روزنامه صبا شماره 1367 - مگ لند
0

روزنامه صبا شماره 1367

روزنامه صبا شماره 1367

روزنامه صبا شماره 1367

‫شنبه| ‪ 15‬بهمن ‪ 4 |1401‬فوریه ‪ 13 |2023‬رجب ‪|1444‬‬ ‫سال دهم| شماره ‪ 8 |1367‬صفحه| ‪5000‬ناموت|‬ ‫گفت و گوی صبا با تهیه کننده‬ ‫و کارگردانان انیمیشن سینمایی «بچه زرنگ»‬ ‫سـیمنای انیمیشـن‬ ‫ادبیاتـی جهانـی دارد‬ ‫بایکوت جشنواره‬ ‫شکست خورده است‬ ‫صفحه ‪3‬‬ ‫سینمای مستند ما‬ ‫سینمای فقیری است‬ ‫صفحه ‪6‬‬ ‫فیلمبرداری زیر اب‬ ‫تجربه ای نوین است‬ ‫صفحه ‪7‬‬ صفحه 1 ‫‪2‬‬ ‫شنبه ‪ 15‬بهمن‪ 1401‬شماره ‪1367‬‬ ‫ویژه چهل و یکمین جشنواره بین امللیل فیلم فجر‬ ‫سرمقاله‬ ‫بگذار صد گل بشکفد!‬ ‫شهاب شهرزاد‬ ‫جشنواره ی فیلم فجر‪ ،‬برونداد یک رفتار مدیریتی یا نمایه ی‬ ‫بضاعت سینمای ایران؟‬ ‫این می تواند سرنامه ی مناسبی بر نوشتا ِر حاضر باشد‪ .‬اما پاسخ‪،‬‬ ‫نمایش‬ ‫تقریبا روشن است‪ :‬جشــنواره‪ - ،‬هرچند نه به تمامی ‪-‬‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫بضاعت امرو ِز‬ ‫مدیریت سینماست؛ بیش از ان که الزاما‬ ‫عملکر ِد‬ ‫جامعه ی سینما را به تماشا بگذارد‪.‬‬ ‫به گزاره ی دیگر؛ جشــنواره ی فیلم فجر در این ســال ها به‬ ‫دالیل قابل بررسی‪ ،‬بیشتر به تماشاگا ِه کارنامه ی مدیران سینما‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫اهالی ان‪ .‬این نگاه‬ ‫بضاعت‬ ‫سنجش‬ ‫تبدیل شده‪ ،‬تا مجالی برای‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫در برگزاری جشنواره از قضا ممکن است بتواند فضای جشنواره‬ ‫و اثار شــرکت یافته در ان را تا ح ِد ممکن به اقتضائاتِ سرنامه ی‬ ‫جشنواره یعنی «فجر» نزدیک تر کند‪ .‬همچنان که جشنواره ی‬ ‫چهل و یکم می تواند پاســخی قانع کننده به منتقدانی باشد که‬ ‫بسیاری از دوره های پیشــین را با نام و هدف برگزاری جشنواره‬ ‫منطبق نیافته اند‪ .‬حاال فرنشینان می توانند از جشنواره دفاع کنند‬ ‫روح ایا ِم برگزاری اش نزدیک تر است‪ .‬پیش تر گفته می شد‪:‬‬ ‫که به ِ‬ ‫چگونه است که گاه جشنواره بی اعتنا یا بر خالفِ نامش و یا حتی‬ ‫نفی ان گام برداشته؟ اینک اما‪ ،‬در گا ِم چهل و یکم‪ ،‬جشنواره‬ ‫در ِ‬ ‫ی به تن کرده؛ با ســربازان و ســردارانی جوان‪.‬‬ ‫لباس انقالبیگر ‬ ‫ِ‬ ‫پیشانی انقالبی‪ ،‬با‬ ‫جشنواره ای که ضمن تالش برای هماهنگی با‬ ‫ِ‬ ‫خطر «گلخانه ای شدن» هم مواجه است‪ .‬یعنی تکرا ِر تجربه های‬ ‫ضلع موضوع نیاز به اسیب شناسی‬ ‫دهه ی شصت در سینما‪ .‬این ِ‬ ‫مشفقانه دارد‪ .‬دورباد که رویداد فرهنگی ملی‪ ،‬خواسته و ناخواسته‬ ‫به عاملی برای فاصله افکنی بین اهالی فرهنگ تبدیل شود!‬ ‫در مسیر هماهنگ سازی جشنواره با نامی که بر پیشانی دارد‪،‬‬ ‫اراده برای همگرایی و هم افزایی‪ ،‬نحستین گاما ست‪ .‬اگر براین ِد‬ ‫رفتار جشنواره به ایجا ِد شکاف در بین اهالی سینما منجر شود‪،‬‬ ‫نقض غرض رســیده ایم‪ .‬همچنان که اگر برخی هنرمندان‪ ،‬از‬ ‫به ِ‬ ‫جشنواره و حضور یا غیبت در ان‪ ،‬دیواری برای مرزکشی و اهدافِ‬ ‫تحریم خویش می روند‪ ،‬در راهی‬ ‫غیرفرهنگی بسازند‪ ،‬در را ِه نفی و‬ ‫ِ‬ ‫«ارتش متح ِد فرهنگی»‪ .‬این اصطالحی ست‬ ‫تحقق‬ ‫نه همسو با‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫که در این سال ها بارها به کار برده ام‪ .‬از این رو که باور دارم‪ ،‬یگانه‬ ‫را ِه نجاتِ‬ ‫تمدن ایرانی در ایجا ِد ارتشــی متحــد از برگزیدگان‬ ‫ِ‬ ‫فرهنگی ست؛ گونه گون‪ ،‬رنگ به رنگ‪ ،‬ناهمقَد و ناهم سلیقه! اما‬ ‫باورمند به اعتالی نام ایران و حتی فراتر از ان؛ «وطن فارسی»‪.‬‬ ‫جشنواره می تواند به نمایشی از هم افزایی جامعه ی سینما و‬ ‫ِ‬ ‫بضاعت هنرمندان خالق تبدیل شود‪ .‬ساماندهی این هم افزایی و‬ ‫فرنشینان فرهنگ اولویتی حیاتی نیست؟ اولویتی‬ ‫اتحاد‪ ،‬ایا برای‬ ‫ِ‬ ‫که سبب می شود با دوری گزینی از نگا ِه قبیله ای به سینما‪ ،‬ان را‬ ‫در جایگاه یک رسانه ی فراگیر فراملی و «همگانی» بشناسیم نه‬ ‫تقلیل یافته در مختصاتِ یک «رسانه ی گروهی»‪.‬‬ ‫مجال شناســایی‬ ‫جشــنواره ی چهل و یک‪ ،‬خــواه ناخواه‬ ‫ِ‬ ‫نســبی‬ ‫سینماگرانی ســت که گام اول را برمی دارند‪ .‬پرتعدادیِ‬ ‫ِ‬ ‫فال نیک باید گرفــت‪ .‬یعنی که‪ :‬بگذار صد گل‬ ‫فیلم اولی ها را به ِ‬ ‫دل این سینماگران تازه نفس‪،‬‬ ‫بش ُکفَد! تاریخ به ما خواهد گفت که از ِ‬ ‫نوین ایران را با نا ِم خود گره خواهند زد‪.‬‬ ‫کدام و کدام ها نا ِم سینمای ِ‬ ‫نقدی بر فیلم جنگل پرتقال‬ ‫تله فیلمی مفرح برای یک روز تعطیل‬ ‫سمیه نجفی خاتونی‪ -‬فیلم‬ ‫ســینمایی «جنگل پرتقال» به‬ ‫نویســندگی و کارگردانــی ارمان‬ ‫خوانســاریان و تهیه کنندگی رسول‬ ‫صدرعاملی بــا هنرنمایی ســارا بهرامی‪،‬‬ ‫میرسعید مولویان و رضا بهبودی در روز دوم جشنواره از سالن پردیس‬ ‫سینمایی ملت برای اصحاب رسانه اکران شد‪ .‬فیلم با سخت گیری های بی‬ ‫دلیل یک معلم(سهراب بهاریان) در کالس درس شروع می شود و در ادامه‬ ‫مشکالت معلم در مواجه با شغل اش او را راهی تنکابن می کند‪ ،‬این داستان‬ ‫بر مبنای الگوی سفر قهرمان‪ ،‬معلم شکست خورده ای را به نمایش در می‬ ‫اورد که به دنبال دستور مدیر مدرسه‪ ،‬راهی یک سفر ناخواسته به شهری‬ ‫می شود که دوران دانشجویی اش را در ان گذرانده است‪ .‬الگوی ساختاری‬ ‫قصه برگرفته از فیلم «توت فرنگی های وحشی»اثر اینگمار برگمان است‪.‬‬ ‫در این اثر هم پرفسور شوستروم برای دریافت دکتری خود راهی سفری‬ ‫می شود که در انتها این سفر به ســیری درونی می رسد برای شناخت و‬ ‫مرور انچه که در گذشــته انجام داده است‪ .‬سفر ســهراب نیز به واسطه‬ ‫اتفاقاتی زنجیره وار به گذشته ای سیاه پرتاب می شود‪ ،‬سیاهی ای که تا به‬ ‫امروز ا و در یک زندگی غبار گرفته محو کرده اما این فیلم به خاطر نداشتن‬ ‫بست های محکم و منسجم و بازی یکدست کاراکتر اصلی در سطح می‬ ‫ماند و مخاطب را با شــخصیت همدل و همراه نمی کند‪ .‬در ‪ ۱۰‬دقیقه‬ ‫ابتدایی تاحدودی شخصیت پردازی کاراکتراصلی‪ ،‬مشکالت و‪ ...‬ان برای‬ ‫مخاطب اشکار می شود‪ .‬اما در حالی که ‪ ۲۰‬دقیقه از فیلم گذشته است‪،‬‬ ‫هنوز داستان نقطه عطف جذابی را قالب نکرده که سکانس های کلیپ گونه‬ ‫از گردش شهر با موسیقی را شاهد هستیم‪ .‬استفاده ناشی گرانه کارگردان‬ ‫از این کارکرد به صورت موتیف وار در جایی که هنوز نبض داستان به راه‬ ‫نیفتاده است اتفاق عجیبی اســت! روابط و ارتباطات شخصیت با دیگر‬ ‫کاراکترها در نیمه اول فیلم برحسب تصادف و بی نتیجه است و تنها ثمره‬ ‫ان دادن اطالعاتی از گذشته شخصیت و خلق و خوی اوست‪ .‬همچنین‬ ‫از صحنه پردازی‪ ،‬دکوپاژ و یا نگاه خالقانه مولف گرا در اجرای کارگردانی‬ ‫خبری نیست‪ .‬و اثر در حد یک تله فیلم مفرح برای یک جمعه بعدازظهر‬ ‫مناسب است‪ ،‬قاب فجر برای این فیلم لباس بزرگی است که به تنش زار‬ ‫می زند‪ ،‬تا اینکه در دقیقه ‪ ،۳۰‬با ورود ســارا بهرامی در نقش همکالسی‬ ‫قدیمی سهراب بهاریان‪ ،‬روایت جان تازه ای می گیرد و مضمونی عاشقانه‬ ‫را برای جان دادن به روایتی خسته کننده نوید می دهد‪ .‬مریم شخصیت‬ ‫مرموزی است که گذشته اش را از یاد برده و مخاطب را به رمز گشایی از‬ ‫این کاراکتر وا می دارد‪ ،‬کسی که نیاز دارد خاطرات گذشته اش را از زبان‬ ‫دیگران بشنود‪ .‬در ادامه مولفه های از نویسندگی و دیالوگ پردازی برای‬ ‫رئالیته تر شدن اتفاق می افتدکه خوب‪ ،‬اما کافی نیست‪.‬‬ ‫نقدی بر فیلم یادگار جنوب‬ ‫عاشقانه ای از تهران تا بندر‬ ‫رضا اشفته‪ -‬فیلم یادگار جنوب عاشقانه ای است که از تهران تا بندر‬ ‫را در بر می گیرد و در ان مردی جوان‪ ،‬جنون از دست دادن عشق خود به‬ ‫نام شیدا را می خواهد در بازافرینی ظاهری زنی به نام رعنا تبدیل سازد و‬ ‫این ماجرا با فراز و نشیب های روحی و روانی همراه است‪.‬‬ ‫پس از شنای پروانه و یاغی باید گفت که فیلم یادگار جنوب دستمایه ی‬ ‫بسیار قوی تری برای شناخت و ابراز سینما در بر گرفته و در ان دو عنصر‬ ‫فیلمنامه و فیلمبرداری تاثیر مطلوب تری را بر قاب های فیلم نهاده اند‪.‬‬ ‫فیلمنامه حسین دوماری و پدرام پورامیری بسیار دقیق و بر مبنای‬ ‫مسیر خطی و با نقاط عطف‪ ،‬نقطه میانی‪ ،‬نقطه اوج و نقطه فرود غیرقابل‬ ‫پیش بینی نوشته شده است و این وضعیت دراماتیک می تواند بسترساز‬ ‫بسیاری از فیلم های ایرانی باشد که کمتر به ان توجه نشان می دهند و یا‬ ‫با نقص در شگردهای نوشتاری مواجه می شوند‪ .‬فیلم در دو بستر امروز‬ ‫و دیروز‪ ،‬وحید را به سراغ رعنا و شــیدا می برد و حاال رفته رفته متوجه‬ ‫می شویم که شیدا در کما به سرمی برد و وحید به سراغ رعنا رفته تا پس‬ ‫از مرگ او جایگزینی را برای تداوم عشــق خود‪ ،‬پیش روی داشته باشد‪.‬‬ ‫این فالش بک ها مکمل پیش برنده داستانی و شخصیت پردازی ها است‬ ‫اما از نیمه دوم و پس از طرد شدن رعنا وضعیت به گونه ای دیگر می شود‬ ‫و ماجراجویی ها‪ ،‬ان فضای عاشــقانه را به لحظات انتقام و جنایت پیش‬ ‫می برد؛ چرا که صالح از زندان ازاد شــده و می خواهد ســر به تن وحید‬ ‫نباشد که شیدا را در شب عروســی اش دزدیده و بعد‪ ،‬این رسوایی ها را‬ ‫به بار اورده و رعنا طعمه ای می شــود برای به دام انداختن وحید که او‬ ‫در ادامه انگار که همچنان باور دارد عاشــق رعنا است و‪ ...‬این فیلمنامه‬ ‫با قاب بندی ها و نورپردازی های درست‪ ،‬به ســرانجامی زیبا برای دیده‬ ‫شدن منجر می شود‪ .‬میالد پرتوی‪،‬‬ ‫فیلم برداری اش را طــوری تنظیم‬ ‫می کند که هم قاب هایش سینمایی‬ ‫باشد و از حالت یکنواخت بیرون بیاید و‬ ‫برای این منظور مدام قاب های متنوع و وابسته‬ ‫به حرکات دوربین را در هماهنگی با میزانسن ها و حضور بازیگران پیش‬ ‫می برد و این گونه است که سینما به شکل دقیق تری در مقابل دیدگان‬ ‫مخاطب قرار می گیرد‪ .‬بازیگــران نیز در این فضای کامال ســینمایی‬ ‫بدون اغراق در احساس با انکه فیلم عاشــقانه است و باید به ظاهر همه‬ ‫چیز احساسی شود‪ ،‬با بازی های زیرپوستی و حرکات سنجیده در ابراز‬ ‫احساسات بر ان هستند که وجود شخصیت ها را با تعمق بیشتری بروز‬ ‫دهند؛ چنانچه وحید رهبانی در نقش وحید خیلی مالیم و از درون جوش‬ ‫و خروش عاشقانه اش را اشکار می کند و حتی عصیان او خالصه می شود‬ ‫به پرت کردن شئ ای از روی میز پرستاران به یک دیوار و در بیشتر موارد‬ ‫در سکوت به اشــک ریختن می گذرد‪ .‬الناز شاکردوســت باز هم نشان‬ ‫می دهد که در بازیگری به جاهای بهتری رسیده و این بار نیز کامال متفاوت‬ ‫یک زن روسپی را تا تبدیل شدن به یک زن معشوق و همچنین رفتن به‬ ‫سراغ قاچاق را به درستی بازی می کند‪ .‬عصبانیت های او نیز به دعواهای‬ ‫انی منجر می شود و سعی می کند با هیاهو احساس خود را تخلیه کند و‬ ‫سراخر بسیار خاموش در کنار دریا منتظر برگشت وحید است اما انگار‬ ‫ن دو همچنان از هم دور باید بمانند‪.‬‬ ‫پایان طور دیگری باید رقم بخورد و ا ‬ ‫بقیه نقش ها نیز هر یک به نوعی در همین بازنمایی درونی احساسات و‬ ‫بسیار مهار شده در مقابل دوربین هدایت می شوند‪.‬‬ صفحه 2 ‫ویژه چهل و یکمین جشنواره بین امللیل فیلم فجر‬ ‫شنبه ‪ 15‬بهمن‪ 1401‬شماره ‪1367‬‬ ‫‪3‬‬ ‫گفت و گو با تهیه کننده فیلم سینمایی «چرا گریه نمی کنی؟»‬ ‫بایکوت جشنواره‪ ،‬شکست خورده است‬ ‫سمیه نجفی خاتونی فیلم «چرا گریه نمی کنی؟» به نویسندگی و کارگردانی علیرضا معتمدی و تهیه کنندگی سید رضا محقق تولید سال ‪۱۴۰۱‬‬ ‫است‪ .‬علیرضا معتمدی‪ ،‬هانیه توسلی‪ ،‬فرشته حسینی‪ ،‬مانی حقیقی‪ ،‬لیندا کیانی‪ ،‬نهال دشتی‪ ،‬علی مصفا‪ ،‬امیرحسین فتحی‬ ‫گفت و گو‬ ‫و باران کوثری در این فیلم به ایفای نقش پرداختند‪ .‬این فیلم منتخب بخش سودای سیمرغ در چهل و یکمین دوره جشنواره‬ ‫بین المللی فیلم فجر شده است‪ .‬داستان فیلم درباره مردی به نام علیرضا است که بعد از مرگ برادرش نمی تواند گریه کند‪ ،‬دوستانش با راه های‬ ‫مختلف از او دعوت می کنند به سوگواری می کنند‪ .‬در ‪ ۷‬بهمن ‪ ،۱۴۰۱‬هانیه توسلی‪ ،‬فرشته حسینی‪ ،‬مانی حقیقی‪ ،‬نهال دشتی‪ ،‬امیرحسین‬ ‫فتحی‪ ،‬باران کوثری و علی مصفا بازیگران اصلی چرا گریه نمی کنی؟ با انتشار بیانیه ای در شبکه های اجتماعی از عدم تمایل خود برای حضور‬ ‫در جشنواره امسال گفته اند‪ .‬رضا محقق‪ ،‬تهیه کننده فیلم علیه تحریم کنندگان بیانیه ای نوشت و در ان به موضع گیری بازیگران علی رغم‬ ‫دریافت دستمزدشان انتقاد کرد‪ .‬در ادامه گفت و گوی خبرنگار صبا را با تهیه کننده این فیلم رضا محقق می خوانید‪.‬‬ ‫همکاری شما با احمد رضا معتمدی کارگردان‪ ،‬نویسنده و بازیگر فیلم «چرا‬ ‫گریه نمی کنی» چطورشکل گرفت؟‬ ‫مشغول تولید فیلم شــهر خاموش به کارگردانی احمد بهرامی بودم که توسط یکی‬ ‫از دوســتان فیلمنامه فیلم «چرا گریه نمی کنی؟» به بنده پیشنهاد شد‪ .‬بعد از خواندن ‬ ‫فیلمنامه به تناسب موضوع و درام خوبی که داشت با معتمدی جلسه ای گذاشتم و با توجه‬ ‫به سابقه کاری ایشان در فیلم قبلی برای ساخت به توافق رسیدیم‪.‬‬ ‫ایا در این فیلمنامه چه در نویسندگی و چه در پرداخت از مولفه های مدرن‬ ‫استفاده شده است؟‬ ‫فیلم تلفیقی از مولفه های مدرن بر پایه کارکردهای سنتی در سینمای ایران است‪ .‬اما‬ ‫فضای فیلم متفاوت از فیلم قبلی معتمدی است‪.‬‬ ‫فیلم شما از نظر مخاطب‪ ،‬چه قشری از جامعه را پوشش می دهد؟‬ ‫این فیلم پاســخگوی مخاطب عام و خاص هســت‪ ،‬چرا که به تناسب قصه جذاب و‬ ‫پرچالش با نگاهی نو به سراغ موضوعی اجتماعی رفته است‪.‬‬ ‫انتخاب کست بازیگری چطور انجام شد؟‬ ‫در سینما شرح وظایفی را تهیه کننده و همین طور کارگردان دارد‪ .‬من در تمام پروژه‬ ‫های که تا به حال ساخته ام هدفم این بوده که انچه را که کارگردان به دنبال ان است‬ ‫را عملی کنم‪ ،‬بعد از اینکه کارگردان انتخاب عوامل و بازیگران را به صورت ازادانه انجام‬ ‫داد‪ ،‬در جلسه ای به صورت هم فکری با هم برای نهایی شدن انتخاب ها اقدام کردیم‪.‬‬ ‫توافق با بازیگران این مجموعه نیز با ارتباطاتی که در ساخت سریال قبلی داشتم به کمک‬ ‫باران کوثری اتفاق افتاد‪ .‬البته نقش اصلی این فیلم را خودعلیرضا معتمدی بازی کرد‪،‬‬ ‫حتی نقش همزاد را هم خودش بازی می کند که به این ترتیب دو نقش صد در صد این‬ ‫فیلم را علیرضا معتمدی بازی کرد‪ .‬و بقیه بازیگران هم در کنار ایشان در پروژه حضور‬ ‫داشــتند‪ .‬در ادامه با توجه به شــرایط و ارزیابی های جنبی با بازیگران به جمع بندی‬ ‫رسیده و کار را شروع کردیم‪ .‬خوشبختانه فیلم نامه خوبی داشتیم که هر بازیگری را برای‬ ‫ایفای نقش در این فیلم وسوسه می کرد به همین خاطر بازیگران برای حضور در این‬ ‫فیلم از اغاز مشکلی نداشتند و این مرحله به راحتی و سرعت اتفاق افتاد‪.‬‬ ‫لوکیشن های فیلمبردای کار در چه مناطقی بود؟ و چه مدت طول کشید؟‬ ‫مدت فیلم برداری کمتر از ‪ 40‬روز طول کشید‪.‬بخشی ازفیلمبرداری در ورزنه اصفهان‬ ‫و بخشی در اطراف تهران‪ ،‬و بخشی هم در تهران بود‪.‬‬ ‫حمایت های مالی از سازمان‪ ،‬ارگان و یا نهادی برای تولید داشته اید؟‬ ‫من تهیه کننده بخش خصوصی هســتم و تا به حال برای هیچ کدام از اثرهایم هیچ‬ ‫حمایتی از هیچ نهادی دریافت نکرده ام‪.‬‬ ‫ارزیابی تان از اکران عمومی فیلم «چرا گریه نمی کنی » چیست؟‬ ‫مردم صاحب سینمای ما هستند و هدف من از تولید تامین سبد هنری و فرهنگی مردم‬ ‫است‪ .‬و به امید خدا با توجه به قصه ای که این فیلم دارد‪ ،‬مورد توجه مردم واقع و اکران‬ ‫خوبی را تجربه خواهیم کرد‪.‬‬ ‫بیانیه ای که بازیگران فیلم «چرا گریه نمی کنی؟» در این روزها در فضای‬ ‫مجازی منتشر کردند در انتشار و اکران مشکل زا نخواهد بود؟‬ ‫اساسا تهیه کننده‪ ،‬بازیگران و همه عوامل یک فیلم بال های پرواز یک فیلم هستند و‬ ‫قطعا همه باید دریک مسیر قدم بردارند تا یک اثر درست و ابرومندانه را در نهایت به اکران‬ ‫برسانیم‪ ،‬اما دوســتان به هرحال با لطف و محبتی که داشتند با هماهنگی به نتیجه ای‬ ‫رسیدند و عملی کردند‪ .‬کماکان از نظر من این حق طبیعی شــان بود که بخواهند در‬ ‫جشنواره حضور داشته یا نداشته نباشند‪ .‬در نهایت این فیلم برای مردم ساخته شده و‬ ‫ارتباط مردم با هنرمند از طریق تولید و ساخت فیلم هایی است که برگرفته از اجتماع‬ ‫است‪ .‬ما نمی توانیم کار را تعطیل و یا مردم را تحریم کنیم‪ .‬در این میان من خوشحالم‬ ‫که مردم همیشه کنار ما هستند و بودند‪ .‬خوشحالم که در این شرایط با پخش یک فیلم‬ ‫خوب‪ ،‬مردم را دلخوش می کنم‪.‬‬ ‫جدا از مسئله فیلم شما ‪ ،‬دلیل عدم حضور بازیگران در نشست های رسانه ای‬ ‫را چه می دانید! ترس از حمله ها و حجمه های فضــای مجازی و یا اعتقادات‬ ‫شخصی ؟‬ ‫من در جایگاهی نیستم که به جای دیگران حرف بزنم‪ ،‬من تنها می توانم مواضع‬ ‫خود را شفاف کنم قطعا این دوستان از هرمنظری به این نتیجه رسیده اند قابل احترام‬ ‫است چرا که انها هم سختی ها و موانع خود را دارند که در پی ان تصمیات شخصی‬ ‫خود را در حضور یا عدم حضور لحاظ می‪‎‬کنند‪ .‬اما مشخص است که فشارهای از‬ ‫داخل و خارج بر هنرمندان ما وارد شده است‪ .‬در این شرایط کنش‬ ‫ها و واکنش ها از نظر من باید با احترام همراه باشــد و قبول‬ ‫اندیشه های یکدیگر در این وانفسا بیش از پیش می تواند از‬ ‫دامن زدن ها به حاشیه های دست و پا گیر جلوگیری کند‪.‬‬ ‫چرا که این سختی ها و موانع در همه زمان ها و مکان ها بوده‬ ‫است اما تصمیم گیرنده پخش و اکران این فیلم تهیه کننده‬ ‫است و من با احترامی که به نظر دوستان قائل بودم در این‬ ‫شرایط تصمیم گرفتم در این رویداد مهم فرهنگی و هنری‬ ‫کشور شرکت داشته باشم‪.‬‬ ‫ایا خودتان هم در شرایط فعلی با حمله و حجمه های‬ ‫مبنی بر این تصمیم گیری مواجه شده اید؟‬ ‫بله‪ ،‬بسیار زیاد با حجمه های انتقادی و بداخالقی ها روبرو‬ ‫شدم که نمی دانم اسمش را چه بگذارم امتحان الهی و یا امتحان‬ ‫اجتماعی! اما به هر حال جواب من به تمام منتقدین این بود‬ ‫که حال من با فیلم ام خوب است امیدوارم حال شما هم خوب‬ ‫باشد در این روزها هر کسی در هر جایگاهی دغدغه های‬ ‫اجتماعی و اقتصادی خود را دارد و مطمئنا من هم در این‬ ‫گسل و شکاف اجتماعی بی نصیب نمانده ام‪.‬‬ ‫شرایط سخت را چطور مدیریت کرده اید؟‬ ‫من یک فیلمساز هستم و در سمت تهیه کنندگی تا به‬ ‫امروز سه اثر ساخته ام‪ ،‬ما باید واقعیت ها را ببینیم و قضاوت کنیم‪.‬‬ ‫قهر فیلم ساز با جشنواره فجر نمی تواند دائمی باشد جشنواره فیلم‬ ‫فجر یک اصل اســت و مهم ترین رویداد فرهنگی در ایران است‬ ‫فرهنگ پایبند به زمان و مکان نیست همواره در حال ساخته شدن‬ ‫و انتقال به نسل بعدی است‪ .‬و برای من به عنوان تهیه کننده که‬ ‫هدفم اکران ونتیجه دهی زحمات ارزشمندی است که در این‬ ‫مسیر کرده ام‪ .‬من اگر از فیلم ام نتیجه نگیرم سال های سال دیگر‬ ‫نمی توانم دیگر روی پای خود بایستم‪ .‬فیلم های من مستقل و‬ ‫شخصی است که با هزینه های شخصی تولید شده است‪ .‬اینکه‬ ‫فیلم اکران شود و مردم به تماشای اثر بنشینند برایم مهم است و‬ ‫عدم جبران اتفاقات بدی که برای فیلم بیفتد انکارناشدنی نیست‪.‬‬ ‫من حرف هایم را درقاب سینما می زنم‪ ،‬اگر ما به هر دلیلی سینما و‬ ‫جشنواره فجر را تحریم کنیم قطعا به رشد این هنر کمک نخواهیم‬ ‫کرد‪ .‬با تعطیلی و تحریم جشــنواره فجر‪ ،‬خانواده سینما که سال‬ ‫هاست در این حوزه زحمت می کشند اسیب خواهند دید‪ .‬با این‬ ‫حاشیه ها بعد از این دیگر تهیه کننده بخش خصوصی برای ساخت‬ ‫و تولید فیلم رغبتی نخواهد داشت‪ .‬وقتی تهیه کننده از دور خارج‬ ‫شود به تناسب همه عوامل از کارگردان تا بازیگر‪ ،‬فیلمبردار و ‪ ...‬هم‬ ‫بیکار خواهند شد‪ .‬صحبت از تعطیل و تحریم گفتمانی است که به‬ ‫سمت بسته شدن پیش می رود‪ .‬هر کس در هر سمتی هر صحبت‪ ،‬انتقاد‬ ‫و یا راهکاری دارد باید به میدان بیاید و نظرش را بگوید تا شکل درست‬ ‫گفتمان در یک دیالکتیک موثر اتفاق بیفتد‪ .‬سیاست بایکوت کردن کل‬ ‫مساله از ابتدا شکست خورده است‪ .‬اگر به تاریخ رجوع کنیم و نشانه های‬ ‫این روش را پیگیر شویم متوجه شکست ان در همه ادوار خواهیم شد‪.‬‬ صفحه 3 ‫‪4‬‬ ‫شنبه ‪ 15‬بهمن‪ 1401‬شماره ‪1367‬‬ ‫ویژه چهل و یکمین جشنواره بین امللیل فیلم فجر‬ ‫گفت و گوی صبا با تهیه کننده و کارگردانان انیمیشن سینمایی «بچه زرنگ»‬ ‫سـینمای انیمیشـن ادبیاتـی‬ ‫مصطفی کزازی «بچه زرنگ»‪ ،‬جدیدترین انیمیشن سینمایی گروه هنر پویا‪ ،‬که با سرمایه گذاری مشترک کانون پرورش فکری‬ ‫تولید شده است‪ ،‬در چهل ویکمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد‪ .‬در خالصه داستان فیلم بچه زرنگ امده‬ ‫گفت و گو‬ ‫است‪ :‬محسن پسر بچه ای است که عاشق ابر قهرمان های فیلم هاست و همیشه تالش می کند تا با وسایل‬ ‫ابرقهرمانی اش به هرکس و هر چیزی کمک کند‪ .‬اما در یک اتفاق نادر‪ ،‬محسن با حیوانی مواجه می شود که از گونه حیوانات‬ ‫دل‬ ‫منقرض شده ایران است‪ .‬محسن تصمیم می گیرد تا به ان حیوان هم کمک کرده و او را به زادگاهش باز گرداند‪ ،‬اما سفر به ِ‬ ‫جنگل‪ ،‬نبرد با شکارچیان و رویارویی با حیوانات منقرض شده دیگر‪ ،‬شروع یک ماجرای پیچیده برای محسن است‪ .‬خبرنگار‬ ‫صبا با تهیه کننده و کارگردانان این اثر به گفت و گو نشسته است‪.‬‬ ‫حامد جعفری‪ ،‬تهیه کننده بچه زرنگ‬ ‫جشنواره در سال های قبل به انیمیشن‬ ‫بی اعتنا بوده است‬ ‫حامد جعفری‪ ،‬رئیس هیئت مدیره گروه هنرپویا‬ ‫و تهیه کننده ســینما و انیمیشــن است‪ .‬جعفری‬ ‫تهیه کنندگی پرفروش ترین انیمیشــن های تاریخ سینمای ایران‪،‬‬ ‫شاهزاده روم و فیلشاه را بر عهده داشت ه و موفق به کسب دیپلم افتخار‬ ‫از هجدهمین جشن سینمای ایران شد ه است‪.‬‬ ‫ایده اولیه انیمیشن از کجا امد؟‬ ‫ایده بچه زرنگ هم مانند ایده شــاهزاده روم و فیلشــاه توسط‬ ‫دیگران به مجموعه هنرپویا پیشنهاد شد و چون یک خطی ایده از‬ ‫نظر مجموعه جذاب بود و ان را پسنیدیم‪ ،‬نهایتاً این پروژه را استارت‬ ‫زدیم‪.‬‬ ‫به عنوان تهیهکننده کار بعد از ایده تصمیم گرفتید که‬ ‫روی اثر کار بشود یا اجازه دادید فیلمنامه تمام بشود بعد‬ ‫تصمیم نهایی را گرفتید؟‬ ‫در انیمیشن زمانی که قصه به جایی می رسد که قابل قبول و قابل‬ ‫فهم باشــد‪ ،‬وارد فرایندهای بعدی می شود‪ ،‬در بچه زرنگ هم ما در‬ ‫هنرپویا وقتی طرح اولیه و چارچوب کلی اثر شــکل گرفت تصمیم‬ ‫گرفتیم این پروژه را انجام دهیم‪.‬‬ ‫زمینه همکاری شــما با کارگردان های اثر چگونه فراهم‬ ‫شد؟ عضو مجموعه بودند یا به شکل دیگری این همکاری‬ ‫شکل گرفته است؟‬ ‫اقای جنتی که جزو قدیمی های مجموعه هستند و ازابتدای پروژه‬ ‫هم همراه ما بودند و خیلی از موارد از ابتدا با نظر ایشان در پروژه شکل‬ ‫گرفته است‪ .‬منتهی تمایل شخصی شان بوده که نام شان رسانه ای‬ ‫نشوند‪ .‬اما اقای نکویی‪ ،‬لطف کردند و پذیرفتند که از میانه راه با ما‬ ‫همراه شوند و زحمت تکمیل اثر و اتمام ان را کشیدند‪.‬‬ ‫برنامه ریزی شما برای روند تولید بچه زرنگ چه مدت بود‬ ‫و کار طبق برنامه ریزی جلو رفت یا خیر؟‬ ‫معموالً کمترین زمانی که برای ساخت انیمیشن صرف می شود‬ ‫دو سال است‪ .‬براورد ما برای بچه زرنگ سه سال بود‪ ،‬اما کار به دالیل‬ ‫مختلف از جمله پیش امدن مســائلی مانند کرونا طوالنی تر شد و‬ ‫حدودا چهار سال ساخت بچه زرنگ زمان برد‪.‬‬ ‫شما دو اثر موفق با نام های شاهزاده روم و فیلشاه را دارید‪،‬‬ ‫جذابیت و کیفیت بچه زرنگ را کجای ان می دانید؟‬ ‫کارهای قبلی ما اثاری تاریخی بودند که اتفاقا مورد اســتقبال‬ ‫مخاطبان هم قرار گرفتند‪ .‬اما بچه زرنگ اثری است که قصه ان در‬ ‫فضای امروز رقم می خورد و ایــن تفاوت خودش برای ما و مخاطب‬ ‫حتما جذاب اســت‪ .‬موضوع دیگــر اینکه ما در حــوزه کودک کار‬ ‫می کنیم و همیشه می گوییم ما خودمان با قهرمان های اثار خارجی‬ ‫بزرگ شــدیم اما تالش می کنیم که بچه های امروز با قهرمان های‬ ‫کارهای ایرانی رشد پیدا کنند و این ایده هم از نظر ما دارای چنین‬ ‫ویژگی هایی بود‪.‬‬ ‫بودجه کار به طور کلی چقــدر بود و ازچه منابعی تامین‬ ‫شده است؟‬ ‫چون کار هنوز به اتمام نرســیده عدد دقیقی نمی توانم در مورد‬ ‫بودجه اثر عرض کنم‪ .‬اما اگر بخواهم نسبی بگویم‪ ،‬باید این طور عرض‬ ‫کنم که گروه هنرپویا (و تعدادی از افراد عادی جامعه که عالقمند به‬ ‫انیمیشن و فرهنگ و هنر هستند و در کارهای قبلی هم کمابیش کنار‬ ‫ما حضور داشتند) حدود پنجاه درصد در اثر و کانون پرورش فکری‬ ‫هم حدود پنجاه درصد‪ ،‬سهیم بوده ایم‪.‬‬ ‫غیر از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از حمایت‬ ‫سازمان یا نهاد دیگری هم بهره مند شده اید؟‬ ‫برای این اثر و تا به ایــن لحظه‪ ،‬غیر از کانون پــرورش فکری و‬ ‫مجموعه هنر پویا از هیچ نهاد خصوصی یا سازمان و نهاد حاکمیتی‬ ‫دریافتی نداشته ایم‪.‬‬ ‫فکر می کنید اثر شما تا چه اندازه در جشنواره چهل و یکم‬ ‫شانس خواهد داشت؟‬ ‫با اینکه ما می دانستیم جشــنواره در ســال های قبل به حوزه‬ ‫انیمیشن توجه کافی نداشته است‪ ،‬اما بالخره ما وظیفه داریم برای‬ ‫بقای سینمای کودک و نوجوان از هر ظرفیت و روزنه ای استفاده کنیم‬ ‫و خوب بالخره جشنواره هم یکی از این ظرفیتهاست‪ .‬ما نمی گوییم‬ ‫کار ما بهترین است‪ ،‬اما می توانم این را بگوییم که تمام تالش مان را‬ ‫کرده ایم تا برای بچه های کشــور که فکر می کنم مخاطب اصلی ما‬ ‫هستند‪ ،‬به اندازه وسع و بضاعت مان تالش کنیم و امیدواریم ان ها از‬ ‫دیدن این اثر در سینما لذت ببرند‪.‬‬ ‫چشم انداز شما برای اکران عمومی چیست و زمان خاصی‬ ‫را برای اکران عمومی مدنظر دارید؟‬ ‫ما با شرکت های پخش مختلفی گفت وگو کرده ایم‪ ،‬مراحل کار‬ ‫و برنامه ریزیمان هم درحال انجام است‪ ،‬اما هنوز زمان مشخصی را‬ ‫تعیین نکرده ایم و به محض مشخص شدن ان را اعالم خواهیم کرد‪.‬‬ ‫اثر شما بازار بین المللی هم خواهد داشت؟‬ ‫انیمیشن و ســینمای کودک به طور کلی از یک ادبیات جهانی‬ ‫برخوردار اســت‪ .‬اما به طور خاص در مورد عرضــه بین المللی اثر‬ ‫بچه زرنگ گفت وگوهایی انجام شده و ای پی این کار به شرکتی تعلق‬ ‫دارد که عرضه بین المللی ان را پیگیری خواهد کرد‪.‬‬ ‫محمدجواد جنتی‪ ،‬کارگردان بچه زرنگ‬ ‫صنعت انیمیشن کمپانی محور است‬ ‫محمدجواد جنتی ســال ها در عرصه انیمیشن‬ ‫در کنار مجموعه هنر پویا فعالیت داشته است‪ ،‬ولی‬ ‫عالقه ای به رسانه ای شدن نداشته اســت‪ .‬اما به واسطه پروژه بچه‬ ‫زرنگ باالخره این تلسم شکسته شده است‪.‬‬ ‫گروههایی که در پروژه بچه زرنگ درگیر کار بودند همگی‬ ‫جزو مجموعه هنر پویا بودند یا از بیرون مجموعه هم افراد و‬ ‫گروه هایی حضور داشتند؟‬ ‫ما در همه اثارمــان در گروه هنرپویا بــا گروه های مختلفی کار‬ ‫می کنیم که بعضیها جزو مجموعه هنر پویا هستند و بعضی هم از‬ ‫خارج مجموعه و در قالب قرارداد پروژه ای با ما همکاری داشته اند‪ .‬کار‬ ‫انیمیشن به دلیل تفاوتی که با سینمای رئال دارد‪ ،‬در بحث قراردادها‬ ‫و چگونگی همکاری هم متفاوت است‪ .‬همه چیز در صنعت انیمیشن‬ ‫کمپانی محور اســت و حتی تهیهکننده و کارگردان هم جزئی از‬ ‫اجزای کمپانی به حســاب می ایند‪ .‬ما با افرادی ســاعتی قرارداد‬ ‫می بیندیم‪ ،‬با افرادی قرارداد ماهانه داریم‪ ،‬با افرادی به صورت سالیانه‬ ‫همکاری می کنیم و با افرادی هم پروژه ای؛ و تمام اینها بستگی به‬ ‫مجموع کارهایی دارد که کمپانی در یک پــروژه و زمان درگیر ان‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫چه مدت زمانی صرف نگارش دیالوگها و فیلمنامه نهایی‬ ‫شد؟‬ ‫بعد از ورود ایده و انتخاب ان برای کار‪ ،‬کارگاه فیلمنامه نویسی‬ ‫زیر نظر شورای ایده‪ ،‬طرح و فیلمنامه نویسی گروه هنرپویا تشکیل‬ ‫شد و فرایند نگارش فیلمنامه را پیگیری کرد‪ .‬در این پروژه زمانی که‬ ‫از شروع ایده پردازی تا تحویل نسخه نهایی فیلمنامه صرف کردیم‬ ‫حدود هفت ماه بود‪.‬‬ ‫در پروژه بچه زرنگ از روش اســتوری برد(از هر پالن و‬ ‫قاب بندی دوربین در انیمیشن‪ ،‬تصاویری کشیده می شود)‬ ‫یا روش استوری ریل (فریمهایی از انیمیشن که خیلی ساده‬ ‫طراحی می شوند و با به هم پیوستن ان ها انیمیشنی ساده از‬ ‫محصول را در اختیار فیلمسازان قرار می دهد) استفاده شده‬ ‫است و چه مدت زمانی صرف این بخش کرده اید؟‬ ‫ما همیشــه در گروه هنرپویا همه پروژه های مان را استوری برد‬ ‫می کنیم و درواقع کار با اســتوری برد شروع می شود و بعد از اینکه‬ ‫کمی جلو رفت‪ ،‬استوری ریل هم اجرا می شود تا بتوانیم در حقیقت‬ ‫ماکتی از فیلم نهایی داشته باشیم‪ .‬در این پروژه هم از شروع استوری‬ ‫برد تا انتهای استوری ریل حدود شش ماه طول کشید اما بعد از ان به‬ ‫دلیل نکاتی که مدنظر کمپانی بود‪ ،‬مجددا چند ماهی صرف بررسی‬ ‫و اصالح استوری ریل کردیم‪.‬‬ ‫بچه زرنگ با کدام نرم افزارها ساخته شد و دلیل انتخاب‬ ‫این نرم افزارها چه بود؟‬ ‫اصلی ترین نرم افزاری که از ان نه تنها برای این کار بلکه ک ً‬ ‫ال برای‬ ‫ساخت انیمیشن های مختلفی در دنیا اســتفاده می شود نرم افزار‬ ‫‪ Maya‬است‪ .‬دلیل اســتفاده از این نرم افزار این است که با دیگر‬ ‫رقبایش اص ً‬ ‫ال قابل مقایسه نیست و امکاناتی در اختیار سازنده اثار‬ ‫قرار می دهد که با بقیه بســیار فاصله دارد‪ .‬بــرای رندرینگ (فایل‬ ‫انیمیشن به پیکسل هایی تبدیل می شــود که در تمام نمایشگرها‬ ‫قابلیت نمایش داشــته باشــد) از موتور رندر ‪ Arnold‬استفاده‬ ‫می کنیم که دلیل استفاده مان از این موتور رندر هم این است که یکی‬ ‫از موتور رندرهای بسیار قوی است و کیفیت تصویر بسیار باالیی را‬ ‫ارائه می دهد‪ .‬اینها تقریباً مهم ترین نرم افزارهایی است که برای کار‬ ‫سینمایی از انها استفاده می کنیم‪.‬‬ ‫برای ساخت این اثر از چه تکنیکهایی استفاده کرده اید؟‬ ‫اثار هنرپویا تاکنون همگی فــول ‪ 3d‬بوده اند و بچه زرنگ هم‬ ‫همین طور است‪ .‬البته سکانســی در کار وجود دارد که بنا داریم در‬ ‫فاصله جشــنواره تا اکران نهایی اثر به صورت دو بعدی اجرا کنیم و‬ ‫دلیلش هم ارتقای فضای هنری در کار است‪.‬‬ ‫در سیمولیتینگ (شبیه سازی مو‪ ،‬لباس‪ ،‬مایعات‪ ،‬اتش و‬ ‫‪ )...‬از چه نرم افزاری استفاده کرده اید؟‬ ‫برای سیمولیت مواردی که به نوعی ‪ fx‬و ‪ vfx‬محسوب می شود‬ ‫از نرم افزار ‪ Houdini‬استفاده شده است‪ .‬در اثر سیمولههایی مثل‬ ‫ابشار‪ ،‬رودخانه‪ ،‬پاشیدن اب‪ ،‬موج ها‪ ،‬اتش‪ ،‬تخریب‪ ،‬بخار‪ ،‬باد‪ ،‬ریزش‬ ‫برگ و خیلی چیزهای دیگر داشــتیم‪ .‬اما به طور کلی بچه زرنگ‬ ‫نسبت به پروژه قبلی هنرپویا سیمولیتهای بیشتری داشته است‪.‬‬ ‫در تمــام مراحــل‪ ،‬از مدلینگ(مدل اولیه اشــیاء و‬ ‫موجودات که همگی یک رنگ و بدون بافت هســتند) و‬ ‫تکســچرینگ(تصویری از مواد روی مدل اولیه انداخته‬ ‫می شود تا رنگ ها از هم جدا و متفاوت شوند) تا رندر اولیه‪،‬‬ ‫همه را به عنوان کارگردان حضور داشتید یا در انتهای هر‬ ‫مرحله ان را بررسی می کردید؟‬ ‫ما در هنرپویا بــرای هر مرحله یک واحــد اختصاصی داریم که‬ صفحه 4 ‫ویژه چهل و یکمین جشنواره بین امللیل فیلم فجر‬ ‫شنبه ‪ 15‬بهمن‪ 1401‬شماره ‪1367‬‬ ‫‪5‬‬ ‫ی جهانـی دارد‬ ‫هر کدام ورودی هایی دارند‪ .‬مث ً‬ ‫ال واحد مدل ســازی کاراکتر بعضی‬ ‫از ورودی هایش می شــود‪ ،‬طراحی کاراکتر‪ ،‬طراحی موی کاراکتر‪،‬‬ ‫طراحی لباس کاراکتر و غیره‪ ،‬و این واحــد با دریافت این موارد که‬ ‫کارکرد عنوان مواد اولیه برای یک کارخانه را دارد‪ ،‬وارد پروسه ساخت‬ ‫اثر می شــوند و در انتها فرایندهایی را انجام می دهند و به خروجی‬ ‫می رسند‪ .‬در تمام این مراحل مدیران استودیو همچون کارگردان‪،‬‬ ‫مدیر تولید‪ ،‬مدیر برنامه ریزی‪ ،‬مدیــر فنی و غیره بر فرایندهای ان‬ ‫واحد نظارت می کنند و با تایید ان ها خروجی ان قسمت در اختیار‬ ‫واحدهای دیگر قرار می گیرد‪ .‬کارگردان هم به این شکل بر تمامی‬ ‫مراحل نظارت دارد‪ .‬ضمن اینکه کارگردان هم مثل سایر مدیران و‬ ‫پرسنل استودیو در انیمیشن تمام وقت در مجموعه حضور دارد تا در‬ ‫هر واحد مسئله یا سوالی بود یا نیازی به اعالم نظرش بود‪ ،‬بالفاصله‬ ‫پاسخگو باشد‪.‬‬ ‫صداپیشه های اثر چه کسانی هستند؟‬ ‫در بچه زرنگ هم از دوستانی که فعالین عرصه صدا و دوبله هستند‬ ‫استفاده شده و هم از بازیگرانی که کار صدا هم می کنند‪ .‬در این پروژه‬ ‫با مدیریت اقای شــیخزاده از اقایان هومن حاج عبدالهی‪ ،‬هدایت‬ ‫هاشمی و میرطاهر مظلومی هم در کنار بقیه صداپیشهها استفاده‬ ‫شد ه که بسیار هم کار را حرفه ای و با کیفیت ارائه داده اند‪.‬‬ ‫بهنود نکویی‪ ،‬کارگردان بچه زرنگ‬ ‫سعی خودمان را کرده ایم که بهترین را‬ ‫ارائه کنیم‬ ‫بابک نکویی طراح‪ ،‬انیماتور‪ ،‬کارگردان و مدیر و‬ ‫موسس استودیو گنبدکبود است‪ .‬او کارگردانی و تهیه کنندگی بیش‬ ‫از ‪ ۲۰۰‬عنوان سریال‪ ،‬انیمیشن و تیزر تبلیغاتی را در کارنامه هنری‬ ‫خود دارد که بسیاری از این اثار در جشنواره های داخلی و خارجی‬ ‫برگزیده شده اند‪ .‬انیمیشن «استریپی»یکی از اثار این هنرمند است‬ ‫که در لیست بلند اسکار برای رقابت در بخش انیمیشن کوتاه هشتاد و‬ ‫هشتمین دوره جوایز اسکار برگزیده شد‪ .‬بابک نکویی عالوه بر تولید‪،‬‬ ‫در تدریس انیمیشن نیز سابقه طوالنی دارد و سال هاست در دانشگاه‬ ‫تهران به عنوان استاد به اموزش انیمیشن به دانشجویان می پردازد‪.‬‬ ‫زمینه همکاری شما با تهیه کننده کار و مجموعه هنر پویا‬ ‫چطور شکل گرفت؟‬ ‫سابقه اشنایی و ارتباط من با اقای جعفری به حدود سال نود و‬ ‫چهار برمی گردد‪ .‬اما شــروع همکاری ما در پروژه ها به حدود چهار‬ ‫سال پیش برمی گردد که درگیر پروژه های مشترک شدیم و همین‬ ‫هم زمینه ورود من به استودیو هنرپویا به عنوان کارگردان و مدیر‬ ‫هنری بوده است‪.‬‬ ‫شما در میانه کار به پروژه اضافه شدید‪ ،‬در این باره کمی‬ ‫توضیح می دهید؟‬ ‫در پروژه بچه زرنگ من اولین بار در سال ‪ ۹۷‬و در خالل اصالحاتی‬ ‫که کمپانی هنرپویا در مرحله استوری ریل می خواست در کار اعمال‬ ‫کند به دعوت اقای جعفری و به عنوان مشاور وارد پروژه شدم‪ ،‬لذا‬ ‫به نوعی از همان ابتدای پروژه همراه کار بودم‪ ،‬اما ورود رسمی من‬ ‫به عنوان کارگردان پروژه بعد از پیشــنهاد مجموعه هنرپویا به من‬ ‫بوده است‪.‬‬ ‫از سیمولیتینگ در کدام بخش ها استفاده شده است؟‬ ‫ما در دو بخش در این پروژه از سیمولیشن یا شبیه سازی استفاده‬ ‫کرده ایم‪ ،‬یکی بخش هایی است که مربوط به پالن هایی می شود که‬ ‫به نوعی جلوه ویژه فیلم محسوب می شود و دیگری در بخش هایی‬ ‫است که به کاراکترها مربوط می شود و شاید بیشترین میزان استفاده‬ ‫از جهت تعداد و حجم هم به این بخش برمی گردد و ان هم مواردی‬ ‫مانند شبیه سازی حرکت موها و یا لباس ها است‪.‬‬ ‫در بخش صداگذاری‪ ،‬چه اندازه از صداهای اماده استفاده‬ ‫شده و چه اندازه از صداها ساخته شده اند؟‬ ‫صداگذاری اثر را ما همراه با اقای ابوالصدق پیش بردیم و ایشان‬ ‫با وسواس و دقت باالیی کار طراحی‪ ،‬صداگذاری و میکس را انجام‬ ‫دادند‪ .‬در انیمیشن ما صدای محیطی یا اشکال دیگر صدا را نداریم‪،‬‬ ‫لذا زحمت صداگذار در این بخش خیلی زیاد اســت و به نوعی نود‬ ‫درصد صداها ساخته شده اند اما در بعضی موارد جزئی هم با استفاده‬ ‫از صداهای اماده و ترکیب ان ها به صداهای جدیدی رسیدیم و از‬ ‫ان ها بهره برده ایم‪ .‬اما به صورت کلی اکثر صداها‪ ،‬صداهایی است که‬ ‫اختصاصاً برای این کار ساخته شده اند‪.‬‬ ‫گروه سازنده این اثر چند نفر بودند؟‬ ‫پروسه ســاخت انیمیشــن یک پروسه بســیار طوالنی است و‬ ‫تقریبا همه کارها به صورت تیمی و گروهی انجام می شود و معموالً‬ ‫پرتعدادترین تیم ما تیم متحرک سازی اســت‪ .‬اما به طور کلی اگر‬ ‫اشتباه نکنم‪ ،‬حدودا ‪ ۲۵۰‬نفر در پروژه بچه زرنگ برای ساخت این اثر‬ ‫در بخش های مختلف زحمت کشیدهاند‪.‬‬ ‫پیشبینی شما برای بچه زرنگ در جشنواره چهل و یکم‬ ‫چیست؟‬ ‫جشنوارهها همیشه دو فاکتور دارند که راه فراری از ان ها نیست‪،‬‬ ‫خصوصاً برای حوزه انیمیشن‪ .‬یکی سیاستگذاری های جشنواره و‬ ‫دوم سلیقه هیئت داوران‪ .‬اما‪ ،‬ما سعی خودمان را کرده ایم که بهترین‬ ‫کاری که می توانیم را ارائه دهیم‪ .‬هم در بخش روایت و هم در بخش‬ ‫فنی واقعاً تمام تالش خودمان را برای جلب رضایت مخاطبین انجام‬ ‫داده ایم که امیدواریم مورد پسندشان قرار بگیرد‪.‬‬ صفحه 5 ‫‪6‬‬ ‫شنبه ‪ 15‬بهمن‪ 1401‬شماره ‪1367‬‬ ‫ویژه چهل و یکمین جشنواره بین امللیل فیلم فجر‬ ‫مسعود زارعیان‪ ،‬کارگردان‪ ،‬پژوهشگر و تدوینگر سینما‪ ،‬متولد ‪ ۱۳۶۳‬در مشهد و دانش‬ ‫مصطفی کزازی‬ ‫اموخته دانشکده صدا و ســیما در گرایش مستندسازی است‪ .‬وی فعالیت خود در عرصه‬ ‫گفت و گو‬ ‫مستندسازی را از ســال ‪ ۱۳۸۶‬اغاز کرده و تاکنون فیلم های مستندی مانند «خسوف‪،‬‬ ‫پروانگی‪ ،‬مرهم‪ ،‬علی ممد‪ ،‬ایمان‪ ،‬چی بپوشم و حاج اقا» را ساخته است‪ .‬وی مدرس دوره فیلمسازی در کانون‬ ‫پرورش فکری کودکان و نوجوانان خراسان رضوی‪ ،‬جهاد دانشگاهی مشهد و دفتر انجمن سینمای جوانان‬ ‫ایران در مشهد بوده است‪ .‬به بهانه حضور مستند سینمایی غیرمسکونی در چهل و یکمین جشنواره فیلم‬ ‫فجر‪ ،‬خبرنگار صبا با این کارگردان به گفت و گو نشسته است‪.‬‬ ‫مسعود زارعیان‪ ،‬کارگردان مستند‬ ‫سینمایی غیرمسکونی‬ ‫سینمایمستند ما‬ ‫سینمایفقیریاست‬ ‫ایده اولیه اثر از کجا و چگونه شکل گرفت؟‬ ‫سال ها است که در حاشیه شهر فعال هستم و دوست داشتم‬ ‫کار موثری برای صنف روحانیت انجام دهم‪ .‬با موقعیتی مواجه‬ ‫شدم که در ان یک روحانی در حاشه شهر مشغول فعالیت بود‪.‬‬ ‫درواقع دو دغدغه اساسی من به هم رسیدند و به دلیل اینکه‬ ‫موقعیت خاصی هم انجا حاکم بــود‪ ،‬تصمیم گرفتم که برای‬ ‫ساخت این اثر اقدام کنم‪.‬‬ ‫ماجرای این مستند درباره چیست؟‬ ‫روایت یک روحانی جوان است که در حاشیه شهر مشغول‬ ‫فعالیت های مختلفی است‪ .‬تالش می کند برای خانم های ان‬ ‫منطقه اشتغال زایی کند و برای کودکان شان یک زمین فوتبال‬ ‫تهیه کند‪ .‬در خالل این فعالیت ها دچار یک بحران شخصی و‬ ‫خانوادگی می شود‪ .‬اثر درواقع فیلم همین امروز و همین امسال‬ ‫است‪ .‬فیلمی است که تالش می کند یک نگاه عادالنه و واقعی‬ ‫از صنف روحانیت داشته باشــد و یک پنجره بدون قضاوت به‬ ‫سمت روحانیت باز بکند‪.‬‬ ‫چه مدت زمانی صرف تحقیق و پژوهش این اثر شده‬ ‫است؟‬ ‫حدود شش ماه درگیر تحقیق و پژوهش بودیم‪ .‬اما در خالل‬ ‫فیلمبرداری هم این پژوهش ها کامل می شدند‪.‬‬ ‫ساخت اثر به طور کلی چقدر زمان برده است؟‬ ‫درکل حدود دو سال طول کشید‪.‬‬ ‫اثر شما در چه شــهر و مناطقی فیلمبرداری شده‬ ‫است؟‬ ‫تمام ماجرا در حاشیه شهر مشهد مقدس است‪.‬‬ ‫برای فیلمبرداری از چه دوربینی استفاده کردید و‬ ‫دلیل انتخاب تان چه بود؟‬ ‫از سونی الفا‪ 3‬استفاده کردیم‪ .‬موقعیت هایی که با ان مواجه‬ ‫بودیم روز و شب بود‪ .‬بعضی از ســکانس ها را باید در تاریکی‬ ‫مطلق می گرفتیم و طبیعتاً باید دوربینی را انتخاب می کردیم‬ ‫که قابلیت فیلمبرداری در این شرایط را داشته باشد‪.‬‬ ‫اثر شما در کدام نوعغ مستند دسته بندی می شود؟‬ ‫از حیث ایده‪ ،‬شــخصیت درگیر کننده اســت‪ .‬و در انواع‬ ‫مستند در دسته مستند های مشاهده گر قرار می گیرد‪.‬‬ ‫بودجه اثر چقدر بوده و از چه منابعی تامین شــده‬ ‫است؟‬ ‫متاسفانه سینمای مستند در ایران سینمای فقیری است‪.‬‬ ‫ما حدود چهارصد میلیون تومان در موجوع هزینه کرده ایم‪ .‬از‬ ‫ان جایی که به تنهایی نمی توانستم از پس هزینه ها بربیایم‬ ‫از مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی کمک خواستم و‬ ‫خداروشکر پشت کار امدند و از اثر حمایت کردند‪.‬‬ ‫فکر می کنید اثر شما چه اندازه و چه شانس هایی‬ ‫داشته باشد؟‬ ‫غیرمسکونی در جشــنواره تخصصی سینما حقیقت‪ ،‬مهم‬ ‫ترین جایزه که جایزه بهترین کارگردانی است را گرفته است‪.‬‬ ‫طبیعتاً خوش بین هستیم که در این جشنواره هم دیده شود‪.‬‬ ‫نوید نامی‪ ،‬کارگردان فیلم کوتاه مریضخانه مرکزی‬ ‫فیلمی در لوکیشن‪ ،‬خانه سیاه است‬ ‫نوید نامی فارغ التحصیل رشــته‬ ‫مصطفی کزازی‬ ‫نقاشی از دانشگاه ســوره در مقطع‬ ‫گفت و گو‬ ‫کارشناسی ارشــد است‪ .‬وی عالوه بر‬ ‫فعالیت در زمینه هنرهای تجسمی‪ ،‬کارگردانی دو فیلم‬ ‫کوتاه به نام های «سرسام» و «مریضخانه مرکزی» را به‬ ‫صورت مشترک با وحید نامی در کارنامه خود دارد‪ .‬به‬ ‫بهانه حضور فیلم کوتــاه مریضخانه مرکزی در چهل‬ ‫و یکمین جشــنواره فیلم فجر‪ ،‬خبرنگار صبا با این‬ ‫کارگردان به گفت و گو نشسته است‪.‬‬ ‫چه مدت زمان صرف نگارش فیلمنامه شد و چندبار مورد بازنویسی قرار گرفت؟‬ ‫نگارش فیلمنامه حدودا ً یک هفته زمان برد و دو بار هم مورد بازنویسی قرار گرفت‪.‬‬ ‫دکوپاژ اثر را قبل از فیلمبرداری انجام داده بودید و یا به شکل دکوپاژ سر صحنه‬ ‫عمل کرده اید؟‬ ‫ما همیشه این طور کار می کنیم که قبل از فیلمبرداری تماماً دکوپاژ را انجام می دهیم و با‬ ‫دکوپاژ کامل سر صحنه حاضر می شویم‪ .‬معموالً هم‪ ،‬نود و نه درصد کار هم با همان دکوپاژها‬ ‫انجام می شود‪.‬‬ ‫اثر چند لوکیشن دارد و در کدام شهرها فیلمبرداری شده است؟‬ ‫بیمارستان باباباغی تبریز‪ ،‬که زمان بیماری جذام تنها بیمارستان مربوط به این بیماری بوده‬ ‫است‪ ،‬تنها لوکیشن ما بوده است‪ .‬همان لوکیشنی است که خانم فروغ فرخزاد فیلم خانه سیاه‬ ‫است را در ان ساخته بودند‪.‬‬ ‫اثر چندمین کار مشترک شما و برادرتان بوده است؟‬ ‫این سومین کار مشترک من و برادرم بود‪ .‬ایشــان چند کار هم به تنهایی کارگردانی کرده و‬ ‫ساخته اند‪.‬‬ ‫برای فیلمبرداری از چه نوع دوربینی استفاده کردید و دلیل انتخاب تان چه بود؟‬ ‫سعی کردیم برای این فیلم سراغ دوربین های جدید مثل الکسا نرویم‪ .‬بافت تصویری ای می‬ ‫خواستیم که دوربین های قدیمی تر بیشتر به ما کمک می کردند‪ .‬به همین دلیل دوربین سونی‬ ‫اف اس‪ 7‬را انتخاب کردیم‪.‬‬ ‫در اثر از بازیگران بومی استفاده کرده اید؟‬ ‫بله‪ .‬غیر از اقای دریادل که از خوی امده بودند‪ ،‬تقریباً تمام بازیگران کار هم استانی خودمان‬ ‫بودند‪.‬‬ ‫جلسات فیلمبرداری تان طبق برنامه ریزی صورت گرفته انجام شد؟‬ ‫ما نه روز برنامه ریزی کرده بودیم‪ ،‬اما کار در ده روز به پایان رسید‪.‬‬ ‫اثر شما در چه ژانری قرار می گیرد؟‬ ‫کمدی سیاه‪.‬‬ صفحه 6 ‫شنبه ‪ 15‬بهمن‪ 1401‬شماره ‪1367‬‬ ‫ویژه چهل و یکمین جشنواره بین امللیل فیلم فجر‬ ‫‪7‬‬ ‫عدم برگزاری جشنواره یک بی عدالتی بود‬ ‫گفت وگو ی صبا با حسین ریگی کاردان فیلم سینمایی «هوک»‬ ‫فیلمبرداری زیراب تجربه ای نوین است‬ ‫مریم ضیغمی‪ -‬ژانر ورزشــی در سینمای جهان‪ ،‬گونه ای‬ ‫شناخته شده و پرمخاطب است‪ .‬از انجا که در مقوله ورزش‪،‬‬ ‫عنصر تعلیق به وفور یافت می شود‪ ،‬مخاطب با ولعی خاص‬ ‫همراه فیلم می شــود‪ ،‬چه اصوالً یک مســابقه ورزشی یا‬ ‫زندگینامه یک ورزشکار برجسته‪ ،‬شباهت زیادی به یک فیلم‬ ‫سینمایی دارد‪ .‬تقریب ًا اغلب عناصری که در سینما هست‪ ،‬در‬ ‫ورزش هم به چشم می خورد‪ .‬با وجود این در سینمای ایران‬ ‫کمتر به مقوله ورزش توجه شده است‪ .‬امسال حسین ریگی با‬ ‫«هوک» گام به جشنواره چهل ویکم گذاشته است‪ .‬فیلمی که‬ ‫البته به گفته خودش در ژانر (ورزشی‪-‬اجتماعی) تولید شده‬ ‫است‪ .‬این فیلم مختصاتی دارد که اشنا شدن با ان ها خالی‬ ‫از لطف نیســت‪ .‬لطف ًا با من و حسین ریگی در این گفت وگو‬ ‫همراه شوید‪.‬‬ ‫اقای ریگی! ایده اصلی هوک چطور مطرح شد و شما به‬ ‫عنوان کارگردان چه سهمی در نگارش فیلمنامه داشتید؟‬ ‫به یقین ایده اصلی این فیلم به خودم تعلق دارد وبرگرفته از تجربه‬ ‫شخصی من از مسائل ورزشی در استان سیستان و بلوچستان است‪.‬‬ ‫بعدها جلساتی با خانم مریم پیرکاری داشــتیم و قرار شد بهترین‬ ‫نویسنده متناسب با این اثر را برگزینیم‪ .‬خب من بهترین نویسنده‬ ‫را برای این کار‪ ،‬مهــدی تراب بیگی می دیدم‪ .‬چون ما تجربه نصفه و‬ ‫نیمه ای از همکاری در فیلم لیپار باهم داشتیم‪ .‬می دانستم ذهن مهدی‬ ‫به من نزدیک اســت و از این رو فیلمنامه را با او اغاز کردیم‪ .‬ارتباط‬ ‫تنگاتنگی در ان مدت با هم داشــتیم‪ .‬چرا که باید هم درام داستان‬ ‫را درمی اوردیم‪ ،‬هم نگاه درست و انتزاعی مدنظرمان به سیستان و‬ ‫بلوچستان‪ ،‬انطور که می خواستیم به تصویر در می امد‪.‬‬ ‫بخشــی از فیلم زیر اب فیلمبرداری شده‪ ،‬به نظرم این‬ ‫اتفاق سال ‪ 1381‬با کار خوب مانی میرصادقی در فیلم«جان‬ ‫مرجان» در سینمای ایران پدید امد‪ .‬در فیلم شما اما نظر به‬ ‫این موضوع‪ ،‬گمان می کنم دکوپاژ سرصحنه ها اعمال شده‪،‬‬ ‫درست است؟‬ ‫خب اینجا باید توجه داشت که با پیش تولید یک دستی مواجه‬ ‫نیستید‪ .‬بله همانطور که فرمودید بخشی از فیلم زیر اب می گذشت‪.‬‬ ‫درباره فیلمی که نام بردید «جان مرجان» به سینمای مستند تعلق‬ ‫داشت پس کار ما تجربه نوینی در ســینما بود‪ .‬مضاف براینکه شما‬ ‫بخواهید از ویژوال «جلوه های ویژه» هم بهــره ببرید که ان ها را به‬ ‫صورت اســتوری برد در کار اعمال کردیم و جلــو رفتیم‪ .‬در برخی‬ ‫ســکانس های مهم ما دکوپاژ اولیه داشــتیم و در مابقی سکانس ها‬ ‫دکوپاژ سر صحنه اعمال شد‪.‬‬ ‫بخش عمده فیلمبرداری «هوک» در استان سیستان و‬ ‫بلوچستان با طبیعتی بکر و رویایی و خاص انجام شده‪ ،‬ممکن‬ ‫است بفرمایید چه شهرهایی از استان‪ ،‬زیرمجموعه پروسه‬ ‫فیلمبرداری قرار گرفت و تا چه اندازه پراکندگی لوکیشن‬ ‫در فیلم داشتید؟‬ ‫همینطور اســت‪ ،‬بیشــترین کار فیلمبرداری ما در سیســتان‬ ‫وبلوچستان و بقیه در تهران و شهریار انجام شد‪ .‬در بخش های استان‬ ‫سیستان و بلوچستان‪ ،‬کار را در چابهار و ُکنارک به فرجام رساندیم‪.‬‬ ‫البته این فقط اسم شهرهاست! لوکیشــن فیلمبرداری در‬ ‫این نقاط هم پراکندگی زیادی داشــت‪ .‬بــرای نمونه ما‬ ‫باید ســکانس های معدن را در یک نقطه فیلمبرداری‬ ‫می کردیم و برای فیلمبرداری سکانس های منزل‪،‬‬ ‫به نقطه دیگری می رفتیم‪ .‬مقوله دیگر‪ ،‬بحث‬ ‫جغرافیای خود کنارک و چابهار اســت‬ ‫که پراکندگــی خاصی دارنــد و برای‬ ‫ضبط صحنه های یک سکانس مجبور‬ ‫می شدیم در چند نقطه کار کنیم‪ .‬خود‬ ‫چابهار‪ ،‬بندر بریس‪ ،‬کوه های مریخی‬ ‫و‪ ...‬هرکدام از این ها در بخشــی از‬ ‫استان و با فاصله از هم قرار دارند‪.‬‬ ‫به نظر در ایــن جغرافیای‬ ‫خاص‪ ،‬شما به ادوات ویژه ای نیاز‬ ‫داشتید‪ .‬ممکن است از امکانات‬ ‫سخت افزاری‪ ،‬به ویژه از نوع‬ ‫دوربینفیلمبرداری«هوک»‬ ‫صحبت کنید و اینکه ابزار‬ ‫کار شــما در نسخه نهایی‬ ‫فیلم چه تاثیری گذاشته‬ ‫است؟‬ ‫به نکته خوبی اشاره کردید‪ .‬ببینید‪ ،‬دوربین فیلم نمی سازد اما تنها‬ ‫دلیل برای انتخاب یک دوربیــن در تصویربرداری فیلم و برای اینکه‬ ‫فیلمبردار جواب بهتری بگیرد‪ ،‬نــوع ان دوربین و انطباق امکاناتش‬ ‫با شرایط اقلیمی اســت‪ .‬زاویه تابش نور‪ ،‬رطوبت و هرم هوا‪ ،‬شرایط‬ ‫گرمایی و سرمایی و خیلی چیزهای دیگری که بی گمان فیلمبردار به‬ ‫ان ها فکر می کند تا وسیله کارش در شرایط خاص اقلیمی‪ ،‬باالترین‬ ‫بازده را داشته باشد‪ .‬ان هم اوضاع کار ما با لوکیشن های متعدد‪ .‬نظر‬ ‫به جمیع این جهات ما دوربین مینی الکســا را برای تصویربرداری‬ ‫«هوک» انتخاب کردیم‪.‬‬ ‫بازهم برمی گردم به بخش های ضبط شده زیر اب‪ ،‬به این‬ ‫ترتیب «هوک» نباید عاری از جلوه های بصری و میدانی باشد‪.‬‬ ‫ازاین جلوه ها چه اندازه و در چه قاعده ای بهره بردید؟‬ ‫نه صبر کنیــد‪ ،‬ما جلوه های ویــژه میدانی نداشــتیم! اما درباره‬ ‫جلوه های ویــژه بصری حق با شماســت اما ببینیــد انجا که فقط‬ ‫فیلمبرداری نبوده! فیلم ما سینمایی است و انجا بازیگر هم باید زیر‬ ‫اب نقش افرینی می کرد‪ .‬کاری که مقوله خطرناکی اســت‪ ،‬به ویژه‬ ‫میان دریا‪ ،‬ان هم با امکانات محدودی که در کشور داریم‪ ،‬متاسفانه‬ ‫نمی شود انجا فیلمبرداری رئالی داشته باشیم!‬ ‫ببینید من فکر می کنم این موضوع خطر فیلمبرداری میان‬ ‫دریا‪ ،‬مختص ما نیست و در همه دنیا این مقوله بدون مخاطره‬ ‫محسوب نمی شود‪...‬‬ ‫همینطور است اما در کشورهایی که صنعت سینمایی پیشرفت‬ ‫داشته‪ ،‬اســتودیوهایی مخصوص فیلمبرداری زیراب وجود دارد اما‬ ‫در ایران که چنین استودیوها و امکاناتی نداریم؟ پس ما در جلساتی‬ ‫که پیش از تولید فیلم داشــتیم‪ ،‬اول یک استوری برد براساس انچه‬ ‫در ذهن داشتیم و دکوپاژ صحنه ها اماده کردیم و تجربه سختی را در‬ ‫استخری که استاندارد نبود اغاز کردیم‪ .‬سعی می کردیم به واسطه نور‬ ‫و فیلتر این نقیصه را جبران کنیم و کار را به استاندارد نزدیک کنیم‪.‬‬ ‫باید بازیگران را برای بازی زیر اب اماده می کردیم‪ .‬این اتفاق تجربه ای‬ ‫به شدت سخت اما جذاب برای تیم ما بود و این با همکاری همه عوامل‬ ‫و دوستان میسر شد‪ .‬می توانم بگویم خروجی قابل توجهی داشتیم‪.‬‬ ‫پیش از مصاحبه با شما گمان می کردم فیلم «هوک» در ژانر‬ ‫ورزشی قرار دارد اما به نظر این فیلم با ژانری ترکیبی تهیه‬ ‫شده است‪ .‬قبول دارید؟‬ ‫بله می توانیم بگوییم این فیلم در ژانر ورزشــی قرار می گیرد ولی‬ ‫سعی کردیم ملودرام و داستان فیلم‪ ،‬ان را به سمت فیلمی اجتماعی‬ ‫ببرد‪ .‬بله حق با شماســت‪ ،‬این ترکیبی از دو ژانر ســینمایی است و‬ ‫امیدوارم در پرداخت اثر موفق عمل کرده باشیم‪.‬‬ ‫در کســت بازیگران یا دیگر عوامل فیلــم تغییری هم‬ ‫داشتید؟‬ ‫معموال برای انتخاب کســب بازیگری‪ ،‬پیش از اغاز مرحله تولید‬ ‫صحبت زیاد است اما جا دارد اینجا از علی اشتیانی پور‪ ،‬تهیه کننده‬ ‫فیلم تشــکر کنم که تمام انرژی خود را گذاشــت تا بتوانیم کاری‬ ‫ابرومند با حضور بازیگران معتبری داشته باشیم‪ .‬به یقین این اعتبار‬ ‫اشتیانی پور بود که دوستان بازی در این فیلم را پذیرفتند‪.‬‬ صفحه 7 ‫صاحب امتیاز‪ :‬موسسه فرهنگی هنری وصف صبا‬ ‫مدیر مسئول و سردبیر‪ :‬محمدرضا شفیعی‬ ‫‪www.rooznamehsaba.com‬‬ ‫‪rooznamehsaba‬‬ ‫تهران ‪ -‬خیابان ایت اهلل مدنی ‪ -‬کوچه خجسته منش ‪ -‬پالک ‪5‬‬ ‫تلفن‪ 77582422 -6 :‬فکس‪77548245 :‬‬ ‫چاپ‪ :‬موسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران‬ ‫توزیع‪ :‬نشر گستر امروز‬ ‫شیرینقلم‬ ‫تلخند‬ ‫پِرت‪..‬پِرت‪ ..‬روی پرده سالن سینما چند صفحه سفید وسیاه‬ ‫امدند و رفتند و المپ های اضطرایی روشــن شــدند‪ .‬بعدش‬ ‫هم که انگار یکی داد زده باشــد «هیس!» ســکوتی دلنشین‬ ‫بر سالن حکمفرما شــد‪ .‬پاکت تخمه را دراوردم و ِچق‪ِ ...‬چق‬ ‫شروع به تخمه شکستن‪ ...‬و این لحظه بود که انگار حضار من‬ ‫را با پرده سینما اشتباه گرفتند‪.‬گردن ها چرخید سمت من‪...‬‬ ‫ی از هر سو به سمتم پرتاب می شود‪.‬‬ ‫احساس کردم انرژی منف ‬ ‫مردمک چشــمم به تاریکی عادت کرد و تا درجه اخر باز شد‪.‬‬ ‫چشم چرخاندم و نگاه های خیره را سان دیدم‪ .‬نمی دانم از کجا‬ ‫متوجه شدند که باید نگاه عاقل اندر سفیه داشته باشند‪ .‬اها!‪...‬‬ ‫بندگان خدا هوس تخمه کرده اند «بفرمایید‪ ...‬جوون بفرما‪...‬‬ ‫خانوم بفرمایید‪ ....‬داداش تخمه بزن‪ »..‬اما جواب این تعارف ها‬ ‫صدایی گنگ بود که از تاریکی بیرون زد «هیس! عه! فیلم شروع‬ ‫ق‪...‬چق من جلو می رفت اما‬ ‫شده ها!» فیلم با موسیقی متن ِچ‬ ‫ِ‬ ‫هرچه بیشتر زمان می گذشت‪ ،‬موسیقی متن اهسته تر می شد‪...‬‬ ‫به نقطه اوج و حساسش رسید‪ .‬شدیدا ً با شخصیت فیلم ارتباط‬ ‫گرفته بودم و به قول منتقدان فیلم بد جور داشتم همزاد پنداری‬ ‫می کردم‪ .‬چشمانم خیس شد‪ .‬بغضی نصفه نیمه گلویم را فشرد‬ ‫که می خواستم بتراکانمش و چق چق تبدیل به هق هق شود‬ ‫ولی از ترس نگاه ها بغضم را در گلویم خفه کردم‪ .‬درســت در‬ ‫صحنه ای از فیلم که خیلی احساسی بود و دیگر تصمیم گرفتم‬ ‫دلم را به دریــا بزنم و بغضم را بترکانم‪ ،‬یکباره شــلیک خنده‬ ‫تماشاگران سالن را منفجر کرد‪ .‬هاج و واج به اطراف نگاه کردم‪،‬‬ ‫با خودم گفتم کجای این صحنه یا به اصطالح ســینمایی ها‬ ‫سکانس‪ ،‬خنده دار است؟! دیالوگ احساسی فیلم حکایت از ابراز‬ ‫عشق دختر به پسری دارد که قرار است اعدام شود‪ ،‬اما هر چه‬ ‫جلوتر می رفت خنده حضار بیشتر می شد‪ .‬اها!! فهمیدم‪ .‬این که‬ ‫می گویند خنده تلخ از گریه غم انگیزتر است‪ ،‬همین است دیگر!‬ ‫من هم با حضار همراه شدم و حاال نخند‪ ،‬کی بخند‪ ....‬فردا بعد از‬ ‫نوشتن نقد فیلم‪ ،‬نام ه اخراجم را از کارگزینی دریافت کردم‪ .‬از‬ ‫دفتر روزنامه که بیرون می زدم از خنده ریسه می رفتم‪.‬‬ ‫گزارش تصویری روز سوم جشنواره‬ صفحه 8

آخرین شماره های روزنامه صبا

روزنامه صبا 1796

روزنامه صبا 1796

شماره : 1796
تاریخ : 1403/10/12
روزنامه صبا 1795

روزنامه صبا 1795

شماره : 1795
تاریخ : 1403/10/11
روزنامه صبا 1794

روزنامه صبا 1794

شماره : 1794
تاریخ : 1403/10/10
روزنامه صبا 1793

روزنامه صبا 1793

شماره : 1793
تاریخ : 1403/10/09
روزنامه صبا 1792

روزنامه صبا 1792

شماره : 1792
تاریخ : 1403/10/08
روزنامه صبا 1791

روزنامه صبا 1791

شماره : 1791
تاریخ : 1403/10/05
ثبت نشریه در مگ لند

شما صاحب نشریه هستید ؟

با عضویت در مگ لند امکانات متنوعی را در اختیار خواهید داشت
ثبت نام ناشر
لطفا کمی صبر کنید !!