتصادی
در ایــران با نفت به -3/8درصــد و بــدون نفت به
-1/9درصد رسیده است .حسب این گزارش که در
ً
25فروردین 1398ارائه شده ،احتماا میزان تولید
داخلی محصوات در اقتصاد ایران در سال ،1397
بین سه تا پنج درصد کاهش پیداکرده است .اعداد
این شاخص حکایت از قرار گرفتن اقتصاد ایران در
شرایط رکودی و اسیبپذیری بخش تولید ،در سالی
که گذشت ،دارد.
ً
ثانیا نرخ تورم دوازدهماهه منتهی به فروردین 30/6 ،1398
درصد رسیده است و نرخ تورم نقطهبهنقطه (فروردین
98به فروردین )97فراتر از 51درصد شده است .نرخ
تورم نقطهبهنقطه نشاندهنده وضعیت قدرت خرید
خانوار در مقایسه میان این دو نقطهی زمانی است که
حکایت از کاهش شدید قدرت خرید خانوار دارد.
نرخ تورم تکرقمی بهعنوان مهمترین دستاورد دولت
دوازدهم در سال ،1396اینک به تاریخ پیوسته است
و در سال ،1397رکوردهای عکس ان عملکرد ثبت
شده است .برای اولین بار بعد از سه دهه ،اقتصاد
ایران نرخ تورم ماهانه باای سه درصد را از خردادماه
سال 97به مدت سه ماه پیاپی ثبت کرد و به اعداد
تاریخی نرخ تورم ماهانه 7درصد در مهرماه رسید .همه
این اعداد و ارقام حکایت از بیدار شدن اژدهای تورم
در اقتصاد ایران دارد که البته با این بیماری ،الفت
دیرین داشته ،اما اینک غیرقابلکنترلتر از گذشته به
نظر میرسد.
حسب این تصویر از شرایط کنونی اقتصاد ایران ،نگاه
به اینده و تحلیل چشمانداز اتی نقش مهمی دارد.
نگاه بیرونی تاش دارد اینده یاسافرینی برای اقتصاد
ایران پیشبینی کند ،پیشبینیای که گاه بدین قصد
صورت میگیرد تا اتفاق افتد .صندوق بینالمللی پول
در گزارشی که در اواخر فروردین 1398منتشر کرد،
پیشبینی میکند که نرخ رشد اقتصادی در ایران به
منفی 6و نرخ تورم به بیش از 37درصد برسد .بدنه
کارشناسی کشور نیز با استمرار سیاستهای گذشته،
رشد بخش تولید در کشور را در سال 1397منفی
میداند .مرکز پژوهشهای مجلس در زمستان ،1397
حسب دو سناریو خوشبینانه (با فرض صــادرات
حدود دو میلیون بشکه نفت خام و میعانات گازی)
و بدبینانه (با فرض صادرات حدود یکمیلیون و نیم
بشکه نفت خام و میعانات گازی) به ترتیب -2/5و
-5/5پیشبینی کرده است.
با تصویری که از اقتصاد ایران در سال 97طرح شد و
چشمانداز اتی ،اهمیت «رونق تولید» بهعنوان راهبرد
اساسی اقتصاد کشور در سال 1398مشخص میشود.
جلوگیری از تعمیق رکود ،کاهش نرخ بیکاری و نرخ تورم
و مقابله با فشار بر معیشت طبقات کمدرامد جامعه،
درگرو رونق تولید و تقویت همهجانبه فرهنگ خلق
ارزشافزوده در جامعه امروز ایران است.
تولید در اقتصاد امروز ایران ،با دو چالش روبرو است؛ یکی
قابلکنترل و اصاح است و دیگری از جمله متغیرهای
غیرقابلکنترل است .متغیر قابلکنترل ،چالشهای
داخلی و تصمیمگیریها و سیاستهای نادرست
داخلی است که در ادبیات روزانه به «خودتحریمی»
معروف شده است .بسیاری از مسائل بخش تولید در
کشور ،معلول مقررات ،قوانین داخلی و ساختارهای
اداری و اجرایی بوروکراتیک است .قوانین اساسی
اقتصاد مانند قانون پول ،قانون مالیات ،قانون کار،
قانون تامین اجتماعی ،قانون نظام بانکی و بسیاری
از قوانین دیگر سالهاست کــه سخن از اصــاح و
تحول انها زده میشود؛ ولی خبری از تغییر نیست.
مقررات و سیاستهای دولت در شرایط جنگی نیز
حائز اهمیت است؛ انتخابهایی که در عین داشتن
نوعی انعطاف ،از اتهام خلقالساعه بودن ُمبرا باشد.
چالش غیرقابلکنترل ،استفاده دشمن از ابزاری به
نام «تحریم» است« .ریچارد نفیو» ،مسئول تیم طراحی
تحریمها علیه ایران در دوره قبل در دولت «بارک اوباما»،
پرویده رویق تولید
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
تغییر» در همه ابعاد ان دانسته است .نیمه پر لیوان
تهدید و تحریم ،توجه به ظرفیتهای کشور برای تحول
و رونق تولید ملی است؛ مشروط بر انکه بر اشتباههای
گذشته اصرار نورزیم و از تجربههای موفق بهره ببریم.
در نــوروز ،98پژوهشگران مرکز رشــد دانشگاه امام
صادق؟ نوشتارهایی پیرامون مختصات ،الزامات
و ابعاد تحول و رونق اقتصادی منتشر کردند .در پرونده
ابتدایی این شماره ،تحریریه نشریه شش نوشتار را برای
ارائه در این پرونده برگزیده است .در این نگاشتها،
تاش شده است تا با تحلیل تاریخی مشخص شود
چــرا اقتصاد ،بعد از سه دهــه برنامههای توسعه در
دولتهای مختلف ،در ردیف مسائل فوری و اولیه
کشور باقیمانده است و موانع اصلی در این اصاحات
اقتصادی چه بــوده اســت .کوشش شده است تا با
تغییر ذهنیتها ،منظرهای جدید در نگاه به مقوله
«تولید ملی» موردتوجه قرار گیرد و از ضرورت مطالبه
تخصصی از چرایی کنشها و سیاستهای انتخابی
مسئولین سخن گفتهشده است .به امید انکه سال
،1398سال گشایشها باشد.
در ابتدای سال 2018میادی کتابی با عنوان «هنر
تحریمها ،نگاهی از درون میدان» منتشر کرد و به تشریح
چارچوب فکری و عملی خود در طراحی تحریمها علیه
ایران پرداخت .کتابی که حاوی تجربههای جالبی
برای جنگ امروز اقتصادی کشور نیز هست .به باور
«نفیو» ،تحریمگذاری بهعنوان ابزار استراتژیک در دستگاه
ً
سیاست خارجی ایااتمتحده ،نه امری صرفا فنی،
بلکه بیشتر هنر تصمیمگیری و به کار گرفتن خاقانه
ابزارهای مختلف اقتصادی ،اجتماعی و سیاسی
است .بهعنوانمثال« ،ریچارد نفیو» نشان میدهد که
چگونه در عین تحریم کااهای اساسی کشور ،واردات
کااهای لوکس را از تحریم معاف کرده تا به احساس
اجتماعی تحریمشدگی در جامعه ایران ،بیشتر دامن
بزند .در نگاه او ،هنر تحریم چیزی شبیه هنر شکنجه
کردن است و امریکا از هر ابزاری که زمینه احساس
درد و زوال استقامت را ایجاد کند ،استفاده کرده و
میکند؛ اما نکته مهم قابل ذکر در این کتاب انجاست
که نفیو اشاره میکند کانون اصلی اصابت تحریمها
برای ایجاد احساس درد در جامعه ایران« ،توان تولید
ملی» ایرانیان بــوده اســت؛ چراکه در تحلیل انها،
اسیب بخش تولید بافاصله باعث تغییر سفره مردم
شده و این منجر به افزایش درد اجتماعی میشود و در
نتیجه ،دولتی که سرکار باشد ،برای حفظ مقبولیت
خود ناچار به دادن امتیازاتی میشود.
بنابراین تولید از درون و بیرون ،امروز نقطه میدانی جنگ
اقتصادی است .تا کید بر تولید مولد و دارای خلق
ً
ارزشافزوده موثر و نه صرفا مونتاژی و سرهمبندیشده،
موجب اشتغال مولد و پایدار ،ثبات قیمتها و پیشرفت
بلندمدت اقتصادی کشور خواهد شد .رهبر فرزانه
انقاب اسامی بهدرستی در روز اول سال ،1398ان
سال «فرصتها ،امکانات و گشایشها» برشمردند.
را ِ
فشار دشمن بر ساختار بخش تولید ،فرصتی برای تغییر
است« .داگاس نورث» در کتاب «فهم فرایند تحول
اقتصادی» ،مطالبه مقاومت اقتصادی را «مطالبه
تحریریه نشریه تامات
18
ݐݦ ݦݩٮݑ ݦݩ ݑ ݩݦ
«روݣ ٯ ݣٮوݥݣلىݫݬݔد»
ݐݩݦ
ݫݬݕىرݣݣوںدݣهݤ
برای تحول در بخش تولید ،تغییر در
برخی ذهنیتها و نگرشها ازم است
تهیه و تنظیم از تحریریه نشریه تامات
دکتر علیرضا چیتسازیان
استاد هادی مرکز رشد
عضو هیئت علمی دانشکده معارف اسامی و مدیریت دانشگاه امام صادق؟
نامگذاری امسال نیز همچون سالهای قبل رنگ و
بوی اقتصادی داشت« :سال رونق تولید» .این سالها
اقتصاد و معیشت سکه روز بحثها شده و همه از
ان صحبت میکنند .برای بهبود وضعیت اقتصادی
و تحقق هدف امسال که میتواند گستره متنوعی از
مشکات کشور را حل کند ،باز باید به سراغ صندوق
توسعه ملی برویم یا راه دیگری نیز وجود دارد؟
نا گفته پیداست این نامگذاری نشان از این دارد که
یکی از نقاط ضعفی که اکنون مایه تهاجم و تهدید
کشور شده است ،خرده نظام اقتصادی است که در
این سالها تمام انرژی بخشهای دیگر کشور را نیز به
خود جذب کرده است .سوال اصلی در این میان ،ان
است که نحوه مواجهه با این تهدید چگونه باید باشد؟
گذر از وابستگی
پرویده رویق تولید
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
بازتولید یک اشتباه
توجه به بازسازی ،بهبود و رونق اقتصاد کشور مسئلهای
نیست که این سالها با ان مواجه شده باشیم .پس از
پایان دفاع مقدس «توسعه اقتصادی» کشور در دستور
کار دولت سازندگی قرار گرفت و این تمرکز ،توجه به
سایر بخشها همچون فرهنگ را تحتالشعاع قرار
داد .هدف دولت در ان سالها جذب سرمایهگذاری و
ایجاد بخش خصوصی قدرتمند جهت تحقق توسعه
اقتصادی کشور بود .نکته حائز اهمیت این است
که ایده اصلی این نگاه در دولتهای بعد نیز حفظ
شد ،هرچند راهبردها و تاکتیکهای اجرای ان متنوع
و متفاوت بود.
ایده «توسعه» که تاکنون کمابیش بر نهادهای برنامهریز و
تنظیمگر اقتصاد کشور حاکم بوده ،یک اصل محوری را
بهعنوان دستمایه اصلی خطمشیگذاری در این حوزه
پذیرفته و ان ضرورت سرمایهگذاری کان جهت توسعه
اقتصادی کشور است .در این نگاه ،سرمایه بهعنوان
موتور پیشران اقتصاد این امکان را در اختیار دولتها
تغییر ذینیتیا از دوگایه سرمایه داخلن یا خارجن
به سوه الصوه یمیاره ،ما را به تحقق خعار امسال
یزدیکتر منکند
20
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
و یا بخش خصوصی قرار میدهد
که بهاسانی به اخرین فناوریها
دسترسی پیدا کرده و امکان رونق
تولید و افزایش اشتغال را ایجاد کنند.
البته تصمیم در مورد اینکه منشا
سرمایه درون یا بیرون کشور باشد،
راهبردهای متفاوتی را پیش پای
دولتها قرار میدهد .در این سالها
برخی دولتها با ضروری دانستن
تامین سرمایه از بیرون کشور ،به دنبال اعتمادسازی و
جذب سرمایه خارجی بودهاند .فارغ از هزینهها و موانع
مختلفی که این الگو میتواند در پیگیری راهبردهای
کان کشور در سیاست خارجی خود داشته باشد ،به
سبب وابستگی مبنایی این مدل در تامین سرمایه،
نوعی ناپایداری در رشد اقتصادی کشور را به همراه
ً
داشـتــه و بعضا سبب تاخیرهای طــوانــیمــدت در
استقرار و حتی شکست طرحهای صنعتی میشود.
گاهی نیز با هدف تامین سرمایه از داخل کشور ،اعتبارات
کان جهت خرید فناوری و راهانــدازی کارخانهها و
کارگاهها تخصیص داده میشود .فارغ از امکان ایجاد
فسادهای رانتی که ثمره طبیعی این الگوی تخصیص
سرمایه است ،این نحوه تامین سرمایه ،هزینههای
زیادی را برای نظام اقتصادی کشور به همراه دارد.
روش اصلی در اینگونه تامین سرمایه ،اتکا به فروش
سرمایههای ملی و مواهب خدادادی کشور مانند نفت
و گاز است .ثروت حاصل که تاش بسیار کمی برای
ان به کار گرفته شده ،به شکل سیابی خروشان وارد
جریان اقتصاد کشور میشود .ثروتی که چون اسان
بهدستامده ،چندان حسابوکتاب سختی ندارد
و چون میوهی خامفروشی است ،خاماندیشیهایی
را در انتخاب و تخصیص به همراه دارد .روش دیگر
که البته افات بهمراتب بیشتری نسبت به روش پیش
سیاست و اجتماع
گفته دارد ،خلق اعتبار است که
گاهی کم و گاهی با حجم بیشتر
توسط نظام بانکی انجام شده و
تا مدتی نظام اقتصادی را درگیر
خود میکند.
گــرچــه ا ک ـنــون بــه دن ـبــال بــررســی و
کالبدشکافی نظام اقتصادی کشور
نیستیم ،اما بــرای تصمیم در بــاره
اینده بایستی گذشته را عالمانه
مرور کنیم .انچه وضعیت کنونی اقتصاد کشور را رقم
ً
زده ،انباشت اتفاقاتی است که قبا رخ داده و مهمتر
از ان اینکه گذشته بهترین شاهد و گواه فهم الگوها
و نظریات ذهنی مدیران و خطمشیگذاران دولتی در
عرصه اقتصاد ایران است .مرور گذشته از یکسو و
شرایط جدید و ساختار تحریمهایی که اکنون با ان
مواجه هستیم ،این سوال را به ذهن متبادر مینماید که
ایا الگوهای ذهنی و نظریات حاکم بر گفتمان موجود
اقتصاد کشور ،توان ارائه راهکاری مناسب برای گذار
از وضع موجود و تحقق هدفگذاری امسال یعنی رونق
تولید و ایجاد اشتغال را دارد یا نه؟ برای حل این مسئله
ایا باز با همان دوگان قدیمی تزریق نقدینگی یا جذب
سرمایه خارجی مواجه هستیم و یا راهکار سومی که به
شکلی پایدارتر مسائل کشور را حل نماید وجود دارد؟
فرینگ و ایدیشه
ایـ ــده «تــوس ـعــه» ک ــه تــاکـنــون
کـ ـم ــابـ ـی ــش ب ـ ــر ی ـ ـهـ ــادیـ ــاه
بریامهریز و تنظیمگر اقتگاد
کشور حاکم بــوده ،یک اصل
محوره را بهعنوان دستمایه
اصــلــن خــطمــشــنگــذاره در
این حوزه پذیرفته و ان ضرورت
ســرمــایــهگــذاره ک ــان جهت
توسعه اقتگاده کشور است.
جور دیگر باید دید
21
پرویده رویق تولید
به نظر میرسد رونق تولید بیش از انکه به سرمایهگذاری
نیاز داشته باشد ،بهنوعی تغییر ذهنیتها و در پی ان
اصاح قوانین زمین بازی تولید نیاز دارد .با فاصله گرفتن
ذهن از الگوهای توسعه که در کتب متعارف اقتصاد
اموزش داده شده و یا توسط نهادهایی همچون بانک
جهانی تجویز و ترویج داده میشود و نگاهی دقیقتر به
تجربه تمدنی خود و حتی همسایگان و همکیشانمان در
پرویده رویق تولید
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
مرور تجربه یهچندان دوردست
ما ،الصویا و به عبارت دقیقتر
یهادیاه تولیده را یاداوره
منکند که مبتنن بر یمکاره
افــراد در تشریک مــواد اولیه،
سرمایهیاه خرد و یا یمیاره
و تجمیع ییروه ایساین ،رویق
تولید و اقتگاد را بــه یمراه
داختهاید.
نرم در شرایط کنونی به طراحیهای
پایدارتر و نهادها و قواعدی کارامدتر
دست یابیم.
برخی از اصولی که از مرور گذشته به
ذهن میرسد عبارتاند از:
نخست .در الگوها و نهادهای
تولیدی مبتنی بر همیاری ،سرمایه
(بنمایه خرید ابزار تولید ،مواد اولیه
و خرید خدمت نیروی انسانی در الگوهای سرمایهباور)
بهعنوان بنیان شکلگیری نظم اجتماعی و غایت
فعالیتهای اقتصادی محسوب نمیشود .در این
الگوها بیش از انکه به سرمایه مادی نیاز داشته باشیم،
بهنوعی از تعاون و همکاری نیاز داریم .در واقع جایگزین
سرمایه مالی ،نوعی سرمایه اجتماعی و شبکهای از
همیاری انسانی است که میتواند سرمایههای خرد و
نیروهای متفرق جامعه را بر بنیان اعتماد متقابل همراستا
و همافزا نموده و تولید و پیشرفت کشور را رقم بزند.
دوم .بیش از انکه صرفه به مقیاس معیار اصلی ساماندهی
تولید بوده و سازمان تولیدی را به سمت تمرکزگرایی
ببرد ،عجین شدن زندگی با کار و امکان امری مقدس
کسب روزی حال -در همهجا و توسط همه افرادمهم است .از سوی دیگر باور به این اصل دینی که
ً
اجیر دیگران شدن -بخوانید استخدام شدن -اساسا
امری مطلوب نیست ،نهاد تولید را به سمت نوعی
نظام ماژولی پیش میبرد که در عین امکان استفاده
از نوعی همیاری و همافزایی در امر تولید ،هر واحد
تولیدی -خانه یا کارگاه -توان تولید به شکل مجزا را
دارد .نگاه به نهاد تولیدی گذشته نشان میدهد افراد
در عین اینکه در شبکهای منسجم از افراد میباشند،
اما توان مستقل عمل کردن داشته و با کار و محصول
ان بیگانه نیستند.
شرق عالم ،میتوان الگوهای دیگری
را پیدا کرد .الگوهایی که فارغ از
منطق سرمایهباور که کمابیش بر
تمام نسخههای توسعه حاکم است،
توانستهاند رشد و رونق معیشت
و اقتصاد را به شکلی پایدارتر و
بــر پــایــهی ســرمــایــهای ورای پــول و
سرمایههای مادی بنیان بگذارند.
مرور تجربه نهچندان دوردست ما ،الگوها و به عبارت
دقیقتر نهادهای تولیدی را یاداوری میکند که مبتنی
بر همکاری افراد در تشریک مواد اولیه ،سرمایههای
خرد و یا همیاری و تجمیع نیروی انسانی ،رونق تولید
و اقتصاد را به همراه داشتهاند .الگوهای همیارانه
ای ،همچون «واره» [ ]1که نوعی همیاری در تامین
مواد اولیه ،قرضالحسنه و پولاندازان که تعاون در
سرمایه و نیز باغ اسپار ،تکل و اواجی که تعاون در تامین
نیروی انسانی مورد نیاز کار را فراهم میاورند ،از جمله
نمونههای نهادهای همیاری اجتماعی است که در
عقبه تمدنی ما ،سالهای سال بهخوبی کار کرده و
نیازهای مردمان این مرزوبوم را تامین میکردهاند []2؛
امــا متاسفانه با گــذار اجباری و تقلیدی به سمت
نهادهای تولیدی متمرکز و کارخانهمحور ،این الگوها
و به عبارت دقیقتر فناوریهای نرم اجتماعی تامین
معیشت که ریشه در فرهنگ غنی ما داشته و نوعی
انسجام اجتماعی غنیتر و پــایــدارتــری را به همراه
داشتهاند ،به دست فراموشی سپرده شد.
ذکــر ایــن نکته ض ــروری اســت کــه منظور از توجه و
احیای ان منطق همیاری و نظم اجتماعی در تولید،
بازگشت به زندگی روستایی و استقرار همان نهادها
نیست ،بلکه درسامــوزی از ان نهادها برای زندگی
امروز است؛ بهنحویکه با بازتعریف ان فناوریهای
22
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
سوم اینکه این نوع نهاد تولیدی به سبب کوچک
بودن منعطف بوده و چون افراد متعددی توان تصمیم
دارند ،امکان خلق راهحلهایی متنوع و خاقانه برای
حل مشکات در بستر این نهاد وجود دارد .این تنوع
با بهرهگیری از امکان فناوریهای نوین جهت توزیع
و تشریک اطاعات میتواند بهعنوان ابزاری توانمند
ساز برای نهاد تولید عمل کند.
حرف اخر
گرچه یــک رو ی سکه تحریمهای ظالمانه اعمال
محدودیتهایی گسترده بر دولت ،شرکتها و عموم
مردم است ،اما روی دیگر ان ایجاد فرصتهاست.
فرصتهایی که ما را به سمت یافتن راهحلهایی
ً
جدید -بهجز انچه قبا میاندیشیدیم -رهنمون
میسازد .سالیان سال در موضوع توسعه ،خود را وابسته
به مدلهایی کردیم که منشا کسب قدرت و حرکت
در ان مدلها در دست طراحان انها بود و بهناچار
نوعی وابستگی افراطی یکسویه و به سمت دیگران را
برای کشور به همراه داشت .شاید این شرایط ،فرصتی
سیاست و اجتماع
باشد تا به دنبال راهی دیگر باشیم .همانطور که بیان
شد ،حل مسئلهای مثل رونق تولید بیش از انکه به
دنبال یافتن منابعی برای جذب سرمایه باشد ،نیازمند
تغییر الگوهای ذهنی و نهادهای تولیدی است .بعد
از تغییر نگرش است که ما به سمت طراحی و ازمون
ساختارها و الگوهای نهادی خواهیم رفت؛ تکیه بر
تجارب موفق پیشین این مرزوبوم مبتنی بر فکر عموم
مردم ،سرمایههای خرد و ایجاد بستری برای همیاری
میتواند به تولید کشور رونق دهد .به فضل الهی ،این
مرحله رهایی از قید نهادها و نظریات استقراضی است.
پینوشتها
Email: chitsazian@isu.ac.ir
23
پرویده رویق تولید
[ .]1واژه تشکیاتی نظاممند و پایدار در جامعه ایرانی و برخی همسایگان ان
بوده که بر اساس قواعدی معین افرادی که عضو یک واره بودهاند ،شیر تولید
شده دام خود را در اختیار یکدیگر قرار داده و با این کار انرژی و تاشی که برای
فراوری شیر مصروف میداشتند را منطقیتر میکردند .در این الگوی همکاری
که قبل از ورود برق به مناطق مختلف ایران و حتی تا سالها پسازان در
گسترهی متنوعی از روستاهای ایران موجود بوده ،عاوه بر اقتصادیتر شدن
تولید ،گسترهای از نیازهای اجتماعی و روانی افراد همواره مرتفع میشد.
[ .]2مرتضی فرهادی .واره :درامدی به مردمشناسی وجامعهشناسی تعاون.
تهران :شرکت سهامی انتشار .1393 ،صفحه .53
دکتر مصباح الهدی باقری
پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟
عضو هیئتعلمی دانشکده معارف اسامی و مدیریت دانشگاه امام صادق؟
پرویده رویق تولید
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
مسئله اقتصاد ،همچنان چالش اصلی در مقابل نظام
اسامی است .به بیان بهتر ،مدیریت اقتصاد کان
کشور دچار اختال و ناتوانی است .جالب اینکه از
سالهای پس از جنگ ،برای همه دولتها ،اقتصاد
مهمترین اولویت بوده است؛ حتی اگر به شعار و لفظ
درنیامده باشد.
دولت سازندگی ،با طراحی اولین برنامه توسعه اقتصادی،
فرهنگی و اجتماعی بعد از انقاب (که به اجرا درامد)
و با دو سیاست کلی جایگزینی واردات در دولت اول و
افزایش ضریب توان صادراتی در دولت دوم و با بهکارگیری
کارگزاران سازندگی در راس امور اقتصادی ،تاش کرد
در اولین سالهای بعد از جنگ ،اقتصاد را در مسیر
مناسبی مدیریت کند .هشت سال تاش ،اقای «هاشمی
رفسنجانی» را ،سردار سازندگی نمود؛ اما تورم سنگین
سال 1373و البته رکود تورمی سالهای پسازان و عدم
نظارت دقیق بر فرایند به سرانجام رسیدن طرحهای
اقتصادی خاصه صنعتی ،کاری کرد که رئیسجمهور
بعدی که با شعار بسط و توسعه ازادیهای سیاسی
روی کار امده بود ،در اولین اظهارنظرهای خود« ،مزمن
بودن مریضی ساختار اقتصادی کشور» را اذعان نمود و
سپس تیمی از اقتصاددانان همطیف را مسئول طرحی
نمود که بعدها موسوم به «طرح ساماندهی اقتصادی
کشور» شد .این طرح در غالب موارد هنوز هم صائب
است که متاسفانه نه در ان سالها و نه بعد ان رنگ
عملیاتی شدن به خود نگرفته اســت .البته این در
حالی بود که دو برنامه اقتصادی در پایان دولت اقای
قبل از مسئله
پس از تجربه یشت دولت پس از جنگ ،یمچنان اقتگاد
معضل اصلن پیش روه یظام است
24
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
25
سیاست و اجتماع
هاشمی به میراث مانده بود :یکی برنامه دوم توسعه و
دیگری برنامه بیستوپنجساله ( 1400از 1375تا !)1400
البته انقــدر اشــوب و بههمریختگی در سالهای
اصاحات در فضای مدیریت اجرایی مملکت و
سیاستزدگی مجلس ششم حا کم بود که انچه در
پایان دو دوره صدارت اصاحطلبان بر کشور حاصل
امد ،دور شدن از فضای مطالبات توده جامعه برای
ً
زندگی بهتر بــود .تقریبا هیچکدام از برنامهها حتی
طرح ساماندهی اقتصاد هم نتوانست بهجز در حوزه
خودکفایی گندم (که انهم در دو سال بعد از دست
رفت) و برخی طرحهای حوزه نفت و پتروشیمی به
نتیجه درخشانی برسد.
با روی کار امدن دولت نهم ،امیدهایی برای بهتر اداره
شدن وضعیت اقتصادی کشور در دلها جوانه زد و
با اعطای مجوز رهبری برای اجرای اصل 44قانون
اساسی ،این امید مضاعف گردید .دولت اول اقای
احمدینژاد با همه فرازوفرودها و البته به مدد افزایش
بینظیر قیمت نفت ،سعی در توزیع بهتر درامدهای
ملی نمود .در این راستا بسیاری از نقاط محروم و
نابرخوردار به بخشی از سهم خود از صندوق خزانه ملی
دست یافتند .با همه اینها ،دولت اقای احمدینژاد
در مدیریت اقتصادی کشور توفیق چندانی نداشت
و بیشتر به توزیع درامد و پول و البته محرومیتزدائی
مشغول شد .این عدم توفیق در دولت دوم وی که با
سیاستزدگی و جنگودعوای جناحی فراوان همراه
شد ،ادامه یافت .بهترین یادگار اقتصادی او ،پرداخت
پرویده رویق تولید
یارانهها بود که علیرغم شجاعت مثالزدنی دولت
دهم در اقدام به این امر -که سالها دولتهای دیگر
از اجرای ان ناتوان مانده بودند -در عمل نتوانست
انچنانکه باید گرهگشا شــود و خیلی زود خودش
تبدیل به مسئلهای پیچیده و تودرتو شد ،بهطوریکه
دولت بعدازان ،همه تاشش را کرد که مسئله را حل
کند ولی نشد و بیشتر وبالش گردید.
اقای روحانی نیز با استفاده از ژنرالهای بازنشسته
دولتهای سابق(سازندگی و اصاحات) ،اما فاقد
طرح و برنامه منسجم اقتصادی ،کار خودش را شروع
کرد و تاکنون بهزعم نزدیکترین همراهانش بدون توفیق
مانده اســت .یکی از کــارگــزاران این دولــت در اواخر
دولت دهم ،در جلسهای در دانشگاه امام صادق؟،
مطرح نمود که« :در هیچیک از دولتهای جمهوری
اســامــی ،نظریه اقتصادی مرجع مشخص نبوده و
حرکات زیگزاگی ،نای و نفس را از اقتصاد پرظرفیت
این مرزوبوم گرفته است» .حاا همین مسئول در دولت
روحانی سه مسئولیت عوض نموده و فقط چند سال
به سالهای مدیریتش کنتور اضافه کرده ولی دریغ از
بهکارگیری تجربههای سابق ...دیگر بگذریم از قصه
پر غصه برجام و واماندگیهایش ...
همه اینها نشان میدهد ،همه هشت دولت پس از
جنگ ،اقتصاد و معیشت را موضوع اول خود قرار دادهاند،
اما نتوانستهاند از عهده مدیریت و تولیتش برایند .همه
نسبت به شناسایی اولویت فهم مشترک داشتند؛
اما نسبت به چگونگی اقدام ناتوان و ضعیف .چرا؟
اقتگاد و مدیریت
دولت اقاه احمدهیژاد در مدیریت
اقتگاده کشور توفیق چنداین یداخت
و بیشتر به توزیع درامد و پول و البته
محرومیتزدائن مشغول خد.
پرویده رویق تولید
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
.1حل مشکل اقتصادی ،نیاز به یک اندیشه جمعی
برای اشراف نسبت به زوایــای متکثر و ذوابعاد ان را
دارد .لذا وجود یک کمیته منسجم راهبری برای فهم
اشکاات و انفاذ راهکارهای حل مسئله ،ضرورتی
بدیهی دارد.
معالوصف فرایند انتخاب نفر اول اجرایی مملکت،
ً
فرایندی عمدتا سیاسی و یا در بهترین وضعیت،
شبهعقایی است ،بدین منظور که یک نفر فارغ از
یک جریان تعریفشده حزبی -که دارای مانیفست
مشخص و ایدئولوژی تعریفشده همراه با ساختار
فکری و برنامهای روشن باشد-خود را کاندیدا میکند و
تازه بعد از انتخاب ،ارامارام تیم خود را جمع و متشکل
مینماید .این تیم بیشتر از انکه دارای گرایشهای
فکری منسجم و برنامه هدفمند باشند ،در دورهها
و حوزههایی باهم مشارکت و رفاقت داشتند-که
بهاصطاح رفیق گرمابه و گلستان محسوب میشوند -و
حاا خود را در معرض رای قرار میدهند .وضع وقتی
بغرنج میشود که نفر اول فهم کارشناسی ضعیف و
ناقصی از مسئله اولویتدار داشته باشد .اقایان هاشمی
رفسنجانی ،خاتمی ،احمدینژاد و روحانی ،همه از
اقتصاد چیزهایی شنیدهاند ،اما هیچکدام اقتصاد را
حتی بهعنوان اولویت دهم مطالعات نظری خود هم
انتخاب نکردهاند؛ چه برسد به اینکه در این حوزه
سابقه فعالیت حل مسئله داشته باشند.
پس فرد منتخب بعد از رای اوردن ،تازه شروع میکند
به رایزنی نهایی برای انتخاب همکاران و سپس باید با
اکثریت مجلس و سهم خواهیهای متعارف کنار بیاید.
لذا ،اولین مشکل نبود تیم راهبری منسجم و همفکر
است .جالب اینکه بهجز دولت سازندگی ،همهی
دولتهای اول و دوم روسای جمهور بعد از جنگ،
دارای تیمهای اقتصادی متفاوتاند .این امر هم ناشی
از تفاوت فهم و منظر اندیشهای روسای جمهور در یک
دوره چهارساله از حوزه اقتصاد است و هم حاصل
توازنهای جدید نیروهای موثر در کانونهای قدرت.
نبود تیم اقتصادی با برنامه سبب میشود که حتی
26
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
27
سیاست و اجتماع
هزینه مسئولیت هم بسیار پائین جلوه کند و هر کس
با فهم ابتر خود نسخهنویس اقتصاد شود.
.2دغدغههای سیاسی قشری دولــتهــا اغلب بر
دغدغههای دیگر غلبه دارد .لذا برخی دولتها با چهار
شعار و گزاره مبهم ،ناقص ،تهی یا پوچ...خود را در
ً
معرض رای مردم قرار میدهند و بعدا حتی هزینههای
گزافی را به مملکت تحمیل میکنند که نمونههای
معتنابه از ان در این سالها پیش رویمان قرار دارد.
دولتها در جمهوری اسامی بهجای انکه تضمین
حیات خود را بیشتر بر حل مسئلههای اقتصادی مواجه
شده بدانند ،به شعار اکتفا میکنند .با اینکه شعارها در
یک انقاب تازه متولدشده دارای کارکردهای ایجابی و
ساختی است ،اما اکتفا به ان و عدم عملگرایی سبب
تهی شدن شعارها و ماندن در قشر و پوسته میشود.
شعار استقال وقتی معنا میدهد که بتوانیم در حوزه
اقتصادی خود را مستقل از تصمیمات کشورهای
متخاصم تعریف کنیم .همانطور که شعار صدور
انقاب وقتی متجلی میشود که ثمرات انقاب در
زندگی بهتر مردم نمود پیدا کند تا قابل الگوگیری شود.
البته همواره دولتها برای جذب مخاطب و باا رفتن
امکان رایاوری ،از شعارهای اقتصادی در هنگام
انتخابات استفاده میکنند ،اما تاکنون اکثریت قریب
بهاتفاق شعارها (بهجز موارد اندکی) رنگ واقعیت و
تحقق به خود نگرفته است.
.3هیچ ارتــبــاط ارگانیکی بین موسسات و مراکز
اموزشی-پژوهشی و دولتها در حوزه مسائل اجتماعی
و فرهنگی تعریفنشده است .دولتها و دانشگاهها
پرویده رویق تولید
و پژوهشگاهها ،در بسیاری موارد فارغ از دغدغههای
هم حرکت میکنند .از طرفی بسیاری از مسائل نظام
در دانشگاهها دیده نمیشود و از طرف دیگر دولتها
هیچ برنامه خاصی برای استفاده از خدمات و ثمرات
علمی و تحقیقاتی دانشگاهها و موسسات پژوهشی
ندارند .تاسف فراوان وقتی است که مراکز تحقیقاتی
ً
وابسته به دولــتهــا هم عمدتا درگیر فعالیتهای
سیاسی و شبهسیاسی هستند و کمتر بهعنوان اتاق
فکر برای دولتها تصمیمگیری میکنند .در واقع،
بسیاری از پروژههای مطالعاتی و تحقیقاتی مصوب
با اینکه از خزانه دولت استرزاق میکنند اما ابی برای
دولت از این چاه ویل نصیب نمیشود و تنوری گرم.
.4ارزیابی و پایش سیاستها و اقدامات منشعب از
انها یا انجام نمیگیرد یا با انجام و اجرای بافاصله ان،
بیاثر مینماید .بااینکه طراحی مدرن قانون اساسی و
برامدن نهادهای نظارتی منشعب از ان ظرفیتهای
فراوانی را برای نظارت ،پایش و اصاح ایجاد کرده
است ،اما مصلحتسنجیهای بیمورد و کمعملیها
و بیعملیهای نهادهای مسئول ،فرایند ارزشیابی
تصمیمات را بسیار بطئی و کند نموده است.
شاید بهتازگی نهادهایی مثل دیــوان محاسبات و
سازمان بازرسی فرصت یافتهاند تا بهواسطه مدیران
عملگرا و البته جسور خود به بخشی از وظایف نظارتی
ً
و پایشی خود عمل کنند اما این بازافرینی نقش نیز کاما
شخصی و مصداقی است و در ساختار حا کمیتی
نهادینه نمیشود.
اقتگاد و مدیریت
خعار صدور ایقاب وقتن متجلن منخود که ثمرات
ایقاب در زیدگن بهتر مــردم یمود پیدا کند تا قابل
الصوگیره خود.
پرویده رویق تولید
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
غلبه یصاهیاه عارضهیاب بهجاه ریشهیاب در حل
مسئله بسیاره از فرصتیا را به تهدید تبدیل منکند.
این وضعیت وقتی بغرنج میشود که بدانیم انباشت
مسائل خاصه در حوزه اقتصادی ما را در وضعیتی نشانده
ً
که بعضا باید تن به راهحلهای عارضهیاب بدهیم.
البته انوقـتــی هم که میتوانستیم بهدرستی مسیر
اقتصادی کشور را در جــاده مطلوبی قــرار دهیم ،با
معضات اقتصادی معاملهای عارضهیابانه کردیم و
کمتر به ریشهها و علتها توجه نمودیم .حاا انباشت
این مسائل که یا حلنشده یا بد و ناقص فهم شده یا
عارضهای با ان مواجه گردیده است ،سبب شده که
در هر دورهای با انباشتی از مسائل رودررو باشیم که این
ً
موضوع دائما در حال بروز و توسعه است.
.7مواجهه صــوری با راهبریها و رهنمودهای رهبر
انقاب هم از فرصتسوزیهای حسرتافرین است .از
سالی که رهبر معظم انقاب نام «وجدان کار و انضباط
اجتماعی» را بر روی سال قرار دادند تا امسال که «رونق
ً
تولید» را برگزیدند ،تقریبا تاش کردند هرسال با هر شعار،
مختصات یکی از نقاط رسیدن به یک اقتصاد قوی و
مستحکم را ترسیم کنند .حاا این شکل در حال کامل
شدن است؛ اما همچنان مواجهه با این اسامی که بهنوعی
سیاستگذاری محسوب میشود ،برخوردی نمادین
ً
و شعاری است .این برخوردها بعضا سبب میرایی
محتوای شعار سال در همان دوره معرفیشده است.
شاید کسی اان باید سوال کند نتیجه «اصاح الگوی
مصرف» یا «همت مضاعف و کار مضاعف» یا «اقتصاد
مقاومتی؛ اقدام و عمل» و یا «حمایت از کاای ایرانی»
در کدام سیاستهای اجرایی دولت نمود پیدا کرد؟
.5نوعی اختاط وظیفه بین دستگاههای سیاستگذار
نهادهای مجری در اغلب حوزه مسئلهها وجود دارد
ً
که بعضا خــارج از حــوزه دولــت تعریفشده است.
در حقیقت مسوولیت سیاستگذاری فرهنگی بین
شورای عالی انقاب فرهنگی و وزارتخانههای مربوط
(امــوزشو پــرورش ،علوم و فرهنگ و ارشــاد اسامی)
در ابهام است .سیاستگذاری دیپلماتیک و حوزه
روابط بینالملل بین شورای راهبردی روابط خارجی و
دستگاههای مربوط (وزارت امور خارجه ،سازمان فرهنگ
و ارتباطات اسامی) در تردد است .سیاستگذاری
اقتصادی بین معاونت اقتصادی رئیسجمهور ،بانک
مرکزی ،وزارت اقتصاد و دستگاههای مجری مثل وزارت
صنعت ،وزارت راه و ...در تنگنا قرار دارد.
این اختاط وظیفه ،کار را نوعی گــرهزده که شرایط
را پیچیده و سخت میکند؛ یعنی متولی سیاست
و متصدی اجرا بیشتر از اینکه بستگی به ساختار
داشته باشد ،بیشتر مربوط به خصوصیات شخصیتی
و شخصی افراد مسئول در پستها و جایگاهها است.
ً
بعضا کار بهجایی رسیده است که یک مسئولیت
یکشبه خلقشده (معاونت اقتصادی رئیسجمهور
در دولــت سازندگی) و برایش ساختار و چارچوب
تنظیم گردیده و بعد از دورهای به فنا رفته است؛ یا در
دولت یازدهم دستیار ارشد و مشاور عالی و معاونت
اقتصادی...افریده شد تا کسی که دلمان میخواهد،
بدون مواجهه با جریان اختیار-مسئولیت سیاستگذار
امر شود و در دولت دوازدهم اش و ظرفش باهم از جا
کنده و برده میشود.
.6غلبه نگاههای عارضهیاب بهجای ریشهیاب در حل
مسئله بسیاری از فرصتها را به تهدید تبدیل میکند.
پینوشت
Email: mesbab@yahoo.com
28
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
حسین سرابادانی تفرشی
پژوهشگر هسته عدالتپژوهی مرکز رشد
دانشجوی دکتری مدیریت دولتی دانشگاه امام صادق؟
29
فرینگ و ایدیشه
فاصله حرف تا عمل در تحقق کامل خعاریاه سال ،از
چه عواملن یاخن منخود؟
سیاست و اجتماع
هفتخوان
تغییر اقتصادی
پرویده رویق تولید
تنها ساعتی بعد از اعام عنوان سال از سوی رهبر
انقاب اسامی در ابـتــدای ســال جدید ،رئیسکل
بانک مرکزی در صفحه شخصی خود در شبکههای
اجتماعی ،یادداشتی کوتاه از وظایف نظام بانکی جهت
تحقق شعار سال یعنی «رونق تولید» نوشت و از شش
راهبرد بانک مرکزی برای تحقق این امر ،سخن گفت.
روز دوم فروردین ،وزارت «صمت» بهعنوان متولی
اصلی بخش تولید در کشور ،در بیانیهای ،راهبردهای
هفتگانه «رونق تولید ملی» در سال 98را برشمرد و
وزیر امور اقتصاد و دارایی بر امادگی این وزارتخانه،
برای تحقق شعار سال در مصاحبه تلویزیونی تا کید
کرد .در روزهای بعد نیز نوبت به سایر مسئولین محترم
رسید که هر یک با تکرار منویات رهبر معظم انقاب
یا افزودن برخی موارد تکراری ،ضمن بیان ضرورت و
حساسیت توسعه تولید در کشور ،امادگی دستگاه
اجرایی تحت نظر خود را برای تحقق رونق تولید در
کشور اعام کردند.
از سوی دیگر یکی از چالشهای نظام سیاستی کشور
ظهور و تقویت پدیده «فربگی و تورم اسناد باادستی»
ً
توسعه و پیشرفت در ایران است که عما «انسجام
سیاستی» را از نظام خطمشیگذاری کشور سلب کرده
و راه را برای انجام اصاحات اقتصادی با چالش روبرو
ساخته است .اباغ بیش از 34عنوان سیاستهای
کلی نظام در بخشهای مختلف ،برنامههای پنجساله
توسعه ،اسناد باادستی درون دستگاهی و در نهایت
عناوین سال ،تنها بخشی از این اسناد باادستی است
که در تاش هستند جهتگیری کان اقتصاد ملی را
مشخص و معین کنند.
پرویده رویق تولید
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
ً
مرور این اسناد باادستی نشان میدهد که معموا
ً
حرفهای خیلی خوب کنار یکدیگر امده و دائما به
شکلهای مختلف بازتولید میشود .طنز تلخ ماجرا
ً
ان است که دستگاههای اجرایی نیز دقیقا از موضع
ً
گیری
«رهبری نظام» که ماموریتشان اساسا ارائه جهت ِ
کــان مسیر کشور اســت ،به ارائــه همان برنامههای
کان در مقام اجرا مبادرت میکنند؛ بیانکه تغییری
در سطح سیاست و برنامه طراحیشده ،دیده شود.
پیامد این فرایند در نظام تصمیمگیری ملی ،تکرار و
تکرار و تکرار است .تکراری که مثل همیشه برای مردم
ً
هم مالتاور است و طبعا امکان همراهی و همکاری
مــردم را بهعنوان پایه اصلی توسعه سلب میکند و
بدینصورت رکــن اصلی تحقق ایــن عناوین را که
رابطه قوی مردم با حاکمیت است ،تضعیف میکند.
اما چرا حرفهای خوب ا کادمیک در باب اقتصاد
ایــران ،منجر به تغییر بیرونی و اصاح ساختارهای
اقتصاد ایران نمیشود؟ چرا بعد از گذشت شش سال
از اباغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی ،اثار ان
بهصورت ملموس در اقتصاد ما دیده نمیشود؟ چرا
عناوین سال ،علیرغم برخی موفقیتهای جزئی ،در
عمل در حد شعار باقی میمانند؟ شاید یکی از شواهد
ان ،انتخاب سال «تولید» برای سومین بار در دهه 90
شمسی باشد .خاصه انکــه ،چرا در دهه گذشته
راهبردها و سیاستهای اقتصادی که خود را در عناوین
سال نیز نشان داده ،در حد شعار یا حرفهای خوب
باقیمانده است؟ شکاف میان نظر با عمل در تحقق
اقتصاد مقاومتی ،از کجا نشئت میگیرد؟
نکته جالب ان است که در مورد عیوب ساختاری
اقتصاد ایران در دهههای گذشته نیز ،اجماع وجود
ً
دارد .مثا نظام کارشناسی کشور متفق اســت که
اقتصاد نفتی ،بزرگترین ایراد ساختاری اقتصاد ایران
است؛ اما چرا کوشش موثری در دهههای گذشته برای
غلبه بر این ایراد صورت نگرفته است؟ شاید پاسخ
اجمالی ان باشد که اقتصاد نفتی حاصل انتخاب
سیاستگذار نیست که روزی با اراده خود تصمیم
به حذف ان بگیرد .نظام سیاستگذاری کشور در
چنبره و جبر وابستگی به نفت گرفتار شده است و
رهایی از ان نیازمند تحقق مجموعه عواملی است.
ً
عواملی که لزوما دولتها در دهههای گذشته بنا به
موانع مختلف نتوانستهاند ان را تحقق بخشند .برخی
از موانع ریشه نظری دارد و برخی مربوط به ساختارهای
اجرایی کشور است .در ادامه به هفت مورد از مهمترین
انها اشاره میشود:
اول :عدم انتخاب سطح درست تغییر
تغییر در نظام اقتصادی در سطوحی قابلتعریف است.
گاهی تغییر در سطح نقشه اصاح اقتصادی است و
گاه تغییر تنها به ساختارهای اجرایی و اداری منحصر
میشود .باوجود اهمیت بخش دوم ،بهخصوص در
کشورهایی همچون ایران که دارای مسائل گونا گون
در سطح مدیریت و اداره نهاد دولت است ،عمده
مسائل اقتصادی ریشه در نقشه و بهتبع ذهنیت نظام
تصمیمگیری کشور دارد .از این سطح تغییرات بهعنوان
تغییرات در سطح «ترتیبات نهادی»[ ]1یاد میشود.
ترتیبات نهادی مصادیق و اشکال گونا گون در نظام
اقتصادی دارند :از قواعد و مقررات تخصیص منابع
مالی همچون مکانیسمهای انتشار و عرضه پول گرفته
تا مقررات مربوط به مالیات ،قوانین مالکیت و نظام
خلق ارزشافزوده.
شاید ذکر نمونهای در این زمینه جالبتوجه باشد.
مارتین ویتزمن[ 25 ،]2سال پیش کتابی با عنوان
«اقتصاد شراکتی ،مهار رکود تورمی»[ ]3نگاشت .او
در این کتاب از یک تغییر در سطح ترتیبات نهادی
در حــوزه دستمزد سخن گفت .به نظر او بــرای مهار
سختترین بیماری اقتصاد که «رکود تورمی» است ،یک
تغییر در نحوه پرداخت دستمزد به کارگر در بنگاههای
تولیدی ازم است .بر اساس مطالعه او ،حرکت این
واحدهای خرد اقتصادی در طراحی الگوی شراکت
30
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
سوم :وابستگی به مسیر
دوم :دولت دستبهعصا
مشهور است که افــراد کارها و انتخابهایشان را از
روزهای سخت بهروزهای سختتر عقب میاندازند.
این َمثل ،حکایت این روزهای نهاد دولت در ایران
است .هرچه از دهههای گذشته به جلو امدیم ،نهاد
دولت در ایران محتاطتر شده است .هرگونه اصاح
ساختاری نیازمند نوعی جسارت در پذیرش تبعات
و پیامدهای اجتماعی ایــن اصاحات ساختاری
اســت .انتخابهای قبلی دولــت در حــوزه اقتصاد
در دهههای گذشته ،روزبهروز قدرت ابتکار عمل و
مهارت او را برای تغییر شرایط کاهش داده است و
این کاهش ظرفیت نظام خطمشیگذاری ،دولت را
محافظهکارتر میکند؛ چون تنها دغدغه او اداره وضع
موجود است و دولت را گرفتار نوعی روزمرگی میکند.
روزمرگی که هم اعتیاد به احتیاط را با خود به ارمغان
میاورد و هم زمینه ایندهفروشی را به جهت اداره امروز
کشور ،رقم میزند.
31
پرویده رویق تولید
انتخابهای جدید دولــت ،تابعی از انتخابهای
گذشته او است .به تعبیر نهادگرایان ،این مقوله به
جهت شکلگیری نوعی «وابستگی به مسیر»[ ]4است.
ً
مثا سیاستهای دولت در مورد تامین اجتماعی
و صندوقهای بازنشستگی لشگری و کشوری در
دهههای گذشته ،موجب شده است تا امروز دولت
انتخاب کند که در سند ایحه بودجه سال ،1398
بیش از 80هزار میلیارد تومان (معادل حدود 20درصد
کل مخارج دولت) تنها بهعنوان کمک برای بقای این
صندوقها پرداخت کند .برای بزرگی این عدد کافی
است بدانید که این رقم حدود دو برابر مخارج عمرانی
تحققیافته دولت در یک سال است یا براورد روز پایانی
فروردینماه 1398وزیر کشور از حادثه سیل ابتدای
سال ،ان است که خسارات ناشی از سیل در شمال
و غرب کشور ،حدود 35هزار میلیارد تومان براورد
میشود .عمق هزینههای تصمیمهای بد ،درگذر زمان
و با اعداد و ارقام نمایان میشود.
فرینگ و ایدیشه
در سود با کارگر بهجای دستمزد ثابت ،منجر به ثبات
قیمتها و رونق تولید خواهد شد و بدینصورت رکود
تورمی مهار خواهد شد .گام اول برای تغییر و اصاح
اقتصادی ،شناسایی سطح بهینه تغییرات است.
بسیاری از برنامههای حل مسائل اقتصادی در کشور
بدون توجه به زمینههای قانونی و نهادی که زمین اصلی
تعامات اقتصادی را تعبیه و طراحی میکنند ،درگیر
عوارض و پیامدها شدهاند و همین مقوله چشمانداز
تغییرات را در انها کوتهبینانه کرده است.
سیاست و اجتماع
در شرایط امروز اقتصاد ایران نگاه و سیاست دولت
به ماجرای صندوقهای بازنشستگی ،سیاستهای
مرتبط با انرژی و محیطزیست ،نمونهای از اداره امروز
کشور به جیب نسل اینده است .نکته تلخ ماجرا ان
است که این شرایط را خود دولت با انتخابهای
گذشتهاش رقمزده است .بنابراین تعویق تصمیمهای
سخت ،کار را برای دولت سختتر خواهد کرد.
اقتگاد و مدیریت
یرچه از دیهیاه گذخته به جلو امدیم ،یهاد دولت در
ایران محتاطتر خده است .یرگویه اصاح ساختاره
ییازمند یوعن جسارت در پذیرش تبعات و پیامدیاه
اجتماعن این اصاحات ساختاره است.
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
و برونداد نظام اقتصادی است .جهت بهبود متغیر
خروجی سیستم ،تغییر در فرایندها و دروندادها در یک
سیستم ضروری است .لذا شناسایی زمینههای توسعه
تولید ملی در حوزه فرایندها و ورودی نظام اقتصادی،
باید در کانون توجه سیاستگذاری کشور قرار گیرد.
در این زمینه ،کار جامعه علمی و ارتباط ان با بدنه
تصمیمسازی کشور از اولویت برخوردار است .مثال
دیگر حوزه «اشتغال مولد» است .اشتغال با تزریق منابع
مالی موضعی و موقت و مخارج چندهزارمیلیاردی
حاصل نخواهد شد ،انطــور که در سالیان اخیر در
قالب سیاستهای اشتغالزا دنبال شــده است،
اشتغال یک متغیر سیستمی در نظام کان اقتصادی
است و بهمثابه معلولی از مجموعه عوامل و فرایندهای
اقتصادی ،اجتماعی و حتی فرهنگی دستخوش
تغییر و تحول خواهد شد.
بنابراین توالی انتخابها قدرت تغییر جهت و اصاح
مسیر را برای دولت دشوار میکند .بخشی از این معضل
که نظام اجرایی کشور ،پتانسیل ترجمه سخنان درستی
مانند عناوین سال را بهنظام تصمیمگیری کشور ندارد،
معلول چنین مشخصه ساختاری است.
پرویده رویق تولید
چهارم :سیاستهای بیمعنا
این مانع از سنخ نظری و مرتبط با سرچشمه اصاحات
استَ .مثل مشهوری وجود دارد که «هیچ تئوریای ،بهتر
از نظریهای که در عمل کاربرد خود را نشان دهد ،وجود
ندارد» .اسناد باادستی کشور نیز علیرغم نقاط قوت
فراوان ،نیازمند کار دانشگاهی و علمی بیشتر است.
عیوب اسناد باادستی ان است که
به
عنوانمثال یکی از ِ
ً
اساسا «خطمشی»[ ]5به معنای دانش «خطمشیگذاری
عمومی» نیستند؛ خطمشی در معنای اصیل خود،
به معنای گزینه انتخابی است که دارای نوعی بدیل
است .در حال حاضر بسیاری از این اسناد ،مجموعه
اهداف و ارزوهای جذاب نظام ملی است و بدینجهت
فاقد معنای اولیه یک خطمشی است.
ّ
از ان گذشته ،توجه به روابط علی اجتماعی در این
اسناد کمتر موردتوجه است؛ بهعنوان نمونه تا کید بر
معلول بهجای علت در بسیاری از این اسناد دیده
ً
میشود .مثا توسعه تولید ملی ،یک متغیر عملکردی
پنجم :محدودیت شناختی مدیران
شکاف ز یــادی در دستگاه تحلیلی مدیران سطوح
مختلف کشور با نظام سیاستگذاری کشور دیده
میشود .این اختاف از تعریف و صورتبندی مسئله
نیز اغاز میشود .بسیاری از مسائل در دستگاه تحلیلی
ً
طراحی اقدام و
مدیران اصا دیده نمیشود تا بعد برای
ِ
راهحل فکر شود .صورتبندی از موقعیتهای مشکل
32
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
ششم :تسخیر ذینفعان
هفتم :درهمتنیدگی چالشهای اقتصادی
همزمانی و مرتبط بودن چالشهای اقتصادی امکان
سیاستگذاری را در یک توالی زمانی سلب ،و گزینههای
انتخاب از میان اسناد باادستی را دچــار اختال
میکند .بدینجهت این درهمتنیدگی منجر به ان
33
پرویده رویق تولید
بخشی از اختال در عدم سریان سیاستهای کان
همچون عناوین سال به بدنه اجرایی کشور ،به تسخیر
نظام تنظیمی[ ]6از سوی گروههای ذینفع بازمیگردد.
گروههایی که منافع بخشی خود را در اولویت پیگیری خود
قرار داده و دغدغهای نسبت به تحقق منافع ملی ندارند.
در مورد حل برخی چالشهای مزمن اقتصاد ایران،
همچون اصاح نظام بانکی (که رهبر انقاب نیز در
فرینگ و ایدیشه
بهغایت متنوع است و هرکس به دنبال حل مسئله خود
است .مدیران انچه از سیاستها را درک میکنند،
اجرا میکنند؛ نه انچه سیاستها خواستهاند و میان
این دو تفاوت بسیار است.
لذا تغایر صورتبندی مسئله ،موجب میشود میزان
شدت و اهمیت مسئله برای مدیران در سطوح مختلف
دارای ضرایب مختلف باشد .حسگرهای مدیران
نسبت به رویدادها و مسائل به گونههای مختلف
کار میکند و نسبت به بسیاری بیشازحد فعال و
نسبت به برخی دارای خطای کم فعالی است .این
بیماری ،قوه عاقله و شناختی دستگاه اجرایی کشور
را نسبت به سیاستهای کان ملی بیحس میکند.
محدودیتهای ساختاری ادراکی مدیران بهواسطه
مشغلههای گوناگون (که گاه از سوی بوروکراسی تحمیل
ً
میشود) عما امکان تحلیل اطاعات را از انها گرفته
است .مدیران همچون رباتهایی که باید در ساختار
زمانی موجود مجموعه کارهای معمول و تکراریای را
انجام دهند تا عقب نیفتند ،عمل میکنند و فرصتی
برای نواوری ،طراحی درست اقدامات و حتی نگاه
کردن به خود که در حال چهکاری هستند ،ندارند.
سیاست و اجتماع
سخنرانی روز اول سال 1398به ان اشاره کردند) با
اینکه نوعی اجماع نظری برای تغییر وجود دارد ،ولی
در عمل برنامههای اصاحی با مانع مواجه میشوند.
این اصاحات اقتصادی گرچه در بلندمدت در جهت
منافع ملی است ،ولی در شرایط فعلی به دلیل وجود
ً
برخی ذینفعان خاص عما نوعی مقاومت در برابر
تغییر وجود دارد.
تعارض منافع ،بهخودیخود ،ماهیت طبیعی قدرت و
اداره در اجتماع است؛ اما انگاهکه نظام تصمیمگیری
در تسخیر برخی گروههای ذینفع قرار گیرد ،این تعارض
منافع کژکارکردیهای خود را نمایان میکند .عاوه بر
مثال موانع تغییر در نظام بانکی ،چالشهای تغییر در
بخش صنعت مانند صنعت خودرو ،نظام مالیاتی،
حوزه سامت و درمان نیز به جهت نفوذ ذینفعان در
بدنه اثرگذار تصمیمهای حاکمیتی ،نیرویی پرقدرت
برای تغییر اقتصادی ایجاد کرده است .به یک معنا
متاسفانه خود نهاد «تولید» تبدیل به زمینهای برای
نفوذ این گروههای فشار تبدیلشده است .انها با
کسب حداکثر بهرهبرداری از منابع تولیدی کشور،
کمترین بازده اجتماعی را در نظام خلق ارزشافزوده
ایجاد میکنند ،چراکه بخش زیادی از نظام تولید،
همچنان گرفتار خامفروشی و مونتاژکاری است که
کمترین عایدی را برای اقتصاد ملی ما دارد.
اقتگاد و مدیریت
ً
بسیاره از مسائل در دستصاه تحلیلن مدیران اصا دیده
طراحن اقدام و راهحل فکر خود.
یمنخود تا بعد براه
ِ
پرویده رویق تولید
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
به یر میزان که مسائل و چالشیاه
اقتگاده بزرگتر منخود ،غلبه بر ان
به اجماع و یمکاره بیشتره ییازمند
است و این یمکاره از اعتماد میان
مردم با دولت خکل خواید گرفت و
البته امید به اینده.
خصیصه ذاتی بوروکراسی اجرایی ،ساختار سنگین،
ستاد محور و غیرچابک در بدنه اجرایی کشور که توان
حمل سیاستهای اباغی را ندارد) نیازمند همدلی
و همراهی مردم با حاکمیت است.
به هر میزان که مسائل و چالشهای اقتصادی بزرگتر
میشود ،غلبه بر ان به اجماع و همکاری بیشتری
نیازمند است و این همکاری از اعتماد میان مردم
با دولت شکل خواهد گرفت و البته امید به اینده.
تا کید هوشمندانه رهبر انقاب اسامی به شکلهای
گوناگون بر ایجاد امید عمومی (بهخصوص نسل جوان)
به اینده کشور ،یگانه تکیهگاه پیشرفت و غلبه بر این
چالشها است .امید به اینده زمینهساز همکاری و
همراهی عمومی بوده و این همکاری یگانه راه غلبه بر
این موانع است .در این مسیر البته بزرگترین رسالت
دولت تقویت و حراست اعتماد عمومی است که از
مسیر کار پرحجم و مدیریت جهادی حاصل میگردد.
میشود که امکان استفاده از یک تکیهگاه و پایه برای
حل سایر چالشها وجود نداشته باشد.
بهعنوانمثال اگر ظرفیتهای بالقوه تولید ناخالص
داخلی در یک دهه گذشته بهصورت مستمر کاهش
نیافته بود ،دولت این امکان را داشت تا از طریق افزایش
مخارج خود ،اقتصاد را از رکود خارج کند .لکن نکته
اینجاست که در حال حاضر بااترین فشار به بودجه
دولت و مخارج ان بهواسطه مسائل ساختاری بودجه
در ایــران (از وابستگی به نفت در بخش درامــدی تا
افزایش بیضابطه هزینههای جاری در بخش هزینهای)
ً
وجود دارد و عما قدرت تغییر را در این زمینه از دولت
سلب کرده است.
در ایــن شــرایــط اولــو یــتبـنــدی اه ــداف ازم اســت و
خــودبــهخــود روی دیگر سکه اولــویــتبـنــدی ،هزینه
کردن برخی اهداف به جهت اهداف بااتر است .این
ً
انتخاب طبعا مستلزم هزینه است و مهمترین ان ایجاد
نارضایتیهای اجتماعی است .بدینجهت افزایش
سرمایه اجتماعی انتخابهای دولــت در اولویت
نخست است تا امکان این اصاحات فراهم اید.
غلبه بــر ایــن مــوانــع و مــوانــع دیــگــر (همچون روحیه
عافیتطلبی ،نبود رویکرد جهادی ،سیاسیکاری
در انتخاب افراد زیردست ،جدی نگرفتن تربیت نیروی
انسانی ،ظهور و بروز انواع خصومتهای نفسانی همچون
حسادت و کینه و رقابتهای مخرب میان مدیران،
اکتفا به حداقلها بهجای رسیدن به حداکثرها بهعنوان
پینوشتها
Email: 87sarabadani@gmail.com
]1]. Institutional Arrangements
]2]. Martin Witzman
]3]. The Share Economy: Conquering Stagflation,1984
]4]. Path Dependency
]5]. Policy
]6]. Regulatory Capture
34
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
دکتر محمد نوروزی
پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟
دانشاموخته دکتری مدیریت قراردادهای بینالمللی
نفت و گاز دانشگاه امام صادق؟
35
فرینگ و ایدیشه
براه تحقق خعار سال« ،مطالبهگره تشگگن» الزامن
غیرقابل چشمپوخن است
سیاست و اجتماع
فرار از
جهل اصطاحات
پرویده رویق تولید
یکی از اساتید تا کید زیــادی داشــت مسائل فنی و
اصطاحات تخصصی صنعت نفت را بهخوبی یاد
بگیریم و میگفت بارها و بارها ،مــردم و حتی خود
مسئولین صنعت نفت ،به خاطر اینکه زبان فنی این
حوزه را بلد نیستند ،فریب کارشناسان داخلی و خارجی
را خوردهاند .یکی دیگر از دوستان به طنزی تلخی
میگفت به نظر من ،بسیاری از علوم تخصصی ،چیزی
فراتر از تعدادی اصطاح نیست و این اصطاحات،
پوششی برای بیسوادی متخصصان این حوزههاست
و اگر همان مفاهیم را به زبان ساده توضیح دهند دانش
خاصی ندارند.
موفقیت هر حرکت اجتماعی نیازمند همکاری و همراهی
نقشهای متعددی است .یکی از این نقشها ،ناظران
و مطالبهگرانی هستند که قرار است چشم بیدار جامعه
باشند و تحقق یا عدم تحقق اهداف این حرکتهای
اجتماعی را گــزارش کنند .بخشی از ایــن نقش را
رسانهها و خبرنگاران ایفا میکنند؛ بخش دیگری از
این نقش نیز بر عهده دانشگاهیان است .گاه برخی
دانشجویان که روحیات مطالبهگری و عدالتخواهی
دارند میپرسند اگر بخواهیم از مسئولین مطالبه کنیم
یا پویشهای مطالبهگری راه بیندازیم چه کنیم که
کارمان بهتر و موثرتر شود؟
پاسخی که میتوان برای بهبود و تحقق اهداف این
نقش پیشنهاد کرد این است :مطالبهگری تخصصی.
پرویده رویق تولید
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
جدید و دستگاه وزارت نفت مجبور به پاسخگویی
شد و خاها و ضعفهای اساسی چارچوب اولیه به
اطاع عموم رسید و در نتیجه ،اندک بهبودی که در
ای.پی.سی رخ داد حاصل همان مطالبات تخصصی
بود وگرنه مباحث فنی و مهندسی نفت بهاندازهای
پیچیده است که از فهم عموم مردم خارج است .لذا
کارشناسان این حوزه بهراحتی میتوانند مطالبات
مردم را با چند عدد و امار و شکل و چند اصطاح
پاسخ گویند و اقناع عمومی را شکل دهند.
باید گفت که تخصصی شدن مفاهیم و اصطاحات
و سعی در علمی جلوه دادن بسیاری از مسائل ،سبب
شده است که مطالبات عمومی کفایت ازم را نداشته
ً
باشد و اتفاقا مطالبهگری تخصصی ،نیازمند پشتوانهای
از مطالبهگران عمومی هم هست ولی بدون مطالبهگری
تخصصی نمیتوان کار خاصی پیش برد .انقدر واژه،
اصطاح ،مفهوم و فرایند در نظامهایی نظیر بانکداری،
حوزه سامت و بهداشت ،صنعت نفت و ...وجود دارد
که مسئولین این حوزهها میتوانند با استناد به داده
و امار از زیر بار مسئولیتهایشان شانه خالی کنند
ً
ولی اگر مطالبهگری تخصصی صورت گیرد احتماا
وضعیت فرق خواهد کرد. ...
میبایست در بــاره مطالبهگری تخصصی ،بیشتر و
بیشتر بحث کرد و ابعاد ان را واکاوی نمود ولی بهطور
خاصه میتوان به چند گزاره اشاره کرد:
الــف) مطالبهگری تخصصی از شناسایی مسئله
شروع شده و ضمن اسیبشناسی وضعیت موجود،
راهکارهای بدیل را نیز پیشنهاد میدهد.
ب) مطالبهگران تخصصی ،افراد خیرخواهی هستند
که بدون در نظر گرفتن منفعت فردی میکوشند در
مسائلی که تعارض منافع فــراوان وجــود دارد ،ورود
کرده و بدون اغراض سیاسی در جهت تحقق اهداف
کشور بکوشند.
واقعیت این است که مسئولین به مطالبات عمومی
پاسخگو نیستند .ضمن اینکه صداوسیما بهصورت
خاص بر روی مطالبات عمومی مردم متمرکز است.
ولی هرچقدر موضوع موردنظر دستگاههای دولتی،
ّفنیتر و تخصصیتر باشد مسائل ان پیچیدهتر شده
و به همین جهت پیگیری انهم دشوارتر میشود .از
سوی دیگر چهبسا برخی از مسئولین و دستگاهها هم
تعمد داشته باشند که موضوعات را به زبان فنی و
پیچیده بیان کنند تا امکان ارزیابی عملکرد انها از
بین برود .بدینجهت مطالبات میبایست بهصورت
تخصصی طرح شود وگرنه در گیرودار اصطاحات و امار
و شکل و نگاره ،اصل مفهوم گم میشود و سازمانها
هم با پیچیده نشان دادن شرایط ،کارهای کــرده و
نکردهشان را توجیه میکنند.
یکی از نمونههای عینی این داستان ،قراردادهای نفتی
است .همان گروهی که چارچوب قراردادهای «بیع
متقابل» را به تصویب رساندند و مدعی بودند که قراردادی
بهخوبی بیع متقابل وجود ندارد .چند سال بعد ،ان را
قالبی ناموفق ارزیابی کرده و چارچوب دیگری تحت
عنوان «قرارداد نفتی ایران» موسوم به «ای.پی.سی» را
طرح کردند ولی تفاوت در این بود که در زمان تصویب
قرارداد بیع متقابل ،دانش عمومی نسبت به قراردادهای
نفتی و حتی مفاهیم اولیه فنی و مهندسی نفت بسیار
اندک بود؛ ولی در زمان طرح «ای.پی.سی» ،رسانهها
ً
و متخصصان منتقد به قالب این قرارداد ،که عموما
دانشگاهیان بودند ،ضمن تشریح بندها و کلیات
چارچوب قراردادی مذکور ،به زبان غیرفنی کوشیدند
فضای عمومی جامعه را با مفاهیم قراردادهای نفتی
(که تا ان زمان بهعنوان یک جعبه سیاه و موضوعی با
زبان فنی تلقی میشد) اشنا سازند .تاثیر این مطالبات
تخصصی بهگونهای بود که بسیاری از تریبونهای
عمومی نیز همان مباحث تخصصی صنعت نفت را
به زبانی عامهفهم و دقیق بیان میکردند و طراحان گونه
36
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
Email: md.noruzi@gmail.com
37
فرینگ و ایدیشه
پینوشت
سیاست و اجتماع
یک سخنرانی عمومی هم به این مسائل پاسخ دهند
طوری سخن میگویند که امکان ارزیابی اقداماتشان
وجــود نداشته باشد .بدین سبب تحقق شعارهای
سال بهمانند بسیاری از حرکتهای اجتماعی نیازمند
مطالبهگری تخصصی است و این امر میتواند بهعنوان
نقشی خاص برای دانشگاهیان در نظر گرفته شود.
برای تحقق شعارهای سال ،مردم و دستگاههای دولتی
و حاکمیت هر کدام نقش خاص خود را دارند .تاش
مسئوان این است که بر طبل فرهنگسازی بکوبند
و از مردم بخواهند که کاای ایرانی مصرف کنند و
در امر تولید سرمایهگذاری نمایند ولی غافل از اینکه،
تحقق این اهداف مستلزم اقدامات اساسی توسط خود
مسئولین است .تخصصی شدن مفاهیم ،و استفاده
از اصطاحات پیچیده و توسل به امار و دادههــای
گسترده ،که مسئولین در پشت انها پنهان میشوند،
سبب شده که عامه مردم نسبت به وظایف و وضعیت
پیشبرد اهداف توسط دستگاههای حاکمیتی جهل
داشته باشند و در نتیجه مطالبات عمومی انان پاسخی
درخور نیابد .بدین جهت ،وجود افرادی که بتوانند
خیرخواهانه ،به دور از اغراض سیاسی و بدون توجه
به منافع فردی ،به واکاوی علمی مسائل پرداخته و
به مطالبهگری تخصصی از این دستگاهها بپردازند،
بسیار ضروری است.
پرویده رویق تولید
ج) مطالبهگر تخصصی ،عاوه بر جوشش و غلیان
درونــی ،نیازمند تمرکز در ابعاد علمی و فنی مسئله
است و سعی میکند ضمن حفظ مفاهیم پایه علمی
به زبان همان رشته-مسئله ،به اصل موضوع بپردازد.
د) مطالبهگران تخصصی میبایست مفاهیم پیچیده را
به زبان عمومی نیز بیان کنند تا پشتوانهای از مطالبهگران
عمومی و تریبونهای جمعی را برای حمایت از مطالبات
خود فراهم سازند.
در یک جمعبندی ،باید گفت که تحقق شعارهای
سال نیازمند همراهی اجتماعی است .عاوه بر نقشی
که مردم عادی در تحقق این شعارها اعم از مصرف
کاای داخلی ،تاش در جهت سرمایهگذاری در امر
تولید و ...ایفا میکنند ،مسئولین نیز موظف به انجام
برخی امور و حمایت ازم از این شعارها هستند .اثرات
ویرانکننده واردات یکباره محصوات خارجی توسط
ً
وزارت صمت ،که معموا به سبب سوءمدیریت در
طول سال بوده است ،انعقاد قراردادهای بینالمللی
و استفاده از شرکتهای خارجی در وزارت نفت ،که
حاصل نوعی تفکر انباشته غلط در تاروپود این وزارتخانه
است ،تاش برخی افراد ذینفوذ جهت تفکیک مجدد
وزارت صنعت ،معدن و تجارت برای بهرهگیری هر
چه بیشتر از منافع واردات در مقابل تولید ،و دهها
مورد مشابه دیگر که در سطح حاکمیت رخ میدهد
بههیچوجه با مصرف کاای ایرانی توسط مردم قابل
مقایسه نیست .ولی مشکل اساسی این است که فهم
چنین مسائلی نیازمند تخصص است و مسئولین نیز
پاسخگوی مطالبات عمومی نیستند و حتی اگر در
اقتگاد و مدیریت
مطالبهگر تشگگن ،عاوه بر جوخش و غلیان دروین،
ییازمند تمرکز در ابعاد علمن و فنن مسئله است و سعن
منکند ضمن حفظ مفاییم پایه علمن به زبان یمان
رخته-مسئله ،به اصل موضوع بپردازد.
پرویده رویق تولید
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
حمیدرضا ارفعالرفیعی
پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟
دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه امام صادق؟
مقام معظم رهبری امسال را با عنوان «رونــق تولید»
نامگذاری کردهاند .این نامگذاریها همچو فانوسی
است که میتواند جهت حرکت جمهوری اسامی را
مشخص کند و ایشان بهعنوان رهبر و پیشوای حرکت،
با نامگذاری شعار هرسال در تاش هستند تا توجه
همگان را به نقاط ضعف و قوت کشور در قبال دشمن
جلب کنند .جدای از تبیین نامگذاری توسط ایشان
باید موانع بر سر راه را نیز شناسایی کرد تا عاوه بر بیان
ایجابهای حرکت جمهوری اسامی ،به چارهجویی
موارد سلبی نیز اندیشید.
نوشتار پیش رو ،بیانگر اسیبهای رونــق تولید به
زبان جوانان است؛ زیرا رهبر معظم انقاب جدای از
نصایح و توصیههایی که همواره به دولتها و مسئولین
داشتهاند و دارند ،طی سالیان اخیر دیگر مخاطبان خود
را تنها مسئولین نمیدانند؛ بلکه عموم مردم جامعه و
بخصوص جوانان را مخاطب خویش قرار میدهند که
در بیانیه «گام دوم انقاب» نیز مشهود است .بنابراین
اشنایی و درک افکار این بخش از جامعه یعنی جوانان
بهعنوان مخاطب سخنان رهبری میتواند زمینهساز
تحقق فرمایشهای ایشان شود.
زمانی که باب سخن با جوانان گشوده شده و از انها
پیرامون «تولید» سوال شود ،مسائل متعددی شناسایی
ً
میشود که عمدتا همه این اسیبها را نیز متوجه دولت
میدانند که نتوانسته است نقش خود را جهت کاهش
بوروکراسی اداری حاکم بر ادارات ایفا کند .گایههایی
مثل فرایندهای طوانی و پیچیده جهت صدور مجوز،
عدم تامین مالی و حمایت از سوی بانکها و نهادهای
مالی ،قوانین ناکارامد و ...مهمترین گایههایی هست
که به هنگام صحبت با جوانان شنیده میشود .پرواضح
است که بخش عمده این گایه درست است و نیاز
به بازنگری قوانین و فرایندهاست؛ بهگونهای که موانع
ساختاری و اداری رونق تولید از پیش پا برداشته شود.
وظیفهای که بر عهده مسئولین سه قوه است و همگی
باید با احساس تکلیف و دغدغه به صحنه بیایند و
سامان
ِ
مثلث رونق تولید
تولید با حل سه مایع ساختار ،باور و سبک زیدگن رویق
خواید گرفت
38
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
سیاست و اجتماع
39
پرویده رویق تولید
تولید بیشتری داشته باشد و ارزش
با منعطفسازی و چابک نمودن اگــر یــدف غــایــی تولید خلق
فراوانی بیافریند و درعینحال بتواند
ساختارها و طراحی فرایندهای ارزش و ارزشافــر یــنــن باخد،
مصرف عقانی و کمتری داشته
شفاف ،کوتاه و سریع زمینه حمایت
ایصاه منتوان مفهوم تولید را
باشد ،بیشتر از ارزش خلقشده
از تولیدکنندگان را فراهم سازند .اما
بسیار وسیعتر در یظر گرفت.
خــود منتفع میشود .مثالهایی
به نظر میرسد در عین اینکه انجام
که در ادامه ذکر میشود ،میتواند از
این اصاحات از سوی مسئولین
مصادیق تولید باشد که در زمان حاضر در بعضی از
ضروری است؛ ولی همه این اصاحها جهت رونق
خانوادهها مشاهدهشده است و اگر نسل حاضر نیز از
تولید کافی نیست و باید موانع دیگری نیز برداشته شود.
ً
والدین خود سوال کنند ،میتوانند به صحت مثالهای
معموا اصاح ساختاری و اداری نزد افکار عمومی
ذکــرشــده در چند ســال پیش پی بــرده و از فرهنگ
بیشتر شناختهشده و بدان توجه شده است؛ درحالیکه
ارزشافرینی و تولید در خانوادهها ا گاه شوند .فرهنگی
برای رونق تولید باید به دو اصاح تکمیلکننده دیگر
که ترویج ان ،میتواند رونق تولید را به همراه داشته
نیز توجه شود :یکی اصاح باورها و پیشفرضهای
باشد و در ان خانوادهها ،نقش محوری ایفا میکنند.
ذهنی رواج یافته در جامعه و دیگری اصاح سبک
مثالهای ذکرشده ،همگی واقعی و عینی است که
زندگی متداول در جامعه .هرچند اصاح هردو بهاسانی
از زمان مشاهده ان کمتر از یک ماه گذشته است:
ممکن نیست و تاشهای زیاد و گستردهای را میطلبد
-1خانم خانهداری که در کنار خانهداری ،چندین
ولی شناخت این دو اسیب میتواند نقش بسزایی در
مرغ در خانه دارد و ضمن جلوگیری از اسراف غذا
ترویج شعار امسال داشته باشد.
و باقیمانده نانها ،توانسته است عاوه بر خانواده
اصاح باورها و پیشفرضها
خود ،اقوام نزدیکشان را نیز از خرید تخممرغ بینیاز
سازد.
یکی از بزرگترین کلیشههای نادرست شکلگرفته
-2خانم خانهداری که با خرید شیر ،ماست و دیگر
پیرامون تولید این است که وقتی سخن از تولید گفته
فراوردههای لبنی موردنیازشان را در خانه تولید
میشود ،در اذهان سیاستگذاران ،مسئولین و جوانان
میکند و حتی گاهی نیز با فروش مازاد نیازشان،
کارخانهای بزرگ با صدها کارگر و کارمند متبادر میشود؛
پولی نیز به دست میاورند.
درحالیکه به نظر میرسد ُمراد از مفهوم تولید در بیانات
-3مردی که در باغچه حیاط خود به کاشت سبزیجات
مقام معظم رهبری ،تنها تولید صنعتی و در ان مقیاس
مشغول است و از خرید ان از بازار بینیاز است.
بزرگ نیست .بنابراین سخنان مقام معظم رهبری بیشتر
-4خانم خانهداری که با هنر خیاطی خود ،ضمن
متوجه حکمت و هدف غایی تولید است نه شکل
دوخت بیشتر البسه موردنیاز اعضای خانواده،
ظاهری تولید .اگر هدف غایی تولید خلق ارزش و
بالشها و پردههای منزل خود را نیز طراحی میکند
ارزشافرینی باشد ،انگاه میتوان مفهوم تولید را بسیار
و میدوزد.
وسیعتر در نظر گرفت و به نادرستی کلیشه شکلگرفته
-5خانم خانهداری که شیرینی میپزد یا ترشی درست
در ذهن همگان ،بخصوص جوانان ،پی برد]1[ .
میکند یا . ...
قبل از اشاره به مصادیق تولیدهای متفاوت باید اشاره
اینها همگی میتواند مصداق «تولید» محسوب شود،
نمود که «تولید» و «مصرف» دو روی یک سکه هستند.
اگر سایه نگاهی عجوانه و سطحی از ان برداشتهشده و
لذا زمانی که فرد و در مقیاس کانتر یک کشور بتواند
پرویده رویق تولید
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
هرچند به سبب شهرنشینی به میزان
کلیشههای ذهنی شکلگرفته اصاح در اقـتـگــاد مـتـعــارف یـمــواره
قابلتوجهی اینگونه خرید فروش
شود .چنانچه ارزشافرینی تولید کسبوکاریاه خایصن به دو
محصوات تولیدی در خانوارها،
در خانه و بعدازان کسبوکارهای
دلیل موردتوجه بــوده است:
کاسته شده است ولی هنوز هم در
خانگی جدی گرفته شود ،خانوادهها
یزینه ییر وه ایساین پایین
برخی از مناطق کشور رواج دارد .نکته
میتوانند عاوه بر خلق ارزش برای
و میزان ایدک سرمایه جهت
دیگر که جهت تولید حائز اهمیت
خــودشــان ،بــا ارائ ــه ان بــه دیگران
وکار.
کسب
ایدازه
راه
است و باید بیان نمود نوع محصول
درام ــدی نیز کسب کنند .البته
تولیدی از ســوی خانوارهاست.
متاسفانه هنگامیکه از تولید و
بیشک هنگامیکه محصوات و خدمات تولیدی
کسبوکارهای خانگی سخن گفته میشود ،عدهای
خانوارها در برخی کشورها مشاهده شــود ،میتوان
از دانشگاهیان بدون توجه به فرهنگ کشور ،به دنبال
گفت که بوم و جغرافیا و فرهنگ کشور تاثیر به سزایی
پیگیری مدلها و کااهای تولیدی برگرفتهشده در دیگر
در نگاه به ان محصوات دارد .در ادامــه به تعریف
کشورها هستند .درصورتیکه سبک زندگی ایرانیان
تولید خانگی [ ]2پرداخته و بعدازان به برخی از انواع
درگذشته نهچندان دور و حتی اکنون در برخی از
کااهای تولیدی مرسوم در دیگر کشورها اشاره میشود:
قسمتهای کشور ،مبتنی بر تولید بوده است.
«تولید خانگی ،تولید محصوات و خدماتی است که
در اقتصاد متعارف همواره کسبوکارهای خانگی به دو
توسط اعضای یک خانواده بهمنظور مصرف خود یا
دلیل موردتوجه بوده است :هزینه نیروی انسانی پایین
استفاده بهینه از سرمایه و نیروی کار خود تولید میشود.
و میزان اندک سرمایه جهت راهانــدازی کسبوکار.
ً
محصوات و خدمات تولیدشده توسط خانوارها معموا
بهعنوانمثال در کشور چین سرمایهگذاری جهت اقام
برای استفاده شخصی است هرچند بهصورت مستقیم
تولیدی خانگی بسیار سوداور است و تقاضای باایی
نیز میفروشند .برخی از این نوع تولیدها عبارتاند
در سراسر جهان دارد .زیرا یکی از ویژگیهای متمایز
از :اجــاره مسکن ،تولید غذا ،شستوشوی لباس و
اقام ساختهشده توسط خانوارهای چینی ،طرحهای
مراقبت از کودکان».
زیبا و البته قیمتگذاری مقرونبهصرفه انهاست.
فرایند تولید خانگی شامل تبدیل کااهای خریداریشده
بنابراین در بین چینیها این توصیه متداول است که
از سوپرمارکت یا دولت مثل برق و تبدیل به کااهای
اگر عاقهمند به کیفیت تولید و محصوات چشمنواز
ً
مصرفی نهایی مثل مواردی که ذکر شد است .خانوارها
هستید ،حتما از تولیدهای خانگی استفاده کنید .البته
از سرمایه خود مثل فضای منزل ،تجهیزات اشپزخانه
تولیدهای خانگی عاوه بر اینکه انچنان نیاز به هزینه
و ...کار خودشان مثل پختوپز استفاده میکنند
نیروی انسانی نیست و سرمایه اندکی نیاز دارد ،تفاوت
تا ارزشــی خلق کنند .در اقتصاد به مجموع ارزش
دیگری نیز با دیگر تولیدیها دارد .تفاوت برجسته دیگر
اقتصادی افــزودهشــده توسط خانوارها (]3[ )GHP
در نحوه ارائه ان به مشتری است .تولیدهایی که در
ً
گفته میشود .یکی از انتقادهای جدی وارده به رقم
مقیاس بزرگ فعالیت دارند ،معموا بهطور مستقیم
تولید ناخالص کشورها [ ،]4که میزان تولید کشورها را
با مشتریان سروکار ندارند .درحالیکه در تولیدهای
ً
با یکدیگر مقایسه میکند ،دقیقا همین عدم محاسبه
خانگی فرد تولیدکننده با مشتری بهطور مستقیم سروکار
ً
خدمات و کااهای تولیدی خانگی است .زیرا در
دارد .در ایران معموا بین اقوام و اشنایان و همسایهها
بعضی از اقتصادها رقم تولید خانگی به بیش از 60
خریدوفروش محصوات خانگی متداول بوده است.
40
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
اصاح سبک زندگی
سخن گفتن از سبک زندگی بهطور تفصیلی و ضرورت
توجه بدان از حوصله این یادداشت خارج است؛ ولی
ذکر این نکته ضروری است که با مقایسه زندگی شهری
و حتی روستایی چند دهه قبل و اکنون میتوان نقش
پررنگ تولید را در سبک زندگیها یافت .درگذشته
خرید بعضی از کااها بهصورت اماده بهنوعی سبب
شرمساری میشد؛ لذا در سبک زندگی خانوادهها
مفهوم تولید جــاری بــود .بسیاری از اقــام امــاده که
امروزه خریداری میشود درگذشته در خانوادهها تولید
میشد .حتی باوجود همه تغییرات در سبک زندگی ایا
هنوز این فرصت در خانوادهها نیست تا کوچکترین
مصادیق تولید را داشته باشند؟ بیشک اگر روح دمیده
در سبک زندگی بر پایه تولید و خالی از مصرفگرایی
باشد ،میتواند هدف غایی تولید یعنی ارزشافرینی
41
پرویده رویق تولید
• تاش غرب در ترویج سبک زندگی غربی در ایران،
زیانهای بیجبران اخاقی و اقتصادی و دینی و
ّ
سیاسی به کشور و ملت ما زده است؛ مقابله با ان،
جهادی همهجانبه و هوشمندانه میطلبد که باز چشم
امید در ان به شما جوانهااست.1397/11/22 .
• عیوب اساسی در سبک زندگی ما است؛ این دیگر
مربوط به مسئولین نیست ،مربوط به خود ما و شما
احاد مردم است .ما در سبک زندگی مشکاتی داریم:
یکی از مشکات ما ،مصرفگرایی است؛ یکی از
مشکات ما ،اسراف و زیادهروی و زیاد خرج کردن
طلبی افراطی است؛
است؛ یکی از مشکات ما رفاه ِ
یکی از مشکات ما اشرافیگری است .اشرافیگری
متاسفانه از طبقات باا سرریز میشود به طبقات
متوسط [ -یعنی] از قشرهای ّ
پایین؛ ادم ّ
متوسط -هم
وقتی میخواهد میهمانی بگیرد ،وقتی میخواهد
عروسی بگیرد ،مثل اشراف عروسی میگیرد .این
عیب است ،این خطا است ،این ضربه به کشور
میزند .زیاد مصرف کردن ،زیادی خواستن ،زیادی
خوردن ،زیادی خرج کردن.1397/01/01 ....
سیاست و اجتماع
درصد تولید ناخالص ان کشور میرسد درحالیکه
در اقتصاد متعارف سازوکاری برای محاسبه میزان
تولید خانگی وجــود ن ــدارد .بنابراین نباید تولید را
محدود به سازوکار محاسبه رقم تولید ناخالص کرد؛
چون ممکن است میزان تولید خانگی در یک کشور
انچنان تاثیرگذار باشد که رونق اقتصادی به ارمغان
بیاورد و هدف غایی تولید را تحقق بخشد.
را تحقق بخشد .رهبری نیز در سخنرانیهای متعدد
کوشیدهاند تا ضمن تبیین ابعاد سبک زندگی ،توجه
نهادهای دولتی و عموم مردم بهخصوص جوانان را
به ارتباط سبک زندگی و مسئله اقتصاد جلب کنند:
پرویده رویق تولید
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
• سبک زندگی اسامی ایرانی را در اندیشه و عمل
دنبال کنید؛ مسئله مهمی است .بنشینید رویش
فکر کنید ،مصداقهایش را مشخص کنید ،بعد
خودتان عمل کنید و این را بهعنوان دستورالعمل
[منتشر کنید]؛ فرض کنید یک جزوه منتشر بشود در
مورد سبک زندگی اسامی منباب مثال در مسیرها.
حاا بنده در ان مثالهایی که ان دو سه سال قبل از
این راجع به این ّ
قضیه زدم ،مسئله پشت چراغقرمز
ایستادن را هم مثال زدم؛ همین موضوع را میشود
گسترش داد؛ میشود تبیین کرد .کار شماها است؛
کار شما جوانها است که هم حوصله دارید ،هم
استعداد دارید ،هم مغزش را دارید[ ،هم] تواناییاش
را دارید؛ خب ،بکنید این کارها را .1395/04/12 .
• سازمان صداوسیما با ماموریت خطیر «هدایت و
مدیریت فرهنگ و افکار عمومی جامعه» بهمثابه
دانشگاه عمومی ،با تکیه بر فعالیتها و برنامههای
حرفهای پیشرفته و عمیق رسانهای ،وظیفه گسترش
دین و اخاق و امید و ا گاهی و ترویج سبک زندگی
ّ
اسامی -ایرانی در میان احاد ملت را بر عهده دارد.
.1393/08/17
ذهنی مردم جامعه و اصاح سبک زندگی نیز توجه
کرد .اموزشهای مهارتمحور جهت رونق تولید در
خانوادهها و ترویج ان از طریق رسانهها و ساختارهای
اموزشی تنها بخشی از راهکارهایی است که میتواند
به فروریختن این کلیشههای نادرست ذهنی و اصاح
سبک زندگی منجر شود .گرچه این اموزشها ،درگذشته
بهطور سنتی از والدین به فرزندان منتقل میشد .اما
نیاز است که اکنون نیز با روشهای مختلف جهت
امــوزش و ا گاهیبخشی به خــانــوادههــا اقــدام شود.
بهعبارتدیگر اصاح سه ضلع ساختاری و اداری،
پیشفرضها و باورها و سبک زندگی میتواند نویدبخش
رونق بیشازپیش تولید باشد .گرچه در هر یک سهم
مسئولین و مــردم متفاوت است ولی مــردم و دولت
توامان موظف هستند که با اصاح این موانع گامی
جدی جهت رونق تولید بردارند.
پینوشتها
Email: hrarfa1994@gmail.com
[ .]1هرچند میتوان در جای دیگر نسبت به بررسی کسبوکارهای کوچک
نیز پرداخت؛ اما محل بحث این نوشتار نیست.
]2]. Household production
]3]. Gross Household Goods
]4]. gross domestic product/ GDP
در پایان اینطور باید جمعبندی نمود که موانع رونق
تولید تنها منحصر به موانع ساختاری و اداری نیست
بلکه عاوه بر اصاح ان باید به اصاح پیشفرضهای
42
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
محمدرضا ارام
پژوهشگر«حلقه سیاست خانواده» مرکز رشد
دانشجوی دکتری علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
ساعت ّاول :کاس اقتصاد
43
سیاست و اجتماع
رویق تولید در صورتن منجر به چالشیاه اقتگاده
دیصر یشواید خدکه بشش غیربازاره تولید ،فربهتر از
بشش بازاره ان خود
پرویده رویق تولید
اولین جلسه کاس اقتصاد در دانشگاه بود که استاد،
گفت« :در علم اقتصاد انسان اقتصادی و عاقل کسی
است که به دنبال بیشینه کردن منافع شخصی مادی
ً
یا ســود خــود باشد» .در اقتصاد کاما «عاقانه» به
نظر میرسد که با گران شدن نرخ کااها و خدمات،
احتکار و اکتناز در جامعه افزایش یابد .رصد روندها
و پیشبینیها در این اقتصاد ،شرط بقاء و حیات
اقتصادی است .اگر کاایی قرار است گران شود ،هرچه
بیشتر باید ان را خریداری کنی واا از غافله سودجویان
عقبماندهای .این سود باید تضمینی باشد .کار
تولیدی که در ان ریسک و خطر وجود داشته باشد،
جای مناسبی برای سرمایهگذاری نیست.
بافاصله بعد از تعریف علم اقتصاد بود که از استاد
سوال کردم« :با این تعریف انسانی که خارج از معادات
بازاری ،صدقه میدهد ،وقف میکند یا در منزل به
همسرش کمک میکند ،انسان عاقل یا اقتصادی
نیست»! استاد سری تکان و داد و گفت« :انشاءاه
در اخرین جلسه کاس به اقتصاد اسامی خواهیم
پرداخت» .ترم و سال تمام شدّ ،اما خبری از اقتصاد
اسامی نشد که نشد.
یکی از شاخصهای مهم سنجش تولید ،میزان تولید
ناخالص داخلی هر کشور استّ .اما این شاخص تنها
فرینگ و ایدیشه
رونق تولید
به سبک غیرپولی
پرویده رویق تولید
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
با منطق تولید یاخالص داخلن طبیعن است که در
ایام اربعین برپایی موکبیا در خهریاه مرزه ممنوع
خود و مسافرخایهیا و مهمایسرایایی پولن به بهایه
رویق تولید و اقتگاد استانیاه مرزه ،جایصزین امور
مردمن و داوطلبایه خود!
تولیدات پولی را که در نظام بــازار صورت گرفتهاند
محاسبه میکند و از تولیداتی که در بخش غیرپولی
یا غیربازاری صورت میگیرند ،غفلت میکند.
ً
الگوی بازاری تولید معموا بستر مناسبی برای افزایش
هم و ّ
شکاف طبقاتی است؛ چراکه تمام ّ
غم تولیدکننده
کسب سود بیشتر استّ .اما در الگوی غیربازاری تولید
به دلیل موضوعیت نداشتن پول و ابتنای این الگو بر
انصاف و بخشش ،فاصله طبقاتی کاهش مییابد.
در سطح کان هنگامیکه تولید ناخالص داخلی
ما ک اصلی سنجش میزان تولیدات و توفیقات یک
دولت قرار گیرد ،ان دولت تاش خواهد کرد تا عمده
تولیدات بخش غیربازاری را به بخش بازاری منتقل کند
تا رشد بیشتری در تولید ناخالص داخلی داشته باشد.
از ابتدای سال «رونق تولید» ،کارنامه خدمات بلندباای
دولت در راستای تحقق شعار سال مشخص است.
با این حساب طبیعی است که در ایام اربعین برپایی
موکبها در شهرهای مــرزی را ممنوع اعــام کند و
مسافرخانهها و مهمانسراهایی پولی را به بهانه رونق
تولید و اقتصاد استانهای مرزی ،جایگزین امور مردمی
و داوطلبانه نماید!
ّ
طبیعی است که در راستای رونق تولید ،دولت مصوب
کند 30درصد از مدیران ارشد کشور از میان بانوان
باشند .تولیدات خانگی را میتوان برونسپاری کرد
و بازار تولید را رونق بخشید .حاا بانوان میتوانند با
حقوق اخر ماهشان از سر کوچه غذای اماده تهیه کنند.
جای نگرانی برای تربیت فرزندانتان هم وجود ندارد؛
مهدکودکها و مــدارس غیرانتفاعی با رونــق بیشتر
اماده تربیت و نگهداری از فرزندان شما تا پاسی از
شب خواهند بود .دیگر نگران پدر و مادر پیرتان هم
نباشید .شما میتوانید با فرستادن والدینتان به خانه
سالمندان ،سهمی مهم در رونق تولید خدمات این
سنخ موسسات و در نتیجه تولید ناخالص داخلی و
تحقق شعار سال داشته باشید!
ساعت دوم :کاس مهارتهای تحصیلی
کاس مهارتهای تحصیلی قرار است به ما مهارتهای
ازم برای یک زندگی بهتر در ابعاد مختلف را اموزش
دهد .سخن از وقت و وقتشناسی به میان امد .یکی از
توصیههای استاد این بود« :جایی که میتوانید کارتان
را به دیگری بسپارید؛ این کار را بکنید حتی اگر برای
این کار ازم باشد پول پرداخت کنید».
چه نیازی وجود دارد تا زمان زیــادی صرف کنید تا
برای خود یا خانواده خویش غذا درست کنید .غذای
خود را از یک رستوران یا اشپزخانه مطمئن تهیه کنید
و اینگونه زمان را برای خودتان بخرید!
چه جای زحمت که از میهمانانتان در منزل پذیرایی
کنید .تاارهای پذیرایی اماده پذیرایی از میهمانان شما
هستند .میهمانداری را باید به مهماندار سپرد .انها
اماده خوشامدگویی و بدرقه میهمانان شما هستند.
به مدد سرعت باای زندگی مدرن ،کسی دیگر نیاز
به توقف ندارد .معنا ندارد با کمک به ماشینی که در
44
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
ساعت سوم :کاس ّ
تامل
بعدها سوالی مهم در ذهنم نقش بست :تقسیم کار تا
ّ
کجا؟ ایا به پیروی از تمدن غرب تا انجا که میتوانیم
باید تقسیم کــار و مسئولیت نماییم یــا اینکه این
تقسیم کار همیشه مطلوب نیست و حد و حدودی
باید داشته باشد؟
وقتی به احادیث مراجعه میکنیم ،متوجه میشویم
همیشه تقسیم کار مطلوب نیست ،بلکه در پارهای
موارد واگذار کردن مسئولیت تامین نیازهای شخصی
به دیگران امری مذموم تلقی شده است .این قاعده
ذیل ابواب مشابهی چون «بینیازی از مردم»« ،یاس از
45
سیاست و اجتماع
گوشه خیابان خراب شده یا بنزین تمام کرده ،وقتتان
را تلف کنید .بگذارید خدمات امداد خودرو رونق
بگیرد .اجازه دهید اپلیکیشنهای درخواست بنزین
از رونق نیفتد.
دیگر نگران خسارتهای غیرمترقبه نباشید .شما
میتوانید تمام تاروپود زندگیتان را بیمه کنید .وقتی
همه باید بیمه باشند و حق بیمه پرداخت کنند ،چه
نیازی به کمکها و حمایتهای اقوام و خویشان به
یکدیگر وجود دارد؟!
پرویده رویق تولید
انچه نزد مردم است»« ،کراهت درخواست از دیگران»
و «کراهت اظهار نیاز نزد دیگران ّ
حتی در صورت نیاز»
امده است.
دستهای از این روایات -که در کتاب شریف کافی
اورده شده است -به تحلیل ارتباط مستقیم «اظهار
نیاز نزد دیگران» و طمع به داشتههای ایشان با پدیده
«فقر» اشاره میکند.
از امام باقر؟ نقل شده است« :به خدا قسم میخورم،
قسم حق که کسی باب سوال و درخواست را بر روى
خود باز نکند ،مگر انکه ذات اقدس الهی بابی از فقر
را بر او بگشاید» .همچنین معصومین؟ ضمن نهی
شدید از اظهار نیاز ،ان را فقر زودهنگام و بالفعل معرفی
میکنند .امام رضا؟ دراینباره میفرمایند« :دست
نیاز بهسوی دیگران دراز کردن ،کلید فقر و تنگدستی
است» .لذا امام صادق؟ ما را از درخواست کردن
از دیگران بر حذر میدارند و ان را فقر زودرسی معرفی
میکنند که دامنگیر فرد میشود .در حدیث دیگری
امام صادق؟ طمع را مترادف فقر بالفعل معرفی
میکنند« :طمع فقری است حاضر و اماده».
عامه مجلسی در تفسیر اینکه چرا طمع به داشتههای
دیگران همان فقر است میفرماید« :زیرا فردی که چشم
پرویده رویق تولید
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
روه دیصر سکه خودیاره و خودکفایی ،یمیاره و
«تکافل اجتماعن» است.
میشد ،هرگز نمیتوانست در دهه اول محرم بیش از
4میلیارد تومان نذورات داشته باشد .اربعین حسینی
به این دلیل رونق گرفته است که پای نظام بازاری و
دست نامرئی ان ،در مسیر حسینی قطع شده است.
در تعامات بازاری ،حضور 22میلیون نفر گردشگر در
یک شهر چیزی جز بحران نیست .از کمبود اب و غذا
و مسکن گرفته تا گرانی تمامی کااها و خدمات؛ اما در
نظام غیربازاری حضور 22میلیون زائر در شهری چون
کربا چیزی جز فرصت نیست؛ فرصتی برای رونق تولید
و خدمت بی ّمنت به سبک غیرپولی.
بنابراین شاخصهای سنجش میزان تولید در کشور،
باید بخش غیرپولی یا غیربازاری را هم در نظر بگیرند و
به این بخش بهای ازم و کافی را بدهند .اموزشوپرورش
و سیاستهای خرد و کان کشور باید در راستای
توانمندسازی خانوادهها و اموزش مهارتهای ازم
به انهــا تنظیم شــود .هدف اساسی سیاست رونق
تولید باید در راستای ایجاد کسبوکارهای خانگی
و خودکفایی نسبی از یکسو و ترویج تکافل اجتماعی
از سوی دیگر باشد.
رونق تولید در صورتی باعث بروز مشکات بیشتری
چون تورم و شکاف طبقاتی نخواهد شد که بخش
غیربازاری تولید فربهتر از بخش بــازاری ان شــود نه
اینکه به بهانه رونق تولید روزبهروز عرصه را بر تولیدات
غیرپولی تنگتر کنیم.
طمع به داشتهها و کمک دیگران دوخته است از فقر
میترسد و مفسده فقر اظهار نیاز به مردم است ،بنابراین
فرد ّ
طماع برای اجتناب از فقر دست به دامان مفسده
فقر میشود ،در نتیجه دچار فقر میشود».
یکی از مصادیق عینی مورد اشاره در باب تقسیم کار
در روایــات را میتوان در مسئله کراهت خرید نان و
تا کید بر تولید ان در منزل مطرح کرد .امام صادق؟
میفرمایند« :خرید ارد ،ذلت است؛ خرید گندم ،عزت
است و خرید نان ،فقر است .پس پناه میبریم به خدا از
فقر»! در جای دیگری ایشان میفرمایند« :خرید گندم،
فقر را از بین میبرد و خرید ارد ،تنگدستی میاورد و
خرید نان ،نابودکننده است».
ً
از این احادیث میتوانیم نتیجه بگیریم که اوا هرگونه
ً
ً
تولیدی لزوما پسندیده نیست .ثانیا وقتی معصومین؟
بــر خودکفایی خانگی در تولید نــان تا کید دارنــد،
بهطریقاولی خرید برخی کــااهــا و خــدمــات چون
ً
غذای اماده مذموم و مطرود است .ثالثا برخی تولیدات
نهتنها نیازی به وارد شدن ان در روابط بازاری نیست
بلکه اولویت با تولید برخی کااها و خدمات در روابط
غیربازاری است.
روی دیگر سکه خودیاری و خودکفایی ،همیاری و
«تکافل اجتماعی» است .تا کیدات دین مبین اسام
به احسان مباشر و مستمر فرزندان به والدین ،وجوب
صله ارحام و رسیدگی به همسایگان و برادران دینی،
همگی درصددند تا عمده تعامات اجتماعی در نظام
غیربازاری و برادرانه شکل گیرد و وارد نظام بازاری و
پولی نشود.
نظام بــازاری عاجز از رونــق تولید در سطح گسترده
است .حسینیه اعظم زنجان اگر وارد معادات پولی
پینوشت
Email: mr.aram@chmail.com
46
ݧݩݐ ݩ یݤ ݧݩݑ ݧٮ ݧݩݐݩ
ݧ
ح
ݒ
ݤ
ص
ݩ
ص
ا
ݠ
ݤ
ݑ
ٮ ݣ ݤݠ
ݤ
ںگ ݣ ݣݤݠ ݣس ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣݤ
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
دکتر سید مجید امامی
استاد هادی مرکز رشد
عضو هیئتعلمی دانشکده معارف اسامی
و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق؟
مقدمه
نسخه و الگوهای نظام جمهوری اسامی در حوزه
اقتصاد ،دقیقا در مقابل الگوی شرقی و غربی ،تمایز
مییابد .شاید سوای ماهیت و غایت دینی و تعالیگرای
ً
ان ،بتوان انها را در یک استعاره ،جهادی و حقیقتا
مقاومتی دانست .نگارنده این ویژگی را ،بدون پیجویی
انسان فرهنگی و رویکرد اجتماعی ،در مقابل انسان
منفعتجو و رویکرد اقتصادی کنونی ایران و جهان،
میسور نمیداند.
به سراغ مسئله کاای وطنی بروید؛ مشکل فقط در
کیفیت و خدمات ،یا ناتوانی تولیدکننده داخلی در
اقناع مخاطب و ارتباطات تجاری فلج نیست؛(که
البته مصرفزدگی ناشی از ان بهشدت محل احتیاط و
مخرب فرهنگ بومی است) بلکه در سرمایه اجتماعی
ً
طبقه متوسط جدید است که اساسا حیاتش موکول
به قبله غرب و تعلق به قبیله برند و مصرف است.
همان کارکرد طایفه و عشیره و محله برای هویتبخشی
به فرد ،پشتیبانی جمعی از تنهایی فردی و احساس
اعتماد را باید در «برندزدگی» و «مارکپرستی» و استقبال از
کااهای خارجی بازیافت .در عصر مصرف با قبیلههای
برند مواجهیم .قبیله نایک ،قبیله بنتون ،قبیله بوش،
قبیله اپــل ،مواجهه عمیق با ایــن شرایط ،بیشک
ً
اقتصادی و مثا افزایش تعرفهها یا ممنوعیت واردات
نیست ،باید فکری به حال هویتهای زخمی کرد.
شاید گفته شود این توصیف و تعلیل و توجیه متعلق به
درصد کمی از بحران عدم مصرف کاای ملی است.
طبقه متوسط پایین و طبقه کارگر را چه میشود که
حسرت ادامس ترک و بیسکویت المانی را میکشند،
بخش عمده بازار چین و هند و سنگاپور در ایران را
این مستضعفان رونق میدهند .انها هم استیک
مصرف کاای ایرانی،
انسان اقتصادی و
جامعه نمایشی
چــرا یسشهیاه جـهــاده ،اقتگاد ایــران را ینوز خفا
یداده است؟
48
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
49
یصاختیاه تشگگن
اقتصاد در جوامع ابتدایی یک حوزه مستقل نیست؛
بلکه درون نهادهای اجتماعی غیراقتصادی «بسترمند»
شده درحالیکه در جوامع سرمایهداری اقتصاد بر
اساس بازار خودتنظیم و تعیینکنندگی پول خود را
تحمیل میکند.
کــارل پــوانــی[ ]1از بــزرگتــر یــن منتقدان اقتصاد
کاسیک با تفطن به این دقیقه ،به ما متذکر میشود
ً
که برو ن فکنی اقتصاد از فرهنگ ،اتفاقا نقشه ای
اسمیتی برای تحقق لیبرالیسم اقتصادی و اصل
لسهفر بــوده اســت ،حال هر نظام و مکتبی که به
دنبال جایگزینی و نقد ان هستند نخست باید جهان
جامعه و بازار را به الفت و انس قبلی بازگردانند .او در
کتاب سترگ «دگرگونی بزرگ»[(]2خاستگاه سیاسی
و اقتصادی روزگار ما) بهعنوان یک انسانشناس
تار یخی ،برامدن انسان اقتصادی مدرن را بر این
منوال تحلیل میکند[.]3
فرینگ و ایدیشه
چالش اقتصاد
سیاست و اجتماع
ً
دستدوم کرهای را بر استیک ظاهرا کمدوام و خشک
ایرانی جهت پرایدشان ترجیح میدهند.
در این نوشتار سعی میکنم طی دیالوگ با سه اندیشمند
بزرگ ،دو طرح و تبیین فرهنگی اجتماعی (که از من
برمیاید) از مسئله اقتصادی انقاب اسامی و جامعه
پساانقابی ارائه دهم که تحقق یا عدم تحقق مکفی
نقشهها و ارمانهای اقتصادی مندرج در قانون اساسی
و اندیشه رهبران انقاب ،ازجمله لزوم تقید به مصرف
کاا و خدمات ایرانی ،به ان مربوط است .درواقع تا
به مقام نفی وضع مسلط مدرن نرسیم ،پیادهسازی و
تحقق الگوی جایگزین ،خیال خام است.
تعهد فکری پوانی به کلگرایی در دیدگاههای خاص
وی نسبت به رابطه وثیق امر اجتماعی و امر اقتصادی،
ماهیت جامعه بازار ،مقام و جایگاه دولت در جامعه،
اشکار است .تمام نقد پوانی بر جامعه بازار به اعتقاد
به اهمیت امر اجتماعی در زندگی انسانی اتکا دارد .او
روش تحلیل عایق مردم برحسب تفکیک عایق مادی
ً
از عائق ارمانی را اساسا اشتباه و گمراهکننده میداند.
باید توجه داشت ازنظر پوانی تفاوت میان وجود بازار
در جامعه و جامعه بازار تمایزی بنیادین است .پیروان
اقتصاد مغالطهگرایانه ،پیوسته از این واقعیت که بازارها
در همه جوامع وجود داشته به این نتیجهگیری گریز
میزنند که قوانین عرضه و تقاضا در انهمه جوامع نیز
مانند جامعه سرمایهداری معاصر عمل میکردهاند.
اما پوانی بهطور مستند و تاریخی در کتاب دگرگونی
بزرگ و دیگر مقااتش تاش زیادی کرده تا نشان دهد
که بازارها بر اساس اصول متفاوتی میتوانستهاند عمل
کنند .و همیشه اینگونه نبوده که قیمتها در بازار ـ
بهخصوص در دوران پیشاسرمایهداری ـ بر اساس ِصرف
عرضه و تقاضا شکل بگیرند بلکه دخالتهای فرهنگی،
اجتماعی ،اداری نیز وضعیت مبادله را تعیین میکرده
است و این به معنای ان است که بازارها در حیات
اجتماعی نقش تابع و درجه دوم ایفا میکردهاند[.]4
برخاف ادام اسمیت ،پوانی تا کید میکرد که وابستگی
و انقیاد بدیهی بهسوی منافع فردی در جوامع پیشین
فقط نقشی کوچک ایفا میکرد .تنها بازار خود تنظیمگر
قرن نوزدهم است که منفعت اقتصادی شخصی به اصل
مسلط بر حیات اجتماعی تبدیل میشود ،و لیبرالیسم و
حتی مارکسیسم با این فرض که عامل مسلط در جامعه
بازار قرن نوزدهم ،عامل مسلط در سرتاسر تاریخ بوده
اقتگاد و مدیریت
باید توجه داخت ازیظر پواین تفاوت میان وجود بازار
در جامعه و جامعه بازار تمایزه بنیادین است.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
اساسی عبارت است از «فرایند نهادی تعامل انسان
و محیط پیرامونیاش».
است مرتکب خطایی غیر تاریخی شدهاند .پوانی این
اشتباه را «مغالطه اقتصادگرایانه» مینامد.
مفروض گرفتن جامعهای که فقط به مدد خواسته و
ارزوی انسان شکل میگیرد خیالپردازی است« .و این
نتیجه نگریستن به جامعه از دریچه بازار بود که اقتصاد
را با مناسبات قراردادی یکی میگرفت و مناسبات
قراردادی را با اقتصاد[ .»]5سخن گفتن از الگوی انقاب
اسامی در اقتصاد که نقد و نفی ایدئولوژی لیبرالی
اقتصاد را در پی دارد ،مستلزم بازگشت به جامعه و
ً
فرهنگ است ،خصوصا در موضوع پیچیدهای چون
اصاح الگوی مصرف ،خرید کاا و برندگرایی بیمارگونه،
اگر جامعه زنده شود ،میتوان با او در خصوص این
ً
امور ظاهرا معارض منافع فردی شهروند ایرانی سخن
گفت واا با سرگردانی در لوپ نئولیبرالیزم ،فقط شعار
میدهیم و شاهد جنگ و سقوط تدریجی احدها و
خرمشهرهای اقتصاد انقابی خواهیم بود.
بازگردیم به پوانی؛ قدرت و ارزش اقتصادی رگههایی
از واقعیت اجتماعی هستند .نه برخاسته از میل
و اراده انسان .نمیتوان کاری به کارشان نداشت.
کارکرد قدرت عبارت است از تضمین معیار متابعت
که برای بقای گروه ضرورت دارد .و در تعریف رسمی
ً
از واژه اقتصاد صرفا به فرایند صرفهجویی در منابع
کمیاب و سودمندترین روش استفاده از منابع موجود
بــرای اهــداف خــاص اشــاره میشود .امــا در تعریف
مصرف
ً
مصرف ،اساسا مفهومی اقتصادی و ریاضی نیست.
ً
مصرف در جامعه لیبرال یــا درحــالتــوسـعــه ،سلبا
ً
و ایجابا ،و بهطور عالی یا در حالت مقاومتامیز،
کنشی فرهنگی و نمایشی برای خود و دیگری است.
جامعهشناسانی چون زیمل ( ،)1978وبلن (،)1383
داگاس و ایشروود ( )1996و بوردیو ( ،)1984مصرف را
ابزاری برای ارتباط میدانند .گروههای مختلف مردم از
طریق مصرف ،به زندگی خود معنا و هویت داده و خود
را به گروههای فرادست نزدیک یا از گروههای فرودست
دور میکنند .اما انچه در این دو منظر مغفول مانده،
بهوسیله مطالعات فرهنگی به ما گوشزد شده است:
مصرف ،ابداع و خاقیتی است که مصرفکننده در
برابر حصارهای تنگ کااها و ابژههای سرمایهداری
بــه کــار مــیگـیــرد .مقاومتی کــه درنتیجه ان ،حتی
مرزبندیهای فرهنگی میتوانند واژگون شوند .بنابراین،
مسئله این نیست که قدرتی وجود ندارد یا مصرف
قابلیت نمایشی و مرزبندی ندارد ،بلکه مسئله این
است که مصرفکننده ،فعاانه حضور دارد و این
شیوه بهکارگیری و استفاده او از کااهاست که شکل
مصرف را در جامعه معلوم میکند.
50
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
سیاست و اجتماع
51
یصاختیاه تشگگن
نظریهپردازانی چون «دوسرتو» از مفهوم متعارف مصرف،
واسازی کرده و ان را در معنایی جدید بهکار بردهاند.
از منظر انها ،مصرف درواقع خود نوعی تولید است.
همانطور که فیسک ( )1998گفته است ،کااها ناتمام
تولید میشوند و این مصرفکنندهها هستند که کااها را
تکمیل میکنند .مصرفکننده ،مولد خاق و فعال درک
میشود ،ازاینرو ،مصرف کااها و مکانها دربردارنده
معانی اجتماعیاند که جامعهشناس میتواند به تفسیر
انها بپردازد .بنابراین در این رویکرد ،معنای مصرف و
تولید تغییریافته و در نفس کردار مصرفی ،نوعی مقاومت
و تولید دیده میشود .کردار اصلی جامعه ،تماشا شدن
و تماشا کردن برای سوژه بودن یا نبودن میشود و دالت
ان ،ولع و حرص در اخاق اقتصادی است[.]6
گای دو بــور[ ]7مانند هموطنش میشل دوسرتو[]8
نظریهپرداز و متفکر فرانسوی ،مفهوم نظری جامعه
نمایشی را بــرای فهم ماهیت فرهنگی رفتار خرید
شهروندان لیبرال بر جای گذاشتند .کتاب او ـ «جامعه
نمایش»[ ]9در سال 1967یعنی زمانی که نارضایتی
طبقه کارگر در فرانسه به اوج خود رسید و اژیتاسیون
عملی به خروش امد ،غوغایی به پا کرد .این کتاب یک
سال قبل از ان بود که حرارت انقابی به جوش اید .مانند
مفهوم مارکسی «شکل ارزشی» کاا« ،شکل نمایشی»
ً
کاا که صریحا توسط دوبــور ذکر میشد ،تاریخی و
استراتژیک بود .جامعه نمایشی جهان فرا «شیء شده«
جداسازی بود .کارگران از فعالیت خود ،از محصول
کاری خود و از دیگر کارگران و حتی از خودشان جدا
میشدند« .شیء شدگی» وقتی رخ میدهد که چیزی
انکار شود ،از سوی اندیشنده جداشده و به یک ابژه،
یک شیء خارج از سوژه منتقل شود بهطوریکه جدا
ً
گشته از سوژه باشد ،چیزی که قویا ذهن را از فعالیت
و از خودش جدا میکند اما دوبور دیدگاه خود را به
طرحی فراتر بسط داد .به نظر او اکنون فضای انتزاعی و
روزمره چیزی جز یک جنبه از خود امر نمایشی نیست.
«امر نمایشی سویه دیگر پول است یعنی انتزاعی عام
که معادل تمامی کااهاست»( .تز 49کتاب دو بور).
دوبور در تز یکم کتاب «جامعه نمایش» ،مارکس را چنین
تفسیر میکند« :در جوامعی که شرایط مدرن تولید حاکم
است ،تمامی زندگی خود را بهصورت انباشت تودهای
نمایشها نشان میدهد» .دوبور از سرمایهداری اواسط
ً
قرن بیستم سخن میگوید که «هر چیزی که مستقیما
زیسته میشود بهصورت یک بازنمایی درامده است،
این جهان ،جهانی است واژگونه و درهمبرهم که «امر
درست همزمان غلط هم هست» (تز ( .)3تاریخ به طرز
غمگینی این توصیفات را دستنخورده نگهداشته
است .اکنون زندگی سینمایی بر زندگی واقعی ،بایتها
بر حقوق ،تبلیغ شرکتی بر جنبش مدنی مسلط است ،او
مینویسد «امر نمایشی ،سرمایهای با چنان درجه انباشتی
است که تبدیل به یک تصویر میشود» (تز .)34در
جامعه نمایش رسانهها در ایجاد انچه بهمنزله واقعیت
عرضه میشوند ،نقش فعالی ایفا میکنند ،ولی چنین
ً
جامعهای را نمیتوان صرفا برحسب رسانهها تعریف
نمود .دوبور ،نمایش را بهمنزله شکل نهایی کاا طرح
نموده و سرمایهداری را بهعنوان فرایند تحقق تدریجی
ان تعریف میکند .برای حل مسئله مصرف ،باید از
غرقه بیشتر جامعه در صورتنمایشی جلوگیری کرد.
در جامعه نمایشی ،مصرف همه اشیاء حتی ناملموس
اقتگاد و مدیریت
در جامعه یمایشن ،مگرف یمه اخیاء حتن یاملموس
مایند مد و خهرت و خارقالعادگن و رکورد ،به یدف
تعامل و زیست تبدیل منخود.
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
ً
ثانیا در مورد قرن بیست و یکم و
مانند مد و شهرت و خارقالعادگی جامعه ایراین در فقر یهادیاه
جهان واقعیت رسانهای صحبت
و رکورد ،به هدف تعامل و زیست مــدیــن ک ــارا ،عــدم گــروهیــاه
تبدیل میشود .جامعه تماشایی
میکنیم ،نه دهه 70و ( 80ماجرای
مرجع اصیل و کایش ارتباطات
و جامعه نمایش ،اگر در وضعیت
چین از بسته نگهداشتن دربها بر
اجتماعن ،خرایط فردگرایی
فردگرایی مزمن ضرب شود ،جنگ
روی امواج مخرب جهانی جداست
را ت ـجــربــه مــنک ـنــد و قگه
بر سر بهرهمندی و توفیقطلبی رخ
و مستلزم درجــههــای اندیشیده
ً
اورتر
گریه
او،
براه
خده
خوایده
میدهد .درواقع با مصرف بیشتر و
از استبداد شرقی اســت) و ثالثا
است!
شدیدتر (مصرف کاای خارجی)
فرهنگ و جامعه ایران ،بهسادگی
تمنای نمایش و تماشا پاسخ مییابد،
قابل قیاس نیست؛ گاهی پزشکی
«من» بااخره با عبور از همگان ،قهرمان میشوم و بر ستیغ
به مریضش حداقل پنیسیلین را نمیدهد زیرا میداند
قلههای «منیت» تکیه خواهم کرد .قبیلههای برند[ ]10با
پیامد ان بر وضع مزاجیاش ،او را درگیر شرایط بدتری
همان تعصب بزرگنمایی شده مدعیان مدنیت شکل
خواهد کرد بلکه درواقع او را در شرایط خودش معاینه
خواهد گرفت و اعضای انها به هیچ خاطر حاضر نیستند
و تجویز میکند .جامعه ایرانی در فقر نهادهای مدنی
از ارزشها و نمادهای کاایی هویتی شدهشان عدول
کارا ،عدم گروههای مرجع اصیل و کاهش ارتباطات
کنند .این قبیلههای نایکی و بنتون و اپل بوده که انها
اجتماعی ،شرایط فردگرایی را تجربه میکند و قصه
را به نمایش خود و بازیابیشان توسط خودشان رهنمون
خواندهشده برای او ،گریهاورتر است!
ساخته پس چرا باید به ان خیانت کنند؟
پینوشتها
یصاختیاه تشگگن
جامعه امروز ایرانی
Email: emami.irdc@gmail.com
این مطلب در شماره سوم نشریه «مدیریت جهادی» (منتشرشده در
زمستان ،)1397متعلق به هسته «مدیریت جهادی» مرکز رشد دانشگاه
امام صادق؟ ،منتشر گردیده است.
روشها و ارزشهای جهادی اقتصاد انقاب اسامی
و مصرف کــاای داخلی بــرای عمده مخاطبانش،
یعنی طبقه متوسط شهری فرهنگسازی نخواهد شد
تا تکلیف ما با انسان منفعت جوی الگومندشده در
نظام تربیتی لیبرال و نیز جامعه تماشایی یا نمایشی
احاطهشده با رسانههای تجاری ،مشخص شود .شاید
گفته شود با همه این قصهها و غصهها که میگویید،
چرا تجربه کره دهه 80یا حتی چین همین امروز را توجه
نمیکنید که با الگوهای درونزا و تاباور ،توانستند
به ِترن اقتصاد جهانی بپیوندند.
ً
سه پاسخ به چنین اشتباهی ســراغ دارد :اوا انها
نمیخواستند و نمیخواهند در ریل دیگری حرکت
کنند و از ابتدا متفقاند که ریل جهانی را میپذیرند
لکن میخواهند ان را تصاحب کنند .این طرح ،نظم و
خویشتنداری منفعت جویانه و صبر اقتصادی میاورد.
]1] . Karl Polanyi 1886-1964
[ .]2کتاب «دگرگونی بزرگ» اثر کارل پوانی در سال 19۴۴و همزمان با کتاب
«راه بردگی» نوشته فردریش هایک ،انتشار یافت .همانقدر که «راه بردگی»
برای طرفداران مکتب اقتصاد ازاد کتاب مهمی به شمار میرود« ،دگرگونی
بزرگ» هم برای مخالفان بازار ازاد کتاب مهمی است (جورجی کارک استاد
اقتصاد دانشگاه کالیفرنیا).
[ .]3ترجمه محمد مالجو ،انتشارات پردیس دانش.139۶ ،
[ .]۴برای مطالعه بیشتر رجوع شود به فصل چهاردهم ،بازار و انسان ،کتاب
دگرگونی بزرگ ،همان.
[ .]5الگوهای جدید حیات اقتصادی چگونه از خال علم روانشناسی
سوژههای خود را تاسیس میکند .ایده بازار خودتنظیمگر در اقتصاد سیاسی
برای تاسیس سوژههای خود به سمت تاسیس انسان خودتنظیمگر در علم
روانشناسی حرکت کرده و انسان خودگردان را بهمثابه انسان سالم برمیسازد
(روانشناسی ،حکومتمندی و نئولیبرالیسم ،ارش حیدری ،مطالعات
جامعهشناختی ،بهار و تابستان ،139۶شماره .)50
[ ]۶عباس کاظمی پرسهزنی و زندگی روزمره ایرانی ،تهران :انتشارات اشیان.
(]7].Guy Ernest Debord)1931-1994
(]8] .Michel de Certeau )1986-1925
[ .]9گی دبور .جامعه نمایش (تفسیرهایی در باب جامعه نمایش) مترجم:
بهروز صفدری ،ا گه.1395 :
]10] . Kozinets,R. Cova, B. and Shankar, A. )eds( )2007( Consumer Tribes:
Theory, Practice, and Prospects, Elsevier/Butterworth-Heinemann,
London.Maffesoli, M. )1996(, The Time of the Tribes. London.
52
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
53
یصاختیاه تشگگن
حال اقتگاد ایران خوب من خود؛ اگر مقام سیاستصذار و
یاظر ،به وظایف خود در برابر خوک یا و بحران یا عمل کند
سیاست و اجتماع
فراموشی وظیفه
ِ
اقتگاد و مدیریت
دکتر یونس سلمانی
پژوهشگر حلقه اقتصاد تحریم مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟
دانشاموخته دکتری علوم اقتصادی دانشگاه تربیت مدرس
امــروزه صحبت از مسائل اقتصادی کشور عــاوه بر
محافل علمی-تخصصی در میان احــاد مــردم نیز
رواج پیدا کرده است؛ اما فارغ از اینکه این مباحث
در میان خواص یا عوام مطرح میشود ،چند مقوله
بیشتر خودنمایی میکند:
• احساس یاس ،عدم اطمینان و امنیت اقتصادی
• چگونگی مصون ماندن از اثرات سوء شوکها و
بیثباتیهای اقتصادی
• بدتر شدن توزیع درامد
• تغییر الگوی تولید و مصرف و تجارت خارجی
• چوب حراج بر اعتماد عامان اقتصادی به مقام
سیاستگذار و ناظر
واقعیت امر این است که هر چقدر مدیریت اقتصاد
کان بهصورت ناکارا و اسیبزا عمل کند ،کل جامعه
از ان در بلندمدت بهصورت مخرب متاثر میشوند ،هر
ً
چند در کوتاهمدت احتماا دسته و گروهی منتفع شوند.
عملکرد مدیریت اقتصاد کان زمانی نامطلوب است
که قادر نباشد بیثباتیهای اقتصادی را کنترل کند
و یا بدتر از ان خود به بیثباتی و تاطمهای اقتصادی
دامن زند .بهعنوانمثال ،دولت با قرار دادن درامدهای
ارزی نفت در بودجه ساانه ،کل اقتصاد را در معرض
بیثباتی بازارهای جهانی نفت قرار میدهد؛ حالانکه
اگر دولت طی دورههای مختلف مقید به کارکردهای
صندوق توسعه ملی و حساب ذخیره ارزی بــود و
هزینههای خود را کنترل میکرد ،امــروزه بسیاری از
مصائب حا کم بر ساختار مالی دولــت موضوعیت
نداشت .یا اگر قرار باشد به دلیل ضعف عملکرد مقام
سیاستگذار ،ناظر و مجری چندسال یکبار جهش
ارزی قابلتوجهی داشته باشیم ،پیامدش این است که
قشر ضعیف و متوسط جامعه ،چند سال کار و پسانداز
خواهند کرد تا یک دارایی سرمایهای (مسکن ،خودرو
و )...تملک کنند؛ اما قیمت این داراییها سریعتر و
شدیدتر از پسانداز انها رشد خواهد کرد .ضمن انکه
تورم در کاای مصرفی ،بهخصوص اجاره مسکن ،نیز
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
ً
مسلما میتوان با 15هزار تومان ارز خرید لذا با 800
هزار تومان هم میشود ارز خرید.
اقتصاد کشور ما چه راهحلی برای این معضل دارد؟ به
عبارت بهتر چه گزینههای سرمایهگذاری و پوشش ریسک
کاهش قدرت خرید این مردم توصیه میشود؟ بهطور
اجمال ،دولت باید بستر ازم برای توسعه ابزارهای مالی
را فراهم کند که فرد با هر حجمی از نقدینگی و قدرت
مالی بتواند در مقوله مدنظر خود (البته در چارچوب
قانون و مصالح کلی جامعه) بتواند سرمایهگذاری
کند .با بستر تکنولوژی و فناوری اطاعات امــروزه،
چنین کاری دستیافتنی و شدنی است.
اما چه بر سر تولیدکننده امده است؟ تولیدکنندگان به
دو دسته تقسیمبندی میشوند ،تولیدکنندگان دارای
قدرت قیمتگذاری و تولیدکنندگان فاقد این قدرت.
تولیدکنندگان دارای قدرت قیمتگذاری ،به دلیل ساختار
ً
بازار محصول انها (عمدتا بازار انحصاری یا انحصار
چندجانبه) ،در پاسخ به شوکها و بیثباتیهای اقتصاد
کان عمده ریسکهای مربوطه را به مصرفکنندگان
انتقال میدهند .این عمل با افزایش قیمت محصوات
خود را نشان میدهد .البته این افزایش قیمت میتواند
بهصورت مستقیم توسط تولیدکننده صورت پذیرد یا
بهصورت غیرمستقیم توسط زنجیره توزیع و فروش .به
عبارت بهتر گاهی محصول را تولیدکننده عرضه میکند
اما توسط شبکه توزیع و فروش به امید افزایش قیمت
محصول احتکار میشود و بهصورت قطرهچکانی به
بازار عرضه میشود .حتی جالبتر انکه گاهی محصول
بیشتر از نرخ رشد حقوق و دستمزد انها خواهد بود.
نتیجه این است که این طبقات ضعیفتر میشوند
و پسانداز انها به نفع اقشار مرفه و صاحبان اما ک
مسکونی و ...هزینه میشود .از دیگر سو ارزش دارایی
ً
و ثروت که عمدتا تحت تملک دهکهای درامدی
باا است ،افزایش قابل توجهی پیدا میکند .در چنین
جامعهای طبقه متوسط و ضعیف با وجود فعالیت
اقتصادی همیشه عقب هستند .پس این افراد برای
دستیابی به اهــداف اقتصادی خود چه کاری باید
انجام دهند؟ ایا راهکاری هست که هدف یکی از
این افراد محقق شود بدون اینکه حق یک فرد یا افراد
دیگر زایل نشود؟ ایا کسی تابهحال اندیشیده است که
وقتی نرخ ارز جهش دارد و بهانهها برای افزایش قیمت
کااها و خدمات از زمین و اسمان میبارد ،تکلیف
مردم عادی چیست تا کار به تغییر ترکیب و اندازه سبد
مصرفی و سرمایهگذاری نرسد؟ برخی از مردم راهکار
کوتاهمدت را در خریدهای بیش از نیاز خود میبینند
تا حداقل بخشی از نیاز مصرفی اتی انها به قیمت
پایینتر تهیه شده باشد .برخی دیگر ،خریدوفروش ارز
را راه حفظ قدرت خرید خود میدانند و برخی خرید
سکه را ،برخی ملک ،برخی خودرو و . ...متاسفانه در
بین این گزینهها برای قشر متوسط و ضعیف ،خرید
ارز در دسترس ترین و سهلترین راه است .فرض کنیم
فردی 1.3میلیون تومان حقوق داشته باشد و از محل
این حقوق ،ماهی 800هزار تومان پسانداز کند .ایا با
این مبلغ میتوان طا خرید؟! بهاحتمال زیاد نه؛ اما
54
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
سیاست و اجتماع
55
یصاختیاه تشگگن
مالی ،برخی تعطیل و برخی نیز
در فروشگاه است و مصرفکننده م ـ ـش ـ ـتـ ــره وف ـ ـ ـ ـ ـ ــادار بـ ـ ــراه
ً
شدیدا با کاهش حاشیه سود و ...
نیز به قیمت روز متقاضی خرید تولیدکنندهاه که ریسکیا را
ً
مواجه میشوند .البته گاهی این
اســت امــا فروشنده با بیان اینکه
کا به مگرفکننده خود منتقل
بنگاهها نیز اقدام به کاهش کیفیت
«فروش نداریم» از فروش محصول
منکند ،چندان مفهوم یدارد.
تولید خود میکنند تا بتوانند در دوره
امتناع میکند .یا گاهی تولیدکننده
گذار دوام بیاورند .اینجا نیز نتیجه
تحویل محصول را برای سفارشهای
مشخص است :بیاعتمادی مشتریان به محصوات
پیشخرید ،انقدر کش میدهد تا زمان تحویل در دورهی
تولیدی .شایان ذکر است اکثر کسبوکارهای خرد و
افزایش قیمت حادث شود .در میانمدت و بلندمدت
متوسط در اقتصاد ایران قدرت قیمتگذاری ندارند.
مشتریان این بنگاهها سعی میکنند تقاضای خود از این
مقوات فوق نشان میدهد بدون حضور فعال و موثر
محصوات را کم کنند و به عبارت بهتر دنبال فرصتی
مقام سیاستگذار و ناظر ،اقتصاد کــان به قهقرا
برای جایگزینی هستند .این فرصت زمانی است که یا
میرود .شوکها و بیثباتیهای اقتصاد کان توسط
مصرفکنندگان از نظر اقتصادی تقویت شوند که در این
عامان اقتصادی غیردولتی قابل مدیریت نیست.
حالت سراغ محصوات و برندهای خارجی میروند یا
تعدد و تنوع این عامان و تضاد منافع بین انها علت
زمانی است که رقیب این محصوات از طریق واردات یا
اصلی این امر است .مزید بر این ،مدیریت شوکها و
تولیدکنندگان جدید حداقل به همان قیمت و کیفیت
بیثباتیهای اقتصاد کان در ظرف عامان اقتصادی
حضور پیدا کنند .نتیجه مشخص است ،اگر عامل
غیردولتی نمیگنجد .همه عامان مذکور از شوکها و
ایجاد قدرت بازاری در این صنایع تضعیف شود (این
بیثباتیهای اقتصاد کان تاثیر میپذیرند و بهتنهایی
عامل گاهی حمایت دولت و گاهی امتیازهای خاص،
قادر نیستند بر ان اثر بگذارند؛ گرچه رفتار جمعی انها
نواوریها ،دسترسی به مواد اولیه خاص و ...است) یا
به دلیل تضاد منافع ،بر تشدید و توسعه بیثباتی بیشتر
وضعیت اقتصادی مشتریان بهبود پیدا کند ،تقاضای
دامن میزند .بههرحال ،مقام ناظر و سیاستگذار است
این محصوات بهشدت کاهش پیدا میکند .در واقع،
ً
که اقتصاد جامعه را باید در مسیر صحیح هدایت کند
مشتری وفادار برای تولیدکنندهای که ریسکها را کا به
و منافع افراد حقیقی و حقوقی را به منافع کل جامعه
مصرفکننده خود منتقل میکند ،چندان مفهوم ندارد.
گره زند تا موضوع تضاد منافع بین عامان اقتصادی
تولیدکنندهای که فاقد قدرت قیمتگذاری باشد ،در
به رفاه اجتماعی اسیب نزند.
تعیین قیمت چندان پیشتاز نیست و قیمت محصول ان
دولــتهــا ،شامل مقام ناظر و سیاستگذار پولی،
با متوسط نرخ تورم صنعت یا کل اقتصاد رشد میکند.
مالی ،ارزی ،مدیریت بدهی دولــت ،تجاری و ...
به عبارت بهتر چنین تولیدکنندههایی ناگزیر مجبور
ً
موظف هستند سازوکارهایی را تدوین کنند که اوا،
میشوند در معرض ریسک شوکها و بیثباتیهای
بهطور موثر و قاعدهمند اثرات شوکهای اقتصادی را
اقتصاد کان قرار گیرند ،بدون اینکه در گام اول قادر
ً
جذب و خنثی کنند .ثانیا ،ابزارهای سیاستگذاری و
باشد مصرفکننده را در این ریسک سهیم کند .هرچند
کانالهای اثرگذاری این ابزارها از کارایی ازم برخوردار
با گذشت زمان ،بخشی از ریسک با تغییر قیمت به
ً
باشد .ثالثا ،فرایندهای انتقال اثرات سیاستگذاری
مصرفکننده منتقل میشود .مسئله این است که
ً
قابل رصد و بازخورد گیری باشد .رابعا ،نظارت موثر رکن
بسیاری از بنگاهها از این دوره گذار با سر سامت بیرون
ً
اساسی این سازوکارها باشد .خامسا ،هر سیاستی ابزار،
نمیایند .برخی ورشکست ،برخی دچار درماندگی
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
یا مشاهده میشود فروش سکه طا
هدف و مکانیسم اجرایی مستقل سیاستگذار مالن بهجاه تمرکز
برای کاهش عطش خرید ارز اتخاذ
خود را دارد هر چند که بین همه بر ثبات فعالیتیاه اقتگاده
میشود .تشتت و دخالت مقامات
سیاستهای اقتصاد کان یک
به تامین کسره بودجه دولت
در حوزههای یکدیگر نتیجهاش
هماهنگی وجود دارد.
و روزمرگنیاه ان مبتا خده
پیامدهای نامطلوب در معیشت و
متاسفانه در ایران ماحظه میشود که
است.
تولید کل اقتصاد است و این یعنی
پنج محور مذکور در سیاستگذاری
اینکه اعتماد مردم به سیاستگذاران
و نظارت چندان رعایت نمیشود.
و ناظران حداقل میشود.
بهعنوانمثال در کشور سازوکارهای قاعدهمند تعریف
هر انچه سیاستگذار بگوید ،عامان اقتصادی اعتماد
میشود؛ ولی در عمل تفاوت معناداری بین عملکرد دوره
نخواهند کرد و همین امر سیاستگذاری را ناکارا میکند.
زمانی قبل و بعد از این سازوکارها مشاهده نمیشود .این
مقامات سیاستگذاری و نظارت ،تا حد ممکن باید
نشان میدهد که یا سازوکار تعریفشده اشتباه است یا
ُ
برای خود حسن شهرت ،خلق کنند .خدشهدار شدن
مدیریت اقتصاد کان تمایل دارد رویههای گذشته خود
ُ
چوب حراج ،بر
مفهوم
به
گذار،
سیاست
شهرت
سن
ح
و
را در پیش گیرد؛ هر چند که عاقهمند است نهادها
ِ
اعتماد عاملین اقتصادی به کارگزاران اقتصاد کان
سازوکارها بهصورت شکلی وجود داشته باشند .مثال
است .بههرحال ازمه بهبود وضعیت اقتصاد ایران،
دیگر انکه ،سایهی کسری بودجه دولت بر سیاست ارزی
بیش از هر چیز دیگر در گرو کنترل شوکها و بیثباتیهای
و پولی و حتی تجاری کشور سنگینی میکند .هدف
اقتصاد کان توسط مقامات سیاستگذاری و نظارت
اصلی سیاستهای پولی باید ثبات مالی و فعالیتهای
است و این مهم جز با سیاستگذاری و نظارت صحیح
اقتصادی در کوتاهمدت باشد و هدف سیاستهای
صورت نمیگیرد .اگر بیثباتیهای اقتصاد کان حداقل
مالی نیز ،بیشتر ثبات فعالیتهای اقتصادی انهم در
شود ،نور اطمینان و چشمانداز مثبت بر کسبوکارهای
میانمدت و بلندمدت است؛ اما سیاستگذاری پولی
خرد و کان میتابد و عامان اقتصادی نفع خود را در
و مالی ما فارغ از افقهای زمانی تصمیمگیری میکنند.
نفع جامعه تعریف میکنند .برای سیاستگذاری و
سیاستگذار مالی بهجای تمرکز بر ثبات فعالیتهای
نظارت صحیح نیز باید ساختارهای موجود اصاح
اقتصادی به تامین کسری بودجه دولت و روزمرگیهای
شود ،چراکه از ساختار موجود مدیریت اقتصاد کان
ان مبتا شده است .به عبارت بهتر سیاستهای مالی
بیش از این نمیتوان انتظار داشت .لذا باید پارادایمهای
مستقل از شرایط اقتصاد کان اتخاذ میشود.
جدید سیاستگذاری ،ابزارهای جدید ،مکانیسمهای
سیاستگذار پولی نیز متاثر از بدهیهای دولت به نظام
جدید ،بسترها و زیرساختهای جدید و ...برای
بانکی و بخش غیربانکی ،متناسب با شرایط اقتصادی
سیاستگذاری توسط مدیران اقتصاد کان تعریف
اتخاذ نمیشود و بخشی از ان بهصورت منفعانه به دلیل
شود .باید در نظر داشت که گاهی چنین اصاحات از
بدهیهای دولت اتخاذ میشود .گاهی با سیاستگذاری
منظر محتوایی و تصمیمگیری است و گاهی از سنخ
پولی و تغییر نرخ سود سپرده و تسهیات بانکی ،بانک
سازمانی و ساختاری و گاهی از سنخ عملیاتی و اجرایی.
مرکزی به دنبال کنترل نرخ ارز است؟! فارغ از اینکه
تعیین دستوری نرخ سود بانکی چه مشکاتی برای
پینوشت
اقتصاد ایجاد میکند ،باید بیان داشت که تغییر نرخ
Email: Unes.salmani@gmail.com
سود بانک ابزار صحیحی برای مدیریت نرخ ارز نیست.
56
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
هاشم سوداگر
پژوهشگر هسته سیاست کشاورزی مرکز رشد
دانشجوی دکتری مدیریت دولتی دانشگاه تهران
مبتنن بر اموزهیاه قران کریم ،چه دستور کاره براه
تحلیلگر سیاست عمومن ،منتوان تعیین کرد؟
57
سیاست و اجتماع
راه رسیدن به راهحل
ِ
یصاختیاه تشگگن
هرگاه مسئله یا مشکلی در عرصه اجتماع بروز کند،
بسیاری پیش از تفکر شــروع بــه تجویز نسخههای
مختلف میکنند؛ گروهی میکوشند ابتدا تحلیل،
تفکر ،مشورت و طراحی کنند و سپس راهحل پیشنهاد
یافتن
«راه
دهند؛ اما فقط عــدهای معدودند که به ِ
ِ
راهحل» میاندیشند .چگونگی طراحی راهحل برای
مسائل عمومی ،مسئلهای است که سیاستپژوهان
را سخت به چالش کشیده و حوزه-رشتهای تحت
عنوان «تحلیل سیاست عمومی» [ ]1ایجاد کرده است.
تحلیل سیاست عمومی عبارت است از مجموعه
کوششهای نظاممند جهت طراحی راهحل موثر برای
حل یک مشکل یا «مسئله عمومی» ]2[ .بهعبارتدیگر
هرگاه یک مشکل یا مسئله بزرگ و فراگیر در سطح
جامعه بروز کند (از الودگی هوای کانشهرها ،افزایش
نرخ طاق و کاهش ارزش پول ملی گرفته تا افزایش
فشار اقتصادی و سیاسی دشمن علیه انـقــاب و
نظام) ،مجموعهای از فعالیتهای علمی-تحلیلی،
سیاسی و سیاستی بهمنظور طراحی و ارائه راهحل برای
ان به جریان میافتد که در ادبیات علوم سیاسی ،ان
را «تحلیل سیاست» مینامند« .تحلیلگر سیاست»
[ ]3فاعل این مجموعه فعالیتهای ناظر به طراحی
و ارائه راهحل است؛ خواه تحلیلگر سیاست ،مشاور
سیاستگذار باشد و خــواه خــود مقامی رسمی در
ساختار سیاستگذاری همچون نماینده مجلس،
وزیر یا رئیسجمهور باشد.
فرینگ و ایدیشه
مقدمه
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
«یمه» ایسانیا چه بدایند و چه یدایند ،چه بشوایند
و چه یشوایند ،مداخلهگر عرصه اجتماعن یستند و
بر اجتماع اثر منگذارید.
قرانی رسیدن به راهحل
راه
ِ
قــابــل تــامــل اســت کــه دیــدگــاههــایــی متنوع در مــورد
«چگونگی تحلیل سیاست عمومی» و دستور کار
«تحلیلگر سیاست» وجود دارد .برخی تحلیلگر سیاست
را پژوهشگری بیطرف میدانند که بــدون توجه به
جریانات سیاسی ،متمرکز بر پژوهش و تحلیل علمی
است؛ برخی او را یک طراح بیطرف میدانند که به
طراحی راهحل بر اساس یافتههای علمی میپردازد؛
برخی تحلیلگر را یک مشاور میدانند که نهتنها ادعای
ً
بیطرفی نــدارد ،بلکه رسما وظیفه خود را کمک به
یک فرد یا یک جریان سیاسی در مواجهه با رقبایش
میدانند؛ برخی تحلیلگر سیاست را همچون یک
واسطه میدانند که فرایند مذاکره جریانات سیاسی را
برای رسیدن به یک راهحل توافق شده تسهیل میکند؛
برخی دیگر برانند که تحلیلگر سیاست باید به دنبال
شنیده شدن صدای همه گروههای حاضر در جامعه
باشد و در نهایت ،برخی از پژوهشگران کار تحلیلگر
سیاست را درک ارزشهــا و حجیتهای جریانات
سیاسی مختلف میدانند تا بر اساس این شناخت
عمیق ،توان طراحی مداخات مناسب را پیدا کند]4[ .
اجتماع ،عرصه تقابل جبههیاه ایمان و کفر
عرصه اجتماعی ،عرصه تقابل جبهههای ایمان و کفر
است .فهم حقیقت جامعه انسانی بدون در نظر گرفتن
تقابل ایمان و کفر ممکن نیست .لذا هر کنشگری که
قصد مداخله و تاثیرگذاری در جهان اجتماعی را
دارد ،باید توان تشخیص جبهه ایمان از جبهه کفر در
اجتماعی مورد مناقشه را داشته باشد و باید
موضوعات
ِ
بتواند قلب جبهه ایمان و قلب جبهه کفر را تشخیص
دهد .سپس باید موضع خود را در قبال این دو جبهه،
ااقل برای خودش معلوم کند.
یر ایسان در اجتماع ،یک تحلیلگر سیاست
از سوی دیگر «همه» انسانها چه بدانند و چه ندانند،
چه بخواهند و چه نخواهند ،مداخلهگر عرصه اجتماعی
فرد انسانی ،بر
هستند و بر اجتماع اثر میگذارند .هر ِ
اساس اختیاری که خدای تعالی به او داده است یک
عامل فعال اجتماعی محسوب میشود و در عالم
اجتماع مداخله ،دخل و تصرف و اثرگذاری دارد.
خداوند متعال به همه انسانها در جامعه و تاریخ،
اثر بخشیده است.
پس هر انسان مبتنی بر فطرت خداجویی که بر ان افریده
شده است ،وحی الهی که از طریق رسوان برای نشان
دادن «راه» به او رسیده است و نیز بر اساس اختیاری
که خدا به او داده است یکی از دو مسیر ایمان یا کفر
را در پیش میگیرد؛ و عمل اجتماعی او که بر اساس
این ایمان یا کفر شکل میگیرد اجرم بر جامعه انسانی
اثرگذار خواهد بود .پس همه افراد انسانی ،با عمل خود
یصاختیاه تشگگن
محل بحث
با تامل در گستره ایــن دیــدگــاههــای متفاوت و گاه
متعارض ،ایــن ســوال مطرح مــیشــود کــه مبتنی بر
اموزههای قران کریم چه دستور کاری برای تحلیلگر
سیاست عمومی میتوان تعیین کرد .ادامهی نوشتار
حاضر ،چکیدهای از یافتههای پژوهشی است که با
هدف استنباط دالتهای قرانی تحلیل سیاست
عمومی با تا کید بر نقش تحلیلگر سیاست انجام
شده است]5[ .
58
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
که بر روی طیفی از مومنانه بودن تا کافرانه بودن قابل
تبیین است ،بر جامعه و تاریخ اثرگذارند.
حال از انجا که یکی از مهمترین ویژگیهای تحلیلگر
سیاست مداخلهگری فعال و اثــرگــذاری در عرصه
اجتماع است ،پس هر انسانی را میتوان یک تحلیلگر
سیاست در نظر گرفت .البته واضح است که گستره و
شدت اثرگذاری افراد یکسان نیست .پس بهتر است
گفته شود انسانها را میتوان بر طیفی از «مداخلهگر
ً
اجتماعی با اثر محدود» تا «تحلیلگر سیاست کاما
موثر» طبقهبندی کــرد .جمع ایــن معنی با ان نکته
که هر انسانی بر اساس اختیار خود یکی از دو مسیر
ایمان یا کفر را برمیگزیند ،این میشود که مداخله و
تحلیلگری میتواند بر سبیل هدایت (مبتنی بر ایمان)
یا بر سبیل ضالت (مبتنی بر کفر و شرک) باشد .بدین
ترتیب میتوان دو سبک تحلیلگری سیاست مبتنی
بر ایمان و مبتنی بر کفر را شناسایی کرد.
سیاست و اجتماع
همانندترین افراد به وجود مبارک ایشان هستند .دیگر
تحلیلگران سیاست و مداخلهگران اجتماعی نیز که
مبتنی بر ایمان ،به اثرگذاری اجتماعی میپردازند ،بر
طیفی در دنباله این سلسلهی شریف قرار میگیرند.
از ســوی دیگر ،کسانی که بیشترین گستره و عمق
اثرگذاری اجتماعی را مبتنی بر کفر و شرک و بر سبیل
ضالت دارند نیز رهبران جبهه کفرند و دیگر موثرین
و تحلیلگران سیاست که مبتنی بر کفر عمل میکنند
نسبت گستره و عمق اثر خود ،طیفی از اذناب
نیز به
ِ
جبهه کفر را تشکیل میدهند.
گستره و عمق اثر تحلیلگر سیاست
دو سبک تحلیل سیاست
بر ایــن اســاس ،کسانی که بیشترین گستره و عمق
اثرگذاری را دارند و اثرگذاری اجتماعی انها مبتنی
بر ایمان ،صراط مستقیم و سبیل هدایت است ،قلب
و رهبر جبهه ایماناند که عبارتاند از رسولاه؟
و امام معصوم؟ و در طول ایشان ،اولواامری که
59
یصاختیاه تشگگن
چنانچه گذشت ،ضمن اینکه همه افراد عوامل فعال
اجتماعی هستند و بر جامعه و تاریخ اثر میگذارند،
اما گستره و عمق اثر همه یکسان نیست .این طیف
را میتوان از اثر بر خانواده خــود ،تا اثر بر رفتار گروه
کوچکی از دوستان و اطرافیان ،تا اثر بر مردم یک منطقه
یا یک صنف از افراد جامعه ،تا ظاهر شدن در مقام
یک رهبر اجتماعی و اثر بر اکثریت افراد یک کشور ،تا
اثرگذاری عمیق بر تاریخ جامعه بشری همچون پیامبران
اولوالعزم-علیهم صلوات اه -و ائمه معصومین؟ در
نظر گرفت .حال این سوال مطرح میشود که مهمترین
عامل تعیینکننده میزان اثرگذاری اجتماعی هر فرد
چیست؟ پاسخ را باید در ا گاه بودن ،متوجه بودن و
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
ّ
متذکر بودن نسبت به اثرگذاری جستجو کرد .افرادی
از جامعه انسانی که متوجه باشند بازیگری انها
در عرصه اجتماع ،اثرگذاری قابل توجهی دارد و در
نتیجه ،مداخلههای انها ،ا گاهانه و از روی قصد
نیت اثرگذاری باشد ،اثرگذاری بیشتری در عرصه
و ِ
اجتماع خواهند داشت .پس به نسبتی که مداخلههای
اجتماعی انسان ا گاهانهتر شوند عمق اثر و گستره
اثرگذاری وی بهتدریج بیشتر خواهد شد.
از اثرگذاری را برای مومن تعریف کرد که از «مومن»
بودن شروع میشود (یعنی در جبهه ایمان است ولی
بهواسطه اینکه مداخلههای اجتماعی وی چندان
ا گاهانه و قصد شده نیست ،اثر اجتماعی محدودی
بودن مداخلهها،
دارد)؛ سپس با افزایش میزان ا گاهانه ِ
در مقام «حامی رسول» ایفای نقش میکند (همچون
مومن ال فرعون در داستان حضرت موسی؟)؛ و با
ِ
فرد زمانه به
ادامه این مسیر «همانند رسول» و شبیهترین ِ
رسولاه؟ و امام؟ در مداخلهها و اثرگذاریهای
اجتماعی میشود.
به همین ترتیب شیطان رجیم و کسانی که بیشترین
همانندی را نسبت به وی دارند و نیز بیشترین ا گاهی،
قصد و نیت را در اثرگذاری اجتماعی در مسیر کفر
دارند ،راهبران (و در واقع به بیراههبرندگان) جبهه کفر
و حضیضان ضالتاند.
بدین ترتیب شاید بتوان سبک متعالی تحلیل سیاست
مبتنی بر ایمان به خــدای یکتا را سبک «رسوانه»
دانست و سبک تحلیل سیاست مبتنی بر شرک و
کفر را سبک «ظالمانه» [ ]6نام نهاد.
یصاختیاه تشگگن
تحلیل سیاست رسوایه -تحلیل
سیاست ظالمایه
بر این اساس ،رسولاه؟ و ائمه معصومین؟ ،
ازانجاکه بیشترین قصد و نیت اثرگذاری اجتماعی را
دارند و نیز بااترین درجه ایمان و پایبندی به الزامات
عملی ایمان را دارند ،قلب و رهبر جبهه ایماناند و
انسان «مومن» نیز
در واقــع خورشید هدایتاند .هر
ِ
بودن اثرگذاری او
به همان نسبتی که میزان ا گاهانه ِ
بااتر رود ،اثرگذاریاش بیشتر شده و به مقام «رسول»،
نزدیکتر میشود .بدین ترتیب میتوان مدارج و مراتبی
60
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
تحلیلگر سیاست باید خدای تعالی را یکتا افریننده و
ّ َ
رب عالم و عالمیان بداند و او را تنها منشا اثر بداند و
غیر او را منشا هیچ اثر مستقلی نداند .تحلیلگر سیاست
باید توجه داشته باشد که هدایت ،به معنی رساندن
به مقصد ،شان خداست؛ و انچه شان مومن ،حامی
همانند رسول و خود رسول است نشان دادن
رسول،
ِ
راه به خیرخواهانهترین شکل ممکن است.
تحلیلگر سیاست باید بداند که عرصه اجتماع (و
بهتبع ان ،عرصه تحلیل سیاست) ،عرصه تقابل حق
و باطل است؛ پس باید در هر مناقشه سیاست توان
تشخیص این دو جبهه را داشته باشد و خود را در جبهه
حق تعریف کند .تحلیلگر سیاست باید نسبت به
جایگاه محوری سلسله وایت (خدا ،رسول و اولواامر)
ِ
ً
در عرصه اجتماعی کاما واقف و مومن باشد و خود
را به این سلسله وصل کند .او باید بداند که مهمترین
ارزش در تحلیل سیاست عمومی ،تیسیر سبیل است؛
رسیدن به راهی ُیسر که تیسیر ان فقط کار خداست
و تحلیلگر نیز در صورتی که کار خود را در جبهه حق
تعریف کرده و به سلسله وایت وصل باشد در این
تیسیر سبیل ایفای نقش خواهد کرد .او باید بداند که
فرصتش برای اثرگذاری و اصاحگری محدود است و
دستور کار تحلیلصر سیاست
«تحلیلگر سیاست» اهل ایمان ،که میخواهد در مسیر
اسوه حسنهی رسول پا گذاشته ،حامی رسول و بلکه
همانند رسول شود ،باید درنتیجه اعمالش به مقامات
61
سیاست و اجتماع
تحلیلگر سیاست بداند که ...
فرینگ و ایدیشه
قران کریم ویژگیهای متعددی را برای کسی که ا گاهانه
قصد اثرگذاری اجتماعی در جبهه ایمان دارد برشمرده
«علم تحلیلگر
است که در این پژوهش در دو
بخش ِ
ِ
سیاست» (انچه باید بداند و به ان یقین داشته باشد)
و «عمل تحلیلگر سیاست» (رفتار وی و انچه باید
انجام دهد) طبقهبندی شدهاند]7[ .
یصاختیاه تشگگن
اگر دیر بجنبد ،فرصت را از دست خواهد داد .تحلیلگر
باید یقین داشته باشد که مورد حسابکشی قرار خواهد
گرفت؛ باید همواره خوف و رجاء داشته باشد؛ عاقبت
(اخرت) اندیش باشد؛ محکم و مقاوم باشد و بداند
که نباید بر «غیر علم» تکیه کند.
تحلیلگر سیاست باید بداند که کتاب ،علم و حکمت
دستمایه اصلی کار او هستند و اینها را خدا باید به
او بدهد؛ تنها خداست که ّ
ولی و نصیر اوست؛ نعمت
(که بااترین مرتبه و مصداق ان هدایت است) ،رزق،
ِعده و ُعده (اموال و بنین) را فقط خدا به او میدهد؛
در صورت درست عمل کردن ،خدا به او فتحُ ،ملک،
سلطان و ُحکم میدهد؛ در صورت بر صراط مستقیم
بودن ،خدا به او «رضایت» و «سکینه» عطا میفرماید؛
اجرش را فقط از خدا باید بخواهد و سعی وی نزد خدا
مشکور است؛ مادام که در مسیر حق باشد ،خدا او
را از فضل و رحمت خود برخوردار کرده و بر او ّمنت
میگذارد و ذنب او را مورد غفران قرار میدهد؛ خدا او
را توبه داده و عملش را اصاح میکند و او را به نجات
میرساند؛ قول ّ
طیب ،فصلالخطاب و لسان صدق
ّ
علی را از خدا باید بخواهد .خدا چنین مومنی را ایه
برای دیگر مومنین قرار میدهد و اطرافیان نیکو به او
عطا میفرماید .خدا به دست چنین تحلیلگر سیاست
مومن و موحدی ،راه بــرای حل مسائل و مشکات
ایجاد میکند.
اقتگاد و مدیریت
تحلیلگر سیاست باید بداید که مهمترین ارزش در
تحلیل سیاست عمومن ،تیسیر سبیل است.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
ّ
مومن ،محسن ،صالح ،صدیق و از ابرار بودن برسد.
برای این منظور باید حمد خداّ ،
تعبد خدا ،استعانت
از خدا ،اعتصام به اه ،توکل به خدا ،تسبیح خدا و
صبر بر ُحکم ّ
رب داشته باشد .باید نسبت به خدا،
ّ
رسول و اولواامر ،اتباع ،اطاعت ،ایمان ،تقواّ ،
تمسک
و اخاص داشته باشد؛ امر خود را به ایشان تفویض
کند و ایشان را استجابت کند.
مومن بودن چنین مداخلهگری ،حتی اگر حوزه اثر او
چندان گسترده نباشد ،ایجاب میکند که بهمقتضای
ایمانش پایبندی عملی داشته باشد؛ یعنی اهل اقامه
نماز ،ایتاء زکات ،انفاق ،دادن قرض حسن ،امربهمعروف
و نهی از منکر ،شبزندهداری ،اجتناب از کبائر و نیکی
به والدین باشد .ضمن اینکه باید اجتناب کند از تکبر
و استکبار ،مختال فخور بودن ،انفاق بهقصد ریاّ ،
جبار
شقی بودن ،بخیل بودن ،جحد به نعمت خدا و روی
گرداندن از مسیر حق .باید خود را در جبهه حق تعریف
کند و ااقل اینکه در جبهه کفر نباشد و اگر بااجبار
در جبهه کفر قرار گرفت ،هجرت کند.
چنین تحلیلگر سیاستی در قبال همه مخاطبینش،
چه عامه مردم ،چه همراهانش و چه معارضینش باید
ّ
شاهد ،مبشر و نذیر باشد .بدین ترتیب کار او از جنس
اباغ ،دعوت و تبیین است و برای این کار نیازمند ّبینه
است .باید هادی مردم باشد؛ نسبت به انها صبر
داشته باشد؛ نسبت به انها غفران داشته باشد؛ ناصح
و خیرخواه ایشان باشد؛ در میان ایشان ّقوام به قسط
باشد؛ اهل مقابله با ظلم و بغی باشد؛ به اصاح بین
مردم بپردازد؛ وفای به عهد کند و در مقابل حرف حق
استکبار نورزد .محتوای کام چنین تحلیلگر سیاستی
به مخاطبینش باید مشتمل بر تا کید بر توحید و نهی
از شرک ،امر به عدل ،خواندن قوم به استغفار و توبه،
خواندن قوم به توکل به خدا ،توجه دادن قوم به عاقبت
امور و اعام اجر نخواستن از انها باشد.
بهتدریج که گستره و عمق اثر این مداخلهگر اجتماعی
فردی
زیاد میشود؛ یعنی از مرتبه یک «مومن» (در سطح ِ
ان) به سمت «حامی رسول» یا «همانند رسول» حرکت
میکند ،باید اباغ و دعوتش را از نقطه تصدیق قوم شروع
کند؛ با مخاطبینش قول فقیهانه داشته باشد؛ بهصورت
شورایی کار کند و در پی نجات قوم از ظالمین باشد.
چنین تحلیلگر سیاستی باید مواردی را در تعامل و تقابل
با معارضین مدنظر داشته باشد .ازجمله مهمترین انها
اجتماعی
این است که مهمترین معارضین این فعال
ِ
جبهه رسول ،از میان اهل کتاب ،کفار و منافقین هستند!
قابلتامل است که این مسئله بهصورت بسیار پررنگ و
با تفصیل و جزئیات زیاد درایات مربوط به این تحقیق
مطرح است و دستورالعملهای مربوط به تعامل با این
گروهها بهصورت جدی موردتوجه قرار گرفتهاند .از جمله
62
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
سخن اخر
فهم پسافهم پیچیدگیها بسیار متفاوت از فهمهای
ِ
ساده ،کلی و کلیشهای است .برای مثال توصیه به
زیست مومنانه اگرچه یک توصیه کلی و همیشگی
به همه مسلمین است؛ اما این توصیه هرگاه بهطور
خاص به تحلیلگر سیاست عرضه میشود ،معنا و
ابعادی متفاوت و بسیار عمیقتر از توصیه کلی به
همه مسلمین پیدا میکند؛ بهویژه اینکه این توصیه به
تحلیلگر سیاست ،بعد از توجه کردن و توجه دادن به
«عمق ابعاد نظری تحلیل سیاست»« ،انواع سبکهای
تحلیل سیاست» و «انواع نقشهای تحلیلگر سیاست»
بیان شود.
سیاست و اجتماع
دیگر نکات در تعامل تحلیلگر سیاست با معارضین
َ
این است که نباید کفار را ّ
ولی و َحکم بگیرد؛ باید برای
جهاد و قتال با کفار اماده باشد و بداند که گریزی از قتال
ّ
با کفار نیست؛ نباید از اهواء کفار اتباع کند؛ اگر کسانی
از کفار هستند که با او سر جنگ ندارند ،او هم نباید به
جنگ با انها بپردازد و باید برخورد قاطع با تارکین جهاد
و مسرفین داشته باشد.
از جمله مهمترین ویژگیهای رفتاری چنین تحلیلگر
سیاستی میتوان به قوی و امین بودن اشاره کرد .عاوه
قوم مخاطبین بودن و تکلم
بر این شرح صدر ،از همان ِ
به لسان ان قوم نیز مطرح است.
سیاست سبک رسوانه که به سطح «همانندی
تحلیلگر
ِ
رسول» رسیده است ،باید خود را برای مواجهه با ابتائات
و موقعیتهایی که رسوان الهی با ان مواجه میشدند
اماده کند .برای مثال ،باید بداند که رسالت وی از سوی
معارضینش تکذیب خواهد شد .او در چنین شرایطی
باید صبر و توکل داشته باشد و یا هجر جمیل کند.
باید بداند که از سوی معارضینش اذیت خواهد شد و
در چنین شرایطی باید صبر پیشه کند .باید بداند که
کسانی درصدد گمراه کردن وی بر خواهند امد؛ کسانی
او را مسخره خواهند کرد؛ کسانی او را شاعر مجنون
خواهند خواند؛ کسانی وی را مسحور خواهند نامید؛
کسانی او را تهدید خواهند کرد؛ حتی ممکن است
درصدد قتل وی برایند و این کار را عملی کنند .قابل
تامل است که برخی ابتائات این تحلیلگر سیاست،
مربوط به زمان موفقیت و فتح است .برای مثال باید
دقت کند در زمان موفقیت این خطر وجود دارد که
فرینگ و ایدیشه
مستغنی شود؛ یا این احتمال وجود دارد که توسط
پیروانش همچون یک الهه برشمرده شود!
اقتگاد و مدیریت
سیاست سبک رسوایه که به سطح «یماینده
تحلیلگر
ِ
رســول» رسیده اســت ،باید خــود را بــراه مواجهه با
ابتائات و موقعیتیایی که رسوان الهن با ان مواجه
منخدید اماده کند.
پینوشتها
Email: sodagar.hashem@gmail.com
63
یصاختیاه تشگگن
]1]. public policy analysis
]2]. public policy
]3]. policy analyst
]4]. Mayer et al., 2013, "Perspectives on Policy Analysis: A Framework
for Understanding and Design", in Thissen & Walker, 2013, Public Policy
Analysis: New Developments, Springer, New York.
[ .]5این پژوهش ،مربوط به رساله دکتری مولف به راهنمایی اقایان دکتر
علینقی امیری و دکتر سید مجتبی امامی و مشاوره اقای دکتر محمدعلی
لسانی فشارکی و ایتاه سید محمدمهدی میرباقری در رشته مدیریت
دولتی دانشگاه تهران بوده است.
[ .]۶با در نظر گرفتن این نکته که قران کریم شرک و کفر را مصداق بارز ظلم
و مشرک و کافر را ظالم دانسته است.
[ .]7این طبقهبندی ملهم از تعریفی است که عامه طباطبایی؟ در
المیزان از «ایمان» ارائه کردهاند؛ بهاینترتیب که ایمان را متشکل از «علم»
و «عمل بهمقتضای ان علم» دانستهاند.
محمدهادی حبیباللهی
پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟
دانشجوی دکتری مدیریت مالی دانشگاه امام صادق؟
مردمی شــدن اداره امــور مختلف جامعه ،ازجمله
ً
شعارهایی است که ظاهرا با مرور مصادیق ان میتواند
شعار درستی باشد .وقتی مردم بخواهند یک امر دینی را
اقامه کنند ،گردهمایی عظیم اربعین حسینی در عراق
رقم میخورد .وقتی مردم پایکار سیاست و انقاب
میایند ،یوماه 22بهمن رقم میخورد .وقتی مردم در
جبهههای جنگ ازخودگذشتگی میکنند ،سربلندی،
عزت و استقال را برای کشور ارمغان میاورند .میتوان
به بلندای تاریخ مثالهای متعددی زد که همگی بر
نقش انکارناپذیر مردم در پیروزی و موفقیتهای یک
جامعه اشاره دارند.
ان روی دیگر استدال فوق این است که اگر درجایی
ً
نا کارامدی و نابسامانی وجــود دارد ،احتماا مردم
پای ان نیامدهاند .درواقــع میتوان یک نسخه کلی
بــرای مشکات حاد جامعه پیچید و ان این است
که اگر بخواهیم کاری صورت گیرد مردم تمامقد پای
ان بیایند تا مشکل برطرف شود .یکی از مشکاتی
که در جامعه ما همواره وجود داشته و در سالهای
اخیر بیشتر احساس میشود مشکات اقتصادی و
مالی است .حال سوال این است که ایا میتوان ریشه
مشکات را این دانست که مردم برای حل مشکل پا
پیش نگذاشتهاند؟
اگر امروزه نظام بانکی ما مشکل دارد و بانکداری اسامی
بهخوبی اجرا نمیشود ،بهجای اینکه از ضعف قرارداد
و نظارت و ...صحبت کنیم ،نقش مردم نیز در نظر
ً
بگیریم .واقعا چند درصد مردم دغدغه اجرای صحیح
بانکداری اسامی و کسب سودهای مشروع را دارند؟
اگر امروزه در تولید ملی و رونق اقتصادی مشکل داریم،
سهم مردم در این مشکل چقدر هست؟ بسیاری از
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
یصاختیاه تشگگن
اقتصاد مقدس
ِ
مسجد بهعنوان یک سنصر ،باید در یمه خئون اجتماعن
ازجمله مسائل اقتگاده ورود کند
64
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
65
سیاست و اجتماع
مشکات اقتصادی اخیر ازجمله کاهش ارزش پول
ملی ،افزایش تــورم ،رکود و ،...در ارتباط مستقیم با
عملکرد مردم قرار داشت.
مسئلهای که مطرح میشود این است که ایا مردم
همواره درســت تصمیم میگیرند؟ ایا همواره اقدام
ً
مردم در جهت صاح جامعه هست؟ ظاهرا پاسخ این
است که هرچند هر جا مردم باقدرت ورود داشتهاند،
اثرات شگرفی برجای گذاشتهاند ،اما این حقیقت نیز
وجود دارد که ممکن است ورود مردم و اثری که بر جای
میگذارند در جهت صاح جامعه نباشد .همانطور که
یک فرد ممکن است خطا کند ،مردم نیز ممکن است
خطا کنند .بر همین اساس جهتدهی جریان تفکری
یک جامعه امری ضروری است .تا اینجا مشخص شد
که کنش مردم در تحقق امور جامعه اهمیت دارد و اگر
حرکت مردم در جهت صاح جامعه هدایت شود،
ثمرات خوبی به دست میاید .ادامه بحثم به معرفی
نهادی میپردازد که هم مردمی هست ،هم جایگاه
هدایت جامعه را دارد ،هم مورد تا کید اسام هست
و هم در کشور خودمان از زمان پیروزی انقاب تاکنون
نقش اثرگذاری داشته و ان چیزی جز نهاد مقدس
مسجد نیست.
به نظر میرسد در طرح و برنامه اسام ،برای بندگی
اجتماعی ،مسجد مرکز حکومت و قلب مدینه اسامی
است .مسجد ،مرکز فرماندهی و حکومت اسام است
که میبایست حاکمیت خداوند و احکام الهی ازانجا
به همه حوزههای اجتماعی جاری و ساری شود و
همه امور مسلمانان اعم از فردی ،جمعی ،اخروی،
دنیوی ،اخاقی ،نظامی ،سیاسی ،اقتصادی ،علمی و
یصاختیاه تشگگن
تربیتی ،فرهنگی و تبلیغی و قضایی در طریق عبودیت
و بندگی قرار داده شوند؛ بنابراین در کنار همه مولفهها
مسجد در ماموریت تامین رفاه و معیشت ،محل تدبیر
امور اقتصادی مردم ،نظارت بر بازار ،همفکری درباره
مشکات اقتصادی و سیاسی و رسیدگی به فقرا و
نیازمندان است.
نتیجهای که بهعنوان یک دانشجوی رشته مدیریت
مالی برایم مهم هست این است که ایا مسجد میتواند
در امــور اقتصادی نیز همان سنگری باشد که امام
خمینی؟ دستور به حفظ ان دادند؟ چراکه معتقدم
مسجد بهعنوان یک پایگاه دینی از بسیاری از افات
ً
سایر نهادهای جامعه مثا نهادهای مالی مبرا بوده و
چون در ارتباط مستقیم با اقشار مختلف مردم هست
میتواند اثرگذاری شگرفی درحرکت جمعی مردم داشته
باشد .امروزه با ظهور شکلهای نوین فینتک ،برای
نهادهای مردمی غیر از نهادهای مالی مرسوم ،در امور
مالی و اقتصادی جایگاهی قائل شدهاند و مدلهای رو
به رشدی در حال پیادهسازی و اجرا هستند .استفاده
از مشارکت مردم و نهادهای مردمی مثل خیریهها،
مــدارس ،سازمانهای مردمنهاد ،پلتفرمها و ...در
نقد نهادهایی مثل بانک ،به خاطر حاکمیت سرمایه
و دیکتاتوری مالی موردتوجه قرارگرفتهاند و همین امر
ً
باعث شده مخصوصا بعد از بحران مالی سال 2008
ساختارهای مردمی حتی در امور اقتصادی و مالی
فعالیت کنند و با سرعت بسیار زیادی نیز در حال
رشد هستند.
اما ایا مسجد که یکنهاد دینی مردمی محسوب میشود
میتواند در تدبیر امور اقتصادی جامعه نقشافرینی
اقتگاد و مدیریت
ایا مسجد که یکیهاد دینن مردمن محسوب منخود
منتواید در تدبیر امور اقتگاده جامعه یقشافرینن
داخته باخد؟
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
به موردی که بهطور صریح بر نقش مسجد در اقتصاد
یا حداقل بر مسئولیتهای اجتماعی مسجد اشاره
داشته باشد ،برنمیخوریم .اما در دوران تحصیل در
دانشگاه از عامه طباطبایی در تفسیر المیزان اموختهام
که بهترین تفسیر ،تفسیر قران به قران است و ایات،
خود مفسر یکدیگر هستند .یکی از ایاتی که پیرامون
مسجد نزد همگان اشناست این ایه هست«َ :یا َب ِنى
َ َ َ ُ ُ ْ ََ ُ ْ َ ُ
ند ک ِل َم ْس ِج ٍد» برداشتی که از
ءادم خذوا ِزینتکم ِع
این ایه از قبل شنیده بودم این بود که باید با بهترین
لباسها و بهترین حاات در مسجد حاضر شد .البته
این تعابیر نیز درست است ولی توجه به ایه دیگر قران،
هم تفسیر بهتری از این ایه میدهد و هم میتواند یک
گزاره برای پاسخ به سوال این یادداشت باشد.
َْ ُ َ َْ ُ َ ُ ْ
ُ ْ
ون ِز َینه ال َح َیاهِ ّالدن َیا» وقتی این ایه در کنار
«المال والبن
ایه قبل قرار میگیرد واضحترین برداشت این است که
مالتان و فرزندانتان را به مساجد ببرید .با این دو ایه
تا حدودی به جواب سوال اصلی این نوشتار نزدیک
شدیم .سوال این بود که ایا اموزههای دینی بر نقش و
مداخله مسجد در امور اقتصادی صحه میگذارند.
ً
ظاهرا پاسخ قران به این پرسش مثبت است .دراینبین
داشــتــه بــاشــد؟ پــاســخ بــه ایــن س ــوال س ــاده نیست.
ازیکطرف عدهای با مقدس خواندن نهاد مسجد ،ان
ً
را مبری از هرگونه ورود در امور دنیوی مخصوصا امور
اقتصادی میدانند؛ از طرف دیگر موافقانی هستند که
تجارب موفق برخی از مساجد در تشکیل صندوقهای
قرضالحسنه و موسسات خیریه را مستمسک ادعای
خود قــرار میدهند و معتقدند مساجد باید نسبت
به مسائل جامعه خود واکنش نشان دهند و بر انها
اثرگذار باشند.
بهعنوان یک محقق که برای مشارکت مردم در امور
اقتصادی و مالی ،با محوریت مسجد طرحهایی
دارم ،رسیدن به پاسخی متقن برای پرسش فوق برایم
حائز اهمیت اســت .اگر پاسخی از دل احادیث یا
در بهترین حالت پاسخ قرانی برای این سوال وجود
داشــت ،با خیال راحتتر به فعالیت در این حوزه
یعنی مسجد و اقتصاد میپرداختم و برای منتقدین
پاسخ قابل قبولی داشتم.
بخش انتهایی نوشتار حاضر به تامات قرانی پیرامون
این موضوع -که البته هنوز جای کار زیــادی دارد-
مربوط میشود .با جستجوی واژه مسجد درایات قران
66
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
Email: mhhabib.67@chmail.ir
67
فرینگ و ایدیشه
پینوشت
سیاست و اجتماع
اقتصادی داشته باشد .همچنین بهطور خاص نقش
مسجد در هدایت مال و شاید بتوان گفت هدایت
ً
جریان نقدینگی ،ظاهرا مورد توصیه و سفارش اسام
بوده است .نقشی که در جامعه امروزی فراموششده
و تکاثر ثــروت در نهادهای مالی جایگزین ان شده
اســت .مشخص اســت که اســام یک برنامه جامع
برای مسجد متصور هست که همگی بر محور «ذکر»
قابل پیادهسازی و اجرا هستند .امید است مساجد
جایگاه واقعی خود را در نظام توحیدی که اسام بنا
کرده ،پیدا کنند .البته محقق شدن این جایگاه نیازمند
تفکر و ارائه طرحهای عالمانه متناسب با نیازهای
ً
روز کشور بوده که همت همه اقشار مردم مخصوصا
سیاستگذاران این حوزه را میطلبد.
سخن اخر به کام امام خمینی؟ انکه «مسجد سنگر
است»« .مسجد» با واژه «سنگر» در کنار «جهاد» و سپس
«جهاد با مال» قرار داده شد .این بیان امام خمینی؟
که در عمق جان ایشان ریشه دوانیده ،سرمنشا قرانی
دارد .خداوند در ایهای ضرورت تشریع حکم جهاد با
مشرکین را در حفظ مساجد و عبادتگاهها میداند.
َ َ ْ َّ َّ
َ
َ ّ ْ
وامعُ
َ«و ل ْو لا دف ُع الل ِه الن َاس َب ْعض ُه ْم ب َب ْع ٍض ل ُه ِد َمت َص ِ
ُ ُ ْ َ ِ ُ َ ْ ُ َّ َ ً
َ ٌَ َ َ َ ٌ َ َ
ساجد یذکر فیها اسم الل ِه کثیرا»
و ِبیع و صلوات و م ِ
طبق این ایه انگیزه مشرکین از بین بردن مساجد هست
و وظیفه مردم در حفظ ان است؛ بنابراین قرار گرفتن
«مسجد» در کنار «جهاد» ریشه قرانی نیز دارد.
یصاختیاه تشگگن
این سوال مطرح میشود که بردن مال به مسجد چه
وجهی میتواند داشته باشد؟ مسجد چه کارکردی دارد
که در ارتباط با مال هست؟ این فرمایش امام راحل که
ً
مسجد سنگر است مجددا در گوش زمزمه میشود.
ً
سنگر معموا درجایی تعبیر میشود که جنگی باشد
و دشمنی باشد .ایا در شرایط فعلی مسجد از حالت
سنگر بودن خارجشده است؟ اگر بپذیریم که همواره
حق و باطل وجود داشتهاند و بهطور خاص امروزه در
شرایط جنگ اقتصادی هستیم ،پس مسجد همچنان
سنگر اســت و طبق فــرمــوده امــام ،مسجد میتواند
محور جهاد اقتصادی و حرکت مردمی در این جنگ
اقتصادی باشد .توجه به این ایه از قران کریم تا حدی
َ
مسئله را شفافتر میکند« .ا َّن ّال ِذ َین َام ُنوا َو َ
هاج ُر وا َو
ِ
َ
َُ َ
َ
ْ
واله ْم َو ا ْن ُف ِسه ْم فی َ
یل ا ّلل ِه» .جهاد با مال
ب
س
جاهدوا ِبام ِ ِ
ِ ِ ِ ِ
که در این ایه اشارهشده از وظایف مومنان بوده و البته
میدانیم که جهاد امری دشوار و پیچیده است .اگر
خداوند دستور میدهد مالتان را به مساجد که حرم امن
خداوند است ببرید ،بدین خاطر است که قرار است
با مالی که در اختیار دارید جهاد فی سبیل اه انجام
دهید .اگر این مال که در جایجای قران نسبت به ان
هشدارهای متعدد دادهشده ،بهغیراز مسجد هدایت
شود ،چه عواقبی در پی خواهد داشت؟ اگر میپذیریم
که مسجد محل تجمع مومنان و خانه خداوند در
روی زمین است ،امنترین محل برای مدیریت مال
نیز خواهد بود.
خاصه اینکه مسجد بهعنوان یک سنگر باید در همه
شئون اجتماعی ازجمله مسائل اقتصادی ورود کرده
و با بسیج مردم و امکانات نقش تاثیرگذاری در جهاد
اقتگاد و مدیریت
یقش مسجد در یدایت مال و خاید بتوان گفت یدایت
ً
جریان یقدینصن ،ظایرا مورد توصیه و سفارش اسام
بوده است.
دکتر محمدحسین قوام
استاد هادی حلقه بانکداری اسامی مرکز رشد
عضو هیئتعلمی دانشکده معارف اسامی و مدیریت دانشگاه امام صادق؟
بانکداری مقاومتی
جهت تبیین مفهوم بانکداری مقاومتی ،میبایست
کارویژههای نظام بانکی در تحقق اقتصاد مقاومتی
را موردبررسی قرار داد .در همین راستا میتوان نقش
نظام مذکور را در تحقق اقتصاد مقاومتی در سه سطح
طبقهبندی نمود .سطح بانکها و موسسات مالی و
ً
اعتباری غیربانکی ،سطح بازار پول و نهایتا سطح
کان اقتصادی .درواقع بانکداری مقاومتی عبارت
است از تحقق اقتصاد مقاومتی در سه سطح فوق در
بستر یک نظام بانکداری منطبق با اصول اقتصادی،
اجتماعی ،حاکمیتی و حتی اصول سیاسی اسام یا
همان بانکداری اسامی .درعینحال میتوان مقاومسازی
در سه سطح فوق را جزء ویژگیهای ذاتی بانکداری
اسامی دانست و بیان نمود که اقتصاد مقاومتی و
بانکداری مقاومتی ،چیزی جز روی دیگر سکه تحقق
اقتصاد اسامی و بانکداری اسامی نیستند.
ً
اساسا باوجود اصولی مانند اصل نفی سبیل و برخی
دیگر از اصول ایجابی و سلبی حاکمیتی ،سیاسی و
...دین مبین اسام ،نمیتوان نظام اقتصادی و نظام
بانکداری فاقد مولفههای مقاومتی در سطوح فوق را،
حتی در صورت تطبیق با اصول سلبی اقتصادی اسام
(مانند نفی ضرر ،نفی غرر ،نفی ربا ،نفی قمار ،نفی اکل
مال به باطل و ،)...یک نظام اقتصاد اسامی و یا یک
نظام بانکداری اسامی نامید .نکته مهم دیگر این است
که وظیفه محوری نظام بانکی یعنی هدایت منابع
مالی به سمت مولدترین فرصتهای سرمایهگذاری در
اقتصاد کشور ،میتواند در تحقق بانکداری مقاومتی در
هر سه سطح فوق موثر واقع شود .این واقعیت در همه
اجزا وظیفه محوری مذکور ،یعنی تجهیز ،تخصیص
و ارائــه خدمات بانکی نیز صــادق اســت .در همین
راستا و در حوزه تجهیز منابع نظام بانکی ،نقش هر
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
سه سطح مقاومت
در بایکداره مقاومتن منتوان بر حساب سرمایهگذاره
مدتدار ،تکیه کرد
68
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
پیرامون نقش سپرده مدتدار در سطح اول تحقق
اقتصاد مقاومتی میتوان بیان کرد که جذب منابع
از طریق این کانال برخاف دو سپرده بانکی دیگر،
هزینهبر است .پرداخت سود به سپردهگذاران ،در عین
ایجاد سهولت بیشتر در جذب منابع باکیفیت بااتر
یعنی منابع حجیمتر و باثباتتر توسط بانکها که خود
میتواند به مقاومسازی و ثبات بانکها کمک نماید؛
لیکن به علت لزوم پرداخت سود ،میتواند بانکها را
در معرض تشدید بحرانهای مالی داخلی قرار دهد.
بهعبارتدیگر ،از یکسو قابلیت پرداخت سود در این
سپردهها به بانکها کمک میکند که بتوانند در شرایط
بحرانی ،با سهولت بیشتری منابع مالی جدید را جذب
نمایند و از مشکات مالی و نوسانات درامدی مقطعی
خود بهسامت عبور نمایند؛ لیکن وجود تعهدات
گسترده و سنگین در هر مقطع زمانی پیرامون پرداخت
سود به سپردههای مدتدار پرحجم پیشین ،میتواند
تاش بانکها را در پاسخگویی بهکل تعهدات قبلی،
ناکام گذاشته و انها را(علیرغم ادا کردن بسیاری از
تعهدات) در معرض ریسک ورشکستگی قرار دهد.
ازم به ذکر است ،ایجاد درامدهای باا از سرمایهگذاری
وجوه حاصل از سپردههای مدتدار توسط بانکها،
69
سیاست و اجتماع
بانکهای مقاوم
فرینگ و ایدیشه
سه نــوع سپرده بانکی موجود در
قانون بانکداری بدون ربای کشور
مصوب سال ،1362حائز اهمیت
است؛ لیکن نقش حساب سرمایهگذاری مدتدار
از اهمیت ویژهای برخوردار است .بخشی از اهمیت
این نوع خاص از سپرده بانکی ،به علت تاثیرگذاری
ان در تحقق بانکداری مقاومتی در هر یک از سطوح
سهگانه است.
یصاختیاه تشگگن
نیازمند ثبات در درصد باایی از
منابع جذبشده است .اما امکان
بسته شدن حسابهای فوق توسط
سپردهگذاران پیش از سررسید ،یکی از مهمترین علل
تاطم در درامدهای حاصل از بهکارگیری سپردههای
فوقالذکر توسط بانکها (در کنار دایلی چون ورود
به دوران رکود در قالب ادوار کان اقتصادی و یا وقوع
بحرانهای اقتصادی کان و )...و عدم توانایی ایشان
در پاسخگویی به تعهدات مربوط به سایر سپردههای
مدتدار موجود در بانکها ،است .البته وجود ابزارهایی
همچون انتشار گواهی سپرده میتواند بخش زیادی
از نوسانات فوق را مهار و سپردهگذاران پیشین را با
سپردهگذاران جدید ،انهم در قالب حفظ موجودیت
سپردههای قبلی ،جایگزین نماید .بهعبارتدیگر
گواهی سپرده میتواند از طریق مقاومسازی حسابهای
سرمایهگذاری مدتدار موجود ،باعث ثبات در ترازنامه
بانکها شده و بانکها را ازلحاظ ساختار صورتهای
مالی ،مقاومتر نماید.
ازم به ذکر است امکان ایجاد حساب سرمایهگذاری
خ ــاص و ان ـت ـشــار گــواهــی س ـپــرده خ ــاص بــاهــدف
اطمینانبخشی به سپردهگذار پیرامون سرمایهگذاری
منابع سپردهشده ایشان در حوزههای معین اقتصادی،
باهدف پوشش انواع سلیقههای(مبتنی بر مبانی ارزشی،
ملی ،قومیتی ،منطقهای یا حتی صنفی )...موجود در
مشتریان بانک ،میتواند بستر جدیدی را برای افزایش
کارایی این سپرده در جذب منابع ،ایجاد نماید .بهعاوه
بانکها میتوانند با استفاده از سپرده سرمایهگذاری
ارزی ،منابع ارزی خود را تامین و خود را در قبال انواع
تاطمهای بازار و نرخ ارز ،از جنبه دسترسی به منابع
ارزی ،مقاوم نمایند .لیکن باید توجه داشت که عدم
مدیریت و برنامهریزی دقیق پیرامون استفاده از منابع
اقتگاد و مدیریت
اقتگاد مقاومتن و بایکداره
مقاومتن ،چیزه جز روه دیصر
سکه تحقق اقتگاد اسامن
و بایکداره اسامن ییستند.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
بایکیا منبایست از منابع ارزه
در طرحیایی استفاده یمایند
که محگوات ایها ،اعم از کاا
و خدمات ،داراه یدفگذاره
صادراتن باخد.
از بانکها ،خاصه بانکهای بزرگ
میتواند موجبات ایجاد تاطم در کل
بازار پول را فراهم اورد .بهعبارتدیگر،
وجود ریسک سیستمی در درون بازار
پول ،سطح اول تحقق بانکداری
مقاومتی را به سطح دوم پیوند میزند .لذا کلیه نکاتی
که پیرامون تاثیر حساب سرمایهگذاری مــدتدار بر
مقاومسازی بانکهای کشور در بخش قبلی مطرح شد،
میتواند از این کانال نیز بر تحقق بانکداری مقاومتی در
سطح دوم بهطور غیرمستقیم تاثیرگذار باشد .بهعاوه
مهمترین متغیر قیمتی موجود در بازار پول عبارت است
از نرخ هزینه پول که مهمترین شاخص ان در اقتصاد
ایران ،نرخ سود سپردههای یکساله است .نرخ مذکور
از این لحاظ حائز اهمیت است که هم میتواند یک
شاخص پیشنگر برای نوسانات ،تحوات و وضعیت
اتی بازار پول باشد و هم میتواند یک شاخص پسنگر
ناظر به وقایع رخداده در اقتصاد و بازار پول کشور تلقی
گردد .در بعد پیشنگر بودن این شاخص ،میتوان بیان
نمود که سیاستگذاران حوزه کان اقتصادی با ایجاد
تغییر در نرخ سود سپرده ،بهعنوان یک متغیر سیاستی،
به دنبال اعمال سیاستهای پولی باهدف تحریک
و رشد بخشهای مختلف مالی و حقیقی اقتصاد
کشور و یا کنترل تورم هستند .لیکن در بعد پسنگر
بودن نرخ فوق ،ازم به ذکر است که در هنگام بروز
بحرانهای مختلف اقتصادی و مالی در اقتصاد ملی
خاصه تاطمهای بازارهای ارز و طا ،سیاستگذاران
از تغییر نرخ سپردهها برای کنترل و جذب نقدینگی
سرگردان و اسیبزا از صحنه فعالیتهای سفتهبازانه
در بازارهای ملتهب مذکور و مهار تاطمهای موجود و
مقاومسازی پسینی بازار استفاده مینمایند .بهعاوه،
وجود سپردههای سرمایهگذاری مدتدار ارزی جذاب
میتواند نقش بسیار موثری را در مدیریت و تقویت طرف
سپرده ارزی ،بهویژه در زمان نوسان
نرخ ارز ،میتواند بانکها را با بحران
جدی پیرامون پرداخت اصل و سود
ارزی سپردههای فوق ،مواجه کند.
لذا بانکها میبایست از منابع ارزی
مذکور در طرحهایی استفاده نمایند که محصوات انها،
اعم از کاا و خدمات ،دارای هدفگذاری صادراتی
باشد تا حداقل بخشی از درامد پروژه بهصورت ارزی
تولید گردد .بهعاوه ،یکی از راهکارهای بانکها برای
تامین مالی کوتاهمدت و حتی عبور از بحرانهای مالی
داخلی ،استفاده از ظرفیت بازار بینبانکی است .در
شرایط حاضر مهمترین ابزار موجود در بازار بینبانکی
کشور ،سپرده سرمایهگذاری متقابل کوتاهمدت است.
این ظرفیت به بانکهای خرد جهت عبور از نیازهای
مالی پیشبینینشده کوتاهمدت مانند هجومهای
بانکی مقطعی ،مشکات مــالــی بــرخــی طــرحهــای
سرمایهگذاری کان بانک ...،و مهار جرقههای اولیه
بحران مالی داخلی یک بانک کمک شایانی میکند.
لیکن نرخهای باای وجوه بازار بینبانکی(و احتمال
ضعیف تحقق این نرخهای باای سود در شرایط کنونی
اقتصاد کشور) در کنار ابهامات فقهی مطروحه پیرامون
امکان تبادل کوتاهمدت منابع بینبانکی با استفاده
از سپردههای مدتدار(با توجه به ماهیت بلندمدت
فرایند تحقق سود در اکثر طرحهای سرمایهگذاری)،
احتماات قابلتوجهی را پیرامون امکان تضعیف
فرایند مقاومسازی یک بانک در هنگام استفاده از
منابع بازار بینبانکی مطرح میکند.
بازار پول مقاوم
در سطح دوم تحقق بانکداری مقاومتی ،پویایی و ثبات
بازار پول از بعد صنعت بانکداری و نظام پولی و بانکی
کشور مدنظر است .بدیهی است ورشکستگی هر یک
70
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
عرضه در بازار ارز ایفا نماید و موجبات مقاومسازی بازار
پول و ارز را فراهم اورد .از طرف دیگر ،انتشار گواهی
سپرده مبتنی بر حسابهای سرمایهگذاری مدتدار
که قابلیت معامله در بازار ثانویه در انها ایجاد گردیده،
نمونه بسیار موفقی از اتصال هدفمند بازار پول و بازار
سرمایه است .وجود این ارتباط به معنی استفاده از
ظرفیتهای بازار سرمایه در هنگام ایجاد تاطم در
بازار پول و مهار ان است .بهعنوانمثال در هنگام وقوع
بحرانهای پولی و بانکی گسترده و عمیق که جذب
منابع از درون بازار پول با سختیهای زیادی مواجه
میگردد ،بانکهای بحرانزده میتوانند برای جلوگیری
از قرار گرفتن در لبه پرتگاه ورشکستگی ،از ظرفیتهای
بازار سرمایه برای جذب منابع مالی مانند امکان انتشار
و فروش گواهی سپرده سرمایهگذاری استفاده نمایند و
این به معنی مقاومسازی بازار پول با اتکا به ظرفیتهای
بازار سرمایه است .بهعاوه در راستای انچه در بخش
قبل (سطح اول تحقق بانکداری مقاومتی) پیرامون
نقش مثبت و منفی سپرده سرمایهگذاری متقابل در
بازار بینبانکی برای مقاومسازی بانکها بیان شد،
ازم به ذکر است که شکلدهی سازوکار انتقال منابع
بینبانکی مبتنی بر ظرفیت سپرده فوق ،خود بستری
را برای جهتدهی به نرخ سود بانکی بهعنوان یک
متغیر سیاستی از طریق توافق جمعی بین بانکها
و یا دخالت نهادهای سیاستگذاری پولی به وجود
سیاست و اجتماع
میاورد .در هنگام وقوع بحرانهای مالی شامل بحران
بانکی ،بحران ارزی و ...در کشور ،میتوان از طریق تغییر
در نرخ سپرده متقابل در بازار بینبانکی ،به مدیریت
و مهار بحران فوق ،کمک نمود و یا حداقل از شدت
اسیبهای انها به ساختارهای مالی و بخش حقیقی
اقتصاد کشور کاست.
سپردههای مدتدار
71
یصاختیاه تشگگن
سطح سوم تحقق بانکداری مقاومتی عبارت است
از نقشافرینی نظام بانکی در تحقق کامل اقتصاد
مقاومتی در همه ابعاد اقتصاد حقیقی کشور ،خاصه
رونق تولید داخلی ،افزایش اشتغال ،تقویت حوزههای
دانشبنیان ،گسترش تحقیق و توسعه و نــواوری در
تولیدات داخلی و . ...این تحقق کامل ،معنایی جز
نقشافرینی نظام بانکی در عملیاتی شدن کامل و
بدون نقص تمامی بندهای موجود در سیاستهای
اباغی مقام معظم رهبری پیرامون اقتصاد مقاومتی
ندارد .اما یکی از ابتداییترین نقشهایی که بخش
تجهیز منابع در بانکداری مقاومتی ،خاصه حساب
سرمایهگذاری میتواند در اجــرایــیســازی بندهای
سیاستهای اباغی ایفا نمایند ،عبارت است از
طراحی حسابهای سرمایهگذاری خاص (همانگونه
که در سطح اول بدان اشاره شد) که ضمن پاسخگویی
به انــواع سلیقهها و حتی باورهای ارزشــی مشتریان
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
سودهای علیالحساب و سود قطعی با منافع سهامداران
بانکها (در مورد بسیاری از بانکهای بورسی ،این
س ـهــامداران برخی از مــردمانــد و در مــورد بانکهای
دولتی نیز درواقع عامه مردم کشور مالک و سهامدار
بانک محسوب میشوند) شبهات فقهی وجود دارد.
در ضمن نرخهای سود ثابت انگیزهای را برای نظارت
سپردهگذاران بر فرایند بهکارگیری سپردههای انها باقی
نمیگذارد .عدم نظارت مذکور منجر به پرداخت اصل
و سود سپردهگذاران قبلی توسط سپردههای جدید
یا درگیری منابع مذکور در فعالیتهای سفتهبازانه
توسط بانکها (خاصه در شرایط عدم رونق اقتصاد
کشور) میگردد .نکته مهم دیگری که باید موردنظر قرار
داد امکان تزاحمهایی بین سطح اول و سطح سوم
تحقق بانکداری مقاومتی در مسئله حسابهای
م ــدتدار اســت .بسیاری از بانکها کــه بــه علت
نا کاراییهای مدیریتی یا نوسانات کان اقتصادی،
نتوانستهاند نرخهای سود علیالحساب سپردههای
ً
سرمایهگذاری را محقق نمایند و یا بعضا حتی مبلغی
از اصل سپرده نیز از بین رفته ،برای جلوگیری از افتادن
در ورطه ورشکستگی (همانگونه که در باا نیز اشاره
شد) اقدام به جذب سپرده جدید باهدف پرداخت
اصل و سود سپردههای پیشین مینمایند .واقعیت
این است علیرغم اینکه این عمل میتواند بانکها
را بهصورت کوتاهمدت از مشکات خــود برهاند و
علیالظاهر بانکها را مقاوم نماید ،اما این رخداد از
یکسو از طریق اخال در فرایند انتقال منابع به بخش
حقیقی اقتصاد و هدررفت منابع مالی در اقتصاد
کشور و از سوی دیگر از طریق ایجاد شبهاتی پیرامون
مشروعیت فقهی پرداخت سود سپردههای مدتدار
در نظام بانکی ،مانع تحقق اقتصاد مقاومتی در سطح
کان و بخش حقیقی اقتصاد میگردد.
(بهطور مثال عاقه برخی مشتریان نظام بانکی به
سرمایهگذاری سپردههای ایشان در حوزههایی با سود
انتظاری بااتر و ریسک کمتر مانند حوزه نفت و گاز
و یا تمایل ارزشــی برخی دیگر از مشتریان بانکی به
حوزههای صنعتی اقتدارافرین برای کشور مانند صنعت
هستهای ،شرکتهای دانشبنیان یا صنایع هوافضا
و ،)...موجبات مدیریت کاراتر تامین مالی تخصصی
حوزههای خاص تولیدی-صنعتی ،بازرگانی و خدماتی
را فراهم اورد .در همین راستا میتوان به انتشار گواهی
سپرده خاص (مبتنی بر حساب سرمایهگذاری خاص)
ناظر به طرحهای اقتصادی مشخص و یا صنایع معین
پرداخت .این به معنی هدایت دقیقتر منابع به سمت
حوزههای خاص در اقتصاد حقیقی و تحقق سریعتر
اقتصاد مقاومتی در همه ابعاد ان است .بهعاوه ،تغییر
نرخ سود سپردهها بهعنوان یک نرخ شاخص جهت
بازدهی بدون ریسک در اقتصاد کشور ،میتواند نقش
ویژهای را ازلحاظ سیاستی برای جهتدهی قیمت
پــول و همچنین تحریک نقدینگی ســرگــردان برای
تبدیلشدن به سرمایههای فعال در بخش حقیقی
اقتصاد ایفا نماید .اما ایجاد حسابهای سرمایهگذاری
با نرخ سود ثابت باا در مقایسه با نرخهای بازدهی
بخشهای تولید و بازرگانی ،حتی در صورت رعایت
موازین فقهی مربوطه (یعنی بهکارگیری منابع سپردهها
در عقود با نرخ ثابت) ،میتواند از طریق افزایش قیمت
سرمایه و افزایش هزینه تشکیل ان زمینه بیانگیزگی
برخی از کارافرینان اقتصاد حقیقی برای درگیر شدن
در فرایند تولید را فراهم کرده و باعث تضعیف تولید
داخلی گــردد .بهعاوه هیچیک از بانکهای کشور
تعهدی را پیرامون بهکارگیری منابع سپردههای مدتدار
ً
در عقود صرفا مبادلهای اعام ننمودهاند .لذا در مورد
امکان شرعی پرداخت سودهای ثابت به سپردههای
مذکور و حتی تزاحم موضوع هبه مبلغ شکاف بین
72
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
Email: Ghavam1982 @gmail.com
73
فرینگ و ایدیشه
پینوشت
سیاست و اجتماع
در چارچوب تحلیلی بانکداری
مقاومتی ،انــجــام اولویتبندی
مناسب بین سطوح سهگانه تحقق
بانکداری مقاومتی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
باید توجه داشت که پیرامون سطوح تحقق بانکداری
مقاومتی اولویت اول با سطح سوم و اولویت دوم با
سطح دوم بوده و سطح اول در اولویت اخر است .لذا
در هنگام تناقض در تحقق سطوح فوق در چارچوب
بانکداری مقاومتی پیرامون مسئلهای مانند حساب
سرمایهگذاری مدتدار ،میبایست تمرکز بر تحقق ان
سطحی از بانکداری مقاومتی قرار گیرد که دارای اولویت
بااتر است .در مواردی حتی ممکن است به جهت
حفظ سامت ،ثبات و افزایش کارایی نظام مالی و
پولی کشور و حتی مقاومسازی اقتصاد در سطح کان،
اجازه دهیم برخی از بانکها و یا موسسات زیانده و
نا کارا در نظام بانکی کشور در یک فرایند تدریجی،
قانونی و مدیریتشده ورشکسته اعامشده ،تسویه و
حذف شوند .تحلیل فوق تنها یک نمونه از تناقضهای
محتمل در فرایند تحلیل مسائل در بانکداری مقاومتی
و روشهای حل انها محسوب میگردد .اولویتدهی
فوق عاوه بر کمک در تولید راهحلهای کوتاهمدت
و میانمدت در مورد مسائل مختلف ،یک خطمشی
مهم در جهت تولید راهحلهای بلندمدت و حتی
اتخاذ رویکرد تاسیسی در نظام مالی اسامی محسوب
میگردد .در چارچوب بانکداری مقاومتی ،همواره
اولویت با تقویت اقتصاد حقیقی بهویژه حمایت از
کاای داخلی است .حمایت از کاای داخلی عاوه
بر تقویت طرف تقاضا بهصورت توسعه مصرف کاای
داخلی در مقابل کاای خارجی ،به معنی تقویت طرف
عرضه باهدف رونق تولید داخلی نیز هست .در صورت
تزاحم بین سطوح سهگانه موردبحث ،میبایست در
یصاختیاه تشگگن
تولید راهحــلهــای کــوتــاهمــدت و
میانمدت منافع سطوح با اولویت
کمتر را نادیده گرفته و بر سطوح
دارای اولویت بااتر خاصه سطح
تقویت اقتصاد حقیقی متمرکز شد .لیکن در بلندمدت
و در قالب رویکرد تاسیسی میبایست تناقض بین
منافع سطوح اول و دوم بانکداری مقاومتی و سطح
حمایت و رونق تولید داخلی یا همان تقویت اقتصاد
حقیقی را حل نمود .بهعنوان نمونه در مورد حساب
سرمایهگذاری باید در بلندمدت یکنهاد مالی جدید
را طراحی و تاسیس نمود که در عین انجام وظیفه
تاریخی واسطهگری مالی نهاد بانک و رعایت عقود
شرعی ،بتواند بهعنوان یکنهاد مقاوم حمایت مالی
مناسبی را از اقتصاد حقیقی و تولید حقیقی داشته
باشد .بهعبارتدیگر ،بانک در چارچوب بانکداری
ً
مقاومتی صرفا یک واسطه وجوه و ارائهکننده خدمات
بانکی باهدف حداکثرسازی سود در قالب ضوابط
شرعی نیست ،بلکه نهاد بانک در نظام بانکداری
ً
مقاومتی ،صرفا در قالب اسناد باادستی کشور خاصه
سیاستهای اباغی اقتصاد مقاومتی ،به دنبال تحقق
ویژگیها و انجام وظایف فوق است .ازم به ذکر است
که ارائه تعریف جدید فوقالذکر از بانک در چارچوب
بانکداری مقاومتی ،پایینترین و ناقصترین مصداق
از رویکرد تاسیسی برای رفع تزاحمها بین سطوح اول،
ً
دوم و سوم است .یعنی صرفا یک تاسیس مفهومی
و نه نظری و عملیاتی است .رویکرد تاسیسی ،یک
جاده بیانتهاست که ما اکنون در ابتدای ان هستیم.
اقتگاد و مدیریت
سخن اخر
در چارچوب بایکداره مقاومتن،
یمواره اولویت با تقویت اقتگاد
حقیقن بهویژه حمایت از کااه
داخلن است.
سید علیرضا سجادیه
پژوهشگر هسته عدالتپژوهی مرکز رشد
دانشجوی دکتری مدیریت دولتی دانشگاه امام صادق؟
«...در تبصره 21بودجه امسال به این مسئله اشاره
کردیم و خواهش میکنم شما هم یاری و کمک کنید
تا ایــن قــدم مهم را بــردار یــم .نمایندگان محترم ،ما
خدمات را گران به مردم میدهیم ،دولت خدمات
را گران به مردم ارائه میکند و اگر شما میخواهید از
ً
گرانفروشی صحبت کنید لطفا نام دولت را در این
لیست بگذارید.»...
اینها جماتی است که مردم و نمایندگان مجلس از
زبان مقام اول اجرایی کشور میشنوند .بیانی که خبر
از افزایش و گسترش طرحی میدهد که از سالهای
ّ
گذشته در سطح امــوزشو پــرورش ملی کلید خورده
است« :خرید خدمات اموزشی».
به نام عدالت،
به کام سرمایهداری
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
گذشته
سابقه طرح خرید خدمات اموزشی را میتوان به سال
1392برگرداند که طی ان دولت در قالب ایحه بودجه،
پیشنهادی را مبنی بر خرید خدمات اموزشی توسط
وزارت اموزشوپرورش گنجاند [ ]1که با مخالفت مجلس
مواجه شد؛ اما در سال 1393اموزشوپرورش -علیرغم
اطاع و پیشبینیهای گذشته و البته ضعف مفرط
ّ
برنامهریزی -با کاهش چشمگیر معلم مواجه شده و
برای رفع ان پیشنهادی را مبنی بر استفاده از خرید
خدمات اموزشی به مجلس ارائه کرد .این پیشنهاد
درنهایت باعث تصویب ماده 41قانون الحاق برخی
مــواد به قانون تنظیمبخشی از مقررات مالی دولت
( ،)2مصوب اسفند -1393شد و طی ان به وزارت
اموزشوپرورش اجازه داده شد «بهمنظور پوشش کامل
تحصیلی دانشامـوزان ازمالتعلـیم ،در مناطقی که
ظرفیت کافی در مدارس دولتی وجود ندارد نسبت
به خرید خدمات اموزشی اقدام کند».
صورتبنده یمه مسائل امــوزشوپــرورش با چالش
«کمبود منابع مالن» و در یتیجه «خگوصنسازه»،
غلط ایدر غلط است
74
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
معنای دقیقتر این حرف ان است
که دانشاموزانی که در مناطق کمتر
برخوردارتر هستند و هزینه ارسال
و بهکارگیری معلم برای انها زیاد
اســت یا مــدارس دولتی ظرفیت
کافی را ندارند ،با شرایطی بتوانند
بهصورت رایگان در مــدارس غیردولتی (انتفاعی)
نزدیک به خودشان تحصیل کنند و دولت در ازای
این خدمت دادهشده به انها مبلغی را به موسسان
مدارس غیردولتی (انتفاعی) خواهد داد.
هــمزمــان با سیر تصویب ایــن طــرح ،مصاحبههای
متعددی توسط مسئوان وقت اموزشوپرورش صورت
ً
گرفت که تاش داشت این طرح را کاما منطبق بر
اولویتهای اصلی دولت و رفع نیازهای دانشاموزان
محروم نشان بدهد .امری که در عمل بخش وسیعی از
این دانشاموزان را تحت پوشش داشت اما مشکات
و مسائل مختلفی نیز پدیدار شد .بنا بهتصریح معاون
توسعه و پشتیبانی وزارتخانه اموزشوپرورش ،برای این
ً
طرح در طی سالهای 1393-94اصا ردیف بودجه
مستقلی پیشبینینشده بود و از محل بودجه کلی
وزارتخانه (که حدود 99درصد ان صرف پرداخت
حقوق و مزایای معلمان میشود) این هزینه تامینشده
است .همین امر باعث شده است که هم پرداختی
به این نوع معلمان با تاخیرهای زیــادی انجام شود
و همحجم این پرداختها متفاوت باشد و شاهد
تجمعات مختلف این دسته از معلمان در جلوی
مجلس و وزارت اموزشوپرورش بودیم.
سیاست و اجتماع
دورهای ارزیابی وضعیت این طرح،
دولت با مبنایی که اول متن به ان
اشاره شد ،تبصرههای 19و 21را در
متن ایحه بودجه کل کشور برای
سال 1398گنجانده است [.]2
صرفنظر از رد یا تصویب این بخش
از ایحه بودجه [ ،]3سابقه دولت نشانگر ان است که
عزمی جدی برای سپردن نظام اموزشوپرورش یا به
تعبیر دقیقتر تعلیم و تربیت کشور به بخش غیردولتی
(با نگاهی خوشبینانه) یا بخش انتفاعی (با نگاهی
ً
واقعبینانه) دارد .اینکه این گزاره اساسا درست است
یا خیر و این مسیر چه پایان و سرانجامی را برای نظام
ّ
تعلیم و تربیت ملی بهعنوان یکی از بازیگران مهم و
ّ
تاثیرگذار در شکلدهی به فرهنگ و هویت یک ملت
ایفا میکند نیازمند کنکاش و بررسی بیشتر است.
فرینگ و ایدیشه
سابقه دولت یشایصر ان است
که عزمن جده براه سپردن
یظام اموزشوپرورش یا به تعبیر
دقیقتر تعلیم و تربیت کشور
به بشش غیردولتن (با یصاین
خوشبینایه) یا بشش ایتفاعن
(با یصاین واقعبینایه) دارد.
اینده
حال
علیرغم موارد فوق و فقدان وجود یا دسترسی به هرگونه
ائیننامه ،جداول ارزشیابی و همچنین گزارشهای
75
یصاختیاه تشگگن
اگرچه بررسی مــدارس غیردولتی (انتفاعی) و سیر
شکلگیری و نمو انهــا تا به امــروز محل بحث این
نوشته نیست اما تاملی اندک بر وضعیت فعلی ان
تحلیلهای بعدی را روشنتر خواهد کرد .در شکل
کنونی %11 ،از جمعیت دانشاموزی کشور در مدارس
غیردولتی (انتفاعی) تحصیل میکنند .با تاشهای
دولت قانون تاسیس چنین مدارسی در سال 1395
دائمی و تسهیات ویژهای در اختیار موسسان این نوع
مدارس قرارگرفته است .فارغ از کیفیت این مدارس
[ ]4باید اذعان کرد طیف وسیعی از موسسان اینگونه
مدارس با نیت و قصد سوداوری اقتصادی [ ]5وارد
چنین فرایندی شده و اهــداف تربیتی در رتبههای
بعدی انگیزههای انها قرار دارد؛ امری که در کنار
هدف کاهش بار مالی نظام اموزشوپرورش کشور،
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
مثبت
منفی
کاهش بار مالی اموزشوپرورش
کاهش امنیت شغلی معلمان
کاهش تعداد معلمان رسمی در اموزشوپرورش
تسلط و دخالت شدید بخش خصوصی در نظام تعلیم و تربیت
افزایش دسترسی به کیفیت اموزشی (عدالت اموزشی)
مغایرت قانونی باسیاستهای برنامه ششم توسعه
کمک به تعادل و توازن در نیروی انسانی
کاهش کیفیت اموزشی
کوچکتر شدن اندازه وزارت اموزشوپرورش
افزایش حجم بار نظارتی در عین ضعف شدید فعلی
)1ا گــرچــه شاید مسئوان وزارت امــوزشو پــرورش
به استناد هدف عملیاتی 16که به دنبال تنوع
خدمات اموزشی اســت بتوانند مستمسکی از
سند تحول بنیادین داشته باشند اما به معنای
عام کلمه در هیچ کجای سند تحول صحبتی
از خرید خدمات اموزشی به این شکل و سبک
ً
و اسلوب نشده است و اتفاقا کلیت سند بیانگر
دخالت مستقیم و نقش پررنگ حکومت در تعلیم
ّ
و تربیت ملی و هزینه دادن برای ان است.
)2استفاده از فناوریهای پیشرفته و جایگاه ان در
پیشبرد اهداف اموزشی جزو ان دسته موضوعاتی
است که کمتر به ان اشاره میشود .در حقیقت
روضــه مسائل مالی ام ــوزشو پ ــرورش بهگونهای
خواندهشده است که نتیجه ان پذیرش و اقرار
به تضعیف مــدارس دولتی و قــوت پیدا کردن
مدارس غیردولتی (انتفاعی) برای حل ان است؛
اما اگر مسئله را از زاویه دیگری نگاه کنیم ،بستر
فضای مجازی میتواند ضمن ایجاد دسترسی
بسیار خوب به محتواهای اموزشی برای دانش
اموزان کمتر برخوردار ،امکان تقویت ضعفهای
مدارس دولتی را برای دانشاموزان جبران کند.
)3یگانه نظریه حا کم بر ذهن دولتمردان در حوزه
ّ
تعلیم و تربیت ملی «هزینهزدایی» است .اینکه اکثر
ً
دولتها نگاهی کاما هزینهای به اموزشوپرورش
تبعات بلندمدتی نیز برای ان به دنبال خواهد داشت.
بخش مهمی از وضعیت اشفته امروز این نوع از مدارس
و عدم تمایز بین نیت و هدف موسسان و قاعدهگذاری
مناسب را میتوان در ضعف شدید نظارتی و قدرت
اعمال حاکمیت متناسب اموزشوپرورش و سازمان
مرتبط با مدارس غیردولتی (انتفاعی) دانست [.]6
در کنار چنین مسیری ،دولت محترم با مبنا قرار دادن
محاسبات ریاضی برای تعیین سرانه دانشاموزی []7
که خود با ابهامات و انتقادات زیادی مواجه است،
تاش دارد به نحو ارزانتر و بهینهتری این سیستم را
ً
اداره کند .عاوه بر این ،دیگر نه دانشاموزان صرفا
بازمانده از تحصیل یا افرادی که دسترسی کاملی به
این امکانات ندارند ،بلکه همه دانشاموزان مدارس
دولتی در یک فرایند تدریجی -هرسال -%10به مدارس
غیردولتی (انتفاعی) منتقل خواهند شد و دولت به
ازای هر نفر 1میلیون تومان به موسسان مدارس مذکور
پرداخت مینماید .با مبنای اتخاذشده ،تا سال -1404
بهعنوان سال انتهایی سند چشمانداز -حدود %70
ّ
نظام اموزشوپرورش ملی ما توسط بخش خصوصی
اداره خواهد شد.
بیایید تا همینجا تاش کنیم اثرات و تبعات مثبت
و منفی این خطمشی را در جدول 1برشماریم.
از سوی دیگر چند ابهام و نقطه کور اصلی پیرامون
این طرح وجود دارد:
76
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
77
سیاست و اجتماع
داشته و تاش دارند به هر نحو خود را از ان خاص
کنند امری نادرست و در تعارض جدی با نگاه
رهبر معظم انقاب اسامی در نقش هویتساز،
فرهنگساز ،عدالتپرور و در یک کلمه «تربیت
نسل» در این وزارتخانه مهم است [ .]8تجربههای
موفق بینالمللی و کشورهای پیشرو در این حوزه
نیز به اهمیت این حوزه واقف و سهم مهمی از
بودجه سالیانه و حا کمیت و اداره اصلی را به
این امر راهبردی اختصاص دادهاند [.]9
)4ابشخور اصلی طــرح خرید خدمات و مــدارس
غیردولتی (انتفاعی) را در رویکرد «خصوصیسازی
افراطی» [ ]10باید جستجو کرد .این نوع رویکرد به
خصوصیسازی که در ادبیات مرسوم مدیریت
دولتی ذیل پارادایم «مدیریت دولتی نوین» []11
دستهبندی میشود از دوران نخستوزیری تاچر
در انگلستان و ریاستجمهوری ریگان در امریکا
اغاز شد و به تاچریسم و ریگانیسم شهرت دارد.
پیشفرض اصلی این نگاه استفاده از منطق و
مکانیسم بخش خصوصی در بخش دولتی است
و در حالتی بااتر ،سپردن امور دولتی به بخش
خصوصی یگانه راهحل کارامد و کمهزینه برای
بخش ناتوان و پرهزینه دولتی است .این در حالی
است که تبعات اجرای چنین سیاستهایی هم
در کشورهای مبدا و هم در کشورهای اجراکننده
در بیشتر موارد نهتنها باعث کارامدی و کمتر شدن
هزینه نشد بلکه زمینه نارضایتیهای عمومی
یصاختیاه تشگگن
گسترده و بدهیها و تورمهای سنگینی را به بار
اورد .علیرغم باطل شدن جمله مشهور «توانمندی
بخش خصوصی در مقابل ناکارامدی دولت» در
اندیشه مدیریت دولتی [ ،]12مسئوان ما هنوز
از این نظریه و پارادایم شکستخورده ا گاهانه یا
ناا گاهانه دفاع میکنند.
)5با نگاهی به وضعیت اقتصادی کشور ،سرانه
ً
1میلیون تومان ساانه برای هر دانشاموز واقعا
خروجی ملموسی در پی دارد .در این وضعیت
موسس م ــدارس غیردولتی (انتفاعی) یــا باید
عاشق باشد و سایر هزینههای اداره مدرسه را از
جیب خود یا خیرین تهیه کند یا عقایی باشد و
از بخشهای مختلف فرایند اموزشی کم کند تا
بتواند هزینههای خود را مدیریت نماید .با چنین
تحلیلی پیامد ایــن وضعیت بر دانــشامــوزان و
معلمان زیانبار نخواهد بود؟!
)6ایا یکبار برای همیشه نباید نوعی از امایش سرزمین
را در حوزه اموزشوپرورش اجرایی کرد؟ طبیعی
است که هرم سنی جمعیت در اینده و افقهای
ً
دور نیز تغییر کرده و اگر بخواهیم صرفا مشکات
اان اموزشوپرورش را حل کنیم هرروز در حال
اجرای طرح و دادن بخشنامه برای کم یا زیاد کردن
معلمان هستیم .بخشنامههایی که نه حلکننده
بلکه تبدیل به کاف سردرگمی خواهند شد که
مانع از هرگونه تحول و حرکت اثربخش سیستم
اموزشی میشوند.
اقتگاد و مدیریت
ابششور اصلن طرح خرید خدمات
و مدارس غیردولتن (ایتفاعن) را در
رویکرد «خگوصنسازه افراطن»
باید جستجو کرد.
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
اقتگاد و مدیریت
پینوشتها
Email: ar.sajadieh@gmail.com
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
[ .]1بند 17ایحه بودجه :1392بهمنظور خرید خدمات اموزشی ،بهداشتی
و درمانی دولت میتواند از اعتبارات ردیفهای دستگاههای اجرایی مربوطه
کسر و معادل ان از محل ردیفهای شماره 550000-53و 550000-۶۴جدول
شماره ( )9این قانون نسبت به خرید خدمات ،مطابق اییننامهای که به
همین منظور توسط هیئتوزیران به تصویب میرسد اقدام نماید.
[ .]2تبصره ،19بند :۴بهمنظور توسعه عدالت اموزشی و افزایش کیفیت ارائه
خدمات ،با تامین شرایط ازم جهت برخورداری همگان از خدمات اموزشی
و پرورشی در چارچوب قوانین و مقررات ،دولت مجاز به خرید خدمات
اموزشی از موسسان مدارس غیردولتی و ایجاد مدارس از طریق ظرفیت
این تبصره است .تحصیل در این مدارس رایگان بوده و مسئولیت انتخاب
مشارکتکنندگان این طرحها و نظارت بر کیفیت و ارزیابی خدمات ارائهشده
بر عهده وزارت اموزشوپرورش است.
بند 1بخش (ب) تبصره :21دولت مکلف است از ابتدای سال تحصیلی 1398-99
ساانه ده ( )%10درصد از دانش اموزان تحت پوشش وزارت اموزشوپرورش
را بهصورت خرید خدمات از بخش غیردولتی واجد شرایط و ذیصاح و
بهصورت اموزش رایگان (عاوه بر تعداد دانش اموزان مشمول فعلی) اداره
کند .اییننامه اجرایی این بند به پیشنهاد وزارت اموزشوپرورش و سازمان
برنامهوبودجه کشور به تصویب هیئتوزیران خواهد رسید.
بند 3بخش (ب) تبصره :21وزارت اموزشوپرورش مکلف است با برنامهریزی
مناسب ،نیروی انسانی موردنیاز خود ازجمله در پژوهش سراها ،راهنمایان
اموزشی ،مربیان بهداشت ،متصدیان ازمایشگاهها و کارگاهها را از طریق
خرید خدمات تامین کند بهنحویکه تا پایان سال 1398حداقل سی ()%30
درصد و تا پایان سال 1399حداقل پنجاه ( )%50درصد خدمات فوق از طریق
خرید خدمات تامین شود.
[ .]3در زمان تدوین این نوشته و در ایحه پیشنهادی بودجه 1398که
مجلس ان را به شورای نگهبان پیشنهاد کرده ،بندهای مرتبط با «خرید
خدمات اموزشی» حذفشده است.
[ .]۴این گزاره که مدارس غیردولتی -در کل کشور -پایینترین رتبه را در
جدول میانگین نمرات امتحان نهایی دارند کمتر گفته و شنیده میشود!
)https://www.mehrnews.com/news/3821554(.
[ .]5که مصداق بارز ان در کاسهای فوقالعاده و تبلیغات پرحجم این
مدارس نسبت به قبولی در کنکور است.
[ .]۶بعد از نزدیک به دو دهه از تاسیس چنین مدارسی ،تا به امروز یک گزارش
مستند ،تفصیلی و تحلیلی درباره وضعیت ّکمی و کیفی انها منتشرنشده است!
بعاوه وجود چنین ضعف نظارت شدیدی ،کارامدی و موفقیت طرحهایی
همچون «خرید خدمات اموزشی» را نیز با ابهام جدی مواجه کرده است.
[ .]7بهطور مثال سازمان برنامهوبودجه برای یک کاس روستایی 5نفره
و یک کاس شهری ۴0نفره در محاسبات خود 2 ،معلم لحاظ میکند (۴5
نفر تقسیمبر متوسط یک کاس یعنی 20نفر شده و نتیجه عدد 2خواهد
ً
بود) و اصا به اقتضائات مختلف این دو کاس توجهی ندارد درحالیکه
در حقیقت 3معلم (یک معلم برای کاس روستایی و 2معلم برای کاس
شهری) موردنیاز است
]8]. http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=39542
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=36431
[ .]9نویسنده به لزوم بهرهورتر کردن فعالیتها و سطوح انها در وزارت
اموزشوپرورش و جلوگیری از هدر رفت منابع ان واقف است و این بیان
را نافی ان نمیداند.
[ .]10در اصطاح ادبیات علمی به ان «خصوصیسازی جارویی» گفته میشود.
(]11]. New Public Management)NPM
[ .]12نمونه چنین مواردی را در کشور خودمان میتوان در اثار تورمی گسترده
«سیاستهای تعدیل اقتصادی» که به تبعیت از نسخههای بانک جهانی
اجرا شد ،جستجو کرد.
[ .]13مشارکت مردمی ،بخش غیردولتی ،تنوع مدارس و...
بایسته
درهرصورت ،تداوم روند فعلی در حوزه اموزشوپرورش
ّ
ملی و کمرنگ شدن اختیاری! نقش متولی تعلیم و
تربیت و واگذاری ان به موسسان در کنار ضعف مفرط
سیستمی-ساختاری و نرمافزاری نظام اموزشوپرورش
در نظارت و رصد دقیق و همهجانبه و بالتبع واکنش
متناسب و مقتضی ایندهای نگرانکنندهای را به بار
خواهد اورد.
تاش برای دسترسی دانشاموزان محروم از تحصیل
به اموزش با کیفیت نه مذموم بلکه امری ازم است
امــا بهانه قــرار گرفتن چنین خایی بــرای تضعیف
مدارس دولتی -در همه اشکال ان -و تقویت مدارس
غیردولتی (انتفاعی) نکتهای مضر و اشتباه است.
مهمتر از همه این موارد ،صورتبندی همه مشکات
کشور -بهخصوص حوزه اموزشوپرورش -به مسئله
«کمبود منابع مالی» ادرســی غلط و اتخاذ رویکرد
واحد «خصوصیسازی» به نامها و اشکال مختلف
[ ]13برای حل مسئله مذکور غلط اندر غلط است .در
عوض باید ضمن توصیف صحیح مسئله ،راهکارهای
خاقانه و متناسبتری را اتخاذ کرد.
78
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
نابرابری در چه؟
79
فرینگ و ایدیشه
یظام مالن اسامن مبتنن بر مکاییسم خاصن در تسهیم
ریسک ،یابرابره در ثروت را از بین منبرد
سیاست و اجتماع
چرخه تولید نابرابری
یصاختیاه تشگگن
افزایش نابرابریهای اقتصادی در جهان ،اندیشمندان
را نسبت به تبیینهای رایج نسبت به دایل ایجاد
نابرابری و بهتبع راهحــلهــای متعارف بــرای کاهش
نابرابری اقتصادی ناامید ساخته است .باوجود حجم
باای ثروت در جهان ،افزایش نابرابریهای اقتصادی
در چند دهه گذشته سواات در مورد سازوکارهای مولد
نابرابری و بالتبع راهکارهای ثمربخش برای کاهش
شکاف گسترده طبقاتی را افزایش داده است .نگاهی
به دادههای پایگاه نابرابری جهانی [ ]1نشان میدهد
85.6درصد از ثروت جهان در اختیار تنها 8.6درصد
از جمعیت است؛ حالانکه 70درصد جمعیت جهان
تنها 3درصد از ثروت جهان را در دست دارند.
نابرابری در سطوح مختلف مصرف ،درامد و ثروت در
یک نظام اقتصادی قابلطرح است .بااینحال توسعه
سرمایهداری مالی و بهخصوص بحران مالی سال
،2008موجب چرخش توجه در مسائل حوزه نابرابری
اقتصادی از نابرابری در درامد به سمت نابرابری در ثروت
شد؛ بهگونهای پژوهشهای بینالمللی نشان دادهاند
بااترین سطح نابرابری به شکل غیرقابل مقایسه ،امروزه
در سطح ثروت در کشورها دیده میشود.
اهمیت مسئله نابرابری فزاینده ثروت از طرفی و نقش
بازارهای مالی در این نابرابری ،کمتر موردتوجه نظام
تصمیمسازی و جامعه علمی قرارگرفته است .اگرچه
بخش مالی نقش مهمی در نظریات نابرابری ایفا میکند،
اما شکاف عظیم تئوریکی در این زمینه تحقیقاتی
وجود دارد و میتوان گفت کمبود تحقیقات نظری
و تجربی در مورد تاثیرات بالقوه عظیم سیاستهای
بخش مالی ،ازجمله مقررات بانکی و قوانین بازار
ً
سرمایه ،بر مسئله تداوم نابرابری کاما مشهود است.
اقتگاد و مدیریت
علی مصطفوی ثانی
پژوهشگر هسته عدالتپژوهی مرکز رشد
دانشجوی دکتری علوم اقتصادی دانشگاه امام صادق؟
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
درامد یا ثروت؟
ً
معموا برای سنجش نابرابری در اقتصادهای مختلف
از مقیاسها و سنجههای مختلف استفاده میشود.
در طول چند دهه گذشته متغیرهای درامد و مصرف،
بهعنوان هدف سیاستگذاری مطرحشده بودند و توجه
تصمیمگیران بر کاهش نابرابری درامدی بوده است
اما باید توجه داشت که نابرابری درامدی ،نمایندگی
کاملی از مفهوم نابرابری اقتصادی نمیکند و تصویری
جامع از مسئله نابرابری و بیعدالتی ارائه نمیدهد،
لذا نیاز است تا به سطحی عمیقتر از نابرابری ،بهویژه
نابرابری ثروت توجه شود.
ً
لزوما کاهش یا افزایش در نابرابری درامدی ،به معنای
افزایش واقعی برابری یا کاهش شکاف طبقاتی در
جامعه نیست .مثال بارز در این زمینه کشور سوئد
است .کشوری که نابرابری درامدی در ان بسیار پایین
است؛ اما نابرابری ثروت در این کشور بسیار زیاد است.
این مسئله معلول سیستم بازنشستگی بسیار بخشنده،
بخش بزرگ اجاره و تمایل گسترده برای بدهیمحوری
در اقتصاد سوئد است که موجب شده بسیاری از
خانوادهها دارای ثروت منفی باشند.
درامــد نوعی جریان مالی اســت که از فرایند تولید
بهدستامده (مانند دستمزد و حقوق ناشی از کار)
است؛ اما ثروت ارزش فعلی یک منبع دارایی است که
مالک ان از عواید گوناگون ان بهرهمند است .بازارهای
مالی با انواع روشها و سازوکارهایی که داراییهای
افراد را در معرض نوعی سوددهی قرار میدهند ،تاثیر
زیادی در اهمیت مقوله ثروت در اقتصاد امروز دارند.
ً
تفاوت مهم دیگر انها ان است که معموا در شرایط
شوکهای بیرونی و نرخهای تورم باا ،بازندگان اصلی
صاحبان درامد ثابت و برندگان صاحبان دارایــی و
ثروت هستند.
توزیع درامد و توزیع ثروت
ً
نظریههای بازتوزیع درامد ،معموا پیگیر روشهایی
سخت همچون نرخهای مالیات باا بر درامد هستند.
سیاستهای رایج بازتوزیع درامد ،شرایط کنونی توزیع
80
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اما نابرابری در ثروت ،چگونه شکل میگیرد؟ تحلیلها
در مورد علت نابرابری فزاینده ثروت در جهان بسیار
گسترده و گاه متضاد است .بسیاری از تحقیقات
نشان میدهند که تمایل به پسانداز و انگیزههای
صرفهجویانه ،تملک منزل مسکونی ،سازوکارهای
تقسیم ارث ،نرخهای بازده مختلف بین داراییهای
81
فرینگ و ایدیشه
منشا نابرابری در ثروت
سیاست و اجتماع
ثروت را بهعنوان پیشفرض مقبول گرفتهاند و به این
سمت حرکت میکنند تا نتایج عملکرد بــازار را با
استفاده از توزیع درامد ،از طریق سرمایهگذاریهای
عمومی نظیر بهداشت ،اموزش ،زیرساختها ،شمول
مالی ،پرداختهای انتقالی با طــرفــداری از فقرا و
سیاستهای دستمزد تعدیل نمایند و اثرات تمرکز
ثروت را از بین ببرند .حالانکه طبق گزارش سازمان
همکاری و توسعه اقتصادی در ســال ،2007افول
سیستمهای بازتوزیعی و رفاهی بر مبنای مالیات،
یکی از مهمترین عوامل نابرابری است.
اما رویکرد جدید و قابلطرح که اشکاات و مسائل
روشهای سنتی بازتوزیع درامد را نیز ندارد ،رویکرد
بازتوزیع ثروت (دارایی) است که بر راهکارهای رادیکال
و بازتوزیعهای سخت متمرکز نیست ،بلکه به دنبال
تغییر ساختار قراردادی تبادات اقتصادی است .تغییر
سازوکارهای حقوق مالکیت و مکانیسمهای تسهیم
ریسک [ ]2ازجمله موارد قابلذکر در این زمینه است.
از منظر نظریه بازتوزیع ثروت (دارایی) ،اگر میزان فعلی
ً
نابرابری ثروت ،مفروض انگاشته شود ،قطعا پاداشهای
تعیینشده در بازار برای افراد ،عادانه نخواهد بود.
یصاختیاه تشگگن
متفاوت و خاقیت و نواوری ازجمله مهمترین عوامل
ایجاد نابرابری در ثروت ذکر شدهاند.
پژوهشهای جدید نشان میدهد هیچکدام از عوامل
ذکرشده برای ایجاد نابرابری ثروت ،نمیتوانند بهصورت
کامل نابرابری ثروت را توجیه نمایند و نابرابری در ثروت
برامده از یک عامل اساسی یعنی عایدی ثروت []3
است .عایدی ثروت به معنای درامد ناشی از صرف
مالکیت دارایی ،حتی در شرایط وجود قیمت بهینه
بازار است و بههیچوجه نمیتوان ان را بهوسیله افزایش
رقابت از بین برد .فرض نظریات اقتصادی متعارف،
سهمبری سرمایه در حد بهرهوری نهایی ان (سهم
سرمایه از تولید) است ،اما باید توجه داشت که سهم
ً
سرمایه لزوما بهاندازه سهم ان در تولید انجامگرفته
نیست و عامل اصلی عایدی ثــروت ،عایدی بااتر
از نرخ بهینه بــازار است .این عایدی در نظریههای
رشد و توزیع متعارف لحاظ نمیشود به این دلیل که
افرادی که در سنت نئوکاسیک فکر میکنند ،قائل به
این هستند که بازارها رقابتیاند و تولید بهوسیله کار
و سرمایه بهوسیله تابع تولید با بازده ثابت تولید شده
است .در این نظریات ،عایدی جایگاهی ندارد ،زیرا
اقتضای این فروض عدم وجود عایدی است.
دو عامل تعیینکننده عایدی ثروت« ،تحریف و اختال
در سیستم مالی» و «عوامل تعیینکننده نهادی ،نظارتی
و حکمرانی» در بازارهای مالی هستند .اگرچه عوامل
نهادی ،نظارتی و حکمرانی را میتوان بهوسیله مقررات
گذاری از بین برد ،اما تحریف و اختال در سیستم
مالی ناشی از ذات و طبیعت سیستم مالی مبتنی
بدهی (یا انتقال ریسک [ )]4است.
اقتگاد و مدیریت
از منظر یظریه بازتوزیع ثروت (دارایی) ،اگر میزان فعلن
ً
یابرابره ثروت ،مفروض ایصاخته خود ،قطعا پاداشیاه
تعیینخده در بازار براه افراد ،عادایه یشواید بود.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
از منظر یظریه بازتوزیع ثروت (دارایی) ،اگر میزان فعلن
ً
یابرابره ثروت ،مفروض ایصاخته خود ،قطعا پاداشیاه
تعیینخده در بازار براه افراد ،عادایه یشواید بود.
نابرابری در ثروت؛ چه باید کرد؟
اگرچه در چند دهه گذشته راهحلهای مختلفی برای
کاهش نابرابریهای اجتماعی مورداستفاده قرارگرفته
است اما هیچگاه از عمق نابرابری کاسته نشده است.
انچه بهعنوان عامل اصلی و تعیینکننده نابرابری
ثروت شناخته میشود عایدی ثروت است .این عامل
در حقیقت ناکامی و عدمکفایت نظریات متعارف در
تبیین توزیع نابرابر ثروت را نیز اثبات مینماید.
باید توجه داشت که بعضی از دایل ایجاد نابرابری
ثروت در سطح عمیقتری بهواسطه مشکات عمیقتر
در ساختار بروز میکنند .این عوامل را باید «عایدی
برامده از ذات و طبیعت سیستم» نامید .این نوع
عایدیها ،با افزایش مقررات یا نظارت یا مالیاتستانی
کاهش پیدا نمیکنند زیرا ذاتی سیستم هستند و جزء
مبانی و پایههای این نظام اقتصادی به شمار میروند.
این عوامل که ازجمله انها میتوان به ساختارهای
انتقال ریسک از طریق بستههای نجات مالی اشاره
کرد جزو لوازم ذاتی نظام مالی مبتنی بر نرخ بهرهاند و
باعث میشوند تمرکز ثروت در جامعه دستنخورده
باقی بماند و اثرگذاری سیاستهای بازتوزیع درامد
بر کاهش نابرابری ثروت بسیار کاهش یابد .ازاینروی
بــازارهــای مالی اســامــی بــر مبنای ســازوکــار تسهیم
ریسک و از کانالهای مختلفی به کاهش نابرابری
ثروت کمک میکند.
یکی از مهمترین اثــرات مکانیسم تسهیم ریسک،
نقش ان در کاهش شرایط همراه چرخه نظام مالی
است .از منظر تئوریک انتظار از نظام مالی این است
که در جهت کاهش شوکهای ناشی از نوسانات
چرخههای اقتصادی حرکت کند؛ اما انچه مشاهده
میشود این است که همراه چرخه بودن ،ذاتی و رویه
متعارف نظام مالی شده است که به دلیل همراهی
رشد اعتباری با رونق یا رکورد فعالیتهای اقتصادی
و همچنین شوکهای انتظاری و نقدینگی به سیستم
بانکی اســت .در تضاد با سیستم مبتنی بر بدهی،
ً
نظام مالی مبتنی بر تسهیم ریسک عما نظام مالی را
وارد روند ضد چرخه مینماید که در ان بازده وابسته
به تحقق احتمالی است .به بیان ساده میتوان گفت
که نظام مالی اسامی که مبتنی بر تسهیم ریسک عمل
میکند با ایجاد جریانات ضد چرخههای اقتصادی
رکود و رونق ،مانع عمیق شدن رکود اقتصادی شده و
شرایط را برای رونق تولید فراهم میسازد.
پینوشتها
Email: mostafavisani@gmail.com
]1]. World inequality lab
]2]. Risk sharing
]3]. Wealth residual
]4]. Risk transfer
82
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
محسن باقری
پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟
دانشجوی دکتری مدیریت دولتی دانشگاه امام صادق؟
83
یصاختیاه تشگگن
مسیر بازسازه یهادیاه بومن مسدود ییست ،مشروط
به ایکه بپذیریم مدرن از یوع خودمان خویم
سیاست و اجتماع
َ
لزور :دوگانه
تقلید و تجربه
صبح زود یک روز تابستانی به همراه چند تن از دوستان،
بازدید یکی از روستاهای منطقه فیروزکوه
از دانشگاه برای
ِ
َ
به نام لزور حرکت کردیم .شنیده بودم که برای برداشت
محصوات گیاهان دارویی و صنعتی برخی افراد به
این منطقه گسیل شدهاند .تصمیم داشتیم یکبار
از نزدیک این فرایند را نظارهگر باشیم .قرارومدارها را
با اقا رضا که یکی از افراد برداشتکننده از مراتع این
روستاست گذاشته بودیم .خودش اهل اینجا نیست
و بــرای کــار برداشت به همراه خــانــوادهاش در طول
تابستان در اینجا مستقر شدهاند .تا داخل روستا با
ماشین خــودمــان امــدیــم؛ امــا بــرای حرکت در مسیر
کوهستانی ناچار شدیم که با نیسان اقا رضا حرکت
کنیم .در مسیر از دیدن طبیعت بکر خدادادی لذت
بردیم .تا پایین دامنه کوه با ماشین امدیم و باید قسمتی
از مسیر را پیاده باا میرفتیم .به همه گفته بودم که
کفش مناسب همراه داشته باشند؛ اما خودم ناچار
با کفش بندی امده بودم! اقا رضا در مسیر باا رفتن
برخی گونههای گیاهی مثل باریجه ،کتیرا و اویشن را
از نزدیک معرفی کرد.
چادرهای محل استقرار کارگران اقا رضا از دور پیدا بود.
افرادی که بهعنوان کارگر ،در قراردادی با برداشتکننده
اصلی ،به اینجا امده بودند همگی اهل افغانستان
هستند که بهصورت خانوادگی برای برداشت به این
منطقه امدهاند .هیچکدام از افراد حاضر برای برداشت،
فرینگ و ایدیشه
برداشت بیرویه!
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
به دلیل وجود دام مازاد در مراتع و تخریب برخی از
این عرصهها ،محدودیتهایی از سوی سازمانهای
باادستی بر نحوه بهرهبرداری مراتع اعمال شده است .در
دوگان محدودی که بر ذهنیت برخی از دستاندرکاران
غالب شده است ،برای حفاظت و احیای ان باید
محدودیتهای جدی بر بهرهبرداری از مراتع وضع کرد.
اما اهالی روستای لزور که وارث این منطقه بودهاند ،با
استفاده از دانش بومی خودشان نحوهای از دامداری
پایدار را در مراتع سامان دادهاند .انها توانستهاند با
برنامهریزی مشارکتی نهتنها دامداری را توسعه داده
بلکه پوشش گیاهی را ارتقا دهند و نوعی از همیاری
بومی و پایدار را برای مسئله خاص خود ایجاد کنند.
ً
مثا دامهای محدود خود را در قالب یک گله بزرگ
تجمیع کردهاند و کار چرای دام هرروز یا هر هفته توسط
یک نفر انجام میشود [ .]1از طرف دیگر با بهینهسازی
که حاصل تجربه و دانش بومی است ،در هر بازه زمانی
چرای دام را محدود به منطقه خاصی کردهاند و از
فرسایش مرتع جلوگیری به عملاوردهاند .این شیوههای
ساده و کارامد که حاصل تجربه درازمدت است باعث
پویایی منطقه میشود؛ بنابراین بهرهبرداری در قالب
نه برداشتکننده اصلی و نه کارگران ،از اهالی این
روستا نیستند و مجبورند که در بــازه سهچهارماهه
بهدوراز خانوادههای خود برای برداشت در این منطقه
بمانند .انها در کار تخصصی خود حرفهای شدهاند!
این مراتع در مزایدهای که اقا رضا برنده شده است در
اختیار وی قرار گرفته است و تنها فرصت دارند در طول
تابستان و قبل از سرد شدن هوا حداکثر استحصال را
برای خود داشته باشند .به خاطر همین حتی یک روز
را هم از دست نمیدهند .کارگران بهصورت روزمزدی
حقوحقوق خود! را دریافت میکنند و کاری به این
ندارند که چقدر و چگونه باید برداشت کنند .این تیم
شیوه بهرهبرداری پایدار در مرتع را یاد نگرفتهاند .نه در
این سرزمین بزرگ شدهاند؛ نه خود را وارث این سرزمین
میدانند و نه کم یا زیاد برداشت کردن منفعت مازادی
برایشان به همراه خواهد داشت.
بهرهبرداری بومی
همه ظرفیت لزور محدود به گیاهان دارویی نیست؛
بلکه در انجا کسبوکارهای دیگری مانند پرورش
دام نیز که وابسته به مراتع روستایی است وجود دارد.
84
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
چرای دام بهصورت بهینه و کارامد ادامه یافته و از سوی
دیگر پوشش گیاهی مراتع نیز احیا شده است .نظام
بهرهبرداری و احیا بهصورت بومی و مردمی با کمترین
هزینه و با بیشترین کارایی بدون وابستگی به هیچ نهاد
دولتی صورت میگیرد .درحالیکه در بهرهبرداری در
شیوه قبلی که در قالب مزایده و با نظارت دستگاههای
دولتی صورت میگیرد؛ از یکسو ذیحقان که شامل
اهالی روستا و کارگران برداشتکننده هستند از حق
اصلی خود برخوردار نمیشوند و از سوی دیگر دولت
هزینه زیادی برای نظارت بر شیوه بهرهبرداری صرف
میکند امــا بــاز تخریب در گیاهان منطقه صورت
میگیرد .گذشته از ان احیای مراتع نیز سامانی ندارد
و دستخوش تغییرات فراوان است.
سیاست و اجتماع
است .انها تنها با الهامات دینی و ارزشی فضای کلی
نظامها و قواعد را شکل میدادهاند .برای یک همیاری
مشخص ،بهعنوانمثال طراحی نظام ابیاری در یزد و
اصفهان یا کوچ عشایر در فارس ،دهها و شاید صدها
قاعده انباشته میشده است .حالانکه با مداخات
نابخردانه ،نظامها و قواعد اجتماعی ،اقتصادی و
اقلیمی که حاصل صدها سال انباشت فرهنگی است
به ناگاه از بین میرود [.]2
فرینگ و ایدیشه
ای ــال ــن ب ــوم ــن ی ــر مــن ـط ـقــه ب ــا ت ــوج ــه به
خردهیظامیاه اجتماعن ،اقلیمن و اقتگاده
که با ان روبرو یستند بهتدریج یاد منگیرید
چصویه با محیط خود دستوپنجه یرم کنند؛
بهگویهاه که تعرضن به طبیعت الهن وارد
یشود و از سوه دیصر بتوایند معیشت و زیدگن
خود را سامان دیند.
ما بهعنوان روایتگر خطمشی
سازگاری نهادی؛ از درون یا از بیرون؟
اهالی بومی هر منطقه با توجه به خردهنظامهای اجتماعی،
اقلیمی و اقتصادی که با ان روبرو هستند بهتدریج یاد
میگیرند چگونه با محیط خود دستوپنجه نرم کنند؛
بهگونهای که تعرضی به طبیعت الهی وارد نشود و از سوی
دیگر بتوانند معیشت و زندگی خود را سامان دهند.
انها در طول سالیان دراز و تجربیاتی که اندوختهاند
بهتدریج و با اهستگی قواعد خود را شکل میدهند.
کسی بیرون از حریم خصوصی انها مداخلهای برای
شکل دادن به نوع قواعد و سبک زندگی انها نداشته
85
یصاختیاه تشگگن
این نظامها زمانی از بین رفت که با فرایند مدرن شدن
کسانی سعی داشتند از بیرون و با الگوگیری از الگوهای
غیربومی مربوط به شرق و غرب ،نظام و قواعدی را که
تناسبی بافرهنگ و بوم ما نداشت بر ما تحمیل کنند.
در کشور ما در ابتدای قرن 14شمسی در زمان پهلوی
اول و با شکلگرفتن تدریجی ساختارهای دولت مدرن،
حاکمیت دولتی گسترده شد و خردهنظامهای اجتماعی
و اقتصادی نهادهای بومی از حیز انتفاع ساقط شد.
بهعنوانمثال سیاست یکجانشین کردن عشایر توسط
پهلوی اول یا از بین بردن نظام اربابرعیتی با انجام
اصاحات ارضی توسط پهلوی دوم ازجمله مداخات
ناعادانهای بوده که انباشتههای نهادی را از بین برده
است [ .]3البته ورود فناوریهای جدید در این مسیر
بیتاثیر نبوده است اما بدون شک درصورتیکه این
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
اکنون ییز مسیر بازسازه یهادیاه بومن
مـســدود ییست .ز یــرا عنگر اصلن کــه در
میان پیچیدگنیاه اجتماعن ،اقتگاده
و بومن مناسبات و قواعد و یحوه تعامات
را خکل مندید ،ایسان است.
▪ توجه دادن به دانش بومی و جلوگیری از وابستگی
و دلدادگی به غرب یا هر مرکزیت دیگر :به این
معنا که وابسته به الگوهای دانشی و نگرشی که
از بیرون به انها سرایت میکند نباشند و متوجه
به انباشتههای دانش ضمنی و تجربیات بومی
خود باشند.
▪ اموزش سازوکارهای ایجاد انواع همیاری و تعامل
برای حل مسائل :انواعی از مدلهای مشارکت
و همیاری در سابقه تمدنی ما وجود داشته که
بسیاری از انها مضمحل شده است .کمک به
جوامع بومی برای شکلگیری انواع این همیاریها
متناسب با اقتضائات اجتماعی و اقتصادی
کنونی از اهمیت زیادی برخوردار است.
▪ شکلگیری تصمیمات جمعی و همدانه :تاش
شود که تصمیمات برای این جوامع محلی نه
بهصورت یکجانبه بلکه با مشارکت و حضور
ذینفعان بومی و محلی صورت پذیرد.
نهادها مورد مداخله و تجاوز قرار نمیگرفتند ،امکان
بازتولید مطابق با شرایط جدید را داشتند .اکنون نیز
مسیر بازسازی نهادهای بومی مسدود نیست .زیرا
عنصر اصلی که در میان پیچیدگیهای اجتماعی،
اقتصادی و بومی مناسبات و قواعد و نحوه تعامات
را شکل میدهد ،انسان اســت .به قول مرحوم فرور
«ما مخالف مدرن شدن نیستیم؛ ولی مدرن از نوع
خودمان شویم .ازانچه دار یــم بسازیم و باا بیاییم.
اقتصاد مقاومتی را با ارتقای اقتصادی که در مردم
بومی هست محقق کنیم» [.]4
حال سوالی که مطرح است این است که وظیفه ما
بهعنوان کسی که به مطالعه قواعد مربوط به زندگی
اهالی بومی و روستایی میپردازد چیست؟ نوع اثرگذاری
ما به چه نحوی میتواند باشد؟ طبیعی است که ما
بهعنوان یک خطمشیگذار که از بطن زندگی و جزئیات
احوال اهالی هر منطقه ا گاهی نداریم ،نمیتوانیم قواعد
خرد مربوط به انها را شکل دهیم .انچه ازم است این
است که زمینههای نهادی را برای رشد انها از درون
فراهم کنیم و انها را به حال خودشان واگذار کنیم.
این زمینههای نهادی چیست:
▪ حقوق مالکیت :یعنی اختیارات حقوقی و قانونی
به نحوی به انها واگذار شود که خود را صاحبکار
دانسته و برای خود امنیت پایداری را جهت توسعه
کسبوکارها و بوم مربوط به خود متصور شوند.
پینوشتها
Email: mbagherinasr@gmail.com
[ .]1اریجانی ،مریم؛ قربانی ،مهدی؛ رحمانی ،الهام ( .)1392تحلیل شبکه
ذینفعان محلی و کنشگران کلیدی در مدیریت مشارکتی سرزمین :مطالعه
بهرهبرداران روستای لزور ،پژوهشهای دانش زمین ،شماره 13
[ .]2فرهادی ،مرتضی ( .)1373فرهنگ یاریگری در ایران (درامدی بر مردمشناسی
و جامعهشناسی تعاون ،جلد اول) ،مرکز نشر دانشگاهی
[ .]3پوربختیار ،غفار ( .)138۶رضاشاه و طرح اسکان اجباری عشایر بختیاری
(پژوهشی مبتنی بر اسناد) ،نشریه مسکویه ،شماره 8
[ .]۴مستند درخت مشکات :زندگی مرحوم تقی فرور.
86
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
مرتضی تیموریان
پژوهشگر هسته سیاست کشاورزی مرکز رشد
دانشاموخته کارشناسی ارشد رشته مدیریت دولتی دانشگاه امام صادق؟
ـدم نان،
گنـ ـ ـ ِ
رقم انقاب1398 ،
پس از پیروزی انقاب اسامی در سال 1357سرنوشتی
متفاوت پیش روی مردم ایران قرار گرفت .اوضاع مردم
تغییر کرد ،اگرچه عدهای نهچندان زیاد و کوتهبین هنوز
از گــنــدم ی ــاد گرفتیم اگ ــر ظــرفـیــتیــاه کــش ــاورزه زیــر
مشغولیتیاه سیاسن و اداره مسئولین ریا یشود،
دست اجایب از کشور بریده منخود
87
سیاست و اجتماع
گندم انقاب
روایت مختصر
ِ
یصاختیاه تشگگن
ـام جدید ،رایجترین برنامهی موسسات
معرفی ارق ـ ِ
«گندم
تحقیقاتی در وزارت جهاد کشاورزی است.
ِ
«گندم نان ،رقم کاوه،»1359 ،
نان ،رقم ازادی،»1358 ،
ِ
«گندم نان ،رقم رسول،
«گندم نان ،رقم قدس،»1368 ،
ِ
ِ
«گندم نان ،رقم خلیل »1395 ،نمونههایی
و
»1371
ِ
از ارقام معرفیشده توسط موسسه تحقیقات اصاح
و تهیه نهال و بذر است .همانگونه که ارقام جدید
میراث ژنتیکی نسلهای
ضمن تغییرات هدفمند،
ِ
«گندم نان ،رقم انقاب،
سابق خود را حفظ میکنند؛
ِ
»1398نیز در عین تـحــوات ،یادگیریها و بــهروز
شدنها ،چهل سال تجربه گوهربار با خود حمل میکند.
درساموزی از سرگذشت پرمغز ،پردرد و پر از موفقیت
معنادار سیاستهای دولتی در زمینه
و شکستهای
ِ
محصول اساسی گندم ،دستمایهای گرانسنگ
برای اینده سیاستگذاری در حوزه کشاورزی است.
بهاینترتیب نوشتار حاضر با برداشتی استعاری از
شیوه نامگذاری و مفهومی که در معرفی ارقام جدید
نهفته است ،تاش میکند دالتهای برامده از تجربه
ً
گندم را برای اینده کشاورزی کشور ،مخصوصا در گام
دوم انقاب اسامی ارائه دهد.
فرینگ و ایدیشه
سراغاز
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
کشاورزان به مباحثه سشنان
َ
امام ی ِنشستند ،بلکه بلند خدید و
کمر بستند و «در ان چیزیایی که
غذاه ملت» بود« ،به کشاورزه
خودخان ادامه» دادید.
ّاما گندم پا بهپای انقاب اوج گرفت و افت و خیزش
ُ
نی
را هم با خود باا کشید .نقطه تولید 15.8میلیون ت ِ
گندم در سال ،1386تنها یک رکوردشکنی نبود؛ یک
قله افتخار و نشانهای از ظرفیت کشور بود که هرچه
گندم طاغوت پهلوی نمیرسد؛
هم ًفرود بیاید به قهقرای ِ
واقعا یک افتخار بود که نه یک سال ،چهل سال مداوم
نان انقاب با خود به ارمغان اورده است و
است
گندم ِ
ِ
قد تفکر «ما نمیتوانیم»
هرگز زیر فشار و هجمهی تمام ِ
خم نشده و نمیشود.
گندم انقاب ،تاشهای
ساله
چهل
پشت پرده مسیر
ِ
نان انقاب را خوردهاند27 .
کسانی بوده است که ِ
خرداد 1358فرمان تاسیس جهاد سازندگی صادر
شد .جهاد در گیرودار جنگ تحمیلی درگیر شد؛ ّاما
بستر زندگی
توجه به کشاورزی بهعنوان
ِ
محور توسعه و ِ
ً
ّ
مردم ـ مخصوصا در مناطق روستایی ـ دغدغه جد ِی
دردمندان انقاب اسامی را بیشتر به خود جلب کرد.
ِ
اقتصادی دشمن نیز همراهی
در این هنگامه ،فشارهای
ِ
کرد و تلنگری برای بیدار شدن و ایستادن بر پای خود
برای تامین مایحتاج مردم کشور به مسئولین جهاد
سازندگی زد .طرح سنابل 1و 2گندم دیم ،در سال
1363از سوی جهاد سازندگی در 9استان دیمخیز کشور
جهش ازم در امر تولید
«ایجاد سرعت و
کلید خورد.
ِ
ِ
گندم دیم از طریق استفاده از استعدادهای طبیعی و
نیروی انسانی مومن و متعهد و امکانات مردمی جهت
رسیدن به خودکفایی و ایجاد ّ
تحرک و اموزش ازم برای
هم ناراحتاند و غصهی خشخاش روی نانشان،
َ
هرماری توی جامشان و مکانهای عیش و نوششان
ز ِ
را میخورند .اوضاع اجتماعی اینها تغییر کرد ولی
مهمتر ان است که سرنوشت بیش از سیوپنج میلیون
انسان بر روی
ایرانی ،بلکه اوضاع بیش از سه میلیارد
ِ
کره زمین و نسلهای اینده انها تغییر کرد .اری در
میان سروصداهای قدرتهای غرب و شرق ،نعرهای
از ایران بلند شد و دنیای استعمار و استکبار را به لرزه
دراورد .بهمن ،1357شروع یک مسیر روشن برای مردم
ایران بود .شاه رفت و امام ماند .امریکا رفت و مردم
بر پای خود ایستادند .گندم بود ،نان بود ،خشخاش
دست نیاز به خارج
نبود .زمین بود ،اب بود ،مرد بود،
ِ
دراز نبود .جنگ بود ،محاصره اقتصادی بود ،جهاد
ّ
بود ،ذلت نبود .همین روزها امام خمینی؟ فرمودند:
یصاختیاه تشگگن
«اگر کشاورزان ما باورشان این باشد که ما میتوانیم
در کشاورزی بهجایی برسیم که صادر کنیم و وابسته
به غیر نباشیم ،بلکه دیگران به ما محتاج باشند،
میتوانند»]1[ .
َ
کشاورزان به مباحثه سخنان امام ن ِنشستند ،بلکه بلند
شدند و کمر بستند و «در ان چیزهایی که غذای ملت»
بود« ،به کشاورزی خودشان ادامــه» دادنــد .داستان
نمیخوانید ،یک راستان چهلساله مقابل شماست.
ُ
سال 3.7 ،1357میلیون تن گندم در کشور تولیدشده
ُ
بودّ ،اما در سال 1358با یک جهش یکمیلیون تنی
ُ
تولید گندم به 4.5میلیون تن رسید .افتوخیز داشت،
88
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
سیاست و اجتماع
ایجاد اتکاء به نفس در بین کشاورزان» را طرح سنابل 1
و «رسیدن به حد مطلوب و ترویج تغییر روش تکنیک
کشت دیم و ایجاد سرعت و شتاب در زمینه افزایش
تولید گندم در واحد سطح و جلبتوجه و عاقهمندی
کــشــاورزان در جهت حفظ و تقویت سرمایهگذاری
ازم برای بهرهور ساختن اراضی دیم و افزایش درامد
روستائیان» را طرح سنابل 2دنبال میکرد .طرح سنابل
با بهرهگیری از ظرفیتهای مردمی و تاشهای بدون
چشمداشت ،نقشی قابلتوجه در افزایش سطح تولید
ُ
گندم انقاب به باای 7میلیون تن داشت.
ِ
21شهریور ،1368مجلس شــورای اسامی «قانون
تضمین خرید محصوات اساسی کشاورزی» را تصویب
ِ
خرید تضمینی دغدغه بازاررسانی محصول را
کرد.
ِ
از ذهن گندمکاران کمرنگ و کمرنگتر کرد ،بهعاوه
اینکه در بسیاری از اوقات با اعام قیمت مناسب
زمینه حمایت مالی از کشاورزان را فراهم میکند.
89
یصاختیاه تشگگن
بهاینترتیب کشاورزانی که بهطور بین نسلی با کشت
گندم و نگهداری و پرورش ان اشنا هستند و تامین
نان مــردم را به فال نیک میگیرند ،با رغبتی بیشتر
مایل به گندمکاری میشوند .البته سیاستهای
دولت از سوی دیگر بام افتادهاند و بیشازاندازه گندم
را به این خوشخدمتی وابسته کردهاند ،به صورتی که
اگر امروز خدشهای به خرید تضمینی وارد شود ،رنگ
سفره مردم تغییر میکند .در سال 1368اتفاقی دیگر
گندم انقاب را تحت تاثیر قرار داد؛ پیرو تصویب
نیز
ِ
برنامه پنجساله اول در این سال و برای حرکت به سمت
افق برنامه (افزایش 3میلیون تنی تولید و 2میلیون تنی
عملکرد گندم) ،طرح محوری گندم از سوی وزارت
گندم
کشاورزی وقت کلید خورد .اینبار سطح تولید
ِ
ِ
انقاب ،از 10 ،8و 11میلیون تن عبور کرد و جای پای
خود را محکم کرد ،بهگونهای که شرایط نامساعد اب
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
ـاه ارم ــان و
ـدم ای ـقــاب ،پ ـ ِ
گ ـنـ ِ
خ ـعــاریــاه ای ـقــاب ایـسـتــاده
اس ــت؛ یــم پیشروه خــود را
منبیند ،یم فاصله تا افق را
ً
عمیقا منچشد؛ یمنایستد،
ایستاده بهپیش منتازد.
«من امروز بر ان سه نکتهای که به ایشان عرض کردم،
مسئله کشاورزی را اضافه میکنم؛ همان چیزی که
ّ
اقای ّ
حجتی در اینجا قولش را به من دادند و من توقع
داشتم که ایشان در مجلس هم ان را بگویند -که
متاسفانه نگفتند -و ان این است که ما در مواد اصلی
ً
غذایی کشور ،یعنی گندم و برنج و احتماا روغن،
خودکفا شویم .ایشان به من قرص و محکم گفتند
که میتوانیم خودکفا شویم؛ اما هرچه گوش تیز کردم
ببینم ایشان در مجلس کلمه «خودکفایی» را میاورند،
دیــدم نــه! ایشان گفتند ما میتوانیم اینها را پیش
ببریم .پیش بردن کجا ،خودکفایی کجا؟! البته این
اقای ّ
حجتیای که من شناختهام ،میتواند این کار را
بکند .اان کشور برای این کار اماده است .ایشان باید
ّ
همت کند و انشاءاه سازمان مدیریت و برنامهریزی
ً
به ایشان کمک کند و اقای رئیسجمهور هم حتما
کمک خواهد کرد؛ من هم با همه وجود کمک خواهم
کرد .این کار جزو کارهای اساسی است که اگر صورت
گیرد ،دیگر ان دغدغهای که اقای رئیسجمهوری در
خوابی دو
مجلس اسم اوردند و ان کمخوابی و یا بی
ِ
سه شبه ایشان و اقای شریعتمدار پیش نخواهد امد.
حجازی ما هم در ان دغدغه شریک بودند،
البته اقای
ِ
ً
فقط به بنده نگفته بودند .البته نه اینکه مثا تا ده روز
روز ّاول نگفتند؛ اما بعد که
نگفتند؛ نه ،همان دو سه ِ
قدری مشکل برطرف شد ،این قضیه را به ما گفتند.
و هوایی سال زراعی 77-78نیز نتوانست ان را به زیر
8میلیون تن بکشاند.
پای ارمان و شعارهای انقاب ایستاده
گندم انقابِ ،
ِ
است؛ هم پیشروی خود را میبیند ،هم فاصله تا افق را
ً
عمیقا میچشد؛ نمیایستد ،ایستاده بهپیش میتازد.
افت سطح تولید گندم کشور به 8میلیون تن در سال
ِ
1379هرگز پایان کار گندم انقاب نبود .در این سال
وزارت جهاد سازندگی ،که 15سال از اداری شدنش
میگذرد ،در وزارت کشاورزی ادغام میشود و درنتیجه
وزارت جهاد کشاورزی متولد میشود .محمود حجتی،
ً
از اعضای حــزب مشارکت وقــت و طبیعتا از افــراد
ذینفوذ کابینه ،وزارت راه و ترابری را تحویل میدهد
و پرچم جهاد کشاورزی کشور را به دست میگیرد.
شروع کار وزارتخانه در شرایطی است که سیاستهای
کلی برنامه سوم نیز یک سال پیش ( )1378اباغشده
است و «فراهم ساختن امنیت غذایی و خودکفایی
در کااهای اساسی ،بهوسیلهی افزایش تولید داخلی
بهویژه در زمینهی کشاورزی» را مطالبه کرده است.
حجتی که گلیم خودش را از اب و روغـ ِـن ادغــام دو
وزارتخانه کشیده بود ،در دولت بعدی نیز از مجلس
رای اعتماد گرفت و جایگاه خود را برای خدمت به
کشاورزان محکمتر کرد .مطالبات خودکفایی پیش
روی وزارتخانه تازه تاسیس بود .مقام معظم رهبری؟
در دیدار اعضای هیئت دولت فرمودند:
90
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
سیاست و اجتماع
بکنید .ایشان گفت ما این کار را میکنیم .من برای
اینکه این قضیه تثبیت شود ،دریکی دو جلسهی
سخنرانی عمومی این مطلب را از قول ایشان نقل کردم؛
اما حقیقت قضیه را بگویم :باورم نمیشد که اینها در
ظرف سه سال بتوانند این کار را بکنند .البته خدای
متعال هم کمک کرد؛ بارندگی هم شد؛ اما اینها هم
همت کردند و شد .این ازانجاهایی است که شما از
ان چیزی که تصور میشد ،جلوترید»]3[ .
ما باید مشکل گندم را از دوش وزارت بازرگانی برداریم
و روی دوش کشاورز خودمان و وزارت جهاد کشاورزی
بگذاریم»]2[ .
گندم در سال 1383متوقف نشد .افزایش سطح تولید
از 14میلیون تن هم گذشت و در سال 1386به حدود
16میلیون تن رسید .بااینکه هجمه تفکر «ما نمیتوانیم»
ّ
ّ
متوقف نشد و هرروز و هرجایی با ِعده و ُعدهای که
برای خود دستوپا کرده است به کشاورزی کشور فشار
میاوردّ ،اما گندم انقاب تنومند شده است و بهراحتی
سر خم نمیکند .گندم که در سال 1387زمستانی
سرد و بهاری کم بارش را پشت سر گذاشته بود ،افتی
طبیعی در سطح تولید داشت 7 .میلیون تن تولید در
ً
«حقیقتا مسئلهی خودکفایی گندم ،بااتر از ایدهال
اســت .من یــادم است که در دو ،سه سال قبل و در
جلسهای به ایشان گفتم که شما کشور را به خودکفایی
گندم برسانید .ایشان گفت از ما بخواهند ،تا ما بکنیم.
من گفتم من اان دارم از شما میخواهم؛ این کار را
91
یصاختیاه تشگگن
وزیر تشکیاتی جدید به نام دفتر طرح گندم ایجاد کرد
و مسئولیت ان را به محمدرضا اسکندری سپرد و عزم
خود را برای خودکفایی در گندم اعام کرد .عملکرد
مجموعه وزارتخانه و دفتر طرح گندم در ابتدای دهه
هشتاد سخن بسیار دارد که در این نوشتار مختصر
نمیگنجد .بههرحال ،گندم انقاب پلهپله خود را
باا کشید؛ 13 ،12 ،9 ،8و 14میلیون تن گندمی که
کمر زمزمههای «ما
در سال 1383در کشور تولید شدِ ،
نمیتوانیم» را در کشور خم کرد .اقا فرمودند:
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
گندم ایقاب و یاین که چهل سال ملت ایران و امت اسام
ِ
از این گندم خورده است ،مایه ختاب جوایان براه احیاه
کشاورزه بهعنوان بستر زیدگن ارام و سالم و محور اقتگاده
مقاوم ،مستقل و عزیز را فرایم کرده است.
این سال کمتر از نصف تولید در سال ماقبلش بودّ ،اما
ً
همین هم تقریبا دو برابر تولید گندم پیش از انقاب
اسامی بود .گندم در سال 1388به مسیر خود بازگشت
و موفقیت پله اول خود در قطع واردات را تا امروز برای
گندم انقاب در این
خود حفظ کرده است .انچه بر
ِ
چهل سال گذشته است ،اگرچه تمام انچه باید برای
گندم انجام میشد نیستّ ،اما بهخوبی ظرفیتهای
عظیم کشاورزی کشور را به رخ میکشاند.
سمت ابادانی میهنمان پیش برویم .یکبار از گندم
یاد گرفتیم که اگر ظرفیتهای کشاورزی کشور زیر
مشغولیتهای سیاسی و اداری مسئولین رها نشود،
دست اجانب از کشور بریده میشود .طرح سنابل و
طرح خودکفایی گندم نشان داد با کمترین منابع مالی
میتوان دست در دست کشاورزان کارهای بزرگ کرد.
اکنون زمان تحقق ارمانهای انقاب اسامی با یک
کشاورزی دانشبنیان ،متناسب با اقلیمهای کشور
و فرهنگ این مرزوبوم ،توانمند در تامین محصوات
اساسی کشور و امت اسامی ،موتور محرک تولید در
کشور و قدرتمند در عرصه بینالملل اســت .امــروز
دیگر مجالی برای توقف کشاورزی و به بیراهه رفتن
با ِگرای اسناد بینالمللی نیست؛ سند توسعه پایدار
که ابزار حفظ سلطه بینالملل بر کشورها است هرگز
یک ایدهال برای سند الگوی اسامی ایران پیشرفت
گندم انقاب و نانی که چهل سال ملت ایران
نیستِ .
و امت اسام از این گندم خورده است ،مایه شتاب
جوانان برای احیای کشاورزی بهعنوان بستر زندگی
ارام و سالم و محور اقتصادی مقاوم ،مستقل و عزیز
را فراهم کرده است.
یصاختیاه تشگگن
درسی برای افق
نتیجه تاشهای انجامشده برای افزایش سطح تولید
گندم کشور ازجمله انچه تحت عنوان طرح سنابل گندم
دیم ،طرح محوری گندم ابی ،طرح خودکفایی گندم و
نیز پشتیبانی قوانینی مانند تضمین خرید محصوات
اساسی کشاورزی و بیمه محصوات کشاورزی بیانگر
کشاورزی ایران اسامی است.
ظرفیتهای عظیم
ِ
بیتردید گندم تنها یکی از محصوات اساسی و
گندم انقاب موفق شد
موردنیاز مردم کشور استّ ،اما
ِ
ّ
یکبار قله «ما میتوانیم» را درنوردد و مسیر حرکت و
موفقیت را برای کشاورزی کشور هموارتر کرد .تجربه
چهلساله گندم به ما میاموزد که در گام دوم انقاب
اسامی باید پهنهی دیم و ابی ایران زیر کشت فکر،
انگیزه و عمل جوانان رود .اموختیم که «ما میتوانیم»
با اتکال به خداوند و استفاده از ظرفیتهای کشور ،با
تکیهبر اقلیم غنی ایران و فرهنگ سرشار از عشق و ایثار
و جهاد ،و با بهرهگیری از توان نیروی انسانی کشور به
پینوشتها
Email: teimourian@isu.ac.ir
[ .]1صحیفه امام خمینی؟ ،جلد ،1۴صفحه 13۶0/01/31 :308
[ .]2مقام معظم رهبری در دیدار با رئیسجمهور و هیئت دولت وقت:
1380/0۶/05
[ .]3مقام معظم رهبری در دیدار با رئیسجمهور و هیئت دولت وقت:
1383/0۶/0۴
92
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
سیدیونس کمالیان
پژوهشگر هسته سیاست کشاورزی مرکز رشد
دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مدیریت بازرگانی دانشگاه امام صادق؟
93
فرینگ و ایدیشه
کشت فراسرزمینن ،جایصزینن ایمن و قابلاتکا براه بشش
مهمن از واردات محگوات کشاورزه است
سیاست و اجتماع
در جستجوی راهی
بهتر از واردات
یصاختیاه تشگگن
در سال 2007به دنبال جهش ناگهانی قیمت نفت،
کشورهای صنعتی به دنبال راهکاری جایگزین برای
تامین سوخت و انــرژی خــود افتادند و یکی از این
راهکارها استفاده از سوختهای زیستی بود .در همان
سال با افزایش تقاضای سوختهای زیستی و بهتبع ان
محصوات کشاورزی ،قیمت محصوات کشاورزی
نیز جهش یافت .درنتیجه تامین مایحتاج غذایی
یک کشور و مردم به یک مسئله حکومتی اولویتدار
تبدیل شد .راههای تامین غذای یک کشور در وهله
اول کاشت در همان کشور و عرضه در بازار است؛ اما
زمانی که توان تولید کشور از مصرف ان کمتر باشد
نیاز به واردات برای تامین مطرح میشود .اما واردات
همه گزینههای جایگزین نیست بلکه تنها یکی از
گزینههاست .یکی دیگر از گزینههای فراهماوری غذا
برای یک کشور کشت فراسرزمینی است.
تعریف رسمی از کشت فراسرزمینی بهرهبرداری از
منابع ،عوامل ،ظرفیتها و امکانات سایر کشورها برای
تولید محصوات کشاورزی مورد نیاز در راستای حفظ
منابع پایدار تولید و ارتقاء امنیت غذایی کشور و سایر
نیازهای صنعتی است .عقبه این کشت به استعمار
کهن برمیگردد؛ زمانی که استعمار با استفاده از منابع
کشورهای دیگر به رفع نیازهای خود میپرداخت.
ً
استعمار ،واژهای است که تقریبا همه بامعنای ان
اشنا هستیم و نیازی به تعریف مجدد ان در این
مجال نیست .همان اندازه که بدانیم استعمار یعنی
بهره بردن از کسی یا چیزی یا مملکتی برای سود و نفع
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
ایران تا امروز قرارداد 1/5میلیون هکتار ،کشت فراسرزمینی
را به میزبانی 9کشور امضا نموده است .این قراردادها
توسط 20شرکت امضاشده و 428هزار هکتار نیز زیر
کشت رفته است .از مجموع تولیدات این 428هزار
هکتار کشت ،تنها محصول 120هزار هکتار وارد کشور
میشود و مابقی محصوات به بــازار جهانی یا بازار
همان کشورها فروخته میشود .کشورهای طرف قرارداد
ایران به ترتیب کشورهای همجوار و سپس کشورهای
امریکای اتین و افریقایی است.
پس طبق امار ارائهشده 15 ،درصد قراردادهای جهانی
کشت فراسرزمینی زیر کشت است و در مورد ایران حدود
30درصد از قراردادها مورداستفاده و فعال هستند و از
طرف دیگر ،حدود 14/9درصد کشاورزی فراسرزمینی
ً
فعال جهان متعلق به ایران است .پس نسبتا رتبه ایران
در این زمینه رتبه قابل قبولی است.
نیت اصلی نظام سیاسی کشور برای کشت فراسرزمینی
باا بردن امنیت غذایی کشور است و سپس صادرات
محصوات دارای بازار یا دارای قابلیت بالقوه ایجاد
بازار برای انها .امنیت غذایی بیش از هر اقدام سیاسی
و اقتصادی مــوردتــوجــه جهان اســت و دیپلماسی
کشوری یا شخص دیگر بهطوریکه حق طرف مقابل
بهصورت کامل پرداخت نشود ،برای فهم ما از این واژه
در این نوشتار کافی است .باوجود چنین عقبهای از
کشت فراسرزمینی ،در حال حاضر کشورهای مختلف
بهتناسب مزیت نسبی خود به میزبانی و میهمانی در
کشاورزی میپردازند.
یصاختیاه تشگگن
تهدید و فرصت ایران
در دنیا چهار میلیارد هکتار زمین کشاورزی وجود
دارد و از این میزان ،تا امروز 42میلیون هکتار طبق
قــراردادهــای رسمی به مجموعه کشت فراسرزمینی
پیوستهاند .از 42میلیون هکتار نیز فقط 6/4میلیون
هکتار زیر کشت رفته است و مابقی مزارع بااستفاده
ماندهاند .از این 6/4میلیون هکتار هم ،بخش عمده
محصوات غیر زراعی است 1/5 :میلیون هکتار ذرت،
1میلیون هکتار گندم 1 ،میلیون هکتار سویا ،کمی
افتابگردان و جو ،مابقی نیز روغن پالم و محصوات
جنگلی و کائوچو و . ...این 42میلیون هکتار ،از
سوی 1200شرکت مورد بهرهبرداری قرارگرفته است.
94
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
سیاست و اجتماع
95
یصاختیاه تشگگن
غذا بر اساس همین امنیت غذایی و برای تحقق ان
شکلگرفته است.
جمهوری اسامی ایران امروز به دو دلیل محتاج به
تامین مایحتاج خود از مسیری غیر از تولید داخلی
اســت .دلیل نخست تغییر شرایط اقلیمی کشور و
کاهش بارندگیها ( 230میلیمتر میانگین بارندگی در
سال) است؛ این میزان بارندگی یعنی کمبود ظرفیت
تولید .دلیل دوم نیز افزایش جمعیت و نیاز رو به افزایش
کشور به غذاست .به همین جهت وابستگی ایران
به واردات محصوات کشاورزی و واردات سالیانه
8الی 14میلیارد داری محصوات کشاورزی در
نگاه نخست امری غیرقابلاجتناب است .ویژگی
مهم کشت فراسرزمینی ان است که نسبت به این
حجم از واردات ،توانایی تامین امنیت بیشتری را در
مسیر تامین غذای کشور دارد .به دیگر سخن کشت
فراسرزمینی ،وارد نمودن محصولی است که خودمان
تولید میکنیم نه محصولی که از بازار متاطم جهانی
خریداری میکنیم (یعنی بهجای انکه ایران اقدام به
واردات گندم ،ذرت و برنج از کشورهای مختلف کند؛
اقدام به کاشت همین محصوات در کشورهای دیگر
و انتقال ان به ایران کند).
البته کشت فراسرزمینی نیز فرصت و تهدیدات خاص
خود را دارد و نوع برخورد ما میتواند ان را به فرصتی
برای کشور و یا تهدیدی برای ایران تبدیل کند .کمتر
کسی یافت میشود که منکر کشاورزی فراسرزمینی،
بهعنوان جایگزینی خوب برای واردات باشد؛ زیرا از
طریق کشت فراسرزمینی همارز از کشور خارج نشده
و در یک چرخه به کشور بازمیگردد ،هم ماشیناات
کشاورزی و دانش فنی ایران در زمینه کشاورزی به
دیگر کشورها فرستاده میشود و هم با پیشبینی
نیاز کشور به محصوات کشاورزی مختلف امکان
دور زدن تحریمها با ترفندهایی وجود دارد .اما تهدید
ازانجا شروع میشود که کشاورزی فراسرزمینی در مقابل
کشاورزی داخلی قرار بگیرد و سیاستگذاران اینگونه
فکر کنند که اگر میتوان گندم را در قزاقستان با نصف
یا حتی پایینتر از قیمت خرید تضمینی کشت کرد،
پس چرا طرح حمایتی گندم را ادامه دهیم؟ چرا همه
گندم کشور را با کشت فراسرزمینی تامین نکنیم؟ و
اینگونه میشود که تمام توان تولید کشور زیر سوال
رفته و کشاورزی داخلی ایران بهمرور از سیاستها
محو میشود.
تهدید یا به عبارتی مشکل دیگر کشت فراسرزمینی این
است که هدف اصلی ان فراموش شود .ما در کشاورزی
فراسرزمینی نمیخواهیم برای کشور خلق ثروت کنیم
یا کشاورزی اسان داشته باشیم؛ پس طبیعی است
که اولویت را به میزبانی کشورهایی بدهیم که امنیت
غذایی ما را بیشتر کنند نه چیز دیگری را .همانگونه
که در امــارهــای ابتدایی ایــن نوشتار دیدید ،بخش
زیادی از کشاورزی فراسرزمینی ایران وارد کشور نشده
و در بازار جهانی به فروش میرسد .این نکته یعنی
یک کسبوکار تجاری مانند دیگر کسبوکارهای
تجاری؛ نه فعالیتی که به امنیت غذایی منجر شود.
اقتگاد و مدیریت
کمتر کسن یافت منخود که منکر کشاورزه
فراسرزمینن بهعنوان جایصزینن خوب براه
واردات باخد اما تهدید از ایجا خروع منخود
که کشاورزه فراسرزمینن در مقابل کشاورزه
داخلن قرار بصیرد.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
باید کشوره جهت میزباین ایتشاب خود
که عاوه بر کشاورزه و زمینهیاه مناسب
ک ــش ــاورزه .1ث ـبــات سـیــاســن .2امنیت
سرمایهگذاره .3لجستیک .4دوستن با
جمهوره اسامن را داخته باخد.
موانع توسعه کشت فراسرزمینی
برای اجرایی شدن کشت فراسرزمینی یکسری موانع
و اشکاات وجود دارد؛ ازجمله:
اول .نبود ساختار اجــرایــی بــرای هدایت و نظارت
کشاورزی فراسرزمینی در داخل و خارج از کشور .برای
اصاح این موضوع باید وزارت خارجه هم وارد عمل
شود و تنها وزارت کشاورزی متولی این کار نیست.
دوم .هماهنگی اندک دستگاههای ذیربط مانند بانک
مرکزی ،وزارت خارجه ،وزارت مسکن و ...با یکدیگر.
سوم .کمتجربگی بخش واردشده به این حوزه.
چهارم .حرکتهای انفرادی و بدون مطالعه که ممکن
است به اعتبار کشور لطمه بزند.
پنجم .شرایط متغیر اقتصادی و سیاسی ایران و نبود
امنیت سرمایهگذاری ازنظر سیاسی و اقتصادی
ششم .رقبای بانفوذ در کشورهای میزبان.
درنهایت باید مسئله کشت فراسرزمینی بهصورت
همهجانبه موردبررسی قرارگرفته و تصمیمگیری شود که
چه محصواتی با تکیه بر کشت فراسرزمینی تامین شود و
چه محصواتی با تکیه بر کشت داخل؟ چه کشورهایی
هدف کشت ایران قرار گیرند و نیز چه سیاستهایی
باعث میشود که کشاورزی فراسرزمینی فرصتی برای
امنیت غذایی ایران باشد و نه تهدیدی برای ان.
پس باید کشوری جهت میزبانی انتخاب شود که عاوه
بر کشاورزی و زمینههای مناسب کشاورزی .1ثبات
سیاسی .2امنیت سرمایهگذاری .3لجستیک .4
دوستی با جمهوری اسامی را داشته باشد.
از طــرف دیگر رساندن ایــران به خودکفایی در یک
محصول و بیتوجهی به دیگر محصوات نیز زیانبار
اســت .بهعنوانمثال 60درصــد ظرفیت کشاورزی
کشور به گندم اختصاص دادهشده تا در تولید گندم به
خودکفایی برسیم ،این در حالی است که محصوات
دیگر کشاورزی مورد بیتوجهی قرارگرفتهاند و کاشت
انها باوجود اهمیت مورد بیتوجهی قرارگرفته است.
بهعنوان نمونه میتوانیم از وضعیت ابریشم در کشور
مثال بزنیم .ایــران پیش از نفت تولیدکننده ابریشم
بود .در حال حاضر تولید جهانی ابریشم 210هزار تن
نخ ابریشم است که 170هزار تن را چین و 28هزار تن
را هند تولید میکند .درحالیکه تولید ابریشم کشور به
120تن در سال میرسد یعنی 1هزارم چین هم تولید
نداریم و از رتبه سوم تولیدکنندگان ابریشم به رتبه هشتم
نزول کردهایم .جالب انکه صنایعدستی و کهن ایرانی
مانند قالیبافی به ابریشم وابسته است .از زعفران هم
میتوانیم نام ببریم .زعفران ایران در دنیا اندکاندک در
حال تبدیلشدن به زعفران افغانستان است.
پینوشت
Email: yunus.isu.90@gmail.com
96
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
رضا پاینده
پژوهشگر هسته نواوری مرکز رشد
دانشجوی دکتری مدیریت نواوری دانشگاه تهران
97
سیاست و اجتماع
دوره مشتره از زیجیره ارزش ،ارزشیا را به مرور بیریگ
منکند .ایساین که درگیر این زیجیره یباخد ،ارزش تولید
و تولیدکننده را کمتر منفهمد
فرینگ و ایدیشه
غایب بزرگ
یصاختیاه تشگگن
بــازارهــا حـ ِـق انتخاب میدهند .مشتریان هر روز با
انبوهی از تقاضا ،به بــازار میروند و انچه متناسب
با نیاز خود میبینند از دنیای رنگارنگ کسبوکار
گلچین میکنند و بابتش هزینه میدهند .طبیعی
است در دنیای مصرفی امروز ،بخشی از این خریدها،
تحت تاثیر القائات فروشندگان است و بازار نه تنها
گزینههای خرید را معرفی میکند ،مصرفکننده را به
بازار پر محصول
خرید گزینهها تشویق میکند .در این ِ
و پر کــاا ،مشتری با خرید ،به دنبال برطرف کردن
نیازهای خود و فروشنده با فروش ،به دنبال سوداوری
بیشتر است .اما ارتباط مشتری و فروشنده ،ارتباط
ظاهری و ایه رویی بازار است .حقیقت این است
که تولیدکننده ،نقشی جدی در بازار ایفا میکند و به
پس بازار است؛ ارزشهای
موتور ِ
گونهای ِ
مولد ارزشها در ِ
متفاوتی که بازار برای ان ارزش و اعتبار قائل است و
ً
مشتری حاضر است به ازای ان پول پرداخت کند .اصا
بازار و بازاریان اعتبار خودشان را از تولید و تولیدکننده
میگیرند .اما گاهی در خرید و فروشها ،نقش و اعتبار
واقعی تولیدکننده ،دیده نمیشود و علیرغم اثر جدی
که در خلق ارزش دارد از معامله غایب میشود و همین
میشود که گاهی حق و حقوق ان فراموش شده و کاا،
از اصل و خاستگاه واقعیاش جدا شده و در بستری،
غیر از بستر واقعی خودش عرضه میشود.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
زنجیرهای میرود ،چرخدستی را برمیدارد و در راهروهای
ان ،قفسه به قفسه ،محوات منتظم و تازه را از شرکتها
و کارخانههای مختلف در جلوی خود مرور میکند
و در کمتر از یک ساعت ،همه مایحتاج زندگیاش را
دنیای کااهای
میخرد .در این سبک خرید ،فرد در
ِ
ناهمجنس بدون فروشنده است؛ از کاای فله و غیرفله
ِ
گرفته تا وارداتی و صادراتی ،از مواد غذایی و شوینده
گرفته تا لــوازم برقی و اتومبیل .البته ،کارمندانی در
فروشگاه هستند که راهنمایی میکنند و سواات را
پاسخ میدهند و همچنین صندوقدارانی که خرید
مشتریان را تسویه میکنند ولی خبری از ّ
تجار نیست و
اگر هست ،در ارتباط با مشتریان نیست .به نظر میرسد
در این سبک ،مشتری با کاا و تعدادی کارمند تنها
مانده است .کااها باید خودشان از قابلیتها و مزایا
و کیفیتشان صحبت کنند .تولیدکننده کاا پیشتر
حذف شده بود ،تاجر کاا هم برچیده شد.
با توسعه بیشتر الگوهای خرید ،خریدار پشت لپتاپ
خود ،محصول موردنظر را جستوجو میکند و فهرستی
از تصاویر و ویژگیهای محصول را اسکرول میکند،
قیمت محصوات را با هم مقایسه میکند و در بخش
نظرات ،بازخوردهای سایر مشتریان را مطالعه میکند.
در بخش تصاویر ،عکسهای مختلف همان کاا را
مشتری در راسته بــازار قدم میزند و مغازه به مغازه
جنسهای مختلف را مشاهده میکند .هر مغازه
ً
معموا انبوهی از جنسهای همجنس را عرضه میکند
و مشتری میتواند کاای مشابه را از نزدیک ببیند و
تخفیف بگیرد .حتی میتواند از فروشنده بخواهد
در مورد هر محصول اطاعاتی به او بدهد .از انجا که
فروشندهها چندین سال در ان کسبوکار مشغول
ً
فعالیتند معموا اطاعات خوبی درباره تاریخچه و
ً
کیفیت هر محصول دارند و مثا میتوانند اطاعات
خوبی از یک ماشین لباسشویی در اختیار فرد بگذارند و
ان را با سایر برندها و محصوات کشورهای دیگر مقایسه
کنند و حتی تجارب مشتریان قبلی همان محصول
را به مشتریان بعدی منتقل کنند .گاهی فروشنده،
چنان احــاطــه و تبحری نسب بــه کــاا و اطاعات
ان دارد که خریدار فراموش میکند ،تولیدکننده فرد
دیگری است .البته تاجران گاهی خود را همکار و
شریک تولیدکننده میدانند و مشتری گمان میکند
تولیدکننده و تاجر یکی است .در این الگوی خرید،
مشتری با کاا و تاجر کاا مواجه است و تولیدکننده
کاا از سطح روابط حقیقی اجتماعی حذف میشود.
در الگوی دیگر ،مشتری؛ پیامک تخفیف فروشگاه را
دریافت میکند .به همراه اعضای خانواده به فروشگاه
98
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
99
سیاست و اجتماع
از زوایای مختلف میبیند و فرصت دارد تا ساعتها
کاا را برانداز کند و حتی فیلمهای معرفی محصول
را بارها و بارها ببیند .بدون اینکه با کسی گفتگو کند
در نهایت کاا را به صورت اناین سفارش میدهد.
خرید» سایت ،قوانین مربوط به
در بخش «راهنمای
ِ
تضمین کیفیت و رو یــههــای بــازگــردانــدن کــاا ،این
اطمینان را به فرد میدهند که در صورت عدم تطابق
کاا با ویژگیهای مندرج در تصویر ،کاا تعویض
میشود .در حقیقت یک عقد غیابی رخ میدهد .دیگر
نه تولیدکنندهای هست نه تاجری و نه حتی کاایی.
در این شیوه خرید ،انچه که بازار را به تصویر میکشد
حضور مشتریان در تعدادی سایت الکترونیکی است.
الگوهای سهگانه فوق ،اگرچه به لحاظ زمانی در پی
یکدیگر ظهور کردهاند ،هر سه در بازار نهادینه شدهاند
و تا حد زیادی رفتار مشتریان را تغییر دادهاند ولی به
نظر میرسد مسیر همتکاملی نداشتهاند و همچنان
هر سه الگو همزیستی دارنــد .با وجود اینکه نواوری
چشمگیری در مدل خرید رخ داده ولی نواوریهای
جدید ،اثر تخریبی زیادی نداشته و مردم همچنان
نسلهای قدیمی خرید را کنار نگذاشتهاند .مضاف
بر اینکه نسلهای پیشین هم با نواوریهایی همراه
بــوده و توانستهاند مشتری را حفظ کنند .علیرغم
این همزیستی و عدم همتکاملی ،به مرور اتفاقی در
جامعه رخ داده و پدیدهای ریشه دوانده و ان فاصله
هر چه بیشتر مشتری از زنجیره ارزش کااهاست .در
شیوه اول ،برای خرید هر محصول ،به یک مغازه خاص
مراجعه میشد :برای خرید پوشاک به لباسفروشی و
برای خرید سبزیجات به خواروبار فروشی که مشتری
یصاختیاه تشگگن
در واقع به بخشهای اخر زنجیره ارزش میرسید .شیوه
دوم خرید ،مشتری را از مراجعه به مراجع گوناگون خرید
ِ
تجلیات اقتضایی هر محصول در
بازداشت و حداقل
ِ
فروشگاه هدف را هم تقلیل داد و مشاهده ارزشافرینی
ً
تقریبا از تعامات اجتماعی حذف شد .در شیوه اخر
هم ،فروشگاه بزرگ به حروف اینترنتی تبدیل شد و هم
ً
ارزشافرینی و هم ارزشها ،مشترکا مجازی شدند.
به نظر میرسد دوری از زنجیره ارزش ،ارزشها را به مرور
بیرنگ و عادی میکند .انسانی که درگیر زنجیره تولید
نباشد ،ارزش تولید و تولیدکننده را کمتر میفهمد.
باغبان و خریدار ،هر دو یک سیب میخورند ولی
سیب ،ارزش یکسانی برای ان دو نــدارد .حمایت و
هــواداری از کااها تحت تاثیر ارزشهــای پشتیبان
کااهاست .ارتباط حداقلی مشتریان با تولیدکنندگان
میتواند ارزشها را منتقل کند و ذهن افراد را از تمرکز
بر خروجیها و ماحصل ،به افراد ،فرایندها و تاشها
نیز تسری دهد .با این احتساب ،حمایت از کااها
معنادار میشود و طرفداری از یک کاا به طرفداری
از ارزشهای پشتیبان و زنجیره ارزش ان گره میخورد.
نمایانی اصل و نسب کااها ،زمینه اعتماد و اتکای
مشتریان را فراهم میکند.
بوتیکهای شیک با موسیقی ارام و فروشگاههای
مدرن با پرژکتورهای پر نور ،فراورده کارگاههای کم نور و
کارخانههای پر سر و صدا را به بازار عرضه میکنند و انچه
که دیده میشود ایه رویین است .این پیشخوان جذاب
و ان پشتپرده دلهرهاور به مرور ذهن سیاستگذاران
را هم تحت تاثیر قرار میدهد و جانب سیاستها را از
سیاستهای صنعتی به سیاستهای تجاری سوق
اقتگاد و مدیریت
با وجود اینکه یواوره چشمصیره در مدل خرید رخ داده
ولن یواورهیاه جدید ،اثر تشریبن زیاده یداخته و مردم
یمچنان یسلیاه قدیمن خرید را کنار یصذاختهاید.
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
در صنعت مواد غذایی و گاین در صنایع دستن دیده منخود
که بششن از یک فروخصاه ،با اختگاص فضایی خیشهاه،
به صورت یمادین و البته گاین واقعن ،فرایند تولید یک
محگول غذایی مثل سویان را به مشتره یشان مندید.
همتی ندارند ،به چسباندن تصاویری از کارخانه و
محل تولید محصول اشاره میکنند و نشان میدهند
ً
که مثا این پارچه از کدام یک از مزارع پنبه به دست
امده و به اینجا رسیده است .اتاق شیشهای در اصل
نمایشی است فانتزی از زنجیره ارزش که قوام تولید
ً
را به نمایش میگذارد ،اما از انجا که صرفا عرضهای
نمایشی اســت ،معلوم نیست که چقدر اهمیت و
ارزش تولید را متذکر میشود .به هر حال از این حیث
ً
که عمدتا ،بدترین و نامناسبترین شرایط مکانی برای
بخشهای تولیدی اختصاص داده میشود و همیشه
تولیدکنندگان پشت پردهاند ،اتاق شیشهای فرصتی
برای عرضه زنجیره ارزش مهیا میکند.
میدهد و انتخاب تولیدکننده را از دغدغه مردم حذف
میکند .این نوشتار ضمن تبیین فاصله تولیدکننده از
متن جامعه ،به رویکردهایی اشاره میکند که جامعه
امروز در تاش است تا تولید را در زندگی افراد بازطرح
کند و ان را از انزوا خارج کند .رویکردهایی که به دنبال
تریبونی برای تولید است .البته این پاسخها و رویکردها
خود زاییده دنیای مدرن است و اگرچه بعضی از انها
همچنان مبتنی بر سیاستهای تجاری و رویکرد
بازرگانی است ،ولی باز ردپای تولید و تولیدکننده در ان
دیده میشود و فریادی بر حذف بیرحمانه زنجیره ارزش
اهمیت فریاد به حدی است که
از زندگی امروز است.
ِ
اگر مردم بفهمند تولیدکننده یک شامپو ،برای کمک و
توانمندسازی معلوان ،از افراد رنجور و ناتوان در خط
تولید استفاده کرده و علیرغم راندمان ظاهری پایینتر،
ارزش وااتری را مدنظر قرار داده ،رویکرد متفاوتی پیدا
میکنند .اطاعاتی که نه در راسته بازار ،نه در فروشگاه
بزرگ ،و نه در ادرس الکترونیکی پیدا میشود.
سفر مشتری
در روشهای نوین سفارشیسازی محصوات و خدمات،
فرد به صورت مجازی درگیر ساخت و تولید میشود.
اعمال سلیقهها و نظرات در تولید محصوات ،برای
مشتریان جذاب است و گاهی اوقات جنبه تفریحی
و سرگرمی به خود میگیرد .سفر مشتری ،تاش میکند
تجربه خرید را به جــای تصمیمی انــی به فرایندی
تعاملی تبدیل کند و افراد فرصت انتخاب و ساخت
مییابند .بعضی کسبوکارها از افراد میخواهند که
عکس خود را برای انها ارسال کنند و سپس مبتنی بر
هوش مصنوعی ،تیپهای مختلف لباسی را برای فرد
تست میکنند و فرد عادی همچون خیاطی زبردست
میتواند همه پیشنهادهای سیستم را با سلیقه خود
تغییر دهد ،از جنس و رنگ پارچه گرفته تا مدل لباس
یصاختیاه تشگگن
اتاق شیشهای تولید
در صنعت مواد غذایی و گاهی در صنایع دستی دیده
میشود که بخشی از یک فروشگاه ،با اختصاص فضایی
شیشهای ،به صورت نمادین و البته گاهی واقعی ،فرایند
تولید یک محصول غذایی مثل سوهان را به مشتری
نشان میدهد .این کار هیچ ضرورت قانونی یا حتی
الزام عرفی هم ندارد ،ولی تاجر تاش میکند اصالت
کاا و زحمتی را که پشت تولید قرار گرفته به مشتریان
نشان دهــد .بعضی فروشندگان که چنین امکان و
100
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
و سبک دوخــت .در واقــع ،مشتری میتواند خیاط
خود شده و تیپها و لباسهای گوناگون را به صورت
مجازی تجربه کند .در مرحله بعد ،تصاویر منتخب
برای فرد ارســال میشود و فرد بعد از انتخاب تیپ
رسمی یا تیپ ورزشی یا تیپ دانشجویی ،میتواند
فهرست لوازم دستیابی به ان ظاهر را مشاهده کند.
همه کااها و لوازم مورد نیاز فرد وارد سبد خرید شده و
اینک میتواد انها را پرداخت کند و بعد از یک روز در
منزل خود ببیند .پوشاک و لوازم ارایشی از مثالهای
متداول سفر مشتری است که البته در صنایع دیگر مثل
طراحی داخلی هم استفاده میشود و مشتری عادی
به طراح داخلی حرفهای تبدیل میشود.
سیاست و اجتماع
و ان ،تولیگری زنجیره ارزش از ایده تا عمل است.
ً
کسبوکارهای نوپا عموما تاش میکنند محصول
یا کاای خودشان را به مشتریان عرضه کنند و میزان
فروش انها تا حد زیادی وابسته به کیفیت ارزش و نوع
ارزشافرینی دارد که در پی ان هستند .استارتاپهایی
ً
که به صورت پلتفرم فعالند و صرفا بخشی از عرضه و
تقاضای بازار را به هم متصل میکنند دالتی برای تولید
ندارند .پلتفرمها گونهای از سوداگری مدرن هستند که
به روش کارامد ،فعالیت تاجران را بازتولید کردهاند.
کسبوکار خانگی
استارتاپهای غیرپلتفرم
کسبو کارهای نوپا ،علیرغم تفاوتهای فرهنگی که
در دنیا وجود دارد ،اقتصاد را درنوردیدهاند و امروزه در
همه جوامع ،موقعیت خاصی دارند .حتی اگر جایگاه
انها در اقتصاد مشهود نباشد ،به نوعی پیشانی نواوری
و ماجراجویی جامعه به حساب میایند .فارغ از بخش
و صنعتی که یک استارتاپ در ان رشد میکند و پا
میگیرد ،استارتاپیسم ،بنمایه و سنگبنایی است
که از یک مکتب فکری خــاص نمایندگی میکند
101
یصاختیاه تشگگن
تجارب وامانده و پیشینه کسلکننده افراد در کانشهرها،
انــان را به سمت کسبوکارهای چــاا ک و خانگی
میکشاند .کسبو کارهایی که توان مدیریت و ایدهپردازی
را به افراد برمیگرداند و به انان فرصت میدهد تا در کنار
اعضای خانواده خود هم زندگی کنند و هم فرصت امرار
معاش بیابند .البته به خاطر ماهیت خانه و تجهیزات
اشپزخانه ،کسبوکارهای خانگی بیشتر حول مواد غذایی
شکل میگیرند و از تهیه مواد اولیه ،مراحل مختلف
طبخ ،بستهبندی ،جذب مشتریان محلی و سازمانی
تا ارسال و تحویل ،همه زنجیره در بستر خانواده شکل
میگیرد .این روش ،به اسم افراد و اشخاص برچسب
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
اتاق خیشهاه تولید ،سفر مشتره ،استارتاپیاه غیرپلتفرم،
کسبوکار خایصن و پیام صنعتصاین یر کدام خیوهیایی
یستند که به صورت مقطعن و البته غیریظاممند به تولید
بها دادهاید و به گویهاه یمصن حمایتیاه تجاره و ّ
تجار
از تولید محسوب منخوید.
میخورد و از انجا که کیفیت مبنای انتخاب چنین
محصواتی به موازی محصوات صنعتی است ،در
بازار هدف نفوذ پیدا میکند .ارزش کسبوکار خانگی
به این است که محصول به همراه زنجیره ارزش خود
به دست مصرفکننده نهایی میرسد و مشتری به
خاطر خاستگاه و عقبه کاا ،ان را جایگزین کاای
کارخانهای کرده است.
این سبک از پیامهای بازرگانی ،مسیری پیشساخته
باشد که بتواند انها را در جامعه نشان دهد.
مقدمه حمایت مردمی از تولید ،شناخت عمومی هر چه
بیشتر تولید است .اتاق شیشهای تولید ،سفر مشتری،
استارتاپهای غیرپلتفرم ،کسبو کار خانگی و پیام
صنعتگانی هر کدام شیوههایی هستند که به صورت
مقطعی و البته غیرنظاممند به تولید بها دادهاند و به
گونهای همگی حمایتهای تجاری و ّ
تجار از تولید
محسوب میشوند .این روشهــا ،به نوعی بازتولید
نظام تجارتند که از صنعت بهره بردهاند .در این میان
نقش سیاستهای دولتی و قوانین مجلس هم نباید
در طرح موضوع تولید در جامعه نادیده گرفته شود،
اگرچه راهحــلهــایــی که برخاسته از پیشنهادهای
خود بازیگران تولیدی و تجاری در جامعه است ،اثر
پایدارتری دارد .جهتدهی درست به راهحلها ،همراه
با اعمال سیاستهای صحیح صنعتی و تجاری
میتواند ارزش و ارزشافرینی را به جامعه بازگرداند؛
در جامعهای که طی یک همزیستی مسالمتامیز،
کاا و ارزش حذف شده است.
یصاختیاه تشگگن
پیام صنعتگانی
نقش رسانهها و کانالهای تلویزیونی در سبک زندگی
افراد نیازی به اثبات ندارند .هزینههای میلیاردی تولید
ً
و پخش پیامهای بازرگانی حتما برای صاحبان صنایع
ً
و کسبو کار توجیه اقتصادی دارد که مستمرا بازار
اژانسهای تبلیغاتی داغتر میشود .انجا که منافع
تولیدکننده و تاجر به هم گره میخورد ،به وفور دیده
میشود که پیام بازرگانی به پیام صنعتگانی تغییر هویت
میدهد و خط تولیدهایی که هیچ وقت فرصت عرضه
نداشتهاند رو میایند .اگرچه که همچنان بسیاری از
کسبو کارها به عرضه کاایشان در زمینهای جذاب و
ارزش کاا از دل
رنگارنگ اکتفا میکنند ولی مخابره
ِ
کارخانه ،روشی است که در پیامهای صنعتگانی قابل
مشاهده است .کارخانهها ،کارگاهها و مراکز تولیدی
هیچ وقت رسانهای نداشتهاند ،هیچ وقت ویترینی
برای عرضه و تریبونی برای دیده شدن نداشتهاند ،شاید
پینوشت
Email: reza.payandeh@ut.ac.ir
این مطلب در شماره نخست نشریه «نوافرین» (منتشر شده در زمستان
)1397متعلق به هسته «نواوری» مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟،
منتشر گردیده است.
102
حک ݐݩںںل ݑݩٮ ݧݐڡݩ
ݣ ݣ«ݣ مر ݣاݥ ݣ ݫ ݣیݫ ݣ ݫ ݫݬݕ ݣرݣݣم»
ݐݩݦ
ݫݬݕىرݣݣوںدݣهݤ
پلتفرمها ،چگونه زندگی
ما را تغییر میدهند؟
تهیه و تنظیم از هسته «خطمشی فضای مجازی» مرکز رشد
پرویده حکمراین پلتفرم
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
سرخط
امتداد یا مهار سلطه
رشد برای تالیف و تنظیم این پرونده ،گستره روزافزون
ادبیات پلتفرم نیست ،بلکه عمق اثرگذاری پلتفرم در
حکمرانی فضای مجازی است.
سیر تاریخی فناوری اطاعات و ارتباطات نشاندهنده
ان است که حوزه فاوا فراتر از ابعاد فناورانه رفته و با
پیوند عناصر مختلف اجتماعی ،امروزه به بستر اصلی
ساخت نظامات اجتماعی مبدل گشته است تا جایی
که فضای مجازی را در امتداد فضای واقعی شکل داده
است .نکته اصلی این است که امروز فاوا به پلتفرمهای
نرمافزاری رسیده است و نظامهای اجتماعی بر بستر
چنین پلتفرمهایی در حال شکلگیری است.
از روند توسعه کنونی پلتفرمها به نظر میرسد که پلتفرم
یکی از جدیدترین نسخههای امتداد سلطه اقتصادی و
سیاسی غرب است؛ از سویی پلتفرمها بستری شدهاند
تا نواوری ازم برای توسعه بازارهای جریان سرمایهداری
را به ثمن بخس فراهم کنند و از سویی دیگر با ظرفیت
فراوانی که در ارائه خدمات گوناگون اجتماعی به وجود
اوردهاند ،رفتهرفته حا کمیت نظامهای اجتماعی را
در اختیار گرفتهاند تا جایی که در ادبیات مدیریت
دولتی ،سخن از «پلتفرم بهمثابه دولت» به میان امده
است .حال در نگاهی توامان از فرصت و تهدید به
پلتفرم ،مسئله اصلی این است که حاکمیت جمهوری
اسامی ،چگونه میتواند از اصول قانون اساسی و قلمرو
سرزمینیاش در مهاجرت نظامهای اجتماعی بر بستر
امروزه همه ما از تلفنهای هوشمند استفاده میکنیم
و در جریان زندگی روزانــهمــان به خدمات فناوری
اطاعات و ارتباطات وابستهایم؛ خدماتی نظیر خرید،
تاکسیهای اینترنتی ،شبکههای اجتماعی ،اموزش
و . ...توئیتر ،فیسبوک ،اسنپ ،گوگل و بسیاری دیگر
از نرمافزارها همگی در هسته خود یک پلتفرم هستند.
پلتفرمها ،محدود به پلتفرمهای نرمافزاری نیستند و
در رشته طراحی صنعتی و مهندسی طراحی نیز از
ً
پلتفرمها یاد میشود ،مثا در صنعت اتومبیل ،یک
ً
تولیدکننده میتواند صرفا با یک پلتفرم ،زیرساخت
انبوه انواعی از اتومبیلها را ایجاد کند.
و زمینه تولید ِ
در ادبیات مدیریت استراتژیک ،رهبران بــازار برای
سهم بازار بیشتر ،به دنبال دستیابی به نقاط اهرمی
هستند که پلتفرم بــرای ایشان به ارمـغــان مــیاورد.
اقتصاد پلتفرمی یا اقتصاد اشتراکی ،حوزه نوینی در
اقتصاد است که با تکیهبر اثر «شبکهای» و با استفاده
از ظرفیتهای فاوا در استفاده مکرر از منابع (،)reuse
تولید ارزش از منابع را حداکثر ساخته و مدلهای
اقتصادی متفاوتی را رقم زده است .با توسعه فضای
مجازی در سالهای اخیر ،پلتفرم در ادبیات روابط
بینالملل نیز ورود پیدا کرده است .این تنها بخشی
از علوم مختلفی است که ادبیات پلتفرم در انها
مطرح شده است و روز بــهروز نیز توسعه مییابد؛ اما
انگیزه اصلی هسته «خطمشی فضای مجازی» مرکز
104
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
105
فرینگ و ایدیشه
جواد ازادی
دبیر هسته «خطمشی فضای مجازی»
مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟
سیاست و اجتماع
پلتفرمها نهتنها دفاع کرده بلکه نقشی فعال در حفظ
و امتداد انقاب اسامی ایفا نماید.
پرونده ویژه حکمرانی پلتفرم ،با تمرکز بر پلتفرمهای
نرمافزاری ،در هفت عنوان نوشتاری ،اماده شده است.
به دلیل فقر ادبیات فارسی در این حوزه ،مطالب اول
پرونده بیشتر جنبه معرفی و اموزشی داشته و مخاطبش
شخصی است که با مفهوم پلتفرم اشنایی نــدارد.
چنانچه خواننده محترم در این مسئله سابقه قبلی
داشته باشد ،میتواند از نگاشت چهارم ،پرونده را
پیگیری نماید.
نوشتار اول با عنوان «پلتفرم چیست؟» به تعریف
دقیق مفهوم پلتفرم میپردازد و مبنایی برای مطالب
بعدی میشود .در این مطلب ،جایگاه نظری پلتفرم
و گونهشناسی پلتفرمها تبیین میگردد.
در شرایطی که «سازوکارهای قیمت» پیشران اصلی
بازار در اقتصاد مدرن است ،در اقتصاد پلتفرم ،این «اثر
شبکهای» است که پیشران اصلی و توسعهدهنده پلتفرم
است؛ با این تفاوت که با ظرفیت فناوری اطاعات
و ارتباطات ،ان سازوکارهای حا کم که کارامدی را
در ترجمان ارزش مباداتی جستوجو میکرد ،دیگر
محدود به حوزه اقتصاد نیست و به همه عرصههای
اجتماعی تسری یافته اســت .نوشتار دوم با عنوان
«قدرت پلتفرم؛ اثر شبکهای» ،به تبیین این «پیشران
پلتفرم» میپردازد.
در عصر پلتفرمها ،ساختار اجتماع و به دنبال ان ساختار
حکمرانی از سازوکارهای متداول مبتنی بر سلسلهمراتب
یا بازار و ...به سازوکارهای حکمرانی شبکهای رسیده
است .این تحول در سازوکارهای حکمرانی« ،نظام
پاسخگویی» را نیز متحول کرده است .مطلب سوم
با عنوان «پاسخگویی پلتفرم» به دنبال ان است تا با
واکاوی کنشگران پلتفرم ،چالشهای پاسخگویی در
حکمرانی پلتفرم را تبیین نماید.
پرویده حکمراین پلتفرم
بهتبع تبیین چالش پاسخگویی پلتفرمها ،به مسئله
«چگونگی طراحی سازوکار حکمرانی پلتفرمها» رهنمون
میشویم .نوشتار چهارم به دنبال ساخت دهی به مسئله
حکمرانی پلتفرمها با لنز «تنظیم مقررات» است و سه
گری پلتفرم» و
سطح «تنظیمگری در پلتفرم»« ،تنظیم ِ
«تنظیمگری با پلتفرم» را بیان میکند و چالش اصلی
انقاب اسامی را «تنظیمگری با پلتفرم» میداند.
چالش «حکمرانی پلتفرمها» با نگاه به رونــد اینده
فناوری ،پیچیدهتر خواهد شد؛ سهمیاری فناوری
در توسعه پلتفرمهای امــروزی ،بیشتر در استخدام
فناوری ارتباطات و با اثر شبکهای بوده است و هنوز
بسیاری از ظرفیتهای فناوری اطاعات در توسعه
پلتفرمها بالقوه مانده است .در ایندهای نهچندان دور
و با همگرایی فناوریهایی نظیر نسل پنجم اینترنت،
فناوریهای هوشمند ،اینترنت اشیاء و ...شاهد
فراگیری «پلتفرمهای اینترنت اشیاء» خواهیم بود؛
موضوعی مهم که در مطلب پنجم با عنوان «حکمرانی
پلتفرمهای اینترنت اشیاء» بدان پرداخته شده است.
با نظر به اشارات متعدد مقام معظم رهبری ،تهدیدانگاری
یا فرصتانگاری صرف فضای مجازی خطایی راهبردی
است که یا انقاب اسامی را از ظرفیتهای فوقالعاده
فاوا برای پیش برد اهدافش محروم میکند و یا منجر
به ولنگاری در مواجهه با فضای مجازی میشود و
مهلکترین لطمات را به انقاب وارد خواهد کرد .دو
مطلب اخر پرونده حکمرانی پلتفرم ،به دنبال ان است
تا مبتنی بر مبانی اسامی« ،تعاون» را بهعنوان نمونهای
از ظرفیتهای مثبت پلتفرم و «حکمرانی پلتفرم توسط
نظام سرمایهداری» را از تهدیدهای پلتفرم در مواجهه
جمهوری اسامی با فضای مجازی ترسیم نماید.
جواد ازادی
پژوهشگر هسته «خطمشی فضای مجازی» مرکز رشد
دانشجوی دکتری مدیریت دولتی دانشگاه امام صادق؟
جایگاه نظری پلتفرم
اولین بار دیکشنری ا کسفورد در اوایل 1574از مثالهایی
استفاده کرد که در انها پلتفرم اشاره به «یک طراحی،
یک مفهوم ،یک ایده یا یک الگو» داشت؛ اما توسعه
کاربست پلتفرم در رشتههای مختلف به دهههای
اخیر برمیگردد .از این میان میتوان اولین زمینههای
شکلگیری پلتفرم را در سه حوزه نظری دنبال کرد:
اول ،پژوهشگران رشته مهندسی طراحی و طراحی
صنعتی جــزء متقدمین استفاده از مفهوم پلتفرم
هستند ،انها زمانی که خانوادهای از یک محصول را
تولید میکنند؛ از واژه پلتفرم استفاده میکنند .منظور
از خانواده محصول ،هسته اصلی یک محصول است
که بــرای نیاز خاصی از مشتریان طراحی میشود و
این امکان را دارد که بهسادگی با حذف ،جایگزینی
و یا اضافه کردن ویژگیهایی خاص ،برای مشتریان
سفارشیسازی شود .این ادبیات را میتوان با مفاهیمی
نظیر تفکر پلتفرمی ،فناوریهای پلتفرم و سرمایهگذاری
پلتفرم دنبال نمود.
گروه دوم استراتژیستهای فناوری هستند .این گروه
از جایی به بحث پلتفرم ورود پیدا کردند که پلتفرمها را
نقاط کنترلی در صنایع دیدند؛ چراکه پلتفرمها امکان
ارزیابی و تخمین موفقیت و شکست شرکتها را در
سطح صنعت به دست میدهند .بعدها ایدههای
استراتژیستهای فناوری به رشته بازاریابی و مدیریت
استراتژیک نیز وارد شد و شرکتها بــرای به دست
ً
اوردن رهبری بازار به دنبال پلتفرم شدن رفتند .مثا
مایکروسافت ،برای تضمین بقای ویندوز به پلتفرم
روی اورد و یا Netscapeاستراتژی متفاوتی را در پیش
گرفت و اجازه داد تا مرورگرش با سیستمعاملهای
مختلف کار کند و سازگار باشد.
گروه سوم اقتصاددانان هستند ،در ادبیات فارسی
محدودی که از این موضوع داریم بایستی با عبارت
اقتصاد اشتراکی ان را ردیابی کنیم .در اقتصاد پلتفرم،
پرویده حکمراین پلتفرم
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
پلتفرم چیست؟
پلتفرمیا یستره براه به دست اوردن رایصان یواوره و
برونسپاره واحد تحقیق و توسعه یستند
106
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
علیرغم تفاوتهایی که علوم مختلف در تعریف
پلتفرم دارند؛ اما میتوان با استقراء وجوه مشترک انها
ً
را به دست اورد .مجموعا پلتفرمها ،بستر یا سکویی
هستند که امکان حضور توسعهدهندگان متعدد را
برای خدمترسانی به کاربران نهایی فراهم میاورند.
نقش اصلی پلتفرمها ،تسهیل ارتباط توسعهدهندگان
(بهمثابه عرضهکنندگان خدمات) و مصرفکنندگان
نهایی (بهعنوان تقاضا کنندگان) اســت .پلتفرمها
دارای مالک هستند و مالک پلتفرم کسی است که
بهجای ارائــه مستقیم خدمت به مصرفکنندگان،
107
فرینگ و ایدیشه
پلتفرم چیست؟
سیاست و اجتماع
پلتفرم بهعنوان بستر یا واسطهای برای بازارهای دوسویه
در نظر گرفته میشود که خدمات را برای دو گروه متمایز
از بازیگران فراهم میاورد .در شرایطی که «سازوکارهای
قیمت» پیشران اصلی بازار در اقتصاد مدرن است ،در
اقتصاد پلتفرم ،این «اثر شبکهای» است که پیشران اصلی
و توسعهدهنده پلتفرم است؛ با این تفاوت که با ظرفیت
فناوری اطاعات و ارتباطات ،ان سازوکارهای حاکم
که کارامدی را در ترجمان ارزش مباداتی جستوجو
میکردند ،دیگر محدود به حوزه اقتصاد نیست و به
همه عرصههای اجتماعی تسری یافته است.
برخاف سابقه بیشتر کاربست پلتفرم در طراحی
صنعتی ،میتوان ادعا کرد که امروزه پلتفرم در حوزه
فضای مجازی بیشترین استعمال را دارد.
پرویده حکمراین پلتفرم
سکویی (بستری) برای حضور عرضهکنندگان متعدد
و خدمترسانی به مصرفکنندگان گونا گون شده
است و سود خود را از این وساطت کسب میکند نه
از عرضه مستقیم خدمات .مالک پلتفرم با استفاده از
اثر شبکهای و روابط چندگانه که در شبکه بهصورت
تصاعدی افزایش مییابد ،سود خود را حداکثر میسازد.
به دلیل تمرکز پرونده بر حوزه فضای مجازی ،تعریف
خود را بیشتر با گفتمان این حوزه ارائه خواهیم کرد:
یک پلتفرم نرمافزاری عبارت است از «یک سیستم
نرمافزار محور که انعطافپذیر است و توسط ماژولهایی
که با ان همکاری میکنند عملکردهای اصلی خود را
به ظهور میرساند و درجایی که ان ماژولها عملیات
مشترک انجام میدهند ،وساطت میکند»؛ مجموعهای
از عناصر فناورانه نظیر پلتفرم نرمافزاری ،ماژولها و
...بهعاوه کنشگرانی که روی پلتفرم هستند (مالک
پلتفرم ،توسعهدهندگان شخص ثالث ،شرکای پلتفرم
و کاربران) اکوسیستم پلتفرم را شکل میدهند.
به زبان سادهتر ،پلتفرم یک مالک دارد که زیرساخت و
منابع ازم را برای حضور توسعهدهندگان اماده میسازد،
توسعهدهندگان نیز باقدرت انعطافی که پلتفرم به انها
میدهد ،میتوانند عرضهکننده خدمات گوناگونی باشند،
ازاینرو ،مصرفکنندگان گوناگون میتوانند با نیازهای
گوناگون به بستر پلتفرم بیایند و از ان خدمات استفاده
کنند .در مقایسه با نسلهای گذشته فناوری اطاعات
و ارتباطات ،نقش مالکین پلتفرم از تولیدکننده نرمافزار
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مالکین پلتفرم ،منابع اولیه را که حکم یزینهیاه ثابت
راهایــدازه کسبوکار را دارد بهگویهاه فرایم منکنند که
ظرفیتیاه توسعه به سمت توسعهدیندگان ایتقال یابد،
سرمایهگذاری کنند و نیز توسعهدهنده را قادر میسازد
بهترین خدمتی که میتواند را عرضه کند؛ بدون اینکه
کل سیستم پلتفرم متاثر از تصمیمات توسعهای او شوند.
به کانال توزیع تغییر کرده است و جریان سود انها از
توزیع ،دالی (وساطت) و اپراتوری پلتفرمی است که
توسط دیگران توسعه مییابد؛ بنابراین هرچه بتوانند
تعداد بیشتری از عرضهکنندگان و یا تقاضاکنندگان
را به هم برسانند ،سود بیشتری به دست میاورند و به
همین دلیل است که تمرکز مالکین پلتفرم از توسعه
ً
و سرمایهگذاری بر حوزههایی که مستقیما موردنیاز
مصرفکنندگان است ،به سمت تسهیل و توسعه حضور
اشخاص ثالثی تغییریافته است که ان اشخاص ثالث،
خدمات موردنیاز مشتریان را تولید و عرضه میکنند.
از نگاه اقتصادی ،پلتفرم برای هر سه بازیگر پلتفرم،
ارزشافرین است؛
توسعهدیندگان
توسعهدهندگان برای راهاندازی کسبوکارشان ،نیازی
به سرمایهگذاری عظیمی که مالکین پلتفرم انجام
میدهند ،ندارند و میتوانند با هزینه ثابت بسیار
اندک ،کسبوکار خود را اغاز کنند.
مگرفکننده یهایی
مصرفکننده نهایی نیز به دلیل توزیع متقارن اطاعات،
انتخاب ازادانه ایجاد میشود و گویی سازوکارهای
قیمت در بازار ازاد شکل میگیرد.
مالکین پلتفرم ،منابع اولیه را که حکم هزینههای ثابت
راهاندازی کسبوکار را دارد بهگونهای فراهم میکنند که
ظرفیتهای توسعه به سمت توسعهدهندگان انتقال
یابد ،این منابع ،منابع مرزی پلتفرم نام دارد که رابط میان
مالک پلتفرم و توسعهدهندگان شخص ثالث است.
منابع مرزی را نیز میتوان در دو گروه منابع مرزی فنی
و اجتماعی طبقهبندی نمود .بهعنوان نمونه از منابع
مرزی فنی میتوان به ()APIsو ( )SDKsاشاره کرد و
از منابع مرزی اجتماعی مشوقها ،حقوق مالکیت
معنوی ،توافقنامههای میان توسعهدهنده و مالک
پلتفرم ،خطوط راهنمای پلتفرم و مستندسازی پلتفرم
را نام برد .منابع مرزی تعیینکننده دسترسی به پلتفرم
است و موجب پشتیبانی از خدمات دهندگان که
درواق ــع توسعهدهندگان پلتفرم هستند ،میشود و
پرویده حکمراین پلتفرم
مالک پلتفرم
-1مالک پلتفرم ،بهجای اینکه بر نــواوری بهعنوان
ً
گرانترین عامل تولید سرمایهگذاری کند ،صرفا بستری
را فراهم میکند که نواوران با کمترین هزینه ،نواوری
خود را به ظهور میرسانند.
-2مالک پلتفرم منابع محدودی را که برای زیرساخت
ً
پلتفرم فراهم کرده است دائما با توسعهدهندگان به
اشتراک میگذارد ( )reuseو این اشتراک منابع ،موجب
حداکثر بهرهبرداری از منابع محدود میشود
ً
-3مالکین پلتفرم که صرفا واسطه هستند ،به دلیل
اثر شبکهای ،بهصورت تصاعدی به بیشترین تعداد
روابط دست مییابند.
-4باز استفاده از منابع ،میتواند صرفه اقتصادی
چشمگیری را ایجاد کند که به توسعهدهنده این
فرصت را میدهد که بر نیازهای کاربران گونا گون
108
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
سیاست و اجتماع
ً
نهایتا قدرت کنترل و حکمرانی را برای مالک پلتفرم
به ارمغان میاورد.
با این ظرفیتی که پلتفرمها برای توسعه ایجاد کردهاند،
مرز شرکتهای دارای پلتفرم جابجا شده است و با
شاخصهی تعداد توسعهدهندگانی که توانستهاند جذب
پلتفرم خویش کنند ،شناخته میشود .این انتقال،
چالش حکمرانی پلتفرمهای نرمافزاری را موجب شده
است و مسئلهای را به وجود اورده است که چگونه
میتوان میان کنترل پلتفرم و استقال توسعهدهندگان
شخص ثالث ،تعادل برقرار کرد؟
شرکت ،ایفای نقش کنند .مثال معروف این گروه
از پلتفرمها ،در شرکتهای اتومبیلسازی است.
ً
مثا شرکتهای اتومبیلسازی با ارائه استانداردها و
ماژولهای قطعات ،تولیدکنندگان قطعات را بسیج
کرده و ضمن اینکه زنجیره تامین را از جانب ریسک
تامینکنندگان تضمین میکنند ،هزینه تعاماتی با
تولیدکنندگان قطعات را نیز کاهش میدهند.
-3پلتفرمیاه صنعت
گونهشناسی پلتفرمها
در یک نگاه سیستمی میتوان سه گونه پلتفرم را برشمرد.
-1پلتفرمیاه داخلن
ازاینگونه پلتفرمها در داخل کارخانهها و فضای توسعه
محصول بسیار استفاده میشود« .مجموعهای از اجزا
یا ماژولهایی است که میتواند جریان تولید محصول
را به نحوی کارا ایجاد یا راهاندازی نماید».
-2پلتفرمیاه زیجیره تامین
گونه دوم پلتفرمها ،پلتفرمهای زنجیره تامین هستند،
این پلتفرمها ،مفهوم پلتفرم داخلی را به زنجیره تامین
توسعه میدهد و شرکای زنجیره تامین یک شرکت
را توانمند میسازد تا در تولید یا راهاندازی محصول
پینوشت
Email: mgt.azadi@gmail.com
109
پرویده حکمراین پلتفرم
پلتفرمهای صنعت یا پلتفرمهای خارجی عبارت
است از محصوات ،خدمات و فناوریهایی که توسط
یک یا چند شرکت توسعه پیدا میکند و خود بستری
میشود برای شرکتهای دیگر تا بتوانند ،محصول،
خدمات و فناوریهای مکمل دیگری را عرضه کنند.
مشخصه اصلی و متمایز اینگونه پلتفرم این است که
ً
ً
اوا شرکتهای بیرونی ،لزوما جزئی از زنجیره تامین
ً ً
شرکت مالک پلتفرم نیستند ثانیا لزوما مالک ،شریک
یا سهامدار پلتفرم نیستند؛ مانند ایفون و اندروید.
وجه مشترک همه گونههای پلتفرم ،تمرکز بر مالک ان
بهعنوان فراهمکننده اجزا و منابعی است که فرایند
ایجاد خدمات را تسهیل میکند و این موضوع است
که ارزش پلتفرم را تعیین میکند.
سید امیررضا برقعی
پژوهشگر هسته «خطمشی فضای مجازی» مرکز رشد
دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت دولتی دانشگاه امام صادق؟
پرویده حکمراین پلتفرم
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
مقدمه
یکی از اساتید دانشگاه MITجملهای نغز و لطیف را
به طنز بیان میکند :جایزه «بزرگترین فروشنده تاریخ»
باید به کسی داده شود که توانست اولین تلفن را بفروشد.
ً
مسلما در ان زمان ارزش ان تلفن صفر بود؛ زیرا وقتی
فقط یک تلفن در جهان وجود داشته باشد و ان نیز
نزد شما باشد ،نمیتوانید به کسی تلفن بزنید و با او
ارتباط برقرار کنید؛ اما هر چه تعداد بیشتری از افراد
تلفن را خریداری کرده و تصمیم بگیرند (بخوانید اعتبار
کنند) که برای ارتباط با یکدیگر از ابزار تلفن استفاده
کنند ،ارزش ان افزایش مییابد؛ بنابراین ارزش شبکه
تلفنهای جهان از طرفی به تعداد دستگاههای تلفن
در سراسر جهان و از طرفی دیگر به انسانهایی بستگی
دارد که این ابــزار را برای ارتباط با یکدیگر انتخاب
کردهاند .با 2تلفن 1تماس امکانپذیر میشود ،با 4
ً
تلفن 6تماس ،با 12تلفن 64تماس و نهایتا با 100
تلفن 4950تماس امکانپذیر میشود .این حالت
به رشد غیرخطی و محدب ارتباطات میان انسانها
معروف است.
پلتفرمها سازههای انسانی هستند که بستر ارتباط و
تعامل میان انسانها را باهدف شکوفاسازی ظرفیتهای
انها و خلق ارزش فراهم میکند .در عصر دیجیتال،
این بسترهای ارتباطی و تعاملی را پلتفرمهای فضای
مجازی تشکیل میدهند که شکوفاسازی ظرفیتهای
کاربران و ارزشافرینی را به حداکثر خود رساندهاند،
قدرت پلتفرم،
اثر شبکهای
اثار سازیده و تشریبگر اثر خبکهاه در پلتفرمیا
110
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
به تاثیر تعداد کاربران پلتفرم بر ارزش ایجادشده برای
هر کاربر ،اثر شبکهای اطــاق میشود .منظور از اثر
شبکهای مثبت ،ظرفیت یک پلتفرم در جهت تولید
ارزش قابلتوجه برای کاربران خود است که این خلق
ارزش بهواسطه افزایش تعداد کاربران و اجتماع ایشان
بر بستر پلتفرم محقق مــیشــود .همچنین احتمال
کاهش ارزش ایجادشده برای هر کاربر درنتیجه افزایش
111
فرینگ و ایدیشه
اثر شبکهای
سیاست و اجتماع
البته در جهت اهداف و غایات مالکان و حا کمان
پلتفرمهای غولپیکر جهانی که در حال بلعیدن جهان
هستند؛ مانند ماکروسافت ،امازون و اوبر.
ارزش پلتفرمها با افزایش تعداد مشارکتکنندگان انها
بهطور غیرخطی و محدب افزایش مییابد و درنتیجه
ارتباطات بیشتری را میان مشارکتکنندگان امکانپذیر
میکند .وقتی فقط یک کاربر در پلتفرم وجود داشته،
هیچ ارتباطی امکانپذیر نیست ،حتی در صورت وجود
یک ارتباط دو کاربره نیز اثار شبکهای و اجتماعی
قابلتوجه خلق نمیشود و پلتفرم ارزش خاصی ندارد.
تمام مسئله پلتفرمهای فضای مجازی از زمانی اغاز
میشود که 2به 3و بیشتر از ان تبدیل شود .انوقت
است که ایجاد روابط دوسویه و اثار شبکهای انها،
مقدمه است بر مهاجرت نظامات اجتماعی بر بستر
پلتفرمهای فضای مجازی.
پرویده حکمراین پلتفرم
تعداد کاربران و اجتماع ایشان بهواسطه حکمرانی و
تنظیمگری نامطلوب پلتفرم وجود دارد که اثر شبکهای
منفی نامیده میشود.
ً
رشد غیرخطی و محدب بهواسطه اثر شبکهای دقیقا
همان الگوی توسعه ویژهای است که در شرکتهایی
مانند ماکروسافت در دهه نود میادی مشاهده میشود.
این الگو اگر در جهت عکس عمل کند ،میتوان ان را
فروپاشی غیرخطی و محدب نامید .فروپاشی محدب
شرکت بلکبری( )BlackBerryدر دهه اول قرن 21نمونه
از ان است .شروع کوچ کاربران از پلتفرم بلکبری و
کاهش تعداد کاربران و روابط میان انها ،با خود تنزل
ارزش شبکه و پلتفرم را به همراه داشت و درنتیجه
افراد بیشتری به ترک بلکبری ترغیب شدند .میان
دو عامل تعداد کاربران یک پلتفرم و ارزش ان رابطه
مرغ و تخممرغ برقرار است؛ افزایش تعداد کاربران و
تعامات میان انها ارزش پلتفرم را افزایش داده و در
مقابل افزایش ارزش یک پلتفرم سبب جذب افراد
بیشتری به پلتفرم میشود.
در پلتفرمهایی مانند اسنپ و تپسی ،افزایش تعداد
رانندگان (خدمت دهندگان) منجر به افزایش تعداد
مسافران (خدمت گیرندگان) و افزایش تعداد مسافران،
افزایش رانندگان را باعث میشود .بهبیاندیگر ،رانندگان
مسافران را و مسافران رانندگان را جذب میکنند.
ایــن پدیده به اثــر شبکهای دوســو یــه معروف است.
اقتگاد و مدیریت
ظرفیت یک پلتفرم در جهت
تولید ارزش قابلتوجه براه
کاربران خود است که این خلق
ارزش بهواسطه افزایش تعداد
کاربران و اجتماع ایشان بر بستر
پلتفرم محقق منخود.
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
ورود اسان و بی اصطکاک
اهمیت این تاثیر در تشدید گسترش شبکه انقدر زیاد
است که کسبوکارهای پلتفرمی اغلب برای جذب
شرکتکنندگان به یک سمت بازار (جانب عرضه یا
جانب تقاضا) مداخله و هزینه میکنند .انها میدانند
که اگر بتوانند یک سمت را به پیوستن به پلتفرم ترغیب
کنند ،سمت دیگر نیز به دنبال ان خواهد امد .البته
عامل اصلی (عوامل دیگر هم موثر هستند) جذب یک
جانب بازار به پلتفرم ،حضور جانب دیگر در پلتفرم
است (!)؛ بنابراین در اینجا نیز میان جانب عرضه و
تقاضا رابطه مرغ و تخممرغ وجود دارد.
عوامل سهگانهای ،اثر شبکهای در پلتفرمهای فضای
مجازی را تقویت کرده و سبب ارزشمندتر و قدرتمندتر
شدن انها میشود.
پلتفرمهایی که ورود ازاد را مجاز میدانند ،میتوانند
ً
تقریبا بیحدومرز و بهطور طبیعی رشد کنند .ورود
اسان و بی اصطکا ک قابلیتی است که کار بران
بــا ان مــی تــوانـنــد بــه ســر عــت و سهولت بــه پلتفرم
بپیوندند و در فرایند ارزشافرینی پلتفرم ،مشارکت
داشته باشند.
روابط دوسویه
زمــانــی کــه کــاربــران یــک سمت پلتفرم ایــن امکان
را داشته باشند که به سمت دیگر ملحق شوند،
میان شرکتکنندگان رابطه دوسویه یا جابجایی
ً
طرفینی اتفاق افتاده است .مثا در برخی پلتفرمهای
کسبوکار ،مصرفکنندگان کاا و خدمت میتوانند
به جمع تولیدکنندگان پیوسته و کاا و خدمت خود
را ارائه کنند.
در برخی از پلتفرمها مانند دیوار مشارکتکنندگان
در موارد متعدد و به سهولت به جابهجایی طرفینی
ً
میپردازند و این عامل غالبا رشد پلتفرمها را تسهیل
کنند.
پرویده حکمراین پلتفرم
ظرفیت پلتفرم
اثر شبکهای به تعداد کاربران و حجم روابط و تعامات
انها با یکدیگر بستگی دارد؛ بنابراین یک پیامد طبیعی
و مهم ان است که پلتفرمهای کارامد قادر هستند با
توجه به تعداد کاربران و حجم روابط و تعامات انها با
یکدیگر بهسرعت و سهولت گسترش یابند و درنتیجه
ارزش حاصل از اثر شبکهای افزایش یابد.
112
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
پینوشتها
Email: arborghei1373@gmail.com
[ .]1در نگارش این نوشتار ،از کتاب « انقاب شبکههای اجتماعی ،جفری
پارکر و احمد روستا» متاثر بودم و سعی کردم از مطالب ان کتاب اقتصادزدایی
کرده و قدرت پلتفرم و اثار ان را عاوه بر عرصه اقتصادی ،در سایر عرصههای
اجتماعی نیز تبیین کنم.
113
پرویده حکمراین پلتفرم
تابهحال ،تمرکز ما بر اثر شبکهای مثبت در پلتفرمها
بوده است؛ اما همان عواملی که باعث گسترش و رشد
سریع پلتفرم میشود ،ممکن است شکست سریع ان
را نیز در پی داشته باشد .اثر شبکهای زمانی با چالش
روبــرو میشود که افزایش تعداد مشارکتکنندگان
ً
کــه اســاســا سبب ایـجــاد تعامات هدفمندتر میان
مشارکتکنندگان میشود و با افزایش تطبیق میان
عرضهکنندگان و تقاضاکنندگان ،ارزشافرینی بیشتری
را برای پلتفرم رقم میزد ،به ضد خود تبدیل شود و
دسترسی کاربران به موارد مطلوب و ارزشمند را محدود
کرده و در بعضی مواقع امکانناپذیر کنند .به بیانی
دیگر افزایش بیشازحد تعداد کاربران یک پلتفرم و
هرجومرج حاکم بر روابط و تعامات ایشان ،دشواری
یا حتی امکانناپذیری یافتن بهترین جفت را برای
مشارکتکنندگان افزایش میدهد ،بنابراین کاربران در
این پلتفرم بهغایت ارزشمند خود دست پیدا نکرده و
کوچ از پلتفرم اغاز میشود .این کوچ منفی که سبب
جدا شدن سایر افراد از پلتفرم و درنتیجه کاهش ارزش
پلتفرم شده است ،به اثر شبکهای منفی شهرت دارد.
برای عاج این چالش باید از طریق حکمرانی و تنظیمگری
کارامد ظرفیت پلتفرم ،ورود اسان و بی اصطکاک به
ان و روابط دوسویه در ان ،پلتفرم را به حالت تعادل
بازگرداند .این فرایندی است که طی ان مالک و حاکم
پلتفرم ،دسترسی کاربران به ان ،فعالیتهای که در
سیاست و اجتماع
ان مشارکت میکنند و ارتباطات انها با دیگر کاربران
را کنترل ،محدود و ممنوع میکند .وقتی حکمرانی و
تنظیم گری مناسبی بر پلتفرم حا کم باشد ،کاربران
بهراحتی میتوانند مواردی را پیدا کنند که بیشترین
ارزش را برای انها تولید میکند .وقتی حکمرانی و
تنظیمگری نامناسبی انجامشده باشد ،مشارکتکنندگان
ً
بهسختی میتوانند موارد احتماا ارزشمند را در میان
سیلی از موارد بیارزش شناسایی کنند.
البته این حکمرانی و تنظیم گری در جهت اهداف
مالکان و حاکمان پلتفرمها صورت میپذیرد و در شرایط
فعلی که مالکیت و حکمرانی بزرگترین پلتفرمهای
جهانی در اختیار جریان سرمایهداری است ،کاربران
درواقع در جهت غایات سرمایهداری به خلق ارزش
مشغول هستند و این چالشی بس بزرگتر از چالش
اثر شبکهای منفی است .راهکار چالش حکمرانی
سرمایهداری بر پلتفرمها ،طراحی پلتفرمهایی متناسب
با اهداف و غایات اسامیایرانی است که میتوانیم
این پروژه را اینطور نامگذاری کنیم؛ طراحی پلتفرمهای
اسامیایرانی و این ابتدای مسیر است]1[ .
فرینگ و ایدیشه
چالش اثر شبکهای ،علت و عاج
اقتگاد و مدیریت
باید از طریق حکمراین و تنظیمگره
کارامد ظرفیت پلتفرم ،ورود اسان و
بی اصطکاک به ان و روابط دوسویه
در ان ،پلتفرم را بــه حالت تعادل
بازگرداید.
مهرداد حیدری
پژوهشگر هسته «خطمشی فضای مجازی» مرکز رشد
دانشجوی دکتری مدیریت دولتی دانشگاه تهران
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
سیاست و اجتماع
پرداختن به موضوعات ،گاهی از مسائل شروع میشود و
گاهی از دغدغه جستجوی ارزشهای اساسی گمشده
در جامعه .در این نوشته ما با یک ارزش اساسی بحث
را اغاز میکنیم و ان را تا سر حد مسئله میکشانیم.
یکی از اساسیترین ارزشها در جامعه انسانی ،موضوع
پاسخگویی است .پاسخگویی بهصورت کلی میتواند
گسترهای از فرد تا جامعه داشته باشد .مفهوم کلیدی
در پاسخگویی ،بحث پیرامون این نکته است که
کارهایی که هر فــرد ،سازمان یا جامعه انجام داده
است ،چگونه میتواند توجیه بپذیرد.
قبل از شروع بحث راجع به این موضوع ،به ریشهشناسی
«پاسخگویی» میپردازیم .واژه accountabilityبه معنای
پاسخگویی است .این واژه از دو قسمت accountو
abilityتشکیلشده است .واژه accountطبق دیکشنری
مبتنی برریشه شناسی واژگان انگلیسی ،به معنای to
reckon, valueامده است؛یعنی حساب پس دادن و
مبتنی بر ارزش یا مقداری مشخص اعتبار بخشیدن
به چیزی .لــذا accountingبه معنای حسابداری
(حساب پسدهی مـقــداری و محاسباتی) است.
بنابراین accountabilityهرگونه توانایی اعتباربخشی،
توجیهپذیری و حساب پسدهی است که در ترجمه
فارسی ،این واژه به «پاسخگویی» تعبیر شده است.
در ادبیات ارزشیابی پاسخگویی را اینگونه تعریف
میکنند :حالت یا فرایندی که برخی افراد را نسبت به
برخی دیگر برای برخی چیزها حساب کشی (حساب
پس ده) میکند؛بدینصورت درخواست میشود تا
پرویده حکمراین پلتفرم
پاسخگویی پلتفرم
روش کارامد پاسشصو کردن پلتفرمیا چیست؟
114
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
115
سیاست و اجتماع
انچه انجامشده است توجیه یا تبیین گردد .جنس این
حساب کشی میتواند از کمیت تا کیفیت (از عدد
ً
تا ارزش) قابلتعریف باشد .لذا اساسا پاسخگویی
یکی از خردمایههای کلیدی ارزشیابی محسوب شده
و ازجمله علل نیاز به ارزشیابی در جامعه ،پاسخ به
نیاز «پاسخگویی» بیانشده است.
پاسخگویی در عبارتی ســادهتــر ،اوردن توجیهات
درخور ،برای صاحبان امر است بهگونهای که انجام/
عدم انجام هر فعلی مبتنی بر یک حجیت قرار گیرد.
با توجه به ایــن تعریف چهار ســوال اساسی مطرح
میشود :چه کسی باید پاسخگو باشد؟ به چه کسی
باید پاسخگویی صورت گیرد؟ راجع به چه چیزی
باید پاسخ داد؟ به چه وسیلهای پاسخگویی محقق
میشود؟ اگرچه میتوان گفت جواب دادن بهتمامی
این سواات میتواند برای طراحی نظام پاسخگویی
ضروری باشد ،اما وضعیت کنونی پاسخگویی در کشور
ما در پاسخ به سوال اول نیز دچار ضعفهای جدی
است .رویکرد فکورانه و جامع نسبت به پاسخگویی
میتواند در اجرا و مسئولیتپذیری ،بهصورت همهجانبه
سیستم را ترغیب نماید .لذا اگر یک سیستم جامع که
بهتمامی این سواات پاسخ دهد طراحی شود؛ این
سیستم ،بیانگر نوعی پاسخگویی هوشمند خواهد بود.
میتوان گفت هر یک از سواات مذکور قابلیت گسترده
شدن دارند .بهعنوانمثال در پاسخ به سوال اول ،اینکه
چه کسی باید پاسخگو باشد ،در نگاه اول ،افرادی
همچون کارکنان ،مدیران ارشد یا منتخبین مردم به
پرویده حکمراین پلتفرم
ذهن خطور میکند؛ اما این تمام مطلب نیست .یک
برنامه ،یک خطمشی و بهصورت کلی یک پدیده
اجتماعی نیز باید پاسخگو باشد ،یعنی وجــودش
توجیه شده و فایدهاش (حل مسئله) برای ذیربطان
روشن شود .در مورد سوال دوم نیز میتوان در نگاه اول
مدیران باادستی ،منتخبین و مردم را افرادی دانست
که باید به انها پاسخ داد؛ اما گسترش سوال دوم،
ارزشهــای اسامی-اجتماعی را میتواند بهعنوان
مرجع پاسخگویی معرفی نماید.
پاسخگویی با توجه به ارزش اساسی هر سیستم
اجتماعی ،سبک خاصی به خود میگیرد .بهعنوانمثال
در نگاهی متقدم در مدیریت ،ارزش اساسی ،پیروی
از دستورات است؛ لذا پاسخگویی از طریق بوروکراسی
در سازمانها تعبیهشده اســت .یعنی زیردست به
باادست راجع به اجرای فرامین باادستی از طریق
سلسلهمراتب اداری پاسخگو خواهد بود .اینیکی از
اولین و نامناسبترین اشکال پاسخگویی محسوب
ً
میشود ]1[.در این سبک از پاسخگویی ،صرفا حساب
پس دادن معطوف بر دستورات بوده و خروجی مدنظر
بدون توجه به هدف برنامه یا کاری جاری ،گزارش
میشود .سیستمهای اجتماعی بعدی مانند بازار
یا شبکه ،بهتناسب نــوع خاصی از پاسخگویی را
میطلبد .هرچه از سبکهای اولیه به سمت شبکه
حرکت کنیم ،نظام پاسخگویی با پیچیدگی بهمراتب
بیشتری روبرو میشود .بنابراین اگر یک پدیده در شبکه
معنا پیدا کند (مانند پلتفرم) ،نظام پاسخگویی بسیار
اقتگاد و مدیریت
در مباحث پاسشصویی چهار سوال اساسن
وجود دارد :چه کسن باید پاسشصو باخد؟
به چه کسن باید پاسشصویی صورت گیرد؟
راجع به چه چیزه باید پاسخ داد؟ به چه
وسیلهاه پاسشصویی محقق منخود؟
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
بهعبارتدیصر ،یرچقدر به سمت پیچیده
خدن فناورهیاه اجتماعن حرکت کنیم،
کاف پاسشصویی پیچیدهتر منخود.
اســت« :به من ربطی نــدارد! من صاحبش نیستم».
همانگونه که در باا بیان شد ،پلتفرم مالک دارد.
ً
مثا سایت دیوار را در نظر بگیرید .مالک این سایت
از هرگونه پیام نامناسبی که روی سایت بارگذاری
میشود ،تبری میجوید .در ابتدای ورود نیز این نکته
را یاداور میشود که هرگونه مسئولیت این پیامها بر
ً
عهده عرضهکننده یا تقاضاکننده است و صرفا این
سایت بستر تعامل را ایجاد کرده است.
این موضوع بهتناسب صاحب پلتفرم ،پیچیدهتر نیز
میشود .بهعنوانمثال «دیوار مهربانی» را بهعنوان یک
پلتفرم در نظر بگیرید .در هر پلتفرم چهارعنصر کلیدی
وجود دارد :مالک ،بستر تعامل ،توسعهدهنده و کاربر.
حال در نظر بگیرید اگر یک کیف دزدیدهشده و در
قسمت دیوار مهربانی شهر قرار گیرد و یک نیازمند
ان کیف را برداشته و استفاده کند .ایا در این مثال،
ً
صاحب پلتفرم (دیوار مهربانی) منطقا میتواند پاسخگو
بوده و حساب پس دهی کند؟
گاهی مالکان پلتفرمها بهخوبی قابلشناسایی نیستند.
ً
مثا اکنون مترو نوعی پلتفرم برای تبادل کاا محسوب
میشود ایا میتوان در این مورد ،در صورت تخلف
توسعهدهنده (عرضهکننده یا کاربر ،مالک پلتفرم
(شهرداری) را مواخذه کرد یا اینکه مالک در اینگونه
پلتفرمها نباید پاسخگو باشد؟ بنابراین بهصورت
کلی ،پاسخگو دو حالت دارد :ماهیت عمومی دارد
یا ماهیت خصوصی .در ماهیت خصوصی ،میتوان
شخص حقیقی یا حقوقی را پاسخگو دانست.
گام اول ،یعنی شناسایی اینکه چه کسی باید پاسخگو
باشد ،بسیار محوری بوده و تاثیر بسزایی در پاسخ به
پیچیدهتری پیدا میکند .بهعبارتدیگر ،هرچقدر به
سمت پیچیده شدن فناوریهای اجتماعی حرکت
کنیم ،کــاف پاسخگویی پیچیدهتر مــیشــود .این
ً
پیچیدگی در پلتفرم تا حدی است که امروزه صرفا
اشارههایی بــهضــرورت پاسخگویی در ان میشود
و هیچگونه راهحــل یا جــواب مناسبی به ابهامات
پاسخگویی پلتفرم ارائه نشده و این حوزه بسیار بکر
و نوظهور است [.]2
اکنون به بررسی پاسخگویی پلتفرمها میپردازیم .در
ضرورت پاسخگویی پلتفرمها ابهامی وجود ندارد.
پلتفرمها خادم خادمان کاربران هستند .بهعبارتدیگر
دهندگان (عرضهکنندگان)،
بستر و زمینهای که توسعه
ِ
تقاضای کاربران را براورد میکنند ،پلتفرم نام دارد .این
پدیده شبکهای پیچیده ،چند عنصر اساسی دارد
که عبارتاند از مالک ،بستر و زمینه ،توسعهدهنده
و تقاضاکننده .حال به سواات اساسی پاسخگویی
در پلتفرم میپردازیم.
پرویده حکمراین پلتفرم
.1چه کسی باید پاسخ دهد؟
در سازمانهای دولتی ،زمانی که نسبت به یک فرایند
نارضایتی وجود داشته باشد ،مدیر دولتی با یک جمله
ساده این نارضایتی را از عملکردش منحرف میکند.
انهم جمله معروف «ماموریم و معذور» است .با همین
جمله ساده ،فرد از پاسخگویی طفره میرود .در نگاه
کلی ،این سخن تا حدی عقانی هم به نظر میرسد؛
زیرا مراجعهکننده میداند وی واضع فرایند نیست
بلکه مجری فرایند است .پاسخگویی پلتفرم جملهای
کشندهتر و مهلکتر ازجمله مذکور دارد .ان جمله این
116
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
.2به چه کسی باید پاسخگویی صورت گیرد؟
مالک ،توسعهدهنده یا کاربر به چه کسی باید پاسخ
دهند؟ در نگاه سطح اول ،توسعهدهنده پاسخگو به نظر
میرسد؛ اما با نگاهی عمیقتر به این موضوع میتوان
یافت که مالک پلتفرم نیز مسئولیت پاسخگویی به
مردم و حکومت را دارد .پلتفرم بهعنوان بستر شکوفایی
ظرفیت تعامات ،چه نسبت به ظرفیتسازی و چه
نسبت به نوع تعامات شکلگرفته در پلتفرم بایستی
بهنظام ارزشی جامعه پاسخگو باشد .در کشور نسبت
به این موضوع هنوز التفاتی صورت نگرفته است چه
برسد که بخواهیم قواعد مسئول و پاسخگو را مشخص
نماییم .بهعنوانمثال در صورت شکایت از سایت
دیوار ،این سایت خود را متعهد به پاسخگویی به کدام
صنف یا اتحادیه میداند؟ در مورد اسنپ یا تپسی،
ایا این دو پلتفرم حملونقل ،خود را در مقام حساب
پس دهی به اتحادیه تا کسیرانی شهرها میدانند؟
اگرنه ،باید به چه کسی پاسخگو باشند؟ شناسایی
مرجعی برای پاسخگویی پلتفرمها دارای پیچیدگی
و ظرافتهای بسیار است .شاید بتوان ادعا کرد نوعی
117
پرویده حکمراین پلتفرم
سواات بعدی دارد .بهعنوانمثال ایفون مدتی است
ایران را در استفاده از نرمافزارهای appleتحریم کرده
است؛ لذا فردی که این گوشی هوشمند را خریداری
کرده است (با توجه به قیمت باای ان) از نرمافزارهای
ایرانی تولیدشده (مثل نرمافزارهای بانکی) نیز نمیتواند
استفاده نماید .حال چه کسی باید پاسخگو باشد؟
شرکت اپل یا واردکنندگان تلفنهای همراه یا نظام
جمهوری اسامی ایران!
تاکنون بحث راجع به پاسخگویی مالک پلتفرم بود.
اما راجع به پاسخگو بودن توسعهدهنده به مالک،
مسئله به این سختی نیست .مالک پلتفرم میتواند
با تنظیم گــری هوشمندانه و وضــع خطمشیهای
ایجاد[ ]3و ادامه ،هدایت پلتفرم را به عهده بگیرد.
عاوه بر قواعد ورود به پلتفرم ،مالک میتواند با کنترل
فرایندهای توسعهدهندگان پلتفرم ،شاخصهای
ارزیــابــی و تنظیم هنجارها به ایــن امــر نائل ایــد .در
مورد پاسخگویی توسعهدهنده به کاربر نیز ،با توجه
به حا کمیت قواعد مالک و همچنین نظام بازاری
حا کم بر روابط توسعهدهنده-کاربر ،امر پاسخگویی
ابهام کمتری دارد؛ زیرا چنانچه توسعهدهنده به کاربر
ً
پاسخگو نباشد اوا میتواند توسط مالک حذف گردد
سیاست و اجتماع
ً
و ثانیا کاربر با عدم استفاده از خدمات توسعهدهنده،
میتواند وی را از سکوی موجود حذف کند.
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
راز مایدگاره پلتفرمیا گشودگن است .زیرا
یرچقدر توسعهدیندگان با محدودیت کمتره
روبرو باخند ،تمایل بیشتره به استفاده از
یک پلتفرم دارید.
با کاربران پاسخگو میدانند .این پاسخگویی برای
این است که بتوانند خود را گسترش داده و شبکه
گستردهتری در بستر خود ایجاد نمایند .زیرا عامل رونق
یک پلتفرم ،تعداد تعامات و شبکههایی است که در
ان به وجود امده است .حال سوال اساسی این است
که ایا «اندروید» یا «ای او ِاس» خود را پاسخگو بهنظام
ارزشی حا کمیت میدانند؟ راجع به چه چیزهایی
میتوان بسترهای تعاماتی (انچه شبیه به نهاد است)
را پاسخگو نمود؟
بــرخــی ارزشهـ ــا بــهصــورت کلی بــهعــنــوان محتوای
پاسخگویی پلتفرمها بیانشده است .بهعنوانمثال،
شفافیت یکی از چیزهایی است که باید یک پلتفرم
نسبت بــه ان پاسخگو بــاشــد .پـلــتـفــرمهــا ،قــدرت
الگوریتمی][6هستند .فیسبوک ،توییتر یا یوتیوب
پلتفرمهایی هستند که از محبوبیت باایی برخوردارند.
در ایران میتوان تلگرام را کنار این پلتفرمهای پرمخاطب
قرار داد .حال سوال این است که ایا میتوان انتظار
داشت پلتفرمهایی که بدون مرز هستند ،به دولتها
پاسخ دهند؟ این قدرتها گاهی از دولت نیز قویتر
جلوه میکنند .حال اگر ازلحاظ ارزشی ،در تقابل با
یک دولت قرار گیرند ،چگونه میتوان انان را پاسخگو
نمود؟ شاید امثال این مسائل بتواند ایده «حقوق بشر
دیجیتال» در جامعه جهانی را بپروراند .اینکه انسانها
چه حقوقی را دارنــد که باید پلتفرمها ان را محترم
بشمارند .شاید برای پاسداری از حقوق انسانها در عصر
جدید ،سازمانی مدرنیستی مانند سازمان ملل نیز باید
کمکم جای خود را به سازمان تنظیم پلتفرمها بدهد.
پاسخگویی شبکهای در پلتفرم قابلردیابی است.
در این نگاه ،کاربران ،اصیل و توسعهدهندگان وکیل
هستند .از طرف دیگر ،توسعهدهندگان اصیل و مالک
وکیل است .بدون اینکه هیچ قلمرو قضایی[ ]4برای
اینها قائل باشیم.
مسئلهای کــه در قسمت قبل بــه ان اش ــاره شــد در
اینجا نیز وجــود دارد .هرچقدر شخصی که باید به
ان پاسخگویی صــورت گیرد ،نامشخصتر باشد،
پاسخگویی پیچیدهتر میشود .یعنی واضحترین فردی
که میتوان به ان پاسخگو بود ،شخص حقیقی در بخش
خصوصی است و پیچیدهترین حالت نیز پاسخگویی
ً
به شخص یا ارزشهای عمومی است .مثا پلتفرمی
را در نظر بگیرید که برای دوستیابی طراحیشده
است .این پلتفرم باید به چه کسی پاسخگو باشد؟
به فردی که مورد سوءاستفاده قرارگرفته یا خانوادهای
که بنیانش سست شده یا حکومتی که پایههای زوال
در ان شکلگرفته است؟
پرویده حکمراین پلتفرم
.3راجع به چه چیزی باید پاسخ داد؟
پلتفرمها بسترهای تعاماتی هستند .فارغ از اینکه یک
بستر به چه کسی میتواند پاسخگو باشد ،سوال مهم
دیگر این است که پلتفرمها باید راجع به چه چیزهایی
پاسخگو باشند .راز ماندگاری پلتفرمها گشودگی[]5
است .زیرا هرچقدر توسعهدهندگان با محدودیت کمتری
روبرو باشند ،تمایل بیشتری به استفاده از یک پلتفرم
دارند .لذا بهصورت کلی میتوان گفت پلتفرمها خود
را نسبت به تسهیلگری در تعامات توسعهدهندگان
118
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
ابزارها و شیوههای پاسخگو نمودن پلتفرم ،بسیار به
حکمرانی و تنظیمگری پلتفرمها مرتبط میشود؛ اما
ســوال ایــن اســت که ایــا میتوان بهجای تنظیمگری
سنگین و پرحجم ،ابــزارهــای نوینی بــرای پاسخگو
نمودن پلتفرم طراحی نمود؟ کاربران و توسعهدهندگان
با پایشان رای میدهند .اگر یک پلتفرم محیط مناسبی
داشته باشد ،توسعهدهندگان بیشتری جذب ان شده
و بهتناسب میتوان مخاطب بیشتری برای ان تصور
نمود .برعکس ،اگر پلتفرمهایی با کاربری سخت
وجود داشته باشد (مثل پلتفرمهای دارک وب])[7
بهتناسب افراد کمتری در ان بستر ،تعامل میکنند.
این بدان معناست که اگر به یک پلتفرم خاص اقبال
شود (بهاصطاح بیایند داخل پلتفرم) تحت سیطره
حاکمیت پلتفرم قرارگرفته و مجبور به رعایت وسایل
پاسخگویی پلتفرم خواهند بود .اما پلتفرمها و مالکان
پلتفرم با چه وسایلی میتوانند پاسخگویی را محقق
سازند؟ ایا حمایت مالی و بودجه ،ابزار مناسبی برای
پاسخگو نمودن پلتفرمها هستند؟ ایا تنظیم مقررات
که امروزه بسیار موردتوجه در پلتفرمهاست ،ابزاری
کارامد محسوب میشود؟
سیاست و اجتماع
.4با چه وسیلههایی میتوان
پاسخگویی پلتفرم را محقق نمود؟
انچه به نظر میرسد این است که «تصویر» پلتفرم نزد
توسعهدهنده و کاربر بسیار حیاتی است .لذا کار بر
ً
روی تصویر پلتفرم (مثا تخریب تصویر سایت دیوار
بهعنوان سایتی که محل تجمع بزهکاران بوده و دزدان با
یافتن اجناس گرانقیمت و کانال ارتباطی صاحبان ان
اجناس ،بهراحتی میتوانند مقاصد دزدی را شناسایی
کرده و برای ان طراحی نمایند) یکی از ابزارهای کارامد
پاسخگو نمودن پلتفرم است.
پینوشت:
Email: mehr.heydari@ut.ac.ir
119
پرویده حکمراین پلتفرم
[ .]1بهعنوان نمونه میتوان به پاسخگویی فرماندهان به مقامات باا در
جنگ ویتنام اشاره کرد که تعداد نفرات کشتهشده دشمن در جنگ را
عامل موفقیت خود میدانستند .لذا برای افزایش تعداد نفرات دشمن،
بهجای نظامیان ،غیرنظامیان و مستضعفین را میکشتند .ا گر کمی در این
مثال تامل شود ،بهخوبی باخت-باخت در این سبک از پاسخگویی واضح
میگردد .باخت یکطرف به علت از دست دادن شهروندان بیگناه است و
باخت طرف دیگر هدر دادن منابع جنگی به اهداف نا کارامد و غیر مهم .این
مثال قابلتعمیم به سازمانهای ما در کشور نیز هست.
[ .]2پیرامون این موضوع از سال 2018یک پروژه تحقیقاتی در دانشکده
حکومت (جان افکندی) دانشگاه هاروارد شکلگرفته است:
https://shorensteincenter.org/about-us/areas-of-focus/platformaccountability
]3].Policy of enter
]4].Jurisdiction
]5]. Openness
]6]. Algorithmic power
]7]. Dark web
جواد ازادی
پژوهشگر هسته «خطمشی فضای مجازی» مرکز رشد
دانشجوی دکتری مدیریت دولتی دانشگاه امام صادق؟
« 20درصد جرائم سایبری از بستری مثل سایت دیوار
است و اسیبپذیر بودن این سایتها موجب تبلیغ
فعالیت کاهبرداران و متضرر شدن مردم میشود .به
همین خاطر باید موضوع این سایتها را جدی گرفت.
در توان پلیس فتا نیست که بر تمام ا گهیهای سایت
و اقدامات این سایت نظارت داشته باشد .در 10ماهه
نخست امسال 3000پرونده کاهبرداری مرتبط با سایت
دیوار در پلیس فتا تشکیلشده که بیش از 30متهم
در این رابطه دستگیر شدند».
ً
این جمات رئیس پلیس فتا است و تقریبا روزانه شاهد
اخباری از پرونده پلتفرمهای ایرانی نظیر دیوار و اپارات
و ...در دادسرای ویژه جرائم رایانهای هستیم و در سوی
ً
مقابل مالکین این پلتفرمها اذعان دارند که ما صرفا
بستری را برای خدمترسانی اماده کردهایم و مسئولیتی
در قبال اتفاقاتی که میان خدمتدهندگان و کاربرانمان
ً
میافتد نداریم .تقریبا تمامی مالکین پلتفرمهای ایرانی
مصاحبه یا یادداشتی در خصوص بیگناهی خود دارند
و از مجازات و درگیریهای قضایی شکایت دارند.
زا ک ــر ب ــرگ ـ مــوســس فـیــسبــوک ـ در س ــوم مــی 2017
در پیامی اخــبــار جعلی ،اخـبــار ناخواسته ،ترویج
تروریسم ،افراطگرایی ،ازار و اذیت جنسی ،نژادپرستی،
همجنسگرایی و تبعیض دینی را ازجمله اسیبهایی
میداند که در بستر پلتفرم او و سایرین رخ میدهد.
زاکربرگ با ژستی مصلحانه سوال میکند که چگونه
میتوان از این اسیبها جلوگیری کرد؟ اسیبها را
شناسایی کرد؟ و چگونه استفاده بهتری از پلتفرم
داشت؟ گویا او دنبال ان است که پلتفرم را بهمثابه
یک جامعه معرفی کند و مسئولیت مدنی خود را در
قبال پلتفرم فیسبوک ،ایفا نماید.
در این نوشتار به دنبال ان هستیم که با منظر تنظیم
مقررات به پلتفرم بنگریم و ضمن واکاوی چالشهای
رگواتوری پلتفرمها ،به بعد مغفولی از پلتفرمها یعنی
انجایی که پلتفرمها رگواتوری میکنند بپردازیم.
پرویده حکمراین پلتفرم
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
از تنظیمگری در پلتفرم
تا تنظیمگری با پلتفرم!؟
حکمراین پلتفرمیا چالش اصلن ایقاب اسامن در دیه
پیش رو خواید بود
120
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
سیاست و اجتماع
121
پرویده حکمراین پلتفرم
اگر خود پلتفرم قاعدهگذاره کند
تنظیمی را اعمال نمایند و ان قواعد
تنظیمگری پلتفرم
با توسعه پلتفرمها نظیر اسنپ ،چه ارتباطن با حقوق عمومن
در پلتفرمها رعایت نشود چه کسی
تپسی ،دیجی کاا ،اپارات ،گوگل ،و دیصر خطمشنیاه عمومن
مسئول خواهد بود؟ مالک پلتفرم
یا کاربران؟ دولت و قوه قضائیه چه
فیسبوک و ...مسائل تنظیمی خــوایــد داخـ ــت؟ ای ــا پلتفرم
ً
نقشی را میتوانند ایفا کنند؟ اساسا
فراوانی به وجود امده است؛ بهویژه منتواید سازگاره محتوایاه
هر پلتفرمی نظام قانونی خود را دارد
در خصوص پلتفرمهایی که در توسعهدیندگان و کــاربــران را
و بیشتر تعارضات زمانی رخ میدهد
مــرزهــای قانونی و حقوقی عمل با خطمشنیاه ملن کنترل
که میان نظام حقوقی ملی و قوانین
میکنند .بهعنوانمثال چالش قانون یماید؟
پلتفرم اختاف باشد و چنانچه کار
مالکیت معنوی در پلتفرمهایی
به محا کم قضایی برسد ،مسئله دشوارتر نیز خواهد
نظیر اپارات و گوگل ،قانون کار در پلتفرمهای اسنپ
شد؛ ایا دادگاه بایستی بر اساس قوانین ملی قضاوت
و تپسی و مسئله حریم خصوصی در پلتفرمهای
کند یا بر اساس قوانین و موافقتنامههای پلتفرم؟ این
پیامرسان نظیر فیسبوک.
موضوع بهویژه در زمینه حقوق مالکیت معنوی و حریم
ازاینرو ،چند سالی است که تنظیمگری پلتفرمها در
ً
خصوصی بسیار مسئلهساز بوده است.
دستور کار دولتها قرارگرفته است و بعضا با بحرانهایی
ایا میتوان به توافقنامههایی که حین پیوستن کاربران و
نیز همراه بوده است.
توسعهدهندگان اخذ میشود ،بسنده کرد؟ اینجاست که
در شرایطی که نظامهای سنتی قانونمحور ،در مواجهه
سوال بعدی مطرح میشود ،اگر خود پلتفرم قاعدهگذاری
با تعارضهای عصر ارتباطات ،هم در قانونگذاری و
کند چه ارتباطی با حقوق عمومی و دیگر خطمشیهای
هم در حوزه قضایی عقبماندهاند ،از پلتفرمها خواسته
عمومی خواهد داشت؟ ایا پلتفرم میتواند سازگاری
میشود در حدود همین نظامهای سنتی قدم بردارند و
محتواهای توسعهدهندگان و کاربران را با خطمشیهای
اقتضائات اجباری نظامهای سنتی قانونی را به دیده
ملی کنترل نماید؟
منت بپذیرند .اما واقع مطلب ان است که سرعت
اگر در کنترل محتوا به پلتفرمها نقش فعالی دهیم
توسعه پلتفرمها به حدی است که نمیتوان با نظام
و کنترل محتوا را به مالکین پلتفرم بسپاریم ،حقوق
حقوقی فعلی پاسخگوی همه مسائل بود .این چالش
خصوصی و حریم اشخاص چگونه رعایت خواهد شد؟
مختص جمهوری اسامی نیست ،بهعنوانمثال المان
شاید برخی پاسخ دهند که میتوان از سازوکارهای
و فرانسه برای افزایش سرعت و نیز مواجهه فعال با این
فیلترینگ هوشمند استفاده کرد؛ در پاسخ بایستی
پدیده ،از اکتبر 2015کمیته مشترکی را برای رگواتوری
گفت علیرغم اینکه انتظار از پلتفرمها برای استفاده
پلتفرمها تاسیس کردهاند.
از فناوریهای هوشمند فیلترینگ روزافزون است اما
پلتفرمها ،خــود به دنبال کنترل محتوا هستند اما
ً
ً
این فناوریها اوا خطا دارند و ثانیا امکان ارزشیابی
کنترل محتوا را نمیتوان از بیرون پلتفرم اعمال نمود.
ارزشمحور را ندارند؛ بهعنوانمثال این فناوریها
انچنانکه در سطرهای ابتدایی یادداشت رئیس پلیس
نمیتوانند تشخیص دهند که یک متن مشابه حق کپی
فتا ،کنترل بیرونی را غیرممکن میدانست.
را رعایت کرده است یا نه .چالش بعدی ،ناظر به زمان
اما مسئله این است که دولتها چه قواعدی را میتوانند
ً
فیلترینگ است ،از سویی بیشتر فناوریها فیلترینگ،
بر پلتفرمها اعمال کنند؟ اساسا اگر دولتها قواعد
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
پسینی عمل میکنند و اگر محتوای
منتشر شد و مغایر باسیاستهای
حاکمیت بود ،فیلتر میشود اما با
توجه به اینکه اقتضاء فضای مجازی
نسبت به محتوای منتشرشده،
غیرقابلبازگشت و غیرقابلانکار
است ،دیگر نمیتوان با فیلترینگ
پسینی ،از محدودیت دسترسی به
ان محتوا اطمینان حاصل نمود.
پلتفرمیا ،خود سازوکاریاه
تنظیمن مشتلفن داری ــد که
بــهواسـطــه ان ،زمــیــنبــازه را
براه رفتاریاه مطلوب خود
طراحن منکنند و از رفتاریاه
یامناسب توسعهدیندگان و
کاربران پیشصیره کرده یا در
صورت بروز ،توبیخ خوایند کرد.
پلتفرمها ،خود سازوکارهای تنظیمی مختلفی دارند که
بهواسطه ان ،زمینبازی را برای رفتارهای مطلوب خود
طراحی میکنند و از رفتارهای نامناسب توسعهدهندگان
و کاربران پیشگیری کرده یا در صورت بــروز ،توبیخ
خواهند کرد.
-1قواعد ورود به پلتفرم
-4تنظیم ینجاریا
قواعد ورود به پلتفرم ،تعیینکننده حدودی از اختیار
و یا اهدافی که مالک پلتفرم شرط ورود به پلتفرم اعام
میکند و در اختیار توسعه کنندگان قــرار میدهد.
میتوان قواعد ورود به پلتفرم را در پاسخ به این سوال
که مالک پلتفرم چه چیزی را و به چه کسی اجازه
میدهد ،جست.
ایجاد وفاق روی اهداف میان توسعهدهندگان و مالک
پلتفرم ،از ابزارهای تنظیمی است که کمک میکند
تا توسعهدهندگان ضمن دنبال نمودن اهداف خرد
خود ،اهداف پلتفرم را نیز دنبال نمایند.
تنظیمگری با پلتفرم
-2کنترل فرایندیاه توسعهدیندگان پلتفرم
پرویده حکمراین پلتفرم
-3خاخصیاه ارزیابی
سومین ابزار در اختیار پلتفرمها،
ارزی ــاب ــی و رت ـبــهبــنــدی عملکرد
توسعهدهندگان با شاخصههایی
است که اهداف مالک پلتفرم را
نشان میدهد .این ابــزار بهنوعی
تنظیم گری پسینی است و عملکرد
توسعهدهندگان را ارزیابی میکند و از سویی دیگر پیشینی
است چراکه به رفتار اتی توسعهدهندگان جهتدهی
میکند .البته برخی نگاههای اقتصادی ،قائل به این
ابزار نیستند و معتقدند که سازوکارهای قیمت ،خود
توسعهدهندگان برتر را انتخاب و توسعهدهندگان و
خدمات ضعیف را حذف خواهد کرد .شاخصههایی
مانند فروش ،تعداد دانلود و یا ارزیابیهای کاربران.
تنظیم گری در پلتفرم
سیاست و اجتماع
باشد تا توسعهدهندگان حاضر به
استفاده از انها شوند.
انچه تا به اینجا مطرح شد ،چالشهای رگواتوری
پلتفرمها بود؛ اما در نگاهی عمیقتر میتوان پلتفرمها
را بهعنوان رگواتور در نظر گرفت ،در این صورت،
مسئله اصلی درنوردیدن نظام حقوقی سرزمینی است.
این موضوع را اربیتراژ نیز مینامند .اربیتراژ به معنای
جابهجایی از یک نظام حقوقی بهنظام حقوقی رقیب
اســت .پلتفرمها فرصتی را فراهم کــردهانــد که افــراد
حقیقی و حقوقی بتوانند برای کسب اهداف خاص،
بین نظامات حقوقی جابهجاشده و اهداف خود را در
همانطور که در یادداشت «چیستی پلتفرم» امد،
مالکین پلتفرم ،بــرای سهولت امر توسعهدهندگان
مجموعهای از ابزارهای فنی نظیر ،SDKمحیطهای
شبیهسازیشده ،ابزارهای تست و ازمایش و ..را در
اختیار توسعهدهندگان قرار میدهند و میتوانند رفتار
توسعهدهندگان را یا به طریق فنی و یا از طریق ا گ
کردن ،جهتدهی و یا نظارت نمایند .بدیهی است که
ابزارهای فوق بایستی حد باایی از جذابیت را داشته
122
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
پینوشت:
Email: mgt.azadi@gmail.com
123
سیاست و اجتماع
نظام حقوقی دیگر دنبال کنند .این جابهجاییها عاوه
بر منافعی که برای فرد دارد ،سبب تضعیف نظام حقوقی
مبدا و تقویت نظام حقوقی مقصد میشود .گسترش
فضای مجازی بهویژه پلتفرمها ،موجب نزدیکی و
تداخل نظامات حقوقی و شکلگیری تعامات بین
این نظامات شده است.
بهعنوان نمونه بسیاری از پلتفرمها با طراحیهای جدیدی
که در قانون مالیات دیده نشده است ،سازوکار مالیات
را دور زده و باعث کاهش درامدهای مالیاتی دولت
میشوند .پلتفرمها برای تنظیم مقررات و اعمال اراده
ً
خود ،لزوما نیازی به دولت ندارند ،انها میتوانند با
معماری پلتفرم و ترتیبات فنی ،زمینبازی را بهگونهای
طراحی کنند که قواعد مختار انهــا رعایت شود.
رگواتوری عامل توسعه پلتفرمهاست؛ همانگونه که
مشارکت کاربران منجر گردش چرخه اقتصادی پلتفرم
میشود ،رگواتوری پلتفرم نیز منجر به زمینهسازی
مشارکت بیشتر توسعهدهندهها و کاربران و درنتیجه
سهم بازار بیشتر پلتفرم میشود.
پرویده حکمراین پلتفرم
نمونه دیگری از تنظیم گری پلتفرمها ،استفاده از بیگ
دیتا اســت .رفتار کاربران یک کشور بر بستر پلتفرم
شکلدهنده بیگ دیتا و سیره و مسلک ان ملت است.
دادهای ارزشمند که امکان برنامهریزی کان و عمومی را
به دست میدهد و چنانچه در اختیار دشمنان باشد،
تهدیدی برای امنیت ملی به شمار خواهد رفت .در
ادبیات و نیز در گفتمان برخی مسئولین فضای مجازی
کشور ،صحبت از پلتفرم بهعنوان مرز و قلمرو حاکمیتی
کشور در فضای مجازی به میان امده است.
درمجموع میتوان تنظیمگری با پلتفرم را چالش اصلی
حکمرانی پلتفرمها دانست؛ چالشی که با طراحی
صحیح و مواجهه فعال میتواند بهعنوان فرصتی
بیبدیل ،در خدمت انقاب اسامی باشد و یا با
غفلت و مواجهه منفعانه ،تهدیدی خطیر برای جریان
انقاب به شمار رود.
پرویده حکمراین پلتفرم
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
حسین زیبنده
پژوهشگر هسته «خطمشی فضای مجازی» مرکز رشد
دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت دولتی دانشگاه امام صادق؟
مقدمه
در این نوشتار سعی شده است که فارغ از چارچوب
مقاات علمی ،تبیینی رفت و برگشتی بین ادبیات
حکمرانی ،پلتفرم و اینترنت اشیاء ،بهعنوان اینده
قریبالوقوع دنیای دیجیتال شکل بگیرد و در هر پرده
از یک بعد به مسئله «حکمرانی پلتفرمهای اینترنت
اشیاء» نگریسته شود .امیداست عاوه بر نگاه ُ
چندبعدی
به یک مسئله ،خواننده نیز به تفکر و اتصال پردههای
مختلف نوشته ترغیب شود.
حکمرانی پلتفرمهای
اینترنت اشیاء
پرده اول
ً
شکل گرفتن اینترنت اشیاء حقیقتا امری دشوار ازنظر فنی
است که در چندماهه اخیر وزیر ارتباطات[ ]1چندین و
چند بار به ان اشارهکرده است .از حقوحقوق فرکانس
رادیویی گرفته که در بودجه امسال سروصدایی به پا
کــرد[ ،]2تا ساخت برخی تجهیزات[ ]3و حسگرها
توسط محققان این مرزوبوم ]4[،سلسله نشانههایی برای
گسترش این فناوری و البته تحقق برنامه پیشنهادی
وزیر است [.]5
امروز کشور ما نیز همزمان با دیگر کشورهای دنیا پا
بر لبه فناوری گذاشته و با سرعت به سمت دنیایی
جدید حرکت میکند .از حق هم نگذریم ،وقتیکه
چند سال به عقب برگردیم و ورود اینترنت به کشور در
سال -1372انهم با تاخیری حدود 2دهه نسبت به
جهان -را بررسی کنیم ،این پیشرفتها در برابر انفعال
و حیرانی ان زمان در برابر تکنولوژی جدید و مدیریت و
توسعه اینترنت قابلتحسین خواهد بود! گام برداشتن
همگام با گامهای سریع جهان در فناوری امری است
که بار دیگر توان و استعداد جوانان مهندس ایرانی
را نشان مــیدهــد .مواجهه فعال در زمینه توسعه و
مدیریت -یا به قول امروزیها :حکمرانی -فناوریهای
جدید و بهخصوص اینترنت اشیاء که فراگیری ان
حکمراین فناورهیاه جدید ،به عنوان قطعه گمشده در
پازل فضاه مجازه ،باید ضمیمه توان مهندسن کشور خود
124
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
125
سیاست و اجتماع
بلک بری ( )Blackberryهمهچیز
را بهخوبی ساخته بــود .مشتریان
متعصب و وفـ ــادار ،محصوات
نواورانه ،مهندسی بسیار خوب ،دوام
باای محصوات و ...همه و همه را داشت .اما سهم
50درصدی محصوات این شرکت و غلبه انها بر بازار
گوشیهای هوشمند ،در سال - 2012همزمان با ارائه
جدیدترین محصول بلک بری -بهشدت تقلیل یافت؛
بهطوریکه این شرکت تنها موفق به کسب 1درصد از
سهم بازار شد! انها مشکل را در رقبای خود یعنی اپل
و گوگل جستجو میکردند و به همین دلیل قیمتها را
رقابتیتر براورد کرده ،بر پیشرفت محصوات جدید و
بازاریابی سرمایهگذاری نموده و سیستمعامل خود را نیز
بهبود بخشیدند ،اما همچنان ناکامی نصیبشان بود!
بله .انها دچار اشتباه بزرگی شده بودند و نمیدانستند
که مبنای رقابت متحول شده و مشکل را باید در جای
دیگری جست! دیگر تلفن هوشمند بلک بری رقیب
تلفن هوشمند اپل نبود؛ بلکه این «اکوسیستم بلک
بری» بود که در مقابل «اکوسیستم ای او اس» قرارگرفته
بود .حاا بحث بر سر تنها یک محصول نبود بلکه حرف
از قرار گرفتن ارتش 8هزارنفری نواوران بلک بری در
برابر ارتش 200هزارنفری توسعهدهندگان اپل در میان
بود .همزمان با رشد روزافزون اپل ،بازار بلک بری به
خاطر نبود برنامههای کاربردی جدید راکد شد و روبه
خاموشی رفت .اپل بازار 365میلیونی خود را تا حد
زیادی مرهون ان 800هزار برنامه تکمیلکنندهای است
که مالکیت چندانی هم در انها نداشت .این یعنی
حرکت از محصول به سمت پلتفرم! همانجایی که
عوض تاش برای انجام تک بازی بسیار خوب ،یک
زمینبازی طراحی میکنی که دیگران بتوانند هزاران هزار
بازی بسیار خوب در ان به نمایش بگذارند .زیرساختی
پرویده حکمراین پلتفرم
در چند ســال اینده دور از ذهن
نیست ،قطعه گمشده از پازلی
است که باید ضمیمه توان مهندسی
ً
و پیشرفتهای فناورانه گردد .دقیقا
ان چیزی که حدود 3دهه پیش
هنگام ورود اینترنت به کشور -فکری برای ان نشدهبود .چراکه فرصتها و چالشها همزمان با توسعه
فناوریها رشد یافته ،بهمراتب پیچیدهتر شده و دستور
کارهای جدیدی را روی میز حکمرانان قرار میدهد.
بهرهبرداری از فرصتها و یا مقابله با چالشها ،هردو
نیازمند حکمرانی و تنظیم گــری دولــت در حیطه
وظایف خود است .هنگامیکه دولتها با توسعه فاوا
صدای پایشکسته شدن مرزهای قلمرو اقتدارشان
را با گوشهای خود استماع کردند ،بهطور جد پیگیر
حکمرانی و سروسامان دادن به این فضا شدند؛ چراکه
علیرغم فرصتهای بسیاری که برای اداره جامعه پیش
روی انها قرار داده بود ،هویتشان را نیز تهدید میکرد!
بدیهی است که اینترنت اشیاء بهعنوان نقطه تحولی
دیگر در جهان شبکهای با ایجاد حجم عظیمی از
ارتباطات جدید ،نظامهای اجتماعی را نیز تحت
تاثیر قرار میدهد .فراگیری اینترنت اشیاء همانند
دیگر تحوات فناورانه ،پیشران تحول در ابعاد مختلف
اجتماع ( )PESTELمیشود که این بار زنگ خطر از
دست رفتن اقتدار دولتها را بلندتر از پیش به صدا
درمــیاورد و مرزهای اداره را درهم میشکند .یافتن
نقطه اهرمی بــرای سرمایهگذاری ،در پاسخدهی به
بحران حکمرانی دولتها نقشی اساسی و مهم ایفا
میکند .درواقع دولتها بهشدت نیازمند پاسخ به
این سوال هستند که :چگونه باید به مسئله اینترنت
اشیاء ساخت دهند و برای حکمرانی ان بر کدام نقطه
سرمایهگذاری نمایند؟
پرده دوم
اقتگاد و مدیریت
اینتریت اخیاء بهعنوان یقطه
تحولن دیصر در جهان خبکهاه با
ایجاد حجم عظیمن از ارتباطات
جدید ،یظامیاه اجتماعن را
ییز تحت تاثیر قرار مندید.
پرویده حکمراین پلتفرم
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
ذخیره کند ،دستگاهها و نرمافزارهای کاربردی و جریان
اطاعات را مدیریت نماید ،امکان ساخت نرمافزارهای
جدید را به توسعهدهندگان بدهد ،دادهها را تحلیل
کند و بهصورت تصویری نشان دهد ،امنیت اینترنت
اشیاء را تامین نماید ،رابط کاربری برای توسعهدهندگان
و کاربران نهایی داشته باشد و دیگر مــواردی از این
قبیل! حیات اکوسیستم پلتفرمهای اینترنت اشیاء،
همانند دیگر پلتفرمها وابسته به توسعهدهندگان و
خلق ارزشهای جدید است.
که توسعهدهندگان و نواوران ،ان را مبنای فعالیتشان
قرار میدهند و نیازهای متنوع مردم را مرتفع مینمایند.
پرده سوم
همگام با پیشرفت فناوریهای دیجیتال ،ارتباطات
ازنظر تعداد و گستردگی فزونی مییابند؛ اینترنت اشیاء
نمونهای است که با اضافه کردن حسگرها به اشیاء و
هوشمند سازی محیطُ ،بعد هر شیء را در کنار ابعاد
هرزمانی و هرمکانی به جهان دیجیتال وارد میکند و
گستردگی قابلتوجهی را در میزان ارتباطات به وجود
خواهد اورد ،که این پیشرفت زمینهساز خلق بسیاری
از ارزشها و خدمات جدید نیز خواهد شد .با توجه به
افزایش تصاعدی پیچیدگی خدمات و متنوع شدن
انها ،برای توان پوشش تقاضای جامعه و همچنین
حفظ بقا در بازار ،چارهای جز پناه بردن به «پلتفرم»[]6
وجود ندارد .پویایی بیشتر ،هوشمندی اشیاء و ظرفیت
حس کردن و پاسخ دادن انها نیازمند راههای جدید
برای مدیریت سیل دادههــا و تبدیل انها به مزیت
رقابتی است ،که از عهده یک شرکت خارج است و
باید اکوسیستمی برای ان طراحی شود.
پلتفرم اینترنت اشیاء یک زیرساخت سختافزاری-
نرمافزاری است که نرمافزارهای کاربردی را به دستگاهها
و حسگرها متصل کرده ،ان دستگاهها را با برنامههای
کاربردی یکپارچه میکند و اطاعات را نیز جمعاوری
و تحلیل مینماید .این نوع پلتفرم ،بهعنوان ایهای
بین ایههای سختافزاری و برنامه کاربردی ،بستری
است که قابلیت توسعه ،نــواوری و شخصیسازی
خدمات بهشدت در ان وجود دارد و به نرمافزارها این
اجــازه را میدهد که از طریق برنامههای کاربردی،
مردم ،دستگاهها ،ماشینها و حسگرها را با داده و
مراکز کنترل متصل نماید و درواقع خا بین دستگاهها
و شبکههای داده را پر میکنند .یک پلتفرم اینترنت
اشیاء باید قابلیت داشته باشد که دادهها را جمعاوری و
پرده اخر
امروزه شرکتهای بسیاری به ارائه پلتفرم اینترنت اشیاء
روی اوردهاند که از مهمترین و بزرگترین انها میتوان به
گوگل ،مایکروسافت ،امازون ،بوش ،سیسکو ،ای بی ام
و ...اشاره کرد ]7[.اینترنت اشیاء نسل جدیدی از
ارتباطات را پیش روی جوامع میگذارد که در این نسل
فاوا به سایر حوزهها مانند صنعت ،انرژی ،سامت و...
ورود میکند .همگام با ورود فاوا به عرصههای دیگر
اجتماع و فرایند پلتفرمی شدن خدمات ،درواقع نقش
حکومتها کاهشیافته و پلتفرمها اداره جامعه را در
هریک از این حوزهها بر عهده میگیرند .روند اینترنت
اشیاء این فرایند را سرعت بخشیده و غفلت دولتها
موجب از دســت رفتن اقتدار و قابلیت حکمرانی
انها و قدرتمند شدن صاحبان پلتفرم و شرکتهای
خصوصی بــزرگ در سراسر جهان خواهد شــد .لذا
دولتها بــرای حفظ قلمرو حکمرانی خود نیازمند
"حکمرانی پلتفرمها" هستند.
از طرف دیگر حجم اطاعات بسیار زیاد حاصل از
اینترنت اشیاء منبع ارزشمندی است که در اختیار
هرکسی که باشد قدرت بسیاری برای حکمرانی به
وی خواهد داد .لذا دولتها برای دسترسی به این
اطــاعــات ،یا جلوگیری از افشای اطاعات ملی و
126
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
میزان باز بودن
اعطاء دسترسی به فناوری،
امکان نظارت بر فناوری
نظارت
مکانیسمهای نظارت رسمی و غیررسمی
طراحی فنی
ماژوار بودن ،رابطها ،سازگاری
راهبرد رقابتی
رقابت ،همکاری و مشارکت ،میزان جذب
و تحت پوشش قرار دادن ،روابط عمومی
اعتماد
ارتباط بین مالک و توسعهدهندگان،
ارتباط کاربران نهایی و پلتفرم
فرینگ و ایدیشه
منابع مرزی
منابع مرزی فنی ،منابع مرزی اجتماعی
سیاست و اجتماع
قیمتگذاری
و به
اشتراکگذاری
درامد
دستیابی به اثر شبکهای ،موانع ورود به
بازار ،سوهای بازار ،یارانه و کمکهزینه
پینوشتها
Email: Hzibandeh73@gmail.com
[ .]1مهندس محمدجواد اذری جهرمی
]2]. https://www.farsnews.com/news/13971005001116
]3]. https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/11/18/1941921
]4]. http://www.ibena.ir/news/82060
]5]. http://dolat.ir/detail/297235
[ .]۶منظور از پلتفرم در این نوشته ،پلتفرمهای نرمافزاری است.
]7]. https://internetofthingswiki.com/top-20-iot-platforms/634/
]8]. http://www.ensafnews.com/156867
]9]. https://digiato.com/article/2018/01/20
127
پرویده حکمراین پلتفرم
نقشها
تعداد و نظم بازیگران ،مالکیت،
تقسیم قدرت ،ارتباط با ذینفعان
اقتگاد و مدیریت
حکمراین پلتفرم وظیفه دارد
بهطور خاصه میتوان گفت که
محرمانه ،نیازمند حکمرانی پلتفرمها
در
مشتلف
بازیصران
ارتباط
که
بــا توجه بــه نقش مـحــوری پلتفرم
و مواجهه فعال با انها هستند.
ابزاریاه
با
را
پلتفرم
اکوسیستم
در حکمرانی شبکه و همچنین
همانطور که در ابتدای این مطلب
تقسیم
مایند
پلتفرم
حکمراین
توسعه فناوریهای فاوا به سمت
نیز اشــارهشــده اســت ،حکمرانی
پلتفرم وظیفه دارد که ارتباط بازیگران قدرت تگمیمگیره بین بازیصران
اینترنت اشیاء و گسترش مرزهای
مختلف در ا کوسیستم پلتفرم مشتلف و مکاییسمیاه یظارتن
شبکه ،حکمرانی پلتفرمهای اینترنت
را بــا ابــزارهــای حکمرانی پلتفرم و قیمتگذاره تنظیم یماید.
اشیاء موضوع بسیار مهمی است که
سرمایهگذاری بر ان ،هویت دولتها
مانند تقسیم قدرت تصمیمگیری
را حفظ کرده و منافع بیشمار اقتصادی و غیراقتصادی
بین بــازیــگــران مختلف و مکانیسمهای نظارتی و
برایشان در پی خواهد داشت.
قیمتگذاری تنظیم نماید.
ً
هرچند که داخلی بودن پلتفرم الزاما تمام مشکات
بهعنوان نقطه شروع برای تحلیل مکانیسمهای حکمرانی
را حل نمیکند و ممکن است که فساد و جرائم درون
پلتفرم اینترنت اشیاء باید با ابعاد مختلف ان اشنا
انهم رخ دهد[ ، ]8اما همانطور که مسئوان نیز به
شد ،هزینه و منفعت هرکدام را تحلیل کرد ،جوانب
ان اذعان دارند[ ، ]9دستاوردهای بسیاری همچون
مختلف ان را سنجید و سپس تصمیم مناسب گرفت.
امنیت ،امکان پیگیری جــرائــم ،مقابله با تحریم،
مفاهیمی که بهعنوان الفبای پلتفرم اینترنت اشیاء
بهرهبرداری از کان دادهها ،امکان حکمرانی فعاانه،
بهحساب میاید ،در حکمرانی پلتفرمهای اینترنت
مطابقت باارزشهای بومی ،جلوگیری از خروج اطاعات
اشیاء تاثیرگذار بوده و ازم است هر حکمران در این
ً
مخصوصا با بهکارگیری اینترنت اشیاء و تولید حجمرابطه بداند عبارتاند از:
عظیمی از دادههای حساس و ...را برای ما به ارمغان
جنبهها
مفهوم
خواهد اورد.
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
سعید فتحعلی
پژوهشگر هسته «خطمشی فضای مجازی» مرکز رشد
دانشجوی دکتری مدیریت دولتی دانشگاه ازاد اسامی ،واحد علوم تحقیقات
نیاز انسان به همکاری و تعاون در زندگی چه در بعد
مــادی و چه در بعد معنوی امــری فطری و عقانی
است ،لذا دین اسام نیز ان را بهعنوان بخشی از اصول
اساسی برنامه خود اما محدود به ضوابط و شرایطی در
نظر گرفته است .تعاون ازنظر لغوی از ماده «عون» و به
معنای کمک و مساعدت دیگران است ،اما در معنای
اصطاحی ،به مهیاکردن اسباب ،شرایط و بستر انجام
کار توسط دیگران اطاق میشود ،نه انجام دادن یک
کار بهصورت مشترک.
بهبیاندیگر هرگاه یک فعل را دو نفر بهصورت اشتراکی
انجام دهند ،نفر اول عامل کار و نفر دوم معاون کار
نبوده است بلکه این کار بهوسیله دو عامل انجامشده
است؛ یک کار دو عامله .اما اگر همان کار توسط یک
فرد انجامشده و دیگری شرایط و بستر ان را مهیا کرده
باشد ،در این صورت فرد اول عامل و نفر دوم معاون
نامیده میشود.
ازجمله ایاتی که قران حکیم به موضوع «تعاون» اشاره
میکند،سوره مبارکه مائده ،ایه شریفه دوم است که
َ َ َ ََ
َ َ َ َ ّ َ َّ
الا ِثم
میفرماید« :تعاونوا علی ِ
الب ِر والتقوى ولا تعاونوا علی ِ
ُ
دوان» .در این ایه شریفه به تعاون بر «بر» و «تقوا»
َوالع ِ
امر شده استّ .
«بر» از دیدگاه قران کریم ،یعنی عمل
ُ
صالح انسان مومن؛ لذا در معنای ّ
«بر» هم حسن فعلی
و هم ُحسن فاعلی بهصورت توامان موردنظر قرارگرفته
است .همچنین« ،تقوا» نیز مخالفت با هوای نفس و
ترک منکر بیانشده است .ازاینرو معنای تعاون ّ
در«بر»
و «تقوا» ،مهیاکردن اسباب ،شرایط و بستر -1 :انجام
عمل صالح و -2مخالفت با هوای نفس و -3ترک
پلتفرم ،ابزار تعاون
پرویده حکمراین پلتفرم
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
سکوی اول :تعاون
پلتفرمیا ،اب ــزاره بــراه تعاون میان مشارکتکنندگان
است و یرچه تعداد انیا بیشتر خود ،ان پلتفرم قوهتر
و باارزشتر منخود
128
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
در انجام یک فعل گاهی شخصی بهعنوان یکی از
علل و عوامل تحقق ان فعل نقش ایفا میکند که
ً
اصطاحا به او جزء درونی فعل یا علت میگویند و
گاهی شخص عضو اجــزاء درونــی فعل نیست بلکه
بیرون از فعل قرارگرفته و نقش اعدادی را ایفا میکند
که به ان ُمعد میگوییم.
از منظری دیگر افعال انسان یا با ا گاهی نسبت بهغایت
ََ
علم) یا بدون ا گاهی
ان کار صورت میگیرد (علی ٍ
صورت میپذیرد .حال ،افعالی که با ا گاهی و علم
نسبت به هدف کار هستند ،یا با قصد و نیت مشخص
نسبت به نتیجه ان فعل هستند و یا بدون قصد و نیت.
در مثالی ساده ،یک رانندهی تا کسی(علم دارد ولی
قصد ندارد) را در نظر بگیرید ،با علم و ا گاهی نسبت
به هدف یک خافکار ،وی را سوار کرده تا به مقصد
برساند ولی قصد و نیت جدی راننده همکاری در
جهت خاف نیست بلکه با خود میگوید :درسته
که میدانم اینها برای خاف میروند ولی اگر پول من
را بدهند ،راضی هستم و کاری به کارشان ندارم!...
با توجه به دو طبقهبندی فوق از افعال انسانی ،میتوان
طبقهبندی سومی را ابداع کرد که در موضوع تعاون
راهگشا ما باشد.
129
سیاست و اجتماع
سکوی دوم :انواع تعاون
پرویده حکمراین پلتفرم
منکر است-4 .البته با شرط ایمان .هرچه درجه انجام
ّ
«بر» و یا ترک منکر بااتر ،ارزش تعاون نیز افزونتر است.
عاوه بر این در ادامه ایه شریفه ،از تعاون بر ِ«اثــم» و
«عــدوان» نهی شده است .مفهوم «اثــم» و ُ
ُ
«عــدوان»
ِ
دارای نسبت عموم و خصوص مطلق هستند و در
تعریف بهغایت ،به هرگونه عمل ناپسند فردی ِاثم،
و تعدی به دیگران را که البته دارای ابعاد اجتماعی
است ،عدوان گویند.
ُ
اعانه در «بــر و تقوا» و ِ«اثــم و ع ــدوان» ،در سه رتبه
مشارکت ،مساعدت و حمایت طبقهبندی میشود.
برای نمونه در بعد منفی تعاون ،شخصی را در نظر
بگیرید که همراه یک خافکار ،یک امر ناپسندی را
بهصورت مشارکتی انجام میدهند ،این فرد را شریک
در عدوان مینامند ،اما اگر به ان فرد خافکار کمکی
در زمینه رسیدن به مقصودش کند ،ساعد گویند و
اگر او را تشویق و پس از کار خافش پشتیبانی کند،
حامی مینامند .از منظر تقویت اثار اجتماعی کار
خاف و تثبیت ان ،عملکرد شخص حامی از شریک
و ساعی مذمومتر است.
نکته قابلتوجه دیگر ان است که «حرمت اعانه به ِاثم و
ُعدوان» ان زمانی تشدید میشود که فرد گناهکار بدون
ً
معاونت نفر دوم اساسا توانایی انجام گناه را نداشته
است و درواقع معاون نقش توانمندسازی را برای خاطی
داشته است .بلند سخن انکه گاهی شخصی قدرت
انجام امر ناپسندی را داشته و شخص معاون فقط وی
را در جهت اهداف و غایاتش قدرتمندتر کرده و فرایند
انجام خاف را تسهیل و تسریع میکند اما گاهی فرد
فرینگ و ایدیشه
ً
خاطی اساسا قدرت و توانایی انجام خاف را نداشته و
این شخص معاون است که وی را در جهت این گناه
جدید توانمند میکند و این یعنی ایجاد فرصتها و
تهدیدهای جدید توسط معاون برای عامل.
اقتگاد و مدیریت
اعایه در «بر و تقوا» و ِ«اثــم و
ُعدوان» ،در سه رتبه مشارکت،
مساعدت و حمایت طبقهبنده
منخود.
پرویده حکمراین پلتفرم
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
در تمامی حاات ششگانه فوق امکان اعانه بر خیر
و شر وجود دارد اما ان حااتی که باید بیشتر مدنظر
باشد زمانی است که شخص بهعنوان علت یا معد،
عاوه بر علم و ا گاهی نسبت به هدف فعل ،قصد و
نیت ان را نیز دارد .هرگاه هدف و غایت فعل خیر ّ
«بر
و تقوا» باشد این تعاون بسیار ارزشمند است چراکه
عاوه بر حسن فعلی ،حسن فاعلی را به نحو تمام و
کمال داراست.
کمک و همکاری یکدیگر یک ارزش جدید را خلق
میکنند .بهبیاندیگر مشارکتکنندگان در پلتفرم
درواقع معاون یکدیگر هستند و پلتفرم چیزی نیست
جز ابزار تعاون؛ خواه این اعانه بر ّ
«بر و تقوا» باشد و خواه
بر ِ«اثم و ُعدوان» .بنابراین پلتفرم به عنوان بستر یا ابزار
تعاون ،فرایند اعانه میان مشارکتکنندگان را تسریع و
ً
تسهیل کرده است و در بعضی موارد ،اساسا عرصههای
جدید همکاری و معاونت میان مشارکتکنندگان را
ایجاد کرده است.
پلتفرمهای فضای مجازی ،سازههایی انسانی هستند
که بستر روابط و تعامات انسانها در فضای مجازی را
باهدف خلق ارزش حداکثری تسهیل و تسریع میکنند.
در هر رابطه و تعامل حداقل دو نفر حضور دارند که با
سکوی چهارم :ابزار خوب یا ابزار بد!
سکوی سوم :پلتفرم
هر ابزاری که فعالیتهای انسان را تجدید یا تسهیل
میکند ،دارای یکی از جهتگیریهای پنجگانه ذیل
است؛ این ابزار در حالت اول خیر محض است ،به این
130
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
بنا بر انچه بیان شد ،پلتفرمها ابزاری برای تعاون میان
مشارکتکنندگان بوده و هرچه تعداد مشارکتکنندگان و
روابط میان انها بیشتر شود ،ان پلتفرم قویتر و باارزشتر
میشود .اما هنوز دو سوال اساسی باقیمانده است :
سوال اول اینکه پلتفرمهای فضای مجازی بهعنوان
ابزارهای تعاون ،متعلق به کدام دسته از ابزارها هستند؟
پینوشتها
Email: fathali.saeed@gmail.com
131
فرینگ و ایدیشه
سکوی اخر :پلتفرم ؛ ابزار تعاون
پرویده حکمراین پلتفرم
ً
با توجه به پژوهشهایی که قبا در حــوزه ماهیت
فناوری ،فضای مجازی و پلتفرمهای ان صورت گرفته
است ،میتوان اینطور جمعبندی کرد که پلتفرمهای
فضای مجازی در دسته دوم ابزارها قرار میگیرند یعنی
ابزارهایی هستند که اقتضاء خیر دارند ،اگرچه میتوان
از انهــا در جهت اهــداف شر استفاده کــرد .شرایط
امروز جهانی مصارف شر پلتفرمها را بیشتر برای ما
ً
نمایان میکند و این در حالی است که این ابزار اساسا
اقتضاء خیر دارد و این نشاندهنده چیزی نیست مگر
عقبافتادگی تاریخی جریان خیر ،کمکاری جریان
خیر و سلطه جریان شر .بر ما تکلیف است که این
ابزار مقتضی خیر را به جایگاه واقعی خود بازگردانده
و سلطه جریان شر را از ان بزداییم.
اما سوال دوم این است که مشارکتکنندگان در بستر
پلتفرم در جهت اهداف چه کسانی تعاون میکنند و
مالک ارزش جدید خلقشده چه کسانی هستند ؟
پاسخ خیلی دشــوار نیست؛ مشارکتکنندگان در
جهت اهــداف مالکان و حکمرانان پلتفرم تعاون
و خلق ارزش میکنند و مالکان و حکمرانان امروز
پلتفرمهای بزرگ بینالمللی افراد و گروههایی نیستند
مگر جریان سرمایهداری.
سیاست و اجتماع
ً
معنا که صرفا در مصارف نیک و پسندیده مورداستفاده
قرار میگیرد .حالت دوم ابزارهایی هستند که اقتضای
خیر دارند و در اکثر مواقع در موارد پسندیده استفاده
میشوند ،البته گاهی نیز در مصارف ّ
شر و ناپسندیده از
انها استفاده میشود ولی اقتضاء و جهتگیری کلی
ان خیر است .حالت سوم ،ابزارهای مشترک قرار دارند
ً
ً
که نه لزوما خیر هستند و نه لزوما شر .حالت چهارم،
ابزارهایی هستند که اقتضای ّ
شر دارند ،به این معنا
که استفاده اصلی و اساسیشان در مسیر ناصحیح
است ،اما گاهی نیز موجبات اتفاقات خوب را رقم
میزنند .و دسته اخر ابزارهای شر هستند .این ابزارها
ً
اساسا ّ
شر بوده و هیچگونه استفاده
دارای خاصیت
درست ندارند.
حال سوال اساسی این است که پلتفرمهای فضای
مجازی بهعنوان ابــزارهــای تعاون ،متعلق به کدام
دسته هستند؟
اقتگاد و مدیریت
پلتفرمیاه فضاه مجازه از
جمله ابــزاریــایــی یستند که
اقتضا خیر داری ــد؛ اگرچه که
منتوان از ایها در جهت ایداف
خر ییز استفاده کرد.
اسحاق سلطانی
پژوهشگر فلسفه سیاسی مرکز رشد
دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی
ما چرا برای رفتوامدهایی که درون شهر انجام میدهیم
باید از تاکسیهای اینترنتی استفاده کنیم؟ چرا زمانی
که احساس گرسنگی میکنیم خیلی سریع درون یکی
از پلتفرمهای تهیه غذا باید به دنبال سفارش غذا
باشیم؟ چرا بــرای خرید هر یک از مایحتاج زندگی
باید بهسرعت وارد فروشگاههای بزرگ اینترنتی شده
و شروع به مقایسه و بررسی قیمتها با یکدیگر کنیم؟
و چرا و چرا و ...
از این قبیل میتوان ســواات متعددی مطرح کرد؛
سوااتی که بیشتر از انکه خود محل سوال باشند،
طرح کردن انها محل سوال به نظر میرسد .وقتی
چنین سوااتی را از استفادهکنندگان از پلتفرمهای
پرکاربرد میپرسیم ،از طرح کردن چنین سوالی متعجب
میشوند .چون استفاده کردن از این قبیل پلتفرمها
ً
امری کاما «بدیهی» و «طبیعی» است .بسیار واضح
اســت که وقتی میتوان مسافتی را با نصف هزینه
تا کسیهای تلفنی و بدون هیچیک از دردسرهایی
رایج -همچون تماس گرفتن و ادرس دادن و انتظار
کشیدن و - ...و با راحتی و اسایش تمام پیمود،
ً
چنین کاری کاما بهصرفه است .و یا وقتی گرسنه
هستم و میتوانم بدون اینکه فعالیت خاصی انجام
داده باشم ،با تخفیف 30الی 40درصدی غذایی را
ً
تهیه کنم،کاما طبیعی است به انجام چنین کاری
ترغیب شوم .و ...
پرویده حکمراین پلتفرم
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
سرمایهداری پلتفرم
منطق سرمایهداری
یکی از مهمترین ویژگیهای تفکرات لیبرال-سرمایهداری
این است که بهخوبی میتوانند امور «طبیعی و بدیهی»
را بسازند .سرمایهداری در طول تاریخ خود همواره در
پلتفرم با امکایات خــود ،ابــزار بسیار قدرتمنده براه
سرمایهداره است تا بتواید ایداف خود را دیبال کند
132
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
ویژگیهای سرمایهداری پلتفرم
فرینگ و ایدیشه
پلتفرم را میتوان اخرین تجلی تحققیافته منطق
لیبرال-سرمایهداری دانــســت .در ایــن دوره جدید
سرمایهداری بیش از گذشته نمادهای خود را از مقابل
دید مصرفکنندگان خارج میکند .در این وضعیت
دیگر هیچ امر دیدنی باقی نمیماند .دیگر بنگاه محو
مــیشــود ،خــریــدار تبدیل بــه صاحب یــک حساب
کاربری شده و فروشنده از بین مــیرود .واسطهها از
ً
میان میروند و صرفا کاربری میماند که سرمایهدار
بیش از هرزمان دیگر ان را تحت اشراف خود قرار داده،
ً
نیازهایش را دائما میبیند و بدون هیچ واسطهای
بهسرعت پاسخهایی بسیار شخصی شده و متنوع
به نیازهای ان فرد میدهد .و این روند شخصی شدن
پاسخهای پلتفرم به هر فرد سلطه بیشتر و بیشتر سرمایه
و صاحبان ان بر جامعه را در پی خواهد داشت .به هر
ترتیب پلتفرم نسخه بهروز شده تکنولوژیهای سلطه
سرمایهداری است که دارای ویژگیهای منحصربهفرد
خود است؛ ویژگیهایی که در ادامه به برخی از انها
اشاره میشود.
سیاست و اجتماع
تاش بوده تا هویت تاریخی خود را در پس پرده امر
طبیعی و بدیهی پنهان کند .همواره در تاش بوده تا
خود را ازنظرها پنهان کرده و نامرئی کند .و برای این
منظور چه چیزی مناسبتر از طبیعی و بدیهی جلوه
دادن خود .با این کار سرمایهداری از فرط تجلی خود
را پنهان میکند .این توانایی از مهمترین ویژگیهایی
است که سبب میشود سرمایهداری بهسرعت هر
فرهنگ و جامعهای را درنوردیده و در اغوش کشد.
سرمایهداری بهخوبی توانسته انسانی که دارای هویتی
تاریخی بوده و در دوره مشخصی از تاریخ بهصورت
انبوه در حال شکلگیری است تبدیل به انسان طبیعی
کرده و منطق کنشگری او را بهعنوان امری برخواسته
ً
ً
از طبیعت بشری توصیف کند .مسلما و یقینا اینکه
انسان در هر موقعیتی بهصورت «عقانی» رفتار کرده و
با هزینه-فایده مادی به تصمیم میرسد -ولو در تاریخ
همواره چنین انسانهایی بوده باشند -حکایت از
ذات انسان ندارد ،ولی سرمایهداری برای تداوم بخشی
به خود بهشدت نیازمند این بوده تا «عقانی» بودن
انسان بهمثابه وصف طبیعی هر انسانی درک شده و
مورد شناسایی قرار گیرد .در سایه تولید انبوه چنین
انسانی است که سرمایهداری میتواند اشکال نهچندان
انسانی و غیر فطری پاسخگویی به نیازهای واقعی
انسان را تبدیل به وضعیتی طبیعی کرده و بهخوبی
خود را ازنظرها پنهان کند .وقتی گونههای پاسخگویی
سرمایهدارانه به نیازهای انسان تبدیل به امری بدیهی
و واضح شد ،بدان معناست که سرمایهداری توانسته
است در ان جامعه به هدف خود دست یابد؛ انسان
مطلوب خود را بازتولید کرده ،به سود خود رسیده و
ازنظرها پنهان مانده است.
اقتگاد و مدیریت
پلتفرم را منتوان اخرین تجلن تحققیافته منطق
لیبرال-سرمایهداره دایست.
اول :غرق کردن ایسان در ازاده
133
پرویده حکمراین پلتفرم
در تفکرات لیبرال-سرمایهداری معنای رایجی که از
ازادی میشود را میتوان معادل انتخابگری انسان
دانست؛ معنایی که از ان تعبیر به «ازادی منفی» میشود.
اینکه انسان بتواند بدون دخالت سایر اعضای جامعه
و ساختارهای رسمی موجود در ان برای خود تصمیم
گرفته و دست به انتخاب زند مهمترین وجه ازاد بودن
انسان است .لذا هرچه قدرت انتخاب انسان بیشتر
شود ،ازادتــر شده است .هرچه گزینههای مقابل هر
پرویده حکمراین پلتفرم
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
کاره که پلتفرم ایجام مندید این است که
فرد را در زیر سیلن از ایتشابیاه متعدد
غرق منکند.
دوم) :یفوذ در اقشار متوسط و ضعیف جامعه
فرد بیشتر شود ازادتر شده است .چون انتخابگری
او بیشتر متبلور میشود.
کاری که پلتفرم انجام میدهد این است که فرد را
در زیر سیلی از انتخابهای متعدد غرق میکند.
هرلحظه مجموعهای از انتخابها بر او عرضه میشود
ً
و گزینههای ممکن فرد دائما افزایش مییابد .ولی ایا
ً
واقعا با این افزایش گزینهها ازادی فرد ارتقا مییابد؟
بههیچوجه اینگونه نیست .پررنگ کردن نیازهای
مشخصی برای انسان و هجوم سرساماور گونههای
مختلف پاسخگویی به نیازها ،بیشتر از اینکه ازادی و
اختیار فرد را افزایش دهد باعث میشود تا فرد خود را
ناگزیر از پاسخ دادن به ان نیازهای پررنگ شده دریابد.
باز شدن درهای متعدد باعث میشود فرد رفتن از یکی
از این درهای باز در مقابل خود را امری ناگزیر یافته و
ً
اساسا خود را خالی از توان ارزیابی انتقادی گزینههای
ً
روبهرو یابد .فرد دیگر به این نمیاندیشد که ایا اساسا
باید به این نیاز پاسخ دهم؟ ایا روشهای عرضهشده
تنها راه ممکن برای پاسخگویی به نیازهای من است؟
ایا من میتوانم روش خاص خود برای پاسخ به نیازهای
خود را به وجود اورم؟ فرد انقدر ناتوان و نحیف بار
امده و میاید که خود را بسیار دور از جایگاه سوال
و نقد و اندیشه مییابد .دیگر خود را نمیبیند .دیگر
نمیتواند خود را بیابد و متناسب با خود انتخاب کند.
نمیتواند درب متناسب با خود را یافته و یا در صورت
نیاز برای خود بسازد.
اگر تا پیشازاین نفوذ گسترده و عمیق سرمایهداری
را در وهله نخست در میان اقشار مرفه میجستیم
و ان را در فــروشـگــاههــای لوکس بــهصــورت اشکار
مییافتیم ،سرمایهداری امروز بیشازپیش در سطح
جامعه گسترش یافته اســت .حربه تخفیفهای
گسترده عاملی است که سرمایهداری به کمک ان به
دنبال فتح کامل طبقات متوسط و ضعیفتر جامعه
است .این امر هرچند در کوتاهمدت موجبات رضایت
و خوشحالی این طبقات را فراهم میاورد ،ولی در
طوانیمدت این اقشار را در مجموعهای از نیازها
غوطهور میکند که امکان پاسخگویی مناسب با
انها را ندارند .رسوخ فرهنگی مشخص در میان این
کنش متناسب
طبقات در معرض اسیب ،که امکان
ِ
با ان فرهنگ برایشان وجود ندارد سبب رشد احساس
نارضایتی و عدم برخورداری عمیق در این افراد شده
و انها را بهارامی از وضعیت تعادل خارج کرده و به
دامان برانگیختگی سوق میدهد.
سوم) :بسط فردگرایی
سرمایهداری برای اینکه بتواند به خود تداوم بخشد
نیازمند افرادی است که انچنان در خود و یا در امور
جزئی فرورفته باشند که امکان تحلیل کان انچه
پیرامون انها در حال رخ دادن است را نداشته باشند.
اعضای جامعه از روندهای کلی حاکم بر جامعه نباید
درکی عمیق بیابند .چراکه درک چنین روندی منجر به
فاش شدن سرمایهداری میشود .انسان نباید در مسیر
رشد و تکامل اجتماعی قرار گیرد .البته باید خود را
134
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
135
فرینگ و ایدیشه
Email: hagh.soltani87@gmail.com
سیاست و اجتماع
پینوشت:
پرویده حکمراین پلتفرم
ً
ً
کاما تاثیرگذار درک کند .لذا دموکراسی کاما پذیرفته
میشود ولی انجا نیز رای امری فردگرایانه است ،رای
امری برامده از یک کنش جمعی نیست .رای نظر هر
ً
فرد است ،نظری که صرفا در بسترهای حاکم بر جامعه
جریان مییابد .قرار نیست انسان در جامعه حضور
یافته ،وارد تعامل گسترده با سایر افراد شده و در بستر
تعاملی دائمی به رشد سیاسی و اجتماعی رهنمون
گــردد .برای این منظور چه چیز بهتر از اینکه فرد به
خویش مشغول شود و اگر قرار است نیازش به تعامل و
رابطه اجتماعی را نیز برطرف کند ،این نیاز در بستری
ً
صورت پذیرد که کاما کنترلشده است؛ بستری که
باعث میشود انسان باوجود فراتر نرفتن از خود ،وارد
تعامل با سایرین شود و نیاز خود به تعامل را برطرف
کند .در قالبی به تعامل بپردازد که برای او ساخته
شده ،نه اینکه خود بهواسطه تعامل شکلگرفته باشد؛
ً
قالبی که کاما قابلمشاهده و پیگیری و رصد است.
پلتفرم فرد را بیشازپیش از تعامات انسانی بینیاز
ً
میکند و عمدتا فضاهایی جدید برای تعامل اجتماعی
فراهم میکند که بههیچوجه به رشد سیاسی و اجتماعی
افراد کمکی نمیکند .پلتفرم انسان را تنهاتر از گذشته
میکند .و عاوه بر این او را در میان جمع تنها میگذارد.
فرد بااینکه بهواسطه پلتفرمهای اجتماعی حس میکند
در حال تعامل با سایرین است -و لذا کمتر از گذشته به
دنبال ایجاد روابط اجتماعی عینی است -ولی بیشتر و
بیشتر تنها میشود .درنتیجه چنین انسانی از مهارتهای
اجتماعی و سیاسی چندانی بهره نمیبرد .لذا انسان
مناسبتری برای تحقق منافع سرمایهداری خواهند بود.
چه باید کرد؟
ً
مسلما انقاب اسامی از اغاز دوران شکوهمند خود
همواره بر این مهم تا کید داشته که به دنبال ساختن و
پیمودن مسیر متناسب با خود جهت حرکت بهسوی
اهداف متعالی اسامی است .ازاینرو اشکارا تفکرات
لیبرال-سرمایهداری را دشمن خود معرفی کرده است.
ً
مطمئنا نبرد با تفکرات لیبرال-سرمایهداری یک نبرد
فکری و انتزاعی نیست .چراکه سرمایهداری با هجوم
به عرصه اجتماعی و هدف گرفتن سبک زندگی ،فارغ
از مباحث نظری ،به دنبال فتح عرصههای اجتماعی
اســت .لذا همواره به دنبال نامرئی کــردن خود بوده
تا راحتتر بتواند جوامع مختلف را به تسخیر خود
دراورد .پلتفرم با امکانات خود ابزار بسیار قدرتمندی
برای سرمایهداری است تا بتواند اهداف خود را دنبال
کند .در چنین شرایطی ازم است برای مقابله با اخرین
نسخه از هجوم سرمایهداری به جامعه ،ابتدا پرده از
چهره پلتفرم برگرفت و منطق سرمایهدارانه نهفته در ان
را به نمایش دراورد تا با طبیعتزدایی و بداهتزدایی
از کنشهایی که پلتفرم ترویج میکند به مقابله با
ً
سرمایهداری پرداخت .البته مسلما این نخستین
مرحله نبرد است و ماهیتی منفعانه دارد .ولی بدون
عبور از این مرحله هرگز دشمن برایمان مرئی نمیشود.
اقتگاد و مدیریت
سرمایهداره با یجوم به عرصه اجتماعن و یدف گرفتن سبک زیدگن ،فارغ از
مباحث یظره ،به دیبال فتح عرصهیاه اجتماعن است .لذا یمواره به دیبال
یامرئن کردن خود بوده تا راحتتر بتواید جوامع مشتلف را به تسشیر خود دراورد.
ݐ ݩݐ ݦ ݐ ݦݩ ݩݒݩ
ى ݤه
گݣ ݣاݣںݣ ݣݠݣ ݫ ݬݫ ݫݬݔ ݡ
� ݣرݣݠں ݣ ݣوݤݣ ݣ ݢ
ى ݧݩںݐ
ݫݕ ݫݓحره ݣد ݣ ݣوݤمݤ
مشتمل ݣݣبر:
«مکتب مدرسه»
• پرونده
ِ
• هفده نگاشت تخصصی در باب فرهنگ و اندیشه
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
پرویده مکتب مدرسه
سیاست و اجتماع
سرخط
اشناییزدایی...
مدرسه و نظام اموزش مدرسهای رسمی و دولتی ازجمله
مهمترین پدیدههای اجتماعی بدیهی برای ما است
و شاید به همین دلیل باشد که وقتی به لزوم تحول
بنیادینش هم میرسیم راهکارهایمان تغییری جزئی
در دل همان ساختاری است که ما نقش چندانی در
شکلگیریاش نداشتهایم .اینجاست که روش حل
ْ
مسئله ،کاری از پیش نمیبرد و سند تحول بنیادین
و زیر نظامهایش در اخرین حلقه واسطه با عمل ،به
سازمانهایی مانند سازمان برنامهوبودجه میرسند
که زاییده تفکر مدرن است و رسالتی جز مستحکم
کردن نهادهای مدرن ندارد.
شاید یکی از راههای اساسی برای خروج از این وضع
توجه به تاریخ مدرسه و تکوین این نهاد رسمی باشد.
مدرسه نوین نه از رشدیه و دوره مشروطه ،بلکه حتی
سالها پیش از تولد تحولخواهانی همچون رشدیه و
ملکمخان و طالبوف و ...با «مدارس میسیونری» در
بعضی امور انقدر برای ما بدیهی شدهاند که به چیزی
غیر ازانچه درباره ان میدانیم و میشناسیم و بر ان
ً
اساس عمل میکنیم ،نمیتوانیم بیاندیشیم .مثا برای
جمع اعداد عادت کردهایم از رقم کوچکتر شروع کرده
و به عدد بزرگتر برسیم ؛ ما همیشه از راست به چپ
اعداد را با هم جمع میکنیم و هرگز از خود نمیپرسیم
ایا راه اسانتر و کاربردیتری وجود دارد یا نه؟! بسیاری
از پدیدهها و نهادهای اجتماعی نیز برای ما به اموری
بدیهی تبدیل شدهاند که در وجودشان و فرایند و نحوه
عملکردشان نمیتوانیم به نحو بنیادین تفکر نماییم
و اگر بخواهیم به انها بیاندیشیم فکرمان از ساختار
بستهشان فراتر نمیرود .وقتی به مشکاتشان میرسیم
باز هم باید در چارچوب ذهنی از پیش مشخصشده
فکر کنیم و درواقع به دنبال حل مسئلهای هستیم که
از اول اشتباه طرحشده و امان از روزی که بخواهیم به
تحول بنیادینش در این شرایط فکر کنیم.
138
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
139
سیاست و اجتماع
ایران پایهگذاری شد .نگاهی گذرا به تاریخ مدرسه
از سال .1215ش(تاسیس «مدرسه میسونری» توسط
«جاستین پرکینز» در ارومیه) تا به امروز نشان میدهد
بسیاری از اموراتی که امروز برای ما بداهت اولیه دارد،
در مسیری سخت و دشــوار تغییر و تحولیافته و به
شکل سخت و صلب امــروزی تبدیل گشته است؛
ازجمله این موارد میتوان به اجباری و رسمی بودن
نظام اموزشی اشاره نمود که تا پیش از دوره مشروطه
ً
مدارس کاما بهصورت خودجوش و اختیاری رشد
و توسعه یافتند ،امــا با قوانین مجلس شــورای ملی
پس از مشروطه و بهویژه با روی کار امدن رضاخان
و سیاستهای سفتوسخت برای گسترش اموزش
اجباری ،رفتهرفته این قالب از امــوزش ،به شکلی
غیرقابلانکار تبدیل گشت.
مورد دیگر مدارس اسامی است که اگر عدم بداهت
برنامه درسی و تاشهای دغدغهمندان تربیت اسامی
برای ورود این مباحث به ساختار رسمی اموزش همگانی
نبود ،شاید با سفتوسخت شدن برنامه درسی در
دهههای 30و 40شمسی ،راه شکلگیری اینگونه
مدارس نیز تا حد زیادی بسته میشد .درواقع عدم
بداهت یک ساختار یا نحوه توجه متفاوت و خارج از
شکل بسته ساختارها است که امکان تغییر و تحول
و منطبق سازی با بوم را فراهم میسازد .ازایندست
نمونهها در ساختار امــوزشو پــرورش و تاریخ ان در
ایران بسیار میتوان ذکر نمود و جالبتوجه است که
تحولیترین ،امیدبخشترین و بومیترین رویدادها
در تاریخ مدرسه ایران از ابتدا تا کنون به تاشهایی
پرویده مکتب مدرسه
بازمیگردد که از دل مردم و اجتماع شکلگرفته است
و نه از طریق ساختارهای دولتی و رسمی همچون
قوانین مجلس یا شوراهای عالی.
امــروز نیز تاشهایی ازایندست در گوشه گوشهی
ایران در حال رشد و شکوفایی است؛ اما انچه دست
و پای تحول حقیقی اموزشوپرورش را گرفته ،نظام
بدیهی شده رسمی و عدم نقشافرینی فعال و درست
تصمیمسازان (مجلس ،وزارتخانه و شوراهای عالی) و
ً
بخش ستادی اموزشوپرورش است .اگر حقیقتا در پی
تحول بنیادین در نظام مدرسهای موجود باشیم اولین
گام اشناییزدایی از ان است و شاید بهترین راه برای
این اشناییزدایی برگشتن به نقطه تولد یا ورود مدرسه
به ایران باشد و جریاناتی که پیش از تبدیل مدرسه به
امر متعارف و بدیهی رخداده است.
در ایــن پــرونــده تــاش داریــم با نشان دادن برخی از
این نقاط شکلگیری و تغییر و تحول ،در تاشیم تا
بداهت امورات مختلف در نظام اموزش رسمی ایران
را موردنقد و نظر قرار دهیم« .دکتر عالی» با بازگشت
به این نقطه سراغاز و توجه به وجوه مختلفی از نظام
مکتبخانهای و انضباط مدرنی که از طریق مدرسه
جدید ،بهویژه در دوره رضاخان ،به نهاد اموزشی ایران
وارد میشود ،برخی از بدیهیترین مسائل شکلگرفته
در نگاه عمومی در زمینه مدرسه را به چالش میکشد.
نقد انضباط مدرن در مدرسه جدید نقطه سراغازی
است برای توجه به سایر وجوه تحوات تاریخی که
امروز کمتر به ان توجه داریم .یکی دیگر از اساسیترین
چالشها در نهاد نوین و سنتی تعلیم و تربیت ،نوع
پرویده مکتب مدرسه
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
بافهم درستی از مدرسه جدید و همچنین نیازهای
جامعه خودمان شکلگرفته است شاید دریچههایی
متناسب با وضع فعلی جامعه ایرانی را برای مواجهه
با نهاد مدرسه به روی ما بگشاید .این مسئله موضوع
اصلی نوشتاری است با عنوان «طرد مدرسه جدیده
یا استفاده از بستر ان» .درنهایت باید از خود بپرسیم
ً
ایا واقعا خواستههای ما از مدرسه متناسب با ذات و
توان ان -انگونه که در غرب بنانهاده شده و در ایران
رشد و نمو یافته -است؟
شاید ما بیش ازانچه در تــوان این نهاد است از ان
توقع داریم و بیهوده است که هر تغییر و تحول فردی
و اجتماعی را از ان خواستاریم یا هر مشکلی را به
گردنش میاندازیم .گویی همین مطالبه بیشازاندازه
و بیقاعده نیز به امری بدیهی در روزگار ما تبدیلشده
است« .دکتر ایروانی» در نگاشت پایانی پرونده از چیزی
بداهت زدایی مینمایند که بیش از نقد مدرسه ،نقد
نقادان مدرسه و کسانی است که بیمحابا و بدون فهم
تاریخی این نهاد از «مرگ مدرسه» سخن میگویند؛
مدرسه را باید منصفانه شناخت و در راستای این
شناخت است که بهدرستی میتوان به این پرسش
پاسخ داد که «از مدرسه چه بخواهیم و چرا؟».
رابطه دولت و ملت است که بهویژه در بحث تامین
مالی اموزشوپرورش در روزگار جدید در عین گسترش
چشمگیر اموزش همگانی ،چالشهای فراوانی را نیز
به وجود اورده است .در نوشتار دوم با عنوان «تامین
مالی مدارس؛ دولت یا ملت؟» به این چالش اساسی
توجه داشتهایم و به دنبال ارائه سرنخی برای پاسخ به
این چالش بودیم .نگاشت سوم نیز با عنوان «تحول
بنیادین در اشپزخانه» مشکل اساسی درخودماندگی
اموزشوپرورش را مدنظر قرار داده و با نقل نمونهای
تاریخی از تحوات مدرسه جدید در دوره حضور
نیروهای «اصل چهار ترومن» در ایران نشان میدهد
که در بستر همین مدرسه نوین نیز چگونه میتوان به
تحول تمدنی و تحول در سبک زندگی اجتماعی و
خانوادگی مردم اندیشید.
امــا جــدای از ایــن مباحث انتقادی ،میدانیم نقد
ْ
صرف راهگشا نیست ،بلکه عاوه بر نقد و بداهت
زدایی باید به دنبال راهکار نیز بود .یکی از بهترین
گزینهها در چنین شرایطی بازبینی تاریخی ،البته این
بار بهقصد یافتن تجربیات موفق و بازخوانی و استفاده
بهروز از انها است .با ورود مدرسه جدید به ایران در
ابتدا شاهد مخالفت و مقابله شدید جریان سنتی و
مذهبی با این نهاد نوین هستیم ،اما رفتهرفته در دهه
1320بافهم بهتر شرایط جامعه جدید و همچنین رفع
فشارهای سیاسی و نظامی عصر رضاشاهی ،شاهد
شکلگیری تجربیاتی در حوزه مدارس اسامی هستیم
که تا امروز نیز به مسیر خود ادامه داده است .بازخوانی
تجربیات این مدارس و مربیان بزرگ این دوران که
علی قربانی
دبیر هسته «تعلیم و تربیت» مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
140
ݩ
ݧ
ݑ
«مکٮ ݣمݣ ݣ ݓدݤ ݣ ݣݤر ݣ ݣ ݣ ݣݤ
ٮس ݣهݤ»ݤ
ݐݩݦ
ݫݬݕىرݣݣوںدݣهݤ
نگاهی تاریخی به شکلگیری نهاد نوین
مدرسه و اصاحات اموزشی در ایران
تهیه و تنظیم از هسته «تعلیم و تربیت» مرکز رشد
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
مدرسه مکان تربیت و امــوزش اســت .امــوری در ان
ممنوع و اموری مجاز است؛ نهتنها اموزش خواندن
و نوشتن بلکه برخی رفتارها ،عبارات و منشها و
حتی پوشش نیز در ان مجاز و برخی غیرمجاز است.
هرروز صبح در ساعتی مشخص کودکان در مکانی
معین دورهم جمع شده و هر دانشاموزی در مکانی
که برای او مشخصشده است ،قرار میگیرد و طی
ساعات مختلف مواد اموزشی مشخصی را میاموزد.
گاهی نیز چنین به نظر میرسد که مدرسه بهعنوان یک
وظیفه والدین ،تکلیفی از سوی انان برای کودکان بوده
و بیتردید والدین برای کسب بهترین مدارس هزینه
کرده و درگیر رقابتهای گوناگون میشوند.
تولد مدرسه مدرن
اروپایی-امریکایی
در ایران
پرویده مکتب مدرسه
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
دکتر مرضیه عالی
عضو هیئتعلمی گروه مبانی فلسفی و اجتماعی تعلیم و تربیت دانشگاه تهران
اما مدرسه کنونی چیست؟
مدرسه کنونی محیطی فیزیکی است که بخشهایی
برای کودکان همسان ازنظر سنی و جنسیتی دارد که
در هر جایگاه و درزمانی مشخص محتوای متناسب
برنامهریزی و ارائــه میشود .ارائــه این محتوا توسط
افــرادی تعلیمدیده صــورت میگیرد .هرکدام از این
ویژگیها تاریخی دیرینه در ایرانزمین دارند .با این
اوصاف شاید بتوان مهمترین ویژگی و رسالت مدرسه
را انضباط بخشی دانست .انضباطی که ممیز مدرسه
جدید از مکتبخانه قدیم است،گر چه در مکتبخانه
قدیم هم تعلیم و محتوا و مکان و زمان و منش بود؛ اما
اینهمه رنگ و بوی بومی داشت.
در نظام مکتبخانه ،کودکان مانند بــزرگســاان،
تحت تربیت قرار میگرفتند .مربیان و پدران و مادران
در هر فرصتی سعی میکردند اندرزهای بزرگان دین و
سخنان پنداموز را برای کودکان بازگو کنند و وصایای
انسانهای بــزرگ را که در حفظ و حراست میهن و
عقیده تاش نموده بودند ،به انان تعلیم میدادند .در
صدسال پیش ،یظام امــوزخــن ایــران که تا قبل از ان
غیرمتمرکز و غیردولتن بود ،به یظامن متمرکز و دولتن و
با الصویی اروپایی-امریکایی تبدیل خد
142
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
143
سیاست و اجتماع
این مکتبخانهها ،افراد خواندن و نوشتن و حداکثر
احکام دینی را میاموختند و گلستان و بوستان و قران
کریم ،کتاب درسیشان بود .از میان علوم نیز انهایی
را یاد میگرفتند که مربوط به مسائل دینی و مذهبی،
ادبیات ،حساب و هندسه ،فلسفه و نجوم در سطح
مشخصی بودند .در ان دوره معلمان نیز انسانهایی
بودند که نه به خاطر جایگاه و نقش اجتماعی ،بلکه
از ان حیث که طی طریق نموده بودند و از درجات
بــاای فضایل اخاقی و مذهبی برخوردار بودند به
تعلیم افراد میپرداختند .از طرفی دیگر شا گردان در
این مکتبخانهها بهگونهای بودند که تفاوتهای
فردیشان زیاد بود و انگونه که «سرجان ملکم» ،تعلیم
و تربیت عهد فتحعلیشاه را وصف میکند ]1[،طفل
پنجساله با پیر پنجاهساله در مجلس از حیث گفتار و
کردار و سکونت و وقار یکسان و ترقی در اموزش ،اغلب
به استعداد و میل و عاقه نواموزان مرتبط میشد و
درنهایت انکه؛ مسئله اساسی درسی در این شیوه
تربیتی نه موضوعات موردنیاز جامعه ،بلکه شناخت
خدا ،انسان و شیوه زندگی بر اساس عقاید محکم و
اخروی که در کاس بهعنوان محلی که افراد طالب
ان دورهم جمع میشدند ،ارائه میشد.
در پی تحوات در اروپا و امریکا ،پس از وقوع رنسانس و
انقاب صنعتی در سدههای 18و 19میادی و پیشرفت
روزافزون اروپا در علوم جدید ،در ایران ،دو مدرسه به
سبک اروپایی بهوسیله کشیشان امریکایی و فرانسوی
تاسیس شد که راه را برای نفوذ علوم و فنون اروپایی به
ایران باز کرد .اولین مدرسه را کشیشی امریکایی به نام
پرکینز در ارومیه در سال 1254ه .ق ( 1217شمسی)
ساخت و دومین مدرسه را اوژن بوره(کشیش فرانسوی)
پرویده مکتب مدرسه
در سال 1255هجری قمری در تبریز بنا کرد .بوره به دنبال
ان بود که دارالفنونی تاسیس کند و ایرانیان را از هر قوم
و مذهبی با علوم جدید و زبان فرانسوی اشنا سازد.
او تمام مخارج مدرسه را خودش میپرداخت .بعدها
مدرسه دیگری در جلفای اصفهان توسط بوره تاسیس
ُ ُ
دارالفنون در تهران رقم خورد.
شد و درنهایت مدرسه
درواقع در امتداد سالهای 1290تا ،1320نظام اموزشی
ایران که تا قبل از ان غیرمتمرکز و غیردولتی بود ،به
نظامی متمرکز و دولتی و با الگویی اروپایی -امریکایی
تبدیل شد و انتقاداتی را هم برانگیخت.
در طی این تحوات ،مدرسه «دارالفنون» به دستور
«اعتمادالدوله» -وزیر وقت «معارف» -موردبازسازی
قرار گرفت .در این بازنگری ،برنامههایش تغییر کرد و
اقدامات مدرنیزاسیون درباره ان اعمال گردید .تعداد
مدارس ایران در سال 1302هجری شمسی ،در اغاز
مدرنیزاسیون 650مدرسه بود که در این میان 200
مکتبخانه و 250مدرسه دولتی به چشم میخورد،
اما در سال 1320این تعداد به 2336مدرسه ابتدایی
دولتی رسید و نظام اموزش دولتی با الگوبرداری از
نظام اموزش فرانسه برای کلیه مدارس دولتی تجویز
شد .این مدرسه ،مدرسهای اروپایی بود .برنامه درسی
و کتابهای اموزشی یکدستسازی شد و تدریس
به زبانهای بومی و محلی که در مدارس اقلیتها
رواج داشت ،ممنوع شد و ساختار اموزش عالی در
راستای تامین نیروی کار موردنیاز بخش عمومی،
مورد تجدید قرار گرفت .شکلگیری این نظامهای
معرفت و حقیقت درباره کودکان و جوانان منجر به
ظهور نوعی سازوکارهای انضباطی مدرن در زندگی
انها شد.
اقتگاد و مدیریت
یظام اموزش دولتن با الصوبرداره از یظام اموزش فرایسه
براه کلیه مدارس دولتن تجویز خد.
پرویده مکتب مدرسه
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
در تربیت کودکان ایران ،از سیستمیاه تنبیهن براه تربیت
کودکان و تبدیل انیا به بزرگساان استفاده منخد ،یکن از
رایجترین اعمال اموزخن ،تنبیه با چوب و یا ترکهیاه درختان
ً
بود که عموما جزو ابزاریاه کمکاموزخن معلم بود.
مهمترین روندهای شکلدهنده
به مدرسه مدرن در ایران
وزارت «معارف» در این سال امده است :مجازات
بدنی در مکاتب و مدارس ممنوع است.گر چه این
قانون در سال 1290شمسی تصویب شد؛ اما در ان
زمان از تاریخ اموزشوپرورش ایران حذف نشد ،بلکه
بهتدریج شکلهای نوینی به خود گرفت .در مدارس
پایتخت در سال ( 1316شمسی) نظامنامهای تنظیم
شد که بر اساس ان ،تنبیه شا گردان مدرسه ،چوب
زنی و ناسزا گفتن نیست.
از طرفی دیگر در ایــران پیشامدرن ،رنگ لباس و یا
ترکیبات اضافی ان در مکتبخانهها ،متناسب با
عرف و فرهنگ تغییر میکرد؛ اما در دوران مدرنیزاسیون
یعنی در سالهای میانه دهه 1300تا 1320شمسی،
برای احساس یکپارچگی اقدامات فراوانی در خصوص
یکدستسازی در نهادهای اموزشی صورت گرفت.
بهطوریکه حتی لباس شاگردان یکدست شد .این
تغییرات همسو با تغییرات در سایر بخشهای اجتماع
رخ داد و در سایر سطوح اجتماعی لباس سنتی و
ایلیاتی جای خود را به لباس یک فرم (کتوشلوار)
غربی و کاه پهلوی داد .تا جایی که این مــوارد در
قانون درج و تخطی از ان جرم محسوب شد .سرانجام
بعد از موافقتها و مخالفتهای متعدد در جامعه و
با فشار دربار ،روز چهارم دیماه 1307خورشیدی،
«قانون نظامنامه متحدالشکل شدن لباس» در شهر و
روستاهای ایران در مجلس هفتم شورای ملی به تصویب
رسید .بدین ترتیب ،تمام مردان ایرانی موظف شدند
با یونیفرم جدید اعامشده ،در انظار ظاهر شوند .این
در تربیت کودکان ایران ،از سیستمهای تنبیهی برای
تربیت کودکان و تبدیل انها به بزرگساان استفاده
میشد ،یکی از رایجترین اعمال اموزشی ،تنبیه با
ً
چوب و یا ترکههای درختان بود که عموما جزو ابزارهای
کمکاموزشی معلم بــود .ایــن شیوه چنان در میان
شاگردان ،والدین و عموم موردپذیرش بود که برخی از
شاگردان برای رضایت استاد خود بهرسم سپاسگزاری،
ضمن هدایای مختلف از قبیل خوردنی و نوشیدنی یا
پول نقد که به وی هدیه میکردند ،گاهی نیز چوبهای
تعلیم نشکن ،محکم و پردوام به او تقدیم میکردند.
بسیاری از اولیا نهتنها چندان واکنشی در مقابل این
عمل استاد نشان نمیدادند ،بلکه به اعتبار این گفتار
قدیمی «جور استاد به ز مهر پدر» به وی میسپردند که اگر
کودکی شیطنت کرد یا درس نخواند ،او را خوب تنبیه
کند .در برخی مناطق اردبیل ،رسم چنین بود که وقتی
طفلی را به مکتب میسپردند میگفتند «اتی سنون،
سوموگی منیم»؛ یعنی گوشتش مال تو ،استخوانش
مــال مــن؛ امــا در ســالهــای 1285شمسی انتقادها
علیه شیوه اموزش و تنبیه بدنی در مکتبخانهها رواج
یافت .روزنامه «عدالت» ،در همان سال طی مقالهای
سوء رفتار با شا گردان را بهعنوان مهمترین انتقاد از
مکتبخانهها موردبحث قرار دارد .سپس در سال
1290شمسی ،نخستین قانون «منع تنبیه بدنی در
مدارس ایران» تصویب شد .در ماده 28از مصوبات
144
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
سیاست و اجتماع
قانون ،متخلفان از مقررات در مناطق شهری را به جزای
نقدی «یک تا پنج تومان» یا به حبس از «یک تا هفت
روز» و در دیگر نقاط کشور فقط به حبس «یک تا هفت
روز» محکوم میساخت .در راستای همین تحوات
نظام واحد اموزشی نیز بهعنوان یکی از مهمترین اهداف
اصاحات ،در کانون توجه جهت یکدستسازی
قرار گفت .شا گردان دارالفنون ،لباس مخصوص به
خود داشتند و لباسهای ایلیاتی و سنتی ایران که
بر اساس اقتضائات خاص شرایط شکلگرفته بود و
مبین هویت ایرانی -اسامی بود ،حذف و بیاعتبار
گشت .در این یونیفرم ،تفاوتهای جنسیتی ،اموزشی
و حتی ظریفترین تفاوتها مانند شماره دانشاموز
و غیره در میان سایر دانــشامــوزان برجسته گردید و
درواقع یونیفرم ،عاملی برای تمیز میان دانشاموزان
از غیر دانشاموزان شد .دانشاموز کاس اول از دوم،
دانشاموز پسر از دختر ،دانشاموز ردیف اول از ردیف
اخر و درنهایت دانشاموز مدرسه دولتی از خصوصی.
145
پرویده مکتب مدرسه
روند مهم دیگر در مدرسه مدرن ایران ،اجباری بودن
ان بود .قوانین اموزشهای اجباری در نیمه دوم قرن
سیزدهم /اواســط قرن نوزدهم ،در اروپــا و امریکا به
تصویب رسید .بدین ترتیب توجه در ایران به سمت
گسترش اموزش و سواد معطوف شد و توسعه ان با
تاسیس «وزارت علوم» در سال 1272قمری شتاب
بیشتری گرفت؛ بهطوریکه بر اساس این قانون سن
ورود به مدارس و مکاتب ابتدایی تعیین و تعلیمات
ابتدایی برای همه ایرانیان اجباری شد .بعد از انقاب
مشروطه در سال ١٢٩٠هجری شمسی ،قانون معارف
برای اولین بار تصویب شد و متعاقب ان در متمم
قانون اساسی مصوب 1324هجری قمری ،در ّ
ماده
نوزدهم ،تاسیس مدارس به مخارج ملتی و دولتی و
تحصیل اجباری پیشبینی شد .تعلیمات ابتدایی
بــرای عموم ایــرانــیــان اجــبــاری اعــام شــد و پ ــدران و
مادران مکلف شدند کودکان خود را از هفتسالگی
به مدرسه بفرستند.
پرویده مکتب مدرسه
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
در مکتبخایهیا ،کتابیاه درسن براه یمصان یکسان بود.
یمه باید یشست «عمجزء» را یاد منگرفتند .کتابیایی
تعیین منخد؛ ولن اگر توان خوایدن و پیشرفت یداختند ،حق
خوایدن کتابیاه دیصر را یداختند.
در این مدرسه ساختاری جدید ایجاد شد که به دوره
نوین هم کشیده شد .میتوان گفت ساختار جدید
مدارس ،تقلیدی اروپایی از زمان دارالفنون با حذف
بخش اقامتی (مدرسه -حجره) بهسوی (مدرسه -راهرو-
کاس) به صورتی سلسله مراتبی احداث شد .در این
بازسازی دارالفنون سبکی از معماری اصلی مدرسه و
کاسهای ردیفی در امتداد راهرو و دسترسی به کار
گرفته شد که مدرنیته اروپا را در دل خود جای میداد.
در مکتبخانهها ،کتابهای درســی بــرای همگان
یکسان بود .یعنی همه باید نخست «عمجزء» را یاد
میگرفتند .بهعاوه باید کتابهای تعیینشده در
مکتب را میخواندند ،ولی اگر توان خواندن و پیشرفت
نداشتند ،حق خواندن کتابها و یا مطالب دیگر را
نداشتند .امتحان گرفتن از شا گردان بهگونهای بود
که جنبه فردی داشت و هرروز و هر هفته کودک درس
تحویل میداد؛ اما نه بهصورت جمعی و یکسان ،بلکه
بدون مقایسه با سایر همدرسان و یا بهاصطاح استفاده
از نمره هنجار .بدین ترتیب ،مدرسه نیز بهنوعی دستگاه
امتحان بدل شد که در ان هر دانشاموز با سایر دانش
امــوزان مقایسه میشد .مقایسهای که هم سنجش و
هم تنبیه یا تشویق را امکانپذیر میساخت .امتحان
(ازمون و معاینه) سازوکاری را با خود به همراه اورد که
نوعی از دانــش را به شیوهای از اعمال قــدرت پیوند
داد .بدین ترتیب در نظام اموزشی ایران در سال ١٣٠٧
شمسی در زمان وزارت« قراگوزلو» (اعتمادالدوله) ،تهیه
کتابهای درسی ابتدایی بر عهده وزارت «معارف» قرار
گرفت و نخستین بار کتابهای وزارتی در سطح کشور
در طی تحوات اموزشی مــدارس مــدرن« ،معماری
مدارس» نیز تحت تاثیر تحول عوامل فرهنگی -سیاسی
و اجتماعی تغییر یافت و الگوهای نظارتی و نظامی
در تمامی حوزهها ،معماری مدارس مدرن را نیز تحت
تاثیر قرار داد؛ بهطوریکه اصول نظارت بهراحتی در
انها امکانپذیر بود .مدارس اجباری که در راستای
جایدهی کودکان در مکانهای انضباطی بودند،
ً
الگویی تقریبا ارمانی با الگوی نظامی است .از این
منظر «مدرسه دارالفنون» را میتوان بهعنوان اولین
معماری اموزشی مدرن در نظر گرفت.
«امیرکبیر» محل ساختمان را در مجاورت کاخهای
سلطنتی و در مکانی که سربازان اموزش نظامی میدیدند،
با موافقت «ناصرالدینشاه» انتخاب کرد و به «میرزا
رضاخان»؛ مهندس تبریزی که یکی از پنج نفر محصل
اعزامی به لندن در زمان «عباس میرزا» بود ،دستور تهیه
نقشه ساختمان را داد .نقشه ساختمان با استفاده
از طرح عمارت «سربازخانه ولیچ انگلیس» در اواخر
سال 1229شمسی اماده و «محمدتقی معمارباشی» به
احداث ان مامور شد و کار را اغاز کرد .قسمت شرقی
بنا در سال 1230شمسی اتمام یافت 80.سال پس از
فعالیت و در سال 1348( 1308قمری)یعنی همزمان
با دوران مدرنیزاسیون نظام اموزشی ایران ،ساختمان
مدرسه به دستور «اعتمادالدوله» ،وزیر وقت «معارف»
تخریب شد و ساختمان فعلی با نقشه مهندسی روسی
و با نظارت «مارکف» ،مهندس روسی ،ساخته شد.
بدین منوال میتوان گفت دارالفنون نمودی از مدارس
انتقالی است که تحول در معماری مدارس را رقم زد.
146
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
پینوشت
Email: m.aali@ut.ac.ir
]1]. Ravandi, 1986:86
147
سیاست و اجتماع
انتشار یافت و اولین تشکیات رسمی سازمانی مربوط
به مقررات وزارت فرهنگ با تشکیل اداره امتحانات و
برنامهها در تاریخ 11فروردین 1318در وزارت فرهنگ
ان زمان شکل گرفت .طبق اساسنامه ،وظیفه این اداره
رسیدگی به امور مربوط به برنامه و اییننامههای اموزشی،
امتحانات و مسابقههای علمی بود .در همین راستا
در پایان هر دوره تحصیلی در هر رشته ،از محصان
امتحان گرفته میشد .انچه در این میان به سکوت وادار
شد ،حاصل سالها اندیشه و تاش بزرگمردان ایران
اعم از طب سنتی ،فلسفه اسامی ،شیوههای اموزش
مکتبخانهای و اخاق طلبگی بود.
درنهایت انکه ،هر یک از این ابعاد مرزهایی را بر بدنه
نظام اموزشی ترسیم کرده است که برخی وجوه دیگر
در پس ان در حاشیه قــرار گرفت .انضباط مــدرن،
شیوههای تنبیهی و اقــتــدار والدینی را بــه حاشیه
رانده و شکلگیری اموزشهای ازاد و مبتنی بر عایق
فردی در حاشیه اموزشهای اجباری ،کمرنگ شدن
نمادهای معماری سنتی مدارس و طرد دانش سنتی
در حاشیه نظام ،از مباحثات اموزشی ارزشمندی
اســت که از صحنه نظام امــوزش ایــران حذفشده
اس ــت .ایــن تــحــوات ا گــرچــه در نـگــاه اولـیــه توسعه
پرویده مکتب مدرسه
نظامهای اموزشی را در ایران در پی داشته است؛ اما
دچار چالشهایی بوده و هست .بهطوریکه میتوان
گفت این تغییر نا گهانی و ایجاد نظام اموزشی فارغ
از ارزشهای فرهنگی و بومی ،منجر به تبدیل نظام
اموزشی مــدرن در ایــران شــد .برخی ازاینگونههای
طردشده ،صرفنظر از تحول در شیوههای تنبیهی و
ظهور شیوههای انضباط مدرن و توسعه اموزشهای
همگانی که دستاوردی ارزشمند برای نظام اموزشی
ایران بوده است ،برخی امور همچون توجه به دانش
سنتی برحسب الزامات بومی ،تنوع پوششی و بومی
در نظامهای اموزشی ،تنوع در محتوای اموزشی و عدم
ً
دستهبندیهای کاما جداساز در گروههای سنی و
محتوایی ،تغییر در نگرشهای معطوف به ارزشیابی و
تغییر جهت ارزشیابیها به سمت رویکردهای فردی و
مهارتی ،تغییر حصار انضباطی مدرسه و گشودن طرق
گفتگو در معماری مدارس است ،نیازمند بازنگری و
در صورت نیاز ،احیای مجدد است.
جواد سواری
پژوهشگر هسته تعلیم و تربیت مرکز رشد
دانشاموخته کارشناسی ارشد مدیریت دولتی دانشگاه امام صادق؟
«پس دولت چهکاره است؟ اینهمه کمبود در مدارس
را دولت باید سروسامان دهد» .این سخنی است که
مردم در کوچه و خیابانها هرروز ،به زبان میاورند .از
طرفی تاش دولت و دولتیها را میبینیم که میخواهند
از زیــر بــار فشار اقتصادی دستگاه عریض و طویل
اموزشوپرورش شانه خالی کنند و ان را بر عهده مردم
بگذارند و به تعبیری «توپ را به زمین ملت بیندازند».
حق با کیست؟ اموزشوپرورش فرزندان یک جامعه بر
عهده کیست؟ ایا متولی خاصی میخواهد؟ مردم و
جامعه در این میان چهکاره هستند؟! دولت نقشش
چیست؟! ایا واسطه دیگری وجود دارد تا مسئله را حل
کند؟! به نظر ،اینها همه سوااتی است که از یکی
ً
دو جا نشئت میگیرد؛ اوا مسئولیت اموزشوپرورش
ً
فرزندان یک جامعه را چه کسی به دوش میگیرد و ثانیا
بر چه مبنایی باید نظام ان را طراحی کند.
جالبتوجه است که ما همواره خود را به این مسئله
متهم میکنیم که ملتی با وابستگی شدید به دولت
هستیم و شاید هم حقیقت داشته باشد و جالبتر انکه
این مسئله نه مربوط به سالهای اخیر ،بلکه از دههها
پیش برقرار بوده است .در گزارش «مشاورین امریکایی
ماوراء بحار» ( )1327پس از بیان ویژگیهای مثبت
شخصیتی و فرهنگی مردم ایران که نتیجه مشاهده
و تحقیق مستقیم است ،در زمینه ویژگیهای منفی
نیز اینگونه امده است]1[ :
تامین مالی مدارس:
دولت یا ملت؟
پرویده مکتب مدرسه
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
عاوه بر این برخی ویژگیهای شخصیتی منفی نیز
وجــود دارد که ایرانیان پیدرپی خود را به ان متهم
مینمایند ...:گرایش بیشازاندازه به سود کوتاهمدت
و فوری؛ عدم اعتماد به اینده بلندمدت؛ بیرغبتی
چالش اصلن در تامین مالن مدارس ،خکل رابطه دولت
و ملت اســت و ایچه درگذخته رخداده ،یشایصر یحوه
ارتباط متفاوتن است
148
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
سیاست و اجتماع
149
پرویده مکتب مدرسه
درواقع مسئله اصلی ،رابطه میان دولت با ملت است.
در شرایط فعلی دولت -ملتها ،قانون اساسی محور
اصلی این رابطه است و ملت و دولت از طریق قانون
میتوانند از یکدیگر مطالبه داشته باشند و انچه
بهطور عموم زاییده چنین رابطهای خواهد بود ،رابطه
بوروکراتیک مرده و خشکی است که امکان تعامل
زنــده و پویای عاملین دولتی و مردمی را با یکدیگر
فراهم نمیکند .از سویی ،دولتها همواره در پی
دستاندازی به حقوق مردمی از طریق دخالت در
قانونگذاری هستند و از سوی دیگر مردمی که دولت
مخالف دولت
سیاسی
را از خود نمیدانند ،یا با کنش
ِ
ِ
ّ
و یا با پذیرش ساختارهای جهانی نافی دولت ملی در
پی حفظ و احیای حقوق خود هستند.
اما در جهان پیشامدرن که دولت -ملت بدین معنا
وجود نداشته ،روابط حا کمیت با مردم نیز متفاوت
بوده است و در دل این رابطه متفاوت میتوان نقاط
تاریک و روشن بسیاری یافت که برای تفکر و اصاح
امــور امــروز نیز راهگشا اســت .نهاد امــوزش سنتی و
تعامات جامعه با حا کمیت و درواقــع وضع تامین
مالی این نهاد در شرایط ان روزگار نیز وجهی از این
مسئله است.
نظام مالی بهعنوان یکی از مهمترین عناصر استقال
مجموعههای اموزشی در تاریخ تمدن اسامی ،از اهمیت
فرینگ و ایدیشه
به تاش سخت و منظم و بهطورکلی اعتقاد اندک
به فعالیت فیزیکی؛ فقدان ابتکار شخصی و اتکای
بیشازحد به دولــت؛ تمایل به پذیرش طبقهبندی
اجتماعی بدون اعتراض؛ و پذیرش الگوهای فرهنگی
بیگانه بدون روحیه انتقادی.
به سزایی برخوردار بود که با بررسی گزارشهای تاریخی
میتوان عمدهترین منبع تامین مالی اموزشگاههای ان
روزگار را «نظام وقف» برشمرد .نظامی که طی ان رابطه
جامعه با نهاد اموزش سنتی را وثیقتر و این نهاد را در
تعقیب اهدافش یاری میرسانید .مطالعه منابع تاریخی
در زمینه نهادهای اموزشی اسامی و وقفنامههای
بهجامانده از ان دوره ،نشانگر راهکارهای مختلفی در
زمینه تامین منابع مالی موردنیاز برای این نهاد است:
الف) :مهمترین منبع تامین مالی برای برقراری مدارس
علمیه را باید نظام خمس و زکات اسامی و وجوهاتی
دانست که بخشی از ان برای تحصیل طلبهها و نشر
ّ
و گسترش تفقه و علوم دینی در نظر گرفتهشده و
بهطور مستقیم به ساختار دین اسام بازمیگردد .در
این ساختار ،وظیفه تامین منابع مالیه موردنیاز برای
تحصیل در مــدارس (علمیه) را بهجای ساختاری
بوروکراتیک که زاده قوانین ملی است ،از ساختاری
شرعی و بر اساس وظیفه هر بنده نسبت به دینش
استفاده نموده که همچنان نیز در جریان تحصیل علوم
دینی برقرار است ،اما میتواند الهامبخش تامین منابع
موردنیاز برای سایر تحصیات و اموزشهای موردنیاز
جامعه نیز باشد.
ب) :راهکار دوم در تاریخ نظامهای اموزشی سنتی،
کمکهای افراد ّ
خیر و به تعبیر جامعه ان روزگاران،
استفاده از سازوکار و نظام «وقف» است .درواقع این
راهکار نیز وجه دینی داشته و مکمل راهکار ثابت خمس
و زکات اسامی است که سایر هزینههای موردنیاز
برای تحصیل و تامین بسترهای موردنیاز برای این امر،
و یا در امور تحصیلی که مشمول نظام خمس و زکات
اقتگاد و مدیریت
یظام مالن بهعنوان یکن از مهمترین عناصر استقال مجموعهیاه
اموزخن در تاریخ تمدن اسامن ،از ایمیت برخوردار بوده که از
عمدهترین منبع تامین مالن ان روزگار« ،یظام وقف» بود.
پرویده مکتب مدرسه
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
واقفین با طراحنیایی که در«وقفیامه» اعمال منکردید،
به ریلگذاره و جهتدین حرکت یهاد اموزخن موردیظر
منپرداختند.
دانشمندان میرسید ،خرج امر تعلیم و تربیت شاگردانشان
میشد .بخش مهمتر اما در قالب وجوهات شرعی و
موقوفات خود حاکمان بود .جالبتوجه است که خود
ّ
حکام نیز برای ایجاد بستر موردنیاز برای تعلیم و تربیت
مردم در همان ساختار شرعی (بهویژه وقف) عمل
مینمودند و گویی فارغ از دولت و ملت واسطهای به
نام شرع وجود دارد که همگان (حتی حاکمان) در برابر
ان خود را موظف میدانند و به نسبت پایبندی به این
موازین شرایط بهتری برای تحصیل و ترویج علم فراهم
میگشت .وقف نامه «ربع رشیدی» و« شنب غازان» در
تبریز ،نمونههای خوبی برای بررسی این مسئله است.
سازوکار نظام وقف بدینصورت بود که واقف فقط «بنا»
یا امکانات اموزشی را تامین نمیکرد ،بلکه با توجه به
وظیفه شرعی خود (همان چیزی که باعث بذل مال
درراه ترویج دانش و اصاح امورات مردم میگشت)
در برنامه درسی موقوفات خود نیز ورود مینمود و در
حد ممکن سنگ بنایی محکم چه ازنظر مادی و چه
از جهت معنوی از خود بر جای میگذاشت .واقفین
با طراحیهایی که در«وقفنامه» اعمال میکردند ،به
ریلگذاری و جهتدهی حرکت نهاد اموزشی موردنظر
میپرداختند .در وقفنامهها ،گاه بهتفصیل در مورد
موقوفات و موارد استفاده انها توضیحاتی میدادند
که ازجمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
▪ شرایط ورود اساتید
▪ نوبتهای تدریس در مدارس و اموزشگاهها
▪ شرایط پذیرش طالبان علم و نیز نحوه ادامه تحصیل
انها
نمیگشت ،نظام وقف امکان رفع مشکات و ایجاد زمینه
مناسب را فراهم مینمود .البته خود موقوفات نیز به دو
شکل بود :برخی از این کمکها بهصورت خصوصی
و غیر ساختارمند و دیگری بهصورت ساختارمند و
منظم صورت میپذیرفت و دارای سازوکار مشخص
و روال معینی بود .وقفنامههایی که در این زمینه
ً
برجایمانده ،حکایت از این روال و سازوکار کاما
مشخص دارد .شاید واقفان در امور اجرایی مدارس
ورود نمیکردند؛ ولی از طریق «وقفنامه» میتوانستند
به حرکت کلی انها جهتدهی نمایند.
ج) :بخش دیگری از کمکها ،خارج از نظام خمس و
ً
زکات و وقف ،اما بازهم بهصورت کاما مردمی تامین
اساتید توانگر ،مستمری ماهانهای
میگشت .بعضی از
ِ
بضاعت خود در نظر میگرفتند
برای دانشجویان بی
ِ
و همواره به انان کمک میکردند .برخی از انها که
انقدر توان کمک مالی نداشتند ،خوراک دانشجویان
را تهیه میکردند یا از دیگر دانشجویان توانگر خود حق
ثبتنام گرفته و بین دانشجویان تهیدست خویش
تقسیم مینمودند.
د) :در کنار اساتید و معلمین (یا ُما و ماباجیها)،
خانوادهها در حد توان خود بخشی از مبلغ موردنیاز
بــرای تحصیل فرزندانشان را عـهــدهدار میشدند و
محصلین بیبضاعت نیز از طــرف همکاسیها و
همقطاریهایشان که ازلحاظ تمکن مالی توانایی انجام
این امر را داشتند ،تا حد ممکن حمایت میشدند.
و درنهایت باید به نقش حاکمیت در تامین این منابع
اشاره نمود .بخشی از این کمکها بهصورت هدیه و
کمکهایی که در اعیاد و روزهای خاص در سال به
150
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
سیاست و اجتماع
▪ منابع و درامدهای دانشجویان و اساتید و میزان
ان
▪ منابع که مختص کارهای متفرقه برای دانشجویان
باشد
در وقفنامه «شنب غازان» کارهای خیری که مخارجی
بــرای ان وقــفشــده و در وقفنامه درجش ــده است
عبارتاند از:
▪ برای مکتب ایتام،که همواره صد نفر یتیم را قران
اموزند و تربیت کنند؛ چون قران اموختند ،بهعوض
ایشان صد کودک دیگر بیاورند و معیشت همه این
کودکان را تامین و همه را ّ
سنت بکنند و مواجب
پنج نفر معلم و پنج رقیب و پنج عورت را که از
کودکان مزبور غمخوارگی کنند بپردازند.
▪ برای تهیه هرساله صد جلد مصحف تازه بهعنوان
هدیه.
151
پرویده مکتب مدرسه
▪ بــرای تربیت اطفال سرراهی؛ کودکانی را که به
راه میاندازند برگیرند و اجرت دایهها و مایحتاج
ایشان را بدهند تا انگاهکه بزرگ شوند و به سن بلوغ
برسند و صنعتی یا پیشهای بتوانند بیاموزند.
و یا در وقف نامه «مدرسه مروی» تهران ،به برخی از
شرایط انتخاب مسئول مدرسه پرداخته و به دیگر
جزئیات مدیریت مدرسه اشاره نموده است:
▪ متولی حوزه باید اهل تهران و مجتهد جامعالشرایط
بوده و صاحب اعتبار اجتماعی باایی باشد( .به
همین منوال تاکنون در دو قرن گذشته ،بزرگانی از
علمای تهران« ،تولیت مروی» را به عهده داشتهاند:
«میرزا مسیح مجتهد تهرانی»« ،ماعلی کنی»
و«محمدحسن اشتیانی» ازجمله انها بودهاند).
▪ محصلین علوم شرعیه که مدرسه وقف است
برایشان ،باید ساعی باشند در تحصیل علم ،و
پرویده مکتب مدرسه
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
در یصاین که به تاریخ تمدن اسامن داریم ،وظیفه و مسئولیت
یهاد اموزشوپرورش یم بر عهده مردم و یم بر عهده حکومت
است؛ ولن یه از جنس روابط بوروکراتیک ،بلکه از جنس تکلیف.
را در خود گرداورده است .ان دو نظام عبارتاند از :نظام
مرکزی و نظام غیر مرکزی .هر دو نظام در قبال تعلیم،
مسئولیت دینی داشتند و بر هردو نظام واجب بود تا هر
انچه را که در دست داشتند در این راه صرف کنند .در
غیر این صورت ،در حقی از حقوقی که خداوند بر انان
واجب کرده است ،کوتاهی کردهاند .دولت در اسام
هنگامیکه احساس کند در بعضی از عرصهها و جهتها
در اجرای وظیفه ،کوتاهی شده است؛ برای اینکه علل
این نقص را از بین ببرد و سامت مسلمانان و قدرت
انان را حفظ کند ،وارد صحنه میشود و الگوی اموزش را
بهطور کامل برای جماعت اسامی وصف میکند .این
ورود سرزده و درگیر شدن در ماجرا ،از رویی مساعدت
و یاری است ،نه به خاطر دستور دادن و سیطره داشتن
بر جماعت اسامی».
هرفرد ،نباید درس بخواند ،در تدریس و تالیف
کوتاهی ننماید.
▪ طلبهها در دادن کتاب به یکدیگر مضایقه نکنند،
َ
و َ«مهما امـکــن» کتب را معطل نگذارند و در
حفظ کتب و فروش و ظروف اهتمام بلیغ کنند
و اگر کتابی یا فرشی یا ظرفی به تفریط ِ«من هی
ّ
فی تصرفه» یا غیر ،تلف یا معیوب شود ،متولی با
امکان ،قیمت یا ارش را از ّ
مفرط استیفا نموده ،در
اصاح یا تحصیل مثل مهما امکن ،صرف کند.
▪ اگر طالب علمی به هم رسد که در نظر متولی
به جهتی از جهات شرعیه اولی باشد ،از بعض
ساکنین ،متولی و ناظر را رسد که او را جایداده
مرجوح را بیرون کند و اگر بعد از اظهار متولی
امتناع کند ،غاصب خواهد بود.
ازانچه گفته شد ،اینگونه به نظر میرسد که در مسئله
تامین مالی مدارس و نظام اموزشی(مانند بسیاری دیگر
از مسائل این حوزه) ،چالش اصلی نحوه رابطه دولت
و ملت یا حاکم با مردم است و انچه درگذشته رخداده
(با تمام وجوه مثبت و منفی) نشانگر نحوه ارتباطی
متفاوت است که در سطور فوق برخی از وجوه مثبت
این نوع رابطه را در تامین منابع مالی مربوط به اموزش
و تربیت نسل اتی برشمردیم.
شاید توصیف این رابطه بهصورت جامع ،در نوشته
«عبدالغنی عبود» است که میاورد:
در نگاهی که به تاریخ تمدن اسامی داریم ،وظیفه
و مسئولیت نهاد اموزشوپرورش هم بر عهده مردم و
هم بر عهده حکومت است؛ ولی نه از جنس روابط
بوروکراتیک ،بلکه از جنس تکلیف ،از جنس مشارکت
جامعه در اداره این نهاد ذیل چارچوب حکمرانی دولت
و حاکمیت .شاید این منظر است که نیاز امروز جامعه
ایران اسامی دررسیدن به تمدن نوین اسامی باشد.
پینوشتها
Email: mohammadjavad.sav@gmail.com
«تربیت در اسام ،مسئولیتی فردی و اجتماعی است؛
]1]. Report on seven-year development plan for the Plan Organization
of the Imperial Government of Iran. V. 2. Public health education.
[ .]2فضلاه همدانی ،رشیدالدین .تاریخ مبارک غازانی ،ص.21۶ -208 .
به این معنی که اموزش و تامین هزینههای ان در اسام،
ویژگیهای دو نظام متناقض در زمینه اداره کردن اموزش
152
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
علی قربانی
پژوهشگر هسته تعلیم و تربیت مرکز رشد
دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تهران
153
فرینگ و ایدیشه
کایون اصلن تغییر در سند «تحول بنیادین اموزشوپرورش»
کجاست؟
سیاست و اجتماع
تحول بنیادین
در اشپزخانه
پرویده مکتب مدرسه
اگر از شما بپرسند «سند تحول بنیادین اموزشوپرورش
بهصورت واقعی و ملموس باید کجای کشور را متحول
ً
نماید» چه جوابی خواهید داد؟ احتماا بسیاری از
صاحبنظران و اساتید دستاندرکار این طرح که از
بزرگان اجرایی و دانشگاهی کشور هستند ،جوابهایی
ازایندست بدهند« :تحول جوهری و وجودی انسان
و رساندن او به حیات طیبه ،درواقع هدف ما متحول
کردن خود انسان و همه بسترهای زندگی اوست» .اگر
با التماس از انان بخواهیم از افقهای معنوی و عالم
ملکوت قدری هبوط نمایند و به عالم ناسوت فکری
ما انسانهای گیرکرده در دنیای مادی ،نزول اجال
ً
نمایند و به زبان ما حرف بزنند ،احتماا با کراهت و
در یک کلمه بگویند« :مدرسه و دانشگاه» .البته بازهم
منظورشان از مدرسه و دانشگاه ،کل نظام علمی،
عقیدتی و معرفتی ،جامعه ایرانی است.
ســالهــا پیش در حــدود دهــه 1330ش« ،نیروهای
اصل چهار ترومن» برای پاسخ به چنین پرسشی به
ایران امدند و پاسخ متفاوتی به ان دادند که قابلتامل
است« :اشپزخانه!» .بله انها بهجای دانشگاه ،مدرسه
و نظام معرفتی ،به ما اشپزخانه را پیشنهاد کردند و
ازقضا خیلی بیشتر باب میل ما ایرانیها بود .البته
اشپزخانه کل پاسخ نیست؛ ولی یکی از مهمترین و
واقعیترین پاسخهای تیم امریکایی در ایران بود که
در کنار سایر عوامل توانست واردات کاای امریکایی
به ایران را به طرز چشمگیری افزایش دهد .گزارش تیم
مشاوره امریکایی در سال 1327بهخوبی نقاط ضعف
ساختاری و متمرکز نهاد اموزشوپرورش ایران را نشان
پرویده مکتب مدرسه
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
یقطه یدف تغییر در منظر ییرویاه اصل
چهار ترومن ،تحول واقعن در خیوه مگرف
ایراییان و بهخگوص در خکل خایهداره و
اخپزخایهیاه ما بود.
ادبیات غرب هم جلوه افسانهای دارند و حتی
فقیرترین خانوادهها نیز در فرشها ،گلیم ،زین
و افسار ،پوشش ،و افسانههای محلی ،زیبایی
خاص خود را میافرینند.
دو سنت دیگر وجود دارد که بهطور خاص در دوره
جدید ایران پدیدار میشود:
.4هوشی ملی سطح باا .هرگاه دانشاموزان ایرانی در
رقابت مستقیم تطبیقی بادانش اموزان سرزمینهای
دیگر قــرار میگیرند ،باوجود مشکات زبانی و
پسزمینههای تفاوت فرهنگی ،اشکارا توانایی
خود را بروز میدهند .تاریخ ایران سیر جانشینی
متفکران برجستهای -فیلسوفان ،ریاضیدانان،
ستاره شناسان -ست که سرامدان جهان در عصر
خود بودند.
.5روح جستجوگری و کنجکاوی سطح باای فکری
و عقانی .کنجکاوی فکری که ارزش اقتصادی
مستقیم در برنامه توسعه هفتساله دارد ،در
اندیشیدن پیوسته و تمایل به فهم ساختار و
فرایند عملی دستگاهها که هرگاه کارگر ایرانی با
محصوات تولید غرب روبرو میشود قابلمشاهده
است ،ظهور مییابد]1[«.
اگر شما قرار بود برای چنین جامعهای برنامه تحولی
بدهید به چه نحوی عمل میکردید؟ تیم امریکائی کار
خود را بهخوبی فراگرفته و برنامههای سطح کان هم
از پیش مشخص شده بود .اولین نکته این بود که در
این طرح توسعه ،تبدیل جامعه دهقانی و روستایی
میدهد؛ اما با نگاهی به رویدادهایی که پــسازان
به وقــوع پیوسته ،به نظر میرسد تحول در ساختار
اموزشوپرورش و ُ
سبک سازی ان ،خیلی مدنظر تیم
امریکائی و سیاستگذاریهای ان نیست ،بلکه تحول
واقعی و بنیادین در شیوه مصرف ایرانیان و بهخصوص
در شکل خانهداری و اشپزخانههای ما رخ داده است.
برنامه توسعه هفتسالهای که امریکائیها تدوین
میکنند ،مبتنی بر ویژگیهای روانشناختی و اجتماعی
ایرانیان است .در بخش اغازین گزارش طرح توسعه در
بخش تعلیم و تربیت چنین نقلشده است:
«به نظر میرسد دستکم پنج عنصر (روانشناختی و
اجتماعی در میان ایرانیان) وجود دارد که از منظر توانایی
تولید اقتصادی ،بهعنوان سرمایه محسوب میشوند:
-1مورد اول سنت عظیم فرهنگی است .ایرانیان
ملتی هستند که برخی از بااترین علوم ،اشعار،
اثار منطقی و معماری و حتی سازمانهای سیاسی
و نظامی را به وجود اوردهاند.
-2در ارتباط با همین سنت عظیم فرهنگی ،سنت
صنعتگری و پیشهگری است که ایران مدرن وارث
ان است .بهندرت روستا یا قومی یافت میشود که
نوعی صنعت و هنر محلی را توسعه نداده باشد.
-3همچنین بهسختی میتوان (در این واقعیت)
شک کرد که ایرانیان دارای سنتی در جهت تقدیر
بسیار عالی زیبایی هستند .حس طراحانه ایشان
بیحدوحصر است .مینیاتورهای ایرانی نامیترین
در سطح جهان است؛ باغهای ایرانی حتی در
154
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
سیاست و اجتماع
ایران به جامعهای صنعتی (یا درواقع مصرفکننده
کااهای صنعتی) اهمیتی اساسی دارد ،چون ایران
قرار بود مصرفکننده کااهای امریکایی و کشورهای
اروپایی-که انها نیز پس از جنگ جهانی دوم زیر دین
وامهــای امریکائی بودند -باشد .در اهمیت اجرای
طرحهای مربوط به تحول کشاورزی و زندگی روستایی
«اقای وارن» ،رئیس اداره اصل چهار در مصاحبهای
چنین عنوان میکند که چهارپنجم مردم ایران به امور
کشاورزی اشتغال دارند و به همین دلیل قسمت عمده
برنامه اصل چهار با کشاورزی سروکار دارد[ .]2مسئولیت
ً
اصلی اموزشهای بخش کشاورزی اختصاصا بر عهده
دانشکده کشاورزی یوتا بود که وظیفه مدرن کردن
دانشگاه کرج و دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران را
بر عهده داشت[ .]3عمده فعالیتهای برنامه اصل
چهار در این زمینه ترویج و توسعه کشاورزی صنعتی و
155
پرویده مکتب مدرسه
به کار انداختن ماشیناات کشاورزی و حفر چاههای
عمیق ،پرورش دام و طیور با نژادهای خاص مناسب
تولید صنعتی در ایران و اعزام عدهای به امریکا جهت
فراگرفتن روشهای نوین در امور کشاورزی بود[.]4
بخش «ترویج و توسعه» و اموزشهای خــارج کشور
ً
با برنامه درسی و اموزشی هم پیوند بود و اختصاصا
در بخش اموزشی طرح توسعه هفت ساله به برنامه
دانشکده کشاورزی کرج و اعزام دانشجویانی برای
اموزشهای کشاورزی به امریکا پرداختهشده است.
نکته دیگر تحول در امری بود که ایرانیان بهخوبی ان
را میدانستند :زندگی در اقلیم سخت و خشک ایران
که عاوه بر سنت عظیم کشاورزی ،در شکل خانه و
شهرهای ایران نمود داشت .چرا ما باید همه داشتههای
خود را که حتی امریکائیان با چنین ستایشی از ان یاد
میکنند کنار بگذاریم؟ پاسخ این پرسش هم مشخص
پرویده مکتب مدرسه
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
همانگونه که گفتیم تحول در کــشــاورزی و شکل
زندگی روزمــره از مهمترین محورهای مدنظر برنامه
اصــل چهار اســت که باید از طریق امــوزش صورت
گیرد« .پاما کریمی» ،سیر اموزشهای خانهداری را
اینگونه روایت میکند:
است« :رویای امریکایی!»« .وارن» در مصاحبهای در
همان دوران[ ،]5هدف از اجرای طرحهای توسعه با
همکاری این دفتر را اینگونه بیان نموده است:
«مردم امریکا از نعمت ازادی و سعادت برخوردار هستند
و خواهان اناند که با کمک و مساعدت به مردم (سایر
کشورها) وسیلهای فراهم اورند تا انان بتوانند با کوشش
خود از این مواهب برخوردار شوند .باید دانست که
امریکائیها بههیچوجه مایل به دخالت در امور سیاسی
ایران نیستند و در 34کشور دیگری هم که اصل چهار
ً
مشغول کار و فعالیت اســت ،ابــدا چنین کوششی
جهت دخالت در امور سیاسی این کشورها مبذول
نمیدارد .هدف اساسی اصل چهار در ایران و سایر
کشورها این است که وسیله رفاه و اسایش مردم ایران
و سایر نقاط را فراهم اورد و با کمکهای ازم ،درراه
باا بردن سطح تولید و مواد غذایی و توسعه فرهنگ
و بهداشت عمومی ،انان را راهنمایی بنماید» .حاا
که هدف مشخص شد ،به راهکارها هم توجه نماییم
و ببینیم سازمان برنامه بودجه[ ]6که زائیده همین
برنامههای توسعه امریکائی است ،امروز چقدر بدون
نیروهای مستشاری بیرمق شده است.
در سال 1954جمعی از کارکنان وزارت کشور برای
توسعه اموزشهای خانهداری به امریکا اعزام شدند.
اصل چهار اصــرار داشــت مربیان خــانــهداری ایرانی
بــرای مشاهده زنــان خانهدار و کودکان امریکایی به
زمینهای بــازی و مجتمعهای مسکونی بلندمرتبه
در این کشور بروند .اما اصل تحوات در درون ایران
رخ میداد و بخش اساسی سازمان این برنامه مربوط
به اموزش دختران در دورههــای خانهداری بود ...در
همه شهرهایی (که برنامه اصل چهار اجرا میشد)
برنامههای طراحیشده برای دختران دبیرستانی ،در
خانههای الگو اجرا میشد .دانشاموزان ساعاتی را در
این خانهها به اموزش خانهداری میپرداختند و برای
باقی دروس به دبیرستان میرفتند.
طــراحــی داخـلــی و دکــور خانه یکی از بنیادیترین
جنبههای اموزشی بود که در سبک زندگی ایرانیان
156
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
کلی که بر هر فرد و گروه در هر بستر فرهنگی و اقلیمی
ً
قابل انطباق است و اتفاقا برای هیچیک قابلاستفاده
در زندگی نیست ،کفایت میکند؟ اگر به مسئله تحول
بنیادین اینگونه بنگریم ،اهمیت تمایز میان «مدرسه و
ً
دانشگاه» با «اشپزخانه» را بهتر متوجه میشویم و اتفاقا
در همین بستر است که تحول نظام معرفتی و فرایند
مدرسهای معنادار میشود و درنهایت باید بگوییم،
نیل به حیات طیبه نیز راهی جز گذر از همین دنیای
ناسوتی ندارد.
سیاست و اجتماع
موثر واقع شد .درواقع خود این مدارس بهعنوان الگوی
اتی خانههای ایرانی طراحیشده بودند .این طراحیها
شامل طراحی فضای باز جلوی خانههای الگو ،طراحی
هر یک از اتاقها -مبلمان ،کف ،دیواره و جزئیات-
ترکیب رنگ و چینش سرویس چوب و وسایل چینی
و نقره بود .هر خانهی الگو ،با مبل راحتی و سرویس
میز و صندلی چایخوری و دیگر مبلمانی که همه با
چوب گردو ساختهشده بودند چینش شده بود .اتاق
ناهار خوری به سبک امریکایی برای خانواده کوچک
هستهای مبله شده بود .در برنامه درسی اصل چهار،
عاوه بر امادهسازی و پخت غذا ،نظم و ترتیب فضایی،
و انتخاب مبلمان ،بخش دیگری وجود داشت که ذیل
«جدول خدمات و اداب معاشرت» به اجرا درمیامد.
...بدون شک ،تحول در نحوه پختوپز ،بهداشت و
دیگر فعالیتهای خانگی که در این مدارس اموزش
داده میشد ابزاری برای خلق زن جدیدی بود که گرایش
به استفاده از محصوات غربی در اشپزخانه و خانه
پیشرفته خود داشته باشد.
اقتگاد و مدیریت
فهم تحول بنیادین ،با تمایز مدرسه و دایشصاه
با اخپرخایه ،توجهیاه دیصره را به خود
جلب منکند .ییل به حیات طیبه ییز راین
جز گذر از یمین دییاه یاسوتن یدارد.
پینوشتها
Email: ali.qorbanihesari@gmail.com
وقتی این تجربیات تاریخی را بازخوانی میکنیم ،بهطور
جدی با این پرسش روبرو میشویم که ایا نظام معرفتی
و اموزش مدرسهای تا ان حد که ما فکر میکنیم ،منفک
از روابط اجتماعی و روش زندگی ما است و ایا نباید
در طرح تحولی فرهنگ و اموزشوپرورش به این روابط
به شکلی دقیقتر و واقعیتر توجه نماییم؟ ایا در طرح
تحول ،نباید به نقشهای اختصاصی هر فرد و گروه
خاص در زندگی واقعی توجه کنیم و ایا بیان عبارات
157
پرویده مکتب مدرسه
]1]. Report on seven-year development plan for the Plan Organization
of the Imperial Government of Iran. V. -. Public health education. P8.
[.]2عبداه سجادی ،تابستان .1388اصل چهار ترومن و گستره فعالیت ان
در ایران .پیک نور .سال هفتم .شماره دوم.125 .
[.]3سلیمان حیدری ،فاطمه بینشی فر( .پائیز .)139۶بررسی نقش اصل
چهار ترومن در اموزشوپرورش عشایری فارس .تاریخ اسام و ایران .سال
بیست و هفتم .شماره .35ص.۴1
[.]۴عبداه سجادی ،تابستان .1388اصل چهار ترومن و گستره فعالیت ان
در ایران .پیک نور .سال هفتم .شماره دوم.125 .
[.]5اطاعات ماهانه ،بهمن 1331
[.]۶شاید توضیح این مطلب که «سند تحول بنیادین» بیش از هر نهاد
و سازمان دیگری بر پایه منطق سازمان برنامه بودجه تدوینشده استف
نیازمند نوشتاری دیگر باشد؛ اما در اینجا اشاره به همین نکته کافی است
که تنها عضو مشترک هر پنج کمیته سند تحول ،جناب «مهندس نفیسی»
است که از نیروهای قدیم سازمان برنامه بودجه است و با دغدغه اصاح
مسائل اقتصادی به اموزشوپرورش میاید و روششناسی و فرایند تدوین
سند ملی اموزشوپرورش را به رشته تحریر درمیاورد.
]7] Z. Pamela Karimi. Transitions in Domestic Architecture and Home
Culture in Twentieth Century Iran. University of Arizona. 2003. P 163-170.
پرویده مکتب مدرسه
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
امیرحسین غفاری
پژوهشگر هسته تعلیم و تربیت مرکز رشد
دانشاموخته کارشناسی ارشد مدیریت مالی دانشگاه امام صادق؟
حدود 130سال از تاسیس مدرسه رشدیه میگذرد.
مدرسهای که توسط یک روحانی تاسیس شد و اعتراض
ً
گروه دیگری از روحانیون را به همراه داشت و اتفاقا
همین مدرسه را سراغاز شکلگیری مدارس نوین در
ایران دانستهاند.
برخورد فرهنگ و تمدن
در سراسر دوره ُپر تبوتاب
ِ
جامعه سنتی ایران با تمدن جدید غربی ،همه انان
که داعیه اصاح و تحول در سر داشتند ،معتقد بودند
که برای انکه عالمی از نوساخته شود ،باید ادمی از
نوساخته شود و چنین کاری تنها از طریق تعلیم و
تربیت و احــداث مدرسههایی با اسلوب جدید و
درسهایی به طرز جدید میسر است.
ً
پیروزی انقاب مشروطه ،عمدتا نتیجه رهبری مراجع
تقلید و علمای دین و روحانیون بود .اما روشنفکران
غربگرا ،پس از پیروزی انقاب مشروطه با رهبران
روحانی ان انقاب وفا نکردند؛ بلکه راه غدر و توطئه
و خیانت در پیش گرفتند .حذف رهبران روحانی
از صحنه ،سبب قطع پشتیبانی تــودههــای مــردم و
بیاعتمادی انهــا نسبت به مشروطیت و اثــار ان
گردید .ازانپس ،در اذهان مردم این تصور پیدا شد که
بنای مشروطیت بر مخالفت با دین و مذهب و ترویج
الحاد و اابالیگری و اعمال و رفتار خاف مذهب
است و مدرسههای جدیدی که به اراده برنامه وزارت
«معارف» در سراسر کشور تاسیس میشود ،موجب
ترویج بیدینی ،فساد و فرنگی مابی و غربزدگی در
میان جوانان خواهد شد]1[.
در دوره رضاخان تا شهریور ،1320نیروهای مذهبی در
دوره حکومت استبدادی و ضد مذهبی رضاخان از
جهات مختلف در فشار بودند ،جرئت و قدرت اقدام
مستقلی از حکومت در حوزه تعلیم و تربیت نداشتند
و از سال 1320به علت اشفتگیهای اقتصادی و
اجتماعی و حضور نیروهای بیگانه و جوانتر و کمتجربهتر
بودن شاه جدید ،زندانیان سیاسی ازاد شدند و احزاب
طرد مدرسه جدیده یا
استفاده از بستر ان؟
تاسیس مدرسه علوه ،یکن از واکنشیاه طبقه مذیبن
ایران در برخورد با پدیده یوین مدرسه بود
158
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
سیاست و اجتماع
پرویده مکتب مدرسه
159
اقتگاد و مدیریت
تا حدود زیاده تجربه چهلساله مشروطیت
کنند .از سال 1320تا،1357
سیاسی بهسرعت تشکل تا خهریور ،1320بسیاره از قشریاه مذیبن
حدود 200مدرسه اسامی
و تکوین یافتند .در این خهریشین ایران را متوجه و متقاعد کرده بود
غیردولتی(ملی) در تهران
گیرودار عدهای از روحانیون
که با تحریم مدارس جدید و اعراض از تعلیم
و سایر شهرستانها شکل
و نیروهای ا گاه و مسئولیت
و تربیت جدید ضرر منکنند.
گرفتند ،لیکن اغلب انها
شناس مذهبی هم فرصت را
(182مــورد) متعلق به یک
برای جبران مافات غنیمت
مرکز ،یعنی جامعه تعلیمات اسامی و تحت یک
شمرده و با ورود در عرصههای سیاسی و فرهنگی به
مدیریت و خطمشی واحد اداره میشدند .در دهههای
تبلیغ گسترده عقاید دینی و بسط معارف مذهبی،
30و ،40شاهد جوشش و ظهور مدارس اسامی دیگری
خاصه در میان جوانان پرداختند.
بودیم که بهناچار به دلیل مشکات فرهنگی حا کم
تا حدود زیادی تجربه چهلساله مشروطیت تا شهریور
بر جامعه و مشکات پیشگفته در بستر تحوات
،1320بسیاری از قشرهای مذهبی شهرنشین ایران را
فرهنگی -اجتماعی جامعه شکل میگیرند.
متوجه و متقاعد کرده بود که با تحریم مدارس جدید
اگر قرار بر بازبینی این تجربه بهعنوان یکی از پاسخهای
و اعــراض از تعلیم و تربیت جدید ضــرر میکنند و
ممکن جامعه ایرانی و قشر مذهبی این اجتماع به
روزبهروز دستشان از موقعیتهای ممتاز اجتماعی
شکلگیری نهاد نوین مدرسه باشیم ،بهطور حتم
کوتاهتر میشود و در دنیای جدید منزویتر میشوند و
یکی از شاخصترین وجوه این تجربه مدرسه علوی
در عوض ،مخالفان انها که فرزندان خود را در مسیر
است .مدرسهای که به همت «عامه کرباسچیان» و
تعلیم و تربیت جدید قرار میدهند ،در مصادر امور و
استاد «رضا روزبه» شکل گرفت« .دکتر حدادعادل»،
مدیریت جامعه و مناصب کلیدی قرار میگیرند .این
فارغالتحصیل این مدرسه ،در کتاب «یادنامه استاد
نتیجهگیری سبب شد تا نیروهای مذهبی در فضای
عامه کرباسچیان» به این نکته اشاره میکنند:
بــاز سیاسی پس از شهریور ،1320به فکر تاسیس
«دبیرستان علوى در جامعهى ایران تاثیرى انکارناپذیر
مدرسههایی به سبک مدارس جدید و باحال و هوای
بهجا نهاد و در تعلیم و تربیت این سرزمین راهگشا بود
مذهبی بیفتند ]2[.درحالیکه عدهای مخالف کامل
ّ
و در عرصهى تعلیم و تربیت دینی براى مردم متدین
مدارس نوین بودند ،عدهای دیگری از دغدغهمندان
این کشور الگویی قابل تکرار و تقلید ایجاد کرد؛ هم
فرهنگی و مذهبی با مشاهده استقرار کامل مدرسه
ازانجهت که جمع کثیرى فارغالتحصیل فرهیخته
نوین ،راه را نه در حذف یا مقابله مستقیم با ان ،بلکه
و دانشمند به کشور تقدیم کرد و هم ازانجهت که راه
استفاده از بستر ایجادشده و امکانات ان برای تربیت
ّ
و روشی عملی و موفق به دست داد»]3[.
نسل جوان مطابق بافرهنگ ایرانی اسامی میدیدند.
بررسی «مدرسه علوی» در بستر جریانات ان دهه،
جامعه تعلیمات اسامی و مدارس منشعب از انیکی
ً
خبر از یک رویکردی کاما متفاوت میداد« .علوی»
از گزینههای ممکن در این بستر فکری بود که در دهه
ً
با نگاهی نو و راهبردی کاما متمایز شروع به کار کرد.
1320تشکیل یافت« .شیخ عباسعلی سبزواری اسامی»،
فارغالتحصیان شاخص «علوی» و اشخاصی که
بنیانگذار این جامعه به همراه تنی چند از بازاریان و
تحت تاثیر نوع نگاه خاص دو مربی بزرگ این مدرسه
فرهنگیان مذهبی بر ان شدند که مدارسی را تاسیس
پرویده مکتب مدرسه
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
حوزهها بود و به نظر من غیرمستقیم حتی در درس فقها
و تربیت طاب اثر گذاشت.یعنی طلبهای تربیت کنید
که وقتی میخواهد برود با مردم صحبت کند ،فتوی نقل
کند ،مسئلهای بگوید یا حدیثی بخواند ،طوری حرف بزند
که مردم بفهمند .این کار -نهفقط بهعنوان رساله که انهم
مهم بود -اثر مهمتری داشت و ان تحول فکری ،فرهنگی
و ادبی در حوزه بود .اگر ما هم دانشگاه امام صادق؟ را
درست کردیم ،واقعش این است که متاثر از روش مرحوم
اقای عامه بودیم .ایشان یکبار پیغام دادند که اگرچه
ان زمان با ما هم کاری نکردی اما اان کار خوبی کردی
و من روش تو را میپسندم .بااخره ما از ایشان یاد گرفتیم
و گفتیم بیاییم عدهای از جوانها را تربیت کنیم که به
درد اسام و انقاب و نظام بخورند»]4[.
بعدها هر یک بهنوعی در زمینه تربیت نیرو به فعالیت
پرداختند ،نشانه مهم تاثیرگذاری این جریان هستند.
پذیرش استقرار مدرسه نوین و اینکه امروز مدرسه بستر
اصلی تربیتی است(حتی تربیت دینی) ،شاید وجه
بارز نوع نگاه این دو مربی بزرگ باشد.
وجه شاخص دیگر نگاه ایشان را باید توجه به لزوم
همراهی اموزشهای دینی و علوم جدیده به همراه هم
دانست .فقیه تراز اولی همچون «عامه کرباسچیان» و
«استاد روزبه» در تراز اول علمی دانشگاهی با دغدغه
مشترک تربیت نیروی متدین به یکدیگر میرسند و
ً
اتفاقا راه اصلی تعامل با جامعه و تربیت نیرو در ان
شرایط را توجه به مبانی اسامی و همراهی و همگامی
با علوم جدیده در بستر مدرسه نوین مییابند که ازمه
ان همکاری مستمر اساتیدی است که فهمی از هر دو
سوی این طیف داشته باشند.
مرحوم «ایتاه مهدوی کنی» در تبیین جایگاه «عامه
کرباسچیان» در فضای حوزوی پیش از ورود به مدرسه
بیان داشتند:
تاثیر ایــن نــوع نـگــاه جــدیــد و رو ی ـکــرد فـعــال «عامه
کرباسچیان» و «استاد روزبه» در مدرسه علوی تا حدی
نافذ بود که «دکتر غامحسین شکوهی» ،از اساتید تراز
اول علوم تربیتی و وزیر سابق اموزشوپرورش ،در تاثیر
این نوع نگاه بر رویکرد خودشان میگویند:
«من فکر میکنم اگر در خدمت اقای عامه بودم ،بیشتر
استفاده میکردم تا اینکه اروپا رفتم .من بازنشست
شدهام و سمتی هم ندارم و زمانی که بخواهم تملق
بگویم گذشته و حاا هیچچیز جز رضایت خدای
متعال نمیخواهم .اقای عامه مرا تصفیه کرد .چرا
کتابهای ایشان را درس نمیدهند؟ اینها باید به
زبانهای فرانسه و انگلیسی ترجمه شود»]5[.
«ان موقع که ما قم بودیم ،میشنیدیم اقای عامه کار
بسیار بزرگ و مفیدی را انجام داده است .رسالههای
عملیه در ان زمان برای عموم مردم قابلفهم نبود و عبارات
فقهی مشکل و کلماتی مثل علی ااقوی و علی ااحوط
داشت .ایشان ان را بهصورت ساده و روان به اسم توضیح
المسائل تنظیم و چاپ کردند و این الگویی شد برای
ً
رسالههای اقایان مراجع بعدی .این کار واقعا تحولی در
160
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
سیاست و اجتماع
161
پرویده مکتب مدرسه
بعد از گذشت 60سال از
یـکــی دی ـگــر از تجربیات عامه کرباسچیان ،دیصران را تشویق به تعلیم و
تاسیس «مدرسه علوی»،
جــالــبتــوجــه ای ــن دو نفر تربیت و تاسیس مدرسه و کار فرینصن منکردید
حدود 65مجتمع اموزشی
در مدرسه علوی ،تجربه
و اکنون بعد از گذخت 60ســال از تاسیس
و تربیتی با تاسی به ایشان
«تــربـیــت مــر بــی» در درون
«مدرسه علوه» ،حدود 65مجتمع اموزخن و
تاسیسشده است؛ مانند
مدرسه است .مربیانی که
تربیتن با تاسن به ایشان تاسیسخده است.
مدارس نیکان ،پیام ،صلحا،
هر یک توان جریانسازی
روزبه ،امیر ،صالح و مدارس
در جامعه و تربیت نیرو در
دخترانه مانند رفاه ،روشنگر ،ستوده ،شکوفه ،طلوع ،راه
مواضع مختلف را داشته باشند .یکی از شا گردان
شایستگان ،هدی ،مهدا ،فضیلت در تهران ،توحید
عامه کرباسچیان در این زمینه میگوید:
در قم ،سرمد در لواسان ،مبین در بسطام ،علوی در
«یک سال که از تاسیس مدرسه علوی گذشت ،گفتند:
مشهد ،صفا در تبریز ،احمدیه در اصفهان ،منصور
خب حاا ما جوان رسالهخوان تربیت کردیم؛ اخوندی
در زابل ،نور هدایت در زاهدان شاهد ورود این موج به
که میخواهد برای این جوان صحبت کند ،باید به
سایر مجموعههای دغدغهمند در سایر نقاط جهان
علوم روز اشنا و حداقل بهاندازه یک دیپلم سواد داشته
هستیم :افغانستان ،عراق ،پا کستان و حتی امریکا
باشد .چون اخوندها یا مثل خود ایشان از مکتب به
(مجتمع نور و مجتمع روزبه).
حوزه میرفتند یا از دبستان .اقای عامه در تابستان
مدرسه علوی و جامعه تعلیمات اسامی ،تجربهای
37 ، 36و 38حدود 20طلبه خوش استعداد را از قم
فعال در مواجهه با جریان غیر بدیهی مدرسه نوین در
به تهران اوردند .برای انها که مزدوج بودند خانه اجاره
دورهای بود که مردم جامعه ایران رفتهرفته سیطره ان را
کردند و انها را که زن نداشتند ،در مدرسه سپهساار
بر اموزش و تربیت فرزندانشان پذیرفتند .مدرسه علوی
جدید(مدرسه شهید مطهری فعلی) اسکان دادند .این
در ان روزگار ،فارغ از دیدگاهها و عقاید خاصی که در
طلبهها از 8صبح تا 5بعدازظهر میامدند دبیرستان
درونش شکل گرفت ،به چشمه جوشانی تبدیل شد که
علوی درس میخواندند .ظهر یک ساعت وقت نماز
امکان رشد و گسترش دیدگاههای مختلف در تعلیم
و ناهار و استراحت بــود .اساتید خوبی بــرای اینها
و تربیت اسامی را فراهم نمود که وجه اشتراک تمام
اوردنــد که به انهــا فیزیک ،شیمی ،ریاضی ،زبان،
این رویکردها تناسب و سنخیتی با بستر فرهنگی این
زیستشناسی و زمینشناسی یاد بدهند»
جامعه و مذهب عمومی ان است.
توجه به ایــن تجربیات و تحلیل الگوی حاصل از
ان ،که به وسیله جریانات مختلف درون مدرسه
پینوشتها
با تفاسیر مختلف روبرو شد ،نتایجی قابلاستفاده
Email: a.ghafari@isu.ac.ir
برای نظام اموزشی و مدارس امروز ما خواهد داشت.
[.]1حداد عادل ،غامعلی ،138۶ ،مقاله «دبیرستان علوی نقطه عطفی در
در مدرسه علوی ان روزگار ،هدف ،هدف دینی بود؛
تاریخ تعلیم و تربیت ایران» ،کتاب یادنامه استاد رضا روزبه ،مرکز تدوین و
نشر اثار عامه کرباسچیان ،ص .118-115
گرچه مدرسه ،مدرسه جدیده بود .هدف این بود که
[.]2همان ،ص .118
انسانهای متدین بار بیاورند ،باروحیه مجاهدت،
[.]3حداد عادل ،غامعلی ،138۶ ،مقاله «روشمند بودن نظام اموزش و
تربیتی علوی» ،کتاب یادنامه استاد عامه کرباسچیان ،مرکز تدوین و نشر
باروحیه سنگربان از دین.
اثار عامه کرباسچیان ،ص .52-51
]4]. http://mahdavikani.ir
تربیت
و
تعلیم
به
تشویق
را
دیگران
عامه کرباسچیان،
]5]. http://allamekarbaschian.com
و تاسیس مدرسه و کار فرهنگی میکردند و اکنون
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
پرویده مکتب مدرسه
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
دکتر شهین ایروانی
عضو هیئتعلمی گروه مبانی فلسفی و اجتماعی تعلیم و تربیت دانشگاه تهران
مطالبه از مدرسه بسیار گسترده اســت؛ انقــدر که
هر ضعف رفتار یا معلومات در نسل جوان در خانه،
خیابان یا دانشگاه انگشت اتهام را بهسوی مدرسه
میبرد .مدرسه در رشتههای مختلف ،موردبحث
قرار میگیرد .کلیدواژه مدرسه گستره عظیمی از انواع
تحقیقات ،اخبار ،گزارشها و سیاستگذاریها را در
خود دارد و تمامی انها از قابلیتها و وظایف هرچه
بیشتر مدرسه خبر میدهند و به استناد ان روزبهروز
وظایف مدرسه بیشتر میشود .ایا مدرسه در انجام
وظایف تعیینشده موفق است؟
تمامی ارزیابیهای رسمی و غیررسمی مدرسه توسط
هر کشور یا توسط سازمانهای بینالمللی از مدارس
کشورهای مختلف برمبنای پیشفرض «مدرسه با
وظایف و تکالیف بسیار گسترده» است و هرگز نفس
این پیشفرض یعنی گستردگی وظایف مدرسه مورد
چونوچرا و بررسی قرار نمیگیرد؛ درحالیکه میزان
توفیق مدرسه در انجام تکالیفی که برایش تعیینشده
با این موضوع ارتباط مستقیم دارد و دراینباره یعنی
میزان توفیق مدرسه در انجام تکالیفش ،با توجه به
وضعیت موجود و خواستههایمان از ان -دستکم
در ایران -چندان قابل دفاع نیست .درواقع مدرسه
ما همواره بدهکار همه است :خانوادهها ،رسانهها،
مسئولین و دولتمردان و بااخره متخصصان عرصه
تعلیم و تربیت و دانشگاهها .همه در مقام شا کی،
مدام در حال مامت و نقد مدرسه هستند .اگر مدرسه
در انجام این وظایف چندان قرین توفیق نیست ،پس
چرا اینهمه وظیفه بر عهده دارد؟
توجهای کوتاه به تاریخچه مدرسه و تفکر در ماهیت
ان ،شاید نگاهی واقعبینانهتر به ما بدهد که از راه این
بتوانیم بیشتر خواستههایی درست از مدرسه داشته
باشیم و در تحقق ان ،مسیری بهتر را بپیماییم.
انتظارات از مدرسه:
چشمها و دستها
چرا یهاد مدرسه در جامعه امروز ،بدیکار یمه است؟
162
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
163
سیاست و اجتماع
1- leisure
2- Universitas
پرویده مکتب مدرسه
schoolاز کلمه scholaاتینی گرفتهشده که ریشه ان واژه
یونانی ( scholeاسخوله) است .ازنظر لغوی ،به اوقات
فراغت ،1گفتگو ،سخنرانی و مدرسه اطاق میشود.
دستهای از تعاریف به مدرسه بهمنزله سازمان اشاره
دارد :سازمانی فراهم اورنده اموزش ،گروهی دانشپژوه و
استاد شکلدهنده دانشگاه در قرونوسطی .قابلتوجه
است که ِاسکول در معنای اسم به شمار بزرگی از ماهیان
یا حیوانات دریایی که با یکدیگر شنا میکنند و در
معنای یک فعل ازم« ،در یک گروه فعالیتهایی را
انجام دادن است» .همانطور که عبارت «bluefish
گروهی
»are schoolingدر بــاره شنا کردن و خــوردن
ِ
ماهیان به کار میرود.
در معنای« ِاسکول» ،طیفی از معانی ذکرشده است:
اوقات فراغت ،سخنرانی ،نگهداری و اقدام گروهی و
در تعریف مدرسه مفاهیم یادگیری ،تدریس ،گروه و
سازمان و نیز اقدام گروهی ،جمعیت و اموزش جمعی.
برای درک دقیقتر مولفهها و ویژگیهای موجود در این
واژه ،باید به تاریخ مفهومی مدرسه در غرب نگاهی
انداخت .واژه قدیم اسخوله ،استراحت و فراغت ،به
بحثهای فلسفی دالت دارد که مردان ازاد جامعه
یونان اوقات فراغتشان را به ان اختصاص میدادند.
رواج چنین محافلی بدان علت بوده که مسئولیت تمام
فعالیتها و کارهای عملی بر عهده جمعیت بردگان
اتن بود .به همین دلیل مردان ازاد درواقع همواره در
فراغت به سر میبردند و این اوقات را با گردهم امدن و
گفتگو و بحث میگذراندند .بهتدریج معنای اسخوله
به گروههایی که به صحبتهای فیلسوف معینی
گوش میدادند و بعدها به مجموعهای از باورهایی
کــه ایــن گــروههــا داشتند ،توسعه یــافــت .وقتی واژه
اتینی ِ«اسکوا» از یونان گرفته شد ،برمکانی تا کید
داشت که فیلسوف در ان صحبت میکرد و معنای
مکان اموزش یافت .این همین معناست که وارد زبان
انگلیسی شد .همانطور که قابلتشخیص است،
این واژه ،درواقع کانون اموزش برای بزرگساان بود نه
کودکان و البته اموزش کودکان ،بهویژه در یونان ،فاقد
نهاد مشخصی بود.
امــا مدرسه به شکلی اشناتر و نزدیکتر به مدرسه
امروزی ،زاده قرونوسطی و مدارس کلیسا است که
دارای مکان مشخص ،برنامه درسی یکپارچه و نظام
فکری و اخاقی منسجمی میگردد .مدرسه مسیحی
دیگر نه برای گذران اوقات فراغت مردان ازاد ،بلکه برای
تربیت نیروهای اخاقی و فکری است که دین را در
جامعه مستقر نموده و گسترش دهند .نقاشیهایی که
از این دوره باقیمانده ،نشان میدهد اموزش مدرسهای
ً
مختص کودک و نوجوانان نیست و اساسا پایههای
تقسیمشده بر اساس سن نیز وجود ندارد .این سیطره
کلیسا بر مدرسه تا قرن 13و 14میادی ادامــه پیدا
میکند ،تا زمانی که اساتید اموزشهای عالیه موفق
به تاسیس اتحادیه (یا همان اونیورسیتا2ی فرانسوی)
شده و توانستند در مقابل کلیسا به استقال برسند
فرینگ و ایدیشه
نگاهی گذرا به تاریخچه و چیستی
مدرسه ()School
اقتگاد و مدیریت
اما مدرسه به خکلن اخناتر و یزدیکتر به مدرسه امروزه،
زاده قرونوسطن و مــدارس کلیسا اســت که داراه مکان
مششص ،بریامه درسن یکپارچه و یظام فکره و اخاقن
منسجمن منگردد.
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
جمع بودن و خوایدن ،محور اصلن مدرسه و مکتبشایه است
و عاوه بر ان ،وجه فرده یم با اموزشیاه مشتص یر یفر
حفظخده است.
صدای بلند و همزمان درس خود را میخواند؛ یکی
با صدای بلند الفبا میخواند ،یکی ّ
تهجی میکند،
دیگری کتاب فارسی و ان دیگری عربی میخواند.
یکی از یکزبان به ز بــان دیگر ترجمه میکند .یکی
شعر تکرار میکند و دیگری نثر ،و ان دیگری صرف یا
نحو میخواند؛ بااینوجود ،هر کس بهفرمان مکتبدار
به تمام نیرو و با صدای بلند درس میخواند»]5[.
و بدینصورت اولین دانشگاههای جدید در اروپا
شکل گرفتند.
شکلگیری مدرسه مستقل از کلیسا هم به مهمانسراهای
ْ
کالجهای تحت نظر دانشگاه بازمیگردد که اساتید،
اموزشهای ابتدایی را بهصورت پراکنده در این مکانها
ارائه میدادند .این نطفه اولیه نیز نه مکانمند (بدان
معنا که امروز ما میشناسیم) بود و نه تقسیمبندی بر
اساس سن به شکل امروزی داشت ،بلکه فقط موقعیت
مشخصی بود برای کسب اموزشهای اولیه و کسب
مهارت در حدی که اساتید کالج ان را تایید نمایند.
در تمام این دوران مدرسه حالتی محلی و محدود
دارد و اموزش همگانی و دولتی زاده قرن هفدهم است
که شکلی اشنای امروزین مدرسه را پدید میاورد]1[.
در این توصیف همانگونه که دیده میشود ،جمع بودن و
خواندن ،محور اصلی مدرسه و مکتبخانه است و عاوه بر
ان ،وجه فردی هم با اموزشهای مختص هر نفر حفظشده
است .اما رفتهرفته عنوان «مدرسه» از دوره قاجار بهتدریج
جایگزین عنوان «مکتب» بهمنزله نهاد اموزش کودکان
شد و در ادامۀ مدرسه رشدیه در تهران« ،مدرسه علمیه»
بهعنوان اولین مدرسه متوسطه تاسیس شد .در دوره
رضاخان باهدف زدودن واژههای خارجی« ،دبستان» جای
مدرسه ابتدایی «دبیرستان» جای مدرسه علمیه و سایر
مدارس متوسطه را گرفت .همزمان «دانشگاه» جایگزین
مدرسه عالی و «کودکستان» نیز بهعنوان نهاد اموزش پیش
از دبستان نام گرفت .بعدها در اواخر دهه چهل ،با تغییر
نظام اموزشی به سه مقطع ،مدرسه راهنمایی تحصیلی
به دوره اول متوسطه اطاق شد و عنوان مدرسه در میانه
ً
دبستان و دبیرستان مجددا بهنظام اموزشی بازگشت .اما
در طول این مدت ،بهتمامی این نهادها بهطور عمومی
مدرسه اطاق میشود و تمامیشان انواع مدرسه محسوب
میشدند .این تغییرات عنوان از مکتب به مدرسه همزمان
با ورود نهاد نوین اموزشی و پرورشی یا همان Schoolاز
دنیای غرب به ایران بود که باوجود تفاوتهای اساسی
با نهاد مکتبخانه سنتی ،اما وجه اشتراکشان در جمعی
پرویده مکتب مدرسه
تاریخچه مدرسه در ایران
به گفته «گزنفون» ،نهاد اموزش در عصر «هخامنشی»
فاقد نام بــود[ .]2اما در دوره «ساسانیان» نام ان را
«ادبستان یا دبستان» گفتهاند[ .]3پس از اسام عنوان
«مکتب» به نهاد اموزش عمومی و «جامع» و «مدرسه»
را به نهاد اموزش تکمیلی دینی اطاق میکردند[.]4
ْ
دوران مدرسه (یا نهاد اموزش عمومی)
در همه این
نهادی جمعی است که کودکان را برای اموزش در ان
گرد میاوردند .توصیف «شاردن» در عصر «صفوی»
از مکتبخانههای ایران جالبتوجه است:
« ایرانیان مدرسه (اسـکــول) را مکتب که به معنی
مدخل به جهان دانش و تجارت است ،و صاحب
مدرسه را مکتبدار مینامند .در هر شهر ،حتی در هر
کوی چندین مکتب وجود دارد .هر یک از شاگردان با
164
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
سیاست و اجتماع
از مدرسه چه بخواهیم و بر چه اساس؟
بر اساس مباحث ارائهشده ،میتوان برخی از مولفههای
ذاتی مدرسه که مطالبه منطقی از این نهاد را مقدور
میکند ،برشماریم .البته با تفصیل بیشتر مباحث
تاریخی و دقت بیشتر در مسیری که اکنون بهاجمال
مرور نمودیم ،نکات دقیقتر و بیشتری را میتوان ارائه
نمود؛ اما در حد یادداشتی کوتاه ،اشاره مختصری به
مولفههای ذاتی خواهیم داشت:
.1مدرسه مکانمند نیست .انچه مدرسه را مدرسه
میکند ،موقعیت اســت ،نه مکان یا ساختمان
معین.
.2هرچند انچه در دورههای مختلف مدرسه نامیده
شده باهم تفاوتهایی دارند؛ ولی هیچیک حاکی
از وظایف سنگین و گسترده برای مدرسه نیست.
165
پرویده مکتب مدرسه
بودن و عمومی بودنشان است .همین تاریخچه بهشدت
مختصر و کوتاه از مدرسه در ایران و جهان غرب نشان
ً
میدهد مدرسه نه لزوما مکانمند است و نه بسیاری
از الزامات مدنظر ما مانند حرفهاموزی ،همگانی بودن،
اجباری بودن ،پوشش سالهای گسترده از سن کودک
و نوجوان را در برمیگیرد .در عوض وجه شاخص مدرسه
در معنای امروزی سه مولفه مرکزی است :موقعیتی برای
حضور جمعی دانش اموزان ،برای خواندن و تکرار کردن
محتوای معین .واژهنامه «مریام وبستر» نیز به این نکته اشاره
دارد« :مدرسه در مفهوم جمع شدن دانش اموزان در یک
محل متمرکز برای یادگیری از دوره کاسیک باستان وجود
داشته است .مدارسی حداقل از دوره یونان باستان بوده
نظیر ا کادمی ،روم باستان ،هند باستان ،و چین باستان،
و امپراتوری بیزانس نظام مدرسهای داشته است[.]6
پرویده مکتب مدرسه
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
مدرسه در تگویر تاریشناش
با حداقلیا عجین است:
یک مکان محدود یظیر یک
اتاق ،تعداده دایشاموز ،یک
معلم ،محتوایی محدود براه
امــوزش درزماین طواینتر
و دفعات بسیار بیشتر براه
اموزش و تکرار.
اســت ،امــا خــود گفتگوها از جدیت و پیگیری
برخوردار است .بهاینترتیب تعادل میان این دو
عنصر در مدرسه ضرورت مییابد.
.5مدرسه در تصویر تاریخیاش با حداقلها عجین
است :یک مکان محدود نظیر یک اتاق ،تعدادی
دانــشامــوز ،یک معلم ،محتوایی محدود برای
اموزش درزمانی طوانیتر و دفعات بسیار بیشتر
برای اموزش و تکرار.
نگاه به وظایف مدرسه ،نگاهی حداقلی ،اهسته
گام و پیوسته در اموزش کودکان و حتی بزرگساان
بوده است.
.3جمعی بودن وجه اشتراک بسیار مهم مدرسه در
انواع مختلف ان است و در این صورت ،مدرسه
خانگی یا homeschoolingجمع اضداد است.
.4باید اذعــان کــرد اوقــات فراغت تنها در اسخوله
موضوعیت داشت و در سایر شکلهای مدرسه،
فراغتی اندک در میان ساعات درس پیشبینی
میشد .تنها در رویکرد تربیتی مدرن دیویی است
که توصیه میشود قالب اموزش از جنس فراغت
محور و با تکیهبر عایق و فعالیتهای اختیاری
دانش اموزان باشد و این نیز البته در نقطه مقابل الزام
ً
و انضباطی قرار نمیگیرد .اصوا چنین تقابلهایی
ناشی از برخورد واکنشی و مطلق انگارانه است
ً
وگرنه درجاتی از انضباط و الزام و متقابا درجاتی از
ً
فراغت در کنار هم کاما معنادار است .کما اینکه
در رسالههای «افاطون» که بسیاری از انها گزارش
جلساتی از نوع اسخوله است ،شاهد ان هستیم که
هرچند فراغت زمینه شکلگیری جلسات گفتگو
پینوشتها
Email: siravani@ut.ac.ir
[.]1برای مطالعه بیشتر بنگرید به :دورکیم .امیل .جامعهشناسی تربیتی.
ص 113تا .189سهامی انتشار 1381 .و موریستاردیف و کلرمون گوتیه.
پدا گوژی .سمت.139۴ .
[.]2گزنفون(بی تا) ،کوروپدیا یا کوروش نامه ،ترجمه رضا مشایخی ،بیجا.
[.]3حکمت ،علیرضا ،اموزشوپرورش در ایران باستان ،تهران ،موسسه
تحقیقات و برنامهریزی علمی و اموزشی 1350،هجری شمسی.
[.]۴درانی ،کمال( ،)1389تاریخ اموزشوپرورش ایران قبل و پس از اسام،
تهران :انتشارات سمت ،و اشپولر برتولد( ،)138۶ایران در قرون اولیه اسامی،
مترجم:جواد فاطوری ،شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
[.]5فریر ،رانلد دبلیو( ،)138۴ترجمه حسین هژیریان و حسن اسدی ،برگزیده
و شرح سفرنامه شاردن ،تهران :نشر فرزانروز.
]6]. Dictionary by Merriam-Webster: America's most-trusted online
dictionary
166
ݧݩݐ ݩ یݤ ݩݧݑ ݧٮ ݧݩݐݩ
ݧ
ح
ݒ
ݤ
ص
ݩ
ص
ا
ݠ
ݤ
ݑ
ٮ ݣ ݠݤ
ݤ
ںگ ݣ ݤݣݠس ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣݤ
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
سید مهدی سرخان
پژوهشگر هسته احیای امر مرکز رشد
دانشجوی کارشناسی ارشد الهیات دانشگاه امام صادق؟
تــصــور کنیم ســال 61هـجــری قـمــری اســت و مــا در
کربا حضور داریم و جبههبندی را میبینیم .افرادی
که در دو سوی میدان قرارگرفتهاند را میشناسیم.
جنگ در میگیرد و ما نهفقط شاهد بلکه به سود
حسینبنعلی؟ شمشیر میزنیم .جنگ پایان
میپذیرد و ما را نیز در میان اسیران جنگی به دربار
عبیداه بن زیاد-لعنهاهعلیه -میبرند .اگر او این بار
ما از ما بپرسد« :نظرت دربارهی انچه خدا با حسین بن
علی و اهلبیت او کرد چیست؟» [ ]1ما چه پاسخی
خواهیم داد؟!
بر کسی پوشیده نیست که دیدن شیرینی باطن ورای
ظاهر وقایع ،چشم حقیقتبین میخواهد و اگر
تلخی
ِ
چشم حقیقتبین داشته باشی انگاهکه در معرض
ْ
ُ َ َ َّ
حقیقت قرار گرفتی ث َّم لت َر ُونها َع ْی َن ال َیقین ]2[ .پس
اگر چنان زینبکبری؟ در معرض واقعه عاشورا قرار
بگیریم و مانند او حقیقت قصه را درک کنیم ،در این
صورت بیشک ما نیز چیزی جز زیبایی نمیبینیم]3[ .
حــال اینکه «زیبایی چیست؟»؛ مهمترین پرسش
زیباییشناسی اســت .اندیشمندانی بــرای زیبایی
تعاریفی ارائه دادهاند ،بسیاری نیز معتقدند زیبایی
تعریفپذیر نیست .افاطون بعد از به چالش کشیدن
نظریات مختلف در بــاره تعریف زیبایی ،گفتگوی
مشهور خود یعنی «هیپیاس» را با جمله« :اکنون به
معنی ان مثل معروف پی میبرم که میگوید زیبا
دشوار است» [ ]4به پایان میبرد و یا نیوتن میگوید:
«زیبایی را نمیتوان توصیف کرد ،بنابراین نمیتوان
ان را به تعریف دراورد ]5[ ».حکمای اسامی هم با
ّ
اذعــان به ناتوانی از ارائــه تعریف منطقی و حد تام،
مطالب عمیقی در بیان ماهیت زیبایی گفتهاند]6[ .
ّ
قدر متیقن اینجاست که زیبایی دشوار باشد یا غیرقابل
تعریف اما قابل تجربه است انچنانکه زینب کبری
تجربه کرده است؛ انهم در عرصهای نهچندان در ظاهر
زیبا! البته تجربه ما در مقایسه باتجربه ایشان ،تعبیری
تسامحی است چراکه همه واقفیم او گوهر دردانه خلقت
هیئت ،تجربهای
زیباییشناسانه
زیبایی چیست که زینب کبره؟ در کربا جز زیبایی یدید؟
168
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
سیاست و اجتماع
169
یصاختیاه تشگگن
نمیتوان منکر این بود که همه ما
وجداین غیر مفهومن و
بوده و هیچکس را یارای رسیدن به درک
ِ
تجربههای زیباییشناختی متعدد
مقام او و درک انچه او ادراک کرده حتن یوعن مواجهه وجوده
و متکثری داشتهایم .اینگونه نیست
نیست .پس چه کنیم؟ ایا ما را توان
یا رویارویی مستقیم و بدون
که کسی ادعا کندتابهحال تجربه
درک زیبایی عاشورا و حقیقتی
واسطه با یر امره را تجربه ان
زیباییشناسانهای نداشته است.
اینچنینی نیست؟!
امر منیامند.
هنگامیکه بحث از تجربه به میان
اصطاح «تجربه زیباییشناختی»
میاید همواره و همهجا مقصود نوعی
[ ]7از رایجترین اصطاحات فلسفه
درک و دریافت شهودی ،مستقیم و بدون واسطه است
هنر است .برای این اصطاح در مجموعه اثار فیلسوفان
َّ
ُ
که خود ،عین ا گاهی از ابژه یا متعلق چنین تجربهای
هنر معانی مختلفی ذکرشده که مجال ذکر تفصیلی
وجدانی غیر مفهومی و حتی نوعی مواجهه
است .درک
انها نیست اما بهطور خاصه میتوان انها را چنین
ِ
وجودی یا رویارویی مستقیم و بدون واسطه با هر امری
عرضه کرد [:]8
را تجربه ان امر مینامند.
.1معنای اعم :هر تاثر و انفعالی که در نفس انسان
«م ــون ــرو بــی ــردزل ــی» [ ]12بــیــان مــیکــنــد ک ــه تجربه
در مواجهه با پدیدههای عینی و حوادث بیرونی
زیباییشناختی در مواجهه با یک پــدیــدار است؛
به وجود میاید ،از قبیل احساس خوشایندی یا
َّ
یعنی در تجربه زیباییشناختی ادراک و اتحاد با یک
عدم خوشایندی از مشاهده متعلق زیبایی .طبق
ذات و جوهر در کار نیست ،بلکه ادراک پدیدارهاست.
این معنا همه یا اکثر تجربیات بشری ،تجربیات
از طرف دیگر تمرکز بر پدیدار و قطع توجه از ماسوای
زیباییشناختیاند]9[ .
ان اثــر هنری یــا امــر زیبا هــم مهم اســت و در تجربه
.2معنای عام :تاثرات و انفعاات نفس انسان در
زیباییشناختی موضوعیت دارد؛ بنابراین در تجربه
مواجهه با امر زیبا ،اعم از پدیدههای طبیعی زیبا
مدرک (فاعل شناسا)
و اثار هنری زیبا و اعم از انفعاات مثبت مثل
زیباییشناختی رابطه عمیقی بین ِ
و َ
مدرک (ابژه یا موضوع شناخت) برقرار میشود .در
خوشایندی ،رضایت ،خشنودی و احساس لذت
تجربه زیباییشناختی ادراک اثر و فعلی که از پدیدار
و انفعاات منفی مثل ناخوشایندی ،ناخشنودی،
بر قوای شناختی و عاطفی حاصل میشود از وحدت،
اشمئزاز و تنفر]10[ .
یکپارچگی و انسجام و از ویژگی کامل بودن برخوردار
.3معنای خاص :واکنشهای ادراکــی ،احساسی
است .همانطور که حادثه عاشورا بر زینب کبری؟
و عاطفی انسان در رویارویی با اثار هنری مانند
پدیدار شده و او رابطه عمیق و وثیقی با این موضوع
احساس خوشایندی از شنیدن یک قطعه موسیقی
شناخت برقرار کرده است؛ شناختی یکپارچه و کامل
یا احساس لذت از تماشای یک تابلوی نقاشی یا
ّ
و منسجم از باء بسماه تا تاء تمت ،قیام و لحظهلحظه
تماشای یک فیلم.
حرکت عاشورا و همین فهم عمیق و دقیق ،دستمایهی
.4معنای اخص« :درک و احساس لذت (در مواجهه
اوست برای پیشبرد قیام.
با اثــار عینی زیبا بهویژه اثــار هنری) ،لذتی که
زینب کبری؟ زیبایی عاشورا را در کربا به حال خود
فینفسه و بهخودیخود مطلوب اســت و تابع
زیبایی در این سطح و
باقی نمیگذارد بلکه برمیخیزد و
غایت دیگری نیست» []11
ِ
عمق را در قالبی دیگر میریزد و شهر به شهر و مجلس به
جــدا از نقدهای وارده بــهو یــژه بر تعریف چهارم که
مجلس حاوتش را به کسانی که توانایی درکش را همانند
ی ــاداور تعبیر «هنر بــرای هنر» اســت ولــی به هر معنا
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
به قول «گلدمن» ،فیلسوف
امریکایی« :درگیری و چالش
قوای ادرا کــی ،احساسی و
عاطفی و در هنرهای فاخر
حتی قوه عقانی ما با اثار
هنریتجربهزیباییشناختی
است» [ ]15همین درگیری و چالش است که بسیاری
مسیر کوفه تا شام را تحت تاثیر خود منقلب و
افراد
از ِ
ِ
متحول میکند .هنر کار خودش را میکند؛ چراکه قوای
عاطفی و عقانی را درگیر کرده و به میدان میاورد و
این به خواست مخاطب بستگی ندارد ،بهشرط انکه
هنر در غایت کمال خود باشد.
با همین عینک اگر نیک بنگریم ،برگزاری مجالس مدح
و مرثیه ائمه اطهار یا همان «هیئت» بازسازی همین
الگوی تاریخی است .علیرغم تمام بیتوجهیهای
فضای مسموم و غیرتوحیدی غربزدهی هنری میتوان
هیئت را بزرگترین محفل هنری جامعه شیعی دانست
و از همین باب است که هیئت رسانه شیعه نیز هست.
ایــن مدعا یعنی هنرمحور بــودن هیئت از دو منظر
قابلطرح است:
یکی چنانچه اشاره شد ،سیدالشهدا بهخودیخود
بزرگ هنرمند تاریخ است .ازانرو که در تعریفی عام هنر
بازافرینی فعل زیباست و فعل او یعنی قیام در جهت
بازگشت به دین نبوی و حرکت در مسیر احیای اسام
ناب محمدی و به خون غلتیدن در این مسیر ،در بیان
خواهرش چیزی جز زیبایی نیست .انچنان زیباییای
که در طول تاریخ کمتر کسی توانسته بیتفاوت از کنار
ان عبور کند.
دوم اینکه هیئت محفلی است دینی و به امور مربوط
به دین میپردازد ولی باید توجه داشــت که هیئت
کاس فقه استدالی بر اساس نظریات شیخ انصاری
یا حلقه تدریس خداشناسی از منظر ماصدرا نیست!
بلکه نقطه جالبتوجه گرهخوردگی عقل و عشق در
هیئت است .مردم به هیئت میایند که برای پیشوایان
او نــدارنــد منتقل میکند.
«به نظر من بنیانگذار بنای
حفظ حوادث با ادبیات و
هنر ،زینب کبری؟ است.
اگر حرکت و اقدام حضرت
نمیبود و بــعــدازان بزرگوار
هم بقیهی اهلبیت -حضرت سجاد؟ و دیگران-
نمیبودند ،حادثه عاشورا در تاریخ نمیماند .بله ،سنت
الهی این است که اینگونه حوادث در تاریخ ماندگار
شــود؛ اما همه سنتهای الهی عملکردش از طریق
سازوکارهای معینی است .سازوکار بقای این حقایق
در تاریخ این است که اصحاب ِس ّر ،اصحاب درد،
رازدانان و کسانیکه از این دقایق مطلع شدند ،این را
در اختیار دیگران بگذارند ... .بیان هنری هم شرط
اصلی است؛ کما اینکه خطبه حضرت زینب؟ در
شهر کوفه و شهر شام ،ازلحاظ زیبایی و جذابیت بیان،
ً
ایت بیان هنری است؛ طوری است که اصا هیچکس
نمیتواند این را نادیده بگیرد .یک مخالف یا یک دشمن
وقتی این بیان را میشنود ،مثل تیر ّبرنده و تیغ تیزی،
خواهینخواهی این بیان کار خودش را میکند .تاثیر هنر
به خواست کسی که مخاطب هنر است ،وابستگی ندارد.
او بخواهد یا نخواهد ،هنر اثر خود را خواهد گذاشت.
حضرت زینب؟ و امام سجاد؟ در خطبهی شام
و در بیان رسا و بلیغ و شگفتاور مسجد شام این کارها
را کردند]13[ ».
فلذا در دو مرحله و برای دو دسته تجربه زیباییشناختی
اتفاق افتاده است؛ یکی برای خود زینب کبری در کربا،
و دیگر برای کسانی که او حقیقت قیام را در قالب
خطبهای شیوا و رسا و زیبا به گوششان رساند ،انگونه
که نفسها در سینه حبس شد و حتی صدای زنگ
شتران هم برنیامد ]14[ .انهم به گوش انانی که هرکدام
به نحو مستقیم یا غیرمستقیم در قتل سیدالشهدا شرکت
داشتند .مردم نیز در معرض این بیان هنرمندانه و زیبا
ناخودا گاه به یک تجربه زیباییشناختی دست یافتند.
170
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
سیاست و اجتماع
171
یصاختیاه تشگگن
هنری است .هیئت باید مطمئن
دینی خود مراسم عزاداری یا سرور حضور عاطفه و احساس بهطور
باشد ،هنر شاهرگ حیاتی است و
برگزار کنند و این رجوعی است یمزمان با عقاییت و معرفت در
انحراف از این مسیر او را به عنصری
از سر محبت به معرفت .حضور ییئت سبب خده که ییئت براه
ناکارامد تبدیل میکند .هیئت باید
عاطفه و احساس بهطور همزمان با برگزاره ،اجرم به ینر رو بیاورد
باور داشته باشد که هنر راه خود را
عقانیت و معرفت در هیئت سبب و راین ییز جز این یداخته باخد.
بازخواهد کرد و تاثیر خود را خواهد
شده که هیئت برای برگزاری ،اجرم
گذاشت و این به خواست مخاطب بستگی نداشته که
به هنر رو بیاورد و راهی نیز جز این نداشته باشد .زینب
ً
اگر هنر ،هنر باشد؛ حتما عاطفه و احساس و عقانیت
کبری؟ انجا که با دشمن تمامعیار خویش که بویی
مخاطب را درگیر خواهد کرد.
از محبت نبرده بود سروکار داشت از ابزار هنر استفاده
نتیجه نهایی نیز اراستگی مخاطب به فضایل اخاقی
کرد و جواب گرفت چه برسد به هیئت که جمعی از
است که بحث اخاق و هنر در هیئت خود نیازمند
سر محبت امدهاند و دلها امادهی پذیرش است .در
تامل و نوشتاری دیگر است.
نوشتار شماره قبل گفته شد که هنرهای متعددی ذیل
این بیرق قابلیت رشد و اشاعه دارند اما دو هنر اصلی
که توسط فیلسوفان اسامی نیز تعریفشده عبارتاند
پینوشتها
از شعر و موسیقی.
Email: smsarkhan@gmail.com
مداح
توسط
که
شعری
و
موسیقی
در هیئت توجه به
ََ َ
الطفوف ،ترجمه فهرى ،النص1۶0 َ ،؛ َفقال ْاب ُن ِز َی ٍاد
للهوف
َ
[َ .]1
علی قتلی َ
ََ َ ْ َ َْ ُ ّ
َ
َ
ْ
ْ
َ
َ
َ
ْ
َ
ک فقالت ما رایت ِاا ج ِمیا؛ ابن
یا مرثیهخوان اجرا میشود ما را با اثاری هنری مواجه
یک و اه ِل ب ْی ِت ِ
اه ِبا ِخ ِ
ک ْیف َرای ِت ُصنع ِ
زیاد-لعنههاهعلیه -گفت :نظرت درباره انچه خدا با برادر و اهل بیتت کرد
میکند .ما شعری میشنویم که ان را موسیقی و صدای
چیست؟ زینب کبری؟ فرمود :جز زیبایی چیزی ندیدم. ...
[ .]2سوره مبارکه تکاثر ،ایه شریفه 7؛ سپس (با ورود در ان) ان را به عین
زیبایی (هنر اوازخوانی) همراهی میکند ]16[ .این
الیقین خواهید دید.
[ .]3رجوع کنید به پینوشت باا
همان تجربه زیباییشناختی در مواجهه با یک امر
[ .]۴افاطون ،مجموعه اثار ،ص .5۶۶
[ .]5نیوتن ،معنی زیبایی ،ص .۶
زیبا یا اثر هنری است .تجربهای که قوای احساسی و
[ .]۶بهرهگیری از کتاب زیباییشناسی در اثار ابن سینا ،شیخ اشراق و
عاطفی و ادراکی و حتی بسته به فخامتش ،عقانیت
صدرالمتالهین ،حسین هاشمنژاد ،سمت1392 ،
]7]. Aesthetic experience
ما را به چالش میکشد و ما را از دریچه هنر با مبانی قیام
[ .]8بهرهگیری از کتاب زیباییشناسی در اثار ابنسینا ،شیخ اشراق و
صدرالمتالهین ،حسین هاشمنژاد ،سمت1392 ،
دینی اباعبداه پیوند میزند و اینجاست که محبت
]9]. Leath, The Aesthetic experience
]10]. Goldman, The Aesthetic In: The Routledge Companion to
به معرفت گره میخورد و عقل و عشق یکدیگر را در
Aesthetic, p. 262.
]11]. Noel, C., Beyond Aesthetic, p. 44.
اغوش میکشند.
]12]. Beardsley, Aesthetics.
ّ
درنهایت ،وظیفه هیئت این خواهد بود که تمام هم و
[ .]13بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از پیشکسوتان جهاد و
شهادت و خاطرهگویان دفتر ادبیات و هنر مقاومت138۴/۶/31 ،
[ .]1۴اللهوف علی قتلی الطفوف ،ترجمه فهرى ،النص1۴۶ ،؛ َو َق ْد َا ْو َم َاتْ
تاش خود را بگذارد بر سر اینکه با هنرمندی به معنای
َ
َ ْْ َ
ُ َ َ
َ َّ
ُ َ َ ْ َْ َ
اس ا ِن ْاسک ُتوا ف ْار َت ّد ِت النف ُاس َو َسک َن ِت ال ْج َر ُاس ث َّم قال ْت... :؛ ان
الن
ی
ل
ا
ِ
ِ
دقیق و عمیق کلمه یعنی افرینش زیبایی تام ،مستمعین
زن اشارتی به مردم کرد و فرمود :خاموش باشید ،نفسهاى مردم در سینهها
حبس و جرسها از صدا افتادند ،بعد فرمود... :
را درگیر این تجربه زیباییشناختی منحصربهفرد کند؛
]15]. Goldman, The Aesthetic In: The Routledge Companion to
Aesthetic, p. 262.
چه انطور که گفته شد سازوکاری که خداوند برای
[ .]1۶بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از مداحان1377/7/19 ،؛
بقای حقایق در عالم و تاریخ در نظر گرفته این است
مداحی شما چند چشمهی هنری وجود دارد :شعرتان هنر است؛ صدایتان
کار
ِ
هنر است؛ اهنگی که انتخاب میکنید ،هنر است؛ اشارات و کارهایی که
که کسانیکه از حقایق ا گاهی دارند ،انها را در اختیار
انجام میدهید ،هنر است.
دیگران بگذارند و شرط در این انتقال معارف ،بیان
دکتر سیدابوالحسن حسینی
پژوهشگر هسته احیای امر مرکز رشد
دانشاموخته دکتری مدیریت دولتی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
احیاء امر
یکی از موضوعاتی که در روایــات معصومین؟،
ً
مکررا نسبت به ان تا کید و سفارش شده است ،احیاء
استَ .گاهی با لسان تشویق و ترغیب:
امر اهل َبیت ً َ
َ
َ َ«ر ِحـ َـم َا ّلل ُه َع ْبدا ا ْح َیا ا ْم َرنا» [ ]1و گاهی با صیغه امر:
َ
«ا ْح ُیوا ا ْم َرنا» ]2[ .جستوجویی ساده در کتب روایی
و مواجهه با تعداد باای این روایات ،نشان از اهمیت
این موضوع داشته و ضروری میسازد که اوا بدانیم
ً
امر اهلبیت؟ چیست و ثانیا چگونه میتوان این
امر را زنده و زندهتر ساخت؟
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
احیاء وایت و حاکمیت
با توجه به کثرت این روایات ،علمای مختلف شیعه
در شرح معنای امر و چگونگی احیای ان قلم زدهاند.
[ ]3در شرح معنای امر اختافی نیست و شاید بتوان
گفت معنای امر را همه به موضوع «وایت اهلبیت»
بازگردانده و معنی کردهاند؛ اما در اینکه احیاء امر
چیست و چگونه میتوان امر اهلبیت را احیا کرد،
نظرات متعدد و گونا گونی وجود دارد .شاید در یک
نگاه ،این تعدد بهعنوان نوعی اختافنظر تعبیر شده
و ناشی از فهمهای درست و غلط نسبت به معارف
اهلبیت تلقی شود؛ اما در نگاهی دقیقتر میتوان گفت
تمامی این معانی صحیح است .چراکه هرکدام به
یکی از راههای احیاء امر اهلبیت اشاره داشته است.
به تعبیر ساده هر انچه منجر به شکوفایی بیشتر و تحقق
بهتر اسام و معارف اهلبیت؟ در افراد و جوامع
گردد ،احیاء امر اهلبیت؟ است .بر همین اساس
در طول تاریخ شیعه برخی از بزرگان را با نگارش یک
کتاب محققانه یا پرورش شا گردانی اسامشناس یا
پایهگذاری حوزه علمیه ،به احیاکنندگان امر اهلبیت
ملقب کردهاند؛ که شاید سرامد همه انها در عصر
اجتماعی در خور
الاه :قد قامت هیئت
«احیاء ذکر» ،تنها مرتبهاه از مراتب «احیاء امر» است
172
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اما در بین همه مواردی که بهعنوان احیاء امر بیانشده
است ،یکی از موضوعاتی که شاید بیشترین تکرار را در
ً
روایات داشته است و اتفاقا بیش از سایر موارد نیز دور از
ذهن است زیارت و ماقات مومنین است ]4[ .چنانکه
امام صادق؟ میفرمایند«َ :ت َز َاو ُر وا فی ُب ُیوت ُک ْم َفا َّن َذل َ
ک
ِ ِ
ِ
ُ ِ َ َ ُ
َ َ
ٌ َ َ
َح َیاه ِلا ْم ِرنا» [« ]5ف ِا ّن فِی ْاج ِت َم ِاعک ْم َو ُمذاک َر ِتک ْم ِا ْح َی ًاء
َّ ُ َ
َ َ
ِلا ْم ِرنا» [ ]6و یا در روایت دیگر میفرمایند« :اتقوا ا ّلل َه َو
َّ َ
ین ُم َت َر ِاح ِم َ
اص ِل َ
ُک ُونوا ا ْخـ َـو ًه َبـ َـر َر ًه ُم َت َح ّاب َ
ین
ین فِی َالل ِه ُم َت َو ِ
ِ
ِ
َ َ َُ َ ََ َْ َ ََ َ ُ َ ُْ ََْ
تــزاور وا و تلاقوا و تذاکر وا و احیوا امرنا» ]7[ .اما چرا
روایات ،زیارت مومنین را دارای چنین جایگاه بلندی
شمردهاند؟ به تعبیر دقیقتر در چه صورت است که
زیارت مومنین ،چنین اهمیت و جایگاهی پیدا میکند؟
امیرالمومنین علی؟ میفرمایند« :شیعتنا المتباذلون فی
المتحابون فی ّ
ّ
مودتنا ،المتزاور ون فی احیاء امرنا»[]8
ولایتنا،
شیعیان ما کسانی هستند که بهقصد احیاء امر ما به
دیدار یکدیگر میروند .به تعبیر دقیقتر امیرالمومنین
اجتماع شیعیانی که حول وایت اهلبیت؟ جمع
شدهاند و محبتشان به اهلبیت؟ را اظهار میکنند،
چنین اجتماعی و چنین ماقاتی را زیارتی در احیاء
امر اهلبیت؟ معرفی میکنند.
173
سیاست و اجتماع
مسیر اوسع و اسر ع
فرینگ و ایدیشه
غیبت ،امام خمینی بودند که در دوران معرفی دین
بهعنوان افیون تودهها ،با برپایی حکومتی دینی روحی
تازه به اسام ناب بخشیدند و ان را از غربت و انزوا
خارج کردند .روایاتی نیز که امر و احیاء امر را به عصر
ظهور پیوند میزنند در همین چارچوب معنایی قرار
میگیرند و در حقیقت به نقطه اوج تحقق حقیقی امر
اهلبیت؟ اشاره میکنند.
َ ْ ُ َ َ َ
«جاء ال َح ّق َو ظ َه َر ا ْم ُر ا ّلل ِه» (توبه)48 ،
یصاختیاه تشگگن
بنابراین ماقاتی که حول وایت اهلبیت و با اظهار
محبت و مودت به ایشان باشد و بهقصد احیاء امر انها
صورت گیرد ،اجتماعی متفاوت و البته برجسته است.
صادق؟ به
در وصف چنین مجالسی
استْ که امام ُ ُ َ َ
َّ ْ
ُ َ
َ
َ
ْ
َ
َ
َ
ُ
ّ
َفضیل ،میفرمایند«ِ :ان ِتلک المج ِالس ا ِحبها فاحیوا
َ
ا ْم َرنا» ]9[ .از این تعبیر حضرت اینچنین برداشت
میشود که گویا ،خود همین مجالس نوعی احیاء امر
اهلبیت است! و سوال اصلی نیز همینجا مطرح
میشود که چرا و چگونه در این مجالس ،چنین امر
عظیمی رخ میدهد؟
ُ َ
امــام ص ــادق؟ در ادام ــه همین روای ـَـت بـ َـه فضیل
َ
َ
َ
ُ َ
میفرمایند«َ :یــا ف َض ْی ُل ف َر ِح َم ا ّلل ُه َمـ ْـن ا ْح َیا ا ْمـ َـرنــاَ ،یا
ُ
َ
َ
َ َ َ
ْ
ُ َ
َ
ک ْرنا ِع ْن َد ُه فخ َر َج ِم ْن َ َع ْی ِنهِ ِمث ُل
فض ْی ُل َم ْن ذک َرنا ا ْو ذ ِ
َ َ ْ ْ َ
ََ َ َ ُُ
َج َن ِ ُّ َ
اب غف َر ا ّلل ُه ل ُه ذن َوب ُه َو ل ْو کانَت اکث َر ِم ْن
اح الذب ِ
ْ
َز َب ِد ال َب ْح ِر» []10
تعبیرات حضرت صــادق؟ در ایــن روایــت بسیار
تاملبرانگیز است .پس از انکه میفرمایند خدا رحمت
کند انکه امر ما را احیا کند ،بافاصله میفرمایند هر انکس
که یاد ما کند یا در نزد او ما را یاد کنند و از چشمانش
بهاندازه بال مگسی اشک جاری شود ،خداوند گناهان
او را حتی اگر از کف دریا نیز بیشتر باشد میبخشد؛
َ
َ
و این بخشش ،تفسیر همان «ف َر ِح َم ا ّلل ُه» است که در
ابتدای روایت بیان فرموده بودند .به تعبیر دیگر حضرت
میفرمایند انکه احیای امر ما کند ،مورد رحمت الهی
قرار میگیرد و این رحمت را بخشش تمام گناهان او
تفسیر میفرمایند؛ اما نکته اصلی و مهم حضرت در
است ،انجا که احیای امر را
میانه این دو بخش روایت
َ َ َ َ ُ
َ
َ َ
ک ْرنا ِع ْن َد ُه فخ َر َج ِم ْن
تفسیر میکنند؛ َ«م ْن ذک َرنا ا ْو ذ ِ
َ ْ ْ َ َ ُّ َ
اب»
عی ِنهِ ِمث ُل جن ِاح الذب ِ
اقتگاد و مدیریت
یر ایچه منجر به خکوفایی بیشتر و تحقق بهتر اســام و معارف
ایلبیت؟ در افراد و جوامع گردد ،احیاء امر ایلبیت؟ است.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
چگونه امر ما احیا میشود و برای
احیاء امر ما چه کنید .اینجاست
که طلب استدال ما ،ما را همانند
کودکی میسازد که از والدین خود
دلیل امری را طلب میکنند؛ درحالیکه نه نسبت به
والدین و نیازهای ایشان شناخت کاملی دارند و نه
نسبت به قوای خود به درک کاملی رسیدهاند و نه انکه
وجوه متعدد امر والدین برای ایشان قابل فهم است.
بنابراین چه استدالی بااتر از اینکه خود معصوم
فرموده است احیاء امر ما با اجتماع شما ،ماقات
ما و اشک بر مصائب ما حاصل میَشود.
یکدیگر ،یاد َ
َ
ا َت ْع َج َ
بین ِم ْن ا ْمر ا َّلل ِه َر ْح َم ُت ا َّلل ِه َو َب َر ُکات ُه َع َل ْی ُک ْم ا ْهلَ
ِْ
ال َب ْی ِت (هود)73 ،
مطلب دوم انکه در مطالعه روایات معصومین ،پس
از اطمینان و وثــوق نسبت به صــدور این روایــات از
معصوم ،باید در مقام تسلیم قرار گرفت .در معارف
معصومین مطالب متعددی وجود دارد که بااتر از افق
فهم ماست .همانطور که باید قوای جسمی و روحی
خود را تسلیم معصوم قرار دهیم ،قوه عاقله و منطق
فهم ما نیز باید تسلیم باشد.
و شاید یکی از دایلی که فرمودند شیعیانی که وایت ما
را پذیرفتهاند و محبت ما را اظهار میدارند و یاد مصائب
ما میکنند و اشکشان جاری میشود ،جمعشان را
دوست دارم و این اجتماع احیاء امر ماست همین
مطلب باشد .چراکه چنین شیعیانی میتوانند به
مقام تسلیم بسیار نزدیک شوند.
توضیح انکه از خواص محبت ،تبعیت محب نسبت
به محبوب است و هر قدر این محبت افزایش پیدا
اما ارتباط احیاء امر اهلبیت با
اشک بر اهلبیت چیست؟ چرا
حضرت پس از انکه میفرمایند
خدا رحمت کند انکه امر ما را
احیا کند ،میفرمایند هر که اشکش به یاد ما جاری
شود گناهانش امرزیده میشود؟ مگر با جاری شدن
اشک ما به یاد اهلبیت چه اتفاقی رخ میدهد که
ً
ان را احیاء امر معرفی میفرمایند؟ خصوصا که این
تعبیر و تعبیرات مشابه در روایات متعددی تکرار شده
است و بیشترین بسامد را در روایات احیاء امر دارد.
این موضوع در لسان روایات که اجتماع شیعیان ،در
اشک بر اهلبیت را احیا کننده امر اهلبیت معرفی
میفرمایند [ ]11موضوعی است که در معارف شیعه
بهخوبی تحلیل و تبیین شده است .علمای شیعه
معصومین ،یعنی همانها که
با طرح ارتباط وایت ُ
َْ
ْ
خداوند در قــران کریم «اولِــی الام ــر» خطابشان کرده
است ،با وایت الهیه و رابطه وایی میان مومنان به
این موضوع پرداخته و ان را تشریح کردهاند .تحقق
وایــت الهیه با جامعهپردازی حول امــام و با رابطه
وایی و محبتامیز میان مومنین و بر محور امام شکل
ک َو َص ْل َت َو َل َای َت َ
میگیرد که فرمود«َ :فا َذا َف َع ْل َت َذل َ
ک
ِ
َ
َ َ َ ِ َ
ِب َول َای ِت َنا َو َ َول َایت َنا ِب َول َ َایهِ ا ّلل ِه» []12
َیص ُل َ
ون ما ا َم َر ا َّلل ُه بهِ ا ْن ُی َ
وص َل (رعد)21 ،
ِ
ِ
اما فارغ از تمامی براهین موجود در این خصوص که
برگرفته از ایات و روایات است ،باید به دو مطلب توجه
داشت .اول انکه بدیهی است بهترین کسی که میتواند
چگونگی احیاء امر اهلبیت را تعیین کند ،خود ایشان
هستند .خود ایشان اولی هستند ،برای اینکه بگویند
174
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
کند ،تبعیت به تسلیم نزدیکتر میشود تا بهتدریج به
عالیترین مراتب تسلیم که تمامی قوای انسان تسلیم
محض حبیب میشود برسد .تحقق چنین تسلیمی
در سطح قلب و عقل انسان ،اگر نگوییم فقط از طریق
محبت محقق شدنی است ،باید گفت به این سادگی
و به این سهولت و سرعت محقق نخواهد شد .این
اکسیر مجالس حسینی است که با توجه دهی شیعه به
مصائب اهلبیت ،محبت انها را در قلوب برافروخته
میکند و شیعه را به بااترین مقامات قرب رسانده
و اماده برای احیاء امر اهلبیت و تحقق حا کمیت
و وایت انها مینماید .سادهترین ،عمومیترین و
اثربخشترین مسیر.
پینوشتها
فرینگ و ایدیشه
هر چند «احیاء ذکر» مقدمه واجب و مرتبهای از مراتب
«احیاء امر» است ،اما اکتفا به این حداقل ،شایسته
این جریان اصیل و عمیق نیست و قدرناشناسی بزرگی
است در برابر نعمتی عظیم]16[ .
اقتگاد و مدیریت
یر چند «احیاء ذکر» مقدمه واجب و مرتبهاه از مراتب «احیاء امر»
است ،اما اکتفا به این حداقل ،خایسته این جریان اصیل و عمیق
ییست و قدریاخناسن بزرگن است در برابر یعمتن عظیم.
Email: hosseiny114@gmail.com
انچه در خصوص مجالس اهلبیت و هیئات و مجالس
ً
حسینی بیان شد ،صرفا یک بحث نظری نبود و سابقه
تاریخی شیعه موید این امر است .در تمام طول تاریخ
شیعه موتور محرک تمامی حرکتهای اجتماعی
شیعه ،همین مجالس بودهاند ]13[ .تاریخ معاصر ما
نیز این مطلب را تایید میکند .پیروزی انقاب اسامی
بهتصریح بنیانگذار این انقاب بدون بهرهگیری از
جریان هیئات تحققپذیر نبود]14[ .
بر همین اساس است که دشمنان اسام نیز در طول
تاریخ برای مقابله با این جریان برنامهریزیهای متعدد
و پیچیده کردهاند و تاش کردهاند هیئات را در نقطه
اغازین خود که «احیاء ذکر» [ ]15اهلبیت است ،نگاه
دارند و اجازه ندهند در مسیر اعتای نام اهلبیت تا
«احیاء امر» پیش بروند.
175
سیاست و اجتماع
از احیاء ذکر تا احیاء امر
یصاختیاه تشگگن
[ .]1الخصال جلد 1صفحه .1۴
ّ
الطوسی جلد 1صفحه .59
[ .]2امالی
[ .]3عامه مجلسی ،مراهالعقول ،جلد ،9صفحه 252و مجموعه اثار شهید
مطهری ،جلد ،25صفحه ۴93و ...
[ .]۴البته توجه داریم که زیارت مومنین یا سایر مواردی که پیشتر بیان شد
یا در ادامه خواهد امد ،همگی مواردی هستند که منجر به احیاء امر میشوند
و احیا شدن امر اهلبیت ،نتیجه حاصل از انها است.
[ .]5الخصال جلد 1صفحه 1۴و مجلسی ،بحار النوار جلد 71؛ صفحه 352
[ .]۶شیخ عباس قمی ،سفینه البحار 1۴1۴ ،ق .جلد ،3صفحات 531-530
و بشاره المصطفی صفحه 133
ّ
الطوسی جلد 1صفحه 59و مجلسی ،بحار النوار ،جلد 71؛ صفحه 352
[ .]7امالی
[ .]8الکافی (ط -ااسامیه) ،جلد ،2صفحات 23۶و 237
[ .]9شیخ عباس قمی ،سفینه البحار 1۴1۴ ،ق .جلد ،3صفحه 530و قرب
ااسناد صفحه 3۶
[ .]10شیخ عباس قمی ،سفینه البحار 1۴1۴ ،ق .جلد ،3صفحه 530و قرب
ااسناد صفحه 3۶
[ .]11البته این احیا گری ،مراتبی دارد و رعایت برخی اصول میتواند هیئات
را در مراتب مختلف این احیا گری قرار دهد.
[ .]12الکافی (ط -ااسامیه) ،جلد ،2صفحه 17۴
[ .]13جهت توضیحات تفصیلی رجوع شود به جزوه فرمایشات استاد دکتر
رجبی دوانی در هسته احیاء امر مرکز رشد ،با عنوان «هیئت در اینه تاریخ؛
مروری بر تاریخ و سیر تطور عزاداری اباعبداه و شکلگیری هیئات مذهبی»
[ .]1۴صحیفه امام ،جلد ،10صفحه 315و جلد ،13صفحه 327و جلد ،17
صفحات 58-55و جلد ،1۶صفحات 3۴8-3۴۶
استفاده
[ .]15برخی روایات ،بهجای تعبیر «احیاء امر» از تعبیر «احیاء
ذکر» ً َْ
کردهاند؛ مانند روایت امام جواد؟ که میفرمایند«َ :ر ِح َم ُ
اه َع ْبدا اح َیا
َ َ ُ َ َ ْ َّ
ْ ُ َ َ ََ
ْ َ ُْ ُ
ات» (ابنبابویه،
ِذ ک َرنا قلت َما ِا ْح َی ُاء ِذ ک ِرک ْم قال ّالتا ِقی َو ّالتذا ک ُر ِع ْند اه ِل الث َب ِ
مصادقه ااخوان 1۴02 ،ق .صفحه )3۴تعابیر این روایت در تعریف احیاء ذکر
در مقایسه با روایاتی که پیشتر بیان شد و احیاء امر را تعریف میکرد ،بهروشنی
نشان از ان دارد که احیاء ذکر ،مرتبه اغازین یک هیئت است.
[ .]1۶شایسته است به این موضوع نیز اشاره شود که یکی از راهبردهای مهم
در راستای تحقق این امر ،برپایی روضههای خانگی است .هر چند در اینجا
به دنبال اثبات این مطلب نیستیم و تشریح و تبیین ان ،یادداشتی مجزا
واژه بیت در روایات باب احیاء امر ،زمینهساز
و تفصیلی میطلبد ،اما تکرار َ
َ َ
َ َ
َ
تاملی جدید است؛ «َ ...و ا ْن َی َت َاق ْوا َ ِفی ُب ُیو ِت ِه ْم ف ِا ّن ِفی ِلق ِاء َب ْع ِض ِه ْم
توجه و
ً
َْ ً
ُ ُ ُ ْ َ َّ
َ
ضا َح َی ًاه ِ َل ْمر َنا ُث َّم َق َال َر ِح َم ُ
بع
اه َع ْبدا ا ْح َیا ا ْم َرنا» و َ«ت َز َاو ُروا ِفی بیو ِتکم ف ِان
ٌ َ َِ
َذل َ
ک َح َیاه ِل ْم ِرنا» و . ...
ِ
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
دکتر مهدی سپهری
استاد هادی مرکز رشد
عضو هیئتعلمی دانشکده الهیات دانشگاه امام صادق؟
انوقت بود که سروکله روباه پیدا شد.
صبح بخیرشــازده کوچولو برگشت و با وجــود اینکه کسی را در
اطراف خود ندید مودبانه جواب داد:
صبح بخیرصدا گفت:
من اینجام زیر درخت سیبشازده کوچولو سوال کرد:
تو کی هستی؟ چقدر خوشگلی؟و روباه گفت:
من یه روباهمشازده کوچولو به روباه گفت بیا یکم بازی کنیم خیلی
دلم گرفته.
روباه گفت:
نمیتونم با تو بازی کنم ،اخه هنوز اهلی نشدمشازده کوچولو گفت :اه! ببخشید
و بعد از کمی فکر کردن دوباره سوال کرد اهلی شدن
یعنی چه؟
رو بــاه گفت :تو اینجا زندگی نمیکنی دنبال چی
میگردی؟
شازده کوچولو گفت:
دنبال ادما میگردم ،اهلی شدن یعنی چه؟روباه گفت:
ادما تفنگ دارند و شکار میکنند این خیلی بده،اما مرغ هم دارند و این خیلی خوبه ،ببینم تو دنبال
مرغ میگردی؟
شازده کوچولو گفت:
نه دنبال دوست میگردم ،اهلی شدن یعنی چه؟روباه جواب داد:
شازده کوچولو
و هبوط ادم
سیره استعاره در سپهر ایسانخناسن یبوطن-عروجن
176
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
177
سیاست و اجتماع
اهلی کردن یه کاریه که این روزا فراموش شده،اون ایجاد عاقه کردنه (یه جور دلبستگی)
ایجاد عاقه؟روباه گفت:
اره ،ایجاد عاقه ،ببین تو برای من یه پسربچهای مثلصدها هزار پسربچه دیگه ،و من هیچ احتیاجی
به تو ندارم و تو هم هیچ احتیاجی به من نداری،
برای تو هم من یه روباهم درست مثل صدها هزار
روباه دیگه ،اما اگه تو منو اهلی کنی اونوقت دیگه
ما بهم احتیاج پیدا میکنیم ،برای من تو در جهان
یگانه میشوی و برای تو من در جهان یگانه خواهم
شد...
ُ
دارم یه چیزایی متوجه میشم .یه گلی هست کهفکر کنم منو اهلی کرده باشه...
ُ
سیارک
(منظور شازده کوچولو همان گلی بود که روی
ِ
خودش با او انس و دلبستگی داشت و حاا اونو رها
کرده بود و بعد از گذشتن از شش سیاره به صحرایی
روی زمین که سیاره هفتم بود رسیده بود و بعدش هم
به روباه برخورد کرده بود)
روباه گفت:
امکانش هست ،روی زمین هر چیزی امکان دارهشازده کوچولو گفت:
اوه ،نه ،روی زمین نیستروباه که به نظر شگفتزده شده بود و خیلی کنجکاو،
گفت:
روی یه سیاره دیگه؟ بله روی اون سیاره شکارچی هم هست؟ نه -اه چه جالب ،ببینم مرغ چطور؟
یصاختیاه تشگگن
نهو روباه گفت:
چه بد ،هیچوقت چیزی کامل نیستروباه دوباره به سر حرف قبلیاش برگشت و گفت:
زندگی من خیلی یکنواخته ،من مرغها رو شکارمیکنم و ادما منو ،همه مرغها شبیه هماند و همه
ادما هم شبیه هم ،در نتیجه زندگی برای من خیلی
خستهکننده شده ،اما اگه تو منو اهلی کنی مثل این
میمونه که خورشید دوباره به زندگی من بدرخشه.
اون وقت من صدای پایی رو میشناسم که با همه
صداهای دیگه فرق داره ،صدای پای دیگران منو
وادار میکنه تو هفت تا سوراخ قایم شم ،اما صدای
پاهای تو مثل یک موسیقی منو از سوراخم بیرون
میکشه .نگاه کن ،اون طرف گندمزار رو میبینی؟
من نون نمیخورم ،پس گندمزار به هیچ درد من
نمیخوره و برام هیچ مفهومی نداره ،و این خیلی
غمانگیزه اما موهای تو طاییاند حاا فکر کن که
چقدر هیجانانگیز میشه اگه تو منو اهلی کنی!
گندمزار طایی رنگه ،پس گندمزار تو رو به یادم
میاندازه ،اون وقت من عاشق صدای باد میشم
که تو گندمزار میپیچه...
روباه مدت زیادی به شازده کوچولو خیره شد و بعد گفت:
ً
میشه لطفا منو اهلی کنی!شازده کوچولو جواب داد:
خیلی دوست دارم ،اما وقت ندارم ،باید دنبالدوست بگردم و خیلی چیزها برای فهمیدن
روباه گفت:
ادم وقتی چیزی رو اهلی کنه اونو میفهمه ،ادمادیگه وقتی برای فهمیدن ندارند ،اونا همه چی رو
همینجوری حاضر و اماده از مغازهها میخرند،
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
شازده کوچولو گفت:
تقصیر خودته ،من نمیخواستماذیتت کنم ،اما خودت خواستی
که اهلی بشی
روباه گفت:
اره خودم خواستمشازده کوچولو گفت
پس چرا اان میخوای گریهکنی؟
روباه گفت:
اره ،خودم خواستم
پس این اهلی شدن واست هیچ فایدهای نداشتروباه گفت:
چرا فایده داشتو بعد اضافه کرد:
برو یه نگاهی به باغ گلهای سرخ بینداز ،اونوقتُ
متوجه میشی که گلت تو تموم دنیا یه دونه است،
بعدش دوباره بیا پیش من تا خداحافظی کنیم و
من یه رازی رو به تو خواهم گفت
شــازده کوچولو رفــت و دو بــاره به بــاغ گلهای سرخ
نگاهی انداخت و گفت:
ُ
ً
شما هیچکدام شبیه گل من نیستید ،اصا چیزینیستید ،هیچکسی شما رو اهلی نکرده و شما
هم کسی رو اهلی نکردین ،شما مثل روباه من
میمونید وقتی برای اولین بار اونو دیدم .اون یه
روباه بود مثل صدها هزار روباه دیگه ،اما من اونو
اهلی کردم و اان اون توی دنیا یه دونه است
ُ
گلها خجالتزده شدند ،شازده کوچولو ادامه داد که:
شما زیبایید ،اما خالی هستید ،کسی نمیتونهً
واسه شما بمیره ،مسلما هر کس دیگه ای همین
اما هیچ مغازهای نیست که
دوست بفروشه و به همین
ـدون دوســت
دلیل ادمــا ب ـ ِ
مــونــدن .ا گــه تو یه دوست
میخوای پس منو اهلی کن
...
شازده کوچولو سوال کرد:
برای اهلی کردن تو چه بایدچهکار کنم؟
روباه گفت:
باید خیلی صبر و حوصلهداشته باشید اولش با فاصله روی همون چمنها
میگیری میشینی و من زیر چشمی تو رو نگاه
میکنم و تو هیچی نمیگی ،حرف زدن باعث
تمام بدفهمیهای ادماست ،بعدش هر روز یه
خورده نزدیکتر میایی ...
روز بعد ش ــازده کوچولو بازگشت ،روب ــاه بــه شــازده
کوچولو گفت:
ً
کاش سر همون ساعت دیروز میومدی ،اگر مثا توهر روز سر ساعت چهار به اینجا بیایی اونوقت از
ْ
ساعت سه ْ
من تو دلم قند اب میشه و هر چقدر
زمان بگذره من خوشحال و خوشحالتر میشم و
سر ساعت چهار دیگه طاقتم بسر میاد و میپرم
بیرون ،من باید نشون بدم که چقدر از دیدنت
خوشحال میشم! اما اگه تو هر وقت دلت خواست
بیایی من از کجا باید بدونم که دلم رو ِک ْی باید
برای دیدارت اماده کنم ...هر چیزی قاعده و قانون
خودش رو داره ...شازده کوچولو روباه را اهلی کرد
و وقتی هنگام جدایی رسید روباه گفت:
-اه داره گریهام میگیره
178
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
سیاست و اجتماع
179
یصاختیاه تشگگن
ُ
فکر رو راجع به گل من داره،
اما اون بهتنهایی از همه
شما مهمتره ،به خاطر اینکه اون گلیه که من ابش
دادم ،براش سرپوش شیشهای گذاشتم ،دورش
ُ
پــرده کشیدم و حشرات دور و بــرش رو کشتم به
جز چندتایی که نگه داشتم تا پروانه بشن ،اون
ُ
ُ
گلیه که من به غر زدنش ،خودستاییش و حتی
ُ
به سکوتش گوش کردم ،برا اینکه اون گل منه
شازده کوچولو بعد از گفتن این حرفا دوباره پیش روباه
برگشت و گفت:
خداحافظروباه گفت:
خداحافظ ،و حاا به رازم گوش کن یه راز خیلیساده ،تنها با چشم دل میتونی درست ببینی،
چشم سر قادر به دیدن ذات و گوهر نیست
شازده کوچولو برای اینکه فراموش نکند با خودش این
جمله را تکرار کرد:
ذات و گوهر هر چیزی با چشم سر دیده نمیشه ارزش گلت به اندازه زمانیه که براش صرف کردیشازده کوچولو دوباره تکرار کرد تا یادش بماند:
ارزش گلم به اندازه زمانیه که براش صرف کردمروباه گفت:
ادما این واقعیتها رو فراموش کردن ،اما تو نبایدفراموش کنی ،تو تا اخر عمر مسئول چیزی هستی
ُ
که اهلیش کردی ،تو مسئول گلت هستی ...
شازده کوچولو دوباره تکرار کرد تا یادش بماند:
ُ
من مسئول گلم هستم []1داستان انسان ،داستان «غربت غربیه» ای است که
هر کسی سودای بیان این داستان را داشته به نحوی
سعی کرده است وضعیت دیروز و پریروز ،امروز ،و فردا
و پــسفــردای او را ترسیم کند.
اینکه ادمــی از کجا ام ــده ،در
کجا هست ،و به کجا میرود ،شاکله همه قصههایی
ـان در سیر» را بازنمایی
اســت که میخواهند «انــسـ ِ
کنند .ماجرای داستان ادم ابوالبشر؟ در قران نیز
همین داستان است از لسان وحی .مفسرینی مانند
حکیم فرزانه عامه طباطبایی همواره این داستان
ً
را نه صرفا بهمثابه پدیدهای تاریخی و در جایی از
ً
این عالم خا کی ،و نه صرفا بهمثابه امری تمثیلی و
نمادین بدون هیچ واقعیتی ،بلکه بهمثابه حقیقتی
که واقعیتی تمثلی برای ادم؟ داشته [ ]2و لذا ادم
ابوالبشر نمایندگی ان را میکند -نه اینکه این حقیقت
منحصر در او باشد [ - ]3بیان کردهاند و از این طریق
لطایف و ظرایف وضعیت پیشینی ،کنونی و پسینی
ادمی را رمزگشایی کردهاند.
داستان چنین است که ادمی در چنان جذبهای به
ّ
ُ
عز
سر میبرد که سر به بیرون نداشت و انچنان در ِ
ربوبی مستغرق بود که گرچه بدن داشت اما به بدن
حین بیرون
و اعضاءش توجهی نداشت ،از
همین رو ِ
ََ ْ َُ َ َ ْ ُ
ُ
َ
امدن از ان جذبه فرمود« :بدت لهما سواتهما اعراف»22/
َ َ ْ َ
ُ
ثت ل ُه َما َس ْوات ُه َما) ]4[ .فضای جذبه الهی،
(نه حد
فضای امانت و قداست است فضایی که هرکس در
انجاست «اهل» است و «اهلی» ،و خروج از ان ،فضای
غیریت است و غیرت .فضای جذبه الهی فضای ذکر
و توجه به عهد میثاق است ،و خروج از ان ،فضای
َ َ
َ َ
ََ
نسیان ذکر َ(ولق ْد َع ِه ْدنا ِالی َاد َم ِم ْن ق ْب ُل ف َن ِس َى
غفلت و
ِ
َو َل ْم َنج ْد َل ُه َ
ْ
ً
چاه
هوس
گرچه
لوی
ع
جان
طه.)115/
ا
م
ز
ع
ِ ِ
ِ ِ
ِ
زنخدان او دارد اما مدعی را چنین هوسی نه سزاست
ُ
که دست غیب برسینه نامحرم زده و ندای «اخرج»
یا «اهبط» زند؛ و کسی که ان جذبه را ترک کند نه با
اقتگاد و مدیریت
اینکه ادمــن از کجا ام ــده ،در کجا
یست ،و بــه کجا م ــنرود ،خاکله
یمه قگهیایی است که منخوایند
«ایسان در سیر» را بازیمایی کنند.
ِ
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
ب ْال َح ّق َو َلا َت َّتبع ْال َه َوى َف ُیض َّل َ
ک
ِ
ِِ
ِ ِ
خود اشناست و نه با هیچ کسی اینکه ادمــن از کجا ام ــده ،در کجا
َ
َعن َ
یل ا ّلل ِه ص .)26/داستان
ب
س
ِ ِ
«خودی» است (چراکه :فی الغرر یست ،و بــه کجا م ــنرود ،خاکله
ادم؟ هم تقدیری بــود برای
و الدرر ،للامدی عن علی؟ قال :یمه قگهیایی است که منخوایند
نشان دادن نقصان ادمی و توبه
من عرف نفسه عرف ربه []5؛ لا
«ایسان در سیر» را بازیمایی کنند.
ِ
و بازگشت و جبران ان نقص ،از
تجهل نفسک فان الجاهل معرفه
طریق توبه و تبعیت از شریعت
نفسه جاهل بکل شىء [ .)]6او
و وایت حقه ،و سپس شایستگی خافت الهی در
دیگر «اهلی» نیست و هیچ کس و هیچ چیزی نیز با
َْ
َ ْ َ َ ُّ َ ْ َ َ ّ
َ َ ً
ْ
ٌ
جاعل فِی الار ِض خلیفه
او «اشنا» نیست .اینجاست که معیشت َادمی تنگ
زمین(و ِاذ قال ربک ِللم ِ
لائکهِ ِانِی ِ
ََ ْ َْ َ
ضعف او در تحقق
دادن
ض َع ْن
شده و به مشقت دنیا گرفتار
ِ
بقره ،)30/و به تعبیری نشان ِ
می ُشود (وم ْن اعر َْ
ْ َ َ َ
َ ً
ً َ ُ
ذکر مطلق ،سپس توبه و بازگشت او از این غفلت؛ و
ِذک ِری ف ِا ّن ل ُه َم ِعیشه َض ْنکا َون ْحشر ُه َی ْو َم ال ِق َی َامهِ اع َمى
داستان همه ادمهاست که نقصان و ضعف
البته ،این
پیشینی ،معیشتی ارام
وضعیت
طه )124/و حالانکه
ِ
ِ
َ ُ ْ َ َ َ ُ ْ ُ ْ َ ْ َ َ َ ْ ُ َ ْ َ َّ َ
ً
ً
هرکدام از انها دائما پیشرویشان متمثل شود و دائما
و خوشگوار بود (وقلنا یا ادم اسکن انت وز َوجک الجنه
َوُک َلا م ْن َها َر َغ ً اد َح ْی ُث ش ْئ ُت َما بقره 35/؛ ا َّن َل َ
ک ا َّلا َت ُج َ
توبه کنند و سپس تبعیت ،تا شایسته خافت شوند ،و
وع ِف َیها
ِ
ِ
َ َّ َ َ ِ َ ْ ُ
َ َ
َ َ ْ
این ّ
سر زیبای هبوط است .بیخود نیست که ادمیان
ک لا تظ َما ِف َیها َولا تض َحى طه.)119-118/
َولا ت ْع َرىَ .وان
در خواب و رویای خود-که انهم نوعی تمثل است-
حقیقت متمثل شده برای ادم؟ در جریان نزدیکی
ِ
اسراری از خلقوخوی خودشان را برما میبینند که
به شجره ممنوعه گرچه چنین وجه مذمومی داشت
در بیداری بهسختی ان را باور میکنند! و اعمال انها
اما روی ممدوحی هم داشت و ان برما شدن نقصان
نیز چیزی نیست جز ّ
تجسم انچه در َسر یا ِس ّر دارند.
ادمی جهت امادگی برای خلیفهاللهی بود .مرحوم
تعلق روح به بدن است،
عامه طباطبایی به فراست دریافته است که این
هبوط به زبانی ِحکمی همان ِ
منتها تعلقی که خود را بدن میپندارد بهگونهای که
واقـعــهی متمثل شــده بــرای ادم؟ از سنخ همان
بدن را واسطه رسیدن به کمااتی میکند که گمان
واقعهای است که بــرای جناب َداود؟ُ در جریان
ْ
َ َ ْ َ َ َ ْ َ
میکند ندارد و میخواهد داشته باشد .همینجاست
اک ن َبا الخ ْص ِم ِاذ
قضاوت رخ داده است [( ]7وهل ات
َت َس َّو ُر وا ْال ِم ْح َر َ
که حیات وصف «دنیا» میگیرد که قوامش به لهو و
اب ص .)21/ان جریان نیز گرچه در روی
لعب و زینت و تفاخر و در یک کلمه -به تعبیر عامه
نحو طبیعی-اعتباری برای ایشان
زمین و در محراب به ِ
اعتباریات وهمی اســت .همینگونه
طباطبایی-
جلوه کرد اما در حقیقت ،امری تکوینی-تمثلی (نه
ِ
است که ادمی جمال و جال ،بهاء و سناء و نور و
تشریعی-اعتباری) بود تا نقصانی در قضاوت وی را
سروری که مستغرق در ان بود را فراموش میکند .ان
برما کند و او با تفطن و اقرار به ضعف و نقص خود و
حکیم ِ فرزانه این وضعیت را بهخوبی در این جمات
امادگی خافت الهی در قضاوت را
سپس توبه و انابه،
َ َ َّ َ ُ ُ َ َّ َ َ َ َّ ُ َ ْ َ ْ َ َ َ َّ ُ َ َ
َ
َ
ً
ّ
خاصه میکند:
اکعا
َپیدا کند )وظن داوود انما فتناه فاستغفر ربه وخر ر ِ
َ َ َ ََ َ َْ َُ َ َ َ َ
َ َ َْ
َّ ْ ُ
...ثم وصف الحیاه الدنیا فقال سبحانهِ :ان َما ال َحیاه
اب
ک َو ِا ّن ل ُه ِع َندنا ل ُزلفى َو ُح ْس َن َم
واناب .فغفرنا له ذ ِل
ٍ
ُّ ْ َ ٌ َ َ
ْ
ٌ
الدنیا ل ِعب و لهو ،و اللعب هو الفعل الذی ا غایه له
ص .)25-24/از همین روست که پس از توبه ،در ایه بعد،
ّ
سخن از تحقق خافت در حق وی به میان می َ
اا الخیال و اللهو هو ما یشغلک بنفسه عن غیره فاشار
اید(یا
َ ُ ُ َّ َ َ ْ َ ِ َ َ َ ً ْ َ ْ َ ْ ُ َ ْ َ َّ
الی ان هذه الحیاه و هی تعلق النفس بالبدن و توسیطه
الن ِاس
داوود ِانا جعلناک خ ِلیفه فِی الار ِض فاحکم بین
180
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
[ .]1برگرفته از رمان شازده کوچولو اثر انتوان دو سنت ا گزوپری ،ترجمه مجید
مردانی ،صص .50-۴۶
[ .]2طباطبایی ،محمدحسین ،المیزان فی تفسیر القران 20 ،جلد ،اسماعیلیان-
قم ،چاپ :دوم 1371 ،جلد 8صفحه .27
[ .]3طباطبایی ،محمدحسین ،المیزان فی تفسیر القران 20 ،جلد،
اسماعیلیان -قم ،چاپ :دوم .1371 ،صفحه .11۶
َ
[َ .]۴س ْو َءه هر ان چیزی است که موجب شرم شود و لذا به شرمگاه ترجمه
َ
َ
میشود البته در لسان قران بهکل بدن و جسد اطاق شده است :ف َب َعث ُ
اه
َ
َ َ
َ َ
َ
َ َ
ُ
ُ َ َ
ُ
یه قال َیا َو ْیل َتا ا َع َج ْز ُت ا ْن
غ َر ًابا َی ْب َحث ِفی ال ْرض ِل ُیر َیه ک ْیف ُی َواری َس ْوءه ا ِخ ِ
َ ُ َ ْ َ َ َ ْ ُ َ ِ َ ُ َ ِ َ َ ْ َ َ ِ َ َ ْ َ َ َ َّ
َ
ا کون ِمثل هـذا الغر ِاب فاو ِاری سوءه ا ِخی فاصبح ِمن الن ِاد ِمین مائده31/
[ .]5طباطبایی ،محمدحسین ،المیزان فی تفسیر القران 20 ،جلد ،اسماعیلیان
قم ،چاپ :دوم 1371 ،صفحه .1۶9[ .]۶طباطبایی ،محمدحسین ،المیزان فی تفسیر القران 20 ،جلد ،اسماعیلیان
قم ،چاپ :دوم 1371 ،صفحه .17۴[ .]7و من المعلوم ان ا تکلیف فی ظرف التمثل کما ا تکلیف فی عالم الرویا
و انما التکلیف فی عالمنا المشهود و هو عالم الماده و لم تقع الواقعه فیه و
ا کان هنا ک متخاصمان و ا نعجه و ا نعاج اا فی ظرف التمثل فکانت
خطیئه داود؟ فی هذا الظرف من التمثل و ا تکلیف هنا ک کخطیئه
ادم؟ فی الجنه من ا کل الشجره قبل الهبوط الی الرض و تشریع الشرائع
و جعل التکالیف ،و استغفاره و توبته مما صدر منه کاستغفار ادم و توبته مما
صدر منه و قد صرح اه بخافته فی کامه کما صرح بخافه ادم؟ فی
کامه رک .طباطبایی ،محمدحسین ،المیزان فی تفسیر القران 20 ،جلد،
اسماعیلیان -قم ،چاپ :دوم .1371 ،جلد ،17صفحه .19۴
[ .]8طباطبایی ،محمدحسین ،الرسائل التوحیدیه 1 ،جلد ،موسسه النعمان
بیروت ،چاپ :اول .صفحات .19۶-195غربست که
[ .]9موسی؟ که مراد مبدا است و صاحب
تنزیل و صاحب ْ َ
ْ
َ
َ
موقع افول نور باشدَ ،و ما ُک ْن َت بجا ِنب ْال َغ ْرب ّی اذ قض ْینا الی ُم َ
وسی ال ْم َر« ،اول
ِ ِ
ِ
ِ ِ ِ
ما کتاب اه تعالی التوراه» .23و عیسی؟ که مراد معاد است و صاحب
ْ
َ ُْ
ْ
تاب َم ْر َی َم
ک
ال
ی
ف
ر
ک
اذ
و
باشد،
نور
طلوع
تاویل صاحب َشرق است که موضع
ِ ِ ِ
ََْ َ ْ ْ ْ َ ً
کانا َش ْر ِق ًّیا َ ،2۴و ا َّن ُه َل ِع ْل ٌم ِل َّ
ِا ِذ انتبذت ِمن اه ِلها م
لس َاع ِه ،25و محمد؟ که
ِ
جامع هر دو است بوجهی متوسط است و بوجهی از هر دو مبرا .اما جامع.
بحکم اینکه در مبدا منزلتی دارد که« ،کنت نبیا و ادم بین الماء و الطین».
رک .خواجه طوسی ،اغاز و انجام ،متن ص .11
181
اقتگاد و مدیریت
Email: mahdi1353sepehri@gmail.com
سیاست و اجتماع
پینوشتها
یصاختیاه تشگگن
البته همانگونه که اشاره شد این حیات یک رویش،
نسیان ذکر محبوب و روی دیگرش
غفلت است و
ِ
زمان و زمینهای برای توبه ،انابه ،درک فقر و یاد معشوق.
هبوط همان «غربت غربیه» است در مقابل قربت و
اهلیت شرقیه که در زبان حکمایی مانند شیخ اشراق
امده است .جالب است که خواجه طوسی نیز در رساله
تاویلی و
اغاز و انجام ،جلوه عیسوی را که
جلوهای َ
َ
انت َب َذ ْت ِم ْن ا ْه ِلهاَ
روحاهی است شرقی میبیند ِ(ا ِذ
َ ً َ
َمکانا ش ْر ِق ًّیا مریم )16/و جلوه موسوی را که در مصریان
ُ َ
جلوهای تنزیلی داشت غربی تلقی میکند َ(و َما کنت
ْ َ ْ ْ َ َ َْ َ ُ َ ْ َ
وسى الا ْم َرقصص)44/؛ البته
ِب َجا ِن ِب الغرب ِ ِ ّی ِاذ قضینا ِالی م
داستان انبیاء در قران همه در تکمیل داستان ادمیت
است ،گویی که از ادم تا خاتم با یک حقیقت انسانی
(گویی انسان هفتهزارساله) مواجهیم که تفصیل ان
مجال دیگری میطلبد]9[ .
خود
ِ
***
دیالوگ شازده کوچولو و روباه نیز ،رفتوامدی بین «غربت»
و «قربت» را ترسیم میکند منتها اینبار از زبانی کودکانه
که زبانی فطری -توحیدی است .شازده کوچولوی تنها
ُ
که شاهد شکوفایی گل سرخ بسیار زیبایی در سیارک
ُ
خود بوده و جذبه گل او را ربوده ،با غفلت از اینکه تمام
ُ
ُ
وجودش به گلش وابسته است گل و سیارهاش را ترک
کرده و اکنون غمی بزرگ را بهدوش میکشد .او به مسافرتی
طوانی به سمت سیاره زمین امده و وقتی پس از شش
فرینگ و ایدیشه
ّایاه فی طریق کمااته شاغله له بنفسه عن غیره و ذلک
ّ
ان ذلک یوجب ان یتوهم الروح انها عین البدن ا غیر
و حینئذ ینقطع عن غیر عالم ااجسام و ینسی جمیع
ما کان علیه من الجمال و الجال و البهاء و السناء
و النور و الحبور و السرور قبل نشاه البدن المادیه و ا
یتذکر ما خلفه من مقامات القرب و مراتب الزلفی و
الرفقه الطاهرین و فضاء اانس و القدس فیتقلب فی
امد حیاته اللعب ا یستقبل شیئا و ا یواجهه شیء
ّ
من محبوب او محذور اا لغایه خیالیه و امنیه وهمیه
اذا بلغها لم یجد شیئا موجودا[]8
سیاره به اخرین توقفگاه ،یعنی زمین ،رسیده به لطف
دوستی که در راه با او اشنا شده ،به این نکته پیمیبرد
که زبان ،سرچشمه سوءتفاهمهاست و بهعاوه ،فقط
با چشم دل میتوان خوب دیــد؛ ز یــرا اصل چیزها از
چشم سر پنهان میماند .شازده کوچولو از سوی دیگر
ُ
درمییابد که او مسئول گلش است .بنابراین به کمک
یک مار که او را نیش میزند خود را از جسم رها کرده و
ُ
بهسوی گلش میشتابد.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
سجاد لطفی
پژوهشگر «حلقه سیاست خانواده» مرکز رشد
دانشجوی دکتری سیاستگذاری فرهنگی دانشگاه باقرالعلوم؟
در عرصه فرهنگ کشور مسائلی وجود دارد .این مسائل
یا ناشی از تهاجمات خارجی است و یا متاثر است از
ً
اقدامات داخلی و بعضا تصمیمات نابخردانه مسئوان
و نهادهای فرهنگی و غیرفرهنگی .برای راهکاریابی
بهمنظور حل یا کاهش این مسائل ،دانستن منشا مسئله
مهم است .نوشتار حاضر ،بر دسته اول متمرکز است؛
یعنی مسائلی که از خارج کشور نشات میگیرند؛ انجا
که با دشمن بیرونی روبروییم.
در مرحله راهکاریابی ،مهم است که با چه رویکردی به
شناخت مسئله و ارائه راهکار پرداخته شود .اینکه با
چه عینکی به مسائل و راهحل ان نگاه شود .هدف این
نوشتار ،بیشتر تکرار ندای سهراب است که «چشمها
را باید شست /جور دیگر باید دید».
پس از گذشت زمانی نزدیک به چهار دهه در مواجهه با
ً
مسائل فرهنگی و بعضا عدم حصول نتیجه مقتضی و
شایسته ،ازم است در رویکردهای سلبی و یا ایجابی
تجدیدنظر نمود .شاید ازم باشد عینک را عوض کرد.
گاهی ازم است بهجای دیدن معلولها به علل انها
توجه نمود تا بستر ایجاد مسئله را بهتر شناخت و برای
حل یا کاهش ان ،نسخهای تجویز نمود .گاهی ازم است
بهجای وضع مستمر سیاستها اعم از قانون مجلس
و مصوبه شورای عالی فرهنگی و ...به این اندیشید
که چگونه میتوان سیاستهای قبلی را اجرایی نمود
و قانونی بر قوانین قبلی انباشته نکرد و به راهکاری
برای ایجاد اجماع فکر شود .از اجماع میتوان به اجرا
قایقهای تندروی
پهنه فرهنگ
زمین عملیات جدید ،احتمال ُبرد جبهه خوده
با طراحن ِ
بیشتر خواید بود
182
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
183
سیاست و اجتماع
رسید تا اهداف را محقق نمود و اگر اجماع نباشد هر
قدر سیاست هم وضع شود ره به جایی نخواهد برد.
یکی دیگر از رویکردهای خطا در پرداختن به مسائل-
که البته ناخودا گاه و غافانه انجام میگیرد ،-بازی و
عملیات در میدانی است که دشمن طراحی نموده است؛
یک رویکرد جدید «طراحی زمین جدید عملیات» است.
در پهنه فرهنگ ،میتوان اقدامات و راهکارهایی را از
ً
جنس مثا رسانه تصویری از قبیل فیلم ،سریال ،کلیپ
و ...تولید نمود؛ اما باید دانست که این گونه ابزارها در
میدان دشمن طراحی شده و نهایت کاری که بتوان
رویارویی برابر با دشمن است و به شکست
انجام داد
ِ
دشمن و به عقب راندن او منتهی نمیشود؛ چراکه
ً
ابتکار عمل غالبا با اوست و ما را سرگرم مینماید .در
فضای مجازی هم همین داستان است .اینکه برای
رقابت دست به طراحی پلتفرمهای داخلی مثل بله،
ایتا ،و یا سروش بزنیم همچنان بازی در زمین دشمن
است و نه طراحی یک زمین جدید .در انیمیشن،
تئاتر و موسیقی پاپ و رپ و ...نیز به همین منوال.
سیاستگذاریهای فرهنگی نیز معااسف تقلیدی
شده است که خود ،نوشتهای ّ
مفصل میطلبد.
البته تذکری در اینجا ازم است داده شود؛ این مطالب
گفتهشده نباید موجب شود که هماوردی متقابل در
میدان دشمنساخت ،فراموش شود؛ ولی باید دقت
ِ
نمود که بیشتر تمرکز برای کشاندن دشمن به زمین
خودی باشد .بنابراین هم باید در فضای مجازی بود
و هم فیلم و سریال ساخت و هم تئاتر به روی صحنه
یصاختیاه تشگگن
برد و هم موسیقی پاپ تولید نمود؛ اما باید دانست
که این حوزهها ظرفیت مشخصی برای مقابله دارند
و در حد خودشان باید از انها انتظار داشت .تمرکز
سیاستگذاری و مدیریت راهبردی فرهنگ ،ازم
است صرف طراحی زمین جدید گردد.
برای فهم بهتر «طراحی زمین جدید» شاید ازم باشد
ّ
نگاهی دو ب ــاره بــه موسیقی سنتی ،تعزیه ،نقالی،
قصهگویی و ادبیات کهن ایرانی اعم از داستان و شعر
ً
انداخت و انها را در قالبی امروزین به مردم خصوصا
جوانان هدیه نمود .برنامههای «قندپهلو» و «مشاعره»
از شبکه امــوزش و «جشنواره قصهگویی» در کانون
پــرورش فکری کودکان و نوجوانان ،نمونهای از این
ایدهها هستند که به اجرا درامدهاند و در حدی که
برایشان تبلیغ شده ،خوش درخشیده و افقهای نویی
از برنامهسازی را گشودهاند.
در طراحی زمین جدید ،ویژگیهایی ازم میاید که هر
قدر بیشتر باشند طراحی بهتر و قویتر خواهد بود؛ اگر
این ویژگیها کم باشد ادامه مسیر سختتر میشود اما
نمیتوان گفت ناممکن است .این ویژگیها به منزله
نقاط قوت و ظرفیتهای بالقوه هستند.
ّ
فرهنگ مردم ایران که امیختهای است از اسامیت و
ّ
ایرانیت ،ظرفیتهای زیادی برای طراحی «زمینهای
جدید» دارد.
این متن بر ان است تا در مواجهه با مسائل فرهنگی،
بهمنظور «طراحی زمین جدید عملیات فرهنگی»
فناوریهایی را معرفی نماید؛ البته فناوری نرم]1[.
اقتگاد و مدیریت
فرینگ مردم ایران که امیشتهاه است
اسامیت و ّ
ّ
ایراییت ،ظرفیتیاه
از
ز ی ــاده ب ــراه طــراحــن «زمــیــنیــاه
جدید» دارد.
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
فرینگ حیا ،یــداه فطره اســت و
کافن است زمینه زیارت فرایم گردد
تا تحول و تغییر واقع خود.
برای تبیین بهتر فناوریها ،از یک مثال کمک گرفته
شده است« :فرهنگ عفاف و حیا» .یعنی توضیح داده
شده که فناوری مذکور چگونه به ارتقای ارزشهای
فرهنگ عفاف و حیا کمک نموده است.
اقبال مــردم به امامزادهها نیز خیلی زیــاد اســت؛ هر
ساله موقع تحویل سال نو ،این اما کن از شلوغترین
جاهاست .در بهار سال ،97چهلوپنج میلیون زائر در
امامزادهها حضور یافتند [ ]2که حاکی از قوت باای
این ظرفیت است.
دارایی اسامی است.
فرهنگ «زیارت» یک ظرفیت و
ِ
زیــارت در خود تواضع و خشوع دارد .از این خشوع
مــیتــوان بــرای اشنایی با عفاف و حیا و مظاهر ان
یعنی پوشش اسامی استفاده نمود .بسیاری از زنان و
دختران ایرانی هستند که پس از زیارت امام رضا؟
و یا عتبات عالیات ،مقید به پوشش اسامی شدهاند
بدون اینکه الزامی از سوی نهاد یا فردی داشته باشند.
ً
انها معموا از اینکه پس از زیارت به وضعیت قبلی
بازگردند ،از ائمه احساس شرم میکنند.
فرهنگ حیا ،ندای فطری است و کافی است زمینه
زیارت فراهم گردد تا تحول و تغییر واقع شود .گاهی
اوقات الزامها نیز اثار خود را دارند .در برخی امامزادگان
پوشش چادر الزامی است .دختر دانشجویی نقل میکرد
ً
که روزی اشتباها چادر را با خود از امامزاده بیرون اورده
و با ان تا خوابگاه رفته؛ این بار در کوچه و خیابان یک
ً
احساس ارامش خاص داشته که بعدا متوجه میشود
به دلیل وجود چادر روی سرش بوده است .از ان پس
این بانو ،چادری شده است .ضمن اینکه باید دانست
چادر حجاب برتر است ،اما نباید پوشش اسامی را در
چادر منحصر دانست؛ البته نباید حجاب را هم فقط
زنانه تلقی نمود که این خود خطایی راهبردی است.
فناوری راهیان نور
ً
از ح ــدودا ســال 77به بعد مــردم بــهصــورت فــردی،
کاروانی و یا خانوادگی تحت عنوان اردوهای راهیان
نور ،به مناطق عملیاتی جنوب و غرب کشور در ایام
نوروز و تابستان سفر میکنند .بسیاری از افراد اعم از
دختر و پسر و زن و مرد ،با سفر به این مناطق متحول
شدهاند .در انجا شاید مسئوان کاروان و یا فرد راوی
اشارهای هم به بهتر شدن وضع پوشش زائرین داشته
باشد ولی الزامی وجود ندارد و اتفاقی که میافتد از
جنس دیگری اســت .در انجا شهدا حضور دارنــد؛
حضور انها شفادهنده روح و جسم زائران است.
یکی از ترسها و نگرانیهایی که مانع تحول در حجاب
دختران میشود ،ترس از تنهایی و طرد شدن از سوی
دوستان است؛ جوانان و نوجوانان از گروههای همساان
خود بسیار تاثیرپذیرند؛ حتی گاهی بیش از پدر و مادر
و یا معلمان .این اردوهای زیارتی ،فرصت و محمل
خوبی برای دوستیابی است .فرصتی است که این
جایگزینی را ممکن مینماید .تحول صورت میگیرد
و دوستان جدید نیز جایگزین میگردند.
در برنامه «از ا ک جیغ تا خدا» ،زنی تعریف میکرد که
با خواندن کتاب «سام بر ابراهیم» و اشنایی با «شهید
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فناوری زیارت
184
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
ابراهیم هادی» ،متحول شده و دخترش نیز بدون اینکه
مادر دخالتی داشته باشد با سفر به اردوی راهیان نور
با هدیه گرفتن همین کتاب و قرار گرفتن در فضای
معنوی انجا متحول شده که اثرات رویین این تحول،
در وضع پوشش انها هویداست.
در همین رابطه میتوان به اثار تشییع شهدا در شهرهای
کشور اشاره داشت؛ تشییع پیکر 174غواص عملیات
کربای چهار و یا پیکر بیسر «شهید حججی» ،نمونهای
از این دست است .افراد مختلفی با تیپهای متنوع
و از اقشار مختلف در این برنامهها حضور مییابند و
نشان میدهند که دل در گروی فرهنگ عفاف و حیا
دارند حتی اگر نقصی در ظاهر داشته باشند.
سیاست و اجتماع
اما کشتی نجات حسین بزرگتر و سریعتر است!».
در اربعین عاوه بر مــواردی همچون ارتقای فرهنگ
عفاف و حیا ،اهداف دیگری نیز محقق میگردد؛ اعم
از ترویج روحیه برادری میان مسلمانان شیعه و سنی
و ایرانی و عراقی و افرادی از ملل دیگر ،به رخ کشیدن
اتحاد اسامی در برابر دشمنان ،ترویج روحیه ایثار و
ازخودگذشتگی ،ترویج روحیه وایتمداری اهلبیت
ً
پیامبر ،ترویج اطعام به دیگران خصوصا فقرا و نیازمندان،
ترویج فرهنگ زیارت ،ترویج عزاداری سیدالشهدا،
رونق اقتصادی برای صنعت حملونقل و مهمتر از
همه «مانور تمدنی یکماهه».
فناوری اعتکاف
سفر اربعین نیز که چند سالی است راه افتاده و هر
ساله پرشورتر نیز میگردد میتواند چنین اثاری را داشته
باشد .البته با ضریب چند برابر؛ زیرا این بار شخص
زیارتشونده ،امام معصوم است؛ سیدالشهدا است
که در روایات امده «ما اهلبیت همگی کشتی نجاتیم
185
یصاختیاه تشگگن
فناوری پیادهروی اربعین
یکی دیگر از ظرفیتهای فرهنگی که چند سالی
است در مرکز و نیز شهرهای مختلف رونــق گرفته،
اعتکاف است .استقبال از اعتکاف به حدی است
که محدودیت ثبتنام وجود دارد و اولویت با کسانی
است که زودتر اقدام نمایند .بنابر امار سال 90به گفته
معاون فرهنگی مرکز رسیدگی به امور مساجد ،در کل
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
ایلبیت؟ براه خیعیان« ،الصو»
یستند؛ یکن از جایایی که این مهم
را تقویت منیماید ،ییئت است.
کشور 870هزار نفر و در تهران 66هزار نفر معتکف
شدهاند]3[ .
یک فرصت سهروزه که در اصل ،خلوت با خداوند
است؛ اما جالب این است که این خلوت ،جمعی
انجام میگیرد و اولویت با مساجد جامع شهرهاست.
در اعتکاف چند اتفاق رخ میدهد :اول روزه .یعنی
اجتناب از انجام برخی کارها که روزه را باطل میکند
و این یک خودسازی است .دیگر ،برگزاری نماز به
جماعت و اول وقــت .دیگر ،تــاوت قــران و انــس با
قــران .همچنین قرائت برخی ادعیه که مناجات با
خدا را نیز در خود دارند .فرهنگ شبزندهداری نیز
ً
در اعتکافها نهفته است .اگرچه اعتکاف ظاهرا
یعنی گوشهنشینی ولی منافاتی با اینکه با جمع رفقا
در این برنامه معنوی بتوان شرکت نمود ،نداردّ .
حتی
بسیاری اوقات ،دوستیهایی در اعتکافها پا میگیرد
که تا سالها ادامه مییابد .سه شبانهروز تجربه زندگی
با افرادی که به لحاظ هدف ،به یکدیگر نزدیکاند.
یکی از جاهایی که این مهم را تقویت مینماید ،هیئت
است .اگر بانوی ایرانی« ،حضرت زهرا؟» را بهعنوان
الگوی خود برگزید ،بهتدریج سبک زندگی و پوشش
خود را با ان حضرت منطبق مینماید.
ُ
با طراحی زمین عملیات جدید ،احتمال برد جبهه
خودی بیشتر خواهد بود و به دلیل نااشنایی دشمن
با اقتضائات زمین بومی -هویتی ،احتمال شکست
او فزونی مییابد ]4[ .در سیاستگذاری فرهنگی و
مقابله با هجمههای دشمن اعم از سلبی و ایجابی در
سه ایه نگرش ،گرایش و رفتار باید به طراحی جدید
زمین عملیات اهتمام داشت .فرهنگ اسامی-ایرانی
در هر سه ایه از غنیترین فرهنگهای دنیاست؛
فناوریهای ذکر شده از بهترین مواردی هستند که
میتوانند جواهرات این فرهنگ را استخراج نموده و
به مقابله با سوداگران ایمان و هویت ایرانیان بپردازند.
امریکا و دیگر قدرتهای استکباری از ناوهای تازهساز
ایرانی نمیترسند؛ زیرا بهتر از انها را دارنــد؛ انان از
قایقهای تندروی سپاه هراس دارند.
هیئت بر اساس حب اهلبیت برپا میگردد و مبتنی
بر شادی در ُسرور اهلبیت و عزاداری در سوگ انان
است .محتوای ان هم شور دارد هم شعور .معارفی که
در اینجا منتقل میگردد ،از جنس بینش است بهعاوه
قسمت شور ،مخلوط با احساسات و
گرایش؛ چراکه در
ِ
عواطف میگردد و این به نهادینه شدن سریع و عمیقتر
ان کمک مینماید .هنر مداحی بهخوبی از عهده این
مهم برمیاید .اهلبیت برای شیعیان« ،الگو» هستند؛
پینوشتها
یصاختیاه تشگگن
فناوری هیئت
Email: s.lotfi66@gmail.com
[ .]1فناوری ترجمه نادقیقی از واژه تکنولوژی است؛ به معنای دانش شیوه
انجام کار .فناوری سخت ،به شیوههای تکنیکال و فیزیکی و مشهود و
ً
ملموس اشاره میکند؛ ولی فناوری نرم ،عموما ناظر به شیوههای ذهنی،
رفتاری و غیرملموس است .فناوری نرم ،بهنوعی سازوکارهای تغییر رفتار
است .بهعبارتدیگر عاملی است برای تغییرات اجتماعی .در فناوری ،رفع
نیاز و مفید بودن نهفته است.
[ .]2به نقل از مدیرکل اعزام مبلغ سازمان اوقاف و امور خیریه (https://
)aspx.2983۴۶-www.oghaf.ir/news/view
۴9=http://www.etekafqom.com/fa/NewsView.html?ItemID ]3[.
[ .]۴داستان تنتن و سندباد نمونهای بسیار زیبا از این هماوردی است.
186
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
ّ
محمدرضا ارام
پژوهشگر «حلقه سیاست خانواده» مرکز رشد
دانشجوی دکتری علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
187
فرینگ و ایدیشه
مردمان ارمایشهر مهدوه زمایهسازید؛ یه فرزید زمایه
سیاست و اجتماع
شهر خدا
ِ
یصاختیاه تشگگن
ّ
تمدنی در حال تسخیر جهان است .جهان روابط و
تعامات .تمدن غرب لحظهای دست از تکاپو برای
این تسخیر برنداشته است.
ُ
تغییر سبک زندگی و حتی سبک مردن! باید در لحظه
زندگی کرد .چو فردا شود ،فکر فردا کنیم! زندگی حول
محور «من» میچرخد و ارتباط با دیگران تنها وقتی
معنا مییابد که با منافع «من» مرتبط باشد .عدل و
ظلم ،عادل و ظالم تنها در ارتباط با افراد اتمی مطرح
میشوند« .غم و شادی» و «رنج و لذت» احساساتی
هستند که تنها در نسبت با «من» معنا پیدا میکند.
سبک مردن همتغییر کرده استُ .مردنهای سریع
بهسرعت اینترنت ،قطارهای سریعالسیر و فستفودها!
انقدر سرعت زندگی بااست که فرصتی برای تامل
درباره مرگ و عاقبت کارها باقی نمانده است .نباید هم
مرگ جایگاهی در زندگی داشته باشد ،وقتی صحبت
از ان افسردگی و ترس به بار اورد .در شهر جایی برای
ارام گرفتن مردگان هم وجود نــدارد! مردگان باید در
حاشیه شهر و دور از شهرنشینان ارام گیرند تا سرعت
شهرنشینان را در دنیاطلبی و سودجویی کم نکنند.
مرکز شهر که جای امــوات نیست ،مرکز شهر محلی
استراتژیک برای احداث مراکز خرید چند ده طبقه
اســت .اینجا مرگ بــرای شهرنشینان و برج نشینان
نیست؛ انها فکر میکنند همیشه نوبت دیگران برای
ُ
مردن است .اطرافیان هم که میمیرند ،با یک «نچ»
ُ ُ
یا «نچ نچ» ابراز تاسف میکنند و تازه دعواها بر سر
ارثومیراثشان شروع میشود.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
م ــردم ای ــن دوران از اقــگــن یقاط
جهان مطلعاید ّاما از یمسایصان و
اطرافیان خود در بیخبره مطلق
به سر منبرید.
اطرافیان خود در بیخبری مطلق به سر میبرند .کمکها
به دورترین نقاط سرازیر میشودّ ،اما در همین نزدیکی
شکمهایی پر از خالی است .واکنشهای توییتری،
اینستاگرامی و هشتگها بیشتر از اقدامات عملی به
چشم میخورد .گزارش کار مهمتر از کار است.
تشنگان قدرت و ثروت ،دیگران را تنها از منظر میزان
قدرت و ثروتشان میبینند .چونان گرسنهای که
تمام افراد پیرامون خود را چون مرغی بریان میبیند،
پولپرستان هم دیگران را بهمثابه گاوصندوق یا عابر
بانک میبینند .اعتبار افراد به کارت اعتباری انها
بستگی دارد .باید همچنین باشد ،وقتی تدبیر ارزاق
را از دست ّرزاق عالم خارج بدانند و به دست نامرئی
بازار یا دولت تدبیر بسپارند .به دنبال این خیال باطل،
از یکسو نرخ امید به زندگی و فرداهای روشنتر پایین
امده و از سوی دیگر با افزایش نرخ حرص و طمع و فخر،
همگان فقیر گشته یا احساس فقر میکنند و غذای
هرروزشان شده :غم فردا خوردن !ذهنهای بازاری،
عاج بیماریهای اقتصادی را به بازاری سپردهاند
که با دست نامرئی خود ،هرروز تعدادی را در گرداب
حرص و طمع خفه میکند.
در رابطه ماشینی قدرت ،مشکل افراد تا زمانی اهمیت
دهندگان من باشند .در پزشکی ماشینی،
دارد که رای
ِ
همه بیمارها نیاز به قرص و داروی بیشتر و حتی عمل
جراحی دارند.
ّ
این تمدن روح جدیدی به الفاظ کهن میدهد .الفاظ
مقدس کهن با معانی نکبتبار باردار میشوند و الفاظ
سرعت تغییر در این زندگی انچنان زیاد است که دیگر
تصمیم بر تغییر باقی نمیگذارد.
فرصتی برای تفکر و
ِ
سیاستهایی از پیش توسط متفکرین عالم اباغشده
و فقط باید اجرا شوند .همه باید تغییر کنند .همه
ّ
باید متمدن و توسعهیافته شوند .عقوبت مقاومت،
له شدن ای چرخدندههای توسعه است .هر انچه
سفتوسخت و مقاوم است ،دود میشود و به هوا
میرود .زمانهای شکلگرفته که تمام بشر باید فرزندی ان
را کنند و متمردین ان از این خانواده جهانی طرد شوند!
این شبح بهسرعت در حال مرزبندیها و تقسیمبندیهای
جدید است .تقسیمکار روزافزون و بازاری شدن
روابط .هر کس نقشی جزئی بر عهده دارد که باید ان را
متکفل شود .ماشینی و مکانیکیشدن روابط بر زندگی
همگان سایه افکنده است .روابط مجازی جایگزین
روابط حقیقی میشوند .قطع ارتباط با دیگران بهاسانی
قطع اتصال اینترنت است.
ارتباطات برادرانه و اخاقی جای خود را به اعامیهها
و اخطاریهها سازمانی و قانونی میدهدَ .منظر افراد
به یکدیگر ،نه منظری انسانی بلکه منظری ابــزاری
میشود .ابزاری برای بیشینهسازی منافع فردی و در
راس ان قدرت و ثروت.
رسانه دیگر ابزار قدرت نیست ،مهمترین رکن قدرت
است .رسانهها انتقالدهنده حقایق نیستند ،بلکه
سازنده حقایقاند .رسانهها توان این را دارند تا واقعیت
را غیرواقعی و غیرواقعی را واقعی جلوه دهند .مردم این
دوران از اقصی نقاط جهان مطلعاند ّاما از همسایگان و
188
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
189
سیاست و اجتماع
ّ
پلید پیشین ،امروز لعاب خوشرنگ تمدن و تجدد
میگیرند .حــال دیگر خودپرستی و بیرون کشیدن
گلیم خود از اب ،عین عقانیت است و ایثار عین
حماقت .ولنگاری و رهایی از تمام قیدوبندها و زیستن
چون حیوانات ،ارمان اشرف مخلوقات عالم گشته و
ُ
عبودیت ا ّملبازی و ارتجاع! سر در ا ک خویش داشتن
و بیتفاوتی نسبت به مشکات دیگران ،افتخار و
شرف محسوب میشود« .به من چه؟» و «به تو چه؟»
ترجیعبندهای هرروز زندگی ما شدهاند .بهراستی ما
را چه شده است؟! ّاما هنوز باریکهای روان و بارقهای
درخشان بــرای زندگی وجــود دارد .در ایــن زندگانی
اثری از من وجود ندارد .قطرات ناچیز من در دریای
خروشان «ما» گم میشوند .مشکل شخصی در قاموس
مردمان این سرزمین محلی از اعراب ندارد .همه خود
را مسئول میدانند.
مــرزهــا و حصارهای تنگ جغرافیایی و ملی بــرای
بــروز احساسات به رسمیت شناختهشده نیست.
ّ
ارتباطات ایمانی به حدی قدرت دارد که گاهی با
ناراحتی مومنی در غرب عالم ،برادر دینی او در شرق
یصاختیاه تشگگن
ّ
عالم غمگین میشود ،بیانکه از علت این غم و غصه
ّ
ا گاه باشد .اینجا اقوام و اطرافیان همیشه مقدم برای
کمکرسانی هستند.
ّ
اینجا مال من و مال تو معنا ندارد؛ همه از برای رزاق
عالم است .بریده باد دست نامرئی بازار! اینجا دست
خدا باای تمام دستهاست .مردمان این سرزمین
باور دارند که هرکدام رزقی ّ
معین و مشخص دارند.
بهجای درگیر شدن در بازی اقتصاد خصوصی یا دولتی،
مفهوم «رزق حال» مهمترین جایگاه را در اقتصاد انها
دارد .در این سرزمین روابط خانوادگی مملو از عشق و
عاطفه است .اینجا روابط سازمانی و قانونی نیست،
روابــط وایی است .تکریم والدین همچون تکریم و
تمجید یک رعیت نسبت به فرمانروایی خشن است.
همه مطیع محض والدین هستند .تنها خط قرمز این
اطاعت کفر و شرک است.
همگان خویشاوندانی دارند که دائم به دیدار انها
میروند .از حالشان مطلع هستند .اگر کسی از انها
نیازمند شد ،پیش از انکه نیازش را ابراز کند دیگران
ان را تشخیص داده و مرتفع میکنند .مردمان این
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
در ارمانخهر ما یر کس ،یر کار خوبی
من کند ،بهایهاه است تا زودتــر از
یعمت امامش برخوردار خود.
حا کمان این دیار تشنگان خدمتاند نه شیفتگان
قدرت .از متن و بطن مردم بر خواستهاند .زندگی انها
نه در سطح عموم مردم بلکه در سطح قشر مستضعف
جامعه است تا فشاری مضاعف بر فقر انها نباشند.
مردمان این سرزمین احساس بیگانگی از مسئولین
نمیکنند .ایشان صاحبان امر کشور و مستضعفین
ولینعمتان ان هستند .مسئولین درد مردم را باپوست
و گوشت خود احساس میکنند .به مردم و نهادهای
حمایتگر انهــا چــون خــانــواده ،همسایه ،دوستی و
برادری بها میدهند .در ارمانشهر ما هیچکس دولت
را مسئول تمام مسائل و مشکات نمیداند .همه
خود را مسئول و ّمتهم و دولت را مسئول تامین و رفع
باقیمانده نیازها و مشکات مردمان میدانند .دولتی
حداقلی با کارامدی حداکثری.
ّاما این پایان ماجرا نیست .راستش را بخواهی ،مردمان
این سرزمین هنوز یتیماند! خانواده اصلی انها ،کسانی
هستند که سالهاست در غیبت انها میسوزند .این
یتیمی ،سختتر از یتیمی کودکی است که پدر یا مادر
خود را ازدستداده است.
اینجا هرکس ،هر کار خوبی میکند ،بهانهای است تا زودتر
از نعمت امامش برخوردار شود .اینجا همه چشمبهراه
ان ّ
تحول خوشایندی هستند که به صدقهسر ان اسام
و مسلمین عزیز و نفاق و منافقین ،ذلیل میشوند.
شهر هرکجا زندگی میکنند ،همسایگانی دارند که به
انها عشق میورزند .پیش از انکه لب به غذا بزنند
یا حتی جرعه ابی بنوشند ،از سیر بودن همسایهها
مطمئن شدهاند .اگر همسایهها اذیتی کردند ،بر ان
صبر میکنند .مانع از اذیت و ازار دیگران نسبت به
همسایهها میشوند .خود را در شادی و غم انها شریک
میدانند .همه برادرانی دارند .در قاموس مردمان این
سرزمین تولد از یک مادر ّ
حتی شرط ازم برادری هم
نیست .ایمان شرط ازم و کافی ّ
اخوت است .این
برادران هرروز یکدیگر را در خانه خدا چندبار زیارت
میکنند .از احوال هم و جامعه خویش مطلع میشوند.
با بیماریشان بیمار ،و با شادی انها شاد میشوند.
اری! ایشان خود را در برابر همگان مسئول میدانند.
مردمان این سرزمین زمانهسازند نه فرزند زمانه .انها
فرزندی زمانه منحرف را نمیکنند .فرزندان ناخلف
این زمانه ،زمین میخورند اما زمینگیر نمیشوند.
اینجا ایثار و گذشت عین عقانیت و مقابلهبهمثل عین
حماقت و باهت است .اینجا جواب بدی خوبی و
سزای قطع رابطه دیگران ،ارتباط با انهاست .اینجا
کلوخانداز را پاداش قند است نه سنگ! اینجا هر فرد
یک اتــم نیست ،یک ّامــت اســت .گستره مسائل و
مشکات هر فرد ،به گستردگی مسائل خلقت است.
اینجا اصالت نه با فرد است نه با جمع ،اصالت با فرد
شامل جمع است.
ایشان با دوستان خدادوست و با دشمنان خدا دشمناند.
در مقابل زیادهخواهیهای دشمنان دست ذلت دراز
نمیکنند .نه ظلم میکنند و نه تاب تماشای ظلم دارند.
پینوشت:
Email: mr.aram@chmail.com
190
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
دکتر مصباحالهدی باقری
پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟
عضو هیئتعلمی دانشکده معارف اسامی و مدیریت دانشگاه امام صادق؟
191
فرینگ و ایدیشه
دایشصاه «یــویــتبـشــش» ،ســامــاندیـنــده دردیــاســت،
یهبششن از دردیاه یک جامعه
سیاست و اجتماع
من بیمن
ِ
یصاختیاه تشگگن
از زمان تاسیس «دارالفنون» و ورود نظام اموزشی جدید
به کشور و تبدیل مکتبخانههای سنتی به مدارس،
یک موضوع جدی ذهن دغدغهمندان حوزه تعلیم و
تربیت را متوجه خودکرده بود و ان استفاده از مواهب
نظام جدید همراه با حفظ ارزشهای سنتی (اعم از
دینی ،ملی و بومی) بود .به همین خاطر با به حرکت
ُ
افتادن چرخ توسعه «رضاخان» قلدر و مانع دانستن
بسیاری از ارزشها و هنجارهای دینی برای توسعه،
دلسوزان و عاقبتاندیشان برای برونرفت از این فضا،
به فکر افتادند و به طرح و تدابیری رسیدند .ازجمله
اینها تاسیس مدارسی بود که در ان سعی میشد رنگ
و بوی تعلیمات و هنجارهای اسامی (با همه فشارها
و مضیقههای حکومت طاغوت) در فضا و برنامههای
اموزشی وارد شود .تاسیس مدارس «البرز»« ،علوی»،
«نیکان»« ،کمال»« ،روزبه» و «رفاه» ،در طول سالیان
قبل از انقاب پاسخی به این نیاز بود .این تاش تا
جایی پیش رفت که دانشاموختگان این مدارس
دارای شکل و شمایل منحصربهفرد چه از جهت
ظاهری و چه از جهت خصیصههای اخاقی شدند.
ً
نهایتا این اهتمام عالی ،کار را بهجایی رساند که این
هویت ساختهشده حتی در دورههای اموزش عالی
و دانشگاهها چه در داخل ایران و چه در خارج ،که
محیط و مولفههای شخصیتیشان کمتر تناسبی با
ارزشهــای توحیدی و هنجارهای انسانی داشت،
موجبات حرکت بر مسیر روشن و متقن مبارزه با ظلم و
ظالم و حمایت از مظلوم و عدالتپیشگی میگشت و
بسیاری از سربازان امام و انقاب از همین گروه فکری
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
با پیروزه ایقاب اسامن ایتظار بود که جریان یویتبششن
مدارس اسامن در سطح اموزشیاه مقدماتن عمومنتر و
گستردهتر خود و حتن به مراکز اموزش عالن یم سرایت کند.
و هویتی باز متولد شدند .البته قابلانکار نیست که
برخی شرایط و برخی عقاید ،زمینههای افراطوتفریط
اعتقادی را در فضای فرهنگی و تربیتی این مدارس
ایجاد میکرد که روی برخی اقشار در این مدارس موثر
واقع میشد و موجبات تزلزل و تذبذب اعتقادی را
فراهم میاورد .بااینهمه ،این مدارس همواره بهعنوان
مراکزی هویتبخش شناخته میشدند که خانوادهها
تاش بسیاری میکردند فرزندانشان را وارد به اینها
ً
کنند تا با خیالی نسبتا اسوده ،تولی تربیتی بچههایشان
را واگذار کنند.
با پیروزی انقاب اسامی و برداشته شدن موانع ،انتظار
بود که این جریان هویتبخشی در سطح اموزشهای
مقدماتی عمومیتر و گستردهتر شود و حتی به مراکز
اموزش عالی هم سرایت کند و دانشگاههایی با این
سبک و سیاق طراحی و تاسیس گردند.
ازانجاکه ،این دغدغهها از قبل از پیروزی انقاب در
برخی اذهان و افکار و مباحثات بزرگان و متفکران
و زعمای قوم جاری بود ،بعد از پیروزی تاشهایی
مستقیم (توسط شخص بزرگان) یا غیرمستقیم (با
اشراف بزرگان و واسطه دیگران) انجام گردید.
تاسیس «موسسه اموزشی عالی امام خمینی» (ایتاه
مصباح)« ،دانشگاه امام صادق؟» (ایتاه مهدوی
کنی)« ،مدرسه عالی شهید مطهری» (ایتاه امامی
کاشانی)« ،مدارس و دانشگاه مفید» (ایتاه موسوی
اردبیلی)« ،مدارس و دانشگاه علوم اسامی رضوی»
(ایتاه واعظ طبسی) و بعدها «دانشگاه عدالت»
(ایتاه هاشمی شاهرودی) ،ازایندست بود .همچنین
برخی دانشگاههای سازمانی خاص مانند «دانشگاه
امام حسین؟ » و «دانشگاه علوم قضایی» ،عاوه
بر ماموریت تامین نیرو ،ماموریت هویتبخشی را هم
در کنار ان میدیدند .معالوصف بسیاری از این مراکز
ذیل ترتیبات و تنظیمات مراکز باادستی در حوزه
اموزش عالی ،بهشدت از ظرفیتهای تمایز بخش
خود فاصله گرفته و تبدیل به یک دانشگاه کمی تا
قسمتی معمولی شدند.
حال مسئله اینجاست« :دانشگاه هویتبخش» چه
ارکــان و مشخصههایی دارد؟ بهعبارتدیگر ،اگر
دانشگاهی بخواهد در شخصیت اخاقی و علمی
و حضور اجتماعی دانشاموخته خــود موثر باشد،
باید حائز چه ویژگیها و شرایطی باشد؟ در حقیقت
کدام خصیصهها به دانشگاه و مولفههای درونــی و
شخصیتیاش هویت میبخشد و ان را ممتاز میکند؟
این مراکز در ایه هویتبخشی خود دارای چند رکن
محوری اثرگذار هستند.
اول) استاد-مربیهای رونده و باابرنده
این اساتید بهجای هضم در فرایند تولید انبوه ،در قالب
ً
نظامهایی که عمدتا برامده از شخصیت خلقی خودشان
است ،به تربیت فرد مشغولاند .درواقع این اساتید،
ماموریت خود را بسیار فراتر از وظایف تعریفشده و
حرفهای قابلسنجش و اندازهگیری میدانند .انها
تاش میکنند تا در همنفسی با دانشجو ،او را در زمین
و بستر استعدادی خود دانشجو حرکت و رشد دهند.
192
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
دانشجو در نظر انهــا یک متربی مستعد اســت که
باید شکوفا شده و باا رود .لذا استاد-مربیها به
دنبال جویندهها میگردند و به انها میرسند ،خوب
میفهمندشان و خوب نگهداریشان میکنند و هیچگاه
متوقف نمیشوند؛ لذا خود همراه با متربیها ،هم
رونده هستند ،هم شکوفا کننده و هم شکوفا شونده.
دوم) تعریف و ماموریت مشخص
همراه نظامات مستقل و ممتاز
سیاست و اجتماع
همه نظامها در وابستگی مستقیم و محض یک نظام
استاندارد و متعارف تعریف شوند ،دانشگاه را تبدیل به
یک ماشین میکنند که ماموریتش رساندن افراد از یک
نقطه به یک نقطه دیگر است و قرار نیست طی مسیر
اتفاق خاصی بیفتد .ماموریتهای یکسان دانشگاه
را از درون میخشکاند و میپوساند اما ماموریتهای
متمایز نیاز به نظامات شایستهمحور دارد.
سوم) وجود اساتید یگانه و مرجع
193
یصاختیاه تشگگن
اموزش عالی در کشورهای پیشرفته دارای وزنی بااتر از
استانداردهای اداری و متعارف است ،لذا دانشگاهها
بهتناسب درجــه و امتیاز در مرتبههای مختلفی از
استقال تا تابعیت محض (دستگاه اموزش عالی) قرار
میگیرند .روشن است دانشگاههای هویتبخش ازم
است از حیث نظامات درونی ،طراحیها و تالیفهای
خود را داشته باشند.
نظام جذب نیروی انسانی (اعم از استاد ،دانشجو و
کارمند) ،نظام نگهداری ،نظام ارتقاء ،نظام برنامهریزی
درسی و اموزشی ،نظام تربیتی و ...بایستی متناسب
با ماموریت و ماهیت ان نهاد طراحی شــود .اینکه
حضور اساتیدی که در حولوحوش مرزهای دانش و
مسئلههای معاصر غور و سیر میکنند و بهاصطاح
صاحب کرسی هستند ،نیز کمک شایانی به هویتبخشی
میکند .در حقیقت زیر سایه این درختان بلند تنفس
کردن و درعینحال ،تامل بر عظمت و واایی اندیشه
انها ،انسان را به حرکتی متمایز و خاص وا میدارد.
هرچقدر این اساتید بیشتر باا روند ،بیشتر میفهمند
که چه میزان عظیمی نمیدانند ،لذا بیشتر متواضع
و فروتنی پیشه میکنند و الگوی موثرتری میشوند؛
ً
نتیجتا نابتر و ممتاز میشوند.
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
دایشصاین که از جهت خروجنیا ییچ امتیاز
و تمایزه را به ظهور یمنرساید ،بهراحتن
محو منخود و بییویت.
چهارم) رئیس راهبر دانشگاه
کتابخانه را برای انها فراهم میکنند .برخی به تاسیس
مدارس پایه پرداخته و فرزندان فارغالتحصیان را با
تخفیف ویژهای میپذیرند و ...بدیهی است هرکدام
از این سطوح به استمرار و عمیق شدن هویتسازمانی
معنای متمایزی میبخشند.
هرقدر رئیس دانشگاه بتواند در کنار وظیفه مدیریتی
به نقش هدایت ،راهبری و تولی امر اهتمام نماید،
دانشگاه چشمگیرتر مینماید .بنابراین رئیس یک
دانشگاه هویتبخش غیر از مدیریت ان بایستی
خود نماد و نمایی از ماموریت دانشگاه باشد؛ چه در
سخن و خطابه ،چه در تصمیم و امریه سازمانی و چه
در عمل و حرکت فردی.
ششم) نهادهای وابسته و اقماری
اینکه دانشگاه به دانشگاه ختم نشود و بتواند در
موجودیتها و ایههای دیگر ادامه پیدا کند موضوع
بسیار بااهمیتی است .دانشگاهی که از چند اتاق و
ً
کاس تشکیلشده ،تقریبا بیهویت ،عقیم و حتی مرده
است و عنوان دانشگاه ،عنوان اشتباهی است که به ان
دادهاند .اما دانشگاهی که ادامه دارد ،و در هر مرحله
از حیات دانشجویان و دانشاموختگان با طراحی و
ایدهپردازیهای مناسب به نهادسازیهای ماموریتی
دستزده است ،این دانشگاه خود را موجودیتی زنده
میداند؛ لذا زندگی و هویت میبخشد.
پنجم) سازمان فرهنگی هویتبخش
یکی از منابع هویتساز ،نهادها و عناصری هستند
که اتمسفر و سازمان فرهنگی یک مجموعه را شکل
میدهند .نهادهای ظاهری دانشگاه (مثل معماری،
محوطهَ ،سر در ،گواهینامه تحصیلی) ،گردهماییهای
متنوع و متفاوت (مذهبی ،خانوادگی ،سازمانی)،
جلسات رسمی (دفاع از پایاننامه و رساله) و نیمهرسمی
(دورههای ازاد یا همایشها) و ...از عناصر هویتساز
هستند .هرچقدر این عناصر ،متمایزتر و شاخصتر
باشد ،در ساخت هویت موثرتر است.
ً
مثا دانشگاهها برای ارتباط دانشاموختگان خود
طراحیهای مختلفی انجام میدهند .برخی فقط
به برگزاری گردهماییهای نوبهای اکتفا میکنند تا
دیدارها تازه شود؛ اما برخی برای همین اجتماع مجرای
رسانهای خاصی برقرار میکنند تا همیشه این افراد
ذیل چتر ان نهاد ،باهم مرتبط باشند .برخی مواقع
خانوادهها را هم دراینارتباط دخیل میکنند .برخی
مواقع امتیازات خاصی مثل استفاده از رستوران و یا
هفتم) محصوات علمی مرجع
دانشگاه انگاهکه به محصوات ممتاز که یک شاخصه
ان میتواند مسئلهمحوری باشد دست یابد ،میتواند
برای خود و اهالی ان هویت ایجاد کند .دانشگاهی
که از جهت خروجیها هیچ امتیاز و تمایزی را به
ظهور نمیرساند ،بهراحتی محو میشود و بیهویت.
اما دانشگاهی که برای خود ماموریتی متمایز (و در
بهترین حالت منحصربهفرد) تعریف کرده و برای ان
چشماندازهایی در تناوبهای زمانی طراحی نموده،
194
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
Email: mesbab@yahoo.com
195
فرینگ و ایدیشه
پینوشت
سیاست و اجتماع
کنتوری و کنکوری را برمیگزیند .حتی دیدهشده این
شاخصها بر واقعیتهای روشن غلبه کرده و نوعی
رضایتبخشی حبابی و خیالی را بهعنوان شاخص
تحقق هدف بر خود تحمیل نموده است.
دانشگاهی که خواست و خواهش دانشجو ،بدون
تطبیق ان بر ماموریت و اهداف عالی معیاری حیاتی
قلمداد میشود ،خود را حتی تا ارائه خدمات هوسی
( )fad servicesتنزل میبخشد.
خاصه انکه دانشگاه هویتبخش ،نهادی است
پویا ،ممتاز ،پر از نماد ،با هنجارهایی تعریفشده و
متعهدانه که تمام عناصرش نقشی زنده و ارگانیک
دارند و برای هر مولفه شخصیتیاش ،قیمت و بهائی
است که فقط با پرداخت ان میتوان ان را خرید و مال
خود کرد .چانهزنی و تخفیف فقط در صورتی در این
بازار ارائه میشود که به ارمانها خدشه و تعدی وارد
نشود ولی هرگز چیزی نسیه داده نمیشود .این فقرات
لوازمی است مقدماتی که میتواند حیات دهد و هویت
ببخشد و جامعه را به داشتن دانشگاه متفاخر کند ،وگرنه
عدد دانشگاه و مافیهای ان ،نشانگر گمراهکنندهای
است که بایا و ابتائاتش ویرانکننده و زوالبخش
یک جامعه و شاید یک تمدن دیرپای باشد.
یصاختیاه تشگگن
انگاه میتواند محصوات علمی موثری را طرحریزی
کند و تدارک ببیند .مهمترین خروجی یک دانشگاه،
یک دانشاموخته ممتاز است که به زینت دین و ادب
و حیا اراسته و دردمند دردهای جامعه است .برای خود
در درون جامعه به دنبال هویت است و نمیخواهد
جامعه را صرف هزینه خود و هویت خود کند.
ارکانی که گفته شد ،بخش مهمی از مولفههایی است
که وقتی باهم کار میکنند ،فرایند هویتبخشی و تعلق
از دانشگاه به فرد را جریان میبخشند.
دانشگاهی که در معماری ان ،هیچ مولفه و نماد
تعالیبخش دیــده نمیشود و شاید یک ساختمان
مسکونی یا تجاری بوده که فقط کاربری ان عوضشده
امــا در نما و نماد ان دستی بــرده نشده و میتواند
خیلی زود به کاربری قبلی برگردد ،نه هویت دارد و نه
هویتبخش است.
دانشگاهی که استاد ان مراتب ترقی و تعالی را نه در
اشتراک مسئلهها و دردهــای جامعه و همافزائی در
مسیر پیدا کردن راهکار و اجرائی کردن ان ،بلکه در ُپر
ً
کردن سیاهه فرمهای ارتقا میبیند و اصا «اثر و تاثیر و
مخاطب» را در معادات ترفیع و ارتقاء خود فراموش
کرده ،خیلی زود عقیم و بی دنباله میشود؛ و شاید خیلی
زود از مرتبه درداشنائی و تاش برای سامان دردها به
دردافرینی تبدیل شده و خود بخشی از مسائل شود.
دانشگاهی که نظام برنامهریزی اموزشی ان بهجای ساخت
ً
و تربیت بر حلوفصل بناشده ،عمدتا شاخصهای
اقتگاد و مدیریت
دایشصاین که خواست و خوایش دایشجو،
بدون تطبیق ان بر ماموریت و ایداف عالن
معیاره حیاتن قلمداد منخود ،خود را حتن
تا ارائه خدمات یوسن ( )fad servicesتنزل
منبششد.
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
دکتر محمدامین مذهب
عضو هیئتعلمی مرکز زبان دانشگاه امام صادق؟
دکتر عباس منفرد
دانشاموخته دکتری دانشگاه عامه طباطبایی
مقدمه
لباس محلی بر تن
غریبه خارجی
رشد روزافــزون ارتباطات بین فرهنگها و زبانهای
مختلف در دنیای ام ــروزی ،نیاز به درک و ا گاهی
نسبت به فرهنگهای مختلف را بیشازپیش کرده
است .امروزه زبان انگلیسی بهعنوان زبانی بینالمللی،
یکی از ابزارهای مهم در حوزه تعامات بین فرهنگی به
شمار میاید .ازاینرو ،ما نیازمند دیدگاهی جدید نسبت
به این زبان هستیم که بتواند همانند پلی ملتها و
فرهنگهای مختلف را به یکدیگر متصل کند .موضوع
فرهنگ ازانجا که با زندگی انسان عجین است و در
ان تا کید بر ارزشها ،بایدها و نبایدها میشود ،بسیار
حیاتی است و به گفته حضرت امام خمینی؟،
فرهنگ مبدا همه خوشبختیها و بدبختیهای یک
ملت است .یکی از مهمترین وظایف معلمین زبان
انگلیسی ،انتقال صحیح فرهنگ است .لذا در این
نوشتار ،سعی بر این است به این موضوع تا کید شود
که امکان تدریس فرهنگ اسامی ضمن تدریس زبان
انگلیسی وجود دارد و این خود میتواند تحولی عظیم در
نظام اموزش عالی در دهه پنجم انقاب اسامی باشد.
ّ
رهبر انقاب اسامی نیز ،فرهنگ را هویت یک ملت و
ّ
ارزشهای فرهنگی را روح و معناى حقیقی یک ملت
ّ
میدانند و معتقدند که همهچیز مترتب بر فرهنگ
است .ایشان بر این باورند در هر حرکت اساسیای
که در زمینه اقتصاد ،سیاست ،سازندگیّ ،فناورى،
اموزش زبان ایصلیسن با محتواه فرینگ اسامن-ایراین
یهتنها ممکن بلکه یک ضرورت است
196
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
197
سیاست و اجتماع
تولید و پیشرفت علم میخواهیم انجام بدهیم ،باید
ملتفت به لوازم فرهنگی ان باشیم .تدریس زبان نیز
از این قاعده مستثنا نیست .در چندین سال اخیر،
در کشورهای مختلف بهخصوص ایران با استقبال
یادگیری زبان مواجهه شدهایم .از یکسو استقبال
عمومی از زبان و از سوی دیگر ورود انواع کتب و مواد
اموزشی غربی دستاندرکاران اموزش زبان انگلیسی
را با چالش بزرگی مواجهه ساخته که ناشی از ورود
حجم بزرگی از فرهنگ بیگانه در کتب زبان است.
ازایــنرو ،بررسی موشکافانه محتوای این کتابها،
بهویژه از جنبه مسائل فرهنگی ،امری ضروری به نظر
میرسد .باوجود اهمیت بررسی محتوای فرهنگی کتب
اموزش زبان انگلیسی در ایران ،مطالعهای جامع در
این زمینه صورت نپذیرفته است .مطالعات صورت
گرفته در ایــران ،بسیار کم بــوده و محدود به بررسی
کیفیت و نوع مواد درسی کتب اموزش زبان انگلیسی
میشود .ازجمله این پژوهشها میتوان به تاشهای
«عبداهزاده و بنیاسد» [« ،]1عسگری» [ ]2و «زارعی»
[ ]3اشاره کرد .در تمامی پژوهشها ،محققین به این
مسئله اشاره میکنند که کتب زبان انگلیسی نمایانگر
ارزشهای خاصی همچون جنسیتگرایی ،کلیشههای
فرهنگی ،مصرفگرایی و هویت اجتماعی هستند.
یصاختیاه تشگگن
ً
در حوزه مسائل مربوط به اموزش زبان ،عموما دو دیدگاه
در بین صاحبنظران این حوزه در رابطه با مواد اموزشی
وجــود دارد .از یکسو ،برخی بر این باورند که مواد
ً
اموزشی را میبایست تماما از غربیها گرفت .این افراد
معتقدند که کاربران زبان ،نمیتوانند بدون اشنایی با
«فرهنگ گویشوران» یکزبان ،ان را بهخوبی بیاموزند.
از سوی دیگر ،صاحبنظران بسیاری بر این باورند که
ضرورتی وجود ندارد که این زبان ،بهعنوان یکزبان
بینالمللی با «فرهنگ گویشوران» ان مرتبط باشد]4[.
در کشور ما که زبان انگلیسی نه بهعنوان زبان دوم،
بلکه بهعنوان ز بــان بیگانه تدریس میشود ،بیشتر
نویسندگان کتابهای زبان انگلیسی ،ایرانی نیستند
و با نگارش این کتابها فرهنگ کشور خود را تبلیغ و
نشر مینمایند .از طرف دیگر ،اکثر خانوادههای ایرانی
در مــورد یادگیری زبــان انگلیسی بــرای فرزندان خود
احساس ضرورت میکنند و از سنین کودکی ایشان
را به موسسههای زبان میسپارند .در این موسسات
نیز ،فرهنگ غرب ضمن یادگیری زبان انگلیسی به
این عزیزان منتقل میشود و ایشان پس از چند سال
تحصیل در کاسهای زبان انگلیسی ،با فرهنگ اسام
تا حدودی بیگانه میشوند .به همین دلیل توصیه
میشود کتابهای زبان انگلیسی توسط نویسندگان
اقتگاد و مدیریت
استقبال عمومن از زب ــان و ورود
ای ــواع کتب و مــواد امــوزخــن غربی
دستایدرکاران اموزش زبان ایصلیسن
را بــا چالش ورود حجم بــزرگــن از
فرینگ بیصایه از طریق کتب زبان
مواجه ساخته است.
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مهمترین یکته در تحول یظام اموزش
در دوره پنجم این است که معلمین
زبان تمایل به تدریس فرینگ داخته و
از تبحر ازم در این زمینه ییز برخوردار
باخند.
در رابطه با فرهنگ تهیه کنند و انهــا را به نمایش
بگذارند .گاهی معلم باید عکسهای مجات را که
میتوان توسط انها فرهنگ را تدریس کرد ،انتخاب
کرده و به کاس ببرد و نکات فرهنگی را بر اساس انها
بهصورت مقایسهای تدریس کند .همچنین میتوان
از نقشهای استفاده کرد و مساجد یا مکانهای مهم
مذهبی را در ان جایگزین نمود و به اهمیت وجود مسجد
و همچنین حضور در مسجد اشاره کرد و یا زیارتگاهها
را معرفی و به اداب زیارت اشاره کرد .گاهی میتوان
عکسها یا اسایدهای زیبا از میوهها و غذاها تهیه
کرد و ضمن تدریس لغات مربوط به انها به احادیث
کوتاهی در رابطه با نحوه غذا خوردن و یا چگونگی
استفاده از میوهها اشاره کرد .روش دیگر این است
که معلم سفرهای کوتاه یکروزه ترتیب دهد و ضمن
سفر لغات و ساختار مربوط به سفر را اموزش دهد و
در ضمن به اداب سفر اسامی اشاره نماید .میتوان از
نمایشنامههای کوتاهی که خود فراگیران اجرا مینمایند
و محتوای انهــا توسط معلم با همکاری فراگیران
تهیهشده استفاده کرد و نکات مهم فرهنگی از قبیل
سر قول بودن ،وفاداری ،امانت ،صداقت ،خدمت در
راه خدا ،کمک به نیازمندان و غیره را به نحو جذاب و
غیرمستقیم منتقل کرد .تا کید بر این است که هدف،
تدریس صحیح فرهنگ اسامی باشد و اگر جهت
ِ
اشنایی فراگیران فرهنگ غرب هم تدریس میشود،
این کار بهصورت مقایسهای انجام شود.
متعهد ایرانی که مسلط به زبان انگلیسی هستند و
تبحر در تدریس فرهنگ دارند نوشته شود.
مهمترین نکته در تحول نظام اموزش در دوره پنجم این
است که معلمین زبان تمایل به تدریس فرهنگ داشته
و از تبحر ازم در این زمینه نیز برخوردار باشند ،در ان
صورت میتوانند به بهترین طریق فرهنگ اسامی را
ضمن تدریس زبان به فراگیران انتقال دهند.
یصاختیاه تشگگن
برنامه درسی با محتوای فرهنگی
یکی از عواملی که در کشور ما موجب ایجاد فرصت برای
تهاجم فرهنگی میشود ،اشنا نبودن کافی فراگیران با
فرهنگ غنی اسام است .اگر قبل از مواجهه با فرهنگ
دیگر ،فرزندان ما با فرهنگ اسام اشنا باشند ،ازانجاکه،
این فرهنگ مطابق فطرت انسان است ،دیگر دچار
خودباختگی نمیشوند و با توکل به خدا ،عزتنفس
و اعتماد کافی در مقابل تهاجم فرهنگی میایستند.
مهمترین نکتهای که در تدریس فرهنگ میتوان به
ان اشاره نمود و برای زندگی همه فراگیران ضروری
است ،اخاق و ادب اسامی است که در فرهنگ باید
برجسته باشد و با تهیه محتوای مناسب به بهترین روش
تدریس شود .یکی از راههای تهیه محتوا برای تدریس
فرهنگ این است که تاش شود فیلمهای پرمحتوایی
که در ان فرهنگ بهطور غیرمستقیم منتقل میشود،
ساختهشده و در کاسها مورداستفاده قرار گیرد .راه
دیگر این است که از فراگیران بخواهیم روزنامههایی
198
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
«براون» [ ]5با اشاره به مواد اموزشی از قبیل نمونههای
متعدد زبانی انگلیسیهای جهانی که با تا کید بر
فرهنگ بهخوبی طراحیشدهاند ،پیشنهاد میکند
تغییرات ذیل بایستی در اموزش لحاظ شوند:
-1ا گاهی دادن به زباناموزان نسبت به تفاوتهای
زبانی و فرهنگی
-2استفاده از مفهوم «مقبولیت جهانی و مناسبسازی
بومی» برای کمک به فراگیران تا «گویشور جهانی
و بومی زبان انگلیسی» باشند.
-3احترام به فرهنگ بومی یادگیری و تقویت حس
مالکیت و اعتماد نسبت بــه گونههای بومی
انگلیسی
-4واردکردن مدلهای فرهنگی کاربران زبان انگلیسی
از کشورهای دایره بیرونی ( )Outer-Circleو دایره
رو به گسترش ()Expanding-Circle؛ بهنحویکه
199
سیاست و اجتماع
روش تدریس فرهنگ
یصاختیاه تشگگن
ً
فراگیران احساس کنند که زبان انگلیسی منحصرا
به دایره درونی تعلق ندارد.
-5انتخاب مواد درسی و فعالیتهای اموزشی بر
اساس موقعیتهای بومی و بینالمللی که برای
فراگیران شناختهشده باشد و قابلیت کاربردی
در زندگی روزم ــره انهــا داشته و تعامات بین
غیر انگلیسیزبان -انگلیسیزبان و نیز غیر
انگلیسیزبان -غیر انگلیسیزبان را در نظر بگیرد.
همراه با «براون»« ،ماتسودا» [ ]6میافزاید در دورههای
اموزش زبان انگلیسی عمومی ،که زباناموزان در انها
خود را برای استفاده از زبان انگلیسی در موقعیتهای
بینالمللی اماده میکنند ،محتوای فرهنگی میبایست
از منابع مختلف گرفتهشده باشد .یک گروه از این
منابع فرهنگی میتواند شامل موضوعاتی از قبیل
صلح جهانی و حفاظت از محیطزیست باشد که در
حال حاضر در کتب اموزش زبان بسیار رایج هستند.
همچنین این منابع میتوانند محتوایی مناسب برای
مهارت خواندن ،بحثهای کاسی و تکالیف درسی
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
مراکز دولتی مورد بازبینی قرار گیرد و افراد متعهدی
که دانش کافی در زمینه زبان انگلیسی دارند ،با در
نظر گرفتن شرایط روز و با استفاده از تکنولوژی به
نگارش کتابهای جدید و تهیه نرمافزارهای مفید و
موثر بپردازند و نیز کاسها و کارگاههایی برای اموزش
شیوههای مختلف تدریس فرهنگ برگزار شود .نیاز
است که این بازنگری بهصورت مستمر انجام شود تا
نتیجه مطلوب حاصل شود.
کاسهای اموزش زبان با رویکرد بینالمللی فراهم
کنند؛ چراکه ایــن منابع میتوانند به افزایش حس
شهروند جهانی بودن در میان فراگیران کمک کنند.
دومین نوع از این منابع ،میتواند فرهنگ همصحبتان
اینده این فراگیران باشد که از نقاط مختلف جهان
میایند .سومین منبع احتمالی برای محتوای فرهنگی،
مواد اموزشی با رویکرد EILفرهنگ خود فراگیر است.
از ایــن منظر ،هرگونه مــواد اموزشی که موجب شود
زبــانامــوزان به توضیح فرهنگ بومی خود و افزایش
مهارتهای توصیف فرهنگ خود به زبان انگلیسی
بپردازند میتواند در کاسهای درسی با رویکرد EIL
گنجانده شود.
پینوشتها
Email: abbasmonfared85@gmail.com
]1] Abdollahzadeh, E., & Baniasad, S. )2010(. Ideologies in the imported
English textbooks: EFL learners and teachers’ awareness and attitude.
]2] Asgari, A. )2011(. The compatibility of cultural value in Iranian
EFL textbooks.
]3] Zarei, Gh. R. )2011(. Cultural effects of L2 learning: A case study
of Iranian learners learning English.
]4] McKay, S. )2012(. Principles of teaching English as an international
language.
McKay, S. L. )2018(. English as an international language: What it is
and what it means for pedagogy.
Monfared, A. )2018(: Ownership of English in the Outer and
Expanding Circles: teachers’ attitudes toward pronunciation in ESL/
EFL teaching contexts.
Monfared, A., Mozaheb, M. A., & Shahiditabar, M. )2016(. Where
the difference lies: Teachers’ perceptions toward cultural content of
ELT books in three circles of world Englishes.
]5] Brown, J.D. )2012(. EIL Curriculum Development.
]6]. Matsuda, A. )2012(. Teaching Material in EIL..
Matsuda, A. )2017(. Preparing teachers to teach English as an
international language.
یصاختیاه تشگگن
نتیجه
درس زبان انگلیسی یکی از درسهایی است که اکثر
افراد جامعه از سنین کودکی در کاسهای ان شرکت
میکنند و ازانجاکه ضمن یادگیری زبان ،فرهنگ انهم
به فراگیر منتقل میشود ،باید نگاه ویــژهای به زبان
انگلیسی در دهه پنجم تحول در اموزش عالی داشت
و برای جلوگیری از تهاجم فرهنگی ،باتدبیر برنامهریزی
کوتاهمدت و بلندمدت کــرد .باید کتابهای زبان
انگلیسی در همه سطوح و چه در موسسات و چه در
200
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
محمدصادق ترابزاده جهرمی
پژوهشگر هسته عدالتپژوهی مرکز رشد
دانشجوی دکتری مدیریت دولتی دانشگاه امام صادق؟
فرینگ و ایدیشه
ارکان سهگانه
عدالت اموزشی
سیاست و اجتماع
انسان ،غایت پیشرفت و در عین حال موتور محرکه
اصلی پیشرفت است .برایند انسانها و روابطشان جامعه
کنونی و اینده را شکل میدهد .جمع انسان و برایند
انسانی ،جمعیت است که یک عنصر استراتژیک،
مولفه قدرت و ستون فقرات اجتماع است .تغییر در
جمعیت یعنی تغییری بلندمدت در جامعه.
بخشی از جامعه کنونی و بخشی از اینده جامعه در
اختیار نظام اموزشی اســت؛ چراکه بخش بزرگی از
جامعه (دانشاموزان ،خانوادهها و کادر اموزشی؛ البته
هدف اصلی دانش اموزان هستند) را درگیر خودساخته
است .تاثیر نظام اموزشی بر جمعیت را میتوان در سه
محور بررسی کرد و عدالت اموزشی را نیز در همین
سه ،جستجو نمود:
محور اول :محتوای افاقی تعلیم
و تربیت (صنعت اموزش)
کیفیت افراد و پیکرهبنده انیا در اجتماع ،جمعیت را خکل
مندید .عدالت اموزخن چتر حاکم بر این پیکرهبنده است
201
یصاختیاه تشگگن
غایات ،اولین محور بررسی موضوع عدالت در نظامهای
حقمدار هستند .خلقت حکیمانه است و امر باطل و
بیهدف در ان ،کف روی اب است .پس امر بیغایت،
بیمعنا خواهد بود .نظام اموزشی ،با نوع تربیت اجتماعی
خویش ،ظرفیت تحقق غایات جامعه اینده را شکل
میدهد؛ بنابراین تربیت انسان در تراز جامعه اینده،
موضوع عدالت اجتماعی و بهتبع ،عدالت اموزشی
است .پس عدالت ایجاب میکند تربیت انسان در
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
صنعت اموزش حیث محتوایی یاظر به سه رکن است :حکومت
عدل ،توازن معاش و ایسجام اجتماعن بردار ایساین.
تراز ساخت جامعه مطلوب اسامی را .این مهم چگونه
رقم میخورد؟ تربیت اجتماعی و افاقی ،پاسخ به این
ســوال است که انتقال مهارت و یادگیری را در سه
محور دنبال میکند :سبک زندگی ،اداب اجتماعی،
مسئولیت اجتماعی .صنعت اموزش ،پوششدهنده
ایه افاقی و ظهورات بیرونی تعلیم و تربیت است .سبک
زندگی ناظر به سطح روابط درون خانواده است .اداب
اجتماعی ،قواعد رسمی و غیررسمی تعامات بین
اعضای جامعه در سطح عمومی است .مسوولیت
اجتماعی نیز ناظر به نقشافرینی افــراد ،در راستای
تحقق غایات اجتماع اســت .شغل و مهارتهای
ً
اشتغال ،صرفا گوشهای از مسوولیت اجتماعی افراد
هستند .به جهت افاقی بودن ،این ایه به مهارت و
یادگیری عملی میپردازد .به همین جهت میتوان از
این محور به «صنعت اموزش» تعبیر کرد .محتوایی
که در صنعت اموزش ارائه میشود به حیث محتوایی
ناظر به سه رکن است :حکومت عدل ،توازن معاش
و انسجام اجتماعی بردار انسانی .این سه ،سه رکن
عدالت اجتماعی هستند.
اینده ،از لوازم عدالت اموزشی است .این محور را در
دو ایه باید جستجو کرد :کسب معرفت حضوری و
حصولی .این محور ،باطن محور افاقی و نه بخشی در
کنار ان است .در واقع ایه افاقی ،ظهور ایه انفسی
تعلیم و تربیت است .انچه مرکزیت دارد .1 :معنویت
و تعالی اخاقی .2 .کسب معرفت نسبت به نرمافزار
و سختافزار اداره جامعه و تعامات اجتماعی-
اقتصادی اکنون و اینده است.
ً
امــوزشوپــرورش و خصوصا مدرسه اغلب بهعنوان
جایی که در ان ،اموزش صورت میپذیرد دیده میشود
ً
(صرفا ایه اول) در حالی که مدرسه قرار است ایه
افاقی را در پرتو ایه انفسی تدبیر نماید تا ارزشهای
انسانی در حیات غایتمدار اجتماعی متجلی شود،
ً
اگر نه ،ایه افاقی بدون توجه به ایه انفسی ،صرفا مروج
مادیگرایی و حیات دنیوی است .این مادیگرایی را
اکنون میتوان در ایه مدارس بهظاهر موفق و مشهور
کشور مشاهده کرد .تکنیکزدگی حیوانی و فقدان
معنا ،ملکوت مدارسی است که بهشدت در حال
گسترشاند و تنوعبخشی به فضا و برنامه اموزشی،
مهارتافزایی و خاقیت ابزاری ،فارغ از عنصر تعالی
معنوی و مسوولیت اجتماعی برامده از همان معنویت
اجتماعی است .حتی مدارس مذهبی نیز حتی در
فعالیتهایی مذهبیشان ،بهشدت درگیر ظاهر و
مادیگرایی شدهاند.
تفکیکی که در دو محور محتوایی تحت عنوان افاقی
و انفسی صــورت گرفته اســت ،سعی دارد تفکیک
سطحیاندیشانه فردی-اجتماعی را تخطئه کرده و
مخاطب را متوجه معنای درست فردی-اجتماعی سازد.
تفکیک اولیه فردی-اجتماعی در حال بخشبندی
جامعه ،عناصر و فعالیتهای موجود در ان است اما
یصاختیاه تشگگن
محور دوم :محتوای انفسی تعلیم و تربیت
تعلیم و تربیت ،مداخله در رشد و تعادل تربیتی انسان
ً
است .قطعا تربیت انسان در تراز ساخت جامعه مطلوب
اسامی ،باید در هماهنگی کامل با نیازهای غایی هر
انسان ،استعدادهای بالقوه او ،توجه به مراتب تعالی
انسان و تعادل در رشد استعدادها باشد .هر انسان
بااصاله ارزشمند است و با نگاه به علل غایی-قابلی،
در کنار علت فاعلی و اراده فردی ،باید مسیر تربیتی
خویش را دنبال کند .پس فرد رشد یافته متعادل در
هماهنگی کامل با تربیت انسان تــراز خلق جامعه
202
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
محور سوم :حکمرانی تعلیم و تربیت
تربیت افــراد و جایگذاری انها در اینده ،از مسیر
توزیع کیفیت اموزشی-تربیتی صورت میپذیرد .به
جهت تاثیر جدی نظام اموزشی در برخورداری افراد از
بهرهمندیهای اتی [ ،]1عدالت ایجاب میکند توزیع
عادانه کیفیت اموزشی را .نسبت نهاد اموزش با سایر
نهادهای اجتماعی همچون خانواده ،فرایندهای درونی
ً
نهاد اموزش در توزیع کیفیت و نهایتا وضعیت نهایی
بهرهمندیهای اموزشی و غیر ان در پرتو عملکرد نهاد
اموزش ،سه محور اساسی تحلیل عدالت در خصوص
ً
نظام تعلیم و تربیت است .قطعا در تحلیل وضعیت
نهایی بهرهمندیها از دو چیز نمیتوان گریز داشت:
203
سیاست و اجتماع
تفکیک انفسی-اجتماعی سعی دارد فرد و اجتماع
را در قرائتی مبتنی بر اصالت فرد و جمع ،بهعنوان دو
مرتبه یکدیگر و نه دو بخش کنار هم ،مطرح سازد .این
مهم موجب میشود که معنویت در عمق طراحیهای
ً
اجتماعی و ظاهری ما قرار گیرد و ضمنا ایه اجتماعی
نیز به تعالی انسانی منجر شود.
یصاختیاه تشگگن
شاخصها و سنجههای وضع موجود ،ارزشیابی و
تحلیل وضعیت نهایی بهرهمندیها.
▪ سهگان فوق ،سه رکن تحقق عدالت اموزشی هستند
که نظام اموزشی در راستای تقویم و قوامیافتگی این
سه رکن باید طراحی شده و مسائلش حل شود]2[ .
بالعرض ،ابعاد و مسائل دیگری نیز بر این نظام اموزشی
عارض میشود که البته انها نیز باید از منظر عدالت
تقویم شوند اما ذاتی نظام اموزشی نیستند .بهطور مثال
معیشت معلمان ،رکن ذاتی نظام اموزشی نیست بلکه
از حیث کرامت انسانی افراد اجتماع ،معلمان نیز باید
معاششان تامین شود چنانکه سایرین نیز چنیناند.
ایــن سخن نافی تاثیر جــدی معیشت معلمان در
تربیت نیست؛ اما سخن ان است که زاویــه تحلیل
مسائلی از قبیل معیشت ،منزلت ،دانشگاه فرهنگیان،
ً
سلسلهمراتب وزارت خانه و ...اصالتا موضوع عدالت
اموزشی نیستند بلکه بالعرض بر عدالت اموزشی موثرند.
بنابر انچه بیان شــد ،مسئلهیابی عدالت اموزشی
چگونه خواهد بــود؟ مسائلی از قبیل کنکور ،تنوع
مــدارس ،مــدارس غیردولتی ،دسترسی به امــوزش،
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
2030در همین فضا تنفس میکنند .فراگیری ،برابری
جنسیتی ،جنسیتمحوری ،عدم تبعیض و حکمرانی
فراگیر از جمله ادبیات سند اموزش 2030است.
اگر بخواهیم ارکان عدالت اموزشی را به شکل دیگری
باز ترسیم کنیم ،میتوان به نمودار باا رسید.
مدارس خاص ،کمکدرسیها ،هدایت تحصیلی،
تربیت معلم و ...همگی در نسبتی که با سه رکن
مذکور دارند ،در قالب مسائل عدالت اموزشی تعریف
ً
میشوند .برخی میپندارند که عدالت اموزشی صرفا
بخشی از مسائل نظام اموزشی است .از این رو بیشتر
بر دسترسی و برابری تا کید دارند .این در حالی است
که عدالت اموزشی ،برشی است به کل نظام اموزشی.
این نقص چنان ریشه دوانده است که ادبیات عدالت
اموزشی پر شده است از بحث پیرامون برابری ،تاش،
شایستگی ،فرصت برابر و . ...بهتبع ،اسنادی چون
سند تحول بنیادین اموزشوپرورش و نیز سند اموزش
پینوشتها
Email: Torabzadeh@isu.ac.ir
[« .]1تحلیل طبقاتی اموزش» ،نگاشتی است از نویسنده در خصوص چالش
قابلیت و برخورداریهای اتی.
[ .]2توضیح رکن دو و سه را در یادداشت علمی «گذری بر عدالت اموزشی»
از نویسنده ،دنبال کنید.
204
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
دکتر ابراهیم راستیان
دانشاموخته دکتری رشته فلسفه دانشگاه اصفهان
اقتگاد و مدیریت
جایصاه حقیقن معلمان دستگیره و یشان دادن راه رخد
به دایشاموزان است
205
سیاست و اجتماع
معلمان؛ راهبران یا
کارگران برنامه درسی؟
یصاختیاه تشگگن
بدون تردید هر مکتب و نحلهای اذعان دارد که برای
تحقق ارمانهای خود به تعلیم و تربیت نیاز دارد و برای
رسیدن به ارزوهای خود نیازمند طراحی فرایندی است
که در ان بتواند انسانها را بهسوی اهداف مدنظرش سوق
دهد .در تمام مکاتب فکری عملیاتیسازی این فرایند
بر عهده معلمانشان است .به همین جهت معلمان در
هر مکتب و جریان فکری یکی از ارکان جدی تحقق
ارمانهای جامعه هستند .باوجود جایگاه واای معلم
در فرایند رشد و تعالی جوامع ،بااینحال در جامعه
ما این جایگاه جا نیفتاده و نیازمند معرفی است.
به نظر میرسد بخشی از جامعه که منزلت معلم برایشان
جا نیفتاده ،خود معلمان باشند .تا زمانی که معلمان
نتوانند جایگاه اصلی خودشان را بهخوبی درک کنند،
نباید انتظار داشت اقشار دیگر جامعه بتوانند منزلت
این قشر را بهخوبی بفهمند .همچنین مسئله احیای
جایگاه معلمان وظیفه خود معلمان است و اگر افرادی
غیر از معلمان بخواهند مستقیم و بدون نقش معلم در
این عرصه ورود کنند ،به نحوی جایگاه و منزلت معلم
را متزلزل میکنند .به این مثال دقت کنید :ناظمی
میخواهد جایگاه معلم را در کاس احیا کند و میان
تدریس معلم وارد کاس درس میشود و تاش میکند
جایگاه معلم را به دانشاموزان تبیین کند .هرچند که
ظاهر قضیه تعریف و تمجید از معلم محسوب میشود
اما در حقیقت میتوان این برخورد ناظم را نوعی توهین
به معلم تلقی کرد .چرا؟ چون بهصورت غیرمستقیم
به مخاطب چنین نشان میدهد معلمی که در مقام
فرینگ و ایدیشه
بیتوجهی به جایگاه معلم
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
معلم ورزش یا . ...جهت تمام علومی که معلمین در
مدارس تدریس میکنند باید در راستای تعالی و رشد
ً
انسان باشد .طبیعتا معلمی که میخواهد انسانها
را به سمت کمال هدایت کند ،نمیتواند خود فاقد
کماات باشد و به تعبیر فلسفی «فاقد شیء معطی
شیء نخواهد بود» .لذا معلمین محترم در این زمینه
باید جلوتر از متعلمین خود باشند .خداوند سبحان
َ
ُْ
به پیامبر اکرم چنین میفرماید« :قل َه ِذ ِه َس ِب ِیلی ا ْد ُعو
َ
َّ
َّ َ
ََ
اه َعلی َب ِص َیر ٍه انا َو َم ِن ات َب َع ِنی»[ ]2پیامبر اسام
ِالی ِ
با بصیرت نسبت به مسیر و هدف ،مردم را بهسوی
حق دعوت میکند .به تعبیری مسیر هدایت مردم
برای پیامبر یک مسیر تاریک و ظلمات نیست ،بلکه
راه روشن و مقصود در اغوش ایشان است و با چشمباز
مردم را به خدا دعوت میکند .حال چگونه ممکن
است پیامبر مردم را با بصیرت به حقیقت الهی عالم
دعــوت کند و مقصود در اغوشش باشد؟ بر اساس
مبانی حکمت اسامی ،وجود مبارک پیامبر اکرم،
حقیقت الهی عالم است که مقام ظهور تمام کماات
حضرت حق است و لذا پیامبر از حقیقت الهی خود
غافل نیست و انسانها را به حقیقت الهی خود دعوت
میکند .معلمان نیز در هر رشته و تخصصی که هستند،
انسانها را در همان مسیری قرار میدهند که خودشان
رسیدهاند و چشیدهاند .به همین جهت گفته میشود
تعلیم است نمیتواند جایگاه خودش را نشان دهد
و شخص دیگری باید وظیفه او را به عهده بگیرد و
جایگاه معلم را به دانشاموزان تبیین کند .البته دقت
کنید منظور این نیست که مسئولین و خانوادهها وظیفه
احیای منزلت معلم را ندارند ،بلکه مقصود این است
که متوجه شویم معلم در این عرصه نقشه بیبدیلی
دارد و ارکان دیگر تربیت ،ازجمله مسئولین و خانوادهها
و ،...در کنار معلم باید به احیای این جایگاه بپردازند.
یصاختیاه تشگگن
معلمی؛ شغل انبیاء
تصور ظاهری در میان برخی از معلمین این است
که در فضایی که بیمهری و بیتوجهی به نیازها و
دغدغههای معلمها فــراوان اســت ،این جمله امام
خمینی؟ که فرمودند «معلمی شغل انبیاء است»
[ ]1یک شعار دلخوشکن برای معلمین است؛ اما اگر
مبنای حرف امام را یک مسئله قرانی بدانیم نه یک
ً
شعاری که در برههای از زمان مطرحشده ،طبیعتا
باید دقیقتر و عمیقتر نسبت معلمان و انبیاء را
موردبررسی قرار داد .وظیفه اصلی تمام انبیاء رساندن
انسانها به کماات مطلوب انسانیت است .بهتبع
انبیاء ،وظیفه اصلی تمام معلمان رساندن انسان به
چنین جایگاه واایی است؛ حال فرقی نمیکند که
معلم ریاضی باشد یا معلم فیزیک یا معلم ادبیات یا
206
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
انبیاء مکلف به اجرای تمام دستورات دینی در جامعه
بودهاند اما دستورات دینی اینگونه نبوده که از بیرون
ً
بر پیامبران تحمیل شود و پیامبران صرفا مجبور به
ً
عملیاتی کردن این دستورات الهی باشند ،بلکه اساسا
دستورات دینی از بستر وجودی پیامبر به مردم اباغ
میشد و همانطور که بیان شد پیامبر واجد کماات
ً
تمام دستورات دینی بوده است .این قاعده دقیقا
بــرای معلمان قابل تطبیق اســت .معلمان کارگران
ً
عملیاتیسازی برنامه درسی نیستند که صرفا باید
فان کتاب را بخوانند و مانند ضبطصوت حفظ و
در کاس اجرا کنند ،بلکه برنامه درسی دانشاموزان
نیز باید از مجرای وجودی معلم عبور کند و معلم باید
بتواند بر اساس موقعیت زمانی و مکانی و مخاطب
خود برنامه و محتوای درسی دانشاموزان را طراحی
کند و خودش مجری ان محتوا و برنامه درسی نیز باشد.
207
فرینگ و ایدیشه
معلم؛ طراح برنامه درسی
سیاست و اجتماع
تمام معلمان در مسیر تربیت ،دانشاموزان را به «خود»
دعوت میکنند؛ اما سوال اینجاست که کدام «خود»؟
اگر این خود در یک مکتبی دعوت به خود حیوانی باشد،
متربیان را به سمت اهداف حیوانی دعوت میکند و
خود الهی باشد ،متربیان
اگر این خود در یک مکتب ِ
را به سمت اهــداف الهی هدایت میکند .بنابراین
معلمان هرچقدر خود را به پیامبران نزدیک کنند،
به حقیقت الهی نزدیک شدهاند و به همان انــدازه
میتوانند انسانها را به حقیقت انسانیت برسانند.
یصاختیاه تشگگن
در روند طراحی برنامه درسی مرسوم چنین پنداشته
میشود که دانشاموزان و معلمان ذیل ساختارهای
موجود هستند و اگر ساختار خوب طراحیشده باشد
میتواند انسانها را به اهداف متعالی برساند .بر همین
اساس برای اینکه بتوان انسانها را به اهداف مطلوب
رساند ،باید ساختارهایی طراحی کرد که طی فرایندی
خاص جامعه را رشد دهد .درواقع افرادی که طراح برنامه
درسی هستند و جایگاه معلم و متعلم را ذیل برنامه
درسی میدانند ،پیشفرضهایی را پذیرفتهاند .اول
ً
اینکه انسانها محکوم ساختارهایی هستند و ثانیا
تحول در رشد انسانی را منوط به تحول در ساختارهای
ً
موجود میدانند و ثالثا معلمان را کارگران اموزشوپرورش
ً
میپندارند .درنتیجه برای اموزش انسانها اوا تاش
میکنند ساختاری را طراحی کنند که ناظر به اهداف
ً
انان باشد و ثانیا ذیل این ساختار نقش معلم و متعلم
ً
و همچنین مواد درسی را طراحی میکنند و ثالثا با
اباغیههای متعدد انتظار دارنــد مدیران و معلمان
مــدارس دســتــورات انــان را اجــرا کنند .در ایــن نگاه
متعلم تابع برنامه درسی و معلم کارگر برنامه درسی
است .انچه باعث شده عدهای تصور کنند جایگاه
معلم و متعلم ذیل برنامه درسی است ،غلبه ساختار
اموزشی بر عاملیت معلم در نگاه سیاستگذاران کان
اموزشی است .اما اگر بخواهیم جایگاه و کرامت معلم
را احیاء کنیم باید به نحو جدی به عاملیت معلم و
تقدم ان بر ساختار توجه کنیم؛ عاملیتی که فراساختار
و ساختارساز است و تمام ساختارهای موجود به او
قائم است.
اقتگاد و مدیریت
در روید طراحن بریامه درسن مرسوم چنین پنداخته منخود
که دایشاموزان و معلمان ذیل ساختاریاه موجود یستند و
اگر ساختار خوب طراحنخده باخد منتواید ایسانیا را به
ایداف متعالن برساید.
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
یمنتواییم براه تمام ایسانیاه روه کره زمین یک بریامه
درسن واحد طراحن کرد؛ چراکه در بریامه درسن واحد ،تکثریا
و تفاوتیاه فرینصن و منطقهاه دیده یمنخود.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
عاملیت معلم در برنامه درسی
واحد طراحی کرد؛ چراکه در برنامه درسی واحد ،تکثرها
و تفاوتهای فرهنگی و منطقهای دیده نمیشود و
همچنین نمیتوانیم برای هر قوم و فرهنگی یک برنامه
ً
درسی کاما مجزا و متفاوت طراحی کنیم؛ چراکه در
ایــن صــورت اقتضائات انسانیت که یک حقیقت
مشترک میان تمام افراد انسان است لحاظ نمیشود.
اهلبیت؟ نیز بااینکه در مقام عصمت قرار داشتهاند
و عالم بهکل حقائق هستی بودند اما بااینحال در
مقام تعلیم یکروند واحد و یک محتوای درسی واحد
برای انسانها نداشتهاند و حتی وقتی تعامل حضرات
معصومین با یاران خود را مشاهده میکنیم ،متوجه
تنوع برنامهای انان برای اصحاب خود میشویم و این
تنوع برنامه همه ذیل تعالی و رشد انسان بوده و هیچ
تنافی با رشد استعدادهای الهی انسان نداشته است.
بنابراین معلم بر اساس فرایندی که طی کرده و هدف
مطلوبی که دستیافته و همچنین بر اساس استعدادهای
من عالی و من دانـ ِـی متعلم ،میتواند برنامه درسی
متناسب با رشد و تعالی دانشاموزان خود را طراحی کند.
در این نگاه انچه بیش از همه اهمیت دارد ،بازگشت
کرامت معلم و احیای جایگاه معلمان است؛ چراکه
جایگاه حقیقی معلمان دستگیری و نشان دادن راه
ً
رشد به دانشاموزان است و طبیعتا انها برای اینکه
بتوانند وظیفه خود را بهخوبی انجام دهند باید طراح
برنامه درسی متناسب با دانشاموزان خود باشند ،نه
ً
همچون کارگری که صرفا مجری ساختارهای کلی و از
ً
پیش طراحیشده است .طبیعتا ازمه چنین نگاهی به
جایگاه معلم ،تمرکززدایی و شکلگیری برنامه درسی
متکثر است؛ برنامهای که قواعد و اصول ان کلی و
توجه به تقدم عاملیت معلم بر ساختارهای اموزشی
مرسوم ،موجب تمرکززدایی و تنوع برنامه درســی در
اموزشوپرورش میشود .همانطور که بیان شد ،اساس
طراحی برنامه درسی و تعلیم محتوای درسی بر عهده
کسی است که این مسیر را طی کرده و اهداف مطلوب را
به دست اورده است و تاش میکند متعلم را در همان
مسیری که طی کرده ،تعلیم دهد .حال سوال اصلی این
است که ایا میتوان یک برنامه درسی واحد برای کل
کشور طراحی کرد؟ برای پاسخ به این سوال باید در مورد
حقیقت انسان کمی صحبت کنیم .از منظر حکمای
اسامی حقیقت انسان دارای دو من است :من عالی
و من دانی .من عالی انسان که همان نشئه الهی انسان
است و فطرت انسانی هم از بروز و ظهورهای همان نشئه
است ،یک امر واحد و ضروری و کلی در بین تمام افراد
انسانی است .اما انسان عاوه بر من عالی دارای من دانی
هم هست که حقیقت این من به نشئه مثالی انسان
ً
که امری نسبی و متکثر و جزئی است ،بازمیگردد .مثا
مسئله فرهنگها و زبانهای مختلف اقوام و مزاجهای
مختلف انسانی و ...به من دانی انسان برمیگردد .اگر
معلم بخواهد برنامهی درسی برای دانشاموزان طراحی
کند ،باید خودش واجد حقیقت علم در مرتبه عالی
و دانی انسان باشد .شناخت من عالی انسان یعنی
شناخت حقیقت الهی انسان که امری واحد و کلی و
باطنی است اما شناخت من دانی انسان یعنی شناخت
یک حقیقت متکثر و جزئی و نسبی.
بر اساس انچه بیان شد میتوان نتیجه گرفت ،نمیتوانیم
برای تمام انسانهای روی کره زمین یک برنامه درسی
208
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
معلمان ،احیاگر جایگاه معلمان
شکی نیست که جایگاه معلم بهصرف گفتن احیا
نمیشود و نیازمند فرهنگسازی در جامعه است.
ً
طبیعتا معلمان بهترین افراد برای تبیین جایگاه خود
در جامعه هستند .الحمداه معلم هنرمند در کشور
بسیار زیاد است .معلمی که جایگاه و منزلت خود را
میداند و از طرفی با مسائل تعلیم و تربیت اشنا است
و از طرف دیگر هنرمند اســت ،بهترین گزینه برای
احیای جایگاه راهبری معلم در جامعه است .معلمها
باید بتوانند با ابزار رسانه ملی که به نظر وسیعترین و
عمیقترین رسانه فعلی برای اثرگذاری است ،سخن
خود را به مسئولین عرصه تعلیم و تربیت برسانند.
معلمان باید با ابــزار رسانه به مسئولین بفهمانند
که معلم کارگر امــوزشوپــرورش نیست ،بلکه خط
مقدم تعلیم و تربیت دانشاموزان است که مسئولین
پینوشتها
Email: ebrahimrastiyan@gmail.com
[ .]1صحیفه امام ،جلد ،9صفحه 291
[ .]2ایه مبارکه 108سوره یوسف
209
سیاست و اجتماع
یکسان است و معلم بر اساس اقتضائات منطقهای
و قومی و فردی ،این اقتضائات کلی را به یک برنامه
جزئی تبدیل میکند .البته تکثر برنامه درسی که ذیل
معلم طراحی میشود ،برخاف تکثر در برنامههای
درســی مرسوم است که محور انهــا تکثر و نسبیت
محض است و هیچ وحدتی بر انها حاکم نیست.
یصاختیاه تشگگن
بهعنوان نیروهای پشتیبان باید به انها کمک کنند.
باید به مسئولین بفهمانند اموزشوپرورش ،یک فرزند
سرراهی نیست که برای دولت هزینههای سرساماوری
ایجاد کرده است ،بلکه اموزشوپرورش ،مهمترین امر
زیرساختی کشور محسوب میشود که رشد و تعالی و
پیشرفت یک جامعه منوط به ان است .همچنین به
خانوادهها تذکر دهند که هیچوقت معلم در امر تربیت،
جای پدر و مادر را نمیگیرد و مسئله اموزش و تربیت
کودکان بههیچعنوان قابل تفویض به دیگری نیست.
باید به خانوادهها اموزش دهند که معلم نه جایگزین
انهاست و نه رفیق فرزندانشان ،بلکه انسانی است
که زیر سایه انبیا به تعلیم و تربیت دانشاموزان اهتمام
ورزیده است .درنهایت به این نکته اشارهکنم که اگر
بتوانیم رسانههای رسمی و غیررسمی تعلیم و تربیت
کشور را در اختیار معلمان قرار دهیم ،بهتدریج معلمان
سلبریتیهای جامعه خواهند شد و سرعت رشد و
تعالی و پیشرفت جامعه را چند برابر خواهند کرد.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
رضا طاهرنیا
پژوهشگر هسته تعلیم و تربیت مرکز رشد
دانشاموخته کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه امام صادق؟
توجه به اداب معلمی از دیرباز در فرهنگ اسامی
و ایرانی ما جایگاه ویژهای داشته است .در ایران از
دوره مشروطه تا به امروز معلمان کشور از بین طاب
ســاعــی در م ــدارس مــوقــوفــه ،روحــانــیهــای محل در
مکتبخانهها ،دارالمعلمین ،دانشسراهای تربیتمعلم،
مراکز تربیتمعلم ،رشتهها و دانشگاههای تربیت دبیر
و درنهایت «دانشگاه فرهنگیان» تامینشده است.
«دانشگاه فرهنگیان» در دیماه سال 1390با تصویب
شورای عالی انقاب فرهنگی و با تجمیع کلیه مراکز
تربیتمعلم سراسر ایران تاسیس شد و از سال 1391
شروع به کار کرد .این دانشگاه هرچند نوپاست؛ اما متکی
به پیشینه صدساله مراکز تربیتمعلم در ایران است.
در اساسنامه «دانشگاه فرهنگیان» ،این دانشگاه چنین
تعریف میشود که «دانشگاه فرهنگیان» ،دانشگاهی
است برای تامین ،تربیت و توانمندسازی منابع انسانی
وزارت اموزشو پرورش ،پیشرو در اموزش ،پژوهش ،تولید
و ترویج علم نافع موردنیاز اموزشو پرورش ،سرامد در
اموزش و شایستگیهای حرفهای و تخصصی تربیت
محور. ... ،
در بیان علت تاسیس دانشگاه فرهنگیان چنین طرح
میشود که تربیتمعلم در کشور نیازمند به یک مجموعه
معین و مشخص است که این موضوع و نیاز جدی را
بهصورت تخصصی پیگیری نماید؛ در غیر این صورت
تربیتمعلم که باید یک دغدغه ملی باشد تبدیل به
یک امر طفیلی و دست چندم در کشور میگردد که
البته در زمان دانشگاه تربیتمعلم و دانشگاه خوارزمی
این اتفاق افتاده بود؛ بهنحویکه دانشجوها درسهای
تخصصی خود را در دپارتمانهای تخصصی خود در
دانشگاههای دیگر میگذراندند و سپس چند واحد هم
دروس علوم تربیتی میخواندند که فقط خوانده باشند
ً
و انصافا این رویه ،مطلوب برای تربیتمعلم نبود]1[ .
از دیگر سو بسیاری معتقدند اگر قرار است انچه در
سند تحول بنیادین اموزشو پرورش امده اجرایی شود،
در سوگ
شخصیت معلمی
اگر اسیبیاه دایشصاه فرینصیان رفع یشوید ،در اینده با
یسلن سطحنیصر و سکوار مواجه خواییم بود
210
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
این مهم تنها از طریق تربیتمعلمانی صورت میگیرد
که متناسب با این سند تربیت شدهاند [ ]2و ازاینرو
دانشگاه فرهنگیان برای تحقق این هدف باید یک
جامعیت کافی و کاملی از تجهیزات ،نفرات ،امکانات
و بسترها مهیا کند .بااینوجود ،دانشگاه فرهنگیان
بهعنوان نهاد تربیتمعلم ،دچار اسیبهای متعددی
است .در ادامه به تعدادی از مهمترین این اسیبها
پرداخته میشود.
شغل ...
معلمیِ ،
یکی از مهمترین نکات پنهانی که غیرمستقیم بر روی
سیاستگذاریها و تامین مالی امــوزشو پــرورش و
جریان تعلیم و تربیت در کشور تاثیرگذار است ،جایگاه
و اهمیت اموزشو پرورش در ذهن و نگاه مسئولین
کشور است؛ بهنحویکه بخش قابلتوجهی از ایشان
معتقدند که امــوزشو پــرورش یک دستگاه مصرفی
است و باید تا میتوانند هزینههای این وزارتخانه را
کاهش دهند .لذا این نگاه ،سبب به زاویه رانده شدن
مراکز تربیتمعلم و در حال حاضر دانشگاه فرهنگیان
شده است و برای تربیت و تامین معلم موردنیاز کشور
تصمیمات ،سیاستها و روشهایی اتخاذ میشود
که کمترین هزینهها را دربر داشته باشد؛ مانند استفاده
از ماده 28دانشگاه فرهنگیان ،طرح خرید خدمات
ً
اموزشی و ...که غالبا این موارد سبب ضربه مهلک به
کیفیت تعلیم و تربیت نسل اتی میشود .مقام معظم
رهبری ،اینکه دستگاههایی چون امــوزشوپــرورش
بودجهی کشور را میبلعند را افکاری انحرافی قلمداد
نمودند و میفرمایند:
ً
«بنده هم عمیقا به این حرف معتقدم که اموزشوپرورش،
ّ
ّ
مهمترین دستگاه مولد ماست؛ دستگاه مولد ،نه یک
211
سیاست و اجتماع
افکار انحرافی
یصاختیاه تشگگن
با توجه به نقش و جایگاه ویژه و منحصربهفرد معلمی
در تربیت یک نسل و تامین نیروی انسانی موردنیاز
پیشرفت و تعالی یک کشور ،اهمیت اینکه چه فرد یا
افرادی معلمان فرزندان این سرزمین باشند و یا چه کسانی
بر جریان تربیتمعلم تاثیرگذار باشند روشن میشود.
ازاینرو ،باید بر ورودیهای دانشگاه فرهنگیان چه در
بخش اساتید و مدرسان و چه در بخش دانشجویان،
ما کهای ارزشی و تخصصی حکمفرما باشد و نیروی
انسانی متفکر و متعهد و کارامد و دیندار و عاقل جذب
شود .اساتید این دانشگاه باید جزو شاخصترینها
و منطبق با معیارهای سند تحول باشند و از طرفی
افــراد در دانشگاه فرهنگیان نباید به نحو رابطهای،
سفارشی ،حزبی و سیاسی پذیرفته شوند چراکه این
عملکرد سبب بیانگیزگی افراد و اساتید شایسته و
فراری دادن ایشان از این دانشگاه خواهد شد]5[ .
در بخشی از تاریخ و سابقه نهاد تربیتمعلم در ایران
چنین نگاشته شده است که اساتید دارالمعلمین
در سال 1306از بهترینهای زمان خودشان در رشته
تخصصیشان بودند که برخی از این اساتید عبارتاند از:
• عباس اقبال اشتیانی ،معلم جغرافیای انسانی و
تاریخ (فارغالتحصیل از دانشگاه پاریس)
• محمود حسابی ،معلم فیزیک (فارغالتحصیل از
دانشگاه پاریس)
فرینگ و ایدیشه
دستگاه مصرفکننده» [« ...]3تا کید میکنم مسئولین،
دانشگاه فرهنگیان را که تولیدکننده معلم است جدی
بگیرند .هرچه میتوانند برای این سرمایهگذاری کنند .به
یک لحاظ ،اهمیت این دانشگاه از همه دانشگاههای
دیگر بیشتر است]4[ ».
اقتگاد و مدیریت
بشش قابل توجهن از مسئولین معتقدید که اموزشوپرورش یک دستصاه
مگرفن است و باید تا منتوایند یزینهیاه این وزارتشایه را کایش دیند.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
اساتید دارالمعلمین در ســال 1306از بهترینیاه زمان
خودخان در رخته تشگگنخان بودید.
از طریق واحــد دانشگاهی وجــود ن ــدارد ،مطابق با
ضوابط و مقررات وزارت امــوزشو پــرورش و از میان
دانشاموختگان سایر دانشگاهها و موسسات اموزش
عالی و پژوهشی سراسر کشور و حوزههای علمیه ،با
شرط گذراندن حداقل دوره یکساله مهارتاموزی
در دانشگاه فرهنگیان بامانع است».
از عبارات باا چنین برمیاید که کاربرد این ماده بخشی
و در موارد خاص است ،درحالیکه« ،اقای بطحایی»،
وزیر کنونی اموزشو پرورش از پذیرش 50هزار نیرو در دو
مرحله از طریق ماده 28برای سال 1398خبر دادند.
پرواضح است که تربیتمعلم مدنظر اساسنامه دانشگاه
فرهنگیان و سند تحول اموزشو پرورش ،حداقل به زمانی
چهارساله در بستر دانشگاه فرهنگیان نیازمند است و از
طریق یک دوره کوتاهمدت یکساله و کمتر از یک سال
نمیتوان معلم حقیقی تربیت نمود و استفاده گسترده از
این ماده ،ناقض ماهیت و کارکرد حقیقی این دانشگاه
با توجه به سند تحول و اساسنامه این دانشگاه است.
مقام معظم رهبری نیز دراینباره در دیدار فرهنگیان
در سال 1397در دانشگاه فرهنگیان بیان نمودند:
ّ
«البته گفته میشود که از بیرون کسانی را میگیرند،
ولی انیک عمل اضطراری است و در صورت ناچاری
ّ
کار
و اضطرار البته اشکال ندارد؛ علیااصول هم یک ِ
ّ
درستی نیست«...».دورههای اموزش کوتاهمدت هم
میگذارند که ّ
البته اینها خیلی کارساز نیست]7[ ».
برخی دیگر با ایده «نخبهگزینی از بین موجودین» ،هزینه
کردن برای تربیتمعلم را کار و هزینهای بیهوده میدانند؛
اما نکته کلیدی این است که تربیتمعلم بهخودیخود
یک تخصص ،مهارت و شخصیتسازی است که
باید افراد برای ان تربیت شوند و بیشتر جنبه تربیتی ان
مدنظر است تا جنبه و بعد اموزشی و نخبگی علمی و
• بدیعالزمان فروزانفر ،معلم ادبیات فارسی
در بسیاری از کشورهای پیشرفته و حتی در برخی از
کشورهای درحالتوسعه ،مثل پاکستان فقط دانشاموزان
دارای معدل الف میتوانند معلم بشوند .ولی متاسفانه
ً
در ایران در واقعیت امر دیده میشود که معموا هرکس
هیچجا قبول نمیشود ،به او پیشنهاد میشود برود
دانشگاه فرهنگیان.
برنامه درسی تربیت معلم
شیوههای تربیت معلم که با نیاز های و یــژه دورههــای
تحصیلی متنوع تناسب دارد و پاسخگوی نیاز های
انها است ،متفاوت است و باید در سیاستگذاریها،
دستورالعملها و طراحیها به این امر توجه شود .تربیت
معلمی که بخواهد منطبق با سند تحول اموزشو پرورش و
اساسنامهدانشگاهفرهنگیانتحققیابد،نیازمندبرنامههای
علمی و عملی و برنامههای درسی متنوع و خاقانه است
ً
و صرفا در سایه برنامه درسی معمول اتفاق نمیافتد]6[ .
در مقام نظر چهار نــوع برنامه درســی بــرای دانشگاه
فرهنگیان در نظر گرفتهشده است:
.1برنامه درسی رسمی مستقیم :سرفصلهای کتاب
.2برنامه درســی غیررسمی مستقیم :کانونهای
دانشجویی ،انجمنهای علمی دانشجویی و
تشکلهای سیاسی
.3برنامه درسی غیرمستقیم
.4برنامه درسی پنهان
ماده ،28استثنایی پراستثنا
در ماده 28اساسنامه دانشگاه فرهنگیان اینگونه
بیانشده است که« :تامین بخشی از نیازهای خاص
امــوزشو پــرورش در رشتههایی که امکان توسعه ان
212
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
افراد باید در یک محیط و فضای معلمپرور قرار گیرند
و پرورش یابند .وجه تمایز دانشگاه فرهنگیان با سایر
دانشگاهها ،ایجاد «شخصیت معلمی» است .مقام
ّ
معظم رهبری در این خصوص میفرمایند« :معلمی
یک حرفه ّفنی است ،یک کار هنری است؛ یادگرفتن
ّ
ازم دارد؛ اینجا شما معلمی را یاد میگیرید؛ انکه در
فان دانشگاه دیگر درسخوانده ،او این معلومات شما
را که در اینجا یاد گرفتهاید ندارد؛ چطور میخواهد
ّ
معلمی کند؟»[]8
سیاست و اجتماع
معیشتی در حد کفافشان نباشد ،ایشان مجبور میشوند
در شغل دومی که هم به منزلت اجتماعی ایشان لطمه
میزند و هم از توان و تمرکز روحی و فکری و جسمی
ایشان بــرای ایفای نقش سنگین معلمی میکاهد،
فعالیت کنند.
یک بازنگری جدی ...
معیشت و منزلت اجتماعی معلمان
در سابقه نهاد تربیتمعلم در ایــران در سال 1312
قانونی تحت عنوان «تربیتمعلم» به تصویب رسید و
مقرر شده بود که به اموزگاران و دبیران حق تاهل ،حق
مسکن و فوقالعاده خارج از مرکز نیز پرداخت شود.
مفاد این قانون و اجرای ان موجب گردید تا افراد بهتر
جذب شغل دبیری شوند ،حقوق و مزایای دبیران از
همه ادارات بیشتر شود و زمینههای گسترش مراکز
تربیتمعلم در تهران و دیگر استانها و شهرها فراهم
اید؛ اما امروزه بسیاری از معلمان نسبت به تبعیض و
بیعدالتی بین خودشان و کارمندان سایر دستگاههای
دولتی ابراز شکایت دارند .اگر حقوق معلمین ازلحاظ
213
یصاختیاه تشگگن
مدل اجرایی دانشگاه فرهنگیان نیاز به بازبینی جدی
دارد .پاسخگویی به نیاز منابع انسانی و عدالت اموزشی
هرگز نیازمند دایر کردن شعب این دانشگاه در سراسر
کشور نیست .تعداد پردیسهای دانشگاه فرهنگیان در
کشور نزدیک به یکصد واحد است و این اتفاق هم به
لحاظ تامین امکانات و هزینههای مدیریتی و نیروی
انسانی گرداننده این مجموعهها مشکلساز است و هم
به لحاظ عدم قابلیت مدیریت متمرکز .بهعنوانمثال
دانشگاه فرهنگیان هاشمی نژاد مشهد 600دانشجو دارد
و این برابری میکند با تعداد دانشاموزان یک دبیرستان!
این مدل اجرایی ،تحقق یک تربیتمعلم باکیفیت را به
تاخیر میاندازد؛ راهحل «دکتر مهرمحمدی» (سرپرست
سابق دانشگاه فرهنگیان) ،واحدهای معدود پرجمعیت
ً
(حدود 8هزار نفر) در هر منطقه از اموزش عالی (حدودا
10منطقه) است.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
در کشور ژاپن براه یر سن دایشاموز ،پنج معلم فعال یستند
و این در حالن است که یسبت سن به یک یا بیشتر ،میایصین
تعداد دایشاموزان به معلمین در مدارس ایران است.
کمبود معلم...کاش هیچچیز نداشتیم
اما معلم خوب زیاد داشتیم...
و اداره این دانشگاه با جایگاه سرپرست ،رویههای
غیرعلمی حقالزحمهایها ،قراردادیها ،مشکات
نومعلمان ،صاحیت و شایستگیهای معلمان ،عدم
درک و تجربه مسئولین تصمیمگیر از فضاهای واقعی
معلمی ،سیاسیبازی و سیاستزدگی در دانشگاه
فرهنگیان ،هیئتامنای پرمشغله دانشگاه فرهنگیان
و ...مواجه است اما در این نوشته ،بیشتر سعی شد تا
برخی از مهمترین مشکات نهاد تربیتمعلم کشور و
دانشگاه فرهنگیان تبیین شود.
در پایان بیان میشود که اگر کل نظام و مسئولین به
یک بسیج ملی جهت تربیت معلم روی نیاورند و اگر
مدیران عرصههای مختلف نظام تعلیم و تربیت،
تعریف درستی از مسئولیت خــود نداشته باشند؛
نسل تربیتشده ،نسلی نخواهد بود جز سطحینگر،
متحجر و سکوار]9[.
جهانی نسبت تعداد دانشاموزان
در حال حاضر ،استاندارد
ِ
به معلمان در مدرسه هفده به یک است و در کشور
ژاپن برای هر سی دانشاموز ،پنج معلم فعال هستند
و این در حالی است که نسبت سی به یک یا بیشتر،
میانگین تعداد دانشاموزان به معلمین در مدارس ایران
است .این وضعیت که به بحران کمبود معلم در ایران
تعبیر میشود ،بدین گونه است که در اموزشو پرورش
تا سال 1400با 300هزار کمبود معلم مواجه خواهیم
بود .این وضعیت که ریشه در عواملی از قبیل کمبود
بودجه اموزشو پرورش ،نوع فهم و اهمیت و روشهای
متفاوت مسئولین در برنامهریزیهای تامین نیروی
انسانی اموزشو پرورش ،فقدان برنامه بلندمدت جهت
تامین نیروی انسانی و ...دارد ،بر حوزههای اقتصادی،
فرهنگی ،ساختاری سیاسی و اموزشی-تربیتی تاثیر
میگذارد و میپذیرد .در این شرایط ،مسئولین به فکر
تامین معلم از روشهایی زودبازده از قبیل خرید خدمات
اموزشی ،نیروهای بازنشسته ،دانشجوهای سال سوم و
چهارم دانشگاه فرهنگیان ،استفاده از ظرفیت مدیران،
معاونان ،سرباز معلمین ،استفاده از ماده 28دانشگاه
ً
فرهنگیان و دورههای کوتاهمدت و ...افتادهاند که احتماا
اسیبهای عمیق ان در ایندهای نهچندان دور ،خود را
در تربیت نسل اتی نشان خواهد داد.
هرچند که نهاد تربیتمعلم کشور با مشکاتی دیگر
از قبیل فقدان نظام پژوهش در دانشگاه فرهنگیان،
موازیکاری و تقابلکاری بخشهای مختلف دانشگاه
فرهنگیان ،فقدان جایگاه ریاست در دانشگاه فرهنگیان
پینوشتها
Email: kashefmahdi313@gmail.com
[ .]1مهرمحمدی ،محمود .جلسه تودیع و معارفه سرپرست جدید دانشگاه
فرهنگیان ،اذر .139۶
[ .]2حجتااساموالمسلمین دادگر ،سید امیناه (مسئول نهاد نمایندگی
مقام معظم رهبری در دانشگاه فرهنگیان) ،1397 ،برنامه تلویزیونی پرسشگر.
[ .]3مقام معظم رهبری ،بیانات در دیدار معلمان سراسر کشور.1385/02/12 -
[ .]۴مقام معظم رهبری ،دیدار با فرهنگیان و دانشجومعلمان دانشگاه
فرهنگیان.139۶/2/17 ،
[ .]5حجتااسام دکتر فیضی پور ،علیاصغر ،1397 ،جلسات «تاریخ
تربیتمعلم در ایران» هسته تعلیم و تربیت مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟ .
[ .]۶مهرمحمدی ،محمود (سرپرست سابق دانشگاه فرهنگیان)،1397 ،
برنامه تلویزیونی پرسشگر.
[ .]7مقام معظم رهبری ،دیدار معلمان و فرهنگیان .95/2/13
[ .]8مقام معظم رهبری ،بیانات در دانشگاه فرهنگیان.1397/02/19-
[ .]9حجتااسام دکتر فیضی پور ،علیاصغر ،1397 ،جلسات «تاریخ
تربیتمعلم در ایران» ،هسته تعلیم و تربیت مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟.
214
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
مجتبی جوادی
پژوهشگر حلقه حکمرانی علوم اجتماعی مرکز رشد
دانشجوی دکتری مدیریت دولتی دانشگاه امام صادق؟
215
فرینگ و ایدیشه
حکمراین حبابی پژویش ،پژویش را به یک کااه لوکس
تبدیل منکند که فقط ،لذت چنددقیقهاه دارد
سیاست و اجتماع
ُ
باب پژوهش
ح
ِ
یصاختیاه تشگگن
یکی از دغدغههای همیشگیمان در حباببازی ،زیاد
کردن حبابها بود .برادرم ،که از من بزرگتر است ،یک
خودکار بیک مخصوص این بازی کنار گذاشته بود.
با اینکه دوران ابتدایی مشقها را با مداد مینوشتم،
ولی وقتی هوس حباببازی سرمان میزد سریع یک
خودکار بیک جفتوجور میکردم .دوست داشتیم
حباب درســت بکنیم؛ بعدش یکییکی دنبالشان
کنیم و بترکانیم .یک خــودکــار بیک ،یک پیاله پر
از اب و مقدار کمی مایع ظرفشویی کارمان را راه
ً
میانداخت .البته اخیرا که در ترافیک چراغقرمز بودم،
دیدم که دستفروش دستگاهی دستش بود شبیه تفنگ
کمری؛ ماشه را میچکاند و حباب را میفشاند .بله
ً
این روزها حبابسازی هم حرفهای شده؛ مثا همین
حبابهای اقتصادی که امروزه همه کاسه و کوزهها را
ً
سرش میشکنند ،یا مثا حبابهای پژوهشی؛ طرف
ََ
یک نفس چندین حباب مقاله و کتاب تولید کرده
است .یا حرفهایتر از این ،طرف با سرمایهگذاری بسیار
زیاد ،جریان پژوهشی حبابی راه انداخته و پژوهشگرانی
استخدام کرده که همگی حباببازی میکنند؛ ولی
ً
واقعا پژوهش غیرحبابی یا جریان پژوهشی غیرحبابی
چگونه میشود؟ بیدل دهلوی در یک مصرع دلها را
روانه دریا کرده؛ و حباب را مقابل موج قرار داده ،هزار
مــوج کمربسته در کمین حــبــاب ...بهعبارتدیگر
غیرحباب بودن ،یعنی موج بودن.
اصل کار ما با لوله خودکار بود؛ مغزی خودکار را درمیاوردیم،
مقداری مایع ظرفشویی داخل کاسه میریختیم و
کمی اب را با ان به هم میزدیم؛ یکطرف لوله خودکار
را داخل مخلوط اب و ریکا کرده و بیرون میاوردیم و از
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
ساختن موج پژویشن یعنن یمان سرمایهگذاره حقیقن
روه پژویش که با جلوهگره حبابی پژویش در تضاد است.
که :در محیط از خودنماییها نمیگنجد حباب)...
و درنهایت میترکد؛ اگرچه در ساختن این حبابها
سعی میکنند مایع ظرفشوییاش را زیادتر کنند ،یا
لوله خودکارش را عوض کنند و ابش را کموزیاد کنند
تا این حبابها بیشتر شوند و ماندگار؛ ولی نمیشود؛
چراکه :میرود از موج بر باد فنا نقش حباب . ...شاید
ً
اصا علت ایجاد این حبابها ،همان شکست موج
باشد؛ یعنی :شکست موج ُب َود باعث بنای حباب...
موج پژوهش ،سرمایهگذاری حقیقی روی پژوهش
یا حکمرانی کوثری پژوهش ،ناشی از رشد طبیعی
پژوهش است .برای ایجاد پژوهشگاه ،باید بنیان و
فضای پژوهش را ایجاد کرد؛ و انهم پژوهشگر و فضای
او است .بهعبارتدیگر ،پژوهشگاه ،از جمع شدن
پژوهشگران گرد هم ایجاد میشود و پسینی است؛ نه
اینکه اول پژوهشگاه بزنیم و سپس پژوهشگران را جمع
بکنیم .در نگاه کوثری به پژوهش ،فرد پژوهشگر بسیار
مهم است و همهچیز روی ان چیده میشود و باا
میاید تا اینکه میشود :گروه ،پژوهشکده و پژوهشگاه.
بعدها دیگر به بازی چنددقیقهای عادت کرده بودیم
و دنبال زیاد کردن و تکاثر حباب نمیرفتیم ،چون
فهمیدیم که چنین انتظاری از ان درست نبوده است.
یکدفعه لوله خودکار را داخل کاسه اب و ریکا گذاشتم
و دیگر بیرون نیاوردم ،داخل همان کاسه فوت کردم،
ّ
چیز جدیدی کشف کرده بودم .کلی حباب روی کاسه
خیلی ذوق کردم؛ ولی بازهم میدانستم که
درست شد.
َ َ َّ َّ َ ُ َ
َ
ُ
ُ
ً
َ
رفتنی هستند« :فاما الزبد فیذهب جفاء» ...مرجعیتهای
مرجعیتی که به درد مردم بخورد
حبابی رفتنی هستند،
َ ُ ُ
ایجاد میشود و میماند َ«و َا ّما ما َی َنف ُع ّ
الن َاس ف َیمکث
َ
رض»(سوره مبارکه رعد ،ایه .)17
فِی الا ِ
طرف دیگر فوتش میکردیم تا حباب درست بشود؛ فقط
ََ
با یک نفس 10 ،تا حباب میساختیم؛ هرچه حباب
بیشتر ،ما دلخوشتر؛ حباب که بودنش با نبودنش یکی
است ،فقط به درد بازی چنددقیقهای میخورد؛ دوست
داشتیم حبابهای ما بیشتر بمانند ،ولی نمیشد؛
مثل همین سرمایهگذاریهای حبابی روی پژوهش یا
دقیقترش حکمرانی حبابی پژوهش ،که به قول مرحوم
«قانعیراد» در کتاب «اجتماعات علمی و دانشگاه
ایرانی» ،بهجای ساختن بنیانهای علم ریختن منابع
مالی برای ساختن پژوهشکده و ...را ترجیح میدهند.
ً
البته مثل بازی ما که سعی میکردیم مثا با زیاد کردن
مقدار ریکا در ماده حباب یا کارهای دیگر ماندگاری
حباب را باا ببریم ،برخی نیز سعی دارند این حبابها
را شکیل کنند و زینت دهند و ماندگارشان نمایند؛ ولی
کاش میشد ،نه ...نمیشود؛ کمکم که بزرگتر شدیم
فهمیدیم حباب ،حباب است!
رشد و پیشرفت علم و پژوهش بهصورت حبابی پیش
نمیرود ،باید موج پژوهشی ایجاد کرد .ساختن موج
پژوهشی یعنی همان سرمایهگذاری حقیقی روی پژوهش
که با جلوهگری حبابی پژوهش در تضاد است .پول
هنگفتی میریزند تا فان رشته را راه بیندازند ،ساختمان
پژوهشگاه را میزنند سپس برایش سه پژوهشکده و
بــرای هر پژوهشکده سه گــروه تعریف میکنند و در
مدت بسیار اندکی حدود 20نفر هیئتعلمی میگیرند؛
یعنی همهچیز از همان پول اولیه و از باا به پایین
ً
شروع میشود .کاری به این ندارند که اصا پژوهش
یعنی چه؟ علم چگونه تولید میشود؟ و این میشود
که در مــدت بسیار انــدک حبابی درخـشــان ،اظهار
مرجعیت کرده و چند زمانی بر خود میبالد (تا حدی
216
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
217
اقتگاد و مدیریت
Email: Javadiisu@gmail.com
فرینگ و ایدیشه
پینوشت
سیاست و اجتماع
پژوهشی که به درد مردم
میخورد ،مرجعیت کوثری
پـیــدا میکند و میماند.
جریان حکمرانی کوثری
پژوهش را میتوان در قالب
یک مثلث نشان داد ،که
کــار حکمران تنظیم مناسبات سه ضلع ان است
(شکل فوق).
اگر هرکدام از این سه ضلع وجود نداشته باشند یا با
همدیگر مرتبط نباشند ،حبابهای پژوهشی ایجاد
خواهند شد .شان و اعتبار حبابهای پژوهشی که
بالکل مجازی است؛ تابوتوان رقابت با پژوهش حقیقی
را نخواهد داشت و اینجاست که شروع میکند تیشه
به ریشه پژوهش حقیقی زدن؛ تا خودش زنده بماند.
ً
در پژوهش کوثری اوا شخص پژوهشگر و استقال
ً
علمی وی مهم است ،ثانیا پژوهشگر در داخل موسسه
و مکتب خودش دیده میشود و نمیتوان او را از ان
ً
خارج کرد چون مثل ماهی درون اب است؛ ثالثا بانی
پژوهش بر اساس نیازها و دردهای خودش وارد تعامل
با پژوهشگر داخل موسسه میشود؛ و راهحل دردهایش
را میخواهد نه تولید حباب پژوهشی .دراینبین ،کار
حکمران پژوهش هم تسهیلگری این روابط سهگانه
است .از طریق این حکمرانی پژوهش طبیعی ،قوام
پژوهش و بنای علم تضمین خواهد شــد؛ ولــی کار
سادهای نیست و هنوز باید روی ظریفکاریها و مدل
اسامی-ایرانی ان کار کنیم.
حکمرانی حبابی پژوهش ،پژوهش را به یک کاای لوکس
تبدیل میکند که ارزشش مثل همان حباببازی ما،
لذت چنددقیقهای است؛ و اگر حکمرانی حبابی در
یصاختیاه تشگگن
پژوهش رها نشود ،حکمرانی
حبابی در کل حا کمیت
(شــایــد بـتــوان گفت و من
دوست دارم بگویم حکمرانی
نفتی) هم رها نخواهد شد.
هر کاری هم بکنیم حباب،
حباب است؛ انتظار ماندگاری و ثبات از ان نمیرود.
گویا انقاب اسامی رهنمودهای کوثری فراوانی برای
حکمرانی کلی و حکمرانی پژوهش به ارمغان اورده
اســت؛ که مثل مــوج تاطم همیشگی دارد؛ و همه
حباببازیها را پس زده است؛ ولی باید به انها توجه
کرد و دل سپرد.
ً
یکبار حباببازیام را با لوله پولیکای تقریبا ده
اینچ و یک تشت بزرگ پر از اب و ریکا انجام دادم؛
عجب حــبــابهــای بــزرگــی درس ــت مــیکــردم ،ولی
خیلی نازکنارنجی بودند و زود میترکیدند .به قول
سهراب سپهری خیلی نگران و مضطرب بودند (به
حباب نگران لب یک رود ،قسم)...؛ ولی وقتی انها
را روی اب تشت درست میکردم دقایق بیشتری تاب
میاوردند؛ ولی داستان حباببازی من ،بازهم تراژیک
شد .امیدوارم داستان حکمرانی پژوهش در کشور قبل
از اینکه تراژیک بشود فرق حکمرانی تکاثری (حبابی) با
حکمرانی کوثری پژوهش (حقیقی و طبیعی) را در خود
بنگارد و مسیرش را نقاشی کند و سپس ان را بپیماید.
مجید محمدزمانی
پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟
دانشجوی دکتری سیاستگذاری فرهنگی دانشگاه خوارزمی
پرده اول :سینمای حسرت
«مظفرالدینشاه» که صدسال پیش ،اولین سینماتوگراف
ً
را بهعنوان سوغات فرنگ به ایران اورد ،قطعا نمیدانست
که این جعبه جادو چه بر سرخودش و چه بر سر این
ملت خواهد اورد .اوایل ،این میهمان ناخوانده فقط
وسیلهای بود برای سرگرمی و به رخ کشیدن شکوه دربار
قجری ،اما کمکم فهمیدند که این جعبه جادو ،میتواند
روایتگر زندگی یک ملت باشد .با تاسیس اولین سالن
سینما انهم در گراند هتل الــهزار در ،1320کمکم
سینما از کاخهای درباری به میان مردم تهران سرک
ً
کشید و مثا شد کاای عمومی ،اما چه عمومی؟!
جریان غالب سینمای دهــه 30تا 50ای ــران ،یک
سینمای سفارشی و وابسته بود .سفارشی بود ،چون
ابزار نمایش تجددخواهی پهلویان بود و وابسته بود،
چون بهجای تعلق به ملت ،چشم به سینمای مبتذل
غربی داشت« .فیلم فارسیهایی» که فقط زبان فارسی
را یــدک میکشیدند ،امــا هیچ پیوندی با مسائل و
فرهنگ جامعه ایرانی نداشتند؛ یک سینمای هرزه،
پر از داستانهای تکراری ،سطحی و کوچهبازاری و
بهدوراز واقعیتهای اجتماعی ان روز ایران .در ان خبری
از فقر فرهنگی ،اسارت استقال و ازادی ،اختافات
طبقاتی ،بیعدالتی و فراموشی ارزشهای انسانی و
دینی نبود؛ نه بیانگر حقایق امروز اجتماعی بود و نه
زمینهساز واقعیت اینده .مخدری بود برای حفظ قدرت
طبقه حاکم و مسکنی بودن برای فراموشی ناخوشیهای
روزمره مردم؛ برای همین ،این سینما مشتری خاص
خودش را داشت.
البته در این سینما چند قهرمان بودند که خشمشان
دلخوشیای برای فریادهای خاموش یک ملت بود،
اما به قول «النادر کالمعدوم» هنوز حسرت سینمای
ملی در دلها مانده بود!
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
سی نما در چهل نما
مشاطبین کم؛ اما فعال و پیشروه سینما ،تنها
بلوغ ذائقه
ِ
اکسیر حیاتبشش موجود سینماه ملن است
218
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
سیاست و اجتماع
219
یصاختیاه تشگگن
انقاب که شد ،عدهای برای تاسیس سینمای مردمی
انقاب دستبهکار شدند .هنوز نه مسئولین و نه
هنرمندان جای خود را در هنر انقابی پیدا نکرده بودند
که در سال 61جشنواره فجر ،برای تشویق هنرمندان
جوان سینمایی تاسیس شد و حوالی سال 62فارابی
برای حمایت و هدایت بر تولیدات سینمایی تاسیس
گردید .در تکاپوی سینمای مردمی انقابی بودیم که
با سینمای درباری پهلوی زمین تا اسمان فرق کند!
با داغ شدن تنور جنگ تحمیلی ،سینمای دفاع مقدس
بهراحتی خود را از فیلمهای جنگی دنیا متمایز کرد و
ازاینرو ،نیازی به الگوهای خارجی در این حوزه حس
نمیشد .سینمای ملی ما ،مسئلهاش مقاومت یک
ملت مظلوم بود ،منظر دوربینش وقف زیباییهای
یک ملت شده بود و قهرمانش ،خاکنشینان افا کی
بودند؛ و هنرمند ان رزمندهای بود پشت خا کریز که
دست به ماشهی دوربین ،روایتگر امروز بود برای فردا.
مسئلهشناسی دقیق سینما ،اخاص هنرمند و هویت
اسمانی مستقل فرم اثر ،موجب اتحاد حداکثری سهگانه
هنر ،هنرمند و تاثیر هنر بر مخاطب شده بود .اما این
طفل نوپای سینمای ملی ،تازه داشت قد و قامت
پیدا میکرد که او را با غولهای بیشاخ و دم سینمای
ً
جهانی مقایسه کردند و مثا به فکر عاج افتادند؟!
اوایــل دهه ،70سینما نیز همچون بقیه عرصهها از
خصوصیسازی بیحسابوکتاب بینصیب نماند
فرینگ و ایدیشه
پرده دوم :سینمای دولت
و سروکله اقتصاد پیدا شد .با کاایی شدن سینما،
فیلمهای گیشهای جایگزین فیلمهای اصیل شدند و
ستارهسااری جایگزین اندیشهسااری ،و البته چند
فیلم منتقد این وضعیت هم بودند؛ ولی انچه بهجایی
نرسد فریاد است!
باروی کار امدن دوره اصاحات و قدرت بخشیدن به
ً
اصناف ،خصوصیسازی در تولید عما به منجر به
خصوصیسازی در اداره شد و با ساماندهی اکرانهای
ً
خارجی و تشویق سینمای اقتباسی ،عما سینما ملی
بیهویت گردید .چند وقتی سینماها بهظاهر رونق
گرفتند و پردیسها ساخته شدند؛ اما این سینمای غیر
ملی در بلندمدت برای عامه مردم جامعه جذابیتی
نداشت .اواسط دهه 80بود که به اسم رئالیسم و در
هوس تندیسهای خارجی ،چوب حراج به افتخارات
ارزشی و ملی خود زدیم و خیانت ،حماقت و فا کت
را چنان نشان دادیم که حتی خودمان ،دروغش را باور
کردیم .بعدها هم کمی به فکر جوانها و جوانههای
جدید سینما افتادیم!
کاایی کردن سینما ،بیقیدسازی هنرمند و هویتزدایی
از سینمای ملی موجب رشد قارچگونه سوداگرانی
شد که تمام هدفشان فروش در گیشه ،ترویج ابتذال
و وطنفروشی بود و وضعیتی پیش امد که نه مردم،
نه نظام و نه حتی هنرمندان از ان احساس رضایت
نمیکردند؛ وضعیتی پیش امد که هنرمند ،اثر هنری
اقتگاد و مدیریت
اواسط دیه 80بود که به اسم
رئالیسم و در یوس تندیسیاه
خـ ــارجـ ــن ،چـ ــوب ح ـ ــراج به
افتشارات ارزخــن و ملن خود
زدیم.
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
سیاستیاهمیلندولتیاسبب
خکلگیره سینماه غیرملن،
بییویت ،خنثن و بیاثره خده
که ینوز با اکثر مشاطبینش در
جامعه بیصایه است،
دزدی ،رشوه ،قاچاق و زد و بند ایجاد شده است .یک
نمایش سطحی شعاری با بنبست نشان دادن همه
راهحلها و ویرانسازی همه امیدها!
همچنین ،صد افسوس که در این سالها دغدغه تربیت
هنرمند ملی نداشتیم؛ چراکه هنر ملی از هویت مستقل
هنرمند ،وارسته بودن او از شهرت و ثروت و وابسته و
دلبسته بودن او به ملت و ارزشهایش برمیخیزد و
در این صورت است که او میتواند فرم و قالبی خاص
از ملت و برای ملت خود بیافریند.
بااینحال ،هرچند بسیاری از هنرمندان و اثار سینمایی
از امروز و فردای جامعه خود فاصله گرفتهاند ،ولی
مخاطب کم اما فعال سینما در حال تغییر و تقویت
است .مخاطبی که از سینما فراتر از سرگرمی موقت
انتظار دارد .سینمایی که مسائل جامعهاش را دقیق
میبیند و دردمندانه وارد میدان حل و مبارزه میشود.
با نگاهی به ارای مردمی فیلمهای جشنوارههای
فجر در چندساله اخیر متوجه میشویم که مخاطب
فــعــال جایگزین مخاطب منفعل شــده و ذائـقــه او
تغییر کــرده اســت ،بهطوریکه در برهوت فیلمهای
بیخاصیت جشنواره فیلم فجر ،97هر پنج فیلم
منتخب ارای مردمی (متری شش و نیم ،غامرضا
تختی ،سرخپوست ،ماجرای نیمروز ،2شبی که ماه
کامل شد) با همه تفاوتها و ضعفهایشان بیانگر
دغدغهها و مسائلی چون اسیبهای اجتماعی ،ایثار،
استقال ،مقاومت و امنیت این سرزمین بودند .این
و تاثیر هنر بر مخاطب از هم فاصله گرفته و هرکدام
ساز خود را کوک کردند.
باید گفت در این سالها سیاستهای میلی دولتها
سبب شکلگیری سینمای غیرملی ،بیهویت ،خنثی
و بیاثری شده که هنوز با اکثر مخاطبینش در جامعه
بیگانه است ،البته بگذریم از انگشتشمار فیلمهای
اصیل مسئلهمند اجتماعی و دفاع مقدس که برخاف
این جریان ،حرکت و مقاومت کردند!
یصاختیاه تشگگن
پرده اخر :سینمای ملت
جریان غالب سینمایی بیهویت امروز ما ،نه همچون
سینمای امریکا راهحل برای اینده دارد و نه همچون
سینمای اروپا به طرح مسائله میاندیشد .نه تاریخ دارد
و نه اینده میسازد .نه واقعیتنماست و نه واقعیتساز.
نه به افتخارات جامعه خود در علم ،امنیت ،ازادی،
استقال و معنویت میبالد و نه عرضه نقد کمکاریها
و کاستیها را دارد .نه مظلومیت تاریخی این ملت را
نشان میدهد و نه فرهنگ غنی این سرزمین را به رخ
دیگران میکشد و ازاینرو ،خروجی انیک سینمای
پرمدعا و درعینحال ،خنثی و بیاثر برای امروز و فردای
جامعه است .بهطور مثال با نگاهی اجمالی به فیلمهای
جشنواره فجر ،97از منظر اقتصاد ،تولید و اشتغال
بهعنوان مسئله روز جامعه ،میتوان بیخاصیت بودن
این سینما را لمس کرد .تولید ،اشتغال و ثروت در این
فیلمها یا وجود ندارد و یا اگر هست بر اساس فساد،
220
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
پینوشتها
Email: mjmzamani@gmail.com
221
سیاست و اجتماع
مطلب ،نشان از عطش مخاطب نسبت به سینمای
اصیل مسئلهمند و ارزشمدار است که البته هنوز در
پی ان سیراب نشده است.
شاید امروز ،بلوغ ذائقه مخاطبین کم اما فعال و پیشروی
سینما ،تنها اکسیر حیاتبخش موجود سینمای ملی
باشد؛ تا بهمرور در گام دوم انقاب شاهد شکلگیری
«سینمای جمهوری اسامی ایــران» باشیم ،چراکه
مخاطب پیشرو میتواند سینمای پیشرو را شکل داده
و هدایت کند و با ایجاد سینمای پیشرو ،گفتگو با
مخاطبین عامه شکل خواهد گرفت.
نزدیک نمودن جامعه هنری به مسائل واقعی فردای
جامعه ،تقویت بلوغ ذائقه مخاطبین و تسهیل ارزشیابی
مداوم مخاطبین فعال از اثار هنری ،از نیازهای امروز
سینمای جمهوری اسامی ایران است .عدالت توزیعی
در عرصه هنر ،موجب بعثت هنرمندان مستعدی از
سراسر ایران میگردد که با لمس مسائل واقعی جامعه،
برای فردای جامعه ازادانه تدبر کنند .حفاظت از استقال
فرم سینمای ملی در برابر تهاجم سینمای بیگانه ،موجب
یصاختیاه تشگگن
حفاظت و تقویت تدریجی ذائقه مخاطبین میگردد
و تاش برای تربیت هنری مخاطبین بهمنظور تربیت
انسانی ،سبب رشد بلوغ ارزشیابی هنری مخاطبین
ملی میگردد .بنابراین عدالت توزیعی هنر ،استقال
فرمی و تربیت مخاطب ،سه رکن ضروری سینمای ملی
برای اتحاد دوباره هنرمند ،هنر و مخاطب ملی است.
سینمای جمهوری اســامــی ،سینمایی اســت که
هنرمند مردمی ِ دغدغهمند ان ،با ساخت اثر هنری
اصیل ،مسائل «جمهور» را در قاب ارزشهای اسامی-
ایرانی برای تربیت مخاطب ملی طرح و نقد میکند،
سینمایی که نهتنها پیشران جامعه خود از گردنههای
اتی روزگار است ،بلکه نقطه امید مخاطبین جهانی
برای رهایی از بنبست امروز سینمای دنیا و وضعیت
اسفبار جامعه جهانی خواهد بود.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
محمدمهدی حسینزاده
پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟
دانشاموخته کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه امام صادق؟
«در دگرگونی حالها
جوهره مردان (انسان) شناخته میشود» []1
معروف است که میگویند وقتی مراحل ساخت یک فیلم
به اتمام رسید ،فیلم تمام نشده بلکه تازه متولد شده
است؛ اما فیلم تولد دومی هم دارد و ان وقتی است که
اکران عمومی ان به پایان رسیده باشد .گذر زمان ثابت
میکند که ایا فیلم بهمثابه یک موجود زنده اجتماعی
و یک اثر دگرگونساز فرهنگی و هنری ،میتواند زندگی
و رشد کند یا با پایان اکران به بایگانی تاریخ سینما
سپرده میشود؟! فیلمهای ماندگار در تاریخ سینمای
ّ
جهان که همچنان زنده و مولد هستند در رویهی اول
برای مخاطب عام و سرگرم کردن او ساخته شدهاند
اما در سرگرمی متوقف نماندهاند .این فیلمها پس از
پایان اکران همچنان و همیشه قابل دیدن و تجربه کردن
هستند .راز ماندگاری این فیلمها در بازسازی باورپذیر
برشهایی واقعی-خیالی از زندگی است که در عین
ُ
سرگرمکنندگی ،تداعی فرمیک تجربهها ،احوال و انات
انسان در بطن زمان ،وقایع و فضاست .چنین خطی
هیچگاه رنگ کهنگی و کدورت به خود نمیگیرد.
جشنواره فیلم فجر ،97چند فیلم خوب داشت که
در میان انها یک فیلم درخشانتر از بقیه بود .این فیلم
ً
اگرچه در جشنواره خصوصا در بخش جوایز ،بیش
و کم مهجور ماند اما بیشک یکی از فیلمهای الگو
و ماندگار در سینمای ایران خواهد شد .فیلمی که
همچون موجودی زنده با تماشا گر خود تعامل دارد؛
میتوان بارها تماشایش کرد ،از ان لذت برد ،سرگرم شد
و سینما اموخت و با ان کمی از خود بیرون امد و در
عین حال کمی به خود نزدیکتر شد« :سرخپوست»[.]2
زیستن در جهان
سرخپوستها
سرخپوست ،اگرچه فیلمن است که در گذخته تاریخ ایران
رخ مندید؛ اما بهخدت متعلق به امروز است
222
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
223
سیاست و اجتماع
ماجرای فیلم از این قرار است که زندان دورافتادهای
در زمان شاه به خاطر ساخت باند فرودگاه باید تخریب
شود .رییس زندان -سرگرد -با بازی نوید محمدزاده
در پی انتقال زندانیان به مکانی دیگر است و در این
بین قرار است به خاطر لیاقتش ترفیع بگیرد .در حین
انتقال ،سرگرد متوجه غیبت یکی از زندانیان میشود که
داخل زندان مخفی شده است .مددکار زندان (پریناز
ایزدیار) ،پرونده زندانی مفقود شده را که محکوم به
اعدام است ،برای رییس زندان شرح میدهد و سرگرد
در جستجوی فراری در زندانی خالی برمیاید .قصه
بهسرعت اغاز میشود .فیلم تا انتها ،تعامل میان سه
شخصیت زندانی مفقودشده-احمد سرخپوست
سرگرد و مددکار زندان است .چگونگی روابط میاناین سه ،کنشهای انان و خرده داستانهای اطرافشان
مسئله فیلم تا انتهاست.
سرخپوست ،فیلمی است که برای مردم ساخته شده
است .یک قصه پرتعلیق دارد که تماشا گر را تا انتها
حفظ میکند و حتی برای لحظهای تعلیق و دلهره
درونی شخصیتها و فضا از دست نمیرود .فضای
زندان در ظاهر ارام و سوتوکور و در باطن خروشان و
هولناک است و دیالکتیک میان این دو به وجود اورنده
تعلیقی دائمی در فیلم است .این فیلم نه تجاری است
نه روشنفکری .نه به نفع سرگرمی به ورطهی ابتذال
میافتد و نه به نفع هنر ،از سرگرمی فروگذار میکند.
تماشاگر سرخپوست اگر فقط به دنبال سرگرمی باشد،
به معنای درست و سینمایی کلمه ،سرگرم میشود و
یصاختیاه تشگگن
اگر کمی حس شفافتری داشته باشد ،فیلم او را به
سیر در جهانی دیگرگون میبرد .سرخپوست دعوی حل
مسائل غامض فلسفی یا طرح فلسفه اخاق جدید
برای بشر امروز و از این قبیل حرفها را نــدارد .تنها
تماشاگرش را با قصهگویی و فضاسازی در تجربهای
حضوری و عمیق سهیم میکند .تجربهای ناخودا گاهانه
و ناهشیارانه که گوشهای پنهان از درون شخصیتها
را به تماشا گر نشان میدهد و همذاتپنداری او را
برمیانگیزد.
سرخپوست فیلم «انسان» است با پستی و بلندیهای
وجودش؛ ترس ،تعلیق ،دلهره ،رنج ،عشق -عشقی
عفیف و نه بیپروا-انجام وظیفه و سرانجام بخشش
بــه نفع عــدالــت .ســرگــرد بــه خاطر انــجــام وظیفه در
جستجوی «احمد سرخپوست» است؛ اما مواجهه با
مددکار و تجربه عشقی شرمگنانه و انسانی ،چیزی را
درون او زنده میکند .اگرچه فضای سهمگین زندان
و ماجرای ترفیع ،خاف این را گواهی میدهد .تحول
شخصیت سرگرد ،ساده و ارام و اثرگذار در میان این
دو وجه متضاد رخ میدهد .پان روبرو شدن سرگرد با
خانواده احمد سرخپوست و بعد تنها شدن و زندانی
اتفاقی سرگرد در سلول و ترس و دلهرهاش از باز
شدن
ِ
ِ
نشدن در زنگزده ،اغاز ورود به پیچیدگیهای درون
اوست .وقایع کوچک فیلم ،ما را ایه به ایه به سرگرد
نزدیکتر میکند .تضاد میان وجه وظیفهگرا و وجه
عاطفی و تقابل میان شخصیت سرگرد و مددکار در
عین وابستگی عاطفی ،تماشاگر را دائم در میان این
اقتگاد و مدیریت
«سرخپوست» یه تجاره است یه
روخنفکره .یه به یفع سرگرمن
به ورطهه ابتذال منافتد و یه
به یفع ینر ،از سرگرمن فروگذار
منکند.
ق
د
ه
یا
سر
ل.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
سرگرد ،همچنان نفس میکشد .او نمیخواهد تسلیم
شود .چوبهی دار نیز تا پایان همچون یک شخصیت،
هولنا ک و البته شرمگین از اینکه باید بیگناهی را
مجازات کند ،از پا نمینشیند .تکتک اجزا به منطق
شخصیتها و کل اثر پیوند میخورد و اینگونه است
که بهتدریج ،جهان سرخپوستها برپا میشود .جهانی
یک سر حرکت ،کنش ،تعلیق و تحول که ما را به جوهره
انسانی شخصیتها میرساند و تجربهای سهمگین
را برای ما فراهم میاورد .در یکی از نماهای فیلم ،از
نقطه دید احمد سرخپوست چشمان متحیر سرگرد را
تماشا میکنیم .حیرت و تعلیقی دائمی که همچنان
و تا همیشه با تماشا گر میماند .حیرت میان انجام
وظیفه و عشق ،قانون و عدالت.
سرخپوست ،اگرچه فیلمی است که درگذشته تاریخ
ایران رخ میدهد اما بهشدت متعلق به امروز است.
فیلم ما را با گوشهای از تاریخ همراه میکند .فضای
سنگین یک زنــدان دورافــتــاده در زمــان شاه و حکم
اعدام برای بیگناهی که از ظلم اربابان محلی به تنگ
امده است؛ اما فیلم در این تاریخ متوقف نمیماند و
وجوه معلق نگه مــیدارد .این تعلیق ،ارامارام ،وجه
روشن و سپید وجود سرگرد را ظاهر میکند .تا جایی
که در یک پان مجبور میشود به خاطر باران شدید،
لباس نظامی را از تن به دراورد و به قول خودش لباس
ادمیزادی به تن کند.
احمد سرخپوست ،تنها شخصیتی نیست که مرام و
مسلک سرخپوستها را دارد؛ بلکه سرگرد و مددکار هم
هر کدام نوعی سرخپوست هستند .هر شخصیتی در
این فیلم با کنشمندی سازشناپذیری به دنبال هدف
ً
خود حرکت میکند و مطلقا تسلیم نمیشود .در این
میان ،احمد سرخپوست ستیهندهتر از دیگران .چراکه
در عین بیگناهی ،حکم اعدامش صادر شده است.
سرگرد برای حفظ ابرو و سابقه حرفهای با هر ترفندی
وجببهوجب زندان و سوراخ سنبههایش را به دنبال
او میگردد و مددکار با همه وجود مقابل سرگرد است و
در پی اثبات بیگناهی اعدامی؛ اگرچه مخفیانه و دور
از چشم سرگرد .اشیاء نیز از این منطق جدا نیستند.
بعد از ُپر شدن زنــدان از گازهای ّ
سمی ،قورباغهی
احمد سرخپوست در گــوشــهای از اتــاق استراحت
224
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
Email: mn.zadeh@gmail.com
ُ
[ .]1فی َت ّقلب الحوال ُع ِل َم َج ِ ُ ّ
الرجال؛ نهجالباغه -حکمت 21
واهر ِ
[ .]2به کارگردانی نیما جاویدی1397 -
[ .]3به نقل از خبرگزاری جمهوری اسامی (ایرنا)
225
فرینگ و ایدیشه
پینوشتها
سیاست و اجتماع
میکند اما در سرگرمی متوقف نمیشود .کوچک،
بیادعا اما عمیق و موثر است .از قصههای برامده از
دل این سرزمین و برای مردم است و چشم به تحسین
ً
جشنوارههای فرنگی ندارد .ماهیتا «اجتماعی» است و
به معنای واقعی کلمه «رسانه» است اما فروتنانه دعوی
ان را ندارد ان چنانکه اثار بزرگ و صاحبانش نداشتند.
تماشاگر را به مخاطب عام و خاص تقسیم نمیکند
اما هر تماشاگری میتواند از وجه سرگرمکنندگی فیلم
تا وجوه بااتر ،نسبتی با ان برقرار کند .حس تماشاگر را
برای مواجهه با اثار سینمایی شفاف میکند و سلیقه
ُ
او را باا میبرد .تمرکز ان بهجای تکنیک بر فرم است.
با تکنیکی ساده و بدون اتکا به عوامل خارجی به فرمی
معنادار ،بومی و عمیق دست پیدا میکند و مهمتر از همه
تسلیم جریان غالب سینما نمیشود و سرخپوستوار
داشته خود را پاس میدارد و پیش میرود.
این نگره به سینما اگرچه سهل و ممتنع است و بیش
و کم مهجور مینماید؛ اما استوارترین و شریفترین
جریانی است که میتوان سینمای ملی و شاید سینمای
دینی را از ان متوقع بود و بیشک ،کلید پیشرفت کشور
در دستان چنین سینمایی است.
یصاختیاه تشگگن
با تاثیری شگرف ،همذاتپنداری ما را به زمان اکنون
میکشاند .فیلم به معنای درست کلمه فیلم «امروز»
اســت .فیلمی که به نیاز امــروز مخاطب ،پاسخی
درست میدهد .هم ابرومندانه او را سرگرم میکند
و همحسی عمیق ،انسانی و دگرگونکننده در او به
وجود میاورد .جوشش درونی و خستگیناپذیر فضا
و شخصیتها در وجود تماشاگر رسوخ میکند و او را
به حرکت وامیدارد و روح و روان او را پاایش میکند.
برخاف فیلمهای بهاصطاح اجتماعی روز که اواری
از فا کت و تیرهروزی را بر سر مخاطب فرومیاورد،
بیانکه توان تخلیه روانی مخاطب یا اسیبشناسی
موضوع یا نمایش ذات روشن انسان در فضای الوده
را داشته باشد؛ سرخپوست ذرهای انفعال ،سستی و
کرختی در حس مخاطب بهجا نمیگذارد.
کارگردان در بخشی از کنفرانس مطبوعاتی فیلم در ایام
جشنواره فجر میگوید« :فیلمهایی در فستیوالهای
خارجی موفق میشوند که موضوع روز اجتماعی داشته
باشند؛ واقعیت این است که من برای فستیوال فیلم
نمیسازم .اگر این فیلم این قدرت را داشته باشد که
مسیر فیلمها را از عاقهمندی به فیلمهای اگزوتیک
منحرف کند کار خودش را کرده است .هدفمان بیان
یک داستان سرراست و خوب کردن حال مخاطب در
این شرایط و روزگار سخت بوده است]3[ ».
این راهبردیترین مسئله و ضروریترین نیاز سینمای
ایران است .سرخپوست از بهترین نمونههای جریانی
در سینمای ایران است که سرگرمی را ابرومندانه دنبال
اقتگاد و مدیریت
سرخپوستاز بهترینیمویهیاه
جریاین در سینماه ایران است
که سرگرمن را ابرومندایه دیبال
منکند اما در سرگرمن متوقف
یمنخود.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
عباس قائمی
پژوهشگر حلقه افکار عمومی و تغییرات اجتماعی مرکز رشد
دانشاموخته کارشناسی ارشد فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق؟
پردهی اول
اقای مجری پشت تپهای از گلهای رنگارنگ ،با یقه
دکمهای بسته نشسته و با انرژی تمام ،پس از پخش
شدن موسیقیهای بهشدت تکراری شده دههی فجر
جمات زیر را قرائت میکند:
«سام بر شما ایرانیان سربلند و عزیز و ارجمند
اهاکبر به این حماسه! اهاکبر به این صابت و ایستادگی!
اینجا ایران است! صدای فریاد دشمنشکن ملتی را
میشنوید که باشکوهتر از همیشه به صحنه امدهاند
تا چهلمین سالگرد پیروزیشان را جشن بگیرند».
وقتی همه
خواب باشند!
پردهی دوم
مدیران سازمان صداوسیما با افتخار تمام از اینکه
فان سریال چقدر «مخاطب داشته» و چند درصد
از ان مخاطبان از «بازی بازیگران ،تیتراژ و داستان»
ان راضی بودهاند ،میگویند؛ یا از اینکه با رشد فزاینده
شبکههای اجتماعی و پخش خبر از طریق کانالهای
اینترنتی هنوز اخبار صداوسیما با اختاف ،مهمترین
مرجع خبری مــردم ایــران اســت ،با ابوتــاب فــراوان
تعریف میکنند.
یک سوال
ً
سازمان صداوسیما با سالیانه تقریبا 2هزار میلیارد
تومان بودجه و چند هزار کارمند ،با این همه تولیدات
و امکانات ،چه سازوکاری برای ارزیابی و سنجش
اثرگذاری برنامههای خود ،در جایگاه بزرگترین سازمان
ً
رسانهای کشور ،دارد؟ ظاهرا مرکز پژوهش و سنجش
افکار سازمان این وظیفه خطیر را بر عهده دارد که در
دو سطح به این فرایند نقد جدی وارد است:
ً
تلویزیون ،یهایتا 5الن 10سال دیصر فرصت حیات ،بهعنوان
رسایه جریان اصلن دارد
226
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
227
سیاست و اجتماع
بر اساس گزارشهای منتشرشده
از ایــن مــرکــز ،ارزیــابــی برنامهها و
شبکهها حول چند محور اساسی
شکل میگیرد که عبارتاند از:
میزان مخاطبان (ضریب نفوذ) ،رضایت از ان ،مقدار
مخاطبان پیگیر ،مخاطبان شبکهها و ...فــارغ از
اینکه ایا میتوان کسی را که در هفته گذشته یا ماه
گذشته برنامه خاصی را حداقل یکبار مشاهده کرده
«مخاطب» قلمداد کرد ،باید گفت نحوه اثرسنجی و
مخاطبپژوهی با تغییرات اساسی در نحوه مصرف
رسانهای مردم بهشدت متحول شده و گویههایی مثل
تعداد مخاطبان با توجه به تغییرات مخاطبان ،ما ک
دقیقی برای ارزشیابی نیستند.
میزان مخاطب [ ]1در مقابل درگیری مخاطب [:]2
ً
همانطور که ذکر شد ،باا بودن تعداد مخاطبان الزاما
به معنای موفقیت یک برنامه نیست .این مطلب در
مورد اخبار سراسری ،قابل لمس است .اخبار سراسری
صداوسیما (همانطور که مدیران از ان با افتخار یاد
میکنند) بسیار پرمخاطب است ،اما اگر از همان
مخاطبان ثابت در مورد میزان اعتمادی که به اخبار
منتشرشده دارند سوال شود ،واقعیتی پدیدار میشود
که شاید زیاد هم به مذاق همه خوش نیاید .درگیری
مخاطب ،چیزی فراتر از دیده شدن برنامه و به این
معناست که مخاطب به خاطر برنامهای که مشاهده
کــرده وادار بــه انــجــام رفــتــاری خــاص ،یــا اب ــراز کــردن
احساسات خود یا درگیر شدن شدید ذهن او بوده که در
بسیاری از کشورها توسط تحلیل شبکههای اجتماعی
استنباط و استخراج میشود است .سادهانگارانه و
تقلیلگرایانه است اگر تعداد مخاطبان برنامهای را که
یصاختیاه تشگگن
برای برنامه خود پیامک میفرستند،
در شبکههای اجتماعی در مورد
ان مطالبی به اشتراک میگذارند
یا در جمعها دربــاره ان صحبت
میکنند بــا بــرنــامــهای کــه تنها در
تعداد مخاطبان با هم برابرند (هرچند بیتفاوت هم
باشند) مقایسه کرد.
نحوه مصرف :در امارهای اعامی مرکز سنجش افکار
گویهای مبنی بر سنجش نحوههای مصرف برنامههای
تلویزیونی وجود ندارد .بدین ترتیب فرق افرادی که در
یک مهمانی شلوغ چنددقیقهای از یک برنامه را دیدهاند،
با کسانی که سر ساعت و از ابتدا تا انتهای یک برنامه
را دنبال کردهاند ،با کسی که در حین دیدن برنامه
در حال چک کردن اخبار در شبکههای اجتماعی
بوده ،با کسی که برنامه را از طریق گوشی تلفن همراه
یا دستگاه دیگری دیده است ،لحاظ نمیشود و این
یک اشتباه اساسی است.
هدفگذاری مخاطب :تجربه ثابت کرده است که
برنامههایی که مخاطب عام (کل جامعه) را هدف
گرفتهاند تعداد معدود و محدودی دارند .در جامعهای
که رشــد روزاف ــزون شبکههای اجتماعی و مصرف
اینترنت در حال خاص و اختصاصی کردن سایق
خردهفرهنگها و گروههای اجتماعی است ،نمیتوان
مانند گذشته بهراحتی برنامههایی با جذابیت برای
کل جامعه ساخت .بلکه میتوان با هدف قرار دادن
یک بخش [ ]3خاص از مخاطبان برای انان به تولید
برنامه دست زد و بدین ترتیب در اثرسنجی ان نیز
نه بر اســاس میزان مخاطبان در میان کل جامعه،
بلکه میزان موفقیت در میان مخاطبان هدف مد نظر
ً
قرار گیرد .مثا جامعه فوتبالیهای ایران (که جامعه
اقتگاد و مدیریت
-1گرداوره امار
یحوهاثرسنجنومشاطبپژوین
با تغییرات اساسن در یحوه
مگرف رسایهاه مردم بهخدت
متحول خده و گویهیایی مثل
تــعــداد مشاطبان بــا توجه به
تغییرات مشاطبان ،ماک دقیقن
براه ارزخیابی ییستند.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
خاص برداشت شده است،
نمیتوان موفقیت و شکست
واقعی یک برنامه را سنجید
و بدون این ارزیابی نمیتوان
اشتباهات را یافت ،و بدون
یافتن اشتباهات نمیتوان
درس گرفت و بدون درس
گرفتن نمیتوان رشد کرد و
نتیجه همان میشود که
بسیار بزرگی نیز هستند)
یــا افـ ــراد «عــشــق خـ ــودرو و
ماشین» ،یا «طرفداران معما
و داستانهای هیجانانگیز»
و ...هماکنون در سطح دنیا
شاهد اختصاصی شدن هر
چه بیشتر ژانرهای مختلف
با هدفگذاری دستههای
مختلف مخاطبان هستیم،
درحالیکه در کشور ما حتی دستهبندی درستی از
مخاطبان عــام وجــود نــدارد .به همین خاطر عمده
تولیدات سریالی ما تنها به بزرگترین بخش مخاطبان
(یعنی زنان خانهدار) میپردازد و لذا ژانر بیشتر تولیدات
سریالی به ژانر خانوادگی-عاشقانه محدود میشود.
معنای برداشتشده :یکی از مهمترین خاهایی که در
سنجش و ارزیابی عملکرد برنامههای سازمان صداوسیما
وجود دارد ،بررسی معانی مختلف برداشتشده توسط
مخاطبان است« .اتشسوزی در کالیفرنیای امریکا به
روز چندم خود رسید و امریکاییها هنوز نتوانستهاند ان
را مهار کنند» .تکرار مکرر این خبر در چند روز پیاپی،
ً
ایا واقعا باعث دستیابی سازمان صداوسیما به هدف
خود یعنی نمایش نا کارامدی و شکستن بت امریکا
در ذهن مردم شد؟ چند درصد از مردم این هدف را
فهمیدند؟ چقدر در افواه و افکار عمومی تکرار این خبر
مورد تمسخر قرار گرفت؟ متاسفانه و خوشبختانه مردم
و افکار عمومی بهشدت باهوش شده و سواد رسانهای
انها رو به افزایش است .دیگر نمیتوان با ارسال پیامی
خاص مطمئن بود که مردم نیز همان را برداشت میکنند.
مثال دیگر نمایش شکنجهها و ظلم دوران قاجار در
سریال «بانوی عمارت» بود که بهجای اینکه به نفع
جمهوری اسامی تمام شود ،بخشی از مخاطبان ان
را اینگونه برداشت کردند که «شکنجه در زندانها
از زمان قاجار تا به حال مسبوق به سابقه است!».
بدون سنجش اینکه چه معانیای از پخش برنامههای
اکنون شاهد ان هستید!
-2تحلیل امار
اگر نقدهایی را که به نحوه گرداوری امارهای سنجش
و ارزیابی عملکرد سازمان میپردازند کنار بگذاریم،
مشکلی اساسی در روند انتقال این نتایج به سیاستها
و راهبردهای عملی وجود دارد .امارهایی که ذکر شد
با زحمت فراوان (و با نقصهای ذکر شده) گرداوری
میشود ،اما کسی که باید این امارها را تحلیل نموده
و در برنامهریزی خود تجدیدنظر کند ،مدیران شبکهها
و معاونین هستند که در این مرحله متاسفانه اثر ازم
اتفاق نمیافتد .شاید یک دلیل ان عدم درک صحیح
و اهتمام انها به تحلیل دقیق و علمی امارها باشد.
دلیل دیگر شاید ساختار سیاستی موجود در سازمان
اســت که ضمانت اجرایی محکمی بــرای جــاری و
ســاری شدن نظر مــردم در جزئیات برنامهها در نظر
نگرفته است.
انگار کسی متوجه نیست
اگر وضع موجود به همین منوال ادامه یابد و تغییری
جدی در ساختار یا حداقل سیاستهای سازمان
صداوسیما (چه در پوشش خبری و چه در تولیدات
سرگرمی و امــوزشــی) رخ نــدهــد ،شاید حتی تحول
چشمگیری در «تــعــداد» مخاطبان در امــارهــا دیــده
نشود ،اما اعتماد و اعتبار رسانه ملی روزبهروز بیشتر
228
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
سیاست و اجتماع
229
یصاختیاه تشگگن
کاهشیافته است .اگر امار دقیقی
خدشهدار خواهد شد .چراکه وقتی وقتن در گزارشیاه خبره تنها
از میزان تماشای تلویزیون در ایران
مردم ان را تماشا میکنند ،هرروز یک طیف خاص از یظرات در
بــه تفکیک ســن منتشر میشد،
کمتر احساس «خودی بودن» با ان
صداوسیما منعکس منخود،
متوجه میشدیم که میزان تکیه و
میکنند .پوشش خبری ضعیف و
تگویره کاریکاتوره از جامعه
استقبال نسل جوان از شبکههای
با تاخیر ،نگارشهای فاخر و شعار
به خودش یمایش داده منخود
اجتماعی نسبت به تلویزیون اگر
زده و دور از ادبیات عادی و روزمره
قابل
ایینه
یک
به
ربطن
ییچ
که
بیشتر نباشد کمتر نیست ،و این
مردم ،کاری با رسانهی ملی خواهد
یدارد.
اعتماد
نسلی است که با تغییرات جمعیتی
کرد که بهجای ایفای نقش بهعنوان
اینده ،جمعیت غالب کشور خواهد
«دانــشــگــاه عـمــومــی» ،تنها نقش
ً
شد .بهعبارتدیگر ،تلویزیون نهایتا 5الی 10سال دیگر
اجتماعی ان پاسخگویی و رفع شبهات و شایعات
فرصت حیات بهعنوان یک رسانهی جریان اصلی
مطرحشده در فضای مجازی باشد و توانایی ایجاد
[ ]4دارد و باید این فرصت اندک را غنیمت شمرده و
حرکت اجتماعی را نداشته باشد؛ و مدیران با توهم و
اعتماد مخاطبان را به خود جلب نماید.
توقع از امارهایی که توصیف ان رفت ،تصور کنند که
باعث شکلگیری یا قوت دادن به حرکتهای جمعی
شرط اعتماد
بوده و شلوغ شدن راهپیمایی 22بهمن یا استقبال زیاد
مردم از زیارت اربعین را در کارنامه خود ثبت کنند!
شرط اصلی جلب اعتماد و اعتبار -یعنی اصلیترین،
تنها
وقتی در گزارشهای خبری در کوچه و خیابان
مهمترین و گرانبهاترین سرمایه یک رسانه -درگرو همذات
یک طیف خاص از نظرات در صداوسیما منعکس
پنداری مخاطبان با ان است و شرط اساسی همذات
میشود ،وقتی تنها در ایام انتخابات و راهپیماییها
پنداری مخاطبان نیز شنیده شدن صدای گروههای
زنان بدحجاب و ارایشکرده در حال طرفداری از نظام
مختلف مردمی و اختصاص دادن زمــان و پوشش
شوند،
و انتخابات و ارزشهای انقاب نمایش داده می
کافی به هرکدام از انها است .تدقیق در روشهای
تصویری کاریکاتوری از جامعه به خودش نمایش داده
مخاطبپژوهی و اهتمام به نظرات مخاطبان بهعنوان
میشود که هیچ ربطی به یک ایینه قابل اعتماد ندارد.
یک اصل (نه بهصورت حاشیهای) میتواند یکی از
یک ایینه اگر تصویر دقیق و واضحی از واقع نشان
بهترین راهها برای شروع اصاح تصویری است که از
تنها
ندهد ،کسی برای دیدن خود سراغ ان نمیرود و
مردم برای مردم مخابره میشود که انهم مستلزم ان
شاید برای مواقعی ،چنان تصویر عجیبی از واقع نمایش
است که صدای مردم توسط مدیران سازمان شنیده
میدهد که انسان را به خنده میاندازد و برای شادی و
شود ،اما تا وقتی همه (برایند اراده سازمانی و نه افراد
تفریح به ان رجوع میشود .اینها اتفاقاتی است که اگر
خاص) در خواب باشند ،چنین اتفاقی رخ نخواهد داد.
امارها بهدرستی جمعاوری و پسازان بهدرستی تحلیل
پینوشتها
و نتایج ان بهدرستی اجرا میشد ،امیدی برای اصاح
Email: Abbas.g72@gmail.com
این چرخه ناقص میرفت.
.]1] Audience Measurement
انگار هنوز متوجه نشدهایم که در کشوری مثل انگلیس،
.]2] Audience Engagement
.]3] Segment
امار مراجعه به تلویزیون در میان جوانان و نوجوانان
.]4] Main Stream
نسبت به شبکههای اجتماعی و اینترنت بهشدت
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
پرهام روشنایی
پژوهشگر حلقه افکار عمومی و تغییرات اجتماعی مرکز رشد
دانشاموخته کارشناسی ارشد فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق؟
مقدمه
در این نوشتار قصد داریم تا با نگاهی به رویکرد جدید
سازمان صداوسیما در تولید برنامه ،یعنی تولید برنامههای
سرگرمیمحور سخن گفته شود؛ رویکردی که بهوفور
در برنامههای تولید جدید سازمان یافت میشود.
برنامههای سرگرمیمحور امــروزه بهمثابه سیاستی
در حوزه جذب مخاطب اکنون به همه شبکههای
صداوسیما راه پیداکرده است .برخی از منتقدین از
چنین سیاستی با عنوان «نسیم»ی شدن صداوسیما
یادکردهاند؛ چراکه سیاست مذکور پس از احداث
شبکه نسیم و کارنامه موفقش در جذب مخاطب،
شکلی جدید به خود گرفته و اشاعه پیدا کرده است.
«نسیم»ی به وسعت
تمام سازمان
یصاختیاه تشگگن
متن اصلی
نسیمی شــدن بــه وضعیتی از صداوسیما اطــاق
میشود که مدیران سازمان به تولید برنامهای با زمینه
ً
سرگرمی -سیاستی که اساسا منجر به تشکیل شبکه
نسیم شد -رو میاورند .تبیین مسئله چنین است که
مدیران سازمان برای جلب مخاطب اقدام به تولید
اثاری میکنند که در نگاهی عمیق ،دارای «یک و تنها
یک» کارکرد محوری هستند :سرگرمی .این برنامهها که
به طرز شگفتاوری با تبلیغات همراه و عجین است
بهخوبی توانسته است در یک چرخه اقتصادی موفق
برای سازمان صداوسیما پولهای کانی را به همراه
بیاورد و بهطور فزاینده مدیران سازمان را نسبت به ادامه
روند فعلی و افزایش این دسته از برنامهها مجاب کند.
این وضعیت در کنار دیدگاه مدیران مبنی بر جلوگیری
از ریزش مخاطبین در مواجهه با رسانههای رقیب
صداوسیما تشدید شده است .تشدید این وضعیت
ریشه اصلن سیاست «یسیم»ه خدن صداوسیما این
است که برایند رسایه ملن از «پیام» تهن است
230
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
231
سیاست و اجتماع
ممکن است برای برخی بهعنوان پیشرفت صداوسیما
در امر سیاستگذاری مخاطب بازنمایی شود.
بگذارید تا نگاهی به یکی از همین سنخ برنامههای
سازمان یعنی «خندوانه» نظر داشته باشیم .برنامهای
که با مخاطب نسبی هفتاد و خــوردهای درصــد ،در
ردیــف پرمخاطبترین برنامههای صداوسیما در
سالیان اخیر قرارگرفته است .این برنامه ،از ساختاری
ترکیبی برخوردار است که «رامبد جوان» (مجری) به
همراه مخاطبین حاضر در استودیو ایتمهای خاصی را
نظیر گفتگو با یک عروسک یا یک مهمان یا مسابقهبین حضار و یا مسابقه میان گروهی از مهمانان -ارائه/
اجرا میکنند .برنامه سردبیری خاصی ندارد؛ چراکه
موضوع محور نیست .ولی هر ایتم بسته به مهمانی
ً
که دارد احیانا پیامهایی را بهصورت جستهوگریخته
و متناسب با سلیقه فرد محوری در ایتم به مخاطب
ارسال میکند؛ گاهی کمدینی که استنداپ اجرا میکند
و گاهی جنابخان و گاهی مهمان .یکی از مهمترین
بخشهای ثابت برنامه ،معرفی کااهایی است که
اسپانسرهای برنامه ارائه میکنند؛ ستاره مربعهایی
ً
که عمدتا با اهداف تجاری مورد تبلیغ قرار میگیرند.
محور
صورتبندی برنامه بهخوبی از یک برنامه سرگرمی ِ
صرف نمایندگی میکند .سازندگان برنامه ،هدف برنامه
را خنداندن صرف مردم معرفی میکنند.
شاید در نگاه اول چنین بیندیشیم که «نسیمی شدن
صداوسیما» از قضا نشانه پیشرفت صداوسیما در
سیاستگذاری مخاطب بــاشــد ،چــرا کــه رســانــه در
ذات خودش سرگرمی است و چنانچه صداوسیما در
تولید برنامههای سرگرمیمحور موفق باشد ،میتوان از
پیشرفت رسانه ملی سخن گفت؛ اما نظر نگارنده چنین
یصاختیاه تشگگن
نیست .رسانه با لحاظ سطح تاثیرش در شکل دادن
به مصرف فرهنگی مردم و صورتبندی گفتمانها در
سطح جامعه ،زمانی که گفتمان «لذت و سرگرمی» را
بدیل گفتمانهای رقیب خودش قرار میدهد ،نوعی
رضایت کاذب و تخدیری از همهچیز را اشاعه خواهد
داد .نتیجه چنین سیاستی ،بیدغدغگی و انفعال
محض مخاطب است .مخاطبی که از همهچیز راضی
ً
است ،طبیعتا اراده اقدام برای ایجاد «تغییر» در هیچ
سطحی را ندارد.
روش «سرگرمی محض» برای ایجاد رضایت کاذب در
ً
میان مردم ،دقیقا همان کاری است که «ادوارد برنیز»
[ ]1بر روی مردم ایااتمتحده انجام داد .او این کار را
برای افزایش مشتریانش که غولهای اقتصادی و البته
دولت امریکا بودند ،در جهت خرید کااهای تجاری و
یا همراهی بیشتر مردم با برنامههای سیاسی انجام داد.
سیاستی که ریشهاش در یک دیدگاه افراطی در زمینه
روانشناسی تودههای مردم شکلگرفته بود.
صدسال پیش «زیگموند فروید» [ ]2فرضیه جدیدی از
طبیعت بشر ارائه داد .او ادعا میکرد نیروهای اولیه خشنی
ً
را که عمیقا در همه انسانها پنهان است کشف کرده
است .نیروهایی که اگر کنترل نشوند باعث اشفتگی و
تباهی جامعه میشوند .بعدها خواهرزاده او یعنی «ادوارد
برنیز» بهخوبی توانست با فهم چگونگی استفاده افراد
صاحب قدرت از نظرات فروید در کنترل توده خطرناک
در عصر دمکراسی تودهای تاثیر بسیار عمیقی در این
حوزه بگذارد .امروزه کسی «ادوارد برنیز» را نمیشناسد؛
اما تاثیر او بر قرن بیستم به اندازه عمویش است؛ زیرا
«برنیز» ،اولین کسی بود که ایده «فروید» درباره بشر را برای
فریب تودهها به کار برد .او برای اولین بار به شرکتها
اقتگاد و مدیریت
ً
روش «سرگرمن محض» براه ایجاد رضایت کاذب در میان مردم ،دقیقا یمان
کاره است که ادوارد برییز بر روه مردم ایااتمتحده ایجام داد.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
ً
اصلنترین چالش رسایه ملن این است که اساسا صداوسیما
تکلیفش با مشاطب مششص ییست.
نیست .تلویزیون در ابهای ساعتها تولید برنامههای
متنوع هنوز درگیر تکثرات سیاستی در حوزه تاثیر است
که مشخص نیست که نخ تسبیح انهــا چیست؟
فرض کنید کل برنامههای صداوسیما را بهمثابه «یک
ً
متن» در نظر بگیریم ،طبیعتا متن فوق زمانی ازلحاظ
تولیدی از نگاه خوانندگان انیک متن خوب و موثر در
ً
نظر گرفته میشود که اوا با طیف وسیعی از مخاطبین
ً
بهراحتی ارتباط برقرار کند .ثانیا متن دارای مضامین
گوناگون و متنوعی باشد تا همه مخاطبین از خوانش
ً
ان لذت ببرند .ثالثا تولیدکننده متن به دنبال نوعی
ً
هدایت در ادراک و نگرش مخاطب باشد .رابعا متن
از حیث دالت دارای اعوجاج نباشد .بهعبارتدیگر
قسمتهایی از متن نباید قسمت دیگر را خنثی کند.
حال انکه هرروز از صداوسیما برنامههایی پخش میشوند
که بهسختی میتوان از ان پیامی را استنباط کرد و یا
تاثیری را متصور شد .یا انکه در بسیاری از برنامهها
انچنان تعریفی یکخطی و ساده از «تاثیر» در ذهن
مدیران وجود دارد که چنین تصور میکنند بهصرف
تولید پیام ،مخاطب ان را درونی کرده و تغییری شگرف
در حوزه ادراک و یا حتی رفتار او به وجود خواهد امد!
پیامهای تولیدشده در سازمان در بسیاری از موارد
دارای اعوجاج اســت .بــرای مثال ،یادمان نــرود که
تا چندی پیش در بسیاری از برنامههای سازمان از
ضرورت استفاده از کاای ایرانی گفته میشد و تنها
بافاصلهای کمتر از چندین دقیقه از همان شبکه
تبلیغات کااهای خارجی با بهترین «رنگ و لعاب»
برای بینندگان به نمایش درمیامد .یا در موردی دیگر،
در برنامهای از مجاهدت برای به دست اوردن رزق
حال سخن گفته میشود؛ اما دقایقی بعد فردی تنها
با پاسخ دادن به ده سوال در یک مسابقه تلویزیونی
یاد داد که چگونه میتوان با مرتبط کردن انبوه کااهای
تولیدی با امیال ناخودا گاه مردم ،انها را خواستار انچه
نیاز ندارند کرد .امری که نتیجه ان یک دیدگاه سیاسی
در چگونگی کنترل تودهها بوده است :با اشباع امیال
درونی خودخواهانه مردم را شاد و مطیع نگه دارند.
درواقع «برنیز» با استفاده از مهارتهایی که با امیال
ناخودا گاه مردم پیوند مییافت انها را سرگرم میکرد و
اغاز اپیدمی مصرفگرایی
این نوع از سرگرم کردن منجر به ِ
شد که امروزه برجهان ما چنگ انداخته است« .برنیز»
معتقد بود یک نفر میبایست به ترسهای درونی مردم
دستیافته و انها را برای سطح باایی از حقیقت
دستکاری میکرد که او ان را «مهندسی رضایت»
مینامید ]3[ .درواقع «ادوارد برنیز» به تاریخ نشان داد
که چگونه میتوان با استفاده از متدولوژی روانشناسی
اجتماعی مردم را «رام» نگه داشت .وضعیت «رام»
ً
دقیقا همان وضعیتی است که مخاطب به حیوانی
راضی از همهچیز تقلیل پیداکرده است.
ً
طبیعتا مقصود ایــن نوشتار چنین نبوده و نیست
که مدیران سازمان را بهمثابه دنبالکنندگان ایده
دموکراسی تودهای معرفی کند؛ اما باید به این نکته
اعتراف کرد که مدیران دانسته یا نادانسته در چنین
مسیری پا گذاشتهاند .حال که به تبیینی کامل از
مسئله دستیافتیم نیاز است تا با تحلیل دقیق و
عمیق نسبت به انچه مدیران صداوسیمای جمهوری
اسامی را وادار میکند به سمت چنین رویکردی در
برنامهسازی حرکت کنند ،به شناخت کاملتری
دست پیدا کنیم.
نگارنده هم مانند بسیاری از منتقدین اینگونه فکر
میکند که اصلیترین چالش رسانه ملی این است
ً
که اساسا صداوسیما تکلیفش با مخاطب مشخص
232
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
Email: Prowshanaei@gmail.com
]1]. Edward Bernays
]2]. Sigmund Freud
[ .]3برای اطاع بیشتر از نظرات «ادوراد برنیز» ،ر.ک برنیز ،ادوارد،1397 ،
صنعت پروپا گاندا ،تهران :دانشگاه امام صادق؟.
[ .]۴اشاره به دکتر مسعود صابری که ،مدتی است به لطف همین برنامههای
سرگرمیمحور به امر خوانندگی روی اورده است.
233
فرینگ و ایدیشه
پینوشتها
یصاختیاه تشگگن
جایزهای بالغبر بیش از بیست میلیون تومان دریافت
میکند؛ از طرفی به دنبال بیداری ملت است و از
طرف دیگر باسیاست اجتنابناپذیر سرگرمی برای
سرگرمی به دنبال جا نماندن از جنگ رسانهای برای
جذب مخاطب در مقابل رقیبان است .روزی بر روی
صندلی برنامههای جذاب خودش قهرمانان ملی را
میاورد تا مردم از انها درس ازادگی بگیرند ،روز دیگر
چهرهای مشهور که همه هستیاش به تعداد ممبرهای
اینستاگرامش و زندگی اشرافیاش وابسته است ،روزی
«قاسم سلیمانیها» و روزی «دکترهایی که خواننده
میشوند]4[ ».
درواقـ ــع ادع ــا چنین اس ــت :ریـشــه اصــلــی سیاست
«نسیم»ی شدن این است که برایند رسانه ملی از «پیام»
تهی است و یا بهعبارتدیگر مخاطب پیامی روشن
دریافت نمیکند .رسانه ملی نتوانسته است سیاستی
اصلی در مواجهه با مخاطبین خودش اتخاذ کند .در
مواجهه با تولیدات سازمان با متنی پر از اشفتگی مواجه
خواهیم شد که مخاطب بجای مواجهه با نظامی از
معانی و دالتها حول گفتمانهای مشخص که به
دنبال بازتولید ارزشهای ملی و دینی در سطح جامعه
است ،با نظامی پر از اعوجاج مفهومی که تعلقات انها
به گفتمانهایی متضاد است برخورد خواهد کرد که
خودش ،خودش را خنثی میکند .اگر از «ادوارد برنیز»
و مخاطبین برنامههایش سخن گفته شد ،به خاطر
سیاست و اجتماع
این بود که نشان داده شود روی اوردن به برنامههایی
با محوریت سرگرمی (بهجای پیام سرگرمکننده) تا چه
حد متناسب با فرهنگ لیبرال است .فرهنگی که به
دنبال یک و تنها یک هدف در مواجهه با مردم است:
تامین سود غولهای اقتصادی و سرمایهداران کان.
نگارنده هم بهخوبی متوجه شده است که صداوسیما
بهعنوان رسانه جریان اصلی ( )mainstreamدر سیاست
جدید خودش به دنبال حفظ مخاطب در تقابل با رقیبان
( )alternativeاست؛ اما صداوسیما باید قواعد بازی
را تغییر دهد .باید به دنبال ایجاد انگارههایی جدید
نسبت به صداوسیما باشد .انگارههایی که ریشه در
ارزشهای فطری دارند و نه ارزشهای غریزی .رسانه
ملی باید با روشن کردن سیاست اصلی خودش در
مواجهه با مخاطب به سرگرمی بهعنوان یک تکنیک
نگاه کند و نه یک رویکرد .تکنیکی که متناسب با
پیام بازمهندسی میشود .رسانه ملی باید از جایی
دیگر شروع کند.
مجید محمدزمانی
پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟
دانشجوی دکتری سیاستگذاری فرهنگی دانشگاه خوارزمی
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
انتظارات دیرینه از رسانه جمهوری
اسامی در گام دوم انقاب
معمای چند مجهوله
صداوسیما در گام دوم ایقاب ،باید رسایه تراز جمهوره
اسامن گردد
امروزه رسانهها دارای اثار مختلفی در سطح فردی و
اجتماعی هستند و تحلیل تاثیرات انها مورد توجه
پژوهشگران علوم اجتماعی قرارگرفته است .جهت
تولید محتوای اثرگذار رسانهای ،تحلیل و بررسی عوامل
درونی و بیرونی سازمانی موثر بر محتوای تولیدشده
ضروری است.
در جامعه ایرانی ،صداوسیما بهعنوان رسانهای اثرگذار
نقشی اساسی در شکلگیری نگرشها و رفتارهای
اجتماعی در سطح جامعه ایفا میکند .این رسانه که
قبل از انقاب رادیو و تلویزیون ملی نامیده میشد ،پس
ً
انقاب صداوسیمای جمهوری اسامی و بعدا رسانه
ملی نامیده شد .اگرچه رشد تولیدات این سازمان از
ابتدای انقاب تا به امروز با دوران پیش از انقاب ان
قابل مقایسه نیست ،اما با همه این پیشرفتها ،از منظر
برخی مخاطبان ،سطح فعلی اثرگذاری این رسانه با
سطح مورد انتظار هنوز فاصله قابل توجهی دارد .گام
دوم انقاب نیازمند رسانه جمهوری اسامی است.
رسانهای که از مردم و برای مردم جمهوری اسامی ایران
باشد .حال این سوال اساسی مطرح میشود که چه
مولفههایی سبب اثرگذاری بیشتر تولیدات این رسانه
در گام دوم انقاب در سطح اجتماع خواهد گردید؟
در ادامه به برخی از عوامل موثر در شکلگیری محتوای
اثرگذار در رسانه ملی اشاره خواهد شد.
234
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
سیاست و اجتماع
235
یصاختیاه تشگگن
خــصــوصــیــات و وی ــژگ ــیه ــای فـ ــردی پ ــی ــامس ــازان،
پیشزمینههای ارزشی ،وابستگیهای نژادی و تجارب
حرفهای انان در شکلدهی به تولیدات ایشان اثرگذار
است.قبل از انقاب اسامی از انجا که هدف رژیم
پهلوی توسعه ایران به سبک غربی بود ،رسانه ملی
در خدمت ترویج ارزشهای غربی حرکت میکرد؛ از
این رو اموزش برنامهسازان با اعزام به خارج از کشور
صورت میگرفت.
پس از انقاب جذب منابع انسانی متعهد به ارزشهای
انقاب و اسام اولویت ضروری سازمان گردید .عاوه
بر تعهد بهمرور تخصص حرفهای منابع انسانی نیز مورد
توجه قرار گرفت .منظور از تخصص دارا بودن دانش و
مهارت نسبت به تولید محتوا از یک طرف و داشتن
تجربه کاری در سازمان رسانه ملی از طرف دیگر است.
گسترش سریع ّ
کمی سازمان صداوسیما در دهه 70و
ورود نیروهای غیرمتخصص به سازمان ،موجب حجیم
شدن بدنه ستادی غیرکارامد گردید .در دهههای بعد
سازمان تاش کرد با برونسپاری ،کیفیت تولیدات
خود را افزایش دهد و با تزریق مدیران از بیرون سازمان،
بدنه اجرایی و ستادی را تقویت نماید که البته این
کار تاثیرات جانبی منفی برای سازمان در پی داشت.
این روزها نیز انتصاب افراد فاقد تجربه کاری در رسانه
ملی که ریسک انجام کارهای بزرگ را ندارند ،از یک
طرف موجب هزینهزایی مضاعف برای سازمان شده
فرینگ و ایدیشه
تربیت و تامین منابع انسانی متناسب با سازمان
و از طرف دیگر موجب ایجاد یاس سازمانی و عدم
همکاری بدنه اجرایی با انها شده است.
باید پذیرفت که در تولید محتوا و گرفتن جایگاههای
سازمانی ،اولویت با کسانی است که تجربه کاری مثبت
در سازمان دارند .مدیران مرتبط با هنرمندان باید هم
فهم صحیحی از هنر و رسانه داشته باشند و هم تجربه
کاری موفق در رسانه ملی در کارنامه خود .تقویت بدنه
عملیاتی برنامهساز نیز نیازمند تربیت افراد متخصص
و متعهد در مراکز علمی -پژوهشی وابسته به سازمان
نظیر دانشگاه صداوسیما است؛ اما متاسفانه این مراکز
نیز به افت کمیتگرایی و مقرراتزایی همچون سایر
مراکز علمی کشور دچار شدهاند و چندان در تربیت
نیروی مورد نیاز سازمان کارامد نبوده است .سازمان
تاش نموده با رصد فضای هنری کشور و همکاری
با برنامهسازان بیرون از سازمان بدنه تولیدی خود
را تقویت کند؛ البته زمانی میتواند تبدیل به رشد
تولیدات سازمانی گردد که برای انباشت دانشی ان
تدبیری اندیشیده شود.
در وضعیت فعلی تنها راه ،جانشینپروری هنری و اداری
(بهصورت رسمی و غیررسمی) برای جایگزینی مدیران
جوان به جای مدیران موفق قبلی سازمان و مجاهده و
تشویق خاقیت و نواوری در میان هنرمندان و مدیران
است .البته چندشغله بودن مدیران و کارکنان در درون
و بیرون سازمان نیز موجب عدم تمرکز و عدم نواوری
در کارها شده است.
اقتگاد و مدیریت
ایتگاب افراد فاقد تجربه کاره در رسایه ملن
از یک طرف موجب یزینهزایی مضاعف براه
سازمان خده و از طرف دیصر موجب ایجاد
یاس سازماین و عدم یمکاره بدیه اجرایی
با انیا خده است.
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
اقتگاد و مدیریت
در غالب سازمانیاه رسایهاه یرم قدرت
واروی ــه اســت و سهم سطوح عملیاتن در
اثرگذاره بیشتر است.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
نظام اداری رسانه ملی
اهداف ،برنامهها و بهکارگیری منابع و ظرفیتهای
داخلی سازمان بر شکلگیری محتوای رسانه تاثیرگذار
است .گاهی دستورات سطوح باای سازمان اصول
کاری سطح پایین را تحت تاثیر قرار میدهد ،اما در
غالب سازمانهای رسانهای هرم قدرت وارونه است
و سهم سطوح عملیاتی در اثرگذاری بیشتر است.
اگرچه رشــد تــوامــان کمیت و کیفیت در تولیدات
رسانه ملی ضروری است ،اما رشد کیفی تولیدات بر
رشد ّ
کمی ان دارای اولویت است .از این رو تولیدات
رسانه ملی ،باید از لحاظ کیفی مورد نظارت و کنترل و
اثرسنجی قرار گیرند و صرف سانسور و گزارشدهی پس
از روی انتن رفتن تولیدات کفایت نمیکند .ارزیابی و
اثرسنجی تولیدات باید پیش از تولید و در حین تولید
باشد .تکمیل چرخه ارزیابی رسانهای و دادن بازخورد
اثر به تولیدکنندگان به مرور موجب کیفیت تولیدات
مــیگــردد .ایــن چرخه تا حــدودی وابسته به قدرت
عملکرد مراکز تحقیقاتی سازمان است که نقطه اوج
عملکردشان در دهه 60بوده است و اکنون در حاشیه
جریان سازمانی هستند .متاسفانه در سالهای اخیر
ً
غالبا رشد ّ
کمی تولیدات در سازمان در اولویت سازمانی
بوده و خبری از بازخوردگیری از تاثیرات کیفی تولیدات
بر مخاطبین مد نظر نبوده است.
ساختار اداری سازمان باید در جهت تقویت کیفیت
محتوا شکل گیرد ،چراکه حجیمسازی ستاد بدون
تاثیر بر عملیات موجب رشــد بروکراسی نا کارامد،
افزایش هزینههای سازمانی و قدرت گرفتن حامیان
مالی و تهیهکنندگان شده است .از انجا که اثرگذاری
محتوا در دست نیروهای انسانی برنامهساز است،
باید ساختارهای سازمانی با فاصلهای نزدیک به
تولید در جهت تقویت و حمایت فکری و مالی این
بخش قرار گیرد.
اصول کار حرفهای
منظور از اصــول ک ــاری ،چــارچــوبهــایــی اســت که
بهعنوان یک سری قواعد کاری ،فرم و محتوای تولیدات
رسانهای را تحت تاثیر قرار میدهند .این چارچوب
شامل انتظارات و محدودیتهایی است که محیط
و سازمان رسانهای از تولیدات رسانهای توقع دارند.
اصول کاری در رسانه ملی در ابتدای انقاب بهصورت
بــیــنااذهــانــی بــا گفتگو در میان نـیــروهــای انقاب
جاری و ساری بود ،اما بهمرور با افزایش جذبهای
غیرکارشناسانه سازمان مجبور شد با تدوین کتب
سازمانی و رسمی سازی ،ضوابط و اصول کاری را در
سازمان ترویج دهد که مقاومت نیروهای عملیات را
در پی داشت.
محتوای تولیدات صداوسیما باید بیشتر ناظر به مسائل
جاری کشور ،بیانگر مطالبات واقعی و منعکسکننده
خواست مــردم باشد و از مطالبات خاص فــردی یا
سازمانی پرهیز نمود .این هدف نیازمند سرعت ،انعطاف
و صداقت در تولید محتواست .زمانی صداوسیما
رسانه جمهوری اسامی است که مردم را در نظر بگیرد.
از انجا که رسانه ملی هنوز فــرم خــود را پیدا نکرده
نتوانسته مردمی بودن رسانه را با متصل بودن به نظام
اسامی جمع نماید ،از این رو به یک رسانه محافظه
تبدیل شده است .بدون مردم جمهوری اسامی معنا
236
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
فراسازمانهای رسانهای
طیف گستردهای از تاثیرات وارد بر محتوای رسانه
ناشی از محیط بیرونی رسانه نظیر سایر سازمانهای
رسانهای ،نهادهای روابط عمومی ،مخاطبان ،نهادها
237
سیاست و اجتماع
ندارد ،بدون مخاطب نیز رسانه نظام اسامی بیمعنا
و غیرممکن است.
تولیدات رسانه ملی در کنار مردمی بودن باید دارای
جذابیت باشد .حل چالش جذابیت نیازمند استفاده
از هنر بومی و ترجمه رسانهای محتوای ارزشمند است؛
که البته نرمافزار ان هنوز قابلیت تولید انبوه ندارد و
برای همین ،چارهای جز کپی کردن فرمهای جذاب
جهانی پیدا نشده است .مخاطبپژوهی و ترجمه
رسانهای محتوای ارزشمند ،دو حلقه مفقوده نظام
مدیریت پیام در صداوسیماست.
پیوستگی ،هماهنگی و عدم انقطاع در تولید پیامها
موجب ایجاد تکرار و اثرگذاری بیشتر محتوا بر مخاطب
مــیگــردد .ایــن هماهنگی اگرچه وظیفه ستادهای
برنامهریزی محتوایی است اما به دلیل نداشتن قدرت
سازمانی ،موازی کاری ،جدال سازمانی و فاصله داشتن
ً
از نیروهای عملیاتی عما فاقد اثرگذاری شده و از این
رو باید هماهنگی افقی بین برنامهای را در پیش گرفت.
یصاختیاه تشگگن
و موسسات اجتماعی و فضای اقتصادی و فناوری
موثر بر تولیدات رسانهای است.
با گسترش انــواع جدید رسانهها ،رسانه ملی برای
تقویت اثرگذاری محتوای خویش باید به همکاری
با رسانههای همجهت و همراستا با تولیدات خود
پرداخته و اثرگذاری پیام را جایگزین تعصب سازمانی
نماید .در فضای رسانهای کشور ،رسانه ملی دیگر تنها
بازیگر نیست .مشکات مالی سازمان در سالهای
اخیر و تاثیر دولتها بر بودجه سازمان ،موجب تبدیل
رسانه ملی به رسانه دولتی و سلب استقال از رسانه
شده است.
رسانه ملی هنوز در شناخت مخاطب خــود دچار
سردرگمی است و تاش کرده با نگاه مشتری مداری
برای هر سلیقهای تولیدی خاص ارائه دهد .این اگرچه
موجب تنوعبخشی به تولیدات شده ،اما سبب اشفتگی
و بیاثر شدن پیام نیز شده است .با توجه به شرایط
اینده کشور مخاطب اصلی رسانه باید جوان ارمانگرا
و حقپذیر ایرانزمین باشد و باید رفع نیازهای این
مخاطب در اولویت قرار گیرد .نگاه مثبت رسانه به
این نوع مخاطب سبب پرهیز از نگاه دستوری و اغازگر
ارتباطات دوطرفه بین مخاطب و رسانه میگردد تا در
ادامه مخاطب بتواند در هدایت و ساخت تولیدات
رسانهای مشارکت نماید.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
ایدئولوژی و فرهنگ محیط اجتماعی
ارزشهـ ــا ،بــاورهــا ،معانی و انــتــظــارات نظام حا کم
سیاسی ،فرهنگی و اقتصادی مجموعهای منسجم
و یکپارچه است که نوع و قالب محتوای تولیدشده
در رسانه تاثیرگذار است
رسانه ملی از طرفی باید با انعکاس تصویر مثبت از
عملکردهای مدیریت اجرایی کشور و تبیین اثرگذار
موفقیتهای اجرایی و اجتماعی انان ،اعتماد مردم به
مدیران و باور به کارامدی نظام را در میان مردم تقویت
نماید و از طرفی با نمایش صحیح ضعفهای موجود
و هدایت مدیران به سمت راهحلهای کارشناسی
شــده« ،حمایت نقادانه» از مسئوان داشته باشد؛
چراکه نمایش ندادن ضعفها موجب دوری مخاطب
از رسانه میگردد .اگرچه تشکیل شوراهای تخصصی
اقتصادی ،ورزش ،سامت ،معارف و ...در مقاطعی
ب ــرای هــدایــت تخصصی تــولــیــدات صداوسیما در
جایگاههای مختلف سازمانی صورت گرفته اما هنوز
اسیبشناسی جدیای از ان در دسترس نیست.
در این سالها رسانه ملی تاش کرده با شناسایی و
شناساندن اهداف و اقدامات دشمن ،به پیشگیری از
تاثیرات اقدامات بیگانگان اقدام نماید .انچه تاکنون
در این عرصه بوده تاش بر ایجاد اثرات شناختی بر
مخاطب انهم در حوزه محدود سیاسی بوده است؛
و از تاثیرگذاری ارزشی ،نگرشی و رفتاری بر مخاطبان
در حوزههای اقتصادی ،اجتماعی ،فرهنگی غفلت
شده است ،ازاینرو مخاطبان رسانه هنوز نتوانستهاند
خود را نسبت به جنگ اقتصادی و فرهنگی دشمن
اماده سازند.
در پایان باید گفت ،صداوسیما در گام دوم انقاب،
باید رسانه تراز جمهوری اسامی گردد .رسانهای که با
استقال سازمانی ،تنها بهواسطه تولیدات باکیفیت
به دنبال رسیدگی به مطالبات بهحق مردم در نظام
اسامی است و این هدف با توجه به مخاطب جوان
و تربیت نیروی جوان برای سازمان محقق میگردد.
باید توجه داشــت اصــاح ساختاری در رسانه ملی
درعینحال که باید بهسرعت صورت گیرد ،اما نباید
از بدنه سنگین اداری توقع تغییر سریع داشت و تدریج
را باید در فرایند اصاح در نظر گرفت؛ زیرا تجربه نشان
داده تغییرات پرسرعت موجب فقدان هماهنگی و
عدم همراهی نیروی انسانی میگردد.
پینوشت
Email: mjmzamani@gmail.com
238
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
وحید تارویردیزاده
پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟
دانشاموخته کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه امام صادق؟
239
فرینگ و ایدیشه
یر خهرتن سلبریتن خدن به بار یمناورد؛ سلبریتن یعنن
«خهرت مدرییزه خده»
سیاست و اجتماع
قدمزنی در دنیای
سلبریتیها
یصاختیاه تشگگن
تا کنون درباره سلبریتیها بسیار دیده و شنیدهایم.
موضوعات و مسائل بسیاری نیز در رابطه با انها بیانشده
و مورد گفتوگو قرارگرفته است .هر یک از این مطالب
بخشی از ذهنیت ما نسبت به مفهوم سلبریتیها را
شکل داده و موضعی در ما ایجاد کرده؛ اما ایا تاکنون
ً
دراینباره مستقا فکر کردهایم؟ نظر و موضع شخصی
ما در این رابطه چیست؟ شاید خیلی نیاز نباشد که
از این سوال هم قبلتر رفته و به دنبال چرایی بحث
دراینباره باشیم ،پاسخ روشن است! چون انها مدام
در رسانهها هستند .ایا روزی را به یاد میاورید که در
ان ،حداقل یک سلبریتی را ندیده و نشنیده باشید؟
نکته اینجاست که رسانهها شاید نتوانند ما را مجبور
کنند چطور فکر کنیم اما ما را وادار میکنند درست به
ان چیزی فکر کنیم که انها میخواهند .مگر نه اینکه
هماکنون شما دارید به سلبریتیها فکر میکنید؟!
ً
اصا همین بس که فکر کردن و تکلیف خود را با این
موضوع روشن کردن؛ یعنی مدیریت همین جبری که
بر ما حاکم است.
«سلبریتیها ،یعنی افراد مشهور»« ،سلبریتیها یعنی
همین مجریها و بازیگرهای سینما و تلویزیون»،
«سلبریتیها یعنی یک ُمشت ادم کمسواد که دوست
دارند در مورد همهچیز حرف بزنند»« ،سلبریتیها یعنی
قشر خا کستری جامعه ما» ...اهسته پیش برویم ،به
همان جمله اول فکر کنید .مگر خــود ما را همهی
اقوام و فامیل و دوستان محل کار نمیشناسند؟ مگر
عاوه بر اینها در اینستا گرام مشغول نیستیم و چند
صدتایی هم در انجا فالوور نداریم؟ پس چرا راه دور؟
نکند خود ما هم سلبریتیای برای خودمان هستیم و
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
یکند خود ما یم سلبریتناه براه خودمان یستیم و خبر
ً
یداریم؟ اصا یکند یمهه مردم سلبریتن یستند اما برخن
ً
سلبریتنتر؟ واقعا یر ادم مشهوره سلبریتن است؟
ً
خبر نداریم؟ اصا نکند همهی مردم سلبریتی هستند
ً
اما برخی سلبریتیتر؟ واقعا هر ادم مشهوری سلبریتی
است؟ نکند سلبریتی بودن یک صفت پیوسته و مدام
نیست و ادمها بعضی وقتها سلبریتیاند و بعضی
ً
وقتها مثل سایر ادمهای عادی؟ اصا چه چیزی در
ادمها تغییر کند ،میشوند سلبریتی؟
خب ،همین چند عامت ســوال بــرای شــروع کافی
است .حتی اگر همین انــدازه مفهوم سلبریتی را به
درون خودمان ببریم و کمی با ان کلنجار برویم هدف
این نوشتار تا حد زیادی محقق شده :فکر کردن .اخر
تحملّ ،
در این زمانه سریع و کم ّ
تامل نعمتی است که
کمتر نصیب میشود!
امده باید کمی در تاریخ جستوجو کنیم .باید اینقدر
عقب برگردیم تا به دورهای برسیم که این کلمه اولین
بار مورداستفاده قرارگرفته و شایع شده؛ اما پیش از ان
توجه به این نکته ضروری است که مفاهیمی مانند
«سلبریتی» و «شهرت» ،همواره در تاریخ اجتماعی
بشر رفیق گرمابه و گلستان «رسانه» بودهاند .درواقع
اطاعات پیرامون افراد از طریق رسانهها میان مردم
شایع میشوند .حال این رسانه میتواند انواع مختلفی
داشته باشد :روزنامه ،کتاب ،موبایل ،وبسایتها،
اینستا گرام و سایر شبکههای اجتماعی .به همین
دلیل برای درک روشن از مفهوم سلبریتی ،باید ردپای
رسانه را در تاریخ دنبال کرد.
در تاریخ ،اسنادی که بهصراحت بیانکننده اولین
کاربرد لغت سلبریتی باشد در دسترس نیست؛ اما
بهطور تقریبی میتوان گفت که کلمه « »celebrityو
مترادفهای ان ()celebration, well-known, famous
در ادبیات نوشتاری زبان انگلیسی از قرن 16میادی
رواج پیدا کردهاند .طبق نظر برخی پژوهشگران پیش
از اغاز قرن بیستم ،چیزی با عنوان سلبریتی به معنایی
که امروزه ان را به کار میبریم وجود نداشته و این یعنی
اولین دوره شکلگیری مفهوم سلبریتی به معنای امروز
ان ،سال 1900میادی است.
اغــاز قــرن 20مـیــادی در اروپ ــا دوره رشــد روزاف ــزون
رسانههاست .در این دوره تیراژ روزنامهها باا رفته و
رادیو در بسیاری از خانهها یافت میشود .حاا عموم
مردم افراد مهم سیاست و صنعت را میشناسند .در
همین دوره «الکساندر گراهام بل» با اختراع تلفن گام
بزرگی در گسترش رسانهها برمیدارد 50 .سال بعد یعنی
یصاختیاه تشگگن
بررسیهای تاریخی
برای اینکه دقیقتر بتوانیم درباره سلبریتیها فکر کرده
و سخن بگوییم ابتدا باید کمی در تاریخ عقب برویم و
سرنخهایی از ریشههای این پدیده به دست اوریم .به
همین خاطر در ادامه کمی درباره اینکه مفهوم سلبریتی
از کجا امده سخن خواهیم گفت .دقت کردید؟ مفاهیم
بعضی وقتها حرکت میکنند و از جایی بهجای دیگر
میروند ،نحوه و دایلش بماند ،اما مهم اینجاست که
سلبریتی برای ما ایرانیها یک مفهوم مهمان است،
نشانهاش هم از همان نامش پیداست ،ما با یک لغت
حتی ترجمه نشده طرف هستیم .این مهمان خوانده
یا ناخوانده همان معادل « »celebrityدر فرنگ است.
این مفهوم برای ما تازگی دارد و چند ده سال بیشتر
نیست که وارد ادبیات گفتاری و نوشتاری ما شده
است .حال برای فهمیدن اینکه این مفهوم از کجا
240
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
در سال 1950اولین انواع تلویزیون اختراع میشود .در
این سالها به میزانی که استفاده از رسانهها افزایش
پیدا میکند ،بر تعداد سلبریتیها افزوده میشود .در
دهه 1970اینترنت توسعهیافته و رسانههای جدیدی
مثل ایمیل وارد تعامات اجتماعی میشود .در سال
1995بزرگترین سایت فروش اناین« ،امــازون» کار
خود را اغاز کرده و در سوی دیگر ،CNNپرطرفدارترین
شبکه خبری تلویزیونی میشود .در این سالها ،مفهوم
سلبریتی دیگر حسابی در روابط اجتماعی جاافتاده و
اثرگذار شده است .کاربران اینترنت میتوانند به بیش
از 800میلیون وبسایت دسترسی داشته باشند.
صنعت فیلم هم عقب نمانده و درامد 33میلیارد
داری در کل جهان دارد .در سال 2003بیش از 150
میلیون نفر در سراسر جهان ،از گوشی همراه استفاده
میکردند .در این سالها سیاست مثل همیشه جزو
اولینهاست و اینترنت را بــرای ایجاد و گرم کردن
کمپینهای انتخاباتی ،گروگان میگیرد .سال 2004اما،
سال تولد فیسبوک است و همین شبکه اجتماعی
پنج سال بعد بیش از 300میلیون کاربر در سراسر جهان
به دست میاورد.
امارهای مربوط به همین روزهای سال 2019میادی نیز
قابلتوجه است .بیش از 46درصد کل مردم جهان،
به اینترنت دسترسی دارند .این خود بهتنهایی یعنی
غول چراغ جادویی که اطاعات هر شخصی را که اراده
سیاست و اجتماع
کنند ،در همان لحظه پیش چشم انان قرار خواهد داد.
نزدیک به 1.6میلیارد کاربر ماهانه با فیسبوک تعامل
دارند .شبکه اجتماعی توییتر بیش از 305میلیون
کاربر فعال ماهانه دارد .بیش از یک میلیارد کاربر در
هر دقیقه از روز نزدیک به 500ساعت فیلم در یوتیوب
بارگذاری میکنند .اینستا گرام 400و لینکدین 100
میلیون کاربر فعال دارند. ...
پدیدارشناسی
241
یصاختیاه تشگگن
حال به پشتوانه این نگاه تاریخی میتوان قدم بعدی
را مطرح کرده و بر تعریف و شناخت این پدیده تمرکز
کرد .میان دو مفهوم سلبریتی و رسانه ،یک همپایی
منطقی وجود دارد .به میزانی که رسانهها شدت و حدت
بیشتری میگیرند ،جایگاه سلبریتیها در جامعه بیشتر
تقویت میشود .چراکه انواع پیشرفتهتر رسانهها افراد
بیشتری را با هم وارد ارتباط کرده و دادههای افزونتری
را در زمان کمتر میان انها اشاعه میدهند و عنصر
«شهرت» از طریق همین پخش شدن خونوار اطاعات
در رگهای رسانه ،حیات میگیرد .به همین دلیل مفهوم
سلبریتی در زایش و زندگی به شهرت گره میخورد؛
اما نه شهرت به معنای معمول انکه هر کاسب محلی
را شامل شود .بلکه شهرت به تعبیر «مدرن» ان .اری
در یک کلمه میتواند گفت سلبریتی یعنی «شهرت
مدرنیزه شده» .اگر بخواهیم این مفهوم را بسط دهیم به
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
ما در شناخت سلبریتیها باشد .به نظر میرسد این
پدیده در کشور ما ،با استقرای ناقص رویدادهای ایران
مادر
بستر ِ
فهم شده و نه با پدیدارشناسی ان مفهوم در ِ
تاریخی-اجتماعی ان ،یعنی غرب .سلبریتی بودن
یک پدیده است ،یک پدیده را باید به پدیده بودن
ان شناخت.
6عنصر اساسی از پدیدارشناسی سلبریتی میرسیم.
به تعبیر دیگر سلبریتی کسی است که این شش عنصر
را درانواحد ،داشته باشد:
.1سلبریتی کسی است که فعالیتهایش به زندگی
عمومی مردم گرهخورده باشد.
.2سلبریتی دستاوردهایی دارد که منطبق با عایق
عمومی جامعه است.
ً
.3سلبریتی کسی است که عمدتا همین دستاوردهایش
او را شناختهشده و مشهور میکنند.
.4سلبریتی کسی است که خودش در تاش برای پیدا
کردن راههایی است که بهطور منظم و قاعدهمند
در رسانهها دیده و شنیده شود.
.5سلبریتی کسی است که در رسانهها بسیار پدیدار
میشود.
.6سلبریتی با تجسم ارزوهــا و خواستههای عموم
مردم در سطح ناخودا گاهشان با انها وارد ارتباط
میشود.
همانطور که از مولفههای یادشده به دست میاید،
صرف سلبریتی بودن یا سلبریتی شدن هیچ بار ارزشی
عینی با خــود به همراه نــدارد .ایــن پدیده را باید به
پدیده بودن ان شناخت .بر این اساس حتی تعابیری
ازجمله «خاکستری بودن» تعابیر دقیقی برای توصیف
سلبریتیها نیستند ،چراکه با پیشفرضهای ارزشی
برای توصیف همراهاند .سلبریتیها میتوانند سیاه
ً
سیاه ،سفید سفید یا کاما خا کستری باشند .انها
میتوانند بیسواد و سطحی یا عالم و عمیق باشند.
انها میتوانند افــرادی باشند که بهجای حتی یک
کلمه سخن یا مصاحبه ،فقط عکس بگیرند ،نقاشی
بکشند ،فیلم بسازند یا شعر بگویند .سلبریتی گاه
یک فرد ،گاه یک نماد و گاه حتی یک سیاست ملی
یا جهانی است .این جمله ممکن است تعجببرانگیز
باشد اما این تعجب نیست که معیار صدق و کذب
گزارههاست .شاید یکی از دایل نامانوس بودن چنین
تعابیری در توصیف این پدیده ،روششناسی استقرایی
دستهبندیها
قدم بعدی پرداختن به این سوال است که سلبریتیها
چه انواع و دستههایی دارند؟ برای اینکه کمی روشنتر
سخن گفته باشیم ،باید کمی در ب ــاره دستهبندی
ً
سلبریتیها سخن بگوییم .همانطور که قبا هم
اشــاره شد ،از شش عنصر یادشده ،هیچ برنمیاید
که سلبریتیها تنها بازیگر ،خواننده یا مجری باشند.
سلبریتیها دستههای مختلفی دارند که میتوانند در
هر جامعهای با توجه به اقلیم فرهنگی ان ،ظهور و بروز
خاصی داشته باشند .همین ظهور غالب هر یک از
دستههای سلبریتیها در جوامع مختلف ،خود ابزاری
برای شناخت و نقد فرهنگهاست.
برخی از مهمترین دستههای سلبریتیها عبارتاند از:
242
دستهها
نمونهها
سیاسی و حکومتی
قانونگذاران ،حاکمان،
نظامیان ،سیاستمداران
دینی
پاپها ،رهبران مذهبی ،خطیبان
علمی
فیزیکدانان ،شیمیدانان
کسبوکار
کارافرینان ،رهبران صنایع
هنری
نویسندگان ،شاعران ،موسیقیدانان
سرگرمی
ستارههای فیلم و تلویزیون،
چهرههای ورزشی
عموم مردم
شرکتکنندگان َریئلیتی
شوها ()Reality Show
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
پینوشت
Email: Vtarvirdizadeh@gmail.com
243
یصاختیاه تشگگن
بگذارید یک گام نیز پیش رفته و کمی به نقل داستان
سلبریتیها در کشور خودمان بپردازیم؛ داستانی تمثیلی
از شاهنامه فردوسی :داستان زال سپیدموی .وقتیکه
سام پدربزرگ رستم ،نوزاد خود یعنی زال را میبیند که
در عین نوزاد بودن موهایی سفیدرنگ دارد و درست
مثل یک پیرمرد است ،او را اهریمننژاد میخواند و از
ترس ننگ در پای البرز کوه رها میکند:
چو فرزند را دید مویش سپید
ببود از جهان سربهسر ناامید
چو ایند و پرسند گردنکشان
چه گویم ازین بچه بدنشان
چه گویم که این بچه دیو چیست
پلنگ و دورنگست و گرنه پریست
ازین ننگ بگذارم ایرانزمین
نخواهم برین بوم و بر افرین
بفرمود پس تاش برداشتند
از ان بوم و بر دور بگذاشتند
فرینگ و ایدیشه
«زال»های عصر ما
سیاست و اجتماع
نکتهی مهمی که از دقت در این دستهها میتوان
دریــافــت ایــن اســت کــه تبدیل بــه سلبریتی شدن
بهمقتضای فرهنگ و ساختار هر دسته شکل و روند
متفاوتی پیدا میکند؛ گاهی ناخواسته است و گاه یک
انتخاب .بخش ناخواستهی ان در دستههای هنری و
سرگرمی بیشتر رخ میدهد ،اما در دستههای «سیاسی
و حکومتی» و یا «دینی» موضوع کمی متفاوت است
و این تبدیل یک امر انتخابی بــوده و قابلتحلیل و
بررسی است .در چنین حوزههایی است که پدیده
سلبریتی میتواند خود تبدیل به یک سیاست ملی
یا بینالمللی شود. ...
بجایی که سیمرغ را خانه بود
بدان خانه این خرد بیگانه بود
این داستان ،همان ماجرای امروز مواجهه و سیاستهای
کان ما نسبت به پدیدههای نوظهور دنیای مدرن است.
سیر
تمثیل مفاهیم و مسائل دنیای مدرن که زاییدهی ِ
رشد اعجاببرانگیز رسانههاست ،تمثیل زال
سریع ِ
ِ
شاهنامه فردوسی است .نا گهان این مسائل نو پیدا
چنان به دستوبال حیات اجتماعی ما میپیچند که
انگارنهانگار تازه از راه رسیدهاند ،گویا پیرمردی هستند
که سالهای سال با ما زندگی کرده و تمام زیروبم زندگی
ما را بلدند و برای همه بخشهای سبک زندگی ما
برنامه و راهکار داده و ان را تغییر میدهند .در ادامه نیز
ً
بعضا اولین واکنش سیاستی ما ،اهریمنی پنداشتن و
طرد انهاست! مواجهههای نادرست و چالشبرانگیز
امروز ما با سلبریتیها و تعمیم برخی خصوصیات
رفتاری و اخاقی به همه انهــا ،خود دلیل روشنی
بر این مدعاست .در بستر چنین فهم و مواجههای
و در معرض چنین بیبرنامگی و بد برنامگی ،رشد
کجومعوج و ناقص «زال»ها صورت میگیرد که بهتبع
ان بعدها شاهد ظهور پیامدهای فرهنگی ،اجتماعی
و سیاسی فراوانی در کشور میشویم .بحث پیرامون
شرح این نکته بسیار است اما شاید بتوان بهعنوان یکی
از سرچشمههای مهم در این زمینه «عدم شناخت
نحوه تفکر پیرامون چنین پدیدههایی» را نام برد که
این نوشتار کموبیش در پی توضیح ان بود.
اقتگاد و مدیریت
مواجهه و سیاستیاه کان ما یسبت به پدیدهیاه یوظهور
دییاه مدرن ،مایند داستان زال در خاینامه فردوسن است.
س س ݑ ݩ ݦ ݦ ݦوݤ اݤح ݑݩٮݦ
ݠ ݣ ماݣعݤ
ݣ ݣى ݬݫݣ ݫݬاݣݔ ݣ ݣ ݣ ݣݢ ݣ ݣ ݣݭ ݣݫݭ ݓݣ
ݩ
ىݧ
ݐ
ں
مݤ
س
ݫݕ ݫݓح ݣره ݣ ݣ ݣ ݣ ݣوݤ ݤ
مشتمل ݣݣبر:
• پرونده «سامت الکترونیک»
• بیستو یک نگاشت تخصصی در باب سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
پرویده سامت الکتروییک
سیاست و اجتماع
سرخط
پیدا و پنهان
یک نقشه تغییر
نظام سامت به اشکال متعدد شاهد ویرانی ایدهها
و طرحهایی بودیم که در جایجای دنیا سودمند واقع
شدهاند .این طرحها ،بدون کار کارشناسی کافی در
ایران تجویز شده و پس از مدتی ناهمخوانی و اجرای
ناقص به کنار گذاشته شدهاند .نمونه بارز ان در بحث
اعتباربخشی بیمارستانی است که هر از چند گاهی
مدلی از ارزیابی مطرح و ان را به بیمارستانها تکلیف
میکنند و با این کار نهتنها هدف ان مدلها که ارتقاء
کیفیت ارائه خدمت است تامین نمیشود؛ بلکه بر
هزینههای روزمره بیمارستانها هم افزوده شده است.
ً
بنابراین س ــوال اول ایــن اســت کــه اص ــا «سامت
الکترونیک» چیست و سابقه و پیشینه ان در دنیا
از چه قــرار اســت .با دانستن ان است که میتوانیم
بگوییم ایا طرحهای مختلفی مثل «طرح سیب» وزارت
«بهداشت ،درمــان و امــوزش پزشکی» ،ایا میتواند
از اولین روزهایی که «سامت الکترونیک» در ایران
طرح شد ،قریب به دو دهه میگذرد .این برنامه همواره
بهصورت نسخه مطلوب در ذهن بسیاری از بازیگران نظام
سامت حضور داشته و در حال حاضر در دستور کار،
مهمترین بازیگر نظام سامت یعنی وزارت «بهداشت،
درمان و اموزش پزشکی» نیز قرار گرفته است و این امر
اهمیت پرداخت به ان را مضاعف میسازد.
در طی این دو دهه ،بازیگران مختلف دولتی و شبهدولتی،
طرحهایی را به اسم «سامت الکترونیک» طرحریزی
و به عرصه اجرا کشاندهاند و در واقع خواستهاند از
اعتبار ان به نفع خود استفاده کنند؛ در حالی که این
نسخهها ممکن است بدلی و ناقص بوده و نتوانند نیاز
واقعی مورد نظر را براورده کنند .اجرای طرح معیوب،
ِ
میتواند بهصورت کلی «سامت الکترونیک» را زیر سوال
برده و از عرصه و دستورکار اصلی به حاشیه براند .در
246
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
247
سیاست و اجتماع
مصداق خوبی از «سامت الکترونیک» باشد و یا
تنها اسم ان را یدک میکشند .هرچند در این پرونده
همه نوشتهها کموبیش سهم خود را در شناخت هر
چه بیشتر «سامت الکترونیک» ایفا میکنند ،اما با
تمرکز بیشتری ،نوشته اقای محمد ازادی با عنوان «
تغییر توجه» به این مهم پرداخته است.
ِ
در این نوشتار ،مفهوم و ابعاد نظام سامت الکترونیک،
ً
مختصرا بیان میشود .پس از خواندن ایــن نوشته
میتوانیم به پاسخ این سوال که «سامت الکترونیک
چه نیست؟» نیز ،دست یابیم .ز یــرا با روشــن شدن
اینکه «سامت الکترونیک چه هست»« ،چه نیست»
ان نیز بارز خواهد شد .اقای «ازادی» بهخوبی به این
نکته اشاره میکند که «سیستمها و سامانههایی را
که کارکردهای محوری سامت الکترونیک را نداشته
باشند ،نمیتوان بهعنوان مصداق سامت الکترونیک
دانست .سامت الکترونیک ،کلید طایی حل تمام
مشکات نظام سامت نیست ،امــا حـ ِـل پــارهای از
مسائل نظام سامت مدرن -از جمله نظام سامت
فعلی ما -بدون ان ،ناممکن است».
اما پس از انکه شناخت اجمالی سامت الکترونیک
ً
حاصل شــد ،باید به ایــن نکته پی ببریم که اصا
پیادهسازی ان به چه کار نظام سامت میاید .زیرا تا
هدف و مقصود و کارکرد یک طرح مشخص نباشد،
نه میتوان بهخوبی به طراحی ان پرداخته و اجرایش
کرد و نه پس از اجرا ،به ارزیابی ان پرداخت .بنابراین
در مرحله دوم ،به تبیین کارکرد «سامت الکترونیک»
میپردازیم.
به نظر میرسد با وجود انکه بر وجوه مختلف و کارکردهای
مختلف سامت الکترونیک تا کید میشود ،اما یکی
از مهمترین نقشهای ان ،کاهش هزینههای نظام
سامت است .هدف نوشته دوم ،نشان دادن کاربردهای
اجراییسازی ان با تا کید بر کاهش هزینههاست؛ زیرا
بدون شک یکی از اصلیترین وجوهی که «سامت
الکترونیک» در دستور کار قرار گرفته است ،اهمیت
پرویده سامت الکتروییک
ان در کاهش هزینههاست .امــا ایــا ایــن تلقی از ان
صحیح بوده و بهواقع در کاهش هزینهها مشارکت
میکند .در اینجا بهخوبی این نوشته و نوشته قبل به
هم گره میخورند؛ اگر یکی از اهداف اجرای پرونده
الکترونیک سامت در حال حاضر کاهش هزینههاست؛
پس باید به سوال نوشته قبل بهخوبی پاسخ گفت:
«کدام سامت الکترونیک؟!» .اجرای ناقص پرونده
الکترونیک سامت ،نهتنها به کاهش هزینهها منجر
نخواهد شد؛ بلکه بر بار ان نیز خواهد افزود .در این
حالت بر بار اداری و هزینهای ارائــه خدمت افــزوده
میشود؛ بدون اینکه با فراهم کردن امکان تشریک
اطاعات و تحلیل دقیق و تصمیمگیری بر اساس ان،
بتوان کاهش هزینهها را موجب شد.
نوشتار «هزینه بهصرفه» ،به قلم «محمدسعید صفاری»
با اوردن شواهد مختلف بیانگر ان است که هرچند
اجرای سامت الکترونیک نیازمند زیرساختهای
پرهزینهای هست ،اما بدون تردید فواید ان در بلندمدت،
هزینه اولیه ان را پوشش خواهد داد.
تــا بدینجا بــه چیستی ،اهمیت و نقش سامت
الکترونیک پی بردیم؛ اما بدون شک اجرای هر طرحی
با موانعی روبروست و پیشبرد ان محقق نخواهد شد
مگر انکه مجری طرح بهخوبی این مسائل را بشناسد
و بر اساس انها خطمشیگذاری و اجرا را پیش گیرد.
ً
نکته حائز اهمیت ان است که در این راستا معموا
ً
با چند مشکل مواجهیم :اوا بازیگران و نقشافرینان
یک حوزه را بهخوبی شناسایی و تحلیل نمیکنیم،
ً
ثانیا مسائل را از منظر انها نمیبینیم .و بهطورکلی به
شناخت مسئله انگونه که شایسته ان است ،اهمیت
نمیدهیم .در حالی که شناخت غلط مسئله ،در واقع
همه گامهای بعدی را به بیراهه خواهد برد.
تحلیل خطمشی،
به همین منظور ،نوشتار بعدی از منظر
ِ
ً
سعی کرده اوا به اهمیت مسئله و انواع ان بپردازد و
سپس بهصورت مختصر بر اهمیت توجه به مسائلی
که بر سر راه پیادهسازی سامت الکترونیک قرار دارد،
پرویده سامت الکتروییک
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
البته از منظر خطمشی ،توجه کند .در این نگاشت،
مسائل مرتبط با سامت الکترونیک ایران بهصورت
دقیق و عمیق شکافته و تحلیل نمیشود ،بلکه تا کید
بر شناخت مسائل ،استفاده از چارچوبهای موجود
و اتخاذ خطمشی متناسب با مسئله است .در یک
کام سخن این نوشته ان است که تحلیل مناسب
مسائل ،به موفقیت هر چه بهتر خطمشی و حل مسئله
منجر خواهد شد.
پس از توجه به مسائل نیاز است این مسائل دقیقتر
و امیخته با تجاربی عملیاتی همراه شود تا ملموستر
شده و خطمشیگذار بتواند با شناخت بهتری عمل
کند .در این گام ،به قلم استاد گرانقدر جناب اقای
«دکتر کامران باقری لنکرانی» به شناخت اسیبها و
چالشهای موجود پرداخته میشود .با توجه به تجارب
مختلف ایشان در سطوح مختلف نظام سامت از
بیمارستان تا مسئولیت در وزارتخانه ،منظر تحلیلی
ایشان ،قابل توجه است .ایشان در نوشتهشان با عنوان
«جهل تجماتی» ،به اشتراک تجارب خود پرداخته و
معتقدند که« :اسیبهایی باعث شده ،علیرغم وجود
توانمندیهای داخلی و ضرورت فوری ،این موضوع
بعد از نزدیک به دو دهه به اجرا نرسد» و سعی دارند در
این نوشتار با بررسی اسناد و تجربیات به جمعبندی
برخی از این اسیبها بپردازند .دکتر لنکرانی تا کید
میکنند که «بعد از نزدیک به دو دهه تجربه و خطا
در این عرصه و ماحظه فرازها و فرودها ،اکنون وقت
ان رسیده که این تکلیف قانونی و ضرورت عقایی،
انشاءاه در اسرع وقت مورد توجه و اقدام قرار گیرد.
امیدواریم فراتر از حرف ،در این عرصه شاهد اقدام
اثربخش ملی باشیم».
پس از گذر از موانع حال حاضر ،نوشته اخر ،توجه
ما را به اینده معطوف میکند .همواره نیاز داریم در
طراحی و اجرای طرحها نیمنگاهی به اینده ،بسترها
و ظرفیتهای اتــی نگاهی بیندازیم« .مــهدادههــا»
از ظرفیتهایی است که در حوزههای مختلف با
بررسی و تمرکز بر انها به دستاوردهای قابل توجهی
رسیدهاند .با توجه به ظهور «مهدادهها» و کاربرد ان
در حوزه سامت ممکن است شاهد اینده متفاوتی
برای سامت الکترونیک باشیم و با لحاظ و حرکت
به سمت استفاده از این ظرفیت بتوانیم نقش موثرتری
در اینده سامت الکترونیک بازی کنیم« .سعید نجبا»
در نوشتار خود با عنوان «مهدادهها» سعی کرده است
تا این اینده محتمل را برای ما بهخوبی ترسیم کند.
در اخر انکه ،هسته «سامت» مرکز رشد در این پرونده
سعی دارد با تاشی جمعی و متمرکز به بخشی از
سواات مهمی که «سامت الکترونیک» با ان مواجه
است پاسخ گوید و یا حداقل ذهنها را به سمت ان
متوجه ســازد .سوااتی همچون پرونده الکترونیک
سامت چیست و چه مولفههایی ،ذاتی ان هستند؟
این تجویز چه فواید و کارکردهایی برای نظام سامت
خواهد داشت؟ تجربههایی که تاکنون در نظام سامت
ً
داشتهایم چه درسهایی به ما میدهند و اصا ایا موفق
بودهاند یا خیر و اگر نبودهاند چرا؟ ماحظات مسائل
جدی پرونده الکترونیک سامت برای پیادهسازی
در ایران چیست؟ و در نهایت چه رویکرد جدیدی
میتوان به ان داشت؟
حمید ایزدبخش
دبیر هسته «سامت» مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
248
ݩ
ݩ
ݦ
ݐ
ݦ
ݐ
ݑ
ݧ
ݨ
ݦ
ݦ
ݦ
ݨ
لک
ٮݥ ݣ ݣرݥوݥى ݫںݬݔک»
«س ݣاݣݣم ݦ ݣݦ ݣاݤݦ ݣ ݦ ݣ ݦ ݣ ݦ ݣٮݦ
ݐݩݦ
ݫݬݕىرݣݣوںدݣهݤ
فراز و فرود اجرای طرح سامت الکترونیک
در نظام سامت ایران
تهیه و تنظیم از هسته «سامت» مرکز رشد
محمد ازادی
پژوهشگر هسته سامت مرکز رشد
دانشجوی کارشناسی ارشد پیوسته معارف اسامی و مدیریت بازرگانی
مقدمه
ً
سامت الکترونیک و مشتقات ان -خصوصا پرونده
الکترونیک سامت -از واژههایی است که در چند
سال اخیر ،از زبان مسئوان و متولیان سامت کشور
زیاد شنیده میشود .گرچه این واژه در ایران ،حداقل
سابقهای دهساله داشته و اولین کاربستهای ان را در
گزارش تفصیلی دبیرخانه شورای عالی اطاعرسانی
(شورای عالی فضای مجازی فعلی) در سال 1387
میتوان یافت؛ اما گویا تا همین اواخــر به فراموشی
سپردهشده بــود« .سامت الکترونیک» مظلوم نیز
هست چراکه دستخوش تفسیرها و ادراکات مختلفی
واقعشده و هر کس از دیدگاه خود ،برای ان تعریف و
مصادیقی ذکر میکند .در عمل نیز کاربرد فعلی این
واژه در نظام سامت ایران ،همچون کاربرد «اقتصاد
مقاومتی» در پروژههای ملی است که نام و یاد ان در
همهجا هست و هیچ جا نیست]1[ .
مبارک حوزه
پیوند
ِ
سامت الکترونیک را میتوان مولود ِ
«کسبوکار الکترونیک» [ ]2و «نظام خدمات سامت»
ً
یا مختصرا نظام سامت -دانست .در جهان ،اولین باربازرگانان و صاحبان شرکتهای تجاری و صنعتی -و
نه بازیگران نظام سامت -این اصطاح را استعمال
و اعمال کردند؛ چراکه یافته بودند بهکارگیری فناوری
اطاعات و ارتباطات در اکثر حوزهها ،موجب افزایش
بهرهوری خواهد شد .بهطور خاص ،سه تحول بنیادین
در نظام سامت رخداده که بر رویکرد سامت الکترونیک
مقدم هستند .این سه عبارتاند از :تحول در رایانش
عمومی (پردازش رایانهای) [ ،]3تحول در انفورماتیک
سامت و تحول در پزشکی از راه دور (دورا پزشکی).
در ادامه ،جهت بررسی دقیقتر این تحوات که منجر
به شکلگیری سامت الکترونیک شده ،سیری را از
دهه 1950میادی تا امروز طی میکنیم.
پرویده سامت الکتروییک
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
تغییر توجه
ِ
سامت الکتروییک ،تغییره پارادایمن از یظام سامت
مبتنن بر پزخک بهیظام سامت مشترهمحور است
250
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
251
سیاست و اجتماع
پیدایش حــوزه رایانش (پــردازش
رایــانــهای) در خدمات سامت،
به اوایل دهه 1950بازمیگردد .در
ان زمان ،تنها ابررایانهها در تعداد
محدودی از بیمارستانهای کشورهای عضو گروه
هفت -مثل انگلستان ،ژاپن و امریکا -وجود داشت.
در ایــن دوره ،حتی پ ــردازش دسـتــهای از اطاعات
معمولی سامت ،به زمان قابلتوجهی برای هماهنگی
میان متخصصان پزشکی و کارشناسان رایانه نیاز
ً
داشت .باوجود تقاضا نسبت به این ابزار ،نتایج غالبا
با خطاهای فنی و برنامهنویسی همراه بود .نا کامی و
شکست این برهه از رایانش در نظام سامت ،چند
دلیل عمده داشت ازجمله فقدان حمایت فعال مدیران
و سرپرستان بیمارستانی ،فقدان تامین مالی مستمر
و عدم دانش و مهارت ازم در طراحی و استفاده از
سیستمهای رایانهای.
از اوایل دهه ،1960عصر جدیدی از رایانش در خدمات
نظام سامت ،ظاهر شد .تعدادی از بیمارستانهای
پیشرو در ایااتمتحده ،انگلستان ،سوئد و ...برای
طراحی یک سیستم مدیریت اطاعات بیمار []4
بهصورت پایلوت (ازمایشی) متفق شدند .باوجود ریسک
زیاد شکست این سیستم ،بیمارستانهای مذکور در
این حوزه سرمایهگذاری کردند .پس از پیشرفت بخشی
از پروژه و همچنین وجود فرصتهای بازاری بالقوه،
شرکتهای رایــانــهای فعال در عرصه سیستمهای
مدیریتی نیز -همچون ایبــیام [ ،]5هانیول [،]6
جنرال الکتریک و -...پروژههای مشابهی را شروع
کــردنــد .بــاوجــودایــن ،بسیاری از پــروژههــای اغازین
بهطور کامل با شکست مواجه شد چراکه پیچیدگی
الزامات اطاعاتی در سیستمهای مدیریتی بیمار،
پرویده سامت الکتروییک
بسیار بیشتر از تخمینهای صورت
گرفته بود .شرکتهایی نظیر جنرال
الکتریک ،به دلیل فقدان بودجه
مستمر و حمایتهای مدیریتی
مجبور شدند مشارکت خود را در
این زمینه قطع کنند .جالبتوجه است که پس از وقوع
شکستهای متعدد در پروژههای این عرصه ،بسیاری
از بیمارستانهای پیشگام نیز به سیستمهای سابق
خود (سیستمهای دستی) رجوع کردند.
سیستم «تکنیکن» [ ،]7نوری بود که در پایان این تونل
شکستهای پیدرپی نمایان شد .این سیستم ،توسط
شرکت «ا کهید» [ ]8برای بیمارستانی در کالیفرنیا
پیاده شده بود .این پروژه نمونه اولیه موفقیتامیزی بود
که پایه پیشرفتهای بعدی در سیستمهای اطاعاتی
امریکای شمالی و اروپا شد .مهمترین درس این پروژه،
اهمیت تمرکز بر نیازهای اطاعاتی کاربران (پزشکان،
پرستاران ،کادر درمانی و )...و همچنین توجه ویژه
به تغییر نگرش این کاربران بود .در اواخر دهه 1970
پروژههای موفق دیگری نیز پیاده شد و انگیزهای را
برای ادغام این سیستمها در نظام سامت ایجاد کرد.
در اوایل 1980و باعرضه رایانههای متوسط ،پزشکان
و مدیران سامت به تاثیر جادویی رایانهایکردن []9
سازمان در کنترل و مدیریت دادههای فزاینده پزشکی و
مدیریتی -که بهصورت روزانه تولید میشد -پی بردند.
دادههای پزشکی شامل مشخصات بیماران ،امارهای
اپیدمیولوژیک و جمعیتشناختی از قبیل شیوع سل
و امارهای مربوط به بیماریهای مزمن و مرگومیر
مدیریتی سامت نیز شامل
ناشی از ان بود .دادههای
ِ
مواردی از قبیل اطاعات مالی بیماران ،موجودی انبار
داروها و تجهیزات پزشکی و مبادات معمول ،مثل
صورتحساب پرداخت بیمه و مطالبات بود.
اقتگاد و مدیریت
نقطه ،سر خط
مهمترین درس از پروژه سیستم
تکنیکن ،ایمیت تمرکز بر ییازیاه
اطاعاتن کــار بــران (پزخکان،
پرستاران ،کادر درماین و )...و
یم چنین توجه ویژه به تغییر
یصرش این کاربران بود.
پرویده سامت الکتروییک
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
ازجمله کاربستهای تجارت الکترونیک ،پرستاری
الکترونیک ،مراقبتهای خانگی الکترونیک []13
(پرستاری در منزل) و ...به ان افزوده شد.
از اواخر ،1990تاشها به سمت تبدیل شبکه اینترنت
به یک شبکه جهانشمول و همگانی معطوف شد.
این را میتوان اغاز شکلگیری «سامت الکترونیک»
دانست .بهبیاندیگر در این برهه ،بازرگانان و کارافرینان
از پیشرفتهای اینترنت و فناوریهای مرتبط با ان
ً
استفاده کردند و نهایتا چشماندازها ،فناوریها و
کاربستهای مختلفی را در رابطه با «سامت الکترونیک»
تولید کردند .اگرچه سامت الکترونیک بخش بسیار
کوچکی از تاریخ علوم پزشکی را -که به 3000سال قبل
از میاد بازمیگردد -شامل میشود ،اما موج تمایل
مشتریان به ان در حوزه پزشکی شگفتاور بوده است.
اواسط دهه ،1980عصر ظهور سیستمهای اطاعاتی
مــدیــر یــت ســامــت [ ،]10اتــومــاسـیــون اداری [ ]11و
فناوریهای شبکهسازی بود .از سیستمهای اطاعاتی
مدیریت سامت ،برای ارائه گزارشهای اطاعاتی
جهت پشتیبانی تصمیمات مدیریتی و بالینی استفاده
میشد .اتوماسیون اداری بهمنظور بازطراحی فرایندهای
داخلی مرکز درمانی باهدف کاهش زمان و هزینه برای
کادر درمانی ،پیاده شد .فناوریهای شبکهسازی نیز
به بیان ساده ،در انتقال الکترونیکی دادهها از رایانه
فناوری
مبدا به رایانه مقصد کاربرد داشت .این سه
ِ
رایانش در حوزه سامت ،بهصورت سه جزیره بودند
که بهوسیله انسانها و بهصورت دستی به یکدیگر
مرتبط میشدند.
در اواخر ،1980پیدایش ابزارهای ارتباطات از راه دور و
شبکهسازی سامت ،به یکپارچهسازی این سه جزیره
کمک کرد .همچنین تمرکز بر روی این دو ابزار ،توجهات
را به حوزه پزشکی الکترونیک (پزشکی از راه دور) []12
فناوری ارزانقیمت
جلب کرد .در ابتدا در این حوزه از
ِ
تماسهای تلفنی استفاده میشد اما بهمرور تا اواسط
دهه ،1990قلمروهای پزشکی الکترونیک گسترش
یافت و قابلیتهای مدیریتی ،پزشکی و مالی دیگری
سامت الکترونیک چیست؟
تحول
برخی از اندیشمندان با توجه به زمینههای
ِ
وکار الکترونیک در سامت ،معتقدند که سامت
کسب ِ
الکترونیک ،تغییر پارادایمی از نظام سامت مبتنی بر
پزشک بهنظام سامت «مشتریمحور» است .این ادعا
بیدلیل نیست ،چراکه نظام سامت الکترونیک در
252
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
درجه اول برای ان است که بیماران بدون محدودیت
زمانی و مکانی با کادر پزشکی ارتباط برقرار کنند.
بهعاوه درصورتیکه سطح کیفیت خدمات یا دانش
پزشکی ارائهشده از سوی یک مرکز درمانی مشخص،
مطلوب نباشد ،مشتری به سهولت میتواند ارائهدهنده
خدمت را تعویض نماید .از طرف دیگر جریان انبوه
دادهها ،اطاعات و دانش پزشکی و سامت در بستر
سامت الکترونیک ،به بیماران کمک میکند که نقشی
متفاوت در درمان و بهبود سامت خود ایفا کنند.
در مقابل این تفکر ،حفظ وابستگی دائم مشتریان
به ارائهدهندگان خدمات برای کوچکترین مسائل
درمانی است که از انتقال هرگونه داده ،اطاعات و
دانش سامت و پزشکی به مشتریان جلوگیری میکند،
اطاعاتی که میتواند سطوحی بااتر از سامتی را برای
بیماران رقم بزند.
بــا تــوجــه بــه پیشینه و جــر یــانهــایــی کــه -در بخش
قبل -مرور شد ،میتوان تمایز «سامت الکترونیک»
با سایر مفاهیم و سیستمهای مشابه را تشخیص
داد .در یک تعریف ابتدایی و ساده ،میتوان سامت
الکترونیک را کاربرد فناوری ارتباطات و اطاعات،
ً
خصوصا شبکه اینترنت ،در نظام سامت دانست.
تعاریف
در پژوهشی با موضوع مــرور سیستماتیک
ِ
منتشرشده از سامت الکترونیک ،مشخص شد که
در تعاریف مختلف سامت الکترونیک ،دو مفهوم
اصلی «سامت» و «فناوری» بیش از سایر مفاهیم،
ً
بهکاررفته است .منظور از «سامت» [ ]14غالبا خدمات
و مراقبتهای سامت [ ]15بهعنوان یک فرایند بوده
و به معنای سامت بهعنوان یک خروجی و پیامد
نیست« .فناوری» نیز با دو هدف بهکاررفته است ،هم
سیاست و اجتماع
بهعنوان ابزاری برای تحقق برخی فرایندها ،کارکردها
و خدمات و هم بهعنوان تجسم و نمونهای از سامت
ً
الکترونیک ،مثا یک وبسایت سامت در بستر
اینترنت .انچه بسیار حائز اهمیت است این است
که در «سامت الکترونیک» ،فناوری وسیلهای برای
توسعه و حمایت از فعالیتهای انسانی است ،نه
جایگزینی برای انسانها.
عاوه بر دو مفهوم سامت و فناوری ،به شش مفهوم فرعی
نیز در تعاریف مختلف اشارهشده است که عبارتاند
از :کسبوکار ،فعالیتها (ازجمله مدیریت ،اموزش،
همکاری و ،)...ذینفعان (ارائهکنندگان خدمات)،
نتایج و خروجیهای مورد انتظارُ ،بعد مکانی و رویکرد.
اقتگاد و مدیریت
در سامت الکتروییک ،فناوره وسیلهاه براه توسعه و حمایت
از فعالیتیاه ایساین است ،یه جایصزینن براه ایسانیا.
اجزای سامت الکترونیک
بهطورکلی ،هر نظام سامت الکترونیک باید دارای دو
یکپارچگی درونی و بیرونی باشد« .یکپارچگی
ویژگی
ِ
درونی» نشانگر میزان یکپارچگی و تلفیق سیستمها
و فناوریها در درون یک سازمان ،با یکدیگر است.
«یکپارچگی بیرونی» نیز به معنای درجه ارتباط و اتصال
سیستمها و فناوریهای یک سازمان با سیستمهای
رایانهای سازمانهای دیگر است .کاربستها و اجزای
عد کلیدی از
سامت الکترونیک بر اساس این دو ُب ِ
ویژگی یکپارچگی سیستم ،به دو بخش تقسیم میشود:
این سیستمها عبارتاند از :پرونده مجازی بیمار،
مدیریت اسناد ،سیستم اطاعات جغرافیایی ،سیستم
پشتیبانی از تصمیمات بهداشتی-درمانی (بهصورت
253
پرویده سامت الکتروییک
الف) سیستمیاه داراه یکپارچصن دروین
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
اقتگاد و مدیریت
ایمیت سامت الکتروییک در ایجاد یکپارچصن و ارتباط بین
سازمانیاه مشتلف اخکار منخود.
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
گروهی) [ ،]16سیستم اطاعات اجرایی ،انباره داده
[ ]17و دادهکاوی.
برشمرد .در این یادداشت تاش شد تا مفهوم و ابعاد
ً
نظام سامت الکترونیک ،مختصرا بیان شود .با توجه به
اینکه کارشناسان و مسئوان حوزه سامت ،ادراکات و
تعاریف مختلفی از سامت الکترونیک داشته و دارند،
این سوال که «سامت الکترونیک چه نیست؟» نیز،
اهمیت مییابد که با مقایسه مفاهیم و اجزاء ذکرشده
ً
میتوان به ان پاسخ داد .طبیعتا سیستمها و سامانههایی
را که کارکردهای محوری سامت الکترونیک را نداشته
باشند ،نمیتوان بهعنوان مصداق سامت الکترونیک
دانست .سامت الکترونیک ،کلید طایی حل تمام
مشکات نظام سامت نیست ،امــا حـ ِـل پــارهای از
مسائل نظام سامت مدرن -ازجمله نظام سامت
فعلی ما -بدون ان ،ناممکن است.
ب) سیستمیاه داراه یکپارچصن بیروین
این سیستمها عبارتاند از :ارتباطات مخابراتی،
شبکههای بیسیم و دیجیتال (ازجمله شبکههای
انتقال ناهمگام [ ،)]18شبکه اطاعات سامت جامعه
ً
(مثا یک شهرستان یا استان) ،اینترنت ،اینترانت و
پزشکی الکترونیک.
اکسترانت ،انفورماتیک سامت،
ِ
شرح هر یک از اجــزای سامت الکترونیک ،در این
یادداشت نمیگنجد اما بهطور خاصه باید توجه
موفقیت یک نظام سامت الکترونیک ،بیش
کرد که
ِ
از انکه از اتصال مشتریان ان [ ]19و ارائهکنندگان
خدمات ،در درون یک مرکز درمانی -مثل بیمارستان-
محقق شود ،از اتصال مراکز درمانی و کسبوکارهای
مختلف سامت رقم خواهد خورد .درواقع ،اهمیت
سامت الکترونیک در ایجاد یکپارچگی و ارتباط
بین سازمانهای مختلف اشکار میشود که کارایی
تبادات اطاعاتی را بهصورت
را ارتقا داده و نیاز به
ِ
دستی حذف میکند.
پینوشتها
Email: mdl.azadi@gmail.com
ً
[ .]1حقیقت ان است که بعضا پروژههای موفقی در این زمینه ،اجرا و پیاده
شده است اما در سطح کل کشور نبوده و از سوی دیگر ،مورد توجه و حمایت
کافی از سوی متولیان نظام سامت تا کنون واقع نشدهاند.
]2]. E-Business
]3]. Computing
(]4]. Patient Information Management System )PIMS
]5]. IBM
]6]. Honeywell
]7]. Technicon
]8]. Lockheed
]9]. Computerization
(]10]. Health Management Information System )HMIS
(]11]. Office Automation )OA
(]12]. E-medicine )telemedicine
]13]. E-Home Care
]14]. Health
]15]. Health Care
(]16]. Group Health Decision Support Systems )Group HDSS
(]17]. Data Warehouse )DW
]18]. Asynchronous Transfer Mode )ATM( Networks
]19]. E-Consumer
پرویده سامت الکتروییک
نتیجهگیری
در بسیاری از جوامع و کشورها ،جریانهایی به وجود
خدمات سامت را بهسوی نظام
دهندگان
امد که ارائه
ِ
ِ
«سامت الکترونیک» سوق داد .کاهش تخصیص بودجه
از سوی دولتها و نهادهای ثالث (مثل بیمه) ،تغییر
در نیازها و تقاضاهای مشتریان (بیماران) و پیشرفت
فناوریهای اطاعات ،ارتباطات و شبکهسازی را
میتوان بهعنوان جریانهای موثر در این تغییر پارادایم
254
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
محمدسعید صفاری
پژوهشگر هسته سامت مرکز رشد
دانشجوی کارشناسی ارشد پیوسته معارف اسامی و مدیریت بازرگانی
مقدمه
فرینگ و ایدیشه
هزینهی بهصرفه
سیاست و اجتماع
انفجار اطاعاتی اینترنت در دهه ،90جهان را با واژگانی
جدید مواجهه کــرد؛ مانند email، e-commerceو
.eHealthسامت الکترونیک ،وعدهی فناوری ارتباطات
و اطاعات برای بهبود وضع سامت و سیستمهای
مراقبت سامت است .در یک تعریف گسترده سامت
الکترونیک اصطاحی است که هر ترکیبی از مراقبتهای
سامت و تکنولوژی را شامل میشود و زمینهای برای
ارتقای سامت محلی ،منطقهای و بینالمللی فراهم
میاورد .تقویت پهنای باند و به دنبال ان فناوریهای
بیسیم ،موجب گسترش روزافزون سامت الکترونیک
در سراسر جهان ،بهویژه کشورهای توسعهیافته شد و
تبدیل به یک زیرشاخه از بهداشت عمومی گشت.
حوزههای کاربردی سامت الکترونیک
زیرساختیاه پریزینه پیوید حوزهه سامت و حوزهه
،ICTباعث افزایش بهرهوره در یظام سامت منخود
255
پرویده سامت الکتروییک
الکترونیکی شــدن ســامــت ،خــود را بــه شکلهای
مختلفی ظاهر کرده است .شاید اصلیترین کاربرد
این حوزه در ایران ،طرح پروندهی الکترونیک سامت
باشد که انهم با سرعت بسیار اندک به پیشروی خود
ادامه میدهد ،اما کاربست ICTدر حوزهی سامت
در دنیا بسیار فراتر از این است .بهطورکلی حوزههای
کاربردی سامت الکترونیک را در سه دسته خاصه
میکنند :اول ،پزشکی الکترونیکی [ ]1و مراقبتهای
مستقیم از بیمار شامل چهار زیرگروه مراقبت از راه
دور ،مراقبت خانگی [ ]2و نظارت از راه دور ،مدیریت
بیماری بهصورت الکترونیکی و مشاورهی بیماری از
راه دور است .دوم ،خدمات یادگیری و اموزش از راه
دور شامل وبسایتهای اطاعات پزشکی ،جوامع
مجازی و پایگاههای دادههای تحت وب میشود؛ و
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
پیوند مبارک ICTو سامت
سوم خدمات پشتیبانی و اداری الکترونیکی از قبیل
نسخههای الکترونیکی ،پروندهی سامت الکترونیک
[ ،]3تامین سفارشهای و بازپرداختهای الکترونیکی.
حرکت جهان امــروز ،حرکت به سمت زندگی اسان
و بهرهبرداری هرچه بیشتر در قبال هزینههای کمتر
است .در حوزهی سامت نیز مانند بسیاری از حوزهها،
فناوری ارتباطات و اطاعات ،پررنگترین نقش در
این مسیر را دارد .ناگفته نماند که منظور ما از هزینه،
ً
صرفا هزینههای اقتصادی و پول نیست ،بلکه این
لفظ را ناظر به هزینههای نامشهود مانند هزینهی
طول درمــان بیمار و بهطورکلی زمــان ،هزینهی انواع
ریسکها در تصمیمگیری پزشکان ،هزینههای ناشی از
تداخات دارویی و خطاهای پزشکی و حتی هزینههای
تحمیلشده به محیطزیست هم هست.
پرویده سامت الکتروییک
ارزشهای پیشنهادی سامت الکترونیک
در بیان اثــار و فواید گــرهخــوردن حــوزهی سامت و
حوزهی ،ICTبسیار سخن گفتهشده است که از ان
میان میتوان به این موارد اشاره کرد:
.1افزایش کارایی [ ]4در خدمات بهداشت و درمان
.2افزایش کیفیت در ارائهی خدمات
.3اعمال مداخات سامت بر اساس شواهد
.4توانمندسازی گیرندگان خدمات و بیماران با
استفاده از ایجاد پایگاههای دانش پزشکی و پروندههای
الکترونیکی فردی []5
.5تسهیل و افــزایــش کیفیت ام ــوزش پزشکی به
ارائهکنندگان خدمات سامت []6
.6گسترش مرزهای خدمات ارائهشده ازلحاظ جغرافیایی
از طریق شیوههایی مانند پزشکی از راه دور []7
.7ارائهی خدمات بهداشت و درمان عادانهتر.
منفعت سامت الکترونیک ،در جیب همه!
اصلیترین ذینفع در تمام نظامهای سامت دنیا ،مردم
هستند و اساس شکلگیری نظامهای سامت ،وجود
سازوکاری برای حفظ صحت و یا بهبود مردم است؛ اما
این نکته را باید در نظر گرفت که هر تغییری در نظام
سامت ،باید به نفع تمام ذینفعان ان نظام باشد.
لذا پیوند حوزهی ICTبا حوزهی سامت در صورتی
256
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
257
سیاست و اجتماع
مفید خواهد بود که هم برای ارائهدهندگان خدمات
سامت مانند وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم
پزشکی ،بیمارستانها و خود پزشکان منفعت داشته
باشد ،هم برای دریافتکنندگان خدمات سامت که
همان مردم هستند و هم برای تسهیلکنندگان این نظام
مثل بیمهها .ما نیز در این گزارش به بررسی مکانیسم
کاهش هزینهها در نظام سامت در پس الکترونیکی
شدن سامت ،از منظر ذینفعان میپردازیم.
در ادبیات رایج سامت ،اشغال تخت در بیمارستان
بــه معنی هزینه اســت ،هــم بــرای بیمار و هــم بــرای
بیمارستان .امروزه در ایران بهطور متوسط برای هر بیمار
از زمان پذیرش تا تعیین و تکلیف نهایی او ،چیزی
حــدود 315/9دقیقه محاسبهشده اســت .یکی از
اثار ادعاشده درنتیجهی الکترونیکی شدن سامت،
افزایش کارایی خدمات ارائهشده مطرحشده است.
افزایش کارایی خدمات باعث کاهش مدتزمان
اقامت بیمار در بیمارستان گشته و درنهایت در زمان
بیمار و همراهان او صرفهجویی شده و از پرداختیهای
غیرضروری نیز جلوگیری میشود.
همچنین پزشکی از راه دور از مراجعهی بیماران و
همراهان او به بیمارستان میکاهد .این موضوع زمانی
اهمیت پیدا میکند که بیمار از محدودیتهای خاص
(مانند معلولیت) برخوردار باشد و امکان جابجایی
برای او مهیا نباشد و یا در مورد یک بیماری خاص،
پزشک از کیلومترها دورتر بیمار را معاینه و درمان کند.
از اتفاقات جالبی که توسط دولت هلند در حال انجام
است ،امکان ماقات اناین عبادتکنندگان از بیمار
است .همین موضوع بهظاهر ساده امکان ماقات
پرویده سامت الکتروییک
بسیاری از بیماران که شرایط ماقات حضوری را
ندارند مهیا کرده است .بهعنوانمثال بیمارانی که
اقوام انها در فواصل دور از انها هستند و یا زمانی
که بیمار نیازمند مراقبتهای ویژه است.
هزینه تحمیلشده دیگر به بیمار ،هزینهی تکرار ازمایشها
است که به هر دلیل امکان درخواست ازمایش مجدد
توسط پزشک وجود دارد .این هزینه چیزی حدود 5/4
میلیارد دار در ایااتمتحده بــراورد شده است .از
مزایای دیگر سامت الکترونیک حفظ تمام ازمایشها،
نمونهبرداریها و عکسبرداریها در پرونده بیمار است
و میتواند از این هزینه جلوگیری کند.
پیامد بعدی پیوند حوزهی ICTو حوزهی سامت ،ارتقاء
سطح ا گاهی مردم از وضعیت سامتیشان است .این
موضوع انجا اهمیت خود را بیشتر نشان میدهد که
دریافتکنندگان خدمات را هنگام مراجعه به مراکز
بهداشتی و درمانی ،مجبور بهمرور تاریخچه پزشکی
خود نمیکند و سرعتبخش عملیات درمان میشود.
اما با نگاه به حوزهی سامت الکترونیک از زاویهی دید
پزشکان میتوان دریافت که این حوزه باعث کاهش
چشمگیر خطاهای پزشکی میشود .هرچند امکان
اشتباه در تشخیص و یا درمان وجود دارد ،الکترونیکی
شدن سامت میتواند تا حد قابل قبولی این هزینه
را کنترل کند .امروزه در ایااتمتحده چیزی حدود
29/4تا 35/4میلیارد دار ،هزینهی خطاهای پزشکی
براورد شده است .همچنین ریسک تداخات دارویی
تجویزشده برای بیماران نیز ،امکان واردکردن هزینههای
سنگین تا سرحد مرگ بیمار را دارد .طبق امار ،سالیانه
بین 50تا 100هزار نفر در ایااتمتحده جان خود را به
اقتگاد و مدیریت
با یصاه به حوزهه سامت الکتروییک از زاویهه دید پزخکان
منتوان دریافت که این حوزه باعث کایش چشمصیر خطایاه
پزخکن منخود.
پرویده سامت الکتروییک
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
علت تداخات دارویی از دست میدهند که متولیان
نظام سامت این کشور راهحل جلوگیری از این هزینهها
را استقرار و استفاده از شبکهی یکپارچهی زیرساخت
ملی اطاعات سامت [ ]8میدانند.
از دیگر منفعتهای الکترونیکی شــدن سامت،
مداخله سریع در مواقع بحرانی و غیر بحرانی توسط
پزشکان است که موجب صرفهجویی در زمان برای
بیمار و پزشک شده که این امکان را برای پزشک فراهم
میکند که بیماران بیشتری را معاینه و درمان کند.
تسهیلکنندگان خدمات سامت مانند بیمهها نیز از
سامت الکترونیک نفع خود را میبرند .بهعنوانمثال
الکترونیکی شدن نسخهها و حذف دفترچه بیمه،
موجب خوانایی هرچه بهتر نسخهها و صرفهجویی در
مصرف کاغذ و درنتیجه حفظ محیطزیست میشود.
گفتنی است بهمنظور چاپ دفترچههای بیمه ،سالیانه
100.000اصله درخت قطعشده و چیزی حدود 70الی
80میلیارد تومان اعتبار هزینه میشود]9[ .
نیز دارد که در این مقال نمیگنجد ،اما همین شواهد
مطرحشده و شواهدی دیگر ،بیانگر این است که هرچند
پیوند این دو حوزه نیازمند زیرساختهای پرهزینهای
هست ،اما بدون تردید فواید ان در بلندمدت ،هزینهی
اولیهی ان را پوشش میدهد و اقدام در جهت رفع موانع
استقرار سامت الکترونیک ،ضروری به نظر میرسد.
کشورهای توسعهیافته بهسرعت در حال پیشرفت در این
زمینه هستند .در کشور ما نیز به علت وجود متخصصان
فنی بامهارت و پزشکان دلسوز ،تاشهای بسیار خوبی
صورت گرفته است ،هرچند با وجود این تاشها،
مانند هر حوزه دیگری ،افراد و نهادهایی هستند که
مانند دستانداز عمل کرده و مانع حرکت میشوند.
پینوشتها
Email: ms.saffari@isu.ac.ir
.]1] E-medicine
.]2] E-home care
.]3] Electronic Health Records
.]4] Efficiency
.]5] Empowerment of Consumers and Patients
.]6] Education of Physicians
.]7] Widening the Scope of Healthcare
.]8] National health information infrastructure
[ .]9به نقل از علیاصغر قائمی ،معاون امار فناوری اطاعات و ارتباطات
سازمان بیمه سامت.
نتیجهگیری
بررسی سازوکار کاهش هزینههای نظام سامت از طریق
پیوند این حوزه با حوزهی ،ICTنیاز به بررسیهای فنی
258
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
حمید ایزدبخش
پژوهشگر هسته سامت مرکز رشد
دانشجوی دکتری مدیریت دولتی دانشگاه امام صادق؟
اگر سامت الکتروییک بشواید به ایــداف خود دست
یابد بایستن با خطمشنیاه مناسبن پشتیباین خود
259
سیاست و اجتماع
نظمدهی به
دنیای مسئلهها
پرویده سامت الکتروییک
سازمان جهانی بهداشت سامت الکترونیک را به
«استفاده از فناوریهای ارتباطات و اطاعات ()ICT
برای سامت» تعریف میکند .در این تعریف کمتر
به وجوه پشتیبان و یا مولفههای سامت الکترونیک
اشــارهشــده اســت .تعریف سامت الکترونیک به
«مجموعهای از دستورات ،اییننامهها ،تنظیمات،
قوانین و تفاسیر قضائی که چرخه زندگی سامت
الکترونیک را مدیریت و جهتدهی میکنند» میتواند
به موضوع این مقاله یعنی مسائل و خطمشیهای
سامت الکترونیک نزدیکتر باشد.
در حال حاضر پذیرش سامت الکترونیک بهعنوان
ابزاری کارامد برای کاهش تبعیض در خدمات سامت
شیوع یافته اســت .عــاوه بر وجه کارامدی سامت
الکترونیک که در نوشتههای قبلی پرونده نیز به ان
اشاره شد ،فشارهای بینالمللی نیز درحرکت به سمت
سامت الکترونیک بیتاثیر نیست .مجمع جهانی
سامت ( )WHAدر سال 2005از کشورهای عضو
خواسته است که برنامههای راهبردی بلندمدت خود را
برای توسعه و اجرای سامت الکترونیک تنظیم کنند.
اگر سامت الکترونیک بخواهد به اهداف خود دست
یابد ،بایستی با خطمشیهای مناسبی پشتیبانی شود.
اگر این پشتیبانی نباشد ،این ابزار کارامد میتواند به
شکافها و بیعدالتیها دامن زده و بر عمق ان بیفزاید.
انچه میتواند طراحی و اجرای سامت الکترونیک را
به خطر بیندازد ،طیفی از مسائل خطمشی است که
بر سر راه ان قرار دارند.
فرینگ و ایدیشه
مقدمه
پرویده سامت الکتروییک
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
«تحلیلگران بیشتر بهاینعلت
مسائل اختباه را حل
که انیا
ِ
منکنند ،خکست منخورید.
مسائل خطمشی
تولید و ازمون مسائل حقیقی بدیل (تعریف ساختاردهی
ً
مسئله) میکشاند .با این روش است که میتوان اوا
ً
با پیشفرض به سراغ مسئله نرویم ،ثانیا مرز غلطی را
ً
برای مسئله تعریف نکنیم و ثالثا انتخابهای غلطی
از ایدئولوژی یا افسانه نداشته باشیم .بهعبارتدیگر
از خطای نوع سوم پرهیز کنیم.
بــس ـیــاری اوقــــات مــواجــهــه بــا مسئله و حــل ان با
پیشفرضهایی اســت کــه مــا را در دام خــود نگه
داشتهاند .این پیشفرضها ما را از کاویدن بیشتر و حل
خاقانه مسئله بازمیدارد .این مشکل با دانستن اینکه
درواقع مسئله بازنمایی موقعیت مسئله است ،بیشتر
نمایان میشود .مواجهه ما با موقعیت مسئله است که
مسئله را شکل میدهد؛ بنابراین با تفاوت مواجههها،
یعنی نظرگاههای (میتوان ویژگیهای دیگری ازجمله
منفعت را نیز داخل کرد) مختلف تعاریف از مسئله نیز
متفاوت میشود؛ بنابراین نظرگاههای مختلف همان
پیشفرضهایی هستند که مواجهه ما را با واقع تغییر
داده و شکل دیگری به مسئله میدهند.
بااینوجود ،یعنی با دانستن اینکه از یک موقعیت
مسئله [ ]1تعاریف مختلفی وجود دارد ،بسیاری اوقات
این گام در تقدیر گرفته میشود؛ درحالیکه این کار
چیزی جز افتادن در تلهی خطای نوع سوم یعنی حل
صورتبندی [ ]2غلط از یک مسئله (عدم تطابق مسئله
رسمی با موقعیت مسئله) نیست؛ بنابراین میتوان
انها را از پیشباخته دانست زیرا «تحلیلگران بیشتر
مسائل اشتباه را حل میکنند،
بهاینعلت که انها
ِ
شکست میخورند نه بهاینعلت که راهحل غلط را
برای مسئله صحیح بهکارگیرند» .به پیچیدگیهای
بــاا ایــن نکته را نیز باید اضافه کــرد که در مسائل
اجتماعی ما با مسائلی بد-ساختاریافته [ ]3یعنی با
مشارکتکنندگانی فعال و متعدد روبرو هستیم و این
امر ارائه تصویری صحیح از مسئله را دشوار میکند.
اینجاست که نیاز به ارزیابی بازنماییهای مختلف از
مسئله (هدف ساختاردهی مسئله) ما را به فرایندی از
انواع مسائل (از حیث سطح)
مسائل را میتوان از حیث سطح و گستره انهــا به
چهار دسته دستهبندی کــرد .مسائل بحثانگیز
اصلی ،بااترین سطح از مسائلی هستند که دولتها
و حکومتها در سطوح مختلف ملی ،منطقهای و
ً
محلی به ان میپردازند؛ این مسائل عمدتا مسائلی
از جنس ماموریت کارگزاریها است ،سوااتی از قبل
ماهیت و مقصود حکومت از سازمانهایی که شکل
داده است .برای مثال اینکه ایا فقرزدایی از ماموریت
وزارت بهداشت هست یا خیر ،از این قبیل مسائل
بهحساب میاید .سطح بعدی یعنی مسائل بحثانگیز
ثانوی به مسائل در سطح یک کارگزاری مربوط میشود؛
مسائلی مثل اولویتبندی برنامهها ،تعریف گروههای
هدف و ذینفعان .تعریف یک شخص یا خانواده فقیر
از مسائل این دسته بهحساب میایند .در مقابل ان،
مسائل بحثانگیز کارکردی هستند که به وظایف و
کارهایی در سطح برنامه یا پروژه اشاره دارند از قبیل
بودجهریزی ،تامین مالی و تدارکات .درنهایت مسائل
بحثانگیز فرعی ،مسائلی هستند که بهوفور در سطح
برنامهها و پروژهها یافت میشوند مثل امورکارکنان،
زمان تعطیات ،ساعات کاری و رویهها و قواعد کار.
260
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
261
فرینگ و ایدیشه
اشارهشده است .این مسائل را میتوان به انحاء و طرق
مختلف در نظر گرفت و دستهبندی کرد .در اینجا به
طبقهبندی نهگانه این مسائل اشاره میشود که بررسی
و مداقهی در هرکدام از انها میتواند در مسیر اینده
سامت الکترونیک موثر باشد .در دو جدول زیر عناوین
کلی این مسائل به همراه سطح مسئله (خطمشی) را
ماحظه میکنید .درواقع در هر مورد از تمهای کلی
مسائل ،هنگامیکه از باا به سمت پایین حرکت
پرویده سامت الکتروییک
به ان دسته از مسائل و خطمشیها اشــاره دارد که
توانایی بخشهای مختلف خرد و کان را باا میبرد
تا بتوانند در محیطی هماهنگ شده و یکپارچه در
راستای ارتقاء سامت مردم کار کنند .نظام سامت
ایران در این زمینه با مسائل متعددی مواجه است که
یکی از مهمترین انها عدم وجود نظام هماهنگ ثبت
اطاعات است و متاسفانه مراکز مختلف درمانی از
نظامهای مختلفی تبعیت میکنند.
سیاست و اجتماع
میکنیم ،از مسائل اصلی به
در ایــــــن دسـ ـت ــهب ــن ــدی
سمت مسائل فرعی حرکت
(همانطور که در نمودار
کرده و بهتبع از خطمشیهای
رو ب ــرو ماحظه میکنید)
راهبردی به سمت عملیاتی
هرچه از مسائل بــاا تــر به
رهنمون خواهیم شد.
پایین حرکت میکنیم از
مسائلی که در این نوشته
خطمشیهای راهـبــردی
امده است حاصل مطالعهای
به خطمشیهای عملیاتی
مروری بر مسائل خطمشی
نزدیک میشویم؛ بنابراین
مرتبط با سامت الکترونیک
مسائل بحثانگیز اصلی
سلسله مراتب انواع مسائل بحثانگیز خطمشی
می باشند .ماحصل این
بیشتر بــه خطمشیهای
مطالعه [ 99 ]5مسئلهای است که در سهطبقه جهانی،
راهبری نیاز داشته و بهعبارتدیگر موضوع خطمشیهای
منطقهای و نهادی-فردی سطحبندی کرده ،در 9دسته
راهبردی بیشتر مسائل بحثانگیز اصلیاند .به همین
زیر جایداده و انها را مهمترین مسائل خطمشی در
ترتیب میتوان در رابطه با خطمشیهای عملیاتی
مسیر سامت الکترونیک معرفی کردهاند .در این مقاله
سخن گفت .تفاوت عمده این دو خطمشی در ان
با ترکیب این 9طبقه با سطوح مختلف مسئله که در
اســت کــه تصمیماتی کــه در سطح راهــبــری اتخاذ
باا امد ،سعی شده این مسائل در سطوح مختلف خود
میشود ،به نسبت تصمیماتی که در سطح عملیاتی
با سطح مرتبط خطمشی موردنیازشان گره بخورند.
گرفته میشوند ،اثــرات بلندمدتی داشته و قابلیت
هرچند که ممکن است از هدف نویسندگان مقاله
برگشتپذیری کمتری دارند؛ بنابراین خطمشیهای
فاصله بگیرد اما دالتهای مناسبی برای خطمشی
راهبردی از حساسیت بااتری برخوردار هستند
سامت الکترونیک خواهد داشت.
مسائل و خطمشی سامت الکترونیک
مراقبت شبکه شده
در ادبیات به مسائل مختلفی در ارتباط با خطمشی
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
فعالیت و کار بین بخشی
پاسخ به ابتکارات جدید
این مولفه ،مسائل و خطمشیهای مرتبط با انتقال
اطاعات و ارائــه خدمت بین بخشهای مختلف
را در برمیگیرد .یکی از ملزومات فعالیت و کار بین
بخشی امور مربوط به اعتباربخشی و ارزیابی است.
متاسفانه اعتباربخشی در ایران بهشدت دستخوش
تحوات سریع و عدم قاطعیت در رسیدگی و اجراست.
همچنین نظام ارزیابی از ضعفهای جدی ساختاری
و عملکردی رنج میبرد.
این مولفه به مسائل و خطمشیهای مرتبط با ارتقاء
ظرفیت نهادها برای اجرای موفق سامت الکترونیک
اشاره دارد .درگیر کردن ذینفعان و بازیگران مختلف،
ازجمله اشکاات جدی نظام سامت است .بهطور
مثال در جریان پرداخت مبتنی بر عملکرد برای پرستاران
با عدم توجه به همین مقوله ،اعتصابات و تجمعهای
فراوانی شکل گرفت و درنهایت این طرح معلق گردید.
تنظیم-هدف خطمشی
اشاعه سامت الکترونیک و
پیگیری شکاف دیجیتالی
مولفه تنظیم-هدف خطمشی به مسائل و خطمشیهایی
های
اشاره دارد که میتوانند فرایند تعریف خطمشی ً ِ
سامت الکترونیک را هدایت کنند .این مقوله معموا به
فراتر از ساختار تصمیمگیری وزارت بهداشت برمیگردد
و نیاز به بازیگری بین نقشی وزارت بهداشت دارد .با
توجه به سندهای مختلف توسعهای در کشور ،امکان
گنجاندن این مهم در انها بهراحتی امکانپذیر است.
دو مولفه اشاعه سامت الکترونیک و پیگیری شکاف
دیجیتالی به مسائل و خطمشیهایی اشاره دارند که
استفاده از سامت الکترونیک را در بین کسانی که
بیشترین نیاز را به خدمات سامت ارتقاءیافته دارند،
افزایش میدهد .نفوذ اینترنت حتی به دورافتادهترین
روستاهای کشور ،بستر خوبی برای اجــرای سامت
الکترونیک است هرچند هنوز در برخی زیرساختها
ضعفهایی دیده میشود.
ارزشیابی و پژوهش
این مولفه خطمشیها و مسائلی را در برمیگیرد که
فرایند ارزشیابی و پژوهش را به سمت تولید شواهدی
برای پذیرش سامت الکترونیک هدایت میکنند .ارائه
شواهد متقن در صرفههایی ناشی از سامت الکترونیک
میتواند انگیزههای محکمی را برای حرکت به سمت
سامت الکترونیک فراهم کند .هرچند اطاعات و
انتشار ان از کاستیهای جدی نظام سامت بهحساب
میرود اما مراکز مهم پژوهشی در کشور میتوانند به
تخمین و ارائه این شواهد بپردازند.
پرویده سامت الکتروییک
یکپارچگی با سیستمهای موجود
این مولفه به مسائل و خطمشیهایی اشاره دارد که
یکپارچگی پروژهها و برنامههای سامت الکترونیک
در خدمات روتین و عادی ممکن میسازد .برای گره
خوردن سامت الکترونیک با سیستمهای مختلف
ازجمله نظام پرداخت به نظر میرسد بیش از انکه
موانع زیرساختی در جریان باشد ،موانع انتفاعی در
میان است .بهطوریکه زیرساخت این امر سالهاست
فراهم است اما به اجرا گذاشته نمیشود.
سرمایهگذاری
سرمایهگذاری مولفهای است که مسائلی از خطمشی
را دربر میگیرد که میتواند مدلهای کسبوکار برای
پذیرش سامت الکترونیک پیشنهاد دهد .ترغیب
262
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
به مسائل قانونی و اخاقیای اشاره دارد که در طی
پذیرش سامت الکترونیک باید مدنظر قــرار گیرد.
مهمترین مسئله در این زمینه بحث امنیت اطاعات
و حریم خصوصی بیمار است .بحث خریدوفروش
اطاعات -کــه امــروز در نظام سامت نیز کم دیده
نمیشود -با توجه به گره خوردن این مسئله با جان و
ابروی مردم بسیار حائز اهمیت است.
جدول :1مسائل مرتبط با خطمشی سامت الکترونیک
263
پرویده سامت الکتروییک
وجود امکان همکاری وظیفهای و محتوایی
استانداردسازی پرونده الکترونیک سامت ()EHR
حقوق مالکیت معنوی
تنظیم(ات)گری فناوریهای مقتضی و مناسب
تعهد و اطمینان منابع مالی
استانداردسازی پرونده الکترونیک سامت ()EHR
اشتراکگذاری خدمات
اتصال صحیح و مناسب
کنترل لغزشها
مسائل فرهنگی مرتبط با ارتباطات
توزیع صحیح منابع انسانی
ایجاد امادگی و مدیریت موثر تغییر
استفاده از فناوریهای مناسب
براورده کردن نیازهای شرکتهای بیمه
استرداد وجه و حقالزحمه
اشتراکگذاری اطاعات بیمار
اشتراکگذاری دانش
اشتراکگذاری خدمات
سنجههای استانداردسازی برای پرونده
الکترونیک سامت ()EHR
اطمینان یافتن از یکپارچگی و کیفیت داده و اطاعات
اتصال صحیح
مدیریت ریسک
مسائل فرهنگی مرتبط با ارتباطات
خطمشیهای
مدیریت اطاعات
سامت در بستر
اینترنت
حقوق مالکیت
معنوی
مکمل بودن
خطمشیها و
تنظیمات مراقبت
سامت در حوزه و
بخشهای مختلف
اشتراکگذاری دانش
حسابدهی/
مسئولیت مراقبت
مجوز دهی
اعتباربخشی
خدمات
خطمشیهای
ّ
محلی ،ملی و
بینالمللی
حسابدهی/
مسئولیت مراقبت
خطمشیهای
ارتباطات از راه دور
که اجازه دسترسی
بیشتر را میدهند.
کنترل هزینههای
فناوری
ارائه دسترسی
جهانی و نامحدود
به بستر اینترنت
خطمشیهای
بشردوستانه در
مقابل تجاری
اشتراکگذاری
دانش و خدمات
افزایش تمرکز
بر فناوریهای
متنباز []4
خطمشیهای
ارتباطات از راه دور
که اجازه دسترسی
بیشتر را میدهند.
کنترل هزینههای
فناوری
ظرفیتسازی
ارتقاء اثربخشی
بالینی
ارتقاء کیفیت
مراقبت
تغییر در
قاعدههای
کسبوکار در
سازمانها
بازتعریف نقشها
های
و مسئولیت ِ
بازیگران مختلف
قابلپذیرش
بودن بیشتر
ازنظر اخاقی
سیاست و اجتماع
مراقبت شبکهشده
فعالیت و کار
بین بخشی
اشاعه سامت
الکترونیک و پیگیری
شکاف دیجیتالی
یکپارچگی سامت
الکترونیک با
سیستمهای موجود
فرینگ و ایدیشه
بخش خصوصی برای استفاده از سامت الکترونیک
و سرمایهگذاری بر روی ان ،با نشان دادن محسنات و
کارکردهای سامت الکترونیک بهراحتی امکانپذیر
است .البته با توجه به اینکه بسیاری از مراکز ارائه
خدمت خصوصی در ایران درواقع بنگاه اقتصادی نبوده
بلکه سازمانی هستند که سهامداران پزشک بر ان حکم
ً
میرانند ،عما این کار با توجه به محدودیتهایی که
ایجاد میکند ،ممکن است مطلوب ایشان قرار نگیرد.
اقتگاد و مدیریت
مسائل اخاقی و قانونی در سامت الکترونیک
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
جدول :2مسائل مرتبط با خطمشی سامت الکترونیک (ادامه)
پاسخ به ابتکارات
جدید
تعریف ذینفعان در
سطوح مختلف
تعریف نقشها
و مسئولیتهای
بازیگران مختلف
مثل ارائهکنندگان
و متخصصان.
مدیریت تغییر
حمایت مصرفکننده
نهایی
تنظیمگری استفاده
از فناوری اطاعات
حفظ ارتباطات میان
پزشک-مریض
شبکههای بیسیم
و مسائل امنیتی
ارزشیابی فناوریهای
جدید در محیطهای
محلی و بومی
تنظیم-هدف خطمشی
ارزشیابی و پژوهش
سرمایهگذاری
مسائل اخاقی و
قانونی در سامت
الکترونیک
یکپارچهسازی سامت الکترونیک
دلیلاوری برای
استفاده از سامت مدیریت اطاعات
در سرجمع (کل) تاشهای توسعه زمان ارائهکنندگان
سامت بر بستر
الکترونیک با
تامین مالی برنامههای
سامت
اینترنت
اهداف تجاری
سامت الکترونیک
هزینه اثربخشی
حریم خصوصی
مشارکت
تهیه ارتباطات از راه دور مناسب
اثر سامت
خصوصی-عمومی اطاعات سامت
برای ارتقاء سامت الکترونیک
الکترونیک بر
تبلیغات فرامرزی رضایت و موافقت
همجهت کردن خطمشیها با
مدیریت مراقبت
برای مراقبت در
و فروش داروها
نواوریهای فناوری اطاعات
سامت
سامت الکترونیک
خطمشیهای نواورانه و روبه-جلو نمایش خروجیهای
مسائل مرتبط با
مسئولیت (مسئولیت
پوشش هزینه فرصت زمان
سامت
قصور پزشکی)
ارائهکنندگان سامت
شواهد اثربخشی
مسائل پزشکی
زمانبندی کنش حکومت
بالینی
حقوقی
توسعه ساختارهای رهبری برای پیشرفت در یادگیری
حق بیماران
برنامههای سامت الکترونیک
تدارک محیط
در دسترسی به
توسعه راهبردهای پذیرش
شبیهسازی
اطاعات
سامت الکترونیک
تشویق پژوهش
امنیت اطاعات
حکمرانی اطاعات
هماهنگشده
در حین انتقال
استانداردهای مراقبت
ترویج
کنترل لغزشها
راهنماها و خطوط کلی
خطمشیگذاری
مسائل فرهنگی
برای منابع انسانی
و منافع سایرین
در ارتباطات
پرویده سامت الکتروییک
نتیجهگیری
در این نوشته بهصورت مختصر بر اهمیت توجه به
مسائلی که بر سر راه پیادهسازی سامت الکترونیک
وجود دارد ،البته از منظر خطمشی پرداختیم .هدف این
نوشته ان نبود که مسائل مرتبط با سامت الکترونیک
ایران بهصورت دقیق و عمیق شکافته و تحلیل شود؛
بلکه تا کید بر ایــن نکته بــود که بایستی به مسائل
مرتبط با گسترش این عرصه در ایــران توجه شود و
از چارچوبها و تحلیلهای موجود استفاده شود.
ضمن اینکه در ادامه راهکارهای مقتضی در عرصه
خطمشی ،طراحی (متناسب با سطح ،پیچیدگی و
)...و اتخاذ شود .بهصورت کلی خطمشیها برای
حل مسائل طراحی میشوند و همچنین در سر راه
خود مسائلی برای اجرا میبینند؛ پرداختن و تحلیل
مناسب مسائل از هر دو نوع میتواند به موفقیت هر
چهبهتر خطمشی و حل مسئله منجر شود.
پینوشتها
Email: h.eizadbakhsh@chmail.ir
]1]. Problem situation
]2]. Formulation
]3]. ill-structured
]4]. open-source
]5]. Khoja, S., Durrani, H., Nayani, P., & Fahim, A. )2012(. Scope
of policy issues in eHealth: results from a structured literature review.
Journal of medical Internet research, 14)1(.
264
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
دکتر کامران باقری لنکرانی
استاد ممتاز دانشگاه علوم پزشکی شیراز
وزیر اسبق «بهداشت ،درمان و اموزش پزشکی»
فرینگ و ایدیشه
درسیایی از روید سامت الکتروییک در ایران
265
سیاست و اجتماع
جهل تجماتی
پرویده سامت الکتروییک
مواجهه با فناوری اطاعات در کشورهای درحالتوسعه
برای برخی از مسئولین ناا گاه ،با پیشفرض تجماتی
بودن رخ داد و به همین دلیل استفادههای مبنایی از
این فناوری ،نظیر بسیاری از فناوریهای مهم دیگر،
اتفاق نیفتاد و استفادهکنندگان اغلب بهصورت
حاشیهای و تفننی یا حداکثر بهعنوان مکمل سراغ
ان رفتند .در بخش سامت نیز تا کنون متاسفانه از
فناوری اطاعات استفاده بهینه نشده و همچنان
استفاده از این فناوری در حاشیه است.
فــنــاوری اطــاعــات میتواند در بــهــرهوری خدمات
سامت ،بهبود کیفیت ،گسترش خدمات ،شفافیت
در هزینهها و پاسخگویی در کارامدی ،اثاری سریع
و پایدار داشته باشد بهشرط اینکه درست معماری و
اجرا و پایش گردد .هرچند توجه به این موضوع بهویژه از
منظر پرونده الکترونیک در دستور کار دولتها از اواخر
دهه هفتاد در کشور ما وجود داشته ،اما اسیبهایی
باعث شده که علیرغم وجود توانمندیهای داخلی
و ضرورت فوری ،این موضوع بعد از نزدیک به دو دهه
به اجرا نرسد .این نوشتار با بررسی اسناد و تجربیات به
جمعبندی برخی از این اسیبها میپردازد.
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
پرویده سامت الکتروییک
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
ک ــارت ســامــت یــکــن از اولــیــن
پروژهیاه این عرصه بود .دیدن
این کارت در برخن از کشوریا،
گروین از مسئولین را براه اجراه
ان در ایران مگمم کرد.
نگاه غیرواقعی به موضو ع
از دیگر اتفاقات عبرتاموز ،تاش برای «تل مدیسین»
یا «طب از راه دور» بــود .این عرصه به دلیل کمبود
متخصصین در مناطق دوردست در برخی از تخصصها
میتوانست کارگشا باشد ولی انقدر بر حاشیهها و تاش
ً
برای گستردگی ان افزوده شد که عما امکان استفاده
از ان ،به دلیل تعدد تجهیزات موردنیاز ،سلب شد.
بازنگری روی ان در برخی از سازمانها نظیر سازمان
ً
بهداری نفت و نگاه واقعبینانه و مناسب به ان ،بعدا
توانست در مناطق موردنیاز نظیر سکوهای نفتی کارکرد
مناسب خود را نشان بدهد.
متاسفانه شروع «سامت الکترونیک» در کشور ما با
نگاه حل معضات نبود بلکه بیشتر مدگرایانه بود.
ازایــنرو در سالهای اول نسبتی بین فعالیتهای
تحت این عنوان و شناخت معضات و تاش برای
حل انها بهصورت برجسته دیده نمیشود .در اجرای
ﻃﺮﺡ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻛﺎﺭﺑﺮﻱ ﻓﻨﺎﻭﺭﻱ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﺎﺕ ﻛﻪ
بهطور ﺧﻼﺻـﻪ «ﺗﻜﻔﺎ» خوانده میشد و در 1381/٤/١٢
بهعنوان مصوبه هیئتوزیران ابــاغ شد؛ متاسفانه
وزارت بهداشت دبیرخانه تکفا را در حوزه معاونت
تحقیقات تاسیس کرد ،نه در معاونتهای فنی مثل
معاونت بهداشت و درمان یا معاونتهای پشتیبانی.
همین جایگاه باعث شد که نگاه کاربردی و میدانی
از ابتدا مبنای فعالیت نباشد.
کــارت سامت یکی از اولین پــروژههــای این عرصه
بــود .دیــدن این کــارت در برخی از کشورها ،گروهی
از مسئولین را برای اجــرای ان در ایــران مصمم کرد.
اهتمام زیادی بر این بود که همهی پرونده بیمار ،در
کارت ثبت شود .چالش ثبت تصاویر رادیولوژی که
حجم باایی از اطاعات را داشتند ،مدتها درگیری
فکری کارشناسان این عرصه بود .درحالیکه نیاز به
کارت سامت بهجای دفترچه بیمه و پرونده ،بدون
این چالش قابلحل بود و حتی در کشورهایی که
کارت سامت داشتند تصاویر رادیولوژی بر روی ان
ثبت نمیشد.
فقدان معماری کان
سامت الکترونیک باید در بستر ماموریتها و فرایندهای
وزارت بهداشت ،به تسهیل و شفافسازی کمک میکرد
و خود بهتنهایی موضوعیت نداشت .بیتوجهی به این
موضوع باعث میشد که برخی بهسامت الکترونیک
بهعنوان یک موضوع مستقل نگاه کنند و بدون توجه
به ماموریتهای وزارت بهداشت و فرایندهای جاری
ان و بیتوجه به نقاط بحران و انچه باید تسهیل میشد
یا تحول مییافت؛ پا در این میدان نهند .نتیجه تعداد
درخور توجهی طرح موازی و یا کم ارتباط باهم بود که کار
چندانی هم به فرایندهای وزارت بهداشت نداشت .به
همین دلیل بسیار دیده میشد و میشود که واردکردن
اطاعات در نرمافزار انجام میشود و همزمان اطاعات
266
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
ضعف دانش فنی
مقررات مالی و اداری ناهماهنگ
طبیعی است که نباید توقع داشت که کارشناسان
وزارت بهداشت در این عرصه ،دانش فنی داشته باشند
و به همین دلیل اغلب امور فنی سامت الکترونیک
بهصورت پیمانکاری و خرید خدمت انجامشده
است .به دلیل ضعف نظارت فنی از جانب کارفرما،
طرحهای این عرصه چهبسا که روزامد نبوده یا ناقص
یا بدون امکان تلفیق انجامشده باشد.
هنوز بسیاری از اسناد در نظام سامت در سازمانهای
بیمهگر و دستگاههای نظارتی تنها بهصورت فیزیکی،
نه الکترونیکی ،موردقبول است .این امر باعث میشود
از ظرفیت سامت الکترونیک نتوان برای تسهیل امور
استفاده کرد.
تکرار مکررات
بسیاری از مسئولین وزارت بهداشت در بدو ورود،
به گمان اینکه در این خصوص کاری نشده و این
میدان خالی از هر اقدامی است؛ بیتوجه به تجارب
سازمانی ،دوباره ،کارها را با گروه جدیدی اغاز میکردند
و تجربیات گذشته به دلیل اینکه اغلب بهصورت
267
پرویده سامت الکتروییک
انگیزههای مالی ناسالم
ً
نگاه کسب درامد از سامت الکترونیک بعضا باعث
میشد که طراحی با نگاه هزینه اثربخشی انجام نشود،
بلکه سیستم به نحوی طراحی شود تا به تجهیزاتی
نیاز داشته باشد که گرانقیمت یا متعلق به نسلهای
قبل فناوری بودند .بهعنوانمثال طرحی که برای ورود
اطاعات ان میتوانست از تلفن همراه حتی غیرهوشمند
استفاده کند با استفاده از لپتاپ اجرا میگردید.
سیاست و اجتماع
دستی هم ثبت میگردد چراکه نرمافزار بود یا نبودش،
در فرایند اثر ندارد.
پیمانکاری و خارج از سیستم وزارت بهداشت بود،
در درون وزارت بهداشت باقی نمیماند.
پرویده سامت الکتروییک
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
درگیر ماندن در پایلوتها
اینکه باید در بهکارگیری این فناوری ،طرحهای پیشاهنگ
داشت و بعد از رفع نقاط ضعف و بازخوردها ،کار را
بهصورت کشوری و ملی دنبال نمود ،روشن و واضح
ً
است؛ اما اینکه همیشه دنبال پایلوت باشیم و اصوا
پایلوت به نحوی طراحیشده باشد که هرگز امکان توسعه
ً
نداشته باشد ،مثا متکی به کارشناسان خبرهای برای
ثبت اطاعات باشد -که هنوز در اغلب نقاط کشور
ً
نیستند و امکان جذب انها در همهجا نیست -عما
پایلوت را از کارگشایی ساقط مینماید و پایلوت همیشه
زیبا و کارامد میماند بدون اینکه امکان تکرار ان در
سایر نقاط وجود داشته باشد.
ناهماهنگی سازمانهای مرتبط
نظام سامت از ارائهکنندگان خدمات در بخشهای
خصوصی ،عمومی و دولتی تا سازمانهای بیمهگر و
وزارت رفاه تا اجزای وزارت بهداشت ،هر یک به دنبال
بهرهمندی از توانمندیهای سامت الکترونیک بودند
اما بین انها هماهنگی نبود و هماهنگکنندهای هم
وجود نداشت و میتوان گفت هنوز هم این ناهماهنگی
برقرار است .این ناهماهنگی منجر به ایجاد سیستمهایی
در هر یک از ارگــانهــا شد که امکان تلفیق ندارند
ً
و بعضا بهویژه ازنظر امنیتی دچار مشکل هستند.
وزارت بهداشت بهعنوان متولی ،باید استانداردها
را تدوین میکرد و بر این موضوع نظارت مینمود .به
این موضوع ازنظر معماری کان هم باید توجه کرد که
ً
قبا به ان اشــاره شد .وزارت ارتباطات میتوانست
نقشی فعالتر در این زمینه بهویژه در هماهنگی بین
سازمانها ایفا نماید.
بحث و جمعبندی
در قانون برنامه توسعه چهارم در بند ماده ،88وزارت
بهداشت و درمان موظف به طراحی و استقرار نظام
جامع سامت شهروندان ایرانی شده بود .در همین
رابطه به پیشنهاد وزارت بهداشت در مهرماه سال 87
در مصوبه ششمین جلسه شورای عالی سامت کشور،
وزارت بهداشت با همکاری نهادها و وزارتخانههای
مرتبط موظف به توسعه پرونده سامت الکترونیک
268
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
Email: lankaran@sums.ac.ir
نکته :نویسنده ،از شهریورماه 138۴تا شهریور ،1388عهدهدار مسئولیت
وزارت «بهداشت ،درمان و اموزش پزشکی» بوده است.
269
فرینگ و ایدیشه
پینوشتها
سیاست و اجتماع
در یک بازه زمانی دهساله شده است .متن کامل این
مصوبه به این شرح است:
در اجرای ماده 88قانون برنامه توسعه چهارم وزارت
بـهــداشــت ،درم ــان و ام ــوزش پزشکی بــا همکاری
وزارتخانههای رفاه و تامین اجتماعی ،ارتباطات و
فناوری اطاعات ،شورای عالی فناوری و اطاعات
کشور ،شــورای عالی انفورماتیک و سازمان پزشکی
قانونی ،موظفاند برنامه عملیاتی و اییننامه اجرایی
ایجاد و توسعه پرونده الکترونیک سامت (نظام جامع
اطاعات سامت شهروندان) را ظرف یک سال تهیه و
تدوین کنند تا در یک دوره ده ساله بسترهای اطاعاتی
مناسب برای ارائه خدمات نوین به شهروندان ایجاد
شود .معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاست
جمهوری ،اعتبارات ازم این برنامه را در بودجه سنواتی
لحاظ میکند .این موضوع طی مصوبه 1387/10/29
هیئت وز یــران نیز مــورد تایید قــرار میگیرد و وزارت
بهداشت موظف میشود ظرف ده سال طی دو برنامه
بلندمدت پنجساله این طرح را در سطح کشور اجرایی
کند که در پنج سال اول ،این طرح شامل توسعه و
استقرار سیستمهای اطاعاتی میشد و در پنج سال
دوم ،قرار بوده نیازها و ایدههای جدید حوزه فناوری
و بهداشت بررسی گردد.
در برنامه توسعه پنجم مصوب سال 89و هم برنامه
توسعه ششم مصوب سال 96موضوع سامت الکترونیک
مورد تا کید قرارگرفته است .در قانون برنامه ششم توسعه
ماده 74بند الف امده است:
پرویده سامت الکتروییک
وزارت بهداشت ،درمان و اموزش پزشکی باهدف ارائه
الکترونیکی سامت ،مکلف است ظرف دو
خدمات
ِ
سال اول اجرای قانون برنامه نسبت به استقرار سامانه
پرونده الکترونیکی سامت ایرانیان و سامانههای
اطاعاتی مراکز سامت با هماهنگی پایگاه ملی امار
ایران و سازمان ثبتاحوال کشور با حفظ حریم خصوصی
و منوط به اذن انها و محرمانه بودن دادهها و با اولویت
شروع برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع اقدام نماید.
اهمیت این امر به حدی بوده که در اباغیه ریاست
محترم جمهوری برای وزیر بهداشت جدید نیز ذکر
گردیده است .اکنون از ان ده سال مصوبه سال 87
گذشته و از دو سال تکلیف برنامه ششم نیز چند ماهی
بیشتر نمانده است .هرچند در بودجههای سنواتی
اعتبار چندانی به ایــن مهم اختصاص نیافت اما
حتی در زمان شروع طرح تحول سامت در سال 93
و وفور اعتبارات نیز به این مهم بهخوبی پرداخته نشد.
بعد از نزدیک به دو دهه تجربه و خطا در این عرصه
و ماحظه فرازها و فرودها ،اکنون وقت ان رسیده که
این تکلیف قانونی و ضرورت عقایی ،انشاءاه در
اسرع وقت موردتوجه و اقدام قرار گیرد .امیدواریم فراتر از
حرف ،در این عرصه شاهد اقدام اثربخش ملی باشیم.
اقتگاد و مدیریت
بعد از یزدیک به دو دیه تجربه و خطا در این عرصه و ماحظه
فرازیا و فرودیا ،اکنون وقت ان رسیده که این تکلیف قایوین
و ضــرورت عقایی ،انخــاءاه در اسرع وقت موردتوجه و
اقدام قرار گیرد.
سعید نجبا
پژوهشگر هسته سامت مرکز رشد
دانشاموخته کارشناسی ارشد رشته مدیریت و سیاستگذاری عمومی
شبنم یا رود؟
بسیاری از پدیدههای اطراف ما هنگامیکه ازلحاظ
تعداد ،حجم یا انــدازه رشــد میکنند ،قابلیتها و
رفتارهای متفاوتی از خود بروز میدهند ،چنانچه گویی
هویت جدیدی پیدا میکنند؛ بهگونهای که حتی ممکن
است با نام دیگری خوانده شوند .اب هرکجا و در هر
ً
ماهیت ثابتی دارد .مثا جنس چند
شرایطی که باشد
ِ
اب جاری در بستر رود
قطره شبنم روی یک برگ ،با ِ
یکی است .ان چند قطره اگر بر زمین بریزد فرو میرود
و یا بهراحتی تبخیر میشود و درنهایت ،تاثیر ملموسی
در محیط پیرامون خود ندارد .درحالیکه اب جاری
در رود قابلیتهایی از خود نشان میدهد که با حالت
اول قابل قیاس نیست .همان ابی که چون کم باشد
تبخیر میشود و اثری ندارد وقتی در رود قرار میگیرد
مسیر خود را شکل میدهد و بافت طبیعی حاشیه
خود را تنظیم میکند .پراکندگی جانداران مختلف
را تغییر داده و سرسبزی ایجاد میکند .شــدت ان
حتی میتواند سنگهای سخت و کوهها را بتراشد و
اجسام سنگین را جابجا نماید؛ و البته اگر طغیان کند
همهچیز را تخریب میکند و نظم تازهای به طبیعت
حال تکتک قطرهها
میبخشد .در این پدیده دیگر ِ
اهمیت چندانی ندارد ،بلکه هویت جدید انهاست
که نقشافرینی میکند.
دادههــا در نسبت «مهدادهها» [ ]1نیز مانند قطره در
نسبت رود اســت .شاید بهتر بود بهجای مهدادهها
واژهای خلق میشد که تمایز ان با دادههــا روشنتر
باشد؛ اما بروز رفتار متفاوت انها نسبت به دادهها
ً
کاما واضح و مشهود است .یک یا چند داده بهتنهایی
نتیجه خاص و مهمی در بر نخواهند داشت اما وقتی
دادههای فراوان از منابع اطاعاتی مختلف مورد تحلیل
قرار گیرد یافتهها و نتایج ان میتواند بسیار شگفتانگیز
و متفاوت باشد .در سال 2015و در کشور ایااتمتحده
پرویده سامت الکتروییک
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
مه دادهها
موج جدید فناوره در عرصه سامت
ِ
270
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
زمان و انرژی توجیه اقتصادی نداشت؛ اما استفاده از
مهدادهها عاوه بر تحلیل ،ابزاری قدرتمند در پیشبینی
این رخداد ایجاد کرد .البته باید در نظر داشت که این
نمونه بسیار کوچکی از کاربرد مهدادهها بود و در ان
فقط از واژههــای توییتر استفادهشده بود .حالانکه
منابع مهدادهها میتواند نامحدود باشد.
مطالعهای در خصوص قابلیت پیشبینی مرگومیر
بار روانی
ناشی از گرفتگی رگهای قلب با استفاده از ِ
کلمات مورداستفاده در توییتر صورت گرفت .در این
پژوهش ابتدا خصومت و فشار روانی مزمن بهعنوان
یکی از عوامل موثر بر این بیماری انتخاب شد .سپس
دو گــروهواژه که گروه اول [ ]2نشاندهنده فشارهای
روانی و گروه دوم [ ]3حالت مقابل ان یعنی ارامش بود
انتخاب و دستهبندی شد .این واژهها در نمونهای بیش
از 826میلیون توئیت ،موردبررسی و تحلیل اماری قرار
گرفت و احتمال مرگومیر بر اساس ان محاسبه شد.
واقعی مرگومیر ناشی از
همزمان با این تحلیل ،امار
ِ
این بیماری در دوره موردبررسی ،استخراج شد و هر
دو با استفاده از طیف رنگی سبز (به معنای مرگومیر
کم) و قرمز (به معنای مرگومیر زیاد) بر روی نقشه به
تصویر ترسیم شد .شباهت نقشههای بهدستامده
بسیار جالبتوجه بود (شکل .)1
اگر بنا بود چنین تحلیل در خصوص عوامل روانی با
استفاده از گرداوری دادههای عادی از طریق مصاحبه
و پرسشنامه و ...انجام شــود ،ازنظر صرف هزینه،
سیاست و اجتماع
شکل -1الف) نقشه پیشبینی بر اساس توییتر .ب) نقشه امار واقعی مرگو میر
مهدادهها چیستاند؟
271
پرویده سامت الکتروییک
یکی از جدیدترین تعاریف ،مهدادهها را چنین توصیف
میکند« :مجموعه دادههایی بسیار حجیم ،از منابع
ً
گوناگون شامل اعداد ،متون و تصاویر که مرتبا بهروزرسانی
میشوند ».این تعریف بهخوبی تفاوت ان را با دادهها
ً
بیان کرده و بر این نکته تا کید میکند که صرفا حجم و
اندازه مطرح نیست؛ اما به هر صورت باید پذیرفت که
سایر ویژگیهای توصیفی از دادههای حجیم مطلوب
است و با تعداد کمی از دادهها نمیتوان انتظار قدرت
مهدادهها را داشت هرچند سایر ویژگیها را داشته
باشد .در منابع علمی این ویژگیها عبارتاند از:
حجم [ ،]4گوناگونی [ ،]5سرعت [( ]6تولید) ،صحت
پرویده سامت الکتروییک
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
کامپیوتره
خرکت اهبیام در یکن از پیشرفتهترین سیستمیاه
ِ
خود تحت عنوان واتسون ،مدت زیاده است به دیبال استفاده
از یوش مگنوعن در تششیص و مشاوره پزخکن است.
نشان داد موج جدیدی از فناوری در حال شکلگیری
و تغییر نظام سامت است .این تغییر میتواند ابعاد
مختلفی داشته باشد و همه قسمتها و عناصر نظام
سامت را تحت تاثیر قرار دهد .منابع مختلف تولید
دادهها نظیر ازمایشهای و تصاویر پزشکی ،پروفایل
ژنتیکی ،نوار قلب و ...روزانه در حال فعالیتاند و
خروجیهای انها ثبت و ضبط میشود .امارها نشان
میدهد نزدیک به سی درصد از دادههایی که هماکنون
در جهان تولید میشود [ ]9مربوط به سامت مردم
است .دستگاههای پیچیده اندازهگیری ،پوشش فراگیر
و همیشگی اینترنت و رایانش ابری [ ]10و پیشرفتهای
حیرتانگیز هوش مصنوعی [ ]11شرکتها ،سازمانهای
بزرگ و دولتها را ترغیب میکند تا از طریق تحلیل
این دادهها ،روابط معنادار را شناسایی کرده و بر اساس
ان تصمیمگیری نمایند .در ادامــه به نمونههایی از
پیشرفتهای این عرصه اشاره میشود.
یکی از تحواتی که مهدادهها در سامت رقم میزنند
در حــوزه امــوزش پزشکی خواهد بــود .متخصصان
ً
معتقدند دسترسی به دانش پزشکی موجود تدریجا
در حال تسهیل و تسریع است و بیماران در حالی به
انان مراجعه میکنند که از چندوچون بیماری خود،
ا گاهاند و برخی از انها حتی میتوانند مسیر درمان
خود را پیشنهاد دهند یا حداقل ان را پیشبینی کنند
و اینهمه را مرهون قابلیت ابزار جستجوی شرکت
گوگل [ ]12در جستجوی سریع و درست اطاعات
هستند .شرکت ایبیام [ ]13در یکی از پیشرفتهترین
کامپیوتری خود تحت عنوان واتسون [،]14
سیستمهای
ِ
مدت زیادی است به دنبال استفاده از هوش مصنوعی
[ ]7و ارزش [ .]8وقتی سخن از «حجم» مهدادهها
است ،منظور بسیار فراتر از حد ذخیرهسازی رایانههای
شخصی و در دسترس است« .گونا گونی» مهدادهها
تفاوت ان را با بانک دادههای معمول و شناختهشده
مشخص میسازد؛ به این معنا که هر انچه قابلیت
ذخیرهسازی داشته باشد میتواند مورداستفاده و
تحلیل قرار بگیرد .برای مثال عکس ،فیلم ،کلیکها،
روندها و ...مــواردی هستند که در بانک دادههــای
سنتی یافت نمیشد« .سرعت تولید» گویای منابع
مختلف و متعددی است که امروزه در سرتاسر جهان
بدون وقفه در حال تولید داده هستند .دوربینهای
پلیس در سطح شهر ،خطوط مخابرات ،عابربانکها و
...بهصورت شبانهروز در حال تولید داده هستند .در
ویژگی «صحت» بحث از درستی و قابلاعتماد بودن
دادههاست .اینکه با این سرعت تولید چه منابعی و
چگونه میتوانند مورداستفاده قرار گیرند .برای نمونه
توییتر ،اینستا گرام و تلگرام هرکدام تا چه اندازه و به
چه شکل قابلاعتماد و استفاده هستند و درنهایت
«ارزش» مهدادهها که به تجزیهوتحلیل و استنتاج از
ان اســت .به این معنا که تا از این مجموعه عظیم
برداشت و نفع خاصی حاصل نشود نمیتوان مفهوم
مهداده را کامل در نظر گرفت.
قدرتنمایی مهدادهها در حوزه سامت
اگرچه علومی مانند الکترونیک ،کامپیوتر ،اطاعات،
ارتباطات و دادهپردازی از مدتها پیشتر وارد حوزه
پزشکی و سامت شده بود و تا به امروز پیشرفتهای
شگرفی در این زمینه ایجاد کرده بود ،اما ظهور مهدادهها
272
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
ضرورت هوشیاری در برابر مهدادهها
منافع مهدادهها میتواند بیشمار باشد و زندگی بشر
را در همه حیطهها علیالخصوص سامت متحول
ســازد؛ اما نکته حائز اهمیت و توجه این است که
تصاحب و مالکیت اطاعات ممکن است دو طرف
273
سیاست و اجتماع
در تشخیص و مشاوره پزشکی است که در صورت
موفقیت انها ،الگوی مراجعه به پزشکان بهکلی عوض
خواهد شد .شرکتهایی چون اپل [ ]15و سامسونگ
[ ]16فناوریهای قابلحمل خود مثل موبایل ،ساعت
و ...را روزبهروز مجهزتر کرده و با گرداوری اطاعات
بیشتر از افراد ،گزارشهای تحلیلی به مشتریان خود
ارائه میدهند .دیگر شرکتهای بزرگ [ ]17در حال
یافتن راههایی برای استفاده از مهدادهها در کاهش
هزینههای بیمهای هستند .بررسی سیر این رخدادها
در نظام سامت نشان میدهد که «مالکیت اطاعات»
در حال انتقال است .حال چه این انتقال به سمت
بیماران باشد چه بهسوی سازمانها و چه جوامع،
موازنه فعلی قدرت در بین بازیگران نظام سامت بر
هم خواهد خورد و عرصه اقدام در بازار عرضه و تقاضا
شکل تازهای به خود خواهد گرفت.
پرویده سامت الکتروییک
داشته باشد .یکسوی ان مالک اصلی اطاعات است
که بیتردید اطاعات بیشتر ،صحیحتر و دقیقتر به
وی کمک خواهد کرد؛ اما سوی دیگر انکسی است
که مالک اصلی اطاعات نیست اما قــادر است از
اطاعات دستهبندیشده و تحلیلشده بهرهبرداری
نماید .در این چالش مهم اغلب ذهن افراد به سمت
محرمانگی سوق داده میشود که البته این محرمانگی
در اذهــان عامه مردم به شکل ضــرورت عدم انتشار
اطاعات شخصی-که این نیز بهجای خود مهم و
حیاتی است -نقش میبندد و چون خطرات ان برای
همه ملموس و قابلدرک است بسیار پررنگ دیده
میشود .اما حساسیت اینجاست که برای تحلیلگر یا
بیننده ،همچون مثال قطره و رود ،دیگر قطرهها مطرح
نیستند ،بلکه هویت جدید انها یعنی رود معنادار و
قابلاستفاده است .اطاعات یک شخص اگرچه برای
ً
خود او بسیار مهم است اما معموا کسی به دنبال این
میزان از جزئیات نیست .فناوری نیز کمک میکند که
محرمانگی در این سطح تا حد ممکن رعایت شود.
انچه از منظر کان میتواند نگرانکننده و هشداردهنده
باشد بهرهمندی و سودجویی از اطاعات در سطح
جمعی و ملی است.
پرویده سامت الکتروییک
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
مهدادهیا در کشور ما در ایه زیرساختن بهخدت وابسته به
تولیدکنندگان و تامینکنندگان خارجن است و این وابستصن
یم یرمافزاره و یم سشتافزاره است.
یک بررسی ساده و اجمالی نشان میدهد که مهدادهها
در کشور ما در ایه زیرساختی بهشدت وابسته به
تولیدکنندگان و تامینکنندگان خارجی است و این
وابستگی هم نرمافزاری و هم سختافزاری است.
جالب اینکه اکثر این شرکتها بااینکه میتوانند بر
اساس تحریمها خدمات خود را از کشور ما ساقط
کنند و یا در شبکههای ما اختال ایجاد نمایند،
تا کنون دســت بــه انـجــام چنین اقــدامــاتــی نــزدهانــد.
هرچند تحلیل ایــن رفتار انهــا میتواند پیچیده و
چندوجهی باشد اما یکی از سادهترین و قابل پذیرشترین
علل ان میتواند حفظ امکان گرداوری ،نگهداری و
طبقهبندی دادههای تولیدشده توسط کاربران ایرانی
باشد که به انها قدرت مطالعه ،تحلیل و پیشبینی
رفتارهای اجتماعی را اعطا میکند .استفاده گسترده
از سختافزارهای تولیدشده توسط شرکتهایی مثل
ً
ایبیام و نرمافزارهای اداری و بعضا حرفهای شرکت
مایکروسافت [ ]18در تمام صنایع و مشاغل کشور،
فقط نمونههای ساده و شفافی از این وابستگی هستند.
این مطلب زمانی جدیتر میشود که بدانیم روزبهروز
زیرساختهای گرداوری اطاعات از گذشته فراهمتر
میشود و مباحثی نو نظیر اینترنت اشیاء [ ]19جهان را
به این سمت سوق میدهد که بدون دخالت و حتی
ً
بعضا بدون اراده استفادهکنندگان ،اطاعات بهصورت
لحظهای و کامل مخابره و تحلیل شود.
اگرچه نظم کنونی شکلگرفته بر اساس این امکانات،
تغییر و تحول ناگهانی در زیرساختهای مهدادهها و
مقابله با مخاطرات احتمالی را ناممکن میکند ،اما
دانستن مفاهیم و پیشرفتهای جدید در این فناوری
میتواند در شناسایی رفتارهای دیگران با هر قصد و
نیتی ،مفید باشد و تصمیمسازان را در موقعیت تصمیم
ً
راهبردی یاری نماید .خصوصا در موضوع سامت که
عوامل موثر بر ان بسیار گوناگون هستند .بذر گیاهان
و نژادهای حیوانات ،مواد اولیه در تهیه خوردنیها و
اشامیدنیها ،الگوی واردات داروها و تجهیزات پزشکی
و حتی سبک زندگی متاثر از کنشهای مختلف ،همه
میتوانند عواملی باشند که در سامت احاد جامعه تاثیر
مستقیم دارند و میتوان با استفاده از مهدادهها برای
انها خطمشیگذاری و برنامهریزی کرد و یا حداقل با
ا گاهی از ان مراقب تصمیمات و گامهای عملیاتی بود.
پینوشتها
Email: saeed.nojaba@gmailcom
]1]. Big Data
[( .]2به ترتیب از شدید) واژههایی مانند لعنتی ،نفرتانگیز ،کسالتاور،
خسته و حتی خواب
[ .]3واژههایی مانند مهارت ،فرصتها ،جامعه ،دوستی و صلح
]4]. Volume
]5]. Variety
]6]. Velocity
]7]. Veracity
]8]. Value
]9]. 750 Quadrillion byte
]10]. Cloud Computing
]11]. Artificial Intelligence
]12]. Google
]13]. IBM
]14]. Watson
]15]. Apple
]16]. Samsung
]17]. Berkshire Hathaway, JPMorgan Chase, Amazon
]18]. Microsoft
]19]. Internet of things
274
ݧݩݑ ݧ ݧݩݐݩ
ٮ
ی
ݩ
ݩ
ݧ
ݐ
ݤ
ݧ
ح
ݒ
ص
ݤ
ݩ
ص
ا
ݑ
ݤ
ٮݤ ݣ ݠݤ
ںگ ݣ ݣݤݠ ݣس ݣ ݣݠݣ ݣ ݤ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
دکتر حسن داناییفرد
استاد تمام مدیریت دولتی دانشگاه تربیت مدرس
صبر ،طاقتش ُبرید
سرنوشت هر کشوری در پرتو تصمیمهایی رقم میخورد
که حاکمان ،خطمشیگذاران ،مدیران و کارشناسان
نظام حکمرانی و مدیریتی ان کشور اتخاذ میکنند.
قانون اساسی یا قوانین مادر هر مملکتی ،زیرساخت
خطمشیهای ملی ان مملکت است که بر اساس
انواعی از تصمیمهای راهبردی و عملیاتی هستی
مییابند .برخی از این تصمیمها ،صبغه حکمرانی
(راهبری) دارند و برخیها حامل محتوای مدیریتی
یا عملیاتی هستند .این دو تصمیم مهم به ترتیب
بهوسیله حا کمان (خطمشیگذاران و کشورداران) و
مدیران دولتی اتخاذ میشوند .بر این اساس «کیفیت
کشورداری» و «مدیریت ملک و مملکت» به کیفیت
این تصمیمها بستگی دارد .در این میان تصمیمهای
راهبردی ملی که شالوده تکتک تصمیمهای روزمره نظام
راهبری و اداری هر کشوری است ،اهمیتی دوچندان
دارد .بر این اساس اتخاذ «تصمیمهای راهبردی بد»،
«معطل گذاشتن تصمیمهای راهبردی ملی» و درنهایت
«اتخاذ با تاخیر تصمیمهای راهـبــردی» ،سرنوشت
کشورداری حال و اینده هر کشوری را تهدید میکند.
در این نوشتار ،سهگان فوق موردبررسی ،دالتهای ان
برای کشورداری ایران احصاء ،مختصات تصمیمهای
خوب ملی تشریح و پژوهشهای اتی موردنیاز در این
زمینه موردبحث قرار داده خواهد شد.
مقدمه
بد تگمیمن ،بیتگمیمن و تگمیمگیره تاخیره ،کیفیت
کشورداره را تهدید منکند
قانون اساسی یا قوانین مادر هر کشور ،سند زیربنایی
راهبری ان کشور محسوب میشود .بهعبارتدیگر
حاکمان ،رهبران یا راهبران هر جامعه به اتکای قوانین
اساسی کشور خود امر مهم کشورداری را هستی میدهند.
از ِفعلی که از رهبران و راهبران برای اجرای ان قوانین
276
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
مادر ساطع میشود« ،حکمرانی یا
راهبری» یاد میکنند .محمل ِاعمال
ایــن حکمرانی« ،خطمشیهای
عمومی» کشورند که از یک منظر منشا «سیاست»
( )politicsجامعهاند و از منظر دیگر ،خود سیاست
حاکم بر فضای عمومی و سیاسی کشور را رقم میزند.
خطمشیهای ملی همان مجموعه اقداماتی است که
حکومتها و در معنای متداولتر دولتها برای حل
مسائل عمومی ،بهبود اوضاع و امور عمومی کشور یا
بهرهبرداری از فرصتهای بااستفاده در پیش میگیرند.
این خطمشیها متشکل از انواعی از طرحها (،)plans
برنامهها ( )programmesو پروژهها ( )Projectsهستند
که تجلی انــواعــی از «تصمیمهای راهـبــردی بلند و
کوتاهمدت» هستند .بهعبارتدیگر هر خطمشیای
ً
حاصل دهها ،صدها و بعضا هزاران تصمیم است که
ممکن است در سطح راهبردی هنگام تدوین انها و در
سطح عملیاتی در هنگام اجرا به ترتیب توسط راهبران،
خطمشیگذاران ،مدیران و کارکنان دولت اتخاذ شوند.
ازاینرو ،با اندکی تسامح میتوان این گفته سایمون
که «مدیریت یعنی تصمیمگیری» را به این گزاره که
«کشورداری یعنی تصمیمگیری» تسری داد .پس همانطورکه
میتوان مدیران را «تصمیمگیرندگان مدیریتی» نامید،
راهبران و کشورداران را نیز میتوان «تصمیمگیرندگان
مملکتی» نامید؛ ولی نظر به تفاوت ماهیت «کارویژههای
حکمرانی» با «کــارویــژههــای مدیریت» ،بهطورکلی
جنس اولــی «مدیریتی» و جنس دومــی «حکمرانی
(مملکتی)» اســت و از منظری تخصصی ،جنس
تصمیمها در نوع اول «راهبردی حکمرانی» است و
جنس تصمیمها در نوع دوم اگرچه میتواند «راهبردی
مدیریتی» هم باشد؛ ولی در نظام کشورداری ،اداره (که
سیاست و اجتماع
در قاموس نگاه مدیریتگرایی از
ان بهعنوان مدیریت یاد میشود)
صبغه «عملیاتی و اداری» دارد.
بر این اســاس ،قضاوت در مــورد «کیفیت عملکرد
خطمشیهای ملی» ،تجلی قضاوت در مورد «کیفیت
عملکرد راهبران ملی» است و قضاوت در مورد «کیفیت
عملکرد راهــبــردهــای نظام اداری» (کــه بــر کیفیت
عملکرد خطمشیهای ملی ابتنا دارد) قضاوت در
مورد «کیفیت عملکرد مدیران ملی» است و کیفیت
عملکرد خطمشیهای ملی و همینطور راهبردهای
ملی ،معیار کشورداری خوب یا بد در هر کشوری است؛
زیرا «اتخاذ تصمیمهای بد این حکمرانان و مدیران یا
احتراز از اتخاذ تصمیمهای مهم این افراد در شرایط
ضــروری و مناسب و همینطور اتخاذ تصمیمهای
تاخیری انهــا» ،سرنوشت ملت تحت حکمرانی و
مدیریت انها را رقم میزند .تبعات فوری و اتی این
نوع تصمیمها بــرای سالیان متمادی گریبانگیر هر
کشوری خواهد بود .در این مقاله ،سهگان فوق واکاوی،
دالتهای ان برای کشورداری ایران متذکر ،مختصات
تصمیمهای خوب ملی اشاره و پژوهشهای موردنیاز
در این حوزه موردبحث قرار داده خواهند شد.
اقتگاد و مدیریت
یمایطورکه منتوان مدیران را
«تگمیمگیریدگان مدیریتن»
یامید ،رایبران و کشورداران را
ییز منتوان «تگمیمگیریدگان
مملکتن» یامید؛
جایگاه تصمیمگیری در فرایند
خطمشیگذاری ملی
277
یصاختیاه تشگگن
بهطورکلی فرایند خطمشیگذاری ملی را میتوان
متشکل از رویدادها یا مراحل ذیل دانست:
• مسئله ملی :دغدغهای عمومی که باید حل شود.
• ارجاع مسئله به درون دستور کار سیاسی :واردکردن
مسئله ملی به درون دستور کار سیاسی (هیئت
دولت ،مجلس)
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
یصاختیاه تشگگن
شکل :1روابط خطمشیگذاری و تصمیمگیری
• امادهسازی راهحلها :در این مرحله توجیهنامه
خطمشیای تعبیه میشود تا خطمشیگذاران
ملی بتواند دست به انتخاب بدیلها بزنند.
• تصمیمگیری :در این مرحله تصمیمهای سیاسی
اتخاذ میشود.
• اجــرا :در این مرحله تصمیمهای اتخاذی اجرا
میشود.
همانطور که مشاهده میشود ،اگرچه تصمیمگیری
جزئی از فرایند خطمشیگذاری ملی تصور شده است؛
ولی بیتردید در تکتک مراحل نیز هر اقدامی مستلزم
اتخاذ تصمیمی است .از طرف دیگر ،در تقسیمبندی
خطمشیها ،انجا که سخن از خطمشیهای رویهای
یا تنظیمی [ ]2به میان میاید ،خطمشی بهعنوان
طرحها ،مجموعه اقدامات یا رویههایی تلقی میشوند
که تصمیمها را تحت تاثیر قرار میدهند .بر این اساس،
خطمشیها بخشی از بستر تصمیمگیری محسوب
ً
میشوند و غالبا اصول راهنما را برای تصمیمگیری فراهم
میکنند؛ ولی تصمیمگیری نیز بخشی از خطمشیگذاری
ملی اســت و نوعی رابطه پویا بین تصمیمگیری و
خطمشیگذاری وجود دارد .بهعبارتدیگر ،قانون
اساسی کشور ،سند مادر چارچوب خطمشیهای
ملی است که هرگونه تصمیمگیری در مورد شکل و
محتوای خطمشیهای ملی را تحت تاثیر قرار میدهد.
بدین ترتیب ،تصمیمگیری در مورد خطمشیهای
ملی [« ]3اشاره به اقداماتی (تصمیمهایی) دارد که
درون حکومت یا دولت برای صورتبندی ،انتخاب،
اج ــرا ،ارزشـیــابــی یــا تغییر یــا خاتمه خطمشیهای
ملی» در پیشگرفته میشود .این تصمیمها ممکن
است در همه سطوح حکومت یا دولت اتخاذ شوند.
وقتی خطمشیهای ملی بر اساس قانون اساسی در
278
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
قلمروهای خطمشیهای مختلف
(محیطزیست ،اموزشوپرورش،
گردشگری ،حملونقل ،نظامی-
دفاعی ،امور خارجه ،تجارت داخلی
و بینالمللی ،ان ــرژی هستهای،
ثبات اقتصادی ،بهداشت و درمان ،صنعت و معدن،
کشاورزی ،غذایی و دارویی )...بهصورت«بیانیههای
خطمشیای» تنظیم و اباغ شد ،متولیان اجرا میبایست
در هر گام دست به تصمیمگیریهای مختلفی بزنند
که میتواند صبغه راهبردی بلند یا کوتاهمدت داشته
باشد؛ بنابراین ،حا کمان عاوه بر اینکه در هنگام
خطمشیگذاری ،دست به اتخاذ تصمیمهای مختلفی
میزنند و درنتیجه مصوبات روســای حکومتها و
دولتها ،دستورات رئیسجمهور و مصوبات مجلس
همگی تجلی بیانیه خطمشیهای ملی هستند،
مجریان خطمشیها نیز در اجــرا ،ارزشیابی ،تغییر
و خاتمه نیز دست به اتخاذ تصمیمهایی میزنند.
درنتیجه همانطور که گفته شد ،میتوان تصمیمهای
نوع نخست را«تصمیمهای خطمشیای» و دومیها
را «تصمیمهای مدیریتی» نامید .روابط این عناصر را
در شکل 1میبینید.
بر اساس شکل ،1قانون اساسی ،سند فراحکمرانی و
«بیانیههای خطمشیای» ،اسناد حکمرانی هستند که
همگی تجلی تصمیمگیری در مورد شکل و محتوای
حکمرانی هستند و قلمروهای وزارتی و اداری تجلی
تصمیمهای اجرایی در هر نظام سیاسی هستند.
سیاست و اجتماع
ملی ،متولیان امر دست به اتخاذ
تصمیمهایی میزنند .این تصمیمها
میتوانند تصمیمهای بدی باشند
که پیامدهای انها کیفیت زندگی
معنوی و مادی مردمان یک کشور را
مخدوش سازند ،تصمیمهایی که اگر صبغه راهبردی
داشــتــه باشند ،میتوانند بــهصــورت ابــشــاری همه
تصمیمهای دیگر در بافتار هر کشوری را بهشدت
تحت تاثیر قرار دهند .بهعبارتدیگر ،ممکن است
یک تصمیم بد منجر به تصمیم بد دیگری شود .اما
گاهی اوقات بنا به مصالحی که ممکن است ملی
یا حتی شخصی باشد ،برخی از امور چه حا کمیتی
ً
چه مدیریتی باتکلیف میمانند و اصطاحا دچار
پدیده بیتصمیمی میشوند ،یعنی در مــورد انها
ً
تصمیمگیری نمیشود .عاوه بر این دو حالت بعضا
اگر هم تصمیمی اتخاذ شود با تاخیر اتخاذ میشود
ً
که اصطاحا «تصمیمگیری تاخیری» گفته میشود.
واکاوی این سهگان میتواند مفید باشد.
اقتگاد و مدیریت
قایون اساسن کشور ،سند مادر
چارچوب خطمشنیاه ملن
است که یرگویه تگمیمگیره
در م ـ ــورد خ ـکــل و م ـح ـتــواه
خطمشنیاه ملن را تحت
تاثیر قرار مندید.
تصمیمهای راهبردی بد
واکاوی تصمیمهای بد ،بی تصمیمی
و تصمیمگیری تاخیری
همانطورکه در هرم تصمیمگیری ملی ماحظه شد؛
هم در سطح حکمرانی ملی و هم مدیریت اداری
279
یصاختیاه تشگگن
تصمیمهای راهبردی چه در سطح فراحکمرانی ،چه
در سطح حکمرانی و چه در سطح راهبردهای اجرایی
خطمشیهای ملی اعمالکننده حکمرانی ملی میتواند
تصمیمهای بدی باشند .هدف نویسنده ،ارائه تعریفی
از یک تصمیم راهبردی بد نیست ،زیرا اهداف و مقاصد
تصمیمگیرندگان با توجه به نوع قلمرو تحت حاکمیت
یا مدیریت میتواند متفاوت باشد و از طرف دیگر
ایدئولوژی حاکم بر تصمیمگیرندگان نیز بر بد بودن یا
نبودن تصمیمها میتواند موثر باشد[ .]4از طرف دیگر،
بد بودن تصمیمها را میتوان از دو زاویه موردبررسی
قرار داد )1 :از زاویه کارایی و اثربخشی تحلیل مسائل
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
تگمیمیاه بــد عــدالــت را در
تــاروپــود جامعه مشدوش یا
احساس بیعدالتن را در میان
عامه مردم افزایش مندیند و
روحیه «یر کسن براه خودش»
را در ایجام ترویج منکنند.
و روحیه «هرکسی برای خودش» را
در انجام ترویج میکنند.
-9اینده کشور را نهتنها در یک
قلمرو خطمشیای بلکه در سایر
قلمروهای خطمشیای مبهم یا
ناامیدانه میسازند و عشق به کــار و تــاش را
کمرنگ میکنند.
-10مسبب افزایش بیاعتمادی شهروندان به حکومت
و دولت میشوند و اینده حکمرانی و کشورداری
را با دشواری مواجه میسازند.
-11روح نواوری ،خاقیت و کارافرینی را در جامعه
میازارند و در ارتقاء انها مانعتراشی میکنند و
ارتقاء کیفیت زندگی مردم را به تاخیر میاندازند.
-12هزینههای مبادله را در سطوح مبادات مختلف
جامعه افزایش داده و هزینههای فرصت را افزایش
و کیفیت زندگی مردم را تحت تاثیر قرار میدهند.
-13امید به اینده را در اذهان و قلوب ملتی کمرنگ
میکنند یا ان را از مردم میگیرند ،اکسیری که
حیات و ممات هر انسانی در گرو ان است.
-14اعتماد اجتماعی را بــهطــور خــاص و سرمایه
اجتماعی مثبت را بهطور اعم مخدوش میسازند
و روحیه تعاون و همدلی را میان شهروندان کاهش
میدهند.
-15بیجهت باعث رد «جــذب حداکثری و دفع
حداقلی» هم در درون کشور و هم در تعامات
بینالمللی میشوند.
-16جسارت به دستاندازی به بیتالمال را افزایش
و قاطعیت حکومت در اعـمــال حکمرانی را
مخدوش میسازند.
-17روحیه تاش و کوشش در میان مردم را به روحیه
کسب مال و ثروت بدون زحمت تنزل میدهند
تصمیم ،یعنی از زاو یــه کیفیت
تحلیل تصمیمها و )2از زاو یــه
پیامدهای تصمیم ]5[ .نویسنده
درجه بد بودن تصمیمها را از زاویه
کیفیت پیامدهای تصمیم مدنظر
دارد .بر این اساس تصمیمهای راهبردی بد تصمیمهایی
تصور میشوند که:
-1باروح و محتوای اسناد باادستی کشور سنخیت
ندارند و انها را بااستفاده و بیکیفیت به تصویر
میکشد.
-2با شرایط و استلزامات جامعه برای اجرا همسازی
ندارند و در اجرا ،رفتارها و گفتارهای نمایشی در
سطح مدیران و مردم عادی را افزایش میدهند.
-3روال رو به رشد امور کشور را دچار اختال میکنند
و تحقق اهداف عالیه کشور را با چالش مواجه
میسازند.
-4فرایندهای زائدی بر دستگاه فرایندی نظام سیاسی
بار میکنند و بدین ترتیب دولت را فربه میسازند
و جامعه را کوچک نگه میدارند.
-5بین عناصر خطمشی(طرحها ،برنامهها و پروژهها)
اصطکا ک ایجاد میکنند و کیفیت انهــا را
مخدوش میسازند.
-6بدون ارزشافــزودهای ساختار اجرایی کشور را
متورم میسازند و زمینه کاهش شاخصههای
حکمرانی ملی را فراهم میسازند.
-7ریسک سیاسی کشور را بدون بازدهای مورد انتظار
افزایش میدهند و سامت حکمرانی ملی را
مخدوش میسازند.
-8عدالت را در تاروپود جامعه مخدوش یا احساس
بیعدالتی را در میان عامه مردم افزایش میدهند
280
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
281
اقتگاد و مدیریت
همانطور کــه گفته شــد ،همه اف ــراد چــه در زندگی
ً
شخصی ،چه سازمانی و کشوری مستمرا در حال اتخاذ
تصمیمهایی هستند .نظریهها و مدلهای مختلفی
بــرای تبیین تصمیمها عرضهشده اســت .همه این
مدلها و نظریهها بر اساس مدلی از ماهیت انسان
دست به تبیین نوع تصمیمها زدهاند .در سالهای
اخیر دو نظریه که ریشههایی در روانشناسی دارند به
نظر گوی سبقت را از سایر نظریههای تبیینکننده
تصمیمگیری در همه سطوح بردهاند« .نظریه اقتصاد
رفتاری» [ ]6با اتکای به اصول روانشناختی حاکم بر
رفتار انسان با زیر سوال بردن پیشفرضهای عقانیت
اقتصادی حاکم بر تبیین سنتی از «رفتارهای تصمیمی،
بیتصمیمی و تصمیمگیری تاخیری در افراد» دست
به تبیینهای جدیدی زده است« .نظریه اجتناب از
اطاعات» [ ]7گامی فراتر از اقتصاد رفتاری گذاشته
و ریشه «تصمیمهای بد ،بیتصمیمی و تصمیمگیری
تاخیری» را در سندرم «احــتــراز افــراد از اطاعات»
جستجو کرده است .این دو نظریه را میتوان بهعنوان
مبانی نظری جدید «تصمیمهای بد ،بیتصمیمی و
تصمیمگیری تاخیری» موردبحث قرار داد.
سیاست و اجتماع
مبانی نظری اتخاذ تصمیمهای بد
یصاختیاه تشگگن
و اندیشه رانتی و مزد بدون کار را در جامعه رواج
میدهند.
-18باورها و اعتقادات مردم را به مبانی فراحکمرانی
کشور کمرنگ میسازند و پایبندی به ارزشهای
اصیل مذهبی و ملی کشور را مخدوش میسازند.
-19تعارضات و تناقضات درونی خطمشیها ،طرحها،
برنامهها و پروژههای ملی را افزون میسازند و روح
انسجام و همافزایی درون و بین خطمشیای را
کمرنگ میکنند.
-20هزینههای حکمرانی و اداره کشور را افزایش
میدهند و اسیبپذیری کشور را بیشتر میکنند.
-21پیشبینیپذیری رفتار حکمرانی ملی برای مردم
را زیر سوال میبرند و از این طریق جسارت ابتکار
عمل را از مردم میگیرند.
-22تاریخ کشور را ،سنتها و هویت کشور را ،فرهنگ
و دینباوری مردمان کشور را در معرض تردید قرار
میدهند.
-23امنیت روحی ،روانی جامعه را دچار تزلزل میکنند
و احساس مالکیت روانشناختی مردم و حس
هویت ملی را در انها کمرنگ میسازند.
-24حرمت علم و عالمان ،دانــش و حکمت را به
شاق بیمهری نوازش میدهند و امنیت علم
و دانش را مخدوش میسازند.
-25شانیت ،حرمت و عظمت مردمان کشور را در
عرصه ملی و بینالمللی مخدوش میسازند و
نوعی احساس کمبود در انها شکل میدهند.
-26شکافهای طبقاتی را وسیعتر میکنند :ثروتمندان
را ثروتمندتر و فقرا را فقیرتر میکنند.
-27اینده کشور را به بهای تصدی پستهای سیاسی یا
به بهای خدشهدار شدن اقتدار زبانی سیاستمداران
به فروش میرسانند.
فرینگ و ایدیشه
-28عدالت در جامعه را مخدوش میسازد و توزیع
درامد ،ثروت ،حقوق و داراییها در میان مردم
را متورم میسازند.
-29سرمایهگذاریهای راهــبــردی کشور :انسانی،
فیزیکی ،روانشناختی ،اقتصادی را کند میکنند
و مانع جذب سرمایهها میشوند.
-30حرمت دین خود را در جامعه مخدوش و بدبینی
به منویات شرع را افزایش میدهند.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
علل شکلگیری تصمیمهای استراتژیک
بد از منظر خطمشیگذاری ملی
-9فقدان فهم نسبت به اهمیت چنین تصمیمهایی
در کشورداری.
-1متاثرین از تصمیمها در مرحله اتخاذ و اجرا نادیده
گرفته میشوند ،نگاه تصمیمگیری از باا به پایین
میتواند منجر به تصمیمهای بدی شود.
-2در هنگام اخذ چنین تصمیمهایی بین انهایی که
باید یا بایستی در فرایند اتخاذ تصمیمها مشارکت
داشته باشند (تصمیمگیرندگان و شهروندان) روابط
اثربخشی وجود ندارد.
-3قصور در تعیین و تنسیق عالمانه مسئله عمومی یا
سادگیسازی بیشازحد ان و گرایش به تصمیمگیری
بر مبنای شعارزدگی عمومی.
-4ناتوانی تصمیمگیرندگان ملی در تحقق توافق بر سر
سازوکارهای اصلی تصمیمهای راهبردی ملی.
-5تعصب تصمیمگیرندگان ملی به حافظه تاریخی،
نتایج پژوهشی و مشاوران اختصاصی خود.
-6در پیش گرفتن موضعهای متفاوت و متعارض
نسبت به جوانب مهم تصمیمهای ملی راهبردی.
-7پیشداوری و نگاه کلیشهای تصمیمگیرندگان به
مسائل عمومی متداول.
-8تغییر بازیگران کلیدی در فرایند اتخاذ تصمیمهای
ملی راهبردی قبل از تکمیل ان
بیتصمیمی
مفهوم بیتصمیمی ،نخستین بار بهوسیله دو دانشمند
امریکایی به نام «پاچاراج و باراتز» [ ]8در سال 1970
حک شد و هدف از طرح ان فراتر رفتن از دیدگاه «رابرت
دال» [ ]9در مــورد تصمیمگیری بــود .به بــاور انهــا،
نقد عمده وارده بر «دال» ان بود که وی در تصدیق
بیتصمیمی قصور کرده بود؛ اگرچه اثر وی ،حاوی
برخی از شواهد بیتصمیمی بــود .بهعبارتدیگر،
درحالیکه «دال» در نظریه تصمیمگیری خــود ،به
اینکه تصمیمگیرندگان چه کسانی هستند و مکان
اصلی تصمیمها کجا هستند ،پرداخته است ،این
دو دانشمند علم سیاست به اینکه تصمیمگیرندگان
چه کسانی هستند و چگونه فرایند سیاسی در حذف
برخی از موضوعات بحثانگیز خطمشیای از عرصه
تصمیمگیری سیاسی عمل میکند پرداختند .اگرچه
تعاریف مختلفی از بیتصمیمی وجــود دارد؛ ولی
برداشت نویسنده از پاچاراچ و باراتز چنین است:
«عمل حذف اتخاذ تصمیم در مورد برخی از موضوعات
بحثانگیز خطمشیای از طریق دستکاری ارزشها،
282
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
افسانهها و نـهــادهــا و رویــههــای
سیاسی حا کم برای پرداختن به
موضوعات بحثانگیز خطمشیای
دیگر» .بهعبارتدیگر ،بیتصمیمی،
«تصمیمی است که منجر به سرکوب
یا انکار یک چالش مکنون نسبت به ارزشها یا منافع
تصمیمگیرنده میشود».
پژوهشگران دیگری بهنام «روز و دیویس» [ ]10بیتصمیمی
را« ،کـنــار گذاشتن برخی از بدیلها از دســتــور کار
تصمیمگیری جمعی مینامند که ارزشهای غالب
انها را از حیث سیاسی برای مدتی ،ناممکن جلوه
میدهند» .بهعبارتدیگر ،تصمیمگیرندگان ملی برای
اتخاذ نشدن تصمیمی خاص متوسل به راهبردهایی
میشوند تا ان تصمیم راه به دستور کار سیاسی پیدا
نکند.
بر این اساس ،باید پرسید چرا برخی از مسائل عمومی وارد
دستور کار دولتها میشوند و برای خود خطمشیهایی
دستوپا میکنند ،درحالیکه برخی دیگر ،هرچند
هم حائز اهمیت باشند ،مورد غفلت و بیتوجهی قرار
میگیرند؟ حوزه مطالعاتی «دستورکارگذاری» که یکی
از مراحل اصلی فرایند خطمشیگذاری ملی را شکل
میدهد ،به بررسی عوامل و سازوکارهایی که باعث
میشوند برخی مسائل عمومی موردتوجه دولتها
و برخی مورد بیاعتنایی انها قرار گیرد میپردازد.
دستورکارگذاری ،یکی از رویدادهای بسیار مهم در
تدوین خطمشیهای عمومی اســت و تاثیر بسیار
مهمی بر تدوین خطمشیها و تحقق نتایج انها دارد.
دستورکارگذاری حول پدیده مهمی بهنام «قــدرت»
میچرخد؛ زیرا مستلزم تعریف مسائل عمومی مهمی
است که کانون تمرکز توجه خطمشیگذاران خواهد شد
و همینطور بر گزینههایی که بعدها در سراسر فرایند
سیاست و اجتماع
خطمشیگذاری اتخاذ خواهند
شد ،تاثیرگذار است.
ا گ ـ ــرچ ـ ــه پ ـ ــژوه ـ ــشه ـ ــای ح ـ ــوزه
دستورکارگذاری ،به مطالعه عوامل
و ســازوکــارهــای فــرازوفــرود مسائل
عمومی در دستور کار دولتها پرداختهاند؛ ولی یکی
از ابعاد مهم این حوزه یعنی «انکار مسائل عمومی» یا
«بیتصمیمی» چندان مورد واکاوی قرار نگرفته است،
فرایندی که به گفته «باچاراج و بارتز»« ،تقاضا برای
تغییر در توزیع امتیازات و مزایای موجود در جامعه قبل
از اینکه شنیده شوند در نطفه خفه میشوند ،مخفی
نگهداشته میشوند یا قبل از ورود به عرصه تصمیمگیری
مرتبط عقیم میشوند ،یا اگر دچار این حاات نشوند،
درنهایت در مرحله اجــرا تصمیم فرایند خطمشی،
مختل یا تخریب میشوند» .بهطورکلی سه استراتژی
اصلی انکار مسائل عمومی که منجر به بیتصمیمی
در مورد یک مسئله عمومی میشوند عبارتاند از:
اقتگاد و مدیریت
دستورکارگذاره حول پدیده
مهمن بهیام «قدرت» منچرخد؛
زی ــرا مستلزم تعریف مسائل
عمومن مهمن است که کایون
تمرکز توجه خطمشنگذاران
خواید خد
-1استراتژه احتراز
283
یصاختیاه تشگگن
در ایــن استراتژی ،مخالفان یک مسئله عمومی یا
دستور کار مشخص دولت ،از مواجهه مستقیم پرهیز
ُ
میکنند .به گفت «کب و روس» [ ،]11کمهزینهترین
استراتژیها انهایی هستند که مستلزم حجم احتمالی
کمتری از منابع مالی ،زمان و نیروی انسانی ازم برای
جلوگیری از ورود یک مسئله عمومی به دستور کار دولت
و اتخاذ تصمیم در مورد ان است .جوهره اصلی این
استراتژی نادیده گرفتن مسئله یا انکار وجود مسئله
است .بهعبارتدیگر ،با طرح این ادعا که انچه تحت
عنوان مسئله عمومی مطرحشده است ،چنان بیمایه
است که بعید است موردتوجه دولت قرار گیرد؛ زیرا
ً
اصا نیازی به اقدام دولت ندارد .بااینحال ،نادیده
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
اگــرچــه مشالفان یــک طــرح یا
ً
ایحه ممکن است عمدا فرایند
تگمیمگیرهیاه ملن را با کنده
مواجه ســازیــد؛ ولــن برخن از
تاخیریا ممکن است دستاورد
طبیعن یک فرایند مــذاکــرهاه
دخوار باخد.
گرفتن مسئله همیشه یک تاکتیک
پایدار در استراتژی احتراز نیست.
یکی دیگر از بدیلهای کمهزینهتر،
پذیرش وجود ان مسئله عمومی
اســت؛ ولــی مانعتراشی بر سر راه
ورودش به دستورکار ،جلوگیری از
شرایطی است که ان موضوع به یک مسئله عمومی
تبدیل و تعریف شود .در این تا کتیک مخالفان در
پی انکار وضعیتی برمیایند که ان مسئله را مسئله
عمومی نشان میدهد.
-2حمله و مضمحل ساختن محل یزاع
یکی دیگر از استراتژی انکار مسئله برای جلوگیری از
اتخاذ تصمیم در مورد ان ،حمله مستقیم به ان مسئله
یا گروه طراح ان مسئله عمومی است .البته اگر گروه
مدعی ان مسئله دارای مشروعیت بوده و در جامعه
مورداحترام است ،حمله به ان گروه دشوار خواهد بود
ً
و حمات عمدتا متمرکز برمسئله مورد ادعای ان گروه
خواهد بود .از طرف دیگر ،استراتژیهایی نیز وجود دارد
که از حمله مستقیم احتراز میکند و در پی مانعتراشی
بر سر راه ورود ان مسئله به دستور کار دولت نمیشوند
و مانع طرح ان توسط ان گروه نمیشوند .در این مورد،
مخالفان بهصورت نمادین دغدغه خود را نسبت به
ان مسئله نشان میدهند در عوض به خود مسئله یا
گروه طراح حمله میکنند .در این حالت مخالفان
ً
یک راهحل واضح اما ضرورتا برجسته و مهم را عرضه
میکنند ،مانع اقدامات موافقان میشوند و تعارض
را از بین میبرند .هردوی این استراتژیهای حمله و
اشتی نسبت به استراتژی احتراز مستلزم حجم بااتری
از منابع و ایجاد سطح گستردهتری از تعارض است.
اگر در استراتژی احتراز مخالفان از مواجه مستقیم با
موافقان احتراز میکنند ولی در دومی مخالفان از ابتدا
به هدف تخریب مسئله بهعنوان
یک مسئله یا گــروه طــراح قــدم به
مبارزه میگذارند.
بهطورکلی ،در استراتژی حمله انسداد
مسئله عمومی ممکن اســت در
قالب ممانعت از شناخته شدن ان
مسئله نسبت بهعنوان یک مسئله عمومی است؛ ولی
زیر سوال بردن پیشفرضها و منطق عقبه ساخت ان
مسئله یا عنوان یک مسئله عمومی ،تاکتیک دیگری
است .در این تاکتیک ،صحت دادههای مورداستفاده
موافقان زیر ســوال مــیرود ،روابــط علی مــورد ادعای
موافقان ،موردتردید قرار میگیرد .بیاهمیت نشان
دادن ان مسئله برای جامعه ،ایجاد تردید در مورد ان
در افکار عمومی از دیگر تاکتیکهای از کار انداختن
مسئله بهعنوان یک مسئله عمومی است .مبهم نشان
دادن مسئله ایجاد و نااطمینانی نسبت به خردمایه ان
برای ایجاد ترس از تغییرات احتمالی ،برجسته کردن
اثرات منفی ان در جامعه ،برجسته کردن هزینههای
احتمالی حل ان مسئله و پیشبینیناپذیر نشان دادن
مسائل ایجادی ناشی از حل ان مسئله نیز میتواند
مورداستفاده مخالفان قرار گیرد.
-3استراتژه تهدید
اگرچه این استراتژی هزینههای زیادی برای مخالفان
ورود یک مسئله عمومی به دستور کار دولت در پی
دارد؛ ولی کما کان در فضای سیاسی کشورها وجود
دارد .تهدیدهای سیاسی ،اقتصادی یا حقوقی علیه
گروه طراح ان مسئله عمومی ،میتواند نمونههایی از
این نوع استراتژی باشد .البته در برخی از کشورها
استراتژی فوق با تطمیع نیز همراه است.
284
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
تصمیمگیری با تاخیر
285
سیاست و اجتماع
تاخیر در تصمیمگیریها ،پدیدهای فراگیر در سیاست،
کسبوکار و همینطور زندگی شخصی افراد است.
ً
تاخیر در اتخاذ تصمیمها ،بعضا نوعی استراتژی
محسوب میشود؛ زیرا تاخیر بهعنوان توجیهی برای
اتخاذ تصمیمهای ا گاهانهتر میتواند حائز اهمیت
ً
باشد؛ ولی این توجیه بعضا لفافهای برای استفادههای
راهبردی از تاخیرهاست .بنابراین گاهی اوقات ،تاخیر در
تصمیمگیری میتواند ارزشمند باشد ،ازاینرو تاخیر در
تصمیمگیری فینفسه خود میتواند یک تصمیم باشد.
ُ
بهطورکلی« ،تاخیر» نوعی تاکتیک کند کردن یا به تعویق
انداختن فرایند تصمیمگیری است [ ]12به این هدف
ً
که وضع موجود حفظ شود .این تاکتیک عموما توسط
احزاب ،بازیگران سیاسی در منازعههای خطمشیای
دشوار رخ میدهد که نمیخواهند تغییراتی رخ دهد .اگر
گروهی از بازیگران سیاسی بخشی از فرایند تصمیمگیری
هستند؛ ولی تغییر در اوضاعواحوال موجود را دوست
ندارند ،بهتر میدانند فرایند تصمیمگیری را کند یا به
تاخیر بیندازند .اگر در طراحی فرایند تصمیمگیری
نقش نداشته باشند با متوقف کردن مشارکت خود
ً
در ان تصمیمگیری عـمــا و حـســابشــده ان را به
تاخیر میاندازند .برخی از طرفین یک مسئله عمومی
که میخواهند ان را وارد دستور کار دولــت کنند تا
یصاختیاه تشگگن
خطمشیای بــرای حــل ان دســتوپــا کنند ممکن
است دست به استفاده از تاخیرهای راهبردی بزنند.
زیرا میدانند که در رساندن ان مسئله ناکام خواهند
ماند .یا هیئترئیسه مجلس میداند که اگر ورود یک
مسئله عمومی در وضع موجود و ترکیب مجلس را به
تاخیر بیندازد ،بهاحتمالزیاد با تغییر ترکیب مجلس
احتمال رای اوردن ان در مجلس به حداقل خواهد
رسید؛ پسدست به تاخیر راهبردی میزنند.
بااینحال ،در همه کشورها ازجمله ایران ،رویههای
الزامیای وجود دارد که باید در صورتبندی و اجرای
خطمشیهای عمومی رعایت شود .بنابراین اگرچه
ً
مخالفان یک طرح یا ایحه ممکن است عمدا فرایند
تصمیمگیریهای ملی را با کندی مواجه سازند؛ ولی
برخیها از تاخیرها ممکن است دستاورد طبیعی یک
فرایند مذاکرهای دشوار باشد .برای مثال ،اگر تصمیمگیری
در مورد موضوعی نیاز به اجماع دارد ،طبیعی است
که فرایند اجماعسازی ،زمانبر خواهد بود .برای تاخیر
در تصمیمگیریها ،علل مختلفی میتوان ذکر کرد که
میتوان انها را در طبقههای ذیل جای داد:
• دایل سیاسی :دعواهای سیاسی بر سر لحاظ
نکردن منافع گروهی در ان تصمیمها یا تاثیر ان
تصمیمها بر منافع اتی گروههای مخالف و در یک
مسئله عمومی به درون دستور کار دولت ،دغدغهها
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
تضاد مباین فکره و ایدئولوژیک
بازیصران و خطمشنگذاران بر
سر راهحل یک مسئله عمومن،
منتواید بهخدت تگمیمگیره
در مورد یک موضوع را به تاخیر
بیندازد.
علت نبود فضای مساعد بینالمللی
دولتها از اتخاذ برخی تصمیمهای
راهبردی احتراز میکنند تا فضای
تخاصم یا بدبینی بینالمللی نسبت
به فرد را ایجاد نکنند.
دای ــل مــدیــر یـتــی:
•
اجــرای برخی از تصمیمها ،به علت نبود توان
مدیریتی ممکن است به تاخیر بیفتد .بهعبارتدیگر،
اجــرای برخی از تصمیمها نیازمند به ظرفیت
مدیریتی است ،که فقدان انها باعث تاخیر در
اتخاذ ان تصمیمها میشود تا پس از ظرفیتسازی
ان تصمیمهای راهبردی اتخاذ شوند .تاخیر در
بهرهبرداری از «منطقه پارس شمالی» در «بندر
دیر» استان بوشهر ،شاید بتوان به این دایل نسبت
داد.
• دای ــل اقــتــصــادی :ات ـخــاذ بــرخــی از تصمیمها
هزینههای هنگفتی بر دولتها و ملتها تحمیل
میکند ،ازایــنرو ،تاخیر در اتخاذ انها بهترین
راهبرد ممکن است قلمداد شود .پرداخت یارانه
تصمیمی بود که سالها به تاخیر افتاده بود؛ زیرا
دولتهای مختلف بار هزینهای ان بر کشور را
تخمین زده بودند و پیامدهای احتمالی مخرب
ان را ارزیابی کرده بودند؛ ولی در دوران ریاست
جمهوری «احمدینژاد» ،تصمیمگیری شد.
• دایل قانونی :گاهی اوقات اتخاذ تصمیمهای
خطمشیهای راهــبــردی با سند مــادر یا قانون
اساسی کشور در تضاد است ،تنها راه تصویب و
اتخاذ ان تصمیمها اصاح ان قوانین مادر است،
بنابراین تا انجام ان اصاحات ،اتخاذ ان تصمیمها
به تاخیر خواهد افتاد.
نسبت به اثرات ان تصمیم بر
انتخاب مجدد مخالفان در
محافل تصمیمگیری سیاسی
کشور ،پایدار ساختن محرومیت
گروه مخالف از برخی مزایا در
سیستم سیاسی کشور ،ترکیب
نامتجانس مراکز تصمیمگیری برای توافق بر سر
برخی تصمیمها ،محاسبات هزینهای دولتها
در حل مسائل و بهطورکلی محاسبات سیاسی
بازیگران سیاسی در محافل خطمشیگذاری کشور
میتواند برخی از دایل به تاخیر افتادن برخی از
تصمیمگیریهای راهبردی محسوب شود.
• دایل ایدئولوژیک :تضاد مبانی فکری و ایدئولوژیک
بازیگران و خطمشیگذاران بر سر راهحــل یک
مسئله عمومی ،میتواند بهشدت تصمیمگیری
در مورد یک موضوع را به تاخیر بیندازد .گروهی
از بازیگران در مجلس که موضوعی را خاف شرع
میدانند و به صحت شرعی نرسیدهاند یا گروهی
دیگر که حامی حقوق بشر متداول هستند ،ممکن
است دچار تعارضات فکری شده و با استفاده از
حداکثر انداختن مجلس مانع تصمیمگیری در
مورد موضوعی شوند و ان را به تاخیر بیندازند.
• دایل اجتماعی -فرهنگی :تصمیمگیری در مورد
ً
موضوعی بعضا با فضای اجتماعی و فرهنگی یک
کشور ناسازگار است و تا شرایط فرهنگی -اجتماعی
مهیا نـشــود ،تصویب ان مــوضــوع واکنشهای
گستردهای را در پی خواهد داشت .درباره پدیده
«حــضــور زن ــان در ورزشــگــاههــای کــشــور» قــدری
تاملکنید ،یا به پدیده دوچرخهسواری و یا پخش
بازیهای ورزشی خانمها ،در رسانهها توجه کنید.
• دایل بینالمللی :برخی از تصمیمگیریهای دولت
ً
متاثر از فضای بینالمللی است ،ازاینرو بعضا به
286
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
287
فرینگ و ایدیشه
بهطورکلی تصمیمهای خطمشیای خوب تصمیمهایی
هستند که:
-1اقتصاد کشور را قویتر میسازند و تاباوری ان
را ارتقاء میدهند.
-2اشتغال را افزایش و میل به کارافرینی و نوافرینی
در کشور را تقویت میکنند.
-3هزینههای اداره کشور را کاهش میدهند و بودجه
عمومی را شفافتر و کسری ان را کاهش میدهند.
-4امنیت ملی همهجانبه (اقتصادی ،سیاسی،
اجتماعی ،فرهنگی و نظامی) را تقویت و احساس
وجود امنیت را در میان شهروندان برقرار میسازند.
-5کشور را در برابر حمات تروریستی محافظت کرده
و اطمینان ملی نسبت به هوشمندی استراتژیک
ملی دستگاههای امنیتی کشور را در مردم ایجاد
میکنند.
-6جرم را در کشور کاهش و ضمن پیشگیری از وقوع
جرائم در کشور هزینه ارتکاب به جرم را در کشور
چنان افزایش میدهند که جسارت ارتکاب جرم
در افراد جامعه را کاهش میدهند.
سیاست و اجتماع
تصمیمهای خطمشیای خوب
یصاختیاه تشگگن
برای بررسی پیامدهای تصمیمگیری تاخیری حکومت
و دولت بایستی دستگاه هوشمندانه تحلیل ریسک
تصمیمگیریهای تاخیری را طراحی کند و نسبت به
مخاطرات مهم تهدیدی کشورداری هشدارهای ازم
را دریافت کند .این دستگاه محاسباتی میبایست
مزایا و مخاطرات مرتبط با تصمیمهای تاخیری را
محاسبه کند و اثرات بلندمدت انها را بر حوزههای
اقتصادی ،سیاسی ،فرهنگی -اجتماعی ،حقوقی و
همینطور تعامات بینالمللی مورد ارزیابی قرار دهد
که بیتردید ممکن است تاخیری در برخی از تصمیمها
و پیامدهای مخربی بر کشورداری بر جای بگذارد؛ زیرا
ً
تغییر در تصمیمها لزوما به اتخاذ تصمیمهای بهتر ختم
نمیشود .برخی از پیامدهای بیتوجهی به تاخیر در
تصمیمها ممکن است:
-1فرصتهای بینظیر فراروی کشور را هدر دهد.
-2هزینههای هنگفتی بر کشور تحمیل کند.
-3بر تداوم افزایش هزینههای عمومی کمک کند.
-4بسیاری از تصمیمهای راهبردی دیگر را ابتر سازد.
-5بر نبود بهرهوری ملی در عرصههای مختلف صحه
گذارد.
-6بیعدالتیهای موجود در جامعه را پایدار سازد.
-7امید به بهبودها در عرصههای مختلف جامعه را
ناامید سازد.
-8به نااثربخشی بسیاری از خطمشیها ،طرحها،
برنامهها و پروژههای ملی تداوم بخشد.
-9ریسکهای سیاسی ،اقتصادی ،فرهنگی -اجتماعی
کشور را افزایش دهد.
-10روحیه ،انگیزه ،حس شفقت به جامعه را در افراد
کمرنگ کند.
اقتگاد و مدیریت
پیامدهای تصمیمگیری تاخیری
-11شانیت ،قاطعیت و اثربخشی کشورداری را زیر
سوال برد.
-12منجر به بی تصمیمی در بسیاری از حوزههای
کشورداری شود.
-13منجر به اتخاذ تصمیمهای راهبردی بدی در
سایر قلمروهای کشور شود.
-14به شکست در تحقق چشمانداز ملی کمک کند.
-15از بهینهسازی بسیاری از تصمیمهای راهبردی
جلوگیری کند.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
تگمیمیاهخطمشناه خوب
مشارکت فعاایه و یمدایه
خهرویدان را ارتقاء داده و انیا
را در حکمراین و اداره جامعه
مشارکت مندیند.
-7بهداشت جسمانی و روانــی
جامعه را ارتقاء و هزینههای ان
را برای مردم کاهش میدهند.
-8به فقرا ،نیازمندان و مستمران
کمک کرده و انها را توانمند
میسازند.
-9حرمت به علم و دانش را با ارتقاء جایگاه تعلیم
و تربیت ارتقاء میدهند.
-10به اقشار سالمند جامعه کمک کرده و خدمات
بهداشتی انها را باکیفیتتر میسازند.
-11مسائل عمومی کشور را به سیاقی کارامد و اثربخش
حل میکنند و امید به رفع مسائل را در جامعه
تقویت میکنند.
-12با تکیهبر سازوکارهای زاینده و کلیدی عدالت را
در جامعه گسترش میدهند و روح عدالتخواهی
را در جامعه تقویت میکنند.
-13مشارکت فعاانه و همدانه شهروندان را ارتقاء
داده و انها را در حکمرانی و اداره جامعه مشارکت
میدهند.
-14از فرایندها و نهادهای دموکراتیک ملی -اسامی
حمایت میکنند و هزینههای دموکراسی را کاهش
میدهند.
-15ارزشها ،باورهای اصیل اسامی -ملی را برجسته
و در اذه ــان و قلبهای مــردم ســاری و جــاری
میسازد.
راهــبــردیانــد ،تصمیمهایی که
زیرساخت تصمیمهای عملیاتی
در سرتاسر شبکه مدیریتی کشور
است .اتخاذ تصمیمهای راهبردی
بد در این سطح ،احتراز از اتخاذ
تصمیمهای راهبردی مناسب و دچار شدن به سندرم
بیتصمیمی و اتخاذ تصمیمهای راهبردی با تاخیر
میتواند خسارات جبرانناپذیری بر کیفیت کشورداری
کشور وارد کند .فهم علل اتخاذ تصمیمهای راهبردی بد
و همینطور تداوم سندرم بیتصمیمی در عرصههای
کلیدی تصمیمگیری کشور و تحلیل و درک دایل
تاخیرات در تصمیمگیریهای ملی میتواند برای
ارتقاء کیفیت کشورداری مفید باشد.
پینوشتها
Email: hdanaee@modares.ac.ir
[ .]1اسمیت ،کوین بی ،اریمر ،کریستوفر دابلیو .)1392(.درامدی بر نظریه
خطمشیگذاری عمومی .تهران :نشر صفار.
[ .]2همان.
]3]. Hardaker, B, Fleming E, Lien, G. )2009(. How Should government
make risky policy decisions? Australian Journal of Public Administration,
68)3(: 256-271.
]4]. Harreveld,Frenk V.,Pligt,Joop,V.D.,Nordgern,L.)2008(.The
relativity of bad decisions: Social comparison as a means to alleviate
regret. British Journal of Social Psychology, 47)1(, 105-117.
]5]. Crew, L. )2014(. Why is Britain badly governed: Policy blunders
1980-2010, 5)1(: 4-9.
]6]. Kasdan,David O.)2018(.Toward behavioral public administration.
Internation Review of Administrative Sciences, 0)0( 1-17.
]7]. Sweeny,K., Melnyk, D., Miller,W., Shepperd, James A.)2010(.
Information Avoidance: Who, What, When, and Why. Review of
General Psychology, 14) 4(: 340-353.
]8]. Peter Bachrach,P., Baratz,Morton,S.)1392(.Decisions and
nondecisions:an analytical framework.The American Political Science
Review,57)3(:632-642.
]9]. Dahl, R. )1961(. Who Governs? Democracy and Power in an
American City. London: Yale University Press.
]10]. Rose, R. and Davies, P. )1994(. Inheritance in Public Policy:
Changing without Choice in Britain. London: Yale University Press.
]11]. Cobb, R. W, Ross, M. H. )1997(. Cultural strategies for agenda
denial. Lawrence: University of Kansas Press.
?]12]. Vilarr, Richard.N.)2016(.Deyad decisions-how long is too long
Journal of Hip Preservation Surgery 3) 3(: 169-170.
نتیجهگیری
کشورداری چیزی جز اتخاذ تصمیمهای مختلف در
شرایط مختلف نیست ،زیرا چارچوب حکمرانی کشور
قبل خطمشیای ملی بر رفتار ،گفتار و اندیشه
که از ِ
جامعه ساری و جاری میشود مستلزم لحظهلحظه
تصمیمگیری است .حاکمان متولی اتخاذ تصمیمهای
288
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
عدالت اجتماعی
در تعادل مثلث
قدرت ،ثروت ،قبیله
سیاست و اجتماع
یکبار میتوان حیات اجتماعی را مسیری ناگزیر برای
رفع مایحتاج دنیایی انسان تصور کرد و یکبار میتوان
حیات اجتماعی را بهترین سوهان برای شکل دادن به
تنه درخت انسانیت دانست .اگر اندیشه کنیم شاید
به این نکته برسیم که هیچ موجودی همچون انسان
در نقطه نهایت نیازمندی نیست و هیچ موجودی
همچون انسان ظرفیت پرش از قعر نیازمندی به اوج
دارایی را ندارد .یک قاشق ،زود پر میشود؛ اما یک دیگ
بزرگ ،بهراحتی پر نمیشود .انسان ،برای پرش ،نیازمند
دورخیز است و هر چه دورخیز بیشتری کند ،بیشتر
میپرد .اینکه انسان در حیات اجتماعی دنیا هبوط
کرده است ،عقبترین دورخیزی است که میتواند
داشته باشد .حال این انسان است که باید انتخاب
کند در قعر بماند و غوطهور شود یا اینکه مستمسکی
برای نجات بیابد و پرواز کند.
اقتگاد و مدیریت
محمدصادق ترابزاده جهرمی
پژوهشگر هسته عدالتپژوهی مرکز رشد
دانشجوی دکتری مدیریت دولتی دانشگاه امام صادق؟
انسان در استعاره تیر و کمان
قدرت ،ثروت و قبیله ،سه مولفه اساسن در ساخت یر
جامعه یستند
289
یصاختیاه تشگگن
انسان در جامعه ،یعنی در انتهای توان کمان برای
کشیدن تیر به سمت هــدف .انسان چنان ظرفیتی
دارد که برای سیر بینهایت ،با عمیقترین و سریعترین
حرکت ،نیازمند بزرگترین ظرفیت پرتاب به نام ابتائات
حیات اجتماعی دنیاست .انسان تنها ،انچنانی که
انسان اجتماعی میتواند ایثار و انفاق و جهاد و ...
داشته باشد ،ظرفیت ندارد .انسان نیازمند اجتماع
ً
است برای حیات؛ اما نه صرفا برای رفع حوایج دنیایی،
بلکه برای حرکت به سمت کمال و حیات متعالی.
جامعه ،انسان را به انتهای توان کمان کشیده است.
حال انسان است که باید سمت خود را مشخص سازد
و بر چله مستقر شود و خود را پرتاب کند .برای تقرب
انسان به هدف ،فقط یک راه وجود دارد که صراط
مستقیم اســت .استقامت بر این صــراط نیز حالت
اعتدالی است که فرد در ایههای مختلف و مراتب
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
حکومت وایت الهن ،معیشت متوازن و ایسجام اجتماعن،
سه رکن و مولفه ساخت یظام اجتماعن در ایدیشه اسامن
یستند .این سه را با سه عنوان «قدرت ،ثروت و قبیله» منتوان
متناظر دایست.
معیشت متوازن و انسجام اجتماعی ،سه رکن و مولفه
ساخت نظام اجتماعی در اندیشه اسامی هستند.
این سه را با سه عنوان «قدرت ،ثروت و قبیله» میتوان
متناظر دانست .این مولفهها چیستاند و مهمتر انکه
چه نسبتی با یکدیگر دارند؟
مختلف وجودی خویش باید بدان دست یابد تا به
صــراط مستقیم هدایت شــود .استقامت در صراط
مستقیم را «عدالت» گویند.
استقامت در صراط مستقیم
سوال این است که شکل زندگی اجتماعی انسان در
انطباق با کدام صراط مستقیم است؟ قوامیافتگی
حیات اجتماعی انسان به این است که کل انسان
و انسان کل ،بر مسیر قوامیافتگی قرار گیرد .حضور
انسان در اجتماع ،باید اجتماعی باشد ،نه اینکه
انسان بهصورت انفرادی در اجتماع حاضر باشد؛
چراکه قرار بود از انتهای کشش کمان ،عمیقترین
پرتاب را به خود ببیند .نمره قبولی کامل انسان در
قوامیافتگی ،به ایجاد ریل و ساختار اساسی عادانه
ً
اجتماع است ،نه اینکه صرفا کاه خویش را سفت
ُ
استقم َکما ام َ
َ
رت» []1
ِ
بچسبد تا باد نبرد .در کنار َ«و ِ
باید ریلگذاری استقامت صورت پذیرد تا کل انسان
َ َ َ
است ِقم کما
به مقام استقامت برسد .پس نیل به «ف
ُام َ
تاب َم َع َ
رت َو َمن َ
ک» [ ]2دستورکار اصلی حیات
ِ
فردی و اجتماعی است .در حقیقت موضوع ،تکامل
افراد اجتماعی است.
پس اقامه عدالت اجتماعی ،عبارت است از ساخت
نوعی نظام اجتماعی که ریل و کارخانه انسانسازی
است و فرد اجتماعی در ان به دنبال ظهور کامل انسان
کل است .انسان کل ،انسان در طول و عرض زمان است.
حال باید پرسشی را طرح کرد که این نظام اجتماعی
چه ارکان و مولفههایی دارد؟ حکومت وایت الهی،
ارکان ساخت یک جامعه
قدرت ،ثروت و قبیله سه مولفه اساسی ساخت هر
جامعه هستند .هر جامعه ،اجرم این سه مولفه را
بهنوعی سامان میدهد تا بتواند شکلی خاص از حیات
ً
اجتماعی را داشته باشد .قطعا هیچ جامعهای بدون
حکمرانی و تنظیم این سه رکن و مولفه ،توان استمرار
ندارد .قلب جامعه ،روابط بین انسانها و شیوه تعامات
ً
و رفتار انهاست .پیوندهای اجتماعی که معموا در
فرهنگ ان جامعه خود را بروز میدهند ،بنیادیترین ایه
اجتماع را شکل میدهند .جامعه با برشهای مختلف،
اجتماعات و سازمانهای غیررسمی را شکل میدهد.
خانواده و قبیله ،قدیمیترین اجتماعات بشری هستند
که ریشه در روابط خونی نسبی و سببی داشته و به
همین جهت از ابتدای شکلگیری اجتماعات انسانی
تا کنون خود را به نحوی حفظ یا بازتولید کردهاند؛ اما
این پیوندها و رفتارها باید در نسبت با اقتصاد جامعه
ً
شکل بگیرد .اساسا مال و ثروت است که ستون فقرات
اجتماعات را تشکیل میدهد؛ زیرا تداوم هر اجتماعی
به رفع نیازهای مادی اوست اما بهنحویکه پیوندها را
مخدوش نسازد .ازاینرو ،اقتصاد مبتنی بر پیوندهای
اجتماعی ساخته میشود و باید بشود .روابط اقتصادی
290
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
291
سیاست و اجتماع
در پیوندهای اجتماعی معنا خواهند داشت و نظام
اقتصادی به دنبال تقویت پیوندهای اجتماعی است.
در نهایت ،به یک نقطه کلیدی میرسیم :چه کسی
تصمیم میگیرد و چه کسی اعمال قدرت میکند که
پیوندهای اجتماعی و نظام اقتصادی بر چه سیاقی
حرکت کند؟ عنصر قدرت ،به لحاظ رتبه ،اخرین
رتبه در بین مولفههای اساسی ساخت جامعه است؛
اما به لحاظ زمانی ،اولین و متقدمترین مولفه ،قدرت
است که حکمرانی ساخت جامعه را به عهده دارد.
باید تعیین کرد چه کسانی و چه سازوکارهایی در چه
محدودهای مجاز به اعمال قدرت یا تصمیمگیری
هستند .در پرتو تعریف ساختارهای قدرت است که
میتوان در خصوص نظامهای اقتصادی و اجتماعات،
محلی برای گفتگو باز کرد .پس تشکیل حکومت،
ضامن تحقق نظامات اجتماعی-اقتصادی است؛
اما این نکته را نیز باید مدنظر قرار داد که در جوامع
پایدار ،قدرت ،برامده از نظام اقتصادی و اجتماعی
وحافظ ارزشهای اقتصادی و اجتماعی ان جامعه
ِ
است .در واقع ،در یک هرمنوتیک دوگانه از یکدیگر
یصاختیاه تشگگن
یاد میگیرند و یکدیگر را میسازند .هر مکتب فکری
که داعیه هدایت و راهبری بشر را دارد ،این سه را مورد
توجه قرار میدهد و نظامی خاص بین انان برقرار میسازد
که وجه ممیزه ان مکتب با سایر مکاتب خواهد بود.
مدخل فساد ،ظلم و انحراف جوامع نیز همین سه رکن
هستند .همواره قدرت ،ثروت یا پیوندهای اجتماعی
هستند که محمل ظلمهای ساختاری و اساسی در
جامعه قــرار میگیرند .هر نوع خدشه و نفوذ به این
ارکان ،یا برهم زدن این ارکان ،امکان تحقق عدالت
اجتماعی به نحو تام را سلب میکند .هر جا که قوه
عاقله اجتماعی این سه مولفه را توامان در کالبد جامعه
به تعادل رساند ،ان جامعه به قوامیافتگی و استقامت
در صراط مستقیم در ایه اجتماعی وارد شده است.
ازاینجهت است که در اندیشه اسامی حکومت،
اقتصاد و روابــط اجتماعی در قالب استقرار وایت
سیاسی الهی ،معیشت متوازن و انسجام اجتماعی
موضوعیت مییابد .این کالبد در کنار دمیده شدن
روح معنویت ،جان میگیرد و حرکت در مسیر تربیت
و تقرب الهی را میتواند جستجو کند.
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
ابتدا باید مهره قدرت را حرکت داد ،سپس یسبت بین ثروت
و قبیله را مششص کرد.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
صبغه معنویت بر مثلث سازنده اجتماع
معنویت ،روح ان کالبد است نه عضوی از کالبد؛ بنابراین
اضافه شدن معنویت به ارکان سازنده اجتماع ،مشابه
اضافه شدن برخی فعالیتها به برخی فعالیتهای
دیگر نیست بلکه از جنس تغییر شکل فعالیتها یا
تغییر شکل نظام ارتباطی فعالیتهاست .معنویت،
صبغه دیگری به این ارکان میدهد .ازاینروست که
معنویت اسام را باید در تکتک اعمال ،احکام و
تعامات مشروع جستجو کرد .نظام اقتصادی اسام،
پیوندهای اجتماعی و ساختار سیاسی ان همگی با
رنگ معنویت و توحید تعبیه میشوند .انچه در این
ایه از معنویت مقصود است ،تجلیات معنویت در
عرصه روابط و رفتارهای انسانی است که متناسب
بحث عدالت اجتماعی است؛ ضمن انکه ،عدالت
در تناظر با سایر سطوح معنویت نیز تعریف میشود.
نقطه اتصال ساختارهای جامعه با توحید ،وایتی است
که ضمن هدایت باطن عالم ،رسالت هدایت و امامت
امت را نیز بر عهده دارد تا ساختارسازی اجتماعی را
با عدالت تکوینی منطبق سازد .این وایت در عین
اینکه کتاب هدایت را به همراه دارد ،خود نیز میزان
اقامه عدل بوده و قائم بالقسط است .قانون عادانه
ِصرف ،بدون میزان حاضر و ناظر ،امکان تحقق تام
عدالت را فراهم نمیکند.
پس انچه ساختارهای قــدرت ،ثــروت و پیوندهای
اجتماعی را در عدالت اجتماعی اسام شکل میدهد،
معنویت و غایت توحیدی است که در تکتک اعمال،
رفتارها و روابط خود را متجلی میسازد .البته باید توجه
داشت که تطابق این ساختارها با فطرت و طبیعت
انسان نیز مدنظر است .ساختارهای اجتماعی عادانه،
بهنوعی فضا را برای انسان تمهید میکنند که طبیعت
و فطرت او ضمن پذیرش ساختارها به عمق معنایی
انها نیز التفات یابند و درگیر ظواهر نمانند.
جمعبندی
سه مهره کلیدی در بازی شطرنج جامعهسازی وجود
ً
دارد که اندیشههای مدعی راهبری انسان ،دائما در
حال بازتعریف انها و حکمرانی نسبت بینشان
هستند :قدرت ،ثروت و قبیله .عدالت اجتماعی
اسام نیز نظامسازی اجتماعی را بر محمل این سه
مهره دنبال میکند .وایت الهی ،معیشت متوازن و
تحکیم پیوندهای اجتماعی ،بهترین جنس این سه
مهره هستند .ابتدا باید مهره قدرت را حرکت داد،
سپس نسبت بین ثــروت و قبیله را مشخص کرد.
قبیله ،شاهمهرهای است که باید به انتهای بازی
برسد و ثروت و قدرت ،زمینهساز رسیدن ان به انتهای
بازی هستند .این بازی ،یک «بهترین راه» و «منطق
ُبرد» دارد که در «کتاب» امده است؛ اما برای رفتن،
نیاز به «امام» دارد.
پینوشتها
Email: Torabzadeh@isu.ac.ir
[ .]1ایه مبارکه 15سوره شوری
[ .]2ایه مبارکه 112سوره هود
292
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
دکتر محمدجواد رضائی
پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟
عضو هیئتعلمی دانشکده علوم انسانی دانشگاه شاهد
حوزه علمیه و تنظیمات حکمرانانه
293
فرینگ و ایدیشه
حوزه علمیه و دایشصاه موظفاید براه «مردم» و «دین
مردم» تاش کنند
سیاست و اجتماع
ََ
َ
«د ِم» بی «قدم»
قوای عاقله کشور
یصاختیاه تشگگن
در متون ادبی فارسی و حتی منابع اسامی به اموزههایی
ً
برمیخوریم که ظاهرا بهنوعی «سکوت»« ،مــدارا» و
حتی «گمنامی» توصیه میکنند .فضای حاکم بر این
توصیهها ان است که در مواردی که لزومی به ابراز نظر
نباشد ،اظهار فضل شایسته نیست .در برخی موارد نیز
ً
موضوع از جنبهای دیگر دیدهشده است؛ اینکه اساسا
برای در امان بودن از مواجهات غیراخاقی دیگران ،راه
«سکوت» و «تواضع» اتخاذ شود؛ چه انکه:
«انان که به کنج عافیت بنشستند
دندان سگ و دهان مردم بستند
کاغذ بدریدند و قلم بشکستند
وز دست زبان حرف گیران رستند» []1
در نگاه نخست اتخاذ چنین مواضعی توسط افراد یا
نهادهایی که نوعی «مرجعیت» یا «فراگیرندگی» دارند،
ازم به نظر میرسد؛ شاید ازاینروست که پیگیری
چنین مواضعی در برخی نهادها همچون «روحانیت»
میتواند تبدیل بهنوعی رویه شود .اگر هم برای چنین
ادعایی ،اظهارات صریحی برای استناد وجود نداشته
باشد ،ااقل در حال حاضر برداشت عموم مردم از نگاه
حاکم بر حوزه علمیه همین است؛ اینکه در نظر برخی
از فضای حوزه علمیه ،کمابیش میان «محترم بودن
حوزه علمیه» و «در کنج عافیت نشستن حوزه علمیه»
ارتباط وثیقی وجود دارد.
اما باید دقت داشت که توصیه به تواضع و سکوت-
همانند همه توصیهها و بایستگیهای اخاقی -محدود
به عرصه و گسترۀ خاصی هستند .حتی توجه ِصرف
به یک فضیلت اخاقی بدون توجه به سایر فضایل یا
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
ً
پیصیره «سکوت» در عرصهیایی که اساسا محل چنین
فضیلتمدارهیایی ییست ،منجر به بروز یوعن «عافیتطلبن»
و «محافظهکاره» خواید خد.
امورات جامعه مطلوب باشد و پیگیری بیشتر برای
اظهارنظر در این عرصهها موجب از بین رفتن «مقام
پدری» شود .اما چرا چنین باوری نادرست است؟
نکته اصلی انجاست که اگر اندک دقتی بر ساختار
حکمرانی در حوزههای مختلف «سیاسی»« ،اقتصادی»،
«معماری و شهرسازی» یا «تعلیم و تربیت» داشته
باشیم ،درمییابیم که موضوع اصلی در همهجا ،شیوه
ً
«توزیع حقوق» و «رفع تعارضات منافع» است .اساسا
حکمرانی حکومتها و تنظیمگری قواعد توسط ایشان،
ناظر به «توزیع حقوق» و «رفع تعارضات منافع» است.
بهعنوانمثال ،در حوزه سیاسی ،هرگونه ترتیباتی که اتخاذ
میشود به موضوعاتی چون «توزیع حق تصمیمگیری
راجع به شیوه توزیع درامدهای نفتی ،مالیاتی یا عوارض»
یا «تنظیم ترتیباتی بــرای داوری میان گفتمانهای
مختلف فرهنگی و سیاسی در عرصۀ ترویج عمومی»
برمیگردد .ترتیبات و تنظیمات مقرره در حوزه بانکداری
به مقواتی چون «تعیین افراد برخوردار از قدرت تصرف
در مال دیگران بهواسطۀ ایجاد و توزیع قدرت خلق پول
در بانک» و «تعیین سطح دسترسی طبقات مختلف
جامعه به تسهیات بانکی» برمیگردد ،تسهیاتی که
ً
طبیعتا برخورداری از ان ،خاستگاه بروز تعارضات
میان افراد مختلف جامعه است .ترتیبات اتخاذشده
در حوزه نفت و انفال درنهایت به موضوعاتی چون
«توزیع حق مشارکت در فرایند بهرهبرداری از نفت»،
«توزیع حق بهرهمندی از تجربه کشف و استخراج نفت
میان شرکتهای مختلف»« ،داوری نسبت به تمایل
شرکتهای مختلف پتروشیمی برای بهرهمندی اسانتر
از میعانات گازی» یا «تعیین شیوه بهرهمندی از منافع
بدون توجه به موضوع مورداستفاده ،میتواند به امری
ِ
نامطلوب تبدیل شود .پیگیری «سکوت» در عرصههایی
ً
که اساسا محل چنین فضیلتمداریهایی نیست،
منجر به بروز نوعی «عافیتطلبی» و «محافظهکاری»
خواهد شد.
در برخی موارد هم میتواند مصداقی از «ظلم» باشد.
برای تحلیل دقیقتر این موضوع باید کمی نسبت به
«حفظ موضع پدرانه» یا «از دست زبان برخی گریختن»
دقت نمود .بهواقع استدالهای به نفع «سکوت» و
«عافیتطلبی» تا چه انــدازه قابل اتکا هستند؟ ایا
«برخورداری از شان پدری» به معنای سکوت در برابر
ظلم است؟ ایا «در مظان تنفر برخی قرار نداشتن»
انقدر مهم است که بر «احقاق حق» یا «نهی از منکر»
ارجحیت دارد؟ در ادامه به نحو گذرا اشارهای به این
موضوع خواهد شد.
اینکه نهاد حوزه علمیه واجد مقام پدری در جامعه
ً
باشد ،اساسا نمیتواند به معنای «محترم بــودن از
تفکرات» باشد؛ هنگامیکه
منظر همه انسانها و
َ َ ْ ْ ْ َ ُ َّ َ
ک ُانوا بهِ َی ْس َت ْهز ُئونَ
ول ِالا
میدانیم «ما یا ِت ِیهم ِمن رس ٍ
ِ
ِ
(هیچ پیامبری برای هدایت انان نیامد مگر اینکه او
را استهزا میکردند :بخشی از ایه 36ســوره یس)»،
دیگر جایی برای پیگیری «اصل عافیتطلبی در هر
شرایطی» نخواهد بود.
شاید تا بدین جای ،موردپذیرش حوزویان قرار گیرد
که ایشان راضی به هرگونه سکوتی نیستند؛ اما مسئله
مهمتر ،به «میزان» دخالت و اظهارنظرشان در امور
جامعه برمیگردد .ممکن است به باور ایشان ،در حال
حاضر میزان اظهارنظر حوزه علمیه در تدبیر و تنظیم
294
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
295
سیاست و اجتماع
رودخانهها ،مراتع و جنگلها میان افراد مقیم در حاشیۀ
این منابع ،افراد مقیم در مرکز کشور و نسلهای اتی»
برمیگردد .سازوکارها و ساختارهای مربوط به بازار کار،
سیاستهای اشتغال یا استخدامهای دولتی بر «حق
نیروهای کار نسبت به ایجاد اتحادیه یا دادخواهی نسبت
به تعدی احتمالی کارفرماها»« ،حق کارفرما نسبت
به پایش تاش نیروی کار و کیفیت کاا یا خدمت
تولیدی»« ،حق فرزندان در برخورداری از تربیت متعالی
و انسجام خانوادگی»« ،حق همسران در برخورداری از
محیط خانوادگی کم تنش»« ،شیوه حل تعارض پدیدار
شده در یک فرد برای تحقق وظایف پدری و وظایف
شغلی» و «مواجهه با تعارضات موجود میان افراد برای
تصاحب موقعیتهای شغلی کممخاطره دولتی» موثر
است .ترتیبات و تنظیمات مقرره در حوزه معماری و
شهرسازی بر مقواتی چون «تسهیل یا دشوار نمودن
احقاق حقوق یا احکامی چون حق زندگی عفیفانه،
حق همسایگی یا حق بازی کودکان» و «تقویت کردن یا
از بین بردن تذکرات روزمرۀ انذاربخش یا بشارتبخش
مربوط به یاد خدا ،یاد مرگ و یاد مردم» تاثیر میگذارد.
ً
تنظیمات اتخاذ شده در حوزۀ تعلیم و تربیت اساسا
تعیین تکلیف راجع به «شیوه و میزان احقاق حق
مردم در بهرهمندی از کاای عمومی چون اموزش»،
یصاختیاه تشگگن
«داوری میان تمایل مکاتب و نظریات مختلف برای
سازی ایدۀ خویش» یا «حق بهرهمندی
ترویج و شبکه ِ
ّ
متعلمین از فراگیری علوم و فنون موردنیاز و مفید» است.
ازانجاکه در همۀ موارد فوق صحبت از «تعیین حق» و
«داوری میان تعارضات منافع» است و مواجهه با این
ً
موضوعات اساسا متکی بر نگاه ما نسبت به «خوبی و
بدی»« ،روایی و ناروایی»« ،عدالت و ظلم» یا ُ
«حسن
ُ
و قبح» است ،پرواضح خواهد بود که نقش اساسی
دراینبین ،از ِان مدعیان «اداره جامعه»« ،هدایت
انسان» یا «شناساگرهای خوبی و بدی» است.
چطور ممکن است در جامعه اسامی راجع به «حقوق
مــردم» و «شیوه رفع تعارض منافع» میان ایشان ،در
عرصههای مختلف ،تصمیمگیری شود اما حوزه علمیه
به نحو ّفعال و از موضعی دادخواهانه در انها مشارکت
نداشته باشد؟ مگر نه انکه ااقل از منظر زنده نگاهداشتن
امربهمعروف و نهی از منکر ،باید مواجهههای َفعالی
ُ
با امور جامعه صورت گیرد؟ مگر نه اینکه َ«ما ا ْع َمال
َ ْ ّ ُ ُّ َ َ َ ْ َ ُ َ َ َّ ْ َ َ ْ َ
ْ
وف َو
یل الل ِه ِعند الا ْم ِر ِبال َم ْع ُر ِ
َال َِب ِ ْر کله َا ْ و ال َِجهاد َّ فِی س ِب ْ َ ِ
ُ
َ
ّ
َ
ْ
ا ّلنه ِى َع ْن ال ُم ْنک ِر ِالا ک َنفثهٍ فِی بح ٍر ل ِج ٍ ّى (تمامکارهای
نیکو و جهاد در راه خدا ،برابر امربهمعروف و نهی از
منکر چونان قطرهای بر دریای ّمواج و پهناور است:
برگرفته از حکمت 374نهجالباغه)»؟ اگــر بیان
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
اختافنظرهای بنیادینی که در تعیین انواع حقوق و
مواجهه با تعارضات منافع در انواع نظریات و مکاتب
مختلف وجود دارد ساکت بود ،درحالیکه ،در عرصۀ
اجرا بهناچار یکی از این ایدهها باید پذیرفته شود؟ مگر
هستند
نه انکه انها که در نقش «پدر» برای جامعه ُ
باید به خود متذکر شوند که َ«م ْن َض َّی َع ُه ْال َا ْق َر ُب ا ِتیحَ
َ َْ
ل ُه الا ْب َع ُد (کسی را که نزدیکانش واگذارند ،بیگانه او را
پذیرا میگردد :حکمت 14نهجالباغه)»؟ خاصه انکه
بنا به ماهیتی که انواع سیاستگذاریها ،تنظیمگریها
ً
و برنامهریزیهای حکومتی دارنــد ،عما با «تعیین
حقوق» و «داوری تعارضات» مواجهیم؛ امــوری که
ااقل در لزوم اظهارنظر حوزه علمیه نسبت به انها
شکی وجود ندارد.
علی شریعتی -با همۀ انتقادات وارد بر افکارش -را
بپذیریم که «در انــزوا ،فیلسوف ،شاعر ،پارسا ،عابد
میتوان ساخت اما مسلمان نمیتوان ساخت [،2
ص ،»]47 .نگاهمان به احکام نیز متاثر خواهد شد:
«امربهمعروف و نهی از منکر نصیحت بابا به بچهها
نیست ... .امربهمعروف و نهی از منکر یعنی رسالت
فرد در سرنوشت جامعۀ خویش و مکتب اعتقادی که
به ان معتقد است [ ،2ص».]52 .
ایا نهاد حوزه و اساتید و دانشپژوهان حاضر در ان،
متوجه تفاوت شرایط قبل از «انقاب اسامی ایران» و
َّ
ُ
پسازان نیستند؟ مگر این حدیث از معلی بن خ َنیس
را نباید همواره به خود تذکر داد که به امام صادق؟
گفت :فدایت شــوم ،به یــاد ال فــان (بنیعباس) و
نعمتهایی که از انها بهرهمندند افتادم و با خود
گفتم اگر این حکومت به دست شما بود ما هم در
کنار شما زندگی خوبی داشتیم .فرمود :هیهات ای
ّ
معلی! ا گاه باش ،به خدا سوگند اگر چنین بود چیزی
َ
ُ
َ َ َ ّ
َ َ َ َّ
ْ َ
الن َهار» و «ل ْب َس الخ ِشن
«سی
«س َیاحه
جز ِ
اسه الل ْیل» و ِ
ْ َ ْ
َ
(پوشیدن لباس زبر)» و «اکل الج ِشب (خوردن غذای
نامطبوع)» در کار نبود ،ولی اکنون حکومت از دست
ما گرفتهشده است (اصول کافی ،حدیث دوم باب
،106کتاب حجت) .ایا «در کنج عافیت نشستن» یا
ّ
موجهی برای
«از دست زبان برخی گریختن» توجیه
حوزه علمیۀ شیعی است؟ چطور ممکن است راجع به
دانشگاه و مردم
ممکن است گفته شود که هرچند شاهد عدم ارتباط
وثیق نهاد حوزه علمیه در کشور با تنظیمات حکمرانانه
جامعه هستیم ،نهاد دانشگاه بهعنوان یکی دیگر از قوای
عاقله کشور ،این مهم را بر عهده دارد [ .]3حتی ممکن
ً
است گفته شود که اتفاقا نظام دانشگاهی ،ااقل مبتنی
بر برخی معیارها ،در رتبهبندیهای متعارف جهانی
از وضعیت خوبی برخوردار است []4؛ بااینوجود اما
میتوان ادعا کرد که زبان حال «مردم» به نهاد دانشگاه
چیز دیگری است:
296
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
سیاست و اجتماع
297
یصاختیاه تشگگن
َ
«ای انکه به اقبال تو در عالم نیست
گیرم که غمت نیست ،غم ما هم نیست»
نکته اصلی ان است که هرچند حضور دانشگاه در
عرصه تنظیم و تدبیر امور جامعه -به معنای تعیین
حقوق و شیوه داوری در تعارضات منافع -از حضور
حوزه علمیه پررنگتر است ،اما باید راجع به «زاویه
دیــد» و «مبنای حل مسئله» توسط دانشگاه تامل
بیشتری صورت گیرد.
وابسته به اولویتهای تحلیلیمان نسبت به ماهیت
و جایگاه دانشگاه میتوان مواردی چون «حل مسائل
جامعه» یا «درک حقایق عالم» را بهعنوان وظایف
نهاد دانشگاه تلقی کنیم؛ به نظر نگارنده در کنار همه
اهداف عنوانشده برای نهاد دانشگاه ،مهمترین
این
ِ
کارکرد نهاد دانشگاه «ایجاد و اشاعه گفتمانهایی
برای نظمبخشی خاصی به اذهان مردم جامعه» است.
دانشگاه پویا بهواسطه ارتباطگیری با جامعه و تمرکز
ِ
بر مسائل جامعه در حــوزههــای مختلف ،سعی در
ارائه چارچوبهای تحلیلی و حتی زاویه دیدهایی
برای مشاهده پدیدههاست .اگر به نهاد دانشگاه در
مغرب زمین نیز تاملی داشته باشیم درمییابیم که
«ترویج گفتمانهای ذیل مکاتب اخاقی و ارزشی
مغرب زمین»« ،اشاعه مباحثه و تولید ادبیات برای
مفاهیم مهم فرهنگی و حقوقی خویش» و «ایجاد
شهروند مطلوب غربی» از کارکردهای مهم این نهاد
ً
است؛ اساسا دانشگاهها و محافل علمی مهمترین
نهاد بسترساز ان چیزی هستند که بهعنوان «حکومت
بر پایه گفتگو» [ ]5ادعا میشود.
اگر از منظر فوق به جایگاه دانشگاه بنگریم ،کارکرد
«حل مسائل جامعه» نیز تحقق مییابد .دانشگاهی
را در نظر بگیرید که غالب دانشجویان و اساتید ان
در چارچوب ارزشی ،اخاقی و حقوقی خاصی به امور
اموزشی و پژوهشی مشغولاند؛ اگر رویکرد مزبور بهخوبی
در دانشجویان این دانشگاه نهادینه شود -بهنحویکه
مشاهده جهان پیرامون و شیوه تحلیلی ایشان بر پایه
ان رویکرد یا زاویه دید صورت پذیرد -طبیعی است که
ارائه راهحل از جانب انها نیز رنگ و بوی ان رویکردها
و گفتمانها را خواهد داشت .بسیار طبیعی خواهد بود
که دانشجویی را تصور کنیم که در دوران دانشجویی
بهطور مستقیم با موضوعاتی چون «اموزشوپرورش
عمومی» یا «حکمرانی نظام حملونقل» مواجه نشده
اما پس از فراغت از تحصیل و در مقام کارشناس ،به
ارائه راهحلهای بدیعی در ان حوزهها دست بزند که
البته متاثر از چارچوبهای و رویکردهای اموزش دیده
در دوران دانشجوییاش است.
گسترۀ تاثیرگذاری دانشگاه را نباید به پژوهشهای
اساتید یا تولید کارشناسان تخصصی در حوزههای
مختلف محدود نمود؛ جنبه اثرگذاری دانشاموختگانی
که در فضای علمی یا اجرایی مربوطه به رشتۀ خود
مشغول به فعالیت نیستند ،بسیار قابلتوجه است.
نگاه خاص،
دانشاموختهای که مبتنی بر یک نوع ِ
اموزشدیده و بنا به دایلی ،مشاغلی نامرتبط با رشته
ً
خود برمیگزیند یا اساسا شاغل نمیشود ،بهراحتی
اشاعه دهنده تحلیلها و رویکردهایی است که در
دورۀ تحصیلش فراگرفته است .همین فرد در مقام
همسر ،پدر ،مادر ،برادر و ...به ترویج ان تحلیلها
و رویکردها میپردازد؛ ازایــنرو ،نهاد دانشگاه افزون
بر یک «قوۀ عاقله» بهعنوان «قوه محرکه» کشور نیز به
ایفای نقش میپردازد.
با توجه به چنین اثرگذاری وسیعی که از دانشگاه شاهدیم،
بسیار مهم خواهد بود که «ارتباط دانشگاه با مسائل اصلی
و بحرانهای واقعی از منظر ارزشهای جامعه چیست؟»
بر این پایه ،هنگامی شاهد کژکارکردهای دانشگاه هستیم
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
ً
ینصامن خاید کژکارکردیاه دایشصاه یستیم که اساسا گفتمان
و زاویه دید ترویجخده از جایب دایشصاه تناسبن با «مسائل
مردم» و «ارزشیاه مردم جامعه» یداخته باخد .به دیصر بیان،
«زاویه دید یشبصان دایشصاین» و «مبناه حل مسئله توسط
دایشصاییان» مقواتن یستند که باید از «مردم» تاثیر بپذیرد.
ً
که اساسا گفتمان و زاویــه دید ترویجشده از جانب
دانشگاه تناسبی با «مسائل مردم» و «ارزشهای مردم
جامعه» نداشته باشد .به دیگر بیان« ،زاویه دید نخبگان
دانشگاهی» و «مبنای حل مسئله توسط دانشگاهیان»
مقواتی هستند که باید از «مردم» تاثیر بپذیرد.
الف) زدودن حجاب مشهورات زمایه
انسانها بهواسطه انواع محدودیتهای شناختی و
تحلیلی ،بسیار متکی به فضای حا کم بر ادبیات و
گفتمانهای موجود در زمان خویشاند .ازاینروست
که بهطور پیشفرض ،نسبت به معنا و دالتهای
بهرهگیری از برخی اصطاحات دقت ازم صورت
نمیگیرد .یکی از مهمترین اصطاحاتی کــه ازم
است با دقت بیشتری مورداستفاده و فهم قرار گیرد،
«ساینس »Science :است .این دستاورد بشری که در
زبان فارسی به «علم» ترجمه میشود ،دارای خاستگاه،
ابزارها و دالتهایی است که بعید میرسد معادل
«علم» در ادبیات اسامی باشد .هرچند در نگاه اول
تاماتی اینچنینی انتزاعی و فلسفی به نظر برسد اما
مشکل انجا رخ مینماید که با اتکا به جایگاه «علم»
در مـتــون دیـنــی و امــوزههــای اســامــی ،چــنــان تلقی
مقدسگونهای از «ساینس» ارائه میشود که جایگاهی
ّ
مدب ِر خبیر» در اذهان
«رب علیم
دلیل ِ
همعرض ِ
نافع ِ
ِ ِ
نوجوانان و جوانان مسلمان پیدا میکند .مشکل انجا
رخ مینماید که دستاوردهای نو به نوی این پدیده،
یعنی فرازوفرود نظریات و مکاتب «ساینتیستی» ،از
نظر علمای دانشگاهی مغفول مانده و دستاوردهای
ان را ناسخ برخی احکام و اموزههای اسامی تلقی
میکنند .یکی دیگر از واژههای بسیار مهم که به نظر
نگارنده موجبات بروز مشکات تحلیلی بسیاری را
برای فضای حوزوی و علمای دانشگاهی در حوزه
لزوم همقدم شدن با «مردم» و
«دین مردم» و لوازم ان
پرواضح است که از این نوشتار ،سپردن همه امور
جامعه به حوزۀ علمیه کنونی ،قابلبرداشت نیست.
همچنین بیاهمیت انگاشتن موضوعات و تکالیفی
چون «طهارت»« ،نماز» و «روزه» نیز منحرفترین تلقی
از منظور نویسنده است .انچه از این نوشتار برمیاید،
همراه شدن حوزه و دانشگاه بهعنوان قوای عاقله تدبیر و
تنظیم امورات کشور با «مردم» و «دین مردم» است .دم
گفتن ِصرف قوای عاقله کشور از «مردم»
زدن و سخن ِ
و «دین مردم» کافی نیست؛ انچه بایسته است ،گام
برداشتن و همراهی کردن واقعی است.
«قدم باید اندر طریقت نه َدم
که اصلی ندارد َدم بی قدم»
حرکت کردن و همراهی کردن قوای عاقله مدنظر با
ً
«مردم» و «دین مردم» ،نیازمند لوازمی است که حتما
برشمردن همۀ انها بهسادگی ممکن نیست ،اما برخی
از لوازم پیشنهادی ،که به نظر نگارنده کمتر موردتوجه
فضا و پژوهشگران است ،به شرح زیر ارائه میشود.
298
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
ب) از بین بردن تفکیک «فقایت-کارخناسن»
299
سیاست و اجتماع
تلقی رایج در محافل حوزوی و دانشگاهی ان است که
زعما و فضای حوزوی مسئولیت «استنباط احکام» و
علما و محققان دانشگاهی مسئولیت «تبیین مسائل»
و «مصداقیابی ناظر به احکام استخراجشده» را بر
عهدهدارند .هرچند نقد تفکیک میان «فقاهت» و
«کارشناسی» موضوعی است که از زوایای گونا گون
قابلبحث است ،اما در اینجا تبیینی ساده از چرایی
بــروز ایــن تفکیک و درنتیجه لــزوم از بین بــردن این
تفکیک ارائه میشود.
شاید بتوان گفت که قدرتمندترین تفکیک ذهنی که
هم میان مسلمانان و هم در مغرب زمین وجود داشته
و دارد ،تفکیک میان «هستها» و «بایدها»ست.
انکه این تفکیک را پذیرفته ،بر این باور است که هر
مقدار هم گزارههایی راجع به امور «هستیمند» ارائه
کنیم ،از مجموع همۀ این گزارهها یک الزام یا بایستگی
قابلاستخراج نیست .تفکیک «فقاهت» از «کارشناسی»
نیز برگرفته از تفکیک «بایدها» از «هستها»ست؛ گویی
حوزویان راجع به «خوبی»« ،بدی» یا همان «بایستگی»
امور صحبت میکنند و دانشگاهیان از روابطی که
میان پدیدهها وجود دارد؛ بنا بر چنین تقسیمکاری
میان «فقاهت» و «کارشناسی» ،بهعنوانمثال ،دین
تعیینکننده اهداف است و «ساینس» ،تعیینکننده
شیوه رسیدن به اهداف ،دین تعیینکننده میزان بهینه
فرینگ و ایدیشه
تدبیر و تنظیم امور جامعه فراهم اورده« ،عقل» است،
که البته در این مجال فرصت پرداخت به ان نیست.
یصاختیاه تشگگن
«فقر» و «ارامش» و «انتفاع» است و «ساینس» تعیینکننده
چگونگی استفاده از سیاستهای پولی ،سیاستهای
ارزی ،سیاستهای گمرکی و سیاستهای بازار کار
برای رسیدن به ان اهداف.
هرچند تفکیک «بایدها» از «هستها» و عملیاتی کردن
ان در عرصه تدبیر و تنظیم امور اجتماع ذیل دو عنوان
«فقاهت» و «کارشناسی» ،موجبات اسودگی فراوان و
کم کردن پیچیدگیهای ذهنی بسیاری میشود ،اما
ً
دقیقا مشکل «حکمرانی غیراسامی مسلمانان» همین
است؛ مشکل اصلی ان است که حتی هم اگر بپذیریم
که میان «بایدها» و «هستها» در عوالم نظری و فلسفی
تفاوت وجود دارد ،ان تفکیک در عرصههای کاری و
پژوهشی «حوزه علمیه» و «دانشگاه» قابل تطبیق نیست.
ً
اتفاقا دانشگاه و محصواتی که در ان وجود دارد ،و
بهطور خاص علوم اجتماعی ،تنها راجع به «هستها»
صحبت نمیکنند .پیچیدهتر ان است که هرچند
در ظاهر راجــع به «هستها» صحبت میکنند اما
در باطن با پذیرش «بایدها»یی به تبیین منظور خود
میپردازند .بهاینترتیب ،باید دانست که در علوم
اجتماعی و باز بهطور خاص در علم اقتصاد ،تحلیلها
و تبیینها -حتی انها که بهظاهر با افعال اخباری
گزارش میشوند -در پس خود مشحون از گزارههای
هنجاری و بایستگیها هستند.
کوتاهسخن انکه تفکیک «فقاهت» و «کارشناسی» کاه
گشاد شاراتانیزم «ساینتیستی» بر سر مردم و حوزویان
است ،چراکه کار ساینتیستی و کارشناسی در دل خود
اقتگاد و مدیریت
یرچند تفکیک «بایدیا» از «یستیا» و عملیاتن کردن ان در
عرصه تدبیر و تنظیم امور اجتماع ذیل دو عنوان «فقایت» و
«کارخناسن» ،موجبات اسودگن فراوان و کم کردن پیچیدگنیاه
ً
ذینن بسیاره منخود ،اما دقیقا مشکل «حکمراین غیراسامن
مسلمایان» یمین است.
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
دینی»« ،دیگر دانشگاهیان»،
«کارشناسان»« ،مردم» و حتی
«نوجوانان» را قانع سازد .در
این مرحله است که بخش
مهمی از همراهی با مردم و
دلنگرانی نسبت به ایشان
واجد انواع موضعگیریهای
هنجاری و اخاقی است.
شایانذکر است که معنای
نتیجهگیری فوق ان نیست
دانشگاهی
که همه عالمان
ِ
عــلــوم اجتماعی ملتفت
بروز چنین واقعهای هستند؛ این مقولهای است که
به نظر میرسد برای اکثریت مشغولین به فعالیتهای
دانشگاهی نیز اشـکــار نیست .همچنین معنای
ً
مطالب فوق ان نیست که دانشگاهیان فورا دست
از پژوهشهای خویش بکشند ،بلکه بدان معناست
که ااقل هر عا ِلم دانشگاهی که به مشاهده پدیدهها
و تحلیل مسائل میپردازد ،هنجارها و بایستگیهای
ملفوف در تحلیلهای خویش را تصریح نماید.
قابل حصول است.
نتیجه نهایی انکــه حــوزه علمیه و دانشگاه بنا به
ای
مسئولیت شرعی ،اخاقی ،اجتماعی یا حرفه ِ
خویش موظفاند برای «مردم» و «دین مردم» تاش
کنند .اگر این دو نهاد از منظر «مردم» یا حا کمیت،
نقش قوای عاقله تدبیر و تنظیم امور جامعه را بر عهده
دارند -یا به بیان دقیقتر مردم این جایگاه را به ایشان
دادهاند -باید ملتزم به لوازم ان نیز باشند؛ هرچند رفع
موانع برای بروز چنین همراهی نیازمند لوازم بسیاری
است اما به نظر نگارنده« ،زدودن حجاب مشهورات
زمانه»« ،از بین بردن تفکیک فقاهت-کارشناسی»
و «بازبینی و بازنویسی قواعد تدبیر جامعه مبتنی بر
تعیین حق و مواجهه با تعارضات منافع» از مهمترین
این لوازم است.
یصاختیاه تشگگن
ج) بازبینن و بازیویسن قواعد تدبیر جامعه مبتنن
بر «تعیین حق» و «مواجهه با تعارضات منافع»
یکی از لوازم مهم همقدمی علما و دانشمندان با «مردم»
و «دین مردم» ،نگریستن دقیق به همه امور مربوط به
عرصه پژوهشیشان از منظر «حقوقی که در ان عرصه
ایجاد یا توزیعشده»« ،انواع تعارضات منافعی که در
ان عرصه وجود داشته» و نیز «شیوه مواجهه کنونی با
پژوهشگر مورد نظر-
ان تعارضات» است .پسازانکه
ِ
البته بهزعم خویش -به شناخت دقیقی ازنظر «حقوق
تعیینشده» و «انواع تعارضات منافع یا تعارضات حق
قابلتصور» دستیافت ،نوبت به بازنویسی ترتیبات و
تنظیمات حاکم بر ان مسئله یا پدیده است .تا بدین
جا پس از درک ماهیت موضوع موردنظر ،باید به نحوی
از انحاء و متکی بر اموزههای اسامی در پی ارائه راهکار
عــادانــه بــرو یــم .پــرواضــح اســت که هنوز مسئولیت
مهم دیگری برای این محققان وجود دارد و ان ّ
موجه
نمودن پیشنهادهای خویش با هر انچه «دیگر عالمان
پینوشتها
Email: mjrezaei@shahed.ac.ir
این نوشتار ،نخستین بار در شماره دوم نشریه «عدالت اجتماعی» (منتشرشده
در پاییز ،)1397متعلق به هسته «عدالتپژوهی» مرکز رشد دانشگاه امام
صادق؟ ،منتشر گردیده است.
[ .]1منظومات موجود در این نوشتار برگرفته از اشعار سعدی است.
[ .]2شریعتی ،علی (بیتا) ،ما و اقبال ،تهران :حسینه ارشاد.
[ .]3این اصطاح برگرفته از تعبیر مقام معظم رهبری است؛ «...یکی از مرا کز
مهم تربیت قوهی عاقلهی کشور ،دانشگاه است ... .هیچ کشوری بدون وجود
یک قوهی عاقله ،قابل اداره و قابل پیشرفت نیست (بیانات رهبری در دیدار
جمعی از اساتید و پژوهشگران ،خردادماه ».)1397
[ .]۴بر اساس نتایج مطالعۀ زیر ،کشور ما در سال 201۶میادی ،به رتبه
هجدهم تولید اسناد علمی دنیا دست یافته است؛
صبوری ،علیا کبر ( ،)139۶اسناد علمی ایران در سال ،201۶نشاء علم ،سال
،7شماره ،2صص.79-72 .
]5]. Government by Discussion
300
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
عکسی از قبل انقاب
فرینگ و ایدیشه
شیرینی خطرناک
ِ
برای مدیران انقابی
سیاست و اجتماع
صبر مردم به سر امده بود .زندگی فوق اشرافی شاه و
دربار در مقابل چشم مردم زجرکشیده و مستضعف به
نمایش گذاشته میشد .دهها و بلکه صدها میلیون
دار از دارایــیهــای کشور ،صــرف جشنهای 2500
ساله شد .شاه یک عیاش بهتماممعنا بود و مست
دنیا و لذتطلبی از ان .او بخش زیادی از عیاشیها
و ریختوپاشها و زندگی اشرافی خود را از چشم مردم
پنهان نمیکرد .مانور تجمل و اشرافیگری ،جزئی از
زندگی شاه ایران بود .اگرچه تماشای نمایش برای مردم
بسیار سخت و غیرقابلتحمل بود ،اما شاه هیچگاه
چنین رفتاری را زشت و ناپسند نمیدانست .او خود
را مالک کشور و سرمایههای ان میدانست و هرگونه
که میخواست اموال مردم را هزینه میکرد و از اظهار
و ابراز ان هیچ ابایی نداشت.
اقتگاد و مدیریت
دکتر سعید مسعودی پور
پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟
دانشاموخته دکتری رشته بازاریابی دانشگاه ازاد اسامی
عکسی از یکسالگی انقاب
رایکار حل مسئله دییاطلبن مسئوان ،افزایش ریسک
پذیرش مسئولیتیاه دولتن است
301
یصاختیاه تشگگن
زمان سپری شد تا زمان تاریخی «قیام» فرا رسید .مردم،
شاه را پایین کشیدند و او را سرنگون کردند .شور و
اشتیاق وصفناشدنی برای مردمی که طعم سختی
را چشیدهاند ،پدید امــد .رهبران انقاب نیز تشنه
برپایی حکومتی بودند شبیه حکومت امیرالمومنین،
که در ان حاکمان و مدیران نهتنها بااتر از مردم زندگی
نمیکنند؛ بلکه همسطح و همتراز ضعیفترین انها
هستند .انها جز خدمت به خلق خدا که رضایت
خدا در ان است ،هدف دیگری را در سر نداشتند.
قبول مسئولیت ،یعنی سختی دادن به جسم و جان و
گذشتن از خوشیها و راحتیهای دنیا برای مردم .این
ارزش محوری و اصلی در سبک مدیریتی انقابی در
اذهان مردم و بسیاری از انقابیون بود .اوایل انقاب
هم بر همین مبنا ،حکومت و اداره ان شکل گرفت.
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
عدم فهم و باور به اصول اسامن
و ایقابی یسبت به موضوع
مسئولیت در برخن از مدیران و
وجود رخنه و ضعف در ساختار
کشور که فرصت منفعتطلبن را
فرایم کرده است ،دو علت اصلن
خکلگیره وضعیت موجود
است.
رئیسجمهور در صف نانوایی در
کنار مردم میایستاد و نان میخرید و
سفره او هماندازه سفره مردم عادی باز
میشد .اگرچه ممکن بود مدیرانی هم
باشند که زندگی مرفهانه و متفاوت از
توده مردم داشته باشند ،اما هیچگاه
ان را در جلوی تریبونها و رسانهها
افشا نمیکردند و هـمــواره تــاش میکردند صورتی
سادهزیستانه از زندگی خود به مردم ارائه کنند .چراکه
ً
اساسا زندگی تجملی و اشرافی مدیران ،برای مردم و
جامعه قابلپذیرش نبود و جامعه ان را بهشدت پس
میزد .این تصویر نخست از انقاب ،تصویری است
که مرتب و مکرر باید یاداوری شود و با شرایط موجود
مقایسه شود.
در 12بهمن ،57راننده خودرو امام
بود .در مورد نقش خود در تشکیل سپاه
پاسداران انقاب اسامی اینطور گفته
بود که اگر 5یا 10نفر در تشکیل سپاه
نقش داشته باشند ،یکی از انها من
هستم .بعد از سپاه ،رئیس بنیاد مستضعفان انقاب
شد که هدف اصلی ان خدمترسانی به مستضعفین
و پابرهنگان بود .اما درست پس از چهار دهه از عمر
انقاب اسامی در برنامه زنده تلویزیونی حضور مییابد
و باوجود داشتن منزل و ماشین انچنانی ،سطح زندگی
خود را متوسط میداند! او خودروی شخصی خود را
لکسوس معرفی میکند و دلیل داشتن ان را سفرهای
خــارج از تهران معرفی کــرده و داشتن این ماشین را
بــرای زندگی خود ازم میداند .او از حقوق نجومی
19میلیون تومانی مدیران دفاع میکند و در پاسخ به
اعتراض مجری برنامه میگوید :شما که طرفدار نگرش
کمونیستی نیستی؟
عکسی از چهلسالگی انقاب
یصاختیاه تشگگن
اندیشیدن و تفکر برای رسیدن به
راهحل را فراهم خواهد کرد:
اما ...بعد از چند دهه ،ماجرا شکل دیگری به خود
ً
گرفت .عکس دوم پس از چهل ســال ،کاما تغییر
پیداکرده و هیچ شباهتی با تصویر اول ندارد .برخی
از مدیران و مسئولین باسابقه که از اول انقاب در
مبارزات حضور داشتند ،پس از ثبات و استقرار در
جمهوری اسامی جور دیگری رفتار کردند .افرادی که
نهتنها زندگی ا کچری و اشرافی و دستمزدهای نجومی
خود را انگ و ننگ نمیدانند ،بلکه بدون ترس و واهمه
ان را در جلوی دوربین و رسانهها جار میزنند و ان را
طبیعی و البته حق خود میدانند! تا جایی که به نظر
میرسد انها مشغول سهمخواهی از سفره انقاب
هستند و انگار تمام تاشهای انها در اول انقاب
برای همین لقمههای چرب بوده است! بازخوانی و
تحلیل نمونهای از مصادیق این پدیده عجیب ،فرصت
مشکل کجاست؟
یکی از مهمترین و اصلیترین مسائل کشور ،پرداختن
به مسئله سبک زندگی مدیران دولتی است .عدم فهم
و باور به اصول اسامی و انقابی نسبت به موضوع
مسئولیت در برخی از مدیران و وجود رخنه و ضعف
در ساختار کشور که فرصت منفعتطلبی را فراهم
کــرده اســت ،دو علت اصلی شکلگیری وضعیت
موجود است .مادیگرایی و دنیاطلبی ،بای جان
مــدیــران دولتی شــده اســت .شیرینی دنیا ز یــر زبان
برخی از مدیران دولتی به حدی مزه کرده است که
ارمــان اول انقاب و خوندلهای خــورده شده برای
302
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
هشدار معصومین در مورد دنیاطلبی
موضوع دنیاطلبی ،خطر جدی در جامعه اسامی است.
در روایات متعددی از پیامبر گرامی اسام ،نگرانیهای
ایشان در خصوص امت اسام پس از ایشان ،نقلشده
است .مروری بر فهرست این موضوعات نشان میدهد
که حرص و طمع دنیاخواهی و دنیادوستی ،ازجمله
موضوعاتی است که «حضرت رسول ا کــرم؟» ،در
خصوص انها به امت اسام هشدار فرمودهاند:
در روایتی بیشترین چیزی که حضرت رسول درخصوص امتشان نگرانی داشتند ،تبعیت از هوای
نفس و ارزوهای مادی طوانی داشتن است .چراکه
هواپرستی باعث بازداشتن انسان از مسیر حق
میشود و ارزوی طوانی داشتن منجر به َ فراموشی
َ َ
ُ َ
َ ْ َ
؟ِ :ا ّن اخ َوف َما
اخرت میشود :قال َر ُسول ا ّلل ِه
َ َ ُ َ َ ُ َّ َ ْ َ َ َ ُ ُ ْ َ َ َ َّ ْ َ َ َ ّ َُ
اخاف علی ام ِتى الهوى و طول الام ِل اما الهوى ف ِانه
303
سیاست و اجتماع
ان را از یاد بردهاند« .وسوسه مال و مقام و ریاست،
حتی در علویترین حکومت تاریخ یعنی حکومت
خود حضرت امیرالمومنین؟ کسانی را لغزاند ،پس
خطر بروز این تهدید در جمهوری اسامی هم که روزی
مدیران و مسئوانش مسابقه زهد انقابی و سادهزیستی
میدادند ،هرگز بعید نبوده و نیست]1[ ».
یصاختیاه تشگگن
ْ َ
ُّ َ ْ ّ َ َ ُ ُ ْ َ َ ْ
اخ َره ]2[ ...
َی ُصد ع ِن ال َح ِق َو ا ّما طول الا َم ِل ف ُین ِسى ال ِ
و در ادامه این روایت حضرت میفرمایند که برای
دنیا و اخرت فرزندانی است؛ تاش کنید فرزند
اخرت باشید و نه فرزند دنیا .خطر دنیاطلبی و
دنیادوستی برای هر انسانی وجود دارد.
در روای ــات حــب دنیا و حــب ر یــاســت ازجملهاولین چیزهایی که بهوسیله ان نافرمانی َخدا
َ َ
َ َ
ُ َ
شد ،معرفیشده است .قال َر ُسول ا ّلل ِه؟ ِا ّن ا َّول
ٌّ
ُ ْ
َ َ
َما ُع ِص َى ا ّلل ُه َع ّز َو َج َّل ِبهِ ِست ُح ُب ّالدن َیا َو ُح ُّب
َ
َ
الن ْوم َو ُح ُّب َّ
ُ ّ
ُ ّ
الر َئ َ
ّ
الر َاحهِ
ام َو ُح ّب ِ
اسهِ َو ُح ّب الط َع ِ
َ ِ ُ ُّ َّ
النس ِاء]3[ .
و حب ِ
در روایت دیگری امده است که گناهی است کهفرزند ادم گرفتارش شد ،ان هنگام که برادرش
را به خاطر حسادت کشت؛ از حسد چند چیز
منشعب میشود :دوستی زنــان ،دوستی دنیا،
دوستی ریاست ،دوستی راحتی ،دوستی سخن
ً
گفتن ،دوستی مقام و دوستی ثــروت که جمعا
هفت خصلت میشود و تمام انها در دوستی
دنیا جمعاند]4[ .
این خطر دنیادوستی برای مدیران و حاکمان بسیارها ککنندهتر و کشندهتر است؛ چراکه عملکرد
انها تاثیرات اجتماعی گسترده مکانی و زمانی
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
همراه خواهد
و موضوعی به
َ َ
ّ َ َ ُ ََ
ُداشتَ :و قال؟ِ :انِی اخاف علی
َ
ََ َ ً َّ
ا َّم ِتى ِم ْن َب ْع ِدی ثلاثه َزله َع ِال ٍم َو
ْ
َ
ُحک َم َج ِائ ٍر َو َه ًوى ُم ّت َب ٌع]5[ .
با دنیاطلبی مسئولین
چه باید کرد؟
بهییچوجه در سطح مدیران و
حاکمانجامعهاسامنیمنتوان
با توصیهیاه اخاقن و سفارش
انیا به مراقبتیاه خشگن در
امایت سپرده
حفظ بیتالمال و ِ
خده ،اقدام به اصاح معضل
دییاطلبن ایان کرد.
دولتی است .فراهم شدن فرصت
سوءاستفاده که ناشی از دسترسی
به اطاعات ،اختیارات مدیران در
عزل و نصب و قدرت ابیگری و
فشار و ...است ،از دیگر موضوعاتی
است که منجر به افزایش جذابیت
پستهای دولتی در کشور شده است .از سوی دیگر
پاسخگویی مدیران دولتی در حد بسیار پایینی است تا
ً
جایی که عما میتوان گفت که غالب مدیران دولتی
در ایران هیچگاه به خاطر تصمیمات اشتباهی که
اخذ کردهاند و یا کارهای زیانباری که انجام دادهاند،
مواخذه و بازخواست نمیشود.
راه ـکــار حــل ایــن مسئله ،افــزایــش ر یـســک پذیرش
مسئولیتهای دولتی است .موضوعی که در سیره
نیز میتوان شواهد متقنی برای ان یافت .پستهای
دولتی نباید امتیازات و مزایای چشمگیری داشته
باشند؛ اختیارات مدیران دولتی باید در چارچوب قانون
و بهدوراز هرگونه ابیگری و اهرم فشار بر موضوعات و
نهادهای دیگر تعریف شود .کنترل و نظارت بر مدیران
دولتی بهتناسب سطح مدیریتی انها باید افزایش یابد.
انها باید پاسخگوی عملکرد خود باشند و تصمیمات
و اثــرات انهــا مــورد ارزشیابی قــرار گیرد .بهطورکلی
جذابیتهای مادی و مالی پستهای دولتی در حدی
باید باشد که تنها افرادی که میل واقعی برای خدمت
دارند ،پیشقدم شوند.
مسئله دنیاطلبی و دنیاخواهی انسان ،یک مسئله
اخاقی و رفتاری است .بیرون کردن حب دنیا از دل،
نیازمند به ممارست و قرار دادن دل در معرض وعظ و
پند است .یاد مرگ و قیامت ،مهمترین و اصلیترین
عاملی است که میتواند حب دنیا را از جان ادمی بیرون
کند .توصیههای اخاقی و دینی ،یک راهکار عمومی
و کلی برای مقابله با دنیاطلبی در جامعه دینی است؛
اما بههیچوجه در سطح مدیران و حا کمان جامعه
اسامی نمیتوان با توصیههای اخاقی و سفارش
انها به مراقبتهای شخصی در حفظ بیتالمال و
امانت سپردهشده ،اقدام به اصاح معضل گفتهشده
ِ
کرد .به عبارت بهتر راهحل مواظبت از مسئولین دولتی
و حکومتی از خطر دنیادوستی ،بههیچوجه محدود
و منحصر به توصیههای اخاقی نباید باشد .اگرچه
خودسازی مدیران و تقوای انها شرط ازم برای شیفته
نشدن به پست و دنیا است ،اما در نظام سازی دینی
بههیچوجه این موضوع نمیتواند نتایج مطلوب را به
همراه داشته باشد .تغییرات نگرشی و بینشی اتفاق
افتاده در مدیران اوایل انقاب ،مهمترین دلیل تجربی
بر این ادعا است.
پستها و مسئولیتهای دولتی از جذابیتهای فراوانی
برخوردار است ،تا جایی که ممکن است انگیزه مدیران
و مسئوان را تحت تاثیر قرار دهد .حقوق و دستمزد
بارزترین و اشکارترین جذابیت در بسیاری از پستهای
پینوشتها
Email: s.masoodipoor1@gmail.com
[ .]1پیام مقام معظم رهبری به مناسب چهلسالگی انقاب در .1397/11/2۴
[ .]2الخصال ،جلد ،1صفحه .51
[ .]3الکافی ،جلد ،2صفحه .289
[ .]۴الکافی جلد ،3صفحه .771
[ .]5مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ،جلد ،17صفحه .358
304
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
رامین مالک
پژوهشگر حلقه جرمشناسی مرکز رشد
دانشاموخته کارشناسی ارشد رشته حقوق دانشگاه امام صادق؟
فرینگ و ایدیشه
بزرگترین سیاست کایش جمعیت کیفره در کشور ،به
سبک بشتازمایی در حال عملن خدن است
305
یصاختیاه تشگگن
در جامعهای که داشتن برخی چیزهای حداقلی به یک
رویا تبدیل میشود ،برای تبلیغ یک محصول ،درنظرگرفتن
یک واحد اپارتمان برای خریداران خوششانس ان
محصول و یا در نظر گرفتن یک دستگاه خودرو برای
خریداران خوششانس ،یکی از بهترینهای ابزارهای
تبلیغی محسوب خواهد شد.
این روزها وقتی صبح از خواب بیدار میشوید ،اگر
از طرفداران رادیو باشید با باز کردن رادیو با تبلیغات
ستاره مربعها و هــزاران جوایز ارزنــده صبح دلانگیز
خود را شروع کرده؛ هنگام رفتن به محل کار ،البته اگر
شما نیز جزو افراد خوششانس جامعه باشید که دارای
شغلی هستند ،در بیلبوردهای بزرگ شهری و نیز در
طول روز در روزنامهها ،پیامهای تبلیغاتی ،تلویزیون و
در یککام در تبلیغات مربوط به محصوات مختلف
از انواع مختلفی از ستاره مربعها و قرعهکشیها اشنا
میشوید ،حتی در شبکه پویا و یا مسابقات تلویزیونی.
اما اینهمه تبلیغ روی شانس و خوششانس بودن و
ً
برنده شدن دقیقا در حال رقم زدن چه اتفاقی در فضای
عمومی کشور است؟
سیاست و اجتماع
جدال بختازمایی
ِ
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
ً
یزینهیاه یصهداره ،بعضا
ب ــهگ ــوی ــهاه اس ــت ک ــه اگ ــر ان
یزینهاه که براه یک فرد زیداین
ً
خده است ،قبا به خود طرف
داده منخد ،خاید به ارتکاب
جــرم و زیداین خــدن ییز روه
یمناورد.
هدف اساسی قوه قضائیه ،کاهش
جمعیت کیفری است.
.1جرمزدایی
اگر بخواهیم خیلی واضح بگوییم که این عبارت به
چه معناست باید بگوییم یعنی رفتاری که تا دیروز
جرم تلقی میشد ،امروز دیگر ان را جرم نمیدانیم؛ در
نتیجه بهتبع دیگر کیفری نیز متوجه مرتکب ان رفتار
نخواهد بود .با یک مثال شاید بتوان خیلی راحت
این مسئله را نشان داد .اقــای الــف ،که ورشکسته
شده است و دیگر مالی بــرای وی نمانده ،به دلیل
ترک کــردن خانواده تبدیل به یک بیخانمان شده
و شبها را در خیابان میگذرد ،چند روزی است
غذایی نخورده است و از فرط گرسنگی ،در تاریخ 20
مهرماه 97اقدام به برداشتن یک عدد ساندویچ سرد
از سوپرمارکت میکند که در دوربین مداربسته نیز این
رفتار وی ثبت میشود .این برداشتن ساندویچ سرقت
محسوب میشود و با رعایت جمیع شرایط توسط
قاضی محترم با مجازاتی روبرو خواهد شد .سیستم
کیفری کشور ،در راستای کاهش جمعیت کیفری به
این نتیجه میرسد که از برخی جرائم خرد که زندانیان
زیادی را نیز در زندان دارد ،جرمزدایی کرده و ان را جرم
نداند؛ یکی از این جرائم سرقت از فروشگاهها تا سقف
30هزار تومان است .در نتیجه اقای ب که در تاریخ
13فروردین 98اقدام به برداشتن یک بطری نوشابه
کرده است ،دیگر جرمی را مرتکب نشده و صرفا باید
نوشابه یا مبلغ ان را بازگرداند.
رئیس جدید قوه قضائیه در بیانات اخیر خود ،روی
مسئله کاهش جمعیت کیفری که یکی از اصلیترین
معضات سیستم جنایی کشور نیز است ،تا کید زیادی
را داشتهاند .حجم زیاد جرائم ارتکابی و بهتبع حکم
به حبس که مجازات غالب قانون مجازات اسامی
است ،منجر به ان شده است که با رقم باای زندانیانی
روبرو شویم که هزینههای سرساماور نگهداری انها
ازیکطرف و تبدیلشدن زندان به «مدرسه جرم» از
طرف دیگر ،کشور را ،در یک چرخه تولید جرم و مجرم
ً
گرفتار کرده است .هزینههای نگهداری ،بعضا بهگونهای
است که اگر ان هزینهای که برای یک فرد زندانی شده
ً
است ،قبا به خود طرف داده میشد ،شاید به ارتکاب
جرم و زندانی شدن نیز روی نمیاورد.
این برنامه مهم ،با حجم باای عفوی که به مناسبت
چهلسالگی انقاب اسامی صورت گرفت و نیز عفوهای
بعدی ،نشان از اهتمام ویژه سیاست کیفری جدید
حاکم بر قوه قضائیه دارد .اما سوالی که مطرح میشود
این است که قرار است کاهش جمعیت کیفری چگونه
عملی شود؟ در پاسخ به این سوال ،کلیدواژههایی چون
جرمزدایی ،حبسزدایی ،جایگزینهای حبس و ...در
مسئولین امر به چشم میخورد ،اما این مفاهیم
بیانات
ِ
در واقع نشاندهنده کدام معنا و رویکرد هستند؟
306
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
.2حبسزدایی
اما در فرمول حبسزدایی عنوان مجرمانه در یک رفتار
از بین نمیرود بلکه واکنش ما نسبت به ان رفتار از
307
سیاست و اجتماع
هدف از بیان این مثال این بود که وقتی در جرمانگاری
معیار و مبنای درستی نباشد و از منظر قانون مجازات
اسامی جمهوری اسامی ایران ،جرم ان رفتاری است
که در قانون برای ان مجازات تعیین شده است؛ یعنی
اینکه اگر یک رفتار متناسب با مبانی شما از نظر اخاقی
قبیح بوده ،دارای ضرر اجتماعی بوده و تنفر اجتماعی
را نیز به دنبال دارد؛ اما توسط قانون جرم تعیین نشده
است ،نمیتوان نسبت به ان رفتار واکنشی نشان داد.
این یعنی خوبی و بدی یک رفتار ،بسته به این دارد
که توسط قانون بد تلقی شده باشد یا نه.
این تعریف ،یک تعریف پوزیتیویستی غلط است که
در سالیان متوالی ،چون عاجز از تعریف درست جرم
ً
بودهاند ،صرفا به تکرار این تعریف در قوانین کشورهای
مختلف بسنده کردهاند .در چنین فضایی است که
رفتاری میتواند تا دیروز جرم باشد ولی از امروز دیگر
ً
جرم نبوده و اتفاقا به حل مشکل تعداد زندانیان کشور
نیز کمک کند.
اما یک سوال :فرق اقای الف و ب در چه بوده که یکی
زندانی شده و دیگری وارد سیستم کیفری نمیشود؟
در پاسخ شاید بگوییم که اقای ب خوششانس بوده و
مادرش سر نماز وی را دعا کرده است که شامل لطف
حکومت اسامی شده و رفتارش جرم دانسته نشده
است و شاید هم جزو برندگان خوششانس قوه قضائیه
یصاختیاه تشگگن
بوده است که با شمارهگیری *جرمزدایی #توانسته خود
را از بند مجرمیت و به حبس افتادن نجات دهد.
پاسخ نگارنده به قاعدهای مثل جرمزدایی این است
ً
که اگر رفتاری واقعا بد است که باید دارای عنوان
مجرمانه تلقی شود ،چرا یک روز جرم دانسته شود و
روز دیگر نه؟ در این صورت ،پاسخ سیستم قضایی
به انهایی که به خاطر ارتکاب همان رفتار در گذشته
مجرم تلقی شده و در سیستم قضایی دارای برچسب
مجرم شده و ضمن اموزش در مدرسه مجرمانه زندان،
دیگر بازگشتپذیری به جامعه را نیز از دست دادهاند،
چه خواهد بود؟
ً
اگر ان رفتار نیز واقعا معیارهای ازم برای جرم تلقی
شدن را نداشته ،چرا ان را جرم تلقی کردهایم؟ معیار ما
چه بوده که روزی یک رفتاری را جرم بدانیم و روز دیگر
نه؟ ایا صرف اراده مقنن کافی است؟ غیر از این است
که جرمزدایی در واقع بازی با کلمات هست؟ یعنی
یک روزی مرز تعریف را طوری ترسیم کنیم که افراد
زیادی را شامل شود و روز دیگر ان مرز را کمی مضیق
کنیم تا شاید امار زندانیان ما کم شود؟
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
اگر قاضن محترم ایل کتاب و
کتابخواین باخد ،خما ییز از
خایس بهرهمنده از مطالعه
رمان بهجاه تحمل مجازات
حبس بهرهمند خوایید خد
که بهجای زندان رفتن ،برای شما در نظر گرفته میشود.
بدینوسیله امار زندانیان کشور نیز مدیریت میشود.
امــا در اینجا نیز شانس و بخت خــوب مجرم عزیز
حرف اول را میزند .اگر قاضی محترم اهل کتاب و
کتابخوانی باشد و برنامه دیشب خندوانه را که در
فواید کتابخوانی صحبت کرده بودند دیده باشد،
شما نیز از شانس بهرهمندی از مطالعه رمان بهجای
تحمل مجازات حبس بهرهمند خواهید شد که باعث
شرمندگی و پشیمانی واقعی شما شده و از ارتکاب
مجدد جرم توسط شما نیز بهصورت عملی ،جلوگیری
خواهد نمود .بخصوص اگر از رمانهای پائولو کوئیلو
باشد که این پیشگیری از تکرار مجدد جرم ،واقعیتر
نیز خواهد بود چون بعد خواندن ان ،اشتیاق شما برای
ادامه زندگی نیز از بین خواهد رفت.
در کل اگر بخواهم کل سیاستهای کاهش جمعیت
کیفری را در یک جمله برای شما خاصه کنم این
خواهد بود:
«من به شما یک سیلی میزنم؛ تا دیروز اراده کرده بودم
که سیلی باعث درد شما شود ،ولی از امروز بعد از زدن
سیلی اگر شانس نیز با شما همراه باشد به شما خواهم
گفت که نترسید ،این سیلی باعث درد شما نمیشود!»
حبس کردن وی به واکنشهای دیگر همچون جزای
نقدی و ...تبدیل میشود؛ یعنی رفتاری که اگر دیروز
انجام میدادید به خاطر ان باید متحمل مجازات
حبس میشدید ،ولی از امــروز دیگر به خاطر ان به
حبس نخواهید رفت.
ً
راستی ،برای انهایی که واقعا رفتاری را به سوءنیت
انجام دادهاند ،این سیاست یک پالس مثبت نیست
که ای مجرمین ،جرم را انجام بدهید و نترسید که ما
شما را حبس نمیکنیم بلکه با اندک تادیبی دوباره
میتوانید به فعالیت مجرمانه خود بازگردید و روز از
نو و روزی از نو؟
باز اینجا نیز باید بسیار خوششانس و موقعیتشناس
باشید؛ یعنی در ارتکاب یک جرم عاوه بر مهارتهای
ازم بــرای انجام ان عمل مجرمانه باید از شانس و
موقعیتشناسی کافی نیز برخوردار باشید تا بدانید
چه زمانی بــرای ارتکاب یک جرم مناسب است تا
محبوس نگردید و یا به کدهای دستوری یعنی ستاره
مربعهای قوه قضائیه اشنا باشید تا بتوانید با گرفتن یک
ستاره مربع ،از شانس محبوس نشدن بهرهمند شوید.
.3جایصزینیاه حبس
جایگزینهای حبس نیز برای شرایطی است که رفتار
ارتکابی ،جــرم اســت و مجازات حبس نیز بهجای
خود باقی است ،لکن بسته به شرایط پیشبینیشده
در قانون نسبت به درجه رفتاری شما و نیز شرایط و
اوضاعواحوال میتوانید از مجازاتهایی بهرهمند شوید
پینوشتها
Email: ramin.malek87@gmail.com
308
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
دکتر محمد نوروزی
پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟
دانشاموخته دکتری مدیریت قراردادهای بینالمللی
نفت و گاز دانشگاه امام صادق؟
309
فرینگ و ایدیشه
دوران متوسطیا به سر امده است .براه موفقیت ،حداقل
باید در یکچیز برجستصن داخت
سیاست و اجتماع
ویل للمتوسطین
یصاختیاه تشگگن
برای «بهترین»ها «همیشه» جا هست ...حتی اگر
بهجای واژه «همیشه» از «اغلب اوقات» هم استفاده
کنیم باز هم اشکالی نــدارد و کلیت جمله درست
ً
است .تمام حرف این نوشتار این است که ما عموما از
همه جهات انسانهای متوسطی هستیم ،نه استعداد
فوقالعادهای داریم و نه حتی ازنظر مهارتی و دانشی
خود را به سطح قابل قبولی رساندهایم و بدتر از همه
اینها ،حتی «سعی و کوشش»مان هم متوسط است.
طبیعی است که برای افرادی مثل ما ،بیکاری همیشه
یک دغدغه باشد و موفقیت ،یک ارزو.
امارها هم نشان میدهد بااینکه بسیاری از افراد ،ازنظر
ً
تحصیلی به مدارج باایی میرسند ولی معموا در
اصل داستان تفاوتی ایجاد نمیشود یعنی حتی در
مدارک دانشگاهی بااتر هم ،ازنظر علمی و مهارتی
ارتقای خاصی نمییابند و در عموم موارد ،تبدیل به
افرادی متوسط و شبیه هم میشوند.
ناگفته پیداست که در این یادداشت منظور از «متوسط»،
اصطاح جامعهشناختی «طبقه متوسط» نیست بلکه
در اینجا به معنی عدم برجستگی در فکر ،استعداد،
مهارت و کوشش است هرچند شاید برخی معتقد
باشند که متوسط ،متوسط است و تفاوتی بین طبقه
متوسط و مفهوم متوسط نیست ولی ما به تمایز این
دو مفهوم معتقدیم.
ً
«متوسط»های مدنظر این نوشته ،معموا درسها را
خوب نخواندهاند ،البته ممکن است نمرات خوبی
گرفته و مدرک دانشگاهی باایی هم داشته باشند،
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
ً
متوسطیاه قگه ما ،ایل یزینه دادن ییستند و معموا پاه کارخان یمنایستند.
ان جلسه میرساند .بعد از جلسه امد و گفت انطور
کردم که باید میکردم .همین یک نقل کافی است که
تمایز بین یک فرد ماموریتی را با بسیاری از اساتید و
متخصصان متوسط نشان دهد.
ممکن است کسی «کینز» را نشناسد؛ ولی بعید است
کسی نام «مارکس» را نشنیده باشد و از تاثیرگذاریاش
در دویست سال گذشته مطلع نباشد« .مارکس»،
از خــانــوادهای ثروتمند بــود؛ ولــی بهواسطه عقاید و
اندیشههایش از خانواده جدا شد و بعد از تبعید به
انگلستان ،همراه همسر و سه دخترش در دو اتاق زیر
شیروانی دریکی از فقیرترین ناحیههای لندن زاغهنشین
شد« .مارکس» درامد مالی مشخصی نداشت و موسسات
حاضر نبودند به این پناهنده کار بدهند و کمکهای
«انگلس» (دوست مارکس) نیز جوابگوی نیازهایش نبود.
«ایزایا برلین» در سندی از یک جاسوس دولت پروس
که توانسته بود محل اقامت خانواده مارکس را ببیند
نقل میکند مارکس در بدترین و ارزانترین محلههای
لندن زندگی میکند ،میز و صندلیهای خانهاش کهنه
و شکسته ،کتابها و روزنامهها روی هم تلنبار شده و
دود غلیظی همهجا را پوشانده است .میگویند خودش
را از طلبکاران پنهان میکرد و حتی در مواردی لباسهای
اعضای خانواده را برای تامین مایحتاج گرو گذاشته
بود .سه فرزند «مارکس» از بیماری و گرسنگی ُمردند
و حتی برای کفنودفن انها نیز پول کافی نداشت تا
انجا که در انتظار رسیدن تابوت شهرداری میماند.
مرور زندگی «مارکس» ،جز غم و اندوه ظاهری ،هیچ
ندارد ولی تاریخ میگوید کارگران ،کتاب «سرمایه» و
«مانیفست» مارکس را دست میگرفتند و بهعنوان راه
نجاتشان میشناختند؛ ولو اینکه توانایی تحلیل حتی
یک جمله از ان را هم نداشتند.
مهارت خوبی یاد نگرفتهاند هرچند گواهیهای متعددی
از شرکت در دورهها و کنفرانسها ارائه میکنند ولی
درمجموع باز هم متوسطاند.
ً
متوسطهای قصه ما ،اهل هزینه دادن نیستند و معموا
پای کارشان نمیایستند ،مرور داستان زندگی برخی
بزرگان (حتی اگر از نظر منشی و اعتقادی همراستا
ً
نباشیم) واقعا درساموز است:
خیلی از دانشجویان علوم اجتماعی نام «جان مینارد
کینز» را شنیدهاند ،دوستان «کینز» به سبب ُپرکاری و
حجم گسترده فعالیتهایش او را نصیحت میکردند
و این حجم از کار را برایش خطرناک میدانستند .در
یک نمونه« ،پروفسور مید»« ،کینز» را برای استراحت
اخر هفته به «کمبریج» دعوت کرده بود .در همان ایام
استراحت هم گروههایی بــرای جلسه پیش «کینز»
میامدند و از صبح تا شبش را با جلسات کاری پیش
برد و عصر هم مجبور شد محل استراحت را برای کار
دیگری ترک کند .وقتی «کینز» از سوی ملکه به مقام
ُ
لردی رسید و جایگاه ازم برای تاثیرگذاری در اقتصاد
در سطح ملی و جهانی را پیدا کرد و کتاب «تئوری
عمومی» را نوشت ،تبدیل به چهره جهانی در علم
اقتصاد شد و به مقام استادی نائل امد؛ او سه سال
مشاور خزانهداری انگلستان بود .از «پروفسور مید» نقل
است ،روزی «کینز» در حیاط دانشکده با اضطراب
تقا میکرد که خود را به لندن برساند درحالیکه هیچ
وسیله نقلیهای را پیدا نمیکرد .او میخواست خود
را به جلسه کابینه در لندن برساند .میگفت جلسه
غیرمنتظرهای تشکیلشده است و اگر نرسم منافع
ً
کشور انگلستان به خطر میافتد و من حتما باید در این
جلسه باشم تا برخی از مباحث را توضیح دهم وگرنه
ً
تصمیم اشتباه میگیرند .نهایتا یک موتورسیکلت
پیدا میکند و خودش را از کمبریج به لندن و برای
310
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
311
سیاست و اجتماع
در بزرگان شیعه نیز نمونههایی ازایــندســت فــراوان
است تا چند قرن پیش ،هندوستان -که امروز ازنظر
دیـنــی و مذهبی بههمریخته اس ــت -محلی بــرای
رشد شیعه بود و وقتی عقاید شیعه مورد ّ
تعرض قرار
میگرفت ،علمایی از هندوستان در پاسخ به انها
کتاب مینوشتند .یکی از این نمونهها مرحوم «میر حامد
ّ
حسین اعلیاهمقامه الشریف » است .نقل است در
همان زمانی که مجتهدی بزرگ بود باوجود کهولت
سن ،به خاطر دسترسی به کتابی پیرامون احادیث
اهلبیت ،دو هزار کیلومتر سفر کرد و ان کتاب را در
منزل یک عا ِلم اهل تسنن یافت .بهصورت ناشناس
در منزل ان عالم ُس ّنی ،خدمتگزاری کرد و بهعنوان
ً
مستنسخ (به علت فقدان دستگاه چاپ ،معموا افراد
خوشخط را برای بازنویسی و نسخهبرداری از کتابها
استخدام میکردند) مشغول شد .ان عالم سنی ،وقتی
نسخههای ّ
خطی بدخط را هم به میر حامد حسین داد
و مشاهده کرد که میتواند از روی این متون بخواند،
استخدام او را قبول کرد .میر حامد حسین که بهصورت
ناشناس و فقط برای حفظ میراث شیعه این مشکات
را به جان خریده بود از ان عالم سنی ،اجازه گرفت که
در کتابخانه او زندگی کند و در فرصتهایی که دارد
از برخی کتب برای خودش هم نسخههایی بنویسد.
یصاختیاه تشگگن
مشهور است که این مرجع بزرگ شیعه یک سال در
انجا نوکری کرد و بهعنوان خدمتگزار مشغول شد .در
همان زمان ،کتابهای متعددی را استنساخ کرد تا
بااخره نسخه موردنظرش را نیز یافت و یک دور از روی
ان برای خودش هم نوشت .وقتی میخواست انجا
را ترک کند ،در نامهای برای ان عالم سنی ،خودش
را معرفی کرد که من فانی هستم ،از شما اذن عام
گرفته بودم و اان یک نسخه از ان کتاب را هم برای
ً
خودم استنساخ کردم .معموا در ان زمان ،با توجه به
محدودیتهای کاغذ و برای حفظ نوشتهها ،روی
کاغذهای حجیم و ضخیم مینوشتند ،اینقدر این
کاغذها زیاد بود که دست میر حامد حسین از کار
افتاد و فلج شد .وقتی از دنیا رفت پرسیدند چرا جناق
سینه او شکسته است؟ گفتند نشکسته است ،انقدر
کتابهای چاپ سنگی و خطی سنگین را روی سینه
خود گذاشته ،خوابیده و خوانده است که بهصورت
دائمی روی سینه او جا انداخته است.
یاداوری این ماجراها و داستانها ازاینجهت است
که ماموریتهای بــزرگ ،مــردان بــزرگ میخواهد ،با
تاشهای حداقلی و متوسطگونه و متعارف ،هیچ
موفقیتی حاصل نخواهد شد.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
مترجم ،امــوزگــار ،پرستار و مهندس خــوب اســت و
فرصتهای شغلی فراوانی در این زمینه وجود دارد
ولی امــوزگــار ،مترجم ،پرستار و مهندس متفاوت و
باکیفیت بهندرت یافت میشود؛ لذا برای متوسطها
شغل پیدا نمیشود.
ی ـکــی از اســات ـیــد ت ـعــر یــف م ــیک ــرد :بـیـســت ن ـفــر از
دانشاموختگان دانشگاههای معروف تهران را استخدام
کردم و به انها گفتم طی سه ماه اینده راجع به ادامه
همکاری انهــا تصمیم خواهم گرفت و انهــا باید
در این مقطع بهصورت ازمایشی ،شایستگی خود را
مناسب
اثبات کنند ولی در انتها هیچکدام از انها
ِ
ادامه همکاری تشخیص داده نشدند؛ این افراد ،سه
ماه ،حقوق خوبی دریافت کردند؛ ولی متاسفانه همه
انها نیاز به کنترل داشتند و بدون تذکر و مواخذه کار
نمیکردند؛ در روز خداحافظی بعضی از انها گایهمند
بودند که چرا من قاطعیت نداشتم تا انها کار را جدی
ً
بگیرند؟ درحالیکه من عمدا فقط در حد راهنمایی و
نصیحت و پند و اندرز با انها صحبت میکردم؛ من
بهجای تکلیف کردن امور ،فقط به مطرح کردن مسائل
و مشکات میپرداختم؛ ولی انها انتظار داشتند که
با انها باخشم و یا با فریاد صحبت کنم تا جدی بودن
واقعیت این است که دوران متوسطها به سر امده
است .برای موفقیت ،حداقل باید در یکچیز برجستگی
داشت .یعنی عاوه بر شایستگیهای عمومی ،باید از
کیفیت ازم برخوردار بود .وظیفهشناسی ،درستکاری،
راستگویی ،قابلاعتماد بودن ،انصاف ،انعطاف،
ســازگــاری ،مسئولیتپذیری ،خــوشاخــاقــی و ...
بخشهایی از این کیفیت هستند که البته باید با
تخصص و تاش ویژهای توام شوند .متاسفانه جامعه
در بسیاری از جهات به سمت متوسط بودن پیش
م ــیرود . ...ســودای موفقیتهای سریع و ثروتمند
شدنهای یکشبه ،بای جان تکتک افراد شده است
و در چنین شرایطی ،حتی اگر برخی از افراد بهصورت
تکتک هم به ثروت و مقامی برسند ،تاثیری در رشد
جامعه نخواهند داشت ،چراکه اثرگذاری اجتماعی
چیزی فراتر از رشد فردی است.
ام ــروزه بااینکه مسائل بــرق و الکترونیک ،عمران،
مکانیک ،شیمی و ...در کشور همچنان باقی است
ولی خیلیها معتقدند که این رشتههای دانشگاهی
اشباعشدهاند .یعنی نظام دانشگاهی ،نتوانسته است
افرادی «ویژه» تربیت کنند و «متوسط»های قبلی هم
جایگاهها را ُپر کردهاند ،لذا بااینکه کشور نیازمند
312
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
[ .]1در نگارش این مطلب ،از منابع متعددی ازجمله سخنرانی دکتر مسعود
درخشان (مندرج در جزوه منارههای دانشگاه) ،سخنرانی مهندس صابر
میرزایی (در کنفرانس کارافرینی) ،سخنرانی حجتااسام کاشانی (در
دانشگاه امام صادق؟) ،و وبسایت «فرهنگ امروز» بهره برده شده است.
313
فرینگ و ایدیشه
Email: md.noruzi@gmail.com
سیاست و اجتماع
پینوشتها
یصاختیاه تشگگن
مرا و یا اهمیت کار را دریابند .ان استاد در ادامه برای
چنین تفکر و فرهنگی ابزار تاسف کرد و گفت بعدازان،
این روش را تکرار نکردم؛ زیرا دانستم که مشکل اصلی
کارکنان مسائل ذهنی و شخصیتی انهاست ،ازاینرو
بـعــدازان به گفتگوهای طوانی با یکایک کارکنان
جدید پرداختم و با این روش خستهکننده موفق به
یافتن تعدادی از افراد جدی و عاقهمند به کار شدم.
یادمان باشد البته متوسطها چند دستهاند:
برخی از انها به وضعیت موجود راضیاند ،همیشه
نیازمند کنترل هستند ،کارشان بهگونهای است که
حداقلهای ازم را بــرای ماندگاری در یک ُپست و
شغل حفظ میکنند ،همیشه تعدادی بهانه برای کار
نکردن دارند و تفکرشان این است که بهاندازه دستمزد
کار کنند و نه بهاندازه تحقق ماموریت.
برخی از متوسطها نگاهشان به هر شغلی موقتی است
(منتظر فرصت دیگری هستند که محل قبلی را ترک
کنند) ،به فکر تحقق ماموریتشان نیستند و به ارتقای
سریع در ُپست میاندیشند ،رابطهبازی و رفاقت با
مدیران و ذینفوذان برای قرار گرفتن در گزینههای
ارتقاء از کارویژههای انهاست.
برخی از متوسطها بااینکه هــوش و ذهــن متفاوتی
دارند ولی سعی ازم برای ارتقای کار و ماموریت خود
را ندارند؛ یعنی در بیانگیزگی محض به سر میبرند،
هیچچیز سر ذوقشان نمیاورد .با دهها استدال سعی
میکنند افراد را قانع کنند که هر کاری بیفایده است و
هر تصمیمی به بنبست خواهد رسید و حتی اگر موفق
شوید کاری را به انان واگذار کنید ،کار را میگیرند ولی
زمین میگذارند.
برخی از متوسطها به کارهای معمولی میپردازند و
ً
اصطاحا در « »Mainstreamسیر میکنند ،موفقیتهای
نقطهای و ظاهریشان هم کار متفاوتی را رقم نمیزند.
یکی از ریاضیدانان معروف به نام «شارلف» ،چند
سال قبل نوشتن هزارمین مقاله خود را در ریاضیات
جشن گرفت؛ اما هیچ جایگاه برجستهای در دنیای علم
ندارد و یک ادم متوسط است؛ در حالی که «پروفسور
دونالدسون» ،سه مقاله چاپ کرد و نوبل ریاضی گرفت.
برخی از متوسطها به بهانه زهد ،تقوا و عدم عاقه
به دنیا به پا نمیخیزند و حرکتی را پیش نمیبرند،
اگر اینها به نام دین چنین کاری را بکنند ،وای به
حالشان ...و اگر به سبب ناتوانی و بازهم به این بهانه،
کاری نکنند بازهم وای به حالشان. ...
بازهم برمیگردیم سر حرف اولمان ،ما افراد متوسطی
هستیم و دوره متوسطها به سر امده است ،پس باید
طرحی نو درانداخت و تاشی متفاوت را ازمود .ادعای
ً
این نوشتار این نبود که برای متوسط نبودن حتما باید
از هوش و استعداد ذاتی برجستهای برخوردار بود بلکه
تا کید بر این نکته بود که پس از اصاح فکری و تغییر
نگرش (و اهتمام به ماموریت محوری) ،حتی با سعی و
تاش متمایز هم میتوان از متوسط بودن نجات یافت
و اثری درخور بهجای گذاشت[.]1
اقتگاد و مدیریت
پس از اصاح فکره و تغییر یصرش (و ایتمام به ماموریت
محوره) ،حتن با سعن و تاش متمایز یم منتوان از متوسط
بودن یجات یافت و اثره درخور بهجاه گذاخت.
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
محسن جوهری
پژوهشگر هسته مکتب امام؟ مرکز رشد
دانشجوی دکتری فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق؟
صفحات تقویم ورق میخورد
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
زمان ،گاهی اهسته و گاهی بسیار سریع برای انسانها
و جوامع میگذرد .در این میان عدهای با چشمان باز به
ورق خوردن صفحات تقویم مینگرند و برای چگونگی
مواجهه با تغییرات زمان برنامهریزی میکنند .عدهای
دیگر اما چون کبک سر خود را زیر برف فرو میکنند
تا مبادا دلهره مواجهه با مسائل زندگی ،خاطرشان را
اشفته سازد .اگر قرار باشد ما جزو گروه اول باشیم و با
نگریستن هوشیارانه به گذر زمان ،مسائل زمانه خود را
نظاره کنیم ،با کمی دقت میبینیم که یکی از مسائل
مهم پیش روی ما موضوع تحریف اندیشه و سیره امام
خمینی؟ است .معضلی که اگر برای مقابله با ان
برنامه دقیقی نداشته باشیم ،زمان به نفع ان معضل
و به ضرر ما میگذرد و با فاصله گرفتن هر چه بیشتر
از ابتدای انقاب و دوران حیات امام بزرگوار موضوع
بغرنج و بغرنجتر میشود .نگارنده این نوشتار بر این
نکته واقف است که تحریف امام پدیدهای نیست که
بهتازگی به وجود امده باشد؛ تحریف امام بوده است،
چه در زمان حیات امام و چه پسازان؛ اما ایا بهراستی
میتوان نقش گذر زمان و فاصله با دوران حیات امام
را در تشدید امکان تحریف نادیده گرفت؟
در این نوشتار بر ان هستیم که زمینههای فرهنگی
اجتماعی به وجود امدن پدیده تحریف امام را بهصورت
ً
دقیقتری شناسایی کنیم .طبعا شناخت زمینههای
موردنظر که درواقــع یکی از عمیقترین ایههای این
بحث محسوب میشود ،گام موثر و روبهجلویی برای
مقابله با پدیده تحریف امام به شمار میاید .درنهایت
تاش میکنیم به نحو مختصر گزارههای کانی را در
راستای مقابله با معضل مذکور ارائه نماییم.
زمان به نفع تحریف
مروره بر برخن از زمینهیاه فرینصن و اجتماعن تحریف
امام خمینن؟
314
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
میخواند ولی معنا را درنمییابد
فرینگ و ایدیشه
نخستین عاملی که باعث میشود اندیشه و سیره
امام در جامعه تحریفپذیر شود ،ایجاد نوعی شکاف
بین نسلی است .نسلهای جدیدتر بهصورت طبیعی
فاصله تاریخی بیشتری با زمــان حیات امــام راحل
دارند و اگر این فاصله از طریق انتقال درست و کامل
تاریخ انقاب و تعلیم مبانی اندیشه امام جبران نشود،
نسلهای جوان میراث ارزشمندی از گنجینه معارف
انقاب را از دست خواهند داد .ضرورت بازخوانی
مستمر تاریخ انقاب اسامی و اندیشه امــام وقتی
مضاعف میشود که ضعف نسبی حافظه تاریخی
جامعه ایرانی موردتوجه واقع شود .فاصله تاریخی
نسلهای جــوان انقاب با زمــان حیات امــام راحل
میتواند موجبات عدم شناخت بافت و زمینه اثار
مکتوب ،بیانات و کنشهای انقابی امام را فراهم
اورد؛ در چنین وضعیتی فرد بیانات امام را مطالعه
میکند ولی معنای انچه را که میخواند بهدرستی
درنمییابد چون بستر و زمینه ان را درک نمیکند .از
سوی دیگر تغییر نسلهای مختلف انقاب چنانچه
با کمرنگ شدن سبک زندگی اصیل اسامی ایرانی
همراه باشد نتیجهای جز سخت شــدن مفاهمه با
امام راحل را به همراه نخواهد داشت؛ بهعبارتدیگر
امام انقاب را کسی خوب میفهمد که همچون امام
انقابی زندگی کند.
سیاست و اجتماع
تحریف امام مهیا کند .مردم در ابتدا ،به نهادهای
جمهوری اسامی بهمثابه نتیجه کنش و تجلی عقاید
امام مینگرند و به همین دلیل ممکن است عدهای
ناکارامدیهای اجرایی را بهپای اندیشه و شخصیت
امام بنویسند .عدهای دیگر اما به سبب ارادت قلبی زیاد
به امام ممکن است برای مبری کردن ایشان از سرایت
ً
ضعف نهادهای اجرایی ،بعضا به ارائه خوانشهای
خاصی از اندیشه امام بپردازند که این اندیشه را فاقد
نسبت و حتی متعارض با فلسفه وجــودی بسیاری
از نهادهای جمهوری اسامی نشان دهــد .ایــن در
حالی است که خروج از مدار حقیقی اندیشه امام،
چه به جهت سرایت ضعفهای اجرایی به ایشان
و چه به نیت صیانت از شخصیت ایشان در قبال
نا کارامدیهای موجود ،درواقــع همان تحقق پدیده
تحریف امام است.
اقتگاد و مدیریت
خناخت صحیح یک متفکر قواعد خاص خودش را دارد و
یکن از کلیدهترین انیا ضرورت رجوع حداکثره به منابع
دستاول بهجامایده از یک ایدیشمند است.
مستقیم یا باواسطه ،کدامیک؟
ناکارامدی مسئولین ،پای حساب امام
نا کارامدی برخی سازمانها و نهادهای جمهوری
اسامی عامل دیگری است که میتواند زمینه را برای
315
یصاختیاه تشگگن
نکته حائز اهمیت دیگری که در این نوشتار باید مورد
دقت واقع شود این است که زمینه تحریف یک متفکر
از بین نمیرود مگر انکه مردم اندیشه و شخصیت او
را بهدرستی بشناسند .از سوی دیگر شناخت صحیح
یک متفکر قواعد خــاص خــودش را دارد و یکی از
کلیدیترین انها ضرورت رجوع حداکثری به منابع
دستاول بهجامانده از یک اندیشمند است .نقطه
مقابل این قاعده ان است که جامعه بهجای رجوع
مستقیم به اثار یک متفکر ،مسیر مراجعه به تعداد
معدودی از مفسران یا مروجان وی را برگزیند و به قرائت
ً
انان اکتفا کند .حال اگر مفسران و مروجان مذکور صرفا
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
در فضاه سیاستزده ،ایواع و اقسام تفکرات و ذائقهیاه
سیاسن به سراغ ایدیشه و سیره امام منروید تا ان را به یفع
منافع سیاسن خود مگادره یمایند.
انان با سهولت بیشتری انجام میشد ولی اکنون این
امکان وجود دارد که هرکسی یک دیدگاه خاص را به
امام نسبت دهد و در فضای مجازی منتشر نماید و
چهبسا مقبول طیفی از مخاطبان هم واقع شود و نتوان
با ان مواجهه سلبی خاصی هم صورت داد.
بهتبع وابستگی خانوادگی یا موانست مقطعی با متفکر
مدنظر انتخابشده باشند و خوانش انان از اندیشه و
شخصیت متفکر ،خوانش درستی نباشد چه باید کرد؟
ً
اگر مفسران صرفا از یک زاویه دید خاص و متناسب با
دیدگاههای علمی و اجتماعی خودشان به امام نگاه
کنند و درواقع نگاه خود را به امام تحمیل نمایند چه
تدبیری باید اندیشید؟ برای فهم بهتر عمق این اشکال
ً
باید به وضعیت سرانه مطالعه در کشورمان هم مجددا
توجه کنیم .به نظر شما با این وضعیت سرانه مطالعه
چقدر میتوانیم به رجوع مستقیم مردم به اثار امام
امیدوار باشیم؟ از سوی دیگر نخبگان چقدر محتوای
متناسب با مخاطبان عمومی تولید کردهاند که بتوان
به انها برای معرفی خوب اندیشه امام امید بست؟
امام قبیله من!
فرهنگ حاکم بر کنشها و مناسبات سیاسی در جامعه
ما نیز عنصر مهم دیگری است که در فراهم شدن زمینه
تحریف امام دارای تاثیر به سزایی است .متاسفانه
سیاستزدگی یکی از مولفههای حاکم بر فرهنگ سیاسی
جامعه ماست .به عبارت دیگر کنشگران سیاسی در
ً
جامعه ،چه کنشگران حرفهای و چه کنشگران نسبتا
مبتدی در بسیاری از موارد سعی دارند هر انچه مورد
ً
اقبال مردم است را به نفع خود مصادره کنند .طبعا
در چنین فضایی انواع و اقسام تفکرات و ذائقههای
سیاسی به سراغ اندیشه و سیره امام میروند تا ان را
به نفع منافع سیاسی خود مصادره نمایند .به همین
دلیل امروزه ما شاهد طیف قابلتوجهی از مفسرین
اندیشه امام هستیم که متاسفانه سیاستزدگی انان
ً
برای مخاطبانشان هم کاما اشکارشده و همین موضوع
باعث شده است که رسانه انان از اعتبار ساقط شود
و دامنه نفوذ انها به دامنه نفوذ رسانههای محفلی
تنزل پیدا کند.
یصاختیاه تشگگن
چه کسی ان پیام را تولید کرد؟
مسائل مختلف جامعه کنونی ایران ،متاثر از شرایط
جهانی ،بهقدری با موضوع رسانه گرهخورده است که
به نظر میرسد امــروزه نمیتوان هیچکدام از مسائل
اجتماعی را بدون در نظر گرفتن نسبت ان با موضوع
ً
رسانه بهدرستی تحلیل کرد .یکی از تحوات نسبتا متاخر
جامعه ایرانی در عرصه رسانه ،گسترش فضای مجازی
در میان مردم است .پیشتر رسانههای جمعی مانند
مطبوعات ،تلویزیون ،سینما ،رادیو و حتی ماهواره تا
حدود زیادی قابلکنترل و نظارت بودند ولی این حجم
گسترده از گروهها ،کانالها و صفحات گونا گون در
فضای مجازی امکان نظارت بر محتوا و پاایش ان را
بهشدت کم کرده است .درگذشته اگر پیام تحریفامیزی
ناظر به اندیشه یا شخصیت امام راحل منتشر میشد،
شناسایی تولیدکنندگان ان پیام و برخورد احتمالی با
وقتیکه اژیرهای خطر به صدا درنمیایند
اخرین مولفه موثر بر فراهم شدن زمینه تحریف امام،
کاهش حساسیت همه یا برخی از نیروهای معتقد
بهنظام و انقاب نسبت به تحریفاتی است که در باب
316
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
پینوشت
Email: mohsen.johari313@gmail.com
317
اقتگاد و مدیریت
وقتی یک بیماری ریشههای متعددی دارد ،ریشهکن
ً
کردن انهم ابعاد مختلفی پیدا میکند .احتماا تا
اینجای متن شما هم این نکته را پذیرفته باشید که
خطر تحریف امام همچون اژدهای چند سری است
که مبارزه با انهم باید در چند جبهه متفاوت صورت
بگیرد .نخست انکه ما نیازمند بهسازی در عرصه
فرهنگ و سبک زندگی هستیم .ترویج هر چه بیشتر
فرهنگ انقاب اسامی و اصاح سبک زندگی مردم
زمینه ان را فراهم میکند تا انان بیشازپیش مانند
امام زندگی کرده و بدین ترتیب بتوانند اندیشه امام را
بهتر درک کنند .از سوی دیگر بازخوانی دائم اندیشه و
سیره امام راحل به شیوههایی جذاب و هنرمندانه از
یکسو و عدم سکوت در برابر تحریفات صورت گرفته
از مهمترین فعالیتهایی است که باید در راستای
مقابله با تحریف امام انجام شود .اهمیت این عرصه
فرینگ و ایدیشه
نبردی سخت با اژدهای چندسر
سیاست و اجتماع
اندیشه و شخصیت امام رخ میدهد؛ بهعبارتدیگر
نیروهای انقابی با حساسیت بــاای خــود نسبت
بــه اندیشه امــام ایــن وظیفه را بــر عهده دارن ــد کــه با
دیدبانی دقیق عرصه اجتماعی ،چنانچه نشانههایی
از تحریف امام را مشاهده کردند ،اژیرهای خطر را به
صدا دراورند و به جامعه نسبت به خطر مهلکی که ان
را تهدید میکند هشدار دهد .چنانچه بهصورت دائم
یا حتی مقطعی ،نیروهای معتقد و انقابی نسبت به
تحریفهایی که رخ میدهد بیاعتنا باشند و با نوعی
تساهل و تسامح از کنار انها بگذرند ،بهتدریج شاهد
ان خواهیم بود که حجم تحریفات و حتی اهمیت
موضوعی انها افزایش مییابد .متاسفانه در مواردی،
چنین تسامحهای منفعانهای در جریان متدین و
انقابی دیده میشود که باید از انها توبه کرد و حتی
برای لحظهای ماموریت صیانت دقیق از اندیشه و
سیره امام راحل را از خاطر نبرد.
یصاختیاه تشگگن
زمانی اشکارتر میشود که در ذهن خود محصوات
هنری-رسانهای تولیدشده با محوریت حضرت امام را
مرور کنیم ،بدون شک با این مرور بیشتر متوجه وجود
کمبودهای جدی در این عرصه میشویم .توجه به این
نکته ضروری است که بازخوانی اندیشه امام زمانی
بهترین بازده را به همراه خواهد داشت که در کنار ان
افزایش سطح ا گاهی تاریخی از زمان حیات امام راحل
و بستر تاریخی کنشها و بیانات ایشان محقق شود.
نخبگان همواره محل رجوع عموم مردم برای دستیابی به
فهم عمیق اندیشه امام هستند ،به همین دلیل بهسازی
وضعیت نخبگانی جامعه در حوزه اندیشه امام عرصه
دیگری است که باید باهدف مقابله با تحریف امام
موردتوجه واقع شود .چنانچه انس بدون واسطه نخبگان
با اندیشه امام با تدوین و استفاده از روشهای بومی
فهم و تحلیل متن همراه شود میتوان امید داشت که
بیشازپیش شاهد دستیابی به فهمهای مجتهدانهای
از اندیشه امام باشیم .از سوی دیگر تربیت مفسرین و
مروجان بصیر و امین اندیشه امام فرایند طوانیمدتی
است که باید نسبت به ان برنامهریزیهای کافی و
اقدامات مناسب صورت گیرد.
بهعنوان اخرین نکته یاداوری این موضوع ضروری به نظر
ً
میرسد که صیانت از اندیشه امام صرفا وظیفه یکنهاد
خاص نیست و عموم مردم دغدغهمند بهخصوص
جوانان مومن و انقابی باید خود را در قبال ان مسئول
بدانند .گروههای مختلف مردمی همچون هیئات،
پایگاههای بسیج و ...باید نهایت تاش خود را در
راستای تبیین هر چهبهتر اندیشه و سیره امام راحل و
نیز مقابله با تحریف اندیشه ایشان بهکارگیرند.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
دکتر نادر جعفری
استاد هادی هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد
عضو هیئتعلمی دانشکده معارف اسامی و مدیریت دانشگاه امام صادق؟
ً
کتاب « »Brand meet Storyکه اخیرا با عنوان «هر برند
یک داستان» ترجمه و منتشرشده ،با اشاره بهضرورت
اصل داستانسرایی برای برندها ،یکفصل را به این
موضوع اختصاص میدهد و با شرح یکی از تبلیغات
شرکت اپل توضیح میدهد که چطور میتوانیم با
استفاده از یک داستان ،برند خود را تبدیل به بخشی
از هویت مشتری کنیم .ان ا گهی از دونــدهی دوی
ماراتنی حرف میزند که برند اپل «در تمامی مسیر
موفقیت همراه وی» بوده؛ بهجای انکه شبیه سایر
سازندههای محصوات الکترونیکی ،در صفحههای
متعددی از سایت شرکت ،درب ــارهی محصواتش
توضیح دهد![ ]1در فضای تجارت برندهای زیادی
دار یــم که داستانهای مخصوص به خود را دارنــد و
این داستانها به موفقیت انها و محبوبیتشان در
میان مردم کمک کرده است.
برای نمونه ،داستان جالب موفقیت برند ایرانی «بهروز»
ّ
(متعلق به بهروز فروتن) را ببینیم که باعث جذابیت
ان در بین مردم شده:
یکی بود یکی نبود؛
یه ایران انقابی بود...
«سالها پیش پس از ورشکستگی در کار پیمانکاری
ساختمان به همراه همسرم در زیرزمین خانه شروع به
تولید محصواتی از قبیل ترشیُ ،ر ّب گوجهفرنگی و مربا
میکردیم و اوایل انها را داخل ماشین ژیان خودم در
سطح شهر میفروختم تا بتوانم از این طریق ِامرارمعاش
کنم ...در طی سالها با کوشش و درایت توانستیم
ّ
فعالیتی که از یک زیرزمین و در حد یک خودروی ژیان
اغاز شد را به «گروه صنایع غذایی بهروز» و از ان مهمتر
ّ
ما ییازمند برید ملن داسـتــانگــوه جمهوره اسامن
ایران یستیم
برند ارزشمند بهروز تبدیل کنیم» [.]2
318
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
319
سیاست و اجتماع
اینجا باید با تا کید بگوییم «بله» و این اهمیت را نیز
یاداوری کنیم که کشورها در فضای بینالمللی و در
کارزار رقابت جهانی در تجارت و سیاست ،نیاز به
ان دارنــد که به کمک مردم خود یا دیگرانی از سایر
کشورها ،داستانهای دلخواهشان را منتشر کنند یا
زمینههایی را برای داستانپردازی دیگران درباره خود
فراهم نمایند؛ زیرا «داستان برند را هم ما مینویسیم و
هم دیگران» .یعنی هم ما میتوانیم رسانههای جهانی
ّ
و مردم دنیا را از داستان برند ملی خود مطلع کنیم و
هم رسانهها و مخاطبان ایرانی و غیر ایرانی ما میتوانند
دستبهقلم شوند و با توجه به اتفاقاتی که در مورد برند
ّ
ملی ما رخ میدهد ،بخشی از داستان برند ما را روایت
ً
کنند (ایکاش مثا میهمانان خارجی هرسالهی ایام
ارتحال حضرت امام؟ همین کار را میکردند).
اینجاست که تجربه یک ورزشکار خارجی در کشور ما
ّ
و روایت صحیح و جذاب او از میزبانی گرم و صمیمانه
ّ
مردم ایران اهمیت مییابد یا روایت یک عکاس ،یک
روزنامهنگار ،یک گردشگر ،یک ّفعال صلح ،یک دوستدار
محیطزیست ،یک صنعتگر ،یک تاجر و مانند اینها
بیش از هر داستان رسمی و دولتی ما اهمیت پیدا
میکند ،بهراحتی ترویج میشود و بهخوبی هم پذیرفته
و موثر واقع میشود .مهم ان است که حتی اگر یکی از
مردم عادی هم بخواهد نظری مثبت و حتی منفی را
ّ
در مورد برند ملی ما بگوید ،این نظر او میتواند بخشی
از داستان برند ما باشد .بنابراین باید مراقب باشیم که
یصاختیاه تشگگن
همین داستان کمابیش برای «فیل نایت» ،بنیانگذار
«برند نایکی» نیز رخداده و او نیز که کارش را از نمایندگی
کفشهای «تایگر» ژاپن و فروش انها پشت خودروی
«فولکسواگن» خود ( )1963شروع کرد .در سال ،2016
«برند نایکی» او هجدهمین برند برتر و ارزشمند جهان
شد ،تا ضمن این موفقیت بزرگ کتاب خاطراتش با
نام «کفشباز» هم به فروش باایی برسد [ .]3چنین
ّ
داستانهای جذابی برای دیگر برندها و افراد پیشتاز
صنعت و تجارت در ایــران و جهان نیز وجود دارد.
ازجمله بهترین نمونههای ایرانی ان را میتوان در کتاب
«سرگذشت پنجاه کنشگر اقتصادی ایران» مشاهده
نمود که به معرفی شرح خدمات و داستان زندگی و برند
تجاری پیشگامان اقتصاد و تجارت ایران میپردازد
و ازجمله انهــا میتوان به «سید محسن ازمایش»
(بنیانگذار برند لوازمخانگی ازمــایــش)« ،محمود و
محسن خلیلی» (بنیانگذاران برند لوازم گازسوز بوتان)،
«حاج محمدتقی برخوردار» (بنیانگذار برند لوازمخانگی
پارس)« ،محمدرحیم متقی ایروانی» (بنیانگذار کفش
ّ
ملی)« ،حاج مهدی هرندی» (بنیانگذار برند پوشاک
َبرک) و ...اشاره کرد.
در میان معاصران نیز ،افرادی مانند «برادران محمدی»
(بنیانگذاران برند دیجیکاا) و «خانم دانشور» (بنیانگذار
برند تخفیفان) از همین دستهاند که داستانهایی را
میتوان در بــاره انگیزه انها هنگام شروع فعالیت و
دشواریهای تداوم کارشان شنید و فعالیت و برند
ارزشمندشان را تحسین نمود.
فرینگ و ایدیشه
ّ
ایا برندهای ملی کشورها نیز به داستانگویی
و داستانپردازی نیاز دارند؟
اقتگاد و مدیریت
کشوریا در فضاه بینالمللن و در کارزار رقابت جهاین
در تجارت و سیاست ،ییاز به ان دارید که به کمک
مردم خود یا دیصراین از سایر کشوریا ،داستانیاه
دلشواهخان را منتشر کنند
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
ّ
برند ملی ما هیچگاه به یک ویژگی منفی معروف نشود
وگرنه داستان برند ما بهویژه وقتی از زبان دیگران باشد
بهسختی قابل اصاح و رفع است.
روانشناسی .یکی از عناصر کلیدی ْ
روایتدرمانی ،این
باور است که روایتهای فرد از زندگیاش هویت وی را
میسازد .بنابراین روایتها هستند که مشکلسازند نه
ً
افراد؛ و اصوا در این دیدگاه فرد بهعنوان مشکل تلقی
نمیشود ،بلکه درواقع مشکل روایتی است از یک یا
چند ُبعد زندگی که برای فرد کارایی ندارند.
راهکار این نظریه برای بهبود وضعیت هم جالبتوجه
است« :روایــت جایگزین»؛ یعنی روایتی که در یک
نقطه عطف از مسیر وقــوع روایــت فعلی ان را دچار
تغییر کــرده و جایگزین ان میشود .البته به کمک
مجموعه روشهایی که منجر به غنیسازی داستان
جایگزین میشوند و به بیمار کمک میکنند هویت
خود را با داستانها و روایتهای جدیدی بازتعریف
کند .این داستانهای جایگزین و عمیقسازی انها
پس از یک یا چند جلسه مشاوره و به کمک روشهای
متعددی مانند مستندنگاری درمانی ،نامهدرمانی،
جشنها و مراسم (جشنها و مراسم بهواقع تجلیلی
سفر «دور شدن
هستند از قدمهای مهمی که در
مسیر ِ
ِ
از داستانهای مشکلساز» به سمت «داستانهای تازه
و ارجح» برداشته میشود) انجام میشود ]6[ .بر اساس
رویکرد روایتی ،داستانها در فرایند ساختن شخصیت
افراد و بازافرینی ان نقشی محوری دارند ]7[ .همین
اهمیت را داستانها در سطح برندهای سازمانی و فراتر
ّ
از ان در سطح برندهای ملی دارند و میتوانند نقش
مهمی در روایتدرمانی وضعیت بیمارگونه برندهای
ّ
ملی کشورها داشته باشند.
ً
ایا واقعا «داستان برند ،داستانپردازی
و روایتگری» برای درک و انتقال هویت
برند ،اینهمه اهمیت دارند؟
همه میدانیم که قصهگویی یکی از قدیمیترین هنرهای
انسان است .قصهها پیامهایی هستند که از نسلی
به نسل دیگر منتقلشده و حــاوی حقایق عمیقی
هستند .بعضیاوقات که در میان راههای مختلف
تردید میکنیم ،همین قصهها هستند که ارزشهای
ما را متذکر شده و راهنمایی برای انتخابی منطبق با
باورهای قلبیمان میشوند .دلیل موفقیت برندهای
داستانگو نیز در همین حقیقت نهفته که زبان ذهن ما
زبان داستان است .قصهها ،کوتاهترین راه اتصال ذهن
به قلب انسان و موثرترین عاملی هستند که میتوان
توجه افراد را جلب کرد و انها را به حرکت واداشت.
ً
معموا مخاطب بــرای شنیدن اندیشههایی که در
قالب داستان روایت میشوند ،امادگی بیشتری دارد.
انسانها شنیدن و تعریف کردن حکایت و داستان را
دوست دارند .داستانهایی که ارزش حکایت کردن
داشته باشند ،در مخاطب ایجاد نوعی باور به موضوع
داستان میکنند .اینکه بسیاری از حکیمان ما مباحث
پیچیده حکمی و فلسفی را به زبان داستانهای ساده
طرح کردهاند به همین خاطر است .حکایتهایی
مانند طوطی و بازرگان ،فیل در تاریکی ،یا طوطی و
بقال موانا از بهترین نمونههای اینگونه داستانگویی
ِ
برای انتقال مفاهیم و اندیشههای عمیق هستند.
بااینوجود ،شاید پاسخ سوال یادشده را باید در دو
ّ
سطح پایینتر از سطح ملی ارائه داد :سطح سازمانی
(تجاری) و سطح فردی .در سطح اول باید از نظریه
«رو یـکــرد اجتماعی به برند» [ ]4کمک گرفت و در
ُ
ْ
«روایتدرمانی» [ ]5در
سطح خردتر از «نظریه روایت» و
برای داستانپردازی باید چه بگوییم؟
چگونه داستان برند خود را روایت کنیم؟
«کریستوفر بوکر» نویسنده کتاب «هفت پیرنگ اصلی:
چرا ما داستانگویی میکنیم» معتقد است هفت دسته
از داستانها هستند که همه انسانها از انها لذت
میبرند :پیروزی بر بدیها (قهرمان مظلوم داستان برای
موفقیت بر موانع یا اشخاص شرور غلبه میکند)؛ فقیری
320
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
که ثروتمند میشود (نمونه داستان استیو جابز و هزاران
داستان دیگر که قهرمان با تاش و تیزهوشی توانسته
موانع را از سر راه بردارد)؛ تولد دوباره (قهرمان داستان
تا اوج شکست و نابودی پیش رفته و سپس در یک
نقطه عطف به اوج بازمیگردد)؛ احساس مسئولیت
(ازخودگذشتگی ،ایثار و فداکاری قهرمان داستان برای
نجات خانواده ،میهن یا حتی تمامی جهان)؛ سفر و
بازگشت به خانه (سفری برای تبدیلشدن به انسانی
بهتر ،پختهتر و ثروتمند)؛ تراژدی (این نوع داستانها
با نمایش جنبههای منفی دنیا و خلق احساساتی
مانند ترس و اندوه سعی میکنند بر اولویتهای زندگی
و خصوصیاتی مانند دوستی ،اخــاق و نیکوکاری
تا کید کنند) و کمدی (نمایش اتفاقات عــادی و
روزمره زندگی انسانها در قالب طنز و اوردن خنده بر
لب مخاطب)]8[ .
ً
اصوا برندها با داستانسرایی نحوه پیدایش و دلیل
به وجود امدن خود را بیان میکنند؛ چراکه بهخوبی
ّ
میدانند یک داستان جذاب بهمراتب تاثیرگذارتر از
امار و ارقام خشک در گزارشهای رسمی است .یک
داستان زیبا میتواند انچنان تاثیری در شنونده بگذارد
که هیچیک از کانالهای ارتباطی قادر به انجام ان
نیستند .برای تاثیرگذاری ،جذابیت ،شیرینی ،ایجاد
سیاست و اجتماع
رابطه و اثرگذاری یک داستان قواعد مشخصی نیز
وجود دارد که برخی از انها عبارتاند از )1 :تمرکز
بر انسان بهجای تمرکز بر مشتری )2 ،اهمیت روایت
ّ
«تحول» نسبت به مسئله و راهحل )3 ،الهامگیری از
زندگی انسانها برای داستان برند)4 ،تعیین ارمان
ّ
خاص هر برند]9[ .
ابعاد و مولفههای داستانپردازی برای برندینگ
ّ
ملی جمهوری اسامی ایران کدام است؟
مبتنی بر انچه بهعنوان پیشینه بحث و چهارچوب
نظری ان عنوان شد میتوان مولفههای زیر را برای
ّ
داستانپردازی پیرامون برند ملی کشور دارای ضرورت
و اولویت دانست:
نو ع و محتوای داستانهای
ّ
برند ملی ما چه باشد؟
321
یصاختیاه تشگگن
داستانهای ایرانی -اسامی مبتنی بر ارزشهای فرهنگی
ّ
ملی و درعینحال جهانشمول و فراگیر و تا کید کننده
بر ویژگیهایی چون :اعتقاد دینیّ ،
تعبد و معنویت،
ازادی دینی اقوام و اقلیتها ،سابقه تاریخی و تمدنی
ایران ،عدالتخواهی و عدالتجویی ایرانیان ،تنوع
فرهنگی در عین یکپارچگی سرزمینی ،گستره پهناور
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
و قدرت تاثیرگذاری فرهنگ ایرانی،
جلوههای مردمسااری و مشارکت
م ــردم در حکومت و اجــتـمــاع ،و
نشانههای تمدن ایرانی (علممداری،
هنرپروری ،ادبیات غنی)]10[ .
رسایهیاه داخلن و خارجن
اولین داستانپردازیا و روایتصریا
یستند.
ّ
چه کسانی داستانهای برند ملی ما را میسازند؟
رسمی و غیررسمی ،عکسنوشت،
متن ،اسناد قدیمی ،اسناد ارشیوی
و محرمانه و ...هر انچه رسانههای
اجتماعی مانند اینستاگرام ظرفیت
ان را فراهم کردهاند.
منابع اعتباربخشی و توثیق
داستانپردازی کداماند؟
در سطح رسمی رسانههای داخلی و خارجی اولین
داستانپردازها و روایتگرها هستند .اگرچه دنیای ارتباطی
امروز فرصت کافی برای این کار را در اختیار یکایک
مردم ،شبه رسانهها ،رسانههای اجتماعی و بهویژه
چهرههای مشهور و محبوب اجتماعی (سلبریتیها)
با تاثیرگذاری بسیار افزونتر از رسانههای رسمی نیز
قرار داده است.
▪
سوژههای داستانپردازیهای مرتبط
ّ
با برند ملی چه کسانی هستند؟
ً
به نظر میرسد سوژههای اصلی عموما چهرههای معتبر
ّ
و شناختهشدهاند که در خصوص برند ملی ما از رهبری
رسمی حکومتی و دولتی تا
معظم انقاب ،مقامات
ِ
مراجع ،روحانیون و چهرههای مشهور اجتماعی میتوانند
در جایگاه سوژه قرار بگیرند و با توجه به مرجعیت
اجتماعی خود و یا موردتوجه رسانهها و مخاطبان
بــودن بــرای داستانپردازی و ترویج روایتها به کار
گرفته شوند .در این میان گروههای مهم و تاثیرگذاری
چون اقازادهها ،مسئوان سابق ،اعضای بیوت علما،
فرماندهان نظامی و ...را هم نباید بهعنوان سوژههای
داستانپردازی فراموش کرد.
▪
▪
▪
قالبهای محتوایی داستانها چیست؟
افــزون بر قالبهای هنری و ادبــی معمول نظیر خبر،
داستانک ،عکس و شعر ،خاقیتهای هنری مردمپسند
در این عرصه بسیار شایع است؛ زمینههایی مانند طنز،
لطیفه ،کنایه،انیمیشن،چندرسانهایها،ویدئوهایخبری
322
سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل و
نهادهای مرتبط با ان (شــورای امنیت ،کمیته
حقوق بشر ،سازمان جهانی گردشگری ،یونسکو،
یونیسف ،یونیدو ،اژانس انرژی اتمی ،)...بانک
جهانی ،صندوق بینالمللی پول ،سازمان تجارت
جهانی ،شــورای جهانی صنایعدستی ،مجمع
جهانی داووس . ...
جشنوارههای بینالمللی و بازارهای جهانی فرهنگی
هنری؛ در حوزههای فیلم (اسکار ،برلین ،ونیز ،فجر
،)...کتاب (نمایشگاه کتاب فرانکفورت،)...
موسیقی (جشنواره جهانی اوینیون فرانسه،)...
گردشگری ،ورزش (المپیک ،جامهای جهانی)...
و بازارهای هنری کریستی ،ساتبی . ...
میراث ّ
مادی و معنوی جهانی؛ ان دسته از میراث
ثبتشدهی ما در فهرست جهانی یونسکو که
عــاوه بر اثــار مـ ّ
ـادی و میراث معنوی مشاهیری
مانند حافظ ،سعدی ،ابنسینا ،فارابی ،مولوی،
شیخ بهایی و ...را هم در بر میگیرد.
چهرههای شاخص اجتماعی و غیرسیاسی؛ مانند
سلبریتیهای هنری ،ورزشی ،اجتماعی و ادبی
ایرانی که حضور بینالمللی دارند و در عرصه جهانی
شناختهشده هستند (مانند عباس کیارستمی،
علی دایی ،محمدرضا شجریان ،هوشنگ مرادی
کرمانی و )...و حتی غیر ایرانیهایی که به هر
شکل به ایران دلبستگی و عاقه نشان میدهند.
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
داستانسرایی ،یکی از استراتژیهای برندینگ در حوزه
تولید محتواست .برخاف تبلیغات سنتی که در مورد
ً
برند صرفا به ا گاهیبخشی اکتفا میکند ،داستان برند
بایستی یک واکنش احساسی را به مخاطب القاء کرده
و او را برانگیزاند .بسیاری از بنیانگذاران برندهای معتبر
جهانی با همین روش به داستانسرایی درباره برند خود
پرداختهاند« :ماتسوشیتا» بنیانگذار شرکت نپاناسونیک»،
یا «چونگ» مدیر و موسس «شرکت دوو» که تجربههای
ارزشمند خود از کار و تاش خستگیناپذیرشان را در
کتاب خاطراتشان ارائــه کردهاند ،همگی از همین
هدف
رویکرد بهره گرفتهاند .اگرچه برای رسیدن به
ِ
برندینگ خوب ،ازم است زمینه داستانسرایی معقول
پینوشتها
جمعبندی و نتیجهگیری
سیاست و اجتماع
ً
▪ چــهــرههــای شــاخــص بــیــنالــمــلــلــی؛ عــمــومــا از
سیاستمداران شاخص فعلی و حتی بازنشسته
ازجمله دبیران کل سابق سازمان ملل.
▪ دیپلماسی عــمــومــی؛ بــا تا کید بــر کمکهای
انساندوستانه ،ورزش ،گردشگری . ...
▪ دیپلماسی فرهنگی؛ علت تا کید ،اثربخشی
بیشتر عرصهها و قالبهای فرهنگی برای انتقال و
پذیرش سهلتر پیامهای ارزشی و اخاقی است.
ّ
و درعینحال جــذاب در میان مشتریان فراهم و از
داستانگویی یکسویه از سوی مدیران برند پرهیز شود.
ّ
«برندینگ ملی جمهوری اسامی ایران» نیز از این قاعده
ّ
مجزا نیست و این نوشتار تاش نمود با استفاده از پیشینه
و چهارچوب نظری خود ،به ارائه ایدههایی درباره ابعاد
ّ
و مولفههای داستانپردازی برند ملی کشورمان بپردازد
و بر مواردی نظیر نوع و محتوای داستانها ،سازندگان
داستانها ،سوژهها ،قالبها و منابع اعتباربخشی به
داستانها تا کید نماید.
Email: jafari@isu.ac.ir
323
یصاختیاه تشگگن
[ِ .]1لوی ،هیتر پمبرتون ( .)1397هر برند یک داستان.
[.]2فروتن ،بهروز ( .)1397داستان دوست من سام:
۶093۶7/https://www.asriran.com/fa/news
[.]3نایت ،فیل ( .)139۶کفشباز (خاطرات خالق برند نایکی).
[ِ .]۴هدینگ ،تیلده؛ کنوتزن ،شارلوت؛ بییه ،مونز ( )1395هفت رویکرد
به مدیریت برند.
Narrative Therapy]5[.
Narrative Means to )1990( White، Michael; David Epston ]۶[.
.Therapeutic Ends
[ .]7طاییزاده ،سیاوش؛ پناغی ،لیا؛ حسینی ،سیدمحمدمهدی (.)139۶
بررسی روایت خود در بیماران مبتا به اسکیزوفرنیا بر اساس نظریه تحلیل
ساختاری ژنت.
.The Seven Basic Plots; why we tell stories )200۴( Booker, Christofer ]8[.
[ .]9اصغریان ،بهزاد (« )139۶چگونه داستان برند خود را روایت کنیم؟»،
پایگاه برندسازان ایرانhttps://www.iranbrandmaker.com :
ّ
[ .]10جعفری ،نادر ( .)1391مدیریت گردشگری و وجهه ملی ،انتشارات
دانشگاه امام صادق؟ .
محمدرضا کوهکن
پژوهشگر حلقه افکار عمومی و تغییرات اجتماعی مرکز رشد
دانشجوی دکتری فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق؟
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
ایران شیعه یا
ایران مقاومت؟
تگویر ای ــران در افـکــار عمومن جــهــان اس ــام چندان
مطلوب ییست
اگر از شما پرسیده شود :فکر میکنید برجستهترین
تصویری که مسلمانان از ایران در ذهن دارند چیست؟
ً
احتماا تمایل داشته باشید چنین تصویری از ما در
ذهن انان شکل گرفته باشد :کشور مقاوم در برابر امریکا
و اسرائیل و مهمترین دشمن انان ،مهمترین حامی
فلسطین ،علیرغم تحریمهای چهلساله برخوردار از
دموکراسی و پیشرفتهای گوناگون و گزارههایی از این
ً
قبیل .اینها شاید حقایق بیرونی باشد ،اما لزوما ان
چیزی نیست که رسانهها (و نیز سوءعملکرد خودمان)
از ما در افکار عمومی دیگر مسلمانان ساختهاند.
در شماره پیشین همین نشریه ،به استناد پیمایش
یکی از مــراکــز پژوهشی قطری اش ــاره شــد کــه افکار
عمومی جهان عرب ابهامات جدی نسبت به ایران
و سیاستهایش دارد .مسئلهای که پیمایشهای
مراکز معتبر پیو ( )Pewو زاگبی ( )Zogbyنیز کلیت
ً
ان را تائید میکند .هرچند این پیمایشها لزوما بر هم
ً
منطبق نبوده و کاما قابلاطمینان نیستند ،ولی یک
کلیت را میرسانند :جایگاه ایران نزد افکار عمومی
کشورهای اسامی و عربی از سال 2006تا کنون افول
داشته اســت .بهعنوانمثال ،رونــد تغییرات نگرش
«مطلوب» و «تا حدی مطلوب» به ایران نزد شش کشور
اسامی بهصورت شکل 1است[.]1
324
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
گزارش «مرکز زاگبی» نشان میدهد ،بین «نگرش مطلوب
به ایران و سیاستهای منطقهای ان» نزد شیعیان و
اهل سنت کشورهای اسامی تفاوت فاحشی وجود
دارد و جایگاه ایــران نزد افکار عمومی شیعیان این
کشورها بهمراتب بهتر است.
جهت سنجش اولیه صحتوسقم این گزارشها و
نیز اشنایی با دایل احتمالی ان ،بر ان شدیم پژوهشی
طراحی کرده و از طریق فیسبوک اجرا نماییم .بدین
ً
منظور بر اساس نمونهگیری نسبتا هدفمند و با لحاظ
فیلترهایی ،با حدود بیست نفر از نخبگان جهان اسام
گفتگوهایی مشابه مصاحبه نیمهساختیافته در بستر
پیامرسان فیسبوک صورت گرفت و البته در تعامل
با تعداد بیشتری ،ارتباط به مرحله گفتگو وارد نشد.
معیارهای انتخاب این نخبگان عبارت بود از :داشتن
تابعیت کشورهای عربی با اکثریت مطلق اهل سنت
(مانند تونس ،مصر ،الجزایر ،مراکش ،لیبی ،اردن و
فلسطین) ،تحصیل در دانشگاههای این کشورها ،مدیر
بودن در گروههای فیسبوکی پرجمعیت دانشگاهها یا
دانشکدههای این کشورها (دارای هزار تا چندصدهزار
عضو) ،و انتشار پست جدید در صفحه شخصی
(تا حدود 10روز قبل) .موضوع گفتگو عبارت بود از
تصویری که از ایران در ذهن دارند و نیز امیدی که به
سیاست و اجتماع
ً
تحقق ارمانهای جهان اسام دارند .این ارمانها عما
ارمانهای انقاب اسامی ایران بود که بدون نام بردن
از ان ،به نام ارمانهای جهان اسام معرفی میشد.
در ادامه ضمن بررسی گزارش این پژوهش [که هنوز در
حال تکمیل است] ،بیمها و امیدهای تصویر ایران نزد
افکار عمومی جهان اسام برشمرده میشود.
فرینگ و ایدیشه
شکل -1نگرش مطلوب و تا حدی مطلوب به ایران (مرکز پیو بهار )2015
بیمها
325
یصاختیاه تشگگن
در مواجهه بــا کــار بــران انتخابشده در فیسبوک
برخوردها و بازخوردها یکسان نبود و یک طیف را
نشان میداد .برخی پیامها را میخواندند اما پاسخی
نمیدادند؛ برخی پسازانکه حرفی از ایران به میان
میامد از ادامه گفتگو امتناع کرده و حساب نگارنده
را مسدود میکردند؛ برخی وارد گفتگو شده و با روی
باز یا با ناراحتی زبان به انتقاد میگشودند؛ بهندرت
برخی از ایران قدردانی کرده و بهندرت برخی ناسزا
میگفتند ،اما درمجموع زبان انتقاد محترمانه از همه
ً
پررنگتر بود و نهایتا اینگونه به ذهن متبادر مینمود
که نظرسنجیهای یادشده پر بیراه نگفته بودند! نتایج
حاکی از تصور یک شکاف مذهبی بود ،که برخی ریشه
در واقعیت و برخی ریشه در وانمایی رسانهها داشت.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
شکل 2
در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه هنگام شنیدن نام
«ایران» یاد چه چیزی میافتید ،برجستهترین پاسخ این
بود« :شیعه» .پسازان «انرژی هستهای» (که این انرژی
هستهای ،انچنانکه نظرسنجیهای دیگری بیان کرده
ً
بودند ،لزوما به معنای دیدگاه مثبت به برخورداری ایران
از انرژی هستهای و استفاده صلحامیز از ان نیست،
بلکه تصور سوءاستفاده ایران از انرژی هستهای و تاش
برای دستیابی به ساح هستهای نیز پررنگ است) ،و
سپس «دولت قوی منطقهای» .ابر کلمات شکل ،2
وزن هر یک از کلمات را نشان میدهد:
اگر در کنار تصویر «شیعی» از ایران ،کلمات همخانواده
اما کموزنتری مانند «لعن مقدسات اهل سنت»،
«شیعهسازی»« ،قمهزنی»« ،دشمنی با اهل سنت»،
«پرستش قبور»« ،تقدیس ائمه»« ،اجتماعات بر محور
حسین»« ،تحریف چهره اسام در جهان» را نیز بگذاریم،
میبینیم که بخش عمده تصورات این نخبگان از ایران
را اختافات و تفاوتهای مذهبی شکل میدهد.
اولین تصویری که به درســت یا غلط دیگران از ما
ساختهاند یا ما از خود ارائه دادهایــم« ،شیعه بودن»
یا به تعبیری «دیگری بودن» ایران در بین مسلمانان
است ،و با لحاظ کردن دیگر ذهنیتها ،میتوان ان
«دیگری قدرتمند منطقهای» از لحاظ مذهبی
را یک
ِ
و سیاسی و علمی و صنعتی بهحساب اورد.
در گفتگو بر سر امید به تحقق ارمانهای جهان اسام
(بخوانید ارمانهای انقاب اسامی) مانند «ازادی
فلسطین و نابودی اسرائیل»« ،استقال و ازادی سیاسی
جهان اسام»« ،اخراج امریکا از جهان اسام»« ،اجرای
قوانین و احکام اسامی»« ،پیشرفت علمی و اقتصادی
مسلمانان» و ،...پایینترین امید مربوط به «وحدت و
همزیستی مذاهب اسامی» بود که وجود این شکاف
مذهبی را تائید میکرد.
در گفتگوهای باز نیز تا کید بر اختافات مذهبی در
ً
راس قــرار داشــت .عمدتا از مواضع مذهبی ایــران و
شیعیان (مانند سب و لعن مقدسات اهل سنت،
دشمنی با انها ،تاش برای شیعهسازی انها و)...
ً
انتقاد میشد (مخصوصا توسط مصریها که از قضا
محبان اهلبیتاند) .در خصوص مسائل سیاست
خارجی ایران نیز از برخی مواضع مانند مواضع در قبال
اسرائیل ،امریکا ،فلسطین ،لبنان ،یمن و ...حمایت
میشد و از برخی مواضع نیز مانند مواضع در قبال
سوریه و عراق و ...انتقاد میشد .در خصوص مسائل
سیاست داخلی و اجتماعی ایران نیز تصور میشد
ازادیهای سیاسی و اجتماعی در ایران وجود ندارد
و اقلیتهای قومی و مذهبی با حکومت مرکزی تنش
و اختاف و معضات شدیدی دارند.
326
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
327
سیاست و اجتماع
اما در عین حال میگفت ما از شما بدمان نمیاید و
در انتظار کمکهای بیشتر از شما بدون تشیع و افراط
هستیم .در نهایت پس از اندکی گفتگوی دو طرفه کار
بهجایی رسید که گفت« :ما سخن پیامبر؟ را که
بر کتف سلمان زد و فرمود یاری شما از کشور این مرد
فرامیرسد ،فراموش نمیکنیم که اان ایران نامیده
میشود» نشانی منزل خود در فلسطین را داد و تا کید کرد
هنگام ازادی فلسطین منتظر شما هستم ،و انشاءاه
نماز پیروزی را با هم در مسجدااقصی میخوانیم و
در پایان گفت« :دستان مردم فلسطین برای شما باز
است و قضیه شیعه و سنی روزی به پایان میرسد و
اگر امروز سروران ما علی و حسن و حسین و ابوبکر و
عمر و عثمان بین ما بودند ،از کارهایی که ما میکنیم
تعجب میکردند».
این دو نفر نمونههایی بودند که در عین انتقاد شدید
ً
از ایران (که عمدتا به مباحث مذهبی مربوط میشد)،
پس ذهن خود نگرش مثبتی به ما داشتند
کماکان در ِ
ً
که اتفاقا عامل سیاسی (حمایت از مقاومت و ایستادگی
در برابر امریکا و اسرائیل) این نگرش را به وجود اورده
بــود .این دو نفر شاید اگر در نظرسنجیهای «پیو و
زاگبی» درباره ایران شرکت میکردند ،رای مثبتی به
سیاستهای ما نمیدادند ،اما همانطور که دیدیم
رای منفی احتمالی انان را نمیتوان به تنفر و دشمنی
تفسیر کرد .همچنین مثال این دو نفر ،نشان میدهد
هیچچیز مانند تا کید ایــران بر حمایت از مقاومت
ً
با محوریت فلسطین ،مخصوصا بهصورت علنی و
رسانهای و بازتاب دادن انها در افکار عمومی مسلمانان،
نمیتواند تا حدی این شکاف مذهبی را جبران کند.
در برخی موارد نیز پاسخدهندگان به وضعیت نامناسب
اقلیتهای قومی و مذهبی ایــران مانند عربهای
یصاختیاه تشگگن
امیدها و راهکارها
ً
علیرغم نگرش تقریبا منفیای که این نخبگان نسبت
به ایــران داشتند ،ولی به تحقق ارمــانهــای انقاب
اسامی ایران (که به نام ارمانهای جهان اسام معرفی
شده بود) امیدوار بودند .این مسئله نشان میدهد ما
در ارمانها مشترک هستیم؛ ارمانهایی که انقاب
اسامی انها را احیا کرد یا به وجود اورد و سپس رواج
داد؛ هرچند شاید بهواسطه تبلیغات یا عملکرد سوء،
حساب ما را از ارمانهایمان جدا بدانند ،ولی در نهایت
همین ارمانها ظرفیتی است که با بهرهگیری درست
از انها میتوانیم به جایگاه بهتری نزد افکار عمومی
جهان اسام دست یابیم.
در بین پاسخدهندگان ،گرچه بودند افرادی که با شدت و
تعصب انتقاد میکردند و امکان اصاح ذهنیت خطای
انها وجود نداشت ،ولی عمده انتقادکنندگان تعاملی
دوستانه و محترمانه داشتند و حتی تصریح میکردند
که ما از شما بدمان نمیاید و شما را دشمن خود حساب
نمیکنیم .یکی از دانشجویان مصری میگفت« :شما
از مقاومت حمایت میکنید ،صحابه را لعن کرده و به
عایشه طعنه میزنید؛ ولی من اعتراف میکنم که شما
را بیشتر از حا کمان سعودی دوست دارم ،ای کاش
همانند اردوغان میبودید و با جماعت مسلمین همراه
میشدید و پرچم اسام را متحد میکردید تا قدرت ما
در برابر امریکا بیشتر شود» .یا یک دانشجوی فلسطینی
مقیم اردن معتقد بود ایرانیها بهواسطه برخی اعمال
باعث مخدوش شدن چهره اسام در جهان شدهاند و
میخواهند همین تشیع افراطی را وارد فلسطین کنند.
او ضمن تشکر از حمایت ایران از حماس ،بهشدت
از برخی سیاستهای ایران در قبال فلسطین و تمرکز
حمایتها بر حماس انتقاد میکرد (که بخشی از ان به
دلیل عدم اطاع و بیان نشدن کمکهای ایران بود)
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
بدون تردید کاریامه چهلساله
ایقاب اسامن ایران در عرصه
ً
ً
بینالمللنکماوکیفاقابلمقایسه
با ییچ حکومتن ییست ،اما
بهحکم ارمانگرایی ،ما به جایصاه
فعلنمان راضن ییستیم و تا افق
«پایهریزه حکومت یه خرقن
و یه غربی در اکثر کشوریاه
جهان» راه بسیاره منبینیم.
خوزستان ،بلوچها و اهل سنت اشاره
میکردند که نشانگر برجستهسازی
این مسئله توسط رسانههای بدخواه
است .حال که مسئله اقلیتهای
قومی و مذهبی ایران برای برخی از
مسلمانان برجسته شده و بهعنوان
تــهــدیــدی ب ــرای تصویر مــا مطرح
است ،جمهوری اسامی میتواند
با بهرهگیری از ظرفیت اقلیتهای
همسو با خود این تهدید را به فرصتی برای خود تبدیل
کند .از انعکاس صحیح وضعیت زندگی این اقلیتها
در ایران تا انتصاب سفرا ،رایزنها و کاردارهای اقلیت
قومی و مذهبی در کشورهایی که نسبت به این مسئله
حساس شدهاند.
در زمانی که رسانههای بینالمللی رسمی جمهوری
اسامی با مشکات و موانع فــراوانــی بــرای فعالیت
اثرگذار مواجهاند و سازمانها و نهادهای رسمی متولی
دیپلماسی فرهنگی کشور انچنانکه باید کارایی
ندارند و پاسخگوی حجم وسیع نیازها نیستند ،باید
با مردمیسازی دیپلماسی فرهنگی و رسانهای ایران
این خا را تا حدی جبران نمود؛ درســت است که
لجنپراکنیهای رسانهای علیه ایــران ز یــاد است،
اما ما نیز اقدامات صحیحمان را انطور که باید به
ً
گوش مسلمانان نرساندهایم .اصوا کشورهای عربی
سنیمذهب را مخاطب خود ندانسته و بــرای انان
صنایع فرهنگی و رسانهای تولید نکردهایم.
ً
در شرایط کنونی که ظاهرا دیپلماسی وحدت ایران در
بهترین حالت نخبهگرایانه باقیمانده ،باید به سمت
عمومیسازی و تودهگرایی تقریب حرکت کنیم .عموم
ً
ً
ً
شیعیان باید اوا وحدت را قلبا پذیرفته و ثانیا با اهل
سنت دیگر کشورها وارد تعامل و ارتباط شده و در به
منصه ظهور و تجلی بیرونی رساندن
این وحدت ،اصرار داشته باشند؛ تا
بلکه کلیشههای ذهنی نادرست انان
را از بین برده و از این طریق تصویر
ایران را بهبود ببخشند.
از طرف دیگر ،حال که دیگران ایران
را بهواسطه پیشرفتهای علمی و
صنعتی ان میشناسند و به ان
معترفاند ،تا کید بر شناساندن
این دستاوردهای علمی و صنعتی و انتقال انها به
کشورهای اسامی و تاش برای حل نیازهای این کشورها
از این طریق ،راه موثر دیگری برای اصاح نگرش افکار
عمومی جهان اسام به ایران است.
بدون تردید کارنامه چهلساله انقاب اسامی ایران
ً
ً
در عرصه بینالمللی کما و کیفا قابل مقایسه با هیچ
حکومتی نیست (چه در تربیت نیروهای جانبرکف
و همسو با انقاب ،چه در احیا و بسط اصول اسامی
در جهان اسام)؛ اما بهحکم ارمانگرایی ،ما به جایگاه
فعلیمان راضی نیستیم و تا افق «پایهریزی حکومت
نه شرقی و نه غربی در اکثر کشورهای جهان [ »]2راه
ً
بسیاری میبینیم .در مجموع باید گفت جایگاه نسبتا
مطلوب ایران نزد افکار عمومی کشورهای اسامی در
حوالی سال 2006این نوید را میدهد که دستیابی
مجدد ما به این جایگاه حتی با وجود تفاوت مذهبی
دور از دسترس نیست ،در صورتی که ملزومات ان را
شناخته و رعایت کنیم.
پینوشتها
Email: Koohkan@isu.ac.ir
]1].https://www.pewglobal.org/2015/06/18/irans-global-imagemostly-negative
[ .]2صحیفه نور ،جلد ،20صفحه 199
328
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
329
فرینگ و ایدیشه
تگویر تنها با یکن دو عکس رواج یافته در فضاه مجازه
ساخته یمنخود
سیاست و اجتماع
عکس ،تصویر نیست!
یصاختیاه تشگگن
در دنیای امروز ،بهواسطه گسترش اطاعرسانیها و
البته شیطنتهای رسانهای ،دیگر عکسها چندان
قابلاطمینان و اعتماد نیست .عکسها میتوانند
روایتهای مختلفی داشته باشند که هر یک بیانگر
بخشی از واقعیتاند .به همین سبب است که امروزه
داوری و قضاوت با یک عکس بسیار سخت شده است.
ً
مثا در همین بازیهای فوتبال به سبب خطاهای زیادی
که از سوی داوران مشاهده میشد ،تاش کردند تا با
سیستم ویدئویی [ ،]1داوری دقیقتری داشته باشند.
این مطلب یعنی خطای قضاوت با اکتفا به عکس
و نادیده گرفتن حقایق ،در فضای رسانهای و افکار
عمومی نیز بهصورت مکرر دیده میشود.
رسانهها بهخوبی توانستهاند افکار عمومی را با عکسهای
متعدد و مغرضانهای تحت تاثیر قرار دهند و انچه را
مدنظرشان هست به افکار عمومی انتقال دهند .یکی از
ً
مواردی که اخیرا سوژه مداوم رسانههاست ،عکسهایی
است که از ائمه جمعه کشور در خبرگزاریها و نزد
افکار عمومی منتشر میشود .این عکسها بیش از
انکه بیانگر یک تصویر باشند ،تنها عکسی هستند
که میتوانند افکار عمومی را متوجه خود کنند؛ فارغ
از اینکه عکس بیانگر یک ارزش یا حتی جلوهای از
حقیقت باشد.
زمانی که سخن از عکس گفته میشود ،منظور همان
شمایلی است که در رسانهها نشان داده میشود؛ ولی
زمانی که سخن از تصویر است ،مراد یک فرایند مدتدار
است که در ان فرد تاش میکند تا انگاره هدفمند و
مطلوب خود را بهصورت برنامهریزیشده به مخاطب
انتقال دهد و در نهایت افکار عمومی را همراه سازد.
مقصود نویسنده در این نوشته ،بیان تمایز تصویر و
عکس است که بایستی ائمه جمعه مدنظرشان داشته
باشند تا دچار نزدیکبینی و خطای محاسباتی نشوند.
اقتگاد و مدیریت
حمیدرضا ارفعالرفیعی
پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟
دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه امام صادق؟
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
دیگیاه فراوان روخن کردن در
غزوهیا و جنگیا یا خضاب
بستن پـیــرمــردان در جنگیا
یمصن حاکن از یوعن مدیریت
تگویر است.
درباره تقسیم بیتالمال عامه مجلسی در بحاراانوار
اینطور میگوید:
اینکه در یک عکس مشاهده میشود ،امامجمعهای با
تاکسی و مترو جابجا میشود یا اینکه در حال کشاورزی
اســت یا اینکه به استخر و مغازه ساندویچی رفته
است یا در حال خرید هست یا عدهای از نظامیان به
او سام میدهند و ...همگی تنها عکسهایی است
که سبب میشود مخاطبان بهواسطه فقدان تصویر یا
تصویر نادرست ،دچار خطای ادراکی شوند .بیشک
ایــن خطای ادراک ـ ِـی افکار عمومی به سبب فقدان
سنجههایی است که بر اساس ان بتوان تصویر و رفتار
ان امامجمعه را ارزیابی کرد .بهعبارتدیگر ایا عکسی
که در ان امامجمعه ،کشاورزی میکند ،گویای یک
ً
ارزش است؟ و اساسا ایا ان عکس بیانگر جلوهای از
حقیقت و واقعیت است که معتبر باشد؟ البته قبلتر
از انکه سنجههایی برای ارزیابی تصویر و رفتار یک
امامجمعه گفته شود باید به این سوال پرداخته شود
ً
که اساسا چه دلیلی وجود دارد یک امامجمعه به دنبال
مدیریت تصویر باشد و مگر اسام برای تصویر ارزشی
قائل بوده است؟
«عاصم بن کلیب ،به نقل از پدرش ،میگوید :در محضر
علی؟ بودم که مقداری پول و اشیاء دیگر از ناحیه
ایــران ،بهعنوان بیتالمال ،اورده شد .مــردم ،برای
گرفتن سهمیه ،هجوم اوردند .علی؟ ابتدا طنابی
دور بیتالمال کشید و فرمان داد تا روســای هفت
قبیله که در ان زمان در کوفه بودند امدند و بیتالمال
را نسبت به افراد هر قبیله ،به نمایندگان انان داد .در
اخر یک قرص نان اضافه امد؛ علی؟ ان را نیز هفت
قسمت کرد و نسبت به افراد هر قبیله تقسیم کرد .پس
از تقسیم بیتالمال محل را ابوجارو میزد و]2[ »...
همچنین حضرت در نهجالباغه در مدح داشتن نام
نیک نزد مردم اینطور میفرمایند« :بدانید نام نیک که
خدا برای کسی میان مردم گذارد ،بهتر از مال است که
او برای کسی نهد ،که او را سپاس ندارد ]3[ ».از سوی
دیگر دیگهای فراوان روشن کردن در غزوهها و جنگها
یا خضاب بستن پیرمردان در جنگها همگی حاکی
از نوعی مدیریت تصویر است که تاش دارد با ساخت
تصویری مقتدر و شجاع دشمن را بترساند .بهعاوه
تاشهای حضرت زینب؟ برای ا گاهیبخشی به
افکار عمومی و استفاده از فرصتهایی که میتوانستند
بهصورت مستقیم با مــردم سخن بگویند و تصویر
مخدوش اهلبیت؟ را که حکومت اموی ساخته
بــود اصــاح کنند ،از دیگر مصداقهایی اســت که
یصاختیاه تشگگن
مدیریت تصویر در اسام
تصویر در اســام انچنان اهمیت دارد که خداوند
متعال رسالت نبوت را در دامن فردی قرار میدهد که
قبل از ان ،تصویر او در جامعه به نیکی و امانتداری
رواج یافته بود .از سوی دیگر در سیره اهلبیت؟ نیز
ً
توجه به ذهنیت و افکار عمومی دیده میشود .مثا
330
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
سیاست و اجتماع
شکل -1ویژگیهای تصویر و رفتار یک امام جمعه در بیانات امام خمینی؟ در منشور روحانیت
یک دنیا انتظار و مطالبه...
برای تبیین ویژگیهای تصویر مطلوب یک امامجمعه
در این یادداشت بخشی از بیانات امام خمینی؟
و مقام معظم رهبری مورد مداقه قرار گرفت؛ هرچند
جای خالی همین پژوهش در سیره اهلبیت؟ و
روایاتشان نیز ملموس است.
عناصر شکل 1بهعنوان ویژگیهای تصویر و رفتار
یک امامجمعه از بیانات امام خمینی؟ در منشور
روحانیت انتخاب شده است.
331
یصاختیاه تشگگن
بیانگر ارزش قائل شدن اهلبیت؟ بــرای تفکر و
ذهنیت مردم است.
حال که اهمیت تصویر نزد افکار عمومی در اسام
تبیین گشت باید به این سوال پاسخ داد که تصویر
یک امامجمعه نزد افکار عمومی باید چه ویژگیهایی
داشته باشد تا بر اساس ان بتوان قضاوت صحیحی
پیرامون عملکرد و مقایسه انها داشت و با یک عکس،
افکار عمومی منحرف نشوند؟ زیرا گفته شد نمیتوان
بر اساس یک عکس بهطور احساسی و خارج از نظام
ارزشی قضاوت کرد.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
جدول -1عناوین مطالبه مقام معظم رهبری از ائمه جمعه
مطالبه
دفعات تکرار
ارتباط با جوانان بویژه جوانان مومن و انقابی
8
ارتباط صمیمی با مردم
7
ترویج اندیشه و عمل انقابی
4
ارتباط با علما و روحانیون
3
ارتباط و همکاری با دانشگاهیان
3
افزایش اثرگذاری و غنای محتوایی نمازجمعه
2
تا کید بر وحدت کلمه مردم
1
همدردی با ضعیفان
1
همدلی با ایثارگران
1
ارتباط با مسئولین
1
از سوی دیگر مقام معظم رهبری نیز مفاهیم جدول 1را
بهعنوان مطالبه خود از ائمه جمعه بیان نمودهاند]4[ .
حال یک سوال شکل میگیرد :ایا این مطالبات امام
خمینی؟ و مقام معظم رهبری از ائمه جمعه میتواند
با یک عکس درون استخر و کنار جوانان محقق شود
یا...؟ به نظر میرسد که مطالبات رهبران انقاب از یک
امامجمعه بیش از انکه یک عکس باشد ،یک تصویر
است .تصویری که ریشه در استمرار فعالیتهایشان
دارد؛ بهعبارتدیگر انچه توسط مردم همان محل هم
ارزیابی میشود ،تصویر است نه عکس .چراکه در
ذهنشان عکسها را در کنار سبک زندگی ان امامجمعه
معنا میکنند .درحالیکه رسانهها در تاش هستند تا
با عکسهایی ،تصویر مغرضانه خود را بسازند و در این
میان اگر افکار عمومی ا گاهی کافی را نداشته باشند،
بر اساس همان عکسها قضاوت خواهند کرد.
انچه تا کنون گفته شد ،تبیین یکی از موارد خطای
افکار عمومی و قضاوت عکس گونهشان هست اما
انچه در همین مصداق بهعنوان ارائه راهکار این مسئله
اهمیت دارد ،چیستی و چگونگی مدیریت تصویر
است .بیشک پاسخ این سوال بهمراتب برای ائمه
جمعه بسیار ارزشمند خواهد بود چراکه مقبولیت و
نفوذ کامشان درگرو تصویری است که خود در اذهان
ساختهاند؛ اما مدیریت تصویر چیست؟ «مدیریت
تصویر فرایندی است که در ان فرد ا گاهانه میکوشد
تا ادراکــات دیگران را از خودش شکل داده ،کنترل
یا مدیریت کند ]5[ ».بر اساس همین تعریف اولین
نکتهای کــه مــیتــوان استنباط نمود ایــن اســت که
مدیریت تصویر یک فرایند هست که در دل ان مفهوم
تدریجی بودن و زمانبر بودن نهفته است .به این معنا
ً
که تصویر تنها با یک رفتار یا کام مثا سخن گفتن از
ضرورت برداشتن نردهها ،ساخته نمیشود .از سوی
دیگر ضرورت ا گاهی و دقت امامجمعه ،به معنای
نشان دادن عکسهای کاریکاتوری یا خاف واقع یا
سانسور شده از سوی ائمه جمعه نیست؛ بلکه مراقبت،
کنترل و حساسیت نسبت به تصویرشان مدنظر است.
چگونگی ساخت تصویر بیشتر از انکه یک نسخه واحد
داشته باشد ،به میزان اشنایی فرد و مهارت او در استفاده
از رسانهها بستگی دارد؛ بنابراین ضروری است که ائمه
332
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
333
پینوشتها
Email: hrarfa1994@gmail.com
]1]. VAR
[ .]2بحاراانوار ،جلد ،۴1صفحه .13۶
[ .]3خطبه 120نهجالباغه.
]4]. http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=39606
[ .]5مدیریت رفتار سازمانی ،ارین قلی پور ،صفحه ،173نشر سمت.
]6]. Mottner & Ford. )2010(. Introduction to Special Issue. International
Journal of Nonprofit and Voluntary Sector Marketing.
]7]. http://farsi.khamenei.ir
[ .]8مقام معظم رهبری ،بیانات در دیدار با ائمه جمعه سراسر کشور.13۶9،
یصاختیاه تشگگن
در پایان باید اینگونه گفت که با توجه به نکات
مطرحشده ،اهمیت مدیریت تصویر برای ائمه جمعه
بر هیچکس پوشیده نیست زیرا بهعاوه مبانی اسامی
که قبلتر اشــاره شد غربیها و بهطور خاص افرادی
که نقش رهبری دین را بر عهده دارند ،برای استفاده
فزاینده مردم از کلیساها ،دانش بازاریابی را برای تغییر
رفتار مردم به خدمت گرفتهاند .اهداف این تغییر برای
رهبران کلیسا ،میتواند یکی از موارد زیر باشد:
الف) پیوستن به گروه مذهبی سازمانیافته یا تغییر
دین -از دین دیگری به دین مسیحیت -یا دیندار
نمودن افرادی که فاقد دین هستند.
ب) حفظ یا افزایش «وفاداری» به دین؛
ج) افزایش سطح دیـنــداری و انطباق با یک معیار
دینی خاص؛
د) افزایش عمق اعتقاد و اعتقاد به یک دین؛
هـ) حمایت مالی از سازمانهای مذهبی []6
همچنین بهواسطه نقش مهم تصویر در ادراک و بهطور
ضمنی تصمیمگیری و پژوهشهای کم پیرامون نقش
فرینگ و ایدیشه
پایانی بر یک اغاز...
سیاست و اجتماع
جمعه اشنایی و مهارت کافی
پیرامون رسانهها و نحوه استفاده
بجا از انها را داشته باشند .از
ســوی دیگر تصویر هم تنها با
عکس ساخته نمیشود .برای
ساخت یک تصویر میتوان از
ابزارهای غیرکامی مثل نوع نگاه،
نوع خندیدن یا اخم کردن یا نوع
پوشش و نوع دست دادن و ...استفاده کرد .همچنین
ابزارهای کامی نیز تنها محدود به سخنرانی از تریبون
نماز جمعه نیست ،بلکه سخنرانی در جمعهای محدود
و بهصورت هدفمند ،کلیپ ،عکس نوشت ،پادکست
و ...از دیگر ابزارهایی هست که میتواند ساخت یک
تصویر مطلوب را رقم زند.
تصویر ازم است تا ائمه جمعه
توجه بیشتری داشته باشند و
از سوی دیگر بدانند که تصویر
تنها بــا یـکــی دو عــکــس رواج
یافته در فضای مجازی ساخته
نمیشود ،بهعبارتدیگر عکس،
تصویر نیست .درعینحال ائمه
جمعه باید خود واقــف باشند
که تصویرشان نزد افکار عمومی عاوه بر اینکه بیانگر
شخصیت خودشان هست ،بیانگر تصویری از یک
مسئول نظام اسامی هم هست چراکه «امامت جمعه،
هم نمایندگی از کل روحانیت و هم نمایندگی از نظام
است؛ چون نظام هم نظام اسامی است ]7[ ».البته
اشاره خیلی قبلتر و خردمندانه مقام معظم رهبری به
مقوله تصویر ائمه جمعه خود حاکی از دغدغه و مطالبه
جدی ایشان هست ،جایی که میفرمایند« :امامت
جمعه فقط این نیست که ما نمازی میخوانیم و منبری
هم میرویم .منصب امامت جمعه ،مثل پیشنمازی در
مسجدها و منبر رفتن -که امری رایج و بسیار مستحسن
و خوب است و اینقدر هم مسوولیت ندارد -نیست.
کسی که در شهری به امامت جمعه منصوب میشود،
باید بداند که به چه سمتی منصوبشده است .به اداره
پایگاهی منصوبشده است که باید در انجا ،مجمع
دلها و ذهنها و عواطف و ارواح مردم باشد .باید این
کار را انجام بدهد و از عهدهی این کار براید]8[ ».
احمد شریعتمداری
پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟
دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه امام صادق؟
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
سرگردان
ِ
جهان نمادها
بر درب جاذبهیاه اقناعنمان ،قفل فاصله میان ما
و مشاطب افتاده و ما سرگردان بازار سیاست خدهایم
«تغییر نگرش» ،از عمده رویکردهای ناظر به مطالعات
اقناع است که در روانشناسی و ارتباطات محل توجه
قرار میگیرد .بر این اساس حتی میتوان اقناع را تغییر
وضعیت ذهن مردم دانست که مقدمهای در تغییر
رفتار انهاست.
در میان الگوهای نظری تغییر نـگــرش ،بخشی به
موضوع اهمیت «کارکرد» پرداخته است و بیان میکند
که نگرشها میتوانند به کارکردهای روانشناختی
متفاوت مثل دفاع از خود انگاره یا تصویر از خود یا
در سوی دیگر ،ناموجهسازی تصویر نامطلوب از خود
کمک کنند]1[ .
در یک تقسیمبندی معروف و متعارف ،کارکردها را به
دو دسته ابزاری ( )instrumentalو نمادین ()symbolic
تقسیم میکنند .نگرشهای مردم یا متوجه کارکردهای
ابزاری با تمرکز بر سویههای طبیعی و منفعتساز یک
موضوع است یا به ابعاد نمادین ان موضوع و چگونگی
بازنماییاش تعلق مییابد.
ً
در نگرش نسبت به یک اتومبیل (و احتماا رفتار
خــریــدارانــه در پــی ان) ،گاهی مشخصههای فنی
وسیله و بستر استفاده از ان و امکان تامین نیاز طبیعی
استفادهکننده محل توجه قرار میگیرد (کارکرد ابزاری)
و گاه تصویر سمبولیک وسیله از یک طرف و تصویر
استفادهکنندگان رایج ان و تطبیق با تصویر از خود
334
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
335
سیاست و اجتماع
خشونت ،کاسبی از تحریم به جناح مقابل دنبال
میشود .در این میان حتی تصویرسازیهای کمیک
مثل دیوار کشیدن در پیادهرو نیز به بسط همهجانبه
این فضای نمادین کمک میکند .برای ما خندهدار
به نظر میرسد که «اقای دکتر روحانی» از این ادبیات
استفاده کرده است ،ولی او بهدرستی فضای داخلی
نمادزده را شناسایی کــرده و بــرای خود کارکردهای
نمادین و سمبلیک برمیگزیند و فرایندهای شناختی
سیستمگریز رایدهندگان را زیر نظر دارد.
شوربختانه انجا که کارکرد نمادین مورد توجه این دسته
َ
از اصولگرایان قرار میگیرد ،برگزیدن نمادی مثل «تتلو»
ً
چونان برگزیدن «پراید بهجای پرادو» است که قطعا
برای مخاطب نمادزده و گزینشگر ،جاذبه اقناعی
نخواهد داشت و حتی به شک در کارکردهای طبیعی
اقناعگران این صحنه (اصولگرایان) هم منجر میشود.
سوال را تکرار کنیم :اگر ما در جایی که مردم انتظار
پاسخ نمادین دارند ،کارکردهای ابزاری را بشماریم
چــه مــیشــود؟ هـیــچ! انــگــار هیچ ارتــبــاطــی حاصل
نشده است .دستگاه شناختی مخاطب ،پیام شما
را شناسایی نمیکند.
دو پدیده نگرشساز دیگر را ارزیابی کنیم:
یصاختیاه تشگگن
ً
(کارکرد نمادین) مورد دقت است .احتماا دیدهایم
برخی با درشتی میگویند که در شان من نیست از این
ماشین استفاده کنم (نمادین) و برخی در هنگام خرید
ً
صرفا به مولفههای فنی بایسته و شایسته ماشینسواری
دقت میکنند (ابزاری).
بر این اساس چه زمانی میتوان ادعا کرد اقناع حاصل
میشود؟ پاسخ ان است که وقتی بتوان جاذبههای
اقناعی موضوع مورد نظر را مطابق با کارکردهای انتظاری
اقناعشوندگان قرار داد.
حاا رزمگاه انتخاباتی 96را فرض کنید! در تهیه و توزیع
پیام انتخاباتی «حجت ااسام و المسلمین رئیسی»،
درحالیکه نگاه کارکردی عمده مردم به کارکردهای
نمادین متمایل شده است ،مشاوران به دنبال تهیه
و ساخت جاذبههای ابزاری و طبیعی هستند؛ نتیجه
چه خواهد بود؟
در جریان سیاسی-اجتماعی مقابل اما ،این نمادزدگی
مردم ایران و نیاز برای سمبل شایسته بودن فهم میشود.
بر این اساس ،نمادسازی از طرف مقابل با اتصاف
گزارههای ارزشی نمادین مثل ارتجاع ،تحجر داعشی،
اعدام ،فقر ،زندان ،ممنوعیت ،انزوای زنان ،به حاشیه
راندن اقوام و اقلیتها ،انحصارطلبی ،ورشکستگی،
فریب ،خیالبافی سیاسی ،جدایی جنسیتی ،مقابله
بــا ازادی ،تهدیدانگاری جــوانــان ،انحصارگرایی،
اقتگاد و مدیریت
رزمگاه ایتشاباتن 96را فرض کنید! در تهیه
و توزیع پیام ایتشاباتن «حجت ااســام و
المسلمین رئیسن» ،درحالنکه یصاه کارکرده
عمده مردم به کارکردیاه یمادین متمایل
خده است ،مشاوران به دیبال تهیه و ساخت
جاذبهیاه ابزاره و طبیعن یستند.
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
براه مشاطبن که رسایهیا او را از دییاه واقعن
جدا ساختهاید و تگویریا بر او حاکماید،
ایتظار توجه جده و تفگیلن به کارکردیاه
ابزاره ،غیرواقعن است.
مجازات اعدام
درحالیکه نگرش مردم ایران نسبت به اعدام با تاش
مخالفین بر مبنای ماحظات نمادین شکلگرفته
اســت ،دستگاه قضایی ما در بهترین حالت (و به
فرض شناسایی مردم بهعنوان گیرندگان پیام) به بیان
استدال درباره اینکه اعدام از جنایت جلوگیری میکند،
میپردازد و کارکرد طبیعی و ابزاری اعدام ُرا برمیشمرد
ََ ٌ َْ
ْ
َ ُ
ََْ
اب
و َبرایمان ایه َ«ولک ْم فِی ال ِق َص ِ
اص حیاه یا اولِ ْی الالب ِ
َل َع ّل ُک ْم َت َّت ُق َ
ون» را تفسیر میکند .چه اتفاقی میافتد؟
همان هیچ! ارتباطی حاصل نمیشود.
پوشش حجاب
یصاختیاه تشگگن
چه اینکه بگوییم حجاب مظهریت اسمای جمالی
پروردگار را صیانت میکند و چه بنالیم که مگس بر
روی طعام غیرپوششدار مینشیند ،همچنان گرفتار
بیان کارکردهای ابزاری برای حجاب هستیم؛ درحالیکه
تنها تلویزیون جمهوری اسامی یکتنه بار کارکردسازی
نمادین از بیحجابی را در فیلمهای خارجیاش به
عهده گرفته و نوبت به مخالفین نمیرسد .با این وصف
همچنان ارتباطی حاصل نمیشود [.]2
اما چه باید کرد؟
ً
طبعا مطلوب ان است که به سمت فرار از نمادها
حرکت کنیم و پاسخهای شناختی مردم را از چنگ
پرقدرت بازنماییها نجات دهیم ،چراکه جهان تلبیس،
جهان ما نیست .اما به هر صورت در سه گام میتوان
برنامهای برای اصاح موقت این مسیر و اتخاذ صحنه
قدرت و اصاح تصویر در نظر داشت:
اول :به نظر میرسد از جنبه رسانش پیام ،باید فهم
صحیحی از انتظارات کارکردی مخاطبین حاصل شود.
بفهمیم که مخاطب در موضوعات محل نگرشی که
کارکرد چندگانه دارند (مثل یک کاندیدا که میتواند
هم کارکرد نمادین داشته باشد هم ابزاری) ،به کدام
نوع بیشتر توجه دارد و ارائه محصول به اقتضای انتظار
انها تنظیم شود تا اصل ارتباط شکل بگیرد .برای
کسی که از خرید یخچال «سایدبایساید» به دنبال
اتصاف به طبقه خاص اقتصادی اســت ،گفتن از
مزایای فنی یخچال معمولی مهمل و بیجا خواهد
ً
بود ،خصوصا اگر بستر ارتباطی هم فرصت پردازش
شناختی باایی را فراهم نکند ،چنانچه رسانههای
توده اینچنین هستند.
برای مخاطبی که رسانهها او را از دنیای واقعی جدا
ساختهاند و تصویرها بر او حاکماند ،انتظار توجه جدی
و تفصیلی به کارکردهای ابزاری ،غیرواقعی است.
دوم :در ادامه باید بر اساس الگوی ارزش-انتظار در
توضیح شکلگیری نگرشها ،به بازفهم و بازتعریف
ارزشها ازیکطرف و تاش برای تصویرسازی در جهت
متصف بودن محصول یا خدمت سیاسی -اجتماعی
ما به ان ارزشها اقدام کنیم.
توضیح انکه بر اساس الگوی انتظار-ارزش (expectancy-
)valueترکیب باورهای شکلدهنده به نگرش انسان
نسبت به یک موضوع بر اساس توجه انسان به ارزشمندی
336
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
سیاست و اجتماع
337
یصاختیاه تشگگن
یک ویژگی (مثل عدالت یا ازادی) و انتظار از وابستگی
ان صفت و ویژگی به موضوع محمل نگرش (مثل
اصولگرایان و اصاحطلبان) قوام مییابد.
در این مسیر اقناعی ،دو چالش وجود دارد :شخص
ً
اقناع شونده اوا به ارزشمندی ویژگی یا صفتی که
اقناعگر ترویج میکند اعتقاد کافی نداشته باشد یا
در طرف دیگر اقناعشونده ضمن تایید ارزشمندی
ان ویژگی ،در اتصال ان ویژگی به موضوع محل اقناع
تردید داشته باشد.
بهعنوانمثال در یــک کمپین انتخاباتی ،موضوع
محل اقناع ،یک کاندیدا همراه با شعار مخصوص
ً
ارزشمندی است؛ گاه مخاطب اساسا شعار و ارزش
مدنظر کاندیدا را بها نمیدهد و گاه ضمن اذعان به
ارزشمندی ان شعار ،وابستگی ان ارزش به کاندیدای
موردنظر را محل خدشه قرار میدهد.
برای مخاطبین امروز ما این دو چالش محفوظ است.
هم اینکه اینان نسبت به برخی ارزشهــا به سبب
بازنماییهای ناقص و نارس و ناقض ما بدبین شدهاند
و مهمتر از ان ،ما را واجد ان ارزشها تلقی نمیکنند.
قابل قبول است که مخاطب ما ،اصولگرایانی که
نسبت به وضع زندگی امثال اقایان «وایتی» و «حداد
ع ــادل» بــیتـفــاوتانــد را واج ــد ارزش سادهزیستی
شناسایی نکنند.
سوم :در ادامه و با فرض انجام دو مرحله پیش ،باید از
امکان ناهماهنگی شناختی ()cognitive dissonance
حاصل شده ،در درگیر ساختن حوزه ادراکی مخاطب
بهره ببریم .ناهماهنگی شناختی وقتی حاصل میشود
که مردم با نگرشها و شناختهای متضاد (و گاهی
متصل به یک رفتار) مواجه شدهاند .در این حالت مردم
گرفتار ،تاش خود را برای خاصی از این وضعیت به
خرج میدهند.
ً
فرض کنید اصولگرایان اوا شناخت واقعی از الگوی
ً
کارکردی مخاطب یافتهاند و ثانیا در الگوی انتظار-
ً
ً
ارزش هم «واقـعــا و حقیقتا» خــود را وابسته به یک
ً
ارزش کردهاند .طبیعتا اینجا ناهماهنگی شناختی
در مخاطبین زیاد میشود.
در این صورت مردم به دو شکل مقاومت میکنند:
انها عاوه بر اینکه سعی میکنند تعداد شناختهای
ً
ناهماهنگ مربوط (مثا ناهماهنگی سادهزیستی
واقعی اصولگرایان با کاسب تحریم بودن اصولگرایان)
ً
را کاهش دهند و مثا زیر بار سادهزیستی اصولگرایان
نروند و به انها رای ندهند ،همچنین ّ
مصر خواهند بود
که شناختهای هماهنگ یا سازگار جدید را بجویند.
مثلاینکه بگویند اصولگرایان هرچند سادهزیستند
و سادهزیستی مولفه مهمی است؛ ولی توان اداره و
کارامدی ندارند و بازهم رای نمیدهیم.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
ً
سوال اینجا است که غالبا تاش سیاستمداران،
میان اثبات سادهزیستن خــود و ضــرورت
سادهزیستن بــراه حاکم ،مگروف کدام
جزء منخود؟
در این شرایط وظیفه اصولگرایان چیست؟
الــف) تکثیر ناهماهنگی شناختی مــردم نسبت به
اصولگرایان :اصولگرایان باید تعداد شناختهای
ناهماهنگ مخاطبین را نسبت به خودشان بیشتر کنند
و این در مقابله واقعی و حقیقی و گسترده و همهگیر
با مصداق برچسبهایی مثل زندگی اشرافی و دزد
بیتالمال بودن میسر میشود .در این شرایط امکان
نفی سادهزیستی اصولگرایان کم و کمتر میشود.
ب) تــعــمــیــق شــنــاخــت کــلــی و مــهــمتــر از دوگــانــه
ناهماهنگیساز :اجــازه دهید مثال اصولگرایان را
بازنویسی کنیم .مردم از یکطرف باور دارند اصولگرایان
سادهزیستند و باور دارند که سادهزیستی شرط ضروری
حا کم اســت ،از طــرف دیگر بــاور دارنــد که نباید به
اصولگرایان رای بدهند.
ً
سوال اینجاست که غالبا تاش سیاستمداران ،میان
اثبات سادهزیستی خود و ضرورت سادهزیستی برای
حا کم مصروف کدام جزء میشود؟ متاسفانه پاسخ
این است که همه سعی در اثبات سادهزیستی خود
ً
دارند .درحالیکه ضرورتا همت اصلی اصولگرایان ،باید
مصروف به تعمیق اهمیت تمامعیار سادهزیستی برای
حکمرانی و قبح نابخشودنی اشرافیت برای مسئوان
شود و از پرداختن اضافی و بیجا به اتصاف خود به
جریان سادهزیستی بپرهیزند .انچه مهم است ،بسط
ارزش نفیناپذیر سادهزیستی بــرای مسئوان است
و تا وقتی اهمیت این موضوع برای مردم جا نیفتد،
بهراحتی مخاطبین میتوانند از زیر بار ناهماهنگیهای
شناختی خاص شوند .هرچند ازم به توضیح نیست
که بسط اهمیت این شناخت (مسئول باید سادهزیست
ً
باشد) تنها از کسانی که واقعا سادهزیستند قابل قبول
خواهد بود.
مطالعات ناهماهنگی شناختی نشان داده است که
برجستهسازی ناهماهنگیها میان نگرشها و رفتارهای
افراد و ریا کاری حاصل از ان ،انها را به این سمت
میکشاند که رفتارها و نگرشهایشان را سازگار سازند و
نمیتوانند در برزخ ناهماهنگی زندگی کنند ،چنانچه
یک سیگاری هرچند میداند که سیگار ضرر دارد،
ولی یا سعی میکند که ضرر سیگار را تقلیل دهد یا
برای سیگار مزایای دیگر برشمارد تا از این وضعیت
ناخوشایند رهایی یابد و یا موفق به ترک سیگار میشود؛
باید اعتراف کرد که این بازی ادراکی با ذهن اوست
که یکی از این نتایج را به بار خواهد اورد.
پینوشتها
Email: reappearance313@gmail.com
[ .]1میتوان به این مقاله کاتز با عنوان رویکرد کارکردی به مطالعات نگرش
رجوع کرد:
https://academic.oup.com/poq/article-abstract/24/2/163/1884959
[ .]2میتوان به این مقاله شاویت برای توضیح بیشتر درباره ضرورت تطبیق
کارکردها با جاذبههای اقناعی رجوع کرد:
http://psycnet.apa.org/record/1990-24118-001
338
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
محمدامین باقری
پژوهشگر هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد
دانشجوی دکتری مدیریت دولتی دانشگاه امام صادق؟
339
فرینگ و ایدیشه
چندچهرهگن و بازه در یقشیاه مشتلف در عرصه
سیاست ،مدل رایج سیاستورزه در کشور ما خده است
سیاست و اجتماع
شناسنامههای
خط خطی
یصاختیاه تشگگن
یکی از افات گریبانگیر سیاست در جمهوری اسامی،
عــدم الــتــزام غالب بازیگران سیاسی به چارچوبی
مشخص برای کنش سیاسی است .امروزه ،این سو و
ان سو پریدن بازیگران سیاست در ایران ،دیگر محدود
به موضعگیری متضاد و متناقض یک بازیگر سیاسی
در دو انتخابات مختلف یا موضع اپوزیسیون اختیار
کردن مسئوان سابق نیست ،بلکه یک نماینده مجلس،
یک وزیر ،یک امام جمعه و یا حتی یک رئیس قوه این
توانایی را دارد که در منظر عموم و در مدتی کمتر از
ً
یک هفته ،دو موضع متضاد و بعضا متناقض اتخاذ
سیاست منهای
نماید .هر چند لیبرالیسم ،اقتضای
ِ
دیانت است؛ اما اینچنین رها شدن در مسیر باد و
تیشه به ریشه بنیادیترین ارمانهای خود زدن و در
یک کام؛ چنین بیهویتی سیاسی ،فکری و عملی
را تا کنون هیچ سیاستمدار لیبرالی ،نه تجویز کرده و
نه بدان عمل نموده است.
چندچهرهگی ،تبعیت از بادهای موسمی یا بازی در
نقشهای مختلف در عرصه سیاست ،مدل رایج
سیاستورزی امروز کشور ما شده است .تفاوتی میان
جناحها و گروههای سیاسی وجود نــدارد .راست یا
چپ ،اصولگرا یا اصاحطلب ،تندرو یا اعتدالی،
هیچکدام در بهره بردن از این سلوک از دیگری عقب
نماندهاند .در این بین هم افرادی بودهاند که خود را
در هیچیک از دستههای سیاسی مرسوم قرار نداده و
فارغ البال و بیبا ک ،چنین سلوکی را با دستی بازتر
و خاطری اسودهتر پیشه کردهاند .نا گفته نماند که
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
دوم خـ ــرداد ،1376اولــیــن ازمـ ــون موفق
سیاستورزاین با این خیوه بود .تندرویاه
دیــه 60با سابقه تسشیر سفارت امریکا،
یاگاه مدعیان ازاده ،اصاحات و گفتصوه
تمدنیا خدید.
پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم دانست .دو
قطبی انتخاباتی 1388و مسیر پرمخاطره فتنه تا رفع
ان ،تبدیل به بزرگترین غربال سیاسی پس از انقاب
اسامی شد و بستری مهیا برای بلوغ «چندچهرهگی
سیاسی» بازیگران مختلف سیاست را فراهم اورد.
مناظره 13خرداد ،نامه بدون سام ،غبار فتنه ،دمیدن
در اتــش اشــوب و قانونگریزی بازیگران انتخابات
از یکسو و سکوت خواص و مطالبه رهبری از انان
از سوی دیگر ،از این مشی پنهان پرده برداشت .هر
چند برای عدهای امر تازهای نبود ،اما تودههای مردم
ً
با یک شوک بزرگ مواجه شده و تدریجا به شیوهای
نوین از سیاستورزی ایرانی اشنا شدند .از این به
َ
بعد« ،چندچهرهگی سیاسی» ،نه به عنوان یک منک ِر
معروف ممدوح مورد اتفاق
مذموم ،بلکه به عنوان یک
ِ
ِ
اغلب بازیگران سیاسی ،جا افتاد و روزبهروز طرفداران
بیشتری در میان سیاستمداران ایرانی پیدا کرد .اثار
فرهنگی و اجتماعی این مشی سیاسی بر سبک زندگی
مردم ،داستانی بس اسفبار و رنجاور است که در این
مقال نمیگنجد.
زمستان ،1396این اش انقدر شور شد که شخص اول
ً
کشور ،علنا به نقد ان پرداخت« .ایتاه خامنهای» در
ششم دی 1396در دیدار با اعضاء شورای هماهنگی
تبلیغات اسامی در نقد مشی برخی سیاسیون در
ناامید کردن مردم از جمهوری اسامی فرمودند...« :
دین اینها سیاسی است ،به جای اینکه سیاستشان
دینی باشد؛ دینشان سیاسیکاری است .سیاست ما
در کنار این اکثریت ،بودهاند اندک رادمردانی که در
سراسر حیات سیاسی خود ،از سیر و سیرهای معین
عدول نکرده و چون سروی استوار از گزند کندبادها و
تندبادهای موسمی سیاست ایرانی در امان ماندهاند.
این مشی پنهان در سالهای ابتدایی پیروزی انقاب
اسامی ،با گذر زمان شکل اشکار تری به خود گرفت.
پایان جنگ ،ارتحال امام خمینی؟ و شروع به کار
دولت سازندگی از یکسو و فقدان حافظه تاریخی
مردم از سوی دیگر ،زمینههای ابراز بیشتر این مشی
سیاستورزی را فراهم اورد .دوم خرداد ،1376اولین
ازمون موفق سیاستورزانی با این شیوه بود .تندروهای
دهه 60با سابقه تسخیر سفارت امریکا ،ناگاه مدعیان
تغییر
ازادی ،اصاحات و گفتگوی تمدنها شدند .این
ِ
رنگ ،در دیدگاه نسل جوان ان روز که بزرگترین سبد
رای طرف پیروز انتخابات را تشکیل میداد ،چندان
احساس نشد.
تیرماه ،1384با انتخاب «محمود احمدینژاد» به
عنوان رئیس جمهور ،به نظر میرسید یک سنتشکنی
در تاریخ سیاسی ایران به وقوع پیوسته و فردی خارج
از جریانات سیاسی غالب ،پیروز انتخابات گردیده
است .فردی با سیمایی انقابی و کامی به مراتب
انقابیتر .هر چند این انتخاب ،نوید ظهور یک سلوک
سیاستورزی تراز انقاب اسامی را به جامعه منتقل
کرد ،اما به تدریج روی دیگری از خود را نمایاند و به
تحکیم و تقویت «چندچهرهگی سیاسی» دامن زد.
نقطه عطف این مسیر را میتوان رخدادهای پیش و
340
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
پینوشت
Email: maminb1986@gmail.com
این نوشتار در شماره چهارم نشریه «بازاریابی سیاسی» (منتشر شده در
پاییز ،)1397متعلق به هسته «بازاریابی سیاسی» مرکز رشد دانشگاه امام
صادق؟ ،منتشر گردیده است.
341
سیاست و اجتماع
باید دینی باشد ،نه اینکه دینداریمان را در جهت
سیاسیکاری ،در جهت اهداف پست و حقیر سیاسی
حرکت بدهیم» .ایشان در ادامه صریحتر از هر زمان،
چندچهرهگی سیاسی در جمهوری اسامی را به باد
انتقاد گرفتند؛ «کسانی هستند و انسان مشاهده میکند
که یا امروز همه امکانات مدیریتی کشور در اختیار
اینها است یا دیروز تمام امکانات مدیریتی در اختیار
اینها بوده است .ان وقت نقش اپوزیسیون به خودشان
میگیرند .این کسانی که کشور در اختیارشان است
یا در اختیارشان بوده ،اینها دیگر حق ندارند علیه
کشور حرف بزنند و موضع بگیرند؛ باید موضع مسئوانه
بگیرند و پاسخگو باشند .»...رهبر معظم انقاب در
جمعبندی این مسئله با اشاره به تفاوت انقابیگری
و انقابینمایی شیوه صحیح ســیــاســتورزی تراز
انقاب اسامی را متذکر شدند« :انقابینمایی غیر
از انقابیگری است؛ انقابینمایی یعنی ادم جوری
ّ
عمل کند که کانه ما انقابی هستیم؛ انقابیگری کار
سختی است؛ پایبندی ازم داردّ ،
تدین ازم دارد».
با اینکه ظاهر کام رهبری بیشتر مخاطب نزدیک
یعنی «محمود احمدینژاد» را هدف گرفته بود ،اما
تاریخ چهل ساله انقاب نمونههای خــرد و کانی
یصاختیاه تشگگن
از این جنس سیاستمداران را به خود دیــده است.
سیاستمدارانی که در مسیر انقابیگری ،انقابینما
ً
از اب در امده ،یا در لباس لیبرالیسم و ازادی ،دفعتا
تئوریسین دیکتاتوری و ریاست جمهوری مادامالعمر
شدهاند؛ یا انهایی که به بهانه همراهی امام راه جماران
را گرفته و برای همراه نشدن با رهبری؛ هنوز از جماران
برنگشتهاند؛ یا پشیمانانی از گذشته خود که لباس
سربازی و خدمت و روحانیت را از تن به در اورده
و رخت دامــادی عروس سیاست به تن کردهاند؛ یا
نخبگان و خواصی که نیمی از عمر خود را به تدوین
و تبلیغ یک نظریه علمی پرداخته و در نیم دیگر به
نقد و تخریب و تمسخر خود نشستند .به تعبیر رهبر
معظم انقاب اسامی «ما در این چهل پنجاه سال بعد
از شروع نهضت امام چه چیزها دیدیم! باا رفتنها،
ُ
ُ
پایین امدنها؛ تندیها ،کندیها؛ افراطها ،تفریطها؛
ّ
چیزهای عجیبی دیدیم در این مدت!».
حسین سرابادانی تفرشی
پژوهشگر هسته عدالتپژوهی مرکز رشد
دانشجوی دکتری مدیریت دولتی دانشگاه امام صادق؟
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
پارادوکس دولت
دولت کوچک با ایتظارات بزرگ جامعه چه خواید کرد؟
«انتونی گیدنز» []1؛ جامعهشناس بریتانیایی ،نخستین
بار از مفهوم «پارادوکس دولت» در تبیین شرایط کنونی
«دولتهای ملی» در عصر مدرن سخن گفت .این
پارادوکس انجا شکل میگیرد که از طرفی ،روزبهروز
گفتمان «کوچکسازی دولت» بسط و توسعه مییابد
و از طرف دیگر روند رو به رشد انتظارات از نهاد دولت
در جامعه شتاب بیشتری به خود میگیرد .بهواقع در
اینجا ،نهاد «دولت ملی» [ ]2با نوعی بحران موجودیت،
مشروعیت و کارکرد روبرو است.
دولت ملی ،محصول عصر مدرن و شکلگیری پدیده
«دولت-ملت» در سده هفدهم میادی با «پیمان
وستفالی»[ ]3است .پدیدهای که البته بعد از انقاب
فرانسه توسعه یافت و با فروپاشی امپراتوری عثمانی،
از ابتدای سده بیستم بهصورت فراگیر ،الگوی اصلی
حکومتداری در سرتاسر جهان شد .ثبات اقتصادی،
امنیت ،رفاه و برابری و ایجاد نوعی هویت ملی ازجمله
کارکردهای دولت مدرن تلقی شد .بهمرور شناسایی
و وا ک ــاوی ایــن نهاد در حــدود 150ســال گذشته در
دستور کار علوم اجتماعی مدرن قرار گرفت .اما انچه
بیشترین فشار را بر کارکردهای این نهاد گذاشت،
توسعه سیاست «کوچکسازی دولت» بر مبنای نوعی
بازارگرایی در عرصه اقتصاد و اجتماع بود .چابک شدن
دولت ،افزایش بهرهوری و کارایی ،مشارکت عمومی
مردم ،کاهش رانت و فساد دولتی و زمینهسازی رشد
اقتصادی دایل جذاب اجرای خصوصیسازی با
هدف کاهش قلمرو دولت در عرصه اجتماع بعد از
دوران «تاچریسم»[]4در دهه 1980میادی بود.
342
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
343
سیاست و اجتماع
جامعه علمی و رسانهها در چهار
دهه گذشته در جهان ،دولت متعهد
و مسئول را ،دولتی میدانستند که
دارای انضباط مالی و پولی ،وحدت
رویه در تصمیمها و سیاستها و کمترین نقش فعال در
مداخلههای تنظیمی داشته باشد .این دیدگاه نسبت
به دولت که معلول نوعی بازارگرایی افراطی در انتهای
سده بیستم بود ،روزبهروز این نهاد را بیشتر تضعیف
کرد .حتی شعارهایی مانند حرکت از «دولت تصدیگر»
به «دولت تنظیمی» نیز نتوانست مسئله را حل کند.
استدال جذاب کاهش تصدیگری دولت برای خود
دولتها هم جذاب بود؛ چراکه منجر به کاهش هزینهها
برای انها میشد( اگرچه نوعی مقاومت هم در برابر
ان صورت میگرفت؛ چون بهنوعی به معنای کاهش
قلمرو قدرت بوروکراتها بود) ،اما در عمل «دولت
تنظیمی» نقشی نمایشی پیدا کرد .فضاهای گسترده
غیرتنظیمی در روابط اجتماعی ،جامعه انسانی را در
برخی موارد به جنگل شبیه میکرد و «تسخیر تنظیمگران»
توسط گروههای ذینفع و پرنفوذ« ،دولت تنظیمی» را
ً
عما در خدمت منافع اقلیت سرمایهدار ساماندهی
کرد .نیروهای فعال «جهانیشدن» نیز در سطوحی
قدرت نهاد دولت ملی را تضعیف و امکان کنترل و
در اختیار داشتن بسیاری از تصمیمهای انها را سلب
کرد« .جهانیشدن» ،منجر به توزیع قدرت غیرمتمرکز
و کاهش قدرت تصمیمگیری در دولتهای ملی شد.
روندهای منطقهای و ایالتی شدن نیز از داخل منجر
به کاهش قدرت دولت مرکزی در دهههای اخیر شد.
یصاختیاه تشگگن
در سویه دیگر ایــن پــارادوکــس ،با
افزایش و توسعه قــدرت رسانهها
و شبکههای اجتماعی ،دولــت
در یک اتاق شیشهای قرار گرفت.
کوچکترین اشتباهها از سوی دولت ،بااترین مجازات
را از سوی جامعه در برداشت .جامعهای که دیگر
برخاف صدسال قبل ،یک جامعه تودهای قابل شکل
به هر صورت و سامان نبود .جامعهای با سطح سواد
عمومی باا ،مطالبهگر و با نیروهای متکثر اجتماعی
که سویههای مختلف فکری ،فرهنگی و اجتماعی
دارد .جامعه مدرن محصول این دولت مدرن بود و یقه
دولت مدرن را گرفت .دولت مدرن با توسعه اموزش
عمومی و ارتقای سامت اجتماعی ،جامعهای با سطح
تحصیات باا و امید به زندگی زیاد به وجود اورد که
حاا دیگر حاضر به پذیرش دولت به هر شکل و صورتی
نیست .به شکل روزانه از قدرت مطالبه میکند و در
جستجوی استیفای حق خود است .دولت نماینده
او در استیفای منافع و حقوق او است؛ انچه که بعدها
به «حقوق شهروندی» موسوم شد.
این تغییرات اجتماعی انتظارات از نهاد دولت را به
حداکثر خود رساند؛ از ثبات قیمت کااهای اساسی
مانند انرژی و مواد غذایی تا ایجاد زیرساختهای
عمومی برای توسعه اقتصادی و بسترسازی برای رفاه
عمومی با خدمات اموزشی و سامت باکیفیت و در
دسترس .این سطح انتظارات و امکان مطالبهگری
انها از سوی جامعه ،تناسبی با ظرفیت و خصوصیاتی
که نهاد دولت را در عصر جدید تضعیف کرده است؛
ندارد .انچه «گیدنز» بهعنوان پارادوکس دولت طرح
فرینگ و ایدیشه
جامعه علمن و رسایهیا در
چهار دیه گذخته در جهان،
دولت متعهد و مسئول را ،دولتن
مندایستند که داراه ایضباط
مالن و پولن ،وحدت رویه در
تگمیمیا و سیاستیا و کمترین
یقش فــعــال در مداخلهیاه
تنظیمن داخته باخد.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
ایچه «گیدیز» بهعنوان پارادوکس
دولت طرح منکند؛ در عدم توازن
یصاه به یهاد دولت و ایتظارات
عمومن از دولــت تجلن پیدا
منکند.
میکند؛ در عدم توازن نگاه به نهاد
دولت و انتظارات عمومی از دولت
تجلی پیدا میکند .از دولت کوچک
و تنظیمی سده بیستم و یکم ،نمیتوان انتظار داشت
به فعالیتهایی اقدام کند که روزگاری امپراتوریهای
بزرگ نیز زیر بار ان نرفتند؛ نیک پیداست که منظور از
این سخن البته دفاع از عملکرد هر دولتی در جهان
با هر سطحی از عملکرد نیست؛ کیفیت عملکرد
دولتها در جهان بهغایت متنوع است؛ بهگونهای که
جامعهای را در سطح رفاه باا و جامعهای را گرفتار فقر
میکند .همچنین به معنای عدم امکان افزایش کارایی
و بهرهوری دولتها نیز نیست .انچه مورد تا کید است،
مدیریت انتظارات و نگاه واقعبینانه به دستاوردهای
دولت مدرن است .در این نگاه واقعبینانه ،تصور از
نهاد دولت نیز دارای اهمیت است .با تصوری که
سیاستهای تعدیل ساختاری حول کوچکسازی
دولت در سرتاسر جهان توسعه دادهاند ،امکان نزدیک
شدن به سطوح انتظارات عمومی نیز وجــود نــدارد.
دولتها در عصر جدید ،توانایی محدودی برای خلق
حماسه دارند؛ اما ظرفیت گستردهای برای خلق فاجعه
دارند .دولتها در عصر جدید ،استعداد زیادی برای
انجام کارهای بد دارند؛ اما برای انجام کارهای خوب
در مقیاس وسیع ،ظرفیت کوچکی دارند.
بنابراین تا اینجا پدیده و ریشههای اصلی ان را بهاجمال
شناختیم؛ اما پیامدهای این تناقض و تعارض در
جوامع امــروز چیست؟ بر اساس چه نشانههایی در
جامعه و دولت ،میتوان این پارادوکس را ردیابی کرد؟
شاید اولین و اصلیترین پیامدهای این پارادوکس،
توسعه «نارضایتیهای عمومی» از کیفیت و کمیت
عملکرد دولتهاست .این نارضایتی حاصل تفریق
انتظارات گسترده از دولت از عملکرد
انهاست .نارضایتی عمومی جامعه
نسبت بــه عملکرد دولــت منجر
به تضعیف اعتماد مــردم به دولــت میشود و این
بزرگترین خطر برای هر دولتی است .اعتماد مردم به
دولت ،اصلیترین سرمایه معنوی و ازمه هرگونه کنش
فعاانه دولتها است که بهواسطه ناخشنودی مردم از
دولتها ،در معرض اضمحال است .این نارضایتی
به اشکال گوناگون ظهور و بروز پیدا میکند :از تحوات
خاورمیانه در سال 2011تا حوادث اخیر فرانسه موسوم
به جنبش «جلیقه زردها» .سادهلوحی است اگر تصور
شود جنبشی که از اواخر سال 2018تا ابتدای سال
،2019هر هفته شنبهها دنبال شــده اســت؛ معلول
افزایش چند سنتی مالیات کربن (نوعی مالیات سبز)
است؛ چنانکه مشاهده شد «امانوئل ما کرون»[،]5
رئیسجمهور فرانسه ،بسیار بیشتر از اینها حاضر به
پاسخگویی مطالبات عمومی شد و عاوه بر لغو این
قانون ،مواردی چون افزایش حداقل دستمزد را نیز به
تصویب رساند؛ ولی علیرغم کاهش نیروی جنبش،
خللی در اصل ان به وجود نیامد.
امروزه ،نارضایتی عمومی از دولتها پدیدهای مختص
کشورهای در حال توسعه نیست و در سرتاسر جهان
رشــد یافته اســت .ایــن نارضایتی خــود را به اشکال
گوناگون نشان میدهد :از کاهش مشارکت سیاسی و
اقتصادی در جوامع تا جنبشهای گوناگون اجتماعی،
انقاب و کودتا و در برخی موارد اصاحات دولتی.
در این میان ،با اینکه همچنان رسانههای رسمی در
اختیار دولتها است؛ اما توسعه رسانههای غیررسمی
ً
کنترل دولت را در این زمینه نیز تضعیف کرده و عما
به تعبیر «کاستلز»[ ،]6خوشههایی از خشم و امید
344
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
345
سیاست و اجتماع
توسط این شبکههای اجتماعی ساماندهی میشود.
در عصری که کوچکترین تصمیمات دولت در بستر
شبکههای اجتماعی مورد تحلیل ،نقد و گاه تمسخر
قرار میگیرد ،تصمیمگیری مستقل از افکار عمومی
غیرممکن به نظر میرسد.
شبکههای اجتماعی ،بستر تجمیع نیروها و کنشهای
اجتماعی است و این در میان ،خالق «جنبشهای
بیسر» است؛ جنبشهایی که تنها از وضع موجود
ناراضی است و هیچگونه رهبری فکری و طرح ایجابی
ندارد .این نارضایتی در نهایت منجر به تهدید مشروعیت
دولت و بحران دموکراسی در جهان شده است :جامعه
توانایی اعتماد چهارساله به یک فرد یا یک مجموعه
را ازدستداده است و خواهان دموکراسی مستقیم و
مشارکت دائمی در مورد تصمیمهای ملی است .این
مطالبه بهمثابه ابی بر اتش نارضایتیهای درونی جامعه
است اما پیامد ان انتخابهای مقطعی ،کوتهنگر و
بخشی است و این اوضاع را برای دولتها بدتر میکند؛
بهگونهای که اگر عنان از دست دولت خارج شود،
پیدایش نوعی انارشیسم بعید نخواهد بود.
دومین پیامد این پارادوکس ،تقویت عدم تعادل «دادهها
و ستادهها» دولت در جامعه امروز است .دولت در عصر
یصاختیاه تشگگن
جدید به ازای هر واحدی که هزینه میکند ،حداقل
باید بهاندازه همان واحد دستاورد داشته باشد؛ اما در
عمل نسبت دادهها به ستادهها در دولتهای مدرن،
بسیار کمتر از یک است .روزگاری در دولت رفاه ،از
مفهوم «ضریب فزاینده هزینههای دولت» سخن گفته
میشد که به معنای خاصیت اهرمی هزینههای دولت
در هر بخشی است؛ اما پارادوکس دولت ،این ضریب
را کاهنده کرده است .دولتها هزینههای بزرگی در
بخشهای گوناگون رفاه اجتماعی انجام میدهند؛ اما
دستاوردهای این هزینه به جهت فاصله با کانونهای
اصابت بسیار زیاد است .بهعنوانمثال ،دولت در
ایران بر طبق سند ایحه بودجه سال ،1398بیش از
130هزار میلیارد تومان در بخش رفاه اجتماعی هزینه
خواهد کرد؛ این میزان بااترین سهم در میان امور دهگانه
هزینهای دولت در مصارف عمومی و نزدیک یکسوم
مصارف عمومی دستگاههای اجرایی کشور است،
بااینحال مسائل بیمهای ،کارگری ،بازنشستگان و
سامت عمومی در شرایط اجتماعی کشور بهعنوان
مسائل حاد ،ظهور و بروز دارد .پروسه ناتوانسازی
نهاد دولت ،منجر به کاهش شدید کارایی و بهرهوری
ان شده که هیچ تناسبی با انتظارات عمومی ندارد.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
ظهور دولتیاه دست راستن
در سرتاسر جهان با گرایشیاه
ملنگرایایه ،از پیامدیاه یوعن
تباین جامعه و دولت با یکدیصر
است .تباین که خاید ،به یزینه
منافع یسل اتن صورت پذیرد.
ســومــیــن پــیــامــد ای ــن پ ــارادوک ــس،
سردرگمی است؛ سردرگمی جامعه و
دولت از انتظارات و نقشهای انها
از یکدیگر و این اختال مزاجی در
نظام اجتماع ،منجر به اختال فهم طرفین از نقشهایشان
شده است .جامعه دولت را در اموری متولی میداند
که مسئولیت مستقیم ان با دولــت نیست و دولت
بستری برای مشارکت جامعه فراهم میکند که زمینه
مناسبی برای حضور بخش مردمی یا خصوصی نیست.
بهعنوانمثال در ایــران ،امــوزش و سامت بهعنوان
کلیدیترین سنگرهای توسعه اجتماعی ،بهجای انکه
در صف اخر حضور بخش خصوصی قرار گیرد ،در
پیشانی جریان خصوصیسازی قرار میگیرد و این در
حالی است که شرکتهای دولتی متعدد در بخشهای
مختلف دیده میشود که به دایل گوناگون ( ازجمله
منافع کارگزاران دولتی) به مردم وا گــذار نمیشوند.
این بیماری معلول پارادوکس دولت است .مشخص
نیست دولت در کجا باید حضورداشته باشد و شکل
حضور ان چگونه باشد و در کجا باید میدان فعالیت
را به جامعه بسپارد.
امکان افزودن به سیاهه پیامدهای عدم توازن ظرفیت
دولتهای فعلی با انتظارات اجتماعی وجود دارد و به
این سه مورد اکتفا میشود .اما سوال اخری که در این
مقال موردتوجه قرار میدهیم :واکنش دولتها به این
ً
بحران چه بوده است؟ باید بیان کنیم معموا واکنش
دولتها اوضاع را بدتر کرده است؛ چون دولتها در
این چرخه روزبهروز بر حباب انتظارات میافزایند و به
شکلهای گوناگون به تضعیف کنترل دولت مرکزی
اقدام میکنند .تمایل دولتها به ارای عمومی ،خطر
نوعی پوپولیسم زودگــذر را بیش از گذشته میکند؛
چراکه دولتها در واکنش به این
بحران ،روز ب ــهروز در چرخه خرج
بیشتر برای پاسخگویی به انتظارات
برمیایند و در این مسیر همواره از
انتظارات عقبترند؛ چون انتظارات قدیمی جای خود
را به انتظارات جدید میدهد و این فرایند را انتهایی
نیست .اما از سوی دیگر ،پذیرش این انتظارات از
سوی دولتهایی که میخواهند با این ظرفیت کار
کنند ،اخرین امیدهای اصاح ساختارهای اجتماعی
را نیز از بین میبرد .ظهور دولتهای دست راستی در
سرتاسر جهان با گرایشهای ملیگرایانه ،از پیامدهای
نوعی تبانی جامعه و دولت با یکدیگر است .تبانی که
شاید ،به هزینه منافع نسل اتی صورت پذیرد .انتخاب
دیگر برخورد تکنوکراتیک و نخبهگرا با جامعه است
که تجربه نشان داده است ان مسیر نیز برای دولتها
بنبست است و دستاورد محسوسی نخواهد داشت.
پینوشتها
Email: 87sarabadani@gmail.com
]1]. Anthony Giddens
[ .]2منظور از دولت در این مطلب ،بهنوعی فراتر از قوه مجریه است و مرتبط
با معنای « »stateبه معنای حا کمیت است.
(]3]. Peace of Westphalia )1648
[« .]۴مارگارت تاچر» پس از پیروزی حزب محافظهکار در 1979با پیادهسازی
تئوریهای پولگرایی فریدمن ،نگاه ایدئولوژیک نسبت به لیبرالیسم ،اقتصاد
ازاد ،فردگرایی و خصومت با هرگونه تئوری جمعگرایانه مدلی ارائه داد که به
تاچریسم معروف شد .کاهش دخالت دولت در امور اقتصادی و حمایت از
اقتصاد بازار ازاد ،خصوصیسازی نهادهای اقتصادی دولت ،بهرهگیری از
سیاست اقتصادی پولی مبتنی بر ارای فریدمن ،کاهش مالیاتهای مستقیم
و افزایش مالیاتهای غیرمستقیم و سیاستهای اجتماعی اقتدارگرایانه،
سرکوب اصناف و اتحادیههای کارگری از جمله خصوصیات این ایدئولوژی بود.
]5]. Emmanuel Macron
]6]. Manuel Castells
346
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
دکتر هادی طحان نظیف
عضو هیئتعلمی دانشکده معارف اسامی و حقوق دانشگاه امام صادق؟
اقتگاد و مدیریت
347
سیاست و اجتماع
با فراموخن خاف خرع بــودن مگالح ازم ،دریهایت
بهعنوان یک یظام حکومتن دینن تهن از محتواه دینن
جلوه خواییم کرد
فرینگ و ایدیشه
تشخیص مصلحت
نظام یا شرع؟
یصاختیاه تشگگن
بر اهل تحقیق پوشیده نیست که فلسفه وجودی «مجمع
تشخیص مصلحت نظام» ،در بادی امر به اختافات
بین «مجلس شورای اسامی» و «شورای نگهبان» در
خصوص لحاظ یا عدم لحاظ مصلحت [ ]1نظام در
تطبیق مصوبات مجلس با احکام شریعت برمیگردد
[ .]2بهاینترتیب که «امام خمینی؟ » با تقریر خود
از وظایف و صاحیتهای فقهای «شورای نگهبان»،
ً
مبنائا قائل به بروز چنین اختافی نبودند؛ چنانکه
برخی از محققان حقوق اساسی ،نهادهای دادرسی
اساسی را در شمار نهادهای مصلحتبان تلقی نموده
و موضوع مذکور را در نظام سیاسی جمهوری اسامی
ایران بااصاله در صاحیت «شورای نگهبان» دانستهاند
[ ،]3اما بههرحال «امام خمینی؟ » ،برخاف میل
باطنی خویش در پاسخ به نامه جمعی از مسئوان
نظام مبنی بر تعیین مرجعی برای حل اختاف با حکم
حکومتی ،ساختارسازی کرده و دستور تاسیس این
مجمع را در تاریخ 1366/11/17صادر نمودند [ ]4و
این ساختار پسازاین اقدام ایشان در بازنگری قانون
اساسی نیز در ان جای گرفت تا در صورت اختاف میان
این دو نهاد در جهت حل مشکل ،نقشافرینی نماید.
در این میان ،با قطعنظر از صحت این فرض که برای
مصلحت معنا ،مفهوم ،ضوابط و چارچوبهایی غیر
ازانچه در شرع وجود دارد تصور گردد ،همواره این سوال
اساسی بهعنوان مبنای اختاف مطرح بوده است که ایا
ً
دولت اسامی حق دارد الزاماتی را خارج ازانچه صریحا
در احکام شرع ذکر گردیده بر شهروندان خود اعمال
نماید و یا با دخالت در روابط اجتماعی ،تضییقات
و محدودیتهایی را ایجاد کند؟ شاید پاسخ مثبت
به این سوال در سایر حکومتها ساده باشد؛ اما در
حکومت دینی که فلسفه وجودی ان اقامه احکام و
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
موازین شریعت است ،پاسخ چنین سوالی چندان
ســاده نیست [ .]5البته از منظر امــام خمینی؟
شمول موازین اسامی (فقهی) عاوه بر احکام اولیه،
احکام ثانویه و حکومتی را نیز در بر میگیرد ،اما فقهای
وقت شورای نگهبان ،برخاف ایشان بر این باور اصرار
ً
داشتند که صاحیت انــان ،صرفا بررسی و تطبیق
مصوبات مجلس ش ــورای اســامــی بــا احـکــام اولیه
شرع است و ازانجا که مصلحت مبنای تصمیمات
انان نیست ،در اراء انان ورود و دخالتی ندارد [.]6
زیرا وظیفه فقهای شورای نگهبان تنها این است که
با استفاده از ادله اربعه یعنی کتاب ،سنت ،اجماع
و عقل حکم شرعی را استنباط نموده و بر مصوبات
مجلس تطبیق دهند ،نه اینکه به تشخیص مصلحت
و تعیین تکلیف در خصوص موضوع بپردازند .از منظر
انــان تشخیص مصلحت در قانونگذاری به عهده
مجلس است و اگر درجایی مصوبه «مجلس شورای
اسامی» ،برخاف احکام اولیه شرعی بوده و اقتضای
حکم ثانویه را داشته باشد ،در این حالت باید خود
ولیفقیه اظهارنظر کرده و حکم حکومتی را جاری نماید
یا اینکه با استفاده از شیوههای دیگر نظیر تشخیص
مصلحت نظام با تصویب دوسوم نمایندگان مجلس
[ ،]7مصلحت بر حکم اولیه مقدم گردد.
البته در مقابل این دیدگاه ،دیدگاهی وجود دارد که
بر این اعتقاد است که با عنایت به اوصاف «عادل» و
«ا گاه به مقتضیات زمان و مسائل روز» ،مذکور در بند
یک اصل 91قانون اساسی [ ]8برای فقهای منصوب
رهبری در شورای نگهبان ،قانونگذار اساسی در پی
نصب فقهایی در شورای نگهبان بوده است که برای
تشخیص موضوعات جدید و مسائل مستحدث،
امکان اجتهاد از منابع فقه را داشته باشند؛ چراکه به
نظر میرسد با توجه به نقش زمان و مکان در اجتهاد
فقیه ،در مــواردی که بین احکام اولیه و مصلحت
اختافی رخ دهــد ،فقیه ا گــاه به زمــان باید بهحکم
ثانویه رجوع کرده و نظر شارع را استنباط نماید .عاوه
ً
بر این ،توجه به این مسئله ضروری است که اصوا
حکم ثانویه و حکم حکومتی نیز هر دو از اقسام احکام
شرعی هستند و فقهای عضو شورای نگهبان ،مکلف
به لحاظ نمودن همه احکام اسامی اعم از احکام
اولیه ،ثانویه و حکومتی در بررسی مصوبات هستند.
البته تذکر این مهم نیز خالی از فایده نیست که چنانچه
دیدگاه اخیر مبنای عمل قرار میگرفت ،دیگر مجمع
348
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
349
سیاست و اجتماع
تشخیص مصلحت نظام از حیث رفع اختاف بین
مجلس و شــورای نگهبان فلسفه وجــودی خود را از
جهت تاسیس به تداوم از دست مــیداد؛ چراکه در
ً
چنین حالتی فقهای ش ــورای نگهبان خــود راس ــا و
ً
ابتدائا مشکل را حل خواهند نمود و در فرض پذیرش
عنوان «مصلحت» در مصوبه ارسالی از سوی مجلس،
مصوبه مغایر با احکام اولیه را به علت تطابق با احکام
ثانویه تائید کرده و معتبر خواهند دانست [ .]9چنین
دیدگاهی سبب مصون ماندن ماهیت این نظام سیاسی
از تاثیراتی خواهد بود که به نظر میرسد ساختار این
نهاد بر ان به قیمت تحدید ماهیت اسامی این نظام
تحمیل نموده است.
در ادامه به برخی از این موارد پرداخته خواهد شد.
بهعنوان نمونه ،با قطعنظر از اینکه طبق نظر امام
خمینی؟ تشخیص «مصلحت» امری اجتهادی،
چارچوبمند و تابع ضابطه است و عدم دقت به چنین
مسئله خطیر ،مهم و حساسی ممکن است مصلحت
را بهعنوان امری فاقد چارچوب ،بیضابطه و مبتنی
بر اراده انسانی معرفی نموده و مصلحتسنجی را به
ورطه نسبیگرایی بکشاند ،اما با ساختار فعلی این
نظام سیاسی ،مجمع تشخیص مصلحت نظام باید
یصاختیاه تشگگن
ً
صرفا به مصلحت بودن یا نبودن اجرای مصوبهای که
از منظر یکنهاد تخصصی فقهی یعنی شورای نگهبان
خاف شرع است ،ورود نماید و نمیتواند در خصوص
صحت یا عــدم صحت نظر شرعی فقهای شــورای
نگهبان بحث و بررسی کند .البته این امر برخاف
رویه مجمع تشخیص مصلحت نظام بود که ابتدا در
خصوص شرعیت موضوع بحث و بررسی مینمود.
بهاینترتیب که وضعیت مسئله مورد اختاف از جهت
شرعی و غیرشرعی چگونه است؛ چراکه درواقع این امر
به معنای راستیازمایی و صحتسنجی نظر یک نهاد
تخصصی فقهی یعنی فقهای شورای نگهبان محسوب
میشود؛ این در حالی است که این سنجش در یک
جمع با ترکیب اکثریت غیرمتخصص در حوزه فقه
ً
صورت میپذیرد که قطعا نادرست بوده و خارج از
صاحیت این نهاد به نظر میرسد [ ]10و [.]11
همچنین ازانجا که با این شیوه تشخیص مصلحت
اجرایی کشور ،بههرحال اجــرای بخشی از شریعت
ً
متوقف میشود و ایــن امــر اصــوا با فلسفه تاسیس
حکومت اسامی مبنی بر اقامه احکام و حدود الهی
سازگار نیست ،لذا مجمع تشخیص مصلحت نظام
ً
اوا باید به مصلحت ملزمه بودن موضوع دست یابد
فرینگ و ایدیشه
مجمعتششیصمگلحتیظام
ً
باید صرفا به مگلحت بودن یا
یبودن اجراه مگوبهاه که از
منظر یکیهاد تشگگن فقهن
یعنن خوراه یصهبان خاف خرع
است ،ورود یماید و یمنتواید در
خگوص صحت یا عدم صحت
یظرخرعنفقهاهخوراهیصهبان
بحث و بررسن کند.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
پینوشتها
که به نظر میرسد با لحاظ نمودن یک ما ک و معیار
شکلی و کمی نظیر اخذ رای با نصاب دوسوم در مجمع
تشخیص مصلحت نظام میتوان حداقل به اطمینان
ً
بیشتری در این خصوص رسید .ثانیا مجمع تشخیص
مصلحت نظام مدتزمان اجرای چنین مصوبهای یعنی
ٌ
زمان معتد به ان را نیز مشخص نماید؛ به عبارت بهتر
چنین مصوبهای باید زمانمند باشد و بههیچعنوان
ً
دائمی نیست .ثالثا نمایندگان مجلس شورای اسامی
نیز با عنایت به اینکه اجرای یک مصوبه خاف شرع
از جهت مصالح اجرایی کشور ضرورت دارد ،باید
نسبت به ارســال ان به مجمع تشخیص مصلحت
نظام اظهارنظر ،تصمیمگیری و رایگیری نمایند .پس
بهعنوان نمونه در یک فرض ذهنی ،مجلس نمیتواند
یک مصوبه خاف صریح و ّبین شرع را تصویب و در
یک رفتوبرگشت از شورای نگهبان ،ان را برای مجمع
تشخیص مصلحت نظام ارسال نماید.
توجه به نکات فوقالذکر که بهدرستی و با تدقیقی
ارزشمند از سوی مقام معظم رهبری در حکم انتصاب
اعــضــای ایــن مجمع در اسفندماه ســال 1390ذکر
گردیده است ،ازاینجهت ضروری به نظر میرسد که
در صورت بیتوجهی به انها اقامه موازین شریعت
بهراحتی در یک نظام سیاسی رنگباخته و ماهیت
پیش رو و در
ان بهمرورزمان ،در میان مسائل جاری و ِ
اثر شرایط و اوضاع زمان و مکان هضم خواهد شد .لذا
در صورت بروز چنین اسیبها و افاتی ،ماهیت این
ً
نظام سیاسی تحت تاثیر ساختار ان قرارگرفته و عما
بهعنوان یک نظام حکومتی دینی تهی از محتوای
ً
دینی جلوه میکند که باید صرفا به شکل و ظاهر دینی
ان بسنده نمود.
Email: tahan@isu.ac.ir
[ .]1جهت مشاهده مفهوم و نظریه مصلحت در اندیشه امامیه ر.ک.
محمدصادق شریعتی .بررسی فقهی و حقوقی مجمع تشخیص مصلحت
نظام ،قم :بوستان کتاب قم ،1380 ،ص .21-119
[ .]2جهت مشاهده سیر تاریخی شکلگیری مجمع تشخیص مصلحت نظام
ر.ک .محمدجواد ارسطا .تشخیص مصلحت نظام از دید فقهی -حقوقی،
چاپ دوم ،تهران :کانون اندیشه جوان ،1389 ،ص .19-37
[ .]3علیا کبر گرجی ازندریانی« .مصلحت -بانی دادرس اساسی :شورای
نگهبان بهمثابه نهاد تشخیص مصلحت نظام» ،حقوق اساسی ،سال نهم،
شماره ،18زمستان ،1391ص .111-125
[ .]۴سید روحاه موسوی خمینی .صحیفه امام ،ج ،20چاپ سوم ،تهران:
سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسامی ،1379 ،ص .۴۶۴-۴۶5
[ .]5محمدجواد ارسطا .پیشین ،ص .2۶-27
[ .]۶البته رویه سالیان اخیر این است که چنانچه در مواردی حکم حکومتی
از سوی رهبر صادرشده باشد ،فقهای شورای نگهبان بر مبنای ان اعام نظر
مینمایند .بهعنوان نمونه ماده 55۴قانون مجازات اسامی مصوب سال
1392مقرر میدارد« :بر اساس نظر حکومتی مقام رهبری ،دیه جنایت بر
اقلیتهای دینی شناختهشده در قانون اساسی جمهوری اسامی ایران
بهاندازه دیه مسلمان است ».این در حالی است که پیشازاین در قانون
الحاق یک تبصره به ماده 297قانون مجازات اسامی مصوب سال ،1370
دیه اقلیتهای دینی که معادل دیه مسلمان قرار دادهشده بود و این امر
ازنظر شورای نگهبان خاف موازین شر ع دانسته شد اما در نظریه این شورا
امد ،چنانچه نظر ولی امر مبنی بر پرداخت مبلغی عاوه بر دیه اقلیتهای
دینی تا میزان دیه مسلم به اولیای دم انان باشد ،مطابق نظر معظمله
عمل میشود .بدین معنا ا گرچه خاف بودن حکم با موازین شرعی تصریح
میشود ،اما نظر حکومتی ولیفقیه ارجح است که درنهایت این تبصره به این
نحو از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب میرسد« :بر اساس
نظر حکومتی ولیامر ،دیه اقلیتهای دینی شناختهشده در قانون اساسی
جمهوری اسامی ایران بهاندازه دیه مسلمان تعیین میگردد» .مجموعه
نظرات شورای نگهبان در مورد مصوبات مجلس شورای اسامی ،تهران:
معاونت تدوین ،تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست
جمهوری ،1391 ،ص .83۴
[ .]7امام خمینی؟ در دیدار با نمایندگان مجلس شورای اسامی در تاریخ
13۶1/11/۴بیان نمودند چنانچه دوسوم از نمایندگان مجلس ،امری را ضروری
بدانند در این صورت شورای نگهبان به استناد ضرورت ،ان را مغایر با موازین
شرعی نداند .سید روحاه موسوی خمینی .صحیفه امام ،ج ،17ص .253
[ .]8اصل 91قانون اساسی :بهمنظور پاسداری از احکام اسام و قانون اساسی
ازنظر عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسامی با انها ،شورایی به نام
شورای نگهبان با ترکیب زیر تشکیل میشود:
.1شش نفر از فقهای عادل و ا گاه به مقتضیات زمان و مسائل روز ،انتخاب
این عده با مقام رهبری است.
.2شش نفر حقوقدان ،در رشتههای مختلف حقوقی ،از میان حقوقدانان
مسلمانی که بهوسیله رئیس قوه قضاییه به مجلس شورای اسامی معرفی
میشوند و با رای مجلس انتخاب میگردند.
[ .]9عباس کعبی .تحلیل مبانی نظام جمهوری اسامی ایران مبتنی بر اصول
قانون اساسی ،تهران :پژوهشکده شورای نگهبان ،139۴ ،ص .2۶0-2۶2
[ .]10احکام انتصاب اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام در دورههای
مختلف بهجز دوره اول ،موید این مطلب است که در ترکیب این مجمع
همواره ا کثریت با غیرفقها است.
ً
[ .]11البته این مباحث عینا در خصوص مصوبات مغایر با قانون اساسی
نیز قابلطرح هستند.
350
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
351
فرینگ و ایدیشه
پیش از گوش سپردن به یسشهیاه خبهروخنفکران،
ازم است یاده از سازمان پرورش افکار و یقش ان کنیم
سیاست و اجتماع
بیشرمی مداوم
شبهروشنفکران
یصاختیاه تشگگن
چند روز پیش در همایشی شرکت کردم با موضوع کودکی
استاد دانشگاهی بدون ارتباط با
و توسعه در ایران که
ِ
موضوع کنگره ،با انتخاب رندانه عنوان «کودکانهسازی و
پوپولیسم سیاسی بعد از انقاب» به نقد انقاب اسامی
پرداخت .ایشان با تقسیمبندی سهگانه رویکردهای
فلسفه سیاسی و توضیح دو رویکرد نخبهگرایی افاطونی
و پوپولیسم رمانتیک روسویی -که هر یک مزایا و معایب
خاص خود را دارد -در تحلیل نهایی خود با انطباق این
نظریات بر جریان سیاسی ایران پس از انقاب اسامی به
این نتیجه رسیدند که در ایران با پیوند زدن اریستوکراسی
و پوپولیسم ،از مزایای هر دو دیدگاه محروم شدیم .وقتی
این استاد گرانقدر به این مرحله از سخن خود رسید،
ناخودا گاه به یاد متن سخنرانیهای سازمان پرورش
افکار در دوره رضاشاه افتادم و به نظرم امد بد نیست
در اغاز دهه پنجم انقاب اسامی یادی از این سازمان
داشته باشیم و فضای فکری -فرهنگی ان روز و امروز
را بهاجمال پیش چشم نهیم.
ســازمــان پــرورش افکار در ســال .1317ش به دستور
«رضاشاه» و به ریاست «احمد متین دفتری» تاسیس یافت
و اعضای برجستهاش «عیسی صدیق»« ،علی شایگان»،
«قاسم غنی»« ،بدیعالزمان فروزانفر» و «غامرضا رشید
یاسمی» بودند .دفتر مرکزی در تهران بود و شعبههایی
در شهرستان داشت و دارای پنج کمیسیون فرعی رادیو،
نمایش ،کتابهای درسی ،موسیقی و مطبوعات بود
و عاوه بر ان اموزشگاههایی برای تربیت سخنران و
نویسنده و تعلیم شیوه پــرورش افکار بــود ]1[ .توجه
کوتاهی به سخنرانیهای این سازمان-از سال 1317تا
تبعید رضاشاه -که توسط اساتید سرشناس دانشگاهی
قرائت شده استُ ،مشتی است نمونه خروار از پروژه
روشنگری اجتماعی منورالفکران که از «ملکم خان» تا
به امروز بهطور پیوسته امتداد دارد.
اقتگاد و مدیریت
علی قربانی
پژوهشگر هسته تعلیم و تربیت مرکز رشد
دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تهران
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
ج ــال س ـتــاری در کـتــابــی کــه در
بررسی تاریخچه این سازمان نوشته
سخنرانی اورنــگ را اینگونه نقل
میکند:
خبهروخنفکران خودباخته ان
روزگــار که با پول یمین مردم
براه تحگیل به فریگ رفتند،
یمچون سربازان جانیثار رضا
قلدر کاه پهلوه بر سر یهاده،
بر دست و چکمه این دیکتاتور
بوسه منزدید.
اورنگ ،نماینده مجلس شورای ملی
و رئیس کمیسیون «سخنرانیهای
تـ ــوده» کــه در شـهــرسـتــانهــا نیز
سخنرانی مــیکــرد ،در پــایــان نطقش راجــع بــه خــدا،
شــاه ،میهن در 8دی 1318در کانون بانوان به این
نتیجهگیری شگفت رسید که «پس پرستش خداوند
ازمهاش وجود میهن است (برای تامین بقای نوع) و
وجود شاهنشاه» .همو در نطقی
وجود میهن ،ازمهاش ِ
دیگر راجع به جلوه ترقیات کشور گفت« :امروز هر ایرانی
توجهش در کارهایی که میکند به این است که خداوند
و شاه و میهن از کار او راضی باشند»؛ و سرانجام به
این کشف و شهود شگرف رسید که رضاشاه از ّفره
ایزدی برخوردار است.
«رشید یاسمی» ،استاد تاریخ و ادبیات دانشگاه تهران
در سخنرانی 8دی 1318میگویدّ :
«فره ایزدی بر سر
ان تاجدار (رضاشاه) سایه افکنده است» و «از کام
زرتشت و اثار قدیم ایران پیداست که ّفره یک قوه معنوی
شریفی بوده که در میان موجودات عالم به انسان فقط
تعلق میگرفته و در میان انسانها هم به بهترین نژاد
یعنی اریاییها و از میان نژاد اریایی هم به پادشاه ایران
که فرد اکمل ان نژاد به حساب میامده است» [.]2
«فریدون کشاورز» -تحصیلکرده رشته پرورش کودکان
در «دانشگاه تولوز» فرانسه ،رئیس اولین بیمارستان
کودکان ایــران ،استاد دانشگاه تهران و رئیس حزب
توده -در سخنرانیاش که مربوط به پرورش کودکان
در ایران بود ،اظهار داشت :باید کودکان «نژاد ایرانی»
را (در این دوره درخشان) چنان تربیت کرد که در
جوانی برای «خدمت مقدس نظاموظیفه» اماده و از
«روح اطاعت و انتظام و سلحشوری
ً
و میهنپرستی» کاما بــرخــوردار
باشند]3[ .
«احمد متین دفـتــری» -دکترای
حقوق از سوئیس ،استاد حقوق
بینالملل اهه ،وزیر دادگستری
و نخستوزیر دوره رضاشاه -در
سخنرانی تیرماه 1318خود در نتیجهگیری از سخنرانی
سخنرانان پیش از خود چنین نتیجه میگیرد:
«سرامد تمام احساسات ملی ،در درجه اول شاهپرستی
است» زیرا همانگونه که رشید یاسمی در سخنرانیاش
راجع به ّ
سر بقای ایران گفته «ملت ایران همیشه محتاج
به یک پیشوای توانا است» و البته برای تقویت این روح
ملی باید «حس ملی دیگری را پرورش داد که ایمان به
پیشوا است]4[ ».
«جــال سـتــاری» بــا کنار هــم قــرار دادن بخشهای
مختلف سخنرانیهای این سازمان بهخوبی نشان
میدهد که شکلگیری سازمان پرورش افکار در ان
دوره بخشی از پروژه مدرنیزاسیون رضاشاهی به همراهی
منورالفکران بود که در اواخر ان دوره شکست خود را
از جهت فرهنگی نشان داده و این سازمان نیز قرار بود
بهصورت دیکته شده و سازمانی به فرهنگسازی برای
مدرنیزاسیون رضاشاهی اقدام نماید .جالب است که
شبهروشنفکران خودباخته ان روزگار که با پول همین
مردم برای تحصیل به فرنگ رفتند و جعبه سوغاتشان
را در سازمان پرورش افکار گشودند ،همچون سربازان
جاننثار رضا قلدر -که در داستانهای عامیانه مردم
به پرت کردن نانوا در تنور و رد شدن با ماشین از ساق
پای پیمانکار و صدها قصه دیگر در ژانر وحشت مشهور
است -کاه پهلوی بر سر نهاده ،بر دست و چکمه
این دیکتاتور بوسه میزدند و امروز اخاف فکریشان
همچون حلزونهای خانهبهدوش 40 ،سال است که
352
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
[ .]1جال ستاری ،سازمان پرورش افکار و هنرستان هنرپیشگی ،مرکز1395 ،
[ .]2همان ،ص 59
[ .]3همان ،ص ۶0
[ .]۴همان ،ص 19
اقتگاد و مدیریت
353
Email: ali.qorbanihesari@gmail.com
سیاست و اجتماع
به ابتدای بحث و سخنرانی استاد گرامی علوم سیاسی
بازگردیم! پارچه چهلتکه سخنرانی ایشان که هر تکه
را از یک جایی به عاریت گرفته بود و از اریستوکراسی
افاطونی تا رمانتیسیسم روسویی به هم بافت ،در
پینوشتها
یصاختیاه تشگگن
اگرچه من بهوسیله دولت همیشه با مجلس ارتباط
ً
دارم اما حاا میل کردم مستقیما نیز نیات خود را به
نمایندگان اظهار بــدارم .این ماقات بیشتر از برای
اظهار عدم رضایت از سیستم کار امــروزه است که
خوب نیست .به ما همیشه میگویند خاطر مبارک از هر
جهت اسوده باشد ،کارها منظم است ولی از طرفی ما
ً
میبینیم حقیقتا انطوری که ازم است و موقع اقتضا
دارد نمیشود .درست است که هر یک از وزارتخانهها
و بنگاهها برنامه اصاحی دارند و هر کدام مشغولاند
ولی امروز یک وضع فوقالعادهای است که بیشتر باید
درصدد پیشبینی بود .یکی از این پیشبینیهای ازم
بیداری مردم یعنی اشنا ساختن عموم بهوسیله دولت
به وضعیت حاضره است که در این خصوص هیچ
ً
اقدامی نشده؛ مخصوصا وزارت کشور که وظایف خاصی
از لحاظ اوضاع اجتماعی کشور عهدهدار میباشد،
بهواسطه ضعفی که دارد اقدامی نکرده است و البته
رئیس دولت هم که ماموریت در تمام رشتهها دارد،
غفلت کرده است و بااخره با گفتن «خاطر مبارک
اسوده باشد» کارها درست نمیشود.
فرینگ و ایدیشه
خانه توهمات را بر دوش خود نهادهاند و به این طرف
و ان طــرف ســرک میکشند و در هــر فرصتی کــه به
دست میاورند ،با ربط و بیربط ،صندوقچه فرسوده
و کهنه درون خانه را باز میکنند و با بزک و دوزک،
حرف بنجلی را به هوا پرت میکنند و پشت تریبون
ژست روشنفکری و ایدئولوژیستیزی میگیرند .برای
تکمیل این گفتار بد نیست به سخنرانی رضاشاه در
همان ایام در صحن مجلس هم توجه نمائیم که در
روزنامه اطاعات مورخ 14تیر 1319چاپ شده است:
نهایت به این نسخه طبیبوارانه برای جامعه امروز
ایــران ختم گشت« :ما امــروز نیازمند نوع نگاهی در
سیاست هستیم که بنیانگذارش فروید اســت!».
وقتی این جمله را گفت ،خیره به شاخ تعجب باای
سر خــودم و دم خروسی شــدم که پشت ایشان سبز
شده بود و نمیدانستم چطور خندهام را نگه دارم که
یکی نیست از حضرت استاد بپرسد این چند دهه
که پول نفت را خوردی و در اتاق دانشگاهی و عوالم
هپروتت در حال حل معمای پیچیده سیاسی جامعه
امروز ایران بودی و اان لخت و عریان از حمام بیرون
پریدی و فریاد یافتم یافتم (!) سر دادهای ،کشف
جدیدت فروید بود؟!
ً
احتماا این استاد عزیز تاریخ معاصر خوانده ،متن
ِ
سخنرانی 14تیر 1319رضاخان را (که تصویر قلدری
و ژانر وحشت سلطنت دوره معاصر ایران و از سوی
دیگر ترس کودکانه و حقارتامیز رضا میرپنج در خال
اشفتگیهای جهانی ان دوره است) در مطالعاتش از
قلم انداخته و شاید بد نباشد این متن را در ابعاد بزرگ
چاپ کرده و تقدیم ان اساتید گرانقدر نمائیم و از ایشان
و امثال ایشان بخواهیم خودشان را پس از سخنرانی
«پوپولیسم و کودکانهسازی سیاست در دوره رضاشاه»
تصور کنند و در همایش سال اینده «کودکی و توسعه»
بهجای ارائه مقاات ذهنی-تخیلی ،به توصیف ترس
کودکانه خودشان در ان حال و هوا بپردازند.
دکتر مجتبی باباخانی
پژوهشگر «هسته مکتب امام» مرکز رشد
دانشاموخته دکتری رشته علوم سیاسی دانشگاه امام صادق؟
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
هزینه تثبیت ارمانها
دستصاه محاسباتن ریبران ایقاب اسامن ،واکسینه خدن
ارمانیاه ایقاب را بسیار مهمتر از مشکات مقطعن منداید
ارائه تحلیل صحیح از شرایط کشور ،یکی از عوامل
تعیینکننده در چگونگی مواجهه با وقایع و تصمیمگیری
برای اینده است .ارائه تحلیل کان از وضعیت کشور
و نیز تحلیل وقایع و رویدادها ،مبتنی بر مبانی و اصولی
صورت میگیرد که چارچوب ذهنی تحلیلگر را شکل
دادهاند .یکی از مهمترین ما کهای سنجش میزان
مطلوبیت یک پدیده یا رویداد برای یک ملت ،تحلیل
اثر ان بر نزدیک نمودن یا بازداشتن ان ملت از غایاتی
است که برای خود ترسیم نموده است.
از سوی دیگر بسیاری از وقایع و رویدادها ،میتوانند
جنبههای مثبت و منفی فراوانی به دنبال داشته باشند.
لذا انچه تعیینکننده میزان مطلوبیت انهاست،
پیشبرنده یا بازدارنده بودن برایند اثارشان در بلندمدت
در سیر حرکت یک جامعه بهسوی غایاتی است که
برای خویش معین کرده است .بدین ترتیب ،اینکه
در ذهن یک تحلیلگر ،چه غایاتی برای یک جامعه
ترسیم شده باشد و نیز تحلیلی که از اثار یک واقعه
درحرکت جامعه بهسوی ان غایات ارائه میدهد ،دو
عامل موثر در تصویری است که او از میزان مطلوبیت
ان واقعه ارائه میدهد.
یکی از مصادیق این تمایز تحلیل ،تفاوتهایی است
که میان تحلیل رهبران انقاب اسامی؛ حضرت امام
خمینی؟ و ایتاه خامنهای؟ و نیروهای انقابی
از وقایع روز و شرایط کشور در مقاطع زمانی مختلف
دیده میشود .تاش نگارنده در این یادداشت بر ان
است تا با ذکر چند نمونه ،ریشه این تمایز تحلیلی را
مبتنی بر مقدمه مذکور ،تبیین نماید.
354
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
355
سیاست و اجتماع
اما حضرت امام؟ موضعی متفاوت و غیرقابلانتظار
در قبال تصرف سفارت امریکا اتخاذ نمودند .ایشان
با اشــاره به اسنادی که در سفارت امریکا کشف و
ضبطشده است ،انجا را «مرکز توطئه و جاسوسی»
دانستند که «اشخاصی که در ان بر ضد نهضت
یصاختیاه تشگگن
در سال 1358ه.ش با اشغال سفارت ایااتمتحده
امریکا در تهران توسط جوانان موسوم به پیرو خط امام،
تحلیلهای گوناگونی در خصوص درستی یا نادرستی
این مسئله وجود داشت تا اینکه با موضعگیری حضرت
امام؟ در تایید این حرکت ،سیاست نظام اسامی
در این خصوص مشخص شد و بسیاری از مسئوان
انقابی نظام نیز در تایید اشــغــال محلی کــه رهبر
انقاب ان را انه جاسوسی امریکا در ایران خواندند،
به حرکت درامدند.
با گذشت زمان ،تحلیلهای گونا گونی از نتایج این
اقدام دانشجویان و هزینههایی که حمایت نظام از این
حرکت به دنبال داشت ،مطرح شد .عاوه بر طیفهایی
از جریانهای سیاسی کشور که از گرایشات انقابی
کمتری برخوردار بودند و به دنبال سازش با غرب و
عادیسازی روابــط با امریکا و اروپــا بودند ،برخی از
عناصر انقابی نیز انتقاداتی از این اقدام صورت داده
و ان را حرکتی نادرست دانستند که هزینهساز برای
نظام اسامی بوده است .ازجمله این افراد میتوان به
ایتاه مهدویکنی اشاره کرد که در ان زمان مسئولیت
«کمیتههای انقاب اســامــی» را بر عهده داشته و
مسئول مستقیم حفاظت از سفارتهای خارجی
ازجمله سفارت امریکا در ایــران محسوب میشد.
ایشان در خصوص علت مخالفت خود و برخی دیگر
از انقابیون ،این ماجرا را اینچنین توضیح میدهد:
فرینگ و ایدیشه
تسخیر سفارت امریکا؛ اشتباه استراتژیک
انقابیون یا تداوم انقاب اول؟
«من با این کار قطع نظر از دستور امام ،مخالف بودم
و ان را مفید نمیدانستم؛ بهخصوص ادامه ان را به
ً
صاح نمیدیدم ،چنانکه عما ادامه این کار به نفع
ما تمام نشد ،زیرا انها پس از 444روز ازاد شدند .اخر،
کار بهجایی رسید که ما التماس کردیم که گروگانها
را تحویل بــدهــیــم ...البته اثــار انــقــابــیاش بهجای
خود محفوظ است که امام فرمودند انقاب دوم رخ
داد ،ولی این جریان از جهات گونا گون برای انقاب
سنگین تمام شد.
من این حرکت یعنی اشغال سفارت را نمیپسندیدم
و این را نمیپذیرفتم که به سفارتخانهها بهخصوص
سفارت امریکا حمله کنیم .من این را مضر میدیدم.
برای اینکه ازنظر قوانین بینالمللی ریختن به سفارت ولو
اینکه ما میگوییم انه جاسوسی ،در دنیا موردپذیرش
نیست .شاید همه سفارتخانهها انه جاسوسی باشد.
ً
اصا روال معمول همه سفارتها همین است که از
این کارها میکنند.
اقای بهشتی و مهندس بازرگان به من زنگ زدند که اقا
شما چرا نشستهاید؟ کجا هستید؟ نیروهای انتظامی
کجا است؟ کمیتهها کجا هستند؟ دانشجویان به
سفارت ریخته و انجا را تصرف کردهاند و امریکاییها
را به گروگان گرفتهاند .انها خیلی ناراحت بودند».
اقتگاد و مدیریت
ح ـضــرت ام ـ ــام؟ مــوض ـعــن م ـت ـفــاوت و
غیرقابلایتظار در قبال تگرف سفارت امریکا
اتشاذ یمودید.
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
بر اساس چه تحلیلن بنیانگذار
یظام اسامن بر تداوم تسشیر
سفارت امریکا در تهران و ییز
یصهداره کارکنان ان در حبس
تاکید منیمایند و ثمرات ان را
بسیار بیشتر از مضرات احتمالن
ان تحلیل منکنند؟
اسامی ما توطئه نمودهاند ،از احترام سیاسی بینالمللی
برخوردار نیستند» .ایشان از ملت ایران میخواهند
که «همانطوری که تا حاا پیشامده ،از اینجا به
بعد هم باید پیش برود و قطع کند دست اینها را .و
چنانچه اینها (امریکاییها) ادم نشوند» طور دیگری
با انها برخورد کند .امام راحل ضمن حمایت مجدد
از جوانان تسخیرکننده سفارت ،تا کید کردند که این
«جوانها هم مطمئن باشند که امریکا هیچ غلطی
نمیتواند بکند» [.]1
با بررسی این واقعه ،این سوال مطرح میشود که بر اساس
چه تحلیلی بنیانگذار نظام اسامی بر تداوم تسخیر
سفارت امریکا در تهران و نیز نگهداری کارکنان ان در
حبس تا کید مینمایند و ثمرات ان را بسیار بیشتر از
مضرات احتمالی ان تحلیل میکنند؟
یصاختیاه تشگگن
تابستان سخت تحریمها؛ مقاومت
شکننده یا پیشرفت انقاب؟
در ســال « 1397دونــالــد تــرامــپ» ،چهل و پنجمین
رئیس جمهور امریکا ،پس از روی کار امدن ،سیاستی
خصمانه علیه نظام اسامی ایران در پیش گرفت.
بازگرداندن تحریمهای تعلیق شده در دوره گذشته،
مجازات کشورها و شرکتهای دارای تعامات مالی
با ایران و اعمال فشارهای سنگین اقتصادی بر ایران،
بخشی از برنامههای اعامشده توسط وی در دوران
رقابتهای ریاستجمهوری بود که با پیروزی وی در
این انتخابات ،جامع عمل پوشید.
شدت فشارهای اقتصادی در این دوران بهگونهای بود
که برخی فعاان و تحلیلگران سیاسی و اقتصادی،
مسئولین دولتی و ناظران خارجی ،تداوم این فشارها
را تهدیدی برای تداوم حرکت انقاب اسامی در ایران
عنوان داشتند .این تحلیل موجب شد بسیاری از افرادی
که دلبستگی به انقاب اسامی داشته و دلنگران
تداوم این مسیر بودند از روی دلسوزی ،حامی کوتاه
امدن از برخی ارمانها و دادن امتیازاتی برای کاهش
فشار دشمن شوند.
در چنین شرایطی ،رهبر معظم انقاب تحلیلی متفاوت
از شرایط کشور در دوران تحریم ارائه میکنند و معتقدند
«انقاب و کشور در حال پیشرفت است؛ این چیزی
است که بنده بهعنوان رجزخوانی نمیگویم؛ من این را
از روی ّاطاع عرض میکنم که کشور در حال پیشرفت
است» [ .]2این تحلیل در شرایطی ارائه میشود که
بسیاری از امــارهــای داخلی و بینالمللی ،شرایط
کشور را به لحاظ اقتصادی نگرانکننده و در استانه
یک بحران ارزیابی میکنند؛ اما ریشه این تفاوت در
تحلیل چیست؟
356
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
357
یصاختیاه تشگگن
با نگاهی به دو واقعه ذکــرشــده و نیز وقایع مشابه،
میتوان دو تحلیل متفاوت از ریشه تفاوت تحلیلها
میان رهبران انقاب اسامی و برخی صاحبنظران
انقابی ارائه کرد؛ اول ،تفاوت اقتضائات جایگاه رهبری
با سایرین و دوم ،تفاوت مبنای تحلیل.
بر اساس دیدگاه اول ،اقتضای قرار گرفتن در جایگاه
رهبری جامعه ان است که رهبری بهعنوان علمدار
جامعه ،امید به اینده را در میان مردم تزریق نماید؛
چراکه هرگونه احساس ناامیدی در راس مجموعه،
با شدت بیشتر به بدنه تزریقشده و میتواند موجب
سستی و ازهمپاشیدگی شود .لذا بر این اساس ،هر
شخصی که در جایگاه رهبری قرار گیرد نا گزیر باید
بر نقاط مثبت تا کید کرده و موتور محرک جامعه را با
تزریق امید به اینده فعال و پرتوان نماید.
البته نگاه اول ،عاری از واقعیت نبوده ،اما نگاهی
ناقص است و نمیتواند تحلیل جامعی از این امر ارائه
نماید .مهمترین اشکال این نگاه ان است که به نظر
میرسد در بسیاری از موارد ،تحلیل ارائهشده توسط
رهبران انقاب اسامی ،از نگاه و تحلیل حقیقی انان
ً
از شرایط صورت میگیرد و نمیتوان ان را صرفا تحلیلی
امیدبخش برای حفظ روحیه و زنده نگاه داشتن امید به
سیاست و اجتماع
«دستگاه محاسباتی»؛ تعارض
در مبنا ،تمایز در تحلیل
اینده در جامعه دانست .مستندات این امر در بیانات
رهبر انقاب بهوضوح قابلمشاهده است.
نگاه دیگری به این تفاوت در تحلیل میتوان داشت
که شاید بهنوعی مکمل تحلیل اول محسوب شود .بر
اساس این نگاه ،تفاوتهایی در مبنای تحلیل وجود
دارد که تحلیل طرفین را از شرایط کشور و روند پیشرفت
انقاب ،متمایز از یکدیگر ساخته و راهکارهای متفاوتی
برای ادامه مسیر انقاب اسامی ارائه مینمایند .رهبر
معظم انقاب ،از این مسئله تحت عنوان ایجاد «اختال
در دستگاه محاسباتی» یاد میکنند.
بر اساس تحلیل دوم؛ علت تفاوت تحلیلهای ارائهشده
به مبانی تحلیلی انها برمیگردد .بر این اساس اینگونه
ً
نیست کــه رهــبــران انـقــاب اســامــی صــرفــا باهدف
جلوگیری از ناامیدی جامعه ،تحلیلی خوشبینانه از
وضع موجود و امیدبخش از اینده ارائه نمایند ،بلکه بر
ً
اساس مبانی تحلیلی ایشان حقیقتا روند جامعه رو به
بهبود و اینده کشور سرشار از نقاط امیدبخش است.
برای روشنتر شدن این مدعا ،بهعنوان نمونه ،علت
تحلیل حضرت امام؟ و مقام معظم رهبری؟ در
وقایع فوق بررسی میشود.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
تحلیل واقعه اول
در ماجرای تسخیر سفارت امریکا در تهران ،در نگاه
اول ،این واقعه میتواند عواقب سنگینی برای نظام
تازه تاسیس جمهوری اسامی در ایران به دنبال داشته
باشد .تسخیر سفارت یکی از دو ابرقدرت جهان که
برخاف قوانین بینالملل صورت گرفته و در حکم
اشغال بخشی از خاک ایااتمتحده امریکا محسوب
میشد ،میتوانست با تبلیغات گسترده رسانههای
غربی چهرهای مغشوش از انقاب ایــران به جهان
مخابره نماید .از سوی دیگر ،با توجه به اینکه زمان
زیادی از استقرار نظام جدید نمیگذشت ،کشور از
یکسو درگیر تصفیه نیروهای برجایمانده از نظام
سابق بود و از سوی دیگر ،نغمههای استقالطلبی و
جداییخواهی از گوشه و کنار کشور به گوش میرسید.
در چنین شرایطی ،تایید گسترش سطح منازعه با
یکی از پرقدرتترین و بانفوذترین کشورهای موثر
در نظام بینالملل از سوی حضرت امــام ،گشودن
جبههای جدید محسوب میشد که با تحلیل بسیاری
از سیاستمداران سازگار نبود و حتی در نگاه اول،
میتوانست امری غیرمعقول به نظر اید .اما تحلیل
حضرت امام از ماجرا چه بود که ان را بهشدت تایید
کرده و دشمن را تهدید نمودند که چنانچه دست از
انقاب
توطئه برندارند و سر جایشان ننشینند« ،یک
ِ
زیادتر از انقاب اول» روی خواهد داد؟
نگاهی به شرایط ان روزهای نظام اسامی نشان میدهد،
درحالیکه یکی از ارمانهای اساسی انقاب اسامی،
استکبارستیزی بود و ایااتمتحده مهمترین نماد
استکبار و پشتیبان اصلی محمدرضا شاه در دوران
سلطنتش محسوب میشد که بعد از فرار وی از ایران
نیز به او پناهندگی داده بود و حاضر به بازگرداندن اموال
وی به ایران نبود .اقدامات دولت موقت در جهت
عادیسازی روابط با این کشور بهشدت در جریان
بود و با دیدار «مهدی بازرگان» ،نخستوزیر دولت
موقت با «سولیوان» ،سفیر امریکا در تهران و «زبیگنیو
برژینسکی» ،مشاور امنیت ملی کاخ سفید در دوران
ریاستجمهوری «جیمی کارتر» ،ابعاد جدیدی یافت
و خشم و اعتراض انقابیون را به دنبال داشت.
به نظر میرسد حضرت امام در چنین شرایطی ،دو
نگرانی جــدی از ســوی امریکا در خصوص انقاب
اسامی احساس میکردند که هرکدام از این موارد
میتوانست بهتنهایی انقاب نوپای اسامی را در نطفه
نابود نماید .خطر اول ،سابقه اقداماتی بود که امریکا در
358
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
نگاهی به این سیر تاریخی نشان میدهد ،انچه در چنین
شرایطی برای حضرت امام ،امری حیاتی محسوب
مــیشــود ،عــاوه بر خنثی نمودن توطئههایی که با
مرکزیت سفارت امریکا در تهران در حال شکلگیری
بود ،تداوم حضور مردم و بهخصوص جوانان جامعه
در حمایت و زنده نگاه داشتن اصول اساسی و حیاتی
رف تعطیل نمودن
انقاب اسامی است .چراکه اگر ِص ِ
و اخراج کارکنان سفارت برای اتمام توطئههای انان در
کشور مطرح بود ،شاید انجام این کار از طرق و مجاری
رسمی بسیار کمهزینهتر و معقولتر به نظر میرسید.
امــا بــه نظر مــیرســد حضرت امــام بــه دنــبــال حضور
مردم و جوانان جهت دفاع از یکی از مهمترین اصول
هویتی انقاب اسامی و نهادینه شدن ان در اذهان
359
فرینگ و ایدیشه
«...بر دانشاموزان ،دانشگاهیان و محصلین علوم دینیه
است که با قدرت تمام ،حمات خود را علیه امریکا و
اسرائیل گسترش داده و امریکا را وادار به استرداد این
شاه مخلوع جنایتکار نمایند و این توطئه بزرگ را بار
ً
دیگر شدیدا محکوم کنند» []3
یصاختیاه تشگگن
کشورهایی که حکومت انها را همراستا باسیاست خود
نمیدانست ،انجامشده بود .انجام بیش از 50کودتا
در کمتر از صدسال ،در کشورهای مختلف ،سابقهای
خوفناک از عملکرد سیا در کشورهای مختلف در اذهان
شکل داده بود .گذشته از این ،سابقه دخالت امریکا
در ایران بود که در اشکارترین مورد منجر به طرحریزی
و انجام کودتای 28مرداد 1332ه.ش شد و بر اساس
ان ،دولت منتخب و مردمی «دکتر محمد مصدق»
با دخالت مستقیم امریکا ،ساقط و «محمدرضا شاه
پهلوی» که از تهران به رم گریخته بود ،به سلطنت در
ایران بازگردانده شد.
بیم دیگری که در خصوص تداوم حضور امریکا در ایران
بهخصوص با عملکرد سازشکارانه و محافظهکارانه
وجود داشت ،فروکش کردن ارمان استکبارستیزی و
مختص نمودن ان به مقطع وقوع انقاب اسامی بود.
عملکرد «دولت بازرگان» چه در نظر و چه در مقام عمل
بهگونهای بود که معتقد به لزوم پایان دادن به منازعه با
ایااتمتحده و عادیسازی روابط با این ابرقدرت بود.
از نگاه دولت موقت ،تداوم مقابله با امریکا با توجه به
جایگاه این کشور در مناسبات جهانی و هژمونی ان در
عرصه بینالملل ،امری غیرمنطقی و حتی غیرممکن
بود؛ لذا بهشدت به دنبال بازسازی روابط دوطرفه و
کاهش تنشهای سیاسی میان دو کشور بود.
از سوی دیگر ،حضرت امام در سخنان خویش همواره
با لحنی شدید با امریکا مواجه شــده و با یــاداوری
سیاست و اجتماع
توطئههای انــان در دهههای اخیر در ایــران و سایر
کشورها ،حمایتهای انان از پهلوی پیش از وقوع انقاب
اسامی ،پناه دادن به شاه مخلوع ایران و عدم استرداد
وی برای محاکمه پس از پیروزی انقاب اسامی و...
این کشور را به تداوم خباثتهایش علیه ملت ایران
متهم کرده و خواستار تداوم فشار برای گردن نهادن
امریکا به این خواسته برحق ایران بودند:
اقتگاد و مدیریت
بیم دیصره که در خگوص تداوم حضور امریکا
در ایران بهخگوص با عملکرد سازخکارایه و
محافظهکارایه وجود داخت ،فروکش کردن
ارمان استکبارستیزه و مشتص یمودن ان به
مقطع وقوع ایقاب اسامن بود.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
است که از دهههای پیش ،دشمنان نظام اسامی
با بهرهگیری از تمام تــوان رســانــهای و مالی خویش
علیه نظام به کار گرفتهاند و به شکل مستمر در حال
گستردهتر نمودن عمق و دامنه ان هستند و تاثیرات
ان نیز در ظاهر و باطن جامعه قابلمشاهده است .در
چنین شرایطی ،رهبر معظم انقاب برخاف بسیاری
از تحلیلها که انقاب را در وضعیتی بحرانی تصور
مینمایند ،معتقدند «انقاب و کشور در حال پیشرفت
است؛ این چیزی است که بنده بهعنوان رجزخوانی
نمیگویم؛ من این را از روی ّاطاع عرض میکنم که
کشور در حال پیشرفت است» [.]5
ایشان در تبیین علت «در حال پیشرفت» واقعی دانستن
نظام اسامی علیرغم پذیرش همه ضعفها و فشارهایی
که وجود دارد میفرمایند« :انقاب و مبانی انقابی در
حال پیشرفت است .بله ،حرف ضدانقابی از دهان
خارج میشود ،مطالبی گفته میشود ّاما انچه درواقع
ّ
قضیه وجود دارد عبارت است از اینکه کشور دارد به
عموم جامعه ایران بود که جز با اقدامی خودجوش و
مردمی و از طریق حمایت عمومی مردم از این حرکت
امکانپذیر نبود.
با این تحلیل ،نهادینه کردن یکپایه هویتی بنیادین-که
حفظ ،تداوم و گسترش انقاب جز باوجودان امکانپذیر
نخواهد بود -از انچنان ارزشی برخوردار خواهد بود
که همه تحریمهای بینالمللی و فشارهای سیاسی و
اقتصادی امریکا و غرب در مقابل ان ،اهمیت چندانی
ندارد .لذا بر اساس تمایزی که در نوع تحلیل این امر
ایجاد میشود ،مواضع متفاوتی از سوی رهبر کبیر
انقاب در مقایسه با برخی از انقابیون دلسوز نظام
اسامی مشاهده میشود.
تحلیل واقعه دوم
این برهه از تاریخ انقاب اسامی شاهد دور جدید
فشارهای اقتصادی و سیاسی شدید از سوی نظام
سلطه بر نظام اسامی است .ساختار سختگیرانه
تحریمها در کنار بیماری سیستم اقتصادی کشور و
سوءاستفاده برخی از عناصر داخلی ،نظام اقتصادی
کشور را دچار اختال کرده و سختیهای فراوانی برای
اقشار مختلف مردم ایجاد نموده است .در کنار همه
این فشارها سیاستهای رسانهای حسابشده غربی با
بهرهگیری از ابزارهایی همچون شبکههای اجتماعی در
میان اقشار مختلف مردم نفوذ کرده و با ترسیم تصویری
ناامیدکننده از وضعیت کنونی کشور ،شرایطی تیرهوتار از
اینده کشور منقوش مینمایند تا اوضاع کشور را ازانچه
هست ،بسیار وخیمتر و بحرانیتر جلوه دهند و «مردم
را یا دچار اضطراب کند ،یا دچار یاس و ناامیدی کند،
یا دچار بدبینی کند -نسبت به یکدیگر و نسبت به
دستگاهها -یا احساس ُبنبست به مردم بدهد» [.]4
اعتراضاتی از سوی اقشار مختلف مردم نسبت به
شرایط اقتصادی نامناسب ،تــورم فزاینده ،افزایش
بیکاری و ...به گوش میرسد .البته باید توجه داشت
که همه این موارد ،در کنار تهاجم گسترده فرهنگی
سمت مفاهیم انقابی و ارمانهای انقابی و حقایق
انقابی حرکت میکند؛ حاا این حرکت ممکن است
به ان سرعت و شتابی که موردنیاز است نباشدّ ،اما
هست ،این حرکت وجود دارد» [.]6
در این تحلیل نیز به نظر میرسد رهبر معظم انقاب،
با ا گاهی از همه فشارهایی که کشور و مردم در حال
تحمل ان هستند و تا کید مصرح بر لزوم برنامهریزی برای
مرتفع ساختن انها ،انچه در پس این مسئله در حال
وقوع است را بسیار باارزشتر میدانند و بر این اساس،
اوضاع کشور را خوب و در حال پیشرفت میدانند .به
نظر میرسد رهبر انقاب معتقدند تجربه مواجهه اخیر
انقاب اسامی ایران با غرب ،اگرچه هزینههای زیادی
بر کشور تحمیل نمود و موجب کاهش سرعت رشد
علمی ،اقتصادی و صنعتی ایران ،تعطیلی صنایع
هستهای و مواردی ازایندست شد ،اما چنانچه این
تجربه تنها یک ثمره داشته باشد و ان نهادینه شدن
یکی دیگر از «مفاهیم و ارمانهای انقابی» باشد،
360
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
تداوم انقاب اسامی
تثبیت ارمانهای
انقابی؛ ضامن
فرینگ و ایدیشه
به نظر میرسد ،یکی از مبانی مهمی که میتواند عامل
ایجاد تمایز در تحلیل شود ،اهمیتی است که تثبیت
یک ارمان در جامعه میتواند در پیشرفت جامعه داشته
باشد .از نگاه رهبران انقاب اسامی مهمترین عامل
حرکتدهنده و شتابزا در مسیر پیشرفت انقاب،
رشد مردم و نهادینه شدن ارزشهای انقابی در جامعه
است ،لذا صرف هزینههای فراوان و کند شدن ظاهری
حرکت انقاب در یک مقطع زمانی را چنانچه منجر
به فهم بهتر مردم از ارمانهای انقاب و همراهی با
انها شود ،نهتنها مضر تشخیص نمیدهند ،بلکه
ازمه واکسینه شدن انقاب اسامی و شتاب گرفتن
حرکت انقاب بهسوی ارمانهای خویش در مقاطع
بعدی میدانند .البته بدیهی است هرچقدر بتوان این
ارمانها را با هزینه کمتری در جامعه تثبیت نمود و
حرکت شتابان انقاب اسامی را حفظ کرد ،مطلوبیت
بیشتری خواهد داشت.
اقتگاد و مدیریت
از یصاه ریبران ایقاب اسامن مهمترین
عامل حرکتدینده و ختابزا در مسیر
پیشرفت ایقاب ،رخد مردم و یهادینه
خدن ارزشیاه ایقابی در جامعه است،
سیاست و اجتماع
دستاورد ان بسیار باارزشتر
از هزینههای وارده خواهد بود.
تجربه اخیر دیپلماسی کشور،
تــوانــســت ب ــار دیــگــر درســت
بـ ـ ــودن روی ـ ــک ـ ــرد ســیــاســت
خارجی انقاب اسامی در
استکبارستیزی و دل نبستن بــه دشمن را اثبات
نماید .شاید تا پیشازاین هنوز عدهای میتوانستند
کاستیهای وضع موجود را ناشی از رویکرد انقابی و
غیر سازشکارانه کشور در تعامل با قدرتهای بزرگ
بدانند و راهحل ان را در کوتاه امدن از برخی خواستهها
و عقبنشینی از برخی ارمانها بدانند؛ اما تجربه
تعامل اخیر کشور با امریکا و ارو پــا ،غیرقابلاعتماد
بودن این کشورها را بار دیگر به اثبات رساند و نشان
داد که هر گام عقب نشستن ،چند گام پیش امدن
دشمن و افزایش توقعات و خواستههای انان را در پی
دارد .لذا چنانچه بتوان ثمره همه هزینههای نزدیک به
یک دهه سیاست خارجی سازشکارانه و دیپلماسی
لبخند و تحمل فشارهای سنگین اقتصادی را تقویت
این مفهوم و ارمان انقابی یعنی باور مردم به ناامیدی
از بیرون مرزها و لزوم اعتماد و اتکا به توان داخلی
دانست ،میتوان گفت این فشارها باعث پیشرفت و
استحکام بیشتر نظام اسامیشده است.
شاید بتوان از «استعاره واکسیناسیون» برای تبیین این نوع
تحلیل بهره برد .در این استعاره چنانچه تزریق واکسن
به یک بیمار ،اثراتی ابتدایی همچون تب و لرز و سوزش
را در پی داشته باشد ،مشاهدهکننده غیرمتخصص
وضعیت وی را بحرانی و خطرناک توصیف مینماید؛
درحالیکه یک متخصص ا گاه و خبره ،با علم به گذرا
بودن این دوران و واکسینه شدن بدن بیمار در مقابل
بیماریهای بسیار سنگینتر پــسازان ،از وضعیت
بیمار ابراز رضایت کرده و شرایط وی را خوب توصیف
مینماید .این امر شاید در وهله اول موجب تعجب
و حتی اعتراض سایرین شود اما با گذشت زمــان و
روشن شدن اینده ،همگان بر
صحت تحلیل خبره و خریط
فن اذعان خواهند کرد.
پینوشتها
Email: mojtabababakhani@gmail.com
361
یصاختیاه تشگگن
[ .]1صحیفه امام ،جلد :10صفحات .517-51۶
[ .]2بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری،
.1397/0۶/15
[ .]3صحیفه امام ،جلد :10صفحه .۴12
[ .]۴بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای مجلس خبرگان
رهبری.1397/0۶/15-
[ .]5بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای مجلس خبرگان
رهبری.1397/0۶/15-
[ .]۶بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای مجلس خبرگان
رهبری.1397/0۶/15-
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
رامین مددلو
پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟
دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه شیخ مفید
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
درامد
تضاد خون و خدا:
نسخه اذربایجان
بحران حزب خلق مسلمان در سال ،58در شرایطی
روی داد که کشور درگیر ساخت بنیانهای نظام
سیاسی جدید بــود .نبود نظم در نیروهای نظامی،
رسوخ اندیشهها و رفتارهای سیاسی در انها ،ازادی
خارج از چارچوب گروههای سیاسی ،تلون افکار در
میان مردم ،انتخاب افراد جدید و در نتیجه بیتجربه
در امور امنیتی ،نبود تقسیم کار در میان نیروهای بر
سر کار و مــواردی ازایندست نتیجه ساخته نشدن
بنیانهای نظام سیاسی جدید در ان دوره بود .در این
وضعیت نابسامان ،در بحران حزب خلق مسلمان نظام
از جاهایی اسیب دید که بر روی ان سرمایهگذاری
کرده و انتظار همکاری از انان را داشت .یا حتی نظام
برامده از تاشهای انان بود؛ مانند طیف روحانیون و
قومیتها .این متن در پی ان است چگونگی مدیریت
بحران حزب خلق مسلمان را با تمرکز بر مسئله قومیت
به بررسی گذارد.
یصاختیاه تشگگن
توده عامی مذهبی/قومی
رسوخ قومیتگرایی در روحاییت ،یه اختاف بلکه اخوب
به بار من اورد
عمده مردم تبریز افراد مذهبی سنتی و مقلد «ایتاه
شریعتمداری» بودند .در ان زمان به سبب عدم تجربه
وجود جایگاهی به نام وایتفقیه که امور اجتماعی-
سیاسی شیعه ذیل ان جایگاه به نظم دراید (بهخصوص
در دوران پهلوی) ،توده مردم مذهبی در یک سطح از
امور اجتماعی تفاوت چندانی را بین مرجع تقلید و
ولیفقیه متوجه نمیشدند .نتیجه این امر ،تبعیت از
مرجع تقلید حتی در امور اجتماعیای بود که ولیفقیه
حکمی متفاوت از ان مرجع جهت اجرا صادر کرده
362
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
363
سیاست و اجتماع
بود .این تبعیت در مقلدین عامه ایتاه شریعتمداری
تشدید میشد؛ زیرا عاوه بر عدم تفاوت قائل شدن
به جایگاه مرجع و ولیفقیه در امور اجتماعی ،ایتاه
شریعتمداری داعیه دارا بودن شان وایتفقیه در امور
سیاسی را نیز برای خود قائل بود و توده مقلدانش تبعیت
وی در امور سیاسی را هم به تبعیت در امور اجتماعی
افزودند .حزب خلق مسلمان در ابتدای شروع انحراف
خود این جنبه از ارتباط میان مرجع و مقلد را مورد
هدف قرار داد و به همراه ان واسطه این ارتباط یعنی
روحانیت ذیل ایتاه شریعتمداری نیز جذب حزب
خلق شد .خود این جذب در این سطح نشاندهنده
تائید حزب خلق مسلمان و فراتر از ان قرارگیری حزب
خلق مسلمان ذیل سایه ایتاه شریعتمداری است و
نیازی به کنکاش در گفتههای ایتاه شریعتمداری
در چندوچون حزب نیست.
عــاوه بر بهرهگیری از ارتباط مذهبی میان ایــتاه
شریعتمداری و توده مقلد وی ،رابطه دیگری نیز میان
ایشان و توده وجود داشت و ان عصبیت قومی بود.
به یک معنا میتوان دلیل نخست ساخته شدن رابطه
مذهبی میان ایتاه شریعتمداری و مقلدین وی را
عصبیت قومی دانست.
پرسشی که در حاشیه این نظر قابل طرح است ،چرایی
تبعیت از ایتاه شریعتمداری در هنگام حضور دیگر
مراجع تقلید اذربایجانی است .اگر دلیل نخست تقلید از
ایتاه شریعتمداری اذربایجانی بودن وی بود ،پس چرا
چنین تقلید گستردهای را از ایتاه خویی که در مقام
علمی وااتری نیز نسبت به ایتاه شریعتمداری قرار
یصاختیاه تشگگن
داشتند شاهد نبودیم؟ چرایی عدم تقلید از شخصیتی
مانند «ایتاه خویی» و این گستره از تقلید به یک
معنا تبریزی بودن ایتاه شریعتمداری و در نتیجه
استحکام بیشتر رشتههای عصبیت قومی و در معنای
دیگر بهرهگیری خود ایتاه شریعتمداری از رشتههای
عصبیت قومی برای نفوذ بیشتر در روحانیت و توده مردم
اذربایجان بود .این بهرهگیری به هنگام شکلگیری
حزب خلق مسلمان خود را به نحو بارزی نمایاند .در
ً
هفتهنامه خلق مسلمان مسائل قومی (عمدتا به قلم
رضا براهنی) مطرح میشد و حزب قومیتگرایی را ذیل
ارتباطی مذهبی زنده میکرد .عصبیت قومی انگاهکه
با سازماندهی گروههای سیاسی وارد عرصه سیاسی
شده و بر شکافهای اجتماعی سوار میشود ،بستر
خواستههای سیاسی نیز خواهد شد .خواسته حزب
خلق مسلمان با بهرهگیری از عصبیت قومی اذربایجانی
بودن بسته به جایگاه گویندگانش حدودی از استقال
سیاسی را در بر میگرفت .ایتاه شریعتمداری از عبارت
اختیارات داخلی برای اذربایجان استفاده میکرد]1[ .
برخی از مسئولین حزب نیز از عبارت خودمختاری
بهره میجستند .اما اندیشهای که در مسئولین حزب
در تبریز و بدنه اذربایجانی حزب خلق مسلمان رواج
یافت ،نه اختیارات داخلی یا خودمختاری ،بلکه
استقال کامل سیاسی بود .در کنار بهرهگیری از مذهب
و عصبیت قومی بــرای ارتباطگیری و جذب توده،
حزب خلق مسلمان برای کشاندن توده حامی خود
به عرصه میدانی از عامی بودن انان استفاده مینمود.
حضور توده عامی تحریکشده در عرصه میدانی با
اقتگاد و مدیریت
به یک معنا منتوان دلیل یشست
ساخته خدن رابطه مذیبن میان
ایتاه خریعتمداره و مقلدین
وه را عگبیت قومن دایست.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
خشونت همراه است ،حال اگر هدایتگران توده خود
به خشونت دامن میزدند ،خشونت توده به اقدامات
وحشیانه مانند حمله با قمه به نمازگزاران و غیره نیز
کشیده میشد .همچنین دارا بودن اکثریت در عرصه
میدانی موجب جذب بیشتر توده عامه و عمل بیشتر و
شدیدتر انها میشد .این اکثریت تنها در تبریز حاصل
شده بود و نتیجه ان حمایت بسیاری از محات تبریز
از حزب خلق مسلمان در ابتدای امر بود.
تدبیر «حضرت امام خمینی؟ » و یاران ایشان دراینباره
ایجاد ا گاهی مذهبی صحیح در مردم در مرتبه نخست
و سپس تا کید بر اسام در برابر عصبیت قومی بود .این
امر موجب کاهش عامهباوری نیز میشد .نتیجه طی
این فرایند ایجاد شکاف میان ضدانقابیون حزب
خلق مسلمان با توده مذهبی طرفدار ان بود .بر این
اساس ،مخاطب حضرت امام خمینی؟ در برخی
از سخنرانیهایشان نهتنها ضدانقاب بلکه توده پیرو
ضدانقاب نیز بود:
«شما نمیدانید که دارید با اسام مخالفت میکنید...
امروز اسام در مقابل کفر واقع شده .قضیه ایران نیست،
قضیه اسام است]2[ »...
تنها ا گاهی دادن به توده عامه کافی نبود و انقابیون باید
احساسات را نیز در برخورد با انان در نظر میداشتند.
توده ،سخت به شخصی که مقام رهبری را بر عهده
دارد وابسته است و این وابستگی از جنس احساس
است .به همین خاطر عاوه بر تدبیر ا گاهی دادن به
توده عامه ،تدبیر دیگری نیز از سوی بزرگان انقابی
دنبال میشد و ان اظهار محبت به توده عامه بود؛ تا
فرد عامی که از اندیشه سابق خود مبنی بر حق بودن
حزب خلق مسلمان فاصله میگرفت ،به لحاظ روانی
خود را سرگردان نپنداشته و وابستگی جدید به رهبری
جدید پیدا کند.
قومگرایان سیاسی عجول
به هنگام پیروزی انقاب اسامی چهار جریان سیاسی
عمده در کشور وجود داشت ،نخستین و قویترین
ان که پیروزی انقاب را سبب شد ،جریان سیاسی
اسامگرای انقابی بود ،جریان سیاسی دوم لیبرالها
ً
بودند که عمدتا در قالب ملی -مذهبیها و جبهه ملی
سامان یافته بودند ،جریان سیاسی سوم مارکسیستها
بودند و جریان سیاسی التقاط اسام و مارکسیسم،
جریان چهارم بود.
364
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
اما اقدامات رادیکال حزب خلق
مسلمان و یزدیک خدن ان به
گروهیاه تروریستن موجب خد
حزب در خرایط بحراین یتواید از
ارتباطات خود با جریان سیاسن
لیبرال بهره جوید.
فرینگ و ایدیشه
«بعد از رحلت ایتاه بروجردی ،جبهه ملی و نهضت
ازادی که مدت زیادی از عمر فعالیتشان نگذشته بود،
اقــای شریعتمداری را بهعنوان مرجع تقلید معرفی
کردند»]3[.
پس از انقاب اسامی رابطه ادامه یافت و در بحران
حزب خلق مسلمان خود را نشان داد ،بهنحویکه
مرحوم مهندس بازرگان به ایــتاه شریعتمداری و
پذیرفتن حکم وی بر اذربایجان گرایشهایی داشت.
اما اقدامات رادیکال حزب خلق مسلمان و نزدیک
شدن ان به گروههای تروریستی موجب شد حزب در
شرایط بحرانی نتواند از ارتباطات خود با جریان سیاسی
لیبرال بهره جوید .انقابیون نیز با قرار دادن برخی از
اعضای شاخص این جریان ،مانند مرحوم بازرگان و
دکتر سحابی بهعنوان جزئی از مجموعه انتخابشده
برای حل بحران ،در قرارگیری جریان لیبرال در برابر
حزب خلق مسلمان و نه در کنار ان سرعت بخشیدند.
حزب خلق مسلمان به گروههای تروریستی نیز نزدیک
شد؛ این گروهها یا گروههای التقاطی بودند مانند
مجاهدین خلق ،یا ذیل جریان سیاسی مارکسیستی
365
سیاست و اجتماع
«حزب خلق مسلمان» تاش میکرد از دو سو زمینه
همکاری و ائتاف با این جریانها را با خود فراهم اورد.
سوی نخست سابقه ارتباطات ایتاه شریعتمداری
با جریان سیاسی لیبرال بود:
یصاختیاه تشگگن
تعریف میشدند مانند فدائیان خلق .استفاده فدائیان
خلق از مسئله قومیتها استفادهای ابزاری و در راستای
کسب قدرت برای مذاکره با نظام بود .به همین سبب
است که میبینیم طیف اشرف دهقانی گروه فدائیان
ً
خلق
خلق رسما از حزب خلق حمایت کرده و فدائیان ِ
تبریز در اشغال رادیوتلویزیون تبریز حضور داشتند،
ولی رهبری فدائیان خلق با این حضور و همکاری
مخالفت میکرد ]4[ .مجاهدین خلق نیز البته با رفتاری
محتاطانهتر به این مسئله مینگریست .اما گروههای
تروریستی مارکسیست-قومگرا مانند احزاب کومله
و دموکرات کردستان در این بازی سیاسی حسابی
دیگر داشتند .حمایت حزب دموکرات کردستان فراتر
از همکاری جزئی با حزب خلق مسلمان بود .عاوه
بر انتشار اطاعیه به نفع حزب خلق مسلمان []5
گروههایی از اعضای این حزب در بحران تبریز وارد
این شهر شده و در اغتشاشافرینی حضور داشتند.
عــاوه بر ان ،حزب دموکرات در دستیابی به ساح
نیز به حزب خلق مسلمان کمک نمود .حتی حزب
دموکرات وعده ارسال نیروی مسلح به تبریز را هم به
حزب خلق مسلمان داده بود .از دیگر سو حزب خلق
مسلمان در رادیوتلویزیون اعامیههای کومله و دموکرات
را قرائت نموده و در برخی از تظاهرات فرستادگان حزب
دموکرات را تکریم میکرد.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
جمعبندی
خلق تبریز را
انقابیون برخورد با ان بخش از فدائیان ِ
که با حزب خلق همکاری مسلحانه داشتند همزمان
با خلع ساح کمیتههای انقاب طرفدار حزب اغاز
کردند و از همان ابتدای بحران حزب خلق مسلمان
نیز درصــدد کنترل ورود و خــروج اکــراد به شهر تبریز
برامدند؛ اما مسئله گروههای تروریستی کردستان فراتر
از امکان مقابله نیروهای انقابی تبریز با انها بود .نبرد
مسلحانه با نظام جمهوری اسامی و درگیر شدن در
خاک کردستان موجب شد این گروهها نتوانند بیش
از حضور اندک در اوایــل فتنه حزب خلق مسلمان
در بحران تبریز حضور داشته باشند .البته ماهیت
نژادپرستانه این گروهها خود عاملی بود بــرای عدم
امکان ارتباط بیشتر با حزب خلق مسلمان؛ سه گروه
حزب خلق ،دموکرات کردستان و کومله در مخالفت
با نظام جمهوری اسامی با یکدیگر مشترک بودند اما
چون از قومیتگرایی برای پیشبرد اهداف خود بهره
میجستند ،خواهناخواه عاوه بر دعوای کرد -فارس
و ترک -فارس ،به دعوای سوم ترک -کرد نیز با داشتن
پیشینه تاریخی در منطقه دامن زده بودند .بهبیاندیگر
این گروهها بدنه عامی خود را به همکاری بیش از این با
گروههای قومیتی دیگر نمیتوانستند راضی نمایند؛ در
نتیجه بیش از تاش انقابیون ،ماهیت قومیتگرایانه
حزب خلق مسلمان و این گروهها موجب شد نتوانند
انقدری که نیاز دارند به یکدیگر نزدیک شوند.
مدیریت بحران حزب خلق مسلمان با انکه در شرایط
بیثباتی و عدم استقرار نهادهای مورد نیاز برای این
بحران صورت پذیرفت ،اما به جهت بستر بحران (دو
استان اذربایجانشرقی و قم) با هزینههایی بسیار کمتر
از بحران کردستان به انجام رسید .خشونت حزب
خلق مسلمان نیز سبب شد توده حامی ان بهسرعت
از اطراف ان پراکنده شده و انقابیون تنها با وارد اوردن
ضربه نهایی به هسته مسلح و فتنهگر حزب به کنترل ان
دست یابند .این تجربه را میتوان در دیگر بحرانهای
سیاسی کشور که در زمینه حمایتهای تودهای-قومی
و خشونت مرکزی با حزب خلق در اشتراک باشند پیاده
نمود .بااینحال باید توجه کرد که مهمترین دلیل وقوع
این بحران ،انحراف در مرجعیت و روحانیت و به دنبال
ان بهرهگیری ضدانقاب از این انحراف بود .به همین
جهت دقت در عدم انحراف روحانیت و مرجعیت و
نیز جلوگیری از ورود مقوله قومیتگرایی به درون گروه
ً
یادشده را میتوان بهترین -نه لزوما اسانترین -راه برای
پیشگیری از وقوع دوباره چنین بحرانهایی دانست.
پینوشتها
Email: R.madadlou@gmail.com
[ .]1هفتهنامه خلق مسلمان.1358/9/18 ،
[ .]2صحیفه امام ،ج ،11صص.178 -17۶ :
[ .]3ر.ک :خاطرات ایتاه طاهری خرمابادی ،ج اول.
[ .]۴اذربایجان و جنبش طرفداران شریعتمداری :MAO3 ،ص .27
[ .]5هفتهنامه خلق مسلمان.1358/9/18 ،
366
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
اسحاق سلطانی
پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟
دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی
فرینگ و ایدیشه
تلنگر چهلسالگی
ِ
سیاست و اجتماع
چهلسالگی زمانی برای درنگ است .زمانی است
برای دیدن و مرور خود و فرصتی برای یافتن دوباره
خویشتن .زمانی است برای اینکه اهداف خود را به
یاد اورده ،درونی کرده ،و برای تحقق دستبهکار شد.
چهلسالگی ،زمان بلند کردن گامی مستحکم و مطمئن
ّ
برای فتح قلههای خویشتن است .چهلسالگی ،زمان
تصمیمات اساسی است .لذا باید بهدوراز نگاههای
خوشبینانه و بدبینانه چیستی خود را واقعبینانه یافت،
«دیگری» خود را شناخت و در تقابل با ان قدرتمندانه
خود را محقق کرد .این مسیری است که باید در سطوح
مختلف مدنظر قرار داد .در اینجا سعی میشود در
سطح تفکر ،فرازوفرودها و «دیگری» انقاب شکوهمند
اسامی مردم ایران را مرور کرده و به تنبهی برای تحقق
هویت خود در ادامه مسیر انقاب اشاره کرد.
هویت ما
در پرتو خناخت «دیصره» ،خویش را محقق کن
367
یصاختیاه تشگگن
در مــورد اینکه مــردم ایــران در ســال 1357چــرا قیام
کردند دیــدگــاههــای متفاوتی وجــود دارد که هر یک
ُبعدی از انقاب را بیشتر برجسته میکند .هرچند
عوامل بسیار زیاد فرهنگی ،اقتصادی ،اجتماعی و
سیاسی در شکلگیری ان دخیل بودند ولی به نظر
میرسد انچه این انقاب را به امری منحصربهفرد در
طول تاریخ بشریت تبدیل میکند ان است که روحی
به کالبد بیجان جهان میدمید .نکتهای که سبب
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
به یظر منرسد مهمترین جلوه
ترسیم «خود» و فاصلهگذاره
با «دیصره» در مباحثات قایون
اساسن یویداست،
میگشت تا «فوکو» انقاب ایران
را بهمثابه روح جهان بیروح درک
ً
کند و صدالبته که این ،صرفا ادراک او نبوده است.
اینکه تفکری دینی مبتنی بر اموزههایی بهظاهر قدیمی
در اوج دوران جدال دوجهان اندیشگانی قوامیافته،
یعنی تفکرات مادی لیبرال و سوسیال ،ندایی استوار
سر داده و هر دو را محکومبه پوچی و شکست قلمداد
کرده و خود را منادی راهی استوار معرفی کند ،امری
بود که انقاب را جذاب نموده و سبب میشد نتوان
راحت از ان عبور کرد .همینکه تفکری میتواند چنان
«دیگری» عظیمی بــرای خود ترسیم کند و ترسی از
فاشگویی نداشته باشد ،خود نشان از عظمت ان
بــود .ایــن ترسیم دقیق «دیـگــری» ،توسط بنیانگذار
انقاب اسامی سبب میشد تا تفکر دینی با سرعت
و دقت بیشتری به جوشش درامده و در ان مقتضای
ویژه بهسرعت به سایر حوزههای نهادی و فرهنگی و
اجتماعی سرریز شود .شکلگیری ساختارهایی که
حضور مردم در حوزههای امنیت و عمران را تسهیل
میکرد ،از اولین نمودهای چنین وضعیتی بود؛ اما به
نظر میرسد مهمترین جلوه ترسیم «خود» و فاصلهگذاری
با «دیگری» در مباحثات قانون اساسی هویداست،
جایی که مباحث طرحشده در ان در عالیترین سطح
از مباحث فلسفه سیاست و اجتماع و اقتصاد قرار
ً
داشته و دائما در تقابل با «دیگری» سعی میشود هویت
دینی انقاب بیشتر و بیشتر شکوفا شود.
افول «دیگری»
امــا با شــروع تــرور هــای رهبران فکری و بنیانگذاران
انقاب و بعدازان اغاز دوران دفاع مقدس و مقتضای
«دیگری» ما تبدیل به اموری عینی
پدید امده بهتبع ان،
ِ
شده و به عبارتی در سطح نظری و
فکری نبرد تقلیل مییابد .اولویت
امنیت و اقتصاد و توسعه و ...در دوران دفاع مقدس
و تمامی سالهای بعد از جنگ سبب شد ،نبرد با
«دیگری» در سطح تفکر کم و کمتر شود .از یکسو
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سطح جهانی و
تبدیلشدن چپهای ابتدای انقاب به مسئلهای
امنیتی برای کشور باعث تضعیف «دیگری» میشد
و از سوی دیگر تقابل با تفکرات لیبرال در سطحی
نادرست صورت میگرفت .تقابلهای صورت گرفته در
ً
ً
این دوران عمدتا در سطح مبانی بود و درنتیجه اساسا
تقابلی ایجاد نمیکرد که بخواهد به متبلور شدن خود
ً
کمک کند .چراکه تفکرات لیبرال ابتدائا در سطح
فکری و نظری به تقابل با هیچ دیدگاهی نپرداخته و
برای خود «دیگری» نمیسازند .انها زمانی یک تفکر
را بهمثابه «دیگری» خود تعریف میکنند که ان تفکر در
سطح جامعه در حال شکلدهی گسترده به کنشهای
فردی و جمعی بوده و بهعبارتدیگر در پی بنا کردن
سبکی متغایر با خود برای زندگی باشد .انجاست که
ان تفکر را بهعنوان یک «دیگری» خطرناک شناسایی
کرده و در سطوح مختلف به مقابله با ان میپردازند.
در غیر این صورت تفکرات لیبرال در سطح نظری
همواره با اغوشی باز و گوشی فراخ از نقد و مقابله با
خود استقبال میکنند .تفکرات لیبرال متواضعانه
در برابر منتقدان نظری خود زانوی ادب زده و از انها
میاموزند .بااینوجود ،در دوران گذشته کانونهای
مسئول در ازای به جوشش دراوردن تفکرات اسامی،
ً
اگر فعالیتی از خود نشان میدادند ،عمدتا منحصر در
حمله به مبانی لیبرالیسم حمله بوده است.
368
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
«دیگری» خود را بشناس
برای رهایی از این رکود نسبی در سطح تفکر و محقق
کردن خویشتن و به جوشش دراوردن تفکرات اسامی ازم
است بهخوبی «دیگری» خود را شناخته ،ان را بهعنوان
«دیگری» خود تعریف کرده و مورد شناسایی قرار دهیم.
ًِ
مسلما فعالترین «دیگری» ما ،تفکرات لیبرال است.
ً
همانطور که ذکر شد ،این قبیل از تفکرات عمدتا خود
را بهعنوان «دیگری» هیچچیز در سطح تفکر تعریف
نمیکنند و بهواقع انها در این سطح قوتی ندارند.
مبانی تفکری انها بسیار سست و قابل نقد است.
بااینوجود ،تفکرات لیبرال بهواسطه تا کید بر ارزشهایی
همچون «فردگرایی» و «تساهل» فضایی متکثر را برای
خود میسازند که چندان قابلنقض نیست .این جمله
جذاب ولی سادهلوحانه که «هرکس دیدگاه خاص
خود را دارد» ،برامده از همین مبانی است .تفکرات
لیبرال ،هرچه در سطح نظر متساهانه تعامل میکنند،
ً
در سطح اجتماع کاما تمامیتخواهانه ورود کرده و
اجازه بروز سایر تفکرات را در این سطح نمیدهند.
369
یصاختیاه تشگگن
در چنین موقعیتی کانونهای مرکزی تفکرات لیبرال
اغوش گشودند و اساتید و دانشاموختگان برجسته
حــوزههــای علمیه به مهمترین مراکز علمی غرب،
همچون ا کسفورد ،دعوت میشوند تا در مرکز لیبرالیسم
به طرح نظریه حکومت اسامی و وایتفقیه بپردازند
و حتی از این اساتید کتابهایی در این زمینه چاپ
میکنند .چنین تعاملی در سایر حوزههایی که به نظر
میرسد تفکر اسامی دارای مباحثی بالفعل هست،
همچون اقتصاد ،ادامه مییابد .نتیجه انکه لیبرالیسم
با درساموزی متواضعانه خود را تقویت میکند .در
همین غفلت از «دیگری» است که تفکرات لیبرال
بدون هیچ جنگ و خونریزی هرلحظه بیشتر و بیشتر
اجتماع ما را تسخیر میکنند ،همچنانی که فرهنگ
لیبرال بر تمامی دنیا سایه میافکند.
پس انچه قــرار بود هویت متمایز انقاب اسامی را
بسازد ،تفکر اسامی است .در دوران ابتدایی انقاب
این تفکرات بهخوبی به جوشش درامدند؛ ولی بهواسطه
مجموعهای از دایل این مسیر با قوت ادامه نیافت.
مهمترین دلیل ساخته نشدن هویت اسامی و به
جوشش درنیامدن تفکر اسامی انقاب در نداشتن و
یا درک نادرست از «دیگری» خود است .لذا در سطح
تفکر و اندیشه با خویشتن حقیقی خود فاصله زیادی
داشته و نتوانستیم ارمانهای اسامی را به جوشش
سیاست و اجتماع
دراورده و در حوزههای فرهنگ و اجتماع جاری کنیم؛
درنتیجه این کوتاهی است که سبک زندگی رایج در
کشور متناسب با محتوای فکری و هویت اسامی
انقاب ساخته نمیشود.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
عرصه عمل اجتماعی شوند .این کار ضروری است،
چراکه تفکر لیبرال را باید در حین کنش دستگیر کرد،
فاش نمود ،بداهتزدایی و طبیعتزدایی کرد و چنین
ً
اقدامی صرفا توسط متفکران تحلیلگر و تیزبین عملی
ً
است .البته پرواضح است که چنین کاری صرفا با
سخنرانی و تحلیل کامل نمیشود ،بلکه ازم است
بهوسیله نشان دادن کنشها و تعامات برادرانه که
مبتنی بر تعاون اسامی است از کنشهای لیبرال
طبیعتزدایی کرده و ان را بهمثابه کنشی برامده از هویتی
ً
تاریخی که اتفاقا ماهیتی پست و زبون دارد برما کرد.
بهعنوانمثال ،نشان دادن انچه در راهپیمایی عظیم
اربعین حسینی توسط میزبانان رخ میدهد و مقایسه
ً
با کنشهایی که افراد صرفا بهواسطه نگرانی ابتدایی
از کمیاب شــدن یک کــاا بهعنوان عکسالعملی
طبیعی نشان میدهند ،میتواند به بازتولید چنین
فضایی کمک کرده و از کنشها طبیعتزدایی کند.
تا کید بر معنویت اجتماعی و برجسته کردن صفات
و ویژگیهای جمعی ،مانند ایثار و فداکاری ،برای
ً
مقابله با عقانیت لیبرال که دائما کنشها را مبتنی
بر هزینه-فایده به عقانی و غیرعقانی تقسیم میکند،
ً
حتما یاریگر ما در ایــن مقابله مقدس خواهد بود.
ً
مطمئنا ازانجا که تفکر اسامی ،تفکری است که در
هماهنگی کامل با فطرت انسانی قرار دارد؛ تنها تفکری
است که میتواند وجوه غیرانسانی تفکرات لیبرال را
با به نمایش دراوردن کنشهای برامده از فطرت پاک
انسانی فاش کند.
و اما در مورد عامل «فضا» ،ضرورت دارد در گام نخست
به پیرایش فضاهای برامده از تفکر اسامی پرداخت.
ً
متاسفانه تفکر لیبرال امروزه حتی در فضاهای کاما
ً
اسامی نیز رسوخ کرده است .انچه بعضا در برخی
هیئتهای مذهبی ،مساجد و حتی اما کن مقدس
انها عرصه نبرد خود را سبک زندگی تعریف کرده و
بهخوبی توانستهاند رقبای خود را از میان برداشته و
خود را بهعنوان سبک زندگی رایج در سطح جهان
تعریف کنند و اگر توانستهاند جامعه ایرانی را متاثر از
خود کنند نیز ،بهواسطه این است که توانستهاند سبک
زندگی مدنظر خود را بهسرعت در کشور گسترش دهند.
دو عامل باعث میشود تا تفکرات لیبرال بهسرعت
سبک زندگی جوامع مختلف را فتح کنند .نخست
اینکه این قبیل تفکرات ،بهویژه در دهههای اخیر،
بهخوبی برای خود «فضا» ایجاد میکنند .فضاهایی
ً
که در وهله نخست دائما کنشهای برامده از تفکرات
لیبرال را برای افــراد تداعی میکنند؛ مانند انچه در
سینما و رسانههای جمعی و شبکههای ماهوارهای
بازتولید میشوند .در وهله بعد ،فضاهایی ایجاد
میشود تا کنشهای لیبرال در خود ان فضا صورت
ً
پذیرد و دائما گسترش یابد؛ فضاهایی مانند فیسبوک،
اینستاگرام ،تلگرام .اما مهمتر از عامل «فضا» ،ویژگی
دیگری از تفکرات لیبرال است که انها را تبدیل به
یک «دیگری» سختیاب میکند .تفکرات لیبرال،
از این قابلیت کارا برخوردارند که یافتهها و بافتههای
خود را بهمثابه اموری «طبیعی» و «بدیهی» جلوه دهند.
طرح تفکرات و کنشهایی که دارای هویتی تاریخی
ً
هستند ،بهعنوان کنشهایی انسانی و کاما طبیعی
باعث میشود این سبک از زندگی بهسرعت و با پذیرش
گسترده از سوی عموم گسترش یابد.
اما برای اینکه ،به معنای حقیقی کلمه تفکرات لیبرال
بهعنوان دیگری ما مورد شناسایی قرارگرفته و به نبرد با
ان پرداخته شود ،ازم است تا اقداماتی صورت پذیرد.
در وهله نخست ،نیازمند اندیشمندانی هستیم که
ً
باوجود درک دقیق و عمیق لیبرالیسم صرفا بهمواجهه
نظری با ان نپرداخته ،بلکه بهصورت گسترده وارد
370
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
371
اقتگاد و مدیریت
Email: hagh.soltani87@gmail.com
سیاست و اجتماع
پینوشت
یصاختیاه تشگگن
دیده میشود ،نشانههای تاریکی
اســت کــه نیازمند عکسالعمل
صحیح و دقیق و باقدرت است.
از سوی دیگر ،در موضعی فعال ازم
است متناسب با تفکر اسامی به
دنبال ساخت فضاهایی جدید
متناسب با اقتضای امروز باشیم.
ً
مسلما ایجاد چنین فضاهایی به
معنای نبردی حقیقی با تفکرات لیبرال است.
عاوه بر تفکرات لیبرال ،مجموعه تفکرات چپ نیز
«دیگری» تفکر اسامی هستند .در حقیقت «دیگری»
تفکر اسامی در دوران کنونی مجموعه تفکرات مادی
هستند که در حال حاضر دارای دو شعبه اساسی
تفکرات لیبرال و مجموعه تفکرات چپ اســت .از
این میان ،تفکرات چپ از مایه اندیشهای بااتری
برخوردار بوده و از قابلیت ازم برای تبدیلشدن به
«دیگری» ما در سطح تفکر برخوردار اســت .همین
قوت نظری است که باعث میشود متفکران بزرگی
همچون «عامه طباطبایی»« ،شهید محمدباقر صدر»
و «شهید مطهری» ،بااینکه به مقابله با تفکرات لیبرال
نیز میپرداختند؛ ولی وجه عمده تاش نظری خود را
به پیکار با تفکرات چپ اختصاص دهند و از خال
این پیکار نظری ،تفکر دینی را به جوشش دراورند.
باوجوداینکه ،تفکرات چپ در دهههای اخیر بهصورت
گسترده فعال نبودهاند؛ ولی میتوان فعالیت انها را
مشابه فعالیت اتشفشانهای نیمه فعال در نظر گرفت
که بهتدریج در حال فعال شدن هستند .بهویژه در یک
دهه اخیر ،میزان ورود ادبیات تولیدی توسط جریان
چپ جدید به داخل کشور بسیار گسترشیافته است.
به نظر میرسد ،ضروری است در دهه پنجم انقاب
شکوهمند اسامی ،تفکرات چپ را در سطح نظری
بهعنوان یک «دیگری» مورد شناسایی
قرار داد و با ان وارد تعامل جدی شد.
چراکه در دهههای اخیر ،لیبرالیسم
بهصورت گسترده در کشور واردشده
و تاثیرات سوء خود را نیز بر جای
گذاشته است .از طرف دیگر ،ادبیات
نظری جریانهای چپ بهصورت
گسترده ترجمهشده و بهخوبی در
حال تقریر شدن هستند .درنتیجه ،زمینه برای اقبال
به سمت تفکراتی که لیبرالیسم را نقد کرده و ماهیت
ً
زشت ان را برما کند ،کاما وجود دارد و تفکرات چپ
بهخوبی این نیاز را پاسخ میدهند .چپ جدید ،امروزه
بسیار متحول شده و دارای چهرهای نرم و لطیف گشته و
بهراحتی خود را به عرصههای فرهنگ و هنر وارد میکند
و بیشازپیش ،خود را برای مقابله با لیبرالها مسلح
نموده است .لذا ازم است متفکران ما خود را در تقابل
با تفکرات چپ قرار داده و مسیر تحقق هویت خویش
را در پیش گیرند .از طرف دیگر ،تقریر تفکرات چپ از
لیبرالیسم ،بهصورت دقیقتری ،کمک خواهد کرد تا
به مقابله با تفکرات لیبرال در عرصه اجتماع بپردازیم.
در گام دوم انقاب اسامی ،زمان ان فرارسیده که با
درکی دقیق از «دیگری»های خود و با اطمینان کامل
به میراث عظیم اسامی به مقابله با رقبای ایدئولوژیک
خود پرداخته و در سایه این نبرد نظری ،روزبهروز هویت
اسامی-ایرانی خود را بیشتر و بیشتر محقق کنیم .ما
ً
برای حرکت در این مسیر ،حتما نیاز به «دیگری» داریم.
باید ان را بهخوبی شناخت و به نبرد با ان پرداخت.
فرینگ و ایدیشه
در گام دوم ایقاب اسامن ،زمان
ان فرارسیده که با درکن دقیق از
«دیصره»یاه خود و با اطمینان
کامل به میراث عظیم اسامن
به مقابله با رقباه ایدئولوژیک
خود پرداخته و در سایه این
یبرد یظره ،روزب ــهروز یویت
اسامن-ایراین خود را بیشتر
و بیشتر محقق کنیم.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
دکتر ابوذر گوهری مقدم
عضو هیئت علمی دانشکده معارف اسامی و
علوم سیاسی دانشگاه امام صادق؟
مقدمه
امریکا و ما
در دهه پنجم انقاب
طمع امریکا در دیه پنجم ایقاب ،تحول در محیط و
جامعه داخلن ایران است
در نگاهی کان ،روابط کشورها را میتوان در قالب سه
مفهوم کان طبقهبندی کرد :هنگامیکه دو یا چند
کشور دارای درک و عمل واحدی از منافع و تهدیدات
هستند ،میان انها «مفاهمه» برقرار است؛ درصورتیکه
کشورها بتوانند از طریق ابزارهای مختلف دیپلماتیک
و غیر ان ،منافع خود را به هم نزدیک کنند ،میان انها
«معامله» برقرار است و درصورتیکه نتوانند به درک
واحد و تقریب منافع نائل شوند و منافع انها متداخل
و متعارض باشد میان انها «مقابله» و مواجهه برقرار
است .روابط ایران و امریکا نیز در این چارچوب قابل
مفهومسازی است.
مناسبات ایران و امریکا پس از پیروزی انقاب اسامی
در ابعاد گوناگون ،فراز و نشیبهای مختلفی داشته
اما چهره غالب این مناسبات مبتنی بر «مواجهه و
مقابله» بوده است .در ریشهیابی این مواجهه میتوان
بر اساس رویکردی کان به دو مسئله توجه کرد :اول؛
بر اساس تحوات و رویدادهای رخداده میان این دو
کشور و مناطق حضور انها و دوم؛ نگاهی بنیادین به
ً
عمق ماجرای مناسبات در ورای تحوات جاری .طبعا
هرکدام از این دو رویکرد اثار و تبعات خود را داشته
و توجه به انها ضروری است؛ اما توجه صرف ،به هر
یک بدون توجه به دیگری میتواند در مواردی منجر
به خطای تحلیلی و محاسباتی و در ساحت عملی
ً
خطاهای راهبردی شود ،خصوصا توجه صرف به ظواهر
تعامات بدون لحاظ مبانی ،بیشتر اسیبزا خواهد
ظاهر تحوات هم دقت شود ،تجربه
بود ،هرچند اگر در
ِ
چهل سال گذشته ،مناسبات در نگاهی منصفانه ما را
به درک صحیحی از ماهیت روابط -که همان مواجهه
و تقابل دو کشور است -میرساند.
372
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
سیاست و اجتماع
نفوذ بهمثابه ابزار
ازانجا که امریکا بهخوبی میداند تضعیف و تحریم
فیزیکی و سخت نمیتواند اندیشه انقاب اسامی را در
ایران دچار تغییر نماید ،همزمان و در رویکردی مبنایی
در سالهای گذشته و امروز به شیوههای جدید بر روی
مسئله تضعیف هویت انقاب اسامی برنامهریزی
کان کرده است .ابزار تاثیرگذاری بر این حوزه در دهه
پنجم انقاب ،نفوذ در مبانی و تغییر ماهوی این هویت
انقابی است .ابزار نفوذ با تمام مختصات ان-هرچند
ً
جدید نیست -اما دقیقا این ارزشها و مبانی را هدف
قرار داده است .هدف تغییر مبنایی خواستها ،امال
و ارزشهای مردم ،تغییر انتخابها و گزینههای انها
و درنهایت تغییر ماهیت نظام-حتی بدون تغییر شکل
ان -است؛ به عبارت روشنتر طمع امریکا در دهه پنجم
انقاب ،تحول در محیط و جامعه داخلی ایران است.
در این راستا با تمرکز فزاینده بر روندهای داخلی ایران
373
یصاختیاه تشگگن
بــا بــررســی تــحــوات چــهــار دهــه
گذشته مناسبات ایران و امریکا،
مجموعه راهبردها و سیاستهای
دولــتهــای مختلف ایــن کشور،
م ــواض ــع و اظ ــه ــارات مــقــامــات،
نخبگان حکومتی و غیرحکومتی ایااتمتحده و
تحلیل رخدادهای مختلف و صرفنظر از نوع رفتار
دولتهای مختلف جمهوری اسامی در قبال امریکا،
میتوان نتیجه گرفت نزاع این دو کشور نزاعی هویتی
و ماهیتی است که ریشه در هویت اسامی و انقابی
جمهوری اسامی ایران و مواجهه ان با هویت مبتنی
بر لیبرال دموکراسی مــورد ادعــای نظام سلطه دارد.
امریکا بهوضوح انقاب اسامی ایران و سیاستهای
ان را دشمن خود تعریف کرده و در طول چهل سال
گذشته ،تمامی هدفگذاریها و سیاستهای خود را
در تضعیف انقاب اسامی و درگیرسازی ظرفیتهای
ان به شیوههای مختلف قرار داده و همچنان نیز با
تاکتیکهای گوناگون و در قالب ابزارهای متفاوت-
شامل طیف اب ــزاری جنگ سخت تــا جنگ نــرم و
هوشمند -در حال انجام است .محور تقابل ایران و
امریکا ،مجموعه گفتمانی «انقاب اسامی» است
که باعث شده منافع این کشور در منطقه و جهان با
خطر مواجه شود .به عبارت بهتر« ،امریکا» با کشوری
به نام «ایران» مشکلی نداشته و ندارد؛ اما زمانی که
روح جاری در کالبد این کشور ملهم از اندیشههای
ناب انقابی است ،ایران را تبدیل به مهمترین رقیب
اندیشهای خود میکند.
در نگاهی نظری ،هویت برساختهای از ارزشهــا و
هنجارهای مختلف تشکیلدهنده جامعه ایرانی
اعم از ارزشهــای دینی ،سنتی،
ایینی ،فرهنگی است و بر مبنای
ای ــن ارزشه ـ ــا و ه ــو ی ــت ،منافع
تعریف میگردد؛ از ِ قبل این منافع
نیز نقشهای ملی و فراملی معین
گشته و سیاستها و راهبردها تعیین
میشوند .با این وصف ،اگر قرار است سیاستهای
جمهوری اسامی دچار تحول شود ،باید ریشهها و مبانی
انکه همان هنجارها و ارزشهاست ،تغییر کند .انچه
ایااتمتحده در طول سالهای پس از انقاب اسامی،
بهعنوان اقدام مبنایی انجام داده ،تاش برای تغییر
این ارزشهاست تا از این طریق منافع و سیاستهای
جمهوری اسامی را دستخوش تغییر نماید.
اقتگاد و مدیریت
نزاع هویتی
ایچه ایااتمتحده در طول
سالیاه پس از ایقاب اسامن
بهعنوان اقدام مبنایی ایجام
داده تاش براه تغییر ارزشیا
و یویت جامعه ایراین است تا از
این طریق منافع و سیاستیاه
جمهوره اسامن را دستشوش
تغییر یماید.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
تاش میکند با جریان سازی و تاثیرگذاری بر ادراک
مسئوان و مردم ،ابتکار عمل را در اختیار گرفته و با
منزوی کردن گفتمان انقابی در داخل ایران ،منافع
بلندمدت خود را دنبال نماید.
در این راستا ،امریکا استفاده از همه شیوههای نفوذ را
در دستور کار خود دارد و با ابزارهای مادی نظیر تحریم
و فشار اقتصادی سعی دارد در نهادها و ساختارهای
مختلف حکومتی و غیر حکومتی ،اثرگذاری نموده
و درنهایت از طریق نفوذ گفتمانی بهعنوان ابــزاری
ساز
درازمدت و عمیق ،بر نحوه تفکر و عناصر هویت ِ
نظام از مردم و مسئوان تاثیر بگذارد .در نفوذ گفتمانی،
توجه به معانی و شبکه نیروهای اجتماعی و تاثیر و
تاثرات متقابل انها موردتوجه قرار میگیرد و نوعی
نگاه فراساختاری غلبه دارد .در این نوع از نفوذ هویت
اجتماعی در میانمدت و درازمدت شکلگرفته و معنا
مییابد و به ذهنیتها و توان اقدام عملی انها توجه
میشود و در صورت موفقیت اثرات مانا و درازمدتی
در جامعه هدف دارد .امریکا در سطح کان ،به دنبال
قلب
این نوع تغییر مبنایی در جامعه ایرانی بهمنظور ِ
مفاهیم اساسی گفتمان انقابی و اسامی ملت ایران
در سالهای پیش رو است.
سیاستها و اقدامات
ایااتمتحده امریکا ،جهت مهار و تغییر ماهیت نظام
جمهوری اسامی در چهل سال اخیر از ابزارهای مختلفی
علیه ایران استفاده کرده است .این سیاستها ،که
طیف گستردهای از اقدامات گونا گون را در برگرفته
اســت ،از اق ــدام مستقیم علیه کشور تــا شیوههای
غیرمستقیم و استفاده از قدرت نرم را شامل شده است.
دولتمردان امریکا به این نتیجه رسیدهاند رفتارهای
سختافزاری در جهت مقابله با نظام اسامی دارای
تبعات و هزینههای گزافی برای امریکاست؛ ازاینرو
راههای موثرتر و کمهزینهتر را در دستور کار قرار دادهاند.
این رفتارها باهدف مشروعیتزدایی از نظام ،کاهش
کارامدی ان و در راستای از بین بردن حمایت مردمی و
همراه سازی انان با رفتارها و سیاستهای دول غربی
در حال گسترش است.
چنانکه ذکر شد ،سیاست خارجی امریکا در قبال
ً
جمهوری اسامی ایــران صرفا مبتنی بر تغییر رفتار
نبوده؛ بلکه فراتر از ان تغییر ماهیت نظام ایران است.
این سیاستها شامل طیف مختلفی از اقدامات بوده
و بهمقتضای تحوات منطقهای و بینالمللی و نیز
حزب حاکم بر دولت امریکا ،تاکتیکهای مختلفی
374
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
فرینگ و ایدیشه
سیاست و اجتماع
375
یصاختیاه تشگگن
اتخاذشده است .اما در طول یک دهه گذشته ،راهبرد
دولت امریکا برای تحقق این مهم ،افزایش فشار و تهدید
اقتصادی است .برای امریکا ،علیرغم برخی لفاظیها،
ایرانی خوب و بد وجود ندارد و کل بدنه حاکمیت از
یک جنس و غیرقابلاعتماد است .در این رویکرد،
تمامی انچه را که امریکا تهدیدات ایران میداند ،در
قالب یک مجموعه دیدهشده و سیاستهای مختلف
ایران در حوزههای مختلف تفکیک نمیشود .مقابله
همهجانبه بــا اقــدامــات جمهوری اســامــی ،هدف
امریکاست و بهطور خاص در منطقه اسیای غربی
اعمال فشار ،منزویسازی و درونگــرا کردن
ـدف
هـ ِ
ِ
ایران بهمنظور ممانعت از نفوذ منطقهای تهران است.
امریکا در سالهای اخیر ،سه راهبرد مشخص جهت
مقابله با ایران را در نظر گرفته است -و همچنان بر این
راهبردها تا کید خواهد داشت -و از بین سه راهبرد
ارائهشده برای مقابله با ایران ،دو مورد محیط داخلی
ً
و مستقیما جامعه ایرانی را هدف قرار داده است:
راهبرد اول ،افزایش فشار باهدف وادارسازی حاکمیت
به مذاکره و امتیازدهی است .در همین راستا و با افزایش
فشارها ،امریکا در دولت «اوباما» به توافق برجام رسید
ً
که نهایتا «ترامپ» ،به دلیل غیرجامع بودن از ان خارج
شد و اکنون با توسل به همان سیاست «اوباما»؛ یعنی
تحریم و فشار به دنبال کشاندن ایران پای میز مذاکره
و رسیدن به «برجامی جامع» است که هدف ان نیز
درنهایت ،تغییر ماهیت جمهوری اسامی است؛ امری که
مقامات امریکایی با ادبیات مختلف بر ان تا کیددارند.
بهعبارتدیگر ،امریکا امکان رسیدن به توافق جدید
را نیز در چارچوب اهداف مشخصی تعقیب میکند؛
اما این بار در قالبی گسترده و حداکثری ،حصول به
برجامی جدید که حاوی تمامی نگرانیهای امریکا
از رفتار ایران در همه ابعاد مدنظر این کشور باشد.
راهبرد دوم ،تمرکز بر اقدامات داخلی جمهوری اسامی
و ناکارامد جلوه دادن مدل حکومتی ان است .در این
راستا طیف گستردهای از سیاستهای نظام در حال
نقد و هجمه است؛ مواردی از قبیل نحوه مدیریت مسائل
زیستمحیطی و منابع گرفته تا مسائل حقوق بشری و
ازادیهای اجتماعی و نقض مقررات بینالمللی .هدف
این اقدام امریکا نیز ،بیان ناکارامدی و مشروعیتزدایی
از نظام است .این مواجهه با جمهوری اسامی ،در دو
سطح عملیات روانی و اقدامات دیپلماتیک و البته
ِ
عملیاتی در مقابله با ایران تعقیب میشود .امریکا ،در
دهه پنجم انقاب برنامه ویژهای برای محیط داخلی
ً
کشور داشته و فراتر از برنامهریزی صرفا روی کاغذ ،به
انجام عملیات در این حوزه میاندیشد .تاش برای
جداسازی ملت و مسئوان و استفاده از اختافات
داخلی نخبگان داخلی بیشترین نکته اتکای راهبرد
امریکاست.
درنهایت ،راهبرد ســوم امریکا در دهــه پنجم ،مهار
منطقهای جمهوری اسامی است .بیداری اسامی،
درواقع ثمره چهار دهه تعامل انقاب اسامی با مردم
منطقه است که در کشورهای مختلف منطقه ثمر
داده؛ بهنحویکه مبارزه با مستکبران داخلی و خارجی
اقتگاد و مدیریت
ب ــراه امــریـکــا ،علیرغم برخن
لفاظنیا ،ایراین خــوب و بد
وجود یدارد و کل بدیه حاکمیت
از یک جنس و غیرقابلاعتماد
است.
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
تقویت ساخت قدرت داخلن،
تـحـکـیــم مــول ـفــهیــاه ق ــدرت
م ـلــن ،خ ـنــاخــت اس ـیــبیــا و
اسیبپذیرهیا ،یقاط قوت و
ضعف جبهه خوده و جبهه
مقابل و در یهایت پایبنده به
اص ــول ایقابی م ــورد یجمه
دخمن از مهمترین الزامات مقابله
با گفتمان متشاصم باطل است.
و اسامخواهی در سراسر منطقه به
گوش میرسد و منافع استکباری
صاحبان قدرت را به خطر انداخته
است .بازتولید اندیشههای ناب
اسامی در جــوانــان و گروههای
مختلف مردم در کشورهای منطقه
متاثر از انقاب اسامی باعث شده
است غرب و در راس ان امریکا
بهزعم خود به دنبال مهار ایران در منطقه غرب اسیا
باشد .جهت مقابله با این روند امریکا به دنبال ایجاد
جبهه واحد جهانی و منطقهای ضد ایران است .از
مهمترین الزامات این جبهه ضد ایرانی ،حل مشکات
اعضای ان است .در این راستا سیاستهایی نظیر
حل مشکات رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی،
حل مشکات عراق با کشورهای شــورای همکاری
خلیجفارس ،تقویت ارتباطات این شورا با اردن و مصر،
تفرقهافکنی میان ایران و همسایگان همسو نظیر عراق
و حتی سوریه ،همه باهدف ائتافسازی علیه ایران
در حال انجام است .همچنین تقویت و حمایت از
اپوزیسیون نظام و متمرکز و متشکل کردن انها در یک
جبهه واحد و خطدهی انها در حال انجام است.
در کنار همه این اقدامات ،امریکا چون گذشته هر از
گاهی باهدف افزایش فشار و تغییر نظام محاسباتی
مسئوان و جنگ روانی ،به دنبال معتبر سازی تهدید
نظامی خواهد بود و طرح این مسئله مسیری انحرافی
در جهت وادارســازی به دادن امتیاز و فشار بر افکار
عمومی جهت پیشبرد اهداف فوقالذکر است.
متفاوت خواهد بود و انگاه به عمق
کام رهبر حکیم انقاب در بیانیه
راهبردی ایشان در اغاز دهه پنجم
انقاب پی میبریم که فرمودند« :در
مورد امریکا حل هیچ مشکلی متصور
نیست و مذاکره با ان جز زیان مادی
و معنوی محصولی نخواهد داشت».
اطاق این کام که ناشی از تجربه
چهلساله مناسبات جمهوری اسامی با امریکا در
مقاطع مختلف است ،یاداور این جمله بنیانگذار
جمهوری اسامی امام راحل؟ است که فرمودند:
«تا امریکا ادم نشود ما با امریکا رابطه برقرار نمیکنیم»
به عبارت روشنتر ،این دو جمله در امتداد یکدیگر
و بر یک مبنا از رهبران انقاب صادرشده و ناشی از
خصومت راهبردی و تضاد ماهیتی مبتنی بر تضاد
ارزشــی دو نظام فکری اسامی و استکباری است.
ازانجاییکه ،ماهیت نظام سلطه و رویکرد ان تغییر
نکرده و به تعبیر حضرت امام ،امریکا «ادم نشده است»
لذا هر نوع تعامل و مذاکره به تعبیر مقام معظم رهبری
خسارت محض و منتج به زیان مادی و معنوی است.
ً
طبعا مقابله این دو گفتمان متخاصم که بخشی از
مقابله حق و باطل اســت ،دارای الزاماتی اســت و
تقویت ساخت قــدرت داخلی ،تحکیم مولفههای
قدرت ملی ،شناخت اسیبها و اسیبپذیریها،
نقاط قوت و ضعف جبهه خودی و جبهه مقابل و
درنهایت ،پایبندی به اصــول انقابی مــورد هجمه
دشمن از مهمترین این الزامات است.
جمعبندی
ً
اگر بپذیریم مقابله ایران و امریکا هویتی است و نه صرفا
ً
تاکتیکی ،طبعا نوع نگاه به مناسبات و سیاستها نیز
پینوشت
Email: nimrooz@elenoon.ir
376
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
دکتر مسعود فکری
عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران و رئیس مرکز زبان دانشگاه امام صادق؟
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
377
یصاختیاه تشگگن
به یظر منرسد ،بازگشت مجدد جنبشیاه اعتراضن
در کشوریاه عربی ییازمند محرکیاه جده است
تحوات اجتماعی حاصل عوامل گونا گونی است
که بر اساس میزان اهمیت و نقش خود میتوانند در
جهتدهی این تحوات تاثیرگذار باشند .بیتردید
تحلیل یــک پــدیــده اجتماعی بــدون یافتن عوامل
پدیداورنده و زمینهساز ان و نیز میزان همبستگی میان
این عوامل امکانپذیر نبوده و یا به نتایج دقیق در باب
ان تحلیل منجر نخواهد شد.
ایــن پیچیدگی در دوران کنونی با افزایش ابــزارهــا و
عوامل پیدا و پنهان ارتباطی فزونی یافته و کار تحلیل
تحوات و پدیدههای اجتماعی را دشوارتر میسازد.
تحواتی که در دهه اخیر در کشورهای عربی رخداده
است و منجر به پدید امدن جریانها و نیز تغییراتی
در ساختار حاکمیتها گردیده است ،از زمره همین
پدیدههای اجتماعی چندضلعی است.تحواتی
که ان را با نام« بهار عربی» یا «انقابهای عربی» در
رسانهها میشناسند ،مجموعهای از جنبشهای
عمومی اجتماعی است که تغییراتی را در پی داشته
اســت .در ایــن نوشته ،نگاهی گــذرا به شکلگیری
تداوم و فرجام انها خواهیم داشت و البته باید توجه
داشــت که باوجود زمینههای مشترک شکلگیری،
این تحوات اجتماعی از گونا گونی در دامنه ،نتایج
و استمرار برخوردار است.
سیاست و اجتماع
فرجام بیداری اسامی
مقدمه
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
زمینههای شکلگیری
با نگاهی به گذشته کشورهای عربی ،بهویژه از قرن بیستم
که «ناسیونالیسم عربی» در نمونههای مختلف ان،
گاهی به شکل «پانعربیسم ناصری» به رهبری «جمال
عبدالناصر» و باهدف بسیج جوامع عربی برای مقابله
و ایستادگی در مقابل شکلگیری رژیم صهیونیستی و
گاهی در قالب احزاب چپگرا با بنمایه قومیت عربی
همچون «حزب بعث» در سوریه و عراق ،تجسمیافته
است ،نشانههایی از سرخوردگی عمومی و بیانگیزگی
برای کنش سیاسی-اجتماعی در بستر عمومی و بدنه
جامعه دیده میشود .پس از جنگ ششروزه ،در دهه
شصت قرن بیستم که از ان به سرخوردگی یاد میشود،
دو تاثیر شگرف در جامعه عربی پدید امد :تاثیر نخست،
رویکرد سازشی و سازگاری میان حاکمان کشورهای
عربی با قدرتهای بزرگ و نمایندگان انان در منطقه،
بهعنوان امــری اجتنابناپذیر بود و به همراه ان نیز
وابستگی شدید این حا کمیتها به قدرتهایی که
با تکیهبر انها بتوانند دوام و ماندگاری خود را تضمین
نمایند .تاثیر دیگر که در سطح عمومی جامعه عربی
پدید امد ،ناامیدی از کارامدی حاکمان و حتی نخبگان
در ایجاد تغییر و هویت بخشی به شهروند عربی بود.
رشد سریع و شتابنده پیشرفت در کشورهای مختلف
و عقبماندگی کشورهای عربی در این زمینه و یا
گسترش نــامــتــوازن نمودهای زنــدگــی مــدرن در این
کشورها بدون فراهم شدن زیرساختهای فرهنگی و
انسانی ان ،جوامع عربی را در وضعیتی از عدم ثبات
و پایداری قرار داد.
ا گــر بخواهیم زمینههای پـیــدایــش ایــن ت ـحــوات و
جنبشهای اجتماعی را بررسی کنیم با طیفی از
عوامل مواجهیم و باید توجه داشته باشیم که عاوه
بر انکه میزان نقشافرینی هر عامل از جامعهای به
جامعه دیگر متفاوت است ،میزان تاثیرگذاری هر یک
نیز متفاوت است.
الف-یاکارامده مدیریت کان جوامع
عربی در فرایم ساختن سطح زیدگن
قابلقبول یمراه با کرامت و عزت ایساین
چالشهای اقتصادی-معیشتی و پیامدهای حاصلشده
از ان همچون بیکاری ،گــرانــی ،فقر و شکافهای
اجتماعی ،سطح اعتماد و امــیــدواری شهروندان
کشورهای عربی را در خصوص توانایی حا کمان و
مدیران ارشد این جوامع ،بهشدت کاهش داده بود
و البته این موضوع در کشورهایی که به علت کمبود
منابع و درامدها قدرت درمان ظاهری ان را نداشتند،
بیشتر مشهود بود .چنانکه در کشور «تونس» نخستین
شعله این اعتراض اجتماعی با خودسوزی «محمد
البوعزیزی» بهعنوان یک دستفروش ساده اغاز میشود
و به سرنگونی «زینالعابدین بن علی» رئیسجمهوری
این کشور منجر میگردد .اما حتی اگر چنین خاهای
معیشتیای در کشورهای حاشیه خلیجفارس وجود
داشته باشد ،مکانیسم فراوانی درامد و توزیع ان در بین
مردم ،بدون ایجاد اصاحات ساختاری در معیشت
و اقتصاد ،از منجر شــدن ان به سقوط و فروپاشی
حاکمیتها جلوگیری میکند.
بررسی شاخصهای رفاه و برخورداری کشورهای عربی
در مقایسه با بسیاری از کشورهای درحالتوسعه ،بهخوبی
نقاط کاستی و شکافهای اجتماعی را نمایان میسازد.
در کشوری همچون «مصر» که دومین خیزشگاه جنبش
بعدی بود ،قرار گرفتن حدود %60مردم زیر خط فقر،
زمینه نارضایتی از مدیریت کشور را بهخوبی نمایان
378
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
ب-ازادهیاه اجتماعن
گسترش فزاینده فناوریهای نوین در زمینه تبادل
اطاعات و امکان ایجاد شبکههای همگرایی اجتماعی
در زمینههای مثبت و منفی و استفاده از ان بهعنوان
اهرم فشار به شکلی مدیریتناپذیر در پیشبرد اهداف
یــک جنبش اجتماعی از دیــگــر عواملی بــود کــه بر
شعلهور شدن این اعتراضات مردمی افزود .در یک
نگاه کلی ،تمامی جوامع عربی یا بهطورکلی همچون
برخی کشورهای حاشیه خلیجفارس از ثمرات جوامع
379
سیاست و اجتماع
میسازد و البته این امر خود پیامدهای اجتماعی دیگری
همچون مهاجرتها ،به شکل پرمخاطره و تحقیرامیز
ان ،را نیز به دنبال داشته است .غرق شدن روزانه دهها
کشتی حامل مهاجران غیرقانونی در سواحل کشورهای
اروپایی و رفتار تحقیرامیز با انان همچون بردگان و
یا اسکان انان در اردوگاههای نابرخوردار از حداقل
امکانات زندگی انسانی ،شهروندان کشورهای عربی
دسته نخست را در سهگانه تسلیم در برابر سطح نازل
زندگی (بهعنوان نمونه گورستان خوابی در مصر) ،یا
مهاجرت پرمخاطره و تردید و تحقیرامیز و یا رویارویی
در قالب اعتراضهای مدنی نظیر انچه در «مصر»،
«لیبی» و «تونس» رخ داد ،قرار میدهد.
یصاختیاه تشگگن
دمکراتیک همچون احزاب ،تشکلها ،انتخابات ،قانون
کارامد
اساسی و مانند ان بیبهرهاند و یا به شکل نا
ِ
مــشــابــهســازی شــده ان همچون رئیسجمهورهای
مادامالعمر نظیر «تونس»« ،عراق» (در دوره صدام)،
ً
«یمن» و «مصر» دچــار گردیدهاند .اصــوا مشارکت
ً
مدنی در کشورهای عربی بــرای شهروندان یا اصا
وجود نداشت و یا بهگونهای کاریکاتوری و تصنعی
عرضه میگردید .عدم رقابت جدی احزاب حتی در
کشورهای عربیای که انتخابات در ان برگزار میگردید،
نشان از نبود این ازادیهای اجتماعی و فعالیتهای
مدنی مردمنهاد داشت.
این در حالی است که با توسعه رسانههای دیداری-
شنیداری که کشورهای عربی روی اوردن به ان را نوعی
توسعهیافتگی فرهنگی برای خود تلقی میکنند و نیز
امکان دسترسی به گردش ازاد اطاعات در سطح
جهانی ،شهروند عربی را پیش از هر چیز در میان
دوگانه وضعیت ناپذیرفتنی اجتماعی-سیاسی خود و
همانندهای خود از شهروندان دیگر جوامع توسعهیافته
یا درحالتوسعه سرگردان میکند.
شاید بــرای نخستین بار وقتی شعار «الشعب یرید
اسقاط النظام» (ملت خواهان سرنگونی نظام است)
در «تونس» و سپس در دیگر کشورهای عربی سر داده
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
جنبشیاه عربی برامده از خواستهیاه متنوع اجتماعن ،اقتگاده،
سیاسن و فرینصن است که مولفه دین با توجه به یفوذ در بشش وسیعن
از این جوامع ،یقش تاثیرگذاره در جهتگیره جنبش داخته است.
ان نمیتوان نادیده گرفت .بهعنوان نمونه ،جنبشهای
اعتراضی در جوامع «تــونــس»« ،مصر» و «لیبی» به
برکناری و حذف حکام این کشورها انجامید ،زیرا
انگیزهای برای همپیمانان قدرتمند انان برای دفاع از
ایشان وجود نداشت یا بر اساس ارزیابیهای میدانی
تاریخمصرف انها پایانیافته بود .ازاینرو« ،معمر قذافی»
رئیسجمهور چند دههای «لیبی» بدون حمایت غرب
سرنگون و کشته میشود؛ ّاما اعتراضات مردمی در
کشور «بحرین» ،برای برقراری «عدالت اجتماعی» و
«ازادیهای مدنی» ،بر اثر مداخله نیروهای نظامی سپر
جزیره از طرف «عربستان»(بهعنوان مجری سیاستهای
غرب بهویژه امریکا در منطقه) با سرکوبی و حمایت
از پادشاه ان مواجه میشود .در حمایت از معترضان
مدنی سوری ،کشورهای غربی تشویق به رویارویی
نظامی و مسلحانه را با خلق گروههای تندرو همچون
«داعــش» در پیش میگیرند و یا در «یمن» با تاش
جهت حذف بخشی از بدنه جامعه از طریق مداخله
نظامی ،به رویارویی با ان میپردازند و جنگ فرسایشی
را بر ملت یمن تحمیل میکنند.
بر همین اساس و بهعنوان پیشفرض تحلیل فرجام
این جنبشها ،توجه به عوامل بیرونی برای توقف یا
گسترش یا تغییر رویکرد انها بسیار ضروری است.
شد ،این تصور که دگرگونی حا کمیت امــری فراتر و
خــارج از تــوان و قــدرت مــردم اســت ،به امکانپذیر
بودن ان نزدیک شد و این امری بود که چندین دهه
بهعنوان اصلی غیرقابل تغییر در بخش بزرگی از جامعه
رسوخ کرده بود.
ج-تجمیع مطالبات
همانطور که اشاره شد ،در نقطه پیدایش این جنبشهای
اجتماعی عواملی همچون کمبودهای معیشتی و
اقتصادی بروز و ظهور بیشتری داشت؛ اما در مرحله
انسجامیابی انگیزههای دیگری نیز به ان افزوده شد.
ازجمله انها ،مطالبات فرهنگی با صبغه دینی بود.
این تحلیل با به میدان امدن شخصیتهایی با صبغه
دینی بهعنوان کنشگران این جنبشها همچون «راشد
الغنوشی» در «تونس» و «اخوانالمسلمین» در «مصر»
و نیز شعارهای اسامی در «یمن» موجه میگردد.
طیفهای مختلف «ملیگرا» و «مذهبی» در جوامع
عربی ،در نقطه مشترک نیاز به تغییر بهعنوان اساسیترین
و محوریترین شعار این جنبش به تاقی میرسند .در
بیان روشنتری ،جنبشهای عربی برامده از خواستههای
متنوع اجتماعی ،اقتصادی ،سیاسی و فرهنگی است
که مولفه دین با توجه به نفوذ در بخش وسیعی از این
جوامع ،نقش تاثیرگذاری در جهتگیری جنبش داشته
است و به قدرت رسیدن «اخوانالمسلمین» در «مصر»،
گواه روشنی بر این فرایند است.
فرجام این جنبشها
بر اســاس انچه گفته شد ،در تحلیل «انقابهای
عربی» یا «بهار عربی» ،نا گزیر از توجه به دو موضوع
مهم در خصوص فــرجــام و یــا ادام ــه ایــن جنبشها
هستیم :موضوع نخست ،علل فروکش کردن نسبی و
د-یقش عوامل دروین و بیروین
در تحلیل این جنبشها ،عاوه بر عوامل درونی که
به ویژگیهای هر یک از این جوامع و الگوی مدیریت
انها بازمیگردد ،نقش عوامل بیرونی را در شکلگیری
380
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
Email: mfekri@ut.ac.ir
381
فرینگ و ایدیشه
پینوشت
سیاست و اجتماع
کشور «عراق» ،برای حل مشکات خود بدون اهمیت
دادن به پیکره کشورهای عربی است.
در یک نگاه کلی ،ناامیدی از ایجاد تغییر بنیادین در
نظام حاکمیت جوامع عربی و نیز بهبود سایر مولفههای
مرتبط با ان بخش زیادی از فعاان این جنبشهای
اجتماعی و اعتراضی را به حاشیه برده است .در حال
حاضر ،کشورهای عربی در مواجهه با جنبشها به سه
دسته تقسیم شدهاند :دسته نخست کشورهایی هستند
که درگیر شدن به ناپایداریهای درونی انگیزه ادامه و
به نتیجه رساندن این انقابها را بهشدت تضعیف
کرده و نمونۀ بارز ان کشور «لیبی» است .دسته دوم
نیز کشورهایی است که با اصاحات صوری حاکمان
انها تاش کردهاند بخشی از توقعات پدیداورندگان
جنبشها را پاسخ دهند و ایجاد برخی ازادیهــای
اجتماعی در کشوری مثل «عربستان سعودی» از این
نوع رفتارهاست .دسته سوم نیز کشورهایی هستند
که با ایجاد ایهای از رفاه معیشتی و نوسازی در شکل
فــنــاوری واردات ــی و مشابهسازی با جوامع پیشرفته
ضرورت چنین تغییری را در فاهمه شهروندان خود
کمرنگ نمودهاند.
به نظر میرسد مجموعه عوامل درونــی و بیرونی در
تضعیف خاستگاه جنبشهای اعتراضی و تغییرطلب
در کشورهای عربی بسیار موثر بود و هرچند نتوانسته
ان را بهطورکلی متوقف کند؛ ّاما برای بازگشت مجدد
ان پس از تخلیه انــرژی انباشت شده اجتماعی در
چند دهه گذشته ،نیاز به محرکهای جدی باشد.
یصاختیاه تشگگن
یا استمرار نیافتن انهاست و موضوع دیگر ،پیشبینی
انها در اینده است.
نسبت به موضوع نخست ،عواملی همچون تاثیرگذار
نبودن جامعه نخبگان در میان بدنه جامعه بهمنظور
جهت بخشیدن بــه انه ــا ،فـقــدان راس و ســر بــرای
این جنبشها و فقدان رهبری اجتماعی ،سیاسی،
مذهبی و حتی کاریزماتیک ،در میان انان که بتواند
محوریت بخش اساسی ان را عهدهدار شود ،میتوان
اشاره کرد .فقدان تجربه کافی برای کنشگران عرصه
سیاسی-اجتماعی جهت ارائه الگوی جایگزین برای
مدیریت جامعه باعث پدید امــدن اندیشه ترجیح
بازگشت به گذشته شد .این اندیشه به جهت ترس
از وضعیت وخیمتر خود را نشان داد و با مدیریت
ً
ریسکپذیر همچون بازگشت نظامیان و مصداقا «محمد
السیسی» به قدرت ،بهعنوان یک نظامی پس از دوران
حکومت «محمد مرسی» بهعنوان نماینده «جنبش
اخوانالمسلمین» ،عملی گشت .عامل سوم ،فقدان
ظرفیت کافی برای جوامع عربی جهت پشت سر نهادن
دوره گذار از جامعه بسته سنتی به جامعه مشارکتپذیر
با کمترین هزینه و اسیب بود که متاسفانه نمونههای
مشهود ان همچون «لیبی» و «یمن» و بهگونهای دیگر
«سوریه» ،این بدبینی را تشدید نمود.
عامل چهارم ،فقدان همگرایی در میان جوامع عربی
بر اساس سیاستهای حا کمیت این کشورهاست.
بهگونهای که حتی در مسئله دفاع از قومیت عربی نیز
این جوامع نسبت به دورههای گذشته دچار تشتت و
تفرقه بیشتری شدهاند .نمونه ان عدم همراهی کشورهای
عربی با «سوریه» ،یا تعرض و مقابله میان «قطر» با
برخی از کشورهای منطقه و یا برخی سیاستهای
اقتگاد و مدیریت
فقدان تجربه کافن براه کنشصران عرصه سیاسن-اجتماعن
جهت ارائه الصوه جایصزین براه مدیریت جامعه باعث پدید
امدن ایدیشه ترجیح بازگشت به گذخته خد.
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
سید محمدرضا فقیه ایمانی
پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟
دانشجوی دکتری علوم قران و حدیث دانشگاه امام صادق؟
بیراههی
دلبستگی به غیر
ازجمله اصول گفتگو ،انهم برای کسی که کامش
ً
کاما حسابشده است ان است که تا کید بر یک
موضوع ،باید بااهمیت ان توازن و مطابقت داشته باشد.
نمیشود مسئلهای بیارزش را از مخاطب طلب کنی
اصرار بر ان امر مبالغه
و انگاه به دنبالش در تا کید و
ِ
داشته باشی .همچنین اگر مخاطب شما دارای شان
ویژهای باشد و بااینوجود ،شما به او فرمانی دهید و
یا به او توصیه داشته باشید که در شان او نیست،
ً
این وضعیت نیز مورد سوال خواهد بود .مثا اگر شما
ََ ُ
یک عا ِلم ّربانی و صاحب نفس قدسی را از ارتکاب
زشتترین گناهان ،انهم در انظار عمومی ،نهی کنید
هر شنوندهاى میفهمد که این امر طبیعی نیست؛ پس
ً
ُ
ضرورتا َمهلکهای عظیم در شرف وقوع است که این
گوینده حکیم اینطور سخن میگوید]2[ .
یصاختیاه تشگگن
هشدارهای حکیمانه قران
و خدا در یمین یزدیکن در کمین است؛ فاین تذیبون؟!
این اصل عقا ئی در قران کریم که به تعبیر خدای
َ
ْ َُ ْ َ
بیر» (سوره هود ،ایه )1است،
متعال ِ«من لدن ح ٍ
کیم خ ٍ
ّ
به طریق اولی متجلی است .برای نمونه ایات ابتدایی
سوره مبارکه احزاب ،نبی َمکرم اسام؟ را اینگونه
َ ُّ َّ ُّ َّ َ َ ُ
بى ات ِق ا ّلل َه َو لا ت ِط ِع
خطاب قرار میدهد که« :یایها الن
ین َو ْال ُم َن ِاف ِق َ
ْال َک ِافر َ
ین» (سوره احزاب ،ایه .)1ازانجاکه،
ِ
ان حضرت عالیترین درجات تقوا را دارا بود ،این لحن
و خطاب حامل این پیام بود که پیامبر در شرایط بسیار
خطیری قرارگرفته .بهگونهای که هماهنگی اسباب و
ّ
وسایل ظاهری به شکلی محقق شده که اگر رسول
خدا ،بهطور ویژه به خدای متعال پناهنده نشود ،در
ّ
اثر فشار بیحد و انــدازه کفار و مشرکان از یکسو و
خیانتهای ایادی داخلی و نفوذیان دشمن اعم از
منافقان ،بیماردان و شایعهپراکنان از سوی دیگر
382
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
عنان حکومت نوپای اسام از دستش خارجشده و
ان حضرت علیرغم میل باطنیاش مجبور به سازش
با دشمنان خدا خواهد شد]2[ .
ازجمله ایات محوری که بحث موردنظر ما بدون ورود
به ان ابتر خواهد بود ،ایه « »3سوره مبارکه مائده است.
مرحوم عامه طباطبایی در تفسیر شریف المیزان ذیل
این ایه شریفه نکتهای کلیدی را مطرح میسازد که
میتواند مسیر بحث را متحول و نتایج شگرفی بر این
383
یصاختیاه تشگگن
وایت؛ حافظ کیان جامعه اسامی
سیاست و اجتماع
یکی از مهمترین و جدیترین مصادیق چنین خطاباتی
ّ
در قران کریم ،مسئله نهی از تولی کفار و برقرار کردن
رابطه دوستی با یهود و نصارا است که به تعبیر مرحوم
عامه طباطبایی ،شدت نهی و هشدار در هیچیک از
نواهی مربوط به فروع دین به پایه ان نمیرسد ]3[ .از
جمله نمونههای این نهی ،این خطاب خدای متعال
نسبت به مومنان است«َّ :لا َی َّتخذ ْال ُم ْوم ُن َ
ون ْال َک ِافر َ
ین
ِِ
ِ
ِ
َ
ین َو َم ْن َی ْف َع ْل ذل َ
ا ْو ِل َی َاء ِمن ُدون ْال ُم ْو ِم ِن َ
ک َف َل ْی َس ِمنَ
ِ
ِ
َ
َ
ا ّلل ِه فِی شـ ْـى ٍء» (العــمــران ،ایه )28که لحن خطاب
در ان همچون مادری است که از فرزند خطا کارش
خشمگین شده و به او میگوید :برو و دیگر کلمهای با
من حرف نزن که با تو هیچ کاری ندارم .شاید در نگاه
ابتدایی این شدت نهی و تهدید کمی دور از انتظار به
نظر اید و برقراری ارتباط با ان کمی سخت باشد؛ اما
اگر مشخص شود که حرکت جامعه اسامی بهسوی
سرسپردگی نسبت به کفار و اهل کتاب ،کدام سنگر
دین را تخریب میکند ،انگاه این برخورد شدیداللحن
قران کریم با این پدیده برایمان قابلهضمتر خواهد بود.
فرینگ و ایدیشه
هشداری متفاوت
ّ
مسئله مترتب نماید .ایشان مدعی است ایاتی که در
قران کریم سخن از وایت دارد ،ارتباط تامی با تهدید
موجود در ایه مذکور دارد و خداى متعال در کتاب
شریفش ،در هیچ بابی جز باب وایت ،بندگان خود
را اینگونه و بهطور مستقیم از عذاب خودش تحذیر
ّ ُ َ َْ
نکرده است .تعابیر مکرر«َ :و ُی َح ِذ ُرک ُم ا ّلل ُه نف َس ُه» در سوره
ْ َ
مبارکه العمران و تعبیر«َ :واخش ْو ِن» در ایه موردبحث،
گواه بر این مدعاست]4[ .
برای فهم بهتر جایگاه این مسئله ،ازم است با نگاهی
ً
تحلیلی به این سوال بپردازیم که اساسا چرا پس از
تشریع اصل وایت و تکمیل و تتمیم دین بهواسطه
ان ،دیگر هیچ خطری از جانب کفار جامعه اسامی را
تهدید نمیکند؛ لذا جای هیچ هراسی از جانب انها
نیست؛ بلکه انچه باید موردتوجه مومنان باشد و از ان
هراس داشته باشند ،طرف بودن انها با ذات مقدس
حق و عقوبت سخت اوست؟!
ماجرا ازانجا اغاز میشود که پس از بعثت رسول مکرم
اسام و تقابل همهجانبه ان حضرت با مظاهر شرک
و الحاد ،سردمداران این جبهه که موجودیت خود
را بهشدت درخطر میدیدند پسازانکه از تطمیع ان
حضرت ناامید شدند ،مسیر تهدید را پیش گرفتند و
در این راستا از هیچ کوششی فروگذار نکردند؛ اما ان
زمان که همه توطئههای انان برای تهدید و حتی قتل
ان حضرت نیز نقش بر اب شد و برای انان ّ
مسجل شد
که کاری از پیش نخواهند برد ،به این ارزو دلخوش
داشتند که بهزودی دعوتکننده به این دین از دنیا
میرود و ازانجا که فرزند ذکورى هم ندارد تا اهدافش
را دنبال کند ،خودبهخود این حرکت متوقف و نابود
شد .قران کریم ارزوی خام انها را اینگونه روایت
خواهد
ٌ َ َ َ َّ ُ َ ْ َ ْ
ََُْ ُ
ُ
َ
َ
ون» (سوره
مینماید« :ام یقولون ِ
شاعر نتربص ِبهِ ریب المن ِ
اقتگاد و مدیریت
ً
اساسا چرا پس از تشریع اصل وایت و تکمیل و تتمیم دین بهواسطه
ان دیصر ییچ خطره از جایب کفار جامعه اسامن را تهدید یمنکند؟
یصاختیاه تشگگن
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
امر این دین ،قائم به «حامل خشگن» ییست که با رفتن او یمه چیز
از یم بپاخد؛ بلکه قیام این دین به «حامل یوعن» است که یمان
منگب وایت است
طور ،ایه )30؛ و اینگونه بود که فضایی ا کنده از مخاطره
و هراس از جانب کفار بر مسلمانان مستولی گشت؛
َ َ
َفضایی که ایاتی از قران کریم همچون«َ :و ّد ک ِث ٌیر ِم ْن
ُ ْ ُ َّ ً َ َ ً
َ ُّ َ ُ
ْ
یمانکم کفارا حس اد
ا ْه ِل ال ِک
تاب ل ْو َی ُردونک ْم ِم ْن َب ْع ِد ِا ِ
ِ
َ
ُْ
َ َ َ ْ ُ َ ُ
ِم ْن ِع ْن ِد انف ِس ِ ْه ْمِ ،م ْن َبَ ْع ِد ما ت َب ّی َن ل ُه ُم ال َح ّق ،ف ْاعفوا َو
َّ
َ َ
َ
ُ َ َ
ْ َ
اصف ُحوا َحتى َیات ِ َی ا ّلل ُه ِبا ْم ِرهِ ِ ،ا ّن ا ّلل َه َعلی ک ِ ّل ش ْى ٍء ق ِد ٌیر»
(سوره بقره ،ایه )109به زیبایی تصویرگر ان است.
«حامل نوعی» جایگزین «حامل شخصی»
بدیهی است که یک دین یا قیام و حرکت اجتماعی
هرچند ازنظر ارمانها ،احکام و معارفش قوی باشد
و ساختارهای اجتماعیاش مستحکم طراحیشده
باشد و طرفدارانش انبوه و پرشور باشند ،همیشه بر
این شادابی و خلوص باقی نخواهد ماند؛ بلکه قوام و
َ
پایداری ان در درجه اول به َعلمداری است که پرچم
ان دین و قیام را باا برده و حافظ ارمانها و خطوط
قرمز اصلی ان است .در غیر این صورت با مرگ حامل
ِلوای ان دین یا قیام اجتماعی ،پس از مدت کوتاهی
همهچیز به دست فراموشی سپرده خواهد شد]5[ .
در چنین شرایطی ،تنها عاملی که میتوانست تمامیت
ّ
یاس کفار را محقق سازد و خطر انها را بهکلی از ساحت
این دین ّ
مبرا ســازد ،نصب قائممقام رســول خدا از
سوی خدای حکیم بود تا در حفظ دین و تدبیر امر ان
و ارشاد ّامت کار خود ان حضرت را انجام دهد؛ بر این
َّ
ُ
َ َ ْ
ْ
«ال َی ْو َم َی َ
ئس ال ِذ َین کف ُر وا ِمن ِد ِینک ْم
اساس نزول ایه:
ََ َ َ
فلا تخش ْو ُه ْم» بشارت بسیار عظیمی را برای مسلمانان
به ارمغان اورد و مهر بطانی بر تمام تاشهای مذبوحانه
دشمنان اسام ترسیم نمود .پیامی که دشمنان اسام
از این واقعه عظیم دریافت کردند ،این بود که امر این
دین ،قائم به «حامل شخصی» نیست که با رفتن او
همه چیز از هم بپاشد؛ بلکه قیام این دین به «حامل
نوعی» است که همان منصب وایت است و این همان
حقیقتی بود که بهواسطه ان دین به حد کمال رسید
و خدای متعال ان را از حالت حدوث به حالت بقاء
متحول ساخت و نعمت را تمام کرد]6[ .
خطر نابودی جامعه دینی از درون
َ َ ْ َ ْ ُ ْ َ ْ َْ
با نزول فراز شریف« :فلا تخشوهم و اخشو ِن» از سوی
خدای سبحان ،از طرفی خیال مومنان از تهدید خارجی
اسوده شد؛ اما یک هشدار سنگین نیز به جامعه مومنین
داده شد مبنی بر اینکه از این به بعد این رفتار خود
شماست که تعیینکننده بقای دین الهی خواهد بود.
زیرا این سنت الهی است که تا زمانی که یک جامعه
موهبت و نعمتی که خدای سبحان به او عطا فرموده
را کفران نکند و شکرگزار باشد ،حقتعالی ان نعمت
را از ان امت سلب نخواهد کرد [ ]7اما تهدید واقعی
زمانی است که جامعه ایمانی پس از چشیدن طعم
شیرین نعمت الهی ،راه کفران را در پیش گیرد که در
این صورت به گرفتاری و مصیبت دچار خواهند شد.
خدای متعال این مطلب را در قالب تمثیلی زیبا،
ًَ ً
َ
ْ
میفرماید«َ :و َض َر َب ا ّلل ُه مثلا ق ْر َیه کانَت
چنین
بیان ً ْ
َ
َ ً ُ ْ َ َّ
َ َ
ُْ ََ ً ْ ُ
َ
ک ّل َ
کان فکف َر ْت
م
ن
م
د
ا
غ
ر
ها
ق
ز
ر
یها
ت
ا
ی
ه
ن
ئ
م
ط
ِامنه م ِ
ِ
ٍ
ِ ِ
ْ ِ
ُ
َ ْ ُ َّ َ َ َ َ َّ ُ َ ْ ُ َ َ
ْ
ِبانع ِم الل ِه فاذاقها الله ِلباس الج ِوع و الخو ِف ِبما کانوا
َی ْص َن ُع َ
ون» (سوره نحل ،ایه )112
کفران نعمت وایت
ازجمله ویژگیهای افرادی که در جامعه اسامی به
برقراری رابطه دوستانه با کفار و اهل کتاب همت
384
دوفصلنامه فرهنگ ،سیاست ،اقتصاد
شماره سوم ،بهار و تابستان 1398
اقتگاد و مدیریت
فرینگ و ایدیشه
سیاست و اجتماع
و خدا در همین نزدیکی در کمین
است؛ فاین تذهبون؟!
یصاختیاه تشگگن
میگمارند ان است که وقتی در برابر مشکات جامعه
اسامی قرار میگیرند ،بهجای پذیرش صبر و مقاومت
و جهاد در برابر پیشامدهایی که از سوی دشمنان
بر جامعه اسامی وارد میشود ،راه ساده اما ویرانگر
جلب اعتماد دشمن را انتخاب کرده و با همه وجود
َّ
ُُ
َ
برای تحقق ان تاش میکنند« :ف َترى ال ِذ َین ِفی قل ِوب ِهم
َّم َر ٌض ُی َسار ُع َ
ون ِف ِیه ْم» (سوره مائده ،ایه .)52بهانه این
ِ
افراد برای برقراری این ارتباط ان است که اگر این کار
بزرگتر از سوی انها دچار خواهیم
را نکنیم ،به بایی
َُ ُ َ َ َ َ ُ ََ َ ٌَ
ائره» (سوره مائده ،ایه
شد« :یقولون نخشى ان ت ِصیبنا د
.)52جالب انکه ازانجاکه چنین افرادی بهشدت به
این رابطه دلبستهاند ،برای جلب اعتماد مومنان به
بااترین ارزشهای دینی سوگند یاد میکنند که این
ارتباط به سود جامعه اسامی خواهد بود و انها ما را
تنها نخواهند گذاشت؛ اما دیر زمانی نخواهد گذشت
که پوچی این دلبستگی اشکار َخواهد شد و َمومنان
َ َّ
ْ
ْ
خطاب َبه انها خواهند گفت« :ا َه ُ َول ِاء ال ِذ َین َ اق َس ُموا
ْ
ُ
ُ َ
َ
ْ
َّ َ ْ َ ْ َ
انه ْم ِا ّنه ْم َلم َعک ْم َح ِب َطت ا ْع َمال ُه ْم فا ْص َب ُحوا
ِبالل ِه جهد ایم ِ
َخاسر َ
ین» (سوره مائده ،ایه .)53انها بهزعم خود این
ِ
مسیر را برای کسب عزت انتخاب میکنند؛ اما خدای
َ ّ
شر
متعال خط بطان بر کار انها کشیده و میفرماید« :ب ِ
َ َ َّ َ ْ َ َ ً َ ً َّ َ َ َّ ُ َ
َُْ
ون ْال َک ِافر َ
ین
َالمن ِاف ِقین ِبان ْلهم عذابا َا ِلیما * ال ِذین یت ِخ ْذ َ َ ْ ِ
ََ
ََ
ین ا َی ْب َت ُغ َ
ا ْو ِل َی َاء ِمن ُدون ال ُم ْو ِم ِن َ
ون ِع َند ُه ُم ال ِع ّزه ف ِا ّن ال ِع ّزه
ِ
َ
ِل ّل ِه َج ِم ًیعا» (سوره نساء ،ایات .)139-138
ّ
از لوازم این تولی همراه با محبت ان است که اینگونه
افراد در برابر کفار که با انها دشمناند متذلل میگردند
و با لحنی ملتمسانه با انها سخن میگویند تا شاید
بتوانند نظر انها را به خود جلب نمایند؛ اما وقتی به
میان جمع مومنان بازمیگردند و در برابر اعتراضشان
نسبت به این تعامل ذلیانه قرار میگیرند ،برای مومنین
شاخوشانه میکشند و از موضع عزت و قدرت از عملکرد
خود دفاع میکنند .این افراد همچنین هرگونه تعدی
و تجاوز دشمن را به دید تسامح و تساهل نگریسته و
هرگز حاضر نمیشوند که برخورد قاطعی با رفتارهای
نابخردانه دشمن داشته باشند.
قران کریم به این افراد هشدار میدهد که هرکس این
جمع مومنان خارج شده و وارد
مسیر را ادامه دهد از
دایره کفر خواهد شد«َ :ی َا َّیها َّالذ َین َء َام ُن ْوا َلا َت َّتخ ُذ ْوا ْال َیه َ
ود
ِ
ِ
385
سیاست و اجتماع
فرینگ و ایدیشه
اقتگاد و مدیریت
مرکز رشد
دانشگاه امام صادق؟
ّ
تولن و سرسپردگن به کفار ،خروج از ّ
زه بندگن و پشت یمودن
حقیقت
به وایت «اه» و طغیاین است علیه یمه ارزشیاه دینن.
ُ َ
َ
ُ
َ َّ
َ
الن َص َارى ا ْو ِل َی َاء َب ْعض ُه ْم ا ْو ِل َی ُاء َب ْع ٍض َو َمن َی َت َو ّلهم ِّمنک ْم
و
َ َّ
ف ِان ُه ِم ْنه ْم» (سوره مائده ،ایه .)51
اینهمه هشدار به این خاطر است که حقیقت این
ّ
تولی و سرسپردگی به کفار ،خروج از ّ
زی بندگی و پشت
نمودن به وایت «اه» و داخل شدن در حزب دشمنان
او و شرکت در توطئههاى انان براى افساد امر دین و در
یک کام ،طغیانی است علیه همه ارزشهای دینی.
سبحان خطاب به رسول خدا؟ این
سخن
خدای َ ُ
تاب َم َع َ
کما ا ِم ْر َت َو َم ْن َ
است«َ :ف ْ
ک َولا َت ْط َغواْ
اس َت ِقمْ
ُ
َ َ َ َّ َ َ َ
ا َّن ُه بما َت ْع َم ُل َ
ون َب ِص ٌیر َو لا ت ْرک ُنوا ِالَی ال ِذ َین ظل ُموا ،ف َت َم َّسک ُم
ِ ِ
َّ
یاءُ ،ث َّم لا ُت ْن َص ُر َ
الن ُارَ ،و ما َل ُک ْم م ْن ُ
ون ا َّلل ِه ِم ْن ا ْو ِل َ
ون».
د
ِ
ِ
عامه طباطبایی در تفسیر شریف المیزان ،مینویسد:
یصاختیاه تشگگن
«رکون بهسوی ستمکاران ،نوعی اعتماد است که از
دلبستگی و رغبت بهسوی انان نشئت میگیرد؛ حال
چه این رکون در ارتباط با اصل دین باشد؛ مثلاینکه
پــارهاى از حقایق دین را که به نفع دشمنان است،
بگوید و از بیان انچه به ضرر ایشان است ،خودداری
کند تا به این وسیله اعتماد انها را به خود جلب نماید
و چه اینکه در ارتباط با حیات دینی مسلمانان باشد؛
مثلاینکه به ستمکاران اجازه دهد تا بهنوعی که دلخواه
ایشان است در اداره امور جامعه دینی مداخله کنند و
وایت امور عامه را به دستگیرند ،اگرچه این مداخله
بهصورت غیرمستقیم باشد]8[ ».
است که در این ایه شریفه ،خدای متعال عاوه بر اتش
و عذاب اخروی ،اتش دنیوی را نیز اراده فرموده .به این
معنا که ،اگر امت اسامی برای حل مشکات پیش
روی خود از راه عزتمند استقامت در مقابل دشمنان
خدا دست کشید و مسیر دل بستن و اعتماد نمودن
به دشمنان خدا را پیش گرفت ،رو بهسوی طغیان
عظیمی نموده که نهتنها موجب برطرف شــدن ان
مشکات نخواهد شد؛ بلکه در این صورت مصائب،
بدبختیها و ذلتهای دنیایی انها شدیدتر خواهد
شد ]9[ .خدای متعال در جای دیگر از کام نورانی
خود بهصراحت اعام میدارد که نسبت به کسانی
که علیه ارزشهای دینی طغیان میکنند ،خودش در
یکباره
کمینگاه نشسته و انها را رصد میکند تا به
ََ َ
تازیانه عذاب را بر گرده انها سوار کند [« :]10ال ْم ت َر
َّ َ ْ َ
ْ
َ َ َ َُ َ
َ
ماد ،ال ِتى ل ْم ُیخل ْق
ذات ال ِع ِ
ک ْیف ف َع َل ر ّبک ِب ٍ
عاد َِ ،ار َم ِ
ْ
ُْ
َ َ ُ َ ّ َ ُ َّ ْ ْ
لاد و ثمود ال ِذین جابوا
وادَ ،و ِف ْر َع ْو َن
ِمثلها فِی ال ِب َ ِ
الصخ َر ِبال ِ
َ
َ
ْ
ْ
َ ْ
ّ َ َ
ک َث ُر وا ف َیها ْال َف َ
ساد،
لاد ،فا
تاد ،ال ِذ َین طغ ْوا فِی ال ِب ِ
ِذی الا ْو ِ
ِ
ْ
َ
َ
َ َ
َّ َ َ َ
َُ َ
صاد»
ف َص ّب َعل ْی ِه ْم ر ّبک َس ْو َط َعذ ٍابِ ،ان ر ّبک ل ِبال ِم ْر ِ
(سوره فجر ،ایات .)14-6
پینوشتها
Email: mo.faghih67@gmail.com
بــر ایــن اس ــاس ،ایــه شریفه اعتماد نـمــودن هـمــراه با
دلبستگی به کفار ستمگر را طغیانی برشمرده که به
دنبالش فرارسیدن اتش حتمی است؛ انهم اتشی که
هیچ بازدارندهای توان مقابله با ان را ندارد و این همان
انتقام الهی است .مرحوم عامه طباطبایی ،بر اساس
ادلهای که در این مجال فرصت بیان ان نیست ،معتقد
[ .]1عامه طباطبایی ،تفسیر المیزان ،جلد ،5صفحه .391
[ .]2همان ،جلد ،1۶صفحه .273
[ .]3همان ،جلد ،5صفحه .391
[ .]۴همان ،صفحه .1۶3
[ .]5همان ،صفحه .17۶
[ .]۶همان.
[ .]7نک :سوره انفال ،ایه .53
[ .]8عامه طباطبایی ،تفسیر المیزان ،جلد ،11صفحه .50
[ .]9همان ،جلد ،3صفحه .15۴
[ .]10همان ،صفحه .15۴
386