روزنامه صبا شماره 1373 - مگ لند
0

روزنامه صبا شماره 1373

روزنامه صبا شماره 1373

روزنامه صبا شماره 1373

‫جمعه| ‪ 21‬بهمن ‪ 10 |1401‬فوریه ‪ 19 |2023‬رجب ‪|1444‬‬ ‫سال دهم| شماره ‪ 8 |1373‬صفحه| ‪5000‬ناموت|‬ ‫گفت وگو با تهیه کننده «سینما متروپل»‬ ‫درایم جذاب‪ ،‬عاشقانه و حمایس‬ ‫نقدی بر فیلم هایپاور‬ ‫مصرف گرا و زودگذر‬ ‫گفت و گو با عوامل فیلم سینمایی‬ ‫«ان ها مرا دوست داشتند»‬ ‫کار کردن با بازیگران تازه کار‬ ‫راحت تر است‬ ‫گفت وگو با کارگردان‪ ،‬فیلم کوتاه برنو‬ ‫به دکوپاژ سر صحنه اعتقاد دارم‬ ‫نقدی بر فیلم اتاقک گلی‬ ‫تکرار جنگ و کلیشه هایش‬ ‫سینمای جنگ‬ ‫و جشنواره چهل و یکم‬ ‫لحظات ‪ 6‬گانه‬ ‫اپیدمی رسانه گریزی‬ صفحه 1 ‫‪2‬‬ ‫جمعه‪ 21‬بهمن‪ 1401‬شماره ‪1373‬‬ ‫سرمقاله‬ ‫اپیدمی رسانه گریزی‬ ‫یاسر سماوات‬ ‫پس از ‪ 20‬ســال حضور در مطبوعات و همکاری با ‪ 28‬رســانه‬ ‫مکتوب و دیجیتال‪ ،‬مجالی دست داد تا در چهل و یکمین جشنواره‬ ‫بین المللی فیلم فجر‪ ،‬افتخار حضور کنار همکاران حوزه سینما را هم‬ ‫به کارنامه حرفه ای خود افزون کنم‪ .‬هرچند پیش تر و در کمرکش‬ ‫دهه ‪ 1380‬با گروه های فرهنگی برخی رســانه ها همکاری دور و‬ ‫نزدیکی داشتم و حتی عضویت در هیات موسس خبرگزاری کتاب‬ ‫ایران (ایبنا) نخستین و تنها خبرگزاری تخصصی کتاب در جهان را‬ ‫هم تجربه کرده بودم اما کار در حوزه سینما از ان دست تجربیاتی‬ ‫بود که طی ‪ 10‬روز گذشته ضمیمه تجربیات حرفه ای ام شد‪ .‬شاید‬ ‫زمانی که حضور در ویژه نامه روزنامه صبا برای جشنواره فیلم فجر را‬ ‫پذیرفتم‪ ،‬فکرش را هم نمی کردم با یکی از جدی ترین چالش های‬ ‫زندگی حرفه ای خود دست و پنجه نرم کنم! برای خبرنگاری که پسله‬ ‫سال ها تجربه در حوزه های فرهنگی‪ ،‬اقتصادی‪ ،‬سیاسی و ورزشی به‬ ‫درجه روزنامه نگاری نائل شده و در تمام سمت های موجود در رسانه‪،‬‬ ‫غیر از سردبیری فعالیت کرده‪ ،‬یک کار ستادی ‪ 10‬روزه نباید عملی‬ ‫شاق و ناممکن باشــد‪ .‬ضمن اینکه نگاه تیم تحریریه هم به چنین‬ ‫نیروهایی‪ ،‬بسیار خاص اســت و باید هم انتظار از ژورنالیست های‬ ‫حرفه ای و باتجربه باال باشــد‪ .‬نظر به جمیع جهات‪ ،‬پندارم این بود‬ ‫که تجربیاتی ارزشمند در زمانی اندک و فشرده دشت می کنم و به‬ ‫یقین در اینده و زمانی که توفیق همکاری به عنوان سردبیر را با یکی‬ ‫از رسان ه‪‎‬ها پیدا کردم از این تجربیات استفاده ای بهینه خواهم کرد‪.‬‬ ‫داستان اما به این سادگی ها نبود! روال کار ویژه نامه صبا‪ ،‬تولید پرونده‬ ‫برای فیلم ها بود‪ .‬به عبارت بهتر تولید محتوا برای اثاری که هر روز‬ ‫در پردیس سینمایی ملت برای رسانه چی ها به نمایش درمی امد‪،‬‬ ‫جانمایه اصلی کار ما محسوب می شــد‪ .‬در این رهگذر‪ ،‬مثل همه‬ ‫روزنامه نگاران دنیا‪ ،‬به گفت وگو با بازیگــران‪ ،‬کارگردانان و برخی‬ ‫عوامل اثار حاضر در جشنواره فیلم فجر نیاز مبرمی داشتیم‪ .‬گره کار‬ ‫اما درست همینجا سفت و سخت می شد! شوربختانه طی روزهای‬ ‫برپایی جشنواره‪ ،‬چهره های برجسته سینمای ایران‪ ،‬به ویژه بازیگران‬ ‫کم توجهی عجیبی به خبرنگاران داشتند! اتفاقی که در این ‪ 20‬سال‬ ‫نظیرش را هرگز در هیچ حوزه ای ندیده بودم‪ ،‬جایی گریبانگیرم شد‬ ‫که اصال فکرش را هم نمی کردم‪ .‬حوزه فرهنگ و هنر! جایی که باید‬ ‫بیش از هر حوزه دیگری ردپای فرهنگ دست کم در برخورد با اهالی‬ ‫رسانه در ان دیده شود اما چه فکر می کردیم و چه شد! هرچند نباید‬ ‫از این موضوع نیز به سادگی گذر کرد که جشنواره چهل و یکم در‬ ‫یکی از خاص ترین برهه های زمانی کشور برگزار می شود اما این مقوله‬ ‫(صحبت نکردن با خبرنگاران) به نظر خاص جشنواره فجر نیست و‬ ‫کمتر بازیگری است که در عالم سینمای ایران تن به مصاحبه دهد‪ .‬به‬ ‫یقین اتخاذ چنین موضعی از جانب بازیگران ایران‪ ،‬شباهتی به رفتار‬ ‫حرفه ای یک هنرمند ندارد‪ .‬چه سینما فی النفسه رسانه ای جهانی‬ ‫است و حتی پیش از دوران انقالب الکترونیک در قالب مدیا تعریف‬ ‫می شد‪ .‬بدون شک این رفتار نیاز به اسیب شناسی گسترده ای دارد‪.‬‬ ‫بازیگران به عنوان قشری شناخته شــده در کشور‪ ،‬به نظر با بینش‬ ‫متعارف و اصولی از رسانه های نوشتاری و مکتوب (حتی تصویری)‬ ‫فاصله دارند و این حقیقتی بسیار تلخ است‪ .‬میانه دهه‪ 80‬خورشیدی‪،‬‬ ‫ژولیت بینوش‪ ،‬بازیگر برجسته ســینمای فرانسه و جهان دو بار به‬ ‫ایران ســفر کرد تا با زنده نام عباس کیارستمی دیدار کند‪ .‬طی این‬ ‫دیدارها بینوش هرگز دست رد به سینه خبرنگاران ایرانی نزد! این‬ ‫بازیگر نامدار که پیشینه کار با با کارگردانان افسانه ای سینمای جهان‬ ‫مانند ژاک لوک گدار و کریشتوف کیشلوفسکی را دارد‪ ،‬رفتاری به‬ ‫تمام معنا حرفه ای داشت‪ .‬شان پن‪ ،‬بازیگر فراموش نشدنی هالیوود‬ ‫نیز سال ‪ 1384‬سفری به ایران داشت و او هم مانند بینوش با رفتاری‬ ‫حرفه ای به رسان ه‪‎‬ها روی خوش نشان داد‪ .‬هرگز قصد مقایسه نداریم‬ ‫اما کاش بازیگران بزرگ‪ ،‬دوست داشــتنی و فهیم سینمای ایران‬ ‫لحظه ای به این موضوع می اندیشــیدند که چرا باید در مواجهه با‬ ‫خبرنگاران به جمله «مصاحبه نمی کنم» متوسل شوند؟ برخی از این‬ ‫گرامیان به یقین طی دوران حرفه ای خود گاه نقش خبرنگار را بازی‬ ‫کرده اند‪ .‬ایا واقعاً خود را جای این قشر جامعه گذاشته اند؟! به نظر‬ ‫من پاسخ منفی است! چه اگر این اتفاق می افتاد‪ ،‬پاسخ خبرنگارانی‬ ‫که به یقین یکی از مظلوم ترین اقشار جامعه را تشکیل می دهند و‬ ‫هزار و یک دشــواری‪ ،‬با حقوق های ناچیز و غیرقابل بازگو کردن به‬ ‫فرهنگ این مرز و بوم خدمت می کنند و همواره در مصائب اجتماعی‬ ‫اســیب های فراوان می بینند و هزینه های گزاف می پردازند جمله‬ ‫«مصاحبه نمی کنم» نیست‪.‬‬ ‫والسالم‬ ‫ویژه چهل و یکمین جشنواره بین امللیل فیلم فجر‬ ‫نقدی بر فیلم هایپاور‬ ‫مصرف گرا و زودگذر‬ ‫هایپاور فیلمی جنگی اســت و به زمان جنگ‬ ‫رضا اشفته‬ ‫تحمیلی و زندگی نظامی شهید منصور ستاری و‬ ‫نقد فیلم‬ ‫یکی از شاگردانش به نام سروان امانی تعلق دارد که‬ ‫در چالش هایی باید بر جنگنده های عراقی چیره شوند‪.‬‬ ‫فیلم به درستی از یک وضعیت برهم ریخته که جنگنده های عراقی‬ ‫با روشــن بودن رادارهای ایرانی انها را ویران می کنند‪ ،‬اغاز می شود‬ ‫و این ماجرایی اســت که باید نیروی هوایی ارتش برای ان نقشه و‬ ‫تدبیری را پیدا کنند اما در ادامه با چالش هایی مواجه می شویم که‬ ‫کمتر رنگ و بوی داســتانی به خود می گیرد و یا چالش اصلی را باید‬ ‫در شخصیت دیگری غیر از منصور ستاری بیابیم؛ چنانچه خط اصلی‬ ‫داستان در زندگی و پیش امد هایی اســت که برای سروان امانی و‬ ‫همســر امریکایی اش به وجود می اید و اینها به دلیل کم رنگ شدن‬ ‫در فیلمنامه چندان برجسته نمی شود‪ .‬در حالی که باید در فیلم‬ ‫هایپاور شــخصیت اصلی ســروان امانی می شد و منصور‬ ‫ستاری نیز به عنوان استاد و راهنما در پس زمینه داستان‬ ‫قرار می گرفت؛ زیرا که کشمکش های اصلی بهتر است که‬ ‫پیرامون زندگی سروان امانی باشد‪ .‬این که چرا زن امریکایی‬ ‫گرفته‪ ،‬چرا همسر امریکایی اش در ایران مانده‪ ،‬چرا‬ ‫زن امریکایی اش پس از ‪ ۵‬سال گذشت از جنگ‬ ‫تحمیلی خواهان بازگشت به امریکاست‪ ،‬اینکه‬ ‫کدام گروهک سیاســی در خانواده ســروان‬ ‫امانی ذی نفوذ است‪ ،‬اینکه چطور لو می رود‪،‬‬ ‫چگونه این زن امریکایــی نجات می یابد‪،‬‬ ‫اینکه پس از این چه می شود و‪ ...‬پرسش هایی‬ ‫است که می تواند چالش برانگیز باشد و این‬ ‫شخصیت فرعی را تبدیل به شخصیت اصلی‬ ‫خواهد کرد و در حال حاضر از ان چشم پوشی‬ ‫شده است؛ برای انکه زیر ســایه شخصیت شهید‬ ‫ســتاری قرار گرفته و از ان حالت ممکن دور مانده‬ ‫اســت و جاذبه های الزم از فیلمنامه و فیلم کاسته‬ ‫شده است؛ بنابراین فیلم با نقص های بارزی مواجه است که از حالت‬ ‫فیلم ســینمایی به یک تله فیلم مصرف گرا تقلیل یافته است‪ .‬فیلم‬ ‫هایپاور چون در فیلمنامه با نقاط قوت بسیار همراه نمی شود بنابراین‬ ‫به سادگی تن به شــرایط زودگذر می دهد و چندان عمقی نسبت به‬ ‫میزانسن ها نمی یابد و این گونه فیلم حالت مصرف گرایی می یابد و از‬ ‫درنگ و تامل باز می ماند‪ .‬درحالی که شخصیت سروان امانی و همسر‬ ‫امریکایی اش پر از تضاد هستند و حکومت جمهوری اسالمی سرتا‬ ‫پا مخالف با امریکاســت و این موارد می توانست بار دراماتیک بسیار‬ ‫باالیی به داستان ببخشد که در حال حاضر با یک نگاه سطحی نگر از‬ ‫ان پرهیز شده و به ناچار تن به شرایط ساده تری داده شده که در ان‬ ‫فقط یک فیلم روایت می شود و چندان این روایت بسترساز اتفاقات‬ ‫بایسته ای برای دیده شدن نیست و به همین سادگی تالش بازیگران‬ ‫نیز به بار ننشسته است و ما با احساسات درخور دیدنی‪ ،‬همراه‬ ‫نمی شویم یا کارگردان هدایت قابل توجهی نسبت به لحظات‬ ‫نمایشی نداشته است‪ .‬در عین حال دیالوگ ها نیز چندان‬ ‫مصداقی با زندگی و روال ارتشی ها به ویژه نظامیان نیروی‬ ‫هوایی که دســت پرورده ی ارتش امریکا هستند و پس از‬ ‫انقالب اولین گروه نظامی ای هستند که تن به شرایط‬ ‫انقالب اسالمی داده اند ندارند اما همچنان این‬ ‫نظامیان زبان و دیسیپلین خاص خود را دارند‬ ‫که نشان می دهد نویسندگان فیلمنامه نسبت‬ ‫به ان اگاه نبوده اند و بیشــتر دیالوگ های‬ ‫من دراوردی و یا مدل دیگر نظامیان را سر‬ ‫زبان انها جاری ســاخته اند که با روحیه و‬ ‫نگاه انان سر سازگاری ندارد‪ .‬درکل هایپاور‬ ‫فیلمی اســت که با نقاط ضعــف اش برای‬ ‫تماشاگر برجسته می شــود و ضمن مصرف گرا‬ ‫بودن خیلی زود از اذهان همگانی پاک می شــود‬ ‫زیراکه نقاط بارزی را برای ته نشین شدن در دل ها‬ ‫و ذهن ها به یادگار نمی گذارد‪.‬‬ ‫نقدی بر فیلم اتاقک گلی‬ ‫تکرار جنگ و کلیشه هایش‬ ‫فیلم اتاقک گلی روایتی دیگر از پایان جنگ تحمیلی است که در‬ ‫ان به عملیات مرصاد و حمله منافقین به ایران پرداخته می شود‪.‬‬ ‫اتاقک گلی با انکه از دریچه تازه ای بر ان است که به مسئله جنگ‬ ‫بپردازد اما در جاهایی همچنان وفادار به کلیشه هاست؛ چنانچه در‬ ‫جاهایی می توان ان را با فیلم تنگه ابوقریب قابل تطبیق دانســت و‬ ‫این همان موردی است که باعث تکراری شدن و کلیشه پذیر شدن‬ ‫فیلم های جنگی دانســت؛ درحالی که جنگ ‪ ۸‬ساله بارها می تواند‬ ‫به زبان و بیان تازه تری پیــش روی مخاطبان اش قــرار گیرد اگر‬ ‫پیش فرض هایی و فراتر از ان یک نگاه ایدئولوژیک مانع از یک خلق‬ ‫تازه نشود و این همان بحث کالن هنر ناب و هنر مصرف گراست‬ ‫که کمتر در پرداختن به موضوعات مورد عالقه حکومت به‬ ‫ان توجه شده است و به عبارت بهتر‪ ،‬در این مسیر کمتر‬ ‫با هنر مواجه هستیم چون باید ان نگاه فرمایشی غالب‬ ‫بر اثر نمایشی شــود و این گونه کشف و مکاشفه ای نیز‬ ‫دربر نخواهد ماند‪ .‬فیلم اتاقک گلی به زندگی یک‬ ‫راننده ی روستایی می پردازد که در مسیر رفت‬ ‫و امدش به روســتا با گروهی از رزمندگان‬ ‫مواجه می شــود که حاال باید گچ هایش را‬ ‫خالی کنند و به جــای انها‪ ،‬رزمندگان را‬ ‫تا مقصد معلومی حمل کند و‪ ...‬در ادامه‬ ‫راننده در می یابد که گروهک منافقین‬ ‫روستای انها را تسخیر کرده و حاال چالش‬ ‫اصلی میان رزمندگان و این گروهک اتفاق‬ ‫بیفتد که در نهایت مردم روستا ازاد شوند‪.‬‬ ‫این داستان پر کشش است و می تواند هر‬ ‫تماشاگری را درگیر با خود کند و از سوی دیگر‬ ‫جاذبه های بسیاری به لحاظ هیجانی و عاطفی در‬ ‫دل ان اتفاق می افتد و از همه مهم تر جنگیدن‬ ‫و پیروز شدن چالش برانگیز خواهد بود اما اینها‬ ‫نکات تکراری است که همواره در فیلم های جنگی وجود داشته است‬ ‫کمی درنگ و خالقیت باعث ایجاد نگاه متفاوت به این اتفاقات می شد‬ ‫که از انها دریغ شده است‪ .‬مثال عشق راننده و نامزدش یا زن پابه ماه و‬ ‫مسائلی از این دست که در دل این درگیری ها می توانست داستان را‬ ‫متفاوت تر و برازنده تر از حال معمول بسازد‪.‬‬ ‫کارگردان در این شرایط شلوغ به دنبال میزانسن های پرهیاهویی‬ ‫است که قاب دوربین هایش را پر کند و اتفاقات جنگ و گریز در ان‬ ‫بارزتر شود بی انکه بخواهد به جزئیات نزدیک شود و اتفاقات پیش پا‬ ‫افتاده را برجسته تر کند و به اصطالح از نگاه کلیشه ای پرهیز کند‪.‬‬ ‫بنابراین میزانســن او برامده از میزانسن های فیلم های جنگی‬ ‫ایرانی در سی و چند سال اخیر اســت و هیچ نکته ی جالب‬ ‫توجهی نیز در این قاب بندی ها یافت نمی شود اما زحمات‬ ‫کارگردان بــرای ایجاد ضرب اهنگ و بــار هیجانی قابل‬ ‫تحسین است که فیلمش یکبار با حوصله دیده شود‪.‬‬ ‫شاید لحظات پایانی کمی متفاوت باشد و انچه‬ ‫که در طول فیلم دیده ایم اینکــه راننده نوزاد‬ ‫را در بغل گرفته و به دنبال مادر گمشده اش‬ ‫می گــردد‪ .‬اول ان مادر را به شــکل مرده‬ ‫می یابیم امــا کم کم با گریه هــای نوزاد‬ ‫دست های نیمه جان مادر دست نوزاد را‬ ‫می گیرد و این حیات دوباره ای است که‬ ‫به فیلم تزریق می شود‪ .‬شاید این تصویر‬ ‫گویای یک اثر هنری ناب باشــد که در دل‬ ‫جنگ دارد اتفاق می افتاد‪ .‬اگــر به همین منوال‬ ‫اتفاقات دیگر نیز فراز و نشیب می گرفت و ما با درنگ‬ ‫جانانه ای مواجه می شدیم خالقیت ناب ما را بیشتر‬ ‫درگیر با فیلم و لحظات ان می ساخت و این گونه‬ ‫ما با درنگ بیشتری از ان برداشت های متفاوتی‬ ‫را مال خود می ساختیم‪.‬‬ صفحه 2 ‫ویژه چهل و یکمین جشنواره بین امللیل فیلم فجر‬ ‫گفت وگوی صبا با تهیه کننده فیلم سینمایی «سینما متروپل»‬ ‫درامی جذاب‪ ،‬عاشقانه و حماسی‬ ‫بازهم نام شما کنار محمدعلی باشه اهنگر قرار گرفت و به‬ ‫همین دلیل می توانم بگویم ژانر«سینما متروپل» جنگی است‪.‬‬ ‫درست حدس زدم؟‬ ‫همینطور است و البته درواقع خو ِد جنگ‪ ،‬اصل قصه نیست بلکه‬ ‫بستری است برای روایت و از این دریچه به زوایای گوناگون داستان‬ ‫پرداختیم‪ .‬در فیلم هایی که من و باشه اهنگر با هم کار کردیم‪ ،‬جنگ‪،‬‬ ‫بستر روایت درام داســتان بوده است‪« .‬ســینما متروپل» هم از این‬ ‫قاعده مستثنی نیست‪ .‬درام فیلم هم مقوله سینما در بستر جنگ را به‬ ‫چالش می کشد و اینکه سینمای ایران طی نیم قرن گذشته چه فراز و‬ ‫نشیب هایی را طی کرده و با چه موضوعاتی روبرو شده است‪ .‬به عبارت‬ ‫بهتر «سینما متروپل» فیلمی است در تحلیل وضعیت سینما با درامی‬ ‫جذاب و عاشقانه‪.‬‬ ‫ً‬ ‫زمان فیلم که مشخصا سال های جنگ تحمیلی و روزهای‬ ‫حصر ابادان اســت‪ .‬می توانید از لوکیشن های فیلم صحبت‬ ‫کنید؟‬ ‫بله زمان روایت فیلم اواخر دهه‪ ۵۰‬و اوایل دهه‪ ۶۰‬یعنی سال های‬ ‫اغازین دفاع مقدس اســت‪ .‬فیلمبرداری هم در ابادان‪ ،‬تهران و چند‬ ‫جای دیگر انجام شده است اما هسته مرکزی داستان در ابادان روایت‬ ‫می شود که ماجرای راه اندازی سینما متروپل این شهر است‪ .‬با همین‬ ‫مضمون‪ ،‬درامی جذاب‪ ،‬عاشقانه و حماســی روایت شده که نگاهی‬ ‫تحلیل گونه به مقوله سینمای ایران طی دهه های اخیر دارد‪ .‬معتقدم‬ ‫همه مخاطبان از تماشــای این فیلم لذت خواهند برد‪ ،‬به ویژه اهالی‬ ‫سینما‪ ،‬چون با ان همذات پنداری می ‍ کنند‪.‬‬ ‫جمعه‪ 21‬بهمن‪ 1401‬شماره ‪1373‬‬ ‫‪3‬‬ ‫فیلم «سینما متروپل» تازه ترین ساخته محمدعلی باشه اهنگر‪،‬‬ ‫یارس ساموات‬ ‫داســتانی از مقاومت مردم ابادان در روزهای حصر ابادان را روایت‬ ‫گفت و گو‬ ‫می کند‪ .‬اثری که پیش از هرچیز فیلم «ابادان‪ »1160‬را به ذهن مخاطبان‬ ‫خود متبادر می سازد‪ .‬این اثر با حمایت موسسه فرهنگی بنیاد فارابی تولید شده و‬ ‫هرچند پیش تر از بکر بودن پرداخت و پیرنگ ان سخن به میان امده بود اما به نظر‬ ‫نمی رسد‪ ،‬این فیلم حرف تازه ای به سینما و ادبیات نمایشی دفاع مقدس ایران افزون‬ ‫کرده باشد‪ .‬ماجرا درباره تاسیس ســینمای متروکه ای در ابادان‪ ،‬ان هم در روزهای‬ ‫جنگ را روایت می کند و طبق روال خاص جشنواره چهل و یکم توضیح چندانی درباب‬ ‫داستان اثر منتشر نشده است‪ .‬رضا کیانیان‪ ،‬هومن برق نورد‪ ،‬مهتاب نصیرپور‪ ،‬پریوش‬ ‫نظریه‪،‬مجتبیپیرزاده‪،‬نوشینمسعودیان‪،‬حسینباشه اهنگر‪،‬شهابعسگریوفرید‬ ‫قبادی کست بازیگران «سینما متروپل» را تشکیل می دهند‪ .‬از انجا که باشه اهنگر‬ ‫فیلمسازی خوزی است و بیش از دو دهه فعالیت پیوسته در سینمای جنگی داشته‪،‬‬ ‫انتظار می رود دست کم این فیلم بین اثار ژانر جنگی‪ ،‬کار قابل توجهی از کار درامده‬ ‫باشد‪ .‬تهیه کننده فیلم «سینما متروپل» تنها فردی از عوامل این فیلم بود که درباره‬ ‫ان توضیحاتی ارائه کرد‪ .‬اگر می خواهید پیش درامدی از فیلم «سینما متروپل» داشته‬ ‫باشید‪ ،‬گفت وگوی روزنامه صبا با سیدحامد حسینی را از دست ندهید‪.‬‬ ‫علیرضا زرین دســت به عنوان مدیر فیلمبرداری‪ ،‬چهره‬ ‫نامدار و برجسته ای است‪ ،‬همچنین محسن روزبهانی مدیریت‬ ‫جلوه های ویژه و عباس بلوندی طراحــی صحنه و لباس را‬ ‫برعهده دارد‪ .‬شما سابقه همکاری با این تیم را در «سرو زیر‬ ‫اب» هم داشته اید‪.‬‬ ‫اقای زرین دست به عنوان مدیر فیلمبرداری در این کار سنگ تمام‬ ‫گذاشت‪ .‬در این فیلم با درام و سینمایی متفاوت از اثار قبلی محمدعلی‬ ‫باشه اهنگر و با علیرضا زرین دست متفاوتی هم روبه رو خواهیم شد؛‬ ‫او هرچه از تجربه و تخصص داشــته در طبق اخالص گذاشــته که‬ ‫تماشاگران را با شگفتی روبه رو می کند‪ .‬محسن روزبهانی هم به عنوان‬ ‫مدیر جلوه های ویژه‪ ،‬کارنامه خوبی دارد‪ .‬عباس بلوندی نیز در طراحی‬ ‫لباس و صحنه‪ ،‬سنگ تمام گذاشته است‪ .‬وقتی قرار است فیلم بزرگی‬ ‫بسازیم باید سراغ ادم های بزرگ برویم‪ .‬از سوی دیگر‪ ،‬قرائت مشترکی‬ ‫و جهان بینی نزدیکی هم با این دوستان در مسائل فنی داشتیم که کار‬ ‫با قوت بیشــتری پیش می رفت‪ .‬افراد حرفه ای از پس ساخت این اثر‬ ‫برمی امدند‪.‬‬ ‫رضا کیانیان بازیگر نام اشنای سینمای ایران‪ ،‬نقش اول این‬ ‫فیلم را برعهده دارد؛ ایا بازی جدیدی از کیانیان در این فیلم‬ ‫خواهیم دید؟‬ ‫او نقش خاصــی در این اثر ایفا کرده و بعیــد می دانم هر بازیگری‬ ‫توانایی ایفای این نقش را داشــته باشــد‪ .‬دلیل انتخاب رضا کیانیان‬ ‫هم این بود که فقط چند نفر می توانســتند این نقش را بازی کنند و‬ ‫به نظرم انتخاب او درست بوده است‪ .‬این نقش‪ ،‬بازی های زیرپوستی‬ ‫و تحلیل گرایانه دارد که در اجرا هم باید دیده می شد تا برای مخاطب‬ ‫باورپذیر باشد‪ .‬اقای کیانیان چون نگاه درستی به سینما دارد به درک‬ ‫عمیقی از این نقش رسیده بود‪.‬‬ ‫چقدر به موفقیــت فیلم تان در جشــنواره چهل و یکم‬ ‫امیدوارید‪ .‬فکر می کنید سیمرغی روی بام «سینما متروپل»‬ ‫می نشیند؟‬ ‫خب ما به طــور کامل دیگر اثــار حاضر در جشــنواره فیلم فجر‬ ‫را ندیده ایــم و تا اثار دیگــر را نبینیم نمی توانیم نظــر بدهیم‪ .‬تمام‬ ‫تالش مــان را کردیم تا فیلم را به جشــنواره برســانیم و از این بابت‬ ‫خوشحالیم‪ .‬امیدواریم این فیلم در جشنواره چهل و یکم مورد توجه‬ ‫قرار بگیرد‪« .‬سینما متروپل» یک فیلم بیگ پروداکشن است که مراحل‬ ‫پست پروداکشن ان نیز انجام شــد و در واقع این فیلم با تالش شبانه‬ ‫روزی به جشنواره رسید‪ .‬این اثر دارای پیچیدگی های زیادی است و‬ ‫جزئیات زیادی دارد و از چند بخش مختلف هنر در ان استفاده کردیم‪.‬‬ ‫تالش می کنیم فیلمی را روی پرده ببریم که مخاطب در ان با یک اثر‬ ‫کامل مواجه شود‪.‬‬ ‫و اینکه ایا «سینما متروپل» حرف نوینی در سینمای ایران‬ ‫می زند؟‬ ‫خب راستش مخاطبان باید پس از دیدن فیلم درباره اش نظر دهند‬ ‫و این را من نباید بگویم‪ .‬اخرین اکران ها را در جدول به ما اختصاص‬ ‫داده اند‪ .‬با وجود این که با تالش شبانه روزی عوامل تولید موفق شدیم‬ ‫این اثر را به جشنواره برسانیم اما نســخه اکران سینمایی حتماً ارتقا‬ ‫می یابد‪.‬‬ صفحه 3 ‫‪4‬‬ ‫جمعه‪ 21‬بهمن‪ 1401‬شماره ‪1373‬‬ ‫ویژه چهل و یکمین جشنواره بین امللیل فیلم فجر‬ ‫گفت و گوی صبا با تهیه کننده و بازیگر فیلم سینمایی «ان ها مرا دوست داشتند»‬ ‫کار کردن با بازیگران تازه کار راحت‬ ‫سمیه نجفی خاتونی فیلم «ان ها مرا دوست داشتند» پنجمین تجربه ســینمایی محمدرضا رحمانی است که به تهیه کنندگی‬ ‫ایرج رحمانی در چهل و یکمین جشنوراه فیلم فجر حضور پیدا کرده اســت‪ ،‬فیلمی در ژانر اجتماعی که با‬ ‫گفت و گو‬ ‫محوریت موضوعات انسانی قرار است به چالشــی جدید بپردازد‪ ،‬این فیلم چهره های جدیدی را به سینما‬ ‫معرفی کرده است‪ ،‬که یکی از ان ها مهسا اسماعیلی است‪ .‬در فیلم «ان ها مرا دوست داشتند» بازیگرانی چون؛ امیر جعفری‪،‬‬ ‫امیرحسین ارمان‪ ،‬لیال بلوکات‪ ،‬نسیم ادبی‪ ،‬شــهرام قائدی‪ ،‬هادی تسلیمی‪ ،‬نفس عزیزی‪ ،‬مهسا اسماعیلی به ایفای نقش‬ ‫پرداخته اند‪.‬نویسندگی این اثر را محمدرضا رحمانی و محسن دین محمد به عهده داشته اند‪ .‬سایر عوامل فیلم عبارتند از؛‬ ‫مدیر فیلمبرداری‪ :‬ابوالفضل نباتی‪ ،‬تدوین‪ :‬زهره احمدی توچایی‪ ،‬موسیقی‪ :‬بهنام ابطحی‪ ،‬چهره پرداز‪ :‬امید گلزاده‪ ،‬صدابردار‪:‬‬ ‫علی گراکویی‪ ،‬طراحی و ترکیب صدا‪ :‬محمود موسوی نژاد و طراح صحنه و لباس‪ :‬فرهاد ابراهیمی‪ ،‬محمدرضا رحمانی‪.‬‬ ‫ایرج رحمانی‪:‬‬ ‫بازیگر مردمی برای حضور بین مردم ‪ 200‬میلیون نمی گیرد‬ ‫ایرج رحمانی‪ ،‬قبل از طرح هر سوالی صحبت هایش را با جمالت‬ ‫اعتراضی اغاز کرد‪ :‬به شدت منتقد کسانی هستم که در این شرایط‬ ‫حرف نمی زنند و از زیر بار مســئولیت هنری خود به هر دلیل شانه‬ ‫خالی کرده اند‪ ،‬این بازیگر ها با این ترفند نمی توانند خود را مردمی‬ ‫بدانند‪ ،‬این اتفاقات با جریان «می تو» برای اختالف بین سینماگران‬ ‫اتفاق افتاد تا این تحریم که اصطالحا تحریم است‪ ،‬اما در واقع برای‬ ‫کارشکنی های بیشــتر و تقویت فضای قهری و دوقطبی شدن در‬ ‫سینمای ایران است‪ .‬از نظر من بازیگرانی که تن به این کارزار داده‬ ‫اند خائن و خیانت کار به سینما هستند‪ .‬مسلم است که این بازیگران‬ ‫مردمی نیستند چرا که در طول این سال ها با دستمزدهای سنگین‬ ‫و هنگفت کمرتهیه کننده را شکســته اند و بیشترین اعتبار مالی را‬ ‫از سازمان اوج‪ ،‬فارابی و شهرداری کســب کرده اند‪ ،‬کسی که برای‬ ‫حضور در اکران فیلم ‪ 200‬میلیون دســتمزد می گیرد چگونه ادعا‬ ‫می کند که مردم برایش مهم هستند؟ ممکن است من برای همیشه‬ ‫با سینما خداحافظی کنم اما تمام این حرف هایم را به صورت مستند‬ ‫و با مدرک در نشســت خبری در ‪ 21‬بهمن خواهم گفت‪ .‬متاسفانه‬ ‫بازیگران در این روزها شــوافی راه انداخته اند که من قصد رسوایی‬ ‫شان را دارم‪ .‬و برای گفتگو با کسانی که مدافع تحریم هستند‪ ،‬تمام‬ ‫قد حاضرم‪.‬‬ ‫البته با این هجمه های رسانه ای که در فضای مجازی این‬ ‫مدت علیه بازیگران به راه افتاده است‪ ،‬می توان تا حدودی به‬ ‫این هنرمندان برای کناره گیری از حضور در مجامع می توان‬ ‫حق داد‪.‬‬ ‫خیر‪ ،‬بیشــتر ترس این بازیگران از یکدیگر است چرا که ترس از‬ ‫رسوایی در مهمانی های دورهمی خودشــان دارند و برای اینکه به‬ ‫اصطالح کم نیاورند‪ ،‬این شواف را به راه انداخته و در الک خود فرو‬ ‫رفته اند‪ .‬اما من برای زدن این حرف ها از هیچ کســی ترسی ندارم‪،‬‬ ‫من تهیه کننده ای مستقل هســتم که یک موسسه سینمایی دارم‬ ‫و تا به حال هر اثری که ســاخته ام با بودجه شخصی ام بوده است‪.‬‬ ‫همین حاال هم ‪ 5‬فیلم ام که در ان درد مردم را به تصویر کشیده ام‬ ‫توقیف شده است‪ .‬من در مرحله انتخاب بازیگر با بیش از ‪ 100‬بازیگر‬ ‫گفتگو داشتم از حمید فرخ نژاد که از همان ابتدا تقاضای دستمزد ‪2‬‬ ‫میلیاردی از من داشت تا الی اخر‪ ،‬این بازیگرها باید از سینما ایران‬ ‫برای همیشه بروند چرا که سینما با این چهره های متظاهر نفس اش‬ ‫خواهد گرفت‪ .‬بهاره افشاری وقتی متوجه شد که مهسا اسماعیلی که‬ ‫یک بازیگر تازه کار است در پروژه حضور دارد‪ ،‬کار را ترک کرد‪ .‬من‬ ‫قصد تخریب کسی را ندارم و تمام حرف هایی که می زنم به استناد‬ ‫اتفاقاتی است که از نزدیک شاهد ان بوده ام‪.‬‬ ‫مراحل تحقیق و نگارش فیلم انها مرا دوســت داشتند‬ ‫چقدر طول کشید؟‬ ‫حدود ‪ 18‬ماه مراحل تحقیق‪ ،‬پژوهش و نگارش اثر طول کشید در‬ ‫دولت قبلی برای درخواست پروانه ساخت اقدام کردیم که اخذ شد‬ ‫اما به دلیل بستن کست بازیگری و مهیا نبودن شرایط مناسب برای‬ ‫شروع فیلم‪ ،‬سه بار پروانه فیلم را تمدید کردیم‪ .‬در ‪ 8‬ماه پیش تولید‪،‬‬ ‫ما درگیر انتخاب بازیگر بودیم به دلیل درخواســت های نابهنگام و‬ ‫تقاضای مبالغ ســنگین‪ .‬تا اینکه در اواخر اسفند ‪ 1400‬به صورت‬ ‫رســمی پروژه کلید خورد و تا خرداد ‪ 1401‬طول کشید‪ ،‬هنوز هم‬ ‫متاسفانه فیلم مشــکالت فنی دارد و نسخه حاضر در جشنواره ‪60‬‬ ‫درصد از نســخه نهایی به لحاظ فنی است‪.‬در مجموع فیلم انها مرا‬ ‫دوست داشتند تقریبا یک فرایند ‪ 2‬ساله را تا االن طی کرده است‪.‬‬ ‫داستان فیلم درباره چیست؟‬ ‫فیلم درباره جدال قدرت‪ ،‬ثروت و انســانیت است‪ .‬این مفاهیم‬ ‫در چندین قصه موازی پرداخته و ارائه می شــود‪ .‬و راوی مجموعه‬ ‫اتفاق هایی است که باعث می شود اسیب های اجتماعی رقم بخورد‬ ‫و مضامینی چون ناباروری‪ ،‬رحم اجاره ای‪ ،‬اعتیاد و مصائب اقازادگی‬ ‫را در ایران کنکاش می کند‪ .‬بازگو کننده موضوعاتی که تا به امروز‬ ‫در ایران گفته نشده است‪.‬حرف های جدید از اتفاقاتی که درتهران‬ ‫‪ 1400‬می افتد و خیلی ها از ان بی اطالعند‪.‬‬ ‫ساختار فیلمنامه اپیزودیک است؟‬ ‫خیر اپیزودیک نیست‪ ،‬اما فرم ان مانند نخ تسبیحی که موقعیت‬ ‫ها و روابط مختلف را در یک روایت قالب می کند‪ .‬دو بازیگر اصلی‬ ‫این فیلم امیرحسین ارمان و مهسا اسماعیلی هستند که این اتفاقات‬ ‫حول محور این دو شکل می گیرد‪ ،‬در ادامه این دو مراحلی را از سر‬ ‫گذرانده و در نهایت به یک دو راهی می رســند که ثروتمند باشند‬ ‫یا انسان؟‬ ‫من فیلم را ندیده ام اما موضوع فیلــم از نظرم یکی از‬ ‫عمیق ترین چالش های انسانی را در مواجه با شرایط حاضر‬ ‫بیان می کند‪.‬‬ ‫چندین سکانس از این فیلم مستند اســت و از ادم های واقعی‬ ‫گرفتار در این شــرایط اســتفاده کردیم‪ .‬دردهای اجتماعی که در‬ ‫تهران ‪ 1400‬هر روز اتفاق می افتد و ما از ان به واسطه درگیری مان‬ ‫در زندگی بی خبریم‪ .‬فقری که در هیئت موجی اسیب زا هر لحظه به‬ ‫ما نزدیک تر می شود‪ .‬مطمئنا قصد سیاه نمایی نداشتیم و به همین‬ ‫خاطر از پالن های مستند برای ارائه واقعیت استفاده کرده ایم‪ ،‬واقعیت‬ ‫این است که در کنار هر تلخی‪ ،‬شیرینی ای وجود دارد و ان هم حفظ‬ ‫ارزش های انسانی است‪.‬‬ ‫با توجه به اینکه در فیلم از بازیگران تازه کار هم استفاده‬ ‫کردید‪ ،‬اماده سازی این دوستان تا نزدیک شدنشان به نقش‬ صفحه 4 ‫ویژه چهل و یکمین جشنواره بین امللیل فیلم فجر‬ ‫ت تر است‬ ‫چطور بود؟‬ ‫بنده خودم مدرس بازیگری هستم‪ ،‬عالوه بر ان یکی از نقش های‬ ‫اصلی فیلم را خودم بازی کرده ام‪ .‬استفاده ازهنرجو ها با شناختی که‬ ‫از قبل با ان ها داشتیم همراه شد و اتفاقا کار کردن با بازیگرهای ناوارد‬ ‫به مراتب برای مان راحت تر بود تا استارهای سینمایی‪ .‬اولین چیزی‬ ‫که در پرورش بازیگر برایم مهم اســت این است که به انها بیاموزم‬ ‫اخالق حرفه ای داشته باشند و از ابتدای اثر تا انتها پایبند به تعهدات‬ ‫خود بمانند بی مسئولیتی نسبت به سرنوشت فیلم یعنی اینکه ما‬ ‫بچه ای را که به دنیا اورده ایم بی تفاوت نسبت به اینده رهایش کنیم‪،‬‬ ‫اثر مانند بچه ادم است‪.‬‬ ‫استقبال از اکران مردمی فیلم چطور بود؟‬ ‫در گفتگوهای مختلفی که با تماشــاگران داشتم‪ ،‬می گفتند ما‬ ‫نمی دانستیم که مصائبی تا این حد دلخراش هر روز در تهران اتفاق‬ ‫می افتد به همین خاطر در طول فیلم بســیار متاثر می شدند اما در‬ ‫پایان با حال خوب از ســالن خارج می شدند‪ .‬هدفم اگاهی دادن به‬ ‫مخاطب از گسســت های اجتماعی و فرهنگی بود که او را به تفکر‬ ‫وا دارد‪.‬‬ ‫این فیلم را در جشنواره های خارجی هم شرکت می دهید؟‬ ‫صد درصد‪ ،‬قصه این فیلم یک مضمون بین المللی از جامعه جهانی‬ ‫را بیان می کند‪ ،‬و قصه هایی که تا به حال به ان پرداخته نشده است‪.‬‬ ‫مخاطب این فیلم همه گروهای سنی هستند‪.‬‬ ‫به خاطر قصه های پر التهابی که فیلم دارد‪ ،‬ایا با ممیزی‬ ‫مواجه نشدید؟‬ ‫فاجعه ترین اتفاقی که برای فیلم افتاد این است که ما جزو اولین‬ ‫گروهی بودیم که نسخه فیلم خود را به جشنواره تحویل دادیم که یک‬ ‫ماه پیش فیلم در شورای بازبینی وزارت ارشاد تائید شده بود ‪ ،‬ساعت‬ ‫‪ 11‬شب‪ 11 ،‬بهمن به بنده اعالم شد که سه پالن از فیلم باید حذف‬ ‫شود در شرایطی که فردای همان روز ساعت ‪ 14‬نوبت پخش و اکران‬ ‫فیلم در سینمای جوان بود‪ .‬وقتی علت را جویا شدیم‪ ،‬عنوان کردند‬ ‫که این ممیزی ها مربوط به بازبینی ارشاد نیست و از جای دیگری‬ ‫لحاظ شده است درنهایت مجبور شدیم پالن هایی را از فیلم حذف‬ ‫کنیم و نسخه خروجی ناقصی از فیلم را به اکران برسانیم‪ .‬عالوه بر این‬ ‫در پی تصمیم گیری اشتباه‪ ،‬سینماهایی ضعیفی را در اکران مردمی‬ ‫قرارداده اند که از نظر کیفی اختالالتی در صدا گذاری و ‪ ...‬داشت‪ .‬در‬ ‫قسمت هایی از فیلم من متوجه صدای بازیگران نمی شدم‪.‬‬ ‫ایا این مسائل باعث نشد که از حضور در جشنواره انصراف‬ ‫دهید؟‬ ‫این جشنواره برای کسانی است که سال هاست در صف هستند‬ ‫تا بتوانند یکی از اهداف دیرینه خود را در این قاب محقق کنند‪ .‬اگر‬ ‫من پا پس بکشم‪ ،‬ان کسی که چندین سال است عمر و هزینه خود‬ ‫را صرف این کرده تا نتیجه ای را برای خود رقم بزند‪ ،‬باید چه کند؟‬ ‫سرنوشت و اینده حرفه ای این دوستان در گرو اکران و دیده شدن‬ ‫زحماتشان اســت‪ .‬من اگر خروج کنم به این قشر خیانت کرده ام‪.‬‬ ‫جشنواره حکومتی نیســت‪ ،‬و اگر بازیگران فکر می کنند با تحریم‬ ‫جشنواره‪ ،‬حکومت را تهدید کرده اند کامال در اشتباه هستند چرا که با‬ ‫ضعیف شدن و پربار نبودن سینما‪ ،‬خانواده سینما اسیب خواهند دید‪.‬‬ ‫چه بسا که در همین جشنواره فارغ از حواشی تخریب گرایانه بسیاری‬ ‫از این جوانان که سال هاست در این حوزه زحمت می کشند‪ ،‬دیده‬ ‫شوند‪ .‬جشنواره برای ادم هایی مثل من و امثال من است که با سرمایه‬ ‫شخصی و با هزار بدبختی اثری را تولید کردند تا اگاهی و تفکر را در‬ ‫جامعه نشر دهند‪ .‬من برای ارائه اثرم به ابزارهایی مانند سالن سینما‬ ‫و تبلیغات نیاز دارم‪ ،‬و به همین دلیل در این جشنواره حضور دارم‪.‬‬ ‫رسالت هنری تان را در این وانفسا چه می دانید؟‬ ‫جامعه ای که در ان هنر و فرهنگ ضعیف است‪ ،‬جرم و جنایت و‬ ‫بزهکاری در ان بیداد می کند‪ .‬در جوامع مدرن که به اعتالی فرهنگ‬ ‫و هنر اهمیت می دهند امار بزهکاری های اجتماعی بســیار کمتر‬ ‫است‪ .‬من رسالت خود را تغییر و اصالح نگرش مخاطب در مواجه با‬ ‫جهان می دانم‪ .‬در مصاحبه ای که از بهروز وثوقی خوانده بودم‪ ،‬گفته‬ ‫بود بعد از بازی در فیلم گوزن ها نامه های زیادی از طرف مادران به‬ ‫دستش رسیده که نوشته بودند‪ ،‬بعد از تماشای فیلم فرزندان شان‬ ‫اعتیاد را ترک کرده اند‪ ،‬بهروز وثوقی یــک هنرمند مردمی بود که‬ ‫دغدغه مردم را داشت و به همین دلیل است که ماندگار شده است‪.‬‬ ‫جمعه‪ 21‬بهمن‪ 1401‬شماره ‪1373‬‬ ‫‪5‬‬ ‫فیلم ان ها مرا دوست داشتند‪ ،‬این پیام زیر متنی را دارد که برای هر‬ ‫مشکلی راه درمانی است و هنر باالترین درمانگر در این وانفساست‪.‬‬ ‫امیدوارم فیلم پیام خود را رسانده باشد‪.‬‬ ‫مهسا اسماعیلی‪:‬‬ ‫خاله بازی های دوران کودکی کمکم کرد‬ ‫مهسا اسماعیلی‪ ،‬متولد سال ‪ 1377‬و حدود ‪ 10‬سال است به طور‬ ‫جدی بازیگری را دنبال می کند‪ .‬وی فارغ التحصیل رشــته تدوین‬ ‫بوده و به دلیل اشتیاق فراوانش به بازیگری‪ ،‬دوره های این رشته را در‬ ‫موسسات مختلف گذراند‪.‬‬ ‫با توجه به اینکه اولین بازی خود را در سینمایی بلند انها‬ ‫مرا دوست داشــتند‪ ،‬تجربه کرده اید‪ ،‬از اولین حضور خود‬ ‫درسینما بگویید؟‬ ‫سال ‪ 1396‬در فیلمی از هنرو تجربه بازی کردم که هنوز موفق به‬ ‫اخذ مجوز پخش نشده است‪ .‬همچنین در دو فیلم کوتاه و تجربه هایی‬ ‫در بازی تئاتر دارم‪.‬‬ ‫نقش شما در این فیلم چیست و چگونه به نقش نزدیک‬ ‫شده اید؟‬ ‫در ابتدا من در این فیلم یک نقش کوتاه یک دقیقه ای داشتم که در‬ ‫بازنویسی های اولیه حذف شد‪ ،‬بعد از ان نقش های متفاوت دیگری‬ ‫از سریال را تمرین کرده و حتی تست گریم می شدم‪ ،‬در انتها همه‬ ‫نقش ها را بازی کرده و دیالوگ هایشان را حفظ کرده بودم به واسطه‬ ‫این انتخاب ها‪ ،‬حضور در این فیلم بیشتر برایم مانند یک کالس درس‬ ‫و جذاب بود‪ ،‬که در نهایت اتفاقی افتاد و نقش اصلی این فیلم قسمت‬ ‫من شد‪ .‬البته اعطای این نقش به من در لحظات اخر اتخاذ شد‪ ،‬این‬ ‫نقش را قرار بوده بهاره افشار بازی کند که در نهایت با یک تصمیم‬ ‫ضرب العجلی به من واگذار شد‪.‬‬ ‫چالش هایی از نظر سنی و جایگاهی با نقش داشتم که با کمک‬ ‫بازیگردان و کارگردان توانستم نقش را در خود پیدا کنم‪ ،‬من در این‬ ‫فیلم نقش یک مادر را بازی کرده ام‪.‬‬ ‫تالش های شــخصی تان برای نزدیک شدن به نقش چه‬ ‫بوده است؟‬ ‫برای تمام دخترها از کودکی خاله بازی از ســرگرم کننده ترین‬ ‫بازی هایشــان بوده تا جایی که یادم می اید همیشه در خاله بازی‬ ‫نقش مادر را بازی می کردم‪ .‬عالوه بر این با مشاهده دقیق مادرانی که‬ ‫کنارم بودند وگاهی گپ و گفت درباره حس و حال های یک مادر‪،‬‬ ‫نقش را موشکافی کردم‪.‬‬ ‫حضورتان در جشنواره‪ ،‬در این دوره به تناسب شرایط اش‬ ‫چه عکس العمل هایی را در پی داشت؟‬ ‫همه برایم خوشحال بودند‪ ،‬چرا که تالش هاو سختی هایی را که‬ ‫در طول این سال ها کشیدم شاهد بودند‪ ،‬مادرم بیشترین مشوق من‬ ‫بود او وقتی دید که باالخره به انچه که منتظرش بودم رسیدم‪ ،‬اشک‬ ‫می ریخت و خدا را شکرمی کرد‪ ،‬همین حاال هم که یادم افتاد گریه ام‬ ‫می گیرد‪ .‬من عمر و هزینه خود را برای همین هدف گذاشتم تا فارغ‬ ‫از هر نگاهی توانایی های خودم را به خودم ثابت کنم‪ .‬بازیگری یک‬ ‫عشق است که در زندگی ام جریان پیدا کرده و روح و روان ام را دائما‬ ‫به سوی خودش می کشد‪.‬‬ ‫تعامل تان با کارگردان در طول کار چطور بود؟‬ ‫با محمد رضا رحمانی تعامل سازنده ای داشتم‪ ،‬و در یافتن نقش‬ ‫بســیار به من کمک کردند عالوه بران نظرات و پیشنهادها مرا در‬ ‫پرداخت شخصیت می شنیدند و اگر الزم بود لحاظ می کردند‪ ،‬ایرج‬ ‫رحمانی تهیه کننده اجرایی کار باعث حضور حرفه ای من در مسیر‬ ‫بازیگری شد‪.‬‬ ‫صحبت پایانی‪:‬‬ ‫چیزی که میخوام بگویم برای این اســت که امیدی شود برای‬ ‫جوانانی که سال هاســت در تئاتر فعالیت کرده و در تالش هستند‬ ‫که وارد دنیای سینما بشوند و تصورشان بر این است که باید پول و‬ ‫یا پارتی داشته باشند‪ .‬پدر من یک کارگر است و مادرم خانه دار که‬ ‫همیشه باعث افتخار من هستند‪.‬از نوجوانی با جمع کردن پول تو‬ ‫جیبی هام در دوره های بازیگری ثبت نام کرده ام چرا که همیشه دلم‬ ‫می خواست باعث افتخار خانواده ام باشم‪.‬‬ صفحه 5 ‫‪6‬‬ ‫جمعه‪ 21‬بهمن‪ 1401‬شماره ‪1373‬‬ ‫ویژه چهل و یکمین جشنواره بین امللیل فیلم فجر‬ ‫سینمای جنگ و جشنواره چهل و یکم‬ ‫لحظـات ‪ 6‬گانـه‬ ‫پژمان فخارمنش ‪ -‬جنگ تحمیلی عراق علیه ایران‪ ،‬بدون شک بزرگترین اتفاق تاریخ معاصر ایران‪ ،‬پس از انقالب شکوهمند اسالمی است‪ .‬حماسه هشت سال پایداری‬ ‫مردم ایران در جنگی تمام عیار و ویرانگر‪ ،‬هرگز در تاریخ این مرز و بوم به محاق نخواهد رفت‪ .‬این جنگ اما در ایینه رسانه‪ ،‬بیشترین بازتاب را در قالب کتاب (خاطره نگاری‬ ‫در وهله نخست و ادبیات داستانی در مرتبه بعد) داشته است‪ .‬امار مستخرج از خانه کتاب و ادبیات ایران از انتشار حدود ‪ 10‬هزار جلد کتاب با موضوع جنگ ایران و عراق خبر‬ ‫ی‪‎‬دهد تا با استناد به این رقم‪ ،‬سینما و تلویزیون در پردازش به این رویداد بزرگ‪ ،‬جایگاه دوم را بین رسانه ها در اختیار داشته باشند‪ .‬سینمای جنگ در ایران به طور عموم‬ ‫م ‬ ‫(عطف به نظریه مشترک چهارگانه سینما و ادبیات دفاع مقدس از احمد شاکری و یاسر سماوات که این سینما را در چهار گروه سینمای جنگ‪ ،‬سینمای مقاومت‪ ،‬سینمای‬ ‫پایداری و سینمای دفاع مقدس دسته بندی کرده اند) از میانه دهه ‪ 70‬و با فاصله گرفتن چندساله از اتش بس بین ایران و عراق در ‪ 1376‬خیزش چشمگیری داشت و این روند‬ ‫رو به رشد در اوان سده پانزدهم خورشیدی نیز ادامه دارد‪ .‬به بیان بهتر‪ ،‬مطابق فرضیه لئو تالستوی‪ ،‬هرچه از زمان وقوع جنگ فاصله بگیریم‪ ،‬پردازش به این رویداد‪ ،‬فرمی‬ ‫پخته تر به خود می گیرد‪ .‬جشنواره چهل و یکم فجر نیز با حضور چند فیلم در ژانر جنگی‪ ،‬داغ ترین تولیدات سینمای جنگ را از تنور سینمای ایران بیرون کشید و روی پرده‬ ‫نقره ای به نمایش گذاشت‪ .‬نگاهی هرچند مجمل به فیلم های ژانر جنگی (با ذکر زیرشاخه هایش) ادای دینی است به این ژانر پراهمیت در سینمای معاصر ایران‪.‬‬ ‫سرهنگ ثریا؛ درام سینمای جنگ‬ ‫یکــی از زیرشــاخه های این ژانــر‪ ،‬خود‬ ‫«ســینمای پایداری» اســت‪ .‬داستان‬ ‫فیلم هــای ژانر پایداری یا مســتقیم‬ ‫در پشت جبهه روایت می شود یا به‬ ‫موازات ان (اغلب در ســال های پس‬ ‫از جنگ) روایت می شود‪« .‬سرهنگ‬ ‫ثریا» ساخته لیلی عاج از این منظر فیلم‬ ‫خاصی در ژانر پایداری محسوب می شود‪.‬‬ ‫شاید عاج بتواند پس از نرگس ابیار‪ ،‬دومین فیلمسازی باشد که در‬ ‫یکی از ژانرهای جنگی نگاه ها را به خود معطوف کند‪ .‬همچنین بازی‬ ‫ژاله صامتی در این فیلم‪ ،‬نقش افرینی مریال زارعی در شیار ‪ 143‬را‬ ‫به ذهن متبادر می کند‪ .‬البته باید توجه داشت که فیلم ابیار در گروه‬ ‫«سینمای پایداری» دسته بندی می شود‪.‬‬ ‫غریب؛ یک داستان بلند!‬ ‫فیلم «غریب» به کارگردانی محمدحسین‬ ‫لطیفی هم در تقســیم بندی چهارگانه‬ ‫اثار جنگی‪ ،‬در زیرشــاخه «سینمای‬ ‫جنگ» طبقه بندی می شود‪ .‬فیلمنامه‬ ‫غریب اما درواقع یک داســتان بلند‬ ‫است! (داستان بلند به داستانی اطالق‬ ‫می شود که برخالف رمان زمان محدود‬ ‫و شخصیت های اصلی اندک دارد) چه این‬ ‫فیلم به یک برهه ســه هفته ای و مشــخصاً ماجرای جنگ ‪ 22‬روزه‬ ‫کردستان با مقاومت قهرمانانه شهید محمد بروجردی ملقب به مسیح‬ ‫کردستان می پردازد‪ .‬مشخصه این فیلم اما بازی بابک حمیدیان در‬ ‫نقش اصلی «غریب» است‪.‬‬ ‫حمیدیان پیش تر با حضور در نقشی مشابه در فیلم «چ» ساخته‬ ‫ابراهیم حاتمی کیا‪ ،‬با جان بخشیدن به نقش شهید اصغر وصالی موفق‬ ‫به دریافت سیمرغ بلورین شد‪ .‬حاال حمیدیان این بار با نقش محمد‬ ‫بروجردی به کردستان بازگشته و شاید نیم نگاهی به پرواز سیمر غ در‬ ‫ان حوالی هم داشته باشد‪.‬‬ ‫«سینما متروپل»؛ نمون ه ژانر مقاومت‬ ‫در تقســیم بندی چهارگانــه ســینمای‬ ‫جنگی‪« ،‬ســینمای مقاومت» جایگاه‬ ‫بسیار ویژه ای از دهه ‪ 60‬تا کنون داشته‬ ‫است‪ .‬این ژانر به گونه ای از فیلم های‬ ‫جنگی اطالق می شــود که صحنه‬ ‫ان ها‪ ،‬مشخصا پشــت جبهه است و‬ ‫اغلب به جنگ شهرها می پردازد‪ .‬تفاوت‬ ‫این ژانر با ســینمای پایداری نیز در زمان‬ ‫روایت ان هاست (زمان فیلم های سینمای مقاومت در سال های جنگ‬ ‫و زمان فیلم های سینمای پایداری سال های پس از اتش بس بین ایران‬ ‫و عراق است) گذشته از این که نام فیلم‪ ،‬یاداور فیلم «متروپل» ساخته‬ ‫مسعود کیمیایی است‪ ،‬موضوع ان نیز بی شــباهت به فیلم «ابادان‬ ‫‪ »1160‬ساخته مهرداد خوشبخت نیست‪ .‬چه هردو فیلم در ابادان‬ ‫و در زمان حصر این شهر روایت می شــوند و موضوع هر دو فیلم نیز‬ ‫«رسانه در زمان حصر ابادان» است‪.‬‬ ‫اتاقک گلی؛ یک هفت سامورایی مدرن!‬ ‫فیلم «اتاقک گلی» ساخته محمد عسگری‬ ‫بین فیلم‪ ‎‬های جنگی جشــنواره چهل‬ ‫و یکم در ژانر «ســینمای پایداری»‬ ‫قــرار می گیــرد (ســینمایی کــه‬ ‫مقاومت مردمی پس از پایان جنگ‬ ‫را دســتمایه خود قــرار می دهد) و‬ ‫ماجرای هجوم منافقان به روستاهای‬ ‫اطراف کرمانشــاه (بعد از اتــش بس) را‬ ‫روایت می کند‪ .‬این میان اهالی یک روســتا به مقاومت برمی خیزند‬ ‫و شــاهو‪ ،‬شــخصیت اصلی فیلم از رزمندگان برای همراهی مردم‬ ‫روستای خود درخواســت کمک می کند و اغلب این رزمندگان به‬ ‫شهادت می رسند‪ .‬این ماجرا شما را یاد کدام شاهکار سینمای جهان‬ ‫می اندازد؟ اگر خاطره «هفت سامورایی» ساخته اکیرا کوروساوا در‬ ‫ذهن شما تداعی شد‪ ،‬بیراه نرفته اید! شباهت خط داستانی این فیلم‬ ‫با «هفت ســامورایی» یا «هفت دالور» که نسخه هالیوودی هفت‬ ‫سامورایی محسوب می شود‪ ،‬به خوبی نمایان است‪ .‬حتی خرده روایت‬ ‫عاشقانه شاهو و خزال هم فیلم را از این شباهت نجات نمی دهد‪ .‬به‬ ‫هر حال‪ ،‬فیلم اتاقک گلی به شدت مورد توجه حاضران در پردیس‬ ‫سینمایی ملت قرار گرفت و تماشاگران حدود یک دقیقه پس از پایان‬ ‫برای عوامل سازنده دست زدند‪.‬‬ ‫شماره ‪10‬؛ زنده باد تعلیق!‬ ‫جدیدترین ساخته حمید زرگرنژاد هم در‬ ‫تقسیم بندی ما به ژانر «سینمای جنگی»‬ ‫تعلق می گیرد‪ .‬سینمایی که مستقیم‬ ‫به خود جنگ می پردازد‪ .‬شاخصه این‬ ‫فیلم استفاده از عنصر تعلیق در خط‬ ‫روایی داستان موقعیت است‪ .‬اصوالً ژانر‬ ‫جنگی به خودی خود گونه ای پر از تعلیق‬ ‫و اتفاقات غیرمنتظره و غافلگیرکننده است و‬ ‫همین ویژگی سینمای جنگ را حتی در هالیوود به سینمایی ممتاز بدل‬ ‫ساخته است‪ .‬روایت داستان فرار از اردوگاه اسرا از ان دسته ماجراهایی‬ ‫است که مخاطب را با خود همراه می ســازد‪ .‬شاید بهترین نمونه این‬ ‫فیلم ها «بازداشتگاه شماره‪ »17‬ساخته بیلی وایلدر به سال‪ 1953‬باشد‪.‬‬ ‫گل های باوارده؛ بازهم جنگ‪ ،‬بازهم ابادان‬ ‫نام ابتدایــی فیلم مهرداد خوشــبخت‪،‬‬ ‫«پاالیشگاه» بود که در بازنویسی متن‬ ‫فیلمنامه به «گل های باوارده» تغییر‬ ‫نام داد‪ .‬این فیلم نیز به ژانر «سینمای‬ ‫مقاومت» تعلــق دارد‪ .‬فیلمی درباره‬ ‫پاالیشگاه ابادان در خالل سال های‬ ‫دفاع مقــدس کــه در ایــن فیلم نیز‬ ‫خوشــخبت دوباره مانند «ابادان ‪»1160‬‬ ‫سراغ شهر استراتژیک کشورمان در جنگ تحمیلی رفته است‪ .‬یکی از‬ ‫ویژگی های سینمای مقاومت‪ ،‬نگاه ویژه به تالش نیروهای غیرنظامی‬ ‫در جریان جنگ بوده که در این فیلم خوشــبخت به خوبی ان را به‬ ‫تصویر کشیده است‪ .‬‬ صفحه 6 ‫جمعه‪ 21‬بهمن‪ 1401‬شماره ‪1373‬‬ ‫ویژه چهل و یکمین جشنواره بین امللیل فیلم فجر‬ ‫‪7‬‬ ‫گفت وگوی صبا با کارگردان‪ ،‬فیلم کوتاه برنو‬ ‫بـه دکوپـاژ سـر صحنـه اعتقـاد دارم‬ ‫مصطفی کزازی «برنو» مراسم عروسی و حجله زوجی ست‬ ‫که در روســتای داماد برگزار شده است‪ .‬در‬ ‫گفت و گو‬ ‫این روستا رســمی هست که شب عروسی‪،‬‬ ‫داماد باید تیر شلیک کند تا مردم بشنوند و اگر این تیر به‬ ‫دروغ شلیک شود خوشبختی در انتظار انان نیست! هنگامی‬ ‫که عروس از ماجرا اگاه می شود گفتگویی بین ان ها شکل‬ ‫می گیرد و عروس اصرار می کند تا گلوله به تزویر شــلیک‬ ‫شود‪ .‬محمد ثریا کارگردان فیلم«برنو» با این فیلم در چهل و‬ ‫یکمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد‪.‬‬ ‫ایده اولیه اثر چطور شکل گرفته است؟‬ ‫یکی از دوستان نویســنده ام که از ایالت بختیاری هستند من را‬ ‫به یک عروسی دعوت کرد‪ .‬وقتی به عروسی رفتم متوجه شدم رسم‬ ‫خاصی در شب عروسی دارند‪ .‬بعد از ان متوجه شدیم که عروس از‬ ‫شهر دیگری است و این رسم او را ازار می دهد و به همین دلیل همان‬ ‫شب عروسی بگومگویی بین عروس و داماد اتفاق افتاده است‪ .‬این‬ ‫ماجرا در ذهن من ماند و تصمیم گرفتم این ایده را به فیلمنامه تبدیل‬ ‫کرده و ان را بسازم‪.‬‬ ‫چه مدت زمانی صرف نگارش و بازنویسی فیلمنامه شده‬ ‫است؟‬ ‫نــگارش فیلمنامــه حدود شــش ماه‬ ‫طول کشید‪ ،‬که به همراه همان دوست‬ ‫نویســنده ام نگارش کار انجام شد‪ .‬دو‬ ‫ماه هم درگیر بازنویســی اثر بودیم تا‬ ‫درنهایت به خروجــی مورد نظرمان‬ ‫رسیدیم‪.‬‬ ‫دکوپــاژ کار را پیش از‬ ‫فیلمبرداری انجام دادید و‬ ‫یا به شکل دکوپاژ سر صحنه‬ ‫عمل کرده اید؟‬ ‫به شــخصه به دکوپاژ ســر‬ ‫صحنه اعتقاد دارم‪ .‬اما برای این‬ ‫کار از استوری برد استفاده کردیم‬ ‫و قبل از فیلمبرداری تمام دکوپاژ‬ ‫را اماده کرده بودیم‪ .‬اســتوری برد‬ ‫کار هم حــدود دو هفته زمان برد که‬ ‫زحمت این کار را خانم محتشــمی فر‬ ‫کشیدند‪.‬‬ ‫اثر را در همــان منطقه ایالت‬ ‫بختیاری فیلمبرداری کرده اید؟‬ ‫با انکه قصد داشتیم که این اتفاق‬ ‫بیفتد‪ ،‬اما به دلیل شــرایط کرونایی هرچه تالش کردیم نتوانستیم‬ ‫کار را انجا تولید کنیم‪.‬‬ ‫درنهایت در موزه اســتاد معین تهران و بــا کمک طراح صحنه‬ ‫خوب مان خانم شاه حسینی که خودشان بختیاری هستند‪ ،‬توانستیم‬ ‫کار را تولید و فیلمبرداری کنیم‪.‬‬ ‫فیلم های کوتاه در کشــورهای صاحب صنعت سینما‪،‬‬ ‫جایگاه خاصی دارند‪ .‬اما در ایران به نوعی پیش درامد ساخت‬ ‫فیلم های بلند به حساب می ایند‪ .‬به نظر شما این مسئله شان‬ ‫سینمای کوتاه را زیر سوال نمی برد و ساخت فیلم کوتاه را‬ ‫کاری اماتوری جلوه نمی دهد؟‬ ‫من تجربه کردن کارگردان ها در فیلم کوتاه بــرای فیلم بلند را‬ ‫چیز بدی نمی دانم و فکر می کنم خوب و مفید است‪ .‬اما مدیوم فیلم‬ ‫کوتاه مستقل است و به فیلم بلند وابسته نیست‪ .‬و این را هم بگویم که‬ ‫پس از انقالب به فیلم کوتاه اهمیت بیشتری داده شده و به هرحال‬ ‫سازمان هایی مثل انجمن سینمای جوان وجود دارند که مختص این‬ ‫مدیوم از سینما هستند و در این زمینه حمایت و فعالیت می کنند‪.‬‬ ‫این باعث شده که فیلم کوتاه دارای شخصیت شود‪.‬‬ ‫از عصر شکوفایی نهضت مینی مال تا امروز‪ ،‬در تولید همه‬ ‫مقوله های فرهنگی محدودیت هایی ایجاد شده است‪ .‬به این‬ ‫معنی که مث ً‬ ‫ال یک داستان نویس برای نگارش یک کار کوتاه‬ ‫با محدودیت فرمیک روبه رو می شود‪ .‬این محدودیت در‬ ‫صنعت فیلمسازی هم وجود دارد؟ این مسئله ساخت فیلم‬ ‫کوتاه را دشوارتر کرده است؟‬ ‫زمان فیلم کوتــاه همان طور که از نامش مشــخص اســت‪،‬‬ ‫کوتا ه تر اســت‪ .‬این‬ ‫یعنی ما باید ســوژه ها و ایده هایی‬ ‫را برای این مدیــوم انتخاب کنیم که‬ ‫مختص به شــرایط خودش باشد‪ .‬اتفاقاً‬ ‫در دنیای امروز که زمان و حوصله ادم ها پایین‬ ‫امده است‪ ،‬تاثیر فیلم کوتاه بیشتر است‪.‬‬ ‫ساخت یک فیلم کوتاه درخشان باعث دیده شدن‬ ‫فیلمساز توسط تهیه کنند ه ها می شود‪ .‬اما قبل از‬ ‫این اتفاق وقتی فیلمساز کوتاهی می خواهد اثری‬ ‫تولید کند‪ ،‬ایا سرمایه گذاران و تهیه کنندگان به‬ ‫او توجه می کنند؟‬ ‫قطعاً خیر‪ .‬خصوصاً در فیلــم اول‪ .‬مگر اینکه کار‬ ‫دانشجویی قابل قبولی ســاخته باشند و ان را ارائه‬ ‫کنند که شاید مورد قبول تهیه کنندگان قرار بگیرد‪.‬‬ ‫هیچ تهیه کننده ای ریســک کار اول را نمی پذیرند‪ .‬نباید فراموش‬ ‫کنیم فیلم کوتاه بازگشت سرمایه ندارد و به همین دلیل رغبتی برای‬ ‫سرمایه گذاری در فیلم کوتاه وجود ندارد‪.‬‬ ‫فیلم های کوتاه مورد عالقه تان کدام ها هستند؟‬ ‫من فیلم های ایرانی را بیشتر دوست دارم‪ .‬این را قلبی می گویم‪.‬‬ ‫دوستانی که در مدیوم فیلم کوتاه کار می کنند واقعاً کارهای خوب و‬ ‫قابل توجهی می سازند‪.‬‬ ‫به نظر می رســد فیلم کوتاه باتوجه به مختصات و نوع‬ ‫پرداختی که دارد‪ ،‬مخاطبین خاصــی دارد‪ .‬با این تعریف‬ ‫می توانیم بگوییم سینمای کوتاه سینمای نخبه گرا است؟‬ ‫من این را خیلی قبول ندارم‪ .‬البته شاید به این دلیل است که کالً‬ ‫نخبه را قبول ندارم‪ .‬من فکر می کنم تالش است که ادم ها را متمایز‬ ‫و متفاوت می کند‪.‬‬ ‫ویدئو کلیپ ها در بین مردم جا افتاده و بسیار پر مخاطب‬ ‫شــده اند‪ .‬فیلم کوتاه با توجه به شباهت‬ ‫نسبی فرمیک اش به این گونه تصویری‪،‬‬ ‫هرگز نتوانسته بین مردم جا افتاده و‬ ‫فراگیر شود‪ .‬دالیل این مسئله را چه‬ ‫می دانید؟‬ ‫قطعاً رســانه های بزرگ دلیل این‬ ‫امر هستند‪ .‬رسانه هایی مثل تلویزیون‬ ‫باید این مدیوم را بــه مردم معرفی کنند‬ ‫و مختصــات و جذابیت هایــش را‬ ‫بــرای مخاطبان شــرح دهند‪.‬‬ ‫وقتی تالشی برای شناساندن‬ ‫این مدیوم و یــا پخش کردن‬ ‫اثار به صورت وسیع‪ ،‬صورت‬ ‫نمی گیــرد‪ ،‬نمی توانیم توقع‬ ‫داشته باشــیم که مخاطبین‬ ‫این مدیوم به انــدازه ی فیلم‬ ‫بلند باشد‪.‬‬ ‫بعضی از فیلم های کوتاه‬ ‫قابلیت این را دارند که از‬ ‫روی ان ها نسخه سینمایی‬ ‫هم ساخته شود‪ .‬رنگارنگ‬ ‫چنین قابلیتی دارد؟‬ ‫به نظر خــودم «برنو» این‬ ‫قابلیت را دارد‪ .‬خود من حتی‬ ‫به سریال شــدن این فیلم هم‬ ‫فکر کرده ام‪.‬‬ صفحه 7 ‫صاحب امتیاز‪ :‬موسسه فرهنگی هنری وصف صبا‬ ‫مدیر مسئول و سردبیر‪ :‬محمدرضا شفیعی‬ ‫‪www.rooznamehsaba.com‬‬ ‫‪rooznamehsaba‬‬ ‫تهران ‪ -‬خیابان ایت اهلل مدنی ‪ -‬کوچه خجسته منش ‪ -‬پالک ‪5‬‬ ‫تلفن‪ 77582422 -6 :‬فکس‪77548245 :‬‬ ‫چاپ‪ :‬موسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران‬ ‫توزیع‪ :‬نشر گستر امروز‬ ‫شیرینقلم‬ ‫عجیب ترین اتفاق روز اخر‬ ‫برای دیدن فیلم «غریب» وارد سالن نمایش شدم‪ .‬برای این‬ ‫که بتوانم روز اخر برادری ام را ثابت کنم بدون این که خوراکی‬ ‫همراهم باشد به تماشــای فیلم نشســتم‪ .‬فیلم درباره یکی از‬ ‫شهدای جنگ به نام محمد بروجردی بود و دوست داشتم این‬ ‫شخصیت را بشناسم و الحق فیلمنامه و کارگردانی این فیلم به‬ ‫گونه ای بود که دیگر نتوانستم بغضم را در گلو خفه کنم‪ .‬بنابراین‬ ‫دل را زدم به دریا و اشک ها را مثل باران بهاری از گوشه چشمانم‬ ‫رها کردم‪ .‬دوستم بعد از فیلم سراغم امد که اگر فیلم را دیده ام‬ ‫سریع نقدش را بنویسم‪ .‬همینطور که اشک هایم را پاک می کردم‬ ‫گفتم فیلم را دیدم در این میان فقط حسرتی بر دلم ماند که چرا‬ ‫قهرمانان کشورم اینقدر غریب هستند؟ چرا انها را نمی شناسیم؟‬ ‫و با دادی که از ته دل بر سر دوستم زدم گفتم‪ :‬چرا سینمای ما به‬ ‫رسالتش درست عمل نمی کنه و در شناساندن قهرمانان میهن‬ ‫کوتاهی می کنه؟‬ ‫دوستم که جا خورده بود گفت‪ :‬اروم باش رفیق قرار نیست‬ ‫سینمای ایران را زیر سئوال ببری قراره فیلم رو نقد کنی! گفتم‬ ‫این چه طرز فکریه که داری؟ گیریم یک فیلم هم خوب ساخته‬ ‫شده بعدش چی؟ چطور باید دغدغه ساخت فیلم در ژانر دفاع‬ ‫مقدس و به تصویر کشیدن قهرمانان و حماس ه افرینی های ان‬ ‫دوران رو تقویت کرد‪ .‬اصال وظیفه تو به عنوان یک روزنامه نگار‬ ‫چیه؟ مگه نباید گوشــزد کنی و مدام این موضوعات رو مطرح‬ ‫کنی و بگی تا اتفاق خوبه بیفته‪ .‬دوستم دستش را روی شانه هایم‬ ‫گذاشــت و گفت‪ :‬باز تو خیاالتت با کی درگیری؟ به خود امدم‬ ‫متوجه شدم هنوز در حال و هوای فیلم قرار دارم‪ .‬دوستم گفت‬ ‫نقد فیلم رو سریع برســون‪ .‬با خودم گفتم امروز افتاب از کدام‬ ‫طرف در امده است؟ دوستم این بار سرم داد نزد و از نگاه عاقل‬ ‫اندرسفیه اش خبری نبود‪ .‬نشســتم نقد فیلم را نوشته و ارسال‬ ‫کردم‪ .‬اما در این روز اخر جشنواره عجیب ترین اتفاق برایم افتاد‪.‬‬ ‫از دفتر روزنامه زنگ زدند و گفتند دوستم از انجا رفته و از روز‬ ‫کاری بعد از جشنواره فیلم فجر موظف هستم به عنوان جایگزین‬ ‫او با سمت دبیر تحریریه در دفتر روزنامه مشغول به کار شوم!‬ ‫گزارش تصویری جشنواره بین المللی فیلم فجر‬ صفحه 8

آخرین شماره های روزنامه صبا

روزنامه صبا 1796

روزنامه صبا 1796

شماره : 1796
تاریخ : 1403/10/12
روزنامه صبا 1795

روزنامه صبا 1795

شماره : 1795
تاریخ : 1403/10/11
روزنامه صبا 1794

روزنامه صبا 1794

شماره : 1794
تاریخ : 1403/10/10
روزنامه صبا 1793

روزنامه صبا 1793

شماره : 1793
تاریخ : 1403/10/09
روزنامه صبا 1792

روزنامه صبا 1792

شماره : 1792
تاریخ : 1403/10/08
روزنامه صبا 1791

روزنامه صبا 1791

شماره : 1791
تاریخ : 1403/10/05
ثبت نشریه در مگ لند

شما صاحب نشریه هستید ؟

با عضویت در مگ لند امکانات متنوعی را در اختیار خواهید داشت
ثبت نام ناشر
لطفا کمی صبر کنید !!