روزنامه صبا شماره 1369
روزنامه صبا شماره 1369
روزنامه صبا شماره 1369
دو شنبه| 17بهمن 6 |1401فوریه 15 |2023رجب |1444
سال دهم| شماره 8 |1369صفحه| 5000ناموت|
همراهی ناتمام
با «روایت ناتمام سیما»
راز غیبت کرامتی
چند روز بعد افشا می شود!
گفت وگوی صبا با کارگردان
فیلم کوتاه رنگارنگ
فیلم کوتاه
هویت مستقل دارد
گفت وگوی صبا با فرود عوض پور،
کارگردان مستند کوهستان بی صدا
کوهستان بی صدا
واقعی و سخت
گفتگوی صبا با تهیه کننده و کارگردان فیلم سینمایی «هفت بهار نارنج»
نصیریان گنجینه ای
از دوران طالیی سیمنا
یک ایده ناب
پنهان در کودکی
سینمای پست مدرن
در قاب علیرضا معتمدی صفحه 1
2
دو شنبه 17بهمن 1401شماره 1369
سرمقاله
رضا منتظری
فیلم فجر اهمیت
استراتژیک دارد
جشنواره فیلم فجر عالوه بر انکه مهمترین
رویداد سینمایی کشور محســوب می شود،
اهمیت استراتژیک نیز دارد چرا که همه ساله
در ایام اهلل دهه فجر و هم راستا با جشن های
پیروزی انقالب اسالمی برگزار شده و هدفش
قطعا نشان دادن دستاوردهای فرهنگی ،هنری
و سینمایی جمهوری اسالمی ایران است.
بی تردید فقدان استراتژی و اهداف مشخص
در جشنواره فیلم فجر طی سال های برگزاری
اش باعث گمراه شدن اعضای هیات انتخاب و
داوران شده و متاسفانه سال ها است که دست
اندرکاران سینما و برگزارکنندگان جشنواره
فیلم فجر سیاست های سینما و جشنواره را به
درستی تعریف و تبیین نکرده اند.
انتخاب شعائر زیبا و دلنشین برای جشنواره
در حالی صورت می گیرد که در عمل محتوای
برخی فیلم های حاضر در این ر ویداد به نحوی
منافی این شعارها هستند!
به عنوان مثال در همین جشــنواره چهل و
یکم ما شاهد انتخاب شعار عالی «اخالق ،امید و
اگاهی بخشی» در جشنواره هستیم اما از سوی
دیگر با فیلم هایی روبرو شــدیم که مضامین
و محوریت ضد قصاص ،انتقــام جویی ،روابط
خارج از عرف ،ترویج اموزه های ســند ۲۰۳۰
و ...درون ان ها نهفته بود!
بی شــک این تضاد باطنی نــه تنها باعث
هدر رفتــن دســتاوردهای بیــش از ۴دهه
برگزاری این ر ویداد می شــود بلکه جشنواره
را تضعیف و بالتکلیف تر از همیشــه می کند
چرا کــه هر جشــنواره ســینمایی در جهان
سیاســت ها و اهدافی دارد و در پی دستیابی
به ان اهداف و سیاســت ها کار خــود را جلو
می برد اما متاســفانه ما در کشورمان شاهد
برگزاری باری به هر جهت جشنواره ها هستیم
و بیش از انکه به کارکــرد و درونمایه اثارمان
توجه کنیم درگیر کارهای بی ارزشــی نظیر
ظاهرسازی های مقلدانه و ...می شویم؛ بدیهی
است فقدان اســتراتژی روشن باعث می شود
تا هم فیلمســازان گمراه شــوند و ندانند که
چه می کننــد و چه کاری انجــام می دهند و
هم اعضــای هیات های انتخــاب و داوری در
جشنواره ها نمی دانند باید بر اساس چه اصول
و پارامترهایی فیلم ها را گزینش کنند!
قطعا تا زمانی تکلیف جشــنواره با صنعت
سینما ،اســتراتژی کالن فرهنگی کشور و...
مشخص نشود همه ســاله نا شاهد طرح یک
سری جمالت زیبای کلیشــه ای و شعاری و
بدون کارکرد در جشنواره فجر انقالب خواهیم
بو د.
از سوی دیگر جشنواره فجر نیازمند حضور
ی مقتدر است که بتواند در راستای ترویج
دبیر
و تبیین سیاست های کالن فرهنگی جمهوری
اســامی ایران گام بردارد و عــاوه بر ان در
موقعیت های حساسی نظیر طرح اعالم انصراف
فیلمســازان جهانی از حضور در جشــنواره،
تحریم ســینماگران نااگاه و ...که در این دوره
جشنواره شاهدش هســتیم اقدامات موثر و
روشنگرانه انجام داده و با هجمه های تبلیغاتی
معاندان برخوردی قاطع داشته باشد.
ویژه چهل و یکمین جشنواره بین امللیل فیلم فجر
نقدی بر فیلم عطرالود
یک ایده ناب پنهان در کودکی
رضا اشفته -فیلم عطرالود به دنبال ان است که در یک فضای عاشقانه
و ملودرام ضمن پرداختن به شرایط سخت زندگی و گذر امیدوارانه از ان به
صنعت عطرسازی نیز پرداخته شود و همین فیلم را متفاوت و متمایز با دیگر
اثار این گونه ی سینمایی خواهد کرد.
فیلم از رابطه علی و همسرش ،پیش از ازدواج در یک جشنواره عطرسازی
اغاز می شــود و فرجام ان ،ازدواج ان دو و راه اندازی مهدکودک توســط
همسرش خواهد بود اما علی در عطرســازی بالتکلیف است چون ایده ای
برای این کار ندارد .بنابراین سختی ها و دشواری ها ،یک به یک سر راه او قرار
می گیرند و باید علی از انها درگذرد تا به سرانجامی خوش ایند ،نزدیک
و نزدیک تر شود.
فیلمنامه حسین حســنی می توانست از حشو
و زوائد کاسته شــود و در مدار سرراست تری
داستان خود را برای تاثیر مطلوب تر پیش
ببرد .اگــر علی می خواهد عطر بســاز و
ایده ای ندارد ،این خود بزرگترین گره در
کار است و اگر علی دچار سرطان ریه
اســت ،باز خود این موضوع موقعیت
را حساس تر می کند و بر سختی راه
علی می افزایــد .بنابراین ضرورتی به
خرده داستان هایی چون پدر حسام و
طالفروشی شمس نبود بلکه باید بیشتر
ما علی را در شکست در جشنواره و یافتن
یک ایده اولیه بنابر رودررویی با همان زن
نابینا در نیمه داستان ردیابی می کردیم و نیمه
دوم در چالش های علی برای یافتن ایده ناب تر که
در مسیر زندگی اش و دوره کودکی مخفی مانده است
باید سپری می شد و این گونه چالش های معطوف به یافتن ایده و
ساختن عطر بی بدیل به سرانجامی بایسته تر نزدیک می شد.
به هر تقدیر پرداختن به صنعت عطرسازی یک نگاه متفاوت و چالش انگیز
را پیش روی مخاطبی که از ان اگاه نیست ،قرار می دهد و اگر قرار بود ما با
صنعت فرش یا سفالگری و مانند اینها مواجه شویم ان گاه وضعیت تکراری
و چه بسا نخ نما و کلیشــه ای می شد؛ اما عطرســازی صنعتی ناشناخته
درمیان مخاطبان ســینمای ایران است و همین ناشــناختگی بر نو بودن
وضعیت می افزاید و همین نکته بارزی است که فیلم را فراتر از یک ملودرام
می توانست به اثری فرهنگی تبدیل سازد؛ اما اصرار بر چالش های جانبی
پیرنگ را از حقیقت وجودی خود کمی دور می ســازد و این برای لحظاتی
باعث سردرگمی مخاطب خواهد شد.
بازیگران به نسبت فضای ملودرام باید که احساساتی بازی می کردند و
چنین نیز شده است و در عین حال قاب های دوربین و تقطیع های سینمایی
و چیدمان صحنه و ایجاد حرکات و میزانسن ها به دنبال ان است که سینما
برجسته تر شود و مخاطب احساس کند که در سالن سینما دارد یک فیلم
می بیند و چه بسا لحظات درخشانی نیز در گستره ی طبیعت در مواجهه با
برف یا جنگل زیباتر نیز می نماید و درواقع کشف ایده نیز در همین طبیعت
ملحوظ شده اســت و در خاطرات کودکی علی پنهان مانده است و فالش
بک ها در نیمه دوم داستان مالحظات سینمایی را نیز بارزتر
می کند که اگر با اگاهی و تسلط بر ان در طول فیلم
بران اشاره و پرداخته می شد حتما فیلم فراتر از
یک ملودرام می توانســت مخاطب را درگیر
خود گرداند و این گونه تاثیر ماندگارتری
را بر مخاطب می گذاشــت اما در حال
حاضر این تاثیر بنابر همان احساسات
و مکاشفه حسی درمیان ماجراجویی
های جانبی کم رنگ تر شــده است و
تاثیر ان ،حالت سوســو یافته است و
نمی تواند تاثیر غایی خود را بر مخاطب
بگذارد.
فیلــم عطرالــود همان گونــه که از
اسمش پیداســت ،می خواهد با طراوت و
تازگی مخاطب را همراه کنــد و تالش گروه
به دنبال بیــان یک وضعیت خالقه تر اســت و در
این راه ،کوشش کارگردان ،فیلمبردار ،تدوین گر و حتی
بازیگران مشهودتر است و چه بسا فیلمنامه نیز با یک نگاه انتقادی
می توانســت مطلوب خود را نه در ماجراجویی های جانبی ،بلکه دریافتن
و پرورش ایده عطر می توانست جســتجو کند و این جستجوگری با همه
مالحظات سخت و دشوارش می توانست فرایند خالقه را نصیب چارچوب
فیلم گرداند و این همان ساختار مطلوب تر این اثر خواهد بود.
درکل فیلم عطرالود بــا یک تدوین مجدد و ایجــاد ضربه اهنگ بهتر
می تواند همچنان به عنوان یک ملودرام عاشقانه مخاطب را درگیر ان سازد
و البته حذف صحنه های ماجراجویی شاید همان مطلوب را به شکل بهتری
پیش روی مخاطب قرار دهد.
نقدی بر فیلم فیلم چرا گریه نمی کنی؟
سینمایپستمدرندرقابعلیرضامعتمدی
سمیه نجفی خاتونی -فیلم چرا گریه نمی کنی؟ به کارگردانی علیرضا
معتمدی و تهیه کنندگی رضا محقق در چهارمین روز جشــنواره فجر در
پردیس ملت نزد اصحاب رسانه به پرده اکران در امد .
فیلم شروع جذاب و گیرایی دارد ،یک روایت امروزی از مردی که سر به
بیابان زده ،فکری که هر روز چندین و چند بار به ســر مردم
دلتنگ شهر فرنگ می زند .پاساژ هایی از سخن ازاد
شخصیت با دوربین دیده می شود .شخصیتی
که در گذار اتفاقات زندگی پرمخاطره اش به
یاس فلسفی رســیده ،اندازه همه چیز به
ســبب روایت امروزی که دارد درست
است و از همان ابتدای اثر ،شخصیت
نقش اول موفق می شــود مخاطب را
با دلگیری اش همراه کند ،شخصیتی
که عالوه بر خاص بودنش در دنیای
پیچیــده امروز فهمیده می شــود و
ارتباطش در محیط معنــا می گیرد،
شــگرد کارگردانی در معنا زایی و گره
کردن یک موضوع ســاده و بسط دادنش
به مسئله انسان امروز است در جای که هیچ
داستان شگرفی در کار نیست اما داستان است.
داستانی که خود زندگیســت در روایت ساده ای که
زندگی می شــود و برای مخاطب معنایی پرکشش می شود،
پرداختی به روز با نگاهی تالیفی به روزمرگی زندگی در محلی به نام دنیا ! رضا
معتمدی بی شک کارگردانی نو ظهور و مدعی در سبک سینمایی خودش
است که از قاب ســینما حرف های زیادی برای گفتن دارد ،او قادر است از
یک گفتگوهای معمولی روزمره جریان بسازد ،و مخاطب را تهییج به دنبال
کردنش کند ،کارگردانی که در صحنه به صحنه موضوع خود را تبدیل به
مسئله می کند ،چیزی که کارگردان های دیگر با دست گذاشتن بر روی
موضوعاتی خیلی بزرگ تر و مفاهیم کلی تر از پس ان برنیامده اند .از ابتدای
جشنواره فجر امسال عمدتا شــاهد فیلم هایی هستیم که با
دست اویزی بر تاریخ ،پرونده های جنایی و اجتماعی
را موضوع کار خود قرار دادند .تــا واقعه ای مهم
را بر پرده عریض ســینما به تصویر کشیدند
تالش های مذبوحانــه ای که عمدتا به بار
ننشســته ،چرا که موضوعات تبدیل به
مسئله و چرایی و پرسش نمی شوند ،و
در نهایت نه همراهی ایی باقی می ماند
و نه کشفی!
و در نهایــت این فیلم قادر اســت
قهرمان بسازد ،نه ان قهرمانی که نامش
در سینمایی ایران ذهنیتی از فردین،
منجی و مردی کامل دارد ،قهرمانی که
منشور شخصیتی اش ملغمه ای از انسان
امروز در مواجه با پیشــامدهای بحران های
زندگی است و به تناسب کنش مندی اش در درام
از نظر ساختاری هم درست پیش می رود.به کارگیری
ارجاعات معناساز چون نمایشی از فیلم گاو در گاوداری و رقص
جان تراولتا در پالپ فیکشن در حکم چرخش مضمون شخصیت به مثابه
ارجاعی جان دار و تکریمی به جا از اثار هنرمندان شاخص است که نشانگر
پست مدرن بودن سبک علیرضا معتمدی در سینماست. صفحه 2
ویژه چهل و یکمین جشنواره بین امللیل فیلم فجر
دو شنبه 17بهمن 1401شماره 1369
همراهی ناتمام با «روایت ناتمام سیما»
راز غیبت کرامتی چند روز بعد افشا می شود!
یارس ساموات «روایت ناتمام سیما» سومین ســاخته بلند علیرضا صمدی ،در حالی نام مجید رضاباال را به عنوان
تهیه کننده در عنوان بندی خود می بیند که پیش از اغاز چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر شایعه
گفت و گو
حضور مهتاب کرامتی در این فیلم با این عنوان (تهیه کننده) نقل محافل سینمایی شده بود .با وجود
این ،یکی از غافلگیری های جشنواره چهل و یکم ،به یقین همین موضوع بود .سرانجام نام رضاباال با عنوان تهیه کننده
در پوستر «روایت ناتمام سیما» ذیل نام علیرضا صمدی درج شد تا عوامل «روایت ناتمام سیما» به نوعی این موضوع
را فیصله یافته عنوان کنند .با وجود این ،پرداختن ماجرای غیبت ناگهانی کرامتی همواره ضمیمه مطالبی بود که به
عنوان پیش درامد نمایش فیلم صمدی منتشر می شدند .مجید رضاباال ،تهیه کننده سینما و تلویزیون ،در فیلم های
«صحنه زنی» و «بی نامی» ساخته های پیشین صمدی نیز نقش تهیه کننده را داشت .البته رضاباال هم کوشید از کنار
پرسش صبا درباره این تغییر ناگهانی عبور کند .هرچند او نیز حضور کرامتی را در این فیلم تکذیب نکرد .اگر دوست
دارید غیر از این موضوع ،کمی درباره پیش تولید و حواشی تهیه فیلم «روایت ناتمام سیما» بدانید ،با مصاحبه روزنامه
صبا و مجید رضاباال همراه شوید.
گفته می شد نام اصلی فیلم شما «دشمن
مردم» بود اما بعدها فیلم به «روایت ناتمام
سیما» تغییر نام داد .نام اولیه فیلم البته ما
را یاد نمایشــنامه برجسته هنریک ایبسن
می اندازد .ایا فیلم اقتباسی از نوشتار ایبسن
است؟
در متن اولیه ای که نوشته شد ،بله دقیقا حق با شماست .فیلمنامه
ما به نمایشنامه ایبسن ،نمایشنامه نویس برجسته و نام اشنای نروژی
پهلو می زد اما در بازنگری های بعدی ،نکاتی لحاظ شد و پیرو ان ها
در متون بازنویسی شــده بعدی ،فیلم از زیر سایه «دشمن مردم»
ایبسن خارج شد .درباره وجه تسمیه اثر هم باید توضیح بدهم که
این نام گذاری البته با نظرات ارزشمند کارشناسان امر برای فیلم
لحاظ شد.
شما هم تولید فیلم را از نیمه دوم سال کلید زدید؟
البته راســتش را بخواهید االن حضور ذهن نــدارم که زمان
دقیق اغاز کارمان کی بود اما خیر ،استارت تولید ما به نیمه دوم
سال نکشــید .می توانم بگویم اواخر مرداد و اوایل شهریور ماه
بود که تولید جدی فیلم را در دستور کارمان قرار دادیم و حتما
هم می دانید طبق معمول کار پرفشــاری برای رساندن اثر به
جشنواره فیلم فجر داشتیم اما خدارا شکر موفق شدیم فیلم را
به موقع به جشنواره چهل و یکم برسانیم.
فیلمنامه این اثر چندبار بازنویسی شد و اصال ایا
زمان کافی برای بازنویسی داشتید؟
خب این سوال را بهتر است از علیرضا صمدی بپرسید،
چون ایشــان عالوه بــر کارگردانی اثر ،نویســندگی
فیلمنامه را هم برعهده داشت ولی گمان می کنم نظر
به محدودیت زمانی که داشــتیم ،بازنویسی خوبی
اعمال شــد و متن فیلمنامه نگارش مطلوبی هم
پیدا کرد.
خاطره خوب و بــه یادماندنی و البته
قابل ذکری از مراحل تولید فیلم «روایت
ناتمام سیما» در یادتان مانده که ان را
بازگو کنید؟
باور می کنید فشــار کار ما انقدر باال
بود که االن یادم نیســت ایا خاطره
شیرینی که بتوانم ان را برای شما
بازگو کنم داشــتیم یا نه! اصوالً
ساخت فیلم و رســاندن ان به
جشنواره پروســه ای پرفشار و
استرس زاســت .با وجود این،
ساخت فیلم با عوامل صحنه و
پشت صحنه و همه گروهی
که برای رساندن فیلم به
جشنواره تالش زیادی
می کنند ،خودش نوعی خاطره است.
چه بازخوردهایی از اکران فیلم تا امروز دریافت کردید؟
کفه ترازو به سمت نظرات منفی سنگینی می کند یا مثبت؟
بله می توانــم بگویم تا ایــن لحظه که با شــما صحبت می کنم،
بازخوردها درباره فیلم «روایت ناتمام سیما» مثبت بوده است .این را
شخصاً در محافل و جمع هایی که حضور داشتم شنیدم و از این بابت
احساس رضایت می کنیم .باید منتظر ماند و دید در نهایت نظر مردم
و هیات محترم داوران چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر درباره فیلم
«روایت ناتمام سیما» چه خواهد شد.
به عنوان تولید کننده «روایت ناتمام سیما» به موفقیت
این فیلم در مراســم اختتامیه جشنواره چهل و یکم چقدر
خوشبینید و شــانس فیلم تان را برای کســب جوایز در
بخش های مختلف چگونه ارزیابی می کنید؟
خب من هنوز دیگر فیلم های حاضر در جشنواره را ندیدم و به این
ترتیب نمی توانم درباره قیاس فیلم «روایت ناتمام ســیما» با دیگر
اثاری که به جشنواره رســیده قضاوت کنم اما درباره فیلم خودمان،
نظر به زحماتی که برایش کشیده شده ،می توانم تاکید کنم فیلم ما
اثر خوبی است.
زمان اکران عمومی فیلم «روایت ناتمام سیما» مشخص
شده است؟
خیر هنوز مشخص نشده چه زمانی به اکران عمومی درخواهد امد.
اصوال این مقوله ها مختص پایان جشنواره است.
درباره داســتان فیلم ،توضیح چندانی داده نشده و فقط
می دانیم ماجرا مربوط به دکتری به نام «ارش سیمین» است که
زندگی نسبت ًا خوبی دارد اما با انتشار خبری در فضای مجازی،
زندگی خانوادگی او دستخوش طوفان می شود .ممکن است
کمی هم درباره داستان فیلم توضیح دهید؟
اگر اجازه دهید ،موضوع فیلم برای مخاطبان و تماشاگران ارجمند
و فهیم سینما سربسته بماند .امیدوارم فیلم را در پردیس سینمایی
ملت تماشا بفرمایید و پس از برگزاری جشنواره می توانیم درباره فیلم
صحبت کنیم ،البته تا حدی که بازهم داستان برمال نشود.
توضیح شما درباره حضور مهتاب کرامتی در این فیلم ،نه به
عنوان بازیگر بلکه با سمت تهیه کننده اثرچیست؟ اتفاقی که
در عمل نیفتاد و نام شما در تیتراژ فیلم با این سمت منتشر
شد.
متاسفانه درباره این موضوع هم نمی توان حاال صحبتی انجام داد .هر
اظهار نظری درباره این موضوع می تواند هم به ما (عوامل تولیدکننده
فیلم روایت ناتمام سیما) هم به خود جشنواره فیلم فجر اسیب بزند!
یعنی چنین چیزی در بدو امــر بوده و می توان درباره اش
صحبت کرد؟ چه زمانی می توانید درباره ان توضیح دهید؟
چند روز دیگر چهل و یکمین جشــنواره فیلم فجــر هم به پایان
می رســد و ان وقت درباره این موضوع می توانیــم صحبت کنیم و
توضیحاتی بدهیم اما همانطور که گفتم پرداختن به چنین مقوله ای،
ان هم در روزهای برپایی جشنواره واقعاً به خود جشنواره ضربه می زند.
3 صفحه 3
4
دو شنبه 17بهمن 1401شماره 1369
ویژه چهل و یکمین جشنواره بین امللیل فیلم فجر
گفتگوی صبا با تهیه کننده و کارگردان فیلم سینمایی «هفت بهار نارنج»
نصیریان گنجینه ای
از دوران طالیی
سـینما
فرهومند ناظریان «هفت بهار نارنج» به کارگردانی فرشاد
گل سفیدی فیلمبردار سینمای ایران،
گفت و گو
تهیه کنندگــی محمد کمالــی پور و
نویســندگی احمد رفیع زاده و با بازی علی نصیریان
یکی از فیلم های حاضر در بخش مسابقه چهل و یکمین
جشنواره فیلم فجر است .در این فیلم بازیگرانی چون
فرج گل سفیدی ،الدن مستوفی ،سارا رسول زاده ،فرهاد
ائیش ،هومن حاجی عبداللهی ،باران سلطانی مقدم،
ارشا گل سفیدی ایفای نقش داشته اند.
محمدکمالی پور :
تحریم و سیاست برای من معنی و مفهوم ندارد
از تولد اثر هنری خود بهار نارنج بگویید؟
بهار نارنج براســاس ایده و طرحی از خودم بود ،طبق عادتی که به
کافه گردی و مطالعه دارم ،گاهی چشم ام به پیرمرد هایی می خورد که
در انتهای زندگی خود مرثیه ای عاشقانه از جنس روزگاران غریب به
همراه دارند ،که در شلوغی عشق های سطحی و رنگارنگ امروزی گم
می شد ،همین فکر باعث شکل گیری این ایده در ذهنم شد که درامی
عاشقانه ای از در دوران پیری را بنویسم ،در ابتدا فکر می کردم بهتراست
برای این ایده به دنبال یک فیلم کوتاه باشم که با شکل گیری قصه ای
بلند در ذهنم به تله فیلم فکر کردم ،انچه که در ذهنم بود را با فرشاد
گل سفیدی درمیان گذاشتم و با کمک خانم نهان دوست ایده را پرورش
دادیم .وقتی قصه را در اوج و فرودی دراندازه قاب سینمات دیدیم
با توجه به قابلیت هایی روایت تصمیم بر این شــد که به
دنبال اخذ مجوز سینمایی اثر باشیم ،به همین خاطر
به سراغ نویســنده دیگری رفتیم .احمد رفیع زاده
نویســنده با سابقه ای بود که بیشــترین افتخار
همکاری با او را داشته ام .که نگارش فیلمنامه را
به عهده داشتند.
معلوم است با عالقه و دغدغه مندی
زیادی به ســراغ این قصه رفته اید
چطور شد که فرشــاد گل سفیدی
را برای کارگردانــی این اثر انتخاب
کردید؟
فرشــاد گل ســفیدی یک فیلم بردار
حرفه ای است ،من به شــخصه به او پیشنهاد
دادم که کارگردانــی کار را بپذیرد ،در ابتدا خیلی
استرس داشــت و از قبول کار ســر باز می زد ،اما
من خیلی دوســت داشتم که فرشــاد به عنوان
یک کارگردان کار اولی اولیــن تجربه اش را در
این قصه داشته باشــد .در ادامه تجربه و حضور
دغدغه مند او به پیشبرد کار بسیار کمک کرد
تا جایی که بخشــی از هزینه های فیلم را نیز به
عهده گرفت .جا دارد من از همین جا از او برای
تولد این اثر تشکر کرده و کارگردانی اولش را که با
حضور در جشنواره فجر مقارن شد ،تبریک بگویم.
بسیار امیدوارم که این فیلم که یک ملودرام عاشقانه از صفحه 4
ویژه چهل و یکمین جشنواره بین امللیل فیلم فجر
لحظه های پایانی زندگی یک مرد است برای همه بچه های گروه تجربه
مفید و بازخورد های ارزشمندی داشته باشد .چرا که من معتقدم فیلم
محصول زحمات یک شخص و یا فرد نیست ،بلکه حاصل خالقیت و
هم صدایی یک گروه روی پرده سینماست.
نقش اصلی این فیلم را استاد نصیریان بازی کرده اند ،چطور
ایشان را مجاب کردید که در فیلم بازی کنند؟
من از همان ابتدا که این ایده در ذهنم شکل گرفت ،علی نصیریان
را در این نقش تجسم می کردم ،صادقانه می گویم که اگر استاد به هر
دلیلی نمی پذیرفتند و یا میراث گرانبهایی چون او را در سینما نداشتیم
من اصال اقدام به ساخت این اثر نمی کردم .همین طور پذیرفتن شان و
پیوستن به گروه کار سختی بود که با پیگیری های شدید بنده و سپس
با اشتیاق ایشان برای حضور در این نقش اتفاق افتاد ،ابتدا من حضورا
خدمت استاد رسیدم و خواهش کردم که این نقش را بپذیرند ،استاد
گفتند که به تازگی از پروژه برادر جان فارغ شــده اند و با بیماری های
مختلفی که در کهنسالی گریبانگیرشان شده ،امکان بازی ندارند .اما
من مصرانه از او خواستم که بعد از خوانش فیلمنامه اگر نظرشان تغییر
کرد ظرف یک هفته اینده ،با بنده تماس بگیرند .یک هفته گذشت و
از ایشان خبری نشد برای انکه فرصت کافی برای فکر دادن به استاد
داده باشم هفته دوم را هم صبر کردم دست اخرپس از دوهفته با علی
نصیریان تماس گرفتم که در همن ابتدای صحبت به من گفتند :پسر
خوب توکه فیلمنامه را داده ای چرا شماره ات را نگذاشتی؟ من چطور
باید با تو تماس می گرفتم! استاد پذیرفته بودند و اخالق شان کامال
فرق کرده بود و همین مسئله بسیار مرا در ســاخت و تولید اثر ثابت
قدم کرد.
و اما با وجود بیماری و سختی های دوران کهنسالی همکاری
شان با گروه چطور بود؟
بســیار عالی .از تمام افراد گروه منضبط تر و با اخالقی کامال حرفه
ای ،حضور داشتند .نه تنها بنده که همه افراد در کنار ایشان درس پس
دادیم .و بسیار از منش حرفه ای و تجربیات ایشان اموختیم .به عقیده
من استاد نصیریان گنجینه ای از دوران طالیی سینماست که حتی در
نسل بعد خودش هم تکرار نشد .من در تمام طول عمر کاری ام هیچ
شخصی را به اندازه استاد در خور ستایش و تحسین هنری ندیده ام.
و این فیلم تنها به حضور او خلق شد .من این اثر را با احترام به عشق
و اصالت درخانواده به علی نصیریان سینمای ایران تقدیم می کنم.
در مراحل اخــذ مجوز تا پروانه ســاخت به مشــکلی
برنخورده اید؟
خیر ،این فیلمنامه به جهت درام جذاب و قصه تازه ای که داشت در
همان خوانش اولیه مورد اقبال دست اندرکاران نظارت قرار می گرفت .و
به راحتی تمام مراحل نظارتی را طی کرد .طوری که برای کسب مجوز
از ناجی هنر ،خودشان با بنده تماس گرفتند و ضمن ارزوی موفقیت
برای این فیلم ،مجوز را صادر کردند.
کار کردن در این وانفسا که عده ای مجال تولید اثار هنری را
به تحریم و تعطیلی محکوم کرده اند ،چه کردید؟
من ادم رسانه ای نیســتم ،عادت دارم در سکوت و خلوت کارم را
پیش ببرم ،خیلی به حواشی و هیاهوی بیرون کاری ندارم .اما به طور
کل سوالم این است که چرا با همین شعار تعطیلی و تحریم به سراغ
صنف طال فروشان و بازاری ها ی کاسب و ...نمی روید .و معتقدم که
هنر جای باز های سیاسی نیست .تحریم و سیاست برای من معنی و
مفهوم ندارد اولویت ام نمایش یک اثر هنری شریف بود .سال های قبل
با وجود همه این شلوغی ها دوستان تحریم کننده در جشنواره فجر هم
فیلم داشتند و هم جایزه گرفتند.
برای تامین بودجــه این اثر از نهاد یا ســازمانی حمایت
شده اید؟
خیر ،این فیلم کامال به صورت مستقل و بودجه ای شخصی تولید شد.
فرشاد گل سفیدی :
دریچه دوربین اخرین قاب یک کارگردان است.
فرشاد گل سفیدی فیلمبردار و حاال کارگردان! چطور شد
که به حوزه کارگردانی وارد شدید؟
محمد کمالی پور این فیلم نامه را به بنده پیشــنهاد داد .موضوع
این درام عاشــقانه به قدری برایم جذاب بود که مجابم به کارگردانی
این اثر کرد.
تجربه های فیلمبرداری چقدر روی کارگردانی تان تاثیر
داشت؟
خیلــی تاثیر داشــت ،در این فیلم عــاوه بــر کارگردانی ،مدیر
فیلمبرداری این پروژه هم بودم .دریچه دوربین اخرین قابی است که
کارگردان با بستن ان هر چه را که در ذهن دارد به تصویر می کشد و
من سال های سال است مسحور و تماشاگر این قاب از زوایای مختلف
هستم .اما به هر حال کارگردانی هم سختی های خودش را داشت که
به عنوان تجربه اول برایم جذاب بود.
هفت بهار نارنج در چه ژانر و سبک سینمایی ساخته شده
است ؟
یک ملو درام با ماهیت عاشقانه که در پس زمینه فارغ از هر زمان و
مکان است ،عشق یک دستمایه ای قوی است در وجود هر ادمی است.
که در این درام با قصه ای روان و ساده با مخاطب ارتباط می گیرد .به
دنبال سبک پردازی نبودیم ،هدفمان روایت قصه ای اصیل و تاثیرگذار
دو شنبه 17بهمن 1401شماره 1369
5
ازعشق بود که ان را در یک فضای عاشقانه متفاوت به تصویر بکشم.
داستان فیلم درباره چیست ؟
فیلم درباره داستان عاشــقانه طلعت و شــمس است ،یک عشق
اساطیری و پر کشش که در این دوران کمیاب و یا به کل نایاب شده است.
از چه زمانی تصمیم به ساخت اثر گرفتید و برای مجوز اقدام
کردید؟
حدود 3ســال پیش این اثر به دســت من رســید .و با بازنویسی
فیلمنامه وجلسات توجیهی تولیدی که در نهایت در اسفند ماه 1399
مجوز را گرفتیم و در اردیبهشت ماه سال 1400موفق به اخذ مجوز
شدیم .مسائل پست پروداکشن این فیلم زمان بیشتری را برد حدود 14
ماه برای صداگذاری ،تدوین و اصالح رنگ بودیم .شاید به نظر بیاید که
وسواس زیادی به خرج دادم ،اما از نظرخودم برای کیفیت کار الزم بود.
تحرکات اخیر ایا بر روند فیلم تاثیر داشته یا نه ؟
خیر به هیچ عنوان ،پیام و مضمون شــرافتمندانه این اثر که ملهم
از یک عشــق اســاطیری بود ،ما را مبری از هر گونه حاشیه سازی از
سیاسیت زدگی می کرد و در واقع موضوع این فیلم معنایی داشت که
وابسته به زمان ،مکان و یا دوره خاصی نمی شد.و امیدوارم این فیلم
جایگاه خودش را پیدا کند و بازخورد خوبی در جامعه داشته باشد.
پرسش فیلم از چیست ؟
از عشق ناب و گمشده ای که نیاز به شناخته شدن و درک شدن داشت
از زاویه ای متفاوت ،عشــق اصیلی که در دوران پیری همچنان زنده و
پابرجاست ،یکی از دالیلی که علی نصیریان پذیرفتند در این اثر بازی
کنند ،این بود که در دوران سوگ همسر خود به سر می بردند و گویا با نقش
پردازی این فیلم دین خود را به عشق ماندگار سفر کرده خود اعطا کردند.
از فیلم تولید شده راضی هستید ،تا به االن نظرات مخاطبین
را از دیدن فیلم چگونه ارزیابی کرده اید ؟
مخاطبین از دیدن فیلم راضی بوده و ان را یک فیلم شریف خوانده
اند .اما باید منتظر نظرات بیشتر بود تا ببینیم که در پایان چه اتفاقی
برای این اثر می افتد.
لوکیشن اصلی فیلم کجاست؟
در شمال کشور بود که در طول یک ماه فیلم برداری شد.
هر چه می خواهد دل تنگت بگو .....
سعی کردم فیلم درســت در اندازه مخاطبان شریف ایرانی بسازم.
فیلمی عامه پسند که هم نظر تخصصی منتقدین را جلب کرده باشد و
هم مردم را در اکران عمومی. صفحه 5
6
دو شنبه 17بهمن 1401شماره 1369
ویژه چهل و یکمین جشنواره بین امللیل فیلم فجر
گفت وگوی صبا با کارگردان ،فیلم کوتاه رنگارنگ
فیلـم کوتـاه هویـت مسـتقل دارد
مصطفی کزازی فیلم کوتاه «رنگارنــگ» به کارگردانی محمدرضا مرادی و تهیه کنندگی انجمن ســینمای
جوانان ایران -دفتر اراک و گلسا غفاری در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد.
گفت و گو
در خالصه داستان این فیلم امده است که ،مریخی ها گنج خود را به اهالی لی لی پوت داده اند،
ممدعلی خان گنج را به عنوان هدیه از اهالی لی لی پوت گرفته اســت ،امروز سروش ان را به ارث برده ،اما
نمی داند چه هدیه با ارزشی در دستانش دارد . ...
ایده اولیه اثر چطور شکل گرفت؟
کار قبلی من اقتباســی از هزارویک شب ،سفر چهارم سفرهای
سندباد بود .بعد از ان تصمیم گرفتم سراغ عالءالدین و چراغ جادو
بروم ،چون این قصه را از بچگی دوست داشتم .مسئله ارزو کردن و
به ارزوها رسیدن برایم همیشه جذاب بوده است .این دلیلی شد که
به ساخت این اثر و داستان فکر کنم.
چه مدت زمانی صرف نگارش و بازنویسی فیلمنامه شده
است؟
نوشتن و بازنویسی های فیلمنامه که حدود دوازده مرتبه اتفاق
افتاد ،حدود یک سال زمان برده است .عالقه خاصی به این ژانر دارم
و فکر می کنم این عالقه یک شبه به وجود نمی اید .برامده از زندگی
و زیست ادم ها است .به شــخصه من نمی توانم به شکل دیگری از
سینما فکر کنم و سراغ هر قصه ای که می روم رنگ و بوی این چنینی
به خودش می گیرد.
فیلم های کوتاه در کشــورهای صاحب صنعت سینما،
جایگاه خاصی دارند .اما در ایران بــه نوعی پیش درامد
ساخت فیلم های بلند به حساب می ایند .به نظر شما این
مسئله شان سینمای کوتاه را زیر سوال نمی برد و ساخت
فیلم کوتاه را کاری اماتوری جلوه نمی دهند؟
هم این طور هست ،هم این طور نیست .وقتی به خروجی و امار
فیلم های کوتاه حاضر در جشــنواره های چند ســال اخیر نگاهی
بیاندازیم ،به وضــوح می بینیم که این اثار از بســیاری از اثرهای
سینمای بلند و بدنه ما جلوتر و قوی تر هستند .چه از بابت فرم و چه
از بابت معنا و مضمون جلوتر هستند .اما فیلم کوتاه برای سینمای
بلند ،می تواند پلی باشد و می تواند نباشد .فیلم کوتاه خودش یک
هویت مســتقل دارد .جایگاه فیلم کوتاه ایــران در جهان جایگاه
مناسب و خوبی است .در تمام فستیوال های دنیا ،حضور پر رنگ و با
کیفیت اثار ایرانی قابل مشاهده است .از بابت اینکه در ایران این طور
دیده می شود که فیلم کوتاه شروعی برای رسیدن به سینمای بلند
است هم ،به نظر من می تواند مسیر درستی باشد .شما باید توانایی
خودتان را بســنجید که ایا می توانید حــدود ده دقیقه کار
بسازید و داستان روایت کنید ،بعد از ان به سینمای بلند هم
فکر کنید و وارد شوید .ضمن اینکه درنهایت امر هم ممکن است
شما شخصی باشید که بتوانید از پس یک کار ده دقیقه ای بربیایید ،اما
نتوانید از پس یک کار نود دقیقه ای بربیایید.
از عصر شکوفایی نهضت مینی مال تا امروز ،در تولید همه
مقوله های فرهنگی محدودیت هایی ایجاد شده است .به این
معنی که مث ً
ال یک داستان نویس برای نگارش یک کار کوتاه با
محدودیت فرمیک روبه رو می شود .این محدودیت در صنعت
فیلمسازی هم وجود دارد؟ این مسئله ساخت فیلم کوتاه را
دشوارتر کرده است؟
بله .فیلم کوتاه با بودجه ای بســیار پایین تر ساخته می شود .خود
این موضوع باعث می شود که شما در یک محدودیت بسیار زیاد قرار
بگیرید .این مسئله باعث می شــود که از خالقیت استفاده کنید که
بعضی اوقات جواب می دهد و بعضی اوقات هم جوابگو نیست .در محتوا
اما ،شما محدودیتی ندارید و به نظرم در سینمای کوتاه دست فیلمساز
از این بابت بازتر اســت .چون در سینمای بلند شــما با یک ساختار
مشخص سر و کار دارید ،اما در سینمای کوتاه قرار است که اگاهانه ان
ساختارها را بشکنید.
ساخت یک فیلم کوتاه درخشان باعث دیده شدن فیلمساز
توسط تهیه کننده ها می شــود .اما قبل از این اتفاق وقتی
فیلمســاز می خواهد اثری تولید کند ،ایا سرمایه گذاران و
تهیه کنندگان به او توجه می کنند؟
به هیچ عنوان ،چون فیلم کوتاه برگشــت سرمایه ندارد هیچ کس
حاضر به این کار نمی شــود .ضمن اینکه قب ً
ال شــما با بودجه کمی
می توانستید اثر تولید کنید ،اما االن حدود چهارصد یا پانصد میلیون
تومان باید هزینه کنید.
زمانی که بحث جذب سرمایه است ،تمام دوستان فعال در عرصه
فیلم کوتاه می دانند که با مسئله بودجه و کمبود ان دست و پنجه نرم
خواهند کرد و باید خودشــان هزینه های تولید فیلم را تامین کنند.
البته که این شیوه غلطی است .باید حمایت دولتی از این بخش بیشتر
شود .انجمن ســینمای جوان تنها جایی اســت که در حد توانش به
فیلمســازان جوان کمک می کند؛ اما کانون پرورش فکری کودکان
و نوجوانان و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در بخش فیلم
کوتاه خیلی فعال نیســتند ،به عالوه اینکه باید چند نهاد دیگر هم به
این ها اضافه شوند.
بودجهرنگارنگچقدربودهوازچهمنابعیتامینشدهاست؟
رنگارنگ ،فیلمی تک بازیگر و تک لوکیشن است .یعنی اساساً
فیلم کم بودجه ای است .این کار طبق براورد شصت میلیون تومان
بوده است که انجمن سینمای جوان چهل و پنج میلیون هزینه را
تامین کرد و مابقی را خودمان هزینه کرده ایم .البته این را هم اشاره
کنم که تولید این اثر مربوط به دو سال پیش است و االن هزینه ها
بسیار تغییر کرده اند.
ایا فیلمســازی در ســینمای کوتاه جهان روی شما
تاثیرگذار بوده است؟ فیلم کوتاه مورد عالقه تان را بگویید؟
فیلمساز کوتاهی روی من تاثیر نگذاشته است ،اما اقایان بیضایی
و تارانتینو روی شخص من تاثیرگذار بوده اند .فیلم های کوتاه مورد
عالقه من هم ،سگ اندلســی از بونوئل و مطب دکتر کالیگاری از
رابرت وینه هستند.
به نظر می رســد فیلم کوتاه باتوجه به مختصات و نوع
پرداختی که دارد ،مخاطبان خاصــی دارد .با این تعریف
می توانیم بگوییم سینمای کوتاه سینمای نخبه گرا است؟
بخواهیم این طور بگوییم همین مقدار مخاطبی هم که دارد را از
دست خواهد داد .اگر درست کار شود و درست تعریف شود ،به این
مسئله بر نخواهیم خورد .االن مردم زمان کمی برای دیدن فیلم یا
خواندن داســتان دارند و این مدیوم می تواند مدیومی خوبی برای
ان ها باشد.
ویدئو کلیپ ها در بین مردم جا افتاده و بسیار پر مخاطب
شده اند .فیلم کوتاه با توجه به شباهت نسبی فرمیک اش
به این گونه تصویری ،هرگز نتوانسته بین مردم جا افتاده و
فراگیر شود .دالیل این مسئله را چه می دانید؟
برای مخاطب چنین مدیومی هنوز تعریف نشده است .مخاطبان
اص ً
ال این سینما را نمی شناسند و گویی از وجودش باخبر نیستند.
برای توســعه و پرطرفدار شدن ســینمای کوتاه چه
راه کارهایی پیشنهاد می دهید؟
اکران های عمومی منظم برای ســینمای کوتاه درنظر گرفته
شود .تلویزیون این مدیوم را معرفی کند و برای مخاطب تفاوت های
سینمای کوتاه با سینمای بلند را توضیح دهد .پلتفرم هایی مانند
فیلیمو و نماوا و فیلم نت روی سینمای کوتاه سرمایه گذاری کنند و
اثار باکیفیت و شاخص را از مالکاین اثر خریداری کرده و به صورت
رایگان برای عموم مردم به نمایش بگذارند .از نظر من این مسائل
بسیار به سینمای کوتاه کمک خواهد کرد. صفحه 6
ویژه چهل و یکمین جشنواره بین امللیل فیلم فجر
دو شنبه 17بهمن 1401شماره 1369
7
گفت وگوی صبا با فرود عوض پور ،کارگردان مستند کوهستان بی صدا
کوهسـتان بی صـدا ،واقعـی و سـخت
فرود عوض پور متولد ۱۳۵۰خرم اباد است .وی فارغ التحصیل کارشناسی کارگردانی سینما از دانشگاه سوره
تهران و کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی دارد و شروع فعالیت هنری اش از سال ۶۵در انجمن سینمای جوان
خرم ابادبوده است .عوض پور در حال حاضر عالوه بر فیلمسازی ،مدرس دانشگاه در رشته هنر می باشد و عضو
انجمن فیلم کوتاه ایران است .از جمله فعالیت های وی می توان به ساخت بیش از بیست فیلم کوتاه و همچنین
اجرای بیش از پنج نمایش در بین سال های ۷۵-۷۱در مجموعه تئاتر شهر اشاره کرد.
ایده اولیه ساخت اثر از کجا امد و چطور شکل گرفت؟
درباره حجت رستمی شنیده بودم .به جایی که ایشان زندگی
می کنند سفر کردم و این مسافرت منجر به نوشتن یک طرح اولیه
و بعد هم تحقیقات و ساخت اثر شد.
در داستان زندگی این شــخص چه نکته جذابی وجود
داشت که شما را برای ساخت اثر ترغیب کرد؟
چند موضوع توامان بود .یکی اینکه ایشــان توانایی شــنیدن
و صحبت را نداشــتند و دوم اینکه چطور شخصی با نداشتن این
توانایی ها به تنهایی در کوهســتانی که پر از خطر اســت زندگی
می کند .مث ً
ال ایشــان بارها مورد حمله خرس و گرگ و امثال این
حیوانات قرار گرفته و به دلیل اینکه نمی شــنیده متوجه حضور
حیوانات پشت سر خودش نمی شــده است .همه این ها را شنیده
بودم و مجاب شدم که زندگی ایشان خاص و جذاب است و دوست
داشتم این را به تصویر بکشم.
اگر بخواهید ماجرای مستند خودتان را تعریف کنید،
چطور تعریفش می کنید؟
زندگی حجت رستمی زندگی پر فراز و نشــیبی است .به این
دلیل که نمی تواند صحبت کند و بشنود .تالشی که او برای زندگی
انجام می دهد بسیار ستودنی است .اقای رستمی تمام تالشش این
است که خانواده خودش را به ان فضا برگرداند تا در کنار خودش
زندگی کنند .همواره انتظار می کشــد تا خانواده اش برگردند و با
او زندگی کنند .اما به هرحال زندگی کردن در ان فضا و شــرایط
چیزی نیست که امروزه هرکســی پذیرای ان باشد و بتواند به ان
شکل زندگی کند.
چه مدت زمانی صرف تحقیقات و پژوهش اولیه اثر شد؟
برای اثر فیلمنامه نوشتید و یا داستان با جلو رفتن اتفاقات
درحین فیلمبرداری شکل می گرفت؟
بعد از اینکه به دیدار ایشــان رفتم ،شروع به نوشتن طرح اولیه
کردم .حدود شــش ماه را صرف تحقیقات و پژوهــش اولیه کار
کردم .سپس به فیلمنام ه اولیه رسیدم و به شورای مرکز گسترش
ســینمای مســتند و تجربی ارائه دادم و بعد از پذیرفته شــدن،
فیلمنامه نهایی را نوشتم و با توجه به ان فیلمبرداری کار را شروع
کردم.
ماجرای فیلم در کدام منطقه کشــور اتفاق می افتد و
روایت می شود؟
استان لرستان ،شهرستان الشتر ،کوه های اطراف منطقه ریمله
جایی است که اقای رستمی در انجا زندگی می کنند .برای
رسیدن به محل زندگی ایشان حدود هشت کیلومتر باید پیاده
روی کنیم .یکی از دالیلی که خانواده ایشــان هم نمی توانند به
صورت دائم انجا ساکن شوند همین مسئله است.
فیلمبردار کار هم خود شــما بوده اید .در این باره توضیح
دهید؟
با دو نفر از دوستان که قب ً
ال هم باهم کار کرده بودیم صحبت کرده
بودم .اما بعد از سفر اولم به ان منطقه ،متوجه شدم شرایط برای اسکان
یک گروه چندین نفره وجود ندارد .ضمن اینکه هزینه هایی که برای در
اختیار گرفتن یک فیلمبردار برای مدتی طوالنی به کار تحمیل می شد
هم بسیار سنگین از اب درمی امد .از طرف دیگر سختی هایی که کار
داشت طوری بود که هرکسی کار کردن در این شرایط را نمی پذیرفت.
خود من هر ماه مجبور بودم از تهران به این منطقه سفر کنم تا بتوانم
تصاویر خودم را بگیرم .بعد برای اســکان چنــد روزی که انجا بودم
حدود چهل و پنج دقیقه مســیر می رفتم تا در خرم اباد اسکان کنم.
گروه من در این کار گاهی یک نفر و در نهایت سه نفره بوده است.
در اثر به جز اقای حجت رستمی اشخاص دیگری هم دیده
می شوند ،ان ها بازیگر هستند؟
خیر .تمام افراد کسانی هستند که در بین فیلمبرداری وارد محیط
و منطقه می شدند و ما ســریع ان موقعیت را وارد کار می کردیم و از
ان بهره می بردیم .تنها اتفاق این بود که به ان ها کمی فضا را شــرح
می دادیم که در قاب دوربین ما جای بگیرند و بتوانیم تصویرشان را
داشته باشیم .هیچ چیز غیرمستند و غیرواقعی در اثر وجود ندارد.
با اقای رستمی با توجه به شرایطی که دارند ،چطور ارتباط
برقرار می کردید؟
ایشان به دلیل زندگی در ان منطقه به زبان اشاره مسلط نبودند.
برای خودشان یک زبان اشــاره اختصاصی خلق کرده بود تا بتواند با
اطرافیان خودش ارتباط برقرار کند .دو سه ماه اول شرایط به همین
دلیل برای من سخت بود ،اما بعد از ان به زبان ایشان مسلط شدم و
به راحتی باهم ارتباط برقرار می کردیم .مث ً
ال وقتی می خواست به من
اشاره کند ،دستش را به نشانه دوربین می گرفت و من متوجه می شدم
با من کار دارد .او بسیار انسان خالق و باهوشی است.
ساخت اثر چه مدت زمانی طول کشید و با چه سختی هایی
همراه بود؟
ساخت کامل اثر سه سال طول کشید و سختی های متفاوتی هم
به همراه داشت .شروع کار در اوج کرونا بود و ایشان هم در منطقه ای
حضور داشت که با شخص خاصی در ارتباط نبود و ما ترس این را
داشتیم که ناقل باشیم و خدای ناکرده او را درگیر بیماری کنیم.
به همین دلیل همیشــه تســت می دادیم و بعد به سمت ایشان
راهی می شــدیم .از ان طرف مســئله تردد که قب ً
ال توضیح دادم
هم ،بسیار سخت بود و تاثیر مهمی در طوالنی شدن پروژه داشت.
همچنین کار در چهار فصل اتفاق می افتد و ما فصل زمستان را با
برف می خواستیم .سال اول که برفی نیامد و سال بعد هم خیلی به
کار ما نمی امد؛ به همین دلیل تصوری از این نداشتیم که برف ما
را اذیت کند .اما وقتی برای فیلمبرداری فضای برفی رفتیم دیدیم
اص ً
ال نمی توانیم باال برویم و به اقای رستمی برسیم .خالصه کنم.
برای ساخت این اثر خیلی سختی کشــیدیم و کار بسیار سختی
بود .اجازه بدهید بگویم که اگر یک تهیه کننده حرفه ای مثل اقای
لشکری پور پشت کار نبود ،شاید کار ما از این هایی که اشاره کردم
سخت تر هم می شد.
اثر شما در کدام نوع مستند دسته بندی می شود؟
کار راجع به حجت رستمی است و در دسته مستند پرتره قرار
می گیرد .اما من سعی کردم کار شکل اجتماعی داشته باشد و در
کار به خرده فرهنگ ها ،موســیقی ،طبیعت و مسائل این چنینی
مربوط به ان منطقه هم پرداخت می شود.
بودجه اثر از چه منابعی تامین شد؟
مالک اثر مرکز گسترش سینمای مســتند و تجربی است .اما
خیلی بیشتر از بودجه ای که مرکز به ما داده ،هم اقای لشکری پور
و هم شخص خودم هزینه کرده ایم.
برای کوهستان بی صدا در چهل و یکمین جشنواره فیلم
فجر چه شانس هایی قائل هستید؟
متاســفانه به دلیل این که هم اکنون در شهر دیگری درحال
فیلمبرداری اثر بعدی ام هستم ،نتوانستم کارهای دیگر را ببینم
و نمی توانم قضاوتی کنم .امــا امیدوارم با توجه بــه اینکه اثر در
جشنواره حقیقت در چهار رشته نامزد شــده و در یک رشته هم
جایزه دریافت کرده در این جشنواره هم دیده شود. صفحه 7
صاحب امتیاز :موسسه فرهنگی هنری وصف صبا
مدیر مسئول و سردبیر :محمدرضا شفیعی
www.rooznamehsaba.com
rooznamehsaba
تهران -خیابان ایت اهلل مدنی -کوچه خجسته منش -پالک 5
تلفن 77582422 -6 :فکس77548245 :
چاپ :موسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران
توزیع :نشر گستر امروز
شیرینقلم
گزارش تصویری روز پنجم جشنواره
به من می گویند شیرین قلم
عکس ها :سمیرا اسدیان
اخه این درد رو به کی بگم؟ من که 6روزه با فضای سینمایی
و جشنواره فیلم اشنا شدم دارم تالش دست اندرکاران رو که
قصد دارند هویت سینما و فرهنگ ملی رو حفظ کنند ،می بینم.
از کلمات قصاری کــه در جمالتم اســتفاده کردم تعجب
کردید؟چی فکر می کنید؛ شاید تو عالم سینما سواد ندارم ولی
قطعا بی سواد نیســتم و حالی ام هست چی می نویسم .به من
می گویند شیرین قلم ،به من گفته شده با بازیگران فیلم های
حاضر در جشــنواره فیلم فجر گفت وگو کنم و مطئن باشید
می کنم .ولی خب عزیزان دل بــرادر؛ چرا تلفن می زنم جواب
نمی دید؟ تا شما جواب ندید که من نمی توانم گفت وگو کنم.
امروز از دنده گله و گله گذاری بلند شــدم .امروز می خواهم
بگویم هنرمندان جان با من به از این باشید که با خلق جهانید.
هیچ فکر کردید ما در کنار هم می توانیم چه خدمتی به فرهنگ و
هنر کشورمان بکنیم؟ تا به حال فکر کردید ما مکمل هم هستیم
و می توانیم بهترین روزها را برای مردم کشورمان بسازیم؟
فریاد دوستم من را از خواب ناز بیدار کرد و از رویای شیرین
بیرون اورد .دوستم گفت :گفت وگو با بازیگران فیلم ها انجام
شد؟ گفتم :نه واال همینطور که شــماره یکی از هنرمندان را
می گرفتم ،ادامه دادم :هیچ کس جواب نمی ده! همه می گویند...
که تلفن جواب داد و گفتم سالم می خواهم با شما درباره فیلم ...
رو به دوستم گفتم چی سوال کنم؟ دوستم گفت چه می دونم
بپرس در این فیلم چه نقشی دارید؟
هنرمند دوست داشتنی ،ســیر تا پیاز داستان و نقش خود
در فیلم را تعریف کرد .چشم تان روز بد نبیند از نقش خود در
فیلم که گفت لرزشــی تمام بدنم را فرا گرفت و وقتی داستان
فیلم را فاش کرد گالب به رویتان مجبور به تعویض شلوار شدم.
گفت وگو را با احتیاط پیاده کردم و تحویل دوستم دادم .بعد از
مدتی دوباره فریاد دوستم بلند شــد که این چه گفت وگویی
است .تو با بازیگر فیلم جن گیر صحبت کردی؟ تازه فهمیدم
شخصیت تو فیلم جن بوده و مجبور شدم یک بار دیگر شلوار
عوض کنم. صفحه 8