ماهنامه مثلث شماره 215 - مگ لند
0

ماهنامه مثلث شماره 215

ماهنامه مثلث شماره 215

ماهنامه مثلث شماره 215

‫محافظه کاری علیه‬ ‫سکوالریسم‬ ‫مناظرهامیرمحبیانومحمدقوچانی‬ ‫دربارهلیبرالیسمدرسیاستایران‬ ‫هفته نامه خبری‪،‬تحلیلی‪ /‬سال پنجم‪ /‬شماره دویست و پانزده ‪ 6 /‬اردیبهشت ‪ 88 /1393‬صفحه‪5000/‬تومان‬ ‫شوک اول‬ ‫درگام دوم‬ ‫انص راف ‪ 3‬درصدی مردم از گرفتن‬ ‫یارانه ها به چه معناست؟‬ ‫پرونده ویژه مثلث درباره وضعیت‬ ‫سرمایه اجتماعی دولت حسن روحانی‬ ‫جنجال سعداباد‬ ‫در مجلس زنانه همسر رئیس جمهور‬ ‫چه گذشت؟‬ ‫مهره سوخته‬ ‫چرا بندر بن سلطان عزل شد؟‬ ‫لویاتان افغانی‬ ‫ایا زمان دموکراسی برای‬ ‫افغانستان فرا رسیده است؟‬ ‫مشکل از مدی ران‬ ‫سیاسی است‬ ‫پرونده مثلث درباره فیلم خط ویژه‬ ‫در گفت و گو با ‪ :‬عماد افروغ‬ ‫مصطف ی کیایی و منصور لشگری پور‬ ‫توطئه علیه روحانیون‬ ‫وکذلکجعلنکمامهوسطالتکونواشهداعلیالناس‬ ‫ویکونالرسولعلیکمشهیدا‬ ‫هفته نامه سیاسی‪ ،‬فرهنگی با رویکرد خبری‪ ،‬تحلیلی‬ ‫صاحب امتیاز و مدیر مسئول‪ :‬مصطفی اجورلو‬ ‫سردبیر‪ :‬سعید اجورلو‬ ‫از جمل��ه چیزهای��ی که انها بررس��ی‬ ‫دقیق کردن��د و دنبالش هم ب��ا تبلیغات و با‬ ‫طورهای دیگری عمل کردند‪ ،‬قضیه بررسی‬ ‫رابط��ه بین روحانی��ون با ه��م و رابطه بین‬ ‫روحانیون ومردم و کیفیت اینکه اینها در چه‬ ‫اوقاتی م ی توانند چه اعمالی را انجام بدهند‬ ‫و در چه زمان هایی م ی توانند مردم را بسیج‬ ‫کنند‪ .‬تمام اینه��ا‪ ،‬کارش��ناس های انها در‬ ‫دفاترشان حتما نوش��ته اند و دنبالش هم فعالیت کرده اند‪،‬‬ ‫نه فعالیت یک بع��دی‪ ،‬فعالیت چندین بعدی‪ .‬انقدری که‬ ‫م ی توانستند روحانیون را در بین مردم خفیف م ی کردند و‬ ‫انقدری که م ی توانستند مردم را از روحانیت جدا م ی کردند‬ ‫و بین خود روحانیون اختالف ایج��اد م ی کردند و چنانچه‬ ‫این مطلب را کافی نم ی دانس��تند ‪ -‬و نم ی دانس��تند ‪ -‬با‬ ‫گماشتن بعضی عوامل خودشان با فش��ار کارها را انجام‬ ‫می دادند‪.‬‬ ‫شما‪ ،‬ش��اید کم از ش��ما باش��د که زمان رضاخان را‬ ‫درک کرده باشد‪ .‬قضیه امدن رضاخان به ته ران و کودتای‬ ‫رضاخان یک امر عادی نبود که من ب��اب اتفاق یک نفر‬ ‫ادم ‪ -‬مثال ‪ -‬عامی لش��کری بیاید و کودتا کند و دنبالش‬ ‫‪16- 19‬‬ ‫گفتارها‬ ‫چرامردمازدریافتیارانهانصرافندادند؟‬ ‫توحقوقاصلی اترواعالمکردی؟‬ ‫کی یف‪،‬فنالندمیشود‬ ‫‪36- 39‬‬ ‫سیاست‬ ‫ضیافتهمسر اقایرئیس جمهور‬ ‫تاکیدبرتوافقهسته ایدرمیدانسرخسکو‬ ‫دیالکتیک«دیپلماسیپنهان»و نوستالژی»‬ ‫‪52- 61‬‬ ‫بینالملل‬ ‫عربستانبدونبندر‬ ‫مهرهسوخته‬ ‫لویاتانافغانی‬ ‫گذاربهدموکراسیبادولتمقتدر؟‬ ‫تحریریه‪:‬‬ ‫مثلث؛ هفته نامه ای خبری‪ ،‬تحلیلی است که سعی دارد روایتی منصفانه‬ ‫و عادالنه از واقعیت ها ارائه دهد‪ .‬نامش تمثیل و اش�اره ای اس�ت به س�ه‬ ‫ضلع استقالل‪ ،‬ازادی و جمهوری اسالمی‪ .‬مرامش تقویت گفتمان انقالب‬ ‫اسلامی‪ ،‬چارچوبش اسلام‪ ،‬انقالب‪ ،‬امام و رهبری‪ ،‬ارمانش گس�ترش‬ ‫و س�یادت اسلام خواهی در سراس�ر جهان و عزت مسلمانان‪ ،‬توسعه و‬ ‫پیشرفت ایران اسلامی و رفاه مردم شریف ایران و رونق گرفتن عدالت‪.‬‬ ‫مرزش رواداری و تالیف قلوب اهالی انقالب و ایستادگی در برابر مقابالن‬ ‫گفتمانی و عملی نظام و س�یاق و مشرب مان نجابت قلم و روزنامه نگاری‬ ‫مومنانه و تالش در جهت رونق گرفتن سنت گفت وگو میان فرهیختگان و‬ ‫نخبگان کشور است‪ .‬امیدواریم که در روایت مان صادق‪ ،‬بر مرام مان مستمر‬ ‫و دائم‪ ،‬بر چارچوب مان مستقر‪ ،‬بر ارمان مان مومن‪ ،‬بر مرزهایمان مراقب و‬ ‫هوشیار و بر سیاق مان استوار بمانیم‪.‬‬ ‫دبیرتحریریه‪:‬مصطفیصادقی‬ ‫مشاورهنریسردبیر‪:‬یحییپاکدل‬ ‫سیاست‪ :‬مصطفی صادقی(دبیر)‪ -‬علی حاجی ناصری‪ -‬امیدکرمانی ها ‪-‬‬ ‫حنیف غفاری‪ -‬داوود حشمتی ‪ -‬زهره دیانی ‪ -‬یاسین سیف االسالم‬ ‫فرهنگ‪ :‬علی رضا بهرامی(دبیر) ‪ -‬فاطمه کریم خان ‪ -‬عاطفه کربالئی‬ ‫اقتصاد‪ :‬مهدی خاکی فیروز(دبیر) ‪ -‬سیدفراز جبلی ‪ -‬لیال لطفی ‪-‬‬ ‫سارا ترابی‪ -‬اشکان روزرخ ‪ -‬ادریس هیئتی‬ ‫تاریخ و گفتارها‪ :‬مصطفی شوقی(دبیر)‪ -‬زهیر توکلی ‪ -‬حمید عزیزی‬ ‫بین الملل ‪ :‬سعیده سادات فهری (دبیر)‬ ‫دیدار‪ :‬افشین خماند(دبیر)‬ ‫بازار‪ :‬تقی میری (دبیر) ‬ ‫ورزش‪ :‬مهدی ربوشه (دبیر)‬ ‫دبیراجرایی‪ :‬سمانه مومنی‬ ‫مدیر هنری‪ :‬نیما ملک نیازی‬ ‫گرافیک و صفحه ارایی‪ :‬فاطمه قنائی ‪ -‬علی اجورلو‬ ‫عکس و پردازش تصاویر‪ :‬هومن سلیمیان ‪ -‬امیر طالیی کیوان‬ ‫عدنان جعفری و محمد برنو‬ ‫تصحیح‪ :‬ژیال شاکری ‪ -‬امیر عزیزی‬ ‫حروفچینی‪ :‬داود حشمتی‬ ‫مدیر مالی‪ :‬محمد پالیزدار‬ ‫سازمان اگهی ها‪ :‬تقی میری‬ ‫بازرگانی و بازاریابی‪ :‬محمدعلیاجورلو‬ ‫امور اداری‪ :‬محمد شکراللهی‪ ،‬علیرضا اسدالهی و محمد مومنی‬ ‫انفورماتیک‪ :‬شهرام زحمتی‬ ‫ناظر چاپ‪ :‬بابک اسکندرنیا‬ ‫با تشکر از‪ :‬مهندس فتاح ‪ -‬مهندس مهردادی ‪ -‬دکتر اسماعیل تبار‬ ‫دکترایت الهابراهیمی‪-‬دکترغالم حسینتقینتاج‪-‬حسینزندی‬ ‫احمد طالیی ‪ -‬مهندس صدوقی ‪ -‬حسین مجاهدی ‪ -‬حاج اقاتوکلی‬ ‫هادی انباردار ‪ -‬ابراهیم صفرلکی‪ -‬دکتر زارعیان ‪ -‬علیرضا حسن زاده‬ ‫سید حمید خالقی ‪ -‬محمدرضا دارابی‪ -‬صادق دارابی ‪ -‬حسین دارابی‬ ‫اقای سیف ‪ -‬اقای اصغرپور و اقای ابراهیمی‬ ‫اقتصاد‬ ‫توقفهدفمندی درایستگاه بی اعتمادی‬ ‫بافکارعمومی‬ ‫ناکامیدرجل ‬ ‫رایانه‪،‬یارانهوزندگیمسئوالنه‬ ‫‪44- 51‬‬ ‫هم انطور اعمال باش��د و دنبالش هم انطور اعمال‪ .‬ابتدا‬ ‫ای��ن را اوردند و کلمه ب��ه کلمه انطور که انس��ان حدس‬ ‫م ی زند‪ ،‬به او برنامه دادند و راه نش��ان دادند‪ .‬ابتدا با ظاهر‬ ‫مقدس��ی و عالقه ب��ه اس�لام‪ ،‬عالقه به روض��ه حضرت‬ ‫سیدالشهدا اینطور عالقه ها را به او نش��ان دادند و او هم‬ ‫خوب عمل م ی کرد‪ .‬من در روضه ای ک��ه گمان م ی کنم‬ ‫مال ارتش بود‪ ،‬در جوان��ی‪ ،‬در اوایل جوانی‪ ،‬در روضه انها‬ ‫رفته ام و دسته جاتی که از ارتش ی ها نوحه خوانی م ی کردند‬ ‫و سینه زنی م ی کردند‪ ،‬دیدم‪.‬‬ ‫این ابتدائا با این س�لاح وارد شد در کشور ما؛ یعنی‪،‬‬ ‫اوردندش در کش��ور ما‪ ،‬با قلدری‪ ،‬انهایی که مراکز قدرت‬ ‫بودند؛ کنار گذاشت و عشایر و کس��انی [را] که قدرتی در‬ ‫ایران داش��تند؛ انها را با قلدری و نقشه شکست داد‬ ‫و کنار گذاش��ت و بعد از اینکه یک قدری اس��تقرار‬ ‫پیدا کرد پایش‪ ،‬ش��روع کرد به ان نقشه دوم‪ .‬نقشه‬ ‫دوم ای��ن بود که اس�لام را هر چ��ه م ی تواند‪ ،‬از ان‬ ‫قیچی کند‪.‬‬ ‫به روحانی��ون که مب��داء امور م��ردم بودند و‬ ‫مرجع م��ردم بودند و هریک ی ش��ان در ی��ک ده یا‬ ‫در یک ش��هر ی��ا در ی��ک اس��تان نفوذ داش��تند‬ ‫و م ی توانس��تند یک وق��ت م��ردم را بس��یج کنند‪،‬‬ ‫روحانیون را انقدر تضعیف کرد‪ ،‬انق��در با تبلیغات‬ ‫اینه��ا را تضعی��ف ک��رد ک��ه ش��وفرها اینه��ا را‬ ‫سوار نم ی کردند‪.‬‬ ‫مردمازهدفمندییارانههامیترسند‬ ‫‪70-75‬‬ ‫ورزش‬ ‫پادشاهتنها‬ ‫حق را به کی روش می دهم‬ ‫رفتارهایاویکنوعلجبازیاست!‬ ‫مصائبخصوصی سازی‬ ‫‪76-81‬‬ ‫دیدار‬ ‫نخلکالسیک‬ ‫عصرگیگزی‬ ‫«چ»بهروایتسیما‬ ‫داستانزنیبهناممدینه‬ ‫سازمان اگهی ها‪ :‬تلفن‪0912 - 5169927 :‬‬ ‫چاپ‪ :‬هنر سرزمین سبز‬ ‫توزیع‪ :‬نامه امروز‬ ‫نشانی ‪ :‬تهران‪ ،‬خیابان شهید بهشتی‪ ،‬خیابان پاکستان‪ ،‬کوچه دوازدهم‪،‬‬ ‫پالک ‪ ،24‬واحد ‪1‬‬ ‫تلفن ‪88171506-8 :‬‬ ‫طراح جلد‪ :‬یحیی پاکدل‬ ‫محافظه کاری علیه‬ ‫سکوالریسم‬ ‫مناظرهامیرمحبیانومحمدقوچانی‬ ‫دربارهلیبرالیسمدرسیاستایران‬ ‫هفتهنامهخبری‪،‬تحلیلی‪ /‬سال پنجم‪ /‬شماره دویست و پانزده ‪ 6 /‬اردیبهشت ‪ 88 /1393‬صفحه‪5000/‬تومان‬ ‫شوکاول‬ ‫درگام دوم‬ ‫انص راف ‪ 3‬درصدی مردم از گرفتن‬ ‫یارانه ها به چه معناست؟‬ ‫پرونده ویژه مثلث درباره وضعیت‬ ‫سرمایه اجتماعی دولت حسن روحانی‬ ‫جنجال سعداباد‬ ‫در مجلس زنانه همسر رئیس جمهور‬ ‫چه گذشت؟‬ ‫مهره سوخته‬ ‫چرا بندر بن سلطان عزل شد؟‬ ‫لویاتان افغانی‬ ‫ایا زمان دموکراسی برای‬ ‫افغانستان فرا رسیده است؟‬ ‫مشکل از مدی ران‬ ‫سیاسی است‬ ‫پرونده مثلث درباره فیلم خط ویژه‬ ‫در گفتوگو با ‪ :‬عماد افروغ‬ ‫مصطفیکیایی و منصورلشگریپور‬ ‫شماره پیامک‪3000411711 :‬‬ ‫شبکه اجتماعی‬ ‫اغاز‬ ‫‪10‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫به ما اس ام اس بزنید‪3000411711:‬‬ ‫‪ l‬بنزین باالخره چقدرگران م ی شود؟ لطفا در این‬ ‫مورد مطلب بنویسید‬ ‫‪ l‬من یک کارمن��دم‪ .‬حقوقم به س��ختی کفاف‬ ‫زندگ ی ام را م ی دهد‪ .‬نگرانم که یارانه مرا حذف کنند‪.‬‬ ‫‪ l‬کسانی که م ی گویند روحانی ضعیف بوده چرا‬ ‫نم ی گویند که او چه دولتی را تحویل گرفته؟‬ ‫‪ l‬باید ب��ه دولت ب رای اجرای ف��از دوم هدفمندی‬ ‫یارانه ها کمک شود‪.‬‬ ‫‪ l‬چرا اجازه نم ی دهند ظریف کار خودش را بکند‪.‬‬ ‫‪ l‬تالش ب رای القای اختالف میان حامیان روحانی‬ ‫(کارگزاران) و اصالح طلبان راه ب��ه جایی نم ی برد‪.‬‬ ‫چرا در م��ورد کارگزاران در ش��ماره قبل ان مطلب‬ ‫را نوشتید؟‬ ‫‪ l‬اقای ع راقچی در مصاحبه با مثلث پاسخ های‬ ‫شفافی به منتقدان روحانی دادند‪.‬‬ ‫‪ l‬چرا در مصاحبه با ع راقچی حرف های منتقدان‬ ‫ر ا تکرارکردید؟‬ ‫مثلث‪ :‬در پاسخ به این مخاطب محترم مثلث باید‬ ‫بگوییم اگر سنت گفت وگو باب شود و بتوان همه‬ ‫مسائل را با رعایت احترام مقابل مطرح کرد‪ ،‬خیلی‬ ‫از شبهات برطرف خواهد شد‪ .‬در مسائل ملی باید‬ ‫ملی برخوردکرد‪ .‬ما در مصاحب��ه با دکتر ع راقچی‬ ‫ش��بهات را مطرح کردیم و ایش��ان هم پاسخ های‬ ‫شفافی دادند‪.‬‬ ‫‪ l‬خدا محسن فیض را رحمت کند‪ .‬کاش بیشتر‬ ‫از او م ی نوشتید‪.‬‬ ‫‪ l‬زهی��ر توکلی نویس��نده توانایی اس��ت‪ .‬دقیقا‬ ‫م ی داند چه م ی نویسد‪.‬‬ ‫‪ l‬پرونده ش��ما در مورد اقای احمدی نژاد بس��یار‬ ‫جامع بود‪.‬‬ ‫‪ l‬تا پارس��ال انچ��ه از دولت به ملت م ی رس��ید‬ ‫اسمش حق ملت بود اما حاال هدیه دولت شد‪.‬‬ ‫‪ l‬از موضوع سوریه بیشتر بنویسید‪ .‬به موقعیت‬ ‫کشورمون ارتباط زیادی دارد‪.‬‬ ‫‪ l‬چرا در مورد گران ی ها مطلب نم ی نویسید؟‬ ‫‪ l‬مثلث در س��ال جدید پرونده فرهنگی نداشته‪.‬‬ ‫دیگه از سینما نم ی نویسید؟‬ ‫مثلث‪ :‬بخش فرهنگ به جهت اهمیتش همواره‬ ‫مورد توجه تحریریه مثلث بوده است‪ .‬تالش کردیم‬ ‫تا در سال جدید با رویکردی بهتر و غن ی تر در این‬ ‫بخش عمل کنیم‪ .‬از همین شماره فرهنگ با یک‬ ‫پرونده خوب کار خود را اغازکرده است‪.‬‬ ‫‪ l‬چ��را در م��ورد وح��دت اصولگراه��ا چی��زی‬ ‫نم ی نویس��ید؟ رس��انه های اصولگرا در این مورد‬ ‫وظیفه دارند‪.‬‬ ‫‪ l‬اگر خانواده ما را از یارانه به اشتباه حذف کنند‪ ،‬ایا‬ ‫راهی ب رای اصالح وجود دارد؟‬ ‫‪ l‬تاکس ی ها بدون ضابطه اعالم قیمت های جدید‬ ‫کرایه ها را گران کرده اند‪ .‬لطفا از مس��ئولین در این‬ ‫مورد سوال کنید‪.‬‬ ‫‪ l‬ب��ه نظرم بای��د محک��م مقاب��ل امریکای ی ها‬ ‫بایستیم‪ .‬مذاکرات به جایی نم ی رسه‪.‬‬ ‫‪ l‬مردم��ی ک��ه احتیاج نداش��تند بای��د انصراف‬ ‫م ی دادند‪ .‬حاال دولت تحت فشار قرار گرفته‪.‬‬ ‫شبکههای اجتماعی این روزها نقش اول انتقال اخبار را برعهده گرفته اند‪ .‬دیگر این فقط خروجی‬ ‫خبرگزاری ها یا شبکه های تلویزیونی نیست که انحصار انتش��ار اخبار را در اختیار داشته باشند‪ .‬حاال‬ ‫خبرها و تصاویر با سرعتی قابل توجه توسط شبکه های اجتماعی همچون اس ام اس‪ ،‬اینستاگرام‪،‬‬ ‫فیسبوک‪ ،‬وایبر و ‪ ...‬در سطح جامعه پخش می شود‪.‬‬ ‫عقبنشینی نمیکنیم‬ ‫منتشر کرد و به نقل از ع راقچی نوشت‪« :‬در ابتدای مصاحبه‬ ‫مصاحبه ش��ماره قبل هفته نامه مثلث با سی د عباس‬ ‫ع راقچ��ی بازتاب های گس��ترده ای در رس��انه ها داش��ت‪.‬‬ ‫گفتم و بازهم تکرار م ی کن��م‪ ،‬همان گونه که رئی س جمهور‬ ‫س��ی د عباس ع راقچی در این مصاحبه تفصیلی به صورت‬ ‫محترم نیز در نامه خود به مقام معظم رهبری اشاره فرموده اند‪،‬‬ ‫شفاف به انتقادات از تیم مذاکره کننده پاسخ داده بود‪ .‬رسانه ها‬ ‫توافق ژنو صراحتا حقوق هس��ته ای کشورمان را به رسمیت‬ ‫شناخته و با پذیرش ادامه غن ی سازی در ایران‪ ،‬حق غن ی سازی‬ ‫خصوصا در فضای مجازی هر ک��دام از زاویه ای متفاوت این‬ ‫جمهوری اس�لامی ای��ران را تثبی��ت کرده است‪».‬س��ایت‬ ‫گفت وگو را پوشش دادند‪ .‬خبرگزاری دانشجویان ای ران (ایسنا)‬ ‫اصالح طلب س�لام نو هم همان تیتر برگزیده ایس��نا را ب رای‬ ‫ب��ا درج کامل متن مصاحب��ه این تیتر را ب��رای مطلب خود‬ ‫یزنیم»‬ ‫انتخاب کرد‪« :‬ع راقچی‪ :‬حتی سر «ویرگول» چانه م ‬ ‫بازنش��ر خبر مصاحبه دکتر ع راقچی با مثلث انتخاب کرد‪.‬‬ ‫این تیت��ر اما ب��ا واکنش س��ایت‬ ‫این سایت این بخش از مصاحبه را منتشر‬ ‫اصولگرای ‪ 598‬مواجه ش��د‪ .‬این سایت‬ ‫کرد که معاون وزیر خارجه گفته بود‪« :‬قرار‬ ‫اس��ت تا پایان تی ر ماه چانه زن ی ها در مورد‬ ‫گزیده کوتاهی از مصاحبه دکتر ع راقچی‬ ‫متن نهایی ادامه داش��ته باش��د‪ .‬در داخل‬ ‫را با تیتر منتخب ایس��نا البته با عالمت‬ ‫ای ران ام��ا منتقدان همچن��ان برحرف های‬ ‫تعجب منتشر کرد‪.‬‬ ‫ع راقچی‪ :‬حتی سر «ویرگول» چانه‬ ‫پیشین خود اصرار دارند‪ ».‬اما روزنامه رسالت‬ ‫یزنیم(!) سایت ‪ ،598‬این چنین نوشت‪:‬‬ ‫م ‬ ‫نیز از جمله رس��انه هایی بود که مصاحبه‬ ‫«س��ید عباس ع راقچی در گفت وگویی‬ ‫سی د عباس ع راقچی با مثلث را پوشش داد‪.‬‬ ‫رسالت به نقل از ع راقچی نوشت‪« :‬معاون‬ ‫تفصیلی با مثلث پی رامون اخ رین تحوالت‬ ‫وزیر امور خارجه کشورمان ضمن تاکید بر‬ ‫پرون��ده هس��ته ای ای��ران و محورهای‬ ‫ش��ناخت بهتر ایران و اعضای ‪ 5+1‬نسبت‬ ‫انتقادهای مطرح ش��ده در مورد مذاکرات‬ ‫به گفت وگ��و پرداخته اس��ت‪ .‬ع راقچی‬ ‫به مواضع یکدیگر اعالم کرد که تا رسیدن‬ ‫در بخش��ی از این مصاحبه در پاسخ به‬ ‫طرفین به توافق جامع راه درازی باقی مانده‬ ‫انتقادات مطرح شده در خصوص ای رادات‬ ‫است‪ .‬سی د عباس ع راقچی در گفت وگو با‬ ‫هفته نامه مثلث تاکید ک��رد‪« :‬به نظر من‬ ‫حقوقی متن توافقنامه ژنو بیان م ی دارد‪:‬‬ ‫مذاکرات مسیر درستی را طی م ی کند‪ .‬با این‬ ‫«نگارش‪ ،‬کار بسیار سختی است؛ چراکه‬ ‫ما باید به جمالتی برسیم که مورد رضایت س�یدعباس عراقچ�ی صفح�ه حال ما هنوز نم ی توانیم بگوییم که امکان‬ ‫طرفین باش��د‪ .‬در دور نهایی بر س��ر هر اینس�تاگرام خ�ود را صفحه اول دستیابی به یک توافق جامع وجود دارد یا نه‪.‬‬ ‫اما اگر قرار باشد به توافق برسیم‪ ،‬باید همین‬ ‫کلمه و حتی هر ویرگول‪ ،‬ساعت ها بحث مثلث قرار داد‬ ‫و جدل خواهیم داشت تا به متنی که مورد‬ ‫مسیر را طی کنیم‪ » .‬خبرگزاری تسنیم اما‬ ‫ب رای بازنشر مصاحبه سی د عباس ع راقچی با مثلث این تیتر‬ ‫توافق طرفین باشد‪ ،‬برسیم‪ .‬موضوعات بسیار متنوع است و‬ ‫را برگزید‪« :‬ت��ا وقتی خط قرمزهای ما لحاظ نش��ود‪ ،‬توافق‬ ‫متنی که باید به ان برسیم‪ ،‬بسیار پیچیده خواهد بود‪ .‬در تمام‬ ‫مذاکرات پیچیده همیش��ه این قاعده وجود دارد که تا وقتی‬ ‫امکانپذیر نیست»تسنیم به نقل از مذاکره کننده ارشد ای ران‬ ‫همه چیز مورد توافق قرار نگرفته است‪ ،‬توافق جامع حاصل‬ ‫نوشت‪« :‬بسیاری از خطوط قرمز ما در ژنو رعایت شد و ما در‬ ‫نم ی شود‪ ».‬سایت اصولگرای فردا مصاحبه دکتر ع راقچی را با‬ ‫نهایت به توافقنامه ژنو رسیدیم‪ .‬یکی از مهمترین خطوط‬ ‫تیتر «هی چ گاه در مقابل امریکای ی ها کم نیاورده ایم» منتشر‬ ‫قرمز ما این بود که غن ی س��ازی اورانیوم‪ ،‬تعلی ق ش��دنی یا‬ ‫تعطی ل شدنی نیس��ت و طرف مقابل این مساله را رعایت‬ ‫کرد‪ .‬این س��ایت واکنش معاون وزیر خارجه به انتشار فایل‬ ‫کرد‪».‬‬ ‫صوتی منتسب به او را در گفت وگو با مثلث با رنگی متمایز‬ ‫تصویری از سه عضو مجمع‬ ‫روحانیون مبارز که محمد علی‬ ‫ابطحی ان را در اینستاگرام‬ ‫خود منتشر کرده است‬ ‫اینستاگرام حسن خمینی‬ ‫تصویری از او در کنار‬ ‫ناطق نوری را منتشر کرده‬ ‫است‬ ‫نقد نقد مخالفان توافقنامه ژنو‬ ‫ماجرای توافقنامه ژنو ان قدر مهم اس��ت که همچنان‬ ‫محل بحث موافقان و مخالفان ان در ای ران است‪.‬‬ ‫س��ایت الف هفته گذشته با‬ ‫عنوان «نقد نقد مخالفان توافقنامه‬ ‫ژنو» به قلم ایلیا س��االر یادداشتی‬ ‫نوشته که اس��اس ان پاسخ دهی‬ ‫ب��ه مخالف��ان س��خنان رئی��س‬ ‫س��ازمان انرژی اتمی در مصاحبه‬ ‫با هفته نامه مثلث است‪.‬‬ ‫این س��ایت در این یادداشت‬ ‫نوش��ته‪« :‬چن��دی پی��ش دکت��ر‬ ‫صالح��ی‪ ،‬رئیس س��ازمان انرژی‬ ‫اتم��ی‪ ،‬در مصاحب ه ای با نش��ریه‬ ‫مثلث‪ ،‬به ابع��اد مختلف و بعض��ا ناگفته برنامه هس��ته ای‬ ‫پرداخت‪ .‬در بخش��ی از مصاحبه‪ ،‬ایش��ان در مورد نگران ی ها‬ ‫نسبت به بحث غن ی سازی‪ 20‬درصد گفتند که منتقدین محل‬ ‫مصرف سوخت بیست درصد را پیدا کنند تا ما تولید کنیم‪».‬‬ ‫مهدی محمدی‪ ،‬از اعضای تی��م مذاکره کننده قبلی و مدیر‬ ‫مسئول «پایگاه ایران هس��ته ای»‪ ،‬طی یادداشتی با عنوان‬ ‫«اقای دکتر‪ ،‬محل مصرف غن ی سازی ‪ 20‬درصد اینجاست!»‬ ‫به نقد سخنان دکتر صالحی پرداختند‪ .‬مدیر مسئول پایگاه‬ ‫ای ران هسته ای‪ ،‬با اذعان به درستی نظر دکتر صالحی مبنی‬ ‫بر اینکه مکانی حقیقی ب رای مصرف غن ی س��ازی ‪ 20‬درصد‬ ‫وجود ن��دارد‪ ،‬ادعا م ی کن��د که «محل مصرف غن ی س��ازی‬ ‫‪ 20‬درصد درون اتاق مذاکره اس��ت‪ ».‬او در این یادداش��ت به‬ ‫مذاکرات مسکو در بهار ‪ 1391‬اشاره م ی کندکه طرف ایرانی‬ ‫پیشنهاد داده بود به ازای لغو تمام ی ‬ ‫تحریم های یکجانبه‪ ،‬غن ی سازی‬ ‫‪20‬درصد مورد معامله ق��رار گیرد‪.‬‬ ‫از این رو ایش��ان نتیج��ه م ی گیرد‬ ‫که طرف ای ران��ی در توافقنامه ژنو‬ ‫باید مابه ازای بس��یار بیش��تری در‬ ‫مقابل تعلیق غن ی سازی ‪ 20‬درصد‬ ‫درخواس��ت م ی کرد‪ .‬اما ایا به واقع‬ ‫مع��ادالت بی ن الملل��ی و واقعیات‬ ‫روابط بی ن الملل به همین سادگی‬ ‫و ب ی پی رایگ ی ای اس��ت ک��ه اقای‬ ‫مهدی محمدی م ی گویند؟ ما غن ی سازی ‪ 20‬درصد را متوقف‬ ‫کنیم و انها تمام تحریم های یکجانبه را؟‬ ‫نویسنده یادداشت در پایان نتیجه گیری کرده‪ :‬م ی توان‬ ‫نتیجه گرفت که اقای مهدی محمدی و همکارانش��ان در‬ ‫انتقادات خود به توافقنامه ژنو‪ ،‬همچنان از چارچوب های ذهنی‬ ‫گذشته خود استفاده م ی کنند که در مذاکرات گذشته به کرات‬ ‫امتحان خود را پس داده است‪ .‬ایا پی ش زمینه های فکری ایشان‬ ‫و همکارانشان‪ ،‬درک درست و دقیقی از واقعیات امروز جهان را‬ ‫نشان م ی دهند؟ باتوجه به عضویت ایشان در تیم مذاکره کننده‬ ‫قبلی و نقش احتمال ی شان در تدوین بسته های پیشنهادی‬ ‫ذکرشده‪ ،‬قضاوت در این خصوص را بر عهده شما م ی سپاریم‪.‬‬ ‫مشایی‪ :‬خاتمی و هاشمی برای خبرگان برنامه دارند‬ ‫سایت مثلث انالین هفته گذشته سخنان جدیدی را از اسفندیار رحیم مشایی‬ ‫در مورد فضای سیاسی کشور منتشر کرد‪ .‬مثلث انالین این خبر را به نقل از یکی‬ ‫از روحانیون نزدیک به تیم دولت س��ابق منتش��ر کرد‪ .‬این فرد عکسی جدید از‬ ‫مش��ایی و احمدی نژاد را در دفتر کار جدیدشان منتشر کرد‪ .‬در این مطلب که در‬ ‫فیسبوک این فرد متنشر شده‪ ،‬امده است‪« :‬چند روز قبل در برخوردی ناگهانی با‬ ‫مهندس مشایی در جلس ه ای همنشین شدم‪ .‬از مسائل روز هم در فرصتی کوتاه‬ ‫گفت وگو و صحبت به میان امد‪ ...‬او معتقد بود که خاتمی‪ ،‬روحانی و هاش��م ی ‬ ‫کامال هماهنگ هستند‪ ...‬قبول نداش��تم‪ ...‬م ی گفت اولویت خاتمی و هاشمی‬ ‫ مجلس خبرگان است‪...‬‬ ‫قبول داشتم‪...‬‬ ‫از اینکه دولت در قصه نقض حقوق بشر جا خالی دهد و همه مسئولیت را‬ ‫به عهده نهادهای انتصابی بگذارد نگران بود‪...‬‬ ‫با تعصب و محبت از رهبری نام م ی برد‪ ...‬تعجب کردم‪».‬‬ ‫محمدرضا عارف تصویری‬ ‫از یک سخنرانی خود را در‬ ‫اینستاگرام منتشرکرده است‬ ‫روی خط مثلث انالین‪MOSALAS.IR :‬‬ ‫در این س�تون نظراتی که مخاطبان‬ ‫س�ایت مثلث انالین روی خبره�ا داده اند‬ ‫منتشر م ی شود‪:‬‬ ‫مش�ایی‪ :‬خاتم�ی و هاش�می ب�رای خبرگان‬ ‫برنامه دارند‬ ‫س�پهوند‪ :‬چرا دس��ت از س��ر احمدی نژاد‬ ‫ب رنم ی دارید؟ اون که هیچ حرفی نم ی زنه‪.‬‬ ‫میرزای�ی‪ :‬تم��ام کاره��ای احمدی ن��ژاد‬ ‫از اول امس��ال ت�لاش اون ب��رای بازگش��ت ب��ه‬ ‫ریاست جمهوریه‪ .‬شک نکنید‪.‬‬ ‫داوود‪ :‬شما خودتون ب رای چه پستی برنامه‬ ‫دارید؟ ایا واقعا سیاست رو رها کردید ؟‬ ‫گفت وگ�وی مثل�ث انالین ب�ا عضو ش�ورای‬ ‫مرکزی جبهه پای�داری؛ دیگر هیچ رابطه ای با‬ ‫احمدی نژاد نداریم‬ ‫میرفخری‪ :‬این پایداری ها هیچ وقت واقعیت‬ ‫رو نم ی گن‪ .‬هر روز از یکی حمایت م ی کنند‪.‬‬ ‫ناش�ناس‪ :‬احتماال اونا دنبال سعید جلیلی‬ ‫هس��تن اما حاج س��عید امید حزب الله ی ها است‬ ‫میدونه چه جور رفتار کنه ‪.‬‬ ‫سوم تیری‪ :‬احمدی نژاد نیازی به گروه های‬ ‫سیاسی نداره اون با مردم در ارتباطه ‪.‬‬ ‫مثلث انالین بررسی کرد؛ «تاجر ایرانی»‪ ،‬مهره‬ ‫شطرنج تحوالت ترکیه؟‬ ‫افخمی‪ :‬بابک زنجانی مساله مهمیه‪ .‬حتما‬ ‫با ضراب ارتباط داش��ته‪ .‬اولین روز دستگیرش هم‬ ‫همینو گفت ضراب‪.‬‬ ‫رامین‪ :‬به نظرم کار اردوغان با ماجرای فساد‬ ‫اقتصادی دیگه تمومه‪.‬‬ ‫س�عیده موحدی‪ :‬توی مطبوع��ات ترکیه‬ ‫خوندم که ارتباط زنجانی و ضراب مورد بررسی دو‬ ‫طرف ترک و ای رانی قرار گرفته‪.‬‬ ‫علیرض�ا‪ :‬ضراب ها و زنجان ی ه��ا هنوز هم‬ ‫هستند‪ .‬هنوز کشف نشدن‪.‬‬ ‫افشاگری یک نماینده علیه فرای‬ ‫ناش�ناس‪ :‬ایشان «افش��اگری» نکرده اند و‬ ‫تنها تهدید به افشاگری کرده اند‪ .‬اگر شواهدی دارند‬ ‫لطفا رو کنند‪.‬‬ ‫محمد‪ :‬ریچارد فرای چه نسبتی با ما دارد که‬ ‫باید در ای ران دفن شود؟‬ ‫نرگ�س‪ :‬نبای��د اج��ازه م ی دادیم ف��رای در‬ ‫تاجیکستان دفن بشود‪.‬‬ ‫رحیم�ی ‪ :‬چرا دولت در م��ورد فرای تصمیم‬ ‫شفاف نگرفت‪.‬‬ ‫گفت وگ�وی مثلث انالین با ای�رج ندیمی؛ چرا‬ ‫باید ظریف را استیضاح کنیم‬ ‫حیات طیبه‪ :‬باید به منتقدان هم اجازه طرح‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫اغاز‬ ‫مصاحبه مثلث با عبدالرضا‬ ‫داوری بازتاب فراوانی در‬ ‫فضای رسانه ای داشت‬ ‫نظ راتشون داده شود‪.‬‬ ‫س�یما اوحدی‪ :‬اس��تاد! مگ��ه منتقدان هر‬ ‫روز توی مجلس نطق نم ی کنن؟ مگه س��رمقاله‬ ‫نم ی نویسن؟‬ ‫مجتبی‪ :‬منتقدان باید اجازه طرح نظ راتشان‬ ‫رو در رسانه ملی داشته باشند‪.‬‬ ‫‪11‬‬ ‫تصویرنگاری‬ ‫روزانه حجم بس�یاری از عک س های خبری به ما م ی رس�د‪ .‬تعداد این‬ ‫عک س ها انقدر زیاد اس�ت که گاهی ب ه راحتی از کن�ار ان عبور م ی کنیم اما‬ ‫شاید بهتر باشد روی بعضی از عک س ها تامل بیشتری داشته باشیم‪ .‬مثلث‬ ‫در این صفحات‪ ،‬هفته را با مرور عک س ها از نو یاداوری م ی کند‪.‬‬ ‫در اس�تانه والدت حض�رت زه را (س)‪ ،‬جمع�ی از بانوان‬ ‫برگزید ه کشور با رهبر معظم انقالب دیدار کردند‬ ‫در حاشیه سخن رانی علی الریجانی در جمع‬ ‫همس راننمایندگانمجلسشورایاسالمی‬ ‫در روز مادر عکس�ی از رئی س جمهور در حال بوسیدن‬ ‫دست مادرش در شبکه های اجتماعی منتشر شد‬ ‫اولین فرماندار زن در بندر ترکمن‬ ‫ای ت اهلل هاشم ی رفسنجانی در دیدار اعضای سابق‬ ‫و فعلی دفتر سیاسی حزب اسالمی کار گفت‪ «:‬همه‬ ‫باید توجه داش�ته باش�یم که س�وار یک کشتی‬ ‫هستیم و کارشکنی در مس�یر حرکت‪ ،‬همه را از‬ ‫اهداف متعالی نظام ک�ه جزو ارمان های امام راحل‬ ‫و شهیدان بود‪ ،‬دور م ی کند‪».‬‬ ‫عل�ی جنت�ی‪ ،‬وزی�ر فرهنگ و ارش�اد اسلامی گفت‪:‬‬ ‫«م ی توان به بعضی از نهادهای شناخته شده ای که در انها‬ ‫شخصی ت های برجسته فرهنگی حضوردارند‪ ،‬به کتاب‬ ‫عنایت ویژه ای دارند و قان�ون را خوب م ی دانند‪،‬تفویض‬ ‫اختیار کرد تا کتاب هایی را که خودش�ان بررسی کرده و‬ ‫سالم تشخیص داده اند منتشر کنند‪».‬‬ ‫دیدار «محم د جواد ظ ریف» وزیر امور خارجه با «سرگئی الوروف» وزیر امور خارجه روسیه در‬ ‫حاشیه نشست وزرای خارجه کشورهای ساحلی خزر‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫اولین عک س ها از دفتر ولنجک محمود احمدی نژاد که در ان اسفندیار رحی م مشایی هم دیده م ی شود‬ ‫تصویرنگاری‬ ‫افتتاح نمایشگاه و رونمایی از مجموعه پوستر های ای ران‬ ‫جوانباحضورسعیدجلیلی‬ ‫دکت�ر غالمعلی حدادعادل در م راس�م بزرگداش�ت‬ ‫حس ن انوری‪ ،‬محقق و پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی‬ ‫‪13‬‬ ‫نوری المالکی‪ ،‬نخس�ت وزیر ع�راق علیه دخالت های‬ ‫ع ربستان سعودی در امور داخلی ع راق و برخی دیگر‬ ‫از کشورهای منطقه موضع گرفت‪.‬‬ ‫ف رانسوا اوالند‪ ،‬رئی س جمهوری ف رانسه حضور خود‬ ‫را در انتخابات ریاست جمهوری ‪ 2017‬به موفقیتش‬ ‫در کاهش نرخ بیکاری مشروط کرد‬ ‫باراک اوباما رئی س جمهور ام ریکا سفر خود به شرق اسیا را از ژاپن شروع کرد‪ .‬این سفر مخالفان بسیاری داشت که در‬ ‫خیابان ها اعت راض خود را نشان دادند‬ ‫رج�ب طیب اردوغان نخس�ت وزیر ترکیه ب رای اولین ب�ار در تاریخ ترکیه به عنوان یک‬ ‫نخست وزیر به نوادگان ارامنه کشته شده در سال‪ 1915‬در دوران عثمانی تسلیت گفت‬ ‫تصویرنگاری‬ ‫‪14‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫نامزدهای ریاس�ت جمهوری لبنان در جلس�ه پارلمان لبنان که به ریاست « نبیه بری»‬ ‫تش�کیل شد‪ ،‬نتوانستند ارای مورد نیاز را کس�ب کنند و ب راین اساس انتخاب رئیس‬ ‫جمهوری لبنان به نشست های بعدی پارلمان موکول شد‬ ‫خیابان های برزیل همچنان ناارام اس�ت و یک نفر کش�ته‬ ‫شده‪ ،‬تا جام جهانی راهی نیست‬ ‫توافق اشتی ملی فلسطین در منزل اسماعیل هنیه نخست‬ ‫وزی�ر منتخ�ب در غزه امضا ش�د‪ .‬هنی�ه پ�س از امضای این‬ ‫توافقنامه گفت‪« :‬دودستگی میان فلسطینی ها پایان یافت»‬ ‫رضا ض راب‪ ،‬تاجر ای رانی و تبعه ترکیه هرگونه‬ ‫انتق�ال غیرقانون�ی ارز به ای�ران را رد کرد و‬ ‫گفت‪« :‬پس از دس�تگیری‪ ،‬مقامات قضایی‬ ‫به او گفتند که اگر اتهاماتی را متوجه دولت‬ ‫ترکیه کند‪ ،‬ازاد خواهد شد‪».‬‬ ‫پس از انتش�ار لیس�ت دریافت�ی بازیکنان‬ ‫پرسپولیس‪ ،‬این هفته لیس�ت ق راردادهای‬ ‫باش�گاه استقالل هم منتش�ر شد‪ ،‬مطابق‬ ‫این لیست باشگاه استقالل در فصل گذشته‬ ‫بیش از ‪ 24‬میلیارد تومان هزینه کرده است‬ ‫گاب ریل گارسیا مارکز پس از گذراندن یک دوره بیماری در سن ‪ 87‬سالگی در مکزیکوسیتی درگذشت‪ .‬اثار‬ ‫مش�هوری چون صد سال تنهایی‪ ،‬پاییز پدر س�االر‪ ،‬ساعت شوم و عشق سال های وبا از جمله رمان های‬ ‫او هستند که در طول سال ها الگو و سرمشق بسیاری از نویسندگان دنیا و خصوصا عالقمندان سبک‬ ‫رئالیسم جادویی بودند‪ .‬مارکز در سال‪ 1982‬توانست جایزه نوبل ادبیات را کسب کند‬ ‫دیدار مح راب قاسمخانی‬ ‫ازاسایشگاهجانبازان‬ ‫ته ران گردی رئیس شورای‬ ‫شهر ته ران‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫ب رای اس�تقالل و ت راکتور داستان لیگ قهرمانان اسیا خیلی زود به پایان رسید و حسرت بر دل هواداران‬ ‫پرشمارشانباقیماند‬ ‫تصویرنگاری‬ ‫محمود کریمی درکنار‬ ‫سعید حدادیان‬ ‫‪15‬‬ ‫درباره گفتارها‬ ‫گفتارها‬ ‫گفتارها‪،‬سخن ما نیست‪،‬حرف روزنامه نگاران و کارشناسانی‬ ‫است که در محی ط های تخصصی ش�ان با گرای ش های مختلف به‬ ‫موضوعات مختلف پرداخته اند‪ .‬یک ن�گاه ازاد که مثلث با افتخار‬ ‫ان را می زبانی م ی کند‪.‬‬ ‫وحدت ؛ مسئله اصلی جهان اسالم‬ ‫درباره سخنان رهبر معظم انقالب در جمع مداحان اهل بیت(ع)‬ ‫مصطفی شوقی‬ ‫روزنامه نگار‬ ‫گفتارها‬ ‫‪16‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫جهان اسالم امروز با مسائلی مواجه است که در‬ ‫نوع خود تاکنون به این شدت با ان مواجه نبوده است‪.‬‬ ‫تفرقه افکن ی ش��اید مساله ای اس��ت که هدف اصلی‬ ‫مسلمانان در ان گم شده‪.‬‬ ‫شبکه ای با نام یکی از امام معصوم شیعه را نگاه‬ ‫م ی ک��ردم‪ ،‬روحانی خوش بیانی صحب��ت از اهل بیت(ع) و‬ ‫ضرورت پاسداشت حرمت و شان بلند مرتبه ایشان میکرد؛‬ ‫اینکه این خاندان بزرگ ب ی واس��طه منبع عظیمی از برکات‬ ‫و سجایای اخالقی هس��تند که امروز باید مورد توجه جدی‬ ‫شیعیان باشد‪ .‬ب ی اختیار کنترل را کنار گذاشتم و به سخنان‬ ‫این روحانی خوش بیان با لهجه زیبای ع راقی که روی برخی‬ ‫از حروف تاکید ویژه ای م ی کرد‪ ،‬گوش م ی دادم‪ .‬اما به یکباره‬ ‫این حالوت سخن و بیان شیوای او به عصبانیتی عجیب‬ ‫و منحصر به فرد تبدیل شد‪ .‬او وقتی بحث خود را به حرمت‬ ‫شیعه کشاند در بیانی اعتراضی س��خن از این م ی گفت ما‬ ‫را چه به غیر شیعه و چه وحدتی و چه هم نشینی و تقریبی‬ ‫میان ما و انها‪ .‬بعد غی ر ش��یعه را غی ر مسلمان نامید و بیان‬ ‫داشت که اصوال انها شیعه نیس��تند و مسلمان ی شان غلط‬ ‫اس��ت‪ .‬این جمله اخری را س��ه بار با تاکی��د و همان لهجه‬ ‫اعجاب اور بیان کرد‪.‬‬ ‫در مجل��س یک م��داح خوش بی��ان و خوش صدای‬ ‫جوان نشسته بودم‪ .‬مجلسی که بیش��تر کسانی که در ان‬ ‫بودند مثل خود مداح‪ ،‬جوان بودند و تشنه معرفت اهل بیت‬ ‫(ع)‪ .‬در میانه مجلس که مداح قصیده زیبایی را در مدح قمر‬ ‫منیر بن ی هاش��م اقا عباس بن علی(ع) م ی خواند‪ ،‬به یکباره‬ ‫بدون مقدمه شروع به فحاش��ی به یکی از همس ران رسول‬ ‫خدا (ص) کرد که اتفاقا در تاریخ اس�لام‪ ،‬محل پرمناقشه ای‬ ‫میان شیعه و س��نی بوده است‪ .‬به طور اش��کارا در ان موج‬ ‫احس��اس ارادت به این خاندان پاک و منزه‪ ،‬جمعیت به دو‬ ‫گروه تقسیم شد‪ ،‬گروهی با مداح جوان همنوا شدند و گروه‬ ‫دیگر س��کوت کردند‪ .‬این در حالی بود که رهبر انقالب در‬ ‫فتوایی صریح و روشن ه ر گونه توهین به بزرگان اهل سنت‬ ‫را حرام دانسته بودند‪.‬‬ ‫شبکه دیگری در میان انبوه ش��بکه های ماهواره ای‬ ‫یافتم که به زبان فارس��ی در مورد اس�لام سخن م ی گفت‪.‬‬ ‫فردی در حال س��خن گفتن ب��ا مردم ب��ود‪ ،‬زیرنوی س های‬ ‫تند و بعض��ا توهی ن امیز علیه محبان خان��دان عصمت و‬ ‫طهارت بیان م ی شد‪ .‬گروهی از کسانی که با برنامه تماس‬ ‫م ی گرفتند بیشتر سعی داشتند که از مجری برنامه دعایی‬ ‫ب رای ش��فای بیماری یا مریضی بگیرند و او انها را دعا کند‪.‬‬ ‫مجری برنامه نیز با بیان خود سعی داشت از کسانی بگوید‬ ‫که از دین منحرف شده اند‪ .‬ش��یوه او این بود که از برخی از‬ ‫کتب حدیث و تفسیر مستنداتی ارائه کند‪ .‬او نیز به پیروان‬ ‫شیعه توهین م ی کرد‪.‬‬ ‫شبکه های زیادی از این جنس در ماهواره هستند‪ .‬نکته‬ ‫جالب ب رای من که مدتی بیننده بسیاری از برنامه های این‬ ‫شبکه ها بودم‪ ،‬مخرج مشترک همه انها زبانی واحد و بیانی‬ ‫یکپارچ ه بود که به نوعی در این دو رویکرد متناقض به صورت‬ ‫مشترک در امده است‪ .‬نم ی خواهم با نگاه توهم توطئه ای که‬ ‫گاهی در تحلی ل های ما رسوب یافته است نتیجه گیری کنم‬ ‫اما واقعا در عین اینکه از نظر محتوا این دو خط موازی به هم‬ ‫نم ی رسند از نظر استراتژی چرا انها رویکردی یکپارچه دارند‪.‬‬ ‫ایا اتاق فرمان واحدی این خط را مدیریت م ی کند؟‬ ‫اینها را گفتم تا برس��م به س��خنان جدید رهبرمعظم‬ ‫انقالب‪ .‬حض��رت ای��ت اهلل خامن��ه ای عالوه ب��ر رهبری‬ ‫انقالب اسالمی‪ ،‬جایگاهی در مرجعیت و حوزه علمیه شیعه‬ ‫دارند‪ .‬ایشان وقتی س��خن م ی گویند حتما حدود شرعی و‬ ‫غی ر ش��رعی زوایه های گوناگون سخنانشان را نیز م ی دانند‬ ‫و با اش��راف کامل مس��اله ای را بیان م ی کنند‪ .‬این یکی از‬ ‫ویژگ ی های بارز ایش��ان اس��ت‪ .‬رهبری وقت��ی فتوای لزوم‬ ‫نگه داش��تن حرمت بزرگان اهل سنت را بیان داشتند‪ ،‬خوب‬ ‫م ی دانستند که امروز دنیای اسالم در معرض چه اسی ب های‬ ‫جدی قرار دارد‪ .‬زمانی این فتوا بیان شد که هنوز رخدادهای‬ ‫سوریه و هجوم سلف ی ها و تکفیری ها ب رای کشتار مردم این‬ ‫گفتارها‬ ‫تو حقوق اصلی ات رو اعالم کردی؟‬ ‫خطر! سونامی نزدیک است‬ ‫سیدمحسن فرجادی‬ ‫روزنامه نگار‬ ‫این روزنامه نگار سوژه یادداشت این هفته خود را به‬ ‫مساله عدم انصراف مردم از یارانه ها اختصاص داده است‬ ‫و در اخر یک هشدار مهم نیز م ی دهد‪.‬‬ ‫س��رانجام چهارش��نبه جمعیت ثب ت نام کنن��ده ب رای‬ ‫دریافت یارانه مش��خص ش��د؛‬ ‫ح��دود ‪ 73‬میلیون نف��ر برای‬ ‫دریاف��ت یارانه نق��دی ثب ت نام‬ ‫کردند و دو میلی��ون و ‪ 400‬هزار‬ ‫نف��ر از دریاف��ت یاران��ه نقدی‬ ‫انصراف دادند تا درام��د هزار و‬ ‫‪ 200‬میلیارد تومان��ی در جیب‬ ‫دولت بماند‪.‬‬ ‫همه انهایی ک��ه از خیر‬ ‫یاران��ه گذش��ته اند پولداره��ا‬ ‫نیس��تند و هم��ه انهای��ی که‬ ‫یاران��ه م ی گیرن��د کم درام��د‬ ‫نیس��تند‪ 73 .‬میلی��ون در ب رابر‬ ‫دو میلیون ‪400‬ه��زار نفر یعنی‬ ‫شکس��ت ب��رای واقع ی کردن‬ ‫یارانه بگیرها‪ .‬ای��ن یعنی مردم‬ ‫دارند به دولت دروغ م ی گویند؟‬ ‫این یعن��ی مردم اعتم��ادی به‬ ‫دولت ندارن��د؟ این یعنی برخی‬ ‫مردم به زبان ب ی زبانی به دولت‬ ‫م ی گویند انچه را وظیفه داری به‬ ‫من بدهی بده! این یعنی م��ردم به دولت م ی گویند اگر تا به‬ ‫حال ب ر اساس ب ی تدبیری ها ثروت و داری ی ام کم ارزش شده‪،‬‬ ‫حداقل دلم خوش است که ماه به ماه مبلغی را در ازای ضرر‬ ‫من پرداخت م ی کنی!‬ ‫م��ردم از دولت مس��تقر ی��ا واقع ی تر بگوی��م از همه‬ ‫دولت های س��ابق طلبکارند‪ .‬خود را طلبکاری م ی دانند که‬ ‫م ی خواهند ه ر چه م ی توانند از مطالباتشان را وصول کنند‪.‬‬ ‫این نگاه طلبکارانه م��ردم از دولت کار را س��خت م ی کند‪.‬‬ ‫مردم با این نگاه مشارکتشان در توسعه کشور پایین م ی اید‪.‬‬ ‫مردم طلبکار ش��هروندان صدیقی نیس��تند‪ .‬مردم طلبکار‬ ‫فقط طلبکارند و ش��اکی‪ .‬ب��ه مردم طلبکار هم��ان قدر که‬ ‫اعتماد نم ی کنند نم ی شود اعتماد کرد‪ .‬مردم دولت را صادق‬ ‫نم ی دانند که م ی گوید م ی خواهیم یارانه ها را بهتر ب رای شما‬ ‫خرج کنی��م و دولت هم همه ‪ 73‬میلیون نف��ری که خود را‬ ‫ُمحِ ق دریافت یارانه م ی دانند صادق نم ی داند‪.‬‬ ‫ ب ی اعتمادی مردم و دولت نش��انه های یک سونامی‬ ‫ مهلک است‪ .‬کسی حواسش هست؟‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫« نه! چرا باید حقوق اصلی مو اعالم کنم؟ وقتی با‬ ‫کسورات و قسط ‪ 700- 800‬تومن دستمو م ی گیره چرا یارانه‬ ‫نگیرم؟» اینها را دو دوست در مترو به هم م ی گفتند‪.‬‬ ‫راننده تاکس��ی هم که ظاه را من صدمین نفری بودم‬ ‫که س��ر صحبت را باز م ی کرد‬ ‫مثل ی��ک ن��وار ضبط ش��ده‬ ‫م ی گف��ت «وقت��ی نم ی دونم‬ ‫بنزین م ی خواد چند بشه‪ ،‬وقتی‬ ‫نم ی دون��م از ف��ردا قبض اب و‬ ‫برق و گازم چقد میخ��واد بیاد‪،‬‬ ‫وقتی نم ی دون��م پولی که من‬ ‫نم ی گیرم چه بالیی سرش میاد‬ ‫چرا ازش بگذرم؟» ش��اید شما‬ ‫هم خیلی بیشتر از این حرف ها‬ ‫ش��نیده باش��ید‪ .‬ش��هروندانی‬ ‫ک��ه اعتمادی ب��ه ف��ردا ندارند‬ ‫و نم ی دانن��د چه بر س��ر یارانه‬ ‫م ی ای��د‪ .‬ادم هایی ک��ه نگرانند‬ ‫همان چند ده هزار تومان جمع‬ ‫شود و بشود سه هزار میلیارد یا‬ ‫پول توجیبی یک��ی از مدیران‬ ‫بانکی ب رای پناهنده ش��دن به‬ ‫ینگه دنیا!‬ ‫بی اعتم��ادی م��ردم به‬ ‫دولت بدترین وضعیتی است که‬ ‫م ی توان ب رای یک نظام سیاسی متصور شد‪ .‬اما ایا مردمی‬ ‫ که با انصراف ندادن از دریافت یارانه همچنان منتظر پرداخت‬ ‫نقدی دولت هستند به دولت ب ی اعتمادند؟ ایا انها یقین ندارند‬ ‫که وجوه دریافتی نقدی م ی توان��د در زمینه های موثر تری‬ ‫سرمایه گذاری شود؟ ایا انها س��یلی نقد را به از حلوای نسیه‬ ‫م ی دانند؟ ایا اطمینانی به ب رنامه های دولت ب رای فراهم کردن‬ ‫رفاه بیشتر ندارند؟ ایا یقین ندارند انصراف از دریافت یارانه در‬ ‫بلند مدت به نفع انهاست و‪...‬‬ ‫نتیجه ب ی اعتمادی مردم مشارکت نداشتن در پیشبرد‬ ‫جامعه اس��ت‪ .‬مردم ب ی اعتماد فقط اوق��ات را م ی گذرانند‪.‬‬ ‫منتظرند تا عقربه های س��اعت به دقایق پایانی ساعت کار‬ ‫برسد و به سوی خانه یا کار بعدی بروند‪ .‬ادم های ب ی اعتماد به‬ ‫همدیگر هم اعتماد ندارند‪ .‬نزد انها دیگر چیزی اعتبار ندارد‬ ‫اما در عین حال ب رای نگه داش��تن همانی که «اب باریکه»‬ ‫م ی خوانند حاضرند هر کاری بکنند و تن به هر چیزی بدهند‪.‬‬ ‫ادم های ب ی اعتم��اد البته بعضی اوق��ات ب رای جلب‬ ‫اعتماد دیگران که مافوق انها هستند تالش هایی م ی کنند‬ ‫که شاید خیلی با اعتقادات واقعی انها س��ازگار نباشد‪ .‬انها‬ ‫بعضی اوقات جوری حرف م ی زنند و عمل م ی کنند که واقعا‬ ‫به ان اعتقاد ندارند‪ .‬همین طوری م ی شود که گاهی دست به‬ ‫یزنند که عالم و ادم متعجب م ی شوند‪ .‬تحیر‬ ‫انتخاب هایی م ‬ ‫جامع ه شناختی از انتخاب های انتخاباتی یکی از اینهاست‪.‬‬ ‫ادم هایی که دلشان در گرو رقی ب شان است‪ ،‬سرشان بر استان‬ ‫مرادشان که به او اب راز وفاداری ظاهری م ی کنند‪ .‬این گونه نه‬ ‫رقیب براوردی از عده و ُعده اش دارد و نه مراد مطمئن است‬ ‫که یارانش تا کجا پای کار هستند‪.‬‬ ‫وقتی موج ب ی اعتمادی بلند م ی ش��ود این دیگر ادم ها‬ ‫نیستند که زیر خروارها ش��ک و تردید دفن م ی شوند‪ ،‬بلکه‬ ‫نظامات و س��اختارها هم کارک��رد خود را کم کم از دس��ت‬ ‫م ی دهند‪ .‬این وضعیت شبیه بند بودن به تار مویی است‪.‬‬ ‫گفتارها‬ ‫کشور به طور وسیعی در جریان نبود‪ .‬اهل ع راق در ان زمان‬ ‫روزانه در معرض بمب گذاری های انتحاری بودند که با وعده‬ ‫بهش��ت عوامل کم مغزی خود را در میان مردم کوچه و بازار‬ ‫منفجر م ی کردند‪.‬‬ ‫یا اینکه ایشان در سفر سال ‪ 88‬خود به کردستان وقتی‬ ‫با تقاضای گروهی از علمای اهل س��نت ب رای پخش اذانی‬ ‫به روایت فقه شافعی روبه رو ش��دند‪ ،‬به صدا و سیمای مرکز‬ ‫کردستان دستور دادند که این کار عملی شود‪ .‬اگر شبکه این‬ ‫استان را مالحظه کنید در کنار اذان شیعیان اذان اهل سنت‬ ‫نیز در این استان پخش م ی شود‪.‬‬ ‫رهبری ب رای چندمین بار در دیدار با مداحان در سالروز‬ ‫والدت حضرت فاطمه زه را(س) به طور جدی در مورد اظهار‬ ‫برخی از سخنان تفرقه ب رانگیز در هیات های مذهبی هشدار‬ ‫دادند و بیان داش��تند که باید از ه ر گونه اظهار سخنان این‬ ‫چنینی امتناع کرد‪.‬‬ ‫اتفاقا من م ی خواس��تم به این نقطه برسم که اساسا‬ ‫ام��روز متاس��فانه مس��اله جهان اس�لام همین مس��ائل‬ ‫تفرقه ب راندازانه ش��ده است‪ .‬چه ش��بکه ای که با نام مقدس‬ ‫یکی از امامان ش��یعه هفته وحدت میان ش��یعه و سنی را‬ ‫به تمسخر م ی گیرد و همزمان با ان س��خن از دهه ب رائت‬ ‫م ی گوید و چه شبکه ای که مدعی تبیین کلمه اهلل است و‬ ‫سخنش از شیوه و روش سیره پیامبر مه ربان ی هاست‪ .‬هر دو‬ ‫اینها یک ابزار را ب رای ایجاد تفرقه استفاده م ی کنند‪.‬‬ ‫نقطه افتراق و جدایی دقیقا از همین مس��اله نش��ات‬ ‫م ی گیرد که ایا امروز مساله اصلی گروه های مختلفی که در‬ ‫جهان اسالمی م ی زیند‪ ،‬همین تفرقه اندوزی انهاست‪ .‬ایجاد‬ ‫مرز بندی های کاذب در جغ رافیای جهان اس�لام ب ی ش��ک‬ ‫خواست کسانی است که جدایی و افتراق را به وحدت وجودی‬ ‫جهان اسالم ترجیح م ی دهند‪ .‬مساله حیاتی که امروز جهان‬ ‫اسالم با ان روبه روست همین است؛ جدای ی ها‪.‬‬ ‫س��وریه امروز اما مرز این جدای ی هاس��ت‪ .‬در یکی از‬ ‫شبکه ها م ی دیدم که گروهی از مس��لمانان قزاق با طایفه‬ ‫خود ب رای جهاد به سوریه رفته اند‪ .‬بچه های کوچکی که وقت‬ ‫بازی شان بود و باید در کالس درس و مدرسه م ی نشستند‪،‬‬ ‫در میانه منازعه و ص��دای توپ و تانک ب��ا چهره هایی که‬ ‫نش��ان از دلهره ای عمیق بود‪ ،‬به دوربی��ن زل زده بودند‪ .‬ایا‬ ‫امروز واقعیت جهان اسالم در کشتن مسلمانانی است که به‬ ‫وحدانیت خدا ایمان دارند و پیرو پیامبر مهربان ی ها هستند؟‬ ‫ایا امروز واقعیت جهان اس�لام تخریب قبور صحابه رسول‬ ‫خدا و تهدید به تخریب مقبره نواده رس��ول خداس��ت یا در‬ ‫مقابل ایا واقعیت شیعه توهین و افترا به دیگران است؟ اتفاقا‬ ‫کسانی خود را اهل ش��یعه م ی دانند که پیرو حضرت علی‬ ‫(ع) هستند؛ کس��انی که ب رای برقراری اسالم از حق مسلم‬ ‫خود گذش��تند تا دین محمدی پابرجا باشد‪.‬به نظر م ی رسد‬ ‫هژمونی قدرت انقالب اس�لامی ای ران نقط��ه تداع ی کننده‬ ‫اسالم سیاسی و انقالبی اس��ت که جبهه غرب را به تکاپو‬ ‫انداخته است‪ .‬به نظر م ی رس��د که دمیدن بر اتش اختالف‬ ‫راهبرد ضدیت با وحدت در جهان اسالم است‪ .‬مساله ای که‬ ‫بعد از بحران سوریه از یک سو با هجوم تکفیری ها و از سوی‬ ‫دیگر با توهین شبکه های ماهواره ای غی ر شفاف‪ ،‬اتش تهیه‬ ‫جنگ در جهان اسالم به قول معروف پرحجم تر شده است‪.‬‬ ‫معتقد نیستم که اهل ش��یعه روی اعتقادات خود نایستد و‬ ‫بر باورهای راس��تی ن اش تکیه نکند اما اهل شیعه موالیی‬ ‫همانند عل ی (ع) دارد که دور را م ی دید و اگر این چنین نبود‪،‬‬ ‫باید حقی که خدا به او داده بود را با زور شمشیر م ی گرفت اما‬ ‫او گرچه ذوالفقار داشت اما چون دور را م ی دید‪ ،‬دست به نیام‬ ‫نبرد و در تاریخ این حق را جاودانه ساخت تا امروز و روزی که‬ ‫صبح قریب بدمد‪.‬‬ ‫به نظر م ی رسد که کاس��بان تفرقه خود گرچه لباس‬ ‫مسلمانی به تن کرده اند اما در واقع پیاده نظام جهان غرب در‬ ‫جنگ با اسالم هستند‪.‬‬ ‫‪17‬‬ ‫گفتارها‬ ‫پس مس�اله نیاز همه مردم ب�ه این مبلغ‬ ‫چندان قاب�ل توجی�ه نیس�ت‪ .‬البته طیف‬ ‫وس�یعی از مردم هس�تند که واقعا به این‬ ‫مبلغ نیاز دارند و حت�ی می دانم که عده ای‬ ‫در همین سال ها تنها با یارانه زندگی خود‬ ‫را گذرانده اند اما تعداد انها هرقدر هم زیاد‬ ‫باشد بیش از ‪93‬درصد جامعه نیست و اگر‬ ‫هم هست که‪...‬‬ ‫مسالهاعتماد‬ ‫چ را مردم از دریافت یارانه انص راف ندادند؟‬ ‫هادی کافی‬ ‫روزنامه نگار اجتماعی‬ ‫گفتارها‬ ‫‪18‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫هادی کافی در ای��ن مطلب نگاه��ی انداخته به‬ ‫دالیل عدم انصراف مردم از دریافت یارانه ها‪ .‬او م ی گوید‬ ‫که مساله اصلی عدم دریافت یارانه نه مسائل اقتصادی‬ ‫بلکه موضوعی دیگر است‪.‬‬ ‫روزهایی که گذش��ت صدای انصراف داوطلبانه‬ ‫مردم از دریافت یارانه نقدی در اسمان ای ران بلند بود‪ .‬البته‬ ‫نه از خود اسمان بلکه از امواجی که صدا و سیما م ی فرستاد‬ ‫و نشان م ی داد که بیشتر مردم تصمیم گرفته اند به صورت‬ ‫داوطلبانه یارانه نقدی دولت را نگیرند و با این کار به دولت‬ ‫تدبیر و امید کمک کنند تا چرخ مملکت بهتر بچرخد‪ .‬البته‬ ‫بودند کسانی که واقعا این کار را به همین نیت انجام دادند‬ ‫و داوطلبانه از ماه��ی ‪45‬هزار تومان گذش��تند اما چرا امار‬ ‫منصرفین از یارانه نقدی کمتر از هفت درصد بود و بیش از‬ ‫‪93‬درصد مردم همچنان خواهان دریافت یارانه نقدی یعنی‬ ‫ماهی ‪ 45‬هزار تومان دولت هستند؟‬ ‫این سوالی است که ذهن طیف گسترده اقتصاددانان‪،‬‬ ‫روانشناسان‪ ،‬جامع ه شناسان‪ ،‬مردم شناسان‪ ،‬روزنامه نگاران و‪...‬‬ ‫را به خود معطوف کرده که البته بسیاری از انها جواب سوال‬ ‫را م ی دانند اما اینکه بیشتر ملت ‪ 75‬میلیونی ای ران خواهان‬ ‫ماهی ‪45‬هزار تومان هس��تند و از ان نم ی گذرند مساله ای‬ ‫است که نباید به راحتی از کنار ان عبور کرد‪.‬‬ ‫بعید است علت همه مردم ب رای عدم انصراف از یارانه‪،‬‬ ‫مساله اقتصاد و درامد باش��د چرا که اوال مبلغ یارانه چیزی‬ ‫نیست که بتواند کمک خاصی به اقتصاد خانواده ها کند و‬ ‫دوم اینکه فقط ان کمتر از هفت درصد نیس��تند که سطح‬ ‫درامدی نسبتا خوبی داشته باش��ند و بیش از اینها هستند‬ ‫خانواده هایی که از نظر اقتصادی نیازی به این مبلغ ندارند‪.‬‬ ‫پس مساله نیاز همه مردم به این مبلغ چندان قابل توجیه‬ ‫نیست‪ .‬البته طیف وسیعی از مردم هستند که واقعا به این‬ ‫مبلغ نیاز دارند و حتی م ی دانم که عده ای در همین سال ها‬ ‫تنها با یارانه زندگی خ��ود را گذرانده اند اما تعداد انها هرقدر‬ ‫هم زیاد باش��د بیش از ‪93‬درصد جامعه نیس��ت و اگر هم‬ ‫هست که‪...‬‬ ‫تاریخ و نس ل های گذش��ته نه‪ ،‬همین سال های اخیر‬ ‫پس از انقالب نشان م ی دهد که مردم ای ران با وجود سطح‬ ‫اقتصادی ب��ه مراتب پایی ن ت��ر از این روزه��ا‪ ،‬هم همدلی‬ ‫بیشتری داش��تند و هم دغدغه های ملی چنان پررنگ بود‬ ‫که ضعف یا قوت دولت ها چندان اهمیتی ب رای حرکت های‬ ‫ملی نداشت‪ .‬وقتی نیازی در س��طح کشور اعالم م ی شد یا‬ ‫ب رنامه ای ضروری و ملی از سوی دولت مطرح م ی شد‪ ،‬بخش‬ ‫اعظم جامعه همراه ان برنامه و کمک دهنده نسبت به نیاز‬ ‫کشور بودند‪ .‬مثال مش��ارکت در جبهه ها هم که خیلی بارز‬ ‫اس��ت‪ .‬دقت کنید در ساخت مس��اجد و برگزاری ایی ن های‬ ‫عاشورا که بدون ورود و کمک دولت به ان‪ ،‬توسط مشارکت‬ ‫مردمی و کامال خودجوش مساجد س��اخته شدند و مراسم‬ ‫عزاداری به بهترین وجه برگزار م ی شوند‪.‬‬ ‫تا کنون از خودتان پرس��یده اید که چرا وقتی در یک‬ ‫مسجد اعالم م ی ش��ود که برای تعمی رات یا تکمیل بنای‬ ‫مسجد نیاز به پول اس��ت‪ ،‬مردم بدون اینکه بررسی کنند‬ ‫چه کسی پول ها را جمع م ی کند و دقیقا به چه نحو هزینه‬ ‫م ی شود‪ ،‬دس��ت در جیب م ی کنند و هر کس به وسع خود‬ ‫مبلغی را داخل کیس��ه م ی اندازد و چرا این پروس��ه در امور‬ ‫دیگر اتفاق نم ی افتد؟‬ ‫چرا وقتی دولت اعالم م ی کند که اگر مردم از دریافت‬ ‫یارانه انصراف دهند‪ ،‬این پول صرف رشد اقتصاد‪ ،‬کمک به‬ ‫تولید‪ ،‬گسترش بهداشت و‪ ...‬م ی ش��ود و دولت م ی تواند با‬ ‫باری سب ک تر به اهداف خود برسد‪ ،‬عده اندکی فقط انصراف‬ ‫م ی دهند یا به عبارتی دست در جیب خود م ی کنند و ماهی‬ ‫‪45‬هزار تومان به دولت کمک م ی کنند؟‬ ‫تفاوت کمک به مسجد و کمک به دولت نه در منافع‬ ‫اس��ت و نه در غنای مالی چرا که منفعت کمک به مسجد‬ ‫کمک به خود مردم نمازگزار اس��ت ب رای مس��جدی بهتر‬ ‫داشتن و منفعت کمک به دولت کمک به خود مردم است‬ ‫ب رای کشوری بهتر داش��تن‪ .‬تفاوت این دو «اعتماد» است‪.‬‬ ‫اینکه مردم با چشم بسته به روحانی مسجد اعتماد م ی کنند‬ ‫و با چشم باز هم احتماال به روحانی دولت اعتماد نم ی کنند‪.‬‬ ‫تفاوت این دو در این است که پشت بلندگوی مسجد‬ ‫تنها یک بار اعالم م ی شود که هرکس دوست دارد به مسجد‬ ‫کمک کند و دولت م ی خواست با تبلیغات گسترده این کار‬ ‫را انجام دهد‪.‬‬ ‫ص��دا و س��یما در چند هفت��ه اخی��ر ان ق��در مردم‬ ‫را با س��ریال های نوروزی گرفت��ه تا زیرنوی��س برنامه ها و‬ ‫گزارش های خبری‪ ،‬به توپ تبلیغاتی بس��ت که نباید هم‬ ‫نتیجه ای غیر از این م ی داشت‪ .‬ان قدر فریاد زد و همه مردم را‬ ‫منصرف از یارانه نشان داد که خود مردم شک کردند و اعتماد‬ ‫خودشان را نسبت به این موضوع از دست دادند‪.‬‬ ‫اگر دولت م ی خواهد اقدام ی مل��ی انجام دهد‪ ،‬قبل‬ ‫از تبلیغات باید اعتماد ملی را به دس��ت بی��اورد که در این‬ ‫زمینه نتوانست‪ .‬به اقایان ط راح و مدی ران برنامه ریز در این‬ ‫زمینه باید هشدار داد که نوش��ته های غربی را خیلی جدی‬ ‫نگیرید؛ تبلیغات حرف اول را نم ی زند‪ ،‬وگرنه اگر به غرب ی ها‬ ‫بود‪ ،‬این انقالب اصال پیروز نم ی ش��د‪ ،‬چه برسد به اینکه تا‬ ‫اینجا رشد کند‪.‬‬ ‫گفتارها‬ ‫کی یف‪ ،‬فنالند میشود‬ ‫تجزیه اوکراین در بلندمدت به زیان روس ها‬ ‫خواهد بود‬ ‫حسن بهشتی پور‬ ‫کارشناس مسائل روسیه‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫گفتارها‬ ‫مس��اله جدایی کریمه از اوکراین از چند منظر قابل‬ ‫بررسی است؛ نخست اگر به مساله برگزاری همه پرسی ب رای‬ ‫نالمللنگاه‬ ‫جداییبخشیازخاکیککشورازجنبهحقوقبی ‬ ‫کنیم‪ ،‬باید گفت چنین همه پرس ی هایی نه مشروعیت دارد و نه‬ ‫مقب ولیتوکامالغی ر قانونیاست‪.‬موضوعحفظتمامی ت ارضی‬ ‫کشورها و موضوع تعیین سرنوشت ملت ها دو اصل اساسی‬ ‫در حقوق بی ن الملل است که هر دو الزم و ملزوم یکدیگرند و‬ ‫نم ی توان هیچ یک از این دو موض��وع را فدای دیگری کرد‪ .‬اما‬ ‫مساله این است که توافق های بی ن المللی همواره تحت تاثیر‬ ‫قدرت ها بوده اند و کش��ورهای قدرتمند همواره این قوانین را‬ ‫متناسب با میل و منافع خود به کار گرفته اند‪ .‬در مساله اوکراین‬ ‫هم روسیه م ی خواهد با زور و قدرت قوانین بی ن المللی را نادیده‬ ‫گرفته و همه پرس ی هایی در شهرهای شرقی اوکراین برگزار کند‪.‬‬ ‫همچنین اگر قرار باشد در کشوری ب رای جدایی بخشی از خاک‬ ‫ان کشور همه پرسی برگزار شود‪ ،‬باید تمام مردم ان کشور نظر‬ ‫بدهند‪ ،‬نه اینکه بخشی از یک کشور خ واهان تعیین سرنوشت‬ ‫خود شده و فقط در ان بخش همه پرسی برگزار شود‪ .‬توافقنامه‬ ‫ژنو در مورد اوکراین نیز مساله دیگری است که م ی توان به ان‬ ‫پرداخت؛ باید گف��ت این توافقنامه بیش از انک��ه مورد توافق‬ ‫بازیگران داخلی باش��د مورد توافق بازیگ��ران خارجی بود‪ .‬به‬ ‫همین خاطر نیز مخالفان و موافقان دولت کنونی ان را اجرایی‬ ‫نکردند‪ .‬بناب راین اکنون ب��رای ارام کردن وضعیت اوکراین باید‬ ‫راهکار جدیدی ارائه شود‪ .‬باید توجه داشت در مورد سیاست های‬ ‫روسیه در قبال اوکراین دو دیدگاه مطرح است؛ نخست اینکه‬ ‫روسیه م ی‏خواهد شرق اوکراین را نیز مانند کریمه تجزیه کند‬ ‫که به نظر من این نظر با واقعیت منطبق نیست‪ .‬با توجه به‬ ‫شواهد سیاسی موجود در منطقه‪ ،‬دخالت دولت روسیه و ویکتور‬ ‫یانوکوویچ در این درگیری ها بعید به نظر نم ی رسد‪ .‬اما روسیه به‬ ‫خوبی به این مساله اگاه است که شرق اوکراین بدون غرب این‬ ‫کشور نم ی‪‎‬تواند با دنیا تعامل داشته باشد‪ .‬موضوع جدایی شرق‬ ‫اوکراین از بخش غ ربی این کش��ور‪ ،‬تاثی رات عمیق و پیچیده‬ ‫فرهنگی‪ ،‬اجتماعی‪ ،‬اقتصادی‪ ،‬سیاس��ی‪ ،‬امنیتی و نظامی را‬ ‫به دنبال خ واهد داشت که ابعاد گسترده ان هرعقل سلیمی را در‬ ‫شرق اوکراین به تجدیدنظر وادار م ی‪‎‬سازد‪ .‬ممکن است دولت‬ ‫روسیه ب رای فشار بر دولت موقت اوکراین به تحریکاتی در شرق‬ ‫اوکراین اقدام کند اما هرگز نه م ی‪‎‬تواند و نه م ی‪‎‬خواهد انچه در‬ ‫کریمه گذشت در شرق اوکراین تکرار شود‪ .‬بناب راین روسیه تا‬ ‫تجزیه اوکراین به دو بخش پیش نخ واهد رفت‪ .‬مقامات روسیه‬ ‫یدانند که در صورت تجزیه اوکراین‪ ،‬این مساله به روسیه هم‬ ‫م ‬ ‫س��رایت کرده و کل مناطق تحت نفوذ که خواهان جدایی از‬ ‫روسیه هستند در خطر جدایی قرار م ی گی رند‪ .‬باتوجه به شواهد‬ ‫سیاس��ی موجود در فضای سیاسی روس��یه و اوکراین‪ ،‬اینکه‬ ‫مقامات روس به دنبال فشار بر دولت اوکراین از ط ریق تحریکات‬ ‫سیاسی و امنیتی هستند یک واقعیت است اما انها در نهایت‬ ‫دنبال تجزیه اوکراین نیستند چرا که تجزیه اوکراین در بلندمدت‬ ‫به زیان روس‪‎‬ها تمام خ واهد شد‪.‬‬ ‫دیدگاه دوم نیز این اس��ت که روسیه پس از تغییر دولت‬ ‫اوکراین در ک ی یف عمال منافعش توسط غرب نادیده گرفته‬ ‫ش��د‪ .‬بناب راین روس‪‎‬ها با اقداماتی که در کریم��ه انجام دادند‬ ‫م ی‪‎‬خواس��تند این پیام را به غرب بدهند که نم ی‪‎‬توانند منافع‬ ‫روسیه را در اوکراین نادیده بگی رند‪ .‬تداوم این روند توسط روسیه در‬ ‫اوکراین بیشتر به این خاطر است که م ی خ واهد در اینده اوکراین‬ ‫سهم خواهی کند و به دنبال تجزیه اوکراین نیست‪ .‬زی را تجزیه‬ ‫اوکراین به ضرر روسیه هم هست‪ .‬اوکراین پل ارتباطی روسیه‬ ‫با غرب است و تجزیه این کشور مشکالت بسیاری ب رای روسیه‬ ‫رقم خ واهد زد‪ .‬م ی توان گفت از طرف روسیه این اقدامات بیشتر‬ ‫جهتتنظیممناسباتاینکشورباغربوهمچنیناینمس اله‬ ‫است که به غرب بگویند دیگر مانند سال‪ 2004‬نم ی‪‎‬توانند منافع‬ ‫روسیه را نادیده بگی رند‪ .‬اتحادیه اروپا م ‪‎‬‬ ‫یداند اگر با اوکراین رابطه‬ ‫خوبی داشته باشد و نفوذ خودش را در این کشور گسترش دهد‬ ‫هم م ی‏تواند به بازار خوبی دسترسی داشته باشد و هم راه‪‎‬های‬ ‫ارتباطی که گاز و نفت روسیه را به اروپا منتقل م ی‪‎‬کند امن‪‎‬تر‬ ‫خواهد شد‪ .‬اتحادیه اروپا مایل است اوکراین بیشتر متحد این‬ ‫اتحادیه باشد تا روسیه‪ .‬البته یک طرحی ارائه شده که روسیه‬ ‫نیز از ان استقبال کرده و ان‪ ،‬این است که اوکراین بیاید و نقش‬ ‫جدیدی را ایفا کند‪ .‬یعنی از یک طرف عضو اتحادیه اروپا شود‬ ‫ولی تعهد دهد که عضو ناتو نشود‪ .‬مثال فنالند عضو اتحادیه‬ ‫اروپاست ولی عضو ناتو نیس��ت‪ .‬بناب راین یک کشور بیطرف‬ ‫محسوب م ی‪‎‬ش��ود‪ .‬با این اوصاف اتخاذ سیاست بیطرف از‬ ‫جانب دولت مرکزی در ک ی یف م ی‪‎‬تواند هم منافع اتحادیه اروپا‬ ‫را تامین کند‪ ،‬هم منافع روسیه را‪.‬‬ ‫امریکای ی ها نیز در این میان بیش��تر در پی ان هستند‬ ‫که اوکراین به ناتو بپیوندد چون عضویت اوکراین در ناتو عمال‬ ‫حلقه را علیه روسیه تنگ‪‎‬تر م ی کند و خط ارتباطی شرق اروپا با‬ ‫روسیه را تحت کنترل امریکا درم ی‪‎‬اورد‪ .‬بناب راین این مساله که‬ ‫یک دولت متحد غرب در ک ی یف حاکم باشد ب رای امریکای ی‪‎‬ها‬ ‫بسیار مهم است و ترجیح م ی‪‎‬دهند اقداماتی را انجام دهند که‬ ‫یک دولت متحد خودشان حاکم باشد‪ .‬بناب راین روسیه در رابطه‬ ‫با اوکراین یک رویا دارد؛ اروپا یک رویا و امریکا یک رویای دیگر‪.‬‬ ‫منتها روی��ای اروپای ی‪‎‬ها به امریکای ی‪‎‬ها نزدیک‪‎‬تر اس��ت ولی‬ ‫چون امریکا از نظر نزدیکی مرزها به این بحران نزدیک نیست‬ ‫تاثی رات منفی ان ب رایش خیلی کمتر اس��ت‪ .‬اما در این میان‬ ‫اتحادیه اروپا به شدت نگران اس��ت که بحران اوکراین به یک‬ ‫جنگ داخلی تبدیل ش��ود زی را در این صورت عمال اروپای ی‪‎‬ها‬ ‫نیز متضرر خ واهند شد‪ .‬در رابطه با روسیه کشورهای اروپایی در‬ ‫نوعی از تضاد غیرقابل حل گرفتار شده اند؛ انها از یک سو ب رای‬ ‫مهار روسیه خ واستار اعمال تحریم‏های شدید هستند‪ ،‬از سوی‬ ‫دیگر این کشورها امکانات الزم را ب رای تحریم اقتصادی روسیه‬ ‫در اختیار ندارند‪ .‬زی را کش��ورهای اروپایی از نظر واردات انرژی و‬ ‫سرمایه گذاری‪‎‬ها بسیار بیش��تر از امریکا به روسیه اتکا دارند‪.‬‬ ‫شاید باتوجه به همین واقعیت در جریان مذاکرات باراک اوباما در‬ ‫بروکسل با اندرس فوگ راسموسن‪ ،‬دبیرکل سازمان ناتو بر ایجاد‬ ‫تحرکات تازه ناتو در شرق اروپا تاکید شد؛ تا به روسیه این پیام‬ ‫را منتقل کنند که واشنگتن متحدان خود را در ب رابر تهدیدهای‬ ‫روسیه از نظر امنیتی تنها نخ واهد گذاشت‪.‬‬ ‫تمام اینها در شرایطی است که اقتصاد اروپا با رکود مزمن‬ ‫روبه رو اس��ت؛ حتی وعده‪‎‬های جدید بروکسل و واشنگتن در‬ ‫جهت تشکیل بزرگترین منطقه ازاد تجاری جهان نیز نم ی‪‎‬تواند‬ ‫اثرات مخرب روانی بحران اوکراین را ب��ر اقتصاد اروپا کاهش‬ ‫دهد‪ .‬زی را ج و روانی بازار انرژی و سهام بازار بورس به شدت تحت‬ ‫تاثیر درگیر شدن امریکا و متحدان اروپای ی‏اش با روسیه در جنگ‬ ‫سرد جدید است‪ .‬نگرانی از وقوع یک جنگ ناخواسته یا تحریم‬ ‫اقتصادی روسیه در نهایت افزایش غیرقابل اجتناب قیمت نفت‬ ‫و گاز را در جهان در پی خواهد داشت و این موضوع خود باعث‬ ‫افزایش نسبی هزینه‏های تولید خ واهد شد‪.‬‬ ‫با انکه امریکا و اتحادیه اروپا به سوی نزدیک شدن بیشتر‬ ‫روابط در سایه بحران کریمه گام برم ی دارند‪ ،‬اما احتمال م ی رود‬ ‫بحران اوکراین و نحوه برخورد با زیاده خ واه ی های روسیه موجب‬ ‫اختالف نظر بین واشنگتن و بروکسل بشود‪ .‬چراکه کشورهایی‬ ‫مانندانگلی س‪،‬المانوفرانسهبهدلیلسرمایه گذاریوسیعیکه‬ ‫در روسیه انجام داده‪‎‬اند منافع خود را در ارتباط با اعمال هرگونه‬ ‫ی علیه روسیه در خطر م ی بینند‪ .‬این در حالی است که‬ ‫تحریم ‬ ‫امریکا و روسیه مباالت اقتصادی گسترده‏ای ندارند‪ .‬بناب راین‬ ‫فشار امریکا ب رای ترغیب اتحادیه اروپا به اعمال تحریم‪‎‬های‬ ‫اقتصادی‪ ،‬احتماال در عمل موجب اختالف نظر بیشتر خواهد‬ ‫ی‪‎‬تواند تحریم‪‎‬های‬ ‫شد‪ .‬روسیه اگرچه در کوتاه مدت ب هراحتی م ‬ ‫اقتصادی احتمالی غرب را به پش��تیبانی ذخایر ارزی ششصد‬ ‫میلیارد دالری خود و نیز روابط نزدیک ب��ا چین‪ ،‬هند‪ ،‬برزیل و‬ ‫افریقای جنوبی نادیده بگیرد اما حجم تجارت ساالنه امریکا و‬ ‫اروپا با هفتصد و پنجاه میلیارد دالر مبادالت دوطرفه و بازاری به‬ ‫ارزش ‪ ۳۴‬هزارمیلیارد دالر ب رای ‪ ۸۰۰‬میلیون نفر و سه تریلیون‬ ‫یورو سرمایه گذاری‪ ،‬سیزده میلیون فرصت شغلی در دو سوی‬ ‫اقیانوس اطلس قابل نادیده گرفته شدن در بلندمدت از سوی‬ ‫روسیه نیست‪ .‬همچنین روسیه به صادرات صدمیلیارد دالری‬ ‫گاز به اروپا ب رای تامین نیازهای اقتصادی خود نیاز مبرم دارد‪.‬‬ ‫کشورهای اروپایی نیز متقابال به واردات نفت و گاز از روسیه نیاز‬ ‫ضروری دارند‪ .‬به عنوان نمونه المان‪ 36‬درصد از گاز وارداتی خود‬ ‫را از روسیه تامین م ی‪‎‬کند و کشورهایی از قبیل ایتالیا‪ ،‬لهستان‪،‬‬ ‫بلغارستان و برخی دیگر از کشورهای عضو اتحادیه اروپایی نیز‬ ‫وابستگی بسیار بیشتری به واردات گاز از روسیه دارند‪.‬‬ ‫‪19‬‬ ‫سیاست‬ ‫مناظره‬ ‫گفت وگو میان دکتر امی�ر محبیان و محم�د قوچانی درباره‬ ‫سیاست ایران و خصوصا لیبرالیسم که اکنون کارگزاران مدافع ان‬ ‫است تفصیلی و همراه با نکات فراوان ش�د‪ .‬دو طرف برای نمایان‬ ‫کردن درستی اندیشه شان به مباحثه طوالنی با یکدیگر پرداختند‪.‬‬ ‫تیتراول‬ ‫محافظه کاری علیه سکوالریسم‬ ‫مناظره امیر محبیان و محمد قوچانی درباره‬ ‫لیبرالیسم در سیاست ایران‬ ‫سیاست‬ ‫‪20‬‬ ‫مثلث | شماره ‪213‬‬ ‫رسانه هایبین المللیتحلیل های‬ ‫متفاوتی درباره ماجرای ابوطالبی‬ ‫منتشرکرده اند‪.‬‬ ‫برگزاری یک مراسم‬ ‫توسطهمسررئیس جمهور‬ ‫جنجالی شده است‪.‬‬ ‫علوم سیاسی‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫سیاست‬ ‫مثلث‪ :‬با تشکر از اینکه دعوت هفته نامه مثلث را‬ ‫پذیرفتید‪ .‬بحث ما درباره لیب رالیسم در سیاست ای ران است‪.‬‬ ‫این روزها حزب کارگزاران سازندگی به صراحت عنوان م ی کند‬ ‫که م ی خواهد یک حزب دموکرات‪ -‬لیب رال باشد که شاید در‬ ‫نوع خودش تازگی داشته باشد‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬من موارد زیادی را به خاطر دارم که قبال هم‬ ‫این بحث مطرح شده بود‪.‬‬ ‫قوچان�ی‪ :‬شاید مساله ای که باعث جلب توجه بیشتر‬ ‫شده‪ ،‬موضوع بازسازی کارگزاران است‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬بله‪ .‬اگر موافق باش��ید‪ ،‬درباره لیب رالیسم در‬ ‫سیاست ای ران صحبت کنیم‪ .‬البته قصد نداریم که به گذشته‬ ‫بپردازیم‪ ،‬بلکه م ی خواهیم این موضوع را بررسی کنیم که ایا‬ ‫این مساله در ش��رایط امروز و اینده ای ران امکان پذیر است؟‬ ‫ایا چنین امری با تفس��یرهایی که از اسالم سیاسی شیعی‬ ‫صورت م ی گیرد‪ ،‬قابل جمع است؟ ایا م ی توان در قالب قانون‬ ‫اساسی جمهوری اسالمی به لیب رالیسم سیاسی رسید؟ وقتی‬ ‫یک گروه از لیب رالیسم صحبت م ی کنند‪ ،‬مرادشان چیست؟‬ ‫وقتی ما از لیب رالیس��م صحبت م ی کنیم‪ ،‬ب��ا منظومه ای از‬ ‫تفکرات فلسفی‪ ،‬سیاسی‪ ،‬اجتماعی‪ ،‬اقتصادی‪ ،‬فرهنگی و‪...‬‬ ‫مواجه هستیم‪ .‬فرضی ه ای که اقای قوچانی مطرح م ی کنند‬ ‫و م ی گویند که م ی ت��وان در جمهوری اس�لامی یک حزب‬ ‫لیب رال مسلمان داشت‪ ،‬بر چه اساسی است؟ اقای قوچانی‪،‬‬ ‫شما بفرمایید‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬اگر اجازه دهید من بحث را اغاز کنم‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬خواهش م ی کنم‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬من فکر م ی کنم نباید بحث را ناظر به یک‬ ‫موضوع خاص که طرح این مساله اس��ت‪ ،‬کنیم‪ .‬این سوال‬ ‫م ی تواند س��وال بزرگ تری باش��د و ان امکان جمع اسالم با‬ ‫ایدئولوژی های دیگر اس��ت که رویکردهای سیاسی دارند‪.‬‬ ‫زمانی بحث سوسیالیس��م در اس�لام مطرح بود که مرحوم‬ ‫دکترشریعتی در این زمینه تاکید م ی کرد و زمانی هم صحبت‬ ‫از لیب رالیسم در اسالم بود که نهضت ازادی ان را مطرح کرد‪.‬‬ ‫من فکر م ی کن��م نم ی توانی��م بهانه بیاوری��م و مقاالت و‬ ‫گفته هایی را که در این زمینه وجود دارد‪ ،‬نادیده بگیریم که این‬ ‫بحث را دوباره باز کنیم‪ .‬در مورد این مساله نظریه پردازی های‬ ‫جدی صورت گرفته است‪ .‬من یک نگاه کلی و اجمالی به این‬ ‫موض��وع دارم که وقتی از لیب رالیس��م صحب��ت م ی کنیم‪،‬‬ ‫منظورمان چیس��ت؟ معموال یک��ی از مش��کالتی که در‬ ‫بحث های سیاسی ما مطرح م ی ش��ود این است که تعریف‬ ‫درستی صورت نم ی گیرد؛ ما از لیب رالیسم صحبت م ی کنیم‪،‬‬ ‫در حالی که منظورمان پلورالیسم است و از لیب رالیسم سخن‬ ‫م ی گوییم‪ ،‬در حالی که مرادمان سکوالریسم است‪ .‬ب رای مثال‬ ‫ممکن اس��ت برخی تصور کنند که سکوالریسم‪ ،‬از عناصر‬ ‫ذاتی لیب رالیسم است‪ ،‬در حالی که ما م ی دانیم انگلستان که‬ ‫خود را به عنوان یک نظام لیب��رال مطرح م ی کند‪ ،‬ملکه این‬ ‫کشور رئیس کلیس��ای انگلس��تان هم هس��ت؛ بناب راین‬ ‫نم ی توان این نظام را یک نظام سکوالر دانست‪ .‬بر این اساس‪،‬‬ ‫ما باید تعریف درستی از این مساله ارائه کنیم و بعد بگوییم‬ ‫در این تعریف‪ ،‬عناصر و ش��اخصه هایی که ب رای ان در نظر‬ ‫م ی گیریم‪ ،‬لیب رالیسم چه اصول و عقایدی دارد و با اصول و‬ ‫عقاید اسالمی همخوانی دارد یا نه؟ تعارض دارد یا اشتراک؟‬ ‫و امکان جمع وجود دارد یا نه؟ لیب رالیسم‪ ،‬یک دکترین سیاسی‬ ‫است که بر حسب تغیی رات و تحوالت اقتصادی امکان بروز‬ ‫پیدا کرد‪ .‬وقتی با لیب رال ها ‪ -‬اعم از لیب رال های کالسیک یا‬ ‫نئولیب رال ه��ا ‪ -‬صحبت م ی کنیم‪ ،‬م ی بینی��م که انها چند‬ ‫دغدغه اصلی دارند‪ .‬این دغدغه ها‪ ،‬رویکردهای سیاس��ی و‬ ‫اقتصادی هم دارد‪ .‬یکی از انها‪ ،‬این اس��ت که به فردگرایی‬ ‫اهمی��ت وی��ژه ای م ی دهن��د؛ یعن��ی اندویدوالیس��م‬ ‫(‪ )individualism‬به عنوان یک اصل جدی در لیب رالیسم‬ ‫مطرح است‪ .‬این مساله به حدی جدی است که لیب رال های‬ ‫ابتدایی یا لیب رال های کالس��یک‪ ،‬دولت را یک شر ضروری‬ ‫تلقی م ی کنند‪ .‬انها معتقدند که وظیفه دولت‪ ،‬در وهله اول‬ ‫این اس��ت که از حقوق افراد دفاع کن��د و در عین حال اجازه‬ ‫ندهد کسی به حقوق انها تجاوز نماید‪ .‬در واقع نسبت به افراد‬ ‫و حریم انها اهمیت م ی دهد اما در عین حال این خطر وجود‬ ‫دارد که دولت به تهدیدی تبدیل ش��ود‪ .‬ول��ی از انجایی که‬ ‫ناگزی��ر از وجود دولت هس��تند‪ ،‬دولت را به عنوان یک ش��ر‬ ‫ض��روری‪ ،‬الزم م ی دانند‪ .‬فردگرای��ی مورد نظ��ر لیب رال ها‪،‬‬ ‫حیطه های مختلف��ی دارد؛ اقتصاد‪ ،‬هنر‪ ،‬زندگی ش��خصی‪،‬‬ ‫اخالق و مسائل فلسفی‪ .‬از نظر لیب رال ها ‪ -‬خصوصا کسانی‬ ‫که اغازگر این اندیش��ه بودند ‪ -‬قانون‪ ،‬قوه قضائیه‪ ،‬پلیس و‬ ‫امثال اینها باید محافظان حریم شخصی باشند؛ اما در عین‬ ‫حال این خطر وجود دارد که انها خ��ود به یک خطر تبدیل‬ ‫شوند‪ .‬اما در حوزه فلسفه سیاسی این مساله مطرح م ی شود‬ ‫که معضل اصلی لیب رالیس��م این است که چگونه به دولت‬ ‫قدرت بدهد که این دولت وظیفه اصل��ی خود را انجام دهد؛‬ ‫بدون اینک��ه به تهدی��د تبدیل ش��ود‪ .‬از اینج��ا‪ ،‬موقعیت‬ ‫سانترالیسم (‪ )centralism‬دولت از یک سو و مردم و حقوق‬ ‫افراد از سوی دیگر مطرح م ی ش��ود‪ .‬چرا این مساله را مطرح‬ ‫م ی کنیم؟ به این دلیل که م ی خواهیم دو عنصر را مشخص‬ ‫کنیم‪ .‬اول اینکه چه شد که نئولیب رالیسم مطرح شد؟ تفکر‬ ‫کینزی امد و دوباره دولت را فعال کرد و گفت که دولت تهدید‬ ‫نیست بلکه م ی تواند به دولت رفاه تبدیل شود و تقسیم منافع‬ ‫را انجام دهد‪ .‬اما چرا این دیدگاه با شکست مواجه شد؟ نکته‬ ‫دیگری که در خصوص لیب رالیسم حائز اهمیت است‪ ،‬اصل‬ ‫مهم اقتصاد است که زیربنای فکری و انگیزه هایی است که‬ ‫موجب بروز لیب رالیس��م ش��د‪ .‬ب رای اینکه به این مساله پی‬ ‫ببریم‪ ،‬من روی چند نکته تاکید م ی کنم‪ .‬اول اینکه دو عنصر‬ ‫در تفکر غ ربی وجود داشت که زمینه ساز لیب رالیسم شد؛ یکی‬ ‫از این اصول‪ ،‬شیفتگی به فرد و منافع فرد و فردگرایی بود و‬ ‫دیگری اعتقاد به چالش‪ .‬انها معتقدند که نظام سیاسی که‬ ‫اپوزیسیون قوی دارد‪ ،‬دولت قدرتمندی است؛ این مساله به‬ ‫یک مبنای فکری بازم ی گردد که همیشه در غرب وجود داشته‬ ‫اس��ت‪ .‬اما ایا لیب رالیس��م پدیده ای صددرصد مدرن است یا‬ ‫م ی توانیم س��وابق پیش��ینی ب رای ان بیابیم؟ چراکه برخی‬ ‫معتقدند که متعلق به مدرنیس��م است و نقد مدرنیسم‪ ،‬نقد‬ ‫لیب رالیسم نیز تلقی م ی ش��ود‪ .‬واقعیت این است که اگر به‬ ‫تاریخ لیب رالیسم توجه کنیم‪ ،‬در برخی موارد به قرون وسطی‬ ‫و حتی پیش از ان و دوران یونان باس��تان بازم ی گردد؛ یعنی‬ ‫جایی که دولت به حریم افراد‪ ،‬احترام م ی گذارد‪ .‬اگر این مساله‬ ‫را در نظر بگیریم‪ ،‬به این نتیجه م ی رس��یم که لیب رالیس��م‬ ‫سابقه ای بسیار طوالنی دارد اما انچه ما با ان مواجه هستیم‬ ‫این است که این تفکر در قرون شانزدهم و هفدهم میالدی‪،‬‬ ‫ظهور پی دا کرد‪ .‬م ی توان گفت که تا قرن شانزدهم‪ ،‬لیب رالیسم‬ ‫به این مفهوم که پایه اقتصادی داشته باشد‪ ،‬در اروپا نمودی‬ ‫ندارد؛ چرا که بستر تمدنی غرب‪ ،‬مظهر ظهور لیب رالیسم شد‪.‬‬ ‫در یک برهه دویس��ت س��اله‪ ،‬چن��د عامل باعث ش��د که‬ ‫لیب رالیس��م به گفتم��ان غالب تبدیل ش��ود‪ .‬مس��اله اول‪،‬‬ ‫تجارت محوری است؛ یعنی با س��قوط فئودالیسم‪ ،‬غرب از‬ ‫لحاظ اقتصادی به مرور به س��متی حرکت ک��رد که طبقه‬ ‫متوسط ظهور پیدا کرد‪ .‬س��قوط فئودالیسم همزمان شد با‬ ‫ظهور طبقه متوس��ط که در واقع بیانگر ی��ا حامل گفتمان‬ ‫لیب رالیسم شد‪ .‬مساله دیگر‪ ،‬شهری شدن بود؛ این مفهوم‪ ،‬در‬ ‫دوران بورژوازی بود و ما شاهد هستیم از نظام فئودالی ‪ -‬که‬ ‫نظام سیاسی خاص خود را داشت ‪ -‬خارج م ی شود و به سمت‬ ‫بورژوازی حرکت م ی کند‪ .‬بورژوازی به س��اختارهای س��نتی‬ ‫همچون کلیس��ا‪ ،‬پایبند نبود‪ .‬رنس��انس‪ ،‬عصر روشنگری‪،‬‬ ‫روشنفکری و تفکرات فلسفی از دکارت که در نظام مستقر‬ ‫فعلی ایجاد شک م ی کند و نوعی پوزیتیویسم اولیه در تفکر‬ ‫او وج��ود دارد تا اگوس��ت کن��ت و همچنی��ن علم گرایی‬ ‫(‪ )scientism‬زمینه های بروز لیب رالیس��م را فراهم کردند‪.‬‬ ‫اینها موجب افول قدرت مس��تقر در دوران قرون وس��طی و‬ ‫کلیسا ش��دند و این مس��اله که از وجه دیگری تحت عنوان‬ ‫پروتستانتیس��م و ظهور مارتین لوتر قابل بررس��ی اس��ت‪،‬‬ ‫نشان دهنده این بود که در ساختار پیشین‪ ،‬حاکمیت کلیسا و‬ ‫فئودالیسم به صورت یک امر متحد‪ ،‬موجبات افولی را ایجاد‬ ‫کردند که باعث ایجاد یک جریان جدید شد‪ .‬این جریان جدید‪،‬‬ ‫لیب رالیس��م بود‪ .‬در پایان قرن شانزدهم‪ ،‬شاهد سقوط قدرت‬ ‫پاپ و نظام پاپاسی هستیم؛ وقتی قدرت کلیسا کاهش یافت‪،‬‬ ‫وحدت اروپا از بین رفت و پروتستانتیسم‪ ،‬اروپا را به دو قسمت‬ ‫تقس��یم م ی کرد‪ .‬دولت ه��ای عصیانگر علیه کاتولیس��م‬ ‫همچون المان‪ ،‬به سمت پروتستانتیسم حرکت م ی کنند و‬ ‫دولت های جدید روی کار م ی ایند‪ .‬در این دولت ها‪ ،‬حالت های‬ ‫ناسیونالیس��م وج��ود دارد؛ از ای��ن رو‪ ،‬در لیب رالیس��م اولیه‬ ‫جنب ه های ناسیونالیستی دیده م ی ش��ود‪ .‬از اینجا تغیی رات‬ ‫جدیدی رخ م ی دهد‪ .‬در این دوران‪ ،‬چالش جدیدی رخ م ی دهد‬ ‫و ان‪ ،‬این است که سقوط فئودالیس��م و ظهور جریان جدید‬ ‫یعنی بورژوازی باعث وقوع انقالب های سیاسی‪ ،‬اجتماعی و‬ ‫صنعتی م ی شود‪ .‬جنگ های داخلی انگلیس در قرن هفدهم‬ ‫نیز در همین راستا بود‪ .‬در این دوران‪ ،‬تغیی راتی رخ داد که به‬ ‫ان انق�لاب باش��کوه ی��ا انق�لاب ب��دون خونری��زی‬ ‫(‪ )Glorious Revolution‬م ی گویند؛ یعنی بدون وقوع‬ ‫جنگ و خونریزی‪ ،‬پادشاهی جایگزین پادشاه دیگر م ی شد‪.‬‬ ‫این مساله بسیار مهم است؛ چراکه بعد از زمانی که جیمز دوم‬ ‫را برکنار کردند‪ ،‬قدرت یکپارچه پادشاه به سه بخش تقسیم‬ ‫شد‪ :‬پارلمان‪ ،‬وزرا (دولت) و پادشاه‪ .‬این مدلی شد که از ان پس‪،‬‬ ‫تمام نهضت ها و نظام های لیب رال��ی از ان تبعیت کردند‪ .‬در‬ ‫همین دوران تفکر هابز و جان الک به وجود م ی اید‪ .‬همزمان‬ ‫با سقوط کلیسا‪ ،‬پادشاهانی که قدرت مطلقه داشتند‪ ،‬از بین‬ ‫رفتند‪ .‬قدرت مطلقه پادشاه‪ ،‬قدرت مشروعی ت دهنده کلیسا‬ ‫بود که در اینجا‪ ،‬به قدرت یکپارچه پادش��اه و قدرت کلیسا‬ ‫لطمه خورد‪ .‬نهضت جدیدی که به وجود امد‪ ،‬نوعی رویکرد‬ ‫انتقادی نس��بت ب��ه کلیس��ا و ابسولوتیس��م س��لطنتی‬ ‫(‪ )absolutism‬را در پیش گرفت‪ .‬تفکری که پیش از ان‬ ‫مطرح م ی کرد که شاه سایه خداست و کلیسا‪ ،‬ان را تقدیس‬ ‫م ی کند‪ ،‬از بین رفت‪ .‬نتیجه این ش��د که نظام اجتماعی به‬ ‫نظام ‪ Contract‬یا قرارداد اجتماعی هابز و الک تبدیل شد‪.‬‬ ‫این ظهور تفکر جدید لیب رالیس��م است؛ یعنی کامال زمینه‬ ‫اقتصادی دارد‪ .‬از سوی دیگر‪ ،‬انقالب فرانسه‪ ،‬انقالب امریکا و‬ ‫انقالب صنعتی در همین زم��ان رخ داد‪ .‬اگر به این رخدادها‬ ‫توجه کنیم‪ ،‬ب��ه این نکته پ��ی م ی بریم ک��ه جنب ش های‬ ‫اجتماعی در بستر تغیی رات اقتصادی به وقوع م ی پیوندد‪ .‬حتی‬ ‫در این زمان‪ ،‬زمینه های فمینیسم نیز ایجاد م ی شود‪ .‬اروپا خود‬ ‫را بازیابی م ی کند؛ از زیر س��لطه فئودالیس��م خارج م ی شود‪،‬‬ ‫رقابت و شهری گری رش��د م ی یابد‪ ،‬نیاز به نیروی کار جدید‬ ‫وجود دارد‪ ،‬تقسیم افراد ب راساس هی رارشی پیشین قابل قبول‬ ‫نیست و موقعی ت های جدید به وجود امده است‪ .‬حتی نیروی‬ ‫کار جدید مدعی م ی شود که چرا بخش بزرگی از جامعه مانند‬ ‫زنان از جامعه کنار هس��تند؟ بای��د اینها را دع��وت کنیم و‬ ‫حقوق شان استیفا شود؛ یعنی از اینها به عنوان کارگر یا نیروی‬ ‫کار در جامعه استفاده کنیم‪ .‬بناب راین‪ ،‬بستر تحوالت اجتماعی‬ ‫به خصوص در حوزه لیب رالیسم‪ ،‬اقتصاد است‪ .‬در همین دوران‪،‬‬ ‫زمانی که تفکر فئودالیسم سقوط م ی کند‪ ،‬مرکانتلیسم رشد‬ ‫م ی یابد و از جامعه قدرتمند و ثروتمند سخن م ی گوید‪ .‬اما بعد‬ ‫از مدتی مشخص م ی شود که جامعه قوی شده اما مردم قوی‬ ‫نشده اند و دولت همچنان وجود دارد‪ .‬از همی ن جا‪ ،‬لیب رالیسم‬ ‫و حتی تفکرات کینزی م ی اید و توزیع قدرت و سرمایه میان‬ ‫توده های مردم را مطرح م ی کند‪ .‬در اینجا م ی توان روی مبانی‬ ‫فک��ری لیبرالیس��م‪ ،‬مبان��ی شناخت شناس��ی‪ ،‬مبان��ی‬ ‫زیبای ی شناختی‪ ،‬مبانی اخالق شناسی و گرایش های دینی‬ ‫انها بحث کرد و دید که ایا بین انها همخوانی وجود دارد یا نه؟‬ ‫اوال لیب رالیسم لزوما سکوالریسم نیس��ت‪ .‬ما قبل از اینکه‬ ‫بگوییم لیب رالیسم چه چیزی است‪ ،‬باید مشخص کنیم که‬ ‫‪21‬‬ ‫علوم سیاسی‬ ‫لیب رالیسم چه چیزی نیس��ت‪ .‬البته این نکته وجود دارد که‬ ‫لیب رالیسم که محصول فروپاشی یا افول قدرت کلیسا بود‪،‬‬ ‫پذیرفت که نهاد دولت از نهاد سیاست جدا شود‪ .‬انچه در ای ران‬ ‫گفته م ی شود‪ ،‬با این نظر متفاوت است؛ یعنی سکوالریسم‪،‬‬ ‫لزوما به معنای ب ی دینی نیست‪ ،‬بلکه به این معناست که نهاد‬ ‫حکومت و نه��اد دین که تش��کیالت بس��یار گس��ترده و‬ ‫قدرتمندی هس��تند‪ ،‬باید از یکدیگر فاصله بگیرند‪ .‬در اروپا‪،‬‬ ‫احزاب دموکرات مسیحی فعال هس��تند اما این بدین معنا‬ ‫نیست که انها از پتانس��یل دین در دنیای سیاست استفاده‬ ‫م ی کنند‪ .‬این مساله‪ ،‬لزوما به معنای سکوالریسم نیست اما‬ ‫م ی تواند سکوالریس��م را نیز در بطن خود داشته باشد‪ .‬نکته‬ ‫دیگر این که نم ی توان از لیب رالیس��م موجود به عنوان یک‬ ‫ایدئولوژی یاد کرد؛ بلکه بیشتر یک رویکرد اقتصادی است‪.‬‬ ‫بناب راین‪ ،‬امکان جمع شدن لیب رالیسم با ایدئولوژی های دیگر‬ ‫وجود دارد‪ .‬ما زمانی این بحث را داشتیم که مردم ساالری دینی‬ ‫پارادوکسیکال اس��ت و شدنی نیس��ت‪ .‬وقتی علت را جویا‬ ‫م ی ش��دیم م ی گفتن��د ک��ه در ذات مردم س��االری دین��ی‪،‬‬ ‫سکوالریسم وجود دارد‪ .‬سکوالریس��م برمبنای یک سری از‬ ‫باورهای ایدئولوژیک است؛ در حالی که لیب رالیسم این گونه‬ ‫نیست‪ ،‬بلکه لیب رالیس��م‪ ،‬گرایش های سیاسی ‪ -‬اقتصادی‬ ‫اس��ت و م ی تواند با نوع��ی ایدئولوژی قابل جمع باش��د‪ .‬ما‬ ‫م ی توانیم اسالم لیب رال داشته باشیم اما این بدین معنا نیست‬ ‫که اسالم‪ ،‬لیب رال اس��ت؛ بلکه ممکن است کسی مسلمان‬ ‫باشد اما لیب رال هم باش��د‪ ،‬همان طور که مسلمان م ی تواند‬ ‫سوسیالیست باش��د‪ .‬یعنی این فرد ب رای رسیدن به اهداف‬ ‫خود‪ ،‬یک س��ری رویکردهای سیاسی ‪ -‬اقتصادی را انتخاب‬ ‫ی وجود دارد و ان‪ ،‬این است‬ ‫م ی کند‪ .‬اما در اینجا مساله مهم ‬ ‫که اگر فرد‪ ،‬لیب رالیس��م را به مثابه یک دی��دگاه یکپارچه و‬ ‫ایدئولوژیک نگاه کند‪ ،‬نم ی تواند هم مسلمان و هم لیب رال یا‬ ‫سوسیالیست باشد؛ اما اینکه لیب رالیسم را به عنوان یک روش‬ ‫حکومتداری ببیند‪ ،‬این شدنی است و تعارضی ندارد‪ .‬البته این‬ ‫سوال مطرح م ی شود که ایا نم ی توانیم از ایدئولوژی اسالمی‪،‬‬ ‫ی ما همخوان‬ ‫رویکردهایی را استخراج کنیم که با مسائل بوم ‬ ‫باشد اما در عین حال ما مجبور نباشیم دست خود را به سوی‬ ‫ی دراز کنیم که در بستر غرب و ب راساس اقتضائات‬ ‫لیب رالیسم ‬ ‫ی ازادیخواه‬ ‫از محافظه کار ‬ ‫تااصولگراییعدالتخواه‬ ‫دو قطبی های جدید در سپهر سیاست ایران‬ ‫سعید اجورلو‬ ‫سیاست‬ ‫‪22‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫سردبیر‬ ‫یک�م ‪ :‬گشایش��ی که در ذات گفت وگو‪ ،‬سخن گفتن‬ ‫و زبان وجود دارد کجا و ابهامی که در قلم و نوش��تن مستور‬ ‫اس��ت کجا؟ اگر بخش منفی ماجرا را کنار بگذاریم و از زاویه‬ ‫دترمینیستی به انچه «سوسور» درباره زبان م ی گوید ننگریم‬ ‫و خود را محصور در س��اخت زبانی ندانیم و برعکس به دیده‬ ‫ایجاب‪ ،‬نقش زبان را تشریح کنیم و ان گونه که زبان شناسان‬ ‫گفته اند‪ ،‬زبان را چونان اثر انگش��ت هر انسان‪ ،‬یگانه بدانیم‬ ‫و ناخوداگاه انس��ان بپنداریم‪ ،‬انگاه س��خن گفتن را بر صدر‬ ‫نش��انده ایم و کالم را بر قله و گفت وگو را راهگشا و دلیل رفع‬ ‫سوءتفاهم‪ .‬اگر اثبات گرایان‪ ،‬پروژه فربه کردن عقالنیت ابزاری‬ ‫را پی گرفتند و اگر تفهم گرایانی چ��ون ریکرت و دیلتای راه‬ ‫همدلی گش��ودند و از فرط عقل ابزاری راه به معنا باز کردند‬ ‫و عاقبت به سردمداری ماکس وبر بر افسون زدایی و ب ی معنا‬ ‫شدن جهان خرده گرفتند اما هنوز راهی مانده بود که هم بر‬ ‫پروژه عقل گرایی غرب مهر باطل نزند و هم بر معنا‪ ،‬فرهنگ و‬ ‫زبان ارج گذارد؛ عقالنیت ارتباطی؛ پاس داشتن سنت گفت وگو‬ ‫و گشودن پنجره ای به س��وی روح عینی بود که هم ذهن بر‬ ‫صدر نشسته باش��د و هم عین یکس��ره باطل نگردد‪ .‬زبان‪،‬‬ ‫کلید جهان است و گفت وگو راهی ب رای پی بردن به اندیشه‪،‬‬ ‫به ذات‪ .‬راهی ب رای همدلی‪ ،‬ب رای فهمیدن‪ .‬س��نتی که ما در‬ ‫مثلث تالش کرده ایم به ان پایبند باش��یم‪ .‬سنتی برگرفته از‬ ‫اسالم‪ ،‬پی گرفته شده توسط علمای شیعه و احیا شده توسط‬ ‫انقالب اسالمی‪ .‬همان گونه که در عهدنامه مان‪ ،‬وعده کردیم و‬ ‫تا حد امکان در عمل به ان وفادار ماندیم‪ .‬مناظره ای که پیش‬ ‫روی شماست دقیقا در همین راستاست‪.‬‬ ‫دوم‪ :‬مناظره میان دکتر امیر محبیان و اقای محمد‬ ‫قوچانی دو هفته پیش در دفتر هفته نامه مثلث برگزار شد؛‬ ‫درباره لیب رالیسم در سیاس��ت ای ران‪ .‬بهانه مناظره بازسازی‬ ‫حزب کارگزاران س��ازندگی ب��ود؛ حزبی که اگ��ر در دوران‬ ‫مختلف به طعنه و نق��د لیبرالش م ی خواندن��د‪ ،‬اکنون به‬ ‫صراحت خود را حزبی لیب رال – دموکرات م ی نامد؛ از سوی‬ ‫دو عضوش‪ .‬یکی از نسل اول و دبیر کل حزب غالمحسین‬ ‫کرباسچی و دیگری از نسل دوم؛ محمد قوچانی‪ .‬به عیان‪،‬‬ ‫خود و حزبش��ان را لیب��رال خواندند‪ .‬گرچه م ی ش��د عالقه‬ ‫محمد قوچانی به مس��لمان لیب��رال را در اختصاص دادن‬ ‫جلد مجله هایش به مهندس بازرگان ح��دس زد اما چنین‬ ‫عیان س��خن گفتن رسم سیاس��ت ای ران نبود که اگر بود و‬ ‫سیاستمداران مسئولیت عمل و گفته خود را م ی پذیرفتند‪،‬‬ ‫گفت وگو اسان تر و دلپذیرتر م ی شد‪ .‬انتخاب اقای محبیان‬ ‫هم بر این حکمت استوار بود که فلسفه غرب خوانده اند و‬ ‫بر اصولگرای ی ش��ان تردیدی نیس��ت و بر مرزبندی شان با‬ ‫اصالح طلبان‪ .‬سناریویی که م ی ش��د پی ش بینی کرد دفاع‬ ‫قوچان��ی از لیب رالیس��م و اصالح طلبی و نق��د محبیان بر‬ ‫لیب رالیسم فلس��فی و دفاع از راس��ت گرایی بود‪ .‬اگر کسی‬ ‫فکر م ی کند که این سناریو عملی شد‪ ،‬تا حدودی زیادی در‬ ‫اشتباه اس��ت‪ .‬توضیح م ی دهم‪ .‬اگر مناظره را به سه بخش‬ ‫مباحث نظری و ارزیابی طرفین‪ ،‬گفت وگوی انتقادی‪ ،‬جدل‪،‬‬ ‫بحث و جمع بندی و اعالم موضع گیری نهایی تقسیم کنیم‪،‬‬ ‫در همان بخش اول‪ ،‬سناریوی مناظره برهم خورد‪ .‬قوچانی‬ ‫از لیب رالیسم اعالم ب رائت کرد و «ایس��م» را کنار گذاشت‪،‬‬ ‫لیب رالیسم فلس��فی را محکوم کرد و در عوض از مسلمان‬ ‫لیب رال گفت؛ مسلمان ازادیخواه‪ .‬او به مناظره امده بود تا از‬ ‫ازادی دفاع کند و چون این لیب رال ها هستند که گوهر انسان‬ ‫را ازادی م ی دانن��د و حق اقتصادی و سیاس��ی و اجتماع ی ‬ ‫انسان را از ازادی استخراج م ی کنند‪ ،‬لفظ لیب رال را برگزیده‬ ‫بود و خیلی زود اش��تراک لفظ را از همدستی در محتوا جدا‬ ‫کرد و اندکی بعد از زاویه سنت شیعی‪ ،‬فقه اجتهادی و متن‬ ‫مقدس به دفاع از ازادی پرداخت و مسیری که روشنفکران‬ ‫از مدرنیته طلب م ی کردند را از سنت قابل دریافت دانست‪.‬‬ ‫قوچانی در ای��ن مناظ��ره از محافظ��ه کاری دینی و‬ ‫س��نت گرایی دفاع کرد و ش��ریعت و فقه را ضامن انس��ان‬ ‫تاریخی و اقتصادی انها شکل گرفته است؟‬ ‫مثلث‪ :‬اقای قوچانی! ش��ما س��ه عنصر حکومت‬ ‫قانون‪ ،‬حقوق انس��ان و اقتصاد ازاد را از لیب رالیس��م انتخاب‬ ‫کرده بودی��د و معتقدید که م ی تواند در سیاس��ت ورزی یک‬ ‫مس��لمان مورد توجه قرار گیرد‪ .‬به واقع در این بحث نقطه‬ ‫عزیمت ش��ما کجاس��ت؟ ایا فردیتی را که لیب رال ها به ان‬ ‫اعتقاد دارن��د‪ ،‬مدنظر قرار داده اید؟ نکته دیگر این اس��ت که‬ ‫اقای کرباسچی در گفت وگو با مه رنامه از لیب رالیسم به عنوان‬ ‫ایدئولوژی یاد کرده بود اما شما ان را در یکی از نوشته هایتان‬ ‫روش زندگی دانسته اید‪ .‬مراد شما از این سه شاخص چیست‬ ‫و سیاس��ت ورزی یک مس��لمان لیب��رال چ��ه تفاوت ها و‬ ‫شاخصه هایی دارد؟‬ ‫قوچانی‪ :‬من از اقای محبیان تشکر م ی کنم که کار ما‬ ‫را اسان کردند؛ یعنی هم مرور نظری و تاریخی خیلی فشرده‬ ‫و خوبی بود و هم بستر خوبی را ب رای پاسخ به سواالتی که‬ ‫دغدغه اصلی این جلسه هستند‪ ،‬فراهم کرد‪ .‬من فکر م ی کنم‬ ‫بهتر است از اینجا شروع کنم که ایا م ی توان هم مسلمان بود‬ ‫و هم لیب رال؟ ایا م ی توان هم حزب لیب رال داشت و هم حزبی‬ ‫مسلمان دانست‪ .‬با این توضیحات کار ب رای دکتر محبیان‬ ‫متفاوت شد – اگر نگوییم س��خت – من انتظار داشتم او‬ ‫از موضع عدالت باب بحث را با قوچانی بگش��اید – ش��اید‬ ‫اگر من ب��ودم چنین م ی ک��ردم چرا که عدال��ت را واالتر از‬ ‫ازادی م ی دانم – یا اینکه ریش��ه های وبری تفکر قوچانی‬ ‫که شاید به نوش��ته های وبر در «اخالق پروتستانی و روح‬ ‫سرمایه داری» نزدیک باش��د را مورد توجه قرار م ی دادم و از‬ ‫زاویه این جهانی ک��ردن دین و زمینه س��ازی ب رای اقتصاد‬ ‫لیب رال بحث م ی کردم‪ .‬اما محبیان اس�لام لیب رال را قرینه‬ ‫اسالم سوسیال قلمداد کرد و با اصل اسالم متفاوت دانست‪.‬‬ ‫بر شریعت مداری قوچانی ذیل فقه اجتهادی این گونه ای راد‬ ‫گرفت که تکیه زیاد بر اس�لام ظاهری‪ ،‬م ی تواند ریا و نفاق‬ ‫تولید کند و اصل نه ثروت و فقر که «حیات طیبه» است‪ .‬به‬ ‫او گفتم که «حیات طیبه» کلی د واژه اقای سعید جلیلی است‬ ‫که خنده ای کرد و گفت؛ من این تعبیر را از قران برداش��ت‬ ‫کرده ام – م ی دانس��تم که او همواره در خبرگ��زاری اریا به‬ ‫جبهه پایداری منتقد بوده و با دکتر جلیلی هم داستان نیست‬ ‫– از اینجا او بر ظاهرگرایی تاخت و جانب باطن را گرفت که‬ ‫قوچانی این چنین باطن گرایی را محصول روشنفکری دینی‬ ‫توصیف کرد و گفت که؛ راه استب داد از چنین نگرش هایی که‬ ‫راه تصوف را م ی گشایند‪ ،‬باز م ی شود‪.‬‬ ‫حرف محبی��ان اما تغییر نک��رد و بر ای��ن نقدش بر‬ ‫ظاهرگرایی‪ ،‬تمجی��د از عقالنیت را هم اف��زود و گفت که‬ ‫اصالت با عقل اس��ت‪ .‬در مقابل قوچان��ی از عقل متدیک‬ ‫سخن گفت و اصالت را به متن شامل قران کریم و نصوص‬ ‫از جمله احادی��ث معتب��ر داد‪ .‬تقریبا همین جا ه��ا بود که‬ ‫محبیان گفت؛ قوچانی سلفی شده‪ .‬باید او را از نو شناخت و‬ ‫اینکه از شنیدن این حرف ها سورپ رایز شده است‪.‬‬ ‫مناظره ای که قرار بود می��ان یک لیب رال – دموکرات‬ ‫و یک راست س��نتی ش��کل بگیرد پس از دو ساعت و نیم‬ ‫تبدیل شد به مناظره میان یک محافظه کار – ازادیخواه و‬ ‫یک راست نواندیش‪ .‬شاید جای یک اصولگرای عدالتخواه‬ ‫در مناظره خالی بود؛ نام های��ی که هر انچه در ذهن این دو‬ ‫نفر م ی گذرد را نم ی تواند پوشش دهد و شاید فقط بخشی‬ ‫از ّسر درون انان باشد‪.‬‬ ‫س�وم‪ :‬من فکر م ی کنم نتایج حاصل از این مناظره‬ ‫بسیار مهم و تاثیرگذار است‪ .‬انها را بررسی م ی کنیم؛‬ ‫‪ – 1‬به نظر م ی رسد نس��ل دوم روشنفکران دینی در‬ ‫تقابل با نس��ل اول انان پا به میدان گذاش��ته اند‪ .‬اگر نسل‬ ‫اول از مبارزه با مارکسیس��م و س��پس سوسیالیسم به نقد‬ ‫فقه و ش��ریعت پرداخت و از فربه کردن ایدئول��وژی انتقاد‬ ‫علوم سیاسی‬ ‫اصولگرایان سال هاس�ت که م ی گویند؛‬ ‫اسلام برای زندگی ادمیان برنامه کامل‬ ‫دارد و با اتکا ب�ه مجتهدانی ک�ه قران و‬ ‫سنت و عقل و اجماع را در نظر م ی گیرند‪،‬‬ ‫به مسائل مستحدثه م ی پردازد و زندگی‬ ‫در زمانه جدید را تسهیل م ی کنند‪ ،‬پس‬ ‫ورود نس�ل دوم روش�نفکران دین�ی به‬ ‫پارادایم اسالم سیاسی برای اصولگرایان‬ ‫نگران کننده نیست‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫کرد و اخالق و عرفان را پیش کش��ید‪ ،‬نس��ل دوم به دامن‬ ‫فقه س��نتی و اجتهاد پناه برده و محافظه کاری اسالم فردی‬ ‫را به شریعت گرا بودن اسالم سیاسی پیوند زده یا به عبارتی‬ ‫ازادی اقتصادی را از اسالم فردی و ازادی سیاسی را از اسالم‬ ‫سیاسی اس��تخراج کرده و خود را محافظه کار – دموکرات‬ ‫م ی نامد و ابایی ن��دارد از اینکه بگوید؛ مس��اله اصل ی مان‬ ‫ازادی اس��ت نه دموکراس��ی‪ .‬این جریان به نظر سعی دارد‬ ‫سنت گرایی ایات عظام بروجردی‪ ،‬مرعش��ی و گلپایگانی‬ ‫را با اجتهاد امام خمینی(ره) گره بزند و از سه اسالم مکاتب‬ ‫مختلف‪ ،‬سنتزی ایجاد نماید‪.‬‬ ‫‪ – 2‬احتماال باید ای��ن جمله عبدالکریم س��روش را‬ ‫ش��نیده باش��ید که؛ در جامعه دینی حکوم��ت غیردینی‪،‬‬ ‫غی ر دموکراتیک است‪ .‬با اینکه سکوالریسم نهفته در ارای‬ ‫سروش میان دیگر نظریاتش و این جمله فاصله م ی اندازد اما‬ ‫این جمله که اساسا یک مسلمان نم ی تواند سکوالر باشد‪،‬‬ ‫شاید ترجمه ای جدید از همان جمله سروش است و اعالم‬ ‫ورود نسل دوم روشنفکران دینی – این عبارت را به تسامح‬ ‫استفاده م ی کنیم – به پارادایم اسالم سیاسی‪.‬‬ ‫اگر مرز جغ رافیایی روش��نفکران نس��ل اول در غرب‬ ‫قرار گرفته باشد نسل دوم در ای ران قرار دارند و شاید همین‬ ‫فاصله جغ رافیایی متناسب با فاصله تفکری شان هم باشد‪.‬‬ ‫سروش و کدیور و گنجی در لندن و امریکا نسخه های جدید‬ ‫ب رای روشنفکری دینی م ی نویسند‪ ،‬درحالی که نسل دوم در‬ ‫حال خروج از پارادایم اسالم فردی هستند؛ فاصله ای از عرف‬ ‫تا متن‪ .‬از اجتهاد در اصول تا اجتهاد در فروع‪.‬‬ ‫‪ – 3‬محافظه کاری دینی در ای ران گونه های متفاوتی‬ ‫دارد‪ .‬اگر ایت اهلل خویی را نماد محافظه کاری دینی و هواخواه‬ ‫اس�لام فردی بدانیم‪ ،‬س��نت ایت اهلل بروجردی در حوزه قم‬ ‫را تعدیل ش��ده یا اجتماع ی ش��ده همان محافظ��ه کاری و‬ ‫سنت گرایی و حسین نصر در نقد مدرنیته و میل به بازگشت‬ ‫به عصر قبل از مدرن را نوعی دیگر از محافظه کاری قلمداد‬ ‫کنیم‪ ،‬ب ی تردید دو گونه اصلی ان را مورد نظر قرار داده ایم‪.‬‬ ‫اما گونه سوم محافظه کاری برگرفته از مکتب تفکیک‬ ‫است که طیف چپ ان نوعی اسالم سوسیال را نزد محمود‬ ‫حکیمی اموخته ان��د و طیف راس��ت ان نمایندگانی چون‬ ‫مهدی نصیری دارند که برعکس حس��ین نصر دلبس��ته‬ ‫انقالب اند و روزگاری در حاکمیت جمهوری اسالمی حضور‬ ‫داشتند‪.‬‬ ‫اکنون اما با پیروزی ش��یخ حس��ن روحانی م ی توان‬ ‫نوع چه��ارم محافظ��ه کاری را متص��ور ش��د‪ ،‬ان گونه که‬ ‫قوچان��ی ان را ذیل ائتالف هاش��می – خاتم��ی – ناطق‬ ‫نوری تبیین م ی کند‪ .‬اما ای��ا تمامی اصالح طلبان حاضرند‬ ‫زیر پرچم این نوع از محافظه کاری که قوچانی راست مدرن‬ ‫م ی نامدش گرد ایند؟ اگر چنین باشد پس عصر اصالحات‬ ‫به پایان رس��یده چرا که عنصر «مدرن» ترکیب «راس��ت‬ ‫مدرن» ان گونه ک��ه من دریافت��م ان چنان قوت��ی مقابل‬ ‫مفهوم «راس��ت» این عبارت ندارد که بتواند اصالح طلبی‬ ‫اصالح طلبان را پوشش دهد‪.‬‬ ‫ش��اهد این گزاره ش��اید شبی ه س��ازی ای��ن جریان با‬ ‫گلیس ت های فرانس��ه‪ ،‬جمهوریخواهان امریکا‪ ،‬دموکرات‬ ‫مس��یح ی های المان و حزب عدالت و توسعه ترکیه است‪.‬‬ ‫احزابی که در اعتقاد به خانواده‪ ،‬مذه��ب و اقتصاد همگی‬ ‫محافظه کارند و منتقد پیش��روی چپ ها‪ .‬این ش��اید دقیقا‬ ‫به عکس ان چیزی است که اصالح طلبان در ذهن دارند و‬ ‫شاید با خود بگویند ما اصالح طلبان کجا و جمهوریخواهان‬ ‫امریکا کجا؟‬ ‫‪ – 4‬اگر جری��ان جدید روش��نفکری دین��ی در خانه‬ ‫محافظه کاری منزل کند و پا زیر چتر پارادایم اسالم سیاسی‬ ‫بنهد‪ ،‬اصولگرای��ان باید چه کنند؟ ممکن اس��ت این تلقی‬ ‫ایجاد شود که اگر اصالح طلبان عزم سنگر اصولگرایان کنند‬ ‫و تمجید از راست سنتی پیشه سازند و محافظه کاری انان را‬ ‫بستایند‪ ،‬راه ب رای اصولگرایان ناهموار م ی گردد و دو قطبی‬ ‫اینده سیاس��ت ای ران میان محافظ��ه کاران ‪ -‬لیب رال های‬ ‫مسلمان و سوسیال – دموکرات ها شکل م ی گیرد‪.‬‬ ‫تغیی��ر ارایش سیاس��ت ای ران ب��ه این ش��کل البته‬ ‫خوش��ایند اصولگرایان نیس��ت چرا که انتخابات ‪ 96‬با این‬ ‫فرض باید دو قطبی روحانی – عارف را شاهد باشد درحالی‬ ‫که واقعیت جامعه ای��ران چیزی غیر از این اس��ت‪ .‬اتکای‬ ‫محافظه کاران به ازادی و اصالت دادن به ان مقابل عدالت‪،‬‬ ‫م ی تواند نقطه اغاز اصولگرایان باشد‪ .‬ساختن گفتمانی که‬ ‫ستون ان بر عدالت و ریشه و پ ی اش بر بستر فقه اجتهادی‬ ‫باشد م ی تواند استراتژی سیاسی – فکری اصولگرایان باشد‪.‬‬ ‫اگر امروز اصالح طلبان ندای هم داستانی دین و سیاست سر‬ ‫م ی دهند و سکوالریسم را در ای ران و اسالم ناممکن م ی دانند‪،‬‬ ‫اصولگرایان سال هاست که جدایی نهاد دین از نهاد سیاست‬ ‫را ناممکن دانس��ته اند چراکه در مدینه النب��ی‪ ،‬پیامبر هم‬ ‫رسول خداوند بود و هم رئیس شهر و دولت‪ .‬پس در اسالم‪،‬‬ ‫دین و دولت برعکس مس��یحیت با یکدیگر زاده شده اند و‬ ‫از هم جدا نیس��تند و اگر امروز اصالح طلبان از مزیت های‬ ‫فقه اجتهادی ب رای زیس��تن در جهان مدرن م ی گویند و از‬ ‫سنت‪ ،‬راه به مدرنیسم م ی گش��ایند چرا باید تامل نکرد که‬ ‫اصولگرایان سال هاست بر شریعت‪ ،‬فقه پویا و اجتهاد متکی‬ ‫به زمان و مکان تاکید م ی ورزند و به واس��طه همین تاکید‪،‬‬ ‫طعنه روش��نفکران دینی و برخی اصالح طلبان س��کوالر را‬ ‫ش��نیده اند‪ .‬پس بهترین وقت اس��ت که اصولگرایان پروژه‬ ‫روحانیت» اط رافیان احمدی نژاد را فراموش کنند و‬ ‫«عبور از‬ ‫ِ‬ ‫پتانسیل بزرگ روحانیون شیعه را پیش روی سیاست ورزی‬ ‫خود قرار دهند‪ .‬وقت مناس��بی اس��ت که حتی خالءهای‬ ‫موجود در اندیشه محافظه کاری مدرن را که در اصالت دادن‬ ‫به فرد‪ ،‬جمع را چندان مورد توجه ق��رار نم ی دهد – که این‬ ‫برگرفته از اندیش��ه لیب رالیس ت هاس��ت – نقد کنند و حتی‬ ‫اینکه این محافظ��ه کاران لیبرل چگون��ه م ی توانند میان‬ ‫اسالم سیاسی و اس�لام فردی را جمع کنند؟ و اینکه اسالم‬ ‫دولت ساز بدون ظرفی ت های اجتماعی و توجه بیش از حد به‬ ‫فرد شاید چندان در پارادایم اسالم سیاسی قابل درک نباشد‪.‬‬ ‫عیبی هم ندارد حتی اگر به این سوال هم از جانب نسل دوم‬ ‫روشنفکران دینی پاسخ داده شود‪.‬‬ ‫اصولگرایان سال هاس��ت که م ی گویند؛ اسالم برای‬ ‫زندگی ادمیان برنامه کام��ل دارد و با اتکا به مجتهدانی که‬ ‫قران و سنت و عقل و اجماع را در نظر م ی گیرند‪ ،‬به مسائل‬ ‫مس��تحدثه م ی پردازد و زندگی در زمانه جدید را تس��هیل‬ ‫م ی کنند‪ ،‬پس ورود نسل دوم روشنفکران دینی به پارادایم‬ ‫اس�لام سیاس��ی ب رای اصولگرایان نگران کننده نیست‪ .‬ما‬ ‫سال هاست که م ی گوییم‪ ،‬یک مسلمان نم ی تواند سکوالر‬ ‫باشد و بر همین اساس مس��اله دولت‪ ،‬سیاست و حکومت‬ ‫یک مساله دینی اس��ت نه مانند انچه ماکیاولی م ی گفت؛‬ ‫کامال زمینی و سکوالریسم حاصل تاریخ مذهبی و سیاسی‬ ‫غرب است و برامده از نهضت اصالح دینی برعکس تاریخ‬ ‫اس�لامی و ای ران که اساسا سری با س��ودای سکوالر کردن‬ ‫نداش��ته اس��ت – موضوعی که با مطالعات بومی به جای‬ ‫مطالعات غرب محور قابل اثبات است –‪ .‬پس ما م ی توانیم‬ ‫بر اسالمگرا بودن خود بیشتر و رساتر تاکید کنیم‪ .‬گفت وگو‬ ‫منشا فهمیدن است و زبان شاید مساوی با خود فهم و درک‪.‬‬ ‫این مناظره شاید بیش از هرچیز اثبات کننده این گزاره باشد‪.‬‬ ‫سیاست‬ ‫باش��د که اعضایش بگویند ما مس��لمان یا حتی اسالمگرا‬ ‫هستیم؟ سال هاست این مساله وجود دارد که ایا مفاهیمی‬ ‫ که در علم سیاست جدید و در مفاهیم مدرن مطرح م ی شوند‪،‬‬ ‫قابل انتقال و تس��ری به جوامعی مثل جامعه ما هستند یا‬ ‫نه؟ این بحث به قدری در س��ال های گذشته مطرح شد که‬ ‫به پروژه ای به نام «احیای علوم انس��انی اسالمی ‪ -‬ای رانی»‬ ‫رسید و مفهوم لیب رالیسم و اس�لام فقط یکی از مصادیق و‬ ‫نمونه های این نگاه است‪ .‬فرض کنید من فردی هستم که‬ ‫فعالیت حزبی انجام نم ی دهم و ما درباره حزبی مثل کارگزاران‬ ‫یا هر حزب دیگری صحبت نم ی کنیم‪ .‬من فکر م ی کنم که‬ ‫باید به سرمنش��ا اصلی یعنی «نسبت تجدد و سنت» توجه‬ ‫کنیم‪ .‬از گذش��ته‪ ،‬دو نظریه کلی درباره تجدد وجود داش��ته‬ ‫اس��ت؛ یک نظریه این اس��ت که ما م ی توانیم تکه هایی از‬ ‫تجدد را برگزینیم‪ ،‬ب راس��اس میل و ذائقه خود انتخاب کنیم‬ ‫و با عناصری از اس�لام جمع کنیم‪ .‬تلقی دیگر این است که‬ ‫تجدد کلیتی است که نم ی توان هیچ بخشی از ان را جدا کرد؛‬ ‫این دو رویکرد است که اولی را به دکتر سروش و دومی را به‬ ‫دکتر داوری نسبت م ی دهند‪ .‬ما تا سال ها فکر م ی کردیم که‬ ‫این دو رویکرد‪ ،‬تنها اندیشه هایی هستند که در تاریخ اندیشه‬ ‫و تحول اندیشه م ی توان انها را بررسی کرد‪ .‬ولی فکر م ی کنم‬ ‫که صورت بندی دیگری وجود دارد‪ .‬ب راساس این رویکرد اگر‬ ‫فرض کنیم که م ی توان هر محصولی را از جهان غرب اورد‬ ‫و اینجا مونتاژ کرد‪ ،‬این ساده اندیشی است؛ اما در عی ن حال به‬ ‫این معنا نیست که می راث هایی که در تمدن غرب به وجود‬ ‫امده‪ ،‬فقط ب��ه همان موقعیت و جای��گاه اختصاص دارد‪ .‬ما‬ ‫م ی توانیم تجدد ‪ -‬یعنی تمام عناصر تفکر جدید ‪ -‬را درک‬ ‫کنیم و بدون اینکه س��عی در «تقلید» از انها داشته باشیم‪،‬‬ ‫تاسیساتی ایجاد کنیم که م ی تواند ش��باهت هایی به انها‬ ‫داشته باشد‪ .‬اقای محبیان این س��وال را مطرح کردند که ایا‬ ‫م ی توان در اسالم بدون نیاز به لیب رالیسم یا سوسیالیسم به‬ ‫ازادی رس��ید؟ من فکر م ی کنم این پروژه بسیار ارزشمندی‬ ‫است؛ این دغدغه هر شرقی‪ ،‬هر ای رانی و هر مسلمانی است‬ ‫و غ رب ی ها هم هیچ گاه نخواسته اند این را ثابت کنند که یک‬ ‫الگو وجود دارد‪ .‬به کشورهای اروپایی و امریکایی نگاه کنید‪.‬‬ ‫البته من درباره اس��تعمار صحبت نم ی کنم‪ ،‬بلکه منظورم‬ ‫متفکران واقعی انها هستند‪ .‬تجددی که در بریتانیا و امریکا‬ ‫وجود دارد با تجدد اروپای قاره ای‪ ،‬بسیار متفاوت است و حتی‬ ‫امریکا‪ ،‬انگلیس و اروپا هم با یکدیگر تفاوت دارند‪ .‬این ای راد از‬ ‫روشنفکران ما بوده که روزگاری «مستف رنگ» یا «مستعرب»‬ ‫«بلش��ویک» م ی ش��دند‪ .‬من بارها در خاط��رات و روایت ها‬ ‫دیده ام که مثال گروهی عاشق شوروی بوده اند و بعد به چین‬ ‫رفته اند و شیفته فرهنگ انها ش��ده اند! چین ی ها به همین‬ ‫گروه ‪ -‬یعنی خان بابا ته ران��ی و کارکنان حزب توده ‪ -‬گفته‬ ‫بودند که الگوی ما قابل تکرار نیست و شما فقط م ی توانید‬ ‫بفهمید که ما چه نوع سوسیالیسمی داریم‪ .‬به نظرم این رمز‬ ‫موفقیت چین ی هاس��ت‪ .‬بناب راین اگر لیب رالیسم را به عنوان‬ ‫فلسفی ان در نظر بگیریم‪ ،‬با اسالم ‪ -‬به عنوان دین و نه به‬ ‫معنای ایدئولوژی ‪ -‬تضاد دارد؛ یعنی ما نم ی توانیم تا انتهای‬ ‫راه لیب رالیس��م برویم‪ .‬انچه در غرب تحت عنوان لیب رالیسم‬ ‫جاری است‪ ،‬بر مبنای بستری ش��کل گرفته است که یک‬ ‫س��نت یهودی ‪ -‬مس��یحی در ان وجود دارد‪ ،‬با روایت های‬ ‫یونانی امیخته ش��ده و در طول زمان ب��ه محصولی به نام‬ ‫«تجدد» تبدیل شده که ش��اخه های ایدئولوژیک متعددی‬ ‫از ان روییده اس��ت‪ .‬اما ما م ی توانیم به دس��تاوردها و نتایج‬ ‫‪23‬‬ ‫علوم سیاسی‬ ‫لیب رالیس��م در غرب توجه کنیم و برمبنای سنت خودمان‪،‬‬ ‫الگوی جدیدی ایجاد کنیم‪ .‬در حال حاضر این فرض در ای ران‬ ‫وجود دارد که تجدد غرب‪ ،‬هیچ نسبتی با قرون وسطی ندارد‪.‬‬ ‫ما و بسیاری از متون فارسی‪ ،‬از تعبیر «قرون تاریک وسطی»‬ ‫اس��تفاده م ی کنیم اما واقعیت این اس��ت که همین تجدد‪،‬‬ ‫حقوق مدنی و حقوق بشر‪ ،‬ریش��ه های مشخصی در سنت‬ ‫مسیحی و قرون وسطی دارد؛ انها این ریشه ها را شناخته اند‬ ‫اما ما م ی خواهی��م فقط محص��والت را وارد کنیم‪ .‬من فکر‬ ‫م ی کنم که ما م ی توانیم با احتیاط و مس��امحه از واژه های‬ ‫چپ‪ ،‬راست‪ ،‬لیب رال‪ ،‬سوسیال و‪ ...‬ب رای جامع ه ای که اندیشه‬ ‫سیاسی جدید در ان به اندازه کافی رشد نکرده‪ ،‬استفاده کنیم‪،‬‬ ‫ ‬ ‫از محصوالتش بهره ببریم‪ ،‬ب راساس این محصوالت‪ ،‬از سنت‬ ‫و تجدد غرب بیاموزیم‪ ،‬پرسش هایی را مطرح کنیم و به تعبیر‬ ‫طلبگی کلمه‪ ،‬اجتهاد کنیم‪.‬‬ ‫متاسفانه ما در ‪ 400‬سال اخیر دچار انحطاطی شدیم که‬ ‫به تاسیس علم سیاست جدید و علم اجتماعی جدید منتهی‬ ‫نشده است‪ .‬ما باید ب راساس س��نت اجتماعی خود‪ ،‬سوال را‬ ‫مطرح کنیم و ریشه ها را بیابیم‪ .‬اگر در ادامه صحبت به چنین‬ ‫موضوعی برسیم‪ ،‬من م ی توانم ریشه هایی از این موضوع را‬ ‫نشان بدهم‪ .‬اوال من م ی خواهم عبارت «لیب رال مسلمان»‬ ‫را اصالح کنم؛ البته اگر دقت کرده باشید این فقط مختص‬ ‫مه رنامه یا مقاله اخیر من نیست‪ .‬من در سال ‪ 1385‬در اولین‬ ‫سرمقاله هفته نامه «شهروند امروز» نوشتم که ما م ی خواهیم‬ ‫راست مدرن باشیم‪ .‬بسیاری از روشنفکران به ما خرده گرفتند‬ ‫که این ح��رف به چه معناس��ت؟ گفتند راس��ت مدرن یک‬ ‫اندیشه روشنفکرانه نیست‪ .‬اما من معتقدم راست مدرن واژه‬ ‫مناسب تری است و م ی تواند ما را از بحران ایدئولوژیک شدن‬ ‫لیب رالیسم نجات دهد؛ چراکه «ایسم» انتهای لیب رالیسم ما‬ ‫اگر فرد‪ ،‬لیبرالیس�م را به مثابه یک‬ ‫دیدگاه یکپارچ�ه و ایدئولوژیک ن�گاه کند‪،‬‬ ‫نم ی توان�د ه�م مس�لمان و هم لیب�رال یا‬ ‫سوسیالیست باشد‬ ‫مهم لیبرالیس�م و سوسیالیس�م‬ ‫نیست‪ ،‬اینها وس�یله هستند برای رسیدن‬ ‫به ه�دف نهایی یک مس�لمان ک�ه حیات‬ ‫طیبه است‬ ‫سیاست‬ ‫‪24‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫پ�روژه ای ک�ه ب ه دنب�ال مفه�وم‬ ‫لیب رالیسم و شواهدی در عرف اسالمی باشد‬ ‫نوعی سلف ی گری است‬ ‫را دچار بحران م ی کند‪ .‬اگر بخواهیم این گونه برخورد کنیم‪،‬‬ ‫م ی توان تصویری از یک مسلمان ازادیخواه و مسلمانی که‬ ‫ازادی و حقوق انسان ب رای او اهمیت دارد‪ ،‬ارائه و ریشه های‬ ‫ان را به روش��نی در متون خودمان پیدا ک��رد‪ .‬اتفاقا یکی از‬ ‫ویژگ ی هایی که تفکر راس��ت دارد‪ ،‬توجه به سنت است و در‬ ‫عین حال م ی خواهد مدرن هم باشد‪ .‬این تناقض را چگونه‬ ‫م ی خواهد حل کند؟ یکی از مس��ائلی که روش��نفکران ما‬ ‫کمتر به ان توجه کرده اند‪ ،‬مفهوم شریعت و فقه است؛ یعنی‬ ‫برخالف این تصور و فرض که یکی از موانع دموکراس��ی و‬ ‫ازادی است‪ ،‬م ی توان ریشه های بسیاری در فقه و سنت پیدا‬ ‫کرد که زمینه س��از یک تجدد دیگر شود‪ .‬البته تجدد واژه ای‬ ‫اس��ت که ب رای پیش بردن بحث از ان اس��تفاده م ی کنیم‪.‬‬ ‫ممکن اس��ت از دل این تجدد‪ ،‬محص��والت فکری دیگری‬ ‫بیرون بیاید‪ .‬ب رای من به عنوان یک ازادیخواه مسلمان‪ ،‬ازادی‬ ‫مهم تر از دموکراسی است و این واژه‪ -‬ازادیخواه مسلمان‪ -‬را‬ ‫جایگزین لیب رال مسلمان م ی کنم‪ .‬اما چون ازادیخواهی در‬ ‫ای ران به یک شعار تبدیل شده است‪ ،‬سعی م ی کنم از عبارات‬ ‫دیگری استفاده کنم‪.‬‬ ‫اما ان سه موردی که به انها اش��اره کردید؛ من در انجا‬ ‫حقوق فرد یعنی حقوق انس��ان را مطرح کردم‪ .‬البته به این‬ ‫دلیل از واژه حقوق بشر استفاده نم ی کنم که کلمه بشر یک‬ ‫تلقی سوسیالیستی از نوع انسان است‪ .‬ریشه و مبنای اصلی‬ ‫فقه سنتی ما‪ ،‬فرد است؛ یعنی حقوق فرد را مطرح م ی کند‪.‬‬ ‫من نم ی خواهم ادعای دین شناسی کنم و این موضوع را فقط‬ ‫به عنوان یک مصرف کننده اندیشه دینی عرض م ی کنم‪ .‬من‬ ‫به ش��دت پرهیز دارم که به عنوان یک روزنامه نویس ادعای‬ ‫اصالح طلبی دینی و روشنفکری دینی داشته باشم و به نظرم‬ ‫این کار مجتهدین است‪ .‬من این مسائل را ب ر اساس یک فهم‬ ‫عمومی و برداشت سیاسی از فقه م ی گویم‪ .‬در اسالم و قران‬ ‫کسی که مخاطب قرار م ی گیرد فرد اس��ت‪ .‬همان طور که‬ ‫اقای محبیان اشاره کردند‪ ،‬یکی از مبانی لیب رالیسم در غرب‪،‬‬ ‫مس��اله تجارت‪ ،‬حقوق تجارت‪ ،‬ازادی تجارت‪ ،‬سودا انگاری‬ ‫و مس��ائل جدیدی بود که در اثر گذر از اقتص��اد زمی ن داری‬ ‫به اقتصاد س��رمایه داری به وجود امد‪ .‬این مساله در فقه ما‬ ‫ریشه های عمیق و جدی دارد که روشنفکران ما‪ ،‬کسانی که‬ ‫ازادیخواه بودند و م ی خواستند به دنبال ازادی بروند هی چ گاه‬ ‫به این مساله توجه نکردند‪ .‬این موضوع م ی تواند مبنای یک‬ ‫حقوق شهروندی قرار گیرد؛ یعنی از همان فقه اقتصادی‪ ،‬ما‬ ‫به حقوق شهروندی و حکومت قانون برسیم‪.‬‬ ‫در باب تفکر امام‪ ،‬افراد بسیاری از جمله بچه های دفتر‬ ‫تحکیم وحدت به ش��وخی م ی گفتند که فالن ی م ی خواهد‬ ‫«لیب رال خط امامی» شود و این مساله چگونه ممکن است؟‬ ‫من کاری ن��دارم که چه بر س��ر واژه لیب رالیس��م امده و چه‬ ‫دعواهایی شده؛ ولی این مساله که وقتی امام(ره) والیت فقیه‬ ‫را در نجف تدریس م ی کردند و م ی گفتن��د که والیت فقیه‪،‬‬ ‫والیت فقیه است و والیت فقیه‪ ،‬حکومت قانون است‪ ،‬نشان‬ ‫م ی دهد این بحث ریشه محکم و اساسی دارد‪ .‬البته نم ی گویم‬ ‫که حرف امام یک تلقی لیب رال از اسالم است؛ چراکه اساس‬ ‫انچه ما قبول داریم و م ی شود پذیرفت‪ ،‬لیب رالیسم سیاسی‬ ‫است نه لیب رالیسم فلسفی‪ .‬به همان معنا که امروز متفکرانی‬ ‫همچون رالز ب��ر ان تاکید دارند و ان را مط��رح م ی کنند‪ .‬ما‬ ‫م ی توانیم عناصری از لیب رالیسم را تفکیک کنیم‪ ،‬ریشه های‬ ‫ان را با فرهنگ و حتی انقالب خود بیابیم و س��عی کنیم به‬ ‫جای برچسب زدن‪ ،‬ان سه ارزش را به کار بگیریم‪ .‬به نظر من‪،‬‬ ‫با مبانی اسالم محمدی‪ ،‬شیعه علوی و انقالب اسالمی‪ ،‬هم‬ ‫م ی توان از حقوق شهروندی دفاع کرد‪ ،‬هم دفاع از اقتصاد ازاد‬ ‫و ازادی اقتصادی امکان پذیر است و هم م ی توان به حکومت‬ ‫قانون دست یافت‪ .‬اگر این س��ه را شاخصه های یک جریان‬ ‫لیب رال بدانیم‪ ،‬من م ی گویم من لیب رال هس��تم و کارگزاران‬ ‫سعی م ی کند یک جریان لیب رال باشد‪ .‬چون اقای محبیان‬ ‫اشاره کردند‪ ،‬من هم این نکته را بگویم که مساله اصلی در‬ ‫رابطه با اسالم‪ ،‬غرب و تجدد‪ ،‬نسبت اسالم با محصوالت انها‬ ‫نیست؛ سخت ترین بخش تجدد غربی‪ ،‬ایدئولوژی های ان‬ ‫اس��ت‪ .‬در واقع ایدئولوژی ها بازنگری انسان غ ربی در مبانی‬ ‫فکری و فلس��فی خود بوده که به جای دی��ن‪ ،‬ایدئولوژی را‬ ‫خلق کرد؛ چراکه دچار یک فضای ضددین و الحادی ش��ده‬ ‫بود‪ .‬غرب در این مسیر از مس��یحیت عبور م ی کند و شما‬ ‫ریشه های جدی سوسیالیسم را در نوعی از مسیحیت ربانی‬ ‫و بخشی از ریشه های لیب رالیس��م را در یهودیت م ی بینید‪.‬‬ ‫اینها امده اند از ادی��ان عبور کنند و دین زمینی س��اخته اند‪.‬‬ ‫ما در اس�لام و در برهه پیش و بعد از پیروزی انقالب‪ ،‬ب رای‬ ‫هماوردی با حزب توده‪ ،‬فکر کردیم که باید ایدئولوژی بسازیم؛‬ ‫از این رو برخی اسالم ر ا تراشیده اند و ان را به یک ایدئولوژی با‬ ‫قرائت مارکسیستی تبدیل کرده اند‪ .‬من م ی گویم که اگر قرار‬ ‫باشد اسالم با لیب رالیسم و سوسیالیسم قابل جمع نباشد‪ ،‬با‬ ‫ل جمع نخواهد بود‪ .‬اگر قرار‬ ‫فاشیسم و توتالیتاریسم هم قاب ‬ ‫باشد اس�لام – با عدالت اجتماعی جدید ‪ -‬قابل جمع باشد‪،‬‬ ‫م ی تواند با ازادی ها و حقوق مدرن هم قابل جمع باشد‪ .‬نکته‬ ‫این است که اسالم یک فرهنگ اس��ت و نه یک ایدئولوژی‬ ‫حزبی فرقه ای‪ .‬منظورم این نیست که اسالم باید و نباید ندارد؛‬ ‫این فرهنگ شامل شریعت‪ ،‬اخالق و عقاید است‪ .‬شریعت باید‬ ‫و نباید دارد اما عقاید سیال است‪ .‬این زمینه ها امکان استخراج‬ ‫اندیشه های ازادی خواهانه را فراهم م ی کند‪ .‬من فکر م ی کنم‬ ‫که عبارت «لیب رال دموکرات مس��لمان» یک واژه صریح و‬ ‫روشن و زدن به قلب حریفی است که م ی گوید ما سوسیال‬ ‫دموکرات مسلمان هستیم یا جریان هایی که خود را بنیادگرا‬ ‫و اصولگرای مذهبی م ی دانند‪ .‬اما واژه درست تر این است که‬ ‫بگوییم ما ازادی خواه مسلمان هستیم‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬اق��ای قوچانی دو نکت��ه را مطرح کردند که‬ ‫بسیار حائزاهمیت اس��ت؛ یکی اینکه ما لیب رالیسم فلسفی‬ ‫را قبول نداریم‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬نم ی توانیم به طور کامل قبول داشته باشیم‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬چون ما در لیب رالیسم فلسفی‪ ،‬نسب ی گرایی را‬ ‫داریم که معتقد است‪ ،‬هیچ دینی تمام حقیقت نیست‪ .‬یعنی‬ ‫همان پلورالیسم دینی‪ .‬نکته دیگر این که شما بازتولیدی از‬ ‫بحثی که میان اقای سروش و اقای حجاریان در کیان شکل‬ ‫گرفته بود را مورد نظر قرار دادید و ان این است که م ی توان‬ ‫از فقه تفسیرهایی ارائه کرد که عرفی باشد‪ .‬یا اینکه شریعت‬ ‫به شدت پتانسیل برطرف کردن نیازهای انسان مدرن را دارد‬ ‫و م ی تواند ب��ا انعطاف پذیری‪ ،‬مس��لمانان را همگام با زمانه‬ ‫هدایت کند‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬اقای حجاریان به پیامدهای حرف خود وفادار‬ ‫نمانده است؛ یعنی در گذر زمان مشمول همان نقدی شده که‬ ‫خود روزگاری به اقای سروش وارد م ی کرد‪ .‬البته من در مورد‬ ‫اشخاص صحبت نم ی کنم ولی فکر م ی کنم همان طور که‬ ‫بخش هایی از اصولگرایان (از جمله اقای احمدی نژاد) الجرم‬ ‫به این س��مت رفته و عبور از روحانی ت و گذار از فقه در گذر‬ ‫زمان در تفکر و عملکرد ایشان شکل گرفت‪ ،‬بخش هایی از‬ ‫دوستان اصالح طلب ما دچار چنین مشکلی شده اند‪ .‬یعنی‬ ‫اقای حجاریان‪ ،‬اقای کدیور و دیگران در مقطعی دکتر سروش‬ ‫را از این منظر نقد م ی کردند اما امروز خودشان دچار این مساله‬ ‫شده اند‪ .‬البته جایگاه علمی اقای حجاریان در جای خود قابل‬ ‫احترام است ولی پروژه ای که من به عنوان یک روزنامه نویس‬ ‫به ان دل بس��ته ام و به ان امیدوارم‪ ،‬این است که م ی توان از‬ ‫درون همین سنت به اجتهادی دس��ت یافت که مجتهدین‬ ‫اصلی ان‪ ،‬مجتهدین شیعه هستند و نه روشنفکران دینی‪ .‬این‬ ‫مساله با ان جریان متفاوت است؛ یعنی انها از سکوالریسمی‬ ‫ که در حال شکل گیری است‪ ،‬دفاع م ی کنند اما من م ی گویم‬ ‫سکوالریزاس��یون یا بهتر بگویم انچ��ه در جامعه مدرن رخ‬ ‫م ی دهد‪ ،‬سال های سال و از قرن های پیش در فقه ما اتفاق‬ ‫افتاده است‪ .‬اگر شما به رفتار علمای ما در مشروطه و رفتار امام‬ ‫بعد از انقالب توجه کنید‪ ،‬م ی بینید که فاصله ای میان عرف‬ ‫علوم سیاسی‬ ‫دغدغه رس�یدن به ازادی از اسلام‬ ‫بدون نیاز به لیبرالیس�م یا سوسیالیس�م‬ ‫پروژه بسیار ارزشمندی است‬ ‫م ی توان ریشه های بسیاری در فقه‬ ‫و س�نت پیدا کرد که زمینه س�از یک تجدد‬ ‫دیگر شود‬ ‫خاتمیهرگزبااقایموسوی خوئین ی ها‬ ‫قابلجمعنیست‪.‬بههمیندلیلاستکهاقای‬ ‫خوئین ی ها از زمان پیروزی اقای روحانی حتی‬ ‫یککلمهدردفاعازایشانصحبتنکردهاست‬ ‫هم اقای هاشمی تغییر کرده‪ ،‬هم ما‬ ‫تغییر کرده ایم‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫سیاست‬ ‫و شرع در اسالم وجود نداشته است‪ .‬در مقابل انچه به عنوان‬ ‫روشنفکر عرفی شناخته م ی شد‪ ،‬اسالم نسبت به مسیحیت‪،‬‬ ‫زمین ی ترین و «این جهان ی ترین» دین است‪ .‬به همین دلیل‬ ‫م ی گویم که این دو پروژه الزاما یکی نیستند‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬در فقه شیعی و از گفتمان امام‪ ،‬ایا م ی توانیم‬ ‫چنین تلقی داشته باشیم؟ اقای قوچانی م ی گوید که مراد ما‬ ‫از گفتن لیب رالیسم این است که ذهن راحت تر موضوع را درک‬ ‫کند و ایشان به این نکته اشاره م ی کند که ما مفهوم عمیق و‬ ‫فلسفی لیب رالیسم را در نظر نداریم‪ .‬اقای محبیان‪ ،‬شما فکر‬ ‫م ی کنید که چه قرائتی از گفتمان اسالم شیعی یا گفتمان‬ ‫امام غلی ظ تر است؟ عدالت یا ازادی؟‬ ‫محبیان‪ :‬وقتی بحثی این چنینی پی رامون اس�لام و‬ ‫لیب رالیس��م صورت م ی گیرد‪ ،‬ما باید دقیق صحبت کنیم‪.‬‬ ‫اقای قوچانی بخشی از این بحث را دقیق کرد و لیب رال را به‬ ‫ازادی خواه برگرداند‪ .‬ما فارغ از زمان و مکان صحبت م ی کنیم؛‬ ‫زمانی هس��ت که واژگان‪ ،‬محصول زمان و مکان هستند‪.‬‬ ‫لیب رال قبل از تجدد و مدرنیته ی��ک مفهوم دارد و بعد از این‬ ‫دوره مفهوم دیگری دارد و نم ی توان این دو مفهوم را یکسان‬ ‫دانس��ت؛ از این رو وقتی ما کار پژوهش��ی انجام م ی دهیم‬ ‫به خصوص زمانی که م ی خواهیم در این حوزه نظریه پردازی‬ ‫کنیم‪ ،‬ابتدا باید واژه ها را دقیق کنیم‪ .‬وقتی از لیب رال سخن‬ ‫م ی گوییم‪ ،‬بگوییم که دقیقا منظور ما از لیب رال چیست‪ .‬اقای‬ ‫قوچانی از ازادی صحبت م ی کند و ما باید بپرسیم که ازادی‬ ‫در اینجا به چه مفهوم است؟ ایا ازادی چیزی است که ما ان را‬ ‫م ی خواهیم یا ازادی عین زندگی ماست؟ زمانی شما نسبت به‬ ‫ازادی نگاه ش ی انگارانه دارید و ان را همچون سیبی م ی بینید‬ ‫که در مقابل شماست و تالش م ی کنید که به این محصول‬ ‫دسترسی پیدا کنید‪ ،‬اما زمانی دیگر‪ ،‬ازادی مفهومی انتزاعی‬ ‫است‪ .‬از شخصی پرسیدند جنگل را م ی بینی؟ او پاسخ داد‪:‬‬ ‫درخت ها اجازه نم ی دهد من جن��گل را ببینم‪ .‬ایا ما جنگلی‬ ‫جدای از این درخت ها داریم؟ ایا مفهوم ازادی جز این است؟‬ ‫ی که تعریف‬ ‫این مفهوم باید به درس��تی تعریف ش��ود‪ .‬زمان ‬ ‫شد‪ ،‬باید بررس��ی کنیم که ما چه چیزی را ممکن م ی دانیم؛‬ ‫مسلمان لیب رال بودن‪ ،‬لیب رال مسلمان بودن‪ ،‬اسالم لیب رال‪،‬‬ ‫اسالم سکوالر یا مفاهیم دیگر‪ .‬هر یک از اینها تعریف خاص‬ ‫خود را دارد‪ .‬مراد ما از اس�لام چیست؟ ما یک تعریف واحد از‬ ‫اس�لام نداریم‪ .‬تعریفی که حضرت امام از اسالم ارائه کردند‪،‬‬ ‫با تعریف افراد دیگر که ‪ -‬حتی در زمره مراجع تقلید بودند ‪-‬‬ ‫بسیار متفاوت است‪ .‬مساله دیگر‪ ،‬تعارض میان اسالم لیب رال‪،‬‬ ‫اسالم سوسیالیستی و اسالم مکاتب دیگر است‪ .‬پیش از این‪،‬‬ ‫تعارض و درگیری میان اسالم و فلسفه بود‪ .‬یونان ی گری که‬ ‫سنایی با ان درگیر م ی شود و م ی گوید اینها م ی خواهند اسالم‬ ‫را نابود کنند و فیلسوفان را محکوم م ی کند‪ .‬ما باید بگوییم‬ ‫که منظور دقی ق مان از اس�لام چیس��ت و بعد از ان بگوییم‬ ‫هدف نهایی اس�لامی که مطرح م ی کنیم چیس��ت‪ .‬اسالم‬ ‫ما به عنوان یک دین‪ ،‬مذهب‪ ،‬مس��لک‪ ،‬طریقت‪ ،‬ش��ریعت‬ ‫یا کلماتی دیگر ک��ه مفهوم راه را به ذه��ن متبادر م ی کند‪،‬‬ ‫م ی خواهد ما را به کجا برساند؟ اگر منظور ما هدف محوری‬ ‫باش��د‪ ،‬اس�لام م ی خواهد ما را به حیات طیبه برس��اند‪.‬این‬ ‫بحث قران اس��ت؛ یعنی زندگی پاک‪ .‬حاال شما م ی خواهید‬ ‫در اینجا از روش های مختلفی اس��تفاده کنی��د؛ ایا م ی توان‬ ‫از روش های مختلف استفاده کرد یا نه؟ زمانی هست که ما‬ ‫به سلف ی گری م ی رس��یم؛ یعنی حتی از اصول و روش های‬ ‫پیش��ین باید اس��تفاده کرد و هیچ روش نویی امکان ندارد‪.‬‬ ‫ایا ما به این دیدگاه اعتقاد داریم؟ ببینید! وقتی بحث س��نت‬ ‫مطرح م ی شود‪ ،‬چه تعریفی از سنت ارائه م ی کنیم؟ ایا سنت‬ ‫را به عنوان تجربه پیشینیان در نظر م ی گیریم و باید مطابق‬ ‫تجربه پیش��ینیان عمل کنیم؟ لزوما چنین نیس��ت‪ .‬هرگز‬ ‫نم ی توان با ایینه عقب رانندگی کرد‪ .‬ممکن اس��ت گذشته‬ ‫چراغی فرا روی راه اینده ما باشد اما عینا مانند اینده نیست‪.‬‬ ‫دیگر اینکه وقتی از سنت صحبت م ی کنیم‪ ،‬چه چیزی وجود‬ ‫دارد که باید به ان وفادار باشیم؟ مگر قران در بسیاری از ایات‬ ‫خود‪ ،‬س��نت های جاهلی را محکوم نم ی کن��د؟ بناب راین هر‬ ‫سنتی نم ی تواند مطلوب باشد و وفاداری به سنتی الزم است‬ ‫که انسان را به حیات طیبه برساند و موجب رشد او شود‪ .‬اگر‬ ‫سنتی مانع این راه باشد‪ ،‬باید ان را کوبید و کنار گذاشت‪ .‬ایا‬ ‫منظور ما از سنت‪ ،‬عادات و عرف پیشینیان است؟ یا اینکه‬ ‫وقتی از سنت صحبت م ی کنیم‪ ،‬منظورمان اصولگرایی به‬ ‫معنای ‪ Principalism‬است و نه بنیادگرایی‪ .‬اصولگرایی به‬ ‫چه معناست؟ اصولگرایی مختص اسالم نیست و حتی یک‬ ‫فرد لیب رال هم م ی تواند اصولگرا باشد‪ .‬شما به پ رنسی پ هایی‬ ‫اعتقاد داری��د که مبتنی بر باورهای شماس��ت؛ اگر باورهای‬ ‫شما درست باشد‪ ،‬پرنسی پ های ش��ما درست است‪ .‬انسان‬ ‫بدون پرنسیپ قابل پذیرش نیست و مذبذب است‪ .‬ما باید‬ ‫ببینیم که ایا مدرنیته با نواندیشی یکی است؟ م ی توان هم‬ ‫نواندیش بود‪ ،‬هم مس��لمان بود و هم به سنت باور داشت؟‬ ‫بله و من به ای��ن روش عمل م ی کنم و منع��ی هم در این‬ ‫خصوص نم ی بین��م‪ .‬اما مدرنیته‪ ،‬نواندیش��ی اس��ت که از‬ ‫بستر خاصی برخاسته است و لزوما هم به معنی بد بودن ان‬ ‫نیست؛ پدیده ای است که م ی توان ان را مورد تحلیل قرار داد‬ ‫و ممکن است برخی محصوالت ان به درد ما بخورد و برخی‬ ‫دیگر نخورد‪ .‬بس��یاری از محصوالت امروز دنیا‪ ،‬محصوالت‬ ‫مستقیم و باواسطه انقالب صنعتی انگلستان است و اینها‬ ‫خود محصول مدرنیته هستند‪ .‬ایا ما اینها را کنار م ی گذاریم؟‬ ‫ارائه تعریف دقیق از مفاهیم‪ ،‬موجب کنار رفتن بس��یاری از‬ ‫ابهامات م ی شود‪.‬‬ ‫من نکته ای در خص��وص صحب ت های اقای قوچانی‬ ‫عرض م ی کنم و ان این اس��ت که اتفاقا حقوق بش��ر لغت‬ ‫دقیقی است‪« .‬فرد» با «بشر» یکی نیست؛ فرد جنبه فردیت‬ ‫فرد را مطرح م ی کند و مفهوم شخصی بودن را نشان م ی دهد‬ ‫اما بشر‪ ،‬مفهومی است که فیلسوفان غربی‪ ،‬از ان به عنوان‬ ‫حق طبیعی (‪ )Natural Right‬یاد م ی کردند‪ .‬حق طبیعی‬ ‫چیست؟ یعنی انسان را از جنبه فردیت خارج کنیم؛ فردیت به‬ ‫معنای نقاط اختالف است و بشر به معنای نقاط اشتراک‪ .‬هر‬ ‫انسانی از جنبه فرد بودن یک حقوقی دارد و از جنبه بشر بودن‬ ‫حقوق دیگری‪ .‬حقوقی که مطرح ش��ده و حقوق خوبی هم‬ ‫هست و البته نم ی توانیم مبانی دیگر ب رای انها داشته باشیم‪،‬‬ ‫این است که شما فارغ از سیاه بودن‪ ،‬سفید بودن‪ ،‬زن بودن‪ ،‬مرد‬ ‫بودن و اعتقادات و باورهایتان‪ ،‬حقوقی دارید که ذاتی است و‬ ‫نم ی توان انها را از شما سلب کرد؛ برحسب قرارداد اجتماعی‬ ‫شکل نگرفته و حتی محصول شریعت هم نیست‪ .‬به همین‬ ‫دلیل است که نسبت به ان نگاه فرادینی وجود دارد‪ .‬زمان ی که‬ ‫امام حسین(ع) با کفار سخن م ی گوید‪ ،‬بر «ازادی» انها تاکید‬ ‫م ی کند؛ در حال ی که کافر دین ندارد‪ .‬ایشان م ی فرماید‪« :‬ان لم‬ ‫تخافون المعاد‪ ،‬فکون��وا احرارا»؛ مفهوم‬ ‫یکن لکم دین و ال‬ ‫َ‬ ‫ازادی و ازادگی‪ ،‬یک مفهوم فرادینی است‪ .‬شما م ی توانید به‬ ‫مس��ائلی اتکا کنید؛ ولو اینکه اعتقاد و باوری به انها نداشته‬ ‫باشید؛ بناب راین اینها جزو حقوق بشری و ذات بشر است و شما‬ ‫م ی توانید به انها اتکا کنید‪ .‬نکته ای که وجود دارد این است‬ ‫که ما م ی توانیم انسان را از دو جنبه بررسی کنیم؛ انسان دو‬ ‫روی یک سکه است‪ .‬او از جنبه فرد بودن یک حقوقی دارد که‬ ‫بخشی از انها پذیرفته است و بخشی دیگر پذیرفته نیست‪.‬‬ ‫هیچ کس نم ی پذیرد که من داخل کابین خودم در یک قایق‬ ‫باشم و بگویم چون اتاق خودم است‪ ،‬م ی خواهم ان را سوراخ‬ ‫کنم‪ .‬در اینجا حقوق جمع بر حقوق فرد غلبه دارد‪ .‬در عین‬ ‫حال‪ ،‬حقوقی هم به عنوان «انسان» دارم؛ اینها حقوق ذاتی‬ ‫است و هیچ کس تحت هیچ ش��رایطی نم ی تواند ان را از ما‬ ‫بگیرد‪ ،‬اگر هم چنین شرایطی ایجاد شود‪ ،‬حتما باید موقتی‬ ‫باش��د و اصالت ندارد‪ .‬بناب راین‪ ،‬عدل پذیری و ازادی پذیری از‬ ‫حقوق اصلی انسان هاست‪ .‬من م ی خواهم بر من ظلم نشود‬ ‫و اهمیتی ندارد که ان ظالم کیست‪ .‬هیچ ظالمی ب رای ظلم‬ ‫کردن مشروعیت ندارد و هیچ انسانی دارای مشروعیت ب رای‬ ‫سلب ازادی دیگران نیست؛ مگر در خصوص اصول مبنای ی تر‬ ‫که یکی از انها‪ ،‬کیان انس��ان اس��ت‪ .‬جالب اینجاست که‬ ‫شریعت متکی بر حقوق فرد است؛ یعنی شریعت نسبت به‬ ‫حقوق‪ ،‬قوانین خود را وضع کرده است‪ .‬به همین دلیل است‬ ‫که وقتی به مس��اله حقوق بشر م ی رس��د‪ ،‬برخی از انها لغو‬ ‫م ی ش��ود‪« .‬الضرورات تبیح المحظورات»؛ چراکه بایدها و‬ ‫نبایدهای پی رامون حقوق فرد‪ ،‬محذور ایجاد م ی کند‪ .‬نمونه‬ ‫این مساله این اس��ت که «اکل میته» حرام است اما وقتی‬ ‫دس��تور م ی دهد که ب رای «حفظ حی��ات» م ی توانید مردار‬ ‫حیوانات را بخورید‪ ،‬به مس��اله حقوق بش��ر توجه م ی کند‪.‬‬ ‫بناب راین ما باید مفاهیم را به درستی تعریف کنیم‪ .‬همچنین‬ ‫در خصوص موضوعی که اقای قوچانی پی رامون حقوق بشر‬ ‫مطرح کرد‪ ،‬این مساله نیز وجود دارد که «حق بشر» است یا‬ ‫«حقوق بشر» است؟ ایا به معنای «‪ »Right‬است یا تکلیف‬ ‫را به دنبال خود دارد؟ ایا من م ی توانم بنشینم و حق را به کسی‬ ‫بدهم که اس��تعمار یا بردگی را بر من تحمیل کند؟ اس�لام‬ ‫م ی گوید این حق را ندارید و ازادی‪ ،‬هم حق شماس��ت و هم‬ ‫تکلیف شما‪ .‬شما نم ی توانید ازادی را کنار بگذارید؛ همان طور‬ ‫که حق حیات دارید و نم ی توانید خودتان را به دست خودتان‬ ‫بکشید‪ .‬بناب راین ما باید این مس��ائل را از یکدیگر تفکیک‬ ‫کنیم‪ .‬مساله دیگر‪ ،‬عرف و شرع اس��ت و باید به طور دقیق‬ ‫بررسی شود‪ .‬عرف چیست؟ اگر عرف به معنای «مد زمانه»‬ ‫باشد‪ ،‬نوعی دگرگونی است؛ بناب راین هیچ کس مخالف این‬ ‫عرف نیس��ت‪ .‬ما م ی دانیم تح��والت اجتماعی ک��ه ان را‬ ‫تحت عنوان «مد» م ی شناس��یم‪ ،‬تابع زمان و مکان است و‬ ‫اتفاقا فقه ما که مبتنی بر اجتهاد است‪ ،‬مبتنی بر عرف است‪.‬‬ ‫فقها م ی گویند نباید «لباس شهرت» و لباسی که انسان را‬ ‫انگشت نما م ی کند‪ ،‬پوشید؛ در اینجا بر عرف تکیه م ی شود‪.‬‬ ‫‪25‬‬ ‫سیاست‬ ‫‪26‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫علوم سیاسی‬ ‫وقتی مفهوم زمان و مکان به میان م ی اید‪ ،‬پای عرف هم به‬ ‫میان م ی اید و این به هی چ وجه بد نیست و بسیار امر معقولی‬ ‫اس��ت‪ .‬بناب راین فقه ما زنده و دینامیک اس��ت‪ .‬اما زمان ی که‬ ‫م ی گوییم سکوالریس��م‪ ،‬با ع��رف ما و تعریف م��ا از عرف‬ ‫متفاوت است‪ ،‬این مس��اله به نوعی نگرش بازم ی گردد که‬ ‫موجب ایجاد گرایش م ی شود‪ .‬نگرش چیست؟ زمانی هست‬ ‫که شما «‪ »world vision‬یا همان مفهوم «قبله» در دین‬ ‫را دارید؛ یعن��ی جه��ت و ‪ .Direction‬قبل��ه برخی افراد‬ ‫دنیاست؛ البته اشکالی هم ندارد‪ .‬اخرت‪ ،‬نماز و‪ ...‬در خدمت‬ ‫دنیا قرار م ی گیرد و خدا هم هر چه بخواهند‪ ،‬به انها م ی دهد‬ ‫اما نباید انتظار جواب مثبت در دنیای دیگر داش��ته باشند‪.‬‬ ‫زمانی هم هست که فرد دنیای دیگر را در نظر دارد و اهداف‬ ‫او فراتر از چارچوب های مادی اس��ت‪ .‬در ای��ن صورت به او‬ ‫می گوییم که به فکر این دنیای خود هم باش اما اگر قبله تو‬ ‫دنیای دیگر باشد‪ ،‬هیچ اشکالی ندارد‪ .‬به همین دلیل‪« ،‬قبله»‬ ‫و «جهت» مهم اس��ت‪ .‬م ی توان این سوال را مطرح کرد که‬ ‫نگاه ما نسبت به مسائل چیست؟ ممکن است شما بگویید‬ ‫که نگاه من حیات طیبه و زندگی پاک است‪ .‬زندگی پاک فقط‬ ‫این نیست که من لباس پاک و پاکیزه بپوشم بلکه باید رفتار‪،‬‬ ‫کردار‪ ،‬گفت��ار و پندار من هم پاک باش��د‪ .‬به دنبال این نگاه‪،‬‬ ‫اعتقادم بر این است که خداوند‪ ،‬سعادت من را در این قرار داده‬ ‫است‪ .‬ممکن است شما در این مسیر‪ ،‬ثروتمند یا فقیر باشید؛‬ ‫یعنی ب رای رسیدن به حیات طیبه‪ ،‬این دنیا مانع یا یاری گر‬ ‫شما باش��د‪ .‬موالنا به زیبایی م ی گوید‪« :‬چیست دنیا؟ از خدا‬ ‫غافل ش��دن‪ ،‬نی طال و نقره و فرزند و زن»؛ این برخالف ان‬ ‫چیزی است که همه ما فکر م ی کنیم‪ .‬اگر شما زندگی خود را‬ ‫بکنید‪ ،‬کسی نم ی تواند به ش��ما خرده بگیرد؛ «ال رهبانیه‬ ‫ف ی االسالم»‪ .‬اما تمام اینها وسیله است و شما باید نسبت به‬ ‫دنیا «‪ »instrumentalism‬داشته باشید و اینها را هدف‬ ‫ندانید؛ بلکه به هدف بزرگ تری فکر کنید‪ .‬اتفاقا این دیدگاه‪،‬‬ ‫ش��ما را پاک تر م ی کند‪ ،‬ایثارگر م ی کند‪ ،‬انسان تر م ی کند و‬ ‫دروغ ب رای تان وس��یله مجاز نم ی ش��ود‪ .‬اگ��ر م ی خواهید‬ ‫سوسیالیست باشید و احساس م ی کنید با این روش به مقصد‬ ‫م ی رسید‪ ،‬بروید؛ اشکالی ندارد‪ ،‬هدف شما مشخص است و از‬ ‫این وسیله استفاده م ی کنید‪ .‬اگر م ی خواهید لیب رال باشید و‬ ‫احساس م ی کنید با احترام گذاشتن به حقوق دیگران در این‬ ‫مس��یر حرکت م ی کنید‪ ،‬اش��کالی ندارد؛ بروی��د‪ .‬اما انچه‬ ‫تحت عنوان سکوالریسم مطرح است‪ ،‬جهت گیری معکوسی‬ ‫است که در این زمینه وجود دارد‪ .‬لزوما این گونه نیست که فرد‬ ‫سکوالر‪ ،‬انسانی ضددین باش��د؛ بلکه ممکن است فردی در‬ ‫لباس روحانیت‪ ،‬سکوالر باشد و دین را در خدمت دنیا قرار دهد‪.‬‬ ‫به قول شاع ر‪« :‬واعظان کین جلوه در محراب و منبر م ی کنند‪،‬‬ ‫چون به خلوت م ی روند ان کار دیگر م ی کنند»؛ یعنی انچه‬ ‫گفته م ی شود لقلقه زبان است و به قول دکتر شریعتی‪ ،‬دین را‬ ‫به خاطر نان اخرش دوست دارند‪ .‬از نظر ما‪ ،‬این نگاه سکوالری‬ ‫است‪ .‬به همین دلیل است که گاهی م ی گویند توحید و نماز‪،‬‬ ‫مانع فرد است؛ چراکه بیشتر جنبه نمایش دارد‪ .‬پس باز هم‬ ‫تاکید م ی کنم که باید مس��ائل را به طور دقیق مطرح کنیم‪.‬‬ ‫مثال اقای قوچانی بگوید که ما به دنبال این هستیم که یک‬ ‫زندگی پاک‪ ،‬ازاد و عادالنه ب رای همه انسان ها ایجاد کنیم و‬ ‫در این زمینه‪ ،‬از محصوالت تفکر بشری استفاده خواهیم کرد‪.‬‬ ‫وقتی ش��ما از فردگرای��ی و ملت گرایی عب��ور م ی کنید‪ ،‬با‬ ‫محصوالتی مواجه م ی شوید که به کشورها‪ ،‬ملت ها و‪ ...‬ربطی‬ ‫ندارد و محصول تفکر بش��ر اس��ت‪ .‬زمانی هست که شما‬ ‫م ی گویید بشر یعنی فقط ای رانی یا فرانسوی؛ این نگاه غلطی‬ ‫است‪ .‬بشر فراتر از اینهاست و عنصر مشترک انسان ها مورد‬ ‫توجه قرار م ی گی��رد‪ .‬مگر ما م ی گوییم که چون اینش��تین‬ ‫المانی بوده‪ ،‬تفکراتش را دور م ی ریزیم؟ این به همان اندازه‬ ‫اشتباه است که ما محصوالت فکری بش��ر را کنار بگذاریم‪.‬‬ ‫محصوالت بشری تابع زمان و مکان نیست و ب رای همه مفید‬ ‫است‪ .‬با ارائه تعریف دقیق‪ ،‬نقاط اشتراک فراوانی پی دا م ی شود؛‬ ‫قوچانی‪ :‬یعنی شما م ی گویید من االن راست سنتی شدم؟! (خنده)‬ ‫محبیان‪ :‬ش��ما افراطی هستید! (خنده) مش��کل من اینجاست که شما نوعی‬ ‫سلف ی گری را مطرح م ی کنید‬ ‫محبیان‪ :‬طبعا تقلید در عقاید وجود ندارد‪ .‬ما م ی خواهیم اقای قوچانی را با جدیت‬ ‫بشناسیم؛ قوچانی را باید از نو شناخت‪( .‬خنده جمع) من م ی خواهم تقریر کنم‬ ‫قوچان�ی‪ :‬البته من ‪ 10‬س��ال اس��ت اینها را م ی نویس��م‪ .‬از زمان��ی که کتاب‬ ‫«سه اسالم» را نوشتم‪...‬‬ ‫«ای زبان تو بس زیانی مر مرا‪ ،‬چون تویی گویا چه گویم مر‬ ‫تو را؟ ای زبان هم اتش و ه��م خرمنی‪ ،‬چند این اتش دراین‬ ‫خرمن زنی؟» گاهی اوقات‪ ،‬الفاظی که به کار م ی بریم ما را از‬ ‫قضیه دور م ی کند؛ در حال ی که هم��ان قضیه عنب و انگور‬ ‫اس��ت‪ .‬ما اگر محتوا را تبیین کنیم‪ ،‬نقاط اش��تراک فراوانی‬ ‫خواهیم یافت‪ .‬ممکن است ش��ما بگویید بشری از نظر من‬ ‫مطلوب اس��ت که پاک‪ ،‬عادالنه و ازادانه زندگی کند و ازاده‬ ‫باش��د‪ .‬چه کس��ی م ی تواند با این نگاه مخالف باشد؟ اصال‬ ‫پیامب ران ب رای همین امدند اما دعوا از انجایی شروع م ی شود‬ ‫که ما نام ها را اشتباه م ی گذاریم‪ .‬در اینجا دو مساله وجود دارد‬ ‫که یکی از انها را اقای قوچانی مطرح کردند‪ .‬یکی بحث تقلید‬ ‫است؛ ما نباید فقط به دنبال تقلید باشیم بلکه باید به دنبال‬ ‫مغز هم باشیم‪« .‬خلق را تقلیدشان بر باد داد‪ ،‬ای دو صد لعنت‬ ‫بر این تقلید باد»؛ تقلید یعنی دنباله روی از پوسته و نه از مغز‪.‬‬ ‫نکته دیگر این اس��ت که م��ا با همه تفک��رات از جمله این‬ ‫تفکرات‪ ،‬برخورد اجتهادی داش��ته باش��یم‪ .‬اس�لام حتی با‬ ‫جاهلیت هم برخورد اجتهادی کرد‪ .‬مگر به این دلیل که کفار‬ ‫در خانه کعبه بت م ی گذاشتند‪ ،‬ان را به اتش کشید؟! باید قائل‬ ‫به تفکیک عناصر مثبت از عناصر منفی باشیم؛ «هرکه گوید‬ ‫جمله حق است احمقی اس��ت‪ ،‬هر که گوید جمله باطل او‬ ‫شقی است‪ ».‬پس نه م ی توان به طور مطلق گفت که رد است‬ ‫و نه م ی توان گفت که تایید است بلکه با تفکر‪ ،‬نکات مثبت‬ ‫ان را م ی یابیم‪ .‬در عین حال باید سعی کنیم «اجتنبوا مواضع‬ ‫الشبهات»؛ اساسا مردم نسبت به نام ها حساس هستند‪ .‬ما‬ ‫نباید «‪ »Nominalist‬باش��یم و فقط به نام ها بها بدهیم‬ ‫بلکه باید بتوانیم محتوا را به درستی بیان کنیم‪ .‬بنده معتقدم‬ ‫در این ص��ورت هیچ تفاوتی میان دیدگاه ه��ا وجود نخواهد‬ ‫داش��ت و اختالف دیدگاه ها برطرف خواهد شد؛ چون اگر به‬ ‫اصل بیاییم اشتی اس��ت و اگر به فرع برویم‪ ،‬دچار اختالف‬ ‫خواهیم شد و شیطان در جزئیات نهفته است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬خیلی خوب اس��ت که به س��مت روشن تر‬ ‫ش��دن بحث برویم‪ .‬تالش اقای دکتر محبی��ان هم ایضاح‬ ‫بحث است‪ .‬االن به جایی م ی رسیم که بتوانیم خیلی صریح‬ ‫و روشن درباره انچه م ی خواهیم عرضه کنیم‪ ،‬صحبت کنیم‬ ‫و به غبارزدای��ی از واژه ها بپردازیم‪ .‬اگ��ر من بخواهم صریح‬ ‫صحبت کنم‪ ،‬باید بگویم که ما مسلمان زاده م ی شویم؛ پس‬ ‫از ان است که ایدئولوژی ها بر ما وارد م ی شود و ممکن است‬ ‫ما یک ایدئولوژی را انتخاب کنیم‪ .‬البته ممکن است یک دوره‬ ‫را با یک ایدئولوژی سپری کنیم و دوره ای را با ایدئولوژی دیگر؛‬ ‫ممکن است همه افراد تجربه هایی از ایده ها و اندیشه های‬ ‫مختلف داشته باشند‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬من اج��ازه م ی خواهم این صحبت را اصالح‬ ‫ کنم؛ متون دینی ما خالف این را نشان م ی دهد‪ .‬ما مسلمان‬ ‫زاده نم ی شویم؛ کل مولد یولد عل ی الفطره‪ ،‬یعنی همه افراد‬ ‫جامعه‪ ،‬فطرتا انس��ان زاده م ی ش��وند؛ «ابواه یمجس��انه او‬ ‫یهودانه او ینصرانه‪».‬‬ ‫قوچان�ی‪ :‬اتفاقا من م ی خواهم بگوی��م که به همان‬ ‫معنای عرفی کلمه مسلمان زاده م ی شویم؛ یعنی انچه مطرح‬ ‫م ی شود این اس��ت که چرا ما باید ابتدا تحقیق کنیم و بعد‬ ‫مسلمان شویم؟ ما در ابتدا فطرتی داریم‪ .‬اما در عمل چنین‬ ‫اتفاقی رخ نم ی دهد‪ .‬تفاوتی در دیدگاه بنده و شما وجود دارد و‬ ‫جالب اینجاست که بگویم جنس تفکر اقای دکتر محبیان به‬ ‫روشنفکری دینی و اقای دکتر سروش نزدیک تر است تا من؛‬ ‫چرا که ش��ما در تمام صحب ت های تان به یک اسالم باطنی‬ ‫توجه دارید و من به یک اس�لام ظاهری‪ .‬به این معنا که من‬ ‫م ی گویم؛ درست است که اگر کسی زاده م ی شود‪ ،‬قرار بر این‬ ‫است به عنوان یک انسان زاده ش��ود و اصل دین هم بر این‬ ‫بوده که تحقیق کند و به این دیدگاه برسد که اصول دینی را‬ ‫بپذیرد یا نه اما در عمل چنین اتفاقی رخ نم ی دهد‪ .‬کسی که‬ ‫مسلمان زاده م ی شود‪ ،‬یک شناسنامه اسالمی دارد و به همین‬ ‫دلیل است که او به چپ و راست م ی رود‪ .‬اگر بخواهیم بر یک‬ ‫متن و یک نکته تفاهم کنیم‪ ،‬م ی توانیم بگوییم که در باب‬ ‫قران صحبت م ی کنیم؛ یعنی انچه وجود دارد‪ ،‬قران و سنت‬ ‫است‪ .‬ضعفی که در جامعه ش��یعه ‪ -‬خصوصا جامعه بعد از‬ ‫انقالب ‪ -‬وجود دارد‪ ،‬ترکیب شدن این اسالم فطری‪ ،‬طبیعی‪،‬‬ ‫شناسنامه ای و عرفی با ایدئولوژی های جدید بود‪ .‬البته باید‬ ‫خاط رنش��ان کنم که چنین ضعفی در جامعه اهل سنت هم‬ ‫بوده اما به دلیل اینکه روشنفکران مسلمان عرب به قدرت‬ ‫نرس��یدند‪ ،‬توانس��تند از ان عبور کنند‪ .‬اتفاق��ا اع راب توجه‬ ‫خوبی به حکومت پیامبر(ص) کرده اند اما ما مس��لمان های‬ ‫شیعه ای رانی به این مس��اله توجه نکرده ایم‪ .‬کتابی از راشد‬ ‫الغنوش��ی م ی خواندم که تحت عنوان «ازادی های عمومی‬ ‫علوم سیاسی‬ ‫محبیان‪ :‬چرا این اسم را ‪-‬لیب رالیسم‪ -‬م ی گذارید که مردم از ان بترسند؟ (خنده جمع)‬ ‫چیزی که شما م ی گویید‪ ،‬تفاوت چندانی با دیدگاه ایت اهلل مصباح یزدی ندارد‬ ‫قوچانی‪ :‬خیلی تفاوت م ی کند‪ .‬اتفاقا انچه م ی گوییم عین لیب رالیسم سیاسی است‬ ‫محبیان‪ :‬شما عقالنیت را قبول دارید؟‬ ‫قوچان�ی‪ :‬من بر مبنای عقل ‪ -‬و البته عقل جدید ‪ -‬تا جایی که امکان دارد‪ ،‬در س��نت بازنگری‬ ‫م ی کنم؛ نه اینکه در توحید بازنگری کنم‬ ‫محبیان‪ :‬چگونه بازنگری م ی کنید؟‬ ‫قوچانی‪ :‬ب راساس اجتهاد‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫سیاست‬ ‫در حکومت های اسالمی» ترجمه شده است‪ .‬روایتی از این‬ ‫کتاب در شماره ‪ 10‬مه رنامه هم داده ام‪ .‬همی ن طور متفکرین‬ ‫مغرب اسالمی مانند عابدالجابری بسیار در خصوص حکومت‬ ‫پیامبر(ص) و حکومت نبوی تحقیق کرده اند و به بررسی ان‬ ‫پرداخته اند اما م��ا کمتر کتابی داریم ک��ه رهیافت های انها‬ ‫را داش��ته باش��د‪ .‬انها تمایزی جدی میان حکومت دینی و‬ ‫حکومت اسالمی قائل هستند و معتقدند که در اسالم‪ ،‬چیزی‬ ‫تحت عنوان حکومت دینی به معنای واقعی کلمه وجود ندارد‪.‬‬ ‫معتزله جدید این گونه مطرح م ی کند که حکومت صدر اسالم‬ ‫یک حکومت مدنی بوده؛ یعنی ب راس��اس رضایت جماعت‬ ‫در جامع ه ای که اکثریت مردم مسلمان نبودند‪ ،‬پیامبر(ص)‬ ‫ب راس��اس بیعت در مدینه حکومت تش��کیل م ی دهد‪ .‬بعد‬ ‫هم این بحث را ب راس��اس عقاید و دیدگاه های اهل س��نت‬ ‫ادامه م ی دهند‪ .‬انچه از ان در خصوص ایده ازادی اس��تفاده‬ ‫م ی کنند این اس��ت که از اغاز میان اس�لام و ایمان‪ ،‬تمایز‬ ‫وجود داش��ته است؛ ایمان یک مس��اله فردی بوده که میان‬ ‫بشر و انسان با خدا وجود داشته اس��ت‪ .‬حتی در قران تاکید‬ ‫شده است که نگویید ما ایمان اوردیم بلکه بگویید ما اسالم‬ ‫اوردیم و تسلیم شدیم‪ .‬وقتی قران این را م ی پذیرد‪ ،‬یعنی یک‬ ‫حوزه خصوصی را به رس��میت م ی شناسد و رویکرد فقهی و‬ ‫قانون محور به شکل گیری یک جامعه مدنی اسالمی کمک‬ ‫م ی کند‪ .‬این واژه ساختگی نیست و اتفاقا اقای خاتمی ان را‬ ‫به درستی طرح کرد اما به علت حمالت روشنفکران سکوالر‬ ‫و بنیادگرایان مذهبی نتوانس��ت این ای��ده را ادامه دهد‪ .‬این‬ ‫حرف بسیار درس��تی بود؛ چراکه مدینه النبی دقیقا ب راساس‬ ‫همین مبنا و معیار ساخته شد‪ .‬شهری درست شد و یثرب از‬ ‫حالت منطقه ای با فرهنگ زندگی قبیله ای به شهر بدل شد‬ ‫و اسالم‪ ،‬شهری شد‪ .‬همان چیزی که تحت عنوان «بورگ»‬ ‫و «ب��ورژوازی» اتفاق افتاد‪ ،‬در اس�لام رخ داده بود‪ .‬انها میان‬ ‫اسالم فقهی و اس�لام باطنی‪ ،‬تفکیک جدی قائل هستند‪.‬‬ ‫اسالم فقهی یعنی ش��ما م ی توانید به عنوان یک مسلمان‪،‬‬ ‫هر نوع رابطه ای با خداوند داش��ته باش��ید و الزاما این گونه‬ ‫نیس��ت که مجبور باش��ید اصول دینی خود را اثبات کنید‪،‬‬ ‫دوره عقاید بگذرانید‪ ،‬جلوی دیگران نماز بخوانید بلکه باید‬ ‫از منکرات دوری کنید‪ ،‬مستحبات را در حد توان انجام دهید‬ ‫و تظاهر به فسق و گناه و ب ی دینی نداشته باشید‪ .‬اگر کسی‬ ‫در خانه خود شراب بخورد‪ ،‬حتما در اخرت مجازات م ی شود‬ ‫اما تا زمان ی که در خارج از خانه چنین عملی را مرتکب نشود‪،‬‬ ‫فقه ما متکفل مجازات او در حکومت اسالمی نخواهد بود‪.‬‬ ‫بر مبنای همین فقه‪ ،‬یک حوزه خصوصی ازادی به رسمیت‬ ‫شناخته ش��ده و این جامعه مدنی به حدی قدرتمند م ی شود‬ ‫که در دوره قاجاریه در مقابل حکومت م ی ایستد‪ .‬نکته ای که‬ ‫وجود دارد این است؛ ظاهری در اسالم وجود دارد که همواره‬ ‫از سوی روشنفکران ما مورد انتقاد واقع شده است و از ان به‬ ‫عنوان ریاکاری استفاده شده اس��ت‪ .‬من م ی گویم این ظاهر‬ ‫ضامن ازادی است؛ یعنی فقه اسالمی و سنت اسالمی این‬ ‫مساله را به رسمیت ش��ناخته که انسان در حوزه خصوصی‬ ‫خود‪ ،‬ب راساس شیوه ای که م ی خواهد‪ ،‬زندگی کند و قضاوت‬ ‫در باب ان برعهده خدا در اخرت است‪ .‬این همان جایی است‬ ‫که ما را در همسایگی لیب رالیسم سیاسی قرار م ی دهد‪ .‬دلیل‬ ‫اینکه واژه حقوق انسان و حقوق فرد را به حقوق بشر ترجیح‬ ‫م ی دهند‪ ،‬این است که واژه حقوق بشر ناخوداگاه یک انگاره‬ ‫سوسیالیس��تی را تحمیل م ی کند‪ .‬من هم حقوق بش��ر را‬ ‫پذیرفته ام و تمایز بش��ر نس��بت به فردیت را قبول دارم اما‬ ‫حقوق بشر در کش��ور ما ‪ -‬و حداقل در ادبیات جدید ‪ -‬یک‬ ‫مقوله اجتهادی نیست‪ .‬ما اولین بار از طریق مستشارالدوله و‬ ‫دیگران مسائل مربوط به این حوزه ر ا ترجمه کردیم و از این رو‬ ‫به یک نوع دولت گرایی و جامع ه گرایی تن داده ایم که بر فرض‬ ‫جامعه به این نتیجه م ی رسد که این اعالمیه را اجرا کند‪ .‬اما‬ ‫در فقه ما و سنت ما‪ ،‬مجرای ورود متفاوت است؛ وقتی قران با‬ ‫انسان صحبت م ی کند‪ ،‬با «فرد» صحبت م ی کند‪ .‬باید مدخل‬ ‫ورود‪ ،‬حقوق فرد باشد که در این صورت به تاسیس و پذیرش‬ ‫حقوق بشر نیز منتهی م ی شود‪ .‬م ی خواهم عرض کنم که‬ ‫انچه در اسالم و تفکر اسالمی وجود دارد‪ ،‬این است که باید‬ ‫مبنای ما متن باشد‪ .‬مهم ترین متن ما قران است و در کنار‬ ‫ان نصوصی وجود دارد که باید انها را با قران س��نجید؛ ب رای‬ ‫مذهب شیعه سرجای خودش است و مذاهب دیگر نیز متون‬ ‫تفصیلی دیگری دارند‪ .‬اگر متن را معیار قرار دهیم‪ ،‬م ی توانیم‬ ‫از درون همین متن به جغ رافیایی از انس��انی برسیم که ازاد‬ ‫زندگی م ی کند و مهم ترین معیار او ازادی اس��ت‪ .‬من حتی‬ ‫در خصوص واژه «عدالت» نی ز تردی��د دارم؛ چراکه «عدالت‬ ‫اجتماعی»‪ ،‬واژه جدیدی اس��ت که وارد تفکر اسالمی شده‬ ‫است‪ .‬ان گونه که از متون ما استنباط م ی شود‪ ،‬انچه از اغاز‬ ‫در اسالم وجود داشته‪ ،‬عدالت حقوقی بوده است؛ وضع شئ‬ ‫در جای خود بوده که همان تعبیر سنتی و کالسیک فلسفه‬ ‫ارسطویی را به ذهن متبادر م ی س��ازد و با همان ازادی های‬ ‫حقوقی معنا پی دا م ی کند‪ .‬دغدغه من به عنوان یک مسلمان‬ ‫این است که چگونه اس�لام را با ازادی پیوند دهم و از درون‬ ‫اسالم‪ ،‬ازادی را استخراج کنم؛ اینکه م ی گویم لیب رال مسلمان‬ ‫یا به تعبیر درست تر‪ ،‬مسلمان لیب رال یا ازادی خواه مسلمان‪،‬‬ ‫متکی بر سنت حکومت پیامبر(ص) در مدینه‪ ،‬تمایز ایمان‬ ‫و اسالم و همچنین مناس��بات میان دین و دولت در اسالم‬ ‫اس��ت که دین و دولت هرگز یک نظام قهری نداش��ته و از‬ ‫حکومت پیامبر(ص) تا حکومت حضرت علی(ع) مبتنی بر‬ ‫رضایت عامه بوده و یک رفتار و سازوکار مدنی داشته است‪.‬‬ ‫انچه به اسالم اسی ب زده‪ ،‬ورود انواع و اقسام ایدئولوژی های‬ ‫جدید اس��ت؛ تفکر پاپیس��تی‪ ،‬تفکر سوسیالیستی‪ ،‬تفکر ‬ ‫فاشیس��تی و تفکر استالینیس��تی‪ .‬ما در اسالم ‪ -‬خصوصا‬ ‫اسالم شیعی ‪ -‬هرگز تجربه ای همانند مجالس پاپ ها که‬ ‫کاردینال ها دور هم جمع ش��وند و یک نفر را به عنوان پاپ‬ ‫انتخاب کنند‪ ،‬نداش��ته ایم‪ .‬اصال هیچ مرجعی نم ی توانسته‬ ‫مرجعیت فرد دیگری را تایید یا رد کند و تقریبا همه فقهای ما‬ ‫به والیت فقیه اعتقاد داشته اند والیت فقیه‪ ،‬به معنای والیت‬ ‫فقه‪ .‬ب ر اساس دستور اسالم‪ ،‬اگر کسی به این حد از اجتهاد و‬ ‫استنباط احکام و موازین شرعی رسیده‪ ،‬نباید از کسی تقلید‬ ‫کند و حرام است از مرجع دیگری تقلید کند‪ .‬این مساله‪ ،‬نوعی‬ ‫ازادی را در سنت ما ب ه وجود م ی اورد که من احساس م ی کنم‬ ‫ازادی مدنظر تشیع‪ ،‬از پروتستانتیسم ی که در غرب وجود دارد‪،‬‬ ‫جدی تر و بنیادی تر است‪ .‬قوی ترین نهاد مدنی ما در جامعه‬ ‫دوران قاجاریه که م ی تواند بزرگ ترین انقالب ان دوره یعنی‬ ‫مشروطه را رقم بزند‪ ،‬مرجعیتی است که بر پایه سنت شکل‬ ‫گرفته است‪ .‬به این دلیل دوران صفوی را عرض نم ی کنم که‬ ‫در ان دوره به نوعی دین دولتی وجود داشت‪ .‬کاری که رضاشاه‬ ‫انجام م ی دهد این است که سعی م ی کند هم این مرجعیت‬ ‫را منکوب کند و هم بازاری را که پشتیبان این مرجعیت بود‪.‬‬ ‫اما به مفهوم عرفی؛ انچه در اس�لام وجود داشته‪ ،‬یک عقل‬ ‫عقالیی بود؛ یعنی اینکه جمهور فقها و عمده فقها‪ ،‬در مورد‬ ‫یک موضوع چگون��ه فکر م ی کردند‪ .‬چیزی ش��بیه به رویه‬ ‫قضایی که یکی از منابع قانون گذاری در حقوق مدرن است‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬این تعریف فقهی عقل است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬تعریف «اصولی» عقل است‪ .‬یعنی مهمتر‬ ‫از فقه و مقدم از فقه «اصول فقه» اس��ت که مثل فلس��فه‬ ‫حقوق ب رای علم حقوق مدرن عمل م ی کند و بر مبنای انچه‬ ‫در عرصه عمومی و عرصه سیاس��ی اجتماعی با ان مواجه‬ ‫هستیم‪ .‬انچه ما از دین م ی خواهیم‪ ،‬فقه است؛ یعنی انچه‬ ‫ظاهر اجرای ان اس��ت‪ .‬به محض اینکه ما وارد حوزه عرفان‪،‬‬ ‫مولوی‪ ،‬ابن عربی و بواطن ادم ها ش��ویم‪ ،‬استبداد دینی سر‬ ‫بر م��ی اورد‪ .‬به همین دلیل اس��ت که پ��روژه و جریانی که‬ ‫تحت عنوان روش��نفکری دینی ش��ناخته م ی شود و تالش‬ ‫بسیاری ب رای اندیشه ازادی در ای ران انجام داده است‪ ،‬چون به‬ ‫ظواهر و عرفیات اس�لام عنایت ندارد و به ان توجه نم ی کند‬ ‫ناخوداگاه منبع و مرجع و راهنمای استب داد دینی م ی شود‪ .‬من‬ ‫به هیچ وجه اسالم عرفی را در تضاد با اسالم شرعی نم ی بینم‪.‬‬ ‫در حقیقت وقتی پیامبر(ص) امدند‪ ،‬بسیاری از احکام را امضا‬ ‫کردند؛ حتی طواف خانه خدا در گذشته وجود داشت و ایشان‬ ‫فقط عناصر ش��یطانی را از ان زدودند‪ .‬اگر من اجازه داش��ته‬ ‫باشم و برخی رسانه ها این بخش از صحبت من را به صورت‬ ‫گزینشی منتشر نکنند‪ ،‬باید عرض کنم که نماد اسالمی که‬ ‫من از ان سخن م ی گویم و م ی توان ان را به اسالم ازادی خواه‬ ‫ترجمه کرد حضرت محمد(ص) است؛ یعنی نوع برخوردی که‬ ‫پیامبر(ص) م ی کنند‪ ،‬یک برخورد کامال سیاست مدارانه و در‬ ‫عین حال خدامحورانه است‪ .‬ایشان به افرادی پول م ی دادند‬ ‫تا مسلمان بشوند که عمروعاص یکی از انهاست‪ .‬اما مساله‬ ‫‪27‬‬ ‫سیاست‬ ‫‪28‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫علوم سیاسی‬ ‫اینجاست که ایا پیامبر نم ی دانس��ت که عمروعاص در دل‬ ‫خود‪ ،‬اسالم را باور نداشته است؟ ما اعتقاد داریم که پیامبر(ص)‬ ‫م ی دانس��تند‪ .‬حتی در مورد ابو س��فیان هم همین اتفاق رخ‬ ‫م ی دهد و مشخص بوده که قدرت اسالم ابوسفیان را وادار به‬ ‫پذیرش اسالم کرد‪ .‬اما پیامبر(ص) به عنوان یک انسان بسیار‬ ‫باهوش و خردمند و در عین حال خداجو و اصالح طلب ‪ -‬به‬ ‫معنای دقیق کلمه و نه به معنای سیاسی ان‪ -‬قرارش بر این‬ ‫نبود که همه انس��ان ها را از یک گزینش ایدئولوژیک عبور‬ ‫دهد‪ .‬روشنفکران ما و متاسفانه برخی فقهای ما که تحت تاثیر‬ ‫روشنفکران واقع شده اند‪ ،‬احساس کردند که ابتدا باید انسان را‬ ‫بسازند؛ در حال ی که قرار پیامبر(ص) بر این نبود که انسان را در‬ ‫یک لحظه بسازد بلکه انسان و مسلمان‪ ،‬در طول تاریخ ساخته‬ ‫شده است‪ .‬پیامبر(ص) حتی ب رای گسترش و توسعه اسالم‪،‬‬ ‫ی رفتارهای خود این مساله را رعایت‬ ‫سعی م ی کند که در تمام ‬ ‫کند‪ .‬انچه من عرض کردم و از ان دفاع م ی کنم را م ی توانیم‬ ‫محافظه کاری یا ازادی خواهی بنامیم ک��ه امروز مورد توجه‬ ‫مسلمانان ترکیه قرار گرفته است؛ یعنی حزب عدالت و توسعه‬ ‫اردوغان‪ ،‬بر این مبنا عمل م ی کند‪ .‬یکی از استدالل هایی که‬ ‫م ی کنند‪ ،‬این است که م ی گویند پیامبر(ص) قبل از نبوت با‬ ‫س��رمایه حضرت خدیجه فعالیت اقتصادی انجام داده اند و‬ ‫حتی ب رای این استدالل شان کتاب هم نوشته اند؛ درست هم‬ ‫م ی گویند‪ .‬اگر چه گوارا مبنای عمل در ذهن ما تلقی ش��ود‪،‬‬ ‫همان اتفاقی رخ م ی دهد که از درون اس�لام‪ ،‬بن الدن بیرون‬ ‫م ی اید؛ اما پیامبر اسالم(ص)‪ ،‬اهل داد و ستد‪ ،‬سفر‪ ،‬گفت وگو‬ ‫با انس��ان ها و تجارت بود‪ .‬البته این گفته بدین معنا نیست‬ ‫که پیامبر(ص) انسان س��ود انگاری بود؛ ایشان حتما تهجد‬ ‫داش��ته و نگاهش معطوف به اخرت بوده است‪ .‬نکته ای که‬ ‫شما گفتید درست اس��ت و جهت گیری بسیار اهمیت دارد‪.‬‬ ‫هر مسلمانی باید در ذات خود به یک روز جزایی باور داشته‬ ‫باشد و اعتقاد به معاد‪ ،‬از شروط مسلمانی است اما در اسالم‬ ‫هیچ تضادی میان این دنیا و دنیای دیگر وجود ندارد؛ در حالی‬ ‫ که در مسیحیت وجود دارد‪ .‬ب ر اساس اعتقاد مسیحیت‪ ،‬شما‬ ‫در این دنیا رنج م ی کشید تا در ان دنیا به سعادت برسید‪ .‬در‬ ‫یهودیت نیز چنین دیدگاهی وجود ندارد اما یهودیتی که بعدها‬ ‫به پروتستانتیسم تبدیل شده‪ ،‬ایدئولوژی التقاط ی ای ایجاد‬ ‫کرده که تفکرات نومحافظه کاران��ه از دل ان بیرون م ی اید‪.‬‬ ‫اما در اس�لام‪ ،‬این دنیا و ان دنیا‪ ،‬یکدیگر را کامل م ی کنند‪.‬‬ ‫در اسالم ازدواج به عنوان نگرشی واقع گرایانه در دنیا مطرح‬ ‫شده در حالی که مسیحیت به رهبانیت معتقد است‪ .‬نتیجه‬ ‫این مساله‪ ،‬سوسیالیسم اس��ت‪ .‬م ی گویند فاشیسم‪ ،‬نوعی‬ ‫«مسیحیت سکوالر ش��ده» بود؛ مسیحیتی که خدای ان را‬ ‫حذف کردند اما ارکانی همچون یهودستیزی را حفظ کرده اند‪.‬‬ ‫یا مارکسیسم‪ ،‬نوعی «یهودیت سکوالر شده» است‪ .‬ما باید در‬ ‫اسالم به سنت و نص توجه کنیم‪ .‬من به یک معنا م ی گویم‬ ‫که نص خوانی مهم اس��ت‪ .‬اقای احس��ان نراقی در ابتدای‬ ‫انقالب م ی گوید که م��ن حاضر بودم به دس��ت یک اخوند‬ ‫محاکمه ش��وم؛ اما یک اخوند سنتی نه یک مجاهد خلق یا‬ ‫مسلمان انقالبی‪ .‬یعنی سنت خودش قاعده دارد‪ .‬یک حاکم‬ ‫ش��رع واقعی نم ی تواند پای بس��یاری از مجازات های مدرن‬ ‫توتالیتریستی را امضا کند‪ .‬البته شریعت هم نیازمند اجتهاد‬ ‫است‪ .‬ممکن است برخی مفاهیم و مبانی ان نیازمند اجتهاد‬ ‫باشد و این کاری بود که امام کردند و فقط از کسی مثل ایشان‬ ‫برم ی امد چون مرجع دارای اقتدار سیاسی بود اما ان مفاهیم‬ ‫بهتر م ی تواند ازادی ها‪ ،‬حقوق و حداقل قانون را رعایت کند‬ ‫تا ان چیزهایی که از مفاهیم دیگر وارد اس�لام ش��ده و یک‬ ‫ایدئولوژی تمامی ت خواه سوسیالیستی ساخته است‪ .‬ما شیوه‬ ‫برخورد یک مسلمان سنتی را در مقابل مجاهدین خلق داریم‪.‬‬ ‫انها‪ ،‬نماد عینی ایدئولوژیک کردن اسالم هستند که البته این‬ ‫اتفاق در بخش دیگری و از موضع دیگری در حال وقوع است‪.‬‬ ‫جالب است که من در مقابل اقای دکتر محبیان از سنت دفاع‬ ‫م ی کنم و ایشان از نواندیشی‪ .‬ولی من معتقدم که نواندیشی‬ ‫باید مبتنی بر سنت باشد؛ یعنی شناخت دقیق و جامع سنت‪.‬‬ ‫نم ی توان در دین اجتهاد کرد و زبان ع ربی ندانست‪ ،‬نم ی توان‬ ‫در دین اجتهاد کرد و در حوزه علمیه نبود و شما حتما با این‬ ‫نظر موافق هستید؛ چراکه اینها از درون همان سنت بیرون‬ ‫امده است‪ .‬اما ایا باید در همان جا متوقف شد؟ این تفاوت نگاه‬ ‫ما با راست ارتجاعی است و نه راست سنتی‪ .‬راست ارتجاعی‬ ‫یزند؛ در حال ی که باید ب راساس تفکرات جدید‪،‬‬ ‫مانده و در جا م ‬ ‫سوال ایجاد کرد‪ .‬مثال ایا م ی توان در اسالم حقوق بشر داشت؟‬ ‫به طور اجمالی باید گفت؛ بله‪ .‬اگ��ر ب ر مبنای همان اعالمیه‬ ‫جهانی حقوق بشر رفتار کنیم و هر نوع ازدواجی را که در این‬ ‫اعالمیه مجاز شده بپذی ریم‪ ،‬دچار مشکل م ی شویم‪ .‬ما در اینجا‬ ‫گیر کرده ایم؛ چون نظام سیاسی ما با این مسائل مشکل دارد‪.‬‬ ‫یک راه این اس��ت که م ی گویند مطلقا اینها را بپذیریم؛ این‬ ‫تفکری است که ان را لیب رال فلس��فی م ی نامند‪ .‬انها طیف‬ ‫وس��یعی هس��تند که حد یقف هم ندارند؛ از محافظه کاران‬ ‫دموکرات مسیحی تا لیبرتارین ها که معتقدند دولت باید به‬ ‫کلی منحل ش��ود و در واقع به مرز انارشیس��م م ی رسند‪ .‬ایا‬ ‫من مس��لمان م ی توانم تا انجا بروم؟ بله م ی توانم اما دیگر‬ ‫مسلمان نیستم‪ .‬انچه م ی تواند اتفاق بیفتد این است که ما‬ ‫بر مبنای پرسش هایی که مطرح م ی شوند‪ ،‬سنت خودمان را‬ ‫بازشناسی کنیم و از درون ان سنت‪ ،‬به اجتهادات جدید برسیم‪.‬‬ ‫اینکه امام به جمهوریت رس��ید‪ ،‬یکی از ان محورهاس��ت‪.‬‬ ‫در مجموع‪ ،‬نگاه امام‪ ،‬ن��گاه دولت گرایانه ای بود ولی اجتهاد‬ ‫امام درباره جمهوریت‪ ،‬اجتهاد بزرگی بود؛ زمینه این تفکر در‬ ‫اخوند خ راسانی وجود داشت‪ .‬بناب راین م ی توان جمهوریت را‬ ‫اجتهاد کرد و نیز در خصوص حقوق بشر به جمع بندی رسید‪.‬‬ ‫اما الزاما انچه به دست م ی اوریم‪ ،‬عینا و مطلقا با انچه در غرب‬ ‫تدوین شده‪ ،‬منطبق نیست‪ .‬من با وجود تمام فحش هایی که‬ ‫نثار رضاشاه م ی کنند‪ ،‬فرایند قبل از سفر رضاشاه به ترکیه را که‬ ‫هنوز تحت تاثیر مدرنیسم وارداتی قرار نگرفته بود‪ ،‬م ی پسندم‪.‬‬ ‫مقطع اول حکومت رضاش��اه‪ ،‬فرزند انقالب مش��روطه بود‪.‬‬ ‫مشروطه خواهان م ی خواستند اقتداری ایجاد شود و بتوانند با‬ ‫ان اقتدار‪ ،‬تغیی راتی به وجود اورند‪ .‬در تاسیس قانون مدنی ما‪،‬‬ ‫افرادی همچون مرحوم مدرس نقش داشتند؛ بین فقه و دنیای‬ ‫جدید گفت وگو م ی ش��د و بهترین روش��نفکران ما در همان‬ ‫دوران از درون حوزه های علمیه درامدند‪ .‬شما فروزانفرها و حتی‬ ‫فروغی را در همان دوران دارید‪ .‬هنوز درس حقوق اساسی را‬ ‫که فروغی تدوین کرده در دانشگاه ها تدریس م ی شود‪ .‬هنوز‬ ‫کسی نپرسیده که فروغی مسلمان بود یا نه؛ چراکه روشنفکر‬ ‫دینی ما‪ ،‬ابتدا این را م ی پرسد که از ته دل به خدا باور داری یا‬ ‫نه؟ ایا به ملکوت الهی رسیده ای یا نه؟ تا جایی که ما م ی دانیم‬ ‫ملکم خان یا فروغی‪ ،‬اهل نماز و عب��ادات نبودند ولی مگر‬ ‫انها در شکل گیری یک قانون مدنی کم نقش داشتند و کم‬ ‫خدمت کردند؟ هنوز نتوانسته ایم قانون مدنی را تغییر دهیم‪.‬‬ ‫قانون مجازات اسالمی را تهیه کرده اند اما هنوز نهایی نیست‪.‬‬ ‫بناب راین‪ ،‬ان اتفاقی بود در حکومتی که بعدها به سکوالر مطلق‬ ‫تبدیل شد‪ .‬یا در خصوص نهاد دانشگاه و حتی حوزه علمیه؛‬ ‫شما م ی بینید که هم دانش��گاه ته ران و هم حوزه علمیه در‬ ‫ان دوره تاسیس م ی ش��وند؛ حتی اساتید درجه یک دانشگاه‬ ‫ته ران‪ ،‬روحانیونی هستند که م ی ایند و تدریس م ی کنند‪ .‬این‬ ‫اتفاق در هیچ زمانی حتی تکرار نم ی شود‪ .‬خالصه کالم اینکه‬ ‫قوچان�ی‪ :‬اگ�ر لیبرالیس�م را به عن�وان‬ ‫فلس�فی ان در نظ�ر بگیریم با اسلام –‬ ‫به عنوان دین و نه به معن�ای ایدئولوژی‬ ‫ تضاد دارد‪ .‬یعنی ما نمی توانیم تا انتهای‬‫راه لیبرالیسم برویم‬ ‫با رجوع به س��نت و رجوع به تجربه نبوی – ب ه معنای دقیق‬ ‫کلمه ‪ -‬م ی توان هر س��ه عنصر حقوق انسان ها‪ ،‬حکومت‬ ‫قانون و ازادی مالکیت را پی دا کرد و بر مبنای انها به تصویری‬ ‫از ازادی رسید که هم سایه به سایه غرب باشد و هم اسالمی‬ ‫باشد؛ این بزرگ ترین ارزوی من است‪ .‬متاسفانه تجربه حضرت‬ ‫علی(ع) – به واسطه شهادت ایشان‪ -‬ادامه پی دا نکرد اما تجربه‬ ‫پیامبر(ص) تجربه کاملی است‪.‬‬ ‫محبی�ان‪ :‬اوال برداش��ت من این اس��ت که بس��یار‬ ‫محافظه کارانه و حداقلی برخورد م ی کنید‪ .‬م ی خواهم بگویم‬ ‫که باید خیلی ش��جاعانه تر وارد این قضیه ش��د و م ی توان‬ ‫مطالبات بس��یار بزرگ تری از این قضیه داش��ت‪ .‬اینکه ما‬ ‫بخواهیم به حداقلی برس��یم که فرضا در متن‪ ،‬چند ش��اهد‬ ‫ب رای چیزهایی که حقوق بشر تلقی م ی شود ‪ -‬البته فارغ از‬ ‫انچه از سوی دیگران مطرح م ی شود ‪ -‬بیابیم‪ ،‬باید گفت که‬ ‫اینها پیش از انقالب انجام شد و بسیاری از علمای ما درباره‬ ‫حقوق بشر و مبانی فقه شیعی‪ ،‬کتاب نوشتند‪ .‬اما م ی دانید‬ ‫منشا نگران ی ها از طرح اس�لام لیب رال یا لیب رالیسم اسالمی‬ ‫چیست؟ ان چیزی تحت عنوان الکتیسم یا التقاط است که‬ ‫در سوسیالیسم اسالمی‪ ،‬در اسالم ارسطوگرا و‪ ...‬وجود دارد‪.‬‬ ‫انها از این مس��اله نگرانند که دو طرف به ظواهر اتکا کنند؛‬ ‫چراکه چنین امری‪ ،‬زمینه التقاط را فراهم م ی کند‪ .‬بحث من‬ ‫این است که اگر م ی خواهید به ان ازادی که مدنظر شماست‬ ‫برسید‪ ،‬به اصل برگردید‪ .‬اتفاقا من معتقدم که میان اسالم و‬ ‫مسلمان تفاوت وجود دارد؛ وقتی اسالم در بستر زمان و مکان‬ ‫و در فردیت متجسد م ی شود‪ ،‬به صورت مسلمان تجلی پیدا‬ ‫م ی کند‪ .‬تنها یک جا هست که از نظر ما‪ ،‬اسالم و مسلمانی‬ ‫یکی است و ان هم معطوف به معصومین(ع) است؛ مابقی‬ ‫همه متفاوت هس��تند‪ .‬این برداش��ت من از اس�لام است و‬ ‫ب راساس بستر تاریخی اجتماعی که در ان رشد کرده ام ایجاد‬ ‫شد ه است؛ از این رو اگر ش��ما بخواهید دنبال این باشید که‬ ‫لیب رالیسم را با عرف مسلمانی یکی کنید‪...‬‬ ‫قوچانی‪ :‬من اصال دنبال لیب رالیس��م نیستم و از ابتدا‬ ‫هم همین را گفتم‪ .‬همان طور که گفته ش��د‪« ،‬ایسم» این‬ ‫کلمه نش��ان دهنده ایدئولوژی بودن ان اس��ت و ب رای نفی‬ ‫ایدئولوژی های دیگر امده است‪ .‬این «ایسم» ازاردهنده است‬ ‫اما انچه وجود دارد‪ ،‬ازادی است‪ .‬یعنی انسان‪...‬‬ ‫محبی�ان‪ :‬ش��ما به دنبال عصاره و ذات ان هس��تید‪.‬‬ ‫درست است؟‬ ‫قوچانی‪ :‬بله‪.‬‬ ‫محبی�ان‪ :‬ان جنب��ه بش��ری ک��ه مخالفی ن��دارد و‬ ‫سوسیالیسم هم نم ی تواند خالف این باشد؛ وگرنه انهم ازادی‬ ‫را در حد خود تنزل م ی دهد‪ .‬اگر مفهومی (‪)Conceptual‬‬ ‫برخورد کنیم‪ ،‬من م ی گویم همان برخوردی که با لیب رالیسم‬ ‫صورت م ی گیرد‪ ،‬با اسالم هم بشود؛ یعنی اگر شما بخواهید‬ ‫بگویید که من به دنبال این مفهوم هس��تم که کانس��پت‬ ‫لیب رالیسم است و دنبال ش��واهدی در عرف اسالمی باشید‬ ‫و ن��ه در ذات اس�لامی‪ ،‬م ی دانید چه پی��ش م ی اید؟ نوعی‬ ‫سلف ی گری! از ش��ما س��وال م ی کنند که این در کجاست و‬ ‫شما پاسخ م ی دهید که به تاریخ اسالم و متون مراجعه کنید‪.‬‬ ‫بخشی از ان چیزی که شما مطرح م ی کنید‪ ،‬در قران هست‬ ‫و بخش��ی دیگر‪ ،‬در قران وجود ندارد؛ خصوصا قسمت هایی‬ ‫که به عقل و قراردادهای اجتماعی بازم ی گردد‪ .‬در حال ی که‬ ‫بس��یاری از این مسائل‪ ،‬مربوط به فقه اس��ت؛ در واقع‪ ،‬فقه‪،‬‬ ‫استنباط است‪ ،‬چرا که وضعی است و نه ذاتی‪ .‬بعد از ان باید‬ ‫بگویید که ما کدامیک از اینها را بپذیریم؟ رفتار پیامبر(ص)‬ ‫ب رای ما بسیار ارزشمند اس��ت و در کنار قران مورد توجه قرار‬ ‫م ی گیرد‪ .‬در تفکر مورد نظر ممکن است شما در جایی دچار‬ ‫پارادوکس شوید و بگویید پیامبر(ص) در جایی م ی گوید که‬ ‫من پول م ی دهم تا مسلمان شوند اما در جایی دیگر برخورد‬ ‫دیگری دارد‪ .‬چون شما وجوه مختلف را م ی بینید‪.‬‬ ‫قوچان�ی‪ :‬بحث م��ا‪ ،‬بحث سیاس��ی اس��ت؛ بحث‬ ‫علوم سیاسی‬ ‫شما م ی توانید در لیبرالیسم‪ ،‬قانونی در خصوص‬ ‫گشت ارش�اد تصویب کنی�د‪ .‬در دوره مک کارت�ی در امریکا‬ ‫قانونی وجود داشت که نباید دامن زنان از حد معینی کوتاه تر‬ ‫باشد‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫برداشت ها قبول کردیم‪ ،‬ممکن است اسالم در جایی به شما‬ ‫بگوید که حق فرد قابل اعتنا نیست‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬قطع��ا در خصوص مس��ائلی مانند حقوق‬ ‫همجن س گرایی چنین نکته ای وجود دارد که برخی در غرب‬ ‫فکر م ی کنند خط قرمز حقوق فردی و لیب رالیس��م اس��ت و‬ ‫به همین دلیل اس��ت که م��ن م ی گویم نم ی ت��وان به طور‬ ‫مطلق لیب رال بود‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬پس باید این کار را انجام دهیم‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬معیار این است‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬باید این طور بگوییم که من مسلمان هستم؛‬ ‫چون معتقدم اسالم مسیری به س��وی حقیقت است و قبله‬ ‫من‪« ،‬قبله ان دنیایی» است اما این نگاه‪ ،‬به معنی نفی این‬ ‫دنیا نیست‪ .‬من م ی توانم در بنز اخرین مدل بنشینم و به یاد‬ ‫خدا و در مسیر خدا باش��م اما در عی ن حال اسب سوار باشم و‬ ‫از شیطان تبعیت کنم؛ اینها دلیلی بر این مساله نیست‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬این‪ ،‬خود یک گزاره است‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬اشکالی ندارد‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬اما اینکه شما فقط به این مساله قائل باشید‬ ‫که ما فقط به دنیا م ی اییم که زجر بکشیم تا در دنیای دیگری‬ ‫رستگار باشیم‪...‬‬ ‫محبیان‪ :‬اینکه حرف مسیحیان است‪.‬‬ ‫قوچان�ی‪ :‬ن��ه‪ ،‬این ح��رف مس��یحیان نیس��ت؛ اما‬ ‫سوسیالیس ت های ما تا حدی این گونه فکر م ی کنند‪ .‬وقتی‬ ‫دکتر شریعتی کتاب «ابوذر‪ ،‬مسلمان سوسیالیست» ر ا ترجمه‬ ‫م ی کند م ی خواهد از اسالم یک تلقی سوسیالیستی بدهد‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬اجازه بدهید من از شریعتی دفاع کنم‪( .‬خنده‬ ‫قوچانی) ش��ریعتی هرگز چنین چیزی نم ی گوید‪ .‬شریعتی‬ ‫در «ابوذر‪ ،‬مسلمان سوسیالیس��ت» از این جهت صحبت‬ ‫نم ی کند‪ .‬مسیحی م ی گوید که ما به دنیا امده ایم و مسیح(ع)‬ ‫رفته اس��ت تا گناه نخستین انسان را بپوش��اند‪ .‬شریعتی از‬ ‫این جه��ت از ابوذر صحب��ت م ی کند که اب��وذر دیدگاهش‬ ‫مخالف اشراف ی گری و تقلیل س��لطنت ای رانی و قیصرها و‬ ‫کسری هاست‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬ما در ش��رایطی صحبت م ی کنیم که مثال‬ ‫رئی س جمهوری بر سر کار امده است که از اقتصاد ازاد دفاع‬ ‫م ی کند ولی اگر به یاد داش��ته باش��یم‪ ،‬در دهه اول انقالب‬ ‫ فارغ از چپ و راست ‪ -‬فقر‪ ،‬فخر بود‪.‬‬‫محبیان‪ :‬ما درباره برداشت ها بحث نم ی کنیم‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬م ی خواهم بگویم ضرورت اینکه تفکر لیب رال‬ ‫مورد توجه قرار م ی گیرد‪ ،‬ناشی از همین قضیه است که ما‬ ‫فکر م ی کردیم تنها شکل مسلمان بودن‪ ،‬نوعی سوسیالیسم‬ ‫است‪ .‬همه متفکران اول انقالب‪...‬‬ ‫محبیان‪ :‬اشکالی ندارد‪ .‬من م ی خواهم بگویم که االن‬ ‫و ب راساس شرایط اقتصادی‪ ،‬فکر م ی کنیم که باید نوعی از‬ ‫اسالم‪ ،‬لیب رال مسلط باش��د‪ .‬همان طور که ان غلط بود‪ ،‬این‬ ‫هم م ی تواند اشتباه باشد‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬م ی تواند اینطور باشد‪...‬‬ ‫محبیان‪ :‬مگر اینکه ما بررسی کنیم و به گونه دیگری‬ ‫بیندیش��یم‪ .‬ما باید بگوییم که اگر بپذیریم مسیر حرکت ما‬ ‫این اس��ت که حیات طیبه نه در ان دنیا‪ ،‬بلکه در هر دو دنیا‬ ‫داشته باشیم‪ ،‬یکس��ری لوازمی دارد‪ .‬شما نم ی توانید اسیر و‬ ‫برده باشید و ازادی خود را کنار بگذارید اما به حریت برسید؛‬ ‫نم ی توان عقالنیت را کنار گذاش��ت‪ .‬همان طور که اش��اره‬ ‫کردید‪ ،‬تقلید هیچ اصالتی ندارد‪ .‬تقلید در اسالم اصالتی ندارد‬ ‫و عرف مبتنی بر تقلید است‪ .‬از این رو‪ ،‬اینکه شما م ی گویید‬ ‫ب رای من مهم است که مردم از جنبه فقهی از برخی مسائل‬ ‫تبعیت م ی کنند‪ ،‬درست اس��ت و این واقعیت است اما نباید‬ ‫در این واقعیت ماند‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬اجتهاد همین است‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬اصل ب��ر اجتهاد اس��ت‪ .‬م ی خواهم عرض‬ ‫کنم که ابت��دا باید نقطه عزیمت را مش��خص کنیم و حتی‬ ‫م ی توانیم بر س��ر این قضیه‪ ،‬به توافق برسیم‪ .‬ما به عنوان‬ ‫کسانی که تعریفی از اسالم به عنوان دین هدایتگر مشخص‬ ‫م ی کنیم‪ ،‬این مساله را در نظر م ی گیریم که کدام وسیله و راه‬ ‫م ی تواند ما را به هدف مان برساند‪ .‬ان وسیله ها هیچ اصالتی‬ ‫ندارد بلکه این هدف ماست که دارای اصالت است؛ هدف ما‪،‬‬ ‫حیات طیبه در هر دو دنیاست‪ .‬اگر در این دنیا حیات طیبه‬ ‫داشته باشیم‪ ،‬ان دنیا را هم خواهیم داش��ت؛ چرا که؛ الدنیا‬ ‫مزرعه االخره‪ .‬بناب راین هی چ چیز دیگری در این قضیه اصالت‬ ‫ندارد‪ .‬در جامع ه ای که دچار تعارض و شکاف طبقاتی است‪،‬‬ ‫اقدامات گرایش هایی که جامعه را به نوعی از توازن م ی رساند‬ ‫و ثروت ها را م ی گیرد تا انها را به طور عادالنه توزیع کند‪ ،‬کار‬ ‫درستی است‪ .‬ش��ما م ی توانید ان را سوسیالیسم بنامید اما‬ ‫شما به عنوان مس��لمان‪ ،‬نم ی توانید شکاف طبقاتی و ظلم‬ ‫را بپذیرید‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬شاید در اینجا شناخت ما از مفاهیم لیب رالیسم‬ ‫و اقتصاد ازاد نادرس��ت باش��د‪ .‬اتفاقا اقتصاد لیب رالی‪ ،‬مروج‬ ‫اقتصاد ازاد رقابتی به معنای دقیق کلمه است‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬من بحث محتوا نم ی کنم‪.‬‬ ‫قوچان�ی‪ :‬وقتی ش��ما اصط�لاح دولت قان��ون را در‬ ‫کنار اقتص��اد ازاد قرار م ی دهید‪ ،‬دقیقا به همین معناس��ت؛‬ ‫یعنی دقیقا در ش��رایط انحصار است که ش��کاف طبقاتی‬ ‫ایجاد م ی شود‪ .‬اگر کس��انی تلقی کرده اند که پیامبر(ص) یا‬ ‫حضرت علی(ع) عدالت اجتماعی را به معنای سوسیالیستی‬ ‫ان ب رای ب رابری طرفین در پیش گرفته اند‪ ،‬اشتباه موضوع را‬ ‫فهمیده اند‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬ما با ای��ن دیدگاه کاری نداری��م؛ این دیدگاه‬ ‫التقاط ی هاست‪ .‬اگر وارد محتوا ش��ویم که ایا لیب رالیسم به‬ ‫مثابه لیب رالیس��م و تفکراتی که وجود دارد‪ ،‬م ی تواند جامعه‬ ‫را به س��عادت برس��اند‪ ،‬من م ی توانم مثال های فراوانی در‬ ‫سیاست‬ ‫دین شناسی نیست‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬شما نم ی توانید بذر درخت پرتقال بکارید اما‬ ‫گالبی برداشت کنید!‬ ‫قوچانی‪ :‬قطعا در مورد پیامبر(ص)‪ ،‬باید یک روایت یا‬ ‫یک قرائت به عنوان یک مس��لمان یا یک حزب ارائه دهیم‬ ‫و بگوییم که ب رای مثال‪ ،‬این تلقی ی��ا روایت فالن ایت اهلل‬ ‫یا مجتهد درباره پیامبر(ص) اس��ت؛ وگرنه من ایدئولوژی به‬ ‫معنای فلس��فی ان را رد م ی کنم اما هر حزبی ناگزیر از یک‬ ‫ایدئولوژی سیاسی است‪ .‬یعنی باید یک جمع بندی از تاریخ‬ ‫و مسائل دیگر ارائه کند و به عنوان مثال بگوید که چرا باید‬ ‫اقتصاد‪ ،‬ازاد باشد؟ در خصوص دین شناسی هم همی ن طور‬ ‫ن نمونه هایی از امکان مطرح کردم؛‬ ‫است‪ .‬فقط این را به عنوا ‬ ‫نه به عنوان غایت‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬من م ی خواهم به قضیه عمق بدهم‪ .‬دغدغه‬ ‫اینجاست که شما م ی گویید من به این باورها رسیده ام‪ .‬فرض‬ ‫کنیم که باورهای شما درست باشد‪ .‬ب رای اینکه انها را مشروع‬ ‫کنید‪ ،‬دنبال یک سری از کدهای تاریخی م ی گردید که بگویید‬ ‫من مسلمان هستم؛ یعنی ب رای یک محتوا و مفهوم ی که‬ ‫از لیب رالیسم گرفته ایم‪ .‬این البته اشکالی هم ندارد؛ حتی اگر‬ ‫بگویید ان را از پیامبر(ص) گرفته ام‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬اس��اس این اس��ت که مس��لمان ما شبیه‬ ‫پیامبر(ص) باشد‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬باید نقطه عزیمت تان را درست کنید‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬اتفاقا انها برعکس است‪ .‬در اینجا فقط سوال‬ ‫من مس��لمان ب رای اقدامی مثل رای دادن در‬ ‫اس��ت که ایا ِ‬ ‫انتخابات م ی توانم یک استشهاد دینی پی دا کنم یا نه؟‬ ‫محبی�ان‪ :‬این نکته دیگری اس��ت؛ ش��ما باید نقطه‬ ‫عزیمت را تغییر دهید‪ .‬این مساله با این موضوع که شما ب رای‬ ‫اثبات محتوای لیب رالیسم‪ ،‬دنبال کدهایی از اسالم باشید یا‬ ‫اینکه اس�لام را نقطه عزیمت خود قرار دهی��د و بگویید که‬ ‫این بخش از لیب رالیسم قابل تایید اس��ت؛ چون اسالم این‬ ‫را م ی گوید‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬حتما همین طور است‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬این دو با هم تفاوت دارند‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬من به همین دلیل م ی گویم ما مسلمان زاده‬ ‫م ی شویم و از همانجا شروع کردم‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬پس از اینجا شروع م ی کنیم‪.‬‬ ‫ل زاده نم ی شویم‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬ما لیب را ‬ ‫محبیان‪ :‬پس ما کاری به لیب رالیس��م نداریم؛ چون از‬ ‫مفاهیم بشری است و قبال بر سر ان به توافق رسیده ایم‪ .‬از‬ ‫اسالم شروع م ی کنیم و ما به عنوان مسلمان م ی گوییم چه‬ ‫چیز ما را مسلمان کرده اس��ت؟ ما به خاطر اسالم‪ ،‬مسلمان‬ ‫نامیده م ی ش��ویم اما این اسالم چیس��ت؟ این اسالم بر چه‬ ‫ارزش هایی تاکی��د م ی کند و چ��ه اصولی دارد؟ اگ��ر این را‬ ‫به عنوان یک باور پذیرفتیم و اس�لام را ب��ا همین اصول و‬ ‫خودم را به راست سنتی مورد نظر اقای اذری قمی‬ ‫ نزدیک م ی بینم‬ ‫ما ب رای دیدار نوروزی به دفتر اقای هاشمی رفته بودیم‪.‬‬ ‫بعد از ان دیدار‪ ،‬ایشان به اقای محمد هاشمی گفتند‪ ،‬کار به جایی‬ ‫رسیده که قوچانی به من م ی گوید؛ تند نرو‬ ‫‪29‬‬ ‫علوم سیاسی‬ ‫سیاست‬ ‫‪30‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫من م ی توانم در بنز اخرین مدل بنش�ینم و به یاد‬ ‫خدا و در مسیر خدا باش�م اما در عی ن حال اسب سوار باشم‬ ‫و از شیطان تبعیت کنم؛ اینها دلیلی بر این مساله نیست‬ ‫این رابطه بیاورم‪ .‬شما چه چیزی را لیب رال م ی نامید؟ همین‬ ‫جوامع مدرن همچون انگلستان‪ ،‬المان و‪ ...‬ایا در این جوامع‬ ‫اختالف طبقاتی وجود ندارد؟ پاس��خ مثبت است و از این رو‬ ‫م ی توان گفت که عدالت قربانی شده است‪ .‬ایا سوسیالیسم‬ ‫توانسته است اختالف طبقاتی را برطرف کند؟ سوسیالیسم‬ ‫تعریف خود با عدالت و ب رابری را یکی انگاشته و از «تساوی‬ ‫االغ ها و کالغ ها» صحبت م ی کن��د‪ .‬بناب راین یکی ازادی را‬ ‫قربان ی کرده و دیگری عدالت را به مسلخ برده است‪ .‬شما درباره‬ ‫عدالت توزیعی صحبت م ی کنید و من حاضرم س��اعت ها‬ ‫بنش��ینیم و در این خصوص بحث کنیم‪ .‬من معتقدم باید‬ ‫قبله را انتخاب کنیم‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬نه؛ مبنای ما اسالم است‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬مبنا یعنی محل بنا نهادن قضیه‪.‬‬ ‫قوچان�ی‪ :‬ورود ماجرا از این بخش اس��ت و هدف این‬ ‫است که به مقصد نهایی و غایت یک مسلمان برسیم‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬وقتی م ی گویید «مبن��ا» یعنی چه؟ یعنی‬ ‫اسالم را فونداس��یون خود قرار م ی دهید اما بر فرض ممکن‬ ‫است اجر ان را از سوسیالیسم بگیرید‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬من این را قبول ندارم‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬چه چیزی را؟‬ ‫قوچانی‪ :‬نم ی توان اجر را از هر جایی گرفت‪.‬‬ ‫محبی�ان‪ :‬من نگفت��م از هر جایی اج��ر بگیرید؛ این‬ ‫طبیعی است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬مثال امکان جمع میان اسالم و مارکسیسم‬ ‫وجود ندارد‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬بین لیب رالیسم و اسالم هم وجود ندارد‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬میان اسالم و لیب رالیسم به معنای ایدئولوژی‬ ‫وجود ندارد اما لیب رالیس��م سیاسی را م ی توان به عنوان یک‬ ‫ب رنامه سیاس��ی پذیرفت در حالی که برخ��ی امور همچون‬ ‫اسالم و الحاد جمع پذیر نیستند‪.‬‬ ‫محبی�ان‪ :‬باید الحاد را هم تعریف کنید‪ .‬هر ان چیزی‬ ‫که جهتی غی رالهی داشته باش��د‪ ،‬الحاد و روی برگرداندن از‬ ‫خداس��ت؛ ولو اینکه بر زبان فرد ذکر خدا باشد اما دنیا را قبله ‬ ‫خود قرار دهد‪ .‬الحاد فقط این نیست که کسی به زبان بگوید‪.‬‬ ‫قوچان�ی‪ :‬ش��ما ماورایی صحبت م ی کنی��د؛ زمینی‬ ‫صحبت کنید‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬م��ن م ی خواه��م با ش��ما زمینی صحبت‬ ‫کنم‪ .‬من م ی گویم اگر شما بگویید انسانی نماز م ی خواند‪،‬‬ ‫روزه م ی گیرد‪ ،‬ظواهر را انج��ام م ی دهد‪ ،‬عداوت ندارد و ظلم‬ ‫نم ی کند‪ ،‬مسیرش این دنیایی است‪ .‬یعنی صرف مسلمان‬ ‫بودن ب رای قضاوت ما کفایت نم ی کند‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬قضاوت در این خصوص ب ر عهده ما نیست‬ ‫بلکه ب ر عهده خداوند است‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬در کالم اس�لامی‪ ،‬این تفک��ر را «مرجئه»‬ ‫اقای قوچانی! از انجای ی که اسالم نقطه عزیمت شماست و قرائت و برداشت این مجتهدان را قبول دارید‪ ،‬اعتقادات‬ ‫و باورهایی در دل تان اس�ت که انها را دوست دارید‪ .‬وقتی بشنوید ان مجتهد حرفی را که ش�ما زده اید‪ ،‬م ی گوید و مطابق ان‬ ‫صحبت م ی کند‪ ،‬خوشحال م ی ش�وید و ان را م ی پذیرید‪ .‬اما اگر مطابق اعتقادات و باورهای شما صحبت نکند‪ ،‬ممکن است‬ ‫خوشحال نشوید اما ان را م ی پذیرید‬ ‫م ی نامند که بعد از معاوی��ه به وجود امد‪ .‬مردم و ش��یعیان‬ ‫م ی پرسیدند کدام رفتار معاویه با اسالم تناسب دارد؟‬ ‫مثلث‪ :‬مرجئه در واقع حد وس��ط ج��دال معتزله و‬ ‫اشاعره هم بود‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬ما نم ی توانیم مانند مرجئه باشیم‪ .‬اگر کسی‬ ‫بیاید و لفظی را به کار ببرد که تمام زندگ ی اش ضد ان باشد‪،‬‬ ‫نم ی توان به سادگی از او پذیرفت‪ .‬البته تمام اعتقادات عنداهلل‬ ‫اس��ت؛ انما االعمال بالنیات‪ .‬من در خصوص اعمال ش��ما‬ ‫قضاوت م ی کنم‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬با این منطق و معیار‪ ،‬بسیاری از کسانی که‬ ‫مسلمان شناخته م ی شدند‪ ،‬مسلمان نبودند‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬من نم ی خواهم مانند خوارج صحبت کنیم‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬یعنی ابوسفیان و معاویه هی چ گاه مسلمان‬ ‫نبودند؟‬ ‫محبیان‪ :‬مسلمان لفظی بودند‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬در عرصه عمومی و عرصه اجتماعی‪« ،‬لفظ»‪،‬‬ ‫معیار اس��ت و همین که شما ش��هادتین را بر زبان بیاورید‪،‬‬ ‫مسلمان هستید و حقوق مسلمان را دارید‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬ایا م ی توانیم بگوییم اسالم این است؟‬ ‫قوچانی‪ :‬این به قرائت شما بازم ی گردد‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬ما م ی گوییم اگر بر فرض معاویه بگوید که‬ ‫من مسلمان هستم‪ ،‬م ی توانید او را پی ش نماز کنید‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬البته ما پشت س��ر معاویه نماز نم ی خوانیم‬ ‫اما‪...‬‬ ‫محبیان‪ :‬مگر مسلمان نیست؟‬ ‫قوچان�ی‪ :‬ش��رط پی ش نمازی عدالت اس��ت‪ ،‬معاویه‬ ‫عدالت ندارد اما نم ی توانیم به او بگوییم مسلمان نیست‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬من نم ی گویم مس��لمان نیست‪ ،‬حرف من‬ ‫چیز دیگری است و ان اینکه اس�لام‪ ،‬فقط ذکر لفظ نیست‬ ‫بلکه به عمل هم هست‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬م ی دانی��د این نگرش باطنی م��ا را به کجا‬ ‫م ی کشاند؟‬ ‫محبیان‪ :‬من نگرش باطنی نم ی کنم‪.‬‬ ‫قوچان�ی‪ :‬ب��ه اینجا م ی رس��یم ک��ه در زمان ش��اه‬ ‫اسالمگرایان با مارکسیس ت ها متحد م ی شدند چون انان را به‬ ‫علت مبارزه در راه عدالت اجتماعی مسلمان تر از لیب رال ها و‬ ‫محافظه کاران م ی دانستند و در نهایت همین مارکسیس ت ها‬ ‫علیه اسالمگرایان در سازمان مجاهدین کودتا کردند‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬من تاریخچه انها را به خوبی م ی دانم‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬م ی خواهم بگویم که معیار‪« ،‬ظاهر» است‪.‬‬ ‫یعنی در عرصه عمومی‪...‬‬ ‫محبی�ان‪ :‬طرف دیگر چه بود؟ ش��اه نماز م ی خواند و‬ ‫گروهی از مخالفان او‪ ،‬کافر و ملحد هستند؛ بناب راین ما باید‬ ‫به شاه کمک کنیم تا انها را سرکوب کند‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬نه این طور نیست‪ .‬راه های دیگری هم وجود‬ ‫داشت مانند نهضت ازادی و ایت اهلل بروجردی‪...‬‬ ‫مثلث‪ :‬اس��تدالل ایت اهلل بروجردی در کودتای ‪28‬‬ ‫مرداد همین بود‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬مگر حجتیه این کار را نم ی کرد؟‬ ‫قوچانی‪ :‬بله؛ همین اتفاق رخ م ی دهد‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬این هم اشتباه است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬مبنای فقهی بخش عمده ای از فقهای ما در‬ ‫عدم انقالب کردن‪ ،‬همین قضیه بود و در واقع نم ی خواستند‬ ‫از چاله مشروطه س��لطنتی به چاه دیکتاتوری کمونیستی‬ ‫بیفتند‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬تا اینجا قبول است؟‬ ‫قوچانی‪ :‬ش��ما رفتار ایت اهلل بروجردی در ‪ 28‬مرداد را‬ ‫چگونه تلقی م ی کنید؟‬ ‫محبیان‪ :‬من امام را عرض م ی کنم‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬مس��اله انها بر درست یا غلط بودن نیست؛‬ ‫بلکه م ی گویند ما این سنت را داشتیم‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬بله‪ ،‬دقیقا ب رای همین م ی گویم هر مجتهدی‬ ‫م ی تواند تشخیص خود را داشته باشد‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬شیخ فضل اهلل هم همین سنت را در مقابل‬ ‫مشروطه خواهان داشت‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬من که م ی دانم این س��نت چیست اما چیز‬ ‫دیگری را م ی گویم‪ .‬اگر نسبت به اسالم‪ ،‬نگاه تقلی ل گرایانه‬ ‫داشته باشیم و فقط قول به لسان ‪ -‬و نه عمل به ارکان ‪ -‬را‬ ‫مدنظر قرار دهیم‪...‬‬ ‫قوچانی‪ :‬اسالم همین است‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬نه؛ اغاز اسالم این اس��ت‪ .‬این فرق از جایی‬ ‫سرچش��مه م ی گیرد که م ی گوید من مسلمان شدم‪ .‬این به‬ ‫معنای این نیست که چنین سخنی‪ ،‬تمام مسلمانی است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬یکی از انحرافاتی که بر سر راه اسالم سیاسی‬ ‫وجود دارد‪ ،‬عبور از فقه و تبدیل دین به عرفان است که نظام‬ ‫مرید و م��رادی را ایجاد م ی کند و به اس��تبداد دینی منتهی‬ ‫م ی شود‪.‬‬ ‫محبی�ان‪ :‬دلیلی وجود ن��دارد که ب��ه محض گفتن‬ ‫شهادتین‪ ،‬خداوند مکلف شود که فرد را به بهشت ببرد‪.‬‬ ‫قوچان�ی‪ :‬هرگز این طور نیس��ت و قطع��ا خداوند در‬ ‫خصوص تمام رفتارهای فرد مسلمان قضاوت خواهد کرد‪.‬‬ ‫اگر کسی به مسلمانی شناخته ش��ود اما رباخوار باشد و این‬ ‫عمل او کشف ش��ود‪ ،‬حتما حکومت باید او را مجازات کند؛‬ ‫چراکه به حقوق عمومی تجاوز م ی کن��د‪ .‬منظور از حقوق‬ ‫عمومی‪ ،‬ان چیزی اس��ت که بر مبنای سنت شکل گرفته‬ ‫است‪ .‬اگر کسی‪...‬‬ ‫محبیان‪ :‬اینکه بحث فقهی قضیه اس��ت و ش��ما بر‬ ‫مبنای اصالت فقه صحبت م ی کنید‪ .‬شما چگونه م ی خواهید‬ ‫علوم سیاسی‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫ما به عنوان کسانی که تعریفی از اسالم‬ ‫به عنوان دین هدایتگر مشخص می کنیم‪،‬‬ ‫این مس�اله را در نظر می گیریم که کدام‬ ‫وس�یله و راه می تواند ما را ب�ه هدف مان‬ ‫برساند‪ .‬ان وس�یله ها هیچ اصالتی ندارد‬ ‫بلکه این هدف ماس�ت که دارای اصالت‬ ‫اس�ت؛ هدف ما‪ ،‬حی�ات طیب�ه در هر دو‬ ‫دنیاست‬ ‫مثلث‪ :‬چیزی که اقای قوچانی م ی گویند؛ پاسخ دادن‬ ‫به پرسش های جدید و پرس��ش های تجدد به وسیله سنت‪،‬‬ ‫خوانش جدیدی اس��ت‪ .‬البته در اینجا س��نت به معنای نه‬ ‫اخباری گری و نه بنیادگرایی است‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬اصال کسی این را رد نم ی کند‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬اما این حتما یک خوانش جدید است‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬تمام فقه اجتهادی ما‪ ،‬همین است‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬س��والی که م ی خواهم مطرح کنم‪ ،‬همین‬ ‫است‪ .‬فرق امام با روشنفکران دینی و اخباریون این است که‬ ‫امام ب راساس اصول در فروع اجتهاد م ی کند اما روشنفکران‬ ‫دینی و اف��رادی همچون اق��ای س��روش‪ ،‬م ی گویند که ما‬ ‫م ی توانیم در اصول هم اجتهاد کنیم و انها را تغییر دهیم‪ .‬شما‬ ‫کدام یک از این دو را مدنظر دارید؟ ایا از دایره روشنفکری دینی‬ ‫اجتهادیون بیرون م ی ایید و وارد دایره مجتهدین م ی شوید؟‬ ‫قوچانی‪ :‬انچه مسلم است این که دیگر نم ی توان این‬ ‫جریان را روش��نفکری دینی نامید‪ .‬وقتی بخواهند در اصول‬ ‫تجدیدنظر کنن��د‪ ،‬انچه رخ م ی دهد به روش��نفکری تبدیل‬ ‫م ی شود‪ .‬ما مبنایی داریم که ب راساس ان صحبت م ی کنیم‪.‬‬ ‫این مبنا بدین معنی نیس��ت که هی چ گون��ه تقلیدی از ان‬ ‫پذیرفتنی نیست و حتی در مورد همان احکام هم شما باید‬ ‫سیاست‬ ‫درگیری میان امی رالمومنین(ع) و معاویه را توضیح دهید؟ اگر‬ ‫از این موضع وارد قضیه شویم‪ ،‬به اینجا م ی رسیم که معاویه‬ ‫و امی رالمومنین(ع) دو قرائت از اس�لام بودند و درگیری انها‪،‬‬ ‫درگیری مجتهدی��ن بود؛ از این رو‪ ،‬ما حق قض��اوت نداریم و‬ ‫عنداهلل‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬اصال این طور نیس��ت‪ .‬قض��اوت در عرصه‬ ‫عمومی وجود دارد اما معیار قضاوت قانون است‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬در چارچوب نظریه تشیع‪ ،‬م ی توان این مساله‬ ‫را بررسی کرد‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬ما شیعه علوی هس��تیم که امی رالمومنین‬ ‫در ان با وجود اینکه به لحاظ اعتق��ادی خالفت را حق خود‬ ‫م ی دانست علیه خلفای وقت کاری نکرد‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬شیعه علوی که قطعا قضاوت م ی کند‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬ش��یعه علوی در مقام فرد قضاوت م ی کند‪.‬‬ ‫رفتاری که حضرت علی(ع) و فرزند ایشان در قبال معاویه و‬ ‫یزید در پیش گرفتند‪ ،‬این بود که او را فاسق و فاجر نامیدند‬ ‫اما هیچ گاه نگفتند که مثال مرتد شده اند‪ .‬اینجاست که شیعه‬ ‫بودن معنا پیدا م ی کند؛ یعنی من م ی توانم قضاوت و داوری‬ ‫خودم را داشته باش��م اما با او مانند یک مس��لمان خطاکار‬ ‫برخورد کنم‪.‬‬ ‫محبی�ان‪ :‬در این خص��وص‪ ،‬دعوای «فاس��ق‪ ،‬کافر‬ ‫است» که بحث معتزله بود‪ ،‬وجود دارد‪ .‬درست است که فقه‪،‬‬ ‫مسلمان را نگاه م ی کند و اسالم در شرایط خاص اجتماعی‬ ‫قرار گرفته است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬یعنی شما م ی گویید من االن راست سنتی‬ ‫شدم؟! (خنده)‬ ‫محبیان‪ :‬ش��ما افراطی هس��تید! (خنده) مشکل من‬ ‫اینجاست که شما نوعی سلف ی گری را مطرح م ی کنید‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬چرا؟ سلف ی گری یعنی سنت را بپذیریم‪ ،‬بر ان‬ ‫جمود بورزیم و ان را تغییر ندهیم‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬شما عقالنیت را قبول دارید؟‬ ‫قوچانی‪ :‬من بر مبنای عقل ‪ -‬و البته عقل جدید ‪ -‬تا‬ ‫جایی که امکان دارد‪ ،‬در سنت بازنگری م ی کنم؛ نه اینکه در‬ ‫توحید بازنگری کنم‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬چگونه بازنگری م ی کنید؟‬ ‫قوچانی‪ :‬ب راساس اجتهاد‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬با چه جراتی؟‬ ‫قوچانی‪ :‬من خودم این کار را انجام نم ی دهم‪ ،‬بلکه از‬ ‫یک مجتهد پیروی م ی کنم‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬وقتی گفتید اصل را بر متن م ی گذاریم‪...‬‬ ‫قوچانی‪ :‬اصل بر شناخت متن است‪...‬‬ ‫محبیان‪ :‬نه؛ این دو حرف متفاوت است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬نه؛ من همان اول هم گفتم اصل بر شناخت‬ ‫متن است‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬اصل بر متن همان چیزی است که اخباریون‬ ‫م ی گویند‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬بله؛ اخباری گری است‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬شما گفتید؛ اصل بر متن است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬اص��ل بر قران اس��ت؛ چرا که ق��ران‪ ،‬متن‬ ‫اصلی ماست‪ .‬اگر قرار باشد معیاری وجود داشته باشد‪ ،‬شما‬ ‫باید حدود و ثغور متن��ی را که وجود دارد‪ ،‬مش��خص کنید‪.‬‬ ‫بخش هایی از ان صریح است و ش��ما هی چ گاه نم ی توانید‬ ‫اجتهاد کنید که مثال م ی توانیم در اسالم ربا داشته باشیم‪.‬‬ ‫محبی�ان‪ :‬اجتهاد در ب رابر نص باطل است و کسی در‬ ‫ص تردید ندارد‪.‬‬ ‫این خصو ‬ ‫قوچانی‪ :‬بله؛ ان در جای خ��ود وجود دارد اما باید متن‬ ‫را بشناس��یم‪ .‬جمالت من دقیق بود؛ گفتم که باید فرد زبان‬ ‫عربی بداند‪ ،‬فرهنگ حوزه و قدرت استنباط از دین را داشته‬ ‫باشد و بعد اجتهاد کند‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬ش��ما م ی گویید تا زمانی ک��ه یک روحانی‬ ‫مجتهد و دین ش��ناس‪ ،‬سند لیب رالیس��م‪ ،‬ازادیخواهی یا هر‬ ‫چیز دیگری که مطرح م ی کنید‪ ،‬امض��ا نکند‪ ،‬قابل تبعیت‬ ‫نیست‪ .‬البته من دین شناس را قبول دارم اما نه تا این حدی‬ ‫که شما م ی گویید و الزم نیس��ت که حتما ملبس به لباس‬ ‫روحانیت باشد‪.‬‬ ‫قوچان�ی‪ :‬م��ن ه��م اص��راری بر لب��اس ن��دارم‪ ،‬بر‬ ‫دانش اموختگی در حوزه تاکید دارم‪ .‬حاج اقا رحیم ارباب لباس‬ ‫نم ی پوش��ید ولی مجتهد بود‪ .‬اما من قبول ندارم که کسی‬ ‫جامع ه شناسی خوانده باشد سخنرانی دینی کند‪ .‬اگر کسی‬ ‫هم حوزه و هم دانشگاه را دیده باشد‪ ،‬بهترین فرد ب رای اجتهاد‬ ‫در دین است‪ ،‬یعنی هم سنت را م ی شناسد و هم تجدد را‪...‬‬ ‫محبی�ان‪ :‬این مس��اله بای��د در جای خود بررس��ی‬ ‫ش��ود؛ قصد من این نیس��ت که در این حوزه ها وارد شوم و‬ ‫شاخصه هایش را بگویم‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬فک��ر نم ی کنم در این خص��وص اختالفی‬ ‫داشته باشیم‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬بحثی که وجود دارد این اس��ت که اگر شما‬ ‫بگویید که متن‪ ،‬محل بحث ماست و نه تمام انچه مدنظر‬ ‫داریم‪ ،‬با چه چیز به متن رجوع م ی کنید؟‬ ‫قوچانی‪ :‬با عقل‪ .‬گفتم بر مبنای تجدد‪ ،‬پرسش هایی‬ ‫طرح م ی کنیم‪ ،‬به س��نت رجوع م ی کنیم و نسبت به احیای‬ ‫س��نتی که از ‪ 400‬س��ال پیش دچ��ار رکود ش��ده‪ ،‬مبادرت‬ ‫م ی ورزیم‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬پ��س م ی پذیرید که با عقل به س��راغ متن‬ ‫م ی رویم‪ .‬چه عقلی؟ عقل مس��لح به دین شناسی؛ ب راساس‬ ‫پایه هایی که وجود دارد‪.‬‬ ‫قوچان�ی‪ :‬همان طور که ب��ه لحاظ متدیک��ی‪ ،‬ب رای‬ ‫شناخت مارکس‪ ،‬باید زبان المانی یا انگلیسی بدانیم‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬البته نه لزوما‪(.‬خنده)‬ ‫قوچانی‪ :‬واقع��ا این مس��اله را به طور ج��دی مطرح‬ ‫م ی کنند که باید ب رای شناخت‪ ،‬ان زبان را فرا بگیریم‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬ای��ن ر ا هایدگر م ی گوید ام��ا من خیلی این‬ ‫مس��اله را قبول ندارم‪ .‬ام��ا در خصوص علم��ای دین؛ انها‬ ‫به وس��یله عقل به سراغ متن م ی روند‪ ،‬اس��تنتاج و استنباط‬ ‫م ی کنند و ب راس��اس ان اصول و نه ب راس��اس برداشت های‬ ‫یک مقطع خاص‪.‬‬ ‫قوچان�ی‪ :‬در اینج��ا دو رویک��رد وج��ود دارد؛ یک��ی‬ ‫روشنفکری دینی انطباقی اس��ت که م ی خواهد همه چیز را‬ ‫استخراج کند و بگوید انها را سر جای خود بگذارید و دیگری‬ ‫روشنفکری دینی تطبیقی است که م ی کوشد همه چیز را اول‬ ‫بشناسد بعد اجتهاد کند‪...‬‬ ‫محبیان‪ :‬درست است‪ .‬ش��ما م ی گوید باید تطبیقی‬ ‫برخورد کرد‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬همی ن طور اس��ت‪ .‬باید جزئیات دیدگاه های‬ ‫هر اندیشه ای را بیان کنیم و اصل هم ب رای مسلمان شناخت‬ ‫اهداف و اغ راض اسالم است‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬شما م ی خواهید بگویید اسالم چه م ی گوید‪،‬‬ ‫ان مکتب چه م ی گوید‪ ،‬نظر مکتب دیگر چیست و از میان‬ ‫انها یکی را انتخاب کنید؟‬ ‫قوچانی‪ :‬نه‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬شما م ی گویید من مسلمان هستم‪ ،‬انتخاب‬ ‫ن انها یکی را برم ی گزینم‪.‬‬ ‫کرده ام و از میا ‬ ‫قوچانی‪ :‬در اس�لام منطقه الف راغ های��ی وجود دارد و‬ ‫اصول ثابت و متغیری تعریف شده است‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬موضع (‪ )Stand‬شما اسالم است‪ .‬در اینجا‬ ‫دو موضع وجود دارد؛ زمانی هس��ت که من م ی گویم لیب رال‬ ‫هستم و ب راساس لیب رال بودنم و عالیقی که به اسالم دارم‪ ،‬به‬ ‫اسالم نگاه م ی کنم؛ با این تعریف من لیب رال مسلمان هستم‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬من ک��ه از همان ابتدا تکلی��ف این بحث را‬ ‫روشن کردم‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬قبول دارم که رد کردید‪ .‬اگر مس��لمانی دید‬ ‫که حرف اسالم با دیدگاه هایش سازگار نیست‪ ،‬چگونه رفتار‬ ‫م ی کند؟‬ ‫قوچانی‪ :‬قطعا همان طور که‪...‬‬ ‫محبیان‪ :‬این همان چیزی اس��ت که اسالم درباره ان‬ ‫م ی گوید‪« :‬نومن ببعض و نکفر ببعض‪».‬‬ ‫قوچانی‪ :‬اتفاقا من همان ابتدا گفتم که ممکن است‬ ‫زمانی ما به این نتیجه برسیم که مثال باید در قبال اعالمیه‬ ‫حقوق بشر‪ ،‬رفتار دیگری در پیش بگیریم‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬در واقع زمانی که با مسلمانی تطابق ندارد‪.‬‬ ‫محبی�ان‪ :‬پس ی��ک گام دیگر به جل��و برویم‪ .‬زمان‬ ‫دیگری هس��ت که م ی گویید م��ن ای��ن کار را نم ی کنم و‬ ‫ب راساس اصالت عقل خود‪ ،‬اسالم و لیب رالیسم را به عنوان دو‬ ‫ایدئولوژی متفاوت بررس��ی م ی کنم و از درون انها‪ ،‬دست به‬ ‫یزنم‪.‬‬ ‫انتخاب م ‬ ‫قوچانی‪ :‬این اصال امکان ندارد‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬چون التقاط است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬بله‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬یعن��ی این را ه��م قبول نداری��م‪ .‬در اینجا‬ ‫م ی گوییم من به عنوان یک مسلمان که اصول و باورهای ان‬ ‫را پذیرفته ام‪ ،‬به دنیا نگاه م ی کنم؛ در این مسیر‪ ،‬ان اصول و‬ ‫باورها را شاخصه اصلی خود م ی دانم و همه چیز را ب راساس‬ ‫ان م ی سنجم‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬قطعا همی ن طور است‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬اش��کالی هم ندارد‪ .‬اصال تا امروز چه کسی‬ ‫این را رد کرده است؟‬ ‫قوچان�ی‪ :‬نکته ای که وجود دارد این است که اوال من‬ ‫نم ی گویم این یک مس��اله اولیه و بدیهی است؛ من هرگز‬ ‫چنین ادعایی ندارم‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬در واقع یک خوانش جدید از سنت است‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬خوانش جدیدی نیس��ت؛ هم��ه علمای ما‬ ‫همین را م ی گویند‪.‬‬ ‫‪31‬‬ ‫سیاست‬ ‫‪32‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫علوم سیاسی‬ ‫شرایطی همچون زمان و مکان را در نظر بگیرید‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬باید انها را قبول کنیم‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬امام در فرانس��ه م ی گویند دموکراسی مثل‬ ‫تمام کشورهای اروپایی‪ .‬این اجتهاد است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬از ان روش��ن تر‪ ،‬اقای منتظری اس��ت؛ اقای‬ ‫منتظری تا اخرین لحظه یک س��نت گرا باقی ماند‪ .‬ایش��ان‬ ‫در مورد حکوم��ت زنان‪ ،‬حکومت دینی و‪ ...‬نظ رات روش��نی‬ ‫داشت و با وجود تمام اختالفات سیاسی‪ ،‬بر اصول خود باقی‬ ‫ماند؛ چراکه به ان اصول باور داش��ت‪ .‬ممکن اس��ت برخی‬ ‫از ان اصول اشتباه باش��د و من معتقدم که م ی توان قرائت‬ ‫دیگری در خص��وص والیت زنان ارائ��ه داد اما چون مجتهد‬ ‫نیس��تم‪ ،‬حق ندارم چنین حرفی بزنم‪ .‬او مجتهد بود؛ حتی‬ ‫ب راساس حرف من که م ی رفتم و ایشان را تشویق م ی کردم‬ ‫که امروز دوره زنان است‪ ،‬نظر خود را تغییر نم ی داد‪ .‬این ارزش‬ ‫دارد‪ .‬من م ی گویم که او مبن��ا و اصول دارد؛ اصول فقه‪ ،‬یک‬ ‫مبناست‪ .‬من توضیح م ی دهم که چگونه لیب رال مسلمان‪،‬‬ ‫ازادیخواه مسلمان‪ ،‬مسلمانی که به ازادی توجه دارد در این‬ ‫زمان اهمیت پیدا کرده اس��ت؟ این مبنای فقه ش��یعه بوده‬ ‫است اما در طول ‪ 50‬س��ال گذشته به دلیل انقالب اسالمی‪،‬‬ ‫نفوذ روش��نفکران در حوزه ها و احس��اس نه چندان مناسب‬ ‫حوزویان نس��بت به روش��نفکران‪ ،‬در این اصول تجدیدنظر‬ ‫کردند؛ اما اتفاقی که افتاد این بود که اسالم انطباقی در حوزه‬ ‫هم تس��ری پیدا کرد‪ .‬من مرحوم ش��هید مطهری را یکی از‬ ‫سالم ترین متفکرین م ی دانم که به اصول خود بسیار پایبند‬ ‫بود‪ .‬اما ایشان در کتاب اقتصاد اس�لامی ‪ -‬که از بازار جمع‬ ‫شده است ‪ -‬نگاه ش��گفت انگیزی دارند‪ .‬در خصوص شهید‬ ‫بهشتی هم همی ن طور است؛ یعنی نگاه دکتر بهشتی نسبت‬ ‫به حکومت اسالمی و مصلحت برتری جامعه بر فرد‪ ،‬تا حدود‬ ‫زیادی تحت تاثیر این فضاست‪ .‬فضایی که روشنفکران چپ‬ ‫ایجاد کرده اند‪...‬‬ ‫محبیان‪ :‬اینکه م ی گویید تحت تاثیر فضاست‪ ،‬نوعی‬ ‫اجتهاد است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬بخشی از اجتهاد است‪ ،‬اما تابعیت از شرایط‬ ‫نافی اجتهاد است در واقع نوعی پیروی است نه رهبری‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬ما م ی گوییم مجتهد‪ ،‬به س��وال روز پاس��خ‬ ‫م ی دهد؛ یعنی برخی متفکران سوال مطرح م ی کنند و برخی‬ ‫پاسخ م ی دهند‪ .‬فقیه کسی اس��ت که م ی خواهد بر مبنای‬ ‫همان اصول‪ ،‬به سواالت اجتماع پاسخ دهد‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬ولی نه تابع جمع‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬به هی چ وجه‪ .‬اما ش��ما به عن��وان مجتهد با‬ ‫سواالت زمانه مواجه م ی شوید؛ مثل سواالتی که مردم درباره‬ ‫بانک م ی پرسند و البته نخس��تین بار سی د جمال الدین انها‬ ‫را مطرح کرد‪ .‬پرسش های زمانه‪ ،‬تابع نیازهای زمانه است‪.‬‬ ‫قوچان�ی‪ :‬من انتقادی نس��بت به این مس��اله ندارم‪،‬‬ ‫بلکه ش��یوه اجتهاد اینها را نقد م ی کنم‪ .‬شما در همان دوره‬ ‫سی د جمال الدین اسدابادی‪ ،‬میرزای شی رازی‪ ،‬اخوند خ راسانی و‬ ‫سیدین رهب ران انقالب مشروطه را هم دارید‪ .‬به لحاظ فقاهت‪،‬‬ ‫هلل ترجیح م ی دهم‬ ‫من حتما اخوند خ راسانی را به شیخ فضل ا ‬ ‫اما در عین حال‪ ،‬هر دو را اصولی م ی دانم‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬چون هر دو مجتهد هستند‪.‬‬ ‫قوچان�ی‪ :‬ام��ا ان روحانیون سیاس��ی هم��ان دوره‬ ‫ ایت اهلل طباطبایی و ایت اهلل بهبهانی ‪ -‬تابع فضا بودند‪.‬‬‫مثلث‪ :‬عملگرا بودند‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬اصال بحث من تابع جو بودن نیست‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬من از سنت اجتهاد دفاع م ی کنم‪ .‬از فقه شیخ‬ ‫مرتضی انصاری‪ ،‬میرزای ش��ی رازی‪ ،‬اخوند خ راسانی‪ ،‬عالمه‬ ‫نائینی‪ ،‬ایت اهلل حائری و ای��ت اهلل بروجردی حکومت دینی‬ ‫به معنای پاپی کلمه بیرون نم ی امد چون به اصول اجتهاد‬ ‫پایبند بودند‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬خیلی سنتی شدی‪( .‬خنده جمع)‬ ‫مثلث‪ :‬اقای محبیان را سورپ رایز کردید‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬بازرگان و ظریف نماد مس�لمان‬ ‫میان�ه رو و ازادی خ�واه یا به ق�ول معروف‬ ‫لیبرال هس�تند اما هر دو به س�نت تقلید‬ ‫در ف�روع دی�ن و مرجعیت ش�یعه احترام‬ ‫م ی گذارند‬ ‫قوچانی‪ :‬برخی روحانیان ما در جریان انقالب اسالمی‬ ‫تحت تاثیر متفکران سوسیالیس��ت و چپ قرار گرفتند‪ ،‬در‬ ‫حالی که فقه ما فقهی مارکسیستی و توتالیتر نیست‪ .‬نمونه‬ ‫ان مرحوم ایت اهلل زنجانی‪ ،‬اخوندی اس��ت که فارغ از همه‬ ‫دیدگاه های سیاس��ی اش‪ ،‬م ی گوید حاکمیت ملی با اسالم‬ ‫سازگار است؛ این اجتهاد اس��ت و در درون فقه شیعه درامده‬ ‫است‪ .‬اقای زنجانی این را در خصوص حقوق بشر م ی نویسد‬ ‫اما به هی چ وجه نام وی مطرح نیس��ت و نادیده گرفته ش��ده‬ ‫است‪ .‬از درون ان سنت فقهی‪ ،‬ما نیازمند احیای همان سنت‬ ‫مرجعیت خود هستیم‪ .‬همان زمان‪ ،‬از نظ رات اخوند خ راسانی‪،‬‬ ‫جمهوری اسالمی درامده است‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬من از شما س��وال م ی کنم که این مراجع و‬ ‫علمای فقه سنتی‪ ،‬سربازان عرصه اندیشه اند یا ژنرال ها؟‬ ‫قوچانی‪( :‬مکث) ژنرال ها‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬بناب راین‪« ،‬هرچه ان خسرو کند‪ ،‬شیرین بود‪».‬‬ ‫قوچانی‪ :‬نه‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬شیخ مرتضی انصاری ب راساس اجتهاد خود‪،‬‬ ‫به این مساله رسیده است؛ چون ما مقلد هستیم و نه مقلِد‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬البته فقط در فروع تقلید م ی کنیم‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬بله‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬اما هرگز در «اندیشه» تقلید نم ی کنیم‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬به هیچ وجه‪.‬‬ ‫قوچان�ی‪ :‬چون تقلید در اندیشه و اصول حرام است و‬ ‫جمله نخست هر رساله ای هم همین را م ی گوید‪.‬‬ ‫محبی�ان‪ :‬طبع��ا تقلی��د در عقای��د وجود ن��دارد‪ .‬ما‬ ‫م ی خواهیم اقای قوچانی را با جدیت بشناس��یم؛ قوچانی را‬ ‫باید از نو شناخت‪( .‬خنده جمع) من م ی خواهم تقریر کنم‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬البته من ‪ 10‬سال است اینها را م ی نویسم‪ .‬از‬ ‫زمانی که کتاب «سه اسالم» را نوشتم‪...‬‬ ‫محبی�ان‪ :‬اقای قوچانی م ی گوید نقطه عزیمت ما در‬ ‫مواجهه با اندیشه های دیگر‪ ،‬اسالم است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬به عنوان مسلمان‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬مس��لمان ن��ه به ای��ن معنا ک��ه صرفا نام‬ ‫مسلمانی داشته باش��د‪ ،‬بلکه باید عقیده را پذیرفته باشد و‬ ‫به شاخص و سند اس��تناد کند‪ .‬یعنی بقیه عقیده ها را با ان‬ ‫م ی سنجیم‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬هی چ کس زمانی که شما متولد م ی شوید‪ ،‬از‬ ‫شما نم ی پرسد مسلمان هستید یا نه‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬منظورم ان زمان نیست‪ ،‬بلکه شرایط فعلی‬ ‫را عرض م ی کنم‪ .‬شما گفتید که ‪ 10‬نوع اندیشه و عقیده در‬ ‫مقابل شما گذاشته اند اما در مقابل انها خنثی نیستید‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬بله‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬یا حتی م ی گویید غ ربی نیستم که اسالم را از‬ ‫ان موضع نگاه کنم؛ من مسلمانم‪ ،‬اعتقادات و چارچوب های‬ ‫خود را مشخص کرده ام و م ی خواهم انها را با اسالم بسنجم‪.‬‬ ‫نکته دیگر این است که هر کسی نم ی تواند چنین برداشتی‬ ‫انجام دهد و باید مجتهد باشد اما در عین حال هر مجتهدی‬ ‫نم ی تواند این کار را انج��ام دهد؛ مجتهد به متن و ان اصول‬ ‫پایبند است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬قاعدتا کار مجتهد همین است‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬درستش هم همین است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬اگر این طور نباش��د‪ ،‬نم ی توان او را مجتهد‬ ‫نامید‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬درست است‪ .‬طبعا این مجتهد ب راساس متن‪،‬‬ ‫روایت ها و سیس��تمی که از لحاظ روش شناسی وجود دارد‪،‬‬ ‫باید به یک نتیجه برسد‪ .‬اقای قوچانی! از انجای ی که اسالم‬ ‫نقطه عزیمت شماست و قرائت و برداشت این مجتهدان را‬ ‫قبول دارید‪ ،‬اعتق��ادات و باورهایی در دل تان اس��ت که انها‬ ‫را دوست دارید‪ .‬وقتی بش��نوید ان مجتهد حرفی را که شما‬ ‫زده اید‪ ،‬م ی گوید و مطابق ان صحبت م ی کند‪ ،‬خوش��حال‬ ‫م ی شوید و ان را م ی پذیرید‪ .‬اما اگر مطابق اعتقادات و باورهای‬ ‫شما صحبت نکند‪ ،‬ممکن اس��ت خوشحال نشوید اما ان را‬ ‫م ی پذیرید‪.‬‬ ‫قوچان�ی‪ :‬قطعا همی ن طور اس��ت‪ .‬در م��ورد مرحوم‬ ‫مهندس ب��ازرگان با وجود تمام ناس��زاهایی ک��ه به او گفته‬ ‫م ی ش��ود‪ ،‬ایش��ان ب رای پذیرش نخس��ت وزیری به ایت اهلل‬ ‫مرعش ی نجفی نامه نوش��ت و از ایش��ان اجازه گرفت‪ .‬اقای‬ ‫بازرگان تا پایان عمر‪ ،‬ریش خود را س��ه تیغه نکرد و همیشه‬ ‫ته ریش در حد ریش اقای ظریف داش��ت‪ .‬ب��ازرگان و ظریف‬ ‫نماد مسلمانان میانه رو و ازادیخواه یا به قول معروف لیب رال‬ ‫هس��تند اما هر دو به س��نت تقلید در فروع دین و مرجعیت‬ ‫شیعه احترام م ی گذارند‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬باورهای فردی اش همین بود‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬من کسی هستم که در حوزه مسائل سیاسی‬ ‫مطالعه م ی کنم اما حق ندارم در حوزه مسائل دینی اجتهاد‬ ‫کنم‪ .‬لیب رال بودن یا ازادیخواه بودن‪ ،‬به معنای دست شستن‬ ‫از همه باورها نیست‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬دست شستن از هیچ باوری نیست‪.‬‬ ‫قوچان�ی‪ :‬همان ط��ور ک��ه اق��ای محبی��ان در‬ ‫صحب ت های شان گفتند‪ ،‬چون تصویری ایجاد شده این ایده‬ ‫مطرح است که در این ایده‪ ،‬دعوای جدی میان ما و بخشی‬ ‫از نیروهای جوان تر و جدیدتر با نسل قدیم ی اصالح طلبان‬ ‫وجود دارد‪ .‬در این بحث‪ ،‬گفته م ی شود که ما باید تکلیف خود‬ ‫را با این سنت مشخص کنیم و نم ی توانیم التقاطی باشیم‪.‬‬ ‫ما دو تجربه التقاط داشتیم؛ یکی مجاهدین خلق و دیگری‬ ‫التقاط های جدیدی که در حال رخ دادن است‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬مثل نوحجتیه‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬و حتی از میان دوستان خود ما؛ این التقاط ها‪،‬‬ ‫همیشه ما را به بن بست م ی رساند‪ .‬ما همیشه نم ی خواهیم‬ ‫الزاما شبیه غرب باش��یم‪ .‬من چهار سال پیش در خصوص‬ ‫ی که به س��که روزگار تبدیل ش��ده‪ ،‬مقاله ای‬ ‫سکوالریس��م ‬ ‫تحت عنوان «چرا الییک نیستم» نوشتم اما در حال حاضر‬ ‫ که در دوره اقای دکتر روحانی هستیم ‪ -‬تاکید م ی کنم که‬‫امکان الییک بودن ب رای یک مس��لمان منتفی است؛ بین‬ ‫الییک و سکوالر هم تفاوتی قائل نیس��تم‪ .‬همان طور که‬ ‫گفتید بین انگلستانی که ملکه اش رئیس کلیسا را منصوب‬ ‫م ی کند و کشوری مانند فرانس��ه تفاوت های فراوانی وجود‬ ‫دارد‪ .‬ب��رای مثال‪ ،‬حکومت دانمارک الییک اس��ت اما ملکه‬ ‫رسما از کلیسای لوتری حمایت م ی کند‪ .‬حتی در فرانسه و‬ ‫المان هم به کلیساها پول م ی دهند اما به مدارس اسالمی‬ ‫پول نم ی دهند‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬س��فیر المان به من گفت که من به دولت‬ ‫اجازه داده ام رسما خمسی را که مسلمانان دارند‪ ،‬از پول من‬ ‫برداشت کند و به کلیسا بدهد‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬به این معنا‪ ،‬بنده به عنوان کسی که اخی را کار‬ ‫حزبی انجام م ی دهم‪ ،‬معتقدم که اصطالحا م ی توان لیب رال‬ ‫دموکرات مسلمان بود‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬ب رای اینکه لغات دردسر ایجاد نکند و شبهه‬ ‫علوم سیاسی‬ ‫قوچان�ی م ی گوی�د ‪ :‬در مورد نق�ش فقه‪،‬‬ ‫اقای حجاریان مشمول همان نقدی شده‬ ‫که خ�ود روزگاری ب�ه اقای س�روش وارد‬ ‫م ی کرد‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫رشد است‪ .‬بناب راین ب راساس س��نت ناموس الهی‪ ،‬جهان در‬ ‫حال پیشرفت است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬من معتقدم واژه اجته��اد یا پژوهش‪ ،‬بهتر از‬ ‫نوگرایی نتیجه م ی دهد‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬ان‪ ،‬بحث روش است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬من با هر «گرایی» مخالفم‪.‬‬ ‫محبیان‪« :‬گرایی» که گرایش است‪.‬‬ ‫قوچان�ی‪ :‬س��نت گرایی همین اس��ت‪ ،‬نوگرایی هم‬ ‫همین است؛ شاید نواندیشی درست تر باشد که البته ان هم‬ ‫محل تردید است‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬نه‪ ،‬نواندیشی با نوگرایی متفاوت است؛ اما نه‬ ‫به معنای اصالت نو‪ .‬این بدین معناست که ب راساس روندی‬ ‫که من در ناموس الهی م ی شناس��م‪ ،‬جهان در حال تکامل‬ ‫است و «انسان انتها» با «انسان ابتدا» تفاوت دارد‪ .‬بناب راین‪،‬‬ ‫مسیر نو مسیر رشد است و باید حرکتی که صورت م ی گیرد‪...‬‬ ‫مثلث‪ :‬لزوما مثبت است؟‬ ‫محبی�ان‪ :‬اصال اصالت ندارد و لزوم��ا هر نویی خوب‬ ‫نیست ولی نوگرایی خوب است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬من خیلی دلیل درستی و صحت این گزاره‬ ‫را درک نم ی کن��م‪ .‬الزام��ا این گونه نیس��ت که امروز بش��ر‬ ‫سعادتمندتر از گذشته باشد‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬ممکن اس��ت‪ ،‬اما مسیر حرکت به این گونه‬ ‫است‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬اما سنت گراهایی مثل دکتر نصر‪ ،‬خیلی این‬ ‫دیدگاه را قبول ندارند‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬جای بحث دارد‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬درباره نکته ای که ش��ما درباره لیب رالیس��م‬ ‫گفتید‪ ،‬من م ی خواهم بگویم که من لیب رالیس��م را تعریف‬ ‫کردم و سه اصل ب رای ان در نظر گرفتم؛ یعنی ان معیارها‪...‬‬ ‫مثلث‪ :‬تفاوت های اسمی است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬نه؛ ب رای مثال‪ ،‬لیب رالیسم در جامعه امریکا به‬ ‫این معناست که حزب دموکرات نسبت به حزب جمهوریخواه‪،‬‬ ‫لیب رال است یا در جامعه انگلستان‪ ،‬روند دیگری وجود دارد‪.‬‬ ‫لیب رال بودن به عنوان یک منش سیاسی‪ ،‬یک پدیده کامال‬ ‫نسبی و متناسب با جامعه است‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬مثال لیب رال ها در امریکا چپ هس��تند و در‬ ‫ای ران راست‪.‬‬ ‫محبی�ان‪ :‬این از لح��اظ منطق��ی ای راد دارد و ش��ما‬ ‫نم ی توانید به تبعات ان پایبند بمانید‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬ای رادش چیست؟‬ ‫محبیان‪ :‬وقتی ش��ما به حقوق ف��ردی به عنوان یک‬ ‫اصل نگاه م ی کنی��د‪ ،‬چرا به مس��ائلی از قبیل جنس��یت‬ ‫م ی پردازید؟ چرا م ی گویید من همجن س گرایی را قبول ندارم؟‬ ‫قوچانی‪ :‬من م ی گویم لیب رال ای رانی مسلمان‪ ،‬نسبت‬ ‫به لیب رالی که در غرب است تفاوت دارد‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬باید بگویید عقب تر است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬نه؛ کس��انی این گونه فکر م ی کنند که مثل‬ ‫سیاست‬ ‫پیشین تکرار نشود‪ ،‬شما این گونه بگویید که تعارضی میان‬ ‫اسالم و ازادی وجود ندارد‪ ،‬اسالم‪ ،‬حقوق فرد و حریم اشخاص‬ ‫را رعایت م ی کند و عدالت از دل اسالم بیرون م ی اید؛ در عین‬ ‫حال ممکن است در خصوص روش های اجرا و تجربیات عقل‬ ‫بشری‪ ،‬نظ رات مختلفی وجود داشته باشد و من در این زمینه‬ ‫این نگاه ر ا ترجیح م ی دهم‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬اقای دکتر طبیبی��ان که طرفدار اقتصاد ازاد‬ ‫است‪ ،‬م ی گوید اینکه شما از س��رمایه داری‪ ،‬کاپیتالیسم و‪...‬‬ ‫صحبت م ی کنید‪ ،‬ب ی معناست‪ .‬من استاد علم اقتصاد هستم‬ ‫اما اینها را متوجه نم ی شوم؛ چرا که علم اقتصاد‪ ،‬قواعد روشنی‬ ‫دارد‪ .‬نم ی توان در علم اقتصاد از انحصار تجارت یا بازرگانی‬ ‫دولتی صحبت کرد‪ .‬به همین دلیل‪ ،‬وقتی به اقای اردوغان‬ ‫م ی گویند که نسخه های نئولیب رالی را اجرا م ی کنی‪ ،‬م ی گوید‬ ‫من نهایتا م ی توانم بگویم که یک محافظه کار مدرن هستم؛‬ ‫یعنی محافظه کاری دیگر یک ایدئولوژی نیست بلکه روش‬ ‫و خلقیات است‪ .‬راست مدرن هم همی ن طور است؛ یعنی ما‬ ‫سعی م ی کنیم با ویژگ ی های دنیای مدرن با احتیاط برخورد‬ ‫کنیم‪ ،‬یعنی ان را م ی پذیریم اما باید ان را هضم کنیم‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬تفاوت شما با من چیست؟‬ ‫قوچانی‪ :‬تفاوتی نداریم‪(.‬خنده جمع)‬ ‫محبیان‪ :‬من احساس م ی کنم من را تند م ی بینید‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬من فکر م ی کنم که ش��ما نسبت به من به‬ ‫روشنفکری دینی و تجددگرایی نزدیک تر هستید‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬من ب رای عقل‪ ،‬اصالت قائل هستم‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬من هم اصالت قائلم‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬من حتی عقل را اسیر متن نم ی کنم‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬من هم عقل مس��تقل از متن را قبول دارم؛‬ ‫به عنوان روش نه به عنوان هدف‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬ای��ن هم م ی تواند دس��تمایه بحث جالبی‬ ‫باش��د و تفاوت نظر پی رام��ون اصالت عق��ل‪ ،‬موقعی ت ها را‬ ‫تغییر م ی دهد‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬بله‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬البته مستلزم زمان زیادی است‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬عقل تعریف خاص خود را دارد؛ العقل نور‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬ولی عقل لیب رال‪ ،‬در موج بعد از روش��نگری‬ ‫عقلی خالق و کامال خودبنیاد است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬انچه شما م ی گویید لیب رالیسم رادیکالیسم‬ ‫است که پس از اعالم جمهوریت در فرانسه معبد عقل ساخت‬ ‫و به عقل سجده م ی کرد و یک حکومت توتالیتر ساخت‪ .‬ان‬ ‫لیب رالیسم افراطی مدت هاست که مرده است‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬من اصال مخالف ان نیستم‪( .‬خنده)‬ ‫ی که اقای قوچانی م ی گوید‪ ،‬فقط‬ ‫مثلث‪ :‬لیب رالیسم ‬ ‫نام لیب رالیسم را یدک م ی کشد‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬چرا این اس��م را م ی گذارید که م��ردم از ان‬ ‫بترس��ند؟ (خنده جمع) چیزی که ش��ما م ی گویی��د‪ ،‬تفاوت‬ ‫چندانی با دیدگاه ایت اهلل مصباح یزدی ندارد‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬خیلی تفاوت م ی کند‪ .‬اتفاقا انچه م ی گوییم‬ ‫عین لیب رالیسم سیاسی است‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬ب ی تعارف م ی گویم تفاوتش در این است که‬ ‫م ی تواند دین ی اش را ب رای شما بش��مارد‪ .‬شاید شما بگویید‬ ‫که ایش��ان قرائت خاصی دارد اما اصال هر مس��لمانی باید‬ ‫همی ن ها را بگوید‪ .‬م ی خواهم بگویم عناصری هس��ت که‬ ‫ب رای من اهمیت فراوانی دارد؛ یکی از انها «نوگرایی» است‪.‬‬ ‫من معتقدم که لزوما «نو» اصالت ندارد‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬پس چرا از واژه نوگرایی استفاده م ی کنید؟‬ ‫محبیان‪ :‬عرض م ی کنم‪ .‬هر چیزی که نو باشد‪ ،‬لزوما‬ ‫خوب نیست؛ همان طور که هر چیزی که گذشته است لزوما‬ ‫خوب نیست‪ .‬اما ب راساس فلسفه تاریخ من‪ ،‬عالم رو به تکامل‬ ‫است؛ چرا که دین من چنین م ی گوید که جهان عبث افریده‬ ‫نش��ده و انتروپی (‪ )Entropy‬بر ان حاکم نیست‪ .‬ممکن‬ ‫است بر ماده انتروپی حاکم باشد اما از لحاظ معنوی در حال‬ ‫شما بگویند تاریخ رو به رشد م ی رود‪ .‬من م ی گویم که خانواده‬ ‫ای رانی در گذشته سعادت مندتر از امروز بود‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬من معتقدم کمال در اس�لام اس��ت و انچه‬ ‫اسالم ان را دنبال م ی کند‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬ه��دف اصلی من س��عادتمند زندگ ی کردن‬ ‫است؛ سعادتمندی در همسازی و هم سازگاری با عناصر انها‪،‬‬ ‫نه اینکه الزاما شبیه انها بشویم‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬من شاخ ص ها را عرض م ی کنم‪ .‬اگر اصالت‬ ‫را به همان سه اصلی که مطرح کردید بدهید‪ ،‬هرچه بیشتر‬ ‫پیش بروید و گسترده تر باشد‪ ،‬اصی ل تر است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬ولی ما پیش از ان فرض دیگری داریم‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬چه چیزی؟‬ ‫قوچانی‪ :‬مسلمانی‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬مسلمانی که فرض نیست‪ ،‬اصل است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬در مورد خودمان م ی گویم‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬در مورد خودمان هم اصل است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬یک مسلمان قائل بر این است که‪...‬‬ ‫محبی�ان‪ :‬شما نباید بگویید که من به اصالت حقوق‬ ‫فرد معتقدم ام��ا یک محدودیت هایی دارم و مس��لمان هم‬ ‫هستم‪ .‬این نباید باشد‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬چرا نباید باشد؟‬ ‫محبی�ان‪ :‬اش��کال دارد؛ چراکه بدین معناس��ت که‬ ‫مخاطب محترم! ببخش��ید اما من فقط م ی توانم تا جلوی‬ ‫در با شما بیایم‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬قطعا همی ن طور است و به همین دلیل انها‬ ‫را محافظه کار م ی نامم‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬ش��ما نباید این را بگویید‪ ،‬بلکه باید بگویید‬ ‫انچه ش��ما م ی گویید خالف تعریفی است که من از حقوق‬ ‫فرد دارم‪.‬‬ ‫قوچان�ی‪ :‬این داوری من اس��ت و به این قائل نیستم‬ ‫که حرکتی که در انجا به وجود م ی اید‪ ،‬جلودار و پیش��تازتر‬ ‫اس��ت‪ .‬ب رای مثال‪ ،‬نهاد خانواده بر مبنای همان ارزش های‬ ‫محافظه کارانه‪ ،‬لیب رالی و مذهبی من‪ ،‬نهاد معتبری است‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬این را چه کسی م ی گوید؟‬ ‫قوچانی‪ :‬یکی از مبانی اق��ای انتونی گیدنز که ب رای‬ ‫حزب کارگر ب رنامه م ی نویسد‪ ،‬تقویت نهاد خانواده است‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬او که چپ است‪.‬‬ ‫قوچان�ی‪ :‬به عن��وان مث��ال عرض ک��ردم البت��ه راه‬ ‫س��وم تلفیقی از لیب رالیس��م و سوسیالیسم اس��ت‪ .‬به هر‬ ‫حال ه��ر جریان سیاس��ی و فک��ری‪ ،‬م ی تواند ب��رای خود‬ ‫اصول موضوعه ای داش��ته باش��د که اس��تدالل کند و اگر‬ ‫سوسیالیس ت ها بتوانند چنین کنند‪ ،‬چرا لیب رال ها نتوانند؟‬ ‫محبیان‪ :‬از انجایی ک��ه اصالت فرد ب رای من اهمیت‬ ‫دارد‪ ...‬شما وارد هر جمعی که م ی شوید‪ ،‬بخشی از حقوق خود‬ ‫را واگذار م ی کنید؛ از جمله حقوق خانواده‪ .‬پس چرا من عقد‬ ‫کنم و خود را پایبند کنم؟‬ ‫یزنم‪ .‬شبکه‬ ‫قوچانی‪ :‬من یک مثال عینی ب رای شما م ‬ ‫من و تو که یک شبکه باز است و ابایی از نشان دادن بسیاری‬ ‫از صحنه ها ندارد‪ ،‬صحنه هایی را سانسور م ی کند‪ .‬البته من‬ ‫نم ی توانم جزئیاتش را بگویم‪ .‬چرا ان صحنه ها را سانس��ور‬ ‫م ی کند اما صحنه های دیگر را به راحتی نشان م ی دهد؟ ایا‬ ‫این خدشه در اصول لیب رالیسم غ ربی نیست؟!‬ ‫محبیان‪ :‬به خاطر مخاطب محوری‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬نه؛ جدای از بحث و جدل بر سر اینکه چرا این ‬ ‫کار را انجام م ی دهد‪ ،‬باید گفت که م ی توان نتیجه گرفت که‬ ‫امکان محدود کردن وج��ود دارد‪ .‬مثال در مقطعی‪ ،‬در ایاالت‬ ‫متحده امریکا‪ ،‬خوردن مشروب در مال عام غیرقانونی بود اما‬ ‫ب رای ان قانون تصویب کردند؛ یعنی این تضادی با لیب رالیسم‬ ‫ندارد‪ .‬شما م ی توانید در لیب رالیسم‪ ،‬قانونی در خصوص گشت‬ ‫ارش��اد تصویب کنید‪ .‬در دوره مک کارتی در امریکا قانونی‬ ‫وجود داشت که نباید دامن زنان از حد معینی کوتاه تر باشد‪.‬‬ ‫‪33‬‬ ‫علوم سیاسی‬ ‫محبیان‪ :‬ان درس��ت بود یا اینکه االن نیس��ت؟ چرا‬ ‫م ی گویید مک کارتیس��م؟ م ی گویید مک کارتیسم‪ ،‬خروج‬ ‫از لیب رالیسم بود‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬نه؛ اگ��ر من بخواهم ش��باهت هایی ایجاد‬ ‫شود‪ ،‬میان جمهوریخواهان امریکا‪ ،‬محافظه کاران بریتانیا‪،‬‬ ‫گلیس ت های فرانسه‪ ،‬حزب عدالت و توسعه ترکیه و جریانی‬ ‫که خدمت شما عرض م ی کنم‪ ،‬این شباهت وجود دارد‪ .‬ما به‬ ‫دموکرات ها شباهت نداریم؛ شاید در ای ران به لحاظ سیاسی‬ ‫این گونه تلقی ش��ود که روی کار ام��دن دموکرات ها به نفع‬ ‫جمهوری اس�لامی اس��ت‪ ،‬اما این فقط یک تلقی سیاسی‬ ‫اس��ت؛ چون لیب رال ها ی��ک اتحادیه بی ن المللی سیاس��ی‬ ‫نیس��تند‪ .‬ولی برخالف تصور همگان‪ ،‬جریان جمهوریخواه‬ ‫در امریکا‪ ،‬مدافع اصلی ازادی های فردی است و ب رای مثال‬ ‫با مالیات مخالفت م ی کند؛ در عین ح��ال‪ ،‬محافظه کاری‪،‬‬ ‫نئولیب رالیسم و محافظه کاری کالسیک هم در ان وجود دارد‬ ‫اما ریگان و دیگران لیب رال تلقی م ی شوند‪ .‬کسی که امریکا را‬ ‫پایه گذاشته و کسی که قانون اساسی امریکا را نوشته است‪،‬‬ ‫جمهوریخواهان بودند نه دموکرات ها‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬من با این مساله کاری ندارم‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬من م ی خواهم بگویم اینکه شما م ی گویید؛‬ ‫فقط نامش لیب رال اس��ت‪ ،‬اصال این طور نیست؛ این اصل‬ ‫لیب رالیس��م است یعنی گلیس��ت های فرانس��ه نسبت به‬ ‫سوسیالیس ت ها‪ ،‬نقش بیشتری در تاسیس جمهوری پنجم‬ ‫فرانسه داشتند‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬در این دس��ته بندی ها بیش��تر‪ ،‬اقتصاد را در‬ ‫نظر م ی گرفتند‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬حت��ی از لحاظ اخالقی هم نقش داش��تند‪.‬‬ ‫بناب راین من از واژه راست مدرن اس��تفاده کردم که به نظرم‬ ‫بسیار گویاس��ت‪ ،‬از واژه محافظه کاری مدرن استفاده کردم‬ ‫م‬ ‫حبیان‪:‬‬ ‫همانگونه که در اوایل انقالب‪ ،‬اسالم‬ ‫سوسیال پروژه غلطی بود‪ ،‬تسلط نوعی از‬ ‫اسالم لیب رال هم غلط است‬ ‫اسالم فقط ذکر لفظ نیست بلکه به‬ ‫عمل هم هست‬ ‫چرا اسم لیبرال را م ی گذارید که مردم‬ ‫بترسند؟ چیزی که ش�ما م ی گویید‪ ،‬تفاوت‬ ‫چندانیبادیدگاهایت اهللمصباحیزدیندارد‬ ‫ش�ما نم ی توانی�د بگویی�د ک�ه‬ ‫من ب�ه اصال�ت حق�وق ف�رد معتق�دم اما‬ ‫محدودیت هایی دارم و مسلمان هم هستم‬ ‫‪34‬‬ ‫ش�ما نس�ل دوم کارگزاران هستید‪.‬‬ ‫نسل اول از نیروهای مستقیم هاشمی بودند‬ ‫و هویتی مستقل از او نداشتند‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫سیاست‬ ‫بسیار عجیب است که اقای قوچانی‬ ‫از من به جریان راست سنتی نزدیک تر است‬ ‫اق�ای انبارلوی�ی و ترقی در مس�اله‬ ‫مفتون بودن موس�وی و کروب�ی علیه اقای‬ ‫عس�گراوالدی موض�ع گرفتن�د‪ .‬ایا ش�ما‬ ‫م ی توانید راجع به اقای هاش�می این کار را‬ ‫انجام دهید؟‬ ‫و لیب رالیسم سیاسی‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬این منظومه فکری که از ان دفاع م ی کنید‪،‬‬ ‫محافظه کاری مدرن است‪ .‬یعنی بیشتر از لیب رال‪ ،‬محافظه کار‬ ‫است‪.‬‬ ‫قوچانی‪« :‬لیب رال محافظه کار»‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬چیزی شبیه دموکرات مسیح ی های المان‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬بله؛ من از همان ابتدا گفتم‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬اش��تباه نکنید‪ .‬انها یک طیف هستند و از‬ ‫لحاظ مبانی تفاوتی ندارند؛ یعنی از لحاظ مبانی لیب رالیسم‬ ‫فلسفی‪ ،‬تفاوتی میان دموکرات ها و جمهوریخواهان وجود‬ ‫ندارد‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬اما در اینجا هم میان ما و جریان های اصولگرا‬ ‫تفاوت هایی وجود دارد که بر مبن��ای اصول و مبانی فکری‬ ‫است‪.‬‬ ‫محبی�ان‪ :‬انها بر س��ر روش اخت�لاف دارن��د‪ .‬البته‬ ‫درخصوص تعریف از اصول نی ز‪...‬‬ ‫قوچانی‪ :‬نه! دچار اختالفات مبنایی هستند‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬این در خصوص برداش��ت های انهاست اما‬ ‫پی رامون اصل اصول اش��کالی ندارن��د‪ .‬در انطباق مصداق‬ ‫با مفهوم اختالف دارند؛ همان طور که ممکن اس��ت میان‬ ‫فقهای ما اختالفاتی وجود داشته باش��د‪ .‬اگر شما بخواهید‬ ‫خود را میان سه جریان اسالمگرایی در جمهوری اسالمی یا‬ ‫همان اصولگرایی سنتی‪...‬‬ ‫قوچان�ی‪ :‬اگ��ر بگویید اق��ای اذری قم��ی‪ ،‬من بهتر‬ ‫م ی فهمم‪ .‬چون راس��ت س��نتی فعلی ب ی هویت شده است‬ ‫ی هویت فکری روشن و منسجمی داشت‪.‬‬ ‫اما اقای اذری قم ‬ ‫محبیان‪ :‬ایشان هم اصولگرای س��نتی بود؛ منظورم‬ ‫همان راست سنتی است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬درست است‪.‬‬ ‫محبی�ان‪ :‬اگر بخواهید خود را بین راس��ت س��نتی‪،‬‬ ‫جمهوریخواهان ایاالت متحده امریکا و دموکرات های ایاالت‬ ‫متحده امریکا ببینید‪ ،‬خود را به کدام یک نزدیک تر م ی بینید؟‬ ‫قوچانی‪ :‬اینها اصال قابل قیاس نیستند‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬چرا؟‬ ‫قوچانی‪ :‬اینجا سرزمین ای ران است اما انجا‪ ...‬مسلما‬ ‫نسبت به راست سنتی نزدیک تر م ی بینم‪.‬‬ ‫محبی�ان‪ :‬تمام ش��د و رفت‪ .‬م��ن همی��ن نتیجه را‬ ‫م ی خواستم‪.‬‬ ‫مثل�ث‪ :‬خود را به اصالح طلبان نزدیک تر م ی بینید‬ ‫یا راست سنتی؟‬ ‫قوچانی‪ :‬اتفاقی که در دولت اقای روحانی در حال وقوع‬ ‫ی است ‪ -‬این که نزدیکی اقای‬ ‫است ‪ -‬که اتفاق بسیار مهم ‬ ‫ناطق نوری‪ ،‬اقای سی د محمد خاتمی و اقای روحانی‪ ،‬یکی از‬ ‫عجی ب ترین اتفاقات تاریخ ماست‪ .‬نسبتی که دوستان ما در‬ ‫جریان های کارگزاران با اقای ناطق نوری دارند‪ ،‬حتی با بعضی‬ ‫از عناصر مجمع روحانیون مبارز ندارند‪ .‬ش��ما اقای حس��ن‬ ‫روحانی را در چنین وضعیتی م ی بینید که رای م ی اورد؛ یعنی‬ ‫م ی تواند اقای ناطق را با اقای خاتمی جمع کند‪ .‬البته اقای‬ ‫خاتمی هم تحت تاثیر برخی ب رادران خود‪ ،‬سوسیال دموکرات‬ ‫است اما هرگز با اقای موسوی خوئین ی ها قابل جمع نیست؛‬ ‫به همین دلیل اس��ت که اقای خوئین ی ه��ا از زمان پیروزی‬ ‫اقای روحانی در انتخابات ‪ 24‬خرداد‪ ،‬حتی یک کلمه در دفاع‬ ‫از ایشان صحبت نکرده است‪ .‬اینها در صف بندی های اینده‬ ‫مشخص خواهد شد؛ همان طور که اقای محبیان نم ی تواند‬ ‫با جبهه پایداری کار کند‪.‬‬ ‫مثل�ث‪ :‬یعنی انش��قاق در جریان چپ تازه ش��روع‬ ‫م ی شود؟‬ ‫قوچانی‪ :‬نه؛ به نظرم شکل جدیدی از صورت بندی از‬ ‫نیروهای سیاسی و فکری در حال شکل گیری است‪ .‬ما از این‬ ‫مرحله عبور خواهیم کرد و تمایز میان لیب رال دموکرات های‬ ‫مسلمان‪ ،‬سوسیال دموکرات های مسلمان‪ ،‬محافظه کاران‬ ‫مسلمان و‪ ...‬مشخص خواهد شد‪ .‬ش��ما م ی بینید که اتاق‬ ‫بازرگانی ای ران ب رای اولین بار فک��ر ازادی اقتصادی و ازادی‬ ‫سیاسی را به یکدیگر پیوند داد‪ .‬من در سرمقاله شماره نخست‬ ‫روزنامه اسمان نوشتم که ما از راست سنتی ازادی اقتصادی و‬ ‫از جریان اصالح طلب ‪ -‬یعنی جریان چپ ‪ -‬حکومت قانون‬ ‫و حقوق شهروندی را گرفتیم و این دو را در یک نقطه جمع‬ ‫م ی کنیم‪ .‬تنها تعبیری که اقای روحان��ی دارد و اعتدال هم‬ ‫م ی تواند ان را رعایت کند‪ ،‬اجرای قانون است؛ اینکه م ی گوید‬ ‫من حقوقدانم‪ ،‬یعنی همین‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬چون بحث کارگزاران پیش امد‪ ،‬من نکته ای‬ ‫را عرض کنم‪ .‬ش��اید کارگزاران به لحاظ عملی نزدیک ترین‬ ‫جریان به لیب رال هاست و اقتضائات اقتصادی انها را وادار کرد‬ ‫که تئوری عقیدتی ایجاد کنند؛ از همان ابتدا‪ ،‬بستر رشد ان ها‪،‬‬ ‫مسائل اقتصادی بوده است‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬دارند از تکنوکراسی به دموکراسی م ی رسند‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬من چون معلم فلسفه هستم‪ ،‬نم ی خواهم‬ ‫از ان نقطه اصلی خارج شویم‪ .‬بحثی که شما مطرح کردید و‬ ‫گفتید ما لیب رال دموکرات یا هر چیز دیگری هستیم‪ ،‬مبتنی‬ ‫بر این اصل است که ما به عنوان مسلمانانی که اسالم را اصل‬ ‫و شاخص در نظر م ی گیریم‪ ،‬با قوه اجتهاد به جهان نوین نگاه‬ ‫م ی کنیم؛ چه گذشته و چه نوین‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬تمایز ما با راست سنتی هم همین است‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬اما در مقایسه و در هنگام انتخاب‪ ،‬اصل در‬ ‫قضاوت را به شاخص اسالم م ی دهیم‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬حتما همی ن طور است‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬شهادتین شما قبول شد‪(.‬خنده)‬ ‫مثل�ث‪ :‬در خص��وص صورت بندی سیاس��ی چه‬ ‫دیدگاهی دارید؟‬ ‫محبیان‪ :‬من معتقدم که شرایط کامال در حال تغییر‬ ‫است و ما در حال رسیدن به وضعیت جدیدی هستیم‪ .‬این‬ ‫بحث بسیار جدی اس��ت‪ .‬من بارها نوشته ام که اصولگرایی‬ ‫به مفهوم قب��ل در حال از بین رفتن اس��ت؛ ه��م از لحاظ‬ ‫تشکیالتی و هم از لحاظ نوع نگاه‪ ،‬ما «اصولگرایان» داریم و‬ ‫«اصولگرایی» به مفهوم پیشین وجود ندارد‪ .‬بناب راین ما باید‬ ‫بازتعریفی ارائه دهیم؛ برخالف قبل که بر حسب اقتضائات‬ ‫تعری��ف م ی کردیم‪ ،‬باید بر حس��ب م��ورد (‪ )Case‬تعریف‬ ‫کنیم‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬موافقان امریکا ی��ا مخالفان امریکا؟‬ ‫موافقان اقتصاد ازاد یا مخالفان اقتصاد ازاد؟ باید ب راس��اس‬ ‫مفاهیم و ایده های مش��خص تعیین کنی��م؛ مثل نگاه فرد‬ ‫به اقتصاد ازاد یا اقتصاد دولت محور‪ ،‬نگاه فرد به ازادی های‬ ‫اجتماعی یا عدم ان‪ .‬باید این ش��اخصه ها مشخص شود تا‬ ‫ما گروه ها را تقس��یم بندی کنیم اما متاس��فانه بر لبه ابهام‬ ‫حرکت کردیم‪ .‬بسیار عجیب اس��ت که اقای قوچانی از من‬ ‫به جریان اصولگرای س��نتی نزدیک تر اس��ت‪ .‬ممکن است‬ ‫بس��یاری از تعریف ها تغییر کند؛ این به معن��ای خوب یا بد‬ ‫بودن نیس��ت بلکه به معنای ابهام فضای موجود است که‬ ‫افراد را از دور بررسی م ی کند و اندیشه ها را ب راساس شاخ ص ها‬ ‫تشخیص نم ی دهد‪ .‬بناب راین معتقدم این فضا و صورت بندی‬ ‫تغییر خواهد کرد‪ .‬یعنی امی��دوارم تغییر کند؛ چراکه در غیر‬ ‫این صورت‪ ،‬ش��رایط دیگ��ری در جامعه ایجاد م ی ش��ود که‬ ‫قضاوت ها ب راس��اس ان خواهد بود‪ .‬برخی اق��ای روحانی را‬ ‫اصالح طلب تصور م ی کردن��د اما مردم که ب��ه عنوان یک‬ ‫اصالح طلب به ایشان رای ندادند‪ .‬البته به عنوان اصولگرا هم‬ ‫به ایشان رای ندادند بلکه ب راساس نیازها و شرایط خاص به‬ ‫اقای روحانی رای دادند‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬ش��اید به عنوان یک محافظه کار به ایشان‬ ‫رای دادند‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬نه‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬شاید ب رای بازگشت به وضعیت قبل از سال‬ ‫‪ 84‬که در خود نوعی محافظه کاری پنهان دارد‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬ب راساس شاخصه هایی که وجود دارد‪ ،‬مردم‬ ‫علوم سیاسی‬ ‫قو‬ ‫چانی‪:‬‬ ‫ب�رای من ب ه عنوان ی�ک ازادی خواه‬ ‫مسلمان‪ ،‬ازادی مه م تر از دموک راسی است و‬ ‫این واژه را جایگزین لیب رال مسلمان م ی کنم‬ ‫به نظر من با مبانی اسالم محمدی‪،‬‬ ‫شیعه علوی و انقالب اسالمی هم م ی توان‬ ‫از حقوق شهروندی دفاع کرد و هم از اقتصاد‬ ‫ازاد و هم م ی توان به حکومت قانون دست‬ ‫یافت‬ ‫پروژه ای که من به ان دل بس�ته ام‬ ‫این اس�ت که م ی ت�وان از درون س�نت به‬ ‫اجتهادی دست یافت که مجتهدین اصلی‬ ‫ان مجتهدین شیعه هستند نه روشنفکران‬ ‫دینی‬ ‫نکت�ه جالب اینجاس�ت که جنس‬ ‫تفک�رات اق�ای محبی�ان نزدیک ت�ر ب�ه‬ ‫روشنفکری دینی است تا من‬ ‫امکان س�کوالر و الئیک بودن برای‬ ‫یک مسلمان منتفی است‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫برخالف نقد روشنفکران‪ ،‬ظاهری که‬ ‫در فقه و س�نت اسلامی وجود دارد‪ ،‬ضامن‬ ‫ازادی است‬ ‫سیاست‬ ‫در حال حرکت به س��مت تقس��یم ملموس هستند و دیگر‬ ‫کس��ی به مفاهیم و عناوین کلی توجه نم ی کند‪ .‬اتفاقا این‬ ‫پدیده مثبتی است و باید این گونه باشد؛ به همین دلیل است‬ ‫که حزب کارگزاران دیدگاه های خود را به خوبی م ی نویسد و‬ ‫مشخص م ی شود که مثال این حزب‪ ،‬تا چه حدی به سازمان‬ ‫مجاهدین انقالب نزدیک است؟ اقای قوچانی زمانی با نشریه‬ ‫«عصر ما» ارگان سازمان مجاهدین انقالب کار م ی کرد اما‬ ‫باورهایی همچون سانترالیسم و‪ ...‬را قبول ندارد؛ خود من هم‬ ‫دیدگاه های انتقادی خود را نسبت به ان مواضع نوشته ام‪ .‬ما‬ ‫باید در خصوص مسائل خاص‪ ،‬برخورد شفاف داشته باشیم‬ ‫که در ای��ن صورت ممکن اس��ت هفت یا هش��ت گرایش‬ ‫مختلف ایجاد ش��ود که م ی توانند با یکدیگر ائتالف کنند‪.‬‬ ‫دیگر نم ی توان ب راساس شکل س��ابق که گروه ها ب راساس‬ ‫معیارهای ایدئولوژیک تقسیم م ی شدند‪ ،‬رفتار کرد‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬اق��ای قوچانی! تقریبا ج��ای عدالت در این‬ ‫تفکری که شما دارید‪ ،‬خالی است‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬به عدالت توزیعی اشاره کردند‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬انچه وجود دارد‪ ،‬این اس��ت ک��ه ارایش قوا‬ ‫در حال تغییر اس��ت؛ چرا که ارایش جامعه و نیروهای مولد‬ ‫عوض شده است‪ .‬همه جریان ها یک دوره حکمرانی کرده اند‬ ‫و متوجه ضع ف ها و قوت های خود شده اند و من فکر م ی کنم‬ ‫که ما در استانه یک ارایش سیاسی جدید هستیم اما به وجود‬ ‫امدن این جریان سیاسی‪ ،‬الزما به معنای به وجود امدن یک‬ ‫جریان سوم نیست‪ .‬م ی توان این احتمال را به عنوان یکی از‬ ‫قواعد علم سیاست فرض کرد که در تمام دنیا‪ ،‬جامعه را به‬ ‫س��مت یک دوقطبی م ی بریم؛ چرا که دارای جذابی ت های‬ ‫ویژه است‪ .‬اما باید س��عی کرد که در درون این دوقطب ی ها‪،‬‬ ‫گفتمان غالب��ی پیدا ش��ود‪ .‬گفتمان کارگ��زاران‪ ،‬گفتمانی‬ ‫اس��ت که در حال غلبه بر گفتمان های چپ اس��ت؛ یعنی‬ ‫حتی مجاهدین انقالب و مش��ارکت‪ ،‬از اقتصاد دولتی دفاع‬ ‫نم ی کنند‪ .‬نوعی درگیری می��ان نهادگرایی و ازادی خواهی‬ ‫اقتصادی وجود دارد که ممکن است مانند فراکسیون های‬ ‫داخلی جمهوریخواه��ان و دموکرات ها رخ دهد‪ .‬جریان چپ‬ ‫خود را به نوعی اعتدال رس��اند‪ .‬به ه��ر دلیلی همچون جبر‬ ‫زمانه‪ ،‬ش��رایط روزگار و‪ ...‬در ان انتخابات برکش��یدن اقای‬ ‫روحانی از درون مجموعه ای که ایشان عضو ان نبود‪ ،‬اتفاق‬ ‫مهمی بود که کارگزاران نقش پررنگی در ان داشت‪ .‬ممکن‬ ‫بود اقای عارف ب��اال بیاید اما کارگزاران از برکش��یدن اقای‬ ‫روحانی به شدت حمایت کرد؛ چرا که دوستان اقای روحانی‬ ‫توجهی به ایشان نکردند و در حال ی که اقای روحانی عضو‬ ‫جامع��ه روحانیت مبارز بود‪ ،‬از ایش��ان حمای��ت نکردند‪ .‬در‬ ‫طرف دیگر و در جریان اصولگرا ‪ -‬که البته اس��تفاده از این‬ ‫واژه اصولگرا ب رای من سخت اس��ت ‪ -‬باید همین اتفاق رخ‬ ‫دهد‪ .‬جریان اقای الریجانی و راست سنتی که مدرن شده و‬ ‫تغیی راتی در خود ایجاد کرده است‪ ،‬باید بتواند چنین اتفاقی‬ ‫را در خصوص خود رقم بزند و بر س��ر قواعد بازی با یکدیگر‬ ‫به توافق برسند‪ .‬نظام و جامعه نشان داده است که هر هشت‬ ‫سال‪ ،‬فضای کامال جدیدی ایجاد م ی شود که م ی تواند ب رای‬ ‫همیشه دموکراسی را در کشور ما نهادینه کند‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬یعنی طی��ف اقای الریجانی دس��ت باال را‬ ‫خواهد داشت؟‬ ‫قوچانی‪ :‬من نم ی گویم طیف اقای الریجانی‪ ،‬اما باید‬ ‫در انجا گفت وگو شود؛ همان طور که در این طرف گفت وگو‬ ‫شد‪ .‬به نظرم در انجا دعواس��ت اما این طرف فعال به ثباتی‬ ‫رسیده است که البته اگر شکست بخورد به همان وضعیت‬ ‫دچار م ی شود اما این گفت وگوها به شکل دائم وجود دارد‪ .‬ما‬ ‫اگر بتوانیم از یک وضعیت فرقه ای خارج شویم و کسی صرفا‬ ‫طرفدار اقای هاشمی‪ ،‬اقای خوئین ی ها و‪ ...‬نباشد‪ ،‬احتماال این‬ ‫اتفاق در نسل اینده رخ م ی دهد؛ چرا که پدرخوانده های بزرگ‪،‬‬ ‫عمر خود را به نس��ل جدید م ی دهند و دغدغه های فکری و‬ ‫نظری ایجاد م ی شود‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬حزب کارگ��زاران به یک مفهوم‪ ،‬حزب اقای‬ ‫هاشمی است‪ .‬این تعارف نیست؛ چون هم نیروهای ایشان‬ ‫هستند و هم تفکرات شان به ایشان نزدیک است‪ .‬ایا حزب‬ ‫کارگزاران ب رای متولد شدن‪ ،‬نیازمند دوران پساهاشمی است؟‬ ‫قوچانی‪ :‬من فکر م ی کنم همه محتاج چنین وضعیتی‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬یعنی بعد از اقای عسگراوالدی‪ ،‬اصولگرایی‬ ‫متولد شد؟‬ ‫قوچانی‪ :‬نه‪ ،‬اما تغیی راتی که در ان رخ خواهد داد جدی‬ ‫است‪ .‬من نسل جدید موتلفه را م ی شناسم و امیدوارم که از‬ ‫تندروها عبور کنند‪...‬‬ ‫محبیان‪ :‬اتفاقا بسیاری معتقدند که ضربه خورد‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬واقعیت این اس��ت که تغیی��ر در مجموعه‬ ‫کارگزاران‪ ،‬در زمان حیات اقای هاشمی اتفاق افتاده است‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬ایا تغییر اصولی رخ داده است؟‬ ‫قوچانی‪ :‬ب راساس ترکیبی که تغییر کرده و اتفاقی که‬ ‫در حال وقوع اس��ت‪ ،‬فکر م ی کنم کارگزاران فصل جدیدی‬ ‫خواهد داشت‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬ایا فردی از منتقدان اقای هاش��می وارد ان‬ ‫شده است؟‬ ‫قوچانی‪ :‬خود بنده روزگاری منتقد اقای هاشمی بودم و‬ ‫چند کتاب در نقد کارگزاران نوشته ام‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬یعنی از حزب شخصی به حزب فکری تبدیل‬ ‫شده و ب رای فکری بودن ان تالش م ی کنید؟‬ ‫قوچانی‪ :‬یعنی هم اقای هاشمی به سوی نسل جدید‬ ‫امده و هم نسل جدید به سوی اقای هاشمی رفته است‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬یعنی اقتضائات فکر را داشته باشد و نه فرد را‪.‬‬ ‫قوچان�ی‪ :‬اقای هاش��می تغییر کرده اس��ت‪ .‬یکی از‬ ‫نکات مهم این است که هم اقای هاشمی تغییر کرده و هم‬ ‫ما تغییر کرده ایم‪ .‬اقای هاش��می امروز با هاشمی ‪ 10‬سال‬ ‫پیش قابل قیاس نیس��ت‪ .‬ایش��ان خودش هم این تغییر را‬ ‫اعالم م ی کند‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬یعنی هم اقای هاش��می تغییر کرده و هم‬ ‫شما تغییر کرده اید‪ ،‬یا ش��ما به تاسی از اقای هاشمی تغییر‬ ‫کرده اید؟‬ ‫قوچانی‪ :‬همه با هم تغییر کرده ایم‪ .‬بنده به عنوان عضو‬ ‫شورای مرکزی حزب کارگزاران هنوز معتقدم که نباید اقای‬ ‫هاشمی در انتخابات مجلس ششم نامزد م ی شد‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬شما نسل دوم کارگزاران محسوب م ی شوید‪.‬‬ ‫ی هاش��می بودند که از‬ ‫نس��ل اول‪ ،‬از نیروهای مستقیم اقا ‬ ‫ایش��ان ارتزاق معنوی کرده بودند و هویتی مستقل از اقای‬ ‫هاشمی نداشتند‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬ولی ما نرفتیم درخواس��ت عضویت بدهیم‬ ‫بلکه به ما پیشنهاد عضویت ارائه ش��د و اقای هاشمی هم‬ ‫نگفت که چرا کس��ی را که دو جلد کتاب در نقد من نوشته‬ ‫است‪ ،‬به عضویت حزب دراوردید؟ یا بگویند که ان فرد اعالم‬ ‫کند اشتباه کرده است‪ .‬اگر الزم باش��د‪ ،‬من ان کتاب ها را در‬ ‫دولت جدید تجدید چاپ م ی کنم اما اتفاق مهم این است که‬ ‫انتقاد ما از اقای هاشمی این بود که ایشان به اندازه کافی به‬ ‫توسعه سیاسی توجه نم ی کند و انتقاد طرف دیگر این بود که‬ ‫شما به توسعه اقتصادی اهمیت نم ی دهید‪ .‬در طی سال های‬ ‫اخیر‪ ،‬دو طرف با یکدیگر گفت وگو کردند و به هویتی رسیدند‪.‬‬ ‫این هویت جدید به جایی رسیده که کارگزاران به زودی کنگره‬ ‫برگزار خواهد کرد و این مساله خود را در ارا نشان خواهد داد؛‬ ‫یعنی همان دیال��وگ‪ ،‬حرف ها و ادبیات اقای کرباس��چی‪،‬‬ ‫اقای جهانگیری‪ ،‬اقای نجفی و‪ ...‬مشخص خواهد شد‪ .‬شما‬ ‫به زودی این تغیی رات را خواهید دید؛ چرا که در این س��مت‬ ‫گفت وگویی ش��کل گرفته اس��ت که خود را در نس��ل های‬ ‫اینده نش��ان خواهد داد‪ .‬وقتی اقای کرباسچی م ی گوید ما‬ ‫امیدواریم که وقتی س��ی س��ال این حزب تمام شد‪ ،‬نسل‬ ‫بعدی وجود داش��ته باش��د و بتواند حزب را اداره کند‪ ،‬این به‬ ‫معنای تداوم است‪ .‬در حزب موتلفه نشریه ای منتشر م ی شود‬ ‫که از دکتر اب راهیم یزدی مقاله منتشر م ی کند‪ .‬من دوستان‬ ‫نسل جدید موتلفه را دیدم و واقعا به انها امیدوار شدم‪ .‬زمانی‬ ‫بود که بنده ب ر اساس اینکه در نوجوانی روزنامه سالم خوانده‬ ‫بودم و بعد با عصر ما هم��کاری م ی کردم‪ ،‬خط قرمزی به نام‬ ‫اذری قمی داش��تم که بس��یاری از اقداماتش در زمان فعلی‬ ‫هم قابل دفاع نیست؛ اما وقتی متن خودش را خواندم‪ ،‬دیدم‬ ‫ایده های اقتصادی بکری دارد که شما انها را رها کردید‪ .‬بسیار‬ ‫عجیب است که شما اصولگرا و دولت گرا شدید و بخواهید‬ ‫یا نخواهید‪ ،‬اق��ای احمدی نژاد و حتی اق��ای زاکانی و اقای‬ ‫حدادعادل گفتمان غالب شما شدند‪ .‬اما طرف مقابل‪ ،‬از افکار‬ ‫چپ اقتصادی و دولتی فاصله م ی گیرد‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬گفتمان پرفریاد‪ ،‬با گفتمان غالب تفاوت دارد‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬تا اطالع ثانوی‪،‬هیچ کس در جریان اصولگرا‬ ‫بیشتر از احمدی نژاد رای ندارد‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬دلیل ان‪ ،‬ضع ف های ساختاری ماست‪.‬‬ ‫قوچانی‪ :‬البته طرف مقابل هم ای��رادات فراوانی دارد‬ ‫و هنوز دچار بحران است اما چهره های جدیدی م ی سازند‪.‬‬ ‫محبیان‪ :‬اقای انبارلویی و اقای ترقی از اعضای حزب‬ ‫موتلفه در زمانی که مرحوم اقای عسگراوالدی مساله مفتون‬ ‫بودن را مطرح کرد‪ ،‬شدیدا علیه ایشان موضع گرفتند‪ .‬ایا شما‬ ‫م ی توانید راجع به اقای هاشمی این کار را انجام دهید؟‬ ‫قوچانی‪ :‬قطع��ا اگر ما متوجه ش��ویم ک��ه در جایی‬ ‫دیدگاه مان با اقای هاشمی تفاوت دارد‪ ،‬اعالم م ی کنیم‪ .‬هیچ‬ ‫ش��رطی ب رای عضویت من در حزب کارگزاران وجود نداشته‬ ‫است‪ .‬ما ب رای دیدار نوروزی به دفتر اقای هاشمی رفته بودیم‪.‬‬ ‫بعد از ان دیدار ایش��ان به اقای محمد هاشمی گفته بود که‬ ‫کار به جایی رسیده است که قوچانی به من م ی گوید؛ تند نرو!‬ ‫(خنده جمع)‬ ‫‪35‬‬ ‫سیاست‬ ‫مهمانی پر ماجرا‬ ‫م راسم خصوصی همسر رئی س جمهور اکنون با واکنش های متفاوتی‬ ‫مواجه شده اس��ت‪ .‬این مهمانی اکنون به محل بحث منتقدان و مخالفان‬ ‫حسن روحانی تبدیل شده است‪.‬‬ ‫جنجال سعداباد‬ ‫سیاست‬ ‫‪36‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫در مجلس زنانه همسر رئیس جمهور چه گذشت؟‬ ‫خبرگزاری اصولگرای فارس یکش��نبه گذشته خبری‬ ‫منتشر کرد که از برگزاری جشن همسر رئی س جمهوری ب رای‬ ‫همس ران دولتمردان‪ ،‬سف را و زنان دولت در تاالر حافظیه کاخ‬ ‫سعداباد حکایت داشت؛ میهمانی زنانه ای همراه با رقص و‬ ‫شوی لباس‪.‬‬ ‫این در حالی بود که پیش��تر خبر برپایی این مراس��م‬ ‫از س��وی موالوردی‪ ،‬معاون امور زن��ان رئی س جمهور اعالم‬ ‫شده بود‪.‬‬ ‫تمام زنانی که ب��ه این ضیافت دعوت ش��ده بودند از‬ ‫پیش تعیین شده بودند و هیچ امکانی ب رای ورود افراد عادی‬ ‫نبود‪ .‬با ورود ه��ر میهمان‪ ،‬تش��ریفات او را تا محل تحویل‬ ‫لوازم ش��خصی‪ ،‬لباس ها‪ ،‬تلفن همراه و دوربین عکاس��ی‬ ‫همراهی م ی ک��رد و جای هر میهمان دعوت ش��ده از پیش‬ ‫مشخص شده بود‪.‬‬ ‫از جمل��ه میهمانان این مراس��م م ی ت��وان به عفت‬ ‫مرعشی همسر ایت اهلل هاشم ی رفسنجانی‪ ،‬فاطمه هاشمی‪،‬‬ ‫فاطمه برزگر مادر معصومه ابتکار‪ ،‬مهدیه اله ی قمش��ه ای‪،‬‬ ‫مه لقا مالح مادر محیط زیست ای ران و همچنین مادر بهنام‬ ‫دهشپور اشاره کرد‪.‬‬ ‫این جش��ن که تحت عنوان بزرگداشت مقام زن برگزار‬ ‫ش��ده بود‪ ،‬از بخش های مختلف غیردولتی نیز میهمانانی‬ ‫داشت؛ فعاالن امور زنان‪ ،‬بازیگر‪ ،‬کارگردان و نویسنده زن‪.‬‬ ‫ب راس��اس اخبار منتشرش��ده در رس��انه های مجازی‪،‬‬ ‫همس��ر رئی س جمهور و خانم اله ی قمش��ه ای س��خنرانان‬ ‫این مراس��م بوده اند‪ .‬همچنین یکی از برنامه های ویژه این‬ ‫مراسم‪ ،‬نشان دادن اداب و سنت های ای رانی با برگزاری شوی‬ ‫لباس دوران قاجار بوده که با رقص سنتی دختر بچه ها نیز‬ ‫همراه شده است‪ .‬اجرای موسیقی سنتی ای رانی توسط گروه‬ ‫«اوای مهربانی» دیگ��ر برنامه ویژه میزبانان این مراس��م‬ ‫ب رای میهمانان خود بوده اس��ت‪ .‬در این مراسم همچنین از‬ ‫مادر معصومه ابتکار به عل��ت فعالی ت ها خیرخواهانه‪ ،‬مادر‬ ‫بهنام دهشپور‪ ،‬مادر محیط زیست ای ران و موسسین خیریه‬ ‫کهریزک و محک تقدیر شده است‪.‬‬ ‫برخی خبرهای تاییدنشده نیز از اهدای پنج سکه بهار‬ ‫ازادی به هر یک از میهمان��ان و حضور حدود ‪ 300‬میهمان‬ ‫حکایت م ی کرد‪ .‬رقص لزگی شش دختر‪ ،‬کنسرت موسیقی‬ ‫زنان و برگزاری شوی لباس زنان بخشی دیگر از برنامه های‬ ‫این ضیافت بود ک��ه حساس��ی ت هایی را در میان منتقدان‬ ‫دولت ب رانگیخت‪.‬‬ ‫ی اصولگرای فارس در این خصوص نوش��ت‪:‬‬ ‫خبرگزار ‬ ‫«برپایی مراس��می به بهان��ه والدت بانوی مکرمه اس�لام‬ ‫حضرت فاطمه(س) حرمت ها و اقتضائاتی دارد که م ی توان‬ ‫ان را در فضایی ب ی تکلف و خارج از محیط اشرافی یک کاخ‬ ‫برگزار کرد‪ .‬از سوی دیگر اگر قرار است جشنی ب رای والدت‬ ‫حضرت زه را (س) از سوی دولتمردان با حضور خدمتگزاران‬ ‫عرصه زنان برگزار شود‪ ،‬بهتر است که در محیطی که عموم‬ ‫زنان جامعه امکان حضور در ان را داش��ته باشند‪ ،‬برپا شود تا‬ ‫شادی ب رای روز زن‪ ،‬انحصاری نشود‪».‬‬ ‫خبرگزاری اصولگرای نس��یم نی��ز در واکنش به این‬ ‫مراسم به نام ‬ ‫ی که رهبر معظم انقالب ب رای سال ‪ 93‬تعیین‬ ‫کرده اند‪ ،‬اس��تناد کرد و چنین نوشت‪« :‬شاید انچه باید مورد‬ ‫توجه قرار بگیرد‪ ،‬نامی است که توسط رهبر معظم انقالب‬ ‫ب رای سالی که تنها یک ماه از ان نگذشته است‪ ،‬باشد؛ اگرچه‬ ‫رئی س جمهور پس از نامگذاری سال ‪ 93‬به عنوان سال اقتصاد‬ ‫و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی در س��خنران ی های‬ ‫خود از اهتمام در مساله فرهنگ سخن گفته بود؛ با این حال‪،‬‬ ‫برگزاری مراس��م جش��نی پرهزینه و خارج از چارچوب های‬ ‫دولت‬ ‫اما معاون اول رئی س جمهور در صفحه «فی س بوک»‬ ‫خود یادداشتی با عنوان «یک بام و دو هوا» منتشر کرد و با‬ ‫پرداختن به جزئیات ضیافت همسر رئی س جمهور و جمعی‬ ‫از بانوان که به مناس��بت میالد حضرت فاطمه (س) برگزار‬ ‫شده است‪ ،‬نوش��ت‪« :‬دیش��ب که خانه رفتم بحث جلسه‬ ‫بانوان در روز تولد حضرت فاطمه زه را (س) و سر و صداهایی‬ ‫که منتقدان دولت برپا کرده اند‪ ،‬مطرح شد‪ .‬از خانم که اتفاقا‬ ‫در این جلسه حضور داشته پرسیدم که اصل ماجرا چه بوده‬ ‫اس��ت؟ گفت این حرف ها نبوده‪ ،‬جلس ه ای رس��می بوده با‬ ‫حضور همس ران سف رای مقیم ته ران‪ ،‬محلش هم ساختمان‬ ‫حافظیه بوده اس��ت‪ .‬یعنی همان جایی که همه س��اله در‬ ‫سالروز پیروزی انقالب اسالمی مراسم رسمی دیدار سف رای‬ ‫مقیم ته ران با رئی س جمه��ور برگزار م ی ش��ود‪ .‬برنامه هم‬ ‫ویژه بانوان بوده است‪ .‬بناب راین هیچ اختالطی در کار نبوده‬ ‫است‪ ،‬ش��ام هم نه تنها اش��رافی نبود‪ ،‬بلکه بسیار مختصر‬ ‫و در حد یک پذی رایی س��اده بوده‪ ،‬به ما هم یک سمبوس��ه‬ ‫و یک تکه پیت��زای کوچک رس��ید‪ ».‬بنا به گفته همس��ر‬ ‫اسحاق جهانگیری در پایان مراسم به چند نفر از بانوان خیر‬ ‫که خدمات شایس��ته ای در زمینه مختل��ف از جمله درمان‬ ‫کودکان س��رطانی داشته اند‪ ،‬با اهدای س��که ای قدردانی به‬ ‫عمل امده بود و هیچ کدام از میهمان دیگر سکه ای دریافت‬ ‫نکرده اند‪».‬‬ ‫جهانگیری ادامه م ی دهد‪« :‬پیش خودم گفتم منتقدین‬ ‫ما که این طور رگ های گردن را به حجت قوی کرده اند‪ ،‬کجا‬ ‫بودند وقتی که در دولت قبل جلس��اتی با دعوت از ای رانیان‬ ‫مقیم خارج کشور و اس��تق رار در هتل پنج ستاره‪ ،‬با پرداخت‬ ‫تمام ی هزینه ها از جمله هزینه بلیت و گاهی تا ‪ 10‬هزاردالر‬ ‫ب رای هر نفر با ان همه ریخت و پاش برگزار م ی کردند؟ جالب‬ ‫اس��ت که در ان زمان ارام و خاموش و حتی دعاگوی دولت‬ ‫بودند ولی امروز به یک برنامه رس��می این طور با توسل به‬ ‫دروغ‪ ،‬گیر م ی دهند‪ .‬واقعا نیروی سیاسی ب رای زدن رقیب و‬ ‫جا انداختن گفتمان «اش��رافیت» مجاز به دروغ بافی است؟‬ ‫ایا خانم ها در ش��عار فقط نصف جامعه ما هستند ولی اجازه‬ ‫ندارند یک جلس��ه کوچک ‪ 150‬نفره ب رای خودشان داشته‬ ‫باش��ند؟ پیش خود گفت��م‪« :‬قربان ب��رم خدا را‪ ،‬ی��ک بام و‬ ‫دو هوا را»‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫بر این اس�اس‪ ،‬در حالی ک�ه دفتر معاونت‬ ‫تش�ریفات رئیس جمه�ور اعلام ک�رده‬ ‫اس�ت که برگزاری این مراس�م ب�ه حوزه‬ ‫معاونتتشریفاتریاست جمهوریمربوط‬ ‫نمی شود و اصل این مراسم بر عهده دفتر‬ ‫رئیس جمه�ور و حوزه معاون�ت زنان بوده‬ ‫است اما یکی از مدیران ارشد معاونت امور‬ ‫زنانوخانوادهریاست جمهوریکهخواست‬ ‫نامش فاش نش�ود‪ ،‬این خب�ر را تکذیب و‬ ‫اعالم کرده که «مس�ئوالن این معاونت از‬ ‫مدعوین این مراس�م بودند که البته خانم‬ ‫موالوردی به دلیل مش�غله در این مراسم‬ ‫حضور پیدا نکرده است‪».‬‬ ‫روایت جهانگیری از جشن خصوصی‬ ‫سیاست‬ ‫اس�لامی یک نمره منفی در کارنامه نهاد ریاست جمهوری‬ ‫است و نگران ی هایی را در این زمینه در افکار عمومی به همراه‬ ‫خواهد داش��ت که شفاف س��ازی در هزینه کرد این مراسم و‬ ‫پاسخ دقیق مسئوالن ریاست جمهوری را م ی طلبد‪».‬‬ ‫ای��ن در حالی بود که س��ایت انتخاب از س��ایت های‬ ‫نزدیک به دولت‪ ،‬روایتی دیگر از این مراس��م منتش��ر کرد‬ ‫و با انتش��ار نقل قول هایی از «برخی حاضران در مراس��م»‬ ‫نوشت‪« :‬چندتن از بانوان حاضر در مراسم روز زن که شنبه‬ ‫گذش��ته با حضور همس��ر رئی س جمهور برگزار ش��ده بود‪،‬‬ ‫توضیحاتی در مورد اخبار غیرواقعی منتش��ره ارائه کردند‪.‬‬ ‫این افراد ضمن تکذیب برخی اخبار منتشرشده اظهار داشتند‬ ‫که این میهمانی‪ ،‬یک مراس��م مولودی زنان��ه بود که خانم‬ ‫اله ی قمشه ای در ان به سخنرانی پرداخت‪».‬‬ ‫گفت وگوکنندگان مس��ائلی همچون اعطای سکه به‬ ‫تمام ی ش��رکت کنندگان را «غیرحقیقی» خواندند و اعالم‬ ‫کردند که فقط ب��ه برخی از افراد که قص��د تجلیل از انها را‬ ‫داشتند‪ ،‬تع داد اندکی سکه داده شده است‪ .‬اخبار منتشر شده در‬ ‫مورد خروج اعتراض امیز همسر دکتر صالحی از این مجلس‬ ‫یا استفاده از ارکسترهای خاص نیز صحت ندارد‪.‬‬ ‫عالوه بر انتقاد از برگزاری چنین مراسمی‪ ،‬بحث ها بر‬ ‫سر متولی مراسم نیز باال گرفت‪.‬‬ ‫ب راس��اس خب��ر منتشرش��ده در خبرگزاری نس��یم‪،‬‬ ‫پیگیری های خبرنگاران این خبرگزاری اصولگرا درخصوص‬ ‫متولیان برگزاری مراسم جشن اشرافی همسر رئی س جمهور‪،‬‬ ‫با واکنش ه��ای ضد و نقی��ض و در م��واردی ب��ا امتناع از‬ ‫پاسخگویی نهاد ریاس��ت جمهوری و مقامات دولتی همراه‬ ‫بوده است‪.‬‬ ‫بر این اس��اس‪ ،‬در حال ی که دفتر معاونت تش��ریفات‬ ‫رئی س جمهور اعالم کرده اس��ت که برگزاری این مراسم به‬ ‫حوزه معاونت تشریفات ریاست جمهوری مربوط نم ی شود و‬ ‫اصل این مراسم بر عهده دفتر رئی س جمهور و حوزه معاونت‬ ‫زنان بوده است اما یکی از مدی ران ارشد معاونت امور زنان و‬ ‫خانواده ریاست جمهوری که خواست نامش فاش نشود‪ ،‬این‬ ‫خبر را تکذیب و اعالم کرده که «مس��ئوالن این معاونت از‬ ‫مدعوین این مراسم بودند که البته خانم موالوردی به دلیل‬ ‫مشغله در این مراسم حضور پیدا نکرده است‪».‬‬ ‫عالوه بر این‪ ،‬تصویری که به عنوان جدول برنامه های‬ ‫ی هفته بزرگداشت مقام زن توسط نهاد ریاست جمهوری‬ ‫اعالم ‬ ‫در اختیار خبرنگاران ق��رار گرفته‪ ،‬نش��ان م ی دهد که بانی‬ ‫برگزاری این مراسم دفتر همسر رئی س جمهور بوده است‪.‬‬ ‫در پی وجود برخی ابهامات و سواالت در این خصوص‪،‬‬ ‫رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس از بررسی موضوع برگزاری‬ ‫این جشن میلیاردی در کمیس��یون فرهنگی مجلس خبر‬ ‫داد و گفت‪« :‬معاون پارلمان��ی رئی س جمهور قول تحقیق‬ ‫در رابطه با این موضوع و اعالم نتیجه را به ما داده است‪».‬‬ ‫جمعی از نمایندگان مجلس نیز درخصوص برگزاری‬ ‫این جشن به رئی س جمهور تذکری کتبی دادند که در بخشی‬ ‫از ان امده است‪« :‬ایا م ی شود از یک طرف شعار انصراف از‬ ‫یارانه ها را داد و از طرفی جشنی اشرافی برگزار کرد؟»‬ ‫همچنین روح اهلل حس��ینیان‪ ،‬نماینده ته ران و عضو‬ ‫جبهه پایداری طی تذک��ری در صحن علنی مجلس گفت‪:‬‬ ‫«همسر رئی س جمهور اگر م ی خواهد جشن بگیرد در خانه‬ ‫خود جشن بگیرد نه در کاخ های مجلل‪».‬‬ ‫نزاده‪ ،‬مع��اون حقوقی رئی س جمهور و یکی‬ ‫الهام امی ‬ ‫از زن��ان کابینه که در این مراس��م حضور داش��ت‪ ،‬ب��ا ارائه‬ ‫توضیحاتی پی رامون جشن سعداباد تالش کرد تا به انتقادات‬ ‫مخالفان پاسخ دهد‪.‬‬ ‫او که ب��ا خبرگ��زاری دولتی ایس��نا گفت وگ��و کرده‬ ‫است‪ ،‬در پاسخ به این س��وال که واقعی ت های مراسم نهاد‬ ‫ریاس��ت جمهوری به مناس��بت میالد حضرت فاطمه(س)‬ ‫که این روزها برخی ان را مستمس��کی ب رای تخریب دولت‬ ‫قرار داده اند چه بود‪ ،‬این چنین توضیح داد‪« :‬این مراس��م با‬ ‫سخنرانی سرکار خانم اله ی قمش��ه ای درخصوص جایگاه‬ ‫زن در اس�لام و نقش زن در خانواده اغاز ش��د و ایش��ان به‬ ‫راهکارهایی جهت اعتالی نهاد خانواده اشاره کردند‪».‬‬ ‫امی ن زاده با اش��اره به اینکه در این مراسم بخش های‬ ‫هنری نیز ترتیب داده ش��ده بود‪ ،‬در ادامه گفت‪« :‬در حاشیه‬ ‫این مراسم نمایشگاهی از پوشش و حجاب زن ای رانی در ادوار‬ ‫و مناطق مختلف به نمایش گذاشته شد‪».‬‬ ‫معاون حقوقی رئی س جمهوری ضمن تکذیب اعطای‬ ‫سکه بهار ازادی به حاضران و میهمانان‪ ،‬به حضور میهمانان‬ ‫داخلی و خارجی در این مراس��م اشاره کرد و گفت‪« :‬تعدادی‬ ‫از همس ران سف را از کشورهای اسیایی در این مراسم حضور‬ ‫داشتند که در حضور انها نمایشگاهی از کارهای هنری ای رانی‬ ‫از جمله کارهای سوزن دوزی به عنوان زینت لباس و پوشش‬ ‫و حجاب زن ای رانی در ادوار مختلف تاریخی برگزار شد‪».‬‬ ‫او با اش��اره به اینکه در این مراس��م صرفا زنان حضور‬ ‫داشتند‪ ،‬اظهار داشت‪« :‬هیچ خبرنگار و مردی در این مراسم‬ ‫حضور نداشت و خالف شرعی مشاهده نگردید‪».‬‬ ‫نزاده افزود‪« :‬در این مراس��م از برخی زنان فعال و‬ ‫امی ‬ ‫دست اندرکار در امور خیریه نیز تجلیل به عمل امد‪».‬‬ ‫روز سه شنبه گذشته اما روابط عمومی ریاست جمهوری‬ ‫با صدور اطالعی��ه ای به انچ��ه «برخی ش��ایع ه پ راکن ی ها‬ ‫و جوس��ازی های رس��انه ای در خص��وص جش��ن می�لاد‬ ‫حضرت زه را(س)» نامید‪ ،‬واکنش نشان داد‪.‬‬ ‫ب راساس این اطالعیه که در پایگاه اطالع رسانی دولت‬ ‫منتشر ش��د‪ ،‬امده است‪« :‬در امتداد س��نتی هر ساله مراسم‬ ‫جشن والدت زه رای اطهر(س) و روز زن؛ جشنی به میزبانی‬ ‫همسر رئی س جمهوری با حضور همس ران سف رای کشورهای‬ ‫خارجی و مدی ران نظام اسالمی و همچنین جمع کثیری از‬ ‫بانوان فرهیخته ای ران اسالمی برگزار شد‪ .‬به ویژه میهمانان‬ ‫خارجی فرصتی یافتند تا ضمن اشنایی با ابعاد شخصیت و‬ ‫زندگانی دخت گرامی پیامبر اس�لام(ص)‪ ،‬با گوشه هایی از‬ ‫فرهنگ و سبک زندگی اسالمی و ای رانی اشنا شوند‪ .‬چنانچه‬ ‫ویژگی مجالس مولودی مختص بانوان است؛ در این جلسه‬ ‫با رعایت تمام جنب ه های شرع مقدس و شئونی که مجالسی‬ ‫از این دس��ت دارد‪ ،‬تعدادی از دختران خردسال به شادمانی‬ ‫پرداختند و نمونه هایی از پوشش و حجاب زنان اقوام ای رانی‬ ‫در ادوار و مناطق مختلف به نمایش درامد‪».‬‬ ‫روابط عمومی ریاس��ت جمهوری در ای��ن اطالعیه با‬ ‫اش��اره به برخی انتقادات در خصوص برگزاری این جشن در‬ ‫ادامه نوشت‪« :‬در کمال تعجب و تاسف‪ ،‬جشنی که معطر‬ ‫به نام صدیقه طاهره (س) و مربوط به پاسداشت شخصیت‬ ‫ان حضرت بود‪ ،‬از اسیب نگاه های ابزاری و سیاسی در امان‬ ‫نماند و بر خالف موازین اس�لام عزیز‪ ،‬اخالق محمدی(ص)‬ ‫و حتی اصول حرفه اطالع رس��انی؛ موجی از شایعات‪ ،‬افترا‪،‬‬ ‫اکاذی��ب و پیامک های��ی به صورتی هماهن��گ در فضای‬ ‫رسانه ای کشور منتشر ش��د‪ .‬این در حالی بود که هیچ یک‬ ‫از مطالب منتشره مستند نبود و متاسفانه افرادی نیز که به‬ ‫ تریبون های عمومی کشور دسترس��ی دارند‪ ،‬بدون اینکه از‬ ‫حقیقت ماجرا مطلع باشند و بدون تحقیق‪ ،‬ان را دستمایه ای‬ ‫ب رای متهم کردن دولت به ب ی توجهی به فرهنگ واالی دینی‬ ‫کردند‪ .‬حال انکه با دروغ و افترا نم ی توان به بام سعادت رسید‬ ‫و همچنین نم ی توان خدمتگزاران مردم را از مسیر فرهنگ‬ ‫راستی‪ ،‬راستگویی‪ ،‬اعتدال و رونق و تعالی کشور بازداشت‪».‬‬ ‫در بخ��ش دیگ��ری از ای��ن اطالعی��ه تصریح ش��ده‬ ‫اس��ت که نهاد ریاس��ت جمهوری از ذک��ر افتراهایی که به‬ ‫این مراس��م منتس��ب ش��د‪ ،‬خودداری م ی کند‪« :‬دفتر نهاد‬ ‫ریاس��ت جمهوری که رعای��ت حرمت خان��دان عصمت و‬ ‫طهارت(ع) را اوجب واجبات و مهم ترین مصالح نظام اسالمی‬ ‫م ی داند از ذکر افتراها و مطالب کذبی که متاسفانه و به دروغ‬ ‫به این مراسم منتسب گردید‪ ،‬خودداری م ی کند‪ .‬امیدواریم‬ ‫همه اهالی رس��انه و عزیزانی که تریبون ه��ای مختلف را‬ ‫به عنوان امانتی الهی در اختی��ار دارند؛ ضمن توجه بازدارنده‬ ‫در قبال این گونه رفتارها تالش خود را معطوف به حراست از‬ ‫مقدسات دینی و باورهای مردم مومن و عزیزمان نمایند و راه‬ ‫را بر سوءاستفاده های سیاسی و ابزاری سد نمایند‪».‬‬ ‫‪37‬‬ ‫دولت‬ ‫تاکیدبرتوافقهسته ای‬ ‫در میدان سرخ مسکو‬ ‫سیاست‬ ‫‪38‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫مذاکرات ایران و ‪ 5 + 1‬به زودی‬ ‫در وین از سر گرفته می شود‬ ‫سفر اخیر وزیر امور خارجه کشورمان به مسکو‪ ،‬ان هم‬ ‫در برهه ای که مقامات غ ربی به سبب ناتوانی در تقابل با کاخ‬ ‫کرملین در اوکراین به «تب کریمه» مبتال شده اند از اهمیت‬ ‫ویژه ای برخوردار بود‪.‬‬ ‫اب راز امیدواری الوروف و ظریف در خصوص رسیدن به‬ ‫توافق نهایی هسته ای در موعد مقرر از مواردی بود که قبل‬ ‫از اغاز به کار اجالس وزرای امور خارجه کش��ورهای ساحلی‬ ‫دریای خزر مورد تاکید قرار گرفت‪ .‬این در حالی است که در‬ ‫جریان مذاکرات ژنو ‪( 3‬که به امضای توافقنامه موقت منجر‬ ‫شد) نیز س��رگئی الوروف نقش فعالی را به عنوان وزیر امور‬ ‫خارجه روسیه ایفا کرد‪ .‬با این حال درگیری میان کاخ سفید و‬ ‫کاخ کرملین بر سر اوکراین ابهامات زیادی را در اذهان تقویت‬ ‫کرده اس��ت‪ .‬اگرچه اعضای ‪ 5+1‬همواره تاکید کرده اند که‬ ‫مناقشه اوکراین تاثیری در مذاکرات هسته ای با ای ران ندارد‪،‬‬ ‫اما تجربه قبلی نش��ان داده که حداقل نم ی توان منکر اثار‬ ‫غی ر مستقیم یک مناقشه وسیع بر دیگر رخدادهای موازی (به‬ ‫لحاظ زمانی) در نظام بی ن الملل شد‪ .‬خصوصا انکه طرف های‬ ‫اصلی مناقشه یک سوی معادله باشند!‬ ‫وزرای امور خارجه ای ران و روس��یه پی��ش از اغاز به کار‬ ‫اجالس وزی ران خارجه پنج کشور ساحلی دریای خزر دیدار و‬ ‫در ان موضوعات مختلف دو جانبه و منطقه ای و بی ن المللی‬ ‫را مورد گفت وگو ق��رار دادند‪ .‬در این دیدار دو طرف نس��بت‬ ‫به ضرورت تداوم رایزن��ی در طیف وس��یعی از موضوعات‬ ‫منطقه ای و بی ن المللی از جمله امنیت منطقه ای و تروریسم‬ ‫تاکید کردند‪ .‬ظریف و الوروف در مذاکراتش��ان موضوعات‬ ‫دو جانبه از جمله همکاری ها در حوزه خزر و موضوع تدوین‬ ‫رژیم حقوقی دریای خزر و افزایش ارتباط و همکاری مجالس‬ ‫دو کشور را مرور کردند‪ .‬وزرای خارجه ای ران و روسیه همچنین‬ ‫پیگیری چگونگی اجرا و پیش��رفت توافقات صورت گرفته‬ ‫در مذاکرات س��ال گذشته روس��ای جمهور در بیشکک (در‬ ‫حاشیه اجالس س��ازمان همکاری ش��انگهای) و دیدار اتی‬ ‫حسن روحانی و والدیمیر پوتین‪ ،‬روسای جمهور دو کشور در‬ ‫اجالس سیکا در شانگهای چین را گام موثر دیگری در حوزه‬ ‫همکاری های ته ران و مسکو ارزیابی کردند‪.‬‬ ‫ظری��ف و الوروف در ای��ن مذاکرات درب��اره تحوالت‬ ‫منطقه ای و بی ن المللی از اوضاع س��وریه باتوجه به در پیش‬ ‫بودن انتخابات تبادل نظر کردند‪ .‬مذاکرات جاری هسته ای‬ ‫ای ران و ‪ 5+1‬نی��ز در این دیدار مورد گفت وگ��و قرار گرفت و‬ ‫دو طرف نسبت به دس��تیابی به راه حل جامع در زمان بندی‬ ‫پی ش بینی شده اب راز امیدواری کردند‪.‬‬ ‫به نظر م ی رس��د کاخ کرملین را بای��د در کل «بازیگر‬ ‫منفعت طلب» مذاکرات هسته ای ای ران و ‪ 5+1‬دانست‪ .‬قبل‬ ‫از امضای توافقنامه ژنو‪ ،‬برایند رفتارهای روسیه نشان م ی داد‬ ‫که «رسیدن به نتیجه نهایی» در مذاکرات هسته ای ای ران‬ ‫و ‪ ،5+1‬خط قرمز نانوشته مسکو محسوب م ی شود‪« .‬حفظ‬ ‫ایهام» و «قرار دادن مذاکرات در وضعیت برزخ» مبنای رفتار‬ ‫روسیه در مذاکرات را (قبل از امضای توافقنامه ژنو) تشکیل‬ ‫م ی داد‪ .‬به نظر م ی رسد استراتژیس ت های کاخ کرملین حفظ‬ ‫این برزخ هسته ای را با منافع ملی خود گره زده بودند‪ .‬با این‬ ‫حال پس از ایجاد تغییر در تیم سیاست خارجی کشورمان و‬ ‫اغاز سلسله مذاکرات ژنو‪ ،‬روسیه راهبرد کلی خود را در قبال‬ ‫مذاکرات تغیی��ر داد‪ .‬اعمال این تغییر در نخس��تین دور از‬ ‫مذاکرات هسته ای میان ای ران و اعضای ‪( 5+1‬پس از استق رار‬ ‫تیم اقای ظریف) ب رای روسیه بسیار سخت بود‪ .‬معاون وزیر‬ ‫امور خارجه روسیه درست پس از پایان مذاکرات ژنو‪ 1‬اعالم‬ ‫کرد که دلیلی ب رای خوش��بینی بیش از حد درباره مذاکرات‬ ‫بین ای ران و گروه ‪ 5+1‬وجود ندارد‪ .‬سرگئی ریابکوف در این‬ ‫خصوص اعالم کرد‪«:‬نتایج بهتر از ان چیزی اس��ت که در‬ ‫الماتی بوده است اما این به معنای تضمین پیشرفت نیست‪.‬‬ ‫دلیلی ب رای خوشبینی بیش از حد وجود ندارد‪ .‬فاصله میان‬ ‫مواضعی که توس��ط ای ران و قدرت های جهان��ی درباره این‬ ‫موضوع اتخاذ شد را م ی توان کیلومترها توصیف کرد در حالی‬ ‫که پیشرفتی که حاصل ش��د را م ی توان چند گام دانست‪.‬‬ ‫گفت وگوها مشکل بود‪ .‬گاهی این مذاکرات شدید و گاهی‬ ‫غیر قابل پی ش بینی بود‪ .‬یکی از دالیل‪ ،‬سطح پایین اعتماد‬ ‫دو طرفه بوده است‪ ،‬در واقع نبود س��طح مورد نیاز اعتماد از‬ ‫دالیل ان است‪».‬‬ ‫اما دو روز پ��س از این موضع گیری اولیه‪ ،‬الکس��اندر‬ ‫لوکاش��ویچ‪ ،‬س��خنگوی وزارت امور خارجه روس��یه درباره‬ ‫مذاکرات ای ران در ژنو اظهار داشت‪« :‬من اهمیت این دور از‬ ‫گفت وگوها را دست کم نم ی گیرم‪ .‬به عقیده ما این مذاکرات‬ ‫اگرچه بسیار دشوار بود‪ ،‬بس��یار بسیار دلگرم کننده نیز بود‪.‬‬ ‫پیشنهادات جدید ای ران م ی تواند پروسه مذاکرات را به پیش‬ ‫ببرد و نش��انه نیت طرف ای رانی ب رای حل مسائلی است که‬ ‫ب رای ش��ش قدرت جهانی نگران کننده اند!» تفاوت این دو‬ ‫موضع گی��ری (که از یک مص��در واحد‪ ،‬یعن��ی وزارت امور‬ ‫خارجه روسیه اتخاذ شده است) در سطح «تفاوت ادبیات» یا‬ ‫«تفاوت رفتار» نبوده و به مراتب بنیادی تر است‪ .‬به عبارت‬ ‫بهتر‪ ،‬مسکو به این نتیجه رسیده که باید نقش خود را از یک‬ ‫«بازدارنده» به یک «کاتالیزور» و تسریع کننده تغییر دهد تا‬ ‫بتواند معادالت رفتاری غرب را در مذاکرات هسته ای با ای ران‬ ‫بیشتر تحت کنترل قرار دهد‪.‬‬ ‫در دوران ریاس��ت جمهوری دیمیت��ری م��دودف‪،‬‬ ‫رئی س جمهور س��ابق روس��یه نیز روس ها سیاس��ت حفظ‬ ‫حالت برزخ هسته ای در قبال ای ران را دنبال م ی کردند‪ .‬با این‬ ‫وجود نم ی توان این حقیقت را کتمان کرد که روسیه هنگام‬ ‫توقف مذاکرات و میل ان به نقطه صف��ر نیز معادالت را به‬ ‫ضرر واش��نگتن بر هم م ی زدند‪ .‬در چنین شرایطی الزم بود‬ ‫بازی روسیه در می دان مذاکرات هسته ای هدایت شود‪ .‬به نظر‬ ‫م ی رسد این مس��اله در جریان مذاکرات هسته ای شش ماه‬ ‫اخیر تا حدود زیادی به فعلیت رسیده است‪.‬‬ ‫وزیر امور خارجه روسیه هنگام مسافرت از کاخ کرملین‬ ‫به محل مذاکرات ژن��و‪ ،‬ترجیح داد در کس��وت کاتالیزور و‬ ‫تسریع کننده وارد معادالت هس��ته ای ای ران و اعضای ‪5+1‬‬ ‫ش��ود‪ .‬اگرچه مس��کو در دور قبلی مذاک��رات به طور کلی‬ ‫موافق امضای توافقنامه نهایی با ای ران ب��ود‪ ،‬اما زمانی که‬ ‫لوران فابیوس به عن��وان وزیر امور خارجه فرانس��ه مانع از‬ ‫انعقاد این توافقنامه شد‪ ،‬الوروف عمال تالشی جهت تغییر‬ ‫موضع فابیوس نکرد‪ .‬به عبارت بهتر‪ ،‬الوروف در دور قبلی با‬ ‫انگیزه ای باال و اسلحه ای خالی وارد می دان مذاکرات شده بود‪.‬‬ ‫کاخ کرملین پس از مذاکرات قبلی ژنو ترجیح داد این بار در‬ ‫کسوت یک تسریع کننده وارد می دان شود‪ .‬الوروف که به طور‬ ‫طبیعی باید دو روز بعد از مذاکرات هسته ای ای ران و اعضای‬ ‫‪ ،5+1‬جهت مالقات با اخضر اب راهیم ی در خصوص بحران‬ ‫سوریه وارد ژنو م ی شد‪ ،‬ضمن تغییر ب رنامه زمانی خود جهت‬ ‫کمک به روند مذاکرات زودتر از دیگ��ر همتایانش در هتل‬ ‫اینترکانتیننتال حضور پیدا کرد تا بتواند نقش محوری خود‬ ‫را در امضای توافقنامه ژنو ایفا کند‪...‬‬ ‫در حال حاضر‪ ،‬روسیه در میدان تقابل مستقیم با غرب‬ ‫بر س��ر اوکراین‪ ،‬بیش از هر زمان دیگری نیاز به یارگیری در‬ ‫نظام بی ن الملل دارد‪ .‬در چنین شرایطی باید «احساس نیاز‬ ‫روسیه» به صورت کامل در بوته نقد و تحلیل قرار گیرد‪ .‬در‬ ‫حال حاضر‪ ،‬روسیه س��عی دارد نقش افرینی پررنگ تری در‬ ‫مذاکرات هسته ای ای ران و اعضای ‪(5+1‬خصوصا در رسیدن‬ ‫به توافقنامه نهایی) ایفا کند‪ .‬با این حال نباید فراموش کرد‬ ‫که تقابل میان مس��کو یا جبهه ناتو‪-‬اتحادیه اروپا و امریکا‬ ‫در حوزه اوکراین م ی توان��د بر هر واقع��ه بی ن المللی دیگر‬ ‫تاثیرگذار باش��د‪ .‬در این میان چگونگی کاهش ضریب این‬ ‫تاثیرپذی��ری باید به صورتی جدی در دس��تورکار دس��تگاه‬ ‫دیپلماسی و سیاست خارجی کش��ورمان قرار گیرد‪ .‬ضمن‬ ‫انکه جمهوری اس�لامی ای ران باید با نگاهی فرصت محور‬ ‫نس��بت به وقایع جاری در نظام بی ن الملل بنگرد و از شرایط‬ ‫به وجود امده نهایت استفاده را به سود منافع ملی خود ببرد‪.‬‬ ‫در چنین ش��رایطی ارکان تش��کیل دهنده و تکمی ل کننده‬ ‫یک «دیپلماسی پویا» باید بیش از هر زمان دیگری در کنار‬ ‫یکدیگر قرار گی رند‪.‬‬ ‫دولت‬ ‫دیالکتیک«دیپلماسیپنهان»و«نوستالژی»‬ ‫رمزگشاییازتازه ترینمواضعرسانه هایخارجیدرخصوصعدماعطایروادیدبهابوطالبی‬ ‫حنیف غفاری‬ ‫روزنامه نگار‬ ‫‪213‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫لوموند‪« :‬در حالی که باراک اوباما مسیر دیپلماسی‬ ‫را به عنوان تالشی ب رای یافتن راه حل ب رای مساله هسته ای‬ ‫ای ران انتخاب کرده‪ ،‬این سوال پیش م ی اید که ایا این دعوا و‬ ‫کشمکش جدید م ی تواند ارتباط بین این دو کشور را مجددا‬ ‫با شکست مواجه کند؟ دو کش��وری که از سال ‪ ۱۹۸۰‬روابط‬ ‫دیپلماتیک شان را با هم قطع کرده بودند‪»...‬‬ ‫فایننشال تایمز‪« :‬باراک اوباما‪ ،‬اندکی پس از تماس‬ ‫تلفنی با حس��ن روحانی‪ ،‬رئی س جمهور ای ران‪ ،‬در س��پتامبر‬ ‫گذشته‪ ،‬درباره «چش��م انداز عبور از تاریخ پردردسر» سخن‬ ‫گفت‪ .‬با وجود این‪ ،‬درحالی که مذاکره کنندگان هر دو طرف‬ ‫س��رگرم گفت وگو ب رای باال بردن امکان دستیابی به توافق‬ ‫هس��ته ای بودند‪ ،‬ان تاریخچه پرمخاطره بار دیگر در حال‬ ‫ورود به صحنه است‪ ...‬حمید ابوطالبی‪ ،‬به گفته خود‪ ،‬عضوی‬ ‫کوچک در ماج��رای گروگانگیری ب��ود و گاهگاهی برخی‬ ‫ ترجمه ها را ب رای دانش��جویان انقالبی انجام م ی داد‪ .‬اما ان‬ ‫نقش خشم کنگره امریکا را ب رانگیخته است و هر دو مجلس‬ ‫به اتفاق ارا به نفع طرحی رای دادند که ابوطالبی را از سفیر‬ ‫شدن ب رای ای ران در سازمان ملل باز م ی دارد‪».‬‬ ‫الس�فیر‪« :‬روابط امریکا و ای ران بین روزهای تلخ و‬ ‫شیرین در نوسان اس��ت‪ .‬گاهی اوقات به نظر م ی رسد این‬ ‫روابط به س��مت بهبود پیش م ی رود که به س��ه دهه تنش‬ ‫و دش��منی پایان دهد و گاه��ی دیگر اختالفات س��ه دهه‬ ‫گذشته پیش کشیده م ی شود تا بحران جدیدی بر ان بنیان‬ ‫گذاشته شود‪ .‬رویارویی جدیدی که درباره خودداری امریکا از‬ ‫صدور روادید ب رای ورود حمید ابوطالبی‪ ،‬س��فیر جدید ای ران‬ ‫در س��ازمان ملل به راه افتاده در همین راس��تا قرار دارد‪ ...‬در‬ ‫واقع او(ابوطالبی) نه تنها م ی توانس��ت نقش سفیر ای ران در‬ ‫س��ازمان ملل را بازی کند‪ ،‬بلکه م ی توانس��ت حلقه ارتباط‬ ‫سیاست‬ ‫قواعد ب��ازی در دنیای پررم��ز و راز رواب��ط بین الملل‬ ‫معموال به اسانی تعیین شده و به سختی تغییر م ی کند! در‬ ‫این مسیر پرپیچ و خم همه از «تعامل»‪« ،‬کسب فرصت»‪،‬‬ ‫«دفع تهدید» و «تئوری بازی ها» سخن به میان م ی اورند‪.‬‬ ‫مانور کلیدواژگان ملموس و مرم��وز در قاموس علم روابط‬ ‫بی ن الملل خبره ترین تئوریس��ی ن های این علم بسیط را نیز‬ ‫بعضا سردرگم م ی س��ازد‪ .‬در این میان فاکتور «زمان» بیش‬ ‫از هر اندازه ای تعیی ن کننده اس��ت! اری؛ نح��وه و نوع وقوع‬ ‫پدیده ها و توازی یا عدم توازی انها در یک بستر زمانی واحد‬ ‫م ی تواند مولد خروج ی های رفتاری متعددی باش��د‪ .‬چه بسا‬ ‫یک کشمکش لفظی ش��دید میان دو سیاستمدار در برهه‬ ‫امروزی در نهایت منتج به صلحی پایدار شود‪ ،‬اما در گذشته‬ ‫یک «کنایه ساده» م ی توانست انگیزه ای ب رای اغاز‬ ‫جدالی ب ی پایان باشد‪...‬‬ ‫هیچ چی��زی در دنیای رواب��ط بی ن الملل به‬ ‫اندازه «تقابل زمان ها» عمیق و پیچیده نیس��ت‪.‬‬ ‫تقابل میان «حال» و «گذشته» در زمان حال مانند‬ ‫تقابل میان «گذشته» و «گذشته» در زمان حال و‬ ‫حتی تقابل «گذشته» و «اینده» در زمان حال ذهن‬ ‫بسیاری از سیاستمداران را نسبت به خود مشغول‬ ‫م ی سازد‪ .‬شاید بتوان تقابل میان دو گذشته در روابط‬ ‫بی ن الملل را به «جدال نوستالژی ها» تشبیه کرد‪.‬‬ ‫این جدال معموال «ب ی انتها» بوده و بعضا سرعت و‬ ‫قدرت انتشار ان بین نس ل های بعدی از نس ل های قدیم ی تر‬ ‫بیشتر است‪ .‬ماجرای ممانعت دولت و کنگره امریکا از ورود‬ ‫«حمید ابوطالبی» به خاک ای��االت متحده و جدال صورت‬ ‫گرفته میان ته ران و واش��نگتن حول این مس��اله‪ ،‬از جمله‬ ‫مواردی است که در یک س��وی ان «نوستالژی» خودنمایی‬ ‫م ی کند‪ .‬این نوستالژی ب رای مقامات امریکایی به شدت تلخ‬ ‫است‪« .‬ماری هارف» س��خنگوی وزارت امور خارجه ایاالت‬ ‫متحده امریکا یکی از پیام اوران مخالفت کاخ سفید با اعطای‬ ‫روادید به حمید ابوطالبی اس��ت‪« :‬انتخاب ابوطالبی باعث‬ ‫بروز نارضایتی م ی شود‪ .‬در هر صورت ما خدمات گروگان های‬ ‫امریکایی سفارت امریکا در ایران( در سال ‪ )۵۸‬را عمیقا ارج‬ ‫م ی نهیم!» ماری هارف ‪ 31‬ساله که در زمان تسخیر سفارت‬ ‫ایاالت متحده امریکا در ای ران هنوز پا به این دنیا نگذاش��ته‬ ‫بود‪ ،‬امروز با اب و تابی منحصر به فرد از ماجرای سال ‪1358‬‬ ‫سخن م ی گوید! این در حالی است که ابوطالبی در ان دوران‬ ‫پرشور از حیات انقالب اس�لامی ای ران ‪ 21‬ساله بوده است‪.‬‬ ‫ش��اید اگر بخواهیم بحث را در همین نقطه متوقف کنیم‪،‬‬ ‫بتوانیم موضع گیری مقامات امریکایی نس��بت به معرفی‬ ‫حمید ابوطالبی به عنوان نماینده ای ران در سازمان ملل متحد‬ ‫را به نوعی تقابل میان «گذشته» و «حال» قلمداد کنیم‪ .‬با‬ ‫این حال کدها و داده هایی که طی هفته های اخیر از سوی‬ ‫رس��انه های غربی و منطقه ای ارائه م ی ش��ود‪ ،‬ما را به سوی‬ ‫کنکاش بیشتر رهنمون م ی سازد‪...‬‬ ‫از انجا که دولت ایاالت متح��ده امریکا در یک طرف‬ ‫معادله چالش��ی ش��کل گرفته مفروضات و مولفه هایی که‬ ‫ما را به سوی کالبد شکافی ماجرای موضع گیری امریکا در‬ ‫قبال ابوطالبی رهنمون م ی سازد‪ ،‬م ی تواند مخرج مشترک‬ ‫تحلیلی رسانه های خارجی باش��د‪ .‬در این خصوص به مرور‬ ‫موضع گیری های انجام ش��ده از سوی رس��انه های غربی و‬ ‫منطقه ای روی م ی اوریم‪:‬‬ ‫نیویورک تایمز‪« :‬پی ش بین ی های غم انگیزی نسبت‬ ‫به واکنش امریکا ب��ه گزارش ها در مورد قص��د ای ران ب رای‬ ‫معرفی حمید ابوطالبی به عنوان نماینده ای ران در سازمان ملل‬ ‫وجود داشت‪ .‬امریکا با عدم پذیرش ابوطالبی خود را از نماینده‬ ‫محترم و توانای دولت پرزیدنت روحانی و همچنین شانس‬ ‫اغاز پشت سر گذاشن بحران گروگانگیری محروم م ی کند‪.‬‬ ‫ایران هم لیس��ت بلندباالیی از رفتارهای ناعادالنه امریکا از‬ ‫جمله حمایت این کشور از صدام حسین حتی پس از استفاده‬ ‫از تسلیحات ش��یمیایی علیه ای رانیان در طول جنگ دارد‪،‬‬ ‫بناب راین شنیدن دیدگاه ها و سخنان ابوطالبی سودمند خواهد‬ ‫بود‪ .‬اقدامات انقالبی ابوطالبی نباید باعث عدم حضور او در‬ ‫این پست باشد‪ .‬یک روزی امریکا و ای ران نیاز خواهند داشت‬ ‫تا از یکدیگر بابت مس��ائل مختل��ف و در جهت حرکت به‬ ‫سمت روابطی سازنده عذرخواهی کنند! ابوطالبی م ی تواند‬ ‫جزو جدای ی ناپذیر ان پروسه باشد‪».‬‬ ‫غیررسمی میان واشنگتن و ته ران باش��د‪ .‬او فضای زیادی‬ ‫ب رای مانور دارد‪».‬‬ ‫ماحصل جمع جبری مواضع فوق در خصوص موقعیت‬ ‫حمید ابوطالبی و مواضعی که ایاالت متحده امریکا در تقابل‬ ‫با وی اتخاذ کرده را م ی توان در قالب جمالت زیر بیان کرد‪:‬‬ ‫‪ -1‬از دید رس��انه های خارجی‪« ،‬حمید ابوطالبی» به‬ ‫صورت بالقوه م ی تواند در کسوت حلقه مفقوده دیپلماسی‬ ‫پنهان میان ای ران و ایاالت متحده امریکا در برهه حس��اس‬ ‫فعلی ایفای نقش کند‪ .‬در ش��رایطی که دیپلماسی رسمی‬ ‫میان ای ران و ایاالت متحده امریکا خ��ود را در مواردی مانند‬ ‫تماس تلفنی روسای جمهور دو کشور‪ ،‬مالقات های صورت‬ ‫گرفته میان مقام��ات وزارت امور خارجه ای��ران و امریکا در‬ ‫حاشیه و متن مذاکرات هس��ته ای ایران و اعضای ‪ 5+1‬و‪...‬‬ ‫نش��ان داده اس��ت‪ ،‬باید جایگاه «دیپلماس��ی عمومی» و‬ ‫«دیپلماس��ی پنهان» را نیز در کنار «دیپلماس��ی رسمی»‬ ‫ ترسیم کرد‪ .‬در این میان از دید رس��انه های خارجی‪ ،‬حمید‬ ‫ابوطالب��ی م ی تواند یک��ی از اصل ی ترین هدایتگ��ران این‬ ‫دیپلماسی پنهان باشد‪.‬‬ ‫‪« -2‬ابوطالبی» به دلیل حضور در ماجرای تس��خیر‬ ‫سفارت امریکا در ته ران‪ ،‬به صورت خودکار «نماد گذشته»‬ ‫روابط ته ران ‪ -‬واشنگتن در سال ‪ 1980‬میالدی است‪ .‬از دید‬ ‫تحلیلگران رسانه های خارجی «گذار از گذشته» باید از سوی‬ ‫فردی صورت گیرد که خود جزئی از ان زمان است‪.‬‬ ‫از این رو حمید ابوطالب��ی بهترین گزینه ممکن‬ ‫جهت این «گذار بنیادین» محسوب م ی شود‪.‬‬ ‫‪ -3‬از دید رس��انه های خارجی‪ ،‬عدم صدور‬ ‫روادید ب رای حمید ابوطالبی «چشم انداز عبور از‬ ‫تاریخ روابط تاریک ای ران و امریکا» پس از پیروزی‬ ‫انقالب اسالمی ای ران را خدشه دار م ی سازد‪ .‬این‬ ‫تاریخچه تاریک م ی تواند بر مذاکرات هسته ای‬ ‫ای ران و اعضای ‪ 5+1‬نیز تاحدودی تاثیرگذار باشد‪.‬‬ ‫چنانچه مش��اهده م ی ش��ود‪ ،‬ماجرای عدم‬ ‫صدور روادی��د ب رای حمی��د ابوطالبی از س��وی‬ ‫ایاالت متحده امریکا جدال «دو گذشته» در زمان حال نیست‪،‬‬ ‫بلکه جدال «گذش��ته» و «اینده» در زمان حال محس��وب‬ ‫م ی شود‪ .‬در این میان «نوستالژی سال ‪ »1980‬نماد گذشته‬ ‫و «تعریف روابط ای ران و امریکا در مدار دیپلماس��ی پنهان»‬ ‫نماد اینده محسوب م ی شود‪ .‬گذشته ای که در دستان امریکا‬ ‫و اینده ای که در دس��تان ای ران اس��ت! ایا فرضیات تحلیلی‬ ‫رسانه های غربی و منطقه ای در مواجهه تحلیلی با ماجرای‬ ‫«عدم صدور ویزا ب رای ابوطالبی» اساس��ا صحیح است؟ ایا‬ ‫دیالکتیک میان «نوستالژی» و «دیپلماسی پنهان» یا همان‬ ‫چالش میان «گذشته» و «اینده» در زمان حال میان ته ران‬ ‫و واشنگتن ش��کل گرفته اس��ت؟ در غیر این صورت کدام‬ ‫قسمت از پازل چیده شده توسط رسانه های خارجی منتج به‬ ‫چنین موضع گیری نادرستی شده است؟‬ ‫ش��اید بهتر باش��د در این مجال قض��اوت را برعهده‬ ‫مخاطبان گذاشت اما تنها در یک جمله م ی توان تصریح کرد‬ ‫که خطای تحلیلی رسانه های خارجی به «چینش فرضیات»‬ ‫در کنار یکدیگر بازنم ی گ��ردد‪ ،‬بلکه به «درک نادرس��ت از‬ ‫پی ش فرض اصلی» مربوط م ی شود‪ .‬حاکمیت پی ش فرض‬ ‫«حرکت ته ران‪-‬واشنگتن» به س��وی عادی سازی روابط دو‬ ‫جانبه در اکثر تحلی ل های ارائه ش��ده از س��وی رسانه های‬ ‫غ ربی و منطقه ای مشاهده م ی شود‪ .‬همسان سازی دو مقوله‬ ‫«مذاکره ای ران با امریکا» و «عادی س��ازی روابط با امریکا»‬ ‫که نش��ات گرفته از برخی س��یگنال های داخلی و خارجی‬ ‫اس��ت بر چنین روندی دامن زده اس��ت‪ .‬بدیهی اس��ت که‬ ‫نادرس��ت بودن پی ش فرض اصلی‪ ،‬منجر به تولید فرضیات‬ ‫«ظاه را صحی��ح» و در عمل «گمراه کننده» خواهد ش��د‪.‬‬ ‫فرضیاتی که روی کاغذ جنب ه ای اثباتی و در عمل جنب ه ای‬ ‫سلبی دارد‪.‬‬ ‫‪39‬‬ ‫مهم ترین وظیفه سپاه‬ ‫تاریخ سیاسی‬ ‫س�پاه پاس�داران انقالب اسلامی نیرویی ب ی بدیل در امت�داد حیات نظام‬ ‫جمهوری اسالمی اس�ت‪ .‬دالیل این منحصرب ه فرد بودن صرفا ابعاد نظامی ندارد‬ ‫بلکه در درون خود موضوعات سیاس�ی‪ ،‬اجتماعی و فرهنگی را مورد توجه قرار‬ ‫داده‪ .‬از این رو سپاه پاسداران مهمترین وظیفه خود را حفاظت از انقالب اسالمی‬ ‫ایران م ی داند و این طبق قانون اساسی مجوزی برای عمل اوست‪.‬‬ ‫تیتراول‬ ‫نگاهی به کارنامه سپاه از تاسیس تا مقطع جنگ‬ ‫پاسداران ایران‬ ‫سیاست‬ ‫‪40‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫‪1‬‬ ‫انق�لاب نیروهای خ��ودش را داش��ت و همین‬ ‫کافی بود که فضای انقالبی کش��ور را پاسدارانی از جنس‬ ‫«پاس��داران خمینی» رهبری کنند‪ ..‬همی��ن بود که جدا از‬ ‫گروه های برامده از انقالب همانند کمیته و جهاد سازندگی‪،‬‬ ‫نیرویی فراتر از انها بود که م ی توانست انقالب را پاسداری‬ ‫کند‪ .‬همین کلم��ه «پاس��داری انقالب» ه��م در نام این‬ ‫گروه متبلور ش��د و هم در ماموریتش‪ .‬یعنی از همان ابتدا‬ ‫«پاسداران انقالب» باالتر از هر جایگاه نظامی‪ ،‬جایی دورتر‬ ‫از مرزهای جغ رافیایی و حتی فراتر‪ ،‬خود را پاس��دار مرزهای‬ ‫عقیدتی و فرهنگی انقالب م ی دید‪ .‬اینجا بود که س��پاه نه‬ ‫نهادی نظامی که به معنای عام به عنوان پاسدار انقالب در‬ ‫هرم قدرت جمهوری اسالمی جایگاهی رفیع یافت و توسط‬ ‫رهبر انقالب به عنوان «سپاه پاس��داران انقالب اسالمی»‬ ‫نام گذاشته شد‪.‬‬ ‫در این میان اما جدا از ماهیت تش��کیل سپاه‪ ،‬قانون‬ ‫اساسی جمهوری اسالمی «رسالت سپاه» را به صورت عام‬ ‫و کلى‪ ،‬نگهبانى از انقالب و دست اوردهاى ان عنوان کرده‬ ‫است‪ .‬در اساس��نامه س��پاه نیز همانطور که قانون اساسی‬ ‫نوشته ‪ ،‬سپاه پاسداران انقالب اسالمى نهادى است تحت‬ ‫فرمانده��ى عالى مقام رهب��رى که ه��دف ان نگهبانى از‬ ‫انقالب اسالمى ای ران و دستاوردهاى ان و کوشش مستمر‬ ‫در راه تحقق ارمان هاى الهى و گس��ترش حاکمیت قانون‬ ‫خدا طبق قوانین جمهورى اس�لامى ای ران و تقویت کامل‬ ‫بنیه دفاعى جمهورى اسالمى است‪.‬‬ ‫ش��اید چنی��ن ن��گاه کل ی گرایان��ه ک��ه نس��بت به‬ ‫ماموریت های س��پاه به دلیل ماهیت این نی��رو در مقطع‬ ‫تشکیل بود ‪ ،‬ان هم به این دلیل که جدا از برخی از اعضای‬ ‫تشکیل دهنده سپاه که از مبارزان سیاسی ضد شاه بودند و‬ ‫حاال در حکومت انقالبی برامده از به ثمر نشستن مبارزات‬ ‫سیاسی شان به دنبال ارمان های خود بودند‪ ،‬تنوع گروه های‬ ‫سیاسی از سالیق و گرایش های مختلف مدعی شرکت در‬ ‫انقالب باعث تضاد و درگیری در کشور شده بود‪ .‬گروه های‬ ‫معاند عمدتا چپ که به طور ماهوی با انقالب اس�لامی در‬ ‫تناقض بودند در مناطق و اس��تان های مرزی کشور دست‬ ‫به اش��وب زدند‪ .‬در این میان ارتش حرفه ای کش��ور با بروز‬ ‫انقالب به دلیل وابستگ ی ها به رژیم گذشته و بی اعتمادی‬ ‫نیروهای انقالب عمال کارایی خود را از دست داده بود‪ .‬نکته‬ ‫بارز این اشوب گسس ت های عقیدتی و سیاسی میان انقالب‬ ‫اسالمی و گروه های چپ بود که به مانند خاکریزی بلند این‬ ‫دو را از هم جدا کرده بود‪.‬‬ ‫گروه های نشان دار سیاسی چپ مثل سازمان فدائیان‬ ‫به طور اشکارا با شعارهای قومیتی و به اصطالح خلقی‪ ،‬نوار‬ ‫مرزی کش��ور را از ترکمن صحرا تا خوزس��تان و مخصوصا‬ ‫کردستان به اش��وب کشیدند‪ .‬اش��وب های ابتدای انقالب‬ ‫بیش از انکه نظامی باش��د به درگیری های سیاسی میان‬ ‫گروه های چپ و راست انجامید‪ .‬اینجا بود که مشخص بود‬ ‫در ان شلوغی چه گروه سیاسی از نهضت ازادی و نظیر ان‬ ‫یعنی گروه های لیب رال با جدایی طلبان مماشات م ی کنند‬ ‫یا اینکه چه گروه های چپ سازمان مجاهدین خلق و حزب‬ ‫توده به همراهی با ان نشسته اس��ت‪ .‬در این میانه اشوب‬ ‫طلبی گروه های اصیل انقالب مثل حزب جمهوری اسالمی‬ ‫در شیوه و اصول در همراهی با رهبر انقالب بودند‪.‬‬ ‫چه کسی باید وارد معرکه م ی ش��د؟ سپاه پاسداران را‬ ‫گروهی از جوانان انقالبی که در رژیم گذشته در میان گروه‬ ‫مس��لح طرفدار رهبری امام خمینی (ره) به مب��ارزه با رژیم‬ ‫شاه م ی پرداختند‪ ،‬تش��کیل داده بودند‪ .‬این گروه ها عمدتا‬ ‫بعد از ضربه ایدئولوژیکی که به سازمان مجاهدین خلق در‬ ‫مارکسیست شدن اعضای ان زده شده بود‪ ،‬اعتقاد راسخی‬ ‫به مرجعیت امام خمینی (ره) داشتند و در کنار عملیات های‬ ‫نظامی بر مواضع و اصول تشکیالتی مبتن ی بر اسالم تاکید‬ ‫تاریخ سیاسی‬ ‫م ی کردند‪.‬‬ ‫از گارد ملی دولت موقت تا سپاه اسالم‬ ‫در خط اول مبارزه با ضد انقالب‬ ‫بالفاصله پ��س از پیروزى انقالب اس�لامى‪ ،‬عناصر‬ ‫مختلف قومى عربى و برخى از شیوخ منطقه و عناصر ضد‬ ‫انقالب و گروه هاى چپ زیر لواى شیخ شبیر خاقانى که از‬ ‫روحانیون بومى و داراى اجتهاد بود ‪ ،‬جمع ش��ده و سازمان‬ ‫سیاس��ى خلق عرب را پایه گذارى کردند‪ .‬هدف نهایى این‬ ‫گروه مورد حمایت مالى تس��لیحاتى ع��راق‪ ،‬خودمختارى‬ ‫خوزستان بود‪ .‬در واقع این پیش درامدی ب رای جنگ ای ران و‬ ‫ع راق بود که بعدها در سال ‪ 59‬شکل گرفت‪ .‬حمایت ع راق‬ ‫از ضد انقالب به ح ّدى گس��ترده بود که ب��ه گفته یکى از‬ ‫مسئوالن سپاه خرمشهر‪ ،‬طى دو سه روز درگیرى‪ ،‬ع راق بین‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫دولت موقت ک�ه از ش�ور انقالبی مردم‬ ‫ایران عقب افتاده ب�ود رفته رفته در برابر‬ ‫س�پاه ایس�تاد و خود بزرگترین مانع در‬ ‫ماموریت های سپاه شد‬ ‫سپاه در یک و سال و نیم ابتدایی شکل گیری خود تا‬ ‫مقطع جنگ تنها یک گروه نظامی تمام نبود‪ ،‬بلکه در کنار‬ ‫ماموریت های نظام ی اش‪ ،‬در سیاست ای ران نیز حضور فعالی‬ ‫داشت و به شدت انچه علیه ماهیت انقالب مضر م ی دانست‬ ‫را رصد م ی کرد‪ .‬بسیاری از توطئه های نظامی علیه انقالب‬ ‫از جاسوسی تا کودتا توسط سپاه کشف شد‪ .‬به صورتی که‬ ‫انقالب م ی توانست بگوید که نیرویی قابل اطمینان ب رای‬ ‫حفظ و حراست خود دارد‪.‬‬ ‫سیاست‬ ‫در نخس��تین روزهای پس از انق�لاب‪ ،‬دولت موقت‬ ‫سعی داشت زمام امور کش��ور را به دس��ت گیرد‪ ،‬اما علت‬ ‫فروپاش��ی قوای انتظام ی و نظامی عدم داش��تن ابزار الزم‬ ‫ب رای اعمال حاکمیت بر کشور بود‪« .‬گاردملی» تمام ارزوی‬ ‫دولت موقت ب رای کنترل کش��ور بود‪ .‬گرچه حسن الهوتی‬ ‫حکم ی از امام خمینی(ره) ب رای تش��کیل این نیرو دریافت‬ ‫کرد و در ان تاکید شده بود که سپاه پاسداران زیر نظر دولت‬ ‫موقت فعالیت خواه��د کرد اما انفعال ذات��ی دولت موقت‬ ‫و عدم تالش‪ ،‬تکاپ��و و ابتکار عمل در امور نم ی توانس��ت‬ ‫جوانان انقالبی که به س��پاه پیوس��ته بودند را راضی کند‪.‬‬ ‫ضمن اینکه در حک��م امام هدف از تش��کیل این نهاد نیز‬ ‫حفظ انضباط در شهرها و روس��تاها‪ ،‬جلوگیری از تحریک‬ ‫و توطئه‪ ،‬جلوگیری از خ رابکاری در موسسات دولتی و ملی‬ ‫و مراکز عمومی و سفارتخانه ها‪ ،‬جلوگیری از رسوخ عناصر‬ ‫فرصت طلب و ضدانقالبی در داخل صف��وف مردم‪ ،‬اجرای‬ ‫دس��تور دولت موقت و اجرای احکام دادگاه های فوق العاده‬ ‫اسالمی‪ ،‬ذکر شده بود‪.‬‬ ‫دولت موقت که از ش��ور انقالبی م��ردم ای ران عقب‬ ‫افتاده بود رفته رفته در ب رابر س��پاه ایس��تاد و خود بزرگترین‬ ‫مانع در ماموریت های سپاه شد‪ .‬در میان خاط رات انقالبیون‬ ‫ان دوران امده است که در ‪ ۹‬اس��فند ‪ ۱۳۵۷‬در جلس ه ای در‬ ‫پادگان عباس اباد که با حضور محس��ن رفیقدوست‪ -‬وزیر‬ ‫بعدی سپاه و رئیس بنیاد مستضعفان و جانبازان‪ ،‬مرتضی‬ ‫الویری‪ -‬شهردار بعدی ته ران و عضو کارگزاران‪ ،‬علی محمد‬ ‫بشارتی‪ -‬وزیر بعدی کشور‪ ،‬محمد غرضی‪ -‬وزیر نفت‪،‬پست‬ ‫و تلگراف بع��دی و نامزد جذاب انتخابات یازدهم‪ ،‬حس��ن‬ ‫جعفری‪ ،‬علی فرزین‪ ،‬ضرابی‪ ،‬اصغ��ر صباغیان‪ ،‬ته رانچی‬ ‫و عل��ی دانش منفرد تش��کیل ش��د‪ .‬اولین فرمان��ده علی‬ ‫دانش منف��رد – نماین��ده دوره چهارم مجل��س از تفرش و‬ ‫اس��تاندار بعدی فارس ‪ -‬به عنوان فرمانده س��پاه پاسداران‬ ‫انتخاب شد‪ .‬در این جلسه اما محسن رفیقدوست مسئول‬ ‫تدارکات‪ ،‬بش��ارتی مس��ئول اطالعات و مرتض��ی الویری‬ ‫مس��ئول روابط عمومی س��پاه ش��دند‪ .‬اولین مقر رسمی‬ ‫سپاه ساختمان س��اواک در خیابان سلطنت اباد ‪ -‬پاسداران‬ ‫کنونی‪ -‬ب��ود که بعدها هن��گ نوجوانان ‪ -‬دانش��گاه امام‬ ‫حسین(ع) و دافوس کنونی‪ -‬س��پاه را در اختیار گرفتند‪ .‬در‬ ‫این میان اما بودند گروه هایی که به صورت موازی در کنار‬ ‫س��پاه حرکت م ی کردند‪ .‬در خاط رات محس��ن رفیقدوست‬ ‫به جلس ه ای اشاره ش��ده که وی سعی داش��ته این گروه ها‬ ‫را تجمیع کن��د‪ .‬گروه هایی مث��ل گارد انق�لاب در پادگان‬ ‫جمشیدیه به سرپرستی عباس اقازمانی‪ -‬سفیر بعدی ای ران‬ ‫در پاکستان‪ -‬که گفته م ی شد مورد حمایت ایت اهلل موسوی‬ ‫اردبیلی مرجع تقلید بعدی بود‪ .‬عب��اس اقا زمانی گرچه در‬ ‫این جلسه پذیرفت که به سپاه بپیوندد اما حضورش در سال‬ ‫های بعدی محلی ب رای اختالف در سپاه شد‪ .‬چه انکه گفته‬ ‫م ی شد او از سوی بنی صدر حمایت م ی شده و مورد حمایت‬ ‫او بوده اس��ت‪ .‬وی بعدها در گفت وگویی این مس��اله را رد‬ ‫م ی کند و م ی گوید که هیچ گاه حام ی بنی صدر نبوده است‪.‬‬ ‫اما روحیه او که از مبارزان خارج از ای ران در دوران شاه بود در‬ ‫ان مقطع هیچ گاه باعث وحدت نشده بود‪ .‬در کنار این گروه‬ ‫اما گروه محمد منتظری مورد حمایت شهید بهشتی بود که‬ ‫به گارد دانشگاه ها یا «پاس��ا» معروف بود‪ .‬این گروه عمدتا‬ ‫عده ای از عناصر مبارز را که در لبنان اموزش چریکی دیده‬ ‫و به کشور برگش��ته بودند‪ ،‬دربر م ی گرفت‪ .‬محسن ارمین‬ ‫عضو بعدی جبهه مشارکت از جمله اعضای گارد دانشگاه‬ ‫بود که در روزهای ابتدایی انقالب در سپاه مشغول م ی شد‪.‬‬ ‫محمد منتظری نیز پذیرفت نیروی خ��ود را منحل کند اما‬ ‫خود هیچ گاه به سپاه نپیوست و قبای نمایندگی مجلس به‬ ‫تن کرد‪ .‬در این میان اما سازمان مجاهدین انقالب اسالمی‬ ‫به سرپرستی شهید محمد بروجردی که مورد حمایت شهید‬ ‫مرتضی مطهری بود گروه سومی بود که در سپاه حل شد‪.‬‬ ‫سازمان مجاهدین انقالب اسالمی شاید در ان مقطع‬ ‫با عنوانی که ب رای خود برگزیده بود در واقع م ی خواست به‬ ‫منافقین طعنه بزند؛ دش��منی با س��ازمان مجاهدین خلق‬ ‫یکی از مهم ترین وجوه اش��تراک اعضای این سازمان بود‬ ‫که حتی در نام سازمان نیز تجلی پیدا کرد‪ .‬تنها تفاوت نام‬ ‫این دو س��ازمان جایگزینی کلمه «خلق» با کلمه «انقالب‬ ‫اسالمی» بود‪.‬‬ ‫سازمان مجاهدین انقالب اس�لامی در ‪ ۱۶‬فروردین‬ ‫‪ ۱۳۵۸‬با به هم پیوس��تن هفت گروه اس�لام گرای مخالف‬ ‫نظام پیشین شکل گرفت که همگی سابقه مبارزه نظامی‬ ‫را نیز داش��تند‪ .‬این گروه ها تا قبل از پیروزی انقالب ارتباط‬ ‫تشکیالتی چندانی با هم نداشتند اما وجود هدف مشترک‬ ‫مقابله با خط راتی که نظام نوپ��ا را تهدید م ی کرد‪ ،‬انها را به‬ ‫اتحاد با یکدیگر متحد کرد‪ .‬این س��ازمان در واقع مجمعی‬ ‫از گروه های مسلحی بود که در دوران شاه دست به مبارزه‬ ‫سیاس��ی و نظامی م ی زدند‪ .‬گروه هایی که بدون واسطه با‬ ‫روحانیون مبارزی نظیر ش��هید مطهری در ارتباط مستمر‬ ‫بودند و به رهبری و مرجعیت امام خمینی (ره) اعتقاد کامل‬ ‫داشتند‪.‬‬ ‫هفت گروه؛ امت واحده‪ ،‬توحیدی بدر‪ ،‬توحیدی صف‪،‬‬ ‫فالح‪ ،‬فلق‪ ،‬منصورون و موحدین نخس��تین جلسه شورای‬ ‫هماهنگی سازمان را با عضویت محمد سالمتی‪ -‬وزیر بعدی‬ ‫دولت خاتمی‪ -‬صادق نوروزی از ا ّمت واحده‪ ،‬مرتضی الویری‬ ‫از گروه فالح و شهردار بعدی ته ران‪ ،‬محمد بروجردی از گروه‬ ‫صف و فرمانده شهید سپاه کردستان و محمدباقر ذوالقدر –‬ ‫معاون وزیر کشور دولت احمدی نژاد ‪ -‬تشکیل دادند‪ .‬سازمان‬ ‫مجاهدین خلق بعدها تاثیر بسیار زیادی در دو جناح اصلی‬ ‫جمهوری اسالمی گذاشت‪ .‬در دوگانه ای که بعدها تشکیل‬ ‫شد می توان سعید حجاریان‪ ،‬بهزاد نبوی‪ ،‬محسن ارمین‪،‬‬ ‫مصطفی تاج زاده و فی ض اهلل عرب سرخی از اصالح طلبان‬ ‫و محسن رضایی‪ ،‬مجتبی شاکری‪ ،‬حسین فدایی و حسن‬ ‫واعظی را به عنوان اصولگرایان بعدی نام برد‪ .‬نیروهای گروه‬ ‫مجاهدین انقالب اسالمی در حالی که در سپاه نوپا عضویت‬ ‫یافته بودند عمدتا در سرکوب اشوب ضد انقالب در کردستان‬ ‫و سیستان و بلوچستان نقش فعالی داشتند‪.‬‬ ‫بیست تا سى هزار اس��لحه بین ضد انقالبیون پخش کرد‪.‬‬ ‫سرانجام در خرداد ‪ 58‬با ورود تعدادى از پاسداران سپاه ته ران‬ ‫ب راى کمک به سپاهیان خرمش��هر و ابادان و با فرماندهى‬ ‫شهید جهان ارا ضد انقالب مسلح تسلیم و پایگاه هاى انها‬ ‫سقوط کرد و شیخ شبیر‪ ،‬به دستور امام به قم منتقل گردید‪.‬‬ ‫با از بین رفتن محوریت شیخ ش��بیر پایان قطعى حضور و‬ ‫فعالیت اشکار ضد انقالب وابسته به ع راق در خوزستان فرا‬ ‫رسید‪ ،‬به گونه اى که هیچ اثر اجتماعى از انها بر جاى نماند‪.‬‬ ‫در کردستان اما ماجرا قدری پیچیده تر بود‪ .‬تا جایی که‬ ‫اگر فرمان امام به فرزندان سپاهی خودش نبود‪،‬این منطقه‬ ‫مهم به ارامش نم ی رس��د‪ .‬اما ماجرا از جایی ش��روع شد که‬ ‫حزب دموکرات کردس��تان که در سال ‪ 1323‬در زمان اشغال‬ ‫ای ران توسط متفقین و با پشتیبانى شوروى اعالم موجودیت‬ ‫کرده بود‪ ،‬پس از خروج اش��غالگران از هم پاشید‪ .‬این حزب‬ ‫پس از سه دهه سکوت در فرداى پیروزى انقالب اسالمى با‬ ‫شعار خودمختارى ولى به واقع ب راى جدایى کردستان از ای ران‬ ‫ان هم با حمایت بیگانگان به خصوص امریکا فعالیت خود را‬ ‫اغاز کرد‪ .‬حمله به پادگان هاى نظامى‪ ،‬کمین و کاشت مین‬ ‫سر راه نیروهاى نظامى‪ ،‬ترور و ارعاب افراد بومى و غی ر بومى‪،‬‬ ‫مصادره و به اتش کشیدن امکانات دولتى و گرفتن مالیات از‬ ‫مردم و‪ ...‬از جمله اقدامات حزب دموکرات بود‪.‬‬ ‫اقدامات نظامى‪ ،‬فرهنگى و اجتماعى س��پاه در قالب‬ ‫قرارگاه رمض��ان و تقدیم هزاران ش��هید و جانباز طى یک‬ ‫دهه و فداکارى سرداران شهیدى همانند بروجردى‪ ،‬کاظمى‪،‬‬ ‫کاوه‪ ،‬همت و امثالهم باعث شد کردستان در دامان جمهورى‬ ‫اسالمى باقى بماند‪ .‬بسیارى از محققان‪ ،‬شورش کردستان‬ ‫ای ران را از جمله شورش هاى طوالنى و منحصر به فرد قرن‬ ‫بیستم مى دانند زی را این ش��ورش یک دهه طول کشید و‬ ‫از شهرها شروع و به مناطق روس��تایى کشیده شد و در ان‬ ‫نیروهاى سپاه بر خالف رویه مرسوم مقابله با شورش هاى‬ ‫ش��هرى و روس��تایى ‪،‬تمام تالش خود را به کار بستند که‬ ‫اسیبى به مردم و اماکن مسکونى نرسد‪.‬‬ ‫یک روز پس از پیروزى انقالب اسالمى‪ ،‬چریک هاى‬ ‫فدایى خلق با تبلیغ این شایعه خبیثانه که شیع ه ها تفنگ ها‬ ‫را گرفته اند و قصد تالفى حمله چماق به دست هاى ترکمن‬ ‫در دوران پهلوى را دارند‪ ،‬ستاد مرکزى خلق ترکمن صحرا را‬ ‫تشکیل دادند و با خلع سالح شهربانى و ژاندارمرى در عمل‬ ‫کنترل ش��هر گنبد را به دس��ت گرفتند‪ .‬انها به هر اقدامى‬ ‫دست مى زدند و هر کس را مى خواستند دستگیر و اموالش‬ ‫را غارت مى کردند و دولت در دولت تشکیل داده بودند‪.‬‬ ‫به دنبال این اقدامات هیات اعزامى از وزارت کش��ور‬ ‫دستور سرکوبى توطئه گران را صادر کرد‪ .‬در پى صدور این‬ ‫فرمان نیروهاى ارتش و سپاه پاسداران انقالب اسالمى وارد‬ ‫عمل ش��دند و در نتیجه ‪ 70‬تن از چریک هاى فدایى خلق‬ ‫حین درگیرى با پاس��داران دستگیر ش��دند‪ .‬فاجعه گنبد به‬ ‫حدى بى سابقه و تکان دهنده بود که هنگام دیدار پاسداران‬ ‫انقالب اس�لامى گنبد و عده اى از مردم این ش��هر با امام‬ ‫خمینى (ره) مادرى از میان جمعیت بلند ش��د و گوشه اى از‬ ‫جنایت هاى وحشتناک گروهک ها را بیان کرد‪ .‬امام امت که‬ ‫از دست این اقدامات به شدت ناراحت شده بودند‪ ،‬سپاه تازه‬ ‫تاسیس را مامور ازادی ترکمن صحرا کردند‪.‬‬ ‫‪41‬‬ ‫تاریخ سیاسی‬ ‫سپاه فقط نظامی نبود‬ ‫روزهای ابتدایی سپاه چگونه گذشت؟‬ ‫جواد منصوری‬ ‫از موسسین سابق سپاه‬ ‫اقای جواد منصوری از مبارزین قبل از انقالب و از‬ ‫فرماندهان اولیه سپاه بود که بعدها به وزارت خارجه رفت‪.‬‬ ‫این روایتی است از روزهای ابتدایی سپاه‪.‬‬ ‫‪2‬‬ ‫سیاست‬ ‫‪42‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫در مورد تاسیس س��پاه ابتدا باید بگویم که بنده‬ ‫و گروهی از دوستان در مرکز اس��ناد انقالب اسالمی کتابی‬ ‫را تالی��ف کرده ایم به نام تاریخ ش��فاهی س��پاه پاس��داران‬ ‫انقالب اس�لامی که در واقع نگاهی دارد به مقطع تاسیس‬ ‫سپاه‪ .‬این کتاب به زودی منتشر م ی ش��ود و امیدوارم بتواند‬ ‫در واقع پاسخی باشد به سواالت بیکرانی که در این مورد از‬ ‫حقیر م ی ش��ود‪ .‬از این نظر خواندن این کتاب ب رای دانستن‬ ‫مقطع تاسیس سپاه م ی تواند بسیار راهگشا باشد‪.‬‬ ‫در اسفند سال ‪ 57‬چهار تشکیالت به موازات هم‪ ،‬بدون‬ ‫اطالع همدیگر و بدون هماهنگی با یکدیگر به وجود امدند‪،‬‬ ‫با یک هدف تقریبا مشابه که دفاع از انقالب و حفظ موجودیت‬ ‫کشور بود‪ .‬در مذاکره ای که با شورای انقالب شد‪ ،‬مطرح شد‬ ‫که وجود چهار تشکیالت با یک هدف‪ ،‬مشکالتی را به وجود‬ ‫م ی اورد و در عمل به صالح نیس��ت‪ ،‬به اضافه اینکه چهار‬ ‫تشکیالت عمال به کسی پاسخگو نیستند چرا که خودجوش‬ ‫به وجود امدند‪ .‬این چهار تشکیالت عبارت بود از گارد ملی‬ ‫که توسط دولت به وجود امده بود که بعدا اسم خودشان را به‬ ‫سپاه پاسداران عوض کردند‪ .‬این مساله متاسفانه در مقطع‬ ‫تاسیس به نوعی بیان شده که دولت موقت سپاه را تشکیل‬ ‫داده اس��ت‪ ،‬در حالی که انها یکی از این چهار گروه بودند‪.‬‬ ‫یک گروه مس��لحی دیگری به نام کمیته انقالب اسالمی‬ ‫که سازمان مجاهدین انقالب اسالمی درس��ت کرده بودند‬ ‫که ان هم به نوع��ی بحث دفاع از انقالب و امنیت کش��ور‬ ‫را داش��تند‪ .‬تعدادی از دوس��تان قدیم زندان هم با هم یک‬ ‫تشکیالتی را به وجود اوردیم در پادگان جمشیدیه که من به‬ ‫اتفاق اقای عباس زمانی همان ابوشریف معروف و چند نفر‬ ‫دیگر بودیم که در ان کار م ی کردیم‪ .‬چهارمین تشکیالت هم‬ ‫که شهید محمد منتظری به وجود اورده بود به نام پاسداران‬ ‫انقالب اسالمی با مخفف پاس��ا‪ .‬به هر حال در فروردین ‪58‬‬ ‫این چهار گروه با هم جمع ش��دند و با هم همکاری کردند‪.‬‬ ‫اساسنامه س��پاه‪ ،‬تشکیالت س��پاه و نحوه انتخاب شورای‬ ‫فرماندهی سپاه‪ ،‬همه اینها را مشخص کردند که به تصویب‬ ‫شورای انقالب اسالمی رسید‪ .‬اساسنامه ای که سپاه نوشته‬ ‫بود و پیشنهاد داده بود‪ ،‬این بود که اعضای شورای فرماندهی‬ ‫توسط شورای انقالب تعیین شود‪ .‬شورای انقالب به ما گفتند‬ ‫خودتان فرمانده را پیش��نهاد دهید که م��ا از بین خودمان‬ ‫رای گیری کردیم و ب ر اس��اس ان اعضای شورای فرماندهی‬ ‫سپاه تقریبا مشخص ش��د‪ .‬البته در مورد فرمانده سپاه یک‬ ‫مقدار اختالف بود و سرانجام نسبت به من رای بیشتری داده‬ ‫شد‪ ،‬من خیلی اصرار داش��تم که نم ی خواهم فرمانده سپاه‬ ‫باشم‪ ،‬به این دلیل که م ی خواستم یا به وزارت خارجه بروم یا‬ ‫صدا و سیما یا حتی وزارت اموزش و پرورش‪.‬‬ ‫نکته مهم دیگر بحث اختالفات است که اوال این چهار‬ ‫مجموعه خیلی اختالف نداش��تند به ج��ز ان گروهی که با‬ ‫دولت بودند که بیشترین تمایل را به نهضت ازادی داشتند‪.‬‬ ‫ولی سه گروه دیگر خیلی شبیه هم بودند‪ .‬شخص خود من‬ ‫در ان زمان عضو ش��ورای مرکزی حزب جمهوری اسالمی‬ ‫بودم‪ .‬به هر حال من پذیرفتم که به مدت شش ماه فرمانده‬ ‫سپاه باش��م تا کسی را‬ ‫انتخاب کنند‪.‬‬ ‫در ان زم��ان یک‬ ‫تب شدید ش��ورایی بر‬ ‫مملک��ت حاک��م بود‪.‬‬ ‫همه مملکت از طریق‬ ‫ش��ورا اداره م ی ش��د‪،‬‬ ‫روس��ای دانش��گاه‬ ‫را اس��اتید انتخ��اب‬ ‫م ی کردند‪ .‬اس��تاندارها‬ ‫را مردم استان انتخاب‬ ‫م ی کردند‪ .‬اول انقالب‬ ‫چنین تبی وجود داشت‪.‬‬ ‫به ی��ک معنای��ی این‬ ‫مساله را چپ ی ه ا ترویج‬ ‫م ی کردند‪ ،‬در واقع ب رای‬ ‫اینک��ه این حرب��ه را از‬ ‫دس��ت انها بگیریم‪ ،‬ما‬ ‫مش��ابه انها حرف م ی زدیم‪ ،‬یعنی به جایی رس��یده بود که‬ ‫حتی فرماندهان ارتش هم به رای افس ران انتخاب بشوند‪ .‬هر‬ ‫افسری باید به رده باالتر از خودش رای م ی داد‪ .‬این موضوع تا‬ ‫ماه های اول مطرح بود که البته طبیعی بود که در ان اوضاع‬ ‫اشفته هرکس یک نظری بدهد ولی به تدریج وقتی امدند در‬ ‫واقعیت اداره کش��ور دیدند امکانپذیر نیست و این شکل از‬ ‫انتخابات اصال معنی ندارد‪.‬‬ ‫به هر حال من ب رای شش ماه فرماندهی سپاه را قبول‬ ‫کردم که عمال ‪ 10‬ماه فرمانده ب��ودم‪ .‬بعد از اینکه بن ی صدر‬ ‫جانش��ین فرمانده کل قوا ش��د من گفتم ب��ا بن ی صدر کار‬ ‫نم ی کنم چرا که من او را خائن م ی دانس��تم و به من ربطی‬ ‫نداشت که چرا امام ایشان را انتخاب کردند‪.‬‬ ‫ما در س��پاه پاس��داران نس��بت به عضوگیری افراد و‬ ‫انتصاباتی که در داخل س��پاه ب رای مسئولی ت های مختلف‬ ‫بود و همچنین ب رای اداره امور سپاه سعی م ی کردیم که واقعا‬ ‫ضوابط دینی و درستی اجرا شود‪ .‬مثال ما هرکس را ب رای سپاه‬ ‫عضوگیری نم ی کردیم‪ .‬بررسی و مطالعه م ی کردیم و اگر در‬ ‫جریان کار م ی دیدیم فرد شایس��تگی الزم را ندارد‪ ،‬اخ راجش‬ ‫م ی کردیم و س��کوت نم ی کردیم‪ .‬معموال در دس��تگاه های‬ ‫دیگر به این سختی نبود‪.‬‬ ‫دوم اینکه اساسا تمام نیروهای سپاه افرادی از طبقات‬ ‫متوس��ط به پایین جامعه بودند؛ ادم های ب��ه معنای واقعی‬ ‫متدی��ن؛ ادم هایی ک��ه واقعا ب رای اس�لام و م��ردم خدمت‬ ‫م ی کردند‪.‬‬ ‫نکته سوم اینکه ما سعی م ی کردیم مرتب برنامه های‬ ‫اموزشی و برنامه های انتصاباتمان را تقویت کنیم‪ .‬این طور‬ ‫نبود که امروز به کسی حکم دهیم و دیگر رهایش کنیم‪ .‬به‬ ‫محض اینکه احساس م ی کردیم اشتباه کردیم حکم را پس‬ ‫م ی گرفتیم و با کسی رودربایستی نداشتیم‪ .‬شهرستانی بود‬ ‫که به اعضای شورای فرمانده ای اش حکم دادیم و انها شروع‬ ‫به کار کردند‪ .‬بعد از دو ماه ب ر اساس ضوابط فهمیدیم اشتباه‬ ‫کردیم و انها شایس��تگی الزم را ندارن��د‪ .‬بالفاصله عوض‬ ‫کردیم‪ .‬واقعا در سپاه خودسری و جناح بازی نداشتیم‪.‬‬ ‫در ابتدا در س��پاه گروه ها و حزب های مختلفی حضور‬ ‫داشتند با گرایش های مختلف سیاسی‪ ،‬اما بع د ها همه اینها‬ ‫را در همان سال اول تسویه کردیم و از اواسط سال ‪ 59‬دیگر‬ ‫از این باندبازی ها در س��پاه نبود چون همه را تسویه کردیم‪.‬‬ ‫نه تنها در ته ران بلکه در شهرس��تان ها اف��رادی از جنبش‬ ‫مسلمانان مبارز بودند‪ .‬بعضی از منافقین نفوذ کرده بودند‪.‬‬ ‫همه اینها را تسویه کردیم و محکم ایستادیم‪.‬‬ ‫در اساسنامه اولیه که ب رای سپاه نوشته شده بود یکی‬ ‫از اعضای شورای فرماندهی سپاه مسئول اطالعات و پرسنل‬ ‫بود (اقای بشارتی)‪ .‬یکی‪ ،‬دو ماه که گذشت احساس کردیم‬ ‫که هر دو کار مهم اس��ت و یک نفر نم ی توان��د‪ ،‬بناب راین با‬ ‫موافقت شورای فرماندهی سپاه قرار شد ما یک معاونت جدید‬ ‫درست کنیم که به اقای محسن رضایی حکم دادیم و ایشان‬ ‫مشغول شد و یک واحد اطالعات درست کردیم که ارام ارام‬ ‫این واحد یکی از شاخه های شورای فرماندهی شد و گسترش‬ ‫پیدا کرد‪ .‬خدماتی که این واحد در س��ال های ‪ 60‬به بعد کرد‬ ‫فوق العاده است‪ .‬در جریان قضیه منافقین و توده ای ها‪ ،‬البته‬ ‫با همکاری واحد اطالعاتی نخس��ت وزیری ب��ا کمیته هم‬ ‫همکاری م ی ش��د‪ .‬مجموعا کار خیلی بزرگی شد و بعد هم‬ ‫اطالعات جنگ که کار کامل خود سپاه بود‪.‬‬ ‫در مورد سیاس��ی بودن یا نبودن س��پاه‪ ،‬اینکه صرفا‬ ‫فرهنگی باشد یا نظامی مس��ائلی مطرح بود‪ .‬در اساسنامه‬ ‫س��پاه اتفاقا تصریح شده بود که س��پاه یک نیروی مکتبی‬ ‫اس��ت‪ ،‬بناب راین در یک اقدام به یک شکل خاص منحصر‬ ‫نم ی شود‪ .‬حتی گفته ش��ده بود اگر یک روزی الزم باشد ما‬ ‫به دستگاهای مختلف مملکت هر کمکی الزم باشد انجام‬ ‫م ی دهیم‪ ،‬مثال اگر زلزله شد و مملکت به هم خورد نیروهای‬ ‫سپاه ب رای کمک م ی روند که نگویند ما فقط نیروی مسلح‬ ‫هس��تیم و کاری به این نداریم که مردم زی��ر اوار ماندند! به‬ ‫همین دلیل از ابتدا تا االن س��پاه در تمام زمینه ها اگر الزم‬ ‫باشد کاری انجام بدهد‪ ،‬م ی دهد‪ .‬اما در عین حال مهم ترین‬ ‫نقش ما ب رای بلندمدت در مورد کار فرهنگی ‪ -‬اموزشی بود‬ ‫که حتی از کار نظامی مهم تر بود‪ ،‬ب رای اینکه م ی گفتیم ان‬ ‫چیزی که اس��اس نظام را در دراز مدت حفظ م ی کند‪ ،‬قدرت‬ ‫فرهنگی است‪.‬‬ ‫مثال در حال حاضر قضیه مواد مخدر‪ ،‬باالخره مملکت را‬ ‫گرفتار کرده است‪ ،‬یا فرض بفرمایید ب رای این مناطق محروم‬ ‫که باید ساخته شود‪ ،‬امدیم بسیج سازندگی درست کردیم‪ .‬با‬ ‫وجود این به شما بگویم که س��پاه در کار فرهنگی کارهای‬ ‫بزرگی انجام داده است‪ .‬زمانی در کشور ما از پوستر و کتاب‬ ‫و پالکارد خبری نبود‪ ،‬یعنی هیچ دستگاهی این کار را انجام‬ ‫نم ی داد اما ما انجام دادیم‪ ،‬ب رنامه رادیویی و تلویزیونی پاسدار‬ ‫داشتیم‪ ،‬مجله پیام انقالب‪ ،‬نهال انقالب و امید انقالب همه‬ ‫اینها ب رای سپاه بود و از اولین نشریاتی بود که بعد از انقالب‬ ‫امدند‪ .‬ش��ما اگر بروید و تاریخ خدمات دفتر سیاسی سپاه را‬ ‫ببینید قطعا ب رای شما جالب خواهد بود‪.‬‬ ‫تاریخ سیاسی‬ ‫سپاه باجریان هایحزبیداخلنظاممشکلیندارد‬ ‫سید نظام الدین موسوی درگفت وگو با مثلث‬ ‫سپاه در یک ش�رایط خیلی خاص و بحرانی‬ ‫تشکیل شد‪ ،‬اساس�ا چه لزومی به تشکیل سپاه‬ ‫بود؟‬ ‫انق�لاب اس�لامی ای��ران از ی��ک منظر با س��ایر‬ ‫نهضت های گذشته ملت ای ران مثل انقالب مشروطه‪ ،‬نهضت‬ ‫ملی شدن نفت و‪ ...‬مشابه است و بالطبع از جهت هایی نیز‬ ‫متفاوت است‪ .‬در درجه اول‪ ،‬رهبری این نهضت ها مهم است‬ ‫که انقالب اسالمی ای ران از یک رهبر دینی بالمنازع برخوردار‬ ‫بود‪ ،‬ب��ه صورتی که هم��ه ان را پذیرفته بودن��د و وجود این‬ ‫رهبری که از مدت ها پیش از پیروزی انقالب در قالب نظریه‬ ‫والیت فقیه که توس��ط امام تئوریزه شده بود‪ ،‬موجب شد که‬ ‫افت هایی که متوجه ان انقالب ها و نهضت ها ش��د‪ ،‬متوجه‬ ‫انقالب اسالمی نش��ود‪ .‬یکی دیگر از ویژگ ی های منحصربه‬ ‫فرد انقالب اس�لامی در قیاس با نهضت ه��ا و انقالب های‬ ‫گذشته این بود که باتوجه و درایتی که حضرت امام داشتند‪،‬‬ ‫در حقیقت یک نظام س��ازی و نهادسازی انجام دادند که این‬ ‫نهادها که در قالب نظام جمهوری اس�لامی متبلور ش��دند‬ ‫هم تفاوت جمهوری اس�لامی را به رژیم ستم شاهی نشان‬ ‫م ی دهند و هم انقالب اسالمی را از افات احتمالی در حقیقت‬ ‫واکس��ینه م ی کنند‪ .‬نهادهایی مثل شورای نگهبان‪ ،‬بسیج‪،‬‬ ‫جهاد س��ازندگی و به ویژه نهاد بزرگی به نام سپاه پاس��داران‬ ‫انقالب اسالمی‪ .‬البته به نظر من سپاه پاسداران انقالب اسالمی‬ ‫ضرورت ابتدای پیروزی انقالب نبود‪.‬‬ ‫چرا ضرورت نبود؟‬ ‫بله‪ ،‬قطعا همی ن طور اس��ت‪ .‬در قانون اساسی که‬ ‫در مورد عدم دخالت س�پاه در سیاست سخنانی‬ ‫مطرح ش�ود‪ ،‬با این تعبیر در واقع تکلیف س�پاه‬ ‫چیست؟‬ ‫این کامال واضح و مش��خص اس��ت‪ .‬کسانی که‬ ‫مدعی هستند که سپاه نباید در مس��ائل سیاسی ورود پیدا‬ ‫کند و حوزه فعالیت ان فقط دفاعی و نظامی است‪ ،‬سال های‬ ‫اولیه پیروزی انقالب را مرور کنند‪ .‬اولین کس��ی که سپاه را‬ ‫متهم به سیاس��ی کاری کرد‪ ،‬بن ی صدر بود‪ .‬یعنی با بررسی‬ ‫مستندات م ی بینیم که اولین کسی که سپاه را متهم کرد به‬ ‫سیاس ی کاری و حزبی عمل کردن‪ ،‬بن ی صدر بود‪ .‬در ماجرای‬ ‫‪ 14‬اسفند معروف‪ ،‬در حقیقت چماقداران بن ی صدر نیروهای‬ ‫حزب اللهی را ضرب و شتم کردند‪ .‬یکی از عملیات روانی که‬ ‫بن ی صدر به کار م ی گرفت این بود که از قبل یک سری کارت‬ ‫جعلی اماده کرده و م ی گفتند این افرادی که دستگیر کردیم‬ ‫کارت سپاه دارند و دارند سیاسی کاری م ی کنند‪ .‬این در واقع‬ ‫یک دروغ بزرگ بود و ان چیزی که سپاه با ان مقابله م ی کرد‬ ‫به نظر م ی رس�د کس�انی که خودشان س�پاه را‬ ‫تش�کیل دادند‪ ،‬بعدها در صحنه سیاسی کشور‬ ‫حضور داش�تند و به نوعی در واقع سپاه فراگروه‬ ‫سیاس�ی بود‪ .‬به معن�ی دیگر اینکه موسس�ان‬ ‫سپاه در واقع مولد بسیاری از گروه های سیاسی‬ ‫از اصالح طلب تا اصولگرا بودند؟‬ ‫بله‪ ،‬عرض کردم سپاه بنا به ماهیت ان‬ ‫و چون از جنس انقالب اس�لامی است‪ ،‬در همه‬ ‫حیطه ها ورود پیدا م ی کند‪ .‬اصال مسائل امنیتی و‬ ‫نظامی به نوعی مسائل سیاسی تلقی م ی شوند‪.‬‬ ‫یعنی این حرف دروغ و کذب و ب ی مبناس��ت که‬ ‫سپاه در سیاست نباید دخالت کند‪ .‬چرا که انقالب‪،‬‬ ‫تهدید نظامی‪ ،‬دفاع‪ ،‬مس��ائل امنیت��ی و‪ ...‬همه‬ ‫از جنس سیاس��ی اس��ت‪ .‬و همان طور که ش��ما‬ ‫اش��اره کردید خیلی از کسانی که وارد سپاه شدند‬ ‫بچه های انقالب و کسانی بودند که نگاه سیاسی‬ ‫داشتند‪ .‬مگر م ی شود کسی مدافع انقالب اسالمی‬ ‫باشد و سیاست را نفهمد؟ این پارادوکس و تناقض‬ ‫اس��ت‪ .‬مضافا اینکه به قول شما ش��اید یکی از‬ ‫دالیلی که نشان م ی دهد س��پاه هیچ گاه جناحی‬ ‫و حزبی نبوده این اس��ت که بس��یاری از کسانی‬ ‫که از س��پاه کناره گرفتن��د از طی ف های مختلف‬ ‫سیاسی بودند‪ .‬یعنی خروج ی های مختلف سپاه را‬ ‫نم ی توان هیچ گاه به یک حزب یا جریان سیاسی منحصر‬ ‫کرد‪ .‬خروج ی های سپاه یعنی کس��انی که بنا به دالیلی از‬ ‫سپاه جدا ش��دند یا استعفا دادند یا بازنشس��ته شدند‪ ،‬و بعد‬ ‫از سپاه وارد کارهای سیاسی ش��دند از طی ف های مختلفی‬ ‫تشکیل م ی شوند‪ .‬یعنی از کس��انی با نگاه چپ یا راست و‬ ‫با نگاه اصالح طلب یا اصولگرا‪ .‬این نگاه را در افراد جدا شده‬ ‫از س��پاه مالحظه م ی کنیم‪ ،‬بناب راین نشان دهنده این است‬ ‫که درون سپاه یک نگاه صرف سیاس��ی به مفهوم حزبی‬ ‫ان غالب نیست‪ .‬کما اینکه حضرت امام از ابتدا درباره سپاه‬ ‫فرمودند افراد یا کار حزبی بکنند یا در سپاه بمانند‪ .‬بناب راین‬ ‫خیلی از افرادی که در احزاب و گروه سیاسی بودند بعضی‬ ‫در حزب خود ماندند و بعضی در سپاه‪ .‬نگاه امام این بود که‬ ‫همزمان با حضور در س��پاه نم ی توان عضو حزب بود‪ ،‬ولو‬ ‫اینکه ان حزب درون نظام باشد‪ .‬این جزو وظایف ذاتی سپاه‬ ‫است که علیه جریانات و گروه هایی که مخالف و ب رانداز و‬ ‫منحرف نظام هستند‪ ،‬روشنگری و مقابله کند‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫یعنی در واق�ع فراتر از یک نه�اد نظامی تعریف‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫توسط خبرگان ملت و خبرگان تراز باالیی که با رای باالی مردم‬ ‫پذیرفته شدند‪ ،‬صریحا اشاره ش��ده که وظیفه سپاه پاسداران‬ ‫انقالب اسالمی حراس��ت از دس��تاوردهای انقالب اسالمی‬ ‫است‪ .‬ایا دستاوردهای انقالب اس�لامی صرفا دستاوردهای‬ ‫نظامی و دفاعی است؟ قطعا خیر‪ ،‬یعنی حتی بحث ان دفاع‬ ‫از خاک و حریم جغ رافیایی جمهوری اسالمی نیست‪ .‬بحث‬ ‫قانون اساس��ی درباره وظیفه سپاه حراس��ت از دستاوردهای‬ ‫انقالب اسالمی است‪ .‬سپاه پاسداران انقالب اسالمی در همه‬ ‫حوزه ها از جمله در حوزه نظامی و دفاع��ی وظایفی دارد اما‬ ‫وظایف متعدد دیگری نیز برعهده دارد و انجاهایی که احساس‬ ‫م ی شود انقالب نیاز به کمک دارد چه دفاع امنیتی‪ ،‬فرهنگی‪،‬‬ ‫چه سیاسی اقتصادی سپاه پاسداران انقالب اسالمی وظیفه‬ ‫و مسئولیت ورود دارد‪.‬‬ ‫سیاست‬ ‫برخی به این صورت تلقی م ی کنند که در‬ ‫ابتدای پیروزی انق�لاب باتوجه به اینکه در معرض‬ ‫تهدیدات امنیتی و دفاعی بودیم و حمله نظامی به ما‬ ‫شده بود یا مسائل امنیتی مثل ترورها و تجزیه طلبی‬ ‫داش��تیم‪ ،‬یا به دلیل اضمحالل ارتش در ماه های‬ ‫پایانی عمر رژیم سلطنت شاهی و فرار مستشاران‬ ‫و فرماندهان ارشد ان‪ ،‬سپاه پاسداران انقالب اسالمی‬ ‫شکل گرفت‪ .‬به نظر من همه این موارد بخشی از‬ ‫علت شکل گیری سپاه پاس��داران انقالب اسالمی‬ ‫اس��ت که سپاه پاسداران انقالب اس�لامی به دلیل‬ ‫تهدی��دات امنیت��ی‪ ،‬دفاعی و فرهنگ��ی که وجود‬ ‫داشت‪ ،‬ضرورت داشت ش��کل بگیرد‪ .‬حضرت امام‬ ‫نهادهایی مثل سپاه پاس��داران انقالب اس�لامی و‬ ‫شورای نگهبان را ب رای امتداد نظام جمهوری اسالمی‬ ‫و تداوم انقالب اسالمی شکل دادند‪ .‬یعنی با نگاه به‬ ‫افق بلندمدت انقالب به این نتیجه م ی رس��یم که‬ ‫همان ضرورت های تشکیل س��پاه در اول انقالب‪،‬‬ ‫امروز ب رای تداوم نهادی به نام سپاه وجود دارد‪ .‬یعنی به یک‬ ‫معنا سپاه پاسداران انقالب اسالمی از جنس انقالب اسالمی‬ ‫است و تا زمانی که انقالب اسالمی و جمهوری اسالمی وجود‬ ‫دارد نهادی مثل سپاه پاسداران انقالب اسالمی همان طور که‬ ‫در قانون اساسی هم به ان اشاره شده ب رای حراست و حفاظت‬ ‫از دس��تاوردهای انقالب اسالمی الزم اس��ت‪ .‬به عنوان مثال‬ ‫انقالب هایی که در منطقه ش��کل گرفتند‪ ،‬به لحاظ هویتی‬ ‫تقریبا به انقالب اسالمی ای ران نزدیک بودند اما به دلیل عدم‬ ‫نهادسازی و نظام س��ازی‪ ،‬به فاصله بسیار کوتاهی از انقالب‬ ‫ما شاهد این بودیم که این انقالب ها با ضد حمله مخالفین‬ ‫مواجه شدند و به راحتی سقوط کردند‪ .‬این نشان م ی دهد که‬ ‫ضرورت وجود سپاه پاس��داران انقالب اسالمی ب رای همیشه‬ ‫انقالب وجود دارد‪.‬‬ ‫‪3‬‬ ‫سیدنظام الدین موسوی از فعاالن رسانه ای‬ ‫جریان معتقد به انقالب اسلامی اس�ت‪ .‬او که‬ ‫پیش از این در بسیج دانشجویی حضور فعالی‬ ‫داش�ت حاال مدیرعامل خبرگزاری فارس است‪.‬‬ ‫با اقای س�یدنظام الدین موسوی در مورد دالیل‬ ‫تشکیل سپاه پاس�داران و حضور ان در عرصه‬ ‫سیاسی کشور سخن گفتیم‪.‬‬ ‫و بن ی صدر در ب رابر ان به ش��انتاژ روی اورده بود‪ ،‬در حقیقت‬ ‫مقابله با عناصر ب رانداز و عناصر منحرف بود که م ی خواستند‬ ‫انقالب اسالمی را چه در حوزه های تروریستی و امنیتی و چه‬ ‫در حوزه های فرهنگی و سیاسی منحرف کنند‪ .‬در واقع سپاه با‬ ‫جریانات جاسوس و وابسته و جریاناتی که ماهیتا ب رانداز بودند‪،‬‬ ‫مقابله م ی کرد‪ .‬بن ی صدر هم ادعا کرد که سپاه سیاس ی کاری‬ ‫م ی کند‪ .‬سپاه با سیاست به معنای افرادی که در چارچوب نظام‬ ‫بودند کاری نداشت بلکه سپاه با منحرفین و ب راندازها روبه رو‬ ‫بود‪ .‬اگر دقت کنیم همان زمان هم به رغم همه شانتاژهایی که‬ ‫بن ی صدر راه انداخته بود امام به هیچ وجه نه تنها در ب رابر سپاه‬ ‫موضع نگرفتند‪ ،‬بلکه ان را تقویت کردند و برخی از مس��ائل‬ ‫و مطالب را در مورد س��پاه فرمودند که در حققیت ماندگاری‬ ‫و اس��تحکام ان را صدچندان کرد‪ .‬بناب راین اگر بعد از ان هم‬ ‫به دفتر سیاسی سپاه بروید‪ ،‬یکی از قویترین مراکز تحلیلی‬ ‫سیاسی و راهبردی کشور در دهه ‪ 60‬بود‪ .‬بهترین تحلی ل های‬ ‫سیاسی و بی ن المللی را همین دفتر سیاسی سپاه داشته است‪.‬‬ ‫سپاه گاه با جریاناتی که درون نظام کار م ی کنند هیچ مساله‬ ‫و مشکلی ندارد‪.‬‬ ‫‪43‬‬ ‫ثب ت نام ‪70‬میلیونی‬ ‫اعالم امار ثبت نام کنن�دگان برای دریافت یارانه نش�ان داده‬ ‫است که تنها ‪3‬درصد از مردم از دریافت یارانه منصرف شده اند‪ .‬حاال‬ ‫دولت باید در مورد اجرای فاز دوم هدفمندی و نیز حذف بخشی از‬ ‫ثب ت نام کنندگان اقدام کند‪.‬‬ ‫اقتصاد‬ ‫شوک اول درگام دوم‬ ‫انصراف ‪ 3‬درصدی مردم از گرفتن‬ ‫یارانه ها به چه معناست؟‬ ‫اقتصاد‬ ‫‪44‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫‪1‬‬ ‫یک شوک اقتصادی دیگر به دولت حسن روحانی؛‬ ‫فقط دو میلیون و ‪ 400‬ه��زار نفر از دریاف��ت یارانه انصراف‬ ‫دادند‪ .‬این یک امار رسمی است که سخنگوی دولت اعالم‬ ‫کرده‪ .‬نتیجه و رخدادی که ش��اید از نگاه دولت غیرمنتظره‬ ‫بود‪ .‬محمد باقر نوبخت م ی گوید‪« :‬دولت ی ها انتظار داشتند‬ ‫چهار ب رابر می زان فعلی‪ ،‬یعنی قریب هش��ت میلیون نفر از‬ ‫دریافت یارانه انصراف دهند‪ .‬از انصراف همین دو میلیون و‬ ‫‪ 400‬هزار نفر بی��ش از ‪ 1200‬میلیارد تومان از محل انصراف‬ ‫مردم از یارانه به دولت تعلق م ی گیرد تا بتواند خدماتی را در‬ ‫قالب مرحله دوم هدفمندی انجام دهد‪».‬‬ ‫در نگاهی موشکافانه تر به ماجرا باید گفت که اگر چه‬ ‫در طول دوره ثب ت نام خبرها از انصراف پنج الی هفت درصدی‬ ‫مردم از دریافت یارانه نقدی حکایت داشت‪ ،‬اما ب ر اساس اماری‬ ‫که سخنگوی دولت اعالم کرده فقط اندکی بیش از سه درصد‬ ‫مردم انصراف داده ان��د‪ .‬به بیان دیگ��ر در دوره جدید اجرای‬ ‫قانون هدفمندی یارانه ها از بین جمعیت ‪ 77‬میلیون نفری‬ ‫در کشور بیش از ‪ 73‬میلیون نفر ثب ت نام کرده اند‪ .‬بناب راین در‬ ‫فاز دوم و با وجود تاکید و اصرار دولت فقط سه درصد از مردم‬ ‫کناره گیری کرده اند‪ .‬ب ی میلی مردم به انصراف از دریافت یارانه‬ ‫در ش��رایطی اتفاق افتاده که دولتمردان در اظهاراتی متعدد‬ ‫خواستار کناره گیری مردم از دریافت یارانه نقدی شده بودند‪.‬‬ ‫نگاهی تطبیقی و مقایسه با دور اول ثب ت نام یارانه ها در سال‬ ‫‪ 89‬نشان م ی دهد در زمانی که طبق اعالم مرکز امار‪ ،‬جمعیت‬ ‫ای ران حدود ‪ 74/5‬میلیون نفر ب��وده ‪ 63‬میلیون و ‪ 400‬هزار‬ ‫نفر ب رای دریافت یارانه ثب ت نام کرده بودند که با محاسب ه ای‬ ‫ساده م ی توان فهمید ‪ 15‬درصد از جمعیت ای ران در فاز اول از‬ ‫دریافت یارانه کناره گیری کرده بودند‪.‬‬ ‫«نه به یارانه» در دور اول اجرای هدفمندی یارانه ها در‬ ‫ش��رایطی رقم خورد که حجم اصرار دولت ب رای کناره گیری‬ ‫مردم از دریافت یارانه نقدی در ان مقطع ب��ه اندازه دور دوم‬ ‫نبود‪ ،‬به عبارتی دولت قب��ل مانند دولت فعلی ب رای کاهش‬ ‫تعداد یارانه بگی ران اصرار نداشت‪.‬‬ ‫اما انچه رخ داده را چگونه م ی توان تحلیل کرد؟ به یک‬ ‫معنا چگونه باید با عدم انصراف مردم از دریافت یارانه به رغم‬ ‫تبلیغات گسترده دولت ی ها مواجه شد؟‬ ‫حرف و حدیث ها زیاد اس��ت‪ .‬هر کس تحلیل خود را‬ ‫دارد؛ «دالیل عدم انصراف» از شمارش محدود خیلی باالتر‬ ‫رفته است‪.‬ب رای رسیدن به تصویری درست از علل پدید امدن‬ ‫شرایط فعلی باید با صورت بندی نظ رات مختلف به تفسیر‬ ‫ماجرا پرداخت‪ .‬دولت ی ها م ی گویند رسانه ملی مقصر اصلی‬ ‫ماجراس��ت‪ .‬به باور انها رس��انه ملی در این زمینه تبلیغات‬ ‫داشته اما نه ب رای انصراف بلکه ب رای دریافت یارانه‪.‬‬ ‫در مهمترین اظهارنظر در این مورد محمد شریعتمداری‬ ‫نعمتزاده ب��ه فرد اول‬ ‫که ای��ن روزه��ا در غیبت مش��هود ‬ ‫اقتصادی و توزیعی دولت تبدیل شده‪ ،‬چنین گفته‪« :‬انچه از‬ ‫این ثب ت نام تاکنون مشخص شده نشانگر اطالعات خوشایند‬ ‫در برخی زمینه ها نیست‪ .‬در برخی ب رنامه های رادی وو تلویزیون‬ ‫هم شاهد بودیم که مجری برنامه اعالم م ی کرد که مردم در‬ ‫ساعات اولیه‪ ،‬ثب ت نام کنند و ان را به ساعات پایانی موکول‬ ‫نکنند و این بیشتر به تبلیغات زمان انتخابات مربوط م ی شود‬ ‫و بیشتر شبیه مزاح بود‪.‬دیروز هم در رادیو از مجری شنیدم‬ ‫اقتصاد‬ ‫رایانه‪،‬یارانهوزندگیمسئوالنه‬ ‫تاملیدرباره‬ ‫درخواست دولت از مردم‬ ‫که م ی گفت‪ :‬امروز روز اخر است و یک وقت کسی جا نماند‪.‬‬ ‫نوک انتقادات او و دیگر مقامات دولتی عملکرد رادیو‬ ‫و تلویزیون را نش��انه رفته‪ .‬این اما روای��ت دولت ی ها از علت‬ ‫عدم انصراف مردم از دریافت یارانه است‪.‬‬ ‫این اما فقط نظر دولت ی هاس��ت‪ .‬دو ضلع دیگر هم در‬ ‫ی دارند‪ .‬یک ضل��ع که اصولگرایان‬ ‫این میان نظ��رات مهم ‬ ‫منتقد دولت هستند باورشان این اس��ت که این نشانه ای از‬ ‫عدم اعتماد مردم به دولت حسن روحانی است‪.‬فراتر از ان حد‬ ‫برخی منتقدان اصولگرا بر این باورند که این مساله نشانه ای‬ ‫از ریزش سرمایه اجتماعی دولت حسن روحانی است‪ .‬برخی‬ ‫هم م ی گویند این در واقع نوعی اعتراض است به سیاست ها‬ ‫و نحوه عملکرد دولت در چند ماه گذشته؛ یکی از افرادی که‬ ‫اینگونه فکر م ی کند حسین شریعتمداری است‪ .‬او بالفاصله‬ ‫پس از انکه امار ثب ت نام ها مشخص شد در سرمقاله ای که در‬ ‫کیهان این گونه ماجرا را اتحلیل کرد‪« :‬سوال این است که چرا‬ ‫مردم‪ -‬انان که م ی توانستند و باید انصراف م ی دادند‪ -‬اصرار و‬ ‫تاکید دولت و مخصوصا رئی س جمهور محترم را نادیده گرفته‬ ‫و توضیحات ایشان درباره ضرورت انصراف را باور نکرده اند؟!‬ ‫ایا در اصرار جناب دکتر روحانی و برخی از دولتمردان کاستی‬ ‫و خللی دیده اند؟ یا توضیحات رئی س جمهور محترم ناکافی‬ ‫و نارسا بوده است؟ جواب این سوال منفی است و فقط یک‬ ‫نیم نگاه به توضیحاتی ک��ه رئی س جمهور محت��رم درباره‬ ‫ضرورت انص��راف ب ی نیازان و نقش ان در بهبود معیش��ت‬ ‫مردم‪ ،‬ارائه کرده اند‪ ،‬نشان م ی دهد ماجرا به وضوح مطرح شده‬ ‫اس��ت‪ .‬بناب راین علت را در کدام نقطه باید پی گرفت؟ پاسخ‬ ‫این پرسش را فقط م ی توان در کاهش چشمگیر اعتماد مردم‬ ‫به دولت و رئی س جمهور محترم جس��ت وجو کرد! ایا هیچ‬ ‫علت دیگری م ی تواند پاسخ منطقی و قابل قبولی ب رای این‬ ‫پرسش باشد؟!»‬ ‫شریعتمداری س��رمقاله خود را اینگونه ادامه داده بود‪:‬‬ ‫«اگر باور داش��ته باشیم که س��بد رای دکتر روحانی با ارای‬ ‫کسانی پر شده بود که شعارها و تبلیغات انتخاباتی ایشان را‬ ‫در تاکید بر اموزه های اسالمی و انقالبی و حرکت در جهت‬ ‫خواس��ته ها و نیازهای مردم باور کرده و پذیرفته بودند بدون‬ ‫کمترین تردید به این نتیجه م ی رسیم که وقتی همین مردم‪،‬‬ ‫برخی از اقدام��ات مجموعه دولت ‪ -‬و نه الزام��ا اقای دکتر‬ ‫ روحانی ‪ -‬را برخالف انچه انتظار داش��تند م ی بینند‪ ،‬به طور‬ ‫طبیعی و منطق��ی در اعتماد قبلی خود ب��ه رئی س جمهور‬ ‫محترم دچار تردید م ی شوند و در حیرت امیخته به مالمت‬ ‫فرو م ی روند که چرا دکتر روحانی که رای خود را از مردم مومن‬ ‫و متعهد م ی گیرد‪ ،‬ولی زمام امور را در برخی از مراکز حساس‬ ‫مرتبط با منافع مردم به دست کس��انی م ی سپارد که بارها‬ ‫ن داده اند کمترین توجهی به مردم ندارند! و مخصوصا به‬ ‫نشا ‬ ‫وعده های داده شده پایبند نیستند‪ .‬ایا این تناقض نم ی تواند‬ ‫کاهش اعتماد مردم به دولت و رئی س جمهور محترم را در پی‬ ‫داشته باشد؟! بدیهی است که م ی تواند و داشت!»‬ ‫شریعتمداری در پایان یادداش��تش نسبت به کاهش‬ ‫چشمگیر اعتماد مردم هشدار داد‪.‬‬ ‫ش��ریعتمداری البت��ه تنها کس��ی نبود ک��ه در میان‬ ‫اصولگرایان چنین نظری داشت‪ .‬برخی نمایندگان مجلس و‬ ‫صاحب نظ ران مسائل سیاسی هم در تحلیلشان نسبت به‬ ‫علت وقوع این مساله مانند شریعتمداری فکر م ی کردند‪.‬‬ ‫اما در ضلع دیگر افرادی که در مورد علت انصراف مردم‬ ‫اب راز عقیده کرده ان��د‪ ،‬اصالح طلبان ق��رار دارند‪ .‬انها بخش‬ ‫اعظمی از علت عدم انصراف مردم را نقص رس��انه ای دولت‬ ‫عنوان کرده اند‪ .‬به یک معنا انه��ا م ی گویند رئی س جمهور‬ ‫باید ش��خصا در این مورد وارد م ی ش��د و در سخنران ی های‬ ‫پی در پی و البته به ش��یوه رودررو و مستقیم با مردم به انها‬ ‫اطمینان خاطر م ی داد‪ .‬اطمینان خاط��ر از اینکه در صورت‬ ‫انصراف از یارانه شرایط اقتصادی بهتری در جامعه در انتظار‬ ‫انها خواهد بود‪ .‬انها حتی اینگونه تحلیل کرده اند که همین‬ ‫ضعف رسانه ای و ارتباط گیری با مردم موجب خواهد شد که‬ ‫رقیب اصلی روحانی‪ ،‬یعنی اصولگرایان بدنه او را به س��مت‬ ‫خود جذب کنند‪ .‬ب رای نمونه روزنامه اصالح طلب اعتماد در‬ ‫مطلبی این چنین نوش��ته بود‪« :‬دولت این روزها به ش��دت‬ ‫سرگرم سر و سامان دادن به بحث هدفمندی یارانه هاست و‬ ‫پروژه «نه به یارانه نقدی» را کلید زده اس��ت‪ ،‬غافل از اینکه‬ ‫همین اقدام که با کمترین کار تبلیغی رسانه ای در دستورکار‬ ‫دولت قرار گرفته بهترین فرصت را ب��رای مخالفانش مهیا‬ ‫کرده است‪ .‬از انجا که دولت رس��انه چندانی در اختیار ندارد‬ ‫بدون اینکه برنامه تبلیغی هدفمندی ب رای تشریح و به ثمر‬ ‫رساندن درخواس��تش ب رای انصراف از دریافت یارانه نقدی‬ ‫تدوین کند ی��ا حتی بدون اینکه ش��خص روحانی بخواهد‬ ‫در قاب تلویزیون با مردم درباره ض��رورت ان و اهداف دولت‬ ‫از کلید زدن این پروژه سخن بگوید‪ ،‬دولتمردان تنها شعاری‬ ‫را ط راحی و میدان را به نفع رقیب خالی کرده اند‪ .‬رقیب هم‬ ‫که طی هشت سال گذش��ته خوب ذائقه مردم را فهمیده به‬ ‫یکه تاز میدان تبدیل و خیلی زودتر از پی ش بین ی هایش یک‬ ‫گام به هدفش یعنی تحت تاثی��ر قرار دادن پایگاه اجتماعی‬ ‫دولت به نفع خود نزدیک شده اس��ت و اگر مسیر ب رایش بر‬ ‫همین روال باز باش��د در فرصتی دیگر و با بهانه ای دیگر به‬ ‫مقصود خود م ی رسد‪».‬‬ ‫ایا سرمایه اجتماعی روحانی کاسته شده؟‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫در میان نظ رات متعددی که بیان شده یک نکته وجود‬ ‫دارد که مورد توجه طرفین بوده است‪ .‬ان نکته این است که‬ ‫به باور برخی تحلیلگران این موج ثب ت نام و پاسخ منفی به‬ ‫درخواست دولت‪ ،‬در واقع نش��انه ای از کاسته شدن سرمایه‬ ‫اجتماعی و بدنه حامی روحانی است‪.‬‬ ‫اما این سرمایه اجتماعی چیست که تحلیلگران از ان‬ ‫سخن م ی گویند؟ در این مورد باید گفت که سرمایه اجتماعی‬ ‫مفهوم ی جامع ه شناسی است که در تجارت‪ ،‬اقتصاد‪ ،‬علوم‬ ‫انسانی و بهداشت عمومی جهت اشاره به ارتباطات درون و‬ ‫مابین گروهی از ان استفاده م ی شود‪ .‬اگرچه تعاریف مختلفی‬ ‫ب رای این مفهوم وج��ود دارد‪ ،‬اما در کل س��رمایه اجتماعی‬ ‫به عنوان نوعی «عالج همه مشکالت» جامعه مدرن تلقی‬ ‫شده است‪ .‬ایده اصلی این است که «شبکه های اجتماعی»‬ ‫دارای ارزش هس��تند‪ .‬همانطور که پیچ گوش��تی (سرمایه‬ ‫فیزیکی) یا تحصیالت دانشگاهی (سرمایه انسانی) هم به‬ ‫صورت فردی و هم در شکل جمعی م ی توانند موجب افزایش‬ ‫بهره وری ش��وند‪ ،‬ارتباطات اجتماعی هم بر بهره وری افراد و‬ ‫گروه ها تاثیر م ی گذارند‪ .‬سرمایه اجتماعی متمایز از تئوری‬ ‫اقتصادی س��رمایه داری اجتماعی اس��ت‪ .‬این تئوری‪ ،‬بحث‬ ‫تمایز کامل سوسیالیسم و سرمایه داری را به چالش م ی کشد‪.‬‬ ‫در س��رمایه داری اجتماعی فرض بر این است که پشتیبانی‬ ‫اجتماعی از فق را‪ ،‬تولید سرمایه را افزایش م ی دهد‪ .‬با کاهش‬ ‫فقر‪ ،‬مشارکت در بازار سرمایه گسترش م ی یابد‪.‬‬ ‫دکتر محس��ن رنانی‪ ،‬جامع ه ش��ناس که در این مورد‬ ‫تحقیقات فراوانی کرده و حتی کتاب هایی هم در این زمینه‬ ‫دارد‪ ،‬م ی گوید‪« :‬س��رمایه اجتماعی ب رای رشد و توسعه یک‬ ‫جامعه از دو سرمایه دیگر‪ ،‬یعنی سرمایه اقتصادی و سرمایه‬ ‫انسانی‪ ،‬پ ر اهمی ت تر و موثر تر است‪ .‬جامعه ما اکنون تجربه‬ ‫دو دهه سرمایه گذاری افراطی روی سرمایه های اقتصادی و‬ ‫انسانی را دارد‪ .‬حجم عظیم پروژه های اقتصادی که در این‬ ‫دو دهه اجرا شده و حجم عظیم دانش��گاه هایی که توسعه‬ ‫یافته اند و میلیون ها فارغ التحصیل بیکاری که امروز داریم‪،‬‬ ‫گواه این وضعیت است‪ .‬اما در عین حال م ی بینیم تحولی‬ ‫در اقتصاد و جامعه ما رخ نداده اس��ت‪ .‬ب��ه نظر من علتش‬ ‫همین غفلت از سرمایه اجتماعی و در واقع تخریب سرمایه‬ ‫اجتماعی اس��ت‪ .‬بناب راین گرچه ما عامدانه در نظریه پردازی‬ ‫سعی م ی کنیم به اصطالح روغن داغ یک نظریه را افزایش‬ ‫دهیم‪ ،‬ام��ا در این مورد خاص واقعا االن س��رمایه اجتماعی‬ ‫مساله اصلی جامعه ما شده است‪ .‬در یک کالم‪ ،‬م ی دانیم که‬ ‫در اقتصاد ارزش ها به طور نسبی معنا م ی یابند‪ .‬در این مورد‬ ‫هم‪ ،‬سهم پرداختن به سرمایه اجتماعی در ب رابر متغیرهایی‬ ‫مانند سرمایه‪ ،‬نیروی کار‪ ،‬سرمایه انسانی‪ ،‬بهره وری عوامل‬ ‫تولید‪ ،‬پول‪ ،‬ارز و نظایر انها و به ویژه می زان تالش نظری که‬ ‫م ی شود ب رای شناخت جایگاه ان در اقتصاد همچنان از سطح‬ ‫پایینی برخوردار است‪».‬‬ ‫حاال اما نکته اساسی این است که ثب ت نام ب رای دریافت‬ ‫یارانه م ی تواند معیاری باش��د ب رای سنجیدن این مساله که‬ ‫بدنه اجتماعی و در واقع سرمایه اجتماعی حسن روحانی چه‬ ‫می زان است؟ به دیگر س��خن اینکه ایا این مساله محوری‬ ‫مناسب ب رای قضاوت در مورد اینکه بدنه و حامیان روحانی‬ ‫ریزشی معنا دار یافته اند است؟‬ ‫برخی م ی گوین��د باید به مس��ائل دیگ��ری هم فکر‬ ‫کرد‪ .‬ب��ه اینکه تالطم ب��االی اتفاقات اقتص��ادی (از جمله‬ ‫تغیی رات عجی��ب و غریب قیمت طال و س��که و ارز) نوعی‬ ‫ ب ی اعتمادی اقتصادی نسبت به دولت ها را پدید اورده‪.‬به باور‬ ‫این افراد به یک معنا م ی توان گفت ب ی اعتمادی اقتصادی‬ ‫به دولت مس��اله ای جدا از ب ی اعتمادی اجتماعی یا باالتر از‬ ‫ان ب ی اعتمادی سیاسی اس��ت‪ .‬یعنی ممکن است مردم به‬ ‫یک دولت اعتماد سیاسی و اجتماعی داشته باشند اما باتوجه‬ ‫به س��وابقی که دارند که بعضا ش��اید از گذشته هم بر جای‬ ‫مانده باش��د دچار ب ی اعتمادی اقتصادی نسبت به دولت ها‬ ‫شده باش��ند‪.‬هر چه هس��ت حال باید منتظر ماند و دید که‬ ‫حسن روحانی چگونه م ی خواهد با این ماجرا مواجه شود‪ .‬او‬ ‫یک رئی س جمهور محافظه کار است و مانند رئی س جمهور‬ ‫پیش��ین خیلی غیر منتظره نیس��ت‪ .‬روزهای مهم ی ب رای‬ ‫دولت در پیش است‪.‬‬ ‫اقتصاد‬ ‫در میان نظ�رات متعددی که بیان ش�ده‬ ‫ی�ک نکت�ه وج�ود دارد ک�ه م�ورد توجه‬ ‫طرفین بوده اس�ت‪ .‬ان نکته این اس�ت‬ ‫که به باور برخ�ی تحلیلگ�ران این موج‬ ‫ثبت نام و پاس�خ منف�ی به درخواس�ت‬ ‫دولت‪ ،‬در واقع نشانه ای از کاسته شدن‬ ‫س�رمایه اجتماعی و بدنه حامی روحانی‬ ‫است‪.‬‬ ‫اعتماد‪،‬مسالهاصلیمردم‬ ‫گفت وگوباحسینراغفردرباره‬ ‫دالیل انص راف ندادن مردم از یارانه ها‬ ‫مردم دم را غنیمت شمردند‬ ‫رئیسسابقانجمن‬ ‫جامع ه شناسیای ران‬ ‫‪45‬‬ ‫اقتصاد‬ ‫توقف هدفمندی‬ ‫درایستگاه بی اعتمادی‬ ‫تزریق ارامبخش ‪ 5200‬میلیاردی به‬ ‫اقتصاد ایران ادامه می یابد‬ ‫لیال لطفی‬ ‫خبرنگار‬ ‫اقتصاد‬ ‫‪46‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫‪2‬‬ ‫محمد مصدق‪ ،‬نخس��ت وزیر ای ران در سال های‬ ‫‪ 1329‬تا ‪ 1332‬وقتی با خواس��ته های متناقض دولت های‬ ‫خارجی قدرتمند زمانه خود مواجه ش��د‪ ،‬اصط�لاح موازنه‬ ‫منفی را به کار برد‪ .‬مقصود او این بود که به هیچ یک از این‬ ‫خواسته ها پاس��خ مثبت ندهد‪ ،‬ولی در عین حال از انرژی‬ ‫انها ب رای خنثی ک��ردن یکدیگر بهره بب��رد‪ .‬موازنه منفی‬ ‫البته در س��ال های بعد به سیاس��ت خارجی محدود نماند‬ ‫و دامنگیر سیاس��ت داخلی ش��د‪ .‬بدین ترتیب دست کم از‬ ‫دوم خرداد ‪ 76‬در انتخابات ریاست جمهوری‪ ،‬بخش مهمی‬ ‫ از جامعه به نامزدی رای م ی دهند که رقیبش به پاستور راه‬ ‫نیابد‪ .‬این شیوه خاص رای دادن که م ی توان نام دموکراسی‬ ‫منفی را ب رای ان ب رازنده دانست‪ ،‬البته پیامدهای مهمی در‬ ‫حوزه های غیرسیاسی جامعه به دنبال دارد که کمترین نمود‬ ‫ان‪ ،‬ناتوانی دولت ها در اصالح قیمت ها به ویژه در حوزه انرژی‬ ‫است‪ .‬دست کم ‪ 24‬سال است که روسای کابینه به استناد‬ ‫گزارش ه��ای تخصصی که وزرا روی میزش��ان م ی گذارند‪،‬‬ ‫م ی دانند که ادامه وضع موجود پرداخت یارانه های هنگفت‬ ‫در بخش هایی به جز بهداشت و اموزش به صالح نیست‪،‬‬ ‫اما هر بار مانعی را خود پیش روی خود م ی گذارند تا دست‬ ‫به جراحی بزرگ اقتصادی نزنند‪.‬‬ ‫م��ردان سیاس��ت هم ک��ه کمتر ب��ه عل��م اقتصاد‬ ‫وقوف دارند‪ ،‬رفت��اری محافظه کاران��ه در پیش م ی گیرند‪.‬‬ ‫هاشم ی رفس��نجانی کوش��ید تا سیاس��ت تعدیل خود را‬ ‫تعدیل کند و ش��یبش را ان چنان مالیم کند که مردم او را‬ ‫همراهی کنند‪ .‬هر چند در نهای��ت نیز به دلیل کم توجهی‬ ‫به شاخ ص های مهمی مانند ش��فافیت مالی‪ ،‬گروه زیادی‬ ‫از م��ردم از همراه��ی با تغیی��رات اقتصادی م��ورد نظر او‬ ‫بازماندند و راه نق��د را در پیش گرفتن��د‪ .‬احمدی نژاد نیز از‬ ‫گران کردن بنزین و برق سخن گفت اما چند ب رابر پول ان‬ ‫را به کارت های بانکی واریز کرد‪ .‬البت��ه پولی که در مقابل‬ ‫افتاب تورم‪ ،‬همچون برف اسفندماه‪ ،‬به سرعت اب م ی شد‪.‬‬ ‫حسن روحانی نیز که به محبوبیت اجتماعی خود دلبسته‬ ‫بود‪ ،‬عدم ثب ت نام متقاضیان اس��تمرار دریاف��ت یارانه ها را‬ ‫راهی کارامد تصور کرد‪ .‬ام��ا در عمل دید که اندک گروهی‬ ‫به ندای او لبیک گفتند و البته ب رایش خوب بود که در اغاز‬ ‫راه دولتش‪ ،‬بفهمد که بخش مهم��ی از رای او نه انتخابی‬ ‫مختارانه بلکه تالشی ب رای گریز از رقبایش بوده است‪ .‬بدین‬ ‫ترتیب مردی که م ی داند س��رمایه اجتماع��ی اش تکاپوی‬ ‫تحوالت بزرگ را نم ی ده��د‪ ،‬در راس دولت گرفتار ماجرایی‬ ‫پیچیده شده‪.‬‬ ‫البته گروهی ب��ر این باورن��د که روحان��ی‪ ،‬اگر خود‬ ‫تمام قد پا پیش م ی گذاشت و مردم را به انصراف از دریافت‬ ‫یارانه های نقدی فرام ی خواند‪ ،‬وضع فرق م ی کرد؛ اما مگر او‬ ‫ای�ا روحان�ی نمی توانس�ت صادقانه به‬ ‫مردم بگوید که کیس�ه دولت تهی است‬ ‫و اگر یارانه های نقدی همچنان در حجم‬ ‫زیاد پرداخت ش�ود‪ ،‬پولی برای رش�د و‬ ‫توسعه باقی نمی ماند؟ ایا او نمی توانست‬ ‫بگوید که چاه های خس�ته و تیمار نشده‪،‬‬ ‫دیگر نمی توانند مانند دوره جوانی خود‪،‬‬ ‫با سخاوت نفت را به اقتصاد بیمار ایران‬ ‫تزریق کنند؟‬ ‫چنین نکرد؟و اگر راه خواهش از مردم را م ی پیمود و باز هم‬ ‫چنین نتیجه و اماری به دستش م ی رسید تا دولتی ضعیف‬ ‫را راهبری کند؟ مگر نه اینکه او و یاران کلیدی اش در دولت‬ ‫و مجلس‪ ،‬بر انص��راف غیرنیازمندان تاکید ک��رده بودند و‬ ‫در این مس��یر از بس��یاری از چهره های ورزش و هنر حتی‬ ‫«چو چانگ» همس��ر «ارس��طو» نیز در س��ریال پایتخت‬ ‫یاری گرفتند؟ پ��س راز ناکامی دولت تدبی��ر و امید را باید‬ ‫در جایی دیگر جس��ت و جو کرد‪ .‬وقتی ک��ه اصالح طلبان‬ ‫در سال ‪ 1388‬از دستیابی به دولت دهم بازماندند و به رغم‬ ‫تالش های انتخاباتی نتوانس��ت به هدف خود دست یابد‪،‬‬ ‫برخی از اصحاب این جریان امیدش��ان را به نارضایت ی های‬ ‫اقتصادی از دولت احمدی نژاد بستند‪ .‬اما غافل از اینکه این‬ ‫امید‪ ،‬خود باید ب رای انها بزرگترین ناامیدی باشد‪ .‬اگر فرض‬ ‫کنیم که این نارضایت ی ها شتاب شدیدی م ی گرفت و حتی‬ ‫به نارضایتی اجتماعی منجر میشد‪ ،‬ایا به معنی پیشرفت‬ ‫و توسعه سیاس��ی موردنظر انها بود؟ اکنون صفی طوالنی‬ ‫از متقاضیان دریافت یاران��ه نقدی پیش روی دولت یازدهم‬ ‫صف کشیده است که یکصدا م ی گویند اولویت اصلی ب رای‬ ‫انها‪ ،‬نه تحول ش��یوه های مدیریتی در دولت بلکه پرداخت‬ ‫پول نقد بدون کار است‪.‬‬ ‫گروهی بر ای��ن باورند ک��ه دولت روحان��ی به دلیل‬ ‫انکه در ‪ 100‬روز اول کار خود نخواس��ت ماشین یارانه ها را‬ ‫به جاده هدفمندی هدایت کند و جش��ن و سرور ماه عسل‬ ‫سیاسی را ب ی فکر فردای ب ی پولی پشت سرگذاشت‪ ،‬اکنون‬ ‫از تشویق مردم به انصراف از دریافت یارانه نقدی نتیجه ای‬ ‫نم ی گیرد‪ .‬اما گروهی نیز معتقدند که خلق و خوی ای رانیان‪،‬‬ ‫اکنون گزینه ثب ت ن��ام و دریافت یارانه نقدی و س��بدکاال‬ ‫را م ی پس��ندند و اگر دولت بخواه��د راه دیگ��ری برود‪ ،‬با‬ ‫ ب ی اعتمادی و ب ی اعتنایی عمومی مواجه م ی ش��ود‪ .‬حسن‬ ‫روحانی از قدرت کالم خوبی برخوردار اس��ت‪ .‬او زمانی که‬ ‫بافکارعمومی‬ ‫ناکامیدرجل ‬ ‫چرا مردم انصراف ندادند؟‬ ‫ادریس هیاتی‬ ‫روزنامه نگار‬ ‫‪3‬‬ ‫ط��رح دولت ب��رای تش��ویق مردم ب��ه انصراف‬ ‫داوطلبانه از یارانه ها به نتیجه نرسید‪ .‬طبق امار اعالم شده‬ ‫از سوی یکی از اعضای کمیسیون ب رنامه از بین ‪ 77‬میلیون‬ ‫و ‪ 527‬هزار و ‪ 703‬نفر که در اخری��ن مرحله یارانه نقدی که‬ ‫در ‪ 22‬فروردین ‪ 1393‬یارانه دریافت کردند تنها ‪ 7/5‬میلیون‬ ‫نفر از دریافت یارانه انصراف دادند‪ .‬این درحالی اس��ت که در‬ ‫اخرین اظهار نظر‪ ،‬محمد باقر نوبخت رقم واقعی انصراف را‬ ‫‪ 2‬میلیون و چهارصدهزار نفر عنوان کرده است‪.‬‬ ‫حال این س��وال به وجود م ی اید ک��ه چرا تالش های‬ ‫دولت ب رای انصراف مردم از دریاف��ت یارانه ها موفقی ت امیز‬ ‫نبود؟ چرا رس��انه ملی نتوانس��ت با این می زان تبلیغات به‬ ‫هدف مورد نظر خود برس��د؟ ش��اید پاس��خ ان در این نکته‬ ‫نهفته باش��د که هنوز دانش تبلیغات و ظ رافت های ان که‬ ‫امروزه کشورهای توسع ه یافته از ان بهره برداری های بسیاری‬ ‫م ی کنند‪ ،‬در ای ران شناخته شده نیست‪.‬‬ ‫دولت نتوانست بر افکا ر عمومی جامعه خود تاثیرگذار‬ ‫باشد‪ ،‬چون مطالعات الزم روی این مساله انجام نشده است‪.‬‬ ‫هنوز شناخت درستی از مردم خود نداریم‪.‬‬ ‫جوامع کنونی از پیچیدگ ی ها و گستردگ ی های بسیاری‬ ‫برخوردارن��د‪ ،‬بناب راین نوع برخورد با انه��ا دیگر مانند اعصار‬ ‫گذشته‪ ،‬راحت و اسان نیست‪ .‬اقداماتی در این زمینه صورت‬ ‫گرفت که در عمل به ضد خود مبدل شد‪.‬‬ ‫صداوس��یما تاثیرگذاری بر افکارعموم��ی را با نگاهی‬ ‫حجمی نگریس��ت و معتقد بود که تنها با پخش چند تیزر‬ ‫تبلیغاتی م ی تواند خیل عظیمی از مردم را با خود همراه کند‪.‬‬ ‫دولت در این وادی به همراهی افراد تاثیرگذار در جامعه که‬ ‫م ی توانستند در اذهان و قلب مردم رسوخ کنند نیاز داشت ولی‬ ‫حتی نتوانست انها را با خود یکصدا کند‪.‬‬ ‫زمانی که اجرای قانون هدفمندی یارانه ها اغاز ش��د‪،‬‬ ‫صداها و فریادها بلند شد که این شیوه اجرا و واریز مستقیم‬ ‫یارانه ها به حساب مردم نادرست اس��ت‪ .‬باید در اجرای این‬ ‫قانون به دنبال توانمندسازی افراد باشیم نه اینکه با اعانه دادن‬ ‫به انها توس��عه اقتصادی را دنبال کنیم‪ .‬با وجود فریادهای‬ ‫بسیار‪ ،‬گوش ها و چشم ها بسته بود‪.‬‬ ‫اما امروز به عقیده بس��یاری از مردم ش��اید دولت باید‬ ‫خود را قربانی کرده و قانون را همان طوری اجرا کند که باید از‬ ‫قبل عملیاتی م ی شد‪ .‬باید یک نفر از خود مایه بگذارد و این‬ ‫حرکت را متوقف سازد هرچند م ی داند که بابت این تصمیم‬ ‫باید هزینه گزافی پرداخت کند‪.‬‬ ‫وقتی به عقب برم ی گردیم به یاد حرف هایی م ی افتیم‬ ‫که در رابطه با یارانه ها مطرح ش��د؛ همه شنیدند و سکوت‬ ‫کردند‪ .‬ارائه تعاریفی این چنینی که یارانه‪ ،‬پول نفت است و‬ ‫باید به همه مردم داده شود‪ .‬باز هم جلوتر رفتند و گفتند اما‬ ‫دوباره این سکوت بود که بر همه جا سایه م ی افکند‪.‬‬ ‫امروز که اعتمادها کمرنگ ش��ده است همگی به این‬ ‫فکر افتاده ان��د که مردم را باخ��ود همراه کنن��د‪ .‬وقتی پای‬ ‫صحبتشان م ی نشینی م ی گویند که اختالس ها و فسادهای‬ ‫مالی در این دولت و ان دولت کم نبوده و نیست‪ ،‬پس بهتر‬ ‫ان است که پول را بگیریم و خودمان مدیریت کنیم‪.‬‬ ‫به همه این مواردی که گفته شد این را هم باید اضافه‬ ‫کرد که سهم تولید از درامدهای اجرای قانون نادیده گرفته‬ ‫شد‪ .‬دولت دهم قانون هدفمندی یارانه ها را اجرا کرد و قرار بود‬ ‫با کسب درامد تعیین شده هزینه های ایجاد شده را بپردازند‪.‬‬ ‫هرچند درامد تعیین شده به دست نیامد و دولت ب رای پرداخت‬ ‫یارانه های نقدی به س��راغ سایر منابع کش��ور رفت؛ بدترین‬ ‫کاری که م ی توانست در دوره اجرائیات خود انجام دهد‪.‬‬ ‫در این بین بخش تولید و صنع��ت مغفول ماند‪ .‬حال‬ ‫س��وال م ی کنم که دولت تدبیر و امید! ایا در مورد سهم این‬ ‫بخش اقتصاد فکری کردید؟ ضمانت اجرای صحیح قانون‬ ‫چیست؟ اگر در این کشور یک بار و یک نفر توانست قانون‬ ‫ی هم وجود داشته باشد؟‬ ‫را اجرا نکند پس م ی تواند بار دوم ‬ ‫در این شرایط دولت با دس��تی بسته قرار است مرحله‬ ‫دوم قانون هدفمندکردن یارانه ها را اجرا کند‪ .‬کاری که در هر‬ ‫صورت منتقدان و طرفداران خود را خواهد داشت‪ .‬باید بداند‬ ‫که امروز نگاه ها تیزبینانه عملکردش را رصد م ی کند‪ .‬مبادا‬ ‫امی د های به وج��ود امده بعد از انتخابات را از دس��ت بدهد و‬ ‫باعث بروز رکود و رخوت درجامعه بشود‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫اقتصاد‬ ‫از ناکام ی های دولت احمدی نژاد س��خن م ی گفت‪ ،‬تشویق‬ ‫پرشور حضار سخنران ی های انتخاباتی را ب رای خود به ارمغان‬ ‫م ی اورد‪ .‬او چرا از این شیوه ب رای بیان بن بستی که دولتش‬ ‫گرفتار ان اس��ت بهره نگرفت؟ ایا او نم ی توانست صادقانه‬ ‫به مردم بگوید که کیسه دولت تهی است و اگر یارانه های‬ ‫نقدی همچنان در حجم زیاد پرداخت شود‪ ،‬پولی ب رای رشد و‬ ‫توسعه باقی نم ی ماند؟ ایا او نم ی توانست بگوید که مساله‬ ‫صنعت نفت کشور فقط حذف محدودیت های صادرات نفت‬ ‫خام نیست و چاه های خسته و تیمار نشده‪ ،‬دیگر نم ی توانند‬ ‫مانند دوره جوانی خود‪ ،‬با س��خاوت نفت را به اقتصاد بیمار‬ ‫ای ران تزریق کنند؟ پس چه شد که او سکوت کرد؟‬ ‫ایا روحانی س��خنان پیرمرد ف�لاردی را از ی��اد برده‬ ‫اس��ت؟ اخرین روزهای فروردین‪ ،‬اتوب��وس زردرنگ حامل‬ ‫رئی س جمهور منتخب و جمعی از خبرنگاران و عکاسان در‬ ‫نخستین سفر انتخاباتی او به استان چهارمحال وبختیاری‬ ‫رفتند‪ .‬حسن روحانی در این سفر به ساکنان یکی از زیباترین‬ ‫اس��تان های ای ران‪ ،‬گفت‪« :‬امده ام اغاز رقابت خودم را از بام‬ ‫ای ران اعالم کنم تا به گوش همگان برس��د‪ ».‬این اتوبوس‬ ‫برخالف اتوبوس بس��یاری از سیاس��تمداران و ب ی اعتنا به‬ ‫غرغره��ای زیر لب مال��ک و راننده ان‪ ،‬نه فق��ط جاده های‬ ‫اس��فالته‪ ،‬بلکه مس��یرهای خاک��ی را هم طی ک��رد و به‬ ‫روستاهایی رفت که ساکنان ان‪ ،‬حتی یک وزیر کابینه را هم‬ ‫به عمر خود در انجا ندیده بودند‪ .‬در نزدیک ی های دهستان‬ ‫فالرد از توابع لردگان‪ ،‬روحانی پیرمردی روستایی را دید که‬ ‫در کنار جاده‪ ،‬پیاده راه م ی پیمود‪ .‬شاید ب رای انکه بتواند در‬ ‫تنظیم سخنرانی خود در حسینیه دهستان‪ ،‬امادگی بیشتری‬ ‫داشته باشد‪ ،‬از او دعوت کرد سوار ش��ود تا به مقصد برسد‪.‬‬ ‫پیرمرد خبر چندانی از سیاست نداشت و نم ی دانست چند‬ ‫روزی است که حسن روحانی ب رای خارج کردن احمدی نژاد از‬ ‫ساختمان پاستور‪ ،‬به رقابت با گروهی دیگر از سیاستمداران‬ ‫برخاسته است‪ .‬وقتی سوار شد‪ ،‬محمدرضا نعمت زاده که در‬ ‫کنار روحانی نشسته بود به نیمه دوم اتوبوس رفت و پیرمرد‬ ‫روستایی در همان صندلی ردیف اول جای گرفت‪ .‬روحانی از‬ ‫او پرسید‪« :‬پدرجان‪ ،‬اوضاع از چه قرار است؟» پیرمرد گفت‪:‬‬ ‫«خیلی بد‪ ».‬روحان��ی نگفت که منتقد احمدی نژاد اس��ت‬ ‫بلکه با زیرکی پرس��ید‪« :‬با ‪45‬هزار تومان یارانه نقدی‪ ،‬باز‬ ‫هم زندگی سخت است؟» پیرمرد گفت‪ « :‬کاش این پول ها‬ ‫را نم ی دادند‪ ،‬ولی قیمت اجناس اینقدر گران نم ی شد‪ ».‬او با‬ ‫ سوزدلی سخن م ی گفت که توجه همه سرنشینان را به خود‬ ‫جلب کرد‪ .‬م ی گفت‪45« :‬هزار توم��ان به چه درد م ی خورد‬ ‫وقتی که برنج کیلویی ‪7‬هزار تومان و گوجه فرنگی کیلویی‬ ‫‪3‬هزار تومان است؟ ما که گدا نیس��تیم به ما از این پول ها‬ ‫بدهند‪ .‬سخنان پیرمرد به روحانی شهامت داد تا حرفی را که‬ ‫ن تردید داشت‪ ،‬ب ر زبان بیاورد‪».‬‬ ‫در گفتن ا ‬ ‫روحانی قبل از ان چندبار در جم��ع نزدیکان خود گفته‬ ‫بود که موافق یارانه های نقدی نیست‪ ،‬ولی نگران است علیه‬ ‫این یارانه ها سخنی بگوید که در نتیجه انتخابات تاثیر منفی‬ ‫بگذارد‪ .‬با این حال در سخنان خود در حسینیه دهستان فالرد‪،‬‬ ‫ب رای اولین بار گفت‪« :‬مردم م ی گویند کاش یارانه ای پرداخت‬ ‫نم ی شد اما شاهد این همه گرانی نبودیم‪ ».‬کمتر از دوماه بعد‬ ‫از این سف ر‪ ،‬محمدباقر نوبخت که هنوز رئیس سازمان مدی ریت‬ ‫نشده بود‪ ،‬در گفت وگویی تلویزیونی وعده داد در دولت یازدهم‪،‬‬ ‫ یارانه های نقدی ب رای بیکاران چهار ب رابر م ی شود‪ .‬حاال البته‬ ‫حدود یک سال پس از ان ماجرا‪ ،‬تشویق به انصراف از یارانه ها‪،‬‬ ‫کار چندان سختی نیست‪ .‬شاید به این دلیل که پیرمرد فالردی‬ ‫تزاده در صندلی‬ ‫از اتوبوس روحانی پیاده شده و بار دیگر نعم ‬ ‫نزدیک روحانی جای گرفته است‪ .‬چندان بعید نیست که همین‬ ‫جابه جایی صندل ی ها‪ ،‬مردم را به ثب ت نام دریافت یارانه های نقدی‬ ‫تشویق کرده باشد؛ حتی اگر این ثب ت نام ب رای انها‪ ،‬به قیمت‬ ‫پرداخت چند هزار تومان به متصدی کاف ی نت ها و پرداخت کرایه‬ ‫مین ی بوس یا وانت‪ ،‬ب رای رسیدن از روستا به شهر تمام شود‪.‬‬ ‫اقتصاد‬ ‫‪47‬‬ ‫اقتصاد‬ ‫رایانه‪ ،‬یارانه و زندگی مسئوالنه‬ ‫تاملی درباره درخواست دولت از مردم‬ ‫فرشاد مهدی پور‬ ‫روزنامه نگار‬ ‫اقتصاد‬ ‫‪48‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫‪4‬‬ ‫«م��ردم و مس��ئوالن» نام یک��ی از قدیم ی ترین‬ ‫ب رنامه های رادیو و تلویزیونی در ای ران پس از انقالب اسالمی‬ ‫اس��ت و حتی امروز ه��م‪ ،‬در میان ش��بکه های اس��تانی‬ ‫صدا و س��یما‪ ،‬م ی توان برنامه هایی را با چنین نام ی شنید و‬ ‫دید‪ .‬دیدن و ش��نیدن این برنامه ها‪ ،‬حکایت از یک شکاف‬ ‫و فاصله تاریخی دارد اما اهالی سیاست ممکن است طول‬ ‫این تاریخ را به عصر شاهان ساسانی و هخامنشی برگردانند‬ ‫و عالمان جامعه و فرهنگ ب��ه تحوالت عصر پهلوی اول و‬ ‫دوم‪ .‬موضوع این نوشته‪ ،‬هی چ کدام از اینها نیست‪ ،‬بلکه بحث‬ ‫بر سر بازی بزرگی اس��ت که دولت یازدهم‪ ،‬درباره ترغیب و‬ ‫تشویق ای ران ی ها به انصراف از دریافت یارانه‪ ،‬ب هراه انداخت و‬ ‫بیشتر در این راه ‪ ،‬هزینه داد و کمتر نفع برد‪.‬‬ ‫اول‪ :‬تمایل دولت به انصراف مل��ت از دریافت یارانه‪،‬‬ ‫بر کسی پوش��یده نبوده و نیست؛ در ش��امگاه ارائه گزارش‬ ‫صد روزه و هنگامی که پرس��ش هایی درب��اره اجرای مرحله‬ ‫دوم هدفمندی یارانه ها مطرح ش��ده بود‪ ،‬پاسخ‪ ،‬درخواست‬ ‫نیمه رس��می از ش��هروندان ب��رای کناره گی��ری از دریافت‬ ‫‪ 45‬هزارتوم��ان ماهان��ه بود و اس��تداللی مبنی ب��ر انکه‬ ‫نم ی توان حس��اب ها و درامدهای ش��خصی اف��راد را ب رای‬ ‫تعیین سطح اقتصادی انها‪ ،‬کاوید (پنجم اذر ‪ .)1392‬بعدها‬ ‫و در جریان تصویب بودجه سال جاری هم‪ ،‬اشتیاق دولت ی ها‬ ‫ب رای این کار بیشتر علنی ش��د اما از همان ابتدا نیز م ی شد‬ ‫حدس زد که این خواس��ته‪ ،‬با تجاوب نس��بی مردم مواجه‬ ‫نم ی شود و شاید مسئوالن مربوطه در این مورد‪ ،‬پیمایش ها‬ ‫و افکارس��نج ی هایی را نی��ز انجام داده و نتایج��ش را دیده‬ ‫بودند‪ .‬برنامه های انصراف دسته جمعی هنرمندان‪ ،‬مدی ران‪،‬‬ ‫ورزشکاران و‪ ...‬هم ب ی رمق تر از انی بود که توجهی را ب رانگیزد‬ ‫و شاید مجموعه همین عوامل بود که در تدبیری اعالم نشده‪،‬‬ ‫عمال بار دعوت به انصراف روی دوش مع��اون اول و دیگر‬ ‫معاونان و وزرا و مش��اوران دولت گذارده ش��ده و تالش شد‬ ‫تا از مواجهه مس��تقیم رئی س جمهور با م��ردم در این زمینه‬ ‫خودداری شود (موضوعی که برخی رس��انه های غی رای رانی‬ ‫نیز بدان اشاره کرده اند)‪.‬‬ ‫دوم‪ :‬حاال که روشن شده‪ ،‬مردم به ندای دولت‪ ،‬لبیک‬ ‫نگفته اند‪ ،‬برخ ی ها پرچم انتقاد از صدا و سیما را بلند کرده اند‬ ‫که انها با تبلیغات نامناسب ش��ان‪ ،‬مردم را واداش��ته اند که‬ ‫به س��راغ رایانه ها رفته و ب رای یارانه‪ ،‬ثب ت ن��ام کنند و حتی‬ ‫برخی خبرسازی ها درباره ایجاد «ستاد اری به یارانه» از سوی‬ ‫سایت های خبری خاص‪ ،‬انتشار یافته است‪ .‬انتشار این ادعاها‬ ‫در حالی است که اس��فندماه گذشته خبر امده بود که دولت‬ ‫از صد او سیما خواسته در ازای ب هراه انداختن تبلیغات وسیع و‬ ‫گسترده ب رای کاهش یارانه بگی ران‪ ،‬درصدی از صرفه جویی‬ ‫حاصله را بدین س��ازمان اعطا کند و این پیش��نهاد از سوی‬ ‫صد او سیما پذیرفته نشده بود‪ .‬در واقع انچه رادیو و تلویزیون‬ ‫به اجرا گذاشت‪ ،‬همان گونه تبلیغاتی بود که در زمینه هایی‬ ‫نظیر راهپیمای ی ها و انتخابات به کار م ی بست و جزو وظایف‬ ‫قانون ی اش ب��ود؛ ج��دای از زیرنوی س ها‪ ،‬حت��ی برنامه های‬ ‫غیرمرتبط هنری و اجتماعی هم در این زمینه به کار گرفته‬ ‫شدند و کار به دیالوگ های یک سریال ُپ ربیننده نوروزی هم‬ ‫رسید‪ .‬این نکته را هم باید به خاطر داشت که بخش عمده ای‬ ‫از محتواها از درون مجاری رس��می اطالع رس��انی دولت در‬ ‫اختیار رسانه ملی قرار گرفته بود (خبرگزاری فارس‪ 21 :‬اسفند‬ ‫‪ ،)92‬پس نباید دلیلی ب رای اتهام زنی در میان باشد‪.‬‬ ‫اما عل ی الظاهر دالیلی ب رای این کار وجود دارد و بخشی‬ ‫از ان ب��ه منازعاتی برم ی گردد که در چندم��اه اخیر‪ ،‬بعضی‬ ‫چهره های رسانه ای مس��ئول در دولت‪ ،‬علیه رسانه ملی به‬ ‫راه انداخته اند و یحتمل اکنون فرصت مناسبی ب رای رسیدن‬ ‫به اهداف مورد نظر‪ ،‬فرض شده است و مهم تر و عمی ق تر از‬ ‫اینها‪ ،‬ابهام و سرخوردگ ی ای است که از ناکام ماندن دولت در‬ ‫جلب اعتماد عمومی ب رای انصراف از یارانه ها به وجود امده‬ ‫و نمونه اش س��خنان معاون اجرای��ی رئی س جمهور در اول‬ ‫اردیبهشت ‪ 93‬است و الجرم تالش ب رای یافتن تقصیرداران‪.‬‬ ‫سوم‪ :‬م ی توان پاسخ منفی مردم به فراخوان دولت را‬ ‫به همان شکاف تاریخی برگرداند و ب رایش شواهد مختلفی‬ ‫را درافکند که چرا و چگونه چنین پدیده ای به وجود امده و تا‬ ‫امروز هم از بین نرفته است؛ ولی این گمانه ها بیشتر سطح‬ ‫بیرونی موضوع را دربرم ی گیرد و با انکه ظاهری پرطمط راق‬ ‫دارد‪ ،‬به دلیل افتادن در چاله زمان‪ ،‬نات��وان از بازخوانی دقیق‬ ‫رویدادهاس��ت؛ چرا؟ چون این ب رای نخستی ن بار نیست که‬ ‫دولت‪ ،‬یک اق��دام ریاضتی س��ختگی رانه را بر ملت تحمیل‬ ‫و یاری انها را طلب م ی کند؛ در همین هشت س��اله گذشته‪،‬‬ ‫یک بار در مرحل��ه اول هدفمندی یارانه ها و ب��ار پیش از ان‪ ،‬‬ ‫در سهمی ه بندی س��وخت‪ ،‬چنین رویه ای بر ملت جاری شده‬ ‫و مردم نیز در عمل با ان‪ ،‬همراهی کرده اند‪ .‬دولت یازدهم به‬ ‫اقتضای شعار و نامش (تدبیر و اُمید) ‪ ،‬بر این تصویر پای فشرده‬ ‫است که امید را در میان احاد ملت زنده کرده و در تمامی ‪ 9‬ماه‬ ‫گذشته نیز با همین ابزار‪ ،‬امور کش��ور را به پیش رانده است‪،‬‬ ‫غافل از انکه در نهان و اشکار و به شکلی مداوم و غیرمنقطع‪،‬‬ ‫همه دستاوردهای هشت ساله گذش��ته را به زیر سوال برده و‬ ‫تحلی ل هایش را برپایه فرضیه وی رانی همه چیز بنا کرده است‪.‬‬ ‫وجدان یا ضمیر ناخوداگاه ملی‪ ،‬از این تصویرس��ازی ها چه‬ ‫برداشتی م ی کند؟ ایا جز این است که این تصور ب رای هر کس‬ ‫به وجود م ی اید که نباید امیدی به اینده داشته باشد و بهتر ان‬ ‫اس��ت که همین یارانه اهدایی را دریافت کند و کمربندش را‬ ‫محکم تر ببندد؟ نوس��انات بازار ارز ب ی شک در همین رابطه‬ ‫گسترش یافته است (و نشانه ای حاد از تغییر وضعیت خارجی‬ ‫کشور ایجاد نش��ده که بتوان این تغیی رات را بدان جا مرتبط‬ ‫کرد)‪ .‬هر دولتی‪ ،‬روی شانه های اسالفش قرار م ی گیرد و اگر به‬ ‫این سرمایه اجتماعی غیرمستقیم ب ی توجهی کند‪ ،‬ناخواسته‬ ‫شاخه ای را که روی ان نشسته‪ ،‬بریده است‪.‬‬ ‫س��ازمان نیافته بودن واکنش م��ردم را م ی ت��وان در‬ ‫پیامک های طن��ز و دیگر نوش��ته های رد و بدل ش��ده در‬ ‫فضای مجازی م��ورد ارزیابی ق��رار داد؛ این حج��م انبوه از‬ ‫داده پردازی های مضحک‪ ،‬کنایی و موثر درباره کناره گیری‬ ‫از دریافت یارانه ه��ا‪ ،‬دارای دو ویژگی خاص ب��ود؛ اول انکه‬ ‫در س��ال های اخیر کم نظیر و ب ی مانند بود و ثانیا‪ ،‬رگه هایی‬ ‫ُپررنگ از اغاز م��وج انتقادها به عملکرد دول��ت جدید را در‬ ‫خود داشت‪ .‬موضوعی که حتما از چشم برنامه ریزان دولتی‬ ‫دورنمانده و ممکن است نگرانی انها را دوچندان سازد‪.‬‬ ‫حاال چه گزینه انصراف از یارانه ها‪ ،‬ب رای مدتی طوالنی‬ ‫فعال بماند یا نماند‪ ،‬تنها ح��دود ‪ 10-15‬درصد از ای ران ی ها‪،‬‬ ‫خواهان دریافت یارانه نش��ده اند (و ت��ازه در میانه این عدد‪،‬‬ ‫حدود پنج میلیون ای رانی خارج نش��ینی قرار دارند که اصال‬ ‫امکانی ب رای ثب ت نام در این موضوع را نداش��تند)‪ .‬کل عدد‬ ‫صرفه جوی ی ش��ده از این محل‪ ،‬حتی به ی��ک درصد بودجه‬ ‫انقباضی سال جاری هم نم ی رسد و رقمی است که به راحتی‬ ‫م ی شد از محل صرفه جوی ی های جزئی‪ ،‬ان را تامین کرد و‬ ‫این همه ب��رای ان‪ ،‬هزینه نداد؛ و حتی اگ��ر برخی در دولت‬ ‫بخواهند با نگاهی فرافکنانه مش��کالت را برعهده تبلیغات‬ ‫دیگر س��ازمان ها بگذارند‪ ،‬باید متوجه این نکته باشند که از‬ ‫نظرگاه عمومی‪ ،‬تفکیکی میان منبع این تبلیغات نیست و از‬ ‫پیش همه چیز‪ ،‬به پای انها نوشته شده است‪ ،‬به ویژه در جایی‬ ‫که اقدامات پر سر و صدایی نظیر پیامک های تبریک نوروزی‬ ‫یا جشن روز زن در کاخ سعداباد‪ ،‬پیش چشم ملت روی داده اند‬ ‫و انها را نم ی توان از برداشت ها‪ ،‬قضاوت ها و قیاس های شان‬ ‫جدا ساخت‪.‬‬ ‫مردم از هدفمندی یارانه ها میترسند‬ ‫گفت وگو با علی رشیدی‪ ،‬رئیس انجمن اقتصاددانان‬ ‫‪5‬‬ ‫با اجرای طرح هدفمند کردن یارانه در سه سال گذشته بس�یاری از واح د های تولیدی کشور به دلیل باال رفتن‬ ‫هزینه های تولید و ع�دم توانایی در تامین منابع مالی دچار اس�یب جدی ش�دند‪ .‬از طرف دیگر ب�ا افزایش قیمت‬ ‫حام ل های انرژی و عدم افزایش متناسب دستمزدها‪ ،‬همزمان گروه های پایین درامدی جامعه دچار مشکالت زیادی‬ ‫شده و در تامین هزینه زندگی خود ناتوان شدند‪ .‬همچنین با تزریق یارانه نقدی در ان حجم عظیم به ساختار اقتصاد‬ ‫کشور‪ ،‬تورم طی این سه سال به طرز سرسام اوری افزایش یافت‪ .‬از ابتدای اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها در‬ ‫فاز اول بسیاری از کارشناسان و اقتصاددانان با ش�یوه اجرای این طرح مخالف بودند و اعالم کردند اجرای این طرح‬ ‫طی سال های اینده عواقب بسیار جدی را متوجه اقتصاد کشور خواهد کرد‪.‬‬ ‫در حال حاضر که دولت از ابتدای س�ال جاری قیمت همه حام ل های انرژی به غیر از بنزی�ن و گازوئیل را گران‬ ‫کرده‪ ،‬عمال وارد فاز اجرایی مرحله دوم هدفمند کردن یارانه ها شده ایم‪ .‬به همین دلیل به سراغ دکتر علی رشیدی‪،‬‬ ‫استاد دانشگاه‪ ،‬نماینده اسبق ایران در اوپک‪ ،‬رئیس انجمن اقتصاددانان ایران و معاون پیشین بانک مرکزی رفتیم‬ ‫تا با وی در مورد میراث دولت گذش�ته در اجرای این طرح و چالش های پیش روی دولت یازدهم برای اجرای فاز دوم‬ ‫هدفمند کردن یارانه ها گفت وگو کنیم‪.‬‬ ‫بهرام راد‬ ‫خبرنگار‬ ‫ب ه عنوان سوال نخست‪ ،‬عملکرد دولت دهم‬ ‫را در اجرای فاز اول قانون هدفمند کردن یارانه ها‬ ‫چگونه ارزیابی م ی کنید؟‬ ‫به ط��ور عمده اش��کال ف��از اول هدفمند کردن‬ ‫یارانه ها این بود که اجرای این طرح در عمل جنبه نمایشی‬ ‫و ش��عاری به خود گرفت و از اهدافی که‬ ‫مجریان قب��ل از ش��روع‪ ،‬از ان صحبت‬ ‫م ی کردند دور شد یا حتی م ی توان گفت‬ ‫اصال ان اهداف محقق نشد‪.‬‬ ‫همچنی��ن بای��د گف��ت ک��ه تیم‬ ‫اقتصادی دولت قبل به هی��چ عنوان به‬ ‫اثرات فزاین��ده تورم ی اج��رای این طرح‬ ‫توجه��ی نک��رد و متعاقب ای��ن موضوع‬ ‫حجم عظیم نقدینگی حاصل از پرداخت‬ ‫یارانه های نقدی س��اختار اقتصاد ای ران را‬ ‫سس��ت کرد و بس��یاری از شاخ ص های‬ ‫کالن اقتصاد ای ران رو به افول نهاد‪.‬‬ ‫از طرف دیگر نکته مهم ی که باید‬ ‫به ان اشاره کرد‪ ،‬عواقب اجتماعی اجرای‬ ‫چنین طرحی بود که دولت دهم اصال به‬ ‫ان توج��ه نکرد و ثم��ره و خروجی چنین‬ ‫بی توجهی را م ی توان ب��ه عدم اطمینان‬ ‫مردم به دولت قبل وابسته کرد‪.‬‬ ‫ش�ما به اثرات اجتماعی چنین‬ ‫طرحی اش�اره کردی�د و گفتید که دول�ت قبل به‬ ‫هی چ عن�وان به اثرات اجتماع�ی طرح هدفمندی‬ ‫در فاز اول توجهی نکرد‪ ،‬عملکرد دولت یازدهم را‬ ‫در زمینه توجه به اثرات اجتماعی فاز دوم چگونه‬ ‫م ی بینید؟‬ ‫پردرامد و پولدار را شناس��ایی کرده اند و اگ��ر این افراد ب رای‬ ‫دریافت ثب ت ن��ام کنند در وهله اول دولت انه��ا را از دریافت‬ ‫یارانه محروم م ی کند و بعد از ان ممکن است جریمه هایی‬ ‫نیز مشمول انان شود‪.‬‬ ‫ب ا توجه به فش�ار تورم ی باال در ف�از اول‪ ،‬ایا این‬ ‫فشار در فاز دوم هدفمندی نیز تکرار م ی شود؟‬ ‫مانند فاز اول چون یارانه نقدی داده م ی شود و این‬ ‫مردم با توجه ب�ه تجربه ناموفق طرح در‬ ‫فاز اول به دیده ترس و تردید به فاز دوم‬ ‫نگاه می کنند و بیم ان را دارند که افزایش‬ ‫قیمت ها و بی ثباتی که در فاز اول گریبان‬ ‫اقتصاد کش�ور را گرفت‪ ،‬در این دوره نیز‬ ‫تکرار شود‬ ‫ایا دولت باید روی بازار کاال و خدمات و قیم ت های‬ ‫ان کنترل داشته باشد؟‬ ‫در وضعیت فعلی کنترل هایی که نظام صنفی و‬ ‫دولت روی بازار دارند‪ ،‬باید به ش��دت تشدید شود تا خط رات‬ ‫باالبردن قیمت ها به بهانه های��ی مانند افزایش هزینه های‬ ‫تولید از بین برود‪ ،‬همچنین باید به این نکته توجه شود که‬ ‫در همه حال خطر سودجوهایی که در کمین بازار نشسته اند‪،‬‬ ‫وجود دارد‪.‬‬ ‫دولت اعالم کرده ک�ه م ی خواهد از محل افزایش‬ ‫بهای حام ل های ان�رژی‪ ،‬بودجه فاز دوم هدفمند‬ ‫کردن یارانه ها را تامی�ن کند‪ ،‬این گفته را چگونه‬ ‫تحلیل م ی کنید؟‬ ‫بودجه اجرای ف��از دوم هدفمند کردن یارانه ها که‬ ‫حدود ‪ 48‬هزار میلی��ارد تومان پی ش بینی ش��ده‪ ،‬اگر با باال‬ ‫بردن قیمت حامل های انرژی صورت گیرد‪ ،‬بس��یار تورم زا‬ ‫خواهد بود و موجب افزایش هزینه های حمل و نقل عموم ی ‬ ‫و همچنی��ن افزایش هزینه ه��ای تولید‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫در نتیج��ه یک م��وج جدی��دی از‬ ‫فش��ار های تورم��ی در جامعه ب��ه وجود‬ ‫خواهد امد که ای��ن موضوع با حرف های‬ ‫دولت در مورد پایی��ن اوردن نرخ تورم در‬ ‫تضاد اس��ت‪ .‬همچنین هن��وز ابهامات‬ ‫زیادی در مورد اجرای فاز دوم هدفمندی و‬ ‫شیوه های ان ب رای کارشناسان اقتصادی‬ ‫باق ی مانده است‪.‬‬ ‫از ط��رف دیگر پیامد ه��ای تورمی‬ ‫اج��رای این طرح ک��ه روی کل س��اختار‬ ‫اقتصاد ای��ران ب ر جای م ی مان��د‪ ،‬یکی از‬ ‫نگران ی های ج��دی در مورد اج��رای این‬ ‫طرح است‪.‬‬ ‫یک�ی از مناقش�ات اصل�ی در اجرای‬ ‫این طرح‪ ،‬مساله قیمت جدید بنزین‬ ‫اس�ت؛ از یک ط�رف ع�ده ای معتقد‬ ‫هستند که قیمت انرژی در ایران ارزان‬ ‫اس�ت و این قیم�ت باید ب�ه ف�وب خلی ج فارس‬ ‫نزدیک ش�ود‪ ،‬از طرف دیگر عده ای نی�ز به این‬ ‫موضوع معتقد هس�تند که تا وقت�ی دولت تورم‬ ‫را کنترل نکند‪ ،‬دور تسلس�ل وار و باطل افزایش‬ ‫بهای بنزین هر چند سال تکرار خواهد شد‪ ،‬نظر‬ ‫شما در این مورد چیست؟‬ ‫در مورد اینکه قیمت بنزی��ن در ای ران باید هم تراز‬ ‫فوب خلیج فارس باشد م ی توان گفت؛ این قیمت بر اساس‬ ‫قدرت خرید مصرف کننده در کشورهای اروپایی و همچنین‬ ‫امریکا تعیین شده و هیچ ارتباطی با قدرت خرید مردم ای ران‬ ‫ندارد‪ ،‬ممکن است یک اروپایی بتواند ب رای یک لیتر بنزین‪2‬‬ ‫یورو بپردازد اما ای رانی��ان با قدرت خرید خیل��ی پایی ن تر از‬ ‫اروپاییان باید همان ‪ 2‬یورو را ب رای هر لیتر بنزین بپردازند که‬ ‫این موضوع هیچ سنخیتی با عدالت اجتماعی ندارد و مردم‬ ‫باید با توجه به می زان قدرت خرید خود بهای هر لیتر بنزین‬ ‫را بپردازند‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫جنابعالی به میزان ثب ت نام م�ردم برای دریافت‬ ‫نقدی یارانه در فاز دوم اش�اره کردی�د‪ ،‬عملکرد‬ ‫همان طور که در سواالت قبلی اش��اره کردم‪ ،‬با‬ ‫توجه به اجرای پ راش��کال هدفمندی در ف��از اول و افزایش‬ ‫قیمت ها و ب ی ثباتی اقتصادی در س��ال های گذشته‪ ،‬مردم‬ ‫این حق را ب رای خود قائل شدند که این پول حق انان است و‬ ‫از طرف دیگر به نظر م ی رسد با توجه به گفته های مسئوالن‬ ‫اقتصادی دولت حداقل بین ‪ 10‬تا ‪ 12‬میلیون نفر از اقش��ار‬ ‫پول عظیم به اقشار متوسط و کم درامد تعلق م ی گیرد و انها‬ ‫نیز این پول را صرف تامین مایحتاج خود خواهند کرد‪ ،‬شاهد‬ ‫ورود حجم عظیمی از نقدینگی به بازار خواهیم بود و به تبع‬ ‫ی زیادی به اقتصاد کشور وارد م ی اید‪.‬‬ ‫ان فشار تورم ‬ ‫دولت در ای��ن بین باید یک نکته را متوجه باش��د‪ ،‬که‬ ‫با اتخاذ راهکار های مناس��ب از بروز تورم در اثر ورود حجم‬ ‫عظیم نقدینگی ناش��ی از پرداخت یارانه های نقدی به بازار‬ ‫جلوگیری کند‪ .‬در غیر اینصورت همان مسائل و مشکالتی‬ ‫که در فاز اول هدفمند کردن یارانه ها شاهد ان بودیم‪ ،‬ممکن‬ ‫است در صورت اشتباهات گذشته مجددا تکرار شود‪.‬‬ ‫اقتصاد‬ ‫در پاس��خ به این س��وال باید گفت ک��ه عملکرد‬ ‫دولت قبل در این زمینه بسیار تاثیرگذار است؛مردم با توجه‬ ‫به تجربه ناموفق طرح در فاز اول به دی��ده ترس و تردید به‬ ‫فاز دوم نگاه م ی کنند و بیم ان دارند که افزایش قیمت ها و‬ ‫ب ی ثباتی که در فاز اول گریبان اقتصاد کشور را گرفت در این‬ ‫دوره نیز تکرار شود‪ ،‬همچنین با نگاهی به می زان ثب ت نام‬ ‫افراد جامعه در فاز دوم ب رای دریافت یارانه نقدی م ی توان از‬ ‫عدم اطمینان مردم به اجرای درس��ت این ط��رح در فاز دوم‬ ‫پی برد‪.‬‬ ‫مردم در ثب ت نام دوباره برای دریافت یارانه نقدی‬ ‫چگونه است؟‬ ‫اقتصاد‬ ‫‪49‬‬ ‫اقتصاد‬ ‫‪6‬‬ ‫اعتماد‪ ،‬مساله اصلی مردم‬ ‫گفت وگو با حسین راغفر درباره دالیل انصراف ندادن مردم از یارانه ها‬ ‫مدت زیادی اس�ت که خبرهای مربوط به هدفمندی یارانه ها در راس اخبار اقتصادی کشور است‪ .‬در این میان‬ ‫بسیاری از رس�انه های مختلف دولتی و غیردولتی کمر همت بر تش�ویق مردم برای انصراف از دریافت یارانه نقدی‬ ‫بسته بودند‪ .‬دولتمردان نیز که به خوبی از وضعیت هزینه های سنگین یارانه های نقدی خبر داشتند به هر روشی از‬ ‫مردم خواستند که از دریافت یارانه نقدی انصراف دهند‪ .‬با این وجود و ب ه رغم درخواست های مکرر دولت افراد زیادی‬ ‫حاضر به انصراف از دریافت یارانه نشدند‪ .‬در این خصوص با حسین راغفر‪ ،‬اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه‬ ‫الزهرا(س) به گفت وگو نشستیم تا علت این پدیده را ریشه یابی کنیم‪.‬‬ ‫سیدفراز جبلی‬ ‫خبرنگار‬ ‫در حال حاضر ب ه رغم تبلیغات و اصرار شدید‬ ‫دولت مبنی بر انص راف از دریافت یاران ه نقدی‪ ،‬می زان‬ ‫انص راف تنها‪ 10‬درصد بوده است‪ .‬به نظر شما علت‬ ‫این انص راف اندک چیست؟‬ ‫ش��اید مهمترین دلیل این موضوع را در خود ب رنامه‬ ‫دولت در فاز دوم هدفمندی یارانه ها و نحوه اعالم جزئیات ان‬ ‫باید جس ت وجو کرد‪ .‬از یک سو به این ب رنامه ای راداتی وارد بود و از‬ ‫سوی دیگر شواهد نشان م ی دهد که تعجیل در اعالم جزئیات‬ ‫ب رنامه خصوصا اشتباهاتی که در ب رنامه وجود دارد باعث دلسردی‬ ‫و عدم همراهی مردم با این طرح ش��د‪ .‬دولت به صورت صریح‬ ‫اعالم کرد که تصمیم دارد قیمت برخی اقالم را کاهش دهد و‬ ‫مردم باید خود را ب رای مقابله با گرانی کاالهایی چون حامل های‬ ‫سوخت اماده کنند‪ .‬در این شرایط مردم به خوبی م ی دانند که‬ ‫افزایش قیمت به منزله کاهش قدرت خرید مردم و کم شدن‬ ‫درامد واقعی انهاست‪ ،‬پس طبیعتا سعی خ واهند کرد با افزایش‬ ‫درامد سطح مصرف س��ابق خود را حفظ کنند‪ .‬در این شرایط‬ ‫طبیعی است که مردم سعی م ی کنند با افزایش سطح درامد ولو‬ ‫به اندازه دریافت یارانه نقدی بخشی از کاهش قدرت خ رید خود را‬ ‫جب ران کنند‪ .‬در واقع دولت نم ی تواند انتظار داشته باشد مردم در‬ ‫یک زمان هم افزایش قیمت را پذی را باشند و هم از دریافت یارانه‬ ‫نقدی انصراف دهند‪ .‬این تجربه ب رای دولت درس های بسیاری را‬ ‫به همراه داشته است که شاید مهمترین ان‪ ،‬این باشد که دولت‬ ‫نباید در سیاستگذاری و اعالم سیاست های خود تعجیل کند‪.‬‬ ‫دولت باید ارای مختلف را بشنود و به نظ رات مخالف هم اعتماد‬ ‫اقتصاد‬ ‫‪50‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫اگر مردم به چشم می دیدند که مشکل‬ ‫اشتغال در حال رفع شدن است طبیعتا انها‬ ‫نیز تقاضایی مانند انصراف از یارانه نقدی را‬ ‫می پذیرفتند اما نمی توان انتظار داشت تنها‬ ‫با وعده ان هم با ترسیم شرایطی که اصوال‬ ‫چندان مطلوب مردم نیست مانند افزایش‬ ‫قیمت در بخش های مختلف اقتصاد بتوان‬ ‫مردم را با خود همراه کرد‬ ‫کند‪ .‬این تجربه نشان از این موضوع داشت که سیاست دولت‬ ‫غلط بوده و مردم به این سیاست اعتقادی ندارند‪.‬‬ ‫ایا عدم انصراف اقش�ار زی�ادی از جامع�ه خبر از‬ ‫ب ی اعتمادی اکثریت مردم نسبت به سیاست های‬ ‫دولت نم ی دهد؟‬ ‫عدم انصراف از دریافت یارانه نقدی بیش از اینکه خبر‬ ‫از ب ی اعتمادی مردم به دولت بدهد این پیام روش��ن را به دولت‬ ‫م ی رساند که سیاست در پیش گرفته شده از دیدگاه مردم غلط‬ ‫است و مردم اعتقادی به سیاست فعلی دولت ندارند‪ .‬دولت اگر به‬ ‫جای تالش ب رای حذف یارانه اقدام به دادن یارانه به بخش های‬ ‫مهمی مانند خدمات سالمت‪ ،‬حمل و نقل و صنعت م ی کرد‬ ‫طبیعتا اعتماد نیز ایجاد م ی شد و مردم با طرح دولت همراهی‬ ‫م ی کردند‪ .‬اگر مردم به چشم م ی دیدند که مشکل اشتغال در‬ ‫حال رفع شدن اس��ت طبیعتا انها نیز تقاضایی مانند انصراف‬ ‫از یارانه نقدی را م ی پذیرفتند اما نم ی توان انتظار داشت تنها با‬ ‫وعده ان هم با ترسیم شرایطی که اصوال چندان مطلوب مردم‬ ‫نیس��ت مانند افزایش قیمت در بخش های مختلف اقتصاد‬ ‫بتوان مردم را با خود همراه کرد‪ .‬از سوی دیگر بحث اعتماد نیز‬ ‫موضوعی مهم است که در هشت سال گذشته به ان اسیب‬ ‫جدی وارد شده است‪ .‬تجربه دولت قبل مردم را نسبت به نقش‬ ‫دولت در اقتصاد بدبین کرد و این تصور در عامه مردم ایجاد شده‬ ‫که دولت در حرف یک موضوع را مطرح م ی کند و در عمل کار‬ ‫دیگری م ی کند‪ .‬در واقع در مورد ف��از دوم هدفمندی یارانه ها‬ ‫مردم با این پدیده روبه رو هستند که در مرحله اول اینده ای که‬ ‫دولت فعلی ترسیم م ی کند چندان ایده ال نیست و ای راداتی به‬ ‫طرح وارد است و مرحله دوم این است که به دلیل سیاست های‬ ‫دولت قبلی اعتمادی به ادعاهای دولت وجود ندارد و حتی اگر‬ ‫طرح عاری از مشکل م ی بود‪ ،‬مردم ش��اید به این طرح اعتقاد‬ ‫یداشتند‪ .‬این نکته را نیز در نظر داشته باشید که مردم در واقع‬ ‫نم ‬ ‫همشاملمصرف کنندگانوهمشاملتولی د کنندگانم ی شوند‪.‬‬ ‫مصرف کننده و تولی د کننده هر دو به این دولت رای دادند‪ ،‬ولی‬ ‫درخواست ها و دیدگاه های این دو گروه در خصوص هدفمندی‬ ‫یارانه ها متفاوت است‪.‬‬ ‫بیشترین میزان انص راف از دریافت یارانه متعلق به‬ ‫تهران بوده است‪ .‬گذشته از سطح درامد ساکنین‬ ‫ته ران علت این پدیده را چه موضوعی م ی دانید؟‬ ‫همانطور که اش��اره کردید یک بحث درباره سطح‬ ‫درامد مردم و هزینه های زندگی اس��ت که در ته ران باتوجه به‬ ‫شرایط اقتصادی یک کالنش��هر ارزش درامد ناشی از دریافت‬ ‫یارانه نقدی کمتر از بقیه استان هاس��ت‪ ،‬پ��س طبیعتا مردم‬ ‫رغبت کمتری به دریافت یارانه دارند اما موضوع دیگر را باید در‬ ‫سطح دانش و اطالعات شه ر ها دانست‪ .‬معموال قشر فرهیخته‬ ‫و تحصیلکرده عالقه بیشتری به این موضوع دارند که نقش‬ ‫اجتماعی خود را ایفا کنند و در این راس��تا نسبت به تحوالت‬ ‫سیاسی‪-‬اقتصادی کشور واکنش بیشتری نشان م ی دهند‪ .‬در‬ ‫همین راستا انتظار بر این است که افراد تحصیلکرده بیش از‬ ‫بقیه حاضر به قبول دعوت دولت ب رای انصراف از یارانه ها شوند‪.‬‬ ‫به همین دلیل در شه ر های بزرگ که تع داد افراد تحصیلکرده‬ ‫بیشتر است امار انصراف بیشتر خ واهد بود‪ ،‬پس طبیعتا ته ران‬ ‫رتبه اول را به خود اختصاص داده است‪.‬‬ ‫واگذاری دستگاه چاپ پول‬ ‫بهتر از یارانه نقدی بود‬ ‫گفت و گو با ارسالن فتحی پور‬ ‫رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس‬ ‫سار ا ترابی‬ ‫خبرنگار‬ ‫نظر کمیس�یون اقتصاد مجلس در رابطه با‬ ‫روش دولت برای حذف داوطلبان از دریافت یارانه‬ ‫نقدی چیست؟‬ ‫طبق قانون اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه نباید‬ ‫متوقف ش��ود‪.‬امیدواریم کس��انی که از درامدهای انچنانی‬ ‫برخوردارند ثب ت نام نکنن��د‪ .‬باالخره دول��ت و مجلس باید‬ ‫بدانند که این چنین اقدامات به طور حتم تبعات خاص خود‬ ‫را دارد‪ .‬دولت باید از طریق اتخاذ تدابیر ویژه ای روند کار را به‬ ‫سمت منافع مردم س��وق دهد‪ .‬البته این احتمال وجود دارد‬ ‫که اطالعات منتقل ش��ده به س��امانه یعنی خوداظهاری ها‬ ‫خالف واقع باش��د‪ ،‬ولی در درجه اول انها باید بدانند که این‬ ‫اقدام گناه است‪.‬‬ ‫البته این نکته را هم اضافه م ی کنم که شناسایی افراد‬ ‫پردرامد و انصراف انها از دریافت یارانه باید با تش��ویق باشد‬ ‫نه با تهدید‪ ،‬همچنین دولت تا خردادم��اه مکلف به اجرای‬ ‫هدفمندی یارانه به صورت فعلی اس��ت‪ .‬در ابتدا م ی توان از‬ ‫افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی و اقشار کم درامد‬ ‫شروع کرد و افرادی را که نیاز به دریافت یارانه ندارند ‪ ،‬تشویق‬ ‫به انصراف از دریافت کرد‪.‬‬ ‫روح قانون بر این اساس است که از اقشار اسی ب پذیر‬ ‫حمایت ش��ود‪ .‬بنده هم مدافع صددرصد این مساله هستم‪.‬‬ ‫اجرای مرحل��ه دوم قان��ون حتی ش��ده اندک ول��ی بهای‬ ‫حامل های انرژی را افزایش خواه��د داد‪ .‬پس باید از طریق‬ ‫حمایت از این افراد اجازه دهیم ک��ه انها هم از پس پرداخت‬ ‫هزینه هایی که به زندگ ی شان تحمیل م ی شود‪ ،‬برایند‪.‬‬ ‫اجرای مرحله دوم هدفمندی و ادامه مسیر هدفمندی‬ ‫یارانه ها در فاز اول نیازمند بازنگری و توجه ویژه دولت است‬ ‫مردم دم را غنیمت شمردند‬ ‫رئیس سابق انجمن جامعه شناسی ایران‬ ‫سعید معیدفر‬ ‫استاد دانشگاه تهران‬ ‫‪8‬‬ ‫انچه امروز در جامعه ای ران اتفاق افتاده و در جریان‬ ‫ثبت ن��ام هدفمندی یارانه ه��ا نیز بروز پیدا ک��رد‪ ،‬به لحاظ‬ ‫جامع ه شناسی نش��ان دهنده از بین رفتن اعتماد و سرمایه‬ ‫اجتماعی است‪ .‬وقتی در جامع ه ای سرمایه اجتماعی از بین‬ ‫اقتصاد‬ ‫‪7‬‬ ‫ق�رار ب�ود اج�رای مرحل�ه دوم قان�ون‬ ‫هدفمندی یارانه ها بعد از اسی ب شناس�ی و‬ ‫حل نواقص اج�رای ان در مرحل�ه اول‪ ،‬اتفاق‬ ‫افتد‪ .‬از س�وی دیگر نظارت مجلس بر شیوه‬ ‫اجرا یکی دیگر از خواس�ته های اصلی مردم‬ ‫بود‪ ،‬چراکه در مرحله اول این مهم به درستی‬ ‫صورت نگرف�ت‪ .‬هرچند ارسلان فتح ی پور‬ ‫در گفت وگوی خ�ود با مثلث تاکی�د دارد که‬ ‫نظارت ه�ا درس�طح مطلوبی ص�ورت گرفت‬ ‫ولی این دولت بود که نتوانست طبق قانون از‬ ‫محل اجرای هدفمندی یارانه ها کسب درامد‬ ‫کند‪ .‬متن گفت و گوی ما با رئیس کمیسیون‬ ‫اقتصاد مجلس در رابطه با عملکرد دولت به‬ ‫منظور ترغیب مردم به انصراف داوطلبانه از‬ ‫یارانه ها را م ی خوانید‪.‬‬ ‫و اق��دام دولت ب رای تعام��ل با مجلس جهت ادامه مس��یر‬ ‫هدفمندی م ی تواند مثبت باشد و نمایندگان مجلس نیز قطعا‬ ‫نقطه نظ رات خوب و راهگش��ایی ب رای دولت دارند که دولت‬ ‫م ی تواند ب رای تصمیم گیری و بهبود عملکرد خود در موضوع‬ ‫هدفمندی یارانه ها از ان اس��تفاده کند‪ .‬باتوجه به وضعیت‬ ‫اقتصادی کشور اجرای فاز دوم باید با شیب مالیم انجام شود‬ ‫تا به اقشار کم درامد جامعه فشار وارد نشود‪.‬‬ ‫طبق امار اعالم شده تعداد ثب ت نام ی ها بیش از‬ ‫ان چیزی بوده که انتظار م ی رفته است‪ .‬چرا دولت‬ ‫نتوانست به هدف اصلی خود برسد؟‬ ‫هنوز افرادی هستند که به دلیل برخی مشکالت‬ ‫نتوانسته اند ثب ت نام کنند یا کدملی خود را در اختیار نداشتند‬ ‫یا به دلیل در دسترس نبودن اینترنت و بسیاری عوامل دیگر‪.‬‬ ‫در هر صورت اجازه دهید امار رس��می از طرف دولت اعالم‬ ‫شود تا دقیقا بتوانیم رفتار مردم در رابطه با دریافت یارانه ها‬ ‫را قضاوت کنیم‪.‬‬ ‫البته ای��ن را هم فرام��وش نکنیم ک��ه همین هفت‬ ‫میلیونی که طبق اطالعات موجود تا کنون انصراف داده اند‬ ‫حرکت مثبتی تلقی م ی شود که س��رمایه در اختیار دولت از‬ ‫درامدهای ناشی از اجرای قانون را افزایش م ی دهد‪.‬‬ ‫صداوس��یما هم بای��د کارخ��ود را انج��ام دهد و‬ ‫تالش ه��ای زیادی هم ک��رد‪ .‬به هر حال م��ردم هم حق و‬ ‫حقوقی دارن��د و ان را مطالب��ه م ی کنند‪ .‬البت��ه موافق این‬ ‫نیستم که به گونه ای تبلیغ شود که یارانه بگی ران جزو افراد‬ ‫ ب ی بضاعت هستند‪ .‬انها‪ ،‬کسانی هستند که باید تشخیص‬ ‫دهند‪ ،‬ایا یارانه بگیرند یا ن��ه؟ هرچند افرادی هم وجود دارند‬ ‫که ایثارگری ک��رده و م ی گویند با وجود نی��از به ان انصراف‬ ‫م ی دهیم تا به روند توسع ه ای کشور کمک شود‪ .‬در این رابطه‬ ‫اختیار با خود افراد است‪.‬‬ ‫مجلس شورای اسلامی برای نظارت بر اجرای‬ ‫مرحله دوم قانون هدفمندی یارانه ها چه برنام ه ای‬ ‫دارد؟‬ ‫در فاز اول اج��رای قانون‪ ،‬نظارت وجود داش��ت‪،‬‬ ‫برخالف دیدگاه تعدادی از افراد ولی درامدی کس��ب نش��د‪.‬‬ ‫بدین ترتیب مجلس باید بر رون��د درامدزایی دولت از محل‬ ‫قانون نظارت داشته باشد و اجازه ندهد که دولت از سایر منابع‬ ‫ب رای پرداخت هزینه های موجود اس��تفاده کند‪ .‬طبق قانون‬ ‫اگر دولت تدبیر و امید نیز سهم تولید را نپردازد‪،‬‬ ‫مجلس چه واکنشی نشان م ی دهد؟‬ ‫دولتم��ردان بارها و باره��ا مطالبی را به م��ردم گفته اند که‬ ‫تطبیق کامل با واقعی ت ها نداشته است‪ .‬این کم صداقت ی ها‬ ‫باعث ش��ده امروز مردم به دولت امید نی��ز اعتماد چندانی‬ ‫نداشته باشند؛ چون بیاعتمادی بین مردم عمیق شده است‪.‬‬ ‫در زم��ان رقابت های انتخاباتی مردم ب��ا تردید و امید‬ ‫فکر م ی کردند با ورود اقای روحانی به نهاد ریاست جمهوری‪،‬‬ ‫شرایط بحرانی کشور با مشارکت تمام طی ف های سیاسی‬ ‫بهبود م ی یابد‪ .‬ولی کشمکش های سیاسی از بدو اغاز کار‬ ‫این دولت باعث شد تردید مردم افزایش و امید مردم کاهش‬ ‫یابد‪ .‬این تغییر نگرش در مردم باعث شد انها به درخواست‬ ‫دولت یازده��م ب رای انصراف از دریافت یارانه نقدی پاس��خ‬ ‫مثبت ندهند و انهایی که به لحاظ مال��ی نیازمند دریافت‬ ‫یارانه نبودند نیز ب رای دریافت ان ثبت نام کنند‪ .‬در واقع مردم‬ ‫بر پایه تردید هایی که از س��ابقه و ریش��ه تاریخی برخوردار‬ ‫است ‪ ،‬ترجیح دادند ب رای حفظ رفاه فردی خود ریسک نکنند‬ ‫و دم را غنیمت شمرند‪.‬‬ ‫اگر مسئوالن دولت کنونی با جامع ه شناسان مشورت‬ ‫م ی کردند م ی توانس��تند به واقعی��ت پ ی ببرند و این چنین‬ ‫غافل گیر نش��وند‪ .‬زی را ای ران ی ها به لح��اظ تاریخی ه ر گاه‬ ‫با چنین ش��رایطی مواجه ش��دند‪ ،‬در الک خود فرو رفتند‪.‬‬ ‫موقعی ت شناس��ی مردم انها را به این سمت سوق م ی دهد‬ ‫که ب رای بقای خود‪ ،‬به فکر منافع فردی شان باشند‪ .‬مردم در‬ ‫کشمکش سیاسی و عدم هماهنگی قوای سه گانه‪ ،‬اسیب‬ ‫بیشتری م ی بینند و امادگی از خودگذش��تگی برای منافع‬ ‫جمعی را از دست م ی دهند‪.‬‬ ‫نمایندگان ملت به دولت تاکید کردند که باید سهم‬ ‫تولید را بپردازد ولی اگر کارش��کنی صورت بگیرد مجلس‬ ‫تصمیم جدی خواهد گرفت‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫اقتصاد‬ ‫م ی رود‪ ،‬مردم به س��مت کار جمعی نم ی روند و اعتقادشان‬ ‫را نس��بت به کار گروهی و جمعی از دست م ی دهند‪ .‬بدین‬ ‫ترتیب در این جامعه‪ ،‬فردگرایی مفرط گس��ترش م ی یابد و‬ ‫ادم ها دیگر حاضر نیس��تند ب رای منفع��ت جمعی‪ ،‬حرکتی‬ ‫کنند‪ .‬در چنین شرایطی اگر دولت از مردم بخواهد منفعت‬ ‫فردی را کنار بگذارند تا به منفعت جمعی برسند‪ -‬منفعتی‬ ‫که همه در ان ش��ریک باش��ند‪ -‬مردم موافقت و همراهی‬ ‫نم ی کنند‪ .‬وقتی اعتماد و سرمایه اجتماعی از بین رفته باشد‪،‬‬ ‫افراد جامعه نم ی توانند به مناف��ع جمعی فکر کنند و اصال‬ ‫چنین مفهومی ب رای انها‪ ،‬قابل تصور نیست‪ .‬از سوی دیگر‪،‬‬ ‫منفعت فردی ان قدر انی و اساسی است که همکاری های‬ ‫جمعی را از بین م ی برد‪.‬‬ ‫برای اینکه س��رمایه اجتماعی ش��کل بگی��رد‪ ،‬باید‬ ‫دولت و حکوم��ت زمینه های همبس��تگی اجتماعی را در‬ ‫جامع��ه تقویت کنن��د و نهادهای مدنی نی��ز در این زمینه‬ ‫فعال شوند‪ .‬باید تعامالت و ارتباطات میان افراد‪ ،‬به صورت‬ ‫پیوسته و جدی برقرار ش��ود‪ .‬البته در این راستا باید دولت و‬ ‫سایر نهادهای حکومتی نیز صادقانه با مردم تعامل داشته‬ ‫باشند؛ اتفاقی که در سال های اخیر به خوبی رخ نداده است‪.‬‬ ‫انتقادهای بسیاری نسبت به عملکرد صداوسیما‬ ‫برای تش�ویق مردم به انصراف از یارانه ها وجود‬ ‫دارد‪ .‬ارزیابی شما از این مساله چیست؟‬ ‫دولت باید ابتدا درامد کسب کرده و سپس ان را خرج کند‪ .‬اگر‬ ‫درامد الزم به دست م ی اید و دولت مجبور شود از دیگر منابع‬ ‫مانند صندوق توسعه ملی ب رای جب ران هزینه های ناشی از‬ ‫اجرای قانون استفاده کند‪ ،‬دچار کسری بودجه شده و شرایط‬ ‫رکود تورمی ان وخیم تر م ی شود و در نهایت محیط کسب‬ ‫وکار نابود خواهد شد‪.‬‬ ‫با ای��ن روال پرداخت یارانه ها اگر دس��تگاه چاپ پول‬ ‫به مردم بدهیم بهتر از یارانه اس��ت‪ .‬اگر دولت بخواهد رفاه‬ ‫و افزایش ثروت ایج��اد کند باید بگوید این ت��ورم احتمالی‬ ‫حاصل از واقعی ش��دن قیمت حامل های انرژی چه خواهد‬ ‫بود و در زندگی ملت چه تاثیری دارد‪ .‬ایا باعث افزایش فرصت‬ ‫شغلی خواهد شد؟ بحث حذف یارانه از نان نیز از همان اول‬ ‫حرف دولت بود و نه مجلس‪ .‬در واقع دولت باید تالش کند‬ ‫کل هزینه ها را کاهش دهد وگرنه نتیجه ان چیزی جز تورم‬ ‫نخواهد بود‪.‬‬ ‫‪51‬‬ ‫بین الملل‬ ‫بین الملل‬ ‫شکست رادیکال ها‬ ‫برکن��اری بندربن س��لطان‪ ،‬یکی از چهره ه��ای کلیدی در س��اختار تصمیم‬ ‫سازی نظام سلطنتی ال سعود بدون پیامدهای اس��ت راتژیک و امنیتی در منطقه‬ ‫خاورمیانه نخواهد بود‪ .‬به نظر می رسد با برکناری بندر بن سلطان سیاست حمایت‬ ‫از رادیکال های اسالم گ را کنار گذاشته خواهد ش��د و به جای ان ریاض بار دیگر به‬ ‫سیاست تنش زدایی با کشورهای منطقه رجعت خواهد کرد‪.‬‬ ‫عربستانبدونبندر‬ ‫بین الملل‬ ‫‪52‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫ایا ریاض از سیاست های منطقه ای و‬ ‫امنیتی خود عقب نشینی میکند؟‬ ‫ایا زمان دموک راسی ب رای‬ ‫افغانستانف رارسیدهاست؟‬ ‫گفت و گوی مثلث با امین‬ ‫حطیط‪ ،‬ژنرال بازنشسته‬ ‫ارتش لبنان‬ ‫فواد ابراهیم‬ ‫خبرنگار روزنامه االخبار لبنان‬ ‫‪1‬‬ ‫احتمالی خشونت بار بازگشت جنگجویان به داخل ع ربستان‬ ‫نیز متناقض بود‪ .‬با این حال ع ربستان م ی کوشد پیش از انکه‬ ‫دست پرورده هایش به بزرگترین منبع تهدیدش تبدیل شوند‪،‬‬ ‫برج و باروهای داخلی خود را محکم کند‪.‬‬ ‫ع ربس��تان نگران این اس��ت که ای ران موفق ش��ود در‬ ‫مذاکرات مستقیم و همچنین عرصه می دانی سوریه‪ ،‬امریکا را‬ ‫مجاب کند که از اندیشه تغییر نظام دمشق دست بردارد و طرح‬ ‫چهار بندی ای رانی را که تقدیم اخضر االب راهیم ی در دیدارش از‬ ‫ته ران کرده است‪ ،‬بپذیرد‪.‬‬ ‫منبع ترس عربستان در اثار مترتب بر تحوالت بعدی‬ ‫استوار است‪ .‬پیروزی بیشتر ای ران به انزوای بیشتر عربستان‬ ‫منجر خواهد ش��د و از توان ریاض در تاثیرگ��ذاری بر معادله‬ ‫منطقه ای خواهد کاس��ت‪ ،‬به ویژه در سایه افزایش اختالفات‬ ‫عربس��تان و قطر‪ ،‬اش��فتگی روابط با ترکیه در پی برکناری‬ ‫اخوان المسلمین در مصر‪ ،‬اختالفات اشکار با تونس‪ ،‬سودان‪،‬‬ ‫عمان‪ ،‬ع راق و نیروهای متعدد سیاسی جای گرفته در نقشه‬ ‫خاورمیانه‪.‬‬ ‫ع ربستان سعودی تالش خواهد کرد تا حمایت امریکا از‬ ‫سقوط نظام بشار اسد را احیا کند‪ ،‬اگر چه ریاض مرحله بزرگی‬ ‫را ب رای بازنگری در سیاست های خود با درک تبدیل سوریه به‬ ‫مرکزی ب رای صدور تروریسم اغاز کرده است‪ .‬تالش ع ربستان‬ ‫اما‪ ،‬شکل دیگری خواهد داشت؛ افزایش فشارهای دیپلماتیک‬ ‫در سطحی گسترده‪ .‬گزینه تغییر نظام سوریه هم باتوجه به‬ ‫اشتباه اس�ت اگر گمان کنیم که محمد بن‬ ‫نایف پرونده س�وریه را از بندر بن سلطان‬ ‫تحویل گرفته است‪ ،‬زیرا بن نایف در وهله‬ ‫اول و اساسا مسئول پرونده داخلی کشور‬ ‫است و پرونده های خارجی به جز انچه به‬ ‫داخل مربوط می شود‪ ،‬در تخصص او نیست‬ ‫افزایش روزافزون محبوبیت اسد‪ ،‬به زمانی موکول خواهد شد‬ ‫که امادگی کامل و شرایط ان موجود باشد‪.‬‬ ‫غیبت شاهزاده بندر «سرسخت» انگونه که غرب ی ها‬ ‫توصیفش م ی کنند و برگزیدن محمد بن نایف ب رای به دست‬ ‫گرفتن پرونده تروریس��م‪ ،‬دلیل دارد‪ .‬محمد بن نایف در سال‬ ‫‪ 2003‬نیز ماموریت مبارزه با تروریسم در داخل ع ربستان را پس از‬ ‫سلسله انفجارهایی به دست القاعده و مقابله مسلحانه برعهده‬ ‫گرفت‪ .‬وزارت کشور تحت امر او در ان زمان توانست با مواجهه‬ ‫مستقیم و ب رنامه نصیحت محور‪ ،‬القاعده را مهار کند‪ .‬ع ربستان‬ ‫سعودی برگه ب راندازی نظام سوریه را از دستورکار بازی خود خارج‬ ‫نکرده است اما اولویت را در ساختن ائتالفی علیه القاعده پیش‬ ‫از هرگونه اقدام ضد سوری م ی بیند‪ ،‬به رغم اینکه ع ربستان ی ها‬ ‫چند ماه پیش طرحی دوگانه را با محوریت مقابله با القاعده و‬ ‫همزمان‪ ،‬ساقط کردن نظام سوریه پیشنهاد کردند‪ ،‬اما بعدها‬ ‫مشخص شد که این طرح جدیتی نداشت و صرفا از ساده لوحی‬ ‫سیاسی بر م ی خاست‪.‬‬ ‫امور منطقه راه خود را با منافع راهبردی قدرت های بزرگ‬ ‫در پیش گرفته است‪ .‬ع ربس��تان در این میان چاره ای جز این‬ ‫ندارد که بازنگری عاجلی در سیاس��ت های خود کند‪ ،‬پیش از‬ ‫انکه در بحران های خودس��اخته غرق شود‪ ،‬هرچند گریزی از‬ ‫قربانی دادن در این مسیر ندارد‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫کمترین تغییری در گفتمان ع ربس��تان س��عودی‬ ‫از ابتدای تحوالت ع ربی در اواخر س��ال ‪ 2010‬تاکنون حاصل‬ ‫نشده است‪ .‬خانواده حاکم پادشاهی ع ربستان با هیچ انقالبی‬ ‫در منطقه موافق نبود‪ ،‬مگر انهایی که اهدافش را تامین کند‪،‬‬ ‫مثال در لیبی که انقالب ان عنصری را از بین برد که هنوز هم‬ ‫ب رای سعودی ها کابوس اس��ت‪ .‬به اختصار م ی توان گفت که‬ ‫ع ربستان سعودی نقش نوک خنجر انقالب های معکوس را‬ ‫در طول عمر بهار ع ربی بازی کرده است و سه راهبرد را در این‬ ‫باره دنبال کرده است‪ :‬مهار نرم از خارج (مصر‪ ،‬تونس و یمن)‪،‬‬ ‫دخالت مستقیم (بحرین) و تسلیح شورشیان (لیبی و سوریه)‪.‬‬ ‫با صرف نظر از نتایجی که بدون شک ب رای انقالب های ع ربی‬ ‫وخیم بود‪ ،‬راهبردهای درگی رانه ضرورتا به سود خالصی منتهی‬ ‫نشده است‪ .‬گزینه های تعاملی که ع ربستان در طول بهار ع ربی‬ ‫به ان اعتماد کرده بود‪ ،‬به حاکم شدن شرایطی منجر شد که‬ ‫نتایجی نامعلوم به دنبال داشت‪ ،‬اگر نگوییم شکس ت خورده‬ ‫بود‪ .‬زی را هدف مورد انتظار ع ربستان سعودی‪ ،‬شرایط ب ی بدیلی‬ ‫را م ی طلبید‪ ،‬از جمله ائتالف محکم بی ن المللی‪ ،‬طرح نظامی‬ ‫توانمندی ب رای گروه های انقالبی و همچنین روحیه فدایی‬ ‫ ب ی نظیر در افراد انقالبی‪.‬‬ ‫از همه مهمتر‪ ،‬انطباق کامل در منافع کشورها و گروه ها‬ ‫با منافع ع ربستان ب رای کسب نتیجه ای است که ریاض انتظار‬ ‫ان را داش��ت‪ .‬این تمایل را بیش از همه درباره سوریه داشت و‬ ‫ضرب االجل های پی در پی و متناوبی که درباره نزدیکی زمان‬ ‫سقوط دمشق و نظام بشار اسد م ی دادند‪ ،‬خود یک نمود بارز از‬ ‫ارزوهای ع ربستان بود‪.‬‬ ‫اکنون ارزوهای ع ربستان در سوریه فرور م ی ریزد و راهبرد‬ ‫درگیری مس��تقیم این بار با جدیت کمتری دنبال م ی ش��ود‪.‬‬ ‫بالعکس حتی ثابت شد که تبعات مصیبت بار این درگیری به‬ ‫تزلزل ثبات در داخل خود ع ربستان و تهدید سرنوشت ان منجر‬ ‫م ی شود‪ .‬سخن از تغییر در راهبرد ع ربستان درباره پرونده های‬ ‫متعدد است‪ .‬از جمله در پرونده سوریه بعد از خارج کردن بندر‬ ‫بن س��لطان از ان و مامور کردن محمد بن نایف وزیر کشور‬ ‫ع ربستان به درمان اثار ناشی از شکست راهبرد بندر در تسلیح‬ ‫گروه های مسلح شامل القاعده با همه شاخه های ان‪ ،‬عناصر‬ ‫غی رنظامی و نظامی جدا شده از نظام سوریه و داوطلبانی که‬ ‫از خود ع ربستان و سایر کشورهای خلیج فارس ب رای سرنگون‬ ‫کردن نظام سوریه اعزام شدند‪ .‬اشتباه است اگر گمان کنیم که‬ ‫محمد بن نایف پرونده سوریه را از بندر بن سلطان تحویل گرفته‬ ‫است‪ ،‬زی را بن نایف در وهله اول و اساسا مسئول پرونده داخلی‬ ‫کشور است و پرونده های خارجی به جز انچه به داخل مربوط‬ ‫م ی شود‪ ،‬در تخصص او نیس��ت‪ .‬بازگشت محمد بن نایف از‬ ‫واشنگتن بعد از سفری سه روزه از ‪ 11‬تا ‪ 13‬فوریه گذشته‪ ،‬اثار‬ ‫ن ترسیم م ی کرد؛ پادشاهی‬ ‫بنایی جدید را در پادشاهی ع ربستا ‬ ‫که در مبارزه با تروریس��م به دش��واری هایی اساسی برخورد‬ ‫کرد و ناچار شد در روز س��وم همان ماه فوریه فرمانی را درباره‬ ‫جنگجویان سعودی غی رنظامی و نظامی خارج صادر کند‪.‬‬ ‫ریاض ب رای تضعیف راهبرد ای��ران از خالل حمایت از‬ ‫شورشیان خواستار ساقط کردن نظام س��وریه بود که از هیچ‬ ‫کوشش��ی فروگذار نکرد‪ .‬حتی به همپیمانان و دشمنان خود‬ ‫پیام داد که تالش م ی کند تحولی مستقالنه در مب دا سیاست‬ ‫خارجی خود پس از تمایل ایاالت متحده بزرگترین همپیمانش‬ ‫درباره عملیات نظامی علیه دمشق ایجاد کند‪ .‬به این مساله‪،‬‬ ‫ورود امریکا به مذاکرات با ای ران به عنوان بزرگترین خصم ریاض‬ ‫در منطقه اضافه شد‪ .‬شکی نیست که ریاض با دشواری های‬ ‫زیادی در تحقق اهداف خود در سوریه به دنبال تباین در منافع‬ ‫ع ربستان و امریکا روبه روست‪ .‬از نقطه نظر واشنگتن‪ ،‬سرنگونی‬ ‫بش��ار اس��د ارزش هزینه پرداختن ب رای حمایت از گروه های‬ ‫سلفی وهابی را ندارد‪ .‬امریکا درک م ی کند که تفاهم با ای ران‬ ‫در پرونده هسته ای و سایر پرونده ها مانند سوریه‪ ،‬واشنگتن را‬ ‫از خسارت های راهبردی دیگری دور نگاه خواهد داشت اما از‬ ‫نظرگاه ریاض‪ ،‬تفاهم ای رانی‪-‬امریکایی حساسی ت های پنهانی‬ ‫را در درون ع ربس��تان تحریک م ی کند و ان را تهدیدی ب رای‬ ‫موجودیت خود م ی داند‪ .‬درک ع ربس��تان از رویکرد امریکا در‬ ‫پرونده سوریه در ارتباط با توافق ای رانی – غربی‪ ،‬انچه برخی‬ ‫مراکز غربی ت�لاش م ی کنند اثبات کنن��د‪ ،‬یعنی مخالفت‬ ‫بسیاری از گروه های مسلح در سوریه با عربستان سعودی با‬ ‫وجود اعتقادشان به وهابیت را دور از ذهن م ی کند‪.‬‬ ‫در عین حال‪ ،‬ریاض باز هم مرتکب اش��تباه شد‪ ،‬زمانی‬ ‫که از ائتالفی حمایت کرد که متشکل از گردان ها و گروه های‬ ‫جهادی تحت پرچم «جبهه اسالمی» بود‪ .‬ع ربستان خواست‬ ‫به غرب ی ها این مفهوم را القا کند ک��ه ائتالف مذکور معتدل‬ ‫اس��ت‪ ،‬این در حالی اس��ت که ب رای همپیمانانش مسجل‬ ‫ش��د که این ائتالف و گروه های ان در گرایش های سیاسی‪،‬‬ ‫راهبردهای نظامی و بینش عقیدتی تفاوتی با القاعده‪ ،‬النصره‬ ‫و داعش ندارند و ری��اض هم (پس از طرح ش��عارهایی درباره‬ ‫امارت و خالفت اسالمی) تدریجا فهمید که شعار جنگ علیه‬ ‫نظام سوریه هر لحظه م ی تواند به جنگ علیه نظام پادشاهی‬ ‫ع ربستان مبدل ش��ود زی را جهان بینی ایدئولوژیک القاعده با‬ ‫وجود مرجعیت وهابی ان‪ ،‬معتقد به برپایی حکومت خالفت‬ ‫است؛ این یعنی وداع با نظام پادشاهی ع ربستان‪.‬‬ ‫کوشش های س��عودی ها ب رای تولید جماعتی معتدل‬ ‫مشتق شده از شاخه های القاعده در داخل سوریه به شکست‬ ‫انجامید‪ .‬این امر ایاالت متحده امریکا و کش��ورهای اروپایی‬ ‫حام ی س��قوط نظام س��وریه را قانع ک��رد که عربس��تان به‬ ‫تولی د کننده دوباره تروریسم و تروریس ت ها تبدیل شده است‪.‬‬ ‫جدیدترین گزارش ها حاکی از ان اس��ت که امریکا و اروپا در‬ ‫جس��ت وجوی گروه ه��ای معتدل تری از بی��ن جهادی های‬ ‫سلفی هستند‪ ،‬اما امیدی به این موضوع ندارند‪ .‬کار به جایی‬ ‫رسید که طرف های امریکایی و اروپایی به ع ربستان سعودی‬ ‫پیشنهاد کردند که اعتدال را در ساختن ائتالفی دینی‪ -‬سکوالر‬ ‫در سوریه دنبال کند و اینکه ع ربستان ی ها نیازمند این هستند‬ ‫که ثابت کنند ائتالف شورشیان‪ ،‬فراگیر و متشکل از دو طیف‬ ‫اسالمگرایان معتدل و سکوالرهاس��ت‪ .‬تمرد سازمان داعش‬ ‫علیه القاعده نمود یافته در هیبت ایمن الظواهری اما‪ ،‬نشان‬ ‫داد که سیطره یافتن بر القاعده از هر جهت غیرممکن است‪.‬‬ ‫ع ربستان ی ها هم بعدها دریافتند که به کارگیری این سازمان ها‬ ‫ب رای تضعیف ای ران و همپیمانان ته ران تماما نتیجه عکس‬ ‫داش��ته اس��ت‪ .‬این را م ی توان در صحنه میدانی سوریه دید‪.‬‬ ‫س��کوت اختیار کردن ریاض در قبال بازپ��س گیری منطقه‬ ‫استراتژیک یبرود و گشاینده پیروزی های بیشتر ب رای ارتش‬ ‫س��وریه هم فقط یک مفهوم داش��ت‪ :‬معضل ج��دی ب رای‬ ‫ع ربستان سعودی ‪ .‬در توضیح این موضوع باید گفت‪:‬‬ ‫حمایت از گروه های مسلح‪ ،‬با فرمان پادشاهی ع ربستان‬ ‫درباره جنگجویان س��عودی خارج و قرار دادن داعش‪ ،‬النصره‬ ‫و القاعده در فهرس��ت گروه های تروریستی تناقض داشت و‬ ‫در همین حال اجازه ندادن به اردوگاه ای رانی و همپیمانان ان‬ ‫ب رای تحقق پیروزی های نظامی و سیاسی سریع با وجود نتایج‬ ‫گذار به دموکراسی با دولت‬ ‫مقتدر‬ ‫گفتوگویمثلثبا‬ ‫دکترابوالحسنی‬ ‫بین الملل‬ ‫لویاتان افغانی‬ ‫مهره سوخته‬ ‫بین الملل‬ ‫‪53‬‬ ‫بین الملل‬ ‫نتانیاهو‪،‬بازندهاصلی‬ ‫رویکردهای منطقه ای عربستان دچار تعدیل می شود‬ ‫داوود احمدزاده‬ ‫بین الملل‬ ‫‪54‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫‪2‬‬ ‫استاد دانشگاه‬ ‫عربس��تان یک کش��ور کلیدی در جهان اسالم‪،‬‬ ‫تاثیرگذار در معادالت منطقه‪‎‬ای و دارای جایگاه استراتژیک‬ ‫نزد قدرت های بزرگ است؛ این کشور به دلیل داشتن منابع‬ ‫فراوان انرژی و نیز وجود اماکن مذهبی همواره تالش کرده‬ ‫که از هرگونه تغییر‪ ،‬تحول و اسیب در امان باشد‪.‬‬ ‫از این رو ریاض مناسبات خود را ب راساس حفظ امنیت‬ ‫ب رای بقا تعریف و از طریق اتحاد با غرب به ویژه امریکا تبیین‬ ‫کرده اس��ت‪ .‬اتفاقاتی که در جهان عرب (موس��وم به بهار‬ ‫ع ربی) رخ داد و س��امانه سیاسی کش��ورهای محافظه کار و‬ ‫سنتی را دستخوش اشوب و ب ی نظم ی کرد‪ ،‬تاثیر خود را بر‬ ‫ریاض هم گذاشت‪ .‬نگرانی از سرایت موج دموکراس ی خواهی‬ ‫به داخل سرزمین حجاز و بلند شدن صدای اعتراضی مردم‬ ‫در بخش‪‎‬های شیع ه نشین ان باعث شد که دستگاه امنیتی‬ ‫محافظه کار این کش��ور در کنار مشوق‪‎‬های اقتصادی ب رای‬ ‫کاستن از دامنه اعتراضات گسترده مدنی با پیشنهاد رهبر تیم‬ ‫امنیتی و دستگاه اطالعاتی کهنه کار ان یعنی بندر سلطان به‬ ‫فکر انتقال بحران به خارج از کشور براید‪.‬‬ ‫در قبال این رویک��رد پرتناقض از یک طرف ریاض با‬ ‫گسیل نیروهای نظامی و حمایت‪‎‬های مالی‪ ،‬نهایت کوشش‬ ‫خود را ص��رف دفاع از جزیره اس��تراتژیک بحری��ن در قبال‬ ‫نارضایت ی های مردم شیعه نشین ان کرد و از موج خشونت‬ ‫لجام گسیخته اقلیت سن ی نشین علیه اکثریت دفاع کرد اما‬ ‫از طرف دیگر در تقابل با سیاست‪‎‬های منطقه‏ای ای ران رویکرد‬ ‫مداخله و سرنگونی نظام بشار اسد را در پیش گرفت‪ .‬جالب‬ ‫اینجاست که رهبری و تجهیز تکفیری‪‎‬ها و ارسال گروه‪‎‬های‬ ‫مس��لح چند ملیتی که با هدایت و حمایت بندر بن سلطان‬ ‫ش��کل گرفت‪ ،‬با همراهی و هماهنگی کلیت جهان غرب‬ ‫بود‪ .‬ش��اید از همین منظر برکناری بندر بن سلطان بیش از‬ ‫پیش اهمیت دارد‪ .‬همچنین تالش م ی‪‎‬شد تحوالت سوریه‬ ‫به عنوان نقطه جوش و تضاد گفتمان شیعه و سنی قلمداد‬ ‫شود و با برجسته کردن نقش ای ران در حفظ اقتدار علویان‪ ،‬در‬ ‫کنار همکاری استراتژیک ای ران با حزب اهلل لبنان و همسویی‬ ‫طبیعی دولت ش��یعی ن��وری المالکی با برخ��ی از مواضع‬ ‫منطقه‏ای ته ران‪ ،‬ش��رایط ب رای مداخله گسترده نظامی در‬ ‫سوریه فراهم گردد‪.‬‬ ‫این طرح ک��ه با همفک��ری تندروه��ا و نئوکان‪‎‬های‬ ‫امریکای��ی تدوین و اجرا ش��د‪ ،‬عمال بر تض��اد منطقه‪‎‬ای و‬ ‫گس��ترش جنگ دامن زد‪ .‬انچه مش��خص است عربستان‬ ‫سعودی به سوریه از نگاه عینک رقابت با ای ران‪ ،‬مهار الگوی‬ ‫نفوذ معنوی ان و در نتیجه بره��م زدن محور مقاومت نگاه‬ ‫م ی‪‎‬کند؛ ماموریتی که مورد تایید کاخ سفید هم هست‪.‬‬ ‫با این وجود؛ جنگ نیابتی س��وریه و حاد شدن اوضاع‬ ‫امنیتی منطقه به دلیل س��رایت بحران ب��ه لبنان و ع راق و‬ ‫توانمندی ارتش و نیروهای حامی بشار اسد که با ورود متغیر‬ ‫اثرگذاری چون حزب اهلل لبنان تقویت شده بود‪ ،‬در کنار پایداری‬ ‫ای ران و روس��یه بر مواضع خویش در حفظ س��اختار موجود‬ ‫دمشق‪ ،‬شرایط را ب رای دگردیسی در سیاست‪‎‬های قدرت‪‎‬های‬ ‫خارجی به ویژه امریکا فراهم کرد‪.‬‬ ‫گذشت بیش از س��ه س��ال از جنگ خونین سوریه و‬ ‫فروپاشی اتئالف ضد سوری در پیش��برد اهداف جنگی بار‬ ‫دیگر لزوم بازگشت دیپلماس��ی و گفت وگوهای همه جانبه‬ ‫و فراگیر منطقه‪‎‬ای را ب رای حل این بحران برجسته ساخت‪.‬‬ ‫تمام این تحوالت در ش��رایطی بود ک��ه در مدیریت بحران‬ ‫میان دستگاه اطالعاتی و جاسوس��ی ریاض به رهبری بندر‬ ‫بن سلطان و غرب اختالفات اساسی پیش امد‪ .‬تاکید بندر بن‬ ‫سلطان بر ادامه خشونت‪‎‬های گسترده و سازماندهی وسیع‬ ‫گروه‏های تروریستی ب رای اعزام به داخل سوریه با استقبال‬ ‫امریکا مواجه نش��د‪ .‬زی را این گروه های ستیزه جو با تصرف‬ ‫بخش‪‎‬هایی از خاک سوریه دست به جنایت‪‎‬های ضد انسانی‬ ‫زدند که انتشار این فجایع در رس��انه های جهانی با واکنش‬ ‫افکارعمومی غرب مواجه شد‪.‬‬ ‫بناب راین پادش��اه کهنه کار عربس��تان ب رای کاستن از‬ ‫اختالفات با متح��دان غربی و منطق��ه‏ای‪ ،‬ضمن موافقت‬ ‫با برکناری بندر بن س��لطان‪ ،‬برخی پرونده‪‎‬ه��ای امنیتی و‬ ‫اطالعاتی از جمله پرونده سوریه را به حوزه وزارت کشور تحت‬ ‫نظارت محمد بن نایف چهره‪‎‬ای که مورد تایید امریکاست‪،‬‬ ‫انتقال داد و یوسف االدریسی را به عنوان جانشین بندر برگزید‪.‬‬ ‫در هر صورت حذف بندر بن سلطان از عرصه سیاسی ریاض‬ ‫نشان م ی‪‎‬دهد که ع ربستان به رغم صرف هزینه‏های هنگفت‬ ‫مالی و تقابل اش��کار با ای ران و روسیه نتوانسته به مطالبات‬ ‫خویش از جمله برکناری نظام بشار اسد و تغییر موازنه قدرت‬ ‫در منطقه دست یابد‪.‬‬ ‫اکنون محمد نایف چهره میان��ه رو و مورد تایید غرب‬ ‫سکان هدایت پرونده سوریه را در اختیار گرفته است؛ بناب راین‬ ‫به نظر م ی‏رسد این تغییر در کوتاه مدت تاثیر خود را عالوه‬ ‫بر کاهش تنش میان ریاض – واشنگتن درباره نوع مدیریت‬ ‫بحران سوریه بر سطح تعامالت با ای ران و حتی روسیه داشته‬ ‫باشد‪ .‬این شاید به مفهوم این باشد که گزینه نظامی مد نظر‬ ‫عربس��تان و غرب ب رای تحمیل س��اختار جدید سیاسی در‬ ‫سوریه با بن بست جدی روبه رو شده و فضای گفتمانی جدید‬ ‫در عرصه منطقه ای و بی ن المللی ب رای شروع جدی مذاکرات‬ ‫با مشارکت تمام کنشگران دخیل در سوریه اغاز شده است‪.‬‬ ‫در هر صورت واشنگتن دلیل عدم توفیق سیاست‪‎‬های‬ ‫خویش در قبال س��وریه را به عملکرد بندرس��لطان ارتباط‬ ‫م ی‏ده��د و استراتژیس��ت‏های امریکایی اع�لام م ی‪‎‬دارند‬ ‫که اعتماد به سیاس��ت‪‎‬های تند و خش��ن بندر بن سلطان و‬ ‫شکل گیری گروه‪‎‬های سلفی وابس��ته به شبکه تروریستی‬ ‫القاعده چون جبهه النص��ره و داعش موج��ب افول جریان‬ ‫مخالفان میانه روی اسد در قالب ارتش ازاد شده بود‪ .‬عالوه بر‬ ‫این به نظر م ی‪‎‬رسد این جابه جایی اساسی در دستگاه امنیتی‬ ‫ع ربستان ب ی تاثیر از نگرش جدید منطقه‪‎‬ای واشنگتن نسبت‬ ‫به ته ران در کاه��ش تنش و حل وفصل اختالفات بر س��ر‬ ‫موضوع پرونده هسته‪‎‬ای ان نباشد‪ .‬زی را در دوره ریاست بندر‪،‬‬ ‫او کوشید با وارد اوردن برخی اتهامات امنیتی از جمله تالش‬ ‫ای ران ب رای ترور سفیر ریاض در واشنگتن از ه ر گونه گشایش‬ ‫در روابط دو کشور جلوگیری کند‪ .‬انچه مهم است‪ ،‬تنها بازنده‬ ‫تحوالت اخیر عربستان یعنی برکناری بندر بن سلطان شاید‬ ‫بنیامین نتانیاهو نخس ت وزیر اسرائیل است چون او همکاری‬ ‫نزدیکی با دستگاه امنیتی موساد علیه ای ران داشت‪.‬‬ ‫در حال حاضر عربس��تان ب رای جلوگی��ری از انزوای‬ ‫منطقه‪‎‬ای خویش تغییر برخی از رویکردهای گذش��ته را در‬ ‫دستورکار قرار داده است و این فرصت جدید م ی‪‎‬تواند با اغاز‬ ‫گفت وگوها با ای ران از تشدید شکاف و تضادهای موجود میان‬ ‫دو کشور جلوگیری کند‪.‬‬ ‫مهرهسوخته‬ ‫تو گوی مثلث با امین حطیط‬ ‫گف ‬ ‫ژنرال بازنشسته ارتش لبنان‬ ‫جواد ارشادی‬ ‫روزنامه نگار‬ ‫چرا پادشاهی عربستان تصمیم به عزل بندر‬ ‫بن سلطان از ریاست دستگاه اطالعاتی گرفت؟‬ ‫بگذارید سوال را این گونه مطرح کنیم که چه کسی‬ ‫بندر را برکنار کرد‪ .‬در این موارد‪ ،‬مقامات ع ربستانی تصمیم گیر‬ ‫نیستند‪ .‬همه م ی دانند که بندر بن سلطان با پادشاه ع ربستان‬ ‫اختالفاتی جدی دارد‪ .‬بندر از ابتدای تصدی این پس��ت بنا به‬ ‫مقتضیات منطقه ای سیاست های امریکا به نوعی به پادشاه‬ ‫ع ربستان تحمیل ش��د‪ ،‬با این امید که بتواند روزنه امیدی را‬ ‫روی منافع واشنگتن در منطقه بگشاید و گرهی از پرونده های‬ ‫امنیتی پیچیده منطقه ای و در راس ان بحران سوریه باز کند‬ ‫که در نهایت ناکام ماند و با تغییر سیاست امریکایی‪ ،‬کارگزارانی‬ ‫مانند امیر قطر و بندر بن سلطان هم کنار گذاشته شدند‪.‬‬ ‫این تصمیمات در واشنگتن گرفته م ی شود و در اقمار ان‬ ‫مانند ریاض و دوحه اجرایی م ی شوند‪ .‬به عبارت دیگر‪ ،‬به طور‬ ‫مشخص‪ ،‬بندر را امریکای ی ها اوردند و خودشان هم بردند‪.‬‬ ‫از تغییر در سیاست های امریکا گفتید‪ .‬اگر بنابر‬ ‫اظهار شما‪ ،‬تغییر در مهره های منطقه ای را تابعی از‬ ‫تغیی رات در سیاست خارجی و منطقه ای واشنگتن‬ ‫بدانی�م‪ ،‬ارزیاب�ی ش�ما از اصل سیاس�ت جدید‬ ‫امریکایی و نحوه تسری ان به مجریان منطقه ای‬ ‫این سیاست ها چیست؟‬ ‫م ی خواهم از بحران س��وریه و تاثی رات مترتب بر ان‬ ‫سخن بگویم تا مش��خصا بر انچه به اذعان رس��انه ها و اتاق‬ ‫فکرهای غ ربی‪ ،‬بیش از همه مسائل‪ ،‬دغدغه امریکا بوده و تاثیر‬ ‫ان بر رویدادهای منطقه ای‪ ،‬متمرکز شویم‪ .‬پس از انکه محور‬ ‫مقاومت در سوریه توانست حمله شدید به یکی از اضالع اصلی‬ ‫خود را دفع و در صحنه می دانی معادله غیرقابل تغییری ر ا ترسیم‬ ‫کند که مفاد ان ثابت قدم ماندن سوریه در پایگاه راهبردی خود‬ ‫و خورده ش��دن تدریجی یا اضمحالل محور تجاوز بود‪ ،‬این‬ ‫پیروزی می دانی ‪ -‬سیاسی‪ ،‬امریکا را ناچار کرد تا با درک تغییر‬ ‫ماهیت جنگ و اهداف ان‪ ،‬به سیاس��ت «جنگ فرسایشی»‬ ‫روی اورد‪ ،‬هرچن��د وقتی جنگ اصلی به نتیجه نرس��د‪ ،‬این‬ ‫سیاس��ت نیز نم ی تواند کاری از پیش ببرد‪ .‬امریکا دو هدف‬ ‫اصلی را از این سیاست دنبال م ی کند؛ اول‪ ،‬پوشاندن شکست‬ ‫در جنگ اصلی و فراهم کردن امکان ب رای بازگش��ت امن تر‬ ‫نیروهای متجاوز صحنه بود تا خس��ارت بعد از عقب نشینی‬ ‫تشدید نشود و دوم‪ ،‬اعمال فش��ارهای مداوم بر طرف مدافع‬ ‫پیروز یا همان محور مقاومت ب رای دستیابی به امتیازاتی که‬ ‫بتواند حجم خسارت اصلی را کاهش دهد‪ .‬در این ورود به جنگ‬ ‫استهالکی را در سیاست ع ربستان به عنوان بازوی منطقه ای‬ ‫سیاست های امریکایی م ی توان دید‪ ،‬همان گونه که با شکست‬ ‫طرح اخوانی – امریکای��ی در منطقه‪ ،‬امیر قطر اولین قربانی‬ ‫اشکار صحنه بود‪ .‬برکناری بندر بن سلطان هم در این چارچوب‬ ‫م ی گنجد‪ .‬عزل بندر بن سلطان در واقع بازتاب ورود امریکا به‬ ‫تدار در سوریه و در راستای مدی ریت امریکا‬ ‫جنگ فرسایشی مد ‬ ‫ب رای هماهنگ سازی بازوهای منطقه ای خود ب رای تعامل جدید‬ ‫با بحران سوریه است‪.‬‬ ‫چه دورنمایی برای جنگ فرسایش�ی در س�وریه‬ ‫م ی توان انتظار داشت؟‬ ‫یداند که جنگ فرسایشی ملزومات‬ ‫امریکا به خوبی م ‬ ‫خاصی دارد تا در زمانی معین استمرار یابد و همچنین فرصت‬ ‫ب رای تحقق اهداف فشارها فراهم شود‪ .‬به نظر م ی رسد امریکا‬ ‫در وضعیت فعلی چاره ای جز ادام��ه این روند به دو دلیلی که‬ ‫بین الملل‬ ‫نقش گروه های تکفیری فعال در سوریه در تغییر‬ ‫سیاس�ت امریکا چه بود؟ برخی بر این باورند که‬ ‫جریان تکفی�ری م ی تواند منافع واش�نگتن را به‬ ‫مخاطره اندازد‪...‬‬ ‫بر کسی پوشیده نیست که جریان های تکفیری با‬ ‫تامین منافع امریکایی‪ -‬صهیونیستی در منطقه گره خورده اند‪،‬‬ ‫هرچند این خطر در بسیاری از کشورهای ائتالف ضد سوری‬ ‫مشاهده شد و با تنگ کردن عرصه بر گروه های مسلح اعزامی‬ ‫ به سوریه‪ ،‬تاثی راتی نیز در صحنه می دانی نبرد بر جای گذاشت‬ ‫اما مدیریت امریکایی جریان تکفیر با وجود بیانی ه های ظاه را‬ ‫ضد امریکایی انها و در نهایت سرریز شدن نتیجه فعالیت این‬ ‫گروه ها در ظرف منافع امریکا ثبات شده است‪ .‬اشغال افغانستان‬ ‫و ع راق و حضور نیروهای امریکای��ی در باب الندب به عنوان‬ ‫اب راهه حیاتی جهان به نام سرکوب القاعده یمن‪ ،‬پایگاه های‬ ‫امریکا در کش��ورهای ع ربی منطقه و ده ها مورد ریز و درشت‬ ‫دیگر‪ ،‬این کارکرد جریان تکفیر را در راس��تای منافع بلندمدت‬ ‫امریکا ثابت م ی کند‪ .‬اما مساله جاری در سوریه این است که‬ ‫اصطکاک بین این گروه های مسلح که به انفجار منتهی شد‪،‬‬ ‫بر عمق بحران امریکا در ان کشور افزود‪ .‬ماه های گذشته‪ ،‬دوران‬ ‫دشمنی علنی بین سازمان ها و گروه های تروریستی فعال در‬ ‫جنگ علیه نظام بشار اسد بود‪ .‬ما اکنون این درگیری ها را بین‬ ‫جبهه النصره و س��ازمان داعش یا انچه به نام دولت اسالمی‬ ‫ع راق و شام خوانده م ی شود‪ ،‬شاهدیم‪ .‬جدال بر سر نفت‪ ،‬غنایم‬ ‫جنگی و زنان به جایی رس��ید که گروه��ی‪ ،‬دیگری را تکفیر‬ ‫م ی کند و اعضای سایر گروه ها را به قتل م ی رساند‪.‬‬ ‫چند ماه پیش گروه های تروریس��تی فعال در سوریه‪-‬‬ ‫حداقل در ظاهر ‪ -‬خود را همکار نش��ان م ی دادن��د اما امروز‬ ‫صحنه متفاوت از گذش��ته شده اس��ت‪ .‬جبهه النصره‪ ،‬شاخه‬ ‫سوری س��ازمان تروریس��تی القاعده اعالم م ی کند که انچه‬ ‫«ارتش ازاد سوریه» نامیده م ی ش��ود‪ ،‬ارتش کافری است که‬ ‫جنگ با ان واجب است و عمال تعقیب عناصر ان را اغاز کرد‪.‬‬ ‫در این جنگ که بین مخالفان نظام سوریه است‪ ،‬درگیری های‬ ‫گروه های کرد از یک سو و جبهه النصره از سوی دیگر اضافه‬ ‫شد‪ .‬معنایش این است که همراهی گروه های تروریستی مبدل‬ ‫به جدال علنی و وی رانگر شد و طبیعتا چنین کالبد پ ر تنشی‬ ‫نم ی تواند زمینی را نگاه دارد یا هدفی را محقق کند‪ .‬از سوی‬ ‫دیگر‪ ،‬برخی از ‪ 83‬کش��وری که تروریس ت های مسلح از انها‬ ‫وارد سوریه شدند‪ ،‬نوعی هوشیاری یا بیداری و به بیانی دیگر ‬ ‫ترس را از خود نشان دادند‪ .‬در این باره م ی توان گفت که جهاد‬ ‫نکاح یکی از زشت ترین پدیده هایی بود که قبح اخالقی ان به‬ ‫واکنش های تندی در بدنه اجتماعی این کشورها منجر شد و‬ ‫صحنه های کشتار بیرحمانه و مثله کردن شنیع مردم سوریه‬ ‫ماهیت تکفیری ها را بیش از پیش عی��ان کرد‪ .‬این دولت ها‬ ‫شروع به ایجاد تنگناهایی ب رای خروج این نیروها کردند و مانع‬ ‫سفرشان شدند‪ .‬به این ترتیب موج حرکت تروریس ت ها به سوی‬ ‫سوریه فروکش کرد‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬تونس به تنهایی مانع ورود‬ ‫پنج هزار نفر از افراد مسلح به خاک سوریه شد‪ .‬برخی دیگر از‬ ‫دولت های ع ربی و غیرع ربی هم همی��ن اقدام را انجام دادند‪.‬‬ ‫حتی اردن هم که خود پایگاه اموزشی گروه های مسلح است‪،‬‬ ‫چند نف ربر تروریس ت ها را در حال بازگشت به داخل اردن هدف‬ ‫قرار داد‪ .‬این تدابیر‪ ،‬تع داد تروریس��ت ها را در سوریه ‪ 30‬درصد‬ ‫کاهش داد و اگر خسارت های وارده به گروه های مسلح مخالف‬ ‫سوریه را به طور کلی ارزیابی کنیم درم ی یابیم که توان انها تنها‬ ‫‪ 45‬درصد قدرتشان در سال قبل است‪.‬‬ ‫پیش از این چندین بار در مصاحب ه ها و مقاالتی هشدار‬ ‫داده بودم که رها کردن مهار تکفیری ه��ا و واردکردن انان به‬ ‫پروژه های امنیتی م ی تواند ب رای ع ربستان خطری جدی باشد‪.‬‬ ‫این یک معضل جدی است و احتمال ان هست که ریاض اجازه‬ ‫ندهد جنگجویان مجددا وارد ع ربستان یا حتی کل شبه جزیره‬ ‫ش��وند‪ .‬این افراد در صحنه میدانی جنگ بوده اند و عالوه بر‬ ‫اینکه طبیعتا کارکشته و اموزش دیده اند‪ ،‬دیگر از بوی باروت و‬ ‫تیر و ترکش ه راسی ندارند‪ ،‬بناب راین امادگی روانی ب رای تهدید‬ ‫نظام پادشاهی ع ربستان باتوجه به ایدئولوژی قائل به خالفت‬ ‫اسالمی هم دارند‪ .‬انها در خود سوریه هم با وجود اسی ب پذیری‬ ‫شدید از تشکیل امارت اس�لامی سخن م ی گفتند و در لیبی‬ ‫خود را در این باره محق م ی دانستند‪ .‬باز هم تاکید م ی کنم که‬ ‫عربستان سعودی مجری سیاست های امریکاست و این به‬ ‫معنای تغییر واقعی در سیاست های منطقه ای یا تحول در نوع‬ ‫نگاه به مق وله سیاست خارجی ان نیست‪ .‬نباید تغییر تاکتیک‬ ‫را با تح��ول راهبردی اش��تباه گرفت‪ .‬همان ط��ور که خیلی‬ ‫ساده انگارانه است اگر تصور کنیم که عزل بندر بن سلطان به‬ ‫معنای تغییر ماهیتی در سیاست های ع ربستان است‪ .‬بیش‬ ‫از ‪ 30‬ماه است که ع ربس��تان با روش های خود‪ ،‬جنایت های‬ ‫گسترده ای را در سوریه مرتکب شده است‪ ،‬یعنی پیش از انکه‬ ‫بندر بن سلطان مامور پرونده های امنیتی منطقه از جمله سوریه‬ ‫شود‪ .‬ع ربستان علنا از غرب و ناتو خواست که عملیات نظامی‬ ‫علیه دمشق را اجرا کنند‪ .‬بندر هم در این میان‪ ،‬فقط یک مهره‬ ‫بود که امید م ی رفت بتواند ب رنامه امریکایی ع ربستان سعودی‬ ‫را تسهیل و تس ریع کند‪.‬‬ ‫چ را چنین رویکرد خشونت امیزی در سیاست های‬ ‫منطقه ای عربستان وجود دارد؟‬ ‫این مساله را باید در نوع نگاه نظام ع ربستان سعودی‬ ‫به خود و دیگران جست‪ .‬ع ربستان به خود و بخشی از جهان‬ ‫باورانده که بر تخت رهبری امت ع ربی و اسالمی تکی ه زده و این‬ ‫مساله زمانی قوت گرفت که چهره جمال عب دالناصر در سال‬ ‫‪ 1976‬و در پی بروز جنگ اع راب و اسرائیل مخدوش شد‪ .‬از ان‬ ‫به بعد‪ ،‬ریاض باور کرد که زمام امور دو امت ع ربی و اسالمی را‬ ‫به دست گرفته و خادم الحرمین مالک این هر دو است‪ .‬پس از‬ ‫ان به این پندار رسید که خروج هر دولت ع ربی از ظل فرماندهی‬ ‫ان و تالش ان دولت ب رای مستقل ماندن به معنای تجاوز به‬ ‫ی که‬ ‫منافع ع ربستان و تمرد علیه ان است؛ برداشت تخاصم ‬ ‫ع ربستان سعودی را ذی حق ب رای مواجهه با ان به هر روش و‬ ‫ابزاری و در حکم حق ارباب در قبال برده م ی دانست‪.‬‬ ‫رفتارهای اخیر ع ربستان در منطقه‪ ،‬گویای چنین تفکری‬ ‫اس��ت‪ .‬حتی جفری فیلتمن‪ ،‬سفیر س��ابق امریکا در بیروت‬ ‫نیز به این نقش تخریب گر عربس��تان اعتراف م ی کند و ان‬ ‫را نقش��ی «مانع تراش��انه» همراه با «کینه و وقاحتی خارج از‬ ‫به موضوع بندر بن سلطان برگردیم‪ .‬گفته م ی شود‬ ‫یکی از دالیل برکناری او‪ ،‬عملک�رد بد و تنش زای‬ ‫وی در زمانی بود که عربس�تان به یارکش�ی های‬ ‫بی ن المللی نیاز وافری داشت‪ .‬نظر شما چیست؟‬ ‫صرف نظر از اینکه رفتار بندر بن سلطان تجلی عریان‬ ‫سیاست های خصمانه ع ربستان در منطقه است‪ ،‬اشتباهات‬ ‫امنیتی او نیز مح��رز بود‪ .‬امریکا اخی را ت�لاش کرد که روابط‬ ‫پرتنش ع ربس��تان و قط��ر را بهبود بخش��د؛ تنش هایی که‬ ‫یکی از مسببان ان بندر بن س��لطان بود‪ .‬امریکا م ی داند که‬ ‫دردسرها و گره های اینچنینی بین اعضای شورای همکاری‬ ‫خلی ج فارس م ی تواند اثار منفی انکار ناپذیر و ش��دیدی ب رای‬ ‫پیشبرد سیاست ها و طرح هایش در سوریه داشته باشد‪ .‬با وجود‬ ‫اینکه امریکا تمایل دارد این دو کشور یعنی ع ربستان و قطر را‬ ‫در موضع رقابتی با یکدیگر نگه دارد‪ ،‬اما اولویت هایش ایجاب‬ ‫م ی کرد که این بار نقش ارام بخش و تنش زدایی را در روابط این‬ ‫دو کشور بازی کند تا به روند جنگ فرسایشی و استهالک نظام‬ ‫سوریه لطمه ای نخورد‪ .‬اوباما در سفر اخیر خود به منطقه‪ ،‬پیام‬ ‫لزوم همگرایی ب رای تحقق اهداف در سوریه را به این کشورها‬ ‫داد‪ .‬از ان سو و در چنین شرایطی‪ ،‬بندربن سلطان در شبکه های‬ ‫اجتماعی علنا به قطری ها توهین کرد تا اتش تنش را شعله ورتر‬ ‫کند‪ .‬از این رو تنفر شدیدی را در قطری ها نسبت به خود ایجاد‬ ‫کرد‪ ،‬اگر چه اختالف وهابی‪ -‬اخوانی در دو جبه ه ع ربستانی ‪-‬‬ ‫قطری پتانسیل تنش را بین ریاض و دوحه خیلی پی ش تر از‬ ‫اینها ایجاد کرده بود‪ .‬صحبت من از امتداد دو گفتمان متفاوت‬ ‫ایدئولوژیک متبلور شده در اخوان المسلمین با مدیریت قطری‬ ‫و جریان وهابی ‪ -‬تکفیری با هماهنگی ع ربستانی است‪ .‬با این‬ ‫وجود‪ ،‬بندر بن سلطان بر اتش تنش بنزین ریخت‪.‬‬ ‫ش��اهزاده بندر با اقدام��ات نابخردانه ای از این دس��ت‪،‬‬ ‫بحران های منطق��ه ای را به افتضاحی بزرگ ب��رای امریکا و‬ ‫عربس��تان تبدیل کرد‪ .‬در واقع سحر س��احران به خودشان‬ ‫برگش��ت و فریبشان فاش ش��د‪ .‬ش��ما در جریان اتفاقی که‬ ‫ب رای ماجدالماجد در لبنان افتاد هستید‪ .‬م ی دانید که الماجد‬ ‫تروریست سعودی و عامل انفجار سفارت ای ران در بیروت بود‪.‬‬ ‫اصل و اساس دستگیری او نظر به ارتباطش با بندر بن سلطان‬ ‫یک رس��وایی ب رای ع ربستان و امریکا ش��د و بعد‪ ،‬مرگ او به‬ ‫دست خود انها و با دخالت بندر بن س��لطان‪ ،‬رسوایی را به حد‬ ‫اعالی ان رساند‪ .‬ع ربستان شدیدا تاکید داشت که الماجد باید‬ ‫به ریاض بازگردانده شود و سفیر انها در بیروت روزانه ب رای این‬ ‫مساله رایزنی و اعمال فشار م ی کرد‪ .‬عجله عربستان در این‬ ‫موضوع نشان داد که سعودی ها ه راسان بودند که او در بازجویی‬ ‫نیروهای امنیتی لبنان‪ ،‬چیزی از ارتباطش با دستگاه اطالعاتی‬ ‫ع ربستان و شخص بندرفاش نکند‪ .‬بیش از هر چیز‪ ،‬این یک‬ ‫خبط و خطای امنیتی ب رای ع ربستان و مدیر وقت پرونده های‬ ‫امنیتی منطقه ای ان یعنی بندر بن سلطان بود‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫درب�اره عربس�تان چط�ور؟ باتوج�ه ب�ه اع�زام‬ ‫جنگجویان زی�ادی از این کش�ور به س�وریه‪ ،‬ایا‬ ‫بازگش�ت انها به عربس�تان س�عودی م ی تواند‬ ‫تهدیدی برای ریاض باشد؟‬ ‫‪3‬‬ ‫برکن�اری بن�در ب�ن س�لطان ی�ا «م�رد‬ ‫ماموری ت های دش�وار» رویدادی مملو از س�وال‬ ‫و حدس و گمان اس�ت‪ .‬در این ب�اره‪ ،‬دکتر امین‬ ‫حطیط‪ ،‬استراتژیست برجس�ته جهان عرب و‬ ‫ژنرال بازنشس�ته ارتش لبنان به سواالت مثلث‬ ‫پاسخ داده است که در پی م ی اید‪.‬‬ ‫بین الملل‬ ‫پیشتر گفتم ندارد و با سس ت شدن چفت و بس ت های ائتالف‬ ‫ضدسوری ناگزیر از ادامه بحران یا عقب نشینی کامل است‪.‬‬ ‫تصور» توصی��ف م ی کند‪ .‬در لبنان دول��ت نجیب میقاتی را‬ ‫س��اقط م ی کند تا حزب اهلل را از ان اخ راج کند و مانع تشکیل‬ ‫مجدد دولت لبنان م ی ش��ود تا دیگر اثری از ح��زب اهلل در ان‬ ‫نبیند‪.‬ع ربس��تان پول تزریق م ی کند ت��ا فتنه های مذهبی را‬ ‫شعله ور کند‪ .‬به لبنان با لغو سفر از پیش تعیین شده میشل‬ ‫سلیمان‪ ،‬رئی س جمهور ان اهانت م ی کند و دشمنان اسرائیل‬ ‫را در فهرس��ت گروه های تروریس��تی قرار م ی دهد‪ .‬در ع راق‪،‬‬ ‫وحدت ملی را با خش��ونت بارترین ابزارها متالش��ی م ی کند‪،‬‬ ‫نزاع های مذهبی را گسترش م ی دهد و نظام مشروع سیاسی‬ ‫و ثبات را با کل موجودیت کشور در طرح های امنیتی به تزلزل‬ ‫م ی کشاند‪ .‬مساجد و اماکن مقدس را منفجر م ی کند و از قتل‬ ‫زن و کودک ابایی ندارد‪ .‬بحرین را به نام توافق دفاعی مشترک‬ ‫اشغال م ی کند تا حرکت و خواست ملت ان را سرکوب کند و‬ ‫حتی مانع از ان م ی شود که پادشاه بحرین به گفت وگوی ملی‬ ‫و اصالحات تن در دهد‪ .‬نخس ت وزیر بحرین را به مثابه نیرویی‬ ‫سرکوبگر و مانع هرگونه اصالح‪ ،‬حمایت م ی کند‪ .‬درباره سوریه و‬ ‫تحرکات سعودی در ان هم بسیار گفته شده است و شنیده ایم‪.‬‬ ‫‪55‬‬ ‫دموکراسی تشریفات‬ ‫بین الملل‬ ‫بین الملل‬ ‫افغانستان بیشتر از انکه به انتخابات نیاز داشته باشد‪ ،‬نیازمند برق راری امنیت‬ ‫در حوزه مرزهای ملی است‪ .‬این کشور ب رای رسیدن به ثبات و امنیت باید برگزاری‬ ‫انتخابات را به تعویق بیندازد‪ ،‬چ را که در ش��رایط ناامنی و عدم ش��کل گیری پروژه‬ ‫دولت‪ -‬ملت سازی انتخابات تنها به تعمیق شکاف های قومی و هویتی میانجامد و‬ ‫کشور را از دموک راتی زاسیون بیش از پیش دور م ی کند‪.‬‬ ‫لویاتان افغانی‬ ‫ایا زمان دموک راسی ب رای‬ ‫افغانستان ف را رسیده است؟‬ ‫رضا مجید زاده‬ ‫کار شناس مسائل سیاسی‬ ‫بین الملل‬ ‫‪56‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫‪1‬‬ ‫بسیاری از تحلی ل ها در خصوص مساله افغانستان‬ ‫بیشتر بر محور همه یا هیچ استوار بوده اما به نظر م ی رسد‬ ‫حقیقت قدری پیچیده تر از اینها باشد و نم ی توان مدعی شد‬ ‫که دموکراسی یا امنیت در این کشور به وجود م ی اید‪ .‬چراکه‬ ‫باید به صورت یک سیستم به واقعیات اجتماعی نگریست‪.‬‬ ‫از نظر تاریخی جوامع منطقه خاورمیانه چون جوامع ناامنی‬ ‫بوده است و وقتی ناامنی باالتر رفته‪ ،‬حتی خود کسانی که به‬ ‫دموکراسی معتقد بودند و بر نسخه های دموکراسی مشارکتی‬ ‫و انتقادی باور داشتند بر این اعتقاد بودند که باید اولویت را به‬ ‫قدرت مرکزی داد تا بتواند ارامش و امنیت را در جامعه ایجاد‬ ‫کند‪ ،‬پس از حص��ول به این امر به دنبال س��اختن نهادهای‬ ‫دموکراتیک حرکت نمایند‪ .‬اما مس��اله ای که در این مسیر‬ ‫قابل توجه اس��ت‪ ،‬لزوم اهمیت س��اختار اجتماعی است‪ .‬به‬ ‫عبارت دیگر در این ساختار اجتماعی‪ ،‬امنیت مرکزی که ایجاد‬ ‫م ی شده ب هدلیل ساختار توزیع منابع‪ ،‬به مشکل تبدیل م ی شد‬ ‫و خود قدرت مرکزی به لویاتانی تبدیل م ی شد که دیگر قابل‬ ‫کنترل نبود‪ .‬قدرتی سرکش که اصول گذار به سمت سیستم‬ ‫دموکراتیک و ب ی طرفی در قراردادهای امنیت‪ ،‬گش��ایش در‬ ‫دسترسی به حق مالکیت ب رای گروه های اجتماعی و مواردی‬ ‫از این دست را رعایت نم ی کرده است‪ .‬به عنوان مثال م ی توان‬ ‫به ظهور رضاشاه در ای ران اش��اره کرد‪ .‬در اواخر دوره قاجار که‬ ‫ناامنی در کش��ور بیداد کرده بود‪ ،‬یکی از روشنفکران زمان‪،‬‬ ‫حسن تقی زاده اظهار داشت که کش��ور ابتدا به ارامش نیاز‬ ‫دارد و باید در مرحله نخست یک نیروی قهار وارد شود‪ ،‬اوضاع‬ ‫را تحت کنترل خود قرار دهد و ارامش را جایگزین بلبشوی‬ ‫ایجاد شده نماید‪ .‬اما برعکس دیدیم وقتی رضا شاه وارد شد‪،‬‬ ‫هرچند بخشی از زیرس��اخت های فیزیکی در راستای گذار‬ ‫به سمت مدرنیس��م را ایجاد کرد ولی به هیچ وجه اجازه نداد‬ ‫زیرس��اخت های نهادی و نهادهای الزم ب رای گذار به سمت‬ ‫دموکراسی به ان صورتی که باید‪ ،‬در جامعه ای ران پیاده شود‪.‬‬ ‫بناب راین به نظر م ی رس��د همه یا هیچ نگاه کردن نم ی تواند‬ ‫منطقی به نظر اید چراکه نق��ش گروه های مختلف را نباید‬ ‫به قدرت احاله داد و صرفا قدرت ها به عنوان جریان هایی که‬ ‫ابتکار عمل را در دست دارند در نظر گرفته شوند‪.‬‬ ‫را نم ی توان مصداق دموکراتیک بودن جامعه تلقی کرد‪ .‬در‬ ‫واقع در خصوص محوریت دسترسی به حق مالکیت م ی توان‬ ‫گفت مهمترین مساله افغانستان باید این باشد که جغ رافیای‬ ‫سیاس��ی خود را س��ازمان دهی کند‪ .‬بدین معنا که اشکالی‬ ‫وجود ندارد که اقای کرزای چند س��ال دیگر حکومت خود را‬ ‫امتداد م ی بخشید تا یک تعهد معتبری نسبت به گروه های‬ ‫مختلف مردم ایجاد م ی کرد تا بتواند جلب اعتماد کند‪ .‬پس‬ ‫از اینکه توانس��ت یک سیس��تم باثبات ایجاد کند‪ ،‬م ی شد‬ ‫افغانستان را به طرف برگزاری انتخابات پیش برد‪ .‬وقتی که‬ ‫تعهدات در سیستم ی که بسیاری از متغیرها دست گروه های‬ ‫نزا تدوین م ی شود‪،‬‬ ‫مشارکت کننده نیس��ت و به صورت برو ‬ ‫قدری زود اس��ت که بگوییم افغانس��تان وارد دموکراس��ی‬ ‫شده و به سمت گذار به دموکراس��ی در حال حرکت است یا‬ ‫رای گیری که در افغانس��تان صورت م ی گی��رد همان رفتار‬ ‫دموکراتیک است‪.‬‬ ‫اگر تعریف از دموکراس��ی صرفا رای دادن ش��هروندان‬ ‫یک جامعه باش��د بدون دولت ‪ -‬ملت سازی هم م ی توان به‬ ‫دموکراسی دست یافت‪ ،‬ولی واقعیت این است که دموکراسی‬ ‫معنایی فراتر از این دارد و تنها رای دادن دموکراسی شناخته‬ ‫نم ی ش��ود‪ .‬مس��اله مش��ارکت انتقادی و امکان بازخواست‬ ‫کردن نکته مهم ی اس��ت که در جامع ه ای مانند افغانستان‬ ‫باتوجه به شرایط کنونی قابل تحقق نیست‪ .‬به دلیل اینکه‬ ‫در این کشور جغ رافیای سیاس��ی کامال تحت کنترل دولت‬ ‫افغانستان نیست‪ .‬جغ رافیای اس��تراتژیک هم تا حد زیادی‬ ‫تحت کنترل نیروهایی اس��ت که دولت این کشور تسلطی‬ ‫روی انها ندارد‪ .‬بناب راین صرف رای دادن مردم در این کش��ور‬ ‫موانع و گام های رسیدن افغانستان به دموکراسی‬ ‫نسبت دولت‪ -‬ملت سازی و دموکراسی‬ ‫اگر دموکراس��ی را نه ب��ه عنوان یک ه��دف که یک‬ ‫سیس��تمی که دسترس��ی به حق مالکیت ش��هروندان را‬ ‫تس��هیل م ی کند‪ ،‬در نظر بگیریم هشت مولفه در این راستا‬ ‫باید مورد توج��ه قرار گیرد‪ .‬اولی��ن و مهمترین نکته ایجاد و‬ ‫اصالح سازمان ذهنی مردم یک جامعه است‪ .‬ایا اینها از نظر‬ ‫فرهنگی احترام به ساز و کارهای دموکراتیک را اموخته اند؟ ایا‬ ‫این مساله در انتخاب های انها جای گرفته و در ذهن انها این‬ ‫مسائل تثبیت شده است‪ .‬اگر در روابط میان افراد این مسائل‬ ‫جا نیفتاده باشد این روابط تکثیر م ی شوند و کل ساختارهای‬ ‫ان جامعه و روابط دموکراتیک ان سیستم شکل نم ی گیرد‪.‬‬ ‫بین الملل‬ ‫عملکرد کرزای در گذار به وضعیت دموکراتیک‬ ‫باید توجه کرد در شرایطی که قوای نظامی و جریان های‬ ‫مس��لح نقش پررنگی داشته باش��ند‪ ،‬توزیعی که در اراء رای‬ ‫دهندگان ش��کل م ی گیرد توزیع نرمالی نیست و بیشتر به‬ ‫س��مت جریانی که باالترین قدرت را دارد منحرف م ی شود‪.‬‬ ‫بناب راین این ارا نم ی توان��د به خوبی منعکس کننده واقعیت‬ ‫افکار عمومی افغانستان باش��د چراکه اینها در شرایط ناامن‬ ‫مجبورند به سمت کسانی که زندگی اینها را کنترل م ی کنند‬ ‫پناه بب رند‪ .‬ب��ه عنوان نمونه نم ی توان منکر ش��د که بخش‬ ‫عمده ای از جمعیت افغانس��تان (بدون هی��چ توهین و بی‬ ‫احترامی به انها) درامد اصلی شان از طریق شرکت در کاشت‬ ‫و حمل و نقل مواد مخدر به دست م ی اید و این به این معنی‬ ‫است که هنوز مافیاها در افغانس��تان قوی هستند‪ .‬از سوی‬ ‫دیگر طالبان همچنان در این کشور قدرتمند است و مرزهای‬ ‫ناامن این کشور سبب م ی ش��ود که تنش های مرزی بسیار‬ ‫شدیدی با گروهی از طالبان که در پاکستان حضور پررنگی‬ ‫دارند‪ ،‬شکل گیرد؛ اتفاقی که ب ی تردید اوضاع را در این کشور‬ ‫پیچیده تر م ی کند‪ .‬این نشان م ی دهد انتخاب مردم انتخابی‬ ‫نیست که ناشی از ازادی در انتخاب باشد‪ ،‬بلکه تحت فشار‬ ‫هس��تند که جریانی را انتخاب کنند که ب رای مدتی محدود‬ ‫قوت الیموتی را ب رایش��ان فراه��م کند و ای��ن جریان لزوما‬ ‫نم ی تواند س��الم باش��د‪ .‬بر همین اساس ما ش��اهد تجربه‬ ‫مخدوش بودن نتایج در افغانستان و اختالف نظرهای اساسی‬ ‫در این کشور بوده ایم‪ .‬به همین صورت وقتی انتخابات برگزار‬ ‫م ی ش��ود نم ی تواند توزیع قدرت در این جامعه را نشان دهد‬ ‫و اصوال این نتایج کامال نماینده افکار عمومی افغانس��تان‬ ‫نیست‪.‬‬ ‫باید پذیرفت طالبان مانند یک غده س��رطانی در کل‬ ‫منطقه به شدت در حال رش��د اس��ت و این پدیده م ی تواند‬ ‫مسالهمشارکتانتقادیوامکانبازخواست‬ ‫ی اس�ت ک�ه در جامعه ای‬ ‫کردن نکته مهم ‬ ‫مانند افغانستان باتوجه به شرایط کنونی‬ ‫قابل تحقق نیس�ت‪ .‬به دلیل اینکه در این‬ ‫کش�ور جغرافیای سیاس�ی کاملا تحت‬ ‫کنترل دولت افغانستان نیست؛ جغرافیای‬ ‫استراتژیک هم تا حد زیادی تحت کنترل‬ ‫نیروهاییاستکهدولتاینکشورتسلطی‬ ‫روی انها ندارد‪ .‬بنابراین ص�رف رای دادن‬ ‫مردم در این کش�ور را نمی ت�وان مصداق‬ ‫دموکراتیکبودنجامعهتلقیکرد‬ ‫به نظر نم ی رسد افغانس��تان از حالتی که به ان حالت‬ ‫نظم طبیعی شکننده اطالق م ی شود در افق ‪ 10‬ساله خارج‬ ‫شود‪ .‬چرا که گذار از نظم حالت طبیعی شکننده که یک حالت‬ ‫بعد از نظم بدوی گروه های مختلفی است که قدرت نظامی‬ ‫را در اختیار دارند‪ ،‬به ان هشت مولفه ای نیاز دارد که اشاره شد‪.‬‬ ‫یعنی باید در مرحله اول یک قدرت مرکزی مس��تقلی ایجاد‬ ‫ش��ود تا بتواند این جغ رافیا را باثبات نگاه دارد و بتواند مرزها‬ ‫را امن نگاه دارد و امکان اثرگذاری گروه های نظامی سیاسی‬ ‫را به حداقل برساند و از سوی دیگر باید این توانایی را داشته‬ ‫باشد که بتواند دولتی را ایجاد کند که نماینده همه گروه های‬ ‫افغان باشد‪ .‬ضمن اینکه باید از این توانایی برخوردار باشد تا‬ ‫مس��ائل مربوط به حاکمیت قانون‪ ،‬تفکیک قوا و نظارت را‬ ‫حل کند‪ .‬تا زمانی که این اتفاق نیفتد افغانستان در این نظم‬ ‫ش��کننده تا مرز حالت طبیعی پایه باقی خواهد ماند‪ .‬یعنی‬ ‫ممکن است سازمان هایی در افغانستان به وجود ایند‪ ،‬اما این‬ ‫سازمان ها با مشکل مواجه م ی شوند‪ .‬این سازمان هایی که در‬ ‫افغانستان هس��تند با کمک های هنگفت کشورهای ژاپن‪،‬‬ ‫امریکا و انگلس��تان اداره م ی شود و این یقینا شکننده است‪.‬‬ ‫این شکنندگی تا زمانی که مساله ثبات در افغانستان چه در‬ ‫تاثیرگذاری بازیگران مختل��ف بی ن المللی و چه در بازیگران‬ ‫مختلف داخلی ایجاد نشود استمرار خواهد داشت‪.‬‬ ‫نقد مدل فدرالی عبداهلل عبداهلل‬ ‫عبداهلل عبداهلل مدعی شده در صورت به قدرت رسیدن‬ ‫تالش خواهد کرد که قدرت را از حالت متمرکز خارج کرده و‬ ‫نوعی تقسیم قدرت و حالت فدرالی را در این کشور ایجاد کند‪.‬‬ ‫به باور نگارنده ایجاد چنین حالتی تنها به افزایش ناامنی در‬ ‫افغانستان منتهی خواهد شد و نه تنها باری از دوش جامعه‬ ‫افغانستان بر نخواهد داشت که بر عکس بر عمق مشکالت‬ ‫و مصائب این کشور خواهد افزود‪ .‬این روند به این م ی ماند که‬ ‫به بچه ای که در دوره ابتدایی تحصیل م ی کند پست سازمانی‬ ‫بدهیم و بگوییم او م ی تواند در این سازمان نقش کارشناسی‬ ‫را ایفا کند‪ .‬اتفاقی که عب داهلل به ان اشاره کرده است دقیقا این‬ ‫وضعیت را دارد‪ ،‬چراکه هنوز مراحل بلوغ در این کش��ور طی‬ ‫نشده و این قوت هنوز در افغانس��تان مشاهده نم ی شود‪ .‬در‬ ‫پایان و در مقام نتیجه گیری به نظر م ی رسد استمرار همان‬ ‫حالت متمرکز مفید به فایده تر باش��د چراکه تا زمانی که ان‬ ‫هشت مولفه ای که به انها اشاره شد‪ ،‬محقق نشود‪ ،‬زود است‬ ‫که افغانس��تان از پیله ای که در ان قرار دارد خارج ش��ود و به‬ ‫پروانه تبدیل شود‪ .‬چراکه اصوال هنوز به پروانه تبدیل نشده‬ ‫است‪ .‬بناب راین ش��کافتن این پیله سبب م ی شود که موجود‬ ‫نارس��ی از این پیله خارج ش��ود‪ ،‬موجودی که نه کرم است و‬ ‫نه پروانه و دائما به مراقبت احتیاج دارد‪ .‬بناب راین چش��م انداز‬ ‫روشنی در مورد افغانستان متصور نیست‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫کرزای در دوران ریاست خود نتوانسته به صورتی عمل‬ ‫کند که عملکردش باعث ش��ود هویت مردم افغانستان نه‬ ‫ب ر اساس مسائل قومیتی که بر مبنای هویت افغان انها مورد‬ ‫توجه قرار گیرد‪ .‬این نقطه ضعفی جدی ب رای افغانستان است‬ ‫چراکه در بسیاری از موارد نشس ت هایی مانند لویه جرگه در‬ ‫این کشور تش��کیل ش��د که صلح را برقرار کند اما به دلیل‬ ‫تضادهای قومیتی با مش��کالتی مواجه م ی شد‪ .‬به همین‬ ‫دلیل ساختاری که کرزای باید به صورت هویت مستقل افغان‬ ‫م ی ساخت و وقتی صحبت از منافع ملی افغانستان م ی شود‬ ‫هنوز خیلی جدی نیس��ت و ضع ف هایی در این رابطه قابل‬ ‫نقش مخرب گروه های رادیکال و نظامی‬ ‫چشم انداز دموکراسی در افغانستان‬ ‫بین الملل‬ ‫بر این اساس ذهنیت خود افغان ها و سازه ذهنی انها که باید‬ ‫مورد توجه قرار گیرد و اصالح شود‪ ،‬تنها با رفتن پای صندوق‬ ‫رای حل نخواهد ش��د‪ .‬مولفه دیگری که بس��یار مهم است‬ ‫و ش��اید یکی از مهمترین مش��کالت جامعه افغانستان به‬ ‫شمار رود مساله کنترل نظامیان و گروه های مسلحی است‬ ‫که امکان در پیش گرفتن خش��ونت در ان جامعه را فزونی‬ ‫م ی بخش��ند‪ .‬به عنوان بارزترین نمونه م ی ت��وان به طالبان‬ ‫اشاره کرد‪ .‬جامع ه ای که مهمترین تهدیدش طالبان است و‬ ‫مدام در حال قویتر شدن است و گروه های دیگری که شبیه‬ ‫این سازمان هستند و در منطقه خاورمیانه در حال پاگرفتن‬ ‫بیشتر هس��تند و ثبات منطقه را تهدید م ی کنند‪ ،‬تهدیدی‬ ‫ب رای دموکراسی به شمار م ی روند و بدون مهار و کنترل انها‬ ‫نم ی توان امیدی به برقراری دموکراسی داشت‪ .‬تا زمانی که‬ ‫این گروه ها به صورت کامل کنترل نش��وند صحبت کردن‬ ‫از گذار به دموکراسی قدری زود اس��ت‪ .‬سومین مولفه مهم‬ ‫سازمان است‪ .‬سازمان به این معنا که افغانستان هنوز شکل‬ ‫قبیله ای و س��نتی خود را دارند و به عنوان مثال همچنان در‬ ‫همان ش��کلی که در جنگ های چریکی و مجاهدینی که‬ ‫علیه ش��وروی انجام م ی دادند باقی مانده ان��د یا به صورت‬ ‫مدرنی درامده اند که از شخصیت افراد فراتر رفته است؟ هنوز‬ ‫نشانه ای دیده نم ی شود که این سازمان ها از شخصیت افراد‬ ‫فراتر رفته باشد‪ .‬سازمان های مدرن‪ ،‬سامان هایی هستند که‬ ‫بدون توجه به نظر دولت به س��مت پیگیری خواس��ته های‬ ‫مدنی خود م ی روند تا نظ رات مردم را محقق کنند‪ .‬نشانه های‬ ‫بسیار ضعیفی در این رابطه مشاهده م ی شود‪ .‬عالوه بر اینها‬ ‫مولفه دیگر خود ساختار حکمرانی است‪ .‬ساختار حکمرانی‬ ‫به این معنی است که یک زیرساخت پیاده م ی شود و در این‬ ‫زیرساخت تفکیک قوا صورت م ی پذیرد و بعد در ان تفکیک‬ ‫قوا‪ ،‬ترتیبات نظارتی چندالیه مس��تقلی تعریف م ی شود که‬ ‫امکان بروز فساد را به حداقل م ی رساند‪ .‬طبیعی است که در‬ ‫چنین روندی پاسخگویی افزایش یافته و روندهای سیاسی‬ ‫سالم را مختل نم ی نماید‪ .‬عالوه بر این مولفه بعدی که بسیار‬ ‫مهم اس��ت‪ ،‬مولفه تخصص گرایی و فن اوری است‪ .‬از نظر‬ ‫فن اوری م ی توان گفت افغانستان تحوالت بسیار چشمگیری‬ ‫را تجربه ک��رده؛ تحوالتی که منجر ش��ده بخش ‪ ICT‬این‬ ‫کشور به صورت قابل توجهی رشد کند و این مساله م ی تواند‬ ‫یک مزیت باش��د ب رای اینکه این بخش م ی تواند خمیدگی‬ ‫اطالعاتی که از نبود نهادهای دموکراتیک ایجاد شده است را‬ ‫اصالح نماید و فن اوری هم این دقت را افزایش م ی دهد‪ .‬مولفه‬ ‫بعدی‪ ،‬مولفه بازار است که این مولفه مشارکت مردم را ب رای‬ ‫حق مالکیت خود و ایجاد نهادهای دموکراتیک بارور م ی کند‪.‬‬ ‫مولفه بازار هم در این جامعه به ان صورت توسعه نیافته است‬ ‫و این هم یکی دیگر از مشکالت و معضالت جامعه افغانستان‬ ‫است‪ .‬مولفه اخر همانگونه که اشاره شد‪ ،‬مساله جغ رافیاست‪.‬‬ ‫جغ رافیایی که ناامن است و این نا امنی بزرگترین تهدید ب رای‬ ‫ثبات و دموکراس��ی در افغانستان اس��ت‪ .‬این هشت مولفه‬ ‫اگر تحت مدیریت قرار گیرد م ی توان مدعی شد که شرایط‬ ‫ابتدایی ب رای حرکت به سمت یک جامعه دموکراتیک فراهم‬ ‫شده است؛ شرایطی که فاصله فراوانی با محقق شدن دارد‪.‬‬ ‫مشاهده است‪ .‬بناب راین ایشان م ی توانست در ابتدا مشکالت‬ ‫جامعه افغان در خصوص هویت را حل نماید و این منافاتی‬ ‫با این مساله ندارد که مثال کرزای ‪ 10‬س��ال یا بیست سال‬ ‫در قدرت باقی بماند‪ .‬در ش��رایطی که ساختار حکمرانی در‬ ‫افغانستان تغییر کند که امکان فساد تغییر کند و احتمالش‬ ‫کمتر ش��ود و تعهدات معتبرتر ش��ود‪ ،‬م ی تواند شرایط گذار‬ ‫به دموکراس��ی را مهیا نماید‪ .‬البته ایشان شاید این برداشت‬ ‫را داش��ته اس��ت که صرفا اجرای انتخابات باعث م ی شود تا‬ ‫نمایندگان مردم سر کار بیایند ولی به هر حال باید توجه داشت‬ ‫در جامع ه ای که خشونت و کاربرد اسلحه همچنان حرف اول‬ ‫را م ی زند‪ ،‬نفوذ گروه های نظامی و رادیکال مذهبی در درجه‬ ‫باالیی قرار دارد‪ ،‬نم ی توان از وضعی��ت چندان دموکراتیک‬ ‫فو حدیث هایی هم ک��ه در انتخابات این‬ ‫س��خن گفت‪ .‬حر ‬ ‫کشور ش��کل م ی گیرد به خوبی بیانگر و نشان دهنده این‬ ‫مطلب است‪ .‬به نظر م ی رسد کرزای یا بر این اولویت اشراف‬ ‫نداشته یا اینکه خیلی مستقل عمل نکرده که بخواهد به ان‬ ‫سمت حرکت کند‪.‬‬ ‫تهدیدی ب رای همه کش��ورهای منطقه به شمار رود و ما هم‬ ‫باید در این مساله بسیار هوشمندانه عمل کنیم‪ .‬طالبان هم‬ ‫یک گروه مذهبی تندروس��ت که باعث م ی شود وجهه کل‬ ‫مسلمانان در جهان زیر س��وال رود و هم یک گروه نظامی‬ ‫است‪ .‬از هر دو باب این جریان فش��ار وارد م ی کند که نتایج‬ ‫انتخابات یا دیگر وقایع مطرح در افغانستان به نفع این گروه‬ ‫اتفاق بیفتد‪ .‬این گروه یکی از گروه های نظامی موثر است و‬ ‫جریان های نظامی دیگری هم هستند که این نقش مخرب‬ ‫را ایفا م ی کنند و این س��اختار بریده بریده جامعه افغان را به‬ ‫وجود اوردند‪ ،‬ولی بدترین و پیچیده ترین انها طالبان اس��ت‬ ‫که عالوه بر اینکه وضعیت امنیت در افغانستان را به شدت‬ ‫تهدید م ی کند‪ ،‬امنیت دیگر کشورهای منطقه را نیز به صورت‬ ‫مستقیم و غیر مس��تقیم تهدید م ی کند‪ .‬چراکه این مساله‬ ‫م ی تواند پیامدهای جدی از چندین بعد و روند ب رای کشورهای‬ ‫منطقه و همچنین امنیت درونی افغانستان پدید اورد‪.‬‬ ‫‪57‬‬ ‫بین الملل‬ ‫گذار به دموکراسی با دولت مقتدر؟‬ ‫گفت و گوی مثلث با دکتر ابوالحسنی‬ ‫‪2‬‬ ‫میزان مشارکت حدودا ‪ 60‬درصدی مردم افغانستان در انتخابات ریاست جمهوری این کشور تحسین‪ ،‬تشویق‬ ‫و شعف کشورهای غربی را با خود به همراه داشت‪ .‬از دبیرکل سازمان ملل گرفته تا رئی س جمهور امریکا‪ ،‬نخس ت وزیر‬ ‫انگلستان و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا جملگی برای انچه شجاعت مردم افغانستان و نهراسیدن انها از‬ ‫تهدیدات طالبان قلمداد کردند‪ ،‬پیام تبریک صادر کردند‪ .‬درست است که مردم افغانستان با وجود تهدیدات نه چندان کم‬ ‫تعداد طالبان پای صندوق های رای حاضر شدند و انگشت خود را رنگی کردند؛ اما ایا این انگشت رنگی افغانستان را ایمن‬ ‫م ی کند؟ طالبان را ریشه کن و دموکراسی را همچون یک بسته کادوپیچ شده به مردم این کشور هدیه م ی دهد؟ مردم ی ‬ ‫که اگر نگوییم اصل ی ترین معیارشان‪ ،‬دست کم یکی از کلیدی ترین شاخ ص های انتخاب نامزد مورد نظرشان قومیت‬ ‫تو گویی‬ ‫کاندیداهای حاضر در این کارزار بود‪ .‬ب رای فهم بهتر موضوع با دکتر رحیم ابوالحسنی‪ ،‬استاد دانشگاه ته ران گف ‬ ‫پی رامون نسبت میان امنیت‪ ،‬دموک راسی و دولت – ملت سازی در جوامع ناهمگون و همچنین در حال توسعه انجام دادیم‪.‬‬ ‫این استاد علوم سیاسی معتقد است تا زمانی که هویت مشترک بر مبنای مفاهیم و فرهنگ مشترک و ملی در این کشور‬ ‫به وجود نیاید‪ ،‬قصه افغانستان تغییری نخواهد کرد‪.‬‬ ‫‪58‬‬ ‫توماس هابز در لویاتان خود م ی گوید مردم‬ ‫پس از مش�اهده ادوار هرج و م�رج و ب ی قانونی‬ ‫تصمیم گرفتند در روندی یکس�ویه حق خود را‬ ‫طی قراردادی به حاک�م اعطا کنند ت�ا او بر انها‬ ‫حکمفرمای�ی ک�رده و در عوض نظ�م و امنیت‬ ‫را برای انه�ا ب�ه ارمغ�ان بی�اورد‪ .‬اروپاییان هم‬ ‫بع�د از ق�رارداد وس�تفالی ‪ 1648‬فراین�د دولت‬ ‫ ملت س�ازی را در پیش گرفتن�د و پس از طی‬‫مسیری از اقتدارگرایی و تامین امنیت به تدریج‬ ‫به ساز و کارهای دموکراس�ی دست یافتند‪ .‬حال‬ ‫سوال این است که ایا اصوال پیش از طی کردن‬ ‫فراین�د تامی�ن امنی�ت م ی ت�وان از فرایندهای‬ ‫دموکراتیک در یک جامعه سخن گفت؟‬ ‫مثلث | شماره ‪214‬‬ ‫بین الملل‬ ‫پویا صیامی نمین‬ ‫خبرنگار‬ ‫البته صحب ت های هابز بیش��تر مجازی اس��ت‪.‬‬ ‫یعنی هم هابز و هم دیگرانی که از قرارداد اجتماعی سخن‬ ‫گفته ان��د‪ ،‬مبنای حقیقی ب��رای صحب ت هایش��ان مطرح‬ ‫نکرده اند و مطالبی را به صورت مجازی مطرح کرده اند و در‬ ‫تاریخ چنین چیزی نداشته ایم‪ .‬بناب راین از لحاظ ارتباط امنیت‬ ‫با دموکراس��ی یک رابطه تابعی میان این دو برقرار است و‬ ‫گفته م ی شود تا زمانی که امنیت برقرار نباشد نم ی توان از‬ ‫برقراری دموکراسی س��خن گفت و همان طور که شما هم‬ ‫اشاره کردید یک نظریه معتقد است تا زمانی که امنیت در‬ ‫جامعه به وجود نیاید‪ ،‬دموکراسی هم پدید نم ی اید‪ .‬اما باید‬ ‫توجه داشت که امنیت بستگی به این دارد که کشور تا چه‬ ‫مرحله ای از توسعه فرهنگی رشد کرده است‪ .‬هرچه جامعه‬ ‫از سطح توسعه یافتگی فرهنگی بیشتری برخوردار باشد‪،‬‬ ‫حصول به امنیت نیز میسرتر خواهد شد‪.‬‬ ‫ب�ر این اس�اس اگر بن�ا باش�د در ی�ک جامعه‬ ‫ساز و کارهای دموکراس�ی ایجاد شود‪ ،‬در ابتدای‬ ‫امر به یک رهب�ر مقتدر و قوی ی�ا یک حکومت‬ ‫اقتدارگرا در ان جامعه احتیاج داریم‪.‬‬ ‫اینها به ش��رایط مختلفی بس��تگی دارد‪ .‬ازادی‪،‬‬ ‫انتخابات ازاد یا دموکراس��ی نیازمند یک ریش��ه فرهنگی‬ ‫است‪ .‬بحثی که شما به ان اش��اره کردید‪ ،‬ریشه دموکراسی‬ ‫را به توس��عه مرتبط م ی داند و بعد نتیج��ه م ی گیرد ب رای‬ ‫اینکه این توس��عه در کشورهای توس��عه نیافته و در حال‬ ‫توس��عه رخ دهد به برقراری اقتدارگرایی نیاز داریم‪ .‬پس از‬ ‫اینکه توسعه شکل گرفت‪ ،‬زمینه ها فراهم م ی شود‪ .‬وقتی‬ ‫هم کش��وری فقیر باشد نم ی تواند توس��عه یابد و تقاضاها‬ ‫به تض��اد تبدیل م ی ش��ود‪ .‬ای��ن البته یک نظریه اس��ت؛‬ ‫نظریه ای ک��ه اقتدارگرای��ی را توجیه م ی کن��د و م ی گوید‬ ‫کشورهای در حال توسعه ابتدا باید یک حکومت اقتدارگرا‬ ‫را تجرب��ه کنن��د‪ ،‬پ��س از اقتدارگرایی و تامی��ن امنیت به‬ ‫تدریج م ی توان فضا را باز کرد تا دموکراس��ی در سیس��تم‬ ‫به وجود ای��د‪ .‬اما نظری��ه دیگری هم وج��ود دارد که معتقد‬ ‫است کشورهای جهان سوم به دموکراسی هدایت شده نیاز‬ ‫دارند‪ .‬ولی هم��ه این نظری��ات را نم ی پذیرند‪ ،‬ضمن اینکه‬ ‫برخی از نظریه ها معتقد اس��ت چون دیکتاتوری مصلحی‬ ‫به وجود نیامده‪ ،‬بناب راین نم ی توان این نظر را پیش برد‪ .‬غالبا‬ ‫کشورهای سوسیالیستی با این نظر پیش م ی روند‪ .‬اما این‬ ‫نظریه هم مورد تایید همه نیست‪ .‬برخی معتقدند دموکراسی‬ ‫لزوما در توسعه ریش��ه ندارد‪ .‬به عنوان مثال کشوری مانند‬ ‫چین برعکس بقیه کشورها م ی تواند توسعه را تجربه کند‪.‬‬ ‫بناب راین نم ی توان چنین مساله ای را به صورت جهانشمول‬ ‫طرح کرد‪.‬‬ ‫این توس�ع ه ای که به ان اش�اره کردید‪ ،‬توسعه‬ ‫نامتوازن قلمداد نم ی شود؟‬ ‫ممکن است برخی بگویند که ما نیازمند توسعه‬ ‫متوازن هس��تیم و توس��عه نامتوازن مش��کالت را افزایش‬ ‫م ی دهد‪ .‬اگر شما در جامع ه ای توسعه متوازن داشته باشید‪،‬‬ ‫اقتصاد و فرهنگ هم باید همراه با یکدیگر در این مس��یر‬ ‫قرار گیرند تا توزیع فرهنگی به صورت متوازن صورت گیرد‪.‬‬ ‫اما توسعه فرهنگی اصوال نظریه اقتصادی نیست و ریشه‬ ‫فرهنگی دارد‪ .‬در فرهنگ هم توسعه فرهنگی اصوال پس‬ ‫از توسعه اقتصادی صورت م ی پذیرد و اصال توسعه سیاسی‬ ‫مطرح نیست‪ .‬بحث بنده این است که دموکراسی به تمرین‬ ‫نیاز دارد ‪،‬ضمن اینکه احتیاج اس��ت که ی��ک نظام مقتدر‬ ‫با کمترین تمری��ن در جامعه ایجاد کند ت��ا اعضای جامعه‬ ‫دموکرات شوند‪ .‬این مساله به ویژه در کشورهایی که سابقه‬ ‫تمدنی دارند‪ ،‬ساده تر رخ م ی دهد‪ .‬ولی بازهم باید اشاره کرد‬ ‫که کشورهای مختلف با یکدیگر فرق دارند‪.‬‬ ‫هانتینگت�ون‪ ،‬فری�د ذکریا و فوکویام�ا در اثرات‬ ‫خود تاکید کرده اند که مساله دموکراسی اولویت‬ ‫خاورمیانه نیس�ت و باید در ابتدا امنیت و دولتی‬ ‫بین الملل‬ ‫جغ رافیای متفاوت هم بروز پیدا کرده است‪.‬‬ ‫ق�وی در این کش�ورها ب ه وج�ود اید‪ ،‬س�پس از‬ ‫دموکراس�ی س�خن گفت‪ .‬ش�ما با این تحلیل‬ ‫موافقید؟‬ ‫افغانستان کشوری است که در ان قومیت حرف‬ ‫اول را م ی زند و در انتخابات ان هم بیش از اینکه‬ ‫معیارها و ش�اخ ص های نوین در ان مطرح باشد‬ ‫قومیت و نژاد نامزدها مورد توجه مردم بود‪ .‬دولت‬ ‫– ملت س�ازی در ان صورت نگرفته و بخشی از‬ ‫خاک این کش�ور در اش�غال یک کش�ور بیگانه‬ ‫است و عملیات تروریستی در ان موج م ی زند اما‬ ‫با همه اینها انتخاباتی در این کشور برگزار شده‬ ‫است؛ انتخاباتی که با هدف تعمیق دموکراسی‬ ‫انجام گرفته‪ .‬ایا در چنین ش�رایطی م ی توان از‬ ‫دموکراسی و برگزاری انتخابات سخن گفت؟ ایا‬ ‫اصوال در شرایطی که امنیت ابتدایی وجود ندارد‪،‬‬ ‫اصوال برگزاری انتخابات م ی تواند مفید باشد؟‬ ‫یک جامعه نمودار نش��ود اتفاق خاصی رخ نداده اس��ت‪ .‬در‬ ‫افغانس��تان یکی از مشکالت اساس��ی این است که هنوز‬ ‫نم ی دانند چه هویتی باید ایجاد شود‪ .‬امنیت هم به معنای‬ ‫امنیت اقدام ی هم پس از س��پری کردن ای��ن گام م ی تواند‬ ‫حاصل ش��ود‪ .‬بناب راین ابتدا باید مطالعاتی صورت پذیرد و‬ ‫مشخص ش��ود که چه نوع هویتی در افغانس��تان قابلیت‬ ‫تبدیل به هویت مشترک دارد‪ ،‬سپس مراحل بعدی را مورد‬ ‫بحث و بررسی قرار داد‪.‬‬ ‫در افغانستان این هویت مش�ترک معلول رشد‬ ‫و حرکت جامعه اس�ت یا عوام�ل بیرونی در این‬ ‫فراگ�رد مثمرثم�ر خواه�د ب�ود؟ یا اص�وال ذات‬ ‫چندگانه و چند فرهنگی ان جامعه مانع اصلی در‬ ‫حصول به این هویت مشترک است؟‬ ‫هوی��ت لزوما یکپارچگی فرهنگی نیس��ت‪ .‬این‬ ‫هویت‪ ،‬وحدت در عین کثرت را م ی پذی��رد‪ .‬در ابتدا هویت‬ ‫ملی تعریف م ی ش��ود‪ ،‬س��پس فرهنگ های جزء به خرده‬ ‫فرهنگ های ان جامعه تبدیل م ی ش��ود‪ .‬یک نظریه دیگر‬ ‫هم در این رابطه وجود دارد که م ی گوید قومی ت ها ریش��ه‬ ‫جغ رافیایی دارد‪ .‬در کشورهایی که جغ رافیای متفاوتی دارند‪،‬‬ ‫قومی ت های متضادی هم ایجاد خواهد ش��د و این مساله‬ ‫امکان حصول به هویت مشترک را دشوار م ی کند‪ .‬ولی من‬ ‫خیلی با این نظریه موافق نیس��تم و م ی توانم مواردی را در‬ ‫تاریخ نشان دهم که این هویت مشترک در سرزمی ن هایی با‬ ‫بر ای�ن اس�اس وقت�ی ب�ه معن�ای غرب�ی ان‬ ‫دولت – ملت سازی‪ ،‬برقراری امنیت ‪ ،‬اقدام برای‬ ‫ایجاد س�از و کارهای دموکراتیک و به بیان شما‬ ‫هویت ملی و مشترک در یک جامعه (افغانستان)‬ ‫ایجاد نش�ود‪ ،‬نم ی ت�وان انتظار داش�ت که مثال‬ ‫با برگ�زاری انتخاباتی که حتی میزان مش�ارکت‬ ‫هم باال بوده‪ ،‬تاثیری در ان جامعه داشته باشد؟‬ ‫حرف من این اس��ت که این ح��رکات تضمینی‬ ‫ب رای دموکراسی نیست‪ ،‬یعنی اینکه تصور نکنیم با انجام‬ ‫این اقدامات به دموکراسی م ی رسیم‪ .‬فراتر از ان به باور من‬ ‫حتی مشخص نیست که بتوان به یک جامعه باثبات دست‬ ‫یابیم‪ .‬من معتقدم دموکراسی تنها در یک هویت مشترک‬ ‫ملی شکل م ی گیرد‪ .‬حال باید مطالعه کنیم که حرکات در‬ ‫جهت ایجاد یک هویت مشترک اس��ت یا خیر‪ .‬این هویت‬ ‫هم ریشه فرهنگی دارد‪ .‬باید در افغانستان این مساله مورد‬ ‫توجه قرار گیرد که کدام ریش��ه‪ ،‬پتانس��یل تبدیل شدن به‬ ‫هویت مش��ترک را دارد‪ .‬امکان دارد این جامعه در یک بازه‬ ‫زمانی از کش��تار خسته ش��ود و تن به ارامش دهد اما هیچ‬ ‫تضمینی وجود ندارد که این روحیه دوباره بازنگردد‪ .‬ضمن‬ ‫اینکه باید توجه کرد هویت هایی که در افغانستان در حال‬ ‫شکل گیری اس��ت عقالنی اس��ت‪ ،‬دینی است‪ ،‬سرزمینی‬ ‫است و از این قبیل‪ .‬امکان دارد یک کشوری مانند افغانستان‬ ‫چندپارچه فرهنگی داش��ته باش��د و واقعا به یک مرحله از‬ ‫هویت عقالنی برس��د که بتوانند در کن��ار یکدیگر به یک‬ ‫زیست مسالمت امیز دست یابند‪ .‬این هم یک نوع هویت‬ ‫است‪ .‬اما در مجموع و در مقام جمع بندی مایلم به این نکته‬ ‫اش��اره کنم که کپ ی برداری غربی ب رای افغانس��تان و دیگر‬ ‫کشورهای منطقه پاس��خگو نیست‪ .‬کش��ورهای شرقی‪،‬‬ ‫غربی بشو نیستند‪ ،‬بلکه باید به الگو و مدل بوم ی ان دست‬ ‫یابیم‪ .‬طبیعی است که کش��ورهای غربی ب رای استعمار و‬ ‫همچنی ن ترویج مدل های خود تالش م ی کنند تا ان روندها‬ ‫را در افغانس��تان پیاده کنند اما تا مطالع��ه علمی و دقیقی‬ ‫پی رامون این موض��وع صورت نگیرد و الگوی��ی منطبق با‬ ‫حقایق و مبانی افغانس��تان طرح نش��ود‪ ،‬اوضاع این کشور‬ ‫تغییر قابل توجهی را بر خود نم ی بیند‪.‬‬ ‫‪215‬‬ ‫مثلث | شماره ‪214‬‬ ‫م��ن اص�لا معتقد نیس��تم ک��ه ب��ا انتخابات‪،‬‬ ‫دموکراس��ی ش��کل م ی گی��رد و با ای��ن رفتارهای ش��به‬ ‫دموکراتیک دموکراس��ی در ی��ک جامعه پدی��د نم ی اید‪.‬‬ ‫دموکراسی زمانی در یک جامعه س��امان م ی یابد که یک‬ ‫هویت واحد ملی در ان کش��ور ش��کل گیرد‪ .‬تا زمانی که‬ ‫در کشوری هویت سازی نش��ود و هویت مشترک یا همان‬ ‫هوی��ت مل��ی در ان جامعه ایجاد نش��ود‪ ،‬ام��کان برقرای‬ ‫دموکراس��ی در ان کش��ور وجود ندارد‪ .‬وقت��ی این هویت‬ ‫مشترک ایجاد شد‪ ،‬به تدریج دموکراسی هم پدیدار خواهد‬ ‫ش��د‪ .‬در خصوص کش��ورهای منطقه باید ببینیم چه نوع‬ ‫هویتی م ی تواند ش��کل گیرد و این هویت مشترک وقتی‬ ‫در جامعه ایجاد ش��د م ی توان به امکان کاهش تعارضات و‬ ‫ایجاد همسازی و همگرایی امیدوار بود و در ادامه م ی توان‬ ‫به پیاده سازی دموکراسی امید بست‪ .‬در نتیجه برگزاری یا‬ ‫عدم برگزاری انتخابات اتفاق تعیین کننده ای نیس��ت و تا‬ ‫زمانی که این هویت مش��ترک و ملی در میان شهروندان‬ ‫دموکراس�ی زمانی در یک جامعه سامان‬ ‫می یابد که ی�ک هویت واح�د ملی در ان‬ ‫کشور شکل گیرد‪ .‬تا زمانی که در کشوری‬ ‫هویت س�ازی نش�ود و هویت مش�ترک‬ ‫یا همان هویت مل�ی در ان جامعه ایجاد‬ ‫نش�ود‪ ،‬امکان برق�رای دموکراس�ی در‬ ‫ان کش�ور وجود ندارد‪ .‬وقتی این هویت‬ ‫مشترک ایجاد شد‪ ،‬به تدریج دموکراسی‬ ‫هم پدیدار خواهد شد‬ ‫دو حالت ب رای افغانستان وجود دارد‪ .‬یکی اینکه به‬ ‫فرهنگ س��نتی جامعه بازگردیم و ب ر اساس فرهنگ سنتی‬ ‫بتوانیم این هویت مشترک را ایجاد کنیم‪ .‬باید مطالعه کرد‬ ‫که در این فرهنگ س��نتی چه هویتی قابل پذیرش است‪.‬‬ ‫دوم اینکه م ی توان ب ر اس��اس یک روال اقتدارگرا س��اختار‬ ‫مش��ترکی را ایجاد کرد که ش��امل جنب ه های اقتصادی و‬ ‫سیاسی مشخص است و امیدوار بود که این هویت مشترک‬ ‫ایجاد شود‪ .‬بنده بر این باورم که روش دوم به طور مصنوعی‬ ‫ایجاد م ی ش��ود‪ ،‬ولی اگر بتوان فعالیت و مطالعه علمی در‬ ‫این رابطه انجام داد به نظر م ی رسد م ی توان هویت مشترک‬ ‫را ایجاد کرد‪ .‬مثال در افغانس��تان عموم اف��راد این جامعه‬ ‫مذهبی هس��تند‪ ،‬اگر بتوان یک کاریزمای ق��وی پیدا کرد‬ ‫که ب ر اساس ریشه ها و ویژگ ی های فرهنگی و مذهبی یک‬ ‫هویت مشترک در این سرزمین ایجاد کند‪ ،‬حالت منطق ی تر‬ ‫به نظر م ی رسد‪ .‬در برخی از کشورها ریشه فرهنگی و دینی‬ ‫مشترکی وجود دارد و با عنایت به این اشتراکات این هویت‬ ‫بهتر م ی تواند ایجاد شود تا اینکه کارهای مصنوعی مانند‬ ‫ایجاد حکومت های اقتدارگرا صورت پذیرد‪ .‬ضمن اینکه من‬ ‫معتقدم فرهنگ هم به صورت مصنوعی ایجاد نم ی ش��ود‪.‬‬ ‫مشخص نیست افغانستان طی یک بازه زمانی ‪ 10‬ساله به‬ ‫چه شرایطی دچار م ی ش��ود و وقتی شما روالی مصنوعی و‬ ‫غیر منطبق بر حقایق را در این کشور حکمفرما م ی سازید‬ ‫نباید انتظار تحقق تغییر جدی در ان جامعه داشته باشید‪.‬‬ ‫بین الملل‬ ‫ابت��دا باید دی��د منظ��ور از دولت چیس��ت‪ .‬انها‬ ‫م ی گویند دولت قوی لزوما به معنای دولت اقتدارگرا نیست‪.‬‬ ‫شما م ی توانید دولت قوی داشته باشید و از مشروعیت باال‬ ‫هم برخوردار باشید ولی در عین حال اقتدارگرا هم نباشید‪.‬‬ ‫اینها بسیار مهم اس��ت‪ .‬به طور طبیعی من صحبت انها را‬ ‫قبول دارم‪ .‬در کش��ورهای خاورمیانه به ای��ن نیاز داریم که‬ ‫دولت های اقتدارگرا پدید ایند تا بتوانند امنیت را برقرار سازند‬ ‫تا تمرین دموکراس��ی صورت پذیرد‪ .‬اما مساله ای که من با‬ ‫ان مخالفم این است که هم دموکراس��ی به معنای غربی‬ ‫مطرح م ی ش��ود هم دولت به معنای غربی مورد توجه قرار‬ ‫م ی گیرد‪ .‬من معتقدم ما در منطقه خاورمیانه و با فرهنگی‬ ‫که داریم ابتدا باید تعریفی از دولت را ارائه دهیم‪ .‬یعنی یک‬ ‫دولتی را تعریف و ترس��یم کنیم‪ .‬مش��کل ما این است که‬ ‫همه حرف های ما غربی شده است‪ .‬تالش نکردیم تعریف و‬ ‫ ترسیم جدیدی از دولت ارائه دهیم‪ .‬متاسفانه به جای اینکه‬ ‫کار علمی مناسبی انجام دهیم و در ان توصیف نمایید که‬ ‫کار دولت قوی و متناس��ب در منطقه چیس��ت‪ ،‬تماما روی‬ ‫مدل های غ ربی بحث می کنیم و کار علم ی انجام نم ی شود‪.‬‬ ‫به نظر نم ی رسد این جریان غربی در کشورهای خاورمیانه‬ ‫مفید باش��د چراکه به عن��وان مثال چند س��ال دولت های‬ ‫اقتدارگرا در س��وریه‪ ،‬ع راق یا لیب��ی روی کار بودند اما هیچ‬ ‫کدام به دموکراس��ی منتهی نش��دند و توس��عه هم در این‬ ‫سرزمی ن ها ایجاد نشده و نم ی شود‪ .‬هیچ کدام از کشورهای‬ ‫منطقه که دولت اقتدارگرا داش��تند در مس��یر توسعه قرار‬ ‫نگرفتند که بعدها به دموکراسی منتهی شود‪ .‬من معتقدم‬ ‫باید کار علمی و جدیدی صورت گیرد و ما مشخص نماییم‬ ‫که چه نوع دولتی ب رای این کشورها متناسب است و چه نوع‬ ‫نظامی را م ی توان ب رای انها ط راحی کرد‪ .‬کپ ی برداری صرف‬ ‫از مدل های غربی به هی چ وجه پاسخگو نیست‪.‬‬ ‫در مورد افغانستان این هویت ملی چگونه باید‬ ‫ایجاد شود؟‬ ‫‪59‬‬ ‫بین الملل‬ ‫افغانستان در میانه جرگه و پارلمان‬ ‫نهادهای دموکراتیک در جوامع‬ ‫قبیله ایپانمیگیرند‬ ‫پیر محمد مالزهی‬ ‫کارشناس مسائل افغانستان‬ ‫بین الملل‬ ‫‪60‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫‪3‬‬ ‫نم ی توان به طور کلی این واقعیت را نادیده گرفت‬ ‫که طی دوازده س��ال اخیر که نیروه��ای امریکایی و ناتو در‬ ‫افغانستان حضور دارند ساختارهایی در این کشور شکل گرفته‬ ‫است‪ .‬قضیه طالبان و ناامنی و مس��ائلی از این دست وجود‬ ‫دارد‪ .‬ضمن اینکه به ه ر حال افغانستان کشوری سنتی است‬ ‫و به لحاظ کلی از ساختارهای س��نتی رنج م ی برد‪ ،‬در نتیجه‬ ‫بسیار سخت اس��ت که بتوان تصور کرد‪ ،‬ساز و کار مدرنی را‬ ‫در فضایی که وجود دارد حاکم کرد‪ .‬این مساله چالشی جدی‬ ‫است که بین ساختارهای سنتی مشروعیت دهنده قدرت و‬ ‫س��اختارهای جدیدی که قدرت را مشروعیت م ی دهند وجود‬ ‫دارد‪ .‬اگر به نهادهای سنتی که به قدرت مشروعیت م ی دهند‬ ‫نگاه کنیم م ی بینیم عال ی ترین ان در افغانستان لویه جرگه‬ ‫است که تا همین اواخر اقای کرزای در مواردی از انها استفاده‬ ‫کرد‪ .‬ضمن اینکه امریکای ی ها هم پس از حمله به افغانستان‬ ‫و در کنف رانس بن از ان بهره بردند و باز هم این لویه جرگه بود‬ ‫که تشکیل شد و به قدرت جدید مشروعیت داد‪ .‬این سنت نوع‬ ‫تحول قدرت از یک جریان به جریان دیگر در افغانستان که‬ ‫در بهترین شکلش در لویه جرگه نمودار م ی شود نشان دهنده‬ ‫شرایط در افغانستان است‪.‬‬ ‫لویه جرگه‬ ‫جرگه از دیرب��از در دو س��طح در قبایل پاکس��تان و‬ ‫افغانستان وجود داشته است‪ .‬درابتدا جرگه کوچک بوده که‬ ‫ساز و کارش به این ترتیب بوده که اگر مشکلی میان اعضای‬ ‫طایفه پیش م ی امد ی��ا با طایفه دیگ��ری درگیری به وجود‬ ‫م ی امد‪ ،‬ریش س��فید و سران و س��رداران م ی نشستند و در‬ ‫خصوص انجام صلح یا جنگ تصمیم م ی گرفتند‪ .‬یا اگر قرار‬ ‫بود کوچ بزرگی صورت گیرد اینها تشکیل جلسه م ی دادند‬ ‫و تصمیم جمعی م ی گرفتند‪ .‬اما در سطح کل ی تر که به ان‬ ‫لویه جرگه یا جرگه بزرگتر گفته م ی شود‪ ،‬تنها به یک طایفه‬ ‫مربوط نیست و سران تمام طوایف جمع م ی شوند و در انجا‬ ‫تصیم گیری های اصلی را انجام م ی دهن��د‪ .‬این لویه جرگه‬ ‫معموال در ارتباط با زمانی است که یک قدرت و حکومت به‬ ‫هر دلیلی تغییر م ی کند و این جرگه تشکیل م ی شود تا به‬ ‫این قدرت جدید مشروعیت ببخشد‪ .‬اولین بار این لویه جرگه‬ ‫به شکل ثبت شده و تاریخی بعد از قتل نادر شاه افشار شکل‬ ‫گرفت که احمد خان درانی که یک��ی از فرماندهان نظامی‬ ‫نادرشاه بود از لشکر ای ران جدا شد و به قندهار رفت و در انجا‬ ‫حکومتی تحت عنوان افغانستان تش��کیل داد‪ .‬بعدها لویه‬ ‫جرگه دیگری تشکیل شد و در ان سران تمام قبایل و طوایف‬ ‫دعوت شدند و در انجا اعالم ش��د که ای ران دچار هرج و مرج‬ ‫شده و شرایط ب رای اینکه از ای ران مستقل شوند مساعد است‬ ‫و باید تصمیم گرفت که چه کسی به عنوان پادشاه انتخاب‬ ‫شود‪ .‬در طول تاریخ موارد دیگری هم از این دست بوده و مثال‬ ‫پس از حکومت دران ی ها هم این روند انجام شده و به عنوان‬ ‫مثال زمانی که سلطنت به داوود خان رسید‪ ،‬او هم لویه جرگه‬ ‫تش��کیل داد و مش��روعیت حکومت خ��ود را از لویه جرگه‬ ‫گرفت‪ .‬پس از داوود خان مارکسیس ت ها عینا همین حرکت‬ ‫را انجام دادن��د و یکی دوبار لویه جرگه تش��کیل دادند‪ .‬بعد‬ ‫هم که مارکسیس��ت ها از بین رفتند باز مساله جرگه مطرح‬ ‫شد و مجاهدین در پیش��اور به جمع بندی رسیدند که ب رای‬ ‫مشروعیت دادن به قدرت به لویه جرگه مراجعه کنند‪ .‬پس‬ ‫از حمله امریکا به افغانستان ترتیبات جدیدی در بن مطرح‬ ‫ش��د و توافقات منطقه ای و بی ن المللی پی��ش امد و قانون‬ ‫اساسی تنظیم شده توس��ط لویه جرگه تصویب شد‪ .‬کرزای‬ ‫هم یکبار دیگر س��عی کرد لویه جرگه را تشکیل دهد‪ .‬اما او‬ ‫به صورت گزینشی اعضا را انتخاب م ی کرد تا اهداف خود را‬ ‫پیش ببرد‪ .‬ولی به هر حال این لویه جرگه بود که حاکمیت‬ ‫کرزای را تایید کرد و به رسمیت شناخت‪ .‬هنوز هم لویه جرگه‬ ‫در ساختار سنتی افغانستان مطرح است ولی به نظر م ی رسد‬ ‫به تدریج جامعه افغانستان به این سمت حرکت م ی کند که‬ ‫نهادهای مدرن را جایگزین کند و در ان صورت شاید چندان‬ ‫کارایی نهادهای س��نتی چون لویه جرگه به شکل کنونی‬ ‫مطرح نباشد‪.‬‬ ‫نقش لویه جرگه در رسیدن به وضعیت مدرن‬ ‫اگر مس��اله تصویب قانون اساسی توسط لویه جرگه‬ ‫را در نظر بگیریم در م ی یابیم که این نهاد س��نتی س��اختار‬ ‫حکومت را تعریف کرد و جزئیاتی مانند اینکه رئی س جمهور‬ ‫حضور داشته باشد و دو معادن داشته باش��د و پارلمان و دو‬ ‫مجلس در س��اختار جدید تعریف شود‪ ،‬سیس��تم اداری به‬ ‫چه شکل باش��د و‪ ...‬مواردی از این دس��ت را قانون اساسی‬ ‫مش��خص کرد و در لویه جرگه این مس��ائل تصویب شد‪.‬‬ ‫دومین لویه جرگه‪ ،‬لویه جرگه مش��ورتی ب��ود که کرزای در‬ ‫ارتباط با تایید معاهده امنیتی با امریکا تش��کیل داد‪ .‬البته‬ ‫بعدها کرزای با رئیس لویه جرگه (اق��ای مجددی) اختالف‬ ‫پیدا کرد و مجددی به حالت قهر از کش��ور خارج ش��د ولی‬ ‫ان لویه جرگه ها مقدمه و پایه ای ش��ده اند تا نهادهای مدرن‬ ‫بین الملل‬ ‫اگر منصفانه بخواهیم اقای ک��رزای و تیمش را مورد‬ ‫بررس��ی و نقد قرار دهیم باید بپذیریم که انها تالش ش��ان‬ ‫را کردند و دس��تاوردهای قابل توجهی را ب رای این کشور به‬ ‫ارمغان اورده اند‪ .‬ضمن اینکه وقتی نیروهای امریکایی و ناتو‬ ‫با تمام توان نظامی و تسلیحاتی پیشرفته نتوانستند امنیت‬ ‫را ب رای افغانستان به ارمغان بیاورند‪ ،‬طبیعی است که دولت‬ ‫افغانستان با امکانات محدودی که دارد نتواند در این مسیر‬ ‫به صورت کامل و صد درصدی موفق عمل کند‪ .‬مثال باید‬ ‫توجه کرد که در زمان طالبان تمام مدارس دخترانه بسته شد‬ ‫و هیچ دختری حق نداشت مدرسه برود‪ .‬اما امروز تعداد قابل‬ ‫توجهی مدرسه و دانشگاه در افغانستان به راه افتاده که حدود‬ ‫هشت میلیون دانش اموز و دانشجو دارد که بخش مهم ی از‬ ‫انها دختر هستند‪ .‬بناب راین اگر این مساله را در نظر بگیریم‬ ‫طبیعتا دس��تاوردی ب رای دولت کرزای به ش��مار م ی رود‪ .‬از‬ ‫سوی دیگر اگر مساله رس��انه ها را مورد توجه قرار دهیم‪ ،‬در‬ ‫زمان طالبان فقط یک رادیو شریعت حق فعالیت داشت که‬ ‫ان هم فقط در ارتباط با مس��ائل مذهبی برنامه داشت‪ .‬اما‬ ‫امروز حدود پنجاه رادیو و تلویزیون خصوصی در افغانستان‬ ‫داریم که نقش پررنگی در تنویر اف��کار عمومی جامعه ایفا‬ ‫می کنند‪ .‬از سوی دیگر مطبوعات با ازادی بیان قابل توجه‬ ‫در توسعه جامعه مدنی تاثیرگذار هستند‪ .‬بناب راین نم ی توان‬ ‫این دستاوردها را نادیده گرفت هرچند مشکالت را هم نباید‬ ‫نادیده گرفت‪.‬‬ ‫امنیت یا دموکراسی‬ ‫گروهی در برخی نظریات چنین مط��رح کرده اند که‬ ‫شاید روی کار امدن یک حکومت اقتدارگرا و فردی دیکتاتور‬ ‫بهتر از پیگیری س��از و کارهای دموکراتی��ک در جامع ه ای‬ ‫باشد که امنیت در ان برقرار نیس��ت ولی تجربه نشان داده‬ ‫عبداهلل پیشتاز انتخابات ریاست جمهوری‬ ‫افغانستان‪ ،‬میراث دار توحش طالبان و ناکارامدی‬ ‫کرزای است‬ ‫فاصله افغانستان تا ساز وکارهای دموکراتیک‬ ‫بای��د پذیرفت ک��ه فاصله افغانس��تان ب��ا تثبیت و‬ ‫پیاده س��ازی نهادهای دموکراتیک در افغانستان زیاد است‪.‬‬ ‫جامع ه ای که هنوز مساله اصلی ان قومیت است‪ ،‬جامع ه ای‬ ‫قبیله ای به شمار م ی رود که مش��کالت فراوانی چون نبود‬ ‫امنیت دارد و طالبان هنوز یک خطر جدی ب رای ان به شمار‬ ‫م ی رود‪ ،‬وقتی همه این مسائل را کنار یکدیگر قرار م ی دهیم‬ ‫به سادگی نم ی توان گفت که همه چیز یک شبه حل و فصل‬ ‫خواهد شد و نیازمند گذشت زمان است‪ .‬ولی این بدین معنا‬ ‫نیس��ت که نم ی توان نهادهای مدرنی در این جامعه ایجاد‬ ‫کرد‪ .‬امروز در همین سطحی که س��ازمان های غی ر دولتی‪،‬‬ ‫زنان و جوانان فعال شده اند بسیار قابل توجه است‪ .‬در همین‬ ‫انتخابات اخیر شاهد بودیم این جوانان با فیسبوک و توییتر‬ ‫و اینترنت توانس��تند دس��ت کم قومی ت های غی ر پشتون‬ ‫را به پای صندوق های رای بکش��انند و این مس��اله ساده و‬ ‫کم اهمیتی نیس��ت‪ .‬در مجموع به نظر م ی رسد شرایط در‬ ‫افغانستان در حال تغییر اس��ت‪ .‬بحث های فراوانی مطرح‬ ‫است که چگونه م ی توان کشوری که جامعه سنتی دارد و ساز‬ ‫و کار قبیله ای بر ان حکمفرماست در یک روند دموکراسی‬ ‫تثبیت شده ای مانند کشورهای غربی قرار داد‪.‬‬ ‫فاصله افغانستان با وجود استقرار دولت شبه‬ ‫مدرن همچنان سرزمین قومیت هاست‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫کرزای نه در پروژه امنیت سازی موفق بود و نه در‬ ‫شکل گیری دولت و ملتی یک پارچه‬ ‫میراث کرزای‬ ‫بین الملل‬ ‫از درون س��نت افغان ها بیرون بیایند و هنوز ه��م اگر قرار‬ ‫باشد تغییری در افغانستان صورت بگیرد مجالس به شکل‬ ‫مدرنش هنوز قادر نخواهند بود مس��ائل را مدیریت کنند و‬ ‫ناچار خواهند ب��ود از لویه جرگه کم��ک بخواهند چراکه در‬ ‫سنت قبایل پشتون این یک اصل مهم است‪.‬‬ ‫البته افغانس��تان پس از ورود امریکای ی ها به س��مت‬ ‫نهادس��ازی پیش رفت و این کش��ور تالش کرد بر مبنای‬ ‫نهادهای مدرن شکل بگیرد‪ .‬مانند مجلس اعالی افغانستان‬ ‫که نهادی مدرن است و دیدیم که انتخابات مجلس هم در‬ ‫این کشور برگزار شد‪ .‬باید پذیرفت که به رغم اینکه مشکالت‬ ‫زیادی در افغانستان وجود دارد و نم ی توان گفت دموکراسی‬ ‫به طور کامل در این کشور نهادینه شده ‪ ،‬اما به نظر م ی رسد‬ ‫در دوازده سال اخیر برخی از س��از و کارهای دموکراسی در‬ ‫افغانستان ایجاد شده است‪ .‬این توقعی زودهنگام است که‬ ‫انتظار داشته باشیم در شرایط فعلی و با علم به معضالت و‬ ‫مشکالت ریشه ای افغانستان جهشی اساسی در این کشور‬ ‫ایجاد شود یا نهادهای مدنی همچون اروپا در سرزمینی که‬ ‫هنوز از قومیت گرایی رنج م ی برد ایجاد شود‪ .‬ولی در عین‬ ‫حال توجه به این نکته ضروری است که امروزه چالشی بین‬ ‫نهادهای سنتی و مدرن در این کش��ور به وجود امده که به‬ ‫نظر م ی رس��د بخش اصلی جامعه را به این سمت برده که‬ ‫احساس م ی کند نهادهای سنتی پاسخگوی شرایط جدید‬ ‫نیستند و انها باید به طرف فرایند دولت‪ -‬ملت سازی بروند‪،‬‬ ‫چراکه نهادهای سنتی بر قبایل و سنت های قبیله ای استوار‬ ‫هستند‪ .‬اما در ش��رایط کنونی افغانستان به جز بخش های‬ ‫محدودی از قبایل پش��تون در بقیه قسمت ها ساختارهای‬ ‫سنتی کامال بر هم خورده است‪ .‬به عنوان مثال در قومیت‬ ‫تاجیک رهب ران��ی که امروز مش��اهده م ی ش��وند رهب رانی‬ ‫نیستند که از نهادهای سنتی بیرون بیایند‪ .‬یا خان زادگانی‬ ‫باش��ند که به صورت موروثی مسئولیت داش��ته باشند‪ .‬یا‬ ‫نیروهای جهادی پیش��ین و ازبک‪ .‬بناب راین اگر واقع بینانه‬ ‫مساله را مطالعه کنیم غیر از بخش��ی از قبایل در جنوب و‬ ‫شرق افغانستان که فرهنگ خاص خود را به عنوان پشتون‬ ‫والی دارند در س��ایر بخش های افغانس��تان س��اختارهای‬ ‫مدرن در ذهنی ت ها در حال جا افتادن است‪ .‬انتخابات اخیر‬ ‫نمونه خوبی است که نشان م ی دهد زنان و جوانان در زمره‬ ‫گروه هایی بودند که حضور پررنگی داش��تند‪ .‬قشرهایی که‬ ‫در ساختار س��نتی نقش چندانی نداش��تند و اگر در گذشته‬ ‫انتخاباتی برگزار م ی ش��د زن با اجازه پدر‪ ،‬شوهر یا ب رادرش‬ ‫م ی توانس��ت رای بدهد و حت��ی حق خروج از من��زل را نیز‬ ‫نداش��ت‪ .‬بناب راین اینکه اینها به این سرعت تجهیز شدند و‬ ‫‪ NGO‬های مربوطه فعال شدند و زنان را پای صندوق های‬ ‫رای اوردند خود تحول عظیم ی اس��ت که نباید ان را نادیده‬ ‫گرفت‪ .‬از سوی دیگر قشر تحصیلکرده در افغانستان در حال‬ ‫افزایش است و طبقه متوسط رو به رشدی مشاهده م ی شود‪.‬‬ ‫طبقه ای که دیدگاه هایش نسبت به نس ل های قبلی بسیار‬ ‫متفاوت تر ش��ده و س��از و کارهای دموکراتی��ک را راحت تر‬ ‫م ی تواند بپذیرد؛ البته تردیدی نیس��ت ک��ه چالش هایی در‬ ‫این مسیر وجود دارد‪.‬‬ ‫در انتخابات ریاس��ت جمهوری هم دو نامزد اصلی که‬ ‫بیش از سایرین شانس دارند اقای اشرف غنی احمدی زی‬ ‫و عبداهلل عبداهلل هس��تند که دیدگاه های انان نشان دهنده‬ ‫نگاه سنتی و قبیله ای اس��ت یا نگرشی که برعکس سعی‬ ‫م ی کند از ان فضای قبیله ای عب��ور کند و یک ملت تحت‬ ‫عنوان افغانستان بسازد‪ .‬اگر عب داهلل عب داهلل پیروز شود تالش‬ ‫م ی کند ساختارهای سنتی را کنار زده و پا در مسیر مدرن تر‬ ‫کردن نهادهای افغانستان بگذارد‪ .‬اما از سوی دیگر احم د زی‬ ‫با نگرش متعصب پش��تون خود بیش��تر بر نقش قبایل و‬ ‫روندهای سنتی تاکید م ی ورزد‪.‬‬ ‫که حکومت های دیکتات��وری در افغانس��تان از زمان امیر‬ ‫عبدالرحمن خ��وان هرگز موفق نبوده اس��ت‪ .‬فردی که در‬ ‫زمان زمامداری او تعداد زیادی از ش��یعیان قتل عام ش��دند‪،‬‬ ‫زمی ن های انها غصب شد و مش��کالتی که امروز در کویته‬ ‫پاکس��تان دیده م ی ش��ود نتیجه ان قتل عام و فراری است‬ ‫که در حکوم��ت متمرکز به وجود امده اس��ت‪ .‬امروز هم به‬ ‫نظر نم ی اید حکومت دیکتاتوری متمرکز بتواند مشکالت‬ ‫افغانس��تان را حل کند‪ .‬ش��اید توزیع قدرت در یک ش��کل‬ ‫فدرالی که مدرن است راه حل بهتری به جای دیکتاتوری و‬ ‫یک حکومت متمرکز قوی باشد‪ .‬تفاوت اصلی هم که بین‬ ‫عبداهلل و احمد زی وجود دارد همی��ن دو خط فکری کامال‬ ‫متفاوت انهاست‪ .‬عب داهلل معتقد است که باید توزیع قدرت در‬ ‫افغانستان صورت گیرد و نباید تمرکز گرایی استمرار یابد‪ ،‬در‬ ‫حالی که احمد زی نظری کامال عکس دارد‪ .‬حال اگر عبداهلل‬ ‫پیروز ش��ود به این معنی اس��ت که جامعه افغانستان واقعا‬ ‫تغییر کرده و به دنبال قدرت متمرکز نیس��ت‪ .‬ضمن اینکه‬ ‫تحوالت جهانی را نیز باید در نظر گرفت‪ .‬قرارداد امنیتی با‬ ‫امریکا را هم هر رئی س جمهوری که پیروز شود امضا خواهد‬ ‫کرد و امریکای ی ها دست کم تا ‪ 10‬سال اینده در افغانستان‬ ‫حضور خواهند داشت و بازهم این مساله بر روندهای اتی و‬ ‫بودن یا نب��ود دیکتاتوری اقتدارگرا تاثی��ر م ی گذارد‪ .‬به نظر‬ ‫م ی رسد دیگر دوران حکومت اقتدارگرای دیکتاتوری به سر‬ ‫رسیده و طرح چنین الگوها و مدل هایی نم ی تواند مثمرثمر‬ ‫باشد و تنها بر هرج و مرج و ناامنی در این کشور م ی افزاید‪.‬‬ ‫‪61‬‬ ‫خط سبقت‬ ‫فرهنگ‬ ‫باسطحکالنحاکمیتمشکلینداشتیم‬ ‫مشکل از مدیران میانی است‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪62‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫گفت وگو با کارگردان و تهی ه کننده «خط ویژه»‬ ‫درباره یک موضوع جنجالی‬ ‫فیلم س��ینمایی « خط ویژه» به ماج رای اقلیتی در استفاده از منابع‬ ‫بانکی کش��ور می پردازد که بدون توجه به وجود و حقوق دیگ ران‪ ،‬دیگ رانی‬ ‫که اکثریت مردم را تشکیل می دهند‪ ،‬در خط ویژه وی راژ می دهند و شتاب‬ ‫م ی گی رند؛ در حالی که س��ایر مردم در یک ازدحام کالفهکننده پشت خط‬ ‫گرفتار م ی شوند و دود میخورند‪.‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫اینوضعیتطبیعینیست!‬ ‫گفت وگویمثلثباعمادافروغ‬ ‫درباره موضوع فیلم «خط ویژه»‬ ‫محمد صادق لواسانی‪ -‬علیرضا بهرامی‬ ‫روزنامه نگار‬ ‫‪1‬‬ ‫صحب�ت را از بح�ث تولی�د «خ�ط وی�ژه»‬ ‫ش�روع کنیم‪ .‬ش�ما قبل از اینکه ب�ا این فیلم س�راغ‬ ‫فس�اد اقتصادی بروید‪ ،‬س�راغ پدیده «اقازاده ها » رفته‬ ‫بودید‪ .‬فکر نم ی کنید که اساسا رفتن به سمت چنین‬ ‫موضوعاتی که خط قرمزهای نامشخصی دارند‪ ،‬ان هم‬ ‫در بخش خصوصی کمی ترسناک است؟‬ ‫کیایی‪ :‬اساسا وقتی به سمت معضالت اجتماعی‬ ‫م ی روید چون یک س��ر ان همیش��ه به دولت ه��ا و قدرت‬ ‫باز م ی گردد‪ ،‬ناخوداگاه حساس��ی ت هایی به وج��ود م ی اید‪.‬‬ ‫به عنوان مثال وقتی راجع به بحث طالق‪ ،‬خیانت یا مسائل‬ ‫اجتماعی دیگر صحبت م ی کنید‪ ،‬چون بخشی از ان به دلیل‬ ‫فقر یک س��ری امکانات و خدمات در جامعه و دولت اس��ت‪،‬‬ ‫حساس��یت گریبانگیر س��ازنده را م ی گیرد‪ .‬در این شرایط‪،‬‬ ‫بحثی مانن��د اقازاده ها به عن��وان پدیده ای که در حاش��یه‬ ‫منابع قدرت شکل گرفته و متصل به قدرت هستند‪ ،‬خیلی‬ ‫حساسی ت ب رانگیز است‪.‬‬ ‫البته این را هم اشاره کنم که نوع اقازادگی متفاوت است‪.‬‬ ‫یعنی یک اقازاده به واسطه نقطه اتصالش به قدرت م ی تواند‬ ‫بزرگ تر و قدرتمندتر یا بالعکس باش��د‪ .‬طبیعتا وقتی سراغ‬ ‫چنین موضوعاتی م ی روید‪ ،‬خط قرمز های زیادی وجود دارد‬ ‫و شاید هم در بعضی از دوستان همذات پنداری هایی به وجود‬ ‫بیاید که کار را ب رای شما سخت م ی کند‪.‬‬ ‫یعن�ی م ی گویی�د همی�ن هم�ذاتپن�داری ی�ا‬ ‫ص نبودن خط قرمز باعث شد تا فیلمنامه‬ ‫مشخ ‬ ‫«اقازاده ها » مجوز نگیرد؟‬ ‫کیایی‪ :‬من در «اقازاده ها» ب��ه ادم هایی خیلی‬ ‫نزدیک ش��ده بودم که مناس��بات متصل تری با منابع بزرگ‬ ‫قدرت داش��تند و این باعث م ی ش��د که این فیلمنامه در ان‬ ‫مقطع از سوی وزارت ارش��اد مورد استقبال قرار نگیرد و فکر‬ ‫م ی کردند شاید این فیلم بتواند دردسرهای زیادی ب رای شان به‬ ‫وجود بیاورد‪ .‬البته از انجایی که این موضوع دغدغه ام شده بود‪،‬‬ ‫یک سال ان را پیگیری کردم اما وقتی دیدم به نتیجه نم ی رسد‬ ‫سراغ «خط ویژه» ای امدم که زهر و نیش��ش از «اقازاده ها» ‬ ‫کمتر بود اما کاراکترهای پنج گانه و شخصیت بَد َمن و اصلی‬ ‫ان را در دل خود داشت‪.‬‬ ‫گویا همی�ن «خط ویژه» هم ب�رای گرفتن مجوز‬ ‫ساخت مشکل هایی داشت‪.‬‬ ‫ای�ن روزه�ا و ب ا توج�ه ب�ه فضا و ش�رایط‬ ‫اقتصادی و سیاسی کشور‪ ،‬در فضای اینترنتی‬ ‫و شبکه های اجتماعی هم هر مطلبی در زمینه‬ ‫رانتخ�واری‪ ،‬اقازاده ه�ا و امثال باب�ک زنجانی‬ ‫منتشر شود‪ ،‬ب ه شدت مورد توجه قرار م ی گیرد؛‬ ‫چه رسد به اینکه این موضوع در مدیوم سینما‬ ‫بررس�ی ش�ود‪ .‬طبیعتا مردم�ی ک�ه در تقابل‬ ‫ذهنی جدی با این مفاهیم قرار دارند‪ ،‬از چنین‬ ‫بحثی استقبال و از ان حمایت م ی کنند‪« .‬خط‬ ‫ویژه» که س�اخت ان را گروهی پرانرژی برعهده‬ ‫داش�ته اند‪ ،‬یکی از معدود فیل م هایی است که‬ ‫به این موض�وع پرداخته اس�ت‪ .‬از ای�ن رو قرار‬ ‫مصاحبه مشترک با کارگردان ‪ -‬مصطفی کیایی‬ ‫– و تهی ه کنن�ده – منص�ور لش�گری قوچانی‬ ‫– در س�ینما «افریق�ا»ی ته�ران و در نزدیکی‬ ‫تماشاگ ران گذاشته شد؛ این سینما به سینمایی‬ ‫چون پردیس «ازادی» ترجیح داده ش�د‪ ،‬چون‬ ‫فضای عمومی ان و قشر تماشاگرانش‪ ،‬به مفهوم‬ ‫مورد نظر ما برای موضوع مصاحبه نزدی ک تر بود‪.‬‬ ‫در ی��ک ارگان دولتی دیده ام‪ .‬من همان مقطع که دوس��تان‬ ‫سرکار بودند هم مصاحب ه ای با روزنامه «وطن امروز» کردم و‬ ‫خیلی صریح این را گفتم‪ .‬من این را به عینه سر فیل م قبل ی ام‬ ‫احساس کردم‪.‬‬ ‫«ضدگلوله»؟‬ ‫کیای�ی‪ :‬بله‪ .‬من ب��رای دریاف��ت پروانه نمایش‬ ‫«ضدگلوله» خیلی اذیت شدم‪ .‬ان زمان مصاحب ه ای کردم و‬ ‫گفتم که اقای سجادپور! چرا پروانه نمایش فیلم را نم ی دهید؟‬ ‫ایشان رفت مصاحبه کرد و پاسخ داد که فیلم پروانه نمایش‬ ‫دارد و کیایی چون م ی خواهد ب رای فیلمش تبلیغات کند‪ ،‬دارد‬ ‫یزند اما خبری از پروانه نمایش نبود‪ .‬یک روز‬ ‫این حرف ها را م ‬ ‫همزمان روی خط رادیو بودیم که به ایش��ان گفتم اگر پروانه‬ ‫نمایش اماده اس��ت‪ ،‬من فردا صبح خدمت م ی رسم و ان را‬ ‫م ی گیرم‪ .‬بعد که به وزارت ارشاد م ی رفتم‪ ،‬در جلسه خصوصی‬ ‫ی ت��ا پروانه ات را‬ ‫م ی گفتند که باید س��کانس اخر را در بیاور ‬ ‫بدهیم! این ماجرا را تعریف کردم که بگویم دوستان کال از این‬ ‫حرف ها زیاد م ی زدند‪.‬‬ ‫مش�کل «اقازاده ه�ا» چه ب�ود؟ یعنی رس�ما چه‬ ‫م ی گفتند؟‬ ‫کیایی‪ :‬ابت��دا م ی گفتند که فیلمنامه ات ضعیف‬ ‫است و تو که «ضدگلوله» را ساختی باید فیلم بعدی ات قوی تر‬ ‫باشد‪ .‬ه ر چه م ی پرسیدم م ی گفتند که کارشناسان ما این طور‬ ‫تشخیص داده اند که فیلمنامه ضعیف است‪ .‬من هم م ی گفتم‬ ‫خب نظر کارشناسان شما اصال ب رای من مهم نیست‪ .‬چون‬ ‫م ی خواهم با فیلم بعدی ام خودکشی کنم!‬ ‫در فیلمنامه «اقازاده ها» به شخص خاصی اشاره‬ ‫کرده بودید که م ی توانست مشکل ایجاد کند؟‬ ‫ی ترس مدیران از انتس�اب‬ ‫یعنی منظورتان نوع ‬ ‫موضوع فیلم به یک دوره مشخص تاریخی است؟‬ ‫کیای�ی‪ :‬بحث من فراتر از این حرف هاست‪ .‬من‬ ‫اصال نم ی گویم که «اقازاده ها» ب رای دوره ریاست جمهوری‬ ‫قبلی یا محدود به یک دوره زمانی مشخص است‪ .‬اقازاده ها‬ ‫پدیده ای است که سال هاست که در کش��ور ما وجود دارد و‬ ‫فقط هم به خاطر شفاف نبودن فضای اط راف قدرت به وجود‬ ‫امده است‪ .‬اگر همه چیز شفاف باشد‪ ،‬نم ی شود به این راحتی‬ ‫عمل کرد‪ .‬این موضوع هم مربوط به دوره اقای احمدی نژاد‪،‬‬ ‫روحانی یا هاشمی نیست‪ .‬این یک پروسه است که سال ها‬ ‫شکل گرفته و ادامه دارد‪ .‬یک نکته را هم بگویم‪ .‬اینکه مدام‬ ‫به واژه اقازاده اش��اره م ی کنم‪ ،‬لزوما فکرتان سمت افرادی با‬ ‫قابلی ت های مالی و قدرتی ان چنانی نرود‪ .‬بگذارید یک مثال‬ ‫بزنم‪ .‬شما ممکن است کارتان در یک سازمان دچار مشکل‬ ‫شود‪ .‬قطعا اولین چیزی که به ذهن تان م ی رسد این است که‬ ‫انجا سریع دنبال یک اشنا بگردید که به نوعی به سیستم ان‬ ‫اداره وصل باشد‪ .‬این همان نوع تفکر است‪.‬‬ ‫قصه اصلی «اقازاده ها» چه بود؟‬ ‫کیایی‪ :‬قصه اصلی ما درباره مزایده یک شرکت‬ ‫نفتی بود و قرار بود اقازاده داستان این مزایده را ب رای یک کشور‬ ‫خارجی انجام دهد و به عبارتی جورش کند‪.‬‬ ‫زمان�ی که اق�ای علی ربیع�ی (وزی�ر کار فعلی)‬ ‫ب ه عنوان یک چهره امنیتی ای�ن واژه «اقازاده» را‬ ‫به می�ان اورد خیلی س�ر و صدا ک�رد و در فضای‬ ‫رسانه ای و محافل سیاسی دانشجویی کشور با‬ ‫استقبال مواجه ش�د‪ .‬اما بعد دیدیم که عمال این‬ ‫بحث دیگ�ر مطرح نش�د و پیگیری نش�د‪ .‬حال‬ ‫سوالی که ایجاد م ی شود این است که بستر فساد‬ ‫بوده که اقازاده ها پدید امدند یا اقازاده ها خودشان‬ ‫منشا فساد ش�دند؟ اگر عبارت دوم ی صحیح تر‬ ‫اس�ت‪ ،‬مراکز امنیتی از این موضوع اطالع دارند و‬ ‫این پدی�ده ‪ ،‬پدیده مذمومی هم هس�ت که هیچ‬ ‫ک�س از ان دفاع نم ی کن�د‪ ،‬پس چرا مدام رش�د‬ ‫پیدا م ی کند؟ به نظر شما این نشان دهنده فساد‬ ‫س�اختار اداری ماس�ت یا اینکه م ی ت�وان ان را از‬ ‫مشکالت دوران گذار کش�ور های در حال توسعه‬ ‫دانست؟‬ ‫کیایی‪ :‬برداش��ت ش��خصی من این اس��ت که‬ ‫سیستم شفاف نیست‪ .‬سیس��تمی که در دل خودش رانت‬ ‫و اقازاده پرورش داده‪ ،‬نشان م ی دهد که مشکالتی دارد‪ .‬االن‬ ‫م ی بینید که یک عزم جدی در ترکیب حاکمیت ب رای مبارزه‬ ‫با این پدیده وجود دارد و م ی بینیم که حتی مقام معظم رهبری‬ ‫هم دستور مستقیم داده اند که جلوی فساد اقتصادی گرفته‬ ‫شود‪ .‬االن به نظر م ی رسد که انقدر سیستم اداری فاسد است و‬ ‫انقدر ادم ها درگیر فساد اقتصادی هستند که شاید مبارزه با ان‪،‬‬ ‫پای خیل ی ها را وسط بکشد‪ .‬بارها و بارها دیده اید که وقتی این‬ ‫دانه درشت ها به خطر افتاده اند‪ ،‬تهدید کرده اند که اگر ما دهن‬ ‫باز کنیم پای خیل ی ها وسط کشیده م ی شود‪.‬‬ ‫یعنی یک جورهایی تبدیل ش�ده به اژدهایی که‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫کیای�ی‪ :‬بله! م ی ش��د در فیلمنامه با چند اقازاده‬ ‫بزرگی که هستند ش��باهت هایی پیدا کرد‪ .‬البته این دست‬ ‫ادم ها یک س��ری وجوه کلی دارند که انها را خیلی شبیه هم‬ ‫م ی کند‪ .‬در هر صورت وقتی فیلمنامه را م ی خواندی با خودت‬ ‫م ی گفتی فالن موضوعی که گفته شده شبیه پسر فالن ادم‬ ‫معروف است و‪ ...‬همین هم باعث شد که دوستان نتوانند با‬ ‫«اقازاده ها » ارتباط خوبی بگی رند و در نهایت هم تا زمانی که‬ ‫حضور داشتند ان را رد کردند‪ .‬البته پروانه ساخت «خط ویژه» را‬ ‫هم دو هفته اخر کار معاونت سابق به ما دادند‪ .‬یعنی گذاشتند‬ ‫دو هفته مانده به اخر پروانه ساخت «خط ویژه»‪« ،‬عصبانی‬ ‫نیس��تم» و «طبقه حس��اس» را دادند که بع��دا تکلیفش‬ ‫گردن شان نباشد‪.‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫کیای�ی‪ :‬دقیقا‪« .‬خط ویژه» با اینکه زهر بس��یار‬ ‫کمتری داشت اما ‪ 9‬ماه طول کش��ید تا توانستیم با دفعات‬ ‫زیادی تغیی رات در ان‪ ،‬پروانه ساخت بگیریم‪ .‬ه ر بار که به وزارت‬ ‫ارشاد م ی رفتیم‪ ،‬هر جای داستان که فکر م ی کردند ممکن‬ ‫است به یکی ب ر بخورد و انتقادی بود را اصالحیه م ی زدند‪.‬‬ ‫نکت�ه جالبی اس�ت چون دولت قب�ل بارها‬ ‫گفته ب�ود ک�ه از حل مش�کل مفاس�د اقتصادی‬ ‫حمایت م ی کند‪ ،‬ضمن انکه مدیران دولتی سینما‬ ‫در دوره قبل مکررا از س�اخت فیل م های پیش�رو‬ ‫درباره موضوعات کالن کشور (چه سیاسی و چه‬ ‫اقتصادی) سخن م ی گفتند‪.‬‬ ‫کیایی‪ :‬معاونت سینمایی قبلی به خصوص در‬ ‫زمانی که اقای س��جادپور در راس اداره نظارت ان بود‪ ،‬یکی‬ ‫از غی ر واقع گو تری��ن و چندگانه گوترین معاونت هایی بود که‬ ‫روایتیکبخشش‬ ‫جوان اعدامی معروف را‬ ‫«خط ویژه» نجات داد‬ ‫‪63‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫اگر بخواهی یک پایش را قط�ع کنی‪ ،‬نم ی دانی‬ ‫این پای کیست و به کجا وصل است؟‬ ‫کیایی‪ :‬دقیقا‪ .‬انقدر سیستم به این موضوع الوده‬ ‫شده که گاهی حتی به نظر م ی رس��د که در پیگیری نکردن‬ ‫برخی موضوعات‪ ،‬مصلحت هم پیش بیای��د‪ .‬یعنی ادم ها‪،‬‬ ‫ نزدیکان و خانواده ادم هایی درگیر ماجرا شده اند که هزینه های‬ ‫مبارزه با انها خیلی زیاد است‪.‬‬ ‫منصور لشگری‪ :‬اگر یادتان باشد از ‪ 15 -20‬سال‬ ‫قبل درباره پدیده اقازاده ها صحبت م ی شد‪ .‬ان زمان افرادی در‬ ‫جامعه بودند که احساس م ی کردند از دیگران ب رای انقالب و‬ ‫نظام بیشتر زحمت کشیده اند‪ .‬اینها به خودشان حق م ی دادند‬ ‫که بابت این تالش بیشتر شان‪ ،‬در بخش هایی از قدرت بیشتر‬ ‫حضور داشته باشند‪.‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪64‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫یا م ی توان تصور کرد که در یک حالت خوشبینانه‪،‬‬ ‫ش�اید هم به خودش�ان و نزدیکان ش�ان اعتماد‬ ‫بیشتری داشتند؟‬ ‫لش�گری‪ :‬بله‪ .‬به هر دلیلی اینها به خودش��ان‬ ‫اجازه انجام کارهایی را م ی دادند که باعث شد به تدریج بحث‬ ‫«تخصص» کنار رفته و فقط بحث «تعهد» مطرح شود‪ .‬وقتی‬ ‫جلوتر رفتیم‪ ،‬پول و قدرت با ان امیخته شد و تعهد را هم پاک‬ ‫کرد و اقازاده ها را پدید اورد‪ .‬در هر ص��ورت ان زمان عده ای‬ ‫احساس م ی کردند که س��همی از این نظام ب رای انهاست و‬ ‫ب رای ان خیلی زحمت کش��یده اند‪ .‬از سوی دیگر از همه هم‬ ‫امی ن تر هستند‪ ،‬پس به خود اجازه م ی دادند که استفاده هایی‬ ‫هم بکنند‪ .‬وقتی این اتفاق افتاد‪ ،‬پول و قدرت هم در کنار ان‬ ‫امد و تبدیل به فساد ش��د‪ .‬حاال ‪ 20‬سال از ان زمان گذشته و‬ ‫به نظر م ی رسد امروز دیگر اصال الزم نیست که کسی اقازاده‬ ‫باشد‪ .‬امروز دیگر تا حدی فساد اداری زیاد شده که من به عنوان‬ ‫منصور لشگری م ی توانم با پنج ارتباط وارد کارهایی شوم که‬ ‫امروز بستن ی فروش باشم و سال دیگر یک رانت بزرگ خرید و‬ ‫فروش دالر داشته باشم یا یک شرکت تبلیغاتی بزرگ داشته‬ ‫باش��م که تبلیغات یک ارگان را به صورت مونوپل در اختیار‬ ‫بگیرد یا فالن قرارداد نفتی را ببندم‪.‬‬ ‫به طور کلی فکر م ی کنم امروز دیگر فساد اداری از مق وله‬ ‫اقازاده ها خارج شده و شرط اخالقی این شده که هر کس بهتر‬ ‫م ی تواند پول در بیاورد‪ ،‬زرنگ تر است‪ .‬االن شما م ی بینید که‬ ‫فالن ادم را م ی گی رند که هزاران میلی��ارد دارایی دارد و وقتی‬ ‫سابقه اش را بررسی م ی کنند م ی گویند تا ‪ 10‬سال قبل راننده‬ ‫فالن ادم بوده است! به نظرم در این سال ها فساد اقازاده ها به‬ ‫گ خطری ب رای نظام است‪.‬‬ ‫فساد بزرگ تری رسیده است که زن ‬ ‫اگر پروسه اقتصادی توام با عدالت اجتماعی نباشد‪ ،‬مشکل‬ ‫ایجاد م ی شود‪.‬‬ ‫کیایی‪ :‬درباره صحب ت های اقای لش��گری باید‬ ‫بگویم که اگر این فساد اداری بزرگتری که ایشان م ی گوید را‬ ‫دنبال کنید‪ ،‬م ی بینید که در یک هرمی دارید باال م ی روید که‬ ‫نوک هرم به یک اقازاده و قدرت خاصی وصل م ی شود‪ .‬ضمن‬ ‫اینکه متاسفانه ادبیاتی در کشور ما به وجود امده که ادبیات‬ ‫خیلی جالبی است و البته از نظر فرهنگی قابل تامل و تاسف‪.‬‬ ‫االن دروغگویی در بخشی از جامعه ما به یک ارزش تبدیل‬ ‫شده است‪ .‬یعنی پلیس اتومبیل شما را متوقف م ی کند و بع دا‬ ‫احتماال در مواجهه با افراد مختلف بابت اینکه مثال به دروغ‬ ‫نگفتید که همسرم بیمارستان است و جریمه شدید‪ ،‬متهم به‬ ‫ب ی عرضه بودن م ی شوید‪.‬‬ ‫از سوی دیگر‪ ،‬ان قدر بحث رانت و اقازادگی جا افتاده که‬ ‫شما هر ادم موفقی را که می بینید بالفاصله همه م ی گویند‬ ‫طرف پشتش به یک جایی گرم است‪ .‬نمونه اش همین عادل‬ ‫فردوس ی پور‪ .‬من بارها ش��نیده ام که م ی گویند پشت این ادم‬ ‫به یک جایی گرم است‪ ،‬وگرنه مگر م ی شود یک نفر ‪ 15‬سال‬ ‫در صدا و سیما ب رنامه داشته باشد؟ در صورتی که کسانی که‬ ‫او را از نزدیک م ی شناسند م ی دانند که فردوس ی پور یک ادم‬ ‫باهوش است که ب راساس توانای ی هایش رشد کرده است‪.‬‬ ‫در هر ص��ورت به واس��طه کثرت مثال ه��ا‪ ،‬در جامعه‬ ‫پذیرفته شده که ادم ها در حالتی موفق م ی شوند که پشت شان‬ ‫به یک جایی گرم باش��د‪ ،‬یا دزدی کنند یا رانتخوار باشند‪ .‬در‬ ‫سالم ترین حالت هم م ی گویند طرف وصل است‪ .‬در واقع این‬ ‫موضوع به یک تعریف عمومی تبدیل شده است‪ .‬در صورتی‬ ‫که ش��ما در حوزه اقتصاد اف��رادی را م ی بینید ک��ه از نقطه‬ ‫صفر شروع کرده اند و ب ر اساس توانای ی های شان باال امده یا‬ ‫کارافرین بوده اند‪ .‬ما فقط حال افراد را م ی بینیم که طرف االن‬ ‫‪6‬تا کارخانه دارد و بالفاصله پی ش فرض این اس��ت که حتما‬ ‫این ثروت از یک جای��ی که متصل به قدرت ب��وده‪ ،‬به وجود‬ ‫امده است‪.‬‬ ‫گریزی هم به س�ینما بزنیم‪ .‬ما در سینمای دنیا‬ ‫یک ژانر یا شبه ژانر مافیای ی داریم که طرفداران‬ ‫زیادی دارد‪ .‬چند دهه صنعت سینما با این گونه از‬ ‫سینما رشد و از ان ارتزاق کرده است‪ .‬هنرپیشگان‬ ‫برجسته ای از همین داستان های مافیایی بیرون‬ ‫امدند که نمونه اش «الن دلون» اس�ت و چندین‬ ‫چهره دیگر که م ی توان نام برد‪ .‬حال ساخت چنین‬ ‫فیل م هایی برای کش�وری مانند ایاالت متحده به‬ ‫یکفضیلتتبدیلشدکهمثالبگویندفیلمسازان‬ ‫ما م ی توانند درباره فس�اد حاکمی�ت‪ ،‬پلیس و‪...‬‬ ‫اثری را تولید کنند؛ چیزی که سال هاس�ت دارند‬ ‫از ِق بَ ل ان تبلیغات م ی کند‪ .‬حال اینجا یک مساله‬ ‫ش�کل م ی گیرد و ان‪ ،‬این اس�ت که اگر زبان هنر‬ ‫موثرترین زبان است و دیگرانی چون امریکای ی ها‬ ‫از ان بهتری�ن به�ره را م ی برن�د‪ ،‬چ�را م�ا باید از‬ ‫این گونه سینمایی محروم باشیم؟‬ ‫کیایی‪ :‬فکر م ی کنم ما اکنون در یک دور ه گذاری‬ ‫هستیم که باید کم کم چنین اتفاقاتی بیفتد‪ .‬ضمن انکه ما‬ ‫یک سری محدودیت هایی داریم که م ی تواند دالیل مختلفی‬ ‫مانند رسوم فرهنگی مردم‪ ،‬ممیزی های زیاد‪ ،‬مشخ ص نبودن‬ ‫خط قرمز ها و‪ ...‬داشته باشد‪ .‬همه اینها باعث شده که ما روی‬ ‫یک سری مسائل نتوانیم دست بگذاریم که فقط هم بحث‬ ‫مافیا مطرح نیس��ت‪ .‬ش��ما االن اگر بخواهید درباره برخی‬ ‫پدیده ها که در جامعه وجود دارند فیلمی بس��ازید و موضوع‬ ‫را درس��ت و ج��دی واکاوی کند‪ ،‬مطمئن باش��ید که جلوی‬ ‫ان گرفته م ی ش��ود‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬فکر م ی کنم سینمای ما‬ ‫همیش��ه خیلی تحت کنترل بوده و این موضوع باعث شده‬ ‫که فیلمسا ز هم ناخوداگاه خودش محدودتر به وضعیت نگاه‬ ‫کند‪ .‬در این بین‪ ،‬تکلیف بخش دولتی که فیلم های سفارشی‬ ‫م ی سازد‪ ،‬مشخص است‪ .‬بخش خصوصی هم طبیعی است‬ ‫که به ریسک سرمایه گذاری روی موضوعات حساس‪ ،‬توجه‬ ‫دوچندانی داشته باشد چون م ی ترسد با این همه متول ی ای که‬ ‫سینما دارد‪ ،‬فیلمش اصال به اکران نرسد‪ .‬شما االن یک فیلم‬ ‫م ی س��ازید و م ی بینید که ب رای اکرانش غیر از وزارت ارشاد‪،‬‬ ‫حوزه هنری‪ ،‬ش��هرداری ها‪ ،‬گروه هایی در برخی شهرها و‪...‬‬ ‫مدعی هستند‪.‬‬ ‫مثل اتفاقی که برای «گشت ارشاد» رخ داد؟‬ ‫کیایی‪ :‬بل��ه‪ .‬در ان فیلم به یک��ی از معضالت‬ ‫جامعه که افراد سودجو بودند نگاهی شده بود و نامش را هم‬ ‫«گشت ارشاد» گذاشته بودند‪ .‬دیدید که هنگام اکران ان فیلم‬ ‫چه جنجالی به پا شد‪ .‬یعنی هیچ ضمانتی در زمینه نمایش‬ ‫حت�ی مریض�ی را ان�کار می کنی�م‪ ،‬دکتر‬ ‫نمی رویم و حال مان هم بهتر نمی ش�ود‪،‬‬ ‫برخی دوس�تان هم تا کس�ی می خواهد‬ ‫معضلی را نش�ان دهد‪ ،‬انگ س�یاه نمایی‬ ‫به او می زنند‬ ‫یک اثر وجود ندارد‪.‬‬ ‫طبیعتا درباره ژانر مافیایی هم همین مش�کالت‬ ‫وجود دارد‪.‬‬ ‫کیای�ی‪ :‬همان طور که گفتید‪ ،‬ژان��ر مافیایی در‬ ‫کش��ور ما وجود ندارد در حال ی که گونه ای به ش��دت جذاب‬ ‫اس��ت‪ .‬م ی بینید ک��ه در ایاالت متح��ده حتی درب��اره ترور‬ ‫رئی س جمهورشان هم فیلم س��اخته م ی شود و پلیس خوب‬ ‫داس��تان وقتی ماجرای قت��ل را پیگیری م ی کن��د‪ ،‬حتی به‬ ‫یک سری ادم هایی م ی رسد که در دولت امریکا ب رای این قتل‬ ‫دستور مستقیم داده بودند‪ .‬یعنی نشان م ی دهد که فساد در‬ ‫سیستم وجود دارد اما فردی که به ان امید ببندید هم هست‪.‬‬ ‫حاال تصور کنید اگر چنین فیلمی در ای ران س��اخته شود چه‬ ‫اتفاقی م ی افتد؟ به نظرم در بسیاری از موضوعات اجتماعی ما‬ ‫هنوز به ان حد از بلوغ و دموکراسی نرسیده ایم‪ .‬خیل ی ها به من‬ ‫م ی گفتند که چرا «خط ویژه» را به لحن طنز ساختی؟ این فیلم‬ ‫م ی توانست یک فیلم جدی واکاوانه باشد اما به نظر م ی رسد‬ ‫ما هنوز ب رای دادن یک دوای تلخ به مخاطب مان‪ ،‬نیاز به یک‬ ‫چاشنی شیرین داریم‪.‬‬ ‫لش�گری‪ :‬اینکه دوای تلخ در جامع��ه ما هنوز‬ ‫پذیرش ان چنانی ندارد‪ ،‬در «خ��ط ویژه» نمود عینی دارد‪ .‬ما‬ ‫ب رای فیلم خودمان به هر بانکی مراجعه م ی کردیم و سناریو را‬ ‫یدادیم قبول نم ی کردند که لوکیشن فیلم باشند‪ .‬مثال‬ ‫نشان م ‬ ‫م ی گفتند در بانک ما نباید اصال چک برگشت بخورد‪ ،‬مدیر ما‬ ‫باید خیلی خوش اخالق باشد‪ ،‬سیستم ما باید خیلی دقیق و‬ ‫به روز باشد و چندین چیز دیگر! فقط یک بانک این جسارت را‬ ‫داشت که فقط لوکیشنش را ب رای سکانسی که پول ها حساب‬ ‫به حساب شده و پیگیری ها اغاز م ی شود در اختیارمان بگذارد‬ ‫اما لوکیشن س��ه بانک اول که در فیلم نش��ان داده م ی شود‬ ‫را خودمان س��اختیم چون هی��چ بانکی اج��ازه فیلمبرداری‬ ‫نم ی داد‪ .‬حتی بانکی که اختالس در ان انجام م ی شود اساسا‬ ‫نامشخص است چون مجبور شدیم ان لوکیشن را بسازیم؛‬ ‫انگار نه انگار که چنین اختالس هایی در بانک های ما اتفاق‬ ‫م ی افتد‪ .‬در ان طرف م��رز درباره س��رقت های ان چنانی از‬ ‫بانک ها فیلم ساخته م ی ش��ود اما ما نم ی توانیم از انها یک‬ ‫لوکیشن ساده بگیریم؛ حاال چه برس��د به اینکه بخواهیم از‬ ‫موضوع ناهنجاری هم انتقاد کنیم‪.‬‬ ‫گویا ش�ما روی بحث ارتباط عدال�ت اجتماعی و‬ ‫اتفاقاتی ک�ه بانک ها رقم م ی زنن�د‪ ،‬خیلی تاکید‬ ‫دارید‪.‬‬ ‫لشگری‪ :‬بله‪ .‬در سکانس اول فیلم که در خیابان‬ ‫جردن جلوی دوربی��ن رفته‪ ،‬ش��ما چندین و چن��د بانک را‬ ‫م ی بینید که چس��بیده به هم کار م ی کنند‪ .‬در ‪ 20‬سال اخیر‬ ‫تعداد بانک ها چه از نظر نام و چه از نظر تعدد شعب چندین‬ ‫ب رابر شده اما حتی کارخانه پفک سازی بسته شده است‪ .‬همه‬ ‫این معضل را م ی دانند و درباره اش صحبت م ی کنند اما اگر‬ ‫شما بخواهید چنین چیزی را در فیلم نشان دهید و از ان انتقاد‬ ‫کنید‪ ،‬مطمئنا با اما و اگر روبه رو م ی شوید‪ .‬همان طور که االن‬ ‫«خط ویژه» با اما و اگر روبه رو شده است‪.‬‬ ‫چه اما و اگری؟‬ ‫لش�گری‪ :‬در اکران نوروزی پنج فیل��م در حال‬ ‫نمایش داشتیم‪ .‬به یک فیلم ده ها سینما رسید و به فیلم ما‬ ‫‪ 17‬سینما! چطور چنین چیزی ممکن است؟ من هنوز متوجه‬ ‫نش��ده ام که چرا باید به فیلم ما قطره چکانی سینما بدهند و‬ ‫فیلم های دیگر اکران شان را با ‪ 90-80‬سینما اغاز کنند‪.‬‬ ‫به نظرم سیس��تم نم ی تواند چنین انتقاداتی را هضم‬ ‫کند؛ حتی سیستمی که با ادعای تدبیر و امید روی کار امده‬ ‫و تشویق به صحب ت کردن م ی کند‪ .‬فکر م ی کنم این تعداد‬ ‫سینماهایی که به فیلم اختصاص داده شده‪ ،‬به دلیل موضوع‬ ‫ان بود‪.‬‬ ‫فکر م ی کنید اساسا مشکل مدیران ما با نمایش‬ ‫معضالت اجتماعی در فیل م هاس�ت ی�ا اینکه در‬ ‫فرهنگ‬ ‫نحوه پرداختن به انها؟‬ ‫کیایی‪ :‬وقتی ما م ی خواهیم مش��کلی در کشور‬ ‫حل شود‪ ،‬ابتدا باید ان را عیان و بیان کنیم و بعد ب رایش راه حل‬ ‫یدانم منشا ان کجاست‬ ‫پی دا کنیم اما تفکری وجود دارد که نم ‬ ‫که م ی خواهد بگوید همه چیز در کش��ور ما خوب است در‬ ‫صورتی که این طور نیست‪ .‬سر فیلم اصغر فرهادی جنجالی‬ ‫به وجود امد که «ای وای فرهادی دارد نشان م ی دهد که مردم‬ ‫ما دروغ م ی گویند!» من به جوایز «جدایی نادر از س��یمین»‬ ‫کاری ندارم اما م ی پرس��م که مگر این معض��ل وجود ندارد؟‬ ‫گاهی بعضی از دوستان که متعلق به تفکری خاص هستند‬ ‫م ی گفتند که این فیلم نش��ان م ی دهد مردم ای ران درو غ هم‬ ‫م ی گویند؛ واقعا باید پرسید مگر نم ی گویند؟‬ ‫وقتی معضلی وج��ود دارد چرا نبای��د ان را عیان کرد؟‬ ‫بگذارید یک مثال بزنم‪ .‬من با یک فردی مش��کل حقوقی‬ ‫داشتم که م ی خ واست ب رایم مساله ایجاد کند‪ .‬رفته بود شکایت‬ ‫کرده بود که فالنی مرا تهدید به قتل کرده و پنج نفر هم قسم‬ ‫خوردند که خودش��ان به عینه موضوع را دیده اند! ببینید که‬ ‫جامعه به کجا رسیده که م ی توانید با صد هزار تومان قسم‬ ‫یک نفر که جزو باالترین مقدسات و اعتقادات است را بخرید‪.‬‬ ‫حتی مریضی را انکار م ی کنیم‪ ،‬دکتر نم ی رویم و حال مان هم‬ ‫بهتر نم ی شود اما برخی دوستان تا کسی م ی خواهد معضلی‬ ‫را نشان دهد‪ ،‬انگ سیاه نمایی به او م ی زنند‪ ،‬در حال ی که امار‬ ‫معضالت اجتماعی در جامعه ما نسبت به ‪ 10‬سال قبل رشد‬ ‫چشمگیری داشته است‪.‬‬ ‫این دوستانی که از انها صحبت م ی کنید‪ ،‬مدیران‬ ‫هستند یا جریان رسانه ای خاص یا‪...‬؟‬ ‫کیای�ی‪ :‬من معتقدم ع��زم اینکه اج��ازه بدهیم‬ ‫مشکالت عیان شود در سطح کالن حاکمیت وجود دارد اما‬ ‫مشکل بین مدی ران میانی است‪ .‬به عنوان مثال من معتقدم‬ ‫میان نیروهای پلیس و اطالعاتی کشور‪ ،‬واقعا این عزم وجود‬ ‫دارد که با مفاسد اقتصادی مبارزه شود‪ .‬حاال ممکن است وقتی‬ ‫این موضوع در سلسله مراتب قرار م ی گیرد‪ ،‬دچار مشکل شود‪.‬‬ ‫لش�گری‪ :‬من هم با چی��زی که اق��ای کیایی‬ ‫م ی گویند کامال موافقم‪ .‬ما قب��ل از تولید «خط ویژه» وقتی‬ ‫راجع به احتمال توقیف احتمالی ان صحبت م ی کردیم‪ ،‬تنها‬ ‫یک دلخوشی داشتیم‪ .‬م ی گفتیم بحثی که داریم درباره ان‬ ‫فیلم م ی سازیم‪ ،‬حرف یک راننده تاکسی است‪ ،‬ممکن است‬ ‫حرف یک پلیس هم باش��د‪ ،‬ممکن است حرف یک نیروی‬ ‫اطالعاتی هم باشد و‪ ...‬ما به امید همین ادم هایی که دغدغه‬ ‫این شرایط را دارند فیلم را ساختیم و گفتیم انها کمک م ی کنند‬ ‫که اکران شود‪ .‬اگر احساس م ی کردیم این بستر وجود ندارد‪،‬‬ ‫سمت س��اخت «خط ویژه» نم ی رفتیم‪ .‬ما شرایط حساس و‬ ‫خط رناکی را ب رای کشور فرض م ی کردیم که عدالت اجتماعی‬ ‫در حال از بین رفتن اس��ت‪ ،‬بانک ها دارند مانند قارچ عدالت‬ ‫اجتماعی را از بین م ی ب رند‪.‬‬ ‫در ش�رایط قیاس�ی‪ ،‬جامع ه ای که اجازه م ی دهد‬ ‫درباره ترور رئی س جمهورش فیلم ساخته شود یا‬ ‫درباره تصمیم حاکمیت ی ای مانند حمله به عراق‬ ‫م ضدجنگی را م ی دهد‪،‬‬ ‫اجازه ساخت تندترین فیل ‬ ‫اولین حس�ی که در مخاطب بر م ی انگیزاند این‬ ‫اس�ت که پس این اس�ت هم�ان جامع�ه ای که‬ ‫ازادی بی�ان به مفهوم مطل�ق در ان وج�ود دارد و‬ ‫همین تصور باعث م ی شود که بقیه گزاره هایی که‬ ‫حاکمیت بیان م ی کند نیز قابل باور و اعتماد باشد‪.‬‬ ‫مثل اتفاقی که در فیل م های دفاع مقدسی افتاده‬ ‫است؟‬ ‫کیایی‪ :‬بله‪ ،‬مث�لا ما نش��ان م ی دهیم که یک‬ ‫بسیجی یک لشکر ع راقی را اس��یر م ی کند یا م ی کشد‪ .‬ان‬ ‫زمان که بچه تر بودیم‪ ،‬با خودمان م ی گفتیم که خب اگر ‪ 10‬تا‬ ‫از این بسیج ی ها داش��تیم‪ ،‬پس چرا هشت سال جنگ مان‬ ‫طول کش��ید؟! ما هرقدر دش��من مان را احمق نشان دهیم‪،‬‬ ‫خودمان را زیرس��وال برده ای��م‪ ،‬چون با این پرس��ش مواجه‬ ‫م ی شویم که با این دش��من احمقی که با یک تفنگ چوبی‬ ‫در دست یک بچه ‪ 15‬ساله تس��لیم م ی شود‪ ،‬چطور هشت‬ ‫سال نتوانستم شکستش بدهیم؟ یا مثال در اکثر فیلم های‬ ‫دفاع مقدس��ی دوران نوجوانی ما‪ ،‬فض��ای خاصی از جبهه‬ ‫نشان داده م ی ش��ود که با انچه عموی رزمنده من که هشت‬ ‫چه نوع سرمای ه گذاری ای؟‬ ‫کیایی‪ :‬برداشت بد نش��ود‪ .‬وقتی بحث فرهنگ‬ ‫و سینما بش��ود‪ ،‬م ی بینی که همه دوستان با هر تخصصی‬ ‫م ی خواهند وارد سینما شوند و فقط نظریه پردازی کنند‪ .‬یعنی‬ ‫درک ش��ان از مدیریت و حرکت جهادی در حوزه فرهنگ این‬ ‫نیست که از فردا بیاییم زمینه سازی کنیم‪ ،‬حمایت کنیم از‬ ‫فیلم های خوب‪ ،‬سینما بسازیم و‪ ...‬این موضوع طور دیگری‬ ‫درک شده و باعث م ی شود که ه ر کس به خودش اجازه بدهد‬ ‫که درباره س��ینما تئوری بدهد‪ .‬در همین فض��ا چیزهایی را‬ ‫م ی شنوی که ش��اخ در م ی اوری‪ .‬انگار اهالی سینما را از کره‬ ‫دیگری اورده اند که اصال ب رای این نظام و کشور نیستند و نباید‬ ‫به انها هیچ اعتمادی کرد اما در سوی مقابل خودشان فقط‬ ‫دلسوزند‪ .‬من با این افراد حرف های جدی ای دارم‪.‬‬ ‫در واقع خودش�ان را دلسوزتر نس�بت به کشور‬ ‫م ی دانند‪...‬‬ ‫کیای�ی‪ :‬اما این اشتباه اس��ت‪ .‬من در این کشور‬ ‫به دنیا امده ام‪ ،‬در ان رش��د کرده ام و فیلمساز شدم‪ .‬من هیچ‬ ‫فرقی بین خودم و ان ادمی که م ی گوید دلس��وز نظام است‬ ‫نم ی دانم‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫این فضای غیرواقعی در فیل م ها هنوز هم تا حدی‬ ‫ادامه دارد‪ .‬ایا به نظر ش�ما هنوز این بلوغ در حاکمیت‬ ‫اتفاق نیفتاده که باید از اتفاقی که در گذشته افتاد درس‬ ‫کیایی‪ :‬من فکر م ی کنم وضعی��ت امروز مان از‬ ‫شرایط ‪ 10‬سال قبل خیلی بهتر است‪ .‬یعنی جاهایی وجود‬ ‫دارد که حاکمیت به فیلمس��از اعتماد ک��رده و اجازه داده که‬ ‫دستش باز باشد و در نهایت توانسته نتیجه بگیرد‪ .‬به نظرم‬ ‫«مارمولک» نمونه خوبی در این زمینه است‪ .‬شاید در وهله‬ ‫اول با دیدن «مارمولک» خیل ی ها بگویند که موضوع فیلم‬ ‫درباره یک فردی اس��ت که با لباس روحان��ی به ملت کلک‬ ‫یزند اما در واقع وقتی تاثیرگذاری و پیام فیلم که در روح ان‬ ‫م ‬ ‫وجود دارد را می بینی‪ ،‬م ی فهمی تهش این است که لباس‬ ‫روحانیت باعث شد که ان رضا که دزد بود و مشکل داشت‪ ،‬به‬ ‫یک ادم خوب تبدیل شود‪.‬‬ ‫به نظرم ما باید کارکرد درست رس��انه ای که در اختیار‬ ‫داریم را بشناسیم‪ .‬من تا وقتی نتوانم نشان بدهم که پلیس‬ ‫رشوه م ی گیرد‪ ،‬نم ی شود جلوی ان پنج نفر پلیس رشوه گیر‬ ‫را گرفت‪ .‬تا نش��ان ندهم که یک پزش��ک در کارش خیانت‬ ‫م ی کند‪ ،‬نم ی شود بحث را باز کرد‪.‬‬ ‫فیلمساز اگر نشان بدهد که همه چیز خوب است‪ ،‬که‬ ‫دیگر نم ی تواند فیلم بس��ازد‪ .‬چون روی پرده به مردم چیزی‬ ‫ی واقع ی شان وجود ندارد‪ .‬من که‬ ‫را نشان م ی دهد که در زندگ ‬ ‫نم ی توانم همیشه نشان بدهم که پرستارها در بیمارستان به‬ ‫همه گل م ی دهند و با احترام با انها صحبت م ی کنند‪ ،‬چون‬ ‫مردم خودشان م ی روند و م ی بینند که این طور نیست‪ .‬وقتی‬ ‫چنین تناقض و دروغی را در فیلم ببینند‪ ،‬بقیه حرف های ان‬ ‫را هم باور نم ی کنند‪.‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫منظر دیگر هم این است که چنین فیلم هایی اجازه‬ ‫ساخت پی دا م ی کنند تا روایتی که مورد نظر ساختار حاکمیتی‬ ‫بوده به باور مردم تبدیل شود؛ روایتی که شاید در ان نوعی از‬ ‫انحراف از واقعیت هم دیده شود‪.‬‬ ‫عبرت گرفت و اجازه داد که بعض�ی از نامالیمات دیده‬ ‫شود؟ ایا مدیران فرهنگی و سیاسی ما نگران نیستند‬ ‫که موضوعاتی از جمله فساد اقتصادی و اداری که باعث‬ ‫سرخوردگی یک سری جوان تحصیلکرده م ی شود‪ ،‬به‬ ‫یک نارضایتی اجتماعی منجر شود؟‬ ‫سال جبهه بوده تعریف م ی کند کامال متناقض است‪ .‬اتفاقا‬ ‫در «ضدگلوله» سعی کردم اصال سمت این فضای فانتزی و‬ ‫غیرواقعی نروم و نشان دادم که ع راق ی ها امدند و یک گروهان‬ ‫از بچه های ما را ش��هید کردند و رفتند‪ .‬اگر بخواهیم کالن‬ ‫به موضوع نگاه کنیم‪ ،‬این مش��کل هم ب��ه همان موضعی‬ ‫ب ر م ی گ��ردد که قبال گرفتی��م‪ .‬ما م ی خواهی��م همه چیز را‬ ‫تکذیب کنیم‪.‬‬ ‫لشگری‪ :‬حتما اقای کیایی هم تایید م ی کند که‬ ‫اصل ماجرا این است که مس��ئوالن این مملکت باور ندارند‬ ‫که با هنر م ی توانند فرهنگ سازی کنند و کاری پیش ببرند‪.‬‬ ‫در س��الی که فرهنگ در راس س��خنان مقام معظم رهبری‬ ‫اس��ت‪ ،‬بودجه ای که ب رای فرهنگ م ی گذارند چقدر اس��ت؟‬ ‫مس��ئوالن این باور را ندارند که اگر بیایند روی سینما و هنر‬ ‫سرمایه گذاری کنند‪ ،‬م ی توانند خیلی از معضالت را حل کنند‪.‬‬ ‫حتی اگر بخواهیم واقع ی تر به موضع نگاه کنیم‪ ،‬مسئوالن‬ ‫ما نه تنها این باور را ندارند‪ ،‬بلکه م ی گویند کسی که به سمت‬ ‫هنر م ی اید یک نوعی از راه به در شد ه است! مثال م ی گویند‬ ‫ی بود‪ ،‬اما حیف شد که قاطی هنری ها شد!‬ ‫لشگری ادم خوب ‬ ‫من مشکل را این م ی بینم که مسئوالن ما به این باور‬ ‫نرسیده اند که راه چاره ش��ان فرهنگ و هنر است‪ ،‬نه قیچی‬ ‫و‪ ...‬اگر باور کنند (و نه فقط حرف بزنند) که با سینما م ی شود‬ ‫مملکت را اصالح کنند‪ ،‬در ان درست و واقعی سرمایه گذاری‬ ‫م ی کنند‪.‬‬ ‫‪65‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫این افراد همیشه می گویند س��ینما ب رای نظام چه کار‬ ‫کرده؛ اما هیچ کدام شان نم ی پرسند که س��ینما ب رای مردم‬ ‫چه کار کرده اس��ت؟ مگر جز این است که نظام امده تا مردم‬ ‫رس��تگارتر ش��وند؟ تمام دولت ها از دولت حضرت عل ی (ع)‬ ‫امدند تا عدالت برقرار کنند که مردم بهتر زندگی کنند‪ .‬این را‬ ‫بفهمیم که ما اصال انقالب کردیم که نظامی بیاید که شرایط‬ ‫زندگی مردم بهتر ش��ود‪ .‬حاال چرا ع��ده ای فکر م ی کنند که‬ ‫فقط خودشان این چیزها را م ی فهمند؟ من هم دلم ب رای این‬ ‫مملکت م ی سوزد‪ ،‬من هم عاشق این مملکت هستم اما شاید‬ ‫کمی طرز تفکرم با فالن ادم فرق داشته باشد ولی طوری رفتار‬ ‫م ی کنند که انگار ما از کره مریخ امده ایم که وقتی م ی خواهیم‬ ‫فیلم بسازیم چند صدتا چشم باید مواظب مان باشد‪ .‬این بحث‬ ‫در سینما هم به نوع دیگری وجود دارد‪ .‬در همین جشنواره سال‬ ‫قبل شما شاهد ادم هایی بودید که خودشان را محق تر نسبت‬ ‫به دیگران م ی دانستند‪ .‬من هم شهروند این مملکت هستم‪،‬‬ ‫مالیات م ی دهم‪ ،‬ب رای این کش��ور تالش م ی کنم و زحمت‬ ‫م ی کش��م‪ .‬نتیجه اش چه م ی ش��ود؟ اینکه یک ماه م ی دوم‬ ‫که اگر شهرداری م ی خواهد بسته فرهنگی توزیع کند‪ ،‬بلیت‬ ‫نیم بهای «خط ویژه» را هم در بسته هایش قرار دهد تا حق‬ ‫انتخاب ب رای مردم وجود داشته باشد اما فقط این امکانات ب رای‬ ‫ادم خاصی فراهم م ی شود‪ .‬فرق من با ان ادم خاص چیست؟‬ ‫انگار بعض ی ها به این ش��هروند درجه یک و درجه دو عالقه‬ ‫زیادی دارند‪.‬‬ ‫لش�گری‪ :‬و البته هنرمندان هم انگار اصال جزو‬ ‫ش��هروندان نیس��تند! یک نکته ای را درباره سخنان قبل ی ام‬ ‫توضیح بده��م‪ .‬من وقتی بح��ث س��رمایه گذاری را مطرح‬ ‫کردم‪ ،‬مقصودم فقط پول دادن نبود‪ .‬اگ��ر مرا به عنوان مدیر‬ ‫یک بیمارس��تان قلب انتخاب کنند‪ ،‬طبیعی است که خودم‬ ‫بلد نیس��تم جراحی کنم اما به عنوان یک مدیر موظفم که‬ ‫بهترین جراحان را جمع کرده و فضا را ب رای انها فراهم کنم‪.‬‬ ‫طبیعتا در س��ینما هم مدی ران باید فضایی را به وجود بیاورند‬ ‫که همه فیلمسازان کار کنند‪ .‬این مملکت نیاز دارد که کار‬ ‫فرهنگی اساسی در ان انجام شود؛ حاال چه کسی باید کار کند‬ ‫نم ی دانم‪ ،‬فقط م ی بینیم که همه خود را محق م ی دانند که‬ ‫درباره همه چیز در حوزه فرهنگ و سینما نظر بدهند‪.‬‬ ‫کیایی‪ :‬در چنین شرایطی یکی هم پیدا م ی شود‬ ‫و م ی گوید سینما اصال فاضالب است‪ .‬پس اگر این طور باشد‬ ‫او هم دارد در این فضا کار م ی کن��د‪ .‬یا م ی گوید بازیگران زن‬ ‫سینما فالنند!‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪66‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫ش�رایط فعل�ی را چط�ور م ی بینید؟ قرار اس�ت‬ ‫همچنان درگیر همان مشکالت قبل باشیم؟‬ ‫لش�گری‪ :‬فکر م ی کنم در ای��ن ‪ 6-7‬ماه‪ ،‬حتی‬ ‫دولت تدبی��ر و امید هم در ح��وزه فرهنگ فقط ش��و برگزار‬ ‫کرده اس��ت‪ .‬من هیچ سیاست مش��خصی را نم ی بینم که‬ ‫بگویم دولت تدبیر و امید فالن چشم انداز را پیش روی ما قرار‬ ‫داده است‪ .‬البته فضای فرهنگ و رسان ه را بازتر کرده اما هیچ‬ ‫ب رنامه ای ب رای این حوزه ارائه نداده است‪.‬‬ ‫کیایی‪ :‬من این نظر را قبول ندارم چون زود است‬ ‫که چنین نظر قطع ی ای بدهیم‪.‬‬ ‫لشگری‪ :‬االن ‪ 7‬ماه گذشته است‪ .‬مگر چهارسال‬ ‫چقدر اس��ت؟ دولتی ک��ه م ی خواهد س��رکار بیای��د از قبل‬ ‫ب رنامه ریزی م ی کند‪ .‬ما صحب ت ه��ای اقای روحانی در حوزه‬ ‫فرهنگ را شنیده ایم‪ .‬االن نم ی دانم مشکل جریانی است که‬ ‫نم ی گذارد کار کنند یا چیز دیگر اما م ی گویم که درباره حوزه‬ ‫فرهنگ ب رنامه مدونی وجود ندارد که می خواهند در اینده چه‬ ‫کار کنند‪ .‬چون در این کشور مدی ران باور ندارند که م ی شود با‬ ‫فرهنگ خیلی از مشکالت را حل کرد‪.‬‬ ‫کیایی‪ :‬حاال م��ن خیلی متوج��ه کالن قضیه‬ ‫نم ی شوم که باید ب رای کلیت فرهنگ چه کار کرد اما در حوزه‬ ‫فیلمسازی خودم م ی بینم که فیلمم که موضوعی انتقادی‬ ‫داش��ت‪ ،‬در این دولت به راحتی پروان��ه نمایش گرفت و این‬ ‫ب رای من یک اتفاق بزرگ بود‪ .‬به شخصه فکر م ی کردم که‬ ‫اگر بخواهد شرایط قبل ادامه داشته باشد‪« ،‬خط ویژه» ‪4-5‬‬ ‫صفحه ممیزی داشت!‬ ‫این قضیه پروانه نمایش مثل ش�ب قرعه کشی‬ ‫است که اس�ترس داری! چون نم ی دانی که قرار‬ ‫است یک صفحه ممیزی بخوری یا ‪ 10‬صفحه!‬ ‫کیایی‪ :‬به همین دلیل م ی گویم که گرفتن پروانه‬ ‫نمایش بدون ایجاد مشکل‪ ،‬ب رای من یک گام رو به جلوست‪.‬‬ ‫من در دو فیلم قبل ی ام هر بار به ارش��اد رفتم‪ ،‬با یک پرونده‬ ‫اصالحی زیر بغلم برگشتم که فالن دیال وگ ها و سکان س ها‬ ‫را باید حذف کنی‪.‬‬ ‫ممک�ن اس�ت ای�ن چی�زی ک�ه م ی گویی�د به‬ ‫جهت گی�ری سیاس�ی دول�ت مربوط ش�ود اما‬ ‫نتوان ان را الزاما به اعتقاد دولت درباره فضای باز‬ ‫گفتمانی منتسب کرد‪.‬‬ ‫لشگری‪ :‬دقیقا منظور من هم همین بود‪.‬‬ ‫ممکن اس�ت این رفتار مناسب با پروانه نمایش‬ ‫«خط ویژه»‪ ،‬به دلیل جهت گیری ان با ش�عارهای‬ ‫فعلی دولت هم بوده باشد؟‬ ‫کیایی‪ :‬ممکن است‪ .‬اگر حتی این هم باشد ب رای‬ ‫من یک فرصت است‪.‬‬ ‫لشگری‪ :‬در اینکه فضای سیاسی و مطبوعاتی‬ ‫بازتر شده‪ ،‬شکی نیست‪ .‬اما من م ی گویم که به طور کلی به‬ ‫هنر فضا داده نم ی ش��ود که بتواند در عرصه های اجتماعی‬ ‫تاثیرگذار باشد و حتی بتواند عملکرد یک نماینده مجلس را‬ ‫هم نقد کند‪ .‬واقعا االن یک فیلم هم به خاطر ندارم که در ان‬ ‫کوچکترین نقدی به عملکرد یک نماینده مجلس شده باشد‪.‬‬ ‫اصال مگر کسی جرات دارد به ان حیطه نزدیک شود؟ در حالی‬ ‫که واقعا باید چنین کاری ساده باشد‪ .‬اگر این باور وجود داشته‬ ‫باش��د که هنر و هنرمند م ی تواند مصلح باشد‪ ،‬هم ب رای ان‬ ‫وقت م ی گذارند و هم انرژی و سرمایه‪ .‬در این شرایط م ی توانید‬ ‫انتظار داشته باشید که ب رنامه ریزی درست و مدونی ب رای هنر و‬ ‫فرهنگ شکل بگیرد‪ .‬نگوییم که هنرمندی نداریم که در این‬ ‫فضا کار کند‪ .‬هنرمندش وجود دارد اما ایجاد چنین فضایی‪،‬‬ ‫یک کار مدیریتی و خیلی سخت است‪.‬‬ ‫کیایی‪ :‬وقتی فضا شکل بگیرد‪ ،‬م ی بینید که چه‬ ‫کارهایی م ی توان انجام داد‪ .‬نمونه اش هم س��ینمای ایاالت‬ ‫متحده‪ .‬در ان نوع سینما نتیجه مهم است‪.‬‬ ‫انها حتی گاهی در فیل م های شان خیلی شعاری تر‬ ‫از انچه ما در فیل م های ای رانی به ان انتقاد م ی کنیم‪،‬‬ ‫چیزهایی را پروپاگاندا م ی کنند‪.‬‬ ‫کیایی‪ :‬کامال‪ .‬شما امکان ندارد در تمام فیلم ها ‬ ‫ی‬ ‫هالیوودی پرچم امریکا را نبینید‪ .‬یا روی پرچم فیلم را شروع‬ ‫م ی کنند یا فیلم روی ان تمام م ی ش��ود‪ .‬اصال درستش هم‬ ‫همین است اما اگر این کار را م ی کنند‪ ،‬کارکردش را هم بلدند‪.‬‬ ‫در فیلم نشان م ی دهند که سرباز امریکایی م ی تواند دزد هم‬ ‫باشد‪ ،‬اما در کنار او یک سرباز درس��تکار هم قرار م ی دهند‪.‬‬ ‫یعنی دارند فیلم را ان قدر باورپذیر م ی کنند که شما اول تا اخر‬ ‫قصه را م ی پذیرید اما ما اینجا فیلم ارزشی م ی سازیم اما ان قدر‬ ‫بلد نیستیم قصه تعریف کنیم که خروجی ان‪ ،‬این م ی شود‬ ‫که کسی نم ی رود فیلم ببیند‪.‬‬ ‫درب�اره بحثی ک�ه پیرامون فیل م ه�ای اجتماعی‬ ‫داشتیم‪ ،‬همیشه سوالی که از سوی افراد همیشه‬ ‫منتقد مطرح م ی شود این است که مگر مشکلی‬ ‫که ش�ما در فیل م تان نش�ان داده ای�د چند درصد‬ ‫جامعه به ان مبتالست؟ مثل اتفاقی که برای «من‬ ‫مادر هستم» افتاد و طیف دوستان اقای کوشکی‬ ‫ب ه عنوان مخالفان اصلی ماجرا این بحث را مطرح‬ ‫م ی کردند ک�ه مثال دو درصد جامع�ه مبتال به این‬ ‫مش�کلِ نمایش داده شده اس�ت‪ ،‬چرا باید اصال‬ ‫ی در این باره ساخته شود؟‬ ‫فیلم ‬ ‫کیایی‪ :‬اوال اصال نباید به سینما این طور نگاه کرد‪.‬‬ ‫امسال فیلم «جاذبه» را دیدید ؟ این فیلم سینماست اما مگر‬ ‫چند نفر در دنیا وجود دارند که ممکن است یک روزی در جو‬ ‫خارج از زمین گیر کنند؟! به نظرم این پرسش بازیچه ای ب رای‬ ‫یک سری اهداف شده است‪.‬‬ ‫چون از «من مادر هس��تم» اس��م اوردید‪ ،‬مثالم را هم‬ ‫درباره همی��ن فیلم م ی زنم چ��ون خودم یک��ی از مدافعان‬ ‫ان بودم‪ .‬فیلمساز قرار اس��ت در این فیلم‪ ،‬یکی از درد های‬ ‫خانواده هایی را نشان بدهد که تازه به دوران رسیده اند‪ .‬االن‬ ‫شما در خانواده های این چنینی دست بچه هفت ساله موبایل‬ ‫م ی بینید‪ .‬این هم م ی تواند یکی از معضالت این خانواده ها‬ ‫باشد‪ .‬حاال فیلمس��از امده حادترین و خاص ترین مشکل را‬ ‫انتخاب کرد ه و هشدار داد ه است‪.‬‬ ‫فکر م ی کن��م در مملکت م��ا چنین ادم های��ی که با‬ ‫پول های مفت و باداورده به جایی رسیده اند کم نیستند‪ .‬همین‬ ‫االن به سعادت اباد یا جردن بروید‪ .‬بچه های همین افراد صبح‬ ‫تا شب دارند با ماش��ی ن های ان چنانی خیابان را باال و پایین‬ ‫م ی کنند‪ .‬البته ادم های پولدار بافرهنگ هم داریم که بچه اش‬ ‫نم ی اید ماشینش را سوار شود و جلوی فالن شخص در کنار‬ ‫ن ترمز بزند‪ .‬ولی ان ادمی که پول رانتی و نفتی ب رایش‬ ‫خیابا ‬ ‫امده و یک شبه پولدار شده‪ ،‬نم ی تواند طبیعتا فرهنگ درست‬ ‫جایگاهش را به بچه اش بیاموزد‪.‬‬ ‫چرا نباید از این معضل فیلم بس��ازیم؟ فکر نکنید که‬ ‫فقط این مشکل ب رای ونک به باال هم هست‪ .‬االن باید این‬ ‫مشکل را در جنوب ی ترین نقطه شهر هم دنبال کرد‪ .‬چرا متوجه‬ ‫نیستیم که ماهواره در خانواده ها نفوذ کرده است‪ .‬متاسفانه‬ ‫این شبکه ‪ GEM‬است که توانس��ته نفوذ کند و خانواده را‬ ‫به هم بریزد‪ .‬م��ن فکر م ی کنم اتفاقا فیل��م اقای جی رانی در‬ ‫شرایط فعلی خیلی مبتال به جامعه ماست‪.‬‬ ‫ ضمن اینکه کارکرد سینما روایت است نه نسخه‬ ‫پیچیدن‪.‬‬ ‫کیای�ی‪ :‬دقیقا‪ .‬سینما قرار است مشکل را نشان‬ ‫بدهد نه اینک��ه راهکار ارائه ده��د‪ .‬اگر قرار بود م��ا ب رای هر‬ ‫موضوعی راهکار داش��ته باش��یم که خب جامع ه ش��ناس و‬ ‫تئوریسین م ی ش��دیم‪ .‬کس��ی که در حوزه اجتماعی فیلم‬ ‫م ی سازد‪ ،‬تالش م ی کند درست ببیند‪ .‬در کوبا فیلمی درباره‬ ‫بوروکراسی اداری ساخته شد که باعث شد رئی س جمهورش‬ ‫دستور بدهد که هیاتی تشکیل شود تا این سیستم را تغییر‬ ‫بدهد‪ .‬فیلم چه کار کرد؟ فقط زجر یک ادم در این بوروکراسی‬ ‫اداری را نمایش داد‪ .‬من در «خط ویژه» فقط نشان م ی دهم که‬ ‫اقای مسئول محترم! این جوان ها را ببین که از شرایط ناب رابر‬ ‫و رانت های موجود چقدر زجر م ی کشند و مطمئن باشید که‬ ‫از این جوان هایی که ما در فیلم مان نمایش دادیم‪ ،‬امروز در‬ ‫جامعه خیلی زیاد هستند‪.‬‬ ‫شخصی ت های فیلم کامال در قصه شکل گرفته‪‎‬اند‬ ‫یا نمونه عینی بیرونی دارند؟‬ ‫کیای�ی‪ :‬شخصیت منوچهر و ش��اهین (با بازی‬ ‫میالد ک ی مرام و محس��ن کیایی) ب ر اس��اس دو شخصیت‬ ‫واقعی نوش��ت ه ش��ده اند که اینها با قرض ‪ 50‬میلیون تومان‬ ‫جمع کردند که یک پودر خوراکی از ترکیه وارد کنند اما چون‬ ‫لنگ چند میلیون تومان بودند‪ ،‬جن س ش��ان در گمرک گیر‬ ‫کرد و ان قدر انج��ا ماند تا تاریخ مصرفش تمام ش��د‪ .‬همان‬ ‫موقع که این ها زیاد گمرک م ی رفتند تعریف م ی کردند که چه‬ ‫پول هایی ب رای وارد کردن خودروهایی مانند مازراتی و‪ ...‬خرج‬ ‫م ی شود‪ .‬این جوان وقتی ان تبعیض را م ی بیند‪ ،‬چه اتفاقی‬ ‫درونش م ی افتد؟‬ ‫واکنش مردم نسبت به فیلم و موضوعش چگونه‬ ‫بود؟‬ ‫کیایی‪ :‬چند روز قبل اتفاق بامزه ای افتاد‪ .‬در یکی‬ ‫از روزنامه ها خواندم که نوشته بود داستان فیلم «خط ویژه»‬ ‫اتفاق افتاد! نوش��ته بود که دقیقا داس��تان فیلم ما که درباره‬ ‫پرداخت وام با رانت و هک کردن سیستم بانک و‪ ...‬بود در عالم‬ ‫واقع اتفاق افتاده اس��ت‪ .‬مردم هم خیلی واکنش های خوبی‬ ‫ی از بچه های تحصیلکرده به من م ی گویند که‬ ‫داشتند‪ .‬خیل ‬ ‫یزند‪ .‬ان قدر از این کامنت ها و نظ رات‬ ‫فیلم حرف دل انها را م ‬ ‫ب رای من امده که از شمارش خارج اس��ت‪ .‬انگار «خط ویژه»‬ ‫بغضی است که در دل خیلی از جوان های ماست‪.‬‬ ‫لش�گری‪ :‬من این فیلم را بارها در س��ینماهای‬ ‫مختلف با مردم در ته ران و شهرستان ها دیده ام‪ .‬نوع نگاه مردم‬ ‫به زوایای قصه متفاوت است اما اس��تقبال از ان‪ ،‬ان قدر زیاد‬ ‫اس��ت که مدام م ی گویم این توزیع ناعادالنه ثروت هشداری‬ ‫ب رای نظام است‪.‬‬ ‫به نظرم مهمترین کارکرد «خط ویژه» این اس��ت که‬ ‫بگوید اقای مسئول محترم! کمی بیشتر حواست را جمع کن‬ ‫چون موضوع خط رناک است و این مشکل هر چه را که در این‬ ‫کشور ساخته ایم‪ ،‬بر باد م ی دهد‪.‬‬ ‫کرده اس��ت چون دیده اند که فیلمی این چنین ساخته شد و‬ ‫هیچ اتفاقی نیفتاد‪.‬‬ ‫کیای�ی‪ :‬بله قطعا‪ .‬م��ن فکر م ی کنم م��ا داریم‬ ‫قطره چکانی به ان فضا نزدیک م ی شویم‪ ،‬ضمن انکه التهاب‬ ‫و حساس��یت بحث کردن روی این موضوعات هم فروکش‬ ‫کیایی‪ :‬در هرصورت این منطبق با واقعیتی است‬ ‫که مردم به ان باور دارند‪.‬‬ ‫لش�گری‪ :‬البت��ه در صحنه اخ��ر م ی بینیم که‬ ‫محتشم زیرنظر اس��ت‪ ،‬یعنی این امید وجود دارد که کسی‬ ‫کار او را زی��ر نظر گرفته تا در موقع مناس��ب گیرش بیندازد‪.‬‬ ‫در هر صورت ای��ن ب ی عدالتی اجتماع��ی و اقتصادی یکی‬ ‫از دغدغه های مردم اس��ت که موجب نارضایی م ی ش��ود و‬ ‫بن بستی ایجاد م ی کند‪ ،‬پس زودتر باید ب رای ان فکری کرد‪.‬‬ ‫ی ساختید که باز هم در ان‬ ‫در هر صورت شما فیلم ‬ ‫محتشم (شخصیت رانتخوار و مفسد اقتصادی‬ ‫درون فیلم) بدون مشکل به کارش ادامه م ی دهد‪.‬‬ ‫ایا فکر م ی کنید س�اخت «خ�ط وی�ژه» را در این‬ ‫شرایط باز هم م ی توان یک قدم رو به جلو دانست‬ ‫و امیدوار بود که در اینده در فضایی فیلم بسازیم‬ ‫که بتوانیم راحت درب�اره چنین پدیده هایی مانند‬ ‫اقازاده ها و مفسدان اقتصادی و‪ ...‬حرف بزنیم؟‬ ‫روایت یک بخشش‬ ‫‪2‬‬ ‫جوان اعدامی معروف را «خط ویژه» نجات داد‬ ‫به اعدام جمع اوری ش��د‪ .‬حاضران ب رای حض��ور در نمایش‬ ‫فیلم «خط ویژه» بلی ت هایی را با قیمت ‪ 20‬تا ‪ 50‬هزار تومان‬ ‫خریداری کردند‪ .‬پس از این مرحله و در داخل س��الن نیز با‬ ‫صحب ت های جمعی از هنرمندان از جمله رخشان بن ی اعتماد‬ ‫و مصطفی زمانی مبنی بر تقدیر از این اقدام و کافی نبودن‬ ‫پول های جمع شده‪ ،‬مجددا مبالغی جمع اوری شد و در نوبت‬ ‫سوم نیز پس از خروج از سالن‪ ،‬عالقه مندان مبالغ دیگری را‬ ‫در اختیار برگزارکنندگان گذاش��تند که در نهایت حدود ‪150‬‬ ‫میلیون تومان ب رای دیه این جوان‪ ،‬جمع اوری شد‪.‬‬ ‫در نهای��ت مبلغ ‪ 262‬میلی��ون توم��ان از دیه مقتول‬ ‫که بخش��ی از ان به همت حس��ین هدایتی (رئیس اسبق‬ ‫هیات مدیره باشگاه پرسپولیس) بود‪ ،‬جمع اوری شد‪.‬‬ ‫منصور لشکری قوچانی (تهی ه کننده «خط ویژه») که‬ ‫این مراس��م همت عالی با پیگیری های او برگزار م ی ش��د‪،‬‬ ‫هنگام حضور روی س��ن در این باره گف��ت‪« :‬وقتی خودم را‬ ‫جای خانواده مقتول م ی گذارم‪ ،‬اش��ک در چش��مانم جمع‬ ‫م ی ش��ود‪ .‬وقتی خودم را جای خانواده مجرم که فرزندشان‬ ‫هفت سال از سن ‪ 19‬سالگی در زندان بوده م ی گذارم‪ ،‬اشک‬ ‫حزن در چشمانم جمع م ی شود‪ .‬اما حاال که همت شما را ب رای‬ ‫التیام بخشیدن به زخم های این دو خانواده م ی بینم‪ ،‬اشک‬ ‫شوق در چشمانم جمع م ی شود‪ .‬اجازه دهید این خبر خوب را‬ ‫بدهم که خانواده مقتول مبلغ اهدایی را خرج ساخت مدرسه‬ ‫در همان منطقه محروم به یاد فرزندشان خواهند کرد و خدا را‬ ‫شاکریم که وسیله امر خیر شدیم‪.‬‬ ‫در این مراس��م خیریه‪ ،‬عالوه بر تمام��ی بازیگران و‬ ‫عوامل فیلم س��ینمایی «خ��ط وی��ژه»‪ ،‬هنرمندانی چون‬ ‫رخشان بن ی اعتماد‪ ،‬تهمینه میالن ی ‪ ،‬رضا عطاران‪ ،‬امیررضا‬ ‫خادم ‪ ،‬عل��ی س��رتیپ ی ‪ ،‬مرتضی شایس��ته ‪ ،‬به��اره رهنما‪ ،‬‬ ‫هنگامه قاضیان ی ‪ ،‬پیمان قاس��م خان ی ‪ ،‬بهاران بن ی احمدی ‪،‬‬ ‫مجیدصالح ی ‪ ،‬علی صالح ی ‪ ،‬علیرضا زرین دست ‪ ،‬محسن‬ ‫افشان ی ‪ ،‬میثم کائد ‪ ،‬مائده طهماسب ی ‪ ،‬هانیه توسل ی ‪ ،‬پریناز‬ ‫ایزدیار ‪ ،‬هومن سیدی ‪ ،‬محسن کیای ی ‪،‬حسین طائب (مجری‬ ‫برنامه)‪ ،‬محسن افشانی‪ ،‬علیرضا میراقا‪ ،‬فرزند شهیدهمت‪،‬‬ ‫ی و غیره حضور داشتند‪.‬‬ ‫فرزند شهید کشور ‬ ‫لش��کری قوچانی البته بعدا اعالم کرد‪« :‬ب رای ساخت‬ ‫مدرس��ه و ب راس��اس انچه ما حس��اب کرده ایم هنوز ‪100‬‬ ‫میلیون تومان کم داریم‪ .‬به همی��ن دلیل بچه های «خط‬ ‫ویژه» به خانواده مقتول قول دادند که تمام تالش ش��ان را‬ ‫ب رای جمع اوری این پول انجام دهند تا بتوان یک کار خیریه‬ ‫بزرگ با این پول انجام داد‪ ،‬البته ای��ن را نیز باید تاکید کنم‬ ‫که این کار زیر نظر نهادهای ذی ربط و با نظارت انها انجام‬ ‫م ی ش��ود‪ ».‬وی با اب راز امیدواری از اینکه «خط ویژه» بتواند‬ ‫همچنان به فروش خوب ادامه ده��د‪ ،‬گفت‪« :‬از امروز دیگر‬ ‫خیالم راحت شده و باری از روی دوش��م زمین گذاشته شده‬ ‫است‪ .‬از حاال دیگر دنبال فروش بهتر «خط ویژه» هستم‪».‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫ درباره فعالی ت های اقازاده ها بسازد اما موفق نشد‪ .‬این فیلم‬ ‫در جشنواره به توفیق نسبی دس��ت یافت و جزو فیلم های‬ ‫جدی در نظر گرفته شد‪ .‬اما جدای از کارکردهای سینمایی و‬ ‫هنری ان که به فروش میلیاردی هم دست یافت‪ ،‬در حوزه‬ ‫اجتماعی عالوه بر جاری ساختن بحث درباره موضوع فیلم‬ ‫در جامعه و بسترهای رسانه ای‪ ،‬جان یک جوان محکوم به‬ ‫اعدام را هم نجات داد‪.‬‬ ‫هنوز همه چیز در حال و هوا و تحت تاثیر تعطیالت‬ ‫ن��وروزی بود که اعالم ش��د فیلم س��ینمایی «خ��ط ویژه»‬ ‫‪ 16‬فروردین م��اه ب رای نج��ات جان یک ج��وان محکوم به‬ ‫اعدام‪ ،‬اکران م ی شود‪ .‬همان جوانی که ماجرای گذشت مادر‬ ‫مقتول و باز ش��دن طناب دار از گردنش‪ ،‬چند روز بعد عالوه‬ ‫بر فضای رسانه ای داخل‪ ،‬صفحه اول برخی از روزنامه های‬ ‫معتبر بی ن المللی را هم به خ��ود اختصاص داد‪ .‬تهی ه کننده‬ ‫فیلم در این باره گفت‪« :‬این ج��وان از طریق قوه قضائیه به‬ ‫ما معرفی شده و محکوم به پرداخت ‪ 300‬میلیون تومان دیه‬ ‫نیز هست‪ .‬ما هم نمایش خط ویژه را بهانه ای قرار دادیم‪ ،‬تا‬ ‫اتفاق ویژه ای ب رای این جوان رخ دهد و بتوانیم بخشی از این‬ ‫دیه را فراهم کنیم‪».‬‬ ‫منصور لش��کری افزود‪« :‬اکران «خط ویژه » در نوروز و‬ ‫شرایط پیش امده تا چندی پیش دغدغه من بود اما این جوان‬ ‫هم اکنون دغدغه من است‪ .‬ما شماره حسابی ب رای این اقدام‬ ‫در نظر نگرفتیم اما از هنرمندان و ورزشکاران دعوت م ی کنیم‬ ‫در این سانس ویژه به سالن سینما بیایند و به صورت همت‬ ‫عالی بلیت خریداری کنن��د‪ ».‬پس از ان‪ ،‬دس��ت اندرکاران‬ ‫نمایش «س��ق راط» هم به همت عالی «خط ویژه» ای ها به‬ ‫نفع جوان محکوم به اعدام پیوس��تند و اع�لام کردند یک‬ ‫قطعه بلی��ت نمایش ویژه فیل��م خط ویژه را ب��ه نفع جوان‬ ‫زندانی ‪ 27‬س��اله محکوم به اعدام خریداری م ی کنند‪ .‬گروه‬ ‫تئاتر شایا که جمعه ش��ب (‪ 15‬فروردین ماه) در تاالر وحدت‬ ‫میزبان علی نصیریان بود‪ ،‬پس از اجرای نمایش خود‪ ،‬یک‬ ‫قطعه بلیت نمایش ویژه فیل��م را به مبلغ ‪ 12‬میلیون و ‪600‬‬ ‫هزارتومان خریداری کردند‪ .‬درنهایت در نمایش همت عالی‬ ‫فیلم سینمایی «خط ویژه» و با همت سینماگران‪ ،‬دی ه جوان‬ ‫محکوم به اعدام به طور کامل تامین ش��د و اعالم ش��د که‬ ‫این دیه از س��وی خانواده مقتول ب رای س��اخت یک مدرسه‬ ‫در مناطق فقیرنشین هزینه خواهد شد‪ .‬در سانس نخست‬ ‫نمایش فیلم‪ ،‬بیش از ‪ 500‬نفر و در س��انس دوم ‪ 200‬نفر در‬ ‫این مراسم همت عالی شرکت کرده و در چندین نوبت هم‬ ‫پول های��ی ب رای کمک ب��ه تامین دیه این ج��وان محکوم‬ ‫حتی عرصه بر دوستان رانتخوار هم تنگ نشده‬ ‫و خیل�ی دموکراتیک داری�م در کنار ه�م زندگی‬ ‫م ی کنیم؟‬ ‫فرهنگ‬ ‫«همه این جریانات در ذهنم از یک اتفاق س��اده‬ ‫شروع ش��د‪ .‬زمانی که ب رای گرفتن وام ازدواج به بانک رفتم‬ ‫هم��ه مدارکی ک��ه از من م ی خواس��تند مثل ای��ن بود که‬ ‫م ی خواهند وام دو میلی��ارد تومانی به م��ن بدهند‪ .‬این در‬ ‫حالی بود که کس��انی هم وجود داش��تند که همان وام دو‬ ‫میلیارد تومانی را به راحتی دریاف��ت م ی کردند و بعضا پس‬ ‫هم نم ی دادن��د‪ .‬پرداختن به این پدی��ده اجتماعی که برخی‬ ‫از ادم ها از س��همیه خاص تری برخوردار هس��تند‪ ،‬همیشه‬ ‫دغدغه ای بود که ب رایم وجود داشت و سعی کردم در این فیلم‬ ‫به ان نگاه کنم‪ ».‬این جمله ها ظاه را تمام انگیزه کارگردان‬ ‫جوانی است که فیلم «خط ویژه» را به عنوان سومین تجربه‬ ‫سینمای ی اش ساخته اس��ت؛ فیلمی که هرچند از ساختارها‬ ‫و نشانه های فیلم های فانتزی و تلویزیونی بهره برده است‪،‬‬ ‫اما بیش از انکه ستارگانش و حتی بازی خوب انها توجه ها‬ ‫را به خود جلب کند‪ ،‬موضوعش به عنوان مس��اله ای که در‬ ‫فضای سیاسی و اجتماعی کش��ور مطرح است‪ ،‬مورد توجه‬ ‫قرار گرفت‪ .‬در واق��ع در روزهایی که پس از اختالس س��ه‬ ‫هزار میلیاردی و ماجرای مه افرید خس��روی و امیرمنصور‬ ‫اریا‪ ،‬فضای سیاسی و رس��انه ای کشور به شدت تحت تاثیر‬ ‫ماجرای بابک زنجانی قرار دارد‪ ،‬حضور یک فیلم در جشنواره‬ ‫فجر و بر پرده س��ینماها که به نقد اختصاص غیرقانونی و‬ ‫غیرقاب��ل دفاع منابع بانکی کش��ور به اقلیت��ی رانت خوار‬ ‫م ی پردازد‪ ،‬درحال ی که بس��یاری از اقش��ار مختلف مردم به‬ ‫دلیل نیاز ب��ه مبالغ ناچیزی ب��ا ناهنجاری های متنوعی در‬ ‫زندگی دست و پنجه نرم م ی کنند‪ ،‬حرف خیل ی هاست و داغ‬ ‫دل خیل ی ها را تازه م ی کند‪.‬‬ ‫این فیلم‪ ،‬کار یک گروه جوان بود ک��ه از کارگردان تا‬ ‫ی بازیگران اصلی ان حداکثر سی و چند سال سن دارند‪.‬‬ ‫تمام ‬ ‫مصطفی کیایی که این فیلم را ساخته‪ ،‬متولد ‪ 1355‬است و‬ ‫از ‪ 1388‬تاکنون فیلم های «بع دازظهر سگی»‪« ،‬ضدگلوله» و‬ ‫«خط ویژه» را عرضه کرده و فیلمنامه چند سریال تلویزیونی‬ ‫را هم نوشته است‪ .‬اثاری که همگی رگه های طنز داشته اند‪.‬‬ ‫او در این میان‪ ،‬با فیلم «ضدگلوله» با بازی مهدی هاشمی و‬ ‫درباره حضور یک فروشنده نوارهای غیرمجار در جبهه های‬ ‫جنگ تحمیلی‪ ،‬توجه ها را جلب کرد و سیمرغ بلورینی هم‬ ‫از جش��نواره دریافت کرد‪ .‬در فیلم «خط ویژه» هم که برنده‬ ‫سیمرغ فیلم برگزیده تماشاگران در جشنواره فیلم فجر اخیر‬ ‫شد‪ ،‬با بازیگرانی چون هانیه توسلی‪ ،‬مصطفی زمانی‪ ،‬میترا‬ ‫حجار‪ ،‬هومن سیدی‪ ،‬میالد ک ی مرام و سام قریبیان کار کرده‬ ‫اس��ت‪ .‬هرچند او پیش از این موضوع تالش کرد که فیلمی‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪67‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫این وضعیت طبیعی نیست!‬ ‫گفت وگوی مثلث با عماد افروغ درباره فیلم «خط ویژه»‬ ‫فاطمه کریمخان‬ ‫خبرنگار‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪68‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫‪3‬‬ ‫فیلم خ�ط ویژه ب�ا تبلیغات ف�راوان در حال‬ ‫اکران است‪ ،‬بدون پی ش داوری در مورد اینکه این‬ ‫فیلم به چه چی ز هایی م ی پردازد و مایه کارش را از‬ ‫کجا گرفته است‪ ،‬شما خود فیلم را چطور دیدید؟‬ ‫من بعد از اینکه فیلم را دیدم ب��ه تهی ه کننده ان‬ ‫تبریک گفت��م! فیلم یک مضمون کام�لا اجتماعی دارد و‬ ‫سوژه ای اس��ت که پرداختن به ان ضروری اس��ت‪ .‬به نظر‬ ‫م ی رسد سازندگان این فیلم درک درستی داشته اند که سوژه‬ ‫خوبی انتخاب کرده اند و خوب هم به ان پرداخته اند‪ .‬اینکه‬ ‫فیلمی نشان بدهد که در جامعه ما چطور از فساد های کالن‬ ‫م ی گذریم و به موارد ریز م ی پردازیم؛ موضوع فیلم شناخته‬ ‫شده است‪ .‬این یک روند شناخته شده است که معموال جرائم‬ ‫در طبقات متوس��ط به باال ان طوری که جرائم در طبقات‬ ‫پایین دیده م ی شود مورد توجه قرار نم ی گیرد‪ .‬این هم دالیل‬ ‫مش��خصی دارد‪ ،‬منابع قدرت در دس��ت طبقات باالست‪.‬‬ ‫اینها هستند که حقوق را تفسیر م ی کنند و نتیجه اش این‬ ‫است که زندان ها پر هستند از افرادی که جرائم خرد انجام‬ ‫داده اند اما افرادی که جرائم بزرگ انجام داده اند به اصطالح‬ ‫م ی گویند دم به تله نم ی دهند‪ .‬از این لحاظ و با توجه به این‬ ‫موارد به نظر من فیلم خیلی خوب پرداخته شده بود‪.‬‬ ‫نکته دیگری که در مورد فیلم مورد توجه است اینکه‬ ‫فیلم خیلی خوب تظاه��ری که در جامعه ما هس��ت را به‬ ‫نمایش گذاشته است‪ .‬این مهم ترین مشکل فرهنگی امروز‬ ‫ماست‪ .‬اگر فرهنگ امروز ما دینی و ایدئولوژیک نبود شاید‬ ‫کسی که االن از بستن دکمه یقه اش استفاده م ی کند‪ ،‬از نماد‬ ‫دیگری استفاده م ی کرد که کار خودش را پیش ببرد‪ .‬این یک‬ ‫واقعیت اجتماعی اس��ت‪ .‬ایدئولوژی ب رای بعضی ها تبدیل‬ ‫شده به یک راه کس ب وکار و منافع کالن به دست اوردن‪.‬‬ ‫بعض ی ها هم نوع پرداختن به سوژه فساد در این‬ ‫فیلم را یک نوع نگاه فانتزی دانسته اند‪...‬‬ ‫نه‪ ،‬من این حرف را قبول ندارم‪ .‬ن��گاه این فیلم‬ ‫فانتزی نیست‪ .‬اینها واقعی ت های ماست‪ ،‬فیلم تالش کرده‬ ‫تا در البه الی انتقال واقعی ت ها راه حل هایی که به نظرش‬ ‫م ی رسد را هم عرضه کند و این واقعی ت ها را خوب به تصویر‬ ‫بکشد‪ ،‬در عین حال راه حل در دل واقعی ت هایی است که به‬ ‫تصویر کشیده شده است‪ .‬این فیلم هم داللت های عملی‬ ‫دارد و هم داللت های توصی ه ای‪ .‬داللتش هم این است که‬ ‫فضا باید تغییر کند‪ .‬نباید این طور باشد که عده ای با نیت‬ ‫خیر کاری را به غلط انجام بدهند و گرفتار بشوند‪ ،‬باید انگیزه‬ ‫خیر این افراد مورد توجه قرار بگیرد و انهایی که تظاهر به‬ ‫دین م ی کنند م ی توانند ثروت های کالن داشته باشند‪ .‬من‬ ‫فکر نم ی کنم ک��ه حرف های فیلم فانتزی باش��د‪ .‬واقعیت‬ ‫همان چیزی است که هست‪.‬‬ ‫این یعنی باید نیت خیر این افراد را مورد قضاوت‬ ‫قرار دهیم؟ این نم ی توان�د به نوعی تطهیر یک‬ ‫اقدام غیرقانونی جلوه کند؟‬ ‫ح��اال اینکه یک ع��ده ای بیاین��د و کار خطایی‬ ‫انجام بدهند و با نیت عیاری و نوع دوستی باشد‪ ،‬در شرایط‬ ‫خاصی قابل توجیه است‪ ،‬اما موضوع این است که اگر این‬ ‫نگاه را رایج کنیم دیگر نم ی توان جلوی ان را گرفت‪ .‬چون‬ ‫ه ر کسی م ی تواند هر کاری بکند و بعد اسم ان را نوع دوستی‬ ‫بگذارد یعنی این احتمال هم وجود دارد که کسانی به اسم‬ ‫نوع دوستی فساد کنند‪ .‬کسی این نگاه را توصیه نم ی کند اما‬ ‫اینکه عده ای م ی توانند ثروت های کالن داشته باشند‪ ...‬باید‬ ‫مراقبت شود که امکان به دس��ت اوردن ثروت از راه خالف‬ ‫وجود نداشته باشد‪ .‬باید بستر های این کار ها کنترل و از ان‬ ‫جلوگیری شود‪.‬‬ ‫شما اشاره کردید که فیلم راه ح ل هایی هم ارائه‬ ‫م ی دهد‪ ،‬به نظر شما راه حل چیست؟‬ ‫همان طور که گفتم راه حل در داخل و خارج نظام‬ ‫است‪ ،‬یکی از راه حل ها این است که اگر جامعه مدنی‪ ،‬وجود‬ ‫داش��ته باش��د عرصه ب رای افرادی که از راه خالف مال به‬ ‫دست م ی اورند تنگ م ی شود‪ .‬مساله در این است که در این‬ ‫کش��ور «ای دزد»گو ها خیلی پر هیاهو هستند‪ .‬در برخورد‬ ‫با دزدی نباید صرفا به ش��عار اکتفا کرد‪ .‬این موضوع در این‬ ‫فیلم مورد اشاره است‪ .‬البته پرداخت ها مستقیم نیست‪ ،‬من‬ ‫نم ی دانم چرا فیلم تالش نکرده که مستقیم تر و صریح تر از‬ ‫اینها حرفش را بزند‪ ،‬اما کار خوبی صورت گرفته که بیننده‬ ‫م ی تواند استنباط خودش را از ان داشته باشد‪.‬‬ ‫اما این نگاهی که در فیلم وجود دارد م ی تواند به‬ ‫توعی تطهیر یک عمل خالف هم جلوه کند‪...‬‬ ‫ببینی��د‪ ،‬تعبیر م��ن از عیاری‪ ،‬چیزی اس��ت که‬ ‫من م ی پسندم‪ ،‬عیاران کس��انی هستند که ب رای خودشان‬ ‫گرفتاری های��ی را رقم م ی زنند تا نی��ازی از دیگران برطرف‬ ‫کنند‪ .‬ای��ن همان کاری اس��ت که روش��نفکر ها هم انجام‬ ‫م ی دهند‪ .‬اما عیاران طبقه و قش��ر ویژه ای هستند‪ .‬درست‬ ‫اس��ت که نوع دوس��تی در کار انها وجود دارد اما این ب رای‬ ‫تعریف کار انها کافی نیست‪ .‬عمل عیاری باید تعریف داشته‬ ‫باشد‪ .‬باید شرایط زمانی و مکان ی اش مشخص باشد چون‬ ‫به ه ر حال نم ی شود این احتمال را نادیده گرفت که عده ای‬ ‫به عنوان عیاری م ی توانند دست به فساد بزنند‪ .‬بهتر است‬ ‫که مبارزه با فس��اد به صورت ساختاری باش��د نه این طور‬ ‫که از دارا دزدید و به ندار داد‪ .‬بهتر اس��ت مبارزه ها در سطح‬ ‫معرفتی و ساختاری باشد‪ .‬چون اگر ما به اصالح معرفتی و‬ ‫ساختاری بپردازیم ان وقت دیگر نیازی به رفتار عیاری وجود‬ ‫نخواهد داشت‪.‬‬ ‫بنا ب ر ای�ن عی�اری در چه ش�رایطی قاب�ل قبول‬ ‫خواهد بود؟‬ ‫عیاری مربوط به نظام های فاس��د است‪ ،‬چه در‬ ‫تاری��خ خودمان و چ��ه در جهان م ی بینید ک��ه انجایی که‬ ‫نظام ها فاسد هس��تند عیاران پدید م ی ایند و کارکرد دارند‪.‬‬ ‫به هر حال در ای��ن مورد باید ش��رایط کار را لح��اظ کرد و‬ ‫متوجه بود که برخ��ی کار ها با انگیزه ه��ای دیگر خواهانه‬ ‫انجام م ی شوند‪.‬‬ ‫اما به نظ�ر م ی رس�د در جامعه امروز م�ا عیاری‬ ‫یک موضوع پذیرفته شده است‪ ،‬یعنی ان قدر ها‬ ‫تقبیح نم ی شود و حتی از طرف برخی بخش های‬ ‫جامع�ه تایید هم م ی ش�ود‪ ،‬اگر ای�ن را پذیرش‬ ‫فرهنگ بدانیم به نظر ش�ما این پذیرش از کجا‬ ‫م ی اید؟‬ ‫فرهنگ‬ ‫عجیب نیس�ت اگ�ر عم�اد افروغ ک�ه او را‬ ‫به عنوان ی�ک متفکر بیش�تر فع�ال در عرصه‬ ‫موضوعات سیاسی م ی شناس�یم‪ ،‬حاضر باشد‬ ‫در م�ورد یک فیلم س�ینمایی صحب�ت کند؛ ان‬ ‫ هم فیلمی ک�ه روی پوس�ت ر های تبلیغات ی اش‬ ‫نوش�ته ش�ده؛ جدی ترین فیلم کمدی سال‪ .‬اما‬ ‫موضوع اش درباره فساد اقتصادی است که حاال‬ ‫دیگر انگار به جزئی از هوای جامع ه ای که در ان‬ ‫تنفس م ی کنیم‪ ،‬تبدیل ش�ده اس�ت‪ .‬افروغ هم‬ ‫از این ش�یوع فس�اد ناراضی اس�ت‪ ،‬اما فرقش‬ ‫این اس�ت که او در موقعی�ت ارائ�ه راه حل قرار‬ ‫دارد و م ی گوی�د تقوی�ت نهاد های مدنی اس�ت‬ ‫که م ی تواند نوش�داروی مشکالت موجود باشد‪.‬‬ ‫خبرنگار مثلث همزمان با اکران فیلم «خط ویژه»‬ ‫با این استاد دانشگاه و رئیس اسبق کمیسیون‬ ‫فرهنگی مجلس شورای اسالمی گفت وگو کرد‪.‬‬ ‫من بعید م ی دانم که مردم این موضوع را بپذیرند‪.‬‬ ‫در فرهنگ ما اینکه کسی از دیگری چیزی را بدزدد پسندیده‬ ‫نیست‪ ،‬ما حتی در ضرب المثل ها و مثل هایمان هم داریم‬ ‫که مثال یک پدری که وضع مال ی اش نابس��امان ش��ده به‬ ‫فرزندش تاکید م ی کند که حاال با اینکه وضع ما خ راب است‬ ‫اما حداقل کفنمان باید حالل باشد‪ .‬این نشان م ی دهد که‬ ‫تاکید بر روزی حالل به دست اوردن در فرهنگ ما چقدر زیاد‬ ‫است‪ .‬اما همان طور که گفتم ش��رایط عیاری تعریف شده‬ ‫است‪ .‬اگر توجه به این ش��رایط نداشته باشیم البد جامعه و‬ ‫ساختار سیاسی ما منحرف و فاسد است اما این طور نیست‪.‬‬ ‫ساختار ها و جامعه ما فاسد نیست‪.‬‬ ‫اطالعات م ی تواند فساد را کنترل کند‪ ،‬اگر رانت اطالعاتی‬ ‫وجود نداشته باشد‪ ،‬دست مردم ب رای نظارت باز خواهد بود‪.‬‬ ‫راه حل درست این نیست‪ ،‬مردم این را تشخیص‬ ‫م ی دهند‪ .‬درس��ت اس��ت که نیت خیری وجود دارد اما این‬ ‫رفتار پسندیده نیست‪ ،‬ممکن است که در شرایطی توصیه‬ ‫شده باشد اما ش��رایط ان ویژه و خاص است‪ .‬ما حتی این را‬ ‫هم در احکام داریم که اگر کس��ی از فقر و از ترس مرگ به‬ ‫خاطر گرس��نگی قرص نانی بدزد‪ ،‬کار خطایی نکرده است‬ ‫چرا که اینجا موضوع ح��ق معاش مطرح اس��ت‪ .‬ما به هر‬ ‫حال ب رای انسان ها یک س��ری حقوق اولیه قائل هستیم‬ ‫که این م ی تواند در همان چارچوب قرار بگیرد اما من تاکید‬ ‫م ی کنم که این جای خودش را دارد‪ .‬شرایط زمانی و مکانی‬ ‫خودش را دارد‪ .‬نباید به گونه ای برخورد شود که بستر فساد و‬ ‫سوءاستفاده فراهم شود و هرکس بخواهد به نام عیار دست‬ ‫به سرقت بزند و بعد ان را به نیت خیر نسبت بدهد‪.‬‬ ‫درست اس��ت که س��وال هایی هس��ت درمورد‬ ‫اینکه چقدر تحمل وجود دارد ب رای بیان ازاد یا دسترس��ی‬ ‫به اطالعات‪ .‬فصل سوم قانون اساسی هم در همین زمینه‬ ‫و در مورد حقوق مل��ت صحبت کرده و در ان تاکید ش��ده‬ ‫است که حق دسترس��ی به اطالعات از حقوق مردم است‪.‬‬ ‫ممکن است که گاهی تحمل ها کم باشد یا قوانینی مورد‬ ‫کم توجهی قرار بگیرد اما این نباید به ان معنی باشد که ما از‬ ‫ضرورت نظارت غافل شویم‪ .‬طرح دسترسی ازاد به اطالعات‬ ‫که در اواخر مجلس هفتم نهایی شد یکی از راه هاست‪ ،‬اما‬ ‫این طور نیست که بگوییم اگر این قانون وجود نداشت یا اگر‬ ‫درست اجرا نشد‪ ،‬هیچ کاری از ما ساخته نیست‪ .‬به ه ر حال‬ ‫قانون اساس��ی وجود دارد و م ی ت��وان به ان اس��تناد کرد‪،‬‬ ‫مشکل ما در اینجاست که خیلی وقت ها خودسانسوری و‬ ‫به هر حال این موضوع به عنوان راه حل در فیلم‬ ‫ارائه شده است‪...‬‬ ‫شما اشاره کردید که این توجی ه پذیر یا طبیعی‬ ‫اس�ت ک�ه طبق�ات باال ت�ر معم�وال از مجازات‬ ‫اقدامات غیرقانون ی شان فرار م ی کنند اما‪...‬‬ ‫ن��ه‪ ،‬من هی چ وق��ت نگفت��ه ام که ای��ن موضوع‬ ‫توجی ه پذیر اس��ت‪ .‬این موضوع اصال توجی ه پذیر نیس��ت‪.‬‬ ‫طبیعی هم نیس��ت‪ .‬این کامال غیرطبیعی است و باید با‬ ‫برخورد فکری و ساختاری ان را اصالح کرد‪ .‬اگر با این موضوع‬ ‫برخورد نم ی ش��ود دو احتمال وجود دارد ی��ا م ی توانیم فکر‬ ‫کنیم که نهاد های مسئول از روی جهل برخورد نم ی کنند‪،‬‬ ‫یعنی نم ی دانند که چه رخ م ی دهد‪ ،‬یا اینکه در نظر بگیریم‬ ‫که اقتصاد نفتی و رابطه مرک��زی پی رامونی در اقتصاد این‬ ‫مشکالت را ایجاد م ی کند و به انها دامن م ی زند‪.‬‬ ‫قبل از انقالب منافقان و مفسدان خودشان را با شرایط‬ ‫حکومت پهلوی و فرم مورد قب��ول در ان روز ها هماهنگ‬ ‫م ی کردند و کارشان را پیش م ی برند و بعد از انقالب همان‬ ‫ادم ها خودشان را با انقالب هماهنگ کرده اند و اقداماتشان‬ ‫را ادامه م ی دهند‪.‬‬ ‫خیلی وقت ها محدودیت های رس��انه ها از خود‬ ‫رسانه ها ناشی م ی ش��ود‪ ،‬یعنی خود مطبوعات هستند که‬ ‫مصلحت اندیشی م ی کنند‪ .‬این یکی از راه حل هایی است که‬ ‫م ی تواند وجود داشته باشد‪ ،‬قدرت را نباید تنها به حوزه قدرت‬ ‫رسمی تفسیر کرد‪ ،‬قدرت مدنی شاخه های زیادی دارد‪.‬‬ ‫این مصحت اندیش�ی م ی تواند ریش�ه در عرف‬ ‫داشته باشد‪..‬‬ ‫نه‪ ،‬این عرفی نیس��ت‪ .‬بحث این است که حاال‬ ‫م ی گوییم عرصه مدنی وظیفه دارد ک��ه کار هایی را انجام‬ ‫دهد اما نباید نظارت را تنها به کار نهادهای مدنی تقلیل داد‪،‬‬ ‫وقتی کسی به وظیفه خود عمل نم ی کند‪ ،‬وقتی روشنفکر‬ ‫و روحانی و روزنامه نگار به وظیفه خودشان عمل نم ی کنند‪،‬‬ ‫نم ی ش��ود به زور نهاد های مدنی را قدرتمند ک��رد یا به زور‬ ‫کسی را مجبور به کاری کرد‪.‬‬ ‫اگر نهاد های مدنی قوی وجود داشته باشد‪ ،‬اینها‬ ‫چه نقشی در جلوگیری از فساد خواهند داشت؟‬ ‫نهاد های مدنی این ام��کان را دارند که متخلفان‬ ‫را مجازات غیررس��می کنند‪ .‬اگر این نهاد ها قوی باش��ند‬ ‫کسی نم ی تواند خودش را بفروشد چرا که نهاد های مدنی‬ ‫او را تنبیه م ی کنند‪ .‬برخورد های غیررس��می و پشت چشم‬ ‫نازک کردن ب��ه متخلفان م ی تواند نق��ش خیلی موثری در‬ ‫جلوگیری از بسیاری از فساد ها داشته باشد‪.‬‬ ‫با اینک�ه بحث ل�زوم قدرتمند ک�ردن نهاد های‬ ‫مدنی همیشه مطرح بوده اس�ت اما این نهاد ها‬ ‫هنوز نتوانس�ته اند نقش موثر خود را در جامعه‬ ‫پی�دا کنن�د‪ ،‬قدرتمن�د ک�ردن ای�ن نهاد ها چه‬ ‫الزم ه هایی دارد؟‬ ‫قابلی ت های نهاد های مدنی باالس��ت‪ .‬جامعه ما‬ ‫یک جامعه طیفی است که متشکل هم نیست‪ ،‬بناب راین اگر‬ ‫این صنف ها و تشکل ها مشکلی به مشکالت اضافه نکنند‪،‬‬ ‫به دنبال منافع اقتصادی حرکت نکنند‪ ،‬یادشان نرود که ابزار‬ ‫هستند و اگر خودشان به هدف تبدیل نش��وند‪ ،‬م ی توانند‬ ‫نقش موثر خود را به عهده بگیرند اما مشکل اینجاست که‬ ‫این نهاد ها خیلی زود از هدف خودشان فاصله م ی گیرند و‬ ‫فراموش م ی کنند که ب رای چ��ه هدفی به وجود امده اند و از‬ ‫میان جمعی ت شان یک معدودی باقی م ی مانند که به دنبال‬ ‫اهداف خودشان هستند‪.‬‬ ‫ایا دولت باید برای شکستن این چرخه معیوب و‬ ‫قدرتمند کردن نهاد های مدنی وارد شود؟‬ ‫نه‪ ،‬نم ی شود همه چیز را از دولت خواست‪.‬‬ ‫به هر حال دولت م ی تواند اقدامی در این راس�تا‬ ‫انجام دهد‪.‬‬ ‫نقش دولت در این زمینه م ی تواند ش��فاف کردن‬ ‫بیشتر و بیش��تر فعالی ت ها باشد‪ .‬مش��کل ما این است که‬ ‫نهاد های مدن ی مان هم به خاطر همان رابطه مرکز پی رامونی‬ ‫که وجود دارد‪ ،‬به خاطر تمرکز قدرت و ثروت در دولت تالش‬ ‫م ی کنند که با نزدیک ش��دن به دولت منافع خودشان را به‬ ‫دست بیاورند‪ .‬چش��م طمع به دولت دوختن باعث م ی شود‬ ‫که نهاد های مدنی کارکرد خودشان را از دست بدهند‪.‬‬ ‫نهاد مدنی درست که به وظایف خود اگاه است‪ ،‬م ی تواند‬ ‫به درستی نظارت کند و جلوی بسیاری از تخلف ها را بگیرد اما‬ ‫باید اموزش داده شود و من فکر م ی کنم ابزار هایی مثل فیلم‬ ‫م ی تواند تا حدودی این اموزش را فراهم کند‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫برخورد با این موضوعات بای��د با افزایش اگاهی‬ ‫مردم‪ ،‬نظارت نهاد های مدنی و اصالح ساختار نفتی صورت‬ ‫بگیرد‪ .‬واقعیت این است که هرچه مطبوعات ازاد تر باشند‬ ‫و حضور انها پررنگ تر باشد‪ ،‬امکان برخورد با فساد بیشتر‬ ‫م ی ش��ود‪ .‬قوانینی مثل حق دسترس��ی ازاد ب��ه اطالعات‬ ‫م ی تواند در همین زمینه مورد توجه قرار بگیرد‪ .‬انتشار ازاد‬ ‫این یک روند‬ ‫شناخته شده است که‬ ‫معموال جرائم در طبقات‬ ‫متوسط به باال ان طوری‬ ‫که جرائم در طبقات‬ ‫پایین دیده می شود مورد‬ ‫توجه قرار نمی گیرد‪.‬‬ ‫این هم دالیل مشخصی‬ ‫دارد‪ ،‬منابع قدرت در‬ ‫دست طبقات باالست‪.‬‬ ‫اینها هستند که حقوق را‬ ‫تفسیرمی کنند‬ ‫با این وجود مطبوعات همواره ب�رای کار ازادانه‪،‬‬ ‫اس�وده خاطر نبوده ان�د‪ ،‬ش�ما ب�ه راه ح ل ه�ای‬ ‫دیگری هم اشاره کردید از جمله قدرت کندکردن‬ ‫نهادهای مدنی‪ ،‬ای�ن قدرتمند ک�ردن نهادهای‬ ‫مدنی چه فرایندی دارد؟‬ ‫فرهنگ‬ ‫راه ح�ل برای برخ�ورد با فس�اد به نظر ش�ما در‬ ‫کجاست؟‬ ‫اما این ضرورت مثال درمورد حق ازادی دسترسی‬ ‫به اطالعات معموال نادیده گرفته م ی شود‪...‬‬ ‫مصلحت اندیش ی های کاذب وجود دارد‪.‬‬ ‫حق مردم در قانون اساس��ی مورد تاکی��د قرار گرفته‬ ‫است و همان م ی تواند مورد استناد باشد‪.‬‬ ‫‪69‬‬ ‫نزاع داخلی و خارجی‬ ‫ورزش‬ ‫همیش��ه میان مربیان داخلی و خارجی مرزبندی هایی وجود داشته‪ .‬حاال این‬ ‫مشکالت و نزاع های رس��انه ای میان مربیان ای رانی و س��رمربی پرتغالی تیم ملی‬ ‫فوتبال کشورمان به باالترین حد ممکن رسیده است‪.‬‬ ‫تیتراول‬ ‫پادشاهتنها‬ ‫چ را کارلوس ک ی روش به معمار فوتبال‬ ‫ای ران تبدیل نشد؟‬ ‫ورزش‬ ‫‪70‬‬ ‫مثلث | شماره ‪213‬‬ ‫‪1‬‬ ‫وقتی از والسکو درباره اصل ی ترین هدفش در والیبال‬ ‫ای ران سوال شد‪ ،‬وی این گونه پاسخ داد‪« :‬اصل ی ترین هدفم‬ ‫این بود که فرهنگ کم و بیش را از می��ان بردارم‪ .‬ب رای من‬ ‫موفقیت چیزی بین صفر تا صد نیست؛ یا صفر یا صد‪ ».‬اما‬ ‫سرمربی پرتغالی تیم ملی فوتبال ای ران همواره در طول این‬ ‫س��ال ها هدف دیگری را دنبال کرده است‪ .‬ب رای او موفقیت‬ ‫با فوتبال ای ران امری نسبی بوده اس��ت‪ .‬طوری که رساندن‬ ‫تیم ملی فوتبال به جام جهانی گویا هم��ه ان چیزی بوده‬ ‫که وی در هدفگذاری خود ترسیمش کرده بود‪ .‬این موضوع‬ ‫اما به نگرش مدی ران والیب��ال و فوتبال ای ران برم ی گردد‪ .‬در‬ ‫والیبال‪ ،‬والسکو دست به معماری زد و در فوتبال ک ی روش‬ ‫وارد این فاز نش��د‪ .‬چه مدی ران این دو بخش از ورزش کشور‬ ‫مطالبات شان از مربیانی که استخدام کردند‪ ،‬دو چیز متفاوت‬ ‫بود‪ .‬فدراس��یون والیبال از والسکو معماری تیم های ملی را‬ ‫طلب کرد و به دنبال ان شرایطی را به وجود اورد که این مربی‬ ‫ارژانتینی بتواند بدون حاشیه و بدون درگیری لفظی با مربیان‬ ‫داخلی والیبال کارش را انجام دهد و اما در فدراسیون فوتبال‬ ‫ماجرا چیز دیگری بود‪ .‬همه چیز به برزیل ختم م ی شد و البته‬ ‫فدراسیون فوتبال اساسا این توانمندی را نداشت که رابطه‬ ‫س��رمربی تیم ملی فوتبال را با مربیان داخلی تنظیم کند‪.‬‬ ‫ه ر چند والسکو و ک ی روش به لحاظ شخصیتی تفاوت هایی‬ ‫با یکدیگر دارند و نم ی توان انتظار داش��ت که ک ی روش نیز‬ ‫به سبک و سیاق والس��کو عمل کند‪ ،‬با این حال م ی شد با‬ ‫استفاده از سیاستگذاری های درست از خیلی از درگیری های‬ ‫رسانه ای سرمربی تیم ملی فوتبال جلوگیری کرد‪.‬‬ ‫پایان لیگ‪ ،‬اغاز دعوای مخالفان با کی روش‬ ‫درست چند روز پس از پایان یافتن بازی های لیگ برتر‬ ‫سوژه کهنه ای ب رای دعوا‪ ،‬در سطح ملی و باشگاهی سر باز‬ ‫کرد؛ س��وژه ای که درباره اش این چنین م ی ش��ود گفت که‬ ‫طرفین دعوا هم حق دارند و هم حقی ندارند! موضوع دقیقا به‬ ‫همین اندازه پیچیده است‪ .‬در واقع سوژه مورد بحث به حضور‬ ‫بازیکنان تیم های باشگاهی در اردوی تیم ملی برم ی گشت‪،‬‬ ‫ان هم درست زمانی که خود این تیم ها به بازیکنانشان ب رای‬ ‫بازی در لیگ قهرمانان اسیا نیاز داشتند‪.‬‬ ‫البته این بحث تازه ای نیست ولی به تازگی باعث شد تا‬ ‫مخالفان ک ی روش یک بار دیگر فرصتی ب رای تسویه حساب‬ ‫با این مربی پی دا کنند‪ ،‬ان هم در شرایطی که پیشتر کارلوس‬ ‫ک ی روش با فدراس��یون فوتبال اتمام حجت ک��رده بود که‬ ‫بالفاصله بعد از اتمام بازی های لیگ برتر‪ ،‬بازیکنان شاغل در‬ ‫این لیگ را م ی خواهد‪ ،‬با مخالفت مربیان تیم هایی مواجه‬ ‫شد که باید در لیگ قهرمانان اس��یا به مصاف رقبای خود‬ ‫م ی رفتند؛ از امیر قلع ه نویی گرفته تا زالتکو کرانچار‪ ،‬دو مربی‬ ‫که پیش از این هم سابقه درگیری رس��انه ای با ک ی روش را‬ ‫داش��ته اند و حاال خیلی راحت برخالف توافقات قبل ی شان‪،‬‬ ‫بازیکنی به تیم ملی ندادند تا مسئوالن فدراسیون یکی پس‬ ‫از دیگری انها را به باد انتقاد بگی رند‪.‬‬ ‫نزاع میان مخالف��ان ک ی روش ب��ا این مرب��ی اما در‬ ‫ش��رایطی خاص رخ داد‪ ،‬ط��وری که وضعیت ب��رای همه‬ ‫تیم ها یکس��ان نبود؛ فوالد در رقابت های اسیایی وضعیت‬ ‫مناس��بی دارد و پیشتاز گروه خود اس��ت‪ .‬در واقع فرکی اگر‬ ‫س��ه بازیکن این تیم که به تیم ملی دعوت شدند را هم به‬ ‫همراه نداش��ت‪ ،‬ش��اید خللی در راه صعود تیمش به مرحله‬ ‫بعدی این بازی ها به وجود نم ی امد‪ .‬ش��اید به همین دلیل‬ ‫حسین فرکی یکی از معدود مربیان لیگ برتری بود که در‬ ‫مقام همکاری با ک ی روش برامد اما موضوع درباره سه نماینده‬ ‫دیگرمان متفاوت بود؛ سپاهان‪ ،‬تراکتورسازی و استقالل در‬ ‫ش��رایطی خود را مقابل تیم ملی قرار دادند و ب رای تکمیل‬ ‫نف رات ک ی روش در افریقای جنوبی به وی بازیکن ندادند که‬ ‫امید داش��تند در لیگ قهرمانان اسیا به مرحله بعدی صعود‬ ‫خواهند کرد‪ .‬اتفاقی که نه ب رای تراکتورسازی رخ داد و نه ب رای‬ ‫استقالل نه ب رای سپاهان که سه شنبه هفته گذشته ار لیگ‬ ‫قهرمانان اسیا حذف شد‪.‬‬ ‫عدم اعتماد میان کی روش و مربیان ایرانی‬ ‫اعتماد میان مربی��ان ای رانی و ک ی روش حاال تقریبا به‬ ‫نقطه صفر رسیده است؛ اعتمادی که ب رای از بین رفتن ان هر‬ ‫سه ضلع فدراسیون فوتبال‪ ،‬باشگاه ها و خود ک ی روش چیزی‬ ‫کم نگذاش��تند‪ .‬ک ی روش با موضعی از باال به پایین کارش‬ ‫را دنبال کرده و مربیان داخلی نیز همواره سعی کرده اند که‬ ‫رفتن به جام جهانی را امری طبیعی جلوه دهند‪ .‬شاید بارها در‬ ‫رسانه ها این ادعا از سوی مربیان ای رانی مطرح شده که رفتن‬ ‫به جام جهانی کار سختی نبود و با هر مربی دیگری از جمله‬ ‫مربی ای رانی امکان پذیر بود‪ .‬اما ضلع سوم یعنی فدراسیون‬ ‫فوتبال؛ مدی ران فوتبال نیز نشان داده اند که تا حدود زیادی‬ ‫درباره تنظیم روابط با ک ی روش دچار دو دس��تگی هستند‪.‬‬ ‫دسته ای همواره در طول این سال ها خواستار برخورد و مقابله‬ ‫با تکروی های ک ی روش شده اند و دسته ای دیگر همه فشار‬ ‫را روی دوش باشگاه ها گذاشته اند‪ .‬نکته جالب اینکه هر دو‬ ‫طیف در فدراس��یون هیچ گاه تالش نکرده اند نقشی میانه‬ ‫را برگزینند و به نوعی میان س��رمربی تیم ملی و باشگاه ها‬ ‫تفاهم و توافق ایجاد کنند‪.‬‬ ‫اختالف از جایی ش��روع م ی ش��ود که گویا ک ی روش‬ ‫درست یا غلط‪ ،‬اعتقاد چندانی به برنامه های تمرینی مربیان‬ ‫ورزش‬ ‫حق را به ک ی روش م ی دهم‬ ‫تو گویمثلثبا‬ ‫گف ‬ ‫مجیدج اللی‬ ‫ای رانی و بازیکنان شاغل در لیگ برتر ندارد‪ .‬در سوی مقابل‬ ‫نیز باشگاه ها همواره مواضع تندی درباره وی اتخاذ کرده اند‪.‬‬ ‫کی روش و قلعه نویی‬ ‫جدال این دو نفر تازگی ندارد؛ دو مرب ی ای که از مدت ها‬ ‫قبل ب رای دادن و گرفتن بازیکن ب��رای تیم ملی با یکدیگر‬ ‫اختالف نظر داشتند‪ .‬قلع ه نویی معتقد بود بازیکنان استقالل‬ ‫در اردوی تیم ملی خس��ته م ی ش��وند و ب��ا مصدومیت به‬ ‫باشگاه برم ی گردند‪ .‬ک ی روش اما در مقطعی از سیاست های‬ ‫قلع ه نویی انتقاد کرد و او را به عدم همکاری با تیم ملی متهم‬ ‫کرد؛ موردی که حداقل س��عی ش��د با س�لام و اشت ی کنان‬ ‫مصلحتی هم که شده ختم به خیر شود تا حداقل تیم ملی‬ ‫وارد حاشیه جدیدی نش��ود اما این اشتی مصلحتی دوامی‬ ‫ نیاورد‪ .‬با پایان لیگ ش��رایط میان ای��ن دو مربی به همان‬ ‫روال س��ابق برگش��ت‪ .‬قلع ه نویی بازیکنان اس��تقالل را در‬ ‫اختیار تیم ملی قرار نداد و البته در چند گفت وگوی رسانه ای‬ ‫سرمربی تیم ملی را س��خت مورد انتقاد قرار داد و در سوی‬ ‫مقابل نیز ک ی روش اردویش در افریقای جنوبی را برگزار کرد‬ ‫و از فدراسیون فوتبال خواست تا با باشگاه استقالل برخوردی‬ ‫تنبیهی داشته باشد‪ .‬اما حق با چه کسی است؟ در هیچ جای‬ ‫دنیا عرف نیست که مربی تیم ملی از باشگاه ها بخواهد که‬ ‫بازیکنانش را در اختیار تیم ملی قرار دهن��د‪ .‬در واقع قانون‬ ‫در این مورد ایفای نقش م ی کند؛ ب رای هر بازی رس��می‪ ،‬نه‬ ‫دوستانه و اردو‪ ،‬باشگاه موظف است بازیکن را ‪ 72‬ساعت قبل‬ ‫در اختیار تیم ملی قرار دهد‪ .‬با توجه به این مورد حق با مربیان‬ ‫باشگاهی است که از ک ی روش و فدراسیون انتقاد کنند‪.‬‬ ‫البته فدراسیون در این مورد به توافق قبلی ک ی روش‬ ‫و باشگاه ها اش��اره م ی کند‪ .‬با این حال این موضوع که چرا‬ ‫ک ی روش نتوانست چنین تقاضایی را از سایر تیم های اروپایی‬ ‫داشته باشد نیز به محل سوال تبدیل شده است؛ باشگاه هایی‬ ‫که لژیونرهای ای رانی را در اختیار دارند‪ .‬بناب راین در این مورد‬ ‫به خصوص م ی توان گفت حق با مربیان باشگاهی است‪.‬‬ ‫اما این سکه روی دیگری هم دارد؛ فدراسیون فوتبال و‬ ‫ک ی روش به خوبی م ی دانند که بازی های ای ران در جام جهانی‬ ‫چه اهمیت ویژه ای ب رای مردم ای ران دارد؛ در واقع با توجه به‬ ‫مصائبخصوص ی سازی‬ ‫حاشی ه هایسیاست ‬ ‫وزارت ورزش درباره‬ ‫سرخاب ی ها ادامه دارد‬ ‫موجی از شادی که در دل جامعه به وجود امد م ی توان متصور‬ ‫شد که در صورت صعود تیم ملی به مرحله دوم جام جهانی‬ ‫چه شور و نشاطی در جامعه به وجود م ی اید‪ .‬ک ی روش این‬ ‫نکته را به خوبی م ی داند و قصد دارد از عهده این کار براید‪.‬‬ ‫عملکرد این مربی نش��ان داده که ب رای بازی های س��خت‬ ‫استراتژی های خاصی دارد‪ ،‬انجایی که م ی توان به این مربی‬ ‫پرتغالی حق داد که تعداد بازی های تدارکاتی تیم ملی ای ران‬ ‫حاال به اندازه انگشتان یک دست هم نم ی رسد‪.‬‬ ‫این در حالی است که مشکالت مالی چندین بار اردوی‬ ‫تیم ملی در بازه های مختلف را لغو ک��رد تا ک ی روش نتواند‬ ‫برنامه های مورد نظ��رش را پیاده کند‪ .‬ک��ی روش مثل هر‬ ‫مربی حرفه ای دیگر م ی توانست غ رامت قراردادش را بگیرد‬ ‫و تیم ملی ای ران را رها کند و برود؛ اتفاقی که برخی از داخل‬ ‫تالش هایی ب رای تحقق ان به کار گرفتند اما هرگز این اتفاق‬ ‫رخ نداد‪ .‬با ای��ن حال ک ی روش با همه کاس��ت ی ها به کارش‬ ‫ادامه داد‪ .‬تنها به این ش��رط که بازیکنان باشگاهی را دو ماه‬ ‫زودتر از شروع جام جهانی در اختیار داشته باشد‪ .‬فدراسیون‬ ‫اما نتوانس��ت این کار را هم انجام دهد‪ .‬شاید اگر فدراسیون‬ ‫اردوهای مختلف تیم ملی را به دلیل ب ی پولی لغو نم ی کرد‪،‬‬ ‫رابطه ک��ی روش و مربی��ان ای رانی به خص��وص چهار تیم‬ ‫باشگاهی ما تا این حد رو به تیرگی نم ی رفت‪.‬‬ ‫همه دعواهای کی روش‬ ‫عباس ترابی��ان؛ اولین سرپرس��ت تیم ملی که هنگام‬ ‫مذاکرات با مرد پرتغالی ب رای امض��ای قرارداد همکاری هم‬ ‫حضور داشت؛ حضوری که باعث دوستی او با ک ی روش شد‬ ‫تا به عنوان اولین سرپرست تیم مرد پرتغالی در کنار او روی‬ ‫نیمکت بنشیند‪ .‬اختالفات ک ی روش و ترابیان از زمانی شروع‬ ‫شد که مرد پرتغالی متوجه ش��د او به جای خریدهای خوب‬ ‫ب رای مل ی پوشان‪ ،‬بیشتر به دنبال صرفه جویی در هزینه های‬ ‫ملی است؛ اختالفاتی که در نهایت با خرید بیست و دو جفت‬ ‫کفش فوتبالی استارت خورد که ترابیان مسئول خرید انها‬ ‫بود و گویا جنس مرغوبی تهیه نکرده بود‪.‬‬ ‫ک ی روش همچنین با حامد مومنی اولین مترجمش نیز‬ ‫به مشکل خورد‪ .‬این اختالف در کنف ران س های مطبوعاتی‬ ‫رفتارهای او یک نوع لجبازی است!‬ ‫گفتارشفاهیاز‬ ‫حشمتمهاج رانی‬ ‫در نقد ک ی روش‬ ‫و مسابقات رسمی بود که نمایان شد‪ .‬بعدها شایعه شد وی‬ ‫به دلیل مشکالت خدمت سربازی از تیم ملی کنار گذاشته‬ ‫شده که این طور نبود و مومنی بعدها به عنوان ناظر در چند‬ ‫یزاده نیز جزو همین دسته‬ ‫سفر همراه تیم ملی بود‪ .‬خسرو وال ‬ ‫بود؛ اولین مدیا افیسر تیم ک ی روش که در یکی از اردوها در‬ ‫هتل ازادی با عدم توجه به قوانین عدم مصاحبه و گفت وگو‬ ‫با رسانه ها از کار خود برکنار شد‪.‬‬ ‫میک درم��وت؛ اولین بدنس��از کادرفنی ک ی روش که‬ ‫به هم��راه او به ایران امده و کارش را ش��روع ک��رد‪ .‬درموت‬ ‫مجبور بود ب��ه خاطر همس��ر و چهار فرزن��دش در امارات‬ ‫دائما به انها س��ر بزند که همین باعث بروز مشکالتی بین‬ ‫او و ک ی روش شد که در نهایت با جدایی درموت همراه شد‪.‬‬ ‫انتونیو سیموئز؛ مربی تیم ملی و دستیار ک ی روش که پس‬ ‫از صعود تیم ملی به جام جهانی به طور ناگهانی از تیم ملی‬ ‫جدا شد‪ .‬درباره او امید نمازی پس از جدایی از تیم ملی اشاره‬ ‫داشت که ب رای اش��نایی با اخالق و خصوصیات ک ی روش‬ ‫بهتر است با سیموئز یا درموت صحبت کنید که به چه علت‬ ‫از تیم ملی جدا شدند‪.‬امید نمازی؛ او هم مانند سیموئز پس‬ ‫از صعود تیم ملی به جام جهانی به طور ناگهانی از تیم جدا‬ ‫و به امریکا رفت‪ .‬سفری که در نهایت خبر امد نمازی قصد‬ ‫دارد مربی تیم ملی زنان امریکا ش��ود‪ .‬مه��دی محمدنبی؛‬ ‫دومین سرپرست تیم ملی پس ا ز ترابیان‪ ،‬که زمزمه م ی شود‬ ‫ک ی روش به خاطر عدم نفوذ او در فدراس��یون کش��ورهای‬ ‫همس��ایه و ناتوانی از اوردن منتظری و نکونام به تیم ملی‬ ‫ناراحت و خواهان قطع همکاری در تیم ملی شده است‪ .‬البته‬ ‫نبی به محض بازگشت به ته ران تمام این شایعات را رد کرده‬ ‫و تاکید داشت که به خاطر کارهای تیم ملی در ته ران مانده‬ ‫و رابطه خوبی با مرد پرتغالی دارد اما طعنه های ک ی روش به‬ ‫وی نشان م ی دهد که این دو نفر اساسا رابطه خوبی با یکدیگر‬ ‫ندارند‪.‬بهمن فروتن‪ ،‬امیر قلع ه نویی‪ ،‬پرویز مظلومی‪ ،‬مهدی‬ ‫تاج‪ ،‬محمود ی��اوری‪ ،‬زالتکو کرانچار‪ ،‬محم��د مایل ی کهن‪،‬‬ ‫حشمت مهاجرانی و برخی دیگر از مربیان ای رانی مهم ترین‬ ‫مخالفان ک ی روش به شمار م ی روند؛ مخالفانی که هر کدام‬ ‫بنا به دالیلی اقدامات ک ی روش را نوعی تکروی و لجبازی با‬ ‫مربیان داخلی برم ی شمرند‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪213‬‬ ‫ورزش‬ ‫‪71‬‬ ‫ورزش‬ ‫حق را به کی روش می دهم‬ ‫تو گوی مثلث با مجید جاللی‬ ‫گف ‬ ‫‪2‬‬ ‫اقای جاللی! ش�ما موافق ک ی روش هستید یا‬ ‫مخالفش؟‬ ‫ی ک ی روش بدانید‪ .‬به نظر من ک ی روش‬ ‫من را حام ‬ ‫را باید با واقعی ت های فوتبال ای ران مورد ارزیابی قرار بدهیم‪.‬‬ ‫چرا حامی ک ی روش هستید؟‬ ‫انتظارات ما از ک ی روش خیلی باال بود‪ .‬وقتی چنین‬ ‫مربی را ان هم در سطح ممتاز به فوتبال ای ران اوردیم خیل ی ها‬ ‫اعتقاد داشتند که او باید دست به کارهای بنیادی بزند‪ ،‬وگرنه‬ ‫انجام اقداماتی س��طحی کاری اس��ت که از عهده هر کس‬ ‫برم ی اید‪.‬‬ ‫منظورتان از کارهای بنیادی چیست؟‬ ‫کاره��ای بنیادی یعن��ی تاثی رات عمی��ق‪ ،‬یعنی‬ ‫کارهایی که در درازمدت به نفع فوتبال یک کشور باشد‪.‬‬ ‫ک ی روش دست به کارهای بنیادی زد؟‬ ‫در برخی موارد دست به کارهای بنیادی زد‪ .‬به نظرم‬ ‫در بعد انضباطی این کار را انجام داد‪ .‬البته انتظار من این بود‬ ‫که ک ی روش در دو بخش وارد شود‪ .‬بخش اول تغییر نسل و‬ ‫بخش دوم تغییر سبک‪.‬‬ ‫در این دو حوزه موفق شد؟‬ ‫نه‪.‬‬ ‫چرا؟‬ ‫ورود به این دو بخش کار س��اده ای نیست‪ .‬انجام‬ ‫این اقدامات سخت است‪ .‬ممکن است مربی با وارد شدن به‬ ‫این دو بخش وارد چالش هایی ش��ود که حت��ی به قیمت از‬ ‫دست دادن شغلش تمام ش��ود‪ ،‬ان هم در فوتبالی که همه‬ ‫به دنبال نتیجه هستند‪.‬‬ ‫ورزش‬ ‫‪72‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫ک�ی روش م ی توانس�ت در ای�ن دو بخش مفید‬ ‫واقع شود؟‬ ‫بله‪ ،‬این قابلیت را داشت‪ .‬قطعا این ظرفیت را داشت‬ ‫و اگر فدراس��یون فوتبال از ک ی روش م ی خواس��ت که او در‬ ‫تیم ملی تغییر نسل و تغییر سبک به وجود بیاورد‪ ،‬ک ی روش‬ ‫چنین قابلیتی داش��ت و به نظرم از عهده اش برم ی امد اما او‬ ‫اساسا وارد این دو بخش نشد که حاال بخواهیم ارزیابی در این‬ ‫موارد داشته باشیم‪.‬‬ ‫چرا چنین روی ه ای را در پیش گرفت؟‬ ‫او به این نتیجه رسید که در فوتبال ای ران مطالبات‬ ‫فقط در یک م��ورد خالصه م ی ش��ود؛ نتیج��ه‪ .‬او به عنوان‬ ‫جاللی یک�ی از مربیان عل م گ�رای فوتبال‬ ‫ایران اس�ت که م ی گوید م�ن را حامی ک ی روش‬ ‫بدانید چون او همان کاری را برای فوتبال ایران‬ ‫انج�ام داد که ما از او خواس�تیم؛ ن�ه کمتر و نه‬ ‫بیش�تر‪ .‬گفت وگوی مثلث با این مربی باسابقه‬ ‫فوتبال ایران را م ی خوانید‪.‬‬ ‫یک مربی حرفه ای متوجه ش��د که اینج��ا در فوتبال ای ران‬ ‫کمتر کسی پیدا م ی ش��ود که بخواهد در مورد اینده فوتبال‬ ‫حساسیت داشته باشد‪ .‬همه م ی خواهند همین امروز تاثی رات‬ ‫کار مربی تیم ملی را ببینند‪.‬‬ ‫به همی�ن دلیل تصمیم گرفت تیم�ی نتیج ه گرا‬ ‫بسازد‪.‬‬ ‫دقیقا‪ .‬به همین دلیل تیمی را س��اخت که شکل‬ ‫بازی اش کامال نشان م ی دهد به دنبال نتیجه است‪ .‬وقتی دید‬ ‫مطالبات همه ما صرفا این اس��ت که به جام جهانی راه پیدا‬ ‫کنیم‪ ،‬سعی کرد در راستای حداقل ی ترین توان خود تیم ملی‬ ‫را مهیا کند‪.‬‬ ‫ش�ما به او حق م ی دهید که چنین روی�ه ای را در‬ ‫پیش بگیرد؟‬ ‫من به او حق م ی دهم‪ .‬چون این ما بودیم که باید از‬ ‫او م ی خواستیم‪ .‬م ی خواستیم که فوتبال ما را معماری کند اما‬ ‫نه تنها مطالبه ما به این سطح نرسید‪ ،‬بلکه به او گفتیم تو باید‬ ‫کاری ب رای االن فوتبال ما انجام بدهی نه فردای فوتبال ما‪ .‬به‬ ‫همین دلیل است که م ی گویم من به شخصه به ک ی روش‬ ‫حق م ی دهم که چنین رویه ای را در فوتبال ما پیش بگیرد‪.‬‬ ‫تقابل باشگاه ها با ک ی روش نیز در نوع خود جالب‬ ‫اما موضوعی تکراری اس�ت‪ .‬در این باره نظرتان‬ ‫چیست؟‬ ‫باشگاه ها بخش مهمی از فوتبال ما هستند‪ .‬انها‬ ‫از ش��رایط حاکم بر فوتبال ما تبعیت م ی کنن��د‪ .‬فوتبال ما‬ ‫سال هاست که وارد فاز نتیجه گرایی شده است‪ .‬به همین دلیل‬ ‫است که باشگاه ها مقابل تیم ملی م ی ایستند و م ی گویند ما‬ ‫بازیکن مان را در اختیار تیم ملی قرار نم ی دهیم‪ .‬چون مربی‬ ‫یک باشگاه م ی داند عدم نتیجه گیری در این فوتبال وی را با‬ ‫چه مشکالتی روبه رو خواهد کرد‪ .‬در واقع این داستان فوتبال‬ ‫ماست‪ .‬فوتبالی نتیجه گرا که حاال مطالبات دیگری هم از ان‬ ‫داریم اما نم ی دانیم که این محصول کار و دیدگاه خود ماست‪.‬‬ ‫حق با ک ی روش است یا باشگاه ها؟‬ ‫هیچ یک از دو طرف ماجرا خواس��ته غی ر منطقی‬ ‫ندارند‪ .‬ظاهر امر این طور اس��ت اما به نظر من خیلی از این‬ ‫مشکالت به مدیریت فوتبال ما برم ی گردد‪.‬‬ ‫شما به اقدامات انضباطی ک ی روش اشاره کردید‪.‬‬ ‫در این باره توضیح م ی دهید؟‬ ‫به نظر من اقدامات انضباطی ک ی روش در دراز مدت‬ ‫به نفع فوتبال ما خواهد بود‪ .‬او در ای��ن بخش به فوتبال ما‬ ‫درس داد‪ .‬غیر از او هیچ کس دیگری نم ی توانست این طور‬ ‫قاطعانه برخورد کند‪ .‬شاید اگر یک مربی ای رانی بود و تصور‬ ‫کنیم که سرسخت ترین مربی ای رانی هم در راس کادر فنی‬ ‫تیم ملی بود‪ ،‬بر س��ر اس��تفاده از برخی بازیکنان شرایطی را‬ ‫قضاوت من روشن است‪ .‬نه‪ ،‬برای‬ ‫اینده فوتبال ما کاری نکرد‪ .‬با این‬ ‫حال به او حق می دهم چون ما از او‬ ‫چنین خواستیم‪ .‬او دقیقا کاری را‬ ‫انجام داد که از او خواسته بودیم‪ ،‬نه‬ ‫کمترونهبیشتر‬ ‫گفتار شفاهی از حشمت مهاجرانی در نقد کی روش‬ ‫ب رای او پیش م ی اوردند که یا باید روی تصمیمش م ی ماند و‬ ‫شغلش را از دست م ی داد یا شغلش را نگه م ی داشت و حرفش‬ ‫را عوض م ی کرد‪.‬‬ ‫چ را نتوانستند ک ی روش را تحت فشار ق رار بدهند؟‬ ‫این موضوع به قرارداد سنگین ک ی روش برم ی گردد‪.‬‬ ‫هیچ کس نتوانست او را در مورد چنین موضوعاتی تحت فشار‬ ‫قرار دهد‪ .‬او نیز یکی از چشمه های سرسخت مربیگری اش را‬ ‫نشان داد و در مورد برخی بازیکنان هرگز کوتاه نیامد‪ .‬به طور‬ ‫کلی این اقدام او قابل توجه بود‪.‬‬ ‫ک ی روش را اساسا چگونه دیدید؟‬ ‫ما م ی خواستیم خود را در برزیل ببینیم‪ .‬این همه‬ ‫ان چیزی بود که م ی خواس��تیم‪ .‬نباید با فوتبال ای ران چنین‬ ‫م ی کردیم‪ .‬ک ی روش هم مربی باهوش��ی اس��ت‪ .‬وقتی وارد‬ ‫فضای تازه ای م ی شود خیلی زود به یک تحلیل م ی رسد که‬ ‫چه باید بکند‪ .‬او خیلی زود متوجه شد که ما به چه سبکی از‬ ‫فوتبال تمایل داریم‪ .‬وقتی به سه بازی پایانی تیم ملی نگاه‬ ‫م ی کنیم‪ ،‬منظورم همان سه بازی است که ما را به جام جهانی‬ ‫رساند‪ ،‬متوجه م ی شویم که او دقیقا شیوه ای را در پیش گرفت‬ ‫که سال هاست باشگاه های ما ان را در دستورکار قرار داده اند و‬ ‫به ان شیوه و فرم بازی م ی کنند‪.‬‬ ‫اما ع�ده ای ن�ه منتق�د او بلک�ه منتقد ک�مکاری‬ ‫ک�ی روش در فوتب�ال ایران هس�تند‪ .‬نظر ش�ما‬ ‫چیست؟‬ ‫عده ای هس��تند که فوتبال را طور دیگری بررسی‬ ‫م ی کنند‪ .‬ک ی روش متوجه شد که مخاطبان مستقیم وی توده‬ ‫مردم و مدی ران فوتبال هستند؛ دو طیفی که صرفا به نتیجه‬ ‫م ی اندیش��ند‪ ،‬بناب راین تصمیم گرفت توده م��ردم و مدی ران‬ ‫فوتبال کشور را راضی نگه دارد و این کار را به بهترین شکل‬ ‫ممکن انجام داد اما همیشه عده ای هستند که چیزی فراتر از‬ ‫نتیجه را طلب م ی کنند‪ .‬کارشناسانی که عملکرد یک مربی‬ ‫را به خوبی بررسی م ی کنند و بعد مزایا و معایب حضور یک‬ ‫مربی در فوتبال ملی را در دو کفه ترازو قرار م ی دهند‪.‬‬ ‫قضاوت شما چیست؟‬ ‫قضاوت من روش��ن اس��ت‪ .‬نه‪ ،‬ب رای اینده فوتبال ما‬ ‫کاری نکرد‪ .‬با این حال به او حق م ی دهم چون ما از او چنین‬ ‫خواس��تیم‪ .‬او دقیقا کاری را انجام داد که از او خواسته بودیم‪،‬‬ ‫نه کمتر و نه بیشتر‪.‬‬ ‫ش�ما با این موض�وع موافقید ک�ه ک ی روش‬ ‫مربیان ایرانی را تحقیر م ی کند؟‬ ‫من در کالس های متعددی حضور داش��تم‪ .‬در اروپا با‬ ‫امثال ک ی روش روبه رو ش��ده ام‪ .‬مربیان و کارشناسانی که در‬ ‫فوتبال اروپا شاغل هستند همواره نس��بت به افرادی که در‬ ‫اس��یا کار م ی کنند‪ ،‬نگاهی غالب دارن��د‪ .‬از موضع باال به ما‬ ‫نگاه م ی کنند‪.‬‬ ‫م ی خواهم بگویم این نگاه خاص ک ی روش نیس��ت و‬ ‫همه انهایی که در ان فوتبال شاغل بوده اند بنا به کیفیت ان‬ ‫فوتبال چنین نگاهی دارند‪ .‬شاید عده ای با این دیدگاه اشنایی‬ ‫ندارند اما من با این دیدگاه اشنایی دارم و ان را م ی فهمم‪.‬‬ ‫شما دلخور نم ی شوید؟‬ ‫رفتارهای او یک نوع لجبازی است!‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫اولی ن ب��ار در س��ال ‪ 2002‬به ام��ارات رفتم‪ .‬مدتی‬ ‫سرمربی تیم ملی بزرگساالن این کش��ور بودم‪ .‬البته من به‬ ‫کشورهای زیادی سفر کردم‪ .‬مدتی در امریکا بودم و سفری‬ ‫هم به کانادا داش��تم ولی مدت زیادی را در امارات بودم‪ .‬بعد‬ ‫از اینکه از سرمربیگری بزرگس��االن این کشور بیرون امدم‪،‬‬ ‫ک ی روش جای مرا گرفت و من هم به عنوان س��رمربی امید‬ ‫و جوانان امارات انتخاب شدم و همین موضوع باعث شد در‬ ‫امارات بمانم‪.‬‬ ‫در مدتی که س��رمربی امی��د و جوانان ام��ارات بودم‬ ‫فدراسیون فوتبال این کشور دو‪ ،‬س��ه جلسه برگزار کرد که‬ ‫ک ی روش هم به عنوان س��رمربی بزرگس��االن در ان حضور‬ ‫داشت و از این طریق با او مالقات داشتم و با او اشنایی دارم‬ ‫اما اینکه خیلی این مربی را از لحاظ شخصیتی بشناسم باید‬ ‫بگویم قضاوت خاصی در این باره ن��دارم‪ .‬اما یک چیزهایی‬ ‫هس��ت که نیازی نیست ش��ما ب رای فهمیدن ان با ان فرد‬ ‫مرتب در ارتباط باش��ید‪ .‬مثل این مورد که فالن مربی فرد‬ ‫منظمی است یا نه‪ .‬به نظر من او خیلی ادم منظمی است‪.‬‬ ‫ک ی روش در امارات موفق بود‪ .‬در ان مقطع زمانی هم‬ ‫توانست بس��یاری از نقاط ضعف تیم ملی امارات را برطرف‬ ‫کند‪ .‬وقتی فرگوسن به او پیشنهاد داد که به منچستریونایتد‬ ‫برود طبیعی بود که ک ی روش تیم انگلیس��ی را به یک تیم‬ ‫ی ترجیح م ی داد‪.‬‬ ‫امارات ‬ ‫اما مایلم در این بخش به یک سوال مهم پاسخ بدهم؛‬ ‫اینکه نقاط ضع��ف تیم ملی ما به ک��ی روش برم ی گردد یا‬ ‫ساختار فوتبال ما باعث ایجاد چنین ضع ف هایی شده است؟‬ ‫به نظر من واضح است که ک ی روش نقشی در امکانات‬ ‫فوتبال ما ندارد‪ .‬از طرفی او نم ی تواند فقط و فقط به این دل‬ ‫خوش کند که بازیکنانی دارد که هر وقت بخواهد م ی توانند‬ ‫تاکتیک های مورد نظ��ر او را در زمین پی��اده کنند و موفق‬ ‫باشند‪ .‬این کافی نیست و باید بستری فراهم شود که تیم ملی‬ ‫راحت تمرین کند‪ .‬یکی از مش��کالتی ک��ه در حال حاضر‬ ‫فوتبال ما با ان درگیر است‪ ،‬نداش��تن بازی تدارکاتی است‪.‬‬ ‫ش��رایط باید به گونه ای فراهم ش��ود که تیم ملی بازی های‬ ‫تدارکاتی بیشتری داشته باش��د تا تیم بتواند به هماهنگی‬ ‫بیشتری برس��د‪ .‬این موضوع باعث م ی ش��ود که ک ی روش‬ ‫بتواند تیمش را به راحتی اداره کند‪ .‬نباید فراموش کنیم که‬ ‫ک ی روش مربی توانمندی است و در این موضوع شکی نیست‬ ‫اما به نظرم ک ی روش خودش را ان طور که انتظار داش��تیم‬ ‫ب رای فوتبال ما هزینه نکرد‪ .‬م��ن در حالی از نبود بازی های‬ ‫تدارکاتی ب رای تیم ملی انتقاد م ی کنم که اعتقاد دارم مربیان‬ ‫قبل از ک ی روش نیز همین مشکالت را داشته اند اما بیش از‬ ‫ک ی روش به لیگ ما و استعدادهای داخلی ما توجه کرده اند‪.‬‬ ‫کاری که به نظرم ک ی روش انجامش نداد و چشمش را روی‬ ‫استعدادهای خوب لیگ ما بست‪.‬‬ ‫از طرفی ش��ما به رفتارهای ک ی روش با اط رافیانش در‬ ‫تیم ملی نگاه کنید‪ .‬به نظرم یک جور خودخواهی غیرمنطقی‬ ‫در کارهای او م ی بینید‪ .‬نوعی رفتار که دیگر نشان دهنده ان‬ ‫دیسیپلین و نظم گرایی نیست و یک جورهایی به لجبازی‬ ‫شباهت دارد‪ .‬به عنوان مثال اگر بخواهم به مورد خاصی درباره‬ ‫این رفتارهای ک ی روش اشاره کنم باید به ماجرایی که اخی را‬ ‫میان او و نمازی پیش امد اش��اره کنم؛ اگر مالک ک ی روش‬ ‫ب رای انتقاد از نمازی عقد قرارداد او با مجموعه ای دیگر باشد‬ ‫که یکی از دس��تیاران قبل ی اش (میک درموت) پیش از این‬ ‫چنین اقدامی را انجام داده و بدون اطالع سرمربی تیم ملی‬ ‫به تیم النصر دبی رفته بود! من کار نمازی را که بدون اطالع‬ ‫با مجموعه ای دیگر قرارداد بس��ته تایید نم ی کنم اما رفتار‬ ‫ک ی روش و حرف های او در مورد مس��ائل فنی نمازی را نیز‬ ‫قبول نم ی کنم‪ ،‬به ویژه انجای��ی که گفته کار فنی نمازی را‬ ‫در تیم ملی یک مسئول تدارکات هم م ی تواند انجام دهد!‬ ‫البته معتقدم این حق یک مربی اس��ت ک��ه در مورد‬ ‫انتخاب دستیارانش تصمیم بگیرد‪ ،‬اما با این وجود پرسش‬ ‫من از ک ی روش این اس��ت که چطور ف��ردی را که خودش‬ ‫تصمیم به کار با او گرفته بود به یک باره به لحاظ فنی تا حد‬ ‫یک مس��ئول تدارکات پایین م ی اورد؟ در واقع اگر نمازی به‬ ‫لحاظ ارزش فنی پایین بود چرا ک ی روش ماه ها با این مربی‬ ‫کار کرد؟ چرا ک ی روش مربی که ماه ها دستیارش بوده را به‬ ‫لحاظ فنی فاقد هرگونه ارزشی م ی داند؟ مردم ما خیلی خوب‬ ‫مس��ائل را دنبال م ی کنند و هیچ وقت نم ی پذیرند که من‬ ‫به عنوان نف��ر اول تیم ملی ماه ها با دس��تیاری کار کنم که‬ ‫قبولش ندارم‪.‬‬ ‫ک ی روش نباید این طور فکر کند که ما در ای ران مربی‬ ‫ب رای حضور در تیم ملی و همکاری ب��ا او نداریم‪ .‬در واقع ما‬ ‫مربیان خوبی داریم که اگر ک ی روش به انها اعتماد کند حتما‬ ‫قادر خواهند بود بهترین کارایی را در تیم ملی داش��ته باشند‬ ‫و نقش افرینی کنند‪ .‬به طور مثال من قبل از اینکه سرمربی‬ ‫تیم ملی ای ران ش��وم‪ ،‬دو سال دس��تیار اوفارل بودم و پس از‬ ‫یادگیری بسیاری از مباحث نزد این مربی مسئولیت تیم ملی‬ ‫ای ران به من داده شد‪.‬‬ ‫در بس��یاری از تیم های ملی کشورهای مختلف دیده‬ ‫شده تا هشت نفر در کادر فنی فعالیت م ی کنند‪ .‬من نم ی دانم‬ ‫در قرارداد ک ی روش در مورد انتخاب دستیارانش چه مسائلی‬ ‫منعقد و لحاظ شده اما این یک واقعیت است و باید بپذیریم‬ ‫که زبان مسئوالن فدراسیون فوتبال ما در مقابل ک ی روش‬ ‫کوتاه اس��ت ‪ ،‬ان هم به این دلیل که ک ی روش تیم ملی ما را‬ ‫به جام جهانی برده است‪ .‬من نم ی دانم مالک تمدید قرارداد‬ ‫با ک ی روش تا س��ال ‪ ۲۰۱۸‬و گاهی تن دادن به خواسته های‬ ‫او بر چه اساس و مبنایی بوده است؟ مسلما فدراسیون باید‬ ‫در مورد تمدید قرارداد ب��ا ک ی روش و بعضی از ابهامات اخیر‬ ‫جامعه فوتبال و سایر مسائل روشنگری کند‪.‬‬ ‫من ک ی روش را ی��ک متخصص در ام��ر برنامه ریزی‬ ‫م ی دانم اما حقیقت این اس��ت که یا نخواستیم با حریفان‬ ‫خیلی مطرح بازی کنی��م یا اینکه کال دی��ر حرکت کرده و‬ ‫برنامه ریزی م ی کنیم‪ .‬باید بررسی کنیم و ببینم که اصوال از‬ ‫روی ناچاری این چنین ب رنامه ریزی م ی کنیم یا اینکه ب رنامه به‬ ‫شکل دیگری است که معموال در انجام بازی های تدارکاتی‬ ‫با مش��کل مواجه هس��تیم‪ .‬در نهایت امیدوارم ک ی روش و‬ ‫تیم ملی در جام جهانی موفق باشند‪.‬‬ ‫ورزش‬ ‫نه‪ ،‬دلخور نم ی ش��وم‪ .‬وقتی ما خودمان همدیگر‬ ‫را قب��ول نداریم و به طور م��داوم در ص��دد تخریب یکدیگر‬ ‫برم ی اییم و طوری رفتار م ی کنیم که ان��گار ما همه چیز را‬ ‫م ی دانیم و دیگری هیچ چیز نم ی داند‪ ،‬دیگر از امثال ک ی روش‬ ‫چه توقعی باید داشته باش��یم؟من افرادی را م ی شناسم که‬ ‫سال هاس��ت در فوتبال ای ران کار م ی کنند‪ .‬ب رای خودش��ان‬ ‫اسم و رسمی دارند اما بعضی اوقات طوری حرف م ی زنند که‬ ‫ک ی روش به گرد پای شان هم نم ی رسد‪ .‬همه چیز به انتخاب‬ ‫ما برم ی گردد‪ .‬وقتی ک ی روش را انتخاب م ی کنیم باید تحمل‬ ‫چنین برخوردهایی را نیز داشته باشیم‪ .‬مدی ران ما یا نباید به‬ ‫سمت چنین مربیانی بروند یا اگر این مربیان را انتخاب کردند‬ ‫حق ندارند از رفتارهای دست باالی این مربیان دلخور شوند‪.‬‬ ‫‪3‬‬ ‫ورزش‬ ‫‪73‬‬ ‫ورزش‬ ‫ت وزارت ورزش در باره سرخابی ها ادامه دارد‬ ‫حاشیه های سیاس ‬ ‫ورزش‬ ‫‪74‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫‪4‬‬ ‫مصائبخصوصی سازی‬ ‫استقالل ‪ ۴۵‬و پرس��پ ولیس ‪ ۷۰‬میلیارد تومان بدهی‬ ‫دارند؛ این بدهی س��نگین حاال به ابزاری ب��رای وزارت ورزش‬ ‫تبدیل ش��ده تا به دلخواهش تغیی رات مدیریتی دو باش��گاه‬ ‫پرسپ ولیس و استقالل را عملی کند و افرادی را به عنوان اعضای‬ ‫جدید هیات مدیره سرخاب ی ها معرفی کند که با سیاست های‬ ‫وزیر ورزش همس��و باش��ند‪ .‬موضوعی که امیررضا خادم نیز‬ ‫ان را رد نم ی کند اما م ی گوید ش��اید هیات مدیره های این دو‬ ‫باشگاه قابلی ت های خودشان را نش��ان دهند و در مقطعی که‬ ‫پرسپولیس وارد بخش خصوصی م ی شود نیز حضور داشته‬ ‫باشند‪ .‬با نشانه هایی که مس��ئوالن وزارت ورزش به رسانه ها‬ ‫مخابره م ی کنند به نظر م ی رسد که تغیی رات مدیریتی در خانه‬ ‫سرخاب ی ها جدی اس��ت‪ .‬امیررضا خادم‪ ،‬معاون وزیر ورزش و‬ ‫ج وانان هفته گذشته در ب رنامه نود حاضر شد؛ حضوری که اتفاقا‬ ‫عادل فردوس ی پور به سبک و سیاق خودش به استقبال خادم‬ ‫رفت؛ «امشب در ب رنامه نود یک حریف چغر و بد بدن داریم به نام‬ ‫اقای خادم‪ ».‬طعنه زیرکانه ای بود به اینکه حاال شرایط فوتبال به‬ ‫سمت و سویی رفته که قهرمان سابق کشتی کشورمان باتوجه‬ ‫به پست حساس خود در وزارت ورزش یکی از مدی رانی است که‬ ‫م ی تواند درباره پرطرفدارترین تیم های فوتبال ای ران تصمیم‬ ‫بگیرد‪ .‬در اظهارات معاون وزیر ورزش اما تناقض هایی به چشم‬ ‫م ی خورد که عادل فردوس ی پور از کنار انها ساده عبور کرد‪ .‬او در‬ ‫حالی از واگذاری فوری سرخاب ی ها سخن م ی گفت که از سویی‬ ‫دیگر تاکید داشت این دو باشگاه هنوز به حمایت دولت نیاز دارند‪.‬‬ ‫او استقالل و پرسپ ولیس را به فرزندانی تشبیه کرد که هنوز به‬ ‫قدر کافی بالغ نشده اند که وارد جامعه شوند و همچنان باید مورد‬ ‫حمایت قرار بگی رند‪ .‬جالب اینکه در توضیح این حمایت امیررضا‬ ‫خادم تاکید داشت که این دو باشگاه همچنان ب رای یک فصل‬ ‫دیگر هم تحت نظر وزارت ورزش اداره م ی شوند اما طبق قانون‬ ‫وزارت ورزش دیگر به این باشگاه ها نباید کمک مالی شود؛ یعنی‬ ‫یک بام و دو هوا‪ .‬تصمیمی سوال ب رانگیز که عادل حساسیت‬ ‫چندانی نسبت به ان نشان نداد‪ .‬البته چند مصاحبه از وزیر ورزش‬ ‫پخش ش��د که دکتر گودرزی تاکید کرده بود تا پایان شهریور‬ ‫استقالل و پرسپ ولیس واگذار م ی شوند‪ .‬توضیح تکمیلی خادم‬ ‫اما در نوع خود جالب توجه بود‪« :‬منظور اقای دکتر گودرزی این‬ ‫بوده که تا پایان شهریور باید این واگذاری و مقدمات قانونی ان‬ ‫فراهم ش��ود‪ ».‬در گام بعدی نیز خادم به تمجید از وزیر ورزش‬ ‫پرداخت و تاکید کرد‪« :‬هر کس دیگری جای اقای گودرزی بود‬ ‫از این موضوع صرف نظر م ی کرد اما ایشان جا نزده و مصمم به‬ ‫انجام این کار است‪ ».‬اما چرا وزارت ورزش همچنان قصد ندارد‬ ‫این دو باشگاه را به طور کامل به بخش خصوصی واگذار کند و‬ ‫دست از تصدیگری در این مورد بردارد؟‬ ‫خادم به این سوال این گونه پاسخ داد‪« :‬البته شاهد بوده ایم‬ ‫که تیم های خصوصی بعضا موفق نبوده اند و ش��اید یکی از‬ ‫دالیل این ناکامی بحث های اقتصادی است که شامل کپی‬ ‫رایت و مس��ائلی از این دست م ی ش��ود‪ .‬دولت هم اگر در این‬ ‫شرایط حساس��یت ویژه ای دارد ب رای این است که تجربه های‬ ‫ناموفق گذشته تکرار نش��ود‪ .‬باید این دو تیم در ابتدا به بلوغ‬ ‫برسند و سپس وارد بحث خصوص ی شدن بشوند‪ .‬البته دولت‬ ‫کامال مصر است تا این اتفاق رخ بدهد و امیدوارم که این اتفاق تا‬ ‫پایان سال‪ 93‬انجام بشود‪».‬‬ ‫تغییرات مدیریتی در استقالل و پرسپولیس‬ ‫طبق اظهارات امیررضا خادم دوشنبه همین هفته یعنی‬ ‫هشتم اردیبهشت دو باشگاه اس��تقالل و پرسپولیس دوباره‬ ‫دستخوش تغیی رات مدیریتی خواهند شد‪ .‬هیات مدیره جدید‬ ‫ل جدید‪ .‬ترکیبی که‬ ‫معرفی خواهد ش��د و البته مدی ران عام�� ‬ ‫خادم اسم جالبی روی ان گذاشته اس��ت؛ اسب زین کرده‪« :‬ما‬ ‫قصد داریم اس��ب زین کرده ای را در اختیار هیات مدیره این دو‬ ‫باشگاه قرار دهیم و هیات مدیره قوی اقتصادی را هم انتخاب‬ ‫کنیم تا بستر خصوص ی سازی استقالل و پرسپولیس فراهم‬ ‫شود‪ .‬البته این دو تیم این فصل هم خصوصی نم ی شوند‪ .‬البته‬ ‫فکر م ی کنم این اتفاق در نیمه دوم امسال رخ بدهد اما اینکه‬ ‫به لیگ بعدی مربوط شود یا نه مشخص نیست چرا که این‬ ‫موضوع دست وزارت اقتصاد است و دیگر دست وزارت ورزش‬ ‫نیست‪ ».‬اما کامال روشن است که وزارت ورزش قصد ندارد این‬ ‫دو باش��گاه را رها کند‪ .‬وزارت ورزش همچنان عالقه مند است‬ ‫به طور غیرمستقیم افرادی مدیریت این دوباشگاه را بر عهده‬ ‫بگی رند که مورد تایید وزیر ورزش باشند‪ .‬صحب ت های خادم در‬ ‫این مورد به خصوص نیز نشان م ی دهد که او موضوع دخالت‬ ‫وزارت ورزش در مورد انتخاب های این دو باشگاه را رد نم ی کند‪:‬‬ ‫«به صراحت این را م ی گویم که امکان واگذاری این دو تیم در‬ ‫حال حاضر وجود ندارد و باید در ابتدا بحث مدی ریت این دو باشگاه‬ ‫حل شود و با انتخاب اعضای هیات مدیره سعی م ی کنیم در‬ ‫انتخاب رئیس هیات مدیره و مدیرعامل نقشی نداشته باشیم‪».‬‬ ‫خادم که حاال به عنوان نماینده وزارت ورزش و جوانان مسئول‬ ‫مستقیم واگذاری این دو باشگاه به بخش خصوصی است‪ ،‬در‬ ‫اظهارات اخیر خود اما به نکته ای اشاره م ی کند که نگران ی ها را‬ ‫بیش از پیش دامن م ی زند؛ این نگرانی که وزارت ورزش تنها‬ ‫شعار واگذاری سرخاب ی ها را م ی دهد و قصد ندارد این تصمیم را‬ ‫نهایی کند‪ .‬او از خواسته وزارت ورزش این طور پرده برم ی دارد‪:‬‬ ‫«طبق قانون‪ ،‬وزارت ورزش نباید پولی به این باشگاه ها بدهد‪.‬‬ ‫باید ب رای این یک سال دنبال اسپانسری باشیم که با این شرایط‬ ‫کنار بیاید و ب رای یک سال پول بدهد چون اگر این اتفاق نیفتد‪،‬‬ ‫دیگر وزارت ورزش و جوانان راه��کاری در این باره ندارد‪ ».‬الزم‬ ‫به توضیح نیست که منظور خادم از اینکه م ی گوید اسپانسر‬ ‫باید با این شرایط کنار بیاید این است که سرخاب ی ها باید تا یک‬ ‫س��ال دیگر زیر نظر وزارت ورزش باشند اما بخش خصوصی‬ ‫هزینه های این دو باشگاه را بدهد!‬ ‫واکنش فتح اهلل زاده به خادم‬ ‫مدیرعامل باشگاه استقالل پاس��خ های اماده ای ب رای‬ ‫حرف های خادم داشت‪ .‬پاس��خ هایی که به نظر م ی رسید او را‬ ‫ب رنده مناظره با نماینده وزارت ورزش ک��رد‪ .‬او ابتدا در واکنش‬ ‫به اظهارات خادم مبن ی بر اینکه اس��تقالل ‪ 45‬میلیارد تومان‬ ‫بدهی دارد‪ ،‬گفت‪« :‬کمپ ناصر حجازی ب رای استقالل است و‬ ‫حدود ‪ 200‬میلیارد تومان هم ارزش دارد پس چرا این کمپ به‬ ‫چشم کسی نم ی اید؟! همین رقم نشان م ی دهد که من ب رای‬ ‫استقالل ‪ 150‬میلیارد تومان سوداوری داشته ام‪ .‬من ب ر اساس‬ ‫مکانیزم استقالل را در اختیار گرفتم و همان زمان هم با مدی ران‬ ‫وقت وزارت ورزش و جوانان تصمیم گرفته شد تا ‪ 50‬درصد از‬ ‫هزینه های استقالل را ما تهیه کنیم و ‪ 50‬درصد دیگر را وزارت‬ ‫ورزش‬ ‫‪5‬‬ ‫استقالل نیاز به خانه تکانی دارد‬ ‫رئیس هیات مدیره اس�تقالل م ی گوید که ایجاد تغییر در حوزه مدیریت این باش�گاه امری ضروری است‪ .‬مقداد‬ ‫نج ف نژاد در حالی این موضوع را مطرح م ی کند که ادامه حضور خود او در راس هیات مدیره این باشگاه نیز د ر هاله ای از‬ ‫ابهام قرار دارد‪ .‬گفت وگوی مثلث با نج ف نژاد را م ی خوانید‪.‬‬ ‫اقای نج ف نژاد! گویا وزارت ورزش اراده محکمی‬ ‫ برای واگذاری اس�تقالل و پرس�پولیس به بخش‬ ‫خصوصی دارد‪ .‬نظر شما چیست؟‬ ‫در این مورد تنها نباید فکر کنیم که اراده وزارت ورزش‬ ‫در کار است بلکه به طور کلی نظام به دنبال این است که قانون‬ ‫درباره ورزش ایجاد شود‪ .‬در راهکار توسعه‪ ،‬نظام خصوص ی سازی‬ ‫موضوع پ راهمیتی است که باید مورد توجه همه مسئوالن قرار‬ ‫بگیرد‪ .‬به خصوص در بحث ورزش ما ظرفی ت های قابل توجهی‬ ‫داریم که متاسفانه مغفول مانده است‪ .‬البته منظور وزارت ورزش‬ ‫تنها دو باشگاه استقالل و پرس��پولیس نیست‪ .‬بلکه تمامی‬ ‫ باشگاه ها باید به بخش خصوصی واگذار شوند‪.‬‬ ‫اما االن شرایط ب ه گونه ای است که خیل ی ها تصور‬ ‫م ی کنند وزارت ورزش م ی خواهد با مقابله با این دو‬ ‫باش�گاه چهره موجهی از خود ن�زد افکار عمومی‬ ‫بسازد‪ .‬نظر شما چیست؟‬ ‫بله‪ ،‬نباید فضا به س��متی برود که عده ای فکر کنند‬ ‫وزارت ورزش با دو باشگاه تحت نظر خود مشکلی دارد‪ .‬چون‬ ‫در واقع این طور نیست‪ .‬وزارت ورزش همواره به این دو باشگاه‬ ‫کمک کرده و تا زمانی که بتواند از سرخاب ی ها حمایت کند این‬ ‫کار را انجام خواهد داد‪.‬‬ ‫ش رایط فعلی چگونه است؟‬ ‫شرایط فعلی بدین ترتیب است که گویا قرار نیست‬ ‫به دو باشگاه استقالل و پرسپولیس کمک مالی شود اما کار‬ ‫مهم تری در انتظار این دو باشگاه است‪ .‬اینکه این دو تیم وارد‬ ‫بخش خصوصی شوند ودر انجا شرایطی پیش بیاید کهبتوانند‬ ‫روی پای خود بایستند‪ .‬من برداشتم این است که دولت قصد دارد‬ ‫دست از تصدی گری در حوزه ورزش بردارد و تنها نقش نظارتی را‬ ‫یداد اما خب حاال هم‬ ‫برگزیند‪ .‬اتفاقی که باید سال ها پیش رخ م ‬ ‫دیر نشده است‪ .‬اگر این اتفاق در سال ‪ 93‬رخ بدهد باید به دولت‬ ‫تب ریکبگوییمچونفرصتیرافراهمکردهکهبخشخصوصی‬ ‫در حوزه ورزش می دان داری کند‪.‬‬ ‫ام�ا گوی�ا وزارت ورزش قص�د دارد پ�ول ندهد اما‬ ‫همچنان این دو باش�گاه را تحت امر خود داش�ته‬ ‫باشد‪ .‬این طور نیست؟‬ ‫ب رای درست کردن ابروی این فوتبال بزنیم چشم این فوتبال‬ ‫را کور کنیم‪ .‬ادم هایی که م ی خواهند مسئولیت این دو باشگاه‬ ‫را ب ر عهده بگی رند باید اهلیت داشته باشند‪ .‬نباید طوری عمل‬ ‫کنیم که چند ماه دیگر پشیمان شویم‪ .‬به همین دلیل است‬ ‫که باید خریداران دو باش��گاه پرطرفدار پایتخت سخت مورد‬ ‫بررس��ی و تحقیق قرار بگی رند‪ .‬بررسی یعنی اینکه باتوجه به‬ ‫حساسی ت های این دو باشگاه این واگذاری طوری صورت بگیرد‬ ‫که مدی ران جدید ادم های شایسته ای باشند‪ .‬افرادی که هم از‬ ‫لحاظ مالی بتوانند این باش��گاه ها را اداره کنند و هم اینکه به‬ ‫فوتبال عالقه مند باشند و ان را خوب بشناسند‪.‬‬ ‫ایا صرفا ثروتمند بودن خریدار اهمیت دارد؟‬ ‫به ه ر حال تمکن مالی موضوع بسیار مهمی است‪.‬‬ ‫تمامی مشکالت این دو باش��گاه از جایی شروع م ی شود که‬ ‫اساسا شرکت هایی زیان ده هس��تند‪ .‬یعنی دولت قصد دارد در‬ ‫مرحله نخست مساله بده ی های سنگین این دو باشگاه را حل‬ ‫کند و بعد به بخش خصوصی واگذارشان کند‪ .‬بناب راین افرادی‬ ‫که م ی ایند باید از لحاظ مالی در ش��رایط فوق العاده ای باشند‪.‬‬ ‫نباید انتظار داشته باشند که در چند سال نخست به سود برسند‪.‬‬ ‫خ ریداران این دو تیم باید بدانند که هر چقدر که این دو باشگاه از‬ ‫لحاظ ه وادار و دیگر حوزه های سوداوری ظرفیت باالیی دارند به‬ ‫همین اندازه هم موضوعات حساس و حاشی ه های بزرگ دارند‪.‬‬ ‫این دو باشگاه هنوز موضوع حق پخش را حل نکرده اند‪ .‬هنوز‬ ‫یرایت برخوردار باشند‪ .‬تنها یک ب رند دارند‪.‬‬ ‫نم ی توانند از حق کپ ‬ ‫ب رندی که ب رایشان اعتبار م ی اورد اما تبدیل به پول نم ی شود‪.‬‬ ‫قابلیت سوددهی دارند اما خریداران باید قید این سود را تا چند‬ ‫سال نخست فع الی ت شان بزنند‪.‬‬ ‫این هفته ق�رار اس�ت تغییراتی در باش�گاه های‬ ‫پرسپولیس و استقالل ایجاد شود‪ .‬به نظر شما این‬ ‫دو باشگاه باید دچار تغییر شود؟‬ ‫به نظرم ایجاد تغیی رات در استقالل ضروری است‪.‬‬ ‫مساله ناکامی استقالل باید مورد مطالعه قرار بگیرد‪ .‬اینکه در‬ ‫لیگ به عنوان پنجمی رسیده و از رقابت های لیگ قهرمانان‬ ‫اسیا حذف شده نباید تبدیل به یک بحران شود‪.‬‬ ‫چ را این حرف را م ی زنید؟‬ ‫من این طور برداش��ت نم ی کنم‪ .‬اگر این طور باشد‬ ‫که مصداق بارز یک بام و دو هوا خواهد بود‪ .‬اگر دولت بخواهد‬ ‫خودش همه کاره این دو باشگاه باشد اما از سویی توقع داشته‬ ‫باشد که پول این دو باشگاه از بخش خصوصی پرداخت شود‬ ‫اساسا باید قید خصوصی شدن این دو باشگاه را بزنیم‪ .‬اما انچه‬ ‫من از حرکت وزارت ورزش درباره سرخاب ی ها برداشت م ی کنم‬ ‫این است که انها قصد دارند این دو باشگاه را به مرور واگذار کنند‪.‬‬ ‫چون هر باشگاه بزرگی ممکن است در این شرایط‬ ‫قرار بگیرد و دوره ای از ناکامی را نیز تجربه کند‪ .‬مهم این است‬ ‫که هواداران همیش��ه همراه تیم محبوب شان هستند‪ .‬چون‬ ‫م ی دانند که در استقالل هم بخش ستادی و هم بخش صف‬ ‫ان به درستی کار خودشان را انجام دادند و تا روز پایانی لیگ نیز‬ ‫مدعی کسب عنوان قهرمانی بودند‪.‬‬ ‫منظور از واگذاری تدریجی این است که وزارت ورزش‬ ‫نم ی خواهد ش��تابزده عمل کند‪ .‬م ی خواهد ابتدا مقدمات کار‬ ‫واگذاری را فراهم کند و مرحله به مرحله پیش برود‪ .‬به هر حال‬ ‫وزارت ورزش هم م ی داند که هر یک از این دو باشگاه بیش از‬ ‫‪ 20‬میلیون ه وادار دارند که به شدت نگران تیم هایشان هستند‪.‬‬ ‫انها اخبار مربوط به باشگاه های استقالل و پرسپ ولیس را دنبال‬ ‫م ی کنند و ما در مجلس و دوستان ما در وزارت ورزش وظیفه‬ ‫دارند شرایطی را ایجاد کنند که انها بابت واگذاری این دو تیم‬ ‫نگرانی و حساسیتی نداشته باشند‪.‬‬ ‫استقالل مش��کالت مالی فراوانی داشت‪ .‬خیلی از‬ ‫مسائل دیگر هم دست به دست هم داد تا فصل خوبی را پشت‬ ‫سر نگذاریم اما با این حال مطمئن هستم در سال های اینده‬ ‫شرایط استقالل بهتر خواهد شد‪ .‬در نهایت من هم اعتقاد دارم‬ ‫که استقالل به طور جدی باید خانه تکانی شود‪.‬‬ ‫ایا امکان دارد که واگذاری به تدریج صورت بگیرد؟‬ ‫به نظرم این موضوع خیلی اهمی��ت دارد‪ .‬ما نباید‬ ‫ایا رفتن فت ح اهلل زاده و قلع ه نویی از استقالل قطعی‬ ‫است؟‬ ‫هللزاده و قلع ه نویی هیچ نشس��ت یا‬ ‫در مورد فت��ح ا ‬ ‫جلس ه ای نداشته ایم‪ .‬ما تابع دس��تورات وزارت ورزش هستیم‬ ‫و اطمینان دارم که دوس��تان تصمیمی اتخاذ خواهند کرد که‬ ‫استقالل و پرس��پولیس در فصل اینده بتوانند بهتر از فصل‬ ‫سیزدهم کار کنند‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫ایا این دو باشگاه در نهایت به افرادی تحویل داده‬ ‫م ی شود کهشایستههستند؟‬ ‫اس�تقالل چه موانعی برای رس�یدن به قهرمانی‬ ‫داشت؟‬ ‫ورزش‬ ‫ورزش بپردازد که در این چهار سال من‪ 50‬درصدی که باید تهیه‬ ‫م ی کردم را تهیه کردم اما از طرف وزارت ورزش پولی داده نشد‪.‬‬ ‫حاال شما بگویید من بدهکار هستم یا وزارت ورزش و ج وانان؟»‬ ‫وی ادامه داد‪« :‬من تمام صورتحساب ها را به هیات مدیره داده ام‬ ‫و انها هم ان را تائید کرده اند‪ .‬در این سال ها که من مشغول کار‬ ‫بودم‪ ،‬هم واره حسابرسی مطلوبی داشتم و مشکلی از این بابت‬ ‫وجود نداشته است‪ .‬البته بارها خ واستم تا باشگاه را به من بدهند‬ ‫تا خودم ان را اداره کنم که این اتفاق نیفتاد‪ .‬البته اگر همین امروز‬ ‫هم این موضوع رخ بدهد‪ ،‬من این کار را م ی کنم و هفت عضو‬ ‫ب رای هیات مدیره تعیین خواهم ک��رد و از هر کدام دو میلیارد‬ ‫پول م ی گیرم و ‪ 14‬میلیارد هم خ��ودم تهیه م ی کنم تا کارها‬ ‫انجام شود‪ .‬در حالی م ی گویند که ما ‪ 27‬میلیارد تومان هزینه‬ ‫کرده ایم که تیمی هم تراز با ما ‪ 50‬میلیارد تومان هزینه کرده‬ ‫است‪ ».‬مدیرعامل باشگاه استقالل درباره رقم قرارداد بازیکنان‬ ‫خارجی این تیم هم ادامه داد‪« :‬ما به کاروالیو ‪ 120‬هزار دالر‪ ،‬کبه‬ ‫‪ 110‬هزار دالر و س��اموئل که بازی در لیگ ب رتر انگلیس را هم‬ ‫در کارنامه اش دارد ‪ 500‬هزار دالر پرداخت کرده ایم‪ ،‬در حالی که‬ ‫در حاشیه خلیج فارس ب رای برخی بازیکنان اروپایی میلیون ها‬ ‫دالر هزینه م ی شود که بودجه چند سال باشگاه استقالل است!»‬ ‫مدیرعامل استقالل که در هفته های گذشته از خداحافظی با‬ ‫استقالل خبر داده بود‪ ،‬گفت‪« :‬با این ش��رایط م ی روم اما اگر‬ ‫بگذارند خودم اعضای هیات مدیره را انتخاب کنم‪ ،‬در استقالل‬ ‫م ی مانم!» مدیرعامل استقالل اما فرصتی پی دا کرد تا اشتیانی‬ ‫را مورد انتقاد قرار دهد؛ ف��ردی که خیل ی ها م ی گویند به زودی‬ ‫هللزاده خواهد شد‪« :‬واعظ اشتیانی‪ ،‬مدیرعامل‬ ‫جانشین فتح ا ‬ ‫اسبق استقالل در ابتدای فصل ‪ 90‬درصد از بودجه باشگاه را در‬ ‫همان ابتدا دریافت م ی کرد‪ .‬به طور مثال اگر قرار بود استقالل‬ ‫‪ 10‬میلیارد تومان پول بگیرد او در ابتدای فصل‪ 7‬میلیارد تومان‬ ‫را دریافت م ی کرد‪ ».‬یک روز پس از اظهارات مدیرعامل باشگاه‬ ‫استقالل این سرمربی استقالل بود که بازی را این گونه به نفع‬ ‫خود تمام کرد‪« :‬اگر استقالل اول یا دوم م ی شد‪ ،‬دقیقا از این تیم‬ ‫م ی رفتم‪ .‬اما در شرایط کنونی دور از معرفت است که استقالل‬ ‫را ترک کنم‪ .‬اگر مسئوالن من را م ی خواهند‪ ،‬م ی مانم‪ ».‬امیر‬ ‫هللزاده امده ام‬ ‫قلع ه نویی که پیش از این تاکید کرده بود با فتح ا ‬ ‫و با او م ی روم‪ ،‬حاال در شرایطی میل به ماندن در این تیم دارد‬ ‫هللزاده مدیرعامل این باش��گاه‬ ‫که بعید به نظر م ی رس��د فتح ا ‬ ‫باشد‪ ،‬هرچند قلع ه نویی در انتقاد از وزارت ورزش نیز سعی کرد‬ ‫به نرمی سخن بگوید‪« :‬ما بعد از این همه سال غیر از ورزشگاه‬ ‫ازادی یک زمین خوب نداریم‪ .‬من از وزیر ورزش و جوانان و اقای‬ ‫خادم م ی خواهم که قراردادهای همه باشگاه ها را شفاف سازی‬ ‫کنند‪ ،‬چرا فقط استقالل و پرسپ ولیس باید قربانی شوند؟ اتفاقا‬ ‫شفاف س��ازی به نظر من خیلی خوب بود‪ .‬انصافا ش��ما فکر‬ ‫م ی کردید قرارداد من به عنوان قهرمان لیگ و تیم چهارم اسیا‬ ‫یک میلیارد و‪ 300‬میلیون باشد‪».‬‬ ‫قلع ه نویی گفت‪« :‬خادم باید قرارداد همه تیم ها از مس‬ ‫کرمان گرفته تا فوالد خوزستان را شفاف سازی کند‪ .‬قرارداد کادر‬ ‫فنی ما امسال دو میلیارد و ‪ 100‬میلیون بوده است‪ .‬اگر قرارداد‬ ‫همه بازیکنان شفاف سازی ش��ود ان موقع به راحتی حقانیت‬ ‫استقالل مشخص م ی شود‪ .‬من از خادم سوال م ی کنم که ایا‬ ‫پول هاییکهدرباشگاه هایدیگرهزینهم ی شود‪،‬دولتینیست؟‬ ‫همه فکر م ی کردند که من سه میلیارد گرفته ام‪ .‬اینجا م ی گویم‬ ‫که اگر قرارداد باشگاه های دیگر شفاف سازی نشود اقای خادم‬ ‫در حق استقالل و پرسپولیس ظلم کرده است‪ ».‬وزارت ورزش‬ ‫حاال در ش��رایط خاصی قرار دارد‪ .‬م ی گوید ک��ه قصد ندارد به‬ ‫استقالل و پرسپ ولیس کمک مالی کند‪ .‬همچنین ادعا م ی کند‬ ‫که قراردادهایی که با بازیکنان بسته ش��ده را قبول ندارد‪ .‬این‬ ‫موضع گیری اما در صورتی که تغییر نکند‪ ،‬به زودی مشکالت‬ ‫متعددی را ب رای وزارت ورزش همراه خواهد داشت‪ .‬چه انها در‬ ‫صورت تسویه حساب نکردن با این بازیکنان باید پاسخگوی‬ ‫شکایات متعددی در این زمینه باشند؛ جایی که شاید فیفا نیز‬ ‫ورود کند و الزاماتی را تعیین کند‪.‬‬ ‫گفت وگوی مثلث با رئیس هیات مدیره باشگاه استقالل‬ ‫‪75‬‬ ‫نخل کالسیک‬ ‫نگاهیبهبرترینفیلم هایجشنوارهکن‬ ‫دیدار‬ ‫‪76‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫پوستر شصت و هفتمین دوره جشنواره کن رویکردی‬ ‫کامال کالس��یک دارد‪ ،‬عکس مارچلو ماس��ترویانی و فیلم‬ ‫کالس��یک س��ینمای جهان یعنی «هشت و نیم»‬ ‫روی این پوستر نقش بسته اس��ت‪ .‬کارگردان فیلم‬ ‫«هش��ت ونیم» یکی دیگر از کالسی ک های تاریخ‬ ‫سینما یعنی فدریکو فلینی اس��ت‪ .‬برگزارکنندگان‬ ‫جش��نواره ک��ن دلیل ای��ن انتخ��اب را ای��ن گونه‬ ‫بی��ان کردند‪« :‬مارچل��و ماس��ترویانی چکیده تمام‬ ‫خالقی ت ها‪ ،‬ضدیت با دنباله روی ها و نگاه شاع رانه‬ ‫را در فیلم هایش گنجاند‪ ».‬این پوس��تر اثر مشترک‬ ‫هنرمندان فرانس��وی هروه چیگیونی و ژیل فراپیه‬ ‫اس��ت‪ .‬هرچند این فیلم به صورت س��یاه و س��فید‬ ‫فیلمبرداری شده‪ ،‬اما مارچلو ماسترویانی در پوستر‬ ‫ته رنگ ابی ـ خاکستری به خود گرفته است‪ .‬شاید‬ ‫بتوان این نگاه کالسیک را با حضور «ژان لوک گدار»‬ ‫یکی از بنیانگذاران سینمای موج نو فرانسه در این‬ ‫جش��نواره تقویت کرد و انتخاب فیل��م «گریس از‬ ‫موناکو» که درب��اره «گریس کل��ی » یکی دیگر از‬ ‫هنرپیشه های سینمای کالسیک است را به ان ربط‬ ‫داد‪ .‬شصت و هفتمین دوره جشنواره فیلم کن ‪ 14‬تا‬ ‫‪ 25‬مه (‪ 24‬اردیبهشت تا چهارم خرداد) برگزار م ی شود‪.‬‬ ‫در این دوره از فستیوال‪ ،‬ب رای نخستین بار در تاریخ‬ ‫شصت و هفت س��اله برگزاری جش��نواره کن‪ ،‬یک‬ ‫سینماگر زن نیز بر صندلی ریاست هیات داوران ان‬ ‫تکیه م ی زند‪ .‬جین کمپیون فیلمساز نیوزیلندی که‬ ‫نخستین و تنها برنده زن نخل طالیی این جشنواره‬ ‫در سال ‪ ۱۹۹۳‬به خاطر فیلم «پیانو» هم بود‪،‬ریاست‬ ‫داوران بخش مسابقه اصلی جشنواره را به عهده دارد‪.‬‬ ‫عباس کیارس��تمی‪ ،‬فیلمس��از ای رانی رئیس داوران بخش‬ ‫سینه فونداسیون و فیلم های کوتاه جشنواره است‪.‬‬ ‫خیز برای نخل طال‬ ‫نخل طالی این س��ال کن‪،‬مدعیان بسیار جدی دارد‪.‬‬ ‫تازه ترین ساخته های ژان‪-‬لوک گدار‪ ،‬ب رادران داردن‪ ،‬کن لوچ‪،‬‬ ‫دیوید کراننبرگ و‪ ...‬در بخش رسمی شصت و هفتمین دوره‬ ‫جش��نواره فیلم کن حضور دارند‪ .‬در مجموع ن��ام ‪ ۴۹‬فیلم‬ ‫از جمله ‪ ۱۸‬فیلم حاضر در بخش مس��ابقه‪ ،‬ب��ه عنوان اثار‬ ‫شرکت کننده در این دوره از جشنواره کن اعالم شده که شامل‬ ‫بخش های مسابقه و نوعی نگاه است‪ .‬مدی ران این جشنواره‬ ‫گفته اند که ممکن است به سنت س��ال های پیش‪ ،‬نام چند‬ ‫فیلم دیگر در روزهای اینده به این فهرس��ت اضافه شود‪ .‬نام‬ ‫هیچ فیلمی از ای ران در بخش رس��می به چشم نم ی خورد‪.‬‬ ‫جشنواره با فیلم «گریس از موناکو» س��اخته الیویه دان و با‬ ‫بازی نیکول کیدم��ن که درباره زندگی گریس کلی‪ ،‬س��تاره‬ ‫ک هالیوود است که بعدها در موناکو ملکه شد‪ ،‬افتتاح‬ ‫کالسی ‬ ‫م ی شود‪ .‬ژان – لوک گدار‪ ،‬فیلمساز کهنه کار فرانسوی و خالق‬ ‫فیلم هایی چون «ازنف س افتاده» و «الفاویل» با فیلم جدید‬ ‫خود «خداحافظی با زبان» که به صورت سه بعدی ساخته شده‬ ‫و محصول کشور سوئیس است در بخش رسمی حضور دارد‪.‬‬ ‫دیوید کراننبرگ‪ ،‬فیلمس��از پراوازه کانادایی با درام اجتماعی‬ ‫«نقشه ستاره ها» در این دوره فستیوال شرکت دارد‪ .‬کراننبرگ‪،‬‬ ‫در این فیلم به زندگی یک خانواده مرفه امریکایی م ی پردازد‬ ‫که ناگهان از سوی ارواح و موجودات بیگانه محاصره م ی شوند‪.‬‬ ‫«اقای ترنر» به کارگردانی مایک لی درباره یک نقاش معروف‬ ‫بریتانیایی‪« ،‬لویاتان» تازه ترین ساخته اندری زویاگینتسف‪،‬‬ ‫فیلمساز روسی و س��ازنده فیلم های تحسی ن شده «تبعید»‬ ‫و «الن��ا»‪« ،‬دو روز‪ ،‬یک ش��ب» ب��ه کارگردانی ل��وک و ژان‬ ‫پ ی یر داردن‪ ،‬ب رادران فیلمس��از بلژیکی که دو بار ب رنده جایزه‬ ‫نخل طالیی شده اند‪« ،‬ابرهای س��یلس ماریا» فیلم جدید‬ ‫اولیویه اسایاس فیلمساز فرانس��وی‪« ،‬خواب زمستانی» به‬ ‫کارگردانی نوری بیلگه جیالن فیلمس��از ترکی ه ای که یکی‬ ‫از چهره های ثابت جشنواره کن اس��ت‪ ،‬از دیگر رقبای نخل‬ ‫طالیی هستند‪.‬اما لیس��ت مدعیان این دوره جشنواره کن‬ ‫بسیار بلند باالتر از این اس��ت؛ «مرد خانه» تازه ترین تجربه‬ ‫کارگردانی تام ی لی جونز بازیگر ب رنده اسکار با بازی هیالری‬ ‫سوانک و مریل استریپ‪« ،‬شکارچی روباه» ساخته بنت میلر‬ ‫کارگردان فیلم های «کاپوتی» و «مانیب��ال»‪ ،‬فیلم جنگی‬ ‫«جستجو» به کارگردانی میشل هازاناویسیوس سازنده فیلم‬ ‫برنده اسکار «هنرمند»‪« ،‬تاالر جیمی» تازه ترین ساخته کن‬ ‫فیلمس�ازان ایران�ی تاکن�ون باره�ا‬ ‫در جش�نواره ک�ن حض�ور داش�ته اند و‬ ‫جایزه هایی نیز برده اند که مشهورترین‬ ‫ان عباس کیارس�تمی ب�رای فیلم «طعم‬ ‫گیلاس» ب�ود ‪ .‬ای�ران ای�ن ب�ار درکن‬ ‫نماینده ندارد‬ ‫لوچ فیلمساز بریتانیایی هم از جمله فیلم های مطرح در کن‬ ‫امسال محسوب م ی شوند‪ .‬فیلم فرانسوی «ایو سن لوران»‪،‬‬ ‫به کارگردانی برترند بونلو‪ ،‬از دیگر اثار بخش مسابقه است که‬ ‫منتقدان سینمایی شانس خوبی ب رای دریافت یکی از جوایز‬ ‫این فس��تیوال را ب رای ان پی ش بین��ی م ی کنند‪ .‬همچنین‬ ‫احتماال تا اغاز جش��نواره چند فیلم دیگر به بخش رس��می‬ ‫اضافه م ی شود‪ .‬معموال ‪ 20‬فیلم در بخش مسابقه کن رقابت‬ ‫م ی کنند‪ ،‬اما امسال ‪ 18‬فیلم انتخاب شده اند‪.‬‬ ‫هفته منتقدان‬ ‫هفته منتقدان ک��ن ب رای معرفی فیلمس��ازان اول یا‬ ‫دوم بسیار اهمیت دارد و کارگردانانی چون کن لوچ‪ ،‬وونگ‬ ‫کار‪ -‬وای و جف نیکولز از همینجا به جهان شناسانده شدند‪.‬‬ ‫امسال اندرا ارنولد کارگردان بریتانیایی رئیس داوران جایزه‬ ‫بزرگ این بخش اس��ت‪ .‬ریاس��ت داوران جایزه دیسکاوری‬ ‫و جایزه «رویاگرا» را نی��ز ربکا زلوتوفس��کی ب ر عهده دارد‪.‬‬ ‫‪۹‬فیلم بلند سینمایی‪ ۱۰ ،‬فیلم کوتاه و نیمه بلند و دو نمایش‬ ‫ویژه فهرست فیلم های دوره هفته منتقدان جشنواره کن را‬ ‫تشکیل م ی دهند‪ .‬در این میان دو فیلمساز پیش از‬ ‫این نیز با اثارشان در جش��نواره کن حضور داشتند‬ ‫که ش��امل دیوید رابرت میچل کارگ��ردان با فیلم‬ ‫«ادامه دارد» و ش��ی را گفن با فیلم «خودس��اخته»‬ ‫م ی ش��ود‪ .‬از فیلم ه��ای ای��ن بخش م ی ت��وان به‬ ‫«تیره تر از نیمه شب»‪ ،‬سباس��تیانو ریسو از ایتالیا‪،‬‬ ‫«مردم خوب»‪ ،‬فرانکو لول��ی از کلمبیا‪« ،‬بق راط»‪،‬‬ ‫توماس لیلتی از فرانسه‪«،‬امید»‪ ،‬بوریس لوژکین از‬ ‫فرانسه‪«،‬ادامه دارد»‪ ،‬دیوید رابرت میچل از امریکا‪،‬‬ ‫«عش��ق ورزیدن»‪ ،‬جین کارنار از فرانسه و‪...‬اشاره‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫دو هفته با کارگردانان‬ ‫بخ��ش دو هفت��ه ب��ا کارگردان��ان را انجمن‬ ‫کارگردانان فرانس��ه پ��س از ناارام ی های مه ‪1968‬‬ ‫به راه انداخت‪ .‬این بخ��ش به دنبال کمک یا تبلیغ‬ ‫ب رای فیلم های جدید و اوانگارد از سراسر دنیاست‪.‬‬ ‫بخش جنبی دو هفته با کارگردانان جش��نواره کن‪،‬‬ ‫شامل نامزدهایی از اکادمی اس��کار جشنواره سزار‬ ‫و بفتاست‪ .‬در این بخش در مجموع‪ 18 ،‬فیلم بلند‬ ‫داستانی در این بخش روی پرده م ی روند که در میان‬ ‫انها ‪ 14‬فیلم اولین بار در دنیا به نمایش درم ی ایند‪.‬‬ ‫‪ 11‬فیلم کوتاه هم انتخاب ش��ده اند‪« .‬کودکی» به‬ ‫کارگردانی س��لین ش��اما کارگردان فرانسوی فیلم‬ ‫افتتاحیه این دوره بخش دو هفته کارگردانان است‪.‬‬ ‫شاما اولین بار سال ‪ 2007‬با فیلم «سوسن ابی» در‬ ‫بخش نوعی نگاه حضور داشت‪ .‬از این فیلم به عنوان یکی‬ ‫از فیلم های بخش مسابقه اصلی یاد م ی شد که اسامی انها‬ ‫پنجشنبه پیش اعالم شد‪.‬کمدی «غرور» به کارگردانی متیو‬ ‫وارچس کارگردان بریتانیایی اولین ب��ار در دنیا در اختتامیه‬ ‫بخش دو هفت��ه کارگردان��ان روی پرده م��ی رود‪ .‬بیل نای‪،‬‬ ‫ایملدا استنتن‪ ،‬دومینیک وس��ت و پدی کونسیدینه در این‬ ‫فیلم بازی م ی کنند‪ .‬سینمای انگلیس امس��ال با دو فیلم‬ ‫«ملکه و کشور» ساخته جان بورمن و فیلم «پدرم را بگیر»‬ ‫ساخته دانیل وولف در بخش دو هفته کارگردانان حضور دارد‪.‬‬ ‫از فیلم های هیجان انگیز این بخش جشنواره کن م ی توان‬ ‫به «این س��اعات پایانی» س��اخته زاک هیلدیچ از استرالیا‬ ‫و «جوالی س��رد» س��اخته جیم میکل اش��اره کرد‪ .‬بخش‬ ‫فیلم های کوتاه دو هفته کارگردانان کن نیز امسال با نمایش‬ ‫‪ 12‬فیلم برگزار خواهد ش��د که از مهمترین انها م ی توان به‬ ‫«هشت گلوله»‪« ،‬شکارچی انقالب»‪« ،‬کامبوج سال ‪،»2099‬‬ ‫«در ماه اگوس��ت»‪« ،‬مردی روی ویلچر»‪« ،‬ب ی احساس» و‬ ‫«مردی که از دیوار عبور م ی کند» اشاره کرد‪.‬‬ ‫اقای اشتباهی از منچستر رفت‬ ‫وقت��ی خبر رس��ید ک��ه دیوی��د موی��س از باش��گاه‬ ‫منچستر یونایتد اخ راج شده است‪ ،‬کمی ان طرف تر هواداران‬ ‫باش��گاه منچستر س��یتی بنری را به طعنه در دست گرفته‬ ‫بودند که روی ان نوشته شده بود‪« :‬مویس را اخ راج نکنید»‪.‬‬ ‫ش��اید این بنر که به طنز در دس��ت هواداران تیم دوم شهر‬ ‫بود‪ ،‬به نوعی ح��رف دل بس��یاری از ه��واداران فوتبال در‬ ‫تیم های دیگر لی��گ برتر هم ب��ود‪ .‬از وقت��ی دوران اقتدار‬ ‫«عصر فرگوسن» به پایان رسیده بود‪ ،‬نوبت به تیم های در‬ ‫سایه یونایتد رسید که بتوانند خودی نشان بدهند و این گونه‬ ‫است که خیلی زود داستان مردی که قرار بود «اقای انتخاب‬ ‫شده» ب رای تداوم ترکتازی های منچستر یونایتد باشد‪،‬تبدیل‬ ‫به «اقای اشتباهی» ش��د که تمام می راث یک امپ راتوری را‬ ‫ب رباد داد‪ .‬قصه این «اقای اشتباهی » با تیمی به پایان رسید‬ ‫که زمانی با هنرنمایی او سری میان سرها در میان تیم های‬ ‫لیگ برتر شده بود‪ ،‬شکست مقابل اورتون معنای خداحافظی‬ ‫با دیوید مویس را داش��ت و ای��ن خبری بود که ه��واداران‬ ‫منچستر یونایتد مدت ها بود‪ ،‬منتظر شنیدن ان بودند‪ .‬اینها‬ ‫همان هایی بودند که پیش از بازی این تیم مقابل استون ویال‬ ‫در ماه گذشته با به پرواز در اوردن بنری که این کلمات در ان‬ ‫به چشم م ی خورد‪« :‬انتخاب اشتباه‪ -‬مویس برود» خواستار‬ ‫رفتن دیوید مویس شده بودند‪.‬‬ ‫همه جانشینان احتمالی‬ ‫هنوز خبر جدای��ی دیوید مویس از منچس��تر یونایتد‬ ‫رسانه ای نش��ده بود که گمانه زن ی ها ب رای جانشین او شروع‬ ‫ش��د‪ .‬هر روزنامه لیس��تی را ارائه داد‪ .‬جالب این اس��ت در‬ ‫اکثر گمانه ها ن��ام کارلوس ک ی روش‪ ،‬س��رمربی ای ران دیده‬ ‫م ی ش��ود‪ .‬به عنوان مثال روزنامه دیلی میرور در گزینه های‬ ‫خود به ترتیب شانس این گزینه ها را ذکر کرده است‪ :‬لوییس‬ ‫فن خال‪ ،‬ک ی روش‪ ،‬فرگوسن‪ ،‬یورگن کلوب‪ ،‬رایان گیگز‪ ،‬دیه‬ ‫گو سیمئونه‪ ،‬انتونیو کونته‪ ،‬گواردیوال‪،‬کاپلو‪ ،‬فرانک دی بوئر‬ ‫و‪ ...‬به گفته ب ی ب ی سی همه رس��انه ها گزینه های احتمالی‬ ‫جایگزینی سرمربی شیاطین سرخ را‪ ،‬الکس فرگوسن‪ ،‬رایان‬ ‫گیگز و ک ی روش سر مربی فوتبال ای ران دانسته اند‪ .‬تلگراف‬ ‫از یورگن کلوپ سرمربی دورتموند‪ ،‬دیه گو سیمئونه سرمربی‬ ‫اتلتیکومادرید‪ ،‬لوران بالن سرمربی پاری سن ژرمن و لوئیس‬ ‫فان گال سرمربی فعلی تیم ملی هلند به عنوان جانشینان‬ ‫احتمالی دیوید مویس نام برده است‪ .‬طبیعی است که تمام‬ ‫این لیس ت ها مربوط به مربی فصل اینده است‪،‬چرا که همه‬ ‫این گزینه ها اکنون مش��غول به کار هس��تند‪ ،‬واکنش ها به‬ ‫این لیس��ت ها هم متفاوت بود‪ .‬یکی مث��ل یورگن کلوپ‬ ‫سرمربی محبوب تیم بوروس��یا دورتموند تمایلی به حضور‬ ‫در اولدترافورد ندارد و این پیش��نهاد را محترمانه رد م ی کند‪.‬‬ ‫او که تا س��ال ‪ 2018‬با زردپوش��ان وس��تفالن قرارداد دارد به‬ ‫«گاردین» گفت‪« :‬منچستریونایتد باش��گاه بزرگی است و‬ ‫خودم را به هواداران فوق العاده این تیم نزدیک م ی دانم ولی‬ ‫به دورتموند و هوادارانش تعهد دارم‪ ».‬اما در مقابل لوییس‬ ‫فن خال به ش��دت تمایل دارد که به منچستر بیاید‪ .‬فن خال‬ ‫هفته گذشته با مدی ران باشگاه منچستریونایتد دیدار داشت و‬ ‫عصر گیگزی‬ ‫تا پایان فصل هدایت تیم منچستر ب ر عهده یک چهره‬ ‫کامال اشناس��ت؛ چهره ای که ه��واداران منچس��تر از روزی‬ ‫که یادش��ان م ی اید او را در ترکیب تیمش��ان دیده اند تا انجا‬ ‫که عکسی در س��ایت های هواداری باشگاه منچستر یافت‬ ‫م ی شود که دو عکس تیمی از منچستر را با فاصله ‪ 15‬ساله‬ ‫نشان م ی دهد که زیر ان نوشته شده است‪« :‬همه چیز عوض‬ ‫م ی شود به غیر از گیگز»‪ .‬رایان گیگز اکنون ‪ 40‬سال دارد و از‬ ‫سال ‪ 1991‬به باش��گاه منچس��تر امد‪ .‬او در تمام این سال ها‬ ‫هم واره به عنوان یکی از ارکان پیروزی ها و قهرمان ی های عصر‬ ‫فرگوسن شناخته م ی ش��د‪ .‬کمتر بازیکنی در فوتبال جهان‬ ‫بیست س��ال مداوم در یک تیم به بازی پرداخته است‪ .‬رایان‬ ‫گیگز را م ی توان بهترین بازیکن یک دهه اخیر منچستر یونایتد‬ ‫نامید‪.‬او انقدر نزد سکوهای اولدترافورد محبوب است که قبل‬ ‫از فرارسیدن زمان خداحافظی‪ ،‬به افتخار وی بازی یادبود ب ر گزار‬ ‫شود‪ .‬در سال ‪ ۲۰۰۲‬و به مناسبت اغاز دهمین سالگرد حضور‬ ‫گیگز در یونایتد‪ ،‬مسئوالن باشگاه به پاس تجلیل از زحمات و‬ ‫فداکاری او تصمیم به برگزاری یک رقابت بزرگداشت گرفتند‪.‬‬ ‫حاال رایان گیگز است و وی رانه ای که از دیوید مویس برجا مانده‪،‬‬ ‫اولین بازی گیگز به عنوان سرمربی موقت منچستر یونایتد‪،‬‬ ‫مقابل نوریچ است‪ ،‬گیگز به عنوان بازیکن‪ -‬مربی این باشگاه‬ ‫«تا زمان انتخاب مربی تمام وقت» هدایت این تیم را ب ر عهده‬ ‫خواهد داشت‪ ...‬شاید در این زمان باقیمانده‪ ،‬گیگزی و کمکش‬ ‫نیکی بات بتوانند این کشتی غرق ش��ده را به ساحل نجات‬ ‫برسانند‪ .‬بسیاری از هواداران منچستر این ارزو را دارند که این‬ ‫گروه در همین مدت زمان باقیمانده‪ ،‬انقدر خوب کار کنند که‬ ‫نیاز به یک مربی بزرگتر نداشته باشند‪ ،‬شاید انها خیلی دوست‬ ‫دارند دوران مویس را از تاریخ باشگاه حذف کنند و عصر گیگزی‬ ‫را به عصر فرگی متصل کنند‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫پایان مویس‬ ‫بازگشت مویس به گودیسون تبدیل به کابوسی ب رای‬ ‫این مربی و هواداران یونایتد م ی ش��ود‪ .‬پنالتی لیتون بینس‬ ‫و گل می راالس اورتون را به برد ‪ 2-0‬م ی رساند و این نتیجه‬ ‫به این معناس��ت که یونایتد به هیچ عن��وان به رقابت های‬ ‫لیگ قهرمانان فصل اینده نم ی رس��د‪ .‬منچستر با مویس‬ ‫با ‪ 57‬امتی��از در رده هفتم جدول رده بندی ق��رار دارد و پس‬ ‫از ‪ 19‬س��ال نم ی تواند در لیگ قهرمانان اروپ��ا حضور یابد‪.‬‬ ‫منچس��تریونایتد از ‪ 34‬بازی که در فصل جاری لیگ جزیره‬ ‫انجام داده اس��ت یازده شکست‪ ،‬شش تس��اوی و تنها ‪17‬‬ ‫پیروزی را به دست اورده که این بدترین نتایج تاریخ شیاطین‬ ‫سرخ به شمار م ی اید‪ .‬بناب راین مشخص شد که دیوید مویس‬ ‫پس از ‪ 10‬ماه به کار خود در منچس��تریونایتد پایان داد و از‬ ‫اولدترافورد رفتنی ش��د‪ .‬این باش��گاه در بیانیه رسمی خود‬ ‫اورده است منچستر یونایتد از تالش های فراوان و صادقانه‬ ‫مویس قدردانی م ی کند‪ .‬مویس سومین سرمربی در تاریخ‬ ‫شیاطین سرخ است که زود از هدایت این تیم اخ راج م ی شود‪.‬‬ ‫در تاریخ لیگ برتر انگلیس تنها ‪ 10‬مربی هس��تند که یک‬ ‫سال بعد از روی کارامدن از کار اخ راج ش��دند که عبارتند از‪:‬‬ ‫دی کانیو‪ ،‬یان هال��وی‪ ،‬مارتین یول‪ ،‬اس��تیو کالرک‪ ،‬اندره‬ ‫ویاش بواش‪،‬ب رایان مک کی‪ ،‬ب رایان الدروپ‪ ،‬رنه مئولیستین‪،‬‬ ‫کریس هاتون و دیوید مویس‪.‬‬ ‫دیدار‬ ‫عصر گیگزی‬ ‫انتظار م ی رود گفت وگوهای بیشتر‪ ،‬بعد از اغاز پروسه یافتن‬ ‫جانشین دائم ی مویس اغاز شود‪ .‬فن خال در تابستان اینده‬ ‫‪ 63‬ساله خواهد شد و سابقه کار در باشگاه های اژاکس‪ ،‬بارسا‬ ‫و بای��رن را دارد‪.‬او تاکنون در لیگ برت��ر انگلیس مربیگری‬ ‫نکرده و به همین دلیل بسیار عالقه مند است تا هدایت یک‬ ‫تیم انگلیسی را برعهده بگیرد‪ .‬پیش از این از باشگاه تاتنهام‬ ‫به عنوان مقصد احتمالی او بعد از جام جهانی یاد م ی شد اما‬ ‫به نظر م ی رسد فن خال مایل است از موقعیت به دست امده‬ ‫استفاده کند‪.‬شاید تیتر اول روزنامه دیل ی میرور خودش معرف‬ ‫همه چیز باش��د‪ ،‬انجا که با کلمه ‪ MAN‬بازی دوگانه ای‬ ‫انجام داده و از قول او نوشته‪ »i'm your man «:‬گزینه‬ ‫انتخابی شما هستم‪.‬‬ ‫‪77‬‬ ‫دیدار با سیما‬ ‫جشن نوروزی‬ ‫تقدیر از ب رنام ه سازان برتر نوروز‪93‬‬ ‫مراس��م تقدیر از برترین های نوروزی سیما و بهترین‬ ‫برنامه های معارفی س��یما در نوروز در سالن همایش های‬ ‫بی ن المللی صداوسیما با حضور دارابی معاون رسانه ملی در‬ ‫یزاده‬ ‫امور تلویزیون‪ ،‬مهدی فرجی مدیر ش��بکه یک‪ ،‬بخش ‬ ‫مدیر ش��بکه دو و مدیر هماهنگی برنامه ه��ای نوروز ‪،۹۳‬‬ ‫س��ردار بهمن کارگر رئیس بنیاد حفظ اثار و نشر ارزش های‬ ‫دفاع مقدس‪ ،‬رئیس پلیس راهور‪ ،‬رئیس سازمان فرهنگی ‪-‬‬ ‫هنری شهرداری و برنامه س��ازان نوروزی تلویزیون در سالن‬ ‫همایش های صداوسیما برگزار ش��د‪ .‬اجرای مراسم تقدیر از‬ ‫برترین های سیما در نوروز ‪ ۹۳‬بر عهده ی راق بافان بود‪ .‬از ابتدا‬ ‫هم معلوم بود که مجموع��ه تلویزیونی «پایتخت‪ »3‬میان‬ ‫ب رنامه های تلویزیونی پخش شده در نوروز ‪ 93‬جایگاه ویژه ای‬ ‫دارد‪ .‬این مجموعه توانست بیشترین جوایز مراسم تقدیر از‬ ‫برترین های نوروزی سیما را به خود اختصاص دهد‪ .‬نگاهی‬ ‫داریم به ب رندگان این مراسم‪...‬‬ ‫دیدار‬ ‫‪78‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫برنام ه های ماهواره خاموش کن‬ ‫علی دارابی‪ ،‬معاون رس��انه ملی در امور تلویزیون در‬ ‫این مراسم گفت‪« :‬قدردان ی هایی که سازمان ها و مسئوالن‬ ‫مختلف از برنامه های نوروزی کردند‪ ،‬نش��ان داد برنامه های‬ ‫نوروز امسال همچنان که پیش��تر وعده داده بودیم‪ ،‬خوب و‬ ‫پرمخاطب بود‪ .‬هیات داوران ب��ا دقت و صبوری اثار نوروزی‬ ‫تلویزی��ون را داوری کردند و ب��ه تمام نکات مط��رح در این‬ ‫برنامه ها توجه داشتند‪ .‬رهبر معظم انقالب سال ‪ ۹۳‬را سال‬ ‫اقتصاد و فرهنگ با مدیریت جه��ادی و عزم ملی نامگذاری‬ ‫کردند‪ .‬همکاران من تالش کردند تا مولفه های این مساله‬ ‫را ب رای مخاطبان تبیین کنند‪ .‬همچنین توجه و صیانت از‬ ‫زبان فارس��ی‪ ،‬گویش ها و لهجه های محل��ی یکی دیگر از‬ ‫نکات مورد توجه در برنامه های ن��وروزی بود‪ ».‬او همچنین‬ ‫از مدی ران سازمان‪ ،‬ب رنامه سازان و تمام نهادها و سازمان هایی‬ ‫که تلویزیون را یاری کردند تا بهتر و دیدن ی تر از سال گذشته‬ ‫باشد‪ ،‬قدردانی و تشکر کرده و اظهار امیدواری کرد ب رنامه های‬ ‫تلویزیون در طول س��ال نیز مانند س��ریال پایتخت‪ ،‬خانه‬ ‫گرم کن‪ ،‬خیابان خلوت کن و ماهواره خاموش کن باشد‪.‬‬ ‫بهترین برنام ه های معارفی‬ ‫از میان نامزدهای بهترین ب رنامه های ترکیبی معارفی؛‬ ‫به دلیل ط راحی و اجرای جذاب و ارتباط مناسب با مخاطب‬ ‫ش��بکه قران و محتوای خوب و اثرگذار از محمد صیرفی‪،‬‬ ‫مجری و حجت االسالم علوی‪ ،‬کار شناس برنامه «یاد خدا»‬ ‫کاری از شبکه قران و معارف سیما قدردانی شد‪.‬‬ ‫همچنی��ن از حجج اس�لام اقایان غی��اث‪ ،‬رفیعی و‬ ‫مرادی به عنوان کار شناس��ان مذهبی برنامه های معارفی‬ ‫سیما که در ایام تعطیالت نوروزی و ایام فاطمیه بیشترین‬ ‫همراهی را ب��ا برنامه ه��ای تلویزیونی و مخاطبان س��یما‬ ‫داشتند‪ ،‬قدردانی شد‪.‬‬ ‫در بخش مس��تندهای معارفی و قرانی از دو مستند‬ ‫«یک کالم حرف حس��اب» به تهی ه کنندگی علی افشاری‬ ‫و «خاک اشنا» به تهیهکنندگی نعمت اهلل مهدیانی تجلیل‬ ‫ش��د و همچنین از برنام��ه «دریچه» به دلی��ل تحقیق و‬ ‫پژوهش و انتخاب میهمانان متناسب با شعار سال و استمرار‬ ‫هدفمند برنامه در طول تعطیالت نوروزی تقدیر شد‪.‬‬ ‫در بخ��ش مس��ابقات معارف��ی و قران��ی مس��ابقه‬ ‫«چش��مه های جاری» به تهی ه کنندگی علی اکرمی کاری‬ ‫از شبکه قران و معارف سیما به دلیل نواوری و بهره مندی از‬ ‫قراء برجسته و ممتاز کشور در اماکن متنوع و اقلیم مختلف‬ ‫ای ران و ایجاد فضای بصری و گرافی��ک تصویری جذاب و‬ ‫مناسب در برنامه تجلیل شد و هدایایی به مجریان برنامه‬ ‫سی د وحید مرتضوی و الهام غفاری اهدا شد‪.‬‬ ‫برنامه بعدی که از ان تجلیل ش��د‪ ،‬برنامه «دریچه»‬ ‫بود‪ .‬محسن رفیعی تهی ه کننده این ب رنامه جایزه این قسمت‬ ‫را به دلیل تبیین بهتر شعار سال دریافت کرد‪ .‬در ادامه این‬ ‫مراسم در بخش برنامه های مرتبط به حوزه ترویج فرهنگ‬ ‫مطالعه و کتابخوانی از فرشاد ش��کیبی ب رای تهیه برنامه‬ ‫«نوروز کتاب بخوانیم» در شبکه سه سیما به دلیل پرداخت‬ ‫هوشمندانه‪ ،‬جذاب‪ ،‬ساده و متناسب با نیاز مخاطب در حوزه‬ ‫کتاب نیز تجلیل شد‪.‬‬ ‫برترین های نوروزی سیما‬ ‫مس��ابقه اقای گزارش��گر ک��ه یک��ی از برنامه های‬ ‫پربیننده س��یما در نوروز‪ 93‬بود‪ ،‬به عنوان برترین مس��ابقه‬ ‫نوروزی شناخته شد‪ .‬این برنامه که با هدف کشف و معرفی‬ ‫استعداد های جوان در عرصه گزارشکری پا به میدان گذاشته‬ ‫بود‪ ،‬به دلیل نواوری و خالقیت در ط راحی و اجرا توسط هیات‬ ‫داوران برنامه های نوروزی انتخاب و به رسم یادبود هدایایی‬ ‫به حس��ین اقازمانی ط��راح و برنامه ریز‪ ،‬مه��دی محمدی‬ ‫تهی ه کننده و محمدرضا احمدی مجری ان اهدا شد‪.‬‬ ‫توجه به ابعاد حرفه ای تولیدات تلویزیونی متناسب با‬ ‫ماموریت و هویت ش��بکه و توجه به موضوع استعدادیابی و‬ ‫فرصت سازی ب رای کشف استعدادهای جوان از دیگر دالیل‬ ‫این انتخاب بود‪.‬‬ ‫مستند برتر‬ ‫برنامه های «حی��ات خانه ما» و «باسِ ��یمره» ب ر ترین‬ ‫مس��تندهای نوروزی س��یما در مراس��م تقدیر از تولیدات‬ ‫تلویزیونی نوروز‪ 93‬شدند که با تقدیر از مستند «یک فیلم‪،‬‬ ‫یک حقیقت» شبکه مستند س��یما هدایایی به سیدمانی‬ ‫صادقی‪ ،‬تهی ه کننده و کارگردان «حی��ات خانه ما» کاری از‬ ‫شبکه دو س��یما و بهمن اب راهیمی تهی ه کننده و کارگردان‬ ‫«باسِ ��یمره» کاری از ش��بکه جام جم اهدا ش��د‪ .‬باسیمره‬ ‫مستندی درباره اداب‪ ،‬س��نن‪ ،‬فرهنگ و جاذبه های طبیعی‬ ‫و گردشگری طول مسیر س��یمره از گاماسیاب در نهاوند تا‬ ‫هورالعظیم در خوزستان اس��ت‪« .‬حیات خانه ما» با روایت‬ ‫رامبد جوان و کارگردانی س��یدمانی میرصادقی موضوعات‬ ‫مختلف محیط زیس��تی مثل گونه های در ح��ال انق راض‪،‬‬ ‫تاالب ها و‪ ...‬را دستمایه خود قرار داده بود‪.‬‬ ‫رامی ن فر جایزه گرفت‬ ‫بخش بعدی مراسم معرفی ب رترین های عوامل بهترین‬ ‫تله فیلم های نوروز بود‪ .‬در این بخش از ش��بنم عرف ی نژاد‪،‬‬ ‫کارگردان فیلم فصل تازه (س��یمافیلم)‪ ،‬محمدرضا شفیعی‬ ‫تهی ه کننده فیلم فریادهای خاموش (شبکه دو) و رهبر قنبری‬ ‫و بابک نب ی زاده ب رای نگارش فیلمنامه پنجره (ش��بکه دو)‬ ‫قدردانی شد‪ .‬در این بخش از س��عید چنگیزیان ب رای بازی‬ ‫در تله فیلم دنیای بهتر و ریما رامی ن فر ب رای نقش افرینی در‬ ‫فیلم تلویزیونی «چند روز بیشتر» قدردانی شد‪.‬‬ ‫سه ستاره‬ ‫در نوروز امسال رقابت گسترده ای ب رای دریافت جایزه‬ ‫بهترین اجرای لحظه سال تحویل وجود داشت‪ .‬شبکه ها از‬ ‫مجریان مطرح و کاربلد سود م ی بردند‪ ،‬اما جایزه بهترین اجرا‬ ‫رسید به احسان علیخانی‪ ،‬مجری و تهی ه کننده ویژه برنامه‬ ‫تحویل سال در شبکه س��ه و از او قدردانی شد‪ .‬همچنین از‬ ‫علی زلّقی‪ ،‬کارگردان تلویزیونی ب رنامه سه ستاره تجلیل شد‪.‬‬ ‫کاله قرمزی‬ ‫مگر م ی شود از کنار نام برنامه کاله قرمزی به راحتی‬ ‫عبور کرد؟ برنامه کاله قرم��زی ‪ ۹۳‬جایزه ویژه هیات داوران‬ ‫در بخش کودک و نوجوان را کسب کرد و از ایرج طهماسب‬ ‫(کارگ��ردان‪ ،‬مجری و نویس��نده)‪ ،‬حمید جبلی (نویس��نده‪،‬‬ ‫عروسک گردان و صداپیش��ه) و حمید مدرسی (تهی ه کننده‬ ‫برنامه) قدردانی شد‪ .‬حمید مدرس��ی به نمایندگی از حمید‬ ‫جبلی و ایرج طهماسب این جایزه را دریافت کرد‪ .‬همچنین‬ ‫این گونه اعالم ش��د که جبلی و طهماس��ب به دلیل سفر‬ ‫نتوانسته اند در این مراسم شرکت کنند‪.‬‬ ‫بهترین های دوبله‬ ‫در بخش فیلم های س��ینمایی به رام زن��د به عنوان‬ ‫بهترین مدیر دوبالژ فیلم س��ینمایی‪ ،‬غالمعلی افش��اریه‬ ‫ب رای مدیریت دوبالژ فیلم های مس��تند و ناصر طهماسب‬ ‫ب رای مدیریت دوبالژ فیلم های پویانمایی انتخاب ش��دند‪.‬‬ ‫پیشتازی پایتخت‬ ‫یکی از جذاب ترین بخش های مراسم مربوط به جوایز‬ ‫مجموعه های تلویزیونی پخش ش��ده در نوروز‪ 93‬بود‪.‬در این‬ ‫بخش مجموعه تلویزیونی «پایتخت ‪ »۳‬بیش��ترین جوایز‬ ‫را از ان خود ک��رد‪ .‬دقایقی از مراس��م تقدی��ر از برترین های‬ ‫نوروزی به تماش��ای بخش های��ی از س��ریال «پایتخت ‪ ۲‬و‬ ‫‪ »۳‬که مربوط به امام رضا (ع) م ی ش��د‪ ،‬اختصاص داشت که‬ ‫پخش این سکان س ها با اشک های حضار همراه بود‪ .‬در این‬ ‫بخش از حس��ین غضنفری‪ ،‬تدوینگر و فرش��اد گل سفیدی‬ ‫تصوی ربردار س��ریال «روزهای بد به در» قدردانی ش��د‪ .‬امین‬ ‫حیایی و بهاره رهنما به عنوان بهترین بازیگران مرد و زن ب رای‬ ‫بازی در مجموعه «خوب‪ ،‬بد‪ ،‬زش��ت» معرفی شدند و از امیر‬ ‫پرتوزاده صداگذار سریال پایتخت ‪ ۳‬و محمد علی زاده شالچی‬ ‫صداگذار سریال «ما فرشته نیس��تیم» قدردانی شد‪ .‬در این‬ ‫بخش به سازندگان سریال پایتخت ‪ ۳‬هم جوایزی اهدا شد و‬ ‫از سیروس مقدم کارگردان‪ ،‬الهام غفوری تهی ه کننده‪ ،‬نسرین‬ ‫نصرتی‪ ،‬مه ران احم��دی‪ ،‬علیرضا خمس��ه‪ ،‬احمد مه ران فر‪،‬‬ ‫هدایت هاش��می‪ ،‬هوم��ن حاج عبداللهی‪ ،‬ریم��ا رامی ن فر و‬ ‫نژانگ بازیگران مجموعه پایتخت ‪ ۳‬قدردانی ش��د‬ ‫منگ ها ‬ ‫و به امیر معقولی (تصوی ربردار)‪ ،‬خشایار الوند و حسن وارسته‬ ‫(نویسندگان)‪ ،‬خشایار موحدیان و س��عید سیاح (تدوینگرها)‪،‬‬ ‫فزاده (مجری طرح)‪ ،‬ارزو غفوری (ط راح صحنه)‪ ،‬مجید‬ ‫فواد نج ‬ ‫اسکندری (ط راح و مجری گریم)‪ ،‬اریا عظیم ی نژاد (اهنگساز) و‬ ‫محسن تنابنده (ط راح‪ ،‬بازیگردان‪ ،‬مشاور کارگردان‪ ،‬سرپرست‬ ‫نویسندگان و بازیگر) ج وایزی اهدا شد‪ .‬سیروس مقدم‪ ،‬کارگردان‬ ‫پایتخت هنگام دریافت جایزه خود با بی��ان اینکه قصد ندارد‬ ‫راج ع به نظ رات و داوری ها درخصوص «پایتخت ‪ »۳‬صحبت‬ ‫کند‪ ،‬گفت‪« :‬محسن تنابنده به خاطر نبوغی که دارد و سازمان‬ ‫صداوسیما باید قدرش را بیشتر بداند‪ ،‬اشک مرا در «پایتخت»‬ ‫دراورد‪ ».‬مجری مراسم تقدیر از برترین های نوروز ‪ ۹۳‬با خنده‬ ‫خطاب به سیروس مقدم گفت‪« :‬خدا را چه دیدی‪ ،‬شاید اقای‬ ‫ضرغامی یک سال دیگر هم ماند و شما «پایتخت‪ »۴‬را هم‬ ‫ساختید‪ ».‬همچنین وقتی که از اریا عظیم ی نژاد ‪ -‬اهنگساز‬ ‫سریال «پایتخت ‪ - »۳‬قدردانی شد‪ ،‬مجری ب رنامه خطاب به‬ ‫حضار گفت‪« :‬هم اکنون اقای عظیم ی نژاد پدر سه روزه است‪».‬‬ ‫سپس پدرشدنش را به وی تبریک گفت‪.‬‬ ‫تقدیر از رئیس رسانه ملی‬ ‫در این مراس��م سرلش��کر فیروزابادی‪ ،‬رئیس س��تاد‬ ‫تقدیر رئیس رسانه ملی‬ ‫رئیس سازمان صدا و س��یما در نامه ای به علی دارابی‪،‬‬ ‫معاون رس��انه ملی در امور تلویزیون‪ ،‬ضمن قدردانی از رشد‬ ‫کیفی ب رنامه ه��ای نوروزی تلویزیون‪ ،‬ب رنامه های امس��ال را‬ ‫راض ی کنن��ده ذکر کرد‪ .‬در بخش��ی از این نامه امده اس��ت‪:‬‬ ‫«امس��ال برنامه های نوروزی تلویزیون از غنای بیش��تری‬ ‫برخوردار ب��ود و توجه قاب��ل قبولی به نیازه��ای ملی چون‬ ‫محی ط زیست‪ ،‬هدفمندی یارانه ها‪ ،‬جمعیت و خانواده شده بود‪.‬‬ ‫همچنین در کنار ب رنامه ریزی خوب و راض ی کننده در تولی دات‬ ‫نمایشی‪ ،‬مستند و ب رنامه های سرگرم کننده و ط راحی مناسب‬ ‫ب رای انتقال پیام های س��ازنده از برجستگ ی های ب رنامه های‬ ‫تلویزیون بود‪ .‬برنامه های معنوی به ویژه انعکاس گسترده و‬ ‫اثربخش راهیان نور و اطالع رس��انی مستمر و اگاه ی بخش‬ ‫بو هوا‪ ،‬جاده ها و نیازهای مس��افرتی هموطنان در‬ ‫از وضع ا ‬ ‫شرایطی صورت گرفت که تلویزیون یکی از پرمخاطب ترین‬ ‫دوره های خود را طی کرد‪.‬‬ ‫همکاری و هماهنگی بخش ه��ای تولیدی و نظارتی‬ ‫به ویژه هوش��مندی و پ��رکاری مدی ران پخش باعث ش��د تا‬ ‫اشکاالت نظارتی در حد قابل قبولی کاهش یابد‪ .‬اب راز رضایت‬ ‫مردم در سطح گسترده و ملی و اظهارنظرهای فراوان مسئوالن‬ ‫و شخصی ت های فرهنگی و سیاسی و نیز برگزاری جلسات‬ ‫متعدد قدردانی و تشکر از سوی دستگاه ها و نهادها‪ ،‬حاکی از‬ ‫موفقیت شما در نوروز امسال است‪.‬‬ ‫خوش تر ان باشد که سر دلب ران‬ ‫گفته اید در حدیث دیگران»‬ ‫در خاتم��ه ای��ن نامه امده اس��ت‪« :‬ضمن تش��کر از‬ ‫جنابعالی‪ ،‬مراتب س��پاس و تحس��ین اینجانب را به همه‬ ‫هنرمندان عزیز‪ ،‬برنامه س��ازان و مدی ران محت��رم تلویزیون‬ ‫ابالغ کنید‪».‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫دیدار‬ ‫قندپهلو‬ ‫جایزه ویژه هیات داوران در بخش ب رنامه های ترکیبی و‬ ‫مسابقات نیز به برنامه «قندپهلو» شبکه اموزش سیما اهدا‬ ‫شد‪ .‬نواوری‪ ،‬خالقیت‪ ،‬جذابیت و توجه مناسب به فرهنگ و‬ ‫ادب فارسی و جانمایی مناسب تصویری لحظات معنوی و‬ ‫فرح بخش تحویل سال در ویژه ب رنامه تحویل سال و استمرار‬ ‫هوشمندانه ویژه ب رنامه نوروزی قندپهلو از ویژگ ی های انتخاب‬ ‫این برنامه ب��ود‪ .‬از رضا رفیع‪ ،‬کار ش��ناس و مج��ری برنامه‬ ‫قندپهلو‪ ،‬شه رام شکیبا کار شناس‪ ،‬ناصر فیض کار شناس و‬ ‫امیر قمیشی تهی ه کننده ب رای ساخت این برنامه تقدیر شد‪.‬‬ ‫رضا رفیعی گفت‪« :‬خوشبختانه «قندپهلو» ب رنامه ای شد که‬ ‫با نظر لطف مخاطبان مواجه شد؛ ضمن اینکه در تلویزیون‬ ‫کار طنز کردن خیلی مشکل است‪ .‬خوشحالم که این توفیق‬ ‫به من داده شد تا با جمعی از دوستان در شبکه اموزش گرد‬ ‫هم بیاییم و برنامه ای را با عنوان «قندپهلو» ب رای بینندگان‬ ‫تدارک ببینیم‪».‬‬ ‫همچنین حسین شایگان به عنوان بهترین مترجم و وی راستار‬ ‫و سیدمحمد کشفی به عنوان بهترین صدابردار و صداگذار‬ ‫انتخاب ش��دند‪ .‬در این مراس��م همچنین ضم��ن تقدیر از‬ ‫زحمات و تالش های شبانه روزی واحد دوبالژ و رپرتاژ در مرکز‬ ‫تولید و فنی هدایایی به حسن ط رازنده‪ ،‬مدیر واحد دوبالژ و‬ ‫فریدالدین امامی‪ ،‬مدیر واحد رپرتاژ اهدا شد‪ .‬به رام زند‪ ،‬مدیر‬ ‫دوبالژ و گوینده پیشکسوت سینما و تلویزیون در سخنانی‬ ‫ن که بعد از سال ها عرصه دوبله دیده شد‬ ‫کوتاه گفت ‪« :‬همی ‬ ‫و به ان توجه شد‪ ،‬جای تش��کر دارد؛ چرا که طی این مدت‬ ‫ب رای ایام نوروز بیش از ‪ ۱۱۰‬فیلم در کمتر از ‪ ۴۰‬روز با کیفیت‬ ‫اماده شد که باید از واحد دوبالژ تشکر کنیم‪».‬‬ ‫کل نیروهای مس��لح با ارس��ال لوح تقدیر از رئیس رسانه‬ ‫ملی تش��کر کرد‪ .‬در متن این نامه خطاب به سیدعزت اهلل‬ ‫ضرغامی امده است‪« :‬دوران هشت سال دفاع مقدس نمونه‬ ‫بارز تجلی پایداری و مقاومت ملت سلحشور کشورمان در‬ ‫مقابله با استکبار جهانی بوده و زنده نگهداشتن یاد ان دوران‬ ‫وظیفه همگانی است‪ .‬ب ی شک شناخت باور ها و ارزش های‬ ‫دوران حماسه و ایثار دفاع مقدس و شاخصه های نهفته ان‬ ‫گنج پایان ناپذیر م ی تواند کمک شایانی به غنای فرهنگ‬ ‫ای رانی‪ -‬اسالمی نماید‪.‬‬ ‫ب رابر گزارش رئیس س��تاد مرکزی راهیان نور کشور‪،‬‬ ‫رس��انه ملی در ایجاد فرصت های زیارت بامعرفت اقش��ار‬ ‫مختلف م��ردم انقالبی کش��ورمان از مناط��ق عملیاتی و‬ ‫یادمان ه��ای دفاع مقدس و احیای این س��نت حس��نه که‬ ‫ابتکاری انقالبی و الهی است‪ ،‬نسبت به سال های گذشته‬ ‫رشد کمی و کیفی مطلوبی داشته که مبین تالش ارزنده و‬ ‫وافر رسانه ملی بوده و شایسته قدردانی است‪ .‬بدین وسیله‬ ‫از هدایت و مدیریت جنابعالی و تالش ارزش��مند معاونین‪،‬‬ ‫مدی ران و همکاران محترم در مرکز و دیگر اس��تان ها طی‬ ‫س��ال ‪ 1392‬و نوروز س��ال ‪ 1393‬در تبیین و معرفی ابعاد‬ ‫فرهنگی‪ ،‬حماسی و تبلیغی هشت سال دفاع مقدس تقدیر‬ ‫و تشکر م ی کنم‪».‬‬ ‫‪79‬‬ ‫دیدار با سیما‬ ‫«چ» به روایت سیما‬ ‫اخرین اخبار از مجموعه تلویزیونی شهید چمران‬ ‫اگر فیلم تحسین شده «چ» به بخشی از زندگی شهید‬ ‫مصطفی چمران م ی پردازد؛ بخش��ی که به داستان حماسه‬ ‫پاوه مربوط اس��ت‪ ،‬س��ریال «چمران» نگاه��ی جامع تر به‬ ‫زندگی او دارد‪.‬این س��ریال را م ی توان به بخش های مختلف‬ ‫تقس��یم کرد؛ بخش اول مربوط به دوران کودکی‪ ،‬نوجوانی‬ ‫و دانشگاه م ی ش��ود که در ته ران م ی گذرد‪ .‬بخش بعدی در‬ ‫امریکا م ی گذرد و قسمت هایی از سریال نیز به مصر مربوط‬ ‫م ی شود‪ .‬چهارمین بخش نیز در لبنان است‪« .‬جلیل سامان»‬ ‫کارگردان این سریال درباره روند ساخت مجموعه تلویزیونی‬ ‫«چمران» گفت‪« :‬در حال حاضر نگارش طرح کلی س��ریال‬ ‫ادامه دارد‪ .‬تا به حال تا مقطع لبنان نگارش ش��ده و االن وارد‬ ‫فاز ای ران شده ام‪.‬تحقیق ب رایم اهمیت بسیاری دارد و به همین‬ ‫دلیل تحقیق مربوط به بخش های لبنان هم هنوز ادامه دارد‬ ‫تا هنگام نگارش نهایی فیلمنامه‪ ،‬همه چیز به طور کامل در‬ ‫دسترس باشد‪.‬این سریال در ابتدا قرار بود در ‪۲۶‬قسمت ساخته‬ ‫شود‪ ،‬ولی اکنون‪ ،‬به این نتیجه رسیدیم که تعداد قسمت ها‬ ‫باید بیشتر باشد و در نهایت قرار شد سریال در ‪۳۶‬قسمت ‪۴۵‬‬ ‫الی ‪ ۵۰‬دقیقه ای ساخته ش��ود‪ .‬مدت زمان احتمالی نگارش‬ ‫فیلمنامه یک سال است‪ .‬ب رای تحقیقات بخش لبنان سریال‪،‬‬ ‫ت است و با‬ ‫ن اعضای مقاوم ‬ ‫خانم هیا م عطوی ک ه از نخستی ‬ ‫شهید چمران در ارتباط بوده‪ ،‬داوطلبانه به کمک ما امده و در‬ ‫تحقیقات یاری مان م ی کند‪ .‬شهید چمران شاگردان بسیاری‬ ‫در لبنان داشت که خانم هیام انها را یک ی یکی پیدا م ی کند و‬ ‫به اطالعات ما خواهد افزود‪ .‬بناب راین از لحاظ تاریخی هم اتفاق‬ ‫خوبی م ی افتد چراکه بخش زیادی از زندگی ش��هید چمران‬ ‫مربوط به مبارزه شیعیان و مبارزه با رژیم صهیونیستی است‬ ‫که جایی مدون و ثبت نشده است‪».‬‬ ‫تا نام سریالی به نام چمران شنیده م ی شود سوال اول‬ ‫این است که چه کسی قرار است نقش شهید چمران را بازی‬ ‫کند‪ ،‬س��امان در این باره گفت‪« :‬احتماال ب��رای ایفای نقش‬ ‫این شهید از بازیگر غی ر چهره اس��تفاده خواهیم کرد‪ .‬پیش‬ ‫تولید طوالنی خواهیم داش��ت و من در تالشم در این مدت‬ ‫بازیگری انتخاب کنم که مخاطب نس��بت به او پی ش زمینه‬ ‫ذهنی نداشته باشد‪ .‬ضمن اینکه ما مقاطع مختلف سنی از‬ ‫همسنگران‬ ‫بازی کنیم‪ ،‬بخندیم‬ ‫انیمیشن با موضوع دفاع مقدس‬ ‫انیمیشن «همسنگران» به کارگردانی صمد غال مزاده با تکنیک دو بعدی در ‪ 13‬قسمت‬ ‫‪ 15‬دقیقه ای و با تهی ه کنندگی مرکز پویانمایی صبا تولید ش��ده اس��ت‪ .‬مجموعه انیمیشن‬ ‫«همسنگران» در موضوع دفاع مقدس ساخته شده و خاطره هشت سال دفاع شجاعانه مردم‬ ‫ای ران در ب رابر دشمن بعثی را زنده م ی کند‪ .‬هدف از طرح این موضوع تجدید خاطره و یاداوری‬ ‫رشادت ها و جانفشان ی های رزمندگان اسالم است‪ .‬جانبازی ها و فداکاری هایی که دانش اموزان‬ ‫و نوجوانان در این دوران هشت ساله از خود بروز دادند بهانه ساخت این سریال است‪.‬این ب رنامه‬ ‫نگاهی به زندگی یک تیم رزمنده دارد که از یک فرمانده‪ ،‬سه دوست رزمنده با عناوین فرمانده‬ ‫علی‪ ،‬رضا‪ ،‬قاسم‪ ،‬مجتبی و چندین رزمنده دیگر که در قسمت های مختلف با داستان همراه‬ ‫م ی شوند‪ ،‬تشکیل شده است و باتوجه به روحیات بچه ها اتفاقاتی که در داستان رخ م ی دهد‬ ‫از جذابیت بیشتری برخوردار م ی شود‪ .‬نویس��نده فیلمنامه «همسنگران» کوروش کرمی و‬ ‫انیماتور صمد غال مزاده است‪.‬‬ ‫دیدار‬ ‫‪80‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫یادگاری‬ ‫این نقش م ی بینیم و فکر م ی کنم به سه بازیگر نیاز داریم‪».‬‬ ‫دکتر چمران با توجه به جایگاه تاریخی خود با شخصی ت های‬ ‫مختلفی مواجه بودند‪ ،‬نحوه ورود این شخصی ت ها به سریال‬ ‫سوال دومی است که کارگردان باید به ان پاسخ بدهد‪« :‬زندگی‬ ‫ش��هید چمران پر از ش��خصی ت های گوناگون است اما من‬ ‫سعی م ی کنم تعداد شخصی ت ها را به حداقل برسانم‪ .‬یکی‬ ‫از ویژگی کارهای من تعداد کم شخصی ت هاس��ت‪ .‬در عین‬ ‫حال تالش م ی کنم همان ها را به درستی مورد پرداخت قرار‬ ‫دهم‪ ».‬و البته یکی از مهمترین این شخصی ت ها شهید امام‬ ‫موس ی صدر است‪« :‬در س��ریال چمران‪ ،‬به امام موس ی صدر‬ ‫به صورت برجسته ای پرداخت خواهد شد‪ .‬همه متفق الرای‬ ‫هستند که ایش��ان و ش��هید چمران از بنیانگذاران مقاومت‬ ‫در منطقه هستند‪ ».‬سامان همچنین این باره که ایا «چ» به‬ ‫کارگردانی اب راهیم حاتم ی کیا را تماشا کرده‪ ،‬گفت‪« :‬هنوز این‬ ‫فیلم را ندیده ام‪ .‬م ی خواهم ب رای نگارش سریال خالی از هر‬ ‫تصویری باشم اما پس از پایان نگارش حتما به تماشای این‬ ‫فیلم خواهم نشست‪».‬‬ ‫معرفی بازی های سنتی کشور‬ ‫مرکز پویانمایی صبا مجموعه های متعددی در دست تولید دارد که از میان انها چهار‬ ‫مجموعه انیمیشنی به اخرین مراحل تولید رسیده اند و به زودی شاهد پخش انها از شبک ه پویا‬ ‫ی کنیم‪ ،‬بخندیم» است که یک انیمیشن عروسکی‬ ‫خواهیم بود‪ .‬یکی از انها انیمیشن «باز ‬ ‫با تکنیک تک فریم است که در ‪ ۲۶‬قسمت تولید م ی شود و کارگردانی ان را ابوالفضل رازانی‬ ‫برعهده دارد‪ .‬رازانی درباره این انیمیشن گفت‪« :‬پی ش تولید انیمیشن «بازی کنیم‪ ،‬بخندیم»‬ ‫را از سال ‪۱۳۹۰‬شروع کردیم‪ .‬در این انیمیشن بازی های سنتی کشورمان را به کودکان معرفی‬ ‫م ی کنیم‪ .‬در هر قسمت از «بازی کنیم‪ ،‬بخندیم»‪ ،‬یکی از بازی های سنتی و شعرهای ان را‬ ‫با زبان امروزی ب رای کودکان بیان کردیم تا کودکان امروز با بازی های کودکان دیروز بیش��تر‬ ‫اشنا شوند‪ ».‬به گفته این تهی ه کننده گرگم و گله م ی برم‪ ،‬قایم باشک‪ ،‬وسطی و موش گربه‬ ‫از بازی هایی است که در این انیمیشن به انها پرداخته شده است‪ .‬در «بازی کنیم‪ ،‬بخندیم»‪،‬‬ ‫منوچهر کری مزاده به عنوان نویسنده و تنظیم کننده اشعار حضور داشته‪.‬‬ ‫مه ران رس��ام تهی ه کننده برنامه تلویزیونی «ی��ادگاری» از ادامه یافتن‬ ‫تولید ان در ‪ ۵۲‬قسمت دیگر خبر داد و گفت‪« :‬ساخت ب رنامه یادگاری به دلیل‬ ‫‪ 52‬قسمت ادامه می یابد استقبال مردم و اب راز لطف شان تا ‪ ۵۲‬قسمت دیگر ادامه پی دا م ی کند‪ .‬تع دادی‬ ‫از موضوعات این برنامه را هم مش��خص کرده ایم‪ .‬ب رای مثال یک قسمت‬ ‫دیگر به موضوع دوستی م ی پردازیم‪.‬‬ ‫به مناسبت هفته معلم یکی از برنامه ها را به این موضوع اختصاص‬ ‫م ی دهیم‪ .‬همچنین م��ردم هم ارتباط خوب��ی با برنامه دارن��د و بعضی از‬ ‫موضوعات هم ب ر اس��اس پیامک های بینندگان تعیین م ی ش��ود‪ ».‬برنامه‬ ‫تلویزیونی یادگاری کاری از گروه سرگرمی و تفریحات شبکه سه سیماست‬ ‫که با اجرای مسعود فروتن پنجشنبه ش��ب ها از ساعت ‪ ۲۱‬روی انتن شبکه‬ ‫سه سیما قرار م ی گیرد‪.‬‬ ‫همچنین تکرار این برنامه شنب ه ها ساعت ‪ ۱۵:۳۰‬پخش م ی شود‪ .‬این‬ ‫برنامه با مراجعه به فیلم ها و سریال های دهه ‪ ۶۰‬و ‪ ۷۰‬ب رای بینندگان تداعی‬ ‫خاطره م ی کند‪.‬‬ ‫قصه روابط ادم ها‬ ‫سریال قهر و اش��تی به کارگردانی علی ژکان از هفته‬ ‫گذشته جای سریال کاراگاهان پلیس شبکه یک را گرفت‪.‬‬ ‫قصه این س��ریال مربوط به یک س��اختمان مسکونی ‪13‬‬ ‫واحدی است‪ .‬داس��تان قصه در رابطه با نوع برخورد و رفتار‬ ‫س��اکنان این س��اختمان با یکدیگر است‪ .‬این س��ریال به‬ ‫مضامین��ی همچون فرهن��گ اپارتمان نش��ینی‪ ،‬خانواده‪،‬‬ ‫مس��ائل اجتماعی‪ ،‬حقوق همسایه‪ ،‬مش��کالت عاطفی و‬ ‫داستان زنی به نام مدینه‬ ‫سریال سیروس مقدم برای ماه مبارک رمضان‬ ‫پس از س��ریال موفق «پایتخت ‪ »3‬س��یروس مقدم‪،‬‬ ‫در ماه رمضان امس��ال هم با یک س��ریال مناسبتی به نام‬ ‫«مدینه» به تلویزیون خواهد امد‪ .‬همزمان با سالروز والدت‬ ‫باسعادت حضرت فاطمه زه را (س) ساخت‬ ‫این سریال کلید خورد‪ .‬مهدی فرجی (مدیر‬ ‫ش��بکه یک)‪ ،‬مریم حداد (مشاور امور زنان‬ ‫و خانواده سیما)‪ ،‬اش��تیان ی زاد (مدیر گروه‬ ‫اجتماعی ش��بکه یک)‪ ،‬محراب��ی (مدیر‬ ‫طرح و برنامه) و همچنی��ن تعداد دیگری‬ ‫از مدی ران این شبکه در این مراسم حضور‬ ‫داش��تند‪ .‬مادر شهید س��لیمانی به همراه‬ ‫همسر این شهید و جانباز تیموری‪ ،‬کلید‬ ‫اغاز تصویربرداری این س��ریال را زد‪ .‬مدیر‬ ‫ش��بکه یک در این مراسم گفت‪« :‬فضای‬ ‫قصه ممل��و از مباح��ث دین��ی و معنوی‬ ‫است؛ «مدینه» نام مقدسی است که ب رای‬ ‫این خانم انتخاب ش��ده اس��ت‪ .‬امیدواریم‬ ‫«مدینه» نیز مانند سایر کارهای رمضانی‬ ‫اقای مقدم و نعمت اهلل پربیننده شود‪ ».‬در‬ ‫سریال «مدینه» که قرار است به تهی ه کنندگی زینب تقوایی‬ ‫در ماه رمضان از شبکه یک س��یما پخش شود‪ ،‬بازیگرانی‬ ‫همچون پریوش نظریه‪ ،‬رضا رویگری‪ ،‬مریم بوبانی‪ ،‬مهرداد‬ ‫صدیقیان‪ ،‬لیندا کیانی‪ ،‬اناهیتا افشار‪ ،‬شیوا اب راهیمی‪ ،‬مجید‬ ‫صالحی‪ ،‬مهرداد ضیایی‪ ،‬بهزاد فراهانی‪ ،‬شیوا فروهر‪ ،‬اتیال‬ ‫پسیانی و مهدی سلطانی بازی م ی کنند‪ .‬این سریال روایت‬ ‫زنی است که هم قهرمان است و هم ضد قهرمان‪ .‬او مدینه‬ ‫نام دارد و دچار فراز و نشی ب هایی م ی شود‪ .‬این قصه کامال‬ ‫زنانه اس��ت و ویژگ ی های خاص خود را دارد‪ .‬در این سریال‬ ‫شخصیت زن قصه دچار چالش هایی م ی شود و در حقیقت‬ ‫خانوده کوچکی که در سریال اشاره شده‪ ،‬نماد جامع ه ای است‬ ‫مثل من‪ ،‬مثل تو‬ ‫سریال مناسبتی با حضور ثریا قاسمی‬ ‫که وقتی با مشکالتی روبه رو م ی شوند‪ ،‬به جای متالش ی شدن‬ ‫و درگیری اتحاد بیشتری ب رای حل مشکالت پیدا م ی کنند‪.‬‬ ‫س��یروس مقدم‪ ،‬کارگردان این مجموع��ه تلویزیونی گفت‪:‬‬ ‫«کارها و س��وژه هایی که تا االن کار ک��رده ام‪ ،‬از دو ویژگی‬ ‫برخوردار بوده اند؛ یکی اینکه این سریال ها موجب ایجاد بحث‬ ‫و گفت وگو میان خانواده ها شده و از طرفی نیز سریال مورد‬ ‫حمایت مدی ران بوده و س��اعت خوبی ب رای پخش نصیبش‬ ‫شده است‪ .‬همین نیز باعث شده که بینندگان زیادی را جذب‬ ‫کند‪ .‬مهمترین کارم س��ه گانه «پایتخت» ب��ود که هرکدام‬ ‫از این س��ریال ها یک س��وژه اجتماعی را مطرح م ی کرد‪ .‬در‬ ‫مورد «مدین��ه» نیز‪ ،‬دو وجه اش��تراک وجود‬ ‫دارد از جمله اینکه در قصه ای دوباره با سعید‬ ‫نعم��ت اهلل کار م ی کن��م‪ ،‬چنان که س��ابقه‬ ‫همکاری ب��ا نعم��ت اهلل را در کارهایی مثل‬ ‫«زیر هشت» و «رس��تگاران» داشتم که به‬ ‫سلیقه همدیگر نیز نزدیک شده ایم‪ .‬دومین‬ ‫وجه نیز محوریت اجتماعی قصه است که در‬ ‫این سریال نیز موضوعات اجتماعی پی رامون‬ ‫شخصیت «مدینه» ش��کل م ی گیرد‪ .‬قصه‬ ‫به شدت خانوادگی اس��ت و خانواده موضوع‬ ‫اصلی سریال اس��ت‪« .‬مدینه» زنی است که‬ ‫با اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی پرورش‬ ‫یافته و در خانواده ای رش��د کرده که س��بک‬ ‫درست زندگی را اموخته و این کار را به فرزندان‬ ‫خود نیز اموزش م ی دهد‪.‬‬ ‫«مدینه» ای��ن س��ریال در قصه دچار‬ ‫مشکل اساسی م ی شود که فکر نم ی کنم هیچ کسی دوست‬ ‫داش��ته باش��د جای او قرار بگیرد ولی این شخصیت از این‬ ‫مساله نیز عبور م ی کند‪ ،‬ان هم به این دلیل که پای او روی‬ ‫زمین و دارای اعتقادات قوی است‪».‬‬ ‫خنده از ته دل‬ ‫مشارکت برای با هم خندیدن‬ ‫مجموعه مستند ترکیبی و طنز «خنده از ته دل» در ‪ ۵۰‬قسمت ‪ ۱۰‬دقیقه ای در شبکه‬ ‫مستند سیما تولید م ی شود‪ .‬این مجموعه به ذکر خاط رات خنده دار افراد مختلف اختصاص‬ ‫دارد و در قالب «خنده از ته دل» افراد مختلف خاط راتی تعریف م ی کنند که تماشاگر به جای‬ ‫جوک های س��اختگی ‪ -‬که عموما درباره اقوام و ملی ت های مختلف است ‪ -‬به رویدادها و‬ ‫ماجراهای واقعی بخندد‪« .‬نادر شکوری» تهی ه کننده این مجموعه گفت‪« :‬ب رای تولید این‬ ‫مستند به اس��تان های مختلف کشور س��فر خواهیم کرد و تا امروز در استان های گیالن‪،‬‬ ‫مازندران‪ ،‬ته ران‪ ،‬گلس��تان‪ ،‬البرز‪ ،‬اصفهان و کرمان به سراغ خاط رات شیرین هم وطنانمان‬ ‫رفته ایم‪ .‬این خاط رات چون واقعی اس��ت بر دل نیز خواهد نشس��ت‪ .‬همچنین م ی تواند‬ ‫ایده ای باشد ب رای برنامه سازان و فیلمسازان مختلف تا از اتفاقات خنده داری که به زندگی‬ ‫روزمره مردم نزدیک است‪ ،‬استفاده کنند‪ .‬امیدوارم «خنده از ته دل» با مشارکت مردم به یک‬ ‫ب رنامه جذاب و دیدنی ب رای با هم خندیدن بدل شود‪ ».‬پخش این مجموعه مستند از ابتدای‬ ‫اردیبهشت ماه در شبکه مستند اغاز شده است‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫«مثل من‪ ،‬مثل تو» س��ریال مناس��بتی ماه رمضان به تهی ه کنندگ��ی داوود قچاق و‬ ‫ی کلید خورد‪ .‬این س��ریال درباره دختری از یک خانواده فرهیخته‬ ‫کارگردانی محمود معظم ‬ ‫است که درست اول ماه رمضان به سن تکلیف رسیده و تمام اعمال دینی بر او واجب م ی شود‪.‬‬ ‫این مجموعه ب رای ماه رمضان در ‪ 33‬قسمت به ش��کل مجموعه ساخته خواهد شد‪ ،‬با این‬ ‫تفاوت که این بار این سریال به شکل اپیزودیک تهیه نم ی شود و بینندگان باید هر شب در‬ ‫جریان قصه قرار بگیرند‪ .‬ثریا قاسمی‪ ،‬عبدالرضا اکبری‪ ،‬کمند امیرسلیمانی‪ ،‬شه رام عبدلی‪،‬‬ ‫ی و‪ ...‬از‬ ‫نگین معتضدی‪ ،‬فرخ نعمتی‪ ،‬رحیم نوروزی‪ ،‬سپیده کاشانی‪ ،‬ملیکا پارسا‪ ،‬ادرین معظم ‬ ‫جمله بازیگران اصلی سریال «مثل من‪ ،‬مثل تو» هستند‪ .‬اکنون گروه تولید مجموعه «مثل‬ ‫من‪ ،‬مثل تو» که قرار است نامش تغییر کند‪ ،‬در محله ازگل ته ران هستند و چند روزی است که‬ ‫کار کلید خورده است؛ ضمن اینکه کار در لوکیشن اصلی این سریال از هفته اینده در کاشانک‬ ‫اغاز م ی شود و تقریبا ‪ 70‬درصد کار در همان لوکیشن ضبط م ی شود‪.‬‬ ‫قربان نجفی‪ ،‬ژیال به رامی‪ ،‬اسماعیل پور رضا‪ ،‬پرویز سیرتی‪،‬‬ ‫شهین تس��لیمی‪ ،‬پروین قائم مقامی‪ ،‬مهوش وقاری و‪ ...‬در‬ ‫سریال قهر و اشتی ایفای نقش کردند‪.‬‬ ‫دیدار‬ ‫قهر و اشتی‬ ‫زناشویی‪ ...‬م ی پردازد‪« .‬قهر و اشتی» روایت زندگی ساکنان‬ ‫مجتمع ‪ 13‬واحدی مشتاق است که بعد از گذشت سال ها قرار‬ ‫است در دست تعمیر قرار گیرد‪ .‬بازسازی ساختمان به اشکان‬ ‫جاوید‪ ،‬مهندس س��اختمان و الهام شایس��ته‪ ،‬مدیر شرکت‬ ‫اشیان محول م ی شود‪ .‬انها که به تازگی به عقد هم درامده اند‪،‬‬ ‫تصمیم دارند بعد از انجام کار تعمی رات‪ ،‬مراسم عروسی خود‬ ‫را برگزار کنند‪ .‬فیلمنامه این س��ریال به سرپرس��تی سعید‬ ‫خواجه افضلی توسط گروه نویس��ندگان نوشته شده است‪.‬‬ ‫محمد شیری‪ ،‬بهناز س��لیمانی (در نقش یک زوج)‪ ،‬محمد‬ ‫صادقی و فلور نظری نیز زوج دیگر سریال هستند‪ .‬بازیگرانی‬ ‫چون داریوش ارجمند‪ ،‬مهشید افشار زاده‪ ،‬سعید پیردوست‪،‬‬ ‫‪81‬‬ ‫بازار‬ ‫مدیرعاملبانکمهراقتصاد‪:‬‬ ‫بازار‬ ‫‪82‬‬ ‫مثلث | شماره ‪215‬‬ ‫مدیران باید نقش هدایتگری داشته باشند‬ ‫مدیرعامل بانک مهر اقتصاد در نشست هم اندیشی معاونین و مدیران کل استان ها بر نقش‬ ‫هدایتگری مدیران تاکید کرد‪ .‬به گزارش روابط عمومی بانک مهر اقتصاد‪ ،‬دکتر غالمحسن تقی نتاج‪،‬‬ ‫مدیرعامل بانک در این نشست‪ ،‬بهره وری‪ ،‬فراهم کردن فضای بانشاط برای همکاران و در نظر گرفتن‬ ‫مسائل اعتقادی را از اهم وظایف مدیران دانست و اظهار داشت‪« :‬کار های بزرگی در بانک مهر اقتصاد‬ ‫در حال انجام است‪ ،‬بنابراین مدیران باید با دیدی فراتر از ریاست و مدیریت‪ ،‬نقش هدایتگری داشته‬ ‫باشند‪».‬دکترنتاجازتشکیلستادتحققاقتصادمقاومتیدربانکمهراقتصادخبردادوگفت‪«:‬همهباید‬ ‫تالشکنیمتاطرح هایاقتصادمقاومتیدرسال‪ 93‬بهبهتریننحوممکناجراشود‪».‬مدیرعاملبانک‬ ‫مهر اقتصاد سند اقتصاد مقاومتی و تحقق ان را تنها راه برون رفت از معضالت مزمن و دیرینه اقتصاد‬ ‫کشور دانست و افزود‪« :‬خوشبختانه سند کامل و جامعی تدوین شده که تکلیف همه احاد مردم را در‬ ‫تمامی سطوح مشخص کرده است‪ ،‬بنابراین همه در جهت اجرایی شدن ان مسئول هستیم‪ ».‬وی در‬ ‫بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه بانک مهر اقتصاد در بخش قرض الحسنه هیچ گاه قصد‬ ‫انتفاع نداشته است ‪ ،‬ترویج و اشاعه این سنت نیکو را نیازمند عزمی جدی دانست و ابراز داشت‪« :‬هر گاه‬ ‫مشکالت اقتصادی در کشور افزایش یابد شاهد کاهش سپرده گذاری در بخش قرض الحسنه هستیم‪،‬‬ ‫از این رو در شرایط کنونی باید به گونه ای عمل کنیم که خانواده ها تشویق به این امر شوند‪ ».‬دکتر نتاج‬ ‫مصارفخردوکالن رابه صورتتکبعدیبهنفعبانکندانستوبر مصرف منابعبهصورتبینابینیو‬ ‫ترکیبی تاکید کرد و گفت‪« :‬باید با مدیریت زمان در پرداخت وام و تسهیالت تسریع شود چرا که این امر‬ ‫موجب رضایت مشتریان و ارزش افرینی برای بانک می شود‪ ».‬وی سرمایه گذاری در تاثیرگذار ترین و‬ ‫توجی هدارترینحوزه هایاقتصادیراازمهم ترینبرنامه هایبانکمهراقتصاددربخشمصارفعنوان‬ ‫کرد و افزود‪« :‬با مجموعه اقداماتی که در حوزه مالی بانک صورت گرفته است‪ ،‬در نظر داریم هر انچه‬ ‫به عنوان سود استان حاصل می شود را در خود ان استان سرمایه گذاری کنیم‪».‬‬ ‫مدیرعامل بانک مهر اقتصاد‪ :‬بانک مهر اقتصاد به طرح های همراستا با اقتصاد‬ ‫مقاومتیتسهیالتبانرخمناسبارائهمی کند‬ ‫نشست هم اندیشی مشترک مدیران بانک مهر اقتصاد و مسئوالن سازمان بسیج مستضعفین‬ ‫با هدف بررسی راهکارهای تسهیل در واگذاری تسهیالت به طرح های همراستا با اقتصاد مقاومتی‬ ‫برگزار شد‪ .‬در این نشست که با حضور سردار نقدی‪ ،‬رئیس سازمان بسیج و مهندس عزیزی‪ ،‬رئیس‬ ‫سازمان بسیج سازندگی برگزار شد‪ ،‬دکتر نتاج‪ ،‬مدیرعامل بانک با بیان اینکه این بانک از سال گذشته به‬ ‫صورت عملی به اجرای ماموریت های خود با رویکرد اقتصاد مقاومتی پرداخت اظهار داشت‪« :‬اهمیت‬ ‫مقوله اقتصاد طی هشت سال گذشته پی در پی از سوی مقام معظم رهبری مورد تاکید قرار گرفته است‪،‬‬ ‫بنابراینهمگیمسئولیمتابهخواسته هاودغدغه هایمعظم لهدراینخصوصجامهعملبپوشانیم‪».‬‬ ‫نتاج با بیان اینکه بانک مهر اقتصاد در صدد است تا با ارائه تسهیالت در طرح های همراستا با اقتصاد‬ ‫مقاومتی در خدمت اقتصاد کشور باشد‪ ،‬خاطرنشان کرد‪« :‬معضالت اقتصادی کشور ریشه در صد سال‬ ‫گذشته دارد و مدت ها بود که یک خالء راهبردی برای پیمودن ادامه مسیر تحقق اقتصاد اسالمی در‬ ‫ایران احساس می شد که سند اقتصاد مقاومتی در این راستا تدوین و ابالغ شد‪ ،‬بنابراین همه مسئوالن‬ ‫باید تالش کنند تا با محقق کردن این سند جهت دهنده که الگویی الهام بخش و برامده از فرهنگ‬ ‫انقالب اسالمی است در راه اعتالی میهن عزیزمان گام بردارند‪ ».‬وی با بیان اینکه بانک مهر اقتصاد با‬ ‫حمایت مالی از طرح های اقتصادی خواستار نقش افرینی در اقتصاد کشور است‪ ،‬ابراز داشت‪« :‬مجموعه‬ ‫مهر بدون برخورداری از هر گونه منابع دولتی در سال گذشته بیش از دو هزار میلیارد ریال تسهیالت به‬ ‫طرح های مختلف تولیدی در طرح اقتصاد مقاومتی ارائه کرده است که در سال جدید و به یاری پروردگار‬ ‫اینمبلغبهبیشازچهارهزارمیلیاردافزایشیافتهاست‪».‬ویبابیاناینکهباابالغسنداقتصادمقاومتی‬ ‫یالیه هایمختلفجامعهبایدکارخودرادراجرای‬ ‫حجتبرهمگانتمامشدهاست‪،‬بیانداشت‪«:‬تمام ‬ ‫اینمهمبهدرستیانجامدهند‪،‬دراین صورتپیاده سازیاقتصادمقاومتیتبدیلبهیکمطالبهعمومی‬ ‫خواهد شد‪ ».‬مدیرعامل بانک مهر اقتصاد محور قراردادن رشد و بهره وری‪ ،‬توجه به طبقات کم درامد و‬ ‫متوسط‪،‬کاهششدتمصرفانرژی‪،‬افزایشسهمسرمایهانسانی‪،‬افزایشتولیدکاال‪،‬مدیریتمصرف‬ ‫ب ا ترویج مصرف محصوالت داخلی‪ ،‬شفاف سازی و سالم سازی اقتصاد و تقویت فرهنگ جهادی را از‬ ‫جمله راهکارهای پیاده سازی سند اقتصاد مقاومتی عنوان کرد‪».‬‬ ‫مشتریان ‪ VIP‬بانک انصار در‬ ‫بلندترین برج ایران‬ ‫اداره کل بازاریاب��ی و تبلیغ��ات‪ ،‬در اقدامی بی نظی��ر و خالقانه‪ ،‬ب��ه منظور حفظ و‬ ‫نگهداشت مشتریان فعلی‪ ،‬در راستای تکریم و وفادارس��ازی انان به بانک انصار و همچنین‬ ‫جذب مشتریان جدید و اعتبار برند‪ ،‬گروهی از مش��تریان ویژه و خاص یکی از شعب تهران را‬ ‫همراه خانواده خود به برج میالد تهران برد‪ .‬اول اردیبهش��ت ماه‪ ،‬به مناس��بت سالروز میالد‬ ‫حضرت زهرا (س) و روز زن‪ ،‬در یک اقدام نمادین سی و پنج خانواده از مشتریان ویژه و خاص‬ ‫شعبه شهید بهشتی(‪ ،)1818‬از طرف باشگاه مشتریان‪ ،‬میهمان یک تور تفریحی و گردشگری‬ ‫شدند تا یاد بانک انصار را با نماد خدمت و اعتبار همواره در دل خویش نگاه دارند‪ .‬مدیر باشگاه‬ ‫مشتریان در این س��فر نیم روزه ضمن عرض تبریک این ایام و خیر مقدم و خوشامدگویی به‬ ‫میهمانان به نیابت از مدیرعامل محترم بانک انصار‪ ،‬با بیان اینکه مشتریان ویژه و خاص بانک‬ ‫انصار صاحبان و ولی نعمتان اصلی بانک به شمار می ایند‪ ،‬به تشریح سایر خدمات نوین باشگاه‬ ‫مشتریان بانک انصار پرداخت‪ .‬در این برنامه اکبر ظریف‪ ،‬مسئول شعبه شهید بهشتی نیز جمع‬ ‫حاضر را همراهی می کرد‪ .‬پس از بازدید از قسمت های گنبداسمان‪ ،‬دیدباز‪ ،‬مشاهیر و سینمای‬ ‫شش بعدی در برج میالد‪ ،‬در بخش پایانی این مراسم‪ ،‬عالوه بر اهدای هدایایی به رسم یادبود‬ ‫از طرف بانک‪ ،‬به قید قرعه یک سفر زیارتی (فول برد) به مشهدالرضا (ع) به دو نفر از مشتریان‬ ‫ویژه و خاص ش��عبه به همراه خانواده هایشان اهدا گردید‪ .‬این مراس��م پس از صرف ناهار و‬ ‫گرفتن عکس یادگاری پایان یافت‪ .‬الزم به ذکر است برج مخابراتی میالد‪ ،‬برجی چندمنظوره‬ ‫و یکصدوپنجاه هزارتُنی اس��ت که با ارتفاع ‪ ۴۳۵‬متر‪ ،‬بلندترین برج ایران‪ ،‬ششمین برج بلند‬ ‫مخابراتی جهان و نوزدهمین سازه بلند نامتکی جهان اس��ت‪ .‬این برج با ‪ ۱۳‬هزار متر زیربنا از‬ ‫نظر وسعت کاربری سازه راس برج در میان تمامی برج های مخابراتی دنیا مقام نخست را دارد‪.‬‬ ‫س�امانه نوبت دهی هوش�مند در ش�عب بانک انصار با قابلیت های جدید‬ ‫راه اندازی می شود‬ ‫در راس��تای افزایش اعتماد و رضایت مش��تریان و مراجعه کنندگان بانک انصار سامانه‬ ‫نوبت دهی هوشمند در ش��عب بانک انصار با قابلیت های جدید راه اندازی می شود‪ .‬در دومین‬ ‫جلسه کمیته طراحی محصول و توسعه خدمات بانک انصار که در اداره کل بازاریابی و تبلیغات‬ ‫این بانک تشکیل شد‪ ،‬طرح راه اندازی س��امانه نوبت دهی هوش��مند در شعب سراسر کشور‬ ‫تصویب شد‪ .‬به گزارش اداره کل بازاریابی و تبلیغات بانک انصار در دومین جلسه کمیته طراحی‬ ‫بانک انصار که از هفته گذشته کار خود را اغاز کرد‪ ،‬طرح راه اندازی سامانه نوبت دهی هوشمند‬ ‫بانک انصار در شعب سراسر کشور تصویب شد‪ .‬اقای س��یدحمیدخالقی‪ ،‬مدیرکل بازاریابی و‬ ‫تبلیغات این بانک که ریاست این کمیته را به عهده دارد‪ ،‬پس از تصویب این طرح گفت‪« :‬بانک‬ ‫انصار در نظر دارد در سال جدید ده ها طرح را در راس��تای افزایش رضایت مشتریان و توسعه‬ ‫خدمات نوین خود به مرحله اجرا دراورد تا سطح رضایت مشتریان و خدمات متنوع بانکی خودرا‬ ‫بیش از پیش افزایش دهد‪».‬‬ ‫قدردانی مدیرعامل بانک انصار از بانوان ش�اغل در مرکز خدمات مشتریان‬ ‫این بانک‬ ‫در سالروز میالد خجسته بزرگ بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا(س) مدیرعامل بانک‬ ‫انصار از بانوان شاغل در مرکز خدمات مشتریان این بانک قدردانی کرد‪ .‬به منظور بزرگداشت‬ ‫میالد خجسته بزرگ بانوی دو عالم و نگین خاتم نبوت و امامت حضرت فاطمه زهرا(س) دکتر‬ ‫ابراهیمی‪ ،‬مدیرعامل بانک انصار از مرکز خدمات مشتریان این بانک بازدید و از بانوان شاغل در‬ ‫این مرکز که در راستای تامین رضایت خاطر مشتریان بانک و رسیدگی به شکایات و انعکاس‬ ‫انتظارات انان به مسئوالن‪ ،‬اقدامات شایسته ای انجام می دهند‪ ،‬قدردانی و سپاسگزاری کرد‪.‬‬ ‫به گزارش اداره کل بازاریابی و تبلیغات بانک انصار در این بازدید که سیدحمید خالقی‪ ،‬مدیرکل‬ ‫بازاریابی و تبلیغات بانک مذکور نیز در ان ش��رکت داشت‪ ،‬مس��ئول مرکز یادشده گزارشی از‬ ‫عملکرد سال ‪ 1392‬ارائه داد و در ادامه دکتر ابراهیمی ضمن تبریک و تحیت به مناسبت میالد‬ ‫خجسته حضرت فاطمه زهرا(س) به بانوان شاغل‪ ،‬از سرعت عمل و تالش های بی وقفه این‬ ‫بانوان در انجام درخواست های مشتریان و رسیدگی به شکایات انان قدردانی کرد‪.‬‬

آخرین شماره های ماهنامه مثلث

ماهنامه مثلث 419

ماهنامه مثلث 419

شماره : 419
تاریخ : 1397/09/15
ماهنامه مثلث 418

ماهنامه مثلث 418

شماره : 418
تاریخ : 1397/07/28
ماهنامه مثلث 417

ماهنامه مثلث 417

شماره : 417
تاریخ : 1397/07/21
ماهنامه مثلث 416

ماهنامه مثلث 416

شماره : 416
تاریخ : 1397/07/14
ماهنامه مثلث 415

ماهنامه مثلث 415

شماره : 415
تاریخ : 1397/07/07
ماهنامه مثلث 414

ماهنامه مثلث 414

شماره : 414
تاریخ : 1397/06/31
ثبت نشریه در مگ لند

شما صاحب نشریه هستید ؟

با عضویت در مگ لند امکانات متنوعی را در اختیار خواهید داشت
ثبت نام ناشر
لطفا کمی صبر کنید !!