ماهنامه مثلث شماره 170 - مگ لند
0

ماهنامه مثلث شماره 170

ماهنامه مثلث شماره 170

ماهنامه مثلث شماره 170

‫جل‬ ‫د دوم‬ ‫هفتهنامه‬ ‫خبری‪،‬تحلیلی‪/‬سال‬ ‫چهارم‪/‬شمارهصدوهفتاد‬ ‫‪ 14/‬اردیبهشت‪1392‬‬ ‫خداحافظی با اقای نویسنده‬ ‫ت‪ 88/1392‬صفحه‪3000/‬تومان‬ ‫هفته نامه خبری‪،‬تحلیلی‪/‬سالچهارم‪/‬شمارهصدوهفتاد‪ 14/‬اردی بهش ‬ ‫پرونده ای درباره مرحوم امیرحسین فردی با روایت هایی از‬ ‫جواد محقق‪ ،‬ابراهیم زاهدی مطلق و محمد ناصری‬ ‫خامطلبن دوست داشتنی‬ ‫ی از ابراهیم زاهدی مطلق‬ ‫ درباره امیرفردی‬ ‫خداحافظی‬ ‫با امیرخان‬ ‫«فردی» برای «جمع»‬ ‫مثل او شدن‬ ‫روایت جواد محقق ‬ ‫از مرحوم امیرحسین فردی‬ ‫حیف چشم هایش نبود؟‬ ‫حاال م‬ ‫ا یک امیرخان کم داریم ‬ ‫فردی از شخص‬ ‫یت داستان هایش ‬ ‫بزرگ تر بود‬ ‫روایت شفاهی محمد‬ ‫ ناصری از اقای نویسنده‬ ‫منصرف نشد ه ا م ‪ ،‬ائتال ف هم پا برجاست‬ ‫گفتوگو با غالمعلیحدادعادل درباره انتخاباتیازدهم‬ ‫علو‬ ‫م سیاسی‬ ‫‪ISSN: 2008-5281‬‬ ‫‪MOSALAS.IR‬‬ ‫نه خاتمی پیروز می شود‬ ‫نههاشمی‬ ‫گفت وگو باعباسعبدی‬ ‫تصمیم در‪79‬سالگی‬ ‫چرا هاشمی هنوز اعالم نکرده‬ ‫که نامزد نمی شود؟‬ ‫مردم ایران عقالنی‬ ‫رای می دهند‬ ‫فرهنگ سیاسی ایرانیان در انتخابات‬ ‫جای خالی را با ما پر کنید‬ ‫قیمت ها به تومان میباشد‬ ‫سه ماهه‬ ‫شش ماهه‬ ‫یک ساله‬ ‫پست سفارشی ته ران‬ ‫‪36/000‬‬ ‫‪72/000‬‬ ‫‪144/000‬‬ ‫پست سفارشی شهرستان‬ ‫‪38/000‬‬ ‫‪76/000‬‬ ‫‪152/000‬‬ ‫بانک ملت به نام هفته نامه مثلث‬ ‫شماره حساب ‪43293196/94‬‬ ‫شماره کارت ‪6104-3377-7006-5405‬‬ ‫شماره شبا ‪IR28 0120000000004329319694‬‬ ‫برای اطالعات بیشتر عدد صفر را به شماره ‪ 3000411711‬ارسال نمایید‬ ‫شماره تماس‪88171506-8 :‬‬ ‫‪09109797859‬‬ ‫برای دریافت پیشخوان همراه اول ‪ MOSLAS‬را به ‪ 7050‬پیامککنید‬ ‫ج‬ ‫لد دوم‬ ‫ت‪1392‬‬ ‫هفته نامه خبری‪،‬تحلیلی‪/‬سالچهارم‪/‬شمارهصدوهفتاد‪ 14/‬اردی بهش ‬ ‫خان دوست داشتنی‬ ‫مطلبی از ابراهیم زاهدی مطلق‬ ‫درباره امیرفردی‬ ‫خداحافظی‬ ‫با امیرخان‬ ‫«فردی»برای«جمع»‬ ‫مثل او شدن‬ ‫روایتجوادمحقق‬ ‫ازمرحومامیرحسینفردی‬ ‫حیف چشم هایش نبود؟‬ ‫حاال ما یک امیرخان کم داریم ‬ ‫فردی از شخصیت داستان هایش‬ ‫بزرگ تر بود‬ ‫روایت شفاهی محمد ناصری از اقای نویسنده‬ ‫«فردی» برای «جمع»‬ ‫امیر حسین فردی‪ ،‬مدیرمسئول کیهان بچه ها و خالق رمان اسماعیل درگذشت‬ ‫‪1‬‬ ‫نفس که تنگ م ی شود‪ ،‬نفس که باال نم ی اید‪ ،‬باید در‬ ‫گنجه خاطره ها به دنبال لباس س��یاه گشت‪ ،‬همیشه وقتی‬ ‫نفسی که به گرمی شهره بود‪ ،‬دیگر حتی از شماره بودن هم‬ ‫عبور م ی کند و م ی ایستد‪ ،‬نوستالژی است که متولد م ی شود‪.‬‬ ‫یادمان م ی افتد‪ ،‬فارغ از انکه امروز چه هستیم و چگونه فکر‬ ‫م ی کنیم‪ ،‬کودکی خود را با اوراق نه چندان پ ر تع داد خود‪ ،‬شماره‬ ‫به شماره گنج مان بود‪ .‬روزگاری نه چندان دور در اینجا م ی شد‪،‬‬ ‫ادم ها را از روی انچه از دکه ها ارزو دارند و انتظار م ی کش��ند‪،‬‬ ‫دس��ته بندی کرد؛ انها که کیهان بچه ها م ی خرن��د‪ ،‬انها که‬ ‫کیهان ورزشی م ی خرند و انها که‪ ...‬انها که ما بودیم ؛ هر دو‬ ‫را م ی خریدیم و م ی خواندیم‪ .‬نه !م ی بلعیدی��م‪ .‬ان روز ها چه‬ ‫م ی دانستیم ان اوراق که پناه مان در روز های موشک باران بود‬ ‫از نفسی برم ی اید که روزی باید این خبر را در موردش بخوانیم‪:‬‬ ‫«امیرحسین فردی‪ ،‬نویسنده پیشکسوت ادبیات انقالب و مدیر‬ ‫مرکز افرینش های ادبی حوزه هنری‪ ،‬در پی ابتال به بیماری و‬ ‫تنگ ی نفس در مسیر انتقال به بیمارستان لقمان از دنیا رفت‪».‬‬ ‫از سبالن تا پایتخت‬ ‫ جلد دوم‬ ‫شش ساله بود که خانواده اش تصیم گرفتند از قره تپه‬ ‫به ته ران نقل مکان کنند‪ ،‬امی ر حسین فردی که متولد پنجم‬ ‫مهرماه ‪ 1328‬اس��ت‪ ،‬ش��ش س��ال از عمرش را در طبیعتی‬ ‫ ب ی نظیر در اذربایجان پشت سر گذاشت؛ انجایی که زیبایی‬ ‫طبیعت‪ ،‬ش��اع رانگی و ادبیات را در جانش انداخت؛ انجایی‬ ‫که سبالن پیش رویش بود‪ ،‬ب رای همه اذربایجان ی ها این کوه‬ ‫نماد استقامت است؛ استقامتی که در استواری قلم فردی خود‬ ‫یداد‪ .‬فردی و خانواده اش به ته ران امدند در دبیرستان‬ ‫را نشان م ‬ ‫بود که با ادبیات انس بیش��تری پیدا کرد‪ .‬خودش م ی گوید‪:‬‬ ‫«مرحوم اکبر رادی معلم من در دبیرس��تان بود‪ .‬نوشته هایم‬ ‫را به ایش��ان م ی دادم بخوانن��د‪ .‬خیلی تش��ویقم م ی کردند‪،‬‬ ‫راهنمایی م ی کردند‪ ،‬کتاب ب رای خواندن معرفی م ی کردند و‬ ‫نمایشنامه ها را معرفی م ی کردند که م ی رفتم م ی دیدم‪ .‬البته‬ ‫اقای رادی راجع به اسالم و انقالب چیزی به من نم ی گفتند‪،‬‬ ‫توقعی هم نداشتم‪».‬‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫بچه های مسجد‬ ‫امی ر حس��ین فردی مثل اکثر م��ردم اذربایج��ان دارای‬ ‫احساسات مذهبی ریش هدار بود‪ .‬ب رای یک نوج وانان شهرستانی‬ ‫با تعلقات مذهبی مسجد م ی تواند جای مناسبی ب رای جذب‬ ‫باشد‪ ،‬فردی هم پا به مسیری گذاشت که به مسجد ج واد االئمه‬ ‫ختم م ی شد؛ راهی که خودش از مسجد تبدیل به یک بزرگراه‬ ‫م ی شد‪ ،‬ب رای رس��یدن به مس��جد جواد االئمه باید تا یکی از‬ ‫جنوب ی ترینمحالتته رانسفرکرد؛سفریکهتاس ی متریجی‬ ‫ادامه دارد؛ مس��جدی که در دهه پنجاه نماد ن��وع دیگری از‬ ‫کاربرد مس��جد در جامعه مذهبی شد‪ .‬داس��تان تاثیرگذاری‬ ‫مسجد جواد االئمه از فکر تاسیس یک کتابخانه شروع شد‪.‬‬ ‫فردی در این باره م ی گوید‪« :‬در سال ‪ 54‬با بچه های محل به‬ ‫این فکر افتادیم که در مس��جد کتابخانه ای تاسیس کنیم‪.‬‬ ‫امام جماعت مسجد مرحوم اقای «مطلبی» روحانی بسیار‬ ‫مهربانی بود که به ما در این کار خیلی کمک کرد‪ .‬با کمک‬ ‫اهالی محل کتابخانه شروع به کار کرد‪ .‬مردم محل نسبت به‬ ‫ما اعتماد داشتند و به راحتی بچه هایشان را به مسجد فرستادند‬ ‫و این ب رای ما بزرگترین س��رمایه بود‪ .‬نزدیکی مسجد‪ ،‬کانون‬ ‫پرورش فکری کودک و نوجوان بود ک��ه با امکانات زیادی که‬ ‫‪10‬‬ ‫رژیم داش��ت ب رنامه های جالبی ب رای بچه ها ترتیب داده بود؛‬ ‫با وجود این بچه ها کم کم به جای اینکه جذب کانون شوند‪ ،‬به‬ ‫مسجد م ی امدند‪ .‬البته ما هم تمام سعی خودمان را م ی کردیم‬ ‫که از کانون عق��ب نمانیم‪ .‬ب رای بچه ه��ا ب رنامه قصه گویی‬ ‫گذاش��ته بودیم‪ .‬ماموریت اقای بهزادپور (بهزاد بهزادپور)‪ ،‬که‬ ‫حدود ‪ 17-18‬سال داشت‪ ،‬قصه گفتن ب رای بچه ها بود‪ .‬او هم‬ ‫به رسم پرده خوانی و دراویش؛ در نقش چند شخصیت‪ ،‬قصه را‬ ‫اجرا م ی کرد‪ .‬استقبال انقدر زیاد بود که در کتابخانه ب رای بچه ها‬ ‫جا نبود؛ با این حال بزرگترها هم گاهی سرک م ی کشی دند‪ .‬موقع‬ ‫قصه گویی واقعا نقش بازی م ی کرد و به تنهایی از عهده اجرای‬ ‫یک نمایشنامه ب ر م ی امد و بچه ها را به قصه و کتاب عالقه مند‬ ‫م ی کرد‪ .‬شورای نویسندگان مسجد هم تاسیس شد‪ ،‬شورای‬ ‫نویسندگانی که در ادامه به حوزه هنری پیوستند و از ستون های‬ ‫اولیه این نهاد بودند‪ .‬البته این تنها ب رنامه مسجد نبود؛‬ ‫از کارهای دیگر تشکیل گروه سرودی با مسئولیت اقای‬ ‫فرج اهلل سلحشور (کارگردان سینما) بود‪ .‬با بچه ها سرود و قران‬ ‫کار م ی کرد‪ .‬ب رای انجام کارها تقس��یم وظیف��ه کرده بودیم‪.‬‬ ‫هرکسی در شاخه ای کار م ی کرد‪.‬‬ ‫من هم به دنبال اس��تعداد بچه ها در زمینه نویسندگی‬ ‫بودم‪ .‬تع داد بچه هایی که به مسجد م ی امدند روز به روز بیشتر‬ ‫م ی شد‪ .‬در اس��تانه انقالب هفت هزار عضو داشتیم‪ .‬ما حتی‬ ‫فضای کافی ب��رای پذیرش نیمی از اعض��ا را هم به صورت‬ ‫همزمان نداشتیم‪».‬‬ ‫حکای��ت مس��جد جواداالئم��ه‪ ،‬کتابخانه و ش��ورای‬ ‫نویسندگانش دهان به دهان م ی گش��ت‪ .‬با پیروزی انقالب‪،‬‬ ‫محفل مس��جد االئمه همچنان فعالیتی گس��ترده داشت‬ ‫و امی ر حس��ین فردی در این بین نقشی اساس��ی ‪ .‬او سال ها‬ ‫دلسوزانه و در فضایی کامال غریبانه با بچه هایی که در سن‬ ‫و سال دبس��تان و راهنمایی بودند و برخی کمی بزرگ تر در‬ ‫دوره دبیرس��تان در پشت بام مس��جد جواداالئمه(ع) در یک‬ ‫اتاق کوچک‪ ،‬اما سرش��ار از مهر و محبت‪ ،‬داستان م ی خواند‬ ‫و به داس��تان های کودکانه بچه ها گوش م ی کرد‪ ،‬بدون انکه‬ ‫بخواهد این داستان ها را خود نقد کند؛ در این فضا بود که نسل‬ ‫نویسندگان و هنرمندان برخاسته از مس��جد ب ر فضای ادبی‬ ‫کشور سایه انداخت‪.‬‬ ‫شهید حبیب غن ی پور‪ ،‬حسن جعفر بیگلو‪ ،‬رضا کیانی‪،‬‬ ‫محمد ناصری‪ ،‬ناصر نادری‪ ،‬محمدرضا کاتب‪ ،‬شه رام شفیعی‪،‬‬ ‫خسرو باباخانی و‪ ...‬حاصل فعالیت شورای نویسندگان مسجد‬ ‫است‪ .‬مسجد در زمینه سینما هم چهره های شاخصی داشت؛‬ ‫«حس��ین یاری» جزو نوجوان هایی بود که در نمایشنامه ها‬ ‫یزاده‪ ،‬فرج اهلل سلحشور‪ ،‬بهزاد بهزادپور‪.‬‬ ‫بازی م ی کرد؛ اصغر نق ‬ ‫یک دوره هم مجید مجیدی نمایشنامه ای را در مورد مبارزات‬ ‫بچه های مظلوم فلسطین کارگردانی کرد‪.‬‬ ‫کیهان بچه ها‬ ‫پدر و مادر های ب ی شماری را م ی شناسیم که هر سه شنبه‬ ‫پای کیوسک م ی رفتند تا با یاد کودکی خویش‪ ،‬ب رای کودکشان‬ ‫کیهان بچه ها بخرند‪ .‬انها که با خاطره مجله ای‪ 2‬تا‪ 5‬تومانی به‬ ‫کیوسک م ی رفتند‪ ،‬به این امید که این مجله همان تاثیری که‬ ‫بر انها گذاشته‪ ،‬بر کودکشان هم بگذارد‪ ،‬ب رای پرداخت بهای چند‬ ‫صد تومانی نشریه هیچ مشکلی نداشتند‪ ،‬ب رای بچه های نسل‬ ‫انقالب کیهان بچه ها یک واژه کامال اش��نا بود‪ ،‬هر چند قصه‬ ‫کیهان بچه ها قدیم ی تر از انقالب اس��ت‪ .‬اولین شماره مجله‬ ‫کیهان بچه ها روز پنجشنبه ششم دی ماه سال ‪ 1335‬منتشر‬ ‫شد‪ .‬ان هم با پیش��نهاد «جعفر بدیعی» (ناش��ر مجله بازی )‬ ‫و «عباس یمین ی شریف» (شاعر معروف کودکان)‪ .‬بدیعی و‬ ‫یمین ی شریف که هر دو معلم بودند پیش مدیرمسئول وقت‬ ‫موسسه کیهان رفتند و این پیشنهاد را مطرح کردند‪ .‬مجله ای‬ ‫که با هدف س��رگرم کردن کودکان منتشر شود؛ نشریه ای که‬ ‫خیلی زود محبوب شد‪ .‬پس از انقالب هم کیهان بچه ها انتشار‬ ‫خود را ادامه داد‪ .‬افرادی همچون وحید نیکخواه ازاد و داریوش‬ ‫نوروزی س��ردبیر کیهان بچه ها بودند تا نوبت به امیرحسین‬ ‫فردی رس��ید که از اوایل ده��ه ‪ 60‬س��ردبیر محبوب ترین و‬ ‫قدیم ی ترین نشریه کودکان و نوجوانان در ای ران باشد‪.‬‬ ‫امی ر حسین فردی در مورد حضورش در کیهان بچه ها‬ ‫گفته است‪« :‬بعد از انقالب مدتی در حوزه هنری بودم‪ .‬دفتر ما‬ ‫در فلسطین شمالی بود‪ ،‬دفتر رضا قطبی رئیس اداره تلویزیون‬ ‫شاه که فراری بود‪ .‬تا س��ال ‪ 61‬در حوزه هنری بودم‪ .‬خبر دادند‬ ‫که کیهان بچه ها در استانه تعطیلی است و کمک کنید که‬ ‫این اتفاق نیفتد‪ .‬مسئولیت س��نگینی در حوزه داشتم‪ .‬گفتم‬ ‫نم ی ایم اما کیهان بچه ها با سابقه و پر مخاطب بود‪ .‬تصمیم‬ ‫گرفتم هفته ای دو روز بیایم‪ .‬از شهریور ‪ 61‬امدیم و حدود ‪26‬‬ ‫سال است که ماندگار شدم و با کیهان بچه ها ماندم‪».‬‬ ‫او ب��ا حض��ور در کیه��ان بچه ه��ا ه��م هم��ان رویه‬ ‫مس��جد االجواد را ادام��ه داد و تربیت نس��ل تازه ش��اع ران و‬ ‫نویس��ندگان در جلس��ات قصه و شعر این نش��ریه اغاز شد‬ ‫و با این رویه نام هایی چون امی ر حس��ین ف��ردی‪ ،‬مصطفی‬ ‫رحماندوست‪ ،‬افشین عالء‪ ،‬ناصر کشاورز‪ ،‬محمد علی دهقانی‪،‬‬ ‫محمد می ر کیانی‪ ،‬حس��ین فتاحی‪ ،‬حس��ین کیانپور‪ ،‬جعفر‬ ‫اب راهیمی‪ ،‬اعظم کاوه‪ ،‬جواد محق��ق‪ ،‬محمد عزیزی‪ ،‬محمد‬ ‫عزیزی«نسیم»‪ ،‬حسین فریدونی‪ ،‬افس��انه شعبا نژاد‪ ،‬مهری‬ ‫نزاده‪ ،‬بیوک ملکی‪ ،‬مرحوم قیصر امی ن پور‪،‬‬ ‫ماهوتی‪ ،‬فرهاد حس ‬ ‫نزاده‪ ،‬رضا پریزاد‪ ،‬حمید محمدی‪ ،‬حمید‬ ‫مرحوم منصور حسی ‬ ‫هنرجو‪ ،‬بابک نی ک طلب‪ ،‬خسرو بابا خانی‪ ،‬غالمرضا بکتاش‪،‬‬ ‫عباسعلی سپاه ی یونسی‪ ،‬فریبا کلهر‪ ،‬اب راهیم زاهدی مطلق‪،‬‬ ‫حسین احمدی و‪ ...‬همنشین سه شنب ه های چند نسل شدند‪.‬‬ ‫فردی در پست های اجرایی‬ ‫امی ر حس��ین فردی در طول حیات خود در پس ت هایی‬ ‫نظیر عضویت در حوزه اندیش��ه و هنر اسالمی(حوزه هنری)‪،‬‬ ‫سردبیری و مدی ر مسئولی «کیهان بچه ها» (به مدت ‪ ۲۸‬سال)‬ ‫این مسئولیت همچنان ادامه دارد ـ موسس و مدیر مسئول‬‫کیهان علمی‪ ،‬عضویت در شورای داستان کانون پرورش فکری‬ ‫کودکان و نوج وانان‪ ،‬عضویت در شورای داستان بنیاد حفظ اثار و‬ ‫نشر ارزش های دفاع مقدس‪ ،‬مسئولیت جشنواره انتخاب کتاب‬ ‫سال شهید حبیب غن ی پور‪ ،‬مسئولیت شورای ادبیات داستانی‬ ‫نیروی مقاومت بس��یج و مدیریت کارگاه قصه و رمان حوزه‬ ‫هنری مسئولی ت های اجرایی داشته‪.‬‬ ‫چندین بار داوری ب رای کتاب سال وزارت فرهنگ و ارشاد‬ ‫اسالمی‪ ،‬کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان‪ ،‬بنیاد حفظ‬ ‫اثار و نشر ارزش های دفاع مقدس‪ ،‬کتاب سال شهید حبیب‬ ‫غن ی پور‪ ،‬جشنواره ادبیات داستانی بس��یج‪ ،‬جشنواره راهیان‬ ‫نور‪ ،‬انجمن قلم ای ران‪ ،‬جشنواره قصه های قرانی از تجربه های‬ ‫دیگر وی است‪.‬‬ ‫کتاب شناسی فردی‬ ‫ جلد دوم‬ ‫فردی که از نویس��ندگان دغدغه مند انقالبی بود‪ ،‬هیچ‬ ‫گاه نگذاشت که سایر فعالی ت هایش بر وجه ادبی شخصیتش‬ ‫تاثیر بگذارد‪ ،‬هرچه باش��د او با واژه نویسنده شناخته م ی شد؛‬ ‫نویس��نده ادبیات کودک و البته نویس��نده انقالب‪ .‬به عنوان‬ ‫مثال رمان اس��ماعیل او از بهترین رمان های پس از انقالب‬ ‫محس��وب م ی ش��ود‪ ،‬نگاهی داریم به چند کتاب مشهور تر‬ ‫امی ر حسین فردی‪.‬‬ ‫اسماعیل‪ :‬اسماعیل را اغاز گر رمان انقالب م ی دانند؛‬ ‫رمانی با محوریت وقایع منجر به پیروزی انقالب اس�لامی‪.‬‬ ‫اسماعیل‪ ،‬ته رانی است و بچه جنوب شه ر؛ کمی شر و شور و‬ ‫اندکی متفاوت با دیگر همساالنش‪ .‬پدر رفتگرش را در کودکی از‬ ‫دست م ی دهد و مادر با داشتن خواستگاران متعدد تن به ازدواج‬ ‫نم ی دهد‪ .‬اسماعیل از مدرسه فرار م ی کند و عاشق م ی شود‪ ،‬بعد‬ ‫از چند سالی که اسماعیل به عنوان کارمندی جزء‪ ،‬در نظام اداری‬ ‫مالی رژیم شاه خدمت م ی کند و درست در جایی که خواننده‬ ‫فکر م ی کند زندگی شیرین م ی شود‪ ،‬همه چیز به هم م ی ریزد‪.‬‬ ‫او با کششی که در خود به س��وی معنویات حس کرده و روند‬ ‫اتفاقات ری زو درشتی که ب رایش م ی افتد‪ ،‬خود را هم از خدمت‬ ‫در بانک شاهنشاهی محروم م ی کند و هم از مهر دختری که‬ ‫دوست م ی داشت‪.‬‬ ‫اس��ماعیل صنوبری به مسجد کش��یده م ی شود و به‬ ‫کتابخانه داری و بعد از ان به مدیری قرض الحس��نه م ی رسد‬ ‫و در مس��یر انقالب ب ر خالف منش های غالب روزگار خود‪ ،‬به‬ ‫روحانیت متمایل م ی شود و‪...‬‬ ‫مقام معظم رهبری در مورد این رمان فرمودند‪« :‬جای این‬ ‫رمان در ادبیات انقالب خالی بود‪».‬‬ ‫اش�یانه در مه‪ :‬پیام اصلی این رمان عشق و عالقه به‬ ‫خوبی در ب رابر ظلم و نارسایی است‪.‬‬ ‫اشیانه در مه رمانی ویژه نوجوانان است‪ .‬این رمان بیشتر‬ ‫طبیعت محور اس��ت و داس��تان پ رنده ای وحش��ی که در اثر‬ ‫محب ت های یک نوجوان با وی امیخته م ی ش��ود و همیشه‬ ‫همراه اوست تا اینکه در اثر اتفاق ناگواری پرنده م ی میرد‪ .‬در‬ ‫این کتاب شاهد ارتباط عاطفی بین انسان و حیوان هستیم‪.‬‬ ‫گرگ سالی‪ :‬شخصیت اصلی این رمان اسماعیل نام‬ ‫دارد‪ ،‬این کتاب ادامه داستان رمان «اسماعیل» است و در واقع‬ ‫جلد دوم این مجموعه به شمار م ی اید‪.‬‬ ‫جغ رافیای این رمان برعکس اس��ماعیل که در ته ران‬ ‫و پایتخت م ی گذشت‪ ،‬در دامنه های س��بالن م ی گذرد‪ ،‬این‬ ‫کتاب دارای محتوای ضداستعماری است و در ان امده است که‬ ‫امریکای ی ها انگونه که دوست دارند دست به اصالح نژاد گرگ ها‬ ‫یزنند‪ ،‬اما این گرگ ها مبدل به گرگ های ادمخ وار م ی شوند و‬ ‫م ‬ ‫زندگی را بر مردم منطقه تنگ م ی کنند‪.‬‬ ‫سیاه چمن‪ :‬این داس��تان را فردی در سال ‪ 63‬به رشته‬ ‫نگارش دراورده که به دوران س��یاه حاکمی��ت خان ها قبل از‬ ‫انقالب م ی پردازد‪ .‬این داستان بیانگر ورود انقالب به فضاهایی‬ ‫است که مناسباتی غی رانسانی بر ان حاکم شده است‪.‬‬ ‫داستان از انجا اغاز م ی شود که صبح بهاری خیرمحمد‬ ‫(پیرمرد روس��تایی)‪ ،‬ام��ان داد (فرزندش) را با گوس��فندها به‬ ‫س��یاه چمن روانه م ی کند‪ .‬میردادخان پیغام م��ی اورد که به‬ ‫دستور سی ف اهلل خان‪ ،‬از فردا گله به سیاه چمن نبرد‪ .‬فردای ان‬ ‫یزند‪ .‬شب‪،‬‬ ‫روز میردادخان‪ ،‬امان داد را در س��یاه چمن شالق م ‬ ‫یارمحمد‪ ،‬ب رادر بزرگ تر متوجه این موضوع م ی شود و به فکر‬ ‫م ی رود و به یاد تظاه راتی م ی افتد که در ش��هر یزد دیده بود و‬ ‫شنیده بود که ب رای مبارزه با شاه و خان هاست‪.‬‬ ‫کوچکجنگلی‪:‬کوچک جنگلی همان طور که از نامش‬ ‫پی داست به تاریخ نهضت جنگل م ی پردازد‪ .‬اگرچه رمان از زمان‬ ‫بازگشت میرزا از تبعید اغاز م ی شود‪ ،‬نویسنده تالش کرده ان را‬ ‫از حالت تاریخی صرف بیرون اورده و با جوهر تخیل و لطافت‬ ‫ادبی هضم و خواندنش را ساده تر کند‪.‬‬ ‫میرزا از تبعید باز م ی گردد‪ ،‬با دوس��تان قدیمی دیدار‬ ‫م ی کند و قول و قرارها ب رای ادامه مبارزه گذاشته م ی شود‪،‬‬ ‫کم کم افراد مبارز به انها ملحق م ی ش��وند و قدرت مبارزان‬ ‫جنگلی بیشتر و بیشتر م ی شود‪ .‬از دیگر اثار مرحوم فردی‬ ‫م ی توان به‪« :‬یک مش��ت نقل رنگی»‪« ،‬یک دنیا پروانه»‪،‬‬ ‫«گل بهار و گنجش��ک»‪« ،‬گل بهار و هزار چراغ روش��ن»‪،‬‬ ‫«خسته نباش��ی گل بهار»‪« ،‬روزی که تو امدی»‪« ،‬افسانه‬ ‫اصالن»‪« ،‬میهمان مالئ��ک»‪« ،‬هامون‪ ،‬زهکلوت» و «ان‬ ‫حوالی» اشاره کرد‪g .‬‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫امیرحسین فردی بودن‬ ‫افسوس می خورم که دیر می رسم‬ ‫‪2‬‬ ‫مصطفی شوقی‪/‬روزنامه نگار‬ ‫تیم مجردهای یکشنبه و سه ش��نبه ؛ رضا امیرخانی‪،‬‬ ‫ی و من‪ .‬پرش رو ش��ور بودی��م و در مقابل‬ ‫محمدرض��ا بای رام ‬ ‫خودمان امیرخان فردی را داش��تیم و اقای ریاضی و اب راهیم‬ ‫زاهدی مطلق‪ .‬ه��م ورزش بود و هم ب��رای من یک کالس‬ ‫بازاموزی ادب و اخالق در ان سن و سال که تازه روزنامه نگاری‬ ‫ب رایم جدی ش��ده بود‪ .‬اول از همه م ی رفتیم کیهان بچه ها؛‬ ‫امیرخان را برم ی داش��تیم و م ی امدی��م‪ ،‬انبار کیه��ان را رد‬ ‫م ی کردیم؛ حیاط کوچکی بود با دو تیر دروازه و توپ چرمی‪،‬‬ ‫ سالن مانندی هم بود که یک تشک کشتی انداخته بودند و‬ ‫چند تا دمبل و یک هارتز همه چیز کام��ل بود و دو تا دوش‬ ‫مستعمل که بعد از بازی واجب بود که تن را بشویی و سبک‬ ‫شوی و بعد دوباره م ی رفتیم کیهان بچه ها و چای و بیسکویت‬ ‫م ی خوردیم‪ .‬تقریبا سه ساعتی که جمع م ی شدیم در این دو‬ ‫روز هفته برنامه همین بود و البت��ه صحب ت های گاه وبیگاه‬ ‫جمع نویسندگان ب ی ادعای ادبیات از محسن مومنی گرفته‬ ‫که این روزها رئیس حوزه هنری اس��ت ت��ا صفارهرندی که‬ ‫وزیرارشاد شد و حاال عضو مجمع تشخیص مصلحت‪ .‬جمع‬ ‫خودمانی نویس��ندها را یک بهانه دور هم جمع م ی کرد و او‬ ‫نیز امی ر حسین فردی بود‪ .‬یک بار که تنها داشتیم م ی رفتیم‬ ‫کیهان بچه ها به او گفتم که کاش زودت��ر م ی امدم اینجا و‬ ‫کاش بمانم‪ .‬افسوس از این م ی خوردم که دیر رسیده ام‪ .‬اول‬ ‫باید م ی دویدیم‪ ،‬قبل از بازی و من همیش��ه در پایان بودم؛‬ ‫امیرخان به شوخی به من لقب مصطفی پایان داده بود‪ .‬این‬ ‫مصطفی پایان بودن البته ریشه در گذشته ها نیز دارد جایی‬ ‫که گویا فردی به همین نام بوده اس��ت‪.‬کالس یکشنب ه ها و‬ ‫سه شنب ه ها ب رای من این حسن را داشت با کسانی که اثارشان‬ ‫را نی��ز خوانده ام هم صحبت ش��وم؛رضا امی��ر خانی عزیز و‬ ‫محمد رضا بای رام ی که عمدتا در یک تیم بودیم‪ .‬کیهان بچه ها‬ ‫در ان سال های عسرت نشینی ادبیات انقالب بهانه ای ب رای‬ ‫بودن بود و امیرحسین فردی ب ی شک اگر نگوییم معلم بود‪،‬‬ ‫مدیر مدرسه ای بود که معدود بچه هایی که به ادبیات انقالب‬ ‫متعهد بودند م ی امدند‪ .‬از رضا امیرخانی تا محمد رضا سرشار‬ ‫و شاکری ها و بای رام ی ها‪...‬‬ ‫مصطفی پایان از یکجا دیگر به انتها رسید و نرفت در‬ ‫این کالس؛ چند باری که امیرخان را دیدم گالیه ای مه ربانانه‬ ‫کرد و من ش��رمنده همین اخالقش بودم ت��ا اینکه یک روز‬ ‫در روزنامه ای یکی از دوس��تان ورزش��ی مطلبی نوشت و او‬ ‫که امی ر حسین فردی را نم ی ش��ناخت در نقد کتابی در مورد‬ ‫غالمرضا تختی تند او را مورد خطاب قرار داد‪ .‬از نظر فنی نه‬ ‫اما امیرخان مستحق این تندگویی نبود‪ .‬وقتی با او در مورد‬ ‫این موضوع سخن گفتم با همان لحن مهربانش گفت که‬ ‫غرضی نیس��ت‪ ،‬اما این مطلب در روزنامه ای چاپ شده که‬ ‫س��ردبیرش را از کودکی م ی ش��ناختم‪ ،‬در جلسه دوشنب ه ها‬ ‫قصه نویس��ی مس��جد م ی امد و وقتی کار ک��رد در کیهان‬ ‫بچه ها بود و‪ ...‬تازه فهمیدم که امی ر حسین فردی با این طبع‬ ‫مهربانش نازک دل نیز اس��ت و ب رای خود نم ی پسندیده که‬ ‫در روزنامه یکی از ش��اگردانش این گونه به وی عتاب کنند‪.‬‬ ‫این کارمند بانک دیگر نم ی توانست با ش��رایط موجود کار‬ ‫کند‪ ،‬اس��تعفایش را نوشت و رفت‪ .‬مس��جد محل را تازه بنا‬ ‫کرده بودند‪،‬زمین خالی که بچه ه��ا قبال در ان فوتبال بازی‬ ‫م ی کردند‪.‬همین هم شد مس��جد و ورزش کنار هم و بع د ها‬ ‫که همه بچه های محله س��یزده متری حاجیان که دوست‬ ‫داشتند نویسنده باشند‪ ،‬کتابخانه شد محل جمع شدنشان و‬ ‫امیرحسین فردی هم کسی که این جلسات را اداره م ی کرد‪.‬‬ ‫دوشنب ه های مسجد بعدها به گاهنامه ای رسید با نام بچه های‬ ‫مس��جد که اولین خروجی بعد از انق�لاب جواد االئمه ای ها‬ ‫شد‪.‬در خالء فرهنگی اوایل انقالب مسجد جواداالئمه شاید‬ ‫در حوزه فرهنگ در ابتدای انقالب پی ش تاز بود؛ جایی که هم‬ ‫در حوزه سینما تولیداتی را عرضه داشت و هم در ادبیات که‬ ‫نسلی از نویس��ندگان ادبیات انقالب را متاثر از خود ساخت‪.‬‬ ‫ضمن اینکه بچه های مسجد در تشکیل حوزه هنر و اندیشه‬ ‫اسالمی نیز پیشگام بودند؛ امیرحس��ین فردی البته در این‬ ‫وادی ب ی شک همانطورکه ش��ورای نویسندگان مسجد در‬ ‫بیانیه درگذشت او گفت امیر کاروان ادبیات انقالب بود‪ .‬گرچه‬ ‫در دهه های ‪ 70‬و ‪ 80‬دیگر مجالی ب رای گروه های فرهنگی‬ ‫خودساخته ای مثل مس��جد جواداالئمه نمانده بود‪ ،‬اما شاید‬ ‫جشنواره حبیب غن ی پور تالش��ی ب رای احیای دستاوردهای‬ ‫دهه ‪ 60‬ادبیات انقالب بود‪ .‬امیرحسین فردی بیش از اینکه‬ ‫نویسنده باشد و داستان نویس‪ ،‬روزنامه نگار و سردبیر کیهان‬ ‫بچه ها‪ ،‬مدیر فرهنگی و مس��ئول افرینش های ادبی حوزه‬ ‫هنری و س��ازمان دهنده یک گ��روه فرهنگی ب��ا اثرات زیاد‬ ‫«ادم خوبی» بود‪ .‬انسانی بودکه وقتی او را م ی دیدی ارامش‬ ‫م ی داد‪،‬جاذبه داشت‪ .‬کسی بودکه انرژی مثبت م ی گرفتی از‬ ‫رفتارش‪ ،‬ساده بود و ساده رفتار م ی کرد‪ .‬مرید پرور نبود و البته‬ ‫تاثیرگذار بود‪ .‬او کسی نبود جز امیرحسین فردی‪ ،‬زاده روستای‬ ‫قره تپه در دامنه سبالن‪ .‬کسی بود که به یکباره دلت ب رایش‬ ‫تنگ م ی شد؛ بار اخری چند ماه پیش بود و من به یکباره به او‬ ‫زنگ زدم و گفت که مریض احوال است و چند تا ازمایش داده‬ ‫است‪...‬چه کار م ی توانستم بکنم؟ ‪g‬‬ ‫‪11‬‬ ‫حیف چشم هایش نبود؟‬ ‫حاال ما یک امیرخان کم داریم‬ ‫ جلد دوم‬ ‫‪3‬‬ ‫سعید اجورلو ‪ /‬سردبیر‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫‪ -1‬ان طورکه من م ی فهمم مرگ ب رای امیرخان فردی‬ ‫چندان سخت نبوده‪ .‬ب رای کس��ی که از دار دنیا یک خانه در‬ ‫سی متری جی داش��ت؛ کوچه پایینی مسجد و تا جایی که‬ ‫یادم هست یک پیکان مدل ‪ 50‬یا ‪ 60‬و کیف و کفش ساده و‬ ‫قدیمی‪ .‬ب رای این ادم احتماال مرگ خیلی سخت نیست‪ .‬ب رای‬ ‫کسی که نه موبایلی در جیب داشت نه لپ تاپی درکیف و نه‬ ‫احتماال حساب بانکی چنین و چنانی‪.‬‬ ‫مرگ ب رای من و شما به این دلیل سخت م ی شود که‬ ‫به راحت ی های دنیا عادت کرده ای��م‪ .‬با انها زندگی م ی کنیم‪.‬‬ ‫دلبسته ش��ان هس��تیم‪ ،‬پس وقت جدا ش��دن کار سخت‬ ‫م ی شود‪ .‬مثالش ادم سنگینی است که سخت از زمین کنده‬ ‫م ی شود و برعکس ادم س��بک و چابکی که راحت از زمین‬ ‫جدا م ی شود‪.‬‬ ‫داستان مرگ‪ ،‬داستان سبکی و س��نگینی است‪ .‬زیاد‬ ‫شنیده ایم که م ی گویند فالنی خود را سبک کرده که راحت‬ ‫از دنیا برود؛ هرچقدر سب ک تر‪ ،‬راحت تر‪ .‬حاال با این وصف اگر‬ ‫کسی یک عمر سبک بوده باشد و به تعبیری مبارزه کند با‬ ‫دنیایی شدن‪ ،‬مردن ب رایش کار خیلی سختی م ی شود؟‬ ‫در اندیش��ه دینی ما‪ ،‬مردن مثل سفر اس��ت‪ .‬از جایی‬ ‫سخت و پراشوب به جایی که به ان متعلق هستیم‪ .‬انسان‬ ‫اص��وال در اموزه ه��ای ما روحانی اس��ت‪ ،‬یعن��ی روح اش بر‬ ‫جسم اش اصالت دارد‪.‬‬ ‫فطرت اش پاک است‪ .‬خوب است‪ .‬پس دنیا با تمام فراز‬ ‫و فرودهایش عرصه ای ب رای تجلی این فطرت پاک و این روح‬ ‫خدایی اس��ت‪ .‬حاال اگر به جای اینکه دنیا اسیر انسان شود‪،‬‬ ‫انسان اس��یر دنیا گردد‪ ،‬همه چیز وارونه م ی شود؛ جسم باال‬ ‫م ی اید و روح پایین م ی رود‪ .‬انس��ان سنگین م ی شود و مرگ‬ ‫چیزی ش��بیه کابوس‪ .‬از مگر بدمان م ی اید چون س��نگین‬ ‫شده ایم‪ .‬دنیایی شده ایم و مشغولیم با ‪iphone, ,mazda3‬‬ ‫‪ ipad‬و از این چیزها که کم نیستند دور و برمان‪.‬‬ ‫دنیای شدن چند نوع دارد؛ یک نوع انکه از نظر اموزه های‬ ‫دینی مطلوب اس��ت و به ان توصیه ش��ده در مقابل یاس و‬ ‫کلب ی گری و خمودی معنا م ی یابد‪ .‬مثالش هم «الدنیا مزرعه‬ ‫‪12‬‬ ‫االخره» است‪ .‬ساده اش‪ ،‬این م ی شود که ما امده ایم به دنیا که‬ ‫ادم های خوبی باشیم و به ادم های خوب اضافه کنیم‪ .‬در این‬ ‫تفسیر دنیا اصالت ندارد‪ .‬دنیا وسیله است‪ ،‬مزرعه است‪ .‬هدف‬ ‫چیز دیگری است‪.‬‬ ‫ی��ک ن��وع دنیای��ی ش��دن دیگ��ر پایبند نب��ودن به‬ ‫سنت هاست‪ .‬عرفی شدن تعبیر درستی است از ان به نظرم‪.‬‬ ‫اینکه سنت ها‪ ،‬خود زمانی نسبت به سنت های گذشته شان‬ ‫عرفی بوده اند و این چرخه عرفی شدن‪ ،‬سنت دنیاست‪ .‬در این‬ ‫تعبیر پایانی ب رای روند سنت شکنی تصور نم ی شود؛ شکستن‬ ‫سنت ها خود نوعی س��نت اس��ت یا به تعبیری سنت ثابت‬ ‫جهان‪ ،‬عرفی شدن امور است‪.‬‬ ‫این تفسیر از کار جهان البته همراه خود لوازمی چون‬ ‫نسب ی گرایی و شمول گرایی و کثرت گرایی هم دارد؛ حاصل‬ ‫کار اما به صدر نشس��تن عقل ابزاری و نوعی عافی ت طلبی‬ ‫و منفعت جویی اس��ت‪ .‬این دو نوع دنیایی شدن یک تفاوت‬ ‫بزرگ با هم دارند؛ دنیایی شدن اول دنیای انسانی را م ی سازد‬ ‫ولی دنیایی شدن نوع دوم انسان دنیایی را‪ .‬انسان دنیایی شده‬ ‫مال خودش نیست‪ .‬متعلق به دنیاست‪ .‬انسان نوع اول در دنیا‬ ‫هست ولی مال دنیا نیست‪.‬‬ ‫حاال با این تعریف راحت تر م ی شود این ادعا را اثابت کرد‬ ‫که مرگ ب رای «امیرحسین فردی» کار چندان سختی نبوده‪.‬‬ ‫چون او انطور که ما می شناختیم مال دنیا نبود‪ .‬در دنیا بود‬ ‫ولی دنیایی نبود‪.‬‬ ‫‪ - 2‬ب رای من امیرخان از چش��م هایش شروع م ی شد‪.‬‬ ‫عجیب چش��م هایی داش��ت‪ .‬این ارجح بود حتی بر صدای‬ ‫یگانه اش‪ .‬صدای ارامش که شمرده شمرده سخن گفتن اش‬ ‫را تحت الشعاع قرا رم ی داد‪ ،‬چشم هاش از صدایش هم ارام تر‬ ‫بودند و چون با چشم هایش حرف م ی زد سکوت اش هم هزار‬ ‫حرف داشت‪.‬‬ ‫و چش��م های مهربانش مثل قلبش ارام بودند‪ .‬گرچه‬ ‫چشم هایش روح داشتند و یک نوع اشتیاق در ان موج م ی زد اما‬ ‫اخر کار انچه از ان به چشم م ی امد همان ارامش مخصوص‬ ‫امیرخان بود‪.‬‬ ‫راز اینکه امیرخان ب رای من مس��اوی بود با طمانینه و‬ ‫ارامش را در چشم هایش م ی جویم‪ .‬چشم های ارام‪ ،‬زبان ارام‪،‬‬ ‫قلب ارام‪ ،‬صدای ارام‪ ....‬این ارام بودن را حتی زمانی که پیامک‬ ‫مرگ او هم به دستم رسید حس کردم‪ .‬یک نوع ناراحتی و غم‬ ‫که انتهای اش تشویش و اشوب نیست‪ .‬طمانینه و سکینه‬ ‫است‪ .‬امیرخان ب رای من این جوری بود؛ و به تعبیر قران کریم؛‬ ‫«الذین یمشون فی االرض مرحا» در راه رفتن او کامال مشهود‬ ‫بود‪ .‬و با لبخندهایی که مال خودش بود‪ .‬مثل چشم هایش که‬ ‫فقط مخصوص امیرخان افریده شده بودند‪ .‬این چشم ها حاال‬ ‫به خاک م ی رسند‪ .‬حیف چشم هایش نیست؟‬ ‫‪ – 3‬در مورد امیرخان فردی یک سوال مهم این است‬ ‫که امیرحسین فردی را چه به خان بودن؟ ان چیزی که ما از‬ ‫خان م ی دانیم و م ی فهمیم یک نوع خشونت و قدرت طلبی و‬ ‫اقتدار و زور و از این جور چیزهاست‪ .‬این چیزها که به امیرخان‬ ‫نم ی خورند‪ .‬این ادم مهربان‪ ،‬ب��ا ادب‪ ،‬متین‪ ،‬نجیب را چه به‬ ‫خان بودن؟‬ ‫اما این همه ماجرا نیست‪ .‬خان بودن را م ی شود تعبیر‬ ‫کرد به پدری کردن‪ ،‬به ب رادر بزرگ ب��ودن‪ ،‬به دیدن وقتی که‬ ‫همه نم ی بینند و ندیدن وقتی هم م ی بینند؛ امیرخان حداقل‬ ‫ب رای ما این تصویر را وارونه کرد که م ی شود هم خان بود هم‬ ‫مه ربان ‪.‬‬ ‫هم خان بود و هم حرف زور نزد‪ .‬خانی که دستورش با‬ ‫دل و جان بچه ها عجین بود نه فقط با دست شان‪ .‬امیرخان‬ ‫این جوری بود‪.‬‬ ‫حدود ‪ 10‬س��ال پیش وقتی گ��روه ادب و هنر روزنامه‬ ‫انتخاب بودم و پیش اقا اب راهیم زاهدی مطلق کار م ی کردم‬ ‫دو‪ ،‬سه باری پیش امیرخان داستان خواندم‪ .‬یک بار دوشنبه‬ ‫شب و در کتابخانه مس��جد جواداالئمه(ع) و یک بار هم در‬ ‫جلسات پنج شنبه صبح کیهان بچه ها‪.‬‬ ‫پرت و پالهایی که من نوش��ته ب��ودم و خواندم فقط‬ ‫سعه صدر یکی مثل امیرخان را م ی خواست که هیچی نگوید‬ ‫و چشم هایش را طوری تنظیم کند که به من برنخورد‪ .‬یک‬ ‫کلمه هم به من نگفت که این مزخرفات چی بود نوشتی‪...‬‬ ‫نگفت‪ .‬حتی نگفت تو اس��تعداد داستان نویس��ی نداری‪ ،‬برو‬ ‫دنبال کارت‪ .‬امیرخان این جوری بود‪.‬‬ ‫حاال شما خودتان حس��اب کنید که امیرحسین فردی‬ ‫با این قلب مه ربان‪ ،‬دل صاف‪ ،‬ایمان ب ی نظیر چقدر م ی تواند‬ ‫خان دوست داشتنی‬ ‫ابراهیم زاهدی مطلق ‪ /‬نویسنده و روزنامه نگار‬ ‫‪4‬‬ ‫ جلد دوم‬ ‫م ی گفتند دریا را نم ی شود در کوزه ریخت‪ .‬حاال من این‬ ‫مثال را ب رای اقای فردی نم ی زنم‪ .‬چون او از جنس دریا نبود‪،‬‬ ‫بلکه جنس او‪ ،‬رود بود؛ رودی گسترده و ارام و نرم و مخملگون‪.‬‬ ‫این روزها با تکنولوژی جدید و فتوش��اپ ش��اید ریختن دریا‬ ‫در کوزه هم ش��دنی باش��د؛ اما رودخانه را امکان ندارد‪ ،‬حتی‬ ‫با فتوش��اپ‪ .‬دریا ابتدا و انتها دارد‪ ،‬اما حکایت ادم هایی مثل‬ ‫امیرخان فردی و رودخانه‪ ،‬ب ی اغازی و ب ی پایانی است و جاری‬ ‫بودن است و جا نشدن در هیچ کوزه ای‪.‬‬ ‫امیرحس��ین فردی‪ ،‬چند وجه دارد (فعل «داش��ت» را‬ ‫ب رایش به کار نم ی برم؛ که جاری بودنش این اجازه را نم ی دهد)؛‬ ‫اول‪« ،‬امیرخان» بودن اقای فردی و دوم «استاد امیرحسین‬ ‫فردی» بودنش‪ .‬او در نوع اولش یک دوس��ت صمیمی است‬ ‫بااخالقی خوش و لبخندی شیرین که اگر مهم ترین جلسه‬ ‫ادبی و حرفه ای اش هم با ساعت تمرین فوتبالش تداخل پی دا‬ ‫کند‪ ،‬زی ربار نم ی رود و چنین قراری به او تحمیل نم ی شود‪ .‬این‬ ‫فردی‪ ،‬حاضر است ساعت ها درباره تیم برزیل و تکنیک های‬ ‫ب ی مانند انها حرف بزند‪ .‬این فردی کس��ی است که بازیکن‬ ‫بزرگ و گلزن مل ی پوش دهه ‪ 60‬غالمرضا فتح ابادی در مراسم‬ ‫بزرگداش��تش م ی اید و با نام «امیرخ��ان» از او یاد م ی کند و‬ ‫متواضعانه م ی گوید که ش��اگرد او بوده در زمی ن های خاکی‬ ‫غرب ته ران و مسجد جواداالئمه علی ه السالم‪.‬‬ ‫این فردی‪ ،‬خیلی جدی و اصولی م ی پرسد‪« :‬م ی دانی‬ ‫چرا همه رمان نوی س ها و داستان نوی س ها به فوتبال عالقه‬ ‫دارند؟» بعد خودش جواب م ی دهد‪« :‬چون فوتبال مثل زندگی‬ ‫است؛ پر از تعلیق و اینده ای غیرقابل پی ش بینی‪».‬‬ ‫این فردی‪ ،‬لطیف است و مه ربان‪ .‬صمیمی است و شاع ر؛‬ ‫چنان که وقتی با او همراه م ی ش��وی در یکی از خیابان های‬ ‫ته ران و م ی بیند شاخه های درختان چنار را بریده اند و ریخته اند‬ ‫وسط خیابان‪ ،‬خیلی جدی م ی گوید‪ «:‬این شاخه ها پر از خانه‬ ‫کالغ ها بود؛ کسی از انها اجازه گرفت که خانه شان را خ راب‬ ‫کرد؟! راستی انها امشب وقتی برگردند و خانه هاشان را کف‬ ‫خیابان ببینند‪ ،‬چه کار م ی کنند و کجا م ی خوابند؟» ان وقت‬ ‫توجه ات جلب م ی شود به البه الی ش��اخه های کف خیابان‬ ‫و م ی بینی النه های متالش ی ش��ده ای را که تو ندیده ای و او‬ ‫دیده است‪ .‬حاال اگر ما به عنوان شورای نویسندگان مسجد‬ ‫جواداالئمه علی ه السالم به ان کالغ ها هم درگذشت امیرخان را‬ ‫یراهی نکرده ایم‪ .‬مطمئنا روح امیرخان‬ ‫تسلیت بگوییم‪ ،‬کار ب ‬ ‫را شاد کرده ایم‪.‬این فردی‪ ،‬ساعت ها در دفترش با یک کودک‬ ‫‪ 8‬ساله کش بازی م ی کند و به سوی مجسمه چخوف که در‬ ‫یزند و با ان کودک از ته دل م ی خندد‪.‬‬ ‫دفترش دارد‪ ،‬کش م ‬ ‫وجه دیگر او «استاد امیرحسین فردی» است؛ او که قبل‬ ‫از پیروزی انقالب به کمک هادی عل ی اکبری یک کتابخانه را‬ ‫ب رای نوجوانان در یک مسجد دایر م ی کند‪ .‬او که متواضعانه‬ ‫تاکید م ی کند که من بانی این کتابخانه نبودم‪ ،‬بلکه هادی‬ ‫بود؛ کتابخانه ای که بیش از ‪7‬هزار عضو فعال دارد‪(.‬ماشاءاهلل)‬ ‫در وجه دیگر «اس��تاد امیرحس��ین فردی» باید برگردید به‬ ‫س��ال های دهه ‪ 60‬ک��ه او در زمین بک��ر کیهان بچه ها بذر‬ ‫استع داد را کاشت و حاال درختان تنومندی را شاهد هستیم که‬ ‫هریک در جایی به عنوان سردبی ر‪ ،‬مدی ر مسئول‪ ،‬گرافیست و‪...‬‬ ‫به وزانت یک نشریه کمک م ی کنند‪ ،‬همی ن طور نویسندگانی‬ ‫که جوایز جهانی را م ی گی رند و نام شان را کنار نام ای ران به مردم‬ ‫جهان معرفی م ی کنند‪.‬‬ ‫در این وجه «اس��تاد امیرحس��ین فردی» همی ن طور‬ ‫جشنواره ای را پایه گذاری م ی کند که به اتفاق ارا‪ ،‬همگان قبول‬ ‫دارند که مستقل ترین و مردم ی ترین جش��نواره ادبی کشور‬ ‫است و نویسندگان ناش��ناس شهرستانی و خوش قریحه ای‬ ‫را به جامعه داستانی کشور معرفی م ی کند‪ .‬در این وجه باید‬ ‫به ان اتاقک کوچولوی حصیری اشاره کرد در کیهان بچه ها‬ ‫که حمید اقای ریاضی به درستی اسمش را «مزرعه» گذاشته‬ ‫است‪ .‬اتاقک گرافیس ت های جوان و جویای نام از دختر و پسر‬ ‫که بزرگ ش��دند و بعدها جوایز معتبر ب راتیسالوا را گرفتند و‬ ‫حاال اسمشان ب رای اعتبار هر نشریه ای در کار گرافیک کافی‬ ‫است‪ .‬وجه دیگر اقای امیرحسین فردی‪ ،‬یاور انقالب است‪ .‬او‬ ‫در این وجه به محمدعلی قربانی م ی گوید‪« :‬من با هیچ کس‬ ‫رفیق نیستم‪ .‬اگر کسی راهش را از انقالب جدا کند‪ ،‬من تعارف‬ ‫ندارم‪ .‬رفاقت من با همه تا جایی است که به انقالب ب ی حرمتی‬ ‫نکنند‪ ».‬خیلی کوتاه و ج��دی‪ .‬در این وجه اقای فردی حرف‬ ‫یزند‪ .‬در خانه اگر کس است‪ ،‬یک حرف بس است‬ ‫دیگری نم ‬ ‫(روحش شاد و روانش از شاگردانش راضی باد) ‪g‬‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫خان خوبی باشد؛ خانی که با دل ها کار داشت‪.‬‬ ‫‪ – 4‬داستان و فوتبال نه تمام زندگیکه بخش بزرگی از‬ ‫زندگی امیرحسین خان فردی بودند‪ .‬چیزهایی که بچه های‬ ‫مس��جد جواد را دور هم جمع م ی کرد؛ و چیزهایی را ساخت‬ ‫که حاال حاالها فرهنگ کش��ور را تحت تاثیر قرار م ی دهند‪.‬‬ ‫اگر بگویم داس��تان و فوتبال بهانه جم��ع بچ ه محل ها بود‬ ‫کم لطفی کرده ام چراکه عشق به داستان و فوتبال از وجود این‬ ‫بچه ها جدا نم ی شد‪ .‬بهتر است بگویم اولش شاید بهانه بود‬ ‫ولی یواش یواش جدی شد‪ .‬بچه ها نویسنده شدند‪ ،‬یکی شد‬ ‫محمد ناصری‪ ،‬یکی احمد غالمی‪ ،‬یکی محمد نادری‪ ،‬یکی‬ ‫مهرداد غفارزاده‪ ،‬یکی احمد اقای دهقان‪ ،‬یکی اب راهیم زاهدی‬ ‫مطلق و خیل ی های دیگر‪ .‬امیرخان داشت ادم تولید م ی کرد‪.‬‬ ‫ادم هایی که بلد بودند قصه بگویند‪ .‬قص��ه خوب بگویند و‬ ‫خوب قصه بگویند‪ .‬ب رای من که تقریبا از حدود ‪ 20‬سال پیش‬ ‫امیرخان فردی را شناختم و فهمیدم که او چه ها کرده و چه ها‬ ‫در سر دارد‪ ،‬حاال چندان دشوار نیست به این سوال پاسخ دهم‬ ‫که اصل ب رای او ادم ها بودند‪ .‬داستان اگر بود‪ ،‬فوتبال اگر بود‪،‬‬ ‫هنر اگر بود همه ب رای ساختن ادم های خوب بود‪ .‬ب رای تکثیر‬ ‫چشم های امیرخان‪ ،‬تکثیر قلبش‪ ،‬تکثیر کالمش و قلم اش‪.‬‬ ‫امیرخان همیشه دفاع اخر بازی م ی کرد تا جایی که یادم‬ ‫هست و ان چندباری که با او فوتبال بازی کردم‪ .‬یادم هست‬ ‫که از عقب پاس بلند ب رایم م ی فرس��تاد و هوایم را داشت ان‬ ‫جلو وقتی جوان تر بودم‪.‬‬ ‫کس��ی که دفاع اخر بازی م ی کند باید عی��ب بقیه را‬ ‫پوشش دهد‪ ،‬سنگر یکی مانده اخر با اوست‪ .‬ادم ی که از همه‬ ‫ارام تر اس��ت‪ ،‬با هوش تر اس��ت‪ ،‬فرمانده تر است‪ .‬مخصوصا‬ ‫وقتی هنوز ‪ 3-5-2‬مد بود‪ .‬نه اینکه حاال دفاع ‪ 4‬نفره‪ ،‬دفاع‬ ‫اخرهای سرعتی و جنگنده م ی خواهد‪.‬‬ ‫امیرخان از ان دفاع اخرهای ‪ 3-5-2‬بود؛ نفر اخریکه‬ ‫خیال همه را راحت م ی کرد‪.‬‬ ‫‪ – 5‬اخرین باری که دیدمش روضه ‪ 28‬صفر بود‪ .‬از جا‬ ‫بلند شدم و به اس��تقبالش رفتم‪ ،‬تا اخر روضه نشست و بعد‬ ‫موقع خداحافظی اگر اش��تباه نکنم تا دم در بدرقه اش کردم‪.‬‬ ‫بعد از ان دیگر امیرخان را ندیدم‪ .‬کاش ان روز پیشان ی اش را‬ ‫م ی بوسیدم؛ این یک افسوس‪.‬‬ ‫فکر م ی کنم تقریبا ‪ 2‬س��ال پیش بودکه حدود ساعت‬ ‫‪ 10‬شب رفته بودم بیمارستان کسری‪ .‬در روزنامه خوانده بودم‬ ‫که امیرخان انجا بستری است‪ .‬گفتم رندی کنم و سری بزنم‬ ‫به اقای فردی‪ .‬به نگهبان گفتم‪ .‬گفت؛ زنگ بزن به مسئول‬ ‫بخش مراقب ت های ویژه‪ .‬خیلی نرم و حاال شاید شبیه التماس‬ ‫کردن ازش خواس��تم که مریض را ببینم‪ .‬گفت؛ نه‪ ...‬کاش‬ ‫مس��ئول بخش وظیفه شناس��ی نم ی کرد ان شب‪ .‬این هم‬ ‫یک افسوس دیگر‪.‬‬ ‫‪ – 6‬صدای امیرخان هنوز در گوش��م اس��ت‪ ...‬تقریبا‬ ‫‪ 15‬دقیقه بعد از اینکه از دفت��رش بیرون امدم‪ ،‬زنگ زد‪ .‬گفته‬ ‫بودم‪ ،‬امیرخان مجله را لطفا یک ورقی بزنید‪ ،‬عیب و ای رادش‬ ‫را به من بگویید‪ .‬بعد یک ربع زن��گ زد و گفت؛ مطلب ات را‬ ‫خواندم سعید جان‪ ...‬همین خط خوبه‪...‬‬ ‫ب رای من که از جوانی دوس��ت داشتم استادم امیرخان‬ ‫باشد چه چیزی م ی توانست بهتر از این باشد‪ .‬صدایش هنوز‬ ‫توی گوشم است‪.‬‬ ‫‪ – 7‬س��نت بعد از ظهرهای عاشورای بچه های محل‬ ‫س��رجایش هس��ت‪ .‬رفتن به بهش��ت زه را(س ) و سرزدن به‬ ‫دوس��تان قدیمی‪ .‬حاال امیرخان این دفع��ه واقعا رفته پیش‬ ‫دوستانش و پیش شاگردانش‪.‬‬ ‫پیش بچ ه محل ها‪ ،‬پیش حبیب غن ی پور‪ ،‬اکبر قدیانی‬ ‫یزاده و‪...‬‬ ‫عزیز‪ ،‬رسول فالح پور‪ ،‬مهرداد رحیمی‪ ،‬مسعود نق ‬ ‫حاال محل ما ی��ک امیرخان ک��م دارد‪ .‬بعدازظهرهای‬ ‫عاشورا‪ ،‬گعده های دوس��تانه‪ ،‬روضه های محل‪ ،‬دسته ظهر‬ ‫عاشورا‪ ،‬امیرخان را کم دارند‪ .‬ما یک امیرخان کم داریم‪.‬‬ ‫حافظ جان چشم های تو چقدر شبیه پدرت است‪g .‬‬ ‫به احترام فردی‬ ‫ابراهیم زاهدی مطلق روزنام ه نگار‪،‬‬ ‫نویسنده و منتقد ادبی از دوستان‬ ‫امیرحسین فردی بود‪ .‬او در این نوشته‬ ‫از امیرخان در دو وجه نویسنده و‬ ‫دوست سخن گفته است‪.‬‬ ‫‪13‬‬ ‫مسجد پناهگاه ما بود‬ ‫اخرین گفت وگوی مثلث با امیرحسین فردی‬ ‫‪5‬‬ ‫با امی ر حسین فردی نم ی شود ب ه طور کالسیک گفت وگو کرد‪ ،‬ان قدر شیرین سخن م ی گوید که مصاحب ه کننده‬ ‫را مجذوب م ی کند‪ .‬او را به صفتی م ی خوانند که هم صمیمیت اس�ت و هم احترام؛ امیر خان برای بچ ه های مسجد‬ ‫جواد االئمه معلم ی بود که کتابخوانی را به انها اموخت و داستان نویسی را در ذهن هر نوجوانی که به مسجد م ی امد‪،‬‬ ‫کاشت‪ .‬جایی که امروز مسجد جواد االئمه نسلی از داستان نویسان انقالب را به عرصه فرهنگ داد که برخی از انها‬ ‫از نویسندگان بسیار خوش ذوق‪،‬مهم و تاثیرگذار در عرصه ادبیات هستند‪ .‬امیرخان فردی را در حوزه هنری مالقات‬ ‫کردیم‪ .‬موهایش سپی د تر از عکس معروف کتابخانه بود‪.‬‬ ‫مصطفی شوقی‬ ‫اینجا بهتر است یا مسجد جواد االئمه؟‬ ‫‪ l‬هنوز حوزه همان مسجد جواد االئمه است ب رای‬ ‫ما‪ .‬ما اینج��ا کار م ی کنیم و زندگ��ی‪ .‬ان زمین کوچک‪ ،‬ان‬ ‫چهاردیواری‪ ،‬ان اسفالت گرم و ان زمستان سرد روی خیل ی ها‬ ‫تاثیر گذاشت‪.‬‬ ‫تعریف و توصیف از موقعیت ژئوپلتیکی مسجد‬ ‫جواداالئمه؛ ‪ 13‬متری حاجیان‪...‬‬ ‫ جلد دوم‬ ‫‪ l‬مس��جد جواد االئمه ب رای ما ی��ک پناهگاه بود‪.‬‬ ‫احس��اس م ی کردیم در ای��ن مملکت هیچ ج��ای دیگری‬ ‫وجود ندارد که م��ا را بپذی��رد و تحمل بکند‪ ،‬اال مس��جد‪.‬‬ ‫ما هم هی��چ جایی جز مس��جد نداری��م‪ .‬نوع ن��گاه و نوع‬ ‫رویک��رد ما به مس��جد در واقع مث��ل نگاه کس��ی بود که‬ ‫به خان��ه و اش��یانه خودش برم ی گ��ردد و در هی��چ جا جز‬ ‫خانه احس��اس امنی��ت نم ی کند‪ .‬ای��ن بود ک��ه انجا مثل‬ ‫خانه خودمان ب��ود‪ .‬هیچ واهمه ای نداش��تیم که ش��ب را‬ ‫هم انج��ا بمانیم‪ .‬اص�لا بمانیم و زندگی کنیم‪ .‬احس��اس‬ ‫خس��تگی نم ی کردیم‪ .‬در واقع عرض کردم غیر از مسجد‬ ‫هی��چ ج��ا م��ا را راه نم ی دادند‪.‬‬ ‫در کش��ور خودمان‪ ،‬س��رزمین‬ ‫خودمان م��ا غریب ب��ه معنای‬ ‫واقع��ی کلمه بودی��م‪ .‬اگر بنده‬ ‫و اق��ای سلحش��ور گذرمان به‬ ‫همین خیابان تخت جمش��ید‬ ‫م ی افتاد قطعا دلمان م ی گرفت‪.‬‬ ‫م ی خواستیم فرار کنیم‪.‬‬ ‫مس��جد فق��ط ب��رای ما‬ ‫مکانی نب��ود که بروی��م و نماز‬ ‫بخوانی��م و وقت��ی بگذرانی��م‪.‬‬ ‫مسجد ب رای ما به معنای واقعی‬ ‫کلمه پناهگاه ب��ود‪ .‬جز انجا ما‬ ‫جای دیگری نداشتیم که در یک‬ ‫فضای الهی و معن��وی تنفس‬ ‫بکنیم‪.‬‬ ‫ویژگی خاص داشت‪ .‬اوال که ایشان یک روحانی سنتی بود‪،‬‬ ‫روحانی روستایی‪ .‬یعنی تصور نشود که یک روحانی امروزی‬ ‫بودند‪ ،‬روشنفکر با مطالعات جامع ه شناسی و مطالعات روز‪.‬‬ ‫امروزه البته خیلی زیاد شدند از این دست روحانیون‪ .‬ایشان‬ ‫کامال روحانی سنتی بود اما چیزی در وجود این شخص بود‬ ‫و ان هم محبت و مهربان ی اش بود و کسی را هم نم ی راند‬ ‫از مسجد و در کاری هم که وارد نبود م ی گفت وارد نیستم‪.‬‬ ‫به نظرتان محافظه کار نبودند؟‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫‪ l‬نه‪ ،‬اگر محافظه کار بود م ی توانست بگوید این‬ ‫کار انجام نگیرد‪ .‬م ی گفت انجام بگیرد اما من نم ی دانم‪ .‬شما‬ ‫مواظب باشید که مسائل غیرش��رعی پیش نیاید‪ .‬روحانی‬ ‫که خودش اصال نم ی داند تئاتر چیس��ت و در زندگی تئاتر‬ ‫ندیده‪ ،‬وقتی به او پیشنهاد م ی کنیم که قصد داریم تئاتر اجرا‬ ‫بکنیم م ی گف��ت واهلل من نم ی دانم‪ .‬ه��رکاری م ی خواهید‬ ‫بکنید‪ .‬مواظب باشید خالف ش��رع نباشد‪ .‬روی این خالف‬ ‫ش��رع نبودن خیلی تاکی��د م ی کرد‪ .‬در واقع مس��ئولیت را‬ ‫م ی انداخت به گردن خود ما‪ .‬اینکه بیاید بگوید نمایشنامه‬ ‫و بازیگر هایتان را ببینم و دخالت بکند‪ ،‬اصال این طور نبود‪.‬‬ ‫و حاج اقا مطلبی را انجا دیدید؟‬ ‫‪ l‬رحمت خداوند بر او‪ .‬مرحوم حاج اقا مطلبی یک‬ ‫‪14‬‬ ‫منشا بس�یاری از امور فرهنگی مس�جد‪ ،‬ایجاد‬ ‫کتابخانه بود؛ ابتدای داستان چه بود؟‬ ‫‪ l‬بله‪ .‬اولین بار که من کتابخان��ه را دیدم در محل‬ ‫فعلی کفش کنی در کنار شبستان مسجد بود که یک فضای‬ ‫بس��یار کوچکی بود‪ .‬چهار تا از این قفس��ه های زنگ زده و‬ ‫فلزی‪ ،‬کتاب ه��ای مندرس و درب و داغ��ان‪ .‬یک اقایی هم‬ ‫مس��ئول انجا بود که به دیگران کتاب م ی داد و م ی گرفت‪.‬‬ ‫من هم رفتم یک دوری زدم و نگاه کردم‪ .‬ان اقا امروز اینجا‬ ‫همکار ماست؛ اقای عل ی اکبری‪ .‬خالصه کتاب ها را ورق زدم‬ ‫و نگاه کردم‪ .‬باالخره من کتاب دیده و خواننده بودم‪ .‬وقتی با‬ ‫اقای عل ی اکبری صحبت کردم ایشان مشتاق شد و گفت بیا‬ ‫کمک من‪ .‬من هم قبول کردم و کار را توس��عه دادیم‪ .‬این را‬ ‫م ی خواهم عرض کنم که کتابخانه مسجد جواد االئمه ابتدا‬ ‫توسط اقای عل ی اکبری راه اندازی شده بود و کتابخانه خیلی‬ ‫عادی بود‪ .‬اصوال ان موقع هم کتاب خیلی کم چاپ م ی شد‪،‬‬ ‫مخصوصا بین مذهب ی ها‪.‬‬ ‫طیف نگاهتان مذهبی بود‪ ،‬یعنی هر کتابی را راه‬ ‫نم ی دادید؟‬ ‫‪ l‬سعی م ی کردیم این باشد‪ ،‬اما این طور هم نبود‪.‬‬ ‫یادم هست که کتاب های صمد به رنگی م ی امد در کتابخانه‪،‬‬ ‫کتاب های عل ی اشرف درویشان هم م ی امد‪ .‬اینها هم بودند‪.‬‬ ‫اینها کتاب ه�ای نویس�ندگان چپ ب�ود‪ ،‬انها را‬ ‫م ی خواندید؟!‬ ‫‪ l‬یادم نیس��ت ب��ه ما هدی��ه م ی دادند ی��ا بچه ها‬ ‫م ی اوردند‪ .‬اینها هم یک جایی داش��تند‪ .‬البته نزدیک ی های‬ ‫انقالب این صف بندی ها ش��کل گرفت‪ .‬ام��ا هر کتابی که‬ ‫اعتراض به وضع موجود داش��ت به ان کت��اب نگاه مثبتی‬ ‫داشتیم و ان را رد نم ی کردیم‪.‬‬ ‫روی ای�ن کتاب ه�ای‬ ‫ح�رف نداش�تید؟ب ه هرحال‬ ‫م ی توانس�ت گروه�ی را‬ ‫مجدوب خودش کند‪.‬‬ ‫‪ l‬بچه ه��ا ک��ه ی��ک‬ ‫مقدار بزرگ ش��دند تشویق شان‬ ‫م ی کردم کتاب های دگراندیشان‬ ‫را بخوانند ت��ا از این حالت های‬ ‫گلخان��ه ای در بیاین��د و ببینند‬ ‫در دنی��ا چ��ه خبر اس��ت و چه‬ ‫اندیش��ه هایی مط��رح اس��ت‪.‬‬ ‫باید اگاه م ی ش��دند چ��ون اگر‬ ‫اگاه نم ی ش��دند نم ی دانس��تند‬ ‫از چه چیزی باید دف��اع کنند و‬ ‫به چه چیزی باید حمله بکنند؟‬ ‫اما عمده مطالع��ات بچه ها در‬ ‫رابطه با قصه های مسلمانان و‬ ‫قصه های قران بود‪.‬‬ ‫چ�ه کس�ی مس�جد را‬ ‫احداث کرده بود؟‬ ‫‪ l‬اهالی مح��ل عمدتا‬ ‫اصفهان ی ه��ا بودن��د و مانن��د‬ ‫همه شهرس��تان ها که در شهر‬ ‫دیگری ب رای خودشان مسجدی‬ ‫م ی سازند‪ ،‬مس��جد جواد االئمه‬ ‫هم توس��ط اصفهان ی ها ساخته‬ ‫شده بود‪ .‬مسجد س��اده ای بود‪.‬‬ ‫ان موقع که ما رفتیم اجرهای ان هم بندکش��ی نشده بود‪.‬‬ ‫خیلی ساده‪.‬‬ ‫یعنی ممیزی نم ی کرد و کار دست مردم بود؟‬ ‫‪ l‬کار مال خدا بود‪ .‬ای��ن کارهایی که ما در ان فقط‬ ‫مردم را ببینیم‪ ،‬باالخره شما یک جایی خسته م ی شوید‪ .‬یک‬ ‫جایی م ی رسد که از بهترین دوستان هم زده م ی شوید‪ .‬کار‬ ‫ب رای خدا که باشد خیل ی ها را تحمل م ی کنید‪.‬‬ ‫چه نویس�ندگانی؟ وضعیت‬ ‫نویسندگان مسلمان در زمان‬ ‫شاه چگونه بود؟‬ ‫جایگاه خودشان را م ی دانس��تند‪ .‬این خیلی مهم است که‬ ‫ادم ها جایگاه خودشان را بدانند و در کارهایی که وارد نیستند‬ ‫دخالت نکنن��د‪ .‬چون این موضوع نه تنها به کس��ی کمک‬ ‫نم ی کند بلکه مانع حرکت دیگران هم م ی شود‪.‬‬ ‫‪ l‬یک��ی از مطرح ترین‬ ‫چهره ها اقای محمود حکیمی‬ ‫ بود که این کتاب ها را م ی نوشت‬ ‫و کتاب هایی از قم م ی امد که بیش��تر حول و حوش انبیا و‬ ‫اولیا و بزرگان دینی بود‪.‬‬ ‫شما ان موقع چند سالتان بود؟‬ ‫‪ l‬من ان موقع ‪ 25-26‬سالم بود‪.‬‬ ‫کارتان همین بود؟ ‬ ‫‪ l‬نه‪ ،‬من زندگی را ول کردم‪ .‬کارم همین شد‪ .‬کار و‬ ‫شغل و همه چیز را رها کردم؛ شدم یک مسجدی حرفه ای‪.‬‬ ‫خدا رحمت کند اقای صابری م ی گفت خانه و زندگی ندارید؟‬ ‫شنیدم ایشان خیلی کمک م ی کرد؟‬ ‫‪ l‬بله‪ ،‬ایش��ان انس��ان بزرگی بود‪ .‬به من م ی گفت‬ ‫کبوتر مسجد ندیده‪ .‬من تمام ان دوران را مسجد بودم و اقای‬ ‫سلحشور هم بعدها قاطی ما شدند و تمام وقت شدیم‪ .‬یعنی‬ ‫ما کار و شغل و درامد هم نداشتیم‪.‬‬ ‫ان موقع بدون شغل م ی رفتید مسجد؟‬ ‫‪ l‬نه‪ ،‬من قبال شغل داشتم و کارمند بانک بودم‪ .‬دو‪،‬‬ ‫سه سال در بانک کار کردم و استعفا کردم چون دیدم حقوقی‬ ‫که م ی گیرم شبهه ناک است؛ رباست‪ .‬خیلی از بزرگان بر نفی‬ ‫ان نظر م ی دادند‪ .‬استعفا دادم و امدم مسجد‪.‬‬ ‫به کوهنوردی هم خیلی عالقه مند بودید‪ .‬شنیدم‬ ‫که بچ ه ها را زیاد کوه م ی بردید‪.‬‬ ‫‪ l‬سعی م ی کردیم بچه ها از زوایای تازه ای به زندگی‬ ‫نگاه کنند‪ .‬بچه ه��ای ان محله ها هم خیل ی هاش��ان ب رای‬ ‫اولین بار بود که در زندگی کوه م ی رفتند‪ .‬م ی امدند‪ ،‬شرکت‬ ‫م ی کردند و ما با هم صحبت م ی کردیم یکی از شیرین ترین‬ ‫خاط رات زندگ ی شان م ی شد‪ .‬دیدارها بیشتر و رفاقت ها هم‬ ‫عمی ق تر م ی شد‪.‬‬ ‫فعالیت مس�جد‪ ،‬نزدی�ک انقالب خیلی ش�دت‬ ‫م ی گیرد و فضای خاص خودش را پیدا م ی کند‪.‬‬ ‫‪ l‬مسجد که سرجایش بود‪.‬‬ ‫اما شما انگار سرجایتان بند نم ی شدید؟‬ ‫اقای خسروجردی بچ ه محل شما بود؟‬ ‫‪ l‬ن��ه‪ .‬اق��ای ناص��ر پلنگ��ی ب��ود‪ .‬اق��ای چلیپا‬ ‫اینجا به ما ملحق ش��دند‪ .‬به هرحال کس��انی ب��ود که در‬ ‫محی ط های دانش��جویی به جهت انق�لاب کار م ی کردند‪.‬‬ ‫فکر اولی��ه اینکه حوزه هنر اس�لامی هم مرب��وط به جمع‬ ‫دیگری م ی ش��ده‪ ،‬قبل از پیروزی انقالب یک��ی از اعضای‬ ‫ان جمع خ��ود حض��رت اقا‪ ،‬حض��رت ای��ت اهلل خامنه ای‬ ‫مقام معظم رهبری بودند که یک جمعی از حوزه و اندیش��ه‬ ‫اس�لامی تش��کیل دادند که کار بکنند در ان فضا و مرحوم‬ ‫خانم دکتر صف��ارزاده‪ .‬ولی وقتی انقالب پیروز ش��د و اینها‬ ‫وارد کار اجرایی ش��دند این کار بر زمین مان��د اما فکر روی‬ ‫زمین نماند‪ .‬حوزه اندیشه های اس�لامی همه ان تفکر بود‬ ‫و در هیات جدیدی ش��روع به کار کرد‪ .‬اقای مخملباف انجا‬ ‫به ما اضافه شد‪.‬‬ ‫در همان دفتر اقای قطبی؟‬ ‫‪ l‬بله‪.‬‬ ‫شما اوردیدش؟‬ ‫‪ l‬ماجرا از این قرار بود که یکی از کتاب های ما که‬ ‫چاپ شده بود ایش��ان نقد کرد‪ .‬چون اول در رادیو بود و انجا‬ ‫نقد م ی کرد‪.‬‬ ‫بچه محل نبودید؟‬ ‫‪ l‬نه‪ .‬ان موقع دولت اباد م ی نشست‪ .‬ایشان با یک‬ ‫مجموعه داستانی به نام «ننگ» که در حوزه چاپ شد‪ ،‬امد‬ ‫و ماند انجا و با هم کارمان را شروع کردیم‪.‬‬ ‫بعد از انقالب فضای بیشتری رو به روی خودتان‬ ‫م ی دیدید‪ .‬شاید معتقد بودید حاال که انقالب شده‬ ‫ما همان ایده مسجد را بیاوریم در جامعه‪...‬‬ ‫‪ l‬اصال یک ضرورت بود نه اینکه یک ایده و ب رنامه از‬ ‫قبل تعیی ن شده باشد‪ .‬باالخره این مملکت مدیر م ی خواست‪،‬‬ ‫اداره کننده م ی خواست و م ی دانید که انقالب ما کادر سازی‬ ‫نکرد‪ .‬ب رای اینکه به سرعت پیروز شد‪ .‬وقتی پیروز شد خب‬ ‫چه کسی باید رادیو و تلویزیون را اداره بکند؟ خب ان عوامل‬ ‫قبلی که صالحیتش را ندارند‪ .‬وزارت ارشاد و فرهنگ را باید‬ ‫اداره اش کنید‪ .‬مطبوعات و رسانه ها را دارید و باید اداره بکنید‪.‬‬ ‫در حالی که هیچ نوع پی ش بینی هم ب رای این کار نکردید‪.‬‬ ‫‪ l‬بله دیگر‪ .‬ما هم قرار م ی گذاش��تیم دسته جمعی‬ ‫برویم مجلس فالن روحانی‪ .‬از خیابان ژاله گرفته تا مسجد‬ ‫قبا گس��ترش پیدا کرده بود‪ .‬احس��اس م ی کردیم مجلس‬ ‫به درد بخوری است و اخرش شلوغ م ی شود‪ ،‬م ی رفتیم‪.‬‬ ‫پس شما ایده مسجد جواد االئمه را ایده مدیریتی‬ ‫برای حوزه فرهنگ انقالب م ی دانید؟‬ ‫خب‪ ،‬انقالب که پیروز ش��د موانع برداشته شد‪ .‬دیگر‬ ‫احس��اس م ی کردیم در مملکت خودمان هس��تیم‪ .‬اختیار‬ ‫هم دست خودمان است‪ .‬کس��ی نیست که به ما امر و نهی‬ ‫بکند‪ .‬سایه شوم ساواک و امثالهم را باالی سرمان احساس‬ ‫نم ی کردیم‪ .‬یک روز اقای سلحش��ور به من گفت که جایی‬ ‫تاسیس شده به عنوان حوزه اندیشه اسالمی که هنرمندان‬ ‫مسلمان و انها که شناخته ش��ده هستند از جاهای مختلف‬ ‫امدند انجا یک مجمعی را تشکیل بدهند‪ .‬با هم برویم انجا‬ ‫و یک سری بزنیم‪.‬‬ ‫چ�ه کس�انی در مس�جد بودند ک�ه بعده�ا در‬ ‫مدیریت های فرهنگی مسئول شدند؟‬ ‫‪ l‬در یک روز ابری و بارانی اذرم��اه ‪ 1358‬به اتفاق‬ ‫اق��ای سلحش��ور امدیم خیابان فلس��طین ش��مالی دفتر‬ ‫رضا قطبی؛ رئی��س رادی��و و تلویزیون که پس��ردایی فرح‬ ‫برخی سیاسیون هم انگار خیلی خوششان امده‬ ‫بود و کم ک هایی هم م ی کردند‪.‬‬ ‫‪ l‬انقالب هم که پیروز شد‪...‬‬ ‫چه زمانی بود؟‬ ‫‪ l‬ما نم ی دانس��تیم که این انقالب پیروز م ی شود‪.‬‬ ‫هیچ کس نم ی دانست‪ .‬دیدیم یک دفعه ما صاحب مملکت‬ ‫شدیم و بلد هم نیستیم‪ .‬باید یاد م ی گرفتیم‪.‬‬ ‫‪ l‬گروه تئاتر را اقای سلحشور اداره م ی کرد و تئاتری‬ ‫بود که ساواک امد و حسابی شلوغ شد‪ .‬چند تئاتر داشتیم که‬ ‫دوتای انها خیلی گرفت‪ .‬یکی «گندم های خونی ن » بود که‬ ‫ی هم اولین بار انجا امدند‬ ‫ن یار ‬ ‫بهزاد بهزاد پور کار کرد‪ .‬حسی ‬ ‫روی س��ن‪ .‬اقای حبیب وال ی نژاد که یکی از تهی ه کنندگان‬ ‫خیلی خوب تلویزیون است‪ .‬اقای نب ی اهلل بابایی بود و دو‪ ،‬سه‬ ‫نفرشان هم شهید شدند‪ .‬بعد تئاتر حر بود که اقای سلحشور‬ ‫اوردند‪ .‬تئاتر حر خیلی سروصدا کرد‪.‬‬ ‫‪ l‬ما یک بار مثل همیشه رفته بودیم اردو‪ ،‬اب راهیم‬ ‫همان س�ال ها‪ُ ،‬ج نگ بچ ه های مسجد را منتشر‬ ‫م ی کردید‪ .‬این مجله چگونه شکل گرفت؟‬ ‫‪ l‬خروجی جلسات قصه خوانی مسجد بود‪.‬‬ ‫چه کسانی بودند؟‬ ‫‪ l‬ان موقع ما بچه های مسجد بودیم‪ ،‬انجا بچه ها‬ ‫را با داس��تان های خوب اش��نا کردم‪ .‬بچه های مس��تعد را‬ ‫تشویق کردم داستان بنویس��ند‪ .‬خب اینها هم م ی نوشتند‬ ‫و م ی امدیم و در جم��ع م ی خواندیم و اینه��ا همی ن طوری‬ ‫بالتکلیف م ی ماند‪ .‬نم ی توانس��تیم اینه��ا را چاپ بکنیم‪.‬‬ ‫هیچ امکانی ب رای این کارها نداش��تیم‪ .‬وقتی انقالب پیروز‬ ‫شد و حوزه هنری تاس��یس ش��د‪ ،‬من کارها را جمع کردم و‬ ‫در حوزه چاپ کردم‪ .‬تحت عنوان بچه های مس��جد‪ .‬جالب‬ ‫اینجاست که بعد توده ای ها با ان سابقه ‪ 60-70‬ساله امدند‬ ‫و روی بچه ها سرمایه گذاری کردند‪ .‬منافقین ب رای خودشان‬ ‫یک دارو دس��ته ای داش��تند که روی بچه ها کار م ی کردند‪.‬‬ ‫مجله بچه ها را در م ی اوردند؛ ما هم این بچه های مس��جد‬ ‫را در اوردیم‪.‬‬ ‫پاسخی بود برای انها؟‬ ‫‪ l‬عمال پاس��خ به انه��ا بود‪ .‬خیلی ه��م بچه های‬ ‫مسجد گرفت‪.‬‬ ‫ جلد دوم‬ ‫جایگاه مسجد در تحوالت انقالب کجا بود؟‬ ‫چه کسانی بودند؟‬ ‫‪ l‬اقای حبی ب اهلل صادقی بود‪ ،‬اقای رجبی و پس��ر‬ ‫مرحوم ایت اهلل دوانی که یک��ی از اخوی هایش بعد از فیلم‬ ‫مختار شب ها تاریخ م ی گوید‪.‬‬ ‫‪ l‬من شش شماره ان را منتشر کردم‪ .‬ان موقع اسم‬ ‫هم نم ی زدیم و کار را ریا م ی دانستیم که اسم بزنیم‪ .‬من بعد‬ ‫از شش شماره رفتم کیهان و دوس��تان دیگر ادامه دادند‪ .‬اما‬ ‫این کار خیل��ی رونق گرف��ت و خداوند هم برک��ت داد و در‬ ‫خاطره ها ماند‪.‬‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫‪ l‬من اماری داشتم که در ان موقع ‪7‬هزار نفر عضو‬ ‫کتابخانه بودند‪ .‬سر به سر بچه ها م ی گذاشتم و م ی گفتم اگر‬ ‫این اعضا تصمیم بگی رند در یک روز و یک ساعت بلند شوند‬ ‫بیایند اینجا‪ ،‬پشت بام مسجد هم جا نم ی ماند‪.‬‬ ‫ه ر کس که م ی امد از نظر ما یک مراجع ه کننده عادی‬ ‫نبود‪ .‬همان طور که ما حضور خودم��ان انجا عادی نبود‪ .‬ما‬ ‫انها را هم عادی ن��گاه نم ی کردیم‪ .‬اگ��ر نم ی امدند دلمان‬ ‫تنگ م ی ش��د‪ .‬م ی گفتیم کجایند؟ واقعا سراغ م ی گرفتیم‬ ‫که چرا نم ی ایند؟‬ ‫نکته مهمی هم که بود اعتقاد خانواده ها بود‪ .‬خانواده ها‬ ‫هر جایی بچه های خودش��ان را نم ی فرس��تادند‪ .‬ولو اینکه‬ ‫خیلی از خانواده ها مقید به نمازجماع��ت نبودند و االن هم‬ ‫شاید عده ای باشند که همی ن طور هستند اما همی ن ها عالقه‬ ‫دارند که بچه هایشان مذهبی بار بیایند‪ .‬همی ن ها عالقه دارند‬ ‫بچه هایشان با مسجد‪ ،‬روحانیت و نماز و روزه باشند‪ .‬خودشان‬ ‫خیلی نیستند اما دوست دارند فرزندانشان این طور باشند‪.‬‬ ‫بود‪ .‬س��اختمان خیلی بزرگی هم نبود‪ .‬ما دو نفر از مسجد‬ ‫جواد االئمه ام��ده بودیم و دیگ��ران را هم نم ی ش��ناختیم‪.‬‬ ‫بیش��تر طیف گرافیس��ت و نقاش در انجمن های اسالمی‬ ‫ دانشگاه ها بودند‪.‬‬ ‫یزدی را در کوه دیدیم‪ .‬البته من شناختمش‪ .‬کاله را کشیده‬ ‫بود روی سرش‪ .‬اوایل انقالب بود؛ خالصه من شناختم و به‬ ‫بچه ها گفتم و س�لام وعلیک کردیم‪ .‬خوششان امده بود از‬ ‫حرکت بچه ها‪ ،‬همین اقای هادی عل ی اکبری با ایشان گرم‬ ‫گرفته بود و مثل اینکه همان جا موضوع را به ایش��ان گفته‬ ‫بود‪ .‬ان موقع هم رس��م بود یک بزرگی را بچه ها م ی دیدند‬ ‫م ی گفتند اقا به کتابخانه کمک نم ی کنید؟ این طوری کمک‬ ‫ب رای کتابخانه جمع م ی کردیم‪ .‬مثل اینکه به ایش��ان هم‬ ‫گفته بودند‪ .‬ایشان هم قولی داده بود و همان اوایل انقالب‬ ‫مدتی هم این کار را م ی کرد‪ .‬خب ب رای او هم جالب بود‪.‬‬ ‫چه کسانی بودند؟‬ ‫کس�انی که با ش�ما کار م ی کردند چه کس�انی‬ ‫بودند؟‬ ‫‪ l‬تعداد خاصی نبودند‪.‬‬ ‫پای ثابت نداشتید؟‬ ‫‪ l‬نه‪ ،‬من خیلی ب��ه پای ثابت اعتق��اد ندارم‪ .‬چون‬ ‫اعتقاد دارم اگر پای ثابت گذاشتید یعنی در را به روی دیگران‬ ‫بس��تید‪ .‬این در باید باز باش��د تا هوا عوض بش��ود و دچار‬ ‫روزمر گی نشوند‪.‬‬ ‫حبیب غن ی پ�ور‪ ،‬محمد ناصری‪ ،‬احم�د دهقان و‬ ‫احمد غالمی‪ ،‬اینها در ان جلس�ات دوشنب ه های‬ ‫شما شرکت م ی کردند؟‬ ‫‪ l‬دوش��نب ه ها مربوط به بعد از انقالب است‪ .‬دیدیم‬ ‫هر روز نم ی ش��ود رفت به مس��جد‪ .‬در نتیجه یک روزهای‬ ‫خاصی را گذاشتیم‪.‬‬ ‫قصه م ی خواندید و نقد م ی کردید؟‬ ‫‪ l‬بله‪ .‬قص��ه م ی خواندیم و نق��د م ی کردیم‪ ،‬چایی‬ ‫را م ی خوردیم که خودم��ان دم م ی کردیم‪ .‬بعد هفتگی پول‬ ‫م ی گذاشتیم‪ .‬هر کس هر قدر که دوست داشت م ی رفتیم‬ ‫کتاب ه��ای جدید م ی خریدی��م و در م��ورد کتاب هایی که‬ ‫خوانده بودیم صحبت و در مورد اوضاع و احوال کشور بحث‬ ‫م ی کردیم‪ .‬یک دفعه م ی دیدیم س��اعت ش��ده یازده شب‪.‬‬ ‫ما بعد از اذان ش��روع م ی کردیم و انقدر غرق م ی ش��دیم که‬ ‫نم ی فهمیدیم زمان چطور گذش��ت‪ .‬ان موقع اقای صابری‬ ‫م ی گفت بروید دیگر‪ .‬مگر خانه و زندگی ندارید؟ تازه ان وقت‬ ‫م ی امدیم و جلوی مسجد م ی ایستادیم‪.‬‬ ‫‪15‬‬ ‫چه کس�انی بودند؛ منظورم ادم های معروف که‬ ‫بعدها نویسنده حرفه ای شدند؟ ‬ ‫‪ l‬انهایی که جدی در میدان ماندند اقایان ناصری‪،‬‬ ‫ن��ادری و متولی بودند و ی��ک طیفی هم بود ک��ه با ما کار‬ ‫م ی کردند که نه از بچگی که از جوانی با ما همراه شده بودند‪.‬‬ ‫اقای شه رام شفیعی‪ ،‬عباس باباخانی‪ ،‬اب راهیم زاهدی و‪...‬‬ ‫احمد دهقان؟‬ ‫‪ l‬او بیش��تر روزگارش را در جنگ گذران��د و بعد از‬ ‫جنگ و قطعنامه امد‪.‬‬ ‫هنوز هم دوشنب ه های شما ادامه دارد؟‬ ‫‪ l‬نه‪ .‬چند سالی است که قطع شده‪.‬‬ ‫چرا؟‬ ‫‪ l‬ب رای اینکه من دیگر نرس��یدم نس��ل جدیدی را‬ ‫پرورش بدهم‪ .‬ب��رای این کار من بای��د از بچه های کالس‬ ‫ابتدایی شروع م ی کردم‪ .‬این کار را من قبل از انقالب انجام‬ ‫دادم و اگر م ی خواس��تم باز هم بروم در مسجد بنشینم که‬ ‫اینها بیایند و به س��ن نوجوانی برس��ند‪ ،‬عاقالنه نبود‪ .‬من‬ ‫باید خیلی از این مراکز را رها م ی کردم و م ی رفتم ان کار را‬ ‫م ی کردم تا یک نسل جدیدی بیاید و پرورش پیدا کند‪ .‬که‬ ‫این کار مقدور نبود و بچه ها هم نرفتند کار را ادامه بدهند‪.‬‬ ‫فضایی داشت؟‬ ‫‪ l‬کار برکت زیادی دارد‪ .‬شما مثال ‪ 20‬تا بچه ابتدایی‬ ‫را جمع کنید با انها رفیق بش��وید‪ .‬قصه های ساده ب رایشان‬ ‫بخوانید و انها ب رای شما بخوانند و‪...‬‬ ‫جنگ یک مقدار کار ش�ما را سخت تر کرد‪ ،‬چون‬ ‫کسی زیاد نم ی امد قصه بخواند یا بنویسید‪.‬‬ ‫ جلد دوم‬ ‫‪ l‬نه‪ ،‬اتفاقا بود و برعکس شده بود‪ .‬رزمندگان ما هم‬ ‫داستان م ی نوشتند‪ .‬بچه های رزمنده ما داستان نویس بودند‪.‬‬ ‫علی متولی رفت جبهه یک سفرنامه خوب نوشت‪ .‬محمد‬ ‫ناصری رفت جبهه و س��فرنامه بسیار خوبی نوشت‪ .‬حبیب‬ ‫رفت جبهه ان س��فرنامه معروف جبهه جنوبش را نوشت‪.‬‬ ‫یعن��ی م ی خواهم بگویم بچه ه��ای ما با دید نویس��ندگی‬ ‫م ی رفتند و گزارش جنگ را م ی نوشتند‪ .‬اولین گزارش های‬ ‫جنگ ب رای بچه های ما بود‪.‬‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫در مورد ادم های مس�جد که بعدها چهره شدند‬ ‫هم بگویید‪ .‬مثل سلحشور‪...‬‬ ‫‪ l‬فرج و دوستانش دیگر رفتند‪ .‬فرج امد حوزه و اول‬ ‫در گروه نمایش حوزه بود و بعد راه به فیلم و سینما پیدا کرد‬ ‫و دیگر تقریبا به مسجد نیامد‪.‬‬ ‫فرج در حوزه ماند‪ .‬بهزاد تا یک مدتی م ی امد به مسجد‬ ‫تا اینکه درگیر کارهای کالن سینما شد و ارتباطش با مسجد‬ ‫قطع شد‪ .‬اقای کهکشان ی جزو نیروهای خوش فکری بودند‬ ‫که االن ه��م در جایی که کارم ی کنند تهی ه کننده س��ینما‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫ضیاء هاشمی هم همی ن طور است؟‬ ‫‪ l‬بله‪ .‬البته اینها هم چندین س��ال بعد از ماجرای‬ ‫انقالب است که در حوزه و در زمان اقای زم صورت گرفت‪.‬‬ ‫بعدها ه��م من مطلع ش��دم که انه��ا تهی ه کننده ش��دند‪.‬‬ ‫کارخوبی هم هس��ت‪ .‬اقای حس��ین صابری هم از جمله‬ ‫بچه هایی بود ک��ه االن کار تهی ه کنندگی انجام م ی دهند و‬ ‫ادم های موفقی هم هستند‪.‬‬ ‫سری هم بزنیم به چهره جنجالی مسجد شما‪...‬‬ ‫محسن مخملباف‪.‬‬ ‫‪ l‬نه‪ ،‬محسن خیلی بچه این مسجد نبود‪.‬‬ ‫مشکلش همین بود‪.‬‬ ‫‪ l‬خب ماجرا خیلی پیچیده تر از این است‪.‬‬ ‫بعد از انقالب امد مسجد؟‬ ‫‪ l‬بله‪.‬‬ ‫م ی گوین�د از فض�ای مس�جد خوش�ش امده و‬ ‫ش�نیده بود مس�جد جواد االئمه جای عجیب و‬ ‫غریبی است‪.‬‬ ‫‪16‬‬ ‫‪ l‬خب ارتباط من و محسن خیلی عمیق بود‪ .‬ایشان‬ ‫گفت کتاب های من را تو باید وی راستاری کنی‪ .‬خیلی ارتباط‬ ‫و دوستی ما عمیق شده بود‪ .‬بعدها وارد کار سینما شده بود‪.‬‬ ‫حتی یکی از علت های امدنش به محل ما همین ماجراها‬ ‫بود‪ .‬اما اینکه ح��اال‪ ...‬نم ی دانم‪ .‬امثال محس��ن مخملباف‬ ‫چطور م ی شود که از ان ارزش های انقالبی و دینی زاویه پیدا‬ ‫م ی کنند و م ی رس��ند به جایی که امروز من به خودش هم‬ ‫نوشتم که تو یک مزدور اجنبی هستی‪.‬‬ ‫اخرین بار کی او را دیدید؟‬ ‫‪ l‬اخرین بار هفت یا هش��ت س��ال پیش‪ .‬مجل س ‬ ‫ی بود که یادم نیست‪.‬‬ ‫ترحیم ‬ ‫چیز خاصی گفت؟‬ ‫‪ l‬نه‪ .‬در واقع اخرین بار ک��ه من مخملباف را دیدم‬ ‫و یادم نم ی رود تش��ییع جنازه ش��هید حس��ن جعفربیگلو‬ ‫بود در همان خیاب��ان حاجیان که خانه محس��ن هم انجا‬ ‫بود‪ .‬من و محسن و حس��ن جعفربیگلو زیاد با هم بودیم‪.‬‬ ‫چون م��ا در همین ح��وزه برنام��ه ورزش ب��رای خودمان‬ ‫گذاش��ته بودی��م و صبح زود م ی امدیم س��ه تایی و ش��ب‬ ‫برم ی گش��تیم‪ .‬خیلی با ه��م بودیم‪ .‬اواخر جنگ حس��ن‬ ‫شهید شد‪ .‬محس��ن تازه وارد عالم س��ینما شده بود‪ .‬وقتی‬ ‫مردم تابوت حس��ن را ب��ه دوش گرفت��ه بودن��د و خیابان‬ ‫‪ 13‬متری پر بود و داش��تند م ی رفتند طرف امامزاده عبداهلل‬ ‫که سوار ماشی ن ها بش��وند و بروند بهشت زه را(س)؛ صب ح ‬ ‫بود‪ ،‬دیدم محسن با چشمان خواب الود سر خیابان ایستاده‪.‬‬ ‫بهش گفتم مگر نم ی ایی؟ حسن است ها؟! گفت که من و‬ ‫حسن که این حرف ها را نداریم‪ .‬م ی ایم دیگر‪...‬دیدم این ادم‬ ‫تمام شده اصال‪ .‬و بعد دیگر شروع شد‪ .‬رسید به جایی که فکر‬ ‫م ی کنم یکی از نگون بخت ترین ادم های این سرزمین باشد‪.‬‬ ‫این ادم باید حتما از خودش فرار بکند‪ .‬خودش را به یاد نیاورد؛‬ ‫اینکه چه کسی بودم؟ از کجا شروع کردم؟ و به کجا رسیدم‪.‬‬ ‫فرد دیگری مانده که موثر بوده باش�د و نامش را‬ ‫نبرده باشید؟‬ ‫‪ l‬اقای حمی��د ریاضی بود‪ .‬نی��روی خوبی بود که‬ ‫در کتابخانه هم خیلی زحمت کش��ید‪ .‬االن هم در کیهان‬ ‫بچه هاست‪.‬‬ ‫اگر بخواهید برگردید به سال ‪ 1355‬که کتابخانه‬ ‫راه افتاد و دوب�اره اگر عل ی اکب�ری بیاید و بگوید‬ ‫که بیایید ب�ا هم کتابخانه بزنی�م‪ ،‬کار و زندگی را‬ ‫ول م ی کنید؟‬ ‫‪ l‬حتما‪ ،‬حتما‪ ،‬حتما‪ .‬البته کار و زندگی را باید تعریف‬ ‫بکنیم‪ .‬چه کاری و چه زندگ ی ای؟ یک دفعه تعبیر نشود که‬ ‫ما با کار و زندگی مخالفیم‪ .‬نه کدام کار؟ کدام زندگی؟ این را‬ ‫باید تعریفش کنیم‪.‬‬ ‫در دین مان گوش��ه گیری نداریم‪ .‬منته��ا این مجوز را‬ ‫هم نداریم که از ه��ر راهی پول در بیاوریم ی��ا زندگ ی مان را‬ ‫که بزرگترین سرمایه اس��ت ب رای هر کاری هدر بدهیم‪ .‬این‬ ‫مجوزها را نداریم؛ باید پاس��خ بدهیم که از چه راهی ارتزاق‬ ‫کردیم‪ .‬چه پولی به دست اوردیم‪.‬‬ ‫ب ه عنوان معلم انه�ا از بچ ه های مس�جد راضی‬ ‫هستید‪ ،‬به هر حال روی انها تاثیر داشتید؟‬ ‫‪ l‬نه‪ ،‬من چنین ادعایی ندارم که در همه وجوه و ابعاد‬ ‫تاثیرگذار بودم‪ .‬منتها من دو ت��ا کار با اینها کردم‪ .‬عالقه مند‬ ‫کردن اینها به ادبیات و اینکه م ی شود در فضای مسجد کار‬ ‫کرد‪ .‬بقیه چیزها را من انجام ندادم‪.‬‬ ‫راضی هستید از انها؟‬ ‫‪ l‬در مجموع راضی هس��تم‪ .‬مضاف ب��ر این نکته‬ ‫که بچه های مسجد م ی توانس��تند بیشتر از این مسئولیت‬ ‫بپذیرند و کار کنن��د‪ .‬یعنی هر ک��دام از اینه��ا اگر در یک‬ ‫مسجدی نشسته بودند االن تکثیر شده بودند‪.‬‬ ‫دوست داشتید این طور شود؟‬ ‫‪ l‬من دوست داشتم بچه ها این کار ها را م ی کردند‪g.‬‬ ‫مثل او شدن‬ ‫روایت جواد محقق‬ ‫از مرحوم امیرحسین فردی‬ ‫‪6‬‬ ‫اقای ف��ردی را بع��د از انقالب‪ ،‬در جریان تاس��یس و‬ ‫راه اندازی حوزه هنر و اندیشه اسالمی شناختم که با گروهی‬ ‫از دوستان و ش��اگردانش در یکی از مس��اجد جنوب غربی‬ ‫ته ران‪ ،‬به مدد این نهاد نوپای انقالب امده بود‪ .‬من هم هر‬ ‫دو هفته یک بار از شهرس��تان به ته��ران م ی امدم و ضمن‬ ‫کارهای دیگرم‪ ،‬در جلسات شعر حوزه شرکت م ی کردم‪ ،‬به‬ ‫دیدار دوستان فرهنگی م ی رفتم و با بعضی از نشریات هم‬ ‫همکاری داشتم‪.‬‬ ‫یکی از این نش��ریات‪ ،‬مجل��ه «عروه الوثقی» ارگان‬ ‫دانش اموزی و دبیرس��تانی حزب جمهوری اسالمی بود که‬ ‫نخس��تین نوش��ته های اقای فردی هم – تا انجا که یادم‬ ‫م ی اید – در ان مجله منتشر شد‪.‬‬ ‫سردبیر این نشریه‪ ،‬جوان فعال‪ ،‬پرتالش و با تکاپویی‬ ‫به نام حس��ن اجاره دار بود که بعدها در جریان انفجار دفتر‬ ‫حزب در هفتم تیر به شهادت رسید‪.‬‬ ‫اقای ف��ردی بعد از یکی‪ ،‬دو س��ال حض��ور در حوزه‪،‬‬ ‫درگیر انتشار مجله کیهان بچه ها شد و دیگر کمتر به حوزه‬ ‫م ی امد‪ .‬چون تهی��ه و تنظیم یک نش��ریه هفتگی‪ ،‬کار و‬ ‫انرژی زیادی م ی برد و تم��ام وقت او را م ی گرفت‪ .‬به همین‬ ‫دلیل دیدارهای ما خیلی زیاد نبود‪ .‬تا اینکه در س��ال ‪١٣٦٩‬‬ ‫من ب رای ادامه تحصیل به ته ران کوچ کردم و دیدارهایمان‬ ‫بیشتر شد‪ ،‬به خصوص در سفرهایی که ب رای فعالی ت های‬ ‫ادبی به استان های گوناگون م ی رفتیم‪.‬‬ ‫در یکی از همین س��فرها که س��ال ‪ ١٣٧٤‬به مشهد‬ ‫رفته بودیم‪ ،‬با اصرار از من خواست که مسئولیت صفحات‬ ‫ش��عر «کیهان بچه ها» را برعهده بگیرم‪ .‬ابتدا نپذیرفتم‪ ،‬اما‬ ‫درددل ها و اس��تدالل هایش‪ -‬باتوجه به مسائلی که پیش‬ ‫امده بود و بای��د روزی در جایی بنویس��م‪ -‬م��را ناچار کرد‬ ‫پیش��نهادش را بپذیرم‪ .‬به همین دلیل از نیمه دوم س��ال‬ ‫‪ 1367‬رسما مس��ئول صفحات ش��عر مجله کیهان بچه ها‬ ‫شدم و از ان به بعد هر هفته روز پنجش��نبه در دفتر مجله‬ ‫یکدیگر را م ی دیدم‪.‬‬ ‫این همکاری که ابتدا خیال م ی کردم حداکثر چندماه‬ ‫بیشتر نباشد‪ ،‬پانزده سال به درازا کشید و من این همه سال‬ ‫را در حالی که خودم سردبیر مجالت رش��د بودم‪ ،‬هفته ای‬ ‫یک روز غالبا س��اعت ‪ ٩‬صبح به انجا م ی رفتم و ‪ ٩‬شب با‬ ‫اقای فردی دفتر مجله را ترک م ی کردیم‪.‬‬ ‫عالوه بر این دیدار و همکاری‪ ،‬در س��ال های مختلف‬ ‫به تناوب برنامه های مشترکی هم داشتیم که بازی فوتبال‪،‬‬ ‫کوهنوردی و سفرهای ماهانه از ان جمله بود‪.‬‬ ‫در این برنامه ها دوس��تانی مثل محمدرضا بای رامی‪،‬‬ ‫خس��رو باباخانی‪ ،‬رضا امیرخانی‪ ،‬محس��ن مومنی‪ ،‬حمید‬ ‫مهری محم��دی‪ ،‬اب راهی��م زاهدی مطل��ق‪ ،‬محمدحس��ن‬ ‫حس��ینی‪ ،‬محمد عزیزی (نس��یم) و بعض��ی از همکاران‬ ‫جواد محقق از دوستان صمیمی و‬ ‫همکاران مرحوم فردی مطلبی درباره‬ ‫«امیرخان» برای مثلث نوشته است‬ ‫ جلد دوم‬ ‫بای رامی یا رس��ول فالح پور بود‪ ،‬نگهداشتند و پیاده شدیم و‬ ‫به توصیه دوس��تی که دوربین اورده بود‪ ،‬چند قدمی رفتیم‬ ‫کنار جاده فرعی که پوشیده از علف های خودرو بود و مزرعه‬ ‫یا دشت سرسبزی پشت س��رش قرار داشت‪ .‬صف شدیم‪،‬‬ ‫اقای فردی چند بار این پ��ا و ان پا ک��رد و هرچه صدایش‬ ‫کردیم نیامد که نیامد‪ .‬باالخره دوس��تان دو‪ ،‬سه تا عکس‬ ‫گرفتند و راه افتادیم‪ .‬در فرصتی که پیش امد‪ ،‬گفتم‪« :‬چرا‬ ‫نیامدید ب��ا بچه ها عک��س بگیرید؟» دس��تم را گرفت‪ ،‬در‬ ‫حال ی که ان را م ی فشرد‪ ،‬با ش��رم ی کودکانه خندید و جواب‬ ‫داد‪« :‬اخه نم ی ش��د!» گفتم‪« :‬یعنی چه نم ی شد! پس چرا‬ ‫ب رای بقیه شد؟» دوباره دستم را فش��ار داد و با دستپاچگی‬ ‫گفت‪« :‬اخه نم ی شد روی این علف های به این تری و تازگی‬ ‫پا گذاشت‪ .‬کمرشان م ی شکست و کوچولوها شان هم زیر‬ ‫پا له م ی شدند!»‬ ‫جوری این جمله ها را با احساس م ی گفت که تو خیال‬ ‫م ی کردی کمر چند پدر و مادر را شکسته ای و بچه هایشان را‬ ‫زیر پا له کرده ای! م ی دانستم که راست م ی گوید و اصال بازی‬ ‫درنم ی اورد‪ .‬دلش نم ی خواس��ت حتی یک شاخه کوچک را‬ ‫هم بشکند یا از بین ببرد چه رسد به تخریب طبیعت!‬ ‫‪ – ٣‬اردیبهشت بود و زمان نمایشگاه کتاب ته ران در‬ ‫محل سابق ان در بزرگراه چمران‪ .‬با اقای فردی راه افتادیم به‬ ‫سمت نمایشگاه‪ .‬دو‪ ،‬سه تا از دوستان هم با ما بودند‪ .‬وقتی‬ ‫رسیدیم‪ ،‬ترافیک عجیبی اط راف نمایشگاه بود‪ ،‬به طوری که‬ ‫همه ماشی ن ها در جا ایستاده بودند و نم ی توانستند حرکت‬ ‫کنند‪ .‬به ناچار پیاده شدیم‪ .‬چندصد متری تا در ورودی فاصله‬ ‫داش��تیم‪ .‬چون عبور و مرور نبود از البه الی ماش��ی ن ها رد‬ ‫شدیم و رفتیم ان طرف خیابان‪ .‬من س��ربرگرداندم‪ .‬چیزی‬ ‫به اقای فردی بگویم‪ ،‬دیدم نیس��ت‪ .‬پش��ت س��رم را نگاه‬ ‫کردم‪ ،‬نبود‪ .‬چشم گرداندم البه الی ماش��ی ن ها‪ ،‬ولی نبود‪.‬‬ ‫دوستان را صدا کردم و گفتم‪« :‬بچه ها اقای فردی جلو تر از‬ ‫شماست؟» گفتند‪« :‬نه‪ ،‬با شما بود‪ ».‬خالصه هرچه گشتیم‬ ‫پیدایش نکردیم‪ .‬انگار اب ش��ده بود رفته ب��ود توی زمین‪.‬‬ ‫چون جمعیت زیاد بود به ناچار رفتیم جلوتر و بچه ها رفتند‬ ‫داخل و من پایین در ورودی ایستادم‪ .‬مدتی گذشت تا امد‪،‬‬ ‫ان هم از سمت مقابل‪ .‬پرسیدم‪« :‬کجا بودید تا حاال ؟ ما از ان‬ ‫طرف امدیم‪ .‬شما چرا از این طرف م ی ایید؟» گفت‪« :‬اخه راه‬ ‫نبود!» با خنده و تعجب گفتم‪« :‬پس ما چطور امدیم؟ این‬ ‫همه ادم چطوری امدند؟» در حال ی که کالفه شده بود‪ ،‬جواب‬ ‫داد‪« :‬تمام کف خیابان پر از ماشین بود و من نتوانستم خط‬ ‫عابر پیاده را پیدا کنم! خیلی رفتم باالتر تا باالخره یکی پیدا‬ ‫کردم و امدم این طرف خیابان!» یعنی در ان ترافیک شلوغ‬ ‫و ثابت که م��ردم مثل مور و ملخ از البه الی ماش��ی ن ها رد‬ ‫م ی شدند‪ ،‬اقای فردی مدت ها دنبال پیداکردن خط عابرپیاده‬ ‫رفته بود تا از روی ان عبور کند‪.‬‬ ‫در تم��ام پیاده روی های که با هم داش��تیم ب ی اغ راق‬ ‫یک بار ندیدم که از جایی بدون خط عابر پیاده برود ان طرف‬ ‫خیابان! وقتی هم پش��ت فرمان بود‪ ،‬بس��یار مراقب بود به‬ ‫حقوق دیگران تجاوز نکند‪ .‬نه سرعت زیادی م ی گرفت و نه‬ ‫الین عوض م ی کرد و نه از چراغ قرمز رد م ی شد!‬ ‫اوایلی که تازه رانندگی م ی کرد‪ ،‬یک بار دنبال ماشین‬ ‫جلویی از یک چراغ قرمز رد ش��د‪ .‬باور کنی��د چند متر ان‬ ‫طرف تر ایس��تاده بود و دنبال کس��ی م ی گش��ت که از او‬ ‫عذرخواهی کند! حس م ی کرد کار بس��یار بدی کرده و باید‬ ‫جوری تقاص پس بدهد!‬ ‫ش��هادت م ی دهم که در هیچ کدام از این چیزها غلو‬ ‫نم ی کرد‪ .‬بازی درنم ی اورد‪ .‬واقعا ادم اهل مراعاتی بود‪ .‬این‬ ‫حرف ها را پس از مرگش نیست که م ی گویم یا م ی نویسم‪.‬‬ ‫در زم��ان حیاتش هم ب��ه خیلی از دوس��تان جوان و‬ ‫فرزندان��م م ی گفتم‪ .‬فکر م ی ک��ردم اگر ما هم ب��ه اندازه او‬ ‫رعایت قوانی��ن اخالقی و مقررات اجتماع��ی را م ی کردیم‪،‬‬ ‫وضع جامعه م��ا بهتر از این نب��ود؟ باور کنید ب��ا نقل این‬ ‫خاط��رات نم ی خواهم او را از هر عی��ب و نقصی مب را کنم‪.‬‬ ‫او هم مثل هم��ه ادم های خوب دیگ��ر‪ ،‬نقطه ضع ف هایی‬ ‫داشت‪ .‬عالقه ها و سلیقه هایی داش��ت که بعضی از انها را‬ ‫م ی شود دوست نداشت و نقد کرد‪ ،‬اما معدل رفتار او در زندگی‬ ‫نه چندان کوتاهش‪ ،‬معدلی ابرومند و افتخارافرین بود‪ .‬ب رای‬ ‫همین است که فکر م ی کنم بهترین بزرگداشت او‪ ،‬نوشتن‬ ‫و سرودن ب رای او نیست بلکه مثل او شدن است‪g .‬‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫تحریریه مجله مانند حمید ریاضی‪ ،‬رس��ول فالح پور‪ ،‬رضا‬ ‫پریزاد و دوس��تان دیگری شرکت داش��تند؛ که در گزارشی‬ ‫بعض��ی از ان س��فرها را در هم��ان ای��ام نوش��ته ام و در‬ ‫کیهان بچه ها و رشد نوجوان منتشر شده و یکی‪ ،‬دو تایش‬ ‫هم نامزد نهایی جشنواره مطبوعات کودک و نوجوان شد‪.‬‬ ‫این س��فرهای ماهانه که در فصل های خوش اب و هوای‬ ‫سال انجام م ی شد‪ ،‬معموال صبح زود اغاز و اخر شب پایان‬ ‫م ی یافت‪ .‬مثال یک بار به زیارت مزار نیما در یوش م ی رفتیم‬ ‫و ماه بعد به زیارت قبر سه راب در مشهد اردهال‪ .‬گاهی هم‬ ‫به روستای پدری دوستان و حواشی ته ران‪ ،‬مثل طالقان یا‬ ‫کوه های اط راف ان‪.‬‬ ‫ی بسیار قانونمند‬ ‫در این رفت وامدها اقای فردی را ادم ‬ ‫ی که اخالق و رفتارش م ی توانست الگوی دیگران‬ ‫دیدم؛ ادم ‬ ‫باشد‪ .‬نحوه برخورد او با همراهان و سیر و سلوکش با کار و‬ ‫تفریح و طبیعت و قوانین جاری‪ ،‬انصافا مثال زدنی بود که به‬ ‫چند نمونه انها اشاره م ی کنم‪:‬‬ ‫‪ – ١‬در بازی فوتبال که سابقه ای در ان داشت و بعضی‬ ‫از دوستان و شاگردانش حتی به تیم های باشگاهی و ملی‬ ‫هم راه یافته بودند‪ ،‬بسیار جدی بود‪ .‬خودش جلو م ی ایستاد‬ ‫و همه را به نرمش وام ی داشت‪.‬‬ ‫انوع بدو و بشی ن ها و حرکات کششی را انجام م ی داد‪،‬‬ ‫بقیه را هم به انجام انها وام ی داشت و اصال کوتاه نم ی امد‪.‬‬ ‫بعضی از دوس��تان که حوصله یا وقت کمتری داش��تند و‬ ‫م ی خواس��تند زودتر بازی را ش��روع کنن��د‪ ،‬از این مقدمات‬ ‫سرباز م ی زدند و به بهانه هایی گوشه و کنار پنهان م ی شدند‬ ‫یا دیرتر م ی امدند‪ ،‬ام��ا اقای ف��ردی در نهایت صمیمیت‬ ‫از بازی دادن انها س��رباز م��ی زد و گاهی رس��ما جلوگیری‬ ‫م ی کرد‪ .‬یک بار که ای��ن موضوع باعث دلخ��وری جدی و‬ ‫قهر دوستی شده بود‪ ،‬به اقای فردی گفتم‪« :‬مرد حسابی!‬ ‫ب رای چه این همه جدی برخورد م ی کنی که مایه دلخوری‬ ‫بعض ی ها بشود؟ این یک بازی دوس��تانه است که نه برد و‬ ‫باختش مهم است و نه تماش��اچی دارد و نه جایی گزارش‬ ‫م ی شود‪ .‬بگذار بازی شان را بکنند و نرمش را اگر نخواستند‬ ‫نکنند‪ ».‬با لحن صمیم ی گفت‪« :‬بدن اینها خش��ک است‬ ‫و انعطاف الزم را ندارد‪ .‬ان وق��ت موقع بازی در یک حرکت‬ ‫ناگهانی اسیب م ی بینند و یک عمر باید تاوان ان را بدهند‪.‬‬ ‫اینها سرمایه های ادبیات کودک و نوجوان ما هستند و پدر‬ ‫و مادرها و زن و بچه هایشان به س�لامت اینها وابسته اند‪.‬‬ ‫م ی ترس��م اتفاقی بیفتد و نتوانم خودم را ببخشم!» یعنی‬ ‫خودش را توی دردس��ر م ی انداخت که مب��ادا لطمه ای به‬ ‫کسی بخورد! چنین احساس مسئولیتی نسبت به دوستان‬ ‫و همکارانش داشت‪.‬‬ ‫‪ – ٢‬داشتیم م ی رفتیم یوش‪ ،‬زیارت مزار نیما‪ .‬در راه‪،‬‬ ‫کمی بعد از جاده اصل��ی‪ ،‬منظره زیبایی بود که دوس��تان‬ ‫ه��وس کردند پیاده ش��وند و عکس��ی به ی��ادگار بگیرند‪.‬‬ ‫ماشی ن ها را که معموال متعلق به رضا امیرخانی‪ ،‬محمدرضا‬ ‫‪17‬‬ ‫فردی از شخصیت‬ ‫داستان هایشبزرگ تر بود‬ ‫روایت شفاهی محمد ناصری از اقای نویسنده ‪ -‬قسمت اول‬ ‫ جلد دوم‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫متن پیش رو حاصل چهارس�اعت گفت وگوی زهیر توکلی با محمدناصری‪ ،‬نویسنده و از شاگردان امیرحسین‬ ‫فردی است‪ .‬این گفت وگو اما جنبه تاریخ شفاهی مس�جدجواد االئمه (ع) با عنایت به نقش امیر فردی در پ ی ریزی و‬ ‫بنای فعالی ت های فرهنگی ان را ب ه خودگرفته که در دوقسمت منتشر م ی شود‪ .‬بخش دوم این متن هفته اینده منتشر‬ ‫م ی شود‪.‬‬ ‫‪7‬‬ ‫قبل از اینکه وارد بحث ش��ویم دو نکته را خدمت شما‬ ‫عرض م ی کنم؛ این اولین گفت وگو راجع به اقای فردی بعد‬ ‫از رحلت ایشان است که من خیلی دوست دارم وارد ان شوم‪.‬‬ ‫دلیلش این است که بخشی از بچه های مسجد جواد االئمه‬ ‫این مجله را منتشر م ی کنند‪ .‬باالخره حاج مصطفی اجورلو از‬ ‫دوستان و عزیزان مسجد ما هستند و از رفقای اقای فردی و‬ ‫خودشان داستان اقای فردی را از زاویه خودشان خیلی خوب‬ ‫باید روایت کنند‪ .‬در واقع اینجا‪ ،‬یعنی این مجله‪ ،‬مجله خودمان‬ ‫است‪.‬هرچند اقای فردی متعلق به همه است‪ ،‬منتها یک جایی‬ ‫خاستگاه ایش��ان بوده و کل ماجرا سرچشمه اش انجاست‪.‬‬ ‫این اس��ت که اگر م ی خواهیم از اقای فردی صحبت کنیم‬ ‫و مبس��وط هم گفت وگو کنیم به نظر من در میان رسانه ها‬ ‫مثلث قطعا ذی حق است؛ این یک نکته‪.‬اما نکته دوم؛ امروز‬ ‫داشتم خیلی گذرا‪ ،‬مطبوعات و خبرگزاری هایی را که در مورد‬ ‫اقای فردی خبری یا مطلبی زده اند‪ ،‬نگاه م ی کردم و خداوکیلی‬ ‫یک جایی به غ ربت اقای فردی حسرت خوردم‪ .‬حجم خبرها‬ ‫و مطالب‪ ،‬زیاد اس��ت‪ ،‬منتها چقدر تکرار و رونویسی از دست‬ ‫همدیگر؟ بدتر از ان‪ ،‬اشتباهات فاحش است‪ .‬مثال طرف بیانیه‬ ‫رسمی داده و زده است درگذشت شاعر متعهد‪ ،‬داستان نویس‪،‬‬ ‫روزنامه نگار و‪ ....‬یا جای دیگری نوش��ته اندکه اقای فردی در‬ ‫مسجد جواد االئمه نازی اباد‪ ،‬فعالیت م ی کرده‪ .‬معن ی اش این‬ ‫است که این همه سال که جشنواره ش��هید غن ی پور برگزار‬ ‫یداند که ان مسجد ج واد االئمه‬ ‫م ی شود‪،‬این عزیز فرهنگی نم ‬ ‫در سیزده متری حاجیان در منطقه سی متری جی است که این‬ ‫جشنواره را برگزار م ی کند‪ ،‬نه نازی اباد؛ بگذریم‪.‬‬ ‫من کالس س��وم ابتدایی بودم‪ ،‬س��ال ‪ 1356‬و داشتم‬ ‫‪18‬‬ ‫م ی رفتم چهارم که عضو کتابخانه مسجد جواداالئمه شدم‪.‬‬ ‫فاصله مس��جد جواداالئمه با منزل ما ه��م کوتاه نبود‪ .‬خود‬ ‫کتابخانه سال ‪ 1354‬تاسیس شده اس��ت با پایمردی جناب‬ ‫اقای هادی عل ی اکبری که بنیانگذار این کتابخانه است‪ .‬اوایل‬ ‫کار این کتابخانه در یک جای کوچکی در کفش کنی مسجد‬ ‫دایر م ی ش��ود و در یک فاصله خیلی سریع‪ ،‬این کتابخانه به‬ ‫جایی م ی رسد که امنای مسجد‪ -‬خدا رحمت کند حاج اقای‬ ‫مطلبی پی ش نماز عال ی مقام مسجد را‪ -‬یک جای مستقلی‬ ‫را در اختیار ان م ی گذارند‪ .‬من موقعی وارد کتابخانه شدم که‬ ‫کتابخانه این شکل و ش��مایل جدیدش را گرفته بود و دری‬ ‫جداگانه به خیابان داش��ت و قفس��ه های مرتبی‪ .‬در س��الن‬ ‫قرائت خانه اش از این میزهای مخصوص مطالعه در کتابخانه‬ ‫گذاش��ته بودند که در کان��ون پرورش ه��م از همین میزها‬ ‫گذاشته بودند‪ ،‬یعنی امکانات و ملزومات کتابخانه مسجد را‬ ‫کامال تخصصی تهیه کرده بودند‪ .‬من عضو ‪ 1243‬کتابخانه‬ ‫هستم‪ ،‬یعنی قبل از من ‪ 1242‬نفر دیگر ثب ت نام کرده بودند‪.‬‬ ‫در انجا ادم های تاثیرگذاری فعالیت داشتند‪ ،‬مثل اقا یان هادی‬ ‫عل ی اکبری‪ ،‬حمید ریاضی‪ ،‬احمد طالیی‪ ،‬فرج اهلل سلحشور‪،‬‬ ‫محمد تخت کش��یان و بهزاد بهزادپور؛ اقای فردی هم بود‪.‬‬ ‫اما بین همه ادم هایی که در کتابخانه ما‪ ،‬بسیار بزرگ بودند و‬ ‫دوست داشتنی و االن هم در امور فرهنگی‪ ،‬هرکدام شان منشا‬ ‫خیر و اثری هستند‪ ،‬اقای فردی شخصیتش ممتاز بود‪ ،‬یعنی‬ ‫مثال هادی عل ی اکبری یک ش��خصیت بسیار بسیار جذابی‬ ‫بود‪ .‬یادم است که اولین کسی که مرا در بدو ورود به کتابخانه‬ ‫بس��یار گرم تحویل گرفت‪ ،‬اق ا هادی بود‪ .‬تکیه کالمش هم‬ ‫ان موقع یعنی س��ال ‪« 1356‬ب رادر سالم» بود‪ .‬احمد طالیی‬ ‫مهربان همی ن طور‪ ،‬محمد تخت کش��یان عزیز هم همین‬ ‫طور‪ ،‬بهزاد بهزادپور بزرگ و نازنین هم همی ن طور‪ .‬منتها اقای‬ ‫فردی منحصر به فرد بود‪.‬جالل و جمال را با همدیگر داشت‪،‬‬ ‫نه ب رای ما که این را خیلی زود متوجه شدیم بلکه ب رای همه‪.‬‬ ‫حتی ب رای بزرگترها و مسئوالن کتابخانه‪ .‬ما که معلم هستیم‪،‬‬ ‫مدام م ی گوییم با دانش اموز نه باید خیلی جدی بود‪ ،‬نه خیلی‬ ‫قاطی شد چون موجب م ی شود که دیگر احترام از بین برود‪.‬‬ ‫امیرحسین فردی کسی بود که ادم پیش او م ی رفت‪ ،‬خیلی‬ ‫طبیعی و ناخوداگاه‪ ،‬مودب م ی شد‪ ،‬در عین احترامی که ب رایش‬ ‫قائل بود در چارچوب اخالق و ادب ق��رار م ی گرفت‪ .‬ممکن‬ ‫ی باشد که با شما بس��یار گرم م ی گیرد و شما‬ ‫است یک مرب ‬ ‫پیش خودت ان قدر با او احساس راحتی م ی کنی که گاهی‬ ‫ب ی حواس��ی م ی کنی و نم ی فهمی که در رفتارت با او از ادب‬ ‫و انضباط خارج شده ای‪ ،‬مثال پایت را پیش او دراز م ی کنی و‬ ‫چون با او راحتی‪ ،‬حواست هم نیست که این ب ی ادبی است‪ ،‬اما‬ ‫امیرحسین فردی را ما از دور که م ی دیدیم در کادر م ی رفتیم؛‬ ‫یعنی مرتب و مودب م ی شدیم و این هیچ چیزی از مهربانی‬ ‫و جذابیت او کم نم ی کرد‪ .‬یعنی مثال اگر م ی خواستیم به اردو‬ ‫برویم و پنج تا اتوبوس م ی خواست برود اردو من قشنگ حسم‬ ‫این بود که دوس��ت دارم بروم در ان اتوبوسی که اقای فردی‬ ‫است‪ .‬یعنی این قدر محبتش اساسی و عمیق بود که من بین‬ ‫همه ادم های بزرگی که در مسجدمان بودند شخصا از همان‬ ‫ابتدا یک ارادت ویژه ای به اقای فردی پیدا کردم‪ .‬البته مهر و‬ ‫محبت اقای فردی نسبت به همه بچه ها و اعضای کتابخانه‬ ‫بود از جمله من‪ .‬اقای فردی قبل از انق�لاب ب رای ما از روی‬ ‫کتاب قصه م ی خواند یعنی بچه ها را جمع م ی کرد (حدود ‪100‬‬ ‫نفر بودیم) در سالن که م ی نشستیم‪ ،‬یک قصه کوتاه م ی خ واند‬ ‫ارام با همان ارامشی که داشت با احساس تمام‪ .‬قصه که تمام‬ ‫م ی ش��د بین بچه ها ورق و خودکار توزیع م ی کرد و م ی گفت‬ ‫که برداش��ت تان را از این کتاب بنویس��ید‪ .‬جلسه بعد اقای‬ ‫فردی سه نفر یا بعضی از وقت ها پنج نفر را انتخاب م ی کرد‬ ‫ جلد دوم‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫طبق ان چیزی که خوانده بودند‪ ،‬به انها کتاب جایزه م ی داد؛‬ ‫فقط کتاب‪ ،‬یعنی جایزه فقط کتاب ب��ود‪ .‬بعد باب گفت وگو‬ ‫را باز م ی کرد‪ ،‬اوال با همان پنج نفر یا س��ه نفر برگزیده درباره‬ ‫انچه نوشته بودند که خب؛ فالنی! این چیزی که شما دارید‬ ‫م ی گویید چه هست؟ او مثال م ی گفت‪ .‬بعد از یکی دیگر از ان‬ ‫برگزیده ها یا در ادامه از حاضران در جلسه م ی پرسید که نظر‬ ‫شما هم همین است؟ ان یکی یک چیز م ی گفت‪ .‬یک نفر‬ ‫دیگر چیز دیگری م ی گفت‪ .‬این مدل کتاب خواندن و راجع به‬ ‫کتاب حرف زدن و گفت وگو کردن را اولین بار ما به طور طبیعی‬ ‫انجا یاد گرفتیم‪ .‬به همین جهت من خاطرم هست کتابی که‬ ‫م ی خواندم سعی م ی کردم یک چیزی بنویسم که اوال من هم‬ ‫جایزه بیاورم و ثانیا اماده این بودم که مثال این چیزی که من‬ ‫نوشتم اگر درباره اش سوال کردند‪ ،‬به زعم خودم بتوانم جواب‬ ‫بدهم یعنی حالجی م ی کردم مطلب را‪ .‬اقای فردی به شدت‬ ‫منظم بود؛ سر ساعت خاصی م ی امد و با بچه ها بود و با بچه ها‬ ‫حرف م ی زد و سر یک ساعتی هم م ی رفت‪ .‬مثال م ی دانستیم‬ ‫که اقای فردی تابستان ها سر س��اعت چهار تا شش م ی اید‬ ‫کتابخانه‪ .‬ش��ش واقعا م ی رفت‪ .‬بعد ما م ی ماندیم و همین‬ ‫تو نیم م ی رفتیم‬ ‫طوری داستان ادامه داشت و بعد ساعت هش ‬ ‫مسجد ب رای نماز مغرب و عشاء‪.‬‬ ‫این جلس��اتی که من دارم م ی گویم مربوط به س��ال‬ ‫‪1356‬و‪ 1357‬است‪ .‬در کنار جلسه اقای فردی ما کالس سرود‬ ‫هم داشتیم که اقای سلحشور مرب ی اش بود‪ .‬من خودم عضو‬ ‫گروه سرود بودم‪ .‬کالس قران هم داشتیم که در خود مسجد‬ ‫برگزار م ی شد و یک دور ه استاد این کالس اقای اصغ ر امینی‬ ‫بود‪.‬‬ ‫کتابخانه مسجد جواداالئمه سیس��تمش این بود که‬ ‫اگر کس��ی‪ ،‬دانش اموزی یا نوجوانی وارد کتابخانه م ی ش��د‬ ‫خیلی کم اتفاق م ی افتاد که از کتابخانه برود‪ .‬فقط کافی بود‬ ‫یک بار برود کتابخانه و دیگر صید مس��جد شده بود‪ .‬در ان‬ ‫سال ها در مس��جد جواد االئمه ب رای تمام نیازهایی که یک‬ ‫کودک یا نوجوان دارد‪ ،‬ب رنامه ای داشتند‪ .‬یکی همین مطالعه‬ ‫بود‪ ،‬دیگری جلسات قران و جلس��ات سرود و تئاتر بود‪ .‬یک‬ ‫برنامه دیگر که اصال به موازات مسجد خیلی پررنگ پیش‬ ‫م ی رفت ورزش بود‪ ،‬در اینجا هم لیدر ب رنامه اقای فردی بود‪.‬‬ ‫اقای فردی تیم های ورزش��ی در رده های مختلف در مسجد‬ ‫تش��کیل داده بود و انها را اداره م ی کرد‪ .‬از سال ‪ 1357‬بعد از‬ ‫پیروزی انقالب تابس��تان ها ‪ 10‬تا اتوبوس م ی شدیم و یک‬ ‫صبح تا ظهر م ی رفتیم اس��تادیوم ازادی؛ تی��م فوتبال‪ ،‬تیم‬ ‫ژیمناستیک‪ ،‬تیم ش��نا و‪ ...‬بچه ها به طور کامل‪ ،‬انرژی شان‬ ‫تخلیه م ی شد‪ .‬در اینجا برنامه ریز اساس��ی اقای فردی بود‪.‬‬ ‫خودش البته پای فوتبال بود‪.‬‬ ‫ب رنامه دیگر کوهنوردی بود که جزو الینفک فعالی ت های‬ ‫مس��جد ما بود؛ کوهنوردی هایی که به ط��ور دوره ای انجام‬ ‫م ی شد‪ .‬در انجا هم باز رهبری با اقای فردی بود‪ .‬اقای فردی‬ ‫جلودار بود و جلوی بچه ها م ی رفت‪ .‬ته ستون پیچ م ی خورد‬ ‫توی کوه چون س��یصد نفر بودیم‪ .‬عکس هایش هست که‬ ‫س��تون پیچ خورده و امده و ان ته س��تون فقط یک غباری‬ ‫دیده م ی شود‪.‬‬ ‫س��ال پنجم ابتدایی بودیم یا اول راهنمایی‪ .‬وقتی بعد‬ ‫از دو‪ ،‬سه س��اعت کوهپیمایی همه بچه ها جمع م ی شدند‬ ‫و یک پذی رای��ی مختصری صورت م ی گرف��ت‪ ،‬اقای فردی‬ ‫‪ 10‬دقیقه صحبت م ی کرد‪ ،‬چقدر هم لطیف و هدفدار؛ راجع‬ ‫به اینکه چقدر ما باید با طبیعت انس داشته باشیم‪ ،‬طبیعت‬ ‫مادر ماس��ت‪ ،‬زمین مادر ماس��ت‪ .‬گیاه‪ ،‬درخت‪ ،‬کوه را نگاه‬ ‫کنید‪ .‬اینها همه جلوه های خداست‪ .‬من فکر م ی کنم واقعا‬ ‫اینکه بچه های مسجد ما انهایی که مثال ذوق ادبی داشتند‬ ‫راه افتادند و امدن��د توی این کار نویس��ندگی‪ ،‬برم ی گردد به‬ ‫نوع تربیت ذهنی و عاطفی انها و نگاه خاص به هستی که‬ ‫اقای فردی با همان صحب ت های مختصر اما بسیار دقیق و‬ ‫نشانه گیری شده ایجاد م ی کرد‪ .‬م ی گفت‪« :‬اینجا که رسیده اید‬ ‫به نوک قله‪ ،‬ان پایین را نگاه کنید‪.‬ان پایین که بودید‪ ،‬چقدر‬ ‫قله دور و غی ر قابل دسترس به نظر م ی رسید! از این سختی‬ ‫دره و دامن��ه گذر کردی��م و االن باالی بلندتری��ن نقطه کوه‬ ‫هستیم‪ .‬داستان استقامت انسان این است که ما م ی توانیم‬ ‫هر کاری را بکنیم‪ .‬داستان زندگی ما مثل کوهنوردی است‪،‬‬ ‫فتح قله زحمت م ی خواهد‪».‬‬ ‫من در دوره کودکی و نوجوانی خودم واقعا ان اردوها را‬ ‫بیشتر از مسافرت های خانوادگی دوست داشتم‪ .‬ان اردوها این‬ ‫قدر تاثی رات تربیتی داشت روی ما و این قدر ما را به همدیگر‬ ‫مربوط و مرتبط و رفیق م ی کرد که حد نداش��ت‪ .‬یکی مثال‬ ‫م ی افتاد بقیه کمکش م ی کردند‪ .‬یک جاهایی که سخت بود‬ ‫خود اقای فردی م ی گفت فالنی! شما که بزرگتر هستی دست‬ ‫ایشان را بگیر‪.‬صمیم ی ترین دوس��تانی که ما تا اخر زندگی‬ ‫داریم در همین مسجد پیدا کردیم‪ .‬من حبیب غن ی پور را در‬ ‫مسجد جواد االئمه پی دا کردم‪.‬‬ ‫من خودم تا اخرین لحظه عطش ش��نیدن داش��تم از‬ ‫ایشان‪ .‬دوس��ت داشتم بش��نوم‪ .‬از بس که سنجیده و متین‬ ‫حرف م ی زد‪ .‬جامع حرف م ی زد‪ .‬حرف هایی م ی زد که واقعا دو‬ ‫تا ویژگی داشت یا ذهن را اقناع م ی کرد یا دل را ارام م ی کرد یا‬ ‫ی بود که به طور وحشتناک اهل شنیدن‬ ‫هر دو‪ .‬اقای فردی ادم ‬ ‫بود‪ .‬ما که با اقای فردی بودیم عطش شنیدن داشتیم منتها‬ ‫این قدر خوب گوش م ی کرد و این قدر به وجد م ی اورد گوینده‬ ‫را که مثال م ی دیدید یک ساعت با اقای فردی هستیم و ‪50‬‬ ‫دقیقه اش را ما صحبت کرده ایم‪ .‬این هنر شنیدن اقای فردی‬ ‫فوق العاده بود؛ به خاطر همین کسی که م ی رفت پیش اقای‬ ‫فردی کامال احساس ارامش م ی کرد و دلش خالی م ی شد‪.‬‬ ‫سال ‪ 1358‬در کتابخانه روی تابلو یک داستان زده بودند‬ ‫از مجله عروه الوثقی؛ داستان اقای فردی بود‪ .‬این مجله چند‬ ‫شماره بیشتر چاپ نشد‪ .‬در همان روزها اقای فردی بچه ها را‬ ‫جمع کرد و گفت که من به غیر از جلسات قصه خوانی ای که‬ ‫ب رای شما دارم‪ ،‬ب رای کسانی که دوست دارند قصه بنویسند‬ ‫یک جلس��ه قصه نویس��ی م ی گذارم و ورود هم ازاد اس��ت‪.‬‬ ‫خیل ی ها امدند‪ .‬از ‪ 200‬نفری که بودند ‪ 50‬نفر امدند یا بیشتر‬ ‫حتی‪ ،‬بعد اقای فردی راجع به قصه نویس��ی و راجع به اینکه‬ ‫زندگی همه اش سوژه هایی اس��ت که ما م ی توانیم راجع به‬ ‫ان فکر کنیم و بنویسیم و تجربه ها را منتقل کنیم حرف زد‪.‬‬ ‫یادم نیست که اولین قصه ها چه بود‪ .‬جلساتمان دوشنب ه ها‬ ‫بعدازظهر تشکیل م ی شد‪ .‬ان جلسه‪ ،‬سطح باالتری بود که‬ ‫اقای فردی زمینه اش را در جلسه قصه خوان ی اش ساخته بود‪.‬‬ ‫یعنی طبیعتا ادم هایی که در جلسه قصه خوانی بیشتر نوشته‬ ‫بودند و بیشتر مطرح بودند و دغدغه نوشتن داشتند انها امدند‪.‬‬ ‫اول خیلی تع داد زیاد بود و همین طور تع داد کم شد و کم شد تا‬ ‫سال ‪ 1359‬که از بین بچه هایی که انجا بودند ‪ 9‬قصه انتخاب‬ ‫شد‪ .‬دو تا قصه از اقای حافظ رضایی انتخاب شد که من بعد از‬ ‫‪31‬سال دیروز دیدمش که داشت گریه م ی کرد‪ .‬یکی از بچه ها‬ ‫گفت‪« :‬این اقا را م ی شناسید؟» دیدم که حافظ رضایی است‪.‬‬ ‫بغلش کردم و گفتم‪« :‬تو م ی دانی چقدر ما دنبالت گشتیم؟‬ ‫چقدر دیر امدی‪ ».‬خالصه؛ دو تا قصه ب رای حافظ رضایی بود‪.‬‬ ‫دو تا قصه ب رای ناصر نادری ب��ود‪ ،‬دو تا قصه هم ب رای مجید‬ ‫قلیچ خانی بود‪ ،‬ی��ک قصه مال حبیب غن ی پ��ور بود‪ ،‬یکی‬ ‫نبی بابایی و یکی هم من‪ .‬اولین جلد «بچه های مس��جد»‬ ‫این طوری ش��د که درامد بدون اینکه اصال انتشاراتی وجود‬ ‫داشته باش��د‪ .‬قیمت اولین چاپش چهل ریال بود‪ .‬روی جلد‬ ‫زیر عنوان «بچه های مسجد» خورده بود‪ :‬انتشارات مسجد‬ ‫جواد االئمه‪ .‬پشت جلد هم «مسجد جواد االئمه»‪ .‬سال ‪1359‬‬ ‫که حوزه اندیشه و هنر اسالمی بعد از یک سال به طور قطعی‬ ‫پا گرفت‪ ،‬اقای فردی انجا هم بود و اسم سوره را گذاشتند ب رای‬ ‫همه کتاب ها و ان کتاب تجدید چاپ ش��د و گذاشتند سوره‬ ‫بچه های مسجد‪.‬‬ ‫تا ‪ 10‬شماره از «س��وره بچه های مسجد» را خود اقای‬ ‫فردی باالی سر کار بود‪ .‬سال ‪ 61‬اقای فردی را دعوت م ی کنند‬ ‫که دو‪ ،‬سه روز بیاید کیهان بچه ها‪ .‬اقای فردی م ی اید کیهان‬ ‫بچه ها به انگیزه اینکه در واقع مثال دو‪ ،‬سه روزه برود‪ .‬نم ی دانم‬ ‫چه مدت طول م ی کش��د که م ی گویند اقا یا انجا یا اینجا و‬ ‫اقای فردی در ان روزگار کیهان بچه ها را انتخاب م ی کند‪.‬‬ ‫در اینجا ممکن است بپرسید که از سال ‪ 1359‬تا سال‬ ‫‪ 1361‬بچه های مسجد شما در حد ‪ 10‬تا کتاب قصه نوشتند؟‬ ‫توضیح اینکه اقای فردی در اولین ش��ماره بچه های‬ ‫مس��جد نوش��ته اس��ت که این کتاب را بچه های مسجد‬ ‫جواد االئمه دراوردند‪ ،‬منتها بچه های مسجد‪ ،‬اینجا نیستند‬ ‫بچه های مسجد در کرمان و اذربایجان و همه شهرهای ای ران‬ ‫هم هستند‪ .‬شما ب رای ما داستان بنویسید‪ .‬در سوره بچه های‬ ‫مسجد ادرس دادند و صندوق پستی دادند‪ .‬تا دو شماره دیگر‬ ‫هم قصه ها بیش��تر مال خود بچه های مسجد جواد االئمه‬ ‫بودند‪ .‬از شماره سه به بعد از جاهای دیگر هم رسید‪ .‬چون در‬ ‫همه جای ای ران یک دفعه پیچید که یک کتاب قصه منتشر‬ ‫م ی شود که ب رای بچه های مسجد است یعنی بچه مسجدی‬ ‫هستند اینها‪ .‬اینجا باز هم سلیقه اقای فردی ستودنی است در‬ ‫انتخاب این عنوان «بچه های مسجد»‪ .‬ایشان در این انتخاب‬ ‫تعمدی داشتند چون نویسندگان و محافل چپ یا متمایل به‬ ‫چپ در ان روزها خیلی فعال بودند مثال عل ی اشرف درویشیان‬ ‫یک جنگ درم ی اورد‪ ،‬منصور یاقوتی ه م همی ن طور؛ کارهای‬ ‫صمد به رنگی نیز تجدید چاپ م ی شد‪ .‬ولع خواندن ان روزها‬ ‫زیاد بود‪.‬‬ ‫بعد از مدتی که جلسه قصه نویسی کتابخانه شالوده اش‬ ‫شکل گرفت‪ ،‬اقای فردی یک روز به ما گفت که ما م ی بریم‬ ‫شما را به جای دیگری که کتابخانه تخصصی قصه است‪ .‬بعد‬ ‫هم ب رای ما توضیح داد که انجا ما م ی خواهیم تکنیک قصه‬ ‫را یاد بگیریم حتی اگر بعضی از محتواها خیلی محتواهای‬ ‫مناسبی نباشد‪ .‬این کتابخانه در پشت بام مسجد واقع بود‪ .‬یک‬ ‫انباری بود که قبال در زمان ش��اه ب رای کارهای سیاسی از ان‬ ‫استفاده م ی کردند‪ ،‬کتاب های حضرت امام(ره) و دکتر شریعتی‬ ‫و اقای مطهری و ‪ ...‬را م ی بردند انجا‪ .‬ما وارد که شدیم عکس‬ ‫بزرگ سی د جمال را دیدیم به اندازه نصف در ورودی این اتاق‪.‬‬ ‫به نسبت ان روزها کتابخانه پرپیمانه ای بود مثال مجموعه‬ ‫اثار صادق هدایت و صادق چوبک را داشت‪ ،‬بعد از این کلی از ‬ ‫ترجمه نویسندگان مشهور مخصوصا نویسندگان روسی؛ از‬ ‫تولستوی تا گورکی و چخوف‪ .‬دیگر ان جلسه شد تخصصی‬ ‫و هر کس��ی نم ی توانس��ت برود انجا‪ .‬اقای فردی حواسش‬ ‫خیل ی خیلی جمع بود‪.‬‬ ‫مثال وقتی درباره چوبک از او پرسیدم‪ ،‬بدون اینکه ذره ای‬ ‫حساس��یت ایجاد کند یا از ان بد بگوید گفت‪« :‬فعال در این‬ ‫مقطعی که شما هستید ب رای یاد گرفتن تجربه نویسندگی‬ ‫کتاب های مهمتری هست که باید بخ وانید‪ .‬این از دقت ایشان‬ ‫بود چون در ان سن و سال اثار چوبک خیلی توصیه کردنی‬ ‫نیست‪ .‬بع دا من همه اثار چوبک و صادق هدایت را خواندم‪».‬‬ ‫سال ‪ 1359‬یک سری کتاب هایی را کانون پرورش فکری‬ ‫کودکان و نوجوانان م ی خواست خمیر کند که به واسطه یک‬ ‫اتفاق س��اده به همین کتابخانه تخصصی پشت بام مسجد‬ ‫منتقل شد‪ .‬قضیه از این قرار بود که من سوم راهنمایی بودم و‬ ‫اقای باقری معلم علوم ما‪ ،‬مسئول کتابخانه های کانون بود‪.‬‬ ‫در ان ایام بچه های مسجد جلد یک چاپ شده بود و من در‬ ‫مدرسه مان کلی مشهور شده بودم‪ .‬مدرسه مان هم بغل مسجد‬ ‫جواداالئمه بود؛ دوقواره ان طرف تر‪ .‬یک روز اقای باقری مرا‬ ‫کشید کنار و گفت‪« :‬یک سری کتاب های داستانی کانون را‬ ‫م ی خواهند خمیر کنند‪ ،‬اگر م ی خواهید یک روز بیایید همه‬ ‫اینها را بردارید‪ ».‬ما رفتیم تمام این کتاب ها را اوردیم کتابخانه‪.‬‬ ‫حدود ‪10‬کارت��ن کتاب بود‪ .‬اقای فردی اینه��ا را دید و خیلی‬ ‫خوشش امد و مدام م ی گفت که ان کتاب ها خیلی کتاب های‬ ‫خوبی هستند‪ .‬کتاب های کانون کتاب های پاکیزه ای بودند؛‬ ‫ی ترجمه ‬ ‫چه قبل از انقالب و چه بعد از ان‪ .‬یک سری قصه ها ‬ ‫عالی از همین طریق به دستمان رسید و خواندیم‪.‬‬ ‫‪19‬‬ ‫بعدا کارهای عل ی اش��رف درویش��یان‪ ،‬صمد به رنگی‪،‬‬ ‫جالل ال احمد‪ ،‬محمود دولت اب��ادی و احمد محمود را ما به‬ ‫توصیه ایشان مطالعه کردیم و بر اثر هدایت ایشان ما اصال‬ ‫اولویت هایمان جوری تنظیم م ی شد که کارهای درجه یک‬ ‫م ی خواندیم ولی خود به خ��ود کارهایی ک��ه متعلق به رده‬ ‫سن ی مان نبود مورد توجهمان قرار نم ی گرفت‪.‬‬ ‫همه مان با یک ولعی س��عی م ی کردیم ببینیم طرف‬ ‫چطوری قصه م ی نویس��د تا بتوانیم ما هم قصه بنویسیم و‬ ‫پیام خودمان را برسانیم یعنی با یک موضعی داشتیم اثار را‬ ‫م ی خواندیم‪ .‬البته من هیچ موقع یادم نیست که اقای فردی‬ ‫راجع به کتابی گفته باشد که نخوانید‪ .‬واقعا یادم نیست‪ .‬این‬ ‫خیلی ظ رافت در رفتار م ی طلبد که ش��ما هیچ وقت نگویید‬ ‫کتابی را نخوان‪ ،‬یعنی نفی و نهی نکنی‪ ،‬ولی اینقدر شاگردت‬ ‫به شما اعتماد داشته باش��د که جهت خودش را با جهت تو‬ ‫تنظیم کند بدون اینکه شما به او بگویید‪.‬‬ ‫اخرین کالم فردی‬ ‫ جلد دوم‬ ‫اخرین کالمی که من از اقای فردی ش��نیدم‪ ،‬هرگز از‬ ‫خاطرم نخواهد رفت و این اخرین یادگاری من از ایش��ان هم‬ ‫مثل بقیه خاطره ها اموزنده است‪ .‬روز یکشنبه بود‪ .‬ما امدیم‬ ‫جو نیم‬ ‫حوزه هنری‪ ،‬جلس��ه ای بود و تمام که ش��د ساعت پن ‬ ‫شده بود‪ .‬همیش��ه وقتی م ی رفتم حوزه‪ ،‬من و ایشان با هم‬ ‫برم ی گشتیم خانه یا با همدیگر م ی رفتیم کیهان و اقای فردی‬ ‫را انجا پیاده م ی کردم و م ی رفتم خان��ه‪ .‬گفت‪« :‬االن خیلی‬ ‫شلوغ است و شما اذیت م ی شوید‪ ».‬گفتم‪« :‬اقای فردی! شما‬ ‫همیشه همین را م ی گویید و من هم همیشه جوابم این است‬ ‫که ما صفا م ی کنیم پیش شما باشیم‪ .‬شما مگر تندتر از اینکه‬ ‫ما شما را م ی بریم م ی روید؟» سوار شدیم و راه افتادیم‪ .‬صحبت‬ ‫از پیشرفت کار رمان سوم از این سه گانه اخیرش بود‪ .‬م ی گفت‪:‬‬ ‫«چقدر کار زیاد است و چقدر وقت کم است‪».‬‬ ‫ایشان به شدت در نوش��تن منظم بود‪ .‬بعضی از روزها‬ ‫اگر مثال فاصله م ی افتاد در نوش��تن‪ ،‬واقعا به هم م ی ریخت‪.‬‬ ‫بارها از ایشان شنیدم که این روزها فالن مشغله و فالن ب رنامه‬ ‫نگذاشت هیچ کاری بکنم‪ .‬مقصودش از کار «نوشتن» بود‪.‬‬ ‫کار ب رای اقای فردی یعنی نوشتن‪ .‬واقعا بقیه کارها را هم بنا‬ ‫به ضرورت و تعه��د و تکلیفی که حس م ی ک��رد‪ ،‬به عهده‬ ‫م ی گرفت‪ ،‬ولی کار ب رایش جز نوشتن مفهومی نداشت‪.‬‬ ‫ما بعدها به دفعات در قالب گروه های رفاقتی مختلف‬ ‫خواستیم جلسات قصه نویسی بگذاریم‪ ،‬منتها هی چ کدام مان‬ ‫نتوانس��تیم‪ ،‬دلیلش این بود که ما مثل اقای فردی نبودیم‪.‬‬ ‫برخورد ایشان با جلسه قصه نویسی جوری بود که انگار در تمام‬ ‫عالم وظیفه اقای فردی این است که این جلسه را برگزار بکند‪،‬‬ ‫در حالی که ما اصال چنین احساسی نداشتیم‪ .‬هزار تا کار دیگر‬ ‫بود که فکر م ی کردیم مهم است‪ .‬تنها روزی که ایشان زودتر‬ ‫از کیهان بچه ها م ی امد به سمت خانه‪ ،‬دوشنب ه ها ب رای جلسه‬ ‫قصه نویسی بود که معموال هم با اتوبوس م ی امد و موقع نماز‬ ‫مغرب م ی رسید‪ .‬منتها جلسه که بعد از نماز شروع م ی شد‪ ،‬ان‬ ‫طرفش باز بود‪ .‬در تابستان ها یک موقعی مثال تا ساعت یک‪،‬‬ ‫دو بعد از نصف شب اقای فردی م ی نشست‪ .‬ما همه مجرد‬ ‫بودیم‪ ،‬اما اقای فردی متاهل بود‪ ،‬ولی هیچ موقع از این جلسه‬ ‫کم نگذاشت‪.‬‬ ‫یک ویژگ��ی اقای ف��ردی این ب��ود ک��ه در منفعت‬ ‫رساندن هایش هی چ جا نه‪ ،‬نگفت‪ ،‬هیچ جا‪ .‬همیشه ان گوش‬ ‫بودن و ان شنیدن و ان «از کارهای تازه چه خبر؟» و «جدید‬ ‫داری چه کار م ی کن��ی؟» برقرار بود‪ .‬حس م��ن و فکر کنم‬ ‫حس همه بر و بچه ها این بود که انگار به یک مقام مافوقی‬ ‫که خیلی هم دوس��تش دارم گزارش م ی ده��م و بعد او هم‬ ‫شش دانگ تایید م ی کند و ادم حال م ی کند‪ .‬این طوری بود‪.‬‬ ‫واقعا اقای فردی با شاگردانش این طوری بود‪ .‬استاد به تمام‬ ‫معنی بود‪ ،‬واقعا به تمام معنی و تاثیرگذار و منحصر به فرد؛ ادم‬ ‫با او راحت بود‪ .‬سع ه صدری مثل سع ه صدر اقای فردی ندیده ام‪.‬‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫‪20‬‬ ‫حس من‪ ،‬مراسم تشییع‬ ‫یک شاهد زنده ب رای درس��تی این ّ‬ ‫جنازه ایشان است‪ .‬انواع و اقسام ادم ها با گرایش های مختلف‬ ‫و با سلیقه های مختلف و نگاه های متفاوت و با گرایش های‬ ‫کامال متفاوت سیاسی‪ ،‬همه امده بودند و همه هم از ته دل‬ ‫منقلب و متاثر بودند‪ .‬شاهد دیگر‪ ،‬حلقه ای از نویسندگان است‬ ‫که همه به نوعی سابقه شاگردی ایش��ان را داشتند و تا اخر‬ ‫رابطه شان برقرار بود و همه هم در تش��ییع و ترحیم ایشان‬ ‫حاضر بودند و چق��در ادم های متنوعی هس��تند‪ ،‬چه از نظر‬ ‫ش سیاسی‪.‬‬ ‫سلیقه ادبی و چه گرای ‬ ‫ساده زیستی امیرخان‬ ‫اقای فردی از نظر ساده زیستی ب ی نظیر بود و فکر کنم‬ ‫ ب ی نظیر خواهد ماند‪ ،‬او به تمام معنی زاهدانه زندگی کرد‪.‬‬ ‫واقعا در ب رابر انج��ام کار به حداقل قانع بود‪ .‬همه ما که‬ ‫در ان محل بودیم‪ ،‬یک عده نوجوان بودیم که شاگردی اقای‬ ‫فردی را م ی کردیم‪ ،‬ما االن کجا داریم زندگی م ی کنیم و چه‬ ‫بهره ای از مادیات داریم و اقای فردی چطور بود؟‬ ‫در خانه پدری خودش زندگی م ی کرد و بس��یار زندگی‬ ‫خانوادگی صمیمی و گرم ی داش��ت‪ ،‬ولی در نهایت سادگی‬ ‫و درویشی‪ .‬به نظرم انتخاب کرده بود این نحوه از زندگی را‪.‬‬ ‫ابدا اهل قرارداد بس��تن با ارگان ها و نهادها ب رای انجام‬ ‫پروژه نبود‪ ،‬کاری که مرسوم است و لزوما هم سوءاستفاده ای‬ ‫در ان نیست‪ .‬اصال اگر قرار باش��د مبلغی که دست یک ادم‬ ‫فرهنگی را بگیرد و گرهی از معیشتش باز کند‪ ،‬در همی ن جور‬ ‫کارهاست ولی ایش��ان نه تنها اهل این کار نبود ان را بلکه‬ ‫به ش��دت پ س م ی زد‪ .‬من هزار تا مصداق در ذهنم دارم منتها‬ ‫خود ایشان یک اخالق خوبی داشت که اصال به رو نم ی اورد‬ ‫و من نم ی خواهم اقای ف��ردی را االن چماقی کنم بر س��ر‬ ‫خودمان‪ .‬اقای فردی همیش��ه اغوش��ش باز بود به سمت‬ ‫همه‪ .‬من یک کد م ی دهم‪ .‬من م ی گویم اقای فردی ‪ 15‬سال‬ ‫و بیست سال از ما بزرگتر بود و ان موقعی که ما بچه بودیم و‬ ‫هیچ چیزی نداشتیم‪ ،‬در ادبیات انقالب بلکه در ادبیات کودک‬ ‫و نوجوان به طور عام و در روزنامه نگاری ب رای این مقطع سنی‬ ‫در ان روزگار‪ ،‬س��ری بود در میان سرها بلکه یک سر و گردن‬ ‫بلندتر‪ .‬حاال ما زندگ ی های مادی االن خودمان را مقایسه کنیم‬ ‫با ایشان‪ .‬همین کافی است‪ .‬من خودم چه مدت طوالنی است‬ ‫که اتوبوس س��وار نشده ام؟ ایش��ان تا همین اخر با اتوبوس‬ ‫رفتو امد م ی کردند ب��ه محل کار‪ .‬اخر نم ی ش��ود که من از‬ ‫ ‬ ‫زهد بگویم‪ ،‬از مردمی بودن بگویم‪ ،‬ام��ا بعد تبصره بزنم که‬ ‫«اینهایی که دارم م ی گویم همه خوب است‪ ،‬ولی نویسنده‬ ‫باید از نظر معیش��ت و فراغت تامین باش��د» و از این قبیل‬ ‫توجیهات که همه ما ب ر اساس انها رفته ایم دنبال دوندگ ی های‬ ‫زندگی و نه به همزیس��تی با مردم م ی رس��یم نه حتی وقت‬ ‫نوشتن پی دا م ی کنیم‪ .‬اگر ان خانه پدری کوچک را در محله ما‬ ‫ببینید از خودتان م ی پرسید که اقای فردی در این قدر جا کجا‬ ‫م ی نشسته و م ی نوشته است؟ یک بار به ایشان گفتم‪ :‬اخر تا‬ ‫کی از این اتوبوس های دوطبقه؟ خسته نشدید؟»‬ ‫من که م ی گویم اقای فردی منظم اس��ت یا م ی گویم‬ ‫قانونمدار اس��ت‪ ،‬یک نمونه اش را هم��ه گفته اند‪ ،‬مثال هر‬ ‫وقت رانندگ��ی م ی کردم و افتخار همراهی ب��ا اقای فردی را‬ ‫داش��تم‪ ،‬تمام اداب را باید رعایت م ی کردم‪ .‬هر وقت هم که‬ ‫م ی خواس��تیم پیاده از خیابان رد ش��ویم‪ ،‬داس��تان داشتیم‪.‬‬ ‫اقای فردی مقید بود حتم��ا از خط عابرپیاده رد ش��ود‪ .‬ما را‬ ‫برم ی داش��ت تا چهار تا چهارراه ان طرف تر م ی برد تا از خط‬ ‫عابرپیاده رد شویم‪.‬‬ ‫من فک��ر م ی کن��م ان وجوهی ک��ه اقای ف��ردی را‬ ‫منحصر به فرد کرده است وجه جاری زندگی ایشان است‪ .‬به‬ ‫نظر من زندگی اقای فردی بزرگتر از همه داستان هایی است‬ ‫که نوشته است‪ .‬بعضی از ادم ها هستند که اثارشان بزرگ تر‬ ‫از خودشان است‪ .‬اما مطمئن باشید که اقای فردی بزرگ تر‬ ‫از اثارش است‪ ،‬خیلی بزرگ تر‪ .‬البته که اثارش بزرگ است اما‬ ‫مثال امیرحسین فردی باالتر از شخصی ت های خوب داستانش‬ ‫است‪ .‬در دوره خودش باالتر از «اسماعیل» است‪ .‬ان نثر‪ ،‬ان‬ ‫فضاسازی شاع رانه‪ ،‬ان همه تصویرس��ازی بکر از طبیعت‪،‬‬ ‫ان ش��خصی ت پردازی جاندار و جان بخش‪ ،‬همه و همه اثار‬ ‫اقای فردی را ممتاز م ی کند‪ ،‬اما حقیقت ان اس��ت که زندگی‬ ‫ساده‪ ،‬صمیمی و سرشار از احساس و عاطفه اقای فردی زیباتر‬ ‫از اثارش است‪ .‬زندگی واقعی اقای فردی داستانی بسیار زیبا‬ ‫و سرشار از مهر و دوستی است‪ .‬راستش ثقل جریان مسجد‬ ‫ج واداالئمه‪ ،‬اقای فردی بود‪ .‬در مسجد ما با یک حسن تصادف‬ ‫یک عده ادم وی��ژه را دور هم جمع کرده ب��ود‪ ،‬از روحان ی اش‬ ‫بگیر‪ ،‬مرحوم حضرت حاج اقای مطلبی که خودش ش��اگرد‬ ‫ب ی واسطه حضرت امام(ره) بوده تا مسئول گروه تئاترش که‬ ‫هنرمندی بسیار تاثیرگذار و نازنین به نام بهزاد بهزادپور بود تا‬ ‫مسئول گروه سرودش قبل از انقالب که فرج اهلل سلحشور بود‬ ‫و دیگران که همه به نسبت ان دوره و بضاعت ادبیات‪ ،‬هنر‬ ‫و فرهنگ انقالب در ان مقطع ب رای خودش��ان کسی بودند‪،‬‬ ‫منتها وقتی پس از این سابقه ‪ 36‬ساله حضورم در ان مسجد‬ ‫برم ی گردم و به عقب نگاه م ی کنم م ی بینم که ان س��ر این‬ ‫چشمه اقای فردی بود؛ این ادم بود که رهبری م ی کرد و جالب‬ ‫این است که جوری رهبری م ی کرد که هرکس فکر م ی کرد‬ ‫خودش دارد کار را انجام م ی دهد‪.‬‬ ‫از ده ها جریان خوبی که در مسجد ما بود بگذارید یک‬ ‫نمونه ب رای تان بگویم‪ .‬ما یک جریانی در مسجدمان داشتیم‬ ‫راجع به ش��هدا‪ .‬این جری��ان از این قرار ب��ود که به خصوص‬ ‫بعد از عملیات بی ت المقدس‪ ،‬شهدای مس��جدمان مدام بر‬ ‫تعدادشان اضافه م ی ش��د‪ .‬یک روز اقای فردی گفت‪« :‬مردم‬ ‫محل همه شان این ش��هدا را نم ی شناس��ند‪ .‬ما باید شهدا را‬ ‫در محل بیشتر معرفی کنیم‪ .‬از عکس های شهدا در مقاطع‬ ‫مختلف زندگی اس�لایدهایی درس��ت کنیم و شب هفتم و‬ ‫چهلم ش��هدا نمایش بدهیم‪ ».‬اقای فردی اراده کرد و قصه‬ ‫شب های ش��هدا در مسجد ما نوشته ش��د و راه افتاد‪ .‬پس از‬ ‫شهادت هر یک از بچه های مسجد‪ ،‬فقط بعد از چند روز پس‬ ‫از نماز مغرب و عشا چراغ های مسجد را خاموش م ی کردیم‬ ‫و با اسالید‪ ،‬عکس ش��هید را از نوزادی و کودکی تا شهادت‬ ‫به ترتیب نشان م ی دادیم و پای هر عکس جمالتی دکلمه‬ ‫م ی شد که یک جور روایت زندگی ان شهید بود‪ .‬وقتی کار را‬ ‫شروع کردیم‪ 13 ،12 ،‬شهید اول را اقای فردی خودش نوشت‪.‬‬ ‫مثال خدا رحمت کند یکی از همسایه های مسجد‪ ،‬اب راهیم‬ ‫شعبانی بود که رفت و شهید شد؛ وقتی شهید شد‪ ،‬بچه اش‬ ‫خیلی کوچک بود‪ .‬به یک سال نم ی رس��ید سنش‪ .‬اب راهیم‬ ‫تک پسر هم بود‪ .‬خوب یادم است‪ .‬متنی که اقای فردی شروع‬ ‫کرده بود و همزمان با اولین اسالید مربوط به ان شهید توسط‬ ‫ناصر نادری دکلمه م ی شد این بود‪« :‬اب راهیم وقتی که رفت‬ ‫فرزندش تازه کلم��ه بابا را یاد گرفته ب��ود‪ ».‬حاال عکس چه‬ ‫عکسی بود؟ اب راهیم شعبانی بچه اش را بغل کرده بود و این‬ ‫عکس از اخرین عکس هایش بود‪ .‬این اسالیدها با ان متن ها‬ ‫و موسیقی مالیم و اثربخشش تکان م ی داد مسجد را؛ منفجر‬ ‫م ی کرد جمعیت را‪.‬‬ ‫ساختن اس�لاید ب رای شهدا از مس��جد ما شروع شد و‬ ‫به همه محله هایی که بچه های مس��جد ب��ا انجا ارتباطی‬ ‫داشتند تس��ری پیدا کرد‪ .‬مثال در دوره جنگ بعد از تشکیل‬ ‫گردان مالک بچه های مسجد ما بیشترشان م ی رفتند گردان‬ ‫مالک؛ وقتی فرمانده گردان شهید شد‪ ،‬بچه های مسجد به‬ ‫عشق شهید کارور‪ ،‬ب رایش اسالید درست کردند‪ .‬فکر م ی کنم‬ ‫شهیدحس��ن منصوری بچه ورامین بود‪ .‬ما م ی خواس��تیم‬ ‫هدیه ای بدهیم به بچه های ورامین‪ ،‬به همی ن خاطر ب رای شان‬ ‫اس�لاید درس��ت م ی کردیم و متنش را هم م ی نوش��تیم و‬ ‫م ی بردیم ورامینکه انجا پخش کنیم‪ .‬جمعیت مجلس باالی‬ ‫هزار نفر بود و هنگامه ای م ی ش��د‪ .‬االن اگر از بر و بچه های‬ ‫قدیمی مسجد سوال کنیدکه دست اندرکاران این اسالیدها چه‬ ‫کسانی بوده اند م ی گویند که خب حبیب غن ی پور‪ ،‬اقای نادری‬ ‫‪8‬‬ ‫سجاد محقق‪ /‬روزنامه نگار‬ ‫دور می��ز تحریری��ه کیهان بچه ه��ا م ی نشس��تیم و‬ ‫قصه م ی خواندیم‪ .‬قصه هایی که هر هفت��ه به دفتر مجله‬ ‫م ی امد پنجش��نب ه ها ‪ 10‬صبح یک ی یکی خوانده م ی شد و‬ ‫بهترین هایشان را ب رای چاپ کنار م ی گذاشتند‪ .‬من سال های‬ ‫اول دوران ابتدایی غالبا در این جلس��ات بودم و به تقاضای‬ ‫اقای فردی به عنوان یک مخاطب نظر هم م ی دادم‪ .‬کالس‬ ‫سوم که بودم اعتمادبه نفس��م باالتر رفت و تصمیم گرفتم‬ ‫خودم هم قصه بنویسم‪ .‬وقتی تصمیمم را با اقای فردی در‬ ‫میان گذاشتم خیلی خوشحال شد و گفت‪« :‬من مطمئنم تو‬ ‫ان قدر خوب م ی نویسی که ما مجبور م ی شویم زود چاپش‬ ‫کنیم‪ ».‬ان قدر ذوق کردم که همان روز نشستم و یک قصه‬ ‫نوشتم‪ .‬داستانم از یک تجربه شخصی گرفته شده بود‪ .‬خانه‬ ‫یکی از خویش��اوندان مورچه زیاد داش��ت و من هروقت که‬ ‫م ی خواستم مشق بنویس��م مورچه ها روی دفترم م ی امدند‬ ‫و رنگ سیاهشان روی س��فیدی دفترم نقش م ی بست‪ .‬من‬ ‫هم که مثل همه بچه ها حاضر بودم هرکاری بکنم تا مشق‬ ‫ننویسم مش��غول بازی با انها م ی شدم‪ .‬حین بازی چندتایی‬ ‫مورچه زیر مدادم له م ی ش��دند و دفترم را کثیف م ی کردند‪.‬‬ ‫بعدتر که باتجربه شدم اول انها را فوت م ی کردم و بعد که از‬ ‫روی دفترم کنار م ی رفتند حسابشان را م ی رسیدم‪ .‬داستان من‬ ‫هم چنین مضمونی داشت‪ .‬پسری که موقع مشق نوشتن‬ ‫بازیگوشی م ی کرد و مورچه ها را با مدادش له م ی کرد‪ .‬بعد هم‬ ‫نتیجه گرفته بودم که هرکس که کوچک است باید مواظب‬ ‫باش��د بزرگترها را اذیت نکند چون ممکن است لهش کنند!‬ ‫بعد هم مثال رد شدن بچه ها از زیر پل عابر را زده بودم و خطر‬ ‫له شدن زیر چرخ ماشی ن های بزرگ را‪.‬‬ ‫داس��تان را تمام کردم و دویدم توی ات��اق اقای فردی‪.‬‬ ‫سرش پایین بود و داش��ت چیزی م ی نوشت‪ .‬مثل همیشه‬ ‫لبخندی زد و گفت‪« :‬سجاد کارم داری؟» من هم با ذوق گفتم‪:‬‬ ‫«داستان نوش��تم‪ ».‬لبخندش تبدیل به خنده شد و در حالی‬ ‫که به عکس روی دیوار اشاره م ی کرد‪ ،‬گفت‪« :‬پس میخوای‬ ‫بشی بابا تولس��توی من؟» و این اولین باری بود که من اسم‬ ‫تولستوی را شنیدم‪ .‬یک صندلی کشید پشت میزش و گفت‪:‬‬ ‫«بیا بش��ین اینجا پیش خودم و داس��تانت رو ب رام بخون‪».‬‬ ‫همی ن طور که دستم را گرفته بود نشس��تم و شروع کردم به‬ ‫خواندن‪ .‬اولین مورچه ای را که له کردم دستم را رها کرد و هرچه‬ ‫جلوتر م ی رفتم دس��ت هایش را م ی دیدم که محکم به هم‬ ‫مشت م ی شد‪ .‬داستانم خیلی زود تمام شد‪ .‬بالفاصله پرسیدم‪:‬‬ ‫«کی چاپ م ی شه؟» اقای فردی گفت‪« :‬هیچ وقت!» و چنان‬ ‫اخمی کرد که کم مانده بود گریه ام بگیرد‪ .‬این اولین بار بودکه‬ ‫صورت همیشه خندانش ب رای من اخمو شد‪ .‬از پشت میزش‬ ‫بلند شد و لیوان ابی که روی ان بود را ب رای یکی از گلدان های‬ ‫ جلد دوم‬ ‫من و مورچه ها و اقای فردی‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫و کارگردان این ماجرا حاج علی اقای سلطان محمدی‪ .‬من هم‬ ‫بودم چون متن ها را بعد از اقای فردی عمدتا من م ی نوشتم‪.‬‬ ‫اما اصل مساله این است که اقای فردی سرچشمه این جریان‬ ‫بوده است؛ اقای فردی سرمشق را نوشت و بعد کار را سپرد به‬ ‫ما و رفت به دنبال یک کار دیگر‪ .‬ب رای یک جریان فرهنگی‬ ‫دیگر‪ .‬ظاهر قضیه این است که ما مثال صد تا اسالید درست‬ ‫کردیم بعدش‪.‬‬ ‫صد تا فقط ب رای شهدای مسجد واال خیلی بیشتر است‪،‬‬ ‫اما نفس اقای فردی پشت سر کار بوده و کلید کار را او زده‪ .‬به‬ ‫هر حال در ادامه یعنی وقتی که کار خودش را نشان م ی دهد‬ ‫و گل م ی کند‪ ،‬اقای فردی اصال حضور ندارد‪ .‬داخل جمعیت‬ ‫است‪ ،‬جلوی چشم‪ ،‬افراد دیگر هستند‪ ،‬اما روح حاکم بر کار‪،‬‬ ‫نفس اقای فردی بود‪ .‬اقای فردی خیلی متواضع بود‪.‬‬ ‫یک نکته دیگر هم هس��ت ک��ه ان را با نق��ل قول از‬ ‫اقای بهزادپور بیان م ی کنم‪ .‬اقا بهزاد خودش قطب کتابخانه‬ ‫بود‪ .‬نفوذ کالمش در بچه های مس��جد ش��گفت انگیز بود‪.‬‬ ‫فزاده و محمدعلی‬ ‫بهمن ماه سال گذشته بود با حبیب یوس ‬ ‫قربانی ب رای ش��نیدن حرف های اقا بهزاد خدمتش رس��یده‬ ‫بودیم‪ .‬اقا بهزاد احوال اقای فردی را پرس��ید‪ .‬بعد گفت‪« :‬در‬ ‫میان همه مسئولین کتابخانه و بزرگترهای مسجد فقط یک‬ ‫نفر است که همه بچه هایش را زیر بال و پرش همچنان نگه‬ ‫داشته و ان امیرخان است‪.‬‬ ‫مثل پ رنده ای که جوجه هایش را یک به یک با منقارش‬ ‫بلند م ی کند‪ ،‬انها را جمع و جور م ی کند و تا اخر هم زیر پر و‬ ‫بالش نگه م ی دارد‪ .‬امیرخان را سالم برس��ان و به او بگو که‬ ‫امیرخان فقط تو بودی که بچه های��ت را رها نکردی و بیش‬ ‫از سی و چند سال‪ ،‬هنوز که هنوز است دور و برت جمع نگه‬ ‫داش��ته ای‪ ».‬واقعا هم امیرخان بچه هایش را رها نکرد‪ .‬هیچ‬ ‫موقع یادم نیست اقای فردی به بچه هایی که در زمان های‬ ‫مختلف از جمع فاصله م ی گرفتند به روی ش��ان بیاورد؛ ابدا‪.‬‬ ‫معتقد بود اغوش مس��جد همیش��ه ب رای بچه ها باز است‪.‬‬ ‫بچه ها در زندگی تجربه خودشان را م ی کنند‪ ،‬دور م ی شوند‪،‬‬ ‫قهر م ی کنند‪ ،‬م ی روند و دوباره برم ی گردند‪ .‬اگر کس��ی مثال‬ ‫شش ماه بود که نیامده بود‪ ،‬وقتی م ی امد اقای فردی م ی دانید‬ ‫چه م ی گفت؟ اگر به من که هر هفته م ی امدم م ی گفت سالم‬ ‫محمد! با او خیل��ی صمیمانه تر برخورد م ی ک��رد و با لحن‬ ‫مه ربانانه و مشتاقانه ای م ی گفت‪« :‬سالم! تو کجایی؟» یعنی‬ ‫طرف را اصال انگار که خیلی بیشتر تحویل م ی گرفت‪ .‬بله؛‬ ‫بچه ها را زیر پر و بال خودش گرفت‪ ،‬ولی تمام ادم ها ازاد بودند‬ ‫بروند و بچه ها م ی رفتند و م ی امدن��د‪ .‬اما به یقین م ی گویم‬ ‫که هی چ کدام از بچه های امیرخان نرفتن��د که نیایند‪ .‬همه‬ ‫برم ی گش��تند‪ ،‬دیر یا زود‪ .‬ترجی ع بند حرف هایش این بود که‬ ‫ما مسجد جواداالئمه داریم‪ .‬زیر س��قف مسجد جواداالئمه‬ ‫جمع هستیم و ب رای همه جا هست‪ .‬در مسجد جواداالئمه‬ ‫همه ما با همه روحیات مان جمع م ی شدیم‪ ،‬به قول علیرضا‬ ‫متولی‪ ،‬امیرخان ب رای همه ما معلم بود‪ ،‬معلمی بسیار بزرگ‬ ‫و مهربان؛ هرچند شاید بعضی از ما شاگردهای خیلی خوبی‬ ‫نبوده باشیم‪g .‬‬ ‫توی اتاقش ریخت و دستی به برگ هایش کشید‪ .‬به طرفم‬ ‫برگش��ت و به من که مات و مبهوت مانده بودم گفت‪« :‬این‬ ‫چیه نوشتی؟» گفتم‪« :‬یعنی قش��نگ نبود؟» با عصبانیت‬ ‫گفت‪« :‬نه خیر‪ ،‬خیلی هم زشت بود‪ .‬یه پسر خوب هیچ وقت‬ ‫مورچه ها رو با مدادش له نم ی کنه‪ ».‬گفتم‪« :‬به خاطر مورچه ها‬ ‫نم ی خواین داستانمو چاپ کنین؟» بالفاصله جواب داد‪« :‬اگه‬ ‫بازم مورچه ها رو اذیت کنی هیچ وقت هیچ قصه ای ازت چاپ‬ ‫نم ی کنم‪ .‬اصال تا وقتی مورچه ها رو بکشی من باهات دوست‬ ‫نیستم‪ ».‬اقای فردی ان روز توی ان اتاق کوچک مرا تفهیم‬ ‫اتهام کرد و البته بعدش هم قهر‪ .‬من هم تا عصر با او حرفی‬ ‫نزدم‪ .‬البته راستش اصال نگاهم نم ی کرد که بخواهم حرف‬ ‫بزنم‪ .‬خودم را با کتاب های قصه مشغول کرده بودم اما حواسم‬ ‫پیش مورچه ها بود‪ .‬نزدیک ی های غروب طوری که اقای فردی‬ ‫ببیند داستانم را پاره کردم و ریختم توی سطل اشغال‪ .‬به روی‬ ‫خودش نیاورد اما دید که چه کار کردم‪ .‬این را موقع خداحافظی‬ ‫فهمیدم که خم شد و بغلم کرد‪ .‬گفت‪« :‬ما دو تا با هم دوستیم‪.‬‬ ‫هفته بعد جلسه قصه یادت نره» و با لبخند دوباره اش بدرقه ام‬ ‫کرد‪ .‬چند س��ال پیش حدیثی از امیرمومنان (ع) دیدم با این‬ ‫مضمون که شب ها ب ی مورد از خانه بیرون نروید‪ ،‬چرا که زمین‬ ‫محل رفت و امد موجودات ریزی است که شما در تاریکی شب‬ ‫انها را نم ی بینید و ممکن است باعث ازارشان شوید‪ .‬یاد اقای‬ ‫فردی افتادم و ماجرای مورچه ها!‬ ‫ان روز اقای ف��ردی با من قهر ک��رد و هیچ وقت هم‬ ‫داس��تانم را چاپ نکرد‪ ،‬اما باعث ش��د هنوز هم که بیست‬ ‫و چهار‪ ،‬پنج س��ال دارم دس��ت و دلم ب رای مورچه ها بلرزد و‬ ‫م ی توانم قس��م بخورم بعد از ان روز ازارم به یک مورچه هم‬ ‫نرسیده است‪g .‬‬ ‫‪21‬‬ ‫راهامام‬ ‫و کذلک جعلنکم امه وسطا لتکونوا شهدا علی الناس‬ ‫و یکون الرسول علیکم شهیدا‬ ‫وظیفه نویسندگان در اصالح اخالق جامعه‬ ‫من نمی‏رس��م که همه مج�لات را بخوانم‪ ،‬اما گاه��ی می‏بینم که‬ ‫بعضی ه��ا انح��راف دارند‪ .‬خ��ود انها که مدعی هس��تند که م��ا در راه‬ ‫اس�لام قدم برمی‏داریم‪ ،‬باید بدانند که این قلم ها بسیاری ش��ان با اسم‬ ‫اس�لام اس��ت و نه برای اس�لام‪ .‬این عهد بزرگی اس��ت به دوش شما؛‬ ‫مس��ئولیتی بزرگ است و بدانید که یک روز از باب این مسئولیت سوال‬ ‫خواهد ش��د و انوقت چیزی پنهان نخواهد ماند‪ ،‬دل ش��ما علیه ش��ما‬ ‫شهادت می‏دهد‪ ،‬دس��ت شما علیه شما ش��هادت می‏دهد‪ ،‬خود اعضا‬ ‫مجله خبری‬ ‫‪24-35‬‬ ‫انتقادهای تازه داود احمدی نژاد‬ ‫«پیشگویفتنه» بهروایت صلحی‬ ‫ورودیککاندیدایجدید‬ ‫نقدونظر‬ ‫‪36-41‬‬ ‫تجزیه طلبانعلیهدولتمرکزی‬ ‫شبحطایفه گری‬ ‫شورشاقلیت‬ ‫پلتیکتاچر‬ ‫سیاست‬ ‫‪42-54‬‬ ‫منصرفنشده ام‪،‬ائتالفهمپابرجاست‬ ‫تصمیمدر‪ 79‬سالگی‬ ‫رایهاشمیکاهشیافتهاست‬ ‫نههاشمیپیروزمی شودنهخاتمی‬ ‫هفتهنامه‬ ‫خبری‪،‬تحلیلی‪/‬سال‬ ‫چهارم‪/‬شمارهصدوهفتاد‬ ‫‪ 14/‬اردیبهشت‪1392‬‬ ‫خداحافظی با اقای نویسنده‬ ‫هفتهنامهخبری‪،‬تحلیلی‪/‬سالچهارم‪/‬شمارهصدوهفتاد‪ 14/‬اردیبهشت‪ 88/1392‬صفحه‪3000/‬تومان‬ ‫هفته نامه سیاسی‪ ،‬فرهنگی با رویکرد خبری‪ ،‬تحلیلی‬ ‫پروندهای درباره مرحوم امیرحسین فردی با روایتهایی از‬ ‫جواد محقق‪ ،‬ابراهیم زاهدیمطلق و محمد ناصری‬ ‫مطلبی از ابراهیم زاهدی مطلق‬ ‫ درباره امیرفردی‬ ‫«فردی» برای «جمع»‬ ‫مثل او شدن‬ ‫روایت جواد محقق ‬ ‫از مرحوم امیرحسین فردی‬ ‫حیف چشم هایش نبود؟‬ ‫حاال ما یک امیرخان کم داریم ‬ ‫فردی از شخصیت داستان هایش ‬ ‫بزرگ تر بود‬ ‫روایت شفاهی محمد ناصری از اقای نویسنده‬ ‫صاحب امتیاز و مدیر مسئول‪ :‬مصطفی اجورلو‬ ‫سردبیر‪ :‬سعید اجورلو‬ ‫عکس جلد‪ :‬امیر طالیی‬ ‫منصرف نشده ا م ‪ ،‬ائتال ف هم پا برجاست‬ ‫گفتوگو با غالمعلیحدادعادل درباره انتخاباتیازدهم‬ ‫علوم سیاسی‬ ‫‪ISSN: 2008-5281‬‬ ‫‪MOSALAS.IR‬‬ ‫مثلث؛ هفته نامه ای خبری‪ ،‬تحلیلی است که سعی دارد روایتی منصفانه و عادالنه‬ ‫از واقعیت ها ارائه دهد‪ .‬نامش تمثیل و اشاره ای است به سه ضلع استقالل‪ ،‬ازادی و‬ ‫جمهوری اسالمی‪ .‬مرامش تقویت گفتمان انقالب اسالمی‪ ،‬چارچوبش اسالم‪ ،‬انقالب‪،‬‬ ‫امام و رهبری‪ ،‬ارمانش گس�ترش و سیادت اسالم خواهی در سراسر جهان و عزت‬ ‫مسلمانان‪ ،‬توسعه و پیشرفت ایران اسالمی و رفاه مردم شریف ایران و رونق گرفتن‬ ‫عدال�ت‪ .‬مرزش رواداری و تالیف قلوب اهالی انقالب و ایس�تادگی در برابر مقابالن‬ ‫گفتمانی و عملی نظام و س�یاق و مشرب مان نجابت قلم و روزنامه نگاری مومنانه و‬ ‫تالشدرجهترونقگرفتنسنتگفت وگومیانفرهیختگانونخبگانکشوراست‪.‬‬ ‫امیدواریم که در روایت مان صادق‪ ،‬بر مرام مان مستمر و دائم‪ ،‬بر چارچوب مان مستقر‪،‬‬ ‫بر ارمان مان مومن‪ ،‬بر مرزهایمان مراقب و هوشیار و بر سیاق مان استوار بمانیم‪.‬‬ ‫مثلث‬ ‫جلد دوم‬ ‫خان دوست داشتنی‬ ‫خداحافظی‬ ‫با امیرخان‬ ‫نهخاتمی پیروز میشود‬ ‫نههاشمی‬ ‫گفتوگو باعباسعبدی‬ ‫تصمیم در‪79‬سالگی‬ ‫چرا هاشمی هنوز اعالم نکرده‬ ‫که نامزد نمیشود؟‬ ‫مردم ایران عقالنی‬ ‫رای میدهند‬ ‫فرهنگ سیاسی ایرانیان در انتخابات‬ ‫شماره پیامک‪3000411711 :‬‬ ‫بر ضد انسان‪ ،‬اگر خالف کرده باش��د‪ ،‬شهادت می‏دهند‪.‬‬ ‫خصوصا شما که نشریه‏ای برای جوان ها منتشر می‏کنید‪،‬‬ ‫باید بدانید که اگر دو هزار مجله چاپ کنید الاقل‪ ،‬پنج هزار‬ ‫نفر این مجله را می‏خوانند و یک عده کثیری ان را مطالعه‬ ‫می‏کنند‪.‬اگرتیراژروزنامه‏ایدویستهزارباشد‪،‬پانصدهزار‬ ‫نفر ان را مطالعه می‏کنند؛ اگر انحراف باشد‪ ،‬پانصدهزار نفر‬ ‫رامنحرفمی‏کندواینمسئولیتکوچکینیست‪.‬اینغیر‬ ‫ازمعصیتیاستکهدرخانهاست؛انهممعصیتاست‪،‬اما‬ ‫نه به بزرگی این‪ .‬هرچه تیراژ شما بیشتر باشد‪ ،‬باید بیشتر‬ ‫توجه به اص�لاح ان بکنید‪ .‬انها که می‏گویند [برای] تیراژ‬ ‫بیشتر‪ ،‬توجه بیشتر مردم‪ ،‬هرچه می‏خواهیم می‏نویسیم‪،‬‬ ‫اشتباه می‏کنند‪ .‬انها مسئولیت بیشتر دارند‪ .‬همان‏طوری‬ ‫یکهدرکوچهومحالتوکارخانهوصحرامشغول‬ ‫کهمردم ‬ ‫فعالیت‏اندمردمسالمی هستند‪،‬نویسنده‏هابایدفکرکنند‬ ‫که این جمعیت این محیط را به‏وج��ود اورده و ما در پناه‬ ‫این جمعیت های میلیونی منش��ور درس��ت کرده‏ایم‪.‬در‬ ‫زمان سابق‪ ،‬شما یک سطر نمی‏توانستید بیرون بدهید‪ .‬و‬ ‫اینکهحاالنشریهمنتشرمی‏کنیدازبرکتاینمردماست‪.‬‬ ‫پس‪ ،‬شما و همه ما مرهون این جمعیت هستیم‪ .‬انها هم‬ ‫اس�لام می‏خواهند و مملکتی را که قواعد اسالمی پیاده‬ ‫شود‪ .‬باید مردم را به این راه دعوت کرده و منحرفین را به‬ ‫راه راس��ت هدایت کرد‪ .‬باید فس��اد انها را به طور سالم با‬ ‫برهان از بین برد‪ ،‬نه با جنگ و جدال‪ .‬نشریه‪ ،‬بسیار خوب‬ ‫است و در صورتی که محتوای ان محتوای اموزنده باشد‬ ‫و دست اندر کاران ان متعهد باشند‪ ،‬این نشریه راس همه‬ ‫امور می‏شود‪ .‬انسان اگر انصاف داشته باشد‪ ،‬باید به خاطر‬ ‫ی که قلم ها را ب��رای اینها ازاد گذاش��ته‏اند‪ ،‬از قلم‬ ‫مردم ‬ ‫و قدمش اس��تفاده کند‪ .‬و دیانت هم اقتض��ای همین را‬ ‫می‏کند‪ .‬ما باید نش��ریاتمان مفید باشد و اخالق جامعه را‬ ‫اصالح کنیم‪..‬‬ ‫علومسیاسی‬ ‫‪56-63‬‬ ‫درمیانهرمانتیسموگزینشعقالنی‬ ‫فره وش ها؛ستاره های بازی سیاستدرایران‬ ‫مردمایرانعقالنیرایمی دهند‬ ‫حزب ستیزیبه جایتشکل گرایی‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪64-71‬‬ ‫موردعجیبده نمکی‬ ‫روزنامه نگار‪-‬کارگردانجنجالی!‬ ‫سلطانگیشه‬ ‫بله‪،‬اویکپدیدهاست‬ ‫ورزش‬ ‫‪72 -75‬‬ ‫خون ریزیرویچمن‬ ‫ازجابه جاییاشتونباسوالناتافتحجامقهرمانیاروپا‬ ‫بعیداستاسپانیادوبارهتیکی تاکاییشود‬ ‫تحریریه‪:‬‬ ‫ی‬ ‫دبیر تحریریه و سیاست‪ :‬مصطفی صادق ‬ ‫دبیر فرهنگ‪ :‬سیدرضا صائمی‬ ‫دبیر جهان اسالم و دین وتاریخ‪ :‬مصطفی شوقی‬ ‫دبیر بین الملل‪ :‬سعیده سادات فهری‬ ‫دبیر دیدار‪ :‬افشین خماند‬ ‫دبیر بازار‪ :‬مصطفی میری ‬ ‫دبیر ورزش‪ :‬مهدی ربوشه‬ ‫دبیر خبرنامه‪ :‬علی حاجی ناصری‬ ‫اعضای تحریریه و همکاران‪ :‬زهیر توکلی ‪ -‬ش��اهین فتحیان ‪ -‬شاهده یوسفی‬ ‫یاس��ین سیف االس�لام ‪ -‬امی��د کرمانی ه��ا ‪ -‬زه��ره دیان��ی ‪ -‬فاطمه میرزایی‬ ‫ش��یما غفاری ‪ -‬فاطمه کریم خان ‪ -‬زهرا راد‪ -‬عاطفه کربالئی‪ -‬محمد تاجیک‬ ‫حسین غالمی‪ -‬فاطمه سیف‪ -‬حمیدرضا نصیری نژاد‪ -‬مسعود نجفی‬ ‫دبیراجرایی‪ :‬سمانه مومنی‬ ‫مدیر فنی و هنری‪ :‬نیما ملک نیازی‬ ‫گرافیک و صفحه ارایی‪ :‬فاطمه قنائی ‪ -‬علی اجورلو‬ ‫پردازش تصاویر و عکس‪ :‬هومن سلیمیان‪ -‬امیر طالیی کیوان‬ ‫تصحیح‪ :‬ژیال شاکری ‪ -‬امیر عزیزی‬ ‫حروفچینی‪ :‬داود حشمتی‬ ‫مدیر مالی‪ :‬محمد پالیزدار‬ ‫سازمان اگهی ها‪ :‬مصطفی میری‬ ‫بازرگانی و بازاریابی‪ :‬محمدعلی اجورلو‬ ‫امور اداری‪ :‬محمد سرخ خواه ‪ -‬محمد شکراللهی‬ ‫انفورماتیک‪ :‬شهرام زحمتی‬ ‫ناظر چاپ‪ :‬بابک اسکندرنیا‬ ‫با تشکر از‪ :‬دکتر اسماعیل تبار‪ -‬مهندس واعظی‪ -‬دکتر ایت اله ابراهیمی‬ ‫دکتر غالم حسن تقی نتاج ‪ -‬حسین زندی ‪ -‬احمد طالیی ‪ -‬مهندس بختیاری‬ ‫مهندس صدوقی‪ -‬حسین مجاهدی ‪ -‬حاج اقاتوکلی ‪ -‬هادی انباردار‬ ‫سید عارف علوی ‪ -‬رضا راستی ‪ -‬ابراهیم صفرلکی‪ -‬دکتر زارعیان‬ ‫علیرضا حسن زاده ‪ -‬دکتر بهرامپور‬ ‫سازمان اگهی ها‪ :‬تلفن‪0912 - 5169927 :‬‬ ‫چاپ‪ :‬هنر سرزمین سبز‬ ‫توزیع‪ :‬نامه امروز‬ ‫نشانی ‪ :‬تهران‪ ،‬خیابان شهید بهشتی‪ ،‬خیابان پاکستان‪ ،‬کوچه دوازدهم‪،‬‬ ‫پالک ‪ ،24‬واحد ‪1‬‬ ‫تلفن ‪88171506-8 :‬‬ ‫مجله خبری‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫رهبر معظم انقالب‪:‬‬ ‫اختالف افکنی به دور از مصلحت است‬ ‫در خجسته س��الروز والدت باس��عادت بانوی برگزیده‬ ‫دو عالم حض��رت صدیقه کبری س�لا م اهلل علیه��ا و فرزند‬ ‫برومندش��ان حضرت امام خمین��ی(ره)‪ ،‬فضای حس��ینیه‬ ‫امام خمینی‪ ،‬مملو از عطر دل انگیز فضائل و مناقب فاطم ی ‬ ‫شد‪.‬‬ ‫رهبر معظم انقالب اسالمی در این دیدار که با حضور‬ ‫جمعی از شاع ران و ذاکرین اهل بیت علیهم السالم برپا شد‪ ،‬با‬ ‫تبریک روز والدت حضرت زه را سالم اهلل علیها و گرامیداشت‬ ‫این روز با تولد امام خمینی(ره)‪ ،‬مدیحه س��رایی را شیوه ای‬ ‫هنرمندانه ب��رای معرفت افزایی‪ ،‬امیدافرینی و جوش��اندن‬ ‫عواطف در دل های مردم دانس��تند و با انتق��اد از نگاه غرب‬ ‫به مس��اله زن تاکید کردند‪« :‬نگاه اس�لام و قران به حقوق‬ ‫اجتماع��ی و فردی زن و م��رد‪ ،‬منطق ی تری��ن‪ ،‬متی ن ترین و‬ ‫عمل ی ترین نگاه است‪».‬‬ ‫حضرت ایت اهلل خامنه ای وجود استعدادهای درخشان‬ ‫و دل ه��ای مش��تاق در می��ان مداحان ج��وان و همچنین‬ ‫پیشکسوت در جهت گس��ترش توس��ل و اظهار ارادت به‬ ‫خاندان عصمت و طهارت را یک فرصت ارزش��مند و نعمت‬ ‫بزرگ و برکت عام ب رای کشور دانستند و افزودند‪« :‬شان مداح‬ ‫و ستایشگر اهل بیت علیهم السالم‪ ،‬ب رانگیختن عواطف و‬ ‫سپس هدایت کردن این عواطف به سمت خرد و اندیشه است‬ ‫و در طول تاریخ نیز همین قرار گرفتن عواطف در کنار عقل و‬ ‫خرد و استدالل‪ ،‬مایه حفظ معنویت‪ ،‬دین و اخالق بوده است‪».‬‬ ‫ایشان خاط رنشان کردند‪« :‬انتخاب شعر و لحن و شیوه اجرا از‬ ‫‪24‬‬ ‫سوی مداح باید در راستای افزایش معرفت و عمق بخشیدن‬ ‫به هدایت مردم و دانای ی های انها از دین و راه زندگی باشد‪».‬‬ ‫رهبر انقالب اسالمی با اش��اره به تاثیر عمیق و زیاد اجرای‬ ‫شایس��ته یک قصیده یا غزل در انتقال معارف دینی‪ ،‬تاکید‬ ‫کردند‪« :‬از این فرصت باید به درستی استفاده کرد و نباید با‬ ‫انتخاب اشعار بدون محتوا یا دارای نکات ضعیف و غلط یا‬ ‫اجرای نامناس��ب و خارج از حدود شرعی‪ ،‬این فرصت مغتنم‬ ‫را ضایع کرد‪».‬‬ ‫ایشان نادیده گرفتن نیازهای ضروری مردم و تحوالت‬ ‫مهم روز در ش��عر و مداحی را یکی از مصادیق ضایع کردن‬ ‫فرصت ها خواندند و افزودند‪« :‬در دوران دفاع مقدس‪ ،‬شاع ران‬ ‫و مداحان با دقت و توجه به نیاز روز کش��ور‪ ،‬ان حماس��ه و‬ ‫جهاد پرشور عملی را به خوبی پشتیبانی کردند و با ارائه اثار‬ ‫کم نظیر و عمیق به وظیفه خود عمل کردند‪».‬‬ ‫استفاده از قریحه خدادادی شعر و ترکیب ان با مداحی‬ ‫در خدم��ت «اختالف افکنی» و «تحری��ک عصبی ت های‬ ‫مذهبی»‪ ،‬نکته دیگری بود که رهبر انقالب اس�لامی از ان‬ ‫به عنوان یکی از مصادیق بارز ضایع کردن فرصت ش��عر و‬ ‫ستایشگری یاد کردند‪.‬‬ ‫حضرت ایت اهلل خامنه ای با اشاره به گسترش وسایل‬ ‫ارتباطی و استفاده از رفتارهای نابخردانه در مسیر اختالفات‬ ‫مذهبی تصری��ح کردند‪« :‬ام��روز اختالف افکنی و تحریک‬ ‫تعصبات مذهبی اقدامی نادرست و به دور از مصلحت است‪،‬‬ ‫همانطور که در زمان ائمه معصومین علیهم السالم نیز ان‬ ‫بزرگواران‪ ،‬مانع چنین رفتارهایی م ی ش��دند‪ ».‬رهبر انقالب‬ ‫اسالمی همچنین دامن زدن به اختالفات داخلی را نیز یک‬ ‫نمونه دیگر ضایع کردن فرصت ها دانستند و افزودند‪« :‬سال‬ ‫جاری بنام «حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی» نامگذاری‬ ‫شده و حماسه با عقل‪ ،‬هدایت و با ایمان پشتیبانی م ی شود‬ ‫و باید از دل بجوش��د و یک مقوله دس��توری و بخشنامه ای‬ ‫نیست‪ ».‬ایشان‪ ،‬الزمه حماسه افرینی را وجود فضای امید‪،‬‬ ‫حس ن ظن و خوش بینی به چشم اندازهای قطعی و یقینی‬ ‫پیش روی کشور خواندند و خاط رنشان کردند‪« :‬با ایجاد تردید‬ ‫در ذهن مردم و تزریق ی��اس و ناامیدی به دل ها و دعوت به‬ ‫انزوا‪ ،‬تنبلی و بیکاری‪ ،‬حماسه ایجاد نم ی شود‪».‬‬ ‫رهبر انقالب تصریح کردند‪« :‬حرکت مداوم و جهادگونه‬ ‫که نیاز هر کشور و هر تمدنی ب رای پیشرفت است‪ ،‬از مسیر‬ ‫نشاط‪ ،‬شوق و امید م ی گذرد و در این زمینه نقش شاع ران و‬ ‫مداحان در معرفت افزایی و پ راکندن بذرهای حکمت‪ ،‬امید و‬ ‫عقیده راسخ‪ ،‬برجسته است‪».‬‬ ‫حضرت ایت اهلل خامن��ه ای در ادامه ب��ه توجه مردم و‬ ‫مستمعان به رفتارها و اخالقیات گویندگان مذهبی در عین‬ ‫توجه به شعر و اجرای انها نیز اشاره و تصریح کردند‪« :‬هرچه‬ ‫مبلغان دینی و مداحان از لحاظ تقوا‪ ،‬اخالق‪ ،‬عفت‪ ،‬تدین و‬ ‫پاکی دل و زبان‪ ،‬نمود تحسی ن اور بیش��تری داشته باشند‪،‬‬ ‫در ایفای موثر ش��ان مداحی و اس��تفاده از این فرصت ب رای‬ ‫اثرگذاری بر دل ها و معرفت افزایی توفیق بیشتری خواهند‬ ‫داشت‪».‬‬ ‫اجالس علما و بیداری اسالمی صبح دوشنبه گذشته‬ ‫با حضور صدها نفر از علما‪ ،‬اندیشمندان‪ ،‬نخبگان و روحانیون‬ ‫برجسته جهان اسالم و با سخنان حضرت ایت اهلل خامنه ای‪،‬‬ ‫رهبر معظم انقالب اسالمی اغاز به کار کرد‪.‬‬ ‫حضرت ای��ت اهلل خامن��ه ای‪ ،‬رهبر انقالب اس�لامی‬ ‫در س��خنان مهم ی در این اجالس ضمن اسی ب شناس��ی‬ ‫نهضت های بیداری اس�لامی در ش��مال افریقا و منطقه از‬ ‫پنج منظر لزوم «حفظ مرجعیت پایگاه های دینی»‪« ،‬ترسیم‬ ‫هدف بلند م��دت»‪« ،‬پرهیز از تجربه تل��خ دل خوش کردن‬ ‫به وعده ه��ای غرب»‪« ،‬هوش��یاری در قب��ال توطئه ایجاد‬ ‫درگیری خونین فرق��ه ای‪ ،‬مذهبی و قوم��ی» و «فراموش‬ ‫نکردن موضوع فلسطین به عنوان شاخص اساسی و محک‬ ‫نهضت ها» تاکید کردند‪« :‬ایستادگی بر سر اصول اسالمی‬ ‫و حضور مردم در صحنه دو عامل اصلی و کلیدی است که‬ ‫موجب خنثی شدن همه توطئه ها‪ ،‬ترفندها و مکر دشمنان‬ ‫خواهد ش��د‪ ».‬حضرت ایت اهلل خامنه ای در ابتدای سخنان‬ ‫خود‪ ،‬بیداری اسالمی را پدیده شگرفی خواندند که اگر سالم‬ ‫بماند و ادامه یابد‪ ،‬زمینه ساز س��ربراوردن تمدن اسالمی در‬ ‫چشم اندازی نه چندان دور دست خواهد بود‪.‬‬ ‫ایشان با اشاره به وحش��ت سخنگویان جبهه استکبار‬ ‫و ارتجاع‪ ،‬از به زبان اوردن نام بیداری اس�لامی خاط ر نشان‬ ‫کردند‪« :‬بیداری اسالمی اکنون حقیقتی است که تقریبا در‬ ‫سراسر دنیای اسالم م ی توان نشانه های ان را دید و بارزترین‬ ‫نشانه ان‪ ،‬اشتیاق افکار عمومی و به ویژه قشرهای جوان‪ ،‬به‬ ‫احیای مجد و عظمت اسالم و اشکار ش��دن چهره وقیح و‬ ‫مجله خبری‬ ‫بیداری اسلامی اگر س�الم بماند تمدن اسالمی را‬ ‫رقم می زند‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫دومین نکت��ه ای که رهبر معظم انقالب اس�لامی در‬ ‫این دیدار به ان اشاره کردند‪ ،‬ضرورت تکریم جایگاه زن بود‪.‬‬ ‫ایش��ان با انتقاد از سیاس��ت های غرب در مواجهه با‬ ‫مساله زن افزودند‪« :‬حرکتی که تمدن مادی غرب در مواجهه‬ ‫با موضوع زن انجام داد گناه بزرگ و نابخش��ودنی است که‬ ‫عوارض ان به هیچ عنوان قابل جب ران نیست‪».‬‬ ‫رهبر انقالب اسالمی مظاهر تمدن غرب در ارتباط با‬ ‫مساله زن را جلوه گری‪ ،‬فراهم کردن زمینه لذت جویی مردان‬ ‫و شکسته شدن حریم زنان برشمردند که غرب از ان به عنوان‬ ‫ازادی و از نقطه مقابل ان با عنوان اسارت تعبیر م ی کند‪.‬‬ ‫ایش��ان با تاکید بر اینکه نتیجه چنین نگاهی به زن‪،‬‬ ‫وی رانی کانون خانواده اس��ت‪ ،‬افزودند‪« :‬وقتی در جامع ه ای‬ ‫بنیان خانواده متزلزل ش��د مش��کالت ان جامع��ه نهادینه‬ ‫م ی شود و تمدن غ ربی با قوانین خباثت امیز جنسی که اجرا‬ ‫کرده چه بخواهد و چه نخواهد محکوم به شکست و سقوط‬ ‫است‪ ».‬رهبر انقالب زوال تمدن ها را مانند سر ب ر اوردن ان‪،‬‬ ‫امری تدریجی دانستند که در مورد تمدن غرب در حال وقوع‬ ‫است‪ .‬رهبر انقالب در ادامه با تبیین نگاه قرانی و توجه ویژه‬ ‫اس�لام به جایگاه زن‪ ،‬این نگاه را منطق ی ترین‪ ،‬متی ن ترین و‬ ‫عمل ی ترین نگاه دانستند و خاطرنش��ان کردند‪« :‬نزد خدای‬ ‫متعال می��ان زن و مرد طی مراحل معن��وی و برخورداری از‬ ‫حقوق اجتماعی و فردی هیچ تفاوتی نیست‪ ،‬البته ب راساس‬ ‫طبیعت انسانی از امتیازات متفاوتی برخوردارند‪».‬‬ ‫ایشان با برش��مردن برخی امتیازات انحصاری زنان از‬ ‫جمله خانه داری‪ ،‬فرزند اوری‪ ،‬اهتمام به حفظ محیط خانواده‪،‬‬ ‫انس خانوادگی و پ��رورش و تربیت فرزن��دان تاکید کردند‪:‬‬ ‫«خانه داری و فرزند اوری مجاهدتی بزرگ و هنر زنانه است که‬ ‫توام با صبر‪ ،‬عاطفه و احساسات است و اگر توجه الزم به ان‬ ‫صورت پذیرد‪ ،‬پیشرفت یک جامعه تضمین خواهد شد‪».‬‬ ‫رهبر انقالب اسالمی در پایان سخنان خود‪ ،‬ضرورت‬ ‫احترام و تکریم زن را یاداور شدند و افزودند‪« :‬الزم است رفتار‬ ‫با زنان‪ ،‬احترام امیز‪ ،‬محب ت امیز و هم��راه با نجابت و عفت‬ ‫باشد‪».‬‬ ‫ستمگر و مستکبر دولت های سلطه گر است‪».‬‬ ‫رهبر انقالب اسالمی ابعاد این بیداری مبارک را بسیار‬ ‫گسترد ه و دارای امتدادی رمزگونه دانستند و افزودند‪« :‬همواره‬ ‫تحقق معجزه گونه وعده های الهی‪ ،‬نشانه امیدبخشی است‬ ‫که تحقق وعده های بزرگتر را نوید م ی دهد‪».‬‬ ‫حضرت ای��ت اهلل خامنه ای با بی��ان نمونه های قرانی‬ ‫از تحق��ق وعده های الهی که زمینه س��از تحقق وعده های‬ ‫بزرگتر بوده اند‪ ،‬انها را تاکتیک ربوبی خواندند و تاکید کردند‪:‬‬ ‫«پیروزی انقالب اس�لامی در ای ران یک نمونه اشکار از این‬ ‫تاکتیک ربوبی است‪ ،‬زی را ان روز که اسالم در ای ران پیروز شد‬ ‫و توانست دژ امریکا و صهیونیسم را در یکی از حساس ترین‬ ‫کشورهای این منطقه بسیار حساس‪ ،‬فتح کند اهل عبرت‬ ‫و حکمت دانس��تند که اگر صبر و بصی��رت را به کار گیرند‬ ‫فتوحات دیگر پ ی درپی فرا خواهد رسید‪ ،‬که البته فرا رسید‪».‬‬ ‫ایش��ان با تاکید بر اینکه پیروزی انقالب اس�لامی و‬ ‫تحقق واقعی ت های درخش��ان ان در س��ایه اعتماد به وعده‬ ‫الهی و صب��ر و مقاومت و اس��تمداد از خداوند بوده اس��ت‪،‬‬ ‫افزودند‪« :‬امروز این تجربه گرانبها در دس��ترس ملت هایی‬ ‫است که در ب رابر استکبار و استب داد قد علم کرده و توانسته اند‬ ‫حکومت های فاس��د وگوش به فرمان و وابسته به امریکا را‬ ‫س��رنگون س��اخته یا متزلزل کنند‪ ».‬رهبر انقالب اسالمی‬ ‫بعد از بیان این مقدمه به اسی ب شناس��ی بیداری اسالمی و‬ ‫تهدیدهای پیش روی نهضت های منطقه پرداختند‪.‬‬ ‫نقش برجس��ته‪ ،‬تاثی ر گذار و هدایتگ��ر علمای دین و‬ ‫مصلحان دینی در تحوالت ب��زرگ و حرکت های اصالحی‬ ‫منطق��ه و کش��ورهای اس�لامی اولی��ن نکته ای ب��ود که‬ ‫حضرت ایت اهلل خامنه ای به ان اشاره کردند‪.‬‬ ‫رهبر انقالب اس�لامی با ی��اداوری وظیفه س��نگین‬ ‫عالمان دین در این خصوص‪ ،‬تاکید کردند‪« :‬علمای دین و‬ ‫رجال دیندار و دین مدار‪ ،‬باید به شدت مراقب و دقیق باشند‪».‬‬ ‫حضرت ایت اهلل خامنه ای با اشاره به تالش مزدوران و‬ ‫وابستگان امریکا و صهیونیسم ب رای تراشیدن مرجعی ت های‬ ‫فکری نامطمئن و همچنین الوده ک��ردن اهل دین و تقوا‪،‬‬ ‫خاطر نشان کردند‪« :‬نشستن بر سر سفره رنگین متاع دنیا‬ ‫والوده شدن به صله و احس��ان صاحبان زر و زور و نمک گیر‬ ‫شدن در ب رابر طاغوت های ش��هوت و قدرت‪ ،‬خطرناکترین‬ ‫عامل جدای��ی از مردم و از دس��ت دادن اعتماد و صمیمیت‬ ‫انهاست‪ ».‬دومین نکته ای که رهبر انقالب در اسی ب شناسی‬ ‫بیداری اس�لامی به ان اش��اره کردند‪ ،‬لزوم ترس��یم هدف‬ ‫بلندمدت و نهایی ب رای بیداری اسالمی بود‪.‬‬ ‫حضرت ایت اهلل خامنه ای تاکی��د کردند‪« :‬این هدف‬ ‫نهای��ی‪ ،‬نم ی تواند چیزی کمت��ر از ایجاد تمدن درخش��ان‬ ‫اسالمی باشد‪ ».‬ایشان با تاکید بر اینکه نباید با نگاه شتابزده‬ ‫یا بدبینانه ب��ه این چش��م انداز نگریس��ت‪ ،‬در تبیین لوازم‬ ‫تمدن سازی اس�لامی افزودند‪« :‬اس��تق رار حکومت مردمی‬ ‫س قوانین برگرفته از قران‪ ،‬اجتهاد و پاسخگویی به‬ ‫ بر اس��ا ‬ ‫نیازهای نو به نو بش��ر‪ ،‬پرهیز از تحجر و ارتجاع و بدعت و‬ ‫التقاط‪ ،‬ایجاد رفاه و ثروت عمومی‪ ،‬اس��تق رار عدالت‪ ،‬رهایی‬ ‫از اقتصاد مبتن��ی بر ویژه خ��واری و ربا و تکاثر‪ ،‬گس��ترش‬ ‫اخالق انسانی‪ ،‬دفاع از مظلومان عالم‪ ،‬تالش و کار و ابتکار‬ ‫و شکس��تن حلقه انحصارات علم ی و اقتصادی و سیاسی‬ ‫قدرت های سلطه گر از شاخصه های تمدن اسالمی است‪».‬‬ ‫توجه به تجربه تلخ و دهش��تناک تبعی��ت از غرب در‬ ‫سیاست و اخالق و رفتار و س��بک زندگی‪ ،‬سومین نکته ای‬ ‫بود که رهبر انقالب اسالمی در بیان تهدیدهای پی ش روی‬ ‫نهضت های بیداری اسالمی مطرح کردند‪.‬‬ ‫حضرت ایت اهلل خامنه ای با اش��اره ب��ه افات مهلک‬ ‫بیش از یک قرن تبعیت کش��ورهای اس�لامی از فرهنگ‬ ‫و سیاست دولت های مس��تکبر‪ ،‬از جمله وابستگی و ذلت‬ ‫سیاس��ی‪ ،‬فالکت و فقر اقتصادی‪ ،‬سقوط فضیلت و اخالق‬ ‫و عقب ماندگی خجلت اور علمی افزودند‪« :‬وعده وعیدهای‬ ‫امری��کا و غرب نبای��د در تصمیم ها و اقدام ه��ای نخبگان‬ ‫ی اثر بگذارد‪».‬‬ ‫سیاسی و در حرکت عظیم مردم ‬ ‫ایشان خاط ر نش��ان کردند‪« :‬دولت ها و حکومت هایی‬ ‫که در طول سالیان به وعده های امریکا دل خوش کردند و‬ ‫تسلیم مستکب ران بودند‪ ،‬نتوانستند گرهی از کار ملت خود‬ ‫بگشایند یا ستم ی را از خود یا دیگران ب ر طرف کنند و حتی‬ ‫نتوانستند از وی رانی یک خانه فلس��طینی در سرزمینی که‬ ‫متعلق به فلسطینیان است‪ ،‬جلوگیری کنند‪».‬‬ ‫نکته چهارم ی که رهبر انقالب اس�لامی به ان اشاره‬ ‫کردند‪ ،‬تهدید خطرناک تبدیل نهضت های بیداری اسالمی‬ ‫ی و ملی بود‪.‬‬ ‫به معارضه های خونین فرقه ای و مذهبی و قوم ‬ ‫حضرت ایت اهلل خامنه ای گفتند‪« :‬ای��ن توطئه هم اکنون از‬ ‫سوی سروی س های جاسوسی غرب و صهیونیسم با کمک‬ ‫دالرهای نفتی و سیاس��تمداران خودفروخته‪ ،‬از شرق اسیا تا‬ ‫ش��مال افریقا و به ویژه در منطقه ع ربی‪ ،‬ب��ا جدیت و اهتمام‬ ‫دنبال م ی شود و پولی که م ی توانست در خدمت بهروزی خلق‬ ‫خدا باشد‪ ،‬خرج تهدید و تکفیر و ترور و بمب گذاری و ریختن‬ ‫خون مسلمانان و ب رافروختن اتش کینه های دراز مدت شده‬ ‫است‪ ».‬ایش��ان با تاکید بر اینکه نگاه هوشمندانه به صحنه‬ ‫درگیری های داخلی‪ ،‬دست دش��من را در پس این فاجع ه ها‬ ‫به روشنی نش��ان م ی دهد‪ ،‬تاکید کردند‪« :‬وظیفه مصلحان‬ ‫و نخبگان دینی و سیاس��ی در این ماجرا بس��یار س��نگین‬ ‫است‪».‬رهبر انقالب اسالمی با اشاره به شرایط لیبی‪ ،‬مصر‪،‬‬ ‫تونس‪ ،‬سوریه‪ ،‬پاکس��تان‪ ،‬ع راق و لبنان افزودند‪« :‬تبلیغات‬ ‫غرب و رسانه های منطقه ای وابسته و مزدور‪ ،‬جنگ وی رانگر‬ ‫در سوریه را نزاع شیعه و سنی وانمود م ی کند و حاشیه امنی‬ ‫ب رای صهیونیس ت ها و دشمنان مقاومت در سوریه و لبنان پدید‬ ‫م ی اورد‪ ،‬در حالیکه دو طرف نزاع در سوریه‪ ،‬نه سنی و شیعه‪،‬‬ ‫بلکه طرفداران مقاومت ضدصهیونیستی و مخالفان انند‪».‬‬ ‫حضرت ای��ت اهلل خامنه ای ب��ه مس��ائل بحرین نیز‬ ‫اش��اره کردند و گفتن��د‪« :‬در بحرین‪ ،‬اکثریت��ی مظلوم که‬ ‫س��ال های متمادی از حق رای و دیگر حقوق اساس��ی یک‬ ‫ملت محروم ب��وده‪ ،‬به مطالب��ه حق خود برخاس��ته اند‪ ،‬اما‬ ‫چون این اکثریت مظلوم شیع ه اند و حکومت جبار سکوالر‪،‬‬ ‫متظاهر به س��ن ی گری است‪ ،‬دس��تگاه های تبلیغاتی اروپا‬ ‫و امریکا و هم پیاله های انها در منطقه‪ ،‬ان را نزاع ش��یعه و‬ ‫سنی جلوه م ی دهند‪ ».‬ایش��ان با طرح این سوال که ایا این‬ ‫تصوی��ر‪ ،‬حقیقت ماجراس��ت؟ تاکید کردند‪« :‬این مس��ائل‬ ‫است که علمای دین و مصلحان منصف را به تامل و دقت‬ ‫و احساس مس��ئولیت فرام ی خواند و ش��ناختن هدف های‬ ‫دشمنان در عمده کردن اختالفات مذهبی و قوم ی و حزبی‬ ‫را بر همه فرض م ی س��ازد‪ ».‬پنجمین و اخرین نکته ای که‬ ‫رهب رانقالب اس�لامی به عنوان ش��اخص و محک شناخت‬ ‫درستی مس��یر نهضت های بیداری اس�لامی بیان کردند‪،‬‬ ‫چگونگی موضعگیری انان در قبال مساله فلسطین بود‪.‬‬ ‫حضرت ایت اهلل خامنه ای تاکی��د کردند‪« :‬هر کس که‬ ‫شعار ازادی قدس شریف و نجات ملت فلسطین و سرزمین‬ ‫فلسطین را نپذیرد یا به حاشیه ببرد و به جبهه مقاومت پشت‬ ‫کند‪ ،‬متهم است‪ ».‬ایشان افزودند‪« :‬امت اسالمی باید در همه‬ ‫جا و همه وقت‪ ،‬این معیار و شاخص نمایان و اساسی را مدنظر‬ ‫داشته باشد‪ ».‬رهبر انقالب اسالمی در بخش پایانی سخنان‬ ‫خود در همایش علما و بیداری اس�لامی‪« ،‬ایستادگی بر سر‬ ‫اصول اسالمی» و «حضور مردم در صحنه» را دو عامل اساسی‬ ‫ب رای خنثی شدن توطئه دشمنان برشمردند و خاط ر نشان کردند‪:‬‬ ‫«این دو عام��ل در همه جا کلید فتح و فرج اس��ت‪».‬حضرت‬ ‫ایت اهلل خامنه ای تحق��ق این دو عامل را من��وط به «ایمان‬ ‫صادقانه به وعده الهی» و «تالش مخلصانه و تبیین صادقانه»‬ ‫دانستند و افزودند‪« :‬ملتی که صدق و صمیمیت پیشوایان را‬ ‫باور کند‪ ،‬صحنه را از حضور پ ر برکت خود رونق م ی بخش��د و‬ ‫ه ر جا که ملت با عزم راسخ در صحنه بماند هیچ قدرتی توان‬ ‫شکست دادن ان را نخواهد داشت‪g ».‬‬ ‫‪25‬‬ ‫مجله خبری‬ ‫سفر پرحاشیه‬ ‫محمود احمدی نژاد که حاال در دور چهارم س�فرهای استانی‪،‬‬ ‫اس�فندیار رحی م مش�ایی را ب ه عن�وان گزین�ه احتمال�ی دولت در‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری یازدهم با خود همراه کرده است‪ ،‬هفته‬ ‫گذش�ته به تبریز رفت اما این س�فر با حاش�ی ه هایی هم�راه بود‪.‬‬ ‫گروهی از سپرده گذاران یک صندوق قرض الحسنه درکنار خودرو‬ ‫رئی س جمهور به او اعتراض کردند‪ ،‬اما در مقابل عده ای از حامیان‬ ‫احمدی نژاد شعارهایی در حمایت از او سر دادند‪ .‬البته احمدی نژاد‬ ‫در س�خنرانی خود اعالم کرد که بهمنی را ب�رای پیگیری ماجرا به‬ ‫تبریز م ی فرستد‪.‬‬ ‫مجله خبری‬ ‫ماج رای انتخاب شهردار‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫محمدرضا باهنر این روزها شهر به شهر مس�افرت م ی کند تا خود را ب ه عنوان یک کاندیدای اصولگرا در جامعه‬ ‫مطرح کند‪ .‬اما علی یونسی که خود در کمپین انتخاباتی حسن روحانی حضور دارد‪ ،‬روایتی متفاوت از مواضع باهنر‬ ‫در سال ‪ 83‬بیان کرده است‪ .‬او هفته گذشته در گفت وگویی تفصیلی با روزنامه اصالح طلب شرق به بیان ناگفته هایی‬ ‫از ماجرای شهردار شدن محمود احمدی نژاد پرداخت و با اشاره به اینکه «باهنر گفته بود در وزارت اطالعات را باید گل‬ ‫گرفت که احمدی نژاد را برای شهردار شدن تایید نم ی کند» در صدر اخبار سایت ها قرار گرفت‪.‬‬ ‫توصیه کوثری‬ ‫اسماعیل کوثری‪ ،‬فرمانده سابق س�پاه محمد رسوال اهلل(ص)‬ ‫و نماین�ده فعل�ی ته�ران در مجلس نهم مدتی اس�ت ک�ه رابطه‬ ‫کمرنگ ت�ری با جبهه پای�داری دارد و ب�ه جمع حامی�ان انتخاباتی‬ ‫علیرضا زاکانی پیوسته است‪ .‬او هفته گذشته در واکنش به اظهارات‬ ‫رئی س جمهور در سفر به خوزستان‪ ،‬از او خواست نظر انتخاباتی خود‬ ‫را به مردم تحمیل نکند و از استفاده نادرس�ت از نظرات انتخاباتی‬ ‫رهبر معظم انقالب بپرهیزد‪ .‬کوثری م ی گویدکه مردم قطعا توجهی‬ ‫به پیشنهاد رئی س جمهور نم ی کنند‪.‬‬ ‫‪26‬‬ ‫‪1‬‬ ‫پیش بینی رد صالحیت ها‬ ‫‪2‬‬ ‫جنجال استقبال در تبریز‬ ‫‪3‬‬ ‫پول سیا در دفتر کرزای‬ ‫‫‬روزنامه امریکایی «نیویورک تایمز» از قول مش��اوران‬ ‫فعلی و س��ابق رئی س جمهوری افغانس��تان گ��زارش داده‬ ‫که در‫‪ ۱۱‬سال گذش��ته‪ ،‬س��ازمان اطالعات مرکزی امریکا‬ ‫(‪ )CIA‬میلیون ها دالر به صورت نقدی به دفتر حامد کرزای‬ ‫رئی س جمهور افغانستان تحویل داده است‪ .‬بنا بر این گزارش‪،‬‬ ‫ت‬‪.‬‬ ‫این پول ها در کی ف ها و چمدان ها تحویل داده شده اس ‬‬ ‫این روزنامه از قول مقامات امریکایی م ی نویس��د که‬ ‫هدف از این کمک های نقدی پنهانی کسب نفوذ بیشتر ب رای‬ ‫سیا در حکومت مرکزی افغانستان بود‪ ،‬ولی در عوض باعث‬ ‫تقویت جنگ ساالران و گسترش فساد مالی و اداری شده که‬ ‫عمال به استراتژی خروج امریکا از افغانستان لطمه م ی زند‪.‬‬ ‫تاکنون سازمان سیا از اظهارنظر در مورد این خبر امتناع‬ ‫مجله خبری‬ ‫س��فرهای اس��تانی رئی س جمهور این بار نه به خاطر‬ ‫سخنان جنجال ی اش‪ ،‬بلکه با حاشی ه ای در مراسم استقبال‬ ‫از وی در تبریز خبرساز ش��د‪ .‬خبرگزاری ها گزارش کردند که‬ ‫در مراسم استقبال از چهارمین سفر استانی رئی س جمهور به‬ ‫تبریز که با حضور عده ای از حامیان وی در میدان ساعت و‬ ‫باغشمال تبریز اغاز ش��ده بود‪ ،‬به محض ورود وی جمعیت‬ ‫دچار تشنج شد‪ .‬در بین مردم عده ای از سپرده گذارانی که در‬ ‫صندوق قرض الحسنه نصر تبریز سرمایه گذاری کرده بودند با‬ ‫در دست داشتن پالکارد هایی با شعار «مالباختگان صندوق‬ ‫قرض الحسنه نصر تبریز» مقابل خودروی احمدی نژاد سدی‬ ‫کشیده و اعتراض خود را اعالم کردند‪.‬‬ ‫در این میان یکی از مالباختگان خ��ود را به خودروی‬ ‫رئی س جمهور نزدیک م ی کند و خواس��ته حدود ‪ 60‬هزار نفر‬ ‫از سرمایه گذاران این صندوق را که پس از تعطیلی صندوق‬ ‫بالتکلی��ف مانده اند را با رئی س جمه��ور در میان م ی گذارد‪.‬‬ ‫در بین جمعیت‪ ،‬حرکت وی و تالش این ش��هروند تبریزی‬ ‫ب رای رساندن حرف خود به رئی س جمهور‪ ،‬به درگیری تعبیر‬ ‫م ی ش��ود‪ .‬پس از حرکت این ش��هروند تبری��زی‪ ،‬عده ای از‬ ‫حامیان رئی س جمهور سعی م ی کنند با دادن شعارهایی مانع‬ ‫از طرح درخواست نامبرده ش��وند که این شعارها با واکنش‬ ‫برخی دیگر از مردم مواجه م ی ش��ود و انان نیز از محافظان‬ ‫و ش��عار دهندگان م ی خواهند ک��ه اجازه دهند ف��رد مذکور‬ ‫درخواست خود را از رئی س جمهور مطرح کند‪.‬‬ ‫موسسه قرض الحسنه نصر در سال ‪ ۱۳۸۰‬در چارچوب‬ ‫قان��ون پولی و بانکی کش��ور ب��ا هدف توس��عه اقتصادی‬ ‫کش��ورمان تاس��یس ش��د‪.‬این موسس��ه مدعی است وام‬ ‫قرض الحسنه با کارمزدهای ‪۲‬و‪۳‬و‪ ۴‬درصد و حتی در برخی از‬ ‫موارد بدون کارمزد در قالب تسهیالت قرض الحسنه مسکن‬ ‫و خودرو و تسهیالت بلند مدت قرض الحسنه اعطا م ی کند‪.‬‬ ‫اما تعطیلی ناگهانی این صندوق‪ ،‬خیل عظیم سپرده گذارانی‬ ‫را که ب��ه امید دریاف��ت وام در این صندوق س��رمایه گذاری‬ ‫کرده اند را ماه هاس��ت بالتکیف نگه داش��ته اس��ت‪ .‬در پی‬ ‫اعتراض مالباختگان موسسه نصر به احمدی نژاد‪ ،‬وی طی‬ ‫سخنرانی خود در ورزشگاه باغشمال اعالم کرد‪« :‬با توجه به‬ ‫صحب ت ها و درخواس��ت هایی که مردم در طول مسیر از ما‬ ‫داشتند‪ ،‬گفته ش��د رئیس بانک مرکزی ب رای بررسی مساله‬ ‫این موسسه به تبریز بیاید‪».‬‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫درس��ت در همان روزی که حسین ش��ریعتمداری در‬ ‫س��رمقاله خود در کیهان از ردصالحیت سیدمحمد خاتمی‬ ‫نوشته و او را «مفس��د ف ی االرض» قلمداد کرده بود‪ ،‬یکی از‬ ‫حقوقدانان ش��ورای نگهبان به ان مطلب واکنش نشان داد‬ ‫و گفت‪« :‬شاید این گمانه زن ی ها ب رای فضای سیاسی کشور‬ ‫مناسب نباشد‪».‬‬ ‫مدیرمسئول روزنامه کیهان نوش��ته که سران فتنه و‬ ‫محمد خاتمی حق شرکت در انتخابات را ندارند و اسماعیلی‬ ‫نیز پاسخ داد‪« :‬هیچ کس نم ی تواند از طرف شورای نگهبان‬ ‫قضاوت کند‪ ،‬شورای نگهبان پس از ثب ت نام کاندیداها حتما‬ ‫صالحی ت ها را مورد رسیدگی قرار خواهد داد و اعالم م ی کند‪.‬‬ ‫اینکه گمانه زنی کنند هیچ مبنای حقوقی و اثری بر شورای‬ ‫نگهبان ندارد و شاید ب رای فضای سیاسی کشور هم خیلی‬ ‫مناسب نباشد‪ ».‬حسین شریعتمداری نوشته بود‪« :‬این روزها‬ ‫برخی از کس��انی که به گونه ای اش��کار و به گواهی صدها‬ ‫س��ند غیرقابل انکار در جریان فتنه ‪ 88‬نقش ستون پنجم‬ ‫مثلث امریکا‪ ،‬اسرائیل و انگلیس را برعهده داشته اند و «مفسد‬ ‫ف ی االرض» گویاترین واژه ب رای نش��ان دادن وطن فروشی و‬ ‫خیانت انان است به ظاهر‪ -‬تاکید م ی شود که به ظاهر‪ -‬ب رای‬ ‫کاندیدات��وری در انتخابات ریاس��ت جمهوری پیش رو خیز‬ ‫برداشته اند و با س��ازی که به وضوح از ان سوی مرزها کوک‬ ‫شده است‪ ،‬ترانه بازگشت به مسئولی ت های کلیدی نظام را‬ ‫زمزمه م ی کنند که باید پرسید در کجای دنیا و ب راساس کدام‬ ‫نظام حقوقی در جهان‪ ،‬به ستون پنجم شناخته شده دشمن‬ ‫اجازه نفس کشیدن م ی دهند؟!»‬ ‫در نهایت شریعتمداری نتیجه گیری م ی کند‪« :‬برخی‬ ‫از کس��انی که خود در فتن��ه امریکایی‪ -‬اس��رائیلی ‪ 88‬از‬ ‫اتش بیاران معرکه بوده اند‪ ،‬به این سخن رهبر معظم انقالب‬ ‫که م ی فرمایند‪« :‬همه سلیقه ها م ی توانند در انتخابات حضور‬ ‫داشته و نامزد کنند» اس��تناد کرده و زمینه را ب رای حضور و‬ ‫نامزدی یکی از سران فتنه مساعد م ی کنند و حال انکه اوال؛‬ ‫حضرت اقا بالفاصله پس از تاکید بر حضور همه سلیقه ها‪،‬‬ ‫بر ض��رورت تایی د صالحی ت ها از س��وی ش��ورای نگهبان‬ ‫اشاره م ی فرمایند و بدیهی است که عوامل و سران فتنه نه‬ ‫فقط کمترین صالحیتی ب رای حض��ور در کم اهمی ت ترین‬ ‫پس��ت های کلیدی را نی��ز ندارند‪ ،‬بلکه بایس��تی در انتظار‬ ‫محاکمه و مجازات هم باش��ند و ثانیا؛ سخن از حضور همه‬ ‫سلیقه های سیاسی است که در چارچوب نظام قابل تعریف‬ ‫هستند و البته این تعریف‪ ،‬ش��امل ان عده از اصالح طلبان‬ ‫که در فتنه ‪ 88‬حضور و دخالتی نداشته اند نیز م ی شود‪ ،‬ولی‬ ‫اصحاب فتنه در بس��تر یک سلیقه سیاس��ی قابل تعریف‬ ‫نیستند‪ ،‬بلکه وطن فروشانی هستند که انها را فقط در قالب‬ ‫«ستون پنجم دشمن» م ی توان تعریف کرد‪».‬‬ ‫اما از س��وی دیگر اس��ماعیلی در بخ��ش دیگری از‬ ‫س��خنانش با بیان اینکه هیچ صحبتی تاکنون در شورای‬ ‫نگهبان در مورد هی چ نامزدی به طور خاص مطرح نشده است‪،‬‬ ‫گفت‪« :‬رسیدگی شورای نگهبان به صالحیت کاندیداها پس‬ ‫از ثب ت نام هاست و ان زمان به پرونده ها رسیدگی خواهد شد و‬ ‫دقیقا طبق قانون‪ ،‬بررس ی ها انجام م ی شود‪».‬‬ ‫این عضو حقوقدان شورای نگهبان در خاتمه با اشاره‬ ‫به اس��تفاده عده ای از بودجه های دولتی و بی ت المال ب رای‬ ‫تبلیغات‪ ،‬تصریح کرد‪« :‬اگر اثبات ش��ود که از موقعی ت ها و‬ ‫امکانات دولتی و عمومی به نفع کاندیدایی اس��تفاده شده‬ ‫حتما و بدون ش��ک ای��ن موضوع در بررس��ی صالحی ت ها‬ ‫مد نظر ق��رار خواهد گرفت و همه چیز در ش��ورای نگهبان‬ ‫بررسی م ی شود‪».‬‬ ‫با این حال روز بعد کیهان در نوشته ای دیگر در پاسخ به‬ ‫یک سایت که خاتمی را تشویق به امدن در انتخابات م ی کرد‬ ‫و معتقد بود در صورت امدن مش��ایی‪ ،‬خاتمی رد صالحیت‬ ‫نخواهد ش��د‪ ،‬زیر عنوان «هول نکنید‪ ،‬ب��ا هم رد صالحیت‬ ‫خواهید ش��د»‪ ،‬م ی نویس��د‪« :‬همان گونه که رد صالحیت‬ ‫فردی مانند مشایی‪ -‬در صورت نام نویسی‪ -‬قطعی است‪ ،‬رد‬ ‫صالحیت امثال خاتمی نیز در صورت نامزدی قطعیت دارد‪».‬‬ ‫کرده و وزارت امور خارجه امریکا نیز فعال واکنشی نشان نداده‬ ‫است‪.‬‫خلیل رومان‪ ،‬معاون رئی س دفتر کرزای بین سال های‬ ‫‪ 2002-2005‬به نیویورک تایمز گفته است‪« :‬ما به این پول ها‪،‬‬ ‫پول ارواح م ی گفتیم‪ .‬چون اینها به طور سری م ی امد و به طور‬ ‫س��ری م ی رفت‬‪».‬‫یک مقام امریکایی که نخواسته نامش‬ ‫فاش شود به این روزنامه گفته است‪« :‬بزرگترین منبع فساد‬ ‫در افغانستان خود امریکاست‬‪ ».‬اما دفتر حامد کرزای گزارش‬ ‫روزنامه نیویورک تایمز در مورد کمک های ده ها میلیون دالری‬ ‫سیا را تایید کرده است‪ .‬دفتر حامد کرزای در بیانی ه ای گفت‬ ‫که شورای امنیت ملی افغانستان این مبالغ را طی ‪ 10‬سال‬ ‫گذشته دریافت کرده است‪ .‬در این بیانیه گفته م ی شود که این‬ ‫مبالغ چندان زیاد نبوده و صرف «اهداف عملیاتی‪ ،‬کمک به‬ ‫مجروحان و بیماران و موارد خیر دیگر شده و بسیار مفید بوده‬ ‫است‪ .‬افغانستان از این کمک ها ممنون است»‬ ‫این پول ها به صورت پنهانی و تقریبا هر ماه یکبار به‬ ‫دفتر حامد کرزای تحویل داده م ی شد‪ .‬از زمان اغاز جنگ در‬ ‫افغانستان پرداخت پول نقد توسط سیا یک روش دائمی بوده‬ ‫است‪ .‬به نظر م ی رسد که این پرداخت های نقدی سازمان سیا‬ ‫هیچ محدودیتی نداشته و در چارچوب کمک های مالی دولت‬ ‫امریکا ب رای تقویت دستگاه های امنیتی و نظامی افغانستان‬ ‫نیز مورد بررس��ی و کنترل نبوده اس��ت‪ .‬با این همه ظاه را‬ ‫ی غیرقانونی تلقی نم ی شود‪.‬‬ ‫اقدام ‬ ‫مقامات افغان و امریکای��ی به روزنامه نیویورک تایمز‬ ‫گفته اند که ه��دف از پرداخت این مبالغ کس��ب نفوذ ب رای‬ ‫سازمان سیا در دولت مرکزی افغانستان بوده است‪ .‬اما بخش‬ ‫زیادی از این پول ها به دست جنگ ساالران و سیاستمدارانی‬ ‫افتاده که با شبکه های مواد مخدر و حتی در مواردی با گروه‬ ‫طالبان ارتباط داشته اند‪.‬‫ب راساس گزارش مذکور‪ ،‬امریکا ب رای‬ ‫به دست اوردن پایگاه‪ ،‬به تمام گروه ها حتی قاچاقچیان مواد‬ ‫مخدر و بعضی مواقع به طالبان نیز پول پرداخت کرده است‬‪.‬‫‬ ‫‫میلیاردها دالر کمک به افغانستان پس از خروج نیروهای ناتو‬ ‫از ان کشور قول داده شده به شرط اینکه افغانستان با فساد‬ ‫مبارزه کرده و ان را از بین ببرد‬‪‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬.‬‬ ‫‪4‬‬ ‫باهنر س�ال ‪ :۸۳‬در وزارتی را باید گل گرفت که‬ ‫احمدی نژاد را برای شهردار شدن تایید نمی کند!‬ ‫این روزها که باهنر خود را ب��رای ثب ت نام در انتخابات‬ ‫ریاس��ت جمهوری دور بعد اماده م ی کند و انتقادات بسیاری‬ ‫به دولت و ش��خص احمدی نژاد دارد‪ ،‬وزی��ر اطالعات دوران‬ ‫اصالحات م ی گوید باهنر در سال ‪ 83‬نظری بسیار متفاوت‬ ‫داشت‪ .‬علی یونسی در گفت وگو با روزنامه شرق گفت‪« :‬اقای‬ ‫باهنر که از چهره های معروف جناح راس��ت است زمانی که‬ ‫من وزیر اطالعات بودم‪ ،‬مکرر ب��رای حمایت از احمدی نژاد‬ ‫جهت شهردار شدن کمک م ی خواست‪».‬‬ ‫یونس��ی در این مصاحب��ه م ی گوی��د‪« :‬احمدی نژاد‬ ‫ب رای شهردار ش��دن نیاز به تایید وزارت اطالعات داشت که‬ ‫وزارت اطالعات نم ی توانس��ت این کار را بکن��د‪ .‬اقای باهنر‬ ‫س��ه بار علیه من مصاحبه کرد و یک بار گفت که در وزارت‬ ‫اطالع��ات را باید گل گرفت ک��ه اقای احمدی ن��ژاد را ب رای‬ ‫شهردار ش��دن تایید نم ی کند‪ ،‬در حالی که ما ایشان را ب رای‬ ‫ریاس��ت جمهوری در نظر گرفته ایم‪ .‬چطور است که وزارت‬ ‫ اطالعات ایش��ان را تایید نم ی کند؟ این فرایند یک هفته ای‬ ‫طول کشید‪ .‬وزارت کشور صالحیت ایشان را تایید کرد اما ما‬ ‫نظری مثبت یا منفی علیه ایشان ندادیم‪ .‬ما هیچ اظهارنظری‬ ‫نکردیم‪ .‬وقتی به طور معمول جوابی صادر نشود‪ ،‬حکم صادر‬ ‫م ی شود که همین اتفاق هم افتاد و وزارت کشور صادر کرد‪.‬‬ ‫غیر از اقای باهنر خیل ی های دیگر از سران اصولگرا که االن‬ ‫با اقای احمدی نژاد ش��دیدا درگیری دارن��د تماس گرفتند و‬ ‫خواستار تایید صالحیت ایشان شدند‪».‬‬ ‫‪27‬‬ ‫وزی راطالع��ات دوران اصالح��ات معتق��د اس��ت که‬ ‫احمدی نژاد به منابع انس��انی چوب ح��راج زد‪« :‬یک روش‬ ‫غلط که در فضای سیاسی کشور جا افتاده‪ ،‬به خصوص بعد‬ ‫از هشت سال این است که قلع و قمعی از همه نیروها بکنند‪.‬‬ ‫شاید بعد هم نوبت به نیروهای احمدی نژاد برسد‪ .‬در بین انها‬ ‫قطعا افرادی هم هستند که مستحق برخوردند ولی خیلی از‬ ‫انها ادم های خوبی هستند‪ .‬احمدی نژاد که امد به همه چیز‬ ‫از منابع انسانی و مدی ران با تجربه چوب حراج زد‪».‬‬ ‫او م ی گوید ک��ه احمدی نژاد با کمک جریان راس��ت‬ ‫رای اورد‪« :‬مردمی بودن حسن اس��ت‪ .‬ممکن است فردی‬ ‫ هم حزبی باش��د‪ ،‬هم مردمی یا ممکن اس��ت حزبی باشد‬ ‫و مردم ی نباش��د‪ .‬خیلی احزاب هم افتخارش��ان به مردم ی ‬ ‫بودن اس��ت‪ ،‬اما اق��ای احمدی نژاد با کمک تش��کل های‬ ‫خاص و جریان های راست رای اورد‪ .‬درست است که حزبی‬ ‫او را کاندیدا نکرد‪ ،‬اما همه جریان های راس��ت به او کمک‬ ‫کردند‪».‬‬ ‫‪5‬‬ ‫ترور نافرجام نخست وزیر سوریه‬ ‫مجله خبری‬ ‫دوش��نبه هفت��ه گذش��ته خبر س��وء قصد ب��ه جان‬ ‫نخس ت وزیر سوریه منتشر شد که وی از این سوءقصد جان‬ ‫سالم به در برد‪ .‬این انفجار شدید‪ ،‬کاروان حامل وائل الحلقی‬ ‫را مورد هدف قرار داده بود‪ .‬پس از انفجار‪ ،‬ش��بکه تلویزیون‬ ‫دولتی سوریه اعالم کرد که حال نخس ت وزیر خوب است و‬ ‫هیچ اسیبی از این حادثه ندیده‪ .‬العالم گزارش داد این انفجار‬ ‫در نزدیکی یک مدرسه رخ داد که در ان دو خودرو بمبگذاری‬ ‫شده منفجر شدند‪ .‬ش��بکه المیادین لبنان نیز گزارش داد‪:‬‬ ‫«این انفجار منجر به کشته ش��دن شش نفر و زخم ی شدن‬ ‫‪ 10‬نفر ش��د‪ .‬از جمله کشته ش��دگان س��ه تن از همراهان‬ ‫نخس ت وزیر و یکی از رانندگان خودروهای همراه هستند‪».‬‬ ‫وائل نادر الحلقی از اگوس��ت ‪ 2012‬با حکم بشار اسد‪،‬‬ ‫رئی س جمهور س��وریه به عنوان نخس ت وزیر مشغول به کار‬ ‫شد‪ .‬او بعد از اعالم جدایی نخس ت وزیر وقت سوریه (ریاض‬ ‫حجاب) از حکومت این کش��ور و فرار وی ب��ه اردن‪ ،‬به این‬ ‫سمت منصوب ش��د‪ .‬وی بعد از انفجار این اقدام را حاکی از‬ ‫ی و س��رخوردگی گروه های تروریس��ت و حامیان انها‬ ‫ناکام ‬ ‫و نش��ان دهنده پیروزی ارتش سوریه دانس��ت‪ .‬منطقه مزه‬ ‫دمشق محل استق رار شماری از دس��تگاه ها و سازمان های‬ ‫دولتی و نظامی و محل س��کونت بخش��ی از مقامات ارشد‬ ‫حکومت سوریه است‪ .‬مخالفان دولت سوریه هم تصاویری‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫را از منطقه مزه دمش��ق بعد از انفجار امروز دوشنبه منتشر‬ ‫کردند که نشان م ی داد دود غلیظ سیاه رنگی از محل حادثه‬ ‫به اسمان رفته است‪ .‬گروه دیده بان حقوق بشر سوریه یکی‬ ‫از گروه های مخالف حکومت دمشق مس��تقر در لندن نیز‬ ‫اعالم کرد که گزارش های دریافتی نش��ان م ی دهد یکی از‬ ‫محافظان نخس��ت وزیر س��وریه در این انفجار کشته شد‪.‬‬ ‫پس از این انفجار بان ک ی مون‪ ،‬وزارت خارجه روس��یه و ای ران‬ ‫این حمله را محکوم کردند‪ .‬رامین مهمانپرست‪ ،‬سخنگوی‬ ‫وزارت خارجه کش��ورمان با بیان اینکه ای��ن حادثه بار دیگر‬ ‫چهره واقعی تروریس ت ها در سوریه را ب رای مردم این کشور‬ ‫اشکار ساخت‪ ،‬مسئولیت این گونه حوادث را متوجه عامالن‬ ‫و برخی طرف های منطقه ای و بی ن المللی دانس��ت که در‬ ‫سوریه به صورت اشکار به حمایت از تروریس ت ها و اشوبگران‬ ‫م ی پردازند‪ .‬همچنین بان ک ی مون‪ ،‬دبیرکل س��ازمان ملل‬ ‫متحد نیز حمله به نخس ت وزیر سوریه را اقدامی تروریستی‬ ‫خواند و در بیانی ه ای هرگونه اقدام تروریستی را محکوم کرده‬ ‫و هدف قرار دادن غی رنظامیان را غیرقابل قبول دانست‪.‬‬ ‫همچنین در یک انفجار دیگر که دو روز پس از حمله‬ ‫تروریستی اول در مرکز ش��هر دمشق روی داد ‪ 13‬نفر کشته‬ ‫و ‪ 70‬نفر زخمی شدند‪ .‬بمب در نزدیکی برج دمشق که یک‬ ‫ساختمان اداری ‪ 28‬طبقه است‪ ،‬منفجر شده و به ساختمان‬ ‫سابق وزارت کش��ور س��وریه نیز که در همان نزدیکی قرار‬ ‫دارد‪ ،‬خسارت هایی وارد شده است‪ .‬در همین حال سرپرست‬ ‫رایزنی فرهنگی ای ران در دمشق اعالم کرد که ساختمان این‬ ‫رایزنی در جریان انفجار در میدان المرجه دچار خسارت شده‬ ‫است‪ .‬همزمان محمد جهاد اللحام‪ ،‬رئیس مجلس سوریه که‬ ‫در جریان یک سفر در ته ران حضور داشت با سعید جلیلی‬ ‫دیدار کرد‪ .‬دبیر ش��ورای عالی امنیت ملی با محکوم کردن‬ ‫انفجارهای تروریستی اخیر در دمشق‪ ،‬این اقدامات را نشانه‬ ‫استیصال گروه های تروریستی و موجب تنفر روزافزون ملت‬ ‫سوریه و افکار عمومی جهان از حامیان این اقدامات دانست‪.‬‬ ‫او با تاکید ب��ر وظیفه جامعه جهانی ب��رای به حداقل‬ ‫رس��اندن رنج مردم س��وریه اف��زود‪« :‬تحریم ه��ا و اقدامات‬ ‫تروریس��تی کور‪ ،‬م��ردم ب ی دف��اع را ه��دف گرفت��ه و این‬ ‫نشان دهنده دروغ اشکار دشمنان سوریه در ادعای حمایت از‬ ‫مردم این کشور است‪».‬‬ ‫‪6‬‬ ‫تحلیل لس انجلس تایم ز درباره تحریم ایران‬ ‫روزنام��ه امریکای��ی ل س انجل س تایمز در گزارش��ی‬ ‫عکس های خبری‬ ‫در حاشیه‬ ‫دادگاه‬ ‫کهریزک‬ ‫اغاز مرحله‬ ‫جدید طرح‬ ‫امنیت اجتماعی‬ ‫‪28‬‬ ‫به قل��م «کارول ج��ی ویلیامز»‪ ،‬ک��ه به مس��اله انتخابات‬ ‫ریاس��ت جمهوری ای��ران و ارتب��اط ان با برنامه هس��ته ای‬ ‫کشورمان اختصاص داشت‪ ،‬اذعان کرد که تشدید تحریم ها‬ ‫ضد ای ران م ی تواند شرایط امنیتی خاورمیانه را بدتر کند‪.‬‬ ‫به نوشته این روزنامه امریکایی‪« ،‬میان سیاستگذاران‬ ‫بانفوذ سیاست خارجی این تفکر در حال قوت گرفتن است‬ ‫که تشدید تحریم ها علیه ای ران به خاطر ب رنامه هسته ای این‬ ‫کش��ور‪ ،‬وضعیت خش��ونت بار امنیتی خاورمیانه را وخیم تر‬ ‫خواهد کرد‪ ».‬جان کری‪ ،‬وزیر امور خارج��ه امریکا پیش تر‬ ‫از کنگره این کشور خواس��ت تا به طرحی که مجازات های‬ ‫بیشتری را علیه ای ران وضع م ی کرد‪ ،‬رای ندهد‪ .‬وی از کنگره‬ ‫خواس��ت تا پنجره را ب رای فعالی ت های دیپلماتیک اتی باز‬ ‫بگ��ذارد‪ .‬این در حالی اس��ت که گروهی از مقامات س��ابق‬ ‫دیپلماتیک‪ ،‬امنیتی و نظامی امریکا نیز در گزارشی تحت‬ ‫عنوان «گزینه راهب��ردی در خصوص ای ران‪ :‬توازن فش��ار و‬ ‫دیپلماسی»‪ ،‬به ایاالت متحده توصیه کرده اند که توان خود‬ ‫را ب رای مذاکره مستقیم با ای ران به کار بندد‪.‬‬ ‫واشنگتن با همراهی اتحادیه اروپا‪ ،‬از تابستان گذشته‬ ‫تحریم هایی را که نسبت به گذش��ته سخت تر بودند‪ ،‬علیه‬ ‫ای ران اعمال کرده است‪ .‬این تحریم ها که به بهانه عدم انجام‬ ‫وظایف بی ن المللی توس��ط ای ران در حوزه برنامه هسته ای‬ ‫این کشور علیه ای رانیان اعمال ش��ده مجازات هایی را ب رای‬ ‫شرکت ها و کشورهای تعامل کننده با ای ران در عرصه مالی و‬ ‫حوزه انرژی در نظر م ی گیرد‪ .‬ای ران ضمن تاکید بر ماهیت‬ ‫صلح امیز بودن برنامه هس��ته ای خود تاکی��د م ی کند که‬ ‫تحریم ها قادر نخواهند بود در اراده این کش��ور ب رای توسعه‬ ‫فناوری صلح امیز هسته ای خللی وارد کنند‪.‬‬ ‫‪7‬‬ ‫فیروز ابادی‪ :‬رئیس جمهور اینده س�یم ترمز را‬ ‫قطع نکند‬ ‫سردار سرلشکر سی د حسن فیروزابادی‪ ،‬رئیس ستاد کل‬ ‫نیروهای مسلح در حاشیه همایش تجلیل از شهید مطهری‬ ‫و روز معلم که هفته گذشته در دانشگاه امام حسی ن (ع) برگزار‬ ‫شد‪ ،‬عالوه بر موضع گیری در قبال اتهامات امریکا در مورد‬ ‫سوریه به موضع گیری در ارتباط با مسائل داخلی هم پرداخت‬ ‫و گفت‪« :‬رئی س جمهور اینده باید این نظام را قبول داش��ته‬ ‫ت نزند‪ ،‬ریل کشف نکند‪ ،‬سیم ترمز را قطع نکند‪».‬‬ ‫باشد‪ ،‬او ‬ ‫او به مس��ئوالن و کاندیداهای انتخاباتی توصیه کرد‪:‬‬ ‫«نخبگان ملت به خاطر س��واد و تحلیل سیاسی که دارند‬ ‫نباید تحت تاثیر کش��ورهای دیگ��ر قرار بگیرن��د‪ .‬امام به‬ ‫نخبگان توصیه م ی کردند که مس��یر را ب��ا کمک والیت و‬ ‫حمایت م��ردم طی کنند و این گونه اس��یبی ب��ه انتخابات‬ ‫نم ی رس��د‪ .‬نخبگان باید روی خط مصالح انقالب و نظام و‬ ‫خواست ملت و افق چشم انداز حرکت کنند‪ ».‬فیروزابادی در‬ ‫ادامه تاکید کرد که ما نم ی گوییم رئی س جمهور «بله قربان گو‬ ‫باشد‪ ،‬بلکه باید هماهنگ با نظام والیی کشور حرکت کند‪،‬‬ ‫حاشی ه ساز‪ ،‬خودخواه و خودمحور نباشد‪ ».‬فیروزابادی ادامه‬ ‫داد‪« :‬اشتباهی که بعضی رئی س جمهور ها خیال کردند که‬ ‫اگر ‪ 20‬میلیون رای اوردند خیالشان راحت است و ازاد هستند‬ ‫هر کاری خواستند بکنند در حال ی که مردم این بار ‪ 40‬میلیون‬ ‫رای م ی دهند تا کس��ی را انتخاب کنند که وظیفه اجرایی را‬ ‫انجام دهد و بیشتر از این نیز به او نم ی سپارند‪».‬‬ ‫او با تاکی��د بر اینکه «م��ا از ملت خاط��ر جمعیم و از‬ ‫کس��انی که به دنبال فتنه‪ ،‬تحریک و بدخواه ی هس��تند‪،‬‬ ‫نم ی ترس��یم و امادگی داریم جلویش��ان را بگیریم» گفت‪:‬‬ ‫«رئی س جمهور باید هماهنگ با نظام والیی کشور حرکت‬ ‫کند و حاشی ه س��از‪ ،‬خودخواه و خودمحور نباش��د‪ .‬والیت در‬ ‫نظام جمهوری اس�لامی به ش��خص نیس��ت و یک نظام‬ ‫الهی است‪».‬‬ ‫‪8‬‬ ‫توصیه های کوثری‬ ‫انتقادهای تازه‬ ‫داود احمدی نژاد‬ ‫مجله خبری‬ ‫داود احمدی نژاد هفته گذشته در یک جلسه پرسش‬ ‫و پاسخ بصیرتی با نام «گذر از فتنه و انحراف در انتخابات‬ ‫‪ »92‬بار دیگر علیه برادرش و همچنین یار نزدیک رئیس‬ ‫دولت‪ ،‬اسفندیار رحی م مشایی موضع گیری کرد و گفت‪« :‬با‬ ‫جانبداری از احمدی نژاد‪ ،‬دنیا و اخرت خود را فنا نم ی کنم و‬ ‫والیت را به او ترجیح م ی دهم‪».‬‬ ‫او همچنین خبر داد که از برادرش س�ه نامه دریافت‬ ‫کرده که وی را ب ی دی�ن خوانده و این ام�ر حجت را بر وی‬ ‫تمام کرده است‪.‬‬ ‫برادر رئی س جمهور در ادامه به مش�ایی اش�اره کرد‬ ‫و او را فردی دانس�ت که ثبات هویتی ن�دارد‪ .‬او همچنین‬ ‫گفت که مش�ایی ب ه دنبال ورود به انتخابات نیس�ت‪ ،‬زیرا‬ ‫م ی دان�د در انتخاب�ات رای نم�ی اورد‪ .‬وی با بی�ان اینکه‬ ‫مقام معظ م رهبری در نامه به رئی س جمهور مبنی بر ب ه کار‬ ‫نگرفتن مشایی در پس�ت معاون اولی‪ ،‬او را رد صالحیت‬ ‫کرده است‪ ،‬اظهار کرد‪« :‬شورای نگهبان برای پست باالتر‬ ‫مش�ایی را تایی�د صالحیت نم ی کن�د و جری�ان انحرافی‬ ‫ب ه دنبال شیطنت است‪».‬‬ ‫احمدی ن�ژاد جری�ان انحراف�ی را خال�ق گران�ی و‬ ‫ب ی بندوباری در جامعه معرفی کرد و مش�کالت اقتصادی‬ ‫و نابس�امانی در بازار ارز را از موارد سوءمدیریت دانست‪.‬‬ ‫برادر رئی س جمهور در پایان با تاکید بر داش�تن بصیرت‬ ‫در انتخاب افراد‪ ،‬تصریح ک�رد‪« :‬فردی که فرمان والیت را‬ ‫عقب بیندازد نم ی تواند برای دیگران تعیین تکلیف کند‪».‬‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫عضو کمیس��یون امنیت مل��ی در خصوص تالش‬ ‫رئی س جمهور ب رای معرفی یک فرد خاص به عنوان کاندیدا‪،‬‬ ‫گف��ت‪« :‬وی م ی گوی��د کاندیدایی که من مط��رح م ی کنم‬ ‫باید رای بیاورد که به نظر من یک نوع دیکتاتوری اس��ت و‬ ‫م ی خواهد نظر خ��ود را تحمیل کند‪ ».‬اس��ماعیل کوثری‪،‬‬ ‫عضو کمیس��یون امنیت ملی و سیاس��ت خارجی مجلس‬ ‫هفته گذشته با اشاره به سخنان رئی س جمهور در خوزستان‬ ‫خاطرنشان کرد‪«:‬احمدی نژاد از بزرگواری مقام معظم رهبری‬ ‫سوءاستفاده م ی کند» و افزود‪« :‬رهبر انقالب قبال گفته بودند‬ ‫و نشانه بزرگواری رهبر انقالب است که م ی گویند یک رای‬ ‫بیشتر ندارم‪ ،‬اما تکرار مکرر این موضوع توسط رئی س جمهور‬ ‫معنی ندارد و معلوم است که م ی خواهد در جهت انتخاباتی‬ ‫از این صحبت رهبر انقالب برداشت خود را انجام دهد‪ ».‬وی‬ ‫افزود‪« :‬صحیح نیست کسی که به عنوان رئی س جمهور کار‬ ‫م ی کند و مسئولیت دارد و مردم به او رای داده اند‪ ،‬مطرح کند‬ ‫«من س��ندهایی دارم که باالخره رو م ی کنم» ما م ی گوییم‪:‬‬ ‫چهره‬ ‫حضور محمود‬ ‫احمدی نژاد در‬ ‫نمایشگاه کتاب‬ ‫دیدار سعید جلیلی‬ ‫با عمار حکیم‬ ‫‪29‬‬ ‫«اگر مدرکی دارید یک شکایت به دادگاه بنویسید تا دادگاه‬ ‫رسیدگی کند‪ .‬چرا مردم را همواره در ابهام قرار م ی دهند؟ وی‬ ‫اول به دور و بری های خود نگاه کند و سپس به دیگران انتقاد‬ ‫کند‪ .‬تاریخ خیلی چیزها را ثبت و روش��ن کرده است‪ .‬روش‬ ‫اقای احمدی نژاد در این مقطع یا در چند ماه گذشته مناسب‬ ‫و خوب نبوده و نیس��ت‪ .‬حاال از ط��رف ه ر کس م ی خواهد‬ ‫باشد؛ چه برسد به اینکه شخصی مانند رئی س جمهور باشد‪.‬‬ ‫بناب راین وی باید در بیان‪ ،‬رفتار و گفتار این مسائل تغییر روش‬ ‫دهد‪ ».‬وی در خصوص تالش رئی س جمهور ب رای معرفی یک‬ ‫فرد خاص به عنوان کاندیدا‪ ،‬گفت‪« :‬وی م ی گوید کاندیدایی‬ ‫که من مطرح م ی کنم باید رای بی��اورد که به نظر من یک‬ ‫نوع دیکته کردن نظر اس��ت‪ ،‬چون م ی خواه��د نظر خود را‬ ‫تحمیل کند‪».‬‬ ‫کوثری خاطرنشان کرد‪« :‬رئی س جمهور باید بداند که‬ ‫پرونده مشایی ان قدر سنگین است که مردم کامال در جریان‬ ‫هستند و اگر ایشان م ی خواهد توانش را ب رای وی (مشایی)‬ ‫بگذارد‪ ،‬بداند که قطعا مردم توجهی به پیشنهاد رئی س جمهور‬ ‫نم ی کنند و این طور نیس��ت که به راحتی تایید شود‪ ،‬چون‬ ‫پرونده مشایی به اندازه کافی سنگین است‪».‬‬ ‫چهره‬ ‫مجله خبری‬ ‫«پیشگوی فتنه»‬ ‫به روایت مصلحی‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫حیدر مصلحی‪ ،‬وزیر اطالعات پن ج شنبه گذشته در‬ ‫نوزدهمین همایش سراس�ری هیات رزمندگان اسالم در‬ ‫قم‪ ،‬گفت‪« :‬هجمه علیه مقام معظ م رهبری و القای دخالت‬ ‫ایشان در انتخابات‪ ،‬القای یاس در مردم نسبت به نظام‬ ‫و نهایتا منج ی س�ازی از یک فردکه خود س�امان دهنده‬ ‫این نابسامان ی هاس�ت‪ ،‬برنام ه ای اس�ت ک�ه فتنه گران‬ ‫برای روی کار امدن طراحی کرده اند‪ ،‬حال باید پرسید چه‬ ‫کسی منجی نظام است؟ در این نظام تنها منجی والیت‬ ‫است‪ ،‬این حرف فقط به معنای زدن والیت و منج ی سازی‬ ‫کاذب است‪».‬‬ ‫وی افزود‪« :‬کس�ی که خ�ودش را پیش�گوی فتنه و‬ ‫حوادث‪ 88‬اعالم م ی کند‪ ،‬عمال پیشگویی نکرده و خودش‬ ‫ایجاد فتنه کرده و نقشی اساسی در فتنه داشته و اگر به‬ ‫واس�طه برخی مالحظات مانند ان دو نفر ب�ا وی برخورد‬ ‫نشده و ازادی عمل دارد‪ ،‬امروز طلبکار نظام نباشد‪ .‬امروز‬ ‫امر به وی مشتبه شده و م ی خواهد چهره فتنه را تطهیر‬ ‫کند‪ ،‬چنین فردی در مقاطع بعدی انقالب نیز ک م م ی اورد‪».‬‬ ‫مصلحی ادامه داد‪« :‬این فرد با تحریک س�ران ساده لوح‬ ‫فتنه و اطرافیانش مارش فتنه را م ی زد و امروز چش�مان‬ ‫بیدار نظام تحرکات وی را رصد م ی کن�د و ب ه هیچ عنوان‬ ‫اجازه نخواه�د داد اتفاقی مانند س�ال ‪ 88‬در کش�ور رخ‬ ‫دهد‪ ».‬وی با بیان اینکه انتخابات و مشارکت مردم در ان‬ ‫مه م ترین حماسه است‪ ،‬گفت‪« :‬رهبر انقالب اسالمی نیز‬ ‫به تدریج نکات کلیدی در این خصوص را ذکر م ی کنند‪ ،‬اما‬ ‫انچه در این انتخابات خودش را نشان م ی دهد این است‬ ‫که این انتخابات رقابت گفتمان هاست و حدود‪12‬گفتمان‬ ‫وجود دارد‪ ».‬وزیر اطالعات‪ ،‬گفتمان امام و رهبری را گفتمان‬ ‫غالب بر دیگر گفتمان ها دانست و گفت‪« :‬وظیفه ما این‬ ‫است تا معیار نامزد اصلح را بر اساس این گفتمان برای‬ ‫مردم تبیین کنیم‪».‬‬ ‫‪30‬‬ ‫‪9‬‬ ‫مرتضوی جلسه بعد را علنی برگزار کنید‬ ‫هفته گذش��ته چهارمی��ن و پنجمین جلس��ه دادگاه‬ ‫رسیدگی به اتهامات متهمان کهریزک برگزار شد‪ .‬اما همزمان‬ ‫با برگزاری پنجمین جلس��ه دادگاه زمزمه های پست جدید‬ ‫مرتضوی نیز شنیده م ی شد؛ شایعاتی که م ی گفت با رفتن‬ ‫ملک زاده از س��ازمان می راث فرهنگی‪ ،‬مرتضوی به معاونت‬ ‫کزاده خواهد شد‪.‬‬ ‫ریاست جمهوری رفته و جایگزین مل ‬ ‫در جلسه سوم اتهامات سعید مرتضوی ب رای وی قرائت‬ ‫شد‪ .‬در جلسه چهارم مرتضوی به دفاعیات خود پرداخت‪ ،‬اما‬ ‫ان طور که قاضی نجفی‪ ،‬نماینده دادستان م ی گوید قاضی‬ ‫پرونده به طرفین تذکر داده تا مطالب داخل دادگاه به بیرون‬ ‫کشیده نشود و کسی در این رابطه س��خن نگویند‪ .‬اگرچه‬ ‫مرتضوی در پایان جلسه سوم دادرسی متن کامل دفاعیاتش‬ ‫را در اختیار برخی رسانه ها قرار داده بود‪.‬‬ ‫در جریان رسیدگی به این جلسات نیز قاضی دهنوی‬ ‫(حداد) مانند سه جلسه گذشته در دادگاه حضور نداشت‪ .‬این‬ ‫جلسات به دفاعیات مرتضوی و حیدری فر اختصاص داشت‪.‬‬ ‫س��عید مرتضوی‪ ،‬متهم ردیف اول پرون��ده جنجالی‬ ‫کهری��زک در دادگاه دوش��نبه و در وق��ت خ��روج تنها ب رای‬ ‫خبرنگاران و حاضران دس��ت تکان داد و رفت‪ .‬اما او پس از‬ ‫دادگاه پنجم که روز چهارشنبه برگزار شد‪ ،‬در جمع خب رنگاران‬ ‫حاضر ش��د و اظهارنظر کرد‪ .‬به اعتقاد مرتضوی دلیلی ندارد‬ ‫که دادگاه جلسه را غیرعلنی برگزار کند‪ .‬او همچنین تاکید‬ ‫کرد هیچ مدرکی علیه وی وجود ن��دارد‪ .‬او همچنین گالیه‬ ‫خود را از رس��انه ها این طور بیان کرد‪« :‬من دوست نداشتم با‬ ‫شما صحبت کنم چرا که حرف هایی را که م ی زنم یا منتشر‬ ‫نم ی کنید یا به گونه ای ان را تحریف م ی کنید که خانواده ها‬ ‫مکدر م ی شوند‪ ».‬او توضیح داد‪« :‬مثال بحثی که در رابطه با‬ ‫روح االمینی مطرح کردید‪ ،‬من حرف دیگری زدم و ش��ما چیز‬ ‫دیگری نوشتید که واقعا اگر سنگ هم ببیند به ان م ی خندد‪».‬‬ ‫اشاره مرتضوی به ان بخش از صحب ت هایی است که از وی‬ ‫منتش��ر ش��د‪ .‬او گفته بود که روح االمینی وظیفه پدری اش‬ ‫را درس��ت انجام ن��داده‪ .‬مرتضوی همچنین گفت��ه بود که‬ ‫روح االمینی با ضرغامی دوس��ت اس��ت و م ی توانست از ان‬ ‫طریق اطالع دهد که فرزندش دستگیر شده‪ .‬روح االمینی نیز‬ ‫در پاسخ گفته بود‪« :‬مرغ پخته نیز به این حرف ها م ی خندد‪.‬‬ ‫اگر کسی با مقام یا وزیری در ارتباط نبود‪ ،‬باید این بال به سر‬ ‫پسرش بیاید؟ این حرف ها نشان م ی دهد ‪ ۱۰‬سال رویه این‬ ‫افراد این گونه بوده است‪ ».‬وی افزوده بود‪« :‬طنزنویسان نیز‬ ‫پس از این اظه��ارات مطالب زیادی نوش��تند‪ ،‬حقوقدانان و‬ ‫قضات نی��ز در این باره اظهارنظر کردن��د‪ .‬با این صحب ت ها‬ ‫حاجتی به پاسخ دادن نیست‪ ».‬روح االمینی معتقد است که‬ ‫به وظیفه پدری اش عمل کرده و ادامه داده بود‪« :‬من همان‬ ‫زمان موضوع را از طریق فرمانده سابق سپاه‪ ،‬مسئوالن ناجا‪،‬‬ ‫دوستانم در قرارگاه ثاراهلل و همچنین مراجعه به دادگاه و زندان‬ ‫اوین پیگیری کردم‪ .‬همچنین پسرم با مراجعه به کهریزک‬ ‫پیگیر این ماجرا بود‪ .‬این افراد تا امروز پاسخگوی هیچ کدام از‬ ‫اتهامات خود نیستند‪ ».‬او گفت که برکناری حداقل خواسته‬ ‫انها بود که محقق نشد‪« :‬حداقل توقع ما قبول مسئولیت‪،‬‬ ‫عذرخواهی‪ ،‬استعفا و برکناری بود و اگر این کارها اتفاق نیفتاد‪،‬‬ ‫این افراد محاکمه شوند‪ .‬من به وظیفه پدری ام عمل م ی کنم‬ ‫تا این اتفاق ب رای فرزندان پدران دیگر تکرار نشود‪».‬‬ ‫در پایان برگزاری هر دو دادگاه‪ ،‬وکالی متهمان و قضات‬ ‫رفسنجانی؛‬ ‫کارگردان یا بازیگر؟‬ ‫پس از س��خنان هاشمی رفس��نجانی در دوشنبه‬ ‫گذش��ته در میان برخی از فعاالن سیاسی‪ ،‬صحب ت های‬ ‫وی واکنش های متفاوتی را به دنبال داشت‪ .‬پس از سرمقاله‬ ‫حسین ش��ریعتمداری‪ ،‬مهدی فضائلی در یادداشتی در‬ ‫خبرگزاری فارس امدن هاش��می را به بررس��ی نشست‪.‬‬ ‫او م ی نویس��د‪« :‬امدن هاشم ی رفس��نجانی ب��ه می دان‬ ‫رقابت های انتخاب��ات ریاس��ت جمهوری خردادماه‪ ،‬هم‬ ‫موافقانشگفت انگیزیداردکهانهارام ی توانبهچهارگروه‬ ‫تقسیم کرد و هم مخالفانی‪ .‬ایت اهلل هاشمی رفسنجانی‪،‬‬ ‫ش��خصیتی نادر و منحصربه فرد در ای ران پس از انقالب‬ ‫اس�لامی اس��ت که بودن و نبودنش در ه��ر عرصه ای‪،‬‬ ‫مع��ادالت ان عرصه را دگرگ��ون م ی س��ازد‪ .‬البته تجربه‬ ‫نشان داده این دگرگونی همیشه به نفع او رقم نم ی خورد‬ ‫و گاهی بازنده بزرگ‪ ،‬خود اوست‪ .‬اساسا شخصی ت هایی‬ ‫در تراز هاشم ی رفس��نجانی‪ ،‬پیروزی و شکستش��ان با‬ ‫افراد دیگر متفاوت است و حتی اگر پیروزی شان طبیعی‬ ‫به نظر برس��د اما شکس��ت انها صدای بلندتری دارد‪».‬‬ ‫او هاش��می را سیاس��تمداری کهنهکار معرفی م ی کند‬ ‫مصلحت واقع ی اش م ی داند و م ی افزای��د‪« :‬در بین موافقان‬ ‫ی را هم‬ ‫اعالم کاندیداتوری هاشم ی رفسنجانی اما گروه چهارم ‬ ‫م ی شود رصد کرد‪ ».‬فضائلی گروه چهارم را افراد و گروه هایی‬ ‫معرفی م ی کند که امدن هاشمی را بهترین فرصت ب رای شفاف‬ ‫شدن فضا و تبیین اشتراکات سه جریان انحراف‪ ،‬فتنه و هاشمی‬ ‫یدانند و ادامه م ی دهد‪« :‬امدن هاشم ی رفسنجانی به مصاف‬ ‫م ‬ ‫نامزدهای ریاست جمهوری‪ ،‬مخالفانی هم دارد که انها را عمدتا‬ ‫م ی توان دلسوزان مشفق نسبت به ایشان دانست‪ .‬این گروه‬ ‫یدانند که باید از‬ ‫هاشم ی رفسنجانی را از سرمایه های انقالب م ‬ ‫او مراقبت کرد تا نظام و مردم از تجارب و مشورت هایش بهره مند‬ ‫مجله خبری‬ ‫و ادامه م ی دهد‪« :‬ح��دود ‪ 45‬روز تا انتخاب��ات یازدهمین دوره‬ ‫ریاست جمهوریدرپیشاستوامدنیانیامدناینسیاستمدار‬ ‫کهنه کار‪ ،‬همچنان موضوع محافل سیاسی و رسانه ای است‪.‬‬ ‫امدن هاشم ی رفس��نجانی به میدان رقابت ه��ای انتخابات‬ ‫ریاس��ت جمهوری خردادماه‪ ،‬هم موافقان شگفت انگیزی دارد‬ ‫که انها را م ی توان به چهار گروه تقسیم کرد و هم مخالفانی‪».‬‬ ‫فضائلی نخس��تین موافقان را مخالفان سرس��خت دیروز و‬ ‫امروز وی معرفی م ی کند که «هویت خود را در دش��منی با او‬ ‫اثبات کرده و م ی کنند و همچنان منتظ رن��د تا یکبار دیگر با‬ ‫ی احمدی نژاد – هاش��می‪ ،‬نتیجه تجربه ش��ده در دو‬ ‫دوقطب ‬ ‫ی م ی افزاید‪« :‬دومین‬ ‫انتخابات ‪ 84‬و ‪ 88‬را تک��رار کنن��د»‪ .‬و ‬ ‫گروه موافقان و عالقه مندان نامزدی این سیاستمدار ‪ 80‬ساله‪،‬‬ ‫طیفی از اصالح طلبان هس��تند که اتفاقا تخریب و تخفیف‬ ‫جایگاه هاشمی توسط همی ن ها اغاز شد! در برهه ای که هنوز‬ ‫شعار «مخالف هاشمی‪ ،‬دشمن پیغمبر است» در نمازجمعه‬ ‫شنیده م ی ش��د‪ ،‬همین جریان او را «عالیجناب سرخپوش»‬ ‫لقب دادند و فهرستی از مفاسد و معضالت امنیتی‪ ،‬سیاسی و‬ ‫اقتصادی را در کارنامه او ثبت کردند‪ .‬رویدادهای به وجود امده در‬ ‫جریان انتخابات مجلس ششم که سرانجام منجر به انصراف‬ ‫ای��ت اهلل از رفتن به مجل��س گردید‪ ،‬از س��وی همین جریان‬ ‫سازماندهی شد‪ .‬اظهار عالقه شدید این جریان به ورود هاشمی‬ ‫به می دان رقابت نه از سر ارادت که به واسطه نگاهی ابزاری به‬ ‫اوست‪ ».‬او وجه مشترک این سه گروه را منافع خودشان و مطرح‬ ‫نبودن یا کم مطرح بودن خود ایت اهلل هاشم ی رفس��نجانی و‬ ‫امی ر محبی��ان در روزنام��ه رس��الت در تحلیل��ی‬ ‫کوشیده است که جریان های موجود سیاسی را در جبه ه‬ ‫اصولگرایی از منظر پایگاه اجتماعی مورد بررسی اجمالی‬ ‫قرار داده و به این س��وال پاس��خ دهد که تکث��ر در میان‬ ‫اصولگرایان‪ ،‬مفید است یا مضر؟‬ ‫او معتقد اس��ت‪« :‬انتخابات ‪ 92‬از یک س��و‪ ،‬به دلیل‬ ‫ی که طبعا کاندیداهای‬ ‫عوامل متعدد تاثیرگذار و نیز ابهام ‬ ‫مهم تا اخرین لحظه بر فضای ان تحمیل خواهند کرد؛ از‬ ‫پیچیدگ ی های خاص خود برخوردار است و حتی پی ش بینی‬ ‫م ی شود که منشا تحوالت جدی در صف بندی های درونی‬ ‫جناح ها‪ ،‬به ویژه اصولگرایان گردد‪ ».‬این تحلیلگر سیاسی‬ ‫م ی گوید که اگر کاندیداهای جناح رقیب بتوانند به نوعی‬ ‫از وحدت ارا برس��ند‪ ،‬مصرف اصولگرایان از سبد واحد رای‬ ‫و شکس��ت اراء عمال نادرس��ت بوده و کاندیداهای مذکور‬ ‫«جاده صاف کن» اصالح طلبان تلقی خواهند شد‪ .‬محبیان‬ ‫در ادامه به بررسی جریان های اصولگرایان پرداخته و انها را‬ ‫تحت چند جریان فکری سیاسی دسته بندی کرده و اینگونه‬ ‫نام م ی برد؛ «اصولگرایان س��نتی ب��ا محوریت جامعتین‪.‬‬ ‫نو اصولگرایان با محوریت جمعی ت های ایثارگران و رهپویان‬ ‫و اصولگرای��ان رادی��کال‪ ».‬وی این دس��ته ها را علمداران‬ ‫طی ف های مختلف اصولگرایی م ی دان��د که کاندیداهای‬ ‫موجود توسط انها حمایت م ی ش��وند‪ .‬محبیان در پایان‬ ‫هش��دار م ی دهد که در ص��ورت عدم اجم��اع اصولگرایان‬ ‫«اصالح طلبان ق��ادر خواهند بود از نب��رد درون گفتمانی‬ ‫اصولگرایان ب رای خود فرصتی طالیی پدید اورند‪g».‬‬ ‫مهدی محمدی طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز‬ ‫معتقد است‪« :‬اگر احمدی نژاد و مشایی منحرف شده باشند‬ ‫به این دلیل اس��ت که ت��ازه در حال تبدیل ش��دن به یک‬ ‫ هاشمی درجه ‪ 2‬و ‪ 3‬هستند‪ ».‬او ضمن تاکید بر این موضوع‬ ‫ک ه هاشمی امروز قیانه طلبکارها را به خود گرفته‪ ،‬م ی افزاید‪:‬‬ ‫«یک دلیلش این است که خیال م ی کند پیشگوی خوبی‬ ‫بوده و همه انچه را اکن��ون رخ داده از قبل پی ش بینی کرده‬ ‫اس��ت‪ ».‬این مقاله م ی افزاید‪« :‬اگر احمدی نژاد و مش��ایی‬ ‫منحرف شده باشند – که ش��ده اند ‪ -‬به این دلیل است که‬ ‫تازه در حال تبدیل شدن به ی ‬ ‫ک هاشمی درجه ‪ 2‬و ‪ 3‬هستند‪.‬‬ ‫خط س��ومی وجود ندارد‪ .‬احمدی نژاد هر چه از اصولگرایی‬ ‫فاصله گرفته‪ ،‬ب��ه اصالح طلبی و فتنه گری نزدیک ش��ده‬ ‫اس��ت‪ .‬اینکه هاش��می بگوید انحرافی را کشف کرده مثل‬ ‫این است که بگوید خودش را دوباره کشف کرده است‪ ».‬او‬ ‫در ادامه معتقد است‪« :‬این س��ماحت نظام است که اکنون‬ ‫ هاشمی هنوز تریبونی دارد تا پشت ان بنشیند و به مبانی‬ ‫و اعتقادات مردم بد و بی راه بگوید‪ .‬کیست که نداند هاشمی‬ ‫سلسله جنبان فتنه تقلب بوده اس��ت‪ ».‬محمدی در پایان‬ ‫نوش��ت‪« :‬چرا اقای هاش��می این همه زبان گشاد است اما‬ ‫جرات عرضه خود به رای مردم را ندارد؟ احمدی نژاد و مشایی‬ ‫تازه پیمودن راه هاشمی را اغاز کرده اند‪ .‬او هم در انتهای کار‬ ‫تازه به فکر ش��روع مجدد افتاده است‪ .‬زمانی کوتاه در اینده‬ ‫روشن خواهد شد مردم وقتی انحراف را تشخیص دادند ان‬ ‫را کنار فتنه خواهند نش��اند و با ه��ر دوی انها یک معامله‬ ‫خواهند کرد‪g ».‬‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫اعالم کردند که روند رسیدگی به اتهامات به صورت غیرعلنی‬ ‫است و هی چ کس حق ندارد راجع به ان سخن بگوید‪.‬‬ ‫مرتضوی همچنین در توضیح نقل قولی از وی گفت‪:‬‬ ‫«من گفتم اگر دادستان باید مسئولی ت پذیر باشد‪ ،‬پدران هم‬ ‫باید به توصی ه های مسئوالن توجه م ی کردند‪ ،‬متاسفانه شما‬ ‫خیلی از مسائل را دگرگون جلوه دادید‪».‬‬ ‫او همچنین نارضایت ی اش را از روند برگزاری دادگاه اب راز‬ ‫داش��ت‪« :‬دلیل این نارضایتی برگزاری غیرعلنی ان است‪،‬‬ ‫اتهامات ما به صورت علنی در داخل و خارج کش��ور منتشر‬ ‫شده در صورتی که ما در قضیه کهریزک کوچکترین گناه و‬ ‫تقصیری نداریم و حتی یک ب��رگ دلیل در مورد اتهامات ما‬ ‫وجود ندارد‪ ،‬به همین جهت من از دادگاه م ی خواهم که اگر‬ ‫امکان دارد جلسات اینده را علنی برگزار کند‪».‬‬ ‫به اعتقاد مرتضوی «هیچ اطالعات سری و محرمانه ای‬ ‫در بح��ث کهریزک» وج��ود ندارد ک��ه به خاط��ر ان دادگاه‬ ‫غیرعلنی اعالم شده‪ .‬وی م ی افزاید‪« :‬ما نم ی توانیم بگوییم‬ ‫راضی هستیم یا خیر چون هنوز رای صادر نشده‪ ،‬اما از شیوه‬ ‫برگزاری دادگاه رضایت نداریم‪ .‬رسانه ها باید در دادگاه حضور‬ ‫داشته باشند‪ ،‬حرف شکات را بش��نوند و ببینند که استدالل‬ ‫ما ب رای دفاع چیست زی را رس��انه های بیگانه از این موضوع‬ ‫علیه نظام استفاده کرده اند‪ ،‬به همین جهت دادگاه باید علنی‬ ‫برگزار ش��ود‪ ».‬عل ی اکبر حیدری فر دیگ��ر متهم پرونده که‬ ‫پیشتر گفته بود «شاهدانی که روح االمینی معرفی کرده‪ ،‬از‬ ‫متهمان کهریزک هستند که حق شهادت ندارند‪ ».‬در پاسخ‬ ‫به خب رنگاران گفت‪« :‬من چنین حرفی بیان نکردم که شهود‬ ‫حق ش��هادت ندارند‪ ».‬روح االمینی در پاس��خ به این ادعای‬ ‫حیدری فر تاکید کرده بود‪« :‬ایا اقای حیدری فر سخنگوی ما‬ ‫و قوه قضائیه شده است؟»‬ ‫عبدالحس��ین روح االمین��ی همچنین ش��هود خود‬ ‫را حجت االسالم والمس��لمین مصطف��ی پورمحم��دی‪،‬‬ ‫غالمحسین محس��ن ی اژه ای و دری نجف ابادی اعالم کرد‬ ‫و افزود‪« :‬اینکه این افراد بخواهند در دادگاه حضور داش��ته‬ ‫باش��ند یا اینکه دادگاه انها را بپذیرد‪ ،‬بر عهده مقام قضایی‬ ‫اس��ت‪g».‬‬ ‫شوند‪ .‬این گروه از اسی ب های وارد شده به این سرمایه چه انها که‬ ‫ب هدلیلتخریبدیگرانرخدادوچهانهاکهب هدلیلفاصلهگرفتن‬ ‫خود هاشمی از ارزش ها و اهداف انقالب اسالمی به او عارض شد‬ ‫نگران و ناراحتند و نم ی خ واهند بار دیگر این دو اتفاق تکرار شود‪.‬‬ ‫به عبارت دیگر‪ ،‬دلیل مخالفت این گروه وجود موافقان مشروح‬ ‫در باال و انگیزه ها و دالئلشان ب رای این موافقت است‪ .‬این گروه‬ ‫ ترجیح م ی دهند اگر هاشمی رفسنجانی قرار است نقشی ایفا‬ ‫کند کارگردان باشد نه بازیگر!»‬ ‫وی در پایان تاکید م ی کند‪« :‬نم ی توان این واقعیت را از‬ ‫ی ترمیم‬ ‫نظر دور داشت که جایگاه و منزلت هاشم ی رفسنجان ‬ ‫نشده‪ ،‬هرچند در برخی نظ ر سنج ی های اخیر او چند درصدی از‬ ‫اکثر نامزدها جلوتر است اما اوال هنوز هاشمی به عنوان رقیب‬ ‫به می دان نیامده تا مخالفانش اتش سنگین توپخانه خود را به‬ ‫روی او بگشایند و ثانیا در همین نظرسنج ی ها ارای کسانی که‬ ‫قطعا به او رای نم ی دهند چندب رابر ده‪ ،‬دوازده درصدی است که در‬ ‫شرایط ارام کنونی گفته اند به او رای خ واهند داد‪ .‬شاهد دیگری که‬ ‫بیانگرموقعیتنامناسبهاشم ی رفسنجانینزدافکارعمومی‬ ‫اس��ت‪ ،‬به نوعی اعالم ب رائت اکثر نامزدهای ریاست جمهوری‬ ‫(حتی دوستان سابقش) از او و اعالم امادگی انها ب رای رقابت با‬ ‫هاشمی است‪ .‬به هر حال فاصله چندانی تا زمان ثب ت نام نامزدها‬ ‫نمانده است و این سیاستمدار ‪ 80‬ساله باید تصمیم بگیرد که‬ ‫در این س��ن و با وجود چنین موافقان و مخالفانی و دالئلشان‬ ‫حوصله‪ ،‬انگیزه و امادگی ب رای پذیرش ریسک نامزدی را دارد‬ ‫یا نه!»‪g‬‬ ‫‪31‬‬ ‫انتخابات‬ ‫ا صولگرا یا ن‬ ‫مجله خبری‬ ‫صفار ه رندی که به قول خ��ودش از جمله اصولگرایانی‬ ‫نیست که ب رای حضور در انتخابات احساس تکلیف کرده اند‪،‬‬ ‫هفته گذشته در یک سخنرانی گفته است‪« :‬بین انسان‪‎‬های‬ ‫صالح اگر یکی مقبولیت مردم ‬ ‫ی هم داشت؛ او موجه‪‎‬تر است‪.‬‬ ‫وی همچنین با بیان اینکه محمد باقر قالیباف را جزو ساکتین‬ ‫فتنه نم ی داند تصریح کرده‪« :‬کس��انی که زیاد در تنور مقوله‬ ‫«ساکت فتنه» دمی دند‪ ،‬یادشان رفته اصل فتنه‪‎‬گر که بوده است‪،‬‬ ‫خود فتنه را هم فراموش کرده اند‪ ».‬قالیباف نیز در یک گفت وگو‬ ‫تصریح کرده اس��ت‪« :‬در هر پس��تی منصوب رهبری بوده ام‪،‬‬ ‫یعنی بدون موافقت ایش��ان سمتی نداش��ته ام و تمام تالشم‬ ‫همواره حرکت در مسیر والیت بوده است‪ .‬در اطاعت از والیت‬ ‫نباید کارهای صرف شعاری انجام داد‪ ،‬که یک روز دست ببوسیم‬ ‫و یک روز هم این چیزی که م ی بینید در حال انجام است بشود‪.‬‬ ‫یک روز خود حضرت اق��ا فرمودند که در‬ ‫کارهایی که انج��ام م ی دهید توجه به این‬ ‫موضوع داشته باشید‪ ،‬انجایی که من دستور‬ ‫م ی ده��م انجام م ی دهید ف��ردای قیامت‬ ‫اگر مورد بازخواس��ت قرار گرفتید‪ ،‬حجت‬ ‫این اس��ت که «ولی» گف��ت و من انجام‬ ‫دادم‪ ،‬اما اگر من دس��تور ندادم هرکاری که‬ ‫انجام دادید‪ ،‬ولو اینکه من بپسندم‪ ،‬غی ر از‬ ‫پسند من‪ ،‬باید یک حجت دیگر هم داشته‬ ‫باشید‪ ».‬حدادعادل یکی از اعضای ائتالف‬ ‫سه گانه در خصوص چگونگی تعیین نامزد‬ ‫نهایی این ائتالف تاکید کرده است‪« :‬طبق قرار قبلی اعضای‬ ‫ائتالف سه گانه به عنوان کاندیدا در انتخابات ثب ت نام م ی کنند‬ ‫اما تا زمان برگزاری انتخابات مش��خص م ی شود که کدام یک‬ ‫از انها گزینه نهایی ائتالف اس��ت و اکنون نیز عجله ای ب رای‬ ‫معرفی وجود ن��دارد‪ ».‬با وجود اینکه برخ��ی معتقدند احتمال‬ ‫حضور اکثریت نامزد های دو ائتالف اصلی جریان اصولگرایی در‬ ‫انتخابات وجود دارد‪ ،‬اما محمد رضا باهنر‪ ،‬عضو ائتالف اکثریت‬ ‫اصولگرایان گفته است که اگر در نظرسنج ی ها نفر اول نشوم‪،‬‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫دیدگاه‬ ‫هس��تیم که اگر دستگاه ها قصد‬ ‫امربه معروف و نهی از منکر کنند‪،‬‬ ‫عده ای مانع فعالی ت شان م ی ش��وند‪ ،‬اما امیدواریم بتوانیم‬ ‫فرهنگ عمومی جامعه را نجات دهیم‪ .‬اثار موجود س��طح‬ ‫خیابان ها ناراحت کننده است‪ ،‬اما این گونه نیست که اساس‬ ‫انقالب را برهم بزند‪g .‬‬ ‫نامزد نهایی ائتالف‬ ‫کیست؟‬ ‫اعضای ائتالف پیشرفت هرگونه‬ ‫اختالف را تکذیب کردند‬ ‫کناره گیری کرده و از یک کاندیدای اصولگرا حمایت م ی کنم‪.‬‬ ‫وی همچنین در مورد نقاط مثبت دولت احمدی نژاد گفته است‪:‬‬ ‫«دولت احمدی نژاد از نظ��ر پرکاری بین‬ ‫دولت های گذشته رکورددار بوده و در این‬ ‫زمینه شاگرد اول اس��ت‪ ».‬ال اسحاق نیز‬ ‫در مورد اینده اصولگرای��ان در انتخابات‬ ‫گفته اس��ت‪« :‬اصولگرایان ب رای معرفی‬ ‫کاندیدای اصلح به دنبال مکانی زیم هستند‬ ‫و نظرس��نجی یکی از ان مکانیزم ها به‬ ‫شمار م ی رود‪ ،‬ولی هنوز مکانیزیم معرفی‬ ‫کاندی��دای اصلح در اختی��ار اصولگرایان‬ ‫نیست‪.‬بناب راینمنتظرنظرجامعتینب رای‬ ‫رسیدن به یک کاندیدای واحد هستیم‪».‬‬ ‫لنکرانی نامزد جبهه پایداری در مورد موضع خود نسبت به ائتالف‬ ‫با دیگر نامزد ها گفته است‪« :‬انچه م ی تواند انتخابات پی ش رو را‬ ‫با سایر انتخابات متفاوت کند‪ ،‬این است که ما باید اصولگرایی‬ ‫واقعی را تجربه کنیم و نه اصولگرایی حزبی را و شاهد حضور‬ ‫نیروهایی باشیم که از عمق جان به دنبال حل مشکالت مردم‬ ‫هستند‪ ،‬نه افرادی که توجه خود را به کسانی معطوف کرده اند‬ ‫که به نوعی ث��روت را در اختیار دارند‪ .‬انتخاب��ات یازدهم از این‬ ‫جنس خواهد بود‪g ».‬‬ ‫حضور‬ ‫محمدباقر‬ ‫قالیبافدر‬ ‫مسجدارشاد‬ ‫اهواز‬ ‫اصالح سبک‬ ‫مدیریت‬ ‫سید محمد حسن ابوترابی فرد‬ ‫شعارهای عدالت خواهی‪ ،‬رویارویی با زیاده خواهی نظام‬ ‫سلطه‪ ،‬دفاع از ملت فلسطین‪ ،‬حضور میان توده‪‎‬های مردم و‬ ‫پرهیز از رفتار اشراف ی گری از جمله شعارهای مناسب دولت نهم‬ ‫بود که باید این شعارها پاس داشته و برجسته شود‪.‬نقش دولت‬ ‫و سبک مدیریت و س��بک زندگی دولتمردان به ویژه دستگاه‬ ‫اجرایی‪ ،‬مدی ران خرد‪ ،‬میانه و کالن و نهادینه شدن ارزش های‬ ‫دینی نقش بزرگی دارد‪ .‬دولت م ی تواند با اصالح سبک مدی ریت‬ ‫خود‪ ،‬در ارتقای گفتمان دینی در جامعه نقش مهمی ایفا کند‪.‬‬ ‫ارتباط با نخبگان حوزوی و دانش��گاهی و ش��خصی ت های‬ ‫برجسته دینی باید در دولت اینده ارتقا پی دا کند و متاسفانه این‬ ‫موضوع را در این دولت شاهد نبودیم‪.‬مقام معظم رهبری اخی را در‬ ‫سخنان خود بر تهذیب اخالق و دوری از حواشی تاکید کردند‪.‬‬ ‫رابطه معناداری بین اخالق و نپرداختن به مباحث حاشی ه ای‬ ‫وجود دارد و اگر گفتمان مبتنی بر اخالق در جامعه و نهاد اجرایی‬ ‫نهادینه شود‪ ،‬به طور قطع مسائل کلیدی و اصلی در متن قرار‬ ‫م ی گی رند‪.‬امروز شاهد تکثر کاندیداهای اصولگرا هستیم که‬ ‫امیدوارم با نقش��ه راهی که اصولگرایان با توجه به مرجعیت‬ ‫دو نهاد کلیدی مدرسین حوزه علمیه و جامعه روحانیت مبارز‬ ‫تعریف کرده اند‪ ،‬به اجماع قابل قبولی در مورد فردی مناسب‬ ‫برسند‪.‬بصیرت سیاسی و اراده ملت ای ران م ی تواند هر مشکلی‬ ‫را حل نماید‪ .‬ظرفی ت ه��ای متراکم نظام ب��رای برون رفت از‬ ‫چالش های اقتصادی‪ ،‬چالش های منطقه ی��ورو و امریکا در‬ ‫عرصه اقتصاد و رویارویی با رویدادهای سیاسی جنوب غ ربی‬ ‫اسیا‪ ،‬امریکا و متحدانش را در موضع انفعال قرار داده و در همین‬ ‫راستا باید نظام و دولت اینده با افزایش سطح اقتدار سیاسی‪،‬‬ ‫در سایه تحکیم مولفه های وحدت ملی و انسجام اسالمی وارد‬ ‫مذاکره شود‪g .‬‬ ‫چهره‬ ‫محمدرضا باهنر در گفت وگو‬ ‫با مش��رق در پاس��خ به این سوال‬ ‫که زمان دقی��ق معرفی کاندیدای‬ ‫نهایی ائتالف اکثریت اصولگرایان‬ ‫چه زمانی است‪ ،‬گفت‪« :‬در اخرین‬ ‫تصمیمیکهگرفتیمبناشدتاقبل‬ ‫از اتمام موعد ثبت نام کاندیدای نهایی معرفی شود‪ ».‬وی ادامه‬ ‫داد‪« :‬بنای اعضای ائتالف این است که یک نفر از میان ما‪ 5‬نفر‬ ‫کاندیدا شود‪» .‬باهنر گفت‪« :‬تاکنون نظرسنج ی های مختلفی‬ ‫انجام شده‪ ،‬اما هنوز جمع بندی نهایی صورت نگرفته است‪g».‬‬ ‫عکس هفته‬ ‫‪32‬‬ ‫تیتر یک‬ ‫رسانه‬ ‫نظر شما درباره وضعیت‬ ‫پوش�ش در خیابان ها و بحث‬ ‫حجاب در کشور چیست؟‬ ‫والیت�ی‪ :‬در ش��رایطی‬ ‫یادداشت‬ ‫حبی ب اهلل عس��گراوالدی‪،‬‬ ‫دبیرکل جبهه پی��روان خط امام و‬ ‫رهبری ک��ه پی��ش از این برخی‬ ‫ش��ایعات درباره کاندیداتوری اش‬ ‫برای انتخابات ریاست جمهوری‬ ‫مطرح شده بود‪ ،‬در همایش زنان‬ ‫حزب موتلفه اسالمی گفته است‪:‬‬ ‫«در صدد ان هستیم که از ائتالف پنج گانه‪ ،‬ائتالف سه گانه و‬ ‫جبهه پایداری به یک ائتالف ده گانه برسیم تا از این ائتالف‬ ‫ده گانه یک کاندیدای واحد انتخاب شود‪g ».‬‬ ‫جمله های مهم‬ ‫صفار هرندی‪ :‬کس�انی را که در جریان فتنه سکوت محض‬ ‫داشتند هرگز نم ی بخشیم‬ ‫لنکرانی‪ :‬کشور با افت حزب گرایی مواجه است‪ /‬تنها نامزد‬ ‫شهرستانی هستم‬ ‫متک�ی‪« :‬انح�راف» از دول�ت « اصالح�ات» اغ�از و در دولت‬ ‫«احمدی نژاد» نهادینه شد ‬ ‫باهنر‪ :‬احمدی نژاد گفت که من ژنرال نم ی خواهم ‪ /‬در دولت‬ ‫احمدی نژاد هرکس م ی خواس�ت رش�د کند‪ ،‬م�ورد غضب قرار‬ ‫م ی گرفت‬ ‫انتخابات‬ ‫ا صال ح طلبا ن‬ ‫ایا در صورت پیروزی در انتخابات از وزرای زن‬ ‫هم در کابینه استفاده م ی کنید؟‬ ‫شریعتمداری‪ :‬نگاه من در‬ ‫انتخابهمکارانمدرکابینهجنسیت‬ ‫نیست‪ .‬نگاه من شایسته ساالری‬ ‫است‪ .‬اگر خانم فرهیخته ای مثل‬ ‫خانم دس��تجردی یا خان��م ابتکار‬ ‫اماده همکاری باشند‪ ،‬حتما استفاده‬ ‫م ی کنم و این گونه اش��خاص همواره م ی توانن��د در هر دولت‬ ‫شایسته ساالری‪ ،‬مسئولی ت های مهم را بر عهده بگی رند‪g.‬‬ ‫عکس هفته‬ ‫رقابت چهره های اصالح طلب‬ ‫برقراری رابطه با امریکا دانست و اظهار کرده است‪« :‬با عزت‪،‬‬ ‫مصلحت‪ ،‬اقتدار و قدرت بدون اینکه ذره ای تسلیم شویم و‬ ‫با یک برنامه کارشناس ی شده طی شش ماه با امریکا رابطه‬ ‫برقرار م ی کنم‪».‬‬ ‫مهرعلی زاده نیز در هفته گذشته در یک گفت وگو درباره‬ ‫مالقات با ع��ارف و جهانگی��ری گفته‬ ‫اس��ت‪« :‬هر س��ه ما تاکنون دو جلسه‬ ‫مشترک داشته ایم‪ ،‬اما جلسات دو نفره‬ ‫هم چندین بار داش��ته ایم‪ .‬بنده و اقایان‬ ‫عارف و جهانگیری جلس ه ای نیز با اقای‬ ‫خاتمی داشته ایم و بنا داریم در صورت‬ ‫مشخ ص ش��دن حضور یا عدم حضور‬ ‫ایشان در انتخابات‪ ،‬مجددا هر سه نفر ما‬ ‫جلسات مشترکی با اقای خاتمی صورت‬ ‫دهیم‪ ».‬اسحاق جهانگیری نیز که گفته‬ ‫م ی ش��ود فعالی ت های انتخابات ی اش را‬ ‫افزایش داده‪ ،‬گفته است‪« :‬در شرایطی ورود پیدا م ی کنم که‬ ‫مطمئن باشم یک ماموریتی از سوی جریان اصالح طلبی به‬ ‫من واگذار شده اس��ت‪ ».‬وی همچنین تصریح کرده‪« :‬بدنه‬ ‫اجتماعی من در صورتی به وجود خواهد امد که اصالح طلبان‬ ‫پای کار بیایند‪ .‬ش��خص جهانگیری پایگاه اجتماعی ندارد‪،‬‬ ‫اما با حمایت چهره های محب��وب اصالح طلب‪ ،‬این پایگاه‬ ‫اجتماعی فراهم م ی شود‪g ».‬‬ ‫بخشیازشرایطفعلیمربوطبهتحریم هایخارجیاست‪،‬‬ ‫اما اینکه رئیس بانک مرکزی صحبتی م ی کند و روز بعد دالر‬ ‫‪15‬الی ‪ 20‬درصد گران م ی شود چه ربطی به تحریم ها دارد؟ این‬ ‫مواردنتیجه ب ی تدبیری‪ ،‬ب ی ب رنامگیوناواردیاست‪.‬اگرعقالنیت‬ ‫به خرج م ی دادیم و ش��عار مدیریت بر دنیا را مطرح نم ی کردیم؛‬ ‫اینگونه نمی شد‪ .‬بعضی از صحب ت ها و دیدگاه ها هزینه کردن‬ ‫از اینده است‪ ،‬چه کسی گفته است که ما رهبری دنیا را داریم در‬ ‫حالی که ما پاسخگوی نیاز اولیه مردم خود نیستیم؟بخشی از‬ ‫مشکالت‪ ،‬ناشی از فشار خارجی است که معتقدم باید با تعامل‬ ‫و مذاکره به گونه ای عمل م ی کردیم که تحریم های گس��ترده‬ ‫اتفاق نم ی افت��اد‪ ،‬اما مذاکره هم بای��د در موضع قدرت صورت‬ ‫گیرد‪ .‬به رغم اینکه تحریم ها تاثیر دارد‪ ،‬اما تمام مشکالت موجود‬ ‫به خاطر تحریم ها نیست و بیشتر ناشی از سوء تدبیرها و اقدامات‬ ‫صرفا سلیقه ای اس��ت‪.‬بعضی از س��خنانی که طی این چند‬ ‫سال مسئوالن مطرح کردند‪ ،‬ضد امنیت ملی بود‪ .‬معتقدم اگر‬ ‫نم ی توانیم درامد تولید کنیم حداقل هزینه جدید ایجاد نکنیم‪.‬‬ ‫مشکل ما این است که دایره ای به شعاع دو‪ ،‬سه کیلومتر ایجاد‬ ‫کرده ایم که اگر من در عرصه انتخابات پیروز شوم‪ ،‬دایره ای به‬ ‫یزنم یعنی اگر نیروی نخب ه ای در دور افتاده ترین‬ ‫شعاع کشور م ‬ ‫نقطهکشوراستراهمبایدببینم‪.‬وضعیتفعلیبه گونه ایاست‬ ‫کههیچراهیجزحضوراصالح طلباندراننیست‪.‬علتاینامر‬ ‫نیزتجربهموفقاصال ح طلباندرادارهکشوراست‪.‬علتمخالفت‬ ‫برخی ب رای حضور در انتخابات‪ ،‬هزینه هایی است که در سال‪88‬‬ ‫دادند‪.‬ب رایمثال‪،‬دانشجوییدرستادانتخاباتینامزدیکهتوسط‬ ‫شورای نگهبان مورد تایید قرار گرفته‪ ،‬فعالیت کرده است‪ ،‬حاال‬ ‫م ی خ واهدادامهتحصیلبدهد‪،‬ستار هدارشم ی کنند‪،‬م ی خ واهد‬ ‫استخدام شود‪ ،‬م ی گویند سال ‪ 88‬به چه کسی رای داده است‪.‬‬ ‫مهمتریندلیلحضورم شکستن فضایامنیتی‪،‬یاسورکودی‬ ‫است که بر دانشگاه ها حاکم است‪g.‬‬ ‫چهره‬ ‫رسانه‬ ‫روزنامه اعتماد نوش��ته اس��ت‪« :‬اصالح طلب��ان امروز‬ ‫دو دس��ته اند‪ :‬انها که نم ی گویند‬ ‫نم ی ایند و انها که نم ی گویند تا‬ ‫اخر م ی مانند‪ .‬تا امروز محمدرضا‬ ‫عارف و محمد شریعتمداری که‬ ‫به طور رسمی اعالم کاندیداتوری‬ ‫کرده اند‪ ،‬باقی ماندن را مش��روط‬ ‫ب��ه ع��دم حض��ور دو روحان��ی‬ ‫اصالح طل��ب م ی دانند و انها که نیامده ان��د هم منتظر نظر‬ ‫همان دو روحانی هستند‪g ».‬‬ ‫نشستخبری‬ ‫مصطفیکواکبیان‬ ‫در قم‬ ‫محمد رضا عارف‬ ‫مجله خبری‬ ‫دیدگاه‬ ‫هاشمی‬ ‫می اید؟‬ ‫اداره عقالنی کشور‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫هفت��ه گذش��ته ب��ا قدرت گرفت��ن احتم��ال ورود‬ ‫هاشم ی رفس��نجانی به انتخاب��ات‪ ،‬کاندیدات��وری خاتمی‬ ‫کم رنگتر به نظر م ی رسد‪ .‬در این رابطه محمد شریعتمداری‬ ‫که همچنان بر کناره گیری خ��ود در صورت حضور خاتمی‬ ‫تاکید م ی کند‪ ،‬در پاسخ به سوالی درباره چرایی عدم حضور‬ ‫احتمالی محمد خاتمی در انتخابات گفته است‪« :‬با خاتمی‬ ‫ارتباط نزدیکی دارم و به صراحت گفته که نم ی خواهم احیانا‬ ‫مهر عدم صالحیت بر پیشانی رئی س جمهوری که دو دوره‬ ‫از مردم رای گرفته‪ ،‬بنش��یند‪ .‬خاتمی ادامه داده‪« :‬از این هم‬ ‫م ی ترسم که اگر در صورت امدن رد صالحیت شوم به دنبال‬ ‫ان برخوردی پیش بیاید و با ای��ن کار خود نظام را به زحمت‬ ‫بیندازم و به همین خاطر اگر فعالیت سیاسی نکنم در جایی‬ ‫دیگر کار مطالعاتی انجام خواهم داد» که البته این سخنان‬ ‫را به صورت رقی ق تر هم از ایشان شنیده ام‪.‬‬ ‫محمد رضا عارف نیز یکی از دالیل‬ ‫حضور خود را مضرات تک صدایی شدن‬ ‫فضای سیاسی در کشور م ی داند و گفته‬ ‫است‪« :‬طی هشت سال گذشته‪ ،‬نتیجه‬ ‫تک صدای ی شدن در اداره کشور را دیدیم‪.‬‬ ‫تم��ام جریان اصولگرا پش��ت س��ر یک‬ ‫نفر قرار گرف��ت و االن نتیج��ه اش این‬ ‫اس��ت که یکی از مقامات ارشد نظامی‬ ‫م ی گوید کش��ور حالت بحرانی دارد‪ .‬ایا‬ ‫این قابل پی ش بینی نبود؟ متاسفانه دیر‬ ‫به این نتیجه رسیدند‪ .‬اما االن چاره ای جز‬ ‫برگرداندن این مسیر و تغییر وضعیت نیست‪».‬‬ ‫کواکبیان نیز گفته اس��ت در صورت پی��روزی روابط‬ ‫با امریکا را عادی س��ازی خواه��د کرد‪ .‬وی با اش��اره به نظر‬ ‫مقام معظم رهبری در مورد رابطه با امریکا‪ ،‬افزوده‪« :‬ایش��ان‬ ‫فرمودند مخال��ف مذاکره با امریکا نیس��تم‪ ،‬اما باید خطوط‬ ‫قرمز نظام را در این روابط رعایت کرد و این موضوعی است‬ ‫که ما هم به ان اعتقاد داری��م‪ ».‬وی‪ ،‬رفع تحریم ها را در گرو‬ ‫تیتر یک‬ ‫یادداشت‬ ‫محمد علی نجفی در مورد‬ ‫کاندیداتوری خ��ود در انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری به فارس گفته‬ ‫اس��ت‪« :‬در این زمین��ه تصمیم‬ ‫ نهای��ی خ��ود را گرفت��م و قطعا‬ ‫کاندی��دا نخواه��م ش��د‪ ».‬وی‬ ‫همچنین در خصوص ورودش به حوزه اجرایی گفته است‪:‬‬ ‫«بنا ن��دارم در کارهای اجرایی وارد ش��وم‪ ،‬ام��ا امادگی دارم‬ ‫به عنوان مشاور در خدمت دولت بعدی باشم‪g ».‬‬ ‫جمله های مهم‬ ‫شریعتمداری‪ :‬کاندیدای مستضعف هستم‪ /‬از احمدی نژاد در‬ ‫کابینه ام استفاده نمی کنم‬ ‫نجفی‪ :‬معرف�ی چند کاندی�دای اصالح طل�ب در انتخابات‬ ‫گذشته‪ ،‬ضعف استراتژیک بود‬ ‫مهرعلیزاده‪ :‬افراد موثر در جبهه اصالح طلبان نباید فراموش‬ ‫کنند که هرچه دارند از مردم دارند‬ ‫کواکبیان‪ :‬بنده اولین نفری بودم ک�ه موضع خود را در برابر‬ ‫این جریان اعالم کردم و گفتم که بای�د بین معترض و فتنه گر‬ ‫تفکیک قائل شد‬ ‫‪33‬‬ ‫انتخابات‬ ‫حا میا ن د ولت‬ ‫مجله خبری‬ ‫محمد رضا باهنر در پاسخ به سوالی در خصوص حضور‬ ‫یا عدم حضور اسفندیار رحیم مشایی در انتخابات گفته است‪:‬‬ ‫«شناخت رحیم مشایی هفت تا هشت واحد درسی دانشگاهی‬ ‫م ی خ واهد‪ .‬اینکه م ی اید یا نم ی اید‪ ،‬باید از خودش بپرسید و اگر‬ ‫به نتیجه رسیدید‪ ،‬به ما هم بگویید‪ .‬چگونگی رفتار انتخاباتی‬ ‫دولت همچنان محل گفت وگوست و اگر چه بیش از دو هفته‬ ‫از روز های پر کاندیدای این جناح در انتخابات اینده م ی گذرد‪ ،‬اما‬ ‫همچنان اسفندیار رحیم مشایی به عنوان چهره اول این جریان‬ ‫مطرح است‪ ».‬محمود احمدی نژاد نیز در جمع مردم اذربایجان‬ ‫گفته است‪« :‬حماسه در ش��رایطی نیاز است که مشکالت و‬ ‫موانعی ایجاد شود و برخی گره ها را شیاطین در کار یک ملت‬ ‫ایجاد کنند‪ .‬انها م ی خواهند مانع حرکت ش��وند و ملت باید با‬ ‫یک حرکت انقالبی‪ ،‬بزرگ و هوشمندانه موانع را در هم بشکند‬ ‫و ش��رایط را به نفع خود تغییر دهد‪ ،‬هم شرایط سیاسی و هم‬ ‫شرایط اقتصادی را‪».‬وی همچنین تصریح‬ ‫کرده‪« :‬معلوم اس��ت زمانی ک ه قرار است‬ ‫ملت ای ران و جمهوری اس�لامی‪ ،‬عدالت‬ ‫را پیاده کن��د‪ ،‬عده ای در س��طح داخلی و‬ ‫بی ن المللی مقاومت م ی کنند‪ ،‬سنگ اندازی‬ ‫م ی کنند و به بهانه های گوناگون تالش‬ ‫م ی کنند فشارهای سنگینی را علیه ملت‬ ‫ای ران ایجاد کنند‪ ،‬به خاطر اینکه این ملت‬ ‫تصمیم گرفته ب��ر پایه عدال��ت حرکت‬ ‫کند و کشور را بس��ازد و مناسبات جهانی‬ ‫ب ر اساس عدالت پایه گذاری شود و معلوم‬ ‫اس��ت قدرتمندان جهان از این موضوع استقبال نم ی کنند و‬ ‫مخالفت م ی کنند‪».‬همچنین در هفته گذشته خبری در یکی‬ ‫از سایت ها منتش��ر ش��د که از وجود نواری خبر م ی داد که به‬ ‫نوعی مدرکی ب رای وقوع تخلف در انتخابات ریاست جمهوری‬ ‫محس��وب م ی ش��ود‪ .‬وجود این نوار که به عنوان نوار هشت‬ ‫میلیونی معروف شد از سوی دفتر رئی س جمهور تکذیب شد‪.‬‬ ‫در تکذیبیه دفتر ریاست جمهوری امده است‪« :‬انتشار دهندگان‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫دیدگاه‬ ‫اینده رفتار انتخاباتی دولت را چگونه ارزیابی‬ ‫م ی کنید؟‬ ‫مطهری‪ :‬اقای احمدی نژاد‬ ‫در دو س��ال اخیر نش��ان داده در‬ ‫برخی موارد تن��د عمل م ی کند‪.‬‬ ‫البته ای��ن در صورتی اس��ت که‬ ‫مش��ایی کاندیدای دولت باشد‪.‬‬ ‫بقیه کاندیداهای دولت شامل این شرایط نم ی شوند چرا که‬ ‫انها بعضا این افکار مشایی را قبول ندارند‪ .‬درست است که در‬ ‫دولت هستند‪ ،‬اما دربست با افکار مشایی موافق نیستند‪g.‬‬ ‫تیتر یک‬ ‫تکذیب نوار پرحاشیه‬ ‫چنین مطالبی به دنبال ایجاد پیامدهای سوء نسبت به نتیجه‬ ‫ارای انتخابات‪ ،‬التهاب افرینی و مقدمه سازی ب رای بلوا و اشوب‬ ‫هستند‪ ،‬همان ب رنامه و سناریویی که قبال هم ‪-‬پیش از برگزاری‬ ‫انتخابات ‪ -88‬از سوی برخی افراد و محافل سیاسی مطرح و‬ ‫بعد از انتخابات به اجرا درامد‪».‬اسفندیار رحیم مشایی نیز هفته‬ ‫گذشته در پاسخ به س��والی درباره اینکه ایا او کاندیدای دولت‬ ‫است‪ ،‬تاکید کرده‪« :‬بارها ما گفته ایم که دولت اعتقادی ندارد که‬ ‫فضای کشور را انتخاباتی کند و مقام معظم رهبری نیز در ادوار‬ ‫گذشته بر این موضوع تاکید کرده اند و ما‬ ‫نیزدلیلینم ی بینیمکهفضایکشوررادر‬ ‫حال حاضر انتخاباتی کنیم‪ .‬این حس و‬ ‫شور انتخاباتی را باید مردم بسازند‪ ،‬نه اینکه‬ ‫دولت فضا را انتخاباتی کند‪ .‬در سال ‪88‬‬ ‫نیز سیاست دولت این گونه بود‪ .‬حامیان‬ ‫دولت نیز اگر کاندیدایی داش��ته باشند و‬ ‫اقای احمدی نژاد نیز نظری در این ارتباط‬ ‫داشته باشد و یک نفر از دولت بخواهد در‬ ‫این عرصه ثب ت نام کند‪ ،‬در موقع ثب ت نام ‬ ‫کاندیداها این اقدام انجام م ی شود و در حال‬ ‫حاضر دولت معتقد است که اگر فضا را انتخاباتی کند‪ ،‬فرصت‬ ‫خدمت و انگیزه کار از او گرفته شده و این تصور ایجاد م ی شود‬ ‫که هر کاری م ی کند انتخاباتی است؛ بناب راین ما در دولت تالش‬ ‫کردیم از فضای انتخاباتی فاصله بگی ریم‪ .‬در بیرون نیز طبیعی‬ ‫است که اظهارنظرهایی وجود داشته باشد و در محافل سیاسی‬ ‫عده ای تحلیل کنند که دولت کاندیدا دارد‪ .‬چون دولتی است‬ ‫که کار کرده‪ ،‬خدمت کرده و دارای محبوبیت باالیی است‪g».‬‬ ‫رسانه‬ ‫عبدالرض��ا داوری در گفت وگ��و ب��ا اریا ب��ا تاکید بر‬ ‫کاندیداتوری هاشمی گفته است‪:‬‬ ‫«از انجای��ی ک��ه جری��ان دولت‬ ‫و حامی��ان اندیش��ه های اق��ای‬ ‫احمدی نژاد در سال های اخیر نماد‬ ‫شاخص مدیریت مردمی بوده اند‪،‬‬ ‫طبیعتا بیش��ترین زاویه را با اقای‬ ‫هاشمی دارند‪ ،‬بناب راین مهمترین رقیب ایشان جریان دولت‬ ‫است؛ هر چند بنده معتقدم شانس هاشمی تفاوت چندانی با‬ ‫سال ‪ 84‬ندارد‪g ».‬‬ ‫عکس هفته‬ ‫از شیخ االسالمی‬ ‫به عنوانیکی‬ ‫از کاندیداهای‬ ‫احتمالی‬ ‫حامیان دولت‬ ‫ناممی برند‬ ‫‪34‬‬ ‫تحلیل‬ ‫بهار انتخاب‬ ‫علی اکبر جوانفکر‬ ‫برخ��ورداری از بلوغ سیاس��ی‪ ،‬الزم��ه برعهده گرفتن‬ ‫مس��ئولی ت های مهم در اداره امور کش��ور و به ط��ور اولی‬ ‫الزمه تایید صالحیت ب رای تصدی مسئولیت مهمی مانند‬ ‫ریاست جمهوری است‪ .‬احترام به شعور سیاسی و انتخاباتی‬ ‫یک ملت از نشانه های بارز بلوغ سیاسی رجالی است که پس‬ ‫از یک بار شکست در انتخابات‪ ،‬ب رای همیشه از قرار دادن خود‬ ‫در معرض انتخاب مردم پرهیز م ی کنند‪ .‬این از نش��انه های‬ ‫خبرگی و هوش��مندی احزاب‪ ،‬گروه ها و جریان های سیاسی‬ ‫است که هی چ گاه بر سر یک نامزد شکس ت خورده انتخابات‬ ‫شرط بندی نم ی کنند زی را در غیر این صورت بر باخت زودهنگام‬ ‫خود مهر تایید خواهند زد‪ .‬این امر دلیل واضحی دارد؛ تجربه‬ ‫انتخاب های ملت ای ران در ادوار گذش��ته موید ان اس��ت که‬ ‫مردم همیش��ه با نگاه به اینده ب رای سرنوشت خود تصمیم‬ ‫م ی گی رند و ب رای این منظور‪ ،‬به عقب باز نم ی گردند و با نگاه به‬ ‫جلو‪ ،‬چهره های جدیدی را جس ت وجو م ی کنند که ب رای اداره‬ ‫کشور دارای ب رنامه ای مدون و برخوردار از ایده های نو‪ ،‬جذاب‬ ‫و سازنده باشند و بتوانند چشم انداز امیدبخشی را فراروی ملت‬ ‫یداری‬ ‫خویش بگشایند‪.‬انتخابات ریاست جمهوری‪ ،‬به طور معن ‬ ‫با فصل بهار همزمان شده و کاش هیچ گاه از این فصل که‬ ‫بیانگر نشاط‪ ،‬شادابی‪ ،‬شادمانی‪ ،‬ط راوت زندگی و رویش های‬ ‫تازه است‪ ،‬خارج نشود‪.‬رسانه های ارتباط جمعی باید شرایطی را‬ ‫فراهم اورند تا مردم در تشخیص خادم از خائن به اشتباه نیفتند‬ ‫و ب رای این منظور‪ ،‬تنویر افکارعمومی از رهگذر تبیین حقایق و‬ ‫واقعی ت ها یک ضرورت قطعی است‪ .‬درهم امیختگی خطوط‪،‬‬ ‫غبارالود بودن فضا و هیاهوهای ب ی حاصل‪ ،‬منافع کسانی را‬ ‫تضمین م ی کند که نم ی خواهند مردم به حقایق پی ببرند و‬ ‫ب ر اساس شناخت و اگاهی دس��ت به یک انتخاب صحیح و‬ ‫مناسب بزنند‪g .‬‬ ‫چهره‬ ‫محمد شریف ملک زاده در س��الروز خلیج فارس گفته‬ ‫اس��ت‪« :‬برگزاری بیش از هش��ت‬ ‫دوره روز مل��ی خلیج ف��ارس در‬ ‫س��ایه حمایت مهندس مش��ایی‬ ‫صورت گرفته و زمانی که او ریاست‬ ‫سازمان می راث فرهنگی را ب ر عهده‬ ‫داش��ت‪ ،‬پیش��نهاد داد که هم روز‬ ‫خلیج فارس را پاس بداریم و هم این روز ثبت ملی شود‪g ».‬‬ ‫جمله های مهم‬ ‫مش�ایی‪ :‬احمدی نژاد م ی توان�د از هر فرد دیگ�ری حمایت‬ ‫کند‪ /‬بنده یک مهندس الکترونیک هس�تم و کار یک مهندس‬ ‫الکترونیک با رمال و جن گیر جور در نم ی اید‬ ‫مطهری‪ :‬مشایی تایید شود باید خت م انقالب را اعالم کرد‬ ‫داوری‪ :‬اگ�ر جری�ان دول�ت در انتخابات ریاس�ت جمهوری‬ ‫یازدهم وارد رقابت نش�ود‪ ،‬شک نکنید هاش�می پیروز قطعی‬ ‫انتخابات خواهد بود‬ ‫باهن�ر‪ :‬نه دول�ت و نه هی�چ احد دیگ�ری نم ی توان�د در امر‬ ‫انتخابات خللی ایجاد کند‬ ‫انتخابات‬ ‫مستقل ها‬ ‫ورود یک‬ ‫کاندیدای جدید‬ ‫مستقل ها همچنان به رقابت ادامه‬ ‫می دهند‬ ‫احس��اس تکلیفی را که عده ای از افراد کرده اند با واژه هایی‬ ‫به تمسخر م ی گی رند‪ .‬وقتی کشوری حزب ندارد چه اشکالی‬ ‫دارد که افرادی که احساس م ی کنند م ی توانند به کشورشان‬ ‫کمک کنند‪ ،‬دستشان را بلند کنند و اگر‬ ‫از نظر ش��ورای نگهبان هم گذشتند‪،‬‬ ‫خود را در معرض رای ملت بگذارند‪».‬‬ ‫روح اهلل احمدزاده کرمانی کاندیدای‬ ‫دیگری است که در فهرست مستقل ها‬ ‫قرار م ی گیرد‪ .‬او درباره احتمال حمایت‬ ‫دولت به خبرنگاران گفته اس��ت‪« :‬اگر‬ ‫زمانی اق��ای احمدی ن��ژاد از این حلقه‬ ‫انحرافی پاالیش ش��دند و خواس��تند‬ ‫از من حمای��ت کنند‪ ،‬مخل��ص او هم‬ ‫هس��تم‪ ».‬وی که قبال رئیس س��ازمان می��راث فرهنگی‬ ‫بود‪ ،‬تصریح ک��رده‪« :‬یک س��ری نگرش های��ی در دولت‬ ‫وجود داشت که احساس کردم این نگرش ها به اصل کلی‬ ‫حرکت نظام اسیب م ی رس��اند و ماندن من در دولت به این‬ ‫نگرش ها کمک م ی ک��رد‪ ،‬در نتیجه ترجی��ح دادم از دولت‬ ‫خارج شوم‪ ».‬احمدزاده نوع نگاه به روحانیت‪ ،‬مکتب ایرانی‪،‬‬ ‫حاشی ه س��ازی ها‪ ،‬اختالف با س��ایر ق��وا و‪ ...‬را برخی از این‬ ‫نگرش ها عنوان کرد‪g .‬‬ ‫رسانه‬ ‫نظرت�ان در م�ورد نحوه‬ ‫برخ�ورد با مس�اله حجاب در‬ ‫جامعه چیست؟‬ ‫فالحی�ان‪ :‬ب��ا برخ��ورد‬ ‫خش��ونت امیز مخالف��م‪ ،‬اگ��ر‬ ‫رئی س جمهور شوم کاری م ی کنم‬ ‫که نیازی به گشت ارشاد نباشد‪ .‬باید فرهنگ اسالمی را در‬ ‫جامعه رواج دهیم‪ ،‬توجه به ایجاد کالس های مفاهیم به ویژه‬ ‫ب رای افراد ‪ 14‬تا ‪ 24‬سال باید مد نظر باشد‪g .‬‬ ‫در حاشیه‬ ‫نشست‬ ‫محسن رضایی‬ ‫با دانشجویان‬ ‫ما انتظار داریم که ای ران اس�لامی ضمن دنبال کردن‬ ‫مراحل پیش��رفت‪ ،‬مجموعه ویژگ ی های خود را به جهانیان‬ ‫بشناساند‪ .‬توجه به قانون اساسی اهمیت راهبردی دارد‪ .‬قانون‬ ‫اساسی نوعی قرارداد اجتماعی تلقی م ی شود که اصل حرکت‬ ‫هر جامعه است و جامع ه ای که بر مبنای قانون اساسی اداره‬ ‫نشود‪ ،‬ش��رایطی را تجربه خواهد کرد که مشخصه معینی‬ ‫ندارد‪ ،‬هر چند نکات مثبتی در این جامعه وجود داشته باشد‬ ‫اما نم ی توان این نقاط مثبت را یک موفقیت دانست‪ .‬ما تا چه‬ ‫اندازه توانسته ایم نیازهای مربوط به قانون اساسی را به وجود‬ ‫اوریم؟ اعتقادم بر این است که کش��ور در سالیان گذشته با‬ ‫تالش های ب ی وقفه دولت ها و مردم توانسته موفقی ت هایی‬ ‫را به دس��ت اورد اما نم ی توان رد پای بسیاری از اصول قانون‬ ‫اساسی را مشاهده کرد؛ به عبارتی دیگر در بسیاری از امور به‬ ‫هر دلیل به مدارهایی برخوردیم که این مدارها منطبق با قانون‬ ‫اساسی نبوده یا حتی فاصله داشته است‪ .‬در الیحه بودجه هم‬ ‫دولت و هم مجلس کار غیرقانونی نکرده اند؛ یعنی دولت به‬ ‫هر صورتی که الیحه بودجه را تامین کند‪ ،‬مدعی اس��ت که‬ ‫کار غیرقانونی انجام نداده و مجلس نیز با هر شیوه ای ارقام‬ ‫بودجه را تغییر دهد‪ ،‬بر همین ادعا تاکید م ی ورزد‪ .‬در حالی که‬ ‫اصل ‪ 52‬قانون م ی گوید که باید قانونی نوشته شود که دولت‬ ‫بر اس��اس ان بودجه را تحویل مجلس دهد و مجلس نیز بر‬ ‫همان اساس ارقام درون بودجه را تغییر دهد‪ .‬ما اساس ی ترین‬ ‫نهادهای مربوط به قانون اساسی را به وجود نیاوردیم‪ .‬در مق وله‬ ‫اقتصاد متاسفانه حاکمیت پول و ثروت را شاهد هستیم و هیچ‬ ‫کس نم ی تواند منکر شود و اگر امروز کسانی از تقوا و فضیلت‬ ‫سخن ب رانند‪ ،‬مورد سخره دیگران قرار م ی گی رند‪g .‬‬ ‫چهره‬ ‫روح اهلل احمدزاده در پاس��خ به‬ ‫سوالی که او را منتسب به برخی افراد‬ ‫یدانستند‪،‬‬ ‫نزدیک به رئی س جمهور م ‬ ‫تاکید کرد‪ :‬من هیچ نسبت فامیلی‬ ‫با این اقایان ن��دارم چرا که من یک‬ ‫کارگرزاده بیش��تر نیس��تم‪ ».‬وی از‬ ‫سکوت خود گفت و با ذکر این مطلب که در حال حاضر احساس‬ ‫خطر م ی کنم‪ ،‬عنوان کرد‪« :‬احساس م ی کنم برخی از دوستان میل‬ ‫به تداوم کارهای خود دارند و م ی خواهم به همی��ن دلیل ارام ارام‬ ‫حرف بزنمو مطمئن باشیدبهوقتشهمهچیز راخ واهمگفت‪g».‬‬ ‫عکس هفته‬ ‫حسن سبحانی‬ ‫مجله خبری‬ ‫دیدگاه‬ ‫تیتر یک‬ ‫مداراهای‬ ‫غیرقانونی‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫مهم ترین تحول انتخاباتی هفته گذش��ته در کمپین‬ ‫کاندیداهای مستقل انتخابات ریاست جمهوری‪ ،‬ورود صادق‬ ‫ظزاده به این جمع بود‪ .‬او که با شعار انتخاباتی «پیشرفت‬ ‫واع ‬ ‫و عدالت ب رای هر ای رانی» وارد صحنه شده‪ ،‬گفته است‪« :‬من‬ ‫به صحنه امده ام تا میدان انتخاب مردم را گسترش دهم‪».‬‬ ‫محس��ن رضایی از دیگر کاندیداهای مس��تقل انتخابات‬ ‫یازدهم که بارها اعالم کرده است به هیچ ائتالفی نخواهد‬ ‫پیوس��ت‪ ،‬هفته پیش علت عدم حضور خ��ود در ائتالف ها‬ ‫را بیان کرد؛ انجا که گفت‪« :‬عل��ت اینکه در هیچ ائتالفی‬ ‫شرکت نم ی کنم‪ ،‬این است که نم ی خواهم به کسی تعهد‬ ‫دهم‪ .‬با حضور در ائتالف ها ازادگی خود را نم ی فروش��م‪».‬‬ ‫محسن رضایی در پاسخ به اینکه ایا به نظر شورای نگهبان‬ ‫در تایید یا عدم تایید صالحیت خود تمکین م ی کنید چنین‬ ‫گفته است‪« :‬این مساله هیچ بازخوردی‬ ‫ن��دارد و من وظیف��ه خ��ود را خدمت به‬ ‫مردم م ی دانم‪ .‬امی��دوارم که راه هرگونه‬ ‫خدمت به مردم باز ش��ود و همانطور که‬ ‫در س��ال ‪ 88‬تمکین کردم ای��ن بار هم‬ ‫خواهم کرد‪».‬‬ ‫همچنین عل��ی فالحی��ان‪ ،‬وزیر‬ ‫اطالعات دولت س��ازندگی که س��ابقه‬ ‫کاندیداتوری در انتخابات هشتم را نیز در‬ ‫کارنامه خود دارد‪ ،‬هفته گذشته اعالم کرد‬ ‫که کاندیدای موردنظر جامعتین است و به پیروزی خود در‬ ‫انتخابات اطمینان دارد‪ .‬او همچنین از کسانی که گفته اند‬ ‫فالحیان رای نم ی اورد و موجب خرد شدن رای ها م ی شود‪،‬‬ ‫به شدت انتقاد کرد‪.‬‬ ‫حسن سبحانی‪ ،‬دیگر نامزد مستقل انتخابات در مورد‬ ‫برخی انتقادات نسبت به احساس تکلیف افراد ب رای حضور‬ ‫در انتخابات گفته است‪« :‬خیلی متاسفم از اینکه بعض ی ها‬ ‫یادداشت‬ ‫هفت��ه گذش��ته ص��ادق‬ ‫واعظ زاده‪ ،‬رئیس مرکزی الگوی‬ ‫اس�لامی ‪ -‬ای رانی پیشرفت‪ ،‬در‬ ‫مرک��ز فرهنگی سیدالش��هدا(ع)‬ ‫کاندیداتوری خود را در یازدهمین‬ ‫دوره انتخابات ریاس��ت جمهوری‬ ‫اعالم کرد‪ .‬وی متولد ‪ 1338‬در مشهد و عضو شورای انقالب‬ ‫فرهنگی است‪g .‬‬ ‫جمله های مهم‬ ‫فالحیان‪ :‬ورود هاشمی و خاتمی به عرصه انتخابات تنش‬ ‫به همراه خواهد داشت‬ ‫ س�عیدی کیا‪ :‬موس�وی و کروبی پیش خدا و مردم بازنده‬ ‫شدند ‪ /‬به انقالب بسیار بدهکارم‬ ‫سبحانی‪ :‬من با تفکر ائتالف م ی کنم نه با اشخاص‪ /‬تعدد‬ ‫کاندیداها به نفع نظام است‬ ‫محسن رضایی‪ :‬احساس خطر کردم و وارد شدم‬ ‫‪35‬‬ ‫نقدونظر‬ ‫ردپای «بعث»‬ ‫سنی های عراق در مقابل‬ ‫دولت مرکزی صف ارایی‬ ‫می کنند‬ ‫عراق ممکن است تجزیه شود‬ ‫تجزیه طلبان علیه دولت مرکزی‬ ‫اگر همکاری عشایر و قبایل غرب عراق با‬ ‫دولت مرکزی ادامه پیدا کند بحران‬ ‫قابل کنترل است‬ ‫نـقدونظر‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫سید امیر موسوی‪ /‬کارشناس مسائل خاورمیانه‬ ‫در میانه درگیری میان ارتش ع راق و س��ن ی های غرب‬ ‫این کش��ور‪ ،‬گروهی اعالم موجودیت کرد که هویتش کمی‬ ‫با س��ن ی های حاضر در صحنه مبارزات متف��اوت بود؛ گروه‬ ‫«نقشبندیه» که یک گروه بعثی است در واقع از چندین قشر‬ ‫و زیرگروه مختلف تشکیل شده است‪ .‬این گروه تقریبا حدود‬ ‫پنج ماه پیش و بعد از شروع اعتصابات االنبار یعنی درگیری‬ ‫محافظان وزیر دارایی ع��راق در اس��تان صالح‏الدین اعالم‬ ‫موجودیت کرد‪ .‬در ان برهه ‪ 10‬نفر از این محافظان به اتهام‬ ‫دست داشتن در اقدامات تروریس��تی و جنایاتی که در نقاط‬ ‫مختلف ع راق با استفاده از کارت شناسایی محافظ بودنشان‬ ‫داشتند‪ ،‬بازداشت ش��دند‪ .‬زمانی که این افراد دستگیر شدند‬ ‫طارق الهاش��می‪ ،‬معاون رئی س جمهور ع راق نیز در تشدید‬ ‫تنش ها نقش داش��ت‪ .‬وی که به دست داش��تن در عملیات‬ ‫تروریستی متهم بود از ع راق گریخت و در ترکیه یا قطر مستقر‬ ‫شد‪ .‬الهاشمی که از کشور متواری شده بود به جوسازی و ایجاد‬ ‫‪36‬‬ ‫تنش مذهبی و طایفه گری در ع راق روی اورد؛ وی مدعی شده‬ ‫بود که حرکت هایی که در ع راق انجام م ی ش��ود علیه منافع‬ ‫اهل تسنن اس��ت و مالکی م ی خواهد س��ن ی ها را به چالش‬ ‫بکشاند و منافعشان را به خطر بیندازد‪.‬‬ ‫بناب رای��ن این تح��رکات باع��ث ایج��اد درگیری ها و‬ ‫تنش هایی در صالح الدین‪ ،‬االنبار و موصل شد‪ .‬در این زمینه‬ ‫دولت همکاری های خوبی داش��ت و تالشش بر این بود که‬ ‫مش��کالت این گروه ها را حل و فصل کند‪ ،‬اما سن ی ها هیچ‬ ‫گام مثبتی جهت بهبود اوضاع ب ر نم ی داشتند‪ .‬در این شرایط‬ ‫گروه نقش��بندیه اعالم موجودیت کردند‪ .‬این گ��روه از چند‬ ‫ی و جدید تشکیل ش��ده است که مهمترین شان‬ ‫گروه قدیم ‬ ‫فراری ه��ای بازمانده از محافظان صدام حس��ین هس��تند‪.‬‬ ‫یعنی برخی اعضای بازمانده از ارتش سابق ع راق و بعث ی های‬ ‫بازمانده از حکومت صدام که متهم به شکنجه و ازار و اذیت‬ ‫مردم هستند در این دسته جای م ی گی رند‪ .‬همچنین تع دادی از‬ ‫افراد مسلح وابسته به القاعده یا گروه موسوم به دولت اسالمی‬ ‫ع راق که در بحث های تروریس��تی و جنایات مختلف دست‬ ‫دارند‪ ،‬نیز از اعضای این گروه هستند‪ .‬تع دادی از جوانان برخی‬ ‫از عشایر و قبایلی که در گذشته مشکالتی داشتند‪ ،‬اغلب نیز‬ ‫محکوم به احکام دادگاهی و امنیتی هس��تند و فرار کرده و‬ ‫مخفی شده بودند نیز در این گروه فعالیت م ی کنند‪.‬‬ ‫ظهور این گروه به ای��ن عنوان بود ک��ه از تجمعات و‬ ‫تظاه رات ش��هرهای االنبار‪ ،‬تکریت‪ ،‬موص��ل و‪ ...‬جلوگیری‬ ‫کنند تا اینکه اخی را تالش کردند با نیروهای نظامی رویارویی‬ ‫کنند که حادثه الحویجه رخ داد و برخی مش��کالت امنیتی‬ ‫ایجاد شد‪ .‬این حرکت انها با وجودی که خیلی خط رناک و به‬ ‫ضرر بسیاری از مردم ع راق بود‪ ،‬اما به نفع کل ع راق شد زی را‬ ‫این حرکت مسلحانه انها و درگیری شان با گروه های نظامی‬ ‫باعث شد خیلی از عشایر حاضر در تظاه رات و اعتصاب های‬ ‫مناطق سن ی نشین تجدیدنظر و اعالم کنند که از این وضعیت‬ ‫عقب نشینی خواهند کرد و دیگر در تظاه رات حاضر نخواهند‬ ‫شد‪ .‬تا امروز نیز عش��ایر همکاری خوبی داش��ته اند و بعضا‬ ‫در راس��تای معرفی کس��انی که جنایاتی انجام داده اند وارد‬ ‫عمل شد ه اند‪ .‬در رابطه با نقش کشورهای خارجی در ظاهر‬ ‫شدن این گروه باید گفت کشورهایی مانند قطر‪ ،‬ع ربستان و‬ ‫ترکیه و به طور مشخص صهیونیس ت ها در این قضیه نقش‬ ‫پررنگی دارند‪ ،‬زی را اقدامات این گروه شباهت های بسیاری به‬ ‫اقدامات و عملکرد ارتش ازادیبخش س��وریه و جبهه النصره‬ ‫دارد‪ .‬علت این اشوب ها نیز این اس��ت که این گروه منطقه‬ ‫غرب ع راق را هدف گرفته اند‪ ،‬چرا که این منطقه هم وسیع و‬ ‫بیابانی است و هم نزدیک مناطقی است که در سوریه تحت‬ ‫تصرف جبهه النصره و ارتش ازادیبخش سوریه است‪ .‬بناب راین‬ ‫این گروه در این مناطق هم راح��ت م ی توانند فرار کنند‪ ،‬هم‬ ‫اموزش ه��ای الزم را ببینند و هم نیرو ج��ذب کنند یا انتقال‬ ‫دهند‪ .‬اینها از مدت ه��ا پیش روی این منطق��ه طمع کرده‬ ‫بودند و باتوجه به اینکه ارتش ع راق روی مرزها تسلط کاملی‬ ‫دارد و مخالفان سوری در مرز ع راق و سوریه مستقر شده اند‪،‬‬ ‫بناب راین این مخالفان به دنبال این هستند که مناطقی نزدیک‬ ‫هم داشته باشند تا از ان استفاده کنند‪ ،‬بناب راین این اشوب ها‬ ‫را با کمک طرف های منطقه ای راه انداختن��د‪ .‬به اعتقاد من‬ ‫کل این مس��اله به این خاطر است که کشورهای ع ربستان‪،‬‬ ‫قطر و ترکیه متوجه شدند در س��وریه به بن‏بست رسیده‏اند‪،‬‬ ‫بنا ب ر این شروع کردند به ناارام کردن همسایگان این کشور‪،‬‬ ‫که ضلع ش��رق ی‏اش االنبار و صالح‏الدین ع راق است و ضلع‬ ‫شمال‏شرق ی اش ط رابلس لبنان‪ .‬کشورهای همسایه تالش‬ ‫دارند غرب ع راق را ن��اارام کنند تا نیروهای مخالف اس��د در‬ ‫انجا بتوانند اموزش ببینن��د‪ .‬در هر ح��ال باتوجه به اینکه‬ ‫قبایل و عشایر تمایلی به ادامه این درگیری ها ندارند احتمال‬ ‫گسترش ان اندک است‪ .‬در این راستا اگر همکاری عشایر و‬ ‫شبح طایفه گری‬ ‫بررسینقشوتاثیر‬ ‫گروهنقشبندیهبر‬ ‫بح ران سیاسی ع راق‬ ‫تاچر در مورد ای ران چه فکر‬ ‫م ی کرد؟‬ ‫سنی های عراق در مقابل دولت مرکزی صف ارایی می کنند‬ ‫ردپای «بعث»‬ ‫سید جالل ساداتیان‪ /‬کارشناس مسائل عراق‬ ‫نـقدونظر‬ ‫بحران ع راق و تنش میان س��ن ی های این کش��ور و‬ ‫نیروهای ارتش‪ ،‬ه��ر روز ابعاد تازه تری پی��دا م ی کند؛ اما با‬ ‫کمی بررسی م ی توان گفت تنش‪‎‬های اخیر در ع راق ریشه‬ ‫در شکل گیری ساختار ان کشور دارد‪ .‬در حقیقت وقتی قانون‬ ‫اساسی تدوین شد‪ ،‬بخشی از اختیارات کشور به کردها داده‬ ‫شد‪ ،‬بخشی به سن ی‪‎‬ها و بخشی نیز به شیعیانی که اکثریت‬ ‫را تشکیل م ی‪‎‬دهند‪ .‬همچنین مساله انتخاب رئی س‪‎‬جمهور‬ ‫و نخس��ت‪‎‬وزیر نیز از همان ابتدا مشخص ش��د‪ ،‬اما بعدها‬ ‫اختالفاتی که میان طارق الهاش��می‪ ،‬معاون سن ی مذهب‬ ‫نوری مالکی و دولت ع راق پیش ام��د‪ ،‬تعارضاتی را در این‬ ‫کشور به وجود اورد‪ .‬همچنین تحریکات برخی کشورهای‬ ‫منطقه‪‎‬ای مانند عربستان و قطر نیز در این مسائل ب ی‪‎‬تاثیر‬ ‫نبود‪ .‬در نهایت نیز سن ی‪‎‬ها حضور در قدرت را تحریم کردند و‬ ‫برخی از وزرا و نمایندگان مجل س‪‎‬شان استعفا دادند؛ بناب راین‬ ‫برخ��ی از تحریکات و تنش‪‎‬هایی که اکن��ون رخ م ی‪‎‬دهد از‬ ‫ناحیه همین سن ی‪‎‬هاست‪ .‬البته این بخش از سن ی‪‎‬ها هنوز‬ ‫معتقدن��د انفجارهایی که رخ م ی‪‎‬ده��د از ناحیه این گروه از‬ ‫سن ی هاست‪ ،‬یعنی بخش سیاس ی‪‎‬شان این اقدامات را انجام‬ ‫نم ی‪‎‬دهند و بخش‪‎‬ها و شاخه‪‎‬های دیگر که به ه ر حال با اینها‬ ‫متفاوت هس��تند‪ ،‬انفجارها را ترتیب م ی دهند‪ .‬س��ن ی‪‎‬های‬ ‫معترض در ع راق مانند عبداهلل دوم‪ ،‬پادشاه اردن‪ ،‬مدع ی‏‪‎‬اند‬ ‫که هالل شیعی در این منطقه شکل گرفته‪ ،‬دولت شیعی‬ ‫ع راق تحت تاثیر ای ران است و ای ران در انجا نفوذ دارد‪ .‬انها‬ ‫تالش‪‎‬شان بر این است که امریکای ی‪‎‬ها را نیز تحریک کنند‬ ‫تا انها نیز در ع راق در جبهه س��ن ی‪‎‬ها ق��رار بگیرند‪ .‬این در‬ ‫حالی است که تاکنون امریکای ی‪‎‬ها یا به نوعی ساکت بودند‬ ‫یا در این زمینه با ای ران همکاری داش��تند و تالش‪‎‬شان این‬ ‫بود که به نوعی دولت شیعی در ع راق تقویت شود‪ .‬در واقع‬ ‫منافع بلندمدت امریکا ایجاب نم ی‪‎‬کن��د که جنگ داخلی‬ ‫دیگری در ع راق شکل بگیرد‪ ،‬بلکه سعی دارند دولت شیعی‬ ‫مستقر را به گونه‪‎‬ای تقویت کنند که بتواند امنیت را در ع راق‬ ‫برقرار کند‪ .‬منش��ا این درگیری‪‎‬ها از اینجا نش��ات م ی‪‎‬گیرد‬ ‫که کردها مقداری فراتر از حدی که ب رای‪‎‬ش��ان تعریف شده‬ ‫دنبال سهم هستند‪ .‬به عنوان نمونه کردها باید درامدهای‬ ‫نفتی را ابتدا به حس��اب مرکزی واریز کنند و س��پس سهم‬ ‫خودشان را بگیرند‪ ،‬در حالی که انها خودشان درامدشان را‬ ‫برم ی‪‎‬دارند و سهمی را ب رای دولت مرکزی واریز نم ی‪‎‬کنند‪.‬‬ ‫همین مس��ائل‪ ،‬اختالفاتی را میان کرده��ا و دولت مالکی‬ ‫رقم زده اس��ت‪ ،‬اما در رابطه با س��ن ی‪‎‬ها وضع فرق م ی‪‎‬کند؛‬ ‫انها کال با ساختار قدرت مش��کل دارند‪ ،‬ان را قبول ندارند و‬ ‫خواهان قدرت بیشتری هستند‪ .‬نوری مالکی نیز تالشش‬ ‫این اس��ت که امنیت و ثبات را برقرار کن��د و تاحدی که در‬ ‫قانون اساسی ذکر ش��ده‪ ،‬حقوق انها را ادا کند‪ .‬بناب راین به‬ ‫نظر م ی‪‎‬اید اگر دولت مالکی قدرت الزم را پیدا کند و بتواند‬ ‫از موضع قدرت با این گروه‪‎‬ها تعامل کند‪ ،‬م ی‪‎‬تواند امنیت را‬ ‫حفظ کند‪ .‬این در حالی است که این گروه‪‎‬ها به دنبال تجزیه‬ ‫ع راق هس��تند و تمامی تالش‪‎‬هایی ک��ه صورت م ی‪‎‬دهند‬ ‫نیز به این سمت اس��ت که بتوانند ع راق را به سه قسمت‬ ‫سن ی‪‎‬نشین‪ ،‬شیع ه‪‎‬نشین و کردنشین تقسیم کنند‪ .‬مالکی‬ ‫به شدت در تالش است از این امر ممانعت کند؛ کشورهای‬ ‫فرامنطقه‪‎‬ای نیز منافع‪‎‬ش��ان در پاره پاره شدن ع راق نیست‬ ‫ولی برخی کشورهای منطقه‪‎‬ای مانند عربستان و قطر که‬ ‫توان سرنگون کردن دولت شیعی را ندارند‪ ،‬مایل هستند که‬ ‫ع راق به سمت تجزیه برود‪ .‬بعث ی‪‎‬هایی که اخی را تحت عنوان‬ ‫گروه نقش��بندیه اقدام به عملیات‪‎‬هایی در ع راق کرده‪‎‬اند‪،‬‬ ‫بازمانده‪‎‬هایی از دوران صدام حسین هس��تند و اکنون که‬ ‫امکانات ‪‎‬ش��ان کاهش یافته‪ ،‬تصمیم گرفته‪‎‬اند نه به عنوان‬ ‫بعثی بلکه به عنوان یک گروه ایدئولوژیک وارد صحنه شوند‪.‬‬ ‫این افراد که با گرایشات فکری و طایفه‪‎‬ای‪‎‬شان در تالشند در‬ ‫ب رابر شیعیان ایستادگی کنند‪ ،‬در حال تحریک جامعه ع راق‬ ‫هستند و م ی ‪‎‬خواهند مساله را ایدئولوژیک و اعتقادی کنند‪.‬‬ ‫در حالی ک��ه تاکنون هرگاه بحث بعث ی‪‎‬ها مطرح م ی‪‎‬ش��د‪،‬‬ ‫هیچ ربطی به سن ی‪‎‬ها نداشت و انها هی چ گاه تحت عنوان‬ ‫اقلیت س��نی اقدام نم ی‪‎‬کردند‪ .‬اما اکن��ون همین بعث ی‪‎‬ها‬ ‫م ی‪‎‬خواهند مس��اله را اعتقادی و ایدئولوژیک کنند تا بدین‬ ‫ترتیب راحت‪‎‬تر به اهداف‪‎‬شان برسند‪ .‬از ابتدا انفجارهایی که‬ ‫رخ م ی داد‪ ،‬خصوصا انفجارهای انتحاری بیشتر کار سلف ی ها‬ ‫بود‪ ،‬اما در انفجارهای اتومبیل‪ ،‬یعنی انهایی که بمب ها را‬ ‫داخل اتومبی ل های بزرگ جاسازی م ی کردند‪ ،‬بیشتر رد پای‬ ‫بعث ی ها و بازمانده های صدام حسین دیده م ی شد‪ .‬در واقع‬ ‫انها دیگر هزینه انس��انی نم ی دادند و تنها از دور با کنترل‬ ‫این بمب ها به اهدافشان م ی رس��یدند‪ .‬اما به مرور فعالیت‬ ‫بعث ی ها کاهش یافت و این گروه وقتی امکاناتشان کاهش‬ ‫پیدا کرد ب��ه این نتیجه رس��یدند که به عن��وان یک گروه‬ ‫ایدئولوژیک وارد ش��وند‪ ،‬بناب رای��ن در قالب های مختلف از‬ ‫جمله گروه نقشبندیه در حال تجلی هستند‪.‬‬ ‫پیش از این حتی گروه های مختلف سن ی مذهب نیز‬ ‫در ب رابر بعث ی ها جبهه م ی گرفتند‪ ،‬ولی این تحریکات اکنون‬ ‫به س��متی حرکت کرده که بحث شیعه و س��نی را مطرح‬ ‫کرده اند‪ .‬مالکی نی��ز در این زمین��ه کار چندانی نم ی تواند‬ ‫انجام دهد چرا که س��ن ی ها در وهله نخست با عنوان کردن‬ ‫مسائل طایفگی و س��پس مس��ائل اعتقادی به دنبال این‬ ‫هستند که مجموعه طوایف س��نی را دارای اشتراک منافع‬ ‫نش��ان دهند‪ ،‬بناب راین مقاومت و محکم ایس��تادن مالکی‬ ‫باعث این شده که گرایشات مختلف اعم از تندرو یا میانه رو‬ ‫بتوانند به یکدیگر نزدیک ش��وند‪ .‬در این برهه مالکی تنها‬ ‫م ی تواند از طریق انتخابات ش��وراها‪ ،‬انس��جام و نظم را در‬ ‫کشور افزایش دهد‪ .‬در رابطه با مس��اله تجزیه شدن ع راق‬ ‫باید گفت باتوجه به اینکه امریکای ی ها خیلی موافق این امر‬ ‫نیستند و اینده ع راق ب رای شان اهمیت دارد‪ ،‬این امر کمی‬ ‫دور از تصور است‪.‬‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫قبایل غرب ع راق با دولت مرکزی ادامه پیدا کند این قضیه‬ ‫قابل کنترل است‪ ،‬اما کافی نیست‪ .‬در حقیقت دولت ع راق‬ ‫باید گام های موثری بردارد تا جلوی گس��ترش این اشوب و‬ ‫تنش را بگیرد‪ .‬در ش��رایط کنونی هم دول��ت‪ ،‬هم پارلمان و‬ ‫هم قوه قضائیه باید جهت حل این بحران وارد عرصه شوند‪.‬‬ ‫نوری مالکی باید در خص��وص دولت تصمیمات جدی تری‬ ‫بگیرد و وزرای امنیت ی اش را مش��خص کند‪ .‬در حال حاضر‬ ‫وضعیت وزیر کش��ور‪ ،‬وزیر دفاع و رئیس شورای امنیت ملی‬ ‫مشخص نیس��ت و این در حالی اس��ت که طبق توافقات‬ ‫عرفی و نه قانونی این پس��ت ها باید در اختیار سن ی ها قرار‬ ‫گیرد‪ .‬در رابطه با پارلمان نیز باید در قوانینی که به درس��تی‬ ‫به اجرا در نیامده اند مانند قانون مبارزه با تروریس ت ها یا قانون‬ ‫برکناری بعث ی ها از سیستم اداری و دولتی ‪ ،‬تجدیدنظر شود ‪.‬‬ ‫نکته دیگر بحث قضایی است؛ پی رامون این موضوع کسانی‬ ‫که محکومی ت ش��ان پایان یافته باید ازاد ش��وند و وضعیت‬ ‫زندانیان بالتکلیف مشخص شود‪ .‬بناب راین هماهنگی میان‬ ‫سیس��تم س��ه گانه در ع راق یک امر ضروری است‪ .‬مساله‬ ‫مهم دیگر این اس��ت که درامد ع راق خیلی باالست و حدودا‬ ‫‪ 75‬میلیارد دالر در سال است‪ .‬این در حالی است که خدمات‬ ‫خیلی پایین است؛ بس��یاری از مردم نه از امکانات اب و برق‬ ‫به درستی برخوردارند و نه خدمات شهری و عمرانی خوبی را‬ ‫شاهد هستند؛ وضعیت بیکاری نیز مزید بر علت شده است‪.‬‬ ‫در نتیجه دولت و پارلمان باید یک عملکرد جدی داشته باشند‬ ‫تا مردم واقعا پول نفت شان را ببینند و احساس کنند‪ .‬باتوجه‬ ‫به اینکه جمعیت و مساحت ع راق زیاد نیست‪ ،‬این موضوع‬ ‫ب هراحتی قابل رس��یدگی اس��ت‪ .‬ب رای گام گذاش��تن در این‬ ‫عرصه دولت باید یک کارگروه تشکیل دهد و مصالحه ملی‬ ‫انجام بگیرد و اگر نم ی توانند این کارها را انجام دهند حداقل‬ ‫گروه های سیاسی بنشینند و تکلیف دولت را مشخص کنند‪.‬‬ ‫شخص مالکی نیز در این رابطه مشکلی ندارد و معتقد است‬ ‫گروه های سیاسی باید با کمک هم این مشکالت را رفع کنند‪.‬‬ ‫بناب راین اکنون این تظاه رات دیگر معنا ندارد زی را تمام کسانی‬ ‫که در خیابان ها هس��تند در دولت نیز نماینده دارند و از این‬ ‫طریق م ی توانند حرفشان را بزنند‪.‬‬ ‫اما در رابطه با سوریه و نزدیکی بحران این کشور به ع راق‬ ‫باید گفت در حال حاضر ارتش سوریه از لحاظ نظامی خوب‬ ‫پیش م ی رود و پیشروی های بس��یار مهم و استراتژیکی در‬ ‫اط راف دمشق و حمص داشته است‪ .‬مخالفان اسد بعد از این‬ ‫ناکام ی ها به حمالت انتحاری روی اوردند و اکنون نیز بهانه‬ ‫استفاده از سالح های شیمیایی توسط دولت اسد مطرح شده‬ ‫اس��ت‪ .‬غرب به این بهانه م ی خواهد راهش را ب رای دخالت‬ ‫نظامی در این کش��ور هموار کند‪ .‬اما به نظر نم ی رس��د انها‬ ‫موفق شوند زی را ارتش س��وریه ثابت کرد که همچنان قوی‬ ‫است و پیروزی های اخیرش نیز نشان داد مردم همکاری های‬ ‫الزم را دارند‪ .‬در حال حاضر هر قدر گروه های مخالف در سوریه‬ ‫تحت فشار قرار بگیرند در شرایط ع راق و شمال لبنان تاثیر‬ ‫خواهد گذاشت چرا که این گروه ها اگر در سوریه مشکلی پی دا‬ ‫کنند‪ ،‬جایی ندارند بروند و فقط م ی توانن��د به ع راق و لبنان‬ ‫فرار کنند‪ .‬زی را نه اردن و نه ترکیه به انها اجازه وارد ش��دن به‬ ‫کشورهایش��ان را نخواهند داد‪ .‬بناب راین کش��ورهایی چون‬ ‫ترکیه‪ ،‬قطر و عربستان س��عودی در پی ان هستند جاپایی‬ ‫ب رای گروه های مخالف سوری در غرب ع راق و شمال لبنان‬ ‫باز کنند‪g .‬‬ ‫پولیتیک تاچر‬ ‫‪37‬‬ ‫حت��ی الب ی ه��ای صورت گرفت��ه نی��ز نتوانس��ت‬ ‫امریکای ی ها را متقاعد کند که در انج��ا جنگ یا تجزیه ای‬ ‫صورت بگیرد‪ ،‬زی��را در حال حاضر هم ای��ران و هم امریکا‬ ‫کامال مخالف تجزیه ع راق هستند و اروپاییان نیز تاحدودی‬ ‫با عدم تجزیه ع راق همراه هس��تند ولی برخی کشورهای‬ ‫منطقه مانند عربس��تان‪ ،‬قطر و اردن اندیشه تجزیه ع راق را‬ ‫در س��ر م ی پرورانند‪ .‬در نهایت نیز مجموعه نیروهایی که‬ ‫به دنبال عدم تجزیه ع راق هس��تند‪ ،‬توانمندی شان بیشتر‬ ‫از طرف مقابل است‪.‬‬ ‫در برهه کنونی برخی مقاومت های مالکی باعث شده‬ ‫گرایشات مختلف سنی در ع راق اعم از تندرو یا میانه‪‎‬رو به‬ ‫یکدیگر نزدیک شوند‪.‬‬ ‫باید توجه داشت روندی که در ع راق طی شده‪ ،‬بیشتر‬ ‫تحریکات بیرونی بوده و شخص نوری مالکی هم مجبور‬ ‫ش��د ب رای انچه در حقیقت ب��ه عنوان مناف��ع ملی ع راق‬ ‫تعریف شده‪ ،‬از خود مقاومت نشان دهد‪ .‬در این میان برخی‬ ‫واکنش های شخصی و فردی وی نیز تاثیرگذار بود‪ ،‬اما این‬ ‫مسائل تاثیر زیادی در روندی که در ع راق پیش امده‪ ،‬نداشته‬ ‫است‪ .‬در ع راق چون سن ی ها احساس م ی کنند مغبون واقع‬ ‫ش��ده اند این تحوالت پیش امد‪ .‬در این راس��تا پیش از این‬ ‫سن ی ها از ناحیه قومی و قبیله ای بر ع راق حاکمیت داشتند‬ ‫و در ان زمان‪ ،‬شیعیان بسیار محدود شده بودند و هیچ پست‬ ‫مهم دولتی نداش��ته اند‪ .‬در واقع پس��ت ها بیشتر در اختیار‬ ‫س��ن ی ها بود‪ ،‬بناب راین اکنون فکر م ی کنند هیچ جایگاهی‬ ‫ندارند‪ .‬اکنون اهل تسنن م ی خواهند از طریق ایجاد تنش‪،‬‬ ‫ش��رایطی را ایجاد کنند تا بتوانند مناطق سنی نشین را جدا‬ ‫کنند‪ .‬در رابطه با بحث تاثیر بحران سوریه بر ع راق نیز باید‬ ‫گفت‪ ،‬شرایط سوریه‪ ،‬وضعیت ع راق را تشدید کرده است و‬ ‫به نوعی به نفع سن ی های ع راق تمام شد چرا که اهل سنت‬ ‫احساس م ی کنند در سوریه‪ ،‬غرب و ترکیه علیه علوی ها وارد‬ ‫عمل شده اند تا خط هالل شیعی را در انجا قطع کنند‪ .‬شاید‬ ‫از لحاظ اعتقادی‪ ،‬علوی ها را نتوان خیلی در کنار ش��یعیان‬ ‫ق��رار داد‪ ،‬اما حتما در جناح س��ن ی ها نیز ق��رار نم ی گیرند‪.‬‬ ‫بناب راین سن ی ها نگاه شان این است که اتحاد ای ران‪ ،‬سوریه‬ ‫و ع راق‪ ،‬محوری است که باید ان را قطع کنند و تا جایی که‬ ‫بتوانند علیه این محور اقدام خواهند کرد‪g .‬‬ ‫بررسی نقش و تاثیر گروه نقشبندیه بر بحران سیاسی عراق‬ ‫شبح طایفه گری‬ ‫صباح زنگنه‪/‬کارشناس مسائل خاورمیانه‬ ‫نـقدونظر‬ ‫حضور گروه نقشبندیه در درگیری های ع راق ت ا حدودی‬ ‫مشکوک به نظر م ی رسد چرا که این گروه یک گروه صوفی‬ ‫است و اصوال در مسائل سیاس��ی دخالتی ندارد‪ .‬همچنین‬ ‫این گروه به جمهوری اسالم ی ای ران نیز نزدیک بودند و هیچ‬ ‫عاملی وجود ندارد که نشان دهد دلیل ورود انها به درگیری ها‬ ‫در منطقه حساسی مانند غرب ع راق چیست‪ .‬بناب راین به نظر‬ ‫م ی اید عوامل پشت پرده ای در ظهور و وجود این گروه نقش‬ ‫دارند‪ .‬اما اغلب درگیری هایی که به طور اساسی در غرب ع راق‬ ‫متمرکز است‪ ،‬از خواسته های تغییر قوانین مصوب پارلمان‬ ‫ع راق نشات م ی گیرد‪ .‬در پارلمان ع راق برخی قوانین مانند‬ ‫محاکمه جنایتکاران بعثی و اخ راج انها از پس ت های حساس‪،‬‬ ‫تصویب شده بود که به اجرا درامد‪ .‬این قانون بعدها تعدیل‬ ‫شد و برخی از بعث ی هایی که بررسی شد و مشکلی نداشتند‪،‬‬ ‫به کار بازگش��تند و حتی برخی از نظام ی های انها نیز اعاده‬ ‫به خدمت ش��دند‪ .‬بناب راین این قانون با تمام مسائل مثبت‬ ‫و منف ی اش مطرح بود‪ ،‬اما خواس��ته ای که اساسا تظاه رات‬ ‫غرب ع راق به دنبالش بود‪ ،‬لغو ای��ن قانون بود‪ .‬انها از دولت‬ ‫درخواستی داشتند که در حوزه اختیارات پارلمان بود‪ .‬این گروه‬ ‫در عوض انکه از پارلمان بخواهن��د این قانون تعدیل یا لغو‬ ‫شود‪ ،‬به صورت مستقیم از دولت مالکی درخواست کردند این‬ ‫قانون را حذف کند‪ .‬بناب راین احساس م ی شود یک خواسته‬ ‫غیرعملی مطرح شده و بیشتر مساله کسب منافع سیاسی‬ ‫در میان بعث ی های سابق دیده م ی شود‪ .‬این در حالی است که‬ ‫جریان ها و گروه های سیاسی ع راق باید اختالفات خود را در‬ ‫پارلمان و بر مبنای قانون اساسی مورد اجماع در این کشور‬ ‫حل کنند و ه ر گونه اقدام خارج از این دایره‪ ،‬تالشی ب رای فشار‬ ‫بر دولت محسوب م ی شود‪.‬‬ ‫این فضای ملتهب که در ع راق به وجود امده تا حدودی‬ ‫نیز متاثر از فضای ملتهب س��وریه بود و نم ی توان موضوع‬ ‫اعتراضات اخیر در ع راق را ب ی ارتباط با شرایط حاکم بر سوریه‬ ‫دانس��ت‪ ،‬اما این دو کشور وضعیت بس��یار متفاوتی دارند‪.‬‬ ‫اکنون باتوجه به ش��رایط به‪‎‬وجود امده در سوریه‪ ،‬بعث ی های‬ ‫ع راق مجددا س��عی دارند به مناطق سن ی‪‎‬نشین غرب ع راق‬ ‫بازگردند و به ب رنامه‪‎‬ها‪ ،‬توطئه‪‎‬ها و اختالف‪‎‬اندازی‪‎‬هایشان ادامه‬ ‫دهند‪ .‬این وضعیت ب رای دولت نوری مالکی‪ ،‬نخس��ت‪‎‬وزیر‬ ‫ع راق‪ ،‬ش��رایط دشواری اس��ت؛ چرا‪‎‬که از یک طرف احتمال‬ ‫روی دادن یک مبارزه سیاس��ی تمام عیار مطرح اس��ت و از‬ ‫طرف دیگر بحث سوء‪‎‬اس��تفاده‏های امنیت��ی از این قضایا‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫‪38‬‬ ‫ممکن است گسترش یابد‪ .‬بناب راین مالکی باید نسبت به‬ ‫این حوادث‪ ،‬تدابیر مختلف سیاسی و امنیتی اتخاذ کند‪ .‬وی‬ ‫در قامت نخس ت‪‎‬وزیر ع راق باید از یک سو گروه‪‎‬های مختلف‬ ‫را ب رای مذاکره و توافق سیاس��ی دور یک میز جمع کند و از‬ ‫دیگر سو تشکیالت امنیتی‪ -‬اطالعاتی دولت را فعال کند تا از‬ ‫بروز حوادث این‪‎‬چنینی که مورد سوءاستفاده گروه‪‎‬های بعثی‬ ‫و القاعده اس��ت‪ ،‬جلوگیری به عمل اورد‪ .‬اکنون دولت‪‎‬های‬ ‫معینی در خلیج فارس به دنبال بهره‪‎‬برداری‪‎‬های سیاسی از‬ ‫این گونه بحران‪‎‬ها هستند و بهره‪‎‬برداری‪‎‬هایشان نیز متنوع‬ ‫اس��ت‪ ،‬منتها بخش��ی از مردم اهل س��نت این مناطق که‬ ‫قسمت عمده‪‎‬ای را شامل م ی‪‎‬شوند‪ ،‬مایل به ایجاد فضایی‬ ‫شبیه سوریه در کشورشان نیستند؛ چرا‪‎‬که این فضا را یک بار‬ ‫امتحان کرده و از ان عبور کرده‪‎‬اند‪ .‬حوادثی از این دست نشان‬ ‫م ی‪‎‬دهد که تش��کیالت باقیمانده حزب بعث و فرماندهان‬ ‫نظامی فراری که در قطر حضور دارن��د‪ ،‬با همکاری القاعده‬ ‫به دنبال توسعه ناارامی و ناامنی خواهند بود‪.‬‬ ‫در این فضا برخ��ی گروه های دیگر مانن��د گروه های‬ ‫وابسته به القاعده نیز به سوءاستفاده روی اوردند‪ .‬این گروه ها‬ ‫پیش از این نیز عملیات های انفجاری یا انتحاری را سامان‬ ‫م ی دادند و در مناطق ش��یعه‪ ،‬س��نی یا س��ایر مناطق‪ ،‬این‬ ‫عملیات را انجام م ی دادند‪ .‬در ای��ن برهه انها نیز از این فضا‬ ‫استفاده کردند و تالش کردند شعارها را به سمت شعارهای‬ ‫طایفه گری س��وق دهند‪ .‬اما ب��ا مالحظه اینکه ش��عارهای‬ ‫طایفه گ��ری و القاع��ده در منطقه غرب ع راق مس��بوق به‬ ‫س��ابقه بود‪ ،‬عش��ایر غرب ع راق به مخاط رات این شعارها‬ ‫واقف شدند و علیه شعارهای طایفه گری وارد معرکه شدند‪.‬‬ ‫اتفاقی که در غرب ع راق روی داده این است که با ورود ارتش‬ ‫و باز کردن برخی میادین محل تجمع‪ ،‬عده ای از افراد وابسته‬ ‫به بعث ی ها یا القاعده یا دیگر گروه ها با استفاده از اسلحه پنج‬ ‫نفر از س��ربازان را به قتل رس��اندند‪ .‬قتل این سربازان باعث‬ ‫هیجان افکار عمومی در این کش��ور به خصوص در منطقه‬ ‫غرب ع راق شد‪ ،‬چراکه قاتالن تصور م ی کردند این سربازان‬ ‫شیعه هستند و با کشتن انها جنگ طایفه ای خود به خود اوج‬ ‫خواهد گرفت‪ ،‬اما اشتباه انها همی ن جا بود زی را این سربازانی‬ ‫که کشته ش��دند اهل س��نت و از مناطق غرب ع راق بودند‪.‬‬ ‫بناب راین این حادثه منجر به تحول ج��دی در موضع گیری‬ ‫عشایر و مردم منطقه شد و احتماال در نهایت نیز عقب نشینی‬ ‫گروه های مخالف را در پی خواهد داشت‪ .‬باید توجه داشت در‬ ‫حال حاضر هرگونه اقدام تندروانه یا افراطی در منطقه غرب‬ ‫ع راق به ضرر ان منطقه تمام خواهد ش��د‪ ،‬حال چه از دولت‬ ‫بخواهند قانون را حذف کند یا تغییر دهد یا اینکه شعارهای‬ ‫خودمختاری یا فدراس��یونی را مطرح کنن��د‪ ،‬زی را ان منطقه‬ ‫فاقد امکانات حیاتی مانند اس��تفاده از منابع طبیعی نفت و‬ ‫راه های ارتباطی با سایر مناطق و کشورهاست‪ .‬تنها مسیری‬ ‫که ب رای شان باقی م ی ماند ارتباط با اردن است که اردن نیز‬ ‫قادر به کنترل این وضعیت بحرانی نخواهد بود‪ .‬درگیری های‬ ‫اخیر در ع��راق را م ی توان درگیری هایی ب��ه منظور دریافت‬ ‫امتیازات سیاسی بیشتر دانست‪ ،‬اما در برخی از نقاط با طرح‬ ‫شعارهای طایفه ای باعث شدند فضای اعتراضات تغییر کند‪،‬‬ ‫ولی مطالبات‪ ،‬مطالبات سیاس��ی ب رای کسب قدرت است؛‬ ‫حال چه از سوی حزب بعث ع راق که منحل شده و خواهان‬ ‫بازگشت به قدرت است و چه از سوی سایر گروه ها‪ .‬نیم ی از‬ ‫عش��ایر غرب ع راق ش��یعه و نیم دیگر انها س��نی هستند‬ ‫بناب راین اگر درگیری های طایفه ای ج��دی در انجا بروز کند‬ ‫عشایر با خودشان درگیر خواهند شد‪ .‬یکی از گزینه های که‬ ‫در رابطه با بحران ع راق بارها نس��بت به ان هشدار داده اند‪،‬‬ ‫بروز جنگ داخلی است‪ .‬اما به نظر من این احتمال ضعیف‬ ‫است‪ .‬به هر حال در کشوری که اسلحه به می زان باال وجود‬ ‫دارد و در اختیار همگان قرار دارد‪ ،‬به راحتی م ی توان کش��ور‬ ‫یا مناطقی از کشور را به سمت درگیری های داخلی کشاند‪،‬‬ ‫اما اثار این درگیری ها هم بر داخل ع راق و هم بر کشورهای‬ ‫همس��ایه به خصوص غرب ع راق م ی تواند بس��یار منفی و‬ ‫خطرناک باش��د‪ .‬در نتیجه بعید به نظر م ی رسد که بحران‬ ‫ع راق به این س��مت حرکت کند‪ .‬در این صورت منطقه ای‬ ‫که دچار تنش شود‪ ،‬از امتیازات فعل ی اش نیز محروم خواهد‬ ‫شد‪ .‬در مقطع فعلی مهمترین راهکاری که پی ش روی دولت‬ ‫مالکی قرار دارد‪ ،‬راه اندازی چرخ سازندگی و توسعه است‪ .‬ارائه‬ ‫خدمات به تمام مناطق ع راق یک راه حل اساسی است‪ .‬باید‬ ‫همه مردم را مش��غول فعالیت و تالش ب رای ساختن کشور‬ ‫و خروج از بحران خدمات کرد‪ .‬در واقع مس��ائل معیشتی و‬ ‫مسائل خدمات عمومی مانند اب‪ ،‬برق‪ ،‬فاضالب‪ ،‬بهداشت‬ ‫و حمل ونقل صحیح‪ ،‬مس��ائل مهمی هس��تند که در هر‬ ‫نوع فعل و انفعالی در ع راق به ش��دت و بالفاصله تاثیرگذار‬ ‫خواهند بود‪g .‬‬ ‫شورش اقلیت‬ ‫سیامک کاکایی‪/‬کارشناس مسائل عراق‬ ‫بحران و تنش قابل بررس��ی اس��ت؛ به خصوص که گفته‬ ‫م ی ش��ود برخی کش��ورهای عربی و ترکیه به شکلی ب رای‬ ‫اعمال نفوذ بیشتر در ساختار سیاسی و اجتماعی ع راق‪ ،‬اقدام‬ ‫به تحریک گروه‪‎‬های داخلی ع راق کرده‪‎‬اند‪ .‬پی ش تر فهرست‬ ‫الع راقیه و شخص ایاد عالوی در تماس و رفت و امد به این‬ ‫کشورها بود و اکنون همین کشورها مساله نقض حقوق اهل‬ ‫نـقدونظر‬ ‫ائتالف حکیم و صدری ه��ا نیز ارایی داش��تند‪ .‬به هر حال‬ ‫انتخابات شوراهای استانی اگرچه کارکردی محلی دارد‪ ،‬اما‬ ‫در ارایش بعدی سیاس��ی ع راق یعنی انتخابات سال اینده‬ ‫پارلمانی نقش بسیار مهم ‬ ‫ی دارد‪ .‬چنانچه در سال ‪ 2009‬نیز‬ ‫انتخابات شوراهای استانی‪ ،‬خود بس��تری را ب رای انتخابات‬ ‫پارلمانی به لحاظ نوع ائتالف ها و گرایشات سیاسی اعضا و‬ ‫گروه ها به وجود اورد‪ .‬بناب راین در چنین وضعیتی پدید امدن‬ ‫دو موضوع یکی تشدید ناامن ی ها و خشونت های هدفمند در‬ ‫مناطق مرکزی مانند بغداد و استان‪‎‬های شیع ه نشین و دیگری‬ ‫مساله تشدید و از سرگیری اعتراضات مردمی در استان های‬ ‫سن ی نش��ین علیه دولت مالکی قابل تامل اس��ت‪ .‬این دو‬ ‫مساله تا حدودی فش��ارهایی را متوجه دولت نوری مالکی‬ ‫کرده است‪ .‬خواست معترضان این است که مالکی از قدرت‬ ‫کناره گیری کند و وی را به تبعیض مذهبی متهم کرده اند‪.‬‬ ‫انها معتقدند که وی علیه سن ی‪‎‬ها در دوایر دولتی‪ ،‬چگونگی‬ ‫تصمیم گیری ها و مسائل دیگر تبعیض قائل است‪ .‬از طرف‬ ‫دیگر خواسته معترضان‪ ،‬چه کسانی که اعتصاب کرده اند و‬ ‫چه کسانی که دست به تظاه رات زده اند‪ ،‬این است که قانون‬ ‫بعث ی زدایی لغو و زندانیان سیاس��ی ازاد شوند‪ .‬گرچه دولت‬ ‫نوری مالکی وعده داده که برخ��ی از مطالبات معترضان را‬ ‫جامه عمل بپوشاند‪ ،‬لیکن به نظر م ی رسد استمرار اعتراضات‬ ‫و خشونت‪‎‬ها م ی‪‎‬تواند ع راق را در مسیر دشوارتری به لحاظ‬ ‫سیاسی و امنیتی قرار دهد‪ .‬از طرفی نیز جدا از تحریکاتی که‬ ‫در عرصه سیاسی و گروه های سیاسی ع راق به وجود امده‪،‬‬ ‫نقش بازیگران بیرونی نیز در س��وق دادن ع راق به س��مت‬ ‫س��نت را به طور جدی تری مطرح م ی کنند‪ .‬انچه مشخص‬ ‫اس��ت این که ع راق همچنان در ش��رایط س��خت سیاسی‬ ‫قرار دارد و اگر کش��مکش ها بر سر قدرت و سهم خواه ی ها‬ ‫و همچنین خشونت ها در مراکز مختلف ع راق تداوم داشته‬ ‫باشد‪ ،‬این مس��اله فضای کاری را ب رای دولت نوری مالکی و‬ ‫در کل ع راق ی‪‎‬ها سخت‪‎‬تر خواهد کرد‪ .‬در حقیقت این امر به‬ ‫زیان وحدت ملی‪ ،‬مصلحت جویی در ع راق و مردم این کشور‬ ‫است‪ .‬به همین دلیل بسیاری معتقدند که در این شرایط بار‬ ‫دیگر بازگش��ت به گفت وگوها‪ ،‬راه برون رف��ت از تنش های‬ ‫جاری اس��ت؛ گفت وگوهایی که قطع ش��ده و اعتماد میان‬ ‫برخی گروه ها که از بین رفته اس��ت باید از نو از س��ر گرفته‬ ‫ش��وند‪ .‬همچنین اکنون مطالبه برخی جریان ها یعنی هم‬ ‫کردها و هم اهل سنت‪ ،‬نسبت به ساختار کلی سیاسی ع راق‬ ‫تغییر کرده و این مسائل مشکالت بیش��تری را ب رای ع راق‬ ‫رقم خواهد زد و سامان سیاس��ی در این کشور را دستخوش‬ ‫تغیی رات هزینه بر خواهد کرد‪ .‬بناب راین اگر گروه ها به سمت‬ ‫بازگش��ت به گفت وگو و توجه به نظ رات مرجعیت در زمینه‬ ‫وحدت سیاسی و تقویت وحدت ملی روی بیاورند و دولت نیز‬ ‫خواست معترضان را مورد توجه قرار دهد‪ ،‬اجماع در راستای‬ ‫کاهش سطح تنش ها و خشونت ها ایجاد خواهد شد و این‬ ‫موضوع م ی تواند می زان توانایی دولت را در هشیاری بیشتر‬ ‫نس��بت به خش��ونت ها و ناامن ی ها افزایش دهد‪ .‬باید توجه‬ ‫داش��ت ع راق به لحاظ قوم ی و مذهبی‪ ،‬کشوری چند گونه‬ ‫است و نقطه ثقل عوامل ناامن کننده و همی ن طور بازیگران‬ ‫حامی برخی جریان های سیاسی در ع راق استفاده از همین‬ ‫گره هاست؛ در حقیقت ایجاد حاشیه در‬ ‫خصوص شکاف‪‎‬های مذهبی و قومی‬ ‫ در ع راق مورد اس��تفاده مخالفان قرار‬ ‫م ی‏گیرد‪ .‬برخی معتقدند این مس��اله‬ ‫مانند یک گس��ل اس��ت که م ی تواند‬ ‫ایجاد بحران کند و تبدیل به یک گسل‬ ‫بحران‏ساز شود‪ .‬اگر این کشمکش‪‎‬ها‪،‬‬ ‫س��هم خواه ی‏های جداگانه و نداشتن‬ ‫نگرش وحدت گرایانه‪ ،‬تداوم داشته باشد‪،‬‬ ‫م ی‪‎‬تواند ع راق را در مس��یر پرتالطم و‬ ‫پرکش��مکش جنگ داخلی قرار دهد‪.‬‬ ‫در ارتباط ب��ا جنگ‪‎‬ه��ای طایفه‏ای و‬ ‫داخلی باید گفت این درگیری‪‎‬ها برگرفته‬ ‫از چنین فضایی اس��ت و این مس��اله‬ ‫مش��کالتی را متوجه دولت و س��اختار‬ ‫سیاسی در ع راق کرده است‪ .‬در نتیجه‬ ‫اکنون مالکی بر س��ر ی��ک چند راهی‬ ‫قرار گرفته اس��ت که عبارت اس��ت از‪:‬‬ ‫‪ -1‬چگونگ��ی تعام��ل با س��ن ی های‬ ‫معترض‪ -2 ،‬چگونگی تعامل و رایزنی‬ ‫ی نظیر کردها‬ ‫با گروه های سیاسی قوم ‬ ‫و دیگر جریان های سیاس��ی متنفذ و‬ ‫‪ -3‬بهره گیری یا توانایی الزم ب رای مهار‬ ‫اخالل گری ها و ناامن ی ها از طریق توسل به نیروهای ارتش‬ ‫و ‪ -4‬بررسی مساله تشدید اعتراض ها در مناطق سن ی نشین‬ ‫و افزایش فعالیت جریان های وابسته به بعث ی ها؛ همچنین‬ ‫یکی از مهمترین چالش های نخس��ت وزیر ع راق در برهه‬ ‫فعلی این است که چگونه مداخله بازیگران بیرونی بر محیط‬ ‫داخلی ع راق را کاهش دهد‪g .‬‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫ع راق در روزهای اخی��ر صحنه ناارام��ی و اعتراضات‬ ‫مردمی در برخی از استان های سن ی نشین و تشدید خشونت‬ ‫و ناامنی عمدتا در استان های مرکزی بوده است‪ .‬این وضعیت‬ ‫بحرانی‪ ،‬نگران ی ها را نسبت به احتمال تشدید و تنش سیاسی‬ ‫و زمینه سازی ب رای بروز جنگ داخلی که نوری مالکی از ان‬ ‫به عنوان جنگ طایفه ای نیز نام برده‪ ،‬افزایش داده است‪ .‬بهانه‬ ‫این اعتصاب ها نیز نوعی نافرمانی مدنی عنوان شده که در‬ ‫ان اعالم ش��ده خواهان تامین و براورده شدن خواست‪‎‬های‬ ‫خودش��ان در زمینه رف��ع تبعیض علیه اهل س��نت‪ ،‬ازادی‬ ‫زندانیان و لغو قانون بعث ی‪‎‬زدایی هستند‪ .‬هر سه مورد بهانه‬ ‫این اعتصاب‪‎‬ها دست کم در چند ماه اخیر‪ ،‬بهانه ناارام ی‪‎‬ها و‬ ‫اعتراضات در مناطق سن ی‪‎‬نش��ین بوده است‪ .‬در ارتباط با به‬ ‫خشونت کشیده شدن این اعتراض‪‎‬ها‪ ،‬دیدگاه‪‎‬های متفاوتی‬ ‫مطرح است‪ ،‬اما مس��اله اعتصاب و اعتراض به دولت نوری‬ ‫مالکی بعد از اعالم نتایج انتخابات شوراهای استانی‪ ،‬بیانگر‬ ‫این مس��اله اس��ت که نارضایت ی‪‎‬ها به نوعی در واکنش به‬ ‫پیش افتادن فهرس��ت دولت قانون اس��ت‪ .‬همچنین این‬ ‫مساله نش��ان از این واقعیت دارد که در ع راق‪ ،‬جریان‪‎‬هایی‬ ‫که درصدد باال بردن اس��تانه تحریک گروه‪‎‬ه��ای قوم ی و‬ ‫مذهبی هس��تند‪ ،‬م ی‪‎‬توانند قوی عمل کنند‪ .‬بناب راین یک‬ ‫هدف این اعتراض‪‎‬ها‪ ،‬اعمال فش��ار بیشتر بر دولت مالکی‬ ‫به منظور تامین خواس��ته‪‎‬های اعتصاب‪‎‬کنندگان اس��ت‪ .‬از‬ ‫طرف دیگر به خش��ونت کشیده ش��دن این تظاه رات‪ ،‬اثار‬ ‫امنیت��ی و نگران‪‎‬کنن��ده‪‎‬ای در ع راق خواهد داش��ت؛ از این‬ ‫منظر که هم تنش‪‎‬های سیاسی موجود در ع راق را بار دیگر‬ ‫ب ر خواه��د انگیخت و ه��م اینکه‬ ‫تا حدود زیادی‪ ،‬فض��ای امنیتی را‬ ‫تحت‪‎‬الش��عاع خودش قرار خواهد‬ ‫داد‪ .‬در این میان تش��دید ناامنی و‬ ‫اعتراضات در مناطق سن ی نشین‬ ‫بع��د از انتخابات اخیر ش��وراهای‬ ‫اس��تانی ع راق قابل تامل اس��ت‪.‬‬ ‫انتخابات شورای اس��تانی عمدتا‬ ‫میان دو گروه ش��یعه و اهل سنت‬ ‫در ‪ 12‬اس��تان از ‪ 18‬اس��تان ع راق‬ ‫برگزار ش��د و در دو اس��تان االنبار‬ ‫و نینوا که سن ی نش��ین هس��تند‬ ‫به دلی��ل مش��کالت امنیتی این‬ ‫انتخاب��ات ب��ه تعویق افت��اد‪ .‬در‬ ‫مناط��ق سن ی نش��ین و کرکوک‬ ‫نیز اص�لا انتخابات برگزار نش��د؛‬ ‫بناب راین ترکیب سیاس��ی گروه ها‬ ‫در انتخابات ش��ورای استانی یک‬ ‫ترکی��ب جدید بود و ن��ام برخی از‬ ‫ائتالف ها نی��ز تغییر ک��رده بود‪.‬‬ ‫به عنوان مث��ال در دول��ت قانون‬ ‫که فهرس��ت نوری مالکی است‬ ‫گروه هایی نظیر ابراهیم جعفری‬ ‫و سازمان بدر حضور داشتند؛ همچنین اسامه النجیفی که‬ ‫رئیس پارلمان ع راق و سنی اس��ت یک ائتالف جدید به نام‬ ‫متحدون تشکیل داده بود که اتفاقا در مناطق سن ی نشین و‬ ‫حتی بغداد این ائتالف توانس��ته بود ب��ا اقبال خوبی مواجه‬ ‫شود؛ در مناطق شیع ه نشین نیز ائتالف دولت قانون توانسته‬ ‫بود نگاه ها را به س��مت خودش جلب کند‪ .‬اما در کنار اینها‪،‬‬ ‫گسل شیعه و سنی دوباره فعال شده است؟‬ ‫‪39‬‬ ‫الرژی فصلی‬ ‫چرا موضع سیاسیون درباره مسائل فرهنگی تغییر می کند؟‬ ‫فرشاد مهدی پور‪ /‬دانشجوی دکترای سیاست گذاری فرهنگی‬ ‫نـقدونظر‬ ‫تابستان ها که هوا گرم م ی شود‪ ،‬تغیی راتی در پوشش‬ ‫فردی به وجود م ی اید و این م ی شود مقدمه ای ب رای راه افتادن‬ ‫بحث ه��ای تکراری و البت��ه قدیمی درب��اره حجاب‪ .‬گویی‬ ‫زمستان ها چنین مشکالتی وجود ندارد یا دیده نم ی شود که‬ ‫مثال در تفرج گاه های زمستانی چه م ی گذرد و اصال مگر در‬ ‫فرض نبود «حیا»‪ ،‬زمان و مکان تاثی ر گذارند که با باالرفتن‬ ‫دما‪ ،‬حجم توجهات به حجاب نیز افزایش م ی یابد؟‬ ‫مساله اصلی خوب بودن وضع پوشش و رفتار در معابر‬ ‫و اماکن عمومی نیست (که حتما مناسب وضع و حال ای ران‬ ‫اسالمی نیست) و البته نفی وجود و کارکردهای گشت های‬ ‫ارش��اد (که از فرط حمالت و انتقادها و فشارها‪ ،‬حضورشان‬ ‫بسیار کم رنگ تر از قبل شده)‪ ،‬جان کالم اینجاست که چرا‬ ‫چنین مقوله مهم و پرتاثیری‪ ،‬به روشی سعی و خطا ب رانگیز‬ ‫مدیریت م ی ش��ود و با وجود حدود س��ه دهه تجربه در این‬ ‫زمینه‪ ،‬هر روز روس��ری ها عقب تر م ی روند و سیاستگذاران‬ ‫هم بیشتر عقب م ی نشینند‪ .‬این جمله یک شوخی نیست‪،‬‬ ‫اما هیچ کدام از سه رئی س جمهور دو دهه اخیر ای ران‪ ،‬موافقتی‬ ‫جدی با ایجاد مانع بر سر گس��ترش بدپوششی نداشته اند؛‬ ‫اکبر هاشم ی رفس��نجانی که در همان بدو کار از تغییر نوع‬ ‫پوش��ش زنان گفت و دخترانش در عرص��ه عمومی عمال‬ ‫این دستورالعمل را اجرایی کردند‪ .‬س��یدمحمد خاتم ی که‬ ‫مواضعش در این زمینه‪ ،‬شهره افاق بود و محمود احمدی نژاد‬ ‫که نیامده م ی گفت مش��کالت ما چند تار موی زنان نیست‬ ‫و داستان ورود زنان به ورزش��گاه ها و مخالفت با گشت های‬ ‫ارشاد و‪...‬‬ ‫نکت��ه جالب توج��ه ماجرا دقیق��ا همی ن جاس��ت؛ در‬ ‫عال ی ترین س��طوح اجرایی و برنامه ریزی های کالن کشور‪،‬‬ ‫اعتقادی به «مساله»بودن ب ی حجابی وجود نداشته و ندارد و‬ ‫وقتی چنین فهمی در میان مدی ران ارشد نا یاب و کم مقدار‬ ‫است‪ ،‬چه جای بحث درباره تابس��تان و زمستان؟! در همان‬ ‫روزها و ماه ه��ای اولیه ب��روز انقالب هم ای��ن تعارض ها و‬ ‫تفاوت ها وجود داش��ته و امری تازه نیس��ت‪ ،‬به گونه ای که‬ ‫با وجود اجباری ش��دن حجاب در س��ال ‪ ،58‬اما در سال ‪59‬‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫‪40‬‬ ‫در ای ران فیلم های س��ینمای ی ای تولید م ی شد که بازیگران‬ ‫ان فاقد پوش��ش اس�لامی بودند‪ .‬پس این تفاوت را باید در‬ ‫سطحی دیگر جس ت وجو کرد و اینجا الاقل دالیلی زی ربنایی‬ ‫و روبنایی را م ی توان س��راغ گرفت‪ .‬مجادالت زی ربنایی خارج‬ ‫از حوزه این بحثند و با وج��ود قوانین موضوعه (نظیر قانون‬ ‫مجازات اس�لامی)‪ ،‬م ی توان حداقلی از وف��اق را درباره انها‬ ‫مفروض گرفت و از گفت وگو پی رامون شان صرف نظر کرد‪،‬‬ ‫اما دالیل روبنای��ی م ی تواند جالب توجه تر باش��د؛ یعنی ان ‬ ‫چیزهای که سیاسیون را وام ی دارد به سراغ ایجاد بحث های‬ ‫ب ی سرانجامی همچون حجاب بروند‪.‬‬ ‫سیاس��تمداران ای رانی معموال عالوه بر حجاب‪ ،‬از اول‬ ‫یا اواس��ط دوره مسئولی ت ش��ان درباره امریکا نیز موضعی‬ ‫ب ی طرف اتخاذ م ی کنند و در پنهان و پیدا هوادار س��طحی‬ ‫از مذاکره یا رابطه م ی ش��وند (تماس تلفنی‪ ،‬دس��ت دادن‪،‬‬ ‫گفت وگوی تلویزیونی‪ ،‬سفر به مجمع عمومی سازمان ملل‬ ‫و‪ ...‬مصادیقی از این توجه به شمار م ی رود)‪ ،‬چرا؟ چون عمال‬ ‫خود را در رفع برخی گرفتاری های خارجی کشور و متناسب‬ ‫با ان مسائل داخلی‪ ،‬ناتوان م ی بینند و م ی پندارند کلید ماجرا‬ ‫در دس��تان امریکای ی هاست‪ .‬به همین س��یاق در بحث از‬ ‫حجاب نیز باور انها این اس��ت که اگر در این مساله نوعی‬ ‫روش سهل گی رانه را پیش گی رند‪ ،‬کار و بارشان سکه م ی شود‬ ‫و ارای انبوه توده ها را به دس��ت م ی اورند و خیالشان از بابت‬ ‫اقبال عمومی ب رای خود و اط رافیانشان راحت م ی شود‪ .‬درواقع‬ ‫حجاب‪ ،‬متغیری است که به زعم بس��یاری به کار م ی اید تا‬ ‫کارهایشان را روان کنند و روابط شان را شکل دهند و از همین‬ ‫ت کردن برنامه های مقابله با بدحجابی‬ ‫ل و سف ‬ ‫روست که ش ‬ ‫مکررا در کانون توجه قرار م ی گیرد‪.‬‬ ‫همین ب ی تعادلی در ب رابر حجاب اوال ان را به مساله ای‬ ‫شاق و دش��وار مبدل کرده‪ ،‬ثانیا نحوه مواجهه با بدحجابی‬ ‫را متغیر و متشتت س��اخته‪ ،‬ثالثا روند اتی رشد ناهنجاری را‬ ‫بسیار منفی کرده اس��ت؛ حجاب یک بیمار فصلی نیست‬ ‫که با گرم شدن هوا‪ ،‬توجهات بیش��تری را ب رانگیزد و برخی‬ ‫را ب رانگی زاند که غیرت بیش��تری ب رای حل و فصل ماجرا به‬ ‫خرج دهند‪ .‬در فصلی انتخابات زده‪ ،‬چه خوب اس��ت اقایان‬ ‫رجل سیاسی هم حرف هایشان را در این باره بزنند تا تکلیف‬ ‫بسیاری از چیزها روشن شود‪g .‬‬ ‫پلتیک تاچر‬ ‫مروری مستند و مختصر بر برخی‬ ‫مناسبات ایران و بریتانیا در سال های‬ ‫نخستین حکومت مارگارت تاچر‬ ‫مجیدتفرشی‪/‬تاریخ نگاروسند پژوهایرانیمقیمبریتانیا‬ ‫در روزه��ا و هفته ه��ای اخیر بس��یار درب��اره زندگی‪،‬‬ ‫زمانه و کارنامه مارگارت تاچر‪ ،‬نخس��ت وزیر پیش��ین و تازه‬ ‫درگذشته بریتانیا گفته و نوشته اند‪ .‬نگارنده نیز در نوشته ها و‬ ‫گفت وگوهایی چند به ابعاد داخلی و عمومی زندگی تاچر و‬ ‫ویژگ ی های مثبت و منفی او پرداخته است‪.‬‬ ‫این یادداش��ت کوتاه اما‪ ،‬مروری دارد بر مناسبات تاچر‬ ‫با ای ران در س��ال های نخس��تین انقالب‪ ،‬ب ر اس��اس اسناد‬ ‫منتشر نشده و تازه ازاد شده تاریخی در ارشیوهای بریتانیایی‬ ‫که در پنج س��ال اخیر مورد مطالعه و تحقی��ق قرار داده ام و‬ ‫عمدتا به حوادث س��ال های ‪ 1979‬تا ‪ 1981‬یعنی سال های‬ ‫اغازین انقالب اسالمی و حکومت تاچر اختصاص دارد‪.‬‬ ‫هنگامی که مارگارت تاچر به رهبری حزب محافظه کار‬ ‫و لیدری اپوزیسیون دولت کارگری بریتانیا برگزیده شد‪ ،‬انقالب‬ ‫اسالمی در ای ران در اس��تانه اوج گیری بود‪ .‬او در اوریل سال‬ ‫‪( 1978‬حدود ‪ 10‬ماه قبل از پیروزی انقالب) سفری به ته ران‬ ‫داش��ت و با مقامات ای رانی از جمله محمد رضا ش��اه دیدار و‬ ‫گفت وگو کرد‪ .‬این دیدار که نخس��تین س��فر یک زن لیدر‬ ‫حزبی بریتانیایی بود‪ ،‬حاشی ه های جنجالی چندی به دنبال‬ ‫داشت؛ در ان زمان ش��ماری از فعاالن سیاسی و رسانه های‬ ‫خبری در بریتانیا از سفر رهبر اپوزیسیون به ای ران و دیدار با‬ ‫شاه درگیر با خیزش عمومی‪ ،‬انتقاد کردند‪.‬‬ ‫چن��د م��اه پ��س از پی��روزی انق�لاب ای��ران و اغاز‬ ‫نخس��ت وزیری تاچر و درپی حادثه گروگانگیری و اش��غال‬ ‫س��فارت امریکا در ته ران‪ ،‬بریتانیا نه تنه��ا به طور ناگهانی‬ ‫رهبری گروه دیپلماتیک اروپایی در ته ران را برعهده گرفت‪،‬‬ ‫بلکه به دلیل قطع روابط ای ران و امریکا‪ ،‬مسئولیت ارتباط با‬ ‫ته ران به نیابت از واشنگتن نیز بر دوش لندن افتاد‪.‬‬ ‫در ط��ول دوران گروگانگیری و جن��گ‪ ،‬چه در عرصه‬ ‫اروپا و چه در عرصه بی ن المللی‪ ،‬بریتانیا تحت رهبری تاچر‬ ‫نقش مح��وری و کلیدی در تصویب و تش��دید فش��ارهای‬ ‫اقتص��ادی‪ ،‬دیپلماتیک‪ ،‬سیاس��ی و نظامی علی��ه ای ران را‬ ‫برعهده داشت‪.‬‬ ‫این سیاست ها ضمن انکه معموال فراتر از تحریم های‬ ‫رسمی و مصوب جامعه بی ن المللی بود‪ ،‬در بسیاری موارد در‬ ‫دوران جنگ به طور اشکارا تبعی ض امیز بود و به جای رفتار‬ ‫ب رابر با ای ران و ع راق‪ ،‬صرفا ای ران را هدف قرار م ی داد‪.‬‬ ‫یکی از نمونه ه��ای این رفتار را م ی ت��وان در ماجرای‬ ‫ناو‪ -‬بالگرد خارک دی��د که قرارداد س��اخت و تحویل ان در‬ ‫سال های قبل از انقالب قطعی و نهایی شده بود و دولت تاچر‬ ‫سال ها ب راساس یک ب رنامه فریب الود و از پیش ط راح ی شده‪،‬‬ ‫نـقدونظر‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫ضمن خودداری از تحویل ان ب��ه ای ران به مدت حدود هفت‬ ‫سال‪ ،‬به تدریج تجهی زات و قطعات حس��اس ان را نیز جدا‬ ‫کرده و به ای ران تحویل نداد‪.‬‬ ‫بر اس��اس گزارش محرمانه دیوید میرز‪ ،‬رئیس بخش‬ ‫خاورمیانه وزارت خارج��ه بریتانیا به تاری��خ ‪ ٢٣‬ژانویه ‪١٩٨٠‬‬ ‫(‪ ٣‬بهمن ‪ ،)١٣۵٨‬دولت تاچر از دسامبر ‪ ١٩٧٩‬تصمیم گرفته‬ ‫بود «با در خدمت گرفتن تاکتی ک های تاخیری» انتقال ناو‬ ‫خارک به ای ران را به تاخیر بیندازند‪ .‬همچنین ب ر اساس گزارش‬ ‫محرمانه ‪ ٩‬مه (‪ ١٩‬اردیبهش��ت) گردش کار کمیسیونی که‬ ‫در وزارت کشور بریتانیا به همین منظور تشکیل شده بود‪،‬‬ ‫قبل از تحویل ن��او خارک به خدمه ای رانی‪ ،‬که اساس��ا ب رای‬ ‫اوردن ان از ای ران به بریتانیا س��فر ک��رده بودند‪ ،‬به صاحبان‬ ‫یدک کش های محلی نیز دستور داده شده بود که از ه ر گونه‬ ‫کمک ب رای اماده سازی خارک ب رای خروج از اب های بریتانیا‬ ‫خودداری کنند‪.‬‬ ‫عالوه بر موضوع ناو خارک‪ ،‬ده ها مورد دیگر از این دست‬ ‫وجود دارد که جای ذکر انها در این مجال مختصر نیس��ت‪.‬‬ ‫با این همه نم ی توان از اش��اره به مساله تانک های چیفتن‬ ‫خریداری شده از س��وی ای ران صرفنظر کرد؛ تانک هایی که‬ ‫در دهه ‪ 1970‬از س��وی ای ران خریداری و پول��ش نیز کامال‬ ‫پرداخت ش��ده بود‪ ،‬ولی دولت تاچر با اغ��از گروگانگیری و‬ ‫جنگ‪ ،‬به عن��وان تحریم ه��ای بی ن الملل��ی از تحویل این‬ ‫تانک ها‪ ،‬قطعات یدکی انها و ارائه خدمات مختلف اموزشی‬ ‫و نگهداری به ای��ران خودداری کرد‪ .‬این در حالی اس��ت که‬ ‫اسناد ازاد شده بریتانیایی نشان م ی دهد که در طول جنگ‪،‬‬ ‫تانک های متعلق به ای ران به طور پنهانی مستقیما یا از طریق‬ ‫اردن به ع راق واگذار شده و ب رای تانک های چیفتن غنیمت‬ ‫گرفته شده ع راق از ای ران نیز قطعات و خدمات پشتیبانی و‬ ‫تدارکاتی ارسال م ی ش��د‪ .‬این در حالی بود که ضمن تعلق‬ ‫این ادوات نظامی به ای��ران و دریافت وجه انه��ا‪ ،‬ع راق نیز‬ ‫همانند ای ران تحت تحریم های نظامی ش��ورای امنیت قرار‬ ‫داش��ت و لندن در سیاس��تی تبعی ض امی��ز و متناقض در‬ ‫روابط با حکومت صدام حس��ین به س��ادگی این قوانین را‬ ‫نقض م ی کرد‪.‬‬ ‫ب رای یک نمونه دیگر از این دس��ت‪ ،‬م ی توان به چند‬ ‫دیدار ژنرال جناب سی د امین از فرماندهان ارشد ارتش ع راق‬ ‫از لندن و فهرست خریدهای نظامی او از وزارت دفاع بریتانیا‬ ‫اشاره کرد‪ .‬گزارش محرمانه ‪ 14‬نوامبر ‪ 23( /1980‬ابان ‪)1359‬‬ ‫پیتر کرینگتون‪ ،‬وزیر خارجه بریتانیا حاکی از ان اس��ت که‬ ‫ع راق مش��تاق دریافت این م��وارد به خص��وص از بریتانیا‬ ‫بوده و فروش اغل��ب انها به ع راق نیز م��ورد موافقت دولت‬ ‫مارگارت تاچر ق��رار گرفت‪ -1 :‬قطعات چیفت��ن و خدمات‬ ‫پرسنلی ب رای تعمیر و اموزش ان‪ -2 .‬گلوله توپ های ‪155‬‬ ‫میل ی متری ب رای اس��تفاده از توپ های غنیمتی امریکایی‪،‬‬ ‫‪ - 3‬سیستم رادارهای هشدار دهنده ساخت کارخانه مارکونی‬ ‫ب رای خنث ی کردن حمالت هواپیماهای ای رانی که در ارتفاع‬ ‫پایی��ن پ��رواز م ی کنند‪ -4 ،‬موش��ک های زمین ب��ه هوا و‬ ‫‪ -5‬سیستم های الکترونیک هش��دار دهنده هوابرد‪ .‬اینها و‬ ‫ده ها مورد دیگر‪ ،‬همه از مواردی بودند که بریتانیا از ارائه انها‬ ‫به ای ران‪ ،‬به عنوان ممنوعیت کمک تسلیحاتی به دو طرف‬ ‫جنگ خودداری م ی کرد‪.‬‬ ‫در مکاتب��ات متعدد محرمانه می��ان پیتر کرینگتون‪،‬‬ ‫وزیر خارجه با تاچر‪ ،‬بارها بر ضرورت حفظ و ارتقای مناسبات‬ ‫با ع راق تحت رهبری صدام حسین و رجحان این مناسبات‬ ‫در مقایسه با مناسبات ای ران و همچنین ضرورت حمایت از‬ ‫ع راق در جنگ در صورت لزوم تاکید شده است‪.‬‬ ‫موضوع دیگری که در دوران اولیه نخس ت وزیری تاچر‬ ‫و قبل از اغاز جنگ هشت س��اله رخ داد‪ ،‬حادثه تروریس��تی‬ ‫اشغال شش روزه سفارت ای ران در لندن در بهار ‪1980‬توسط‬ ‫یک گروه ع��رب ای ران ی تب��ار از مزدوران ح��زب بعث تحت‬ ‫رهبری سازمان امنیت ع راق و کشته شدن دو دیپلمات ای رانی‬ ‫و زخم ی شدن چند نفر دیگر بود‪ .‬گزارش های منتشر شده ای‬ ‫که هی چ گاه به طور جدی تکذیب نش��د‪ ،‬حاکی از ان بود که‬ ‫تاچر به رهبر عملیات درباره پایان دادن به اشغال تاکید کرده‬ ‫بود که همه گروگان ها باید زنده بمانند و همه گروگانگیرها‬ ‫باید کشته شوند‪.‬‬ ‫به خصوص کشته ش��دن دو تن از تروریس��ت ها که‬ ‫در موقعیت حمله و خطرناک نبودن��د و تنها به نگهبانی از‬ ‫گروگان ها مش��غول بودند بر ابهام این ماجرا افزود‪ .‬موضوع‬ ‫حس��اس دیگر‪ ،‬اگاهی دقیق لن��دن از ورود گروگانگیرها با‬ ‫گذرنامه ع راقی به بریتانیا و پنهان نگاه داش��تن این مساله‬ ‫از ای ران بود‪ ،‬چنان که در جلسه دادگاه فوزی بداوی نژاد‪ ،‬تنها‬ ‫گروگان زنده مانده نیز حق حضور ب��ه هیچ یک از مقامات‬ ‫ای رانی حتی سفیر ای ران‪ ،‬افراد گروگان گرفته شده یا اعضای‬ ‫خانواده کشته شدگان داده نشد‪.‬‬ ‫با این همه بالفاصله بعد از پایان ماجرای اش��غال در‬ ‫هفته نخست ماه مه ‪ ،1980‬تاچر با نگارش و ارسال نامه ای‬ ‫به رهب ران ای ران‪ ،‬تالش کرد تا به تعبیر وزارت خارجه بریتانیا‬ ‫این گونه رفتار کند‪« :‬ما باید از خش��نودی و تشکر ای ران ی ها‬ ‫از نتیجه راض ی کننده ماجرای اشغال س��فارت‪ ،‬بهره برداری‬ ‫کنیم‪ ».‬تاچر در نامه ای با انشایی کامال حساب شده به رهبر‬ ‫انقالب ای ران نوشت‪« :‬از امام خمینی‪ ...‬م ی خواهم که ب رای‬ ‫نشان دادن حسن نیت به مردان شجاعی که جان خود را ب رای‬ ‫ازادی گروگان های ای رانی به خطر انداختند و شکرگزاری به‬ ‫خداوند ب رای حفظ ایمنی گروگان های ای رانی‪ ،‬دستور ازادی‬ ‫گروگان های امریکایی را صادر کنند‪ ».‬البته هیچ گزارشی از‬ ‫واکنش رهبر انقالب به نامه تاچر وجود ندارد‪.‬‬ ‫در جریان پایان داده ش��دن به بح��ران گروگانگیری و‬ ‫توافق ته ران و واشنگتن بر سر چگونگی حل ماجرا‪ ،‬انتقال‬ ‫گروگان ه��ا به خارج از ای ران و ازادس��ازی بخش��ی از دارایی‬ ‫مسدود ش��ده ای ران نیز دولت تاچر نق��ش تعیی ن کننده ای‬ ‫داشت‪.‬‬ ‫یک گزارش به کلی سری از دفتر نخس ت وزیر بریتانیا به‬ ‫تاریخ هشتم ژانویه (‪ 18 /1980‬دی ‪ )1359‬حاکی از درخواست‬ ‫ی کارتر‪ ،‬رئی س جمهور امریکا از تاچر ب رای دستور‬ ‫دولت جیم ‬ ‫دادن به بانک مرکزی انگلس��تان مبنی ب��ر باز کردن یک‬ ‫حساب به نام خزانه داری امریکا ب رای انتقال بخش نخست‬ ‫هفت میلیارد و س��یصد هزار دالر از دارای ی های مسدود شده‬ ‫ای ران در امریکا به ان بود‪ .‬ش��رط برداش��ت از این حس��اب‬ ‫ب ر اساس توافق الجزایر بین ای ران و امریکا و در صورت تحقق‬ ‫شرط ف ی مابین (ازادی گروگان ها) بود‪.‬‬ ‫یک گزارش به کلی س��ری دیگ��ر از دفتر مخصوص‬ ‫نخس ت وزیر بریتانیا‪ ،‬حاکی از ان است که ب ر اساس خواست‬ ‫امریکا و دستور شخصی تاچر‪ ،‬قرار شد که بخشی از اولین‬ ‫قس��مت از مطالب��ات و دارای ی های مسدود ش��ده ای ران در‬ ‫بانک های امریکا و ش��عب ان در بریتانیا‪ ،‬به محض ازادی‬ ‫گروگان های امریکایی و خروج انان از ای ران‪ ،‬به صورت شمش‬ ‫طالی ناب به می زان یک میلیارد دالر و در وجه بانک مرکزی‬ ‫ای ران تهیه و ارسال شود‪.‬‬ ‫هنوز اسناد زیادی از سال های میانی و پایانی حکومت‬ ‫تاچر و روابطش با ای ران و دیگر کشورها درباره ای ران ازاد نشده‬ ‫است‪ .‬باید صبر کرد و دید که در اس��نادی که به تدریج ازاد‬ ‫خواهند شد چه ناگفته های دیگری از تعامل و تقابل ته ران و‬ ‫لندن در دوران صدارت بانوی اهنین وجود دارد‪g .‬‬ ‫‪41‬‬ ‫سیاست‬ ‫منصرف نشده ام‬ ‫ائتالف هم‬ ‫پابرجاست‬ ‫گفت وگو با غالمعلی حدادعادل‬ ‫درباره انتخابات یازدهم‬ ‫سیاست‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫‪42‬‬ ‫هاشمیرفسنجانی‬ ‫خبرهای ضدونقیض درباره احتمال‬ ‫کاندیداتوری هاشمی باردیگر او را‬ ‫در صدر اخبار قرار داده است‬ ‫گفت وگوباعباسعبدی‬ ‫گفت وگوباحسینفدایی‬ ‫عباسعبدیمی گویدهاشمی‬ ‫وخاتمینمی توانندپیروز‬ ‫انتخاباتباشند‬ ‫حسین فدایی می گوید ارای‬ ‫هاشمیرفسنجانیکاستهشدهاست‬ ‫اقای دکتر! برای ش�روع گفت وگ�و بفرمایید که‬ ‫اوضاع ائتلاف پیش�رفت چگونه اس�ت؟ برخی‬ ‫مخالفان ش�ما می گویند ائتالف با مشکل مواجه‬ ‫شد ه است؟ ‬ ‫د رابتدا الزم است از هفته نامه مثلث که در امر انتخابات‬ ‫روشنگری می کند تشکر کنم‪ .‬واقعیت این است که در مقابل‬ ‫جماعتی که از ائتالف ناراضی و ناراحت هستند‪ ،‬عموم مردم‬ ‫متدین و طرفدار انقالب و دلسوزان که اصولگرایی را قبول‬ ‫دارند‪ ،‬از این ائتالف استقبال کردند‪ .‬گفتند‪« :‬خب‪ ،‬اینکه سه‬ ‫نفر نخواهند با هم رقابت کنند‪ ،‬چیز بدی نیست و خیلی هم‬ ‫خوب است‪».‬‬ ‫در این چند ماهی که بحث ائت�لاف مطرح بوده‪ ،‬هر‬ ‫روز از اطراف و جوانب‪ ،‬ش��ایعاتی از سمت همین گروه های‬ ‫‪1‬‬ ‫می کند‪ .‬به نظر ش�ما کدام یک از این موارد وزن‬ ‫بیشتری دارد؟‬ ‫‪ l‬حقیقت این اس��ت که ما این س��ه عن��وان را بین‬ ‫خودم��ان پذیرفته ایم ولی به هیچ ک��دام وزن نداده ایم‪ .‬این‬ ‫تیم محوری و برنامه داشتن هم جزو کارامدی است‪ .‬ائتالف‬ ‫ما سه ضلع دارد؛ مشروعیت‪ ،‬مقبولیت و کارامدی‪ .‬مقبولیت‬ ‫را از نظر سنجی می گیریم‪ .‬مشروعیت را به اعتبار بینش فرد‬ ‫باید بسنجیم‪.‬‬ ‫یا شاید بدنه رای اصولگراها‪...‬‬ ‫‪ l‬حاال دیگ��ر این مس��اله کار را پیچیده تر می کند و‬ ‫بار دیگر م��ا را به عقب برمی گردان��د‪ .‬کارامدی هم اضالع‬ ‫و اجزای مختلفی دارد‪ .‬بنده فک��ر می کنم بهترین راه‪ ،‬حل‬ ‫مساله در درون جمع سه نفره خودمان است‪ .‬چون هرچه به‬ ‫یک مرجع بیرونی دیگری ارجاع داده شود‬ ‫احتمال مشکل شدن بیشتر می شود‪.‬‬ ‫درمورد سازوکار دو روایت وجود دارد؛ یک روایت‬ ‫این اس�ت که معیار فقط نظرسنجی است و یک‬ ‫روایت هم وجود دارد که از اضافه شدن کارامدی‪،‬‬ ‫مقبولیت‪ ،‬برنامه محوری و تیم داشتن و نیز برخی‬ ‫فاکتورهایی که برای رئیس جمهور مطلوب اینده‬ ‫اخیرا از س�وی مقام معظم رهبری بیان شده‪ ،‬به‬ ‫عنوان اصل اساسی رسیدن به فرد نهایی حکایت‬ ‫در مورد خود جنابعالی این سوال مطرح‬ ‫اس�ت که چه دلیلی ب�رای ورود به این‬ ‫ائتلاف داش�تید؟ در واقع ب�ا توجه به‬ ‫پتانس�یل هایی مانن�د حمای�ت برخی‬ ‫گروه های سیاس�ی و اینکه باالخره در‬ ‫دوره های مختلف مجلس هم رای خوبی‬ ‫داشتید‪ ،‬این سوال مطرح است که چرا‬ ‫به صورت مستقل وارد انتخابات نشدید؟‬ ‫‪ l‬من بی��ش از انکه به پیروزی خودم بیندیش��م‪ ،‬به‬ ‫پیروزی اصولگرایان و اصولگرایی می اندیشم‪ .‬چون احتمال‬ ‫می دادم اگر من وارد شوم‪ ،‬دیگرانی هم از اصولگرایان وارد‬ ‫خواهند شد‪ .‬بنده مصلحت ندیدم کاری بکنم که احتماال به‬ ‫شکست کل اصولگرایی منجر شود‪ .‬محاسبه ما این بود که‬ ‫اگر قرار شود بنده و دیگران که هرکدام مقداری رای داریم‬ ‫وارد انتخابات شویم‪ ،‬سبد رای اصولگرایان تقسیم خواهد شد‬ ‫و ممکن است هیچ کدام پیروز نشویم‪ .‬چون چنین احتمالی‬ ‫وجود داشت ما از اول به صورت مس��تقل شرکت نکردیم‪.‬‬ ‫گفتیم با وجود اختالف سلیقه ای که بین ما سه نفر وجود دارد‬ ‫اگر یک نفر از ما وارد انتخابات شده و پیروز شود‪ ،‬بهتر از این‬ ‫است که هر سه نفر ما شرکت کنیم و هیچ کدام پیروز نشود‪.‬‬ ‫این محاسبه ای بود که برای ورود به این ائتالف داشتیم‪.‬‬ ‫با این تفاسیر‪ ،‬شما همچنان خطر اصالح طلبان‬ ‫را جدی می دانید؟‬ ‫‪ l‬به هر حال در جامعه شرایطی وجود دارد که نباید‬ ‫بی گدار ب��ه اب زد و بی محاب��ا وارد انتخابات ش��د‪ .‬همین‬ ‫ش��رایطی که بعضی از اصالح طلبان را ب��ه این جمع بندی‬ ‫رسانده که انتخابات ‪ 92‬یک فرصت طالیی است برای انها؛‬ ‫به هر حال این حرف حتی اگر خیلی دقیق و درست نباشد‪،‬‬ ‫به کلی هم دور از واقعیت نیس��ت‪ ،‬یعنی مشکالت بیرونی‬ ‫و درونی ما ش��رایط را تا اندازه ای حس��اس کرده که ما باید‬ ‫‪ l‬زمانی که من این مس��اله را مطرح کردم‪ ،‬هرکدام‬ ‫از ما بین ‪ 15‬تا ‪ 20‬درصد رای داشتیم‪ .‬اکنون با وجود رقبای‬ ‫دیگر‪ ،‬امار تفاوت کرده‪ ،‬اما باز هم ائتالف جایگاه خوب و در‬ ‫واقع باالتری دارد‪.‬‬ ‫جلسات س�ه نفره در حال حاضر هفته ای یک بار‬ ‫برگزار می ش�ود یا با توجه ب�ه موضوعات برگزار‬ ‫می شود؟‬ ‫‪ l‬گاهی بیشتر از هفته ای یک بار برگزار می شود‪.‬‬ ‫گویا ب�ه این نتیج�ه قطعی رس�یده اید که زمان‬ ‫انتخاب نامزد نهایی بعد از ثبت نام باشد‪ .‬با توجه‬ ‫به فضای سیاس�ی موجود یا اتفاقاتی که ممکن‬ ‫اس�ت رخ دهد ای�ا ممکن اس�ت به ای�ن نتیجه‬ ‫برسید که کنار کش�یدن هیچ کدام از این سه نفر‬ ‫به مصلحت نیست؟‬ ‫سیاست‬ ‫مختلف ناراضی بوده است‪ ،‬این روزها هم بازار این شایعات‬ ‫داغ است و هرچه هم پیش برویم داغ تر می شود‪ .‬ائتالف تا‬ ‫این لحظه که من با ش��ما صحبت می کنم بحمداهلل برقرار‬ ‫است و هر سه نفر اعتقاد خودش��ان را به ائتالف به صورت‬ ‫مکرر بیان کرده ان��د‪ .‬البته متحد ش��دن و متحد ماندن کار‬ ‫سختی است و اختالف داشتن اسان ‪ .‬یعنی این کاری است‬ ‫که خوب بلدیم اما متحد ش��دن را بلد نیستیم‪ .‬چون سابقه‬ ‫زیادی بین ما ن��دارد‪ ،‬البته به همان اندازه که س��ازوکارش‬ ‫دشوار است نتیجه اش خوب است؛ برعکس اختالف که به‬ ‫همان اندازه که اسان است تحمل نتیجه اش سخت است‪ .‬ما‬ ‫سعی کردیم این سختی را تحمل کنیم و به نتیجه شیرینش‬ ‫برسیم‪ .‬مس��اله مهمی که وجود دارد سازوکار رسیدن از سه‬ ‫نفر به یک نفر است‪ .‬این موضوع اصلی ائتالف ماست که تا‬ ‫حدود زیادی درباره اش با هم گفت وگو کردیم‪ .‬من امیدوارم‬ ‫هم این سازوکار نهایی شود و هم زمان اعالم نتیجه قطعی‬ ‫شود‪.‬‬ ‫‪ l‬می خواهم بگویم کس��انی که‬ ‫دائم خبر شکس��ت ائتالف را تبلیغ می کنند‬ ‫مس��تند به واقعیات صحبت نمی کنند بلکه‬ ‫بیشتر تمایالت خودشان را مطرح می کنند‪.‬‬ ‫چندی بیش بحثی را مطرح کرده بودید مبنی بر‬ ‫اینکه اعضای ائتالف در نظرسنجی ها ‪ 60‬درصد‬ ‫ارا را در اختیار دارند‪ .‬سوالم این است که ایا هنوز‬ ‫هم فکر می کنید اوضاع مانند گذشته است و این‬ ‫می�زان از ارا در جامعه متعلق ب�ه اعضای ائتالف‬ ‫پیشرفت است؟‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫اعضای ائتالف پیش�رفت همچنان بر س�ر ق�ول و قرارهایش�ان‬ ‫هس�تند‪ .‬این پاس�خ غالمعلی حدادعادل است در مقابل ش�ایعاتی که‬ ‫درباره این ائتالف مطرح می شود‪ .‬او می گوید اعضای این ائتالف هنوز در‬ ‫نظرسنجی ها از اقبال و جایگاه خوبی برخوردارند‪ .‬غالمعلی حدادعادل که‬ ‫د رانتخابات مجلس نهم بیشترین رای مردم تهران را به خود اختصاص‬ ‫داده است حاال در استانه انتخابات ریاس�ت جمهوری یازدهم به عنوان‬ ‫یکی از نامزدهای انتخاباتی مطرح است‪ .‬به سراغ او رفتیم و گفت وگویی‬ ‫تفصیلی انج�ام دادی�م؛ گفت وگویی ک�ه د ران به موضوعات�ی از جمله‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری پرداخته شده است‪.‬‬ ‫تصور ش�ما این اس�ت کس�انی که از‬ ‫اختالف در می�ان اعضای ائتالف روایت‬ ‫می کنند در واقع یک نوع بدبینی دارند یا‬ ‫اساسا وجود اختالف را طبیعی می دانید؟‬ ‫احتیاط کنیم و از رقابت های درون خان��واده اصولگرایی تا‬ ‫جایی که امکان دارد کم کنیم‪.‬‬ ‫‪ l‬در سیاست همه چیز ممکن است‪ .‬ممکن است شما‬ ‫شب بخوابید و صبح بلند شوید شرایط به گونه ای تغییر کرده‬ ‫باشد که ایجاب کند ش��ما در تصمیم قبلی خود تجدیدنظر‬ ‫کنید؛ بنابراین ما نخواستیم پل پشت سر خودمان را خراب‬ ‫کنیم و به جهات مختلف تعجیل نکردیم در اینکه فرد واحد‬ ‫را زودتر معرفی کنیم‪.‬‬ ‫می خواهم بپرسم ایا ممکن است تا لحظه اخر‪،‬‬ ‫حضور این سه نامزد ادامه داشته باشد و منجر به‬ ‫کناره گیری نشود؟‬ ‫‪ l‬در حال حاضر به نظر می رسد که این اتفاق با ان‬ ‫فلس��فه ائتالف در تضاد اس��ت‪ ،‬یعنی احتمال وقوع چنین‬ ‫چیزی ضعیف است‪.‬‬ ‫در مورد فضای کلی انتخابات چه تصوری دارید؟‬ ‫فکر می کنی�د ما چند قط�ب ج�دی در انتخابات‬ ‫خواهیم داش�ت و در واقع رقابت چگونه ش�کل‬ ‫خواهد گرفت؟‬ ‫‪l‬بنده فکر می کنم اوال به طور کلی سه زمین بازی در‬ ‫این انتخابات وجود دارد؛ یکی متعلق به اصولگرایان است‪،‬‬ ‫یکی اصالح طلبان و یکی هم طرف��داران دولت‪ .‬ما درباره‬ ‫اصالح طلبان و طرفداران دولت‪ ،‬اطالعات دقیقی نداریم که‬ ‫مستند به ان اطالعات بتوانیم پیش بینی کنیم‪ .‬حدس های‬ ‫کلی می زنیم‪ .‬افرادی بین اصالح طلبان مطرح ش��ده اند و‬ ‫ممکن است اصالح طلبان در نهایت به فرد واحدی برسند‪،‬‬ ‫ممکن هم هست نرس��ند‪ .‬یعنی در واقع من هر دو اتفاق را‬ ‫محتمل می دانم‪ .‬احتمال ورود اقای هاشمی و اقای خاتمی‬ ‫را هم نمی دهم‪ .‬در واقع جمع بندی های من این اس��ت که‬ ‫اقای هاشمی و اقای خاتمی وارد عرصه انتخابات نخواهند‬ ‫ش��د‪ .‬در مورد طرفداران دولت موضع از ای��ن هم مبهم تر‬ ‫است؛ عالقه اقای احمدی نژاد این است که روشی را که در‬ ‫اداره کشور داش��ته‪ ،‬ادامه پیدا کرده و ایشان تمایل دارد که‬ ‫‪43‬‬ ‫سیاست‬ ‫فکر و برنامه هایش را همچنان بتوان��د ادامه دهد‪ ،‬البته این‬ ‫تمایلی است که روسای جمهوری قبل هم داشته اند‪ .‬اقای‬ ‫خاتمی هم با معرفی دکتر معین‪ ،‬دوس��ت داشت حاکمیت‬ ‫اصالح طلبان ادامه پیدا کند‪ .‬در دوران اقای هاش��می این‬ ‫عالقه به اندازه ای زیاد بود که حتی پیشنهاد همه پرسی در‬ ‫قانون اساس��ی برای تجدیدنظر در قانون اساسی را کسانی‬ ‫مانند اقای مهاجرانی مط��رح کردند؛ بنابراین هر دولتی که‬ ‫س��ر کار می اید از این مسند و این مس��ئولیت به اسانی دل‬ ‫نمی کند‪ .‬به نظر می رس��د که اقای احمدی نژاد تمایل دارد‬ ‫اقای مش��ایی جانشینش ش��ود؛ همان تغییری که به مدل‬ ‫پوتین‪-‬مدودف معروف شده؛ یک تجربه واقعی نزدیک به‬ ‫ما‪ ،‬یعنی ان چیزی که در روس��یه اتفاق افتاده است‪ .‬به نظر‬ ‫می رسد که اقای احمدی نژاد هم این مدل را انتخاب کرده‬ ‫باشد‪ ،‬ولی حاال ش��ورای نگهبان چه کار می کند موضوعی‬ ‫است که باید صبر کنیم تا نتیجه معلوم شود‪ .‬دیگر اینکه اگر‬ ‫اقای مشایی نتواند وارد صحنه انتخابات شود‪ ،‬احتمال اینکه‬ ‫شخص دیگری وارد شود یا نه‪ ،‬گمانه زنی ها در این رابطه زیاد‬ ‫است‪ ،‬ولی تجربه گذشته نش��ان می دهد که فرق است بین‬ ‫رایی که مردم به خود رئیس جمهور قبلی داده اند با رایی که‬ ‫احتماال به فرد مورد نظر او خواهند داد‪ .‬این دو مساله را نباید‬ ‫برابر هم گرفت‪ .‬اینها نکاتی است که در این زمینه به ذهن‬ ‫می رسد‪ .‬مجموعا من پیش بینی می کنم انتخابات پرشوری‬ ‫داش��ته باش��یم و احتمال زیادی می دهم که مردم حضور‬ ‫باشکوهی داشته باشند‪ .‬این مساله را ما هم از حضور مردم در‬ ‫راهپیمایی های ‪22‬بهمن پیش بینی می کنیم و هم از اخرین‬ ‫حضورشان در پای صندوق های رای در اسفندماه سال ‪90‬‬ ‫در انتخابات مجلس نهم‪ .‬م��ا می توانیم پیش بینی کنیم که‬ ‫انتخابات باشکوهی داش��ته باشیم و من شخصا بابت اینکه‬ ‫حوادثی نظیر حوادث سال ‪ 88‬تکرار ش��ود‪ ،‬نگران نیستم‪.‬‬ ‫یعنی احتمال زیاد نمی دهم ک��ه ان نوع اتفاقات روی دهد‪.‬‬ ‫خارجی ها‪ ،‬ازجمله امریکایی ها بس��یار دوست دارند ان نوع‬ ‫اتفاقات همزمان با انتخابات در ایران رخ دهد‪ ،‬ولی شرایط‬ ‫را من به گونه ای نمی بینم که این ن��وع اتفاقات را محتمل‬ ‫کند‪ .‬درمجموع فکر می کنم انتخابات خوبی خواهیم داشت‪.‬‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫ب�ا ش�ناختی ک�ه از اق�ای احمدی ن�ژاد داری�د‬ ‫پیش بینی ش�ما از رفت�ار ایش�ان در صورتی که‬ ‫اقای مش�ایی مجوز ورود به صحن�ه انتخابات را‬ ‫دریافت نکند‪ ،‬چگونه است؟‬ ‫‪ l‬هشت سال است که من در مورد اقای احمدی نژاد‬ ‫پیش بینی ام این است که رفتار ایشان قابل پیش بینی نیست‪.‬‬ ‫یعنی از نخستین ماه های ریاست جمهوری اقای احمدی نژاد‬ ‫من یک پیش بینی درست در مورد ایش��ان کردم و ان‪ ،‬این‬ ‫بود که او را نمی توان پیش بینی کرد‪ ،‬ولی هرچه باشد جای‬ ‫نگرانی نیست‪.‬‬ ‫با فرض اینکه اصالح طلبان با یک یا دو نامزد وارد‬ ‫انتخابات ش�وند و اصولگراها هم از تعدادش�ان‬ ‫کاسته ش�ده و چهره های شاخص ش�ان بیشتر‬ ‫مورد توجه مردم باشد‪ ،‬فکر می کنید ممکن است‬ ‫انتخابات یک مرحله ای شود یا اینکه پیش بینی‬ ‫این مساله از هم اکنون دشوار است؟‬ ‫‪ l‬در ایران پیش بینی نتایج انتخابات ریاست جمهوری‬ ‫‪44‬‬ ‫کار اسانی نیست‪ .‬علتش هم این است که احزاب تسلطی بر‬ ‫افکار عمومی در انتخابات ریاست جمهوری ندارند‪.‬‬ ‫بر چهره هایشان هم تس�لط ندارند چه برسد به‬ ‫افکار عمومی‪...‬‬ ‫‪ l‬بله؛ اصوال احزاب در فضای سیاسی ایران جایگاه‬ ‫احزاب در غرب را پیدا نکرده اند‪ ،‬البته به دالیلی که بحثش‬ ‫خارج از موضوع مصاحبه ماست‪ ،‬ولی نقش احزاب به ویژه در‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری خیلی کم است‪ ،‬یعنی هیچ حزب‬ ‫و تش��کلی نمی تواند ادعا کند که چون من به عنوان حزب‬ ‫یا تشکل وارد عرصه می ش��وم و از فردی حمایت می کنم‪،‬‬ ‫رای قابل توجهی را در اختیار خواهم داشت‪ .‬ما در انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری دو دوره بیشتر انتخابات با رقابت سنگین‬ ‫را تجربه نکرده ایم‪ .‬شاید شتابزده باش��د که ما بخواهیم از‬ ‫دو دوره قانون اس��تخراج کنیم‪ ،‬یعنی نمونه اماری ما کافی‬ ‫نیس��ت‪ ،‬اما من اعتقاد دارم که انتخابات ریاست جمهوری‬ ‫در ایران یک مقداری شخص مدار اس��ت و یک مقدار هم‬ ‫گفتمان مدار‪.‬‬ ‫در واقع ترکیبی از این دو فاکتور است‪...‬‬ ‫‪ l‬بله؛ مثال اقای احمدی نژاد با ی��ک گفتمانی رای‬ ‫جامعه را به خودش جلب کرد‪ .‬در انتخابات فعلی باید ببینیم‬ ‫این دو عنصر چه نقشی می توانند ایفا کنند‪.‬‬ ‫درباره جبهه پایداری شما چگونه فکر می کنید؟‬ ‫در انتخابات مجل�س نهم ش�ما از جمله افرادی‬ ‫بودید که در فهرست جبهه پایداری قرار گرفتید‪.‬‬ ‫در واق�ع مثل برخ�ی از اصولگرایان ش�ما با انها‬ ‫رابطه بدی ندارید‪ .‬فکر می کنید جمع بندی نهایی‬ ‫انها چگونه شود و چه نس�بتی با سایر گروه های‬ ‫اصولگرا پیدا خواهند کرد؟ در مورد اقای لنکرانی‬ ‫چگونه فکر می کنید؟‬ ‫‪ l‬همان طور که اش��اره کردید رابطه بنده با دوستان‬ ‫جبهه پایداری رابطه خوبی است‪.‬‬ ‫با خ�ود اقای مصب�اح ه�م از قبل رابط�ه خوبی‬ ‫داشتید؟‬ ‫‪ l‬بله؛ سابقه اشنایی من با ایت اهلل مصباح و عالقه و‬ ‫ارادت به ایش��ان به حداقل ‪ 10‬سال قبل از انقالب اسالمی‬ ‫برمی گردد‪ .‬من از س��ال ‪ 47‬با ایت اهلل مصباح در موسس��ه‬ ‫«در راه حق» همکاری داش��تم‪ .‬ان ارادت و عالقه فراتر از‬ ‫مسائل امروز جبهه پایداری است‪ .‬ایشان هم به بنده همیشه‬ ‫لطف داشته اند‪ .‬جبهه پایداری خودش را وارث گفتمان اقای‬ ‫احمدی نژاد می داند و می گوید قطع نظر از ش��خص اقای‬ ‫احمدی نژاد ان گفتمان باید حفظ شود‪ .‬دیگران هم اعتراض‬ ‫می کنند که شما تنها وارث ان گفتمان نیستید و ان گفتمان‪،‬‬ ‫گفتمانی است عمومی تر؛ گفتمان اصولگرایی است و مردم‬ ‫هم به اقای احمدی نژاد به عنوان یک اصولگرا رای دادند‪.‬‬ ‫گرچه اقای احمدی نژاد هیچ وقت این کلمه را در این هشت‬ ‫س��ال به زبان نیاورد ولی عده ای از جمله خود من اعتقادم‬ ‫این اس��ت که ایش��ان بر دوش اصولگرایی بودند که دیده‬ ‫شدند و رای اوردند‪ .‬جبهه پایداری از لحاظ گفتمان مواضع‬ ‫خوبی دارد‪ ،‬ولی در عمل بنده انتظار داشتم که این دوستان‬ ‫در انتخابات مجلس نهم انعطاف بیشتری از خودشان نشان‬ ‫دهند‪ .‬م��ن فکر می کردم اگ��ر اینها اندکی انعطاف نش��ان‬ ‫می دادند و در شورای جبهه متحد حضور پیدا می کردند این‬ ‫به س��ود انقالب بود‪ ،‬ولی سرسختی نش��ان دادند و حساب‬ ‫خودش��ان را جدا کردند‪ .‬من از این حیث ب��ا مدیریت جبهه‬ ‫پایداری اختالف نظر دارم‪ .‬حاال انها هم ممکن است نظر من‬ ‫را نپسندند‪ .‬من اگر انها را به سرسختی متهم می کنم انها هم‬ ‫ممکن است یک کلمه دیگری در مورد من به کار ببرند‪ .‬من‬ ‫نظر خودم را می گویم‪ .‬همین اختالف باعث شده که جبهه‬ ‫پایداری روش مستقلی در پیش بگیرد‪ .‬در نهایت فرد دیگری‬ ‫یعنی اقای لنکرانی را معرفی کرده اند و من از چند ماه پیش به‬ ‫این جمع بندی رسیده ام که انتخابات ریاست جمهوری سال‬ ‫‪ 92‬یک ازمون تعیین کننده برای جبهه پایداری خواهد بود‪.‬‬ ‫وقتی اقای خاتمی در رای گیری انتخابات مجلس‬ ‫نهم ش�رکت کردند خاطرم هس�ت که ش�ما در‬ ‫مصاحبه ای از این اقدام ایشان استقبال کردید‪.‬‬ ‫‪ l‬در واقع این کار را درست دانستم‪.‬‬ ‫فکر می کنید با توجه به روندی که اقای خاتمی‬ ‫از سال ‪ 88‬داش�تند و حرکتی که بین دو فضای درون‬ ‫و بیرون نظام داش�تند‪ ،‬اکنون دقیق�ا در چه جایگاهی‬ ‫هس�تند و قرار گرفت�ن در این جایگاه چ�ه تاثیری در‬ ‫تصمیم نهایی ایشان دارد؟‬ ‫‪ l‬معموال در عالم سیاست ش��عر نمی خوانند اما من‬ ‫می خواهم اینجا با استثنا از قاعده عدول کنم و یک رباعی‬ ‫برای شما بخوانم که دیگر بیشتر از من نپرسید‪ .‬این رباعی‬ ‫را یادداشت کنید‪:‬‬ ‫شوخی که گسسته بود پیمان از من‬ ‫بنشست برم کشیده دامان از من‬ ‫چون عطر گلی که با صبا امیزد‬ ‫هم با من بود هم گریزان از من‬ ‫(خنده)‬ ‫امیدوارم این شعر را درست بنویسید و وزن و قافیه اش‬ ‫راخراب نکنید‪.‬‬ ‫درباره ائتالف پنج نفره چگونه فکر می کنید؟ خیلی‬ ‫پیغام از طرف این گروه امده که به سمت ائتالف‬ ‫پیش�رفت نزدیک ش�وند‪ ،‬اما چندان اس�تقبالی‬ ‫نش�د‪ .‬ش�اید برمی گردد ب�ه مبنایی ک�ه ائتالف‬ ‫پیشرفت بر اس�اس ان ش�کل گرفته و در واقع‬ ‫بخ�ش زی�ادی از ان ب�ه ک�ف رای بازمی گردد‪.‬‬ ‫فکر می کنید در نهایت ائتالف پنج نفره بتواند به‬ ‫اجماعی با ائتالف پیش�رفت برس�د یا اینکه این‬ ‫مساله یک امر محال است؟‬ ‫‪ l‬محال نیس��ت‪ .‬یک مقداری عقل و تقوا باشد که‬ ‫ان شاءاهلل هست‪ ،‬حل مساله اسان است‪ .‬ما همه این دوستان‬ ‫را اصولگرا می دانیم‪ .‬هیچ جس��ارتی خدای ناکرده به اقایان‬ ‫ابوتراب��ی‪ ،‬باهنر‪ ،‬متکی‪ ،‬پورمحمدی و ال اس��حاق نداریم‪.‬‬ ‫همه از دوستان ما هستند که با هیچ کدام هم اختالف مبنایی‬ ‫نداریم‪ .‬از روز اول هم گفتیم هر کدام از این دوستان که در‬ ‫نظرسنجی ها رای قابل توجهی پیدا کنند می شود که ائتالف‬ ‫سه نفره تبدیل به ائتالف چهارنفره یا حتی پنج نفره شود‪ .‬این‬ ‫عدد سه از اسمان نازل نشده که ما بگوییم این است و جز این‬ ‫نیست‪ ،‬ولی اگر نخواهیم یک مالک و ضابطه ای بگذاریم‪ ،‬با‬ ‫چند نفر باید دنبال ائتالف برای رسیدن به فرد واحد باشیم‪.‬‬ ‫غیر از این پنج نفر خیلی های دیگر هم هس��تند که ممکن‬ ‫است اصولگرا باشند یا خودشان را اصولگرا بدانند و به صورت‬ ‫مستقل نامزد شوند یا از حاال به بعد نامزد شوند‪ .‬چون هنوز‬ ‫که در نامزدی بسته نش��ده و ممکن است افراد دیگری هم‬ ‫اضافه شوند‪ .‬باالخره اگر ما یک مالک و ضابطه ای نگذاریم‬ ‫ایا می شود ‪20‬نفر دور یک میز بنشینند و بخواهند به وحدت‬ ‫برس��ند؟ هرچه تعداد بیشتر باشد اختالف س��لیقه ها بیشتر‬ ‫می شود و جمع بندی و رسیدن به وحدت دشوارتر‪ .‬بنابراین‬ ‫ما با توجه به این واقعیت که تعداد زیاد رس��یدن به وحدت‬ ‫را دشوارتر می کند‪ ،‬ضابطه ای گذاش��ته ایم‪ .‬هرکدام از این‬ ‫دوستان هم اگر واقعا به ان ضابطه نزدیک شوند‪ ،‬می توانند‬ ‫به این جمع بپیوندند‪.‬‬ ‫مذاک�ره جدیدی در ای�ن مورد ص�ورت نگرفته‬ ‫است؟‬ ‫‪ l‬خیر ! حرف جدی ای مطرح نش��ده اس��ت‪ .‬برای‬ ‫اینکه نظرس��نجی ها تغییر زی��ادی نکرده اس��ت‪ .‬در واقع‬ ‫هیچ کس جهشی نکرده که این تصویر را عوض کند‪.‬‬ ‫طیف تحولخواه هم از حامیان شما در انتخابات‬ ‫هیات رئیس�ه مجلس نهم بود و در واقع از لحاظ‬ ‫سیاسی هم به شما نزدیک است‪...‬‬ ‫‪ l‬منظورتان ایثارگران و رهپویان است؟‬ ‫به تعبیری می توان گفت که ش�کافی بین طیف‬ ‫تحولخواه به وج�ود امده‪ ،‬در واق�ع می تواند یک‬ ‫تاکتیک انتخاباتی باشد‪.‬‬ ‫‪ l‬بله‪ .‬یعنی انها فکر می کنند که به همان اندازه که‬ ‫مسئول هس��تند برای رس��یدن به وحدت باید جانب اعتبار‬ ‫گفتمان را هم داشته باشند‪.‬‬ ‫در مورد بدنه اصولگراها ی�ک بحث جدی وجود‬ ‫دارد که باالخره این بدنه گاها‪...‬‬ ‫‪ l‬گاها که غلط است‪،‬گاهی!‬ ‫ببخشید! (خنده جمع)‬ ‫‪( l‬با خنده) گاها اینجوری می شود‪ ...‬خب‬ ‫درمورد بدنه اصولگرای�ی و پایگاه اجتماعی انها‬ ‫چطور؟‬ ‫‪ l‬پایگاه اجتماعی اصولگرای��ان‪ ،‬توده های مردم ‬ ‫ی‬ ‫هس��تند که به ارمان های امام(ره) گفتمان های مطرح شده‬ ‫توس��ط مقام معظم رهبری در بیس��ت و چهار س��ال اخیر‬ ‫پایبندند‪ ،‬یعنی ما اصولگرایی در جامعه خودمان را در تصریح‪،‬‬ ‫تعبیر و عبارت می دانیم از التزام و اعتقاد به انچه ارمان های‬ ‫ام��ام و رهنمودهای رهبری اس��ت‪ .‬این را م��ا اصولگرایی‬ ‫تعریف می کنیم‪ .‬اعتقاد ما این است که این باور در اکثریت‬ ‫جامعه وجود دارد‪.‬‬ ‫در مورد اقای خاتمی با یک ش�عر تفسیرتان را‬ ‫اعالم کردید‪ ،‬در مورد اقای هاش�می اوضاع را چگونه‬ ‫می دانید؟‬ ‫‪ l‬تصور می کنم اقای هاش��می از نظر سنی شرایط‬ ‫الزم ب��رای ورود به چنی��ن عرصه ای را در خود احس��اس‬ ‫نمی کند‪.‬‬ ‫تقویم به کمک اصولگرایان امده است؟‬ ‫‪ l‬به هر حال تقویم را نمی شود انکار کرد‪.‬‬ ‫درباره نسبت ایشان با حاکمیت چطور؟‬ ‫‪ l‬تصویر امروز اقای هاش��می با تصویر سی سال و‬ ‫بیست سال پیش تفاوت کرده است‪ ،‬یعنی کتاب سرگذشت‬ ‫اقای هاشمی را اگر ورق بزنیم‪ ،‬به نظر می رسد هر ‪10‬سال‪،‬‬ ‫ایشان یک هاشمی جدیدی شده اند‪.‬‬ ‫اگر موافق باشید وارد مباحث مربوط به خود شما‬ ‫ش�ویم‪ ،‬در مورد ماجرای نامه های اقای سروش‬ ‫به نظر می رس�د این مس�اله ش�اید باز هم ادامه‬ ‫پیدا کند‪ ،‬حاال یا از جانب خود ایش�ان یا از جانب‬ ‫این رابط�ه دیگ�ر در انجمن فلس�فه ادامه پیدا‬ ‫نکرد؟‬ ‫‪ l‬اصال ان زمان هنوز انجمن تاسیس نشده بود‪.‬‬ ‫بعد که تاسیس شد چطور؟‬ ‫‪ l‬بعدا بن��ده در همین دوران‪ ،‬هم زندانی ش��دم هم‬ ‫از دانشگاه ش��هید بهش��تی که انجا معلم و مدرس فیزیک‬ ‫بودم‪ ،‬اخراج شدم و هم دانشگاه تهران که می خواست من را‬ ‫اقای دکتر! اگر کلمه انگلیسی به کار ببرم اشکالی‬ ‫ندارد؟‬ ‫نکات‬ ‫بدنه اصولگرای�ان گاهی با س�طح پالیتی خیلی‬ ‫هماهنگ نیستند؛ اصال برخی مواقع جداهستند‪.‬‬ ‫اینک�ه اصولگرای�ی در مقابل محافظ�ه کاری به‬ ‫وجود امد به خاطر جریان ه�ای اجتماعی بود که‬ ‫اصولگراها به راه انداختند و رفتند به بطن جامعه‪،‬‬ ‫ان هم به واس�طه ش�عار مب�ارزه با فقر‪ ،‬فس�اد‪،‬‬ ‫تبعیض و پرداختن به مبحث عدالت و پوش�ش‬ ‫ش�کاف های موجود‪ .‬فک�ر می کنید اکن�ون بدنه‬ ‫اصولگرایان چه وضعی دارد؟ س�ردرگم است و‬ ‫تصمیم نگرفته؛ با گرایش جبهه پایداری اس�ت‬ ‫هشت سال است که من در مورد اقای احمدی نژاد پیش بینی ام این است‬ ‫که رفتار ایشان قابل پیش بینی نیست‬ ‫از بابت اینکه حوادثی نظیر حوادث سال ‪ 88‬تکرار شود‪ ،‬نگران نیستم‬ ‫طیف تحولخواه همزمان به دو عنصر اهمیت می دهد؛ یکی ارمان گرایی و‬ ‫یکی واقع گرایی‬ ‫تصویر امروز اقای هاشمی با تصویر سی سال و بیست سال پیش تفاوت‬ ‫کرده است‬ ‫تصور می کنم اقای هاشمی از نظر سنی شرایط الزم برای ورود به چنین‬ ‫عرصه ای را در خود احساس نمی کند‬ ‫‪ l‬خیر‪.‬‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫‪ l‬من تصور می کنم این طی��ف تحولخواه همزمان‬ ‫ب��ه دو عنصر اهمیت می ده��د؛ یک��ی ارمان گرایی و یکی‬ ‫واقع گرایی‪ .‬واقع بینی انها را به سمتی می برد که از ائتالف‬ ‫حمایت کنند‪ .‬ارمان گرایی انها را به سمتی هدایت می کند‬ ‫که از فردی حمایت کنند که معرف گفتمان باشد‪ .‬مجموع‬ ‫تردید و تردد به این دو عنصر باعث شده که انها بگویند ما‬ ‫هم از خروجی ائتالف حمایت می کنیم و هم اقای زاکانی را‬ ‫به عنوان یک عنصر شاخص که معرف گفتمان اصولگرایی‬ ‫از نظر انهاست‪ ،‬معرفی کنند‪.‬‬ ‫‪ l‬بدنه اصولگرایی به شعارهای انقالب که مبارزه با‬ ‫فقر‪ ،‬فساد‪ ،‬تبعیض و کوشش در برقراری عدالت اجتماعی‬ ‫است‪ ،‬ملتزم اس��ت‪ .‬اینها از ش��عار های انقالب بوده و اقای‬ ‫احمدی نژاد هم با این ش��عارها قدم به صحنه گذاشته‪ ،‬ولی‬ ‫غیر از این شعار ها که جنبه ایجابی دارد‪ ،‬یک جهت دیگری‬ ‫هم در گفتمان اصولگرایی در این سال های اخیر قوت گرفته‬ ‫و ان‪ ،‬این است که از ناخالصی هایی که وارد فضای جریان‬ ‫اصولگرایی شده‪ ،‬چگونه می ش��ود دوری کرد و انها را کنار‬ ‫زد؛ یعنی جنبه س��لبی هم پیدا کرده اس��ت‪ .‬این چیزی که‬ ‫اصولگرایان اسمش را انحراف می گذارند در واقع عناصری‬ ‫است که در فضای سیاس��ی جامعه وارد شده و اصولگرایان‬ ‫خیلی مراقب و نگران هس��تند که این عناص��ری که از ان‬ ‫به انحراف تعبیر می ش��ود‪ ،‬قوت گیرد‪ .‬در واق��ع اینها را در‬ ‫اصولگرایی ش��ائبه می دانند‪ ،‬یعنی اگر از تعبیر اس�لام ناب‬ ‫محمدی کمک بگیریم‪ ،‬اکنون صحبت از یک اصولگرایی‬ ‫ناب است که الوده به بعضی سلیقه های انحرافی نشده باشد‪.‬‬ ‫اکنون این‪ ،‬قدر مشترک بین همه اصولگرایان است‪.‬‬ ‫‪ l‬خیلی ساده اس��ت‪ ،‬منتها بهانه ای است به دست‬ ‫هرکس که بخواهد در عالم سیاست با کسی تسویه حساب‬ ‫کند‪ ،‬واال موضوع خیلی مختصر تر از ان است که این همه‬ ‫شاخ و برگ داشته باشد‪ .‬من در س��ال ‪ 47‬در حالی که معلم‬ ‫دانشگاه شیراز در رشته فیزیک بودم‪ ،‬دوره فوق لیسانس را‬ ‫با رتبه اول به پایان رس��اندم‪ .‬ولی شش سال تجربه حضور‬ ‫در دانشگاه‪ ،‬من را به این جمع بندی رس��اند که بهتر است‬ ‫س��راغ علوم انس��انی بروم و دیگر فیزی��ک را ادامه ندهم‪.‬‬ ‫هم در خودم اس��تعداد می دیدم و هم در جامعه نیاز‪ .‬تصادفا‬ ‫فهمیدم اس��تادی در دانشکده ادبیات هس��ت که در رشته‬ ‫فلسفه اس�لامی تدریس می کند و قبال علوم خوانده است‪.‬‬ ‫امدم و با او مش��ورت کردم؛ این اس��تاد‪ ،‬دکتر نصر بود‪ .‬ان‬ ‫موقع هم باالترین مس��ئولیتش ریاست کتابخانه دانشکده‬ ‫ادبیات بود‪ ،‬یعنی مقامی نبود ک��ه بخواهیم بگوییم رئیس‬ ‫دفتر فرح پهلوی یا رئیس دانش��گاه صنعتی ش��ریف باشد؛‬ ‫رئیس کتابخانه ب��ود‪ .‬میز کارش در مخ��زن کتابخانه قرار‬ ‫داشت‪ .‬من همان جا کنار قفس��ه های کتابخانه کنار ایشان‬ ‫نشستم و گفتم می خواهم به دانشکده ادبیات بیایم‪ .‬ایشان‬ ‫خوشحال شد‪ ،‬ولی بعد که از این کار من استقبال کرد به من‬ ‫خبر داد که مقررات به هیچ وجه اجازه ورود تو را به دانشکده‬ ‫ادبیات نمی دهد‪ .‬من هم در کالس های دانش��کده ادبیات‬ ‫درس هایی را که عالقه داش��تم ازجمله در درس های خود‬ ‫دکتر نصر به صورت مستمع ازاد شرکت می کردم‪ .‬دو درس‬ ‫را ایش��ان تدریس می کردند که من به صورت مستمع ازاد‬ ‫شرکت کردم‪ .‬تا جایی که خاطرم هست اقای دکتر خرازی‬ ‫هم در درس های ایشان شرکت می کرد‪ .‬همان زمان اقایانی‬ ‫از قم مثل خود ایت اهلل مصباح‪ ،‬اقای دکتر احمدی و ایت اهلل‬ ‫خرازی که بنا داشتند در قم درس های جدید تدریس کنند‪،‬‬ ‫می امدند در دانشکده ادبیات با ایشان به عنوان استادی که‬ ‫بر مذهبیون نظر مساعد دارد‪ ،‬مشورت می کردند‪ .‬در چنین‬ ‫شرایطی من هم با دکتر نصر اشنا شدم‪ .‬من در ان یک سال‬ ‫به رشته علوم اجتماعی وارد ش��دم‪ .‬در حالی که دانشجوی‬ ‫علوم اجتماعی بودم و در کالس های فلس��فه هم ش��رکت‬ ‫می کردم‪ .‬س��ال بعد مقررات عوض ش��د‪ .‬من امتحان دادم‬ ‫و دانشجوی فوق لیسانس فلسفه ش��دم و دکتر نصر استاد‬ ‫ما شد‪ .‬غیر از دکتر نصر‪ ،‬استادان دیگری هم داشتیم‪ .‬رابطه‬ ‫بنده با دکتر نصر کامال در یک فضای دانش��گاهی استاد و‬ ‫شاگردی پدید امد‪.‬‬ ‫سیاست‬ ‫بله انها به عالوه طی�ف نزدیک به اقای توکلی را‬ ‫می گویم‪ .‬سوالم این است که با توجه به رویکرد‬ ‫ایثارگران در اعالم س�ه نفر به عنوان نامزدهای‬ ‫مطلوبشان که دو نفرشان اعالم نامزدی کرده اند‬ ‫‪،‬خصوصا با توجه به اعالم نامزدی اقای زاکانی‪،‬‬ ‫ایا شما متصور هس�تید که درنهایت این طیف از‬ ‫شما حمایت کند؟‬ ‫یا با ائتالف پیشرفت؟ سوالم این است که اکنون‬ ‫چه تصوری از بدن�ه دارید؛ چراکه ب�ه هر حال از‬ ‫همین بدنه باید رای بگیرید؟‬ ‫مخالفان شما‪ .‬می خواهم بپرس�م اصل ماجرای‬ ‫رابطه شما با اقای دکتر نصر چه سابقه ای دارد؟‬ ‫‪45‬‬ ‫استخدام کند با مخالفت ساواک روبه رو شد‪ .‬من دو‪ ،‬سه سال‬ ‫با داشتن دو مدرک فوق لیسانس و با اینکه دانشجوی دکترا‬ ‫بودم‪ ،‬بیکار شدم‪ .‬هیچ جایی به من کار نمی دادند‪.‬‬ ‫به دلیل فعالیت های سیاسی؟‬ ‫‪ l‬بله‪.‬‬ ‫اقای دکتر نص�ر هم هیچ رایزن�ی ای نکردند که‬ ‫حل شود؟‬ ‫سیاست‬ ‫‪ l‬نه من از ایش��ان کمک می خواستم و نه او اقدامی‬ ‫کرد‪ .‬تا اینکه دکتر نصر‪ ،‬رئیس دانشکده صنعتی شریف شد‪.‬‬ ‫انجا ایشان تصمیم گرفت برخی از درس های علوم انسانی‬ ‫و فلس��فه را به عنوان دروس اختیاری وارد برنامه درس��ی‬ ‫این دانش��گاه کند‪ .‬استادان دانش��گاه هم بدشان نمی امد‪.‬‬ ‫چون این کارها در دانش��گاه هایی مث��ل ام ای تی و جاهای‬ ‫دیگر هم شده بود که مهندس��ان قدری نظر اجتماعی پیدا‬ ‫کنند‪ .‬دکت��ر نصر از بن��ده و دکتر پورجوادی ک��ه هر دو در‬ ‫دانشگاه تهران ش��اگرد ایش��ان بودیم دعوت کرد که شما‬ ‫این مرکز را تاس��یس کنید‪ .‬من مش��کل تایید س��اواک را‬ ‫داش��تم‪ .‬امثال من هم عده ای بودند در کش��ور؛ کسانی که‬ ‫می توانستند عضو هیات علمی دانشگاه ها شوند‪ ،‬اما ساواک‬ ‫تایید نمی کرد‪ .‬ان گونه که من شنیدم در ان سال ها گزارشی‬ ‫برای شاه تهیه کرده بودند که عده ای از روسای دانشگاه ها‬ ‫خواهان تدریس افرادی در دانش��گاه ها هستند که ساواک‬ ‫مخالفت می کند‪ .‬شاه گفته بود هر رئیس‬ ‫دانشگاهی که تایید کرد و این مسئولیت‬ ‫را به عه��ده گرفت که ادم��ی که معرفی‬ ‫می کند می تواند در دانشگاه درس بدهد‪،‬‬ ‫با مس��ئولیت او تدریس کند‪ .‬این گونه شد‬ ‫که من وارد دانشگاه صنعتی شریف شده و‬ ‫معلم علوم انسانی در یک دانشکده صنعتی‬ ‫ش��دم‪ .‬خصوصیت من این ب��ود که چون‬ ‫قبال فیزی��ک خوانده بودم ب��ا این محیط‬ ‫بیگانه نبودم‪ .‬س��اواک هم چهارچش��می‬ ‫مراقب م��ن بود‪ .‬پرونده قط��وری که من‬ ‫در ساواک داش��تم حکایت از این دارد که‬ ‫در تم��ام کالس های من س��اواک مامور‬ ‫داش��ته و کامال در حرف ها و روابط من با‬ ‫دانشجوها مراقب بودند‪ .‬کار را با یک شکل‬ ‫حساب ش��ده ای در دانش��گاه اغاز کردم‪.‬‬ ‫در عین حال بیرون از دانش��گاه با اس��تاد‬ ‫مطهری و مرحوم بهشتی و باهنر و دیگران‬ ‫در ارتباط ب��ودم‪ .‬در دانش��گاه به گونه ای‬ ‫عمل کردم که هم بتوانم به وظیفه دینی‬ ‫خود عمل کنم و هم حساسیت بیش از حد‬ ‫ساواک را موجب نشوم‪.‬‬ ‫هفت سال تمام من انجا بودم‪ .‬دکتر نصر حدود دو سال‬ ‫رئیس دانشگاه بود‪ .‬در این فاصله دکتر نصر تصمیم گرفت‬ ‫انجمنی به نام انجمن شاهنشاهی فلسفه تاسیس کند‪ .‬بنده‬ ‫از روز اول با این اسم و با انجمنی که با این نام تاسیس شود‬ ‫مخالف ب��ودم‪ .‬هیچ وقت هیچ نوع هم��کاری با این انجمن‬ ‫نکردم و نداشتم‪ .‬نه یک مقاله دادم که در مجله جاویدان خرد‬ ‫این انجمن چاپ شود‪ ،‬نه ترجمه کردم‪ ،‬نه کتابی دادم که انجا‬ ‫چاپ شود‪ ،‬نه سخنرانی کردم‪ ،‬نه تدریس کردم و نه دیناری‬ ‫از انجا پول گرفت��م‪ .‬هیچ رابطه ای با انجمن شاهنش��اهی‬ ‫فلسفه نداشتم‪ ،‬بلکه به دالیل گوناگون و حتی اسناد فراوانی‬ ‫که دارم‪ ،‬مخالفت هایی هم کردم‪ .‬ب��ه این صورت رابطه ما‬ ‫با دکتر نصر وقتی او از دانش��گاه صنعتی شریف رفت‪ ،‬کم و‬ ‫کمتر ش��د‪ ،‬به گونه ای که حتی در اواخر شاید شش ماه یک‬ ‫بار هم یکدیگ��ر را نمی دیدیم‪ .‬من در حف��ظ رابطه خودم با‬ ‫دکتر نصر مراقب بودم که این رابطه اس��تاد شاگردی به ان‬ ‫مسائل سیاس��ی که من در ان زمان با ان مخالفت داشتم‪،‬‬ ‫کشیده نشود‪ .‬حتی رساله پایان نامه دکترای خودم را با یک‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫‪46‬‬ ‫استاد دیگر غیر از دکتر نصر گرفتم‪ .‬با اینکه سابقه تحصیلی‬ ‫من و دکتر نصر مش��ترک بود و دکتر نصر هم خیلی به من‬ ‫عالقه داش��ت و من هم به او خیلی احترام می گذاشتم‪ ،‬من‬ ‫عمدا اس��تاد دیگری را برای پایان نامه خودم انتخاب کردم‪.‬‬ ‫اصال همه کسانی که بنده را می شناسند و از ان قضایا خبر‬ ‫دارند گواهی می دهند که بنده در انجمن فلسفه شاهنشاهی‬ ‫نقشی نداش��ته ام‪ .‬از میان ده ها دلیلی که می توانم ذکر کنم‬ ‫دلیل روشنش این است که انقالبیونی مثل اقایان بهشتی‪،‬‬ ‫باهنر‪ ،‬شهید مطهری و دیگران قبل از پیروزی انقالب‪ ،‬من‬ ‫را به عنوان عضو ش��ورای مرکزی حزب جمهوری اسالمی‬ ‫انتخاب کرده بودند‪ ،‬یعنی قبل از اینکه انقالب پیروز ش��ود‬ ‫اقایان تصمی��م گرفتند حزب��ی به نام جمهوری اس�لامی‬ ‫تاسیس کنند و حدادعادل ان روز عضو این حزب بود‪ .‬یعنی‬ ‫در کنار اقایان عسگراوالدی‪ ،‬شهید عراقی‪ ،‬پنج نفر موسس‪،‬‬ ‫اقای موسوی اردبیلی و اقای هاشمی بنده جزو سی نفر اولیه‬ ‫بودم‪ .‬ایا قابل تصور است که فردی همکار دفتر فرح پهلوی و‬ ‫عضو فعال انجمن شاهنشاهی فلسفه باشد‪ ،‬یعنی الوده شده‬ ‫باشد به دستگاه طاغوت و بعد در ان شرایط بیاید و به عنوان‬ ‫عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسالمی قبول شود؟‬ ‫و بعد شاید جوان ترین کسی باش��د که در کابینه بازرگان به‬ ‫توصیه اقای مطهری در ش��ورای عالی انقالب معاون وزیر‬ ‫شود‪ .‬من در اسفند ‪ 57‬معاون وزیر بودم‪ .‬در ان شرایطی که‬ ‫مورد اقای مطهری نقل می کند‪ ،‬همه دروغ و بی پایه است‪.‬‬ ‫ایشان ش��اید فکر کرده در این فصلی که انتخابات است و‬ ‫البد شنیده که اسم من هم مطرح شده اصرار دارد که فضا را‬ ‫تیره کند برای اینکه در اذهان سوال ایجاد کند‪ .‬کل داستان‬ ‫همین اس��ت و من همین جا اعالم می کنم و به خود او هم‬ ‫گفتم که اگر یک س��ند دارید درباره ارتباط من با دفتر فرح‬ ‫و با دستگاه طاغوت رو کن‪ .‬از جمله س��ندهایی که ایشان‬ ‫داده اند این است که در سایت بازتاب چند نفر اظهارنظرکرده‬ ‫و گفته ان��د که چرا زودت��ر نگفتید که ما بدانی��م حدادعادل‬ ‫عضو انجمن شاهنشاهی فلسفه بوده است‪ ،‬یعنی خودشان‬ ‫ریخته اند‪ ،‬خودشان هم می خورند‪ .‬گفت «خود گویی و خود‬ ‫خندی پس مرد هنرمندی»‪.‬‬ ‫بعد از انقالب ارتباط ش�ما با دکت�ر نصر حتی به‬ ‫صورت تلفنی هم قطع شد؟‬ ‫‪ l‬ما همین سال های اخیر هم به دکتر درباره برخی‬ ‫چیزهایی ک��ه تخصص دارند‪ ،‬مقاله س��فارش دادیم که در‬ ‫دانشنامه جهان اسالم چاپ شده اس��ت‪ .‬مثال به دکتر نصر‬ ‫سفارش دادیم حوزه فلسفی تهران را بنویسند چراکه ایشان‬ ‫در این مورد کار کرده اند‪ .‬ذهنش هم منظم است‪ ،‬مطلب هم‬ ‫داده و ما هم در دانشنامه جهان اسالم درج کرده ایم‪.‬‬ ‫یعنی رابطه علمی همچنان ادامه داشته است؟‬ ‫‪ l‬خیلی مح��دود ولی ادام��ه دارد‪ .‬بع��د از این هم‬ ‫می توان��د ادامه داش��ته باش��د‪ .‬من‬ ‫‪10‬سال پیش در مصاحبه با روزنامه‬ ‫کیهان که درب��اره رابطه با دکتر نصر‬ ‫سوال کردند‪ ،‬گفتم من به عنوان استاد‬ ‫به ایش��ان احترام می گ��ذارم‪ ،‬از نظر‬ ‫سیاسی هم با ایش��ان اختالف دارم‪.‬‬ ‫این حرفی اس��ت که ‪10‬سال پیش و‬ ‫قبل از این حرف ها گفتم‪ ،‬اکنون هم‬ ‫همان حرف را تکرار می کنم‪.‬‬ ‫می�ان صحبت هایت�ان ب�ه اقای‬ ‫پورج�وادی اش�اره کردی�د‪ .‬یادم‬ ‫می اید در مناظره با اقای طباطبایی‬ ‫به گون�ه ای صحب�ت کرده اند که‬ ‫گویی از سنت گرایی مدنظر اقای‬ ‫دکتر نصر برگشته اند‪ .‬شما چطور؟‬ ‫ایا از نظر مشرب فلسفی به ایشان‬ ‫نزدیک هستید؟‬ ‫‪ l‬اقای پورجوادی هیچ وقت‬ ‫با اقای دکتر نصر توافق کلی نداشت‪.‬‬ ‫این مجاهدین خلق و مارکسیس��ت ها در به در دنبال بهانه‬ ‫می گشتند تا انقالب را بدنام و افراد را رسوا کنند‪ ،‬چنین بحثی‬ ‫نبود‪ .‬حاال اقای سروش بعد از سی و چهار سال که با انقالب‬ ‫مس��اله پیدا کرده‪ ،‬برای اینکه به انقالب صدم��ه بزند این‬ ‫حرف ها و تهمت ها را مطرح می کند‪ .‬اصال اقای سروش ان‬ ‫زمان ایران نبود که از چیزی خبر داشته باشد‪ .‬من اگر بخواهم‬ ‫جواب اقای سروش را بدهم یک کتاب حرف دارم‪ .‬چند برابر‬ ‫نامه اول‪ ،‬م��ن می توانم جواب نام��ه دوم را بدهم‪ ،‬ولی فکر‬ ‫می کنم دیگر مصلحت نیست که وقتم را صرف جواب دادن‬ ‫به ایش��ان کنم‪ .‬انچه ادم های باانصاف ق��رار بود بفهمند از‬ ‫همان نامه اول من فهمیدند‪ .‬ایشان هدفش سیاسی است‪.‬‬ ‫از قبل با شما مشکل شخصی داشتند؟‬ ‫‪ l‬خیر‪ .‬او با انقالب مش��کل دارد و با هرکس که در‬ ‫خدمت انقالب باشد‪ .‬تهمتی که در ارتباط با دفتر فرح و دکتر‬ ‫نصر به من می زند‪ ،‬شبیه تهمتی است که در سرقت ترجمه‬ ‫دانش��جوی من به من می زند‪ ،‬یعنی به همان اندازه بی پایه‬ ‫است‪ .‬ایش��ان حرف هایی هم که از قول اقای الریجانی در‬ ‫ام�ا ب�ه نظر می رس�د ک�ه اکنون‬ ‫فاصل�ه اش خیلی بیش�تر ش�ده‬ ‫است‪.‬‬ ‫‪ l‬من همیشه گفته ام در تفکر دکتر نصر از ان حیث‬ ‫که منتقد تفکر غرب اس��ت عناصر مفیدی پیدا می کنم که‬ ‫اینها را مهم می دانم‪ .‬این جمع بندی من است‪ ،‬ولی به عنوان‬ ‫کلی که من بگویم به عنوان مکتب س��نت گرایی دکتر نصر‬ ‫مطرح می شود با همه اطراف و جوانب من اظهارنظر نکردم‪.‬‬ ‫ولی حاال که به اقای پورجوادی اشاره کردید باید بگویم که‬ ‫در یکی از ش��ماره های مجله مهرنامه با اق��ای پورجوادی‬ ‫مصاحبه ای شد‪ .‬انجا کس��ی می گوید حدادعادل نقشش در‬ ‫انجمن شاهنشاهی فلس��فه چه بود؟ اقای دکتر پورجوادی‬ ‫به درس��تی تصریح می کند که حداد هیچ نقشی در انجمن‬ ‫نداشت‪ ،‬یعنی ایشان می گوید که ما کار و نقشی نداشتیم‪ .‬اقای‬ ‫پورجوادی کسی است که ان زمان شاهد بوده و خبر دارد‪.‬‬ ‫همان مناظره ای اس�ت که من می گویم؛ مناظره‬ ‫با اقای طباطبایی‪ .‬این مساله انجا مطرح شد که‬ ‫درباره سنت گرایی دکتر نصر بحث شده بود‪ .‬به‬ ‫نظر توضیح خیلی خوبی بود‪ .‬در مورد فعالیت شما‬ ‫در انتخابات ریاس�ت جمهوری این تصور وجود‬ ‫دارد که ش�ما نس�بت به دو نامزد دیگ�ر ائتالف‪،‬‬ ‫کمتر فعال هستید‪ .‬شواهد زیادی هم وجود دارد‬ ‫ازجمله اینکه ب�ه تازگی رئیس س�تاد انتخاباتی‬ ‫خود را انتخاب کرده اید و ستادی هم به ان شکل‬ ‫ندارید‪ .‬چرا چنین تصمیمی گرفته اید؟ این مساله‬ ‫و رویکرد ش�ما حتی منجر ش�د به اینکه شایعه‬ ‫شود شما گفته اید کنار خواهید کشید‪.‬‬ ‫‪ l‬ان شایعه از جمله ش��ایعات عمومی است که راجع‬ ‫ائتالف وجود دارد‪ .‬من چنین حرفی ن��زده بودم‪ .‬بنده بنا را بر‬ ‫این گذاشته بودم که انتخاب اقای مظفر به عنوان رئیس ستاد‬ ‫مشترک برای هر سه نفر کفایت می کند‪ .‬بعد گفتم هرکس‬ ‫انتخاب ش��ود اقای مظفر رئیس ستاد او می شود‪ .‬ولی چون‬ ‫دوس��تان دیگرمان فعالیت اختصاصی خودش��ان را شروع‬ ‫کردند‪ ،‬من هم به این جمع بندی رس��یدم که نداشتن ستاد‬ ‫اختصاصی تعبیر می ش��ود به اینکه فالنی کناره گیری کرده‬ ‫اس��ت‪ .‬بنابراین من هم از اقای دکتر نجابت خواهش کردم‬ ‫مسئولیت ستاد من را بپذیرد و مثل اقایان قالیباف و والیتی‬ ‫ستادی برای خودم تشکیل دادم و همیشه به این دوستانی هم‬ ‫که عالقه مندی نشان دادند برای همکاری در ستاد من‪ ،‬گفتم‬ ‫با این فرض کار را شروع کنید که من هم ممکن است باشم و‬ ‫هم نباشم‪ .‬اکنون هم همین حرف را می زنم‪.‬‬ ‫انتقاد دیگری که مخالفان ش�ما دارند می گویند‬ ‫اقای حدادع�ادل در کار اجرایی س�ابقه چندانی‬ ‫نداشته و بیشتر یک شخصیت فرهنگی به شمار‬ ‫می رود‪ .‬در این مورد چه پاسخی دارید؟‬ ‫سیاست‬ ‫‪ l‬من فک��ر می کنم ک��ه ریاس��ت جمهوری هم پا‬ ‫می خواهد هم چشم‪ .‬چشم یعنی تفکر و فرهنگی بودن و پا‬ ‫یعنی اجرایی بودن‪ .‬اگر یک ادمی باشد که فقط پا داشته باشد‬ ‫و بدود اما ان چشمی که باید ببیند و راه را درست تشخیص‬ ‫دهد‪ ،‬نداشته باشد‪ ،‬مصیبت می شود‪ .‬اگر فقط چشم باشد و‬ ‫پا نداشته باشد هم حرکت نمی کند‪ .‬بنده فکر کردم مجموع‬ ‫چشم و پای من شاید به من این اجازه را بدهد که خود را در‬ ‫معرض انتخاب قرار دهم‪.‬‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫چقدر احتمال می دهید رئیس جمهور شوید؟‬ ‫‪ l‬سوال خطرناکی است‪ .‬اگر احتمال باال بدهم‪ ،‬بعدا‬ ‫می گویند که دیدی نش��د‪ .‬احتمال پایی��ن بدهم‪ ،‬می گویند‬ ‫همین که خودت گفتی باعث ش��د‪ .‬اجازه بدهید جواب این‬ ‫سوال را به همین صورت بدهم‪.‬‬ ‫به عن�وان نام�زد انتخاباتی مهمتری�ن قولی که‬ ‫به م�ردم می دهید چیس�ت؛ یعن�ی اق�ای حدادعادل‬ ‫می خواهد چه کار کند برای مردم؟‬ ‫‪ l‬بنده فک��ر می کنم مردم کش��ور ما از کس��ی که‬ ‫مس��ئولیت رئیس جمهوری را به دس��ت می گی��رد دو چیز‬ ‫انتظار دارند؛ تقوا و تدبیر‪ .‬گفت اسایش دو گیتی تفسیر این‬ ‫دو حرف است‪ .‬این کشور احتیاج به تقوا و تدبیر دارد‪ .‬بنده از‬ ‫خدا می خواهم که چه رئیس جمهور بشوم و چه نشوم‪ ،‬این دو‬ ‫رکن مهم را حفظ کنم و از خدا می خواهم که کمک کند هم‬ ‫تقوا داشته باشم و هم تدبیر‪.‬‬ ‫نکته جالب در مورد شما این است که اکثر نامزدها‬ ‫در مورد رابطه با امریکا به گونه ای صحبت می کنند‬ ‫که گویی در تمام این سی سال اشتباه کرده ایم‪.‬‬ ‫در واقع خیل�ی انتخاباتی و غیرواقع�ی و در واقع‬ ‫دوستانه و نرم صحبت می کنند‪ ،‬اما شما این گونه‬ ‫نیستید‪ .‬باالخره بخشی از انتخابات تالش برای‬ ‫کسب رای است‪.‬‬ ‫‪ l‬من به ان بینشی که مقام معظم رهبری دارند عقال‬ ‫و قلبا اعتق��اد دارم‪ .‬فکر می کنم که انچ��ه می گویند همان‬ ‫اس��ت و معتقدم که هرکس خالف واق��ع می گوید با افکار‬ ‫عمومی بازی می کن��د و در مجموعه نظام ب��رد نمی کند‪،‬‬ ‫یعنی بازی با افکار عمومی برخ�لاف واقعیت ها نتیجه ای‬ ‫نخواهد داشت‪g .‬‬ ‫تصمیم در ‪79‬سالگی‬ ‫چرا هاشمی هنوز اعالم نکرده که نامزد نمی شود؟‬ ‫مصطفی صادقی ‪ /‬دبیر تحریریه‬ ‫خ��ودش می گوی��د «نمی گویم ک��ه نمی ای��م» اما‬ ‫کوچک ترین فرزن��دش که ای��ن روزها بیش از همیش��ه‬ ‫سیاسی شده‪ ،‬می گوید ‪« :‬پدرم بنای کاندیداتوری ندارد‪».‬‬ ‫اکبر هاشمی رفسنجانی ؛ ‪ 79‬ساله اهل رفسنجان‪ .‬چند‬ ‫دهه است که نامش با سیاست ایران عجین شده‪.‬‬ ‫او در دهه شصت و هفتاد دو دوره رئیس جمهور بوده و‬ ‫حاال بار دیگر در استانه انتخاباتی جدید اگرچه اعالم می کند‬ ‫تمایلی برای بازگشت مجدد به س��اختمان تاریخی پاستور‬ ‫ندارد‪ ،‬اما این عدم تمایلش را مشروط کرده است‪.‬‬ ‫می گویند او شانس اخر اصالح طلبان در اغاز دهه نود‬ ‫اس��ت‪ ،‬اصالح طلبانی که هم در دوره صدارت او در پاستور‬ ‫منتقدش بودند و هم در دوره ای که خودش��ان در پاستور بر‬ ‫صندلی برجای مانده از او تکیه زدند‪ .‬حاال اما این روزها در‬ ‫‪47‬‬ ‫سیاست‬ ‫تحلیل های سیاسی رسانه های اصالح طلب‪ ،‬منجی انها به‬ ‫شمار می اید‪.‬‬ ‫اما ایا جنس تردیده��ای این سیاس��تمدار کهنه کار‬ ‫واقعی اس��ت یا در قالبی از یک تاکتیک سیاسی ان هم در‬ ‫استانه انتخاباتی مهم قابل تفسیر است؟‬ ‫صورت مساله اگر این سوال باشد‪ ،‬رسیدن به تصویری‬ ‫واضح و ش��فاف از انچه ایت اهلل به ان فک��ر می کند کمی‬ ‫سهل تر است‪.‬‬ ‫پس برای اغاز تحلیل در این مورد باید دید هاش��می‬ ‫در پایان دهه هشتم از عمرش با چه شرایط سیاسی مواجه‬ ‫است و چه گزینه هایی برای انتخاب دارد‪.‬‬ ‫مهمترین فاکتور در این ماجرا روزشمار پایان صدارت‬ ‫اصلی ترین رقیب سال های اخیر اوست‪ .‬محمود احمدی نژاد‬ ‫به همین زودی ها از دولت می رود؛ فردی که برای پیروزی‬ ‫در انتخابات س��ال ‪ 84‬انتقاد از هاش��می و سیاست های او‬ ‫را به عنوان اصلی ترین برنام��ه انتخاباتی اش برگزیده بود‪.‬‬ ‫هرچه هست حاال محمود احمدی نژاد با همه حاشیه هایی‬ ‫که پیرامونش پدید امده تا چندی دیگر از پاستور می رود‪.‬‬ ‫اما این مس��اله چرا در تحلیل تصمیم هاش��می مهم‬ ‫است؟ شاید هاشمی باورش این است که نقد سیاست های‬ ‫جاری دولت مانند س��ال ‪ 84‬همچن��ان می تواند به اهرمی‬ ‫برای پیروزی در انتخابات تبدیل شود‪ ،‬به بیان دیگر ممکن‬ ‫است در محاسبات اکبر هاشمی رفسنجانی این نکته مهم‬ ‫استخراج شده باشد که با بازافرینی فضا و شرایط سال ‪84‬‬ ‫و نقد دولتی که این روزها صف مدافعانش از همیشه کمتر‬ ‫شده‪ ،‬می توان افکار عمومی را در مقابل دوگانه ای جدید قرار‬ ‫داد که یک طرفش تداوم سیاست های فعلی باشد و طرف‬ ‫مقابلش وعده ای برای تحقق وقوع وضعیتی کامال متضاد‬ ‫با شرایط مستقر‪.‬‬ ‫اگ��ر ای��ن فرضیه درس��ت باش��د او ب��رای تاکتیک‬ ‫انتخاباتی اش‪ ،‬نقد و اعتراض به دولت مس��تقر را برگزیده؛‬ ‫اهرمی که به ب��اور او ش��اید بتواند فراهم اورن��ده فرصتی‬ ‫باش��د برای پیروزی او یا فردی که از س��وی او وارد میدان‬ ‫رقابت می ش��ود و در واقع مجری سیاس��ت های اوس��ت‪.‬‬ ‫نکته مهم انجاس��ت که برخالف انتخابات سال ‪ 88‬صف‬ ‫مدافعان وضعیت موجود در ش��مار متع��ددی از حوزه های‬ ‫مربوط به دولت بسیار کوتاه است‪ ،‬دلیلش هم فاصله گرفتن‬ ‫اصولگرای��ان از دولت محمود احمدی ن��ژاد به دلیل برخی‬ ‫حواش��ی پیرامون دولت در سال های اخیر اس��ت ‪ .‬از این‬ ‫منظر می توان گفت هاشمی رفس��نجانی با وضعیت ویژه و‬ ‫تحریک کننده ای مواجه شده است‪.‬‬ ‫از جانبی دیگر انچه اکنون میان اصولگرایان می گذرد‬ ‫و ارایش جدیدی که این جناح پیدا کرده نیز شاید بتواند از‬ ‫جمله دالیلی باشد که هاشمی رفس��نجانی را به فکرکردن‬ ‫درباره انتخابات برانگیخته باش��د و ش��اید مهمترین دلیل‬ ‫برای اینکه یکی از فرزندان��ش صراحتا بگوید پدرم تالش‬ ‫دارد در انتخابات ‪ 92‬موثر باشد‪.‬‬ ‫زمان اندکی به ثبت نام نامزدها باق��ی مانده و کثرت‬ ‫و تعدد نامزده��ای اصولگرا همچنان مس��اله الینحل این‬ ‫روزهاست‪ .‬گویا شرایطی شبیه س��ال ‪ 84‬پدید امده است‪.‬‬ ‫با این تغییر که این بار تعداد نامزدها حتی بیشتر از ان دوره‬ ‫است‪ .‬طبیعی است که چنین کثرتی و البته تداومش تا روز‬ ‫انتخابات‪ ،‬احتمال و فرضیه شکسته ش��دن ارا و تقسیمش‬ ‫میان س��بد انتخاباتی چند نامزد اصولگرا را بیش از همیشه‬ ‫کرده است‪ .‬این بدان معناست که در صورت تداوم احتمالی‬ ‫وضعیت موجود نمی توان به صورت قاطع گفت یک نامزد‬ ‫اصولگرا برن��ده انتخابات و در واقع صاح��ب رای اکثریت‪،‬‬ ‫الاق��ل در مرحله نخس��ت انتخاب��ات خواهد ش��د‪ .‬چنین‬ ‫تفس��یر و تعبیری مانند گ��زاره نخس��ت تحریک کننده و‬ ‫برانگیزاننده است‪ .‬به بیان روشن تر وقتی این تصویر پیش‬ ‫روی اکبر هاشمی رفس��نجانی قرار گیرد که در اندک زمان‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫‪48‬‬ ‫باقیمانده تا انتخابات هنوز هیچ نامزد اصولگرایی به استار‬ ‫و پدیده انتخابات تبدیل نشده‪ ،‬طبیعی است که او را به این‬ ‫نتیجه می رس��اند که ارتفاع یکی از موانع مه��م انتخاباتی‬ ‫برای پیروزی اش بس��یار کوتاه شده اس��ت‪ .‬نتیجه برخی‬ ‫نظرس��نجی ها که او را باالتر از برخی اصولگرایان نش��ان‬ ‫می دهد ‪-‬فارغ از اینکه مانند سال ‪ 84‬همچنان رای منفی‬ ‫باالیی هم دارد‪ -‬می تواند در این مقول��ه نیز مزید بر علت‬ ‫شده باش��د‪ .‬اما تا اینجای این نوشتار هنوز تحلیل کاملی از‬ ‫شرایط پیرامون اکبر هاشمی رفسنجانی تصویر نشده است‪.‬‬ ‫مسلم است که در این پازل‪ ،‬مهمترین کاراکتر اصالح طلبان‬ ‫هس��تند؛ جناحی که پس از ماجراهای سال ‪ 88‬به تعبیری‬ ‫در حالت زیس��ت گیاهی و حداقلی به س��ر می برد و اکنون‬ ‫نگران از حذف همیش��گی به دنبال منفذی برای بازگشت‬ ‫به قدرت است‪.‬‬ ‫انها اگرچه هاشمی را دوس��ت واقعی خود نمی دانند‬ ‫و همچنان افرادی مانند عباس عبدی در میانش��ان وجود‬ ‫دارد که صریح و شفاف بد هاشمی را بگوید‪ ،‬اما به اتحادی‬ ‫استراتژیک و شاید مقطعی با او می اندیشند؛ اتحادی که از‬ ‫قدر مشترکی ریشه می گیرد که انها و هاشمی در سال های‬ ‫صدارت محمود احمدی نژاد به ان دست یافته اند‪.‬‬ ‫واقعیت ان اس��ت که یکی از پیامدهای وقایع س��ال‬ ‫‪ 88‬این است که انها به دالیلی نمی توانند با نامزدی که این‬ ‫روزها به کاندیدای حداکثری شهره شده‪ ،‬پا به میدان رقابت‬ ‫بگذارند‪.‬در یک نگاه گذرا انها با ش��رایطی مواجه ش��ده اند‬ ‫که ناگزیرند از میان سه گزینه عدم ش��رکت در انتخابات‪،‬‬ ‫حضور با یک نامزد حداقلی و متعلق به نسل دوم اصالحات‬ ‫و نیز همراهی و اتحاد با یک نامزد غیراصالح طلب‪ ،‬یکی را‬ ‫انتخاب کنند‪ .‬فارغ از نظر رادیکال های در اقلیت قرارگرفته‬ ‫این جناح ‪-‬که بعضا بر طبل عدم مشارکت می کوبند‪ -‬گویا‬ ‫نظر اکثریت اصالح طلبان بر مشارکت در انتخابات است‪.‬‬ ‫نظری که البته با دو گرایش مواجه ش��ده؛ کسانی که‬ ‫به حضور با نامزد حداقلی اصالح طلب اصرار دارند و کسانی‬ ‫که بر گزینه حمایت از ی��ک نامزد غیراصالح طلب به دلیل‬ ‫احتمال ر ای اوری بیشتر تاکید دارند‪.‬‬ ‫وجود گزینه حمایت از یک فرد غیراصالح طلب و نیز‬ ‫خال رهبری میان اصالح طلبان برای هاش��می که اکنون‬ ‫نزدیک ترین فرد سیاس��ی به انها به ش��مار می اید و البته‬ ‫در یک مسند مهم نظام به سیاس��ت ورزی رسمی مشغول‬ ‫است‪ ،‬گویا یک فرصت ویژه به نظر رسیده است‪ .‬چنان که‬ ‫برخی تحلیل می کنند هاشمی در چند سال اخیر خیلی بدش‬ ‫نمی امده که به نوعی لیدر طیف های��ی از اصالح طلبان به‬ ‫ش��مار اید؛ لیدری که حاال اگر در پی نامزدی در انتخابات‬ ‫نباش��د گویا در پوزیش��نی قرار گرفته که بتواند در انتخاب‬ ‫نامزد اصالح طلبان فرد موثری به ش��مار ای��د‪ .‬طرفه انکه‬ ‫تقریبا روزی نیست که گروهی از اصالح طلبان راهی دفتر‬ ‫او نشوند‪ .‬هاش��می البته مخالفان سفت و سختی هم میان‬ ‫چهره های رده باالی اصالح طلب دارد؛ مخالفانی از جنس‬ ‫موس��وی خوئینی ها که گوی��ا به هیچ وجه راضی نیس��تند‬ ‫با او کنار بیایند حت��ی اگر نتیجه و هزین��ه اش خداحافظی‬ ‫همیشگی اصالح طلبان با قدرت باشد‪.‬‬ ‫موافقان و مخالفان هاشمی‬ ‫می��ان مخالفان مه��م و متعددی که می ت��وان برای‬ ‫نامزدی هاش��می یا تاثیرگذاری او بر انتخابات یافت‪ ،‬البته‬ ‫می توان مس��تقبلین مهمی را هم برای حضور او برشمرد‪.‬‬ ‫افرادی که بهترین ش��رایط برایش��ان در انتخابات‪ ،‬حضور‬ ‫هاشمی رفس��نجانی اس��ت‪ .‬ش��اید انها به ش��کل گیری و‬ ‫بازافرینی ش��رایط س��ال ‪ 84‬می اندیش��ند و فکر می کنند‬ ‫هرکس مقابل هاش��می باش��د باز هم پیروز میدان خواهد‬ ‫بود‪ .‬بی انکه نیازی باشد نامی از چنین مستقبلینی برده شود‪،‬‬ ‫می توان با مداقه در اظهارات این روزهای برخی گروه های‬ ‫سیاسی چنین مستقبلینی را به راحتی یافت‪.‬‬ ‫هاشمی می اید؟‬ ‫اکنون که در سطح نخس��ت تحلیل‪ ،‬شرایط پیرامون‬ ‫هاشمی رفسنجانی تصویر شده است‪ ،‬سوال مهم در سطح‬ ‫دوم تحلیل این اس��ت که ایا اکبر هاشمی رفسنجانی واقعا‬ ‫تصمیم به حضور در انتخابات گرفته است؟‬ ‫اگرچه این روزها س��ن باالی هاش��می را مهمترین‬ ‫دلیل برای عدم کاندیداتوری او برمی ش��مارند‪ ،‬اما واقعیت‬ ‫این است که هاشمی با مشکالت مهمتری هم مواجه است‪.‬‬ ‫نخستین مش��کل این اس��ت که برخالف سال ‪ 84‬و‬ ‫به دلیل رویکرد سیاس��ی هاشمی رفس��نجانی در سال ‪88‬‬ ‫صف منتقدان او میان اصولگرایان طوالنی تر ش��ده است‪.‬‬ ‫منتقدانی که اگرچ��ه روزی فقط سیاس��ت های اقتصادی‬ ‫او را علت مخالفتش��ان اع�لام می کردند‪ ،‬ام��ا این روزها‬ ‫مهمترین مشکلشان نحوه سیاس��ت ورزی و موضع گیری‬ ‫هاشمی رفس��نجانی است‪ .‬انها اکنون هاش��می را بیش از‬ ‫اینکه نزدیک به خود بدانند فردی نزدیک به اصالح طلبان‬ ‫به حساب می اورند‪ .‬میان اصالح طلبان هم او هنوز از جایگاه‬ ‫ثابتی برخوردار نش��ده و طیف های مهمی از اصالح طلبان‬ ‫الصاق او به خود را برنتابیده و در واقع پس می زنند‪ .‬به بیان‬ ‫دیگر انها نه تنها مخالف حمایت از کاندیداتوری هاش��می‬ ‫هستند‪ ،‬بلکه حتی حمایت از فردی که مستظهر به حمایت‬ ‫او باشد را نیز قبول ندارند‪.‬‬ ‫هاشمی البته با یک مشکل مهم دیگر هم مواجه است؛‬ ‫ان گونه که اعالم شده بناست دادگاه مهدی هاشمی همین‬ ‫روزها برگزار شود؛ دادگاهی که البته اتهامات مهم و سنگینی‬ ‫را در بردارد‪ .‬فرزند دیگر هاشمی یعنی فائزه هم به تازگی از‬ ‫زندان ازاد شده و ان گونه که خودش می گوید در زمان طی‬ ‫دوران زندان یک پرونده جدید برای او مفتوح شده است‪.‬‬ ‫ابهام در نحوه مواجهه حاکمیت با گزاره کاندیداتوری‬ ‫او نیز بر همه این مشکالت افزوده است‪.‬‬ ‫چنین تصویری اس��ت که برخی تحلیلگران را به این‬ ‫نتیجه رسانده است ‪« :‬هاشمی نمی اید‪ ،‬بلکه در حال اجرای‬ ‫یک تاکتیک انتخاباتی مهم است‪g ».‬‬ ‫هاشمی البته مخالفان سفت و سختی هم میان چهره های‬ ‫رده باالی اصالح طلبان دارد؛ مخالفانی از جنس‬ ‫موسوی خوئینی ها که گویا به هیچ وجه راضی نیستند‬ ‫با او کنار بیایند حتی اگر نتیجه و هزینه اش خداحافظی‬ ‫همیشگی اصالح طلبان با قدرت باشد‬ ‫حس�ین فدایی می گوید اگر اکبر هاش�می رفس�نجانی نامزد انتخابات ش�ود با حمایت اصولگرای�ان روبه رو‬ ‫نخواهد ش�د‪ .‬با او که دبیرکل جمعیت ایثارگران اس�ت گفت وگویی تفصیلی درباره موضوعات مختلف انجام دادیم‬ ‫که در این ش�ماره هفته نامه مثلث بخ�ش کوتاهی از ان را درج می کنی�م‪ .‬متن کامل این گفت وگو در ش�ماره بعدی‬ ‫منتشر خواهد شد‪.‬‬ ‫اگر بنا باشد وضعیت فعلی اصالح طلبان را تحلیل‬ ‫کنیم‪ ،‬برخی معتقدند که ش�رایط فعلی شباهت‬ ‫بسیاری به سال ‪ 76‬دارد و گروهی دیگر می گویند‬ ‫که باید کاری کنیم تا شرایط مانند سال ‪ 76‬شود‪.‬‬ ‫ایا ش�رایط ام�روز اصالح طلبان ش�بیه روزهای‬ ‫منتهی به دوم خرداد ‪ 76‬است؟‬ ‫‪ l‬اساس��ا می خواهم بدانم مفه��وم اصالح طلبی به‬ ‫چه معناست؟ اگر کسی می گوید من اصالح طلبی هستم که‬ ‫می خواهم در چارچوب گفتمان انقالب اسالمی و برای حفظ‬ ‫اصول و محکمات انقالب اس�لامی‪ ،‬مسائل جاری‪ ،‬اجرایی‬ ‫و مش��کالت را اصالح کنم‪ ،‬همه اصولگرای��ان همین طور‬ ‫هستند؛ هر مسلمانی و هر فرد وفادار به این نظام‪ ،‬اصالح طلب‬ ‫هم هست‪ .‬اما اگر منظور از اصالح طلب کسی باشد که برای‬ ‫فتنه زمینه سازی کرد‪ ،‬به ان دامن زد و بعد هم حاضر به ابراز‬ ‫برائت نشد‪ ،‬اصال محلی از اعراب ندارد؛ یعنی صالحیت ندارد‬ ‫و نباید به این گونه افراد اجازه داد که مسئولیت این ملت بزرگ‬ ‫را برعهده بگیرند‪ .‬از نظر من کسانی که خود را اصالح طلب‬ ‫می نامند‪ ،‬چند طایفه اند؛ عده ای هستند که درون نظام سلطه‬ ‫رفته اند؛ اینها اصالح طلب نیستند‪ ،‬بلکه فتنه گر امیخته شده با‬ ‫نظام سلطه اند و خارج نشین ش��ده اند‪ .‬عده دیگری در داخل‬ ‫هستند که افراطی و رادیکال هس��تند و هنوز هم می گویند‬ ‫نامزد ما باید فردی مثل موس��وی یا کروبی باش��د؛ معنی و‬ ‫مفهوم این حرف ها این اس��ت که اینها هنوز در مقابل ملت‬ ‫ایران ایستاده اند و حاضر نیستند به ساختارهای کنونی نظام‬ ‫تن بدهند؛ اینها ه��م فاقد صالحیت هس��تند‪ .‬گروهی هم‬ ‫هس��تند که می گویند ما به معیارها و اصولمان وفاداریم‪ ،‬اما‬ ‫رفتار محافظه کارانه را در پیش می گیریم؛ چراکه می خواهند‬ ‫به درون نظام بازگردند‪ ،‬خود را بازس��ازی کنن��د و بار دیگر‬ ‫اسیب هایی به وجود بیاورند‪ .‬طبیعتا عاقالنه نیست که انسان‬ ‫چنین فرصت هایی را برای این افراد به وجود بیاورد‪ .‬دس��ته‬ ‫دیگری هم هس��تند که می گویند ما رفتارهای فتنه را قبول‬ ‫نداریم و انها را نقد می کنن��د؛ می گویند چارچوب های نظام‬ ‫را قبول داریم و می خواهی��م در چارچوب نظام فعالیت های‬ ‫سیاس��ی انجام دهیم‪ .‬انتظار م��ا از این گروه این اس��ت که‬ ‫واقعا س��ه گروه دیگر را نقد کنند‪ ،‬فصل تمایز خود را با دیگر‬ ‫طیف های این جریان نشان دهند و شفاف وارد صحنه شوند‪.‬‬ ‫در این صورت‪ ،‬دیگر نمی توان اینها را اصالح طلب متعارف‬ ‫نامید؛ درست است که خاستگاه انها اصالح طلبی است‪ ،‬اما‬ ‫دیگر دوم خردادی نیستند؛ اس��اس فکر و اندیشه انها را نفی‬ ‫می کنند و می گویند اعتقاد‪ ،‬فکر و باور ما همان چیزی است‬ ‫که امام و شهدا گفتند و امروز هم مردم و رهبری می گویند‪.‬‬ ‫بنابراین در حوزه گفتمان اصولگرایی مطرح می ش��وند‪ ،‬اما‬ ‫سیاست‬ ‫گفت وگوی مثلث با حسین فدایی‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫رای هاشمی کاهش یافته است‬ ‫باید نام جدیدی هم برای خودش��ان پیدا کنند‪ .‬بر اساس این‬ ‫تعریف‪ ،‬ما نمی دانیم چه شباهتی هست! در سال ‪ ،76‬عده ای‬ ‫از متن م��ردم امدند و گفتند که جریان کارگزاران و توس��عه‬ ‫اقتصادی‪ ،‬اقتصاد س��رمایه داری و مبنای لیبرال دموکراسی‬ ‫را دنبال می کند‪ ،‬با امام و ارزش ها زاویه دارد و ما می خواهیم‬ ‫خط امام را دنب��ال کنیم‪ .‬مردم بر اس��اس همین حرف ها به‬ ‫این جریان اعتماد کردند و به انها رای دادند‪ .‬مگر شعار اینها‬ ‫«سه س��ید فاطمی» نبود؟ مگر از امام(ره)‪ ،‬ارزش ها‪ ،‬شهدا‪،‬‬ ‫اصول و محکمات انق�لاب نمی گفتند؟ ح��رف انها همین‬ ‫بود‪ .‬اما در عمل از این حرف ها فاصله گرفتند و زاویه بس��یار‬ ‫فاحش��ی با این ارزش ها و اصول پیدا کردن��د‪ .‬در دوره اینها‬ ‫به امام‪ ،‬دین‪ ،‬خ��دا‪ ،‬ارزش ها و‪ ...‬توهین ش��د و روزنامه های‬ ‫زنجیره ای شان مملو از توهین به ارزش ها بود‪ .‬اینها یا از اول‬ ‫دروغ گفتند یا در اثر قدرت‪ ،‬استحاله شدند‪ .‬مردم ما ارزشمدار‬ ‫بودند و هنوز هم هستند‪ ،‬مردم هنوز هم بر مبارزه با امریکا‪،‬‬ ‫استکبارستیزی‪ ،‬ظلم ستیزی‪ ،‬مبارزه با فقر و فساد و تبعیض‬ ‫و توجه به محرومان پافشاری می کنند‪ .‬ایا انها هم در عمل‬ ‫همین موضع را دارند؟ به نظر من کارنامه انها نشان می دهد‬ ‫که نتوانستند نمره درستی بگیرند و حتی نمره منفی گرفتند‪.‬‬ ‫مردم تحول و اصالح می خواهند؛ مردم یک مدیر جهادی و‬ ‫پاک از جنس خودشان‪ ،‬ظلم ستیز و استکبارستیز می خواهند‬ ‫که در برابر امریکا مرعوب نشود؛ مردم کسی را می خواهند‬ ‫که با توجه به باورهای دینی و ملی‪ ،‬الگوهای اداره کش��ور را‬ ‫طراحی کند؛ مردم کسی را می خواهند که باندباز نباشد و برای‬ ‫مفسدان حاش��یه امن نسازد؛ مردم کس��ی را می خواهند که‬ ‫شبانه روز صادقانه به انها خدمت کند‪ .‬به نظر من چنین فضایی‬ ‫وجود دارد‪ ،‬این روند رو به تکامل انقالب اسالمی است و مردم‬ ‫ما بصیر هستند؛ ما باید بتوانیم این نیاز را با ارائه چهره هایی‬ ‫مناسب تامین کنیم‪.‬‬ ‫این روزها زمزمه هایی مبنی ب�ر احتمال نامزدی‬ ‫اقای خاتمی شنیده می شود و خودشان هم جسته‬ ‫و گریخته صحبت هایی می کنند‪ .‬شما این بحث ها‬ ‫را تا چه حد جدی می دانید؟‬ ‫‪49‬‬ ‫‪ l‬تمام تالش هایی که در این س��ال ها ‪ -‬البته بعد‬ ‫از فتنه ‪ -‬در اردوگاه دوم خردادی ها صورت می گیرد‪ ،‬برای‬ ‫این است که خودش��ان را در افکار عمومی زنده نگه دارند‪.‬‬ ‫به عبارت دیگر می خواهند خود را بازسازی کنند‪ ،‬بدون اینکه‬ ‫هزینه ای پرداخت کنند‪ ،‬بدون جبران مشکالتی که ایجاد‬ ‫کرده اند و بدون اعتراف به اشتباهاتشان و بدون توبه از ظلم‬ ‫بزرگی که به ملت ایران کردند به قدرت بازگردند‪.‬‬ ‫همانند انتخابات ‪« 84‬می ایم‪ ،‬نمی ایم»های اقای‬ ‫هاش�می در حال تکرار است؛ چقدر احتمال دارد‬ ‫که بازهم این اتفاق منجر به امدن اقای هاشمی‬ ‫به صحنه انتخابات شود؟‬ ‫نه هاشمی پیروز می شود نه خاتمی‬ ‫گفت وگوی مثلث با عباس عبدی درباره معادالت انتخابات یازدهم‬ ‫عباس عبدی از تحلیلگران سیاسی در اردوگاه اصالح طلبان به ش�مار م ی رود‪ .‬روز یکشنبه هشتم اردیبهشت‬ ‫به دیدار او رفتیم و با وی درباره ارایش نامزدهای اصولگرا‪ ،‬اصالح طلب و جریان دولت در انتخابات ریاس�ت جمهوری‬ ‫گفت وگو کردیم‪.‬‬ ‫‪ l‬من فکر می کنم اقای هاشمی به لحاظ سیاسی‬ ‫فرد زیرکی است و می داند کسی که کار کرده‪ ،‬تجربه شده‪،‬‬ ‫خود را نشان داده و هر چه در چنته داشته ارائه کرده است‪،‬‬ ‫ح��رف و برنامه جدیدی ن��دارد که مطرح ش��ود‪ .‬مردم هم‬ ‫نسبت به این افراد ‪ -‬هر کسی که می خواهد باشد ‪ -‬رویکرد‬ ‫مثبتی برای واگذار کردن چنی��ن کارهایی ندارند؛ مردم به‬ ‫دنبال چهره های جدید هس��تند‪ .‬مس��اله دیگر‪ ،‬سن و سال‬ ‫و اقتضائات جسمی ایشان اس��ت‪ .‬من فکر می کنم که این‬ ‫بیشتر جنبه تبلیغاتی و عملیات روانی دارد تا واقعیت‪.‬‬ ‫اگ�ر بخواهی�م در همی�ن رابط�ه بح�ث کنی�م‪،‬‬ ‫استراتژی اقای هاشمی در انتخابات چه خواهد‬ ‫بود؟‬ ‫‪ l‬ایجاد فضا برای کس��ی که فکر می کند مناسب‪،‬‬ ‫همس��و و هم جهت ایشان برای اینده اس��ت‪ .‬این عملیات‬ ‫روانی هم برای همان فرد صورت می گیرد‪.‬‬ ‫کاندیدای اصلی اقای هاشمی چه کسی است؟‬ ‫سیاست‬ ‫‪ l‬اقای هاش��می ش��خصا با بقیه دوم خردادی ها‬ ‫تفاوت دارد؛ اگر چه به انها نزدیک است‪ ،‬با انها حشر و نشر‬ ‫دارد و با هم برنامه ریزی می کنند‪ ،‬اما یک برنامه با انها دارد‬ ‫و یک برنامه برای خودش؛ برنامه ای که برای انها دارد این‬ ‫است که انها ائتالف کنند و روی یک نفر به وحدت برسند‪،‬‬ ‫اما برنامه ای که برای خودش دارد این است که فردی بیاید‬ ‫و رایی از اصولگرایان را هم تصاحب کند‪.‬‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫پ�س اق�ای روحان�ی کاندی�دای موردنظ�ر‬ ‫اقای هاشمی است یا اقای جهانگیری؟‬ ‫‪ l‬مصداق نمی توانم بگویم‪.‬‬ ‫فرض محال که محال نیست؛ اگر اقای هاشمی‬ ‫نام�زد ش�ود‪ ،‬نیروه�ای سیاس�ی اصولگ�را چه‬ ‫ارایشی به خود می گیرند؟‬ ‫‪ l‬ممکن اس��ت بخش��ی از نیروهای س��نتی ما از‬ ‫ایش��ان حمایت کنند؛ ام��ا اصولگرایان از ایش��ان حمایت‬ ‫نخواهند کرد‪.‬‬ ‫جبهه پیروان؟‬ ‫‪ l‬انها هم یکپارچه حمایت نخواهند کرد‪.‬‬ ‫درونی اصولگرایان چگونه خواهد بود؟‬ ‫‪ l‬باالخ��ره زمانی که اقای هاش��می بیاید‪ ،‬بخش‬ ‫قابل توجهی از دوم خردادی ها از او حمایت می کنند و ممکن‬ ‫است گروه های اندک و ضعیفی از اصولگرایان هم به سمت‬ ‫اقای هاشمی متمایل شوند‪ .‬اما ائتالف س��ه گانه حتما سر‬ ‫جای خود خواهد بود و با قوت به مسیر خود ادامه خواهد داد‪.‬‬ ‫یعنی همان اتفاق سال ‪ 84‬تکرار خواهد شد؟‬ ‫‪ l‬نه؛ رای اقای هاشمی در میان حزب اهلل و متدینین‬ ‫و توده مردم تقلیل پیدا کرده و مثل گذشته نیست‪.‬‬ ‫ش�ما می گویی�د که اقای هاش�می در س�ال ‪84‬‬ ‫درصد کمی از ارای اصولگرایان را برداشت کرد‪.‬‬ ‫‪ l‬این بار کمتر خواهد بود‪.‬‬ ‫یعن�ی اگ�ر انتخاب�ات دومرحل�ه ای ش�ود اقای‬ ‫هاشمی یک پای مرحله دوم نیست؟‬ ‫‪ l‬خیلی بعید است ایشان بتواند حتی به مرحله دوم‬ ‫راه پیدا کند‪g .‬‬ ‫‪50‬‬ ‫امید کرمانی ها‬ ‫تقریب�ا یک ماه ب�ه انتخابات ریاس�ت جمهوری‬ ‫یازده�م باق�ی مان�ده و از روز سه ش�نبه‬ ‫‪17‬اردیبهش�ت ثب ت نام نامزدها اغاز م ی ش�ود؛‬ ‫با فرض عدم ورود اقایان خاتمی و هاش�می به‬ ‫صحن�ه انتخابات‪ ،‬ارای�ش سیاس�ی در جریان‬ ‫اصالح�ات چگون�ه ش�کل گرفت�ه و ه م اکن�ون‬ ‫نیروه�ای این جری�ان چند طیف هس�تند و چه‬ ‫سمت و سویی دارند؟‬ ‫‪ l‬با این فرض که اقایان خاتمی و هاشمی نیایند‪،‬‬ ‫نکته ای که به وجود م ی اید این اس��ت که فرد نامزد اهمیت‬ ‫اصلی را ن��دارد‪ ،‬چون جری��ان اصالحات با ی��ک هویت به‬ ‫نسبت غالب‪ ،‬بدون توجه به فرد م ی تواند به انتخابات وارد‬ ‫شود و این انتس��اب هم به همان مجموعه اقایان خاتمی‪،‬‬ ‫نوری و دیگران برم ی گردد‪ .‬به عبارت دیگر اهمیت حضور‬ ‫یک جریان بیشتر از ان است که از چه نامزدی حمایت شود‪،‬‬ ‫چون تعیین مصداق نام��زد اصالحات فرع بر قضیه حرکت‬ ‫جریانی است‪ .‬بناب راین جریان اصالحات به غیر انکه از اقای‬ ‫خاتمی یا اقای هاشمی حمایت کند‪ ،‬م ی تواند حضور دیگری‬ ‫هم در انتخابات داش��ته باش��د ولی مطمئن نیستم به این‬ ‫نقطه برسد‪ .‬در نهایت اگر نتوانند از کسی حمایت کنند‪ -‬که‬ ‫البته کمی هم دیر ش��ده‪ -‬این اتفاق م ی افتد که بخشی از‬ ‫انها سکوت م ی کنند ولی بخش قابل توجهی از انها به ویژه‬ ‫بدنه های شهرستان ی شان در این جریان فعال م ی شوند اما‬ ‫اینکه از چه کس��ی حمایت کنند‪ ،‬به نظر من برم ی گردد به‬ ‫پ س زمینه های��ی که این نامزده��ا در ان مناطق دارند؛ یک‬ ‫بخش��ی به س��مت اقای عارف م ی روند و یک بخش هم‬ ‫از اقای جهانگیری حمایت م ی کنن��د؛ حتی اقای قالیباف‬ ‫هم م ی توان��د حمایت بخش هایی از بدن��ه اصالحات را به‬ ‫خود جلب کند یعنی ممکن است برخ ی فکر کنند شانس‬ ‫پیروزی یک نفر بیش��تر اس��ت‪ ،‬بناب راین ممکن است از او‬ ‫حمایت کنند‪ .‬در کل بدنه جریان اصالح��ات به چند گروه‬ ‫تقسیم خواهد شد‪ ،‬ولی راس اصالحات موضعگیری خاصی‬ ‫نخواهند کرد‪ ،‬البته امکان دارد در سطوح باالیی این جریان‬ ‫هر کسی ب رای کمک به ستاد یکی از نامزدها برود‪.‬‬ ‫چرا؟‬ ‫‪ l‬به دلیل اینکه اقای روحانی به لحاظ سنتی اساسا‬ ‫در جریان اصالحات تعریف نم ی شود و خودش هم دوست‬ ‫ندارد چنین اتفاقی بیفتد‪ .‬به جز ان قسمت از بدنه اصالحات‬ ‫که اصال در انتخابات ریاس��ت جمهوری فعال نخواهد شد‪،‬‬ ‫در صورتی که اصالح طلبان روی حمایت از یک فرد تاکید‬ ‫نکنند‪ ،‬باالی ‪ 90‬درص��د نیروها میان اق��ای جهانگیری و‬ ‫اقای عارف توزیع م ی شوند و بعید است به صورت پ راکنده‬ ‫از غیر اینها حمایت کنند چ��ون اقای جهانگیری فرق دارد‬ ‫و نم ی گوید به صورت شخصی م ی ایم و اصالح طلبان باید‬ ‫از من حمایت کنند‪ .‬وی هویت شخصی نم ی خواهد برای‬ ‫خود تعری��ف کند تا دیگ��ران از او حمای��ت کنند‪ .‬مطلوب‬ ‫اقای جهانگیری این اس��ت ک��ه نامزد ی��ک مجموعه ای‬ ‫باش��د نه اینکه به صورت فردی به صحنه رقاب��ت بیاید و‬ ‫دیگران افتخار حمای��ت از او را پیدا کنند‪ .‬بناب راین اگر اقای‬ ‫جهانگیری با این نگاه بیاید بخ��ش اصلی بدنه اصالحات‬ ‫حول او جمع م ی شوند اما اینکه ان بخش چقدر کافی باشد‬ ‫و بتواند جریان سازی کند‪ ،‬االن نم ی توان هیچ اظهارنظری‬ ‫کرد‪ ،‬چون مولفه های دیگری در انتخابات وجود دارد که باید‬ ‫درباره ان گفت وگو کرد‪.‬‬ ‫ک�دام بخ�ش از جری�ان اصالح طل�ب ب�ا اقای‬ ‫جهانگیری موافق و کدام جریان مخالف است؟‬ ‫‪ l‬وقتی اصالح طلب��ان نتوانند با نام��زد حداکثری‬ ‫ش��رکت کنند یا درباره فرد دیگری تفاه��م کلی نمایند‪ ،‬ان‬ ‫هنگام افراد خود تصمیم م ی گیرند‪ ،‬یعنی این طور نیست‬ ‫‪ l‬به طور روشن بخش��ی از باقیمانده مشارکت در‬ ‫انتخابات فعال نم ی شود‪ .‬بخش فعال انها نیز قسمتی به‬ ‫سمت اقای عارف م ی روند و بخشی هم به اقای جهانگیری‬ ‫کمک م ی کنند‪ ،‬اما این ناش��ی از تضادهای درونی نیست‬ ‫چون وقتی تصمیم جمعی حاصل نش��د هر کس��ی ب رای‬ ‫خودش تصمیم م ی گیرد‪.‬‬ ‫کل جریان اصالحات اقای روحانی را نم ی پذیرد یا‬ ‫یک طیفی فقط مخالف او هستند؟ نام این طیف‬ ‫مخالف چیست؟‬ ‫ام�ا اصولگراها نی�ز اق�ای روحانی را ج�زو خود‬ ‫محسوب نم ی کنند؟‬ ‫‪ l‬این مشکل اقای روحانی اس��ت‪ ،‬اقای هاشمی‬ ‫م ی تواند از هر دو جریان مس��تقل باش��د چون خودش در‬ ‫چارچوبی تعریف م ی ش��ود که م ی تواند در یک مقام باالتر‬ ‫از دو جریان سیاس��ی اصولگرا و اصالحات ق��رار گیرد‪ ،‬اما‬ ‫کس��انی که بخواهند بدون داشتن ان پتانس��یل از هر دو‬ ‫جریان مستقل باشند لزوما موفق نخواهند بود‪.‬‬ ‫ش�ما گفتید اگ�ر اقای�ان هاش�می و خاتمی به‬ ‫میدان نیایند‪ ،‬بدنه اصالحات بین اقایان عارف و‬ ‫جهانگیری تقسیم م ی شود‪ ،‬این امر چه اتفاقی‬ ‫را برای اصالح�ات در انتخابات رق�م م ی زند‪ ،‬ایا‬ ‫تکثر باعث م ی شود ارای بدنه اجتماعی در سبد‬ ‫اصالحات حفظ ش�ود یا برعکس موجب تقلیل‬ ‫ان خواهد شد؟‬ ‫‪ l‬به نظ��ر من وقت��ی نامزده��ای اصالح طلب دو‬ ‫نفر م ی ش��وند رای هر دو نفر پایین م ی ای��د‪ ،‬به طور مثال‬ ‫وقتی فقط یک نامزد اصالح طلب با حمایت انان در میدان‬ ‫باش��د و ‪ 100‬واحد رای کس��ب کند‪ ،‬در صورتی که دو نفر‬ ‫اصالح طلب نامزد ش��وند حداکثر رای هر کدام ‪ 20‬یعنی در‬ ‫جمع ‪ 40‬رای م ی شود‪ .‬علت ان اس��ت که مبنای رای‪ ،‬فقط‬ ‫ش��خص نامزد نیس��ت بلکه مالک حمایت تشکیالتی از‬ ‫یک نامزد و راه اندازی ی��ک جریان سیاس��ی در انتخابات‬ ‫است‪ ،‬اما اگر نامزدها دو نفر شوند‪ ،‬تشکیالت انها به لحاظ‬ ‫خنث ی س��ازی یکدیگر ضعی ف تر م ی شود‪ ،‬ضمن انکه قادر‬ ‫به جریان س��ازی هم نخواهند بود چون جریان سازی ایده و‬ ‫پتانسیل م ی خواهد‪ .‬در مجموع اگر جریان اصالحات پشت‬ ‫یک نفر بیاید و رای ان نامزد ‪ 100‬واحد شود‪ ،‬این می زان رای‬ ‫در حالت دو یا سه کاندیدایی محقق نخواهد شد و سر جمع‬ ‫ارای نامزدهای اصالح طلب به ‪ 50‬واحد هم نم ی رسد‪ .‬البته‬ ‫حضور دو یا س��ه نامزد اصالح طلب در انتخابات جز مساله‬ ‫این ظرفیت در جریان اصالح�ات وجود دارد که‬ ‫روی یک نامزد به اجماع برسند؟‬ ‫نقدی ک�ه به اقای�ان جهانگی�ری و ع�ارف وارد‬ ‫م ی کنند این است که هیچ کدام قدرت رای اوری‬ ‫ندارند‪ ،‬به نظر شما اقای عارف رای اورتر است یا‬ ‫اقای جهانگیری؟‬ ‫‪ l‬به این گ��زاره دو ای راد منطق��ی دارم؛ اول اینکه‬ ‫همانطور که گفتم شخص مس��اله فرعی است‪ .‬از اقایان‬ ‫هاشمی و خاتمی شناخته شده تر نداریم اما انها نیز هرچقدر‬ ‫محبوب باش��ند به لحاظ صرفا فردی انق��در رای ندارند که‬ ‫همان دور اول انتخاب ش��وند‪ .‬معتقدم می��ان دو نامزد اگر‬ ‫تش��کیالت پش��ت نامزدی بیاید که به لحاظ فردی قدرت‬ ‫رای اوری کمتری در قی��اس با دیگ��ری دارد‪ ،‬در انتخابات‬ ‫کس��ی باالتر قرار م ی گیرد که حمایت تشکیالت را پشت‬ ‫خود دارد‪ .‬نکته دوم قدرت جریان سازی اجتماعی و سیاسی‬ ‫است‪ .‬ممکن است فردی از خیلی جهات توانمندتر از دیگر‬ ‫نامزد یک جریان باشد اما اگر نامزد دوم قدرت جریان سازی‬ ‫داش��ته باش��د در انتخابات موفق تر خواهد بود بناب راین بر‬ ‫فرض اگر اقایان هاش��می و خاتمی از حمایت تشکیالتی‬ ‫برخوردار نشوند و جریان سیاس��ی هم راه نیندازند به نظر‬ ‫من هیچ شانس بیشتری ب رای انها در رقابت سیاسی پیش‬ ‫رو نم ی ت��وان متصور بود‪ .‬فارغ از ای��ن مباحث در مملکتی‬ ‫که نظرس��نجی وجود ندارد و چهل روز مان��ده به انتخابات‬ ‫معلوم نیست چه کسی م ی اید‪ ،‬چه کسی نم ی اید و اصال‬ ‫ذهنیت مردم ش��کل نگرفته‪ ،‬هرچ��ه ما ادع��ا کنیم فقط‬ ‫ب راس��اس ذهنیت گذشته مردم (ان هم نارس��ا) درباره افراد‬ ‫اس��ت‪ ،‬بناب راین هر حرفی هم در این حوزه زده ش��ود چون‬ ‫حوزه تخصص ی ام نظرس��نجی اس��ت م ی دانم حرف های‬ ‫ ب ی مبنایی است‪ ،‬چون م ی توان درباره نحوه صحبت کردن‪،‬‬ ‫قیافه‪ ،‬م��درک تحصیلی و غیره نامزده��ا حرف هایی زد اما‬ ‫همیش��ه اینها موارد نقض هم دارند به خص��وص در ایران‬ ‫که معلوم نیس��ت چطور ذهنیت مردم شکل م ی گیرد‪ .‬در‬ ‫انتخابات ریاس��ت جمهوری امریکا از یک سال قبل معلوم‬ ‫بود که از صد درصد مردمی که رای م ی دهند ‪ 40‬تا ‪ 43‬درصد‬ ‫با اوباما هس��تند و ‪ 40‬ت��ا ‪ 43‬درصد دیگر ب��ه رقیب او رای‬ ‫م ی دهند(اعداد تقریبی اس��ت)‪ .‬بناب راین فقط رای ‪ 15‬تا ‪20‬‬ ‫درصد مردم خاکس��تری بود که در این فض��ا خیلی چیزها‬ ‫را م ی توان ح��دس زد اما وقت��ی هیچ ثبات��ی در معادالت‬ ‫انتخاباتی ایران وجود ندارد و همه چیز مثل قیمت اجناس‬ ‫هر روز عوض م ی شود پی ش بینی روشنی نم ی توان داشت‪.‬‬ ‫سیاست‬ ‫‪ l‬این چهار نف��ر در بدنه اصالح��ات هم وزن هم‬ ‫نیستند؛ اقای روحانی یک بخش خاص از تکنوکرات های‬ ‫اط راف اقای هاشمی را همراه دارد‪ ،‬ولی گمان نم ی کنم بدنه‬ ‫اصالحات خیلی به سمت ایشان بیاید‪.‬‬ ‫‪ l‬کل جری��ان اصالح��ات ک��ه مخال��ف وی‬ ‫نیس��ت‪ ،‬اق��ای یونس��ی از وزرای دول��ت اق��ای خاتمی‬ ‫عضو س��تاد ایش��ان اس��ت‪ ،‬بس��یاری دیگری هم حضور‬ ‫دارند اما من بی��ش از انکه ب��اال را نگاه کن��م پایین بدنه‬ ‫جریان اصالح��ات ب رایم مهم اس��ت‪ ،‬چون اق��ای روحانی‬ ‫با این طیف ارتباطی نداش��ته ک��ه حاال انه��ا بخواهند از‬ ‫او حمایت کنن��د‪ .‬اقای روحانی بیش��تر نزدی��ک به اقای‬ ‫هاشمی است‪ .‬اقای هاش��می نیز به رغم اشتراک نظراتی‬ ‫که با اصالح طلبان به علت اتفاقات هش��ت سال گذشته و‬ ‫به ویژه چهار س��ال اخیر دارد‪ ،‬بیش��تر خود را در قالب یک‬ ‫ش��خص مطرح م ی کن��د تا ی��ک جریان سیاس��ی‪ ،‬حتی‬ ‫کارگزاران هم که گفته م ی ش��ود نزدیک به اقای هاشمی‬ ‫است در اصل جزو جریان اصالحات تعریف م ی شود و خود‬ ‫را ملتزم به تصمیمات‪ ،‬نتایج‪ ،‬گرایش ها و تعلق خاطر این‬ ‫جریان م ی داند ولی اقای روحانی هیچ وقت در این فضاها‬ ‫حضور نداشته است‪.‬‬ ‫‪ l‬در اصالحات این ظرفیت وج��ود دارد اما نکته ان‬ ‫اس��ت که ایا م ی تواند ان را به فعلیت برس��اند؟ به نظر من‬ ‫موانع متعددی بر سر این راه وجود دارد و احتمال اینکه انها‬ ‫به این نقطه برسند ممکن است کمتر شده باشد‪.‬‬ ‫بنابراین گرایش فردی بر حرک�ت حزبی غالب‬ ‫م ی شود؟‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫فارغ از احتم�ال حمایت برخ�ی اصالح طلبان از‬ ‫اق�ای قالیباف‪ ،‬ه م اکن�ون در جری�ان اصالحات‬ ‫اقایان جهانگیری و روحانی نزدیک به هاش�می‬ ‫عمل م ی کنند و اقایان مهرعلی�زاده و عارف نیز‬ ‫به خاتمی متمایل هستند‪ .‬به نظر شما این چهار‬ ‫نفر م ی توانند به یک نقطه مش�ترک برس�ند یا‬ ‫اینکه هر کدام از ان دو طی�ف برای خود نامزدی‬ ‫معرفی م ی کنند؟‬ ‫که گروهی و حزبی از نامزدی حمای��ت کنند‪ ،‬بلکه هر فرد‬ ‫ب راس��اس منطقه و ارتباطاتی که دارد خود تصمیم خواهد‬ ‫گرفت‪.‬‬ ‫کاهش می زان رای‪ ،‬یکسری نقار هم ایجاد م ی کند‪ .‬مثال اگر‬ ‫یکی از نامزدها سوم ش��ود همانند سال ‪ 84‬همه تقصی رات‬ ‫را به گردن فرد بعد از خود م ی اندازند و اعالم م ی کند اگر او‬ ‫نبود موقعیتش ب رای رفتن به مرحله دوم تقویت م ی شد‪ .‬به‬ ‫نظر من تکثر نامزدها نه تنها به نفع جریان اصالحات نیست‬ ‫بلکه به ضررش هم تمام م ی شود‪ .‬دلیلش هم فقط کاهش‬ ‫ارا نیست چون یک جریان باید بتواند یک اراده واضح از خود‬ ‫نشان دهد‪ ،‬حاال چه بیاید چه نیاید‪ ،‬چه از یک نفر حمایت‬ ‫کند یا اصال از کس��ی حمایت نکند‪ .‬وقتی تعداد نامزدهای‬ ‫یک جریان در انتخابات زیاد ش��د این نش��ان م ی دهد که‬ ‫ضعفی در ساختار تش��کیالتی و تصمیم گیری درونی ان‬ ‫وجود دارد‪.‬‬ ‫شما از احتمال توافق اصالح طلبان بر حمایت از‬ ‫اقای قالیباف صحبت کردید‪...‬‬ ‫‪ l‬حداقل در دور اول به هیچ وجه اصالح طلبان این‬ ‫کار را نم ی کنند‪ .‬من گفتم اگر اصالح طلبان به طور جریانی‬ ‫از یک نفر حمایت نکنند بخشی از بدنه ممکن است به یک‬ ‫‪51‬‬ ‫نامزد اصولگرا ان هم فقط اقای قالیباف کمک کند‪.‬‬ ‫چرا فقط اقای قالیباف؟‬ ‫‪ l‬بخش��ی از بدن��ه اصالح��ات در شهرس��تان ها‬ ‫روی تمایزهای سیاس��ی زیاد تاکید نم ی کنند و بیش��تر به‬ ‫واقعی ت های جامعه ن��گاه م ی کنند‪ .‬انها ممکن اس��ت در‬ ‫ستاد اقای قالیباف فعال ش��وند اما این به ان معنا نیست‬ ‫که اصالح طلب��ان در دور اول نتوانند بین خ��ود یک نفر را‬ ‫تعیین کنند‪ ،‬البته در دور دوم ممکن اس��ت ش��رایط مثل‬ ‫سال ‪ 84‬فرق کند و انها بین دو گزینه که از خودشان نیست‬ ‫تصمیم بگیرند‪.‬‬ ‫اقای موسوی خوئین ی ها مخالف توافق روی یک‬ ‫گزینه اصولگراست‪ ،‬ایا در راس جریان اصالحات‬ ‫کسی هست که با این گزینه موافق باشد؟‬ ‫سیاست‬ ‫‪ l‬با حمای��ت از نام��زد اصولگرا‪ ،‬خیر‪ ،‬ب��رای انکه‬ ‫موضوعیت ن��دارد‪ .‬تا وقتی که اصالح طلب��ان م ی توانند از‬ ‫میان خود فردی را نامزد انتخابات ریاست جمهوری کنند چرا‬ ‫باید حامی یک نامزد اصولگرا شوند‪.‬‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫در راس جریان اصالحات گرایش اقایان عبداهلل‬ ‫ن�وری‪ ،‬خاتمی و موس�وی خوئین ی ها ب�ه اقایان‬ ‫عارف و جهانگیری مش�خص اس�ت ی�ا انکه تا‬ ‫لحظه اخر برای تصمی م گیری صبر م ی کنند؟‬ ‫‪ l‬بیش��تر انان در انتخابات شرکت م ی کنند چون‬ ‫شرایط با انتخابات مجلس نهم متفاوت است اما معتقدم اگر‬ ‫صریح از کسی حمایت نکنند به طور ضمنی از یکی دو‪ ،‬نفر‬ ‫حمایت م ی کنند‪.‬‬ ‫با ورود اقایان خاتمی یا هاشمی به انتخابات‪ ،‬در‬ ‫جریان اصالحات چه اتفاقی م ی افتد؟‬ ‫‪ l‬این دو با هم نم ی ایند اما ه��ر کدام بیایند نامزد‬ ‫جریان غالب اصالحات م ی ش��وند و دیگ��ر نامزدهای این‬ ‫جریان کنار م ی روند‪ ،‬به عبارت روش��ن تر اصال کنار نرفتن‬ ‫ب رای انها امکان پذیر نیست‪.‬‬ ‫اجم�اع صد درص�دی روی اقای�ان هاش�می ی�ا‬ ‫خاتمی انجام م ی ش�ود یا یک طیف ساکتی هم‬ ‫وجود خواهد داشت؟‬ ‫‪ l‬اجماع یک کلمه بیهوده در میان سیاس ی ها ست‪،‬‬ ‫اینکه همه اصالح طلبان از چنین نامزدی پش��تیبانی کنند‬ ‫فکر نم ی کنم این اتفاق بیفتد‪ ،‬چون برخی با امدن هر کدام‬ ‫از اینها مخالفند البته نه از بُعد ثبوتی بلکه از جنبه اثباتی‪.‬‬ ‫همین االن در ستاد اقای روحانی ادم هایی را م ی شناسم که‬ ‫به شدت با امدن اقای هاشمی مخالفند اما قطعا اگر بدانند‬ ‫هاشمی م ی اید و رئی س جمهور م ی شود با او مخالفت علنی‬ ‫نم ی کنند بلکه مخالفت انها از زاویه دیگری است یا در این‬ ‫طرف هم خیلی از تی پ ها با حض��ور اقای خاتمی مخالف‬ ‫هس��تند بنابراین اجماع به این معنا که همه حامی باشند‬ ‫روی اقایان هاشمی یا خاتمی اتفاق نم ی افتد اما کسی هم‬ ‫مخالفت علنی نم ی کند‪.‬‬ ‫‪52‬‬ ‫از بی�ن اقای�ان هاش�می و خاتم�ی کدامی�ک‬ ‫امدنشان قابل پذیرش تر است؟‬ ‫‪ l‬اگر منظور از قابل پذیرش بودن‪ ،‬ب رای حکومت‬ ‫اس��ت حضور هی چ کدام از انها قابل پذیرش نیست‪ ،‬اما نوع‬ ‫برخورد با ه ر کدام متفاوت اس��ت‪ .‬من فکر م ی کنم پرونده‬ ‫مهدی هاشمی که ‪ 15‬اردیبهشت وعده رسیدگی قضایی به‬ ‫ان داده شد پیام روشنی به اقای هاشمی داد یعنی اگر بیاید‬ ‫ان پرونده به جریان م ی افت��د و در انتخابات باید دائم به ان‬ ‫قضیه پرداخت‪ ،‬اما اگر اقای هاشمی نیاید رسیدگی به این‬ ‫پرونده شاید عقب بیفتد‪ .‬اقای خاتمی هم بیاید ممکن است‬ ‫بحث های دیگری از طریق شورای نگهبان مطرح شود‪ .‬من‬ ‫نم ی توانم دقیق وارد این پی ش بین ی ها شوم که چه اتفاقی‬ ‫م ی افتد ولی م ی دانم که ب��رای هر دو اقا فض��ا طبیعی و‬ ‫بهنجار جلو نخواهد رفت‪.‬‬ ‫شرایط امدن برای کدام یک بهتر است؟‬ ‫‪ l‬از لحاظ عبور از شورای نگهبان و نخبگان قاعدتا‬ ‫فضا ب رای اقای هاشمی بهتر است‪ ،‬ولی در فضای اجتماعی‬ ‫ظرفی ت های اقای خاتمی بهتر از اقای هاشمی است‪.‬‬ ‫تئوری «ی�ا خاتمی ی ا هاش�می» چق�در قابلیت‬ ‫تحقق دارد؟‬ ‫‪ l‬در این مملکت همه چیز ممکن است ولی بحث‬ ‫س��ر این نیس��ت که کدام یک از انها م ی تواند بیاید بلکه‬ ‫باید دید چه کسی با چه ش��رایطی و با چه روندی م ی تواند‬ ‫رئی س جمهور شود‪ ،‬بر این اساس معتقدم هیچ کدام از اقایان‬ ‫خاتمی و هاشمی در انتخابات ‪ 24‬خرداد ماه رئی س جمهور‬ ‫نخواهند شد‪.‬‬ ‫به نظ�ر ش�ما صحب ت هایی که اقای هاش�می‬ ‫م ی کن�د و گمانه هایی ک�ه درباره حض�ور وی در‬ ‫انتخابات مطرح و سپس تکذیب م ی شود چقدر‬ ‫موضوع نامزدی او را جدی نشان م ی دهد؟‬ ‫‪ l‬ب��ه چی ز هایی که علنی یا ب راس��اس ش��نیده ها‬ ‫گفته م ی ش��ود کاری ندارم‪ .‬معتقدم ای��ن دوره از انتخابات‬ ‫ای��ران بی��ش از انکه یک پایه سیاس��ی ش��فاف داش��ته‬ ‫باش��د‪ ،‬گویی یک نوع بازی اس��ت که همه دوس��ت دارند‬ ‫دستش��ان خوانده نش��ود‪ ،‬در حال ی که در سیاس��ت مدرن‬ ‫انتخاباتی ای��ن حرف ه��ا مطرح نیس��ت و هم��ه باید رو‬ ‫بازی کنند‪ .‬از ش��ش ماه پی��ش ادم ها‪ ،‬حرف ه��ا‪ ،‬موضوع‬ ‫چالش ها معلوم است و چیز پیچیده ای هم وجود ندارد ولی‬ ‫این طور که پیش م ی رود تا ثانیه اخر روز ثبت نام نامزدها‬ ‫که هیچ‪ ،‬حتی بعد از ان هم گویا نباید مش��خص شود که‬ ‫چه کس��ی و چه ط��وری وارد صحنه م ی ش��ود‪ .‬بعض ی ها‬ ‫فکر م ی کنند ای��ن زرنگی اس��ت‪ ،‬ولی در عالم سیاس��ت‬ ‫مطلوب نیست‪ ،‬چون ان موقع ممکن اس��ت همه ببازند‪.‬‬ ‫به این دلیل واقعا ش��نیده ها را قبول ندارم چون بسیاری از‬ ‫اقایان حرف های واقعی خود را حتی به اط رافیان شان هم‬ ‫نم ی زنند‪ .‬مثال یک نفر م ی گوید که فالنی به من گفت که‬ ‫نامزد نم ی ش��وم‪ .‬این گفته حتی اگر به درستی شنیده شده‬ ‫باش��د من باور نم ی کنم که گوینده مقص��ود واقعی خود را‬ ‫گفته اس��ت‪ ،‬چه بس��ا ان فرد م ی خواهد این پی��ام را بدهد‬ ‫که من نم ی ایم‪ ،‬بع��د کاری دیگر انجام ده��د‪ .‬همان طور‬ ‫که گفتم هم��ه در اوضاع کنونی م ی کوش��ند وانمود کنند‬ ‫که یک برگ دیگ��ر ب رای رو کردن دارند و این در سیاس��ت‬ ‫انتخاباتی درست نیست‪ .‬به طور کلی معتقدم نامزدی اقای‬ ‫خاتمی بسیار بعید است‪ ،‬ولی درباره اقای هاشمی به یک‬ ‫دلیل اینقدر با اطمینان صحبت نم ی کنم‪ .‬اقای هاش��می‬ ‫مترصد این است که ببیند وضعیت نامزد دولت چه م ی شود‪،‬‬ ‫چون ب رای او خیلی اولویت نیس��ت که چه کسی از میان‬ ‫اقایان والیتی و قالیباف و امثال اینه��ا بعدا رئی س جمهور‬ ‫ش��ود‪ -‬البته این مس��اله ب رای اصالح طلبان فرق م ی کند‪،‬‬ ‫موضع اصالح طلبان این اس��ت که یک کسی از میان خود‬ ‫انها رئی س جمهور شود‪ -‬در واقع مهم ان است که همانند‬ ‫سال ‪ 88‬نامزد دولت پیروز نشود‪ ،‬اما نکته این است که نامزد‬ ‫دولت هم خیلی عالقه دارد که اقای هاشمی بیاید چون در‬ ‫این فضا او م ی تواند ب رای خ��ود هویت یابی کند و این یک‬ ‫پارادوکس است‪ .‬چنانچه اقای هاشمی وارد شود‪ ،‬اما نامزد‬ ‫دولت نباشد خیلی ب رایش مناسب نخواهد بود؛ اگر هم ب رای‬ ‫انداختن نامزد دولت بیاید این هم بد است‪ ،‬چون نامزد دولت‬ ‫هم منتظر همین قضیه است‪ .‬در کل نم ی دانم ایشان چه‬ ‫تصمیمی در اخر م ی گیرد‪.‬‬ ‫روش�ن تر بفرمایید اق�ای هاش�می تصمیم بر‬ ‫امدن دارد یا نیامدن؟‬ ‫‪ l‬به چند دلیل اصل بر نیامدن اس��ت؛ یکی اینکه‬ ‫سن اقای هاشمی باالست‪ ،‬او ‪ 79‬یا ‪ 80‬سال دارد و به لحاظ‬ ‫فیزیک��ی تحرک ب رایش خیلی س��خت اس��ت‪ .‬دوم اینکه‬ ‫شخصیت ایش��ان متناس��ب با انتخابات بعد از دوم خرداد‬ ‫‪ 76‬نیست‪ .‬یک شخصیت نخب ه گرایانه دارد که در پالیتی‬ ‫بیشتر مطرح است و اینکه برود این طرف و ان طرف از مردم‬ ‫رای بگیرد ب رایش جذاب نیس��ت‪ .‬س��وم انکه در چهارسال‬ ‫اخیر چهره ایشان بازسازی شده ولی شاید حفظ این بازسازی‬ ‫و اثرگذاری ناش��ی از ان از بیرون بیشتر مدنظر قرار گیرد تا‬ ‫اینکه بخواهد دوباره خود را به محک رای مردم بگذارد که‬ ‫معلوم نیست اخرش چه م ی ش��ود‪ .‬بر همین اساس خیلی‬ ‫از دوستان شان معتقدند که نامزدی اقای هاشمی به نفع او‬ ‫نیست‪ .‬به عالوه حضور ایشان به معنای فقدان کادر سازی‬ ‫در ‪ 35‬سال انقالب اس��ت و این برداش��ت مطلوب ایشان‬ ‫نیست‪.‬‬ ‫دغدغه اقای خاتمی در انتخابات چیست؟‬ ‫‪ l‬دغدغه همه‪ ،‬وضع مملکت اس��ت‪ ،‬چون وضع‬ ‫تاس��ف باری اس��ت و نم ی توان به این دغدغه افراد به ویژه‬ ‫اقایان خاتمی و هاشمی ش��ک و شبهه داشت‪ ،‬اما باید دید‬ ‫راهی که م ی رویم به کاهش این دغدغه ها منجر م ی شود یا‬ ‫انکه شاید انها را نادانس��ته تشدید کند‪ ،‬اینکه اقای خاتمی‬ ‫ه م اکن�ون اصولگرایان در س�ه قالب مس�تقل ‪،‬‬ ‫ائتالف پیش�رفت و ائتلاف ‪ 5‬نفره خ�ود را برای‬ ‫انتخاب�ات ریاس�ت جمهوری ام�اده م ی کنن�د‪.‬‬ ‫بر همین اس�اس ارزیاب�ی ش�ما از ائتالف ‪2+1‬‬ ‫چیست؟‬ ‫در صحب ت های اخیرش این س��وال را مط��رح م ی کند که‬ ‫«ایا امدن من کمکی به حل موضوع م ی کند؟» بر همین‬ ‫اساس است‪.‬‬ ‫اگر اقای هاش�می در اخرین لحظ�ات ثب ت نام‬ ‫نامزدها بیاید‪ ،‬ش�کل ارایش نیروهای اصولگرا و‬ ‫اصالح طلب در انتخابات چگونه م ی شود؟‬ ‫‪ l‬اگر اقای هاش��می بیاید شخص ایشان موضوع‬ ‫اصلی انتخابات خواهد بود‪ ،‬وزن و وضعیت سیاس��ی اقای‬ ‫هاشمی این طور نیست که بتواند در یک بازی وارد شود و‬ ‫همانند دیگ��ر نامزدها یک طرف بازی باش��د‪ ،‬بلکه خود او‬ ‫موضوع بازی م ی شود و این ضعف ایش��ان است‪ ،‬اما شاید‬ ‫اقای هاشمی توجه کافی به این مساله نم ی کند‪.‬‬ ‫یعنی در متن قضایا قرار م ی گیرد؟‬ ‫‪ l‬خودش به موضوع انتخابات تبدیل م ی ش��ود تا‬ ‫انکه یک طرف انتخابات باشد‪ ،‬مثال ایشان اصال نم ی تواند‬ ‫مانند دیگر نامزده��ا راجع به اقتصاد نظر ده��د‪ ،‬بلکه خود‬ ‫تبدیل به موضوع انتخابات م ی شود‪.‬‬ ‫این به ضرر اقای هاشمی تمام م ی شود؟‬ ‫‪ l‬م ی تواند هر دو صورت نفع و ضرر در ان باشد‪ ،‬اگر‬ ‫پیروز شود یک نوع بازسازی گذشته است‪ ،‬اما اگر شکست‬ ‫بخورد دیگر معلوم نیس��ت چطور م ی خواهد دوباره چهره‬ ‫خود را بازسازی کند‪.‬‬ ‫اق�ای هاش�می و اق�ای موس�وی خوئین ی ها‬ ‫اختالف�ات دیرین�ه ای با هم داش�تند‪ .‬اگ�ر اقای‬ ‫هاشمی بیاید‪ ،‬موضع مجمع روحانیون در قبال‬ ‫اقای هاشمی چه خواهد بود؟‬ ‫‪ l‬اختالف یا دوس��تی دیرینه‪ ،‬در سیاس��ت پایدار‬ ‫نیست‪ .‬سیاس��ت محل موضع گیری در قبال مسائل واقع‬ ‫و موجود اس��ت‪ ،‬در این میان ممکن است دو دوست با هم‬ ‫دشمن یا رقیب شوند و برعکس‪ ،‬بناب راین برداشتم این است‬ ‫که مجمع روحانیون از اقای هاشمی حمایت م ی کند‪.‬‬ ‫هر ک�دام از اینه�ا ک�دام طبق�ه اجتماع�ی را‬ ‫نمایندگی خواهند کرد؟‬ ‫‪ l‬اقای قالیباف در هشت سال گذشته سعی کرده‬ ‫به نوعی خالء اصالح طلبان را پر کند‪ ،‬اما واقعیت این است‬ ‫که کامال نم ی تواند جایگزین انها شود چون این اتفاق او را‬ ‫با بحران دیگری مواجه م ی کند‪ ،‬بناب راین ماندن در شهرداری‬ ‫و نیاز به تاییدیه داشتن موجب ش��ده که این ایده را خیلی‬ ‫جدی پیگیری نکند؛ ب��ه همین دلیل با اقای��ان والیتی و‬ ‫حداد عادل ائتالف کرد تا به واس��طه ان دو‪ ،‬تایید س��اخت‬ ‫قدرت و همراهی تشکیالتی اصولگرایان را به دست اورد‪،‬‬ ‫یعنی امید دارد که س��اخت قدرت ب رای گذر از جریان دولت‬ ‫و اصالح طلبان به او رجوع کند و اصولگراها نیز ببینند هیچ‬ ‫نیروی دیگری ندارند و در انتخابات ریاس��ت جمهوری از او‬ ‫حمایت کنند‪.‬‬ ‫ائتلاف ‪ 3+2‬هم می�ان اقای�ان باهن�ر‪ ،‬متکی‪،‬‬ ‫ابوترابی‪ ،‬ال اسحاق و پور محمدی تشکیل شد‪.‬‬ ‫ارزیابی ش�ما از این نوع جم ع ش�دن چهره های‬ ‫راست سنتی دور هم چیست؟‬ ‫‪ l‬اصل بدنه تشکیالت اصولگراها موتلفه‪ ،‬جامعه‬ ‫اسالمی مهندسین‪ ،‬بازار و جامعه روحانیت است‪ ،‬البته اینها‬ ‫در سال های گذشته ضعیف شده اند‪ ،‬بر همین اساس شاید‬ ‫بخشی از انها فکر کردند ه ر چه تعداد نامزدهایشان بیشتر‬ ‫شود‪ ،‬بیش��تر حرف م ی زنند و بیش��تر نظر مردم را به خود‬ ‫جلب م ی کنند ت��ا در نهایت یک نفر از پن��ج نفر در میدان‬ ‫باقی بماند و بقیه به کمک او بیایند‪ .‬ولی این افراد وقتی‬ ‫جلو م ی روند ه ر کدام دچار یک نوع برداشت هایی نسبت به‬ ‫خود م ی شوند‪ ،‬حتی ممکن است این مساله باعث نقار میان‬ ‫انها شود‪ .‬در مجموع فکر م ی کنم هر پنج نامزد این ائتالف‬ ‫با کمی اختالف هم سطح یکدیگر هستند و چون به لحاظ‬ ‫گفتمانی خیلی قدرت ایجاد جریان ندارند‪ ،‬در دور اول یا دور‬ ‫دوم دنبال دیگر نیروهای اصولگرا م ی روند و بعید م ی دانم‬ ‫در ش��رایط موجود کس��ی از این ائتالف بتواند به دور دوم‬ ‫برسد‪ ،‬مگر اینکه رای تشکیالتی رسمی را هم جذب کنند‪.‬‬ ‫ایا خروجی خواهند داشت؟‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫با امدن اقای هاش�می داس�تان «فقیر و غنی» و‬ ‫«توس�عه طلب و عدالت طلب» به ش�کل سفید و‬ ‫سیاه یا صفر و صد تکرار می شود یا انکه فضای‬ ‫سیاسی انتخابات بین هاشمی‪ ،‬جریان اصولگرا‬ ‫و جریان دولت س�ه قطبی می ش�ود‪ ،‬ب�ه عبارت‬ ‫دیگر ایا وقایع س�ال ‪ 84‬رخ می دهد که نامزدها‬ ‫در عوض پرداختن ب�ه برنامه های یکدیگر‪ ،‬تنها‬ ‫روی نقد اقای هاشمی متمرکز می شوند؟‬ ‫‪ l‬یکی از مشکالت کسانی که در سیاست خارجی‬ ‫بودند این اس��ت که ب��ه پیچیدگ ی های سیاس��ت داخلی‬ ‫در قیاس با سیاس��ت خارجی توج��ه نم ی کنند چون حوزه‬ ‫دیپلماس��ی پروتکل دارد اما سیاس��ت داخل��ی این طوری‬ ‫نیس��ت‪ ،‬بناب راین چه بس��ا انها با ورود به این ح��وزه دچار‬ ‫مشکل شوند‪ .‬اقای والیتی به لحاظ شخصی باید ترکیبی از‬ ‫ساخت قدرت و تشکیالت اصولگرا را به این نتیجه برساند‬ ‫که ایشان گزینه مطلوب اس��ت‪ ،‬البته نم ی دانم این اتفاق‬ ‫م ی افتد یا خیر‪.‬‬ ‫سیاست‬ ‫‪ l‬نامزدهای اصلی اصالح طلب��ان کنار م ی روند و‬ ‫نم ی مانند‪ ،‬اما برخی اصولگراها کنار نم ی روند‪ -‬البته ارایش‬ ‫انتخاباتی انها بستگی به نامزد دولت هم دارد‪ -‬ولی تعداد‬ ‫نامزدهای خود را کم م ی کنند‪ ،‬به شکلی که امیدشان به دور‬ ‫دوم باشد‪ .‬این حضور روند تحوالت سیاسی در انتخابات را‬ ‫شدت م ی بخشد‪ ،‬ضمن انکه س��اخت سیاسی هم در این‬ ‫قضیه سکوت نخواهد کرد‪.‬‬ ‫‪ l‬ه ر کس م ی خواهد در این ائتالف تنور خود را گرم‬ ‫کند‪ .‬مثال اقای قالیباف ب رای حضور در انتخابات دو مشکل‬ ‫دارد‪ ،‬یکی از مشکالت شاید با س��اختار قدرت باشد که به‬ ‫نظرم هنوز نم ی توان گفت که کامال به او اعتماد داشته باشد‬ ‫چون روز سه شنبه قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ‪84‬‬ ‫هم رای خود را از او برداشتند‪ ،‬به همین علت اقای قالیباف‬ ‫نفر چهارم شد‪ .‬دوم اینکه اقای قالیباف در کسب رای بدنه‬ ‫تشکیالتی جریان اصولگرا مشکالتی دارد و از لحاظ فردی‬ ‫نیز در شرایطی نیس��ت که فارغ از دو مولفه یادشده بتواند‬ ‫نامزد پیروز لقب گیرد‪ .‬بناب رای��ن او م ی خواهد در کنار اقای‬ ‫حدادعادل مشکل اول و با اقای والیتی مشکل دوم را حل‬ ‫کند‪ ،‬فرضش هم این است که هر سه با هم هستند و اخر‬ ‫هم که نظرسنجی شود رتبه او با فاصله زیاد باالتر است‪ .‬از‬ ‫سویی دیگر فرض اقایان والیتی و حدادعادل این است که‬ ‫با اقای قالیباف همراه شوند تا نهایتا با تقویت قالب ائتالف‪،‬‬ ‫وی ورود پیدا نکند‪ ،‬اما رای او را به دست اورند‪ .‬واقعیت این‬ ‫اس��ت که در انتخابات غی ر حزبی ای ران ارای اشخاص قابل‬ ‫انتقال به غیر نیس��تند‪ ،‬باید دور این ذهنی��ت را خط قرمز‬ ‫کش��ید که مثال فالن فرد یک رایی دارد‪ ،‬مثل پولی که در‬ ‫جیبش است و م ی تواند ان را به کسی دیگر واگذارد یا انکه‬ ‫این کار را نکند‪ .‬در مجموع وضعیت اقای قالیباف از حیث‬ ‫رای اوری قابل مقایسه با اقایان حداد و والیتی نیست و این‬ ‫س��ه به لحاظ ماهیتی هم یک سنخ نیستند؛ نهایتا ائتالف‬ ‫‪ 2+1‬هم به نظرم ثمر چندانی ندارد‪ ،‬اگر هم کسی کنار برود‬ ‫ان فرد اقای قالیباف نیست؛ مگر اینکه اقای قالیباف مجوز‬ ‫ورود کسب نکند‪ ،‬ان وقت م ی کوشد یکی از اقایان والیتی‬ ‫و حدادعادل را تقویت کند که البت��ه این کار هم کمکی به‬ ‫اقایان والیتی یا حدادعادل نم ی کند‪.‬‬ ‫ورود اق�ای والیت�ی ب�ه انتخاب�ات را چگون�ه‬ ‫م ی بینید؟‬ ‫‪ l‬ای��ن بس��تگی ب��ه نیروه��ای بیرون��ی مث��ل‬ ‫اصالح طلب��ان دارد‪ ،‬اگر اصالحات جدی وارد صحنه ش��ود‬ ‫انها نیز ممکن اس��ت تغییر رفتار دهند و دنبال یک نامزد‬ ‫دیگر بروند یا اگ��ر دولت نامزد اصلی خود را داش��ت یکی‪،‬‬ ‫دو نفرشان نامزد انتخابات م ی شوند‪ ،‬ولی نم ی توانم درباره‬ ‫خروجی قطعی انها اظهارنظر کنم‪.‬‬ ‫اگر اقای هاش�می نامزد ش�ود ائتلاف ‪ 3+2‬به‬ ‫کجا م ی رسد؟‬ ‫‪ l‬به احتمال فراوان اینها به ط��ور ضمنی حمایت‬ ‫م ی کنند یا بهتر بگویم جلوی اقای هاش��می نم ی ایستند‪،‬‬ ‫به خصوص اگر نامزد دولت وجود داشته باشد حتی ممکن‬ ‫است حمایت هم بکنند‪ .‬در غیر این صورت به شکل متحد‬ ‫جلوی اقای هاشمی نم ی ایستند‪.‬‬ ‫اق�ای زاکانی ه�م اعالم نام�زدی کرد؛ ایش�ان‬ ‫صحب ت های�ی ک�ه م ی کن�د ب�ه نوع�ی ی�اداور‬ ‫احمدی ن�ژاد س�ال ‪ 84‬اس�ت‪ ،‬او م ی توان�د‬ ‫نکات‬ ‫اقای روحانی به لحاظ سنتی اساسا در جریان اصالحات تعریف‬ ‫نمی شود‬ ‫معتقدم هیچ کدام از اقایان خاتمی و هاشمی در انتخابات ‪24‬خرداد ماه‬ ‫رئیس جمهور نخواهند شد‬ ‫شاید اقای احمدی نژاد می خواهد مقدماتی را فراهم کند که اگر مشایی‬ ‫امد نتوانند رد صالحیتش کنند اما او برای فراهم کردن این مقدمات دارد‬ ‫خیلی بازی را تند می کند‬ ‫‪53‬‬ ‫احمدی نژاد ثانی لقب گیرد؟‬ ‫‪ l‬چون خیلی اشنا با ایشان نیستم نم ی توانم یک‬ ‫اظهارنظر دقیق کنم‪ ،‬اما همان طور که گفتم اشخاص یک‬ ‫بحث و جریانات بحث دیگری هس��تند‪ ،‬ولی قرار نیس��ت‬ ‫ه ر کس حرف قبل ی ها را تکرار کند موفق شود‪ ،‬به خصوص‬ ‫اینکه وقتی خود اقای احمدی نژاد هنوز حضور دارد‪ ،‬شخص‬ ‫دیگری نم ی تواند گفتمان قبل��ی او را پیگیری کند‪ .‬نهایتا‬ ‫گفته م ی شود نتیجه ان گفتمان همین شرایط فعلی است‬ ‫که اگر خوب باش��د ش��خص اقای احمدی نژاد ان را ادامه‬ ‫م ی دهد‪ ،‬اگر هم نامناسب باشد نهایت گفتمان یادشده به‬ ‫اینجا م ی رس��د‪ .‬فکر نم ی کنم این نوع جریان سازی جدی‬ ‫باشد‪ ،‬هرچند ممکن اس��ت بخش هایی از حاکمیت از ان‬ ‫حمایت کند‪.‬‬ ‫انتخاب�ات ‪ 92‬را رقاب�ت طبق�ات اجتماع�ی‬ ‫م ی بینید؟‬ ‫‪ l‬طبق��ات اجتماعی فق��ط یکی از ش��کاف های‬ ‫جامعه ای ران اس��ت اما ش��کاف های مهمت��ری وجود دارد‬ ‫که خیلی اجازه برجسته ش��دن را به این ش��کاف نم ی دهد‪،‬‬ ‫بناب راین شکاف یادش��ده در دل ش��کاف های دیگر خود را‬ ‫نشان م ی دهد‪ .‬شکاف میان مردم و الیگارشی‪ ،‬شکاف بین‬ ‫سبک زندگی‪ ،‬ش��کاف های قومی و مذهبی‪ ،‬شکاف های‬ ‫طبقاتی‪ -‬البته نه از نوع مصطلح ان‪ -‬و شکاف در سیاست‬ ‫خارجی از جمله شکاف های مهمتر هستند‪.‬‬ ‫درباره ش�کاف طبقاتی با تعریف دیگر بیش�تر‬ ‫توضیح م ی دهید؟‬ ‫سیاست‬ ‫‪ l‬ش��کاف های طبقاتی شناخته ش��ده جایی بروز‬ ‫م ی کند ک��ه م ی خواهند مالیات را از طبق��ات مرفه بگیرند‬ ‫و بین طبق��ات فقیر توزیع کنن��د‪ ،‬اما اینج��ا چنین قراری‬ ‫نیست‪ ،‬بلکه دعوا بر س��ر رانت نفت اس��ت‪ .‬بناب راین یک‬ ‫شکاف ممکن است طبقاتی باشد‪ ،‬اما نه به معنای طبقاتی‬ ‫شناخته ش��ده‪ ،‬مثال در بحث توزیع یارانه ها بیش از انکه با‬ ‫طبقه غنی و فقیر مواجه باشیم با پدیده درامد رانتی و نفتی‬ ‫رو به رو هس��تیم‪ .‬در این موضوع برخی طبقات مرفه مایلند‬ ‫که پول های نفت بین مردم توزیع شود تا دست دولت نباشد‬ ‫و مملکت روی ریل درست بیفتد‪ ،‬برخی هم م ی خواهند از‬ ‫این رانت خودش��ان بهره مند ش��وند‪ .‬یا برعکس بخشی از‬ ‫طبقات فقیر م ی گویند که ما یاران��ه نم ی خواهیم چون از‬ ‫تبعات تورمی ان م ی ترسیم‪ .‬این شکاف وجود دارد‪ .‬خیلی‬ ‫هم مهم اس��ت‪ ،‬اما لزوما نم ی ش��ود ان را در قالب شکاف‬ ‫طبقاتی تعریف کرد‪.‬‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫با تفسیری که گفتید‪ ،‬در صورتی که نقش دولت‬ ‫را هم در نظر بگیریم‪ ،‬انتخابات ریاست جمهوری‬ ‫چندقطبی خواهد بود؟‬ ‫‪ l‬به لح��اظ نظری جری��ان دول��ت‪ ،‬اصولگراها و‬ ‫اصالح طلبان سه قطب اصلی و بالقوه ان هستند‪ ،‬اما خود‬ ‫جریان اصولگرا ممکن است به سه ش��اخه جبهه پایداری‪،‬‬ ‫ائتالف ‪ ،2+1‬ائتالف پنج نفره تقس��یم ش��ود ک��ه اینها به‬ ‫لحاظ گفتمانی در بخش هایی با هم اشتراک دارند‪ .‬جریان‬ ‫دولت م ی تواند گفتمان انتقاد علیه الیگارشی حاکم (مانند‬ ‫اصالح طلبان البته از موضع کامال متفاوت)‪ ،‬اقتصاد‪ ،‬سبک‬ ‫زندگی و سیاس��ت خارجی را پیگیری کند‪ ،‬اما مردم ممکن‬ ‫اس��ت با نگاه متفاوت ادعاهای اینه��ا را ارزیابی کنند‪ .‬حال‬ ‫اینکه واقعا در عمل چه اتفاقی م ی افتاد به رد صالحی ت ها‬ ‫برم ی گردد‪ ،‬اگر نامزد حداکثری اصالح طلبان به میدان نیاید‬ ‫یا نتوانند او را بیاورند ممکن است یک بخشی از ان گفتمان‬ ‫ضعیف شود یا اصال شکل نگیرد ولی چون زمینه اش وجود‬ ‫دارد جریان دولت ان را ب ر م ی دارد اما اگر هم دولت نتواند با‬ ‫نامزد اصلی خود بیاید‪ ،‬اتفاق های دیگری رخ م ی دهد‪ .‬چون‬ ‫نم ی دانم چه کس��ی م ی اید و چه کس��ی نم ی اید قطعی‬ ‫نم ی توانم درباره ان اتفاقات صحبت کنم‪.‬‬ ‫االن اس�تراتژی و تاکتی�ک اق�ای احمدی نژاد را‬ ‫‪54‬‬ ‫چگونه م ی بینید؟‬ ‫‪ l‬اقای احمدی نژاد از زاویه خ��ودش فکر م ی کند‬ ‫اگر از ریاست جمهوری کنار برود عمال دیگر جایی در باالی‬ ‫سیاست ندارد‪ ،‬مگر اینکه بتواند دوباره در قدرت بماند‪ .‬ایشان‬ ‫یک بدنه رای اجتماعی گسترده دنبال خود دارد‪ ،‬اما این بدنه‬ ‫رای خیلی در خیابان پای کار نیس��ت و تداوم هم ندارد‪ .‬به‬ ‫همین دلیل اگر کنار برود به راحتی م ی توانند او را حذف یا‬ ‫خیلی از مسئولی ت ها را متوجه او کنند‪ ،‬در نتیجه م ی کوشد‬ ‫کس��ی را جای خود بگذارد اما این فرد مهم اس��ت که چه‬ ‫کسی باشد‪ .‬مثال او نم ی تواند این کار را با بخش عمده ای‬ ‫از افراد دولت انجام دهد چون اگر انها بیایند راه خودشان را‬ ‫م ی روند و همپیمانی الزم را با او ندارند؛ بناب راین تنها کسی‬ ‫که ب رایش م ی ماند اقای مشایی است و این هم از عجایب‬ ‫روزگار است که ایشان نم ی گوید مش��ایی نامزد من است‪،‬‬ ‫درحالی که همه این را م ی دانند‪ ،‬البته شاید اقای احمدی نژاد‬ ‫م ی خواهد مقدماتی را فراهم کند که اگر مشایی امد نتوانند‬ ‫رد صالحیتش کنند اما او ب رای فراه��م کردن این مقدمات‬ ‫دارد خیلی بازی را تند م ی کند به این امید که مشایی از فیلتر‬ ‫شورای نگهبان عبور کند‪ ،‬حال انکه تند شدن بازی ممکن‬ ‫اس��ت به ضررش تمام ش��ود چون این کار بازی را از حالت‬ ‫برد‪ -‬برد تبدیل به برد‪-‬باخت م ی کند؛ یعنی ش��کل صفر و‬ ‫یک یا برنده و بازنده به بازی م ی دهد‪.‬‬ ‫احمدی نژاد در کن��ار فراهم ک��ردن مقدمات حضور‬ ‫مش��ایی کارهایی م ی کند ک��ه رای اوری او قطعی ش��ود‪،‬‬ ‫اس��تارت این کاره��ا را نیز از اردیبهش��ت دو س��ال قبل با‬ ‫خانه نشینی زد‪ ،‬بناب راین از ان زمان همه اقداماتش معطوف‬ ‫به انتخابات ب��ود‪ .‬او در انتخابات مجلس م ی خواس��ت با‬ ‫پرداخت یارانه پشتوانه و پایگاه خود را در مجلس حفظ کند‪،‬‬ ‫اما چون در مجل��س جلویش را گرفتند ب��ه امید انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری از انتخابات مجلس کوتاه امد اما برخورد با‬ ‫مجلس را شروع کرد‪ ،‬بناب راین پرداخت یارانه ها‪ ،‬یارانه عیدی‬ ‫و وعده یارانه ‪ 250‬هزار تومانی از بحث های کلیدی و جدی‬ ‫است که نامزدهای دیگر هم در بازی او افتادند و وعده دادن‬ ‫پول به مردم م ی دهند‪ ،‬در حال ی که متوجه نیس��تند در این‬ ‫بازی م ی بازند چون کسی که پرداخت نقدی یارانه را قبول‬ ‫ندارد قطعا ب��ه این نامزدها رای نم ی دهد‪ .‬کس��انی هم که‬ ‫این کار را قبول دارند ب رای ق��ول این نامزدها اعتباری قائل‬ ‫نیس��تند‪ .‬یک اقدام دیگر احمدی نژاد ضدیت با الیگارشی‬ ‫قدرت اس��ت و این را به ش��دت دنبال م ی کند؛ او یکشنبه‬ ‫‪ 15‬بهمن روز اس��تیضاح وزیر تع��اون‪ ،‬کار و رفاه اجتماعی‬ ‫همزمان قوه قضائیه و مجلس را با هم گره زد و این در جامعه‬ ‫هم زمینه پذیرش دارد‪ .‬وقتی م��ردم امکان گفت وگو با هم‬ ‫ندارند دنب��ال جایی م ی گردند که همه اش��کاالت را گردن‬ ‫او بیندازند‪ ،‬در سیاس��ت هم بهترین کس��انی که م ی توان‬ ‫اش��کاالت را گردن انها انداخت‪ ،‬الیگارش��ی موجود است‪،‬‬ ‫بناب رای��ن احمدی نژاد بحث فس��اد را هم پیوس��ت همین‬ ‫مس��اله م ی کند‪ .‬اقدام دیگر او همراهی با مردم در س��بک‬ ‫زندگی اس��ت‪ .‬البته هم اکنون او ب رای عبور نامزد مطلوبش‬ ‫از فیلتر شورای نگهبان کمتر به ان م ی پردازد‪ ،‬اما معتقدم‬ ‫بعد از ان مخصوصا دو‪ ،‬سه هفته اخر اقداماتی در این زمینه‬ ‫م ی کند تا به مردم اعتم��اد دهد که در س��بک زندگی هم‬ ‫همراه شان است‪.‬‬ ‫مصداق چنین حرکتی رفتار او ب��ا مادر چاوز و موضع‬ ‫او درباره مرگ چاوز بود که مخالفت با الیگارشی حاکم را به‬ ‫گزاره های پذیرفته شیعی کشاند؛ شاید اگر در گذشته یک‬ ‫رئی س جمهور چنین حرفی م ی زد عده ای معترض به خیابان‬ ‫م ی امدند اما امروز این اتفاق نیفتاد و فقط اقای یزدی خطاب‬ ‫به احمدی نژاد گفت که در ح��وزه ای که اطالعی از ان ندارد‬ ‫ورود پیدا نکند یا حتی برخ��وردی که با مادر چاوز انجام داد‬ ‫معتقدم در اینده تکرار م ی شود‪.‬‬ ‫حوزه دیگری که احمدی نژاد قطعا وارد ان خواهد شد‬ ‫حوزه سیاست خارجی است که در این حوزه چهارم شکاف‬ ‫جدی است؛ به عالوه اگر او بتواند تایید صالحیت نامزدش را‬ ‫بگیرد به معنای این است که از همان ابتدا تضمین پیروزی‬ ‫او را گرفته و این نشانه قدرت و ضمانت ان شعارهایی است‬ ‫که در مورد ان چهار محور گفته شده م ی دهد‪ .‬اگر این اتفاق‬ ‫بیفتد هیچ کدام از نامزدها نم ی توانند ب��ا نامزد احمدی نژاد‬ ‫رقابت کنند‪ ،‬فقط این خط مش��ی یک اشکال اساسی دارد‬ ‫و ان هم صفر و یک ش��دن بازی اس��ت که دائما هم دارد‬ ‫تند تر م ی شود‪.‬‬ ‫این صفر و یک ش�دن بازی به ضرر احمدی نژاد‬ ‫تمام م ی شود؟‬ ‫‪ l‬در سیاس��ت همیش��ه باید از بازی صفر و یک‬ ‫پرهیز کرد‪.‬‬ ‫ایا اقای احمدی نژاد انتخابات ریاست جمهوری‬ ‫سال ‪ 84‬و ‪ 88‬را به همین شیوه نبرد؟‬ ‫‪ l‬ان زمان ب��ازی صفر و یک اق��ای احمدی نژاد با‬ ‫قدرت نبود‪ .‬س��ال ‪ 84‬اگر با وجود این کار م ی باخت کسی‬ ‫به او خرده نم ی گرفت که چ��را امدی و در انتخابات باختی‪.‬‬ ‫اصال از یادمان م ی رفت که چنین کسی امده و باخته است‬ ‫کما اینکه در مجلس ششم هم رای اندکی اورد و این قضیه‬ ‫فراموش ش��ده بود‪ ،‬در س��ال ‪ 88‬نیز احمدی نژاد با بخش‬ ‫اصلی قدرت همراه بود‪ ،‬اما این بار اگ��ر ببازد هزینه هایش‬ ‫ب رایش خیلی سنگین است‪.‬‬ ‫فک�ر می کنی�د سرنوش�ت سیاس�ی اق�ای‬ ‫احمدی نژاد چه م ی شود؟‬ ‫‪ l‬بخش��ی به نحوه بازی برم ی گردد ک��ه او انجام‬ ‫م ی دهد‪ .‬باخت دو جور است‪ ،‬یک وقت م ی بازد اما تمکین‬ ‫م ی کند و دوره ریاس��ت جمهوری را به خوبی و خوش��ی به‬ ‫پایان م ی رساند‪ ،‬در این صورت بعید م ی دانم حکومت هم با‬ ‫او برخورد کند ولی باید برود و اماده این باشد که در رسانه ها و‬ ‫گوشه و کنار همه مسئولی ت ها را به عهده اش بیندازند‪ ،‬بدون‬ ‫انکه جای دفاعی هم داشته باش��د‪ .‬حالت دوم ان است که‬ ‫م ی بازد اما تمکین نم ی کند که در این صورت فکر نم ی کنم‬ ‫به اخر دوره هم برسد‪ .‬از طرفی معتقدم اگر احمدی نژاد تایید‬ ‫صالحیت نام��زدش را بگیرد‪ ،‬رای او تضمینی اس��ت چون‬ ‫مشایی با او لینک و جفت جدانش��دنی است‪ ،‬در حال ی که‬ ‫افراد دیگر دولت چنین ویژگی ندارند‪ ،‬ام��ا اگر نتواند تایید‬ ‫صالحیت بگیرد خیلی کارش سخت م ی شود‪.‬‬ ‫انتخابات را چند مرحله ای م ی بینید؟‬ ‫‪ l‬چنانچه نامزد خاص دول��ت بیاید یک مرحله ای‬ ‫م ی شود‪.‬‬ ‫حتی اگر نامزد دولت بیاید و اقای هاش�می هم‬ ‫بیاید‪ ،‬یک مرحله ای م ی شود؟‬ ‫‪ l‬بله‪ ،‬در شرایط فعلی و مساله یارانه ها نامزد دولت‬ ‫به احتمال زیاد حتی خاتمی را ه��م م ی برد‪ .‬البته انتخابات‬ ‫بین خاتمی و نامزد دولت دو قطبی م ی ش��ود و حکومت به‬ ‫این امر راضی نخواهد ش��د‪ .‬چون ان موقع دو قطب اصلی‬ ‫انتخابات از نظر ان��ان فتنه و انحراف م ی ش��ود این از نظر‬ ‫حکومت مناسب نیست‪ ،‬چون ب رای بقیه جایی نم ی ماند‪.‬‬ ‫اگ�ر نام�زد اصل�ی دول�ت نیای�د‪ ،‬ان موقع چه‬ ‫م ی شود؟‬ ‫‪ l‬احتم��ال قریب به یقین دو مرحله ای م ی ش��ود‪،‬‬ ‫البته باید دید چقدر افراد اجازه دارند جریان سازی کنند‪ ،‬بدون‬ ‫جریان سازی انتخابات یک مرحله ای نخواهد شد‪.‬‬ ‫اگر دو مرحله ای ش�ود ک�دام گفتمان ها به این‬ ‫مرحله راه پیدا م ی کنند؟‬ ‫‪ l‬راهیابی به مرحله دوم گفتمانی نخواهد بود اما‬ ‫یکی از انها طرف حکومت است و ان فرد صاحب درصدی‬ ‫از ارا و گارانتی است که به مرحله دوم م ی رود‪ ،‬اما ان طرف‬ ‫دیگر معلوم نیست معادالت چگونه رقم م ی خورد که فردی‬ ‫از دولت یا نامزدی از اصولگرایان یا اصالح طلبان باشد‪g .‬‬ ‫علوم سیاسی‬ ‫علوم سیاسی‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫‪56‬‬ ‫درمیانهرمانتیسموگزینشعقالنی‬ ‫انتخابات و فرهنگ سیاسی‬ ‫فرهنگسیاسیورفتارشناسی‬ ‫مردم ایران در روزهای‬ ‫رقابت هایانتخاباتی‬ ‫حزب ستیزیبه جایتشکل گرایی‬ ‫مردمایرانعقالنیرایمی دهند‬ ‫مردم ایران در انتخابات‬ ‫به افراد رای می دهند نه به‬ ‫گروه های سیاسی‬ ‫گفت وگوبارحیمابوالحسنی‬ ‫استادجامعه شناسیسیاسی‬ ‫دانشگاه تهران‬ ‫علوم سیاسی‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫فرهنگ سیاسی و‬ ‫رفتارشناسی مردم ایران‬ ‫در روزهای رقابت های‬ ‫انتخاباتی‬ ‫درمیانهرمانتیسم وگزینشعقالنی‬ ‫دکتر مجتبی مقصودی‪ /‬رئیس انجمن علوم سیاسی ایران‬ ‫‪1‬‬ ‫نوع برخورد جامعه سیاسی ای ران نسبت به موضوعات‬ ‫کالن و مهم کش��ور‪ ،‬ریش��ه در فرهنگ سیاس��ی جامعه‬ ‫ای ران دارد‪ .‬به طور کلی فرهنگ سیاس��ی هر جامعه نقش‬ ‫تعیی ن کننده ای در گرایش��ات و رویکردها و اتخاذ تاکتیک‬ ‫مبارزاتی و گزینش��ی مردم ایفا م ی کند‪ .‬بر اساس فرهنگ‬ ‫سیاسی حاکم بر یک جامعه‪ ،‬مردم گاهی حضور خیابانی‬ ‫ب رای اع�لام اعتراض یا حمایت خود از ف��رد یا موضوعی را‬ ‫بر م ی گزینند و گاهی دیگر پشت صندوق های رای م ی روند‬ ‫تا ب��ا انتخاب خود ی��ا رای منفی خ��ود به فرد ی��ا گروهی‬ ‫خاص‪ ،‬پیامشان را القا کنند‪ .‬اما در کنار نقش تعیی ن کننده‬ ‫فرهنگ سیاس��ی در گزینش ه��ا‪ ،‬رفتاره��ا و رویکردهای‬ ‫مبارزاتی مردم ای ران‪ ،‬عقالنیت هم تاثیرگذار است‪ .‬به عبارت‬ ‫دقی ق تر بخشی از عملکرد و انتخاب مردم ای ران به شرایط و‬ ‫ظرفی ت های ایجاد شده یا موجود در فضای سیاسی کشور‬ ‫مرتبط است‪.‬‬ ‫ب��ه ای��ن ترتی��ب اگ��ر م��ا موض��وع رمانتیس��م یا‬ ‫احس��اس گرایی را در جامعه سیاس��ی ای ران به عنوان وجه‬ ‫مش��خصه ای از عملکرد سیاسی مردم کش��ورمان مطرح‬ ‫م ی کنیم‪ ،‬باید اگاه باش��یم که بخش��ی از این موضوع به‬ ‫فرهنگ سیاس��ی غالب مربوط اس��ت‪ .‬در واق��ع فرهنگ‬ ‫سیاس��ی م ی تواند نقش تعیی ن کننده ای داش��ته باشد‪ ،‬اما‬ ‫نباید فراموش کنیم که در عین حال فرهنگ سیاسی یک‬ ‫امر کلی یا یک جعبه سیاه اس��ت و هر ادعایی را م ی توان‬ ‫به ان نسبت داد‪.‬‬ ‫برخی تحلیلگران و صاحب نظ ران زمانی که در تحلیل‬ ‫موضوعی سیاسی ناتوان م ی مانند‪ ،‬سریعا ان را به فرهنگ‬ ‫‪57‬‬ ‫علوم سیاسی‬ ‫سیاس��ی حاکم بر جامعه مرتبط م ی س��ازند‪ ،‬به جای انکه‬ ‫تحلیلی عالمانه و واقع بینانه داشته باشند‪.‬‬ ‫فرهنگ سیاسی ریش��ه در اب و خاک و اداب و رسوم‬ ‫یک جامعه دارد‪ ،‬عمومی ش��ده میان دولت و مردم است و‬ ‫ملکه ذهن بسیاری از تحلیلگران سیاسی است و در بسیاری‬ ‫از موارد مورد استفاده قرار م ی گیرد‪ ،‬اما سوال اینجاست که‬ ‫ایا رمانتیسم یا احساس گرایی بخشی از فرهنگ سیاسی‬ ‫مردم ای ران است؟‬ ‫از دید من لزوما رمانتیسم بخشی از فرهنگ سیاسی‬ ‫مردم ایران نیس��ت‪ ،‬بلکه فرهنگ سیاس��ی جامعه ایران‬ ‫ملغمه ای از اصول و فروع و مبانی و مبادی است‪ .‬همچنان‬ ‫که ما در این فرهنگ با رمانتیسم مواجهیم‪ ،‬به همان ترتیب‬ ‫با گزینش عقالنی یا حس��اب گری عقالنی و منطقی نیز‬ ‫مواجه هس��تیم و ه ر کدام را که غالب بر فرهنگ سیاسی‬ ‫بدانیم‪ ،‬افراط کرده ایم‪.‬‬ ‫نوع برخورد و انتخاب و گذران امور در جامعه ای ران در‬ ‫ظاهر ممکن است احساسی باشد‪ ،‬اما به واقع در زیر پوست‬ ‫ظاهر‪ ،‬عقالنیتی نهفته است که مبتنی بر محاسبه منافع‬ ‫اس��ت‪ .‬مردم ای ران در مراسم س��نتی خود با احساس رفتار‬ ‫م ی کنند و رمانتیس��م را جلوه گر م ی س��ازند‪ ،‬در فوت افراد‬ ‫س��عی م ی کنند ظواهر خود را به گونه ای نش��ان دهند که‬ ‫گویای درگیری شدید با احساس باشد‪.‬‬ ‫اینها در کن��ار توجه به این امر ک��ه جامعه ما جامعه‬ ‫شادی نیست‪ ،‬گویای ان است که مردم ای ران سعی م ی کنند‬ ‫بخشی از احس��اس خود را مکتوم نگاه دارند‪ .‬بناب راین اگر‬ ‫جامعه ای ران احساسی است‪ ،‬این احساس گرایی هم در وجه‬ ‫غم و هم در وجه ش��ادی نمایان م ی شود‪ ،‬هما ن طور که در‬ ‫بسیاری از موارد این احساس گرایی ناشی از همنوایی مردم‬ ‫با اسی ب دیدگان یا زخم خوردگان و مورد ستم قرار گرفتگان‬ ‫است‪.‬‬ ‫به این ترتیب احساس گرایی یا رمانتیسم دارای وجوه‬ ‫مختلفی است؛ غم و ش��ادی‪ ،‬همدلی و همنوایی م ی تواند‬ ‫بخشی از رمانتیسم در هر جامع ه ای از جمله ای ران باشد‪ .‬اما‬ ‫نتیجه این بحث قرار داش��تن عقالنیت در ب رابر رمانتیسم‬ ‫به عنوان مبانی گزینش رفتار سیاسی در جامعه ای ران است‪.‬‬ ‫به بیان دیگر‪ ،‬چنین نیس��ت که مردم ای ران صرفا ب راساس‬ ‫احساس خود‪ ،‬پای صندوق های رای رفته و به فرد یا گروهی‬ ‫رای دهند‪ .‬جامعه ای ران در بس��یاری از موارد درگیر گزینش‬ ‫عقالنی اس��ت‪ ،‬چراکه ب��رای تامین منافع باید دس��ت به‬ ‫انتخاب عقالنی بزند‪ .‬به این ترتیب اوال جامعه ای ران امکان‬ ‫برخورداری از گزینه های مختلف را دارد و ثانیا اختیار م ی کند‬ ‫و دست به انتخاب م ی زند‪.‬‬ ‫اما مساله دیگر این اس��ت که در جوامع در حال گذار‬ ‫شرایط و فضای سیاسی شفاف نیس��ت و افراد نم ی توانند‬ ‫به صراحت گرایشات سیاس��ی خود را بیان کنند‪ .‬در جامعه‬ ‫سیاس��ی در حال گذار به دموکراس��ی‪ ،‬دوس��ت و دشمن‬ ‫مش��خص نیس��ت و اینکه افراد چ��ه گرایش��ی دارند نیز‬ ‫در هاله ای از ابه��ام اس��ت‪ .‬در نتیجه اراء سرازی ر ش��ده به‬ ‫صندوق های رای نیز نمایانگر واقعیات جامعه سیاسی ای ران‬ ‫نیست‪ .‬جامعه سیاسی ای ران در برهه ای انتخاب م ی کند که‬ ‫به مشارکت سیاسی روی اورده و به پای صندوق رای م ی رود‬ ‫و زمانی دیگر به خیابان امده و اعت��راض یا حمایت خود را‬ ‫نشان دهد‪ .‬این نحوه تعامل با جامعه سیاسی و دولتمداران‬ ‫و سیاست در ای ران‪ ،‬محصول گزینش عقالنی است و حتی‬ ‫ش��اید بتوان گفت که بیش از هر فاکتور دیگری از گزینش‬ ‫عقالنی نشات م ی گیرد‪ .‬مردم دست به انتخاب م ی زنند که‬ ‫اگر حضور در انتخابات نتیجه بخش باشد‪ ،‬به پای صندوق ها‬ ‫روند یا اگر ش��رایط مناسب نباش��د‪ ،‬از حضور در خیابان ها‬ ‫خودداری کنند‪ .‬اصوال در عرصه سیاس��ت مردم دس��ت به‬ ‫انتخاب م ی زنند‪ ،‬همان طور که مبارزه سیاس��ی محصول‬ ‫گزینش عقالنی است‪ .‬اینکه ما چه نوع مبارزه سیاسی یا چه‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫‪58‬‬ ‫نوع تعامل سیاسی داریم‪ ،‬محصول گزینش عقالنی است‪.‬‬ ‫همچنین در چارچوب سیاست ورزی‪ ،‬مردم به گونه ای دست‬ ‫به انتخاب الگوی تعامل یا رفتار سیاسی م ی زنند که کمتر‬ ‫زیان و بیشترین منفعت را عاید خود کنند‪ .‬به عبارت دقی ق تر‪،‬‬ ‫سیاست محصول انتخاب عقالنی و حسابگری است و اگر‬ ‫بپذیریم که انسان ها‪ ،‬گروه های اجتماعی‪ ،‬طبقات و اقشار‬ ‫مختلف عاقل هس��تند‪ ،‬باید بپذیریم که در سیاس��ت هم‬ ‫به گونه ای ورود م ی یابند که نفعی عایدش��ان شود و در این‬ ‫مسیر حتی اگر دس��ت به مبارزه سیاسی م ی زنند‪ ،‬مبارزه را‬ ‫بر اساس گزینش عقالنی‪ ،‬انتخاب کرده اند‪ .‬این گونه نیست‬ ‫که مردم بر اساس احس��اس پای صندوق رفته یا دست به‬ ‫مبارزه بزنند‪.‬‬ ‫نکته اساسی اینکه احساس محصول نوعی واقعیت‬ ‫است‪ .‬اگر بخش��ی از جامعه ای ران در انتخابات های گذشته‬ ‫به فردی رای داده که کاندیدای شناخته ش��ده ای نیست اما‬ ‫شعار او عدالت محوری است‪ ،‬جامعه به واسطه خستگی از‬ ‫الیگارشی سیاسی‪ ،‬رای خود را به او م ی دهد‪ .‬به این ترتیب‬ ‫مشهود است که جامعه سیاسی بر اساس گزینش عقالنی‬ ‫به ف��ردی رای م ی دهد که فکر م ی کن��د براورنده امال ها و‬ ‫ارزوهایش است‪.‬‬ ‫در مجموع‪ ،‬فرهنگ سیاس��ی جامعه ای��ران تلفیقی‬ ‫از رمانتیسم سیاس��ی و گزینش عقالنی است‪ .‬احساس و‬ ‫عقل توامان در عملکرد سیاس��ی مردم ای ران نقش دارند‪.‬‬ ‫به تاریخ که نگاهی کنیم‪ ،‬ش��اهدیم که بخشی از مردم در‬ ‫‪28‬مرداد ‪ 1332‬صبح زنده باد مصدق گفته و شب شعار مرگ‬ ‫بر مصدق را سر دادند‪ .‬مردم با درک فضای سیاسی حاکم‪،‬‬ ‫انتخاب م ی کنند‪.‬‬ ‫اگر شرایط مساعد باشد‪ ،‬وارد عرصه مبارزات سیاسی‬ ‫م ی ش��وند و اگر ش��رایط ب رای پیگیری دموکراتیک اهداف‬ ‫اماده باشد‪ ،‬پای صندوق های رای م ی روند‪ .‬این گونه نیست‬ ‫که مردم ای ران اساس��ا دچار رمانتیسم سیاس��ی باشند‪ .‬در‬ ‫جامع ه ای که برخی ویژگ ی ها مشخص نیست و نوعی ابهام‬ ‫بر ان حاکم است‪ ،‬نم ی توان مرز بین خردگرایی یا رمانتیسم‬ ‫را تشخیص داد‪ .‬این در حالی اس��ت که رمانتیسم مطلق‪،‬‬ ‫سراب و خیال است و خود در بس��تری از واقعی ت ها شکل‬ ‫م ی گیرد‪ .‬در مجموع نباید انتخاب مردم ای ران را محصولی‬ ‫از رمانتیسم سیاسی دانست‪ .‬در بس��یاری از موارد مردم با‬ ‫گزینش عقالنی دس��ت به انتخ��اب زده و واقعگرا بوده اند‪.‬‬ ‫ه ر چه هس��ت‪ ،‬مردم در میان انتخاب های خود منافع شان‬ ‫را جس ت وجو م ی کنند‪ .‬بر همین اس��اس تا اخرین روز‪ ،‬رای‬ ‫مردم مشخص نیست‪ .‬مردم ای ران با بررسی ارایش نیروهای‬ ‫سیاسی موجود‪ ،‬دست به انتخاب م ی زنند‪ .‬درست است که‬ ‫بخشی از رفتار سیاسی مردم ای ران متاثر از احساس است‪،‬‬ ‫اما همین احس��اس نیز تاثی ر گرفته از منافع اس��ت‪ .‬نهایتا‬ ‫منافع تعیی ن کننده صندوق های رای بوده و هس��ت‪ .‬مردم‬ ‫بر اساس س��نجش منافع در انتخابات های گذشته حضور‬ ‫یافتند‪ .‬در گزینش عقالنی‪ ،‬هر دم و هر لحظه‪ ،‬گزینشگران‬ ‫بر اساس اطالعات جدید یا قدرت تصمیم گیری تازه‪ ،‬گزینش‬ ‫م ی کنند و بر همین اساس‪ ،‬نامعلوم بودن رای مردم تا شب‬ ‫انتخابات‪ ،‬طبیعی است‪.‬اما برخی نامشخ ص بودن رای مردم‬ ‫تا شب انتخابات را ضعف تلقی م ی کنند؛ در مورد ای ران سبد‬ ‫انتخاباتی مشخص است‪ .‬سهم اصولگرایان و اصالح طلبان‬ ‫مشخص اس��ت‪ .‬رای دهنده ب رای هر یک س��بدی در نظر‬ ‫م ی گیرد و بخش��ی از ارا نیز ش��ناور اس��ت‪ .‬ارای شناور در‬ ‫همه جوامع وجود دارد‪ .‬در طول روزهای مبارزات انتخاباتی‪،‬‬ ‫سیاست صبر و انتظار‪ ،‬گفت وگو و مشاوره‪ ،‬بررسی برنامه ها‬ ‫و شعارها و‪ ...‬م ی تواند کفه ترازو را به س��ود اصولگرایان یا‬ ‫اصالح طلبان یا کاندیداهای مستقل سنگین کند‪ .‬گاهی به‬ ‫فردی رای منفی م ی دهند و گاهی به کس��ی رای م ی دهند‬ ‫تا نظم موجود را برهم ریزد‪ .‬انچه در همه این موارد مشهود‬ ‫است‪ ،‬حسابگری مردم ای ران است‪g .‬‬ ‫ضعف ها و قوت های فرهنگ سیاسی‬ ‫مردم ایران در ایام انتخابات‬ ‫فره وش ها؛‬ ‫ستاره های بازی‬ ‫سیاست در ایران‬ ‫‪2‬‬ ‫احمد بخشایشی اردستانی‪ /‬استاد دانشگاه‬ ‫فرهنگ مردم یک کشور دربرگی رنده مجموعه عادت ها‬ ‫و اعتقادات انهاست که ریشه ای کهن در سرزمین شان دارد‪.‬‬ ‫به طور معمول فرهنگ در عقبه تمامی امور یک کشور جاری‬ ‫و ساری اس��ت‪ .‬هر اقدامی که هر فرد در سرزمین مادری اش‬ ‫به انجام م ی رس��اند‪ ،‬رنگ و بوی فرهنگی دارد؛ در عین انکه‬ ‫م ی تواند غی ر فرهنگی باشد‪ .‬به عبارت دیگر فرهنگ از نظر‬ ‫تعریفی‪ ،‬سهل و ممتنع است‪ .‬به عنوان مثال غذا خوردن یک‬ ‫اقدام فرهنگی است‪ ،‬در عین حال که غی ر فرهنگی نیز هست‪.‬‬ ‫خوردن یک عادت روزمره ب رای تقویت جس��م است در عین‬ ‫حال که نشانه هایی از ریشه های فرهنگی جامعه خود را نیز در‬ ‫ب ر دارد‪ .‬بر این اساس افراد کمتر م ی توانند در تعریف فرهنگ‬ ‫به یک پارادایم دست یابند‪ ،‬در واقع دسترسی به تعریفی جامع‬ ‫و کامل از فرهنگ که مشترک میان تمام جوامع باشد‪ ،‬همواره‬ ‫دشوار بوده است‪.‬‬ ‫اما فرهنگ سیاسی به معنای مشی سیاسی مردم یک‬ ‫جامعه است‪ .‬نحوه رفتار سیاسی انسان ها در یک جامعه که‬ ‫به ایستار یا گرایش و نگرش سیاسی افراد نیز تعبیر م ی شود‪،‬‬ ‫تشکیل دهنده فرهنگ سیاسی مردم یک کشور است‪ .‬با این‬ ‫تفاسیر‪ ،‬فرهنگ سیاسی مردم جامعه ما چند ویژگی دارد که‬ ‫به طور خالصه به انها اشاره م ی شود‪:‬‬ ‫اول‪ -‬اولین ویژگی فرهنگ سیاسی مردم ای ران این است‬ ‫مظلوم پرستی یکی‬ ‫از اجزای فرهنگ‬ ‫سیاسی ایران است‪.‬‬ ‫همین ویژگی باعث‬ ‫می شود که چهره های‬ ‫کاریزماتیک بخت‬ ‫بلندتری در انتخابات‬ ‫داشته باشند‬ ‫علوم سیاسی‬ ‫فقدان فرایند انتقال محبوبیت در ای ران‬ ‫برخی این دیدگاه را به عنوان یک مشخصه یا حتی یک‬ ‫ضعف در فرایند انتخاباتی ای ران مطرح م ی کنند که محبوبیت‬ ‫از یک کاندیدای موفق در انتخابات به فرد مورد حمایت او در‬ ‫انتخابات بعدی منتقل نم ی شود‪ .‬انها در تشریح دیدگاه خود به‬ ‫نمونه ونزوئال اش��اره م ی کنند که در این کشور با امدن چاوز‪،‬‬ ‫مردم به دلیل ویژگ ی های کاریزماتیک او‪ ،‬ب رای سه دوره متوالی‬ ‫به او رای دادند و با بیماری و مرگ چاوز‪ ،‬مادرو که معاون چاوز بود‬ ‫و مورد حمایت رئی س جمهور فقید‪ ،‬از سوی مردم انتخاب شد‪.‬‬ ‫در پاسخ به این دیدگاه باید گفت که نقص در فرایند انتقال‬ ‫محبوبیت از یک فرد به فرد دیگ��ر در انتخابات‪ ،‬مخصوص‬ ‫ای ران نیست و در بسیاری از کشورها رواج دارد‪ .‬به عنوان مثال‬ ‫مردم امریکا دو دوره چهارس��اله به جورج بوش ب رای پیگیری‬ ‫سیاس��ت ها و ب رنامه هایش فرصت دادند‪ ،‬زمان��ی که دوران‬ ‫هشت ساله ریاس��ت جمهوری او به پایان رس��ید‪ ،‬مردم اوباما‬ ‫از حزب دموکرات را انتخ��اب کردند‪ ،‬نه جانش��ین او از حزب‬ ‫جمهوریخواه را‪.‬‬ ‫در م��ورد ونزوئال ش��رایط خاصی ایجاد ش��د‪ .‬چندماه‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری ونزوئال برگزار شد و چاوز پیروز ان‬ ‫بود‪ .‬بعد از مدتی او بیمار شد‪ .‬او که در میان اقشار پایین جامعه‬ ‫جایگاه ویژه ای داشت و به وفاداران خود نیز بسیار وفادار بود‪،‬‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫که با انتخابات و فرایندهای مربوط به ان چندان اشنا نیستند‪.‬‬ ‫به عبارت دقی ق تر‪ ،‬فراینده��ای دموکراتیکی چون انتخابات‬ ‫در جهان‪ ،‬عمری نهایتا دویست ساله دارد‪ ،‬در حالی که ای ران‬ ‫در دویست سال قبل زیر سلطه دیکتاتورها و تحت سیستم‬ ‫پادشاهی اداره م ی شد و خبری از انتخابات و روندهای مربوط‬ ‫به ان در ای ران نبود‪ .‬بر این اس��اس انتخابات ب رای ملت ای ران‬ ‫به عنوان یک فرهنگ سیاس��ی‪ ،‬پدیده ای جدید است ضمن‬ ‫انکه اصوال مش��ارکت سیاس��ی پدیده ای نوین است‪ .‬امروزه‬ ‫اشنایی محدود با فرهنگ انتخابات و جدید بودن فرایندهای‬ ‫دموکراتیک ب رای مردم کشورهای ع ربی کامال مشهود است‪.‬‬ ‫در این کش��ورها مردم عادت به حضور در صحنه سیاس��ی‬ ‫به عنوان تصمیم گیر را ندارند و در معدود مواردی این امکان‬ ‫ب رایشان فراهم م ی شود‪ .‬البته تمامی کشورها تمایل دارند مردم‬ ‫خود را به مشارکت سیاسی دعوت کنند و مشارکت سیاسی‬ ‫یک طیف یا یک خط است که از روزنامه خوانی اغاز م ی شود‬ ‫و با پیگیری اخبار از رسانه های مختلف ادامه پی دا م ی کند و با‬ ‫عضویت در حزب و گروه سیاسی به اوج م ی رسد و نهایت این‬ ‫خط‪ ،‬شرکت در انتخابات اس��ت‪ .‬بر این اساس اولین ویژگی‬ ‫فرهنگ سیاسی مردم ای ران این است که انتخابات را پدیده ای‬ ‫نوین م ی داند‪ .‬باید زمان بگذرد تا این پدیده در منظر مردم ای ران‬ ‫به عنوان یک باور عمومی که نقش��ی در تعیین سرنوش��ت‬ ‫سیاسی یک کشور دارد‪ ،‬نهادینه شود‪.‬‬ ‫دوم‪ -‬تا زمانی که این نوع نگاه به انتخابات وجود دارد‬ ‫که یک فرایند نوین است و تا زمانی که مشارکت سیاسی در‬ ‫بس��تر زندگی روزمره مردم ای ران انگونه که شایسته و بایسته‬ ‫اس��ت جای پیدا نکرده‪ ،‬حضور در انتخابات و فرایند گزینش‬ ‫کاندیداها مش��خصات خاص خود را خواهد داش��ت که از ان‬ ‫جمله تصمیم گیری در لحظه اخر اس��ت‪ .‬در واقع همان طور‬ ‫که محصالن ای رانی اغلب شب امتحانی هستند‪ ،‬مردم ای ران‬ ‫هم اکثرا در لحظه نهایی دست به گزینش کاندیدای مورد نظر‬ ‫یزنند‪.‬‬ ‫خود م ‬ ‫سوم‪ -‬مس��اله دیگر دخالت تخیل یا نوعی احساس‬ ‫در انتخ��اب کاندیداها از س��وی مردم ای ران اس��ت‪ .‬به عنوان‬ ‫مثال فردی که به عنوان کاندیدا در مناظره ها شرکت م ی کند‬ ‫و به سخنرانی در مجامع گوناگون م ی پردازد‪ ،‬چنانچه در ارائه‬ ‫ب رنامه های خود برخی خواسته های اساسی مردم را مطرح کند‬ ‫یا نقدهایی اساسی به شرایط جاری کشور داشته باشد‪ ،‬شانس‬ ‫بیشتری خواهد داشت چرا که در پ س ذهن عموم مردم ای ران‬ ‫این تصور وجود دارد که فردی که نقاد است‪ ،‬ابرمردی اجرایی‬ ‫و حالل مشکالت کشور هم خواهد بود؛ در صورتی که گاهی‬ ‫اینطور نبوده اس��ت‪ .‬فردی که نقد م ی کند ضرورتا نم ی تواند‬ ‫راهکار و راه حل های مناسب را نیز ارائه داده و کارامد باشد‪.‬‬ ‫چهارم‪ -‬گاهی اوقات به ویژه گروه های سیاسی کشور‪،‬‬ ‫عجوالنه تصمیم گیری م ی کنند‪ .‬در مورد احزاب و گروه های‬ ‫سیاسی ای ران دو نظریه وجود دارد‪ :‬یک نظر این است که احزاب‬ ‫ای ران مانند گل افتابگردان عمل م ی کنند‪ .‬یعنی با قدرت زاییده‬ ‫م ی شوند و با اتمام عمر قدرت روی کار امده از میان م ی روند‪.‬‬ ‫به عنوان مثال حزب مش��ارکت با قدرت زاییده شد و با خاتمه‬ ‫دولت اصالحات از میان رفت‪ .‬حزب کارگزاران با قدرت دولت‬ ‫هاشمی به عرصه امد و بعد از ان از میان رفت‪.‬‬ ‫نظ ریه دیگر معتقد است که ایران دارای احزاب و گروه های‬ ‫سیاسی است و انتخابات باید بر مبنای چرخه احزاب شکل گیرد‬ ‫چراکه احزاب سه ویژگی عمده دارند‪ :‬اول اینکه به لحاظ سیاسی‬ ‫نخب ه پروری م ی کنند‪ .‬دوم انکه مسئولی ت پذیر هستند به این‬ ‫معنا که مسئوالن و کاندیداهای هر حزب در عرصه عمل مورد‬ ‫نقد قرار م ی گی رند و احزاب م ی پذی رند که مورد انتقاد قرار گی رند‬ ‫و البته مردم باید اموزش دیده باشند که خطوط قرمز را رعایت‬ ‫کنند‪ .‬سومین ویژگی احزاب ب رنامه محوری است‪.‬‬ ‫با این وجود به دلیل فقدان سیس��تم تحزب نهادینه در‬ ‫کشور‪ ،‬احزاب موجود در ایام انتخابات عجوالنه تصمیم گیری‬ ‫م ی کنند‪ .‬اکنون شاهدیم که ائتالف پیشرفت و ائتالف جمعی‬ ‫از اصولگرایان هنوز نتوانسته اند جامعه را در انتخابات پیشرو‬ ‫جذب کنند‪.‬‬ ‫پنجم‪ -‬ویژگی دیگر فرهنگ سیاس��ی م��ردم ای ران‪،‬‬ ‫مظلوم گرایی اس��ت؛ ب��ه این معنا ک��ه مردم اغل��ب طرفدار‬ ‫چهره های مظلوم هستند‪ .‬تجربه نشان داده کاندیداهایی که‬ ‫مظلومانه سخن م ی گویند و گفتمان کاریزماتیک دارند‪ ،‬نزد‬ ‫افکار عمومی اقبال بیشتری دارند‪ .‬در تجربه انتخابات سال ‪84‬‬ ‫اقای احمدی نژاد که در ب رابر اقای هاشمی قرار داشت‪ ،‬اظهار‬ ‫کرد که ما اش��تباهی نکرده ایم‪ ،‬اگر به خط قرمز دیگران وارد‬ ‫شده ایم‪ ،‬عذر م ی خواهیم و برم ی گردیم‪ .‬مردم با این نوع گفتار‪،‬‬ ‫احساسی شدند و به اقای احمدی نژاد رای دادند‪ .‬البته ایشان‬ ‫توانای ی های مختلفی داش��ت اما اب راز مظلومیت در انتخاب‬ ‫ایشان تاثیرگذار بود‪.‬‬ ‫ششم‪ -‬ویژگی دیگر فرهنگ سیاسی مردم ای ران در‬ ‫ایام انتخابات‪ ،‬داشتن نگاه مذهبی است‪ .‬مردم ایران مذهبی‬ ‫رای م ی دهند و مذهب و سیاست در جامعه ای ران به هم پیوند‬ ‫خورده است‪ .‬اگر دوری از مذهب یکی از ابزارهای تبلیغی یک‬ ‫کاندیدا باشد‪ ،‬در منظر مردم ای ران جایی نخواهد داشت‪ .‬مذهب‬ ‫در متن و بط��ن جامعه ایران قرار دارد و کس��ی که ادعاهایی‬ ‫غیرمذهبی دارد‪ ،‬در انتخابات موفق نخواهد بود‪.‬‬ ‫هفتم‪ -‬ویژگی دیگر فرهنگ سیاس��ی م��ردم ایران‪،‬‬ ‫نگاه رفراندوم گونه انها به انتخابات اس��ت‪ .‬متاسفانه در ایران‬ ‫به انتخابات به ش��کل یک رفراندوم در مورد اصل نظام نگاه‬ ‫م ی ش��ود‪ .‬برخی از احزاب با این هدف م��ردم را به انتخابات‬ ‫م ی کشانند که با مش��ارکت باالی مردم‪ ،‬مش��روعیت نظام‬ ‫تضمین شود‪ .‬این پروسه نادرست است‪ .‬باید این تصور غلط‬ ‫اصالح ش��ود که افرادی که در انتخابات های مختلف شرکت‬ ‫نم ی کنند‪ ،‬اصل نظام را قبول ندارند‪ .‬اینگونه نیس��ت که اگر‬ ‫فردی تصمیم گرفت در فالن انتخابات مشارکت نکند‪ ،‬با نظام‬ ‫مشکل داشته یا مخالف نظام باشد‪ .‬در اکثر کشورها‪ ،‬بخشی‬ ‫از مردم در انتخابات شرکت م ی کنند و برخی دیگر مشارکتی‬ ‫ندارند‪ .‬شاید برخی اساسا مایل به شرکت در انتخابات نباشند و‬ ‫این اشکال شرعی هم ندارد‪ .‬اگر نگاه رفراندومی به انتخابات‬ ‫داشته باشیم‪ ،‬مثال زمانی که در امریکا می زان مشارکت‪40‬درصد‬ ‫است‪ ،‬باید نتیجه گرفت که مردم حاکمیت را قبول ندارند؛ در‬ ‫صورتی که چنین نیست‪.‬‬ ‫نکات‬ ‫انتخابات برای ملت ایران پدیده ای نوین است چراکه تجربه‬ ‫اقتدارگرایی پیش از پیروزی انقالب اسالمی امکان بروز نشانه های‬ ‫دموکراسی را در فرهنگ سیاسی ایران می گرفت‬ ‫تا زمانی که مشارکت سیاسی در فرهنگ اجتماعی مردم‬ ‫ایران انچنان که شایسته است جا نیفتد مردم تصمیم گیری را به‬ ‫لحظه های اخر رقابت های انتخاباتی موکول می کنند‬ ‫‪59‬‬ ‫علوم سیاسی‬ ‫در دوران درمان توصیه کرد که بعد از او مردم به معاونش رای‬ ‫دهند‪ .‬اقای مادرو پی ش تر راننده اتوبوسی بیش نبود‪ .‬در جریان‬ ‫کودتا علیه چ��اوز‪ ،‬او به عنوان رئیس اتحادی��ه اتوبوس داران‬ ‫ونزوئال در مقابل کودتاگران ایستاد و مبارزه کرد و به زندان افتاد‪.‬‬ ‫بعد از ازادی‪ ،‬چاوز او را به دلیل وفاداری به دولت خود م ی اورد و‬ ‫وی را وزیر خارجه کشور م ی کند و چون م ی داند مادرو از وزارت‬ ‫چیزی نم ی دان��د‪ ،‬فردی متخصص را در کن��ار او به کمکش‬ ‫م ی گذارد‪ .‬سرانجام وی بعد از فوت چاوز مورد حمایت مردم قرار‬ ‫گرفت و اکنون رئی س جمهور ونزوئالست‪ .‬این اتفاق در ونزوئال‬ ‫در شرایط ویژه ای رخ داد‪ ،‬مردم رئی س جمهور محبوبشان را در‬ ‫مدت کوتاهی از دست دادند و ب رای اعالم وفاداری‪ ،‬به جانشین‬ ‫او رای دادند‪ .‬مردم شهرستان های کشورمان نیز معموال چنین‬ ‫دیدگاهی دارند به این معنا که به نماینده ش��هر خود در اغلب‬ ‫موارد دو دوره فرصت م ی دهند تا هر چه در توان دارد‪ ،‬ارائه دهد و‬ ‫توان خود را نمایان سازد‪ .‬حتی در موارد مختلفی شاهد بوده ایم‬ ‫که با مرگ یک نماینده‪ ،‬مردم ان شهر به اط رافیان و همکاران‬ ‫مورد اعتماد نماینده فقید رای م ی دهند ت��ا این گونه وفاداری‬ ‫خود را به نماینده شان نش��ان داده و به منتخب شان فرصت‬ ‫الزم را داده باشند‪.‬‬ ‫به این ترتی��ب نم ی توان نقد کرد که چ��را تجربه اخیر‬ ‫ونزوئال در ای��ران ممکن نش��ده و مثال ف��رد منتخب اقای‬ ‫احمدی نژاد شاید شانسی نداشته باشد‪ .‬شخصا در مورد اقای‬ ‫احمدی نژاد بر این باورم که یکی از ماندگارترین روسای جمهور‬ ‫در نظام جمهوری اس�لامی ایران اس��ت‪ ،‬چراکه اوال او یک‬ ‫کشاور ز زاده بود و درد مردم را م ی شناخت و از جنس مردم بود‪.‬‬ ‫او شان ریاس��ت جمهوری در ای ران را به جایگاه واقعی‬ ‫خود رساند‪ .‬زمانی که اقای هاش��می رئی س جمهور بود و در‬ ‫نمازجمع ه ها شرکت م ی کرد‪ ،‬حامیان او ش��عار م ی دادند که‬ ‫دشمن هاشمی‪ ،‬دشمن پیامبر است‪ .‬این یعنی که نقد هاشمی‬ ‫در دوره ریاس��ت جمهوری وی قابل قبول نبود‪ ،‬اما اکنون هر‬ ‫کس��ی به راحتی عملکرد دولت احمدی ن��ژاد را نقد م ی کند‬ ‫چراکه او ریاس��ت جمهوری را به جایگاه واقعی خود اورد‪ .‬ثانیا‬ ‫احمدی نژاد توانست چرخش نخبگان را برهم بزند‪.‬‬ ‫ی هاشمی‪ ،‬یک قشر محدود جامعه نخبگان‬ ‫در دوره اقا ‬ ‫کشور را تشکیل م ی دادند و کسی نم ی توانست وارد انها شود‪،‬‬ ‫اما اکنون نخبگان جدیدی وارد عرصه ش��ده اند و این یعنی‬ ‫احمدی نژاد جامعه را باز کرد‪ .‬اینها ویژگ ی هایی است که باید‬ ‫مورد توجه قرار گیرد‪ .‬اکنون که م��ردم در دوره های مختلف‬ ‫انتخاب��ات ازادی را فه��م م ی کنند‪ ،‬باید توج��ه کنند که نقد‬ ‫منصفانه داشته باشند‪.‬‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫سایه فرهنگ سیاسی بر سیستم حزبی‬ ‫پی ش تر اشاره ش��د که نوع انتخاب مردم ای ران در موارد‬ ‫گوناگون احساس��ی و مذهبی اس��ت‪ .‬برخی این نقد را وارد‬ ‫م ی کنند که این نگاه احساسی و مذهبی مانع نهادینه شدن‬ ‫سیستم حزبی پیش��رفته در کشور م ی شود‪ .‬ش��اید این نوع‬ ‫انتخاب مانعی در مس��یر نهادینه شدن سیس��تم حزبی در‬ ‫کش��ورمان باش��د‪ ،‬اما باید در طول زمان و ارام ارام این موارد‬ ‫تعدیل ش��وند‪ .‬به ای��ن ترتیب ک��ه باید با تحزب در کش��ور‬ ‫به گونه ای برخورد شود که از این موانع‪ ،‬فرصت ایجاد شود و با‬ ‫فرصت سازی روی خط سیر تحزب قرار گیریم‪ .‬به عبارت دیگر‬ ‫با اموزش و گذشت زمان‪ ،‬به مرحله ای خواهیم رسید که احزاب‬ ‫با ب رنامه و حرفی ب رای گفتن وارد صحنه رقابت انتخاباتی شوند‬ ‫و ورودشان نه صرفا ب رای پیروزی بلکه ب رای اصالح و نقد حتی‬ ‫در صورت شکست باشد‪ .‬دولت نیز وظیفه دارد به احزاب پیروز‬ ‫و غیرپیروز احترام گذاشته و حتی انها را مورد حمایت مالی و‬ ‫سیاسی قرار دهد‪ .‬توفیق انتخابات در صورتی میسر است که‬ ‫در ریل حزب مردم دس��ت به انتخاب زنند و زمانی ریل حزبی‬ ‫خواهیم داش��ت که احزاب قدرتمندی در کشور وجود داشته‬ ‫باشند‪ .‬حزب قوی در سایه مسئوالن کارامد‪ ،‬ب رنامه ای منظم‬ ‫و مدون و حمایت و احترام دولت ها پا به عرصه م ی گذارد‪g .‬‬ ‫‪60‬‬ ‫مردم ایران عقالنی رای می دهند‬ ‫‪3‬‬ ‫گفت وگو با رحیم ابوالحسنی‪ ،‬استاد جامعه شناسی سیاسی دانشگاه تهران‬ ‫ی دانشگاه تهران‪ ،‬در گفت وگو با مثلث به بررسی مساله دیر شکل گرفتن‬ ‫سید رحیم ابوالحسنی‪ ،‬عضو هیات علم ‬ ‫فضای انتخاباتی در ایران‪ ،‬عوامل تاثیرگذار در این مساله و همچنین شاخص ها و ویژگی های فرهنگ سیاسی مردم‬ ‫ایران پرداخت‪ .‬به گفته وی سه عامل در دیر ش�کل گرفتن فضای انتخاباتی در ایران دخالت دارند؛ نخست فرهنگ‬ ‫سیاسی مردم‪ .‬دوم عامل ساختاری و سومین عامل نیز اراده سیاسی حاکم بر کشور است‪.‬‬ ‫سعیده سادات فهری‬ ‫در استانه انتخابات ریاست جمهوری قرار داریم؛‬ ‫اما شاهد شکل گیری فضای انتخاباتی در جامعه‬ ‫ایران نیستیم‪ .‬به نظر شما چرا فضای انتخاباتی‬ ‫در ایران دیر شکل م ی گیرد؟‬ ‫‪ l‬فضا و رفت��ار انتخاباتی تحت تاثی��ر متغیرهای‬ ‫متعددی ش��کل م ی گیرد‪ .‬یکی از ای��ن متغیرها‪ ،‬فرهنگ‬ ‫سیاسی مردم اس��ت و به این مساله بستگی دارد که مردم‪،‬‬ ‫سیاس��ت را چگونه تعریف کنند‪ ،‬چقدر ب��رای ان اهمیت‬ ‫قائل شوند‪ ،‬تا چه می زان حاضر شوند ب رای ان هزینه کنند و‬ ‫اساسا چه چیزی را سیاسی بدانند‪ .‬ایا سیاست مهم است؟‬ ‫مشارکت سیاسی‪ ،‬وظیفه ای ش��رعی‪ ،‬مدنی یا ملی است؟‬ ‫اما یک عامل بس��یار مهم دیگر‪ ،‬عامل س��اختاری اس��ت؛‬ ‫یعنی ساختارهای سیاس��ی جامعه به ویژه ساختار حقوقی‬ ‫که مرب��وط به قانون انتخابات م ی ش��ود‪ .‬س��ومین عامل‪،‬‬ ‫ساختار سیاسی یا اراده سیاسی اس��ت که بر کشور حاکم‬ ‫اس��ت‪ .‬م ی توان گفت اراده سیاس��ی حاکم به خصوص در‬ ‫کشورهای در حال توسعه یا کشورهای شرقی نقش بسیار‬ ‫پررنگی در این ام��ر دارد‪ .‬در نتیجه این دیر ش��کل گرفتن‬ ‫فضای انتخابات��ی در ای ران که هنوز نیز ش��کل نگرفته در‬ ‫وهله نخست ناشی از قانون انتخابات است؛ قانون انتخابات‬ ‫در ای ران یک قانون دارای مشکل است‪ .‬چرا که مطابق این‬ ‫قانون کسی که قرار است رئی س جمهور شود تنها سه هفته‬ ‫وقت دارد بیای��د و تبلیغات کن��د‪ .‬این در حالی اس��ت که‬ ‫رفتارهای پیش از این سه هفته کاندیداها اگر دال بر تبلیغات‬ ‫باشد‪ ،‬ممنوع است و حتی اگر رای هم بیاورد‪ ،‬م ی توانند رای‬ ‫وی را باطل اعالم کنند‪ .‬در این ش��رایط چه کس��ی حاضر‬ ‫است به فعالیت سیاس��ی بپردازد؟! در صورتی جامعه وارد‬ ‫بحث های فرهنگی‪ ،‬انتخاباتی و فضای مشارکت سیاسی‬ ‫م ی شود که کاندیداهایی وارد صحنه شوند و با فعالی ت های‬ ‫سیاس ی شان‪ ،‬مردم را دعوت به مش��ارکت کنند‪ .‬اگر در این‬ ‫فضا‪ ،‬رقابت هایی جدی میان کاندیداها صورت بگیرد مردم‬ ‫م ی توانند تکلی ف شان را مشخص کنند‪ .‬وقتی در کشوری‪،‬‬ ‫بیش از س��ه هفته مانده ب��ه انتخابات ریاس��ت جمهوری‪،‬‬ ‫کس��ی اجازه ندارد فعالی ت های انتخابات��ی اش را اغاز کند‪،‬‬ ‫فضا بس��ته م ی ش��ود‪ .‬متاس��فانه در حال حاضر برگزاری‬ ‫گردهمای ی ها چندان راحت نیس��ت‪ .‬این در حالی است که‬ ‫در گذشته نه چندان دور این مساله ممنوع نبود و ‪ 5 -6‬ماه‬ ‫مانده به انتخابات‪ ،‬کاندیداها م ی توانستند گردهمای ی هایی‬ ‫برگزار کنند‪ .‬اکنون به نوعی فعالیت انجمن ها و احزاب در‬ ‫حالت تعلیق اس��ت‪ .‬وقتی برخی اراده های سیاسی بنا را بر‬ ‫جلوگیری از فعال ش��دن فضای انتخاباتی گذاشته‪ ،‬چگونه‬ ‫مردم باید فضای انتخاباتی به وج��ود بیاورند و در انتخابات‬ ‫ش��رکت کنند؟ چرا ‪ 4-5‬س��ال پیش جامعه بدین صورت‬ ‫نبود؟ اگر قانون انتخابات به صورتی باش��د که از ‪ 3-4‬ماه‬ ‫قبل تبلیغات اغاز ش��ود‪ ،‬کاندیداها نیز زمان بیشتری ب رای‬ ‫فعالیت و شناساندن خودشان به مردم دارند‪ .‬مساله دیگر نیز‬ ‫اراده سیاسی حاکم است؛ وقتی که این قانون انتخاباتی را‬ ‫داریم اراده سیاسی حاکم باید اجازه دهد تا زمانی که قانون‬ ‫انتخابات اصالح نشده الاقل به صورت غیررسمی کاندیداها‬ ‫شناخته شوند‪ .‬در انتخابات مجلس نیز همین مشکل وجود‬ ‫دارد و زمان تبلیغات بسیار محدود است؛ بناب راین شخصی‬ ‫که م ی خواهد کاندیدا شود از یک سال قبل به میهمان ی های‬ ‫مختلف م ی رود‪ ،‬به جش��ن عروس��ی‪ ،‬مجلس ختم و حتی‬ ‫خودش نیز مراس��می را ترتیب م ی دهد‪ .‬ای��ن اقدامات نیز‬ ‫غیر قانونی اس��ت‪ .‬این افراد این اقدامات را انجام م ی دهند‬ ‫تا هنگام ی که تبلیغات ازاد ش��د بگویند که انها بوده اند که‬ ‫چنین کارهایی را انجام داده اند‪ .‬به نظر من فرهنگ سیاسی‬ ‫مردم ما مشکل ندارد‪ ،‬زی را کشور ما یک کشور شرقی است‬ ‫که در ان سابقه فرهنگ دموکراسی و رفتار مشارکتی خیلی‬ ‫نهادینه نشده است‪.‬‬ ‫چرا در ایران انتقال قدرت از یک شخص کاریزما‬ ‫به فرد همسو انجام نم ی گیرد؟‬ ‫‪ l‬در ابتدا باید توجه داشت کاریزما قابل انتقال نیست‬ ‫و منحصر به فرد و ناشی از ش��خصیت یک فرد است‪ .‬این‬ ‫مساله که چرا یک شخص کاریزما م ی شود هنوز مشخص‬ ‫نیس��ت‪ .‬برخی از احمدی ن��ژاد به عنوان یک ش��خصیت‬ ‫کاریزما یاد م ی کنند‪ .‬این در حالی است که وی ویژگ ی های‬ ‫شخصیتی و ادبیاتی داشت که در ان برهه زمانی پاسخگو‬ ‫بود و معلوم نیس��ت که االن نیز جایگاهی داش��ته باش��د‪.‬‬ ‫همچنین باید مدنظر داشت که این بحث ها بیشتر در یک‬ ‫جامعه کامال توسعه یافته قابل ارزیابی هستند‪ .‬ب رای براورد‬ ‫چنین مواردی باید ازادی بیان و اس��تفاده ب رابر از رس��انه ها‬ ‫وجود داشته باشد‪.‬‬ ‫ب ا توجه به فضای سیاسی که بدان اشاره شد ایا‬ ‫م�ردم بازهم به ش�عارها و وعده ه�ای کاندیداها‬ ‫اعتماد م ی کنند یا تنها برخی اقشار جامعه‪ ،‬این‬ ‫وعده های پیش از انتخابات را باور م ی کنند؟‬ ‫‪ l‬پذیرش یک صحبت یا وعده ب��ه چندین متغیر‬ ‫بس��تگی دارد؛ نخس��ت گوینده ان اهمیت دارد‪ .‬یعنی اگر‬ ‫از یک فرد ‪ 10‬ب��ار حرف غیر واقعی ش��نیده باش��ند دیگر‬ ‫حرف های وی را باور نخواهند کرد‪ .‬در گام بعدی به شنونده‬ ‫ان بستگی دارد؛ کارشناس��ان معتقدند مردم ما از این جهت‬ ‫افراد کم حافظ��ه ای هس��تند‪ .‬یعنی به خاط��ر نم ی اورند و‬ ‫‪ l‬بخش اعظم مردم ای ران سع ی شان این است که‬ ‫نگاه دینی داشته باشند‪ .‬در جامعه ما‪ ،‬هم جریان اصالحات‬ ‫خودش را بیانگر گفتمان دینی م ی داند و هم جریان اصولگرا‪.‬‬ ‫بناب راین در اینجا یک متغیر بسیار مهم دیگری وارد شده که‬ ‫تحلیل درباره نقش دین را دارای ظ رافت م ی کند‪.‬‬ ‫به نظر شما مهمترین ش�اخصه ها و ویژگ ی های‬ ‫فرهنگ سیاسی مردم ایران چیست؟‬ ‫‪ l‬رفتار سیاس��ی مردم ای ران ویژگ ی هایی دارد که‬ ‫ای��ن ویژگ ی ها‪ ،‬هزینه ه��ا را افزایش داده اس��ت؛ همانطور‬ ‫که ذکر ش��د از جمل��ه ویژگ ی ه��ای مهم رفتار سیاس��ی‬ ‫مردم ما این اس��ت که ‪ -1‬به سیاس��ت اهمیت نم ی دهند‪.‬‬ ‫‪ -2‬ب��ه چهره های سیاس��ی اعتماد ندارند‪ -3 .‬نس��بت به‬ ‫سرنوشت شان حساس هستند و ‪ -4‬در مواقع عادی حاضر‬ ‫نیس��تند با هزینه های ک��م‪ ،‬در ب رابر رفتارهای نامناس��ب‬ ‫بایستند‪ .‬این موارد تبدیل به نارضایتی انباشت شده م ی شود‪.‬‬ ‫اگر کشور ما در مسیر توسعه قرار م ی گرفت و امادگ ی های‬ ‫الزم ب رای ازادی سیاس��ی را کس��ب م ی کرد‪ ،‬شرایط فرق‬ ‫م ی کرد‪ .‬حاکمان همچنین م ی توانند با یک دموکراس��ی‬ ‫تمرین ش��ده به جامعه اموزش دهند که چط��ور م ی تواند‬ ‫نارضایتی خودش را اب راز کند‪ .‬اگر معترضان س��ازوکارهای‬ ‫اب راز نارضایی را داشته باشند و بتوانند با اطمینان قلبی این‬ ‫نارضایتی را اب راز کنند دیگر این مس��اله تبدیل به انباشت‬ ‫نارضایتی نخواهد شد‪ .‬مش��کل جدی در کشور ما راجع به‬ ‫ویژگ ی های رفتار سیاسی مرد م همین موارد است‪.‬‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫‪ l‬من مردم را متهم نم ی کنم که احساساتی تصمیم‬ ‫م ی گی رند؛ در وهله نخست مردم ما از لحاظ فرهنگ سیاسی‪،‬‬ ‫به سیاست اعتماد ندارند و سیاس��ت و رفتار سیاستمداران‬ ‫را باور ندارند‪ ،‬بلکه رفتار انها را پیگیر منافع ش��خصی و به‬ ‫دور از منافع عمومی م ی دانند‪ .‬نخس��تین مساله ای که در‬ ‫فرهنگ سیاسی ما وجود دارد‪ ،‬ب ی اعتمادی به اصل سیاست‬ ‫و به مسئوالن سیاسی است‪ .‬مردم ما بیشترین اعتماد را به‬ ‫قشر فرهنگی یعنی معلمان و اساتید دانشگاه دارند‪ .‬درواقع‬ ‫اگر ما ‪ 17‬قشر داش��ته باشیم سیاس��تمداران دارای جایگاه‬ ‫مناسبی نیستند‪ .‬دومین مس��اله نیز این است که مردم ما‬ ‫ب رای سیاس��ت اهمیت باالیی قائل نیس��تند‪ .‬در واقع بین‬ ‫مس��ائل اقتصاد‪ ،‬خانواده‪ ،‬فرهنگ و حت��ی تفریحات‪ ،‬انها‬ ‫ب رای سیاس��ت کمترین اهمیت را قائل هستند‪ .‬مردم ای ران‬ ‫معتقدند سیاس��ت پدیده بااهمیتی در زندگ ی شان نیست‪.‬‬ ‫به خانواده باالترین اهمیت را م ی دهند و سپس نیز مسائل‬ ‫اجتماعی‪-‬فرهنگی و اقتصاد در جایگاه بع��دی قرار دارند‪.‬‬ ‫حتی تفریحات نیز ب رایشان اولویت باالتری دارد و سیاست‬ ‫در اخرین جایگاه قرار دارد‪.‬‬ ‫اکثر مردم ای ران مش��ارکت در سیاست را یک وظیفه‬ ‫مل��ی‪ ،‬مذهبی و مدن��ی م ی دانن��د‪ ،‬اما چون ب��ه بازیگران‬ ‫سیاس��ی خیلی اعتماد ندارند مش��ارکت سیاس ی شان تنها‬ ‫در حد رای دادن اس��ت و حاضر به هزینه دادن نیس��تند‪ .‬از‬ ‫طرف دیگر امار نشان داده که مردم معتقدند هزینه مشارکت‬ ‫سیاسی در ای ران زیاد است؛ یعنی هزینه‪-‬پاداش ان هم وزن‬ ‫نیس��ت‪ .‬به ویژه برخی معتقدند که مشارکت سیاس ی شان‬ ‫چندان تاثیرگذار نیست و سهم شان در حد رای دادن است‪.‬‬ ‫بناب راین مردم ای ران با موضوعی چون انتخابات احساساتی‬ ‫برخورد نم ی کنند‪ ،‬بلکه مردم ای ران بس��یار عاقل هستند و‬ ‫با ب��راورد هزینه ‪ -‬پاداش وارد عرصه م ی ش��وند‪ .‬منتها این‬ ‫هزینه ‪ -‬پاداش نزد اقشار مختلف فرق م ی کند؛ یعنی یک‬ ‫تاثیرگ�ذاری مذهب ب�ر رفتاره�ای انتخاباتی را‬ ‫چگونه م ی بینید؟‬ ‫علوم سیاسی‬ ‫ایا این مس�اله را قبول دارید که م�ردم ما هنگام‬ ‫انتخابات به نوعی احساساتی تصمیم م ی گیرند‬ ‫و نوعی رمانتیس�م نهادینه ش�ده در ذهن مردم‬ ‫شکل گرفته است؟‬ ‫عده به دنبال پاداش های مادی هس��تند‪ ،‬ع��ده ای به دنبال‬ ‫پاداش های اخروی و عده ای نیز به دنبال پاداش های سیاسی‬ ‫یعنی منزلت و قدرت‪ .‬بناب راین هر فردی اگر احس��اس کند‬ ‫وارد عرصه سیاس��ت ش��ود‪ ،‬پاداش مورد نظرش را دریافت‬ ‫خواهد کرد‪ ،‬وارد ای��ن عرصه خواهد ش��د‪ .‬در واقع مردمی‬ ‫ که احساس م ی کنند مشکل اقتصادی دارند اگر بدانند که‬ ‫با شرکت در انتخابات‪ ،‬کاندیدای موردنظرشان مشکل شان‬ ‫را حل خواهد کرد‪ ،‬در انتخابات ش��رکت م ی کنند‪ .‬بعضا نیز‬ ‫مس��ائل اجتماعی‪ ،‬فرهنگی یا مذهب��ی در تصمیم گیری‬ ‫مردم نقش ب��ازی م ی کنن��د‪ .‬اگر مردم احس��اس کنند که‬ ‫شرکت ش��ان در انتخابات مساوی اس��ت با روی کار امدن‬ ‫کاندیدایی که ارزش ها یا اعتقادات مذهب ی شان را نگه دارد یا‬ ‫باعث ارج و قرب الهی م ی شود‪ ،‬قطعا در انتخابات مشارکت‬ ‫خواهند داشت‪ .‬به نظر من تصمیم نزد مردم عاقالنه است و‬ ‫نم ی توان گفت احساساتی هستند و نسنجیده به کسی رای‬ ‫خواهند داد‪ .‬مردم هنگام تصمیم گیری بحث هزینه و پاداش‬ ‫را مطرح م ی کنند و اگر پاداش خوب باش��د حاضر هستند‬ ‫هزینه بیشتری پرداخت کنند‪ .‬مثال طی انتخابات سال ‪1384‬‬ ‫اقای کروبی که یکی از کاندیداهای ریاس��ت جمهوری بود‪،‬‬ ‫اعالم کرده بود در صورت پیروزی به هر نفر ماهانه ‪ 50‬هزار‬ ‫تومان خواهد داد‪ .‬به دنبال این ش��عار‪ ،‬وی در ‪ 11‬استان اول‬ ‫شد‪ .‬بعد از ان محمود احمدی نژاد اعالم کرد که نفت را سر‬ ‫س��فره مردم خواهد اورد و او هم ب ر اساس همین شعار‪ ،‬رای‬ ‫خوبی کسب کرد‪ .‬این مس��اله چه چیزی را نشان م ی دهد؟‬ ‫در واقع کروبی از اس��تان های محروم این ارا را کسب کرده‬ ‫بود‪ .‬زمانی که در جامع ه ای مشکالت مالی جود دارد اگر یک‬ ‫کاندیدا با شعار بهبود این وضعیت روی کار بیاید قطعا رای‬ ‫خواهد اورد‪ .‬بناب راین مردم در هر زمان هر مش��کلی داشته‬ ‫باشند اعم از مس��ائل فرهنگی‪ ،‬اقتصادی‪ ،‬سیاسی و حتی‬ ‫بی ن المللی اگ��ر کاندیداها روی این م��وارد مانور دهند رای‬ ‫مردم را کسب خواهند کرد‪ .‬در حال حاضر نیز کاندیداها باید‬ ‫نظرسنجی کنند و دریابند که مردم ما در کدام قسمت تقاضا‬ ‫دارند‪ .‬تقاضا در جامعه سیال اس��ت؛ زمانی تقاضا فرهنگی‬ ‫است‪ .‬یک زمان سیاسی اس��ت و یک زمان نیز اقتصادی‬ ‫یا اجتماعی اس��ت‪ .‬اگر مردم بخواهند احساساتی تصمیم‬ ‫بگیرند و به ظاهر فرد رای دهند این مساله به کاریزما بودن‬ ‫کاندیدا بازم ی گردد‪ .‬این در حالی است که در حال حاضر در‬ ‫فضای انتخاباتی ما شخصیت کاریزما وجود ندارد‪.‬‬ ‫نم ی دانند که مسئول سرنوشت کنون ی ش��ان کیست‪ .‬اگر‬ ‫در حال حاضر احس��اس م ی کنند که قیمت گوشت و مرغ‬ ‫باالست یا در بخش��ی از جامعه امکان س��رقت و خشونت‬ ‫وجود دارد‪ ،‬نم ی دانند مسئول ان کیست‪ .‬دلیل این امر شاید‬ ‫این باشد که در ای ران ضع ف هایی در فضای رقابتی داریم که‬ ‫اگر این مشکل رفع شود رقبا مس��ئوالن این مسائل را نقد‬ ‫م ی کنند‪ .‬در حال حاضر فعالیت رسانه های بخش خصوصی‬ ‫و رقیب و مطبوعات خیلی کم اس��ت و کس��ب اگاهی به‬ ‫صورت های دیگری انجام م ی ش��ود‪ .‬این در حالی است که‬ ‫فردی که به صورت دیگری اگاهی کس��ب م ی کند‪ ،‬خیلی‬ ‫نم ی تواند متعادل باشد و به همه چیز بدبین است‪ .‬داده هایی‬ ‫که به صورت های دیگر به افراد م ی رس��د در جامعه تبدیل‬ ‫به ویژگ ی های رادیکالیزه م ی شود‪.‬‬ ‫در نهایت چرا طی دوره ه�ای انتخاباتی در ایران‪،‬‬ ‫بعضا شاهد مش�ارکت باالی مردم بوده ایم؟ چه‬ ‫دالیلی موجب ش�ده که در برخ�ی دوره ها مردم‬ ‫حضور پررنگی در انتخابات داشته باشند و فضای‬ ‫پرشوری شکل بگیرد؟‬ ‫‪ l‬انتخابات س��ال ‪ 76‬و ‪ 88‬را م ی توان از این لحاظ‬ ‫نقاط عطفی در تاریخ ایران به حساب اورد؛ این دو انتخابات‪،‬‬ ‫شباهت های زیادی با هم دارند و در هر دو انتخابات مشارکت‬ ‫مردم باال بود‪ .‬باید توجه داش��ت در می زان مش��ارکت مردم‬ ‫چندین عامل تاثیرگذارند؛ نخست اینکه مردم بدانند کاندیدای‬ ‫موردنظرشان در صحنه است و همه اقشار احساس کنند در‬ ‫انتخابات کاندیدا دارند‪ .‬مساله دیگر شخصیت کاندیداست‬ ‫یعنی اگر کاندیدا شخصیت محبوب و درستی باشد می زان‬ ‫مشارکت مردم نیز بیش��تر خواهد ش��د؛ چرا که مردم مایل‬ ‫م ی شوند به شخصیتی که دوس��ت دارند و کارنامه سالمی‬ ‫ دارد رای بدهن��د‪ .‬رقابتی ش��دن انتخابات نی��ز خیلی مهم‬ ‫اس��ت یعنی اگر انتخابات دوقطبی ش��ود می زان مشارکت‬ ‫باال م ی رود‪ .‬در واقع در این ش��رایط مردم براورد م ی کنند که‬ ‫اگر در انتخابات شرکت نکنند فرد رقیب ارا را خواهد برد‪ .‬اما‬ ‫اگر تعداد کاندیداها زیاد باشد دیگر ب رای مردم خیلی تفاوتی‬ ‫نم ی کند چه کسی رای بیاورد؛ همچنین شیوه های تبلیغاتی‬ ‫و رسانه های جمعی نیز نقش بس زایی دارند‪g .‬‬ ‫‪61‬‬ ‫مردم ایران در انتخابات به افراد رای می دهند‪ ،‬نه به گروه های سیاسی‬ ‫حزب ستیزی به جای تشکل گرایی‬ ‫مجیدابهری‪/‬عضوهیاتعلمی دانشگاهشهیدبهشتی‬ ‫‪4‬‬ ‫علوم سیاسی‬ ‫مشارکت مردم در تعیین سرنوشت جامعه شکل کامل‬ ‫خود را در فرایند مردم ساالری به نمایش گذاشته است‪ .‬این‬ ‫خودنمایی از زمانی که مردم ساالری به عنوان بهترین روش‬ ‫اداره امور جامعه شناسایی ش��د‪ ،‬اغاز گردیده و تا امروز نیز‬ ‫ادامه پیدا کرده است‪ .‬در کشور ما‪ ،‬وجود مردم ساالری دینی‬ ‫برای اولین بار در جهان تجربه ش��ده و این مردم س��االری‬ ‫الگوی بسیاری از کشورها قرار گرفته‪ ،‬اما مدیران اجرایی ان‬ ‫جوامع‪ ،‬شهامت و شجاعت این را ندارند که الگوبرداری خود‬ ‫را به ایران منتسب کنند‪.‬‬ ‫تاسیس نظام جمهوری اسالمی در ایران نشان داده‬ ‫که به عنوان یک نظام سیاسی مبتنی بر دین شاهد بیشترین‬ ‫میزان حضور و مشارکت مردم در س��ی و سه سال گذشته‬ ‫بوده و بیش از س��ی انتخابات در ابعاد و دوره های مختلف‬ ‫در جمهوری اسالمی برگزار ش��ده که از ان جمله می توان‬ ‫به برگزاری چندین دوره انتخابات مجلس شورای اسالمی‪،‬‬ ‫شوراهای اسالمی ش��هر و روستا‪ ،‬مجلس خبرگان رهبری‬ ‫و ریاست جمهوری اش��اره کرد‪ .‬در هر حال‪ ،‬شناسایی رفتار‬ ‫سیاسی و فرهنگی مردم با نگاهی به انتخابات مختلف قابل‬ ‫بررسی و اظهارنظر است‪ .‬در همین راستا می توان گفت که‬ ‫مردم جامعه ما با شرکت در انتخابات در دوره های مختلف‪،‬‬ ‫شعور و بلوغ سیاس��ی خود را به نمایش گذاشته اند‪ .‬قبل از‬ ‫پیروزی انقالب‪ ،‬مش��ارکت سیاسی مردم مفهوم منطقی و‬ ‫عقالنی مشخصی نداشت‪ ،‬اما اینک مردم به وضوح مالحظه‬ ‫می کنند که رای انها در تعیین سرنوش��ت جامعه شان موثر‬ ‫واقع می شود‪.‬‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫حضور افراد در غیبت احزاب‬ ‫شناخت رفتار سیاسی مردم در زمان انتخابات از نگاه‬ ‫اسیب شناسی رفتاری باید در محورهای زیر خالصه شود‪:‬‬ ‫‪ -1‬به خاطر عدم حضور اح��زاب در جامعه ما‪ ،‬به طور‬ ‫کلی فرهنگ تحزب هنوز در کش��ور به سن بلوغ نرسیده و‬ ‫در غیبت احزاب فعال و کارامد‪ ،‬روحانیت در قالب دو گروه‬ ‫«جامعه روحانیت مبارز» و «مجمع روحانیون مبارز» اداره‬ ‫امور سیاس��ی جامعه را در کنار هدایت دینی برعهده گرفته‬ ‫اس��ت‪ .‬برای الیه های غیر مذهب��ی نیز حض��ور بعضی از‬ ‫گروه هایی که فقط در زمان انتخابات اعالم وجود می کنند و‬ ‫بعد به دنبال کارشان می روند‪ ،‬می تواند جایگزینی برای یک‬ ‫حزب فعال قلمداد شود‪ .‬اساسا احزاب به این خاطر به وجود‬ ‫می ایند که زمینه تضارب ارا بین مردم را فراهم اورند تا در‬ ‫نتیجه‪ ،‬دانش سیاسی مردم باال رود و امادگی الزم را برای‬ ‫تحمل دیدگاه های مختلف به دس��ت اورن��د و نقدپذیری‬ ‫دیدگاه های خود را تجربه کنند‪.‬‬ ‫البته احزابی که فقط برای کسب قدرت سیاسی و فقط‬ ‫در استانه انتخابات پا به عرصه می گذارند‪ ،‬هرگز نخواهند‬ ‫توانس��ت نقش تاریخی خود را در قبال سرنوشت کشور و‬ ‫اداره امور سیاسی جامعه ایفا کنند‪.‬‬ ‫‪ -2‬به دلیل غیبت و عدم فعالیت موثر و کارامد احزاب‬ ‫‪62‬‬ ‫(به معنای درست) در کشور ما‪ ،‬جوانان به عنوان اصلی ترین‬ ‫الیه جامع��ه‪ ،‬مردم س��االری را تمرین نکرده اند و بس��یار‬ ‫جای تاسف دارد که قش��ر جوان جامعه با مفاهیم کاربردی‬ ‫این روش حکومتی اش��نایی ندارد‪ .‬اینجانب این کاس��تی‬ ‫را ‪ -‬بعد از سی سال پژوهش در علوم رفتاری و اسیب شناسی‬ ‫اجتماعی ‪ -‬متوجه نهادهای فرهنگی و سیس��تم اموزشی‬ ‫کشور می دانم‪ .‬اموزش و پرورش‪ ،‬بستر بسیار مناسبی برای‬ ‫رشد سیاسی افراد محسوب می شود و نظام اموزشی کشور‬ ‫می تواند ب��ا برنامه ریزی صحیح‪ ،‬حس مس��ئولیت پذیری‬ ‫دانش اموزان را باال برده و انه��ا را در امور کالن اجتماعی‪،‬‬ ‫ اماده مشارکت سیاسی س��ازد‪ .‬اموزش های اساسی برای‬ ‫یادگیری مشی سیاس��ی و روند تحوالت اجتماعی و نحوه‬ ‫ش��کل گیری نظام اجتماعی بای��د در دوران تحصیل و در‬ ‫مدارس و دانش��گاه ها اتفاق بیفتد‪ .‬احزاب بر اساس قوانین‬ ‫مصرح اعم از قانون اساس��ی یا قانون احزاب‪ ،‬باید به عنوان‬ ‫یک نهاد اجتماعی همواره فعال باش��ند و در جهت افزایش‬ ‫دانش سیاسی و قدرت تحلیل در جوانان برنامه ریزی نمایند‬ ‫و زمینه های الزم را برای تضارب ارا و اندیشه ها فراهم کنند‬ ‫تا در صورت پیروزی‪ ،‬افراد توانمن��دی را در کادر حکومت‬ ‫قرار دهند و در صورت عدم پی��روزی‪ ،‬به نقش خودکنترلی‬ ‫جامه عمل بپوش��انند و به نقد وضع موجود بپردازند تا سبب‬ ‫پیشرفت امور کشور باشند‪ .‬‬ ‫اگر چنین اتفاقی بیفتد‪ ،‬نس��ل های اینده با اعتقاد به‬ ‫حاکمیت خودش��ان بر سرنوشت کش��ور‪ ،‬از هیچ کوششی‬ ‫در جهت پیشرفت جامعه دریغ نخواهند کرد‪ .‬از سوی دیگر‬ ‫وقتی از حزب سخن گفته می شود‪ ،‬ابعاد منفی و چهره منفی‬ ‫ان را نباید در نظر گرف��ت؛ بلکه حزب می توان��د با تهیه و‬ ‫تدوین مرامنامه و اساس��نامه ای بس��یار کارامد‪ ،‬اخالقی‪،‬‬ ‫انس��انی و منطقی‪ ،‬هدایت سرنوشت سیاس��ی جامعه را در‬ ‫دست داشته باشد‪.‬‬ ‫در غیبت احزاب‪ ،‬انجام فعالیت های سیاسی بعد از دو‬ ‫محور یاد شده در میان روحانیت‪ ،‬قائم به فرد است‪ .‬به این‬ ‫ترتیب افراد سرشناس سیاسی که از بدو پیروزی انقالب در‬ ‫صحنه های مختلف حضور داشته اند‪ ،‬در زمان انتخابات نیز‬ ‫یا هدایت فکری جامعه را بر عهده می گیرند یا با توصیه های‬ ‫خود به مردم مش��اوره سیاس��ی می دهند یا خ��ود‪ ،‬فعالیت‬ ‫سیاسی را ش��روع می کنند که این نیز یک فعالیت سیاسی‬ ‫فردی اس��ت نه فعالیت سیاسی متشکل و س��ازمان یافته‪.‬‬ ‫متاسفانه همین وضعیت باعث شده که حتی حزب هایی که‬ ‫با قبول قانون اساس��ی و در چارچوب های دینی و سیاسی‬ ‫پذیرفته ش��ده جامعه فعالی��ت می کنن��د‪ ،‬در محاق کندی‬ ‫سیاسی قرار بگیرند‪.‬‬ ‫‪ -3‬با توجه به اینکه در س��ال های اخیر در دانشگاه ها‬ ‫ تریبون ازاد گفت وگو و موضوع فعالیت های سیاسی بیشتر‬ ‫مورد توجه قرار گرفته است‪ ،‬این اتفاق را می توان رویدادی‬ ‫فرخنده در راستای فعالیت های س��ازمان یافته سیاسی در‬ ‫میان قشر جوان و دانشجو قلمداد کرد؛ اما متاسفانه در این‬ ‫مراکز و محیط های علمی نیز کرسی های ازاداندیشی فقط‬ ‫در روزهای قب��ل از انتخابات و فقط ب��رای حمایت از یک‬ ‫فرد یا جناح خ��اص فعالیت خود را اغ��از می کنند‪ .‬بنابراین‬ ‫می توان گفت منظور از کرس��ی های ازاداندیشی‪ ،‬رساندن‬ ‫دانش��جویان به درجه ای از بلوغ سیاسی اس��ت که بتوانند‬ ‫هم خود و هم اطرافیانشان را در انتخابات فعال ساخته و با‬ ‫حضور فعاالنه‪ ،‬جلوه زیبایی از مردم ساالری دینی را در دنیا‬ ‫به نمایش بگذارند‪.‬‬ ‫‪ -4‬متاس��فانه به خاط��ر جناح بندی ه��ای نادرس��ت‬ ‫در کش��ور که ناش��ی از خودخواهی و خودبین��ی برخی از‬ ‫افراد اس��ت‪ ،‬تا به امروز که در اس��تانه برگزاری یازدهمین‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری قرار داریم‪ ،‬نامزدهای احتمالی‬ ‫ریاس��ت جمهوری نتوانس��ته اند برنامه ها و چشم اندازهای‬ ‫مثبت و مفیدی را برای اداره امور اجرایی جامعه ارائه دهند؛‬ ‫چراکه در غیبت احزاب‪ ،‬طبیعتا افراد س��کان اداره کش��تی‬ ‫جامعه را برعه��ده می گیرند‪ .‬با نگاهی ب��ه انچه در جریان‬ ‫ثبت نام داوطلبان حضور در انتخابات شوراها رخ داد‪ ،‬می توان‬ ‫به درس��تی این ادعا پی برد‪ .‬در جری��ان ثبت نام نامزدهای‬ ‫انتخابات ش��وراهای اسالمی شهر و روس��تا‪ ،‬شاهد بودیم‬ ‫که متاس��فانه به خاطر فقدان فرهنگ مش��ارکت سیاسی‪،‬‬ ‫افرادی از طیف های گوناگون خود را برای انتخابات نامزد‬ ‫کردند که در مجموع ترکیب مناسبی را تشکیل نمی دهند‪،‬‬ ‫به طوری که افرادی از هنرپیشه و ورزشکار گرفته تا قهرمان‬ ‫جهان و کارمند بازنشسته‪ ،‬خود را نامزد حضور در انتخابات‬ ‫شورای شهر کردند‪.‬‬ ‫در یک نگاه کلی‪ ،‬ثبت نام برای حضور در شورای شهر‬ ‫هیچ اشکالی ندارد‪ ،‬اما باید از هنرپیش��ه یا ورزشکاری که‬ ‫برای حضور در شورای ش��هر خود را نامزد کرده پرسید ایا‬ ‫شما همان طور که در سینما مشهور شدید و محبوب مردم‪،‬‬ ‫فکر می کنید در مدیریت شهری نیز می توانید فعال و مثبت‬ ‫باشید؟ اگر پاسخ به این س��وال منفی است‪ ،‬بهتر است این‬ ‫افراد به همان فعالیت س��ابق خود ادامه دهند و اجازه دهند‬ ‫کسانی که با مسائل ش��هری مانند مبلمان شهری‪ ،‬فضای‬ ‫سبز‪ ،‬محیط زیست‪ ،‬بزرگراه ها‪ ،‬تاکسیرانی‪ ،‬شرکت واحد و‬ ‫اتوبوسرانی و مترو اشنایی دارند‪ ،‬وارد این نهاد مدنی شوند؛‬ ‫حال تماشا کنید که چه اتفاقی خواهد افتاد‪ .‬در شورای شهر‬ ‫قبلی تهران‪ ،‬سه قهرمان جهان عضو بودند‪ .‬بازخورد حضور‬ ‫انان در شورای شهر چه بود و این افراد برای توسعه ورزش‬ ‫و امکانات ورزش��ی در تهران چه کردند؟ مالحظه می کنید‬ ‫کس��انی برای حضور در این نهاد ثبت نام کرده اند که حتی‬ ‫وظایف ش��ورای ش��هر را به خوبی نمی دانند یا تهران را به‬ ‫درستی نمی شناسند‪ .‬در مورد ریاست جمهوری و نمایندگی‬ ‫مجلس هم همین طور است‪ .‬در یکی از دوره های ثبت نام‬ ‫برای ریاس��ت جمهوری‪ ،‬اینجانب بنا به دلیل��ی در وزارت‬ ‫کشور حضور داشتم‪.‬‬ ‫یک شهروند محترم با ظاهری بسیار تعجب برانگیز‬ ‫و حتی خنده اور برای ثبت نام به وزارت کش��ور امده بود‪ .‬او‬ ‫کاله شاپو‪ ،‬سبیل بس��یار بلند و کتی بر دوش داشت‪ .‬وقتی‬ ‫از او پرس��یدم برای چه به وزارت کشور امده ای؟ پاسخ داد‪:‬‬ ‫«اومدم «رئیس جمبور» بشم‪ ».‬او حتی نمی توانست کلمه‬ ‫«رئیس جمهور» را به درس��تی بیان کند‪ .‬حال فکر می کنید‬ ‫با حضور این اف��راد چه اتفاق��ی خواهد افتاد؟ بس��یاری از‬ ‫رس��انه های معاند و دش��من‪ ،‬همین حض��ور کاندیداهای‬ ‫گوناگون برای ثبت نام را دس��تمایه لطیفه ه��ای خود قرار‬ ‫خواهند داد و به ما حمله خواهند کرد‪.‬‬ ‫البته ما هر کاری کنیم انها باز هم کار خودشان را انجام‬ ‫می دهند‪ ،‬اما بهتر است ما کمتر برای انها سوژه درست کنیم‪.‬‬ ‫به هر حال در نظام های سیاسی پیشرفته دنیا‪ ،‬افراد خاصی‬ ‫که در طول سال های متمادی تجربه های کالن مدیریتی و‬ ‫سابقه حضور در مسائل اجتماعی و سیاسی را دارند‪ ،‬به عنوان‬ ‫افراد شاخص جریان های فکری و سیاسی‪ ،‬نامزد انتخابات‬ ‫می شوند و مردم نیز باتوجه به سوابق فعالیت های اجتماعی‬ ‫و مدیریتی انه��ا‪ ،‬تصمیم گیری می کنن��د و رای می دهند‪.‬‬ ‫علوم سیاسی‬ ‫تصمیم گیری بر مبنای احساس‪ ،‬افت مشارکت‬ ‫سیاسی‬ ‫در مجم��وع باید به این نکته اش��اره کرد ک��ه از نظر‬ ‫رفتار شناسی مدیریت سیاسی جامعه‪ ،‬خانواده ها‪ ،‬نهادهای‬ ‫اموزشی‪ ،‬نهادهای مدنی و رسانه ها به ویژه صد او سیما‪ ،‬باید‬ ‫در طول زمان های عادی اموزش سیاس��ی افراد جامعه را‬ ‫برعهده بگیرند‪ ،‬سپس با تشکیل احزاب مختلف با مرامنامه‬ ‫و اساس��نامه معین‪ ،‬فعالیت ها و انرژی سیاسی جامعه را در‬ ‫مسیر درست جهت دهی و هدایت کنند‪.‬‬ ‫در ای��ن صورت اس��ت ک��ه م��ا می توانیم ب��ه دوام‬ ‫مردمس��االری در اینده نزدیک امید داش��ته باشیم‪ ،‬وگرنه‬ ‫متاس��فانه بعد از گذش��ت یک یا دو نس��ل این��ده و از بین‬ ‫رفتن نس��ل ما این فعالیت ها که بر اس��اس عالقه و عشق‬ ‫به نظام انجام می گردد کمرنگ و کمرنگ تر خواهد ش��د و‬ ‫اهسته اهسته به ورطه فراموشی سپرده می شود و مردم به‬ ‫نوعی دچار بالتکلیفی خواهند شد‪.‬‬ ‫در انگلس��تان دو حزب اصلی این کشور یعنی حزب‬ ‫کارگر و حزب محافظه کار‪ ،‬در مدارس این کشور کانون های‬ ‫دانش اموزی ایج��اد کرده اند و در دانش��گاه ها کانون های‬ ‫دانشگاهی دارند و اردو برگزار می کنند و به اموزش مبانی‬ ‫و اص��ول خود به دانش��جویان و نس��ل جوان این کش��ور‬ ‫مشغول هستند‪ .‬درس��ت به یاد دارم در زمان تاسیس حزب‬ ‫جمهوری اسالمی نیز‪ ،‬شهید بزرگوار ایت اهلل دکتربهشتی‬ ‫و مق��ام معظم رهب��ری تاکی��د فراوانی بر دوام و تس��ری‬ ‫فعالیت های حزبی در کشور داشتند که متاسفانه به دالیل‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫بنابراین کس��ی که می خواهد خود را نامزد انتخابات کند‪،‬‬ ‫باید از شرایط خاصی برخوردار باشد که این شرایط در نظام‬ ‫سیاسی ایران از استاندارد مش��خصی برخوردار نبوده و در‬ ‫دوره های مختلف دستخوش تغییر شده است‪.‬‬ ‫مختلف از جمله شهادت هفتاد و دو تن از مدیران و اعضای‬ ‫اصلی حزب جمهوری اس�لامی و ترور مقام معظم رهبری‪،‬‬ ‫حزب جمهوری اس�لامی تعطیل ش��د و تنها حزب واقعی‬ ‫شیعی به بایگانی تاریخ سپرده شد‪.‬‬ ‫بنابراین برای اصالح روند مشارکت سیاسی مردم و‬ ‫حرکت از فرد گرایی به فعالیت حزبی‪ ،‬باید به اینده چش��م‬ ‫داشته باشیم‪ .‬در غیر این صورت تصمیم گیری های سیاسی‬ ‫ما احساس��ی خواهد بود؛ همان طور که اکنون هم به دلیل‬ ‫عدم وجود بسترهای مناسب برای شکل گیری فعالیت های‬ ‫حزب��ی و نبود احزاب موث��ر و کارام��د‪ ،‬تصمیم گیری های‬ ‫سیاس��ی جامعه بر مبنای احس��اس اس��توار است و منطق‬ ‫سیاسی در ان به چشم نمی خورد‪.‬‬ ‫به عنوان مثال در فرایند انتخاب بر مبنای احس��اس‪،‬‬ ‫چون یک نفر انقالبی اس��ت و در انقالب س��ابقه کار دارد‬ ‫یا رزمنده اس��ت‪ ،‬به او رای می دهیم‪ .‬بر این اساس‪ ،‬ممکن‬ ‫است نس��ل های بعدی دیگر این عوامل را برای ارزشیابی‬ ‫افراد مدنظر قرار ندهند و به این ترتیب شاخص ها و عوامل‬ ‫نس��ل های بعدی برای حضور در انتخاب��ات و انتخاب فرد‬ ‫موثر و کارامد با معیارهای کنونی ما تفاوت خواهد داشت‪.‬‬ ‫اح��زاب سیاس��ی یک��ی از ش��اخص های مه��م‬ ‫توسعه سیاس��ی و مهمتری��ن س��ازمان سیاس��ی در‬ ‫دموکراسی های معاصر به شمار می ایند‪ .‬اغلب اندیشمندان‬ ‫علم سیاس��ت‪ ،‬وجود احزاب را مایه توسعه و ثبات سیاسی‪،‬‬ ‫افزایش مش��ارکت سیاس��ی و اجتماعی و عامل تحقق و‬ ‫تحرک دموکراس��ی دانس��ته اند‪ .‬با این وج��ود‪ ،‬امروزه در‬ ‫اثر غیبت فعالیت ه��ای حزبی بنیادی��ن و کارامد‪ ،‬مردم ما‬ ‫بر اساس حس انقالبی با عشق و عالقه در فرایند انتخابات‬ ‫مشارکت می کنند‪.‬‬ ‫به عبارت دیگر‪ ،‬امروزه بخش قابل توجهی از مردم ما با‬ ‫معیارهایی خاص به افراد مختلف رای می دهند و شعارهای‬ ‫حماسی و احساسی در این میان تعیین کننده هستند؛ اما در‬ ‫نسل های چهارم‪ ،‬پنجم و ششم‪ ،‬دیگر این معیارها یا بیشتر‬ ‫انها به واسطه گذشت زمان وجود نخواهد داشت‪ .‬در ان زمان‬ ‫است که خالء وجودی احزاب‪ ،‬تاثیرات خود را نشان خواهد‬ ‫داد و باعث انحراف فکری و سیاسی نسل های بعدی جامعه‬ ‫ما خواهد شد‪.‬‬ ‫به این ترتی��ب می توان گفت که یک��ی از خالءهای‬ ‫موجود در فرهنگ انتخابات نزد مردم ایران‪ ،‬عدم پایبندی به‬ ‫سیستم حزبی است‪ .‬اگر حزب به معنای واقعی وجود داشته‬ ‫باشد‪ ،‬می تواند به درستی از این احساسات در چارچوب های‬ ‫منطق سیاسی استفاده کند‪.‬‬ ‫جامعه ما از دیرباز در زمینه برخ��ورداری از نهادهای‬ ‫مدنی سوابق درخشانی داش��ته به طوری که قدیمی ترین‬ ‫نهادهای غیرمدنی و سازمان های مردم نهاد در ایران و در‬ ‫فرهنگ تش��یع به وجود امده اند که از جمله انها می توان به‬ ‫هیات های عزاداری‪ ،‬مساجد و امثال انها اشاره کرد‪ .‬حزب‬ ‫می تواند عالقه مندان به اداره امور سرنوشت سیاسی جامعه‬ ‫را دور هم جمع کند‪.‬‬ ‫در واقع احزاب سیاسی می توانند به عنوان حلقه پیوند‬ ‫میان منافع اجتماعی و نهادهای تصمیم گیری سیاسی عمل‬ ‫ کنند و ابزار مناسبی برای مش��ارکت سیاسی هر چه بیشتر‬ ‫مردم باش��ند‪ .‬در تمایز احزاب با سایر گروه های سیاسی نیز‬ ‫باید به این نکته اشاره کرد که احزاب سیاسی شکل خاصی‬ ‫از سازماندهی نیروهای اجتماعی هستند که خود به عنوان‬ ‫س��ازمان‪ ،‬تحت فش��ار گروه ها و عالیق اجتماعی مختلف‬ ‫قرار می گیرند‪.‬‬ ‫در غیر این صورت اعتماد سیاس��ی و اجتماعی مردم‬ ‫برای مشارکت در امور سیاسی جامعه از بین می رود و دیگر‬ ‫نمی توان با احساس و معیارهای احساسی که ضرورت دوام‬ ‫انقالب است‪ ،‬امور سیاسی کشور را اداره کرد‪g .‬‬ ‫‪63‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫گفت وگوباجمالشورجهپیرامون‬ ‫شاخصه هایفیلمسازیمسعود‬ ‫ده نمکی‬ ‫بله‪ ،‬او یک پدیده است‬ ‫پدیده ده نمکی‬ ‫فرهنگ‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫مورد عجیب ده نمکی‬ ‫درباره ظهور یک پدیده سینمایی‬ ‫‪64‬‬ ‫تحلیلجامعه شناسیفروش‬ ‫اخراجی ها‬ ‫سلطانگیشه‬ ‫‪1‬‬ ‫مهران امین‬ ‫هم بحث فقر به صورت زیربنایی مطرح نش��د و تم اصلی‬ ‫روی مباحث تربیتی جامعه بود‪ .‬ده نمکی در مستند «کدام‬ ‫استقالل‪ ،‬کدام پیروزی» نیز به موضوع حساسی توجه کرد؛‬ ‫بحث هولیگانیسم در فوتبال‪ .‬ده نمکی در این مستند کفش‬ ‫پاره هواداران را در کنار کفش چندصد هزار تومانی بازیکن ها‬ ‫قرار داد و از طریق نشان دادن طبقه فرودست در کنار طبقه‬ ‫نوکیسه‪ ،‬تمایل خود به پیگیری موضوع فقر و غنا را بار دیگر‬ ‫عیان کرد؛ موضوعی که در دارا و ندار نیز به عنوان تم اصلی‬ ‫از ان بهره گرفت‪.‬‬ ‫نشانه ها و مولفه های سینمای ده نمکی‬ ‫از زاویه ای دیگر م ی توان نمادگرایی و نش��انه گذاری‬ ‫را دیگر ویژگی سینمای ده نمکی برش��مرد‪ .‬سینمایی که‬ ‫شخصی ت هایش گاه وجهه ای نمادین م ی یابند و در قالب‬ ‫الگویی به تبیین باورها و ارزش های مدنظر ده نمکی کمک‬ ‫م ی کنند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬در فیلم رسوایی حاج یوسف حتما‬ ‫نمادی است از مسئولیت روحانیونی که باید به قول دیالوگ‬ ‫فیلم ی��اور ادم ها باش��ند‪ .‬از این رو فیلم ها را باید در بس��تر‬ ‫اجتماعی خودش��ان دید‪« .‬کدام اس��تقالل‪ ،‬کدام پیروزی»‬ ‫به صورت کامال اس��تعاری به س��اختارهای جامعه قبل از‬ ‫انتخابات ‪ 84‬م ی پ��ردازد و بعد از ان هم ک��ه اتفاقات ‪88‬‬ ‫م ی افتد‪« ،‬اخ راج ی ها ‪ »3‬م ی اید و ساختارها را نقد م ی کند؛‬ ‫ساختار سیاس��ی کش��ور و دوقطب ی هایی که در سیاست‬ ‫ایجاد ش��ده اس��ت‪ .‬عالوه بر همه اینه��ا در فیلم های این‬ ‫کارگردان تاکید زیادی بر نقش خواص در جامعه م ی شود؛‬ ‫زی را رگه های ج��ذب مخاطب از منظ��ر ده نمکی در نقدی‬ ‫همدالنه و قابل درک ب رای عموم تعریف شده و چنین است‬ ‫که مردم در فیلم های وی اگرچه نقد م ی شوند ولی توهینی‬ ‫به انها نم ی شود‪ .‬همین رس��وایی در واقع دارد م ی گوید که‬ ‫مردم صادق هستند و فطرت پاکی دارند و بستگی دارد که‬ ‫خواص چه بالیی سرش��ان بیاورند تا به کدام سمت بروند‪.‬‬ ‫این نکته کلیدی همواره در چهار اثر س��ینمایی ده نمکی‬ ‫به وضوح قاب��ل حس بوده و در همه انها نگاهی دوس��ویه‬ ‫حاکم بوده است که اینه ای پندارگر را به سمت دو سر جریان‬ ‫م ی گیرد تا درون خود را در این اینه ببینند‪ .‬در «رس��وایی»‬ ‫اینه در ب رابر همه قرار داده م ی ش��ود‪« .‬افسانه» اینه است‬ ‫و به تعبیر حاج یوس��ف ب رای هرکس یک ج��ور خودش را‬ ‫بزک م ی کند‪ .‬افسانه‪ ،‬اینه جامعه است و همگان را دعوت‬ ‫م ی کند تا یاور و کمک حال یکدیگر باشیم‪ .‬به ویژه سکانس‬ ‫صحب ت های افسانه با معترضان به وی‪ ،‬م ی تواند این پیام‬ ‫مدنظر ده نمکی را به خوبی منعکس کند؛ جایی که افسانه‬ ‫همگان را به فطرت خودشان ارجاع م ی دهد تا غبار از درون و‬ ‫روی خود بزدایند‪ .‬توفیق فیلم رسوایی نیز در همین انعکاس‬ ‫مطالبات فطری انسان هاست‪ .‬فیلم طوری ط راحی شده که‬ ‫همه ادم ها همدیگر را سلوک م ی دهند‪.‬‬ ‫ده نمکی چگونه سلطان گیشه شد؟‬ ‫مس��عود ده نمکی حت��ی پی��ش از انکه با س��ه گانه‬ ‫جنجالی «اخ راج ی ها» رکوردهای فروش را در سینمای ای ران‬ ‫جابه جا کند‪ ،‬با مس��تندهای حاشی ه سازش «فقر و فحشا»‬ ‫و «کدام اس��تقالل‪ ،‬کدام پیروزی» نش��ان داده بود که رگ‬ ‫خواب مخاطب عام را م ی شناسد و خوب بلد است مردم را به‬ ‫سالن های سینما بکشاند‪ .‬این هم از تناقض های عجیبی‬ ‫است که نمونه اش را فقط در س��ینمای ای ران م ی توان پیدا‬ ‫کرد؛ اینکه یک فیلمس��از تا این اندازه اماج نقدهای منفی‬ ‫باشد و حتی درباره تسلط تکنیکی و توانای ی اش به عنوان‬ ‫کارگردان تردید شود‪ ،‬اما طیف گس��ترده ای از مردم نسبت‬ ‫به ساخته هایش کنجکاوی و عالقه نشان دهند‪ .‬به هرحال‬ ‫این خاصیت کنجکاو کردن م��ردم بارها به کمک ده نمکی‬ ‫امده و باعث شده فیلم هایش رکوردهای موفقیت در گیشه‬ ‫را جابه جا کنند‪ .‬در تلویزیون هم س��ریال دارا و ندار با همه‬ ‫نقدها و طعنه هایی که درباره مضم��ون پیام های اخالقی‬ ‫به قول منتقدان س��طح ی اش به راه افت��اد‪ ،‬توجه مخاطبان‬ ‫زیادی را جلب کرد و پخش نس��بتا موفقی داش��ت‪ .‬در این‬ ‫سال ها ده نمکی هر بار که با نقد و نظر مخالفی روبه رو شده‪،‬‬ ‫به همین استقبال مردم و به خصوص فروش باالی سه گانه ‬ ‫اخ راج ی هایش استناد کرده و پشت رقم های میلیاردی گیشه‬ ‫فیلم هایش سنگر گرفته است‪ .‬در این میان وضعیت فروش‬ ‫رسوایی م ی توانست تعیی ن کننده باشد؛ چون خیل ی ها معتقد‬ ‫بودند موفقیت تجاری اخ راج ی ها یک پدیده است که ربطی‬ ‫به کیفیت فیلم و حتی شوخ ی های ان ندارد و بیشتر نتیجه ‬ ‫باز بودن دست ده نمکی در عبور از خط قرمزها و شوخی با‬ ‫ممنوعه هاست‪ .‬ضمن اینکه هر س��ه نسخه اخ راج ی ها در‬ ‫دورانی پرفروش شدند که بیشتر کمدی های تجاری اکران‬ ‫موفقی داشتند‪ .‬اما رس��وایی نه کمدی اس��ت‪ ،‬نه به اندازه‬ ‫اخ راج ی ها از خط قرمز عبور کرده و نه در دوره رونق سینما‬ ‫روی پرده رفته اس��ت‪ .‬با این حال فروش ب��االی این فیلم‬ ‫باعث شد دست ده نمکی در مجادله و محاجه با منتقدان و‬ ‫مخالفانش همچنان پر باشد‪ .‬به هرحال رسوایی در کارنامه‬ ‫ده نمکی یک موفقیت تجاری دیگر را رقم زده و هرقدر هم‬ ‫ضع ف های این فیلم و مفاهیم مطرح در ان سطحی باشد‪،‬‬ ‫باید در مواجهه ب��ا کارگردانی که در دوران رکود س��ینمای‬ ‫ای ران فیلم هایش گیش��ه میلیاردی دارن��د‪ ،‬قدری خوددار و‬ ‫میانه رو بود‪g .‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫تلخی یک دغدغه اجتماعی‬ ‫ایدئولوژی س��ینمایی ده نمکی برپای��ه مولفه جنگ‬ ‫فقر و غنا به ساخت مس��تند معروف «فقر و فحشا» منجر‬ ‫ش��د؛ مس��تندی که دغدغه مندی و نگاه تلخی را در درون‬ ‫خود داشت و س��بب ش��د تا وی بیش از پیش در استفاده‬ ‫از دوربین ب رای انع��کاس ارمان هایش راغب ش��ود‪ .‬فقر و‬ ‫فحشا زمانی ساخته ش��د که قرار بود نوعی الگوی توسعه‬ ‫در کش��ور جاری ش��ود؛ الگویی که طبق تعریف لیب رال ها‬ ‫و تکنوکرات ها قرار بود فرمول اقتص��ادی انها را بگیریم و‬ ‫به اقتضائ��ات فرهنگ ی اش تن ندهیم‪ .‬ای��ن بحث کالنی‬ ‫بود که تا همین االن هم حل نش��ده اس��ت‪ .‬تکیه نظری‬ ‫ده نمک��ی در فیلم برپایه مقال��ه ای از میرش��کاک بود‪ .‬به‬ ‫واقع در دهه هفتاد که بحث نقد توس��عه تمدن غرب ذیل‬ ‫مباحث اوینی به شدت داغ شده بود‪ ،‬میرشکاک این مباحث‬ ‫را کامال به روز و مربوط با ش��رایط جامعه ان روزهای ای ران‬ ‫مطرح کرد‪ .‬این مبانی دقیق نقد الگوی تمدنی غرب وقتی‬ ‫با یک سری نش��انه گذاری ها در «فقر و فحشا» مواجه شد‪،‬‬ ‫نتیجه اش انفجاری بود که این فیل��م در افکار عمومی به‬ ‫وجود اورد‪ .‬بناب راین هم فقر و فحش��ا و هم رسوایی مبانی‬ ‫نظری دقیقی داشتند که به نقد یک الگوی تمدنی و توسعه‬ ‫مربوط م ی شود‪ .‬در «فقر و فحشا» تکیه ده نمکی بر مسائل‬ ‫اقتصادی بود که ان هم بر اساس یک مبنای نظری محکم‬ ‫صورت م ی گرفت؛ مبنایی که فقط اقتصاد را شامل نم ی شد‬ ‫و کل ی تر از ای��ن حرف ها ب��ود‪ .‬در واقع نق��د وی به مبانی‬ ‫اقتصادی الگوی توس��عه تمدنی ان روزگار‪ ،‬نقد به کل این‬ ‫الگو بود‪ ،‬منتها با تکیه بر بخش اقتصادی اش‪ .‬در رسوایی‬ ‫قصهفقروفحشا‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫روزنامه نگار مشهور دهه هفتاد و فیلمساز مشهور دهه‬ ‫هشتاد‪ ،‬از اخرین اثر رسانه ای اش به ش��دت دفاع م ی کند‪.‬‬ ‫ده نمکی معتقد اس��ت «رس��وایی» رفتن به سراغ فطرت‬ ‫مشترک ادم هاس��ت؛ چیزی که سال هاس��ت در مناسبات‬ ‫امروز گرد فراموش��ی بر ان پاشیده شده اس��ت‪‎.‬اوایل دهه‬ ‫هفتاد‪ ،‬درست در اوج تنش‪‎‬های سیاسی بعد از جنگ‪ ،‬مسعود‬ ‫ده‏ نمکی که ظاه را از گروهی تحت عنوان «انصار حزب‏ اهلل»‬ ‫که به‏ صورت رس��می فعالی��ت م ی‪‎‬کردند‪ ،‬جدا ش��ده بود‪،‬‬ ‫باحداقل امکانات در طبقه سوم پاساژ معروف «مهستان»‬ ‫اولین ش��ماره هفته نامه «شلمچه» را منتش��ر کرد‪ .‬همه‬ ‫کسانی که تاریخ ژورنالیسم در ای ران را خواهند نوشت ناگریز‬ ‫از اشاره به نام ده نمکی در تاریخ روزنامه نگاری ای ران هستند‬ ‫زی را وی فصل جدیدی در روزنامه نگاری به سبک ای رانی اغاز‬ ‫کرد‪ .‬حاال با گذشت تقریبا دو دهه از ان روزگار‪ ،‬روزگاری که‬ ‫ده نمکی پرتی راژترین هفته نامه غیرورزشی کشور را منتشر‬ ‫م ی کرد‪ ،‬او فیلمساز مشهوری ش��ده است که فیلم هایش‬ ‫پرفروش ترین فیلم های تاریخ س��ینمای ای رانند‪ .‬ده نمکی‬ ‫اما در استانه میانسالی است‪ .‬حاال دیگر وقتی سوالی از او‬ ‫م ی پرس��یم کمی با کلمات ابتدای جمالتش بازی م ی کند‬ ‫تا جوانب را بس��نجد حرفی را حساب نش��ده نزند‪ .‬هرچند‬ ‫ده نمکی همچن��ان رک‪ ،‬صریح و بیگانه ب��ا چیزی به نام‬ ‫«محافظه کاری» خودش را درس��ت در وس��ط یک جنگ‬ ‫م ی بیند‪ ،‬جنگ بیس ت ساله او؛ «جنگ فقر و غنا»‪.‬‬ ‫نگاهیبهفیلمرسوایی‬ ‫‪65‬‬ ‫حاشیه های مسعود ده نمکی از اخراجی ها تا رسوایی‬ ‫روزنامه نگار‪ -‬کارگردان جنجالی!‬ ‫محمد جلیلوند‬ ‫‪2‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫در س��ینمای ستاره دوس��ت ای��ران ش��اهد حض��ور‬ ‫فیلمسازانی بوده ایم که نامشان بر سر در سینماها مخاطب‬ ‫را به سالن ها کش��انده و بیش از بازیگران در این امر نقش‬ ‫داش��ته اند‪ .‬از ش��اخ ص ترین این فیلمس��ازان م ی توان به‬ ‫داریوش مهرجویی و مس��عود کیمیایی اش��اره کرد که به‬ ‫مرور ستاره فیلم های خویش لقب گرفته و از خیل بازیگران‬ ‫مطرح اثار خود پیش��ی گرفتند‪ .‬نس��ل جوان تر س��ینمای‬ ‫ای ران در سال های اخیر کمتر به این مهم دست یافته و گاه‬ ‫تک جرقه هایی را از سوی انان ش��اهد بوده ایم که هی چ گاه‬ ‫به یک جریان مداوم تبدیل نش��ده اس��ت‪ .‬یکی از معدود‬ ‫فیلمسازان این یک دهه اخیر که بدون استثنا فیلم هایش‬ ‫با موفقیت در گیش��ه و بحث ه��ای داغ مطبوعاتی همراه‬ ‫بوده و نامش بیش از بازیگران س��اخته هایش مطرح شده‪،‬‬ ‫مسعود ده نمکی است‪ .‬او که در ابتدا روزنامه نگاری را ب رای‬ ‫بیان نظ رات خویش برگزیده‪ ،‬در سال های میانی دهه هفتاد‬ ‫با مستندسازی مش��ق فیلمس��ازی کرده و عجیب اینکه‬ ‫در همان اثار نیز جنجالی جلوه کرد‪ .‬فقر و فحش��ا و کدام‬ ‫استقالل و کدام پرسپولیس بدون شک یکی از پ ربیننده ترین‬ ‫مستندهای س��ه دهه اخیر به حس��اب م ی ایند که بیش از‬ ‫هرچیز مدیون جسارت سازنده اش هس��تند که قلم را کنار‬ ‫گذاش��ته و دوربین را جایگزین ان ساخته است‪ .‬ده نمکی با‬ ‫همین دو فیلم نشان داد که پتانس��یل فوق العاده ای ب رای‬ ‫جنجال داش��ته و م ی تواند به بهترین ش��کل از این امر در‬ ‫جهت دیده شدن بیشتر کارش بهره گیرد‪.‬‬ ‫«اخ راج ی ها‪ »1‬با داس��تان خاص خود تمامی عناصر‬ ‫موجود ب رای پرمخاطب شدن را داشت‪ ،‬اما عنصری که فراتر‬ ‫از همه اینها ظاهر ش��د‪ ،‬پدیده ای به نام مس��عود ده نمکی‬ ‫اس��ت‪ .‬وی در نمایش مطبوعاتی فیلم در جش��نواره فیلم‬ ‫فجر در ب راب��ر انتقادهای ریز و درش��ت اصحاب مطبوعات‬ ‫مقاومت کرده و س��عی در به کرس��ی نش��اندن حرف خود‬ ‫داش��ت که تا حدود زیادی هم در این امر موف��ق بود‪ .‬او به‬ ‫صراحت از دیده نشدن فیلمش توس��ط هیات داوران انتقاد‬ ‫کرد و تیترهای داغی را به خبرنگاران حاضر در جلسه هدیه‬ ‫کرد که صفحه نخست بسیاری از روزنامه ها و سایت ها را به‬ ‫خود اختصاص داد‪ .‬البته ده نمکی برگ برنده فوق العاده ای‬ ‫هم ب رای کنای��ه زدن به داوران داش��ت و ان هم چیزی جز‬ ‫اس��تقبال گس��ترده مردم از فیلم در جش��نواره و در صدر‬ ‫ماندن «اخ راج ی ها ‪ »1‬در نظرس��نج ی های مردمی بود که‬ ‫در نهایت سیمرغ بهترین فیلم از نگاه مردم را هم به دست‬ ‫اورد‪ .‬پرده دوم جنجال های اخ راج ی ها را ده نمکی در مراسم‬ ‫اختتامیه جشنواره و با ترجی ع بند مشهور «نه مرغ م ی خوام‬ ‫نه سیمرغ» کلید زد و جو عجیبی را با تکیه بر ارای مردمی‬ ‫ به وجود اورد‪ .‬حاشی ه های « اخ راج ی ها ‪ »1‬با به پایان رسیدن‬ ‫جشنواره نه تنها به اخر نرسیده‪ ،‬بلکه وارد فاز تازه تری شد‪.‬‬ ‫ده نمکی در جلسه مطبوعاتی فیلمش عکس کوچکی را از‬ ‫جیب بیرون اورده و از شهیدی یاد کرد که منبع الهام خلق‬ ‫شخصیت مجید سوزوکی در فیلم شده است‪ .‬بر سرزبان ها‬ ‫افتادن نام این شهید بزرگوار با واکنش هایی از سوی خانواده‬ ‫او همراه شده و به نامه نگاری های متعددی از سوی طرفین‬ ‫در نشریات ختم شد‪ .‬در این میان مخالفین فیلم هم بیکار‬ ‫ننشسته و در همان ایام مستندی را در این رابطه ساخته و به‬ ‫شکل گسترده ای در فضای مجازی پخش کردند‪ .‬انتخاب‬ ‫اکران نوروزی ب رای «اخ راج ی ها ‪ »1‬با توجه به حواشی بسیار‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫‪66‬‬ ‫فیلم در جشنواره‪ ،‬انتخاب هوشمندانه ای بود که در فروش‬ ‫میلیاردی فیلم سهیم بود‪ .‬فیلم فوق یکی از نمونه های نادر‬ ‫سینمای ای ران است که در ان بیش از خود اثر به سازنده اش‬ ‫توجه نشان داده ش��ده و بسیاری از نش��ریات و سایت های‬ ‫خبری به نقد سازنده ان یعنی مسعود ده نمکی م ی پرداختند‍!‬ ‫کاری نه چندان متداول در سینمای جهان که بخش مهمی‬ ‫ از ان به سابقه مطبوعاتی فیلمس��از و بخش دیگری از ان‬ ‫به جنجال های فیلم در جش��نواره فیلم فجر بازم ی گشت‪.‬‬ ‫مقاومت ده نمک��ی در ب راب��ر نقدهای گزنده نویس��ندگان‬ ‫سینمایی و گارد گرفتن او در ب رابر انها نیز عامل مهمی در‬ ‫ایجاد حواشی ب رای فیلم شد که در نهایت «اخ راج ی ها ‪ »1‬را‬ ‫وارد باشگاه میلیاردی ها کرد‪ .‬اتفاق مهم و تاسف ب رانگیزی‬ ‫که هنگام اکران فیلم رخ داد‪ ،‬پخش نسخه قاچاق فیلم در‬ ‫گوش��ه خیابان ها بود که ضرر هنگفتی ب��ه فیلم وارد کرد‪.‬‬ ‫ده نمکی این اتفاق را از پیش برنامه ریزی شده قلمداد کرده‬ ‫و انگش��ت اتهام به س��وی مخالفان پروپاقرص اخ راج ی ها‬ ‫گرفت که خوراک خوبی ب رای نشریات و سایت های اینترنتی‬ ‫فراهم کرد‪ .‬در این میان برخی نق��اط قوت «اخ راج ی ها‪»1‬‬ ‫که همچنان بهترین فیلم از این سه گانه به حساب م ی اید‪،‬‬ ‫زیر س��ایه حاش��ی ه هایی قرار گرفت که بیش از هرچیز به‬ ‫سابقه مطبوعاتی ده نمکی و چرخش وی به سمت سینما‬ ‫بازم ی گشت‪ .‬فروش فوق العاده فیلم‪ ،‬دست ده نمکی را ب رای‬ ‫ساخت فیلم بعدی بازگذاش��ته و دومین قسمت اخ راج ی ها‬ ‫را با فاصله ای اندک از اولی روان��ه اکران کرد‪ .‬فیلم ی کامال‬ ‫معمولی که از جوک های اس ام اس��ی بهره بس��یار گرفته‬ ‫و گروهی از بازیگران مطرح س��ینمای ایران را با خود دارد‪.‬‬ ‫ده نمکی در این فیلم به وض��وح از محبوبیت کاراکترهای‬ ‫محبوب اخ راج ی ها بهره گرفته و بیش از اندازه از اعتبار انها‬ ‫خرج کرده است‪ .‬نمایش جشنواره ای فیلم مطابق معمول‬ ‫با جنجال بسیار همراه ش��ده و ده نمکی همچنان در ب رابر‬ ‫نقدهای صورت گرفته‪ ،‬موضعگیری م ی کرد‪ .‬او تماشاگران‬ ‫انبوه فیلمش در نمایش های جشنواره ای را دلیل موفقیت‬ ‫فیلمش دانسته و تکیه بر مخاطب عام و مردم را به عنصر‬ ‫تکرارش��ونده اکران فیلم های��ش تا امروز تبدیل س��اخت‪.‬‬ ‫نکته دیگ��ری که بیش از هم��ه ده نمکی را م��ی ازرد‪ ،‬واژه‬ ‫فیلمفارس��ی به کار گرفته شده در بیش��تر نقدهای مربوط‬ ‫به اخ راج ی ها ب��ود که م ی توان ان را در ایجاد حواش��ی این‬ ‫سه گانه سینمایی سهیم دانست! «اخ راج ی ها‪ »2‬با توجه به‬ ‫افزایش هرساله بهای بلی ت های سینما‪ ،‬فروشی خیره کننده‬ ‫داشته و پرفروش ترین فیلم س��ینمای ای ران به لحاظ ریالی‬ ‫لقب گرفت‪ .‬نکته مهم ی که ده نمکی از ان در جهت بهتر‬ ‫دیده شدن فیلم هایش بهره گرفته‪ ،‬ایجاد حاشی ه هایی است‬ ‫که توج��ه مخاطب را جلب ک��رده و کنجکاو تماش��ای ان‬ ‫م ی کند‪ .‬این نکته کلیدی که بیش از هرچیز به ژورنالیست‬ ‫بودن ده نمکی بازم ی گ��ردد در «اخ راج ی ها‪ »2‬هم کارکرد‬ ‫فوق العاده ای داشته و در فروش استثنایی فیلم نقش مهم ی ‬ ‫را ایفا کرده است؛ درست به اندازه ستاره هایی همچون اکبر‬ ‫عبدی‪ ،‬امی��ن حیایی و محمدرضا ش��ریف ی نیا که هرکدام‬ ‫وزنه ای در بدنه س��ینمای ایران به حس��اب م ی ایند‪ .‬نگاه‬ ‫س��ینمایی ده نمکی در این فیلم پخته تر ش��ده و به لحاظ‬ ‫تکنیکی پیش��رفت قاب��ل مالحظه ای را نش��ان م ی دهد‪،‬‬ ‫اما به لحاظ قصه با کاس��ت ی هایی روبه روست که قسمت‬ ‫نخست تا حدود زیادی از ان مب راست‪ .‬بیرون امدن نسخه‬ ‫غیرقانونی فیلم درس��ت هنگام اکران‪ ،‬موضوعی است که‬ ‫ذهن تهی ه کنندگان «اخ راج ی ها ‪ »2‬را به خود مشغول کرده‬ ‫و ب رای امنیت بیشتر فیلم دست به تالش های بسیار زدند‬ ‫که تا حدود زیادی هم به نتیجه رسید‪ ،‬اما در روزهای پایانی‬ ‫اکران نسخه قاچاق فیلم بیرون امد ‪ ،‬با این حال خوشبختانه‬ ‫نتوانست ضربه موثری به فروش فیلم وارد سازد‪.‬اتفاق فوق‬ ‫بار دیگر ده نمک��ی را به صفحه اول نش��ریات بازگردانده و‬ ‫کم حاشی ه تر بودن دوم ی در قیاس با اولی را جب ران کرد‪.‬‬ ‫ساخت قسمت سوم اخ راج ی ها درست چند ماه پس از‬ ‫انتخابات سال ‪ 1388‬ان هم با سوژه ای مرتبط با انتخابات‪،‬‬ ‫ریسک بزرگی بود که ده نمکی انجام داده و حواشی بسیاری‬ ‫را ب رای فیلمش به وجود اورد‪ .‬او که تجربه س��اخت مستند‬ ‫ابی و قرمزهای فوتبال پایتخت را داشته‪ ،‬این بار این کار را‬ ‫در عرصه سیاس��ی انجام داده و تقابل طرفدارهای دو نامزد‬ ‫انتخاباتی را قرینه فوتبال دوستان طرفدار ابی و قرمز قرار‬ ‫داده است‪ .‬قسمت سوم اخ راج ی ها شاید ضعی ف ترین بخش‬ ‫این سه گانه است که کمدی مد نظر ده نمکی در ان به نتیجه‬ ‫نرسیده و شخصی ت های فیلم قادر به نزدیکی به مخاطب‬ ‫نیس��تند‪ .‬با این حال باالترین حجم از حاشی ه های مربوط‬ ‫به اخ راج ی ها در انحصار سری سوم اس��ت که این بار پای‬ ‫سایت های سیاسی معاند خارج از کشور را هم به ان باز کرد‪.‬‬ ‫اشارات فیلمساز به شخصی ت های سیاسی بهانه مناسبی‬ ‫را به دست ش��بکه های فوق داده و تا جایی پیش رفتند که‬ ‫فیلم را در ب رابر جدایی نادر از سیمین ساخته اصغر فرهادی‬ ‫قرار دادند؛ اتفاقی که بسیاری از سینمادوستان ایرانی را هم‬ ‫با خود همراه ک��رده و فضای مجازی را ب��ه عرصه ای ب رای‬ ‫جنگ و جدل های ب ی پایه و اس��اس خویش تبدیل کردند‪.‬‬ ‫فروش فیل��م در قیاس ب��ا «اخ راج ی ه��ا ‪ »2‬پایی ن تر امده‬ ‫که بخش مهمی از ان به کیفیت فیلم و نیز ش��وخ ی های‬ ‫نه چندان جذاب ان بازم ی گشت‪ .‬ده نمکی به عنوان صاحب‬ ‫اثر ب رای پیش��گیری از بیرون امدن کپ ی های قاچاق و نازل‬ ‫فیلم خیلی زود نسخه ای از فیلمش را با تی راژی چشمگیر‬ ‫وارد بازار نمایش خانگی کرد که با اس��تقبال خوبی هم از‬ ‫سوی مردم روبه رو شد‪.‬‬ ‫مسعود ده نمکی در سه گانه اخ راج ی ها با همه ضع ف ها‬ ‫و قوت هایش پله پله پیش��رفت کرده و به مرور زبان سینما‬ ‫را فرا گرفته و از ش��عارزدگی پرهیز کرده اس��ت‪« .‬رسوایی»‬ ‫اخرین ساخته به نمایش درامده از این فیلمساز به وضوح این‬ ‫پیشرفت را نشان داده‪ ،‬اما همچنان از اغ راق و شعار ب ی نصیب‬ ‫نمانده است‪ .‬اصرار ده نمکی ب رای گفتن حرف های بسیار در‬ ‫قالب فیلمی صد دقیقه ای سبب پرگویی فیلم و دور شدن‬ ‫ان از ذات سینما م ی شود که «رسوایی» از این زاویه بسیار‬ ‫نگاهی به فیلم رسوایی‬ ‫داستان یوسف و افسانه‬ ‫سعید اسالمی فرد‬ ‫‪3‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫اسیب دیده است‪ .‬فرم قصه که شباهت های کمرنگی به چند‬ ‫فیلم سینمای ای ران دارد‪ ،‬زمینه مناسب ب رای تاختن منتقدان‬ ‫به فیلم را در جشنواره س��ی و یکم فیلم فجر فراهم کرد که‬ ‫واکنش ه��ای ده نمکی را البته نه به اندازه س��ال های پیش‬ ‫دربرداش��ت‪ .‬حضور الناز شاکردوس��ت با ان گریم و ط راحی‬ ‫لباس در محله ای از جنوب شهر‪ ،‬انتقادهای بسیاری را درپی‬ ‫داشت که واقع گرایی مدنظر فیلمساز را هم تاحدودی کاهش‬ ‫داده است‪ .‬همین امر هم سبب شد تا پیام اخالقی فیلمساز‬ ‫البه الی حاشی ه ها گم شده و به شکل مطلوبی به مخاطب‬ ‫منتقل نشود‪ .‬منتقدان این بار بیش از همیشه روی استفاده‬ ‫فیلمساز از عناصر متعلق به فیلمفارس ی های قدیمی مانور‬ ‫دادند که بخشی از ان درس��ت و منطقی به نظر م ی رسد‪ .‬با‬ ‫همه اینها همچنان اقبال ده نمک��ی در ب رابر مخاطبان عام‬ ‫بلند بوده و «رس��وایی» در نمایش های جشنواره ای بسیار‬ ‫یو یکم نشان داده‬ ‫موفق عمل کرد‪ .‬ده نمکی در جشنواره س ‬ ‫که قواعد بازی در سینما را تا حدود زیادی اموخته و دیگر از‬ ‫ان اعتراض های اتشی ن اش در ب رابر هیات داوران جشنواره‬ ‫فیلم فجر خبری نیس��ت‪ .‬در واقع او همزمان با پیش��رفت‬ ‫تکنیکی در سینما به حواش��ی ان نیز مسلط شده و بیش‬ ‫از گذشته با دنیای روزنامه نگاری فاصله گرفته و به اصطالح‬ ‫سینمایی شده است‪ .‬وی با رسوایی چهارمین اکران نوروزی را‬ ‫سپری کرده و فیلمش همچنان در صدر پرفروش های سال‬ ‫ی ساده و سر راست با درونمایه اخالقی‬ ‫‪ 1392‬قرار دارد؛ فیلم ‬ ‫که م ی توانس��ت بهتر س��اخته شده و عمق بیش��تری پیدا‬ ‫م ی کرد‪ .‬ده نمکی در این فیلم همچنان از فرمول استفاده از‬ ‫بازیگران گیشه پسند بهره گرفته و بخش مهم ی از فروش‬ ‫میلیاردی فیلمش را مدیون ان اس��ت‪ .‬مسعود ده نمکی به‬ ‫عنوان فیلمساز پدیده قابل توجهی است که طی چند سال‬ ‫و با ساخت تنها چهار فیلم توانسته نظر مساعد مخاطبان را‬ ‫به خود جلب کرده و اثارش را در صدر پرفروش ترین ها جای‬ ‫دهد‪ .‬جالب اینکه نام وی مانند برخی فیلمسازان کشورمان‪،‬‬ ‫به تنهایی قادر به کشاندن مخاطب به سالن های سینماست‬ ‫که این موضوع در نوع خود جای بررسی و توجه دارد‪.‬‬ ‫پیش��رفت تکنیکی مس��عود ده نمکی در فیلم هایی‬ ‫که س��اخته‪ ،‬بی��ش از هرچی��ز م��ا را به ی��اد صحب ت های‬ ‫اب راهی��م حاتم ی کیا در رابطه با او م ی ان��دازد که ده نمکی را‬ ‫به هواپیمایی با چهار موتور تشبیه کرده که تنها تا امروز با‬ ‫یک موتور روشن (غریزه) فیلم هایش را ساخته و حال باید به‬ ‫فکر به راه انداختن سه موتور دیگر ب رای خلق اثاری ماندگار‬ ‫در سینمای ای ران باشد‪g .‬‬ ‫باالخره نوبت ان رسید تا مسعود ده نمکی به دوران پسا‬ ‫اخ راج ی ها برسد و محصول این خروج نیز «رسوایی» بود که‬ ‫اگرچه در فضایی متفاوت از قصه و فرم سه گانه اخ راج ی ها به‬ ‫تصویر کشیده شده‪ ،‬اما به نوعی تداوم همان نگاه و سینمایی‬ ‫است که ده نمکی پیش از اخ راج ی ها و در مستندهایش به ویژه‬ ‫«فقر و فحشا» روایت کرده بود‪ .‬اگر بگویم «رسوایی» نسخه‬ ‫داستانی مستند فقر و فحشاست‪ ،‬حرف گزافی نگفتیم‪ .‬قصه‬ ‫این فیلم نیز درباره دختری به نام افسانه است که به دلیل فقر‬ ‫و پرداخت بده ی های پدرش و تامین هزینه خانواده در مسیر‬ ‫فحشا قرارم ی گیرد‪ .‬هرچند این نام و نسبت ان با مستند فقر و‬ ‫فحشا با داستانی که ده نمکی در رسوایی روایت م ی کند‪ ،‬فرق‬ ‫داشته و حتی در تضاد است‪ .‬در رسوایی قرار است این پیام به‬ ‫مخاطب منتقل شود که به جای قضاوت درباره افراد و گرفتن‬ ‫مچ انها دستشان را بگیریم‪ .‬فیلم در جهت تقبیح تهمت زدن‪،‬‬ ‫توهی ن کردن‪ ،‬قضاوت عجوالنه و غی ر اخالقی و البته چندین‬ ‫پیام اخالقی دیگر است که ان قدر با جمالت قصار‪ ،‬نصیحت‬ ‫و اندرز و توصیه اخالقی همراه م ی ش��ود ک��ه به تدریج ان را‬ ‫از س��اختار یک فیلم س��ینمایی خارج م ی کن��د‪ .‬بزرگ ترین‬ ‫ضعف رس��وایی دقیقا در همین نقطه شکل م ی گیرد‪ .‬جایی‬ ‫که فرم زیبای ی شناختی و سینمایی ب رای بازنمایی مفاهیم یا‬ ‫موقعی ت های اخالقی وجود نداشته باشد‪ ،‬انگاه واالترین پیام ها‬ ‫و مفاهیم اخالقی – انسانی نیز در مسیر انتقال و نهادینه شدن‬ ‫در ذهن و جان مخاطب‪ ،‬عقیم م ی ماند‪ .‬به عبارت دیگر وقتی‬ ‫از زبان و ابزار سینمایی – هنری ب رای بیان یک ایده یا روایتی‬ ‫اسی ب شناسانه استفاده نم ی شود‪ ،‬گاه یک پیام اخالقی به ضد‬ ‫خود بدل شده و به نقطه اش��باع زدگی م ی رسد‪ ،‬ضمن اینکه‬ ‫فیلم در نس��بت مضمونی خود با قصه ای که مطرح م ی کند‬ ‫دچار لکن��ت و دوگانگی م ی ش��ود‪ .‬در واقع ما در رس��وایی با‬ ‫قصه افس��انه و مصائب اوروبه رو نیستیم؛ هرچند فیلم طرح‬ ‫این قص��ه را در درون خ��ود ادعا م ی کند‪ ،‬بلک��ه با قصه حاج‬ ‫یوسفی مواجه هستیم که اینک در مقابل افسانه به امتحانی‬ ‫سخت‪ ،‬ازموده م ی شود‪ .‬رسوایی در حقیقت دفاع کارگردان از‬ ‫روحانیت اصیل ‪ ،‬اخالق گرا و مردمی اس��ت ک��ه گرد و غبار‬ ‫جامعه امروز اجازه بروز و تماش��ای ان را نم ی دهد و کارگردان‬ ‫قرار است چهره روحانی واقعی و اصیل را ب ه مخاطب متذکر‬ ‫ش��ده و به یادش بیاورد‪ .‬اگرچه بازی اکبر عبدی در ش��مایل‬ ‫حاج یوسف‪ ،‬شیرینی و دلنشینی خاصی به حاج یوسف داده‪،‬‬ ‫اما ش��خصیتی که ترسیم م ی ش��ود تا حدی دست نیافتی و‬ ‫ارمانی به نظر م ی رس��د‪ .‬اگر ده نمکی عناص��ری مثل علم‬ ‫غی ب داشتن حاج یوسف در حدی که مثال دیالوگ های افسانه‬ ‫با مادرش و اینکه انها در دایره تقدیر الهی زیر پونز نقشه قرار‬ ‫گرفته اند را نیز نم ی دانس��ت به باور پذیری این کاراکتر و ارائه‬ ‫تصویری واقع گرایانه تر از ش��خصیت یک روحانی نزدیک تر‬ ‫م ی شد‪ .‬انچه دستمایه اصلی رسوایی از حیث مفهومی است‬ ‫«قضاوت کردن» به عنوان یک کنش اخالقی اس��ت که ان‬ ‫را در پیوند قصه افس��انه با حاج یوسف صورت بندی م ی کند‬ ‫و البته به موازات ان خرده روایت ه��ای اخالقی دیگر را نیز به‬ ‫تصویر م ی کشد‪ .‬مشکل اصلی رس��وایی اما در همین شیوه‬ ‫به تصوی ر کشیدن و بازنمایی مفاهیم اخالقی در موقعی ت های‬ ‫دراماتیک است‪ .‬وقتی از زبان سینمایی ب رای بیان یک ارزش‬ ‫اخالقی استفاده نم ی شود‪ ،‬فیلم گاه تا حد یک بیانیه یا موعظه‬ ‫اخالقی پیش م ی رود که ممکن است تاثی رات انی روی برخی‬ ‫تماشاگران داشته باش��د اما این تاثیرگذاری دوام و قوام کافی‬ ‫ندارد‪ .‬مسعود ده نمکی ب رای متاثر کردن مخاطب خود ان چنان‬ ‫مستقیم و اغ راق شده عمل م ی کند که در نهایت به یک نوع‬ ‫تاویل احساس��اتی از قصه و مولفه های اخالقی ان م ی رسد‪.‬‬ ‫ردپایی این سانت ی مانتالیسم را م ی توان در حضور پررنگ و گل‬ ‫درشت موسیقی در طول فیلم نیز شاهد بود‪ .‬خود این تمهید‬ ‫واجد یک تناقض در نگاه و روایت کارگردان از قصه است‪ .‬اگر‬ ‫قرار است که فیلمساز با تکیه بر اس��تدالل های عقالنی به‬ ‫تبیین مفهوم اخالقی مورد نظر خود بپردازد‪ ،‬پس چه نیازی‬ ‫است به خلق این همه موقعی ت های حسی پرمالت که انگار‬ ‫قصد دارد هرجوری ش��ده از مخاطب اشک بگیرد‪ .‬وقتی قرار‬ ‫است یک پیام عقالنی در بستر یک موقعیت دراماتیک ب رای‬ ‫مخاطب تبیین شود‪ ،‬چه نیازی به این همه احساس ی گری!‬ ‫ازدحام و تراکم حرف های اخالقی در یک فیلم و حجم‬ ‫انبوه اندرزها و موعظه ها از زبان شخصی ت های مختلف فیلم‪،‬‬ ‫اگرچه ممکن اس��ت واجد محتوای غنی و زیبای ی شناس��ی‬ ‫ادبی باش��د‪ ،‬اما باید متناسب با فرم س��ینمایی و مقتضیات‬ ‫ان صورت بگیرد تا دلنش��ین و دلپذیر ش��ود‪ .‬محصول کار‬ ‫یک نوع اخالق گرایی صوری و ش��فایی ش��ده که گاه تا مرز‬ ‫تصنع ی ش��دن پیش م ی رود‪ .‬البته این ساختار فرمی عیب و‬ ‫نق ص های دیگری هم دارد که مهمترینش تدوین نامسنجم‬ ‫و ناهمگونی است که بین سکان س های مختلف وجود دارد؛‬ ‫مثال اینکه چرا جعفر(کامران تفتی) که عاش��ق و خاطرخواه‬ ‫افسانه است به ابزار دست رقیب خود بدل م ی شود‪ .‬شریفی نیا‬ ‫هم مثل همیشه همان کاراکتر همیشگی مرد بازاری ریاکار‬ ‫را بازی م ی کن��د که حتی دیالوگ هایش درب��اره تمایلش به‬ ‫افسانه دقیقا همانی است که در فیلم دنیا از این شخصیت‬ ‫دیده بودیم‪ .‬بازی کلیش��ه ای الناز شاکردوست و اغ راق های‬ ‫کالم ی – حرکت ی اش در نقش افس��انه خ��ود قصه دیگری‬ ‫است که جز یک تیپ کلیشه ای از یک زن بدنام چیز دیگری‬ ‫ندارد‪ .‬به این مورد اضافه کنی��د بازی بد کامران تفتی به ویژه‬ ‫در لکنتی که به ش��کل تصنعی در او دیده م ی شود‪ .‬در این‬ ‫میان شاید این اکبر عبدی است که نس��بتا در ایفای نقش‬ ‫حاج یوسف موفق است؛ هرچند به نظر م ی رسد حرف زدن با‬ ‫همان لحن و لهجه بای رام در اخ راج ی ها با ش��مایلی که قرار‬ ‫اس��ت از این روحانی ببینیم‪ ،‬در برخی از موقعی ت های فیلم‬ ‫تناسب و تناس��خ منطقی ندارد‪ .‬موقعیت او به شدت متاثر از‬ ‫قصه شیخ صنعان است و البته قصه حضرت یوسف (ع) که‬ ‫انتخاب نام یوسف ب رای او نیز ب ی ارتباط با این سنخیت نیست‪.‬‬ ‫واقعیت این است که مقایسه «رس��وایی» با «اخ راج ی ها»‬ ‫نم ی توان مبن��ای نقد این فیل��م قرار بگیرد که دس��ت کم‬ ‫ژانر انها متفاوت اس��ت‪ ،‬اما این قیاس هم حتی اگر مبنای‬ ‫تحلیل قرار بگیرد چندان به نفع مس��عود ده نمکی نیست‬ ‫چرا که انتظار م ی رود او پس از س��اخت س��ه گانه اخ راج ی ها‬ ‫و تجربه سریال سازی‪ ،‬دست کم در برخی مولفه های اصلی‬ ‫فیلمس��ازی به پختگی بیشتری رسیده باش��د‪ ،‬اما در اینجا‬ ‫همچنان ضعف فیلمنامه و شخصی ت پردازی مشهود است و‬ ‫اگر برخی جذابی ت های کالمی و جنجال ی بودن خود سوژه را‬ ‫از فیلم حذف کنیم‪ ،‬رسوایی جذابیتی چندانی ب رای مخاطب‬ ‫نخواهد داشت‪ ،‬ضمن اینکه بخش عمده ای از فروش فیلم را‬ ‫باید به تاثی رات دامنه دار اخ راج ی ها بر این فیلم بدانیم‪ .‬ساخت‬ ‫نخس��تین فیلم ده نمکی بعد از س��ه گانه اخ راج ی ها ان هم‬ ‫در یک ژانر و فضای دیگر‪ ،‬نه فقط مخاطب عادی که ش��اید‬ ‫منتقدان را نیز به تماشای این اثر ترغیب کند‪ .‬اینکه پیام یا‬ ‫ایده فیلم خوب اس��ت نم ی تواند دلیلی بر خوب بودن فیلم‬ ‫باشد‪ .‬جذابیت سینما در فرم و ش��یوه روایت این محتواست‬ ‫و رسوایی نش��ان داد که بهترین حرف ها نیز در سینما بدون‬ ‫زیبای ی شناسی در فرم و اجرا به بن بست م ی رسد‪g .‬‬ ‫‪67‬‬ ‫تحلیل جامعه شناسی فروش اخراجی ها؛ بازگشت مولف‬ ‫سلطان گیشه‬ ‫‪4‬‬ ‫سید رضا صائمی‪ /‬دبیر گروه فرهنگ‬ ‫فرهنگ‬ ‫افرین��ش و خلق ی��ک اثر هن��ری گرچ��ه محصول‬ ‫زایش و پ��ردازش درون ذات��ی مولف و مبتنی ب��ر مفاهیم‬ ‫و معانی برس��اخته س��اختار هست ی شناس��انه ان است‪ ،‬اما‬ ‫هویت و تط��ورات ان ب��ه عوامل فراس��اختاری و پی رامونی‬ ‫و در واق��ع هس��تی اجتماعی ی��ک افریده هنری وابس��ته‬ ‫است‪«.‬سینما» هم در مقام هنر و هم به عنوان یک رسانه‪،‬‬ ‫بیش از همه تحت تاثیر این واقعیت است به ویژه انکه این‬ ‫هنر‪ -‬صنعت‪ -‬رس��انه بی��ش از دیگر گونه ه��ای هنری با‬ ‫توده مردم ارتب��اط برقرار م ی کند و الیه های گس��ترده تری‬ ‫از مخاطبان را جذب خود م ی س��ازد‪ .‬همی��ن پررنگ بودن‬ ‫وجوه عامه و توده ای س��ینما‪ ،‬گاهی فیل��م و متن هنری را‬ ‫تحت الشعاع زمینه و حاشیه متن م ی سازد و به حاد واقعیت‬ ‫بدل م ی کند‪ .‬در واقع تاریخ س��ینما‪ ،‬فق��ط تاریخ فیلم ها و‬ ‫فیلمسازان محسوب نم ی ش��ود‪ ،‬بلکه تاریخ معناهایی نیز‬ ‫هست که بینندگان طی زمان های مختلف‪ ،‬به فیلم نسبت‬ ‫داده اند‪ .‬نحوه مواجهه مخاطبان با یک فیلم و حاشی ه های‬ ‫قدرتمند فرامتنی و پ س زمینه های اجتماعی ‪ -‬سیاس��ی و‬ ‫هر انچه در جامع ه شناس��ی س��ینما به عنوان عوامل موثر‬ ‫اجتماعی در ط��رح و پذیرش و پردازش یک فیلم ش��ناخته‬ ‫م ی ش��ود به درک ما از فیلم و هر ابژه هنری کمک م ی کند‪.‬‬ ‫فروش شگفت انگیز اخ راج ی ها اولین فیلم سینمایی مسعود‬ ‫ده نمکی در بس��تر این معنی قابل درک است‪ ،‬یعنی بیش‬ ‫از انک��ه اخ راج ی ها به عن��وان یک متن و اب��ژه هنری مورد‬ ‫توجه باشد‪ ،‬به عوامل فرامتنی و س��وبژکتیویته تکیه دارد و‬ ‫خوانش این متن از سوی مردم نه بر اس��اس معانی نهفته‬ ‫در متن یا ذهن مولف که بر س��اخته زمینه و هاله اجتماعی‬ ‫اثر و زایش تماشاگر عام ب ر م ی اید‪ .‬متن و تماشاگر‪ ،‬هر یک‬ ‫به طور ایستا یا وجودی از پیش شکل گرفته نیستند‪ ،‬انان به‬ ‫متن ش��کل م ی دهند و از طریق تجربه ای سینمایی درون‬ ‫فرایندی تعاملی و ب ی پایان ش��کل م ی گیرن��د‪ .‬اخ راج ی ها‬ ‫از ای��ن ظرفی ت های حاش��ی ه ای بهره م ی گی��رد و با انتقال‬ ‫خوی��ش از متنی صرف به س��احت های فرامتن��ی و تولید‬ ‫معانی برون ذاتی‪ ،‬خ��ود را به حاد واقعیت ب��دل م ی کند و‬ ‫به خوانش های پردامنه ای از س��وی مخاطب بدل م ی شود‪.‬‬ ‫در بس��تر این فرامتن مجازی انچه اتف��اق م ی افتد واکنش‬ ‫تماشاگر اس��ت نه کنش اگاهانه به زعم کارگردانش‪ ،‬یعنی‬ ‫انچه موجب ج��ذب مخاطب گس��ترده ب��رای اخ راج ی ها‬ ‫م ی شود واکنشی است نسبت به حاشی ه هایی که مولف اثر‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫‪68‬‬ ‫پی رامون متن اصلی ایجاد کرده است‪ .‬رفتارشناسی مخاطب‬ ‫عام به ویژه در حوزه سینما همواره مبتنی بر حاشی ه ها بوده‬ ‫است‪ .‬ب رای همین اس��ت که مطبوعات زرد در حوزه سینما‬ ‫بیش از نش��ریات حرفه ای در این زمینه ف��روش م ی کنند‪.‬‬ ‫بخش عمده فرامتن اخ راج ی ها ش��خص مسعود ده نمکی‬ ‫اس��ت‪ .‬برخالف روالن بارت که س��خن از «م��رگ مولف»‬ ‫م ی کرد در اینجا بای��د از بازتولید یا بازگش��ت مولف حرف‬ ‫زد‪ .‬در واق��ع اخ راج ی ها بیش از انکه موثر از ابژه خود باش��د‬ ‫برس��اخته س��وژه خویش اس��ت‪ .‬تصویر ذهنی مخاطب از‬ ‫پیشینه کارگردان با توجه به سوابق او در عرصه ژورنالیسم‬ ‫سیاسی و ساخت مستندهای جنجالی با سوژه های جذاب‬ ‫به همراه جنجال های جشنواره ای فیلم‪ ،‬به فربهی مولف در‬ ‫دیدن اولین اثرش کمک کرده اس��ت و مفهوم او همواره در‬ ‫فرایند تولید معنا از سوی تماشاگر بازتولید م ی شود‪ .‬اساسا‬ ‫رفتارشناسی مردم ما به ویژه در سال های اخیر نشان م ی دهد‬ ‫یک میل غیراگاهانه ای ب رای کش��ف و تماشای چهره های‬ ‫ناشناس یا تازه کارها یا کس��انی که در افکار عمومی مثل‬ ‫قهرمان هایی باش��کوه که به زعم انه��ا در ب راب��ر اقتدار یا‬ ‫نظم موجود‪ ،‬مقاوم��ت م ی کنند وج��ود دارد‪ .‬گویی پارادایم‬ ‫ساختارشکنی دریدایی‪ ،‬در ضمیر ناخوداگاه جامعه ما بسط‬ ‫تاریخی یافته است‪ .‬مس��عود ده نمکی به ه ر حال در عرصه‬ ‫سینما چهره ناشناخته ای بود و زمانی وارد این عرصه م ی شود‬ ‫که امکانات تبلیغاتی و فناوری های ارتباطی نسبت به خیلی‬ ‫از فیلم اول ی ها در شرایط مطلوب تری قرار دارد و مخاطب نیز‬ ‫کنجکاوی خاصی ب رای ش��ناخت چنین فیلم هایی از خود‬ ‫نشان م ی دهد‪ ،‬بناب راین شرایط روانی ب رای جذب گسترده انان‬ ‫فراهم م ی شود و البته اولین فیلم اکران یافته جشنواره ان هم‬ ‫در تعطیالت عید و ایام فراغت مردم که هنوز پ س لرزه های‬ ‫جشنواره پر جنجال امسال باقی است را نم ی توان در فروش‬ ‫اخ راج ی ها نادیده گرفت؛ فرایندیک��ه درباره اخ راج ی های ‪2‬‬ ‫و ‪ 3‬نیز اتفاق افتاد‪ .‬اساس��ا جامع ه شناس��ان‪ ،‬سینما رفتن را‬ ‫بیشتر به مثابه یک فعالیت اجتماعی م ی بینند تا موقعیتی‬ ‫ب رای دیدن فیلم های خاص‪ .‬چنان ک��ه دیدن یک فیلم بد‬ ‫م ی تواند به هم��ان اندازه دیدن فیلم خ��وب رضایت بخش‬ ‫باش��د‪ .‬در واقع س��ینما رفتن از دید جامع ه شناسان به مثابه‬ ‫مجموعه ای از تجربه ه��ای ریش��ه گرفته در جریان زندگی‬ ‫مردم است نه تجربه ای زیبا شناختی‪ ،‬با توجه به رشد و توسعه‬ ‫تکنولوژی ه��ای ارتباطی و حضور پ ر رن��گ ماهواره و ویدئو‬ ‫و تلویزی��ون و اینترنت در خانه ها در زندگ��ی مدرن امروزی‪،‬‬ ‫میل به سینما رفتن در عموم مردم کاهش یافته است‪ .‬انها‬ ‫زمانی حاضر م ی شوند پا در سینما بگذارند که مطمئن شوند‬ ‫در ب رابر پولی که در قبال س��ینما رفتن به غیر از خستگی‪،‬‬ ‫ ترافیک‪ ،‬صف ایستادن و‪ ...‬م ی دهند‪ ،‬تفریحی کرده باشند‬ ‫و فیلم بتواند سرگرم شان کند‪ ،‬حاال فرقی نم ی کند این فیلم‬ ‫اخ راج ی ها باشد یا اتش بس یا چهارشنبه سوری (فیلم های‬ ‫پرفروش سال های گذش��ته)‪ .‬مهم این است که تماشاگر به‬ ‫لذت حسی دس��ت یابد‪ ،‬در دنیای رسانه ای ش��ده امروز به‬ ‫واسطه رشد صنعت فرهنگسازی‪ ،‬هنر و سینما به ابژه های‬ ‫مسرت بخشی بدل شده اند که همچون کاال در بازار اوقات‬ ‫فراغت توده مصرف م ی شوند و هر قدر بر اساس جاذبه های‬ ‫فرهنگ عامه بنا شود رونق بیش��تری خواهد داشت‪ ،‬در این‬ ‫ساختار سینما تنها به یک ابزار سرگرمی بدل م ی شود والغیر‪،‬‬ ‫در همین زمینه باید به شرایط اقتصادی و بالطبع وضعیت‬ ‫روحی‪ ،‬روانی مردم نیز توجه داش��ت‪ .‬شرایط دشوار زندگی و‬ ‫گسترش استرس و افسردگی در جامعه‪ ،‬مشتریان فیلم های‬ ‫کمدی را افزایش داده اس��ت و به خلق نوعی فیلم درمانی‬ ‫کمک کرده است‪ ،‬اصال هم مهم نیست که طنز فاخری در‬ ‫میان باشد یا هجو و لودگی‪ ،‬مهم این است که ب رای دوری و‬ ‫فراموشی واقعیت تلخ زندگی یا الاقل کاهش اثرات منفی‬ ‫ان‪ ،‬سینما با ان فضای تاریک و بسته که حائلی میان واقعیت‬ ‫و خیال م ی کش��د‪ ،‬ارامش نس��بی و مفرح ب رای مخاطبش‬ ‫فراهم کند تا کم ی از رنج زیستن بکاهد‪ .‬این دو مساله یعنی‬ ‫میل روانشناختی به فراموش��ی و گریز از واقعیت و گرایش‬ ‫جامع ه ش��ناختی به س��رگرم ی و اوقات فراغ��ت در گرایش‬ ‫فرهنگ‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫مردم به اثار کمدی بسیار موثر است‪ .‬یکی از عواملی که در‬ ‫سینما به این نیازها پاسخ م ی دهد وجهه جمعی تفریح است‪.‬‬ ‫تماشای یک اثر کمدی و شاد در فضاهای دسته جمعی و خنده‬ ‫و قهقهه های ناشی از ان جذابیت بیشتری دارد و افراد به لحاظ‬ ‫روان شناختی از تماشای فیلم های خنده دار در فضای جمعی‬ ‫بیشتر لذت م ی ب رند‪ .‬خنده در انبوه خلق‪ ،‬گویا به حاد واقعیت‬ ‫بدل م ی شود که بار کمیک داس��تان را پ ررنگ تر م ی نمایاند‪.‬‬ ‫این ادع��ا را م ی توان از ف��روش باالی اخ راج ی ه��ا با توجه به‬ ‫نس��خه خیابانی ان اثبات کرد‪ .‬همچنان که تماش��ای یک‬ ‫مسابقه فوتبال در استادیوم ورزشی هیجان بیشتری نسبت‬ ‫به تماش��ای ان در منزل دارد و نوعی مشارکت فعال و سهیم‬ ‫شدن در تجربه لذت همگانی در تماشاگران ایجاد م ی کند‪،‬‬ ‫بناب راین معن��ای یک فیلم‪ ،‬صرفا در مح��دوده ان محصور‬ ‫نم ی ش��ود بلکه معناهای یک فیلم را تماشاگرانی که با ان‬ ‫تعامل دارند‪ ،‬م ی سازند؛ عواملی مثل پ س زمینه های فردی‪،‬‬ ‫پ س زمینه اجتماعی‪ ،‬تمایالت و ارزوها و گرایشات جانبدارانه‬ ‫ی در‬ ‫تماشاگر‪ ،‬شیوه ساخت و بازاریابی فیلم و‪ ...‬افکار عموم ‬ ‫چنین شرایطی خاس��تگاه اپیدمیک یک کاالی فرهنگی‬ ‫م ی ش��ود‪ .‬فروش باالی اخ راج ی ها س��وای از رفتارشناسی‬ ‫مخاطب ای رانی‪ ،‬محصول برخی عوامل فرهنگی‪ -‬اجتماعی‬ ‫نیز هست؛ عواملی که به نوعی خود در شکل گیری مخاطب‬ ‫عام در ای ران نقش موثری داشته است‪ .‬همیشه طرح مسائل‬ ‫و دیدگاهی که به دالیل خاص سیاس��ی‪ -‬فرهنگی پش��ت‬ ‫خط قرمزهای رسمی پنهان مانده اس��ت از جذابیت زیادی‬ ‫برخوردار م ی شوند‪.‬‬ ‫با توجه به س��اختار فرهنگی و تجربه ای که در حافظه‬ ‫تاریخی مردم نقش بسته اس��ت همواره با عطش فراوانی‬ ‫مواجه م ی شود؛ لیلی با من است‪ ،‬نمونه ای از این دست است‬ ‫که ب رای اولین بار طنز را به سینمای دفاع مقدس وارد کرد‪ .‬اما‬ ‫در اخ راج ی ها کمی پرده ساز باالتر کوک م ی شود و بسیاری‬ ‫از شوخ ی ها و موقعی ت های کمیک که امکان تجربه ان در‬ ‫گذش��ته نبود به تصویر کشیده م ی ش��ود‪ .‬این تابوشکنی‪،‬‬ ‫ف ی نفس��ه نقش موثری در جذب مخاطب دارد و حتی ب رای‬ ‫برخی مخاطبین‪ ،‬نوعی پوس��ت اندازی فرافکنانه به واسطه‬ ‫همذات پنداری سینمایی است‪ .‬ادم برفی و مارمولک دو نمونه‬ ‫موفق از این قصه به ش��مار م ی ایند‪ ،‬در اولی‪ ،‬زن شدن یک‬ ‫مرد و در دومی‪ ،‬خلق موقعیتی طنز با محوریت یک روحانی‬ ‫نقش موثری در جذب مخاطب داشت بدون اینکه ارزش های‬ ‫س��ینمای ی هنری این اثار مالک قرار گیرد‪ .‬در واقع انچه در‬ ‫این گونه فیلم ها مورد توجه مخاطبان عام قرار م ی گیرد نه‬ ‫نوع ژانر یا صرفا کاراکتر های کمیک و س��تارگان سینمایی‬ ‫بلکه تابوشکنی انها و به تصویر کشیدن معانی و مفاهیمی‬ ‫ است که تا پیش از این ممنوع الورود و ممنوع التصویر بودند‪.‬‬ ‫جنس شوخ ی هایی که در اخ راج ی ها مطرح م ی شود تاکنون‬ ‫در عرصه س��ینمای بعد از انق�لاب‪ ،‬ان هم ب��ا پ س زمینه‬ ‫دفاع مقدس سابقه نداشته است‪ .‬بناب راین مخاطبان خسته از‬ ‫تکرار و کلیشه‪ ،‬ب رای دیدن و لذت بردن از این فرم جدید‪ ،‬تن‬ ‫به هر تجربه بصری م ی دهند‪ .‬حتی «سنتوری» مهرجویی‬ ‫نیز نه به دالیل سینمایی یا سابقه روشنفکرانه کارگردانش‬ ‫بلکه به خاطر توجه به ساز و سنتور و صدای غیرمجاز محسن‬ ‫چاوشی (در زمان نمایش فیلم) موردپسند تماشاگران عادی‬ ‫قرار م ی گیرد نه ارزش های هنری فیلم؛ در واقع این فیلم ها‬ ‫با ورود به عرصه های ممنوعه جامع��ه فرصت برون افکنی‬ ‫نیازها یا عالیق سرکوب و سانسور شده مخاطب را بازافرینی و‬ ‫رونمایی م ی کند‪ ،‬بناب راین خود این فرایند و لذات درونی ناشی‬ ‫از ان بهانه ای ب رای توجه جدی به یک اثر هنری م ی شود‪.‬‬ ‫یکی از نکات پارادوکس��یکال و جالب رفتارشناس��ی‬ ‫مخاط��ب ع��ام در ای��ران م��ورد توج��ه ق��رار گرفت��ن‬ ‫فیلم های تراژی��ک و کمدی از دو س��وی مختلف اس��ت‪،‬‬ ‫مثال طب��ق نظرس��نج ی های صدا و س��یما‪ ،‬دو مجموعه‬ ‫تلویزیونی زیرتیغ و خان مظفر بیش��ترین بیننده را به خود‬ ‫اختصاص داده اس��ت که اولی س��ریالی کامال غم انگیز و‬ ‫ تراژیک و دوم��ی مجموعه ای طنز بوده اس��ت‪ .‬به عبارتی‬ ‫بهتر‪ ،‬مخاطب عام در نحوه مواجهه با مضامین سینمایی‬ ‫به عواط��ف و احساس��ات درونی خویش رج��وع و به لذات‬ ‫سانت ی مانتالیستی و هیجانی خویش بسنده م ی کند‪ .‬قطعا‬ ‫در جامع ه ای که هنوز بنیادهای مدرنیته که بر عقالنیت و‬ ‫هوش شناختی‪ ،‬استوار باشد سست و قوام نیافته است‪ ،‬هنر‬ ‫نیز در ساحت های صرف عاطفی‪ -‬هیجانی بروز م ی کند و‬ ‫با اقبال عمومی مواجه م ی ش��ود‪ .‬از منظر الگوی نیاز مازلو‬ ‫نیز م ی توان به تبیین این مس��اله پرداخ��ت‪ ،‬اخ راج ی ها با‬ ‫تکیه بر بازیگران و ستاره های سینمایی‪ ،‬محتوای میانمایه‬ ‫خوی��ش را در پس فرم ی عوام پس��ند پنه��ان م ی کند و با‬ ‫گرداوری پرس��وناژهای محبوب مردم ب��ر جذابیت صوری‬ ‫فیلم م ی افزاید‪ ،‬همچنین وجود تعداد کثیری از چهره های‬ ‫کمیک و گیشه پسند‪ ،‬نشان م ی دهد مولف بیش از مضمون‬ ‫و تولید معنی به فرمالیس��م و شکل گرایی هنر عامه پسند‬ ‫توجه کرده است و این با سطح زیباشناسی و فیلم شناختی‬ ‫مخاطب عام نزدیک��ی روانکاوانه دارد‪ .‬خ��ود عناوینی که‬ ‫ده نمکی ب رای فیلم های مس��تندش گذاش��ته یعنی فقر و‬ ‫فحشا یا کدام اس��تقالل‪ ،‬کدام پیروزی‪ ،‬مبین توجه مولف‬ ‫به روان��کاوی فرهنگ عام��ه در جامعه معاصر اس��ت‪ .‬نام‬ ‫فیلم ات��ی او نیز بر اس��اس همین منطق اس��ت‪ .‬منطقی‬ ‫که خال های تاریخی و نیازهای س��رکوب شده اجتماعی را‬ ‫بنیان افرینش خویش قرار م ی دهد و با مخاطب شناس��ی‬ ‫ای رانی همخوانی روانش��ناختی دارد‪ .‬مخاطبی که اساس��ا‬ ‫تلویزیون‪ ،‬فیلم و سینما را به عنوان ابژه های مسرت بخش‬ ‫و سرگرم کننده م ی بیند‪ .‬برای مخاطب عام‪ ،‬تماشای فیلم‬ ‫یک روش ب رای گذراندن اوقات فراغت و نوعی مصرف کاال‬ ‫تحت هژمونی صنعت فرهنگ س��ازی است‪ .‬ورشکستگی‬ ‫اقتصادی سینمای ای ران نیز در تنزل ذائقه هنری و گرایش‬ ‫ان به سوی س��ینمای تجاری و فیلمفارس��ی موثر است و‬ ‫س��ینما را از جایگاه فاخر و فرهنگی خویش به س��طحی‬ ‫میانمایه تقلیل م ی ده��د‪ .‬فروش ب��االی «اخ راج ی ها ‪»2‬‬ ‫دور از ذهن نبود‪ .‬فارغ از حاش��ی ه ها و هیاهویی که ب رای «‬ ‫اخ راج ی ها‪ »1‬یک رخ داد خیل ی ها را مشتاق به تماشای اثر‬ ‫دوم کرد‪ .‬ضمن اینکه این ب رای اولین بار بود که در سینمای‬ ‫ای ران س��ری دوم یک فیلم س��ینمایی س��اخته م ی شد‪ .‬به‬ ‫این موارد م ی توان نمایش چندین ب��اره «اخ راج ی ها‪ »1‬در‬ ‫تلویزیون و استفاده از برد تبلیغاتی ان ب رای کارگردان را در‬ ‫فروش باالی سری دوم فیلمش لحاظ کرد‪ .‬به عبارت دیگر‬ ‫مسعود ده نمکی از سرمایه و ظرفی ت های مخاطب پذیری که‬ ‫در اولین اثرش ایجاد شده در سری های بعدی بهره گرفت‬ ‫و جنجال های قبلی‪ ،‬فیلم را از یک اثر صرفا س��ینمایی به‬ ‫یک اتفاق فرهنگی‪ -‬اجتماعی بدل ک��رده بود‪ .‬در ارتباط با‬ ‫«اخ راج ی ها ‪ »3‬نیز عالوه بر دالیلی که برشمردیم م ی توان‬ ‫به سوژه فیلم ارجاع کرد که با توجه به التهاب های سیاسی‬ ‫که بعد از انتخابات ‪ 88‬شکل گرفت تماشای فیلم با سوژه‬ ‫انتخابات ان هم به روایت ده نمکی م ی توانست خیل ی ها را‬ ‫به تماش��ای این اثر ب رانگیزد‪ .‬اینجا همان فضایی است که‬ ‫از حیث جامع ه شناختی‪ ،‬عناصر و عوامل اجتماعی موثر در‬ ‫شکل گیری یک اثر هنری مورد بررسی قرار م ی گیرد‪ .‬ضمن‬ ‫اینکه دامن زدن به فضای دو قطبی اخ راج ی ها و جدایی نادر‬ ‫از سیمین را در ارتباط با فروش «اخ راج ی ها‪ »3‬نباید دست‬ ‫کم گرفت‪ .‬واقعیت این اس��ت که اخ راج ی ه��ا و فروش این‬ ‫ی اقتصادی در سینمای ای ران بود فارغ از‬ ‫فیلم که یک سونام ‬ ‫نقاط ضعف و قوت این سه گانه یک اتفاق قابل تامل از حیث‬ ‫سینمایی – اجتماعی است که امکانی به دست م ی دهد تا از‬ ‫این طریق به نتایج جالبی در مخاطب شناسی سینمای ایران‬ ‫دست یافت و باب مباحث جامع ه شناختی و روانشناسی درباره‬ ‫سینمای ایران و ابعاد مختلف ان را گشود‪g .‬‬ ‫‪69‬‬ ‫بد نیس�ت این گفت وگو را با عنوان پرونده این‬ ‫ش�ماره اغاز کنیم‪ .‬ایا اساس�ا م ی توان مسعود‬ ‫ده نمکی را ب ه عنوان یک پدیده در سینمای ایران‬ ‫معرفی کرد؟‬ ‫‪ l‬من اق��ای ده نمکی را ب��ه عنوان یک فیلمس��از‬ ‫م ی شناس��م‪ .‬وقتی عنوان پدیده را م ی اوری��د دقیقا منظورتان‬ ‫را متوجه نم ی ش��وم‪ .‬نم ی فهمم ایا منظور از پدی��ده‪ ،‬یک ادم‬ ‫خارق العاده یا منحصر به فرد است یا چیز دیگری؟ من این طوری‬ ‫نم ی بینم‪ .‬باالخره ایش��ان هم یکی از فیلمس��ازان کشور‬ ‫ماس��ت که با صبغه مطبوعات‪ ،‬جبهه‪ ،‬جن��گ‪ ،‬مذهب و‬ ‫تدین وارد حوزه س��ینما ش��ده و در کار خودش هم موفق‬ ‫بوده اس��ت‪ .‬با فیلم های اخ راج ی ها و قب ل ترش فیلم های‬ ‫مستندی که ساخته بود‪ ،‬نشان داد که فیلمسازی اجتماعی‬ ‫است با رویکرد ارزشی و نوعا با عقبه جنگ و دفاع مقدس‪.‬‬ ‫حاال عنوان پدیده را من ب رای نس��ب ت دادن به ایشان خیلی‬ ‫نم ی پسندم‪.‬‬ ‫اطالق عنوان پدیده از این منظر است که ایشان‬ ‫ب ه عنوان ش�خصی که روزگاری ب�ه فعالی ت های‬ ‫مختلف در حوزه ه�ای سیاس�ی‪ ،‬روزنام ه نگاری‬ ‫و‪ ...‬اشتهار داشت ب ه تدریج وارد حوزه کارگردانی‬ ‫سینما ش�د و با همان اولین فیلم توانست نظر‬ ‫مس�اعد مخاطب ع�ام را جل�ب کند ک�ه ظاهرا‬ ‫تاکنون ادامه دارد‪.‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪ l‬بل��ه‪ ،‬اگ��ر از این جنبه ن��گاه کنیم ایش��ان با‬ ‫توجه به س��اختارهایی که ب��رای اثارش انتخ��اب کرده و‬ ‫فیلم های پرفروشی که ساخته از اخ راج ی ها ‪ ،1‬اخ راج ی ها ‪ 2‬و‬ ‫اخ راج ی ها ‪ 3‬تا همین اخرین کارشان (رسوایی) م ی شود گفت‬ ‫یکی از پدیده های سینمای ما هستند که در زمینه جلب و‬ ‫جذب مخاطب توانس��ته اقبال عموم ی را جلب کند‪ .‬از این‬ ‫لحاظ شاید بتوان گفت در چند س��ال اخیر یا در این هفت‪،‬‬ ‫هشت سالی که ایشان وارد حوزه سینما شده اند‪ ،‬اثار ایشان‬ ‫به لحاظ جذب گیشه و مخاطب شاخص است‪.‬‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫ب ه نظ�ر ش�ما فیل م ه�ای ده نمک�ی از جه�ت‬ ‫ساختاری چه ویژگ ی هایی داشته که باعث جذب‬ ‫مخاطب شده است؟‬ ‫بله‪ ،‬او یک پدیده است‬ ‫گفت وگو با جمال شورجه پیرامون شاخصه های فیلمسازی مسعود ده نمکی‬ ‫‪5‬‬ ‫مسعود ده نمکی با ساخت چند مستند اجتماعی و کارگردانی فیلم بلند اخراج ی ها ب ه تدریج راه تازه ای را در پیش‬ ‫گرفت و تا امروز همراه با دوربین‪ ،‬تجربیات مختلفی را پشت سر گذاشته است‪ .‬تجربیاتی که از دیدگاه های مختلف‬ ‫م ی توان به انها نگریست و مورد تحلیل قرار داد‪ .‬چه فیل م هایش را دوس�ت داشته باشیم‪ ،‬چه از تماشای انها لذت‬ ‫نبریم‪ ،‬چه تالش های او را به عنوان یک هنرمند ارج بنهیم‪ ،‬چه توانای ی های او را از اساس انکار کنیم‪ ،‬چه او را پدیده‬ ‫بنامیم یا هر چیز دیگر‪ ،‬واقعیت این است که نم ی توان منکر موفقیت او در جذب مخاطبان بالقوه سینمای ایران شد‪.‬‬ ‫در شرایطی که روز به روز از تعداد جمعیت سینماروی ایرانی کاسته م ی شود‪ ،‬فروش خیره کننده «اخراج ی ها ‪ »2‬و بعد‬ ‫«اخراج ی ها‪ »3‬و همین اخرین فیلمش (رسوایی) نشان داد که ده نمکی رگ خواب مردم را خوب م ی شناسد و موفقیت‬ ‫نخستین فیلم از سری فیل م های اخراج ی ها در گیشه اتفاقی نبوده است‪ .‬به همین بهانه به سراغ جمال شورجه رفتیم‬ ‫تا ب ه عنوان یک فیلمساز باتجربه‪ ،‬نظرش را درباره مسعود ده نمکی و اثارش جویا شویم‪ .‬همیشه اگاهی از نقطه نظر‬ ‫و نوع نگاه یک فیلمساز در خصوص فیلمسازی دیگر‪ ،‬جذاب و باعث کنجکاوی بوده است!‬ ‫‪70‬‬ ‫‪ l‬ایشان کارهای جدی و سینمای ی اش را با سه گانه‬ ‫اخ راج ی ها ش��روع کرد‪ .‬این فیلم ها برگرفت��ه و وام گرفته از‬ ‫جنگ و دفاع مقدس هس��تند‪ ،‬اما به نوعی اینها را با یک‬ ‫زبان خاص طنز و کمدی امیخته و به واقع توانس��ته است‬ ‫از مولفه های س��ینمای پرمخاطب و گیشه دار هم استفاده‬ ‫کند‪ .‬با اس��تفاده از بازیگران این نوع س��ینما از جمله اقای‬ ‫شریف ی نیا‪ ،‬اقای عبدی و کاراکترسازی هایی که مخاطب در‬ ‫سینمای عامه پسند ما انها را دوست دارد و به دلیل صبغه‬ ‫این کاراکترها که مخاط��ب با انها ارتب��اط برقرار م ی کند‪،‬‬ ‫توانسته یک زبان خاص را به سینما بیاورد و خصوصا از این‬ ‫طریق موضوعات و مفاهیم دف��اع مقدس را در این گویش‬ ‫امیخته و موفق ش��ده اثاری تولید کند که مخاطب با انها‬ ‫ارتباط خوبی برقرار کرده است‪ .‬همین اقبال و حضور مردم‬ ‫در س��ینماها و فروش چندین میلیاردی فیلم های ایش��ان‬ ‫نشان دهنده این است که ایشان توانسته زبان مخاطب عام‬ ‫را بشناسد و ب رای این گروه صحبت کند‪.‬‬ ‫در هر صورت س��ینمای اقای ده نمکی را س��ینمای‬ ‫روش��نفکری نم ی دان��م‪ .‬من س��ینمای اق��ای ده نمکی را‬ ‫س��ینمای خاص اندیش��ه و تفکر نم ی دانم‪ .‬س��ینمای او‪،‬‬ ‫س��ینمایی عامه پس��ند اس��ت با موضوع��ات و مضامین‬ ‫عامه پسند و همی ن طور شخصی ت های عامه پسند‪.‬‬ ‫ع�ده ای معتق�د هس�تند ازادی عمل مس�عود‬ ‫ده نمک�ی در کار روی س�وژه های خ�ط قرمزی و‬ ‫تمرکزش روی موضوعاتی که ش�اید کارگردانان‬ ‫دیگر کمتر بتوانند به ان حوزه ها نزدیک ش�وند‪،‬‬ ‫سب ب ساز این کامیاب ی ها شده است‪ .‬شما تا چه‬ ‫حد این عامل را موثر م ی دانید؟‬ ‫‪ l‬قبل از ایش��ان‪ ،‬کمال تبریزی فیل��م مارمولک‬ ‫را س��اخت که به ایش��ان هم چنین عنوان��ی دادند‪ ،‬قب ل تر‬ ‫از ان ه��م اب راهی��م حاتم ی کیا فیلمی س��اخت به اس��م‬ ‫اژان س شیشه ای یا اثار دیگری از تعدادی کارگردان دیگر که‬ ‫ب رای انها همین عنوان را اوردند که چون ایشان شخصیتی‬ ‫خاص هستند م ی توانند به این قبیل موضوعات ورود کنند‬ ‫یا فیلمسازان دیگر نم ی توانند به این حریم ها ورود کنند‪ .‬به‬ ‫هر جهت فکر م ی کنم خیلی به این مربوط نیست‪ .‬به نظرم‬ ‫این ذوق‪ ،‬سلیقه و ذائقه خود فیلمس��از است که م ی تواند‬ ‫به حریم هایی وارد ش��ود که از انها موضوعات و مضامینی‬ ‫بیرون بکشد که مخاطب را جذب و جلب کند‪ ،‬منتها بدون‬ ‫شکستن مقدسات و حریم های ارزشی و اعتقادی مردم‪.‬‬ ‫البته اثاری در س��ینمای دفاع مقدس به سبک و سیاق‬ ‫کمدی کار ش��ده‪ ،‬ولی دیده ایم که مخاطب ارتباط ان چنانی‬ ‫با انها برقرار نکرده اس��ت‪ .‬این نش��ان دهنده این است که‬ ‫خیلی افراد دیگری نیز س��عی کرده اند که از این طریق وارد‬ ‫س��ینمای کمدی‪ ،‬دفاع مق��دس یا ژانره��ای دیگری مثل‬ ‫سیاس��ی ‪ -‬اجتماعی ش��وند‪ ،‬ولی توفیقی نداشته اند‪ .‬این‬ ‫برم ی گردد به نوع س��لیقه و سبک و س��یاق کارگردان‪ ،‬نوع‬ ‫استفاده از ابزار سینما و ش��خصی ت ها و خصوصا بازیگران‪،‬‬ ‫کمک گرفتن از اف��راد حرفه ای در این زمین��ه‪ ،‬اندوختن به‬ ‫نگاه سینمایی و بصری خودش��ان و در نهایت مخاطب را‬ ‫جذب و جلب کردن‪ .‬به نظرم اثار ایشان خیلی خط شکن یا‬ ‫سنت شکن یا حریم شکن نبوده اند‪.‬‬ ‫برخورداری از دان�ش یا هنر کارگردانی س�ینما‬ ‫تا چه میزان در این زمینه تاثیرگذار بوده است؟‬ ‫‪ l‬من ب��ه هی چ وجه فیلم های اق��ای ده نمکی را با‬ ‫فیلمفارسی قبل از انقالب مقایس��ه نکردم‪ .‬مولفه های ان‬ ‫فیلم ها انحرافات اخالقی‪ ،‬خش��ونت‪ ،‬کافه‪ ،‬کاباره و اینها‬ ‫بود که در فیلم های ایشان از این جور مولفه ها وجود ندارد‪.‬‬ ‫بیش��تر از زبان کمدی و طنز اس��تفاده م ی کند که البته در‬ ‫پ��اره ای از فیلم های قب��ل از انقالب هم کم��دی و طنز و‬ ‫استفاده از مثال ها و تمثی ل ها در فیلم ها وجود داشته که به‬ ‫صورت طنز و مطایبه بوده و مردم خوششان م ی امده است‪،‬‬ ‫مثل ش��وخ ی هایی که االن مردم در قالب جوک با هم رد و‬ ‫بدل م ی کنند‪ .‬مردم اساسا زبان طنز و کمدی را دوست دارند‬ ‫اغلب منتقدان س�ینمای ایران ب�ه اکثر کارهای‬ ‫ایشان نگاه انتقادی داش�ته و ایرادات ساختاری‬ ‫بسیاری را وارد دانسته اند‪ .‬به نظر شما این فاصله‬ ‫میان س�لیقه ها و تفاوت نگاه مخاطب�ان عام و‬ ‫خاص سینمای ایران از کجا م ی اید؟ ایا م ی شود‬ ‫انتظار داشت که در تجربیات اتی این نظرات دور‬ ‫از هم‪ ،‬کمی به یکدیگر نزدیک شوند؟‬ ‫‪ l‬قرار نیست که همه در س��ینما فیلم های جدی‪،‬‬ ‫اندیشمندانه و متفکرانه بسازند‪ .‬در هی ج جای دنیا این طور‬ ‫نیس��ت‪ .‬از میان شش��صد‪ ،‬هفتصد فیلمی که هر س��ال‬ ‫در امریکا ساخته م ی ش��ود‪ ،‬شاید تنها بیس��ت‪ ،‬سی فیلم‬ ‫س��نگین وجود داش��ته باش��د‪ ،‬بقیه فیلم های عامه پسند‬ ‫هستند‪ .‬در سایر کش��ورها و در کش��ور ما هم همی ن طور‬ ‫است‪ .‬اساسا خداوند هی چ کدام از ابنای بشر را مثل هم خلق‬ ‫نکرده و قرار هم نیس��ت همه مثل ماشین‪ ،‬شبیه هم فکر‬ ‫کنند‪ ،‬مثل ه��م راه بروند و مثل هم اث��ر تولید کنند‪ ،‬چون‬ ‫اساسا انسان ماشین نیس��ت‪ .‬ایشان هم سلیقه و سینمای‬ ‫خاص خود را دارد و قرار هم نیس��ت که م��ا فقط یک نوع‬ ‫سینما داشته باش��یم‪ .‬اتفاقا این تنوع هس��ت که م ی تواند‬ ‫سالیق همه اقشار مختلف جامعه را پاسخ دهد‪ .‬قطعا طبقه‬ ‫یا طیف خیلی اندیشمند جامعه ما شاید اثار اقای ده نمکی‬ ‫را نپسندد یا پاره ای از انها اثار فیلمسازان دیگر را بپسندند‪،‬‬ ‫این دلیل نم ی شود که این فیلمس��از نازل هست یا فالنی‬ ‫فیلمسازی فاخر اس��ت‪ .‬من مطمئنم با توجه به خب ر گی و‬ ‫توانمندی که اقای ده نمکی در تس��لط بر ابزار سینما دارد‪،‬‬ ‫قطعا اگر موضوعات و مضامین س��نگین و فاخر هم مثل‬ ‫تاریخ اسالم‪ ،‬شخصی ت های مذهبی و‪ ...‬به ایشان سفارش‬ ‫داده شود‪ ،‬م ی تواند موفق از کار در بیاورد‪ .‬به دلیل اینکه در‬ ‫اثارشان نش��انه ها و ظرفی ت هایی دیده ام که نشان م ی دهد‬ ‫ایشان کامال به ابزار سینما تسلط پیدا کرده است‪.‬‬ ‫پس روند پیشرفت کاری ایشان را مثبت ارزیابی‬ ‫م ی کند؟‬ ‫‪ l‬بله‪ ،‬حتما همی ن طور اس��ت‪ .‬به نظرم یکی پس‬ ‫از دیگری کاره��ای اقای ده نمکی بهتر ش��ده اند‪ .‬ده نمکی‬ ‫فیلمسازی هوش��مند اس��ت و تمام بضاعت‪ ،‬ظرفی ت ها‪،‬‬ ‫موقعی ت ها و ادم هایی که اط رافش هستند را به کار م ی گیرد‬ ‫و قطعا در این زمینه تجربه پیدا م ی کند‪.‬‬ ‫پس با این حس�اب رس�وایی را بهتری�ن فیلم‬ ‫کارنامه سینمایی ایشان م ی دانید؟‬ ‫به نظر من بله‪.‬‬ ‫از نظر مضمونی یا ساختاری؟‬ ‫‪ l‬از نظر تسلط به ساختار و ابزار عرض کردم‪ .‬از نظر‬ ‫مضمونی اثار ایشان به نوعی همسان بوده اند‪.‬‬ ‫چقدر استفاده از بازیگران مطرح و شناخته شده‬ ‫را در پرفروش ش�دن فیل م ه�ای ایش�ان موث�ر‬ ‫اگر قرار باش�د به صورت تیتروار به نقاط ضعف‬ ‫کارنامه هنری مس�عود ده نمکی اشاره کنید‪ ،‬چه‬ ‫مواردی را مطرح م ی کنید؟‬ ‫‪ l‬فکر م ی کنم راهی که انتخاب کرده اند راه خوبی‬ ‫است‪ .‬خیلی هم من به دنبال نقطه ضعف گرفتن از ایشان‬ ‫نیستم چرا که این راهی که ایشان انتخاب کرده ‪ -‬که با زبان‬ ‫طنز و مطایبه بتواند مخاطب را جذب کند و پیام خودش را‬ ‫برساند ‪ -‬موفقیت بزرگی است‪ .‬شاید سلیقه سینمایی من با‬ ‫اقای ده نمکی فرق کند‪ ،‬ولی قرار نیست که اقای ده نمکی‬ ‫هم مثل من فکر کند‪ ،‬اقای حاتم ی کیا هم مثل من فکر کند‬ ‫و بقیه هم همی ن طور‪ .‬هرکس باید مثل خودش فکر کند‪.‬‬ ‫مجموعه فیلمسازان جبهه انقالب مجموعه ای هستند که‬ ‫با نوع نگاه ها‪ ،‬نوع اثاری که تولید م ی کنند‪ ،‬سبک و سیاق‬ ‫و ظرفی ت هایی که دارند‪ ،‬باید اثار خودش��ان را تولید کنند‪،‬‬ ‫منتها همه اینها باید یک نس��بت و وابس��تگی به جریان‬ ‫کلی نظام و انقالب داشته باشند‪ .‬رنگ و بوی معنوی‪ ،‬دینی‬ ‫و اعتقادی داش��ته باشند که دوس��تان و عزیزان عمدتا این‬ ‫خصوصیات را دارند‪.‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫نکته ای که در اینجا مطرح م ی شود این است که‬ ‫در سینمای پیش از انقالب نیز فیلمفارس ی هایی‬ ‫داشته ایم که مورد استقبال فراوان مخاطبان عام‬ ‫قرار گرفته‪ ،‬ولی مخاطبان خاص سینمای ایران‬ ‫انها را طرد کرده اند‪ .‬این تضاد و تعارض را چطور‬ ‫م ی ت�وان توجیه کرد؟ ایا همواره باید به س�لیقه‬ ‫عموم احترام گذاشت؟‬ ‫و ایشان م ی تواند با زبان طنز و کمدی پیام خود را هم برساند‬ ‫که این یک توفیق و موفقیت است‪.‬‬ ‫م ی دانید؟‬ ‫‪ l‬این هم یکی از علل موفقیت اثار ایش��ان است‪.‬‬ ‫قطعا این م ی تواند یکی از امتیازات اثار ایش��ان باش��د‪ .‬او‬ ‫توانس��ته از این ادم ها کارهای خوبی بیرون بکشد‪ .‬از همه‬ ‫ظرفی ت های عوامل مختلف‪ ،‬چه جلوی دوربین و چه پشت‬ ‫دوربین‪ ،‬بازیگران و س��ایر عوامل مثل مدی��ر فیلمبرداری‪،‬‬ ‫ط راحی صحنه و گریم به خوبی اس��تفاده کرده و م ی کند‪.‬‬ ‫شاید هم اگر چهره های موفق تری به لحاظ گیشه انتخاب‬ ‫کنند اثار ایش��ان م ی تواند بی��ش از اینها م��ورد اقبال قرار‬ ‫بگیرد‪.‬‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫‪ l‬همین که یک کارگردان بتواند این همه مخاطب‬ ‫را به س��ینماها جذب و جلب کند‪ ،‬خودش یک هنر است‪،‬‬ ‫یعنی هن��ر یک کارگردان اس��ت که بتوان��د مخاطب را به‬ ‫سینما بکش��اند‪ .‬مثال بین خطبا‪ ،‬سخنرانان و علما عالم ی ‬ ‫را داریم مثل ایت اهلل جوادی امل��ی که مخاطب خاص و به‬ ‫اصطالح پامنبری های خود را دارد و یکی هم هس��ت مثل‬ ‫جناب اقای قرائتی‪ .‬هر دو از علما و بزرگان دین ما هستند و‬ ‫هر دوی این بزرگواران مخاطبینی دارند‪ .‬به عبارتی م ی توان‬ ‫گفت که مخاطبین از سطح بینش‪ ،‬نگاه و سلیقه خودشان‬ ‫برخوردار هستند‪ .‬ایشان در واقع توانس��ته مخاطب عام را‬ ‫به س��ینماها جذب کند و این در س��ینما هنر بزرگی است‪.‬‬ ‫خیل ی ها ارزوی ای��ن را دارند که بتوانند ط��وری به این ابزار‬ ‫مسلط ش��وند که مخاطب میلیونی به سینما بکشانند‪ .‬در‬ ‫واقع اساسا یکی از وظایف هنرمند این است که اول بتواند‬ ‫مخاطب را به پ��ای اثرش بیاورد‪ ،‬بع��د پیامش را به صورت‬ ‫غی ر مستقیم منتقل کند‪ .‬ایش��ان از این خصیصه برخوردار‬ ‫است و هنرمندانه از این وجه استفاده م ی کند‪.‬‬ ‫من به هی چ وج��ه فیل م ه��ای اقای ده نمک��ی را با‬ ‫فیلمفارسی قبل از انقالب مقایسه نکردم‪ .‬مولفه های ان‬ ‫فیل م ها‪ ،‬انح رافات اخالقی‪ ،‬خشونت‪ ،‬کافه‪ ،‬کاباره و اینها‬ ‫بود که در فیل م های ایشان از این جور مولفه ها وجود ندارد‬ ‫ب ه عنوان یک فیلمساز ب ا تجرب ه تر‪ ،‬اگر قرار باشد‬ ‫توصی ه هایی برای ادامه راه فیلمسازی ده نمکی‬ ‫داشته باشید‪ ،‬ان توصی ه ها چیست؟‬ ‫‪ l‬پیشنهاد م ی کنم همین راهی که انتخاب کرده اند‬ ‫را دنبال کنند‪ .‬البته به طور قطع و یقین ایشان انقدر بصیرت‬ ‫دارد که کارهایش همی ن طور رو به رش��د و رو به بهتر ش��دن‬ ‫است‪ .‬باید این رویه و روش را ادامه بدهد و ارام ارام هم اگر بتواند‬ ‫تمرکز کند روی موضوعات مبتال و شاید استراتژیک تر نسبت‬ ‫به مسائل و موضوعات انقالب و نگاهش��ان را به ان سمت‬ ‫بگرداند‪ .‬به عبارتی دیگر با ساخت اثاری که مورد توجه مباحث‬ ‫کالن سینما و نظام ماست‪ ،‬شاید اثار ایشان بتواند یک اقبال‬ ‫جهانی پیدا کند‪ .‬تا جایی که م ی دانم تولیدات و اثار ایش��ان‬ ‫بیشتر مصرف داخلی دارد‪ ،‬باید اثارش را طوری تولید کند که‬ ‫هم مصرف داخلی را بتواند پاسخگو باشد و هم مصرف خارج‬ ‫از کشور‪ ،‬از جمله کشورهای اسالمی و کشورهای دیگر را در‬ ‫نظر بگیرد‪ .‬در واقع اگر بتواند از این امکان و ظرفیتی که در‬ ‫این مباحث و مسائل وجود دارد‪ ،‬رویکرد اثارش را فرامرزی و‬ ‫جهان ی تر کند‪ ،‬قطعا مفید خواهد بود و بیشتر به نفع انقالب‬ ‫و نظام خواهد بود‪g .‬‬ ‫‪71‬‬ ‫ورزش‬ ‫بعیداستاسپانیادوباره‬ ‫تیکی تاکاییشود‬ ‫پایان اسپانیا‬ ‫المان در لیگ اروپا خط و‬ ‫نشانسختیب رایاسپانیا‬ ‫کشید‬ ‫خون ریزی روی چمن‬ ‫جنگ المان و اسپانیا از سیاست تا فوتبال‬ ‫ورزش‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫المان چگونهاسپانیارا‬ ‫کنارزد؟‬ ‫الماندرلیگاروپاخطونشانسختی‬ ‫برایاسپانیاکشید‬ ‫رئال مادرید و بارسلونا از لیگ‬ ‫قهرمانان اروپا حذف شدند تا‬ ‫رقابت میان فوتبال اسپانیا و المان‬ ‫حاال شکل جدی تری پیدا کند‬ ‫امیرحاجرضایی نگاه عمیقی به اتفاقات‬ ‫فوتبال المان دارد‪ .‬او به خوبی این فوتبال را‬ ‫م ی شناسد و درباره اش اطالعات و تحلی ل های‬ ‫جالبیارائهم ی کند‬ ‫‪1‬‬ ‫ورزش‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫تحقیر بارس��لونا در الیانس اره ن��ا و نوکمپ و تحقیر‬ ‫مادرید در وس��تفالن‪ ،‬ش��اید روزنامه‏های کوچک و محلی‬ ‫در کاس��تیانا‪ ،‬کاتالونیا و باواریا را وادار به انتشار نتایج بازی‬ ‫و ترکیب دو تیم کرد‪ ،‬اما ب��رای بزرگانی چون کیکر‪ ،‬ا‪ .‬اس‪،‬‬ ‫مارکا و اسپورت بهانه خوبی بود تا پای هیتلر‪ ،‬فرانکو و بیش‬ ‫از ‪75‬میلیون قربانی از حوالی دیوار چی��ن تا دیوار ب رلین را‬ ‫وسط بکشند؛ سال های سیاه سل و طاعون‪ ،‬دوستان دندان‬ ‫تیزکرده ب رای قدرت‪ ،‬دشمنان کمی ن کرده ب رای تغییر تاریخ!‬ ‫اسپانیا و المان؛ در این میان اما سایرین هم ب ی تاثیر‬ ‫نبودند و هر از گاه��ی نقش خود را در س��ایه این دو قدرت‬ ‫ایدئولوژیک ایفا م ی کردند؛ فرانس��ه‪ ،‬ایتالیا‪ ،‬یوگس�لاوی‬ ‫سابق‪ ،‬بریتانیا و‪...‬‬ ‫در کتاب تاریخ از زبان چرچیل وقتی صحبت از جنگ‬ ‫جهانی دوم به میان م ی اید‪ ،‬دو ن��ام در کنار هم خودنمایی‬ ‫م ی کنند‪« :‬فرانکو و هیتلر!» دو خونریز مستبدی که شاید‬ ‫در کنار هم اما به گواه تاریخ نانوشته بر دل دیوار ب رلین‪ ،‬سینه‬ ‫زخمی مردم و چشم های همیشه باز مردگان طاعونی جنوب‬ ‫اروپا بودند؛ این دو هرگ��ز در کنار هم نبودند و هرگز در کنار‬ ‫هم نخواهند ماند!‬ ‫حمایت هیتلر و موسولینی از فاشیسم و مل ی گرایان‬ ‫کم عقل کاستیانا‪ ،‬خون میلیون‏ها اسپانیایی را بر سنگفرش‬ ‫خسته گرانادا‪ ،‬اندلوس‪ ،‬والنسیا‪ ،‬کاتالونیا و الکرونیا جاری‬ ‫کرد و مردم این مناطق هنوز هم نسل تازه‪ ،‬بیگناه و پشیمان‬ ‫المان را وارث ان خونریزی ها‪ ،‬نژادپرست ی ها و کج رفتاری های‬ ‫تاریخی م ی دانند‪ .‬بیهوده نیست که هواداران رئال مادرید در‬ ‫بازی برگشت مقابل دورتموند‪ ،‬تندیس س��رباز مادریدی را‬ ‫باالی س��رم ی‏برند که قربانی تبانی مل ی گرایان اسپانیا با‬ ‫وارثان هیتلر شد!‬ ‫نسل جدید‪ ،‬الاقل به قول نویسنده ال پایس اسپانیا‪،‬‬ ‫اس��پانیای ی های س��ال ‪ 2000‬به بعد‪ ،‬از مطالعه متن هایی‬ ‫این چنین کسل م ی ش��وند‪ ،‬انها دیگر به تاریخ خوش بین‬ ‫نیستند و م ی خواهند زندگی کنند!‬ ‫اما بدبین��ی ی��ا خوش بین��ی دردی از دردهای قرن‬ ‫سیاهی و س��کوت و جنایت‪ ،‬کینه و دش��منی و عداوت را‬ ‫درمان نخواهد ک��رد‪ .‬پیرمردهای گرانادا هن��وز هم قبل از‬ ‫دعای مخصوص قبل از غذا‪ ،‬مردم المان را نفرین م ی کنند!‬ ‫حاال المان قطب صنعتی اروپا و شاید دنیاست‪ ،‬اسپانیا‬ ‫نیز با دو صنعت ب��زرگ و رویایی گردش��گری و فوتبال به‬ ‫دیگران فخر م ی فروشد‪ ،‬امپ راتوری اسپانیا در فوتبال شاید‬ ‫با دو تحقیر تاریخ��ی در نیمه نهایی لی��گ قهرمانان اروپا‬ ‫فرو نریخته باشد‪ ،‬اما همه دنیا فهمیده که المان بیدار شده و‬ ‫کاسه صبرش این بار دیگر لبریز است‪.‬‬ ‫طبق امار منتشرشده توسط موسسه مالی و اعتباری‬ ‫اندلوسیا‪ ،‬اسپانیا از سال ‪ 2010‬تا پایان ‪ ،2013‬سه ونیم میلیارد‬ ‫یورو س��ود خالص (پس از پرداخت مالیات) از محل صنعت‬ ‫فوتبال وارد ذخیره مالی کشور کرده که تحت کنترل خاندان‬ ‫پادشاهی و نظارت مستقیم پارلمان این کشور است‪.‬‬ ‫این رقم نجومی از سود خالص باشگاه های شاغل در‬ ‫اللیگا‪ ،‬دسته دو و سه و همچنین سود رسانه های خصوصی‬ ‫در عرصه های مختلف جداس��ت که اگر با این بخش جمع‬ ‫ش��ود عددی به واقع نجوم ی حاصل م ی ش��ود که شاید از‬ ‫درامد نفتی سه یا چهار کشور حاش��یه خلی ج فارس بیشتر‬ ‫شود‪.‬‬ ‫هرچند مردم اسپانیا بعد از انتشار چنین اخباری به فکر‬ ‫فرو م ی روند و تناقض عجیبی بی��ن چنین ارقام نجومی و‬ ‫بحران مالی در اسپانیا حس م ی کنند‪ ،‬اما حقیقت ان است‬ ‫که این س��ودهای نجوم��ی الزاما به حس��اب بانکی مردم‬ ‫واریز نش��ده و ب رای حل بحران بیکاری یا اقتصادی صرف‬ ‫نم ی‏شوند‪.‬‬ ‫در المان اما فوتبال راه خودش را م ی رود‪ .‬درامدزایی‪،‬‬ ‫رشد صنعتی و تکنولوژیک‪ ،‬ش��کوفایی رویایی در صنعت‬ ‫کشاورزی و چمن ورزشی و موفقی ت های تاریخی در ط راحی‬ ‫استادیوم های تمام اتوماتیک؛ اینها بخشی از مانور المان در‬ ‫فوتبال اس��ت‪ ،‬فوتبالی که نگران رشد اقتصادی کشورش‬ ‫نیست و با اسودگی خاصی راهش را طی م ی کند‪.‬‬ ‫تقابل فوتبالی دو کشور اسپانیا و المان‪ ،‬قدیم ی های‬ ‫این عرص��ه را در دامنه فرهنگ‪ ،‬سیاس��ت‪ ،‬اقتصاد و حتی‬ ‫زبان و ادبیات قلقلک م ی دهد‪ .‬جنگ روانی روزنامه های دو‬ ‫کشور از دو هفته قبل از اغاز نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا‬ ‫دیدنی و عجیب بود‪ ،‬به سخره گرفتن زبان رسمی دو کشور‬ ‫با تیترها و کاریکاتورهای متعدد‪ ،‬نقد تند و منفی سینمای دو‬ ‫کشور از سوی هر دو طرف‪ ،‬دروغین و پوچ خواندن تاریخ دو‬ ‫کشور‪ ،‬نه تعجب نکنید‪ ،‬این همه تنها به بهانه فوتبال بود‪،‬‬ ‫البته همیشه ب رای جنگ در عرصه های گوناگون بهانه ای‬ ‫پیدا م ی شود!‬ ‫تسخیر فوتبال باشگاهی اروپا توسط المان‪ ،‬شاید اغاز‬ ‫راهی نیمه روشن ب رای امپ راتوری المان بر فوتبال باشد‪ ،‬اما‬ ‫بد نیست به قول دل بوسکه راه را ب رای پشیمانی رسانه ای‬ ‫باز نگه داریم و تا روشن شدن تکلیف همه چیز در جام جهانی‬ ‫‪ 2014‬برزیل صبر کنیم‪ ،‬جامی که طی ان نه فقط اسپانیا و‬ ‫المان بلک��ه قدرت هایی چون ایتالی��ا‪ ،‬انگلیس و مدعیان‬ ‫امریکای جنوبی تبار نیز ب رای تصاحبش کمین کرده اند‪.‬‬ ‫این روزها بیش��تر محصوالت ورزش��ی و فرهنگی در‬ ‫باشگاه های بزرگی چون رئال مادرید‪ ،‬بارسلونا‪ ،‬بایرن مونیخ‬ ‫و‪ ...‬در کشور چین س��اخته و اماده فروش م ی شود‪ ،‬به این ‬ ‫ترتیب نم ی ش��ود به روش��نی از رقابت المان و اسپانیا در‬ ‫عرصه اقتصاد ورزش��ی س��خن به میان اورد‪ ،‬اما مشخصا‬ ‫م ی‏ش��ود از فرمانروای��ی کمپان ی‏های ب��زرگ تولید لباس‬ ‫ورزشی در این عرصه نوش��ت‪ ،‬فرمانروایی که ب رای ورود و‬ ‫خروجش به دو کشور اسپانیا و المان به هیچ مجوزی نیاز‬ ‫ندارد‪ ،‬مردم ه��ر روز در صف‏های طویل ب��رای خرید بلیت‬ ‫بازی هایی که تا ارم روی انگش��تر مدی ران باش��گاه‏های دو‬ ‫تیمش به نام حامیان مالی تزئین شده م ی ایستند و ذخیره‬ ‫نقدی این فرمانروایان کم حرف و پشت پرده را پر م ی کنند‪.‬‬ ‫حاال ش��اید از خون های ریخته ش��ده روی سنگفرش‬ ‫گرانادا و مادرید نوش��تن‪ ،‬دیر شده باش��د‪ ،‬اما فینال ومبلی‬ ‫لندن فقط میزبان فوتبال نیست‪ ،‬تاریخ هم برای تماشای‬ ‫این تاجگذاری تازه بلیت م ی خرد و اجساد فرانکو و هیتلر در‬ ‫جایگاه ویژه‪ ،‬تماشاگر نس��لی از جوانان عاری از ایسم های‬ ‫غربی خواهند بود که م ی خواهند فقط زندگی کنند‪.‬‬ ‫در روزگاری که مردم مادرید به جای گل‪ ،‬توپ امضاشده‬ ‫بر سر قبر عزیزانشان م ی برند‪ ،‬مردم المان به فکر کیفیت‬ ‫برتر توپ های فوتبال هس��تند و اینکه چ��ه کنند تا یوفا با‬ ‫کمپان ی‏ه��ای المانی ب��رای تکنولوژی لی��زر و خط دروازه‬ ‫قرارداد ببندد‪ ،‬در چنین شرایطی شانس المان ب رای تصاحب‬ ‫امپ راتوری ب ی شک بیشتر خواهد بود‪g .‬‬ ‫‪73‬‬ ‫ن چگونه اسپانیا را کنار زد؟‬ ‫الما ‬ ‫ازجابه جایی اشتون با سوالنا‬ ‫تا فتح جام قهرمانی اروپا‬ ‫‪2‬‬ ‫امیر حاج رضایی نگاه عمیقی ب�ه اتفاقات فوتبال المان دارد‪ .‬او به خوبی این فوتبال را م ی شناس�د و درباره اش‬ ‫اطالعات و تحلی ل های جالبی ارائه م ی کند‪ .‬این کارشناس فوتبال کش�ورمان درباره شکست تی م های اسپانیایی از‬ ‫تی م های المانی در لیگ قهرمانان اروپا حرف های جالبی را مطرح م ی کند‪ .‬متن گفت وگوی مثلث با امیر حاج رضایی‬ ‫را م ی خوانید‪.‬‬ ‫اقای حاج رضایی! ایا دوران افت فوتبال اس�پانیا‬ ‫فرا رسیده است؟‬ ‫‪ l‬هر کشوری در فوتبال م ی تواند دو دوره متفاوت را‬ ‫تجربه کند؛ دوران طالیی و دوران افت یا حتی سقوط‪ .‬مثل‬ ‫اتفاقی که ب رای فوتبال فرانس��ه رخ داد‪ .‬انها در جام جهانی‬ ‫‪ 94‬دوران افت خود را پش��ت س��ر گذاش��تند اما با بازسازی‬ ‫مناسبی که داشتند موفق شدند در جام جهانی ‪ 98‬که اتفاقا‬ ‫می زبان هم بودند سلطه خود را به فوتبال جهان دیکته کنند‬ ‫و قهرمان شوند‪.‬‬ ‫این دو دوره را با کدام مربیان پشت سر گذاشتند؟‬ ‫ورزش‬ ‫‪ l‬دوران افت انها با مربیگری هولیه در تیم ملی این‬ ‫کشور همراه بود و البته دوران طالی ی شان را با امه ژاکه تجربه‬ ‫کردند و بعد از ان نیز تا سال ها از نسل طالیی خودشان بهره‬ ‫بردند‪ .‬با این مقدمه م ی خواهیم درباره فوتبال اسپانیا حرف‬ ‫بزنیم‪ .‬اسپانیا در جام جهانی ‪ 2014‬دیگر نم ی تواند قهرمان‬ ‫جهان شود‪.‬‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫این اعتقاد شماست؟‬ ‫‪ l‬البته این پی ش بینی بیش��تر یک گمان بود تا یک‬ ‫تحلیل‪ .‬چرا که همه کارشناسان به س��بک خاص فوتبال‬ ‫اسپانیا اشاره و اعتقاد داشتند که هنوز هیچ بدلی ب رای سبک‬ ‫تیکی تاکا کشف و اجرا نشده است‪ ،‬اما چند اتفاق باعث شد‬ ‫که این گمانه حاال بیشتر مورد توجه قرار بگیرد تا جایی که‬ ‫خیل ی ها با اطمینان درباره اغاز دوران افت فوتبال اس��پانیا‬ ‫صحبت کنند‪.‬‬ ‫چه اتفاقاتی؟‬ ‫‪ l‬ببینید‪ ،‬س��تاره های اس��پانیا رفته رفته پا به سن‬ ‫گذاشته اند‪ .‬از طرفی شایعه جدا شدن مربی معماری همچون‬ ‫دل بوسکه از فوتبال اسپانیا به گوش م ی رسد که این اتفاق‬ ‫م ی تواند خیلی به ضرر فوتبال اسپانیا تمام شود‪ .‬چون این‬ ‫مرد حاال در تصمیم سازی های فوتبال اسپانیا نقش یک مغز‬ ‫متفکر بزرگ را ایفا م ی کند‪ .‬به این دالیل است که خیل ی ها‬ ‫معتقدند که اسپانیا نم ی تواند افتخارات سال های اخیر خود‬ ‫را در جام جهانی ‪ 2014‬دوباره تکرار کند‪.‬‬ ‫به همین دالیل است که فوتبال المان قصد دارد از‬ ‫دوران افت فوتبال اسپانیا استفاده کند؟‬ ‫‪ l‬بله‪ ،‬ام��ا این موضوع ه��م نیاز ب��ه توضیح دارد‪.‬‬ ‫در مورد فوتبال الم��ان باید بگویم انها همواره به درس��تی‬ ‫برنامه ریزی م ی کنند‪ .‬انتخاب ه��ای دقیقی دارند و م ی دانند‬ ‫که از فوتبال چه م ی خواهند‪ .‬بهتر است درباره خود این کشور‬ ‫و مساله میانگین سنی مردم المان صحبت کنیم‪ .‬انها بعد‬ ‫از ژاپن ی ها باالترین میانگین سنی را دارند و به طور متوسط‬ ‫بین ‪ 84‬تا ‪ 87‬سال عمر م ی کنند‪ .‬دولت المان به همین دلیل‬ ‫است که به طور مرتب به زوج های جوان توصیه م ی کند که‬ ‫صاحب فرزند ش��وند‪ .‬چون قصد دارد جمعیت خود را جوان‬ ‫کند‪ .‬باتوجه به اینکه بزرگ ترین کارخانه های بهداش��تی در‬ ‫دنیا نیز کارخانه های المانی هستند دولت این کشور اتفاقا‬ ‫با تکیه بر همین مورد از مردمش م ی خواهد که در راستای‬ ‫جوان کردن جامعه صاحب فرزند شوند‪ ،‬چون در این صورت‬ ‫مشکلی بابت مسائل رفاهی و بهداشتی نخواهند داشت‪.‬‬ ‫ایا این سیاست ها جواب داد؟‬ ‫‪ l‬نکت��ه اصل��ی همی��ن جاس��ت‪ .‬هی��چ ی��ک‬ ‫از سیاس��ت های دولت الم��ان در این باره جواب ن��داد‪ .‬انها‬ ‫هزینه های زیادی را متحمل شدند اما تشویق زوج های جوان‬ ‫هم تاثیر چندانی نداشت‪ .‬در همین حال فدراسیون فوتبال‬ ‫این کشور به دولت پیشنهاد جالبی داد‪ .‬پیشنهاد مسئوالن‬ ‫فدراس��یون فوتبال المان این بود که بیایی��م از دورگه ها و‬ ‫مهاجران اس��تفاده کنیم تا به چند هدف برسیم؛ اول اینکه‬ ‫این موضوع به جوان ش��دن جمعیت ما کمک م ی کند و در‬ ‫ثانی این اتفاق م ی تواند اغاز رنسانسی در فوتبال المان شود‪.‬‬ ‫ببینید چقدر درباره تصمیم گیری هایش��ان دقیق و حساب‬ ‫ش��ده عمل م ی کنند و مس��ائل را به طور کارشناس��ی و نه‬ ‫سلیقه ای نگاه م ی کنند‪.‬‬ ‫ایا با این طرح مخالفت نشد؟‬ ‫‪ l‬البته مخالفت هایی با این ط��رح صورت گرفت‪.‬‬ ‫مخالفان بیش��تر نئو نازی ها و نژاد پرستانی بودند که حضور‬ ‫مهاجران و دورگه ها در الم��ان را تاب نم ی اوردن��د‪ .‬اما انها‬ ‫تصمیم خودشان را گرفته بودند و قبل از اینکه فضا به سمت‬ ‫تقابل پیش برود این طرح را به قانون تبدیل کردند و اتفاقا در‬ ‫سال ‪ 2010‬اتفاق خوشایندی که به دنبالش بودند ب رای فوتبال‬ ‫این کش��ور رخ داد؛ بازیکنانی همچون پودولسکی‪ ،‬خدی را‪،‬‬ ‫اوزیل‪ ،‬بواتنگ‪ ،‬گومز و چند مهره تاثی ر گذار دیگر در تیم ملی‬ ‫المان همگی نف راتی بودند که دورگه محسوب م ی شوند اما‬ ‫در عین حال بسیار موثر واقع شده اند‪ ،‬خب این اتفاقی است‬ ‫که در المان رخ داده و باعث شده تا انها در فوتبال جان تازه ای‬ ‫بگیرند‪ .‬انها این طرح را به قانون تبدیل کردند‪ ،‬چون دنبال‬ ‫دعوا و مشاجره نبودند اما جالب تر اینکه وقتی این موضوع‬ ‫را به یک قانون تبدیل کردند دیگر هیچ حزب یا گروهی به‬ ‫خودش اجازه نداد با نئونازی ها همراه و همصدا شود‪.‬‬ ‫المان ها در دوره های اخیر قهرمان نش�ده اند‪ .‬ایا‬ ‫این امکان وجود دارد که مساله نایب قهرمانی باز‬ ‫هم دامن فوتبالشان را بگیرد؟‬ ‫‪ l‬نه‪ ،‬بعید م ی دانم‪ ،‬المان ها از نایب قهرمانی بی زارند‬ ‫و عنوان سومی ب رای شان حکم بحران را دارد‪ .‬المان ها طعم‬ ‫تلخ نایب قهرمانی و سوم ی را در دوره های اخیر چشیده اند‬ ‫و حاال به این سادگی جام جهانی ‪ 2014‬را از دست نم ی دهند‪.‬‬ ‫انها از س��ال ‪ 1990‬به بعد در معادالت ق��درت نیز همواره از‬ ‫اسپانیا باالتر و با نفوذ تر ظاهر شده اند‪ .‬این واقعیت است که‬ ‫انها در اتحادیه اروپا قوی تر از اسپانیا هستند و به همین دلیل‬ ‫موفق شدند با الب ی های بسیار زیرکانه شان خاویر سوالنای‬ ‫اسپانیایی را کنار بزنند و کاترین اشتون را جانشینش کردند‬ ‫تا پست ریاست کمیسیون سیاست خارجی اتحادیه اروپا در‬ ‫اختیار اسپانیایی ها نباشد ‪ ،‬یک انگلیسی جایگزین او شود‬ ‫و یک المانی معاونش باش��د‪ .‬همین موضوع باعث شد تا‬ ‫قدرت سیاسی شان را به رخ اسپانیای ی ها بکشند‪ .‬بدیه ی ترین‬ ‫اتفاقی که افتاد این بود که با کاهش قدرت اسپانیا در اتحادیه‬ ‫اروپا رنج ه��ای اقتصادی ویژه ای به این کش��ور و همچنین‬ ‫یونان تحمیل شد‪ .‬جالب است که این دو کشور در فوتبال‬ ‫هم حاال شرایط مشابهی دارند و از قرار معلوم نوبت به المان‬ ‫رسیده که اسپانیا را کنار بزند‪.‬‬ ‫اگر بخواهیم از لحاظ فنی به موضوع شکس�ت‬ ‫فوتبال اس�پانیا در لی�گ قهرمانان اروپا اش�اره‬ ‫کنیم برنده بودن فوتبال المان چه دلیلی م ی تواند‬ ‫داشته باشد؟‬ ‫‪ l‬اما بد نیست که در مورد مساله رقابت سخت این‬ ‫دو کشور با یکدیگر که حاال دامنه اش در فوتبال گسترده تر‬ ‫هم شده به اظهارنظری از ارسن ونگر توجه کنیم؛ مرب ی ای‬ ‫که بسیار منطقی و فنی اتفاقات فوتبال را تحلیل م ی کند‪.‬‬ ‫ونگر بعد از شکس ت های سنگین رئال مادرید و بارسلونا در‬ ‫لیگ قهرمانان اروپا برنده بودن دو تی��م المانی را این طور‬ ‫تحلیل کرده است؛ علت درخش��ش انها در لیگ قهرمانان‬ ‫اروپا تعطیالت زمس��تانی طوالنی انهاست؛ اتفاقی که در‬ ‫انگلیس و اس��پانیا نم ی افتد‪ .‬بناب راین خط��ر اصلی جایی‬ ‫است که دیگر تیم های اروپایی قرار است در مارس و به ویژه‬ ‫اوریل به مصاف تیم های المانی بروند‪ .‬چون انها در اوریل‬ ‫تیم های روی فرم و خطرناکی هس��تند‪ .‬چ��ون همواره به‬ ‫‪18‬تیمی بودن بوندس لیگا پایبند بوده اند و همین موضوع‬ ‫باعث م ی شود تا با چهار بازی کمتر نسبت به دیگر تیم های‬ ‫حاضر در لیگ اروپا ش��رایط بهتری را از لحاظ بدنی و فنی‬ ‫تجربه کنند‪g .‬‬ ‫‪74‬‬ ‫و هر قدر این فاصله بیشتر شد‪ ،‬ب رای رقیبانش دست یافتن ی تر‬ ‫هم ش��د‪ .‬اگر بازی های بارس��ا را خوب م��رور کنیم متوجه‬ ‫م ی ش��ویم که انها همیش��ه با همین س��بک هر رقیبی را‬ ‫شکس��ت داده اند‪ ،‬اما مدتی اس��ت که از این فوتبال فاصله‬ ‫گرفته اند‪.‬‬ ‫اگر از تیک ی تاکا فاصله نم ی گرفتند ایا امیدی به‬ ‫ادامه قهرمان ی های اسپانیا بود؟‬ ‫بعید است اسپانیا دوباره تیکی تاکایی شود‬ ‫‪3‬‬ ‫المان در لیگ اروپا خط و نشان سختی برای اسپانیا کشید‬ ‫رئال مادرید و بارسلونا از لیگ قهرمانان اروپا حذف شدند تا رقابت میان فوتبال اسپانیا و المان حاال شکل‬ ‫جدی تری پیدا کند‪ .‬در این باره با مجید جاللی گفت وگو کرده ایم‪ .‬متن این مصاحبه را می خوانید‪.‬‬ ‫جام جهانی ‪ 98‬دوران طالیی فرانسوی ها بود که‬ ‫البته اسپانیا ناگهان انها را کنار زد ‪.‬‬ ‫‪ l‬همین طور اس��ت‪ .‬فرانس��وی ها در س��ال ‪2000‬‬ ‫قهرمان اروپا شدند‪ .‬در ‪ 2001‬هم قهرمان جام کنفدراسیون ها‬ ‫ش��دند و افتخارات فوتبال را از ان خود کردند‪ .‬فرانس��وی ها‬ ‫همچنان پیش��روی م ی کردند تا اینکه اس��پانیای ی ها انها را‬ ‫کنار زدند‪.‬‬ ‫چرا و چگونه این اتفاق رخ داد؟‬ ‫‪ l‬دلیل این امر نیز روش��ن بود‪ .‬چون اسپانیای ی ها‬ ‫توسعه فوتبال شان را زودتر شروع کرده بودند‪ .‬اسپانیای ی ها‬ ‫رفته رفته خودشان را به فوتبال جهان تحمیل کردند‪ .‬در یورو‬ ‫‪ 2008‬قهرمان شدند و در جام جهانی ‪ 2010‬نیز قهرمان شدند‪.‬‬ ‫اسپانیای ی ها چند سالی است که به فوتبال جهان حکومت‬ ‫‪ l‬بله‪ ،‬در س��ال ‪ 2012‬المان ها اطمینان داشتند که‬ ‫قهرمان م ی شوند‪ ،‬اما در نیمه نهایی به سد محکمی برخورد‬ ‫کردند و بازی را به ایتالیا باختند‪ ،‬اما وقتی همان ایتالیا در فینال‬ ‫یورو به اسپانیا باخت‪ ،‬انها سخت به فکر فرو رفتند که ب رای‬ ‫قهرمانی چه چیزی کم داش��تند؟ انها خوب مطالعه کردند و‬ ‫تصمیم گرفتند با اس��تفاده از ترفندهای مختلف مشکالت‬ ‫فوتبال شان را حل کنند‪ .‬انها در راستای حل همین مشکالت‬ ‫پپ گواردیوال را جذب کرده اند‪.‬‬ ‫جذب پپ چه معنایی داشت؟‬ ‫‪ l‬جذب پپ از س��وی المان ها پیام روش��نی ب رای‬ ‫فوتبال اس��پانیا بود؛ ما حاال فرمانده س��بک تیک ی تاکا را در‬ ‫اختیار داریم‪ .‬حضور پپ یک پیام بزرگ بود‪ .‬پیامی که نه در‬ ‫سطح باشگاهی‪ ،‬بلکه در سطحی ملی ب رای اسپانیا مخابره‬ ‫م ی شد‪.‬‬ ‫اما در لی�گ قهرمانان اروپ�ا نماین�دگان فوتبال‬ ‫اسپانیا تحقیر شدند‪ ،‬چرا؟‬ ‫‪ l‬در لیگ قهرمانان اروپا ما شاهد یک اتفاق عجیب‬ ‫بودیم‪ .‬باورکردنی نبود که بایرن مونیخ و دورتموند اسپانیای ی ها‬ ‫را این گونه به زان��و دربیاورند و با شکس��ت هایی تحقیرامیز‬ ‫بدرقه شان کنند‪ .‬اما یادمان نرود که بایرن مونیخ نماینده اصلی‬ ‫فوتبال المان است نه دورتموند؛ هرچند فوتبالی که دورتموند‬ ‫ارائه م ی کند در نوع خود ب ی نظیر است‪ .‬انها بسیار فیزیکی و‬ ‫سرعتی بازی م ی کنند‪ ،‬اما ما شاهد تقابل نماینده اصلی فوتبال‬ ‫اسپانیا یعنی بارس��لونا و نماینده اصلی فوتبال المان یعنی‬ ‫بایرن مونیخ بودیم؛ تقابلی که المان ها از ان ب رنده بیرون امدند‪.‬‬ ‫اما چه اتفاقی افتاد که بارس�لونا اینگونه مغلوب‬ ‫شد؛ اینقدر تلخ و سنگین؟‬ ‫‪ l‬دلیلش روشن است؛ بارسا از تیک ی تاکا فاصله گرفت‬ ‫‪ l‬بله‪ ،‬همین حاال هم انها فوتبال فوق العاده ای ارائه‬ ‫م ی کنند‪ .‬بایرن و دورتموند نمونه های روش��نی هستند که‬ ‫م ی بینیم فوتبال را تا چه حد زیبا و سرعتی ارائه م ی کنند‪ ،‬در‬ ‫واقع نشانه های تغییر سبک در فوتبال المان در بازی این دو‬ ‫تیم کامال مشهود است‪.‬‬ ‫ایا اسپانیا دست روی دست م ی گذارد که المان ها‬ ‫جای انها را در صدر فوتبال جهان تصاحب کنند؟‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫‪ l‬در س��ال ‪ 2001‬ی��ک دوره حرف��ه ای مربیگری را‬ ‫گذراندم که در ان دوره یک مدرس المانی داشتیم‪ .‬او درباره‬ ‫چالش های فوتبال المان حرف های جالبی به ما م ی گفت‪.‬‬ ‫درس های بزرگی به ما اموخت‪ .‬او از دوران افت فوتبال المان‬ ‫سخن م ی گفت و تاکید م ی کرد که امار و ارقام نشان م ی داد‬ ‫که چرخه بازیکن سازی در فوتبال این کشور متوقف شده بود‪.‬‬ ‫زمی ن های فوتبال به مناطق مسکونی تبدیل شده و به دلیل‬ ‫ارتقای سطح رفاه مردم خیل ی ها تنیس‪ ،‬شنا و ورزش هایی در‬ ‫ل ترجیح م ی دادند‪ .‬این مدرس المانی‬ ‫این س��طح را به فوتبا ‬ ‫م ی گفت توسعه فوتبال المان از ‪ 2001‬اغاز شده و شما تا چند‬ ‫سال دیگر شاهد خواهید بود که اتفاقات بزرگی در فوتبال این‬ ‫کشور رخ خواهد داد‪ .‬او درباره تغییر نسل حرف م ی زد و اینکه‬ ‫المان ها چقدر در این مورد کارشناس��انه همه چیز را ارزیابی‬ ‫کرده اند و با دوراندیش��ی س��عی دارند به اهداف شان برسند‪.‬‬ ‫خب انها در جام جهانی ‪ 98‬حذف شدند و بالفاصله به این فکر‬ ‫افتادند که چطور باید به س��طح اول فوتبال اروپا برگردند و از‬ ‫انجایی که به طور کلی شتابزده عمل نم ی کنند‪ ،‬ب رنامه توسعه‬ ‫فوتبال شان را با حوصله خاصی دنبال کردند‪.‬‬ ‫در ی�ورو ‪ 2012‬همه م ی گفتند ک�ه المان قهرمان‬ ‫خواهد شد‪ ،‬اما این اتفاق رخ نداد‪ ،‬چرا؟‬ ‫همین حاال هم حرف های زیادی برای گفتن دارند‪،‬‬ ‫قبول دارید؟‬ ‫ورزش‬ ‫اقای جاللی! اسپانیای ی ها حذف شدند‪ .‬چه اتفاقی‬ ‫رخ داده ک�ه فوتب�ال الم�ان این گونه یق�ه دیگر‬ ‫رقبایش را گرفته است؟‬ ‫م ی کنند‪ ،‬اما در این بین همیش��ه یک تعقی ب کننده جدی‬ ‫داش��ته اند‪ ،‬المانی که سایه به سایه با اس��پانیا حرکت کرده‬ ‫اس��ت و حتی در ی��ورو ‪ 2008‬در فینال با ی��ک گل جام را به‬ ‫اسپانیا باخت‪.‬‬ ‫‪ l‬به نظرم اگر از سبک تیک ی تاکا فاصله نم ی گرفتند‪،‬‬ ‫المان ها هنوز هم حریفشان نبودند‪ .‬اما این فاصله باعث شد‬ ‫تا المان ی ها زودتر از حد موعد به نتیجه دلخواه شان برسند‪.‬‬ ‫اما بد نیس��ت به این نکته مهم اش��اره کنم؛ تیم ملی‬ ‫هیچ وقت نم ی تواند به تنهایی پایه گذار سبک خاصی باشد‪.‬‬ ‫در واقع تیم ملی س��اخته و پرداخته باش��گاه های هر کشور‬ ‫است‪ .‬سبک های مختلف در باشگاه هاست که جنبه اجرایی‬ ‫و عملیاتی به خود م ی گیرد‪ .‬ب رای اینکه س��بک جدیدی در‬ ‫فوتبال کشف کنیم‪ ،‬ابتدا باید شاخصه های ان سبک را خوب‬ ‫شناسایی کنیم؛ کاری که المان ها انجام دادند‪ .‬حاال بازیکنان‬ ‫‪ 18 ،17‬ساله ای دارند که قرار است دو اتفاق را ب رای فوتبال این‬ ‫کشور رقم بزنند؛ اینکه تغییر نسل در فوتبال این کشور ایجاد‬ ‫کنند و ضمنا سبک ش��ان را هم تغییر بدهند‪ .‬این کار تا چند‬ ‫سال اینده به خوبی اجرایی خواهد شد و ان وقت خواهیم دید‬ ‫که فوتبال المان چگونه دوره سلطه به فوتبال جهان را اغاز‬ ‫خواهد کرد‪.‬‬ ‫‪ l‬خیر‪ ،‬مسئوالن فوتبال اسپانیا بیکار نم ی نشینند‪.‬‬ ‫انها اتاق فکر دارند و همیشه ب رای بازسازی خود برنامه های‬ ‫کوتاه مدت‪ ،‬میان مدت و بلندمدت را در دس��تور کارشان قرار‬ ‫م ی دهند‪ .‬پری را که یکی از نخب ه های فوتبال این کشور است‪،‬‬ ‫حاال به عنوان یکی از تئوریسی ن های اتاق فکر فوتبال اسپانیا‬ ‫م ی تواند ب رای نجات فوتبال اسپانیا راهکارهایی ارائه دهد‪.‬‬ ‫همینطور ملندز که ریاست مرکز توسعه فوتبال ج وانان اسپانیا‬ ‫را بر عهده دارد و البته دل بوس��که که یکی از نخب ه هاست‪.‬‬ ‫این افراد کمیته ای را تشکیل م ی دهند که حاال در این برهه‬ ‫حساس م ی توانند فوتبال اسپانیا را در مسیری قرار بدهند که‬ ‫بتوانند به تیک ی تاکا برگردند و روی س��بک خاص خودشان‬ ‫متمرکز شوند‪.‬‬ ‫اسپانیا م ی تواند برگردد؟‬ ‫‪ l‬این یک واقعیت اس��ت که فوتبال اسپانیا خیلی‬ ‫سخت م ی تواند به تیک ی تاکا برگردد‪ .‬دست انها تقریبا خالی‬ ‫م ی ماند‪ .‬س��تاره هایی که مختص پیاده کردن این س��بک‬ ‫هستند و اساسا کارشان این است که تیم ملی این کشور را با‬ ‫همین سبک در قله نگه دارند‪ ،‬حاال دیگر رفته رفته پا به سن‬ ‫گذاشته اند و بعید است که بتوانند به قله فوتبال جهان برگردند‪.‬‬ ‫المان ها فکر همه چیز را کرده اند‪ .‬با داشتن پپ م ی توانند حتی‬ ‫در صورتی که اس��پانیا به تیک ی تاکا برگردد‪ ،‬بدل این سبک‬ ‫را ارائه کنند‪ .‬باید تاکید کنم که بعید اس��ت اس��پانیا دوباره‬ ‫تیک ی تاکایی شود‪.‬‬ ‫در جام جهانی نی�ز رقابت میان اس�پانیا و المان‬ ‫خواهد بود؟‬ ‫‪ l‬بدون شک جام جهانی ‪ 2014‬محل رقابت اسپانیا و‬ ‫المان است‪ .‬جایی که برزیل هم به دلیل می زبان بودن م ی تواند‬ ‫رقیب به حساب بیاید و البته ارژانتین هم این توانایی را دارد‬ ‫که وارد کورس رقابت شود‪g .‬‬ ‫‪75‬‬ ‫اوار شیک پوشان‬ ‫ساختمانی در بنگالدش فرو ریخت‬ ‫دیـــدار‬ ‫ش��اید ان لحظه‪ ،‬همان لحظه ای باش��د ک��ه وجدان‬ ‫شی ک پوش��ان جهان را به صدا در اورد‪ ،‬همه انهایی که در‬ ‫لوکس ترین فروشگاه های جهان‪ ،‬میان ب رند های گران قیمت‬ ‫به دنبال پوشاکی م ی گردند که در میهمان ی های پ ر تجمل‬ ‫خود‪ ،‬بتوانند فخر بفروش��ند‪ ،‬حاال باید ب��رای لحظه ای هم‬ ‫که شده به اواری فکر کنند که بر س��ر کارگران فرو ریخت‪،‬‬ ‫کارگرانی ک��ه ب رای تولید ابزار فخرفروش��ی انه��ا در چنان‬ ‫محیطی کار م ی کردند که تنها مرگشان م ی توانست فریاد‬ ‫باشد‪ .‬این پی راهن یا ان شلوار شاید ساخته دست کسی باشد‬ ‫که اکنون حتی جس��دش هم قابل شناسایی نیست و قول‬ ‫داده اند که با اس��تفاده از ‪ D.N.A‬کاری کنند که شاید پس‬ ‫از مرگ صاحب قبری ش��وند که نامشان روی ان حک شده‬ ‫باش��د‪ ...‬ترک ها طغیان کردند و اوار فرو ریخت‪ ،‬اواری روی‬ ‫وجدان من و تو شاید!‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫داستان یک فاجعه‬ ‫کارگران از چند روز قبل به مس��ئوالن ساختمان تذکر‬ ‫داده بودند‪ ،‬ترک هایی که روی دیوار مشاهده م ی شد‪ ،‬ان قدر‬ ‫عمیق بود که حتی نگاه کردن به انها هم وحشت م ی افرید‪،‬‬ ‫چه رس��د به اینکه در کنار این ترک ها پش��ت چرخ خیاطی‬ ‫بنش��ینند و کار کنند‪ .‬این کار گران وقتی دیدند مس��ئوالن‬ ‫ساختمان توجهی نم ی کنند‪ ،‬دس��ت به دامان پلیس شدند‪.‬‬ ‫پلیس یک روز قبل با دیدن ترک هایی در دیوار س��اختمان‬ ‫هش��دار داده بود که س��اختمان باید کامال تخلیه شود‪ ،‬اما‬ ‫مقام های کارخانه که در این س��اختمان بزرگ قرار داش��تند‬ ‫با چشم پوشی از این دس��تور بیش از دو هزار کارگر را ب رای‬ ‫کار وارد س��اختمان کرده بودند‪ .‬گوش سود جویی وقتی که‬ ‫نم ی خواهد بش��نود‪ ،‬نم ی ش��نود‪ .‬عاقبت این نشیندن اوار‬ ‫بود‪ ...‬یک اوار قاتل!‬ ‫صبح ساعت هش��ت بود که س��اختمان دیگر طاقت‬ ‫نی��اورد و خودش را ره��ا ک��رد! از انجایی ک��ه کارخانجات‬ ‫پوش��اک در این منطقه ‪ ۲۴‬س��اعته کار م ی کنن��د‪ ،‬در این‬ ‫موقع از صبح کارکنان مش��غول کار بودند‪ .‬حادثه در محل‬ ‫ساختمان هش��ت طبقه ای «رانا پالزا» در سی کیلومتری‬ ‫داکا‪ ،‬پایتخت بنگالدش اتفاق افتاد‪ ،‬جای��ی که دو کارخانه‬ ‫نساجی در ان قرار داشت‪ .‬همچنین در ساختمان رانا پالزا‪،‬‬ ‫پنج واحد تولید پوشاک که ب رای خرده فروشان غربی لباس‬ ‫تولید م ی کرد‪ ،‬یک شعبه بانک خصوصی و ‪ 300‬مغازه قرار‬ ‫داش��ت‪ .‬در این س��اختمان نزدیک به ‪ 3000‬نف��ر در بدترین‬ ‫شرایط ممکن مشغول به کار بودند که بیشترشان دوزندگان‬ ‫زن بودند؛ هی چ ک��س به طور دقیق نم ی دان��د که در لحظه‬ ‫وقوع حادثه چند نفر در ساختمان حضور داشته اند‪ .‬به گفته‬ ‫مح ی الدین خان‪ ،‬وزیر کش��ور بنگالدش‪ ،‬این س��اختمان با‬ ‫‪76‬‬ ‫نقض قوانین جاری ساخته ش��ده بود‪ .‬یکی از مقامات اداره‬ ‫مهندسی شهر ساوار ‪ -‬محل حادثه ‪ -‬گفته است که صاحب‬ ‫س��اختمان رانا پالزا حق داشته یک س��اختمان پنج طبقه‬ ‫بسازد‪ ،‬ولی به ش��کل غیرقانونی س��ه طبقه اضافه ساخته‬ ‫اس��ت‪ .‬یکی از این کارگران گفته اس��ت‪« :‬ناگهان همه جا‬ ‫تاریک شد‪ .‬غبار زیادی به خاطر ریختن سقف و اجر بلند شده‬ ‫بود و ما به طبقه پایین دویدیم‪ .‬وقتی که بیرون امدیم دیدیم‬ ‫همه ساختمان فرو ریخته است‪ ».‬پس از وقوع حادثه نیروهای‬ ‫امدادی به محل حادثه امدند و با دس��تگاه های حفاری و در‬ ‫کنار داوطلبانی که بعضا با دست خالی به میدان امده بودند‪،‬‬ ‫اوار را به امید نجات دادن بازماندگان حادثه جابه جا کردند‪.‬‬ ‫اوار برداری کار اسانی نبود ونیست‪ ،‬چراکه ساختمان‬ ‫هش��ت طبقه چنان فرو ریخته که ارتف��اع اوار ان به اندازه‬ ‫یک س��اختمان دو طبقه اس��ت‪ .‬روایات مرب��وط به نجات‬ ‫اسی ب دیدگان خود حاکی از فاجعه اس��ت؛ یکی از مقامات‬ ‫اتش نش��انی گفته اس��ت‪« :‬صدای کس��انی را که زیر اوار‬ ‫مانده اند‪ ،‬ش��نیده ایم‪ .‬نم ی توانیم انها را به همین حال رها‬ ‫کنیم‪».‬‬ ‫همچنین بروز اتش سوزی حین عملیات نجات روز‬ ‫گذش��ته در پی اتصال کابل های برق که ب رای نجات یک‬ ‫زن در حال قطع ش��دن بود‪ ،‬موجب زخمی شدن پنج مامور‬ ‫اتش نش��انی بنگالدش ش��د‪ .‬به رغم تالش های ماموران و‬ ‫داوطلبان که به نجات صدها نفر منجر شد (به عنوان مثال‬ ‫امدادگران موفق به یافتن ‪ 40‬نفر شدند که در اتاقی در طبقه‬ ‫چهارم گرفتار ش��ده بودند که ‪ 12‬نفر انها به سرعت نجات‬ ‫یافتند)‪ ،‬تاکنون بیش از چهارصد جس��د از زی��ر اوار بیرون‬ ‫کشیده شده و تالش ها ب رای نجات ادامه دارد‪ .‬در حال ی که در‬ ‫روزهای اول‪ ،‬عملیات نجات با دست و ابزارهای سبک انجام‬ ‫گرفت اما در حال حاضر ب��رای کنار زدن اوار از جرثقی ل های‬ ‫بزرگ ب رای بلند کردن قطعات سنگین بتون استفاده م ی شود‪.‬‬ ‫پس از وقوع حادثه ده ها هزار نفر از بستگان قربانیان در محل‬ ‫این حادثه جمع ش��دند‪ ،‬گروهی از انها با در دس��ت گرفتن‬ ‫عکس به دنبال گمشده خود م ی گشتند‪.‬‬ ‫مجرمان حادثه‬ ‫این حادثه یکی از هولناک ترین فجایع تاریخ بنگالدش‬ ‫از سال ‪ 1971‬تاکنون است‪ .‬هرچند کشور بنگالدش در مسیر‬ ‫پیش��رفت در صنایع پوش��اک با این قبیل حادثه ها غریبه‬ ‫نیست؛ در سال ‪ 84‬این کش��ور شاهد حادثه فرو ریختن یک‬ ‫ساختمان چند طبقه در حومه شهر داکا بود که طی ان ‪ 70‬نفر‬ ‫جان خود را از دس��ت دادند‪ ،‬پنج ماه پیش نیز در جریان یک‬ ‫اتش سوزی‪ ،‬جان ‪ ۱۱۲‬نفر گرفته ش��د و باعث شد خواستی‬ ‫عمومی ب رای بهبود سطح امنیت محیط کاری در بنگالدش‬ ‫شکل بگیرد‪ .‬با این حال از ان زمان‪ ،‬تغیی رات خیلی کمی در‬ ‫بنگالدش رخ داده است‪.‬‬ ‫پس از ای��ن حادثه اعتراض های گس��ترده ای صورت‬ ‫گرفت و هزاران کارگر به خیابان ها ریختند‪ ،‬درمقابل‪ ،‬دولت‬ ‫بنگالدش قول برخورد با مس��ببان حادث��ه را داد‪ ،‬به همین‬ ‫منظور‪ ،‬ابتدا هشت نفر از جمله دو مهندس ناظر نیز به اتهام‬ ‫تایید غیرقانونی ایمنی این ساختمان بازداشت شدند و پس‬ ‫از گذشت چند روز «محمد سهیل رعنا» مالک ساختمان که‬ ‫متواری شده بود‪ ،‬در مرز هند بازداشت شد‪ .‬او با اتهام ساخت‬ ‫غیرقانونی ساختمان و مجبور کردن کارگران به ادامه کار در‬ ‫این ساختمان ناامن مواجه است‪.‬‬ ‫کارگران برای چه برند هایی کار م ی کردند؟‬ ‫بنگالدش با چه��ار ه��زار کارخانه پوش��اک دومین‬ ‫صادر کننده پوش��اک است‪ .‬صنعت پوش��اک در بنگالدش‬ ‫در چند دهه اخیر به سرعت رشد داشته‪ ،‬خصوصا با تولیدات‬ ‫چینی ک��ه کمپان ی های بزرگ جه��ان را ترغی��ب کرده تا‬ ‫پروس��ه تولید خود را ب رای اس��تفاده از نیروهای کار ارزان به‬ ‫دیگر نق��اط انتقال دهند‪ .‬بن��گالدش پایی ن ترین هزینه کار‬ ‫را در جهان دارد‪ .‬حداقل دس��تمزد کار در صنعت پوش��اک‬ ‫بنگالدش ‪ ۳۷‬دالر در ماه اس��ت‪ .‬مارک های معروفی نظیر‬ ‫‪Walmart ، H&M Sears، Gap، Tommy Hilfiger‬‬ ‫و بس��یاری دیگر چرخه تولید خود را در این منطقه از جهان‬ ‫استوار کرده اند‪g .‬‬ ‫سیمای امام علی(ع)‬ ‫امام اول شیعیان در اینه نثر عرفانی فارسی‬ ‫کتاب سیمای امام علی (ع) در متون نثر عرفانی فارسی تالیف مجتبی دماوندی و سمیه‬ ‫تاجیک‪ ،‬دربرگیرنده مطالبی از کتاب هایی درباره موالی متقیان حضرت علی (ع) اس��ت که با‬ ‫جس��ت وجو در متون معتبر نثر عرفانی گرداوری شده اس��ت‪ .‬این کتاب در بیس ت وششمین‬ ‫نمایشگاه بی ن المللی کتاب ته ران عرضه م ی شود‪.‬‬ ‫نکته مهم و قابل توجه درباره کتاب سیمای امام علی (ع) در متون نثر عرفانی فارسی این‬ ‫است که بیشتر نگارندگان اثاری که اثار انها در این کتاب اورده شده اند‪ ،‬اهل سنت و جماعت اند و نقل قول های انان درباره امام علی (ع)‬ ‫در بسیاری از موارد مستند به اثار اهل سنت است‪.‬‬ ‫این کتاب مشتمل بر نقل قول هایی مختصر درباره امی ر المومنین علی(ع) از حدود ‪ 30‬کتاب مهم و معتبر اسالمی است‪ .‬از‬ ‫جمله این کتاب ها م ی توان از «کیمیای سعادت» اثر امام محمد غزالی‪« ،‬اسرار التوحید» اثر ابوسعید ابوالخیر‪« ،‬تذکره االولیاء» اثر‬ ‫عطار نیشابوری‪« ،‬مقاالت شمس» تالیف شم س الدین محمد تبریزی‪« ،‬مجالس سبعه» و «فیه مافیه» از موالنا‪« ،‬نفحات االنس»‬ ‫تالیف نورالدین عب د الرحمان جامی و «شرح گلشن راز» تالیف شم س الدین محمد الهیجی نام برد‪.‬‬ ‫در ابتدای هر بخش از کتاب معرفی کوتاهی از نویسنده و اثرش و همچنین برخی از دیگر اثار نویسنده اورده و سپس روایات‬ ‫و احادیث مرتبط با موال علی (ع) عنوان شده است‪ .‬ب رای نمونه‪ ،‬در بخش مربوط به کیمیای سعادت این کالم از امی ر المومنین (ع)‬ ‫نقل شده است‪« :‬راحت دل از دل باز مگیرید که چون اهل دل را به یک بار اکراه کنید نابینا شود‪».‬‬ ‫چاپ نخست کتاب «س��یمای امام علی (ع) در متون نثر عرفانی فارسی» در ‪ 180‬صفحه‪ ،‬با شمارگان یک هزار نسخه و به‬ ‫بهای چهار هزار و ‪ 800‬تومان از سوی انتشارات تیرگان منتشر شده است‪g .‬‬ ‫صحبت های‬ ‫اولی اوینس‬ ‫روی جلد‬ ‫اکثر مجالت‬ ‫المانی‬ ‫از جمله‬ ‫اشپیگل رفته‬ ‫است‬ ‫خشونت در‬ ‫مدارس سوژه‬ ‫این مجله‬ ‫فرانسوی است‬ ‫ماجرایفراراقاینویسنده‬ ‫کتاب دیگری از «سلین»‬ ‫دیـــدار‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫رمان «شمال» اثر لوئیس فردیناند سلین‪ ،‬با ترجمه محمود سلطانیه از سوی نشر جامی به نمایشگاه کتاب ته ران م ی اید‪ .‬این‬ ‫رمان در سال ‪ 1960‬میالدی به قلم سلین و ب ر اساس بخشی از زندگی این نویسنده فرانسوی منتشر شد‪.‬‬ ‫داستان کتاب ب ر اساس ماجرای فرار سلین از فرانسه به دانمارک است که وی تجربیات خود را در قالب داستان ب رای مخاطب‬ ‫روایت م ی کند‪ .‬در نخستین چاپ این کتاب به زبان فرانسه‪ ،‬برخی شخصی ت های این رمان‪ ،‬همنام افرادی بودند که در زندگی سلین‬ ‫نقش داشتند و او را تحت تاثیر قرار داد ه بودند‪ .‬همین امر کافی بود تا سلین مورد اتهام قرار بگیرد و مجبور شود در چاپ های بعدی‬ ‫کتاب‪ ،‬نام شخصی ت هایش را ب ر اساس تخیلش انتخاب کند‪.‬‬ ‫م ی توان رمان «شمال» را نوعی «وقایع نامه جنگ» از نویسنده ای دانست که بعد از گرفتن مدرک دیپلم در ارتش ثب ت نام کرد‬ ‫تا تجربه حضور در جنگ جهانی را از دست ندهد و از همین تجربه ب رای نگارش رمانش بهره برد‪ .‬او در این کتاب اشفتگ ی های اروپا‬ ‫را در پایان دوره جنگ جهانی دوم نشان م ی دهد‪.‬‬ ‫رمان های «سفر به انتهای شب» و «مرگ قسطی» و همچنین هجونامه هایی چون «هیچ و پوچ ب رای یک قتل» و «مدرسه‬ ‫اجساد» از اثار این نویسنده فرانسوی هستند‪.‬‬ ‫از این نویسنده تاکنون اثاری چون «دسته دلقک ها»‪« ،‬مرگ قسطی»‪« ،‬قصر به قصر»‪« ،‬معرکه» و «سفر به انتهای شب»‬ ‫در ای ران ترجمه و منتشر شده است‪g .‬‬ ‫ایا‬ ‫فرانسوی ها‬ ‫تنبل‬ ‫شده اند؟ این‬ ‫سوال لوپوئن‬ ‫است‬ ‫سکوت اسکور سیزی ‬ ‫ارزوی استاد براورده می شود‬ ‫فیلم «سکوت» مارتین اسکورسیزی باالخره سال اینده به مرحله ساخت م ی رسد‪.‬‬ ‫مارتین اسکورس��یزی اگر اعالم کند که فیلمی را م ی سازد‪ ،‬حتما ان را خواهد ساخت‪ .‬با‬ ‫این حال اکنون نزدیک به ‪ 23‬سال از زمانی که او ب رای اولی ن بار اعالم کرد قصد ساختن یکی‬ ‫از رمان های محبوبش را دارد‪ ،‬م ی گذرد و حاال به نظر م ی رسد بتوان گفت این فیلم سال اینده‬ ‫روانه پرده سینماها م ی شود‪.‬‬ ‫سال ‪ 1990‬اسکورسیزی ب رای اولی ن بار اعالم کرد قصد دارد فیلمی را با اقتباس از رمان‬ ‫شوساکا اندو با عنوان «سکوت» بسازد‪ .‬او تقریبا ساخت این فیلم را سال ‪ 1997‬اغاز کرده بود‪ ،‬اما ساخت فیلم به مشکل خورد و حاال‬ ‫به نظر م ی رسد او کار ساخت این فیلم را دوباره شروع خواهد کرد‪.‬‬ ‫گفته م ی شود؛ قرار است در جشنواره فیلم کن به صورت رسمی اعالم شود که او این فیلم را تابستان ‪ 2014‬فیلمبرداری م ی کند‪.‬‬ ‫«سکوت» شوساکا اندو‪ ،‬داستان دو کشیش مس��یحی را در قرن هفدهم بیان م ی کند که به ژاپن سفر م ی کنند تا مردم ان‬ ‫سرزمین را مسیحی کنند‪ ،‬اما این کار را خیلی دشوارتر از انچه تصور م ی کردند‪ ،‬م ی بینند‪.‬‬ ‫در حالی که در دوره های مختلف گفته م ی شد دانیل دی لوییس‪ ،‬بنیسیو دل تورو و گائل گارسیا ب رنال در این فیلم بازی خواهند‬ ‫کرد‪ ،‬اکنون روشن نیست چه بازیگرانی در این فیلم ایفای نقش خواهند کرد‪ .‬فیلمنامه این فیلم را جی کاکس که سال هاست در‬ ‫پروژه های اسکورسیزی با وی همکاری دارد نوشته و او همان نویسنده ای است که «دا رو دسته نیویورکی» را نیز نوشته بود‪g .‬‬ ‫درخشش‬ ‫المانی ها در‬ ‫لیگ قهرمانان‬ ‫روی جلد کیکر‬ ‫‪77‬‬ ‫اقای خاص‬ ‫المانی!‬ ‫نگاهی به اظهارات جالب کلوپ‬ ‫دیـــدار‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫یورگن کلوپ‪ ،‬س��رمربی بوروس��یا دورتموند با روحیه‬ ‫شوخ طبعش پاسخگوی صحب ت های اخیر خوزه مورینیو شده‬ ‫است‪ .‬مورینیو اخی را در صحب ت هایی گفته بود که از زمان انجام‬ ‫قرعه کشی مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا و اعالم نام‬ ‫رئال مادرید به عنوان حریف بوروسیا دورتموند‪ ،‬یورگن کلوپ‬ ‫هرروز در این باره با رس��انه ها صحبت م ی کند‪ .‬حاال کلوپ با‬ ‫لحن طنزالودی پاسخ این صحبت را داده و قول داده که دهانش‬ ‫را بسته نگه دارد‪ .‬کلوپ در پایان بازی شنب ه شب تیمش مقابل‬ ‫ماینتس ‪ -‬تیم س��ابقش که با برد ‪ 2-0‬زردپوش��ان به پایان‬ ‫رس��ید ‪ -‬به خبرنگاران گفت‪« :‬مورینیو گفته که من خیلی‬ ‫یزنم! یکی از اس��تادهای من هم همین را م ی گفت‪.‬‬ ‫حرف م ‬ ‫خب پس دهنم را م ی بندم‪ ».‬اظهارنظر جالب کالپ در پاسخ‬ ‫به صحب ت های اقای خاص بازتاب گسترده ای در مطبوعات‬ ‫اروپایی داشته‪ .‬البته این اولین باری نیست که سرمربی جوان‬ ‫دورتموندی ها با اظهارات خود به تیتر یک مطبوعات تبدیل‬ ‫م ی شود‪ .‬روزنامه بیلد المان به برخی اظهارات جالب و متفاوت‬ ‫کلوپ اشاره کرد و این مربی جوان را اقای خاص المانی نامیده‪:‬‬ ‫«کلوپ درب�اره مانوئ�ل فریدری�ش‪ :‬مدافع خوبی‬ ‫اس��ت‪ .‬با قیافه ای که او دارد کمتر مهاجمی جرات م ی کند‬ ‫به او نزدیک شود‪ .‬او تا ‪ 60‬سالگی هم م ی تواند در خط دفاعی‬ ‫تاثیرگذار باشد‪.‬‬ ‫پرپرواز‬ ‫کلوپ درباره مایو گوتزه‪ :‬از داشتن بازیکنی مثل گوتزه‬ ‫خوشحالم‪ .‬از پدر او خیلی ممنونم که ‪ 14‬سال پیش از شهر‬ ‫الگوی به دورتموند نقل مکان کرد‪.‬‬ ‫کلوپ بعد از ‪ 15‬برد پیاپی دورتمون�د‪ :‬ب رای اولین‬ ‫بار در زندگی خودم احساس کردم که از بیماری دوگانگی رنج‬ ‫م ی برم‪ .‬هنوز نم ی دانم مربی دورتموند هستم یا مربی بارسا‪.‬‬ ‫ببینیم اصال در چه سالی زندگی م ی کنیم؟!‬ ‫کلوپ بع�د از تس�اوی مقابل ماینت�س‪ :‬این یک‬ ‫تساوی نیست‪ ،‬بلکه یک برد شی رین محسوب م ی شود‪ .‬وقتی‬ ‫سوت بازی در پایان نیمه اول به صدا در امد‪ ،‬ما هیچ امتیازی‬ ‫نداشتیم‪ ،‬اما وقتی سوت پایان بازی در نیمه دوم به صدا در امد‬ ‫ما یک امتیاز در جیبمان داشتیم‪.‬‬ ‫کلوپ بعد از تس�اوی بدون گل تیمش‪ :‬در فوتبال‬ ‫تساوی بدون گل هم یک نتیجه اس��ت مثل بقیه نتایج‪ .‬در‬ ‫همه جای دنیا این نتیجه قابل قبول اس��ت‪ ،‬اما در یک جای‬ ‫دنیا هس��ت که تس��اوی بدون گل را نم ی توان توجیح کرد‪.‬‬ ‫شهر دورتموند تنها جایی اس��ت که مردم ان تساوی بدون‬ ‫گل را نم ی پذی رند‪.‬‬ ‫درباره بازی با رئال‪ :‬در ابتدای مصاحبه احساس بدی‬ ‫نس��بت به نتیجه این بازی داش��تم‪ .‬بعد از گذشت ‪10‬دقیقه‬ ‫احساسم کمی بهتر ش��د‪ .‬االن که ‪20‬دقیقه از این مصاحبه‬ ‫چاپ اول کتاب «پر پرواز» اثر حس��ن احمدی همزمان با نمایشگاه بی ن المللی‬ ‫کتاب ته ران از سوی انتشارات سروش منتشر و به بازار نشر عرضه شد‪.‬‬ ‫این اث��ر زندگینامه داس��تانی ش��هیداحمد کش��وری‪ ،‬خلب��ان هوانی��روز ارتش‬ ‫جمهوری اسالمی ای ران است‪ .‬نویسنده در این اثر سعی کرده شخصیت و زندگی شهید‬ ‫کشوری را در قالب قصه ای که ب رای سه دختر اتفاق م ی افتد‪ ،‬بیان کند‪.‬‬ ‫یکی از دختران دفتری دارد که یادداشت هایی از سخنان افراد مختلف درباره شهید‬ ‫کشوری در ان جمع اوری شده است‪ .‬دختر دفترش را ب رای پیدا کردن موضوع تحقیق به‬ ‫دوس��تش قرض م ی دهد و تاکید م ی کند که از ان مواظبت کند‪ ،‬اما در نهایت دفتر گم‬ ‫م ی شود و ماجراهایی در پی م ی اید‪ .‬حس��ن احمدی درباره کتابی که نوشته م ی گوید‪:‬‬ ‫«سعی من بر این بود که ضمن معرفی شخصیت شهید کشوری‪ ،‬قصه هم گفته باشم‪.‬‬ ‫قرار بود من زندگینامه این شهید را بنویسم‪ ،‬ولی چون چنین روحی ه ای ندارم که بخواهم‬ ‫به طور مس��تقیم به زندگی فرد بپردازم‪ ،‬به دنبال راه حلی گش��تم ت��ا چگونه به زندگی‬ ‫شهید کشوری نگاه کنم‪ .‬این شد که قصه ای را که ب رای سه دختر اتفاق م ی افتد‪ ،‬بهانه ای‬ ‫ب رای روایت کردم‪ ».‬چ��اپ اول این اث��ر در ‪ 100‬صفحه‪ ،‬یک هزار نس��خه و با قیمت‬ ‫‪50‬هزارریال توسط انتشارات س��روش در اختیار عالقه مندان به کتاب به ویژه مشتاقان‬ ‫مطالعه زندگینامه شهدا و دفاع مقدس قرار گرفته است‪g .‬‬ ‫گذش��ته فکر م ی کنم نتیجه مساوی م ی ش��ود‪ .‬اگر تا یک‬ ‫س��اعت دیگر این مصاحبه را ادامه بدهم‪ ،‬این احتمال وجود‬ ‫دارد که بازی را ببریم‪.‬‬ ‫درب�اره رقابت با بای�رن‪ :‬فکر نم ی کن��م در کل دنیا‬ ‫تیمی وجود داش��ته باش��د که با اطمینان خاطر از کس��ب‬ ‫‪ 3‬امتیاز به مونیخ سفر کند‪ .‬این بایرن یک تیم نیست‪ ،‬یک‬ ‫هیوالی واقعی است‪ .‬بعد از عملکرد ضعیف دورتموند مقابل‬ ‫هوفن هایم‪ :‬بین دو نیمه حرفی نداشتم که به بازیکنانم بزنم‪.‬‬ ‫فقط به انها گفتم که اگر خسته نم ی شوند کمی هم فوتبال‬ ‫بازی کنند‪.‬‬ ‫بعد از بازی مقابل اینت راخت‪ :‬بازی واقعا کسلکننده ای‬ ‫بود‪ .‬جا دارد از همه کس��انی که مقاب��ل تلویزیون های خود‬ ‫استقامت کردند و این بازی را تا پایان دیدند‪ ،‬تشکر و قدردانی‬ ‫کنم‪ .‬این افراد صبورترین انسان های روی کره زمین هستند‪.‬‬ ‫درباره بازی در الیانس اره نا‪ :‬بازی در این استادیوم خیلی سخت‬ ‫است به خصوص ب رای دورتموند‪ .‬اخرین باری که دورتموند در‬ ‫این استادیوم پیروز ش��ده ب ر م ی گردد به ‪ 19‬سال پیش‪ .‬در ان‬ ‫زمان اکثر بازیکنان من نوزاد بودند‪.‬‬ ‫درباره پی ش بینی قهرمان اروپا‪ :‬این چه سوالی است‬ ‫که م ی پرسید؟ من چطور م ی توانم به یک نابینا توضیح بدهم‬ ‫که رنگ چیست؟!» ‪g‬‬ ‫روز سیاوش‬ ‫شکرخدا گودرزی نمایش «روز س��یاوش» را از چهار اردیبهشت ماه در تماشاخانه‬ ‫«س��نگلج» به صحنه برد‪ .‬در این نمایش بازیگرانی چون حبیب دهقان نس��ب‪ ،‬به رام‬ ‫اب راهیمی‪ ،‬محمد فیلی‪ ،‬خسرو شه راز‪ ،‬فریده دریا مج‪ ،‬عب دالرضا فری دزاده‪ ،‬فریدون محرابی‪،‬‬ ‫فقیه سلطانی‪ ،‬لیال بلوکات‪ ،‬رویا بختیاری‪ ،‬نوید گودرزی‪ ،‬نیما گودرزی‪ ،‬مهدی عل ی نژاد‪،‬‬ ‫مهدی مصباحی‪ ،‬میالد حسینی‪ ،‬حسین شهبازی و رضا انواری ایفای نقش م ی کنند‪ .‬این‬ ‫اثر نمایشی نگاهی معاصر به ماجرای سیاوش دارد و با رویکردی به قصه شاهنامه اجرا‬ ‫م ی شود و زوایای پنهان داستان سیاوش را مورد توجه قرار داده است‪ .‬گودرزی کارگردان‬ ‫این نمایش م ی گوید‪« :‬روایت داستان سیاوش در شاهنامه شاید روایت تازه ای نباشد و به‬ ‫شکل های گوناگون بارها روایت شده‪ ،‬اما در این نمایش تالش کرده ام از زاویه نگاه یک‬ ‫انسان امروزی به این اسطوره نگاه کنم و بازخوانی این اسطوره را باتوجه به شرایط روز‬ ‫به تصویر بکشم‪ .‬متاسفانه در کشور ما هرکس قصد دارد به سراغ بازخوانی اسطوره های‬ ‫کالس��یک برود به او انگ قدیمی بودن م ی زنن��د‪ ،‬در حال ی که در تم��ام دنیا بزرگان و‬ ‫متفکران به دنبال بازخوان ی های مدرنی از اثار کالسیک هستند‪».‬‬ ‫نمایش «روز سیاوش» به نویسندگی و کارگردانی شکرخدا گودرزی تا نیمه خرداد‬ ‫ماه ساعت ‪ 20‬در تاالر س��نگلج روی صحنه م ی رود‪ .‬مدت زمان این نمایش ‪ 105‬دقیقه‬ ‫است‪g .‬‬ ‫عک س ها‪ :‬امیر طالیی‬ ‫_____سوژه‬ ‫نمایشگاهکتاب‬ ‫اگر از ام�ار نرخ مطالع�ه ایرانیان خجالت م ی کش�ید! اگر‬ ‫ب ه دنبال جواب سوال هایی که داخل مغزتان م ی چرخد م ی گردید!‬ ‫اگر دکوراسیون خانه تان چند جلد کتاب کم دارد!‬ ‫نمایشگاه کتاب واقع در مصلی تهران را فراموش نکنید‪.‬‬ ‫دیـــدار‬ ‫مثلث شماره ‪170‬‬ ‫‪79‬‬ ‫بازا ر‬ ‫مناسب تا سرعت‪ 160‬کیلومتر بر ساعت می تواند حرکت کند‪،‬‬ ‫اظهار داشت‪« :‬این مورد مجوز حاکمیت را می طلبد تا زمان سیر‬ ‫کاهش یابد که به دنبال ان زیان شرکت های ریلی هم کاهش‬ ‫می یابد‪ ،‬زیرا تعداد سفرها و ظرفیت افزایش می یابد‪».‬‬ ‫زیانانباشتهرجاءتاسالگذشته‪ 170‬میلیاردتومان‬ ‫مدیرعامل شرکت حمل و نقل ریلی رجاء با اشاره به اینکه‬ ‫زیان انباشته رجاء تا سال گذشته‪ 170‬میلیارد تومان بوده اظهار‬ ‫داشت‪« :‬به همین دلیل برخی بازسازی ها‪ ،‬نوسازی ها و توسعه‬ ‫ناوگاندرکناررسیدگیبهپرسنلعملیاتینمی شود‪».‬بختیاری‬ ‫با اشاره به خصوصی سازی رجاء‪ ،‬توضیح داد‪« :‬ابهاماتی در تعیین‬ ‫قیمت بین سازمان خصوصی سازی و راه اهن وجود دارد‪ ،‬حقوق‬ ‫مالکانه واگذار شده‪ ،‬اما هنوز قطعی نشده است؛ هم اکنون رجاء‬ ‫تحویلشستا(شرکتسرمایه گذاریتامیناجتماعی)شدهاست‪،‬‬ ‫اما مالک تعیین قیمت‪ ،‬سال مبدا واگذاری هاست‪».‬‬ ‫مدیرعامل حمل و نقل ریلی رجاء در کنفرانس خبری اعالم کرد‬ ‫در مسیر های تکلیفی قطار داریم‬ ‫کوتاه از اقتصاد مثلث شماره ‪170‬‬ ‫ناصر بختیاری طی نشس��ت خبری در محل ش��رکت‬ ‫لو نقل ریلی رجاء با اشاره به جابه جایی مطلوب مسافران‬ ‫حم ‬ ‫نوروزی‪،‬اظهارداشت‪«:‬درنوروزسالگذشتهتعدادکلقطارهای‬ ‫این شرکت ریلی دو هزار و ‪ 802‬رام قطار بود که در نوروز امسال‬ ‫به دو ه��زار و ‪ 952‬رام قطار افزایش یاف��ت‪ ».‬وی اضافه کرد‪:‬‬ ‫«مسافرانی که توسط شرکت حمل و نقل ریلی رجاء در نوروز‪91‬‬ ‫جابه جا شدند‪ ،‬یک میلیون و‪ 351‬هزار و‪ 817‬نفر بود که این رقم‬ ‫در نوروز‪ 92‬به یک میلیون و‪ 401‬هزار‪ 312‬نفر افزایش یافت‪».‬‬ ‫مدیرعامل شرکت حمل و نقل ریلی رجاء با بیان اینکه صندلی‬ ‫ایجاد شده به صورت برنامه ای در نوروز ‪ 91‬یک میلیون و ‪542‬‬ ‫هزار صندلی بود‪ ،‬اضافه کرد‪« :‬در نوروز امس��ال تعداد صندلی‬ ‫ایجادی یک میلیون و ‪ 584‬هزار و ‪ 999‬صندلی بود که نسبت‬ ‫به سال گذشته ‪ 9‬درصد رشد داش��ت‪ ».‬بختیاری اضافه کرد‪:‬‬ ‫«حداکثر مسافر جابه جا شده در طول‪ 24‬ساعت ششم فروردین‬ ‫امسال ‪71‬هزار و ‪ 141‬نفر بود‪ ».‬مدیرعامل شرکت حمل و نقل‬ ‫ریلی رجاء با بیان اینکه میانگین ضریب اشغال انالین در نوروز‬ ‫‪ 91‬و نوروز امسال‪ 84‬درصد بوده‪ ،‬تصریح کرد‪« :‬تعداد قطارهای‬ ‫غرامتی نسبت به سال گذشته هشت درصد کاهش یافته است‪،‬‬ ‫زیرا اگر قطاری دیر به مقصد برسد‪ ،‬مشمول جریمه می شود‪».‬‬ ‫بختیاری با بیان اینکه تعداد کل واگن های در سیر رجاء‪ ،‬نوروز‬ ‫امسال ‪ 1050‬دس��تگاه بود‪ ،‬گفت‪« :‬واگن های خودکشش در‬ ‫نوروز امسال به ‪ 82‬دس��تگاه افزایش یافت‪ ».‬وی اضافه کرد‪:‬‬ ‫«همچنین نوروز امسال میانگین کل تاخیرات از ‪ 30‬دقیقه به‬ ‫‪ 22‬دقیقه کاهش یافت و ‪ 25‬درصد کاهش تاخیرات داشتیم‪».‬‬ ‫مدیرعاملشرکتحملونقلریلیرجاءتصریحکرد‪«:‬میانگین‬ ‫تاخیر در اعزام قطار های رجاء در نوروز امسال به تمامی مبادی‬ ‫‪ 110‬ثانیه بود‪ ».‬بختیاری با بیان اینکه ‪ 11‬روز از نوروز امسال‪،‬‬ ‫تاخیر از مبدا صفر بوده است‪ ،‬اظهار داشت‪« :‬تاخیر در مبدا تهران‬ ‫نسبت به سال گذشته افزایش یافته است‪ ».‬مدیرعامل شرکت‬ ‫حمل ونقل ریلی رجاء تصریح کرد‪« :‬نوروز امسال میزان رضایت‬ ‫نسبی مسافران از قطارهای رجاء ‪ 78/5‬درصد بود که نسبت به‬ ‫سال گذشته سه درصد رشد داشته و اغلب درباره رضایتمندی در‬ ‫اراستگیپرسنلقطاربود‪».‬بختیاریتصریحکرد‪«:‬نوروزامسال‬ ‫فروشبلیتقطارهایرجاءتا‪ 20‬درصدبهصورتاینترنتیانجام‬ ‫شد و بیش از‪ 80‬درصد از بلیت ها از طریق اژانس فروش رفت‪».‬‬ ‫هدف گذاری تعمیرات اساسی و بازسازی ‪149‬‬ ‫دستگاه انواع واگن در سال‪92‬‬ ‫مدیرعامل شرکت حمل و نقل ریلی رجاء درباره بازسازی‬ ‫‪80‬‬ ‫واگن های این شرکت ریلی اظهار داشت‪« :‬هدف گذاری رجاء‬ ‫برای سال جاری‪ ،‬تعمیرات اساسی و بازسازی‪ 73‬دستگاه واگن‬ ‫با هزینه‪ 94‬میلیارد ریال‪ ،‬بازسازی‪ 4‬دستگاه واگن مولد با هزینه‬ ‫‪ 880‬میلیون ریال و بازسازی تبدیل‪ 72‬دستگاه واگن درجه‪ 2‬به‬ ‫درجه‪ 1‬با هزینه‪ 240‬میلیارد ریال است‪».‬‬ ‫ل�زوم تعیین تکلی�ف طلب ه�ای رج�اء از دیگر‬ ‫شرکت هایریلی‬ ‫وی در خصوص وصول طلب های شرکت حمل و نقل‬ ‫ریلیرجاءتصریحکرد‪«:‬راهیبرایوصولطلب هایمان ازدیگر‬ ‫شرکت های ریلی نداریم‪ ،‬مگر انکه راه اهن به عنوان حاکمیت‬ ‫قراردادهای قبلی را بین رجاء و دیگر شرکت ها تعیین تکلیف‬ ‫کند‪ ».‬بختیاری توضیح داد‪« :‬اگر ادله قانونی ارائه نشود‪ ،‬قراردادها‬ ‫کماکانباقیاستوتنهاباخواستهطرفینمنتفیمی شود؛ فعال‬ ‫طلب رجاء از دیگر شرکت ها وصول نمی شود‪».‬‬ ‫نرخ بلیت قطار های حومه ای با قیمت تمام شده‬ ‫فاصله زیادی دارد‬ ‫مدیرعامل ش��رکت حمل و نقل ریلی رجاء در خصوص‬ ‫واقعی شدن نرخ بلیت ش��رکت های رجاء تصریح کرد‪« :‬پایان‬ ‫ی در نرخ بلیت ها انجام شد و برخی قطارهای‬ ‫سال گذشت ه ترمیم ‬ ‫زیان ده رجاء به قیمت تمام شده نزدیک شدند‪ ».‬وی افزود‪« :‬در‬ ‫لو نقل ریلی رجاء‪ ،‬نرخ تمام شده‬ ‫قطارهای حومه ای شرکت حم ‬ ‫بسیار باالتر از نرخ فعلی بلیت است‪ ».‬بختیاری اظهار داشت‪« :‬در‬ ‫دسته سوم قطارهای رجاء‪ ،‬از سال ‪ 83‬تا سال ‪ 90‬هیچ افزایش‬ ‫قیمتی رخ نداد‪ ،‬اما در سال های‪ 90‬و‪ 91‬ترمیم قیمت هایی انجام‬ ‫شد‪ ،‬اما هنوز با نرخ تمام شده فاصله داریم‪».‬‬ ‫اختصاص قطار دو طبقه رجاء در دو مسیر تکلیفی‬ ‫لو نقل ریلی رجاء با بیان اینکه‬ ‫مدیرعامل ش��رکت حم ‬ ‫لو نقلریلیرجاءدرمسیرهایتکلیفیکماکانقطار‬ ‫شرکتحم ‬ ‫دارد‪،‬توضیحداد‪«:‬درهمینبرنامهبهاره‪،‬عالوهبردیگرقطارهای‬ ‫تکلیفیموجود‪،‬اخیراحرکتیکقطاردوطبقهدیگرنیزبرگردن‬ ‫رجاءتکلیفشدهکهدرمسیراصفهانـشیرازوتهران ‪-‬شاهرود‬ ‫است‪ ».‬وی یاداور شد‪« :‬در حالی که براساس معیارهای بازار‪،‬‬ ‫ممکن است به دلیل عدم تکمیل ضریب اشغال در این مسیر‪،‬‬ ‫نخواهیم قطار داشته باشیم که امیدواریم در ازای این تکالیف‪،‬‬ ‫یارانه ای هم از س��وی دولت پرداخت شود‪ ».‬بختیاری با اشاره‬ ‫به اینکه قطارهای دو طبقه رجاء به دلیل دارا بودن بوژی های‬ ‫انتصابروسایقطارهاباتصمیممستقیمراه اهن‬ ‫لو نقل ریلی رجاء درخصوص‬ ‫مدیرعامل ش��رکت حم ‬ ‫تصمیم شرکت راه اهن جمهوری اس�لامی ایران به منظور‬ ‫تعیین رئیس قطار از س��وی این ش��رکت گفت‪« :‬از ابتدای‬ ‫اردیبهشت امسال شرکت راه اهن در تصمیمی ناگهانی اعالم‬ ‫کرد که این ش��رکت به صورت مس��تقیم رئیس هر قطار را‬ ‫مشخص و منصوب می کند‪ ».‬وی اظهار کرد‪« :‬در حال حاضر‬ ‫در دوران گذار از تبدیل شرکت صد درصد دولتی رجا به شرکت‬ ‫خصوصی هس��تیم که در این دوره برداشت های متفاوتی از‬ ‫موضوعات مختلف پیش می اید که یکی از این موارد‪ ،‬تعیین‬ ‫رئیس قطار از سوی ش��رکت راه اهن است‪ ».‬وی با یاداوری‬ ‫انکه در قانون خدمات کشوری مش��خصا امده که پیشنهاد‬ ‫شغل حاکمیتی با معاونت نیروی انسانی رئیس جمهور و با تایید‬ ‫هیات وزیران باید انجام ش��ود‪ ،‬خاطر نشان کرد‪« :‬اگر قانون‬ ‫تغییر کرده است‪ ،‬راه اهن بگوید تا ما عمل کنیم‪ ».‬بختیاری‪،‬‬ ‫شرکت راه اهن جمهوری اسالمی ایران را دارای حق نظارت‬ ‫بر عملکرد قطارها دانست و تاکید کرد‪« :‬تعیین رئیس قطار‬ ‫یک شرکت خصوصی از سوی ش��رکت راه اهن لوث کردن‬ ‫مسئولیت های مشخص ش��ده برای شرکت های خصوصی‬ ‫لو نقل‬ ‫و خود شرکت راه اهن است‪ ».‬مدیرعامل شرکت حم ‬ ‫ریلی رجاء در پاسخ به ایسنا که اگر اتفاقی در قطار بیفتد باتوجه‬ ‫به انکه رئیس قطار از سوی شرکت راه اهن تعیین شده با چه‬ ‫کسی است؟ گفت‪« :‬باتوجه به گنگ بودن این موضوع از نظر‬ ‫قانونی نمی دانیم در صورت بروز اتفاق‪ ،‬مسئولیت ان با شرکت‬ ‫راه اهن است یا ش��رکت خصوصی صاحب قطار یا شخص‬ ‫دیگر‪ ».‬وی تاکید کرد ‪« :‬معتقد هس��تم تعیین رئیس قطار از‬ ‫جمله کارهایی اس��ت که باید در اختیار مالک قطار باشد زیرا‬ ‫عوامل قطار اجرایی هستند نه نظارتی‪ ».‬بختیاری خاطر نشان‬ ‫کرد‪« :‬برای کنترل سیر حرکتی قطار‪ ،‬شرکت راه اهن می تواند‬ ‫طبق صالحدید خود عمل کند‪ ،‬اما با وجود تعیین رئیس قطار‬ ‫از سوی ش��رکت راه اهن بدون توضیح قانونی نمی دانم چه‬ ‫کسی مس��ئول س��وانح احتمالی در قطار خواهد بود‪ ».‬وی با‬ ‫بیان اینکه باید با پرهیز از فضاسازی در جلسات کارشناسی در‬ ‫این باره به نقطه مشترک با شرکت راه اهن جمهوری اسالمی‬ ‫ایران رس��ید‪ ،‬گفت‪« :‬توجیه راه اهن درباره تعیین و انتصاب‬ ‫رئیس قطار این است که قطار ش��هر در حال حرکت است و‬ ‫باید راه اهن در این باره نظر دهد درحالی که هواپیما نیز چنین‬ ‫خصوصیتی دارد‪ ».‬مدیرعامل شرکت قطارهای مسافری رجاء‬ ‫در پاسخ به اینکه ایا رویداد خاصی زمینه ساز چنین تصمیمی‬ ‫ شده است؟ گفت‪« :‬اتفاق جدیدی پیش نیامده که راه اهن در‬ ‫نتیجه ان تصمیم بگیرد روسای قطارهای مسافری را با نظر‬ ‫مس��تقیم خود انتخاب کند‪ ».‬الزم به ذکر است که مهندس‬ ‫بختیاری باتوجه به سابقه مدیریتی خود کاندیدای شورای شهر‬ ‫تهران شده تا در صورت انتخاب ایشان توسط مردم‪ ،‬به خدمات‬ ‫خود در حوزه شهری نیز ادامه دهد‪g.‬‬ ‫مدیرعامل موسسه اعتباری ثامن‪:‬‬ ‫در راستای‬ ‫سیاست های‬ ‫بانک مرکزی تبدیل‬ ‫به موسسه اعتباری‬ ‫شدیم‬ ‫بر اساس اعالم بانک مرکزی؛‬ ‫ممنوعیت افتتاح حساب سود دار برای موسسات در شرف تاسیس‬ ‫افتتاح حساب های س��وددار کوتاه مدت و سپرده بلندمدت توس��ط بانک های دولتی و‬ ‫خصوصی برای موسسات و بانک های در شرف تاسیس غی ر قانونی است‪ .‬بر اساس اعالم بانک‬ ‫مرکزی که به تمامی بانک ها و موسس��ه اعتباری توسعه ابالغ شده است‪ ،‬افتتاح حساب های‬ ‫سوددار برای بانک ها و موسس��ات در شرف تاس��یس بر خالف مقررات است‪ .‬بر این اساس‬ ‫بانک ها می توانند تنها حساب های جاری و قرض الحسنه که جزو منابع ارزان قیمت بانک ها‬ ‫نیز محسوب می شود برای بانک ها و موسسات در شرف تاسیس افتتاح کنند‪ .‬در صورت عدم‬ ‫توجه به این هشدارها بانک مرکزی با خاطیان و بانک های متخلف برخورد می کند‪ .‬همچنین‬ ‫عالوه بر این‪ ،‬موسس��ات و بانک های تحت نظر بانک مرکزی به هی��چ عنوان نباید هرگونه‬ ‫خدمات اعم از افتتاح حساب جاری و قرض الحس��نه را برای صندوق های قرض الحسنه چند‬ ‫ش��عبه ای و تعاونی اعتبارهای غیرمجاز ارائه کنند‪ .‬بر اساس گزارش بانک مرکزی هم اکنون‬ ‫‪ ۶‬موسسه اعتباری کوثر‪ ،‬عسکریه‪ ،‬نور‪ ،‬ارمان‪ ،‬ثامن و ثامن الحجج به عنوان موسسات در شرف‬ ‫تاسیس در سایت بانک مرکزی معرفی ش��ده اند‪ .‬همچنین بانک های اینده و مهر اقتصاد نیز‬ ‫در شرف تاسیس هستند‪g .‬‬ ‫تعیین تکلیف نرخ ارز تا ‪ ۱۵‬روز اینده‬ ‫رئیس کل بانک مرکزی با اعالم اینکه تکلیف نرخ ارز تا ‪ ۱۵‬روز اینده بر اساس مصوبه‬ ‫مجلس مشخص خواهد ش��د‪ ،‬از نرخ رش��د نقدینگی ‪ ۳۰/۸‬درصدی در س��ال ‪ ۹۱‬خبر داد و‬ ‫پیش بینی کرد‪«:‬ن��رخ ارز در بازار ازاد طی روزهای اتی کاهش یاب��د‪ ».‬محمود بهمنی گفت‪:‬‬ ‫«تکلیف نرخ ارز بر اس��اس مصوبه مجلس طی ‪ ۱۰‬الی ‪ ۱۵‬روز اینده مش��خص می شود و ما‬ ‫امیدواریم در روزهای اینده نرخ ارز در بازار ازاد روند نزولی به خود بگیرد که به طور حتم این‬ ‫موضوع در روزهای اینده اتفاق می افتد‪g ».‬‬ ‫کوتاه از اقتصاد مثلث شماره ‪170‬‬ ‫محمد حس��ین نظری توکلی‪ ،‬مدیرعام��ل مجموعه‬ ‫ثامن در گفت وگوی��ی اختصاصی همزمان با تبدیل ش��دن‬ ‫از تعاونی اعتبار به موسس��ه اعتباری این گون��ه گفت‪« :‬در‬ ‫راس��تای سیاس��ت های بانک مرکزی مبتنی بر ساماندهی‬ ‫بازار غیر متش��کل پولی و تعیین تکلیف تعاونی های اعتبار‪،‬‬ ‫هیات مدیره محترم موسس��ه اعتباری ثام��ن تصمیم خود‬ ‫را در خصوص پذیرفتن تبدیل تعاونی به موسس��ه اعتباری‬ ‫ثامن در جهت ادامه فعالیت های مالی و بانکی خود و امکان‬ ‫دس��تیابی به ابزارهای بیش��تر رقابتی در عرصه بانکی و در‬ ‫راستای تقویت سیاس��ت های بانک مرکزی و همگام بودن‬ ‫با ان و فراهم کردن ارامش خاطر مشتریان وفادار‪ ،‬به شکل‬ ‫رس��می اعالم کرد‪ ».‬مدیرعامل ثامن بر اساس بررسی های‬ ‫حضوری بازرسان بانک مرکزی در طول سال های گذشته و‬ ‫امسال و تهیه گزارشاتی از فعالیت تعاونی اعتبار ثامن افزود‪:‬‬ ‫«کارشناس��ان و بازرسان بانک مرکزی با اس��تقرار در ستاد‬ ‫تعاونی اعتبار ثامن و نظارت بر روند فعالیت ها و نوع خدمات‬ ‫ارائه شده به مشتریان ثامن در گزارشات خود به اتفاق به این‬ ‫نکته اشاره داش��ته اند که ضوابط و مقررات بانک مرکزی در‬ ‫ی موارد در تعاونی اعتبار ثامن رعایت شده است‪ ».‬توکلی‬ ‫تمام ‬ ‫با عنوان اینکه تعاونی های اعتبار ازاد به عنوان تسهیل کننده‬ ‫امور و ارائه تسهیالت خرد برای عامه مردم تاسیس شده اند‬ ‫و در بیشتر شهرها ش��عبه دارند‪ ،‬بیان کرد‪« :‬پس از تصویب‬ ‫قانون سیاست های اصل ‪ 44‬و بر اس��اس ماده (‪ )5‬ان مقرر‬ ‫ش��د تا هرگونه فعالیت بانکی در قالب بانک های غیردولتی‬ ‫و موسس��ات مالی و اعتباری یا صرفا در قالب ش��رکت های‬ ‫تعاونی و تعاونی های اعتبار ازاد باشد که ما نیز بر همین مبنا‬ ‫و باتوجه به این قانون به ادامه خدمت رسانی در سطح جامعه‬ ‫و پیگیری تبدیل شدن به بانک با حضور در جلسات مستمر با‬ ‫بانک مرکزی پیگیر موضوع بودیم‪ ».‬وی در ادامه بیان کرد‪:‬‬ ‫«با پیگیری های مستمر و واریز س��پرده قانونی اعالم شده‬ ‫جهت تبدیل به بانک در انتظار تبدیل ش��دن به بانک ثامن‬ ‫بودیم که با ب��روز تغییراتی در سیاس��ت های بانک مرکزی‬ ‫قرار بر تبدیل شدن به موسس��ه اعتباری ثامن قوت گرفت‬ ‫و با موافقت هیات مدیره محت��رم ثامن این موضوع عملی و‬ ‫رسمی شد‪ ».‬وی با ابراز خرسندی از تقارن اغاز سال جدید و‬ ‫تغییر ماهیت از تعاونی به موسسه اعتباری ان را به فال نیک‬ ‫گرفته و خاطر نش��ان کرد‪« :‬با وجود اینک��ه تمامی کارکنان‬ ‫شبکه در انتظار تبدیل به بانک ش��دن بوده اند‪ ،‬اما امید است‬ ‫با این تغییر به عنوان موسسه اعتباری ثامن همزمان با بهار‬ ‫طبیعت‪ ،‬فصلی نو در ارائه خدمت رسانی به مردم‪ ،‬پیشرفت و‬ ‫تعالی در حوزه بانکی و مالی را داشته باشیم و همانند گذشته‬ ‫با رعایت اصول اسالمی و شرعی به خدمت رسانی خود ادامه‬ ‫داده و مانند همیشه با تالشی مضاعف در راه اعتالی نام ثامن‬ ‫گام برداریم‪ ».‬مدیرعامل موسسه اعتباری ثامن در انتها گفت‪:‬‬ ‫«بار دیگر خداوند سبحان را ش��اکریم که به همه ما عنایت‬ ‫فرمود تا س��ال ‪ 91‬که س��الی پرکار و تالش خستگی ناپذیر‬ ‫بود را سپری کنیم و دست در دس��ت هم و در کنار یکدیگر‬ ‫در س��ال جدید و با الهام از پیام نوروزی مقام معظم رهبری‬ ‫در مسیر حماسه اقتصادی‪ ،‬حماس��ه سیاسی موجب رشد و‬ ‫بالندگی اقتصاد نظام مقدس جمهوری اسالمی گامی موثر‬ ‫برداریم‪g».‬‬ ‫فعال خبری از افزایش نرخ سود بانکی نیست‬ ‫پرداخت وام ‪ 15‬میلیون تومانی قرض الحسنه با یک ضامن‬ ‫شورای پول و اعتبار در جلسه ای پرداخت وام‪ 15‬میلیون تومانی قرض الحسنه با یک ضامن را‬ ‫تصویب کرد‪.‬یک مقام اگاه در بانک مرکزی از برگزاری جلسه شورای پول و اعتبار با حضور رئیس‬ ‫کل بانک مرکزی و سایر اعضا در محل ساختمان این بانک خبر داد‪ .‬وی گفت‪ «:‬در جلسه شورای‬ ‫پول و اعتبار پرداخت‪ ۱۵‬میلیون تومانی قرض الحسنه با یک ضامن به تصویب رسید‪ ».‬این مقام اگاه‬ ‫تصریح کرد‪ «:‬این در حالی است که اجرای این مصوبه منوط به بررسی های بیشتر و توان پرداخت ان‬ ‫از سوی نظام بانکی است که در این صورت اگر سیستم بانکی بتواند ان را اجرایی کند عملیاتی خواهد‬ ‫شد‪ ».‬وی گفت‪ «:‬همچنین تغییر شرایط پرداخت وام قرض الحسنه به جانبازان در این جلسه بررسی‬ ‫شد و به تصویب رسید‪ ».‬این عضو شورای پول و اعتبار در پاسخ به این پرسش که ایا تغییر نرخ سود‬ ‫سپرده های بانکی در شورا بررسی شد یا خیر‪ ،‬گفت‪ «:‬چنین موضوعی اصال در دستور جلسه شورای‬ ‫پو لواعتبار نبود و تا جایی که من اطالع دارم حتی در کمیسیون های فرعی شورا نیز موضوع تغییر نرخ‬ ‫سود مطرح نشده است‪ ».‬وی افزود‪ «:‬بعید به نظر می رسد تا پایان دولت بحث تغییر در نرخ سود بانکی‬ ‫در شورای پول و اعتبار مطرح شود چرا که بانک مرکزی نیز عمال به دنبال این مساله نیست‪g».‬‬ ‫تندیس «سالمت اداری» به بانک پاسارگاد رسید‬ ‫بانک پاسارگاد‪ ،‬موفق شد تندیس «سالمت اداری» را در همایش روز ملی ارتقای سالمت‬ ‫اداری دریافت کرد‪ .‬در مراسمی که به مناسبت روز ملی ارتقای سالمت اداری توسط انجمن علمی‬ ‫مدیریت رفتار سازمانی برگزار شد‪ ،‬به دلیل تالش های علمی و عملی برتر در راستای ارتقای سالمت‬ ‫اداری و مبارزه با فساد‪ ،‬از بانک پاسارگاد تقدیر و تندیس این همایش از سوی دبیر علمی کنفرانس به‬ ‫بانک پاسارگاد اهدا شد‪ .‬گفتنی است پیش از این نیز بانک پاسارگاد موفق شده بود در دومین جشنواره‬ ‫مدیریت سالمت اداری‪ ،‬به عنوان سازمان پاک برگزیده شود که در همایش روز ملی مبارزه با فساد‬ ‫اداری از ان تقدیر شد‪g .‬‬ ‫‪81‬‬ ‫به این علت که مدیریت کردن یک سازمان بزرگ مثل بانک‬ ‫اگر از نظر مالکیت‪ ،‬اشخاص خاصی پشتیبان ان نباشند باعث‬ ‫می شود ظرفیت های بانکی به درستی مورد استفاده قرار نگیرد‪.‬‬ ‫یعنی عمال مالکیت خیلی کمرنگ خواهد شد‪ .‬به عبارت دیگر‬ ‫وقتی افراد زیادی سهامدار باش��ند‪ ،‬نقش ذی نفع قدرتمندی‬ ‫که باید عملیات بانک را رصد کند‪ ،‬کمرنگ ش��ده و انگیزه ای‬ ‫برای پیگیری وجود نخواهد داش��ت‪ .‬اینجاست که یک نظام‬ ‫مدیریتی منسجم در ارتباط با مدیریت نهاد پولی وجود ندارد‬ ‫و ممکن اس��ت منابع بانک ها در راستای منافع مدیران بانک‬ ‫قرار گیرد‪ .‬این خطری اس��ت که باید به ان توجه شود‪ .‬ضمن‬ ‫اینکه مراجع نظارتی شامل بانک مرکزی و بورس اوراق بهادار‬ ‫برای نظارت وجود دارند و می توانند از بروز فساد یا سوءاستفاده‬ ‫جلوگیریکنند‪.‬‬ ‫مدیرعامل بانک مهر اقتصاد تبیین کرد‬ ‫لزوم افزایش سقف ذی نفع واحد برای‬ ‫جلوگیری از فساد در بانک ها‬ ‫کوتاه از اقتصاد مثلث شماره ‪170‬‬ ‫دکتر غالمحسن تقی نتاج‪ ،‬مدیرعاملی است که با وجود‬ ‫داشتن ‪ 48‬سال سن‪ ،‬در سه بانک حضور داشته است‪ .‬وی در‬ ‫موسسه قوامین‪ ،‬در س��ال ‪ 83‬مامور ساماندهی صندوق های‬ ‫قرض الحسنه بحران زده ای بود که می رفت تا تهدیدی برای‬ ‫امنیت پولی کشور باش��ند‪ .‬در بانک انصار زمانی که تنها یک‬ ‫صندوق قرض الحس��نه بود از س��ال ‪ 86‬حضور داشت و این‬ ‫صندوق را به بانک تبدیل کرد و زمانی به مدیرعاملی موسسه‬ ‫مالی واعتباری مهر منصوب ش��د که قرار ش��د موسسه مالی‬ ‫و اعتباری مه��ر را به بانک مهر اقتصاد تبدی��ل کند و حاال در‬ ‫استانه پذیره نویس��ی بانک مهر اقتصاد قرار گرفته است‪ .‬وی‬ ‫در گفت وگویی از وضعیت موجود اقتصادی‪ ،‬اهمیت نامگذاری‬ ‫حماسه اقتصادی‪ ،‬وضعیت موسسات پولی و بانکی‪ ،‬نرخ سود‬ ‫بانکی و ارز با ما سخن گفت‪ .‬به گفته وی نرخ سود بانکی باید‬ ‫براساس نظرات تخصصی مطرح در بانک مرکزی باشد و سقف‬ ‫ذی نفع واحد س��هامداری برای جلوگیری از فساد در بانک ها‬ ‫باید تا سقف مناس��بی افزایش یابد‪ .‬مشروح این گفت وگو را با‬ ‫هم می خوانیم‪:‬‬ ‫«بانک مهر اقتصاد» در سال «حمایت از تولید ملی‬ ‫و کار و سرمایه ایرانی»‬ ‫سال ‪ 91‬که موضوع حمایت از تولید ملی و کار و سرمایه‬ ‫ایرانی مطرح ش��د‪ ،‬به باور ما این نامگ��ذاری در جای خودش‬ ‫به نوعی تبیین کننده نظریه اقتصادی جمهوری اسالمی ایران‬ ‫هم بود‪ .‬چرا که می دانیم هرکدام از این دو مولفه در هر یک از‬ ‫مکاتب اقتصادی دنیای امروز به شدت مورد تشویق قرار گرفته‬ ‫و البته اشکاالتی هم در ذات خود ایجاد کرده‪ ،‬ولی این دو متغیر‪،‬‬ ‫سال گذشته در کنار هم قرار گرفتند و الگویی مشخص به عنوان‬ ‫نظریه اقتصادی جمهوری اسالمی ایران مطرح شد و شکل‬ ‫گرفت‪ .‬به همین جهت ما هم س��عی کردیم به این مباحث به‬ ‫صورت جدی بپردازیم و در وسع خودمان عالقه مندان به نظام‬ ‫را نیز دعوت کردیم تا در این عرصه بیشتر کار کنند و قلم بزنند‪.‬‬ ‫زیرا هر نظریه ای تا زمانی که می خواهد به مرحله عمل برسد‪ ،‬در‬ ‫درجه اول باید خوب تبیین شود‪ .‬بنابراین اعتقاد دارم این موضوع‬ ‫هنوز هم جای کار دارد‪ .‬به عبارت دیگر اول باید کار و سرمایه را‬ ‫تعریف کرد و بعد انها را در کنار یکدیگر و در چارچوب اقتصادی‬ ‫به کار گرفت تا نتایج ان در اقتصاد و سایر عرصه های جامعه‬ ‫‪82‬‬ ‫تبلور یابد؛ این موضوعی است که همچنان باید به ان پرداخت‪.‬‬ ‫به هر جهت در سال‪ ،91‬بانک مهر اقتصاد به سهم خودش سعی‬ ‫کرده که این موضوع را بیشتر به عنوان رویکرد مورد توجه قرار‬ ‫دهد‪ .‬در سلسله جلساتی که در الیه های مختلف ستاد مرکزی‪،‬‬ ‫مدیریت های استانی و تک تک شعب بانک نیز برگزار شد‪ ،‬سعی‬ ‫کردیم تا موضوع مورد اشاره را به عنوان دغدغه و رویکرد عمومی‬ ‫برای تمامی همکاران و مدیران تبیین کنیم‪ .‬از سوی دیگر به‬ ‫همه همکاران متذکر شدیم که ضمن حفاظت از سپرده های‬ ‫سپرده گذاران (حدود‪ 12‬میلیون نفر در بانک مهر اقتصاد سپرده‬ ‫دارند)‪ ،‬سپرده ها را به سمت حمایت از تولید کاالهای ایرانی سوق‬ ‫دهیم‪ .‬از این رو در سال گذشته عمده فعالیت بانک مهر اقتصاد در‬ ‫بخش عقود مشارکتی و مبادله ای صرف تولید و خرید کاالهای‬ ‫ایرانی شد و البته تسهیالتی را به تولید کننده در حوزه های خودرو‬ ‫و نان صنعتی برای واردات ماش��ین االت پرداخت کردیم که‬ ‫نشانگر تاکید مهر بر این رویکرد است‪ .‬در بخش عقود مبادله ای‬ ‫همبهمشتریانیکهدرخرید هایاقساطی‪،‬کاالهایتولیدکشور‬ ‫را خریداری می کردند یک تا دو درصد تخفیف ارائه دادیم‪ .‬طبق‬ ‫امار موجود‪ ،‬به طور مشخص حدود‪ 65‬درصد تسهیالت اعطایی‬ ‫بانک‪ ،‬برای حمای��ت از تولید کاالی ایرانی بوده اس��ت‪ .‬نکته‬ ‫دیگری که در سال ‪ 91‬به ان توجه داشتیم‪ ،‬بهره مندی تعداد‬ ‫افراد بیشتری از تسهیالت اعطایی این بانک بود‪ .‬براین اساس‪،‬‬ ‫در سال گذشته بیش از‪ 750‬هزار فقره تسهیالت معادل‪ 10‬هزار‬ ‫میلیارد تومان پرداخت شد‪ .‬به عنوان نمونه در سه ماه پایانی سال‬ ‫گذشته‪ ،‬به رغم شرایط ویژه حاکم بر اقتصاد کشور و کند شدن‬ ‫ارائه تسهیالت از سوی برخی موسسات پولی و بانکی‪ ،‬همکاران‬ ‫ما در این بانک رکورد ارائه تسهیالت در یک ماه را با پرداخت‬ ‫مبلغ هزار و یکصد میلیارد تومان در بهمن ماه ثبت کردند که این‬ ‫نشان دهنده ظرفیت عملیات بانکی در بانک مهر اقتصاد است‪.‬‬ ‫نقدی بر قوانین حاکم بر بانکداری در ایران‬ ‫قوانین و مقررات بانکداری در کش��ورمان برای شرایط‬ ‫عادی تدوین شده و برای شرایط غیر عادی و پر نوسان کارایی‬ ‫ندارد و این نقدی است که بر قوانین موجود بانکی وارد است‪.‬‬ ‫اما با این وجود باید به س��مت فعالیت های بانکی در چارچوب‬ ‫ضوابط بانکی برویم‪ .‬توصیه دیگر من این است که میزان سهام‬ ‫ذی نفع واحد سهامدار حقوقی تا سقف ‪ 20‬درصد افزایش یابد؛‬ ‫«پرداخت تس�هیالت» زمانی که دیگ�ر بانک ها‬ ‫امتناعمی کنند‬ ‫اولویت بانک مهر اقتصاد این است که منابع دریافتی از‬ ‫سپرده گذاران را در زمینه های مختلف و در قالب انواع تسهیالت‬ ‫مشارکتی و مبادله ای به مصرف برسانند‪ .‬بانک مهر اقتصاد از‬ ‫روز دوم فروردین‪ 92‬در شعب شیفت و از پنجم فروردین در همه‬ ‫شعب‪ ،‬پرداخت تسهیالت را در برنامه کاری خود داشته است‪.‬‬ ‫به گونه ای که در ‪ 20‬روز اول فروردین حدود ‪ 200‬میلیارد تومان‬ ‫تسهیالت پرداخت کردیم‪ .‬البته امادگی پرداخت تسهیالت‬ ‫بیشتر را هم داشتیم‪ ،‬اما اقتصاد کشورمان به دریافت تسهیالت‬ ‫در فروردین ماه عادت ندارد‪ .‬این از نظر ما یک اشکال محسوب‬ ‫می شود؛ به ویژه در سالی که قرار است حماسه اقتصادی هم‬ ‫بیافرینیم‪ .‬توصیه مان به فعاالن اقتصادی این است که هر چه‬ ‫سریع تر فعالیت های خود را اغاز کنند و نگذارند ماه های سال‬ ‫به همین سادگی بگذرد‪ .‬به هر جهت موسسات پولی و بانکی‬ ‫همان گونه که همیش��ه اماده جذب سپرده ها هستند‪ ،‬باید به‬ ‫همان صورت نیز امادگی پرداخت تسهیالت را داشته باشند‪.‬‬ ‫فقط یک گام تا بانک شدن باقی مانده‬ ‫موسسه مالی و اعتباری مهر در شهریورماه سال ‪ 91‬در‬ ‫اداره ثبت ش��رکت ها تحت عنوان شرکت سهامی بانک مهر‬ ‫اقتصاد به ثبت رسیده است‪ .‬به زودی با واگذاری‪ 51‬درصد سهام‬ ‫بانک به عموم مردم از طریق پذیره نویس��ی و با کسب مجوز‬ ‫از بانک مرکزی می توانیم تابلوهای بانک را هم سر در شعب‬ ‫نصب کنیم‪ .‬پس عمال از نظر ثبتی‪ ،‬موسس��ه به بانک تبدیل‬ ‫شده و با مجوز بانک مرکزی‪ ،‬مجوز قطعی بانک مهر اقتصاد‬ ‫محقق می شود‪.‬‬ ‫«تعدد موسس�ات پولی و بانکی» موج�ی بود که‬ ‫ساماندهی شد‬ ‫انچه بانک مرکزی در ساماندهی موسسات پولی و بانکی‬ ‫دنبال می کند باتوجه به گذش��ته ای که بر ای��ن نظام پولی و‬ ‫بانکی روی داده یعنی تش��کیل بیش از ش��ش هزار صندوق‬ ‫قرض الحس��نه و ‪ 900‬تعاونی اعتباری ب��دون نظارت بانک‬ ‫مرکزی و همچنین موج بانک هایی که تحت عنوان بانک های‬ ‫خصوصی مطرح بودند‪ ،‬کار درستی بوده است‪ .‬چون یک نظام‬ ‫پولی و بانکی سالم باید در وهله اول از یک ساختار مشخص‬ ‫و تعریف شد ه برخوردار باش��د که این هم در حوزه ماموریتی‬ ‫بانک مرکزی قرار دارد و همه مسئوالن و مردم باید برای این‬ ‫نظام مندی همکاری کنیم‪.‬‬ ‫همه سطوح مدیریتی در همه قوا در تحقق حماسه‬ ‫نقشافرینند‬ ‫حماسه اقتصادی موضوع بسیار مهمی است که باید به‬ ‫ان توجه داشته باشیم‪ .‬چون قرار است یک حماسه یا یک کار‬ ‫ بی نظیر و حداقل کم نظیر اقتصادی در س��ال ‪ 92‬و پس از ان‬ ‫روی دهد و این هم خاص امسال نیست‪ .‬یعنی رویکرد یا جهتی‬ ‫است که باید پیش روی خود به ان سمت حرکت کنیم‪ .‬بنابراین‬ ‫در درجه اول باید خوب تعریف شود‪ .‬از سوی دیگر امسال قرار‬ ‫است نقل و انتقال در دو دولت صورت گیرد‪ .‬نباید ظرفیت های‬ ‫کشور معطل تغییر دولت ها بماند‪ .‬این تغییر دولت ها هر چهار‬ ‫سال و حداکثر هر هشت سال یک بار روی می دهد‪ .‬اما اینکه‬ ‫ظرفیت های کش��ور را معطل کنیم تا سیاس��ت ها مشخص‬ ‫شود‪ ،‬تنها باعث هدر دادن زمان می ش��ود‪ .‬این درحالی است‬ ‫که بخش قابل توجهی از کش��ور فارغ از بحث تغییر دولت ها‬ ‫می تواند به فعالیت خود ادامه دهد‪ .‬بنابراین اگر قرار است در سال‬ ‫‪ 92‬یک کار حماسی روی دهد باید متفاوت از دوره های قبلی‬ ‫تغییر دولت ها فکر کنیم‪ .‬به این معنی که تا دولتی بخواهد تغییر‬ ‫کند و فعالیتی داشته باشد عمال یک سال زمان از دست می رود‬ ‫پس چنانچه این مساله مورد توجه قرار گیرد‪ ،‬می توان حماسه‬ ‫هم افرید‪ .‬مطلب بعدی این است که به هر حال ما در گذشته‬ ‫چه قبل و چه بعد از انقالب از اقتصاد تک محصولی زیان های‬ ‫فراوانی دیدیم‪ .‬پس اگر قرار باشد امسال حماسه ای بیافرینیم‪،‬‬ ‫یکی از کارکردهای ما می تواند رویکرد رهایی اقتصاد کشور از‬ ‫اتکاء به درامد های نفتی باشد‪ .‬تحقق این امر وظیفه یک قشر‬ ‫خاص نیست‪ ،‬بلکه همه سطوح مدیریتی در همه قوا و الیه های‬ ‫مختلف سازمانی بخش های دولتی و خصوصی در این رابطه‬ ‫مسئولیتدارند‪ .‬نکتهدیگریکهدرسال‪ 92‬به عنوانمولفه های‬ ‫حماسه اقتصادی می توان به ان پرداخت‪ ،‬توجه جدی و عملیاتی‬ ‫به رویکرد اقتصاد مقاومتی است‪ .‬زیرا اقتصاد مقاومتی می تواند‬ ‫ظرفیت ها وسرمایه های بالقوه کشور را به بالفعل تبدیل کند‪.‬‬ ‫هنوز س��رمایه های ما در بخش های مختلف کشور به بالفعل‬ ‫تبدیل نشده اند‪ .‬توجه به سرمایه انسانی‪ ،‬مدیریتی و اجتماعی‬ ‫هم به رقم زدن یک حماسه کمک می کند‪.‬‬ ‫فاصله میان بازار پول و سرمایه توجیه پذیر نیست‬ ‫یکی از انتظارات ما از دولت اینده همین است که قوانین‬ ‫و مقررات را متناسب با شرایط زمانی تنظیم کند؛ چون قوانین‬ ‫فعلی ما مربوط به گذش��ته اند‪ .‬االن که در س��ال ‪ 92‬هستیم‬ ‫قوانین پولی و بانک��ی مصوب س��ال ‪ ،1351‬قوانین عملیات‬ ‫بانکی بدون ربا مص��وب س��ال ‪1362‬و قانون تنظی��م بازار‬ ‫غیر متشکل پولی سال ‪ 1383‬در حال اجراست‪ .‬بنابراین باید‬ ‫سعی کنیم متناسب با شرایط‪ ،‬قوانین را پویا کنیم‪ .‬به گونه ای‬ ‫که فعالیت های سرمایه گذاری را تشویق کنیم نه تنبیه‪ .‬عالوه‬ ‫بر این اکنون توجیهی هم برای وجود فاصله میان بازار سرمایه‬ ‫و پول نداریم و این قابل پذیرش نیست‪ .‬از این جهت که چون‬ ‫بازار سرمایه و شرکت ها نیازمند منابع مالی هستند اما به بانک ها‬ ‫اجازه سرمایه گذاری مناسب در ش��رکت ها داده نمی شود‪ .‬به‬ ‫همین دلیل بازار سرمایه یکس��ری نهادهای شبه پولی مانند‬ ‫صندوق های سرمایه گذاری را راه اندازی کرده است‪ .‬یعنی کاری‬ ‫را که بازار پول می تواند به راحت��ی برایش انجام دهد‪ ،‬خودش‬ ‫متولی شده است‪ .‬اما چون این صندوق ها هم در بازار سرمایه‬ ‫نمی توانند بازدهی مناسبی داشته باشند‪ ،‬مجدد پول هایشان‬ ‫را نزد بازار پول سپرده گذاری می کنند‪ .‬بنابراین از ان جایی که‬ ‫این دو بخش نقش اساسی در کش��ور ایفا می کنند باید به هم‬ ‫نزدیک تر شوند‪.‬‬ ‫«بانک مهر اقتص�اد» برنامه های اقتصادی ملی را‬ ‫حمایتمی کند‬ ‫بانک مهر اقتصاد این امادگ��ی را دارد منابعی که از هر‬ ‫استان جذب می شود را در راستای رشد و توسعه همان استان‬ ‫مصرف نماید‪ .‬در حال حاضر نیز در بانک پیش بینی ش��ده تا‬ ‫حدود ‪ 65‬درصد س��پرده های جذب ش��ده را در همان استان‪،‬‬ ‫تسهیالت ارائه کند‪ .‬بنابراین اگر اس��تانی به ویژه استان های‬ ‫محروم امادگی سرمایه گذاری داشته باشند می توانیم به صورت‬ ‫متمرکز برایشان جذب منابع داشته باشیم‪ .‬به رغم وابسته نبودن‬ ‫به دولت‪ ،‬سیاست هایمان به گونه ای تدوین شده که می تواند به‬ ‫سیاست های ملی کمک کند‪.‬‬ ‫نرخ سود‪ ،‬نرخ تورم و رش�د اقتصادی باید با هم‬ ‫مدیریت شوند‬ ‫نرخ سود‪ ،‬نرخ تورم و رشد اقتصادی باید با هم مدیریت‬ ‫شوند؛ یعنی در سیاس��تگذاری های اقتصادی این موارد باید‬ ‫به عملکرد دکتر بهمنی نمره‪ 18‬می دهم‬ ‫به نظرم دکتر بهمنی عملکرد خوبی داش��ته و توانسته‬ ‫به رغم ش��رایط بحرانی و فش��ارهایی که بر اقتصاد کشور با‬ ‫اقدامات خود در طول چند سال گذشته مانند خرید به موقع طال‬ ‫برای ذخیره سازی‪ ،‬ساماندهی موسسات پولی و بانکی‪ ،‬تغییر‬ ‫سبد ارز و غیره خدمات شایسته ای برای اقتصاد کشور انجام‬ ‫دهد‪ .‬در ش��رایطی که تورم باالی ‪ 50-60‬درصد پیش بینی‬ ‫می شد‪ ،‬شاهد بودیم نرخ تورم در هشت سال گذشته به ویژه‬ ‫در شش سال اول به خوبی مدیریت شد‪ ،‬ولی در دو سال اخر‬ ‫جای تامل دارد‪ .‬با این وجود همین که ش��ش س��ال دولت‬ ‫توانست ثبات نسبی قیمت ها را نگاه دارد‪ ،‬یک نقطه مثبت و‬ ‫یک رکود قابل توجه تلقی می ش��ود به همین جهت به دکتر‬ ‫بهمنی نمره ‪ 18‬می دهم‪.‬‬ ‫کوتاه از اقتصاد مثلث شماره ‪170‬‬ ‫فعالیتازادبانک هایخصوصی‪،‬شرایطفعلیبازار‬ ‫پولی و بانکی را بهبود می بخشد‬ ‫موسسات پولی و بانکی باید از یک سوداوری معقول و‬ ‫مناسب برخوردار باشند؛ در واقع همان طور که تولید کننده کاال‬ ‫انتظار دارد قیمت فروش کاالهایش بیشتر از قیمت تمام شده‬ ‫باشد‪ ،‬در مورد موسس��ات پولی و بانکی هم باید این مراقبت‬ ‫صورت گیرد‪ .‬اقتصاد کشور در سال های گذشته این را تجربه‬ ‫کرده که هرگاه این قاعده رعایت نشده؛ یک صنعت از اقتصاد‬ ‫کشور حذف شده‪ ،‬مثل صنایع نساجی و چرم که به همین دلیل‬ ‫از صنعت و اقتصاد کشور حذف و با زیاندهی مواجه شدند‪ .‬پس‬ ‫این قاعده باید برای بانک ها رعایت شود‪ .‬حال اینکه بیاییم نرخ‬ ‫سود و تسهیالت موسسات پولی و بانکی را زیر نرخ بهای تمام‬ ‫شده پول به انها تحمیل کنیم‪ ،‬به معنای ورشکست کردن این‬ ‫موسسات است‪ .‬بنابراین پیشنهادم این است که به نظریه های‬ ‫تخصصی نهادهای نظارتی به ویژه بانک مرکزی بیشتر توجه‬ ‫شود‪ .‬نکته دیگری که مورد توجه قرار نگرفته تفاوت قائل نشدن‬ ‫بین سیاستگذاری های پولی و بانکی بخش دولتی و خصوصی‬ ‫است‪ .‬در این رابطه پیشنهاد می کنم در سیاست های پولی و‬ ‫بانکی بین این دو بخش تفاوت قائل ش��ویم چون موسسات‬ ‫پولی و بانکی غیر دولتی به پدر ثروتمندی به نام دولت متصل‬ ‫نیستند و باید با بخش غیر دولتی کار کنند‪ .‬در حالی که ریسک‬ ‫فعالیت بخش دولتی نسبت به بخش خصوصی کمتر است‪.‬‬ ‫حال اینکه چرا بانک های دولتی که ریسک کمتری دارند باید‬ ‫همان نرخ بانک های خصوصی را داش��ته باشند‪ ،‬موضوعی‬ ‫اس��ت که می توان درب��اره ان به صورت ج��دی بحث کرد‪.‬‬ ‫به عنوان مثال در حال حاضر نرخ س��ود س��پرده های بانکی‬ ‫بخش دولتی و خصوصی بین هفت تا بیست درصد و مشابه‬ ‫است‪ .‬در این صورت دیگر چه نیازی است که سپرده گذاران‬ ‫نزد بخش خصوصی سپرده گذاری کنند‪ .‬بانک های دولتی از‬ ‫منابع ارزان قیمت دولتی برخوردارند‪ ،‬ولی بخش خصوصی از‬ ‫چنین مزیتی برخوردار نیست‪ .‬همچنین اگر برای بانک های‬ ‫دولتی چارچوبی تعیین شود تا تسهیالت تکلیفی ارائه کنند‪،‬‬ ‫منابع خاصی هم در اختیارش��ان قرار می گی��رد‪ .‬در حالی که‬ ‫بخش غیر دولتی منابع تعریف ش��ده ای ندارند‪ .‬عالوه بر این‬ ‫بانک های دولتی مانده حسابش��ان می تواند قرمز هم شود و‬ ‫حتی از ذخیره هایشان نیز برداش��ت کنند اما این امکان برای‬ ‫بانک های خصوصی فراهم نیست‪ .‬از سوی دیگر ما با عالمت‬ ‫سوال بزرگی از سوی سپرده گذاران هم مواجهیم و ان اینکه‬ ‫ایا نرخ بازدهی سپرده ها حداقل نرخ تورم را پوشش داده است؟‬ ‫یعنی موسس��ات پولی و بانکی خصوصی باید جوابگوی این‬ ‫کاهش ارزش هم باشند‪ .‬در صورتی که نرخ سود پاسخگوی‬ ‫این تقاضا نیس��ت‪ .‬پس در نگاه کلی به این��ده باید حتما در‬ ‫سیاستگذاری های اقتصادی به این مساله توجه داشته باشیم‪.‬‬ ‫نکته دیگر اینکه موسسات پولی و بانکی بخش غیر دولتی هم‬ ‫سرمایه های ملی هستند و نباید نسبت به اینها نگاه منفی داشته‬ ‫باشیم‪ .‬هرکدام از این موسس��ات با دو تا سه هزار پرسنلی که‬ ‫دارند به اش��تغالزایی کمک کرده اند‪ .‬اینکه بخش عمده ای از‬ ‫تسهیالت اعطایی از سوی بانک مهر اقتصاد بدون وابستگی‬ ‫به دولت در زمینه اش��تغالزایی بوده یا حتی جذب این حجم‬ ‫از نقدینگی مردم که در قالب ‪ 12‬میلیون سپرده گذار صورت‬ ‫گرفته و سودی هم به انان پرداخت می شود‪ ،‬نشانگر ان است‬ ‫که موسسات پولی و بانکی غیر دولتی سرمایه ملی هستند و ما‬ ‫باید اینها را حفظ و تقویت کنیم‪ .‬بنابراین از نظر من چارچوب‬ ‫قانونی و مقرراتی ب��رای فعالیت بانک های خصوصی باید به‬ ‫صورت ازاد تری باشد‪.‬‬ ‫با هم و هماهنگ مدیریت ش��وند‪ .‬به عبارت دیگر چنانچه از‬ ‫سیاست های کالن کش��ور مراقبت نش��ود‪ ،‬بازارها به سمت‬ ‫ورشکستگی سوق می یابند و بسیاری از شرکت ها و سازمان ها‬ ‫در این بازارها با مشکل تداوم حیات مواجه می شوند و در مقابل‬ ‫ان شاهد یکسری متغیرهای نامطلوب اقتصادی مثل بیکاری و‬ ‫افزایش فقر خواهیم بود‪ .‬بنابراین نرخ سود‪ ،‬رشد اقتصادی و تورم‬ ‫بایدهماهنگباهمحرکتکنند‪.‬البتهنرخرشداقتصادیمهمتر‬ ‫است‪ .‬تنفس��ی هم که به علت افزایش نرخ ارز برای تولیدات‬ ‫داخلی حاصل شد‪ ،‬در صنایعی مانند نساجی و چرم حس شد‪ .‬در‬ ‫اینجا الزم است به این موضوع هم اشاره کنم که قرار بود طبق‬ ‫برنامه توسعه در سال ‪ 91‬به میزان هشت درصد رشد اقتصادی‬ ‫داشته باشیم اما اینکه به دو درصد هم نرسیدیم موضوعی است‬ ‫که در جای خودش قابل تامل است‪ .‬به هر حال معتقدم چنانچه‬ ‫نرخ سود بانکی برای یک سال بین ‪ 20‬تا ‪ 25‬درصد و نرخ سود‬ ‫تسهیالت برای بخش غیر دولتی‪ 27‬درصد و برای بخش دولتی‬ ‫هم این رقم با پنج درصد کاهش باشد‪ ،‬مناسب خواهد بود‪.‬‬ ‫«کششبازار»عاملتعیین کنندهتعددبانک هاست‬ ‫در مورد کم یا زیاد ب��ودن تعداد بانک ها‪ ،‬کش��ش بازار‬ ‫عامل تعیین کننده اس��ت‪ ،‬یعنی اگر بازار کشش نداشته باشد‬ ‫خود به خود حذف می شوند؛ اما موضوعی که در این رابطه باید‬ ‫مد نظر قرار دهیم تعداد بانک ها در کشورمان در مقایسه با دیگر‬ ‫کشورهاس��ت‪ .‬به عنوان مثال لبنان با ‪ 15‬میلیون نفر جمعیت‬ ‫داخلی و خارجی ‪ 120‬بانک و روسیه یک هزار بانک دارند؛ پس‬ ‫همین گونه که اشاره ش��د تعداد بانک ها را کشش بازار تعیین‬ ‫می کند‪.‬بههمینخاطرمابهبیشاز‪ 30‬بانکفعلیدرکشورمان‬ ‫نیاز داریم‪ .‬البته این فقط در حوزه بانکداری ریالی است و در حوزه‬ ‫بانکداری بین المللی به بیش از انچه داریم‪ ،‬نیازمندیم‪ .‬زیرا در‬ ‫این حوزه بسیار کم کار شده است‪ .‬در صورتی که اکنون حجم‬ ‫سنگینی از تراکنش های بین کشورها توسط همین بانک های‬ ‫بین المللی صورت می گیرد‪ ،‬ولی متاس��فانه ما در این عرصه‪،‬‬ ‫ضعیف کار کردیم‪.‬‬ ‫نکته اخر‬ ‫اگر نظام بانکی ما نتواند بانکداری بدون ربا را در اسرع وقت‬ ‫فعال کند‪ ،‬حتی اگر سوداور هم باشند باز اصلی ترین مسئولیت‬ ‫خودش را در قبال تمام بخش های جامعه ایفا نکرده اس��ت‪.‬‬ ‫موسسات پولی و بانکی می توانند با اجرای بانکداری بدون ربا‬ ‫و در سطح متعالی ان یعنی بانکداری اسالمی‪ ،‬نیازمندی های‬ ‫اقتصادی و اعتقادی جامعه را پاسخگو باشند‪.‬‬ ‫ضم��ن اینکه بانک��داری ب��دون ربا هی��چ تعارضی با‬ ‫بانکداری س��وداور ندارد و می ش��ود بانکداری بدون ربا را با‬ ‫رعایت چارچوب های اعتقادی به صورت سود اور اجرا کرد‪.‬‬ ‫در این صورت رفاه و ثروت نی��ز در جامعه افزایش می یابد و‬ ‫این همان اقتصاد واقعی است‪ ،‬اما چنانچه نتوانیم اجرا کنیم‬ ‫‪ 50‬سال بعد ما را به نقد می کش��ند و ما پاسخ قانع کننده ای‬ ‫نخواهیم داشت‪g .‬‬ ‫‪83‬‬

آخرین شماره های ماهنامه مثلث

ماهنامه مثلث 419

ماهنامه مثلث 419

شماره : 419
تاریخ : 1397/09/15
ماهنامه مثلث 418

ماهنامه مثلث 418

شماره : 418
تاریخ : 1397/07/28
ماهنامه مثلث 417

ماهنامه مثلث 417

شماره : 417
تاریخ : 1397/07/21
ماهنامه مثلث 416

ماهنامه مثلث 416

شماره : 416
تاریخ : 1397/07/14
ماهنامه مثلث 415

ماهنامه مثلث 415

شماره : 415
تاریخ : 1397/07/07
ماهنامه مثلث 414

ماهنامه مثلث 414

شماره : 414
تاریخ : 1397/06/31
ثبت نشریه در مگ لند

شما صاحب نشریه هستید ؟

با عضویت در مگ لند امکانات متنوعی را در اختیار خواهید داشت
ثبت نام ناشر
لطفا کمی صبر کنید !!