روزنامه صبا شماره 1369 - مگ لند
0

روزنامه صبا شماره 1369

روزنامه صبا شماره 1369

روزنامه صبا شماره 1369

‫دو شنبه| ‪ 17‬بهمن ‪ 6 |1401‬فوریه ‪ 15 |2023‬رجب ‪|1444‬‬ ‫سال دهم| شماره ‪ 8 |1369‬صفحه| ‪5000‬ناموت|‬ ‫همراهی ناتمام‬ ‫با «روایت ناتمام سیما»‬ ‫راز غیبت کرامتی‬ ‫چند روز بعد افشا می شود!‬ ‫گفت وگوی صبا با کارگردان‬ ‫فیلم کوتاه رنگارنگ‬ ‫فیلم کوتاه‬ ‫هویت مستقل دارد‬ ‫گفت وگوی صبا با فرود عوض پور‪،‬‬ ‫کارگردان مستند کوهستان بی صدا‬ ‫کوهستان بی صدا‬ ‫واقعی و سخت‬ ‫گفتگوی صبا با تهیه کننده و کارگردان فیلم سینمایی «هفت بهار نارنج»‬ ‫نصیریان گنجینه ای‬ ‫از دوران طالیی سیمنا‬ ‫یک ایده ناب‬ ‫پنهان در کودکی‬ ‫سینمای پست مدرن‬ ‫در قاب علیرضا معتمدی‬ صفحه 1 ‫‪2‬‬ ‫دو شنبه ‪17‬بهمن‪ 1401‬شماره ‪1369‬‬ ‫سرمقاله‬ ‫رضا منتظری‬ ‫فیلم فجر اهمیت‬ ‫استراتژیک دارد‬ ‫جشنواره فیلم فجر عالوه بر انکه مهمترین‬ ‫رویداد سینمایی کشور محســوب می شود‪،‬‬ ‫اهمیت استراتژیک نیز دارد چرا که همه ساله‬ ‫در ایام اهلل دهه فجر و هم راستا با جشن های‬ ‫پیروزی انقالب اسالمی برگزار شده و هدفش‬ ‫قطعا نشان دادن دستاوردهای فرهنگی‪ ،‬هنری‬ ‫و سینمایی جمهوری اسالمی ایران است‪.‬‬ ‫بی تردید فقدان استراتژی و اهداف مشخص‬ ‫در جشنواره فیلم فجر طی سال های برگزاری‬ ‫اش باعث گمراه شدن اعضای هیات انتخاب و‬ ‫داوران شده و متاسفانه سال ها است که دست‬ ‫اندرکاران سینما و برگزارکنندگان جشنواره‬ ‫فیلم فجر سیاست های سینما و جشنواره را به‬ ‫درستی تعریف و تبیین نکرده اند‪.‬‬ ‫انتخاب شعائر زیبا و دلنشین برای جشنواره‬ ‫در حالی صورت می گیرد که در عمل محتوای‬ ‫برخی فیلم های حاضر در این ر ویداد به نحوی‬ ‫منافی این شعارها هستند!‬ ‫به عنوان مثال در همین جشــنواره چهل و‬ ‫یکم ما شاهد انتخاب شعار عالی «اخالق‪ ،‬امید و‬ ‫اگاهی بخشی» در جشنواره هستیم اما از سوی‬ ‫دیگر با فیلم هایی روبرو شــدیم که مضامین‬ ‫و محوریت ضد قصاص‪ ،‬انتقــام جویی‪ ،‬روابط‬ ‫خارج از عرف‪ ،‬ترویج اموزه های ســند ‪۲۰۳۰‬‬ ‫و‪ ...‬درون ان ها نهفته بود!‬ ‫بی شــک این تضاد باطنی نــه تنها باعث‬ ‫هدر رفتــن دســتاوردهای بیــش از ‪ ۴‬دهه‬ ‫برگزاری این ر ویداد می شــود بلکه جشنواره‬ ‫را تضعیف و بالتکلیف تر از همیشــه می کند‬ ‫چرا کــه هر جشــنواره ســینمایی در جهان‬ ‫سیاســت ها و اهدافی دارد و در پی دستیابی‬ ‫به ان اهداف و سیاســت ها کار خــود را جلو‬ ‫می برد اما متاســفانه ما در کشورمان شاهد‬ ‫برگزاری باری به هر جهت جشنواره ها هستیم‬ ‫و بیش از انکه به کارکــرد و درونمایه اثارمان‬ ‫توجه کنیم درگیر کارهای بی ارزشــی نظیر‬ ‫ظاهرسازی های مقلدانه و‪ ...‬می شویم؛ بدیهی‬ ‫است فقدان اســتراتژی روشن باعث می شود‬ ‫تا هم فیلمســازان گمراه شــوند و ندانند که‬ ‫چه می کننــد و چه کاری انجــام می دهند و‬ ‫هم اعضــای هیات های انتخــاب و داوری در‬ ‫جشنواره ها نمی دانند باید بر اساس چه اصول‬ ‫و پارامترهایی فیلم ها را گزینش کنند!‬ ‫قطعا تا زمانی تکلیف جشــنواره با صنعت‬ ‫سینما‪ ،‬اســتراتژی کالن فرهنگی کشور و‪...‬‬ ‫مشخص نشود همه ســاله نا شاهد طرح یک‬ ‫سری جمالت زیبای کلیشــه ای و شعاری و‬ ‫بدون کارکرد در جشنواره فجر انقالب خواهیم‬ ‫بو د‪.‬‬ ‫از سوی دیگر جشنواره فجر نیازمند حضور‬ ‫ی مقتدر است که بتواند در راستای ترویج‬ ‫دبیر ‬ ‫و تبیین سیاست های کالن فرهنگی جمهوری‬ ‫اســامی ایران گام بردارد و عــاوه بر ان در‬ ‫موقعیت های حساسی نظیر طرح اعالم انصراف‬ ‫فیلمســازان جهانی از حضور در جشــنواره‪،‬‬ ‫تحریم ســینماگران نااگاه و‪ ...‬که در این دوره‬ ‫جشنواره شاهدش هســتیم اقدامات موثر و‬ ‫روشنگرانه انجام داده و با هجمه های تبلیغاتی‬ ‫معاندان برخوردی قاطع داشته باشد‪.‬‬ ‫ویژه چهل و یکمین جشنواره بین امللیل فیلم فجر‬ ‫نقدی بر فیلم عطرالود‬ ‫یک ایده ناب پنهان در کودکی‬ ‫رضا اشفته ‪ -‬فیلم عطرالود به دنبال ان است که در یک فضای عاشقانه‬ ‫و ملودرام ضمن پرداختن به شرایط سخت زندگی و گذر امیدوارانه از ان به‬ ‫صنعت عطرسازی نیز پرداخته شود و همین فیلم را متفاوت و متمایز با دیگر‬ ‫اثار این گونه ی سینمایی خواهد کرد‪.‬‬ ‫فیلم از رابطه علی و همسرش‪ ،‬پیش از ازدواج در یک جشنواره عطرسازی‬ ‫اغاز می شــود و فرجام ان‪ ،‬ازدواج ان دو و راه اندازی مهدکودک توســط‬ ‫همسرش خواهد بود اما علی در عطرســازی بالتکلیف است چون ایده ای‬ ‫برای این کار ندارد‪ .‬بنابراین سختی ها و دشواری ها‪ ،‬یک به یک سر راه او قرار‬ ‫می گیرند و باید علی از انها درگذرد تا به سرانجامی خوش ایند‪ ،‬نزدیک‬ ‫و نزدیک تر شود‪.‬‬ ‫فیلمنامه حسین حســنی می توانست از حشو‬ ‫و زوائد کاسته شــود و در مدار سرراست تری‬ ‫داستان خود را برای تاثیر مطلوب تر پیش‬ ‫ببرد‪ .‬اگــر علی می خواهد عطر بســاز و‬ ‫ایده ای ندارد‪ ،‬این خود بزرگترین گره در‬ ‫کار است و اگر علی دچار سرطان ریه‬ ‫اســت‪ ،‬باز خود این موضوع موقعیت‬ ‫را حساس تر می کند و بر سختی راه‬ ‫علی می افزایــد‪ .‬بنابراین ضرورتی به‬ ‫خرده داستان هایی چون پدر حسام و‬ ‫طالفروشی شمس نبود بلکه باید بیشتر‬ ‫ما علی را در شکست در جشنواره و یافتن‬ ‫یک ایده اولیه بنابر رودررویی با همان زن‬ ‫نابینا در نیمه داستان ردیابی می کردیم و نیمه‬ ‫دوم در چالش های علی برای یافتن ایده ناب تر که‬ ‫در مسیر زندگی اش و دوره کودکی مخفی مانده است‬ ‫باید سپری می شد و این گونه چالش های معطوف به یافتن ایده و‬ ‫ساختن عطر بی بدیل به سرانجامی بایسته تر نزدیک می شد‪.‬‬ ‫به هر تقدیر پرداختن به صنعت عطرسازی یک نگاه متفاوت و چالش انگیز‬ ‫را پیش روی مخاطبی که از ان اگاه نیست‪ ،‬قرار می دهد و اگر قرار بود ما با‬ ‫صنعت فرش یا سفالگری و مانند اینها مواجه شویم ان گاه وضعیت تکراری‬ ‫و چه بسا نخ نما و کلیشــه ای می شد؛ اما عطرســازی صنعتی ناشناخته‬ ‫درمیان مخاطبان ســینمای ایران است و همین ناشــناختگی بر نو بودن‬ ‫وضعیت می افزاید و همین نکته بارزی است که فیلم را فراتر از یک ملودرام‬ ‫می توانست به اثری فرهنگی تبدیل سازد؛ اما اصرار بر چالش های جانبی‬ ‫پیرنگ را از حقیقت وجودی خود کمی دور می ســازد و این برای لحظاتی‬ ‫باعث سردرگمی مخاطب خواهد شد‪.‬‬ ‫بازیگران به نسبت فضای ملودرام باید که احساساتی بازی می کردند و‬ ‫چنین نیز شده است و در عین حال قاب های دوربین و تقطیع های سینمایی‬ ‫و چیدمان صحنه و ایجاد حرکات و میزانسن ها به دنبال ان است که سینما‬ ‫برجسته تر شود و مخاطب احساس کند که در سالن سینما دارد یک فیلم‬ ‫می بیند و چه بسا لحظات درخشانی نیز در گستره ی طبیعت در مواجهه با‬ ‫برف یا جنگل زیباتر نیز می نماید و درواقع کشف ایده نیز در همین طبیعت‬ ‫ملحوظ شده اســت و در خاطرات کودکی علی پنهان مانده است و فالش‬ ‫بک ها در نیمه دوم داستان مالحظات سینمایی را نیز بارزتر‬ ‫می کند که اگر با اگاهی و تسلط بر ان در طول فیلم‬ ‫بران اشاره و پرداخته می شد حتما فیلم فراتر از‬ ‫یک ملودرام می توانســت مخاطب را درگیر‬ ‫خود گرداند و این گونه تاثیر ماندگارتری‬ ‫را بر مخاطب می گذاشــت اما در حال‬ ‫حاضر این تاثیر بنابر همان احساسات‬ ‫و مکاشفه حسی درمیان ماجراجویی‬ ‫های جانبی کم رنگ تر شــده است و‬ ‫تاثیر ان‪ ،‬حالت سوســو یافته است و‬ ‫نمی تواند تاثیر غایی خود را بر مخاطب‬ ‫بگذارد‪.‬‬ ‫فیلــم عطرالــود همان گونــه که از‬ ‫اسمش پیداســت‪ ،‬می خواهد با طراوت و‬ ‫تازگی مخاطب را همراه کنــد و تالش گروه‬ ‫به دنبال بیــان یک وضعیت خالقه تر اســت و در‬ ‫این راه‪ ،‬کوشش کارگردان‪ ،‬فیلمبردار‪ ،‬تدوین گر و حتی‬ ‫بازیگران مشهودتر است و چه بسا فیلمنامه نیز با یک نگاه انتقادی‬ ‫می توانســت مطلوب خود را نه در ماجراجویی های جانبی‪ ،‬بلکه دریافتن‬ ‫و پرورش ایده عطر می توانست جســتجو کند و این جستجوگری با همه‬ ‫مالحظات سخت و دشوارش می توانست فرایند خالقه را نصیب چارچوب‬ ‫فیلم گرداند و این همان ساختار مطلوب تر این اثر خواهد بود‪.‬‬ ‫درکل فیلم عطرالود بــا یک تدوین مجدد و ایجــاد ضربه اهنگ بهتر‬ ‫می تواند همچنان به عنوان یک ملودرام عاشقانه مخاطب را درگیر ان سازد‬ ‫و البته حذف صحنه های ماجراجویی شاید همان مطلوب را به شکل بهتری‬ ‫پیش روی مخاطب قرار دهد‪.‬‬ ‫نقدی بر فیلم فیلم چرا گریه نمی کنی؟‬ ‫سینمایپستمدرندرقابعلیرضامعتمدی‬ ‫سمیه نجفی خاتونی‪ -‬فیلم چرا گریه نمی کنی؟ به کارگردانی علیرضا‬ ‫معتمدی و تهیه کنندگی رضا محقق در چهارمین روز جشــنواره فجر در‬ ‫پردیس ملت نزد اصحاب رسانه به پرده اکران در امد ‪.‬‬ ‫فیلم شروع جذاب و گیرایی دارد ‪ ،‬یک روایت امروزی از مردی که سر به‬ ‫بیابان زده‪ ،‬فکری که هر روز چندین و چند بار به ســر مردم‬ ‫دلتنگ شهر فرنگ می زند‪ .‬پاساژ هایی از سخن ازاد‬ ‫شخصیت با دوربین دیده می شود‪ .‬شخصیتی‬ ‫که در گذار اتفاقات زندگی پرمخاطره اش به‬ ‫یاس فلسفی رســیده‪ ،‬اندازه همه چیز به‬ ‫ســبب روایت امروزی که دارد درست‬ ‫است و از همان ابتدای اثر‪ ،‬شخصیت‬ ‫نقش اول موفق می شــود مخاطب را‬ ‫با دلگیری اش همراه کند‪ ،‬شخصیتی‬ ‫که عالوه بر خاص بودنش در دنیای‬ ‫پیچیــده امروز فهمیده می شــود و‬ ‫ارتباطش در محیط معنــا می گیرد‪،‬‬ ‫شــگرد کارگردانی در معنا زایی و گره‬ ‫کردن یک موضوع ســاده و بسط دادنش‬ ‫به مسئله انسان امروز است در جای که هیچ‬ ‫داستان شگرفی در کار نیست اما داستان است‪.‬‬ ‫داستانی که خود زندگیســت در روایت ساده ای که‬ ‫زندگی می شــود و برای مخاطب معنایی پرکشش می شود‪،‬‬ ‫پرداختی به روز با نگاهی تالیفی به روزمرگی زندگی در محلی به نام دنیا ! رضا‬ ‫معتمدی بی شک کارگردانی نو ظهور و مدعی در سبک سینمایی خودش‬ ‫است که از قاب ســینما حرف های زیادی برای گفتن دارد‪ ،‬او قادر است از‬ ‫یک گفتگوهای معمولی روزمره جریان بسازد‪ ،‬و مخاطب را تهییج به دنبال‬ ‫کردنش کند‪ ،‬کارگردانی که در صحنه به صحنه موضوع خود را تبدیل به‬ ‫مسئله می کند‪ ،‬چیزی که کارگردان های دیگر با دست گذاشتن بر روی‬ ‫موضوعاتی خیلی بزرگ تر و مفاهیم کلی تر از پس ان برنیامده اند‪ .‬از ابتدای‬ ‫جشنواره فجر امسال عمدتا شــاهد فیلم هایی هستیم که با‬ ‫دست اویزی بر تاریخ‪ ،‬پرونده های جنایی و اجتماعی‬ ‫را موضوع کار خود قرار دادند‪ .‬تــا واقعه ای مهم‬ ‫را بر پرده عریض ســینما به تصویر کشیدند‬ ‫تالش های مذبوحانــه ای که عمدتا به بار‬ ‫ننشســته‪ ،‬چرا که موضوعات تبدیل به‬ ‫مسئله و چرایی و پرسش نمی شوند‪ ،‬و‬ ‫در نهایت نه همراهی ایی باقی می ماند‬ ‫و نه کشفی!‬ ‫ و در نهایــت این فیلم قادر اســت‬ ‫قهرمان بسازد‪ ،‬نه ان قهرمانی که نامش‬ ‫در سینمایی ایران ذهنیتی از فردین‪،‬‬ ‫منجی و مردی کامل دارد‪ ،‬قهرمانی که‬ ‫منشور شخصیتی اش ملغمه ای از انسان‬ ‫امروز در مواجه با پیشــامدهای بحران های‬ ‫زندگی است و به تناسب کنش مندی اش در درام‬ ‫از نظر ساختاری هم درست پیش می رود‪.‬به کارگیری‬ ‫ارجاعات معناساز چون نمایشی از فیلم گاو در گاوداری و رقص‬ ‫جان تراولتا در پالپ فیکشن در حکم چرخش مضمون شخصیت به مثابه‬ ‫ارجاعی جان دار و تکریمی به جا از اثار هنرمندان شاخص است که نشانگر‬ ‫پست مدرن بودن سبک علیرضا معتمدی در سینماست‪.‬‬ صفحه 2 ‫ویژه چهل و یکمین جشنواره بین امللیل فیلم فجر‬ ‫دو شنبه ‪17‬بهمن‪ 1401‬شماره ‪1369‬‬ ‫همراهی ناتمام با «روایت ناتمام سیما»‬ ‫راز غیبت کرامتی چند روز بعد افشا می شود!‬ ‫یارس ساموات «روایت ناتمام سیما» سومین ســاخته بلند علیرضا صمدی‪ ،‬در حالی نام مجید رضاباال را به عنوان‬ ‫تهیه کننده در عنوان بندی خود می بیند که پیش از اغاز چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر شایعه‬ ‫گفت و گو‬ ‫حضور مهتاب کرامتی در این فیلم با این عنوان (تهیه کننده) نقل محافل سینمایی شده بود‪ .‬با وجود‬ ‫این‪ ،‬یکی از غافلگیری های جشنواره چهل و یکم‪ ،‬به یقین همین موضوع بود‪ .‬سرانجام نام رضاباال با عنوان تهیه کننده‬ ‫در پوستر «روایت ناتمام سیما» ذیل نام علیرضا صمدی درج شد تا عوامل «روایت ناتمام سیما» به نوعی این موضوع‬ ‫را فیصله یافته عنوان کنند‪ .‬با وجود این‪ ،‬پرداختن ماجرای غیبت ناگهانی کرامتی همواره ضمیمه مطالبی بود که به‬ ‫عنوان پیش درامد نمایش فیلم صمدی منتشر می شدند‪ .‬مجید رضاباال‪ ،‬تهیه کننده سینما و تلویزیون‪ ،‬در فیلم های‬ ‫«صحنه زنی» و «بی نامی» ساخته های پیشین صمدی نیز نقش تهیه کننده را داشت‪ .‬البته رضاباال هم کوشید از کنار‬ ‫پرسش صبا درباره این تغییر ناگهانی عبور کند‪ .‬هرچند او نیز حضور کرامتی را در این فیلم تکذیب نکرد‪ .‬اگر دوست‬ ‫دارید غیر از این موضوع‪ ،‬کمی درباره پیش تولید و حواشی تهیه فیلم «روایت ناتمام سیما» بدانید‪ ،‬با مصاحبه روزنامه‬ ‫صبا و مجید رضاباال همراه شوید‪.‬‬ ‫گفته می شد نام اصلی فیلم شما «دشمن‬ ‫مردم» بود اما بعدها فیلم به «روایت ناتمام‬ ‫سیما» تغییر نام داد‪ .‬نام اولیه فیلم البته ما‬ ‫را یاد نمایشــنامه برجسته هنریک ایبسن‬ ‫می اندازد‪ .‬ایا فیلم اقتباسی از نوشتار ایبسن‬ ‫است؟‬ ‫در متن اولیه ای که نوشته شد‪ ،‬بله دقیقا حق با شماست‪ .‬فیلمنامه‬ ‫ما به نمایشنامه ایبسن‪ ،‬نمایشنامه نویس برجسته و نام اشنای نروژی‬ ‫پهلو می زد اما در بازنگری های بعدی‪ ،‬نکاتی لحاظ شد و پیرو ان ها‬ ‫در متون بازنویسی شــده بعدی‪ ،‬فیلم از زیر سایه «دشمن مردم»‬ ‫ایبسن خارج شد‪ .‬درباره وجه تسمیه اثر هم باید توضیح بدهم که‬ ‫این نام گذاری البته با نظرات ارزشمند کارشناسان امر برای فیلم‬ ‫لحاظ شد‪.‬‬ ‫شما هم تولید فیلم را از نیمه دوم سال کلید زدید؟‬ ‫البته راســتش را بخواهید االن حضور ذهن نــدارم که زمان‬ ‫دقیق اغاز کارمان کی بود اما خیر‪ ،‬استارت تولید ما به نیمه دوم‬ ‫سال نکشــید‪ .‬می توانم بگویم اواخر مرداد و اوایل شهریور ماه‬ ‫بود که تولید جدی فیلم را در دستور کارمان قرار دادیم و حتما‬ ‫هم می دانید طبق معمول کار پرفشــاری برای رساندن اثر به‬ ‫جشنواره فیلم فجر داشتیم اما خدارا شکر موفق شدیم فیلم را‬ ‫به موقع به جشنواره چهل و یکم برسانیم‪.‬‬ ‫فیلمنامه این اثر چندبار بازنویسی شد و اصال ایا‬ ‫زمان کافی برای بازنویسی داشتید؟‬ ‫خب این سوال را بهتر است از علیرضا صمدی بپرسید‪،‬‬ ‫چون ایشــان عالوه بــر کارگردانی اثر‪ ،‬نویســندگی‬ ‫فیلمنامه را هم برعهده داشت ولی گمان می کنم نظر‬ ‫به محدودیت زمانی که داشــتیم‪ ،‬بازنویسی خوبی‬ ‫اعمال شــد و متن فیلمنامه نگارش مطلوبی هم‬ ‫پیدا کرد‪.‬‬ ‫خاطره خوب و بــه یادماندنی و البته‬ ‫قابل ذکری از مراحل تولید فیلم «روایت‬ ‫ناتمام سیما» در یادتان مانده که ان را‬ ‫بازگو کنید؟‬ ‫باور می کنید فشــار کار ما انقدر باال‬ ‫بود که االن یادم نیســت ایا خاطره‬ ‫شیرینی که بتوانم ان را برای شما‬ ‫بازگو کنم داشــتیم یا نه! اصوالً‬ ‫ساخت فیلم و رســاندن ان به‬ ‫جشنواره پروســه ای پرفشار و‬ ‫استرس زاســت‪ .‬با وجود این‪،‬‬ ‫ساخت فیلم با عوامل صحنه و‬ ‫پشت صحنه و همه گروهی‬ ‫که برای رساندن فیلم به‬ ‫جشنواره تالش زیادی‬ ‫می کنند‪ ،‬خودش نوعی خاطره است‪.‬‬ ‫چه بازخوردهایی از اکران فیلم تا امروز دریافت کردید؟‬ ‫کفه ترازو به سمت نظرات منفی سنگینی می کند یا مثبت؟‬ ‫بله می توانــم بگویم تا ایــن لحظه که با شــما صحبت می کنم‪،‬‬ ‫بازخوردها درباره فیلم «روایت ناتمام سیما» مثبت بوده است‪ .‬این را‬ ‫شخصاً در محافل و جمع هایی که حضور داشتم شنیدم و از این بابت‬ ‫احساس رضایت می کنیم‪ .‬باید منتظر ماند و دید در نهایت نظر مردم‬ ‫و هیات محترم داوران چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر درباره فیلم‬ ‫«روایت ناتمام سیما» چه خواهد شد‪.‬‬ ‫به عنوان تولید کننده «روایت ناتمام سیما» به موفقیت‬ ‫این فیلم در مراســم اختتامیه جشنواره چهل و یکم چقدر‬ ‫خوشبینید و شــانس فیلم تان را برای کســب جوایز در‬ ‫بخش های مختلف چگونه ارزیابی می کنید؟‬ ‫خب من هنوز دیگر فیلم های حاضر در جشنواره را ندیدم و به این‬ ‫ترتیب نمی توانم درباره قیاس فیلم «روایت ناتمام ســیما» با دیگر‬ ‫اثاری که به جشنواره رســیده قضاوت کنم اما درباره فیلم خودمان‪،‬‬ ‫نظر به زحماتی که برایش کشیده شده‪ ،‬می توانم تاکید کنم فیلم ما‬ ‫اثر خوبی است‪.‬‬ ‫زمان اکران عمومی فیلم «روایت ناتمام سیما» مشخص‬ ‫شده است؟‬ ‫خیر هنوز مشخص نشده چه زمانی به اکران عمومی درخواهد امد‪.‬‬ ‫اصوال این مقوله ها مختص پایان جشنواره است‪.‬‬ ‫درباره داســتان فیلم‪ ،‬توضیح چندانی داده نشده و فقط‬ ‫می دانیم ماجرا مربوط به دکتری به نام «ارش سیمین» است که‬ ‫زندگی نسبت ًا خوبی دارد اما با انتشار خبری در فضای مجازی‪،‬‬ ‫زندگی خانوادگی او دستخوش طوفان می شود‪ .‬ممکن است‬ ‫کمی هم درباره داستان فیلم توضیح دهید؟‬ ‫اگر اجازه دهید‪ ،‬موضوع فیلم برای مخاطبان و تماشاگران ارجمند‬ ‫و فهیم سینما سربسته بماند‪ .‬امیدوارم فیلم را در پردیس سینمایی‬ ‫ملت تماشا بفرمایید و پس از برگزاری جشنواره می توانیم درباره فیلم‬ ‫صحبت کنیم‪ ،‬البته تا حدی که بازهم داستان برمال نشود‪.‬‬ ‫توضیح شما درباره حضور مهتاب کرامتی در این فیلم‪ ،‬نه به‬ ‫عنوان بازیگر بلکه با سمت تهیه کننده اثرچیست؟ اتفاقی که‬ ‫در عمل نیفتاد و نام شما در تیتراژ فیلم با این سمت منتشر‬ ‫شد‪.‬‬ ‫متاسفانه درباره این موضوع هم نمی توان حاال صحبتی انجام داد‪ .‬هر‬ ‫اظهار نظری درباره این موضوع می تواند هم به ما (عوامل تولیدکننده‬ ‫فیلم روایت ناتمام سیما) هم به خود جشنواره فیلم فجر اسیب بزند!‬ ‫یعنی چنین چیزی در بدو امــر بوده و می توان درباره اش‬ ‫صحبت کرد؟ چه زمانی می توانید درباره ان توضیح دهید؟‬ ‫چند روز دیگر چهل و یکمین جشــنواره فیلم فجــر هم به پایان‬ ‫می رســد و ان وقت درباره این موضوع می توانیــم صحبت کنیم و‬ ‫توضیحاتی بدهیم اما همانطور که گفتم پرداختن به چنین مقوله ای‪،‬‬ ‫ان هم در روزهای برپایی جشنواره واقعاً به خود جشنواره ضربه می زند‪.‬‬ ‫‪3‬‬ صفحه 3 ‫‪4‬‬ ‫دو شنبه ‪17‬بهمن‪ 1401‬شماره ‪1369‬‬ ‫ویژه چهل و یکمین جشنواره بین امللیل فیلم فجر‬ ‫گفتگوی صبا با تهیه کننده و کارگردان فیلم سینمایی «هفت بهار نارنج»‬ ‫نصیریان گنجینه ای‬ ‫از دوران طالیی‬ ‫سـینما‬ ‫فرهومند ناظریان «هفت بهار نارنج» به کارگردانی فرشاد‬ ‫گل سفیدی فیلمبردار سینمای ایران‪،‬‬ ‫گفت و گو‬ ‫تهیه کنندگــی محمد کمالــی پور و‬ ‫نویســندگی احمد رفیع زاده و با بازی علی نصیریان‬ ‫یکی از فیلم های حاضر در بخش مسابقه چهل و یکمین‬ ‫جشنواره فیلم فجر است‪ .‬در این فیلم بازیگرانی چون‬ ‫فرج گل سفیدی‪ ،‬الدن مستوفی‪ ،‬سارا رسول زاده‪ ،‬فرهاد‬ ‫ائیش‪ ،‬هومن حاجی عبداللهی‪ ،‬باران سلطانی مقدم‪،‬‬ ‫ارشا گل سفیدی ایفای نقش داشته اند‪.‬‬ ‫محمدکمالی پور ‪:‬‬ ‫تحریم و سیاست برای من معنی و مفهوم ندارد‬ ‫از تولد اثر هنری خود بهار نارنج بگویید؟‬ ‫بهار نارنج براســاس ایده و طرحی از خودم بود‪ ،‬طبق عادتی که به‬ ‫کافه گردی و مطالعه دارم‪ ،‬گاهی چشم ام به پیرمرد هایی می خورد که‬ ‫در انتهای زندگی خود مرثیه ای عاشقانه از جنس روزگاران غریب به‬ ‫همراه دارند‪ ،‬که در شلوغی عشق های سطحی و رنگارنگ امروزی گم‬ ‫می شد‪ ،‬همین فکر باعث شکل گیری این ایده در ذهنم شد که درامی‬ ‫عاشقانه ای از در دوران پیری را بنویسم‪ ،‬در ابتدا فکر می کردم بهتراست‬ ‫برای این ایده به دنبال یک فیلم کوتاه باشم که با شکل گیری قصه ای‬ ‫بلند در ذهنم به تله فیلم فکر کردم‪ ،‬انچه که در ذهنم بود را با فرشاد‬ ‫گل سفیدی درمیان گذاشتم و با کمک خانم نهان دوست ایده را پرورش‬ ‫دادیم‪ .‬وقتی قصه را در اوج و فرودی دراندازه قاب سینمات دیدیم‬ ‫با توجه به قابلیت هایی روایت تصمیم بر این شــد که به‬ ‫دنبال اخذ مجوز سینمایی اثر باشیم‪ ،‬به همین خاطر‬ ‫به سراغ نویســنده دیگری رفتیم‪ .‬احمد رفیع زاده‬ ‫نویســنده با سابقه ای بود که بیشــترین افتخار‬ ‫همکاری با او را داشته ام‪ .‬که نگارش فیلمنامه را‬ ‫به عهده داشتند‪.‬‬ ‫معلوم است با عالقه و دغدغه مندی‬ ‫زیادی به ســراغ این قصه رفته اید‬ ‫چطور شد که فرشــاد گل سفیدی‬ ‫را برای کارگردانــی این اثر انتخاب‬ ‫کردید؟‬ ‫فرشــاد گل ســفیدی یک فیلم بردار‬ ‫حرفه ای است‪ ،‬من به شــخصه به او پیشنهاد‬ ‫دادم که کارگردانــی کار را بپذیرد‪ ،‬در ابتدا خیلی‬ ‫استرس داشــت و از قبول کار ســر باز می زد‪ ،‬اما‬ ‫من خیلی دوســت داشتم که فرشــاد به عنوان‬ ‫یک کارگردان کار اولی اولیــن تجربه اش را در‬ ‫این قصه داشته باشــد‪ .‬در ادامه تجربه و حضور‬ ‫دغدغه مند او به پیشبرد کار بسیار کمک کرد‬ ‫تا جایی که بخشــی از هزینه های فیلم را نیز به‬ ‫عهده گرفت‪ .‬جا دارد من از همین جا از او برای‬ ‫تولد این اثر تشکر کرده و کارگردانی اولش را که با‬ ‫حضور در جشنواره فجر مقارن شد‪ ،‬تبریک بگویم‪.‬‬ ‫بسیار امیدوارم که این فیلم که یک ملودرام عاشقانه از‬ صفحه 4 ‫ویژه چهل و یکمین جشنواره بین امللیل فیلم فجر‬ ‫لحظه های پایانی زندگی یک مرد است برای همه بچه های گروه تجربه‬ ‫مفید و بازخورد های ارزشمندی داشته باشد‪ .‬چرا که من معتقدم فیلم‬ ‫محصول زحمات یک شخص و یا فرد نیست‪ ،‬بلکه حاصل خالقیت و‬ ‫هم صدایی یک گروه روی پرده سینماست‪.‬‬ ‫نقش اصلی این فیلم را استاد نصیریان بازی کرده اند‪ ،‬چطور‬ ‫ایشان را مجاب کردید که در فیلم بازی کنند؟‬ ‫من از همان ابتدا که این ایده در ذهنم شکل گرفت‪ ،‬علی نصیریان‬ ‫را در این نقش تجسم می کردم‪ ،‬صادقانه می گویم که اگر استاد به هر‬ ‫دلیلی نمی پذیرفتند و یا میراث گرانبهایی چون او را در سینما نداشتیم‬ ‫من اصال اقدام به ساخت این اثر نمی کردم‪ .‬همین طور پذیرفتن شان و‬ ‫پیوستن به گروه کار سختی بود که با پیگیری های شدید بنده و سپس‬ ‫با اشتیاق ایشان برای حضور در این نقش اتفاق افتاد‪ ،‬ابتدا من حضورا‬ ‫خدمت استاد رسیدم و خواهش کردم که این نقش را بپذیرند‪ ،‬استاد‬ ‫گفتند که به تازگی از پروژه برادر جان فارغ شــده اند و با بیماری های‬ ‫مختلفی که در کهنسالی گریبانگیرشان شده‪ ،‬امکان بازی ندارند‪ .‬اما‬ ‫من مصرانه از او خواستم که بعد از خوانش فیلمنامه اگر نظرشان تغییر‬ ‫کرد ظرف یک هفته اینده‪ ،‬با بنده تماس بگیرند‪ .‬یک هفته گذشت و‬ ‫از ایشان خبری نشد برای انکه فرصت کافی برای فکر دادن به استاد‬ ‫داده باشم هفته دوم را هم صبر کردم دست اخرپس از دوهفته با علی‬ ‫نصیریان تماس گرفتم که در همن ابتدای صحبت به من گفتند‪ :‬پسر‬ ‫خوب توکه فیلمنامه را داده ای چرا شماره ات را نگذاشتی؟ من چطور‬ ‫باید با تو تماس می گرفتم! استاد پذیرفته بودند و اخالق شان کامال‬ ‫فرق کرده بود و همین مسئله بسیار مرا در ســاخت و تولید اثر ثابت‬ ‫قدم کرد‪.‬‬ ‫و اما با وجود بیماری و سختی های دوران کهنسالی همکاری‬ ‫شان با گروه چطور بود؟‬ ‫بســیار عالی‪ .‬از تمام افراد گروه منضبط تر و با اخالقی کامال حرفه‬ ‫ای‪ ،‬حضور داشتند‪ .‬نه تنها بنده که همه افراد در کنار ایشان درس پس‬ ‫دادیم‪ .‬و بسیار از منش حرفه ای و تجربیات ایشان اموختیم‪ .‬به عقیده‬ ‫من استاد نصیریان گنجینه ای از دوران طالیی سینماست که حتی در‬ ‫نسل بعد خودش هم تکرار نشد‪ .‬من در تمام طول عمر کاری ام هیچ‬ ‫شخصی را به اندازه استاد در خور ستایش و تحسین هنری ندیده ام‪.‬‬ ‫و این فیلم تنها به حضور او خلق شد‪ .‬من این اثر را با احترام به عشق‬ ‫و اصالت درخانواده به علی نصیریان سینمای ایران تقدیم می کنم‪.‬‬ ‫در مراحل اخــذ مجوز تا پروانه ســاخت به مشــکلی‬ ‫برنخورده اید؟‬ ‫خیر‪ ،‬این فیلمنامه به جهت درام جذاب و قصه تازه ای که داشت در‬ ‫همان خوانش اولیه مورد اقبال دست اندرکاران نظارت قرار می گرفت‪ .‬و‬ ‫به راحتی تمام مراحل نظارتی را طی کرد‪ .‬طوری که برای کسب مجوز‬ ‫از ناجی هنر‪ ،‬خودشان با بنده تماس گرفتند و ضمن ارزوی موفقیت‬ ‫برای این فیلم‪ ،‬مجوز را صادر کردند‪.‬‬ ‫کار کردن در این وانفسا که عده ای مجال تولید اثار هنری را‬ ‫به تحریم و تعطیلی محکوم کرده اند‪ ،‬چه کردید؟‬ ‫من ادم رسانه ای نیســتم‪ ،‬عادت دارم در سکوت و خلوت کارم را‬ ‫پیش ببرم‪ ،‬خیلی به حواشی و هیاهوی بیرون کاری ندارم‪ .‬اما به طور‬ ‫کل سوالم این است که چرا با همین شعار تعطیلی و تحریم به سراغ‬ ‫صنف طال فروشان و بازاری ها ی کاسب و‪ ...‬نمی روید‪ .‬و معتقدم که‬ ‫هنر جای باز های سیاسی نیست‪ .‬تحریم و سیاست برای من معنی و‬ ‫مفهوم ندارد اولویت ام نمایش یک اثر هنری شریف بود‪ .‬سال های قبل‬ ‫با وجود همه این شلوغی ها دوستان تحریم کننده در جشنواره فجر هم‬ ‫فیلم داشتند و هم جایزه گرفتند‪.‬‬ ‫برای تامین بودجــه این اثر از نهاد یا ســازمانی حمایت‬ ‫شده اید؟‬ ‫خیر‪ ،‬این فیلم کامال به صورت مستقل و بودجه ای شخصی تولید شد‪.‬‬ ‫فرشاد گل سفیدی ‪:‬‬ ‫دریچه دوربین اخرین قاب یک کارگردان است‪.‬‬ ‫فرشاد گل سفیدی فیلمبردار و حاال کارگردان! چطور شد‬ ‫که به حوزه کارگردانی وارد شدید؟‬ ‫محمد کمالی پور این فیلم نامه را به بنده پیشــنهاد داد‪ .‬موضوع‬ ‫این درام عاشــقانه به قدری برایم جذاب بود که مجابم به کارگردانی‬ ‫این اثر کرد‪.‬‬ ‫تجربه های فیلمبرداری چقدر روی کارگردانی تان تاثیر‬ ‫داشت؟‬ ‫خیلــی تاثیر داشــت‪ ،‬در این فیلم عــاوه بــر کارگردانی‪ ،‬مدیر‬ ‫فیلمبرداری این پروژه هم بودم‪ .‬دریچه دوربین اخرین قابی است که‬ ‫کارگردان با بستن ان هر چه را که در ذهن دارد به تصویر می کشد و‬ ‫من سال های سال است مسحور و تماشاگر این قاب از زوایای مختلف‬ ‫هستم‪ .‬اما به هر حال کارگردانی هم سختی های خودش را داشت که‬ ‫به عنوان تجربه اول برایم جذاب بود‪.‬‬ ‫هفت بهار نارنج در چه ژانر و سبک سینمایی ساخته شده‬ ‫است ؟‬ ‫یک ملو درام با ماهیت عاشقانه که در پس زمینه فارغ از هر زمان و‬ ‫مکان است‪ ،‬عشق یک دستمایه ای قوی است در وجود هر ادمی است‪.‬‬ ‫که در این درام با قصه ای روان و ساده با مخاطب ارتباط می گیرد‪ .‬به‬ ‫دنبال سبک پردازی نبودیم‪ ،‬هدفمان روایت قصه ای اصیل و تاثیرگذار‬ ‫دو شنبه ‪17‬بهمن‪ 1401‬شماره ‪1369‬‬ ‫‪5‬‬ ‫ازعشق بود که ان را در یک فضای عاشقانه متفاوت به تصویر بکشم‪.‬‬ ‫داستان فیلم درباره چیست ؟‬ ‫فیلم درباره داستان عاشــقانه طلعت و شــمس است‪ ،‬یک عشق‬ ‫اساطیری و پر کشش که در این دوران کمیاب و یا به کل نایاب شده است‪.‬‬ ‫از چه زمانی تصمیم به ساخت اثر گرفتید و برای مجوز اقدام‬ ‫کردید؟‬ ‫حدود ‪ 3‬ســال پیش این اثر به دســت من رســید‪ .‬و با بازنویسی‬ ‫فیلمنامه وجلسات توجیهی تولیدی که در نهایت در اسفند ماه ‪1399‬‬ ‫مجوز را گرفتیم و در اردیبهشت ماه سال ‪ 1400‬موفق به اخذ مجوز‬ ‫شدیم‪ .‬مسائل پست پروداکشن این فیلم زمان بیشتری را برد حدود ‪14‬‬ ‫ماه برای صداگذاری‪ ،‬تدوین و اصالح رنگ بودیم‪ .‬شاید به نظر بیاید که‬ ‫وسواس زیادی به خرج دادم‪ ،‬اما از نظرخودم برای کیفیت کار الزم بود‪.‬‬ ‫تحرکات اخیر ایا بر روند فیلم تاثیر داشته یا نه ؟‬ ‫خیر به هیچ عنوان‪ ،‬پیام و مضمون شــرافتمندانه این اثر که ملهم‬ ‫از یک عشــق اســاطیری بود‪ ،‬ما را مبری از هر گونه حاشیه سازی از‬ ‫سیاسیت زدگی می کرد و در واقع موضوع این فیلم معنایی داشت که‬ ‫وابسته به زمان‪ ،‬مکان و یا دوره خاصی نمی شد‪.‬و امیدوارم این فیلم‬ ‫جایگاه خودش را پیدا کند و بازخورد خوبی در جامعه داشته باشد‪.‬‬ ‫پرسش فیلم از چیست ؟‬ ‫از عشق ناب و گمشده ای که نیاز به شناخته شدن و درک شدن داشت‬ ‫از زاویه ای متفاوت‪ ،‬عشــق اصیلی که در دوران پیری همچنان زنده و‬ ‫پابرجاست‪ ،‬یکی از دالیلی که علی نصیریان پذیرفتند در این اثر بازی‬ ‫کنند‪ ،‬این بود که در دوران سوگ همسر خود به سر می بردند و گویا با نقش‬ ‫پردازی این فیلم دین خود را به عشق ماندگار سفر کرده خود اعطا کردند‪.‬‬ ‫از فیلم تولید شده راضی هستید‪ ،‬تا به االن نظرات مخاطبین‬ ‫را از دیدن فیلم چگونه ارزیابی کرده اید ؟‬ ‫مخاطبین از دیدن فیلم راضی بوده و ان را یک فیلم شریف خوانده‬ ‫اند‪ .‬اما باید منتظر نظرات بیشتر بود تا ببینیم که در پایان چه اتفاقی‬ ‫برای این اثر می افتد‪.‬‬ ‫لوکیشن اصلی فیلم کجاست؟‬ ‫در شمال کشور بود که در طول یک ماه فیلم برداری شد‪.‬‬ ‫هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‪.....‬‬ ‫سعی کردم فیلم درســت در اندازه مخاطبان شریف ایرانی بسازم‪.‬‬ ‫فیلمی عامه پسند که هم نظر تخصصی منتقدین را جلب کرده باشد و‬ ‫هم مردم را در اکران عمومی‪.‬‬ صفحه 5 ‫‪6‬‬ ‫دو شنبه ‪17‬بهمن‪ 1401‬شماره ‪1369‬‬ ‫ویژه چهل و یکمین جشنواره بین امللیل فیلم فجر‬ ‫گفت وگوی صبا با کارگردان‪ ،‬فیلم کوتاه رنگارنگ‬ ‫فیلـم کوتـاه هویـت مسـتقل دارد‬ ‫مصطفی کزازی فیلم کوتاه «رنگارنــگ» به کارگردانی محمدرضا مرادی و تهیه کنندگی انجمن ســینمای‬ ‫جوانان ایران ‪ -‬دفتر اراک و گلسا غفاری در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد‪.‬‬ ‫گفت و گو‬ ‫در خالصه داستان این فیلم امده است که‪ ،‬مریخی ها گنج خود را به اهالی لی لی پوت داده اند‪،‬‬ ‫ممدعلی خان گنج را به عنوان هدیه از اهالی لی لی پوت گرفته اســت‪ ،‬امروز سروش ان را به ارث برده‪ ،‬اما‬ ‫نمی داند چه هدیه با ارزشی در دستانش دارد ‪. ...‬‬ ‫ایده اولیه اثر چطور شکل گرفت؟‬ ‫کار قبلی من اقتباســی از هزارویک شب‪ ،‬سفر چهارم سفرهای‬ ‫سندباد بود‪ .‬بعد از ان تصمیم گرفتم سراغ عالءالدین و چراغ جادو‬ ‫بروم‪ ،‬چون این قصه را از بچگی دوست داشتم‪ .‬مسئله ارزو کردن و‬ ‫به ارزوها رسیدن برایم همیشه جذاب بوده است‪ .‬این دلیلی شد که‬ ‫به ساخت این اثر و داستان فکر کنم‪.‬‬ ‫چه مدت زمانی صرف نگارش و بازنویسی فیلمنامه شده‬ ‫است؟‬ ‫نوشتن و بازنویسی های فیلمنامه که حدود دوازده مرتبه اتفاق‬ ‫افتاد‪ ،‬حدود یک سال زمان برده است‪ .‬عالقه خاصی به این ژانر دارم‬ ‫و فکر می کنم این عالقه یک شبه به وجود نمی اید‪ .‬برامده از زندگی‬ ‫و زیست ادم ها است‪ .‬به شــخصه من نمی توانم به شکل دیگری از‬ ‫سینما فکر کنم و سراغ هر قصه ای که می روم رنگ و بوی این چنینی‬ ‫به خودش می گیرد‪.‬‬ ‫فیلم های کوتاه در کشــورهای صاحب صنعت سینما‪،‬‬ ‫جایگاه خاصی دارند‪ .‬اما در ایران بــه نوعی پیش درامد‬ ‫ساخت فیلم های بلند به حساب می ایند‪ .‬به نظر شما این‬ ‫مسئله شان سینمای کوتاه را زیر سوال نمی برد و ساخت‬ ‫فیلم کوتاه را کاری اماتوری جلوه نمی دهند؟‬ ‫هم این طور هست‪ ،‬هم این طور نیست‪ .‬وقتی به خروجی و امار‬ ‫فیلم های کوتاه حاضر در جشــنواره های چند ســال اخیر نگاهی‬ ‫بیاندازیم‪ ،‬به وضــوح می بینیم که این اثار از بســیاری از اثرهای‬ ‫سینمای بلند و بدنه ما جلوتر و قوی تر هستند‪ .‬چه از بابت فرم و چه‬ ‫از بابت معنا و مضمون جلوتر هستند‪ .‬اما فیلم کوتاه برای سینمای‬ ‫بلند‪ ،‬می تواند پلی باشد و می تواند نباشد‪ .‬فیلم کوتاه خودش یک‬ ‫هویت مســتقل دارد‪ .‬جایگاه فیلم کوتاه ایــران در جهان جایگاه‬ ‫مناسب و خوبی است‪ .‬در تمام فستیوال های دنیا‪ ،‬حضور پر رنگ و با‬ ‫کیفیت اثار ایرانی قابل مشاهده است‪ .‬از بابت اینکه در ایران این طور‬ ‫دیده می شود که فیلم کوتاه شروعی برای رسیدن به سینمای بلند‬ ‫است هم‪ ،‬به نظر من می تواند مسیر درستی باشد‪ .‬شما باید توانایی‬ ‫خودتان را بســنجید که ایا می توانید حــدود ده دقیقه کار‬ ‫بسازید و داستان روایت کنید‪ ،‬بعد از ان به سینمای بلند هم‬ ‫فکر کنید و وارد شوید‪ .‬ضمن اینکه درنهایت امر هم ممکن است‬ ‫شما شخصی باشید که بتوانید از پس یک کار ده دقیقه ای بربیایید‪ ،‬اما‬ ‫نتوانید از پس یک کار نود دقیقه ای بربیایید‪.‬‬ ‫از عصر شکوفایی نهضت مینی مال تا امروز‪ ،‬در تولید همه‬ ‫مقوله های فرهنگی محدودیت هایی ایجاد شده است‪ .‬به این‬ ‫معنی که مث ً‬ ‫ال یک داستان نویس برای نگارش یک کار کوتاه با‬ ‫محدودیت فرمیک روبه رو می شود‪ .‬این محدودیت در صنعت‬ ‫فیلمسازی هم وجود دارد؟ این مسئله ساخت فیلم کوتاه را‬ ‫دشوارتر کرده است؟‬ ‫بله‪ .‬فیلم کوتاه با بودجه ای بســیار پایین تر ساخته می شود‪ .‬خود‬ ‫این موضوع باعث می شود که شما در یک محدودیت بسیار زیاد قرار‬ ‫بگیرید‪ .‬این مسئله باعث می شــود که از خالقیت استفاده کنید که‬ ‫بعضی اوقات جواب می دهد و بعضی اوقات هم جوابگو نیست‪ .‬در محتوا‬ ‫اما‪ ،‬شما محدودیتی ندارید و به نظرم در سینمای کوتاه دست فیلمساز‬ ‫از این بابت بازتر اســت‪ .‬چون در سینمای بلند شــما با یک ساختار‬ ‫مشخص سر و کار دارید‪ ،‬اما در سینمای کوتاه قرار است که اگاهانه ان‬ ‫ساختارها را بشکنید‪.‬‬ ‫ساخت یک فیلم کوتاه درخشان باعث دیده شدن فیلمساز‬ ‫توسط تهیه کننده ها می شــود‪ .‬اما قبل از این اتفاق وقتی‬ ‫فیلمســاز می خواهد اثری تولید کند‪ ،‬ایا سرمایه گذاران و‬ ‫تهیه کنندگان به او توجه می کنند؟‬ ‫به هیچ عنوان‪ ،‬چون فیلم کوتاه برگشــت سرمایه ندارد هیچ کس‬ ‫حاضر به این کار نمی شــود‪ .‬ضمن اینکه قب ً‬ ‫ال شــما با بودجه کمی‬ ‫می توانستید اثر تولید کنید‪ ،‬اما االن حدود چهارصد یا پانصد میلیون‬ ‫تومان باید هزینه کنید‪.‬‬ ‫زمانی که بحث جذب سرمایه است‪ ،‬تمام دوستان فعال در عرصه‬ ‫فیلم کوتاه می دانند که با مسئله بودجه و کمبود ان دست و پنجه نرم‬ ‫خواهند کرد و باید خودشــان هزینه های تولید فیلم را تامین کنند‪.‬‬ ‫البته که این شیوه غلطی است‪ .‬باید حمایت دولتی از این بخش بیشتر‬ ‫شود‪ .‬انجمن ســینمای جوان تنها جایی اســت که در حد توانش به‬ ‫فیلمســازان جوان کمک می کند؛ اما کانون پرورش فکری کودکان‬ ‫و نوجوانان و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در بخش فیلم‬ ‫کوتاه خیلی فعال نیســتند‪ ،‬به عالوه اینکه باید چند نهاد دیگر هم به‬ ‫این ها اضافه شوند‪.‬‬ ‫بودجهرنگارنگچقدربودهوازچهمنابعیتامینشدهاست؟‬ ‫رنگارنگ‪ ،‬فیلمی تک بازیگر و تک لوکیشن است‪ .‬یعنی اساساً‬ ‫فیلم کم بودجه ای است‪ .‬این کار طبق براورد شصت میلیون تومان‬ ‫بوده است که انجمن سینمای جوان چهل و پنج میلیون هزینه را‬ ‫تامین کرد و مابقی را خودمان هزینه کرده ایم‪ .‬البته این را هم اشاره‬ ‫کنم که تولید این اثر مربوط به دو سال پیش است و االن هزینه ها‬ ‫بسیار تغییر کرده اند‪.‬‬ ‫ایا فیلمســازی در ســینمای کوتاه جهان روی شما‬ ‫تاثیرگذار بوده است؟ فیلم کوتاه مورد عالقه تان را بگویید؟‬ ‫فیلمساز کوتاهی روی من تاثیر نگذاشته است‪ ،‬اما اقایان بیضایی‬ ‫و تارانتینو روی شخص من تاثیرگذار بوده اند‪ .‬فیلم های کوتاه مورد‬ ‫عالقه من هم‪ ،‬سگ اندلســی از بونوئل و مطب دکتر کالیگاری از‬ ‫رابرت وینه هستند‪.‬‬ ‫به نظر می رســد فیلم کوتاه باتوجه به مختصات و نوع‬ ‫پرداختی که دارد‪ ،‬مخاطبان خاصــی دارد‪ .‬با این تعریف‬ ‫می توانیم بگوییم سینمای کوتاه سینمای نخبه گرا است؟‬ ‫بخواهیم این طور بگوییم همین مقدار مخاطبی هم که دارد را از‬ ‫دست خواهد داد‪ .‬اگر درست کار شود و درست تعریف شود‪ ،‬به این‬ ‫مسئله بر نخواهیم خورد‪ .‬االن مردم زمان کمی برای دیدن فیلم یا‬ ‫خواندن داســتان دارند و این مدیوم می تواند مدیومی خوبی برای‬ ‫ان ها باشد‪.‬‬ ‫ویدئو کلیپ ها در بین مردم جا افتاده و بسیار پر مخاطب‬ ‫شده اند‪ .‬فیلم کوتاه با توجه به شباهت نسبی فرمیک اش‬ ‫به این گونه تصویری‪ ،‬هرگز نتوانسته بین مردم جا افتاده و‬ ‫فراگیر شود‪ .‬دالیل این مسئله را چه می دانید؟‬ ‫برای مخاطب چنین مدیومی هنوز تعریف نشده است‪ .‬مخاطبان‬ ‫اص ً‬ ‫ال این سینما را نمی شناسند و گویی از وجودش باخبر نیستند‪.‬‬ ‫برای توســعه و پرطرفدار شدن ســینمای کوتاه چه‬ ‫راه کارهایی پیشنهاد می دهید؟‬ ‫اکران های عمومی منظم برای ســینمای کوتاه درنظر گرفته‬ ‫شود‪ .‬تلویزیون این مدیوم را معرفی کند و برای مخاطب تفاوت های‬ ‫سینمای کوتاه با سینمای بلند را توضیح دهد‪ .‬پلتفرم هایی مانند‬ ‫فیلیمو و نماوا و فیلم نت روی سینمای کوتاه سرمایه گذاری کنند و‬ ‫اثار باکیفیت و شاخص را از مالکاین اثر خریداری کرده و به صورت‬ ‫رایگان برای عموم مردم به نمایش بگذارند‪ .‬از نظر من این مسائل‬ ‫بسیار به سینمای کوتاه کمک خواهد کرد‪.‬‬ صفحه 6 ‫ویژه چهل و یکمین جشنواره بین امللیل فیلم فجر‬ ‫دو شنبه ‪17‬بهمن‪ 1401‬شماره ‪1369‬‬ ‫‪7‬‬ ‫گفت وگوی صبا با فرود عوض پور‪ ،‬کارگردان مستند کوهستان بی صدا‬ ‫کوهسـتان بی صـدا‪ ،‬واقعـی و سـخت‬ ‫فرود عوض پور متولد ‪ ۱۳۵۰‬خرم اباد است‪ .‬وی فارغ التحصیل کارشناسی کارگردانی سینما از دانشگاه سوره‬ ‫تهران و کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی دارد و شروع فعالیت هنری اش از سال ‪ ۶۵‬در انجمن سینمای جوان‬ ‫خرم ابادبوده است‪ .‬عوض پور در حال حاضر عالوه بر فیلمسازی‪ ،‬مدرس دانشگاه در رشته هنر می باشد و عضو‬ ‫انجمن فیلم کوتاه ایران است‪ .‬از جمله فعالیت های وی می توان به ساخت بیش از بیست فیلم کوتاه و همچنین‬ ‫اجرای بیش از پنج نمایش در بین سال های ‪ ۷۵-۷۱‬در مجموعه تئاتر شهر اشاره کرد‪.‬‬ ‫ایده اولیه ساخت اثر از کجا امد و چطور شکل گرفت؟‬ ‫درباره حجت رستمی شنیده بودم‪ .‬به جایی که ایشان زندگی‬ ‫می کنند سفر کردم و این مسافرت منجر به نوشتن یک طرح اولیه‬ ‫و بعد هم تحقیقات و ساخت اثر شد‪.‬‬ ‫در داستان زندگی این شــخص چه نکته جذابی وجود‬ ‫داشت که شما را برای ساخت اثر ترغیب کرد؟‬ ‫چند موضوع توامان بود‪ .‬یکی اینکه ایشــان توانایی شــنیدن‬ ‫و صحبت را نداشــتند و دوم اینکه چطور شخصی با نداشتن این‬ ‫توانایی ها به تنهایی در کوهســتانی که پر از خطر اســت زندگی‬ ‫می کند‪ .‬مث ً‬ ‫ال ایشــان بارها مورد حمله خرس و گرگ و امثال این‬ ‫حیوانات قرار گرفته و به دلیل اینکه نمی شــنیده متوجه حضور‬ ‫حیوانات پشت سر خودش نمی شــده است‪ .‬همه این ها را شنیده‬ ‫بودم و مجاب شدم که زندگی ایشان خاص و جذاب است و دوست‬ ‫داشتم این را به تصویر بکشم‪.‬‬ ‫اگر بخواهید ماجرای مستند خودتان را تعریف کنید‪،‬‬ ‫چطور تعریفش می کنید؟‬ ‫زندگی حجت رستمی زندگی پر فراز و نشــیبی است‪ .‬به این‬ ‫دلیل که نمی تواند صحبت کند و بشنود‪ .‬تالشی که او برای زندگی‬ ‫انجام می دهد بسیار ستودنی است‪ .‬اقای رستمی تمام تالشش این‬ ‫است که خانواده خودش را به ان فضا برگرداند تا در کنار خودش‬ ‫زندگی کنند‪ .‬همواره انتظار می کشــد تا خانواده اش برگردند و با‬ ‫او زندگی کنند‪ .‬اما به هرحال زندگی کردن در ان فضا و شــرایط‬ ‫چیزی نیست که امروزه هرکســی پذیرای ان باشد و بتواند به ان‬ ‫شکل زندگی کند‪.‬‬ ‫چه مدت زمانی صرف تحقیقات و پژوهش اولیه اثر شد؟‬ ‫برای اثر فیلمنامه نوشتید و یا داستان با جلو رفتن اتفاقات‬ ‫درحین فیلمبرداری شکل می گرفت؟‬ ‫بعد از اینکه به دیدار ایشــان رفتم‪ ،‬شروع به نوشتن طرح اولیه‬ ‫کردم‪ .‬حدود شــش ماه را صرف تحقیقات و پژوهــش اولیه کار‬ ‫کردم‪ .‬سپس به فیلمنام ه اولیه رسیدم و به شورای مرکز گسترش‬ ‫ســینمای مســتند و تجربی ارائه دادم و بعد از پذیرفته شــدن‪،‬‬ ‫فیلمنامه نهایی را نوشتم و با توجه به ان فیلمبرداری کار را شروع‬ ‫کردم‪.‬‬ ‫ماجرای فیلم در کدام منطقه کشــور اتفاق می افتد و‬ ‫روایت می شود؟‬ ‫استان لرستان‪ ،‬شهرستان الشتر‪ ،‬کوه های اطراف منطقه ریمله‬ ‫جایی است که اقای رستمی در انجا زندگی می کنند‪ .‬برای‬ ‫رسیدن به محل زندگی ایشان حدود هشت کیلومتر باید پیاده‬ ‫روی کنیم‪ .‬یکی از دالیلی که خانواده ایشــان هم نمی توانند به‬ ‫صورت دائم انجا ساکن شوند همین مسئله است‪.‬‬ ‫فیلمبردار کار هم خود شــما بوده اید‪ .‬در این باره توضیح‬ ‫ دهید؟‬ ‫با دو نفر از دوستان که قب ً‬ ‫ال هم باهم کار کرده بودیم صحبت کرده‬ ‫بودم‪ .‬اما بعد از سفر اولم به ان منطقه‪ ،‬متوجه شدم شرایط برای اسکان‬ ‫یک گروه چندین نفره وجود ندارد‪ .‬ضمن اینکه هزینه هایی که برای در‬ ‫اختیار گرفتن یک فیلمبردار برای مدتی طوالنی به کار تحمیل می شد‬ ‫هم بسیار سنگین از اب درمی امد‪ .‬از طرف دیگر سختی هایی که کار‬ ‫داشت طوری بود که هرکسی کار کردن در این شرایط را نمی پذیرفت‪.‬‬ ‫خود من هر ماه مجبور بودم از تهران به این منطقه سفر کنم تا بتوانم‬ ‫تصاویر خودم را بگیرم‪ .‬بعد برای اســکان چنــد روزی که انجا بودم‬ ‫حدود چهل و پنج دقیقه مســیر می رفتم تا در خرم اباد اسکان کنم‪.‬‬ ‫گروه من در این کار گاهی یک نفر و در نهایت سه نفره بوده است‪.‬‬ ‫در اثر به جز اقای حجت رستمی اشخاص دیگری هم دیده‬ ‫می شوند‪ ،‬ان ها بازیگر هستند؟‬ ‫خیر‪ .‬تمام افراد کسانی هستند که در بین فیلمبرداری وارد محیط‬ ‫و منطقه می شدند و ما ســریع ان موقعیت را وارد کار می کردیم و از‬ ‫ان بهره می بردیم‪ .‬تنها اتفاق این بود که به ان ها کمی فضا را شــرح‬ ‫می دادیم که در قاب دوربین ما جای بگیرند و بتوانیم تصویرشان را‬ ‫داشته باشیم‪ .‬هیچ چیز غیرمستند و غیرواقعی در اثر وجود ندارد‪.‬‬ ‫با اقای رستمی با توجه به شرایطی که دارند‪ ،‬چطور ارتباط‬ ‫برقرار می کردید؟‬ ‫ایشان به دلیل زندگی در ان منطقه به زبان اشاره مسلط نبودند‪.‬‬ ‫برای خودشان یک زبان اشــاره اختصاصی خلق کرده بود تا بتواند با‬ ‫اطرافیان خودش ارتباط برقرار کند‪ .‬دو سه ماه اول شرایط به همین‬ ‫دلیل برای من سخت بود‪ ،‬اما بعد از ان به زبان ایشان مسلط شدم و‬ ‫به راحتی باهم ارتباط برقرار می کردیم‪ .‬مث ً‬ ‫ال وقتی می خواست به من‬ ‫اشاره کند‪ ،‬دستش را به نشانه دوربین می گرفت و من متوجه می شدم‬ ‫با من کار دارد‪ .‬او بسیار انسان خالق و باهوشی است‪.‬‬ ‫ساخت اثر چه مدت زمانی طول کشید و با چه سختی هایی‬ ‫همراه بود؟‬ ‫ساخت کامل اثر سه سال طول کشید و سختی های متفاوتی هم‬ ‫به همراه داشت‪ .‬شروع کار در اوج کرونا بود و ایشان هم در منطقه ای‬ ‫حضور داشت که با شخص خاصی در ارتباط نبود و ما ترس این را‬ ‫داشتیم که ناقل باشیم و خدای ناکرده او را درگیر بیماری کنیم‪.‬‬ ‫به همین دلیل همیشــه تســت می دادیم و بعد به سمت ایشان‬ ‫راهی می شــدیم‪ .‬از ان طرف مســئله تردد که قب ً‬ ‫ال توضیح دادم‬ ‫هم‪ ،‬بسیار سخت بود و تاثیر مهمی در طوالنی شدن پروژه داشت‪.‬‬ ‫همچنین کار در چهار فصل اتفاق می افتد و ما فصل زمستان را با‬ ‫برف می خواستیم‪ .‬سال اول که برفی نیامد و سال بعد هم خیلی به‬ ‫کار ما نمی امد؛ به همین دلیل تصوری از این نداشتیم که برف ما‬ ‫را اذیت کند‪ .‬اما وقتی برای فیلمبرداری فضای برفی رفتیم دیدیم‬ ‫اص ً‬ ‫ال نمی توانیم باال برویم و به اقای رستمی برسیم‪ .‬خالصه کنم‪.‬‬ ‫برای ساخت این اثر خیلی سختی کشــیدیم و کار بسیار سختی‬ ‫بود‪ .‬اجازه بدهید بگویم که اگر یک تهیه کننده حرفه ای مثل اقای‬ ‫لشکری پور پشت کار نبود‪ ،‬شاید کار ما از این هایی که اشاره کردم‬ ‫سخت تر هم می شد‪.‬‬ ‫اثر شما در کدام نوع مستند دسته بندی می شود؟‬ ‫کار راجع به حجت رستمی است و در دسته مستند پرتره قرار‬ ‫می گیرد‪ .‬اما من سعی کردم کار شکل اجتماعی داشته باشد و در‬ ‫کار به خرده فرهنگ ها‪ ،‬موســیقی‪ ،‬طبیعت و مسائل این چنینی‬ ‫مربوط به ان منطقه هم پرداخت می شود‪.‬‬ ‫بودجه اثر از چه منابعی تامین شد؟‬ ‫مالک اثر مرکز گسترش سینمای مســتند و تجربی است‪ .‬اما‬ ‫خیلی بیشتر از بودجه ای که مرکز به ما داده‪ ،‬هم اقای لشکری پور‬ ‫و هم شخص خودم هزینه کرده ایم‪.‬‬ ‫برای کوهستان بی صدا در چهل و یکمین جشنواره فیلم‬ ‫فجر چه شانس هایی قائل هستید؟‬ ‫متاســفانه به دلیل این که هم اکنون در شهر دیگری درحال‬ ‫فیلمبرداری اثر بعدی ام هستم‪ ،‬نتوانستم کارهای دیگر را ببینم‬ ‫و نمی توانم قضاوتی کنم‪ .‬امــا امیدوارم با توجه بــه اینکه اثر در‬ ‫جشنواره حقیقت در چهار رشته نامزد شــده و در یک رشته هم‬ ‫جایزه دریافت کرده در این جشنواره هم دیده شود‪.‬‬ صفحه 7 ‫صاحب امتیاز‪ :‬موسسه فرهنگی هنری وصف صبا‬ ‫مدیر مسئول و سردبیر‪ :‬محمدرضا شفیعی‬ ‫‪www.rooznamehsaba.com‬‬ ‫‪rooznamehsaba‬‬ ‫تهران ‪ -‬خیابان ایت اهلل مدنی ‪ -‬کوچه خجسته منش ‪ -‬پالک ‪5‬‬ ‫تلفن‪ 77582422 -6 :‬فکس‪77548245 :‬‬ ‫چاپ‪ :‬موسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران‬ ‫توزیع‪ :‬نشر گستر امروز‬ ‫شیرینقلم‬ ‫گزارش تصویری روز پنجم جشنواره‬ ‫به من می گویند شیرین قلم‬ ‫عکس ها‪ :‬سمیرا اسدیان‬ ‫اخه این درد رو به کی بگم؟ من که ‪ 6‬روزه با فضای سینمایی‬ ‫و جشنواره فیلم اشنا شدم دارم تالش دست اندرکاران رو که‬ ‫قصد دارند هویت سینما و فرهنگ ملی رو حفظ کنند‪ ،‬می بینم‪.‬‬ ‫از کلمات قصاری کــه در جمالتم اســتفاده کردم تعجب‬ ‫کردید؟چی فکر می کنید؛ شاید تو عالم سینما سواد ندارم ولی‬ ‫قطعا بی سواد نیســتم و حالی ام هست چی می نویسم‪ .‬به من‬ ‫می گویند شیرین قلم‪ ،‬به من گفته شده با بازیگران فیلم های‬ ‫حاضر در جشــنواره فیلم فجر گفت وگو کنم و مطئن باشید‬ ‫می کنم‪ .‬ولی خب عزیزان دل بــرادر؛ چرا تلفن می زنم جواب‬ ‫نمی دید؟ تا شما جواب ندید که من نمی توانم گفت وگو کنم‪.‬‬ ‫امروز از دنده گله و گله گذاری بلند شــدم‪ .‬امروز می خواهم‬ ‫بگویم هنرمندان جان با من به از این باشید که با خلق جهانید‪.‬‬ ‫هیچ فکر کردید ما در کنار هم می توانیم چه خدمتی به فرهنگ و‬ ‫هنر کشورمان بکنیم؟ تا به حال فکر کردید ما مکمل هم هستیم‬ ‫و می توانیم بهترین روزها را برای مردم کشورمان بسازیم؟‬ ‫فریاد دوستم من را از خواب ناز بیدار کرد و از رویای شیرین‬ ‫بیرون اورد‪ .‬دوستم گفت‪ :‬گفت وگو با بازیگران فیلم ها انجام‬ ‫شد؟ گفتم‪ :‬نه واال همینطور که شــماره یکی از هنرمندان را‬ ‫می گرفتم‪ ،‬ادامه دادم‪ :‬هیچ کس جواب نمی ده! همه می گویند‪...‬‬ ‫که تلفن جواب داد و گفتم سالم می خواهم با شما درباره فیلم ‪...‬‬ ‫رو به دوستم گفتم چی سوال کنم؟ دوستم گفت چه می دونم‬ ‫بپرس در این فیلم چه نقشی دارید؟‬ ‫هنرمند دوست داشتنی‪ ،‬ســیر تا پیاز داستان و نقش خود‬ ‫در فیلم را تعریف کرد‪ .‬چشم تان روز بد نبیند از نقش خود در‬ ‫فیلم که گفت لرزشــی تمام بدنم را فرا گرفت و وقتی داستان‬ ‫فیلم را فاش کرد گالب به رویتان مجبور به تعویض شلوار شدم‪.‬‬ ‫گفت وگو را با احتیاط پیاده کردم و تحویل دوستم دادم‪ .‬بعد از‬ ‫مدتی دوباره فریاد دوستم بلند شــد که این چه گفت وگویی‬ ‫است‪ .‬تو با بازیگر فیلم جن گیر صحبت کردی؟ تازه فهمیدم‬ ‫شخصیت تو فیلم جن بوده و مجبور شدم یک بار دیگر شلوار‬ ‫عوض کنم‪.‬‬ صفحه 8

آخرین شماره های روزنامه صبا

روزنامه صبا 1796

روزنامه صبا 1796

شماره : 1796
تاریخ : 1403/10/12
روزنامه صبا 1795

روزنامه صبا 1795

شماره : 1795
تاریخ : 1403/10/11
روزنامه صبا 1794

روزنامه صبا 1794

شماره : 1794
تاریخ : 1403/10/10
روزنامه صبا 1793

روزنامه صبا 1793

شماره : 1793
تاریخ : 1403/10/09
روزنامه صبا 1792

روزنامه صبا 1792

شماره : 1792
تاریخ : 1403/10/08
روزنامه صبا 1791

روزنامه صبا 1791

شماره : 1791
تاریخ : 1403/10/05
ثبت نشریه در مگ لند

شما صاحب نشریه هستید ؟

با عضویت در مگ لند امکانات متنوعی را در اختیار خواهید داشت
ثبت نام ناشر
لطفا کمی صبر کنید !!