ماهنامه مثلث شماره 256
ماهنامه مثلث شماره 256
ماهنامه مثلث شماره 256
تک دوره ای یا دو دوره ای؟
سال 94سرنوشت دولت روحانی را
تا حدود زیادی معین می کند
هفته نامه خبری،تحلیلی /سال پنجم /شماره دویست و پنجاه و شش 23 /اسفند 244 /1393صفحه10000/تومان
همراه با اثار و گفتاری از :سیدرضا اکرمی
محمد قوچانی و صادق زیباکالم
گفت وگوهایداغ
بررســی وقایع ســال 93و چشــم انداز
سال 94درگفت وگوهای نوروزی مثلث
گفت وگوهای ویژه مثلث با علی اکبر والیتی ،علی طیب نیا ،علی اکبر صالحی ،غالمعلی حدادعادل ،عباس عراقچی ،مجید تخت روانچی
عزت اللــه ضرغامی ،احمد توکلی ،محمدحســین صفارهرنــدی ،علی مطهری ،نجات اللــه ابراهیمیان ،صادق خــرازی و محمدرضا باهنر
سالنامه94
روزهایبهارستان
وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی سال
پرماجرایی را پشت سر گذاشت
جنگپشتمیزمذاکره
مثلثیکسالگفت وگویهسته ای
را ارزیابی می کند
دختران وطن
بانوان ورزشکار ایران در سال
گذشتهدرخشیدند
مساله«مرتضی»
چرامرگمرتضیپاشاییتبدیل
بهیککمپیناجتماعیشد؟
نبایدسربازیراکهبهمذاکره
می فرستیدتضعیفکرد
گفت وگوی مثلث با علیاکبر والیتی
بااقتصاد
پوزیتیویستیمخالفم
گفت وگوی مثلث با علی طیب نیا
همهچیزدرباره
مذاکرات ژنو
گفت وگوی مثلث با علی اکبر صالحی
دوران احمدی نژاد دوره
حاکمیتاصولگرایاننبود
گفت وگوی مثلث با غالمعلی حدادعادل
احتمال توافق از 50درصد
بیشتراست
گفت وگوی مثلث با سیدعباس عراقچی
فریب نمی خوریم
گفت وگوی مثلث با مجید تخت روانچی
انسجامنیروهایانقالبمهم تر
ازانتخابرئیس جمهوراست
گفت وگوی مثلث با سیدعزت اهلل ضرغامی
ظریفچیزیرا
نفروختهاست
گفت وگوی مثلث با احمد توکلی
طرحائتالف اصالح طلبانبااصولگرایان
عملیاتروانیاست
گفت وگو با محمدحسین صفارهرندی
شایدازبرخیاصالحطلبان
اصالحطلبترباشم
گفت وگوی مثلث با علی مطهری
جناح بندیسیاسیمعیار
تاییدصالحیتنخواهدبود
گفت وگوی مثلث با نجات اهلل ابراهیمیان
ازجایی
ماموریتندارم
گفت وگوی مثلث با صادق خرازی
منبازیگرنیستم
کارگردانم
گفت وگوی مثلث با محمدرضا باهنر
تبریک
عید نوروز
وکذلکجعلنکمامهوسطالتکونواشهداعلیالناس
ویکونالرسولعلیکمشهیدا
هفته نامه سیاسی ،فرهنگی با رویکرد خبری ،تحلیلی
صاحب امتیاز و مدیر مسئول :مصطفی اجورلو
سردبیر :سعید اجورلو
ملت ایران
بسم ال ّل ه الرحمن الرحیم
یا ُم َق ِّلب ا ْل ُق ُل ِ
وب واال ْبصــار یا ُمدَ ِّبر ا َل ِ
لیل
حول حالناَ
ِ
َوال َّنهار ،یا ُم َح ِّو َل َ
الح ْول واالحوالّ ،
ِالی َا ْح َس ِن ا ْلحال.
تحویل حال ِالی احسن الحال این است
که انشاءال ّل ه در این سال نو ما تغییرات روحی
بدهیم ،یعنی واقعــ ًا تحول بــر ایمان حاصل
بشــود .و او به این اســت که همانطوری که ســیرۀ انبیا از
اول تا اخر بوده است که جنگ و صلحشــان برای خدا بوده
اســت ،هیچ پیغمبری جنگ نکرد ا ّ
ال برای خدا و صلح نکرد
ا ّ
ال برای خدا.
و امسال نوروز ما بین دو عید واقع شده است :یکی عید
سعید والدت حضرت امام حســین ـ سالمال ّل ه علیه ـ که احیا
کنندۀ دین اســام بود از صدر اســام تا اخر الزمان ،و یکی
هم عید 15شعبان ولی عصر ـ ارواحنا له الفداء ـ که او تا ازل
احیا میکند دین خدای تبارک و تعالی را .و ما امیدواریم که
ملت ما در این سال نو به طوری عمل بکند که سیرۀ انبیا بوده
است .به طوری عمل بکند که سیرۀ اولیا بوده است .و عمده
این است که هواهای نفس از بین برود .انسان در طول عمر
44- 51
گفتارها
نفهمیدندراستانهسالنو
نقشههواییفرهنگ،درسالیکهنکوست
اخالقمساعدتاجتماعی
شروعدفاعازهجدهقدمحریف
52- 116
گفت وگوها
گفت وگوهایویژهمثلثباعلیاکبروالیتی،
علیطیب نیا،علیاکبرصالحی،غالمعلیحدادعادل،
عباسعراقچی،مجید تختروانچی،عزت اهللضرغامی،
احمدتوکلی ،محمدحسینصفارهرندی،علیمطهری،
نجاتاهللابراهیمیان،صادقخرازیومحمدرضاباهنر
118- 151
سیاست
تک دوره ای یا دو دوره ای؟
دولتیازدهم؛درمیانگسل
روحانیروحیهمشورتیدارد
هوابهاریترشده
مثلث؛ هفته نامه ای خبری ،تحلیلی است که سعی دارد روایتی منصفانه
و عادالنه از واقعیت ها ارائه دهد .نامش تمثیل و اشــاره ای است به سه
ضلع استقالل ،ازادی و جمهوری اسالمی .مرامش تقویت گفتمان انقالب
اسالمی ،چارچوبش اســام ،انقالب ،امام و رهبری ،ارمانش گسترش
و سیادت اسالم خواهی در سراســر جهان و عزت مسلمانان ،توسعه و
پیشرفت ایران اسالمی و رفاه مردم شریف ایران و رونق گرفتن عدالت.
مرزش رواداری و تالیف قلوب اهالی انقالب و ایستادگی در برابر مقابالن
گفتمانی و عملی نظام و سیاق و مشرب مان نجابت قلم و روزنامه نگاری
مومنانه و تالش در جهت رونق گرفتن سنت گفت وگو میان فرهیختگان و
نخبگان کشور است .امیدواریم که در روایت مان صادق ،بر مرام مان مستمر
و دائم ،بر چارچوب مان مستقر ،بر ارمان مان مومن ،بر مرزهایمان مراقب و
هوشیار و بر سیاق مان استوار بمانیم.
تحریریه:
دبیرتحریریه:مصطفیصادقی
مشاورهنریسردبیر:یحییپاکدل
سیاست :مصطفی صادقی(دبیر) -علی حاجی ناصری -امیدکرمانی ها
ی اسالم
حنیف غفاری -داوود حشمتی -زهره دیانی -مینا عل
فرهنگ و اقتصاد :علیرضا بهرامی(دبیر) -فاطمه کریمخان -
سارا میرشجاعی -شیما غفاری -مسعود نجفی -محمدصادق لواسانی
تاریخ و گفتارها :مصطفی شوقی(دبیر) -زهیر توکلی -حمید عزیزی
بین الملل :سعیده سادات فهری (دبیر)
دیدار :افشین خماند(دبیر)
بازار :تقی میری (دبیر)
ورزش :مهدی ربوشه (دبیر)
مبتالی به این هوای نفس است که محتاج به ریاضت است.
و من که گویندهام موفق نشدم به این عمل .و من امیدوارم
که ملت ایران و همۀ مســلمانان دنیا یک تحولی پیدا کنند
در این ســال نو که برای خدا کار کنند .برای سلطۀ خودشان
نباشد .برای پیروزی خودشان نباشد .برای هواهای نفسانی
نباشد .و خداوند انشاءال ّل ه همه را توفیق بدهدکه درراه خدای
تبارک وتعالی مجاهدتکنند.وانشــاءال ّل ه ایــن روز برهمه
مبارک باشد ،و خداوند همۀ مســلمین را با هم متفق کند در
مقابل کفر جهانی.
والسالم علیکم و رحمهال ّل ه
تاریخ1368/01/01 :
محل :تهران ،جماران
170- 197
بینالملل
جنگ پشت میز مذاکره
توازن مثبت
فریبکاری غرب
دور شدن «خارج نزدیک»
198-221
فرهنگ
ت پرحاشیه
وزار
اعتراض علما به وزارت ارشاد
نزول؛ از پرده نقره ای تا صفحه شیشه ای
معجزه فیلمنامه
222-239
ورزش
جان سخت
کارلوس کی روش ،بازنده محبوب!
حاال حاالها هستم
دختران وطن
تک دورهای یا دو دورهای؟
سال 94سرنوشت دولت روحانی را
تا حدود زیادی معین میکند
هفتهنامهخبری،تحلیلی /سال پنجم /شماره دویست و پنجاه و شش 23 /اسفند 244 /1393صفحه10000/تومان
همراه با اثار و گفتاری از :سیدرضا اکرمی
محمد قوچانی و صادق زیباکالم
گفتوگوهایداغ
بررســی وقایع ســال 93و چشــمانداز
سال 94درگفتوگوهای نوروزی مثلث
گفتوگوهای ویژه مثلث با علی اکبر والیتی ،علی طیبنیا ،علی اکبر صالحی ،غالمعلی حدادعادل ،عباس عراقچی ،مجیدتخت روانچی
عزتاللــه ضرغامی ،احمد توکلی ،محمدحســین صفارهرنــدی ،علی مطهری ،نجات اللــه ابراهیمیان ،صادق خــرازی و محمدرضا باهنر
سازمان اگهی ها :تلفن0912 - 5169927 :
چاپ :هنر سرزمین سبز
توزیع :نامه امروز
نشانی :تهران ،خیابان شهید بهشتی ،خیابان پاکستان ،کوچه دوازدهم،
پالک ،24واحد 1
تلفن 88171506-8 :
سالنامه94
گرافیک و صفحه ارایی :فاطمه قنائی -علی اجورلو
و افشین جم
پردازش تصاویر :هومن سلیمیان
عکس :امیر طالیی کیوان -عدنان جعفری و محمد برنو
ویرایش :ژیال شاکری -امیر عزیزی و نرگس حاجیلو
حروفچینی :داود حشمتی
مدیر مالی :محمد پالیزدار
سازمان اگهی ها :تقی میری
بازرگانی و بازاریابی :محمدعلیاجورلو
امور اداری :محمد شکراللهی ،علیرضا اسدالهی
انفورماتیک :شهرام زحمتی
ناظر چاپ :بابک اسکندرنیا
با تشکر از :دکتر اسماعیل تبار -دکتر ایت اله ابراهیمی-دکتر غالمحسن تقینتاج
حسین زندی -احمد طالیی -مهندس صدوقی -حسین مجاهدی -حاج اقاتوکلی
هادیانباردار -منصور شیخ االسالمی -دکتر زارعیان -علیرضا حسن زاده
سیدحمیدخالقی
طراح جلد :یحیی پاکدل
روزهایبهارستان
وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی سال
پرماجرایی را پشت سر گذاشت
جنگپشتمیزمذاکره
مثلثیکسالگفتوگویهستهای
را ارزیابی میکند
دختران وطن
بانوان ورزشکار ایران در سال
گذشتهدرخشیدند
مساله«مرتضی»
چرامرگمرتضیپاشاییتبدیل
بهیککمپیناجتماعیشد؟
شماره پیامک3000411711 :
مساله «اگاهی»
سرمقاله
الگوی رفتار ایرانیان به چه سمتی میل پیدا می کند؟
سعید اجورلو
سردبیر
اینها سوال های فوق العاده مهمی هستند؛ ایرانیان
چگونه فکر می کنند؟ اکنون و در پایان ســال ســوم دهه
90ما با چه جامعــه ای مواجهیم؟ با چه ایرانی ای روبه رو
هســتیم؟ چگونه ذهنــی دارد؟ ذهن او ،اندیشــه اش و
الگوهای رفتــاری اش چگونه شــکل می گیرند؟ چگونه
زندگی می کنند؟ ایا ایرانیان تبدیل به انسان هایی مدرن
شــد ه اند و با یک فرد مــدرن مواجهیم یــا همچنان فرد
ایرانی ذیل جمع سنتی قابل تعریف است؟
برای روشن شدن موضوع و شــاید قدم برداشتن در
راه پاسخ به این سوال ها کمی درباره شکاف های موجود
در جامعه ایران سخن می گوییم؛ شکاف هایی که درون
خود نمایی از ذهن و زندگی ایرانیان ارائه می دهند.
30
اگــر بزرگ تریــن ویژگــی جوامــع ســنتی را
مستحیل شــدن فرد در جمع و اصالت جمع بدانیم و اگر
اصالت فــرد منهای جمــع را اصلی تریــن ویژگی جوامع
مدرن بدانیم ،اکنــون جامعه ایران جامعــه ای در میانه
فردگرایی و جمع گرایی است؛ در مرحله ازهم گسیختگی
انتقــال از ســنت بــه مدرنیتــه .جامعه ای کــه افرادش
چنان تیــری از کمان ســنت رها شــده ،هنــوز به هدف
مدرنیته نخورد ه اند و ســرگردان در این میانه ،راســت و
چپ می شــوند ،باال و پایین می رونــد .ان چنان که امیل
دورکیــم توصیــف می کند؛ جامعــه ای در حــال گذار از
همبســتگی مکانیکی به همبســتگی انــدام وار .در حال
گذار از جامعه ای بدون تمایزات داخلی با وحدت شکلی
به سمت جامعه ای با تقسیم کار پیشرفته.
جامعه ای در حال حرکت از انومی به همبستگی جدید.
ایا به این همبستگی می توان رسید؟ ایا ان چنان که دورکیم
می گفت ،ازهم گســیختگی ایــران ســرانجامش مدرنیته
است؟ ایا قدرت سنت اجازه می دهد که دنیای مدرن عالوه
بر شکل در محتوا هم بر جامعه ایران مسلط شود؟
جامعه ایران از ســویی مواجه اســت با سودگرایی،
منفعت طلبی ،تنهایی ،چالــش در هویت و به تعبیر وبری
در حال انتقال از عقالنیت معطوف به ارزش به عقالنیت
معطوف به هــدف و از ســوی دیگــر غم غربتــی بزرگ
روزهای خوش ســنت را به یــاد فرد ایرانی مــی اورد .ایا
جامعه ایران می تواند از غم غربت رها شود و به عقالنیت
ابزاری برسد؟
میل بازگشــت به گذشــته در ایرانیان مایه قوت قلب
سنتگرایان است ،ان چنان که تغییر سریع جهان در شکل و
محتوا خود بزرگترین امیدواری مدرن گرایان است .و سوال
اخر؛ ایا می شود در محتوا سنتی ماند و در شکل مدرن شد؟
سوالی که باید به انتظارش پاسخ اش ماند.
مثلث | شماره 256
گفتارها
– 1جمع گرایی /فردگرایی
– 2سکوالریسم /شریعت گرایی
«زندگی منهای شــریعت» .شاید بتوان تعبیرهای
دقیق تری دربــاره سکوالریســم به زبان اورد اما کســر
کردن شریعت از زندگی روزمره شــاید روایتی درست از
زندگی برخی ایرانیان باشد و البته دین را از داوری های
فردی ،رفتارهــای اجتماعــی ،فرهنگی و سیاســی جدا
کردن .اگر اجتهاد به معنای به روز کردن احکام شریعت
و ســهل کردن زندگی مومنانه باشد ،نفوذ سکوالریسم در
ایران به معنای بی قید شــدن نســبت به رابطه رفتارهای
فردی با امور شرعی است؛ نوعی اجتهاد شخصی برامده
از حق گرایــی و در تضاد بــا تکلیف گرایی .اگــر فقه به
واســطه متن و عقل تنظیم کننده اسالم روز باشد و فقیه،
داور میان رفتار فرد و دســتور متن اما انســان سکوالر،
عقل خودبنیاد و نفس خویش پسند را جایگزین می کند و
خالء رابطه عاطفی با پروردگار را به جای عبادت با اخالق
و معنویت منهای دین پر می کند .این گونه انســان ها در
بخشــی از جامعه در حــال پرورش اند؛ انســان هایی که
دین را برای زمیــن نمی خواهند و زمیــن را عرصه عرف
می پندارند نه شرع .انسان جدا شــده از شریعت حاصل
سکوالریسم اســت که نه فقط در تعریف مصطلح جدایی
دین از سیاســت را همراه دارد که جدایی انسان و جامعه
از شریعت را در پی خواهد داشــت .چنین خطری جامعه
ما را تهدید می کند.
– 3سبک زندگی غربی /ایرانی – اسالمی
بخشــی از جامعه ما غربی زندگــی می کنند ،غربی
حرف می زنند ،غربی می پوشند ،غربی می خورند و غربی
تفریح می کنند .به ویژه در شــهرهای بــزرگ و به ویژه در
تهران و به ویژه در باالی شهر تهران .بخشی از تهران،
پایتخت ایران نیست ،ایینه ای است از زندگی در غرب.
بخشی از ان حاصل شــکاف طبقاتی است و ثروت های
رانت گونه و شــاید هم موروثی و شــاید هم حاصل کار و
تالش و تولید کــه البته ثــروت ،زندگی غربــی را توجیه
می کند و طلــب می کند و بخــش دیگــرش حاصل نفوذ
فرهنگی غرب که طبقه متوسط ما را فرا گرفته .روند این
نفوذ البته جایی موجب اشــکال می شود که تکه برداری
مثبت از غرب تبدیل به تقلید کامل می شــود و الگوهایی
که داشتیم و داریم کامال به باد می روند.
– 4سیاست محوری /سیاست زدایی
غربی زندگی کردن در ایران فارغ از نقش سیاســت
صورت می گیرد .ســاختن نوعی فضــای مجازی که در
ان دولت و سیاســت و حاکمیــت غایب اســت .گذران
زندگی با شــبکه های تلویزیونی خارج از مرزهای ایران،
ســفر به دبی ،ترکیه ،مالزی و تایلند بیشتر از جانب طبقه
متوسط و سفر به اروپا و امریکا از جانب بورژواها ،سبکی
از زندگی را می ســازد که بهترین تعبیر درباره اش شــاید
«ایران مــوازی» درون مرزها یا ایران واقعی اســت .در
این مرزها نگهبانی نه بــا دولت که با اید ه هــا و تفکرات
خانواده یا فرد است .جامعه و دولت در حد رفع و اضطرار
به کار می اید .جســم ادمیان در ایران اســت و روح شان
در غــرب .از پیچیدگی هــای سیاســت فارغ شــده اند و
فقط در حد اخبــاری کوتــاه ان را پی می گیرنــد که این
نوعی جدا شــدن از جمــع را در پی دارد .نوعــی تنهایی
و جدایی از دولت .این راه و رســم برخــی از افراد جامعه
شده است.
شبکه های اجتماعی
بســتر شــکاف های مورد نظر در ایران شبکه های
اجتماعی هستند .به نوعی هم شــکل و فرم ارتباطات را
تشــکیل می دهند و هم در ســاخت محتوا موثرند .شکل
را تغییر داده ا نــد ،چنان چه امروز ایرانیــان بیش از انکه
از زبانشــان استفاده کنند از دست هایشــان سود می برند
و این چه خبــر بدی اســت بــرای زبان شناســانی چون
«سوســور» که زبان را عامل معرفت انسان می دانستند
و کســانی چون «گادامر» و «هایدگر» که زبان را خانه
انسان می پنداشتند .نه در ایران که در جهان اکنون این
خانه ویران شده است.
شــبکه های اجتماعی در ایران ،مرزها را کوچک تر
کرده انــد ،دوســتی ها را بی تعهدتر ،روابــط را مکانیکی
و دیجیتالی کرد ه اند کــه اگر وبر ،بوروکراســی را زاییده
ساختار سرمایه داری و نگاه دارنده ان می دانست اکنون
شبکه های اجتماعی الزمه ،عقالنیت ابزاری هستند .به
تعبیر هابرماســی ،اکنون «سیستم» به «زیست جهان»
حمله ور شده.
مساله اگاهی
باتوجه به شکاف های مورد اشاره ،می توان گفت؛
«اگاهی» مهم ترین مساله امروز ایرانیان است .اگاهی
برای زندگی مجازی و فارغ از دولت ،برای زندگی عرفی،
برای فربه کردن فردگرایی و ســبک زندگــی غربی .اگر
دغدغه سکوالر نشــدن جامعه ،زندگی با الگوی ایرانی –
اسالمی ،سیاست زدایی از جامعه و نگرانی جمع گرایی را
داریم باید بر اگاهی تمرکز کنیم .زمانه بازنمایی توســط
دولت های گذشته است.
هر موبایل «اپل» یک رســانه اســت .هر گوشــی
دارای «اندروید» یک رســانه اســت .پس هر فرد ،خود
رســانه ای دارد کــه قــدرت بازنمایــی را از دولت ســلب
می کند .واقعیت نه ا ن گونه کــه دولت ها می خواهند که
این بار توســط مردم ساخته می شــود .بازنمایی به دست
افراد جامعه افتاده و اما ایا ذهن هایی که توســط ســبک
زندگی غربی ســاخته می شــوند می توانند بازنمایی های
درستی داشــته باشــند؟ تاحدودی کار از دست نخبگان
درامده و خرد ه روایت هــا اگاهی ها را شــکل می دهند.
اکنون زمان دوگانه اگاهی – نااگاهی نیســت .حاال وقت
دوگانه اگاهی درســت /اگاهی کاذب است .جامعه ایران
به سمت اگاه شــدن در حال حرکت اســت .در این راه اما
انچه پیشــی گرفته ،اگاهی کاذب است .با مصادیقی که
نام بردیــم و با شــکاف هایی که ناشــی از همین موضوع
است .حاال که تا حدودی درباره اینکه ایرانیان چگونه فکر
می کنند ،الگوهای رفتاری شان به چه سمتی میل می کند
و چگونه زندگی می کنند بحث کردیم باید تا دیر نشده کاری
کرد .خطر اگاهی کاذب در کمین است.
گزارش ویژه
گفت وگوهای داغ
در مصاحبه های نوروزی ما چه گذشت
مصطفی صادقی
دبیر تحریریه
شماره اخر ســال مجله بســیار متفاوت اســت .باید یک
ویژه نامه اماده شود ،با مصاحبه های سطح باالتر و گزارش های
بهتر.
رقابت عجیبی بین رسانه ها به وجود می اید .مثلث امسال
تالش کرد تا انجا که ممکن بود ،به ســراغ چهره هایی که برای
مردم مهم هســتند برود و با انها گفت وگوهای داغ ترتیب دهد.
ثمره این تالش 2ماهه ویژه نامه ای اســت که مقابل شــما قرار
گرفتهاست.یکشمارهپرازگفت وگووگزارشکهانراباافتخار
بهشماتقدیممی کنیم.
اقای دیپلمات
با حوصله و با دقت به سواالت گوش می دهد و برای پاسخ
بهپرسش هاهمیشهبهتاریخمراجعهمی کند.حافظهبسیارخوبی
دارد ،یک ذهن دقیق که او را بــه یکی از بهترین دیپلمات های
تاریخمعاصرایرانتبدیلکردهاست.اینخصوصیاتدکترعلی
اکبر والیتی موجب می شود که در مصاحبه با او حتما با ناگفته ها
و خاطرات جذابی رو به رو شویم .از وقتی تیم جدید هسته ای کار
خودرابرایمذاکراتشروعکرده،اوحمایت هایصریحوقاطعی
از انها نشان داده است .ابایی هم ندارد از اینکه در حمایت هایش
به صورت شفاف و مشخص ،مقابل منتقدان نظرش را بگوید.
دلیلاینرفتارشراهمدرمصاحبهباماشرحدادهاست.
سیاســت خارجی البته تنها یکی از حوزه هایی است که او
در ان فردی شــاخص و مورد توجه اســت .دکتر والیتی یکی از
مهمترین چهره های اصولگرایان است که اکت های سیاسی و
تصمیماتشمی تواندتاثیراتیدرجناحداشتهباشد.
به ســراغ او در بیمارستان مسیح دانشــوری رفتیم؛ جایی
در دامنه کــوه در منطقه خــوش اب و هــوا و ارام داراباد تهران.
گفت وگویی متفاوت با او انجام داده ایــم؛ مصاحبه ای با حال و
هوایهسته ای!
دانشمند هسته ای
مصاحبــه ما با یک شــوک اغاز می شــود .وقتــی اولین
سوال مان را می پرسیم به چشمانمان نگاه می کند و می گوید:
«مگر می خواهید ســواالت هسته ای بپرســید؟ من که خیلی
او هــم از جملــه دیپلمات هایــی اســت کــه در زمــان
محمود احمدی نژاد بازنشســته شــد و با امدن حســن روحانی
بــه محــل کار ســابقش بازگشــته اســت .از اعضــای موثــر
و اصلــی تیــم مذاکره کننــده اســت اما بســیار کــم مصاحبه
می کنــد .برخــی معتقدند فرد پشــت پرده ای اســت کــه تاثیر
قابل توجهــی در مذاکــرات دارد ،مصاحبــه ما بــا دکتر مجید
تخت روانچی هم با همین ســوال شــروع شــد .اینکه در یک
روز با دو عضو اصلی تیم مذاکره کننده مصاحبه داشــته باشــی
بســیار جذاب و پرهیجان اســت .نکتــه جالب اینکــه در دفتر
دکتر مجید تخت عراقچی دو تابلوی نقاشی بسیار زیباست که در
دوسویاتاقاونصبشدهاست.ایننشانازطبعارامومتفاوت
او دارد .بسیار با سواد و باهوش است .محافظه کاری نامشهود او
موجبمی شودبه رغمحفظاطالعاتمحرمانهاصالمعلومنشود
کهمالحظاتیدرپاسخبهسواالتدارد.
وزیر نهادگرا
یکساختمانقدیمی کهدرراهرویانتصاویرتماموزرای
اقتصاد از دوران مشــروطه یک به یک نصب شده است .وقتی
دیدیم خبرنگاران چند رسانه کنار هم نشسته اند و یکی یکی راهی
اتاق وزیر می شوند ،برای مصاحبه تصمیم گرفتیم سواالتمان را
تغییردهیمانهمدراخرینلحظه.فکرکردیماگرسواالتفنی
اقتصادیازدکترطیب نیابپرسیمچیزمتفاوتیعایدماننمی شود.
ازخودششروعکردیمواینکهدردولتخصوصادرتیماقتصادی
چهخبراست.البتهدستاخرسواالتیکهبرایمردممی توانست
درحوزهاقتصادمهمباشدراهمپرسیدیم.
سیاستمدار نجیب
وجهه مشــترک دفاتری که محل کار او هستند سبز بودن
اســت .او طبع لطیف و فرهنگی دارد و این مذاق او البته کامال
بر وجهه سیاسی اش نیز تاثیر گذاشــته است .یک سیاستمدار
منصف که جانب ادب و احترام را همیشه در مواجهه با رقبا نگه
می دارد .دکتر غالمعلی حدادعادل نــگاه امیدوارانه ای به اینده
اصولگرایان خصوصا انتخابات اینده دارد .او اگرچه نقدهایی بر
دولت یازدهم دارد اما می گویــد باید از اقدامات خوب این دولت
حمایت کرد .مصاحبه با او که در محل فرهنگستان انجام شده
حاوینکاتومسائلتازه ایاست.
از جام جم تا پاستور
او خودش به تنهایی یک رسانه است .روابط عمومی بسیار
باالیی دارد ،سوال هم که می پرسی با دقت گوش می کند و تمام
یک دفتر دنج در انتهای ابان جنوبی ،حتما جای مناسبی
است برای یک اقتصاد دان که البته بیشتر مواقع وجه سیاسی بر
اقتصادی اشغلبهمی کند.اودراظهارنظرهایشبسیارشجاعانه
است و کمتر می بینی که تقیه کند یا محافظه کاری .دکتر احمد
توکلی از جمله اصولگرایانی اســت که مدافع دکتر محمد جواد
کو صریح به ما می گوید« :ظریف هیچ چیز را
ظریف اســت و ر
نفروختهاست».دکترتوکلیدرمصاحبهبامثلثحرف هایمهمی
همدربارهاصولگرایانوهمدربارهانتخاباتمجلسزدهاست.
نماینده جنجالی
مصاحبه با او واقعا ســخت اســت .حرف هایی می زند که
گاهیدرجانامکان پذیرنیست.بایدتماممصاحبهرابه گونه ای
مدیریت کنی که وارد فا ز خط قرمزی نشوی .دکتر علی مطهری
مواضع فرهنگی و سیاسی کامال متفاوت از هم دارد .در فرهنگ
بسیار اصولگرا و در سیاست بســیار اصالح طلب است .همین
مساله از او چهره ای متفاوت ساخته اســت .گفت وگوی ما با او
جذاباست.
جناب پارلمانتاریست
نکته مصاحبه بــا او این اســت که می توان بــدون هیچ
مالحظــه ای ســواالتت را بپرســی و او هــم البته بــدون هیچ
مالحظه ای پاســخ هایش را می دهــد .بدون اغــراق جزو چند
پارلمانتاریستتاثیر گذارادوارمجلسبودهوالبتهخودشمی گوید
همیشه تالش کرده کارگردان باشد تا بازیگر .محمد رضا باهنر
می گویدتغییریدرسیاست ورزی اشندادهوهمانجاایستادهکه
قبلازانتخابات 92ایستادهبود.باهنربهمثلثگفتهاستخواب
جداییاوازعلیالریجانیتعبیرنخواهدشد.
شیفت به سیاست داخلی
جایی در نفت شمالی یک دفتر شیک و دلباز مکانی است
که یک دیپلمات با سابقه روزهایش را انجا سپری می کند .ذات
اصالح طلب دارد ،اما در همان دفتر افراد متفاوتی با او مالقات
می کنند؛ازقاسمسلیمانیگرفتهتابرخیچهره هایاصولگرا.
دکتر صادق خرازی ،حاال که به سیاســت داخلی شــیفت
کرده،باواکنش هایغیر منظرهرفقایسابقشمواجهشدهاست.
یقرارگرفته،اولینازمونحزب
اواکنوندراستانهانتخاباتمهم
او در راه است .مصاحبه مثلث با او اگر چه چندان تفصیلی نیست
اماازمذاکراتهسته ایتاماجراهای«ندا»رادربر می گیرد.
معتمد جناح
خیلی با حوصله و دقیق پاسخ ســواالت را می دهد .در هر
شــرایطی مصلحت جناح اصولگرایان را مدنظر قرار می دهد و
معتقد اســت باید از انتخابات 92عبرت گرفت .محمد حسین
صفار هرندیمواضعمتعادلوخوبیداردوبرایاصولگرایانیکی
از مراجع فکری مورد اعتناست .او می گوید باید به یک ائتالف
حداکثریفکرکنیم.مصاحبه ایمفصلبااوترتیبداده ایم.یک
گفت وگویپرازتیتر.
مثلث | شماره 256
دیپلمات حزب اللهی
بازگشت به ساختمان شماره یک
اقتصاددان سیاستمدار
سیاست
به یکباره به تیم مذاکره کننده اضافه شد .حضور باالترین
مقامفنیایرانوامریکادرمذاکراتبرایاهلتحلیلوخبرحتما
نشانه ای است از ورود پرونده ایران به فاز جدید .شاید هم انگونه
کهخیلیازمنابعمی گویندزمانرسیدنبهتوافقفرا رسیدهاست.
دکتر علی اکبر صالحی هم دیپلمات اســت و هم یک دانشمند
هسته ای.دفتراوپراستازتصاویرشهداییکهجانشانرابرای
صنعتهسته ایازدستداده اند.پیشازاینسابقهچند مصاحبه
با او را داشــتیم .این بار هم با او قرار مالقات گذاشتیم در همان
دفترش در ســازمان انرژی اتمی .جایی که می توان از نزدیک
ی گرفته می شود و او در اخرین
راکتور تهران را دید .تصمیم مهم
لحظات به تیم مذاکره کننده اضافه می شود و البته در این میان
قرار مصاحبه ما هم از دست می رود .او اما انقدر خوش قول است
کهمارا بی نصیبنمی گذارد.سوال هایمانرابرایاومی فرستیمو
اواندکیپیشازپروازبههمهسواالتماپاسخمی دهد.اظهارات
او در این مصاحبه فنی ،بسیار مهم است و البته حاوی نکاتی که
تا کنوندرجاییبهصورترسمیمطرحنشدهاست.
وقت اســت مصاحبه تفصیلی در این حوزه نمی کنم ».ما که با
انبوهیازپرسش هایهسته ایمقابلنفردومتیممذاکره کننده
نشسته بودیم حاال دو راه داشتیم؛ یا به یکباره جنس سواالت را
تغییر دهیم یا اینکه برای رسیدن به پاسخ هایمان یک تالش
دیگر هم بکنیم .سماجت خبرنگاری مان کارمان را راه می اندازد
و دکتر سید عباس عراقچی که یک دیپلمات نجیب است ترجیح
می دهد به ما پاســخ مثبت می دهد .محافظه کارانــه ،ارام و با
احتیاط تالشمان را کردیم تا انجا که می توانیم نکات دسته اولی
را از این بخش گفت وگو به دست اوریم .نیمی از زمان مصاحبه
که می گذرد ،حاال نوبت ما است که نجیبانه رفتار کنیم و جنس
سواالت را تغییر دهیم! ســوال های شخصی پرسیدیم .اقای
دکتر عراقچی هم نکته های جذابــی را مطرح کرد؛ از ماجرای
اینستاگرامش تا گروه سه نفره او ،دکتر ظریف و دکتر روانچی
در وایبر .مصاحبه ما با این دیپلمات حزب اللهی بسیار خواندنی
و متفاوت است.
پاسخ هایشپرازخبراستازناگفته هاتاحرف هاییکهکمترزده
شدهاست.ازوقتیازصدا وسیمارفته،درساختمانیدرمحوطه
پاستور مستقر شده؛ جایی که در ســال های دور محل جلسات
مجمع روحانیون بوده است .مصاحبه ما قرار بود با محور فضای
مجازی باشد اما مگر می شود یک مصاحبه تفصیلی با عزت الله
یداشتهباشیوسراغسیاستوناگفته هایدورانحضور
ضرغام
او در صداوســیما نروی؟ ســوال اول را که در مورد حال و هوای
این روزهای او پرســیدیم به یکباره از دوران هاشــمی ،خاتمی،
محمود احمدی نژاد و حســن روحانی ســر دراوریم و خاطرات و
تو نیم مصاحبه که به
گفته نشده های او را مرور کردیم .دو ساع
پایان رسید به یکباره یادمان افتاد که هیچ سوالی درباره فضای
مجازینپرسیده ایم!
31
رهنمودهای حکیمانه
بخشی از مهم ترین بیانات رهبر معظم انقالب در سال93
فرهنگ به معنای هوایی است که تنفس می کنید .اگر این هوا تمیز باشد ،یک اثر و اگر
کثیف باشد اثر دیگری دارد
توافق نکردن بهتر از توافقی است که با منافع ملت ما در تضاد است
قاطعانه با تعدی به جنگل ها به هر بهانه ای اعم از هتل سازی و جذب گردشگر و ساخت
حوزه علمیه و برخی توجیهات به ظاهر قابل قبول ،مقابله کنند
با توافق خوب که دربردارنده عزت ،احترام و پیشرفت ملت ایران باشد ،موافقیم lاگر
توافقی انجام شود ،باید در یک مرحله و در بردارنده کلیات و جزئیات ،با یکدیگر باشد
من اعالم کردم و قطعا این خواهد شد که کران ه باخترى هم باید مثل غ ّزه مس ّلح بشود
و اماد ه دفاع باشدl .نیازمندی های کشور و تحریم ها به مذاکره گره زده نشود l.توقع
دشمن در محدود شدن برنامه موشکی ایران احمقانه استl .من با مذاکره کردن مخالف
نیســتم؛ مذاکره کنند؛ تا هروقت می خواهند مذاکره کنند! من معتقدم باید دل را به
نقطه های امیدبخش حقیقی سپرد ،نه به نقطه های خیالی ،انچه الزم است این است
هم ملت ایران و هم طرف های مذاکره کننده بدانند که اگر مذاکرات به نتیجه نرسد ان که
بیش از همه ضرر می کند امریکایی ها هستند نه ما
هدف دشمن ایجاد خطای محاسباتی در مسئوالن با تهدید و تطمیع است l.دولت را
تایید و حمایت و کمک می کنمl .با هر گونه دخالت امریکا در عراق به شدت مخالفیمl.
در مسائل گوناگون همصدایی از روسای قوا شنیده شود
قهرمانما
حاج قاسم سلیمانی بی تردید چهره سال 93است
ناظم دباغ
نماینده اقلیم کردستان در ایران
شما جوانان از من خواسته اید درباره «حاجی» بگویم.
ما به این گونــه صدا می کنیم؛ قاســم ســلیمانی شــخص
شناخته شــده ای درکردســتان و عــراق و کال خاورمیانــه و
البته جهان اســت .درکردستان کســی از بزرگان نیست که
قاسم سلیمانی را بشناســد و از او تعریف نکند .چون صادق
است .وقتی قول می دهد پای حرفش می ایستد .ما هروقت
در اینجا مشکلی داشــته باشــیم و بخواهیم با وزیر یا حتی
رئیس جمهــور ایران دیــدار کنیــم ،فقط از طریق ایشــان
می توانیم ســریع به هدف برســیم .اگر بگوییم که مالقات
می خواهیم و ایشان بداند که موضوع ضروری است ،همان
موقع شرایط را فراهم می کند .ما در کردستان پادگان کومله
و دموکرات و تشــکیالت دیگر داریم .در مــرز ایران هم که
پ پ ک و پــژاک را داریم .ما با ایــران و همــه کردها توافق
کرده ایم که نه انهــا از زمین های ما به ایــران حمله کنند و نه
ایران از زمین های ما برای حمله نظامی علیه ان دو استفاده
کند .حضور اقای سلیمانی ســبب شد که این توافق صورت
بگیــرد .اگر قدرتی نباشــد که ایــن توافــق را تضمین کند،
اگر صداقتی درکار نباشــد ،با یک نارنجــک در دفتر این دو
تشکیالت همه توافقات به هم می ریزد و این به لطف سردار
است که اتفاق نمی افتد.
مسئولیت پذیراست؛ او راهش را خیلی خوب می شناسد
و همیشه نقشــه راه درســتی را ترســیم می کند .شــاید به
همین دلیل اســت که ســال ها در مســئولیتش باقی مانده.
ایت الله خامنه ای ،رهبر ایران او را شــهیده زنده خوانده اند.
شــهید زنده زیاد اســت اما دلیلی وجــود دارد کــه او را همه
می شناسند و سایرین را نمی شناســند .این دلیل می تواند
از مسئولیت پذیری اش باشد .بعضی رسانه های امریکایی
از مسئولیت ایشــان در عراق می گویند .این به خاطر همان
مسئولیت پذیری شان است.
حضور اقای سلیمانی در عراق درون کاخ نیست ،درون
هتل های مجلل نیست ،این طور نیست که بنشیند و دستور
بدهد .حضور ایشان در عکس ها به خوبی تصویر شده است.
ایشان در جبهه است و با لباس جبهه .همین مجاهدتش را
نشان می دهد .سلیمانی خاکی است.نمی خواهم ونمی توانم
مثال های امنیتــی بزنم تا بهتر ماجــرا را بدانید .حتی ممکن
اســت بعضی از کردها با خواندن حرف های من بگویند دباغ
شده نماینده ســلیمانی -که بارها گفته اند -چه باک ،بگویند-
برای من اهمیتی ندارد ،بــه خاطراینکه حقیقت را می گویم.
من با رفت و امدهایی که به ایران داشته ام و با مسئوالنی که
اشنا هستم ،در طول تاریخ ایران و عراق ندیدم هیچ مسئولی
به اندازه او خاکی باشــد .من در خاک عراق سفرهای زیادی
با ایشان همراه بودم یا حتی در ماموریت هایی که الزم بوده
همراهی اش کردم .اما همیشه رفتارشان طوری بوده که انگار
من مسئول ایشان و مقام باالتری از ایشان هستم .کال طوری
رفتار می کند و می نشــیند که اگر او را نشناسید در یک جمع
به هیچ وجه نمی توانید پیدایش کنید.
جلسات زیادی با حضور حاجی برگزارکردم .از زمانی که
نماینده اقای طالبانی بودم تقریبا در همه جلساتی که مربوط
به عراق بوده با تشــکیالت مختلف حضور داشــتم .ارامش
ایشان را فقط باید در جلسات ببینید .او به شکلی باور نکردنی
ارام است .نمی دانم چطور بیشتر توضیح دهم.
در عمل و ســخن گفتن ،بسیار ســریع است .حرف و
حدیثش را طول نمی دهد .نمی دانم شما به ان چه می گویید.
حرف زدن حاجی این طور اســت؛ ســریع ،مختصر و مفید.
وقتی در یک جلسه ای می نشینید هرکسی می اید و تحلیل و
تفسیر خودش را اضافه می کند که بعضا تکراری هم می شود.
اما ایشان وقتی وارد تفسیر می شود ،سریع است و مختصر
و مفید ،جمع بندی هم دارد.
چه بگویم؟! نترس است .برای ماموریت های کاری اش
همیشه از همین خصوصیت استفاده می کند .یکی از اسرار
پیروزی و شــهرت او همین شــجاعت اســت .ضمن اینکه
او اقدامــات الزم را در وقــت الزم انجام می دهــد .بگذارید
این طور توضیح بدهم ،وقت هایی هست که یک کار فقط در
یک لحظه انجام می شود .یعنی شما یک جا باید کاری بکنید
که بزنید توی خال .قاســم ســلیمانی این قدر شجاع هست
که در ایــن لحظات این تصمیمــات را بگیرد .این شــناخت
کلی من در مورد ســلیمانی اســت .خاطره هــم بگویم؛ این
برای من افتخار بود که در مراســم اقای عبدالعزیز حکیم با
سه تن از دوســتان کارهایی را انجام دادیم ،با این دوستان
از میدان ولیعصر(عج)به بلوار کشــاورز می رفتیم که دیدم
فردی جلوی ماست که انگار اقای ســلیمانی است .فقط دو
نفر همراهش بودند در یک جمع مردمی .خب ،این برای من
خیلی تعجب برانگیز بود که چقدر خاکی و شجاع هستند.
حاال او کسی است که کل اطالعات بین المللی سراغش
را می گیرند ،نه اینکه با او مالقات کنند ،بلکه می خواهند او را
از بین ببرند .رســانه های اروپایی و امریکایی از او می گویند
از خودم نباشد با رفقا یک حلقه درســت کردیم که مراقب او
باشیم .به هر حال در ان جمعیت که از هر فرقه ای امده بودند
به گمانمان ممکن بود برایش مشکلی پیش بیاید.
این البته یک نگرانی لحظــه ای بود چه انکه مخصوصا
من اعتقاد دارم در مورد ارامش و امنیت ایران ،خیلی وقت ها
مسئوالن را می بینم که تیم های حفاظتی شان رد می شوند.
بعضی وقت ها حدس می زنم که مثال این چند ماشــین تیم
حفاظتی فالن مسئول است یا این تیم فالن مسئول تهران
امنیت دارد .مسئوالن دیگر با پراید و پژو می روند اما مراسم
ختم اقــای حکیم فرق می کرد .این درســت که مراســم در
تهران بود و همه حضار هم اکثرا شیعه بودند اما تعداد زیادی
از حضار عراقی بودند و ممکن بود اقای سلیمانی را بشناسند.
ضمانت بدهید که اطمینان وجود دارد شاید کسی فضولی کند
و بگوید این اقای سلیمانی است.
سال به روایت تصویر
ایران در سال 1393
1
پیاده روی دیپلماتیک
4
در انتظار حکم عادالنه
5
باالخره وزیر علوم
6
عاقبت م.ر
2
درگذشت ایت الله
ای ت اللــه محمدرضا مهدوی کنی ،رئیــس مجلس خبرگان رهبری در بیمارســتان
درگذشــت .مهدوی کنی 14خــرداد 1393به دلیل بیمــاری قلبی به کمــا رفت و در
بیمارستانی در تهران بستری شــد.او ابتدا در بیمارستان بهمن و سپس به مرکز
قلب تهران منتقل شد .مهدوی کنی 83ساله ریاست دانشگاه امام صادق(ع) را نیز
برعهده داشــت و دبی ر جامعه روحانیت مبارز تهران بود .او بعد از انقالب اســامی
،1357ب ه عنــوان سرپرســت کمیته انقالب اســامی ،وزیر کشــور و سرپرســت
نخس ت وزیری نیز فعالیت کرد.
جان کــری و محمدجــواد ظریف یــک روز عصر
برای تنفســی کوتاه مذاکرات را تــرک و دقایقی
در خیابان هــای ژنــو قدم زدنــد .این پیــاده روی
دیپلماتیک و سیاسی دو وزیر با حضور برخی از
اعضای تیم مذاکره کننده هست ه ای ،محافظان و
خبرنگاران و رســان ه های مختلف حاضر در محل
همراه بود .این پیاده روی بــا انتقادهای فراوانی
رو به رو شــد و منتقدان این اتفاق را فراتر از یک
پیاده روی توصیف کردند .عکس این پیاده روی
یکی از عک س های خبری سال بود.
یکی از جنجال ی ترین پرونده هایی که ســال 93
بارها و بارها مورد توجه قرار گرفت ،پرونده مهدی
هاشمی فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت
بود .پرونده ای با کیفرخواســتی ۱۲۵صفح ه ای
ی ک بار قاضی خود را تغییر یافته دید .در طول این
مدت چندین بار دادگاه مهدی هاشمی برگزار شد
و همواره جریان های سیاسی کشــور این توقع
خود را بیان کردند که این حکم باید بدون در نظر
گرفتن فشارها ،عادالنه صادر شود.
محمد فرهادی از مجموع 235نماینده حاضر ،با
197رای موافق 28 ،رای مخالــف و 10رای ممتنع
توانســت اعتمــاد نماینــدگان مجلــس را برای
تصدی وزارت علوم کســب کنــد .فرهادی پس
از میل ی منفــرد ،فرج ی دانــا ،نیلــی احم د ابادی و
احمدیدان ش اشتیانیپنجمینوزیرپیشنهادی
علوم دولت یازدهــم بود .پیــش از انکه مجلس
به فرهادی رای اعتماد دهــد ،محم د علی نجفی
ب ه عنوان سرپرســت در ایــن وزارتخانــه انجام
وظیفه م ی کرد.
2
3
ســرانجام محکومیــت معــاون اول دولــت
احمدی نــژاد صادر شــد .محمدرضــا رحیم ی به
پنج سال و ۹۱روز حبس و پرداخت سه میلیارد و
۸۵۰میلیون تومان محکوم و بالفاصله به زندان
اوین معرفی شد .رئیس سازمان زندان ها درباره
موقعیــت رحیمــی در اوین گفــت« :محمدرضا
رحیمی در بند محکومان مالی نگهداری م ی شود
و از امکانات خاصی هم برخوردار نیست ».پرونده
ی حاشی ه های فراوانی داشت که از جمله ان
رحیم
م ی توان به اعالم برائــت احمدی نژاد از محکوم
اشاره کرد.
7
عزت زیاد
«سی د عزت الله ضرغامی» پس از 10سال و نیم
ریاســت بر ســازمان صداوســیما جای خود را به
«محمد سرافراز» داد .سرافراز راه اندازی شبکه
العالم ،مدیریت شــبکه پرس تــی وی و معاونت
برون مرزی صــدا و ســیما را در کارنامه خود دارد.
او عضو شــورای عالی فضای مجازی هم است.
محمد ســرافراز ،برادر شــهید جواد ســرافراز از
اعضای شورای مرکزی حزب جمهوری اسالمی
اســت که در انفجار این حزب در هفتم تیر 1360
به شهادت رسید.
36
3
در کمال ارامش
حضرت ای ت الله خامن ه ای ،رهبر انقالب پس از گذراندن دوره درمان و کسب سالمتی کامل ،از بیمارستان
مرخص شدند .مقام معظ م رهبری 18شهریور ماه برای انجام عمل جراحی به بیمارستان منتقل شدند
م ترخیص از
و پس از گذراندن شش روز اســتراحت بعد از عمل مرخص شدند .ایشان در مصاحبه هنگا
بیمارستان ،از اظهار لطف و محبت ملت ایران و همچنین شخصی ت ها و مسئوالن محترم و نیز از زحمات
کادر پزشکی و درمانی بیمارستان ،صمیمانه تشکر و قدردانی کردند.
1
4 5
67
37
سال به روایت تصویر
جهان در سال 1393
2
ازادی نامبارک
4
بحران کریمه
5
شورش فرگوسن
7
کابوس ابوال
8
معرکه وحشت
بعــد از اعــام رای دادگاه در مورد تبرئه حســنی
مبارک از اتهام کشــتار انقالبیون در سال ،2011
جوانان مصــری با برگزاری تجمعاتــی در اطراف
میدان تحریر و ســایر مناطق قاهــره ،اعتراض
خود را بــه این حکم ابــراز داشــتند .صدور حکم
تبرئه دیکتاتور ســابق مصر از همــه اتهاماتش
چــنان حیرت انگیز و غیرقابل باور بود که مردم
مصر را خشمگین ساخته و بر ان داشت تا بدون
هماهنگیبهخیابان هابریزندکهب ه دنبالدرگیری
نیروهای امنیتی با معترضان ،دســت کم دو نفر
کشته و عده ای زخمی شدند.
اوکراین یکی از مناطق جهان در سال گذشته بود
که روزهای بحرانی فراوانی را پشت سر گذاشت.
این بحران با انقــاب ۲۰۱۴اوکراین رخ داد که در
جریان ان رئی س جمهور ویکتور یانوکوویچ برکنار
شد .در پی این تحوالت گروهی از روس تبارهای
اوکراین در مناطق شرقی و جنوبی کشور از جمله
کریمه اعتراضاتی را علیه حکومت جدید ترتیب
دادند .ایــن اعتراضات بــه اعزام نیرو از ســوی
روسیه به منطقه و ضمیمه کردن کریمه به خاک
روسیه منجر شد .دامنه جنگ داخلی اوکراین به
داخل خاک این کشور محدود نماند.
در پی صدور قرار منــع تعقیب بــرای یک مامور
پلیس که یــک نوجوان سیاه پوســت امریکایی
را در شهر فرگوســن امریکا به قتل رسانده بود،
معترضان در این شــهر بــه اعتراضــی همراه با
خشونت دست زدند .این اعتراض ها رفت ه رفته در
خیلی از شهرهای امریکا ادامه پیدا کرد .خانواده
مایکل براون نوجوان مقتــول ،از تصمیم هیات
منصفه ابراز دلســردی کردند .بخــش زیادی از
جامعه سیاه پوستان منطقه خواهان ایراد اتهام و
پیگرد قانونی درن ویلسون ،پلیس ضارب بودند.
ابوال کابوس تازه ای است که نشان ه های خطرناک
ان را م ی شــود در غرب افریقا دیــد .یک بیماری
ویروســی وحشــتناک که تاکنون هیــچ درمان
قطعی برای ان پیدا نشــده است و پش ت سر هم
دارد قربانی م ی گیرد .در این ســال ها پرستاران
و فعاالن بســیاری بودند که با علم بــه خطراتی
که این بیمــاری دارد به قلــب حادثــه رفتند و به
کمک اسی ب دیدگانی شتافتند که از حداق ل های
بهداشتی محروم بودند.
داعش ،گروه تروریستی مسلحی که با تفکرات
سلفی افراطی و تروریستی و با همکاری برخی از
کشورهای منطقه شکل گرفت ،این روزها عراق
و ســوریه را ناارام کرده اســت و هــر روز ،جنایت
جدیدی م ی افریند .این گــروه به معرک ه ای برای
وحش ت افرینی تبدیل شده و با ادرس غلطی که
از دین مبین اســام م ی دهد ،این دین را اشــتباه
تصویــر م ی کنــد .در ســالی که گذشــت ،کمتر
روزی را م ی تــوان یافت که داعــش در ان خبری
نداشته باشد.
1
6
رادیکال های یونانی
الکســیس ســیپراس ،رهبر حزب چپ
رادیــکال یونــان «ســیریزا» ،از ســوی
رئی س جمهــوری ایــن کشــور ب ه عنوان
نخس ت وزیر جدید یونان برگزیده شد.
از مجموع ۳۰۰کرســی مجلــس یونان
حزب «ســیریزا» موفق شده به تنهایی
۱۴۹کرسی را در انتخابات پیش از موعد
پارلمانی این کشــور به دســت اورد و در
موقعیــت برتر تشــکیل حکومت جدید
قرار گیرد .پیروزی این حزب که مخالف
سیاســت های ریاضتی اتحادیــه اروپا
اســت موجی از نگرانی را در بین رهبران
اروپایی به راه انداخت.
6
1
میراث غزه
از همه ان وحشــی گری ها ،از همه ان صحن ه های دلخراش ،از همــه ان ویران ه ها،
از همه ان کودکانی که در اغــوش پدر و مادر خود جان دادنــد ،از همه ان بم ب ها که
برسر مردم ب ی گناه ریخته شد ،این عکس را از غزه به یادگار داشته باشید .عکس
کودکانی که ثمره شــیرین یک مقاومت را به تصویر کشــیدند و از درون یک اتش
ققنوس وار بیرون امدند.
3
تقسیم بر دو
انتخابات ریاس ت جمهوری افغانستان مثل همه دوره های گذشــته با جنجال برگزار شد .در
این انتخابات باز هم دو نفر اول رای گیری نتایج را قبول نداشــتند تــا اینکه راه بینابینی برای
حل مشکل ارائه شد و پس از ماه ها اختالف سرانجام اشــرف غنی احمدزی ،رئی س جمهوری
و عبدالل ه عبداللــه ،رئیس اجرایی دولت افغانســتان اعالم شــدند .طبق ایــن توافق تمامی
پس ت های مهم سیاسی ،اداری و قضایی باید ب ه طور مساوی بین این دومقام تقسیم شوند.
3 2
5 4
87
سال به روایت تصویر
ورزش در سال 1393
2
خداحافظی با معدنی
3
پنجمی اسیا
4
شگفتی والیبال
5
دسیما
6
تیم محبوب
7
مایلی کهن در زندان
حســین معدنی ،مربــی تیم ملی والیبــال ایران که
در لیگ جهانی امســال در کنارکــواچ روی نیمکت
تیم ملی ایران می نشســت به دیار باقی شــتافت.
معدنی که از ســرطان رنج می برد ،بســیار محبوب
بود و مراســم تشــییع او در ســالن والیبال بســیار
باشکوه بود.
1
حسرت در برزیل
تا اســتانه یــک حادثه بزرگ پیــش رفتیم
اما یک نابغه نگذاشــت که مقابل ارژانتین
شیرین ترین یک امتیاز تاریخ را به دست
بیاوریم .تیم ملــی ایران در جــام جهانی
2014با یک تســاوی و دو شکست به کار
خود پایان داد اما خیلی ها هنوز خطای زابالتا
روی دژاگه را پنالتی می دانند.
هفدهمیــن دوره بازی هــای اســیایی اینچئــون با
کسب ۲۱طال ۱۸ ،نقره و ۱۸برنز و مقام پنجم برای
ایران به پایان رسید.در این رقابت ها اگر از ناکامی
چند رشته ورزشــی مثل فوتبال عبور کنیم ،کاروان
ایران در این مسابقات بسیار موفق ظاهر شد .یکی
از نکات بســیار مثبت این مســابقات حضور موفق
بانوان ایرانی بود.
تیم ملی والیبال ایران که پایه هــای موفقیت ان را
خولیو والسکو گذاشــته بود ،توانست با مربیگری
کواچ به جمع چهار تیــم نهایی لیگ جهانی والیبال
برســد .این تیم ان قدر خوش درخشــید که سعید
معروف که در این مسابقات به عنوان بهترین پاسور
جهان رسیده بود ،به یک تیم روسی پیوست.
1
3 2
54
دوازده ســال انتظار رئال مادرید برای تجربه
دوبــاره لــذت قهرمانــی در مهم تریــن تورنمنــت
باشــگاهی قاره اروپــا در شــبی که کهکشــانی ها
توانســتند اتلتیکومادرید را با نتیجــه چهاربر یک
شکست دهند ،سرانجام به پایان رسید و این طلسم
طوالنی برای رسیدن به دسیما (دهمین قهرمانی در
لیگ قهرمانان اروپا) شکست.
تیم ملــی ایران در جام ملت های اســیا ،بــا ترکیبی
متحول شــده و با اســتفاده از چند جوان به میدان
رفت .این تیم خیلی زودتر از انچ ه تصور می شــد،
محبوب شد .اما یک حادثه و یک اشتباه باعث شد
که این تیم نتوانــد به مراحل باالتــر جام ملت های
اسیا برسد .ایا اخراج پوالدی توسط داور استرالیایی
درست بود؟
جنگ میان علی دایــی و محمد مایلی کهن که بیش
از یک دهه سابقه داشت ،عاقبت به جایی رسید که
سرمربی سابق تیم ملی ایران به زندان اوین منتقل
شد .البته حضور مایلی کهن در زندان بیش از چند
روز طول نکشــید و دایی رضایــت داد .مایلی کهن
پس از ازادی سمت مدیر فنی تیم امید را پذیرفت.
7
6
سال به روایت تصویر
فرهنگ در سال 1393
1
1
پیامبر مهربانی
2
ساعت خوش
3
یاد استاد
فیلم محمد (ص) اخرین ساخته مجید مجیدی به
نمایش در امد و مورد تحسین قرار گرفت.این فیلم
که روایتی شاعرانه از زندگی پیامبر مهربانی است،
در مورد کودکی ایشان است و روایتی دارد از دوران
پیش از مبعوث شدن ایشان...گروه تولید این فیلم
از چهره های مطرح جهانی بودند.
«پیر شــده ...کچل شــده» این جمالتــی بود که
مهران مدیری در معرفی بهترین بازیگر نقش اول
مرد به زبــان اورد .پس از درخشــش رضا عطاران،
حاال نوبت به ســعید اقاخانی رســید که سیمرغ را
به دســت بگیرد .او از نقش سعید در ساعت خوش
تا فیلــم «خداحافطی طوالنــی» راهــی طوالنی را
پشت سر گذاشت.
اســتاد مشــفق کاشــانی ،شــاعر پیشکســوت
حین شــعر خوانی در جمــع دوســتان و همراهان
همیشــگی اش چشــم از جهــان فروبســت .او
تحصیالت ابتدایی و متوســطه را در همین شهر و
تحصیالت دانشگاهی را در دانشگاه تهران به پایان
برد .از او ده ها مجموعه شعر چون «سرود زندگی»،
«ســراب افتاب»« ،اذرخش»« ،اینه خیال» و...
منتشر شده است.
3 2
4
پرواز مرد پرنده ای
5
پاییز مارکز
6
نوبل فرانسوی
مرد پرنده ای در اسکار باالتر از همه فیلم های دیگر
پرواز کرد و توانست با دریافت اسکار بهترین فیلم،
بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه غیر اقتباسی
«پسربچگی» و «هتل بزرگ بوداپست» را به عنوان
رقبای سرسخت خود پشت ســر بگذارد .این فیلم
روایت یک هنرپیشــه افول کرده هالیــوودی برای
بازگشت است.
4
5 6
حتی صدســال تنهایــی هــم پایانــی دارد.گابریل
گارسیا مارکز نویسنده مشهور کلمبیایی که خیلی از
کتاب های او به زبان فارســی ترجمه شده ،به دلیل
بیماری درگذشت .وی یکی از نویسندگان پیشگام
سبک ادبی رئالیسم جادویی بود؛ هرچند نمی توان
همه اثارش را در این سبک طبقه بندی کرد.
«پاتریک مودیانو» نویسنده سرشناس فرانسوی،
به عنوان برنده صد و یازدهمیــن جایزه نوبل ادبیات
معرفی شــد .از این نویســنده در ایران کتاب های
«کافــه جوانی گم شــده»« ،خیابــان بوتیک های
خاموش» با ترجمه «ساســان تبســمی» و «سفر
ماه عســل» با ترجمه «نســرین اصغرزاده» منتشر
شده است.
سال به روایت
تصویرتصویر
روایت
سال به
جامعه در سال 1393
1
بخشش
3
قربانی
4
ریاست دوباره چمران
5
ازادی مرزبان ها
6
سقوط
1
سامره عل ی نژاد مادری است که بعد از هفت سال،
از خون جگرگوشــه اش گذشــت و طناب دار را با
دســتان خود از گردن قاتل تنها پسرش باز کرد.
عکس او هنگام ســیلی زدن به قاتــل فرزندش
یکی از عک س های برگزیده سال بود .در جریان
بخشیده شدن قاتل ،عادل فردوس ی پور و برنامه
نود نقش عمده ای داشتند.
وزیر بهداشــت ،درمــان و امــوزش پزشــکی با
حضــور در یکــی از بیمارســتان های تهــران
از ســهیال جورکش کــه در جریان اسیدپاشــی
دچار اسی ب دیدگی شــده بود ،عیادت کرد .خانم
جور کش یکی از قربانیان اسیدپاش ی های شهر
اصفهان بود که مدتی سوژه خبری بود.
در دومین ســال تشــکیل شورای شــهر تهران
انتخابات هیات رئیســه برگــزار و مهدی چمران
که سابقه ریاســت بر شورای شــهر دوم و سوم
را داشــت ب ه عنوان دومین رئیس شــورای شهر
چهارم برگزیده شــد .در ســال نخســت شورای
چهارم مسج د جامعی با 16رای و چمران با 15رای
به ریاست شورای شهر تهران رسید.
مرزبانــان ایرانی گروگان گرفته شــده توســط
گروهک تروریستی باقیمانده از گروهک ریگی با
تالش های دستگاه های داخلی ذی ربط و همکاری
ری ش سفیدان محلی و اجماع و همدلی اهل سنت
منطقه سیستان با استقبال مقامات محلی وارد
خاک کشور شدند.
هواپیمای مســیر تهران -طبس ســپاهان ایر با
48سرنشــین هنگام بلند شــدن از انتهای باند
فرودگاه مهراباد یک موتور خود را از دســت داد و
در شــمال جاده مخصوص کرج سقوط کرد .امار
تلفات ایــن حادثه ۳۹نفــر اعالم شــد .در میان
کشته شدگان این سقوط ۷ ،کودک دیده م ی شود.
7
مزاحم های ریز
اهواز هوا نــدارد ،اهواز هوایش خاک
دارد ،در اهواز نم ی توان نفس کشید،
اهواز جای همه چیز ریزگرد دارد .ان
قدر ریزگرد دارد که اســمان هم ابی
نیست .اســمان ان قدر ابی نیست
که بایــد کاری کرد .کــودکان جنوب
حقشــان این هوا و این نــوع تنفس
نیست.از اکنون بنویسید برای سال
بعد.
7
2
نامه ای علیه اسالم هراسی
در پی حوادث فرانســه و انتشــار تصاویــر توهی ن امیز به
مقدسات اسالمی در یک نشریه فرانسوی و تشدید جریان
ض د اسالمی و اسالم هراسی از سوی مقامات و رسان ه های
غربی ،حضــرت ای ت الل ه خامنــه ای رهبر معظــم انقالب
اسالمی ،نامه مهم ی خطاب به جوانان در اروپا و امریکای
شمالی نوشــتند و در ان ب ه طور مشخص از جوانان غربی
خواستند مرعوب فضاســازی رســان ه ای قرار نگیرند و با
ذهنی باز با اسالم مواجه شــوند و درباره ان بدون مطالعه
پی ش داوری نکنند.
2
43
56
8
8
اعتراض به شارلی
در تجمع اعتراضی مردم و دانشجویان به
اهانت نشــریه شــارلی ابدو مقابل سفارت
فرانسه ،مردم با نصب کاغذی روی تابلوی
خیابان «نوفل لوشــاتو» نام این خیابان را
عوض کردند .در این تجمع عده ای از مردم
کاغذی را کــه ذکر «محمد رســول الله» بر
ان نقش بســته بود ،روی تابلــوی خیابان
نوف ل لوشاتو چسباندند.
درباره گفتارها
گفتارها
گفتارها،سخن ما نیست،حرف روزنامه نگاران و کارشناسانی است
که در محیط های تخصصی شــان با گرایش های مختلف به موضوعات
مختلف پرداخته انــد؛ یک نگاه ازاد کــه مثلث با افتخــار ان را میزبانی
می کند .این حرف ها ،موضع نویسندگانشــان اســت ،ما فقط بســتر
انتشار انیم.
نفهمیدن در استانه سال نو
نوروز پیروز
سید مصطفی هاشمی طبا
گفتارها
44
مثلث | شماره 256
معاون سابق رئیس جمهور
بعد از انکه نزدیک به هفت دهه از خداوند عمر گرفته ام
تازه فهمیــده ام که چقدر جاهــل و نادان و از درک مســائل
عاجز هستیم .تازه می فهمم که این ادم جاهل به نادرستی
به وزارت و معاونت ریاست جمهور رسیده و هنوز نفهمیده ام
ی در استانه هفتاد
اوضاع در ان زمان ها چگونه بوده که ادم
ســالگی تازه فهمیده که نمی فهمد در 33سالگی به وزارت
رســیده و زمام امور صنعت و ســپس صادرات و بعد ورزش
و تربیت بدنی را به بدســت گرفته اســت .حتمــا می دانید و
واضح اســت که ادم 33ساله عموما بســیار نادان تر از ادم
66ساله است.
به خاطــر دارم کــه روزی بــا تنی چنــد از مســئوالن
صحبت های دوســتانه و به قول معروف گپ زدن داشــتیم
و کمی تبســم به لب مان امده بود .دوســت صاحب منصب
دیگری که در ان نزدیکی بود فکر کرد که درباره او صحبت
می کنیم و با سعه صدر و شــوخ طبعی به کنارمان امد و گفت
حتما به مــن می خندید که چطور یــک میوه فروش صاحب
منصب شــده و حتما می گویید کار از ان روی خراب اســت
که این کاسب دولتمرد شده اســت و بعد اضافه کرد ،نه! به
این دلیل نیست ،بلکه به این دلیل است که من یک تحاف
داشتم ،تحاف می دانید کیست؟ تحاف کسی است که یک
چرخ دستی دارد و صبح میوه را از بار فروش می گیرد و بعد در
شهر دوره گردی می کند و میوه را به مردم می فروشد و شب
می اید تســویه حســاب می کند .اوضاع به این دلیل چنین
است که یک تحاف شده معاون وزیر!
ســعدی می گوید هارون الرشــید را چون ملــک دیار
مصر مسلم شــد گفت به خالف ان طاغی که به غرور ملک
مصر دعوی خدایــی کرد نبخشــم این مملکــت را مگر به
خسیس ترین بندگان ،سیاهی داشت نام او خصیب در غایت
جهل ،ملک مصر به وی ارزانی داشت و گویند عقل و درایت
او تا به جایی بود که طایفه حراث مصر شــکایت اوردندش
که پنبه کاشته بودیم باران بی وقت امد تلف شد ،گفت پشم
بایستی کاشتن.
ظاهــرا جهل ما بیــش از تحــاف معاون وزیــر و غالم
حاکم مصر است زیرا در این ســن و سال تازه فهمیده ایم که
نمی فهمیم.اینچندکلمهرامی نویسمشایدامپولیپیداشود
که گره مطالب و پاسخ سواالت را در ان بریزند و تزریق کنند.
خب! مطالب راهبردی و استراتژیک را که از بیخ نباید
بفهمیم .رئیس دولت ســازندگی (که به ایشان – این دفعه
از روی فهم ارادت دارم ) می گفتند که شما به کار سیاست
کاری نداشته باشید کارسیاسی را خود من می کنم شما اجرا
کنید .رئیس دولت اصالحات هم (که به ایشان نیز ارادت
دارم) هرگز هیچ مساله سیاسی و استراتژیک و اطالعاتی را
در دولت مطرح نمی کرد و البته این هم از دالیل جاهل بودن
حقیر و نفهمیدن هاست.
بعد هم رئیس دولت بعدی را نفهمیدیم که از کجا امد
و کارها یی که می کرد از چه کسی یاد می گرفت و نفهمیدیم
عاقبت چه بر سر ملک و ملت امد .گیریم که مردم به او رای
داده بودند اما نفهمیدیم چرا رسما اعالم بی قانونی می کند
و با قانون خمیر کاغذ درست می کند .می دانید برای ساختن
خمیر کاغذ درخت را می برند ،ان را قطعه قطعه می کنند ،در
سود سوزاور می جوشانند و کلی عملیات می کنند که خمیر
کاغذ درست شــود اما ایشــان به طرفه العینی خمیر کاغذ
درست می کرد.
خاطرتان هست که امام خطاب به بنی صدر گفتند تو
قانون را قبول نداری؟ قانون تو را قبول ندارد!
خالصه مطلــب ،البومی شــده ایم از ندانســتن ها و
نفهمیدن ها .می خواهید چندتای ان را برایتان بگویم؟
نفهمیده ام کــه برنج هندی ارســنیک دارد یــا ندارد.
سازمان استاندارد تهران می گوید دارد .برخی دیگر می گویند
ندارد.
نفهمیده ام که چرا طرح شــبنم سازمان ملی استاندارد
که سرکشی به مغازه ها و ازمایش کاالی تحویلی به مشتریان
بود یکباره لغو شد.
نفهمیــده ام که وقتــی می گوینــد 70درصــد روغن
زیتون ها تقلبی است هیچکس هیچ اقدامی نمی کند.
نفهمیده ام که چرا چای های با مارک های دهان پرکن
تبلیغاتی به رنگ های مختلف اغشــته می شود و هیچکس
اصال خبــری نمی شــود .اینکــه دســتگاه کروماتوگراف و
میکروسکوپ اتمی و فوق تکنولوژی نمی خواهد .کافیست
توی اب بریزید رنگ قرمز نساجی در اب هویدا می شود.
نفهمیده ام که بنزین ایا استاندارد یورو 4دارد یا ندارد.
نفهمیده ام که بنزین تولیدی پتروشیمی ها ایا سرطان زاست
یا نه .نفهمیده ام که چرا سازمان استاندارد می گوید ما فقط
بنزین را در مبادی ورودی کنتــرل می کنیم و کاری به بنزین
جایگاه ها نداریم .نفهمیده ام کــه در مورد بنزین چرا وزارت
بهداشت یک حرف می زنند ،کمیسیون مجلس حرف دیگر،
ســازمان اســتاندارد حرف دیگر ،وزارت نفت حرف دیگر،
وزیر سابق نفت حرف دیگر .اگر می فهمیدم من هم چیزی
می گفتم که سری در میان سرها داشته باشم.
نفهمیــده ام که چرا وقتــی دولت پنجــاه هزارمیلیون
تومان بدهــکاری به کارخانجــات تولیــدی ،پیمانکاران و
مشــاوران دارد چرا قرض خود را تادیــه نمی کند و می گوید
پول نداریم ولــی در همان حال مرتــب هزینه های دولت را
باال می برد.
نفهمیده ام که چرا مجلس شــورای اســامی خود و
شورای نگهبان را از قانون محاسبات معاف می کند ولی سایر
دستگاه های دولتی باید تابع قانون محاسبات باشند .به این
می گویند «مرگ فقط برای همسایه خوب است».
نفهمیده ام که چرا رئیس جمهور محترم می گوید چرا
بانک ها ،شــرکت و کارخانه و مســتغالت دارند و بنگاه داری
می کنند در حالیکه ایشــان می دانند قانون نظام بانکداری
گفتارها
اسالمی یعنی «سرمایه گذاری بانک ها» در همین زمینه ها
و بانک ها حق وام دادن ندارند به همین جهت کاله شــرعی
به نام مزارعه ،مساقات و مشــارکت مدنی درست کرده اند و
ناچارا بنگاه داری می کنند.
نفهمیده ام چرا وقتی مدد جویان کمیته امداد و سازمان
بهزیستی که مستضعفین واقعی جامعه هستند ،از کمترین
کمک هزینــه برخوردارند دولــت اصرار دارد بــه همه حتی
خارج نشینان ،لکسوس سواران ،برج عاج نشینان و خالصه
مرفهین بی درد یارانه پرداخت کند.
نفهمیده ام چرا مدیران نظام 20سال است به اقتصاد
بدون نفت و بودجه نفت تصریح می کنند و در عین حال هر
سال و هر چه بیشتر نفت نقش خود را در بودجه دولت نشان
می دهد و این در حالی اســت که همه روسای دولت و وزرا و
نمایندگان مجلس خود را مطیع سیاست ها می دانند.
نفهمیده ام چرا وقتــی وزارت راه و مســکن بدهی به
پیمانــکاران را نمی پــردازد مرتبا طرح عمرانــی مانند قطار
سریع الســیر تهران اصفهــان و اتوبان حرم تا حــرم – قم تا
مشهد را ارائه می کند.
نفهمیده ام که همان وزارت محتــرم در حالیکه جاده
کناره دریای مازندران کشش اتومبیل ها را ندارد و ورودی به
چالوس از سمت تهران حتی در روزهای عادی قفل است چرا
می خواهد اتوبان تهران – چالــوس را با مامور کردن معاون
خود برای تسریع عملیات به انجام برساند؟
نمی فهمم که باالخره موضوع روغن پالم در لبنیات از
چه قرار بوده است .وقتی اعالم می شود که لبنیات با چربی
طبیعــی ان زیان بار اســت و باید لبنیات کــم چرب مصرف
شــود ،چرا اجازه مخلوط کردن روغن پالم بــه لبنیات داده
شده و باالخره نفهمیدم که ایا اجازه داده شده یا نه و ایا خوب
است یا بد!
نمی فهمم که سی سال است ســازمان امر به معروف
نقشه هوایی فرهنگ ،در سالیکه نکوست
فرهنگ در سالیکه گذشت!
فرشاد مهدی پور
روزنامه نگار
«فرهنگ در ســالی که گذشت» عنوان روشنی است
برای روایت انچه بر فرهنگ این دیار گذشته .اما به راستی
فرهنگ چیســت که بتوان درباره تحــوالت و جابه جایی ها
در ان ،این گونــه گــزارش داد؟ اگــر فرهنگ ،شــناخت و
اگاهی انسان باشد که بخشی اسمانی دارد و به واسطه ای
در ضمیر ادمی قرار گرفتــه ،این فعل یا قــوه را نمی توان
در جایی دید و بــه اســودگی روایتش کــرد .می گویند که
رنه دکارت ( )1596-1650فیلسوف شهیر فرانسوی اواخر
عمرش ،کتابخانه اش را به ازمایشــگاهی بزرگ مبدل کرد
و به کالبد شــکافی جنین نوزادان و مغز جانوران پرداخت تا
بتواند جایگاه این بخش فیزلوژیکی مرتبط با عمل عقالیی
انسانی را در سر او ،شناسایی کند .حاال بماند که این نشانه
تنزل شان فیلسوف است و موید مسیر بن بستی که او پیمود
و باعث شد که در اخر عمر ،ادعاهایش را درباره نحوه اداره
مکانیستی جهان تا حدی رها کرد.
اول
دوم
سوم
تا بــوده همین بود و تا هســت ،چنین هســت ...اما
گهگداری ســر و کلــه تحلیلگــران فرهنگ در ســالی که
گذشته ،به الیه مقدماتی تر فرهنگ هم می رسد که هنجارها
و رفتارهاســت؛ شــاخص در اینجــا برداشــت های فردی
و مشــاهدات شــخصی و بعضــا پیمایش های چنــد هزار
نفری است .برداشت ان کســی که در خیابان ایران تهران
زندگی می کند از تغییرات رفتاری با ان کسی که در خیابان
ایران زمین همین شهر زندگی می کند یکی نیست ،کما اینکه
انی که در محــدوده مالصدرای شــیراز یا حــول و حوش
ایل گلی تبریز تردد دارد با ا نکه به چهار راه احمدی و میدان
شهرداری (ساعت) می رود ،یکی نیست؛ یا این تفاوتگذاری
می تواند به سن و سال بازگردد و مثال یک نفر وضع کنونی
بلوارکشــاورز و میدان تجریــش را با دوره طاغــوت و رواج
بی بندباری رســمی ان مقایســه کند و دیگری با 10ســال
پیش در دهه هشــتاد .در نتیجه این بخش روایت تحوالت
فرهنگی ،سخت و سخت تر هم می شود و وقتی مسیر چنین
پدیداری را نمی شــود به گونه ای واضح ،همه فهم و صریح
برای دیگران مجسم ساخت ،رســیدن به سنجش سطوح
باالتر فرهنگ که باورها و بینش هــا را دربرمی گیرد ،حتما
دست نیافتنی تر خواهد شد.
اینها که نوشته شــده ،ربط مشــخصی به امســال یا
ســال های قبل تر ندارد و دارد؛ ندارد ،چون در صدر و ذیل
یادداشت مرتبا ارجاعاتی مطابق اخبار روز وجود ندارد ،اعم
از اینکه کنسرت فالن خواننده در ۴۰کیلومتری مشهد لغو
یا شــاهکار اقای مجید مجیدی ســرانجام اماده نمایش یا
ســاز و کارهای مجوزدهی ارشــاد در عرصه های مختلف ،
دچار تغییراتی شده اســت .و ربط دارد چرا که پیش و بیش
از اینها باید چنین نقشــه هوایی برای فرهنگ ترسیم کرد و
بدون ان دریافت روایتی منطقی و مدلل از این حوزه ناممکن
می شود .همچنان که ممکن اســت یکی همه توجهش را
متوجه پدیده تشــییع جنازه یک خواننده بکنــد و وفق این
اتفاق فاقد محتوای خاص ،ان را به همه ســاحات تحول
در جامعه و شــهر و زندگی پیوند بزند و از این محمل ،برای
خود متاعی بــدوزد یا بیاورد .فرهنگ نبض زندگی اســت و
با این تخصیص و تخصص ها نمی شــود گرایش هایش را
بی مشکل شرح داد.
مثلث | شماره 256
محدودکردن تحلیــل فرهنگ به الیه مذکــور در بند
قبل ،یعنــی منصرف ســاختن بحث ها به صنایــع فرهنگی
و ســازمان های متولــی انها؛ رادیــو ،تلویزیون ،ســینما،
موســیقی ،کتاب ،فضــای مجــازی و نهادهــای دیگر با
این گونه مقوالت .اصلی ترین مرجع برای رسیدن به چنین
شناختی ،برنامه بودجه ساالنه و گزارش های عملکردی ای
اســت کــه معمــوال یکی دوتایشــان در دوره مدیریتی هر
رئیســی ،تهیــه و ارائه می شــود .اینکه چند نشــریه جدید
مجوز گرفته اند یا کتاب ها چه شمارگانی داشته اند یا سرانه
استفاده از ســینما به نســبت صندلی و جمعیت چقدر بوده
و ...که البته اعداد و ارقامی قابل ارزیابی و توجه اند ،لیکن
درباره شــان الاقل دو نکته وجــود دارد؛ یکــی انکه وقتی
در ســرانه مطالعه ،خواندن قران و مفاتیــح و دیوان های
شــعرا جایی ندارد ،نمی شــود ان را اماری دقیــق و واقعی
دانســت و چون امار ،مکانیکی و جزئی اند و گویای شرایط
پیرامونی شان نیستند ،تفسیر نادرست یکی از انها می تواند
رهزن هدایتگــری و برنامه ریزی باشــد .مثــا وقتی گفته
می شود که سینمای ایران ظرفیت ساخت و نمایش ساالنه
صد فیلم را ندارد و یکدفعه دو برابــر این تعداد (و از مجاری
ناشناخته ای) ســاخته و عرضه می شــود ،روشن می شود
که روندپژوهی قبلی در شناســایی محیط مرتبط با ســینما
نادرســت یا الاقل ناکامل بوده و نمی تــوان به اعتماد ان،
خط مشــی های ســینمای ملــی را دگرگون کرد .یــا نمونه
کال ن تــر و بزرگ ترش ماجــرای ماهواره هاســت که از دو
دهه پیش می گفتند که فناوری بدان ســمت رفته که دیگر
نیازی به بشــقاب دریافت نخواهد بود (و بشقاب ،پرده ای
می شــود پشــت پنجره ها) و به اتــکای همیــن حرف ها،
می بایســت رویه مقابله با این ابزار ارتباطی را تغییر داد و به
سراغ محدودسازی های سخت افزاری نرفت؛ حاال سال ها
می گذرد و چنین چیزی رخ نداده .اگر نظام تصمیم سازی،
براساس این توصیه می خواست تصمیم گیری کند ،اکنون
فرهنگ این مرز و بوم ،چه حال و احوالی داشت؟
گفتارها
جهان تا پیش از دکارت ،پیش چشــم انسان غربی،
حیاتی داشــت اسکوالســتیکی که در ان خدا حاضر بود،
جهان منظم و البته انســان ،فاعلی قدرتمند .این انتظام،
مبتنی بــر فهم متصلب کلیســا بــود که بخشــی از معارف
اســاطیری را وارد متــون مقدس کــرده بــود و رفته رفته با
ساخته شدن ادوات ازمایشگاهی جدید نظیر میکروسکوپ،
رشد علم تجربی در یافتن گردش خون و نیروی جاذبه و رد
فرضیه زمین محوری ،این اندیشــه به وجود امد که جهان
ان چنان منظم و مکانیکی است که برای اداره ان نیازی به
قدرتی مافوق طبیعی نیســت و می توان روابط و ضوابطش
را ،به قاعده شناخت و چون این فهم حاصل شد ،در طبیعت
تصرف کرد و ان را به گونه ای رقم زد که وضع بشر را دگرگون
کند .البته که این بحث درازدامن تر اســت کــه در اینجا به
اتمام برسد ،لیکن ان بخشــی که برای تحلیل فرهنگ در
سالی که گذشــت اهمیت دارد ،ان وجهی است که غالب
شــده و هنگام توجه به «فرهنگ» ،ان را کامال مکانیکی
تحلیل می کند .توضیح بیشــتر انکه در تفکر مکانیستی،
اصل بر ان اســت که پدیده هــا را نباید بر اســاس جوهر و
ماهیت یا صورت و ماده شــان توضیح داد و باید به ســراغ
اندازه ،شکل و حرکت انها رفت .این یعنی فقط پرداختن به
حیطه کمیات و مشخصات بیرونی و ظاهری پدیده .همان
الیــه ای از فرهنگ که بــه نمودها و پدیدارهــا اختصاص
دارد و قابل سنجش و رویت است .بدین نحو امکان دیدن
جوهری -ماهیتی پدیده فرهنگ منتفی است ،چرا که برای
ن کاری ابزار و عیاری در دسترس نیست.
چنی
و نهی از منکر تاســیس شــده و رئیــس ان از پرقدرت ترین
عناصر نظام است اما امروزه خانم ها با میکروژوپ به خیابان
می ایند و تفاوت انها با زمان قبل فقط رنگ پوســت پاهای
انها شده است.
نمی فهمــم ان 18میلیــارد دالری کــه اردوغــان در
پارلمان شان مطرح کرد و گفت خدا رسانده ،چگونه و با چه
زنبیلی از اسمان برای او ارسال شده بود و به چه منظور .حتما
برای انکه داعش و النصره را تجهیز و تقویت کند.
البته انچه از معقوالت نمی فهمم را درز می گیرم و گرنه
روشنمی شدکهدرجهنفهمی حقیرتاچهحدباالستامانگرانم
کهفهمیده امکهنمی فهمم هرچندکهشاعرگفتهاست
انکس که نداند و بداند که نداند لنگان خرک خویش
به منزل برساند
ترس من انست که این فرمایش درست نباشد و لنگان
خرک حقیر در گل بماند.
45
گفتارها
اخالق مساعدت اجتماعی
چگونه درست کمک کنیم تا متهم به گدا پروری نشویم؟
یاسر هدایتی
گفتارها
46
مثلث | شماره 256
مدرس دانشگاه
صحنه تکراری و البته ناخوشایندی است .مردی یا زنی
که با سر و گردنی کج شده و با صدای ارام می خواهد حزن
و اندوهش را به رخ مخاطب بکشد که معموال هم با کودکی
در دســت جلوی راهتان را می گیرد و تقاضای کمک مالی
می کند .گاهی نسخه ای نشــان می دهد و گاهی داستانی
از غربتش در این شهر درندشــت را برایتان بازگو می کند...
این صحنه تکراری البته گاهی با تغییراتی عمده نیز همراه
شمال
است .به عنوان مثال دوســتی تعریف می کرد که در
تهران مادر و دختری با لباس و پیرایشــی مطابق اخرین مد
از او به بهانه اینکه بــرای دکتر امده اند و کیــف پول خود را
جا گذارده اند؛ مبلغی انها خواســته اند و برخــورد موقرانه و
مجاب کننده باعث شده بود تا ان دوست نیز پول درخواستی
را پرداخت کرده و تنها بعد از رفتن انها متوجه شــده ،فریب
چه ترفندی را خورده اســت .دوســت دیگری نیــز از اقایی
متشخص با یک ماشــین صفر کیلومتر حکایت می کرد که
می خواست از چندین نفر به بهانه پول بنزین نداشتن ،پولی
بگیرد و....
غرض از بازنمایی ایــن صحنه های پر تکــرار در این
سال های تهران اما جلب تفطن و توجه به یک اسیب جدی و
به تغافل مانده است .این یک واقعیت غیر قابل کتمان است
که این صحنه های زشــت در کالنشهری مثل تهران باعث
شده اســت تا از منظرهای مختلف اســیب های گوناگونی
متوجه یکی از مهمترین رفتارهای شهروندی یعنی مساعدت
نوع دوســتانه اجتماعــی شــود .از منظر جامعه شــناختی،
مساعدت های نوع دوستانه اعضای گروه ها چه در قالب خود
گروه که افراد در ارتباطی نزدیک و در شکل من -تو با یکدیگر
مراوده دارند و چه در قالب اجتماعات بزرگتر یکی از مهمترین
متغیرها در تحلیل چگونگی روابط اجتماعی در یک جامعه
محسوب می شود .متغیری که به واسطه ان می توان درک
عمیق و درستی از برخی مناسبات اجتماعی داشت و بر اساس
ان سیاست ها و تدابیری را برای پیشبرد جامعه در عرصه های
گوناگون اتخاذ کرد.
در توصیف این وضعیت اسیب زا باید گفت گستردگی
پدیــده تکدیگری به شــکل درخواســت مســاعدت های
اجتماعی که غالبا نیــز در صورت درخواســت های مالی و
اقتصادی اســت ،خیلی زود باعث شده تا جامعه این نوع از
در خواست مساعدت را مساوی با نوعی فریب و حیله گری
ســودجویانه ای تلقی کند که به هیچ عنوان نباید پاســخی
مثبت بگیرد چرا که این نوع از مساعدت نه تنها وجهی مثبت
برای جامعه ندارد ،بلکه تنها این پدیده را گســترش داده و
در کل نیز عوارضی چون رواج بیکاری و تن پروری اجتماعی
را در بر دارد .بر اساس این نگاه وقتی فرد یا افرادی متوجه
شوند می توان با کمترین زحمت اقتصادی بر حسب عالقه
و تمایالت نوع دوستانه دیگر افراد جامعه ،مساعدت های
اجتماعــی – اقتصادی ایشــان را بــه خود جلــب کنند ،به
تدریج این رفتار تبدیل به یک عادت اجتماعی و خیلی زود
نوعی رفتار و قشــر اجتماعی می شود .پدید امدن این قشر
اما مهمترین اســیبی که در بدنه مناســبات اجتماعی وارد
می کنــد ،بی توجهی عمومی به مفهومی به نام مســاعدت
اجتماعــی و ایجاد عدم اعتماد برای مشــارکت های پایدار
نوع دوستانه است .این اسیب البته ،موضوع بحث را وارد
مرحله ای حــاد می کند و به نوعی زنگ خطــری جدی را به
صدا در می اورد .از انجا که پدیداری رفتارهای نوع دوستانه
و مساعدت های اجتماعی و مشــارکت های برخاسته از ان
رفتارهایــی تدریجی الحصول هســتند و ریختــی تکاملی
دارند ،هر گونه اســیبی که بر این نوع رفتارها مترتب شوند،
اسیب هایی جدی تلقی می شوند.
اما به واقع این مساله در وضعیت فعلی جامعه ایرانی
چقدر به این اســیب نزدیک شده اســت ؟ برخی باتوجه به
رفتاهای نوع دوســتانه ایرانی ها در ســال های اخیر که در
هر فراخوان اجتماعی روحیه مشــارکت جویانــه باالیی از
خود نشــان می دهند ،به طور کلی جامعه ایرانــی را از ابتال
به این اســیب بری می دانند .حضــور اعتماد مدار مردمی
و تالش هــای مشــارکت جویانه اقتصــادی کــه در قالب
مســاعدت های مختلف اجتماعی توســط گروه ها و اقشار
گوناگون مردم حتی با عناوین جشــن های ملی و فرهنگی
برگزار می شود؛ مثالی روشن بر این ادعاست .این مثال های
غیر قابل انکار اما نقدی جدی را نیز باید متوجه خود بداند و
ان اینکه به راستی اگر پروپاگاندای رسانه ملی و همین طور
رســانه های دیگــر و البته نقــش پر رنگ باورهــای دینی و
گروه های مرجع در این زمینه نبــود ،این فراخوان ها چقدر
می توانستند کار ایی داشــته باشــند و دیگر اینکه ایا واقعا
حجم مطلوب مساعدت های اجتماعی و اقتصادی جامعه
ما صرف همین نمایــه بازنمایانده شــده در فراخوان های
رســمی مســاعدت های مردمی است ؟ شــناختی نسبی از
جامعه ایرانی پاسخی منفی برای این دو پرسش دارد .تلخ
اما واقعی است .این مساله که جامعه ما در گذار از فضای
ســنتی به جامعه مدرن همچنان اونگ میان سنتی زیستن
و متجدد بودن اســت ،اونــگ میان تشــخص فرد گرایانه
انســان مدرن امــروزی و جمع گرایی ســنتی .اونگ میان
اینکه مسلمان نیست کسی که همسایه اش گرسنه بخوابد
و سپری کردن سال های پایانی عمر در سرای سالمندان و
شبکه های مجازی چه خطراتی دارند؟
سید محسن فرجادی
روزنامه نگار
اما دلیل این رویدادها چیست؟
اگر تا کنون جامعه را به حوزه های خصوصی و عمومی
تقسیم می کر دیم باید از این پس حوزه دیگری را نیز اضافه
کرد که در ان افراد با نقاب به زندگــی می پردازند .حوزه ای
میان حوزه خصوصی و عمومی که در ان رفتارها ،شــئون،
تصمیم گیری ها و عالیق فرد با دو حوزه دیگر متفاوت و بعضا
متضاد اســت .تضادی که در بلند مدت می تواند مشکالت
عدیده ای را برای فرد و جامعه ایجاد کند.
جامعه ای ملون و چند چهره یکــی از ویژگی های این
وضعیت اســت .جامعه ای که دروغ و درویی سکه رایج ان
اســت .همین خصلت ها کافی است تا ســامت جامعه به
خطر بیفتد و نگران باشــیم .اما همه داستان این نیست .از
انجایی که هنــوز مبانی تربیتی و قواعد عرفی شــبکه های
اجتماعی با واقعیات جامعه همخوان و همراه نشده است،
این فضا به معبری برای راهزنان اندیشه و اعتقاد جامعه بدل
شده است .انتشار توقف ناپذیر و متنوع شبهات و کژی ها در
قالب های مختلف ،حیازدایی نســبی و مطلق با روش های
ط دیگری در مقایسه با فضای واقعی
گوناگون و ایجاد محی
زندگی اجتماعی فضایی را خلق کــرده که بی توجهی به ان
صحیح نیست.
قائل به پاکسازی و بگیر و ببندهای مرسوم در فضای
مجازی نیســتم ،چرا که قواعد بازی در این محیط متفاوت
با فضای واقعی اســت .این محیط عالوه بر اینکه بستری
مناسب برای بسط بدی است دارای توانایی های خودپیرایی
نیز می تواند باشد.
باید ضمن اعتماد به همه انهایی که در فضای مجازی
حیات دارند برای عادی شــدن وضعیت ان فضا راســتی و
درســتی را در فضای واقعی مورد توجه قــرار داد .تا زمانی
که دورویــی و کژتابی رفتارهایمان در فضــای واقعی ادامه
دارد جایی به اسم فضای مجازی مامن دورویی های مفرط
خواهد بــود ؛ دورویی هایی که نتیجه سیاســی و اجتماعی
ان برهم زننده معادالتی میدانی است .وقتی محاسبه گری
مدیران و برخی زعمای دانشگاهی و علمی در شناخت جامعه
بی نتیجه می ماند باید اصلی ترین متغیــر را دورویی جامعه
دانست .لشکری که دیده نمی شود اما می تواند بسیاری از
معادالت و محاسبات را به هم بریزد .تا هویت های حاضر در
شبکه های اجتماعی را نشناسیم ،نیازهای حقیقی و انتزاعی
انها را به درســتی نفهمیده و برای انها چاره اندیشی نکنیم ،
اوضاع بسامان نمی شود.باید انسان های مجازی را شناخت
و صدایشان را شنید.
مثلث | شماره 256
«توهم نیســتند و واقعیت دارنــد .عده و ُعــده دارند
و اغلب حساب شــده کار می کننــد و می داننــد به دنبال چه
چیزی هســتند .بگذارید درباره انها راحت تر صحبت کنم.
انها ادم هایی در میان خود ما هســتند با توانایی ها و قدرت
نفوذ متفاوت .روز به روز بیشتر می شوند ولی خیلی شناخته
نشده اند و درباره نقشی که در سال های اتی دارند کار نشده
است».
سطور باال مقدمه یادداشت سال گذشته ام در ویژه نامه
اخر ســال هفته نامه مثلث بــود .اخرین روزهای ســال 92
پیش بینی کرده بودم که در سال نود و سه که حاال به روزهای
اخرش نزدیک می شویم با این پدیده بیشر اشنا می شویم و
کمی به پر و پای جامعه بیشتر می پیچد.
در سالی که گذشــت موضوعات مختلفی تایید کننده
حضور این جمعیت بودنــد .مجموعه هایی که دارند هویت
می یابنــد .هویت هایی کــه کم کم تبدیل به شــکاف های
اجتماعی جدیدی خواهد شــد ؛ شــکاف هایی که متفاوت
با شــکاف های دینی و قومیتــی کارکردهــا و کا ر ویژه های
«متحرک و متغیر» و «منحصر به فرد» خود را دارند .با این
دو کلیــد واژه کار دارم« .متحرک و متغیــر» از ویژگی های
منحصر به فرد این هویت است که به ان کارکردهایی خاص
می دهد .انعطاف پذیــری و رنگ پذیــری از محیط یکی از
اصلی ترین شاخصه های این ویژگی است.
همین قابلیت این هویت را «منحصر به فرد» می کند و
تاثیر ان را بر محیط پیرامونی بیشتر می کند.
اینترنت و بستر سازی که شــبکه های اجتماعی برای
تشــکیل شــخصیت های مجازی کرده اند ،هویت هایی را
پدید اورده کــه روز به روز بر جمعیت انها افزوده می شــود و
انها را به لشکر پر سر و صدایی بدل می کند که اگر به درستی
درباره ان اندیشیده نشود می تواند تبعات جبران ناپذیری را
به دنبال داشته باشد.
هویت های مجازی و شــخصیت دوم افراد در فضای
مجازی به دنیایی دیگر بدل شده که انســان ها در ان فارغ
از اعتقــادات و اداب و رســوم و قواعد زندگــی واقعی رفتار
می کنند .ایــن رو ش با حیات عادی و ر وزمــره انها متفاوت
است .انها در فضای واقعی یک هویت و در فضای مجازی
هویت دیگری دارند.
عال یــق ظاهــری انهــا در فضــای واقعــی در
دسته بندی های معینی تعریف می شود و در فضای مجازی
عالیق دیگری دارند .شــاید در نگاه اول این مساله نه خطر
باشد و نه بی توجهی به ان مشمول تذکر و هشدار اما وقتی
دامنه تاثیرات این وضعیــت را ارزیابــی می کنیم ،با طیف
وسیعی از موضوعات مواجه می شویم که بی توجهی به ان
می تواند تبعات جبران ناپذیری داشته باشد.
تا دیروز یک جوان اعتیاد خود را از خانواده اش پنهان
می کرد و پس از ازدواج و زندگی مشــترک این بیماری و بال
برمال می شد ،یا این مساله به پایان یک زندگی مجدد منتهی
می شد یا اینکه با اصالح او راه جدیدی تجربه می گردید.
در شرایط فعلی ما با نوجوانان ،جوانان و بزرگساالنی
مواجه هســتیم که بخشــی از عال یق خــود را از اطرافیان
نزدیک خــود پنهــان می کنند .ایــن پنهانــکاری می تواند
در مشــغولیت شــبانه روزی و اعتیاد گونــه در فضای وب و
شبکه های اجتماعی باشد یا پنهانکاری بزرگ تری که نتیجه
این کتمان اســت .پنهان کردن و مخفی نگه داشتن عقاید
و ارای فردی یکی از تبعات پنهان این شیوه و روش است.
نتیجه ان می شود که با انسان هایی مواجه می شویم
که در ظاهر معتقد به عقایدی هستند که در باطن این گونه
نیست .وقتی نتیجه این پنهانکاری مشخص می شود که در
بزنگاه هایی همچون انتخابات های سیاسی مردم به شیوه و
روش دیگری رفتار می کنند که حداقل با ظاهر انها متفاوت
است .این ادم ها توانایی این را دارند که بیانیه بلند باالیی را
در مقابل دوربین تلویزیون دولتی بخوانند و در عمل سیاسی
و اجتماعــی به گونه ای دیگــر عمل کنند .جلــوی دوربین
ارزش گرا باشــند و هنگام انتخاب های سیاسی – اجتماعی
ســکوالر عمل کنند .این گونه می شود که محاسبه ها به هم
می ریزد و سیاســیون از بی ثباتــی رفتار مــردم و پیش بینی
ناپذیری انها وا می مانند.
گفتارها
عزلت گزینی های به ناچار و همزیستی با حیوانات خانگی.
این اونگ اما وقتی با پدیده هایی چون فریبکاری های
ســو د جویانه برخــی و سوءاســتفاده از احســاس های
نوع دوســتانه ای شــود که هنوز در فرهنگ ســنتی ما یک
ارزش مهم است ،خود نوعی سائق به ســمت تفرد و انزوا و
منفعت گرایی اومانیستی غربی اســت .به زبان دیگر وقتی
فرد از ارزش های مهم انســانی در ســنت فرهنگــی خود و
سوءاســتفاده از انها ســر خورده می شــود در روندی شــاید
بطئی و کند اما کما بیش ناچار به ســوی ارزش هایی ســوق
پیدا می کند که بر اســاس ان هر نوع مســاعدت اجتماعی
وظیفه دولت و نهادهای مدنی مربوط تلقی شــده و اصوال
تفرد در زندگی اجتماعی و اقتصادی او حکم به بی اعتنایی
به این دست از مســائل می کند .اما چاره چیست؟ ایا برای
مســاعدت های اجتماعی نیز باید دنبال معیارهایی باشیم؟
کمک خوب و کمک اشتباه چیست؟ ایا صرف کمک کردن
و مساعدت اجتماعی رافع مسئولیت شــهروندی و انسانی
ماست؟ اصال وظیفه دینی ما چیست؟ وظیفه شهروندی مان
در قبال این درخواست ها چه می شود؟ گدا پروری چیست؟
ایا ما گدا پروریم؟ برای اینکه هم خودمــان به وظیفه های
چند گانه مان عمل کرده باشــیم و هم ناخواسته پدید اورنده
قشــری ســود جو و ضعیف در جامعه نباشــیم چه باید کرد؟
اینجاست که موضوع اخالق مســاعدت اجتماعی مطرح
می شود .اینکه ما چه اصولی را برای انواع کمک و مساعدت
به ویژه مســاعدت اقتصادی به دیگری نیازمند باید در نظر
بگیریم.
مکاتــب مختلف فلســفه اخــاق در ایــن زمینه هر
کدام بر اســاس روش و منش خود پیشــنهاد های مختلفی
دارند که بر اســاس انگاره هــای انها می توان نســخه های
تجویزی مختلفی برای این موضوع در نظر گرفت .از سویی
دیگر اخالق مســاعدت اجتماعی در فرهنگ ایرانی خود با
اموزه های دینی ای مواجه است که مدعی نوعی از اخالق
کاربردی و عملی در این زمینه اند .این اموزه ها اگرچه دارای
تدوینی منقح و اصولی با عنوان اخالق مساعدت اجتماعی
در فرهنگ ایرانی -اسالمی نیست اما توجه به سرفصل های
مطرح شــده در البه الی اموزه های اخالق عملی و اخالق
اجتماعی مطرح شده در اسالم که به نوعی به حوزه اخالق
مســاعدت اجتماعی مرتبط اســت ،خود امری مهم و قابل
توجه اســت .اهمیت فرهنــگ کار و دشــمن انگاری* فرد
بیکاری که البته از نظر شخصیتی باتوجه به تعاریف خاص ان
بی عار نیز تلقی می شود یکی از این سرفصل های مهم است.
در فرهنگ اسالمی کار جوهره هر انسانی تعریف شد ه و این
جوهره با تعاریفی که ان را واجد وصف شرافتمندانه می کند
خود نوعی عبادت محســوب می شــود ،این عبادت وقتی
از راه صحیح ان به ثروت افرینی نیز منتهی شــود برخالف
سنت های دینی دیگر امری بسیار پسندیده نیز تلقی می شود.
از سوی دیگر در فرهنگ اسالم تکدیگری از نظر دینی امری
حرام اســت و البته که وظیفه اجتماعی حکومت نیز ضمن
تالش برای تامین اقشــار جامعه مبارزه با ایــن پدیده حرام
است .در مقابل اما موضوع انفاق به عنوان یکی از مقدمات
عملی و نــه فقهی ایمان از یک ســو و وظیفه پرداخت های
اقتصادی هر مســلمان تحــت عنوان وجوهات شــرعی از
درامد و دسترنج اقتصادی خود از سوی دیگر ،سرفصل هایی
قابل توجه در تدوین این حوزه از اخالق کاربردی به شــدت
مورد نیاز جامعه ماست .اینها به اضافه اهمیت ارزش تولید
و سرمایه در اقتصاد اســامی به عنوان ارزش هایی دینی و
ترویج فرهنگ کار و حفظ کرامت انسانی به عنوان مهمترین
وظیفه هر انســان و هر نهاد و اجتماعی اعــم از نهادهای
مدنی و قضایی همه و همه می تواننــد مبانی مهمی را برای
تدوین این حوزه معرفتی و عملی در بستر فرهنگ میهنی –
مذهبی مان فراهم کنند.
غ
ن الله لیبغض العبد الفار
*قال موسی بن جعفر :ا
باید صدایشان را شنید
گفتارها
47
گفتارها
دورانضعفدولت هافرارسیدهاست
شروع دفاع از هجده قدم حریف
سید امیر حسین مهدوی
کارشناس خاورمیانه
دکتــر دیویــد پتــل ،فار غ التحصیل علوم سیاســی
دانشگاه استنفورد و استادیار دانشــگاه کرنل چندی پیش
در یک پنل با موضوع اغتشاشات اخیر خاورمیانه طعنه ای
ســنگین به همکاران خود زد .او کــه صحبت هایش روی
شــکل گیری و قدرت گرفتن داعــش متمرکز بــود با ارائه
تصویری از بازیگران اصلی در بحران های ســوریه و عراق
گفت« :دانشــمندان علوم سیاســی انقدر در دوران پیمان
وستفالی و تحلیل تحوالت بر مبنای واحد دولت -ملت فریز
شده اند که بازیگرانی چون داعش را هم چیزی جز بازیگران
غیر حکومتی( )non-state actorsنمی خوانند .یعنی اصل
برایشان حکومت های عضو سازمان ملل است و بازیگران
جدید راهم فقط به کمک ان می توانند نامگذاری کنند».
جامعه ای دارای هیجان
بر جامعه ایران در سال 93چه گذشت؟
دکتر هادی معتمدی
گفتارها
48
مثلث | شماره 256
اسیب شناس
پدیده مرحــوم مرتضی پاشــایی را نمی تــوان خیلی
اسیب شناسی کرد .در واقع یک اسیب به حساب نمی اید و
یک موضوع هیجانی تلقی می شود .یعنی اینکه جامعه در
دورهای هیجان خاصی نسبت به این موضوع از خودش بروز
داد .شاید ناشی از جامعه جوان ایران باشد یا از احساساتی
که در مورد مرحوم پاشایی به و جود امده و شهرت پیدا کرده
بود .در واقع مسائلی از این قبیل باعث بروز چنین هیجاناتی
شده بود و خیلی نباید به ان به شــکل یک اسیب در جامعه
نگاه کرد.
جامعه ما جامعه ای جوان است و دارای هیجان .این
جوان ها جایی برای تفریح و بروز هیجانات خود ندارند و از
سوی دیگر طرفداران این خواننده هم مزید بر علت بودند.
همین که 50 ،40هزار نفر در تشییع جنازه او شرکت می کنند
این مساله را نشان می دهد و حضور انها چیز چندان عجیبی
به حساب نمی اید.
در همان ایام مراسم درگذشت رئیس مجلس خبرگان
هم با همین تعداد جمعیت و حتی با جمعیت بیشتری برگزار
ش د اما می بینیم که بازتاب جهانی پیدا نمی کند .برای اینکه
در مراســم مرحوم پاشــایی اغلب جوان ها حضور داشتند.
در ضمــن میان این جمعیــت عده ای هم حضور داشــتند
که به دنبال سوءاســتفاده بودند .عده ای از انها اصال برای
عزاداری در این مراسم حضور نداشتند؛ این مساله در نحوه
لباس پوشیدن و عکس های سلفی نمایان بود .یعنی نشان
نمی داد که انها از درگذشــت یک خواننده ناراحت هســتند
و در این مراســم حضور پیدا کرده اند .ایــن پدیده و به طور
کلی برخی پدیده ها هستند که چندان ُبعد اجتماعی خاصی
ندارند ،امــا مردم را هیجــان زده می کند؛ مانند مســابقات
فوتبال .شــما می بینید که تیم ملی فوتبــال در جام جهانی
به ارژانتین می بازد ،اما مردم هیجان زده می شوند ،شادی
می کنند و قدردان فوتبالیست ها هستند .یک مقدار زیادی
از بروز چنین ابراز احساســات برمی گردد به کمبود هیجان
در جامعه و کمبود کارناوال های شــادی خاص در جامعه.
می توان برنامه چهارشنبه سوری که در راه است را مثال زد.
به جای اینکه مســئوالن بخواهند این برنامه را مثال بگیر و
ببند کنند و مساله را امنیتی کنند ،می توان این برنامه را تبدیل
به یک کارناوال شادی کرد.
مسئوالن می توانند مکان هایی را در نظر بگیرند و در
انجا مراسم چهارشنبه سوری را برگزار کنند و به ان به چشم
یک جشن ساالنه نگاه شود .جشنی بدون اتفاق تلخی که
در چهارشــنبه ســوری ها می افتد ،بگیرند و خودشان مواد
اتش زایی که خطر نداشته باشد را به مکان ها بیاورند و مردم
شب خوبی را پشت سر بگذارند .می شــود این مراسم را در
میدان هایی مانند تجریش برگزار کنند و ساعتی از ان شب
را تعطیل کنند تــا مردم از این تفریح لــذت ببرند .بنابراین،
نیروی انتظامی هم در این جریان مشــارکت داشته باشد و
با مردم همراه شود تا چهارشنبه سوری به شکل مطلوبی به
پایان برســد .به نظر من ،کار خوبی هم هست و نمی تواند
کار بدی هم باشــد .اما وقتی به این موضــوع نگاه امنیتی
می شــود ،نمی توان این همه جوان را در کشور کنترل کرد
که به سمت اتش بازی نروند.
ســرعت حیرت انگیز روندهای جهانی بــر مبانی غیر
از واحد کالســیک دولت -ملــت انقدر زیاد بــوده که حتی
برجسته ترین دانشمندان روابط بین الملل و مطالعات جهان
را جا گذارد .اغراق نیست اگر ادعا کنیم اکثر قریب به اتفاق
تحوالت اصلی جهان در سال گذشــته بر پایه هایی غیر از
واحد دولت-ملت رقم خورده اند .روســیه به شــدت مداخله
نظامی خــود در مرز با اوکرایــن را منکر می شــود و ان را به
گردن شبه نظامیان حامی – و نه وابسته -به خود می اندازد.
یمن دولتی نیمه جــان در عــدن دارد و گروه های قدرتمند
غیر دولتی بر پایتخت تسلط دارند.
در ســوریه دولت عضو ســازمان ملل دســت کم 60
درصد از خاک را در اختیــار ندارد و به پشــتوانه گروه های
غیر دولتی همچون شــیعیان ایرانی و عراقی مدافع حرم و
حزب الله لبنان بــا گروه هایی نظیر دولت اســامی ،جبهه
النصره و ارتش ازاد در حال نبرد اســت 3/ 2 .میلیون اواره و
200هزار کشته در بحرانی رقم خورده که اقال در یک طرف
ان هیچ دولت مســئولی وجود ندارد .فلسطین با مخالفت
قدرت های غربی هنوز به عضویت کامل جامعه ملل متحد
در نیامده و غزه و کرانه باختری توســط فتح و حماس اداره
می شــوند .بازیگر قدرتمند جنوب لبنان هم حزب الله است
که عالوه بر شــان حزبی و حضــور در قــدرت حقوقی این
کشور دارای بخش های نظامی ،خدماتی و عمرانی مستقل
است و یک طرف غیر قابل انکار مســاله فلسطین به شمار
می رود .بزرگ ترین برگ برنده کشــورهای قدرتمند منطقه
همچون ترکیه و ایران و عربستان سعودی همین بازیگران
غیر حکومتی هستند که تقریبا در سراســر منطقه به جنگ
نیابتی مشغول هستند.
باتوجه به فرهنگ غنی ایران و فرهنگ دینی می توان
کارناوال های شادی داشته باشیم و هیجانات مردم کنترل
شــود .اگر بتوان این جمعیت جــوان را در این کارناوال ها
شرکت داد ،می توان هر تهدیدی را به فرصت تبدیل کرد.
من فکر می کنم اگر سوار بر موج هیجانات جوان ها شده و
با انها همراه شویم ،در اینده دیگر شاهد هیجانات ناگهانی
و غیر منتظره مانند مراسم تشییع مرتضی پاشایی یا شادی
بعد از باخت به ارژانتین نخواهیم بود.
بهتر است در اینجا بازهم یک مثال فوتبالی دیگر بزنم.
ببینید در اســپانیا دو تیم مطرح و بزرگ همیشه با هم بازی
می کنند ،حتی می بینیم که رئال مادرید و بارســلونا در یک
ســال چندین مرتبه با هم بازی می کنند و اتفاق حاشیه ای
رخ نمی دهد .با اینکه هر دو این باشگاه ها به لحاظ مسائل
سیاســی با هم اختالفات بســیاری دارند ،امــا از این بازی
استقبال می شود و بدون اینکه مشــکل خاصی پیش بیاید
این مسابقه به پایان می رســد .اما حاال این پرسش مطرح
می شــود که چرا مشــکل خاص و عجیبی در این مســابقه
اتفاق نمی افتد؟ دلیل ان روشــن اســت و ان تعــداد زیاد
بازی های رئال مادرید و بارســلونا در طول یک سال است.
حاال دربی اسپانیا را با بازی استقالل و پرسپولیس مقایسه
کنید .دربی پایتخت در طول یک سال دو بار برگزار می شود
و همیشه هم درگیری و اتفاقات حاشیه ای زیادی در ان رخ
می دهد .اگر ما به عنوان یک جشن یا کارهای خیرخواهانه
سالی 10مرتبه برای اســتقالل و پرســپولیس برنامه بازی
بگذار یم ،دیگر اتفاقات عجیــب و حتی ناگوار در دربی رخ
نمی دهد .زیرا از حساسیت های کاذب ان جلوگیری می شود
و بازیکنان و مسئوالن باشگاه مثال می گویند در طول سال
سه بار به حریف باختیم و یک بار پیروز از زمین بیرون امدیم.
یعنی ما باید کاری کنیم که هیجانات جامعه جوان مان تخلیه
شود و باید انواع و اقسام برنامه های شاد را برای مردم در نظر
بگیریم .زیرا جامعه امروز ما جامعه شادی نیست .مثال یکی
گفتارها
در غرب نیز بانیان معاهده وستفالی انچنان به سمت
تشریک تصمیم گیری پیش می روند که در مقاطع حساس
نظیر تحریم ایران و روسیه یا نجات یونان از بحران بدهی ها
تقریبا چیــزی به عنوان همکاری –یــا تخاصم -دولت های
اروپایــی با دیگــر دولت هــا وجود نــدارد و هر چه هســت
سیاستگذاری مشترک اتحادیه است .در خاورمیانه قدرت
دولت ها روزبــه روز در برابر بازیگــران غیر حکومتی تحلیل
می رود ،در اروپا مشــابه ایــن اتفاق به نفع قــدرت گرفتن
ایاالت متحده اروپا می افتد .این مســاله در امریکا هم در
اشکال متفاوتی در حال بروز است .گذر نمادین ثروت یک
درصد ثروتمند جامعه از نصف ثروت کل امریکایی ها در سال
اتی نشــانه خوبی از تفوق نامحدود ســرمایه بر دموکراسی
این کشور است.
دخالت ذی نفعان در روند های قانونگذاری و انتخاباتی
گرچه شاید نوعی فساد سیاســی و تحدید اشکار منطق هر
شهروند یک رای به شــمار رود ،اما به واســطه شفافیت و
عرفی بودن ان فرصت را برای ذی نفعان غیر امریکایی هم
فراهم می سازد .چنانکه رادیو ملی امریکا ابتدای ماه مارس
به رد یابی کمک چند صد میلیون دالری هفت کشور خارجی
به بنیاد کلینتون و هزینه کرد ان در کمپین هیالری کلینتون
پرداخت .دامنه این داد و ستد های فرامرزی در تضاد اشکار
احزاب دموکرات و جمهوریخواه بر توافق هسته ای با ایران
و رابطه با اسرائیل قابل ردیابی است.
همکاری های مشــترک حزب دســت راســتی لیکود
و جمهوریخواهــان از حمایت هــای ضمنــی نتانیاهــو از
میت رامنی ،رقیــب اوباما در انتخابات ســال ،2012فراتر
رفته و حاال بــه رویارویی بین کاخ ســفید و کنگره کشــیده
اســت .دیالکتیک مداخله در امــور داخلــی یکدیگر بین
احزاب امریکا و اسرائیل انقدر واضح شده که رهبر اکثریت
مجلس نماینــدگان بدون اطالع دولــت از نتانیاهو دعوت
می کند و همزمان طراح کمپین اوباما در تل اویو مشــغول
کمک به کمپین حزب کارگر اســت .این رونــد فزاینده هم
فرصت زاســت .صحبــت از میزان همبســتگی سیاســی
ایاالت متحــده و اســرائیل تکــرار مکررات اســت .با هر
شــاخصی این کشــور مهمترین متحد امریکاســت و هیچ
کشور دیگری در جهان چنین حامیان قدرتمندی در داخل
امریکا ندارد .حدود چهار میلیون یهودی امریکایی گرچه
کمتر از دودرصد جمعیت این کشور را تشکیل می دهند اما
از چنان قدرتی در ساختارهای فرهنگی ،رسانه ای ،مالی،
دانشگاهی و سیاسی امریکا بر خوردار هستند که 12درصد
از کرسی های ســنا را در اختیار بگیرند .اما تقسیم – و شاید
تخفیف -همکاری استراتژیک دو کشور به روابط حزبی در
این فصل از روابط ایران و امریکا سرمایه ارزشمندی است.
اولین تاثیر این رخداد بازتر شدن فضای جامعه مدنی امریکا
برای نقد سیاســت های راستگرایانه اســرائیل در موضوع
فلسطین و دیگر مسائل خاورمیانه خواهد بود .همین قطبی
شــدن خواه ناخواه نامزد نهایی دموکرات هــا در انتخابات
2016را در موقعیت صیانت از توافق (احتمالی) هسته ای
با ایران و گزینه های میانه رو تر در مناقشــه با فلســطینیان
خواهد نشــاند .گرچه یقینا سیاســت های ملی و منطقه ای
ایران با احزاب چپ اسرائیلی هم تنافر جدی دارد ،اما نفس
انشقاق بین دو بلوک امریکایی بر سر سیاست های اسرائیل
فضا را برای مقابله با ایران هراسی مساعدتر خواهد ساخت.
باید سیاست پشتیبانی وضع جدید از ســوی ایران طراحی
و اجرا شود .روزگار دوگانگی در سیاســت اسرائیلی امریکا
و توافق ایــران و امریکا بر ســر پرونده هســته ای نیازمند
رویکردی به کلی متفاوت با قبل اســت .حاال شاید بهتر از
هر زمان دیگر در دوره حیات جمهوری اسالمی زمان عمل
به استراتژی فوتبالی شروع دفاع از هجده قدم حریف باشد.
بعد از توافق و در فضای پیش امده بیــن احزاب امریکا بر
ســر اســرائیل ،تهران می باید دفاع از خود در برابر تهاجم
حریف را از خاک ایاالت متحده شروع کند .اگر بازی تهران
با بازیگران غیر دولتی در سرتاسر منطقه برای ایران کارساز
بوده پس همین قاعده برای سایر کشورها هم قابل ازمودن
است .گرچه شــاید در این زمان (نیمه اسفند )93که هنوز
تکلیف نهایی مذاکرات هسته ای روشن نشده است صحبت
از سیاست های پسا توافق شتابزده به نظر برسد اما می توان
به ایده های ممکن فکر کرد .اســتفاده از ظرفیت بی نظیر
شبکه ایرانی -امریکایی ها ،که بر خالف انگاره های مرسوم
در ایران ،امادگی باالیی برای مشــارکت در سیاست کشور
دوم خود برای صیانت از منافع سرزمین مادری دارند ،یکی
از تاکتیک های الزم است .تالش برای برداشتن تحریم ها
و تحریــک کمپانی های امریکایی بــرای فعالیت در ایران
و تدبیر برای مبادله گســترده اکادمیک (اســتاد ،دانشجو
و پژوهشــگر) که قادر به تغییر اثرگذاری بر جامعه مدنی و
افکار عمومی امریکا هستند هم می توانند از دیگر اولویت ها
باشــند .اصل باور این مســاله اســت که برای تخفیف هر
تهدیدی باید ابزارهای ممکن را شــناخت و با مبانی دوران
جدید عمل کرد .مبنای اصل این دوره مشــارکت دادن هر
چه بیشتر بازیگران غیر دولتی است .مارس 2015می تواند
نقطه شروعی باشد.
از کارهای خوبی که صورت می گیرد زدن پرچم های بزرگی
در میادین بزرگ شــهر اســت .این کار هم برای باال بردن
روحیه ملی خوبی است و هم باعث شادی می شود .کارهای
دیگری هم می توان انجام داد؛ مثال شــهر را رنگ امیزی
کرد .االن ماشــین های در حال تردد در جامعه تقریبا سیاه
و سفید هستند .بهتر نیست به جای رنگ های این چنینی از
رنگ های مختلف در ماشین ها استفاده کرد؟
اگر حجاب فرد کامل باشد ،استفاده از لباس رنگی چه
منعی دارد؟ مثل اینکه در دانشگاه ها یا مکان های دیگری
به دانشجوها ایراد می گیرند که چرا لباس رنگی می پوشند.
مهم حجاب اســت اما رنگ مهم نیســت .ما می خواهیم
حجاب باشــد و نه اینکه رنــگ را هم تعیین کنیــم .از این
بحث که بگذریم ،به نظر من مهمترین اتفاق سال موضوع
اسیدپاشــی بود که کاهش امنیت اجتماعی ناشی از رفتار
جنایی اسیدپاشی بود .تقریبا امنیت نیمی از زنان شهر مهمی
مانند اصفهان بــه خطر افتاد که در مســائل اقتصادی هم
تاثیر بدی گذاشت .این موضوع به عقیده من بدترین اسیب
سال بود .خوشبختانه با تمرکز نیروهای انتظامی روی این
موضوع مساله اسیدپاشی هم برطرف شد و امنیت اجتماعی
به جامعه بازگشت .البته یک سری از افراد در شهرهای دیگر
مانند تهران از این پدیده سوءاســتفاده کرده و با این اتفاق
تلخ تفریح می کردند ،که نشــان دهنده رفتار ضد اجتماعی
این عده بود .برخی ادم ها دست به کارهایی زدند که سبب
وحشــت زنان و دختران شــدند .این افراد چون هیجانات
خود را نمی توانند تخلیه کنند ،از این کار لذت هم می برند.
این بیانگر این اســت که ما هنوز نتوانســته ایم در جامعه با
هم شــادی کنیم .یعنی با هم بخندیم و به هم نخندیم .از
یکدیگر لذت نبریم و با هم لذت ببریم .اینکه به تنهایی کاری
انجام دهی که سبب وحشت یکی دیگر شوی و خودت شاد
باشی ،این رفتار درست نیست .در واقع باید کاری انجام داد
که در جمع همه شاد شــوند .اگر بتوانیم برای این موضوع
راهکاری بیندیشــیم می توانیم جامعه شــادی هم داشــته
باشیم ؛ جامعه ای که به رشد بیشتری خواهد رسید.
مثلث | شماره 256
گفتارها
49
گفتارها
رصد بازی «رقیب غیر قابل اعتماد»
چگونه بایدگام های پایانی مذاکرات هسته ای را برداشت؟
حنیف غفاری
گفتارها
50
مثلث | شماره 256
کارشناس بین الملل
«رشد هوشمندانه بازی رقیب» در مذاکرات هسته ای
ایران و اعضای 5+1یک اصل محسوب می شود .در این
میان ،اعضای 5+1نــه تنها حکم متحد ،دوســت و حتی
بازیگران خنثی را برای ما ندارند ،بلکه تقابل مستمر انها با
حقوق حقه هسته ای ملت ایران و دیگر اقدامات سلبی انها
در تقابل با ملت و نظام ایران ،اعضای 5+1را به دشــمنان
ما تبدیل کرده اســت .از این رو هم اکنــون مذاکرات ما با
اعضای 5+1باید در راســتای مدیریت رفتار رقیب صورت
گیرد .از ســوی دیگر ،این رقیب به اندازه ای گستاخ است
که به راحتی بازی خود را در هر دور از مذاکرات هسته ای و
بنا بر مصالح منطقه ای و زد و بندهای خود با دیگر بازیگران
نظام بین الملل (مخصوصا رژیم اشغالگر قدس و عربستان
سعودی) تغییر می دهد .جمهوری اسالمی ایران در طول
یک ســال و نیم اخیر فرصت الزم را بــرای پذیرش حقوق
هسته ای کشــور و درک خطوط قرمز قانونی ترسیم شده به
طرف مقابل داده است .این بار ،اعضای 5+1باید متوجه
باشــند که «اخرین فرصت» برای تصمیم گیری واقعی از
سوی انها فرارسیده است .اگر در ماراتن این بازی نیز امریکا
و دیگر اعضــای 5+1بنا به هــر دلیلی نخواهند یــا نتوانند
تصمیم الزم را جهت امضای توافق نهایی اتخاذ کنند ،خود
مســئول عواقب و تبعات شکســت مذاکرات خواهند بود.
اظهــارات حکیمانه رهبر معظم انقــاب در خصوص ابعاد
و حدود و ثغور توافق هســته ای ،تکلیف طرف مقابل را به
صورت کامل مشخص کرده است .این سخنان تعیین کننده
ســبب شــد تا دو تاکتیک «خرید زمان» و «دفرمه کردن
ساختار توافق نهایی» از طرف مقابل سلب شود .این خلع
سالح تاکتیکی غرب نقش بسیار مهمی در تنظیم رویکرد و
رفتار اعضای 5+1در مذاکرات هسته ای اخیر داشته است.
در چنین شرایطی اعضای 5+1و در راس انها ایاالت متحده
امریکا بیش از پیش خود را در معرض قضاوت افکار عمومی
دنیا می بینند.
بسیاری از مقامات رسمی ،رسانه ها و منابع غیررسمی
و موثق عنــوان کرده اند کــه مذاکرات هســته ای وارد فاز
پایانی و گام های نهایی خود شــده اســت .ملت ایران نیز
امیدوار است در نهایت ،میان ایران و اعضای 5+1توافقی
خوب و قابل دفاع با محوریت حفظ دستاوردهای هسته ای
کشــورمان و رفع همه تحریم هــای ظالمانه وضع شــده،
صورت گیرد« .دقیقه »90حســاس ترین دقیقه یک بازی
فوتبال محســوب می شــود ،خصوصا زمانی که در تابلوی
نتیجه بازی «صفر-صفر» حک شده باشــد! تغییر جریان
و نتیجه بازی به ســود یا ضرر هر یک از طرف های بازی در
دقیقه 90معموال شــوک اور ،غیر قابل مدیریــت و در اکثر
موارد جبران ناپذیر اســت .بــازی در دقیقــه 90مذاکرات
هســته ای ،ملزومات و قواعد خاص خود را طلب می کند،
خصوصا انکــه حریف مقابل ما نــه تنها اعتقــادی به داور
میدان ندارد ،بلکه در صورت لزوم حاضر است دروازه های
زمین بازی را نیز به سود خود جا به جا کند!
طرف مقابل به طــور طبیعی ظرفیت بالقــوه و بالفعل
زیادی در تغییر بازی خود در دقیقه 90دارد .بدیهی اســت
در چنین شــرایطی ما نیز باید خود را بــرای مقابله با «تغییر
ناگهانی بــازی رقیب» امــاده کنیم .هم اکنــون کمترین
تضمینی وجود ندارد کــه رقیب ما در دقیقــه 90مذاکرات
هســته ای دســت به اشــوب ،تخریب و بر هــم زدن بازی
نزند .حال در این میان تکلیف دســتگاه سیاســت خارجی
کشورمان چیســت؟ «ادامه بازی با گارد بسته» ،ان هم در
مسیر «مدیریت رفتار دشــمن» تنها راهکار ما در این برهه
تعیین کننده محسوب می شــود .زمانی که ما از استراتژی
«مدیریت رفتار دشمن» ســخن می گوییم ،یعنی هدف ما
از مذاکرات هســته ای «تبدیل کردن دشــمن به دوست»
یا «اغاز روند همگرایی با امریکا» نیســت ،زیرا بر اســاس
تضادهای انتاگونیستی موجود در شالوده سیاست داخلی
و خارجی طرفین ،اساسا چنین هدفی دست یافتنی نیست.
از ســوی دیگر« ،ادامه بازی با حفظ گارد بسته» به معنای
در نظر گرفتــن همه خطوط قرمــز ،احتمــاالت ،ابزارها،
راهکارهــای اضطــراری ،رویکردهــای اقناعــی در قبال
مخاطبان و ...در این مرحله حساس و تعیین کننده است.
انچه مســلم اســت ،در حــال حاضــر ،کوچکترین
سیگنال ،رفتار و حتی گفتار ما پای میز مذاکرات هسته ای
و خارج از ان تعیین کننــده خواهد بود .به طــور کلی بازی
در دقایــق پایانــی مذاکرات هســته ای حســاس اســت،
مخصوصا انکه طرف مقابل مســتعد بر هــم زدن بازی در
دقیقه تعیین کننده باشــد! در این لحظات حســاس نه تنها
نباید ذره ای عقب نشینی از خطوط قرمز تعیین شده صورت
گیرد ،بلکه «احساس عقب نشینی از این خطوط» نیز نباید
به رقیب منتقل شــود .در صــورت انتقال این احســاس به
صورت خواســته یا ناخواســته ،اعضای 5+1و مخصوصا
ایاالت متحــده امریکا انگیزه بیشــتری برای بــر هم زدن
بازی در دقیقه 90پیدا خواهنــد کرد .در این میان ،هرگونه
نتیجه گیــری در پایان بازی منــوط بــه اراده واقعی طرف
مقابل و پذیرش حقوق هســته ای کشــورمان در مذاکرات
خواهد بــود .به عبــارت بهتر ،دولت و دســتگاه سیاســت
خارجی کشورمان باید به گونه ای با رقیب سوء سابقه دار خود
مواجهه کند که کل هزینه های بر هــم زدن بازی در دقیقه
90و هرگونــه زیاده خواهــی در حوزه هــای اختالفی(اعم
از فنی،حقوقی و سیاســی) را متوجه رقیب کند.در اینجا،
جمهوری اســامی ایران نه به لحاظ زمانــی و نه به لحاظ
راهبردی ،مقید به «امضــای توافق نهایی» تا ماه مارس یا
حتی تیرماه نیســت ،بلکه صرفا مقید به «مشخص کردن
تکلیف مذاکرات» است .امضای توافقنامه نهایی معلول
و مرهون اتخــاذ تصمیمی عقالنی از ســوی طرف مقابل
خواهد بود .به نظر می رســد هنوز ایــن تصمیم عقالنی در
طرف مقابل به فعلیت تام و کامل نرسیده است.
نکتــه مهم تر اینکــه تبدیل ضراالجل «تیرماه ســال
»1394به «اسفندماه سال ،»1393کامال برخالف تفاهم
مشــترک صورت گرفته در اذرماه ســال 1393محســوب
می شود .به عبارت بهتر ،این ایاالت متحده امریکاست که
توافق صورت گرفته در اذرماه امسال را نادیده انگاشته و به
جای تیرماه سال ،1394اسفندماه سال 1393را به دقیقه
90بازی تبدیل کرده اســت .بنابراین در صورت ترک بازی
توســط طرف مقابل به بهانه عدم توافق ،مسئولیت برهم
زدن توافق هسته ای جمعی اذرماه امسال به طور مستقیم
بر عهده واشــنگتن و متحدان ان خواهد بود .مجموع این
موارد سبب می شود تا نسبت به پیچیده بودن بازی هسته ای
در این برهه زمانی بیش از پیش اگاه شویم.
جهــت درک پیچیدگی های رفتــاری و گفتاری رقیب
پای میز مذاکرات ،الزم اســت روی رفتار دو کشور امریکا
و فرانسه به صورتی خاص متمرکز شویم .در این میان ،دو
کشور ایاالت متحده امریکا و فرانسه ،طی همین یک سال
و نیم اخیر بارها نشان داده اند که حتی به تفاهمات شفافی
خود در مذاکرات هســته ای پایبند نبــوده و زمانی که پای
تدویــن تفاهم های اولیــه به «توافــق مدون» بــه میان
لو قرارهای خود می زنند .اظهارات
می اید ،به راحتی زیر قو
اخیر لوران فابیوس ،وزیر امور خارجه فرانســه ،نشــانه ای
دال بر اثبات این موضوع اســت .به نظر می رســد فرانسه
بار دیگر و به نمایندگی از رژیم اشــغالگر قدس جهت بر هم
زدن پازل مذاکرات هســته ای خیز برداشــته اســت .گویا
در تقســیم کار جدید امریکا ،رژیم صهیونیســتی و فرانسه
این وظیفه به لوران فابیوس محول شــده تا بار دیگر نقش
پلیس بد مذاکرات هسته ای را ایفا کند .این در حالی است
که رجزخوانی های اخیر فابیوس علیه مذاکرات هسته ای
یک دل نوشته برای مادران شهدا و ادم های جنگ
مصطفی صادقی
دبیر تحریریه
اپیزود اول؛ ادم های جنگ
ســن و فهم من به جنگ نمی رســد .ادم های جنگ را
هیچ وقت نتوانســتم بفهمم .اینکه چطور می شود یک فرد
زن و بچه و پدر و مــادرش را رها کند و جانــش را هم بدهد.
دل کندن واقعا سخت است ان هم از چیزهایی که دوستشان
داری .دل کندن از «خود» هم سخت است« .خود»ی که
خیلی وقت ها ان را انتخاب می کنی یــا خیلی چیزها را برای
ان می خواهی .این جمالت انقدر در ذهن من تکرار شــده
که تقریبا یک کلیشــه را به وجود اورده اســت .من جنگ را
نفهمیدم ،ادم های جنگ را هم همینطور .نمی دانم تقصیر
کیســت ،من یا انها که این طرف خط ماندند تا امثال من را
برای بعد از جنگ بسازند! تمام دانســته های من از روزهای
سخت دهه 60یا از اثار اقامرتضی اوینی است از روایت فتح
تا شهادت نامه یا ان سوتر ،از روایتی که ابراهیم حاتمی کیا
از جنگ دارد؛ از وصل نیکان تا اژانس شیشــه ای .اما فکر
نمی کنم از این راه بشود جنگ و ادم هایش را فهمید؛ یا الاقل
کامل فهمید.
کنار گلزار شــهدا که قــدم می زنی ،رد کــرور کرور ادم
را می بینی کــه هر کدام در منطقه ای جانشــان را از دســت
داده اند .تازه به جنگ هم که خالصه نمی شود ،از اغاز انقالب
اسالمی تا همین روزها که هر روز از سوریه و عراق ،شهدای
مدافع حــرم را می اورند .عجب! اخر چطور می شــود ادم ها
به همین راحتی از جانشان و از داشته هایشان بگذرند؟ من
ضد جنگ نیســتم .این حتما با نفهمیدن
جنگ و ادم های ان زمین تا اسمان توفیر
دارد .من فقط نفهمیده ام که انســان باید
به چه حدی از خلوص برسد که «بگذرد»؛
ورنــه این زمزمه اندر شــجری نیســت که
نیست .ادم که عاشق باشد ،برایش فرقی
نمی کند کجا باید از انچه می خواهد و انچه
برایش مهم اســت ،دفاع کند .خرمشهر،
هویزه،سامرا،تکریتیادمشق.نمی دانم؛
شاید دلیلش همین عاشقی باشد ،شاید هم
این فقط یکی از دالیلش باشد؛ «ناظر روی
تو صاحب نظرانند اری /سر گیسوی تو در
هیچ سری نیست که نیست».
اپیزود سوم؛ میهمان داریم...
«هی بخــواب جانم ،بخــواب رودکــم ».چه الالیی
قشنگی .وقتی شهید رئیسی به خانه اش بازگشت ،مادرش
هنوز بود .هنوز منتظر بود ،جایی میان چارچوب «در »و خروار
خروار «خاطره!» با حیاط اب و جارو شده ،با بالشت های روی
هم قرار گرفته« .به مادر قول داده بود برمی گردد»...
چشم مادر که به استخوان های بی جمجمه می افتد،
لبخند تلخی می زنــد و می گوید« :بچه ام
سرش می رفت ولی قولش نمی رفت»...
به یاد ســال های دور برایــش الالیی هم
می خواند .یک الالیی دوســت داشتنی.
یک الالیی ارامش بخش« :هی بخواب
جانم ،بخــواب رودکم» .ان هم درســت
در شرایطی که چند استخوان کفن پوش
شده شاید به سبکی و کم وزنی همان زمانی
که فقط چنــد ســالش بــوده را در اغوش
گرفته و به یاد همه ســال های مادر بودن
تکان تکانشمی دهد؛«هیبخوابجانم،
بخواب رودکم».
چند شهید دیگر اورده اند با سربند گره
زده بر سر ،بدون گوشت ،بدون پوست .از
جایی «در شهر اســمانی در کرانه ابدیت،
بیرون از رهگذر باد» .مادر که وارد ســالن
می شود همه او را نگاه می کنند .چشــم هایش را و پاهایش
را .ایا تــوان دیدن دارد؟ ایا توان ایســتادن دارد؟ ســربند را
که می بیند ،کفن را که می بیند ،ســقلمه ای که از دســتش
می گیرد ،می فهمــد خواب نیســت .تمام شــد؛ دیگر قرار
نیســت منتظر بماند! فرزندش کــه در جایــی از زمان میان
خروار خروار «خاطره» مانده بود ،بازگشــته است .اما کار او
هنوز تمام نشده ،باید با همین قامت خمیده ،به خانه برگردد.
درددلش که با دردانه اش تمام می شود ،زیر لب به فرزندش
می گوید «:فردا میهمان داریم پسرم .می روم حیاط خانه را
اب و جارو کنم».
من ضدجنگ نیســتم ،من فقط جنگ را نفهمیده ام.
من این «سر عشق» و گذشتن از «خود» را نفهمیده ام.
مثلث | شماره 256
اپیزود دوم؛ مادران انتظار
زمان می گذرد ،انقالب اســامی به
چهارمین دهه خود ورود یافته است .از جنگ هم خیلی سال
گذشته ،خیلی سال اســت که از نظر برخی افراد ،ادم های
جنگ تقریبا فراموش شــده اند .یادمان رفتــه ،یا گاهی هم
وقتی برای به یــاد اوردنش نداریم که چــه روزهایی بر مردم
این سرزمین رفته است .حکایت «مادر» اما حکایت دیگری
اســت .او هرگز نمی تواند فراموش کند ســال های رفته را.
فرزندش را در همان ســال ها جا گذاشته است؛ جایی میان
خروارها «خاطره» .او هنوز در همان مقطع از تاریخ ایستاده
اســت .جایی میان چارچوب «در» و «تلویزیون» همیشه
روشن ،شاید که خبر تمام شــدن دوران دوری اعالم شود.
هرگزنمی خواهدباورکندقطعنامه ایامدهوجنگتمامشدهو
همه به خانه های خود بازگشته اند .فرزندش را در همان جنگ
جا گذاشته است «به مادر قول داده بود برمی گردد »...من
جنگ را نفهمیدم ،ادم های جنــگ را هم همینطور ،اما نگاه
یک مادر چشــم انتظار را خوب فهمیده ام .اینجای جنگ را
خوب حس کرده ام.
«انتظار» را باید از مادر شهید مفقوداالثر پرسید .ما چه
می فهمیم «دلتنگی غروب جمعــه را»؟ جنگ برای ما تمام
شده اما هنوز سربندهای زیادی هست که روی جمجمه های
بدون پوست و گوشت ،گره اش باز نشده! جایی مانده اند میان
خروارها خاطره و خروار خروار خــاک .خاک غربت! به قول
اقا مرتضی« :زمان ما را با خود برده است اما این صدا جایی
بیرونازدسترسزمانباقیاست.بادزماندراینشهرزمینی
می وزد؛ نه در ان شهر اسمانی که در کرانه ابدیت ،بیرون از
رهگذر باد وجود دارد».
کسیچهمی داندوقتیمادرشهیدمفقوداالثرچشمش
به در مانده و فرشته مقرب بارگاه الهی برای گرفتنش جانش
امده ،چه غم عجیبی بر دل این انســان می نشــیند .چشم
انتظار می رود ...
حاال دیگر کسی نیست که حیاط را اب و جارو کند برای
فرزندی که جز در ذهن مادرش قــرار نبوده بازگردد .مادر که
می رود همه چیز تمام می شود ،حتی خاطره ،حتی انتظار!
گفتارها
و توافق نهایی ،بر اســاس تفاهم پشــت پرده واشــنگتن،
تل اویــو و پاریس صورت گرفته اســت .وزیــر امور خارجه
فرانسه به تازگی مدعی شده که تعهدات تهران در مذاکره با
گروه 5+1در خصوص برنامه هسته ای اش ،کافی نیست و
نیازمند کار بیشتر است .فابیوس در این خصوص می گوید:
«ما ترجیح می دهیم توافق قوی داشــته باشــیم .در حال
حاضر مشکالتی وجود دارد .پیشرفت هایی حاصل شد اما
در خصوص میزان تعهدات و راه های تحقق ان باید گفت
که این مســاله همچنان ناکافی اســت .از این رو این روند
نیازمند تالش بیشتر است« ».جفری گلدبرگ» روزنامه نگار
سرشناس و نزدیک به رژیم صهیونیستی می گوید« :لوران
فابیوس ،وزیر خارجه فرانســه در مذاکرات هفته های اتی
بین ایران و گروه 5+1نقش بنیامین نتانیاهو ،نخست وزیر
رژیم صهیونیســتی را ایفا خواهد کــرد« ».گلدبرگ» این
اظهــارات را در توضیحاتــی برای به اشــتراک گذاشــتن
حرف های «فابیوس» در حســاب کاربری خود در شــبکه
اجتماعی توئیتر نوشت.
حمایت هــای مکــرر مقامــات امنیتــی و دولتــی
رژیم صهیونیستی از لوران فابیوس نشان می دهد که وزیر
امور خارجه فرانســه بار دیگر با هــدف بر هم زدن معادالت
در دقیقه 90مذاکرات هســته ای راهی میدان شده است.
این اقدام فرانســوی ها در ســال 1392و در زمان امضای
توافقنامــه موقت ژنو نیز تکرار شــد« .یوال اشــتاینیتز»،
وزیر اطالعــات و امــور راهبــردی رژیم صهیونیســتی در
خصوص نقش افرینی فابیوس در امضای توافقنامه موقت
نوشته بود« :در پیش نویس اولیه توافقنامه هسته ای ژنو،
ایرانی ها می توانســتند ذخیره اورانیــوم 20درصدی خود
را حفظ کنند و صرفا توافــق می کردند از ادامــه تولید این
ســطح از اورانیوم خودداری کننــد .اما در پی فشــار رژیم
اســرائیل از طریق فرانســه ،در متن نهایی توافقنامه مقرر
می شــود که ایران نیمــی از ذخایر اورانیــوم 20درصدی
خود را رقیق کرده و نیــم دیگر را به اکســید تبدیل کند .در
نســخه اولیه توافقنامه ژنو صرفا مقرر شــده بــود ایران از
اغاز بــه کار راکتور اب ســنگین اراک خــودداری کند ،اما
می توانست به ساخت بخش های کلیدی این راکتور ادامه
دهد .اما در پی رایزنی فرانســوی ها شــرایط تغییر کرد».
مشــابه این رفتار بر هم زننده را در خصوص ایاالت متحده
امریکا نیز شــاهد بوده ایم .نقطه اوج این رفتار ،مذاکرات
ویــن ( 8مذاکراتی کــه منتج به تمدیــد دوبــاره توافقنامه
ژنو در اذرماه ســال 1393شــد ) بــود .مذاکــرات وین ،8
نقطه اشکارســاز طغیانگــری اعضــای 5+1در دقیقه 90
مذاکرات هسته ای بود .در حالی که پس از ماهها ،هفته ها
و ساعات متعدد مذاکرات مستقیم ،غیر مستقیم ،دوجانبه،
چند جانبه ،ایمیلی ،واســطه ای ،پنهانی و...طرفین اماده
اعــام توافق روی کلیــات بودنــد ،جان کری به دســتور
مســتقیم کاخ ســفید و به واســطه قول و قراری که ســران
ال ســعود جهت ایجــاد اخــال در قیمت نفــت اوپک به
واشنگتن دادند ،بازی را در دقیقه 90بر هم زد!
رفتارهای سینوسی دیگر اعضای 5+1نیز در مجموع
نشــان می دهد که انها نیز عمال رغبتی نســبت بــه اتخاذ
رویکردی شــفاف و حساب شــده در مذاکرات هسته ای با
ایران ندارند .ترکیب «بیش فعالی» و « بی حوصلگی» دیگر
اعضای 5+1در جلسات سریالی مذاکرات هسته ای همواره
ازاردهنده بوده اســت .دیگر بازیگران ،5+1در یک جلسه
از مذاکرات عملگرا و پیشرو در جلســه ای دیگر ،منزوی و
بازدارنده بوده اند.اگر یک ناظر بیرونی و بیطرف به بررسی
رفتار تک تک اعضای 5+1در سلسله مذاکرات هسته ای
بپردازد ،به این نتیجه می رســد که نماینــدگان انها دارای
نوعی «افسردگی دو قطبی دیپلماتیک» بوده و رفتار انها در
هر دور از مذاکرات متاثر از حال درونی(همان انگیزه های
بیرونی انها!) تغییر کرده است.
میهمان داریم!
گفتارها
51
گفت وگوهــ
بررسی وقایع سال 93و چش م انداز سال 94درگف ت وگوهای نوروزی مثلث
گف ت وگوهای ویژه مثل ث با:
علی اکبر والیتی ،علی طی ب نیا ،علی اکبر صالحی ،غالمعلی حدادعادل
عباس عراقچی ،مجی د تخت روانچی ،عزت الله ضرغامی ،احمد توکلی
محمدحسینصفارهرندی،علیمطهری،نجاتاللهابراهیمیان ،صادق خرازی
و محمدرضا باهنر
ـای داغ
گفت وگوی ویژه
54
مثلث | شماره 256
علیاکبر والیتی
نباید سربازی را که
به مذاکره می فرستید
تضعیف کرد
ی ویژه
و
توگ
گف
نباید پرونده هسته ای جناحی می شد
معموال بین مذاکرات با تیم هسته ای مالقات داریم
مذاکرات در حال حاضر امیدوارکننده تر از چند ماه قبل است
اگر الزم باشد به ائتالف اصولگرایان برای مجلس کمک
می کنم
گفت و گو :سعید اجورلو
سردبیر
اقای دکتر والیتــی! از وقتی کــه در اختیار مثلث
قرار دادید متشکریم .در ســال 93تصویر تقریبا
جدیــدی از حضرتعالی به وجود امــده که در واقع
به نوعی حامــی و قوت قلــب تیــم مذاکره کننده
هسته ای به حساب می اید .این مساله در اظهارات
متعدد شما نمود داشته است .اگر مایلید از اینجا
شروع کنیم.
مذاکرات هسته ای ،مساله ای ملی است و هر کسی
از احاد این ملت که می تواند کمکی به پیشرفت موضوع کند،
وظیفه اسالمی و ملی است که در این راه قدم بردارد .بنده در
رابطه با مذاکره کنندگان باید بگویم که این افراد را می شناسم
و اصوال افراد خبره و کارامدی هستند و تا کنون همه تالش
خودشان را به کار گرفته اند تا بتوانند از منافع ملی دفاع کنند
که البته تجربیات ارزشــمندی هم دارند و برخــی از انان در
باید به این نکته توجه داشــت که وقتی سربازی
را به میدان می فرســتید چه در عرصــه نظامی و
چه سیاســی حتما بایــد مورد حمایت قــرار گیرد
و نمی شــود وقتی در حال مذاکره اســت مــا او را
تضعیف کنیم چرا که هم روحیه او از بین می رود
و هم طرف مقابل به این جمع بندی می رسد که او
حمایت هایالزمرادرمیانملتوحکومتندارد
دکتر علی اکبر والیتی در ســال 93به عنوان
اصلی ترین پشتیبان تیم مذاکره کننده هسته ای
در میانه مذاکرات ســخت ایران با کشورهای 5+1
به میدان امد و از مذاکره کنندگان دفاع کرد .تیمی
که اکثــرا از دیپلمات هــای دوران مدیریت خود او
بودند و رابطه دوســتانه ای با وی دارنــد .ما در این
گفت وگو درباره این رابطه به تفصیل سخن گفتیم.
صحبت هایــی که نمونــه اش را کمتــر از زبان
دکتر والیتی شنیده ایم .او در این گفت وگو عالوه
بر مساله هسته ای درباره رابطه ایران با عربستان و
روسیه هم سخن گفت.
همچنین اعالم امادگی کرد که حاضر اســت
در صورت لزوم به ائتــاف اصولگرایان کمک کند؛
شــاید اولین صحبت وی در مورد سیاست داخلی
پس از انتخابات ریاست جمهوری .
مثلث | شماره 256
ماجرای صلح هم برای پیشبرد و پیشرفت کار مذاکرات بین
ایران و عراق کمک می کردند.
علــت دیگــر ایــن اســت کــه مقام معظم رهبــری
(مدظله العالی) نیز همــواره از این هیات و مذاکره کنندگان
حمایت کرده اند و اگر هم انتقاد و تذکری داشتند فرموده اند.
در هر موردی که نظر معظم له متفاوت از برخی مطالب بوده
به صراحت به مذاکره کنندگان ،ملــت و جهان فرموده اند.
بنده هم اگر نکته ای به نظرم برســد به دوســتانمان عرض
کرده و می کنم و انها هم البته توجه می کنند .به دلیل سابقه
و تجربه ای که در این حوزه دارم اگر بتوانم کمکی کنم حتما
دریغ ندارم.
باید به ایــن نکته توجه داشــت که وقتی ســربازی را
به میدان می فرســتید چــه در عرصه نظامی و چه سیاســی
حتما باید مورد حمایت قرار گیرد و نمی شــود وقتی در حال
مذاکره اســت ما او را تضعیف کنیم چرا که هــم روحیه او از
بین می رود و هم طــرف مقابل به این جمع بندی می رســد
که او حمایت هــای الزم را در میان ملــت و حکومت ندارد.
بنابراین بــه این دالیل بنده اگر امکان داشــته باشــم حتما
کمک و حمایت می کنم .گاهی نکاتی به نظرم می رسد که
دیدگاه های خود را درباره مذاکرات و ســخنان طرف مقابل
بیان می کنم نظیر انچه اخیرا شرمن و کری اظهار کرده اند و
من به عنوان یک شهروند و کسی که سابقه کار سیاسی دارد
نظرم را مطرح کردم.
ایا اعالم نظرهای شما همانگونه که گفتید ،به این
دلیل اســت که احتمال دارد اقای ظریف به جهت
حضور در مذاکرات محدودیت هایی داشته باشد؛
در واقع به نوعی تقسیم کار در میان است؟
ما هیچ تقسیم کاری نکرده ایم بلکه ایشان یا هرکس
دیگری وقتی کاری را انجام می دهد اگر دلگرم باشد با قوت
ان کار را انجام می دهد و اگر دلســرد شود امکان فعالیت را
با قوت کمتری خواهد داشــت و بنابراین مــن فکر می کنم
به عنوان یک وظیفه ملی باید کمک کرد.
ایا ایشان از شما می خواهد که کمکش کنید؟
این که به طور مشخص چنین قراری گذاشته باشیم
اتفاق نیفتاده اما من از ایشــان حمایت کرده ام و ایشان هم
کامال اگاه هستند.
می توانم بپرسم چند وقت یک بار تماس های شما
برقرار می شــود ،ایا بعد از هر مذاکــره این اتفاق
رخ می دهد؟
بله .بین مذاکرات معموال مالقات داریم.
برای مشورت می ایند؟
بلــه بــا هــم مشــورت می کنیم و بــا هم جلســه
می گذاریم.
با توجه به اشــاره ای کــه حضرتعالی بــه قطعنامه
و مذاکــرات صلح داشــتید ،من فکــر می کنم ان
مذاکرات تفاوت مهمی با مذاکرات هسته ای دارد،
چرا که به نظر می رسد از ناحیه منتقدان ،مخالفان
و حتــی موافقان ،پرونده هســته ای جناحی دیده
می شود اما قطعنامه ملی تر دیده می شد.
بله.
چرا چنین تفاوتی وجود دارد؟
این گونه اتفاق افتاد و البته نباید می شد و اینکه چه
عواملی سبب شــد باید گفت که وقتی موضوعی در جامعه
شکل می گیرد از عوامل کوچک شروع می شود تا به نتیجه
مهمی تبدیل شــود و در جامعه شــکل بگیــرد .گروه های
سیاسی در جمهوری اسالمی ایران یک هدف واحد دارند و
ان خدمت به نظام است؛ در واقع هدف یکی است اما برای
حصول و دستیابی هدف ،به راه های مختلفی اعتقاد دارند.
برخی معتقدند اگر به گونه ای که انها اعتقاد دارند عمل شود
زودتر به هدف می رســیم ،بنابراین راه دیگــری را انتخاب
می کنند .در واقع بیشتر یک اختالف سلیقه است تا اختالف
در مبانی .همین اختالف سلیقه ها به گونه ای جا افتاده که
متاسفانه نباید وجود داشته باشد بلکه باید اجماع ملی شکل
بگیرد .ان چیزی کــه مقام معظم رهبــری (مدظله العالی)
می فرمایند چیزی اســت کــه در حقیقت مصلحــت ملی و
انقالبی ما اقتضا می کند و باید همان به عنوان چراغ راهنما
و هدایت تبعیت کنیم .ایشان هم اگر مالحظه کرده باشید
همواره از مذاکره کننــدگان حمایت کرده اند و چارچوب ها و
خطوط را ترسیم فرموده اند و همان گونه که عرض کردم اگر
نقطه نظر ،مالحظه و تذکری داشته باشند بیان می فرمایند.
مشخص است که ایشان با دقتی که دارند روی اصلی که من
در ابتدا عرض کردم توجه کامل هم دارند تا ســربازی که به
میدان مذاکره می فرستند نباید بدون پشتیبان بماند .البته اگر
در سطوح پایین تر و کارشناسی فردی سخنی و نظری را بیان
نماید در واقع نظر خودش را ارائه کرده ،ولی اگر شــاخص
را اظهارات مقام معظم رهبــری (مدظله العالی) قرار دهیم
مشاهده می کنیم همواره از مذاکره کنندگان حمایت کردند
و تذکــرات و یاد اوری های الزم را هــم فرموده اند.پس این
نگرش نشان می دهد که یا ما نباید کسی را به میدان مذاکره
بفرستیم که البته میدان مبارزه برای احقاق حقوق جمهوری
اسالمی ایران است و اگر می فرستیم باید حمایت هم داشته
باشیم .بعید می دانم که افکار عمومی به این اختالف سالیق
اهمیت راهبــردی بدهد.چرا کــه راهبردهــای اصلی را در
سیاست داخلی و خارجی ،مقام معظم رهبری (مدظله العالی)
ترسیم و تعیین می کنند.
شــما از روزی کــه مذاکــرات شــروع شــد توقع
همین روند را داشتید یا فکر می کردید سهل تر یا
سخت تر باشد؟
بــدون تردید فکــر نمی کردم که کار راحتی باشــد
چرا که سال هاســت تجربه کرده ایم .من از نزدیک ،شاهد
موضوع و در جریان مذاکرات بوده ام .مذاکرات کار سختی
اســت .من هم تجربه مذاکــرات ایران وعراق را داشــتم و
هم تجربه مذاکرات صلح تاجیکســتان را کــه مدال صلح
کرملین را به دلیل تالش های انجام شده به من دادند .بین
دولت تاجیکســتان و اقای نوری از حزب نهضت اســامی
میانجی گری کردم که ان کشتار تاسف بار متوقف شد.
در بوسنی هم مدال صلح توســط اقای عزت بگوویچ
به بنده داده شــد ،البته نتیجه ان خیلی مورد پســند ما نبود
اما جنگ و خونریزی خاتمــه پیدا کرد و ما ســردمدار دفاع
سیاســی -بین المللی از حقوق مســلمانان بوســنی بودیم.
درشــرایط ســخت و خطرناکی که هــر لحظــه ممکن بود
هواپیمای ما را بیندازند من به بوسنی می رفتم.
در همان برهه این مســاله کشتار مســلمانان در انجا
موجب کســالت رهبر معظم انقالب شــده بود .حدود 200
هزار مســلمان از جمعیت دو میلیون نفری مسلمانان انجا
را کشــته بودند .در جلســه ای که من و اقای دکتر محسن
رضایی ،فرمانده وقت سپاه پاسداران حضور داشتیم ایشان
به ما فرمودند تکلیف شما اســت که هر کاری می توانید در
این زمینه انجام دهید .ما وســپاه هم در این زمینه به عنوان
یک وظیفه شــرعی کار کردیم .در ان زمان یکبار که قصد
رفتن به سارایوو را داشتم چند هفته قبل از ان هواپیمای وزیر
تجارت امریکا را صرب ها انداخته بودند و او کشته شد .بعد
از این ماجرا قرار شــد من با یک هواپیمای اوکراینی به انجا
بروم که ما در ان هواپیمای باری بین کانتینرها و بدنه هواپیما
نشســته بودیم .جای تکان خوردن هم نداشتیم .صرب ها
وقتی هواپیماها را رصد می کردند با هواپیمای شرقی کاری
نداشتند و ان را نمی زدند .توصیه سازمان ملل این بود که به
این صورت به انجا برویم .نزدیک سارایوو که شدیم برای من
و همراهان جلیقه ضد گلولــه اوردند و گفتند اینجا خطرناک
اســت و در ان ســوی باند فرودگاه تک تیراندازهای صرب
حضور دارند .من ابتدا جلیقه را به تن کردم بعد با خودم فکر
کردم و دیدم وقتی ما از هواپیما پاییــن برویم و عکس ما را
اینگونه بیندازند چگونه می خواهیــم دلگرمی بدهیم .مگر
مردمی که در خیابــان راه می روند جلیقــه ضد گلوله دارند.
به همین دلیل جلیقــه را دراورده و به انهــا گفتم من جلیقه
نمی خواهم بقیه اعضای گروه هم همین کار را کردند .وقتی
پیاده شدم دیدم اطراف باند به حالت پناهگاه کانتینر چیده اند
و چند خبرنگار هم حضور داشــتند که همانجا مصاحبه هم
کردیم؛ در ان فضای ســخت که ممکن بود هر لحظه ما را
با تیر بزنند .ان زمان مرحوم اقای عــزت بگوویچ زنده بود.
به دفتر ایشــان رفتیم .باالی ســقف دفتر او توپ خورده و
سوراخ شده بود و خبرنگاران برای مصاحبه امدند .من کنار
ایشــان ایســتاده بودم .گفت ببینید اگر اینها نبودند -اشاره
به من کرد و منظورش جمهوری اسالمی ایران بود -اکنون
بوسنی وجود نداشــت .این حرف تاریخی را ایشان در انجا
به خبرنــگاران با صراحت بیان و اعالم کرد .بعد به مســجد
رفتیم و با هم نماز خواندیم که در انجا هم اثار جنگ نمایان
بود و بعد به گلزار شهدا رفتیم .به من گفت سارایوو مانند یک
کاسه است .دور تا دورش کوه و جنگل کاج قرار دارد و در این
گفت وگوی ویژه
سیاست خارجی
55
سیاست خارجی
جنگل تک تیراندازهای صرب مــردم را در خیابان ها هدف
قرار می دهند.
بار دیگر من به شهر اسپیلیت رفتم و از انجا ما را به یک
شهر دیگر بردند .وزیرخارجه بوسنی که محمد شاکربی بود به
من اهسته گفت این دریای ادریاتیک که در حال عبور از ان
هستیم در البه الی خلیج های ان کروات ها با راکت و موشک
مستقر هستند و ممکن است هلیکوپتر ما را بزنند .ما هم به
روی خودمان نیاوردیم تا اطرافیان ما نشــنوند و روحیه شان
را از دست ندهند .یک مرتبه نمی دانم چرا با اینکه اهسته به
من گفت باز با صدای بلند گفت که اقایان بدانید هر لحظه
ممکن است ما را با موشک بزنند(.خنده) به هر حال هر کسی
روحیاتی دارد.
یعنی مذاکراتی بود که با جان شما و همراهان شما
سر و کار داشت.
بله ،واقعا اینگونه بود .بنده از بانیان اجالس های
متعدد وزرای خارجه کشورهای اســامی بودم و همچنین
جلســه مشــترک وزرای خارجه اســامی واتحادیه اروپا را
تشکیل دادم چرا که ان زمان اتحادیه اروپا به دنبال حمایت
از کروات ها بود و ر وس ها هم از صرب ها حمایت می کردند.
کشورهای اسالمی هم جرات اینکه حمایت کنند نداشتند،
فقط جمهوری اســامی ایران بود که حمایــت می کرد .ما
جلسه مشترکی در کاخ الیزه گذاشــتیم ،وزرای خارجه اروپا
گفت وگوی ویژه
56
مثلث | شماره 256
در مورد عربستان ،جمهوری اسالمی ایران هیچ
اصراری ندارد کــه رابطه نامطلوبی با این کشــور
داشته باشــد و کاری نکردیم که موجب تضعیف
رابطه شود .البته ممکن اســت برخی توقعات از
طرف مقابل باشــد که چرا ما بــه حزب الله کمک
می کنیم یا به دولت عراق یاری می رسانیم و باید
گفت عده ای شورشــی وحشــی به جــان مردم
عراق افتاده اند و جمهوری اسالمی ایران وظیفه
اسالمی ،انســانی و حســن همجواری خودش
می داندکهبهملتودولتعراقکمککندتاازاین
مخمصهبیرونبیاید
و کشورهای اسالمی با اقای شــیراک دیدار کردند و خیلی
تالش شد تا ان صلح به سرانجام برسد.
پس پشت این لباس های شیک و یقه والیتی این
ماجراها وخطرها هم هست...
در ماجــرای اذربایجان و ارمنســتان بنــده بارها و
بارها بین ایروان و باکو ســفرکردم .درست همان زمان یک
هواپیمای c130ما را روی قره باغ انداختند .بله واقعا اینگونه
مخاطرات وجود داشت .زمانی که اقای ربانی رئیس جمهور
افغانســتان بود و با طالبان می جنگید ما با هواپیما به کابل
رفتیم .انها رادار نداشــتند و ما به ناچار باید در روز می رفتیم
تا خلبان با چشــم راهبری کند تا به کوه ها نخــورد .یک بار
هواپیمای عراقی به فالکن ما در کنار مرز ایران و ترکیه حمله
کرد و ما مجبور شدیم ارتفاع مان را به یکباره تا صدها متر کم
کنیم .عراقی ها هواپیمای بن یحیی وزیر خارجه الجزایر که
یک 727بود را به تصور اینکه یک هواپیمای ایرانی اســت
با موشــک زدند و بن یحیی و 16همراهش را از بین بردند و
هواپیمای ما را هم می خواستند بزنند و به هر شکل مذاکرات
و فعالیت در سیاســت خارجی مخاطرات و حساسیت های
جــدی خــودش را دارد و جمهوری اســامی ایــران چنین
مخاطراتی را پشت سر گذاشته است.
پس اقای ظریف نسبت به شــما روزهای خوب و
بهتری را می گذراند.
نمی توان این گونه نتیجه گرفــت .به هر حال هر
دوره ای اقتضائات و مشکالت خودش را ایجاد می نماید .به
اگر امریکایی ها بخواهند به روال شان ادامه دهند ،خطر فروپاشی
5+1وجود دارد
خاطر دارم زمانی بین سودان و اوگاندا میانجیگری می کردم.
در ماجرای سفر به اوگاندا ،اقای موسینوی رئیس جمهور که
ژنرال هم بود و لباس نظامی داشــت در جنگل های شمال
با شورشــیان می جنگید .ما با یک هلیکوپتــر افریقایی در
جنگل ها با او مالقات کردیم.
حاال با این پیش زمینــه می خواهم بگویــم که اقای
دکتر ظریــف و دیگر همــکاران در وزارت خارجــه هر وقت
اقتضا می کرد و الزم بود مشارکت می کردند و اگر می گویم
مذاکرات سخت است باتوجه به همین تجربیاتی است که
عرض کردم.
شما در طول این مذاکرات مقاطعی بوده است که
خیلی نگران شوید؟
متعدد اینچنین شده اســت .بعد از اتمام مذاکرات
ژنو ،وزیر خارجه امریکا علیه ایران صحبت کرد ،در حالی که
من خبر داشتم او در جلسات بسیار مثبت حرف زده است اما
در پایان جلسه به گونه دیگری رفتار کرد و این یعنی حداقل دو
چهره دارد که به نوعی ناجوانمردی است .از این موارد بوده
است و در واقع مذاکرات فراز و نشیب زیادی داشته و البته
امیدواریم به جای خوبی برسد.
با تجریه دیپلماتیکی که دارید چشم انداز مذاکرات
را چگونه می بینیــد؟ ایا به توافــق جامع خواهیم
رسید؟
نمی توان به صورت قاطع در این زمینه اعالم قطعی
کرد ولی شاید بتوانیم بگوییم در حال حاضر امیدوار کننده تر
از چند ماه قبل است.
یعنی امریکایی ها به ما خصوصا در حوزه تحریم ها
نزدیک تر شده اند؟
ایســتادگی ما بر مواضــع تاثیر داشــته و این را به
صراحت و بدون تعارف می گویم .با هدایت بسیار هوشمندانه
مقام معظم رهبــری (مدظله العالی) توانســته ایم گام های
موثری برداریم و مقاومتی که بر ســر مبانی کرده ایم بسیار
موثر بوده اســت .انان ابتدا ازمون می کنند و ســعی دارند با
تهدید ما را وادار به عقب نشینی کنند و این فلسفه مورد نظر
حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری(مدظله العالی) است
که اگر ما یک قدم عقب بنشینیم انها ما را چندین قدم عقب
می نشانند و می فهمند که اگر فشار بیاورند موثر است و این
بدترین دریافتی اســت که ما به طرف مقابل القا می کنیم.
بنابراین مقاومت نتیجــه داده و امریکایی هــا می بینند اگر
بخواهند این گونــه ادامه دهند ،همراهان و همکارانشــان
دراروپا ،روسیه و چین ادامه نمی دهند و خطر فروپاشی 5+1
وجود دارد .اینکه وزرای خارجه اروپا مانند وزیر خارجه ایتالیا
و کشورهای دیگر به ایران امده اند ،در واقع چراغ سبزی به
ما و اخطار به امریکایی هاست که ما بیشتر از این نمی توانیم
تحمل کنیم.نکته بعدی این است که هر چه زمان می گذرد
اهمیت نقش ایران در حفظ ثبات و امنیت منطقه ای که همه
جای ان اشفته شده به غیر از ایران ،بیشتر معلوم می شود.
امریکایی ها و غربی ها می خواهند در داخل کشورهای منطقه
و هر جایی نفــوذ کنند و اگر به هم ریخته باشــد از داخل ان
داعش به وجود می اید و البته خودشان هم مصون نخواهند
ماند .حتما نمی خواهند کشــوری مثل ایران که مقبولیت و
توان منطقه ای دارد سر پا باشد .مثال در عراق اگر ایران نبود
بغداد در خطر حضور و تهاجم داعش بود و یا در سوریه اگر
ایران نبود ،دمشــق در معرض خطر انان قرار داشت و یقینا
کسانی که از داعش حمایت می کنند متوجه نیستند که اگر
داعش موفق شود و حکومت ها را ساقط کنند ،خطر بعدی
متوجه خود انان است .اینها نگران هستند که مکان بعدی
داعش ،اروپا باشد همانطور که در فرانسه اتفاق افتاد و حتی
داعشــی ها ،واتیکان و رم را تهدید کرده اند .در گفت وگوی
بنده با وزیر خارجه ایتالیا این مساله مطرح شد که واتیکان را
به عنوان مرکز مقدس مسیحیت تهدید کرده اند یا در جنایت
دیگری 21 ،مسیحی را در لیبی سر بریدند .چنین حیوانات
و جنایتکاران وحشی هستند .باید گفت کسی که غول را از
شیشه در می اورد سر صاحبش را هم می خورد.انان غول را
از شیشه در اورده اند و حاال مانده اند که با او چه کنند و البته
می دانند که جز ایران و همپیمانان ان ،کسی حریف داعش
و این نوع افراطی گرایی نخواهد شــد بنابراین اکنون دیگر
اولویت اولشان موضوع هسته ای نیست و خود انها از جمله
کری می گویند دانش هســته ای را نمی توان بمباران کرد.
همین مقاومت و گذشت زمان موثر بوده و مانند مچ انداختن
است و کسی برنده می شود که بتواند بیشتر مقاومت کند.
پس همچنان مشغول مچ اندازی هستیم ؟
بله
یک شایعه بوده و هست که احتمال اضافه شدن
حضرتعالی به مذاکرات وجود دارد .تا کنون چنین
پیشنهادی به شما شده است؟
همان گونه که عرض کردم همیشه برای کمک و
حمایت از مذاکره کنندگان اماده بــوده ام و به عنوان وظیفه
ملی و اســامی در این زمینه فعالیت کــرده ام و باز هم اگر
کمکی الزم بود حتما دریغ نخواهم کرد و انچه در گذشــته
به عنوان اضافه شدن بنده به تیم مذاکره کننده مطرح بوده
صحت نداشته است.
المانیتور این خبر را مطرح کرده بود.
نه درست نیست.
رابطه شما با اقای روحانی چگونه است؟
به هر شکل در طول انقالب و بعد از پیروزی با ایشان
و دیگر مسئوالن ارتباط داشته ایم و رابطه خوبی هم داریم و
بنده زمانی که وزیر خارجه بودم ،ایشــان دبیر شورای عالی
امنیت بودنــد و با هــم کار می کردیم و زمانی کــه به عنوان
رئیس جمهور انتخاب شدند بنده هم به ایشان تبریک گفتم
و ارزوی توفیق برای ایشان کردم ،چرا که موفقیت ایشان و
دولت ،موفقیت نظام است و دعا می کنیم ایشان موفق باشند
و مانند همیشه و دوره های مختلف هر کجا الزم بود کمکی به
دولت داشته باشم اقدام کرده ام.
در مــورد موضــوع انتخابات مجلــس بعدی یک
ائتالفی در حال شــکل گیری اســت .اقای تقوی
تا کنون با شما صحبت و مذاکره ای کرده است؟
گاهــی بین دوســتان ســخنان و مطالبــی مطرح
می شود و ارزوی من این اســت که مجلس اینده ،مجلسی
با اکثریت قریــب به اتفاق مومنین به انقالب و کســانی که
حامی و پیرو خط مشــی ترســیم شده از ســوی مقام معظم
رهبری (مدظله العالی) هســتند باشــد .مخالفین ما در دنیا
می گویند که علت پیروزی ایران این است که فرد بصیری در
راس این کشور وجود دارد که سخن ایشان فصل الخطاب
اســت.اینکه امام فرمودنــد حامی والیت فقیه باشــید تا به
مملکت شما اسیب نرســد در واقع همین گونه است .یعنی
فردی که توسط خبرگان این ملت با تشخیص درست از همه
سیاست خارجی
مثلث | شماره 256
گفت وگوی ویژه
مســائل ،در راس قرار گیرد و انجایی که الزم است تصمیم
قاطع گرفته شود اینگونه باشــد .نتیجه ای که در همه این
ســال ها به وجود امده اینکه ایران هیچ گاه بعد از حکومت
صفویه ،به اعتبار و اقتدار امروز نبود .راجر ســیوری که یک
نویسنده کانادایی است کتابی راجع به صفویه نوشته است
و می گوید بعــد از فوت شــاه عباس در ســال 1038قمری
تا انتهای پهلوی ،ایران در یک سراشــیبی ســقوط افتاد.
جمهوری اسالمی ایران را به لحاظ سیاسی ،دفاعی و امنیتی
همه قبول دارند چرا که قدرت اول منطقه است و این حرفی
است که اقای حسین هیکل که نویسنده عرب و با سابقه ای
است به یکی از دوستان ما گفت.
اگــر از شــما خواســته شــود کاری را در ائتــاف
اصولگرایان بر عهده بگیرید قبول می کنید؟
در انتخابات مجالس گذشته هم اگر امکان کمک
وجود داشته این کار را کرده ام و اگر از سوی بنده کمکی الزم
باشد حتما این کار را خواهم کرد.
در انتخابات قبلی شــما جزو هیات داوری بودید و
سوال من هم معطوف به همان سابقه است.
بله .اگر ضرورت داشــته باشد حتما کمک خواهم
کرد.
درباره رابطه ایران و عربســتان و پیامی که شــما
برای اقای پوتین بردید اگر مایلید صحبت کنید.
در مورد عربســتان ،جمهوری اسالمی ایران هیچ
اصراری نــدارد که رابطــه نامطلوبی با این کشــور داشــته
باشــد و کاری نکردیم که موجب تضعیف رابطه شود .البته
ممکن است برخی توقعات از طرف مقابل باشد که چرا ما به
حزب الله کمک می کنیم یا به دولت عراق یاری می رسانیم
و باید گفت عده ای شورشــی وحشــی به جان مــردم عراق
افتاده اند و جمهوری اسالمی ایران وظیفه اسالمی ،انسانی
و حسن همجواری خودش می داند که به ملت و دولت عراق
کمک کند تا از این مخمصه بیرون بیاید .ممکن است برخی
از کشورهای منطقه با این مســاله مخالف باشند .این دیگر
بخشی از مبانی جمهوری اسالمی ایران است ،چرا که خطر
علیه عراق خطر علیه همه منطقه است .انهایی که در منطقه
به این تروریســت ها کمک می کنند بدانند کــه هر کس باد
بکارد توفان درو می کند و این موجود وحشی دیگر دوست و
دشمن نمی شناسد .اینها روی مغول را سفید کرده اند.خلبان
اردنی را اتش زده اند و همه ایستاده اند نگاه می کنند .غربی ها
مقصر اصلی این ماجرا هستند .خانم کلینتون در کتابی که
منتشــر کرده گفته اســت که ما در به وجــود اوردن داعش
نقش داشته ایم .خجالت نمی کشند که می گویند ما ائتالف
ضد داعش درست کرده ایم ولی در عمل به داعشی ها کمک
می کنند .باید از خانواده های کسانی که در این راه کشته و
قربانی شدند عذرخواهی کنند 21 .نفر مسیحی را سر بریدند
و کودک مظلوم و بی دفاع را ســیبل و هدف گلوله های خود
قرار می دهنــد و هر چقدر که می تواننــد جنایت می کنند .از
زمان ورود اسالم به مصر ،مسلمانان و مسیحیان این کشور
به صورت مســالمت امیز با هم زندگی کرده اند حاال عده ای
به اسم اسالم که دست ساخته غربی ها و برخی کشورهای
منطقه اســت به انها کمــک می کنند .حاال چرا ایــن کار را
می کنند؟ برای اینکه به مردم دنیا نشان دهند که طرفداران
حکومت اسالمی این کار را کرده اند و می خواهند اسالم را
بد نام کنند .در دهه 70میالدی من عکسی دیدم که در گینه
بیسائو زمانی که این کشور مســتعمره پرتغال بود دو سرباز
پرتغالی سر یک سیاهپوست را قطع کرده اند و با ان والیبال
بازی می کنند .اینقدر متاثر شدم که هنوز ان تصویر در ذهن
من مانده اســت .غربی ها چگونه این کارها را می کنند بعد
داعیه تمــدن و ازادی خواهی دارند .اینهــا گروه هایی را به
وجود اورده اند که به راحتی ادم می کشند .قطعا غربی ها در
این زمینه مقصر اول هستند .زمانی خانم بوتو در مصاحبه با
بی بی سی گفته بود فقط ما در به وجود امدن چنین حکومتی
در افغانستان که مردم را به عصر حجر و توحش بر می گرداند
مقصر نیســتیم بلکه امریکا امکانات نظامــی ان را فراهم
کرده ،انگلیس نقشه ان را کشیده و برخی کشورهای عربی
پولش را تامین کرده و پاکســتان هم لجستیک ان را انجام
داده و اگر قرار باشد شماتت شامل کسی شود ما چهار کشور
هستیم .شنیدم که در پاکستان یک گروه از طالبان پاکستان
به داعش پیوسته اند بعد برای اغاز کار سر یک نفر را بریدند
و اخبار ان در همه دنیا پخش می شود و در ذهن مردم نااشنا
به مقاصد استعمار گران ،این نقش می بندد که اغاز ورود به
حکومت اسالمی این است که سر یک نفر را ببرند و بعد ادعا
می کنند که تحت نظر و حکومت اسالمی این جور می شوند،
در حالی که اســام دین رحمت اســت .البته اسالم از ابتدا
تا کنون دشــمن زیاد داشــته اما خورشــید هم حتما زیر ابر
نمی ماند .این ها برای بدنام کردن اسالم به هر جنایتی دست
می زنند .اکنون در خیلی از کشورها در حال جمع کردن افراد
برای داعش هستند و به انها با رقم های باال حقوق می دهند و
این پول را از نفت می اورند .خزانه انها از سوی بعضی کشورها
است که نفت می فروشند و پول فراوان دارند.
در دیدار شــما با اقــای پوتین پیغــام خاصی رد و
بدل شد؟
بدون تردید روسیه به دنبال این است که رابطه ای
راهبردی بــا ایران داشــته باشــد و ایران هم دنبــال چنین
رابطه ای است.
فارغ از توافق جامع؟
من این درک را از حرف های اقای پوتین داشــتم.
همیــن درک را هــم البتــه از چیــن دارم .وزیرخارجه چین
در مالقات اخیــری که داشــتیم به من گفت کــه ما طالب
رابطه راهبردی هستیم .در ســال 2014مجموع معامالت
اقتصادی ما با چین حدود 52میلیارد دالر بوده است .ما که
با هم صحبت کردیم وزیر خارجه چین مصاحبه کرد و گفت
ظرفیت معامالت ما و ایران 200میلیارد دالر است .ممکن
اســت بعضی از ما که شاید کم حوصله باشــیم توقع داشته
باشیم یک شبه راه صد ســاله را برویم.روس ها خواستار این
بودند که ایران روابط انان با انصار الله در یمن را مناسب کنند
و ما هم این را برای دو طرف مفید می دانیم .در سازمان ملل
روس ها درباره اینکه قطعنامه های شدید علیه یمن تصویب
نشود نقش اساسی داشتند .باالخره بعد از این قضایایی که
اتفاق افتاده بنده پیش بینی می کنم که معادالت بین المللی
در حال تغییر است.
اگر توافق هسته ای حاصل شود ایا ما باید در انتظار
تحول رابطه ایران و امریکا باشیم؟
بنده چنین احتمالــی نمی دهم .انهــا به صراحت
می گویند ما همان حرفی را می زنیم که اسرائیلی ها می زنند و
با همه وجود از اسرائیل حمایت می کنند و از ایران می خواهند
که از حمایت فلســطینی ها دســت بردارد بنابراین هیچ گاه
چنین رابطه ای برقرار نمی شود .اینکه در حوزه هسته ای به
جایی برسیم این لطف نیست که انها در حق ما می کنند بلکه
انها چاره ای ندارند .اوباما در پاسخ به نتانیاهو می گوید ما با
مذاکره و گفت وگو با ایران به پیــش می رویم و انها که قبال
بوده اند که منظورش بوش بوده نتوانستند با خشونت و فشار
کاری کنند و در زمان قبلی ها تعداد ســانتریفیوژها در ایران
افزایش یافت .بنابر این می خواهد بگوید ایران زیر بار زور و
تحریم نمی رود .خالصه کالم منظور انها این است که این
ماهستیم که باید با ایران به گونه ای کنار بیاییم.
57
گفت وگوی ویژه
58
مثلث | شماره 256
علیاکبرصالحی
همه چیز درباره
مذاکرات ژنو
ی ویژه
و
توگ
گف
برنامه ای برای خروج مواد اولیه هسته ای از ایران وجود ندارد
از طریق مذاکره دوجانبه با امریکا از باالتر رفتن دیوار بی اعتمادی
جلوگیری می شود
راکتور اراک همچنان اب سنگین خواهد ماند و تغییر ماهیت نخواهد داد
هدف و مقصود ما رسیدن به غنی سازی صنعتی است
هنوز شرایط به طورکامل برای یک توافق مطلوب فراهم نشده است
شما به صورت غیر منتظره ای به تیم مذاکره کننده
هســته ای پیوســتید .در صورت امکان علت این
ماجرا را توضیح دهید.
پیچیدگی و دشواری حل و فصل اختالفات موجود
میان دو طرف در فرایند مذاکرات ،اهمیت فوق العاده تبیین
و توجیه مباحث فنی ،یافتن راه حلی مناســب به منظور رفع
بهانه ها و نیز ایجاد یک سازوکار مناســب برای دستیابی به
یک توافق خوب –که دربردارنده منافع ملی و حقوق قانونی
کشورمان باشــد -ایجاب کرد که موضوعات فنی در سطح
باالتری پیگیری شود .از این رو ،پس از انجام بررسی های
همه جانبه و تبادل نظر با مسئوالن و دست اندرکاران مذاکرات
و همچنین اعالم امادگی طرف مقابل برای حضور در جریان
مذاکرات در سطوح باالتر ،با ترکیب و ترتیب کامل تری در
مذاکرات حضور یافتیم.
حضور شــما و وزیر انــرژی امریــکا ،گویا ماهیت
مذاکرات را از حالت سیاســی به حالت فنی تبدیل
کرد .در صورت امکان در این مورد توضیح دهید.
این برداشت تا حد زیادی منطبق بر واقعیت است.
پیگیری مباحث و موضوعات فنی در این دور از مذاکرات،
بایدبهایننکتهظریفتوجهداشتکهتجربه
کار با طرف مقابل ،بیانگر این حقیقت است
که اگر جزئیات موضوعــات در کنار کلیات،
دربردارنده ابهام و ایهام باشد ،طرف مقابل
از این ابهام برای تحمیل خواسته های خود
سوءاستفادهخواهدکرد
گفت و گو با دکتر علی اکبر صالحی در استانه
سفر دوم او به ژنو صورت گرفت .قرار اول ما با ایشان
به دلیل ســفر اول تغییر کرد و به بعد از این ســفر
موکول شــد .پس این مصاحبه ما بین ســفر اول و
دوم دکتر صالحی به ژنو صورت گرفته اســت .باید
تشکر کنیم از ایشان که به واســطه زمان فشرده و
حجم کارها با صبر و حوصله به ســئواالت ما پاسخ
گفتند و ابعــاد فنی مســاله هســته ای را تا حدود
زیادی روشن کردند.
گفت وگو با دکتر صالحی از ان جهت اهمیت
فراوان دارد که او برای اولین بار به صورت مستقیم
وارد مذاکــرات شــد و بــا همتــای امریکایــی اش
دیدار کرد و به نحــوی باید گفت که بــا این حضور
تصمیم گیری درباره امور فنــی توافق احتمالی به
او سپرده شد .تشکر ویژه داریم از ایشان و مسئول
دفترشــان جناب اقای احمدی که هماهنگی های
الزم را صورت دادند.
مثلث | شماره 256
زمان بیشتری را به خود اختصاص داد و این فرصت برای دو
طرف ایجاد شد که در باالترین سطح ممکن ،برای دستیابی
به فهم و درک بهتر نســبت به ابعاد و زوایــای موضوعات و
رســیدن به تفاهم تالش کنند .البته ذکر این نکته ضروری
است که به دلیل سیاسی شدن موضوع هسته ای کشورمان،
باید نسبت به یافتن راه حل های سیاسی نیز اهتمام کرد .در
این میان ،درک درست موضوعات فنی و نیز فهم دقیق ابعاد
حقوقی موضوع به مذاکره کنندگان در حوزه سیاسی کمک
می کند تا زمینه الزم را برای دستیابی به تفاهم فراهم اورند.
به هر روی ،همانگونه که اگاهی دارید ،موضوع هســته ای
کشــورمان دارای ابعاد فنی ،حقوقی و سیاســی است .حل
مســائل فنی و حقوقی می تواند زمینه ساز دستیابی سریع تر
به تفاهم سیاسی شــود ،البته وجود اراده طرفین برای حل
موضوع ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
پس از حضــور در جریان ایــن رایزنی ها ،فضای
مذاکرات را چگونه ارزیابی می کنید؟ ایا در فضای
موجود می توان به توافق امیدوار بود؟
فضــای مذاکرات نســبت به گذشــته مناســب تر
شــده اســت ،اما هنوز کارهای زیادی در پیش است .برای
دستیابی به مقصود نهایی ،نیازمند کار جمعی ،هم اندیشی
و بهره برداری بهینه از توانمندی هــا و ظرفیت های موجود
در زمینه فنی ،سیاسی و حقوقی هستیم .اینجانب همواره با
خوش بینی و امیدواری به اینده ،به موضوعات نگریسته ام.
اگر به خاطر داشته باشید ،قبل از اغاز دور جدید مذکرات ،بر
این نکته تاکید کردم که تنها راه موجود برای طرف مقابل،
دستیابی به توافقی اســت که دربردارنده حقوق ملت ایران
باشد.
درست در زمانی که تصور می شــد توافقی تحت
عنوان توافق سیاسی در استانه امضا است ،رهبر
معظم انقالب ،مخالفت صریح خود را با این مساله
عنوان کردند و حاال مذاکرات ،شکل جدیدی پیدا
کرده اســت .ممکن اســت به لحاظ فنی توضیح
دهید که چرا ایشان با توافق دو مرحله ای مخالفت
کرده اند؟
نخست باید به این نکته اشــاره کنم که حتی بعد از
مذاکرات اخیر ،هنوز شرایط به طور کامل برای یک توافق
مطلوب فراهم نشده است .همه ما در سازمان انرژی اتمی
ایران ،وزارت محترم امور خارجه و دیگر دستگاه های مرتبط،
تالش خود را برای فراهم کردن بستر مناسب جهت حصول
تفاهم و توافق خوب ،به کار گرفته ایم.
خوشبختانه امروز نســبت به گذشته در جایگاه بهتری
قرار داریم و درک دو طرف نسبت به ابعاد مختلف موضوع،
در مقایسه با گذشته به مراتب بهتر شده است .اما به رغم همه
پیشرفت های حاصل شده ،نمی توان گفت که مقدمات الزم
به طور کامل برای امضای توافق فراهم شده است .بنابراین
طرح این دیدگاه که رهنمودهای مقام معظم رهبری در استانه
امضای توافق ،ارائه شده است ،منطبق با واقعیت نیست.
باید به این نکته ظریف توجه داشــت که تجربه کار با طرف
مقابل ،بیانگر این حقیقت است که اگر جزئیات موضوعات
در کنار کلیات ،دربردارنده ابهام و ایهام باشد ،طرف مقابل
از این ابهام برای تحمیل خواســته های خود سوءاستفاده
خواهد کرد .رهبر معظم انقالب ،همواره خواستار هوشیاری
مسئوالن و دست اندرکاران امور ،نسبت به این شیوه رفتاری
طرف مقابل بوده اند.
با عنایت به تجارب نظام در این موارد ،باید در مســیر
حصول توافقی حرکت کرد که شامل موضوعات اصلی بوده و
به طور همزمان جزئیات پیرامون ان ،به خوبی و روشنی بیان
شده باشد .از این رهگذر ،مجالی برای سوء استفاده طرف
مقابل باقی نخواهد ماند.
یکی از مباحثی که در چند مــاه اخیر ،محل بحث
بوده ،ماجرای خروج مواد هسته ای از ایران است.
ایا این مساله همچنان جزو خطوط قرمز است یا در
نهایت می توان بر سر ان مذاکره کرد؟
تصمیم نظام ،عدم خروج مواد اولیه هســته ای از
کشور بوده و همچنان بر همین موضع هستیم .موضوعی که
می تواند مورد مذاکره قرار گیرد ،چگونگی بهره برداری از این
مواد است و مساله انتقال ان به خارج از کشور مطرح نیست.
البته ناگفته نماند که باید تعریفی دقیق و صحیح از سوخت
داشته باشــیم .باید بین تعریف «مواد اولیه» و «سوخت»
تمایز قائل شویم.
در زمان دولت سابق بیانیه مشترکی میان ایران،
ترکیه و برزیل امضا شــد .در یکــی از بندهای این
بیانیــه امده بــود« :جمهوری اســامی ایــران با
انتقــال 1200کیلوگــرم اورانیــوم غنی شــده در
ســطح پایین( )LEUبه ترکیه با حفظ مالکیت خود
بر ان و به صورت امانتی موافقت کرده اســت».
ایران و اژانــس امکان نظارت بــر نگهداری ایمن
از این مواد را در اختیار خواهند داشت؟ ایا امکان
چنین اقداماتی در حال حاضر وجود دارد و تفاوت
چگونگی انتقــال مــواد در ان زمــان و دوره فعلی
چیست؟
در ان برهــه زمانــی نیــز ،ایــن اقــدام بــه منظور
اعتماد ســازی در صحنه بین المللی صــورت گرفت .در ان
موقعیت ،اراده جمهوری اسالمی ایران بر این تعلق گرفت
که بنا بر مالحظات سیاسی و اقتصادی ،راسا نسبت به تولید
سوخت با غنای 20درصد اقدام ننماید .الزم به توضیح است
که این اقدام بــرای ممانعت از هرگونه وقفــه یا اختالل در
فرایند فعالیت راکتور تحقیقاتی تهــران ،ضروری بود .زیرا
در صورت بروز هرگونه مشــکل در این زمینــه ،روند تامین
رادیوداروهای مورد نیاز بیمارستان ها و مراکز درمانی کشور،
متوقف می شــد و ناگفته پیداســت که بروز چنین شرایطی
برای مسئوالن نظام ،قابل تحمل نبود .در چنین موقعیتی،
بیانیه ای که به «بیانیه تهران» معروف شد ،در اردیبهشت
ماه 1389به امضای مســئوالن سه کشــور ایران ،برزیل و
ترکیه رسید .بر اساس ماده پنج بیانیه ،مقرر شد ایران معادل
1200کیلو گرم از مواد غنی شده 3/5درصد را با مالکیت خود
در ترکیه به امانت بگذارد .بر اساس ســازوکاری که در ماده
شش و مفاد بعدی بیانیه مورد اشــاره قرار گرفته بود ،ایران
می توانست پس از توافق روسیه ،امریکا و فرانسه ،معادل
120کیلوگرم از سوخت مورد نیاز راکتور تهران را مبادله کند.
اشــتباه اســتراتژیک امریکا ،مخالفت با این بیانیه و
ســازوکار تدوین شــده در ان بود .به نظر می رســد که علت
اشتباه امریکایی ها ،برداشت نادرســت انها از توانایی های
متخصصان ایرانی در تامین نیازهای راکتور تهران باشد .در
ان شــرایط ،برای ایران هیچ گزینه دیگری جز اقدام جهت
تولید سوخت مورد نیاز راکتور تحقیقاتی ،باقی نماند .اکنون
نیز الزم به توضیح اســت که در حال حاضر برنامه ای برای
خروج مواد اولیه هسته ای از ایران وجود ندارد.
یکــی از تفاوت های مذاکــرات در دولــت فعلی،
مواجهه مستقیم با امریکایی هاســت .ایا به نظر
شــما با گذشــت این مدت از مذاکرات ،تاکتیک
مذاکره مســتقیم بــا امریکا صحیــح و موثر بوده
است؟
امریکایی ها به عنوان متنفذترین عضو کشورهای
گروه 5+1عامل اصلی شکل گیری فشارها و تحریم ها علیه
کشورمان هستند .مســاله مذاکره با این کشور ،موضوعی
بود که ذهن مقامــات انها را نیز به خود مشــغول کرده بود و
مورد پیگیری قرار می گرفت .شایان ذکر است که دستیابی
به گونه ای زمینه برای رفع پاره ای سوءتفاهم ها و تنش های
موجود از مدت ها قبل ،حتی در ِ
دولت دهم ،امری عقالیی و
منطقی ارزیابی می شد.
اینجانب هنگام انجام مســئولیت در مقــام وزیر امور
خارجه ،تمهیــدات الزم را برای عملیاتی شــدن مذاکرات
دوجانبه در ســطح معاونان وزیر در زمینه هســته ای فراهم
کردم .گمان می کنم تجــارب و اندوخته های ما بیانگر این
واقعیت اســت که انتقال پیام ها و مواضع دو کشور ،به طور
مستقیم و در ســطوح مختلف از جمله در سطح وزرا ،مجال
الزم برای دستیابی بهتر و سریع تر به فهم مشترک و تشریح
خواسته های دو طرف را فراهم می کند .به دیگر سخن ،از
این طریــق ،از انتقال پیام های مبهم و تحریف شــده و نیز
باالتر رفتن دیوار بی اعتمادی جلوگیری می شود.
توجه به بلوک شرق یکی از نکاتی است که برخی
کارشناسان سنگین تر شدن وزنه ان را به عنوان
مولفه ای مهم برای پیشبرد مذاکرات می دانند .ایا
شما هم به این نکته اعتقاد دارید؟ اساسا شرق در
گفت وگوی ویژه
سیاست خارجی
59
سیاست خارجی
60
ماازاغازبادرخواستطرفمقابلمبنی
برتعطیلیسایتغنی سازیشهیددکتر
علیمحمدی(سایتفردو)مخالفت
کردیم.درحالحاضر،طرفمقابلبر
سیاستورویکردقبلیخودبههمان
شیوهسابقپافشارینمی کند.درعین
حالانهاخواستاراعمالمحدودیت های
قالبتوجهیدرارتباطبافعالیت هایاین
مجتمعهستندکهالبتهازسویجمهوری
اسالمیایرانبامخالفتمواجهشده اند
مثلث | شماره 256
گفت وگوی ویژه
نهایت حاضر است به ما کمک کند؟ ایا انها تاکنون
اثری مثبت در مذاکرات داشته اند؟
این نکته بدیهی است که در عالم سیاست و عرصه
روابط و مناســبات دیپلماتیــک ،هر کشــوری در پی تامین
حداکثری منافع خود است و این مساله نیز بسیار طبیعی است
که در برهه هایی شما حتی با دشمن خود پیرامون موضوعی،
منافع مشترک داشته باشید .همچنین این امکان نیز وجود
دارد کــه در مقطعی خــاص ،درباره موضوعی ،با کشــور یا
کشورهای دوست به تضاد منافع برســید .به عنوان نمونه،
در مواجهه با پدیده شــوم داعش برخی از همسایگان ما در
منطقه ،مواضعی بدتر از دشــمنان ما دارند .به نظر می رسد
نوعی موازنه بین کشــورهای غربی و برخی کشورها -که با
تساهل می توان از انها به عنوان بلوک جدید شرق یاد کرد-
وجود دارد .در چنین شرایطی بستری فراهم امده است که از
ان می توان به مثابه اهرمی برای موازنه قوا بهره برداری کرد.
اینجانب بر این گمانم که در مجمــوع و با اندکی اغماض،
می توانیم مواضع این کشــورها را در طول نزدیک به چهار
دهه گذشته کمتر از کشورهای غربی خصمانه ارزیابی کنیم.
البته ذکر این نکته نیز ضروری است که روابط ما با برخی از
این کشورها بسیار دوستانه و صمیمانه است.
راکتور اراک یکی از مهمترین مســائل مورد بحث
در طول مذاکرات بوده است .گویا اعمال تغییرات
در راکتــور اب ســنگین اراک بــه منظــور کاهش
تولید پلوتونیوم مساله اصلی است .انچنان که ما
می دانیم سوخت راکتور تحقیقاتی اراک به دلیل
وجود اب ســنگین در اطراف ان ،نیاز به استفاده
از اورانیوم غنی شــده ندارد و از اورانیوم با غنای
طبیعی اســتفاده می کند .انچه کــه امریکایی ها
می خواهند گویا این اســت که با تغییر ماهیت اب
ســنگین و اســتفاده از اورانیوم غنی شــده ،این
راکتور به اب سبک تغییر دهند .نظر ایران در این
مورد چیست؟ اگر بنا بر بازفراوری باشد هزینه ان
بر عهده کدام طرف خواهد بود؟
مایلم به این نکته اشاره کنم که راکتور اب سنگین
اراک با ِاعمال برخی تغییرات در قلب راکتور ،نوع ســوخت
و اعمال بازطراحی با هدف کاهش میــزان پلوتونیوم قابل
اســتحصال ،همچنــان اب ســنگین باقی خواهــد ماند و
زمانــی که وزیر خارجه بــودم تمهیدات الزم برای عملیاتی شــدن
مذاکرات دوجانبه در ســطح معاونــان وزیر بین ایــران و امریــکا را در زمینه
هسته ای فراهم اوردم
ِ
جزئیــات نحوه اجرای
تغییر ماهیــت و هویت نخواهد داد.
بازطراحی ،از جمله مباحث قابــل طرح در جریان مذاکرات
اســت .نباید ایــن نکته را به فراموشــی ســپرد کــه موضع
کشورهای غربی اصرار بر تعطیلی فعالیت این راکتور بود .اما
اکنون سطح مباحث به مرحله پذیرش این دستاورد برجسته
متخصصان کشورمان و حفظ کارایی های ان رسیده است.
گفته شد که دانشمندان ایرانی توانسته اند با حفظ
ماهیت اب سنگین ،نگرانی طرف مقابل را در مورد
میزان تولید پلوتونیوم کاهش دهند .به بیان دیگر
شنیده شــد که بازطراحی فنی راکتور اب سنگین
اراک می توانــد تولید کنونــی پلوتونیــوم ان را از
10کیلوگرم در سال به یک کیلوگرم محدود کند.
ممکن اســت به لحاظ فنی در این مــورد توضیح
دهید؟
متخصصــان و کارشناســان برجســته صنعــت
هسته ای ،با ارائه طرحی بسیار برجســته از نظر علمی و در
عین حال قابل اجرا ،سازوکاری را مدون کردند که از طریق
ان ضمن کاهش میزان پلوتونیوم قابل استحصال و گرفتن
بهانه های واهی از طرف مقابل ،مجــال الزم را برای حفظ
مختصات فنی راکتور مجتمع اراک و حفظ کارایی و ویژگی
ان فراهم کردند.
ایا ما تاکنون به بازفراوری سوخت هسته ای اقدام
کرده ایم؟ ایا اساسا این مساله در حوزه مسائل فنی
ما دنبال شده است؟
فعال پیگیری فرایند بازفــراوری به معنای پیگیری
روند Reprocessingدر برنامه صلح امیز اتمی ایران مد نظر
قرار نــدارد ،هرچند ایــن موضوع بخشــی از حقوق مصرح
کشورهای عضو NPTو اژانس است.
تاسیسات فردو هم یکی از موارد اصلی اختالفات
طرفین بوده اســت .ایا قرار اســت در نهایت این
تاسیسات به مرکزی برای تحقیق و توسعه تبدیل
شــود؟ ایا ماهیت کاری این تاسیسات از خطوط
قرمز ایران است؟
ما از اغاز با درخواست طرف مقابل مبنی بر تعطیلی
سایت غنی ســازی شــهید دکتر علیمحمدی (سایت فردو)
مخالفت کردیم .در حال حاضر ،طرف مقابل بر سیاســت و
رویکرد قبلی خود به همان شیوه سابق پافشاری نمی کند .در
عین حال انها خواستار اعمال محدودیت های قالب توجهی
در ارتباط با فعالیت های این مجتمع هستند که البته از سوی
جمهوری اسالمی ایران با مخالفت مواجه شده اند .در حال
حاضر ،طرح هایی برای حل این مشــکل از سوی دو طرف
مطرح شــده و در پایان ،تصمیم مقتضی بــا در نظر گرفتن
همه جوانب و ابعاد موضوع و پس از بررسی های الزم اتخاذ
خواهد شد .هرگونه اظهارنظر در شرایط فعلی زودهنگام بوده
و راهگشا نخواهد بود.
گویا امریکایی ها با شیطنتی تازه ،بحثی با عنوان
misusesرا مطرح کرده اند .نظر شــما در این مورد
چیست؟
این واژه ممکن اســت در رابطه با برنامه هسته ای
کشــورمان به طور کلی و حتــی در جزئیات با هــدف گمراه
کردن افکار عمومی و وارد کردن اتهامات واهی به کشورمان
مطرح شود .البته امروز بیش از هر زمان دیگری ،بی اساس
بودن این اتهامات برای جهانیان به اثبات رسیده است.
اساســا بفرمایید خطوط قرمز ایران در مذاکرات
سیاست خارجی
مثلث | شماره 256
کشــورهای غربی اصرار بر تعطیلی اراک داشــتند امــا اکنون این
دستاورد را پذیرفته اند
گفت وگوی ویژه
هسته ای چیست؟
در حقیقت خطوط قرمز ما همان حقوقی است که
تمامی کشــورهای عضو معاهده عدم گسترش تسلیحات
اتمی( )NPTاز ان برخوردار هستند .این حقوق شامل حق
غنی ســازی ،حق تحقیق و توســعه ،بهره مندی از مزایای
صنعت هســته ای در حوزه های انرژی ،پزشکی ،کشاورزی
و صنعتی اســت .ما در این مســیر از پذیرش هرگونه تعهد
غیرمتعارف که به دســتاویز رفع نگرانی هــای طرف مقابل
مطرح شود ،معذور هستیم.
رهبری فرموده اند که عدم توافق بهتر از توافق بد
است .لطفا توضیح دهید از نظر فنی توافق بد ،چه
خصوصیاتی دارد؟
مقام معظم رهبری تاکنون به مناسبت های مختلف،
رهنمودهای ارزشــمندی را ارائه فرموده اند کــه چراغ راه و
قطب نمای حرکت تیم مذاکره کننده کشورمان بوده و خواهد
بود .دستیابی به توافق خوب که همواره از جانب بزرگان نظام
مورد تاکید قرار گرفته است ،توافقی اســت که دربردارنده
حقوق کشــورمان در حوزه های مختلف و به صورت جامع و
فراگیر باشد .مفاد چنین توافقی باید صریح ،روشن و بدون
ابهام باشد .توافقی که مورد نظر رهبر فرزانه انقالب اسالمی
اســت ،متضمن اصولی کلی و به طور همزمان دربردارنده
جزئیات روشن و غیر قابل تفسیر خواهد بود .تمامی اعضای
تیم مذاکره کننده از جمله نمایندگان ســازمان انرژی اتمی
ایران و دیگر دســت اندرکاران امر ،فرایند امور را به گونه ای
رصــد می کنند که هیچ یــک از حقوق قانونی ملت شــریف
ایران و دستاوردهای شهدای گرانقدر هسته ای مورد خدشه
واقع نشود.
ایا بــا طرح جدید ،غنی ســازی صنعتــی در ایران
حفظ می شود؟
هــدف و مقصود ما رســیدن به غنی ســازی در حد
صنعتی و پاســخگویی به نیازهای کشــورمان برای تامین
سوخت نیروگاه های هســته ای اســت .البته این هدف در
میان مدت و بلند مــدت قابل تحقق اســت و هرگونه توافق
باید به گونه ای حاصل شــود که خللی به روند تولید صنعتی
سوخت هسته ای وارد نشود .باید به این نکته توجه داشت
که این هدف صرف نظر از وجود تحریم ها یا عدم وجود ان با
برنامه ریزی و کار منسجم در میان مدت قابل تحقق است و
ما در سایه الطاف الهی به چشم انداز ترسیم شده در این حوزه
دست خواهیم یافت.
رابطه شما و ســازمان با تیم مذاکره کننده چگونه
اســت؟ ایا بخش فنی کال به حضرتعالی ســپرده
شده است؟
همه ما به رغم مسئولیت های مختلف خود و با وجود
تقســیم کار صورت گرفته ،عضو یک خانواده و یک پیکره
واحد هستیم .تمام دســت اندرکاران مذاکرات هسته ای به
خوبی به اهمیــت کار جمعی ،خرد جمعی و هم اندیشــی و
هم افزایی واقف هســتند .اینجانب و همکارانم در سازمان
انرژی اتمی ایران تمام تالش خود را برای حصول یک توافق
خوب و مطلوب با مشارکت برادران عزیزمان در وزارت امور
خارجه به کار بســته ایم و در ادامه کار نیــز همین رویکرد را
دنبال خواهیم کرد.
اقــای دکتــر ظریــف به عنــوان رئیــس تیــم
مذاکره کننده تا چه میزان مشورت پذیر هستند و
ایا کار کردن با ایشان راحت است؟
جنــاب اقای دکتــر ظریف بــدون هیــچ تردیدی
نماینده ای شایســته برای ملت ایران در عرصه بین المللی
هستند .ایشــان با تمام توان و ظرفیت خود برای سربلندی
یو
ایران اسالمی تالش می کنند .ما افزون بر رابطه صمیم
دوستانه ای که از سابقه ای طوالنی برخوردار است ،به طور
مســتمر پیرامون موضوعات مختلف به مشــورت و تبادل
نظر می پردازیــم .در جریان دور اخیــر مذاکرات نیز عالوه
بر دیدارهای جداگانه ای که هر یک از مــا با همتایان خود
داشتیم،جلساتمشترکیراباهماهنگیوهمدلیهمیشگی
دنبال کردیم .نباید از ذکر این نکته غفلت شود که تعدادی از
همکاران اینجانب و نمایندگان محترم وزارت امور خارجه در
جریان مذاکرات و یا در فرایند پیشبرد امور و ایجاد تمهیدات
الزم ،با همدلی و از خودگذشتگی بسیار به مجاهدت مشغول
هستند .هدف نهایی ما تامین حداکثری منافع ملی ایران و
تحقق اهداف مورد نظر نظام است.
به نظر شما توافق هسته ای اگر در نهایت حاصل
شود تا چه میزان می تواند در نتیجه کار این دولت
و پیشــبرد امور موفق باشــد؟ برخــی از منتقدان
می گویند دولــت یازدهم بیش از انــدازه روی این
توافق حســاب باز کرده است .نظر شــما در مورد
این نقد چیست؟
بی گمان قضــاوت نهایی پیرامــون توافق خوب با
ملت ســرافراز ایران و تاریخ خواهد بود .هــدف همه ما در
مجموعه نظام ،دستیابی به یک توافق خوب و جامع و رفع
موانع پیش روی ان اســت .ملت بزرگوار ایــران در مقاطع
مختلف نشان داده اند که درک درستی از شرایط و تحوالت
داشته و منصفانه ترین قضاوت را ارائه خواهند کرد .وجدان
جمعی ملت ایــران به دلیل انکــه از انگیــزه و منافع خاص
جناحی برخوردار نیستند ،بهتر از گروه های سیاسی می تواند
به درک مشخصات و مختصات تحوالت پرداخته و به دور از
افراط و تفریط ،به تحقق منافع ملی یاری رسانند.
بهتر است از این فرصت استفاده کنیم و سواالتی
را در حوزه دیگر از شــما بپرســیم .لطفا بفرمایید
بعد از گذشــت این مدت ،اقای روحانی را چگونه
دیده ایــد و ایا انتظــاری کــه از ایشــان به عنوان
رئیس جمهــور در اغاز دولت داشــتید ،بــراورده
شده است؟ به نظر شــما ایشان توانســته اند در
اجرای اهدافی کــه در ابتدا مطرح کــرده بودند،
موفق باشند؟
بدون تردید جناب اقای دکتر روحانی ســرمایه ای
گرانبها برای ایران و انقالب اسالمی هستند .ایشان افزون
بر بهره مندی از تجربیات سالیان متمادی و توانمندی های
حرفه ای در حوزه سیاست داخلی و سیاست خارجی به لحاظ
الگوی مدیریتی ،کار با ایشان بسیار اموزنده است ،هرچند با
سختی های خاص خود نیز همراه است .در همین بازه زمانی
که از اغاز به کار دولت یازدهم گذشــته است ما شاهد ارائه
خدمات قابل قبولی در خیلی از عرصه هــا بوده ایم .تدوین
برنامه منســجم و کارامد و تمرکز بر موضوعــات راهبردی و
ِ
کمند حاشیه سازی ها و حاشیه پردازی ها
گرفتار نیامدن در
از ویژگی های بارز ایشان است.
در حال حاضر به رغم تــداوم یافتن برخــی تنگناها و
دشــواری ها از جمله کاهش چشــمگیر قیمت نفت ،دولت
یازدهم در اجــرای یک برنامــه اقتصادی مــدون از جمله
ایجاد ارامش و ثبات و خدمت رســانی مناســب بــه ویژه در
حوزه بهداشت و سالمت موفق بوده است .ایشان همزمان
با شــناخت اثار و تبعات اعمال تحریم هــای ظالمانه علیه
کشــورمان در مســیر عبور از این شــرایط و رفع فشارهای
تحریمی با حفظ عزت و اقتدار ملی گام برمی دارد.
به نظر شما دولت یازدهم در چه حوزه هایی بیشتر
موفق بوده و در کدام حوزه ها باید تالش بیشتری
کند؟
اینجانــب در پاســخ بــه پرســش قبلی بخشــی از
دســتاوردها را مورد اشــاره قرار دادم اما برای دســتیابی به
شکوفایی و رونق اقتصادی به گونه ای که عالوه بر کاهش
تورم ،افزایــش تولیــد و کارافرینی نیز حاصل گــردد ،باید
اقدامــات گوناگونی صــورت پذیــرد .در این میــان ،رفع
فشارهای ناشی از اعمال تحریم ها تنها یکی از شروط الزم
در این مسیر است .از یک چشم انداز کلی می توان گفت که
یکی از مهمترین اولویت ها ،ایجاد زمینه و بستر الزم برای
واگذاری امور به مردم است و این نکته ای است که همواره از
سوی ریاست محترم جمهوری مورد تاکید قرار گرفته است.
امروز بسیاری از دلســوزان به این نکته اگاهی یافته اند که
خروج دولت از حوزه تصدی گری و ایجاد فضای الزم برای
سرمایه گذاری و افزایش تولید ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
در این مسیر باید شــرایطی فراهم اید تا از طریق ان،
اهداف کالن اقتصــادی از رهگذ ِر روان ســازی مقررات و
اصالح بوروکراسی پیچیده و درهم تنیده موجود تحقق یابد.
افزون بر این ،باید تمهیداتی اندیشیده شود تا نرخ ریسک
ســرمایه گذاری در کشــور کاهش یابد .پس از رونق یافتن
فعالیت های بخش خصوصی و ســرمایه گذاری داخلی در
مرحله بعــدی می توان به جــذب ســرمایه گذاران خارجی
اندیشید که اکنون در صف ورود به بازار ایران هستند.
ِ
مقدمات الزم
دولت تدبیــر و امید در اندیشــه ایجــاد
برای ِاعمال سرمایه گذاری های بلند مدت در کشور است.
همچنین دولت یازدهم خدمــات قابل توجهی را در حمایت
از فعالیت های حوزه علم و فناوری ارائه کرده است .پیگیری
صحیح روش های تبدیل علم به ثــروت و نیز بهره مندی از
ثروت ملی برای ارتقای سطح علم و معرفت و نیز ایجاد تعامل
دوجانبه میان دانشگاه و صنعت از موضوعات مهمی است
که در صدر برنامه های کالن این دولت قرار گرفته اســت.
در حال حاضر باتوجه به نیروی عظیم انسانی تحصیلکرده
و جوان کشــور ،مجال الزم برای توسعه همه جانبه و تبدیل
ی و صنعتی در عرصه
ایران به یک قدرت برتر اقتصادی ،علم
منطقه ای و بین المللی فراهم است.
رابطه شما با اقای دکتر روحانی چگونه است .کار
کردن با ایشان چه خصوصیاتی دارد و ایشان تا چه
حد مشورت پذیر هستند؟
رابطه ما با ایشان بسیار صمیمی و دوستانه است،
چرا که ایشــان افــزون بــر مشــورت پذیری و همفکری با
همکاران دولت ،پذیــرای انتقادات نیز می باشــند و به ان
ارج می نهند.
61
گفت وگوی ویژه
62
مثلث | شماره 256
سیدعباسعراقچی
احتمالتوافق
از 50درصد
بیشتراست
ی ویژه
و
توگ
گف
با تحرکاتی که مخالفان توافق شروع کرده اند ،اگر به توافق نرسیم دیگر
فرصتی وجود نخواهد داشت
در یازدهم فروردین به نقطه ای می رسیم که بگوییم توافق شدنی است یا نه
یکی از دالیل پیاده روی ما در مونترو سوئیس این بود که نمی شد خیلی
حرف ها را در جای دربسته زد
احتمال تمدید مذاکرات منتفی است
گفت و گو :سعید اجورلو -مصطفی صادقی
سردبیر -دبیر تحریریه
اقای دکتر! اگــر از ابتــدای مذاکرات تــا االن را
یک داســتان بدانیم االن به کجای این داستان
رسیده ایم؟
به نظر من االن در فصل اخر هستیم .در شرایطی
هستیم که فصل اخر کتاب نوشته می شود ،البته به ان معنی
نیست که این کتاب پایان خوش یا ناخوش دارد که ان یک
بحث جداگانه اســت .اما از نظر سیر مذاکراتی ما در فصل
پایانی هستیم.
یعنی به این معنی اســت که دیگر احتمال تمدید
وجود ندارد و اینجا تکلیف روشن می شود؟
بله ،احتمال تمدید منتفی است .در همین دوره ای
که زمان در اختیار داریم ،باید این کتاب به انتهای خودش
برسد ،حاال به هر سرانجامی که می خواهد باشد.
در مذاکرات قبلی هم گفته می شــد که مذاکرات
تمدید نمی شود اما این اتفاق افتاد.
در مذاکرات قبلی هم هیچ کدام از دو طرف تمایل
یعنــی ان کســانی که فکــر می کننــد اینها
جنگ زرگری است یک مقدار تعمق کنند که
این به چه معنی اســت و چطور دیپلماســی
جمهوری اسالمی توانســته تا این حد طرف
ی بکشــاند و تا این حد
مقابل را به ســردرگم
در داخل او اختالف بینــدازد .من واقعا اینجا
می خواهمتاکیدکنمماهمان طورکهبهنیروها
و جوانان خود در عرصه های دفاعی ،علمی و
پزشکی اعتماد می کنیم و هر روز شاهد بروز
قابلیت هایانهاهستیم،درعرصهدیپلماسی
همبهخودماناعتمادکنیم
گفت وگــو بــا دکتــر ســیدعباس عراقچی به
عنــوان مذاکره کننــده ارشــد ایــران در پرونــده
هسته ای بسیار پر اهمیت است .او یک دیپلمات
کارکشته و باهوش است و این را در سراسر مصاحبه
با او می توان حس کرد.
گفت وگوی مثلث با دکتر عراقچی خواندنی و
حاوی نکات فراوانی است.
مثلث | شماره 256
به تمدید نداشتند ،بلکه تمایل بود که این کار انجام شود.
اما احتمال تمدید را غیر ممکن نمی دانستیم اما االن تقریبا
احتمال تمدید غیر ممکن اســت .یعنی منظورم این است
که هیچ شرایط مســاعدی برایش وجود ندارد و خیلی بعید
می دانم که ما شاهد تمدیدی از نوع گذشته باشیم.
این به لحاظ شرایط داخلی ایران است یا امریکا؟
مجموع شــرایط .هم ما خواهــان تمدید بیش از
این نیستیم و هم طرف های مقابل ما خواهان نیستند و هم
مجموعه تحرکاتی که مخالفان توافق شــروع کردند حاال
به نقطه ای رســیده که اگر این فرصت بگذرد و ما به توافق
نرسیم دیگر فرصتی وجود نخواهد داشت.
فصل اخر سخت ترین فصل کتاب هم است یا قبل
از این سخت تر بوده است؟
طبیعی است که همیشــه فصل اخر فصل سختی
اســت و به نظر من االن به ســخت ترین قســمت خودش
رسیده است.
از ابتدای مذاکرات تا االن به نظرم ریش های شما
بیشتر سفید شده است؟
(خنده) دیگران باید بگویند .البته به سن و سال هم
بستگی دارد .یک سال بیشتر پیر شدیم.
بعد از فرمایشات رهبری به نظر روند مذاکرات به
شکلی عوض شد .ایا این درست است؟ در واقع
به طرف غربی پیغام دادیم که با ان شــیوه که در
وین 7یا تمدید مذاکرات بحث شد ،نمی خواهیم
عمل کنیم ،اساسا ان موقع ما چنین تعهدی داده
بودیم که دو مرحله ای باشد یا این ادبیات انها بود؟
خیر ،هیچ کدام از دو طــرف تعهدی نداده بودند.
ایده ای مطــرح بود که مــا در یــک مرحلــه روی کلیات و
چارچوب به یک توافق برســیم و بعد در مرحلــه بعدی ان
را نهایی کنیم .خب مالحظــات و دغدغه هایی که رهبری
داشــتند کامال بجا بود مبنی بر اینکه اگر بخواهد این ایده
محقق شود فاصله بین توافق کلی تا توافق نهایی طوالنی
می شود و بعد مسائلی به بار می اورد .این نگرانی و دغدغه
کامال درستی بود ،بنابراین ما هم به طرف های مقابل گفتیم
چنین ایده ای اصال مدنظر ما نیســت و دنبــال یک توافق
یکجا هستیم .البته این امکان وجود دارد که ما قبل از اینکه
به یک توافق کامل با تمامی جزئیات برســیم به مرحله ای
وارد شــویم که در ان راه حل ها پیدا شــده و قفل ها باز شود
و بعد شــروع به تدوین و مرتب کردن این راه حل ها با همه
جزئیاتش نماییم تا نهایتا به یک توافق برسیم .چنین نیست
که دو مرحله ای باشد ،بلکه رسیدن به نقطه ای است که ما
بتوانیم ادعا کنیم به راه حل رسیده ایم اما این راه حل ها باید
مدون و جزئی شوند.
جایی دیدم کــه اقای دکتر ظریف گفته اســت به
توافق سیاســی نزدیک شدیم شــاید این مساله
موجب می شد این گونه به نظر اید؟
از این شاید به تعابیر مختلف یاد شود .خیلی نباید
روی کلمات و عبارات متوقف شــد .انچه مهم است اینکه
ما یک توافق در پایان کار بیشــتر نخواهیم داشــت و این
مرحله بندی ندارد ولی مسلما برای رســیدن به یک توافق
جامع ناچاریــم اول روی راه حل هــا فکر کنیــم و بعد روی
جزئیــات برویم .اگر در همــه راه حل ها هم بــه جمع بندی
برســیم از نظر ما هیچ توافقی هنوز نشــده اســت تا وقتی
جزئیات هم انجام شود .به هر حال مذاکره یک مسیر کامال
معقولی را دارد طی می کند .نگرانــی و دغدغه مقام معظم
رهبری کامال رعایت شده و رعایت خواهد شد .ما اگر بتوانیم
به تفاهم برسیم تا دهم تیر فرصت داریم ان را نهایی کنیم و
حتما در «یک مرحله» این کار انجام خواهد شد.
بحث یازده فروردین ضرب االجلی برای ما اســت
یا خیر؟
ضرب االجل نیست ولی تاریخی است که طرفین
تصمیم گرفته اند تا این تاریخ حداقل به یک گره گشایی در
موضوعات موجود رسیده باشند .یعنی به نقطه ای برسیم که
بگوییم توانستیم به راه حل برسیم و قفل ها را باز کنیم و حاال
حداقل ســه ماه دیگر باید ادامه دهیم تا کار را تمام کنیم.
اما اگر در ان تاریخ به این نتیجه برسیم که قفل ها سرجای
خودشان باقی هستند ،ممکن است بگوییم برای چه ادامه
دهیم؟ وقتی مــا نمی توانیم قفل ها را باز کنیــم جزئیات را
هم نخواهیم توانست ،بنابراین تاریخ دهم فروردین یا اخر
مارس تاریخی اســت که ما بتوانیم در اخــرش جمع بندی
کنیم که ایا این توافق شدنی اســت یا خیر .اگر جمع بندی
کنیم که شــدنی اســت باز هم بــه این معنی نیســت که به
توافق رســیده ایم .به هر حال امیدواریــم در 11فروردین
در نقطه ای باشــیم که بتوانیم بگوییم ایــا می توان به یک
توافق رسید یا خیر.
ان ضرب االجل به خاطر فشارهای کنگره نیست
که امریکایی ها این ادبیات را وارد مذاکره کردند؟
خیر ،قبــل از این فشــارها تاریــخ ضرب االجل را
گذاشــته بودیم .کنگره البته فشــارهای خــود را دارد وارد
می کند ،فشارهایی که عمدتا متاثر از البی کسانی است که
خواهان توافق نیستند .به همین حرکت اخیر کنگره توجه
کنید؛ نزدیک پنجاه نفر از نمایندگان سنا یک نامه ای نوشتند
که در تاریخ دیپلماسی بی سابقه اســت! اینکه تعداد قابل
توجهی از ســناتورهای امریکایی به رهبران کشور دیگری
علیه دولت خودشان نامه بنویســند و بگویند مراقب باشید
کاله سرتان نرود و به دولت ما اعتماد نکنید چون اختیاراتش
زیاد نیست! این نشــانه اوج ســردرگمی در کنگره و سنای
امریکا و بین کسانی اســت که مخالف توافق به هر قیمت
هستند .سرکرده شــان هم نتانیاهو اســت ،با ان نطقی که
انجام داد و البته این نمایندگان هم از انجا متاثر می شوند.
این اوج سردرگمی را نشان می دهد .ایا حتی تصورش را هم
می توان کرد که مثال عده ای از نمایندگان مجلس شورای
اسالمی به رئیس یک دولت خارجی نامه بدهند که به دولت
جمهوری اســامی اعتماد نکند؟ یعنی ان کسانی که فکر
می کنند اینها جنگ زرگری است یک مقدار تعمق کنند که
این به چه معنی است و چطور دیپلماسی جمهوری اسالمی
توانســته تا این حد طرف مقابل را به ســردرگمی بکشــاند
و تا این حد در داخــل او اختالف بیندازد .مــن واقعا اینجا
می خواهم تاکید کنم ما همان طور کــه به نیروها و جوانان
خود در عرصه های دفاعی ،علمی و پزشکی اعتماد می کنیم
و هر روز شــاهد بروز قابلیت های انها هســتیم ،در عرصه
دیپلماســی هم به خودمان اعتماد کنیــم ،توان جمهوری
اســامی یک توان انباشته شده از ســی و پنج سال تجربه
است؛ تجربه ای که از حوادث سهمگین عبور کرده است؛
جنگ ،تحریم ،فشــارهای خارجی ،جنگ های مختلف در
همسایگی خود و ...این تجربه انباشته شده است که اگر
درست به کار گرفته شــود نتیجه اش می شود تامین منافع
ملی به بهترین وجه و با کمترین هزینه .می شود در سیاست
خارجی طــوری حرکــت کرد کــه در صف دشــمنان تفرقه
انداخت و امروز شاهد این مساله هستیم .البته می شود طور
دیگری هم رفتار کرد که صف دشمنان محکم و مستحکم
شــود ،یعنی امریکا بتواند همه دنیا را علیه ما بســیج کند و
اجماع جهانی به وجود اورد و تحریم اعمال کند ،به گونه ای
که یک کشور دور افتاده هم مجبور به اطاعت شود .واقعا
به توانایی های دیپلماســی خودمان هم اعتماد کنیم .این
توانایی انباشــته شده از سی و پنج ســال تجربه در سیاست
خارجی است که در شــخصی مثل دکتر ظریف جمع شده
که به نظر من از او دیپلماتی مســلط تر ،مبرزتر و با تجربه تر
واقعا نداریم.
یک زمان اوباما گفته بود احتمــال توافق 50-50
است و شــما گفته بودید کمتر از 50است .ایا در
فصل اخر این داســتان همچنان بر ایــن اعتقاد
هستید؟
در فصل اخر احتمال از 50-50کمی باالتر است
ولی درصدی که مانده ان طور نیست که تضمین شده باشد.
یعنی ممکن است همان مســائلی که باقیمانده و مثال 20
درصد کار را تشکیل می دهد ،بتواند کل بازی را به هم بزند و
جلوی توافق را بگیرد .من احساسم این است که ما نسبت
به ان موقع که می گفتیم شــانس موفقیت 50درصد است
مقداری پیشرفت کرده ایم.
شــما که با دولت امریکا بیش از یک ســال است
مذاکره می کنید ،برداشت تان این است که واقعا
زور ان را دارند با ما توافق کنند؟
دولت امریکا زورش را دارد توافق کند اما ایا زورش
را هم دارد که توافق را اجرا کند؟ ســوال درست این است.
این همان تردیدی اســت که نمایندگان ســنا سعی کردند
ایجاد کنند .از نظــر ما توافــق نهایی با امریکا نیســت ،با
5+1اســت .یعنی پنج عضو دائم شــورای امنیت سازمان
گفت وگوی ویژه
سیاست خارجی
63
سیاست خارجی
ملل به همــراه المان دارند با ما توافــق می کنند ،نکته دوم
اینکه توافق نهایی از مسیر شــورای امنیت عبور می کند و
به تصویب شــورای امنیت می رســد که برای همه کشورها
الزم االجراســت .بنابراین شــورای امنیت نیز بر این تعهد
صحه خواهد گذاشــت و از نظــر حقــوق بین الملل دولت
امریکا ،چه دولت فعلی و چه دولت های اتی موظف به اجرا
هســتند و کنگره امریکا هم اختیار تغییر دادن ان را ندارد.
جناب اقای دکتر ظریف پاســخ مســتدل حقوقــی به نامه
ســناتورهای امریکایی دادند که من به خوانندگان محترم
مثلث توصیه می کنم حتما ان را مطالعه کنند.
نتانیاهو همیشه از این دروغ ها زیاد می گفت ما هم
جواب او را می دادیم ،هم پیمانان ما هم جوابش را
می دادند ،این بار اما حتــی مخالفان ما هم بدجور
جواب او را دادند .دقیقا چه اتفاقی در رابطه امریکا
و اســرائیل افتاده اســت؟ ایران در این مورد چه
نقشی داشته است؟
نه ،این نیســت که ما نقش مســتقیمی ایفا کرده
باشیم ،ما سیاست های خودمان را به نوع صحیحی هدایت
کردیم ،به گونه ای که دیپلماســی ما ،رویکرد و ادبیاتی که
به کار بردیم و گفتمانی که اســتفاده کردیم باعث شــد در
طرف مقابل تفرقه ایجاد و دولت امریکا با نزدیکترین متحد
خود درباره نحوه تامین منافع خود و منافع جمع شــان دچار
گفت وگوی ویژه
64
مثلث | شماره 256
در همین دور اخیر یک جلســه خیلی فشــرده و
تندی را با امریکایی ها داشتیم .بعد که تمام شد
و بیرون امدیم و به اتاق هیات ایرانی رفتیم روی
مبلنشستیمکهحاالچهکارکنیموچهکارنکنیم،
درانحالتعصبیکهداشتیم،اقایروانچییک
دفعه گفت« :همه اینها را ولش کنید پرسپولیس
یکهیچازبنیادکار جلواست»(خنده).کلی فضا
را عوض کرد .من که خیلی پیگیر هستم اصال از
ذهنم رفته بود ،باز نمی دانم ایشان چطور اخبار را
دیدهبودوگفتیکهیچجلواست(خنده)
اختالف نظر شــود .یک جناحی در امریکا بــه این نتیجه
رســیده که منافع امریکا و صلح و امنیت بین الملل در قالب
یک توافق بــا ایران بهتر تامین می شــود .جنــاح دیگری
معتقد است که منافع امریکا به این شکل صدمه می خورد،
رژیم صهیونیستی فکر می کند منافع او در منطقه بر اثر این
توافق ضعیف خواهد شد و فکر می کند که با رسیدن به یک
توافق ایران قدرتمند می شود.
جنــاح اول در امریــکا می گوید ایران قدرتمند شــده
است ،حاال چه با او توافق شود و چه نشود ،پس بهتر است
با ایران توافق و وارد تعامل شویم .این به نظرم یک موفقیت
در سیاست خارجی ایران اســت که چهره واقعی جمهوری
اســامی را به عنوان یک قــدرت بالمنــازع در منطقه ،که
سیاســت های عاقالنه و خردمندانه دارد اما در عین حال از
حقوق خود کوتاه نمی اید و زیر ســلطه هم نمی رود ،به دنیا
نشان داده و دنیا را قانع کرده است که این قدرت باید مورد
شناسایی و احترام قرار بگیرد .این هنر دیپلماسی است که
می تواند قدرت کشــور را در عرصه بین المللی تثبیت کند و
برای ان احترام ،مشروعیت و شناســایی بین المللی ایجاد
نماید .دیپلماســی در حقیقت تبلور داشــته های یک ملت
است .اگر دســت ملتی از این داشــته ها خالی باشد دست
دیپلمات ها نیز خالی است .خوشبختانه جمهوری اسالمی
ایــران در موقعیتی قرار دارد که داشــته ها و ســرمایه های
ذاتی اش شــکوفا و متبلور شــده و در عرصه های مختلف
دارد خودش را نشــان می دهد .در این موقعیت اســت که
دیپلماسی ایران به دنیا تحمیل می کند که به جای تقابل و
تهدید باید با جمهوری اسالمی تعامل کنند.
من و اقــای ظریف و اقــای تخت روانچی در
یک گروه وایبری هستیم .برخی اخباری که ویژه است
و الزم است ان دو نفر دیگر هم بدانند هر کسی در گروه
قرار می دهد تا دیگران هم در جریان قرار بگیرند .بعضی
وقت ها هم عکس ها و جوک ها و مطالبــی که مربوط به
خودمان است را می گذاریم
در طول مذاکرات ایا مقاطعــی بوده که انها اصرار
کنند ما در موضوعات منطقه ای هم به انها کمک
کنیم؟
موضــوع مذاکره ما فقط هســته ای اســت .ما در
جریان ایــن مذاکــرات در هیچ موضوعی غیــر از موضوع
هســته ای چه با امریکایی ها و چــه با بقیــه اعضای 5+1
مذاکره دیگری نکرده و نمی کنیم.
مســائل باقیمانده ما با طرف هایمان بیشتر راجع
به مساله تحریم هاســت یا بیشتر بحث تعهدات
ما مطرح است؟
هر دو؛ هم بحث نحوه برداشــته شــدن تحریم ها
که تعهدات طــرف مقابل به حســاب می ایــد و هم نحوه
اعتمادســازی از طرف ما ،در هــر دو موضــوع بحث ها و
مذاکرات ادامه دارد .هنوز جمع بندی نهایی در هیچ کدام
ایجاد نشده است.
انها دربــاره لغــو تحریم ها بــه خواســته های ما
نزدیک تر شدند؟
در مجموع مذاکرات در هر دو قسمت (انچه مربوط
به ما و انچه مربوط به انهاست) پیشرفت هایی داشتیم ولی
در هیچ کدام هنوز به جمع بندی نهایی نرسیدیم.
اشــکال نــدارد بحث را عــوض کنیم چون شــما
در ابتــدا گفتید کــه دربــاره موضوع هســته ای
نمی خواهید صحبت کنید.
نه اینکه تا حاال صحبت نکردیم! (خنده)
دکترای شما [اندیشه سیاســی] است .به کدام
اندیشمند بیشتر عالقه دارید؟
عرض کنم من روی اندیشه های سیاسی در عالم
اسالم خیلی کار کرده ام .دو نفر هستند که من را خیلی تحت
تاثیر قرار داده اند .یکی سیدجمال الدین اسدابادی است
که پرچمدار تفکر نوین اسالم سیاســی است و شاید تقریبا
همه جنبش های اسالمی معاصر به نوعی مدیون تفکرات
و ایده هایی هستند که ایشان مطرح کرد ،و دوم اندیشه های
سیاســی امام خمینــی رحمه الله علیه به عنوان نخســتین
اندیشمند جهان اسالم که توانست تئوری های خودش را
در صحنه عمل پیاده کند و یک انقالبی را به پیروزی برساند
و تئوری والیت فقیه خود را که پایه های بسیار مستحکمی
هم دارد در عمل اجرا کند .اندیشــمند در جهان اسالم زیاد
داشــتیم که حرف های مختلف زدنــد و ایده های مختلف
دادند ولی امام اولین کسی است که توانست اندیشه های
خود را از طریــق یک انقالب در عمل محقــق نماید .البته
حضرت امام از بســیاری از زوایا شــخصیتی بــزرگ و قابل
احترام هســتند ،اما زاویه مطالعاتی من که به اندیشه های
سیاسی در جهان اسالم متمرکز بود به این ُبعد معطوف بود
و برای من خیلی جذابیت داشت .این نشان دهنده استحکام
این اندیشه هاســت ،وقتی امام می اید مورد استقبال واقع
می شــود و یک ملتی به خاطــر او انقالب می کند و شــهید
می دهد و بعد اندیشــه های ایشــان پیاده می شود و قانون
اساســی بر پایه ان نوشته می شــود ،اینها نشانه استحکام
این اندیشه است.
ایا می توان گفت عرصه سیاست خارجی صحنه
رئالیستی است؟
نه اینکه بخواهم شــعار بدهم ولی ان تعبیری که
حضرت اقــا یک بار بــه کار بردند را واقعا قبــول دارم که ما
ارمانگــرای واقع نگر هســتیم یعنی دنبــال ارمان هایمان
هســتیم ،ولی از راه های واقعی و با شیوه های واقعگرایانه
این کار را انجام می دهیم و دچار توهم و انحرافات مختلف
نمی شــویم .ارمانی داریم و برای رســیدن به ان ارمان ها
تالش می کنیم ولــی واقع گرایانــه جلو می رویــم ،به این
اعتقاد دارم و شــخصا فکــر می کنم چنین ادمی هســتم.
همیشه به عنوان یک دیپلمات در هر شرایطی دنبال راه حل
هستم .شاید زندگی شــخصی ام نیز همین طور است یعنی
اگر با مشکلی مواجه شوم 90درصد به راه حل فکر می کنم
و تنها 10درصد به این می پردازم که چرا این مشکل پیش
امد ،چون به هر دلیل این مشــکل حادث شده است حاال
باید حلش کرد.
یک کمی شخصی تر صحبت کنیم؟
تا چی بپرسید.
درباره نوروز صحبت کنیم .فکر می کنم شــما ان
ایام در مذاکرات باشید ،درست است؟
امیدوارم شب عید برگردیم.
معموال نوروز کجا می روید؟
از بچگی مشــهد می رفتیم .اکنــون اولویت اول
مشهد و اولویت دوم شمال است.
پسر چندم خانواده هستید؟
پسر سوم.
خواهر بزرگتر هم دارید؟
بله ،سه خواهر بزرگتر از خود هم دارم.
فکر می کنم 2نفر از بــرادران شــما کار بازرگانی
می کنند .یکی هم در انتخابات اتاق بازرگانی بود.
چطور شما وارد این فضا نشدید و به حوزه درس و
دیپلماسی ورود کردید؛ عالقه نداشتید؟
فکــر می کنــم در جای دیگــری هم گفتــه ام که
خانواده ما یک خانواده بازاری سنتی و قدیمی است.
در بازار فرش؟
بله ،در صنعت فرش دســتباف هستند .پدر بزرگ،
عموها ،پدر و برادرهایم در این صنعت بودند ،تنها کسی که
مسیر دیگری رفته من هســتم .دو برادر بزرگتر دارم هر دو
در این حوزه جزء بازرگانان قدیمی و خوشــنام هستند .یکی
از برادرهایم عضو هیات رئیســه اتحادیــه صادرکنندگان و
دیگری عضو اتحادیه فروشــندگان است .برادر بزرگم قبال
عضــو هیات نمایندگان اتــاق بازرگانی بود .ایشــان کارت
بازرگانی اش را 41سال پیش گرفته است ،یعنی زمانی که
من هنوز دبیرســتان بودم ،از این جهت عرض کردم که در
این مدت شایع شد وابستگان مقامات امدند کاندیدای اتاق
بازرگانی شدند تا از اســم ان مقام سوءاستفاده کنند که این
واقعا جفا در حق برادر بزرگ من اســت که نقش پدری هم
نسبت به من دارد 17 .سالم بود که پدرم فوت شد و او برای
من پدری کرد .بنابراین من در سایه او هستم نه او در سایه
من ،حاال اینکه رای بیاورد یا نیاورد بحث دیگری است.
ان زمان به شــما نمی گفتند درس را رها کنید و در
بازار مشغول فعالیت شوید؟
واقعیت این اســت که هیچ کــدام از برادرهای من
درس را رها نکردند تا به بازار بروند .هر سه برادر من لیسانس
هســتند .خواهرهای من همین طور ،دبیــر بودند .پدرمان
به تحصیل خیلی اهمیت می داد .یادم هست تا اخرین روز
ســال تحصیلی به مدرســه می رفتیم ،اخرین امتحان را که
سیاست خارجی
مثلث | شماره 256
گفت وگوی ویژه
می دادیم از فردای ان دست ما را می گرفت و به بازار می برد
(خنده) یعنی سه ماه تابستان را د ِر حجره بودیم و پدرمان از
ما کار می کشید یعنی این طور نبود که پسر حاجی باشیم ،کار
می کردیم ،فرش باال و پاییــن می کردیم ولی پدرم همزمان
روی درس خیلی اصرار داشت .تفکر او این بود ،بعد هم برادر
بزرگم همین تفکــر را ادامه داد ،به من گفــت« :تا روزی که
درس می خوانی همه هزینه هایت پای من اســت ،ان روزی
که درس را کنار بگذاری یا می ایی بازار کار می کنی یا خودت
می دانی دیگر(».خنده) ،حاال من همین جا باید از برادرهایم
به خصوصبرادربزرگمتشکرکنمکهدراینمسیرخیلیبهمن
کمک کردند و دست مرا گرفتند و همه جوره همراهی کردند تا
من بتوانم این مسیر را هم در درس و هم زمانی که سپاه بودم و
هم در کار وزارت خارجه طی کنم.
در منزل چقدر وقت می گذارید؟
بستگی دارد.
صبح ها از چه ساعتی کار را شروع می کنید؟
صبح ها معموال ساعت هفت بیرون می ایم .شب هم
دیگر با خداست ساعت چند به خانه برسم.
ورزش می کنید؟
مدتی است که خیلی کم شده .سابق می رفتم ،ولی
در این دوره مذاکراتی تقریبا ورزش نداشتم.
پیــاده روی که می کنیــد؟ مثل مذاکــرات اخیر در
منترو.
در منترو هتل دقیقا بغل دریاچه بود و بنابراین وقتی
تنفســی داده می شــد می امدیم جاده کنــاراب یک هوایی
تازه می کردیــم ،به خصوص انکــه خیلی حرف هــا را انجا
می شد زد .یعنی ما حرف های سری را که باید با هم بزنیم در
فضای باز بیان می کنیم .همیشــه این احتمال را می دهیم
که اتاق ها ممکن است تجهیز شده باشــد .بنابراین ترجیح
می دادیم برویم در فضای باز در حال قدم زدن صحبت کنیم
که عکس هایش وجود دارد و اگر دقت شــود هــر 10یا 20
متری می ایســتادیم با هم یک صحبتــی می کردیم ،دوباره
قدم می زدیم.
شما اســتاد دانشــگاه هســتید ،انجا چه دروسی
تدریس می کنید؟
من در دانشــکده روابــط بین الملل کــه متعلق به
وزارت خارجه اســت تدریس می کنم .خودم در ان دانشکده
درس خواندم ،استادش بودم یک مقطعی هم رئیسش بودم.
انجا دکترا گرفتید؟
خیر دکترا را انگلیس گرفتم .ولی لیسانسم را از ان
دانشــکده گرفتم .من هیچ گاه تدریــس را تعطیل نکردم و
با وجود انکه االن هم بسیار فرصت کم است ولی از دوستان
در دانشکده خواهش کردم ،دو واحد بحث مسائل سیاسی
روز را برای مــن بگذارند کــه دیگر خیلی مطالعــه قبلی هم
نمی خواهد ،چون درس های تخصصی را باید با مطالعه سر
کالس رفت .اتفاقا کالس جذابی هم است.
فضای کالس باز است؟
کالس ها باز نیست .ولی اگر کسی هم بخواهد بیاید
مشکلی نداریم.
صحبت پشت پرده ها را می گویید یا خیر؟
پشت پرده ها را که به هیچ کس نمی گوییم (خنده).
البته لزوما بحث هسته ای نیســت مثال هفته گذشته بحث
داعش بود خیلی بحث جذابی هم شد.
درس تخصصی شما چیست؟
واحد های مختلفی را تدریس کرده ام .اندیشه های
سیاسی ،حقوق اساسی جمهوری اسالمی و ...را در مقطع
لیسانسودیپلماسیدرسازمان هایبین المللی،نظامامنیت
بین الملل ،امنیت جهان اســام و حقوق اساسی جمهوری
اسالمی به زبان انگلیســی در مقطع فوق لیسانس تدریس
کردم .االن دیگر هوای ما را دارند ،یک واحد اسان می دهند
که خیلی وقت ما را نگیرد (خنده).
از ان مدتی که با اقــای ظریف خیلــی نزدیک کار
می کنید نوع ارتباطات شــما تفاوتی هم نسبت به
روزهای نخست کرده است؟
با اقای ظریف سال هاست که همکار و دوست هستم
و شناخت نسبت به هم داریم .البته طبعا وقتی سه نفر در یک
پروسه یک سال و نیم تقریبا روز و شــب را با هم هستند یک
احســاس عاطفی خاصی هم بین انها پدید می اید .یعنی با
ایشانواقایروانچیواقعامثلسه برادرورفیقخیلینزدیک
با هم هســتیم ،چون مرتب با هم در سفریم یا جلسه مستمر
داریم .در طول روز خیلی وقت مان با هم می گذرد و وقتی هم
جدا می شویم از طریق ایمیل ارتباط داریم ،حتی سه نفری
یک گروه وایبری هم داریم!
خیلی در شبکه های مجازی هم فعال هستید؟
خیلی نه.
وایبرتان که همیشه فعال است؟
وایبر که االن شده وسیله ارتباطی و خیلی ها با وایبر
کار می کنند .اینکه گفتم یک گروه داریم؛ من و اقای ظریف و
اقایتخت روانچیدرانهستیم.برخیاخباریکهویژهاست
و الزم است ان دو نفر دیگر هم بدانند هر کسی در گروه قرار
می دهد تا دیگران هم در جریان قرار بگیرند .بعضی وقت ها
هم عکس ها و جوک ها و مطالبی که مربوط به خودمان است
را می گذاریم! غیر از ان فقط اینستاگرام است.
خودتان عکس ها را می گذارید؟
بله خودم اداره می کنم.
در اینســتا خیلی ســوال می کنند کــه ادمین این
صفحهکیست؟
هیچ وقت جــواب ندادم ،ولی خودم هســتم .البته
هروقت فرصت کنم.
اهل سینما هستید؟
نه ان طوری که دائمی باشــد ،ولــی گاهی اوقات
جمعه ها اگر بچه ها فیلم سینمایی باشد می اورند می بینم ولی
سینما مدت هاست نرفته ام.
فوتبال بازی می کنید؟
قبالها بــازی می کردم .یک موقعی تا 2-3ســال
پیش با بچه های فامیل به سالن می رفتیم و بازی می کردیم
ولی ان هم مدت هاست رها شــده .کال من خیلی فوتبالی
هســتم .اقای روانچی از من بدتر اســت (خنده) .خیلی از
نزدیک وقایــع فوتبال را دنبال می کنیم .هــر دوتامون هم
قرمز و پرسپولیسی هستیم .حاال یک خاطره جالب بگویم.
در همین دور اخیر یک جلســه خیلی فشــرده و تندی را با
امریکایی ها داشتیم .بعد که تمام شــد و بیرون امدیم و به
اتاق هیات ایرانی رفتیــم روی مبل نشســتیم که حاال چه
کار کنیم و چه کار نکنیم ،در ان حالت عصبی که داشتیم،
اقای روانچی یــک دفعه گفت« :همه اینهــا را ولش کنید
پرســپولیس یک هیچ از بنیادکار جلو است» (خنده) .کلی
فضا را عوض کــرد .من کــه خیلی پیگیر هســتم اصال از
ذهنم رفته بود ،باز نمی دانم ایشان چطور اخبار را دیده بود
و گفت یک هیچ جلو اســت (خنده) ،بعــد بحث مان درباره
مذاکــرات ادامه یافت امــا دوباره اقای روانچی وســطش
شــوخی می کرد ،مثال یک مرتبه می گفت دقیقه 80است
هنوز یک هیچ جلو هســتیم (خنده) .از ایــن خاطرات این
طوری داشتیم .یک بار هم در بازی های جام جهانی رفتیم
دســته جمعی بازی را دیدیم ،فکــر می کنم بــازی ایران با
نیجریه بود.
هر کدام از اعضای مذاکره یک اتاق جداگانه دارند؟
معموال مذاکرات در سالن های مالقات همان هتل
محل اقامت اســت .یک ســالن را رزرو می کنیم برای اصل
جلسه و یک سالن برای هیات ایرانی ،یک سالن برای هیات
امریکایی و یک سالن برای اروپایی ها – البته مواقعی که انها
هم هستند -معموال چهار سالن رزرو می شود .هزینه سالن ها
را هم یک بار ما می دهیم یک بار طرف مقابل .چون خیلی ها
سوال می کنند مخصوصا در اینستا؛ هزینه اتاق های هتل را
نیز هر هیات خودش حساب می کند.
اتاق های اعضای هیات ایرانی هتل جداگانه است؟
بستگی دارد .گاهی بله و گاهی خیر.
جلسات در همان اتاق هیات ایرانی است؟
جلسات خصوصی مان یا در اتاق هیات ایرانی است
یا در اتاق اقای ظریف جمع می شویم یا می رویم بیرون قدم
می زنیم .وقتی مسائل خیلی حســاس می شود به محیط باز
می رویم.
65
66
فریب نمی خوریم
مثلث | شماره 256
گفت وگوی ویژه
مجیدتختروانچی
ی ویژه
و
توگ
گف
وقتی دکتر ظریف وزیر خارجه شدند ،من بازنشسته بودم.
از من دعوت به همکاری کردند و من هم قبول کردم
مسیر مذاکرات مسیر درستی است .به گونه ای نیست که بخواهیم
یک ماه دیگر مسیر را تغییر دهیم
نسبت به یک ماه پیش به توافق خوشبین ترم
اگر به توافق برسیم در نهایت یک سند تنظیم می کنیم
گفت و گو :سعید اجورلو -مصطفی صادقی
سردبیر-دبیر تحریریه
اقای تخت روانچی! می گویند شما مرد پشت پرده
مذاکرات هسته ای هستید و در زمان بروز مشکل،
به دلیل نفوذی که دارید ،نســبت به گره گشــایی
اقدام می کنید .ایا این تعبیر درست است؟
بنده عضو کوچکی از تیم مذاکره کننده هســتم و
سعی می کنم در حد بضاعت خود و چارچوب مشخص شده،
کارهای تعریف شده را انجام دهم .اگر در جایی نکته ای به
ذهنم برسد و بتوانم کمک کنم ،این کار را انجام می دهم.
اقای دکتر ظریف که رئیس تیم مذاکر ه کننده هســتند ،از
دیپلمات های برجسته ما به شمار می روند؛ هم درس این کار
را خوانده اند و هم به زبان بین المللی که در این اجالس ها،
مالقات ها و نشســت ها مطرح می شود ،مســلط هستند و
تجربه کاری خوبی دارند .از این رو ،ایشــان فرد توانمندی
اســت و اگر نکته ای به عقل من برســد به ایشــان کمک
زمانی که به یک تفاهم کلی می رسیم بدون
اینکه چیزی را روی کاغذ بیاوریم می گوییم
بحث ها را ادامــه می دهیم تــا در مورد همه
جزئیاتتوافقشود.مانمی گوییمکهبهیک
توافق کلی رســیدیم ،ان را روی دو صفحه
می اوریــم و بعــد در خصوص جزئیــات در
15صفحهبهتوافقمی رسیم؛هرگزاین گونه
نخواهدبود
دکتر مجید تخت روانچی از افراد مورد اعتماد
دکتر ظریف است .در مذاکرات محرمانه هسته ای
در کنار دکتر عراقچی از اعضای اصلی تیم اســت؛
فردی متبحر در سیاســت خارجی .گفت وگو با او
از همین جهت بســیار بااهمیت اســت ،حال انکه
او چندان اهل مصاحبه با رســانه ها نبوده است .او
پذیرای ما در دفتر محل کارش بود ،در اخرین روزی
که سالنامه برای چاپ اماده می شد.
مثلث | شماره 256
می کنم اما ایــن حرف ها را که در پشــت پرده یا جلوی پرده
هستم ،قبول ندارم .اگر توانایی انجام کاری را داشته باشم،
انجام می دهم اما در نهایــت دیگران باید درباره عملکرد ما
قضاوت کنند.
اقای ظریف را از چه زمانی می شناسید؟
مــا دانشــجویان انجمن اســامی دانشــجویان
امریکا و کانادا بودیم و فکر می کنم که از ســال 58ایشان
را می شناســم .ما مدتی در انجمن اســامی بودیم اما من
زودتر به ایران امــدم؛ اقای دکتر ظریــف در انجا ماندند و
بعدا امدند .زمانی که ایشان در دفتر نمایندگی در نیویورک
به عنوان کارمند محلی کار می کردند ،ما برای ماموریت های
اداری به انجا می رفتیم و وقتی به ایران برگشتند ،ارتباط ما
ادامه یافت .در فاصله سال های 69تا 71که ایشان معاون
اقای دکتر خرازی نماینــده ایران در نیویــورک بودند ،من
هم جــزو کادر نمایندگی ایران بودم و بــا اقای دکتر ظریف
ارتباط داشتم.
و بالفاصلــه بعــد از اینکه وزیر شــدند ،به شــما
پیشنهاد همکاری دادند...
قبــل از اینکه اقای دکتر ظریف وزیر بشــوند ،در
مرکز تحقیقات اســتراتژیک مجمع تشــخیص مصلحت
نظام با اقای دکتر روحانی همــکاری می کردند .زمانی که
اقای دکتر روحانی به ریاســت جمهوری انتخاب شــدند،
کمیته ای تشکیل شد که اقای دکتر ظریف ،من و چند نفر
دیگر در ان عضویت داشــتیم و در حوزه سیاســت خارجی
کار می کرد .در انجا ما هر روز چند ســاعت جلسه داشتیم
و در خصوص مســائل مختلــف ،تبادل نظــر می کردیم.
در ان زمان ،هنوز مشــخص نبود که چه کســی به عنوان
وزیر امور خارجه معرفی می شود و اسامی مختلفی مطرح
می شــد .بعد از اینکه اقای دکتر ظریف انتخاب شدند ،از
من پرسیدند که به وزارت خارجه می ایی؟ من حدود چهار
ســال بود که بازنشسته شــده بودم و فکر نمی کردم که به
وزارت خارجه برگردم و در یک کار جاری و روزمره مشغول
بشوم؛ البته مســائل سیاســت خارجی را دنبال می کردم.
ایشــان لطف کردند و از من دعوت کردند و من هم قبول
کردم.
زمان اقای احمدی نژاد بازنشسته شده بودید؟
بله؛ در سال 88تقاضای بازنشستگی کردم.
اخرین محل خدمت تان کجا بود؟
اخرین محــل ماموریت مــن در خارج از کشــور،
سوئیس بود که در سال 85از انجا به ایران برگشتم و از ان
زمان ،کار اجرایی نداشــتم .مدتی مشــاور امور بین الملل
اقــای متکــی بــودم ،مدتــی در دفتــر مطالعــات وزارت
امور خارجــه در نیاوران فعالیت می کــردم و در دوره ای هم
کارشناس ارشد حوزه وزیر بودم.
اقای دکتر ظریف فقط به شــما پیشنهاد معاونت
وزارت امور خارجه را دادند یا پیشــنهاد کردند که
عضو تیم مذاکره کننده باشید؟
ایشــان مدتی به این موضوع فکــر می کردند که
معاونت ها را چگونه تقسیم کنند و من نامزد یک یا دو معاونت
بودم .در نهایت اقای دکتر ظریف تصمیم گرفتند که من در
همین معاونت (معاونت اروپا و امریکا) باشم و از همان ابتدا
که ایشان به وزارت رسیدند ،همین تیم فعلی در کنار ایشان
شکل گرفت؛ اقای دکتر عراقچی ،بنده و چند نفر از دوستان
بخش بین الملل وزارت امور خارجه .این تیم شکل گرفت و
از همان زمان تا امروز مشغول فعالیت است.
در حال حاضر ،مذاکرات در چه وضعیتی است؟
در وضعیت بســیار حساسی است؛ یعنی ما در یک
ســال و چند ماه اخیر ،در رابطه با مباحث و مسائل مختلفی
که در چارچوب بحث های هسته ای است ،به کرات مذاکره
کرده ایم .از روز نخست که شما شروع به مذاکره می کنید،
بحث ها کلی است و به تدریج وارد جزئیات می شوید تا اینکه
به توافق برسید یا نرســید .ما بارها درباره مسائلی که امروز
مورد بحث اســت ،مذاکره کرده ایم و به مقطعی رسیده ایم
که هم ما و هم طــرف مقابل ،زیر و بــم کار را می دانیم .در
مذاکرات ،به لحظات تصمیم گیری رســیده ایم .ما هفت،
هشــت مورد را برای بحث داریم کــه نظرات مان در برخی
موضوعــات ،نزدیک تــر اســت و در برخــی موضوعات،
دورتر .اکنون به جایی رســیده ایم که در خصوص هر یک
از موضوعاتی که مذاکــره می کنیم ،هم مــا می دانیم که
موضع طرف مقابل چیست و هم انها موضع ما را می دانند؛
دیگر نیاز نیست با مواضع یکدیگر اشــنا شویم و اکنون به
مرحله ای رســیده ایم که بخواهیم چــه تصمیمی بگیریم.
البته نمی خواهم وارد جزئیات بشوم؛ چراکه جزئیات برای
میز مذاکره است اما به جایی رسیده ایم که طرف مقابل ما
باید تصمیم سیاسی خود را بگیرد .اگر واقعا به دنبال توافق
هستند ،باید تصمیم سیاســی الزم را بگیرند .ما در چند دور
اخیر ،پیشرفت هایی داشته ایم و مســیر ما ،مسیر درستی
است و به گونه ای نیست که بخواهیم یک ماه دیگر مسیر را
تغییر بدهیم .اما در برخی موارد ،موضوعات متنوع ،پیچیده
و سخت اســت و اینکه شــما بتوانید درباره این موضوعات
به توافق برســید ،کار ساده ای نیســت .این کار در شرایط
عادی ،چندان ســاده نیســت و وقتی عده ای تخریب چی
مانند رژیم صهیونیستی ،نومحافظه کاران امریکایی یا برخی
کشــورهای منطقه تالش می کنند که این توافق به نتیجه
نرسد ،کار پیچیده تر می شود.
اضافه شدن اقای صالحی و وزیر انرژی امریکا به
مذاکرات ،پیشنهاد امریکا بود یا ایران؟
پیشنهاد ما بود؛ ما پیشنهاد کردیم که خوب است در
ســطح اقای دکتر صالحی مذاکرات را دنبال کنیم .یعنی در
کنار ما که به عنوان تیم سیاسی در مذاکرات شرکت می کنیم،
اقای دکتر صالحی و تیم فنی طرف مقابل هم بیایند؛ انها هم
اســتقبال کردند و امدند .البته یک نکته مهم این است که
تیم کارشناسی هسته ای ما از ابتدا یک تیم قوی بود؛ یعنی
از روز نخست مذاکره ،یک یا دو نفر و حتی سه الی چهار نفر،
تیم کارشناســی ســازمان انرژی اتمی ،همراه ما بود .دلیل
این مساله مشــخص بود؛ موضوعات فنی بود و ما به عنوان
دیپلمات از انها ســر در نمی اوریم .البته ممکن است کلیتی
بدانیم یا مطالعه ای در این رابطه انجــام بدهیم اما وقتی به
مسائل جزئی در حوزه فنی و سانتریفیوژها می رسیم ،موضوع
کامال فنی است که از عهده انها برمی اید .به مقطعی رسیدیم
که شــاید تصمیم گیری باید در صحنه انجام می شــد و نیاز
داشتیم که فردی از جنس اقای دکتر صالحی که متخصص
این کار اســت ،پیش از این وزیر خارجه بــوده ،از جنبه های
مختلف به بحث مســلط اســت و در کار حرفه ای خود و کار
سیاسیفردیبسیارتوانمنداست،درصحنهمذاکراتحضور
یابد و تصمیمات لحظه ای گرفته شــود .اگر این کار انجام
نمی شــد ،ما مجبور بودیم به تهران بیاییم ،گزارش بدهیم،
نظرات را بشــنویم و دوباره بــه مذاکرات برگردیــم؛ یعنی به
مقطعی رسیدیم که احســاس کردیم خوب است فردی که
به امور مسلط باشد ،قدرت تصمیم گیری داشته باشد ،بتواند
در محل تصمیم بگیرد ،کار را پیش ببرد .واقعا حضور ایشان
بسیار مغتنم بود و ما که از نزدیک درگیر کار هستیم ،حضور
ایشان را بسیار مغتنم شــمردیم و واقعا دیدیم که این حضور
گره گشــا بود .واقعا در جاهایی که فقط خود ما بودیم یا تیم
ی حضور داشتند ،مجبور
کارشناسان سابق سازمان انرژی اتم
می شدیم با تهران تماس بگیریم و مساله را چک کنیم اما با
حضورایشان،توانستیمدرمحلتصمیمبگیریمواینحضور
بسیار راهگشا بود.
احتمال توافق بیشتر از 50درصد است؟
من چندان اهل عدد و رقم نیستم که بگویم 50درصد
یا کمتر و بیشــتر ،احتمــال توافق وجــود دارد .انچه بنده
می توانم عرض کنم این اســت که من نســبت به یک ماه
پیش ،خوشبین تر هســتم .فکر می کنم اگر با همین مسیر
جلو برویــم و طرف مقابــل تصمیمــات الزم را اتخاذ کند و
تسلیم فشارها نشود ،می توانیم به توافق برسیم.
تاکید رهبر معظم انقالب بر یک مرحله ای شــدن
توافق بود .انچه اکنون در جریان است اینکه ما با
یک توافق سیاسی مواجه هستیم که در خصوص
جزئیات تحریم ها در ان صحبت می شود یا توافق
سیاسی به این معناســت که کلیاتی درخصوص
تحریم ها گفته می شــود و ســپس در مرحله بعد
به توافق می رســید؟ دقیقا درباره چه مســاله ای
مذاکره می کنید؟
ما در رابطه با همــه موضوعات صحبت می کنیم؛
یعنی کار را تقســیم نمی کنیم که بگوییم می خواهیم فعال
درباره فردو صحبت کنیم ،هفتــه اینده درباره اراک مذاکره
کنیم و مدتی بعد بــه موضوع تحریم هــا بپردازیم .معموال
این گونه است که وقتی ما شــروع به مذاکره با طرف مقابل
می کنیم ،همه موضوعــات را روی میز می گذاریم و اعالم
می کنیم که درباره غنی ســازی ،فردو ،اراک ،تحریم های
شورای امنیت ،تحریم های امریکا و ...چنین نظری داریم؛
ما از ابتــدا تاکید کردیم که ما یک ســند خواهیم داشــت.
توافقی که در ســوم اذر 92در ژنو منعقد شــد ،یک توافق
چهار صفحه ای بود .اگر قرار باشد چنین توافقی -نه فقط از
گفت وگوی ویژه
سیاست خارجی
67
سیاست خارجی
گفت وگوی ویژه
68
مثلث | شماره 256
نظر محتوا -میان ایران و 5+1منعقد شود ،شامل کلیات و
جزئیات است؛ یعنی دومرحله ای نیست .زمانی که به یک
تفاهم کلی می رسیم بدون اینکه چیزی را روی کاغذ بیاوریم
می گوییم بحث ها را ادامه می دهیم تا در مورد همه جزئیات
توافق شود .ما نمی گوییم که به یک توافق کلی رسیدیم،
ان را روی دو صفحه می اوریم و بعــد در خصوص جزئیات
در 15صفحه به توافق می رســیم؛ هرگز این گونه نخواهد
بود .انچه مقام معظم رهبری فرمودند ،همین بود که ما این
کار را به صورت دو مرحله ای انجــام نمی دهیم و ما هم به
صراحت اعالم کردیم که ما به هیچ وجه توافق دو مرحله ای
را قبول نخواهیم کرد و یک ســند خواهیم داشت که در ان
هم کلیات خواهد بود و هم جزئیات .البته این مســاله را در
مذاکرات گذشته هم گفته بودیم.
یعنی تکلیف تحریم ها هم روشن می شود؟
همه چیز؛ هر چیزی که در متن باشد .باید تکلیفش
روشن باشد .یکی از تفاهم های ما با طرف مقابل که در سند
ژنو هم ذکر شد ،این بود که در خصوص هیچ چیزی توافق
نمی شود ،تا اینکه درباره همه چیز توافق صورت گیرد .یعنی
از نگاه ما ،هیچ توافقی نخواهیم داشت ،تا اینکه درباره همه
موضوعــات و البته درباره جزئیات انهــا توافق کنیم .یعنی
این گونه نباشد که بخواهیم فریب بخوریم و بگوییم که ما
یک توافق کلی در دو صفحه خواهیم داشت و سپس انها
بخواهند در جزئیات ،مته به خشخاش بگذارند و بخواهند
انچه را که نتوانســته اند در کلیات بگیرند ،در جزئیات از ما
مطالبه کنند؛ یعنی بگویند از انجایی که شما به ما قول دادید
و در کلیات توافق کردید ،باید در جزئیــات هم با ما توافق
کنید .اما ما برای انها روشــن کردیم که ســند ما ،یک سند
خواهد بود ،جزئیات و کلیات در ان با هم می اید و تا زمانی که
دربــاره همه چیز توافــق نکنیــم ،درباره هیچ چیــز توافق
نکرده ایم ،خصوصا تحریم ها .ما از ابتدا تاکید داشتیم که
تحریم ها ظالمانه است و انها را به چالش می کشیم .بحث
من تعریف از خود نیست؛ چراکه ما وظیفه خودمان را انجام
می دهیم اما از نظر منطق کار ،طرف مقابل در صحبت های
حقوقی دربــاره تحریم ها کــم می اورند .وقتی بــرای انها
اســتدالل می کنیم و می گوییم کــه تحریم هــا ظالمانه و
بر خالف مقــررات بین المللی اســت ،حرفی بــرای گفتن
ندارند .تحریم ها برای ما بســیار مهم است و گفته ایم اگر
این موضوع حل نشود ،ما هیچ توافقی نخواهیم داشت.
ایا می توانیم این تضمین را بدهیم که نمی توانند
بر سر دو مرحله ای شدن و کلیات یا جزئیات ما را
فریب بدهند؟
ما به هیچ وجه قبول نمی کنیم و نمی توانند بیایند و
در یک مرحله ،کلیاتی بگویند که ما به انها رضایت دهیم و
در جزئیات کمبودهایشان را جبران کنند.
ایا تا پایان مارس توافق حاصل می شود یا تا تیر ماه
به مذاکره ادامه می دهیم؟
قراربرایناستکهتادهمتیرماه،94بهتوافقبرسیم
وماتاانزمانفرصتداریم.اینکهتااخرمارسبایدچهاقدامی
انجام دهیم ،در تمدید تابستان وین به ان اشاره شد که تالش
شود که تا پایان مارس ،به چارچوبی برسیم .اما نکته این است
کهمابهاینصورتبهتوافقسیاسی()PoliticalAgreement
نگاه نمی کنیم؛ چراکه وقتی شــما از توافق سیاسی صحبت
می کنید،بایدیکتوافقمکتوبداشتهباشید.
البته این ادبیات اقای کری بود.
ایشان هر ادبیاتی دارد ،داشته باشد.
یعنی ادبیات ایران نبود؟
بله؛ ادبیات ما این اســت که در نهایت یک سند و
یک متن مکتوب خواهیم داشت که شامل جزئیات و کلیات
خواهد بود و زمــان ان تا 10تیر ماه 94اســت .بنابراین ما
دیگر در قید و بند این مساله نخواهیم بود که فضا در فالن
کشور این طور اســت یا در فالن کشور طور دیگری است؛
یعنی تحت فشار نخواهیم بود.
در خصوص کنگره هم صحبتی نداشتید؟
طرف مقابل ما ،دولت امریکاســت؛ مــا با دولت
امریکا مذاکــره می کنیم نه شــخص دیگــری .اینکه انها
می خواهنــد در داخــل خود چــه تمهیداتی انجــام دهند،
می خواهند چه کاری انجام دهند و با کنگره به تفاهم برسند
یا نرسند ،مسئولیتی را متوجه ما نمی کند .اینکه نخست وزیر
رژیم صهیونیستی به کنگره امریکا برود و حرف های نامربوط
و بی پایه و اساس بزند ،ما را به این نتیجه نمی رساند که جو
کنگره خراب شده و بر مذاکرات تاثیر منفی می گذارد؛ این
را به صراحت به طرف مقابل گفته ایم که ما با شــما مذاکره
می کنیم و اینکه در داخل شما چه می گذرد به ما ربطی ندارد.
شما مسئول هســتید که اگر تعهدی می دهید به ان عمل
کنید و ما با شما مذاکره می کنیم.
ایا می توانیم بگوییم که ما عجله ای برای توافق
در فروردین ماه نداریم و به دنبال توافق در تیر ماه
هستیم؟
ما تالش داریم که این کار در اســرع وقت انجام
شــود .اگر مقدور باشــد ،هفتــه اینــده ایــن کار را انجام
می دهیم؛ البته در چارچوب خطوط قرمزی که تعیین شده
است و براساس ان رفتار می کنیم .حتی این خطوط قرمز را
به طرف مقابل هم اعالم کرده ایم و چیزی نیست که پنهان
باشد .طبیعتا در چارچوب این خطوط قرمز هر چه زودتر به
نتیجه برسیم ،بهتر است اما اینکه بگوییم تحت فشار زمان
هستیم و عجله داریم ،هرگز این طور نیست و ما معتقدیم که
تا تیرماه فرصت داریم.
فضای مذاکــرات میان ایــران و امریــکا چگونه
است؟
مذاکرات صرفا میان ایران و امریکا نیســت .اوال
خانم اشــمید به عنوان نماینده اتحادیه اروپا ،در مذاکرات
ایــران و امریکا حضــور دارد؛ یعنــی نماینــده 5+1در این
جلســات حاضر اســت .نکته دوم این اســت که در برخی
مباحث خصوصا تحریم ها ،امریکایی ها بســیار فعال ترند.
سیاست خارجی
ما فقــط مذاکره
به مذاکره بــا امریکایی ها
صحبت می کنیم
مثلث | شماره 256
گفت وگوی ویژه
تحریم های ملــی امریکایی هــا ،تحریم هــای ظالمانه و
غیرقانونی است و تحریم های ثانویه ای دارند که روی سایر
کشــورها -از جمله کشــورهای اروپایی -تاثیر می گذارد.
بنابراین وقتی می خواهیم دربــاره تحریم ها صحبت کنیم،
با همه این کشــورها بحث می کنیــم .اما بایــد بدانیم که
امریکایی ها چه می گویند و انها را به جایی برســانیم که به
تفاهم برسیم.
نکته دومی که ســبب می شــود اینگونه بــه نظر بیاید
که ما بیشــتر با امریکایی ها هستیم ،این است که ما غیر از
این صحنه با انها ارتباطی نداریم؛ یعنــی اگر من بخواهم
به عنوان مسئول اروپای وزارت امور خارجه به سفیر فرانسه
چیزی بگویم ،بــا او تماس می گیــرم ،او را دعوت می کنم
و می گویم که شــما این نکته را به دولت تــان منتقل کنید.
بالعکس ،نمایندگی های ما در خارج از کشور با کشورهای
عضو 5+1ارتبــاط دارند اما چنین ارتباطــی با امریکا وجود
ندارد .در فاصله زمانی که بین مذاکرات وجود دارد ،ارتباط
ما با امریکایی ها قطع می شود.
تجربــه تماس تلفنــی اقای ظریــف و اقای کری
تکرار نشد؟
هر زمانی که تماس تلفنی بوده ،اعالم شده است.
اما تا جایی که من به خاطر دارم ،مدت زیادی است که چنین
اتفاقی رخ نداده اســت .ضمن اینکه مذاکــره پای تلفن،
دردی از کسی دوا نمی کند.
یعنی مذاکره کنندگان ایران و امریکا فقط مذاکره
به مذاکره یکدیگر را می بینند؟
بله؛ هر دیدار یا مذاکــره ای صورت بگیرد ،اعالم
می شود و این طور نیست که بگوییم جایی یکدیگر را دیدیم
و اعالم نشــد .وقتی قصد عزیمت به لوزان را داریم ،ان را
اعالم می کنیم و می گوییم که خانم اشــمید و امریکایی ها
در انجا حضور دارند .اگر هیچ چیزی اعالم نشــد ،یعنی ما
و امریکایی ها بین این مذاکره تا مذاکرات بعدی تماســی
نداشته ایم.
اینکه گفته می شد امریکایی ها در وین قهر کردند
و بعد هیات ایرانی ،پیشــنهاد دیگری کرده بود،
صحت داشت؟
شاید قهر کردن عبارت مناسبی نباشد .در اخرین
دور مذاکرات ویــن ،مذاکرات به خوبــی پیش می رفت و
به مرحله ای رســید که ما اســتنباط کردیم که کار در حال
به نتیجه رســیدن اســت .البته این به معنــای ان نبود که
فردای ان روز می نشــینیم و توافق نامــه را امضا می کنیم
اما شما مســیر و روند را که می دیدید ،احساس می کردید
که به یک تفاهم نزدیک شــده ایم .یک روز قبل از پایان
مذاکرات ،امریکایی ها گفتند که تمدیــد کنیم و موضوع
قهر در میان نبود.
نمی توانستند تصمیم بگیرند؟
به هر دلیلی تصمیم خودشــان را گرفته بودند که
روند این گونه باشد.
مساله اصلی ما در مذاکرات فعلی ،تحریم هاست
یا در مسائل فنی هم بحث داریم؟
ما درباره همه مسائل صحبت می کنیم و این گونه
نیست که بگوییم یک سری از مسائل حل شده و یک سری
باقی مانده است .همه مســائل روی میز است .در برخی از
موضوعات ،نظرات ما به یکدیگر بســیار نزدیک شده و در
برخی دیگر هنوز نزدیک نشده است.
تحریم جزو کدام دسته است؟
می توانم این طور به شما پاسخ بدهم که در رابطه با
تحریم ها ،بحث های خوبی داشتیم و فکر می کنم که این
صحبت ها سازنده بوده اســت اما هنوز تا به نتیجه رسیدن،
کار زیادی داریم .این مساله به این برمی گردد که از منظر
ما ،اساســا نگاه به تحریم توســط برخی از اعضای ،5+1
نگاه سازنده ای نیست و احساس می کنند سرمایه ای دارند
که نمی خواهند ان را از دســت بدهند .در چنین شرایطی،
مذاکره ،بسیار ســخت است؛ یعنی شــما مذاکره می کنید
که مشــکلی را حل کنید .تا زمانی که انهــا چنین دیدگاهی
دارند ،متقابال ما هم احساس می کنیم که انها اهل معامله
نیستند؛ انها باید تصمیم بگیرند که ایا می خواهند به تحریم
به عنوان یک سرمایه و اهرم فشــار نگاه کنند یا بپذیرند که
این هم بخشی از کار اســت و باید به ان رسیدگی شود .ما
هنوز ندیده ایم که برخی از اعضا بخواهند نسبت به برخی از
جهات تحریم به صورت باز عمل کنند.
69
گفت وگوی ویژه
70
مثلث | شماره 256
علیطیب نیا
با اقتصاد پوزیتیویستی
مخالفم
ی ویژه
و
توگ
گف
رهبر انقالب نسبت به بنده محبت زایدالوصفی داشتند که
خودم را شایسته ان نمی دانم
فکر نمی کردم به عنوان وزیر دعوت به همکاری شوم
مایل هستم حدوسط اقتصاد چپ و راست باشم
پیش بینی من برای سال ،94کم شدن 2درصد از تورم و
رشد اقتصادی مثبت است
چه مذاکرات به نتیجه برسد ،چه شکست بخورد دولت
اماده است با عواقب ان روبه رو شود
گفت و گو :سعید اجورلو-مصطفی صادقی
سردبیر -دبیر تحریریه
احتمــاال بیشــتر مصاحبه هــای شــما بــرای
ویــژه نامه های دیگر فضاهای اقتصادی داشــته
اســت .قصد ما این اســت که فضا را عــوض و به
شــکلی دیگر گفت وگو کنیم .برای اولین ســوال
بفرمایید اساسا شما چطور شــد که به همکاری با
دولت یازدهم دعوت شدید؟
من اواخر سال ،٩١با این هدف که موقع انتخابات
در ایران نباشــم ،یک فرصت مطالعاتی گرفتم و به کشــور
چین رفتــم .بنابراین پاییز ســال ٩١و اوایل زمســتان را در
چین گذراندم .به هرحال از انتخابــات قبل تجربه تلخی در
ذهنم بود که باعث می شــد دوری کنم .ولــی انجا با خودم
روزی در اصفهان بودم که اقای فروزنده که
انزمانرئیسبنیادمستضعفانبودندبامن
تماس گرفتند و مطرح کردند که اقای دکتر
روحانی قصد دارند دربــاره وزارت صحبتی
با من داشــته باشند .ایشــان اصرار داشت
من همــان روز از اصفهان به تهــران بیایم.
من امدم و خدمت اقای روحانی رســیدیم و
بحث هایی صورت گرفــت .به دنبال ان من
مشورتی با اعضای خانواده داشتم .اعضای
خانواد ه هم در ان مقطع همه اصرار داشتند
کهاکنونوظیفهاستوبایدمشارکتکنید
علــی طیــب نیــا بــه نظــر اقتصاددانــی
نهاد گراســت .نهادگرایــان امــروز را بایــد تعدیل
شــده های جریان چپ اســامی دانست.جریانی
که اگــر علــی شــریعتی را نمــاد دانشــگاهی اش
بدانیم ،شــهید دکتر بهشــتی را می توان نســخه
معتــدل شــده ان در جریانــات انقالب اســامی
دانســت .با این وصــف اگر روزی محمــد نمازی به
عنوان سمپات اقتصاد چپ به کابینه محمد خاتمی
امد و او را یارای مقابله با مرحوم نوربخش به عنوان
اقتصاد دانی لیبــرال نبود اما این بــار چپ گرایان
لباس نهادگرایی پوشیده اند و نسخه های جدیدی
بــرای اقتصــاد ایــران می پیچند؛ نســخه هایی که
حاصل توازن میان اقتصاد لیبرال و سوسیال است.
علی طیب نیا در چنین جایگاهی قرارگرفته است.
با او درباره خودش ،رابطــه اش با روحانی و تفکرات
اقتصادی اش گفت و گو کردیم.
مثلث | شماره 256
فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که انتخابات ،به خصوص
انتخاباتی که سال ٩٢در ایران برگزار می شود ،می تواند یک
نقطه عطف در تاریخ ایران باشــد و از اهمیت و حساســیت
ویژه ای برخوردار اســت .بنابراین نمی توانســتم دور از این
صحنه باشم .بعضی از دوستان که بنا داشتند کاندیدا شوند،
خصوصا دکتر عارف چندبار با من تماس گرفتند که برگردم و
با ایشان همکاری داشته باشم .از میان کاندیداها دوستان
دیگری هم نظــر لطف و محبت داشــتند .حداقل دو ســه
نفرشان به طور مستقیم صحبت کرده و دعوت به همکاری
داشــتند .شــاید یکی از دالیلی که مدتی قبل از ان از ایران
رفته بودم این بود که نمی خواستم در این وضعیت انتخابی
را انجام دهم .به هرحال برگشتم و در انتخابات در ستاد اقای
دکتر عارف با ایشان همکاری داشتم .شاید ان زمان زیاد فکر
نمی کردم که اقای دکتر عارف یا فردی از جبهه ایشان شانس
پیروزی داشته باشد .اما وظیفه خودم می دیدم که دوستان و
همکارانم ،دانشجویان و دانشگاهیان را تشویق کنم که در
انتخابات مشارکت جدی داشته باشند .این چیزی بود مدنظر
مقام معظم رهبری هم بوده و هســت .به هرحال انتخابات
برگزار شد و من در دوره تبلیغات انتخاباتی به عنوان نماینده
اقای عارف در تلویزیون حاضر شدم .اتفاقا در مناظره ای که
ترتیب داده شده بود من و اقای دکتر نوبخت در یک جلسه
حضور داشــتیم و ان مناظــره به یک گفت وگوی مشــترک
تبدیل شد .در مباحث مطرح شــده هماهنگی کامل بین ما
دو نفر وجود داشــت .اقای دکتر عارف در نهایت از صحنه
انتخابات خارج و اقای دکتر روحانی در انتخابات پیروز شدند.
من تا زمانی که ایشان پیروز شدند در ستاد ایشان حضوری
نداشتم و مشارکت مستقیمی هم در فعالیت های انتخاباتی
ایشــان نداشــتم .صبح همان روزی که نتیجــه انتخابات
اعالم شــد ،دوستانی از دفتر ایشــان تماس گرفتند و برای
یک جلسه من را دعوت کردند؛ جلســه ای که منجر شد به
تشکیل یک کارگروه و کمیته ای که مسئول تهیه برنامه های
اقتصادی دولت اقای روحانی بود .مــن در ان مدت تقریبا
هر روز به صورت مســتمر به اتفاق جمعی از دوستان درگیر
این جلســات بودیم .دوســتانی که اکنون عموما به نوعی
مســئولیتی را برعهده دارند .حاال یا وزیر هستند یا به عنوان
مشاور حضور دارند .من در جریان تهیه برنامه حضور داشتم
و فکر نمی کــردم به عنوان وزیر دعوت به همکاری شــوم.
هرچند در اظهارنظرها و درخواســتی که برای ارائه پیشنهاد
از افراد مختلف شده بود ،خیلی از انها محبت داشتند و بنده
را به عنوان وزیر اقتصاد و حتی بعضی مسئولیت های دیگر
کاندیدا کرده بودند.
روزی در اصفهان بودم که اقــای فروزنده که ان زمان
رئیس بنیاد مستضعفان بودند با من تماس گرفتند و مطرح
کردند که اقای دکتر روحانی قصد دارند درباره وزارت صحبتی
با من داشته باشــند .ایشان اصرار داشــت من همان روز از
اصفهان به تهران بیایم .من امــدم و خدمت اقای روحانی
رسیدیم و بحث هایی صورت گرفت .به دنبال ان من مشورتی
با اعضای خانواده داشتم .اعضای خانواد ه هم به رغم اینکه
اصوال مایل نبودند مــن وارد کارهای اجرایی شــوم ،اما در
ان مقطع همه اصرار داشــتند که اکنون وظیفه است و باید
مشارکت کنید .من هم پاسخ مثبتم را خدمت اقای روحانی
دادم و به عنوان وزیر معرفی شدم .این توفیق را هم داشتم
که باالترین رای مجلس را در جمهوری اسالمی به این حقیر
دادند .امیدوارم این لیاقت را داشته باشم که به نحو مناسب
انجام وظیفه کنم.
زمانی که قصد داشــتید وارد کابینه شوید ،شرط
خاصی برای اقای روحانی داشتید؟
برای من مهم این بود که با تیم اقتصادی دولت و
اقای رئیس جمهور هماهنگ باشــم ،چرا که تجربه منفی و
بدی از دوره قبل داشتم .اگر اعضای اقتصادی دولت با هم
و با رئیس جمهور هماهنگ نباشــند ،کار مثبتی را نمی توان
انجام داد .جلســاتی که در دفتر اقای روحانــی برای تهیه
برنامه تشکیل شد ،این زمینه را فراهم کرد که من احساس
کنم با ســایر اعضای تیم اقتصادی دولت همفکری الزم را
دارم .خوشبختانه در این یک سال و شش ماه هم که گذشته
ما با دوســتان خودمان به خصــوص اقای دکتــر نوبخت،
رئیس ســازمان مدیریــت و برنامه ریــزی و همچنین اقای
دکتر ســیف که رئیس کل بانک مرکزی هستند ،هماهنگی
کاملی داشتیم ،به گونه ای که فکر نمی کنم در هیچ یک از
دولت های قبل در این حد همفکری و هماهنگی بین ستاد
اقتصادی دولت وجود داشته باشد.
شــما به عنــوان اقتصــاد دان و به عنــوان یــک
دانشگاهی ،اساسا به کدام مکتب اقتصادی تعلق
دارید؟ نهادگرایی ،اقتصاد کینزی ،اقتصاد چپ،
اقتصاد لیبرالی یا اقتصاد اسالمی ،کدام یک را به
خودتان نزدیک می دانید؟
من فکر می کنم کــه هر کدام از ایــن نظریه ها در
ظرف زمانی و مکانی خودشــان قابل تعریف هســتند .باور
من بر این اســت که مســائل اقتصادی با مسائل سیاسی،
اجتماعی ،حقوقــی و فرهنگــی ارتباط بســیار تنگاتنگ و
عجیبی دارند .شما عملکرد اقتصاد و متغیرهای اقتصادی
را بدون درک محیط نهادی کــه این اتفاقات در ان می افتد
نمی توانید شناســایی کنید .بنابراین اگــر از این منظر نگاه
کنید ،شاید بتوان گفت من اقتصاددان نهادگرا هستم .اما
اگر نهادگرایی را به معنای یکی از گزینه های خاصی که در
ادبیات اقتصادی مطرح است بخواهید تعبیر و تفسیر کنید،
فکر نمی کنم .یعنی سعی داشــتم که در قالب خاصی قرار
نگیرم .تالش داشتم که واقعیت های جامعه خودم را بدون
استفاده از عینک خاصی شناســایی کنم .براساس این باور
معتقدم که اقتصاد به صورت کامل از مسائل ارزشی عاری و
مبرا نیست .ادعا می شود که اقتصاد به معنای یک دانش،
پوزیتیو اســت و به طور کامل از مســائل فلســفی و ارزشی
مبراست .من با این باور به هیچ وجه همراستا نیستم .معتقدم
که اقتصاد و مسائل ارزشــی کامال عجین و با باورهای هر
جامعه گره خورده است .بنابراین اینکه شما سوال کردید در
مورد اقتصاد اسالمی ،اگر اقتصاد را به معنای علم پوزیتیو
تعریف کنیم ،دیگر مفهوم اسالمی و غیراسالمی برای ان
موضوعیت پیدا نمی کند .اما اگر از منظر مکتب اسالم نگاه
کنیم ،اســام دارای احکامی و ارزش هایی است که قطعا
روی علمکرد نظــام اقتصادی تاثیــر انکار ناپذیری دارد .ما
بدون توجه به ارزش های اسالمی که در جامعه حاکم است،
نه واقعیت های موجود را می توانیم به نحو موجود تبیین کنیم
و نه می توانیم الگویی مطلوب برای توسعه اقتصادی کشور
طراحی کنیم.
توسعه را به این شکل تعریف می کنند« :فرایندی که
جامعه را از وضعیت موجود به سمت وضعیت مطلوب هدایت
کند ».حاال اولین ســوالی که مطرح می شود این است که
جامعه مطلوب به چه معناســت؟ وقتی می گوییم مطلوب،
پای ارزش ها و ارمان ها به میان می اید .شــما از منظر یک
فرد مسلمان و از منظر یک جامعه اسالمی وضعیت مطلوب
را به گونه ای تعریــف می کنید ،از منظر انســانی که در یک
جامعه لیبرال غربی زندگی می کند ،جامعه مطلوب را به گونه
دیگریتبیینوتعریفمی کنید.وقتیتعریفشماازوضعیت
مطلوب جامعه تغییر کرد ،راه های رسیدن به ان نیز متفاوت
خواهد بود .یکی از این مسائل ارزشی که می تواند در این امر
در جامعه مطلوب بسیار دخیل باشد ،تعریف عدالت است.
در تفکر مذهبی ما عدالت یک نقش اساسی دارد؛ «بالعدل
قامت السموات واالرض» .انقالب ما هم با هدف برقراری
عدالت به پیروزی رســید .ما حتما باید عدالــت را در جامعه
مطلوب خودمان تعریف کنیم.
عدالت به چه معناســت؟ چه الگویی از توزیع درامد و
توزیع ثروت عدالت و عادالنه تعریف می شــود .اینجاست
که ارزش هــا و معارف دینی و اســامی ،خودش را نشــان
می دهــد .وقتی هم کــه امدیــد جامعه مطلــوب را تعریف
کردید ،حاال اینکه چگونه باید به این جامعه مطلوب برسیم و
چه سیاست هایی به کار گرفته شود ،متاثر از تعریف شما از
وضعیت مطلوب خواهد بود.
بنابراین باور من این است که محیط نهادی ایران باید
در تحلیل وضعیــت موجود به کار گرفته شــود .به این معنا
که ما اگر ندانیم چه نظام حقوقی در کشــور ما حاکم است،
نظام سیاسی ما چگونه است و ارزش های حاکم بر مردم ما
چیست ،قادر به درک صحیح واقعیت جامعه نخواهیم بود.
بدون ارزش های اســامی وضعیت مطلوب را نمی توانیم
تعریف کنیم.
مقام معظم رهبــری تعبیــر الگــوی ایرانی -اســامی
گفت وگوی ویژه
اقتصاد
71
اقتصاد
گفت وگوی ویژه
72
مثلث | شماره 256
پیشــرفت را مطرح کردند ،ما هم در یک چنیــن چارچوبی
تحلیل می کنیم .باید بدانیم در جامعه ایران زندگی می کنیم
و واقعیت های این جامعه درون محیط نهادی شکل می گیرد
که بدون شناخت ان ،نمی توانیم پدیده های اقتصادی را به
درستی تحلیل کنیم .حتی پدیده ای مثل تورم یا رکود ،بدون
شناخت محیط نهادی ایران به درستی قابل تحلیل نیست.
ارزش های اسالمی هم در تعریف وضعیت مطلوب است که
به کار گرفته می شود .علم اقتصاد به ما کمک می کند جامعه
را از وضعیت موجود به سمت وضعیت مطلوب هدایت کنیم.
در این مدتی که از وزارت شما می گذرد کدام دوره
به شما ســخت گذشت؟ مثال داســتان کارت زرد
مجلس یا دوره ای که تورم ابتدای تشکیل دولت
بسیار زیاد بود ،کدام دوره بیشتر اذیت شدید؟
ســختی کار خیلی مساله من نیســت .ما از دوران
جوانی که با انقالب شکوهمند اسالمی همراه شد یاد گرفتیم
در شرایط سخت به سر ببریم .من شاید 18-١٩سالم بود که
مسئولیت رادیو اصفهان را داشتم و جنگ اتفاق افتاد .در ان
سن کم درگیر ماموریت ها و وظایفی بودم که با شرایط سنی
ما خیلی مناسبت نداشت.
فکر می کنم اکثر افراد هم نسل ما در شرایط مشابهی
قرار داشــتند .ان زمان دوســتان و افراد جوانی بودند که با
19-20ســال ســن فرماندهی عملیــات را در جبهه ها و در
شرایط سخت برعهده داشــتند و بسیار محکم و قاطع عمل
کردند ،هیچ تزلزلی هم از خودشــان بــروز ندادند .ما از این
دوستان یاد گرفتیم که با سختی مبارزه کنیم .ان چیزی که
بیشتر هر کسی را در بعضی مقاطع ازار می دهد ،این است که
افراد تحت تاثیر انگیزه های سیاسی ،حزبی و گروهی ،نسبت
به منافع و مصالح ملی بی اعتنا هستند.
من فکر می کنم که ما در یک شرایط سخت و خطرناکی
قرار گرفتیم که بسیار مهم اســت .مقام معظم رهبری تعبیر
پیچ تاریخی را برای این شــرایط به کار بردند .دشــمنان ما
ســخت ترین تحریم هایی که در طول تاریخ اقتصادی بشر
وجود داشته را بر ما تحمیل کردند .تحریم هایی که از دوران
جنگ تحمیلی به مراتب ســخت تر است .برداشت من این
اســت که این جنگ اقتصادی که امروز درگیر ان هســتیم
از جنگ تحمیلی شرایط ســخت تری را برای مردم و جامعه
ما به وجود اورده اســت .انتظار این است که در این شرایط
سخت تمام افرادی که نسبت به ارمان های انقالب و مردم
ایران وفادار هستند ،همدل ،همراستا و یکپارچه در جهت
مقابله با این شرایط خطیر عمل کنند .هدف همه بایدحفظ،
بقا ،اســتحکام و تعمیق انقالب اســامی باشد .وقتی ادم
می بیند که برخی افراد تحت شرایطی صرفا به خاطر مسائل
حزبی ،دســته ای و جناحی ،منافع ملــی را زیرپا می گذارند
و بــا ایجاد هیاهو و جنجــال به وضعیت مــا و جبهه انقالب
در مقابل کفر و اســتکبار اسیب می رســانند ،اینها مواردی
است که انسان را اذیت می کند ،واال سختی کار به نظر من
قابل تحمل است .من فکر می کنم دوســتان و همکاران،
همچنین انها که از نسل انقالب هســتند اموخته اند که در
چنین شرایطی کار کنند .فکر می کنم با همدلی و همراهی
و تبعیت از رهنمودهای مقام معظم رهبری می توانیم شرایط
سخت امروز را به راحتی طی کنیم و به یک دوران درخشان
و نورانی برسیم.
اقای دکتر! اساسا اقای روحانی به حوزه اقتصاد تا
چه اندازه اشراف دارند و در این حوزه تا چه میزان
مشورت پذیر هستند؟ اساســا کار با ایشان برای
شما سخت است یا اسان؟
من فکر می کنم اقای دکتر روحانی بیشترین وقت
را برای مســائل اقتصادی صرف می کنند .در کنار اقتصاد،
مســائل سیاســت خارجی و مذاکرات هســته ای هم جزو
مواردی است که مد نظر ایشان است .طبیعتا به دلیل اینکه
قرابت اقای روحانی با مســائل سیاســی و مذاکرات بیشتر
بوده ،عمده وقت ایشان در این یک سال و شش ماه صرف
مسائل اقتصادی می شود .تنها حوزه ای که رئیس جمهور به
صورت هفته ای دو جلسه سه ،چهار ساعته به ان اختصاص
می دهد ،حوزه اقتصاد است .این حاکی از اهمیتی است که
ایشان برای مسائل اقتصادی قائل هستند و من فکر می کنم
این جلسات تاثیر بسیار مثبتی داشته در اینکه دولت بتواند
توفیقاتی را در مقابله با تورم و رکود اقتصادی به دست اورد.
کار کردن با اقای روحانی طبیعتا ســاده نیست .چون
ایشــان مســائل را به دقت دنبال می کنند .طبیعی است که
کار کردن تحت شــرایط فعلی ان هم با مدیــری مثل اقای
دکتر روحانی ســاد ه نیســت .قاعدتا ما هم فکر نمی کردیم
وارد یک کار ساده می شــویم .از همان زمانی که پذیرفتیم
در این شرایط وارد دولت شویم ،انتظار شرایط سخت فعلی
را داشــتیم .بحمدالله بــا توفیق الهــی و حمایت هایی که
مقام معظم رهبــری کردند و همدلی مردم به نظرم می رســد
دولت توفیقاتی هم به دست اورده است.
اساسا مذاکرات هسته ای و نتیجه ان چه تاثیری
بر مســائل اقتصادی ما دارد؟ به صورت شفاف تر
می خواهم بپرسم اگر توافق حاصل نشود ما با چه
شرایطی مواجه خواهیم شد؟
ما از مدت ها قبل سعی کردیم سناریوهای متفاوتی
که قابل تصور هست را طراحی کنیم .یکی از این سناریوها
این بود که مذاکرات به شکست بینجامد و تحریم ها شدید تر
شــود ،یا بعضی از قوانین که در مراحــل تصویب نهایی در
امریکاست ،بخواهد عملیاتی شود .ما طبیعتا باید خودمان
را برای شــرایط ســخت تر اماده می کردیــم .بنابراین یکی
از ســناریوهای ما این بود؛ «شکســت مذاکرات و تشــدید
تحریم ها» .ما باید اثار این سناریو را در متغیرهای اقتصادی
مثل تورم ،بیکاری و رکود رشد اقتصادی تحلیل می کردیم و
راهکارهایی را برای مقابله با این شرایط تعیین می کردیم .از
سوی دیگر گزینه مقابل این بود که مذاکرات به نتیجه برسد
و تحریم ها برداشته شود .این حالت فضای جدیدی در ایران
و در حوزه صادرات نفت ،حوزه مبادالت بانکی و دسترسی به
منابع مالی خارجی به وجود می اورد و گشــایش هایی فراهم
می کرد .البته یک خطــر هم وجود داشــت و ان هم اینکه
اشتباهی که ایران در گذشته در قبل و بعد از انقالب مرتکب
شــده بود و از درامدهای نفتی به شــکل نامطلوبی استفاده
کرد ،تکرار شود و دوباره دچار بیماری هلندی شویم .بنابراین
ما باید راهکارهایی طراحی می کردیم که در صورت موفقیت
مذاکرات و افزایــش درامدهای نفتی و گشــایش هایی که
برای ما فراهم می شود دیگر اشــتباه گذشته را تکرار نکنیم
و از درامدهای نفتی به نحو مناسبی اســتفاده کنیم .گزینه
سومی هم که مطرح بود همین وضع موجود بود که بخواهد
با یک تغییرات محدود ادامه پیــدا کند .ما برای هر کدام از
این سه سناریو سعی کردیم برنامه جامعی تهیه و خودمان را
برای هر کدام از انها اماده کنیم .بنابراین در حال حاضر چه
مذاکرات به شکست بینجامد و چه ان شاءالله به نتایج مثبت
برسد ،دولت اماده است که با عواقب و نتایج ان روبه رو شود.
از نظر شــما اقتصاد ایران خیلی نسبت به مسائل
هسته ای شرطی نشده است؟
اقتصاد
وقتی ادم می بیند که برخی افراد تحت شرایطی
صرفا به خاطر مسائل حزبی ،دسته ای و جناحی،
منافع ملی را زیرپا می گذارند و بــا ایجاد هیاهو و
جنجالبهوضعیتماوجبههانقالبدرمقابلکفر
ب می رسانند ،اینها مواردی است
و استکبار اسی
که انسان را اذیت می کند ،واال سختی کار به نظر
منقابلتحملاست
در صورتی که توافق به نتیجه برسد ،قیمت دالر بین نرخ مبادله ای
و ازاد ،تک نرخی می شود
مثلث | شماره 256
٤واحدمثبت،ازتوفیقدولتاست،اینکهقیمتنفتکاهش
پیدا می کند ،کشورهایی مثل روســیه و ونزوئال با مشکالت
بسیار پیچیده دچار می شــوند ،اما در اقتصاد ایران کمترین
تاثیرسوء را برجای می گذارد ،تمام اینها به این معناست که
نه تنها مدیریت اقتصادی کشور در این یک سال و شش ماه
گذشته ناموفق نبوده ،بلکه موفق هم بوده است .بنابراین در
عین حالی که من به مردم حق می دهم که از وضعیت موجود،
رضایت نداشــته باشــند ،اما از تحوالتی که طی یک سال و
شش ماه گذشته رخ داده به نظر می رسد در مردم یک رضایت
نســبی وجود دارد .موارد زیادی بوده که مــن در میان مردم
ظاهر شدم ،مردم عادی کوچه و خیابان ،نه با اقشار خاص،
بعضی مواقع بدون حضور این اقایان محافظ در خیابان بین
مردم قدم می زنم .واقعا نوع رفتار مردم ما را بسیار شگفت زده و
خجالت زدهمی کند.ابرازعالقهشدیدواعالمحمایتازدولت
می کنند و ما متوجه می شــویم چه مردم فهمیده و با شعوری
داریم .مردم به خوبی مشکالتی که ما با ان مواجهیم را درک
می کنند .واقعا اینها حرف هایی است که من مستقیما از خود
مردم شــنیده ام .احساسم این اســت که عامه مردم شرایط
دولت را درک می کنند و در عین حالی که از وضعیت اقتصادی
چندان راضی نیستند یا ناراضی هستند ،از عملکرد دولت یک
رضایت نسبی دارند.
شما در کابینه با کدام وزیر رابطه بهتر و نزدیکتری
دارید؟
من با همه دوســتان وزرا ارتباط نزدیک دارم .اما با
دو نفر از اعضای ستاد اقتصادی یعنی اقای دکتر نوبخت و
سیف طبیعی است که ارتباطمان بسیار نزدیکتر باشد.
حدودا چند ساعت در روز کار می کنید؟
گفت وگوی ویژه
مسلما شرطی شده است .به این دلیل که مذاکرات
از اهمیــت ویــژه ای برخوردار اســت .طبیعتا همیــن تاثیر
معناداری که مذاکرات در بعضی از حوزه های اقتصاد کالن
می گذارد یکی از عواملی اســت که ما در برنامه ریزی های
کالن خودمان مدنظر داشــتیم و ســعی کردیــم برای ان
راه حل هایی را تعبیه کنیم.
شما به عنوان نفر اول اقتصاد دولت ،فکر می کنید
مردم از شرایط اقتصادی فعلی راضی هستند؟
مردم حق دارند که از وضعیت موجود راضی نباشند.
به این دلیل که طی چند سال گذشته تورم سنگینی به مردم
تحمیل شــده ،قدرت خرید مردم کاهش پیدا کرده ،بخش
وســیعی از جامعه ما که افراد کم درامد را شــامل می شود با
شــرایط ناگواری مواجه شــده اند ،در نتیجه رکود اقتصادی
تولید حدود ١٠درصد و درامد ملــی حدود ٢٠درصد کاهش
پیدا کرده است .تمام اینها به این معناست که مردم در شرایط
سختی به سر می برند .طبیعی است که مردم از این وضعیت
راضی نباشند ،اما اقداماتی که دولت انجام داده این است که
تورم ٤٠درصد ،امروز به ١٥درصد تبدیل شــده است .خود
تورم ١٥درصدی از نظر ما مقبول نیســت .باید تالش کنیم
این را به یک تورم تک رقمی تبدیل کنیم .اما تبدیل تورم ٤٠
درصدی به تورم ١٥درصدی ،حرکت مثبتی است که طی یک
سال و نیم گذشته انجام شده ،ان هم به رغم اینکه تحریم ها
ادامه داشته است .اینکه رشد اقتصادی منفی 6درصد به1/9
درصد تبدیل و در سال جاری مثبت می شود ،یعنی شش ماهه
بهتر اســت بپرســید که چند ساعت در شــبانه روز
کار نمی کنید چــون من موقعی هم کــه می خوابم هنوز کار
می کنم .من معموال صبح اول وقت ســرکار هســتم .حدود
ساعت هفت و نیم از خانه خارج می شــوم و به طور عادی تا
ساعت ٩شب مشغول کار هستیم .معموال بخشی از کارها را
به خانه می برم .مثال سخنرانی یا مطلبی اگر باشد ،اخر شب
روی ان کار می کنم یا صبح اول وقت به ان می پردازم .روزی
نیست که از این موارد سخنرانی ،ارائه مقاله یا ارائه مطلب،
برای جایی نداشــته باشــم .روزهای جمعه هم کارتابل ها و
کارهای باقیمانده در طول هفته را رسیدگی می کنیم .بنابراین
تقریبا می توان گفت در طول روز به طور کامل درگیر و شب
هم که موقع خواب است مشغول مسائل کاری هستم.
دانشگاه هم می روید؟
نه ،در این مدت متاسفانه امکان حضور در کالس
وجود نداشته است.
اساتید چطور ،با شما هنوز ارتباط دارند؟
بله .بعضی از اســاتید با مــا در وزارتخانه همکاری
دارند .بعضــی دیگر از اســاتید را هم من بــه ندرت فرصت
می کنــم ببینیم .از جمله اخیرا ســری به دانشــگاه زدم و به
هرحال خدمتشان می رسیم.
من شــنیدم که رهبر معظــم انقالب درباره شــما
توصیه داشته اند و سفارش کرده اند و شما را مورد
لطف خود قرار دادند.
بلــه .ایشــان حمایت خیلــی قوی هم از شــخص
بنده و هــم از مجموعه دولت داشــتند .من بــدون هر گونه
مبالغه ای می گویم که اگر حمایت ایشان نبود ،قطعا دولت
توفیقات فعلی را به دســت نمی اورد .نســبت بــه حقیر هم
ایشــان محبت زاید الوصفی داشتند که من خودم را شایسته
و درخور ان نمی بینم .به بعضی از شــخصیت ها و مسئوالن
هــم توصیه های الزم را کرده اند .نســبت به سیاســت های
اصل ٤٤ایشان خیلی حساسیت داشتند و پیگیری می کنند.
همین طور نســبت به مالیات و اینکه مالیات خیلی عادالنه
و براســاس اطالع و از مودیان بزرگ مالیاتی گرفته شــود.
حمایت بسیاری هم از اقداماتی که انجام شده است می کنند
و نســبت به شــخص خود من هم گفتند اگر همین مشی را
که در پیش گرفته اید ،قاطعانه ادامه دهید ،من هم از شــما
حمایت می کنم.
یک دوســتی می گفــت اصفهانی ها هــر اتفاقی
بخواهــد بیفتــد را یک ســال زودتــر پیش بینی
می کنند .حاال شما که هم اصفهانی هستید و هم
وزیر اقتصاد بــرای دالر و رکود در ســال اینده چه
پیش بینی ای دارید؟
من سال گذشته در مجلس خبرگان نرخ تورم پانزده
درصد را برای انتهای امســال پیش بینی کــردم .ان موقع
هدف گیری دولت روی ٢٥درصد بــود .من عدد ١٥درصد
را گفتم .خیلی ها انتقاد کردند کــه یک حرفی را می زنید که
شدنی نیســت و محقق نخواهد شــد .من از همان موقع به
دوســتان می گفتم کمی صبر کنید ،اخر ســال با همدیگر
محاسبه می کنیم .االن خوشحالم که این پیش بینی محقق
شد و تورم ما االن حدود ١٥درصد است .نسبت به سال اینده
یک مقدار پیش بینی مشکل است .از این جهت که ما ممکن
است با یک شــرایط خیلی متفاوتی روبه رو شویم .بسته به
اینکه مذاکرات به چه نتیجه ای برسد ،شرایط متفاوتی برای
ما به وجود می اید .بنابراین پیش بینــی علمی با ابزار علمی
یک مقدار ثقیل است .ما می توانیم بگوییم اگر چنین شود،
انگاه چنان خواهد شد .اما به فرض اینکه همین روال فعلی
ادامه پیدا کند من امیدوارم سال اینده تورم ما در حد دو واحد
درصد از امسال کمتر شود و رشد اقتصادی ما مثبت شود.
اگر ما به توافق برسیم ،فکر می کنید قیمت دالر در
چه حدی برای اقتصاد ایران مناسب است؟
فکر می کنم در صورتی که توافق به نتیجه برســد،
شرایطی به وجود می اید که بتوانیم دالر را تک نرخی کنیم.
ما سیستم تعیین نرخ ارزمان براساس قانون سیستم شناور
مدیریت شــده اســت .یعنی باید اجازه دهیم بازار نرخ ارز را
تعیین کند .البته تحت شــرایطی که بازار را مدیریت کنیم.
بنابرایــن فکر می کنــم یک رقمی بیــن ان رقمــی که نرخ
مبادله ای و ازاد هست ،ان شــاءالله بعد از حذف تحریم ها
می توانیم داشته باشیم.
یعنی زیر سه هزار تومان یا همین حدود ها؟
یکی از اهدافی که ما داریم در سیاست های اقتصاد
مقاومتی دنبال می کنیم ،قطع وابستگی به درامد ارزی نفت
اســت .برای اینکه ما بتوانیم این وابستگی را کاهش دهیم
باید بتوانیم صادرات غیرنفتی را توسعه دهیم .خوشبختانه
به مرحله ای رســیده ایم که فاصله بین صــادرات و واردات
ما به حداقل ممکن رســیده اســت .براســاس امار 10ماهه
امسال ،تفاوت بین صادرات و واردات حدود دو میلیارد دالر
است .به نظر می رسد که با یک مقدار تالش در جهت توسعه
صادرات می توانیم این تــراز تجاری را به تعادل برســانیم.
طبیعتا نرخ ارز در این حوزه نقش مهمی ایفا می کند .ما نرخ
ارز را باید به گونه ای تنظیم کنیم که مشوق صادرات باشد و
واردات را تشویق و ترغیب نکند و موجبات قطع وابستگی ما
به درامدهای نفتی را هم فراهم کند .براین اســاس من فکر
می کنم یک چیزی بین نرخ مبادلــه ای و ازاد می توانیم نرخ
ارز را تعیین کنیم.
در ســال های قبل جدال بین دو گرایــش لیبرال و
گرایش چــپ را در اقتصاد ایران میــان دولت ها و
وزرای اقتصاد داشــتیم .االن می شــود گفت که
اقای طیب نیا محل اشــتی این دو گرایش است،
البته با همان فرض که در مورد نهادگرایی گفتید...
باالخره من همیشه ســعی کردم حد وسط و تعادل
را دنبال کنم .امیدوارم که این تعبیری که شما کردید درست
باشد.
73
گفت وگوی ویژه
74
مثلث | شماره 256
سیدعزتاللهضرغامی
انسجام نیروهای انقالب
مهمتر از انتخاب
رئیسجمهوراست
ی ویژه
و
توگ
گف
احمدی نژاد باید حکم حکومتی رهبری را روی
چشم اش می گذاشت
احمدی نژاد محبت اقا را درک نکرد
به روحانی گفتم اجازه ندهید برخی تندروها شما را به
مسیر دیگری بکشانند
با سیاست های رسانه ملی حاکمیت پول و سرمایه در
انتخاب رئیس جمهور از بین رفته است
گفت و گو :سعید اجورلو -مصطفی صادقی
سردبیر -دبیر تحریریه
گویا بعد از 10ســال ســخت و پرفشــار روزهای
ارام تری دارید...
ی زیاد فرقی نکرده ،اما استرس ان
کار از نظر حجم
کمتر شده است.
در دوره ریاست بر صدا و سیما ،از چه ساعتی کار
خود را شروع می کردید؟
در ان دوره ،وقتی به خانه می رفتم ،باز هم در حال
انجام کار بودم و حتی پرکارتر می شدم؛ چراکه وقت بیشتری
برای مانیتور کردن برنامه های پربیننده شب داشتم .اغلب
اوقات ،از منزل با شــبکه های مختلف تماس می گرفتم و
مدیریت می کردم .در صد او ســیمای جمهوری اســامی،
عالوه بر برنامه ریــزی ،ارزیابی و ســاماندهی کار ،باید کار
مدیریت شــود؛ یعنی شــما ناچارید وقتــی در منزل حضور
داریــد ،برنامه هــای مهــم را از کنداکتوری که بــا یکدیگر
تداخل می یابد و بــا چند برنامــه پربیننده همپوشــانی پیدا
می کند و موجب دشواری هایی برای مخاطب می شود ،رصد
در قصه فتنــه وقتی ما بــه برخــی از اقایان
می گفتیم کــه بیاییــد و صحبت کنیــد و با
بهانه های انها مواجه می شدیم ،می گفتیم
شــما که همه چیزتان را از نظام دارید .شما
دنیایی فکــر می کنید ،وگرنــه تکلیف نظام
روشــن اســت؛ یک خداســت ،یک رسول
خداست ،یک امامت است ،یک والیت فقیه
اســت و یک رهبــری ،مگــر شــکی در این
دارید؟!
ســید عزت الله ضرغامی قرار بود با ما درباره
فضای مجازی ســخن بگویــد .وقتــی وارد اتاق او
شــدیم او در حال گرفتــن اطالعاتــی در این مورد
بــود .اما وقتی مصاحبه تمام شــد به مــزاح گفت؛
تیتر بزنید؛ به جــای فضای مجازی .ایــن یعنی ما
رندی کرده بودیم و او را به مباحث سیاسی و رسانه
ملی کشاندیم .او هم که خوش سخن است و خوب
رشته کالم را به دست می گیرد با ما به راحتی سخن
گفت تا مصاحبه ای کــه می خوانیــد مصاحبه ای
جذاب و دوست داشــتنی شده باشد؛ مصاحبه ای
با مهندس ضرغامی.
مثلث | شماره 256
کنید و تذکــرات الزم را بدهید .عالوه بــر این باید محتوای
ی که یک
برنامه ها را نیز بررســی کنید .به عنوان مثــال زمان
برنامه گفت وگوی زنده خوب در حال پخش بود ،من تماس
می گرفتم و می گفتم برنامه بعدی را لغو یا نیم ساعت به این
برنامه اضافه کنید .البته به طور موردی از این اتفاقات پیش
می امد .رئیس سازمان صدا و ســیما قطعا با مسائل زیادی
درگیر اســت .به همین دلیل ،من در روزهای تعطیل هم در
سیما شــیفت مقرر کرده بودم که هر جمعه ،یکی از مدیران
در ســازمان حضور داشته باشــد و با تلفن مشخص مستقر
می شد .هر پیشــنهادی که داشــتیم ،به «مدیر کشیک»
می دادیم و او هماهنگی های الزم را انجام می داد .بنابراین
در کار صدا و ســیما باتوجه به اینکه باید به طور 24ســاعته
مدیریت کنید ،حتی در منزل هم باید این کار را انجام دهید.
اگر مشــخصا و به لحاظ ساعات کار می پرســید که تفاوتی
با گذشــته ندارد و حتی وقتی در منزل هســتم ،برخی کارها
و پروژه هایی را که برعهده دارم ،انجــام می دهم اما قاعدتا
استرس کارهایی که در مسئولیت فعلی انجام می دهم نسبت
به زمانی که در سازمان بودم کمتر است؛ در انجا باید به طور
لحظه ای مساله حل می کردم اما حاال دیگر الزم نیست که
مساله حل کنم .این رخدادی است که کمک بسیاری به من
می کند و خانواده ام ارامش بیشــتری دارند .البته در همین
برهه هم به واسطه محبت و اصرار دوستان ،اگر چیزی ببینم
یا نکته ای به ذهنم برســد که احســاس کنم تکلیف است با
مدیران شبکه ها تماس می گیرم و مطلبی را به انها می گویم؛
انها هم ضمن تشکر اقدام می کنند.
شــما از مدیران اقــای الریجانــی بودیــد و اقای
سرافراز از مدیران شما بود .این رابطه چگونه بود؛
چه نسبتی میان این دو رابطه می بینید؟
مهم ترین مسئولیت من که مرتبط با سازمان است،
معاونت سینمایی ارشاد بود .شاید یکی از دالیلی که انتخاب
را برای رهبر معظم انقالب ســهل کرد ،ســابقه من در حوزه
سینمایی کشــور بود که ایشان قضاوت روشنی در خصوص
ان مدیریت داشتند .ان مسئولیت و ســابقه مربوط به دوره
اقای میرسلیم می شــد .زمانی که اقای الریجانی به وزارت
ارشاد رفتند ،من به دلیل سابقه دوستی که با ایشان داشتم،
به این وزارتخانــه رفتم؛ در واقع ما با هم وارد وزارت ارشــاد
شدیم .شاید از تغییر شکل اتاق اقای خاتمی -وزیر پیشین
ارشاد -که بســیار تاریک بود و پرده های ضخیمی داشت،
شــروع کردیم تا اوردن یک ویدئو به اتاق اقای الریجانی؛
در حالی که در ان زمان ،بسیاری از افراد با ویدئو اشنا نبودند.
من طــرز کار ویدئو را به اقــای الریجانی گفتــم و یک نوار
گذاشتیم و ایشان قســمتی از یک فیلم را تماشا کرد .ما از
اینجا همکاری مان را شــروع کردیم و بسیاری از امور ارشاد
در اختیار من بود .برای مثال وقتی قرار بود حکمی برای من
صادر شود ،ایشان به من می گفت که شما خودتان حکم را
تنظیم کنید .خاطرم هست یک بار اقای امین زاده که معاون
مطبوعاتی وزارت ارشاد بود ،خدمت ایشان امد و گالیه کرد
که اقا! تکلیف ما را روشــن کنید و به مــا بگویید که اگر این
فردی که به این مسئولیت انتخاب کرده اید ،اختیارات وزیر
را دارد ما به حرف هایش گوش کنیم؟ یا با خودتان جلســه
بگذاریم و حرف هایمان را مطرح کنیم .اقای الریجانی هم
جواب الزم را به ایشــان داد .البته بعدها مسئولیت معاونت
استان ها و مجلس را گرفتم .در ان زمان مجلس می توانست
از لحاظ اعتبــارات دســتگاه ها مهمتر از االن باشــد .یادم
می اید که در سال اول شرایط به گونه ای بود که تسهیالت
فراوانی برای وزارت ارشــاد فراهم شــد .در ان زمان اقای
نوبخت که نماینده مجلس بودنــد ،تبصره ای تحت عنوان
تبصره 55برای بخش فرهنــگ با کمک ما طراحی کردند و
در قانون بودجه اوردند .براین اساس ،ما توانستیم اعتباراتی
را از بخش های مختلف بگیریم .وقتــی اقای الریجانی از
وزارت ارشاد رفت ،اقای میرســلیم از من خواست معاونت
سینمایی را بپذیرم .در ان زمان ،تیم 10ساله اقای بهشتی
و اقای انوار که دوره مدیریت طوالنی داشتند و مدیریت انها
در دوره اقــای الریجانی ادامه یافته بود بــه تازگی از وزارت
ارشــاد رفته بودند .اقای انوار ،اقای مسجدجامعی و اقای
خوشرو در سه مسئولیت سینمایی ،فرهنگی و هنری فعالیت
می کردند که در دوره اقای الریجانی تغییر نکردند ،اما اقای
میرسلیم تیم معاونان وزارت ارشــاد را تغییر دادند .در دوره
اقای میرسلیم ،معاونت های تولیدی که بار اصلی را بر دوش
می کشیدند تغییر کردند .معاونت های دیگر ستادی بودند.
البته اقای الریجانی ،اقای ابطحی را که معاون بین الملل
بود ،تغییر داده و اقای علی جنتی را به این ســمت منصوب
کرده بود .در دوره اقای میرسلیم ،اقای فریدزاده در وزارت
ارشاد حضور داشت که انسان بسیار خوبی بود اما با بچه های
مذهبی درگیر شد و دیگر نمی توانســت ادامه دهد .ایشان
هم زمانی که برایش مشکل ایجاد شــد ،به من اصرار کرد
و من هم پذیرفتم؛ البته در دوره این مســئولیت ،خدا خیلی
به من کمک کرد .من خیلی دوست دارم که در یک فضای
بســیار حرفه ای کارهایی را که در ان دوره انجام شده ،بازگو
کنم؛ چراکه افرادی مانند اقای جیرانی معتقدند که جشنواره
،75قوی ترین جشــنواره ای بود که در تاریخ جشنواره فیلم
فجر برگزار شده است .یا چندی قبل دیدم خبرگزاری فارس
گزارشی منتشر کرده بود که در سال ،74رکورد تعداد فیلم ها
در جشنواره فیلم فجر شکسته شــد .در مباحث ارزشی نیز با
ما همکاری خوبی صورت گرفت؛ هــم از نظر ظاهر و هم از
نظر باطن فیلم ها .حضرت اقا هم محبــت کردند و با وجود
اینکه در دوره معاونت سینمایی هرگز خدمت ایشان نرسیده
بودم ،در دیدار با مسئوالن وزارت ارشاد ،اولین جمله ای که
خطاب به اقای میرسلیم فرمودند این بود که برخی کارهای
ن جمله انتخاب
ی ما شــده است؛ م
خوب شما باعث دلگرم
معاون سینمایی .ایشــان چند جمله دیگر هم بیان کردند و
من متوجه شدم که حضرت اقا چقدر دقیق ،مسائلی را که در
حوزه ســینما وجود دارد ،دنبال می کنند .بنابراین سابقه من
برای انتخاب رئیس سازمان به ان دوره بازمی گردد .اما بعد از
دوم خرداد 76که ما از وزارت ارشاد رفتیم ،من در صد او سیما
دعوت به همکاری نشدم .شاید یک علت این اتفاق ،فضای
بسیار ســنگینی بود که حاکم شــده بود و اقای الریجانی و
همکارانشــان این موضوع را درک می کردنــد .بنابراین من
با اصرار اقای شــمخانی به وزارت دفاع رفتم؛ به هیچ وجه
نه خودم قبول داشــتم و نه خانواده ام قبول داشــتند .من با
اصرار اقای شــمخانی به وزارت دفاع رفتم و برای پذیرش
ان مسئولیت ،چهار بار با من صحبت کردند .زمانی که اقای
شمخانی این مسئولیت را برای من قطعی کرد ،برای جریان
اصالحات بسیار سخت و گران امد .حتی من شنیدم که اقای
بهزاد نبوی به وزارت دفاع رفت ،با اقای شمخانی برخورد کرد
و گفت که دولت اصالحات ،یکپارچه و یکدست است؛ شما
می دانید چه کسی را به اینجا می اورید؟ من به اقای شمخانی
گفتم که اگر به شما فشــار می اورند ،من اصراری ندارم در
این مسئولیت بمانم اما ایشان در ان قصه ،مردانگی خوبی
از خود نشان داد؛ هر چه که بود ،تصمیم گرفته بود و محکم
ایستاد .البته من مشــکلی با اقای خاتمی نداشتم؛ همواره
به ایشان احترام می گذاشتم و ایشــان هم به طور لسانی و
هم عملی به من لطف داشــتند .وقتی من معاون پارلمانی
شدم ،اقای موسوی الری از شدت عصبانیت اعالم کرد که
فالنی را از لیست معاونان پارلمانی حذف کنید؛ بنابراین به
مدت شش ماه من را به جلســات معاونان پارلمانی که برای
هماهنگی با مجلس تشکیل می شــد ،دعوت نمی کردند.
حتی در لیستی که از طریق تلکس می فرستادند و معاونان
پارلمانــی را دعــوت می کردنــد ،وزارت دفاع و پشــتیبانی
نیروهای مسلح حذف شده بود .دوستانی هستند که وقتی از
قدرت کنار می روند ،ادعای فراجناحی بودن دارند و به جریان
اصولگرا خرده می گیرند اما وقتی به قدرت می رســند چنین
رفتارهایی را بــروز می دهند .برای من مهــم نبود که در این
جلسات شرکت کنم؛ چراکه در مجلس ،از همه انها فعال تر
بودم و خودشان هم این را می دانستند .روزی یادداشتی برای
اقای خاتمی نوشتم که هنوز هم ان را نگه داشته ام .من به
ایشان گفتم که ما کارمان را انجام می دهیم اما معاون شما،
چنین اقدام کودکانه ای کرده که با مشــی شــما همخوانی
ندارد .وقتی اقای خاتمی این یادداشــت را خواند ،ناراحت
شد و با اقای موســوی الری برخورد تندی کرد و انها از هفته
بعد من را دعوت کردند .من چند دقیقه دیرتر به جلسه رسیدم
و دوستانی که در جلسه بودند ،صلوات فرستادند! بعد از اینکه
من نشستم ،اقای موســوی الری گفت که ما خیلی تبریک
می گوییم و مشتاق بودیم که در این جلسات ،خدمت اقای
ضرغامی برســیم؛ من هم گفتم ما بیشــتر از شما! (خنده)
اجازه دهید نکته ای درباره اقای شمخانی عرض کنم؛ اقای
شمخانی یک نیروی ارزشی اصیل است و وارد جناح بندی ها
نشده اســت اما عالقه خاصی به جریان های اصالح طلب
گفت وگوی ویژه
سیاست
75
گفت وگوی ویژه
76
مثلث | شماره 256
سیاست
دارد .گاهی اوقات این عالقه خاص ایشان ،فرصتی شده
که بتواند در تغییــر جریانات ،فرصت خدمــت پیدا کند .ما
در ان چهار ســالی که همکاری می کردیم ،بنده عمال یک
مشاور فعال سیاســی -عقیدتی برای ایشان بودم .البته ان
دوره چهارســاله ،مجموعه خاطراتی دارد که شــاید یکی از
مهم ترین انها جریان استیضاح مهاجرانی در مجلس بود.
دولت به وزرا فشار اورده بود که باید همگی به مجلس بروید و
فعال باشید و از وزیر ارشاد دفاع کنید .ادامه جلسه استیضاح
به بعدازظهر موکول شد و حساسیت فوق العاده ای پیدا کرد.
وقتی در صحن علنی بودم اقای شمخانی با من تماس گرفت
و گفت که فشــار زیادی روی من است .حتی اقای ابطحی
به من فشار می اورد که شــما وزیر کابینه هستید و حتما باید
بروید .من به او گفتم شــما به عنوان سردار سپاه با این همه
عقبه انقالبی و حزب اللهی نباید موید این فضای فرهنگی و
سیاسی باشید .گفتم که من کاری به مهاجرانی ندارم اما شما
فقط خودت نیستی و بچه های رزمنده را نمایندگی می کنی.
بعد از مقداری توضیح ،اقای شمخانی قبول کرد و گفت من
فقط بیایم و در مجلس حضور پیدا کنم تا از میزان فشــارها
روی من کم بشود؛ از یکی از درب های مجلس وارد بشوم،
چند دقیقه ای در راهروها با برخی افراد صحبت کنم و از درب
دیگر مجلس را ترک کنم .گفتم کار پسندیده ای است .البته
شاید هم خودم این پیشنهاد را به اقای شمخانی دادم .حتی
یک شوخی هم با این ایشان کردم و وضعیت ایشان و حضور
در مجلس را با فرد دارای عذر شرعی و مسجد مقایسه کردم
که از یک در بیایید و از یک در خارج شوید! اقای شمخانی
امد و با چند نفر از نمایندگان خوزستان صحبت کرد و بعد هم
از مجلس رفت.
چه شــد کــه اقــای شــمخانی نامــزد انتخابات
ریاست جمهوری شد؟
ایشــان در دور دوم اصالحات ،احســاس تکلیف
کردند و صادقانه نامزد شدند.
در ان زمــان برخــی می گفتنــد که نامــزدی اقای
شــمخانی یکی از برنامه های اصالح طلبان برای
ایجاد تفرق و تشتت در ارای اصولگرایان است.
ایا چنین چیزی واقعیت داشت؟
نه؛ به هیچ وجه این طور نبود .اصال اقای شمخانی
چنین روحیه ای ندارد و واقعا فکر می کرد که رئیس جمهور
می شــود .اقای شــمخانی روحیه شــجاعانه خاصی دارد
که بارزترین نمونــه این روحیه ،ماجــرای انتخاب من بود.
اقای شــمخانی واقعا به طور جدی نامزد انتخابات شــد اما
به هیچ وجه حریف نبــود .او یک نیــروی نظامی بود؛ حتی
بعدا بــه دلیــل تخریب هــا ،زمانی که در یــک گفت وگوی
تلویزیونی می خواست به اصالح طلبان جواب بدهد ،لباس
نظامی پوشید .وقتی این کار را انجام داد من گفتم که اقای
شمخانی قید همه چیز را زده و فقط می خواهد جواب بدهد.
اتفاقا من توصیه می کنم که ان گفت وگوی تلویزیونی اقای
شــمخانی را بخوانید؛ چراکــه نقد خوبی نســبت به جریان
اصالح طلب اســت .مضمون ان ســخنرانی این بود که ما
با شما مشکلی نداریم و دوســت و همکار هستیم؛ حاال که
امده ایم و کاندیدا شده ایم ،شما باید ما را این گونه تخریب
کنید؟! امــا اقای شــمخانی حتــی در خوزســتان هم رای
خوبی نیاورد و رای اش نســبت به نفر اول ،کمتر بود .بعد از
چهار ســال ،اقای الریجانی اصرار زیادی کردند که من به
صد او ســیما بروم؛ چراکه اصالح طلبان مجلس ششم را در
اختیار گرفته بودند .اما من نرفتم؛ خود اقای الریجانی هم
به خاطر دارند که من نمی رفتم .حتی ایشان چندین بار تماس
گرفتند و صحبت کردند اما من واقعا نمی خواستم بروم؛ یعنی
انگیزه ای نداشتم .خاطرم هست که یک بار همراه با خانواده
حوالی میدان هفت تیر بودیم و مــن در حال رانندگی بودم.
اقای الریجانی با من تماس گرفت و من در حالی که رانندگی
می کردم ،با ایشــان صحبت کردم .اقای الریجانی باز هم
بعد از اینکه برای معاونت پارلمانی وزارت دفاع انتخاب شدم ،بهزاد
نبوی به وزارت دفاع رفت و به اقای شمخانی اعتراض کرد و گفت؛ شما می دانید
چه کسی را به اینجا می اورید؟
اصرار کرد که من به صدا و ســیما بروم و با ایشان همکاری
کنم اما من قبول نمی کــردم .خانم بنده گفت که فالنی اگر
احساس می کنی که نیاز است ،چرا این طور رفتار می کنی؟!
باید قبول کنی! بعدها اقای الریجانی جمله ای گفتند با این
مضمون که اقا فرموده اند چرا فالنی به صد او سیما نمی اید؟
یا چرا او را به صد او سیما دعوت نمی کنید؟ وقتی ایشان این
صحبت ها را از حضرت اقا نقل کردند ،من بدون اینکه چک
کنم ،گفتم که اگر احســاس می کنید که نــگاه حضرت اقا
این است که من بیایم و کمک کنم ،الساعه می ایم؛ بدین
ترتیب به معاونت پارلمانی و اســتان های صد او سیما رفتم.
مجلس ششم ،مجلس بسیار سختی بود اما من رابطه خوبی
با اداره کنندگان مجلس داشــتم؛ از رئیــس مجلس گرفته
تا بدنــه اصالح طلبان .هنوز هم اگر از روســای این جریان
بپرسید ،این مساله را تایید می کنند؛ یعنی سعی کردم فضای
رفاقتی فراهم کنم .انصافا حمایت ها و پشــتیبانی هایی که
اقای کروبی از ما و صد او سیما می کرد و همچین رفاقتی که
با ما برقرار کرد ،قابل توجه بود .حتی زمانی که می خواستند
بودجه های صد او سیما را کاهش دهند ،اقای کروبی جلسه
خصوصی گذاشت ،با اصالح طلبان برخورد کرد و از ما و از
بودجه صد او سیما دفاع کرد .روزی یکی از نمایندگان حرف
تندی زد ولی اقای کروبی گفت که این حرف ،غلط است و
صدا و سیما باید همین گونه عمل کند .دو ،سه نفر به نشانه
اعتراض از جای خود بلند شدند اما اقای کروبی در برابر انها
ایســتاد و حتی گفت که بینی و بین الله ،وقتی نگاه می کنم
می بینم که قانونــا حق با صدا و سیماســت .این صحبت ها
موجب فریاد اعتراض چند نفر شــد و جلســه به هم خورد؛
البته ابستراکسیون رسمی نشد اما صحن متشنج شد و حتی
عده ای صحن علنی را ترک کردند .اقای کروبی این گونه از
صدا و ســیما حمایت می کردند و من در مباحث مجلس بعد
ندیدم که کسی مثل اقای کروبی از صد او سیما حمایت عملی
و زبانی کند؛ البته صد او سیما در مسائل سیاسی ،اجتماعی و
فرهنگی ،مدیریت خاص خود را داشت و انطور که الزم بود،
عمل می کرد .می خواهم عرض کنم که برخورد اقای کروبی
با صدا و سیما برخورد خوبی بود و من این رفاقت را تا دوران
فتنه ادامه دادم .من بارها در خصوص جلساتی که با اقای
کروبی داشــتم ،صحبت کرده ام و معتقدم که اقای کروبی
فریب خورد .البته شــاید «فریب» ،عبارت رسایی نباشد اما
اقای کروبی واقعا چاره ای نداشــت جز اینکه دنباله رو اقای
موسوی بشود .موسوی فضایی ایجاد کرده بود که حتی اقای
خاتمی را که خودش را لیدر جریان اصالحات می دانست،
به دنبال خود کشاند .من تردید ندارم رفتارهایی که موسوی
در پیش گرفت و فضای تندی که ایجاد کرد ،هرگز موردنظر
اقای خاتمی نبود اما خاتمی دیگر نتوانســت خودش را نگه
دارد و استقالل خود را حفظ کند؛ این نظر شخصی من است.
بدین ترتیب ،اقای خاتمی را دنباله رو موسوی شد؛ موسوی
رفت و او را هــم به دنبال خود کشــید و برد .مــا در مجلس
ششــم از رئیس تا بدنه نمایندگان و اعضای کمیســیون ها
ارتباطات خوبی داشــتیم؛ اگر با افــرادی مثل خانم راکعی
یا اصالح طلبانی مثل اقای تابش کــه هنوز هم در مجلس
هســتند ،صحبت کنید ،برای شــما خواهند گفت که در ان
زمان چه رابطه ای بود.
اقای پورنجاتی چطور؟
به نظر من ،شخصیت اقای پورنجاتی را باید مستقال
بررســی کرد .پورنجاتی یک اصالح طلب اصیل نیســت؛
پورنجاتی یک شخصیت اطالعاتی بود که با اقای ری شهری
کار می کرد .زمانی که ما در وزارت ارشاد بودیم ،در بازدیدی
که به همراه اقای الریجانی از سازمان حج و زیارت داشتیم،
جلسه ای با اقای ری شــهری برگزار کردیم .این جلسه بین
اقای ری شــهری ،اقای الریجانی ،بنــده و اقای پورنجاتی
بود .این نخســتین برخورد من با اقای پورنجاتی بود و فکر
می کنم اقای الریجانی هم اولین جلسه ای بود که ایشان را
شناخت .برداشت من به عنوان فردی که به اقای الریجانی
نزدیک بودم ،این بود که در ان جلســه اقــای الریجانی از
اقای پورنجاتی خوشــش امد و مدتی بعد از ایشــان دعوت
کرد که بــه معاونت مطبوعاتــی وزارت ارشــاد بیاید .اقای
پورنجاتی هم پذیرفت ،معاون مطبوعاتی شــد و همکاری
خود با اقای الریجانی را اغاز کرد .وقتی اقای الریجانی به
سازمان صداوسیما رفتند ،ایشان هم معاون سیما ،قائم مقام
رئیس در امور سیما و یکی از افراد نزدیک به اقای الریجانی
شــد .بنابراین ،اقای پورنجاتی هرگز یک فرد اصال ح طلب
نبود،نمی دانم اما به نظرم خوب اســت که مرکزی در کشور
باشد که فرایند دگردیسی کسانی را که یک شبه تغییر موضع
می دهند ،بررسی و تحلیل کند .ما هم در فتنه چنین افرادی
را داشــتیم و هم قبل از فتنه ،نمونه هایی داشتیم که فردی
از اصولگرایی تند ،به اصالح طلبی تنــد تغییر گرایش داد.
این مسائل قابل بررســی اســت و نتایج خوبی از درون انها
بیرون می اید؛ می توان از این طریق مسائل سیاسی کشور
را اسیب شناســی کرد .بنابراین ،طبیعی بود که وقتی اقای
پورنجاتی دگردیسی پیدا کرد ،تندتر از سایر اصالح طلبان
علیه اصولگرایان به میدان بیایــد .از این رو ،من نمی توانم
روی نگاه اقای پورنجاتی به عنوان یک نگاه اصیل حساب
باز کنم و از اصالح طلبان اصیل صحبت می کنم .مثال اقای
مجید انصاری در مجلس ششــم ضمن اینکــه خط و ربط و
موضع خــود را حفظ می کرد و انتقادات خودش را داشــت،
در جاهایی که احســاس می کرد یک بحث حق و قانونی در
میان اســت ،در مقابل تندروی های مشــارکت می ایستاد.
بد نیست در اینجا خاطره ای نقل کنم .در ان دوره ،جریانی
بر خالف قانون ایجاد شــد کــه رهبری ان بــا همین اقای
پورنجاتی بود و قصد داشتند مبلغ بیست و سه میلیارد تومان
بودجه صد او سیما را کاهش دهند .البته این کار را هم انجام
دادند چراکه اکثریت در اختیار انها بــود .بنای این کار ،در
کمیســیون فرهنگی گذاشته شــد که ریاســت ان برعهده
اقای پورنجاتی بود اما شورای نگهبان ان را رد کرد و بودجه
صد او ســیما به وضعیت عادی بازگشت .در یکی از جلسات
کمیســیون تلفیق در ان دوره ،مرحوم اقای بورقانی حضور
پیدا کرده بــود .ما با ایشــان خیلی رفاقت داشــتیم اما انها
قصد داشــتند یک کار تشــکیالتی انجام دهند و با حمایت
اقای پورنجاتی این کار را انجام می دادند؛ حتی می امدند،
نامه می گرفتند ،می بردند و کارهــای فراوانی انجام دادند.
بار نخست که این اقدام پیگیری شــد ،ما اجازه ندادیم رای
بیاورد و فضای کمیســیون را به فضــای منطقی بودجه ای
تغییر دادیم .اما بعد ،بار دیگــر اینها پیگیری کردند و کاری
را که می خواستند انجام دادند .من خاطرم هست که در ان
دوره مجلس سه شیفته کار می کرد و بررسی بودجه ،به جلسه
شب موکول شده بود .اقای بورقانی هر قدر تالش کرده بود
که این مساله تصویب شــود و این بودجه را حذف کند اقای
مجید انصاری به عنوان رئیس کمیسیون اجازه نداده و این
موضوع رای نیاورده بود .اینها به قدری ناراحت شده بودند که
وقتی اقای بورقانی به راهرو امد ،در حالی که سیگار می کشید
با ما سالم و علیک کرد و گویی فراموش کرده بود که دعوا بر
سر ماست ،با الفاظ بد و انچنانی ،خطاب به من می گفت که
من حالش را می گیرم .من فالن و بهمان می کنم (کلمات
غیربهداشتی) .اینها را به من می گفت که مثال من هم بگویم
که عجب ادم بدی اســت .اقای بورقانی واقعا انسان صاف
و ســاده ای بود .مجید انصاری با اینکــه یک اصالح طلب
اصیل اســت در مقابل انها ایســتاد اما اقای پورنجاتی یک
اصالح طلب اصیل نیست؛ یعنی او باید قاعدتا از انها بیشتر
می نواخت و باید بیشتر نشان می داد که بگوید ما هستیم .در
ان دوره ماجرای تحقیق و تفحص از مجلس ششم هم پیش
امد که خود موضوع مفصلی است.
اقای الریجانی هم در رابطه با این گزارش عبارت
کشکی را به کار برده بودند...
همه بچه های ســازمان می دانند که من همواره از
اقای الریجانی به عنوان ســلف صالح یــاد می کنم .اظهار
ارادت من به ایشان ،برقرار است و از دستاوردهای ایشان به
نیکی یاد می کنم .در طول دوره مسئولیت من ،گاهی اوقات
پیش می امد که اقای محمد هاشمی یا اقای الریجانی برای
من مطلبی می نوشــتند؛ مثال نیرویی را توصیه می کردند یا
فردی را که به انها مراجعه کرده بود ،به من معرفی می کردند.
من بدون هیچ تردیدی ،زیر نامه شــان می نوشتم که عین
دســتورات یا اوامر اقای محمد هاشــمی یا اقای الریجانی
انجام شود .بچه های سازمان هم این مساله را می دانستند.
اینکه من می گویم اصال مهم نیست اما گاهی در جمهوری
اسالمی به قدری می بینیم که خالفش رویه شده ،برای مان
عجیب به نظر می رســد .این نکته بســیار مهمی است که
مســئولیت ها در جمهوری اســامی ،دو امدادی اســت.
اصال فرض کنیم که جریان های سیاســی در بیرون از این
چارچوب ،همدیگر را بر سر یک مسئولیت بکشند اما وقتی
یک مدیــر کار را بــه جایی رســاند ،چوب را بــه مدیر بعدی
می رســاند و او هم می دود تا چوب را به مدیر بعدی برساند.
اصال مگر غیــر از این اســت؟! نکته ای هــم در خصوص
زمانی که در معاونت سینمایی وزارت ارشــاد بودم ،بگویم.
تیمی که وزارت ارشاد امده بود در حق اقای انوار بی محبتی
کردند و علیه ایشــان پرونده سازی شــد؛ در حالی که اقای
انوار فرد بسیار پاکی است و من ایشــان را قبول دارم .خود
اقای انوار می دانســت که تنها حامی اش در وزارت ارشــاد
برای پیگیری کارش و دفاع از ایشان ،بنده بودم که به جای
ایشان به معاونت سینمایی ارشاد منصوب شده بودم .روزی
که من به این سمت منصوب شــدم ،تعریف مفصلی از این
اقایان کردم .سینمایی ها هم می دانند و این مساله به عنوان
یک کد مطرح است؛ شاید اولین کد «کلید» همانجا باشد.
من گفتم که اتاق من سه کلید دارد؛ یک کلید به اقای انوار
می دهیم ،یک کلید به اقای فریدزاده و یک کلید هم دست
من است .اعالم کردم که این اتاق متعلق به انهاست و هر
وقت خواستند کلید در اختیارشان است و می توانند وارد اتاق
شوند؛ این مساله برای سینماگران جذابیت زیادی داشت.
دیگر کسی جرات نداشــت که بیاید و راجع به مدیر سابق،
حرف های بی ربط بزند؛ مگر اینکه بحث کارشناســی کند.
البته وقتی به دوم خرداد رسیدیم و من از معاونت سینمایی
ارشاد رفتم ،مرحوم اقای سیف الله داد که انسان بسیار خوبی
بود ،نمی توانست مثل من عمل کند؛ یعنی اجازه نمی دادند
عمل کند .ایشــان بعد از یک مدت طوالنی به من زنگ زد.
البته معموال رسم بر این است که وقتی مدیر جدید می اید،
جلسه ای با مدیر پیشین تشکیل می دهد و از او بپرسد که کار
در چه مرحله ای اســت؛ این به معنای ان نیست که بگوییم
طرف نمی داند و ما را دعوت می کند .باید از مسائل مربوط
به داخل اتاقش به او بگویید تا اقداماتی که انجام داده اید؛
مبادا ســوءتفاهمی ایجاد شود .اقای ســیف الله داد با من
تماس گرفت و اظهار محبت کرد و گفت که اقای ضرغامی
من می خواهم شما برای ناهار به دفتر من بیایید و گعده ای
داشته باشیم .من به ایشان گفتم که ناهار برای شما دردسر
می شود؛ من صبح زود برای صبحانه به دفتر شما می ایم تا
راحت تر باشید .ما با هم قرار گذاشتیم که من برای صبحانه
به دفتر ایشان بروم .دو ساعت بعد ،منشی ایشان زنگ زد و
گفت که اقای داد گفته اند ان جلسه را لغو کنیم و ان شاءالله
در فرصت دیگری در خدمت شــما باشــیم .برای من بسیار
مثلث | شماره 256
روشــن بود که جریان تندرویی که در وزارت ارشــاد حضور
داشت ،حتی تحمل یک صبحانه خوردن اقای داد با من را
ندارد و فکر می کند که اگر من حرف بزنم ،اقای داد به گونه
دیگری عمل خواهد کرد .این مساله بســیار روشن است و
نیازی به تحلیل ندارد .حتی من می دانســتم که چه کسانی
به او گفته اند که با فالنی جلســه نگــذار .زمانی که جریان
دوم خرداد تشــکیل شــد ،غیر از خود اقــای خاتمی ،افراد
تندروی بســیاری زمام امور را در دست گرفتند؛ چراکه من با
اقای خاتمی ارتباط داشــتم و با هم تماس می گرفتیم .من
راجع به مسائل سینمایی ،دو بار به ایشان نامه نوشتم ،موارد
جدی را به ایشــان گفتم و اقای خاتمی هم واقعا همراهی
کردند ،ناراحت شدند و تذکر دادند؛ به هر حال ،اقای خاتمی
یک روحانی معتقــد بودند .گاهــی برخی افــراد می گویند
روحانی متدین! من نمی دانم این دیگر چه صیغه ای است؟!
(خنده) ما پای منبر روحانیون بزرگ شده ایم.
برخی افراد خیلی دم از والیت می زنند و نمونه های ان
در ماجرای فتنه بسیار زیاد بود .حتی در ان دوره خانواده ام
به من می گفتند برو به فالنی بگو ما که داشــتیم زندگی مان
را می کردیم و این شما بودید که برای ما والیت فقیه اوردید
و امام را به ما معرفی کردید .حاال ما گناه کرده ایم ان خط را
می رویم یا شما یادتان رفته است؟ شما در مقابل چیزهایی
ایســتاده اید که ما از شــما یاد گرفته ایم .اقای داد شخصا
انســان بســیار خوبی بود اما برخالف همــه ادعاهایی که
می کنند ،اجازه ندادند حتی یک جلســه بگــذارد .تحقیق و
تفحص مجلس ششم ،راجع به عملکرد سازمان بود اما من
فکر می کنم ریشــه تحقیق و تفحص این بــود که یک روز
اقای الریجانی به کمیسیون فرهنگی رفت و درباره مسائل
فرهنگی توضیح داد .یکــی از نمایندگان -که اگر اشــتباه
نکنم اقای افخمی بود -از ایشان پرسید که شما چقدر درامد
دارید؟ اقای الریجانی گفتند که 15میلیــارد درامد داریم.
اقای کردان در ان جلســه گفتند که نــه! 12میلیارد درامد
داریم .همین اختالف سه میلیاردی که میان رئیس و معاون
پیش امد ،باعث شــد که جرقه تحقیق و تفحص زده شود؛
اصال عده ای عالقه مند شــدند که بدانند درامد صدا و سیما
12میلیارد است یا 15میلیارد .انها شروع به سوال کردند و
احساس شــان این بود که ارقام با یکدیگر نمی خواند .البته
در این 10ســال که اقای تقدس نژاد معــاون اداری و مالی
ما بودند ،همه ایشان را به دقت نظر در قانون می شناختند و
قبول داشتند .از این نظر از لفظ پاکدست استفاده نمی کنم
که همه مدیران ما پاکدست هستند .انصافا اقای تقدس نژاد
یک انســان بوروکرات متدین و متخصص است که حاضر
نیست یک ریال بی حســاب و کتاب جابه جا کند .ایشان با
اینکه درامدهای مــا را به 800میلیارد رســاند ،اما تمام این
درامدها ریال به ریال به خزانه واریز می شد .حتی یکی ،دو
سال که درامد بیشتری کسب کردیم ،بازهم هزینه نکردیم و
به خزانه واریز کردیم تا اینکه بتوانیم مجوز بگیریم .مدیران
قدیمی دســتگاه اقتصادی کشور با ایشــان همکار بودند و
حضور ایشان بســیار به ما کمک کرد .در ان دوره همه چیز
روشن بود و با اینکه 800میلیارد درامد داشتیم اما یک ریال
به جــای دیگری نرفــت .شــاید در ان دوره ،اطالعاتی که
اقایان نداشــتند باعث می شــد که این وضعیت پدید بیاید.
در دوره ای که تحقیق و تفحص اغاز شــد ،حرکت مفصلی
علیه ســازمان شــکل گرفت که ما باید اقدامات بسیاری در
مجلس انجــام می دادیم .من اجازه می خواهــم که از کنار
این مساله عبور کنم؛ چراکه در ان دوره مرحوم اقای کردان
از طرف اقای الریجانی ماموریت پیدا کرد که این مساله را
پیگیری کند .مدیریت اصلی کار تحقیق و تفحص برعهده
اقای کردان بود اما از لحاظ هماهنگی های کلی ،همکاری
با مجلس و ...بنده فعال بودم .متاسفانه نمایندگان مجلس
ششــم در ان دوره گزارش بســیار بدی ارائه کردند و در ان
زمان ،رقم 500میلیــارد را مطــرح و ان را در صحن قرائت
گفت وگوی ویژه
سیاست
77
گفت وگوی ویژه
78
مثلث | شماره 256
سیاست
کردند .در روزی که اقای سازگارنژاد نماینده وقت شیراز این
گزارش را در صحن قرائت می کرد ،من در ردیف اول نشسته
بودم و از ابتدا تا انتهای قرائت گزارش ،لبخندی بر لبم بود.
حتی چند نفر امدند و به من تذکر دادند که شــما که با خنده
به قرائت کننده گزارش نگاه می کنید ،عده ای بدشــان امده
و ممکن است به شــما تعرض فیزیکی کنند؛ کمی جدی تر
باشید؛ من هم در پاسخ گفتم که جز خنده چیزی به صورتم
نمی اید .اقــای الریجانی از اصطالحات خاصی اســتفاده
می کند و اســتفاده از عبارت «کشــکی» هم یکــی از این
عبارات بود .خاطرم هســت در همان ایام زمانی که ما برای
جشنواره رادیو به زیباکنار رفته بودیم ،اقای خجسته معاون
رادیو در کنار من نشســته بود و اقای الریجانی هم در حال
سخنرانی بود؛ این مراسم به طور زنده در حال پخش بود .در
بخشی از سخنرانی اقای الریجانی به این گزارش اشاره شد
و ایشان گفت که ما زحمت می کشــیم اما انها یک گزارش
کشکی تنظیم می کنند؛ همه خندیدند .من به اقای خجسته
گفتم که این کلمه کشکی ،وارد ادبیات سیاسی می شود و
همه درباره ان صحبت می کنند .اقای خجسته انکار کرد و
گفت شما چرا اینقدر حساس هستید؟ گفتم من که حساس
نیستم و همیشه حرف هایم را می زنم اما اینکه گفتند گزارش
مجلس کشکی است ،باال می گیرد؛ این طور هم شد و این
کلمه خیلی مجلس را اذیت کرد .شاید رفتار اقای الریجانی
درســت بود؛ چراکه برخورد انها با صدا و سیما واقعا سیاسی
بود و من این جمله اقای الریجانــی را نقد نمی کنم .منظور
اقای احمدی نژاد از خس و خاشــاک هم 13میلیون نفری
که به اقای موسوی رای دادند ،نبود؛ قطعا نبود .منظور اقای
احمدی نژاد معدود افرادی بود که شعارهای ساختارشکنانه
داده و به اموال عمومی اسیب وارد کرده بودند؛ من بعدها به
اقای احمدی نژاد گفتم که شما باید ببینید که در چه فضایی
این حــرف را می زنید؟ به ایشــان گفتم اگر در ان شــرایط
می گفتی که من دســت این 13میلیون نفر را می فشارم ،با
کمک هم کشور را می ســازیم و همه کسانی که به من رای
داده اند برای سالمتی ان 13میلیون نفر صلوات بفرستند،
فتنه در ان ابعــاد اتفاق نمی افتاد .انســان باید به کانتکس
و بستری که در فضای سیاسی ایجاد شــده ،نگاه کند .اگر
کلمه ای را استفاده کنید که حتی منظورتان هم ان برداشتی
نباشد که برخی افراد و جریانات کرده اند ،شما را به یک مسیر
دیگر می برد.
شــما در دوره تحصــن هــم در مجلــس حضــور
داشتید؟
بله ،تحصن یک اقدام عملی علیه نظام ،والیت و
رهبری محسوب می شد و اینها جمع شدند و قسم خوردند.
من در ردیــف جلو نشســته بــودم و اقای موهبتــی معاون
پارلمانی فعلی وزارت بهداشت و از معاونین فعال پارلمانی در
ان دوره در کنار من نشسته بود.
در ان دوره ما سه معاون پارلمانی بودیم که بسیار فعال
بودیم و امکانات فراوانی برای دســتگاه های مان گرفتیم.
شهید صیاد شــیرازی ،سرلشــکر فیروزابادی و برخی افراد
دیگر ،فرمایشــات بســیار خوبی داشــتند .زمانی که برنامه
پنج ســاله به مجلس امد 50 ،تغییــر در ان ایجاد کردیم که
مبنای پول برای نیروهای مســلح شد .شــاید فقط یکی از
نمونه های ان برای بسیج بود که در قانون برنامه گنجاندیم و
مبنای خیلی از اعتباراتی شد که بعدها بسیج مستمرا به طور
قانونی دریافت می کرد .ما در ان دوره بســیار فعال و موفق
بودیم؛ اقای کاتب معاون پارلمانی بنیاد جانبازان که اکنون
خودش نماینده مجلس اســت ،اقای موهبتی و بنده .با هم
شــوخی می کردیم و می گفتیم هر کدام از ما رئیس جمهور
شد ،یکی از همین جمع را به عنوان معاون پارلمانی انتخاب
کند .اخیرا اقای موهبتی را دیدم و از او پرسیدم هنوز عهدمان
را یادت هســت؟ گفت عهد مــا یک طرفه اســت؛ اگر من
رئیس جمهور شدم ،بدان که خط سیاسی کشور به کلی تغییر
کرده و شــما باید فرار کنید و بروید؛ همین قدر که شما را به
زندان نمی فرستیم ،باید خدا را شکر کنید (خنده).
اقای موهبتی به من گفت که فالنی! حواســت باشد
که خیلی چهره ات حالت خنده به خودش نگیرد که بهانه به
دست اینها بدهی؛ چراکه انها چهره های شان بسیار عصبی
بود و ابروان شان را درهم کشیده بودند .جالب اینجا بود که از
همه جدی تر ،اقای پورنجاتی بود و جلوتر از بقیه ،برای نظام
خط و نشان می کشید! شما در دستگاه اطالعاتی بودید ،در
بیت رهبری بودید و با ارتباطاتی که داشتید و اعتمادی که به
شما کردند ،جایگاه ها و مسئولیت هایی داشتید.
در قصه فتنه وقتی ما به برخی از اقایان می گفتیم که
بیایید و صحبت کنید و با بهانه های انها مواجه می شــدیم،
می گفتیم شما که همه چیزتان را از نظام دارید .شما دنیایی
فکر می کنید ،وگرنه تکلیف نظام روشن است؛ یک خداست،
یک رسول خداســت ،یک امامت اســت ،یک والیت فقیه
است و یک رهبری ،مگر شکی در این دارید؟! شما که همه
چیزتان را از والیت و رهبری دارید ،چرا حسابگری می کنید
که چه زمانی و چگونه حرف بزنیم؟ متاسفانه اقای پورنجاتی
یکی از این افراد بود .به نظر من ،چنین کاری بر اثر نادانی
و تندروی بود .البته بخشی از اصالح طلبان با اینها همراهی
و همکاری نکردند و بخش دیگری هم که بودند ،بعدها این
حرکت را نقد کردند ،در واقع این حرکت ،حرکت کور بیخودی
بود که بگویند ما مجلس را تعطیل می کنیم تا نظام به فالن
حرف ما توجه کند .من فکر می کنم ضربه هایی که تندروها به
اصالح طلبان زدند ،دیگران نزدند .شاید بتوانیم این مساله را
در خصوص جناح مقابل اصالح طلبان هم بگوییم -و حتی در
مورد همه بگوییم -اما در خصوص اصالح طلبان این مساله
بسیار واضح و روشن است.
حضرت اقا بعد از انتخابات دوم خرداد ،تعابیر خاصی
در رابطه با جریان اصالحات داشتند و حتی اتفاقی را که رخ
داد ،حماســه نامیدند .اگر از اصالحات به درستی استفاده
می شد و به نفع کشور مورد اســتفاده قرار می گرفت ،حتما
کشور رشد می کرد اما تندروها و کسانی که در رده های باالتر
مسئولیت دارند ،در این داســتان مقصر بودند .قرار بر این
نیســت که وقتی فردی رئیس جمهور می شــود ،از تندروها
تبعیت کند .این مساله را بارها حتی به صورت مکتوب نیز به
اقای روحانی گفته ام؛ چراکه با ایشان نزدیک ،رفیق و راحت
هســتیم و حرف هایی که دو نفر راحت با هم می زنند ،با هم
رد و بدل می کنیم .من از روز اول مســئولیت اقای روحانی،
صراحتا به ایشان گفتم که امدن شما می تواند فرصتی باشد
که کارهای جدیدی در کشــور انجام شــود و این فرصت،
به سرعت از دســت می رود .زمانی که انســان در مسئولیت
قرار دارد ،متوجه این مساله نیست اما بهتر است شما از این
فرصت استفاده کنید و اجازه ندهید برخی تندروها شما را به
مسیر دیگری بکشانند.
ما با چنین ســابقه ای به صد او سیما برگشتیم .در دوره
چهار ســاله ای که من در معاونت بودم عملکرد مشــخصی
داشــتم و انتخاب حضرت اقا هم براســاس سوابق گذشته
بود .من احساس می کنم که ما کارهای تازه ای در معاونت
سینمایی انجام دادیم؛ چراکه من شخصا همواره به سینما
عالقه مند بودم .قبل از انقالب ما تلویزیون نداشــتیم ،اما
خــوب اســت گروهــی بیاینــد و درباره
نقدهــای صدا و ســیما بــر دولــت اقای
احمدی نــژاد تحقیــق کننــد و ببینند ان
نقدها بیشتر اســت یا نقدی که در دوره
من نســبت به اقای روحانی انجام شد.
حتمــا در ان دوره بیشــتر اســت ،تیزتر
است و موارد بسیار زیاد است
همه فیلم های سینمایی را در ســینما می دیدیم و من همه
فیلم هــای ســینمایی را می شــناختم .در دوره اصالحات
اکثر فیلم های ســینمایی را می دیــدم و االن هم فیلم های
ســینمایی را می بینم .درباره بســیاری از این فیلم ها حرف
دارم؛ حتی گاهی اوقات به یــک کارگردانی زنگ می زنم و
از او تشکر می کنم در حالی که او اصال فکر نمی کند که من
فیلم او را دیده باشــم .نسبت به فضای ســینمای داخلی و
خارجی ،فیلم های مهم سینمای داخلی و خارجی و همچنین
جریان های ســینمایی داخلــی و خارجی اطالع داشــتم و
باتوجه به اینکه حضرت اقا در این حوزه کارشناس هستند،
این سابقه یک عامل مهم برای انتخاب من بود.
پس رابطه شما و اقای الریجانی رابطه بسیار خوبی
بود .ایا بین شما و اقای سرافراز نیز چنین رابطه ای
برقرار بود؟
اقای سرافراز از دوســتان قدیمی ماست و رابطه ما
به بیرون از سازمان مربوط می شود .ایشــان در دوره اقای
الریجانی ،معاون برون مرزی سازمان بودند .زمانی که من
به سازمان امدم ،تصمیم گرفتم مدیرانی را که می شناختم
و می دانستم تجربه و شایستگی های الزم را دارند ،تعویض
نکنم امــا در عین حــال معتقد بــودم که بایــد تحوالتی در
حوزه برون مرزی انجام گیــرد؛ اقداماتی چــون راه اندازی
شبکه های پرس تی وی ،هیســپان تی وی ،ای فیلم ،کوثر
و ...از جمله اقدامات مهم برون مرزی در این دوره بود .در
کتاب «راوی صــادق» نیز فصلی با موضــوع فعالیت های
معاونت برون مرزی تدوین شده است .در طول این ده سال،
اقای ســرافراز و مدیران حوزه برون مرزی ،زحمات بسیاری
کشــیدند و تحوالت مورد نظر من را به خوبــی انجام دادند.
اقای سرافراز از لحاظ کمی و کیفی توانست ماموریت های
محوله را به خوبی انجام دهد و من کامال از ایشــان رضایت
داشتم .در مورد مدیر بعدی ،تصمیم گیری با رهبری است و
مدیران مختلفی که می توانند در این مسئولیت قرار بگیرند،
جمع بندی می شــود ،نقاط قوت و ضعف افراد دریافت شده
و نظر کارشناسی خدمت رهبری ارائه می شود اما در نهایت
این رهبری است که تصمیم می گیرد .بنابراین ،اقای سرافراز
براساس همان مطلبی که من در روزنامه جام جم تحت عنوان
«چرا سرافراز» نوشتم انتخاب شدند؛ مالک همان است،
هنوز هم به ان مسائل اعتقاد دارم و امیدوارم باتوجه به سابقه
طوالنی که دارند بتوانند در دوره جدید ســازمان را نسبت به
گذشته ارتقا دهند.
شما چه زمانی متوجه شــدید که اقای سرافراز به
ریاست سازمان انتخاب شده اند؟
فقط چند روز زودتر.
با شما مشورت شد؟
از کارشناسان مختلف راجع به افراد سوال می شود
و من هم مثل بقیه نقاط قوت و ضعف نامزدهای مختلف را
ارائه کردم.
در دوره ای هم که بنده انتخاب شدم ،همین طور بود،
منتها تصمیم نهایی را رهبری می گیرند .خاطرم هســت که
روزی طنزی از اقای مجید صالحی در شبکه نسیم پخش شد
که می گفت «عزت دیگه وقت رفتنه» من احســاس کردم
که می تواند بهترین عنوان برای روز رفتن من باشــد .حتی
در بخشــی از ان به شــاگرد راننده می گوید که دست چقدر
زیاد شده( ...خنده) ان همان زمانی بود که واقعا دست زیاد
شــده بود و افراد مختلفی از درون و بیرون ســازمان مطرح
می شدند .البته واکنش دوستان بسیار جالب تر بود؛ دوستانی
که مطرح بودند ،پایین نشسته بودند و وقتی گفته می شد که
دست زیاد شده است ،همگی می خندیدند .اما واقعا تا ان روز
هم هنوز برای من روشن نبود و من نمی دانستم که کدام یک
از دوستان انتخاب می شوند اما چند روز قبل از اعالم حکم،
از این مساله مطلع شدم .از این رو ،جلساتی با اقای سرافراز
داشتیم؛ ما سه جلسه با هم داشتیم و جلسه سوم ما زمانی بود
من به اقای شــمخانی گفتم شما به عنوان
ســردار ســپاه با این همه عقبــه انقالبی و
حزب اللهی نبایــد موید این فضای فرهنگی
و سیاســی باشــید .گفتم که مــن کاری به
مهاجرانی ندارم اما شما فقط خودت نیستی
وبچه هایرزمندهرانمایندگیمی کنی.بعداز
مقداری توضیح ،اقای شمخانی قبول کرد و
گفت من فقط بیایم و در مجلس حضور پیدا
کنمتاازمیزانفشارهارویمنکمبشود
شان رئیس جمهور را حفظ کنی .حتی برای این کار ،کالسی
برای مجری برنامه تشــکیل دادیم .اینهــا خیال می کردند
که وقتی ما یک مجری برای این برنامه در نظر می گیریم،
به او می گوییم که برو ،بزن! اما بعدها متوجه شــدند و االن
هر کسی را معرفی کنید ،قبول می کنند .ما که در این حوزه
حرفه ای ،جایگاه رئیس جمهور را می دانیم .ان شب با وجود
هماهنگی هایی که انجام شــده بود ،ناگهان بــه ما اعالم
کردند که نیم ساعت قبل از اغاز گفت وگو ،خانم پوریامین از
مجریان زن صدا و سیما را صدا کرده اند تا مجری گفت وگو
با رئیس جمهور باشــد .من گفتم که قرار نبود ایشان برود و
ما با فرد دیگری بســته ایم؛ این طور نمی شود .صدا و سیما
مستقل است ،رئیس دارد و اوســت که در این باره تصمیم
می گیرد؛ البته رئیس جمهور هم محترم اســت .این مساله
را منتقل کردیــم اما انها جــدی نگرفتند .برنامه ســر زمان
مقرر اغاز شــد و امدند و در حالی که همه چیز اماده بود ،این
برنامه پخش نشــد .عده ای زنگ زدند و پیگیری یا سفارش
کردند اما مــن گفتم که اتفاقا اینجا از جمله مواردی اســت
که حرمت رســانه ملی و ماموریتی که دارد ،نباید مخدوش
شــود .انتخاب مجری به عهده صداوسیماســت و اگر فرد
خاصی مدنظر شماست ،بگویید که با شما همکاری کنیم؛
اما اینکه فرد خاصی را ببرید ،ایزوله کنید و با او حرف بزنید،
به نفع شما نیســت .انها فکر کردند که ما شوخی می کنیم و
مسئوالن دفتر رئیس جمهور چندین بار تماس گرفتند .من با
هیچ کدام از انها صحبت نکردم؛ حتتی اقای صادق ،اقای
فریدون و اقای اشنا .شاید فقط اقای نهاوندیان خیلی اصرار
کرد و من به ایشان گفتم که با شما هیچ بحثی ندارم؛ اگر این
مثلث | شماره 256
حکم ایشان از شبکه خبر پخش شد .قبل از ان من با پخش
سیما تماس گرفته بودم و گفته بودم که یک عکس خوب از
اقای سرافراز انتخاب کنید.خود اقای سرافراز هم انجا بود
که من تذکر می دادم .در دوره گذشته که یک عکس زشت از
ما نشان دادند .البته من و اقای سرافراز همدیگر را می بینیم
و در طول هفته ،دو ،سه جلسه مشترک داریم و اگر نکاتی به
ذهنم برسد ،به ایشان منتقل می کنم .اما در عین حال هیچ
دخالتی در امور مربوط به مدیریت ندارم و خصوصا در رابطه
با انتصابات ،هیچ پیشنهادی نداده ام؛ یک مدیر می تواند و
اختیار دارد که نیروهای خود را انتخاب کند.
شما با سه رئیس جمهور کار کرده اید و در جلسات
سه کابینه شــرکت کرده اید .با کدام یک راحت تر
بودید؟ البته طبعا بیشترین دوره ای که با مدیریت
شــما همزمان بود ،دوره ریاســت جمهوری اقای
احمدی نژاد بود و با اقای خاتمــی و اقای روحانی
کمتر کار کردید.
من ده ســال و نیم در این مسئولیت حضور داشتم
که دو ســال و نیــم ان مربوط بــه ریاســت جمهوری اقای
روحانی و اقای خاتمی است .فکر می کنم تنها کسی که سه
رئیس جمهور پشت سر هم را تجربه کرده ،من هستم .من
جوان ترین عضو کابینه اقای خاتمی بودم اما در دوره اقای
احمدی نژاد ،اقای بذرپاش این رکورد را شکست.
من با این ســه رئیس جمهور کار کــردم؛ معتقدم که
صدا و سیما در جمهوری اســامی جایگاهی پیدا کرده که
لنگر تعادل نظام شــده و کشــور را در ریل درست راهبردی
نظام قــرار می دهد؛ اگر راهبردهای اصلــی نظام و انقالب
که از سوی رهبری تعیین می شود ،در جایی به خطر بیفتد،
این صدا و سیماست که ان را روی ریل خود نگه می دارد .از
این رو ،صدا و سیما بر اساس سیاست های رهبری رابطه قوا
را تنظیم می کنند .گاهی اوقات ،برخی از سران قوا احساس
می کنند که صدا و ســیما مطلبی را خالف نظــر انها مطرح
می کند .می گویند که صدا و ســیما چه کاره است که به انها
تعریض می کند؟ ما در رسانه ملی رئیس جمهور را به همان
اندازه ای که در قانون اساســی بیان شــده ،مورد توجه قرار
می دهیم؛ اتفاقا این مقام بســیار هم باالست .اما اگر میان
رئیس قوه مجریه و رئیس قوه مقننه اختالف پیش امد ،این ما
هستیم که تنظیم می کنیم.صد او سیما نقش مهمی در رگالژ
و تنظیم رابطه میان قوا براساس سیاست های ابالغی رهبری
در جامعه دارد و می تواند بدگویی یک قوه نسبت به قوه دیگر
را تنظیم کند یا اصال ان را پخش نکند .اگر یک رئیس قوه
خواست بیشتر از حدش استفاده کند ،این صدا و سیماست
که می تواند ان را تنظیم کند .در دولــت اقای احمدی نژاد
ما خدمات دولت را پوشــش می دادیم و البته انتقاداتی هم
نسبت به عملکرد دولت داشتیم .خوب است گروهی بیایند
و دربــاره نقدهای صد او ســیما بر دولت اقــای احمدی نژاد
تحقیق کنند و ببینند ان نقدها بیشــتر اســت یا نقدی که در
دوره من نسبت به اقای روحانی انجام شد .حتما در ان دوره
بیشتر است ،تیزتر است و موارد بســیار زیاد است .در دوره
چهارم سفرهای اســتانی اقای احمدی نژاد ،این احساس
در صدا و سیما ایجاد شد که ممکن است این سفرها کارکرد
انتخاباتی داشته باشد بنابراین سیاست دیگری درباره اخبار
ان سفرها در پیش گرفتیم .دیگر سفری انجام نشد .این یک
حرف جدی است که من علیه اقای احمدی نژاد می زنم ما با
افراد کاری نداریم؛ ما با رهبری و نظام کار داریم .در رابطه با
این موضوعات هم از رهبری سوال نمی کردیم؛ من همیشه
معتقد به اجتهاد رســانه ای بوده ام و معتقدم در رسانه ملی،
مدیر باید چارچوب ها را بشناسد و اجتهاد کند .گاهی اوقات
جز رئیس صد او ســیما هیچ کس شرعی بودن یا نبودن یک
اقدام را نمی داند.وقتی در مســابقات والیبال جهانی بازی
ایران با کشورهای بزرگ پخش می شد،تشخیص می دادیم
برخی از نکات نظارتی را مورد اغماض قرار دهیم چون اصل
بازی برای مردم خیلی مهم بود.
اما در مورد بــازی امریــکا و ارژانتین که بــازی خیلی
مهمی بــود و نتیجــه ان تکلیــف صعــود مــا را مشــخص
می کرد،چنیــن اغماضــی را نمی توانســتم انجــام دهم و
حجت شرعی برای پخش نامناسب تماشــاگران نداشتم.
ما شبکه HDرا راه اندازی کردیم که مســابقات ورزشی را با
کیفیت بهتر ببینند .یک بار شبکه سه در حال پخش یکی از
مسابقات ورزشی بود و من این مســابقه را تماشا می کردم.
در ذهن خودم ،این مساله را تجزیه و تحلیل کردم و وظیفه
شرعی خودم را در نظر گرفتم .بدین ترتیب ،اعالم کردم که
شبکه سه ان مسابقه را پخش کند اما شبکه ،HDپخش این
مسابقه را قطع کند .وقتی مردم مشــاهده کردند که پخش
این مسابقه از شبکه HDقطع شد ،شبکه سه را تماشا کردند.
کسی نمی دانست که دقیقا چه بود اما من دیدم که تصاویر
در حال پخش ،تصاویر نامانوسی در جمهوری اسالمی ایران
است و برای پخش انها در شــبکه HDبا رزولوشن و کیفیت
باال مجوز ندارم؛ یعنی بین خــودم و خدای خودم ،مجوزی
نمی دیدم و به همیــن دلیل ،جلــوی ان را گرفتم .در حوزه
سیاست نیز همین طور است .مقام معظم رهبری چارچوب ها
را برای ما مشخص کرده اند اما در نهایت این ما هستیم که
تصمیم می گیریم .این نکته را می توانید به حوادث دوران
فتنه و دلخوری های اقای سید حسن خمینی و نامه ایشان هم
تعمیم بدهید .من برخالف میل باطنی ام و با وجود عالقه ای
که به ایشان داشتم و دارم ،ان پاسخ روشن را دادم؛ چراکه
در تاریخ ثبت می شــد و این رفاقتی نبود که ما بگوییم کوتاه
می اییم .مــن طی ایــن ده ســال از هیچ ارگان ،نشــریه و
رسانه ای شکایت نکردم .حتی روز اول که امدم شکایت های
زیادی مانده بود و مــن اعالم کردم که همه شــکایت ها را
پس بگیرند .حتی اقــای محمدرضا خاتمــی و برخی افراد
دیگر تماس گرفتند و تشــکر کردند .تصمیم مــا بر این بود
که تا روز اخر از کسی شکایت نکنیم؛ با وجود بی مهری ها،
کم لطفی ها و دروغ پردازی ها از کســی شــکایت نکردیم.
حتی گاهی اوقات ،مطالب خالف واقع می نوشــتند و ما به
انها جوابیه ای می دادیم تا منتشــر کنند اما این کار را انجام
نمی دادند .مهم نیست که ما بگوییم چه کار کرده ایم .من
در مقدمه کتاب راوی صادق نوشته ام که نقش صدا و سیما
در اداره کشور بی بدیل است .اقای روحانی در روزهای اول،
اشتباهی مرتکب شــده بود و می گفت که شما چه کاره اید؟
حکم شــما را رهبری می دهند و شما زیر نظر شورای نظارت
هستید و هر چه انها می گویند باید گوش کنید .ما گفتیم که
قانون تغییر کرده است و گویا شما بی خبر هستید .بر فرض
هر چه شورای نظارت بگوید ما گوش بدهیم؛ ایا می توانیم
از هم اکنون به بعد ،هرچه شــورای نظارت می گوید انجام
دهیم؟ ایا این مساله شدنی است؟ شورای نظارت ،شش نفر
از سه دستگاه هستند .کافی است که ان چهار نفر بخواهند
از لحاظ سیاسی با اقای روحانی برخورد کنند.
اقای مهندس! اگر ممکن اســت دربــاره ماجرای
تاخیر در مصاحبه رئیس جمهور توضیح دهید.
من قبل از گفت وگوی زنده رئیس جمهور گفتم که
درست است که ما باید مجری را تعیین کنیم اما هر کسی را
که بگویید ،می پذیریم .نه شــما اعالم کنید و نه شــما به او
بگویید؛ به ما بگویید که ما او را توجیه کنیم که چه کار بکند
تو گوی
و چه کار نکند .سری اول ،ان سه نفر را اوردند و گف
بسیار بدی شــد .حتی ان ســه نفر امدند ،مصاحبه کردند و
اعالم کردند که دیگر به چنین برنامه ای نخواهند رفت .بار
دوم من در جلســه هیات دولت ،به طــور خصوصی از اقای
روحانی پرسیدم چه کسی مدنظر شماســت؟ بگویید تا او را
بخواهیم و با او صحبت کنیم .گفت که مهم نیست اما برخی
از بچه هــا روی برخی افراد نظر دارند ،گفتم؛ چه کســانی؟
گفت؛ فالنی و فالنی .گفتم برویــم و با انها صحبت کنیم.
اتفاقا یک روز یکی از اینها -اقای روحانی نژاد -را صدا کردم
تا با او صحبت کنیم .به او گفتم؛ ایشان رئیس جمهور است
و احترام دارد .ایشــان تا ان دوره خبرنــگار بود؛ در حالی که
مجــری گفت وگوی زنــده تلویزیونی بــا رئیس جمهور یک
جایگاهی دارد .اینها مسائلی است که باید گفته شود .باید
احترام بگذاری ،در میان صحبت رئیس جمهور وارد نشوی و
گفت وگوی ویژه
پورنجاتی یک اصالح طلب اصیل نیســت .یعنی او قاعدتا از باقی
اصالح طلبان باید بیشــتر می نواخت و باید بیشتر نشــان می داد که بگوید ما
هستیم
سیاست
79
گفت وگوی ویژه
80
مثلث | شماره 256
سیاست
خانم بیرون برود ،برنامه پخش می شود .اقای روحانی هم
که دیده بود این طور است ،ناراحت شــده بود .حتی با دفتر
رهبری تماس گرفته بودند و دو بار با اقای حجازی صحبت
کرده بودند .اقای حجازی هم حرفی که به من زد این بود که
ایا چنین صحبتی پیش امده است؟ شــما مستقل هستید،
قانون دارید و هر برداشتی که خودتان دارید ،انجام دهید.
منظور من همان اجتهاد رســانه ای است .برخی تصورشان
بر این است که صدا و سیما نشسته اســت و به او می گویند
که فــان کار را بکن و فالن کار را نکــن ،در حالی که هرگز
این طور نیســت .من به خاطر ندارم که در طول این ده سال
و نیم در خصوص سیاســت ها و اقدامات اصلی گفته باشند
که باید این کار را انجام بدهی یا ندهی .البته ممکن اســت
در خصوص سیاســت های کلی صحبت کنیم و در راستای
مصالح ملی به جمع بندی برســیم اما هرگــز این گونه نبوده
که بخواهند به طور موردی بحث کنند .اقای حجازی به من
گفتند استدالل اقای رئیس جمهور این بوده اما شما خودتان
بررسی کنید و اقدام مناســب را انجام بدهید .گفتم حاال که
رئیس جمهور با دفتر رهبری صحبت کرده و کار مقداری به
تاخیر افتاده است ،روشن شده کاری می خواهد انجام شود
که از نظر ما خالف قانون است و با کسب نظر شورای نظارت
مشکل حل می شد .اصال در دوره فتنه ،تمام بحث ما این بود
که کار خالف قانون صورت نگیرد .برای مثال در انتخابات
سال گذشته ،ما 14کاندیدای احتمالی از جمله اقای روحانی
را دعوت کردیم و جلسه ای تشکیل دادیم؛ البته بحث های
مطرح شده در جلســه محرمانه بود و هنوز نوار ان جلسه در
اختیار بنده است .یکی از اهداف بنده در ان جلسه این بود
که به انها بگویم اوضاع چگونه است ،شما باید چنین فیلمی
بسازید و کارهای خود را از هم اکنون شروع کنید؛ یعنی یک
کمک و محبتی به همه انها کردیم .نکته مهم تر این بود که
بار دیگر قانون را با انها مرور کنیم؛ چون انتخابات 88را دیده
بودیم ،می خواستیم به انها بگوییم که این بار مراقب باشید و
قانون را رعایت کنید .جالب اینجا بود که با همه اینها مصاحبه
کردیم و «قالوا بلی» را از همه انها گرفتیم.
اقای مهنــدس اگر ممکن اســت درباره مســاله
شورای نظارت هم توضیحاتی بفرمایید.
مــن بعدا دیــدم که مــا اعــام کنیم نظــری که
رئیس جمهور دارد از شورای نظارت سوال می کنیم و برخی
روزنامه های همراه دولت اعالم کردند که رئیس جمهور یک
ساعت معطل شده اســت و بعد گفتند باید شــورای نظارت
نظر بدهد .ما گفتیم این همان شــورای نظارت اســت که
رئیس جمهــور معرفی می کنــد و او حاکم بر شماســت .ما
در مســائل مربوط به شــورای نظارت ،از این جهت استفتا
نمی کنیم؛ در عین حال مشورت می کنیم و جلسات مشورتی
خوبی با شورای نظارت داریم و شاید بهترین دوران شورای
نظارت ،همین دورانی باشــد که ما با اینها داشته ایم .البته
خودشان می دانند و بهتر اســت از خودشان سوال کنید .ما
هیچ گاه نمی گوییم که این کار را بکنیــم یا نه و اصال چنین
وظیفه ای نداریم اما من عمدا به این دلیل که رئیس جمهور
گفت که شما زیرنظر شورای نظارت هســتید ،نظر شورای
نظارت را جویا شــدم اما انها اعالم کردند که رئیس جمهور
نمی تواند مجری برنامه تلویزیونــی را تعیین کند .اما گاهی
اوقات برخی افراد و جریان ها به قدری بی منطق هستند که
اگر انتهای نظر صریحی که بیان می شود ،توصیه ای باشد،
روزنامه های شان ان را برجسته می کنند؛ شما حرف شورای
نظارت را گوش کنید ،حرف رئیس جمهور هم همین است.
امروز صد او سیما چنین جایگاهی دارد و این جایگاه باید حفظ
شود؛ نباید صد او سیما تضعیف شود و همه باید اراده کنند که
استقالل صد او سیما حفظ شود.
اقای ضرغامی! شما بعد از چند سال هنوز ماجرای
وساطت تان در خانه نشــینی اقای احمدی نژاد را
بازگو نکرده اید.
کروبی چاره ای نداشت جز اینکه دنباله روی موسوی باشد .موسوی
فضایی ایجاد کرد که حتی خاتمی را هم به دنبال خود کشاند و خاتمی نتوانست
استقالل خودش را حفظ کند
من با ســه دولت اقایــان خاتمــی ،احمدی نژاد و
روحانی کار کرده ام و در عین حــال نگاه های خاص خود را
داشته ام ،می توانم شــهادت بدهم در جلسه هیات دولت،
اگر خبر خاصی نباشد و فردی نخواهد جلسه هیات دولت را
با خبری منحرف کند و به حاشیه بکشاند ،واقعا تالش اصلی
بر این اســت که مسائل ،مشــکالت و گرفتاری های مردم
حل شود؛ چراکه دولت نمی تواند کار دیگری انجام بدهد.
برای مثال ،فیلم توزیع ســبد کاال را به برخی اعضای هیات
دولت دادم؛ سیاســتی که باعث شد خود دولت عذرخواهی
کند .حتی من در جلسه هیات دولت گفتم که اقای روحانی!
بدانید که توزیع مساله بســیار مهمی است .وقتی شما یک
کاالی محدودی را میان مــردم توزیع می کنید ،نتیجه اش
همین می شــود .ایا این کرامت و حرمت مردم است؟ اقای
روحانی هم این مســاله را تایید کــرد .البتــه در دوره اقای
احمدی نژاد حجم ایــن کارهای اجرایی و اقدامات بیشــتر
بود .علت این مساله این است که اقای احمدی نژاد یک فرد
پرکار در حوزه اجرایی بود .دائما باالی سرکار حضور داشت
و هنگامی که به وزیر مربوطه اطالعات کارشناسی می داد،
وزیر احساس می کرد که اطالعات کارشناسی ایشان بیشتر
از اوست .خاطرم هســت در دولت اقای خاتمی قیمت برق
بدون هماهنگی با دولت زیاد شــد .اقــای خاتمی به قدری
عصبانی شد که تا ان موقع ایشان را این قدر عصبانی ندیده
بودم .حتی تعابیر تندی به کار بردند و گفتند که این کار غلط
را چه کســی انجام داده؟ اقای خاتمی همچنین خطاب به
وزیران گفت که «همین کارهــا را انجام می دهید و رهبری
به من تذکر می دهند و من نمی توانم جــواب بدهم؛ از این
کارها نکنید ».من در دولت احمدی نژاد خیلی با دولت درگیر
بودم .اگر بخواهید مقایسه کنید ،بیشترین حجم اختالفات
من با دولت ،در دوره احمدی نژاد بود ،بعد دوره اقای روحانی
و کمتر از همه دوره اقای خاتمی؛ یعنی چالش های ما با اقای
خاتمی بسیار کمتر بود .اما نکته ای که وجود دارد این است
که در ســال اخر دولت دهم ،گاهی اوقات کــه من با اقای
احمدی نژاد بحث می کردم به ایشان می گفتم که این نظر
کارشناسی من اســت که اگر همه چیز به شکل طبیعی جلو
برود ،شما و اقایان دیگر ،سال اینده در دولت نخواهید بود
اما من قرار است که فعال باشم .کاری کنید که من بتوانم از
این دولت دفاع کنم و یک نفر باشد که کارهای خوب شما را
بازگو کند .من بارها در دولــت اقای روحانی صحبت کردم و
سعی کردم بدون اینکه حساسیت برانگیز باشد ،تجربه های
خوب را به دولــت جدید منتقــل کنم .مگر بحث ما بر ســر
افراد اســت؟ برخی از اقایان صرفا به دلیل اینکه این اقدام
از اقدامات دولت قبل اســت ،برخورد تند می کردند .ســفر
برخــی تصورشــان بــر ایــن اســت که
صد ا و ســیما نشســته اســت و بــه او
می گوینــد که فــان کار را بکــن و فالن
کار را نکــن ،در حالی که هرگــز این طور
نیســت .من به خاطر ندارم کــه در طول
این ده سال و نیم در خصوص سیاست ها
و اقدامات اصلی گفته باشند که باید این
کار را انجام بدهی یا ندهی
استانی ،سفر استانی است؛ حاال چون نمی خواستند اسمش
را ببرند ،می گفتند ســفرهای پایش و پویش .در نهایت هم
مشخص نشد که سفرهای پایش و پویش چگونه به سفرهای
اســتانی تبدیل شــد .بعد از مدتی خودشــان متوجه شدند
که این ،ان کلمه نیســت و دوباره از کلمه سفرهای استانی
استفاده می کنند .من نمی خواهم به دوستانم در دولت جدید
تعریض کنم اما این رفتار به یک ضد ارزش تبدیل می شود.
عده ای نباید اجــازه دهند که چنین اقدامــی صورت گیرد.
حضرت اقا در مالقاتی که در دوره جدید با دولت داشــتند،
بر همین مساله تاکید کردند؛ فرمودند که انصاف را رعایت
کنید و از کارهای خوبی که انجام گرفته دفاع کنید .ایشان
همچنین تذکراتی دادند و گفتند که فرقی نمی کند کارهای
خوب مملکت توسط چه کسی انجام شده است؛ این موضوع
بحث بسیار مهمی در انقالب اسالمی اســت که باید مورد
بررسی قرار گیرد اما ما این مسائل را فراموش کرده ایم .اصال
پایه و اســاس نگاه دینی و اخالقی در جمهوری اســامی،
همین است .گاهی انسان جرات نمی کند از کارهای خوب
یک فــرد تعریف کند و فــورا او را به حاشــیه می برند .وقتی
شما به مراسم ختم پدر یا مادر یکی از شخصیت های قبلی
می روید ،خبرنگارها شــما را احاطه می کنند و می پرسند که
ماجرا چیست؟ ایا قرار اســت همکاری سیاسی کنید؟ اقای
محسنی اژه ای ،اقای کرباســچی را محاکمه می کرد اما در
جلســات خصوصی و عروسی نزدیکان ایشــان هم شرکت
می کرد؛ این درســت اســت .من و اقای روحانی در جلسه
هیات دولت ،اختالفات رو در رو داشــتیم و با هم بحث های
چالشــی می کردیم؛ یعنی من حرفم را می زدم و ایشان هم
نظرش را بیان می کرد ،اما در بســیاری از مــوارد وقتی من
نظر کارشناسی دادم و برخی بحث های دولت را نقد کردم،
اقای روحانی همراهی کردند .بعد از صحبت من می گفتند
که این مطالب درست است ،یا اینکه به وزرای مربوطه تذکر
می دادند .دولت ها در جمهوری اسالمی به دنبال این هستند
که مردم را راه بیندازند اما هرگاه در هیات دولت خصوصا در
دوره اقای احمدی نژاد فردی خبری را می گفت ،جلســه به
حاشیه کشیده می شد .روانشناسی سیاسی اقای احمدی نژاد
این گونه بود که ایشــان بســیار پرانرژی وارد جلســه دولت
می شــد ،می خندید ،با همه ســام و احوالپرسی می کرد،
به سرعت می امد و کسی متوجه نمی شد که احمدی نژاد از
در پایین امده و در جلسه هیات دولت نشسته است .در بین
جلسه ،اقای میرتاج الدینی خبری از مجلس می گفت که مثال
فالن نماینده فالن حرف را زده است .اقای احمدی نژاد در
پاسخ می گفت کاری نداشته باشید؛ ما کار خودمان را انجام
می دهیم .چند دقیقه بعد یکی از وزرا می گفت که فالن فرد
در ســایت شــخصی اش فالن مطلب را علیه دولت نوشته
اســت .اقای احمدی نژاد باز هم می گفت که ول کنید؛ چه
کار کنیم؟! بعــد از اینکه چند نفر اخباری از این دســت نقل
می کردند ،اقای احمدی نژاد ناراحت می شــد ،بحث اصلی
فراموش می شد ،شــروع به جواب دادن به این صحبت ها
می کرد .این رفتارها ،یک مدیر اجرایی را شــکل می دهد و
من مطمئن هستم که این مساله در خصوص اقای روحانی
هم وجود دارد .هر کســی بگوید که این موضوع درباره من
صدق نمی کند ،حرف بی مبنایی می زند .بنابراین ،رسانه ها،
مسئوالن قوا و مســئوالن دســتگاه ها باید متوجه باشند که
حرفی که می زنند و اظهارنظری که می کننــد به چه اندازه،
سیاست
ضرغامی می گوید که به احمدی نژاد
گفتم؛ اگــر به جای خس و خاشــاک می گفتید
من دســت این 13میلیون نفری که به موسوی
رای داده اند را می فشــارم و با کمک هم کشور
را می سازیم ،فتنه در ان ابعاد اتفاق نمی افتاد
مثلث | شماره 256
گفت وگوی ویژه
جنبه ارشادی دارد و فرد را متوجه مشکلش می کند ،سازنده
است یا جنبه تخریبی دارد و باعث می شود فرد روحیه خود را
برای کار کردن از دست بدهد .اقای احمدی نژاد هر جایی که
به رهنمودهای رهبری ،دلسوزی های رهبری و ارزش واقعی
حمایت رهبری از کارهای خــوب دولت پی برد و عمل کرد،
توانست کمک های شایانی به کشور بکند و موفق ،پیروز و
ابرومند بود .اما هر جا که -دانســته یا ندانسته -از این مسیر
فاصله گرفت ،دچار انحراف شد و ضربه های سنگینی خورد.
در ماجرای عزل اقای مصلحی ،اقای احمدی نژاد تصمیم
گرفت وزیر اطالعات را تغییر دهد و رهبــری با وجود اینکه
هیچ گاه در عزل و نصب ها دخالت نمی کنند ،وارد ماجرا شدند
و دستور دادند که به دلیل حساسیت وزارت اطالعات ،وزیر
تغییر نکند .اقای احمدی نژاد باید این دستور را روی چشمش
می گذاشت و به ان عمل می کرد .البته دیگران هم در انتشار
این خبــر ،رفتار خاصــی را در پیش گرفتنــد و او را تحریک
کردند .البته اینها دلیل موجهی نبود .اساســا وقتی رهبری
امر و نهــی می کنند ،محبــت می کنند .وقتــی رهبری قابل
می دانند و اعتنا می کنند و می گویند این کار را بکن یا نکن،
این بزرگ ترین افتخار برای یک مسئول است .من با همه
وجود به این مسائل معتقدم .برخی می گویند چرا فالن تذکر
علنی شد؟ بله؛ بسیاری از تذکرات به صورت خصوصی داده
می شود .اقای رئیس جمهور! وقتی رهبری به تو می گوید این
کار را بکن یا این کار را نکن ،افتخار کن؛ چراکه مقام والیت
به تو اعتنا کرده است .اقای احمدی نژاد در بزنگاه نتوانست
این را متوجه شود؛ از این رو عصبانی شد و رفت و خانه نشین
شد .در واقع ،او محبت اقا را درک نکرد اما من یقین داشتم
بعد از چند روز برمی گردد .چند بار هم به خانه اش رفتم و با او
صحبت کردم؛ با من درد دل کرد و ســبک شد .بعد از مدتی
هم خودش در هیات دولت حاضر شــد و هیچ ربطی هم به
من نداشت؛ همه می دانند که اکثریت اعضای دولت اقای
احمدی نژاد ،نیروهای انقالبی ،مومن ،متعهد و موفق بودند
اما متاسفانه گاهی در قبال انها بی محبتی می شود و امکان
ارائه یک گزارش کار از دوره وزارت خود را در فضای رسانه ای
کشور ندارند .هرچند احمدی نژاد به سرکار بازگشت اما با این
کار دولت را دچار حاشیه کرد .ما هم بستنی خریدیم و رسانه ها
همه مسائل را فراموش کردند و بستنی ،محور شد( .خنده) ما
ضرباتی از این اقدام احمدی نژاد خوردیم که واقعا حیف بود
از ان دولتی که ان قدر خدمات ارائه کرده بود.
گمانه زنی هایی در رابطه با اینده سیاسی شما وجود
دارد و حتی در خبری امده بود که می خواهید نامزد
ریاســت جمهوری شــوید و گروهی تحت عنوان
سوم تیر ،از شما حمایت کرده اند.
من هم این خبر را در سایت ها دیدم و تکذیب کردم.
از هم اکنون گمانه زنی هایی مبنی بر حضور برخی
چهره های موجود در انتخابات 96وجود دارد .نام
شما نیز به دلیل اینکه یک چهره سیاسی مشهور
هســتید و روابــط عمومی خوبــی داریــد ،در این
گمانه زنی ها مشاهده می شود .شما واقعا به چنین
چیزی فکر می کنید و به دنبال ان هستید یا ممکن
است در اینده به ان فکر کنید؟
یک بار از شــهید بهشتی درمورد شــایعه ای سوال
کردند .او گفت من هم این شــایعه را شــنیده ام .این پاسخ
من به شــما هم هســت؛ این شایعه سال هاســت که بر سر
زبان هاست اما من تا امروز که با شــما حرف می زنم ،هرگز
به این موضوع فکر نکرده ام و عقیده ام بر این اســت که هر
مسئولیتی در هر مقطعی بر دوش انسان گذاشته می شود،
باید با همه وجود برای انجــام بهتر تالش کند .من هیچ گاه
جز به مسئولیتی که در هر مقطعی داشته ام ،به چیز دیگری
فکر نکرده ام و بــرای خودم اینده ای متصــور نبوده ام .من
معتقدم که مشکل کشور ریاست جمهوری نیست .به نظرم تا
برخی مسائل دوباره بررسی و حل و فصل نشود ،ما در بحث
ریاســت جمهوری دچار مشکل هســتیم .چه از این جریان
سیاســی باشــد و چه از جریان سیاســی دیگر .برخی خیال
می کنند اگر از ایــن خط انتخاب نشــد و از ان خط انتخاب
شد ،باید نظام عوض شــود .در کجای دنیا این گونه است؟
نظام های سیاسی سر جای خود هســتند و حرمتشان را هم
دارند ،جریان های مختلف اجرایی و فکری و سیاسی می ایند
و امتحان پس می دهند و می روند؛ اگر خوب کار کنند ،مردم
باز هم به انها رای می دهند .متاســفانه برای ما این طور جا
افتاده است که وقتی یک جریانی روی کار می اید ،فرض بر
این است که باید کل نظام و جهت گیری های ان تغییر کند،
در حالی که چنین نیست .ما باید این مسائل را بعد از تجاربی
که در این سال ها داشتیم ،در کشور حل کنیم .اگر این کار
را انجام دادیم ،در این صورت یک رئیس جمهور در جایگاه
واقعی خود می تواند خدمتگزار باشد؛ وگرنه هم دیگران او را
اذیت می کنند و تضعیف می شود و هم خود ممکن است دچار
توهم شود و کار را خراب کند .کما اینکه متاسفانه تجربیات ما
در گذشته موید این مساله است.
مهم ترین چیزی که برای ما وجــود دارد ،انقالب
اســامی اســت که عزیزتر از دار و ندار شخصی
ماســت؛ یعنی انقالب اســامی باید با تمام توان
حفظ شــود .برای این منظور الزم است که ما یک
رئیس جمهــور حزب اللهی ،با روحیه بســیجی و
مکتبی داشته باشــیم .یکی از گزینه های دارای
این ویژگی ،شما هستید.
نه ،تا به حال به ان فکر نکرده ام .معتقدم انســجام
نیروهای انقــاب و حمایت موثــر از رئیس جمهــور برای
توفیــق در خدمتگــزاری به مــردم مهمتر از هــر چیز دیگر
اســت .امروز جریان های سیاســی از نام های خود فاصله
گرفته انــد .اصولگــرا و اصالح طلــب واقعی کــم داریم.
گروکشی های سیاسی زیاد شده است .مسئوالن کشور و در
راس ان رئیس جمهور باید انقالبی ،ساده زیست ،مردمی و
با سعه صدر باال باشد و بتواند دلسوزان کشور را در اداره امور
مشــارکت دهد .خوشبختانه با سیاســت های تبلیغی رسانه
ملی و اجرای طرح عدالت رســانه ای به ویــژه مناظره های
انتخاباتی تا حد بســیار زیادی حاکمیت پول و ســرمایه در
انتخاب رئیس جمهور از بین رفته است.
امروز الگوی انتخاباتی جمهوری اســامی به عنوان
عادالنه تریــن و مترقی ترین الگو در ســطح جهانی مطرح
اســت .باید با اقدامات مشــابه ،انتخابات مجلس شورای
اسالمی نیز بهتر شــود تا تاثیر ســرمایه و قدرت در انتخاب
نماینده واقعی مردم به طور کلی از بین برود .شخصیت های
سیاســی باید بیش از دیگران به خدا توکل کننــد ،خود را از
هر شائبه ای دور نگاه دارند و بدانند شیطان در هر لحظه در
کمین انهاست .ایا می توان مطمئن بود ان کسی که امروز
دم از انقالبی گری و والیتمداری می زند همان روحیه و اعتقاد
خود را حفظ کند یا به اندک بهانه ای از مسیر مردم و انقالب
فاصله می گیرد؟ باید به خدا پناه برد.
81
گفت وگوی ویژه
82
مثلث | شماره 256
غالمعلی حدادعادل
دوران احمدی نژاد دوره
حاکمیت اصولگرایان نبود
ی ویژه
و
توگ
گف
بنده معتقدم اعتدال در دولت روحانی برقرار نشده است
از اقای روحانی انتظار صبر و حوصله بیشتری داشتیم
در انتخابات اینده مجلس باید واقع بینی را با تکلیف گرایی
همراه کنیم
ما امروز با پایداری راحت تر از 4سال پیش می توانیم حرف
بزنیم
اصالح طلبان از نتایج مثبت مذاکرات بهره برداری می کنند
گفت و گو :سعید اجورلو -مصطفی صادقی
سردبیر -دبیر تحریریه
شما گفته بودید که ما نشانه هایی داریم که دولت
اقای روحانی بــا دولت دوم خرداد تفــاوت دارد و
نشانه هایی هم داریم که شــباهت هایی با دولت
دوم خرداد وجــود دارد .اکنون که به پایان ســال
93نزدیک می شــویم ،فکــر می کنیــد می توان
قضاوت صحیح تری نسبت به دولت اقای روحانی
انجام داد؟
دولــت اقای روحانی با شــعار اعتدال بــه پیروزی
رسیده اســت .ایشــان اعتدال را به عنوان شــعار خودش
انتخاب کرده ،ولی حقیقت این اســت که این شــعار هنوز
تبیین نشده و به درستی مشخص نیست مقصود از اعتدال
چیســت؟ اقای روحانــی در دیدار بــا اســتانداران اوایل
ریاست جمهوری شان گفتند« :در نتیجه اعتدال این است
که هر کس پاک و الیق است از هر جناحی که باشد بتواند
با این دولت همکاری کند( .بنده نقل به مضمون می کنم)
این حرف بسیار خوبی است .اگر کشور نیز بخواهد از این
باالخره ما اقای جنتــی را یک بــرادر مبارز و
انقالبی می دانیم که از مبارزان قبل از انقالب
بوده انداماحرفوحدیث اطرافوزارتارشاد
بســیار زیاد اســت ؛ از تهران و قم و جاهای
دیگر .در مجلــس نیز اعتراضاتــی در بین
نمایندگان این روزها شــنیده می شود .بنده
خودم معتقــدم برای اینک ه داوری درســتی
داشته باشــیم باید با اقای جنتی بنشینیم و
صحبتکنیم
دکتــر غالمعلــی حدادعــادل شــخصیت
منحصربه فــردی دارد .یــک سیاســتمدار اهــل
فرهنــگ اســت و بســیار خوش مصاحبــه .جانب
انصاف را همیشــه نگه می دارد و البته در مواقعی
که صالح می داند صریح و شــفاف نظرش را اعالم
می کند.
مثلث | شماره 256
تعارض های جناحی اســوده شــود ،راهش این اســت که
رئیس جمهوری که می اید ،همه انهایی را که سر کار هستند
بیرون نریزد و اصرار بر این نداشته باشد که هر کسی از قبل
بود باید اخراج شود .این می تواند حرکت بسیار خوبی برای
رفتن به سمت ارامش در فضای سیاسی باشد.
حاال بعــد از یک ســال و هفت ماه که از شــروع کار
دولت اقای روحانی گذشته ،می توان به کمک امار متوجه
شد چند درصد از کســانی که موســوم به اصولگرا هستند
در دولت مســئولیت گرفته اند و چند درصد از کســانی که
موسوم به اصالح طلب هستند مسئولیت دارند .یعنی حاال
راحت تر می توان قضاوت کرد که ایا اعتدال همانطور که
اقای روحانی در ابتدای دوره گفته بود عملی شــده است
یا خیر؟ بنده معتقــدم این اتفاق نیفتــاده و اعتدال برقرار
نشده است.
در مورد دولت اقای روحانــی نقدی وجود دارد که
ایشان تکیه زیادی بر پروند هسته ای و سیاست
خارجی دارند و مسائل دیگری که مربوط به جامعه
مدنی می شود چندان دغدغه ایشان نیست .شما
هم همینطور حس می کنید؟
اگر بخواهیم منصفانه قضــاوت کنیم ،باید قبول
کنیم که کار هســته ای ،ســنگین اســت .به ایــن معنا که
باالخره اگر قرار شــود ،این موضوع تحریم ها حل شــود،
یک اراده قوی و تیم قوی نیاز اســت ،در این شــکی وجود
ندارد .ولی از طرف دیگر ،این نگرانی وجود دارد که ما همه
تخم مرغ هایمان را در یک دســتمال ببندیــم و برای بهبود
وضع اقتصادی تنهــا راه را رفع تحریم هــا بدانیم .این کار
غلطی اســت .اگر ملت چنین باوری پیدا کند ،ضرر خواهد
داشــت .دشــمن نیز اگر چنین تصوری را باور کند و خیال
کند که مســئوالن کشــور ما دیگر راهی برای حل مسائل
اقتصادی جز توافــق ندارند ،البد به طمــع می افتد هر چه
بخواهد می تواند به ما تحمیل کند.
ما فکر می کنیم در عین حال کــه موضوع تحریم ها
باید دنبال شود ،نباید مردم شــرطی شوند که اگر مذاکرات
به نتیجه رسید ،اقتصاد خوب خواهد شد و اگر نرسید حتما
بد خواهد شد .باید هم دولت و هم مجلس از شرطی شدن
جامعه نسبت به مذاکرات پرهیز کنند .اینطور نباید باشد که
یک عده ای در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی چنان
زمینه سازی کنند که همه به جای اینکه چشمشان به داخل
کشــور و کار و تولید خودشان باشــد ،به ژنو و وین و مونیخ
دوخته شود؛ این خطرناک و غلط است.
فارغ از مســائل جناحی برای مردم همیشــه مهم
اســت کــه دولت ها چــه کاری بــرای انهــا انجام
می دهند.طبعامهمترینحوزه همبرایانهااقتصاد
است .شما کابینه را در بخش اقتصاد چطور دیدید؟
اقای روحانی می گویند تورم به صفر رسیده است.
ایشــان اخیرا خطاب بــه منتقــدان گفته اند مگر
منتقداناینبهبودرانمی بینند.مگررشداقتصادی
را نمی بینند؟ شما هم از ان دسته منتقدانی هستید
که فکر می کنید ما در حوزه اقتصاد وضعمان بهتر
شده یا از ان دسته منتقدانی هستید که معتقدید ما
اینجا اتفاقا ضعیف بودیم؟
من از خدا می خواهم دولت اقــای روحانی بتواند
اوضاع اقتصادی را بهبود ببخشــد .برای اقــای روحانی و
همکارانش هم دعا می کنم تا در حل مشکالت اقتصادی
کشور موفق باشند .هیچ انگیزه ای هم ندارم که یک اقدام
مثبتی را نادیده بگیــرم و عمدا ذکر نکرده باشــم .تضعیف
دولت را هم جایز نمی دانم و دلم می خواهد همیشه کارهای
خوب انجام شده را بیان کنم.
مدعی هم نیســتم که دولت اقای روحانی کار نکرده
است .ولی برای بنده سوال است که منظور اقای روحانی از
اینکه می فرمایند تورم در بهمن ماه به صفر رسیده یعنی چه؟
یعنی ما تورم نداشتیم یا رشد تورم به صفر رسیده است .چون
اینها دو حرف جداگانه اســت .یک وقت هســت که دولت
موفقیت خودش را در کاهش میزان رشــد تورم می داند که
یک موفقیت است .یعنی در بهمن ماه گذشته تورم دو درصد
رشد داشته ،امسال دو درصد رشد نداشته و در بهمن ماه نیز
مانند دی ماه بوده اســت .پس صفر بودن رشد تورم با صفر
بودن خود تورم بسیار متفاوت است .بنده فکر نمی کنم تورم
االن صفر شده باشد .در کمتر کشوری تورم صفر است .ما
می دانیم که در همین ماه های اخیر نان سی درصد و مرغ نیز
در همین حدود گران شده است .چطور ممکن است گران
شدن این اقالم روی سایر اجناس سبد خانواده اثر نگذاشته
باشد .حاال باید سوال کنیم که ایا در کنار گران شدن نان و
مرغ و چیزهای دیگر ،چیزی هســت که ارزان شده باشد؟
چون اگر قرار باشد تورم صفر شده باشــد ،باید در کنار این
مواردی که گران شده ،اقالمی باشد که ارزان شده باشد.
کسی هســت که ســراغی بدهد از کاالیی که مورد احتیاج
همه مردم باشد و ارزان شده باشــد تا ما هم بگوییم این دو
همدیگر را جبران کرده اند .پس یک واقعیاتی هســت که
داللت می کند بر اینکه گرانی به وجود امده و هیچ واقعیتی
نیست که بگوید ارزان شده است .خوب است دولت در این
موارد توضیح دهد که منظورش از صفر شدن تورم چیست.
من تا جایی که در مطبوعات دیدم و صحبت اقای روحانی از
تلویزیون پخش شد ،منظور صفر بودن خود تورم بود نه رشد
تورم .شما غیر از این شنیدید؟ به هرحال مردم باید کاهش
تورم را در جیبشان احساس کنند.
در مقوله فرهنــگ می دانید که همیشــه حضرت
اقا دغدغه داشــتند و بارها ان را مطرح کرده اند.
حضرتعالی هم صاحب نظر هستید در این مورد.
می خواهــم بپرســم چه اتفاقــی در دولــت اقای
روحانــی در این حــوزه در حــال وقوع اســت .ما
نقدهــای بســیاری شــنیدیم ؛ هــم از ســمت
اصولگرایان و هم از ســمت کســانی که دلســوز
انقالب هستند و گفتمان انقالب اسالمی را دنبال
می کنند .ممکن است ما با یک فضایی مثل دوران
اقای مهاجرانی روبه رو شویم .اقای جنتی دقیقا
چه چیزی از فرهنگ می خواهند؟
باالخره ما اقای جنتی را یک برادر مبارز و انقالبی
می دانیم که از مبارزان قبل از انقــاب بوده اند اما حرف و
حدیث اطراف وزارت ارشاد بسیار زیاد است ؛ از تهران و قم
و جاهای دیگر .در مجلس نیز اعتراضاتی در بین نمایندگان
این روزها شنیده می شــود .بنده خودم معتقدم برای اینکه
داوری درســتی داشته باشــیم باید با اقای جنتی بنشینیم و
صحبت کنیم .نمایندگان مجلــس از جمله خود من نکاتی
که دارم مطرح کنیم و اقای جنتی توضیح بدهند .من قدم
اول را یک چنین دیدار و گفت وگویی می دانم.
در حال حاضر شما استنباطی از ایشان ندارید؟
ممکن اســت بعضی صحبت هایی که شده دقیق
نباشد .ممکن است بعضی از توضیحات ایشان مفید بوده
باشد و سوءتفاهم هایی اســت که برطرف می شود .ممکن
هم است که غیر از این باشد.
فضای مجلس روی ایشــان چطور است ،امکان
استیضاح هست؟
قطعا یک عده از نمایندگان به این فکر هستند .به
هرحال وزارت ارشــاد یکی از گردنه های سخت این دولت
است .یعنی ارشاد و موضوع فرهنگ از ان اموری است که
می تواند یک چالش جدی برای دولت اقای روحانی باشد.
اقای دکتر! در دولت دوم اقــای احمدی نژاد هم
می شود گفت که حوزه فرهنگ توسط دست های
پشت پرده و دفتر ایشان اداره می شد .به هرحال
خیلی از این جریانات مســاله دار در ســینما نفوذ
پیدا کرده بودند و کار خودشان را انجام می دادند.
ولی انقدر حساســیت نســبت بــه انهــا از جانب
مجلس و نمایندگان اصولگرا وجود نداشت.شما
به جشنواره فیلم فجر اشاره کردید .ما دیدیم که
اقای جنتی ســعی کرده بود فیلم های حاشیه دار
در جشنواره حضور نداشته باشد ؛ حاال یا به خاطر
اینکه بعدا مورد سوال قرار نگیرد یا به این خاطر که
اعتقادش است.
اینکه من هم می گویم باید بنشینیم و صحبت های
اقای جنتی را بشنویم دقیقا با همین احساس است .اینکه
ببینیم منتقــدان چه می گوینــد و اقای جنتــی و معاونان و
همکارانشان چه می گویند .ما در دوره دوم اقای احمدی نژاد
به بعضی کارهای ارشــاد انتقادات جدی داشــتیم ،منتها
حرفمان به جایی نمی رســید .اعتراض،هم در حوزه سینما
و هم در سایر حوزه ها وجود داشت .احساس ما هم همین
بود .این جریان انحرافی را چه کسی در جامعه مطرح کرد؟
خود ما اصولگراها مطرح کردیم .اصالح طلب ها که مدعی
این جریان انحرافی نبودند .یعنی نقد این جریان انحرافی
توســط خود اصولگرایان مطرح شــد .همانطور که گفتید
مسائل فرهنگی یکی از مظاهر جریان انحرافی بود.
یکــی از دغدغه هــای اقــای روحانــی مســاله
گفت وگوی ویژه
سیاست
83
سیاست
گفت وگوی ویژه
84
مثلث | شماره 256
منتقدان شان است .همیشه ان را مطرح می کنند
و دیدیم که در قم هم مطرح کردند .حاال در مقابل،
منتقدان هم نظر خودشان را درباره نوع مواجهه
اقای روحانی با خودشان دارند .ما شما را به انصاف
می شناســیم .حق با کدام طرف است ،منتقدان
تند هستند یا اقای روحانی تحمل الزم را ندارد؟
حقیقت این است که ما از اقای روحانی انتظار صبر
و حوصله بیشتری داشتیم .ایشان در مناظره های تلویزیونی
که ما هم در کنار ایشــان بودیم گفت؛ مــن حقوقدانم .در
نتیجه مــا انتظارمان این بوده و هســت که اقــای روحانی
هیچ وقت نســبت به منتقدان خودشان در مجامع و محافل
عمومی عصبانی نشــوند و الفا ظ و عباراتی کــه جو تنش و
بگو مگو را در جامعه افزایش می دهد ،از زبان ایشان شنیده
نشود .ولی به طور متوسط هر ماه یک چنین اتفاقی می افتد
و این به نظر من برای کشــور خوب نیســت .اقای روحانی
توجه دارند که رئیس جمهور همه ملت ایران هســتند ؛ هم
انهایی که به ایشان رای داده اند ،هم انها که رای نداده اند.
می توانــد این مســاله یــک اســتراتژی از جانب
ایشان باشد؟
من نمی دانم و از علــت ان خبر ندارم .اما می دانم
کــه معلــول ان بــد اســت و نتیجــه بــدی دارد .هرچقدر
رئیس جمهور صبور تر باشد ملت هم صبورتر می شوند .هرچه
رئیس جمهور عصبانی باشد انعکاسش در وضع عصبی مردم
بیشتر خواهد شــد .انچه تا حاال اتفاق افتاده همانطور که
گفتم کمتر از انتظار ما بوده است.
با خودشان در این باره صحبت نکردید؟
تازگی هــا مجال این دســت نــداده کــه بتوانیم
رقابت بنده بااقای الریجانی مربوط به قبل از انتخابات 92اســت،
دیگر مایل نیستم ان را تکرار کنم
گفت وگوی خصوصی ،صمیمی و دوستانه داشته باشیم.
اگر اجازه بدهید وارد محور دیگری از سواالتمان
شــویم .شــاید بد نباشــد از اصولگرایان شروع
کنیم.برخــی معتقدنــد باتوجه بــه تجربه ای که
اصولگرایان از انتخابــات مجلس نهم و اتفاقات
ریاســت جمهوری یازدهم دارند بایــد واقعی فکر
کرد و زیــاد روی ایده ال ها ســرمایه گذاری نکرد.
یعنی از حاال یک فهرست قوی توسط کمیته ای
که قبال هم تجربه اش را داشتند تهیه شود .یک
عده می گویند یک نشانه هایی از وحدت دیده شده
و ایرادی ندارد که هر طرف چــه حرفی می زند .با
اینها جلو برویم و به گونه ای کار را جمع کنیم .شما
طرفدار کدام نظریه هستید؟
من دو تا اصل بــرای خودم دارم .یکــی اینکه ما
باید تمام توان خودمان را بــه کار بگیریم تا اصولگرایان به
وحدت برسند .یعنی معتقدم ارائه چند فهرست انتخاباتی به
نام اصولگرایان سم مهلکی برای انتخابات اینده است .این
را ما باید بفهمیم و باور کنیم .دوم اینکه باید از تجربه های
گذشــته ،به خصوص نزدیکترین تجربــه انتخاباتی درس
عبرت بگیریم .یکی از این درس های عبرت این اســت که
در عین حال که به تکلیف فکر می کنیــم واقع بینی را نیز از
دست ندهیم .شاید این حرف را اگر من می زدم ،همانها که
خیلی تکلیف گرا هستند قبول نمی کردند .ولی چون رهبری
گفتند ،اصولگراها باید قبول کنند .این سخن رهبری است.
کافی اســت ما در انتخابات اینده مجلس دهم واقع بینی را
با تکلیف گرایی همراه کنیم .مــا امیدواریم با این دو اصل
بتوانیم یک چتر وحدتی بر ســر اصولگرایان داشته باشیم
و مانع از تفرقه شــویم .االن رگه هایی در بعضی از رسانه ها
دیده می شــود که مایلند این وحدت بین اصولگرایان پیدا
نشود .از نوع خبرهایی که منتشر می شود ،احساس می کنیم
دوســت دارند برخی را به میدان انتخابات بکشــانند تا سبد
ارا ی اصولگرایان تقســیم شــود .اصولگرایــان باید انقدر
بصیرت داشــته باشــند که بازی نخورند .همه مــا باید فکر
کنیم که نبودن من در مجلس مهم نیســت .بودن فکر من
در مجلس مهم است .یعنی اگر دیدیم که نامزد شدن امثال
من باعث تفرقه و شکست می شود ،ولی انصراف من باعث
پیروزی اصولگرایان می شــود باید دومی انتخاب را کنیم.
ما با چنین اصولی تالش می کنیــم اصولگرایان به وحدت
برسند و ناامید هم نیستیم.
طیف اقــای الریجانی و طیــف پایــداری فاصله
بسیاری با هم دارند .به نظر می رسد که طیف اقای
الریجانی چشــم به ائتالف با بخشی از دولت هم
دارد .فکر نمی کنید این مساله کمی کار را سخت
می کند؟
بله اینها همــه ان نقطه های اســیب پذیر وحدت
اصولگرایــان اســت اما تالش می شــود از این اســیب ها
جلوگیری شود .یعنی سعی بر این است که واقع بینی همه را
به یکدیگر نزدیک کند.
شما در جلسات اقای تقوی حضور داشتید؟
خیر ،اما با ان جلســات مخالف نیســتم .با اقای
تقوی هم در ارتباط هستم.
یک بحثی مطرح است که موسسه اقای مصباح
ضلع ســوم اصولگرایی باشــد .از این طرف و ان
طرف هم در داخل خود اصولگرایان این موضوع
مطرح شــد .دیگران هم می گویند چــرا ما ضلع
چهارم و پنجم نباشــیم یا اصال چرا ضلع ســوم
داشته باشیم؟
چه کسی گفته که اصولگرایی باید سه ضلع داشته
باشــد؟ هر کســی به اندازه قامتش می توانــد بیاید و یک
ضلع شود .ما قســم نخوردیم که اصولگرایی باید سه ضلع
داشته باشد که عبارت باشد از موتلفه ،ایثارگران و رهپویان
و پایداری .خیر .این شــاید الگوی چهارســال پیش باشد،
ممکن است امروز مدل این باشد که چهار ضلع داشته باشد
و به جای مثلث ،مربع باشد.
ی یا جلسات حضرات
این مدل از جلسات اقای تقو
ایات ،موحدی کرمانی ،یــزدی و مصباح یزدی به
دست خواهد امد؟
باالخره اصولگرایان همیشه با حمایت روحانیت و
سیاست
حقیقتایناستکهماازاقایروحانیانتظارصبر
وحوصلهبیشتریداشتیم.ایشاندرمناظره های
م گفت؛
تلویزیونی که ما هم در کنار ایشان بودی
من حقوقدانم .در نتیجه مــا انتظارمان این بوده
و هســت که اقای روحانی هیچ وقت نســبت به
منتقدان خودشــان در مجامع و محافل عمومی
عصبانی نشــوند و الفا ظ و عباراتــی که جو تنش
و بگو مگو را در جامعه افزایــش می دهد ،از زبان
ایشانشنیدهنشود
شما تا زمانی که کناره گیری کردید در ریز مسائل
انتخابات بودید ،چرا اقای روحانی رئیس جمهور
شد؟ اساســا اصلی ترین دلیلش را چه می دانید؟
مناظره ها و بحــث درگرفته میان ایشــان و اقای
قالیباف سبب شد؟ اگر ان بحث مطرح نمی شد ایا
اقای روحانی باز هم رشد می کرد ؟ یا اقای روحانی
محصول دوره اقای احمدی نژاد بود؟
به نظــرم این بحث فایــده ای نــدارد و االن وقت
مطرح کردن ان نیست.
نشــانه هایی راجع به اقای احمدی نژاد می بینیم.
ما می بینیــم که او نیاتــی دارد برای بازگشــت به
قدرت .شما هم چنین حسی دارید در مورد ایشان
که حرکتشــان معطوف بــه انتخابــات مجلس و
ریاست جمهوری است؟
بله ،من هم چنین احساسی دارم .ولی لزوما ظاهر
شدن ایشان در انظار یا مسافرتشان به تبریز ،قم و ترکیه به
معنای این نیست که این حضور به معنای اختالل در میان
اصولگرایان اســت .برای من قابل تصور اســت که اقای
احمدی نژاد هم به همین نــوع فعالیت های خودش ادامه
بدهد و هم اصولگرایان به وحدت برسند.
اینها به معنای این نیست که اقای احمدی نژاد لزوما
یک فهرســت مســتقل و جداگانه ای از اصولگرایان برای
انتخابات خواهد داشت.
نگرانم اگر درباره ائتالف 3نفره صحبت کنم کار وحدت سخت شود
مثلث | شماره 256
گفت وگوی ویژه
در ارتباط با روحانیت عمل می کنند .در این شــکی نیست.
قطعا اگر بخواهد یک وحدتی حاصل شــود ،بدون اطالع
و رضایت و حمایت عزیزانی که اسم بردید نخواهد بود.
یک سوال هم دارم که نمی دانم تمایل دارید جواب
بدهید یا چیز؟ در انتخابات قبل دیدیم که در مورد
پایداری ان اتفــاق افتاد و یــک نگرانی هایی هم
وجود دارد که ممکن است باز این طیف حاضر به
ائتالف نباشد .شما هم در این باره نگرانی دارید؟
احساس من این است که پایداری براساس تجربه
گذشــته به یک جمع بندی تازه ای رسیده اســت .نه اینکه
مدعی باشــم که انها اظهار پشــیمانی می کنند ولی تصور
می کنم مثل هر جریان سیاســی دیگری ،گذشــته را چراغ
راه اینده خودشان می کنند و ما امروز با پایداری راحت تر از
چهارسال پیش می توانیم حرف بزنیم.
این خودش می تواند دستاورد بزرگی باشد .ولی
اقای دکتر! یک بخشی از اصولگرایان دل در گرو
دولت دارند .یک بخشی از پایداری ها هم دلشان
هنوز با اقای احمدی نژاد اســت .می شود در این
باره به صحبت های اقای اقا تهرانی اشاره کرد که
گفتند اگر تغییر نکند ما حمایت نمی کنیم .یعنی
اگر تغییر کند موضوع فرق می کند .این بازی در
دو زمین است و کار را سخت می کند.
باالخــره چــون ایــن اختالفات هســت وحدت
ضرورت پیدا کرده است .اگر همه یک طور فکر می کردند
که کســی دنبال وحــدت نمی رفــت .یک داســتانی نقل
می کنند که در ایســتگاه مرکزی راه اهن لنــدن ،تعدادی
ساعت نصب شده بود .این ســاعت ها هرکدام یک عدد را
نشان می داد .یکی یک دقیقه به دو ،یکی دو ،یکی دو و
یک دقیقه و ...مسافری از یک کارگر راه اهن که داشت
بارش را می برد بــا عصبانیت پرســید که ایــن چه وضعی
است .چرا این ساعت ها هر کدام عددی را نشان می دهد.
او هم از ان زیر همانطور که داشت بار می برد ،گفت «:اگر
قرار بود همه انها یک ســاعت را نشان دهند ،یک ساعت
بیشتر الزم نبود!»
اساسا مدل شما برای انتخابات مجلس چیست؟
بعضی می گویند هفــت به عالوه هشــت بعضی
می گویند کمیته داوری درســت کنیم یا بیست به
عالوه 10باشد .شــما چطور فکر می کنید؛ اصال
راجع به ان فکر کردید؟
اصولگرایان برای رسیدن و اجرایی کردن وحدت
دارای الگو هستند .این الگو طراحی و تدوین نیز شد ه است.
اما اجازه دهید ابتدا ان را اجرا و سپس اعالم کنیم.
یعنی مدل طراحی شده است؟
بله .طراحــی شــده و برنامه ای وجــود دارد برای
اجرایی شــدن وحدت .اما به نظرم بهتر اســت اول شکل
بگیرد بعد راجع به ان توضیح داده شود.
اگر فرض کنیم اصولگرایان به وحدت رســیدند
و حتی یک لیســت ارائه کردند ،اساسا چه چیزی
برای جامعه دارند که بیان کننــد .اگر بگوییم که
انتخابات مجلــس ادامه انتخابات 92اســت به
فرض اینکه اقای روحانی بتوانــد توافق جامع را
هم امضا کند ،اصولگرایان چه چیزی برای مردم
و جامعه دارند تا بیان کنند؟
اصولگرایان گفتمان شان گفتمان انقالب اسالمی
است و شما بپرسید چه چیزی ندارند.
به هر حال چیزی که عینی باشد برای مردم
مــا در چارچــوب اصــول امــام و گفتمان هــای
مقام معظم رهبری برای هر بخشــی هم گفتمــان داریم و
هم برنامه .در اینکــه تردیدی نداریم .نکتــه ای که وجود
دارد و مــن هم بارهــا ان را اعالم کرده ام این اســت که ما
دوره هشت ساله احمدی نژاد را دوره حاکمیت اصولگرایان
نمی دانیم ،به چند دلیل .اگرچه ابتدا اینطور فکر می کردیم.
در اغاز ،ما فکر می کردیم پیروزی اقای احمدی نژاد پیروزی
اصولگرایان است ولی به تدریج مشــخص شد که اینطور
نیست .دلیل ان هم این اســت که خود اقای احمدی نژاد
هیچ وقت خودش را اصولگرا ننامید و در طول این هشــت
سال حتی یک بار هم کسی از دهان ایشان واژه اصولگرایی
را نشــنید .انتقادات زیادی هم که به اقای احمدی نژاد شد
بیشتر از ناحیه خود اصولگرایان بود .اگرچه اصالح طلبان
صورت حســاب هزینه هایی کــه دولت اقــای احمدی نژاد
ایجاد کرده بــرای ما اصولگرایان فرســتاده اند ،ولی منافع
دولت او را خودشان استفاده می کنند ،به دلیل انکه هر روز
دارند یک کارخانه ،سد و پروژه ای را افتتاح می کنند و به نام
این دولت تمام می کنند ،ولی هر اتفاقــی که در ان دوران
افتاده به حســاب ما اصولگرایان می گذارند .ولی واقعیت
این اســت که ما ان دوران را دوران حاکمیت اصولگرایان
نمی دانیم ،ما در سیاست خارجی ،داخلی ،اقتصاد و برنامه
داریم و برنامه ما هم مبتنی بر اصولی است که امام و رهبری
برای ما ترسیم کرده اند.
پیش بینی شــما از مجلس اینده چطور اســت،
فکر می کنید اکثریــت در اختیــار اصولگرایان
می ماند؟
نمی توانــم پیش بینی کنــم ،چون تابــع اوضاع و
احوال و اتفاقاتی است که ممکن است از فروردین تا اسفند
اتفاق بیفتد .پیش بینی کردن از این فاصله دور یک مقدار
دور از احتیاط است.
فکــر می کنیــد اصولگرایــان بــرای ســال 96به
انتخابات ریاست جمهوری فکر می کنند یا اینکه
باتوجه به دو دوره ای بودن روسای جمهور سابق،
در این معادله سیاسی شرکت نخواهند کرد؟
پیش بینــی در مورد ان هم به نظر من زود اســت.
پیدا کردن یــک الگوی سیاســی -اجتماعــی از انتخابات
ریاســت جمهوری ایــران کار دشــواری اســت .کشــف
قانونمندی حاکــم بر انتخابات ریاســت جمهوری در ایران
کار سختی اســت .هر دفعه اتفاقی می افتد که مشابهتی با
دوره قبل ندارد .همیشه مردم را غافل گیر می کنند.
حرف شما این معنا را می دهد که اصولگرایان نیز
می توانند شانس داشته باشند.
حرف من این اســت کــه از اتفاقاتی کــه تاکنون
افتاده ما نمی توانیم انگاره ای بسازیم برای اینده.
راجع بــه ان ائتالف ســه نفره در انتخابات ســال
92خیلــی حرف هــا زده شــد و شــما هــم اخیرا
چند خطی راجع به ان گفتید و مورد توجه سایت ها
قرار گرفت .سوال من این است که چرا این ائتالف
به نتیجه نرســید؟ ما با اقای دکتــر والیتی ،دکتر
حداد و دکتر قالیبافی روبه رو هستیم که هر کدام
در حوزه خودشان بهترین هستند ،تصور همه ما
این بود که یک اتفاق مهم و مثبتی خواهد افتاد .به
نظرم این یکی از برهه های مهم اصولگرایی است
که اسیب شناســی ان حاال دیگر چندان ایرادی
نداشته باشد .مایلید در این مورد صحبت کنید؟
می گویند گذشــته چــراغ راه اینده اســت .اما من
نگرانم که اینجا برعکس شــود و برگشــت ما به گذشته راه
اینده را نیز تاریک کند .بعد هم شــما این سوال را از کسی
می کنید که بــه وظیفه خودش عمل کرده اســت .به نظرم
سوال را از دیگران کنید .من نگران این هستم که اگر وارد
این قضیه شــوم ،به ان وحدتی که امیدواریم حاصل شود
لطمه وارد شود .ما باید یک هدف داشته باشیم و ان حفظ
انقالب است .هر چیزی که به این مســاله لطمه بزند ،باید
کنار زده شود .تفرقه قطعا به این موضوع لطمه می زند و ما
باید از مطرح کردن صحبت هایی که باعث تفرقه می شود،
خصوصا در رسانه ها خودداری کنیم.
85
گفت وگوی ویژه
86
مثلث | شماره 256
سیاست
یعنی تــاش می کند کــه خــودش را وارد فضای
اصول گرایی کند؟
به هرحال عکســش را مــن احتمــال نمی دهم؛
اینکــه اصولگرایان یک لیســت بدهنــد و احمدی نژاد هم
یک لیست.
شــما در الگویی کــه فرمودید تهیه شــده تصور
ظرفیت اقای احمدی نژاد را هم کردید یا خیر؟
بنای ما در ان الگو بر شایســته گزینی است .برای
ان هم مالک هایی وضع می کنیم .هر کس بر ان مالک ها
منطبق باشد می تواند در فهرست اصولگرایان قرار گیرد.
هر چند شــما فرمودید که مایل نیســتید در مورد
الگوی تهیه شــده توســط اصولگرایان جز ئیات
بیشــتری ارائــه دهیــد ،امــا اگــر اجــازه بدهید
می خواهم بپرســم ایا بــرای گروه هــای مختلف
سهمیه ای تعیین شده است؟
خیر .ممکن است که اصال از یک جریان سیاسی
است
تعداد خیلی کم و جریانی تعداد بیشتری باشد .بن ا براین
افرادی که به پاکی و درســتی و کارامدی شــناخته شده اند
معرفی شوند.
یعنی فرد محور است؟
یعنی شایسته ترین افراد گزینه شوند.
یک بحثــی کــه وجــود دارد اینکــه در انتخابات
ریاست جمهوری اگر اقای احمدی نژاد بیاید یک
ثلمه بزرگی در اصولگرایان ایجاد می شود ،شکاف
عظیمی ایجاد خواهد کرد .اصالح طلبان هم روی
همین تحلیل اســت کــه احمدی نژاد را تشــویق
می کنند .نظر شما چیست؟
بــه نظــرم االن زود اســت راجــع بــه انتخابــات
ریاست جمهوری اینده صحبت کنیم.
فکر می کنید او هنوز بدنه اجتماعی خودش را دارد
و مردم هنوز احمدی نژاد را می خواهند یا نه؟ یعنی
دولت اقای روحانی باعث می شود مردم دوباره به
احمدی نژاد برگردند؟ مثال اقای جوانفکر گفته بود
طوری می شود که مردم با چراغ دنبال احمدی نژاد
بگردند؟
هر کسی اوضاع را انطور تحلیل می کند که دوست
دارد در اینده اتفاق بیفتد .مثل مسابقه فوتبال است که قبل
از بازی همه می گویند ما می بریم.
اصالح طلبان تصویری از خود نشان می دهند که
بر مبنای مختصات ان ما با یک جناح کامال متحد
مواجه هستیم که البته دلیلش هم پیروزی اقای
روحانی اســت .شــما چطور اوضاع را می بینید؟
ایا ما بعد از انتخابات ٩٢با یک جناح کامال متحد
روبه رو هستیم یا شما هم نشــانه هایی از تکثر را
درون انها می بینید؟
من معتقد نیستم که مردم به اقای روحانی به عنوان
یک اصالح طلــب رای دادنــد .یعنی مــردم در رای دادن
به اقای روحانی گرایش اصالح طلبی خودشــان را نشــان
ندادند .نه اقای روحانی خودش را اصالح طلب معرفی کرد
و نه انها که به اقــای روحانی رای دادند خودشــان را لزوما
اصالح طلب می دانستند .رای اقای روحانی نیز انقدر قاطع
نبود که اصالح طلبان بتوانند به پیروزی خودشــان در اینده
امیدوار باشند .بنابراین اصالح طلبان پیروزی 50/7درصدی
اقای روحانی را به عنوان پیروزی اصالح طلبی در انتخابات
٩٢به نفع خود مصادره کردند.
در جناح اصالح طلبان دو دیدگاه وجود دارد ؛ یک
دیدگاه این اســت که هنوز زمان حضور مســتقل
ما فرا نرســیده و باید با دولت ائتــاف کنیم .یک
دیدگاه هم این است که به طور مستقل عمل کنیم.
پیش بینی شما چیست؟
بنده پیش بینی ام این اســت که بخــش مهمی از
اصالح طلبان در انتخابات مجلــس دهم زیر نقاب اعتدال
وارد خواهند شد.
یعنی همچنان ائتالفشان را ادامه می دهند؟
اینطور پیش بینی می کنم .یعنی با شــعار اعتدال
وارد می شوند.
در سال ٩٦هم با همین دستفرمان وارد می شوند؟
بــرای پیش بینــی در ان زمینــه زود اســت اما در
انتخابــات مجلس به عنــوان کمک به اقــای روحانی وارد
می شوند و به همین دلیل ســعی می کنند جامعه را دو قطبی
کنند و اصولگرایان را مخالف اقــای روحانی معرفی کنند.
درحالی که بنای اصولگرایان بر مخالفــت با اقای روحانی
نیست.
طیفی از اصالح طلبان ،خصوصا دکتر عارف خیلی
اصرار دارند بر اینکه با بخشی از اصولگرایان یک
فهرســت بدهند .ایــن اصولگرایان چه کســانی
هســتند؟ منظورشــان جریان اقــای الریجانی و
ناطق نوری اســت؟ برگرفته از چه نــوع دیدگا هی
اســت؟ شــما این امادگــی را در جنــاح اصولگرا
می بینید که چنین اتفاقی بیفتد؟
همه چیز ممکن است .یعنی در عالم سیاست بعد از
36سال تجربه باید این درس را فرا گرفته باشیم که نگوییم
همین اســت و جز این نیســت .باالخره بیــن اصولگرایان
کسانی هستند که به اقای روحانی نزدیکترند .بین طرفداران
اقای روحانی نیز کسانی هستند که به بعضی از اصولگرایان
نزدیکترند .بعید نیســت که به فکر یک ائتالفی هم باشند.
ممکن اســت این اتفاق هم بیفتد .از طرفی ما هم دوست
داریم اصولگرایان واحد باشــند .اما معلوم نیســت انچه ما
دوســت داریم همان اتفاق بیفتد .بنابرایــن من نمی گویم
این امر محال است.
اقای دکتــر! بهتر اســت چنــد ســوال در زمینه
سیاست خارجی هم بپرسیم .از نظر شما امکان
توافق جامع وجود دارد؟ فکر می کنید انعطاف های
دو طرف انقدر هست که بتوانند به توافق برسند؟
مساله هســته ای ،دوالیه دارد ،الیه زبرین و الیه
زیرین .الیــه زبرین همان چیزی اســت کــه در فضاهای
رسانه ای و تبلیغاتی زده می شــود که همه ان را می شنوند.
جان کری چیزی می گوید ،سخنگوی کاخ سفید چیز دیگری
می گوید .یــا ان طرف جمهوریخواهان امریــکا و نتانیاهو
یک چیزی می گویند .این طرف هم دولت چیزی می گوید
و برخی از نمایندگان مجلس چیز دیگــری می گویند .این
همان الیه زبرین است .الیه زیرین را هم ما مطلع نیستیم و
شاید هیچ کس غیر از ان چند نفر مطلع نباشند ،و هنوز هم
این الیه زیرین شکل نگرفته و منعقد نشده است .بنابراین
ما نمی دانیــم این زیاده خواهی های امریکایی ها و شــرط
و شــروط گذاشــتن ها از نوع کری خواندن قبل از رسیدن
به توافق نهایــی و تضعیــف روحیه طرف مقابل اســت یا
حرف هایی است واقعی؟ به هرحال ما خوشحال می شویم
که تیم مذاکره کننده به یک توافق شایسته برسد .توافقی
که عزت ملت ایران در ان رعایت شــده و منافع ملت در ان
دیده شود.
من معتقد نیســتم که مــردم به اقــای روحانی
به عنوانیکاصالح طلبرایدادند.یعنیمردم
دررایدادنبهاقایروحانیگرایشاصالح طلبی
خودشانرانشانندادند.نهاقایروحانیخودش
را اصالح طلب معرفی کرد و نــه انها که به اقای
روحانیرایدادندخودشانرالزومااصالح طلب
می دانستند .رای اقای روحانی نیز انقدر قاطع
نبودکهاصالح طلبانبتوانندبهپیروزیخودشان
درایندهامیدوارباشند
ممکن است توافقی که امضا می شود یک توافق
خوب نباشد یا توافقی که صورت می گیرد توافق
نظام است؟
امیدوارم غیر از این اتفاق نیفتد .به هرحال وقتی
رهبری می گویند اینهــا فرزندان ما هســتند ،فرزندان این
انقالبند این امیدواری بی وجه نیست .ما به عنوان اصولگرا
خوشحال می شویم اگر دولت اقای روحانی بتواند مشکل
تحریم ها را با حفظ منافع از طریق مذاکره حل کند.
فکر می کنم شــما جدا از بحث دولــت یک رابطه
شــخصی مناســبی با دکتر ظریف هم دارید .در
مورد الیه های زیرین با ایشان صحبت نکردید؟
من نپرسیدم از ایشان و علت اینکه نمی پرسم هم
این است که فکر می کنم این مســائل هنوز نهایی نشده
است تا اینکه بشود ان را به عنوان یک واقعیت تلقی کرد.
به هرحال ان چیزی که بنده از مســاله هسته ای نسبت به
ان نگرانی دارم این است که تا به حال تلقی عموم اینطور
بوده که امریکایی ها با اهرم تحریم خواسته اند در اقتصاد
ایران اثر بگذارند ،این واضح است .نگرانی من این است
که امریکایی ها بخواهند با اهرم مذاکره بر سیاست ایران
اثر بگذارنــد .من ایــن را خطرناک تر از تاثیــر بر اقتصاد
می دانم .ملت باید کامال هوشیار باشد که امریکایی هایی
که با انقالب دستشــان از دخالت در سیاست ایران کوتاه
شــده اســت ،حاال از پنجره مذاکرات نخواهنــد تاثیر بر
فضای سیاســی ایــران بگذارند .مردم ایــران باید کامال
مراقب باشــند که هر جریان سیاســی که بخواهد در دام
این توطئه بیفتد ،ان جریان را طــرد کنند .من نمی گویم
در ایران جریانی هســت کــه می خواهد بــه امریکایی ها
برای پیروزی تکیه کند اما کامــا این را محتمل می دانم
که امریکایی ها بخواهند با اســتفاده از ابزار مذاکرات بر
فضای سیاســی ایران تاثیر بگذارنــد .اینجا یک بصیرت
باال و عمومی الزم اســت .این یک گذرگاه حساس است
که ملت مراقب باشــد تا دوباره خارجی در سیاست داخلی
ما اثر نگذارد .ما تا به حال هرچه دعوا و اختالف داشتیم
اختالف خانوادگی بوده اســت .هیچ وقت الت سر محله
نیامده طرف یکی از دو ســوی دعوا را بگیــرد و بخواهد
تاثیرگذاری کنــد .باالخره خودمان با هــم کنار امده ایم.
یک بار انتخابات شــده یکی برنده شــده یکی بازنده شده
دوبــاره یکی بازنده شــده و دیگــری برنده شــده تا وقتی
این جا به جایی های قدرت با اراده ملت اســت هیچ جای
نگرانی نیست .اما اگر روزی خدانکرده خارجی طمع کند
که بخواهد در نتایج سیاســت داخلی ما اثربگذارد ان روز
باید نگران بود.
حدس می زنید به فرض امضا شدن توافق جامع
این موضوع عواقب جانبی داشــته باشد؟ ممکن
اســت تبدیل به پیروزی اصالح طلبان در شرایط
داخلی شده و تاثیرگذار باشد؟
به نظر مــن قطعا اصالح طلبــان از نتایــج مثبت
مذاکرات بهره برداری خواهند کــرد .ولی اصولگرایان باید
منصف باشــند .نه ذوق زده شــوند (اگر جــای ذوق زدگی
نداشــت) و نه بناشان بر این باشد که دســتاوردهای مثبت
را نادیده بگیرند.
شما برای مجلس دهم نامزد می شوید؟
برای این منظور تصمیم نگرفته ام .من نصیحتی
به همه می کنم که قبل از همه خودم سزاوار ان هستم .اگر
کنار رفتن من به پیروزی اصولگرایان کمک کند قطعا کنار
خواهم رفت.
برای اخرین انتخابات هیات رئیسه چطور تصمیم
نگرفتید؟
من دیگر مایل نیســتم ان رقابت را تکرار کنم .ان
رقابت مربوط به قبل از انتخابات ٩٢بود .االن دوران رقابت
داخلی ما اصولگرایان نیست.
گف
تو
گ
و
ی ویژه
محمدحسین صفارهرندی
یک دوره ای شدن دولت روحانی اتفاق غریبی نخواهد بود
قبل از این در جریان اصولگرا تفرقه تئوریزه می شد اما
امروز این طور نیست
خاستگاه فکری علی جنتی در فرهنگ با مهاجرانی
یکی نیست
مثلث | شماره 256
مبنای دفاع از ارتباط با چین و روسیه ایدئولوژیک نیست
گفت وگوی ویژه
طرح ائتالف
اصالح طلبان با اصولگرایان
عملیات روانی است
در انتخابات سال ،94هماورد هیجان انگیزی پیش رو
داریم
87
سیاست
گفت وگوی ویژه
88
مثلث | شماره 256
گفت و گو :سعید اجورلو -مصطفی صادقی
سردبیر -دبیر تحریریه
شما چندی قبل در اظهارنظری در رابطه با مذاکرات
هسته ای اعالم کردید که بهتر است به جای ادامه
مذاکره با امریکا و غرب ،به سمت روابط راهبردی
با چین و روســیه حرکت کنیــم .این صحبت های
شما ،می تواند معانی متفاوتی داشته باشد؛ شاید
بتوان این گونه برداشت کرد که کشور امید چندانی
به نتیجــه مذاکرات نــدارد و در حــال طر ح ریزی
برنامــه دوم خود -خصوصــا برای اینــده اقتصاد
ایران -است.
چون شما بی مقدمه شروع کردید ،من هم بی مقدمه
صحبت می کنم .منحصر کردن راه حل ها برای بهبود اوضاع
به خصوص در حوزه اقتصاد -در مسائل سیاست خارجی،یک انحراف است .بنابراین پیشنهادی که من ارائه کردم،
به عنوان پیشنهادی که باید به عنوان یک راه حل نهایی در
دستورکار قرار بگیرد ،نیست؛ بخشی از سیاست های اقتصاد
مقاومتی ،این بود که در چارچوب روابط بین الملل ،ما چگونه
رابطه خود با سایر کشــورها را تنظیم کنیم .در این رابطه دو
نوع نگاه وجود دارد؛ یک نگاه این است که هیچ راه حلی در
ارتباطات بیرونی ما وجود ندارد جز از طریق تصحیح و ترمیم
روابط با غرب .پیشنهاد دیگری هم وجود دارد و ان این است
که ما نمی خواهیم نســبت به غرب نگاه قهر دائمی داشــته
باشــیم اما این را یگانه راه موجود برای خود فرض نکنیم و
راه های دیگــر را نیز در نظر بگیریم .بنــده در چارچوب این
نگاه دوم صحبت کردم .بنابراین همه راه های ما منحصر در
چارچوب سیاست خارجی نیست و باید راه های بسیار دیگری
را برویم؛ خصوصــا تحکیم بنیه داخلی ،احصا و شناســایی
ظرفیت های پنهان داخل و برداشتن موانع فعاالن اقتصاد
داخلی .اما در عین حال ،بخشــی کــه در اقتصاد مقاومتی
پیش بینی شده ،توسعه دادن شرکای خارجی و محدود نشدن
در یک حوزه است .در اینجا این نکته مطرح می شود که نفع
ما در همکاری با کشورهایی اســت که ما در ارتباط گیری با
انها مزیت هایی برای خود متصور هستیم اما همکاری با انها
مســتلزم قبول برخی تحمیل ها از ناحیه انهاست؛ شرایطی
می گذارند و نرخی برای همکاری با خودشان تعیین می کنند
که شما از پس ان نرخ برنمی ایید .این مساله را با همکاری
با کشورهایی که نرخ همکاری با انها پایین تر است مقایسه
می کنید و احســاس مزیت نســبی می کنید که اگــر با اینها
کار کنیــد ،چنین شــرایط ظالمانه ای وجود ندارد و از شــما
باج خواهی نخواهند کرد .بنده می گویم بسیار معقول است
که مشــارکت با چنین کشــورهایی را جایگزین موارد دیگر
کنیم .نتیجه عملی این رویکرد ،سر عقل اوردن کسی است
که می خواهد در شــرایط عادی از مــا باج خواهی کند؛ این
مساله در سابق هم دیده شــده است .وقتی می بیند که شما
مجبور نیستید که یا با انها کار کنید یا رو به قبله دراز بکشید و
بداند که شما راه حل های بن بست شکن دارید ،در رفتارهای
خود تجدیدنظر می کند.
بازتاب صحبت های شما -خصوصا در رسانه های
خارجی -این بود که باید رفته رفته برای به نتیجه
نرسیدن مذاکرات اماده شــویم .ایا این برداشت
درستی است؟
من ایــن قیــد را روی موضــوع نمی گــذارم؛ من
می گویم حتی اگر قرار اســت مذاکرات به نتیجه برسد ،ما
چرا باید در روابط خارجی خودمان انحصار داشــته باشــیم؟
ما این انحصار را در رابطه با چین ،روســیه و دیگر کشــورها
هم نمی خواهیم داشته باشیم و باید تنوع مراجع بین المللی
را برای خود در نظــر بگیریم .اما در شــرایطی که می بینیم
از سوی گروهی از کشــورهای صاحب تکنولوژی ،قدرت و
سرمایه ،شرایط سختی پیش روی ما گذاشته می شود ،عقل
حکم می کند که ما به ســراغ کشــورهایی برویم که شرایط
اسان تری دارند؛ این یک مفر و راه گریز است .البته اگر در
ادامه راه ،احســاس کردیم که مزیت ما در این نقطه است،
به طور جدی تر در این مســیر گام برمی داریم .مثال تعبیری
وجود دارد که گفته می شــود این قرن ،قرن اسیایی است؛
اگر چنین اســت ،ما نسبت به مشــارکت های جمعی در این
منطقه و ایفای نقش ،اولی هستیم .کما اینکه هم اکنون ،ما
به عنوان عضو ناظر در پیمان شانگهای حضور داریم و زمینه
عضویت دائم و ارتقای سطح و جایگاه ما در این پیمان ،در
حال فراهم شدن است .این امتیاز بسیار بزرگی برای ماست
که بتوانیم به عنوان یک بازیگر مهم در منطقه ای که محور
تحوالت اقتصادی در اینــده خواهد بود ،دیده شــویم .در
بده بستانی که با این کشورها خواهیم داشت ،ما بخشی از
نیازهای انها را براورده خواهیم کرد و بخشــی از نیازهای ما
نیز از سوی انها تامین خواهد شد .من از یک رابطه عقالنی
صحبت می کنم؛ منظورم یک ارزیابی ایدئولوژیک نیست و
عقالنیت مان ،ما را به سوی چنین رابطه ای سوق می دهد.
من در این انتخاب دیدم که فارغ از دسته بندی های سیاسی،
ی را انجام دهیم .برای
بسیاری معتقدند که باید چنین اقدام
مثال ،اقای هاشمی رفسنجانی با وجود اختالف سلیقه ای که
با جریان های اصولگرا دارد ،اعالم کرد که چرا باید از امکان
چین استفاده درســتی نکنیم؟ نظر و نگاه ایشان و حتی تیم
نزدیک به ایشان در این رابطه با ما مشترک است.
در اینجــا دو مانــع و چالــش ممکن اســت وجود
داشته باشــد؛ یکی در ســطح جامعه و دیگری در
سطح سیاست است .در سطح سیاست ،به نظر
نمی رسد که دولت امادگی چنین رفتاری را داشته
باشد یا حداقل چنین امادگی را از خود نشان نداده
است؛ در ســطح وزرا ،بینش وزرا ،بینش کابینه و
کلیتی که کابینه را پیش می برد ،نوع نگاه این طور
نیســت .در ســطح جامعه نیز تقریبــا همین طور
است .اینکه شما می گویید در این رابطه نگاه من
ایدئولوژیک نیســت ،صحبت دقیقی است و باید
به جامعه القا شــود؛ چراکه جامعه تا حدود زیادی
برخالف ایــن نظر ،فکر می کند .بعد از ســال ،88
نگاهی علیه محور شرق شــکل گرفت و در سطح
شعارها نیز دیده شد؛ این نگاه ایدئولوژیک تا حد
زیادی وجود دارد و نمی توان گفت که به طور کامل
از بین رفته است .همچنین انتظاری که جامعه از
سیاســت خارجی دارد و تاثیرات ان را در اقتصاد
دیده ،دو مانع دیگر است که باید در رابطه با انها،
چاره ای اندیشید.
من عرض کــردم که دلیــل تاکید بنده بــر تقویت
روابط با ســایر کشــورها این نیست که چشــم انداز روشنی
در مذاکــرات با غرب وجود نــدارد .معتقدم کــه حتی برای
رسیدن به چشم انداز روشن در ارتباط با غرب ،ما باید عناصر
گفت و گــو بــا محمد حســین صفــار هرندی
حاوی چند بخش است .ابتدا با او درباره سیاست
خارجی و ارتبــاط ان با اقتصاد و سیاســت داخلی
گفت و گــو کردیم .در این بخش رابطــه میان ایران
با محور شــرق مورد کنــکاش قرار گرفت .ســپس
درباره سیاســت داخلی گفت و گــو کردیم .درباره
اصول گرایان ،اصالح طلبان و رفتارهای سیاســی
پیــش روی این جریان هــا و بعد متمرکــز بر دولت
روحانی شدیم و از دولت یازدهم بحث کردیم.
در پایان هــم اقای صفــار هرندی به ســئوال
مــا دربــاره موضــوع شــورای رهبری که هاشــمی
رفســنجانی مطرح کرده اســت بــه تفصیــل و به
روشنی سخن گفت.
پیش برنده فراوانی در اختیار داشته باشیم؛ برای مثال یکی
از عناصر پیش برنده و برگ برنده ما در مذاکره با رقبای مان،
این است که انها می دانند ما کشوری صاحب نقش در منطقه
هستیم .حتی اقای کری هم به این موضوع اذعان می کند
و می گوید من می دانم که جای پای شما در منطقه محکم
اســت .البته او اســتفاده دیگری از این برداشــت می کند،
تهدید می کنــد و می گوید شــاید به همین دلیل اســت که
کنگره ما نگران شده اســت اما خودش هم می داند که این
برگ برنده ماست .همچنین تعداد ســانتریفیوژهای ما هم
برگ برنده ماست؛ زمانی که تعداد ســانتریفیوژهای ما چند
صد عدد بود ،با ما ســر میز مذاکره نمی نشســتند یا اگر هم
می نشستند ،می گفتند اول خودتان را از این ماشین ها خلع
کنید ،نیروگاه ها را پلمب کنید ،درب تاسیسات هسته ای تان
را تخته کنید و بعد بیایید مذاکره کنیم .اما امروز در حالی که
سانتریفیوژهای ما می چرخد با ما مذاکره و چانه زنی می کنند
و خودشان هم می دانند نمی توانند به کسی که بیش از بیست
هزار سانتریفیوژ نصب شده و در حال فعالیت دارد ،بگویند که
تاسیســات خود را پلمب کن! مثال می گویند تعداد کمتری
را فعال کن یا در این مقطع ،چند هزار ســانتریفیوژ خودت را
فعال نگه دار .بنابراین می بینیــد که عنصر قدرت در مذاکره
به کارتان امده اســت؛ چه بســا اگر ما به جای بیست هزار
سانتریفیوژ 50 ،هزار ســانتریفیوژ نصب کرده بودیم ،امروز
قدرت چانه زنی بیشتری داشتیم .شــاید اگر در این منطقه
کشورهای بیشتری بودند که همسو با ما حرکت می کردند یا
تظاهر به همسویی با ما می کردند ،دست ما دست برتر بود.
کسانی هســتند که قدرت را در محیطی انتزاعی و در حالتی
فرضی می بینند و معتقدند که چون ما انها را برانگیخته ایم،
انها به ما توجه می کنند و ما قدرتمند می شــویم؛ من اصال
قدرت را این طور نمی بینم .قدرت در درون ماســت و ما باید
قدرت را درون خود حاصل کنیم و با این برگ برنده به سراغ
انها برویم .اگر می خواهیم رغبتی در انها برانگیزیم که با ما
جدی تر کار کنند ،امروز باید قدرتمند شــده باشــیم .ممکن
است یک حالت از قدرتمند شدن در کنار تقویت بنیه داخلی،
همین باشد اما حالت دیگر این است که خود را مستغنی نشان
دهیم و بگوییم نیازی را که از شما داشتیم ،از راه دیگری به
دســت اوردیم .بنابراین صحبت من کامال غیرایدئولوژیک
اســت .اما در خصوص قضایای ســال 88که به انها اشاره
کردید ،باید عرض کنم اتفاقا کسانی که مسبب ان اتفاقات
شدند ،همان ها باید پاسخگو باشند .اوال ایا نزدیک شدن انها
به سیاست قدرت های سلطه گر کار درستی بوده است؟ روش
سی و چند ساله این قدرت ها در برخورد با انقالب اسالمی،
روش حذفی بوده و انها می خواستند انقالب اسالمی برچیده
شــود .حتی امروز هم وقتی ارمان های خود را رو می کنند،
می گویند ما نمی توانیم موجودیتی به نام جمهوری اسالمی
را بپذیریم .ایا درست است که کسی با تقرب به انها و نزدیک
شدن به سیاست های انها ،بخواهد اعتبار و جایگاه باالتری
برای خود در سیاست داخلی کسب کند؟ به نظرم فاجعه ای
که در سال 88اتفاق افتاد ،محصول چنین مظنه ای در نگاه
برخی افراد بود که فکر کردند اگر خود را برای کشــورهای
ســلطه گر ،شــیرین نشــان دهند ،قدرتمندتر می شــوند و
اعتبار بیشــتری کســب می کنند .من می گویــم این نگاه و
رفتار ،اعتبار واقعی برای انها خلق نکرده است .کشورهایی
بودند که خیلی بیشتر از اینها خودشان را برای غرب شیرین
کرده و خوش خدمتی کــرده بودند اما غرب نتوانســت انها
را در مهلکه ها نجات دهد و نتوانســتند با عصایی که غرب
زیربغل شان زده بود ،خودشــان را حفظ کنند .بنابراین این
نگاه ،نگاه منحطی است .از نظر من ،این ما هستیم که در
مراوده با بیرون ،انها را به اســتخدام خود درمی اوریم اما از
نگاه برخی سیاسیون ما ،این ما هستیم که در مراوده با غرب
به استخدام انها درمی اییم .اگر تفاوت این دو نگاه به درستی
تبیین شود ،خواهیم دید که پیشنهاد ما برای نزدیک شدن به
مثلث | شماره 256
چین ،روسیه یا کشورهای دیگر ،از منظر پیدا کردن یک «اقا
باال سر جدید» نیســت؛ انقالب به ما این وارستگی را داده
است که از این ادبیات فاصله بگیریم .ما می خواهیم شرکایی
قابل اعتماد و مطمئن تر پیدا کنیــم .غربی ها نمی خواهند
شریک باشند؛ می خواهند فرمان بدهند و باالدست باشند و
طرف مقابل ،فرمان ببرد .اختالف ما با این دوستان بر سر
همین مسائل است.
از سال 88به این ســو ،عنصر سیاســت خارجی
نقش موثرتری در سیاســت داخلی مــا پیدا کرده
و می توان گفت که مجموعه معادالت به ســمتی
حرکت کرد که به هر دلیلی ،بــه یکی از جناح های
سیاســی ما کمک کــرد .غــرب بــا رفتارهایی که
می کرد و به صورت پنهان و اشــکار این مســاله را
اعالم می کرد ،موجب شــد که تاثیرات خاصی در
انتخابات 92بگــذارد؛ نوع مواجهه بــا تیم قبلی
هسته ای ،منتظر نتیجه انتخابات بودن و واکنش
اقتصاد ایــران ،مصداق های بارز ایــن رفتار بود.
ایا باتوجه به چنین فضایی ،ایا غرب حاضر اســت
برای ادامه این فضا و تقویت ان در داخل کشــور،
امتیازات بیشتری در مذاکرات هسته ای به دولت
بدهد؟ با این نگاه ،سرنوشــت مذاکــرات به کجا
می انجامد؟
این مساله به صورت قطعی برای من قابل پیش بینی
نیست اما صورت مساله را می توانم این گونه توضیح دهم.
فرض کنیم که غرب برای تقویت یک جناح سیاسی در داخل
کشور ما ،حاضر شود به خواســته های طبیعی و عادالنه ما
تن دهد و اجــازه دهد تمام چیزهایی را که از مســیر دیگری
به دست نیاورده ایم ،به دست بیاوریم .مگر این اتفاق بدی
اســت؟ این همان خواســت نظام و انقالب است .ممکن
اســت غرب با هدف دیگری این کار را انجام داده باشد ،اما
اگر این اتفاق حاصل شود ،یعنی ایران به منویات خود دست
یافته است .اما من می گویم انها این کار را انجام نمی دهند؛
چراکه در نهایت ،از دستیابی ایران به چنین موقعیت هایی
نگران هستند .اگر دسترسی ما -به هر بهانه ای که در ذهن
انهاست -با حفظ عزت ،موقعیت علمی و فناوری و همچنین
سیادت و سروری ما در منطقه همراه باشد ،ما دیگر دعوایی
با طرف مقابل نخواهیم داشــت .همه دعوای مــا با انها بر
ســر این اســت که انها نگران تقویت قدرت نفوذ ما هستند
و همه مصیبت شان همین است .این مســاله را هم پنهان
نمی کنند و با صراحت می گویند که شــما چرا اینقدر پر و بال
پیدا کرده ایــد و در منطقه جلو می رویــد؟ حتی در خصوص
برخی شــاخه های علم به ما می گویند که چرا در این شاخه
از دانش پیشرفت می کنید؟ انها نگران هستند؛ اینکه ما در
کلوب برخی رشته های علمی در جهان وارد شده ایم ،برای
انها نگران کننده است .دعوای ما و انها بر سر حوزه های نفوذ
است .چگونه ممکن اســت انها بستر این حوزه های نفوذ را
برای ما فراهم کنند؟ نظر من این است که انها قاعدتا این کار
را انجام نمی دهند .اگر توافقی حاصل شود ،به قدری حاشیه
دارد« ،لیت» و «لعل» دارد و به قــدری در ان ابهام افرینی
می کنند که چنیــن اتفاقی در ان نیفتد .البته ممکن اســت
با پروپاگاندا ،تبلیغــات و هیاهو ،مســاله را به گونه دیگری
جلوه دهند؛ مثال بخواهند چیز به دســت نیامده را به عنوان
یک دســتاورد بزرگ ،به ما غالب کنند .در اینجا نقش رسانه
این است که واقعیت را منعکس کند و بگوید که همه ماجرا
چیست و چه چیزی قرار است عاید شود؟ این خیلی بد است
که مردم به توهم اینکه راهی که در حال طی شــدن است،
اینها را به فراخی و گشایشی در مسائل زندگی بکشاند اما بعد
از یک سال ببینند که چنین اتفاقی نیفتاده است؛ کما اینکه
در بدو روی کار امدن این دولت ،چنین توقعی وجود داشت
و گفته شــده بود که اگر صد روز از عمر دولت سپری شود،
شما اثار گشایش را خواهید دید .امروز وقتی پس از گذشت
بیش از یک سال و نیم از عمر دولت به مردم رجوع می شود و
از انها سوال می شود که وضع بهتر شده است یا نه ،بیش از
70درصد مردم می گویند که وضع بدتر شده یا حداقل فرقی
نکرده است .من نظرسنجی را دیده ام که در هفته های اخیر
انجام شده و چنین نتیجه ای را نشان می دهد.
نکند همان 70درصدی باشــند که اقای روحانی
می گوید ،حامی رویکرد هسته ای دولت هستند؟
من نمی دانم مستندات ایشان چیست؛ کما اینکه
مستندات ایشان را درباره صفر بودن تورم در ماه بهمن را هم
نمی دانم .البته نمی خواهم چنیــن صحبتی را انکار کنم اما
می گویم انچه در ذهن مردم اســت ،این است که وضع به
مراتب بدتر شده است .در ان نظرسنجی 15 ،درصد از مردم
نســبت به بهبود وضعیت اقتصادی ابراز رضایت کرده اند و
85درصد نگران هستند .حرف ما این است که مبادا راهی را
برویم که خیال کنیم شش ماه دیگر ،شرایط بهبود یافته است
اما وقتی به ان زمان برسیم ،باز هم همین احساس گریبان
ما را گرفته باشد.
یعنی زیر بار توافق بد برویــم و اثار اقتصادی هم
پشت سر ان باشد؟
حتما همین طور است .البته ممکن است در زمان
اعالم توافق بد ،ان را بسیار زیبا جلوه دهند؛ هم رسانه های
بیگانه و هم کسانی که خود را در این نگاه ،دخیل می دانند.
ممکن است به گونه ای جلوه دهند که همه چیز در حال حل
شــدن قطعی اســت اما انچه در عمل اتفاق می افتد ،این
نباشد .البته من یک ایراد اساسی را به این نحوه نگرش دارم
و ان این اســت که ما بخواهیم همه راه حل هــا را در بیرون
جســت وجو کنیم .فارغ از جناح بندی ها و دسته بندی های
ی که ســنجیده تر رفتار می کنند و افراد فکور
سیاسی ،کسان
و معقول و منطقی و افرادی که نگاه واقعی به مسائل دارند،
می گویند که حتی اگر همه تنگناهایی را که برای ما به وجود
اورده اند مرتفع کنند و پول های بلوکه شــده مــا را ازاد کنند،
فکر نکنید که اوضاع به سرعت بهبود می یابد و ممکن است
مشــکالت جدیدی برای ما ایجاد شــود .برای مثال ،پولی
که از ان طریق به جامعه تزریق می شــود ،مصیبت افرین و
تورم زاست .عالوه بر این ،وقتی اراده ای برای تقویت بنیه
تولید ملی وجود نداشــته باشــد و کاری ایجاد نشده باشد،
فرزندان مــا برای کار به کجــا مراجعه کنند؟ ممکن اســت
بگویند سرمایه ای نبوده که کار تولید شود اما باید گفت حتی
در جاهایی که سرمایه وجود داشته ،اراده ای برای افزایش
تولید ملی وجود نداشــته اســت .زمانی که دســت ما بسته
بوده ،اشــتها برای واردات بی رویه از چه جهتی اســت؟ در
همین مدتی که ما تنگناهایی برای تامین ارز داشــتیم ،چرا
باید همین درامد محدود به سمت بیرون سوق یابد و واردات
گسترده تر شود؟ چرا این همت و سرمایه برای تقویت تولید
داخلی مصروف نشده است؟ پس مساله اشتغال با امدن ان
پول ها حل نخواهد شد .من نگران این گونه مسائل هستم
و معتقدم بایــد ذهن مردم را اماده می کردنــد که فکر نکنند
راه خروج ما از مشکالت امروز فقط گشایش در مساله ارز و
دالر است .امروز اشــتغال در راس مشکالت ماست و حتی
تورم و مشــکالتی از جنــس گرانی و تولید ،به تبع مشــکل
اشتغال است.
در تصویری که اصالح طلبان از خود ارائه می کنند،
ما با یک جناح متحد شده بعد از 24خرداد مواجه
هستیم اما وقتی نشانه ها و شواهد را کنار یکدیگر
می گذاریم ،تکثر فوق العاده ای را می بینیم .شما
فضای فعلی اصالح طلبان را چگونه می بینید؟
عنصر موفقیتــی که در بســتر وحدت میــان انها
شکل گرفت ،معلوم نیست چقدر دوام داشته باشد؛ چراکه
ریشه های ان اتحاد ،در نفی بود اما از این پس ،دیگر چنین
نفی ای کارساز نخواهد بود و اثبات مهم تر است .بنابراین،
به دســت امدن ان یکپارچگی ،زیر ســوال است اما منتفی
نیست .بخش دیگر قضیه این است که رسیدن به یکپارچگی
در میان اصالح طلبان در شــرایطی اتفــاق افتاد که طرف
مقابل شــان دچار سرمستی ناشــی از موفقیت های پیشین
و ظهور یک محاسبه غلط و نادرســت بود .جریان اصولگرا
اینگونه فکر می کرد که رقیب ما چیزی نیســت و حتی یک
جناح از جبهه ما ،توانایی مقابله بــا رقیب را دارد .گمان من
این اســت که هم این نگرش در جبهه اصولگرا دستخوش
تغییر شده است و هم در طرف مقابل اشتیاق به میدان اوردن
دیدگاه هــای خرده جبهه ای ،خودنمایی می کنــد؛ بنابراین
ما با وضعیتی متفــاوت از انتخابات 92مواجه هســتیم .بر
این اســاس براورد من این اســت که در انتخابات ،هماورد
هیجان انگیزی را در انتخابات پیش رو خواهیم داشت.
اقای عارف ،ائتالف میان بخشی از اصولگرایان و
اصالح طلبان را مطرح کردند که واکنش هایی را در
درون اصولگرایان و اصالح طلبان به دنبال داشته
اســت .البته اصالح طلبان ،با احتیاط بیشتری به
این مساله واکنش نشان دادند .ایا پیشنهاد اقای
عارف ،امکان پذیر اســت و ایا تمایلــی در جریان
اصولگرا برای چنین ائتالفی وجود دارد؟
گمان من این اســت که اگر به مصداق «الحرب
خدعه» ،انتخابات را نوعی نزاع مدنی و حقوقی فرض کنیم،
بلــوف زدن و رکب زدن به طرف مقابل مجاز اســت .شــاید
هدف عمده این گونــه صحبت ها ،نوعی عملیــات روانی،
تخریب روحیه طرف مقابــل ،زمینه چینی برای ایجاد تردید
و حتی ایجاد بدبینی نسبت به برخی افراد و جناح های درون
جبهه اصولگراســت .از انجایی کــه من همــواره طرفدار
وحدت حداکثری میان جریان های جبهه اصولگرا بوده ام،
اولین چیزی که به ذهنم می رســد این اســت کــه این گونه
حرکات بیش از اینکــه از یک واقعیتــی حکایت کند ،قصد
واقعیت سازی دارد؛ یعنی هدف این است که بعدها اتفاقی
رخ دهد .بنابراین ،توصیه همیشگی من به نیروهای اصولگرا
این است که به جای اینکه بخواهید مواضع خود را متاثر از
عملیات روانی طرف مقابل تنظیم کنید ،تنظیمات خود را در
درون داشته باشید .ممکن است در شرایطی ،یک عنصری
بگوید که ترجیح من این اســت که در جای دیگری فعالیت
کنم؛ این مساله جدیدی است .تا اینجای کار ،هیچ یک از
این مسائلی که گفته می شود ،واقعیت ندارد؛ یعنی وقتی به
سراغ مشهورترین افرادی می روید که اصالح طلبان از انها
به عنوان متحد عملی خود یاد می کنند ،می بینید که می گویند
ما به دنبــال وحدت و ائتــاف نیســتیم .بنابراین من حرف
ان دســته از اصالح طلبانی را که ائتــاف را نفی می کنند،
عاقالنه تر می دانم؛ حواس انها جمع تر است و می دانند که
یارگیری از درون جبهه اصولگرا ،میســر نیست .انها از یک
واقعیت صحبت می کنند و این طرف می خواهد با عملیات
روانی ،یک واقعیت جدید بسازد.
گفت وگوی ویژه
اگر اصولگرایی با همان تعاریفی که تاکنون وجود داشته ادامه یابد
احتمال اینکه احمدی نژاد گزینه اصولگرایان باشد را کمتر از 10درصد می دانم
سیاست
89
سیاست
مساله دیگری که مطرح است ،مساله اقای خاتمی
است .بخشی از اصالح طلبان معتقدند که باتوجه
به محدودیت هایی که پیرامون اقای خاتمی وجود
دارد ،بهتر اســت به ســمت افراد دیگری برویم.
ی هاشــمی باشد .ایا
شــاید نزدیک ترین فرد ،اقا
همه اصالح طلبان این مســاله را می پذیرند یا این
اتفاق ،موجب انشــعابی میان انها خواهد شــد؟
نکته دیگر این اســت که ایا اقای هاشمی لیدری
اصالح طلبان را می پذیرد؟
در چند سال اخیر ،شــاهد جابه جایی های بسیاری
بوده ایــم .زمانی اقای هاشــمی تــاش می کــرد که خود
را به عنــوان یک عنصــر میانه کــه تعلق خاطر ویــژه ای به
این دســته یا ان دســته ندارد ،معرفی کند اما امروز عالئق
ایشان ،بسیار جناحی و گروهی شــده است .اقای هاشمی
دیگر نمی تواند به عنوان یک عنصر توازن بخش به محیط
سیاسی قلمداد شود .ایشان در قالب یک طرز تفکر خاص
تعریف شده است .ایا معنای این ســخن این است که باید
ایشــان را جزو خانــواده اصالح طلبی به حســاب بیاوریم؟
به نظر می رســد با روحیه ای که اقای هاشــمی در مســائل
سیاســی داشــته و بیشــتر به عنوان یک فرد پراگماتیست
شناخته می شــود و خصلت عملگرایی دارد ،نمی تواند یک
فرد ثابت برای جبهه اصالح طلبی قلمداد شــود .بنابراین،
بســیاری از اصالح طلبان ،اقــای هاشــمی را از این لحاظ
فرد قابل اعتمادی نمی دانند؛ می گویند اقای هاشــمی فرد
عملگرایی اســت و اگر در شرایط عملی بســنجد و ببیند که
تامین نفع حداکثری برای او مســتلزم یارگیری جدید است،
کار خودش را انجام می دهد .به همیــن دلیل انها معتقدند
که ما نباید همه ظرفیت های خود را در سبدی قرار دهیم که
اختیار همیشگی ان ،دست ما نیست .البته در اقای خاتمی
هم چنین ظرفیتی را نمی بیننــد؛ چراکه توانایی بازی کردن
در حوزه های قدرت مســتلزم حضور در عرصه هایی اســت
کــه ایشــان از ورود به ان عرصه هــا محروم اســت .وقتی
می بینند چنین چیزی هست ،به این نتیجه می رسند که باید
گفت وگوی ویژه
90
مثلث | شماره 256
اگر غرب حتــی برای تقویت یک
جناح سیاسی حاضر شــود به خواسته های
عادالنه ما تن دهد ،خواست انقالب و نظام
اتفاق افتاده است اما انها این کار را نمی کنند
نیم نگاهی هم به اقای هاشمی داشته باشند .در نهایت ،باید
انتظار داشت که در مناقشه میان منافع شخصی هر یک از
اینها ،چطور ممکن است وحدتی شــکل گیرد؛ درحالی که
هیچ فردی نمی تواند ظرفیت های شــخصی خود را نادیده
بگیرد .عالوه بر این ،باید قطب جدیدی را به این دو قطب
اضافه کنیم و ان دولت جدیدی است که هم اکنون بر سر کار
است .درست است که این دولت عقبه اجتماعی و سیاسی
قابل توجهی ندارد و بیشــتر در ظرفیت هــای موجود بازی
کرده است ،اما خیلی هم بدش نمی اید که در این زورازمایی
برای خود اعتباری کسب کند .حق دارند اصالح طلبانی که
می گویند بار رقابت های سیاسی در گذشته بر دوش ما بوده و
حاال فردی از راه رسیده و می خواهد همه ان گذشته را به نفع
خودش مصادره کند؛ معتقدند که ما نباید همه این اعتبار را
یکباره و یکجا در اختیار او قرار دهیم و او تابلوی اصالح طلبی
شود .طبیعی است که در اینجا اختالف نظرها باال می گیرد.
از همیــن زاویــه فعال تر شــدن حــزب اعتدال و
توسعه در واقع یاداور ظهور جبهه مشارکت بعد از
انتخابات دوم خرداد 76است.
یعنی در واقع حــزب تراز دولت و حزبــی که روزی
کارگــزاران و مشــارکت بــود ،امــروز اعتدالیــون ،حــزب
رئیس جمهور یا هر عنوان دیگر اســت .همیشــه این تمنا
میان دولت های حاکم وجود داشته است که برند انها ،برند
پیروز باشد اما واقعیات همیشه چنین کمکی به انها نمی کند.
من در نظرســنجی های اخیری که دیده ام ،اصالح طلبان
در ذیــل اعتدالگرایان قرار دارند؛ یعنــی ظرفیت اجتماعی
عاریتی که اعتدالگرایی توانسته اســت پیدا کند ،توانسته
اســت اصالح طلبان را جا بگذارد .اصالح طلبان حق دارند
نگران باشند که اگر چنین وضعیتی ادامه یابد ،دیگر کسی
به ضرورت احیای سنت های اصالح طلبی اعتقاد نخواهد
داشت و به سراغ معجون جدیدی می رود.
ایــا چنیــن ظرفیتی وجــود دارد که دولــت چنین
عقبه ای را جذب کند؟
در نهایت مشخص می شود که عمقی ندارد .فعال
می تواند جلوتر از انها میدان داری کند؛ حتی با اســتفاده از
ظرفیت های اصالح طلبان .در برخــی حوزه ها ،می تواند با
سوار شدن به امواجی موقتا میدان داری کند اما سر بزنگاه ها
و در برهه هایی خاص ،مشــکالت پدیدار می شــود .برای
مثال ،وقتی دولت کامیابی های الزم را به دست نیاورده باشد
و نتوانسته باشد نیازهای اعالم شده جامعه را براورده کند ،هر
کسی یاد خواسته های خودش می افتد .در چنین شرایطی،
اطراف دولت خالی شده و مشخص می شود که این ظرفیت،
ان چیزی نبود که بتوان روی ان تکیه کرد.
اصالح طلبان باید از موفقیــت دولت روحانی هم
هراس داشته باشند؟
دائما در هراس هستند؛ این را در خلوت خود ،ابراز
می کنند و می گویند ایشان که نسخه اصلی ما نیست و از ابتدا
هم نبود .حتی در دوره انتخابات هم این مساله را می گفتند
و اقای عــارف می گفت که اقــای روحانــی ،اصالح طلب
نیســت .اقای منتجب نیا و اقای ســید هادی خامنه ای این
مساله را گفته بودند و اصرار بر اظهار ان داشتند .خود اقای
روحانی هم گفته بود که من ان نیستم .اگر بخواهد جا بیفتد
که هر ظرفیتی که اصالح طلبی داشــته ،باید زیرمجموعه
اقای روحانی قرار گیرد و اقای روحانی هم بخواهد با همان
دست فرمان پیش برود ،طبیعتا صدای انها درمی اید و حق
دارند معترض باشند .قرار این نبود و قرار بود که یک شرکت
سهامی ایجاد شود.
در واقع جدی تر شــدن حزب اعتدال و توســعه،
شاید یکی از اولین نشــانه های خدشه در ائتالف
میان اعتدالگرایــان و اصالح طلبان در ســال 92
باشد.
ما از این اتفاق خوشــحال نیستیم؛ ما می خواهیم
هر اتفاقی که رخ می دهد ،طبیعی باشــد و امر غیرطبیعی،
نگران کننده اســت .از اینکــه یک جریــان در موجی بیاید
و میدان داری کند ،هیچ کس نباید خوشــحال باشــد .باید
تقســیم بندی های اجتماعــی مبتنی بر مســائل اصیل تر و
بنیادی تری باشد؛ موج سواری به نفع هیچ کس نیست .اگر
شما رقیبی داشته باشید که موضع شناخته شده و مشخصی
داشته باشد ،بهتر از کسی است که فردا روزی ،حرف خالفی
از او بشــنوید و دائم در حال تغییر موضع باشــد .کسانی که
گفتمان شــان بنیاد و عقبه ندارد ،قابل اعتماد نیســتند و به
تدریج ،جامعه از انهــا دل می کند اما افــراد و جریان هایی
هستند که همواره کفی از حمایت اجتماعی برای انها باقی
می ماند .این بسیار مهم تر و ماندگارتر است.
در خصــوص اصولگرایان تحلیل هــای متفاوتی
وجــود دارد .بــا تجربه هایی کــه وجــود دارد ،ایا
وحدت امکان پذیر است؟ ایا این نگاه به واقعیت
نزدیک است که فکر کنیم پایداری ها و طرفداران
اقای الریجانی دور یک میز بنشینند؟ یک دیدگاه
این اســت که تالش کنیم ائتالفی شــکل بگیرد
و فهرســتی منتشــر شــود و دیــدگاه دیگــر این
اســت که ما از تجربــه انتخابات مجلــس نهم و
ریاست جمهوری یازدهم استفاده کنیم و بگوییم
براساس واقعیات موجود ،کار خود را از هم اکنون
شروع کنیم تا در مقطع زمانی نزدیک به انتخابات،
ان تجربه تکرار نشود .شما چطور فکر می کنید؟
من دالیل به هم پیوســتن اصولگرایان را روشن تر
می بینــم تــا دالیــل جمع شــدن اصالح طلبــان؛ چراکــه
اصولگرایــی تعریف روشــن تری نســبت بــه اصالح طلبی
دارد .اصالح طلبــان کماکان می گویند کــه اصالح طلبی
تعریف روشنی ندارد .به همین دلیل در میان انها از تفاوت
در نگاه ایدئولوژیک و اعتقــادی از صفر تا صد وجود دارد تا
تفاوت در استراتژی ،برنامه ریزی و نگرش سیاسی .بنابراین
وحدت اصولگرایان ،طبیعی تر و اسان تر است .اما اینکه ایا
گسست در انتخابات گذشــته به عنوان تجربه ای تلخ برای
اصولگرایان قلمداد می شود و برای انها درس اموز است یا نه،
هنوز نمی توان قضاوت کرد .من قرائتی دارم که تا حدودی
تنبه ایجاد شده است .بر این اساس باید دید که ایا همچنان
تصور انها از رسیدن به وحدت ،یک وحدت حداکثری است
یا صرفا یک ائتالف اســت که وحدت حداقلی اســت .در
ائتالف ،جریان های مختلف می توانند مواضع خود را حفظ
کنند اما حول محور یک گفتمان مرکزی و اصولی که بر سر
ان اشــتراک دارند ،بیایند و بر ســر یک امر مشخص ،کنار
هم قرار گرفتن را تجربه کنند .من طرفدار این نگاه هستم؛
یعنی معتقدم مادام که دالیلی هرچند محدود برای پیوند این
جناح ها وجود دارد ،صالح انها در این است که این گونه عمل
کنند .البته ممکن است ساز و کارها نسبت به ساز و کارهای
پیشین متفاوت باشد و ساز و کارهای جدیدی را تعریف کنند
یا روی ائتالف ترکیبی کار کنند؛ مثال بگویند برای فهرست
تهران ائتالف 10+20تشکیل شود .البته این مساله پیش
از این هم مطرح بود اما میسر نشد؛ چراکه به درستی تعریف
نشد ،این اتفاق نیفتاد و نیروها اتش به اختیار شدند .اما اگر
چنین اتفاقی رخ دهد ،مشــخص می شود که هر کسی هم
می تواند روی مواضع اصولی خود باقی بماند و هم اینکه به
مشرب پیشنهادی خود ،خیانت نکرده باشد.
یعنی مدل پیشنهادی شما 10+20 ،است؟
این مدل یا هر مدلی شــبیه ان .مثال ممکن است
زمانی به 5+25برســیم یا زمانی 12+18را مناسب بدانیم.
اصولگرایان باید این انعطاف را داشته باشند و چنین قدرت
مانوری را برای خــود تعریف کنند .چنیــن امکانی در میان
اصولگرایان بیشتر است تا در طرف مقابل؛ چراکه وقتی در
طرف مقابل ،گروهی با گروه دیگر ائتالف می کند ،می گوید
به چه دلیل نباید نفــرات من در اینجا باشــند؟ در انتخابات
سیاست
اقای هاشمی با وجود اختالف سلیقه ای که با جریان های اصولگرا
دارد ،اعالم کرد که چرا باید از امکان چین استفاده درستی نکنیم؟
مثلث | شماره 256
گفت وگوی ویژه
ریاســت جمهوری یک نفر انتخاب می شود اما در انتخابات
مجلس ،تعدد نفرات وجود دارد؛ بنابراین طبیعی است که هر
گروهی انتظار داشته باشد که افرادی را که خودش صالح تر
و شایسته تر تشــخیص می دهد ،معرفی کند و در فهرست
خود بگنجاند.
حرکت اقای تقــوی به عنوان حرکتــی که به دنبال
ایجاد وحدت حداکثری است ،حرکتی شایسته و
قابل تقدیر است .البته برخی در خصوص جزئیات
این حرکت نظرات متفاوتی دارند و معتقدند که اگر
اصالحاتی صورت می گرفت امید بیشتری برای به
نتیجه رسیدن ان وجود داشت .شما این حرکت را
تصمیم جمعی اصولگرایان می دانید؟ به نظر شما
ایشان تا چه حدی در این خصوص موفق بودند؟
ایا خروجی جلسه سه شیخ اصولگرا ،همان10+20
خواهد بود؟ گروهــی معتقدند که حرکتی که اقای
تقوی دنبال می کنند ،حرکتی است که در الیه های
بعدی ،همراهی چندانی با ان وجــود ندارد .برای
مثال اقای توکلی ،اقــای نادران و اقــای زاکانی،
عوامل اصلــی بودند که مســاله اقــای رحیمی را
پیگیری کردند اما ایشان در مراسم ختم مادر اقای
رحیمی ،از او تعریف کرده بود .یعنی نوعی شکاف
میان الیه اول با الیه های بعدی دیده می شود.
با مثالی که شــما زدید ،بســیاری از مســائل روشــن
می شود .اگر ما سالیق خود را بر ســر مسائلی از این دست
حفظ کنیم اما در عین حال بر سر مبانی به اشتراک برسیم،
بهتر است یا اینکه بر سر هر اختالف سلیقه ای ،فاصله ای
میان خودمان بگذاریم و وانمود کنیم که هیچ کار مشترکی
نمی توانیم انجام دهیم؟
در مثالی که شــما گفتید ،اشــکالی وجود نــدارد اگر
اقای تقوی به یک نوع فکر کند و اقایانــی که نام بردید ،به
نوعی دیگــر .این رفتارهــا به مبانی لطمــه نمی زند؛ ضمن
اینکه اگر این نفرات در کنار یکدیگر بنشــینند ،می توانند در
همین موضوع هم نگاه های نزدیک تــری پیدا کنند .مثال
اقای تقوی به انها بگوید که وقتی مادر کسی از دنیا می رود،
وظیفه انسانی ایجاب می کند که در مراسم او شرکت کنیم؛
قطعا انها هم می پذیرند .یا می گوید قبــول دارید که وقتی
دفعتا از انسان سوال می کنند ،ممکن است جوابی بدهد که
شاید بعدا با خودش بگوید کاش چنین چیزی را نمی گفتم؟
باز هم انها قبول می کنند .پس در همان موضوعی که محل
اختالف است ،می توان به اشتراک رسید ،اما یک بخشی از
ان را هم می توانند نپذیرند .اما اینکه ایا اقای تقوی نماینده
قاطبــه جریاناتی اســت که خودشــان را اصولگــرا معرفی
کرده اند ،اقای تقوی خودشان هم چنین ادعایی ندارند؛ از
همان ابتدا هم اعالم کرد که ما به نظرمان رسید که چراغی
را روشــن کنیم و بعد دیگــران بیاینــد و راه را ادامه بدهند.
بنابراین از انجایی که خود ایشــان چنیــن ادعایی ندارد ،ما
هم نباید ایشان را بابت چنین چیزی ،مورد ارزیابی و پرسش
قرار دهیم .کار ایشان مقدمه خوبی بود که دوستان اصولگرا
به این حس برسند که کسانی که تا دیروز نسبت به یکدیگر
سوءتفاهم های جدی داشتند ،کنار هم بنشینند و ببینند که
اسمان به زمین نرسیده است .حداقل خاصیت نشست های
ایشــان همین اســت .تا جایی که بنده خبر دارم ،دستاورد
چنین وحدتی در شهرســتان ها بیشتر بوده است؛ چراکه در
انجا نیروهای اجتماعی و هواداران یک گفتمان ،اسیر این
خرده مناقشات و دعواهای تشکیالتی نیســتند .بنابراین،
اینکه علمی برای کنار هم قرار گرفتن بلند شود ،حرکت بسیار
شایسته ای است؛ هر چند نه ان فرد مدعی باشد و نه دیگران
قبول داشته باشند که او یگانه عنصری است که می بایستی
چنین کاری را انجام می داده است.
بخشــی از نگرانی های اصولگرایان ،معطوف به
سابقه حزب پایداری در انتخابات گذشته است.
ایا شــما هم نگران هســتید یا اینها هم باتوجه به
مدلی که در ذهن شماســت یا هر مــدل دیگری،
فرایند وحدت را می پذیرند یا ممکن است فهرست
جداگانه ای ارائه دهند؟
اگر من می توانستم شکسته شدن وحدت را فقط در
جریان پایداری منحصر کنم ،همه ارزیابی هایم معطوف به
این مساله می شد که اینها چه خواهند کرد .اما وقتی می بینم
که در گذشته فقط اینها وحدت شکنی نکردند ،می گویم که
این طرف حســن و قبحی دارد و طرف دیگر هم همین طور
است .همه این نقاط ضعف و قوت را دارند اما برخی صدای
رســاتری دارند؛ یعنی چون صدایشان بلندتر بود ،مشهورتر
شده اند .برخی به دلیل استفاده از جایگاه هایی برای ابالغ
پیامشــان ،حرکت شــان تکان دهنده تر شده اســت .اما در
مجموع ،کســانی که برای تفــرق ،حجت های شــرعی و
تئوری پردازی های عرفــی فراهم می کردنــد ،امروز دیگر
چندان به ان نگاه پایبند نیســتند؛ یعنی امروز کسی تفرقه را
میان اصولگرایان ،تئوریزه نمی کند .ما در مقطعی به جایی
رســیدیم که به جای وحدت ،تفرقه را تئوریــزه می کردند؛
چون این طور نیست ،من در مورد دوستان پایداری ،انگیزه
برای جمع شدن را بیشــتر از قبل می بینم .شاید هنوز موسم
انتخابات نرسیده اســت و حدود یک سال تا انتخابات باقی
مانده باشــد اما تفاوت فراوانــی میان نــگاه کنونی عناصر
پایداری با نگاه سابق انها خصوصا در انتخابات مجلس نهم
مشاهده می کنم .در خصوص سایر گروه های اصولگرا هم
انسان چنین رفتاری را احساس می کند.
نقدی نســبت بــه اصولگرایــان وجــود دارد و ان
نداشــتن حزب اســت .اقای الریجانی به عنوان
یک چهره اصولگرا دســت به کار شــده و در حال
راه اندازی حزب اســت .ایا فکر می کنید که چنین
اقدامی ،مشکل اصولگرایان را حل می کند؟
تحزب ،هدفی دارد و هدف اصلی اش این اســت
که افراد همفکر را در قالب تشــکیالتی به انسجام برساند و
انها را به طور تشکیالتی تربیت کند .عالوه بر اینها ،مراد از
رفتار حزبی این است که افراد را در بزنگاه ها مجبور به عمل
مشترک کند و کادرهایی را در دل خود بپروراند که این کادرها
بتوانند در زمان اقبال جامعه به ســوی چنین تشــکیالتی،
عهده دار مسئولیت های مهم اجتماعی شوند و از پس این
مسئولیت ها بر بیایند .اما ایا احزاب چنین بوده اند؟ در عمل
می بینیم که این گونــه نبوده اند و چنیــن اقداماتی صورت
نمی گیرد .ممکن اســت تعداد اندکی از تشکل ها و احزاب
ما چنین خصیصه ای را در خود ایجاد کرده باشــند .بنابراین
مشکل ما با تحزب این است که تحزب برای ما براورنده چنین
نیازهایی نیست اما در عین حال ،افات ان را به وفور مشاهده
می کنیم؛ از زمانی که نام حزب روی یک تشکیالت گذاشته
می شــود ،دعواهای قبیله گرایانه میان جناح های مختلف
باال می گیرد .برخی از کار حزبی ،دعواها ،کشــمکش ها و
مناقشاتش را یاد گرفته اند .من می گویم الزم نیست ما حزب
را مقدمه ان اتفاق میمونی کــه دنبال می کنیم ،قرار دهیم؛
نام حزب را حذف کنیم اما محتوا و مسمای ان ،یعنی جریان
منســجم و تشــکیالت را دنبال کنیم .ما باید به تشکیالت
برسیم .اگر این تشکیالت در قالب یک جبهه ممکن است،
ایــن کار را انجام دهیم .یک جبهه سیاســی بدون احزاب،
دارای جناح های گوناگون و طرز تلقی های مختلفی است.
این جبهه در دوره خوابش و در دوره ای که مسئولیت مستقیم
اداره کشور را برعهده ندارد ،برای موقعیت پیش رو ،تدارک
ببیند و تکلیفش روشن باشد که اگر در مجلس اینده ،اکثریت
را عهده دار بود ،چه ســمت گیری هایی می خواهد داشــته
باشــد .من این حالت را نه در جبهه اصالحات می بینم و نه
در جبهه اصولگرایی؛ ما با این دیدگاه و رفتار ،فاصله بسیار
زیادی داریم و دلیل بخشی از ناکامی های کلی ما در کشور،
همین است که احزاب و تشــکل های ما در جایگاه حقیقی
خود قرار نمی گیرند .انها می گویند به ما اعتبار بدهید و ما را
در صدر بنشانید اما قرار نیســت عایدی خاصی برای کشور
داشــته باشــند؛ فقط می خواهند معتبر شــوند و صدرنشین
باشــند .باید عایدی انها این باشــد که بتواننــد یک جریان
منسجم برای اداره کشور تربیت کنند که اگر روزی عهده دار
مسئولیت شــدند ،مهره های خود را به طور حساب شده در
سازمان های دولتی بنشانند .من یک مثال بزنم .در استانه
انتخابات ریاست جمهوری گذشــته ،چند نفر از نمایندگان
یک طرز تلقی و تفکر در جبهه اصولگرا ،به این فکر افتادند
که با یکدیگر کار کننــد؛ اقای والیتی ،اقــای حداد و اقای
قالیباف .انها در توضیــح این اقدام خود اعــام کردند که
یک نفر از ما ،کارشناس و متخصص حوزه فرهنگ و مسائل
اجتماعی است؛ بنابراین بضاعت جمعی که قرار است یکی
از انها عهده دار اداره کشــور شود ،از ســوی این فرد تامین
می شــود .تخصص فرد دیگری در حوزه مسائل سیاسی و
بین المللی بود و فرد سوم ،در ذهن مردم بیشترین کارامدی را
در حوزه های عمرانی و اداره اقتصاد کشور داشت .به نظر من
این اقدام امیدوارکننده بود و هر جایی که می رفتم ،به عنوان
یک شاهد خوب از این اقدام یاد می کردم؛ نه به عنوان اینکه
اینها با کمک یکدیگر می توانند در انتخابات پیروز شــوند،
بلکه معتقد بودم که اگر اینها زورشــان را روی هم بگذارند،
می توانند کشور را به خوبی اداره کنند .اما متاسفانه در میانه
راه دیدیم که هر کســی ســاز خودش را مــی زد و فقط برای
خودش کار می کرد .در خصوص مجلس شکل گیری چنین
نگاهیمیسرتراستوبایددرانتخاباتمجلسایننگاهشکل
بگیرد.زمانیکهمابتوانیممنظومه ایازنیروهایصاحب نظر،
اهل گفتمان مشترک و پایبند به قواعد تشکیالتی را در کنار
یکدیگر جمع کنیم که برای اینده طراحی کنند و رویکردهای
الزم برای اداره پارلمان را پخــت و پز کنند ،این همان کارکرد
حزبدرکشورهایدیگراست.اگرحزبمحلدعواومناقشه
اســت ،نامش را حزب نگذاریم و اهداف گفته شــده را دنبال
کنیم؛ نامش را بگذاریم جامعه مومنیــن یا هر چیز دیگر .اما
باید این کار را انجام دهیم؛ بدون این اقــدام ،کارهای ما در
اینده ،همچنان دچار نقاط ضعف اساسی و جدی خواهند بود.
می توانیم حدس بزنیم که اگر این کار را انجام دهیم ،عصاره
فضائل ملت می توانند باال بیایند و در مجلس بنشینند اما اگر
این کار را انجام ندهیم ،باال امدن افراد ،به بخت ازمایی شبیه
اســت و صندوق های رای تابع هیجانات و فضاســازی های
ی و قبیله ای خواهند بود.
قوم
91
سیاست
در خصوص اقای احمدی نژاد شــرایط تا حدودی
تغییر کرده است .وی سکوت خود را شکسته و در
حال انجام برخی فعالیت های سیاسی و اجتماعی
اســت .این اقدامــات بــا واکنش هــای متفاوتی
همراه بوده اســت که در داخل اصولگرایان نیز دو
دیدگاه عمده وجود دارد؛ یک دیدگاه می گوید اصال
احمدی نژاد را نبینیم و دیدگاه دیگر می گوید او را
ببینیم و بگوییم نظراتــش در حوزه های مختلف
چقدر با سایر اصولگرایان تفاوت دارد .شما چطور
فکر می کنید؟
ببینید! زمانی هســت که ما می خواهیــم یک کار
تبلیغاتــی انجام دهیــم .در محیــط تبلیغــات ،مالحظات
مختلفی در نظر گرفته می شــود؛ یعنی عالوه بر استراتژی
و تاکتیک های خودتان باید استراتژی های رقیب را هم در
نظر بگیرید و بدانید که هر حرف شما می تواند وسیله ای برای
استفاده رقیب شما باشد تا به شما بدل بزند .روشن است که
مباحث بنیادین را نمی توان در فضــای عمومی برمال کرد.
اما ایا چنین مباحثی می تواند در درون یک جبهه مســکوت
گذاشته شود؟ من می گویم به هیچ وجه .باید در درون جبهه
با جزئیات به این مسائل پرداخته شود اما در محیط عمومی
باید تابع اقتضائات باشد .وقتی شما می بینید هر حرفی که
می زنید طرف مقابل و رقیب تان ان را مصــادره به مطلوب
گفت وگوی ویژه
92
مثلث | شماره 256
وقتی فــردی در جایگاه رفیع رهبــری قرار
می گیــرد ،ظرفیت هــای پنهان او اشــکار
می شود؛ یعنی بخشی از اقتضای نشستن
در این جایگاه ،ویژگی های بالفعل و بخشی
دیگر ،به واسطه ظرفیت های بالقوه اوست.
ممکناستدرابتداظرفیت هایکشف شده
چنین فردی به قدری نباشــد که فکر کنیم
می تواند چنین راه خطیری را ادامه دهد اما به
تدریج دیده می شود که این ظرفیت ها در او
به وجود امد و خداوند این ظرفیت ها را در او
متعینمی کند
می کند ،باید یادتان باشــد که وقتی دیگران باید پاســخگو
باشــند ،ما نباید دیگران را در جایگاه محکوم بنشــانیم که
نوبت شان نیست .مثال ریزگردها بالی جان مردم شدند و در
گذشته می گفتند که دولت باید پاسخگو باشد .به انها گفته
می شــد که حتی وقتی دولت نبوده ،این ریزگردها بودند اما
می گفتند که دولت ،مسئول است و باید پاسخگو باشد .وقتی
دوره ان دولت تمام می شود و دولت جدید بر سر کار می اید،
می بینیم که ریزگردها بدتر از گذشته بالی جان مردم شده
اســت .وقتی از انها می پرسیم که چه کســی باید پاسخگو
باشد ،می گویند که دولت قبلی باید جواب بدهد .می گوییم
شما می گفتید که دولت موجود باید جواب بدهد ،االن دولت
موجود نباید جواب بدهد؟ یعنی وقتــی اراده ای وجود دارد
که می خواهد همه اتهامات را متوجه ســوم شخص غایب
کند ،شــما حرف های حق فراوانی دارید که مجبور نیستید
انها را در برهه زمانی فعلی بگویید بلکه حرف تان را در زمان
مناســب مطرح می کنید؛ مگر اینکه شرایط حساب شده ای
فراهم شــود و در یک محیط معقــول ،نظرات تان را مطرح
کنید .مثال می گویید که فرســتادن پول از داخل به خارج،
بوی سوءاســتفاده می داد؛ پس اگر در دولت گذشته انجام
شده و در دولت فعلی هم انجام شود ،سوءاستفاده است .به
قول اقایان علما« ،بائک یجر بائی ال یجر؟» اینکه مساله
بسیار روشنی است .اگر همان روشــی را که دولت سابق در
پیش گرفته بود ،ایــن دولت هم در پیش بگیــرد ،نامی جز
سوءاستفاده نمی توان بر ان گذاشت .اگر این سوءاستفاده
نیست ،پس ان هم سوءاســتفاده نبوده اســت .وقتی من
می بینم که در محیط تبلیغاتی با برخی مســائل در تجزیه و
تحلیل گذشته -که خود ما فراوان درباره اش حرف می زدیم–
به گونه ای برخورد می شود که کانه ظرفیتی به ظرفیت های
طرف مقابل استفاده می کند ،با خودم می گویم که من نباید
مثل ابوموسی اشعری باشم .وقتی می بینم شرایط اینگونه
است ،می گویم نباید فرصت این سوءاستفاده ها را به طرف
مقابل بدهیم اما به عنوان یک ارزیابی درون گفتمانی ،حتما
باید از هم اکنون در خصوص شــاخه های مختلف در درون
جبهه ،صحبت شود.
بر مبنای تحلیل شما ،شوق امدن اقای احمدی نژاد
در میان اصالح طلبان دیده می شــود .تحلیل انها
این اســت که با امدن اقای احمدی نژاد ،شــاخه
جدیــدی در میــان اصولگرایان ایجاد می شــود.
شما فکر می کنید با امدن رئیس جمهور سابق ،با
انشعاب مهمی در درون جبهه مواجه می شویم؟
از انجایی که اقای احمدی نژاد از سال های میانی
ریاســت جمهوری اش ابراز می کرد که من اصولگرا نیستم
و نســبتی با اصولگرایان ندارم ،امــروز می توانیم به راحتی
بگوییــم که اصال اقــای احمدی نــژاد چه ربطــی به جبهه
اصولگرا دارد؟ البته انچه ســبب می شود که دیگران اصرار
کنند که او متعلق به این جبهه اســت ،این اســت که سابقه
اقای احمدی نژاد در این جبهه بود؛ این درســت است .این
ســابقه بوده ،تا سال ها در معادالت سیاســی حضور داشته
و نمایندگانی را از طرف خودش در جبهــه اصولگرا معرفی
می کرد اما از یک زمانــی او دیگر نبــوده ،نیامده و خودش
را خارج از ایــن مجموعــه و منظومه ،فرض کرده اســت؛
بنابراین طبیعی است که بگوییم اصولگرایان روی تیم اقای
احمدی نژاد و ستاد شــخصی وی حساب باز نمی کنند .این
حرف تفاوت دارد بــا اینکه بگوییم ما با هر کســی که پیش
از این با اقای احمدی نژاد کار کرده ،هیچ نســبتی نداریم؛
اغلب افرادی که قبال بــا اقای احمدی نــژاد کار کردند ،به
لحاظ گفتمانی بــا او زاویه پیــدا کردند و از او جدا شــدند.
اکثر اعضای دولت اقای احمدی نژاد ،بــا او نبودند و دیگر
نیستند .در ان زمان هم به اعتبار اینکه باید کار کشور پیش
برود ،با اقای احمدی نژاد همراهــی کردند؛ حتی در زمانی
که جریــان انحرافی بــروز و ظهور یافت .اگر حســاب این
مسائل را از یکدیگر تفکیک کنیم ،می توان به اسانی گفت
که اقــای احمدی نژاد ،مدعــی جریان تــازه ای متفاوت از
جریان اصولگراست و طبیعی است که اصولگرایان در بازی
خود ،به او تکیه نکنند .اما عقبه ای که به هوای تعلق اقای
احمدی نژاد به گفتمان اصولگرایی پشت او قرار گرفته ،باید
توجیه شود که ما از اقای احمدی نژادی حمایت کردیم که
دارای این مشخصات بود .اگر امروز اقای احمدی نژاد ان
مشخصات را دارد ،بســم الله؛ اگر ندارد ،نمی تواند شریک
این قافله و مسیر باشد.
فارغ از اینکه حاکمیت چه واکنشی نشان می دهد،
با شناختی که شما از اقای احمدی نژاد دارید ،عزم
ی دارد ،به
بازگشت را در او می بینید؟ اگر چنین عزم
مجلس فکر می کند یا ریاست جمهوری؟
تحــرکات اخیر اقــای احمدی نژاد ،گســترده تر و
اشکارتر از گذشته شده اســت؛ البته پیش از این تحرکات
پنهانی داشــت اما اکنون مقداری اشــکارتر شــده اســت.
معنایش این اســت که ممکن است برای انتخابات مجلس
ولو به صورت دست گرمی وارد انتخابات شوند.
شخص اقای احمدی نژاد؟
ممکن اســت شــخص اقای احمدی نژاد نخواهد
بیاید و نماینده مجلس شــود امــا به عنوان ســردمدار یک
جریان ،بعید نیست که در انتخابات مجلس ورود کند؛ این
چندان مستبعد نیســت .اما هدف اصلی برای مرحله بعدی
قرار داده شــده و ان زمانی اســت کــه او را در قامت بدیل و
جایگزین دولت موجود ببینند .در ذهن انها این است که به
موازات ناکامی هایی که این دولت پیــدا می کند ،دل های
توده مردم ،معطوف به گذشته ای می شود که گمان می کنند
وضع بهتر از امروز بوده است .در این حالت ،طرف مقابل و
جریان اقای احمدی نژاد ،دوگانه ای را رقم می زنند که اینده
را فقط در حال دست به دست شدن میان این دو قلمداد کنند.
شاید مهم ترین کار فرهیختگان جامعه ،اهل نظر و دلسوزان
این باشد که به مردم بگویند که شما محکوم نیستید که یا این
خط را انتخاب کنید یا ان خط را؛ اگــر ازمون های دیگران
را ازمون های شکســت خورده ای دیدید ،حتما گزینه های
دیگری پیش روی شماست که بگویید گزینه دیگری خارج از
این دوگانه وجود دارد و می توان به ان دل بست.
شما چقدر احتمال می دهید که احمدی نژاد گزینه
اصولگرایان در انتخابات بعدی باشد؟
اگر اصولگرایی با همین تعاریفی که تاکنون وجود
داشته ،ادامه یابد ،من چنین احتمالی را کمتر از 10درصد
می دانم.
اقای هاشــمی در گفت وگــوی اخیر خودشــان با
روزنامه جمهوری اسالمی مساله رهبری شورایی
را مطــرح کرده اند؛ گفته اند که حضــرت ایت الله
خامنه ای فرد بســیار جامعی هســتند اما ما دیگر
چنین فرد جامعی را در جامعه مــان نداریم .اقای
هاشــمی گفته اند که ما بعد از رهبــری ،فردی به
جامعیت ایشان نداریم و بهتر است از هم اکنون
به رهبری شــورایی فکر کنیم .در ایــن رابطه چه
نظری دارید؟
منطقی پشت بازنگری قانون اساسی وجود داشت
و عمدتا همین مســائل در ان مطرح بود که در برخی موارد
مانند شــورای رهبری ،شــورای عالی قضایی و برخی موارد
دیگر ،نظام شورایی و نگرش شورایی در دهه نخست انقالب
نشان داد که نمی تواند کارکرد مناسبی داشته باشد .البته ما
شورای رهبری را تجربه نکردیم اما شاید انچه که اتفاق افتاد
و چندان هم سنجیده و حساب شده نبود ،انتخاب قائم مقام
برای رهبری در زمان حیات رهبــری بود .البته ظاهرا منظور
خبرگان ،قائم مقام نبود بلکه منظورشــان انتخاب یک فرد
محتمل برای جایگزینی پس از بنیانگذار جمهوری اسالمی
بود .نشانه هایی را می دیدند که ممکن است چنین مصیبتی
دامن این کشــور را بگیرد و چنین اقدامــی را انجام دادند.
تفســیر نادرســتی که از این اقدام صورت گرفت و انعکاس
یافت ،باعث شد که در عمل عنوان شــود که فرد موردنظر
به عنوان قائم مقام انتخاب شده است .ما به نوعی طعم تلخ
تجربه غیررسمی شورایی شدن رهبری را چشیده ایم؛ یعنی
درحالی که امام جامعه نگاه خاصی نسبت به مسائل داشتند،
فرد دیگری از جایگاه مشابه ،نگاه متفاوتی نسبت به همان
مسائل داشت .این دیدگاه را هم در حوزه های اجرایی مطرح
می کرد و موجب اشــفتگی ،تشتت و ایجاد مشکل می شد.
به این نتیجه رســیدند که در چنین جاهایی ،شورایی شدن
خوب نیست و ان را حذف کردند .تا پیش از بازنگری ،عالوه
بر رهبری ،شــورای رهبری هم در قانون اساسی مطرح بود
اما در ســال 68ان را حذف کردند .حرف بنده این است که
ایا زمانی که این کار را انجام می دادند ،توجه نبود که نسلی
که بعد از امام(ره) این مسئولیت را به عهده می گیرند ،بقای
همیشگی ندارند؟ من هم ارزو می کنم که حداقل ما ان روز
را نبینیم اما به هر حال سن و سال همه این افراد به گونه ای
است که باید افراد دیگری بعد از این سلسله بزرگان به میدان
بیایند تا روزی که کار به دســت صاحب اصلی اش برسد .در
ان زمان فحول قم ،خبرگان ملت و عصــاره عقل جمعی به
این نتیجه رســیدند که ما باید یک رهبر داشــته باشیم و نه
شورای رهبری .در این فاصله چه اتفاقی رخ داده است که
ما باید به یک نتیجه جدید برسیم؟ همه چیزهایی که امروز
برای ما مکشوف است ،در ان روز هم مکشوف بود اما به این
مثلث | شماره 256
مشــورت دهندگان به رهبری عمل می کنند .شخص اقای
هاشمی هم با وجود اختالف سلیقه هایی که با رهبری دارند،
به عنوان رئیس مجمــع ،جایگاه مرکزی مشــورت دهنده را
عهده دار هســتند .بنابرایــن ان نگرانی را که ممکن اســت
افرادی از موضع دلسوزی داشته باشند و معتقدند این جایگاه
ایجاب می کند که از مشورت های الیه الیه در اطراف مطلع
باشد ،به طرق مختلف حاصل شده است.
در حــوزه فرهنــگ ،تمایلــی در میــان برخــی
اصولگرایان وجود دارد و ان «مهاجرانی ســازی»
اقای جنتی است .ایا واقعا چنین چیزی ما به ازای
خارجی دارد؟ واقعیت و انصاف همین است؟
پاسخ این سوال ،دوگانه است .من با شناختی که
از اقای جنتی دارم ،ایشان را مثل اقای مهاجرانی نمی بینم
و نمی شناسم؛ هم تا حدودی از گذشته ایشان مطلع هستم
و هم دیدگاه های امروزش را کمابیــش از نزدیک می بینم،
می شنوم و موضع گیری های ایشــان را می بینم .می توانم
بگویم که خاســتگاه فکری اقای جنتــی در حوزه فرهنگ،
با اقای مهاجرانی یکی نیســت .اما در طــرف مقابل وقتی
اقای جنتی می گوید که در فالن مســاله نگاه من به فالنی
نزدیک تر از دیگری اســت ،قرینه ای را به دســت می دهد
که برخی بگویند به اســتناد اذعانی که ایشان می کند ،پس
مواضع فرهنگی ایشان ،به فالنی ها ،تمایل بیشتری دارد .یا
در برخی مسائل مواضعی را اتخاذ می کند که گواه این است
که ایشان به نوعی مسامحه در حوزه فرهنگ معتقد است که
از نگاه بسیاری از مومنین و متدینین جامعه روا نیست .این
هم قرینه ای است برای تقویت نگرش جریانی که می خواهد
از ایشان مهاجرانی بسازد.
در خالف این ،می بینیم که ایشــان موضع می گیرد،
ان نگاه را رد می کند و می گوید به فیلم هایی که دارای چنین
خصوصیاتی باشــند ،مجوز نمی دهیم یا به فالن کتابی که
محل دغدغه نیروهای انقالبی شده ،اجازه نشر نمی دهیم.
معنای این سخن این است که به این ســیاق از کار ،مجوز
نمی دهیم؛ این به ما امیدواری می دهد .وقتی من می خواهم
قضاوت کنم ،می گویم که چارچوب نگاه ایشان ،این است
که این کتاب مغایر با قواعدی است که ما داریم .یا می گوید
که ما بــه تک خوانی زنان مجــوز ندادیم .فــرض کنیم که
می گردند و چیزی پیــدا می کنند که صــدای زن بر صدای
مردی که زیر این صداست ،غالب است .من در جایی دیدم
که از قول من نقل شــده بود که صدای زن ،زیر صدای مرد
اســت .من گفتم که صدای زن« ،زیر» است و بم نیست؛
یعنی فرکانــس باالتری دارد و تیزتر اســت .اتفاقــا در انجا
صدای مرد زیر صدای زن است و صدای زن برجسته است.
این تخلف گروهی است که امده و مجوز همخوانی گرفته
اما کاری کرده که البوم منتشر شده ،تک خوانی از اب درامده
است! روی البوم هم تصویر زنی را گذشته و مراسم رونمایی
هم تحت این عنــوان که از البوم تک خوانــی یک خواننده
زن رونمایی می شود ،معرفی شده است .در این حالت باید
وزارتخانه مدعی شــود و بگوید تو تخلف کرده ای که چنین
کاری را انجام داده ای و علیه او وارد عمل شود نه علیه مردم
معترضی کــه می گویند ما می بینیم در عمــل چنین اتفاقی
افتاده و «کاله گذاری» شده اســت .من مساله را این گونه
می بینم و نمی توانم یک کلمه ای درباره ایشان قضاوت کنم؛
مثال بگویم که هر کاری ایشان انجام داده ان طرفی است یا
بگویم من می توانم هر کاری را که ایشان انجام داده است،
قبول کنم .براســاس موازینی که هم من قبــول دارم و هم
ایشان ،به عملکرد ایشان نگاه می کنم؛ یعنی موازینی هست
که من می دانم ایشان انها را قبول دارد اما اتفاقی که رخ داده
است ،با ان موازین ،سازگار نبوده است.
با توجه به شــناختی که از اقای روحانی به دســت
اورده ایــد و نگاهی کــه به وضعیــت اصولگرایان
دارید ،ایا فکر می کنید که اصولگرایان می توانند
دولت اقای روحانی را یک دوره ای کنند؟
بهتر است بپرسید که ایا اقای روحانی این شانس را
دارد که دو دوره ای شود؟ چون در انتخابات اینده تنها رقیب
ایشان ،اصولگرایان نیستند؛ هم جریان اصولگرا با ایشان
رقابت خواهند کرد و هم احتمــاال اصالح طلبان .علت این
نظر این است که اگر ناکامی های اقای روحانی در کنار عدم
تحمل های ایشــان در کنار انتقاداتی که به ایشان صورت
می گیــرد ادامه یابــد ،اصالح طلبان برای رفــع اتهام عدم
سعه صدر از یک ســو و رفع اتهام ناکارامدی از سوی دیگر،
چاره ای جــز رو کردن یک برگ جدیــد ندارند .اگر وضعیت
فعلی ادامه یابد ،چنیــن احتمالی را تقویت می کند .شــاید
بخشی از این مساله به طور موسمی با رسیدن به یک توافق
موقت ،به تاخیر بیفتد اما بعد از گذشــت چند ماه مشخص
می شــود که این توافق معجزه گر است یا وضع فعلی ادامه
خواهد یافت .در انجا مشــخص خواهد شد که جوهر یک
دولت فراتر از گویش ها و ســخن گفتن های نو به نو است؛
عملکردهاست که به چشم مردم می اید و می خواهند ببینند
چه اتفاقی رخ می دهد .این اتفاق ،اتفاق غریبی نخواهد بود
اما سنت انتخاباتی مردم این بوده است که به دولت ها فرصت
هشــت ســاله داده اند .محتمل ترین گزینه همیشه همین
بوده است که هشت ســال فرصت پیش روی دولت است و
درحالی که حدود یک سال و نیم از عمر دولت گذشته است،
نمی توان ارزیابی دقیقی درباره ادامه راه داشت.
اگر برای انتخابات مجلس از شــما دعوت کنند،
پاسخ مثبت می دهید یا منفی؟
من همچنان برای حضور در این عرصه ،احساس
تکلیف و وظیفه نمی کنم و امیــدوارم اقداماتی که در حال
حاضر مشغول به انجام انها هستم به قدری مفید فایده باشد
که نخواهم به سراغ فواید دیگر بروم.
گفت وگوی ویژه
تصمیم رسیدند .این مساله بیشــتر به همان صحبت اقای
هاشمی برمی گردد که می گویند از همان ابتدا موافق شورای
رهبری بودند و ان روز هم زیربــار نرفته اند اما امروز فرصتی
پیدا کرده اند و می گویند ما چگونه می توانیم شخصیتی در
تراز اقا برای اینده داشته باشــیم؟ اینها نسلی هستند که از
ابتدا در جریان حوادث انقالب بوده اند و دیگر مشابه شــان
پیدا نمی شود .این حرف به لحاظ ظاهری چندان هم حرف
نادرســتی به نظر نمی رســد اما واقعیت این است که روزی
که برای این خط تدارک می دیدند ،ان را فارغ از اشــخاص
دیدند؛ خط امامت و زعامت ،فارغ از اشــخاص اســت .ما
معتقد به نــگاه کاریزماتیک نیســتیم که برخــی می گویند
رهبری باید کاریزماتیک باشد؛ چراکه رهبر کاریزماتیک به
منویات شــخصی خود دعوت می کند و خصوصیات فردی
اســت که او متکی به خود به دســت اورده است درحالی که
ما از رهبــری مبتنی بر نــگاه امامــت و والیت فقیه صحبت
می کنیم که همان چیزی اســت که از عنایت مکتب و نگاه
الهی بوده و همیشــه میسر و ممکن اســت .رهبری مبتنی
بر والیت فقیه ،مبتنی بر اموزه هایــی حکم می راند که مردم
از انها خبر دارنــد؛ بنابرایــن کار او چندان دشــوار نخواهد
بود و الزم نیســت که ســیطره شــخصی و نفوذ فردی برای
متقاعد کردن نیروهای مردمی داشــته باشــد .البته انصافا
این جایگاه و نفوذ معنوی کســی مثل امام و حضرت اقا در
پیشبرد مسائل غیرقابل کتمان است؛ یعنی بخش اعظمی از
فتوحاتی که در دوره زعامت حضــرت اقا در جهان پیرامون
ما اتفاق می افتد ،مدیــون درایت ها ،حکمت و شــجاعت
ایشان اســت اما چه کســی گفته اســت که ما خارج از این
شخص ،چنین حکمت ،درایت ،شــجاعت ،تدبیر و فهم را
نمی توانیم جســت وجو کنیم؟ من یک برداشــتی هم دارم
و ان این اســت که وقتی فردی در جایگاه رفیع رهبری قرار
می گیرد ،ظرفیت های پنهان او اشکار می شود؛ یعنی بخشی
از اقتضای نشســتن در این جایــگاه ،ویژگی های بالفعل و
بخشی دیگر ،به واسطه ظرفیت های بالقوه اوست .ممکن
است در ابتدا ظرفیت های کشف شده چنین فردی به قدری
نباشد که فکر کنیم می تواند چنین راه خطیری را ادامه دهد
اما به تدریج دیده می شــود که این ظرفیت ها در او به وجود
امد و خداوند این ظرفیت هــا را در او متعین می کند .فاصله
میان امام و حضرت اقا در بدو عهده دار شدن این مسئولیت
در ذهن همه ما ،روشــن بود و فاصله زیادی را در ذهن خود
می دیدیم اما امروز می بینیم که گویا هرگز چنین فاصله ای
نبوده است .البته شخص حضرت اقا همواره این حق شناسی
را داشته اند که بگویند ما هر چه به دست اورده ایم ،مدیون
ان بزرگ و سرسلسله این مسیر انقالبی بوده است اما حقیقتا
هدایت هایی که ایشان داشته اند ،هیچ کم و کاستی نسبت
به حضرت امام نداشــته اســت .اینها همــان ظرفیت های
پدیدار شده بعدی است؛ نه ان چیزی که انتخاب کنندگان
در ابتدا می دیدند.
بنابراین می توان امیدوار بود که اگــر در اینده اتفاقی
رخ دهد و ضرورتی ایجــاب کند ،همین رونــد پیش بیاید.
البته باید ایــن را اضافه کنم کــه می تــوان از درون حرفی
که اقای هاشــمی می زننــد ،یک نــگاه خیرخواهانه فرض
کرد و ان این اســت که الزمه حضور یافتن در جایگاه رفیع
رهبــری ،برخــورداری از مشــورت های فراوانی اســت که
باید از اطراف به این جایگاه داده شــود؛ این حرف درستی
اســت .این مشــورت ها هم در حوزه مباحث دینی و فقهی
است و هم در حوزه های دیگری همچون مسائل سیاسی،
نظامی ،مدیریتــی و اجتماعی .اقــا این ســبک اداره را در
دوره خودشــان به اجرا دراورده اند .یک مثال روشن ،اداره
مجمع تشــخیص مصلحت نظــام با نگرش تــازه و با روش
فعلی اســت؛ مجموعه ای که برامده از نیروهای سیاسی،
اجتماعی ،فقیهان و ...اســت اما در عین حــال متعلق به
خرده گفتمان های مختلف هســتند .همه اینهــا به عنوان
93
گفت وگوی ویژه
94
مثلث | شماره 256
احمدتوکلی
ظریف چیزی را
نفروخته است
ی ویژه
و
توگ
گف
اگر با اطالعات امروز به گذشته برگردم ،از کلیت دولت در
معرفی کابینه دفاع نمی کنم
از مجازات رحیمی خوشحال نمی شوم ولی خوشحال
می شوم که عدالت اجرا شود
نمی شود اجازه داد که احمدی نژاد در عالم سیاست فعال
باشد
الریجانی ادم هوشیاری است و اینده سیاسی خود را به
دولت گره نمی زند
گفت و گو :مصطفی صادقی
دبیر تحریریه
به نظــر می رســد اخیــرا اندکــی در فعالیت های
سیاســی کم تحرک شــده اید .کمتــر نطق های
پیشین را از شما می بینیم و در حوزه نقد هم شاید
مثل سابق نیستید ،این به خاطر کسالت جسمانی
شماســت یا انکه نســبت به دولت اقای روحانی
احساس نقد ان چنانی ندارید؟
البته وضع جســمی و ســنم اقتضائاتی را ایجاب
می کند .طبیعی اســت ادم ســنش کــه باال مــی رود دچار
مشکالتی می شود ،بالطبع جوالنش نیز کمتر می شود .من
پرهیز می کردم این دولت را با دولت قبل مقایســه کنم .ان
دولت شیوه هایی داشت که این مقایسه را درست نمی دانم
ولی ظاهرا دولــت روحانی هم میــل دارد کارهــای دولت
احمدی نژاد را تکرار کند .سال دوم دولت یازدهم هنوز تمام
نشــده اســت ،اقای احمدی نژاد هم که امد در ســال های
اول من همین طور با او مدارا کــردم .اگر دولت بخواهد با
روش هایی که این روزها به کار می برد از جمله بی اعتنایی به
اتفاقی که برای اقای روحانی افتاده به نظرم
منحصر به نظــر چهار تا سیاســتمدار مثل
من نیســت .یک تعمیمــی دارد و این البته
خوب نیســت .چون اگر محبوبیــت بماند
منتقدانحرفکهبزننددولتچوناحساس
اطمینان می کند اســتقبال می کند اما وقتی
احساسخطرکند،پرخاشجومی شود.وقتی
محبوبیتش کم شود احســاس می کند که
منتقداناینوضعرابهوجوداورده اند
اصال فرقی نمی کند که دولت هاشمی باشد یا
خاتمی یا احمدی نژاد؛ دکتر احمد توکلی شجاعانه
مواضعش را بیان می کند .چندان خودش را در قید
دولت نمی بیند و هرجا که الزم باشد نقد می کند.
او البته تا کنون درمورد دولت حسن روحانی مدارا
کرده است.
مثلث | شماره 256
مشاوره خیرخواهانه ،بی اعتنایی به انتقاد منتقدان یا پرخاش
به انتقاد منتقدان ،کارش را ادامه دهد ،کارها خراب می شود
و طبعا احســاس ناراحتی ما هم بیشتر می شود .پس این به
ماهیت دولت چندان بستگی ندارد ،به این بستگی دارد که
امیدی که درست شده -که سرمایه اجتماعی است -به جای
تشنج های سیاسی پیشین ،یک ارامشــی را به جامعه ارائه
داده که من برای ان ارزش قائلم و سعی می کنم این ارامش
همیشه ادامه پیدا کند .تصمیم گیری در ارامش عاقالنه تر
و تصمیم پذیری مردم نیز در ارامش عاقالنه تر می شود.
حس شما نسبت به دولت اقای روحانی چیست؟
احســاس راحتی نســبت به این دولت می کنید یا
هنوز جاهایی وجود دارد که نگران باشید؟
من هم نگرانم و هم حسم از اول کار دولت یازدهم
تغییر کرده است .من انتظار کارهای بهتری از دولت داشتم.
چون ادم های مجربی در ان هســتند اما ســن باال و بعضی
اشــکاالت دیدگاهی و رفتاری در حال ظاهر شدن است که
خوشحال نیستم .اگر با اطالعات امروز به گذشته برگردم،
از کلیت دولت در معرفی کابینه دفاع نمی کنم.
این حس فقط در شماســت یا احساس می کنید
در جامعه هم وجود دارد؟ یک موسسه امریکایی
با اعــام نتایج یک نظرســنجی اعــام کرده که
محبوبیت اقای روحانــی در بهمن ماه در قیاس با
ابان ماه قریب 10درصد کاهش پیدا کرده است.
یک تحلیل این اســت که وقتــی دولت ها می ایند
باالخره اول یک شوق عمومی در کسانی که به ان
رای دادند و حتی بعضی از کســانی که به ان رای
ندادند براســاس شــعارهایی که داده شده ایجاد
می شود اما وقتی ان وعده ها در کوتاه مدت عملی
نمی شود ،طبیعی است که بخشی از محبوبیتش
ریزش کند .حــاال اگر بخواهم ســوالم را ناظر به
پاسخ قبلی شما مطرح کنم یعنی انجا که می گویید
اگر به گذشته برگردم دیگر دفاع کلی ام را از دولت
انجام نمی دهم ،این دقیقا به چه دلیل است؟ ایا به
همان شوق و انتظار اولیه باز می گردد و به همین
دلیل طبیعی است؟
ما موارد نقیض این ســخن را داشــتیم .مثال خدا
رحمت کند اقای رجایی را .او دوره ای که نخست وزیر شد تا
زمانی که به شهادت رســید یک و نیم سال گذشت .او بعد از
این مدت محبوب تر از روزهای نخست مسئولیتش بود ،در
حالیکهکسیاورانمی شناختامابعدسجایایشراتشخیص
دادند و محبوب تر شد .یا اقای هاشمی در ابتدای کار ،یعنی
یک و نیم سال اولش محبوب تر بود از روز اول تحویل گرفتن
دولت اما بعد که به سال سوم و چهارم ریاست جمهوری رسید
محبوبیتش نزولی شد .حتی اقای احمدی نژاد هم بعد از یک
ســال و نیم نزد مردم محبوب تر شــد .این استدالل که شما
گفتید همیشه معمول نیست ،اتفاقی که برای اقای روحانی
افتاده به نظرم منحصــر به نظر چهار سیاســتمدار مثل من
نیست .یک تعمیمی دارد و این البته خوب نیست .چون اگر
محبوبیت بماند منتقدان حرف که بزنند دولت چون احساس
اطمینان می کند اســتقبال می کند اما وقتی احســاس خطر
کند ،پرخاشجو می شود .وقتی محبوبیتش کم شود احساس
می کند که منتقدان این وضع را به وجــود اورده اند .بنابراین
این کار اصال به اقای روحانی نمی اید ،من از شــخص اقای
روحانی انتظار چنین رفتاری را نداشتم.
اقایروحانیمی گویدمنتقدان بی تقواییسیاسیو
تندرویمی کنندوانتقاداتامروزخودرادربارهدولت
قبل نمی گفتند ،از طرفی منتقدان می گویند انتظار
نداشــتیم که اقای روحانی این طور واکنش نشان
دهد ،اگر منصفاه بخواهیم قضاوت کنیم منتقدان
زیاده رویمی کنندیاتحملاقایروحانیکماست؟
اینکه اقای روحانــی می گوید به دولــت قبل این
انتقادها را نمی گفتند در جواب باید گفت شــما امدید که به
شــما بگویند .اقای روحانی و دیگران امدند که شــرایط را
عوض کنند ،یعنی مســائل و نقدها را بشــنوند ،در حالی که
اقای احمدی نژاد اصال اهل شــنیدن نبــود .اما او که اهل
شــنیدن نبود اوایل خیلی بهتر از این رفتــار می کرد ،یعنی
تاثیر گفت وگو را خیلی بهتر از اینها می دانست .احمدی نژاد
همیشه سعی داشــت ما را از داخل مجلس جمع و قانع کند
چون می دانست ما اثر داریم .اقای روحانی با انکه می داند
ما اثر داریم این کار را نمی کند که هیچ ،نامه هم می نویسیم
جواب نمی دهد .این خیلی بد است.
چرا این اتفاق افتاده است؟
ما از سیاستمدارانی که انتظار نداشتیم این طوری
شدند ،نمی دانم باید خودشان بگویند چرا این اتفاق افتاده
اســت .ضمن انکه انتقاد امد و نیامــد دارد .اگر همه خوب
باشــیم دنیا گلســتان می شــود .هر کس به زعم خودش و
اطالعاتی که به او می رســد و دستگاه ادراکی و تمایالتش
حرف می زند .دولتی انتقاد پذیر اســت که همه انتقادها را
اســتماع کند .انتقادپذیری به معنای پذیرفتــن نظر منتقد
نیست ،بلکه به معنی استماع و احترام به نظر مخالف است.
می تواند بشنود بعد بگوید به این دلیل نمی توانم این کار را
بکنم یا این حرف را قبول ندارم.
بیایید اقــای روحانی را رفتارشناســی کنیم .یک
بحث وجود دارد که اقای روحانی بازی را در سطح
باالی قدرت دنبــال می کند و خیلی دنبــال اینکه
مردم چه می گویند نیســت .به اصطالح ساده تر
رفتارهــای پوپولیســتی و عوامگرایــی نــدارد ایا
به همیــن دلیل اســت کــه محبوبیت و ســرمایه
اجتماعی اش کم شده ،نظر شما چیست؟
خیر ،اقــای روحانی تــاش می کند بــرای مردم
توضیح دهد و با انها حرف بزند.
من این را قبول ندارم .به نظر می رسد صحبت های
او خیلی کم اســت .شــما اقــای احمدی نــژاد را
خاطرتان هست؛ از هر فرصتی برای حرف زدن با
مردم استفاده می کرد...
احمدی نژاد ادم استثنایی بود.
منظورتان از این پاســخ چیســت؟ من حرفم این
اســت که شــاید اقای دکتر روحانی چون بیشتر
مسائل را از باال به پایین می بیند خیلی اعتقادی به
دیالوگ با مردم ندارد .شما نظر من را قبول ندارید؟
من همیشه گفته ام اقای خاتمی به نخبگان احترام
کرد و محبوب نخبگان شد .اقای احمدی نژاد به توده مردم
احترام کرد محبوب توده مردم شد ،البته من به عنوان یک
سیاستمدار ایراداتی به احمدی نژاد دارم که مردم نمی دانند
یا اگر هم می دانند همه شان حرف مرا نمی پذیرند چون ان
اکرام خیلی تاثیر دارد .اقای احمدی نژاد تمام مویرگ های
اقتصادی جامعه را باز کــرد ،منابع عمومی را تا اقصی نقاط
کشــور برد و هر جایی که می بینیم اجر روی اجر گذاشت،
البته معنی اش این نیســت که همه این کارها درست بود.
ضمن انکه زیاد هم حرف می زد .حرف هایش هم عوام فهم
بود .موفق تر از اقای روحانی و حتی موفق تر از حتی اقای
هاشمی در ایجاد پیوند بین خود و مخاطبین بود.
بیایید مصداقی بحث کنیم مثال ایا انتظار زیادی از
اقای روحانی بود که وقتی در خوزستان گر دو غبار
شــد به انجا برود .ایا پوپولیســت بودن همیشه
بد است؟
خیر ،درباره خوزستان انجام این کار خیلی اهمیت
داشت .نشــان می داد که دولت در کنار مردم است و به درد
مردم توجه دارد.
چرا نرفت؟
اگر می رفت کار خوبی بــود .مالمت نمی کنم اگر
می رفت.
اینکه نرفت از او انتقاد می کنید؟
اینکه خودش نرفــت و معاونش هــم نرفت ،این
مساله را بد کرد .اگر معاونش به سرعت می رفت و به مردم
می گفت« :رئیس جمهور من را فرستاد ببینم چه خبر است»
این اتفاق نمی افتاد.
حاال بیاییــد فرض کنیــد اقای حســن روحانی با
همین شیوه جلو برود .این کاهش محبوبیت ادامه
پیدا می کند یا یک جایی متوقف می شود؟
هرچه رئیس جمهور به مردم اعتنا نشان دهد بیشتر
مردم راضی می شــوند .همین االن تلفن مــن را ببینید .از
ابتدای مصاحبه چند بار زنگ خورده اســت .تلفن هایی که
به من زده می شود ،اگر کاری نداشته باشم جواب می دهم.
من وقتی با گوینده ای که معترض اســت صحبت می کنم
او می گوید همین که تلفن مرا جــواب دادید برای من بس
است .مشکل من حل شد .در حالی
که من کاری برای او نمی کنم ،فقط از او عذرخواهی
می کنم .طــرف می گوید همین که تلفن مــرا جواب دادید
خیلی ممنون .پس اعتناکردن خیلی مهم اســت .در سیره
پیغمبر اکرم (ص) امده که وقتی با کســی صحبت می کرد
تمام رخ با طرف حرف می زد ،یعنی به او نشــان می داد که
تمام وجودش متوجه اوست.
گفت وگوی ویژه
سیاست
95
گفت وگوی ویژه
96
مثلث | شماره 256
سیاست
و حاال که به اینجای بحث رســیده ایم می خواهم
بپرســم ایا خطر یک دوره ای شــدن اقــای دکتر
روحانی را تهدید می کند؟
برای این بحث زود اســت .او هنــوز فرصت دارد
خدماتش را بیشتر کند.
•می گویند اقای روحانی فقط روی قشر خاصی از
جامعه (طبقه متوسط و باالشهری) سرمایه گذاری
کرده اســت .شــما این را حس می کنید ،ایا اقای
دکتر روحانی رئیس جمهور باال شهری هاست؟
سیاســت هایی که بعضی وقت ها اعمال می کند
این معنی را القا می کند .مثل اصرار بی جهت و غیر متعارف
که ما از حســاب های بانکی برای اینکــه مالیات مردم را
مشــخص کنیم و یارانه را به انها ندهیم ،استفاده نکنیم.
ایــن اصرار چــه معنــا دارد؟ جز انکــه ثروتمندانــی را که
می خواهند ثروت خــود را پنهان نگه دارند راضی می کند،
چیز دیگری اســت؟ چنیــن اصــراری منابع ملــی را هدر
می دهد در حالی که تمام کشــورهای پیشــرفته با اهداف
مالیاتی این کار را می کنند .کشورهای OECDدر اروپا دو
سال یک بار نشســتی می گذارند برای رد و بدل اطالعات
حســاب های بانکی اتباع یکدیگر در کشــور مقابل برای
اهداف مالیاتــی و یارانه ای .وقتی اقــای روحانی اصرار
می کند چه بگوییم؟ دولت راه دارد کــه یارانه به پولدارها
ندهد اما دولتمردان هیچ تالشی نمی کنند .ما راهکارهای
مختلف ارائــه می کنیم امــا انجام نمی دهنــد و این تلقی
ایجاد می شود .مشابه چنین رفتارهایی از دولت وجود دارد
که این تلقی را تقویت می کند.
شما قبال گفته بودید که به برخی مسائل هسته ای
نقد دارید ولی بنا به مالحظاتی ســکوت می کنید.
این تداوم سکوت شما در این مورد به دلیل همان
مالحظات اســت یا اینکه دیگر ان نگرانی ســابق
را ندارید؟
من ســکوت نکردم ولی مثل برخی دوســتان که
حساسیت شان بیشتر است فعال در این زمینه نیستم.
چرا؟
چون فکر می کنم مالمت زیاد کســانی که در خط
مقدم جبهه مذاکرات کار می کنند درست نیست .جایی که
ادم مطمئن اســت که خطایی رخ می دهد یا احتمال جدی
خطا در ان اســت می تواند بگوید .چند مــورد برای من این
اتفاق افتاد که اقای عراقچی امــد به من توضیح داد ،قانع
نشــدم و به او توصیه کردم که ایــن کار را نکنند چون جنبه
اقتصادی داشــت .وجه اقتصــادی برخی توافقــات بود.
من فکر می کنم کمیســیون امنیت ملی در این حوزه فعال
است .واقعیت این است که انتظار اینکه اقای ظریف بیاید
در مجلس بگوید چه کار کردم یا چرا کردم ،درست نیست.
یعنــی در عرصه مســائل امنیت ملی توزیــع اطالعات باید
محدود باشد و کسانی که مســئول این کارند اکنون کامال
قابل اعتمادند .شخص رهبری هم سکان را به دست دارند.
البته معنی حرف من این نیســت که اگر ما چیز بدی دیدیم
نمی گوییم .من به شدت نمایش قدم زدن و رفتن به فرانسه
را در ان شرایط تقبیح کردم ولی همواره سعی کردم از کسانی
که در خط مقدم مذاکرات هستند دفاع کنم .این یک سال
اول را هم افتخار می دانم .یک طرف میز اقای ظریف با 5-6
نفر از همکارانش می نشیند و در طرف مقابل 30-40نفر ادم
می نشیند ،کسانی که کاردارشــان در تهران به شاه دستور
می داد .مساله این اســت که وقتی روی یک سری مسائل
توافق نمی شود ،معنی اش این است که اقای ظریف چیزی
را نفروخته اســت .اگر می فروخت که امضا می شد .وقتی
اکنون مذاکرات قابل دفاع و اعتماد اســت برای ان اســت
که حضرت اقا روند مذاکرات را کنترل می کند .می خواهم
بگویم انتظار اینکــه اقای ظریف بیایــد در صحن مجلس
دست خودش را رو کند ،ولو اینکه جلســه غیر علنی باشد را
احمد توکلی می گوید که روحانی به نامه های ما پاسخ نمی دهد
خالف مصلحت می دانم و حتی در کمیســیون امنیت ملی
هم باید یک کمیته خاص طرف تیم مذاکره کننده باشد.
حاال اینجا یک بحث مهم به وجود می اید که بارها
محل مجادله بوده است .سوال این است که فرق
مجلس شورای اســامی با کنگره امریکا چیست
که مذاکره کنندگان امریکایی مسائل مذاکرات را
به انها می گویند اما ما نباید بگوییم؟
چه کسی گفته انها در کنگره همه چیز را می گویند؟
حتما نمی گویند.
به نظر شــما اگر توافق حاصل شــود می توان به
امریکایی ها اعتماد کرد؟
خیر ،توافق به معنای اعتماد کردن نیست .چون
امریکایی ها به صراحت می گویند بعد از هسته ای به سراغ
مسائل دیگری مثل تروریســم ،حقوق بشر و موشک های
بالســتیک می رویم که بتوانیم با ایران کل کل کنیم .یعنی
انها با ما خوب بشو نیستند ولی اینکه ما قدرتمان را در داخل
و منطقه به گونه ای کرده ایم که انها خــود را ملزم می دانند
که با ما کنار بیایند ،ایــن نعمت بزرگ و به نظــر من افتخار
امیز است.
می خواهــم از شــما به عنــوان یک اقتصــاددان
بپرســم ،توافق هســته ای چقدر در زندگی مردم
تاثیــر دارد؟ ایــا اگر توافق نشــود دچــار چالش
می شویم؟ اگر بشود خوشبخت می شویم؟ فارغ
از مسائل سیاســی ،در مفاهیم اقتصادی ،واقعا
توافق ما بــا 5+1در موضوع هســته ای چقدر در
اقتصاد و معیشت و سفره مردم تاثیر دارد؟
اجازه بدهید سوال شما را این گونه جواب بدهم .در
تمام دنیا کشورها پول خرج می کنند تا هیمنه داشته باشند،
هیمنه اثار واقعی اقتصــادی هم دارد .چطور؟ چون بازاری
که با ان طرف هستند چه در حوزه خرید و چه در حوزه فروش
گسترده می شود .در بحث اقتصاد تجارت وقتی می خواهیم
مدل سازی کنیم کشورها را به کشور کوچک و کشور بزرگ
تفکیــک می کنیم .کوچکی بخشــی اقتصادی و بخشــی
سیاسی اســت .جدا کردن مفاهیم اقتصادی و سیاسی از
هم کار درستی نیست .اگر این دو را از هم جدا کنیم بخشی
از واقعیت ها را نمی بینیم .وقتی کشوری هیمنه داشته باشد
طرف های مقابل با ان کشور طور دیگری برخورد و معامله
می کنند .مثل این می ماند تاجری که در بازار معتبر اســت
احتیاج ندارد چک بفرســتد .یک تلفن می زند طرف مقابل
بالفاصله بار را برای او می فرستد .این اعتبار اعتباری است
که نه پشتوانه سیاسی بلکه پشــتوانه نظامی دارد .سیطره
دالر بر جهــان که به ملــت امریکا اجــازه می دهد که بیش
از انی که تولیــد می کنند بخورند ،برای چیســت؟ به خاطر
سلطه سیاسی و نظامی است .امریکا برای حفظ این سلطه
می جنگد ،می کشــد و جنایت می کند .ملت ایران به اندازه
مصرف خودش پول چاپ می کند اما امریکا بیش از مصرف
داخلی اش پول چاپ می کنــد ،چرا؟ برای انکــه او پول را
نه تنها برای خرید و فــروش داخلی نیــاز دارد ،بلکه طوری
کرده که من ایرانی با یــک مالزیایی که هر دو مســلمانیم
هر دو با دالر معامله می کنیم .بنابراین این چاپ پول باعث
تورم در داخل امریکا نمی شود .امریکا یک هیمنه پوشالی
برای خود درســت می کند که اثر واقعی دارد ،بنابراین این
دو به هم مربوطند یعنی ما وقتی در مذاکرات موفق شــویم
و نشــان دهیم که ما توانســتیم یک جاهایی حق خودمان
را از کشورهای امپریالیستی ســلطه جو بگیریم .این تاثیر
اقتصادی هم دارد اما اینکه گفته شده اگر توافق شود اینجا
گلستان و ســفره های مردم رنگین می شــود و اگر شکست
بخوریم ،نان و پنیر هم از مردم گرفته می شود ،هر دو تحلیل
به نظر من افراطی اســت .برای اینکــه تحریم ها اثرش از
طریق گران شدن کاالی وارداتی است .وقتی ایران تحریم
دالری اســت اگر بخواهد برای خرید جنسی پول را از چین
به فرانســه منتقل کند ،این پول باید چند دســت بچرخد تا
ممنوعیت دولت امریکا به ان اثــر نکند ،این چرخش های
اضافی هزینه پول را برایش زیاد می کند ،ضمن انکه وقتی
می خواهد جنس بخرد چون تحریم است هرکسی به ایران
جنس نمی فروشــد و مجبور اســت از جای خــاص بخرد،
بنابراین جنس کم کیفیت تر و گران تر خریداری می کند .از
طرفی برای انتقال جنس به کشور بیمه می خواهد اما با منع
امریکا رو به روست ،پس اینجا هم پول بیشتری باید پرداخت
کند .وقتی کشــتی می رود دبی بار را تخلیه می کند و دوباره
بارها بارگیری می شــود تا بــه ایران انتقال یابنــد ،همه این
مراحل هزینه های اضافی به کاالهای وارداتی است ،ضمن
انکه بر اثر تحریم نفتی هم درامد کمتری کسب می کنیم و
جنس گران تر هم می خریم ،بنابراین عمدتا در زندگی مردم
از طریق افزایش قیمــت کاال و خدماتی اســت که به اتکا
واردات تامین می شــود .ضمن انکه ســهمی از تولید ملی
مربوط به واردات است ،براورد دقیق ندارم ولی سرجمع شاید
کاالی وارداتی برای ما بین 15تــا 25درصد گران تر تمام
می شــود که اگر بحث درامد هم به ان اضافه کنیم نزدیک
به 30درصد وضع تسهیل می شود .معنی اش این است که
اگر توافق کردیم و تحریم ها همه یکجا حذف شد ما سهولت
بیشتری در واردات و سهولت بیشتری در صادرات داریم و
تحت تاثیر ان بهبودی برای اقتصاد پیدا می شــود .بحث
من این اســت؛ اگر ما دورانی را طی کردیم که تحریم هم
نداشتیم ،باز بی عقلی گرفتارمان می کرد .عدم تعقل کافی،
متعهدانه رفتار نکردن ،اریب داشتن تمایالت حکومتی ها،
فساد موجود و ضعف مدیریت با لغو تحریم ها و عقد توافق با
امریکا حل نمی شود با کارهای دیگر حل می شود ،بنابراین
سهم همه اینها را باید ببینیم .در مجموع توافق هسته ای اثر
مثبت دارد اما معجزه هم نمی کند.
چون بحث فســاد را هم مطرح کردید می خواهم
ســوالی از شــما بپرســم .در ماجرای رحیمی دو
دیــدگاه در اصولگراها وجــود دارد؛ یــک دیدگاه
می گوید «رحیمــی اصولگرای متخلف اســت»،
یک دیدگاه دیگر می گوید «رحیمــی از نیروهای
اقای هاشمی و اصالح طلبان بود و اصال به اردوگاه
اصولگرایان ربطی ندارد ».شما در پدیده شناسی
اقای رحیمی کدام یک از این دو دیــدگاه را قبول
دارید؟
کســانی که می خواهند اصولگرایــان را تضعیف
کنند ،دومــی را می گویند که انــگار اصولگرایان مســتعد
فساد نیستند که من معتقد به این حرف نیستم .کسانی که
مرتکب فساد شدند اسما اصولگرا بودند اما در عمل خالف
اصولگرایی عمل کردند و باید حذف شوند .هنر ما این است
که اگر از خودمان کسی فساد کرد از او دفاع نکنیم ،بلکه به
او حمله کنیم ،بنابراین رحیمی را فردی می دانم که متعلق
مثلث | شماره 256
به اردوگاه اصولگرایان بــود ،خیانت در امانــت کرد و دارد
مجازات می شود.
اقای زیبــاکالم در ماجرای اقای رحیمی به شــما
نقدی وارد کرده اند .ایشــان گفته اند که شما با به
میان اوردن نام مهدی هاشمی بی تقوایی سیاسی
کرده ایــد و به نوعی خواســته اید ماجــرای اقای
رحیمی را تحت الشعاع قرار دهید.
چه کســی اولین بار نســبت به خریدن نمایندگان
توســط رحیمی اعتراض کرد؟ من و اقای نادران و زاکانی
بودیم ،پــس اینکه االن مــا به فکــر ایــن افتادیم حرف
نادرستی است .ما اعتراض کردیم ،نامه نوشتیم ،مصاحبه
کردیم ،با مقامات مســئول حرف زدیــم و کارهای دیگر تا
این فرد فاسد از سیستم کنار گذاشته شود .یک جست وجو
در گوگل این را نشــان می دهد .این حرف هــم که تقارن
زمانی این دو با این هدف بود که می خواســتم این ضعف
را بپوشــانم .بعد از این اتفاق هم مــا کنفرانس مطبوعاتی
داشتیم شکرانه به جا اوردیم و صریح گفتیم این کار خیلی
خوب است ،حمایت کردیم و در واقع به یک معنا جوسازی
کردیم تا مــردم متوجه شــوند که این فــرد متخلف بوده و
مجازات شده است .البته من از مجازات رحیمی خوشحال
نمی شوم ولی خوشــحال می شــوم که عدالت اجرا شود.
کسی که تخلف کرده باید تنبیه شود تا عبرتی برای دیگران
باشد اما درباره مهدی هاشمی نیز وقتی او دستگیر می شود
و می خواهــد محاکمه شــود ،زمان گفتن پیدا می شــود،
کمااینکه این گفته من هم بی تاثیر نبود ،شنیدم وکیل شان
به جای انکــه جواب مــن را بدهند همیــن حرف ها که در
روزنامه نوشتند «تو ادم بدی هستی» در دادگاه نیز بد و بیراه
به من گفتند ،بنابراین این دو را به هم وصل نمی کنم ،هیچ
ربطی به هم ندارد ،اصولگرا بودن طرف برای من تاسفبارتر
است تا اینکه اصالح طلب باشــد و فساد کند ٬اینجا ابروی
من را هم زیر سوال می برد چون می گویند تو چه هم جناح
بدی داشتی ولی من هیچ دنبال این نبودم و نیستم که عقده
دل خالی کنم .ما با اقای رحیمی برخورد کردیم ،افتخار هم
می کنیم که از متقدمین در این کار بودیم و اخر هم تشکر
کردیم .اقای مهدی هاشمی هم به این سرنوشت باید دچار
شــود یعنی باید ببیند حکم دادگاهش چیست ،بعد دادگاه
تجدیدنظر و دیوان عالی کشور است .او حق دارد به عنوان
متهم از خود دفاع کند ،اگر دســتم برســد و کسی بخواهد
جلوی دفاع او را بگیــرد کمک اقای مهدی هاشــمی هم
می کنم ولی اتهامات هم باید به طور صریح و مســتند به او
تفهیم شود .من بعد از ان دو نامه ای که نوشتم مستندات
را تک تک اوردم.
تا حاال شده که با اقای زیباکالم در جمع خانوادگی
بحث سیاسی کنید یا ترجیح می دهید سراغ بحث
سیاسی نروید؟
مــا معمــوال بحــث سیاســی نمی کنیم یــا درباره
مشــترکات حرف می زنیم .چــون خانــواده محیط لطیفی
است .جای اشــتراکات اســت ،نه اختالفات .گاهی یک
موضوعی پیش می اید من از او انتقــاد می کنم ،یا او از من
انتقاد می کند ،اما کل کل نمی کنیم .من با اقای زیباکالم که
االن اشنا نشدم .نیمه اول دهه 50زندان که بودم او هم انجا
بود و همدیگر را می شناسیم و مزاج همدیگر را می دانیم.
اصالح طلبــان دنبــال ائتالف بــا جریــان دولت
هســتند و یک شــرایطی شــبیه مجلس پنجم را
می خواهند .شما چه فکر می کنید؛ ایا میان دولت
و اصالح طلبان ائتالف در انتخابات مجلس اتفاق
می افتد؟ این ائتالف تا کجا باقی می ماند؟
اصالح طلبان یک حسنی که دارند در اتحاد خیلی
موفق تر از دیگران هســتند ،یعنی به اندک بهانه ای با هم
همراه می شــوند .این از یــک جهت خوب اســت و از یک
جهت شاید با نقد مواجه شــود ولی فکر می کنم اینها با هم
توافق می کنند .ضمــن انکه دولت هم بــه اصالح طلبان
نزدیکتر است.
یعنی این ائتالف تا انتخابات ریاست جمهوری 96
پا برجا می ماند؟
الاقل تا انتخابات مجلس باقی است.
یعنی بعید اســت اصالح طلبان یک نامزدی را در
انتخابات ریاســت جمهوری 96بیاورنــد و مقابل
روحانی قرار دهند؟
بعید نمی دانم .بســتگی دارد که شرایط چه اقتضا
کند .اگر بتوانند کســی از میان خــود را رئیس جمهور کنند
حتما این کار را انجام می دهنــد ،احتماال در مجلس وضع
انتخابات ریاست جمهوری سال 96مشخص می شود.
در اصولگراها دو دیــدگاه وجــود دارد؛ یکی انکه
ائتالف حداکثری باشــد و پایداری هــا نیز در این
ائتالف حضــور یابند ،دیــدگاه دوم ان اســت که
ائتالف باید واقع گرایانه باشد چون سابقه نشان
داده که پایداری در اخرین لحظــه از جمع خارج
می شــود ،شــما به کدام یــک از ایــن دو دیدگاه
نزدیک تر هســتید؛ ائتالف حداکثــری یا ائتالف
واقع گرایانه؟
ائتالف واقعی یعنی اینکه انجام شود و نشکند.
بله ،مثال ائتالف شــما بــا اقای باهنر نمی شــکند
اما ممکن اســت با اقای حســینیان چنین حالتی
نداشته باشد ،نظر شما درباره دو دیدگاه یادشده
چیست؟
من ادم واقع بینی هستم.
یعنــی ترجیح می دهیــد از االن نرویــد دنبال یک
اتفاقی که شاید ممکن نشود؟
خیر ،هر تالشی شود که افراد بتوانند با هم تفاهم
کنند اشــکال ندارد ولی مومن از یک ســوراخ دوبار گزیده
نمی شود.
این حرف که شــما می گویید مومن از یک سوراخ
دوبار گزیده نمی شود همین جا محل بحث است،
یک مدلی برای مجلس هشــتم انتخاب شــد که
شــامل کمیته وحدت و داوری بود .به نظر شــما
اصولگرایــان باید طبــق همان مدل جلــو بروند یا
ان مدل دیگــر جواب نمی دهد و براســاس روش
اقای تقوی یا جلســه سه شــیخ (ایت الله یزدی،
ایت الله موحدی کرمانی و ایت الله مصباح یزدی)
باید حرکت همگرایانه خود را دنبال کنند پیشنهاد
شما چیست؟
هــر گروهی به انــدازه تاثیری کــه دارد در صحنه
حاضــر می شــود و اورده اش پشــتیبانی مردمی یــا تصور
پشتیبانی مردمی است .اگر ما مشترکاتمان روی میز بیاید و
مفترقات مان هم معلوم و از این مفترقات مصون باشیم هر
کس این اشتراکات را دارد باید در این جمع باشد .شاید مدل
تازه ای را مجبور باشــیم تعریف کنیم ولی اینکه از گذشــته
عبرت نگیریم کار بدی اســت .اگر حزبــی بخواهد با جبهه
پایداری هم مذاکره کنــد باید به او بگویــد باالخره تکلیف
خودش را روشــن کند ،اینکه بخواهد در اخر سر از ائتالف
خارج شــود از اول به این ائتالف ورود نکند .تضمین های
عقالنی قابل اتکا هم از پایداری بگیرد.
یک بحثی وجود دارد که اقای الریجانی به دولت
نزدیک شده و ممکن است با حامیان دولت مشترکا
لیستی بدهد ،نظر شما چیست؟
احتمالش را خیلی ضعیف می دانم ،اقای الریجانی
از جهت فکری با انها اختالفات نظری دارد و از نظر سیاسی
هم ادم هوشــیاری اســت و نمی اید اینده سیاسی خود را به
انها گره بزند.
اینکه می گویند جلســه این سه شــیخ اصولگراها
را اقای الریجانی بر هم زده است شما شنیدید؟
این ربطی به ســوال قبل ندارد ،ممکن است من
هم با جلســه ای که ســه روحانی بزرگوار ســردمدار باشند
موافق نباشم.
می گوینــد در ادامــه این مدلی اســت کــه اقای
الریجانی دنبال می کند؟
می تواند به ان هیچ ارتباطی نداشــته باشد .برای
معمــر که فرصت
انکه ســه روحانی در جای خود محترمّ ،
نشستن چهار ساعت پشت سر هم را ندارند و نمی توانند مانند
برخی جوان تر ها باشند اگر کمک دهنده فکری باشند خوب
است ولی در مدیریت جریان به نظر من باید تحوالتی ایجاد
شــود .باید جریان را افراد جدیدتری هدایــت کنند .جامعه
روحانیت و جامعه مدرسین که شامل همه مسلمانان انقالبی
نمی شود .انها بخشــی از جریان انقالبی اصولگرا هستند.
جامعتین هم باشند اما خود ،جمعی از همه جریانات هستند.
ممکن اســت کس دیگری یا ترکیبــی از افراد را مســئول
تنظیم امور کننــد .به هر حــال ما هســتیم و واقعیت های
اجتماع ،االن ان روزی نیســت که جامعه مدرسین و جامعه
روحانیت بگویند چه کسی در کجا نامزد اصلح است ،همان
نامزد انتخاب شــود ،این واقعیت وجود دارد .حتما ســطح
مرجعیت انتخاباتی این دو جامعه مثل اول انقالب نیست.
وقتی مثل اول انقالب نیســت ،باید طــوری پیش رفت که
نامزدهای اصولگرا رای بیاورند .چطور سرنوشت انتخابات
را به تصمیم کســانی گره بزنیم که موقعیتشان عوض شده
اســت؟ از نظر سیاســی این کار اصال منطقی نیست .این
حرفی که می زنم از احترام تک تک این اشــخاص چیزی
کم نمی کند و از دست دادن فرصت را هشدار می دهد .یک
وقتی بود که جامعه مدرسین اعالم نظر می کرد اکثر مردم
می پذیرفتند و البته برخی نیز نمی پذیرفتند .امام یک وقتی
بعضی از این جور نهادها را از اینکه درباره سرنوشــت کشور
نظر بدهند منع کردنــد .جامعه روحانیت مبــارز فقط درباره
تهران و جامعه مدرسین فقط درباره قم باید نظر می داد .منع
امام هم براساس این منطق بود که مثال مردم کاشمر حس
نکنند که یک کســی از قم دارد برای انها تصمیم می گیرد.
این مشارکت مردم را در انتخابات پایین می اورد و همبستگی
مردم با سیستم سیاسی را کم می کند .در نتیجه فکر می کنم
که این مدلی که دارد تبلیغ می شود به نتیجه نمی رسد.
اینکه می گوینــد اقــای روحانی بــه اصولگرایان
معتدل بدبین شده را قبول دارید؟
بله ،من بعضی از عوارضش را می بینم چون از من
معتدل تر گیر نمی اورند.
می گویند اگر اقــای احمدی نژاد بیایــد معادالت
جریان اصولگرایی به هم می ریــزد .واقعا همین
اســت؟ امدن او چقدر تاثیر در ارایش انتخاباتی
اصولگرایان دارد؟ او را می پذیرید یا کنار می زنید؟
من که حاضر نیســتم به هیچ وجه با او باشم .فکر
می کنم خیلی از اصولگراها این طور هستند.
نوع مواجهه حاکمیت با اقای احمدی نژاد را چگونه
پیش بینی می کنید؟
احمدی نــژاد از نظر من اهلیــت و صالحیت این
کارها را ندارد .اگر بخواهیم به ضوابطی که حرف می زنیم
پایبند باشیم ،کسی که جلوی قانون می ایستد می گوید من
قانون را قبول ندارم ،شورای نگهبان برای او نامه می نویسد و
می گوید« :تو نمی توانی تشخیص دهنده قانون باشی» بعد
احمدی نژاد می گوید «قانونی که مفید نبینم اجرا نمی کنم»،
این اصال دویی در عالم سیاست است .نمی شود اجازه داد
چنین کســی در عالم سیاست فعال باشــد .اگر اجازه دهند
معنی اش این اســت که به حرف هایی کــه می زدند پایبند
نیستند.
شما کاندیدای انتخابات مجلس می شوید؟
نمی دانم .ان شاءالله نزدیک ایام ثبت نام نامزدها
بشود تصمیم می گیرم.
گفت وگوی ویژه
سیاست
97
گفت وگوی ویژه
98
مثلث | شماره 256
علی مطهری
شاید از برخی اصالحطلبان
اصالحطلبتر باشم
ی ویژه
و
توگ
گف
شبیه دقت های شهید مطهری در مسائل فرهنگی را در
رهبر انقالب نیز می بینیم
اگر دولت روحانی بخواهد همین روش منفعالنه فعلی را
ادامه دهد ،اصالح طلبان از دولت جدا می شوند
من این حرف را که مردم بعد از انقالب بی دین تر شده اند،
قبول ندارم
ضرورتی ندارد که روحانی پاسخ هر نقدی را بدهد
گفت و گو :مصطفی صادقی-احسان رستگار
دبیر تحریریه -خبرنگار
فکر می کنید گفتمان شــهید مطهــری چقدر در
جامعه ما تحقق پیدا کرده است؟
طبیعی اســت که بخشــی از افکار ،اندیشــه ها و
ارمان هایی که ایشــان مطرح کردند تحقق پیدا کرده است
و بخشی هم یا تحقق پیدا نکرده یا دچار اسیب شده است،
یعنی وجود دارد اما دچار افت و اسیب شده است ،کمااینکه
خود ایشــان برای نهضت اســامی به طور کلی افت هایی
را پیش بینی می کردنــد .طبیعتا انقالب ما نیــز دچار برخی
اســیب ها و افت ها شده اســت .البته در دوره های مختلف
متفاوت بــوده .اوایل انقالب تــا پایان جنــگ یک حالت
داشــتیم ،در دوره دولت ســازندگی حالت دیگری بود و در
دولت اصالحات شرایط و اوضاع فرق کرد .در دوره بعد نیز
همین طور شــد ،تا به امروز رسیدیم .در مجموع نقاط قوت
و ضعف داشــتیم اما یکی از تاکیــدات ایت الله مطهری بر
اصراربراینکهاصولگراهاواصالح طلبانهرکدام
یکفهرستبدهند،خیلینمی پسندم.ضرورتی
ندارد.بهنظرماگرفهرست هایانتخاباتیمتنوع
باشد دســت مردم برای انتخاب بازتر می شود.
اینکه مردم مجبور باشند بین دو لیست 30نفره
اصولگرایان و اصالح طلبان یعنی مجموعا میان
60نفر انتخاب کنند ،اتفاق خوبی نیست .بهتر
استهرگروهیکلیستبدهدومردممثالازبین
دویستنفرانتخابکنند
گفت و گو با علــی مطهری هم جذاب اســت
و هم ســخت .جذاب اســت چرا کــه او حرف های
متهورانــه و گاهی ضد ســاختار می زند و ســخت
اســت دقیقا بــه همیــن دلیــل .خبرنگار مــدام با
خودش کلنجار می رود که ایا می شود این حرف ها
را چاپ کرد و در همان حال باید خود را اماده کند.
برای ســوال بعدی و ســوال بعدی .علــی مطهری
اصولگرایی بود که اکنون تقریبا پا در زمین اصالح
طلبان گذاشــته و مخصوصا در سیاست تبدیل به
اصالح طلب شــده ،هر چند مواضــع فرهنگی او
همچنان تضمین اصولگرایی اش اســت .مصاحبه
ما با او اما کمتر فرهنگی و بیشــتر سیاسی است.
با او درباره مجلس فعلی و اینــده ،دولت روحانی و
احزاب مختلف سخن گفتیم.
مثلث | شماره 256
مساله عدالت اجتماعی بود .ایشــان بعد از پیروزی انقالب
که حدود هشتاد روز حضور داشتند بارها بر این موضوع تاکید
کردند .االن نمی توانیم بگوییم وضع ما ایده ال است .قطعا
هیچ کسی هم فکر نمی کنم چنین ادعایی کند .دلیلش هم
شکاف طبقاتی زیادی است که مشاهده می کنیم .باالخره
یک طبقه ثروتمند ثروتمند و یک قشر فقیر فقیر هم اکنون
در کشور داریم که این مساله نشانه یک بیماری در اقتصاد
کشور ماست.
همان بحث کاخ نشین و کوخ نشین؟
بله ،نمی توانیم بگوییم شکاف طبقاتی نداریم .البته
جامعه اسالمی یک جامعه بدون طبقه نیست که همه اقشار
بدون تفاوت باشند بلکه جامعه بدون تبعیض است ،یعنی ما
می گوییم در جامعه اسالمی تبعیض نباید باشد ،وگرنه قطعا
تفاوت هایی پیدا می شود؛ تفاوت هایی که ناشی از اختالف
اســتعدادهای افراد یا اختالف کار و فعالیت انهاســت ،از
نظر اسالم به رسمیت شناخته شده است .ما قائل به جامعه
سوسیالیستی نیستیم که بگوییم «کار به قدر استعداد و مزد
به قدر نیاز» ،یعنی همه به قدر توانشان کار کنند و محصول
کار همه را به میزان مســاوی بین افراد تقســیم کنیم .این
همان فکری اســت که کمونیســت ها داشــتند و در نهایت
شکست خوردند و نتوانســتند در مقابل سرمایه داری دنیای
غرب دوام بیاورند چون با فطرت انســان جــور در نمی امد.
انسان دوســت دارد محصول تالش خودش برای خودش
باشد ،مالکیت داشته باشــد .همچنین این موضوع مساله
رقابت را هم در جامعه از بین می بــرد ،بنابراین جامعه عقب
می ماند .بنابراین کشورهای سوسیالیستی نتوانستند با دنیای
غرب رقابت کنند و شکست خوردند.
منظور ما از عدالت اسالمی نگاه سوسیالیستی نیست
ولی وقتی تفاوت ها خیلی زیاد می شود ادم یقین پیدا می کند
که مشکلی در کار ما هســت .اینکه یک نفر صدها میلیارد
تومان ســرمایه دارد اما دیگری برای یــک وام پنج میلیون
تومانی باید یک ماه بدود ،نشــان می دهد که مشکل وجود
دارد .البته تالش های بســیاری شــده یعنی از اول انقالب
تا امروز رســیدگی به نقاط دور افتاده و روستاها در قیاس با
قبل از انقالب خیلی خوب بوده و قابل مقایسه نیست .یک
کارها و تالش هایی شــده ولی از ان طــرف چون مدیریت
اقتصادی ضعیف بوده و نظارت ها کافی نبوده ،رانتخواری
به وجود امده و راه هایی برای رســیدن به ثــروت به صورت
غیرطبیعی و غیر قانونی پیدا شــده است .شهید مطهری از
اســتقالل اقتصادی ،سیاسی و فرهنگی ســخن گفته اند.
استقالل اقتصادی یعنی اینکه خود ما برای خودمان تصمیم
بگیریم ،یعنی از خارج به ما دیکته نشود که ما چه برنامه های
اقتصادی داشــته باشیم .استقالل سیاســی یعنی در اداره
کشور مستقل باشیم .روشن است که هم استقالل اقتصادی
به ان معنا را داریم و هم استقالل سیاسی را و ایران شاید تنها
کشوری است که خودش برای خود تصمیم می گیرد ،امریکا
و روســیه و انگلیس برای ما تصمیم نمی گیرند .پس روشن
است که ما به این ارمان ها رسیده ایم.
دربــاره اســتقالل فرهنگی بایــد گفت منظــور عدم
خودباختگینسبتبهفرهنگ هایبیگانهمخصوصافرهنگ
غربی است که البته در قیاس با قبل از انقالب قطعا پیشرفت
داشته ایم اما در حد ایده ال نیستیم .یک نوع خودباختگی یا
استسباع فرهنگی نسبت به فرهنگ غربی در سبک زندگی ما
وجود دارد .ایشان می گویند برخی ملت ها در خودباختگی
فرهنگی به جایی می رسند که حالت استسباع پیدا می کنند.
استسباع حالتی است که وقتی یک حیوان ضعیف در مقابل
یک حیــوان قوی قرار می گیــرد خود را می بــازد و از همان
نیرویی هم که دارد نمی تواند استفاده کند ،حتی ممکن است
خود را در اغوش او بیندازد .مثال یک روباه وقتی مقابل یک
شیر گرسنه قرار می گیرد از ترسش نمی تواند فرار کند بلکه
خود را به اغوش او می اندازد .گاهی در مساله خودباختگی
فرهنگی ،یک ملتی به این حالت می رسد و خود را در اغوش
ملت دیگر می اندازد چون فکر می کند هرچه از انجا می اید
درست اســت و هرچه مال خود اوســت غلط است .تاریخ،
ادبیات ،فلســلفه و اداب و رســوم خود را قبول نمی کند و بد
می داند ولی هرچه را از غرب می اید خوب می داند.
این یک حالتی اســت که در بعضی مردم ما نیز وجود
دارد ،یعنی هرچه از اروپا و غرب می اید می گویند خوب است
اما هرچه مربوط به خودمان اســت با شک به ان می نگرند.
حتی در نوع غذاها و نوع لباس پوشیدن نگاهشان به دنیای
غرب است .اســتفاده از کلمات و اصطالحات انگلیسی به
جای کلمات فارســی نشــانه خودباختگی فرهنگی است.
ایشان در مسائل فرهنگی ریزبینی هایی داشت و شبیه این
دقت ها را در رهبر انقالب نیز می بینیم .در موضوع استقالل
فرهنگی توفیق کامل پیــدا نکرده ایم و باید کار کنیم ،یعنی
ما هنوز تا رسیدن به ان سبک زندگی اسالمی فاصله داریم،
تاثیراتی از ســبک زندگی غربی پذیرفته ایم و این توســعه
ارتباطات هم بی تاثیر نبوده .شبکه های ماهواره ای و فضای
مجازی موثر بوده است.
ارمان دیگر مساله ازادی است ،بیشتر به معنی ازادی
تفکر و ازادی بیان که در این هم ما فراز و نشیب داشته ایم،
10ســال اول را باید کنار گذاشــت چون در هــر انقالبی تا
نظام بخواهد مستقر شود حدود دو ســال زمان می برد .در
شــرایط جنگ نیز به طور طبیعی خیلی از ازادی ها می تواند
محدود شود .در همه کشــورها همین طور است .بنابراین
شرایط 10سال نخســت خیلی مالک نیست ولی بعد از ان
وضعیت ازادی بیان در دوره ســازندگی خیلــی خوب نبود،
انتقادها خیلی راحت تحمل نمی شــد ،ســختگیری هایی
نســبت به روشــنفکران و دگراندیشــان وجود داشت ،بلکه
بعضی اقدامات ناشایست هم انجام شد .نیروهای امنیتی و
اطالعاتی به خیال حفظ نظام گاهی کارهایی انجام دادند،
مثال برای نویسندگان محدودیت هایی ایجاد کردند .اینها
کارهایی بود که ناشی از یک دید غلط نسبت به مساله حفظ
نظام بود.
ان نگاه از کجا پیدا شــد؟ ریشــه اش چه بود؟ ایا
خود اقای هاشــمی کامال در جریان این مســائل
بود یا خیر؟
خیلی روشــن نیســت .بعــد ادامــه ان رویکرد به
قتل های زنجیره ای در دوره اصالحات رسید که معلوم شد
اصال گویا یک رویه بوده که مخالــف را به بهانه حفظ نظام
خیلی راحت کنار بزنند .درباره حفظ نظام یک برداشت غلط
از صحبت امام که حفظ نظام اوجب واجبات اســت ،انجام
شــد .این نگاه غلط وجود داشــته و گاهی بروز کرده است.
اینها کاستی هایی است که در نظام ما وجود دارد ولی در دوره
اصالحات وضــع ازادی بیان بهتر بود ،راحت تر می شــد از
رئیس جمهور انتقاد کرد .حرف ها راحت تر گفته می شد .فضا
بازتر بود اگرچه سوءاستفاده هایی شد و در همان دوره برخی
از اعتقادات اسالمی مردم را زیر سوال بردند ولی در مجموع
فضا بهتر بود تا انکه فضا را برای طرح دیدگاه ها ببندیم.
در دوره دولت اقای احمدی نژاد به نظر من تا سال 88
وضعیت خوب بود ،تحمل اقای احمدی نژاد نسبت به انتقاد
خوب و قابل قبول بود .فضای ازادی بیان تا ســال 88قابل
قبول بود .االن خیلی فضا بســته شده است ولی از سال 88
یک وضعیت خاصی در کشور پیدا شد و خیلی فضا بسته شد
که تا امروز این شــرایط ادامه دارد .در دولت فعلی هم فضا
خوب نیست ،فضا بسته است ،مطبوعات می ترسند به خیلی
از مسائل وارد شوند .این نگاه درست نیست و با ارمان های
اولیه ما سازگار نیســت .قرار بر چنین اتفاقی نبود که کسی
نتواند اظهارنظر کند.
اگر کســی نظری مخالف نظر ولی فقیه داشــته باشد
بایــد بتواند حرفش را بیــان کند .این معنی نــدارد که چون
نظر ولی فقیه است دیگر کسی نتواند حرف بزند .خود مقام
رهبری چند ماه پیش در دیدار با دانشــجویان گفتند« :یک
عده فکر کرده اند باید حرف های من را تکرار کنند ،هرکس
نظر خودش را بگوید» خود ایشــان چنیــن نگاهی دارند اما
گاهی ما کاسه داغ تر از اش می شویم.
به هر حال کسانی نگران هســتند که یک وقت برخی
مســائل مطرح شــود؛ انها اشــتباه می کنند .هرچه مسائل
بیشتر مطرح شود جامعه ارام تر اســت ،هیچ لطمه ای هم
به جایگاه نظــام و ولی فقیه وارد نمی شــود .زمان حضرت
امیر (ع) هم ایشان صحبت می کرد یک عده بلند می شدند
اعتراض می کردند.
باید انتقاد در کشــور عادی شــود ،اتفاقا جایگاه نظام
و رهبری بــا ایــن روش باال مــی رود .به نظر مــن این یک
نقص و اســیبی است که در انقالب وارد شــده و هنوز ادامه
دارد .مخصوصا شهید مطهری شــاید بیش از سایر رهبران
انقالب بر این موضوع تاکید داشت .ایشان قبل از پیروزی
انقالب گفته اند« :در نظام جمهوری اسالمی حتی احزاب
گفت وگوی ویژه
سیاست
99
سیاست
غیر اســامی ازادند که فعالیــت کنند و حرفشــان را بزنند،
مشروط به اینکه با تابلو خودشــان بیایند و نفاق در کارشان
نباشــد و نخواهند با بلند کردن تابلوی اسالم مردم را فریب
دهنــد ».یعنی موافــق بودند که حــزب کمونیســت به نام
کمونیسم بیاید و طرح دیدگاه کند .خود امام(ره) نیز فرمود:
«در جمهوری اسالمی کمونیست ها هم ازادند که حرفشان
را بزنند» اما امروز با ان فضا خیلی فاصله داریم .بنابراین در
این مساله ما دچار مشکل هستیم.
اما چیزهای دیگری که از نظر فرهنگی شهید مطهری
بــر ان تاکید داشــت یکی مســاله اخالق و معنویــت بود،
مخصوصا مساله خلوص نیت .ایشان می گفت« :انقالب
مذهبی چون از ابتدا با ادعای خدا و پیغمبر و دین و مذهب
بوده اگر خلوص نیت خود را از دســت دهد خیلی زود از بین
می رود چون فــرق می کند با یک انقــاب غیرمذهبی مثال
کمونیستی که از اول برای کســب قدرت امده اند و ادعای
اخالق و خلوص نیت نداشته اند ».ایشــان معتقد بود «در
انقالب مذهبی اگر خلوص نیت از دست برود جنگ قدرت
پدید می اید و اخالق برای بیرون کردن رقیب از میدان زیر
پا گذاشته شــود و از هر وســیله ای همچون دروغ ،تهمت
و ابرو بردن برای کسب قدرت اســتفاده خواهد شد ،در این
صورت این انقالب خیلی زود از بین می رود».
اینجا نیز ما دچار اســیب هســتیم .البتــه در مجموع
گفت وگوی ویژه
100
مثلث | شماره 256
من معتقدم نه وضعیت مردم بحرانی است و نه
وضعیت مســئوالن .وضعیت فرهنگی ما دارای
اســیب هایی اســت ولی اینکه بگوییم بحرانی
است ،خیر ،این طور فکر نمی کنم .خود اعتقاد و
ایماناسالمیمردممانعیاستبرایاینکهجامعه
ازنظرفرهنگیبحرانیشود
انقــاب از حیث معنوی موفــق بوده یعنی مردم نســبت به
گذشته دیندارتر شــده اند ،یک عده می گویند« :مردم بعد
از انقالب بی دین تر شــدند» ،من این حــرف را قبول ندارم
گرچه ما در عالم سیاست اخالق را رعایت نمی کنیم ،گاهی
ظاهر ما با باطن ما یکی نیســت و دچار اسیب هایی هستیم
که باید رفع شود.
شــهید مطهری تاکید دارد که روحانیت باید استقالل
خود را حفظ کند و دولتی نشود .روحانیت شیعه در طول تاریخ
مستقل بوده ،همیشــه از نظر روحی متکی به خدا و از نظر
اجتماعی متکی به مردم بوده است و نباید دولتی شود .ایشان
تاکید داشت که روحانیون پست اجرایی دولتی نگیرند ،مگر
اضطرارا ،بلکه کار خود را انجام دهند .امام هم چنین نگاهی
داشــتند ولی چون تجربه بازرگان و بنی صدر پیدا شد راضی
شدند که روحانیون موقتا در حوزه اجرا بیایند ولی اصل اولیه
این بود که روحانیت استقالل خود را از دولت ها حفظ کند و
دولتی نشود ولی امروز به نظر من مقداری این موضوع اسیب
دیده است .این هم یکی از اسیب هایی است که ما داریم.
امام می گفتنــد روحانیت مســئولیت نگیرند ولی
در حوزه اجرا و حکومت دیدند که نمی شــود .اول
انقالب کمونیست ها در فعالیت ازاد بودند اما وقتی
فعالیت کمونیست ها تبدیل به اقدام نظامی شد،
نظام رفتار دیگری با انها در پیش گرفت .بنابراین
شاید اگر شهید مطهری سال های بعد از انقالب را
می دیدند نگاه دیگری پیدا می کردند.
ان یک بحث دیگری است ،بحث ما درباره ازادی
تفکر بود .قیام مسلحانه موضوع دیگری است.
اگر نظام با انها برخورد کرد به خاطر عملکرد بد خود
انها بود نه اینکه اشکال از نظام باشد.
من می گویم االن ایا یک گروه کمونیســتی جدید
می تواند اظهارنظر کند و مجله داشــته باشد؟ قطعا امروز به
من این تــز را که معتدل های اصالح طلب بــا اصولگرا با هم ائتالف
کنند قبول دارم
چنین دیدگاهی مجوز نمی دهند.
تجربه بد عملکردشان رویه نظام را عوض کرد.
دلیل نمی شود .انها افراد دیگری بودند ،یک گروه
جدید می خواهد فکرش را بگوید.
اگر دوباره خواســتند مردم را فریب دهند و دوباره
اقدام مسلحانه کنند چطور؟
در صورت بروز چنین رفتاری سرکوب می شوند.
در صورت ازمون و خطا ایا قضایایی همچون اول
انقالب مثل ماجرای کردستان پیش نمی اید؟
نباید قصاص قبل از جنایت کرد.
باالخره نظام نمی تواند با این اقدام موجب ناارامی
و تشنج جامعه شود .بگذریم .اقای علی مطهری
چقــدر دغدغه هایش را سیاســی می داند ،چقدر
فرهنگی؟
بستگی به شرایط جامعه دارد .نمی شود به طور کلی
اظهارنظر کرد ،ضمن اینکه اینها بی ارتباط با هم نیز نیست.
خیلی از دغدغه های سیاسی ریشه فرهنگی دارد و برعکس.
بستگی به شرایط جامعه دارد.
از این جهت پرسیدم که موضع گیری های سیاسی
شما بیشتر مورد توجه رسانه ها و انعکاس انها قرار
می گیرد ،به همین خاطر نــگاه و دغدغه فرهنگی
شما به حاشیه می رود ،این را قبول دارید یا خیر؟
این طبیعت رسانه هاســت که بیشتر طالب مطالب
جنجالی هستند.
یک ســوال دارم که عقبه دارد .فرض کنید همین
فردا اعالم شــود هرکس با هر حجابی ازاد اســت
در جامعه حاضر شــود ،فکر می کنیــد چند درصد
خانم ها بدون حجاب به خیابان بیایند؟
می خواهی حجاب را ازاد کنی ،یا زمینه اش را فراهم
کنی؟ (خنده).
نگاهتان نسبت به جامعه چیست؟
االن هم برخی از خانم ها در واقع بی حجاب هستند.
حتی می توان گفت در تهــران به گونه ای حجاب
ازاد اســت .نمونه هایــش را در خودروها و برخی
مصادیق دیگر می بینیم.
شاید یک پوششی روی سر فرد باشد ،اما در مجموع
حجاب محسوب نمی شود .به هرحال در پاسخ به سوال شما
عرض می کنم ،در ان صورت برخی از همین کسانی که به
این صــورت در جامعه می ایند ان زمان ممکن اســت کمی
راحت تر بیایند.
حاج اقای زائری در برنامــه «دیروز ،امروز ،فردا»
گفت« :وضعیت فرهنــگ و معضالت فرهنگ در
کشــور به گونه ای بحرانی است که باید کمیته ای
برای حل این معضالت تشــکیل داد» اما حاج اقا
پناهیانگفت«وضعفرهنگیمردمبحرانینیست
وضعیت نگاه مسئوالن بحرانی است» ،نظر شما
چیســت؟ ایا اصال نگاه مردم و مسئوالن در حوزه
فرهنگ قابل تفکیک است؟
من معتقدم نــه وضعیت مردم بحرانی اســت و نه
وضعیت مسئوالن .وضعیت فرهنگی ما دارای اسیب هایی
اســت ولی اینکــه بگوییم بحرانی اســت ،خیــر ،این طور
فکر نمی کنم .خود اعتقــاد و ایمان اســامی مردم مانعی
اســت برای اینکه جامعه از نظر فرهنگی بحرانی شــود .به
خاطر فشــارهای اقتصادی و تاثیر برنامه های شــبکه های
ماهواره ای می توان گفت دچار برخی اســیب ها شده ایم.
بعضــی از این اســیب ها ریشــه اقتصادی و بعضی ریشــه
فرهنگی دارد ولی اینکه بگوییم به بحران رسیده ایم ،خیر،
فکر نمی کنم .همان فرهنگ اسالمی که مردم دارند تا حد
زیادی مانع بحرانی شدن فرهنگ کشور است .یعنی انحطاط
فرهنگی از یک حد معین پایین تر نمی رود ،مخصوصا چون
حکومت تبلیغ بی فرهنگی و بی رغبتی نمی کند ،بلکه عکس
ان را انجام می دهد.
اخیــرا ایت اللــه علم الهــدی بــا طــرح احادیثی
به این نتیجه رســید که چون کل شــهر مشــهد
حرم امام رضا(ع) محســوب می شــود ،برگزاری
کنســرت در این شــهر جایــز نیســت و برگزاری
کنســرت را مطرب بازی نامید ،حال انکه قرار بود
کنســرت علیرضا قربانی در مشــهد برگزار شــود
اما این کنســرت لغو شــد .نظر شــما دربــاره این
موضوع چیست؟ بسیاری از استودیوهای ضبط
موســیقی های زیرزمینی در مشــهد وجــود دارد
و اوضــاع فرهنگی مردم مشــهد دارد به ســمت
تهرانی ها میل می کند.
باید طبق احکام اســام عمل کنیــم .مالک باید
احکام اســام باشــد .نمی توانیم برای یک منطقه خاص
قانون خاص در نظر بگیریم .کشــور ما که حکومت فدرالی
ندارد ،به طوری که هر ایالتی قانون خود را داشته باشد .اگر
انواعی از موسیقی ها حرام نباشد ،دیگر فرق نمی کند در کجا
می خواهد اجرا شود .انچه در اسالم بیان شده این است که
غنا حرام است ،اگر نوایی موجب خفت عقل شود و انسان را
از حالت عادی خارج کند و باعث شود او کارهای غیرعادی
انجام دهد ،در این صورت چنین نواهایی حرام است چون
اســام ارزش فوق العاده ای برای عقل قائل است و اصال
جایز نمی داند که حتی برای مدت کوتاهی عقل انسان زایل
شود .شاید فلسفه حرمت مسکرات نیز همین باشد که عقل
را از انسان زایل می کند .بنابراین اگر موسیقی مصداق غنا
نباشــد هیچ فرقی نمی کند در تهران نواخته شود یا مشهد.
نباید بیش از انچه اسالم محدودیت ایجاد کرده ،محدودیت
ایجاد کنیم .بنابراین من نظر ایشــان را نمی پسندم .ضمن
انکه اقای قربانی از خوانندگان ســنتی خوان و متین کشور
است .بعد هم قانون در کشــور باید به صورت یکسان اجرا
شود .به نظرم وزارت ارشاد باید اینجا ایستادگی کند.
شــما رابطه مجلــس فعلــی بــا اقــای روحانی را
می پسندید؟
در مجموع خیر ،یک مقدار سیاسی نگاه می شود و
مصالح مردم گاهی نادیده گرفته می شود .گاهی مصلحت
مردم انجام یک کاری را اقتضــا می کند اما برخی می گویند
اگر این کار به دســت دولت انجام شود ،افزایش محبوبیت
و پیشــرفت ان را در پــی دارد و کارشــکنی می کننــد .مثال
بعضی نمایندگان احســاس می کنند اگر دولت در مذاکرات
هســته ای موفق شــود محبوبیت او افزایش پیدا می کند و
احیانا در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری پیروز خواهد
شد .بر همین اساس گاهی کارشــکنی می کنند .این کارها
غلط اســت چون مصالح مــردم را در نظــر نمی گیرند .اگر
مذاکرات هسته ای به نفع ما و کشور و انقالب است ،چه به
وسیله اقای روحانی و چه اقای احمدی نژاد انجام شود باید
سیاست
فهرست حامی دولت را نمی پســندم چون هنوز
نمی دانیم اینها در اینده چه کار می کنند .اینکه ما
مطلقبگوییمحامی دولتهستیماینخیلیحرف
منطقینیست،باعثجمودمی شود.چونمجبور
می شویم همیشه از دولت حمایت کنیم ،در حالی
کهماچنیناعتقادینداریموحمایتمابستگیبه
عملکردافراددارد
مــن چنین دغدغــه ای نــدارم .اصــا اصولگرا و
اصالح طلب اصالت نــدارد .بیــن اصولگراها برخی
افــراد را داریم که بیشــتر اصالح طلب اند یــا در بین
اصالح طلبان افــرادی داریم که بیشــتر اصولگرای
واقعــی هســتند .این دیــواری کــه بیــن اصولگرا و
اصالح طلب کشــیدیم ،مصنوعی است و اصال قبول
ندارم .مثال من اقای پزشکیان را خیلی اصولگراتر از
اکثر اصولگراها می دانم .خود من در بعضی زمینه ها
شاید اصالح طلب تر از بعضی از اصالح طلبان باشم.
یا اقای کاتوزیان که نماینده مجلس هشتم بود خیلی
جاها تفکر و نظــرات اصالحی داشــت .بنابراین این
دسته بندی ها را من قبول ندارم.
طبعا فضای سیاسی کشور خیلی با مجلس هفتم
و هشتم فرق کرده اســت .پیش بینی شما درباره
مجلس دهم چیست؟ فکر می کنید این بار ترکیب
مجلس به لحاظ گرایش سیاسی خیلی تغییر کند؟
علی مطهری می گوید کــه برای نامزد شــدن در انتخابات مجلس
اینده هنوز مردد است
مثلث | شماره 256
گفت وگوی ویژه
از ان حمایت کرد .باید مصلحت کشور را بر مصلحت فردی
و گروهی ترجیح دهیم اما گاهی ایــن نگاه ها وجود ندارد و
مسائل سیاسی می شود و این امر بیشتر به کمی خلوص نیت
و معنویت برمی گردد .گاهی ما نیاز به تهذیب نفس داریم.
کارهایی از این دست در روحیه مردم اثر می گذارد ،ممکن
است در اقتصاد هم اثر بگذارد .وقتی به گونه ای وانمود شود
که این مذاکرات به نتیجه نمی رسد یا دارد خیانت می شود و
مردم ناامید شوند ،اینها می تواند ایجاد یاس در جامعه بکند
و در مسائل اقتصادی هم اثر بگذارد.
اما شاید من این نگاه را نداشته باشم .به هر حال
یک بحث نیز وجود دارد کــه این مباحث می تواند
یک ظرفیتی را برای تیم مذاکره کننده ایجاد کند.
یعنی شاید خیلی هم خوب نباشد که همه یک نوع
موضع گیری کنند و ان طرف احســاس کند که ما
این قدر محتاج مذاکره و توافق هستیم...
بله ،اثار مثبت هم دارد ،به شــرط انکه هرکس نظر
واقعی خودش را بگوید نــه برای کوبیــدن و تحقیر رقیب.
گاهی کسی از روی اعتقاد اظهار مخالفت می کند و واقعا از
روی حسن نیت فکر می کند که دارد خیانت می شود .خوب
است که این نگاه را بیان کند و روی مذاکرات اثر مثبت دارد
چون طرف مقابل پیش خود می گوید «اگر موفق نشــویم
این تندروها روی کار می ایند پس بهتر است زودتر توافق را
انجام دهیم ».همان طور که می شنویم در کنگره امریکا علیه
مذاکرات صحبت می شــود و ما بیشتر تشویق می شویم که
زودتر این توافق را انجام دهیم .بنابراین اینها اثار مثبت دارد.
اما خوب است که هر کسی اعتقاد خود را بگوید و واقعا اگر به
این نتیجه رسیده ،بیان کند اما گاهی طرف می داند خیانتی
در کار نیست ولی چنین بحثی را مطرح می کند .برخی می ایند
در یک شــرایطی که گروه مذاکره کننده نیــاز به روحیه دارد
ایجاد یاس می کنند .من می گویم این کارها نادرست است.
از این طرف هم به هر حــال حرف های کمی گفته
نمی شــود .همین اخیــرا اقای هاشــمی در جایی
گفتند «دلواپســان شــبیه نتانیاهو هســتند» یا
دیگران هم چیزهایی می گویند...
بله .البته اقای هاشــمی گفت که انها بــا نتانیاهو
همصدا شده اند .طبعا ایشان نمی خواهد بگوید اینها همان
هدف و نیت نتانیاهو را دارند .در واقع خواستند هشدار بدهند
که کاری که نتانیاهو از ان ناراضی است ،حتما به نفع ماست.
ی که دولت اقای روحانی بر سر
این یک سال و نیم
کار امده است اقای الریجانی خیلی متهم است که
دولتی شده اما به نظرم شاید این گونه باشد که او
تالش می کند مجلــس را در قبال دولت متعادل تر
کند ،شما چطور فکر می کنید؟
باالخره او قبل از این دولت هم با مواضع تیپ جبهه
پایداری موافق نبود.
اما طرفدار احمدی نژاد هم به عنوان رئیس دولت
نبود.
یعنی االن همان مواضــع را دارد .مواضع جدیدی
نیست .همین ها در قم با مهر و لنگه کفش به او حمله کردند.
یعنی شما می گویید در شرایط فعلی مواضع اقای
الریجانی شبیه دولت است و به همین دلیل شاید
اتهام دولتی بودن او را تعقیب می کند...
به هــر حال مواضــع و نگاهش به دولــت نزدیکتر
است تا پایداری.
رابطه شــما بــا اقــای الریجانــی چطور اســت؟
گالیه های متقابل میان شــما وجــود دارد؟ چقدر
شما نسبت به اقای الریجانی توصیه پذیر بوده اید؟
مقطعی بوده کــه اقــای الریجانی توصیــه کنند
علی اقا این حــرف را نگویید یا این قــدر روی این
موضع تان نایستید؟
خیر ،این اتفاق نیفتاده اســت چــون می دانند من
براساس اصول ثابتی اظهارنظر می کنم .گاهی ایشان علنی
با من در مجلس مخالفت کرده است .مثال سر رای اعتماد
به وزیر پیشــنهادی نفت اقای رستم قاســمی ،من به دلیل
نظامی بودن او به عنوان مخالف صحبت کردم و در حالی که
معموال رئیس مجلس در این موضوعات وارد نمی شود ،او
موافق صحبت کرد.
خارج از ان ،در جمع های خانوادگی بحث سیاسی
می کنید؟
گاهی بحث سیاســی می کنیم ولی بیشتر در قالب
مزاح و شوخی است.
االن به لحاظ سیاسی دیدگاه نزدیک به هم دارید؟
در خیلی از دیدگاه ها نزدیک به هم هستیم.
کجاها مشخصا از هم دورید؟
مثال انجا که باید از حقوق مردم دفاع شود من وارد
می شــوم .ممکن اســت وقتی که روزنامه نگاری بازداشت
می شــود اعتراض کنم .ولی ایشــان وارد چنیــن مواردی
نمی شوند.
حاال شاید این فاصله شما و اقای الریجانی در این
مواضع به جهت مسئولیت اقای الریجانی باشد؟
خــب ،بله ایــن هم اســت .اقــای الریجانی یک
محذوراتی دارد ولی در مجموع ایشــان سیاســی تر از من
اســت ،یعنی نگاه سیاســی اش بر نــگاه ایدئولوژیک اش
می چربد .من بیشتر ایدئولوژیک نگاه می کنم.
اگر قرار باشــد در مورد انتخابــات مجلس بعدی
بحث کنیم اساســا شــما موافق فهرست مرکبی
از اصولگرایــان و اعتدالگرایــان (حامیان دولت)
هستید؟ عرضه چنین فهرســتی را می پسندید و
برایش تالش می کنید چنین اتفاقی بیفتد؟
فهرســت حامی دولت را نمی پســندم چــون هنوز
نمی دانیم اینهــا در اینده چه کار می کننــد .اینکه ما مطلق
بگوییم حامی دولت هستیم این خیلی حرف منطقی نیست،
باعث جمود می شــود .چون مجبور می شــویم همیشــه از
دولت حمایت کنیم ،در حالی کــه ما چنین اعتقادی نداریم
و حمایت ما بستگی به عملکرد افراد دارد .به نظر من چنین
عنوانی مناسب نیست.
باالخــره چنین اتفاقــی افتاده اســت .زمان اقای
خاتمی هم مشارکت یک حزب دولت ساخته بود.
امروز نیز حزب اعتدال و توسعه یا کارگزاران همان
گفتمان دولــت را دنبال می کند .قائل هســتید که
گروهی از حامیان دولت را جمع کنید و با انها وارد
ائتالف شوید چون انها نیز نیاز دارند که از ظرفیت
امثال علی مطهری استفاده کنند؟ البته یک تفکر
هم وجود دارد ،مثال اقــای باهنر می گوید« :حتی
اگر شــد با تندروهای اصولگرا ائتالف می کنیم تا
مجلس اینده اصولگرا باشــد ».اصال موافق این
دیدگاه هســتید یا ترجیح می دهید فهرست های
انتخاباتــی ترکیبی باشــد ،حاال ممکن اســت در
فهرست 30نفر عده ای اصولگرا ،برخی اعتدالگرا
و حتی تعدادی اصالح طلب باشند؟
این دومی را بیشتر می پســندم .کسانی که به یک
اصــول و مبانی معیــن اعتقاد دارنــد و در عمل هــم اثبات
کرده اند ،بهتر است براساس همان اصول رفتار کنند ،یعنی
لیست واحد بدهند .حاال ممکن اســت بعضی حامی دولت
و بعضی منتقد دولت ،برخی اصولگرا و برخی اصالح طلب
باشند اما بهتر است محور را دولت قرار ندهیم ،محور اصول
و مبانی و گفتمان باشــد ،یعنی افرادی کــه به یک گفتمان
اهمیت می دهند با هم در یک فهرست قرار بگیرند.
اگر گروه هــای گفتمانی هر کدام یک فهرســت
بدهند چه اتفاقی می افتد؟
وقتی هر گروهی که احساس می کنند از نظر فکری
به هم نزدیک ترند در یک فهرست قرار بگیرند ،دست مردم
برای انتخاب بازتر می شود.
این مساله ارایش سنتی اصولگرا -اصالح طلب را
به هم نمی زند؟ برای شما فرقی نمی کند که مجلس
بعدی دســت اصولگراها نباشــد؟ این برای شما
اولویت نیست؟
اشکالی ندارد .این بستگی به انتخاب مردم دارد.
باید دید مردم چه چیزی را می پسندند.
اما برخی شخصیت های سیاسی دغدغه شان این
است که مجلس اینده حتما اصولگرا باشد.
101
سیاست
گفت وگوی ویژه
102
مثلث | شماره 256
خیلی بستگی به رفتار شورای نگهبان دارد.
درباره ورود اصالح طلبان؟
بله ،اگر شورای نگهبان اجازه دهد سالیق مختلف
سیاســی وارد شــوند و در نتیجه مشــارکت مردم باال باشد،
من فکر می کنم یــک مجلس متوازن میــان اصولگرایی و
اصالح طلبی و شاید اصالح طلب تشکیل می شود.
فــارغ از معادالتــی که ممکن اســت وابســته به
عملکرد شــورای نگهبان باشــد ،اگــر فکر کنیم
مجلس با گرایش اصالح طلبی تشکیل شود ،اقای
علی الریجانی رئیس می ماند؟
بســتگی به ترکیب افراد دارد .اگر اصالح طلبانی
باشند که تعصب گروهی نداشته باشند ،ممکن است باز هم
اقای الریجانی رئیس شود.
در چنین مجلسی اقای الریجانی می تواند دوباره
رئیــس مجلس شــود؟ اصالح طلبــان بــا او کنار
می ایند؟ چون اصالح طلبان هم اکنون شــرایطی
ندارند کــه بخواهند مســتقل عمل کنند ،شــاید
خیلی رویاپردازانه باشــد که عارف رئیس مجلس
شود .اگر بخواهند از اصولگراها یارگیری کنند به
نظر شــما به نام علی الریجانی می رسند؟ ایا علی
الریجانی گزینه خوبی برای انها به شــمار می اید
یعنی کسی که وسط بایستد؟
نسبت به چه کسی؟
نسبت به کسانی که نام شان مطرح است.
نسبت به بقیه اصولگراها اقای الریجانی معتدل تر
است.
یک نظر این اســت که اقای ناطق نوری به عرصه
انتخابــات مجلــس بیاید .شــما قائل بــه چنین
حضوری هستید؟ کارگزارانی ها می گویند ایده ال ما
تشکیل مجلس پنجم است .اقای ناطق می تواند
در چنین شرایطی سیاست ورزی کند و وارد شود؟
اقــای ناطق نیــروی خوبی اســت چــون هم بین
اصولگراها و هم بین اصالح طلبان پایگاه دارد .باالخره در
این چند سال استقالل فکری خود را تا حد زیادی ثابت کرده
است و به نظرم می تواند تاثیرگذار باشد.
اقای عارف بحثی را مطــرح می کند مبنی بر اینکه
دنبال این هستیم که ائتالفی با اصولگراها به وجود
بیاوریم اما ما پیش هر شخصیت اصولگرا رفتیم
می گوید ما این کار را نمی کنیم ،شاید منظور اقای
عارف ائتالف با علی مطهری است؟
قاعدتا مقصود ایشــان ائتالف با بعضی گروه های
اصولگرا اســت نه افراد .من به عنوان یک فرد شاید مطرح
باشم اما ائتالف با یک فرد خیلی معنی ندارد.
اگر دعوت کنند شما می پذیرید؟
قابل بررســی اســت .من این تز را که معت دل های
اصالح طلب و اصولگرا با هم ائتالف کنند ،قبول دارم.
شما در حوزه سیاسی نظرات تان را شجاعانه بیان
می کنید .می خواهم بپرسم مشکل اصالح طلبان با
اقای عارف چیست؟ در انتخابات ریاست جمهوری
او را مجبور به انصراف از کاندیداتوری کردند .بعد
از ان اقای کرباســچی در ســرمقاله نشریه صدا
می نویســد که باید مجلس پنجم تشکیل دهیم و
هیچ اسم و نشانی از دکتر عارف نمی اورد ،چرا؟
این را باید از خود انها بپرســید .شاید استقاللی که
اقای عارف دارد و خیلی در گروه خاصی قرار نگرفته اســت
و مستقل تصمیم گیری می کند ،عامل این بی مهری باشد.
بنابراین او را کنار می گذارند؟
اقای عــارف پایگاه خوبی در جمــع اصالح طلبان
دارد .به نظرم خودش می تواند مستقل کار کند.
یعنی شما می گویید مستقل می اید؟
می تواند الاقل بخشی از اصالح طلبان را متحد و با
خود همراه کند .نگاه خوبی هم دارد .نگاه فردی ندارد ،چون
منافع گروه را می ببیند.
یعنی ان طرفی ها می گویند باید منافع اشــخاص
را دید؟
انها را نمی دانم ولی حرف های اقای عارف را دیدم،
علــی مطهــری معتقــد
است که الریجانی از او سیاسی تر
اســت .او در اینباره می گوید؛ علی
الریجانــی بیشــتر سیاســی نگاه
می کنــد امــا نــگاه مــن بیشــتر
ایدئولوژیک است
ایشــان رویکردش فداکاری اســت ،فکر شخص خودش
نیست .می گوید اگر الزم است من نباشم کنار می روم تا این
تفکر پیروز شود .این نگاه خوبی است.
اما اقای خــرازی می گوید «اصال ما در سیاســت
چیزی به نام فداکاری و ایثار نداریم» شما نظرتان
چیست؟
بله ،در سیاســت با تعریف عرفی یعنی دغل کاری،
فداکاری معنا ندارد ولی در سیاست اسالمی فداکاری داریم.
اقای خرازی گفته اگر اصالح طلبان نخواهند با ما
ائتالف کنند ما مســتقل می اییم .اقای عارف هم
ظرفیت چنین کاری را دارد که مستقل بیاید .به نظر
شــما چه اتفاقی برای اصالح طلبان در انتخابات
مجلس می افتد؟
خیلــی روی وحــدت اصولگراهــا و وحــدت
اصالح طلبان تاکید ندارم.
شما قائل به تکثر هستید؟
بله ،هر گروهی هر مبانی که دارد بیاید و ان مبانی و
ارمان های خود را بگوید و ان ایده ها و طرح ها را برای اینده
کشور مطرح کند تا مردم میان دیدگاه های مختلف انتخاب
کنند .اصرار بر اینکه اصولگراهــا و اصالح طلبان هر کدام
یک فهرست بدهند ،خیلی نمی پسندم .ضرورتی ندارد .به
نظرم اگر فهرســت های انتخاباتی متنوع باشد دست مردم
برای انتخاب بازتر می شود .اینکه مردم مجبور باشند بین دو
لیســت 30نفره اصولگرایان و اصالح طلبان یعنی مجموعا
میان 60نفر انتخاب کنند ،اتفاق خوبی نیســت .بهتر است
هر گروه یک لیســت بدهد و مردم مثال از بین دویســت نفر
انتخاب کنند.
برخی می گویند اقای روحانی نقدپذیر نیست ،زود
عصبانی می شود .به نظر شما منتقدان زیاده روی
می کنند یا اینکه رئیس جمهور باید ســعه صدرش
بیشتر باشد؟
نقد رئیس جمهور همیشــه وجود داشــته .ایشان
باید سعه صدر بیشــتری داشته باشــد .ضرورتی ندارد که او
پاسخ هر نقدی را بدهد .اساسا با ســخنرانی های زیاد یک
رئیس جمهور مخالفم .در زمان اقای خاتمی هم این مساله
را من می گفتم.
اقای روحانی که زیاد سخنرانی نمی کند.
چــرا ،این کار را انجــام می دهــد .در همایش ها و
مراسم های مختلف سخنرانی می کند .معتقدم یک مسئول
مثلث | شماره 256
اجرایی نباید زیاد سخنرانی کند .نهایتا باید ماهی یک بار یک
سخنرانی انجام دهد.
موسسه نظرســنجی ای پوز اعالم کرده که اقای
روحانی نســبت به ابان 10درصد محبوبیتش در
جامعه ایران کم شــده اســت ،شــما این را حس
می کنید؟ برخی می گویند طبیعی اســت روسای
جمهور که اول می ایند شعارهایی می دهند بعد که
در اجرا به مشــکل برمی خورند قدری از ارایشــان
کاسته می شود ،نظر شما چیست؟
خیــر ،من خیلی ایــن موضوع را حــس نمی کنم و
خیلی با ان برخورد نکرده ام .در واقع ان چنان از این منظر با
مردم صحبتی نداشته ام یا اظهارنظری نشنیده ام ،بنابراین
نمی توانم اظهارنظر درستی داشته باشم.
مردم االن به لحاظ اقتصادی راضی هستند؟
طبیعی اســت که راضی نیستند .فشــار اقتصادی
زیاد است .هنوز یک گشایش ملموسی احساس نکرده اند.
می گویند اقــای روحانی خیلــی تخم مر غ هایش
را در ســبد هســته ای چیده اســت ،شــما چطور
فکر می کنید ،ایا بهتر نبود این قــدر در این حوزه
سرمایه گذاری نمی کرد؟
خیر ،عمال این مقدار سرمایه گذاری نکرده ،دنبال
راه های دیگری هم هست و برنامه ریزی دارد.
اما به نظر می اید خیلی جامعه نسبت به مذاکرات
هسته ای شرطی شده است.
اقــای روحانی عمــا اینده کشــور را مشــروط به
اینده مذاکرات نکــرد و برنامه ریزی دارد کــه اگر مذاکرات
شکست بخورد ،کشور را چگونه اداره کند اما در مقام تبلیغ و
سخن گفتن به گونه ای مخصوصا ان اوایل توسط رسانه ها
القا شــد که همه چیز بســتگی به مذاکرات دارد .به شکلی
ذوق زدگی بیــن اصالح طلبان شــکل گرفت و رســانه ها و
روزنامه هایشــان مذاکرات را خیلی بزرگ جلوه دادند .شاید
خود دولت هم این طور صحبت نکرده باشد ولی روزنامه های
وابسته به دولت به شکلی موضوع را مطرح کردند که انگار
خیلی اینــده انقالب به ایــن مذاکرات بســتگی دارد .اینها
اشتباهاتی بود که ان اوایل اتفاق افتاد اما بعد اصالح شد.
در مجموع دولت چنین نگاهی ندارد که واقعا کل اینده کشور
به مذاکرات بسته باشد.
در این فضایی که به وجود امده حاال فارغ از اینکه
اصالح طلبان در بــه وجود امدن ایــن فضا چقدر
موثر بودند یا چقــدر رفتار خود دولــت باعث این
برداشت شد ،فکر می کنید اگر مذاکرات هسته ای
به نتیجه نرسد اقای روحانی اولین رئیس جمهور
تک دوره ای ایران می شود؟
خیر ،به نظــر من حتی اگر توافق به نتیجه نرســد
دولت پیروز بوده اســت ،یعنی اصل مذاکرات به نفع کشور
اســت چون باالخره موضع و جایگاه ایران را در جهان باال
برد ،ایران هراســی را تا حد زیادی از بین بــرد ،نگاه دنیا به
ایران تغییر کرد ،ماهیت امریکا بیشــتر نمایان شــد ،یک
تفرقه ای بین اروپــا و امریــکا رخ داد و از این بــه بعد نگاه
دنیا به ایران به شــکل دیگری اســت .به عالوه یک اتمام
حجتی ،هم برای دنیا و هم برای مــردم ما بود .دنیا فهمید
که ایران اماده مذاکره بود ،انعطاف هم نشان داد اما غرب
زیاده خواهی کرد.
در داخل هم مردم می گویند تیم مذاکره کننده تا انجا
که امکان داشــت جلو رفت ،انعطاف نشان داد و کوتاه امد
اما طرف مقابل قبــول نکرد یعنی حتی اگــر بخواهد بعد از
شکســت مذاکرات اقدام نظامی هم انجام شود ،به نظرم
مردم بهتــر مقاومت می کننــد .در مجموع بــه ضرر دولت
تمام نمی شــود اما اگر توافقی حاصل شــود بیشتر به نفع
دولت است.
اقای حجاریان می گوید اصالح طلبان باید تاکتیک
حمایت علنی و انتقاد مخفــی را در قبال دولت در
پیش بگیرند .معنایش این اســت کــه همچنان
ائتالف شان را با دولت حفظ می کنند .به نظر شما
زمان پایــان این ائتــاف تا کجاســت ،انتخابات
ریاست جمهوری 96یا 1400؟ ایا انها استراتژی
زمین اجاره ای را دنبال می کنند؟
بستگی به رفتار دولت اقای روحانی دارد .اگر اقای
روحانی کم کم وارد مسائلی مانند دفاع از حقوق شهروندی و
حقوق بشر در ایران و مساله حصر خانگی بشود ،طبیعی است
که پیوند اینها بیشتر پایدار خواهد ماند اما اگر بخواهد همین
روش فعلی را ادامه دهد که در قبال ایــن امور منفعل عمل
کند ،بله ،انها از دولت جدا می شوند اما وقتی احساس کنند
دولتی روی کار امده که تا حدودی به نگاه انها نزدیک است،
طبیعی است که همراهی نشان می دهند.
اقای احمدی نژاد اخیرا تحرکاتی داشــته اســت
مثل ســفری که به قم و ترکیه رفت که کم کم این
احساس به وجود می اید که او دوست دارد به قدرت
برگردد ،ایا شما هم چنین حسی دارید؟
بله ،سیاست عرصه ای است که کسی که وارد ان
می شود ســخت می تواند جدا شــود ،یعنی طرف از ابتدا به
قصد حضور موقت وارد شــده اما بعد به شکلی درمی اید که
دیگر نمی تواند بیرون بیاید .شــاید چنین حالتی برای اقای
احمدی نژاد وجود داشته باشد.
می گوینــد اگر او بیایــد خیلی معادالت سیاســی
مخصوصا برای اصولگراها بــه هم می خورد .نوع
برخورد اصولگراها با احمدی نــژاد چگونه خواهد
بود؟ در یکی از این همایش هــا خیلی درباره اقای
احمدی نژاد تند صحبت شد.
برخــورد اصولگرایان با او در مجموع منفی اســت
چون اصولگراها در دولت نهم و دهــم از او حمایت بیش از
حد کردند و تا زمان خانه نشینی او این حمایت ادامه داشت.
اکثر اصولگرایان اعتقاد دیگری درباره احمدی نژاد داشتند
اما می گفتند چون رهبری حمایت کرده اند حمایت می کنیم
که من همان موقع این نگاه را قبول نداشتم.
زمانی که اقــای احمدی نژاد می گفت قانــون را اجرا
نمی کنم ،اینهــا هیچ انتقادی نداشــتند ،این همه تخلفات
می کرد و حرف نامربوط می زد ،هیچ انتقادی نکردند اما وقتی
11روز خانه نشین شــد ،گفتند چون جلوی والیت ایستاد ما
مخالف او هستیم.
مگر کارهای قبلی او درســت بــود؟ بنابراین حمایت
اینها بیشتر به خاطر حمایت های رهبری بود اما از این به بعد
بعید اســت که حمایت های رهبری وجود داشته باشد چون
احمدی نژاد هزینه های زیادی برای کشور ایجاد کرد.
برخــی می گوینــد مهــم نیســت اصولگراهــا از
احمدی نژاد حمایت کنند یــا نکنند ،گرایش هایی
از مردم هنــوز طرفدار او هســتند .ایا شــما هنوز
ان بدنــه اجتماعی و ســرمایه اجتماعــی را برای
احمدی نژاد می بینید؟ اقای جوانفکر می گفت یک
زمانی می رســد که مردم چراغ دست شان بگیرند
و دنبال احمدی نــژاد بگردند ،ایا چنین شــرایطی
به وجود می اید؟
بســتگی به عملکرد دولت فعلی دارد .در مجموع
بعید می دانم چنین چیزی باشــد و او پایگاه اجتماعی قوی
داشته باشد.
شما برای مجلس نامزد می شوید؟
هنوز مردد هستم و خودم نمی دانم.
گفت وگوی ویژه
سیاست
103
گفت وگوی ویژه
104
مثلث | شماره 256
محمدرضا باهنر
من بازیگر نیستم
کارگردانم
ی ویژه
و
توگ
گف
خواب جدایی من و الریجانی تعبیر نمی شود
برای تیم روحانی در مجلس کار سیاسی و البی نمی کنم
دولت یازدهم استراتژیست زیاد د ارد ولی برخی جاها
شجاعت الزم را ندارند
اختالف اصالح طلبان با یکدیگر بر سر پدرخوانده هاست
چون به ائتالف صددر صدی نمی رسیم به دنبال ائتالف
70یا 80درصدی هستیم
ت و گو :مصطفی صادقی
گف
دبیر تحریریه
گفــت و گــو بــا محمدرضــا باهنــر همیشــه
هیجان انگیز اســت .مخصوصا که با ســوال هایی
داغ اغاز شود و مخصوصا اینکه این سواالت درباره
رابطه او بــا جبهه پایداری و علی الریجانی باشــد.
باهنر یک سیاستمدار حرفه ای است .با سیاست
زندگی می کنــد .پس برای کســانی که سیاســت
را عاشــقانه دوســت دارنــد خواندن گفــت وگو با
مهندس باهنر حتما جذاب و خواندنی است.
مثلث | شماره 256
اقای مهندس! اگر اجازه دهید مصاحبه را با سواالتی
در مورد خودتان اغاز کنیم .اخیرا یکی از روزنامه های
اصالح طلب تیتر زده بود کــه «باهنر گزینه پایداری
برای ریاســت مجلــس دهم اســت» ،معنــی این
تیتر چیســت؟ شــما تغییر کرده اید یا پایداری ها؟
یا اصالح طلبــان در این میان بهره بــرداری خاص و
شیطنتسیاسیمی کنند؟
فضــای انتخابــات کــه نزدیــک می شــود باالخره
تالش های جریانــات سیاســی اوج می گیرد ،البته همیشــه
توصیه دارم به دلیل مشکالت زیادی که در مملکت برای مردم
وجود دارد باید تالش کنیم که فضای انتخاباتــی را در جامعه
پراکنده نکنیم و اشــکال ندارد در جریانات سیاســی ،احزاب و
گروه ها جبهه های مختلف سیاسی بحث و موضع گیری شود
اما مردم خیلــی حال و حوصله ندارند ،پــس فضای انتخاباتی
را باید برای همان 2یا 3ماه مانده به ایــام انتخابات بگذاریم،
اشــکالی هم ندارد در همان ایام رقابت و نقد می کنیم .فضای
انتخاباتی که شروع می شــود همه جا این طور است که تالش
می کنند مجموعه کسانی که طرفدار افکار خودشان هستند را
متمرکزومتحدکنندتاسرمایهسیاسی شانافزونشود،درمقابل
می کوشند جناح رقیب متشنج و متنوع باشد .این رفتارها طبیعی
است شاید اخالقی نباشد که باید به خودمان و رقبا توصیه کنیم
که به کارهای خالف اخالق روی نیاورند اما اتفاق می افتد .من
این نوع خبرها را در همان راستا می دانم ،اینکه اصالح طلبان از
قول پایداری بنویسند که فالنی می خواهد رئیس مجلس دهم
شود خب به منبع خبر باید دقت شــود ،خبر از قول پایداری نقل
می شود ،ناقل خبر اصالح طلبان هستند ،ان وقت کسی را هم
که هدف قرار می دهند نه اصالح طلب اســت و نه پایداری .به
ایننوعخبرهایکمقدارب اتردیدوشکبایدنگریست.مادراین
جدال هایسیاسیزیادوقتنداریمهمهاینمسائلرابنشینیمو
رصدکنیموجوابدهیم.بایدمشیخودراطوریتنظیمکنیمکه
مخاطبان به طور عام بتوانند یک تحلیل واقع بینانه ای را داشته
باشند که ما به این کار مشغولیم.
به هر حال شما از شخصیت ها و پارلمانتاریست های
تاثیرگــذار مجلس هســتید بــه همیــن جهت هم
تصمیمات و رفتارهای سیاســی شــما مهم است،
می تواند به یک طیفی وزن بیشــتری دهــد و از وزن
طیف دیگر کم کند .شــاید یکی از دالیلی که موجب
شد این بحث ها اخیرا شدت بگیرد مشخص نبودن
نســبت شــما با رهروان والیت اســت .باالخره شما
رهروانیهستیدیاانکهدرفراکسیوناقایحدادعادل
تعریفمی شوید؟
اصــوال فراکســیون های مجلــس حزب نیســتند،
فراکســیون های مجلس نتیجه فعالیت احزاب هستند ،اینکه
سوال از من شد رهروان والیت می خواهد حزب شود تو هستی
یا نیســتی؟ من همین جواب را دارم .یعنی می گویند یک عده
حق دارند دور هم بنشینند و یک حزب را تشکیل دهند و اگر در
جامعهاصولگراییهمباشدحتماازاناستقبالمی کنیموقاعدتا
توانمندی جریان اصولگرایی باال می رود اما فراکسیون مجلس
پایه و اساس یک حزب نمی تواند باشد .چرا؟ چون نمایندگان
مجلس شناورند ،این مشــکلی اســت که در برخی تشکل ها
داریم مثال اگر بدشان نیاید جامعه اسالمی دانشگاهیان یک
تشکیالتخوب،قویوتاثیرگذاریاستامااعضایششناورند،
باالجبار دو سال یک دفعه کل اعضایش عوض می شوند ،چون
باید دانشجو باشــند طرف می اید وارد می شود تا بخواهد خود
را بشناســد یک یا دو سال طول می کشــد مثال عضو جامعه یا
انجمن می شود ،بعد از 2ســال هم فارغ التحصیل می شود و
می رود و دوباره یک عده دیگر می ایند .فراکسیون های مجلس
هم همین طور است ،پس ما تا دو یا 3حزب قدرتمند در بیرون
نداشته باشیم که انها نماینده تعیین کنند و فراکسیون ها با هم
هماهنگ شوند ،خود فراکسیون به خودی خود نمی تواند حزب
شــود .از این بابت ما ممکن است اختالف نظر داشته باشیم با
برخیازدوستانفراکسیونرهروانوالیتکهمی خواهندحزب
تشکیلدهند.ولیدرمجلسخواستگاهمنفراکسیونرهروان
است .در این سه ســالی که برای نایب رئیسی مجلس کاندیدا
شدمورایهمگرفتممی توانمبگویمعمومااعضایفراکسیون
اصولگرایانبهمنرایندادند.مندرمجلسدارمبافراکسیون
رهروان کار می کنم ،شــاید یک ســری نقدهای داخلی هم به
هم داشته باشیم یا ممکن است چند نفر از اعضای فراکسیون
اصولگرایان هم من را هم قبول داشته باشند و به من رای دهند
اما در مجلس خواستگاه من فراکسیون رهروان والیت است.
تمایلداریدبیشتردربارهحزبرهروانکهمنسوببه
اقای الریجانی شده بیشتر توضیح دهید؟
من خودم از اقای دکتر الریجانی که سوال کردم اقای
الریجانی گفت «خیر ،من نمی خواهم حزب تشکیل بدهم».
این همان حزبی است که در ابتدا گفته می شد حزب
اقای الریجانی است؟
خیر.
پس یک حزب دیگر است؟
فکر کنم یک حزب دیگر باشد .حزب اقای الریجانی
یک مدتی کار شــد ،ما خودمان هم بودیم این ماجرا برای 10
سال قبل بود ،اساسنامه و مرامنامه ان هم نوشته شد اما دیگر
به فتنه 88خورد و گرفتاری هــای دیگر پیش امد و موضوعش
کمرنگشد.یکمدتدیگریهمشنیدمکهبازاقایالریجانی
جلساتیداشتندکهالبتهمندرانجلساتنبودمودنبالتشکیل
حزب بودند.
پس تشکیل حزب رهروان یک موضوع دیگر است؟
خود دوســتان رهروانی در مجلــس عالقه مند بودند
یک حزب تشــکیل دهند .من هم با انها مذاکره کردم و گفتم
شــما تک تک حق دارید که بروید یک مجموعه شوید و حزب
تشکیلدهیدماهماستقبالمی کنیمامادرصورتیکهمبتنی بر
فراکســیون مجلس بخواهد حزب تشــکیل شــود اگر از یک
فراکسیون در دوره اینده 50درصد به مجلس راه پیدا نکنند ،ان
زمانکسانیکهبیرونماندندتکلیف شانچهمی شود؟ایاعضو
موسســین حزب می مانند یا خیر؟ ایا حزب رهروان وابســته به
مجلس است یا وابسته به احزاب است؟ پایگاه و خواستگاهش
چیســت؟ هنوز اعتقاد دارم فراکســیون مجلــس ،حزب نباید
تشکیل دهد .حزب شاید فراکســیون تشکیل دهد یعنی دفاع
کند تا یک سری نامزدها به مجلس راه یابند و یک فراکسیونی در
مجلستشکیلدهندولیبرعکساننمی شود.مثالهم اکنون
در مجلس فراکســیونی به نام موتلفه داریم یا یک حوزه به نام
جامعه اسالمی مهندسین تشکیل شده است که 40تا 50نفر
عضو دارد اما انها نمی توانند حزب تشــکیل دهند .خواستگاه
حزب باید در بیرون مجلس شکل بگیرد.
رفتــار سیاســی شــما را کــه در دوران معاصر رصد
می کنیم از دوســتان نزدیک ناطق نوری به حســاب
می ایید و نزدیکی های سیاســی بــه اقای الریجانی
داشــتید .در محافل سیاســی حرف های در گوشی
و زمزمه هایی وجود دارد مبنی بر اینکه شــما از اقای
الریجانی فاصله گرفتید و یک نشانه هایی هم برای
این اســتنباط بیان می شــود ،مثال رفتار شما درباره
استیضاح وزیر علوم .ســوال من به صورت واضح
این است که ایا شما بعد از انتخابات سال ،92از دکتر
الریجانیفاصلهگرفته اید؟
خیر ،رابطه عوض نشــده اســت ،ما از نظر اختالف
مواضع و اختالف ســایق اگر بخواهیم بحث کنیم در کشور
به تعداد ادم های سیاسی سلیقه وجود دارد ،ما با نزدیک ترین
دوســتان که حتی در یک حزب هســتیم مثال با جبهه پیروان
خط امام رهبــری اگر بخواهیم بنشــینیم بحــث کنیم ممکن
است یک لیســت بلندباالیی اختالف سلیقه پیدا کنیم که من
با نایب رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری دارم .اینها اصال
تعیین کننده نیست .خیلی وقت ها ممکن است اختالف سلیقه
پیشبیایدامامشیکلیدرفضایاصولگراییتعریفمی شود.
بله ،اقای الریجانی از ســرمایه های ســنگین و جدی جریان
اصولگرایی هستند .بنده هم در اصولگرایان رفت و امدی دارم
و کار می کنم .ممکن اســت یکی ،دو جا اختالف سلیقه پیش
بیاید مثــا درباره الیحــه بودجه من پیشــنهادی بدهم ،دکتر
الریجانی مخالف باشد یا برعکس این موضوع اتفاق بیفتد اما
این تعیین کننده نیست .بعضی ها خواب دیدند اما این خواب
ان شاءالله تعبیر نمی شــود که فکر کنند ما می خواهیم با اقای
الریجانی فاصله داشته باشیم .موضوع سوال اول هم که باهنر
می خواهدرئیسمجلسدهمشوددراینراستاتعریفمی شود
که برخی می خواهند شقه ای ایجاد کنند که این حتما نخواهد
شدولیممکناستدریک سریمسائلخیلیوقت هااختالف
سلیقه پیش اید .اینکه امروز سوال از فالن وزیر را مطرح کنیم
مصلحت است یا خیر؟ ممکن است اقای الریجانی یک رای
بدهد و من یک رای دیگری بدهم.
پس نسبت سیاسی شما و اقای الریجانی از سال92
تغییرینکرده است؟
خیر ،عادی است.
از رفتارهای سیاسی شما برمی اید که شما حدفاصل
تیــم نزدیــک بــه اقــای الریجانــی و فراکســیون
اصولگرایانباشید.بعدازانتخاباتریاست جمهوری
،92اقایالریجانیبهدولتنزدیک ترشداماشمازیاد
با دولت یازدهم کار نمی کنید و این برعکس دورانی
است که در دولت نهم خیلی با اقای احمدی نژاد کار
می کردیــد و در واقع تاثیرگــذار بودید ،ایــا این طور
نیست؟
این برمی گردد به اســتنباط مخاطبان و کســانی که
نظاره گر هســتند ،انها هر کدام بعضی رفتارهای ما را می بینند
و براساس همان رفتارها ممکن اســت به یک تحلیل برسند.
همیشه توصیه ام به خودم ،فعاالن سیاسی و همه رسانه ها این
استکهاگرمی خواهندتحلیلکنندتالشکننداطالعات شان
جامع شــود .با یک تک خبر یا یک خبر انفرادی از یک جلسه
و محفل نمی شود به تحلیل سیاسی رسید .اینکه من حمایتم
از دولت چقدر است و چقدر نیســت باید پروسه ای دیده شود.
من تقریبا اگر بخواهــم دقیق بگویــم از اول دولت یازدهم تا
کنون شاید با 10تن از وزرا جلســه مفصل جداگانه گذاشتم و
سر موضوعات اجرایی و راه حل های برخی مشکالت مملکت
صحبت کردیم و خیلــی جاها هم با یکدیگر تفاهم داشــتیم.
اگر بخواهم اســم ببرم مثال با اقایان جهانگیری ،نهاوندیان،
اخوندی ،نعمت زاده ،ســیف ،طیب نیا ،زنگنــه و نوبخت بارها
نشستیمومسائلمبتالبهمملکترامطرحکردیموخیلیجا ها
با هم به تفاهم رسیدیم .بارها گفتم و می گویم در اینکه دولت
یازدهم بتواند یک مقدار از گرفتاری هایی که در مملکت وجود
دارد که یا براساس پارامترهای بیرونی یا براساس سیاست های
خودمان یا حاال دولت گذشته -که البته نمی خواهم مشکالت را
به گردن دولت گذشته بیندازم-به وجود امده امیدواری زیادی
دارم در دولــت یازدهم چند تا از این مســائل حل شــود .یک
جاهایی هم احساس می کنم دولت یازدهم خرد و تدبیر خوبی
گفت وگوی ویژه
سیاست
105
گفت وگوی ویژه
106
مثلث | شماره 256
سیاست
دارد ،در مجموع اعضای ان استراتژیست هستند ولی بعضی
جاها نیز احساس می کنم شــجاعت الزم وجود ندارد که برخی
مشکالت حل شود .مثال ساده و پیش پا افتاده ان هم مساله
یارانه هاســت .همه می دانند که ما ماهانه 700تا 800میلیارد
تومان کســری بودجه برای پرداخت یارانه هــا داریم .باالخره
دولت باید تصمیم بگیرد و یارانه برخــی متمولین را قطع کند.
خب در این موضوع با دولت اختالف نظر داریم ،دولت خیلی با
احتیاط می خواهد اقدام کند که مبادا کسی در گوشه ای ناراحت
شود.مامی گوییماگربخواهداحتیاطکندچهارسالایندولت
تماممی شودوچهارکاراصالحیاساسیهمصورتنمی گیرد،
در کل من امیدواری ام به دولت زیاد است اما یک جاهایی هم
نقدهایی دارم .به هرحال هنوز هم واقع قضیه این است که من
جزو حامیان جدی دولت هستم.
ی اجرایی یا سیاسی؟
حام
من بیشتر اجرایی هستیم.
یعنیکارسیاسیباانهانمی کنید؟
خیر ،ما کاری سیاسی نمی کنیم ،این تعامل دوطرفه
اســت .یعنی مثال فرض کنید من پیش رئیس جمهور و برخی
وزرا بروم و چهار تا نیرو معرفی کنم تا انها را مدیر و مسئول جایی
بگذارند ،خیر ،این کار را در دولت اقای روحانی نکردم .در دولت
اقای احمدی نژاد هم نکردم .گرچه متهم به این کار هستم که
بعضی هارامنتحمیلمی کنم.
اگر اقای روحانی بخواهد یکی از وزرا مشــکلش در
مجلس حل شود پیش شما نمی اید و تقاضا دهد که
چنیناتفاقیبیفتد؟
بله ،نمی ایند ،این حرف درست است.
در زمان اقای احمدی نژاد چطور؟
خیر ،اقای احمدی نژاد هم مشورت نمی کرد.
اینکهازشمابخواهددرمجلسکمکشکنیدچطور؟
خیر ،کمک که توقع داشــتند اما این کمک گاهی با
تفاهم است ،مثال الیحه بودجه را دولت می خواهد به مجلس
دهدفقطسه ماهطولمی کشدکهاینالیحهدردولتجمع بندی
شــود .یک زمانی هنگام جمع بندی بودجــه از مجلس کمک
می گیرند ،کمیته و کارگروه مشــترک تشکیل شــود .این یک
حالت اســت .یک زمانی هم الیحه را می اورنــد و انتظار دارند
همان تصویب شود؛ این حالت دوم که نمی شود .ممکن است
اســت نظر مجلس متفاوت از الیحه تدوینی باشد .مثال اصل
44قانون اساسی موقعی که توسط حضرت اقا ابالغ شد دولت
داشــت برای قانونش الیحه تهیه می کــرد و ما هم در مجلس
داشــتیم طرح تهیه می کردیم .قبل از اینکــه الیحه دولت به
مجلس بیاید ،به طور مفصل کارگروه های مشــترک مجلس و
دولت روی ان کار کردند و الیحه تنظیم شد و امد مجلس .شاید
اغراقنباشدکهباالی 90درصدالیحهدولتدرمجلستصویب
شد.برایاینکهشکلالیحهبهشکلیدرامدهبودکهحاصلکار
مشترک بود .حاال اگر این الیحه در دولت تدوین و به مجلس
تقدیم می شد ممکن بود در مجلس 50درصدش عوض شود.
االن هم همین طور اســت .االن برای برنامه ششم دولت باید
تا قبل از تابستان 94الیحه برنامه ششم را تقدیم مجلس کند.
یکزمانالیحهرامی نویسندوتقدیممجلسمی کنند،اینجاما
همبایدبررسیمی کنیم.یکزمانیتنظیمالیحهبرنامهششمبا
همفکری شکل می گیرد ،ان زمان خیلی متفاوت است با زمانی
کههیچهمفکریانجامنمی شود.
زمانی تفاوت نظر و بینش شما با جبهه پایداری کامال
مشهود بود اما اخیرا گفته اید «حاضرید با تندروهای
اصولگرا ائتالف کنید اما با اصالح طلبان خیر» ،این
حرف برای برخی خوشایند نبود .ایا موضع اخیر شما
به خاطر ضرورت ائتالف میان اصولگرایان اســت؟
یعنــی می گویید به هــر قیمتی مجلس بعــدی باید
اصولگرا باشد حاال از پایداری ها تا دیگر سالیق در ان
باشند یا اینکه این حرف به معنای فاصله گرفتن شما
ازسنتی هاست؟
مشکل ما با اقای ناطق این است که هرچقدر با او صحبت می کنیم و
می گوییم به صحنه بیاید ،می گوید؛ احساس تکلیف نمیکنم
چند سناریو برای انتخابات قابل تصور است .نخست
انکه فضا بین اصالح طلبان و اصولگراها رقابتی شــود ،حالت
دیگر اینکه بیــن اصولگرایــان ،اصالح طلبــان و اعتدالیون
ســه جریانی شــود ،حالت ســوم انکه اصولگراها به دو گروه و
اصالح طلبان هم به دو گروه رادیکال و معتدل تقســیم شوند،
یعنی چهار جریانی باشد .در سناریوی اول تکلیف روشن است؛
ما در جریان اصولگرا هستیم و با اصالح طلبان نمی توانیم کار
کنیم .در حالت دوم هم ما میان اصولگراها با جامعه روحانیت
مبارز و جامعه مدرســین حوزه علمیــه قــم کار می کنیم یعنی
جزو اصالح طلبان و اعتدالیون نمی توانیم باشــیم .در حالت
چهار جریانی هم تکلیف روشن اســت .جزو اصولگرایان تند و
اصالح طلبان تند نیســتیم ،جزو اصولگرایان معتدل هستیم.
یعنی در هر ســه حالت تیپ باهنر و مجموعه هایی که با باهنر
کار می کنند مشــخص اســت که چه کار خواهند کــرد .البته
عالقه مندیم که اصالح طلبان قرص و محکم بیایند و براساس
چارچوب های نظام و قانون اساســی رقابت کنند .یک تحلیل
شنیدم که گفتند باهنر برای اصالح طلبان تعیین تکلیف کرده،
خیر ،تعیین تکلیف را نظام برای همه ســایق سیاسی انجام
داده اســت .وقتی می گویم اصولگرایان در انتخابات بیایند،
اصولگرایان هم باید چارچوب قانون اساسی و قوانین موضوعه
کشور را قبول کنند .اگر قبول نکنند نباید به بازی بیایند.
اصالح طلباناگربیایندمابااصالح طلبانرقابتمی کنیم
نه ائتالف .یک جریان دیگر ممکن است االن پیدا شود بگویند
تندها را به حال خودشــان بگذاریم ،این وســط اصالح طلبان
و اصولگراهای معتــدل بروند با هم ائتالف کننــد .ما جزو انها
نیستیم اگر سه جریانی شــود ،باز ما جزو اصولگراها هستیم.
در این حالت موضوع ائتالف ما بــا اصولگرایان رادیکال و تند
می ماند.مامی گوییماالنچونیکرقیبیبهاسماصالح طلبان
داریم اصولگراها باید مواضع شان را تعدیل کنند و به هم برسند
و برای نیل به این هدف باید حداکثر تالشمان را بکنیم .معنای
این حرف اصال این نیست که پایداری سرجایش بایستد و ما به
دست بوسی انها برویم یا ما توقع کنیم که سر جایمان باشیم و
انها به دست بوسی ما بیایند ،بلکه باید نقاط مشترک مان پیدا و
روی نقاط مشترک کار کنیم .بله ،شاید من هم االن با پایداری
خیلی اختالف موضع داشته باشم اما اگر قرار باشد به گفت وگو
و صحبت برای یک ائتالف سیاسی بنشینم ،ترجیح می دهم با
اصولگراها برای ائتالف صحبت کنــم نه با اصالح طلبان .اما
معنایشایننیستکهکسیفکرکندکهباهنرتغییرموضعداده
و رفته پایداری چی شده است.
مثالهمیناخیرادربرخیرسانه هاتیترزده اند«فصل
جدایی باهنر»...
اینها همت اقایان رسانه هاســت .برخی رســانه های
اصالح طلب و حتی برخی دوســتان تند ما هم برای من خواب
می بینند .ما که با مدیریت انها نباید زندگی کنیم .یکی می گفت
اگر شما بین دو راهی قرار بگیرید که یک طرف دکتر الریجانی
و یک طرف پایداری باشد کدام را انتخاب می کنید؟ من گفتم
طوری مدیریت می کنم که بین این دو راهــی قرار نگیرم .من
که بازیگر نیستم که یک نفر کارگردانی ام بکند ،ما باید طوری
کارگردانی کنیم که در این دو راهی قرار نگیریم.
اگر بنا باشــد طیفی از این اصولگرایان با اعتدالیون
فهرست انتخاباتی بدهند شما چه کار می کنید؟ یکی
ازطرف هاراانتخابمی کنیدیاکارگردانیمی کنیدکه
چنینحالتیپیشنیاید؟
موضع ما از باال به پایین روشــن است .از نظر مشی
سیاسی طرفدار حمایت و همراهی با جامعتین هستیم .اینجا
ممکن است کسی سوال کند وضعیت ایت الله مصباح یزدی
چــه می شــود؟ می گوییم بــرای جامعتیــن تعییــن تکلیف
نمی کنیم .جامعتین با اقای مصباح یزدی هر طور می خواهد
برخورد کند .می خواهد ایشــان را به عنوان شــخصیت سوم
بپذیرد یا به عنوان عضوی از جامعه مدرسین با او مذاکره کند.
طرف ما جامعتین هستند وال غیر .ضمن انکه نمی گوییم اگر
جامعتین با ایت اللــه مصباح یزدی مذاکره کننــد ما نمی اییم
یا اگر مذاکره نکننــد نمی اییم ،هیچ کدام از این دو شــرط را
نمی گذاریم ،در واقع مــا برای جامعتین شــرط نمی گذاریم
بلکه می گوییم در جهت تحقــق راهنمایی های جامعتین کار
می کنیم .حاال اگر جامعتین تکلیــف را در مذاکره با ایت الله
مصباح یــزدی می داند خــود ایــن کار را انجام دهــد .در کل
براساس رهنمودهای جامعتین یک هیاتی باید تشکیل شود
که نامش 5+6یا 8+7یا هر نام دیگری می تواند باشد .انجا ما
کارهای اجرایی انتخابات را دنبال می کنیم .بعد از ان شــاید
یک گروه مثال جامعه اسالمی مهندسین بگوید در این جریان
به شرطی می ایم که موتلفه باشد یا نباشد ،ما از هیچ کس شرط
نمی پذیریم ،بلکه می نشــینیم با هم صحبت می کنیم ،نهایتا
چشم اندازمان ائتالف صد درصدی است اما ممکن است 10
یا 20درصد سالیق اصولگرایی نیایند اما امید ما ائتالف صد
درصدی میان اصولگرایان است .البته همین االن می گویم
به این هدف نمی رســیم .ممکن اســت به ائتالف 80یا 70
درصدی برسیم ،همت ما هم این است که همه اصولگرایان
بیایند .در تهران هم این اتفاق افتاده .یک طیف کوچکی از
اصولگرایان از 30نفر اسم ائتالف ما پنج نفر را خط زدند و اسم
خود را نوشتند .از این لیســت های ریز همیشه هست ،خیلی
مهم نیست اما لیست های اساسی که در می اید سعی می کنیم
در تهران یک لیســت اصولگرایی در بیاید .ممکن اســت در
نهایت به یک لیست نرسیم ،دو لیست در بیاید که با یکدیگر
روی 25یا 24اسم همپوشانی دارند.
این حالت همان حالت دو قطبی است؟
بله،مگراینکهدرتهرانسهلیستدربیاید،یکلیست
اصالح طلب دو لیســت اصولگرایی کامال از هم متمایز که ما
نمی گذاریم به ان نقطه برسد.
پس خط قرمزتان چهار قطبی است؟
خیر ،سه قطبی که دو لیست کامال متمایز اصولگرایی
در ان باشد که نمی گذاریم این حالت رخ دهد .مثال شاید یک
جریان بزرگی به وجود اید که بگویند اگر اســم باهنر در لیست
باشد ،ما نیستیم .مشکلی ندارد ،اسم باهنر را خط می زنیم .در
این سیستم همه هســتند اقایان الریجانی ،رضایی ،قالیباف،
والیتیوجامعتینهمههستند.
با شــناختی که از جبهه پایداری دارید ایا به نســبت
انتخابــات ریاســت جمهوری ســال 92و انتخابات
مجلس نهم انها اماده تر برای ائتالف هستند؟
بله حتما ،یک زمانی بود ما می گفتیم پایداری اصولگرا
اما تندرو اســت اما انها بــه ما می گفتند «اصال شــما اصولگرا
نیستید» ،االن دیگر انها این حرف را نمی گویند بلکه حسابی از
ما تعریف می کنند ،این خودش تعدیل مواضع است.
یعنی یک دولت را اصولگراها دادند و چنین چیزی را
به دست اوردند؟
حاال مسائل دیگر هم در ان دخیل بود.
مثلث | شماره 256
ایــا اصولگرایان باید یــک دولت می دادند تــا به این
نتیجهبرسند؟
تنها دلیلش این نبود.
حاالکهبهاینجایبحثرسیده ایممی خواهمبپرسم
ایا ممکن اســت ما در اســتانه انتخابات با پدیده ای
مثل این مواجه شویم که اقای ناطق نوری بیاید و یک
فهرستی از اعتدالیون با یک یارگیری از اصولگرایان
و اصالح طلبان تشکیل شود؟
من همین االن معتقدم اقای ناطق با هر شــرطی که
می خواهد به میدان بیاید پا به میدان بگذارد ،یعنی از او دعوت و
خواهش می کنیم که این کار را انجام دهد ،ما هیچ شرطی برای
اقایناطقنمی گذاریم،معتقدماقایناطقظرفیتاصولگرایی
است.هرکسهرچهمی خواهددربارهاوبگوید.برخیمی گویند
اقای ناطق به چه شــرطی بیاید ،من هیچ شرطی ندارم فقط ما
مشــکلمان با اقای ناطق این اســت که هر چقدر با او صحبت
می کنیمومی گوییماینکارراانجامدهدمی گوید«:مناحساس
تکلیفنمی کنم»،مافقطمی خواهیمایناحساستکلیفرادر
او به وجودبیاوریم،هیچشریطیهمبااونداریم.چونمعتقدیم
اقای ناطق در هر صورت یک ظرفیت بزرگ اصولگرایی است.
اقای ناطق ظرفیت اصالح طلبی نمی تواند باشد .اقای ناطق
ظرفیت اعتدالی که برخی تعریف می کنند نیز نمی تواند باشد.
شایدازبرخیماگالیهجدیداشتهباشدواینگالیه هابحقهم
باشد .همه گالیه ها روی چشم .امیدواریم اقای ناطق تشریف
بیاورد چون اگر بیاید ظرفیت اصولگرایی حتما تقویت می شود.
امیدواریم اقای ناطق به این احســاس تکلیف برسند .ایشان
بارهاگفتندکهاگرقراربودبیایمدرریاست جمهوریمی امدم.ما
کاریبهایننداریمکهخودشانمی خواهندکاندیداشوندیاخیر.
ما می گوییم به میدان بیایند .باالخره شخصیت بزرگی هستند و
می توانندمایهانسجاماصولگراییشوند.
اقای مهندس! مشــکل اصالح طلبان با اقای عارف
چیســت؟ چرا این قــدر او را کنار می زننــد؟ در زمان
انتخابات ریاست جمهوری که ان گونه شد و چندی
پیش نشــریه اقای کرباسچی نوشــته بود مجلس
پنجم تشکیل دهیم و اسمی از اقای عارف نبرده بود؟
اصالح طلبانمشکلیباشخصعارفندارند.برعکس
انچه دیگران را متهم می کنند خودشان پدرخوانده دارند .دنبال
یک پدرخوانده می گردند .در این موضوع هم با یکدیگر دعوا
دارند.برخیمی گوینداقایهاشمیبایدپدرخواندهباشدوبرخی
دیگر از اقای خاتمی نام می برند .هر کدام که باشد عارف در این
موضوع جا ندارد .مشکل انها این است.
چرا؟
چــون نمی خواهند عــارف را در جایــگاه پدرخوانده
بگذارند .هر کسی هم بخواهد به اندازه عارف قدش را بلند کند
انها قبولش ندارند و او را می زنند.
شما فکر می کنید اصالح طلبان و اعتدالیون به یک
فهرستبرسند؟
نمی دانم،هنوزتحلیلروشنیندارم.حداقل 16سالبا
اقایدکترروحانیدرمجلسهمکاربودم.ایشانظرفیتبزرگی
برای نظام هستند .ان شــاءالله دولت یازدهم بتواند توفیقات
خوبی داشته باشد و بر اثر این توفیقات بتواند در دولت دوازدهم
هم رئیس جمهور باشد و بتواند کار را دنبال کند اما دکتر روحانی
ادم تشکیالتی نیست ،یعنی عقبه تشکیالتی در کشور ندارد که
بهانصورتکارکردهباشد.البتهیکعدهدرستاداقایروحانی
بودند االن هم شاید در استان ها مدعی باشند یا تشکیالتی که
می تواندمدعیباشدکهبهاقایروحانیخیلینزدیکبودهحزب
اعتدالوتوسعهاست.حاالاگرحزباعتدالوتوسعهتصورش
این باشد که ارای اقای روحانی را در انتخابات ریاست جمهوری
جمع کرده این خیلی توهم باالیی است .بنابراین اقای روحانی
این مســاله را دارد که بدنه تشــکیالتی که یــک پایگاه قوی
اجتماعی داشته باشد را ندارد ،بنابراین هر کسی ممکن است
یرئیس جمهور،عضوستادانتخاباتاو،حزب
تحتعنوانحام
اعتدال و توسعه و غیره بخواهد از ظرفیت نام اقای روحانی در
انتخابات مجلس استفاده کند ،البته اقای روحانی بعضی جاها
گفته که من اصال ستادی ندارم .درباره اینکه اصالح طلبان با
اعتدالیونیکیشوند،بازنماداعتدالدرجریاناتسیاسیاقای
روحانی نیست ،اقای روحانی از اعضای موثر جریان اعتدالی
می تواند باشــد اما اینکه بگوییم ســر سلســله جریان اعتدال
است ،خیر ،این طور نیست چون از اقایان هاشمی و ناطق در
این موضوع اسم می برند .بنابراین اینکه بگوییم اصالح طلبان
با دولت شــوند اصال دولت به ما هو دولت من فکر نمی کنم به
مصلحتشباشدورودیبهانتخاباتمجلسکندوازنظرقانونی
هم درست نیســت که بگویند اقای رئیس جمهور در انتخابات
مجلس لیست دارد .اینکه اصال معنایسیاسی درستی ندارد اما
گرایش هامی توانندباهمائتالفکنندمثالیکگرایشاعتدالی
و یک گرایش اصالح طلبی با هم در انتخابات به ائتالف برسند.
معمــوال 60تــا 70درصد مجلــس هــر دوره عوض
می شــود ،فکــر می کنیــد ایــن دوره چقدر بــه نفع
اصولگراها باشد؟
هنوز زود است .ما را با همکارانمان در نیندازید.
موسســه امریکایی ای پوز یک نظرســنجی منتشر
کرده کــه حکایت از کاهــش 10درصدی محبوبیت
اقای روحانی در جامعه دارد ،نظر شما چیست؟
قبال میــزان محبوبیت چند درصد بــوده و حاال درصد
محبوبیت اقای روحانی را چقدر اعالم کرده است؟
60بوده و حاال نزدیک 50درصد میزان محبوبیت او
را اعالم کرده است.
براساس چه معیاری به این نتیجه رسیدند؟
بیشتردربارهدولتبودهامادرقیاسبارقیباصلی25
درصد اقای روحانی بوده 15،درصد اقای احمدی نژاد
ولی میزان محبوبیت خود اقای روحانی در جامعه 50
درصد اعالم شده است ،شما به عنوان نماینده مردم
این را حس کردید؟
باالخره امیدهایی که مــردم اول به دولت دارند خیلی
باالست ،دولت ها خودشان هم امیدشان باالست .البته این را
ویژهدولتاقایروحانینمی گویم،مربوطبههمهدولت هاست.
مجالس هم همین طورند .اول می ایند احســاس شــادابی و
پر امیدی دارند اما وقتی وارد میدان می شــوند ،ســختی ها رو
می شود و می بینند که کندن و شخم کردن زمین اجرایی به این
سادگی نیست .به همین نسبت مردم ممکن است امیدشان کم
شــود؛ این ناامیدی زمانی افزایش پیدا می کند که دولت همه
تخم مرغ هایش را در یک ســبد بچیند .یکی از نقد هایی که به
دولت اقای روحانــی وارد می دانم البته خیلــی تالش می کند
و زحمت می کشد اما خیلی مســائل را به مذاکرات با 5+1گره
زده است و مذاکرات تاثیرات روانی بر جامعه می گذارد .اینکه
امیدواری مردم به موفقیت دولت در حال کاهش باشد ،امری
طبیعی است فقط باید سرعت این کاهش کم باشد .دولت باید
تالش کند که سرعت این تنزل و تنازل را کم کند تا طبیعی باشد
و در وسط کار برنامه هایی داشته باشد که میزان محبوبیت خود
را جهشی ارتقا دهد .یعنی یک منحنی پلکانی درست کنند .باز
تکرار می کنم مخاطبم دولت اقای روحانی نیست.
ممکن است برای اولین بار به این پدیده برخورد کنیم
که دولت اقای روحانی یک دوره ای شود؟
در عالم سیاســت هیچ چیز غیر ممکن نیســت ،همه
اتفاقات ممکن است رخ دهد اما اینکه احتمال این اتفاق خیلی
باال باشد ،خیر ،این طور نیســت .احتمالش خیلی کم است،
باالخره در 10دوره ریاست جمهوری گذشته تا به حال عرف این
بوده که روسای جمهور دو دوره ای هستند و معموال ساختارها
همین نتیجه را در می اورد ،مگر اینکه یــک اتفاق غیر مترقبه
بیفتد.انتخاباتریاست جمهورینهمدومرحله ایشد.مااصال
بعد از پیروزی انقالب انتخابات ریاست جمهوری دو مرحله ای
نداشتیمامااتفاقافتادوکسیهماینحدسرانمی زد.اینهم
غیر ممکننیستاماهنوزاحتمالشخیلیکماست.
شــما توصیه تان به اصولگرایان چیســت؟ ایا برای
انتخابات ریاســت جمهوری 96باید تــاش کنند یا
خیر ،ان دوره را نباید ببینند؟
من هنوز هم بســیار امیــدوارم که دولــت یازدهم در
برنامه های اصالحی در کشــور موفق و محبوبیتش حفظ شود
و بتواند دوره بعد هم اقای روحانی رئیس جمهور شــود ،اگرچه
او عضو حزب ما نیست .شــاید هم خیلی گالیه و نقد به دولت
یازدهم داشته باشیم اما گرفتاری های مملکت در حدی است
کهاینیکظلماستکهجریاناتسیاسیاالنبهامیدشکست
دولت یازدهم بنشــینند تا در دولت دوازدهم یــک فرد دیگری
رئیس جمهور شود چون هر کسی هم بیاید معجزه ای نمی تواند
بکند .امیدوارم همین دولت در برنامه های اصالحی خود موفق
شــود و دولت دوازدهم را در اختیار داشته باشــد .من االن که
خدمتشماهستمترجیحمی دهمهمیناتفاقبیفتد.همه اش
نباید مشکالت مملکت را بازیچه بازی های خودمان کنیم .این
خیانت اســت .در ایران حداقل ادعای احــزاب برای به قدرت
رسیدنایناستکهمی خواهندیککاریبرایمردموابادانی،
عمران و ارتقای کشور انجام دهند.
احمدی نــژاد یک ســری تحرکاتی اخیرا داشــته که
کم کم این احساس دارد به وجود می اید که او دوست
دارد به قدرت برگردد ،ایا شما هم چنین حسی دارید؟
درعالمقدرتایامی شودکسیراپیداکردکهعالقه مند
به برگشت به قدرت نباشد؟ اگر دارید معرفی کنید .احمدی نژاد
هم طبیعی است که دوست دارد به قدرت برگردد.
با شناختی که نســبت به اقای احمدی نژاد دارید ایا
او بیشــتر دربــاره انتخابات مجلس فکــر می کند یا
ریاست جمهوری؟
من درباره اقای احمدی نژاد برای هیچ کدام از این دو
فکر نمی کنم .به نظرم اقای احمدی نژاد نه به انتخابات مجلس
می اید و نه به انتخابات ریاست جمهوری.
یک بحثی مطرح می شود که اگر احمدی نژاد بیاید
یک لطمــه بزرگی بــه اصولگرایــان وارد می شــود و
اتحادشانرابههممی ریزد،ایاتحلیلدرستیاست؟
االن فکر می کنم یک تعریف واحد و منسجم از اقای
احمدی نژادبینفعاالنوبازیگرانسیاسیوجودندارد.دردولت
نهم و دهم خیلی از شخصیت های سیاسی با اقای احمدی نژاد
همکاری می کردند که معاون ،وزیر ،اســتاندار یا مدیرکل بودند
االن همه انها ایا با احمدی نژاد هستند؟ برخی اختالف شان رو
شد و میان شان به هم خورد و جدا شدند ،بعضی ها تا اخر دولت
دهم اقای احمدی نژاد را تحمل کردنــد ،بعد یک نفس راحتی
کشیدند .االن کسانی که منسوب به اقای احمدی نژاد در افکار
عمومی هســتند 4-5،گروهند؛ یک گروه کسانی هستند که در
زمان قدرت اقــای احمدی نژاد از او فاصلــه گرفتند ،یک گروه
دیگرکسانیهستندکهزمانیکهاقایاحمدی نژادرئیس جمهور
بود با او بودند .یک عده ســومی هم االن اقــای احمدی نژاد را
منهایفردکذاوجریانانحرافقبولدارند.بعضی هاهمهستند
احمدی نژادراباانفردکذاهمقبولدارند.بعضی هایدیگراصال
اقایاحمدی نژادرابهخاطرانفردکذاقبولدارند.بنابراینوقتی
صحبتازاحمدی نژادمی شودمنمتوجهنمی شوممنظورکدام
احمدی نژاد اســت .اگر منظور شخص اقای احمدی نژاد است
که تا انجاکه من اطالع دارم او هنوز از ان فرد کذا فاصله نگرفته
است .بنابراین اصال قابل قبول نیست و در سیستم خط قرمز ما
جا می گیرد ،اگر هم بخواهد بیاید باید اول خود را بازتعریف کند.
بگوید کدام احمدی نژاد است؟ احمدی نژاد 90،88،86،84یا
یازبچه های
92؟اینهاحسابیباهمفرقمی کنند.گروهعظیم
سال 84هستندکهمدعیاصلیاحمدی نژاد،انهاهستند؛روزاول
ازاوحمایتمی کردندبعدمدعیانحرافاوشدند.
شما از تهران نامزد می شوید یا کرمان؟
هنوز تصمیم نگرفتم ،شاید یک شهر سوم باشد.
نکند می خواهید مثل اقای الریجانی از قم بیایید؟
حاال...
گفت وگوی ویژه
سیاست
107
ی ویژه
و
گفت وگوی ویژه
108
مثلث | شماره 256
سیدمحمدصادقخرازی
از جایی ماموریت
ندارم
توگ
گف
روی هویت اصالح طلبی من دچار تردید شدند
کارگزاران پتانسیل اینکه برادر بزرگتر باشد را ندارد
امدن احمدی نژاد موجب ائتالف برخی اصولگرایان با
روحانی می شود
هاشمی و روحانی را سنترالیست می دانم نه اصالح طلب
بی مهری از جانب دولت ندیدیم ولی برخی از انها از ما
خوششان نمی اید
گفت و گو :سعید اجورلو-مصطفی صادقی
سردبیر -دبیر تحریریه
محمد صــاد ق خــرازی در ســال 93بــه بطن
سیاست ایران امد .او که عالوه بر سیاست خارجی
همواره دستی در فرهنگ و سیاست داخلی داشت
اما در ســال 93کامــا یک چهره سیاســی شــد.
او به عنوان پــدر معنوی تشــکیالت نــدا در میانه
اصالح طلبان به مثابه بخشــی از طیف راســت انها
قرار گرفت و با یارگیری از جوانان ،حزبی پرهیاهو و
جنجالی را تاسیس کرد .او در این سال از خودی های
اصالح طلب چه طعنه ها که نشــنید .در پایان سال
93با او درباره سال پرماجرایش گفت و گو کردیم.
مثلث | شماره 256
اقــای دکتر! شــما گرچه قبال ســابقه حضــور در
سیاست داخلی را داشــتید اما بیشتر در سیاست
خارجی فعال بودید .اما در سال 93شما در بخش
سیاست داخلی بیشــتر فعال شده اید .این تغییر
وضعیت را چگونه دیدید؟
تصور من این نبــود که میدان سیاســت در داخل
کشــور تا این حد مــورد توجه نســل جوان اســت .جوانان
به دنبال نقش افرینی و احیای ظرفیت های خودشان هستند.
می توانم قاطعانه عرض کنم که تجربه بی نظیری بود .با این
تجربه معنی کار سیاست داخلی را به صورت عینی و ماهوی
با گوشــت و پوســت و خونم درک کردم .هم موافقین و هم
مخالفین ،هم منتقدین مجموعه و هم کسانی که نصیحت
می کردند ،مجموعه این برخوردها مبارک است.
چه چیــزی شــما را خیلــی دلخــور و چــه چیزی
امیدوارتان کرد؟
واقعــا چیــزی مــن را دلخور نکــرد .بــرای اینکه
در سیاســت داخلی همه چیــز ممکن اســت و هیچ چیزی
غیرممکن نیســت .امریکایی ها یک ضرب المثل دارند که
می گوینــد «everything is possible and nothing is
.»impossibleدر سیاســت داخلی طبیعی است به اندازه
ادم هایی که به مجموعه اضافه می شــوند بــه همان تعداد
ذهن ها متغیر و متفاوت می شود.
بنابرایــن من از چیزی دلخور نیســتم؛ حتی کســانی
که تشــکیالت ندا را نقد کردند .حتی کســانی کــه در نقد
تشکیالتی شــان بی انصافی کردند .من ناراحت نشدم ولی
استقبال انبوه جوانان برای من خیلی عجیب بود.
در این مدت قریب ١٤یا ١٥استان را سر زدم .به صورت
منظم ســفرهای مختلفی داشــتم .انگیزه ای کــه در این
مجموعه جوانان دیدم را نمی توانم با هیچ چیز مقایسه کنم.
بسیار روحیه باالیی دارند .از همه مهمتر اینکه حس می کنم
این جوانان می خواهند فعال باشــند .منتها می خواهند در
این فعالیتشــان حس امنیت داشته باشند .یعنی همه دنبال
کار سیاســت ،فرهنگ ،اقتصاد و علم هســتند و در کنارش
می خواهند پشتوانه ای داشــته باشند که به مشکلی برخورد
نکنند.
اگــر مســئوالن کشــور ایــن موضــوع را درک کنند،
می فهمند که چــه ظرفیت و پتانســیل خفته ای در کشــور
وجود دارد و این موضوع چه اهمیت زیادی دارد .اگر بتوانند
گشایش در امور را جدی تلقی و با یک مقدار سالبه یه انتفاء
موضوع با برخی از مســائل برخورد کننــد ،در حقیقت یک
ظرفیت خفته را احیا کرده اند.
برخوردی که دو جریان عمده با شما داشتند چطور
بود ،خصوصا اصالح طلب ها؟
صادقانه بایــد بگویم که نه فقــط دو جریان ،بلکه
بیشتر از ان وجود داشت .ما هم از خودی مهر و قهر دیدیم
و هم از غیر خودی .برخی از خودی ها تصورات و توهمات
عجیبی داشــتند .تصورشــان بر این بود که ندا با ماموریت
دیگری امده است .خب ،اشتباه کردند چرا که در مسیر کار
مواضع و عملکرد ما را دیدند .با اینکه من را می شناختند ،روی
هویت اصالح طلبی من هم دچا ر تردید شدند .در مورد کسی
که باالخره بیش از دو دهه است در صحنه سیاست داخلی و
خارجی همیشه مواضع یکسان داشته و نامش همه جا بوده،
ن تردید انها حل شده
ن تردیدی شدند .امیدوارم ای
دچار چنی
و مشکالت برطرف شود.
طرف غیرخودی و کسانی که باالخره رقیب سیاسی
ما هستند هم از سه زاویه با ما برخورد می کردند .یک زاویه
این بود که احساس می کردند باید ما را به گونه ای مطرح کنند
که یک انشقاق و شــکافی در صف اصالحات ایجاد کنند.
هر کاری کردند نتوانستند و ما هم نخواستیم و نمی خواهیم
باعث انفکاک و اختالف در اصالحات شــویم .یک عده با
تشــویق هایی در پی این بودند که بحث کنند و نظر خاصی
بدهند که مثال ندا با یک ماموریت جدا سازی امده که باز ان
هم تاثیر نداشت .یک عده بودند که می گفتند اینها جلد دوم
مشارکت و مجاهدین انقالب هســتند .چون به انها امکان
بروز و ظهور نمی دهند قصد دارند در چارچوب یک تشکیالت
جدید با موقعیت فردی فالنی کاری را انجام دهند.
خب! ثم ماذا؟ مــا نه مامور بودیم از طرف کســانی نه
ماموریتی یافتیــم .ما راه خودمــان را می رویــم .برای من
این دیدگاه های مختلف جالب اســت .طبیعی است که هر
تشکیالتی یک رویش و ریزشــی خواهد داشت .ما تالش
می کنیم بفهمند راه و نظر و فعالیتمان چیست و براساس ان
کارمان را انجام خواهیم داد.
از جانب دولت چه برخوردی با شــما شــد؛ نحوه
تعامل چگونه بود؟
معــاون اول دولت اقــای جهانگیری با ما بســیار
خوب برخورد کرد .وزیر کشور و وزارت اطالعات به وظایف
قانونی شــان به موقع عمل کردند .بی مهری از جانب دولت
ندیدیم .ولی برخی هم از ما خوششان نمی اید.
با اقای خاتمــی در این ســه ،چهارماهه صحبتی
درباره ندا صورت گرفته است؟
بــا اقای خاتمــی خیلــی صحبت داشــتیم .اقای
خاتمی اساســا فراتر از یک حزب و فراتر از نداســت .اقای
خاتمی موقعیتی به صورت جهانی و فراتر از نقش یک حزب
اصالح طلب دارد .دغدغه هــا و نگرانی های خودشــان را
دارند که مبادا جوانان دچار تندروی یا کندروی شوند .ولی در
مجموع اقای خاتمی از هر تشکل سیاسی حمایت می کند،
از جمله ما.
بحثی مطرح شده بود که برخی از اعضای مشارکت
به اقای خاتمی اینطور فهمانده بودند که این گروه
شاید جای ما را بگیرد و امید بازگشت ما به صحنه
سیاســت از بین برود .اقای خاتمــی در مورد ندا
تحت تاثیر انهاســت یــا اینکه توضیحات شــما
کافی بود؟
خیر ،فکر نمی کنم .اقای خاتمی هوشــیارتر از ان
است که تحت تاثیر قرار بگیرد .فضاسازی ها و فرافکنی های
کمی صورت نگرفت .خیلی زیاد هــم صورت گرفت .حتی
فکت های خاصی بردند و نشــان دادند و در نهایت ایشــان
گفتند که حق با خودم بود .ولی طرف مقابل چیزی می گوید
و می نویسد...
یک خبری بیرون امد که در واقع اقای بهزاد نبوی از
جانب اقای خاتمی مامور شده تا بیاید و با بچه های
ندا صحبت کند و نظراتشان را ببیند .در واقع یک
نوع تقســیم وظایف صورت گرفتــه و وظایفی به
ایشان در مورد شما سپرده شده .این خبر صحت
دارد؟
یک شایعه ای هم من در این باره شنیدم .اما نه من
خودم با اقای نبــوی صحبت کردم و نه ایشــان با من چنین
صحبتی کرده است .انچه می توانم بگویم این که من اقای
بهزاد نبوی را یکی از سیاســتمداران واقعی کشور می دانم.
شــاید ما با اقای نبوی اختالف نظرهای بسیاری هم داشته
باشیم ،ولی اقای نبوی در تشــخیص وقایع سیاسی ایران
ذهن بسیار خوبی دارد؛ ذهنی که عینی است .من با ایشان
صحبتی نداشتم و ایشان هم با ما صحبتی نداشته و ارتباطی
هم بین ایشــان و بچه های ندا ندیدیم .احتمال دارد برخی
افراد در جایی اقای نبوی را دیده باشند یا صحبتی کرده باشند
ولی اینکه به صورت سازماندهی شده ارتباطی وجود داشته
باشد ،خیر .نه ایشان با ما رابطه داشته و نه ما با ایشان رابطه
داشتیم و نه ما از جانب اقای نبوی حرف بدی شنیدیم .اتفاقا
من شنیدم که اقای نبوی از وجود یک حزب و تشکیالت به
نام ندا حمایت کرده و گفته که در مجموع ،این تشکل ها به
نفع کشور است .چون استراتژی خاصی در ماجرای حزبی در
ایران دارد و در ان استدالل و تجربه خودش ،وجود احزابی
مثل ندا را هم برای سیاست کشور مفید ارزیابی کرده است.
از جانــب اصالح طلب ها هم شــورای مشــورتی
تشکیل شده و هم شورای مشاوران اقای خاتمی.
شما در این دو شورا عضو هستید؟
برخــی از اعضای ما جزو شــورای مشــورتی اقای
خاتمی هستند .خود من هم از روز اول جزو شورای مشورتی
اقای خاتمی بودم .ولی به دلیل کســالت هایی که داشــتم
جلسات را به طور کم و بیش شــرکت می کردم .البته مدتی
اســت که دیگر در جلســات شــرکت نمی کنم .در واقع بعد
از انتخابات ریاست جمهوری شرکت نداشــتم و نرفتم .اما
دوستان دیگر ما در شورای مشــورتی اقای خاتمی حضور
دارند .در شورای هماهنگی اصالحات هم به ما نامه نوشتند
و ما هم به انها پاسخ دادیم .طبیعی است هرجا که هماهنگی
و صحبت از کنش یکسان باشد ما کنار انها هستیم و خواهیم
بود.
گویــا بحثــی راجع بــه اقــای خاتمــی اخیــرا در
میان اصالح طلبان مطرح شــده اســت .شنیده
شــده که برخی عقیــده دارنــد به دلیل مســائل و
محدودیت هایی که برای ایشان وجود دارد ،بهتر
است نفر اصلی اصالح طلبان به عنوان فرد مرجع
اقای هاشمی یا عارف باشد ،شما چه نظری دارید؟
اقای هاشمی ،اقای هاشمی است .اقای خاتمی
هم اقای خاتمی است و اقای روحانی ،اقای روحانی است.
حاج حسن اقا هم حاج حسن اقاســت .هر کدام از اینها هم
به صورت مشــخص ویژگی های منحصر به فرد خودشــان
را دارند .من معتقدم که هیچ کدام نمی توانند نقش دیگری
را ایفا کننــد و نقش ویــژه و تاریخی اقای هاشــمی با اقای
خاتمی کامال جداســت .اینگونه مســائل در واقع بیشــتر
گمانه زنی است که در بســتر اصالحات برخی دوست دارند
عالقه مندی های خودشان را با عنوان فکت رو کنند .خب،
بسیاری از این اصالح طلبان و دوستان ما در جریان سال ٧٨
و مجلس ششم عملکردی داشتند که از حافظه اقای هاشمی
بیرون نرفته اســت .اقای هاشــمی گهگاه با ما که صحبت
می کند و به وقایع ان روزها نیز اشاره می کند.
در مجموعه یک همگرایی خوبی صورت گرفته و باید
قدر ان را دانست .نفع این همگرایی نیز برای دولت و نظام
خواهد برد .برخالف انچــه برخی فکر می کنند همگرایی بر
ســر اصالح طلبی باعث خفیف شدن حاکمیت خواهد شد،
اینطور نیست .حاکمیت و نظام سیاسی ما برخاسته از تکثر ارا
و نظرات مختلف است .این یکی از مهمترین وقایعی است
که ما در حال تجربه ان هستیم و باید به فال نیک گرفت.
اکنون ما ایــن وضعیــت را در اصولگرایــان به دلیل
بحرانی که وجود دارد نمی بینیم .هر کس بلندگویی به دست
دارد و حرفــش را می زنــد .پژواک صــدای اصالح طلبان،
گفت وگوی ویژه
سیاست
109
گفت وگوی ویژه
110
مثلث | شماره 256
سیاست
پژواک منظم تری است .ان هم به دلیل همگرایی است که
در سطح اصالحات بین اقایان وجود دارد.
در مورد این همگرایی کــه می فرمایید ،حرف اخر
را در اصالح طلبان شورای مشورتی اقای خاتمی
می زند؟
خیر.
چه کسی حرف اخر را می زند؟
شورای مشورتی می نشیند و به اقای خاتمی مشورت
می دهد ،بحــث می کنند و نظر می دهند .اســمش شــورای
مشــورتی اســت و هیچ وقت موقعیت اجرایی ندارد .شورای
مشورتی حتی شورای داوری نیست .یعنی در حکم مشاوران
اقایخاتمیعملمی کنندوایشانهممشورت هاییمی گیرند
و حاال اگر خواســتند در جلســه ای با بزرگ ترهــا ان را مطرح
می کنندواگرنهکهدریکجلسهانراجمع بندیمی کنند.
در مورد انتخابات مجلس دو دیــدگاه وجود دارد؛
یک دیــدگاه این اســت که وقت حضور مســتقل
اصالح طلبان فرا رسیده و دیدگاه دیگر نیز معتقد
اســت که هنوز به دلیل شــرایط پیرامونی امکان
حضور مستقل وجود ندارد و به صالح هم نیست.
ایا شما قائل به ائتالف هستید؟
من قائل به نظر ائتالف هستم ،منتها با دید موسع.
به این معنا که مثال می گویند ائتــاف کنیم و بعد یک عده
پشت درهای بســته بنشــینند و تصمیم بگیرند و در نهایت
بگویند ائتالف یعنی همین ،ما هر چه می گوییم شما هم باید
هماهنگ باشید .من با این شیوه مخالفم.
هماهنگــی ،ادبیــات و مقتضیات خــاص خودش را
دارد .اگر دوســتان ما در اصالحات قائل به این هستند که
می خواهند هماهنگ باشــند ،باید بــرای هماهنگی هزینه
کنند .باید برای هماهنگی احترام متقابل قائل باشند .مثل
نُرم هایی که در دنیا هســت .در دنیا تعداد صندلی ای که به
یک حزب می دهند بر اســاس تعداد افرادی است که مثال
در کادر مرکزی حزب هستند .در اینجا اینطور نیست .اینجا
حزب ٥٠نفره را با یک حزب ١٥٠٠نفری مخلوط می کنند.
درحالی که باید یک اصول و مبنایی بر ان حاکم باشد که این
عنصر و مبنا بتواند فضا را مدیریت کند.
البته منظــور از ائتالف در این روزها بحثی اســت
که در مورد ائتالف اصالح طلبان و اصولگرایان به
میان امده است.
ائتالف بیــن اصالح طلبان و اصولگرایان بســیار
بعید اســت .انها مثل اب و روغن هســتند که باهم مخلوط
نمی شوند .مثال همین اقای ناطق نوری به علت شخصیت
فردی که دارد انسان بســیار ممتازی است .شخصیتی که
جناب اقای ناطق دارند ،حتی قابل مقایســه با بســیاری از
چهره های برجســته اصالح طلب نیســت .اما همین اقای
ناطق در زمان تصمیم گیری ،گرایــش اش درون جناحی و
تشــکیالتی اســت و برهمان مبنا تصمیم می گیرد .همین
اقای ناطق هم به روز واقعه اماده نیست که با اصالح طلبان
باشــد .اگر اصالح طلب را به معنای وســیع ان ببینید ،من
اقای هاشــمی و اقای روحانی را اصالح طلــب نمی دانم.
انها سنترالیست های کشور هستند و وسط واقع شده اند که
موقعیت های ویژه ای و ممتازی دارند و توانستند با موقعیت
ممتاز خودشان در جای دیگری قرار گیرند.
اگر ان طور بخواهیــد در نظر بگیــرد وضعیت خیلی
فرق می کند .اما اگر قرار است بنا به هویت ماهوحق در نظر
بگیریم چپ ایران ،اصالح طلب ایران و اصولگرای ایران،
راست سنتی ایران است و امکان ائتالف وجود ندارد .جامعه
مدرسین با روحانیون مبارز در مسائل داخلی در کنار هم قرار
نمی گیرند .شاید در مسائل خارجی کنار یکدیگر قرار بگیرند.
مثال تهدید خارجی صورت گرفته باشــد یا در مسائلی مثل
فلسطین که هر دو در کنار هم قرار می گیرند ،یا بحث عراق.
اینها حقیقت مطلوب کار است .ولی همین مجمع روحانیون
اگر روحانی در بحث هسته ای موفق شود دیگر کسی نمی تواند با
او رقابت کند
مبارز و جامعه روحانیت مبارز ،در زمان امام نتوانســتند با هم
کار کنند .نتوانســتند با هــم اجماع کنند .بــه همین دالیل
اجماع گرایی را در میان دو جریان تقریبا نشدنی می دانم .اما
در رابطه با برخی از مسائل و ظرفیت های باالتر از مجموعه
سیاست داخلی ان را عملی می دانم.
نظر شــما درباره اقای عارف چیســت؟ ایا انتظار
نابجایی اســت که ایشــان به خاطر انصــراف در
انتخابــات ریاســت جمهوری توقــع سرلیســتی
اصالح طلبــان را داشــته باشــند؟ ایشــان در
مصاحبــه ای گفته بودند کــه من به انــدازه کافی
برای اصالحات گذشت کردم .دیدگاه شما در این
باره چیست؟
من پاســخی بــرای اقــای عــارف نــدارم؛ اینکه
صحبت های اخیر اقای عارف در سیاست چگونه می تواند
تفســیر شــود و چطور ما در سیاســت با این ادعا و صحبتی
که ایشــان کردند کنار بیاییم .ما اگر سیاست را امری نسبی
بدانیم ،نباید سیاست را برخاسته از عقل مشاطه بدانیم .در
این شرایط ایثار و گذشت در ان معنا پیدا نمی کند .اگر قرار
باشد ایثار و گذشت را بررســی کنیم ،کسی که بیش از همه
ایثار و گذشت کرده است ،اقای هاشمی رفسنجانی است.
اقای هاشمی که بیشتر از هر کسی در سیاست ایران نقش
داشته و بیشتر از هر کسی بار سنگین بر داشته است .من در
مقامی نیستم که بخواهم فرمایشــات جناب اقای عارف را
توجیه کنم .ولی ایشان ادعایی دارند و یک سری دوستانی
دارند که مجموع انها در کنار هم ،امروز برایشان یک ظرفیت
اینچنینی درست کرده است .البته کاری که ایشان در سال
١٣٩٢انجام داد بسیار بزرگ بود .گرچه نسبت به پرفورمنس
ی از درون و بیرون حاکمیت دیدگاه دیگری
و خروجی کار برخ
دارند و داشتند ،نفس کاری که اقای عارف کرد ،کار بزرگی
بود .من بــه نفس کار اقای عــارف کار دارم نــه به خروجی
ان .ایشان خویشــتنداری بســیاری خوبی کرد و توانست با
یک سعه صدر و با یک عقل جمعی ان هویت اجماع گرایی
را مشروعیت ببخشــد .در سیاســت مهمترین عنصری که
مغفول مانده ان هم در جهان ســوم ،اجماع گرایی اســت.
اجماع گرایی یکی از مســائل مغفول مانده در جهان ســوم
است .مثال اگر ما در ســال ١٣٨٤و یا ١٣٨٨نگاهمان طور
دیگری بود و به به گونه ای دیگر اجماع گرا و عقل گرا بودیم
شاید سرنوشــت کشــور اینگونه نبود .اقای عارف از درون
اصالح طلبان است و فارغ از اینکه اصالح طلبان به ایشان
اقبال نشان بدهند یا ندهند ،کاری که او کرد خودش را وفادار
به عقل جمعی و اصالح طلبی نشان داد.
واقعیت این اســت که کارگــزاران ســازندگی در
مورد نــوع بازگشــت اصالح طلبان بــه قدرت یک
قرائت خاصی دارد .بیشــترین نقدها هــم به ندا
شاید از جانب اعضای کارگزاران بوده و مشارکت.
از بعضــی از اظهارنظرها هم به نظر می رســد که
کارگزارانی ها بدشان نمی اید که نقش برادر بزرگتر
را در اصالح طلبان داشته باشند .شما چه نقشی را
برای کارگزاران در اصالح طلبان قائلید؟
خیر ،من قائل به این نیســتیم که کارگزاران برادر
بزرگتر هستند یا پتانسیل این را دارند که برادر بزرگتر باشند.
البته برخــی چهره ها و شــخصیت هایی در کارگزاران
هستند که موقعیت های ویژه ای دارند .مثال شخص اقای
دکتر جهانگیری به عنوان عضو شــورای مرکزی کارگزاران
یا اقای دکتر نجفی ،اینها ویژگی هــای فوق العاده خوب و
شــخصیت های اجماعی بی نظیری دارند و قابل احترامند،
ولی اینکه شــخصیت انها در قالب کارگــزاران بتواند نقش
بــرادر بزرگتر را بــازی کند من قبــول ندارم .یعنــی معتقدم
کارگزاران ان ظرفیــت کامل اجماعــی را در درون خودش
ندارد و نتوانسته ایجاد کند .البته انها با عضو گیری های جدید
تالش هایی قابل توجــه کرده اند .ما هــم کمک می کنیم.
هر حزبی هم که در ایــران بتواند خودش را توســعه بدهد،
سیاست و استراتژی ندا این اســت که از انها حمایت کند.
ولی هنوز تکلیف کارگزاران با خودش مشــخص نیســت.
نمی داند کجا قرار گرفته است ،توسعه را چگونه می خواهد
انجام دهد و نگاهش به درون حاکمیت چگونه است .تقریبا
کاری که انها انجام می دهند مانند مدیریت شهرداری است.
مدیریت شــهرداری در جایی خوب عمل می کند و در جایی
نیز اثار زیانبــار ان را نمی توان از بین بــرد .برخی دچار یک
نوع خودبزرگ بینی هستند .اما در میان نیروهای اصالحات
از مشــارکت و بعضی از گروه های اصالح طلبی سابقه شان
بیشتر است .در عین حال دچار ریزش هم بودند و در رویش
ادم های با فکر نمی دانم جذب قابل توجه داشته اند یا خیر.
من اصوال احزابی که قدرت ساخته باشــد را بر نمی تابم .به
انها احترام می گذارم و به عنوان یک واقعیت قبول می کنم
اما به عنوان احزاب ساخته شده دولت ها و قدرت ها نمی دانم
انها چقدر می توانند دوام داشته باشــند .این احزاب با یک
توفان می توانند دگرگون شــوند و در درونشــان دگردیسی
به وجود بیاید .کارگزاران ،دولت ســاخته سال پایانی دولت
سازندگی اســت .البته مشارکت به دلیل کنشــگرانی که در
درون ان بودند خیلی متفاوت اســت .امــا بین احزابی مثل
مشــارکت و کارگزاران از تولدشــان اختالف ماهوی وجود
داشــت اما به هر حال در بعضی از موضوعــات تهدیدات و
فرصت هایشان مشترک است و بنابراین اصل با یکدیگر کار
می کنند و جلو می روند.
اقــای موســوی الری در یکــی از جلســات
اصالح طلبان گفتنــد که برخــی از اصالح طلبان
کار دیگری می کنند و راه دیگری می روند و ما اینها
را تصفیه می کنیــم .در بعضــی از تحلیل ها امده
که نظرشــان در واقع حزب ندا بوده ،شــما تایید
می کنید؟
چنین چیزی از اقای موســوی الری نشــنیدم .من
با اقای موسوی الری هم دوســت هستم و هم ارتباط خوبی
دارم .تعجب هم کردم اما از ایشــان ســوال نکردم که شما
منظورتان کیست .از فرد مشابه دیگری هم که نمی خواهم
نامش را مطرح کنم هم سوال شــد که منظورتان ندا است
که ایشــان گفته بودند خیر ،منظور ندا نبوده است .در این
شــرایط که خود ایشــان چنین چیزی را نفی کرده است ،ما
نیز حمل بر صحت می کنیم .تســامح در ادله لسانه به قول
فقها یک امر مهم است .من در ان همایش حضور داشتم.
ایشان به عنوان تذکر ان موضوع را مطرح کردند .شاید زبان
تذکرشان می توانســت کمی ارام تر باشــد و با زبانی گزنده
نباشــد ،ولی اینکه منظور ایشــان ندا باشــد ،من از ایشان
نشــنیدم و از اطرافیان هم نشــنیدم .این گمانه زنی برخی
از دوستان ،مطبوعات و برخی از ســایت هایی است که در
مسائل سیاســی این روزها خیلی فعال شــدند و می خواهند
مثلث | شماره 256
شــرایط را به گونه ای ترســیم کنند که مورد تایید خودشان
باشد.
خود شما شخصا برنامه ای برای انتخابات مجلس
دارید؟
هنوز تصمیمی در این بــاره نگرفتم .من وضعیت
نامشــخصی دارم .هدفم بیشــتر این بود که تشــکیالتی
راه اندازی شود و جوان ها حضور داشته باشند .من کاندیدای
دبیرکلی هم نبودم .هنــوز تصمیم نگرفتــم و نمی توانم به
شما بگویم اری یا بگویم نه .بســتگی به احوالم و همچنین
بستگی به این دارد که بدانم صددرصد انتخاب خواهم شد.
اصال نمی خواهم شکست بخورم و همیشــه برای پیروزی
می جنگم.
تشکیالت ندا چطور ،برای انتخابات لیست مجزا
می دهد یا به صورت ائتالفی عمل می کند؟
ندا کــه از ابتدا گفته کــه قائل به ائتالف اســت.
هدفش هم این اســت که می خواهد ظرفیت ســازی کند.
منتها ندا چارچوبی دارد که می خواهد در چارچوب مشخص
و هویت ندا بتواند کارش را انجام دهد ،من تصورم این است
که همه چیز ممکن است.
ایــا احتمــال دارد در انتخابــات 96رقیبــی از
اصالح طلبان برای اقــای روحانی وجود داشــته
باشد ،شما اوضاع را چطور ارزیابی می کنید؟
بعید می دانم که تا االن چنین چیزی میسر باشد ،یا
اینکه کسی دنبال چنین امری باشد .شاید اگر اقای موسوی
و کروبی در حصر نبودند می شد مساله را طور دیگری مطرح
کرد .مثال در چارچــوب دیگری موضوع طرح می شــد .ما
چون یک دشــمن مشــترک داریم و ان اقای احمدی نژاد
است ،تالش می کنیم که کف و سقف را طوری تنظیم کنیم
موقعیت را دوباره از دســت ندهیم و ان هــم اقای روحانی
است .اقای روحانی را اصالح طلب نمی دانیم اما از دولتش
کامال حمایت می کنیم.
در حال حاضر عملکرد اقای روحانی را خصوصا در
حفظ بدنه اجتماعی اش چگونه می بینید؟
اقای روحانی ویژگی هایی داشــتند و دارند که او را
تبدیل به شــخصیت قدرتمند فکری کرده است .من کمتر
در میان دولتمردان جمهوری اســامی ذهنــی مانند ذهن
اقای روحانی دیدم .ایشــان خیلی ذهن منظمــی دارند .از
شاگردان خوب مرحوم شهید بهشتی و برخی از اساتید خوب
حوزه بودند .شجاعت اقای روحانی را کمتر کسی دارد .ان
زمانی که ایشان از حضرت امام نام بردند به نام امام خمینی،
کسی به ایشان امام نمی گفت .ســابقه دوستی من با اقای
روحانی هم بسیار طوالنی اســت .شاید قبل از تولد برخی از
شما ها هم من با اقای روحانی رفیق بودم و دوستی عجیبی با
ایشان داشتم و دارم و به او عالقه مندم .با این حال معتقدم
در برخی زمینه ها بسیار موفق بوده اما در برخی زمینه ها هنوز
نیاز به این هست که ایشان کار و تالش کند .از همه مهمتر
اقای روحانی باید بتواند زمینه و بســتری را فراهم کند برای
گردهم امدن نیروهای سیاســی در بســتر کار سیاسی .اگر
اقای روحانی در بحث هســته ای موفق شــود ،موقعیتش،
موقعیت دیگری خواهد شــد؛ بســیار فراتر از حاال و کسی
نمی تواند با ایشان رقابت کند .اگر ایشان در بحث هسته ای
موفق نشود ،پیام خاص خودش را پیدا خواهد کرد و وضعیت
کامال متفاوت خواهد بود .ولی شــخصیتا اقای روحانی در
تمام ابعاد موفق بوده است .البته به طور نسبی عرض می کنم
و مصادیق را بر می شمرم .در سیاست خارجی دوسال پیش
ما کانون توطئه جهانی بودیم .ما را در تارگت قرارداده بودند
که تکان بخوریم بزنند و به شــورای امنیــت ببرند .صحبت
از تحریــم و تهدید مضاعف بــود .اما حاال صحبــت از رفع
تحریم هاست .صحبت از خدمات و کار متقابل است .چهار
یا پنج سال پیش هر روز اقای احمدی نژاد یک داستانی برای
کشور درست می کرد .اما ایشان اصال اینطور نیست .یک روز
می گفتند دانه درشت ها را بگیرید .یک روز می گفتند بانک ها
را بگیرید یا بانک ها این کار را کردند یــا ان کار را کردند .اما
اینها وقتشــان را گذاشتند و کارشــان را انجام می دهند .در
ایجاد نرخ تورم اقــای احمدی نژاد معجزه کــرد .واقعا ادم
نمی داند ایشان با نفت ١40دالری در کشور چه کار کرد؟ او
موفق نشد ولی اقای روحانی توانسته تورم را مهار کند .البته
بعضی ها به سیاست های اقتصادی کنترل تورم اقای روحانی
نقد دارند ،ولی ایشان توانسته و موفق بوده است .به هرحال
ایشــان کارهای بزرگی کرد و این کارهای بزرگ نشان داده
که اعتبار دارد .در حوزه فرهنگ ایشان توانسته گره ها را باز
و بعضی از مســائل را حل و فصل کند .در بحث مطبوعات
نیز همینطور است .در مجموع اقای روحانی دولتش دولت
موفقی بوده اســت ،چــه در عرصه داخلی و چــه در عرصه
خارجی .اگر کسی بخواهد این دولت را ناموفق جلوه دهد به
نظرم کمی بی انصافی کرده است.
فکر می کنید از بین اصولگرایان کدام طیف رقیب
اقای روحانی شــود اقایــان الریجانــی ،جلیلی یا
قالیباف ،کدامشــان به ســمت دوقطبــی با اقای
روحانی خواهند رفت؟
پاسخ به این سوال شما اسان نیست و نمی توان با
گمانه زنی جلو رفت و گفت که اینها می روند جلو و چه کاری
انجام می دهند .در میان اصولگرایان من فکر نمی کنم کسی
با ارم و پرچــم اصولگرایی بخواهد بیاید و بــا اقای روحانی
رقابت کند .ممکن است بیایند و عواملی را به وجود بیاورند تا
بتوانند اقای روحانی و اصولگرایان را در شرایط دیگری قرار
دهند .اتفاقا من اجماع میان اصولگرایان و اقای روحانی در
صورتی که احمدی نژاد باال بیاید را کم نمی بینم.
یعنی امدن احمدی نــژاد می تواند فضــا را تغییر
دهد؟
بله .امــدن اقای احمدی نژاد می تواند بخشــی از
اصولگرایان را با اقای روحانی متحد کند.
فکر می کنید حاکمیت بــه اقای احمدی نژاد اجازه
می دهد که کاندیدا شود؟
حاکمیت خیلی وســیع فکر می کند .فکر نمی کنم
اجازه ندهد .چرا نگذارند؟
یعنی تایید صالحیت می شود؟
من جای شورای نگهبان نیستم اما اگر بودم همان
دفعه اول اقای احمدی نژاد را تایید صالحیت نمی کردم.
داستان نامزدی ریاست جمهوری شما چه بود؟
اصال من چنین حرفــی نزده بــودم ،چنین چیزی
را هم باور ندارم و دربــاره ان هم بیانیه صــادر کردم .اصال
صالحیتش را هم ندارم .یعنی االن در شــرایط جسمی ای
هستمکهشرایطشممکننیست.قصدجاه طلبیهمندارم.
ادمی که وضع جسمی مناسبی داشته باشد و موقعیت خوبی
داشته باشد ،فکر می کند که جهان بینی دارد و می تواند کار
کند .اما من در خودم چنین چیزی قائل نیستم .البته توانایی
خودم را از تمام اینها که رئیس جمهور شدند بیشتر می دانم.
کارنامه کاری ام هم مشخص است ولی در این مقطع خیر،
اصال صالحیتش را ندارم.
در مورد مذاکرات چگونه فکر می کنید؟
من معتقدم انهــا به ایران احتیاج دارند و مشــغول
تســت کردن ما هســتند .ما هرگز نباید از چیزی که رهبری
گفته اند ،سرسوزنی عقب نشینی کنیم .اگر این کار را بکنیم
دقیقا تمام ظرفیت هــای خودمان را ســوزانده ایم و دقیقا و
تحقیقا موقعیت ویژه ای که بتوانیم این مساله را حل کند از
دست داده ایم .برخی می گویند توافق هرچه باشد ،بد هم که
باشد به مصلحت است ،این از ان حرف هایی است که خیلی
خطرناک است .به هیچ وجه من الوجوه به غربی ها به ویژه
امریکایی ها نمی شود اعتماد کرد .در همین بحث اتمی دقیقا
امریکایی ها به ما تعهد داشتند که قبل از انقالب به ما کمک
کنند اما نکردند .اینها قرار بود به ما هواپیما بدهند و ندادند.
قرار بوده به ما تکنولوژی هــای بازدارنده در هوافضا بدهند،
اما ندادند .در جنگ کامال پشت صدام بودند .من یک نکته
باالتری را هم عرض کنم که فرسایش مذاکرات هم موضوع
خطرناکی است .خدمت مذاکره کنندگان که از دوستان عزیز
ما هم هستند مطرح کردم که با انها اختالف فکری و روشی
ندارم .من همه جا گفتم که اقای ظریف را هم دوست دارم
و هم قبول دارم .امــا نمی توانم چشــمانم را روی این نکته
ببندم که فرسایشی شدن مذاکرات در راستای اهداف ملی
ما و مذاکرات نیســت .فرسایشی شــدن مذاکرات به منزله
فرسایشی شدن توان بازدارنده ایران است و نباید این اتفاق
بیفتد .اگر قرار است بده بستان صورت گیرد باید در یک سبد
مشترک صورت گیرد .اینکه ما همه چیز را استندبای کنیم و
بعد که نوبت ما شــد بگویند ان شاءالله گربه است ،امروز که
رسید بگویند خاورمیانه شلوغ اســت و فردا بهانه های دیگر
بیاورند ،اینکه نمی شود.
به اعتقاد من اگر اینطور نشــد باید رفت ســراغ بیست
درصد و سی درصد .همه شــان هم می دانند ایران نه عراق
است نه کوبا نه لیبی که همه چیز را بار کشتی کرد و فرستاد
به امریکا که نتیجه ان را هم دیدید .ســازمان ملل متحد و
ی ک ه یکی از سازمان های جانبی سازمان
سازمان انرژی اتم
ملل اســت یک کارنامه موفق نشــان بدهد که بعد از پایان
نظام قطبی و جنگ ســرد در یک پرونده اتمی در دنیا موفق
بوده اند .کره شمالی ،عراق و لیبی را چه کار کردند؟ پاکستان
را چه کار کردند؟ ایران اتفاقا می تواند تبدیل به یک پارادایم
جدیــد بین المللی شــود .ظرفیت توافق با ایــران می تواند
تبدیل به یــک ظرفیت جدیدی در نورم بین الملل شــود که
خلق یک جریان و پارادایم جدید است .خلق پارادایم جدید
باید با منطق باشد نه سلطه و هژمونی .اینکه بگوید چون من
موشک های ١٢هزار کیلومتری دارم خب ما هم موشک سه
هزار کیلومتری داریم .بگویم چون من ابر قدرتم ،ما هم یک
قدرت منطقه ای هستیم .یعنی ادبیات ،یک ادبیات درستی
نیست .من فکر می کنم که در یک شرایط ویژه و استثنایی
هستیم که به انها تحمیل می کند با این شرایط و ویژگی های
منطقه و جهانــی که داریــم روی ما ســرمایه گذاری کنند.
بنابراین باید هزینــه ان را بدهند .هزینه اقایــی ما را بدهند.
این نمی شود که ما در عراق و پاکستان و افغانستان و سوریه
همکاری کنیم ولی زمانی که می خواهند بدوشند بگویند که
گاو ما نر است.
تجربه دیپلماتیک شما در این زمینه چه می گوید؟
به نظرتان ما به یک توافق جامع با غرب می رسیم؟
به نظرم می رسیم.
گفت وگوی ویژه
سیاست
111
گفت وگوی ویژه
112
مثلث | شماره 256
نجات الله ابراهیمیان
جناح بندی سیاسی معیار
تایید صالحیت نخواهد بود
ی ویژه
و
توگ
گف
شورای نگهبان نه تکلیف و نه اجازه دارد که به کسی بگوید
ثبت نام نکن
درباره مسائل مربوط به هزینه ها قواعد روشنی نداریم
استانی شدن انتخابات هم معضالت خودش را دارد
در انتخابات مجلس و خبرگان ،قانون فعلی انتخابات
مالک عمل است
برای بررسی صالحیت ها در مقابل پرداخت از مجاری
غیرقانونی حساسیت دارم
گفت و گو :امید کرمانی ها
خبرنگار
شورای نگهبان ســال مهمی را پیش رو دارد ،دو
انتخابات مهم مجلس خبــرگان رهبری و مجلس
شورای اسالمی در انتهای سال 94برگزار خواهد
شد و طبعا بیشتر ســواالت ما هم در همین زمینه
است .به عنوان ســوال اول در این مورد بفرمایید
طــرح جامع انتخابــات که در مجمع تشــخیص
مصلحت نظام در حال بررسی و تدوین است ،به
انتخابات های یاد شده می رسد یا اینکه همچنان
شــاهد اجرای انتخابات با قوانین فعلی خواهیم
بود؟
انچــه مجمع تشــخیص مصلحت نظــام در حال
حاضر مشــغول تهیه ان اســت ،پیش نویس سیاست های
کلــی انتخابــات اســت .سیاســت های کلی کــه مجمع
تشخیص مصلحت نظام در مقام مشــورت تهیه و خدمت
مقام معظم رهبری تقدیم می کند ،به صورت مســتقیم یک
قانون قابل اجرا نیســت ،بلکه سیاســت هایی است که در
شــاید گفته شــود در وضعیت فعلی اگر به
همیــن نحوی که مــا مقــررات انتخاباتی را
داریمبخواهیمانتخاباترااجراکنیمایاجای
تاثیرگذاریبیشترنخواهدبود؟بعیدنمی دانم
ولیبه نظرمی رسدکهمابایدمشکلمربوطبه
تاثیرگذاری ثروت و قدرت را که به نظرم یک
تهدید جدی اســت و باید به ان خیلی توجه
کرد،ازطریقسامان دادنمسالهمالیاحزاب
وهمینطورمسائلمالیمربوطبههزینه های
انتخاباتیحلکنیم
دکتر نجات اللــه ابراهیمیان ،عضو حقوقدان
شــورای نگهبــان اســت .او ســال ها جــزو حلقه
مشاوران رئیس قوه قضائیه بوده .به گفته خودش
ســخنگویی از جنــس ادامــه کارش در دســتگاه
قضاست .او با حوصله به سواالت مختلف ما جواب
داد .گفت وگوی تفصیلی ما با ســخنگوی شورای
نگهبان را می خوانید.
مثلث | شماره 256
برنامه ها و قوانین انعکاس پیدا می کند ،در نتیجه تا زمانی
که این سیاست ها به صورت راه حل های مشخص عینی در
قوانین مصوب مجلس شورای اســامی ظهور و بروز پیدا
نکند ،یعنی منتهی به اصالح یا تغییر قوانین انتخاباتی نشود
چاره ای نیست جز اینکه براساس قوانین جاری اقدام شود.
در حال حاضر قانونی که مالک عمل خواهد بود قانون فعلی
انتخابات مربوط به انتخابات مجلس شــورای اســامی و
مجلس خبرگان رهبری خواهد بود.
طــرح استانی شــدن انتخابات بــا واکنش های
متعــددی مواجه شــده اســت ،نظر شــخصی و
حقوقی جنابعالــی در این مورد چیســت و به نظر
شما شورای نگهبان به این طرح چگونه می نگرد؟
ســابقه اظهارنظر از شــورای نگهبان درباره طرح
مشابهی وجود دارد ،در ان اظهارنظر در مجموع این طرح
مورد پذیرش قرار نگرفته بود ،ســوالی که مطرح می شــود
این است که ایا با طرح مجدد ان دوباره همان پاسخ قبلی از
شورای نگهبان شنیده خواهد شد یا خیر؟ پاسخ این است؛
انتظار این اســت که رویه هایی که در شــورای نگهبان در
استنباط از قانون اساسی مطرح می شود تغییری نکند اما منع
قانونی وجود ندارد که با تغییر اکثریت یا بخشی از اعضای
شــورای نگهبان یا تغییر نظــر و دکتریــن حقوقی اعضای
شورای نگهبان ،رویه های جدید داشته باشیم .البته هنوز
مصوبه ای در قالب مصوبات مجلس شورای اسالمی تهیه
نشــده که مجال پاســخگویی مجدد به این ســوال که ایا
استانی شدن انتخابات مجلس شــورای اسالمی مغایرتی
با قانون اساســی دارد یا خیــر ،فراهم شــود ،بنابراین من
نمی توانم از قبل داوری اعضای شــورای نگهبان را عرض
کنم ،فقط این را می گویم که در اظهارنظرهای ســابق این
طرح استانی با مخالفت شورای نگهبان مواجه شد .شخصا
ترجیح می دهم اعالم نظر درباره استانی شــدن انتخابات
مجلس شورای اسالمی در قالب اظهارنظر رسمی در موقع
بررسی طرح صورت گیرد ولی اصل سوال مهم است که به
نظرم بد نیست که رسانه ها به ان در قالب یک جریان فکری
یا یک بحث مفید حقوقی دامن بزننــد و جنبه های مختلف
موضوع را بررســی کنند چون مثل همه جای دنیا رسانه ها
نقش بسیار مهمی در شکل گیری تصمیمات مهم حقوقی
و حتی سیاســی دارند .حتی تصمیمــات قضایی می تواند
تحت تاثیر نقــد و اظهارنظر علمای حقوق قــرار بگیرد .به
نظر می رسد رسانه نه با جنجال های غیر مفید بلکه با تمرکز
ی سازنده و انعکاس انچه در یک مباحثه مفید
بر مباحث علم
علمی مطرح می شود می تواند به شورای نگهبان هم برای
شکل گیری رویه های متقن کمک کند .بنابراین پیشنهادم
این اســت که این اظهارنظر را به مقامات غیررسمی مانند
اســاتید محترم دانشــگاه ،صاحب نظران علم سیاســت و
حقوق بســپاریم تا ما هم از طرح مباحــث انها بهره برداری
کنیم.
گویا در گذشــته این پیشــنهاد بود که حوزه های
انتخابیــه داخل اســتان ها حذف شــوند و نحوه
انتخاب نامزدها استانی شود اما حاال شکل طرح
قرار است تغییر کند ،به این صورت که حوزه های
انتخابیه حفظ شــوند اما نحوه انتخــاب نامزدها
اســتانی باشــد .شــورای نگهبان در گذشته چه
ایراداتی در طرح استانی شدن انتخابات مجلس
شورای اسالمی دید که با ان مخالفت کرد؟
دالیلی که ســبب مخالفت شورای نگهبان با طرح
قبلی بود شاید با تغییر پیشــنهاد و ابداع تکنیک های جدید
منتفی شود ،مثال بحث مربوط به تضعیف یا تقویت مشارکت
عمومی که مورد توجه مقنن قانون اساسی قرار گرفته بود.
این مســاله یکی از جهاتی بــود که توجه به ان باعث شــد
که با طرح قبلی مخالفت شــود ،این احتمال وجود دارد در
طرحی جدید این معضــل و این مانع برطرف شــود ،یعنی
مساله مربوط به مشارکت عمومی به نحوی عالج شود ولی
باید منتظر بود و دید ظرایف پیشنهاد جدید چه خواهد بود.
شورای نگهبان مسئولیت نظارت بر ادوار مختلف
انتخابات مجلس شــورای اســامی را داشــته،
بــر همیــن اســاس بفرمایید اگــر انتخابــات در
قالب طرح استانی شــدن بخواهد انجام شــود
هزینه های برگزاری انتخابــات کاهش می یابد یا
افزایش؟
واقع قضیه این اســت که هنوز محاسبه ای در این
موضوع صورت نگرفته اســت ،بنابراین نمی توانم مستند و
مدلل به این سوال جواب بدهم .باید جزئیات بررسی شود
که عده و ُعده ای که درگیر یک انتخابات استانی می شوند
با حالت کنونی چه نسبتی دارد؟
این نقد را وارد می دانید که استانی شدن انتخابات
مجلس ،احتمــال اتصال نامزدهــا را به البی های
قدرت و ثروت تقویت می کند؟
مدل هــای مختلفــی بــرای انتخــاب نمایندگان
پارلمان در کشــورهای مختلف دنیا وجــود دارد این مدل
منطقه ای یا اســتانی در کشــورهای دیگر دنیا بی ســابقه
نیســت .به نظر می رســد عــاج و راهــکار جلوگیــری از
تاثیرگذاری قدرت و ثروت صرفا این شکل انتخابات نیست
یعنی اینکه انتخابات را محدود کنیم به حوزه کوچکتر مثل
یک شهر یا به حوزه ای بزرگتر مثل یک ناحیه یا استان تاثیر
تعیین کننده ای در جلوگیری از تاثیرگذاری البی های ثروت
و قدرت ندارد ،بلکه وجود یک قانون انتخابات پیشــرفته،
چارچوب های روشــن برای فعالیت احزاب سیاسی ،شیوه
تامین مالی و کمک به احزاب سیاســی و نظــارت دقیق بر
چگونگی هزینه کــرد منابع مالی که در اختیــار احزاب قرار
می گیرد خصوصا درباره انتخابــات می تواند عامل موثری
باشد .شاید گفته شود در وضعیت فعلی اگر به همین نحوی
که ما مقررات انتخاباتی را داریم بخواهیم انتخابات را اجرا
کنیم ایا جای تاثیرگذاری بیشتر نخواهد بود؟ بعید نمی دانم
ولی به نظر می رسد که ما باید مشکل مربوط به تاثیرگذاری
ثروت و قدرت را که به نظرم یک تهدید جدی اســت و باید
به ان خیلی توجه کرد ،از طریق ســامان دادن مساله مالی
احــزاب و همین طور مســائل مالی مربوط بــه هزینه های
انتخاباتی حل کنیم.
نقدهــا به طــرح استانی شــدن انتخابــات بیان
شــد .در مقابل مدافعان این طــرح نیز می گویند
یکــی از ایــرادات وارد بــر برگــزاری انتخابات به
شکل فعلی این اســت که کوچک بودن محدوده
جغرافیایی حوزه های انتخابیه به کاندیداها اجازه
می دهد تا برای جلــب و جذب ارای شــهروندان
به شــیوه های غیراخالقی نظیر شــایعه پراکنی،
خرید رای ،دادن وعده هــای غیرمرتبط به حوزه
اختیارات نمایندگی مجلس یا صرف هزینه هایی
که با حقــوق یــک نماینــده در طول چهار ســال
همخوانی ندارد ،متوسل شــوند .ضمن انکه این
طرح سبب می شــود که دید نماینده به مسائل و
موضوعات کشــور ملی تر و کالن تر شود تا اینکه
بخواهد برای جلب نظر مردم یک حوزه انتخابیه
دغدغه هایی داشــته باشــد که مربوط حوزه اجرا
اســت نه تقنین ،با این تفاســیر به نظر شما ایا با
استانی شــدن انتخابات می توان از اسیب های
یادشده جلوگیری کرد؟
البته این مساله مهمی است ،فکر پیدا کردن راهی
برای اینکه نگاه به نقش نمایندگان مجلس شورای اسالمی
تغییر کند و نگاه محلی و قبیلــه ای جای خود را به یک نگاه
ملی دهد ،دغدغه مهمی است ،منتها چقدر بتوانیم با تغییر
ســاختار انتخابات از وضعیت فعلی به استانی شدن ،به ان
هدف برسیم .من یک مقدار تردید دارم که این شیوه خیلی
موثری باشــد .به نظرم می رسد مســاله فرهنگی است و به
عالوه ما نیاز داریم که ســواد و دانش سیاسی مردم مان را
باال ببریم .گاهی در بحث مربوط به نهضت ســواداموزی و
باسوادکردن مردم امارهای جالبی می دهیم اما واقع قضیه
این اســت که االن دیگر ســواد ،فقط خواندن و نوشــتن
نیســت ،اموزش های مدنی و معرفت سیاسی عمومی هم
مهم است .این مساله که کســی را انتخاب کنیم تا دغدغه
ملی داشته باشــد و وعده های محلی اجرایی در شان یک
مقام اجرایی ندهد ،نیاز به همت تمــام نهادهای فرهنگی
مخصوصــا رســانه ها دارد .بد نیســت به جــای دامن زدن
به برخــی مباحث کم اهمیــت ،رســانه ها به ایــن مباحث
بپردازند .االن حدود یک ســال اســت که ســواالت مکرر
رســانه ای مبنی بر اینکه صالحیت چه کسی تایید می شود
و صالحیت چه کسی تایید نمی شــود ،از شورای نگهبان و
از من به عنوان ســخنگو پرسیده می شــود .واقعیت قضیه
این است که ما باید یک جمع بندی کنیم و ببینیم که تمرکز
بر این سواالت چقدر مشــکالت اساســی مربوط به نظام
پارلمانی و انتخاباتی ما را حل می کنــد .فکر می کنم حتی
گفت وگوی ویژه
سیاست
113
گفت وگوی ویژه
114
مثلث | شماره 256
سیاست
اگر همه کسانی که ما دغدغه داریم صالحیت شان ممکن
است رد شود ،وارد انتخابات شوند متاسفانه ان تغییری که
توقع داریم بعد از 36ســال از پیروزی انقالب اســامی در
نظام قانونگذاری رخ دهد حاصل نمی شــود .ما یک مقدار
دور خود می گردیم و متاسفانه مشــغول سواالت غیر مفید
می شــویم .همین مســاله که چه کنیم و چــه نگاهی را جا
بیندازیم تا وعده ها و دغدغه های محلی جای دغدغه های
ملی و اصالح سیســتم قانونگــذاری و کارامدکــردن ان را
نگیرد .واقعا بایــد دغدغه اصلــی همه ما باشــد .به نظرم
کم کم دارد دیر می شــود .ما مسائل مهمی داریم که به ان
مسائل توجه نمی کنیم .ما چقدر توانســتیم مساله مربوط
به گردش نخبگان را در بدنه تصمیم گیری و اجرایی کشور
به کمــک نمایندگان ملت جــا بیندازیم؟ چقدر توانســتیم
مســائل مهمی که امروزه مورد غفلت قرار گرفته و ناگهان
ما را با مشــکل مواجه می کند مثل مســاله محیط زیست،
بانک و پول را حل کنیم؟ چقدر توانســتیم دستگاه تقنینی
و قانونگذاری خود را به صــورت یک مجموعه کارامد برای
مقابله با دغدغه های اتی کشور در بیاوریم؟ من فکر می کنم
باید روی این متمرکز شــویم و یک نهضت ســواداموزی و
معرفت افزایی سیاســی در جامعه ایجاد کنیم .خیلی خوب
است که رســانه ها هر کدام از نمایندگان محلی را در طول
دوره چهار ســاله حضــور در مجلــس رصــد و ارزیابی کنند
که انها به چنــد وعده انتخاباتی خود توانســتند جامه عمل
بپوشانند .فرض کنید که یک روستای کوچک که تبدیل به
یک روستای بزرگتر و بعد با اصرار و مسائل مختلف تبدیل به
یک شهر می شود تا ما برای ان یک نماینده در نظر بگیریم
جزو دغدغه هایــش ایجاد یک کمربندی اســت؛ بر فرض
تحقق چنین وعده ای ما چقدر توانســتیم مشکل جامعه را
حل کنیم؟ چقدر می توانیم مشکل مربوط به خیل بیکاران،
جوانان فارغ التحصیل منتظر کار ،مشکالت محیط زیست
و گردش نخبگان را حل کنیم؟ این امور نیاز به تمرکز و تفکر
دارد .اینکه ایا استانی شدن کمکی در این جهت می کند یا
خیر ،بســتگی به فرمول هایی دارد که پیشــنهاد می دهند.
از نظر تکنیکی هنوز تمرکز پیدا نکردیــم ببینیم هر کدام از
این پیشنهادها چه ویژگی هایی دارد .ورود به این موضوع
برای شــورای نگهبان خیلی زودهنگام اســت چون باید با
یک طرح یــا الیحه مصــوب در مجلس شورای اســامی
انجام شــود تا شــورای نگهبان بتواند یک اظهارنظر قاطع
کند .شاید این پیشداوری یک مقدار کار قانونگذاری را که
مرحله اولش طرح یا الیحه است و به شورای نگهبان ارتباط
پیدا نمی کند ،دچار اختالل کند .باید اجازه داد کسانی که
حق قانونی دارنــد ،در قالب طرح یا در قالــب الیحه ،یک
ساختاری را طراحی و ارائه نمایند ،بعد مجال برای اظهارنظر
شورای نگهبان هم فراهم خواهد شد.
به نظــر شــما طــرح استانی شــدن می تواند در
افزایش ســامت برگزاری انتخابــات نیز تاثیری
داشته باشد؟
شــاید تاثیر داشته باشــد ولی عامل تعیین کننده و
مهم نیســت یعنی همان معضالتی که اشــاره کردم االن
وجود دارد درباره انتخابات اســتانی هم قابل طرح اســت،
یعنی مشکالتی که ناشــی از تاثیرگذاری برخی عادت های
بد انتخاباتی می شــود مثل هزینه کردن پول یا وعده های
بی تاثیر در سرنوشت ملی ما را به طور قاطع از بین نمی برد.
شــما گفتید نیاز به بازنگری در قانــون انتخابات
اســت تا همه این دغدغه ها برطرف شــود .شما
ترجیح می دهید اصالح قانون انتخابات مجلس
در قالب طرح انجام شود یا الیحه یا در قالب همان
تدوین سیاســت های کلی جامع برای انتخابات
که هم اکنون در مجمع تشخیص بحثش مطرح
اســت؟ ضمــن انکــه شــورای نگهبان به عنوان
ناظر انتخابات چه نقشــی را در این بازنگری ایفا
متاســفانه در اثر یک مغالطه ،نظارت اســتصوابی بعضی وقت ها
به عنوان نظارت دلبخواهی مطرح شــده اســت ،حال انکه این طور نیست،
بحث این است که نهاد ناظر باید از بیرون فقط مشاهده کند و در پایان فرایند
یک اظهارنظری کند یا هرکدام از مراحل با مهر تایید او سپری شود و به مرحله
دیگر برویم
خواهد کرد؟
از نظر حقوقی دســتگاه هایی که ابتــکار تقنین را
عهده دارند ،موظف نیستند منتظر تدوین سیاست های کلی
باشند ،یعنی االن اگر نمایندگان براساس نصاب های مقرر
در قانون طرحی را مطرح کردند باید موضوع مورد رسیدگی
قرار گیرد .دولت هم همین طور اگر الیحه ای را تقدیم کرد،
مجلس طبق ایین نامه ان را بررسی می کند ،منتها شاید این
مشکل وجود داشته باشد که اگر بخواهیم تغییرات اساسی
و ماهوی در انتخابات مجلس شــورای اســامی بدهیم،
ممکن اســت با تصویب سیاســت های کلی مجبور شویم
باز سراغ مجموعه های مقررات انتخاباتی برویم و اصالح
و تغییر انها در دســتورکار قــرار گیرد که خــودش هزینه بر
است ،بنابراین شاید بد نباشــد در این زمینه ما منتظر تبیین
سیاست های کلی باشــیم و بعد از تبیین سیاست های کلی
انتخابات دست به تغییر مقررات انتخاباتی بزنیم .اینکه ایا
طرح یا الیحه کدام یک موثر و مفیدتــر خواهد بود تجربه
شخصی من این را می گوید که شاید مراحل شکل گیری و
تکوین یک الیحه مجال تاثیرگذاری کارشناســان را بیشتر
فراهم می کنــد .تمرکز بر جمع اوری نظرات و ســلیقه های
مختلف ،بحث های مفید و دور از عجله در تهیه یک الیحه
امکان بیشــتری دارد ،به عالوه چون ممکن است سازوکار
جدید سازوکاری باشد که مستلزم ایجاد نهادها و اختصاص
بودجه باشــد اگر در قالب الیحه بیاید بهتر است چون اگر
در قالب طرح باشد و به افزودن هزینه های عمومی منتهی
شود با مخالفت شورای نگهبان مواجه خواهد شد و قطعا ما
درخواســت خواهیم کرد که محل تامین هزینه ها در طرح
مشخص شــود ،ان زمان طرح استانی شــدن انتخابات به
سرنوشت بســیاری از طرح هایی که بین شورای نگهبان و
مجلس هم اکنون در حال رفت و امد است دچار خواهد شد
و فرایند قانونگذاری در این مورد طوالنی می شود .بنابراین
فکر می کنم اگر ابتدا سیاســت های کلی تدوین شود بهتر
اســت .البته از االن باید در تهیه پیشــنهاد سیاســت های
کلی دقت شود که در قالب سیاســت باشد ،نه راه حل های
جزئی که در صالحیت قانونگذار اســت .یعنی فقط خطوط
کلی تعریف شــود ،بعد تکنیک های حقوقــی هم در قالب
الیحه بیاید ســپس فرایند قانونگذاری اش در مجلس طی
شود تا به شورای نگهبان برسد .تاکنون من به عنوان عضو
شورای نگهبان در انتخابات مداخله نداشتم ولی سابقه ای
که مطالعه کردم و اظهارنظرهایی که از همکاران قدیمی ترم
شــنیدم واقعا این است که مســاله مربوط به کنترل مالی و
رفتارهای انتخاباتی که االن شاید یک مقدار با مالک گیری
از مقــررات موجود یا بــا اســتفاده از ســلیقه ها داریم حل
می کنیم باید زودتر تبدیل به قواعد عینی روشــنی شــود تا
به نظر می رســد که اگر هزینه هایی شود
ولو بعد از احراز صالحیت و مسلم و محرز
شود که کســی برخالف مجاری قانونی
هزینه کرده ،این می تواند منشا اظهارنظر
درباره صالحیت ان فرد شــود ،حتی اگر
تاثیرگذار بر نتیجه انتخابات باشد قطعا
می تواند انتخابات ان حوزه را منتهی به
بطــان و بی اعتباری کنــد ولی احرازش
خیلی مشکل است
برخی مجادالت بی ثمر بر سر ســلیقه های شورای نگهبان
یا عملکردهای شــورای نگهبان در جامعه مطرح نشده و به
جای ان به مباحث مفیدتری پرداخته شود.
پــس شــما می گوییــد اگــر قــرار اســت طرح
استانی شــدن انتخابات در مجلس مصوب شود
بهتر اســت ابتدا سیاســت های کلــی انتخابات
در مجمع تشــخیص مصلحت نظام تبیین شود
و مقام معظم رهبــری ان را ابــاغ کننــد و بعد اگر
تکنیک هایش در قالب الیحه بیاید بهتر است؟
همان طور که گفتم هیچ اجبار حقوقی به طی این
مسیر نیست اما به نظرم این مسیر کارشناسی تر است.
در مورد صالحیت ها همچنــان بحث هایی وجود
دارد ،مبنی بر اینکه اصــل برائت کفایت می کند یا
اینکه حتما باید صالحیت هم احراز شــود و البته
این بحث هــم وجود دارد کــه هیات های اجرایی
مسئول بررسی صالحیت هستند و همین کفایت
می کنــد ،با ایــن مقدمــه بفرماییــد در انتخابات
مجلس شورای اسالمی چگونه عمل خواهد شد؟
قانون اساســی نظــارت بــر انتخابــات را برعهده
شورای نگهبان گذاشته اســت .این نظارت هم به موجب
قوانین عادی نظارت اســتصوابی توصیف شــده اســت،
بنابرایــن در این مرحله مــا مجری قانون اساســی و قانون
انتخابات هستیم .مجال این نیســت و شاید اصال مناسب
هم خــود را معطوف به
نباشــد که من مجری که باید همه ّ
اجرای قانون کنم ،دست به نقد قانون و ارزیابی راه حل های
ان بزنم .این را بایــد به مجامع علمی و حقوقی و سیاســی
واگذار کنیم تا درباره ان بحث کنند که ایا راه حل های بهتری
قابل تصور است یا خیر .انچه االن به عهده ماست اجرای
قانون انتخابات اســت که قانون عادی انتخابات هم این
نظارت را اســتصوابی و شــامل تمام مراحل دانسته است.
متاســفانه در اثر یک مغالطه ،نظارت اســتصوابی بعضی
وقت ها به عنوان نظارت دلبخواهی مطرح شده است ،حال
انکه این طور نیست ،بحث این اســت که نهاد ناظر باید از
بیرون فقط مشاهده کند و در پایان فرایند یک اظهارنظری
کند یا هر کدام از مراحل با مهر تایید او ســپری شــود و به
مرحله دیگر برویم .چه نظارت استصوابی باشد چه نوع دیگر
اگر معیارهای عینی روشــنی در کار باشد ،به نظرم می رسد
تفاوت اساسی نخواهد داشت حتی شــاید این نوع نظارت
مرحله به مرحله جلوی بروز خیلی از مشکالت را بگیرد ،اگر
بگذاریم یک فرایندی تمام شود بعد یک بلوایی راه بیندازیم
ایا این درســت اســت یا خیر؟ از همان مراحــل مربوط به
ثبت نام تا مراحل اخر نظارت اعمال شود .انچه ممکن است
اشخاص را نگران کند این است که این نظارت معیارهای
روشــن و عینی نداشته باشد و اعمال ســلیقه بشود .بر این
ت استصوابی باشد ،چه مدل
اساس می توان گفت چه نظار
دیگری ،این مساله قابل طرح است ،یعنی هر مدل نظارتی
طراحی شود نگرانی از اینکه سلیقه های شخصی و بیرون
از قانون اعمال شــود و بر فرایند نظارت تاثیر بگذارد وجود
دارد ،بنابراین نباید این طور باشد که هر انتقادی را به نظارت
استصوابی ارتباط دهیم ،برابر انچه قانون پیش بینی کرده
این است رویه شــورای نگهبان از ظواهر و مواد قانون هم
بر می اید که بحث مربوط بــه کنترل صالحیت ها چه درباره
عدم احراز صالحیت و چه درباره تایید صالحیت از ســوی
سیاست
مثلث | شماره 256
گفت وگوی ویژه
شورای نگهبان قابل اعمال است .حاال اینکه اینجا مالک
احراز صالحیت است یا بررسی موانع صالحیت ،باز براساس
قوانیــن عادی شــرایطی کــه قانونگذار به عنوان شــرایط
انتخاب شوندگان معین کرده مثل هر سیستمی که شرطی
را الزم می داند باید احراز شود بنابراین اگر ما شرطی داشتیم
ان شرط جنبه ایجابی داشته باشد باید احراز شود مثال ماده
28قانون انتخابات اعالم می کند اعتقاد به اســام ،التزام
عملی به اســام و قانون اساســی نظام جمهوری اسالمی
ایران باید وجود داشته باشد .این یک شرط است مثل این
است که بگویند باید وصف امین بودن یا عادل بودن کسی
را احراز کنیم صــرف اینکه بگوییم این ادم مجرم نیســت
مســاوی نمی شــود با احراز ان شــرط .همه این حرفی که
در این ایام تکرار شــده است سوالی اســت که وقتی از حد
می گذرد فایده خود را از دســت می دهــد ،همه حرف این
است که این شــرایط باید احراز شود ،اگر هم این شرایط را
در کسی احراز نکردیم معنی اش نیست که او بری نیست و
مجرم است؛ این دو با هم مالزمه ندارد بنابراین اصل برائت
یا حمل عمل بر صحت یک اصل شــناخته شده تایید شده
توسط شرع قانون و شورای نگهبان است ،منتها درباره احراز
شرط و قیدی که مقنن درباره انتخاب شوندگان الزم دانسته
باید به محل جریان این اصل و شرایط ان توجه کنیم.
یک بحث مهم هم همیشه مطرح بوده و ان میزان
هزینه کرد کاندیداهــا یا محل تهیــه هزینه های
انتخاباتی اســت .اخیرا هم بحث هــای جدی در
مورد ان مطرح شــد .این مســاله چــه میزان در
صالحیت نامزدها تاثیر دارد؟ نکته مهم این است
که این اتفاق بعد از تایید صالحیت نامزدها در ایام
تبلیغات رخ می دهد و برخی نامزدها بعد از دریافت
مجوز ورود به انتخابات یا مخارج هنگفت دارند یا
از منابع ناسالم هزینه می کنند .چه بند قانونی در
این مورد وجود دارد و ایا اساسا شورای نگهبان بعد
از تایید صالحیت می تواند ورودی به صالحیت ها
داشته باشد؟
واقع امر این اســت کــه درباره مســائل مربوط به
هزینه ها قواعد روشنی نداریم .اینکه یک داوطلبی متوسل
شــود به خرج کردن پــول زیاد و بــذل و بخشــش و از این
طریق بخواهد نظر رای دهندگان را جلــب کند ،یک نظام
تعریف شده شناسایی ،احراز و ترتیب اثر دادن به ان نداریم،
باید در مقررات انتخاباتی به ان توجه کنیم .شورای نگهبان
از طریق نمایندگانی که دارد نظارت مســتمری را اعمال و
اطالعات مفیدی را تا انجا که ممکن است جمع می کند اما
این شیوه جمع اوری اطالعات مســلما با یک نظام قانونی
از پیش تعریف شــده خیلی فرق می کند .اینکه وقتی یک
کسی ادعایی مطرح کند ،فالن نامزد خارج از رویه معمول
و چارچوب قانونی در انتخابات مجلس هزینه کرد این ادعا
و دفاع براساس ایین دادرســی ویژه ای رسیدگی و تصمیم
صادر و ان تصمیم منشــا اثر شــود در مقرراتمان نداریم.
البته در عمل شــورای نگهبان ســعی کرد این گونه ادعاها
را که مســاله تاثیرگذاری از طریق خرید رای و هزینه کردن
برای خرید رای است عادالنه رسیدگی کند ولی چون ایین
دادرسی ویژه ای در قانون پیش بینی نشده ممکن است یک
کسانی بیایند و انتقاداتی مطرح کرده و گله و شکایتی کنند
که ما باید این را به صورت قاطع سروسامان دهیم .به نظر
می رسد که اگر هزینه هایی شود ولو بعد از احراز صالحیت و
مسلم و محرز شود که کسی برخالف مجاری قانونی هزینه
کرده ،این می تواند منشــا اظهارنظر دربــاره صالحیت ان
فرد شود ،حتی اگر تاثیرگذار بر نتیجه انتخابات باشد قطعا
می تواند انتخابات ان حوزه را منتهی به بطالن و بی اعتباری
کند ولی احرازش خیلی مشکل اســت .اگر یک نفر بگوید
این پول حالل من است یا کسی به او هدیه دهد و او شروع
کند به هزینه کــردن اوال نمی توانیم بگوییــم از مال حرام
اســتفاده کرده چون این حرف دلیل می خواهد که بگوییم
خارج از حدود مقرر قانونی ،از بیت المال یا از بودجه عمومی
استفاده کرده است ،یعنی باید احراز شود اما اگر منشا پول
حالل باشد یا نهایتا نامعلوم ،احراز ان دشوار است.
بین هزینه کرد و درامد و جایگاه حوزه اختیاراتی که
یک نماینده دارد ،نباید منطقی وجود داشته باشد؟
با یک حساب سرانگشــتی ممکن است این طور
نتیجه گیری شــود که مثال همــه امتیازات مالــی که یک
نماینده دارد مگر چقدر اســت که ضریب قابل توجهی را او
به مقدمات انتخاب خودش اختصــاص می دهد ،ایا خود
این به معنای این نیست که او قصد غیرقانونی دارد یا اقدام
غیرقانونی را می خواهد تحت پوشــش قرار دهد؟ واقع این
است که از نظر قضایی و حقوقی احرازش دشوار است چون
همه چیز را نمی توانیم مالی و پولی حساب کنیم ،مثال اینکه
یک نامزد برای خودش رســالتی تعریف می کند و می گوید
این رســالت من ارزش معنــوی دارد و ایــن ارزش معنوی
می ارزد که من از همــه اموالم بگذرم ،بنابراین اگر کســی
چنین استداللی کند ما خلع سالح می شویم یا ممکن است
یکی بگوید من ریاست را دوست دارم و برای ریاست حاضرم
همه اموالم را که بــا پول حالل هم به دســت اوردم هزینه
کنم ،درباره این دو ادعا به نظر می رسد نتوانیم نتیجه گیری
درستی کنیم چون همین احتماالت باعث می شود ما نتوانیم
مالزمه بین این دو پیدا کنیم که یکــی که هزینه زیاد کرده
حتما فرایند انتخاب او غیرقانونی یا او فاقد صالحیت بوده
است .برای همین مشکالت است که در قوانین انتخاباتی
به صورت نوعی نســبت هزینه ها را بــرای تبلیغات و میزان
و حــدود ان را تعریــف می کنند چــون نمی توانیم در مدت
کم انتخابــات تک تک نامزدهــا را به لحاظ شــخصیت و
ویژگی های درونی انها کنکاش کنیم .در قوانین انتخاباتی
معیار نوعی می گذارند یعنی می گویند نامــزد از این میزان
هزینه یا از این میزان کمک های بالعوض بیشتر نمی تواند
استفاده کند.
چنین معیارهایی در قانون انتخابات ما وجود ندارد؟
خیر ،ما چنین معیارهایی را نداریم ،بنابراین وقتی
مورد به مورد برای روشن شدن وضعیت فرد کنکاش می شود
انجا احتمال اشتباه هم زیاد می شود ان وقت ممکن است
موجب گله گذاری هایی شــود که ما می بینیم نســبت به ما
وجود دارد.
درباره اتفاقی که برای اقــای رحیمی افتاد برخی
چهره های سیاسی در واکنش به نامه اقای رحیمی
در مــورد کمک بــه برخــی نمایندگان در اســتانه
انتخابات مجلس هشتم گفتند که این کمک های
مالی در ادوار مختلف ســابقه داشته و ایرادی هم
ندارد .نظر شما و شورای نگهبان چیست؟
درباره کمک های مالــی و پرداخت ها بدون اینکه
بخواهم وارد مصداق شــوم ،اگر ثابت شــود کــه از محل
غیرقانونی درامدی یا پولی حاصل از ارتشــا یا فعالیت های
مجرمانه کمکی بــه نماینده یــا داوطلبی شــده و او هم از
این وضعیت اگاه بوده ،من شــخصا به عنــوان یک عضو
نمی توانم نســبت به این قضیــه بی اعتنا باشــم .به خاطر
تاکیــدات مقام معظم رهبری و شــعارهای اصلی انقالب و
اینکه در تعیین سرنوشــت جامعه ما باید جلوی تاثیر ســوء
قدرت و ثروت را بگیریم برای خودم یک رسالت می دانم که
باالترین حساسیت ها را نشان بدهم .منتها این امر باید ثابت
شود .اگر کسی بگوید ما کمک های مالی می گرفتیم ،حاال
شما نظام قانونی برای ممنوعیت کمک های مالی ندارید،
ما کمک های مالی حالل می گرفتیم و سابقه هم دارد خب
من حرفی ندارم اما اگر ثابت شود این کمک ها و پرداخت ها
از مجاری غیر قانونی صورت گرفته واقعا نمی توان بی اعتنا
بود .به عنوان عضو شورای نگهبان بر خودم فرض می دانم
در زمان بررسی صالحیت ها این حساسیت را داشته باشم.
اخیرا بحثی در مورد انفصال از خدمت دو نماینده
مجلس مطرح شــده ،فارغ از مســائل سیاســی
پیرامون ان ،به لحاظ حقوقــی اگر چنین حکمی
صادر شــود ،انفصال از خدمــت دولتی موجب رد
صالحیت یک نامــزد انتخابات مجلس شــورای
اسالمی خواهد شد؟
در وضعیــت فعلــی بعــد از اینکه انتخابــات تمام
می شود و نماینده اعتبارنامه اش تصویب می شود ،ماموریت
شورای نگهبان تمام می شود.
115
گفت وگوی ویژه
116
مثلث | شماره 256
سیاست
درباره ثبت نام این نماینده بــرای انتخابات دوره
بعد چطور؟ شورای نگهبان چگونه عمل می کند؟
اگر اینکه کســی ماموریت جزایی و کیفری داشته
باشد ایا این محکومیت در احراز صالحیتش موثر خواهد بود
یا خیر؛ باید بگویم که اگر در حکم قضایی به محرومیت از
حقوق اجتماعی مثل انتخاب شدن تصریح شده باشد قطعا
موثر خواهد بود و ما از ان حکم قضایی تبعیت می کنیم .در
ماده 30قانون انتخابات برخی عناوین مجرمانه هستند که
ان عناوین مجرمانه مانع داوطلبی تلقی خواهند شد ،مثل
برخی جرائم مالی و اقــدام علیه نظام جمهوری اســامی
ایران ،اگر محکومیت فرد از ان دسته عناوین جزایی باشد،
مانع تاییــد صالحیت وی تلقــی خواهد شــد .ضمن انکه
گاهی عنوان جزایی در زمره مواردی نیست که در ماده 30
قانون انتخابات ذکر شده اما سوابق محکومیت کیفری به
سوءشهرت فرد منتهی می شود و ممکن است ان فرد در ان
حوزه انتخابیه و در جامعه سوءشهرت داشته باشد .داشتن
سوء شــهرت هم از موانع تایید صالحیت وی تلقی خواهد
شد ،بنابراین وجود چنین ســابقه محکومیتی باید در قالب
بندهای مختلف ماده 28و 30قانون انتخابات بررسی شود.
یعنی حکــم قضایی انفصــال از خدمــات دولتی
موجب ردصالحیت یــک نماینــده در دوره اینده
انتخابات مجلس شورای اسالمی می شود یا خیر؟
مساله محرومیت از حقوق اجتماعی مانع نمایندگی
مجلس شورای اسالمی خواهد بود.
در مورد انتخابات مجلس یک دغدغه این روزها از
سوی یکی از جناح های سیاسی مطرح می شود.
اصالح طلبان می گویند ما بــا موج رد صالحیت ها
مواجه خواهیم شد .ایا اساســا چنین فضایی در
شورای نگهبان وجود دارد؟
مذاکــرات و مباحــث مربوط بــه انتخابــات هنوز
واقعا در شــورای نگهبان اغاز نشده اســت .ما اصال درگیر
انتخابــات ،جز همین مســاله اخیــری که راجع بــه تاریخ
انتخابات بود ،در صحن شورای نگهبان نشدیم ،به عالوه
به نظرم می رسد شورای نگهبان و اعضای دیگر و همکاران
من به این امر ملتزم باشند که اساسا جناح بندی های سیاسی
نباید معیار بررسی صالحیت قرار گیرند .هر شخص صرف
نظر از اینکه به کدام سلیقه سیاسی تعلق دارد باید براساس
ویژگی هایی که در پرونده انتخاباتی او مطرح اســت طبق
مواد مربوط به قانون انتخابات بررســی صالحیت شــود،
بنابراین شــخصا اعتقاد و بنــای من بر این اســت که همه
سلیقه های سیاسی که داخل نظام جمهوری اسالمی هستند
حق شان را باید به رسمیت بشناسیم که کاندیدای نمایندگی
مجلس شــورای اســامی شــوند و صالحیت های انها نه
بر اساس سالیق سیاسی شــان بلکه براساس شرایط مقرر
در قانون انتخابات مورد ارزیابی قرار گیرد .بنابراین اعضای
شورای نگهبان به هیچ وجه درباره هیچ گروه و سلیقه سیاسی
طرحی مبنی بــر اینکه انهــا را از حقوق قانونی شــان برای
کاندیدا شــدن در انتخابات مجلس محــروم کنند ،ندارند.
بهتر است دوستان به جای راه انداختن مجادله های خیالی
و طرح برخی از توهمات ،به ان بخش از مســائل اساسی
کشــور که یک پارلمان و مجلس بایــد روی ان تمرکز کند
توجه داشته باشند .ما این قدر مشکالت در کشور داریم که
حل این مشکالت بعد از ســی و شش سال از زمان پیروزی
انقالب نیازمند ارائه راه حل های جدید توسط فکرهای نو و
نخبگان هســتیم .ما نباید با طرح موضوعات فرعی مجال
اینکه به مسائل اصلی کشــور در یک روند سالم انتخاباتی
توسط نیروهای توانا پرداخته شود را از بین ببریم.
یک بحث هم این اســت کــه ایا اعضــای دو حزب
مشــارکت و ســازمان مجاهدین انقالب که منحل
اعالمشده اندمی توانندکاندیدایانتخاباتمجلس
شورای اسالمی شوند؟ اگر افرادی سابقه عضویت
در این احزاب را داشته باشند اما با جدایی از انها به
احزاب جدید تری از اصالح طلبان پیوســته باشند
یا مستقل بخواهند وارد انتخابات شــوند باز هم با
محدودیتتاییدصالحیتمواجهخواهندشد؟
به احزاب و گروه ها به نحو خاص اشاره نمی کنم ،در
قانون انتخابات انچه در بند 3ماده 30قانون انتخابات مانع
تایید صالحیت تلقی شده وابستگان تشکیالتی به هواداران
احزاب ،سازمان ها و گروه هایی اســت که غیرقانونی بودن
انها از طریق مقامات صالحه اعالم شــده اســت بنابراین تا
زمانی کــه فعالیت یک حزب ،قانونی اســت اگر کســی در
ان فعالیت کند این شــرط فراهم نیســت اما اگر ان حزب از
طرف مقامات صالحه منحل اعالم شــود ادامه وابســتگی
بعد از انحالل به ان دسته و گروه مانع داوطلب شدن فرد در
انتخابات مجلس شورای اســامی تلقی می شود ،بنابراین
اگر کســانی در گروه ها و احزاب قبلی فعالیت کردند بعد این
احزاب غیر قانونی اعالم شدند و انها هیچ گونه مشارکتی در
برپا نگه داشتن حزب غیرقانونی نداشتند و رفتند فعالیت های
سیاسی شــان را در قالب های جدید قانونی انجام دادند این
مانعی برای نامزد شدن شان در انتخابات براساس بند 3ماده
30قانون انتخابات تلقی نمی شود .بله ،ممکن است کسی
به اعتبار شرکت در اقدامات غیر قانونی که منجر به انحالل
یک حزب شده یا یک عنوان دیگری مثل عناوین جزایی که
در این قانون امده مانعی برایش ایجاد شود ولی صرف اینکه
در حزبی عضویت داشته که ان حزب انحاللش اعالم شده و
او دیگر فعالیتی تحت عنوان وابسته تشکیالتی به ان حزب
نداشته مانع تلقی نخواهد شد.
افــرادی که در جریــان وقایع پــس از انتخابات
ریاســت جمهوری ســال 88محکومیت هایــی
داشــتند که دوره های محکومیت خود را ســپری
کردند ،امکان حضور در انتخابات دارند یا خیر؟
مســاله به خطر انداختن امنیت جمهوری اسالمی
ایران و طرح شــعارها یا انجــام اقداماتی که این شــعارها
و اقدامــات حکایت از التــزام به قانون اساســی جمهوری
اسالمی ایران ندارد ،یک خط قرمز است و قانون انتخابات
ان را به عنوان یک مانع داوطلبی در انتخابات مجلس اعالم
می کند ،بنابراین بحث مربوط به جریانات سال 88یک امر
من دراوردی یا یک مالک جدید تلقی نمی شود ،ما چاره ای
نداریم جز انکه براســاس قانون انتخابات رفتار کنیم .اگر
اگر کسانی در گروه ها و احزاب قبلی
فعالیت کردند بعد این احزاب غیر قانونی
اعالم شدند و انها هیچ گونه مشارکتی در
برپا نگه داشتن حزب غیرقانونی نداشتند
و رفتند فعالیت های سیاسی شان را در
قالب های جدید قانونی انجام دادند این
مانعی برای نامزد شدن شان در انتخابات
براساس بند 3ماده 30قانون انتخابات
تلقی نمی شود
اقداماتی مثل مشارکت در اقدامات خالف امنیت و مصالح
مملکت توسط مقامات قضایی احراز شده باشد ،این مساله
براساس بندهای مختلف مواد 28و 30قانون انتخابات مانع
احراز صالحیت ان داوطلب است.
شورای نگهبان در مورد اعضای حزب اعتماد ملی
چه تصمیمی اتخاذ خواهد کرد؟ ایا ماجرای حصر
دبیرکل ایــن حزب در سرنوشــت تایید صالحیت
اعضای این حزب موثر است؟
در قالــب یک قاعده کلی می گویــم که عضو یک
حزب بودن بــه معنای این نیســت که تمــام اقداماتی که
دبیرکل یا اعضای یک حزب انجام دادند به پای همه اعضا
گذاشته شود ،همان طور که در مجلس و در فضای سیاسی
کشور اقلیت و اکثریت وجود دارد در درون احزاب نیز اقلیت
و اکثریت وجود دارند بنابراین ما نمی توانیم حساب هر کدام
از انها را بدون توجه بــه جایگاهی که داشــتند و مواضعی
که داشــتند در نظر بگیریم ،بایــد توجه کنیــم که مواضع
انها ،نه سالیق انها تا حدی که به شــرایط مربوط به احراز
صالحیت بستگی دارد چه بوده اســت؛ در جریان حوادث
سال 88سرنوشت بسیاری از کسانی که احزاب یا مسئوالن
احزابشان در ان جریانات نقش مثبتی متاسفانه ایفا نکردند،
با سرنوشت کســانی که مصالح جمهوری اســامی ایران
را بر هــر مصلحت فردی و گروهی ترجیــح دادند و مواضع
شایسته ای گرفتند ،نمی توانیم یکی فرض کنیم.
سابقه داشته که نمایندگان کنونی مجلس وقتی
کاندیدا برای دوره بعد می شــوند یکسری شــان
ردصالحیــت می شــوند ،پــس از ان یک ســری
مواضعــی در نقد نحــوه بررســی صالحیت ها در
شورای نگهبان مطرح می شود که در ادوار مختلف
هم بوده ،ایا بــرای پیشــگیری روال و مکانیزمی
مدنظر اســت؟ ایا قبــل از اینکه ثبت نــام کنند به
افراد گفته می شــود ،چون دوباره ســتاد تشکیل
می دهند ،نماینده تعیین می کنند و رئیس مجلس
یک سری رایزنی هایی را اغاز می کند؟
تــا قبــل از اینکــه فراینــد قانونــی شــروع شــود
شــورای نگهبان نه تکلیف و نه اجازه دارد که به کسی بگوید
ثبت نام کند یا نکند .ممکن اســت یک کســی از عضوی در
شورای نگهبان استمزاجی کرده و اظهارنظری شده باشد ولی
به طور رسمی و قانونی ما نمی توانیم مداخله کنیم ،مداخله
ما وقتی مجال دارد که فرایند انتخاباتی و ثبت نام شروع شده
باشد .درباره نمایندگان سابق هم اصل این است ما یک بار
صالحیت شانرااحرازکردیم،مگراینکهموانعیحادثشود.
وقتی خدایی نکرده سابقه ســوءکیفری یا موانع دیگری که
عناوین ان در قانون انتخابات امده پیش اید چاره ای نمی ماند
جز اینکه اعالم کنیم براســاس قانــون انتخابات صالحیت
او دیگر احراز نمی شود .اینکه ایا می شود به فکر مکانیزمی
باشیم که مشکل عدم احراز مطرح نشود شاید به نظر من این
را به عقل سیاسی فعاالن این عرصه محول کنیم بهتر باشد،
واال شورای نگهبان نمی تواند مداخله قبلی داشته باشد.
نمایندگانی که در هر دوره ردصالحیت شدند بیان
کردند که به دالیــل کلی عدم التزام به اســام یا
عدم التزام به نظام ردصالحیت شــدند ،ایا دلیل
روشــن رد صالحیت به نماینده ردصالحیت شده
ابالغ می شود؟
طبق مقررات انتخاباتی اگر نمایندگان ردصالحیت
شده بخواهند ،دالیل این تصمیم شــورای نگهبان به انها
اعالم می شود .حاال این به عهده خود نماینده است که ایا به
همان تفصیل و جزئیاتی که صالحیتش در شورای نگهبان
احراز نشــده موضوع را در اختیار رسانه ها و عموم قرار دهد
یا این کار را نکند ولی تکلیف قانونی ماســت که حداقل به
کسی که صالحیتش را رد کردیم بگوییم چرا صالحیت او رد
شد .پس دلیل روشن این مساله باید به افراد گفته شود.
سال پرماجرا
سیاست
سیاست
118
مثلث | شماره 256
پرون
د
ه
اول
سیاست ایران در سال 93روزهای پرفراز و نشیبی را پشت سرگذاشت.
اصولگرایان و اصالح طلبــان دوران تازه ای را با رئیس جمهــور جدید تجربه
کردند و حســن روحانی هم در مواجهه با انها رفتاری متفاوت داشت .حاال
همه خود را برای سال 94اماده می کنند .سالی که قرار است 2انتخابات مهم
را داشته باشد؛ مجلس دهم و مجلس خبرگان .در این بخش هم به سال 93
پرداخته ایم و هم از سال 94سخن به میان اورده ایم.
بدگمانی روحانی به اصولگرایان
معتدل تشدید شده
پاسخ هایمحمدقوچانی
بهپرسش هایمجلهمثلث
ادامه دادن پرداخت یارانه ها
پوپولیستی است
گفت وگویمثلثبا
صادقزیباکالم
بخشی از اصالح طلبان مثل
نهضت ازادی شده اند
تو گویمثلث
گف
باپرویزامینی
تک دوره ای یا دو دوره ای؟
سال، 94سرنوشتدولتروحانیراتاحدودزیادیمعینمیکند
مثلث | شماره 256
سیاست
119
سیاست
مصطفی صادقی
دبیر تحریریه
1
ایا ممکن اســت نتیجه تحوالت اجتماعی و سیاسی در
فاصله سال های 92تا 96این باشــد که حسن روحانی نتواند
برای بار دوم رئیس جمهور شــود؟ این یک سوال مهم و البته
پیشدستانهاستکهازنظرخیلیازافرادشایدطرحان«زود»و
رسیدنبهپاسخان«ناممکن»باشداماچهایرادیدارددرعالم
سیاست و البته در قالب تحلیل مبتنی بر استفاده از نشانه ها به
بررسیاینمسالهبپردازیمکهنسبتیکهحسنروحانیباجامعه
و سیاست ایران برقرار کرده با ســرمایه اجتماعی او چه کرده و
نتیجه این چنین نسبتی در نهایت ایا ما را با پدیده تجربه نشده
یکدوره ایشدنرئیس جمهورمواجهخواهدکرد؟
اگر با چنین فرضیــه و صورتی بحث خــود را اغاز کنیم،
البد بایــد به این هــم بپردازیم که در صورت افت محســوس
سرمایهاجتماعیرئیس جمهورمستقر،نوعمواجههگروه های
سیاسیمختلفبااووانتخابات 96چگونهخواهدبودوعجالتا
به این هم فکر کنیم که در همین شــرایط فعلی چه کسانی به
قطب شدن مقابل حسن روحانی می اندیشند .این سواالت و
صورت مساله هاتصویرروشن تریازسیاستایرانبهمانشان
خواهدداد؛تصویریمبتنی برنشانه ها!
نیروهای اجتماعی اقای رئیس جمهور
باید به گذشــته نزدیک بازگردیم؛ به خرداد .92واقعیت
این است که حســن روحانی وقتی «راضی» به کاندیداتوری
شد ،نامزد هیچ جناحی نبود .اصالح طلبان هوای دیگری در
سر داشتند و تعداد نامزدهای اصولگرایان هم ان قدر زیاد بود
سیاست
120
مثلث | شماره 256
حسنروحانیفعالبرایدوجناحاصلی
کشوریکگزینهمطلوباست،هر چند
این مطلوب بــودن لزوما معنای گزینه
دلخواه را ندارد .او برای گذار از شرایط
کنونی و شــرایطی که میراث محمود
احمدی نژاد است ،حتما مناسب ترین
گزینه موجود است .با تمام چیزهایی
که در مــورد بدنه اجتماعــی روحانی و
نسبت او با اهالی سیاست گفته شد،
به نظر می رسد حسن روحانی فقط یک
راه برای دو دوره ای شدن دارد؛ فاکتور
زمان را در معادالتش بیاورد
کهاصالبهروحانیفکرنمی کردند.مطرحاستکهسید محمد
خاتمیدردیداریبهروحانیگفتهبوداگربنا بر انتخابنامزدی
برای تحــت حمایت قرار گرفتن اصالح طلبان باشــد ،شــما
در انتهای صف قــرار داریــد .هر چه بــود از میانه بحث های
گعده نشینانظهرشنبه هایمجمعتشخیصکهازانبه عنوان
انجمناسالمیمجمعتشخیصیادمی شد،اینحسنروحانی
بودکهبه عنوانیکیازگزینه هایاصلیایجاددولتیاکابینه
وحدتملیبرگزیدهشد،انهمدرستدرشرایطیکهعلی اکبر
ناطق نوری ترجیحدادریسکبازگشتبهعرصهسیاسترسمی
را نکند .روحانی امد؛ همان چیزی که هاشــمی می خواست و
همان چیزی که خاتمی به ان تــن داد .اصالح طلبان در یک
معادلهسیاسیبهاینرسیدندکهریسکحضورمستقلباالست
وانهاهمکهبهحضورمستقلفکرمی کردندالبدمی دانستندکه
عارفچهره اینیستکهبااوبهمقصدبرسند،پسبههمنشینی
هاشــمی ،همان رقیب ســال های نه چندان دور روی اوردند.
نامزدقرضیگرفتندوبدنهاجتماعیرابهعاریتدادند.قرار شان
این شد که حمایت کنند تا راه حضورشــان در سیاست رسمی
کشور باز شــود ،صندلی هایی از پاستور به انها برسد و فرصتی
یابند برای ترمیم روابط اســیب دیده .اما ایا این به ان معناست
کهحسنروحانیهیچبدنهاجتماعی اینداشتهاست؟مطرح
است که حسن روحانی گفته پیروزی ام در انتخابات را مدیون
کسی نیستم (مصاحبه محسن رفیق دوســت با مثلث و نقل
قول او از حسن روحانی) ،این یعنی او می گوید از کنار حرف ها
و تبلیغاتش در انتخابات ،رئیس جمهور شده است .در سطح
دیگری از تحلیل ،مسلم است که همه رای روحانی متعلق به
اصالح طلبانوبدنهاجتماعیانهانیست،هرچندممکناست
بخشقابلتوجهیازانچنینخاستگاهیداشتهباشد.حسن
روحانی بخش زیادی از رای خــود را از گفت وگوی ویژه خبری
و مناظره هــا دارد .با چنیــن تصویری می توان گفــت که رای
حسن روحانی ترکیبی اســت از بدنه اجتماعی اصالح طلبان،
حامیانهاشمی رفسنجانی،طبقهمتوسطیکهنظرشاندرباره
محمد باقر قالیباف تغییر کرد و مردم طبقه ضعیفی که با تصور
از بین رفتن تحریم ها و ایجاد شرایط اقتصادی بهتر به او رای
دادند .در ســطح جزئی تر از تحلیل می توان گفت که حســن
روحانی رای خود را از ســامان اجتماعی ای به دست اورده که
اصالح طلبان و هاشمی رفســنجانی در روزهــای اخر برایش
ایجاد کردند .این شاید منصفانه ترین تحلیلی باشد که بتوان
از علت پیروزی حسن روحانی کرد و البته باید به ان اضافه کرد
چند دستگیمیاناصولگرایانرا.
داستان یک ریزش
حاالکهدربارهبدنهاجتماعیونوعارایشانگفتیم،وقت
انرسیدهبهاینبپردازیمکهروحانیچگونهباخواست هایاین
بدنه اجتماعی مواجه شده و این مواجهه او را در چه وضعیتی
قرار داده است .البته در شــرایطی که هیچ امار رسمی از نتایج
نظرسنجی های نهادهای مختلف تا کنون منتشر نشده ،یک
موسســه امریکایی نتایج نظرســنجی خود را اعالم کرده که
بر اســاس ان درصد محبوبیت حســن روحانــی در بهمن ماه
نسبت ابان ماه 10درصد کاهش یافته است .فارغ از درستی یا
نادرستی این نظرسنجی به نظر برای سنجش داخلی وضعیت
بدنهاجتماعیرئیس جمهورمستقرمواردمتعددیوجوددارد.
-1مسلما ان چیزی که صحنه انتخابات ســال 92را به
یکبارهتغییرداد،ورودبحثمذاکراتهسته ایبهرقابتنامزدها
بود .حسن روحانی که با سعید جلیلی یک دوقطبی هسته ای
پدید اورده بود اکثریت مردم را به این نتیجه رساند که می تواند
با روش های دیگری مســاله ایران با غرب و خصوصا امریکا را
حلکند.مذاکراتهسته ایبرایمردممهمبود،دقیقابهاین
دلیل که رابطه محسوسی میان ان با معیشت اقتصاد و سفره
خود احساس کرده بودند .انها روش پیشــین را ازموده بودند و
حاالاگرچهمی دانستندکهباانراههممی توانبههدف نهایی
رسید اما نتیجه انتخابات نشان داد که انها انتظار داشتند زمان
کمتری را برای رســیدن به این فرجام -که بر زندگی انها موثر
است -صبر کنند .اگر این نگاه را درست فرض کنیم شاید این
تاخیر در رسیدن به توافق موجب شــده باشد طیفی از جامعه
دیگر مانند روزهای اول در این مورد امیدوار نباشــند یا روی ان
حساببازنکنند.
-2حسنروحانیمی گویداقداماتمهمی درزمینهاقتصاد
انجام داده است .او از رشد اقتصادی می گوید و کنترل تورم.
منصفانهاگرقضاوتکنیماودرشرایطتحریمونابسامانی های
به جا مانــده حاصل از ســوءمدیریت اقتصــادی دولت دهم،
اقدامات قابل توجهی داشته است .او برای کنترل تورم همه
نسخه هایعلماقتصادیرابهکارگرفته؛ازجلوگیریازتزریق
پول گرفته تا کاهش اقدامــات عمرانی .او منحنی تصاعدی
تورم را فعال به یک خط صاف ممتد رسانده اما متاسفانه درگیر
یکمسالهدیگرشدهاست.روحانیهنوزنتوانستهان چناندر
خروجازرکودموفقباشدورشداقتصادینمایانیداشتهباشد.
پولبهجامعهتزریقنشده،اینهمبیکاریراافزایشدادهوهم
رکود را به بازار اورده است .راهی که انتخاب کرده البته ریسک
بزرگیبودهامااقتصاد دان هایاطرافاومی گوینداینبهترین
نسخه ایاستکهمی شدانراپیچید.نکتهمهمایناستکه
سرمایهاجتماعیکم حوصلهاستوبیشترازانکهفرمول های
اقتصادیبرایشمهمباشد،نتیجهاینفرمول هاراجست وجو
می کندکهالبتهبهنظرمی رسدچندانسریاریباروحانیندارد.
-3روحانی یک مشکل بزرگ دارد .او نمی تواند چندان با
بخشمتوسطبهپایینجامعهرابطهبرقرارکند.اوبازیسیاسی
را در سطحی بســیار باال دنبال می کند و به نظر چندان در مورد
رابطهدولت-ملتسرمایه گذارینکردهاست.مردمماپیشاز
اینبارئیس جمهوریمواجهبودندکهبیشازهر کسدیگری
در تاریخ معاصر ما عوام گرا بوده است .او شاید می خواهد طبع
مردمراتغییردهد.دلیلشهرچههستفعالنتیجه ایبهسود
حسنروحانینداشتهاست.
-4طیفی از بدنه اجتماعی او خواست هایی حداکثری و
نزدیکبهاصالح طلباندارندکهحسنروحانیهنوزنتوانستهو
یانخواستهانهارامحققسازد.اوهیچگاهبهروشنینظردرونی
خود را در مورد این خواست ها بروز نداده و البته هیچ وقت هم
مخالفت خود را با انها اعالم نکرده اســت .این حالت انتظار،
شمارشــگری معکوس و تعیین کننده را برای روحانی روشــن
کردهاست.
-5روحانیسیاستومسائلمهمجامعهراباحوصلهدنبال
یرنجدوان
می کندوغیرازمواقعیکهازانتقادهایمخالفانشم
را بالحنینمایاننشانمی دهد،درباقیاوقاتتالشمی کند
برخالف دولت ســابق حیاتش را در بحران سازی جست وجو
نکند.ایننکته ایمثبتبرایاقایرئیس جمهوراسست.این
ارامش و امنیت روانی ســرمایه اجتماعی او را در حالتی خوب
قراردادهاست.
دولت پیرو؟
بازیگرانسیاست بیرحمند؛حسنروحانیاینرابهخوبی
می داند .او جای منحصر به فردی در سیاســت امروز ایستاده
اســت .حســن روحانی اکنون رئیس جمهور و صاحب بخش
مهمی از قدرت رسمی کشور است .همین گزاره کافی است تا
افرادزیادیهمنشینششوند.بهقولاکبرهاشمی رفسنجانی
«باید بپذیرم که حســن روحانی رئیس جمهور شــده است».
(مصاحبهباهفته نامهمثلث)روحانیرئیس جمهوراستامانه
ل هاشمی ،نه مثل خاتمی و نه مثل احمدی نژاد .او قدرت
مث
مثلهاشمی،دیگرانی
خودراشریکاستبادیگران،دیگرانی
مثلاصالح طلبان.پسدرچنینشرایطیازنظراصالح طلبان
او باید اقتضای شراکت را رعایت کند .شــراکت اصولی دارد.
طبیعیاستکهروحانینمی خواهدرئیس جمهوریکدوره ای
باشد،پسریسکبرهمزدنقاعدهشراکترانخواهدکرد.شرکا
چهمی خواهندوروحانیچهمی خواهد؟اینسوالمهمیاست.
اصالح طلبان به حداقل ها راضی شده اند اما این برای شرایط
امروز است« .چه کسی گفته انها همیشه به حداقل ها راضی
ی است .فعال قرار نیست کسی
خواهند بود؟» این گزاره مهم
ازحسنروحانیعبورکندامااگرروندمحبوبیتروحانیدرمیانه
بدنه اجتماعی اش نزولی باشد ،شاید هم اصالح طلبان و هم
دیگرمتحدانبهعبورازاوفکرکنند؛بازیگرانسیاست بیرحمند.
رئیس جمهور یک دوره ای؟
حاال وقت ان است که جواب سواالت ابتدای مطلبمان
را بدهیم .حسن روحانی فعال برای دو جناح اصلی کشور یک
گزینه مطلوب اســت ،هر چند این مطلوب بودن لزوما معنای
گزینه دلخواه را ندارد .او برای گذار از شرایط کنونی و شرایطی
کهمیراثمحموداحمدی نژاداست،حتمامناسب ترینگزینه
موجوداست.باتمامچیزهاییکهدرموردبدنهاجتماعیروحانی
و نسبت او با اهالی سیاست گفته شــد ،به نظر می رسد حسن
روحانی فقط یک راه برای دو دوره ای شدن دارد؛ فاکتور زمان
رادرمعادالتشبیاوردوبیشترازاینقدرتراازسطححاکمیتی
دنبالنکند.اوبایدبهجامعهبازگردد.اندکیعوام گرابودنچندان
بدنیست!
سیاست
دولت یازدهم؛ در میان گسل
نقاط ضعف و قدرت دولت یازدهم چیست؟
عبدالمطهر محمدخانی
روزنامه نگار
2
نوروز امسال دومین سالی است که در اغازین لحظات
ان پس از پیام رهبر معظم انقالب ،حسن روحانی در قامت
ریاســت جمهوری با مردم ســخن خواهد گفت و این یعنی
اقای روحانی تا پایان دومین سال از دوره ریاست جمهوری
چهارساله خود زمان زیادی در اختیار نخواهد داشت.
بررسی دولت یازدهم در این مقطع از بسیاری جهات
یک بررسی واقع نما و در عین حال منطقی است .چه اینکه
اقای روحانی زمان کافی برای شــناخت و گزینش و ایجاد
هماهنگی در کابینه یازدهم را داشته و برنامه ای کوتاه و بلند
مدت را تدوین کرده و بسیاری از همان برنامه ها را با همین
کابینه پیش برده اســت .به این معنی باید بتوان نشانه ها و
اثرات جهت گیری های کالن دولــت و حتی عملکردهای
فردی و سازمانی ان در حوزه های کوچک را در امور کشور
و جامعه شناســایی و ارزیابی کرد .ارزیابی که نقاط قوت و
ضعف دولت را به درستی و با انصاف مشخص کند و نسبت
باالیی با واقعیات بیرونی و ملموس جامعه داشته باشد.
انگیزه نگارنده برشــمردن همه نقــاط قوت و ضعف
دولــت یازدهم نیســت اما قصــد دارم بــه برخــی از جمله
مهمترین انها اشاره کنم.
نقاط قوت
ابتدا این واقعیت را در باید نظر داشت که هر دولتی بعد
از دولت دهم محمود احمدی نژاد به خصوص دو سال پایانی
این دولت سر کار می امد در مقایسه با سلف خود از مزایای
بیشماری برخوردار بود که دولت روحانی به صورت طبیعی
واجد برخی از انها چون همراهی ظاهری با سایر قوا و ثبات
و ارامش در بازار و اقتصاد است .گرچه این دولت در همان
ســال های ابتدایی برخی از اشــتباهات فاحش سال های
پایانی دولت احمدی نژاد را تکرار کرد که به برخی از انها در
بخش نقاط ضعف اشاره خواهم کرد.
مدیریت تورم ،کنترل اقتصاد
از ســر انصاف باید پذیرفت که دولت یازدهم کشتی
پرتالطم اقتصاد کشور را که با تکانه های شدید بازار ارز در
دو سال اخر به وضعیتی بســیار بغرنج رسیده بود تا حدودی
کنترل و مدیریت کــرد .اگر نظــر برخــی از اقتصاددانان
مخالف دولت را در طبیعی بودن کاهــش تورم و ثبات بازار
ارز پس از دوران پرتالطم سال های 90و 91در نظر نداشته
باشیم ،باید گفت که انصافا دولت در حوزه کالن اقتصاد تا
حدودی موفق بوده و توانسته شاخص های اقتصاد کالن
کشور را در برخی از حوزه ها تا حدودی بهبود ببخشد .نگارنده
تخصصی در علم اقتصاد ندارد و به همین دلیل از قضاوت
درباره برخی ادعاهای دولتمردان و مخالفان سرسخت انان
درباره خروج از رکود و رشد اقتصادی پرهیز می کند.
توفیق در حوزه بهداشــت یکی از افتخــارات دولت
یازدهم و شخص رئیس جمهور در این دو سال بوده است و
باتوجه به تالش و پشتکار و پیگیری های اقای قاضی زاده
هاشمی باید گفت که در صورت تامین بودجه بسیار سنگین
مورد نیاز طــرح تحول در ایــن حوزه ،می توانــد مهمترین
افتخار دولت یازدهم تا پایان دوره هم باشد.
نقاط ضعف :دولت تک گزینه
اگر قرار باشــد تنها یک نقطه ضعــف را درباره دولت
یازدهم اعالم کنیم بی شک تک گزینه ای بودن جهت گیری
و سیاســت کالن این دولت خواهــد بود .انجا کــه به جز
سیاســت خارجی و به خصوص «توافق هسته ای» دولت
هیچ گزینه دیگری برای اصالح امور و غلبه بر مشــکالت
پیش رو ندارد .یکی از اقتصاددان مجلس نقل می کرد که
در جلســه ای به دعوت اقای نوبخت برای بررسی راه های
برون رفت کشور از رکود اقتصادی که با حضور اقتصاددانان
شاخص نزدیک به دولت تشکیل شده شرکت کرده و در انجا
با این حقیقت تلخ از نزدیک اشنا شده است که دولت تمام
برنامه های خود را با شــرط موفقیت در مذاکرات هسته ای
تنظیم کرده و در صــورت عدم توفیــق در مذاکرات گزینه
دیگری ندارد.
پیر ،کند ،محافظه کار
دولتی که سابقه برخی وزرای ان به کابینه های ابتدای
دهه 60می رسد و تعداد وزرای باالی 60سال ان قابل تامل
است ،به صورت طبیعی کند و محافظه کار خواهد بود .این
پیش بینی منتقــدان در روزهای ابتدایی کابینه به ســرعت
محقق شــد تا حدی که برخی موارد دستمایه طنز و مطایبه
منتقدین و اهالی رسانه قرار گرفت .ماجرای خوابیدن یکی
از وزرای مســن کابینه در جلســه یکی از کمیســیون های
مجلس را شاید شنیده باشید .همین روحیه است که باعث
شــده دولت زیر بار کارهای بزرگ و اقدامات پرریسک ولی
الزم چون حذف یارانه ثروتمنــدان و یا اصالح نظام بانکی
نرود .به عنوان نمونه ای دیگر دولت محافظه کار برای رفع
مشکالت روشــن مردم اهواز در خصوص پدیده ریزگردها
اینقدر دست دست کرد تا هزینه عمل به توصیه علنی رهبری
را به جان بخرد.
دولت ارام ،رئیس جمهوری با ادبیات تند
هرچقدر دولت یازدهم در بدو فعالیت خود ارام و متین
و شایسته رفتار می کرد اما به مرور اظهارات و واکنش های
رئیس جمهور در جلســات غیرعلنی و بعدها رسمی خالف
این رویه را نشان می داد« .بزدل»« ،ترسو»« ،بی سواد»،
«بی شناســنامه» و برخــی از این عبــارات تنها یــاد اولین
رئیس جمهور کشــور که از قضا معزول هم شد را در برخورد
با مخالفان در اذهان ایجاد می کند .اخبار غیررســمی هم
از جلســات هیات دولت و برخی از شــوراهای عالی نشان
می دهد رئیس جمهور در برابر هرگونه انتقاد بسیار کم طاقت
است و به سرعت از کوره در رفته و پاسخ نظرات مخالف خود
را با شدیدترین لحن می دهد.
دولت بدون جان فدا ،در میانه گسل
نگارنده معتقد اســت همــه مدعیان جریان ســوم در
تاریخ انقالب هرگز نتوانســته اند مســتقل از حمایت یکی
از دو جریان سیاسی اصلی کشــور برای خود سازمان رای
و هواداران پر و پــا قرصی را فراهــم کنند و تنهــا در برخی
موقعیت ها از طریق استفاده از خالء سیاسی ضعیف شدن
یکی از دو جریان سیاســی و یا ناکارامدی سازمان رای دو
جناح سیاسی به صورت موقتی موفقیت هایی را داشته اند.
اما چون همیشــه بر گســل عمیق میان دو قطب سیاسی
کشور سکنی می گزینند و از دیگر ســو گفتمان جذابی هم
برای شکل دهی جان فداها ندارند ،با قدرت گرفتن دو قطب
و هم چنین تشدید شــکاف در جامعه در اوج سیاسی شدن
فضای کشــور حداکثر به پله ای بــرای همان هایی تبدیل
خواهند شد که مدت ها ناخواســته وظیفه بسترسازی برای
انان را انجــام داده اند .از این رو چنیــن دولت هایی به این
دلیل که بر بستر فکری و عقیدتی مســتقل و قابل تمایزی
سوار نیستند توانایی نوزایی را نداشته و در نبود سازمان رای
مســتقل و جان فداهایی که برای ادامه این جریان به اب و
اتش بزنند به سرعت عقیم خواهند شد.
تقابل گفتمانی
شــاید مهمترین انتقاد بــه اقای روحانــی در همین
تیتر نهفتــه باشــد .رئیس جمهور در تمام یک ســال و نیم
اخیر به صــورت مرتــب در ســخنرانی های دوره ای خود
برخی از راهبردهــای کالن نظام و هم چنین ســنت های
دیرین جمهوری اسالمی را گاه به صورت تلویحی و گاه به
صورت صریح و علنی با عباراتی ژورنالیستی ،پرطمطراق
و البته از پیش تعیین شــده زیر ســوال برده و یا برای ان
بدیلی تقلبی تراشــیده است .ســخنانی که گاه با واکنش
نهادهای دیگر نظام چون ائمه جمعه ،نمایندگان مجلس
و سران قوا مواجه شده است .به این موضوع این خبر را که
نویسندگان سخنرانی های رئیس جمهور دولت های هفتم
و هشــتم این روزها متن پیشنهادی سخنان رئیس جمهور
را اماده می کنند را هم بیفزایید تا متوجه شدت و عمق این
ماجرا بشوید.
دولت یازدهم در مجمــوع در میانه راه خود در حال از
دســت دادن بخش قابل توجهی از نقاط قوت خود اســت
و به همین میــزان نقاط ضعف خــود را هــر روز به صورت
خودخواسته پررنگ تر و برجسته تر می کند.
مثلث | شماره 256
همه شاخصه های حوزه علوم انسانی و اجتماعی نسبی
اســت و برای نمره دادن به دولت در این حوزه نیز ناگزیر از
مقایسه با دولت قبلی هستیم .اما در هر صورت برای بررسی
میزان همراهی رسمی و ظاهری دولت یازدهم و به خصوص
شخص رئیس جمهور با ســایر قوا کافی است تا چند اتفاق
توفیقات در حوزه بهداشت و درمان؛
دولت اعتدال چون دولت سازندگی گرچه خود مدعی
اعتدال و غیرجناحی بودن اســت اما از قضــا مانند همان
دولت بستر بســیار مناسبی برای احیا ،رشــد و سازماندهی
فکری و جریانی تندترین و افراطی ترین و ساختارشکن ترین
گروه ها و جریان های سیاسی است .اگر در دولت هاشمی
رفسنجانی افراطی ترین و ساختارشکنانه ترین مباحث حلقه
کیان در مرکز بررســی های اســتراتژیک ریاست جمهوری
توسط موســوی خوئینی ها و یارانش پیگیری می شد امروز
هم دولت اعتدال در دو حوزه وزارت علوم و هم چنین پیوند
اقایان یونسی و ترکان با شورای مشورتی اصالح طلبان به
ریاست رئیس جمهوری اسبق ،این امور را پیگیری می کرده
و خواســته یا ناخواســته زمینه را برای ان جریــان افراطی
فراهم می کنند.
سیاست
همراهی رسمی و علنی با سایر قوا
شاخص در دولت دهم چون یکشــنبه سیاه مجلس و عزل
وزیر اطالعات و ...را به خاطر بیاورید تا به خوبی قدر دولت
اقای روحانی را در این شرایط بدانید.
دولت اعتدال اما بستر افراطیون
121
سیاست
بدگمانیروحانیبهاصولگرایانمعتدلتشدیدشده
سیاست
122
مثلث | شماره 256
3
اصالح طلباندرانتخاباتریاست جمهوریازعارف
گذشتندوبهحمایتازحسنروحانیپرداختند.انها
امروز تا چه میزان از این تصمیم خود رضایت دارند؟
اصالح طلبان اکنــون دقیقا چه نســبتی را با دولت
حسن روحانی تعریف کردند و چه اتفاقی افتاده که
سعیدحجاریانتئوریحمایتعلنیوانتقادمخفی
رامطرحمی کند؟
طبیعتــا بنده بــه نمایندگــی از همــ ه اصالح طلبان
نمی توانم ســخن بگویم اما به عنوان یک ناظر سیاسی و در
مقام تحلیلگر سیاســی فکر می کنم اصالح طلبان از کلیت
دولت به خصوص شــخص رئیس جمهور راضی هســتند و
اگر هم انتقاداتی دارند به امور اجرایی دولت اســت نه راهبرد
ان .کم وبیش می شــنویم که برخــی گروه هــا و چهره های
اصالح طلب از عملکرد برخــی وزرا یا مدیــران میانی دولت
انتقاداتی دارند یا حتی به برخی مواضع رسمی دولت نقدهایی
دارند اما رویکرد کلی جبهه اصالحات حمایت از دولت است.
در مورد حزب کارگزاران ســازندگی هم کــه بنده عضو
شــورای مرکزی و دفتر سیاســی ان هســتم نیز این رویکرد
حمایتی بســیار جدی اســت درعین حال که دوستان ما هم
ممکن است به برخی نارســایی های اجرایی دولت نقدهای
درون گفتمانی داشته باشند .به نظر کارگزاران دولت روحانی،
یکفرصتطالییبرایتکاملوتعالیاصالح طلبیوترکیبی
از تجربه های موفق دو دولت اقایان هاشمی و خاتمی است
که البته باید بعد از گذار از پرونده هسته ای توجه بیشتری به
سیاستداخلیوتوسعهاقتصادیداشتهباشد.
نظری که از دکتر سعید حجاریان هم نقل کرده اید را هم
بنده نشــنیده ام و در جای معتبری هم نخوانده ام اما با فرض
صحت نقل قول فکر می کنم می توان ایــن رویکرد را چنین
تعریفکردکهنقدهایواردهبهدولترانبایدبه گونه ایعرضه
کرد که به تضعیف ان منتهی شود و بهتر است نقدها را اول به
خوددولتمنتقلوسپسواردعرصهعمومیکردتاخودمولف
ایننظرچهتقریریداشتهباشند!
البته مایل هستم تبصره ای هم به سوال شما بیفزایم؛
اصالح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری از عارف حمایت
پاسخ های محمد قوچانی به پرسش های مجله مثلث
نمی کردند بلکه میان عــارف و روحانــی در مرحله انتخابات
به عنوان دو نامزد مطلوب و ممکن در حال انتخاب و برخی از
انها از اغاز ،بیشتر مدافع روحانی بودند تا عارف .فکر می کنم
این تلقی کــه اصالح طلبــان از عارف گذشــتند القای یک
شبهه نادرست باشــد تا اصولگرایان بتوانند روحانی را از دایره
اصالح طلبیخارجکنند.
حسنروحانیاصالح طلبنبوداماچهعاملیموجب
شد که او هم متقابال در ســال 93به اصالح طلبان
متمایــل شــود و امروز او نســبت خــود را بــا جناح
اصالحاتچگونهتعریفمی کند؟
اصالح طلبــی دو معنا دارد :اول ـ تشــکیالتی یعنی
وابستگی به احزاب و گروه های اصالح طلب و دوم ـ گفتمانی
یعنیگرایشبهفکرواندیشهاصالح طلبی.
دکتــر روحانی از نظر تشــکیالتی گرچــه عضو جامعه
روحانیت مبــارز بود (و البته سال هاســت که در جلســات ان
شرکتنمی کنند)امابهعلتخصلتجبهه ایایننهادروحانی
(در دوره ای حتی اقایان کروبی و خوئینی ها عضو ان بودند)
هرگز به نام اصولگرا یا اعقاب و اخالف ان شناخته نمی شد.
بلکه در تحلیل سیاسی مفسران به عنوان یک چهره معتدل از
نوع ایت الله هاشمی رفسنجانی تلقی می شد و به همین علت
در انتخابات مجلس پنجم در فهرســت انتخابات کارگزاران
ســازندگی ایران بود و در رای گیری بر ســر نیابت رئیس این
مجلس ارایی بیشــتر از رئیس مجلس اورد که نشــانه اقبال
فراکســیون کارگزاران و چپ اســامی به او بود .حتی در ان
زمان یکی از سران حزب ما رسما اعالم کرد مناسب ترین نامزد
برای ریاست جمهوری دوره هفتم (در زمانی که هنوز سخنی از
نامزدیاقایخاتمینبود)دکترروحانیاست.علتاینحرف
مواضع و دیدگاه های مدرن و توسعه گرایانه و ترقی خواهانه
روحانی بود که سبب می شود ما ایشان را مالکا اصالح طلب
بدانیم .در حالی که برخی سعی دارند اصالح طلبی را الزاما با
چپ گرایی (اســامی) یکی بدانند اما ما با احترام به بسیاری
از دوســتان جناح چپ ،برخی سیاســتمداران جناح مقابل را
اصالح طلب تر از بســیاری از اصالح طلبان می دانیم .فکر
می کنماقایانهاشمیوروحانیدراینزمره اندودرایندولتبا
شکستناینمعیارهایتشکیالتیافرادیماننددکترظریف،
دکتر اخوندی ،علی جنتی و ...با نداشــتن سابق ه چپ گرایی
در زمره رویش ها و جوشــش های فکر اصالح طلب هستند.
همین عامل سبب شد جبهه اصالح طلبان و دکتر روحانی در
انتخاباتسال 1392بههمنزدیکشوندوحصارهایحزبیرا
کناربگذارند.البتهبه جزمسائلفکری،مسائلسیاسیروزهم
مهمبودواینلطفشوراینگهبانبودکهباتحدیدنامزدهای
انتخاباتیامکانتصمیم گیریجبهه ایرادرجریاناصالحات
فراهماوردامااینتصمیمبی ریشهوعقبهنبود.
ازسویدیگرباعملکردنادرستاصولگرایانبه خصوص
اصولگرایــان تنــدرو ،دکتر روحانــی هر روز بیشــتر به جبهه
اصالح طلبان نزدیک می شود .تکلیف اصولگرایان تندرو در
ستیزبادولتروشناستامااصولگرایانمیانه روهممتاسفانه
یکی به نعل می زنند و یکی به میخ و صادقانه از دولت حمایت
نمی کنند.درچنینشرایطیتنهااصالح طلبانمیانه روهستند
کهتاانتهاازایندولتحمایتمی کنند.خوشبختانهمیانه روی
در گفتمان اصالح طلبی کنونی هژمونی دارد و انان می توانند
همه اصالحات را پشــت روحانی بســیج کنند امــا در جبهه
اصولگرایی این تندروی است که هژمونی دارد و اصولگرایان
میانه روقدرتبسیجهم هاصولگرایانراندارندوبههمینعلت
دولت چندان روی انها نمی تواند حساب کند.
اقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری شعار
اعتــدال داد .به نظر شــما اقــای رئیس جمهور تا
چه میزان توانست این شــعار را در حوزه فرهنگ،
اقتصاد ،اجتماع و سیاست داخلی به اجرا گذارد؟
بهنظرمتوفیقوعدمتوفیقنسبیاست؛ان همبرای
دولتیکهدرمیانهراهاستوباخرواریازمشکالتروبه روست
ومیراثنامحمودیهمبهاورسیدهاست!امادرمجموعدولت
کارنامهقبولیمی گیرد:
الف ـ در حوزه فرهنگ تا جایی که به دولت ربط دارد تنوع
بیشتریدرحوزهکتاب ،مطبوعاتوهنردیدهمی شود.اکنون
اکثریت گرایش های سیاسی و اجتماعی نشریه و رسانه دارند
وممیزیکتابمعتدل ترومعقول ترشدهاست.
ب ـ در حوزه سیاست داخلی فضای امنیتی کم تر شده
سیاست
عملکــرد اصولگرایــان میانــه رو در
استیضاح وزیر علوم ،سکوت در برابر
پخش شــب نامه علیه رئیس جمهور
در صحن مجلس و میــدان دادن به
اصولگرایــان تندرو در هیات رئیســه
مجلس از مواردی است که بدگمانی
رئیس جمهور به اصولگرایان معتدل
را تشدید کرده است .به نظر می رسد
انانیامایلبهاستفادهازپتانسیلخود
برای دولت نیســتند یا اینکه قدرت و
نفوذ الزم را ندارند
مثلث | شماره 256
دارند .اما برای پی بردن به میل شدید اصولگرایان به تندروی
کافی است تیترهای روزنامه همشهری علیه دولت را در این
روزها بخوانید .ایا می توان به این اصولگرایان اعتماد کرد؟
این انتقاد بــه دولت یازدهم وجــود دارد که فقط بر
مذاکرات هسته ای تمرکز کرده و به دیگر بخش ها
بی اعتنااست،نظرشماچیست؟
پرونده هسته ای شاه کلید دولت روحانی است .قبال
گفتم روحانی به یک پیروزی راهبردی نیاز دارد .این پیروزی
راهبردی حل مساله هسته ای اســت .نه به هر قیمتی که به
قیمت مناســب! بدون شــک اثر تحریم ها بر اقتصاد ایران
کمرشکن بوده است و بدون یک سیاست خارجی فعال و زنده
نمی توان از این بحران خارج شد .کسانی که تمرکز دولت بر
سیاستخارجیراخطامی دانندبایدبهاینپرسشپاسخدهند
که چگونه در شرایطی که پول برای اداره کشور وجود ندارد و
سایه خشونت بر منطقه سایه افکنده است می توان از توسعه،
اصالحات ،ازادی ها و ارزش ها حرف زد؟ من تشخیص دکتر
روحانی را صائب می دانم و معتقدم اگر او موفق شــود مساله
هسته ای را حل کند ،نامی ماندگار در تاریخ خواهد داشت.
ازسویدیگرامضایدکترروحانیپایتوافقهسته ای
ســند تضمینی ان اســت .همان گونه که فتوای رهبری سند
تضمین این توافق برای طرف غربی است .در صورت توافق
هیچ کس نمی تواند از روحانی عبور کند .این نکته را مخالفان
روحانی فهمیده اند و سعی می کنند با اخالل در روند توافق،
سیاست
اســت و به خصوص وزارت اطالعات از موضع ملی تری وارد
عرصه می شود گرچه نهادهای امنیتی دیگری جایگزین ا ن
شده اند.
ج ـ در حوزه سیاســت خارجی دولت رویکــرد معقول و
معتدلی دارد و توانسته ائتالف امریکا ـ اسرائیل را بشکند و در
پرونده هسته ای در استان ه یک توفیق قرار دارد.
د ـ در حوزه اقتصاد سیاســی دولت موفق شــده است
تورم را مهار کند و با مشــارکت کارشناسان از تصمیم گیری
غیرکارشناســی در اقتصاد کشــور جلوگیری کنــد و فعال تا
حــدودی از بیماری هلنــدی در ُبعــد تورم ان نجــات پیدا
کرده ایم.
هـ در حوزه اجتماعی طرح سالمت همگانی و تحول در
بیمه سالمت یک عملکرد درخشان از دولت یازدهم بر جای
گذاشته اســت .در عین حال به هویت و شخصیت و حقوق
اقــوام و فرهنگ هــای ایرانی به خصوص اهل ســنت توجه
بیشتریشدهکهمحصولعملکرددولتاست.
البته دولت هنوز نتوانســته مســاله توقیف مطبوعات،
قانون ممیزی ،مســاله حصــر و زندانیان سیاســی ،روابط با
عربستان ســعودی و خروج از رکود شــدید اقتصادی را حل
کند .بخشی از این مسائل باید در تعامل دولت با دیگر قوا حل
شود و برخی از انها به حل مساله هســته ای ربط دارد و برخی
دیگر به فقدان اراده و تصمیم محکم در دولت برمی گردد که
به خصوص در بازسازی اداری و اجرایی کشور ضروری است و
باید مورد توجه دولت در سال اینده قرار گیرد.
اصالح طلبان چقــدر در تصمیم گیری های دولت
اقای روحانی نقــش دارند؟ انچه امــروز می بینیم
حاصل نظــرات شــخص اقــای روحانی اســت یا
مشورت پذیری او؟
رابطــ ه جبهه اصالحــات و دولــت روحانــی رابطه
«مشــورت و حمایت» اســت .برخی مدیران دولــت رابطه
تشــکیالتی با جبهــه اصالحــات دارنــد اما مشــورت های
اصالح طلبان محدود به ایشان نیســت و گاه وزرای دیگر در
پذیرش مشــورت های اصالح طلبان راغب ترند .اما در عین
حال دکتر روحانی شخصا مرد تصمیم گیری است و تا زمانی
که خود شــخصا به نتیجه ای نرســد ،تصمیم نمی گیرد .در
ابعاد مختلف دولت نهادهای مشــورتی وجــود دارد در حوزه
اقتصادیاینمشورت پذیریپررنگ تراستودرحوزهسیاسی
کمرنگ تر.امابندهخبردارمکهشخصرئیس جمهورباروسای
ســابق جمهوری ،اقایان هاشــمی و خاتمی همفکری های
منظم و مرتب دارند و نظرات ایشان را می شنوند اما در نهایت
تصمیم گیریمربوطبهخودرئیس جمهوراست.
موسس ه پوز اعالم کرده که محبوبیت اقای روحانی
14درصد در جامعه کم شــده اســت ،به نظر شما
محبوبیت اقای روحانی در جامعه بعد از گذشت 20
ماه از ریاست جمهوری چه وضعیتی دارد؟ ایا بدنه
اجتماعی او حالت تصاعدی به خود گرفته یا اینکه
شرایط پیرامونی دولت که موجبات کاهش میزان
مقبولیتروحانیراهمپدیداوردهعنداللزومسرمایه
اجتماعیاصالح طلبانرانیزکاهشدادهاست؟اگر
توافق هسته ای اتفاق بیفتد چه تاثیری بر این بدنه
اجتماعی دارد و اگر حاصل نشود چه خواهد شد؟
فارغ از انکه این نظرســنجی ها چقدر دقیق است،
اما فکر می کنم جوجه را اخر پاییز می شمارند! موفقیت دکتر
روحانی در عبور از پرونده هسته ای تاثیر مستقیمی بر میزان
محبوبیت ایشان خواهد داشــت .بدنه اجتماعی ضمن انکه
مدافعدولتاستامادرنهایتمنتظریکپیروزیاستراتژیک
است تا بر اساس ان بتواند با سربلندی از روحانی حمایت کند.
در عین حال حتی اگر در مذاکرات هســته ای نتیجه سریعی
عاید نشــود روحانی این توانایــی را دارد که زمین بــازی را از
سیاست خارجی به سیاست داخلی عوض کند و در ان صورت
هنگامی که روحانی نشان دهد کدام جناح مانع از توافق شده
است ،معلوم نیســت که وضع رقیبان ایشــان بهتر از شرایط
فعلیباشد!
نکتــه جالب در ســوال شــما این اســت که از یکســو
می فرمایید روحانی اصالح طلب نیست و از سوی دیگر عدم
توفیق او را به معنــای ریزش ســرمایه اجتماعی اصالحات
می دانیــد! واقعیت این اســت کــه روحانی بهتریــن گزینه
اصالح طلبان برای حاکمیت اعتدال و عقل بر کشور است.
اگر افرادی وجود دارند که می خواهند این فرصت را از کشور
بگیرند و با ترویج عدم توفیق روحانی دولت او را به شکســت
بکشانندبایدبدانندکهگزینه هایدیگرچندانبهسودوصالح
انان نخواهد بود .درست اســت که تندروهای اصالح طلب
گفتمانغالبدرجبههاصالحاتنیستنداماشکستمیانه روی
به معنــای پیــروزی اصولگرایی نیســت .اصولگرایــان باید
این واقعیت را جدی بگیرند که شکســت میانه روی بازگشت
به محافظــه کاری و اصولگرایی نیســت ،ظهور تنــدروی و
رادیکالیسم جناح چپ است و این افراد متاسفانه روی سرمایه
اجتماعیجبههاصالحاتحساببازکرده اند.
چقدر اقای روحانی را نقدپذیر می دانید؟ منتقدان
می گویند رئیس جمهور نقدپذیر نیســت .ایا اقای
روحانیواقعاچنینشخصیتیداردیاانکهمنتقدان
زیاده روی می کنند؟ این ادبیاتــی که اقای روحانی
بــرای منتقــدان خــود بــه کار می گیــرد همچون
کم ســواد ،تازه به دوران رســیده و بی شناســنامه
ادبیاتمناسبیاست؟
در نقدپذیــری دولــت روحانــی همین بــس که هر
روز روزنامه هــای کیهان و وطن امروز علیه دولت و شــخص
رئیس جمهور می نویسند و ذره ای هم نگران توقیف نیستند!
در نقدپذیری دولت روحانی همین بس که ســخنران قبل از
خطبه هاونیزبرخیازخطیبان علیهدولتحرفمی زنندونیزدر
صداوسیماعمد هبرنامه هایخبریوسیاسیعلیهدولتاست.
غیرمسئول ترین مقامات حکومتی در قوای دیگر علیه دولت
و سیاست خارجی ان سخنرانی می کنند و در مقام اپوزیسیون
حرفمی زنندوچونرئیس جمهوردرجاییبهصراحتبهانان
جواب می دهد فریاد ســرمی دهند که ازادی نیست! مشکل
اصلیدولتایناستکهاپوزیسیوناندردرونخودحکومت
است و جایگاه طلبکار و بدهکار ادغام شده و در واقع نقدش بر
دولتایناستکهچراحرف هایشکست خوردگانانتخابات
24خردادرااجرانمی کند.بدیهیاستکهگاهرئیس جمهور با
زبانیکهانهامی شناسندباایشانسخنمی کند!
جریان دولــت و جریــان اصالحــات در انتخابات
مجلس چه نســبتی را با هم تعریــف می کنند؟ ایا
حاضرند با بخشــی از جریان اصولگــرا نیز ائتالف
کنند؟
دولت بــه صفت دولــت بعیــد اســت در انتخابات
دخالت کند امــا همفکران دولــت و جبهه اصالحــات و نیز
میان اصولگرایــان معتدل از یک مجلس معتدل اســتقبال
می کنند و در قالب جبهه اصالحات یا ائتالف های دیگر سعی
خواهند کردند مجلس دهم مجلسی معتدل و معقول باشد.
در این مســیر البته همیشــه ائتالف تنها راه ممکن نیست.
اصالح طلبان از حضــور اصولگرایان مســتقل و معتدل در
مجلس اینده اســتقبال می کنند و برخی ائتالف ها نه قبل از
انتخابات که بعد از انتخابات و در درون مجلس دهم شــکل
خواهدگرفت.
دولت روحانی با اصولگراها چه رابطه ای دارد؟ یک
بخشی از اصولگراها خود را رقیب دولت می پندارند
و بخشی حامی دولت هستند در نهایت نظر واحدی
میاناصولگرایاندربارهدولتاقایروحانیبه وجود
می اید یا اینکه تا پایان دوره چنین تعدد دیدگاهی در
اردوگاهاصولگرایانباقیمی ماند؟خوداقایروحانی
بهاصولگراهاچگونهمی نگرد؛رقیبیارفیق؟
دکترروحانیبسیارمایلاستکهفراجناحیعملکندو
بهاصولگرایانمعتدلبهاندازهاصالح طلبانمعتدلبهادهد.اما
اینتصمیمی استکهخوداصولگرایانبایدبگیرند.واقعیتاین
استکهانانخودنمی خواهندهزینهدولتروحانیشوندوگاه
ازموضعیمرددوفرصت طلبانهبهایندولتمی نگرند.عملکرد
اصولگرایان میانه رو در استیضاح وزیر علوم ،سکوت در برابر
پخششب نامهعلیهرئیس جمهوردرصحنمجلسومیدان
دادن به اصولگرایان تندرو در هیات رئیسه مجلس از مواردی
استکهبدگمانیرئیس جمهوربهاصولگرایانمعتدلراتشدید
کرده است .به نظر می رسد انان یا مایل به استفاده از پتانسیل
خودبرایدولتنیستندیااینکهقدرتونفوذالزمراندارند.
چنانچهحزبدکترالریجانیشکلگیردومواضعرسمی
خود را بیان کند و سهمیه اش در انتخابات مجلس دهم روشن
شود ،بهتر می توان به سوال شما جواب داد اما رابطه دولت
و جبهه اصولگرایان هم اکنون اکنده از بی اعتمادی اســت و
به نظرم حتی در انتخابات مجلس اینده حامیان دولت به فکر
ائتالف با این اصولگرایان در حاکمیت نخواهند افتاد چون به
انان اعتماد ندارند .البته اصولگرایان معتدل بیرون از مجلس
هم هستند که دولت به انها اعتماد بسیار دارد .افرادی مانند
حجت االسالم والمســلمین علی اکبر ناطق نوری که انصافا
در حمایت از دولت نقش مهمی دارد و نیــز در جریان پرونده
هســته ای دیدگاه های دکتر علی اکبر والیتی به دولت بسیار
نزدیک است و ایشان در توفیق پرونده هسته ای نقش مهمی
123
سیاست
124
مثلث | شماره 256
سیاست
شــانس بقای دولت را کم کنند ،غافل از انکه تیشه به ریشه
می زنندوبرسرشاخنشستهو ُبنمی برند!
برخی کارشناسان و تحلیلگران سیاسی معتقدند
درصورتیکهتوافقهسته ایحاصلنشودروحانی
نخســتین رئیس جمهور تــک دوره ای ایران لقب
خواهد گرفت ،نظر شــما چیســت؟ در این حالت
اصالح طلبان چگونه عمل می کنند ،ایا همچنان در
انتخابات ریاســت جمهوری 96از روحانی حمایت
می کنندیاانکه ترجیحمی دهندبانامزدیمستقلبه
انرقابتسیاسیقدمبگذارند؟ایارسیدنبهتوافق
هسته ایتضمینخوبیاستبرایاینکهاوحتمادو
دوره ای باشد؟
روحانی با حل مســاله هســته ای و بدون حل مساله
هسته ایبهترینگزینهاصالح طلباندرانتخاباتسال1396
است .با حل مســاله هســته ای او یک قهرمان ملی خواهد
شد و بدون حل این مساله می تواند در مقام فردی که قربانی
سوءتدبیر در دولت قبل شده و اکنون باید به مردم پاسخ دهد
که چه جناحی مانع از ان شده که توافق شکل گیرد ،بیشترین
شانس ریاست جمهوری دوباره را داشته باشد .یعنی در هر دو
مقام حاکم مقتدر و اپوزیسیون بهترین شــانس رای را دارد.
به خصوص اگر محمود احمدی نژاد نامزد ریاســت جمهوری
شود،بهتریندوگانهانتخاباتیشکلخواهدگرفت.
یکی از چالش های حســن روحانی وزارت ارشــاد
اوســت ،به طــوری که حتــی اقــای جنتــی تا حد
استیضاحهمپیشرفت،فکرمی کنیددرایندهاین
چالش اقای روحانی چه سرانجامی خواهد داشت؟
وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی در دولت اقای روحانی
ســابقه درخشــانی در مبارز ه انقالبی و نیز تجربــه زیادی در
رفتــار دیپلماتیــک دارد ،ضمن انکــه در این دولــت میزان
ازادی های فرهنگی ،هنری و رســانه ای بیشتر شده است و
اکنون رسانه های متنوع تری داریم اما خیلی نگران استیضاح
وزیر ارشاد نباشــید! قوه عاقله مجلس به این استیضاح رای
نمی دهد و اگر هم نتوانســت تندروهای مجلس را قانع کند،
اقای علی جنتی بهترین انتخاب برای صدر لیست انتخابات
مجلسدهمازسویاصالح طلبانواصولگرایانمعتدلاست
که با رای باالیی از مردم پاسخ برخی نمایندگان فعلی را خواهد
داد! البته به نظر من احتمال استیضاح ایشان اندک است.
با توجه به اینکه حزب اعتدال و توسعه دور جدیدی
از فعالیت خود را اغاز کرده است برخی این مساله را
نشانهایندانستندکهحسنروحانیتصمیمگرفته
نقشیراکهقبالبرایکارگزارانقائلبودبهاینحزب
واگذار کند ،این گمانه تا چه حد صحیح است؟
به نظرم کل سوال ایراد دارد!
اوال دکتر روحانی قصد نداشــته نقش ویژه ای به حزب
کارگزاران سازندگی ایران بدهد .کارگزاران خود به این نتیجه
رسید که در شرایط جدید کشور سازمانش را احیا و گفتمانش
را توســعه دهد .ما یک فراکســیون جدی و مهــم در جبهه
اصالحات هستیم که با نیروهای معتدل در هر جناحی روابط
خوبیداریمامامدعیرهبریهیچجبهه اینیستیم.
ثانیا فعالیت حزب اعتــدال و توســعه را نباید به تالش
برایجایگزینیهیچحزبییاجبهه ایتعبیرکرد.اینحزبدر
ظرفیتاجتماعیخودفعالیتمی کندو ماهمازاناستیصال
می کنیم و حزب اعتــدال و توســعه را از نزدیک ترین احزاب
سیاســی به خود می دانیم و معتقدیم اگر این حزب بتواند در
تشکیل یک مجلس معتدل و توسعه گرا نقش ایفا کند باید از
ان استقبال کرد.
ثالثا دولت دکتر روحانی یک دولت فراجناحی است که
البته از نظر فکری و گفتمانی به دو حزب کارگزاران سازندگی
ایران و حزب اعتــدال و توســعه نزدیک تر اســت .بنابراین
تلقی ماموریت دادن دولت به احزاب یک تلقی توهین امیز و
غیرواقعی است.
ادامه دادن پرداخت یارانه ها
پوپولیستی است
گفت وگوی مثلث با صادق زیباکالم
امید کرمانی ها
خبرنگار
4
20ماهازرویکارامدندولتاقایروحانیمی گذرد.
ایندولتدرکجاقوتودرکجاضعفداشتهاست؟
اقای روحانی در شرایطی قوه مجریه را تحویل گرفت
که کشور وضع جالبی نداشت ،رشد اقتصادی 4درصد و تورم
به مرز 40درصد رسیده بود ،بدهی های دولت فوق العاده باال
بود،تحریم هاواقعااقتصاد مارافلجکردهبودندو بی انضباطی
ونا بسامانیمالیازسرورویمملکتمی ریخت.بهیکروایت
4میلیوننفروبهیکروایتدیگرششمیلیونبیکاربودند.اگر
میزان بیکاری را همان چهار میلیون نفر در نظر بگیریم ،عدد
کمی نیست چون اکثر انها فارغ التحصیالن دانشگاه بودند.
ضمن انکه بعد ها معلوم شد چه فساد گســترده ای در کشور
ریشه دوانیده بود که بخش عمده ای از ان فساد در مورد بحث
تحریم ها بود .در چنین شرایطی او کشــور را تحویل گرفت.
در کل معتقدم نمره عملکرد دولت روحانی در حوزه اقتصاد از
مرداد 92تاکنون قابل قبول است چون توانست کشور را از ان
وضعیت رشد منفی در بیاورد و تا حدودی تورم را مهار کند اما به
نظرمنرکودهمچنانباقیاست.منتنهادلیلیکهبرایباقی
بودن مساله رکود دارم افزایش بیکاری در کشور است چون در
اینمدتبهحجمبیکارانکشوراضافهشد.ایننشانمی دهد
که ما همچنان در وضعیت رکود به ســر می بریم و هنوز دولت
نتوانسته رونق اقتصادی در کشور به وجود اورد بنابراین حجم
بیکارانروبهافزایشاست.
دولت اقای روحانی در حوزه سیاست داخلی چه طور
عملکرد؟
از انجا کــه اقــای روحانی همه توجهش به ســوی
هســته ای و بخش اقتصاد رفت در واقع او سیاست داخلی را
صندلی عقب ماشین دولت گذاشت تا به موقع به ان بپردازد،
حال انکه اقای احمدی نژادپس از انتخابات ریاست جمهوری
ســال 84یک انقالبی در مدیریت کشــور ایجــاد کرد .یعنی
درســت مانند بعد از پیروزی انقالب اسالمی که تمام مدیران
کنار گذاشته شــدند .احمدی نژاد در ســال 84به عنوان یک
قاعده کلی تمام کســانی را کــه در زمان دولت هــای اقایان
هاشمی رفسنجانی و خاتمی سمت داشتند از دهیار و بخشدار
تافرماندار،معاوناستاندار،استاندار،سفیرورئیسدانشگاه،
مســئوالن و مدیران صدها شرکت و موسســه دولتی همه را
کنار گذاشــت صرفا به دلیل انکه انهــا در دولت های اقایان
هاشمی و خاتمی سمت داشتند ،من نمی گویم مدیران زمان
ریاست جمهوری اقایان هاشمی و خاتمی همه نابغه بودند اما
در عین حال معتقدم بعضی شان مدیران الیق و از تحصیالت
وتجربهخوبیبرخورداربودندوکارنامهموفقمدیریتیداشتند.
اقای احمدی نژاد طبق قاعده کلی همه را کنار گذاشت .کاری
نداریم کسانی که در زمان ریاست جمهوری اقای احمدی نژاد
سرکار امدند چقدرتجربه داشتند و دارای چهکارنامه مدیریتی
بودندامااقایروحانیبنایشنبودونیستکهمثلاحمدی نژاد
بگوید هر کس در دولت گذشته سمتی داشت باید کنار برود.
ظرف 20ماهگذشتهکهاقایروحانیرئیس جمهورشدحداقل
بهیکدوجیناستانسفرکردمتابهدعوتبسیجدانشجویی،
انجمن اســامی یا نهاد مقام معظم رهبری در دانشــگاه ها
سخنرانی کنم .البته برخی سخنرانی هایم نیز درون دانشگاه
نبود یعنی اعضای ستادهای اصالح طلبان و ستادهای اقای
روحانی دعوت کردند و من نیز دعوت انهــا را پذیرفتم .واقع
مطلبایناستکهتمامجاهاییکهرفتمیکجانبودبچه هایی
که روزی در ستاد انتخاباتی اقای روحانی فعال بودند از عزل و
نصب های مدیران استانیاعالمرضایتکنند وایننارضایتی
بهصورتاپیدمی درتماماستان هاییکهرفتموجودداشت.
اما یکسری استاندارها گرایش اصالح طلبی دارند
مثال اقای انصاری استاندار زنجان که در ستاد اقای
موســوی فعالیت داشــت و در مجلس گذشته نیز
عضوفراکسیوناصالح طلبانبود.یعنیازایننوع
استاندارهانیزنارضایتیوجودداشت؟
البتهدرزنجان،گیالنوکردستانگالیه هادربارهخود
استاندار نبود بلکه از عزل و نصب های صورت گرفته یا تغییر
مدیریت هایی که باید در فرمانداری ،بخشداری یا ادارات کل
استان انجام می شد اما رخ نداد نارضایتی وجود داشت و افراد
به شدتگالیه مندبودند.
پس در سیاســت داخلی اقای روحانی در کل نمره
خوبیکسبنکردهاست؟
خدا را شــاهد می گیرم هر کجا که این مساله مطرح
شدمنتوضیحدادموگفتمسیاستدولتیازدهمبههیچوجه
این نیست که مثل اقای احمدی نژاد عمل کند .اقای روحانی
بنا ندارد یک مدیر را صرفا به دلیل انکه در دوران احمدی نژاد
مسئولیت داشــته کنار بگذارد که اگر این کار را انجام دهد به
ان 19میلیون نفری که به او رای دادند جفا کرده اســت چون
هدف انتقام گیری نیســت یا اقای احمدی نژاد معلم اخالق
دولت یازدهم نبود کــه اقای روحانی و اقــای رحمانی فضلی
بخواهند مثل احمدی نژاد و وزیر کشور او رفتار و عمل کنند.
منتهاناراضیانمی گفتندخواهانبرکناریمدیرانزماندولت
اقایاحمدی نژادنیستندبلکهانتظاردارندیکتیممستقلیاز
طرف رئیس جمهور و وزیر کشور به استان انها بیاید و عملکرد
مدیران استان را بررســی کند اما چنین اتفاقی نیفتاده است و
علتراجویامی شدند.
با این وجــود محبوبیت اقــای روحانــی را به لحاظ
اجتماعیچهطورارزیابیمی کنید؟
فکــر می کنم اگــر همین فــردا مجــددا انتخابات
ریاست جمهوری برگزار شود اقای روحانی کمابیش همان19
میلیونرایرابیاوردامابعیدمی دانمارایاوبیشاز 19میلیون
شود ،اما شــاید یک تا 3میلیون از تعداد ارای او کاسته شود.
یعنی با وجود نارضایتی هایی که وجود دارد اکثریت قریب به
اتفاق کســانی که به اقای روحانی در 24خرداد 92رای دادند
هنوزحاضرندبهاورایدهند.
برخیمنتقداندولتیازدهممی گوینددورهماهعسل
دولت تمام شده و مردم خواهان اجرای وعده های
انتخاباتی اقای روحانی هســتند این را قبول دارید
که منحنی محبوبیــت اقای روحانی بــه نقطه اوج
رسیده اســت؟ ضمن انکه موسســه امریکایی ای
پوز اخیرا نظرسنجی داشته و اعالم کرده که میزان
محبوبیت اقای روحانی در حال کاهش است ،نظر
شماچیست؟
اوال این طبیعی اســت هر دولتی بعد از انکه بر ســر
کار می اید مقــداری از محبوبیتش کم می شــود ،برای اینکه
رای دهندگان انتظاراتی دارند و ان انتظارات پاسخ داده نشده
اســت .من هم گفتم بعید به نظرم می رســد اگر فــردا دوباره
انتخابات تکرار شــود اقای روحانی بیــش از 19میلیون رای
بیاورد حتی احتماال کاهش رای هم خواهد داشت ولی از 16
میلیونرایهمارایاوکمترنمی شودمنمعتقدمبخشقابل
سیاست
توجهی از بدنه اجتماعی اقشار و الیه هایی که به اقای روحانی
رای دادند از تحصیلکردگان جامعه هستند و همچنان با اقای
روحانیهمراهند.
اگر دولت روحانی در حوزه سیاست خارجی به ویژه
مذاکرات هســته ای نتواند کاری کند چــه اتفاقی
می افتد؟
مهمترین مساله فراروی اقای روحانی بعد از تحویل
گرفتندولتعرصهدیپلماسیوحلمسالههسته ایبود.دنیا
و دست کم 19میلیونی که به او رای داده بودند از اقای روحانی
می پرسیدند که برای حل مساله هسته ای می خواهد چه کار
کند؟ او وقتی رئیس جمهور شد کار در این زمینه را شروع کرد و
بهنظرمی رسدبعداز 18ماهمذاکراتنفس گیربهیکجاهایی
هم رسیدند .مذاکرات از شهریور سال گذشته شروع شد و تا به
امروز ادامه دارد .فکر می کنم اغراق نباشد صدها ساعت بین
وزیرخارجهماووزیرخارجهامریکاووزرایخارجهاتحادیهاروپا
جدایازنشست هایمتخصصاندررده هایپایین ترمذاکره
انجام شــد .اقایان ظریف ،عراقچی و تخت روانچی صدها
ساعت مذاکرات مســتقیم با همتایان خود در 5+1داشتند،
به نظر می رســد بحمدالله نتایجی هم دارد به دست می اید،
حداقلشایناستکهیکاتشبسنانوشتهبعدازبهرویکار
امدناقایروحانیاعالمشدبااینمضمونکه«حاالمذاکره
کنیم ببینم به کجا خواهیم رســید ».خالصه استراتژی اقای
روحانی این است که دنیا به ایران اعتماد کند چون ایران واقعا
نمی خواهد سالح هسته ای تولید کند؛ شاید برخی باشند که
فکر کنند 2یا چند سالح هسته ای یک تضمین است تا غرب
همانطور که به افغانســتان و عراق حمله کرد به ایران حمله
نکند،ولیاقایروحانیمی گویداینهاطرزفکراصلیمسئوالن
جمهوریاسالمیایراننیستچوننگاهاصلیوتعیین کننده
را مقام معظم رهبری دارند که تولید و کاربرد ســاح هسته ای
ایران را حرام دانســته اند پس اقای روحانی از دنیا می خواهد
به ایران اعتماد کنــد .غربی ها هم متقابال می گویند حاضرند
متاســفانه پولی که برای یارانه نقدی
ســال اینده پرداخت می شــود تقریبا
برابر بــا کل بودجه عمرانــی مملکت
است و این فاجعه است .هیچ دولتی
در دنیا و تاریخ ندیــدم این طور عمل
کند .چرا اقای روحانی اقدام نمی کند و
جلوی خونریزی این زخم را نمی گیرد؟
برای انکه نگران محبوبیتش است.
می گویــد چــرا کاری کند که فــردا در
انتخابات مجلس و ریاست جمهوری
ارایش کاهش پیدا کند و رای نیاورد
مثلث | شماره 256
سیاست
به ایران اعتماد کنند ولی انتظار دارند ایران گام هایی را ابتدا و
بعد گام هایی را به تدریج در میان مدت بردارد تا در مقابل انها
نیز گام هایی را در کوتاه مدت و میــان مدت بر دارند .این روح
صدها ساعت مذاکره میان ایران و 5+1بود ،منتها گفتن این
حرف اسان است ،اینکه چه گام هایی را برای به دست اوردن
اعتماد طرف غربی برداریم یا انها چه گام های متقابلی بردارند
باعث شده 18ماه مذاکرات نفس گیر انجام شود و همچنان
ادامهداشتهباشد.منخوشبینهستمکهنهایتااینمذاکرات
به توافق برسد چون فکر می کنم امریکایی ها فهمیده اند که
تیم مذاکره کننده دولت جدید ایران واقعــا نمی خواهد زمان
بخرند یعنــی نمی خواهد مذاکره برای مذاکــره کند .معتقدم
امریکایی ها 80-70درصد به اقای روحانی و تیم مذاکره کننده
ایران اعتماد پیدا کردند و به نظر من حاضر شدند دستی که از
سوی ایران دراز شده را بفشارند تا اعتمادسازی میان دو طرف
بعد از 36سال که همه اش دشــمنی بوده به وجود اید .اتفاقا
اقای نتانیاهو را کامال می فهمم که چرا اینقدر عصبانی است و
بهامریکایی هامی گوید«:دارنداشتباهمی کنندوفریبایرانرا
می خورند مدعی است که شاید ایران جای دیگر غیر از نطنز و
فردوتاسیساتهسته ایداشتهباشند».درداخلهمدلواپسان
به روحانی می گویند اشــتباه می کند و این لبخند امریکایی ها
داردایرانرابهبیراههمی کشاند.اماکسرقابلتوجهیازمردم
و نخبگان سیاسی ایران واقعا خواهان این هستند که الاقل
تالش شود اعتماد سازی اتفاق بیفتد .در امریکا هم عده ای
از دموکرات ها و میانه روها معتقدند «واشــنگتن روشی را که
ظرف 36سال گذشــته در قبال ایران پیش گرفته بود باید به
حال تعلیق در بیاورد و ببیند ایا می شود از راه توافق با ایران به
مصالحهرسید».بنابراینفکرمی کنمکهدرزمینههسته ایبه
توافقخواهیمرسیدولیاگرتوافقهسته ایصورتنگیردان
وقتفکرمی کنمشرایطکشورچهاقایروحانیبخواهدوچه
نخواهد در جهتی خواهد رفت که ریزش قابل توجهی در بین
کسانی که به او رای دادند نه به واسطه سیاست هایی که اقای
روحانیپیشگرفت،بلکهناامیدمی شوندازاینکهاقایروحانی
بتواندواقعاکاریانجامدهد.
شــما در جایی گفتید که اقــای روحانــی باید اقای
رحمانی فضلی وزیر کشور را از کابینه کنار بگذارد،
ایا این برای اصالح رویه در حوزه سیاست داخلی و
جلوگیریازتشدیدنارضایتیاست؟
اینتوضیحرابدهم.منگفتمبعدازتوافقهسته ای
اقایروحانیبایدیک ترمیمکابینهانجامدهدودر ترمیمکابینه
اقایرحمانیفضلیراکناربگذارد.چوناقایروحانیبزرگترین
و مهمترین و حساسترین سمت کابینه را به یک اصولگرا داد و
وارد یک توافق نانوشته با اقای علی الریجانی و اصولگرایان
معتدل و میانه رو شــد به این معنا که مهمترین وزارتخانه را به
رحمانی فضلی داد و انتظار داشــت اصولگرایان میانه رو یک
حداقل همراهی را با کابینه او داشــته باشند اما متاسفانه علی
الریجانی ،مهندس باهنر ،احمد توکلی و سایر پیشکسوتان و
شیوخاصولگرایمجلسبهتعهدخودعملنکردندوانحداقل
همراهی و هماهنگی را با دولت اقــای روحانی انجام ندادند.
حتی می خواهم بگویم اساسا وضع بدتر شــد یعنی به تدریج
زعامتوجلوداریمجلسنهممتاسفانهدراختیارحامیاناقای
احمدی نژاد ،جبهه پایداری و اصولگرایان تندرو قرار گرفت یا
اقای الریجانی نمی تواند در برابر اصولگرایان تندرویی چون
حمید رســایی و کوچک زاده کاری کند یا می تواند ولی به خود
می گویدچرابایداینکارراانجامدهد،فارغازاینکهکدامیکاز
موارد یادشده صحت دارد واقعیت ان است که فرمان مجلس
به دست طرفداران اقای احمدی نژاد افتاده است .شاید اقای
علی الریجانی و ان 170تا 180نماینده اصولگرا نمی توانند از
پس 50-40نماینده جبهه پایداری بر بیایند یا تعمدا فرمان را به
دست انها سپردند ولی به نظر من وقتی توافق در فروردین94
صورت می گیرد اولین کاری که اقای روحانی باید انجام دهد
ایناستکهوزیرکشورراعوضکندوقرصومحکمیکفرد
نزدیکتربهاصالح طلبانرادرراساینوزارتخانهبگذاردیااینکه
ازرحمانیفضلیخیلیجدیبخواهدکسانیکهناحقدرحوزه
وزارتکشورمسئولیتدارندبهدلیلناکارامدیعزلشوند.
یک نقدی که به دکتر روحانی مطرح می شــود این
اســت که رابطه خود را فقط با طیــف خاصی برقرار
کرده ضمن انکه همه تمرکز خود را فقط بر موضوع
هســته ای گذاشــته و به ســایر موضوعات کشور
کم توجه است مثال در بحث گرد و غبار چه اشکالی
داشــت رئیس جمهور در ان وضعیت به خوزستان
برود و اوضاع را از نزدیک رصد کند تا بار روانی مردم
انمنطقهکمشود؟
اشکالی نداشــت خانم ابتکار هم اگر می رفت خیلی
خوب بود .می پذیــرم از نظر تبلیغــات دولت اقــای روحانی
فوق العاده ضعیف و درمانده است یعنی کمترین نمره ای که
به دولت اقــای روحانی می دهم درباره تبلیغات اســت .اقای
روحانی به هر دلیلی موقع گرد و غبار به خوزستان نرفت که اگر
می رفت بهتر بود اما می توانست فریاد بکشد و بگوید 8سال
مدیریت کشور را با نفت بشکه ای 100دالر در اختیار داشتند
اما انها برای خوزســتان چه کردند؟ مقابله با گرد و غبار برنامه
بلند مدتمی خواهد،ایکاشاقایروحانیمی پرسید«اقای
احمدی نژاد و رئیس سازمان محیط زیست او در دولت نهم و
دهم برای مبارزه با این پدیده چــه کردند؟» برای تاالب انزلی
که امروز لجنزار شده چه اقداماتی شــد؟ دولت گذشته حتی
یک هلی کوپتر اب پاش نمی توانست بخرد تا در اختیار اداره
کلمحیطزیستگیالنوگلستانقراربدهدکهوقتیجنگل
اتشگرفتهلی کوپتربرایخاموشکردناتشاعزامشود.
همه این مســائل در جای خود قابل بحث و بررسی
است اما نکته اساســی این اســت که اینکه اقای
روحانی نخبه گراســت حــال انکه نیاز اســت یک
125
سیاست
126
مثلث | شماره 256
سیاست
رئیس جمهور قدری هم پوپولیســت باشد ،این را
قبولندارید؟
اتفاقــا من معتقــدم خیلــی وقت ها اقــای روحانی
فیلش یاد هندوستان می کند و به شدت کارهای پوپولیستی
احمدی نژادیراانجاممی دهد.
مصادیقشرامی فرمایید؟
اقای روحانی در ســخنرانی هایی که به غرب حمله
می کند مثال ســخنانی که به قم رفت و گفت یا به شــکلی که
سفرهای استانی را انجام می دهد یاداور کارهای احمدی نژاد
است .در واقع معتقدم 80درصد کارهای او ناشی از پوپولیسم
اســت 20،درصد مثل احمدی نژاد رفتار نمی کند و سعی دارد
کمیعالمانه ترمثلیکحقوقدانرفتارکند.برایاثباتاین
حرف کافی است نطق ها و مصاحبه های اقای روحانی در 19
ماهگذشتهباسخناناقایاکبرهاشمیرفسنجانیوسیدمحمد
خاتمی مقایسه شــود ،خیلی کم دیده می شود اقای هاشمی
رفسنجانی پوپولیستی صحبت کند 90درصد انچه می گوید
در جهت بازگو کردن مشکالت و مسائل و مصیبت هایی است
که در مملکت وجود دارد اما اقای روحانی اغلب سروقت خمره
پوپولیســتی می رود و به نظر من این اصال درست نیست .یا
در مورد یارانه ها ،اقای روحانی اصال حاضر نیست درباره این
موضوع واقعیت ها را با مردم در میان بگذارد و ترجیح می دهد
وضعیت به همین منوال باشــد ولی به محبوبیتش خدشه ای
وارد نشود همچنان که احمدی نژاد ،مجلس هشتم و مجلس
نهم چنین ترجیحی دادند .اگر یک دلیل داشــته باشــم که
بگویم اقای روحانی خیلی وقت ها پوپولیســتی رفتار می کند
این است که همچنان دارد یارانه نقدی می پردازد .متاسفانه
پولی که برای یارانه نقدی سال اینده پرداخت می شود تقریبا
برابر با کل بودجه عمرانی مملکت اســت و این فاجعه است.
هیچ دولتی در دنیا و تاریخ ندیدم این طور عمل کند .چرا اقای
روحانیاقدامنمی کندوجلویخونریزیاینزخمرانمی گیرد؟
برایانکهنگرانمحبوبیتشاست.می گویدچراکاریکندکه
فردا در انتخابات مجلس و ریاســت جمهوری ارایش کاهش
پیداکندوراینیاوردبنابراینحاضرنیستاندردکهبراثریک
تصمیمغلطپوپولیستیدرزمانریاست جمهوریاحمدی نژاد
حادثشدرادرمانکند.درواقعاقایروحانیمثلاحمدی نژاد
می خواهد پرداخت یارانه نقدی را به نفع خود مصادره مطلوب
کند و خیلی برایش مهم نیست که 20سال دیگر چه بالیی سر
مملکتمی اید.
اقایدکتراصالح طلبانچقدردرتصمیم گیری های
دولتنقشدارند؟
اصالح طلبان خیلی خیلی کم در تصمیم گیری های
دولتنقشدارند.
برای همین اقــای حجاریان گفــت اصالح طلبان
حمایت علنــی و انتقاد مخفی از دولــت دارند یعنی
ناچارند که حمایــت از دولت اقای روحانی داشــته
باشند؟
من که همه این حرف ها را درباره دولت اقای روحانی
زدم اگر همین فردا دوباره انتخابات شود ضمن انکه دوباره به
اقای روحانی رای می دهم راه می افتم و مــی روم این ور و ان
ور می گویم«ای مسلمانان بیایید به اقایروحانیرای دهید»
چون در غیر این صورت یکی از میان سعید جلیلی یا محمود
احمدی نژادیامحمدباقرقالیبافرئیس جمهورمی شود.
اینها همه الترناتیوهای اقــای روحانی در انتخابات
ریاست جمهوری 96هستند؟
بلهاینهابدیلاقایروحانیهستنداینقدرعقلممی رسد
که اگــر روحانی رئیس جمهور نباشــد ســیدمحمد خاتمی یا
هاشمیرفسنجانیهمرئیس جمهورنمی شود.پسچهکسی
رئیس جمهور می شود؟ ســعید جلیلی یا محمود احمدی نژاد
رئیس جمهور می شــود اما اگر توافق هسته ای حاصل شود
اقایروحانیرئیس جمهوردرانتخاباتریاست جمهوریسال
96نیزپیروزمی شود.
فکر می کنــم اگر همین فــردا مجددا
انتخابــات ریاســت جمهوری برگزار
شــود اقای روحانــی کمابیش همان
19میلیــون رای را بیــاورد امــا بعید
می دانم ارای او بیــش از 19میلیون
شود،اماشایدیکتا 3میلیونازتعداد
ارای او کاســته شــود .یعنی با وجود
نارضایتی هایی که وجود دارد اکثریت
قریب به اتفاق کســانی کــه به اقای
روحانــی در 24خــرداد 92رای دادند
هنوز حاضرند به او رای دهند
اگر توافق هســته ای صــورت نگیــرد جدی ترین
رقیب اقای روحانی چه کســی خواهــد بود جلیلی،
احمدی نژادیاقالیباف؟
مشکل اصولگرایان این اســت که رای ندارند یعنی
ســقف رای اصولگرایان یا جبهه پایداری همــان رای اقای
جلیلی اســت ولی ان کســی که رای دارد اقای احمدی نژاد
اســت ،احمدی نژاد بین 10تا 15میلیون رای دارد .دوستان
اصالح طلبناراحتمی شوندوقتیمناینرامی گویموازمن
می خواهنداگرچنینواقعیتیهموجودداردانرابهزباننیاورم
اما واقعیت است که احمدی نژاد 10تا 15میلیون همچنان در
جامعه رای دارد بنابراین اصولگرایان نمی توانند احمدی نژاد
را کنار بگذارنــد .اصولگرایان نمی تواننــد از 15میلیون رای
احمدی نژادچشمبپوشندچونخودشانرایشانبه 10میلیون
همنمی رسد.
شــما می گویید جدی ترین رقیب اقای روحانی در
انتخاباتسال 96اقایاحمدی نژاداست؟
قطعابلههمینطوراست.
پس چرا اصالح طلبان اینقدر احمدی نــژاد را دارند
تحریکمی کنندکهبهصحنهسیاسیبیاید؟
مااینکارراانجامنمی دهیماصولگرایانچاره ایجز
بازگشتبهاحمدی نژادندارند.
امادائمرسانه هایاصالح طلبازتحرکاحمدی نژاد
برای انتخابــات مجلس و ریاســت جمهوری تیتر
می زنند.
برای اینکه واقعیتی است .اتفاقا من مخصوصا اقای
احمدی نژادرامطرحمی کنمتامردماصولگرایانرابیشتروبهتر
بشناسندکهاینجماعتبرایاینکهبهقدرتبرسندباوجودتمام
بالهایی که احمدی نژاد سر کشور اورند اما دوباره حاضرند از
احمدی نژادحمایتکنندتااورئیس جمهورشود.
اگر توافق انجام نشود و ان ریزش رای اتفاق بیفتد
بهترین گزینه اصولگرایان بــرای رقابت با روحانی
کیست؛بازهماحمدی نژاداستیاجلیلی؟
بســتگی بــه ایــن دارد کــه اصولگرایان چــه طور
فکر می کنند .اگر فقــط به فکر قدرت باشــند یقیقنا به دنبال
احمدی نــژاد می رونــد و از دم خانه اش در نارمک با ســام و
صلواتاورابهمیدانانتخاباتریاست جمهوریمی اورند.
اگرتوافقهسته ایشودوارایروحانیافزایشپیدا
کند اصولگراها از رقابت با روحانی در سال 96چشم
پوشیمی کنند؟
اگر توافق شــود اصولگرایــان بــا احمدی نژاد هم
شانس زیادی برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری 96
نخواهندداشت.
اصالح طلبــان اگــر توافق نشــود پشــت روحانی
می مانند یــا یک نامزد مســتقل معرفــی می کنند؟
باتوجه به اینکه شما می گویید نقش اصالح طلبان
در تصمیم گیری های دولــت روحانی خیلی خیلی
ناچیزاست.
اصالح طلبانهمچنانحامی روحانیمی مانند،چون
با وجود همه کاستی ها ،اقای روحانی همچنان مطلوب ترین
گزینهبرایاصالح طلباناست.
اگر توافق هســته ای حاصل نشــد و رای نیاوردن
روحانی در انتخابات ریاســت جمهوری قطعی بود
اصالح طلبان نمی توانند یک گزینه جدی تر معرفی
کنند که او بتواند شانسی برای ریاست جمهوری و
رقیبیبرایاحمدی نژادوجلیلیباشد؟
گزینه ای ندارند .شــورای نگهبانی که اکبر هاشمی
رفســنجانی را که ســتون انقالب اســت مثل اب خوردن رد
صالحیت می کند ایا می گذارد یک گزینه جدی اصالح طلب
بهعرصهانتخاباتریاست جمهوریواردشود؟
به فرض اینکه گزینه اصالح طلبان تایید شــود ان
وقتچه طور؟
اگرتوافقهسته ایصورتنگیردمعتقدمحتیاقای
روحانی هم نمی تواند در خرداد 96رای بیاورد چه برسد به یک
نامزد اصالح طلب ،ولی یک اتفاق می تواند بیفتد یک نامزد
واقعیاصالح طلبمثلمعین،عبداللهرمضانزادهیامحمدرضا
عارف–کهالبتهدرجهاصالح طلبی اشمثلمعینورمضانزاده
نیست-بیایدودربرابراقایاحمدی نژادوجلیلیقراربگیرد،ان
زمان انتخابات مثل سال 84و 76دو قطبی می شود و معتقدم
اصالح طلبانپیروزمی شوند.
اما اقای معین که در سال 84هم نتوانست حتی به
دور دوم برود؟
در سال 84شرایط فرق می کرد االن ما داریم درباره
سال 96حرف می زنیم 12سال از ان زمان فاصله داریم .پس
می شود انتخابات را دوقطبی کرد چون موج به وجود می اید.
خیلیادم هابهگذشته هافکرنمی کنند.
اگراصالح طلبانگزینهاختصاصیبهمیدانبیاورند
رایپایگاهاجتماعیانهابینگزینهاختصاصی شان
واقایروحانینمی شکند؟
تا هر وقت اقای روحانی باشــد از االن تا یوم قیامت
اصالح طلباننامزداختصاصیمعرفینمی کنند.
یعنی حتی اگر مذاکرات به نتیجه نرســد و احتمال
شکســت اقــای روحانــی وجــود داشــته باشــد
اصالح طلباننامزداختصاصیمعرفینمی کنند؟
حتی اگر مذاکرات هسته ای به توافق نرسد در خرداد
96اصالح طلبان با تمام وجود و همه قوا پشت اقای روحانی
خواهندایستاد.گزینه هاییکهازانهانامبردمبهشرطیبودکه
روحانیبهصحنهانتخاباتنیاید.
سیاست
گ
ف
ت
و
گ
و
روحانی روحیه مشورتی دارد
گفت وگوی مثلث با سیدرضا اکرمی
امید کرمانی ها
خبر نگار
ســیدرضا اکرمی ،رئیس شــورای فرهنگی نهاد
ریاســت جمهوری در ایــن گفت و گو ســعی می کند با
محافظه کاری سخن بگوید .به نظر می رسد حاشیه های
تو گوی او با برنامه شناسنامه ،اکرمی را در
مربوط به گف
شرایط سختی قرار داده و همین موضوع موجب مکث
بیشتر او برای ورود به مجادالت سیاسی می شود.
مثلث | شماره 256
جهادی» که این دو بخش در اقتصاد ان طور که باید و شاید
فعال نشــد ،هم عزم ملی به وجود نیامد و مدیریت جهادی
هم که تالش مســتمر و پیگیر باید اعمال می شد مشاهده
نکردیم .سال گذشته با قیمت باالی صد دالر ،یک میلیون
به ازای هر بشکه نفت می فروختیم اما امسال در وسط سال
ضربه سنگینی به اقتصاد کشــور وارد شد چون قیمت نفت
به نصف سال گذشته کاهش یافت ولی خوشبختانه دولت
اعالم کرد که الیحه بودجه 94را حداقل به اکتفای متکی به
درامد نفت تنظیم کرده که الیحه بودجه در مجلس تصویب
و تحویل شورای نگهبان شد .به نظرم باید همه بخش های
سخنان رهبری را عملیاتی کنیم ،یعنی عزم ملی و مدیریت
جهادی در کنار هم نتیجه می دهد .گاهی کارشناســان به
ما می گویند نقش دولت در امور 30درصد بیشــتر نیســت
بقیه بــه عهده قوای دیگر و کل ملت اســت کــه مردم باید
در این بخش انچه برای شــان مقدور است سرمایه گذاری
کنند ،فعال شوند و کنترل داشته باشــند تا بهره وری ارتقا و
مشکالت کاهش یابد.
بخش اقتصاد را گفتید ،بخش دیگر شــعار سال
فرهنگ بود ،به نظرتان چقدر دولــت در این حوزه
موفق عمل کرد؟ خیلی ها معتقدند وزارت فرهنگ
سیاست
به نظر شما سال 93با شــعار اقتصاد و فرهنگ با
عزم ملی و مدیریت جهادی چطور به پایان رسید و
دولت در عمل به این شعار چقدر موفق نشان داد؟
چند مطلب را می توان دربــاره این موضوع عرض
کــرد ،اول انکه در بخــش اقتصاد ثبات داشــتیم ،تنش و
نابسامانی خاصی نداشــتیم و رشد تورم مهار شد که اکنون
عدد 15درصد را مطرح می کنند ،به نظرم همین مهار تورم
یک توفیق است .ضمن انکه مطرح شد از شرایط رکود هم
خارج شدیم و رشد اقتصادی از منفی به مثبت رسید و دیگر
رشد منفی شش درصد را نداریم .به نظر می رسد از این جهت
سال ارامی را پشت سر گذاشتیم و امیدواریم در سال های
بعدی تورم را یک رقمی کنیم که در دنیا هم تورم یک رقمی
اســت .دوم انکه اقتصاد مثل هر مقوله دیگری یک جنبه
خاص دارد که مربوط به دولت می شود و یک جنبه عام دارد
که هم دولت و هم مــردم در برابر ان مســئولند .در بخش
اقتصاد تا 78میلیون ایرانی به صحنه نیایند و کنترل مصرف
نداشته باشند ،بهره وری ارتقا نمی یابد ،تا مردم جنس داخلی
را نخرند ،توفیق در عرصه ایجاد رونــق اقتصادی محدود
خواهد بود .گاهی گفته می شــود خرید یک یخچال تولید
داخل ،یک کارگر را در سال مشغول کار می کند اما اگر یک
یخچال خارجی بخریم به معنای این اســت که یک کارگر
را از کار محروم کردیم .البته معلوم اســت که جنس ایرانی
قابل رقابت با جنس خارجی نیســت اما باید جنس ایرانی را
خرید تا به تدریج عیبش برطرف و تولید داخلی تقویت شود.
تعبیر مقام معظم رهبری هم این بود« ،عزم ملی و مدیریت
4
و ارشاد حتی اقای جنتی تا استانه استیضاح رفت.
بخش فرهنگ را نه تنها کمتر از اقتصاد نمی دانم
بلکه ســنگین تر از اقتصاد می دانم ،بــرای اینکه فرهنگ
یک مقوله بسیار گسترده اســت .ما در دوره هشتم که در
مجلس بودیم در کمیســیون فرهنگی اعالم کردند کلمه
فرهنگ 300معنــا دارد شــامل همه امور جزئــی ،کلی،
اصلی و فرعــی ،داخلی و خارجی می شــود .البته ســهم
دولت در بخش فرهنگ محدود اســت و بایــد فرهنگ از
درون خانواده ها جدی گرفته شــود .در فرهنگ اســام
وقتی نوزادی به دنیــا می اید حقوقی که بر پــدر دارد این
است که باید ابتدا نام نیک برای او انتخاب شود و تربیت و
اموزش مناسبی داشته باشد .این نقش برعهده پدر و مادر
است .ما باید کانون خانواده را یک اموزشگاه ،نمایشگاه
و پژوهشــگاه بدانیم نه انکــه خانه صرفا یــک خوابگاه،
استراحتگاه و سقف باالی سر تعریف شود که می خواهیم
در ان اســتراحت کنیــم و بعد از رفــع خســتگی دوباره به
بیرون از خانه برویم .هم اکنون ایام دهه فاطمیه اســت.
باید زندگی امیرالمومنین(ع) و حضرت فاطمه(س) الگو
قرار داده شــود چون انها بهترین فرزندان را تربیت کردند
و بهترین همیاری و همکاری درون خانوادگی را داشتند.
حضرت زهرا(س) به امیرالمومنین(ع) گفت 9« :سال من
با تو زندگی کردم یک دروغ به تو نگفتم ،یک خطا نکردم،
یک خیانت انجام ندادم امــا در عین حال از تو می خواهم
مرا حاللم کنی» این حرف میزان صفا و شــفافیت و وفا و
همراهی و همدلی را درون یک خانواده نشــان می دهد،
پس باید فرهنگ را از داخل خانواده شروع کنیم.
خانواده الگو می خواهد ،ایا دولت نباید این الگو را
در اختیار خانواده ها قرار دهد؟
127
سیاست
خیر ،اوال دولت را جزئی از ملت می دانم ،یعنی ملت
اصل است و دولت جزئی از جامعه و خادم ملت است .دوم
اینکه بر فرض اگر دولت یک تصمیم جدی بگیرد ما ســند
چشم انداز 20ساله ،برنامه توســعه پنجم و قانون اساسی
را داریم ،دولــت می خواهد اجرا کند اگر ایــن بدنه اجرایی
مملکت از خود مردم تا کارمندان ،ان طور که باید و شــاید
همراه و همدل نباشــد ،بهترین نســخه هم برای فرهنگ
کشور نوشته شــود تاثیری نخواهد داشــت .دولت باید به
فرهنگ توجه کند منتها این بخش فرهنگی شامل سازمان
تبلیغات ،دفتر تبلیغــات ،صدا و ســیما 800 ،تریبون نماز
جمعه در هر هفته ،حوزه علمیه 50 ،هزار مسجد در سراسر
کشــور و دیگر نهادهای تاثیرگذار اموزشــی ،ارشــادی و
انتظامی می شود .اگر هر بخشی در جایگاه خود به درستی
عمل کند ،قطعا در جامعه اثرات مثبتی دارد .قانون عفاف و
حجاب در سال 84تصویب شد و 25دستگاه در اجرای ان
مسئولیت دارند که باید دست به دست هم دهند ،مردم هم با
انها کمال همراهی و همکاری را داشته باشند تا عینیت پیدا
کند وگرنه مچ گیری حتما نتیجه نمی دهد بلکه باید دســت
یکدیگر را گرفت تا نتیجه حاصل شود.
سهم دولت از بخش فرهنگ چقدر است؟
تا دولت چگونه تعریف شود...
شما گفتید در حوزه اقتصاد سهم دولت 30درصد
است ،در بخش فرهنگ چطور است؟
در همه امور سهم دولت 30درصد است.
به نظر شــما دولت توانســت ســهم 30درصدی
خود را ادا کند؟
دولت در بخش فرهنگی مســئول است اما بخش
فرهنگ گسترده است ،یعنی صدا و ســیما ،وزارت ارشاد،
سازمان تبلیغات ،دفتر تبلیغات ،حوزه ،دانشگاه ،رسانه ها
و مطبوعات ،مطبوعاتی که وزارت ارشــاد مجوز می دهد،
اینها جزو بخش فرهنگ هستند .اگر همین مطبوعات که در
مقابل دیدگان مردم قرار دارند افراد جامعه را دعوت به نظم
سیاست
128
مثلث | شماره 256
مثال من باورم این است که درباره روسای جمهور
باید این طور باشــد و تجربه جهانــی هم همین
را می گوید که هر رئیس جمهــوری فقط دو دوره
می تواند رئیس جمهور باشد و سپس باید میدان
را برای دیگران باز بگذارد نه انکه خدای ناکرده به
ذهنافرادبرسدکهبعدازیکدورهحضورنداشتن
دوبارهبرگردندوروش هاراتغییربدهند
و انضباط ،احترام به قانون و افــراد کنند یک جور در جامعه
بازتاب دارد و اگر همه حریم ها را بشــکنند طبیعتا یک اثار
منفی به دنبال خواهد داشت.
پس بایــد بخــش فرهنــگ را جمعی دیــد و قابل
تفکیک نیست؟
خیر ،مســئولیت در حوزه فرهنگ را قابل تفکیک
نمی دانــم .وجدانــا احســاس می کنم دولــت و ملت همه
اعضای یک خانواده هستند مثل داستان پدر و مادر در یک
خانواده است هر چند پسر و دختری هم در ان خانواده وجود
دارند و مســئولیت پدر و مادر سنگین تر است اما بقیه اعضا
هم در تعالی ان خانواده قطعا مسئولند.
در مجمــوع ان مظلومیتی که به چهــره فرهنگ
است برچیده شده است یا خیر؟
خیر ،من فراتر می گویم ،بعــد از پیروزی انقالب،
ظرف 36سال گذشته همه نسبت به فرهنگ ان گونه که باید
وقت بگذارند ،نظارت کنند ،جدی بگیرند و سیستم تشویق و
تنبیه در نظر بگیرند کم گذاشتند.
یکی از شــعارهایی که اقای روحانی در انتخابات
ریاست جمهوری 92مطرح کرد شعار اعتدال بود،
چقدر کابینه او را معتــدل می دانید و در این حوزه
کجا قوی و کجا نقدپذیر عمل کرد؟
به نظــرم در مجموع و به طور نســبی کارنامه اقای
روحانی در پیاده سازی شعار اعتدال مقبول بود .واقعا ایشان
کوشید در سخنرانی ها ،نگاه ها و تصمیم هایش چنین عمل
کنــد ،منتها اقای روحانــی جزئی از مطلب اســت بدنه هم
وجود دارد که بدنه هم باید با موضوع همراه باشــد .جوانب
قضایا هم وجود دارد یعنی همین مطبوعات ،تریبون های
نماز جمعه و مســاجد اگر همه با هم همین مســیر را دنبال
کنند یک جور نتیجه می دهد اما اگر هر کســی تریبونی به
دســت اورد جدای از این نگاه عمل کند ،معلوم است طور
دیگری می شود .گاهی دیده می شود در تریبون های نماز
جمعه برخی مطالب گفته می شود که اصال همراه با اعتدال
و منطبق با سیاست نظام نیست .به نظرم گاهی وقتی نقدی
هم می شود باید بگویند نظر شخصی من بوده است.
یک نقدی به اقای روحانی مطرح می شــود که او
بیشتر اصالح طلب شده اســت تا اصولگرا ،شما
این نقد را چقدر وارد می دانید؟
یک روزی چپ و راســت بود حاال شده اصولگرا و
اصالح طلب ،اما واقعیت این اســت که یک تعریف روشن
و شفاف نسبت به اصولگرایی و اصالح طلبی اعالم نکردیم
که معلوم شــود ســیدرضا اکرمی اصولگرا ،اصالح طلب،
اصالح طلــب اصولگرا یا اصولگرای اصالح طلب اســت.
اصال من چه مشی سیاسی دارم؟ من به طور طبیعی اصولگرا
و عضو جامعه روحانیت هستم .کسی را نمی شناسم که در
جامعه روحانیت مبارز عضویت داشــته باشد و اصالح طلب
باشــد .اقای روحانی هم جزو همان جامعه روحانیت مبارز
اســت .منتها باید بنشــینیم اصولگرایی را تعریف کنیم ،ایا
اصولگرایی همراه خود اصالحات ندارد؟ قطعا دارد .اصال
نمی شود حرکت کنیم و در مسیر حرکتمان ضرورت اصالح
برخی از روش ها و برخی اندیشه ها را نداشته باشیم .گاهی
برخی روش ها باید اصالح شود ،قانون اساسی که در سال
58به تصویب مردم رســید و 10ســال بعد هم اصالحات
مختصری در ان به وجود امد ،ایا االن اصالحات الزم دارد
یا خیر؟ قطعا الزم دارد ،مثال در بخش اقتصاد اول نوشتیم
دولتی ،تعاونی و خصوصی ،االن باید این نوشته برعکس
شــود چون بعد از 36ســال به این نتیجه رسیدیم که اصل
را باید بر بخش خصوصی و تعاونی گذاشــت و دولت جنبه
حمایت ،هدایت و نظارت را عهده دار شود .مثال من باورم
این اســت که درباره روســای جمهور باید این طور باشــد و
تجربه جهانی هم همین را می گوید که هر رئیس جمهوری
فقط دو دوره می تواند رئیس جمهور باشد و سپس باید میدان
را برای دیگران باز بگذارد نه انکه خدای ناکرده به ذهن افراد
برســد که بعد از یک دوره حضور نداشــتن دوباره برگردند و
روش ها را تغییر بدهند .این طور کشور به ازمایشگاه تبدیل
می شود .قطعا من اصولگرایی هســتم که می گویم در هر
حرکتی اصالحات هم باید انجام شود.
یعنــی شــما معتقدیــد وقتی یــک نفــر دو دوره
رئیس جمهور بود دیگر این امکان برایش نباشد
که بعد از یک دوره شــرکت نکــردن در انتخابات
دوباره کاندیدای این مسئولیت شود؟
بله ،فقــط باید یک نفر اجازه داشــته باشــد در دو
دوره چهارساله رئیس جمهور باشد .درباره مجلس هم این
اندیشــه وجود دارد .باالخره یک نماینده مجلس سه دوره
یا چهار دوره وقتی در این مسئولیت قرار داشت باید برود و
تجربه قانونگذاری خود را در حوزه اجرا عملی کند تا گردش
مســئولیت ها در کشــور اتفاق بیفتد نه اینکه یک نماینده
بخواهد تا هر دوره ای که قانون اجازه می دهد نماینده شود.
امروز اقایان باهنر و احمد ناطق نوری با هفت دوره
نماینده بودن رکورددار حضور در مجلس هستند.
بله همین طور است.
شــما گفتیــد اصولگرایی بایــد همراه بــا اصالح
روش ها باشــد چون هــر حرکتی یــک اصالحی
را به دنبــال خــود دارد ،اینکــه اقــای روحانــی
رئیس جمهور شد چقدر در حرکت جامعه روحانیت
مبارز تاثیر گذاشت؟
االن به عنوان ســیدرضا اکرمی صحبت می کنم.
اقای مصباحی مقدم سخنگوی جامعه است .اقای روحانی
را از 13ســالگی یعنی زمانی که به حوزه امد می شناســم.
براساس شــناختی که از ان زمان تاکنون دارم وجدانا او را
فردی الیق و قابل بــرای ریاســت جمهوری می دانم ،صد
البته او معصوم نیســت کمــا اینکه هیچ کــدام ما معصوم
نیستیم .خود من هم که االن دارم مصاحبه می کنم لغزش
و خطا دارم .هــر روز می خوانیم «ربنا ال تواخذنا ان نســینا
او اخطانا» .ما همه خطا و اشــتباه داریم ولــی او را فردی
الیق و قابل برای ریاســت جمهوری می دانم در عین حالی
که او را جدای از اشکال و اشتباه نمی دانم ولی او را فردی
واجد شرایط برای شخص دوم کشــور بودن می دانم .باید
همه کمک کنیم تا بتواند در مســائل فرهنگی ،اقتصادی
و سیاسی گام های بایسته و شایسته مناسب نظام بردارد.
یعنی شخص اقای روحانی توانست روی جامعه
روحانیت تاثیر بگذارد که عضوش است؟
اقای روحانی االن رفت و امدی به جامعه روحانیت
ندارد ولــی ارتباط وجود دارد .برخی اعضــای جامعه نظر و
پیشنهادی داشته باشد خدمت او می فرستند و او ان شاءالله
از ان استفاده می کند.
نقش این پل ارتباطی را شما ایفا می کنید؟
هر کسی به نوبه خودش می تواند این کار را انجام
دهد .در واقع این راه انحصاری نیســت .حتی کســانی که
بیرون جامعــه روحانیت هســتند همچون اقایــان ناطق و
هاشــمی حتما ارتباط دارند و اگر پیشــنهادی داشته باشند
به اقای روحانــی ارائه می دهند .اقــای ابوترابی و دیگران
هر کســی به نوبه خود پیشنهادی داشته باشــد مستقیم و
غیر مستقیم می تواند به اقای روحانی منتقل کند.
تاثیر متقابل اقای روحانی و جامعه روحانیت مبارز
بر همدیگر ملموس است یا خیر؟
یکی اجرا را بر عهده دارد و یکی در کنار اجراست.
رئیس دســتگاه اجرایی کشــور اجرای قانون را برعهده دار
دارد و باید پاســخگوی قانونی باشــد .ان که کنار اجراست
قطعا فقــط تکلیف خــود می داند انچه به ذهنش می رســد
را بنویســد و تذکر دهد پس نمی توان گفت این دو جایگاه
تاثیر بر یکدیگر دارنــد .جهان چون چشــم و خال و خط و
ابروست /که هر چیزش به جای خویش نیکوست .اگر من
چیزی را تشخیص دهم که باید تذکر بدهم وظیفه ام تذکر
دادن است.
ظرف 36سال گذشته همه نسبت
به فرهنگ ان گونه که باید وقت
بگذارند ،نظارت کنند ،جدی بگیرند
و سیستم تشویق و تنبیه در نظر
بگیرند کم گذاشتند
سیاست
من باور دارم دولت باید مجری قانون باشد ،بنابراین روی تئوری و نظر فرد یا
افراد تا مادامی که قانون نباشد نمی شود خیلی حساب کرد
مثلث | شماره 256
سیاست
تذکرات جامعه روحانیت تاثیری بــر روند حرکت
دولت داشته است؟
من از اظهارات و گزارشات همه افراد خبر ندارم که
بگویم چقدر اثر داشــته و چقدر اثر نداشته است اما من هر
دولتی را پاسخگوی قانون می دانم یعنی اگر چیزی قانون
باشد حتما دولت باید به وظیفه اش عمل کند بقیه مطالب را
هم می شنود می تواند در کمیسیون ها اعمال کند تا هنگام
تصویب قانون لحاظ شود مثل همین ارتباطی که بین دولت
و مجلس اســت ؛دولت الیحه بودجه را می دهد و مجلس
در کمیسیون ها بررســی می کند .نماینده دولت هم حضور
دارد گاهی عیــن همان نظــرات پذیرفته می شــود گاهی
اوقات عین برخی نظرات پذیرفته نمی شــود و بعضی جاها
اصالحاتی صورت می گیرد.
در جلســات شــورای مرکزی جامعه روحانیت
درباره پیشنهاد یا تذکری که به دولت بدهند بحث
نمی شود؟
االن افراد تذکرات می دهند.
تصمیم جمعی نداشتید؟
خیر.
اصالح طلبان چقدر در تصمیم گیری اقای روحانی
نقش دارند؟
چون تعریف روشــنی از اصالحــات و اصولگرایی
ندارم که اصال نمی توانم بگویم ایــن کابینه 20نفره یا 30
نفره کدام اصالح طلب یا کدام اصولگرا هستند.
تصمیمات اقای رئیس جمهور چقدر برامده از نظر
شخص خود اوست و چقدر حاصل مشورت پذیری
است؟
از نظر فکری من باور دارم دولت باید مجری قانون
باشــد ،بنابراین روی تئوری و نظر فرد یا افراد تا مادامی که
قانون نباشــد نمی شود خیلی حســاب کرد .البته روش ها و
شیوه های اجرای قانون ممکن است براساس تجربه هایی
که وجود دارد متفاوت باشد .همین مذاکراتی که االن 15
ماه اســت در حال انجام اســت ،درباره ایــن مطلب صدق
می کند چون بــا یک طرف بیشــتر و با یکــی کمتر تماس
می گیرند ،با یک طرفی که بیشتر نقش دارد بیشتر چانه زنی
می کنند و بــا طرفی کــه کمتر تاثیــر دارد کمتــر چانه زنی
می کنند .این یک شــیوه اســت و به تجربــه ای که دولت
دارد بر می گردد .به نظرم دولــت دارد معقول عمل می کند
البته با مطلوب فاصلــه دارد ،بنابراین رونــد مذاکرات را تا
کنون موفق می دانم ،بــه این دلیل که اوال مــردم ما االن
کامال متوجه شــدند که طرف مقابل بهانه گیر و زیاده خواه
اســت و نمی خواهد بــا شــفافیت کارها انجام گیــرد .این
دستاورد مهمی است که مردم ما اگاه شدند .از نظر منطقه
و بین الملــل هم دنیا قبــول کرده که مــا حاضریم انعطاف
نشان دهیم و شفاف عمل می کنیم ،نظارت در قالب NPTرا
بپذیریم و بعضی جاها کوتاه بیاییم تا تحریم ها لغو شود .این
را هم من واقعا توفیق می دانم .دنیا دیگر پذیرفته که ایران
دنبال بهانه گیری ،لجبازی و عناد نیست .نکته سوم اینکه
باالخره امروز امریکا ابرقدرت دنیا است و ارتباط ما با امریکا
35سال است که قطع شده بنابراین اب شدن این یخ خیلی
زمان ،استقامت و حوصله می خواهد تا بهانه گیری ها را از
انها بگیریم و با قدرت منطق بتوانیم حرف مان را به کرسی
بنشانیم که فکر می کنم تا به حال مذاکرات دستاورد خوبی
داشــته اســت .اگر خدای ناکرده این مذاکرات به نتیجه
مطلوب نرسد ما شکســت نخوردیم و مغلوب نشدیم ،این
امریکا و حتی 5+1است که نزد بین الملل و افکار عمومی
دنیا باید جواب دهد.
برگردیم به سوال قبل این اتخاذ شیوه ها در دولت
براساس مشورت گرفتن است یا تجربه شخص
اقای روحانی تعیین کننده است؟
انچه می دانم و اطالع دارم اقای روحانی نســبت
به مســائل اقتصادی حساس اســت و حداقل هفته ای دو
جلسه با کارشناســان دارد .اقای روحانی همیشه در انجام
کارها روحیه مشورتی داشــته ،مخصوصا در شورای عالی
امنیت ملی که 16ســال انجا دبیر بــود و انجام وظیفه کرد
خودش مدعی اســت «تا به اجماع نمی رسیدم کار را دنبال
نمی کردم» بنابراین او حتما فرد مشورتی است .البته تجربه
شخص هم مهم است ،او 8ســال تجربه کار دفاعی20 ،
ســال تجربه نمایندگی مجلــس و 16ســال تجربه دبیری
شــورای عالی امنیت ملی را دارد حتما تجــارب او هم موثر
است ولی روحیه او روحیه مشورتی است.
اینکه می گویند یک حلقه بسته دور اقای روحانی
است و انها فقط به اقای روحانی مشورت می دهند
چقدر صحت دارد؟
خیر ،برای من این مساله ملموس نیست به هر حال
اطرافیان هر کس معلومند ،اما اگر قــرار به تصمیم گیری
باشد ،کشور رهبر دارد هفته ای یک بار رهبر معظم انقالب و
رئیس جمهور با هم دیدار دارند ،مجمع تشخیص مصلحت
هست که او عضو انجاست ،ریاست شــورای عالی امنیت
ملی و شورای عالی انقالب فرهنگی را برعهده دارد ،کسی
که با دســتگاه ها و نهادهای مختلف کار می کند حتما باید
به نظرات مشــورتی دیگران ترتیب اثــر بدهد .خب گاهی
ممکن اســت فردی یک نظری بدهد ولی در کل نظرات و
تصمیمات مشورتی اخذ می شود.
دسترسی شما به اقای رئیس جمهور سخت است
یا اسان؟ هر وقت بخواهید و الزم باشد می توانید
با اقای رئیس جمهور صحبت کنید؟
صحبت در این وادی ها چه فایده ای دارد؟!
باالخــره شــما رئیــس شــورای فرهنگــی نهــاد
ریاست جمهوری هستید.
مســاله فرهنگی دولت با دکتر اشناســت که عضو
دولت اســت .مــن یک طلبــه در شــورای فرهنگــی نهاد
ریاست جمهوری هســتم .اینجا بخش هایی شامل مسائل
فرهنگی ،صنــدوق قرض الحســنه ،بهداشــت ،ورزش،
بســیج و رفاهی دارد که اعیــاد و وفایات برنامــه می گذارد
من مسئول اینجا هستم ،در واقع ما عضو کوچکی در نهاد
ریاست جمهوری هستیم.
تقریبــا در صحبت هایی که داشــتید بیشــترین
دغدغه ای که به اقای روحانــی منتقل کردید چه
بوده است؟
انچــه ملموس اســت اینکه مــن یــک طلبه ام،
مجلس فاتحه مــی روم ،مجلس دهه عــزاداری می روم و
در همین ایام فاطمیه ســخنرانی دارم .انچــه برای من در
این مملکت بســیار مهم اســت یکی قانون گرایــی و دوم
رعایت حریــم مقام معظم رهبــری به لحاظ شــرع و قانون
اســت .ما باید خودمان را با این دو شاخصه تطبیق دهیم.
هرکسی در هر جایگاهی که است اول قانون و بعد منویات
مقام معظم رهبــری را باید مالک قرار داده وخــود را با این
دو شــاخصه تطبیق دهد و عمــل کند .من نســبت به این
دو شــاخصه دغدغه دارم .ما بایــد قانونگــرا و قانونمدار و
قانون پذیر باشیم و رهبری را به عنوان متولی شرعی و قانونی
همه این امور پاس بداریم.
همیــن دغدغه هــا را بــه اقــای روحانــی منتقل
می کنید؟
من براساس این شاخصه ها عمل می کنم ،حرف
می زنم و می نویسم.
بعضی از منتقدان می گویند اقای روحانی نقدپذیر
نیســت ،اشــاره می کنند به ادبیاتی کــه او برخی
اوقات درباره منتقدان دولت گفته و انها را بیسواد،
تازه به دوران رسیده و بی شناسنامه خوانده ،شما
که از 13ســالگی با اقای روحانی اشــنا هســتید
برداشت شما چیست؟
دیکته باالخره غلط دارد .نمره 20را نه برای خود و
نه برای دیگران قائل نیستیم .همه در انشا ،امال و اظهارات
خطا و نســیان داریم پس هیچ کس معصوم نیست ولی در
مجموع روحانی را یک فرد معقول و مقبول می دانم.
او چقدر به نقدها توجه دارد؟ به نظر شما منتقدان
در طرح موضوعات زیاده روی می کنند یا جایگاه
رئیس جمهور چنین ویژگی دارد؟
از بیانات مقام معظم رهبری استفاده می کنم ایشان
در گذشــته و حال می فرمایند «کار اجرایی سخت است»
وقتی کار سخت شد باید حتما مقداری خودمان اعتدال گرا
باشیم .اگر یک حرفی زده می شــود همه کارها و اعمال را
نادیده بگیریم و فقط به ان حرف بچســبیم درست نیست،
معدل را بایــد گرفت اگر میانگین بگیریــم اقای روحانی را
من فردی معقول و مقبول در همه ابعاد می دانم و حتما هم
مدعی نیســتم که برخی از ســخنان او و حتی تصمیماتش
جای نقد ندارد.
دربــاره جمع کــردن نامزدهــا در اولین ســالگرد
انتخابات ریاســت جمهوری 92در نهادریاســت
جمهوری کنار هم چــه نظری داریــد؟ این اتفاق
را چگونه ارزیابــی می کنید؟ ایا این یک مراســم
نمادین بود یا خروجی هم داشت؟
هر نشست با هر صاحب اندیشه و فکر و مسئولیتی
یقینا از نظر اخالقــی ،اجتماعی ،سیاســی و عملی مفید و
سودمند اســت ،یک زمانی مقام معظم رهبری فرمود «اگر
دو همسایه مدتی یکدیگر را نبینند به سادگی می توان میان
انها اختالف به وجود اورد» .حاال ان دو همســایه هستند
چه رســد به مقام دوم کشــور .مقام معظم رهبری در طول
ســال دیدارهای گوناگون و مختلفی دارنــد رئیس جمهور
هم به طور طبیعی از سفرهای استانی تا جلسات مجلس و
قوه قضائیه و سران سه قوه نشســت هایی دارد .حتما اینها
موثر است .از نظر اخالقی ،چشم در چشم هم می افتند اگر
مطلبی هم دارند به یکدیگر منتقل می کنند بعد هم با محبت
و با صفا بلند می شوند و می روند ،این کار هم از نظر اخالقی،
اجتماعی و سیاسی کار خوبی بود.
خروجی این جلسه چه بود؟
همین کــه جامعه نــگاه می کند اقــای روحانی با
رقبای دیروزش 2ساعت نشســته و گپ و گفت کرده ،این
129
سیاست
130
مثلث | شماره 256
سیاست
خود خیلی اثار مثبتی به دنبال دارد .یک َمثَل معروف است
که می گویــد امروز البی گــری نقش اساســی دارد همین
که بنشــینند اگر نقطه نظری دارند مطــرح کنند ،اگر حرف
و حدیثی دارند بــه یکدیگر منتقل کنند ایــن اقدام معقولی
است .حتما از تنش های سیاســی جلوگیری می کند .این
مســاله نشــان می دهد که انها پیام می دهنــد دیگر رقیب
نیستیم و رفیق هستیم .مردم هم می بینند ان رقبای دیروز
امروز رفیق هستند و کنار هم جمع شدند و صحبت می کنند.
جامعه بین الملل می فهمد در ایران مساله پست و مقام خیلی
جایگاه ندارد انجام وظیفه و تکلیف اســت که شعار است،
قطعا این اقدام کارامدی خوبی دارد.
چه شد در انتخابات به ستاد اقای روحانی رفتید؟
من اقــای روحانــی را از ســال 40می شناســم،
یعنی بیش از 53ســال است که دو ســوم عمر من را شامل
می شــود ،او را هــم از نظر درســی ،فکــری ،خانوادگی و
سیاسی می شناســم و 5دوره در مجلس با هم کار کردیم.
در کمیســیون دفاعــی بــودم او رئیــس کمیســیون بود،
در کمیســیون سیاســت خارجی بــودم او رئیس بــود .در
کمیســیون های دیگر هم که حضور داشــتم بــا او ارتباط
داشــتم ،واقعــا بــا شــناخت او را قابــل و الیــق جایــگاه
ریاست جمهوری دانســتم و االن هم او را قابل و الیق این
جایگاه می دانم.
چرا سال 88در ســتاد انتخاباتی اقای میرحسین
موسوی فعال شدید؟
او را شایسته داوطلبی انتخابات ریاست جمهوری
می دانســتم ،ولی احمدی نژاد که سوار بر کار بود در همان
چهار ســال ریاســت جمهوری دولت نهم او را قانون گریز،
قانون شکن و حرمت شکن دیدم ،حریم ها را می شکست.
مساله مهرورزی او نســبت به نزدیک ترین افراد نزدیکش
را واقعا خــاف می دیدم بنابراین اقای موســوی را بر اقای
احمدی نژاد ارحج دانســتم امــا به مجردی کــه انتخابات
برگزار شد و شــورای نگهبان نتیجه انتخابات را اعالم کرد
من در مراســم تنفیذ و تحلیف احمدی نژاد شــرکت کردم.
در مجلس نامه دســته جمعی تبریک نمایندگان مجلس را
به او امضا کردم و انچه در بیرون مجلس اعم از اردوکشــی
خیابانی ،ماجرای کهریزک ،حمله به کوی دانشگاه و کوی
نمایندگان و عاشورا اتفاق افتاد از دم همه را محکوم کردم،
مواضع من همان زمان چــه در تلویزیون و چــه نطق ها و
مصاحبه ها کامال روشــن بود .باالخره شورای عالی امنیت
ملی را یک نهاد قانونگذاری می دانــم ،مصوبات ان را هم
قبول دارم که بعد از انکه مصوباتش به تایید رهبری می رسد
همه مصوبــات را قبول دارم بنابرایــن ان روزی که به اقای
موســوی رای دادم جایگاه خودش را داشت و موضع امروز
من هم جایگاه خودش را دارد.
بعــد از موضع گیری که شــما اخیــرا در موضوع
حصر داشتید و حصر را قانونی و شرعی دانستید
یک سری هجمه ها و انتقادها به شما شد.
مواضع هــم از همــان اول این بود منتهــا برنامه
شناســنامه تریبون جدیدی برای ابراز بود وگرنه در مجلس
هم بودم همین طور عمل کردم.
این موضع شما برامده از چه دیدگاهی بود؟
این مواضــع را قبول و باور دارم ،شــاخص من در
زندگی قانون و نظرات رهبری است.
ان هجمه هــای انتقــادی تاثیــری بر نظر شــما
نگذاشت؟
خیــر ،مــن مقام معظم رهبــری را از ســال 47
می شناسم و خودم نیز 20سال نماینده مجلس بودم بنابراین
حاال نمی توانم نسبت به قانون حرف داشته باشم.
شــما درباره مذاکرات هســته ای صحبت کردید
و گفتید دولت رونــد معقولــی را دارد طی می کند
و اگــر ایــن مذاکرات شکســت بخــورد غربی ها
بازنده هســتند ،برخی می گویند حصــول یا عدم
حصول توافق جامع هسته ای بر میزان مقبولیت
و محبوبیت اجتماعی اقای روحانی می گذارد ،نظر
شما چیست؟
اقای روحانی وقتی می خواست داوطلب انتخابات
ریاســت جمهوری شــود یک دیداری با مقام معظم رهبری
داشت 45 ،دقیقه با ایشــان صحبت کرد .بعد امد به من و
جمعی از روحانیــون صحبت های ان جلســه را منتقل کرد
و گفت« :مــن در این دیــدار 3موضوع مشــکالت داخل
کشور ،مشکالت منطقه و سوم مشکالت بین المللی کشور
را عرض کردم ،اقا ســوال کردند راهکار را چــه می دانم؟
در پاســخ اعالم کردم من در هر ســه این موارد می خواهم
این طور عمل کنم .بعد اقا فرمودنــد همانطور که به دیگر
داوطلبان گفتم داوطلبی انها را مشــکل نمی دانم به شــما
هم همین را می گویم ».بعد هم داوطلب شــد و در همان
مرحله اول رای اورد .به طور طبیعی در داخل شــروع به کار
کرد ،در منطقه هم کار شــروع شــد و واقعا تحریم ظالمانه
بود ،ایران هراســی و اسالم هراســی ظالمانه بود ،باالخره
باید رئیس دولت و شخص دوم کشــور درباره این موضوع
اندیشــه ای برای عمل داشته باشــد .من یقین می دانم در
اصل اندیشــه با مقام معظم رهبری هماهنگی وجود دارد.
از ســخنانی که مقام معظم رهبری در دیدار با تبریزی ها روز
19دی داشتند پیدا بود که کل مطلب دستشان است یعنی
یقین دارم مذاکرات بــدون هماهنگی با مقام معظم رهبری
پیگیری نمی شود.
موضعگیری هــا با هدایــت و حمایت ایشــان انجام
می شــود ولی یک مطلبی را می گویم و ان اینکه ما همیشه
بین خــوب و خوب تر انتخــاب نمی کنیم .گاهــی بین بد و
خوب قرار می گیریم که طبیعتا باید خوب را انتخاب کرد اما
گاهی شرایط به گونه ای است که باید بین بد و بدتر انتخاب
صورت گیرد .ما اسالم هراســی و ایران هراســی را در دنیا
می دیدیم بــه دروغ و ظالمانه می گفتند که ایران ســه ماه،
شش ماه یا یک سال دیگر به بمب اتمی دست پیدا می کند.
دنیا را داشتند از ایران می ترساندند و البته هم ترسانده بودند.
می خواستند وضعیت ایران را ذیل بند هفت منشور سازمان
ملل قرار دهند و وارد جنگ با ما شــوند .باالخره ما باید این
دروغ و فریب را افشــا می کردیم ،هیات ایرانی وارد شــد با
طمانیه و پیگیری حدود 15ماه است مذاکره می کند .این
هیات توسعه پیدا کرد و تعداد اعضایش متعدد شد چون باید
برای دنیا شفاف شــود که ایران خطرناک نیست .ما منطق
قانونی داریم ،عضو NPTهســتیم ،هســته ای شدن حق
ماســت و غرب باید به ما کمک کند و تکنولوژی هسته ای
به ما بدهد .اقای روحانی یــک روز گفت اگر غرب در همان
ســال 84به تعهداتش عمل می کرد دیگر مذاکرات ســال
93را نداشــتیم اما این کار را نکردند پس امــروز باید مردم
را قانع کنیم و اقناعــی عمل کنیم و حــرف بزنیم .ما عضو
جامعه بین الملل هســتیم ،در جزیره که زندگی نمی کنیم،
با دنیا که نباید قطع رابطه کنیم ،وقتــی که ما منطق داریم
به چه دلیل باید بترسیم ،وقتی تبلیغ منفی کردند باید دروغ
بودن این تبلیغ را افشــا کنیم .امروز ما بین بد و بدتر داریم
انتخاب می کنیم و مــن یقین دارم که همــان حادثه صلح
حدیبیه و نرمش قهرمانانه ای اســت که مقام معظم رهبری
در تعبیراتشان فرمودند.
این محبوبیت در جامعه االن چگونه است؟
خوب است االن اقای روحانی موفق است.
موسســه پــوز نظر ســنجی انجــام داده و اعالم
کرده که محبوبیت اقــای روحانی در جامعه ایران
14درصد کاهش یافته اســت ،این نظرسنجی را
قبول دارید؟
خیر ،اقای روحانی را االن فردی موفق ،معقول و
مقبول می دانم.
فرصت ها
درحال گذرند
دولت یازدهم ،از دیروز تا امروز
امیرابراهیم رسولی
مدیر مسئول سایت نماینده
5
خرداد 92یاداور انتخاباتی ا ست که حسن روحانی در
هیاهوی وحدت شکنی بعضی اصولگرایان توانست با یک
رایخفیفرئیس جمهورشود.شایدنقطه عطفاصولگرایان
در ان مقطع برخورد اخالقی انان پس از ریاســت جمهوری
وی بود کــه بدون هیچ حاشــیه ای (برخالف ســال 88که
مدعیــان دروغین پیــروی از خط امام فتنه به پــا کردند) به
روحانی تبریک گفته و وی را رئیس جمهور قانونی و شرعی
کشور خواندند.
حسن روحانی که با شعارهایی همچون اعتدال ،تدبیر
و امید و با وعده های بسیاری ان هم در حوزه های اقتصادی
پیروز شــده بود با یک تیم با تجربه اما مســن پــا در عرصه
فعالیت نهاد.
امروز که ایام پایانی سال 93را می گذرانیم چند ماهی
تا رسیدن به دو ســالگی دولت نمانده ،یعنی حدود دو سال
که می تــوان به یــک جمع بندی تقریبــی البتــه باتوجه به
زمان سپری شده رســید .در این برهه باید دید وی چقدر به
شعارهای انتخاباتی خود و همچنین وعده هایی که در میان
شور انتخاباتی داده بود پایبند و جامه عمل پوشانده است.
جدا از بحث اماری که هرچند جسته و گریخته مطرح
می شود ،از رشد معامالت تا خروج از رکود و تورم صفر درصد
در بهمن ماه 93اما برای رســیدن به حقیقــت ماجرا باید به
کف خیابان رفــت .انجا که مــردم تحت فشــار اقتصادی
ارزوی گذراندن شب عید دارند؛ شب عیدی که شرمنده زن
و فرزند نباشند.
در نگاهی به عملکرد دولت یازدهم طی قریب دو سال
اخیر ابتدا الزم است در محورهای مهم وعده ها تامل کنیم:
الف) محورهای مهم در وعده های سیاسی ( 101وعده)
-1موضوع تحریم در میان مدت قابل حل است
-2برنامه ای دارم تا از همه متخصصان استفاده کنم/
اداره کشور باید علمی باشد.
-3نحوه تعامل با قوا باید به گونه ای باشد که خواست
مردم و منافع انها تامین شود.
-4چپ و راســت فرقی نمی کند .برای مسئولیت باید
کسی که دلسوز و متدین باشــد و قانون را قبول دارد به کار
گرفت.
-5این دولت حتی با انهایی که هشت سال به ما تهمت
زدند مقابله به مثل نخواهد کرد.
-6نقد و نظر مخالف ،نعمت است.
-7بنده با ادم های تند و افراطی میانه ای ندارم ،امده ام
تا خط اعتدال را جایگزین کنم.
ب) محورهــای مهم وعده هــای فرهنگــی ،اجتماعی
( 152وعده)
-1باید انقالبی در سینما به وجود اید...
سیاست
بگیریم باز هم در این صورت وعده های حوزه های مختلف
عمری چند برابر از دولت یازدهم می طلبد که نه شدنی است
نه باورپذیر .به نظر می رســد دولت یازدهــم در عمر حدود
دو ساله خود باتوجه به زمان صرف شده توانسته تا حدودی
ثبات را به نرخ ارز بازگرداند و ارامش نســبی ایجاد کند اما در
بسیاری از حوزه های مهم و قابل توجه مردم اعم از گرانی،
بیکاری ،ازدواج جوانان ،مسکن که وعده های بسیاری داده
بود ،شــاهد هیچ تحولی نیستم حتی اندک .شــاید زمان را
بهانه ای برای عدم رسیدن به این نکات می دانست که البته
تا حدی درست است اما میزان دستیابی و درصد وصول نیز
غیرقابل قبول است.
افزایش نرخ نان ،گاز ،برق و ...در کنار بیکاری مفرط
جوانان مخصوصا تحصیلکرده ها نگرانی را نه تنها کاهش
نداده که به امری عادی تبدیل کرده است.
طوالنی شدن بحث مذاکرات و مشی دولت در سیاست
خارجی گویی همگان را بین زمین و هوا نگه داشــته که چه
نتیجه ای حاصل می شود ،درحالی که مشکل کشور با توافق
شاید بهبود یابد ،اما حل نمی شود .دولت در سیاست خارجی
سرگرم بازی سیاسی شــده و فراموش کرده دشمنی غرب با
ایران ،به خاطر انقالب اســت و نه چیز دیگر .این حقیقت
مهم و واقعی ظاهرا از نظرها دورمانده و به نوعی این سرگرمی
سیاسی غفلت از حوزه های دیگر کشور همچون کشاورزی،
صنعت و ...را در پی داشته است.
-2دولت تدبیر ،دولت خودشیفته و تمرکزگرا نیست.
-3برنامه های متعــددی برای کشــور دارم (در حوزه
فرهنگی).
-4در بخش سالمت مردم مشکالت زیادی دارند باید
برای رفع انها تالش کرد...
-5روســتائیان فکر می کنند برای راحتی باید به شهر
بیایند ،دولت زمینه ای را اماده می کند تا مهاجرت معکوس
انجام شود.
-6فرهنــگ را باید با فرهنگ توســعه داد /باید طوری
عمل کنیم تا کاالی فرهنگی با کمترین موانع تولید شود.
-7اگر دولتی دارو را بــا قیمت گــران در اختیار مردم
گذاشت و در کنارش ان ماشین گران قیمت هم وارد شد ایا
این به معنی عزت و سربلندی کشور است؟ شعار عزت دادن
باید با عمل سازگار باشد.
الف) حوزه سیاست خارجی
وعده های دولت در حوزه سیاســت در پرتو مذاکرات
هسته ای تبلور یافته و دولت ســعی دارد به وسیله مذاکرات
به وعده های سیاســی ،اجتماعی ،اقتصــادی ،فرهنگی و
غیره عمل کند .اگر فرض را بر حل مناقشه هسته ای در نظر
مثلث | شماره 256
د) برخی محور وعده های ورزشی ( 19وعده)
ه) برخی محورهای وعده های رسانه ای (16وعده)
-1راه مقابلــه بــا فســاد ،ازادی دادن به رســانه ها و
مطبوعات است و...
-2محاکمه یک فرد متخلف توسط رسانه دردناکتر از
محاکمه وی توسط نهادهای قضایی است ،بنابراین رسانه ها
بهترین نهاد برای نظارت بر دولت هستند.
-3رابطــه دولت و رســانه نباید جاده یکطرفه باشــد و
دولت هرچه می پســندد انتظار داشته باشد از رسانه ها تبلیغ
و اعالم شود.
-4ازادی رسانه ها از عوامل جلوگیری از فساد است.
با نگاهی به محورهای مهم وعده های انتخاباتی حسن
روحانی حال می توان بــا انصاف و اطالع بــه نقد و تحلیل
پرداخت .نمای دولت یازدهم بر اساس وعده های داده شد
در موارد زیر محسوس بوده اما در دیگر موارد نامحسوس اما
قابل بررسی و کنکاش است:
سیاست
ج) محورهای مهم در وعده های اقتصادی ( 159وعده)
-1در ماه هــای ابتدایــی دولت موانع از ســر راه تولید
برداشته می شود.
-2ما باید سیاســت های ابالغی از ســوی مقام معظم
رهبری را عمل کنیم نه اینکه فقط شعار دهیم.
-3برنامه اقتصادی من حل مشکل اشتغال به خصوص
برای تحصیلکردها است.
-4اقتصاد بدون نفت جزء سیاســت های عملی نظام
است.
-5مســاله مســکن در اولویت جوانان است که به ان
توجه ویژه ای دارم.
-6دولت تدبیر گرانی را با برنامه و فکر کنترل و کاهش
خواهد داد.
-7دولت تدبیر به دنبال ان است که انچنان مردم را از
درامد سرشار کند که نیازی به یارانه 45هزار تومانی نباشد.
-1بایــد برنامــه ای خــاص بــرای تربیــت اخالقــی
ورزشکاران در کنار تربیت فنی و ورزشی داشت و...
-2باید موضــوع ورزش همگانــی در ســبد خانوارها
قرار گیرد و رئیس جمهور برای این بخش برنامه مشــخص
داشته باشد
-3ورزش حرفــه ای ما باید به همــان ورزش قهرمانی
تبدیل شود و...
-4امــروز اســپانیا را بــا رئال مادریــد و بارســلونا
می شناسند ...ما نیز باید باشگاه های ورزشی خود را تقویت
کنیم.
ب) حوزه سالمت
در این حوزه که شاید مهمترین نقطه قوت دولت بوده
و هســت ،با همراهی مجلس شورای اســامی و توانایی و
لیاقت شخص وزیر بهداشت نقطه امیدی میان مردم پدید
امده است.
امیدی که می بایست با تدبیر و تعقل و جوانب سنجی
ادامه یابــد تا شــامل دوره ای کوتاه مدت نبوده و به ســمت
حل مشکالت بهداشــتی و درمانی حوزه سالمت به صورت
ریشه ای برود.
در این بین به نظر می رسد نادیده گرفتن زحمات وزارت
بهداشت و حمالت به ســوی او از سمت برخی عناصر حتی
دولتی و رســانه های اصالح طلب کمال بی انصافی بوده و
نشــان می دهد تئوری تفاوت بین افراد در دولت محسوس
است .البته گفته می شود حمایت شخص روحانی از وزارت
بهداشت فضا را متعادل کرده و اجازه حمله مخالفان به وی
محدود شده است.
در ارزیابی دولت یازدهم با عنایت بــه وعده ها و نقاط
مثبت و منفی می توان گفت دولت روحانی می بایست برای
رسیدن به تحقق وعده ها خود را از حصار تمرکز در سیاست
خارجی و مذاکــره خارج کند و فعالیتی جــدی در حوزه های
دیگر همچــون کشــاورزی ،صنعت ،رفع مشــکل جوانان
مخصوصا در حوزه اشتغال ،مســکن و ازدواج را به موازات
مذکرات و سیاست خارجی دنبال نماید .ترمیم کابینه ای که
در ان بعضی مسن ،بی انگیزه و ناتوان از پیگیری وعده های
حسن روحانی هستند ضروری به نظر می رسد .دولت یازدهم
که تقریبا به نیمه راه رسیده اما در عمل به وعده ها (با نگاهی
به محورهای یاد شده) فاصله ای نسبتا طوالنی دارد .گرچه
بعضی وعده هــا زمان بیشــتری می طلبد اما اگــر در حدود
دوسال هم حرکتی می شد می بایست نشانه های ان در جامعه
نمایان می گشــت .رفع تحریم ها ارزوی هر ایرانی است اما
باید دید چه هزینه ای در قبال ان پرداخت می شود .جمهوری
اسالمی ایران در مسیر پیشرفت است و قطعا رفع تحریم که
هدف دولت است این مسیر را تســریع می کند اما این تنها
مسیر رفع مشکالت نیست.
دولت یازدهم و شخص رئیس جمهور اگر می خواهد
به وعده های داده شده عمل کند باید طرحی نو دراندازد که
فرصت ها در حال گذرند و غیرقابل بازگشت.
131
سیاست
پرون
د
ه
دوم
هوا بهاریتر شده
سیاست
132
مثلث | شماره 256
ایا اصول گرایان به وحدت می رسند؟
سیاست
1
ایا اصولگرایــان از نتیجه انتخابات ســال 92عبرت
گرفته اند؟ پاســخ این ســوال حتما می توانــد در معادالت
سیاســی ســال 94موثر باشــد .می تواند انها را به اتحاد یا
ائتالفی برســاند که همچنان اکثریت مجلس را برایشــان
حفظ کنــد و می تواند واگرایی شــان را تا ان حــد نگه دارد
که همچنان پاشــنه سیاســت ایران به میل اصالح طلبان
بچرخد .در این دوگانــه تعیین کننده حاال همــه نگاه ها به
تصمیم سران اصولگرا دوخته شده است .تصمیم سازانی
که فعال سرعتشــان انچنان اندک و محافظه کارانه اســت
که می توان گرد و غبار تحوالت سیاسی بعد از 24خرداد را
کامال از ان حس کرد.
ائتالف؛ مساله این است
عجالتــا باید گفــت «ائتــاف» فعــا حداقلی تری
خواستی اســت که توســط «خیلی ها» در این جناح دنبال
می شود .حداکثری اش هم البته انجاست که پای فاکتورها
و مبانی به میان می ایــد .تجربه های مهمــی وجود دارد؛
از روزهــای خــوش انتخابات مجالــس هفتم و هشــتم تا
مجادالت مجلس نهــم .در مدلی متفاوت تــر البته تجربه
بدتری هم وجود دارد؛ انتخابات ریاست جمهوری یازدهم.
در مهمترین تحول در این مورد حجت االسالم تقوی حرکتی
را اغاز کرده که اگر از رایزنی های پشت پرده و محرمانه دیگر
بگذریم می توان گفت فعال این جلسات اصلی ترین اتفاق
جناح است .او پیش خیلی ها رفته است .چند همایش برگزار
کرده و کار را حتی به انجا رســاند که سه شیخ اصولگرا یک
گعده مهم هم با هم داشــتند .کار اما از جایی متوقف شده
است .جایی خالف تصور ما! گویا قرار نیست ارایش سیاسی
به همان ترتیب ســاده ای که در ســطح اول تحلیل به نظر
می رسد شکل بگیرد .اتفاقات دیگری در پس پرده در حال
وقوع است و شاید در همان ماه های ابتدایی سال جدید ما با
اتفاقات غیر منتظره ای مواجه شویم.
بازگشت به سنتی ها
ماجرای یک ضلع سوم
«این بحث و مذاکــره چنانچه با برخی اقایان باشــد
به معنای ایجاد ضلع ثالث نیســت و ضلــع ،همان دو ضلع
(جامعتین) اســت .بنده برای برادرم ایت الله مصباح یزدی
احترام کامل قائلم و شخصا به ایشان ارادت دارم .نمی دانم
ایت الله مصباح رهبری پایداری را قبول کرده باشــند یا نه،
هر چند در ایــن امر تردید وجود دارد ،امــا ما نظر جامعتین
را به شــما ابالغ می کنیم ».این اظهارنظر مهــم ایت الله
موحدی کرمانی برای اهل سیاست معانی بسیاری دارد.
این جمالت ان وقت اهمیت می یابد که این اظهارنظر
پیشــین ایت اللــه موحدی کرمانی را مــرور کنیم« :عالوه
بر جامعتین ،موسســه امام خمینی(ره) هــم در تصمیمات
اصولگرایان ســهیم هســتند و جامعتین همراه با ایت الله
مصباح یــزدی خواهند بــود ».از این ســخنان در ان زمان
ایــن تعبیر صــورت گرفت؛ «در کنــار دو ضلع باال دســتی
اصولگرایان به عنــوان مرجــع داوری و حکمیت کننده در
پروســه وحدت ،حاال برخی اصولگرایان تــاش می کنند
ضلع سومی هم در کنار دو ضلع پیشین ایجاد کنند؛ موسسه
اموزشی امام خمینی(ره) که رئیس ان ایت الله مصباح یزدی
است همان ضلع سوم مورد نظر این طیف است».
حامیان چنین ایده ای نکات مثبت طرحشان را در این
محور ها جمع بندی می کردند:
-1جبهــه پایــداری در انتخابات پیشــین ،در نهایت
تصمیم جبهه متحد که مورد حمایت جامعتین بود را بر نتافت
و فهرستی مجزا البته همراه با اشتراکاتی با فهرست اصلی
اصولگرایان مطرح کرد .اکنون بــا چنین ایده ای می توان
جریان سیاســی نزدیک بــه ایت اللــه مصباح یــزدی را از
هم اکنون وارد روند وحدت کرد.
-2در شرایطی که رقبا ،یعنی اصالح طلبان و حامیان
دولت در صحنه حضور دارند و شــرایطی ماننــد انتخابات
مجلس نهم وجود ندارد که اصولگرایان بخواهند با یکدیگر
رقابت کنند ایــن تاکتیــک می تواند از هم اکنــون یکی از
انشعابات احتمالی اصولگرایان در استانه انتخابات مجلس
را منتفی کند.
-3جناح اصولگرا در نبود مرحوم ایت الله مهدوی کنی
و مرحــوم عســگراوالدی بــا یک خــاء رهبری سیاســی
جامعه روحانیت بعد از درگذشت ایت الله مهدوی کنی
ایت الله موحدی کرمانی را به عنوان دبیرکل برگزیده است
مثلث | شماره 256
سیاست
از وقتــی دولت حســن روحانی امده ایــن طیف چپ
اصولگرایان بــوده که با صدای بلند کابینــه را نقد را کرده و
خود را در ویترین جناح قرار داده اســت .شاید همین رفتار
سیاسی این تحلیل اولیه را به وجود اورده بود که در دوران
سیاست ورزی ارام سنتی ها این چپ ها هستند که دست باال
را خواهند داشــت و اگر قرار بر رقابت دو قطبی یا چند قطبی
باشــد ،حتمــا اصولگرایان بــا افــرادی از تحولخواهان و
پایداری ها کار را دنبال خواهند کــرد .در چنین فرضیه ای
گمان هــم بر این بــود که ســنتی ها که گفتمــان و هویت
سیاسی شــان به جهت حضور دولت یازدهــم چندان رنگ
قالبی نداشــت در کناری قرار گرفته و سیاســت را از حاشیه
دنبال می کننــد .اما سیاســت پیچ و خم های زیــادی دارد
و شــرایط همیشــه انگونه پیش نمی رود که در ابتدا تصور
می شود.
جسله مهم سه شیخ اصولگرا به هم خورده و روح الله
حســینیان که خبــر لغــو ایــن جلســه را داده در کنایه ای
گذار اعالم کــرده« :اختــاف در مجموعــه اصولگرایی
طوری است که جلســه مربوط به ایت الله یزدی ،ایت الله
موحدی کرمانی و ایت اللــه مصباح یزدی بــا هدایت غلط
فکری یکی از افراد موثر و مسئول لغو شد ».انتشار همین
نقل قول کوتاه باعث شــد طیفی از رســانه ها به گمانه زنی
درباره مرجع ضمیر حسینیان بپردازند و در همین راستا یکی
از رسانه های نزدیک به اصولگرایان سنتی ادعا کرد «علی
الریجانی» خواســتار وحــدت اصولگرایــان منهای جبهه
پایداری شده است.
همسو با این رسانه ها رضا اشتیانی ،نماینده مردم قم
و عضو جامعه مدرسین هم چنین گفته بود« :ظاهرا اقایان
با اقای الریجانی نیز جلســاتی داشــته اند ،ولــی ظاهرا به
نتیجه ای نرسیده اند ،گویا جلســه دیگری هم با وی دارند.
انگار اقای الریجانی شــرایطی داشــتند که بایــد با اقایان
بنشینند و راجع به انها بحث کنند».
اگر این نشانه ها درست باشد می توان گفت سنتی ها
دوران جدید سیاســت ورزی خود را شروع کرده اند .انها که
گفتمان خــود را در عرض گفتمان روحانــی می دانند حاال
زمینه را مساعد تر از هر زمان دیگری می دانند برای در راس
بودن .باید دیگر مســائل پیرامون اصولگرایان را بررســی
کرد و انگاه به اینجای مطلب بازگشت که چه اتفاقی توسط
سنتی ها در حال وقوع است؟
کاریزماتیک مواجه شده ،پس این سه ضلعی می تواند هم
شــکلی جدید برای مدل رهبری جریان و جناح باشــد و هم
نوعی کاریزمای شیخوخیتی ایجاد کند تا رویه سنتی هدایت
جناح همچنان پابرجا بماند.
-4برخــی از اصولگرایان معتقدند کــه دوران جریان
راست سنتی به پایان رســیده و اکنون باید برای جریانات و
تشکل های طیف چپ و پیشرو تر نقش بیشتری قائل شد.
باور انها این اســت که چنین رخدادی هم بــه قدرت جناح
خواهد افزود و هم همه پذیری بیشتری را پدید خواهد اورد.
این اتفاق از جهت دیگر موجب خواهد شــد تا انشــعاب از
جناح ان هم در شرایطی که دوری از قدرت اجرایی در حال
تجربه شدن است رخ ندهد .بنابراین این سه ضلعی می تواند
نقش بیشتری به این طیف بدهد.
-5در بازسازی جناح پس از انتخابات 24خرداد اکنون
می توان با این مدل ارایش بهتری را ســامان داد .ارایشی
که همچنان روحانیت را بر اســاس ســنت اصولگرایان در
راس قرار داده و مدلی تجربه شده هدایت جناح را بر عهده
گرفت .عدم موفقیت جامعتین در انتخابات ریاست جمهوری
و مجلــس نهــم ادلــه انهــا بــرای عدم همپوشــانی همه
اصولگرایان است.
این ایده البتــه مخالفانی هم داشــت؛ مخالفانی که
بیشتر در میان ســنتی ها حضور داشتند و اگر فرضیه به هم
خوردن جلسه سه شیخ اصولگرا توســط سنتی ها را درست
بدانیم ،ان وقت می توانیم این دالیل احتمالی را برای این
کار انها بر شماریم:
مخالفان اینکه موسســه امام خمینی(ره) ضلع سوم
اصولگرایان باشد معتقد بودند:
-1اینکه جبهــه پایــداری عامل انشــعاب انتخابات
پیشین بوده دلیل نمی شــود تا با اعطای چنین امتیازی به
موسسه اموزشــی ایت الله مصباح ،روند وحدت را به شکل
دیگری پیگیری کرد.
-2اعطای چنین امتیازی به موسسه اموزشی ایت الله
مصباح ایــن ســوال را برای ســایر تشــکل های و احزاب
اصولگرا پدید مــی اورد که چرا انها نبایــد ضلعی از اضالع
باالدستی باشند.
-3جبهه پایــداری اختالف نظرهایی بــا طیف هایی
از اصولگرایــان دارد که مهمترین انهــا در چند محور قابل
مشاهده است:
الف -ناب سازی :جبهه پایداری می گوید باید در مورد
افراد حاضر در میان اصولگرایان تصمیم گیری کرد و دامنه
مشــخصی از انها را به عنوان اصولگرا پذیرفت .از دید انها
برخی افراد از تعریف اصولگرایی خارج شده و وحدت با انها
غیر ممکن است؛ «بنده به عنوان کسی که ایت الله مصباح
را به عنوان عقبه فکری قبول دارم ،تفاوتی بین ســخنرانی
هفته گذشته ایشان با سخنرانی دو سال گذشته که در اولین
همایش جبهه پایداری داشت ،ندیدم .نظر ایشان دوسال
پیش هم این بود کــه وحدت باید روی مبانی و یک ســری
133
سیاست
134
مثلث | شماره 256
سیاست
اســتیضاح وزیر مورد حمایت علی الریجانی با خوشحالی
اصول مشخص باشد و توسط کسانی ایجاد شود که پایبندی
به این گفتمان داشــته باشــند .اکنون هم ایشان همین را
دست نوشــته ای بزرگ با این مضمون را بر دســت گرفته و
گفتند که این وحدت باید روی اصول و مبانی صورت گیرد ،و
نشان عکاســان مجلس دهد« :دوپینگ الریجانی جواب
اال به صورت طبیعی اختالفات بروز خواهد کرد .من تفاوتی
نداد» .از همه مهمتــر می گویند محمد رضا باهنر نســبت
در دیدگاه ایشان نسبت به دو سال قبل ندیدم( ».مصاحبه
سیاسی سابقش را با علی الریجانی حفظ نکرده و این چهره
پرنفوذ مجلس هم ترجیح داده به فراکســیون اصولگرایان
حمید رسایی با هفته نامه مثلث)
نزدیک شود .علی الریجانی می گوید توصیه هایی به او در
ب -صالــح مقبــول و اصلــح نامقبــول :ایت اللــه
مورد تشــکیل حزب شده اســت ،اما واقعیت این است که
مصباح یــزدی می گویــد« :گاهــی بایــد فرد اصلــح -ولو
علی الریجانی به حزب به عنوان بهترین راه گریز از وضعیت
رای اوری نداشــته باشد -مطرح شــود تا حداقل مشخص
موجود می اندیشد .اگر حزب باشد:
شــود هنوز بین مردم اعتقــاد و ایمان به اســام و انقالب
-1او دیگر به تنهایی بار سیاسی رهروان و البته حمایت
اســامی وجود دارد .ایا خــوب بود از میــان کاندیداهای
از حسن روحانی را به دوش نخواهد کشید.
ریاست جمهوری هیچ کس حرفی از اســام و انقالب نزند
-2تبدیل به ســرمایه سیاســی اصولگرایان می شود
و همه به فکــر ارزانی اجنــاس و رفع تحریم ها باشــند؟ ایا
که می تواند ســرمایه اجتماعی این جناح را به ســمت خود
نباید از کســی که ولو رای اوری ندارد ،اما دغدغه انقالب و
جلب کند.
اسالم دارد ،حمایت کرد؟» به بیان روشن تر جبهه پایداری
-3می تواند با شبکه ســازی مــدرن در میان نیروهای
همچنان بر این ایده است که باید اصلح نامقبول را به صالح
اصولگــرا جذب هــای خوب خــارج از
مقبول ترجیح داد.
مجلس داشته باشد.
این پایداری ان پایداری نیست
-4او یک شــخصیت اصولگرای
ســنتی اســت که طبیعتــا نفــوذ خوبی
در این شــلوغی های سیاســت
در جمعیــت موتلفــه و تشــکل های
یک نکته قابل توجه است .پایداری ها
جبهــه پیــروان دارد؛ بخــش مهمی از
تفاوت فراوانی کرده اند با ســال های
اصولگرایان که در سراسر کشور عضو و
قبــل .اکثــر اصولگرایــان می گویند
شکل تشکیالتی دارند.
حاال دیگــر چندان بحث ناب ســازی
-5او می توانــد بــا عضو گیری از
میان انها مطرح نیســت .اگر چه این
طیف خاصــی از اصالح طلبان حتی به
دیــدگاه بیشــتر در کادر سیاســی انها
حزبــی میان جناحی هم تبدیل شــود و
دیده می شود تا افرادی که اصطالحا از
مدل حســن روحانی را در حــزب دنبال
انها به شاخ قم جبهه پایداری نام برده
کند.
می شود .چنین اشاراتی را می توان در
تصمیم نهایی ایت اهلل مصباح مورد توجه
-6او می توانــد بــرای خــود
اظهارنظر ایت الله موحدی کرمانی هم
اصولگرایان است
سرمایه ای برای دوران پسا روحانی هم
یافت .انجا که می گوید« :این بحث و
به وجود اورد؛ شــاید ریاست جمهوری
مذاکره چنانچه با برخی اقایان باشد به
معنای ایجاد ضلع ثالث نیست و ضلع،
.1400
-7مخالفــان او خیلــی ســخت
همان دو ضلع (جامعتین) است .بنده
اســت که بتواننــد در یک حــزب جمع
برای بــرادرم ایت اللــه مصباح یزدی
شوند .مشــخص اســت که در فصول
احترام کامل قائلم و شخصا به ایشان
قابل توجهــی جمعیــت ایثارگــران و
ارادت دارم .نمی دانم ایت الله مصباح
رهپویان با جبهه پایداری هم نظر نیستند
رهبری پایداری را قبول کرده باشــند یا
پــس او مقابــل مخالفانــش می تواند
نه هر چند در این امر تردید وجود دارد،
سازماندهی شده تر ظاهر شود.
اما به هر حال ما نظر جامعتین را به شما
همه این دالیل موجب شده است
ابالغ می کنیم ».گویــا پایداری ها از
که علــی الریجانــی به نــوع دیگری از
همیشه به وحدت نزدیک تر شده اند.
سیاســت ورزی فکر کنــد .او گویا یک
حجت االسالم تقوی تالش هایی را برای وحدت
داستان یک حزب!
استراتژی جدید دارد؛ ائتالف با حامیان
انجام داده است
دولــت .در این مــدل پایداری ها حتما
شــاید حاال وقت ان است که با
نقش نخواهند داشــت اما اصولگرایان
رفتارشناسی ســنتی ها ،به نقش پشت
قابــل توجهی ممکن اســت به ســمت
پرده انها در اینده جناح بپردازیم .علی
او جذب شــوند .مثل اینکه باید روی این گزاره از این پس
الریجانی حاال یکی از مهمترین افراد جناح شده است .او
بیشتر فکر کنیم!
گویا تصمیمات مهمی گرفته اســت .باید از رهروان شروع
کنیم؛ فراکسیون حامی او در مجلس.
دورنمای یک جناح
فراکســیون رهروان والیت مدت هاســت کــه دیگر
واقعیت این اســت کــه جریــان اصولگرایــی افراد
نتوانســته یک تصمیم جمعی بگیرد ،یک بیانیه صادر کند
یا یک اعالم موضع ساده داشــته باشد .همان فراکسیونی
و شــخصیت هایی دارد کــه هر کــدام برای خــود در نظام
که علی الریجانی برای رســیدن به ریاست مجلس نهم ان
دارای جایگاهی هستند .حضور این افراد در عرصه قدرت
رســمی هم به امتیازات سیاســی جناح اصولگرا و وزن ان
را پایه گذاری کــرد .حاال اصالح طلبان عضو فراکســیون
افزوده اســت و هم در خود جریان اصولگرا می تواند منشا
یک ســاز می زنند ،حامیان دولت یک ســاز و اصولگرایان
رســیدن به نوعی انســجام باشــد .به یک معنا می توان با
دیگر هم سازی متفاوت .برخی به فراکسیون اصولگرایان
گرایش پیــدا کرده و برخی هــم به جدایی و تشــکیل یک
اســتفاده از کاریزمای انها جریان های مختلف اصولگرا را
بر ســر یک میز اورد .باید به جامعتین بازگردیم .ائتالف با
فراکسیون جدید فکر می کنند .درســت در چنین موقعیتی
غیر اصولگرایان همان ضربه ای را به جناح می زند که رقابت
است که البی های سنگین ژنرال های حامی الریجانی هم
بر سر هیات رئیسه مجلس نهم زد.
دیگر مانند گذشــته جواب نمی دهد تا حمید رسایی پس از
گ
ف
ت
و
گ
و
وضعاصولگراها
بهتر شده است
گفت وگویمثلثبا
عباسسلیمینمین
امید کرمانی ها
خبرنگار
2
روزهای پایانی سال 93در حال سپری شدن است.
اگر بخواهیم منصفانه بررســی کنیم به نظر شما
سالیق اصولگرا در چه وضعیتی هستند؟ در حال
رسیدن به یک همگرایی هستند یا فارغ از مواضع
امیدوارانه ای که می گیرند برای نیل به یک ائتالف
انتخاباتی با چالش های عدیده ای مواجهند؟
جامعه اصولگرایی قطعا با تهدیــدات و توفیقاتی
رو به روســت .برخــی تهدیــدات همچنــان خود را نشــان
می دهند .بخشــی از تهدیداتــی که در انتخابات گذشــته
موجب ایجاد ســردرگمی در پایگاه اجتماعی اصولگرایان
شد امروز همچنان باقی است .یکی از تهدیدات در ارتباط
با جریان اقای احمدی نژاد است که فکر می کنم او همچنان
تالش کند قسمتی از موتور محرکه اصولگرایان را از ان خود
کند .این تالش حتی اگر خیلی هم گسترده نباشد ،طبیعتا
بخشــی از انرژی اصولگرایان را هدر خواهد داد .امیدوارم
اصولگرایــان تا انتخابــات مجلس با اگاهی بخشــی های
خود موجب محدود شــدن این نوع چالش شــوند .نگرانی
دوم بحث تن دادن به قاعده مندی برای همکاری مشترک
بین اصولگرایان اســت ،گرچه برخی عالئــم مثبت وجود
دارد اما به همان میزان عالئم منفی را نیز شــاهد هســتیم
که برخــی جریانات در طیــف اصولگرا به نوعــی همچنان
گرفتار تصلبند .به نظرم بر اثر برخی تالش هایی که صورت
می گیرد در فرصت باقیمانده همه جریانات طیف اصولگرا
به یک قاعده مندی در کار مشــترک اعتقاد پیــدا کنند و از
سیاست
مثلث | شماره 256
سیاست
تاکید به استنباطات سیاسی خودشــان بپرهیزند و امادگی
برای عدول از این اســتنباطات را در خود بــه وجود اورند.
در فضای کلــی اصولگرایان دارای وضعیت بســیار خوبی
هســتند .بعضی از مواضع اصولگرایی امروز بیش از سابق
شفاف شــده اســت .صحت تاکیداتی که اصولگرایان در
عرصه بین الملل اعالم می کردند ثابت شــده ،بنابراین این
موقعیت اصولگرایان را به شدت تقویت کرده است .تاکید
همواره اصولگرایان بر عزت بود و نه اینکه خود را در جهان
ایزوله کنند یا خود را در جهان در یک شــرایط جداگانه قرار
دهنــد ،بلکه معتقــد به مذاکــره و گفت وگو براســاس یک
اصول بودند و صحت این اصول هم امروز به اثبات رسیده
است که دستاورد خوبی برای اصولگرایان به شمار می اید.
همچنین مواضع اصولگرایان در مسائل منطقه کامال منجر
به یک نوع سرفرازی و عزتمندی شــده است ،اگر مواضع
غیر اصولگرایــان حاکم می شــد امروز یــک بحران جدی
در منطقه داشــتیم ،نه تنها عزت برای ما رقــم نمی خورد،
بلکه ما بــا یک بحران شــدید در منطقه مواجه می شــدیم
که از ان گرفتاری به ســهولت نمی توانستیم خارج شویم.
مواضع غیر اصولگرایان می توانست یک خطر جدی برای
جهان اســام رقم بزند .اگر انها می توانســتند این مواضع
خود را در منطقه پیش ببرند امروز جهان اســام دچار یک
درگیری و نزاع می شد که ســال ها نمی توانست از این نزاع
به سهولت خارج شــود اما امروز هم دورنما به شدت مثبت
است ،هم عزتی برای ایران رقم خورده که دوست و دشمن
به ان معترفند و هم اینکه این مســاله شــرایط مثبتی برای
اصولگرایان رقم زده است .در مسائل داخلی هم همین طور
اصولگرایان ثابت کردند در ارتباط با سالم ســازی جریانات
داخلی نقش بسیار ســازنده ای را ایفا می کنند و حاضرند در
هر دوره ای هزینه سالم ســازی جامعه را بپردازند .این یک
ارزش جدی برای اصولگرایان است .اگر به این معنا توجه
کنیم که برخی اصالح طلبی را در قالب تنش افرینی تفسیر
می کنند امــا اصولگرایان در چارچوب نظــام و بدون اینکه
مرزبندی ها را به هم بزنند با قانونگرایی وظیفه خود را در حفظ
سالمت کشور به خوبی دنبال کردند و حاضرند هزینه های
این مطلب را متقبل شــوند .هم نقشــی که اصولگرایان در
پیگیــری قانونمندی دربــاره دولت اقــای احمدی نژاد ایفا
کردند که منجر شد به اینکه معاون اول این دولت محاکمه
شــود و در نهایت قانون درباره او حکم کند و هم نقشــی را
که اصولگرایــان درباره اقای مهدی هاشــمی ایفا کردند و
توانستند در نهایت او را هم به دســت عدالت بسپارند ،این
نشان از حساسیت بســیار منطقی اصولگرایان برای حفظ
ســامت کشــور و صیانت از منافع ملی و توده های جامعه
اســت که این به نظر من برای جامعه کامال روشــن شد که
اصولگرایان در ایــن زمینه ها فارغ از تعلقــات فکری با هر
جریانی که در مســیر ضد مصالــح ملی قــرار می گیرد ،به
صورت منطقــی در مقام چالش قرار می گیرنــد و در نهایت
دستاوردهای خوبی را هم از ان خود می سازند.
از زمانی که اقای روحانی ســر کار امد ،در اردوگاه
اصولگرایــان دو نــگاه وجود داشــت؛ یک طیف
می گفتنــد بــا دولــت همراهی داشــته باشــیم،
طیف دیگــر معتقد بــود کــه اصولگرایــان هیچ
فصل مشــترکی با دولت اقــای روحانــی ندارند،
بنابراین باید قطب مقابل دولت تعریف شوند تا در
انتخابات مجلس در دوقطبی که ایجاد می شــود
دولت نتواند از پایگاه اجتماعی اصولگرایان سهم
ببرد .به نظر شما در این 20ماهی که گذشت کدام
دیدگاه درســت عمل کرد؛ دیدگاهی که می گفت
باید رفیق دولت بود یا انکه اعالم رقابت کرد؟
قطعا جریان اول به صالح جامعــه نزدیک تر بود.
اوال هر دولتی کــه ســر کار می اید انصاف حکــم می کند
فرصــت الزم را بــه ان بدهیــم تــا وعده هــای خــود را به
منصه ظهور برساند .قبل از اینکه فرصت را به دولت بدهیم،
منطقی نیســت کــه از ان مطالبه ای هم داشــته باشــیم،
بنابراین گرایش اول در جریان اصولگرا غلبه دارد و پذیرای
رهنمودهای رهبــری معظم در ایــن زمینه اســت .عقل و
انصاف سیاســی و وظیفه دینــی هم بر ایــن حکم می کند
رئیس جمهوری که تازه روی کار امده ولو اینکه گرایش های
شناخته شــده ای دارد اما یک دولت ائتالفی تشکیل داده
برخی وزرایش مثل اقتصاد ،بهداشت و کشور بسیار ارزشی
هســتند هر چند وزرای صنعت و نفت زیاد سابقه درخشانی
نداشــتند اما باید براینــد حرکت دولت را لحاظ کــرد .با قید
این مطلب باید فرصتی هم به انها داد ،هر چند قبال خوش
ندرخشــیدند اما باید فرصــت داد که ببینیــم تغییر روش و
رویکــرد می دهند یــا خیر چون یــک فاصلــه طوالنی بین
مسئولیت های سابق شان و مســئولیت های امروزشان به
وجود امده ،شــاید انها از این فرصت اســتفاده کنند و بعد
بتوان قضاوت بحقی درباره شان داشت.
االن نســبت اصولگراهــا با روحانــی و روحانی با
اصولگراها چگونه تعریف می شود؟
اصولگرایان نســبت به اقــای روحانــی یک نگاه
تفکیک کننده دارند .برخی اقدامات او را شایســته ارزیابی
و برخی اقدامــات او را قابل نقــد می داننــد و نقد صریحی
هم بر ان دارنــد .برخی تالش هــای اقــای روحانی برای
انسجام بخشی در امور داخلی ،دفاع از حقوق ملت ایران در
عرصه بین الملل و برخی خدمات در زمینه مسائل بهداشتی
قابل تقدیــر و در عوض منوط کــردن همه امــور جامعه به
حل مســائل بین الملل ،عدم تحمل سیاســی در برابر نقد،
برخی پنهان کاری ها ،برخی بی توجهی ها نسبت به مسائل
رفاهی و توزیع نامناسب ثروت به ویژه تعلل در حذف یارانه
پردرامدها در جامعه قابل نقد اســت .بنابراین مسائل قائل
به تفکیک هســتند و یک حکم کلی را نمی توان صادر کرد
چراکه هنوز فرصت الزم در اختیار دولت قرار نگرفته است.
دولت باید از همه فرصت هایش استفاده کند ،بعد می توان
قضاوت دقیقی را در این زمینه داشت.
با معیــار انتخابــات مجلس در جریــان اصولگرا
عده ای قائل بــه حمایت ،طیفی قائــل به رقابت و
برخی سالیق نیز قائل به ائتالف با دولت هستند.
کدام یک روش درســتی را اتخاذ کردند؟ ایا این
مساله زمینه انشــقاق در جریان اصولگرا را برای
انتخابات مجلس فراهم نمی کند؟
این مساله می توانست در ابتدای امر یک تاثیراتی
داشــته باشــد اما هرچه زمان می گذرد این فاکتور نقشــش
کمرنگ تر می شــود .یک زمانی دولت در زمینه اصولگرایی
خیزهایی را برداشــت تا این تصور ایجاد شود با اصولگرایان
مرزبندی جدی ندارد ،خب این بحث مطرح می شــد که اگر
دولت در مواضع منطقی حرکــت خود را تقویت کند می تواند
در اصولگرایان برای خودش یــک پایگاهی ایجاد کند یا به
تعبیری دیگر بخشــی از پایگاه اجتماعی اصولگرایان را به
خود نزدیک کند اما متاســفانه رئیس جمهور با اتخاذ بعضی
مواضع این ظرفیت را خود تخریب کــرد ،بنابراین پیش امد
چنین وضعیتی امروز منتفی است ،یعنی این طور نیست که
پایگاه اصولگرایی حتی در بخش هایی احساس قرابت های
جدی و مبنایی با اقای روحانی داشته باشد .البته همان طور
که گفتم از انجا که برخی وزرای اصولگــرا در دولت یازدهم
حضور دارند این می توانست منجر به این شود که بخشی از
135
سیاست
پایگاه اصولگرایی در اختیار دولت یازدهم قرار گیرد اما این
اتفاق منوط به این بود که درباره مواضع سیاسی هم روز به روز
این ارتباط نزدیک تر شــود .مــا االن وزرایــی را به عنوان
اصولگرا در دولت داریم که بیشــتر جنبــه خدماتی دارند.
بنابراین دولت از این امکان نتوانست خیلی استفاده کند و
قطعا این مساله به زیان خودش هم تمام شد.
این تالشــی که اقــای ســیدرضا تقــوی ،عضو
شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز برای وحدت
اصولگرایان انجام می دهد به جایی می رسد؟
ی است البته اقدامات دیگری هم دارد
ان هم اقدام
صورت می گیرد ،هر اقدامی که بتواند ما را به یک تعقل در
زمینه همکاری و وحدت نزدیک کند باید از ان استقبال کرد.
از اغــاز تالش اقــای تقــوی بیش از یک ســال
می گذرد .به نظر شــما تالش های او خروجی هم
داشته است؟ اصال ســایق مختلف اصولگرایی
می پذیرنــد که اقای تقــوی محــور کار وحدت یا
ائتالف قرار گیرد؟
اقای تقوی یکی از ظرفیت هاست نه همه ظرفیت
و قطعا همه ظرفیت ها در این زمینه فعالیت خود را تشــدید
می کنند.
به نظر شما نشست های ایت الله یزدی ،ایت الله
موحدی کرمانی و ایت الله مصباح یزدی نتیجه ای
برای وحدت و ائتالف اصولگرایــان در بر خواهد
داشت؟
قطعا بدون تاثیر نخواهد بود.
اما اخرین جلســه انها لغو شــد ،اقای حسینیان
سیاست
136
مثلث | شماره 256
اگر اقای روحانی در مجموع عملکرد
مثبتی تا پایان چهار سال ارائه بدهد
در ان زمــان وجدان عمومــی به این
جمع بندی می رســد که اجــازه دهد
چهار سال دیگر هم که قانون برای او
ریاســت جمهوری را مجاز می شمارد
از ان اســتفاده کند در ایــن صورت
اصولگرایان کاندیدای قدر به صحنه
رقابت نمی فرستند
می گفت به خاطر اطالعات غلطی بود که به یکی
از ان سه نفر دادند؟
طبیعتا در انتخابات ریاست جمهوری گذشته یک
نقاری ایجاد شد و مقداری زمان می برد تا فضا ارام شود.
اینکه گفته می شود اقای الریجانی مخالف چنین
ائتالفی است چقدر صحت دارد؟
بعید می دانــم اقــای الریجانی مخالــف ائتالف
اصولگرایان باشد.
گفته می شــود بــه همین علــت می خواهد حزب
رهروان را تشکیل دهد ،نظر شما چیست؟
هیچ نشانه ای در این رابطه وجود ندارد ،ضمن انکه
عقال هم نمی توان این را پذیرفت.
یعنی شــما معتقدید اقای الریجانی در انتخابات
ســهم خودش را از اصولگرایان جدا نمی کند و با
جریان اعتدالگرای دولت ائتالف نمی کند؟
خیر .برعکــس اقــای الریجانی در ایــن چند ماه
اخیر در بعضی جاها در برابر خطاهای دولت ایســتاد و این
مساله نشان می دهد برخالف انچه در ابتدا می گفتند او خط
ائتالف با دولت را دنبال می کند .او در خیلی از زمینه ها بسیار
ارزشمند با برخی خطاهای دولت برخورد کرد.
پایداری در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری
گذشته حرکتی به ســوی همگرایی نداشت .فکر
می کنیــد در انتخابات مجلس اینــده این امادگی
را داشته باشد؟
انســان ها می تواننــد از تجربیات بهــره بگیرند یا
نگیرند .اگر از تجربیــات بهره نگیرند این مســاله منجر به
کمرنگ شدن تاثیرگذاری خودشان می شود .در اینکه جبهه
پایداری این خطاهــا را در کارنامه خودش به ثبت رســانده
تردیدی نیست اما نشانه هایی را می بینیم که درصدد اصالح
این خطاها برامده است.
پس االن برای ائتالف اماده تر است؟
قطعا باید از یکسری تجربیات گذشته بهره گرفته
باشند.
ایا در انتخابــات مجلس شــاهد خواهیم بود که
طیفی از اصولگرایان با اعتدالیون و اصالح طلبان
معتدل وارد ائتالف شوند یا خیر ،اگر هم این اتفاق
بیفتد تک نامزدهایی هستند که براساس تصمیم
شخصی به ان سمت رفتند؟
بعید می دانم چنین ائتالفی صورت گیرد.
اگر اقای ناطق نوری به صحنه انتخابات مجلس
بیاید ایا این احتمال وجود دارد که معادالت عرصه
سیاســی دچار تحول شود و فهرســتی از جریان
اعتدال و معتدالن اصالح طلب و اصولگرا تدوین
شود؟
خیر ،اقای ناطق دارای چنین قدرتی از تاثیرگذاری
نیست و چنین برد سیاسی نخواهد داشت.
برخــی می گوینــد حضــور ناطــق در انســجام
اصولگرایان موثر خواهد بود ،ایا این طور است؟
خیر ،من با چنین برداشتی موافق نیستم.
یعنی اگر اقــای ناطق نــوری بیایــد روند وحدت
و ائتالف اصولگرایــان را تحت تاثیــر منفی قرار
می دهد؟
فکر نمی کنم اقای ناطق بتواند نقشــی در اردوگاه
اصولگرایان ایفا کند چون مدتی است که او در یک مسیری
قرار گرفته که بــرای اینکــه بتواند در جایگاهــی در میان
اصولگرایان قرار بگیرد باید خیلی تغییرات را پذیرا باشد که
فعال نشانه ای برای این قضیه در دست نیست.
معموال 60تا 70درصد مجلس در هر دوره عوض
می شود .باتوجه به اینکه اکثریت قریب به اتفاق
کرســی های مجلس نهم در اختیار اصولگرایان
است این اتفاق چقدر به ضرر اصولگرایان خواهد
بود؟
برخــی اصولگرایــان در مجلــس قبلــی بودند که
به دلیل برخی افاتی که متوجه انها شــد بــا رای مردم کنار
گذاشته شــدند ،البته خود اصولگرایان در این باره موضع
داشــتند که باید بگویم انها نه به دلیل موضع سیاسی بلکه
به دلیل برخی مســائل اقتصادی و افاتی که متوجه شــان
شــد ،کنار گذاشته شــدند .پس تغییری اگر صورت گرفت
بر این مبنا بود نه براســاس مواضع اصولگرایان ،امیدوارم
در این دوره هم این مساله را شاهد باشیم که به دلیل برخی
تالش هــای اصولگرایان یک پاالیش منطقــی در جریان
اصولگرایی اتفاق بیفتد .البته نباید این پاالیش براســاس
انچه جبهه پایــداری دنبال می کــرد انجام شــود .انها در
استانه انتخابات می خواســتند پاالیش کنند که این حرفی
بی منطق بود .پاالیش باید به صورت تدریجی و بر اثر یک
اگاهی بخشــی در جامعه شــکل بگیرد ،به این معنا که هر
اصولگرایی کــه در زمان نماینده مجلس بــودن دچار افت
شــده با اگاهی جامعه دیگر نتواند در انتخابات بعدی رای
مردم را از ان خــود کند .چنین پاالیشــی را قطعا نیاز داریم
البته همانطور که گفتم نه براســاس مواضع سیاســی بلکه
براساس اگاهی تدریجی که در جامعه شکل می گیرد .االن
بعضی از چهره هــای اصولگرا نقد های جــدی به اعضایی
از مجلس دارنــد که ان اعضا خــود را در چارچوب اکثریت
مجلس تعریف می کنند ،اما کار انها جای نقد دارد .امیدوارم
این مطلب بتواند به جامعه منعکس شود و جامعه خودش با
یک شناخت و اگاهی درصدد اصالح برخی ناهنجاری ها در
ترکیب مجلس براید.
اگر توافق هسته ای اتفاق بیفتد وزن جناح های
اصولگــرا و اصالح طلــب در عرصــه انتخابــات
مجلس چگونه می شود؟
عوامل دیگــری هم در این قضیه دخیل هســتند،
بنابراین نمی شــود قضاوت دقیقی از االن داشــت .دولت
عدالت اقتصادی را دنبال نمی کند حتی در مســائل جزیی
و پیش پا افتاده حاضر نیست خود را در گیر کند مثال درباره
بحث منطقی کــردن پرداخت یارانه حاضر نیســت حرکت
خود را به گونه ای شــفاف کند و دائم دارد مساله را به تاخیر
می اندازد .اگر ســال اتی باز هم همین طور رفتار کند یعنی
به کســانی که نیازمند دریافت یارانه نیســتند یارانه بدهد،
طبیعتا مســائلی از این دســت روی رای و نگاه مردم تاثیر
خواهد داشت .اینکه دولت در بحث مسکن و اصالح برخی
مسائل اقتصادی اقدام شایسته ای کند یک وضعیت پیدا
خواهد کرد اما اگر نتواند ،نگاه مردم به گونه دیگری می شود
بنابراین هنوز چون یک سال دیگر تا انتخابات مجلس اینده
باقی است و ترجیح می دهم ببینم دولت و جریانات سیاسی
دیگر چگونه عمل خواهند کرد.
خیلی هــا می گویند اگر توافق هســته ای صورت
نگیــرد پایــگاه اجتماعی اقــای روحانــی ریزش
می کنــد .در ان حالــت چــه اتفاقی می افتــد ،ایا
اصولگرایان دست باال را در عرصه سیاسی کشور
پیدا می کنند؟
اگر اقای روحانی توافق بد هســته ای با 5+1کند
خیلی برایش گران تمام می شود چون قطعا نمی توان برای
همیشه خیلی از اگاهی ها را از دسترس جامعه دور داشت،
پس اگر توافق غیر اصولی صورت گیرد و خیلی اطالعات
به جامعه داده نشود و بعد برای جامعه روشن شود این برای
دولت بسیار زیان بار تر خواهد بود ،اما دولت اگر روی اصول
بایستد چه توافقی حاصل شــود و چه توافقی حاصل نشود
برای دولــت یک موفقیت خواهــد بود .البتــه اگر توافقی
حاصل شود علی االصول این توفیق برای دولت مضاعف
خواهد بود ولی اگر دولت تن ندهد به زیاده خواهی غرب و
از مصالح ملت دفاع شایســته کند این برای ملت ما مالکی
برای ارزیابی است و قطعا به دولت یک امتیاز خواهد داد.
با توجــه بــه اینکه مقــام معظم رهبــری موضوع
توافق بد را رد کردند و مواضع ایشــان نشان داد
که بر متن مذاکرات اشــراف کامل دارند بنابراین
سیاست
می توان گزینه توافق بد را کنار گذاشــت و گفت
یا توافق خوب حاصل می شــود یــا توافق انجام
نمی شود ،به نظر شما اگر توافق حاصل نشود چه
شرایطی برای اصولگراها در انتخابات مجلس و
ریاست جمهوری به وجود می اید؟
قطعا این مســاله خیلی تاثیر ندارد .در رفتار غرب
با ما دو بحث مطرح بود نخســت اینکه «ما واکنش غرب را
برای خود خریداری کردیم» و دیدگاه دوم انکه «ما این کار
را نکردیم و انها از ابتدا براســاس سیاســت تدوین شده ای
وارد چالش هایی با ایران شــدند ».واقع قضیه ان است که
اگر ما در برخی زمینه ها کارهایی کردیم در واقع واکنشــی
به بی عدالتی ها و ظلم هایی بود که غرب بر ما روا داشــت،
هر چند واکنش های ما با حجــم ظلم هایی که غرب انجام
داد قابل مقایســه نیســت و ما هرگز در مقام مقابله به مثل
بر نیامدیم .انها اگر جنایت کردنــد ،هواپیمای ما را زدند و
کشور ایران را تاراج و غارت کردند ،برخی نیروهای سیاسی
اینگونه وانمــود می کردند و می کنند که گویــا ما بودیم که
غرب را تحریک کردیم که اقداماتی علیه منافع ایران رقم
بزند .اقــای روحانی با ایــن پیش فرض وارد میدان شــد و
بطالن این ظلم مضاعف علیه ملت ایران را کامال به اثبات
رســاند یعنی دیگر شــاید از این نرم تر نمی شد برخورد کرد.
حتی در مســائل فرهنگی هم دولت حساسیت ورزید مثال
مقابل اقدامات فرهنگی افشــاگرانه علیه غرب یک سری
مالحظاتــی داشــت و این مالحظــات را اعمال کــرد ،اما
به رغم همه این مالحظات دیدیم کــه غربی ها چگونه با ما
برخورد کردند .وقتی به پیامبر اعظم اهانت شد وزیر خارجه
ما در اقدام نسنجیده ای به فرانســه رفت ولی باز دیدیم که
رفتارهای انها نسنجیده تر شد و پروتکل های تشریفاتی را
درباره وزیر خارجه ما رعایت نکردند .در حالی که به شــدت
نیازمند بودند که اتحاد مســلمین علیه خودشــان شکسته
شود .بنابراین این نوع تبختر و این نوع زیاده خواهی غرب
برای ملت ما روشــن شــده که ایــن زیاده خواهــی حتی با
نرمش ما بیشتر می شود نه کمتری بنابراین صحت مواضع
اصولگرایان برای جامعه روشــن شــد اما اگــر دولت اقای
روحانی تن به یک توافق ناشایست ندهد این به نظر من خود
برای دولت اقای روحانی یک امتیاز خواهد بود.
اخیــرا اقــای احمدی نــژاد یک ســری تحرکات
سیاسی انجام می دهد که کم کم به نظر می رسد او
به فکر بازگشت به قدرت است ،باتوجه به شناختی
که از احمدی نژاد داریــد او خود را برای انتخابات
مجلس اماده می کند یا ریاست جمهوری؟
برای انتخابات ریاست جمهوری اماده می کند .اگر
به مجلس هم نگاهی دارد به دلیل تاثیرگذاری است که بر
انتخابات ریاست جمهوری خواهد داشت.
اقــای باهنــر گفتــه احمد ی نــژاد نــه بــرای
انتخابات مجلــس می ایــد و نه بــرای انتخابات
ریاست جمهوری ،96نظر شما چیست؟
نه ،من نظر اقای باهنر را قبول ندارم.
یعنی اقــای احمدی نــژاد حتما بــرای انتخابات
ریاست جمهوری می اید؟
بله ،قطعا همین طور اســت .یعنی همــه قرائن بر
این داللت دارد که او برای ریاست جمهوری کار می کند.
با ایــن وضعیــت احمدی نــژاد اگــر بخواهد در
انتخابات مجلس یک حرکتی داشته باشد که یک
مجلس نزدیک به خودش را شکل دهد باتوجه به
بدنه اجتماعی که در برخی شهرستان ها به دلیل
سفرهای اســتانی دارد ،چه تاثیری بر معادالت و
تصمیم گیری های اردوگاه اصولگرایان می گذارد؟
احمدی نــژاد در انتخابات مجلــس فقط می تواند
نقش مخرب ایفا کند.
در ریاست جمهوری چطور؟
در ریاســت جمهوری فرق می کنــد .احمدی نژاد
دارای خصوصیاتی اســت که شــخصا می تواند فقط برای
شخص خودش یک موج افرینی هایی بکند اما برای دیگران
نمی تواند ،حتی در زمانی که در جایگاه قدرت بود نتوانست
در مجلس تاثیراتی داشــته باشــد به طوری کــه خواهر او
نتوانست به مجلس راه یابد.
اگراقایاحمدی نژاددرانتخاباتریاست جمهوری
بیایــد ،بدنــه رای اصولگرایــان را با خــود همراه
نمی کند؟
در مجلــس اگــر بیایــد نقــش تخریبــی بــرای
اصولگرایان ایفا خواهد کرد .در ریاســت جمهوری او این
قابلیت ها را دارد که برای خــود یک موج افرینی هایی بکند
اما این به شرطی است که جایگاه های قانونی این فرصت
را به او بدهند که من در این مساله تردید دارم.
یعنی جایگاه های قانونی برای ورود احمدی نژاد
به انتخابات ریاســت جمهوری محدودیت ایجاد
می کنند؟
بلــه ،تردیــد دارم کــه جایگاه هــای قانونــی
چنین فرصتــی بــه او بدهند کــه او بتوانــد بــه انتخابات
ریاســت جمهوری ورود کند چون خطاهایی دارد که بر اثر
ان خطاها علی القاعده یک پرونده سنگینی باید برایش رقم
خورده باشــد ،این خطاها در تشــخیص اینکه ایشان یک
سیاست مدار است یا خیر می تواند موضوع را قابل بازنگری
مثلث | شماره 256
سیاست
کند .به عبارت دیگر قبال شــورای نگهبان تشخیصش این
بود که او رجل سیاسی اســت اما خطاهای سیاسی مرتکب
شد که می تواند این امر را قابل تجدید نظر کند.
این حرف شــما به نوعی تایید حــرف اقای باهنر
است.
گفتــه شــد اقــای باهنــر اعالم کــرده کــه اقای
احمدی نژاد انگیزه ای برای بازگشت به قدرت ندارد.
خیر ،اقای باهنر گفته احمدی نــژاد انگیزه برای
بازگشت به قدرت دارد ولی مســاله حضور او کال
در انتخابات مجلــس و ریاســت جمهوری اینده
منتفی است.
اگر منظور اقای باهنر این باشــد کــه احمدی نژاد
نمی توانــد به انتخابــات مجلس و ریاســت جمهوری بیاید
این معنــا دقیق تر اســت .یکی از شــرایط نامــزدی برای
انتخابات ریاســت جمهوری رجل سیاســی بودن است که
کســی خطاهای فاحش انجام ندهد ،احمدی نژاد در زمان
ریاست جمهوری یک سری خطاهای فاحش را مرتکب شد
که رجل بودن و فهم و درک سیاسی او را زیر سوال می برد.
طبیعتا این می تواند در بررسی رجل سیاسی بودن یا نبودنش
تاثیر بگذارد .حاال نمی دانم ،این بســتگی به نظر شورای
نگهبان دارد اما عرض کردم کارنامه احمدی نژاد خود یک
موضوع پیش رو است حاال چه برداشتی شورای نگهبان از
این موضوع داشته باشد بحث دیگری است .من نمی توانم
جای شورای نگهبان نظر بدهم.
چرا اصالح طلبان دوســت دارند که احمدی نژاد
اکت سیاســی داشته باشــد و به صحنه سیاسی
برگردد؟ ایا فکر می کنند در دو قطبی احمدی نژاد -
اصالحات ،خودشان پیروزند؟
حداقلش این اســت که نقش تخریبــی اش را ایفا
خواهد کرد .تاثیر نقش حداکثری او این اســت که فضای
دو قطبی ایجــاد کند .حداقلش هم این اســت که در میان
اصولگراها انشــقاق می اندازد ،در واقــع اصالح طلبان به
تاثیر حداقلی حضور احمدی نژاد چشــم امید جدی دارند و
امیدوارند حضــور او تخریبی در جنــاح اصولگراها به وجود
اورد.
به فرض تائید صالحیت احمدی نژاد ایا بزرگترین
رقیــب روحانــی در انتخابــات 96نمی توانــد
احمدی نژاد باشد؟
خیر ،به نظر من اصولگرایان رقیب دیگری را برای
اقای روحانی مطرح خواهند کرد البته اگر به این جمع بندی
برسند که فرصت 4ساله برای اقای روحانی کافی است .اگر
اقای روحانی در مجموع عملکرد مثبتی تا پایان چهار سال
ارائه بدهد در ان زمان وجدان عمومی بــه این جمع بندی
می رسد که اجازه دهد چهار ســال دیگر هم که قانون برای
او ریاســت جمهوری را مجاز می شــمارد از ان استفاده کند
در این صورت اصولگرایان کاندیدای قدر به صحنه رقابت
نمی فرســتند .این بســتگی به عملکردهای اقای روحانی
دارد اما اگر مباحثی همچون رفراندوم را دوباره مطرح کند با
چالش در انتخابات مواجه خواهد بود .اقای روحانی بعضی
خطاها را داشته و به صورت مبهم و غیر اصولی حرف هایی
زده که خیلی برازنده اش نبود ،در توهین به منتقدان و طرح
مباحثی همچــون رفرانــدوم ،زمینه را برای سوءاســتفاده
نیروهای تندرو اصالح طلــب فراهم کرد تا انها از طرح این
مباحث بهره بگیرند .اگر مباحث را به طور شفاف می گفتند
بیشتر زیر ســوال می رفت اما یک طوری گفت که بشود از
ان سوءاستفاده کرد امروز اگر از او سوال شود می گوید من
نگفتم در موضوع هسته ای رفراندوم تعیینکننده باشد اما در
مجموع ابهامی افرید که زمینه جوالنی برای افراد مساله دار
و تندرو شد .اگر اقای روحانی به طرح این مباحث ادامه دهد
یک حالت پیش می اید و اگر اصالح کنند به گونه ای دیگر
انتخابات ریاست جمهوری 96را تجربه می کند.
137
پر
ونده
س
وم
اصالحطلبانچگونهسالی راپیشرودارند؟
شورش راست گرایان
سیاست
1
زمزمه «شــورش» می اید؛ خیلی زودتر از انچه تصور
می شد .بدنه به راس بی اعتماد شده و نافرمانی مهمی در راه
است« .ندا» ساز جدایی اش را از همین حاال کوک کرده و
ان سو تر راس نشین ها اهنگ جدایی شان از محمد رضا عارف
را با صدای بلند می نوازند .این البته تمام دلمشغولی های این
جناح نیســت .انها دلواپس تر از همیشه شده اند؛ نه به یک
دلیل و چند اتفاق .پیرامون انها رویدادهای مهمی در حال
تجربه شدن است .شورای مشورتی اکنون با اصالح طلبانی
مواجه شــده که شــیفت از خاتمی بــه هاشــمی را توصیه
می کنند ،دولت روحانی نســبت تازه تری بــا اصالح طلبان
تعریف کــرده و اصولگرایــان معتدل هم در فــراغ محمود
احمدی نژاد دلیلی برای ائتالف و همسویی با اصالح طلبان
نیافته اند.
خیلی مبالغه نیســت اگر همین ابتدای مطلب نتیجه
بگیریم که انهــا اشــفته ترین وضعیت بعــد از 24خرداد را
پیدا کرده اند ،ان هم در اســتانه ورود به معادالت انتخابات
مجلس دهم .رقابتی که تصور می شد کاتالیزوری باشد برای
بازافرینی روزهای خوششان در دهه .70
شورشی های راستگرا
سیاست
140
مثلث | شماره 256
اگر قرار باشد مهمترین تحوالت پیرامون اصالح طلبان
در ســالی که گذشــت را مــرور کنیــم حتمــا مهمترین ان
پدید امدن یک حزب تازه خواهد بود .نوپدید هایی که اولین
شورشی های اصالح طلب بودند اما شاید اخرین ان نباشند.
واقعیت این است که درست در شرایطی که تصمیم سازان
اصالح طلب در یک ســالگی دولــت حســن روحانی خط
ونشانی تازه برای او می کشــیدند تا رئیس جمهور جدید را با
«شــرط» های جدید «تداوم ائتالف» مواجه سازند «ندا»
پدید امده اســت .یک شــکل گیری خودجوش و از پایین
به باال .به قول محمــد قوچانی ،عضو تــازه وارد کارگزاران
سازندگی شایعه به واقعه تبدیل شــده و حاال این «ندا» بود
که شــکلی جدید از اصالح طلبی را به نمایش می گذاشت.
ندا شوکی بزرگ به ژنرال ها وارد کرد؛ انها ندا را برنتافته و پس
زدند ان هم از همان بدو تولد .تمام حرفشان هم این است
که این ها در ســاده ترین حالت ابــزار حاکمیتند برای ایجاد
شــکاف از «بدنه» تا «ســر» .یک اتهام بزرگ که صادق
خرازی در تازه ترین مصاحبه اش بــا هفته نامه مثلث درباره
ان گفته اســت« :برخی از خودی ها تصــورات و توهمات
عجیبی داشــتند .تصورشــان بر این بود که ندا با ماموریت
دیگری امده است .خب ،اشتباه کردند چرا که در مسیر کار
مواضع و عملکرد ما را دیدند .با اینکه من را می شــناختند،
روی هویت اصالح طلبی من هم دچار تردید شدند .در مورد
کسی که باالخره بیش از دو دهه اســت در صحنه سیاست
داخلی و خارجی همیشــه مواضع یکســان داشته و نامش
همه جا بــوده ،دچار چنین تردیدی شــدند .امیــدوارم این
تردید انها حل شــده و مشکالت برطرف شــود .ما نه مامور
بودیم از طرف کســی نه ماموریتی یافتیــم .ما راه خودمان
را می رویم ».فشــار از جانب رفقای سابق البته تنها چالشی
نبود که نوپدیدهای اصالح طلب با ان مواجه بودند .انها در
فضایی از «شک اندیشی» میان خود و برخی اصولگرایان
گرفتار شــدند .شــبهه بزرگ این بود کــه شــاید انها ترفند
رادیکال ها باشند برای بازگشت به قدرت و درست همین جا
بود که انگ «مشــارکت »2به انها چسبید .حاال زمان طرح
سواالت مهم بود اینکه ایا ندا نوزاد نارسی خواهد شد و قبل از
زایمان سیاسی جان خود را از دست خواهد داد؟ ایا سندروم
«نامانایی» در ندا بروز خواهد کرد و انها از حق حیات در جناح
اصالح طلب محروم می شوند؟ «تعیین کنندگی یکجانبه»
کار انها را یکسره خواهد کرد یا در فضایی از «تعیین کنندگی
دوجانبه»« ،مانایی تشــکیالتی» پدید امــده و ندا صورتی
جدید در سیاست ورزی اصالح طلبان خواهد شد؟ ایا عصر
«خودیگانه پنداری» ژنرال ها و نسل اولی ها به پایان رسیده
و زمان بازنشستگی انها فرا رسیده است؟
ان زمان شاید نمی شد هیچ پیش بینی ای در این زمینه
انجام داد اما اکنون با این مصاحبه جدید صادق خرازی برای
تحلیلگرانساده ترخواهدبودکهبفهمندایندیپلماتنجیب
در نهایت چه تصمیمی خواهد گرفت .انجا که او می گوید:
«اگر انها (برخــی گروه های اصالح طلــب) نخواهند با ما
ائتالف کنند ما کار خودمان را خواهیم کرد».
همه حــرف جداشــده های مشــارکت و ســازمان به
راس نشین های همجناحی این اســت که اصالح طلبی از
دامن شــما به جایی نمی رســد .ژنرال هایی که حتی بعد از
انتخابات ریاست جمهوری یازدهم هم می گفتند نمی توان
با قدرت مستقر کار کرد و برای اینده سیاست ورزی هم راهی
ارائــه نمی کردند .انچه رخ داده این اســت که بدنه بیش از
این تاب این ســکون و ســکوت و انتظار و دلهــره را ندارد.
بدنه نماینده در قدرت سیاسی می خواهد تا خواست هایش
را در او متبلور ســازد ،برایش هورا بکشــد و «زندگی خوب»
را از گفتمان خود دنبال کند .نــه اینکه انچه می خواهد را از
«دگر» طلب کند ان هــم البد به صــورت حداقلی .به یک
معنا انها به جستار گفتمان تازه افتاده اند تا نماینده شان را به
قدرت بازگردانند و «قابلیت استفاده شوندگی» داشته باشند.
این یعنی گذار از رادیکالیسم ،این یعنی تولد جدید ،ان هم
از بذر محافظه کاری.
ندا در شــهر ها و اســتان های مهمی کادرسازی کرده
و قســمت جالب ماجرا هم انجاست که بیشــتر این نیروی
تشــکیالتی همان ســتادها و بدنه اصالح طلبان هستند،
همان ها که در ســال های قبل گوش به زنگ ژنرال ها برای
انجام کارهای تشکیالتی بودند .بخشی از اعتراض ژنرال ها
هم به همین جا بازمی گردد ،انها مضطرب شده اند که بدنه
در حال شیفت تشکیالتی به «سر»ی دیگر است؛ «سر»ی
که می گوید می توان با قدرت مســتقر کار کــرد ،می توان
قواعد بازی را پذیرفت و نماینده در قدرت رســمی داشــت.
واقعیت این است که «ندا» دغدغه مهم اصالح طلبان شده
است .کار به انجا رسیده است که موسوی الری در شرایطی
که صادق خرازی رخ به رخش در یک همایش نشسته بوده
پریشان تر از همیشه از تصفیه سخن گفته است.
ندا با ذات محافظه کارانه اش که طبیعت راســتگرایی
اســت ارام و با احتیاط به پیش می رود .نسل دومی ها جای
ژنرال ها را خواهند گرفت ،شــاید خیلی زودتر از انچه تصور
می شد.
خداحافظی با رئیس دولت اسبق
«عبور»؛ محمد خاتمی اولین باری نیســت که با این
گزینه از ســوی رفقای اصالح طلبش مواجه شده است .او
هم ان زمانی کــه رئیس جمهور بود این داســتان را تجربه
سیاست
کرده و هم ان زمانی که بعد از دوران صدارت تصمیم های
متفاوت می گرفت.
رئالیست های اصالح طلب ،یعنی ان طیفی که مانند
دیگران زیاد روی اما و اگر ها حســاب بــاز نمی کنند ،بعد از
محدودیت های اخیر به این نتیجه رسیده اند که رئیس دولت
اسبق ظرفیت لیدری اصالحات را از دست داده ،چه اینکه
حتی حضورش در یک همایــش اصالح طلبانه هم ممکن
نیست ،چه اینکه بخواهد سیاست ورزی رسمی را ان هم به
شکل مرسوم و عرف داشته باشد.
شــورای مشــورتی که بعد از انتخابات 24خــرداد به
بازوان اصلــی اصالح طلبان تبدیل شــده بــود ،اکنون در
شرایط خاصی قرار گرفته اســت .صداهایی از داخل جناح
می اید .ندایی که می گوید باید واقع گرا بــود و از خاتمی به
اکبر هاشمی رفسنجانی یا به فرد دیگری رسید.
انهــا به بازگشــت بــرادر بزرگتر فکــر می کننــد؛ اکبر
هاشمی رفســنجانی .فردی کــه البته مخالفــان مهمی در
میان راس نشــین های اصالح طلب دارد .همان مخالفان
سنتی سال های نه چندان دور ،از سعید حجاریان گرفته تا
موسوی الری .مخالفان به سابقه مجادالت اشاره می کنند
و البته از مرکز گرایی های هاشمی هم هراس دارند .انجا که
برادر بزرگتر شیفت های سیاسی مهمش را انجام می دهد و
برایش هم فرقی نمی کند که با این چرخش ها چه بر سر یک
جناح خواهد اورد.
اصالح طلبان خاتمــی را از دســت داده اند؛ این یک
واقعیت انکار ناپذیر است.
عارف؛ شاید هیچ وقت!
گویا ما هم مانند اصالح طلبان نباید چندان محمد رضا
عارف را جــدی بگیریم .شــاید خیلــی هم زود نباشــد اگر
بخواهیم در وقایع نگاری معاصــر ایران محمد رضا عارف را
جزو فهرســت کم اقبال ها قرار دهیم .عجب حکایتی شده
است ،معلوم نیست چرا سیاست ایران ان روی خوش خود را
به این چهره نشان نمی دهد .او که در انتخابات سال 92خود
را تنها اصالح طلب تایید صالحیت شــده می دانست و البد
مانند برخی کاندیداها رفتن به پاســتور را امکان پذیر تصور
می کرد ،با یک در خواست تشــکیالتی کنار کشید تا از ان
انتخابات تنها یک گردن اویز با ارم «گذشــت» را با خود به
همراه داشته باشد؛ گردن اویزی که گمان می برد می تواند
ذخیره و ظرفیت مهمی باشد برای نوبت بعدی رقابت.
حاال اما همان ها که موثرترین افراد بودند در نامه نگاری
رئیس اسبق دولت برای کناره گیری او این بار روندی را شروع
کرده اند که دیگر کار به نامه نگاری روزهای اخر هم نرســد.
انها بدون کوچکتریــن نگاهی به این چهــره اصالح طلب
سودای تشکیل مجلس پنجم را در ســر دارند و البته ابایی
هم ندارند که این میل را نشــان دهند .ایا عارف سرلیســت
اصالح طلبان خواهد بود؛ تــا اینجای کار کــه بعید به نظر
می رسد.
پایان یک رویا؟
علی اکبــر ناطق نــوری شــاید تبدیل به یک کلیشــه
شــده باشــد ،ان قدر کــه از احتمــال امــدن او گفته اند و
سرلیست شــدنش برای فهرســت مرکبی از اصالح طلبان و
اصولگرایان را محتمل دانسته اند .همه حرف هم این است
که می توان مجلــس پنجم را تکرار کــرد و البته می توان از
یک اصولگرا مدلی شبیه انتخابات ریاست جمهوری را تجربه
کرد .سعید حجاریان می گوید« :مجلس دهم شبیه مجلس
پنجم شود ،یعنی اقلیت قوی و تاثیرگذار از اصالح طلبان وارد
مجلس شوند و باتوجه به شرایط موجود ،چنین چیزی قابل
قبول و راضی کننده خواهد بود .در مجلس پنجم ،کارگزاران
فراکسیونی قوی بودند .به نظر من حضور اقای ناطق نوری
در مجلس بعدی بسیار موثر خواهد بود و من از حضور چنین
نیروهایی در مجلس بعدی استقبال می کنم».
ان ســوتر غالمحســین کرباســچی ،دبیــرکل حزب
کارگزاران ،هم گفت وگویی با نشریه «صدا» درباره تشکیل
مجلس دهم شــبیه مجلس پنجم و تاکید اصالح طلبان بر
اشــخاصی مانند ناطق و الریجانی و اینکه ایا این می تواند
تاکتیک اصالح طلبان باشــد یا خیر ،می گویــد « :بله ،اگر
اصالح طلبان به این نتیجه برســند و اگر ما واقعا بخواهیم
مسائل بحرانی کشور را که بعضی از انها کمتر از شرایط جنگ
نیست ،با همدلی حل و فصل کنیم حتما نیاز داریم که وحدت
تاکتیکی یا حتی اســتراتژیک با کســانی که از نظر تحلیل
سیاسی با انها مخالف هستیم ،داشته باشیم».
این نشانه ها دیگر تردیدی نمی گذارد که تصمیم سازان
اصلی اصالح طلبان چگونه به معادالت مجلس دهم نگاه
می کنند .به یک معنا اگــر بنا بر ائتالف باشــد ان هم میان
اصولگرایان میانه رو و اصالح طلب ،یک طرف ماجرا اعالم
امادگی کرده و حاال همه نگاه ها به ان سوی میدان دوخته
شــده .شــفاف تر بگوییم اگر بنا بر چنین ائتالفی باشد فرد
اصلی از این ســو یا علی اکبر ناطق نوری خواهد بود یا علی
الریجانی.
اصالح طلبان هر قدر که ابایــی ندارند نام ناطق نوری
را به زبان بیاورند ،اما خوف عجیبی از علی الریجانی دارند.
هر چنــد از اواخر دولــت دهــم و در دولت جدیــد او به انها
قرابت هایی هم پیدا کرده باشد.
زمان تنگ تر شده اســت و اصالح طلبان اکنون به دو
نتیجه مهم رسیده اند:
-1ناطق نوری چندان تمایلی به تداوم سیاست ورزی
رســمی ندارد اگر هم چنین تصمیمی داشــته باشــد انقدر
مرکزگرایی بر او غلبه دارد که به ســمت اصالح طلبان غش
نکند!
-2علی الریجانی افکار دیگری برای انتخابات مجلس
دارد .این را هم اصالح طلبان فهمیده اند و هم اصولگرایان.
تصمیم الریجانی هر چه باشد ربطی به پازل اصالح طلبان
ندارد .او تکه های این پازل را جور دیگری خواهد چید.
هر چه هست حاال در شرایطی که یک سال به برگزاری
انتخابات مجلس زمان باقی مانده ،ژنرال های اصالح طلب
در فضای نابســامان موجود خبر از ایجاد نوعی «انتظام در
کثرت» می دهند که البد قرار است از سوی بزرگان اصالحات
پدید اید .رویای شــیرینی که به جهت موانع متعدد تاکنون
تعبیر نشده و به نظر می رسد مولفه های متعددی در سال 94
کار را برای انتظام انها مشکل کند .شورش اولین چالش انها
در سال اینده خواهد بود؛ شورش بدنه علیه راس.
عجب حکایتی است؛ اصالح طلبان همیشه اینگونه
بودنــد ،هر وقــت که مرکــب قدرت برای ســواری بــه انها
نزدیکشان شده است.
مثلث | شماره 256
سیاست
141
سیاست
ورزش
بخشی از اصالح طلبان مثل
نهضت ازادی شده اند
تو گویمثلثباپرویزامینی
گف
سیاست
142
مثلث | شماره 256
2
برای فهم کمی بنیادی تر از جریان اصالحات که تا
حدود قابل توجهی مناسبات و رفتارهای سیاسی
انها را عمیق تر توضیح دهد ،به چه مســائلی باید
توجه کرد؟
به نظرم «گسست از سنت» مبنایی ترین مساله در
جریانی اســت که امروز به نام اصالحات شناخته می شود.
البته در بحث از سنت ،منظورم سنت به معنای «تفکر» است
که در برابر اندیشه «مدرن» قرار دارد که البته با خود لوازم و
پیامدهایی در سبک زندگی اجتماعی و سلوک سیاسی دارد.
تمایز بنیادین این دو نگاه در اینجاست که در چارچوب
ســنت ،ما «مرجعیتی» بیرون از انســان را بــرای انتخاب
ارزش هــا و تنظیم زندگی سیاســی و اجتماعــی می پذیریم
اما در فضای مــدرن ،هرگونه مرجعیتی بــرای انتخاب ها و
اولویت های انسان نفی می شــود و همه چیز «سوبژکتیو»
می شود و به خود انسان ارجاع می یابد و قائم به ان می شود.
انقالب اســامی ،یک انقالب در چارچوب اندیشــه
«سنت» اســت و به قول فوکو انقالبی «به نام خدا» است و
نظم سیاسی برامده از ان نیز در همین چارچوب صورت بندی
شده اســت .به همین علت ،اصل چهارم قانون اساسی که
می گوید «تمامی قوانین و مقررات مدنــی ،جزائی ،مالی،
اقتصادی ،اداری ،فرهنگی ،نظامی ،سیاســی و غیر اینها
باید بر اساس موازین اسالمی باشد» ،بر عموم اصول قانون
اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است.
در این سال ها جریان اصالحات در چه جغرافیایی
از سنت و مدرنیته خود را تعریف کرده است؟
جریــان اصالحــات امــروز و موصوف بــه چپ یا
خط امام در گذشته ،در دهه نخســت انقالب اسالمی خود
را در چارچوب همین تفکــر تعریف می کرد و به همین دلیل
بیشترین مرزبندی ها را با جناح های مدرنیست ها مثل جبهه
ملی و نهضت ازادی و ...داشت .مقاله سه گانه خاتمی در
روزنامه کیهان در مهرماه سال 60علیه بازرگان و مخالفت با
نهضت ازادی برای فعالیت سیاسی از این مصادیق اند .اما
جریان اصالحات هم به دالیل جامعه شناختی ،هم سیاسی و
نیز معرفتی دچار این گسست از سنت شده است.
اســتفاده از تعبیر «روشــنفکری دینــی» در این
جریان از همین مساله حکایت دارد؟
عنوان «روشنفکری دینی» که این جریان عالقمند
بود خود را با این عنوان معرفی کند ،چهره برزخی اصالحات
در میانه قبول سنت یا تمکین به تفکر مدرن است که تالش
می کرد سنت را در چارچوب تفکر مدرن بازسازی کند و به هر
شکل ممکن خود را درون سنت حفظ کند اما باید گفت این
تالش ناکام ماند و شــرایطی مانند ســال های بعــد از دوم
خرداد 76فضایی را به وجود اورد که انها تلقی از جامعه پیدا
کردند که زمانه برای عبور از ســنت فراهم است .شعار عبور
از جمهوری اسالمی ،در واقع شعار گسســت از سنت بود.
به تبع این گسســت ،از نهادهایی مثل مسجد ،روحانیت،
هیات های مذهبــی و ایامی مثــل محــرم و ..و بدنه های
اجتماعی متشــرع که نهادها و نمادهای ســنت هستند نیز
گسست پیدا کردند.
این گسســت از ســنت چه پیامدهــای مهمی در
مناسبات سیاســی و پایگاه اجتماعی انها داشته
است؟
یکــی از پیامدهــای ان این بــود که انهــا را دچار
پارادوکس «در» نظام یا «بر» نظام کرد .از یک سو به دلیل
سابقه و نیز تقاضا برای حضور در قدرت ،باید فضای «درون
گفتمانی» جمهوری اسالمی را در پیش می گرفتند و از سوی
دیگر به دلیل «گسست از سنت» به لحاظ معرفتی ،سیاسی
و اجتماعی به موضع «برون گفتمانی» می غلتیدند .حتی در
دوره دوم خرداد که این جریان بر قوه مجریه ،قوه قانونگذاری
و نیز شوراها و شهرداری های کل کشور حاکم بود ،در مقام
یک اپوزیســیون ســخن می گفت و عمل می کــرد .چهره
نمادیــن ایــن دو چهر گی سیاســی(توامان پوزیســیون و
اپوزیسیون) خاتمی بود که هم در نظام و هم بر نظام بود که
به نماد «نه این و نه ان و هم این و هم ان» شهره شد .از یک
طرف شــعار جامعه مدنی می داد و از طرف دیگر می گفت
جامعه مدنی مورد نظر او ریشه در مدینه النبی دارد.
در سال های بعد از دوم خرداد ،76روند گسست از
سنت در جریان اصالحات چگونه طی شد؟
به مرور در سال های بعد از دوم خرداد ،روند گسست
از سنت در این جریان عمدتا شتابناک تداوم دارد .نامزدی
معین در انتخابات سال 84ریاست جمهوری که در شعارها
و عمل رادیکال تر از خاتمی در اصالحات شناخته می شد،
یعنی تقویت بیشتر موضع «بر» نظام اصالحات و گسست
بیشتر از سنت است.
شکست سنگین معین در این انتخابات ،در تلقی انها
از شرایط جامعه برای قبول سکوالریزم تردید اساسی افکند
و انها را در عمل محتاط تر کــرد« .تامالت راهبردی حزب
مشــارکت» که محصول یک دوره مطالعه و بحث پنج ساله
این مجموعه اســت که تابلوی اصلی جریان اصالحات را
در دست داشت ،در مهرماه ســال 87نهایی شده است که
«گذار از جمهوری اسالمی» به صراحت در ان طرح شده
اســت .به طور طبیعی این فضای ژالتینی فکری و سیاسی
اصالحات قابل تداوم نیســت .به همین دلیل این جریان
و حتی چهره ای مثل خاتمی نیز نتوانســت شرایط سال 88
را تاب بیــاورد و ناگزیر اصالحات را در موضع اپوزیســیون
«فریز» کردند .این موضع با تحریم انتخابات نهم مجلس
شورای اسالمی بیشتر تثبیت شد .اما مشارکت 65درصدی
مردم در این انتخابات که انها مشارکت 30درصدی را برای
ان انتظار می کشــیدند ،مجددا انها را بــه تامل و بازخوانی
تلقی ها و برداشت های انها از جامعه فراخواند.
فکر می کنید این تامالت چه نتایجی داشت و چه
تغییری در مناسبات سیاسی انها به وجود اورد؟
فکر کنم این تامل انها را به موضعی نزدیک کرد که
پیش تر نهضت ازادی در دوره ای به ان رسید .نهضت ازادی
از یک سو با نظم فکری و سیاسی جمهوری اسالمی مخالف
بود و از سوی دیگر ناتوان در تغییر ان نظم بود .بنابراین با
اینکه در مقاطعی انتخابات را تحریم می کرد از مقطعی بعدا
از این موضع فاصله گرفت و به دنبال دخالت و تاثیرگذاری بر
فرایند انتخابات افتاد .به طور طبیعی جریان اصالحات بعد
از سال 88و نیز تحریم انتخابات مجلس نهم در سال 90و
پیش شرط هایی که برای حضور در انتخابات گذاشته بود،
نباید در انتخابات سال 92ریاست جمهوری شرکت می کرد
اما واقعیت های جامعه خصوصا اخرین انها یعنی مشارکت
65درصدی مردم در اولیــن انتخابات بعد از ســال 88در
ســال 90انها را در موضعی قرار داد که حاضر شدند پشت
ســر کســی قرار بگیرند که با فضای فکری و خواسته های
سیاســی انها مبنی بر گــذار از جمهوری اســامی فراوان
فاصله داشت .انها بعد از دوم خرداد ،پروژه ما بعد هاشمی و
خاتمی و مابعد جمهوری اسالمی و مابعد هر گونه حاکمیت
دینی و اسالمی را پیش می بردند اما بعد از یکی ،دو دهه به
ل هاشمی(روحانی) رجعت کردند.
فضای ماقب
این رجعت در چه چیزی بنیان دارد؟
این روحیه پراگماتیستی حاد نتیجه تعارض موضع
نظری گسست از سنت(سکوالریزم) انها و قوی بودن سنت
در فضای اجتماعی ایران اســت که قادر است اجتماعات
بزرگی مثل راهپیمایی میلیونی اربعین امسال یا راهپیمایی
چند میلیونی هرساله 22بهمن یا 9دی 88را رقم بزند.
ایــن گسســت از سنت(ســکوالریزم) و موضــع
اپوزســیونی در قبــال حاکمیت ،چــه تغییری در
گفتمان سیاسی این جریان ایجاد کرده است؟
به طور خالصه فهم گفتمان ها ناظر به این مساله
سیاست
احتمالی موجب خواهد شد که انها دست باال را در
سیاست ایران داشته باشــند؟ اگر چنین توافقی
حاصل شــود روابط انهــا را با دولت مســتحکم تر
خواهد شد یا زمینه عبور از روحانی فراهم می شود؟
بیش از اصالح طلبان بر سرنوشــت دولت یازدهم
موثر است و عواید سیاســی ان در سبد دولت ریخته خواهد
شــد و اتفاقا اســتقالل دولت و روحانی را از اصالح طلبان
بیشتر خواهد کرد.
به عنوان ســوال پایانی از تجربــه گفتمان ازادی
در جریــان اصالحات چــه ارزیابی داریــد؟ برخی
معتقدند که اصالح طلبــان به گفتمان خود وفادار
نبودند؟
نکته مهمی که تمایل دارم بــر ان تاکید کنم این
اســت که جریان اصالحات در موضع گسســت از ســنت
اســت ،اما چندان پیوســتی در عمل به فضای مدرن پیدا
نکرده اســت .بنابراین جریان اصالحــات «ازادی» را در
موضع شعار و بیان خیلی پردامنه و گسترده طرح می کرد و
می کند ،اما در عمل به ان ،دچار تعارض های سخت است.
چرا که انها در ادبیــات و افکار تغییر کرده انــد اما به لحاظ
شــخصیتی همان چهره هایی هســتند کــه در برابر ازادی
نابردبار بودند .مثــا در دوره حاکمیت انها و به دســت انها
شورای شهر اول شهر تهران که با رای و نظر مردم انتخاب
شده بودند ،منحل شــد .این اولین بار اســت که یک نهاد
منتخب مردم به دســت حاکمیت منحل شــده است .یکی
از شعارهای اصالحات که از زبان خاتمی نیز بیان می شد،
«زنده باد مخالف من» است اما تا مادامی که در قدرت بودند
حتی یک جلســه گفت وگو با مخالفان نداشتند و با انتخاب
احمدی نژاد از سوی شورای شــهر منتخب مردم به عنوان
شهردار تهران ،سنت چندین ساله حضور شهردار کالنشهر
تهران در هیات دولت را منتفی کردنــد .یا ماجرای حضور
خاتمی در دانشگاه تهران که مخالفت با وی با ادبیات تندی
مانند «کاری نکنید که بگویم بیرونتان کنند ،ادم باشــید»
روبه رو شد .در هیچ یک از انتخابات هایی که طی 10سال
تا سال 92واگذار کردند ،شکست را نپذیرفتند و دائما دالیل
دیگری برای شکست خود طرح کردند مثل ماجرای تقلب
در سال 88که البته امروز دیگر چهره های اصلی این جریان
مثل خاتمی چنین مدعایی ندارند اگرچه حاضر نیستند این
حرف را علنی بگویند .اگر دموکراســی در شــخصیت انها
رســوب کرده بود ،اتفاقات ســال 88رخ نمی داد .به خاطر
دموکراسی هم که شــده بود نباید «خشــونت خیابانی» را
جایگزین «صندوق رای» می کردند .هنوز هم این جریان
در سطح رســانه و فضای اکادمیک ،یک جریان مونولوگ
است و تعداد کسانی که تحمل «دگر» خود را داشته باشند،
محدود است.
مثلث | شماره 256
«تامــات راهبــردی حزب مشــارکت»
که محصول یــک دوره مطالعــه و بحث
پنج ســاله این مجموعه است که تابلوی
اصلی جریــان اصالحــات را در دســت
داشت ،در مهرماه ســال 87نهایی شده
است که «گذار از جمهوری اسالمی» به
صراحت در ان طرح شده است
پرویز امینی معتقد است که
اصالح طلبان در نقش اپاندیس
دولت هستند
سیاست
است که چه دال هایی را فرا می خوانند و چه دال هایی را طرد
می کنند .جریان اصالحات در دوران پیوند با سنت و داشتن
موضع پوزیســیون در برابر جمهوری اســامی ،دال های
«عدالت و مخالفت با تبعیض و فقر و فســاد» و «استقالل
و مبارزه با استکبار جهانی» را فراخوانده بود و در برابر دالی
مثل ازادی حتی در عرصه اقتصادی ناشــکیبا بود .شیفت
فکری و سیاسی اصالحات از دهه هفتاد و هشتاد به شیفت
فضای گفتمانی انها در سپهر سیاست نیز منجر شده است.
انها دال «ازادی» و «همگرایی با غرب» را فرامی خوانند و
«استقالل» و «عدالت» را طرد می کنند.
با این اوصــاف اصالح طلبان امروز چــه تفاوتی با
اصالح طلبان ســال 88و 76دارند؟ دربــاره رفتار
شناسایی انها در شیفت به حســن روحانی در ان
مقطع چه می توان گفت؟
در حــال حاضــر بخــش عمــده ای از اصالحات
جایگزین نهضت ازادی دهه هفتاد و هشــتاد شــده اســت
که از یک طــرف نظم و الگویی مثل جمهوری اســامی را
نمی خواهد و مطابق تجربه ســال 88نیز نمی تواند بر نظم
سیاسی جمهوری اسالمی فائق بیاید و از طرف دیگر به این
جمع بندی رسیده که مشارکت با واسطه(حمایت از روحانی)
از تحریم انتخابات مثل انتخابات مجلس نهم بهتر است.
حسن روحانی رئیس جمهور مطلوب اصالح طلبان
نبود .طبعا خــود حســن روحانی نیز این مســاله
را می دانســت ،با بررســی هویت شناســی حسن
روحانــی بفرمایید چــه عاملی موجب شــد او هم
متقابال به اصالح طلبان متمایل شود؟
روحانی و هاشمی گفتمانی را به نام «توسعه گرایی
اقتصــادی» نمایندگی می کنند که مســاله ای به نام ازادی
یا دموکراسی مثل دوره هشــت سال سازندگی بعد از جنگ،
برایش مطرح نیست .به لحاظ تجربی نیز توسعه اقتصادی
چه در تجربــه غربی اش و چه در تجربــه ای غیر غربی مثل
چین با اقتدارگرایی توام بوده تا با دموکراسی و ازادی .اساسا
بخشــی از جذابیت شــعار ازادی در دوم خرداد ،واکنش به
اقتدارگرایی دوره سازندگی بود.
در تنازعاتی که در کشــور درباره ازادی وجود داشته،
دست کم این اســت که هیچ وقت جناب روحانی ظرفیتی
برای دفاع از ازادی نداشته اســت بلکه اساسا در این نزاع
موضوعیت نداشته است .اما در ســال اخر 79و اوایل 80
که دوره اوج شــعار ازادی اســت ،جناب روحانی فرمایشی
دارند که نشان می دهد ارادت چندانی به ازادی ندارند .یک
بخش این است که حتی مطابق تجربه غربی ها(لیبرالیسم)
تعطیلــی و محاکمه مطبوعــات را حداقلــی و تعطیلی کل
فعالیت سیاسی صاحبان ان نشریه را مجاز می دانند .در فراز
دیگری از صحبت ،وجود تضارب اراء را برای جامعه ما حتی
در سال 80زود می دانند و معتقدند این یعنی بچه 10تا 12
ساله را وارد کالس دکترا کردن است.اما انچه روحانی را به
اصالح طلبان متمایل کرد ،ضعف پایگاه اجتماعی خصوصا
پایــگاه اجتماعی با دوام وی اســت که جنــاح تکنوکرات و
بوروکرات همواره در کشور ما از ان رنج برده است.
اصالح طلبان اکنون چه نســبتی با حسن روحانی
دارند؟ اگر بنا بر تحلیل شــرایط دو ســال گذشته
باشــد اصالح طلبان در جناح خــود دقیقا موتلف
هستند یا متحد؟
بنا بر توضیحاتــی که عرض شــد ،اصالح طلبان
دارای محدودیــت عمــل سیاســی اند و حضورشــان در
عرصه سیاســی کمتر امکان دارد به صورت مستقیم انجام
شــود و رجوع انها به حســن روحانی نتیجه بازاندیشــی در
جزمیت هــای ایدئولوژیک پیشــین و قــرار گرفتن در یک
فضای پراگماتیستی است.
اصالح طلبان در ائتالف با ضلع هاشــمی-روحانی در
موضع ضعیف تری از انها هستند و همانطور که بارها گفته ام
در حکم اپاندیس دولتند.
اصالح طلبــان باورشــان ایــن اســت کــه
ریاست جمهوری حســن روحانی در واقع حاصل
از رای عاریه ای است که از ســوی انان به حسن
روحانی به استقراض داده شــد .شما چه نگاهی
به این مســاله دارید؟ چه میزانی از بدنه اجتماعی
حسن روحانی متعلق به اصالح طلبان است؟
اینکه اصالح طلبان در پیروزی روحانی موثر بودند،
شکی نیســت اما این تاثیر همچنانی که نباید نادیده گرفته
شــود ،نباید اغراق امیز باشــد .به هرحــال ارای روحانی از
چند ابشــخور تغذیه می شــد .یکی مخالفان وضع موجود
بودند که اتفاقا بیشــترین تعــداد و غیر سیاســی ترین اراء
است .همان ارایی که در ســال 76به خاتمی و در سال 84
به احمدی نژاد و در ســال 92به روحانی به عنوان مهمترین
نماد «مخالفــان وضع موجود» داده شــد .بخشــی از اراء
متعلق به سیاســت ورزی خود روحانی بود که اساســا وی را
از سایر نامزدها متمایز کرد .بخشــی از اراء ناشی از حمایت
هاشــمی بود و بخشــی از اراء هم متاثر از خاتمی در درجه
اول و بعد مجموعه اصالح طلبان بود .همه اینها با هم یک
رای 50درصد و اندی را رقم زدند که نشــان می دهد نباید در
نقش افرینی اصالح طلبان در پیروزی روحانی اغراق کرد.
در مجموع فکر می کنید ایا اصالح طلبان می توانند
از کنار این سرمایه اجتماعی و گفتمان و تاکتیکی
که برگزیدند کرسی های قابل شمارشی را از پارلمان
دهم در اختیار بگیرند؟
در انتخابات مجلس دهم ضلع هاشــمی-روحانی
نســبت به جناح اصالح طلب ،دســت باال را دارد .بنابراین
نمی توانند انتظارات حداکثری از کسب کرسی های مجلس
دهم داشته باشند.
اخیرا به وضوح دیده می شود اصالح طلبان فرش
قرمز خوش رنگی بــرای محمود احمدی نژاد پهن
کردند و با صدای بلند او را تشویق به کاندیداتوری
و اکت سیاســی می کننــد .این پدیــده را چگونه
تفسیر می کنید؟
اگر واقعا چنین تمایلی داشــته باشــند (که به نظر
مــن ندارند) ،بایــد از عقل سیاســی انها تعجب کــرد .انها
احمدی نژاد را بــه این دلیل ،گســترده طــرح می کنند که
بتوانند با ایجاد فوبیای احمدی نژاد (احمدی نژاد هراسی)،
شــرایطی را به وجود بیاورند که در صورت ناکارامدی دولت
یازدهم ،مردم بین بد و بدتر ،انها را مجــددا انتخاب کنند.
از طرف دیگر به این مســاله دلبســته اند کــه حضور مجدد
احمدی نژاد در سطح اول سیاسی کشور با محدودیت هایی
روبه روســت که این موضوع را منتفی می کند و انها با خیال
راحت می توانند از ظرفیت منفی احمدی نژاد استفاده کنند
و هزینه ای نیز نپردازند.
ایا می توانیم به این فکر کنیم که اصالح طلبان در
انتخابات ریاست جمهوری سال 96به کاندیدایی
غیر از حسن روحانی فکر کنند؟
منتفی نمی دانم ولی احتمالش ضعیف است.
پرونده هسته ای تا چه میزان در تعیین سرنوشت
اصالح طلبان موثر اســت؟ ایا رســیدن به توافق
143
سیاست
روی
د
ا
د
1
سال حساس برای ایت الله
سیاست
144
مثلث | شماره 256
هاشمی رفسنجانی روزهای مهمی را پشت سر گذاشت
ایت الله هاشمی که در پایان سال 92با مصاحبه هایش
در صدر اخبار روزهای اول سال قرار داشت ،ماه های اولیه
سال را با سکوت سپری کرد .این در شرایطی بود که پرونده
مهدی هاشمی مدتی بود در حال رســیدگی در قوه قضائیه
بود .اما اتفاقی که برای ایت اللــه مهدوی کنی در عصر روز
14خرداد رخ داد ،بار دیگر موجب شد تا او در مرکز توجهات
قرار گیــرد .عصــر روز 14خرداد و پــس از انکــه ایت الله
مهدوی کنی از مراسم ارتحال بنیانگذار جمهوری اسالمی
باز می گشت ،حالش دگرگون شد و از همان روز به کما رفت.
ایت الله مهدوی ریاســت مجلس خبرگان رهبری را برعهده
داشت و با این اتفاق بار دیگر بحث بازگشت ایت الله هاشمی
به سمت قبلی اش در خبرگان نقل محافل شد .این موضوع
از دو طرف پیگیری و به ان دامن زده می شــود .عده ای از
هواداران و نزدیکان ایت الله از بازگشت وی سخن می گفتند
و از سوی دیگر طیفی در مجلس خبرگان رهبری معتقد بود
هنوز ایت اللــه مهدوی کنی فوت نکرده تا نســبت به تعیین
جانشین وی اقدام شود.
کش و قوس ها بر ســر این ماجرا تا شهریور ماه ادامه
داشت .عده ای معتقد بودند که باید انتخابات ریاست خبرگان
برگزار شود .اما به هر تقدیر جلسه شهریور ماه مجلس خبرگان
برگزار شد و در دستور جلسه ان انتخاب رئیس گنجانده نشده
بود ،چرا که هنوز ایت الله مهدوی در قید حیات بود .پس از
انکه به این اجالس برسیم ،دو اتفاق ایت الله هاشمی را بار
دیگر بر ســر زبان ها انداخت .از ابتدای ماه مبارک رمضان
در تابستان 93ایت الله مصباح یزدی در قم چند باری بدون
نام بردن از اقای هاشمی درباره او اظهارنظرهایی کرده بود.
او مرتبا در حرف هایی کنایه امیز ازکسانی می گفت که قصد
ندارند سیاست را رها کنند و بروند .ایت الله هاشمی نیز در دو
جا پاسخ وی را به طور تلویحی داد.
هاشمی در تابســتان 93و در اظهاراتی از خاطراتش
از دوران انقالب گفت و مدعی شــد که در یک روز پنج شنبه
به همراه ایت الله خامنه ای به قم سفر کرده و به دیدار اقای
مصباح یزدی می رونــد .در ان جلســه از وی می خواهند تا
با انقالب همراهــی کرده و به انها کمک کنــد .اما ایت الله
مصباح یزدی این درخواست ها را نمی پذیرد و مبارزه را حرام
اعالم می کند .حاشیه نگار سایت ایت الله هاشمی دراین باره
نوشته بود :ایت الله هاشــمی خاطره تلخش ّاما از روحانیت
کم فروش است .نام شخصیتی را هم می برد در مصداقش
ـ که البته من نمی نویســم! ـ شخصیتی که این روز ها خیلی
از اســام و انقالب می گوید .از امام می گوید .ولی در سال
۴۸در اوج غربت امام گفت :من دیگر مبارزه نمی کنم .مبارزه
حرام است .می خواهم کار علمی و فرهنگی کنم .هاشمی
می گوید از کم فروشی این اقا ،کار به جایی رسید که رهبری
۱۰سال ـ تا ابتدای انقالب ـ با او قهر بودند».
هنوز در حال نوشتن این جمالت بودم که اقای هاشمی
خاطره ای هم در همین ارتباط تعریف می کند .خاطره ای از
همراهی با رهبری برای مجاب کردن همین اقا برای ادامه
مبارزه .موضوع خاطره هم مربوط به سال ۴۸است .هاشمی
می گوید «:دو نفری ـ به اتفاق اقای خامنه ای ـ صبحانه رفتیم
منزل اقای قدوسی .این اقا هم انجا بود .نشستیم تا ظهر با
او بحث کردیم تا قانعش کنیم برای ادامه مبارزه .اخرش هم
گفت من این مبارزه را حرام می دانم ! به جامعه مدرسین هم
گفته ام ،مبارزه با شاه حرام اســت (!) ،اقای خامنه ای از او
پرسیدند :دلیلت چیه؟ ان اقا در جواب گفته بود :مبارزه ای
که مجاهدیــن و چپی ها در ان باشــند ،حرام اســت .اقای
خامنه ای هم به تلخی به او گفته بود :اگر اهل مبارزه نیستی،
خب مبارزه نکــن ولی الاقل مبارزه را بــا این حرف ها خراب
نکن! اقای هاشمی در ادامه می گوید رهبری از سال ۴۸تا
سال ۵۷با ان اقا یک کلمه هم حرف نزد».
این اظهارات واکنش ایت الله مصبــاح و اطرافیانش
را برانگیخت .اقای مصباح با انتشــار بخشی از گفت وگوی
منتشر نشده اش با اقای عســگراوالدی متذکر شد که اقای
هاشــمی از وی خواســته تا «در جبهه ای که برای مبارزه با
استکبار ایجاد شده است» و در ان همه از جمله مجاهدین
خلق و غیره حضور دارند شرکت کند اما او این امر را نپذیرفته
است.
هاشمی اما در روزهای پایانی سال بار دیگر فعال شد.
او در مصاحبه ای که در ســالگرد انقالب اسالمی انجام داد
بحث های جدیدی را پدید اورد .ایت الله در مصاحبه ای که
با روزنامه جمهوری اســامی انجام داد درباره اینده رهبری
در ایران و بحث شورایی شدن ان مسائلی را مطرح کرد که
بحث های زیادی را به وجود اورد.
او درباره شــرایط انتخاب رهبری در زمان امام توضیح
داده بود که به یک شورای ســه نفره رسیده بودند« :همان
موقع بــرای غیر از امام(ره) ،شــورای پنج نفــری در قانون
اساســی بود .البته شــاید مدیریتش ضعیف می شــد ،ولی
اطمینانش بیشــتر بود و ما هم که گرداننده بودیم ،به شورا
رســیدیم و ســه نفر را معرفی کردیم .درســت هم انتخاب
کردیم .ایت اللــه خامنــه ای ،ایت الله موســوی اردبیلی و
ایت الله مشکینی بودند».
پس از انکــه ایت الله ایــن بحث را مطــرح می کند،
مورد پرســش قرار می گیرد ؛ پرسشــی کــه در نهایت منجر
به اظهارنظر صریــح ایت الله درباره اینده رهبــری در ایران
می شود .اقای هاشــمی صراحتا می گوید« :شاید در اینده
بدون شورا نتوانند کار درستی انجام بدهند».
او برای تا ئید این نظر و ا ینکه نشان دهد نقش ایت الله
خامنه ای در رهبری ایران تا چه اندازه مهم بوده است گفته
بود« :خودم را می گویم و شــاید نظر همه کســانی که رای
دادند همین باشد که کسی مناســب تر از ایت الله خامنه ای
نبــود .االن هم همین اســت .اگر فردا ایت اللــه خامنه ای
نباشــد ،چه کســی را دارید که به عهده بگیرد و مثل ایشان
ســابقه انقالبی ،اجتهاد و اشــنایی با همه شــرایط کشور و
جهان را داشته باشند ،به خصوص نیروهای مسلح را خوب
بشناسند ؟» در ادامه خبرنگار از وی سوال می کند« :اشکال
ما همین جاست .همه ما برای سالمتی ایشان دعا می کنیم.
اشکال ما همین است که خدای نخواسته اگر مشکلی برای
ایشان به وجود بیاید ،سرنوشــت این نظام اسالمی و نظام
والیت فقیه با این قانون اساســی ،می خواهد به دســت چه
کسی سپرده شود؟» و ایت الله در پاســخ نظرش را اینگونه
بیان می کنــد« :من می گویــم کاری که کردیــم ،در زمان
خودش کار درستی بود .اینکه به دست چه کسی می افتد،
یک نگرانی برحق است .اما اگر اشکالی هست ،در عملکرد
خبرگان است .اگر خبرگان به وظیفه خودشان درست عمل
کنند ،در صــورت نبودن یک فرد مناســب حتمــا می توانند
شورایی کنند .چون قانون شوراشدن هم باز است .شاید در
اینده بدون شورا نتوانند کار درستی انجام بدهند .البته این کار
تا حدودی به مردم هم بر می گردد ،چون اگر مردم نمایندگان
خود را درست انتخاب کنند ،می توان امیدوار بود .اتفاق بد در
مجلس و هر جای دیگر که مردم بد انتخاب کنند ،می افتد.
بحثی کــه درباره اینــده رهبری در ایران مطرح شــد،
بالفاصله به مذاق برخی رسانه های خارج از ایران خوش امد
و ان را دنبال کردند .ایت الله با طرح سوال موجب شد تا این
بحث به جای دنبال شــدن در مراجع صالحیت دار به میان
برخی رسانه های بیگانه کشیده شود.
تمام اینها در شــرایطی اســت که به روزهــای پایانی
سال نزدیک می شــدیم .روزهایی که در ان تکلیف ریاست
مجلس خبرگان رهبری قرار بود بار دیگر روشن شود .ایت الله
که درجایی گفته بــود «اگر افرادی که صالحیت ریاســت
خبرگان را ندارند کاندیدا شوند» ،او برای این سمت کاندیدا
خواهد شد .اگرچه این اظهارات منتقدانی از جمله ایت الله
علم الهدی و ایت الله خاتمی داشت اما او نشان داده بود که
تمایل چندانی ندارد .ایت الله در مصاحبه ای که اواخر امسال
نیز انجام داد بار دیگر تاکید کــرده بود که تمایل چندانی به
حضور در انتخابات ریاست خبرگان رهبری ندارد.
ایت الله اما در عین حال روزهای پایانی ســال را با بیم
و امید در حالی می گذراند که یک نگاهش به دادگاه مهدی
هاشــمی بود ؛ دادگاهی که قرار بود بعد از برگزاری جلسات
متعدد و استماع دفاعیات فرزند حاشیه ساز ایت الله حکم را
صادر کند .در همین حال بود که زمزمه هایی مبنی بر فشــار
ایت الله هاشــمی به قوه قضائیه برای تبرئه فرزندش شنیده
می شد .کیهان و تعدادی از نمایندگان مجلس نسبت به این
مساله واکنش نشــان دادند .این روزنامه معتقد بود حرکت
حساب شده و تقسیم کار شده در این زمینه در جریان است
تا این پرونده اقتصادی امنیتی را با تبرئه مهدی هاشمی به
پایان برساند.
روی
داد 2
ریاست ایت الله یزدی
هاشمی رفسنجانی نتوانست پیروز انتخابات هیات رئیسه خبرگان باشد
«حتما الزم نیست رئیس باشم» .این جمله ای است
که ایت الله هاشمی در مصاحبه با شرق گفته بود و صبح روزی
که قرار بود انتخابات هیات رئیســه مجلس برگزار شود روی
دکه های مطبوعاتی رفت .ایت الله شاید نمی دانست که قرار
نیست این بار دیگر «رئیس» شود .او یک بار در سال 86در
رقابت با ایت الله یزدی به کرسی ریاست خبرگان رسیده بود،
اما این بار کرسی جانشینی ایت الله مهدوی کنی به ایت الله
یزدی رسید؛ کسی که البته در سال های قبل انتقادات زیادی
را به ایت الله هاشمی بر زبان می اورد.
فو حدیث ها درباره انتخابات هیات رئیسه خبرگان از
حر
همان روزهای اولی که ایت الله مهدوی کنی در بستر بیماری
افتاد ،اغاز شده بود .این اتفاقات تا جلسه مجلس خبرگان در
شهریور ماه نیز ادامه داشت .دو نظر درباره انتخاب رئیس این
مجلس در ان مقطع وجود داشت .برخی براین باور بودند که
باید انتخابات هیات رئیسه برگزار شود ،اما هیات رئیسه این
مجلس معتقد بود به علت اینکه هنوز ایت الله مهدوی کنی
فوت نکردند ،نباید این انتخابات برگزار شــود .کار انتخاب
رئیس به اسفندماه کشیده شــد؛ جایی که اساسا در صورت
زنده بودن ایت اللــه مهدوی کنی نیز باید براســاس قوانین
خبرگان این انتخابــات در این زمان صــورت می گرفت .از
همان روزهای اول نیز بســیاری بر این باور بودند که رقیب
اصلی ایت الله هاشمی ،ایت الله شاهرودی خواهد بود .اما
این اتفاق به گونه دیگری رقم خورد.
ســوال اصلی برای بســیاری این بــود :ایــا ایت الله
هاشمی شاهرودی برای ریاست خبرگان نامزد خواهد شد؟
اما انچه از انتخابات ریاســت خبرگان بیرون امد متفاوت با
همه نظراتی بود که تا پیش از ان ارائه می شــد .بسیاری از
کارشناســان و رســانه ها معتقد بودند که یکی از دو ایت الله
هاشمی (شاهرودی – رفسنجانی) به ریاست خواهند رسید.
اما این ایت الله یزدی بود که در نهایت توانست نظر خبرگان
ملت را برای ریاست جلب کند.
ایت الله یــزدی ،رئیس جامعه مدرســین حوزه علمیه
قم و نایب رئیس پیشین مجلس خبرگان رهبری است .او در
جلسه مجلس خبرگان در رقابت با ایت الله هاشمی رفسنجانی
در نهایت با 47رای به عنوان رئیس مجلس خبرگان رهبری
انتخاب شد.
در ایــن انتخابــات ایــات شــاهرودی و مومــن از
رقابــت اعــام انصــراف کردنــد کــه در نهایــت ایت الله
هاشمی رفسنجانی با اخذ 27رای ریاست مجلس خبرگان را
به ایت الله یزدی واگذار کرد.
اما همان روز که ایت الله وارد ساختمان مجلس قدیم
می شد تا در اجالس خبرگان شرکت کند ،مصاحب ه او منتشر
شد .او در بخشی از مصاحبه اشاره کرده بود که هیات رئیسه
خبرگان تنها دریک موقع حساس است« :فقط یک وقت کار
هیات رئیسه خبرگان حساس می شود و ان موقعی است که
بخواهد رهبری جدید انتخاب شود ».او تاکید داشت که «در
ان موقع حساس ،حتما الزم نیست رئیس» باشد ،کافی است
عضو خبرگان باشد .او گفته بود« :انسان در خبرگان می تواند
صحبت کند و نظرش را بدهــد و اگر بخواهم ،تاثیرگذار هم
خواهم بود».
افتتاحیه هفدهمین مجلس خبرگان رهبری به ریاست
ایت الله هاشمی شاهرودی برگزار شد .در این اجالس دو نفر
به ســخنرانی پرداختند؛ دکتر ظریف و سردار عزیز جعفری.
یکی از نــکات قابل توجه در ایــن دوره از اجالس خبرگان،
انصراف ایت الله هاشمی شــاهرودی از نامزدی بود .پیش
از ان نیز شنیده شــده بود که ایت الله شاهرودی به رقابت با
ایت الله هاشمی وارد نخواهد شد .حجت االسالم هاشم زاده
هریســی ،عضو مجلس خبرگان رهبری نیز این موضوع را
تایید کرده و گفته بود« :اگر اقای هاشمی رفسنجانی برای
انتخابات ریاســت مجلس خبــرگان کاندیدا شــود احتمال
کناره گیــری اقــای هاشمی شــاهرودی از کاندیداتــوری
وجود دارد ».امــا بعد از این انتخــاب ایت الله عباس کعبی
مصاحبه ای انجام داد و گفت« :ایت الله هاشمی شاهرودی
بنا به تکلیف شــرعی و به درخواســت جمع قابل توجهی از
اعضای خبرگان و با وجود محتمل بودن کاندیداتوری اقای
هاشمی رفســنجانی ،کاندیدای ریاســت خبرگان شــدند و
تصمیم داشتند تا اخر هم بمانند».
وی افزود« :بعد از اینکه ایت الله یزدی و ایت الله مومن
اعالم کاندیداتــوری کردند ،ایت الله هاشمی شــاهرودی
انصراف دادند چون تعدد کاندیدا را صالح نمی دانســتند؛
سیاست
بنابرایــن برخالف انچــه برخی شــایعه کرده انــد ،ایت الله
هاشمی شاهرودی قطعا و به هیچ عنوان به نفع اقای هاشمی
انصراف نداده اند».
ایت الله شــاهرودی در این بــاره اظهارنظری نکرد .با
این حال زمانی که ایت الله هاشمی رفسنجانی برای ریاست
خبرگان کاندیدا شد ،نشان داد که او ریاست ایت الله مومن
و ایت الله یزدی و همچنین ایت الله شاهرودی را بر خبرنگان
نمی پذیرد .چراکه او گفته بود نظرش بر این نیست که وارد
انتخابات ریاست خبرگان شود .اما در عین حال تاکید کرده
بود« :بعضی هســتند که من مصلحــت نمی دانم در راس
خبرگان باشــند .روز رای گیری معلوم می شــود چه کسانی
می خواهنــد بیایند و همانجــا تصمیم می گیــرم ».در این
وضعیت باتوجه به حضور او برای انتخابات می شــد نتیجه
گرفت که ایت الله با دیدن کاندیداها ریاست انها را مصلحت
نمی دانسته و نامزد شده است.
با این حــال او در اخریــن مصاحبه اش گفتــه بود که
این مســاله چندان مهم نیست« :هیات رئیســه با دیگران
فرقی ندارد .رئیس یک مقدار در تنظیم برنامه ،وقت دادن
یا ندادن تاثیر دارد ،اما بقیه زحمت می کشــند که منشی ها
و نواب رئیس هستند .من فکر می کنم ان گونه نیست».
به هرحال این انتخابــات در دو مرحله انجام شــد که
در دور نخســت ،ایات محمد یزدی و هاشمی رفســنجانی
با کســب اکثریت نســبی ارا به دور دوم انتخابات راه یافته و
ایت الله مومن از کسب اکثریت نسبی باز ماند .اما در دور دوم
انتخابات نیز ایات محمد یزدی و اکبر هاشمی رفسنجانی دو
کاندیدای ریاست مجلس خبرگان رهبری بودند که در جریان
رای گیری ،نهایتــا ایت الله محمد یزدی با کســب 47رای
(اکثریت ارا) رئیس مجلس خبرگان شد.
تفــاوت ارای ایت الله یزدی و ایت الله هاشــمی قابل
تامل بود .شــاید از همین جهت بود که قائم مقام موسســه
پژوهشی امام خمینی(ره) (وابسته به ایت الله مصباح) گفت:
«این موضوع قابل تامل اســت که یکــی از والیتمدارترین
شــخصیت های سیاســی برای جایــگاه ریاســت مجلس
خبرگان رهبری انتخاب می شود؛ شخصیتی که در روزهای
اتش افروزی فتنه گران با این جریان مقابله کرده است».
ریاست ایت الله بر خبرگان رهبری تا اسفند سال اینده
ادامه خواهد داشت .اسفند سال بعد انتخابات این مجلس
همزمان با انتخابات مجلس شورای اسالمی برگزار می شود
و مشخص نیست که ایا این بار ایت الله هاشمی اساسا برای
ورود به مجلس خبرگان کاندیدا خواهد شد یا نه؟
سیاست
ر
وید
ا
د
3
ساز جدایی
ایا ندا به صورت مستقل وارد انتخابات مجلس خواهد شد؟
سیاست
146
مثلث | شماره 256
«ندا» یا «نسل دوم اصالح طلبان» ،نام اولیه حزبی
بود که اوایل ســال جاری با راه اندازی ان فضای سیاســی
را متوجه خــود کرد .جمعی از اصالح طلبان نســل دوم که
بیشــتر به حزب مشــارکت تعلق داشــتند ،گردهم امدند تا
به کار تشــکیالتی بپردازند .برگزاری یک نشســت و اولین
کنگره این حزب در ســال 93مورد توجه بســیاری از اهالی
سیاست قرار گرفت.
نــدا البته بعدهــا وقتی مجــوزش را از وزارت کشــور
دریافت کرد ،به «ندای ایرانیان» تغییر نام یافت .اواخر ماه
رمضان بود که فعالیت های غیررسمی اعضای این تشکیل
نماد بیرونی یافت .البته بعدها مشخص شد که انها به طور
متوالی جلساتی را در ماه های قبل از ان برگزار کرده بودند تا
بتوانند مقدمات راه اندازی این حزب را اماده کنند.
راه انــدازی نــدا واکنش هــای زیــادی را در میــان
اصولگرایان و اصالح طلبان پدیــد اورد .اصولگرایان با دو
نگاه به این تشــکیل می نگریســتند؛ نگاه اول این بود که
این حزب «جلد دوم حزب مشــارکت اســت» .برپایه این
نوع نگاه این افراد چندان قابل اعتماد نبودند و این حزب با
اراده و دستور مشــارکت اغاز به کار کرده بود .براساس این
تحلیل مشارکت به این نتیجه رسیده بود که امکان فعالیت
با نام اصلی خود را ندارد ،بنابراین باید از یک حزب جدید و
پوششی استفاده کند .اما نگاه دوم معتقد بود که این افراد
از مشــارکت و تندروهای چــپ جدا شــده اند .نکته ای که
بعدها یکی از مصاحبه های صادق خــرازی نیز ان را تایید
کرد .خرازی در یک مصاحبه صراحتا گفت که اعضای ندا
از مشارکت جدا شــدند و حتی اگر این حزب بار دیگر اجازه
فعالیت پیدا کند ،انها به مشارکت نمی پیوندند.
امــا در طــرف اصالح طلبــان نیــز ایــن حــزب بــا
واکنش هایی روبه رو بود .در ان سو نیز دو نگاه به این حزب
وجود داشت؛ نگاهی که معتقد بود این حزب با هدف ایجاد
شکاف میان اصالح طلبان پا به عرصه وجود گذاشته و نگاه
دومی که معتقد بود انها جوانانی هســتند که قصد دارند از
زیربار تســلط احزاب بزرگ اصالح طلبی رها شوند .به این
معنا که با انتقاد به تندروی های اصالح طلبان بتوانند اجازه
فعالیت در فضای سیاســی ایران را پیدا کــرده و خود را در
درون چارچوب نظام تعریف کنند.
این نگاه نیز به عکس نگاه اول ،واقع بینانه تر به نظر
می رسید .مهمترین دلیل ان نیز حضور اعضای این حزب
که عمدتا از فعاالن سیاســی جوانــان اصالح طلب بودند،
برای مراســم عید فطر بود که به دیدار عمومــی با رهبری
رفتند .سجاد ســالک یکی از اعضای شــورای مرکزی این
حزب بعدها در توضیح چرایی این حرکت سیاســی نوشت:
«حضور در بیت رهبری یک اتفاق نبود ،یک تصمیم فردی
هم نبــود .بلکه حاصــل مجموعه تامالت و بررســی های
فراوان درباره شکل سیاست ورزی با جمعی از دوستان و در
واقع یک رویکرد بود .رویکرد جمعی که به این نتیجه رسیده
یکی از کاستی های اصالح طلبان در سال های گذشته دور
شــدن از رهبری و نادیده گرفتن اقتــدار نهادهای مختلف
نظام بوده است».
او دغدغه اش را توســعه ایران دانســته و گفته بود از
«فرمول قوام متقابــل» پیروی می کند« :مــن در رابطه با
حاکمیت از فرمولی به نام «قوام متقابــل» دفاع می کنم.
قوام متقابل ناظر به این است که بهبودخواهان در راستای
تقویت حکومت گام بردارند و البته از این فرصت برخوردار
شوند تا جبهه اصالح طلبان را تقویت کنند».
ندا و مخالفان اصالح طلب
در اردوگاه اصالح طلبان مخالفت های مهمی با ندا از
همان روزهای اول اغاز شده بود .بخشی از انها تیغ انتقاد
را روی نفــر اصلی و فرد محوری این تشــکل ،یعنی صادق
خرازی کشیده بودند و برخی از اساس به فلسفه تشکیل ان
انتقاد داشتند .از عیسی سحرخیز گرفته تا احمد پورنجاتی
و ســعید حجاریان ،به طــور مســتقیم و غیرمســتقیم این
تشکل را به باد انتقاد گرفتند .ســحرخیز درباره این تشکل
پس از یک انتقاد تند و تیز نسبت به صادق خرازی نوشت:
«برای این حزب چند شــاخص دهان پرکن و مردم پســند
نیز معرفی شــده اســت که همه را خوش اید؛ ارمانگرایی،
عملگرایی ،میانه روی ،پرهیز از فرصت طلبی و رادیکالیسم،
اخالق گرایی ،اصالحات تدریجی و گام به گام ،اقدامات
مسالمت جویانه و ضدخشونت گرایی ،محوریت عقل جمعی
و خواســت اکثریت جامعه ،گفت وگو با همــه جریان های
سیاسی در چارچوب قانون و توجه به قانون اساسی».
یکی از مهمترین مشکالت اصالح طلبان با ندا انجا
بود که این حزب در دو وجهه می توانــد به تضعیف جایگاه
انها بپردازد .در بعد تشــکیالتی این حــزب صادق خرازی
می توانســت جای عارف را در میان اصالح طلبان بگیرد و
در بعد بدنه فعال در این حزب نیز نیروهای جوان مشارکت
به طور دسته ای مشغول پیوســتن به حزب جدید التاسیس
بودند .تا جایی که یک سوال اساســی میان جوانان فعال
اصالح طلب در کل ایران وجود داشــت« :ندایی هســتی
یا غیر ندایی؟»
اصالح طلبان نگران ایــن نحوه عضو گیــری در ندا
بودند .اما انها توانســتند برای اولین کنگــره خود جمعیتی
نزدیک به 800نفر را گردهم جمع کنند .شــاید از همین رو
بود که ایت الله هاشمی نیز ترغیب شد تا برای افتتاحیه این
کنگره برای انها پیام بفرستد و موسوی الری برای سخنرانی
به انجا برود.
هنوز ایــن خطر از جانب نــدا ،عــارف و فعالیت های
سیاســی او را تهدیــد می کنــد .چراکه هرچقــدر عارف به
فردگرایی و فعالیت فــردی خودش اعتقاد داشــته و به ان
می پردازد ،در مقابل ندا و اعضای ان به کار تشــکیالتی و
منسجم معتقدند و ان را دنبال می کنند .مساله رقابت عارف
با خرازی در یک مقطع نیز بسیار پررنگ تر دیده شد .در پاییز
93خرازی با خبرگزاری تسنیم مصاحبه ای انجام داد و این
خبرگزاری تیتری را برای این مصاحبه انتخاب کرد که برای
اصالح طلبان و حتی اعتدالگرایان نزدیک به دولت چندان
خوشــایند نبود .انها به نقل از خرازی نوشــتند کــه او برای
انتخابات سال 96کاندیدا خواهد شد .بالفاصله واکنش ها
به این بخش از مصاحبه اغاز شد تا جایی که خرازی ناچار شد
همان روز در بیانیه ای اعالم کند که اساسا وضع عمومی و
جسمانی وی طوری نیست که بتواند در انتخابات 96رقیب
حسن روحانی باشد.
اما یکی دیگر از مشکالت ندا در حوزه اصالح طلبان به
کارگزاران سازندگی باز می گردد .انها نیز چون عارف نگران
جذب نیرو توسط ندا هستند .با این حال در حوزه ندا اما دو
اتفاق مهم را در سال گذشته شاهد بودیم؛ جایی که هر دو
سخنگوی این حزب از انها جدا شدند.
هر دو ســخنگوی این حــزب از جوانان مشــارکتی
بودند که شــغل روزنامه نگاری داشــتند .هادی حیدری،
کاریکاتوریســت اصالح طلب در همان هجمه های اولیه
به این حزب ترجیح داد از ســخنگویی این حزب اســتعفا
دهد و دیگر حضوری از وی در این حزب دیده نشــود .بعد
از او بهروز شجاعی دیگر اصالح طلب عضو شاخه جوانان
مشــارکت جای او را گرفت .شــجاعی نیز قبل از برگزاری
اولین کنگره این حزب «ساز» جدایی را کوک کرده بود اما
موضوع جدایی اش را به روزهای بعد از کنگره موکول کرد.
او در متنی که در مــورد توضیح این جدایی منتشــر کرد،
نوشــت «در ابتدا فکر می کرده راهش با ندا یکی است»
و بعدها فهمیده اســت که «اشــتباه کرده» است .در این
شــرایط او ماندن در این حزب را «غیراخالقی» دانسته و
از این حزب جدا شــد تا ندا بعد از مشخص شد دبیرکلش،
بدون سخنگو بماند.
سیاست
ویداد 4
ر
اقازادهجنجالی
علی مطهری در سال 93مورد توجه رسانه ها بود
مثلث | شماره 256
سیاست
اقــازاده ای که می خواهد مســتقل باشــد حرف های
تند و اتشــینی بر زبان می اورد و چهره ای متفاوت از خود در
سال های اخیر به نمایش گذاشته اســت .او سعی می کند
تا چهره ای مستقل و غیرجناحی و البته جنجالی باشد .علی
مطهری در سالی که گذشت از چهره های خبرساز بود .او در
دو حوزه به انتقاداتش ادامه می داد .اول در حوزه فرهنگ ؛
جایی که به دولت انتقاد می کرد تا در مقابل ساپورت پوشان
ایســتادگی کرده و فضــای فرهنگی و وضعیــت حجاب را
سروســامان دهند .دوم زمانی بود که او درباره حصر انتقاد
می کرد.
شــاید یک دلیل متفاوت بــودن علی مطهــری این
اســت که ما سال هاســت عادت کرده ایم شخصیت های
سیاســی را یا اصولگرا بدانیــم یا اصالح طلــب .در چنین
تعریفی از پرسوناژ افراد اســت که ما انتظار خواهیم داشت
فردی که اصالح طلب اســت در حوزه هــای مختلف مانند
هم جناحی هایش فکر کنــد و فردی که اصولگراســت نیز
چنین باشد .اما در مواجهه با پدیده علی مطهری ،ما با یک
کاراکتر متفاوت مواجهیم .او در عین اینکه ســخت ترین
مواضع را در مورد مســائل فرهنگی اتخاذ می کند و در این
مورد نزدیک ترین موضع را با تند ترین افراد از جناح اصولگرا
دارد اما در مواضع سیاســی نظراتی مشــابه اصالح طلبان
و حتی مخالفان وضع موجــود دارد .این اما تنها یک دلیل
متفاوت بودن علی مطهری اســت .وضعیــت فعلی برای
علی مطهری دیگر مانند گذشــته نیست .شیب تغییر رفتار
سیاســی اش بسیار تند شــده و با ســرعت باالیی به سمتی
دیگر حرکت می کند .پســر شــهید مطهری بودن ان چنان
بر زندگی اش سایه انداخته است که می گوید« :اگر فرزند
مطهری نبودم قطعا سبک زندگی من متفاوت از این بود».
او از اعتراض به ساپورت پوشــان تا حصــر و از قرار گرفتن
در لیســت احمدی نژاد تا ســوال از وی و ماجــرای کردان
حضور دارد 35.سال بعد از شــهادت پدرش او عضو هیات
علمی دانشــگاه تهران ،نماینده مردم شــهر تهران و مدیر
موسسه صدراست .مطهری اما در حوزه عمل سیاسی سبک
خاص خودش را دارد .رفتاری که گاه ان چنان اصولگرایانه
است که کمتر اصولگرایی حاضر اســت ان را انجام دهد و
گاه ان چنان اصالح طلبانه است که اصالح طلبان را پشت
سرمی گذارد.
یکی از بارزترین صفاتش صداقت در گفتار اســت .او
هیچ چیز را که در درونش هست پنهان نمی کند .حتی حاال
که ازدواج کرده و چهار فرزنــد دارد هیچ ابایی ندارد از اینکه
توضیح دهــد در جوانی چنان «عاشــق دختری تایپیســت
می شود» که «از خواب و خوراک» می افتد.
یکی از مهمترین نظراتی کــه مطهری درباره حوادث
88داشــت این بود که او احمدی نژاد را یک سر اصلی فتنه
خطاب می کرد و شروع فتنه را از ســوی او می دانست« :به
هرحال شروع فتنه با احمدی نژاد بود و او هیزم فتنه را فراهم
کرد و موسوی انها را شعله ور ساخت».
در همین مجلس او در نطقی نسبت به احکام صادر شده
برای ســیدمصطفی تاج زاده و بهزاد نبوی ،اعتراض کرد و
گفت« :احکامی که برای مصطفی تاج زاده و نبوی ارائه شد
ســختگیرانه بود ،در حالی که باید تخلفات انها به صراحت
و شفاف توضیح داده شود چرا که داشتن ارتباط با امریکا و
دیگران واضح و شفاف نیست ».نوار صوتی او که در جمع
جوانانی در مشهد سخنران می کرد و به سواالت انها پاسخ
می داد ،جنجال مهمی بود که او در سال گذشته با ان رو به
رو شد .اما اندکی پیش از ان بود که زمزمه هایی شنیده شد از
اینکه او در دیدار با مقام معظم رهبری نسبت به وضعیت حصر
موسوی و کروبی اعتراض کرده و با پاسخ قاطع ایشان روبه رو
شده است .مطهری در این باره معتقد بود که حصر غیرقانونی
است و باید انها محاکمه شوند .او این موضوع را به طور مرتب
در جاهای مختلف و سخنرانی های متعددش مطرح می کرد.
مقام معظم رهبری در پاسخ به ســخنان علی مطهری گفته
بودند« :من قبال درباره بصیرت صحبت کرده ام و اینکه نباید
راه شهدا و راه انقالب را گم کنیم .جرم اینها بزرگ است و اگر
امام(ره) بودند شدیدتر برخورد می کردند .اگر اینها محاکمه
شوند ،حکمشان خیلی سنگین خواهد بود و قطعا شما راضی
نخواهید بود».
اما پاسخ مطهری « :رهبری از نظر خودشان می گویند
که در مورد حصر موسوی و کروبی ،عدالت را رعایت کرده و
به انها لطف می کنند ولی از نظر من این مخالف عدالت است
و نظر ایشان را قبول ندارم .وجود والیت فقیه هیچ تکلیفی
را از ما ساقط نمی کند .اگر شهید مطهری زنده بود حوادث
به شــکل دیگری اداره می شــد ،اگر نظر ما مخالف والیت
فقیه است ،این دلیلی بر قبول نداشتن ایشان نیست .فکر
می کردیم حصر محدود اســت و زمانی که این مساله خیلی
طوالنی شد ما برای رفع حصر وارد شدیم .اینکه کسی چهار
ســال در حصر باشــد ،ان هم بدون محاکمه ،نیاز به حکم
قضایی دارد و ما به این اعتراض داریم».
به دنبال این اظهارات ده ها نفر از اهالی سیاســت به
او پاسخ دادند .انها معتقد بودند که تبعیت از والیت فقیه در
رفتار علی مطهری دیده نمی شود .ماجرای علی مطهری و
حصر ادامه دار است .او در واکنشی بعدی نطقی جنجالی در
مجلس صورت داد و طی ان بار دیگر به مساله حصر بدون
انجام محاکمه اصرار ورزید .نطق علی مطهری اما جنجال
بزرگی برپا کرد .در خالل این نطق کــه اندکی بعد از 9دی
صورت گرفته بود ،درباره این روز تعبیری به کار برده شد که
نمایندگان را به خشــم وادار کرد .به دنبال ان جلســه علنی
مجلس دچار تنش شــد و تعدادی از نمایندگان برای پایین
کشیدن او از تریبون مجلس به سمت او رفتند.
مطهری در میانه نطق خود درباره 9دی در اظهارنظری
شگفت اور گفت« :اگر بخواهیم ۹دی را مظهر تفرقه میان
ملت قرار دهیم دیگر یوم الله نخواهد بود ،بلکه یوم الشیطان
خواهد بــود ».او در ادامه بــار دیگر بر مســاله رفع حصر و
انجام محاکمــه قانونی برای موســوی و کروبی تاکید کرد؛
اقدامی که واکنش نمایندگان را به دنبال داشــت و ابوترابی
به عنوان رئیس جلســه ترجیح داد جلســه را خاتمــه داده و
تنفس اعالم کند.
همان روز شــایع شــد که علی مطهری مورد ضرب و
شتم قرار گرفته اســت اما انتشــار فیلم نطق علی مطهری
نشــان می داد که او در مقابل نمایندگانی که قصد داشــتند
اوراق او را از جلویش بردارند مقاومت کرده است .به هرحال
مجلس برای بازگشت ارامش وارد تنفس شد و بعد از تنفس
نیز مطهری به مجلس بازگشــت اما ایــن ماجرا به همین جا
ختم نشــد .مطهری در ادامه به رئیس قوه قضائیه نامه ای
نوشت ودرباره مصوبه شورای عالی امنیت ملی درباره حصر
تشکیک کرد .به دنبال ان قوه قضائیه در اطالعیه ای مفصل
به ادعاهای مطهری پاسخ گفت.
مطهری در نامه ای خطاب به ایت الله املی الریجانی
نوشت« :در جلسه اخیرتان با مســئوالن قضایی ،بر قانونی
بودن حصر اقایان موســوی و کروبی و خانم رهنورد برهان
اقامه کرده اید اما متاسفانه این برهان ،سست و دارای لوازمی
اســت که بنیاد دموکراتیک جمهوری اســامی را متزلزل و
قانون اساســی را از حیز انتفاع ســاقط می کند .فرموده اید
«حصر سران فتنه مصوبه شــورای عالی امنیت ملی بوده و
براساس مصالح نظام تصویب شده است ».گذشته از اینکه
امضای این مصوبه توسط رئیس وقت شورای عالی امنیت
ملی یعنی اقای احمدی نژاد که به گفته خودتان دو بار برای
ازادی محصوران نامه نوشــت ،مورد تردید اســت ،شورای
عالی امنیت ملی همان طور که از نام ان پیداســت حداکثر
این اختیار را دارد که در شــرایط بحرانی مانند اشــوب های
خیابانی و در حالت اضطرار که فرصت صدور حکم قضایی
نیست رهبران یک حرکت اجتماعی را برای انکه ارتباط انها با
اطرافیانشان قطع و ارامش حاکم شود ،تا زمان رفع اشوب ها
در حصر قرار دهد و بعد ازاد کند یا به قوه قضائیه بسپارد .بر
این اساس ،ادامه حصر بدون حکم قضایی در چند سال اخیر
خالف اصول متعدد قانون اساسی بوده است».
قوه قضائیــه نیز بــه گفته های علی مطهــری به طور
مفصل پاسخ داد و در بخشی از جوابیه نوشت« :مطهری از
عنوان «شورای عالی امنیت ملی» استنباط کرده است که
حداکثر اختیار این مرجع ،اتخاذ تصمیمات موقت در شرایط
بحرانی است .اوال ،تشخیص صالحیت و اعتبار تصمیمات
شورا ،نظیر سایر نهادهای مشابه ،با خود شورای عالی امنیت
ملی است و تشکیک شــما یا هر شــخص دیگری ،چیزی
از اعتبار تصمیمات شــورا نمی کاهد .ثانیــا ،از بند 3مذکور
(بهره گیری از امکانات مادی و معنوی کشــور برای مقابله
با تهدیدهــای داخلی و خارجی) ،ضــرورت «بحرانی بودن
وضعیت» جهت ورود شــورای عالی امنیت ملی ،اســتنباط
نمی شود و بنابراین پس از تحقق مصوبه و طی مراحل قانونی
ان ،الزم االجرا خواهد بود» .
پــس از وقایــع مربــوط بــه نطــق او در مجلــس و
نامه نگاری اش با قوه قضائیه او مدتی را در ســکوت به ســر
می برد .اما در اخرین اظهارنظر بار دیگر ادعا کرد که موسوی
و کروبی را «ازاد کنید و اگر انها دوباره اشوب کردند من اولین
نفری هستم که مقابلشان می ایستم».
ســال 93برای دومین با ســال چرخش پسر ایت ا لله
وضعیت از بدنه راســت اصولگرایی به چپ بود .سالی که او
را رفته رفته دورتر از خاستگاه سیاسی اش قرار می داد.
147
سیاست
روی
د
ا
د
5
ثبات پس از حاشیه
وزارت علوم باالخره ارام شد
بعد از انکه فرجی دانا به عنوان اولین وزیری که با کارت
قرمز مجلس روبه رو شده بود از کابینه خارج شد ،دولت تالش
کرد گزینــه ای را برای این وزارتخانه معرفــی کند که با بدنه
رای خود همسو باش د و سرانجام مجلس شورای اسالمی به
یکی از گزینه های وزارت علوم اعتماد کرد .یک اعتماد که
اگر چه غیرمنتظره به نظر نمی رسید ،اما میزانش بسیار قابل
توجه بود ،چرا که نمایندگان مجلس با ۱۹۷رای موافق و ۲۸
رای مخالف ،فرهادی را از بهارستان راهی ساختمان وزارت
علوم کردند.
در جلسه رای اعتماد چه گذشت؟
حسن روحانی رئیس جمهور 28ابان ماه در نامه ای به
علی الریجانی «محمد فرهادی» را به عنوان پنجمین وزیر
پیشنهادی دولت برای تصدی سکان وزارت علوم ،تحقیقات
و فناوری ،به منظور کســب رای اعتماد به خانه ملت معرفی
کرد .روحانی پیش از ان «میلی منفرد»« ،رضا فرجی دانا»،
«نیلی احمدابــادی» و «دانش اشــتیانی» را به عنوان وزیر
پیشنهادی علوم به مجلس معرفی کرده بود که میلی منفرد
نتوانست از پارلمان رای اعتماد بگیرد ،اما فرجی دانا توانست
از فیلتر رای اعتماد بگذرد.
چندماهیبیشت رازعمروزارتفرجی دانانگذشتهبودکه
وکالیملتبهدلیلانتصاباتوزیرونیزبرخیعملکرد هایاو
در این وزارتخانه حساس و کلیدی ،طرح استیضاح فرجی دانا
را تقدیم هیات رئیسه مجلس کردند .طرح مذکور نیز پس از
شو قوس های فــراوان بین دولت و مجلــس ،باالخره در
ک
دستورکار پارلمان قرار گرفت و فرجی دانا موفق نشد مجددا
رای اعتماد خانه ملتی ها را کسب کند.
سیاست
148
مثلث | شماره 256
یک گزینه متفاوت
قبل از انکه محمد فرهادی به عنوان وزیر پیشــنهادی
علوم به مجلس معرفی شــود روحانی گزینه هایــی را راهی
پارلمان کرده بود که همگی یک خصوصیت مهم داشــتند:
«عضویت در حلقه معین» .این درست همان چیزی بود که
با حساسیت نمایندگان مجلس مواجه شده بود .از میلی منفرد
تا دانش اشتیانی همگی جز و همکاران و همفکران مصطفی
معین وزیر علوم دولت ســید محمد خاتمی به شمار می ایند.
گزینه جدید اما تفاوت هایی با افراد قبلی داشــت .او اگر چه
نامش در فهرســت کابینه ســید محمد خاتمی هم مشاهده
می شود اما به باور نمایندگان نســبت به افراد حلقه معین در
گرایش های سیاسی برتری داشت.
با روی کار امدن حســن روحانی اصالح طلبان تالش
می کردند تا در چند وزارتخانه نفوذ کنند .یکی از مهمترین انها
وزارت علوم بود .بنابر یک تحلیل کلی که پایگاه اجتماعی و
مهمترین بدنــه رای اصالح طلبان را در میان دانشــجویان
می انگارند ،انها تالش می کردند تا فردی به وزارت علوم برسد
که بیشترین همسویی با انها را داشته باشد.
باتوجه به اینکه کناره گیری عــارف در روزهای پایانی
انتخابات به پیروزی حسن روحانی کمک زیادی کرده بود،
این احتمال به نظر می رســد که فردی نزدیک به وی به این
سمت گمارده شود .با این حال دولت ترجیح داد تا میلی منفرد
را به مجلس بفرستد .اما او نتوانســت مورد تایید نمایندگان
قرار گیرد .به دنبال ان سرپرست وزارت علوم از اصالح طلبان
انتخاب شــد .جعفر توفیقی بــه وزارت علــوم رفت .حضور
توفیقی در سمت سرپرستی حساسیت زیادی را برانگیخت
تاجایی که مجلس به دنبال راهی بود که بتواند از سرپرست
نیز سوال کند.
سه وزیری که پشت در مجلس ماندند
دولت روحانی کار معرفی وزیر پیشنهادی برای وزارت
علوم را به روزهای پایانی مهلت خود موکــول کرد .برخی از
نمایندگان دراین باره به دولت هشدار داده بودند .با این حال
روحانی قصد داشت از تمام فرصت سه ماهه برای سرپرستی
وزارت علوم استفاده کند .شاید او این کار را کرد تا تنش های
میان مجلس و دولت کمی فروکش کند.
پیش از انکه نیلی احمد ابادی به مجلس معرفی شود،
زمزمه هایی حاکی از این وجود داشت که ممکن است دولت
نجفی را که عهده دار سرپرستی این وزارتخانه بود ،به مجلس
معرفی کند .شــایعه ای که واکنش تند بهارستان نشینان را
به دنبال داشت .نجفی معرفی نشد و نیلی به مجلس رفت.
یکی از مخالفان اصلی او دکتر نادران بود .او گفت که نیلی
گزینه اصلی دولت نیست و بهتر است دولت گزینه اصلی را
معرفی کند .اشاره او به تحلیل هایی بود که در ان گفته می شد
دولت قصد دارد با فرستادن گزینه های مساله دار و عدم رای
اعتماد مجلس در واقع فضایی را ایجــاد کند که مجلس در
مقابل دولت قرار گیرد .برخی نیــز بر این باور بودند که علت
رای نیاوردن احمدابادی سرسختی های دولت بود .چراکه
تنها یک روز پیش از انکه نیلی به مجلس برود ،حسام الدین
اشنا در یادداشتی که در فضای مجازی منتشر کرد نمایندگان
را در اســتانه یک انتخاب توصیف کرده و نوشته بود« :این
عزیزان می توانندِ :
میان رفتن زیر بار سلطه گفتمانی اقلیت
مطلق پایداری و اســتقالل مجلس از افراط گرایان یکی را
انتخاب کنند».
همین متن واکنش نمایندگان را به دنبال داشت و پای
ان به جلسه رای اعتماد نیز کشیده شد.
پس از نیلی ،شرایط برای دولت کمی دشوار شد ،چرا که
ت علوم به پایان رسیده بود
از یک سو مهلت سرپرستی در وزار
و از ســوی دیگر گزینه مورد نظر دولت هنوز مشخص نبود.
در این وضعیت عمال سرپرســتی براین وزارتخانه از ســوی
نجفی امری غیرقانونی به حساب می امد .اما مشخص شد
که این سرپرستی با حکم حکومتی مقام معظم رهبری تمدید
شــده اســت .دولت نیز در اولین فرصت گزینه بعدی یعنی
دانش اشتیانی را به مجلس معرفی کرد ،اما او نیز نتوانست از
فیلترهای نمایندگان مجلس عبور کند.
یک روز بعد از انکه چهارمین گزینه دولت نیز نتوانست
مجلس را راضــی کند ،باهنر که ریاســت جلســه را برعهده
داشت ،با قطع مذاکرات مجلس نامه معرفی دکتر فرهادی
برای وزارت علوم را قرائت کرد.
از حمایت تا انتقاد
رئیس جمهور کــه در ســخنرانی های عمومی تالش
می کرد تا بــه هوادارانش اثبات کند که همچنــان بر عهد و
پیمانش با انها ایســتاده و کوتاه نخواهد امد ،این بار با زبانی
متفاوت از قبل به مجلس رفت .او گویا تالش داشت که ثابت
کند معرفی گزینه های قبلی برای لجبازی با مجلس نبوده و او
ی درگیری با پارلمان را ندارد.
بنا
رئیس جمهــور در ادامــه اشــاره ای هم بــه ماجرای
انتقادهای وارد شــده به گزینه های قبلی خــود کرد و گفت :
«البته ســخت اســت که به مجلس بیایند و پشــت تریبون
ســخن بگویند .گاهی برای خود و خانواده انها مشــکالتی
ایجاد می کنند اما انان برای انجام وظیفه امدند و من از انان
سپاســگزاری می کنم و امیدوارم در مســئولیت های دیگر
ادای وظیفه کنند ».تا اینجای سخنان روحانی مجلس ارام
بود و فضا به نظر در جهت حمایــت از دولت به نظر می امد.
اما روحانی ناگهان ترجیــح داد انتقاداتی را به مخالفانش در
پارلمان وارد کند .او با بیان اینکه روز 24خرداد ماه گفتمان
مورد تا ئید مردم بوده است ،یاداور شد« :در این میان فردی
مورد انتخاب مــردم قرار گرفته که اگر این فــرد با نفر بعدی
اختالفش یک میلیــون رای بود می گفتیــم دو گفتمان به
یکدیگر نزدیک بوده اســت امــا اگر گفتمانــی رای اوره که
رای ان 3برابر نفر بعدی اســت و 13میلیون اختالف رای با
نفر بعدی دارد نشان ان است که این افکار و گفتمان قاطع
مردم است».
فرهادی در جلســه رای اعتماد مجلس بر روی مساله
فراجناحی بودنش تاکید ویژه داشــت .او گفت که سوابقش
روشن است و قصد ندارد سرمایه های کشور را به بهانه های
مختلف تخریب کند.
موضوع دانشجویان ستاره دار و همچنین بورسیه های
غیرقانونی که دولت روی ان بسیار مانور کرده بود ،هم برای
دولت مهم بود و هم برای مجلس .یکی از قول های روحانی
روشن شدن تکلیف دانشجویان ســتاره دار بود .فرهادی در
این باره نظر ش این بود که پرونده بسیاری از انها رسیدگی شده
ومابقینیزرسیدگیوتکلیفانهارانیزمشخصخواهندکرد.
فرهادی نطقش در مجلس را اینگونه به پایان برده بود:
«بنده هیچ نامه ای را امض ا نکرده ام حال اگر اســم هست یا
نیست نمی دانم .بنده معتقدم فصل الخطاب رهبری هستند
و فتنه خط قرمز ماست».
این جمله در واقع باعث شــد تا او رای بسیار باالیی از
مجلس دریافت و از بهارســتان عازم ساختمان الومینیومی
شهرک غرب تهران شود.
روی
داد 6
«حکم» می اید
پرونده مهدی هاشمی به سرانجام خود نزدیک شده است
مثلث | شماره 256
و ساختگی مستعد می ســازد .راه حل درست که مشروعیت
دادگاه و قوه قضائیــه را هــم تقویــت می کنــد ،علنی بودن
دادگاه و افزایش شفافیت با توضیحات تکمیلی سخنگوی
محترم قوه اســت ».یکی از ادعاهای وکیــل متهم این بود
که ماجرای دریافت رشــوه از شــرکت نفتی استات اویل ،در
موارد اتها می پرونده وی وجود ندارد .این نمایندگان با ارسال
پیوست هایی به نامه خود نوشتند که این اسناد از «نقش وی
به روشنی» پرده بر می دارد .اما بالفاصله وکیل متهم اعالم
کرد که ادعاهای مطرح شده به نقل از وی در نامه نمایندگان
درست نیست و از انها شکایت کرده است .علیزاده طباطبایی
در نامه اش نوشــت« :اینجانب از صدا و سیمای جمهوری
اسالمی ایران دعوت می کنم که با جلب نظر قاضی محترم
دادگاه ،ابتدا فیلم جلسات برگزار شده را برای عموم پخش و
سپس جلسات اتی را به صورت مستقیم و بدون سانسور برای
مردم منتشر نماید تا بنا برفرمایش نمایندگان محترم ابهامات
برطرف شود».
اندکیبعدمشخصشدکهبرای یکیاز وکالیمتهمبه
اتهام نشر اکاذیب قرار مجرمیت صادر شده است .ابوالمعالی
ش اعالم کرده
با اشــاره به صدور قرار مجرمیت برای خــود
بود« :به اتهام نشــر اکاذیب برایم قرار مجرمیت صادر شده
است؛ زیرا اتهامات خانم فاطمه هاشمی را بی اعتبار دانستم.
دلیل دیگر برای صدور قرار مجرمیت برای من این است که
مطرح کرده بودم نماینده دادستان در یکی از جلسات دادگاه
دیر حاضر شده و جلسه تشکیل نشده است».
نمایندگان مجلس معتقد بودند که اتهامات وی باید به
صورت علنی رسیدگی شــود .تعداد انها به اعتبار گفته های
اسماعیل کوثری بیش از ص د نماینده بود .او برخالف وکالی
متهم که اتهامات را سیاسی می دانستند معتقد بود که اینطور
نیست و اتهامات وی شامل موارد مختلفی است.
جلســات دادگاه مهدی هاشــمی یکی پس از دیگری
به طور مرتب برگزار می شــد که خبر رســید تعداد نمایندگان
درخواســت کننده به 110نفر رسیده اســت .در همین حال
حمید رســایی خبر داد که نامه 110نماینــده مجلس درباره
دادگاه مهدی هاشمی را به قاضی مقیسه تحویل داده است.
موضوع دیگری که درباره این پرونده مطرح بود ،بحث
فشارهایی بود که از خارج از دستگاه قضا به این دادگاه وارد
می شد .رسایی می گفت که دادستان وقت کل کشور چندین
بار از فشــارهایی که در رابطــه با این پرونده بــه قوه قضائیه
وارد شده ،خبر داده بود .رسایی گفت« :ما مطمئن هستیم
قوه قضا ئیه به جد کار خــود را انجام می دهــد ،ولی باالخره
گاهی قرائنی دیده می شود که برخی دستگاه ها تحت تاثیر
اینفشارهاقرارمی گیرند».رساییهمچنیندربارهدرخواست
مناظره ای که از ســوی وکالی پرونده با انها مطرح شده بود
معتقد بود که «مناظره چیز خوبی اســت» و در
این باره «اعالم امادگی» کرد .او اما حاضر نبود
با وکالی متهم به مناظره بنشیند ،چرا که معتقد
بود وکال برای هــر قدمی کــه برمی دارند پول
دریافت می کنند .او ریشه این درخواست ها را
بازارگرمی وکال می دانست.
در پایان جلسه بیست و سوم دادگاه یکبار
دیگر وکیل مهدی هاشمی میان خبرنگاران امد
و از انتشار مواردی از کیفرخواست در هفته نامه
رمز عبور ســخن گفت .او که بــه جای مهدی
هاشمی مرتبا در جمع خبرنگاران حاضر می شد،
گفت که ادعاهای انها جعلی است« :هفته نامه
رمز عبور اقدام به انتشــار کیفرخواست مهدی
هاشــمی کرده و ادعاهایی را نیز در این راســتا
مطرح کرده اســت ،در حالی که مــا در دادگاه
ثابت کرده ایم تمامی این ادعاها جعلی است.
اقدام هفته نامه رمز عبور غیرقانونی است و چون
کیفرخواست را منتشر کرده ما این اجازه را داریم
که پاسخ تمام ادعاها را بدهیم».
وی در پایان خاطرنشــان کــرد« :من ایــن امادگی را
دارم که در یک میزگرد با حضور تمــام مدعیان علیه مهدی
پاسخگو باشــم ».اخرین تحوالت درباره این پرونده اما این
بود که سخنگوی قوه قضائیه اعالم کرد حکم تا پایان سال
93اعالم خواهد شد .از سوی دیگر این نمایندگان مجلس و
برخی از فعاالن سیاسی بودند که نگران اعمال فشارها برای
تاثیرگذاری بر دادگاه و همچنین طوالنی شدن مراحل دادگاه
بودند .اسماعیل کوثری معتقد بود که «زمان رسیدگی به این
پرونده خیلی طوالنی شده است ،در صورتی که خیلی از موارد
این پرونده مشخص بوده و باید ســریع تر مورد رسیدگی قرار
می گرفت و مانند دیگر پرونده ها نتیجــه ان به اطالع مردم
می رسید».
این درحالی بود کــه کیهان در خبری ویــژه درباره این
دادگاه از یک «پرونده شــو یی» خبرداده و در این باره نوشته
بود« :برخی رفتارها از پرونده شویی(!) حکایت می کند ،به
این معنا که هرجا اسنادی حاکی از رفتارهای غیرقانونی متهم
وجود دارد ،تالش می شود با نسبت دادن این تخلفات به افراد
و مراکز گوناگون از متهم یاد شده سلب اتهام شود».
روند رسیدگی به پرونده مهدی هاشمی اگرچه در سال
93اغاز و قرار است به پایان برسد ،اما به طور حتم این حکم
مراحلی را برای تایید و اجرایی شــدن باید طی کند .روندی
که بسیاری معتقدند باید سریع تر صورت گیرد چراکه مردم با
دیدنومقایسهرسیدگیبهپروند همهدیهاشمیومحمدرضا
رحیمی به عزم جدی قوه قضائیه در برخورد با دانه درشــت ها
بیشتر اعتماد خواهند کرد.
سیاست
پس از گذشــت 590روز از تشــکیل پرونــده مهدی
هاشمی سرانجام اتهامات مربوط به وی در دادگاهی طوالنی
در سال 93مورد بررسی قرار گرفت.
مهدی هاشمی که دومین فرزند ذکور خانواده ایت الله
بهرمانی است ،حاشیه ساز ترین فرزند ایت الله نیز هست .او
در سال گذشته در 27جلســه دادگاه حاضر شد و دفاعیاتش
را ارائه کرد و اواخــر بهمن ماه اخرین دفاعیاتــش را تقدیم
دادگاه کرد.
پرونده مهدی هاشمی ابتدا قرار بود با قضاوت قاضی
ســراج مورد داوری قرار گیرد اما ابتدای امسال خود قاضی
سراج اطالع داد که پرونده این متهم با قضاوت قاضی مقیسه
مورد رسیدگی قرار گیرد .ابتدا همین تغییر نیز مورد اعتراض
متهم و وکیــل وی قرار گرفت ،اما ســرانجام
11مردادماه 93استارت اولین جلسه دادگاه
رســیدگی به پرونده وی زده شــد ؛ پرونده ای
که رســیدگی به ان بیش از شش ماه به طول
انجامید.
اولین جلسه دادگاه درحالی اغاز شد که
فائزه هاشــمی ،دختر دیگر ایت الله که پیش
از مهدی مدتی را در زندان گذرانده بود ،او را
همراهی می کرد .در تمــام طول برگزاری 27
جلسه دادگاه حرف و حدیث های بسیاری در
بیرون از دادگاه شنیده شد .از اولین روزهایی
که مهدی به محض خروج از دادگاه در صفحه
شخصی اش نسبت به کیفرخواستش واکنش
نشــان داد تا اعتراض وی به رسانه هایی که
معتقد بود علیه او جوسازی می کنند.
با این حال ایت الله همیشه در مورد این
پرونده سکوت کرد .تنها نقل قول از وی توسط
محسن هاشــمی صورت گرفت .فرزند بزرگ
ایت الله هاشــمی گفته بود که پدر ش می گوید« :بچه های
من هم مانند بچه های مردمند ».اگرچه علیزاده طباطبایی
وکیل متهم معتقــد بود که در پرونــده وی اتهامات امنیتی و
اقتصادی وجود ندارد ،اما انتشار بخش هایی از کیفرخواست
نشانمی دادکهاینطورنیست.انتشارکیفرخواستدرفضای
مجازی و انتشار قسمت هایی از ان که به اتهامات اقتصادی
وی می پرداخت در هفته نامه 9دی واکنــش وکیل متهم را
برانگیخته بود .او صراحتا خواستار رسیدگی و برخورد قاضی
با این موضوع شــد و در اظهارنظری عجیب مدعی شــد که
مخالفان در دادگاه شنود کار گذاری کرده اند.
علیزادهطباطباییمعتقدبودکهدردادگاهعلیههفته نامه
9دی و حمیــد رســایی اعالم جرم صــورت گرفتــه اما باید
قوه قضائیــه به عنوان مدعی العموم وارد این موضوع شــده
و مساله انتشــار محتوای جلســات محرمانه دادگاه در این
نشــریه را پیگیری کند .موضوعــی که نشــریه 9دی ان را
مطرح می کرد ،ماجرای دریافت رشــوه شــرکت هورتون با
مدیریت عباس یزدان پناه یزدی بود .این شــرکت در قرارداد
اســتات اویل از طرف نروژی درخواست رشــوه کرده و چند
میلیون دالری نیز دریافت کرده بود .ردپای هورتون در قرارداد
کرسنت نیز دیده می شد 9.دی در مقاله ای مدعی شده بود که
عباس یزدان پناه یزدی به نیابت از فردی با نام مستعار جونیور
از قراردادهای نفتی رشوه دریافت کرده است .نکته مهم در
این ماجرا اما ناپدید شدن عباس یزدان پناه بود .او که شرکتش
را در انگلیس تاسیس و اداره می کرد مدتی بود در دبی اقامت
داشت .در تیرماه 92او پس از اینکه به صورت ویدئوکنفرانس
در دادگاه مربوط به شکایت کرسنت شرکت کرده بود ،در دبی
ناپدید شــد .در روزهای پایانی ســال مقامات امارات اعالم
کردند که 6ایرانی را به اتهام دســت داشــتن در ربایش این
ایرانی – انگلیســی به حبس ابد محکوم کرده اند .بسیاری از
افراد جای خالی او را در برگزاری این دادگاه متذکر می شدند.
در طرف مقابــل اما منتقدان خواســتار علنی شــدن
دادگاه مهدی هاشمی بودند .هفت تن از نمایندگان مجلس
در نامه ای خطاب به قاضی مقیســه خواســتار علنی شدن
دادگاه مهدی هاشمی شده بودند .انها در نامه شان نوشتند:
«غیرعلنی بــودن دادگاه و عدم انتشــار اطالعات مربوط به
ان ،نه تنها از حساســیت های مذکور نمی کاهد ،بلکه چون
مردم را نسبت به استقالل در قضاوت نگران می سازد ،انان را
حساس تر و تشنه تر می کند و برای پذیرش خبرهای جهت دار
سیاست
149
سیاست
روی
د
ا
د
7
بازداشتغیرمنتظره
محمدرضا رحیمی راهی اوین شد
در روزهایی که اهالی دفتر ولنجک در ســوگ از دست
دادن مادر محمود احمدی نژاد نشسته بودند ،خبر رسید که
رحیمی برای اجــرای حکم زندانش روانه زندان اوین شــده
است .شاید کمتر کســی باور می کرد که معاون اول دولت
یازدهم را ســرانجام در پشــت میله های زندان اوین ببینند.
خودش و وکیلش البته بارها تاکید داشتند که «انتظاری جز
برائت ندارنــد» اما قوه قضائیه نظر دیگری داشــت .دادگاه
اما او را در قدم اول به ۱۵ســال حبس ،پرداخت دو میلیارد و
۸۵۰میلیون تومان رد مال و یک میلیارد تومان جزای نقدی
محکوم کرد .با اعتراض وی پرونده به دیوان عالی کشور رفت
که دیوان حکم را با تخفیفاتی تا ئید کرد.
پرونده رحیمی با کش و قوس های فراوان ســرانجام
ی اما هیچ فکر نمی کرد از پاستور تا اوین
نهایی شــد .رحیم
راهش این میزان کوتاه باشد .احمدی نژاد بعد از انتشار این
ی اعالم برائت کرد
حکم بیانیه ای صادر کرد و در ان از رحیم
و گفت که تخلفات او به دولتش ارتباطی ندارد .بیانیه ای که
ناراحتی عمیق رحیمی را موجب و منجر بــه صدور نامه ای
شدیدا گالیه امیز علیه احمدی نژاد شد .شاید این مهمترین
واقعه مربوط به نزدیکان دولت احمدی نژاد بود که در ســال
ی به احمدی نژاد
93با ان روبه رو شدند .نام ه گالیه امیز رحیم
برای انها بسیار گران تمام شد اما ترجیح رئیس دولت نهم و
دهم این بود که همچون همیشه ،وقتی حرفی برای گفتن
ی در این نامه مدعی شــد،
وجود ندارد ،ســکوت کند .رحیم
چوب ابروبری های گاه و بیگاه او را خورده است.
سیاست
150
مثلث | شماره 256
خط قرمزی که بی دفاع رها شد
کافی است این اتفاق را با زندان رفتن جوانفکر مقایسه
کنیم تا متوجــه تفاوت های ان شــویم .اتفاقــی که در ان
مدیران احمدی نژادی اجازه ندادند تا جوانکفر بازداشــت و
روانه زندان شود .بازداشت جوانفکر به پاییز سال بعد موکول
شــد .زمانی که احمدی نژاد و تعدادی از اقوام و یارانش در
اخرین سفر نیویورکی خود به ســر می بردند ،خبر رسید علی
اکبر جوانفکر دســتگیر شده اســت .احمدی نژاد از همان
نیویورک پیام فرســتاد که موضوع را پیگیــری خواهد کرد.
وقتی که به تهران رســید نیز به بهانه این موضوع خواستار
بازدید از زندان اوین شد .اما این بار ماجرا فرق می کرد .تیم
رسانه ای احمدی نژاد خود هم با دستوری هماهنگ خودشان
را به ندیدن زدند« .دکتر» قرار نبود این بار خودش را هزینه
کســی کند که چهار سال دست راســتش می نشست .تنها
واکنشــی که از ناحیه احمدی نژادی ها دربــاره زندان رفتن
رحیمی دیده شد تیتر کوچکی بود که باالی متن ان نوشته
شده بود و البته اعتراض به مرکز اطالع رسانی قوه قضائیه که
چرا او را به سمت «معاون اول دولت احمدی نژاد» معرفی
کرده اید .در تیتر این متن نیز کنایــه ای به اصولگرایان زده
شده بود .سایت میدان 72که نزدیک به غالمحسین الهام
است ،نوشت« :حکم حبس مسئول مالی ستاد اصولگرایان
اجرا شد» .سرانجام رحیمی به زندان رفت و این موضوع به
تیتر اول رسانه ها بدل شد .اگرچه برخی از رسانه ها ترجیح
دادند از کنار ان عبور کننــد یا با زدن تیترهــای کوچک در
ی یک سال
صفحه اصلی ان را کم اهمیت نشان دهند .رحیم
بعد از انکه از پاستور رفت در سه جلســه پیاپی در خردادماه
93مورد بازخواست قرار گرفته بود .او در 7 ،3و 17خرداد به
ی به دنبال حکم
دادگاه رفت تا پاسخگوی قاضی باشد .رحیم
خود بود که ناگهان در ابتدای شــهریور محســنی اژه ای در
نشستی خبری و علنی موضوع محکومیت معاون اول دولت
دهم را اعالم کرد .رحیمی در پاسخ به این اقدام نامه ای به
رئیس قوه قضائیه نوشــت و اعالم این خبر را قرار گرفتن او
در شــرایط بحران روحی و روانی قلمداد کرد« :از پنج سال
پیش تاکنــون مکرر در افکار عمومی متهم شــده ام ولی به
صورت غیرعلنی در دادگاه حاضر و به اتهامات پاسخ داده ام.
اینک نیز قبل از اعالم حکم دادگاه به صورت رسمی از سوی
اقای اژه ای در نشست مطبوعاتی بدون توجه به ممنوعیت
قانونی و شــرعی ،محکومیت اینجانب را اعالم کرده و هر
بار خانــواده ام را در بحران ویران کننــده روحی و روانی قرار
داده اند ».رحیمــی در بخش مهمی از ایــن جوابیه تالش
کرد تا سناریوی همیشگی تیم احمدی نژاد را بازتولید کرده
و ضمن راه اندازی شیوه «بگم بگم» خود را یک «قربانی»
معرفی کند .او نوشته بود« :برای استحضار جنابعالی و ملت
شریف ایران یاداوری می شــود ،فردی که بخشی از کمک
مردمی جهت برگزاری انتخابات مجلس هشتم را تقبل کرد
و بنده به واسطه ان متهم و محاکمه شدم ،توسط تنی چند
از مســئوالن وقت دســتگاه قضا و برخی نمایندگان محترم
مجلس به اینجانب معرفی شــد (که شــواهد و مســتندات
ان به دادگاه ارائه شــده اســت) و بنده نیز پس از اســتعالم
از دســتگاه های نظارتی و دریافت پاســخ مثبت ،ایشان را
پذیرفتم ».این نامه اما پاسخی برای رحیمی در بر نداشت.
ی رفت تا پنج سال و 91روز اینده را در حبس به سر ببرد.
رحیم
اما بعد از 10روز ماندن در بند زندانیان مالی ،با مرخصی یک
هفته ای به خانه برگشــت .با این حال ناچار است عالوه بر
حکم حبس ،دو میلیارد و 850میلیون تومان رد مال کرده و
یک میلیارد تومان نیز جزای نقدی پرداخت کند .مرخصی
رحیمی را سخنگوی قوه قضائیه تایید کرد و توضیح داد که
او به خاطر بیماری صعب العالج همسرش و تایید پزشکی به
مرخصی رفته است.
دستگیری رحیمی
ی روز
غروب روز 26بهمن ماه 93بــرای خانواده رحیم
ی برای تحمل حبس
مهمی بود .خبر بسیار کوتاه بود« :رحیم
خود به زندان اوین رفت » پایگاه اطالع رســانی قوه قضائیه
اعالم کرد« :با توجه به قطعیت حکم محکومیت محمدرضا
رحیمی ،معاون اول ســابق رئیس جمهور دایر بر تحمل پنج
سال حبس ،سرپرست اجرای احکام دادسرای کارکنان دولت
دستور اجرای حکم حبس را از طریق نیروی انتظامی صادر
کرد ».بر این اســاس ماموران پلیس در تاریخ 93/11/26با
حضور در محل سکونت محکوم علیه وی را فراخوانده و پس
از تفهیم موضوع اجرای حکم ،نامبرده جهت تحمل حبس به
زندان اوین معرفی شد .روز بعد برخی از رسانه ها مطرح کردند
ی خودش «نرفت» تا اینکه «امدند او را بردند».
که رحیم
روزنامــه ارمــان کــه گفتــه می شــود بــه ایت اللــه
هاشمی رفسنجانی نزدیک اســت با کشیدن کاریکاتوری از
ی که او را در لباس اســتراحت در منزل نشان می داد،
رحیم
نوشت« :نرفت ،امدند بردند».
وسواس در رسیدگی به پرونده رحیمی
ی بعد از انکه پرونده اش مطرح شــد ،قویا موارد
رحیم
مطرح شــده را در این باره تکذیب می کرد .او که در سال 90
جزو «خطوط قرمز» احمدی نژاد محسوب می شد ،در سال
93به یکباره تنها رها شد .احمدی نژاد ان موقع قول داده بود
که «اگر تخلفات رحیمی ثابت شود» می اید و در تلویزیون
«از مــردم عذرخواهی کرده» و اعــام می کند که «الیق»
سمت ریاست جمهوری نیســت .رحیمی نیز تالش می کرد
تا نشان دهد ماجرا هیچ ارتباطی به پرونده بیمه ایران ندارد.
اما ســخنگوی قوه قضائیه توضیح می داد کــه این پرونده با
«وسواس تمام» دنبال شده است.
ی مخالف بود
احمدی نژاد با احضار رحیم
سخنگوی قوه قضائیه توضیح می دهد که از همان ابتدا
ی قرار داشته است .همان
احمدی نژاد در جریان پرونده رحیم
زمانی که او را در مجامع عمومی «خط قرمز» معرفی می کرد،
در جلسات خصوصی نیز مانع از احضار وی می شد.
ی برای اجرای حکم
اژه ای در ادامه تایید کرد که رحیم
خودش را معرفــی نکرد تا اینکه قوه قضائیه وی را دســتگیر
می کند« :محکوم علیه در وقت مقرر در دادسرا حاضر نشد و
دلیلی هم برای عدم حضورش ارائه نکرد و متعاقب ان حکم
ی صادر و اجرا شد».
جلب محمدرضا رحیم
ی در مورد دادن پول به نمایندگان
ادعای رحیم
رحیمی در نامه ای که به احمدی نــژاد و حتی پیش تر
از ان به رئیس قوه قضائیه نوشته بود ،مدعی بود که مشکل
اساسی و اتهامات مطرح شده در مورد وی به دلیل کمک به
170نفر از نمایندگان دوره هشــتم مجلس شورای اسالمی
ی می گوید به
ی که رحیم
است .اژه ای اما معتقد است که رقم
نمایندگان داده درست نیست .معاون اول قوه قضائیه توضیح
داد که سرانجام توانستند با «صحبت ها» و «پافشاری هایی
ی بیاید و از
که صورت گرفتــه» کاری کنند تا «اقای رحیمــ
او تحقیق به عمل بیاید ».او گفت« :در کیفرخواســتی که
بازپرس صادر کرده بود چهار اتهام از نظر دادســتان محرز
شــده بود که این چهار اتهام اخذ رشــوه به مبلغ 1میلیارد و
500میلیون تومان از داود ســرخوش ،پولشویی ،تحصیل
مال از طریق نامشروع و شــرکت در شبکه اختالس موضوع
ماده 4قانون تشــدید مجازات مرتکبین اختالس ،ارتشــا و
کالهبرداری بــود «.اژه ای همچنین فاش کــرد که چطور
ی او
ی از یکی از متهمان رشــوه دریافت می کند تا بده
رحیم
به بانک را بــه تعویق بیندازد« :داوود ســرخوش 60میلیارد
تومان معوقه بانکی داشته و در جهت رفع مشکل از او مبلغ
یک میلیــارد و 500میلیون تومان طلب می شــود .او را نزد
ی می برند و ســرخوش یک میلیارد را در دو
محمدرضا رحیم
ی واریز می کند».
نوبت به حساب شخصی محمدرضا رحیم
زندان رفتن «رحیمی» را کسی تصور هم نمی کرد
رئیس دســتگاه قضا نیز درباره این پرونده توضیحاتی
را ارائه کــرد داد .او گفت که حکم این پرونــده به هیچ وجه
«سیاسی» نیست و با بیان اینکه دستگاه قضایی افرادی را
به دادگاه فراخوانده که برای هیچ کس قابل تصور نبوده اند،
گفت« :اینکه معاون اول رئیس جمهور محکوم شــود و به
زندان برود برای کسی قابل تصور نبود و البته ما در این زمینه
هیچ نگاه سیاسی نداشــتیم ».املی الریجانی با بیان اینکه
پرونده این شخص در سال 88از سوی من ارجاع شد ،گفت :
«اینکه گفته شود این پرونده سیاسی است سخن نادرستی
است ».رئیس قوه قضائیه درست می گفت ،هیچ کس تصور
ی عاقبت روانه زندان شود ،اما قوه قضائیه
نمی کرد که رحیم
نشان داد که در این پرونده کامال مستقل عمل کرده و تسلیم
ی به زندان رفت ،تا زندانی بزرگ
فشارها نشده اســت .رحیم
سال 93لقب گیرد.
ر
وید
اد 8
بوروکرات هابه جایتکنوکرات ها
دور جدید فعالیت های حزب اعتدال و توسعه اغاز شد
احســاس نزدیکی چندانی بــا این طیف ندارنــد .خصوصا
این اختالف نظر با جناح چپ اصالح طلبان بیشتر مشهود
اســت .در عین حال این حزب نزدیکی بیشــتر و همچنین
تمایل بیشــتری در نزدیک شــدن به طیفی از اصولگرایان
دارد .طیفی از اصولگرایان که علی الریجانی انها را رهبری
می کند .در این وضعیت غالمعلی دهقان از اعضای برجسته
این حزب فعالیت این حزب را تشــریح کــرده و می گوید که
قرار است متناسب با شــرایط فعالیت را بازسازی کنند« :در
انتخابات مجلس حضوری فعال خواهیم داشــت و لیست
ما فراجناحی خواهــد بود ،همچون کابینــه روحانی .حزب
اعتدال و توســعه قبل از انتخابات ریاست جمهوری منتقد
دولت نهم و دهم بود و تصور هم نمی شد بتوانیم در موضع
قدرت قرار بگیریم ،مشکلی که احزاب ما داشته و دارند یعنی
در بیرون قدرت می دانند چه نمی خواهند اما وقتی به قدرت
می رســند نمی دانند چه می خواهند ،از این رو حزب اعتدال
و توســعه هم دچار این مشکل شد اما خوشــبختانه در حال
بازسازی هستیم و متناسب با شــرایط جدید فعالیت هایی را
شروع کردیم ».او خبر می دهد که جلسات حزب در حد دفتر
سیاسی و بعضی کانون ها به صورت ماهانه برگزار می شود.
او همچنین توضیح داده بود که لیســت ایــن حزب در واقع
چیزی شبیه به کابینه روحانی خواهد بود« :حزب همچون
انتخابات مجالس ششــم ،هفتم و هشتم حضوری فعال در
انتخابات اینده مجلس خواهد داشت .حزب اعتدال و توسعه
همیشه جمعی از شایستگان را که رویکردی اعتدالی داشتند
و فراسوی یک جناح سیاسی اعم از اصولگرا ،اصالح طلب
و میانه رو انتخاب و به مردم معرفی می کــرد و در انتخابات
اینده مجلس نیز تقریبا لیســت حزب اعتدال و توسعه مثل
کابینه دکتر روحانــی خواهد بود ».مهمتریــن موضوع اما
جایی بود که او تاکید داشــت از هردو جناح در لیســت این
حزب افرادی را خواهیم دید .او گفت که استراتژی این حزب
همان استراتژی سابق است« .استراتژی ای که اسم ان را
«همین و همان» نامید .به این معنا که هم از اصالح طلبان
و اصولگرایان و هــم از میانه روهایی که حد فاصل دو جناح
قرار دارند ،استفاده خواهند کرد .به عبارت روشن تر ،تندتر
شدن جریان فعالیت این حزب بیش از همه برخی از دوستان
انها را در جریان اصالح طلب و کارگزاران دچار نگرانی کرده
است .براساس این مدل احتمال اینکه برای انتخابات دور
بعد مجلــس این حزب بتوانــد با بخشــی از اصولگرایان به
ائتالف برسد بسیار زیاد است .این امر برای دولت روحانی
نیز مطلوب به نظر می رسد ،چراکه می تواند از وزن بیشتری
در مجلس برخوردار بوده و با موانع بزرگی روبه رو نشود .تمام
این موارد می توانند تائید کننده این موضوع باشند که حسن
روحانی قصد ندارد تمام تخم مرغ هایش را درون یک ســبد
بچیند.
ائتالفی علیه اصالح طلبان
مثلث | شماره 256
لو توسعه که در ان
برگزاری جلسه جوانان حزب اعتدا
نوبخت و برخی از چهره های ایــن حزب حضور پیدا کردند،
موجب شــد تا بار دیگــر این حزب مــورد توجه قــرار گیرد.
مهمترین دلیل نیز حضور افراد شــاخص از چهره های این
حزب در دولت بود .اما در عین حال یک نکته اساســی نیز
وجود داشــت .اعتدال گرایان در عین حال کــه از حمایت
اصالح طلبان در انتخابات 92برخوردار شــدند ،با این حال
حزب اعتدال و توسعه به صورت
جدی وارد عرصه سیاسی شد
سیاست
یک سال مانده به انتخابات مجلس شورای اسالمی،
حزب اعتدال و توسعه فعالیت خودش را اغاز کر د؛ اقدامی
که با کلید خــوردن ان گمانه زنی ها درباره نقــش دولت در
انتخابات بیشتر دیده شود .از انجا که اعتدال و توسعه حزبی
است که افراد شاخصش نزدیکی زیادی به دولت دارند ،این
گمان ه که دولت روحانی قصد دارد با این حزب وارد انتخابات
شــو د را بیشــتر تقویت کرد تا جایی که نوبخت ،سخنگوی
دولت که دبیرکلی این حزب را نیز برعهده دارد ،ناچار شد در
جلسه ارتباط با خبرنگاران به این مساله واکنش نشان دهد.
او توضیح داد که گمانه زنی ها بی پایه اســت و فکر نمی کرد
«برای نیم ســاعت گفت وگو با جوانان» ایــن حزب مجبور
باشــد این همه مورد هجمه قرار گیرد .اعتدال و توسعه که
در سال 76تاسیس شــده بود ،در واقع نســخه دیگری بود
از حزب کارگزاران ســازندگی .همان زمــان محمد قوچانی
در ســرمقاله ای درباره این حزب گفت که ایــن حزب «بال
دوم ایت الله هاشمی است» .مهم ترین بنیانگذاران حزب
اعتدال و توسعه ،محمدباقر نوبخت ،محمدرضا نعمت زاده،
اکبر ترکان ،فاطمه هاشمی رفســنجانی ،محمود واعظی،
حسین موسویان ،سید احمد زرهانی ،مرتضی محمدخان،
مجید قاســمی ،صالح الدین دلشاد ،محمدحسن توالیی و
زهرا پیشگاهی فرد بودند .انها در پاییز ۱۳۷۸پس از دیدار با
ایت الله هاشمی رفسنجانی و مشورت با او ،بر عملی کردن
تصمیم شان جدی تر شدند.
مهمترین موضوع درباره این حزب ان بود که حســن
روحانی به این حزب بسیار نزدیک بود .گذشته از این ،حسن
روحانی گفتمان دولتش را گفتمان «اعتدال» برگزیده بود
و از همین رو بود که بســیاری بر این اعتقاد استوار شدند که
«اعتدال و توســعه» قرار اســت نقش احزاب دولتی را ایفا
کند .بسیاری از مردان دولت «اعتدالی» حسن روحانی در
این حزب عضویت دارند .از میان فرزندان ایت الله هاشمی
تنها دو دختر او هســتند که به طور رسمی در احزاب فعالیت
می کنند .فائــزه در حزب کارگزاران عضویــت دارد و فاطمه
خواهر بزرگتر در حــزب اعتدال و توســعه از همان ابتدای
تاسیس این حزب در فعالیت های انتخاباتی حضور داشت ؛
از انتخابات مجلس ششم تا انتخابات ریاست جمهوری سال
84که در ان از اکبر هاشــمی رفســنجانی حمایت می کرد.
اولین کنگره حزب اعتدال و توسعه چهار سال پس از تاسیس
رسمی ان برگزار شد .نتایج کنگره این حزب در بهمن ،۱۳۸۲
نشــان می داد که کاظم جاللی نماینده شاهرود ،حمیدرضا
حاجی بابایی نماینــده همدان ،مرتضی بانــک از نیروهای
اجرایی دولت سازندگی و همچنین غالمعلی دهقان و حمید
رضایی قلعه به عضویت شورای مرکزی درامدند .البت ه کاظم
جاللی و حمیدرضا حاجی بابایی پس از کمتر از چهار سال از
این حزب کناره گیری کردند.
حــزب اعتدال و توســعه در انتخابــات مجلس هفتم
چهره های بیشــتری از شــورای مرکزی خود را در فهرست
تهران قرار داد .مجید قاســمی ،زهرا پیشگامی فرد ،حمید
رضایی قلعه و غالمعلی دهقان از جملــه این افراد بودند اما
در عین حال ،محمدباقر نوبخت ،دبیــرکل حزب و اعتدال
و توســعه با وجود دارا بودن بخت مناســب بــرای پیروزی،
از کاندیداتــوری امتناع ورزیــد تا فرصت بیشــتری را برای
توســعه حزب صرف کند .با روی کار امــدن دولت محمود
احمدی نژاد ،برخــی از چهره هــای این حزب بــه انتقاد از
سیاســت های دولت پرداختند و این موجب شد تا بخشی از
اعضای موسس این حزب از ان جدا شــوند .انتقادات تند
روحانــی و نوبخت از دولت نهــم البته برای حــزب اعتدال
و توســعه کم هزینه نبود و موجب شــد این حزب در استانه
انتخابات مجلس هشــتم ،فشــارهای ســختی را متحمل
شود .در ان روزها ،چهار نفر از اعضای این حزب ،که دو نفر
از انان جزو بنیانگذارانش به حســاب می امدند ،همزمان با
نام نویسی برای انتخابات مجلس هشتم با انتشار بیانیه ای،
هم قطارانشــان را به خروج از مشــی اعتــدال و چرخش به
ســمت اصالح طلبان متهم کرده و با اعالم استعفای خود،
راهشــان را از اعتدال و توســعه جدا کردند .کاظم جاللی
نماینده شــاهرود ،حمیدرضا حاجی بابایی نماینده همدان،
محمدجواد ایروانی عضو مجمع تشــخیص مصلحت نظام
و مجید قاســمی رئیس اســبق بانک مرکزی امضاکنندگان
این بیانیه بودند .بعدها از میان این چهار نفر ،حاجی بابایی
بر کرسی وزارت اموزش و پرورش تکیه زد و جاللی به ریاست
مرکز پژوهش های مجلس رسید .حزب اعتدال و توسعه در
انتخابات سال 88پس از عدم حضور حسن روحانی به عنوان
نامزد اختصاصی اش ،در کنار اصالح طلبان از میرحســین
موسوی حمایت کرد.
پس از پایــان انتخابات امــا این حــزب راه دیگری را
برگزیــد و نتیجه انتخابــات را پذیرفت؛ اگرچــه در ان برهه
گروهــی از اصولگرایان چهره های برجســته ایــن حزب را
به ســکوت در قبال فتنه متهم کردند .بدیــن ترتیب ،حزب
اعتدال و توســعه فعالیت های خــود را به حداقل رســاند و
ان گونــه که غالمعلی دهقــان می گفت ،در ســال 89تنها
چراغ حزب روشن بود .شاید بهترین تعریف را از «جغرافیای
سیاســی اعتدال و توســعه» دبیرکل ان ارائه کرده باشــد.
جایی که از میانه اصالح طلبان و اصولگرایان ســخن گفته
اســت .نوبخت توضیــح داده بــود« :در میــان دو جریان
اصولگرایی و اصالح طلبی جریان میانــه ای وجود دارد که
حزب اعتدال و توســعه بر ایــن جغرافیا قرار گرفته اســت،
یعنی ما در مرام خود نه اصولگرایی و نه اصالح طلبی را نفی
نمی کنیم .حجت االسالم حســن روحانی کاندیدای حزب
اعتدال و توســعه در جریان انتخابات ریاست جمهوری دور
یازدهم بوده اســت ».حزب اعتدال و توسعه را می توان از
منظری برادر کوچک تر حزب کارگزاران سازندگی دانست؛
برادری کــه البته تفاوت هایی بــا برادر بزرگ تــر خود دارد.
اگر کارگزاران ســازندگی را جمعــی از تکنوکرات ها بدانیم،
در مقابل ،بوروکرات هــا در حزب اعتدال و توســعه گردهم
امده اند؛ به عبارت دیگر ،نیروهای کارگزاران اغلب پشتوانه
فکری و اجرایی دولت محسوب می شوند و اعضای حزب و
اعتدال و توسعه ،نیروهای اجرایی و فن ساالر.
این جریان البته گویی بی میل نیســت که تمایزهای
خود با کارگــزاران را ابراز کند و عالقه مند اســت که نشــان
دهد خاستگاه حســن روحانی ،حزب اعتدال و توسعه بوده
است و نه کارگزاران سازندگی .انها حتی با در اختیار داشتن
رسانه های مجازی همچون سایت خبری افتاب نیوز ،مواضع
خود را به طور اشکار اعالم می کنند؛ مواضعی که تمایز برخی
از انها با مواضع کارگزارانی ها قابل انکار نیست.
سیاست
151
پدیده پاشایی
جامعه
جامعه
پرون
د
ه
ا
ول
مساله «مرتضی»
جامعه
152
مثلث | شماره 256
چرامرگمرتضیپاشایی
تبدیل به یک کمپین اجتماعی شد؟
مرتضی پاشایی یک تجربه عجیب برای جامعه ایران بود .مرگ او اگرچه
ناگهانی نبود اما بازخوردی غیرمنتظره داشت .همه انگار ناراحت شده بودند؛
یک ناراحتی دســته جمعی .جامعه یــک رویداد متفــاوت را تجربه می کرد.
جمعیت از خودشان با تابوت ،از خودشان با جمعیت و از خودشان با اشک
سلفی می گرفتند .این مساله را در این پرونده بررسی کرده ایم.
یورش روشنفکری علیه
فرهنگ عام
بررسیپدیدهمرگمرتضیپاشایی
درگفت وگوبامحمودحریرچی
صدای مطالبات
دهه شصت ی ها
مرگپاشایی
نمایانگرچهمسائلیبود؟
ناخوداگاه
جمعی
جامعه
چرا مردم
چنینبودند؟
مثلث | شماره 256
جامعه
153
1
جامعه
جامعه
154
مثلث | شماره 256
به وضعیتش زیــاد اهمیت می داد .حتــی در روزهای
بیماری و روی تخت بیمارســتان هم فرامــوش نمی کرد با
کاله و عینکش عکس بگیرد .مرتضی پاشایی خواننده ای
بود که در مرگش به شهرتی بزرگتر از انچه در حیاتش داشت
دست پیدا کرد.
ابان مــاه 93جامعه ایرانی با یک پدیــده جدید روبه رو
شد؛ پدیده ای با نام «پاشــایی» .او ناگهان تبدیل به اولین
خبر رســانه ها ،به خصوص از نوع مجازی شــد .شبکه های
اجتماعــی به طــور عجیبی قدرت خودشــان را بــه نمایش
گذاشــتند .مراســم ختم او در تهران ان قدر شــلوغ شد که
شایعاتی درباره دفن شبان ه او بر سر زبان ها افتاد.
مرتضی پاشایی بعد از یک دوره طوالنی مبارزه با بیماری
سرطان پیشرفته معده در بیمارستان بهمن تهران درگذشت.
مرگ او با وجودی که همه می دانستند با بیماری کشنده ای
دســت و پنجه نرم می کند ،واکنش و احساســات زیادی را
برانگیخت .واکنش هایی که خودجــوش ،غافلگیرکننده،
غیر منتظره و بی سابقه توصیف شد ،خصوصا باتوجه به عمر
کوتاه هنری وی.
به باور بسیاری ،تشییع جنازه او یکی از پرجمعیت ترین
تشییع جنازه هایی بود که در سال های اخیر ،ایران شاهد ان
بود .اکثر انها معتقدند چنین حضوری از مردم در یک مراسم
تشــییع جنازه قابل انتظار نبود .حضور جمعیت توجهات به
پدیده پاشایی را از مرزهای داخلی فراتر برد .نیویورک تایمز
در مقاله ای حضور مردم در این مراسم را به تحلیل نشست.
ایسنا گزارش داد که مســئوالن برای حضور 15هزار
نفــر در این مراســم برنامه ریزی کــرده بودند امــا جمعیت
بسیار بیشتری به این مراســم امدند .به یکباره او هواداران
و مشــتاقان زیادی در سراســر ایران پیدا کرد .کسانی که
اهنگ های او را شنیده بودند اما نمی دانستند این اهنگ ها
متعلق به پاشایی اســت یا کســانی که اصال هیچ گاه نام و
اهنگ های او را نشــنیده بودند .همه یکباره شیفته پاشایی
شدند .مراسم تشییع جنازه او از تاالر وحدت در تهران اغاز
شد .جمعیت حاضر ان قدر زیاد بود که خیابان های مرکزی
تهران ان روز ترافیک ســنگینی را تجربه کــرد .از هنگام
بستری شــدن وی در بیمارســتان عده کثیــری از مردم در
مقابل بیمارســتان حضور یافته بودند که با انتشار خبر مرگ
وی بر جمعیت افزوده شد .پس از فوت او نیز پارک هایی در
تهران ،مشهد ،اصفهان ،کرمانشاه و حتی بندرعباس شاهد
برگزاری مراسمی بود که در ان طرفدارانش به روشن کردن
شمع پرداخته بودند.
خبرگزاری ایســنا در گزارشی ،مراسم تشــییع جنازه او
را چنیــن توضیف کرد« :از همان نخســتین ســاعت های
امروز ،گروه های چندنفری از دوست داران مرتضی پاشایی
خواننده موســیقی پاپ -در منطقه های گوناگون تهران وحتی اســتان های نزدیک مانند اســتان البرز ،با استفاده از
نمادهایی به رنگ سیاه ،به ایســتگاه های مترو و خیابان ها
امدند تا برای حضور در مراسم تشــییع این خواننده به مرکز
شــهر تهران بیاینــد .خط ۴متــروی تهــران و به خصوص
ایستگاه های فردوسی و ولی عصر که منتهی به خیابان حافظ
و تاالر وحدت بودند ،با ازدحام بی سابقه جمعیت مواجه شد،
به طوری که خروج مردم از این ایســتگاه ها حتی از پله های
اضطراری هم با دشواری همراه بود .از ساعتی پیش از اغاز
رسمی مراسم تشــییع پیکر مرتضی پاشــایی ،خیابان های
شهریار و حافظ به دلیل ازدحام مردم بسته شد و این وضعیت
تا یک ساعت بعد از انتقال پیکر پاشایی به بهشت زهرا(س)
نیز ادامه داشت».
با درگذشت او بسیاری از افراد مشهور فوت او را تسلیت
گفتند .از دولتمردان سیدحسن هاشمی ،وزیر بهداشت در
نشســت کمیته ملی سرطان درگذشــت او را تسلیت گفت.
محمد نوری ،سردار ازمون ،ســیدجالل حسینی و سروش
رفیعی از ورزشــکارانی بودند که برای درگذشــت او تسلیت
گفتند .حتی کارلوس کی رش ،سرمربی غیر ایرانی تیم ملی
و الن ایر ،سخنگوی فارســی زبان وزارت خارجه امریکا نیز
تالش کردند تا از این قافله عقب نمانند.
در مراسم تشــییع جنازه او پیام وزیر ارشاد قرائت شد.
پدرش در این مراســم روضه ای از امام حســین(ع) خواند
و عنوان کرد که فرزندش در اخریــن روزهای زندگی اش از
او خواســته تا این روضه را برایش بخواند .عموی مرتضی
پاشایی از مردم تشکر کرد و گفت« :پزشکان سال گذشته
مرتضی را جــواب کردند و دیگــر امیدی به زنــده ماندنش
نداشتند اما دعاهای شما باعث شد تا او یک سال دیگر میان
ما باشد و این هدیه ای بود از طرف خدا».
جمعیت پس از ان راهی بهشت زهرا(س) شدند .دو
روایت درباره دفن او در شــبکه های مجازی دست به دست
می گشــت .برخی معتقد بودند که او یــک روز قبل و برای
مقابله با تجمع بیش از حد مردم دفن شده است .استناد انها
به پالکی بود که در روی ان نوشته شــده بود« :تاریخ دفن
23ابان» .اما خانواده توضیح داد که ازدحام جمعیت که در
برخی مناطق باعث شده بود بخش هایی از قطعه هنرمندان
بهشــت زهرا(س) تخریب شــود ،مانع دفن جنازه او طبق
برنامه ریزی مراسم شده بود .انها بعد از متفرق شدن جمعیت
جنازه را دفن کردند.
تشییع جنازه پاشــایی بازتاب های داخلی و خارجی
فراوانی داشــت .غالمعلی رجایی در یادداشتی
با عنوان «ایا پیام این تشــییع «شــگفت اور»
شــنیده می شــود؟» ضمــن تاکید بــر حضور
گسترده در تشــییع وی ،به انتقادات مطرح
شده در بین مردم درباره عملکرد صداوسیما
پرداخت .محمــد باقری بنابــی ،نماینده
مجلــس شــورای اســامی در نطــق
میان دستور خود در دوم اذر ،با اشاره
بــه کوتاه بودن مــدت زمــان فعالیت
پاشایی ،حضور گسترده مردم در تشییع پیکر او
را نشــان دهنده حضور او در قلب مردم دانست و
از سیاســتمداران و نمایندگان مجلس پرسید« :ایا
می توانید بگویید اگر اتفاق مشــابهی برای شما
هم بیفتد چند نفر از پاپ خوانان کشور یا مردمی
که نمایندگی انها را بر عهده دارید ،در مراسم
ختم شما حضور می یابند؟»
برخی از رسانه های بین المللی نظیر لس انجلس تایمز،
نیویورک تایمز ،ایریش تایمز ،بازفید ،العربیه و فرانس ۲۴نیز
مرگ و تشییع پاشایی را پوشــش دادند .نیویورک تایمز این
رخداد را یکی از بزرگترین تجمعات در ایران دانست .برخی
وب سایت ها این تجمع را غیرسیاسی دانسته و از پاشایی نقل
قول کردند که او قصد داشت پیش از مرگ به سفر حج برود.
بعد از درگذشت پاشــایی ،فیلمی از او منتشر شد که او
را در لحظات پایانی مرگ نشان می داد .پاشایی که در تمام
دوران بیماری سعی می کرد خود را همچنان سرپا نشان دهد،
در این فیلم در وضعیتی درداور به سر می برد .انتشار این فیلم
نگاه ها را به سمت پرسنل این بیمارستان چرخانده و موجب
انتقادات شدیدی به ضبط و همچنین پخش غیراخالقی این
فیلم شد .مادر و پدر مرتضی پاشایی از این اقدام غیراخالقی
اظهار تاسف کردند و قول دادند که پیگیری های قضایی را در
این زمینه دنبال کنند.
پدیده اباذری
ماجــرای فوت پاشــایی اما بــه همین جا ختم نشــد.
کارشناسان و جامعه شناسان نیز وارد این موضوع شدند و به
بررسی ان پرداختند ۱۸ .اذر ،۱۳۹۳جلسه ای در خصوص
«پدیدارشناسی فرهنگی یک مرگ؛ بررسی جامعه شناختی
پدیده درگذشت مرتضی پاشــایی» در تهران برگزار شد .در
این جلســه «حمیدرضا جالیی پور» هفــت عامل از جمله
تبلیغ در وایبر و صداو سیما را برای تشکیل جمعیت برشمرد.
«محمدسعید ذکایی» گفت« :به اعتقاد من تجربه پاشایی
یک نوع اجتماع گرایی پست مدرن یا یک مشارکت عاطفی
و اظهاری اســت ».محمود شــهابی این رخداد را مصداق
«تخطی کارناوالــی» دانســت .نعمت اللــه فاضلی دلیل
پدیده شدن پاشایی را حرکت به سوی «کالنشهری شدن»
دانســت« .مهدی منتظر قائم» و «محمدامین قانعی راد»
این واقعه را کم نظیر ندانستند.
اما مهمتریــن اظهارنظر را یوســف اباذری ،اســتاد
جامعه شناسی دانشگاه تهران داشــت .او در همین جلسه
به اظهارنظر درباره پاشــایی و واکنش مــردم پرداخته بود.
نظر اباذری به سرعت به شبکه های اجتماعی کشیده شد.
صوت مربوط به این جلسه در فضای مجازی منتشر و بازنشر
می شــد .اباذری نســبت به واکنش جامعه به مرگ پاشایی
منتقد بود .اباذری با رد تحلیل های موجود و انتقاد شدید از
پرداختن به این موضوع گفت« :چند وقت قبل صدا و سیما
مستندی نشان داد در مورد اســتان سیستان و بلوچستان.
استانی که زمانی تامین کننده گندم کشــور بود اما همه در
این مستند می گفتند این استان دارد می میرد و اگر مسئوالن
به داد مردم نرسند ،خطری وحشتناک انها را تهدید می کند
اما این فیلم هیچ واکنشی در جامعه برنینگیخت .دلیل این
امر چیست؟ این اتفاق به دلیل مبتذل شدن سلیقه مردم رخ
می دهد .به این دلیل که حواس ما را از سیاســت واقعی و
انچه واقعا مهم است ،پرت کرده اند و بحث این اقا را پیش
می کشند ».او موسیقی پاشــایی را مبتذل و فالش خواند و
دلیل اقبال مردم به این موسیقی را بدبینی مردم و مسئوالن
نسبت به یکدیگر دانست .اباذری با ابراز این نظر که مردم
ما مبتذل شــده اند! ابراز عقیده کرد« :دولت سعی کرده از
محبوبیت هنرمندان و ورزشکاران استفاده کند ،محبوبیت
مردمی ای کــه از نوع همیــن محبوبیت مبتذل اســت ،تا
خودش را مقبــول جلوه بدهد و حواس مردم را از سیاســت
واقعی پرت کنــد ».اظهارنظر اباذری در همان جلســه نیز
واکنش دانشــجویان را برانگیخــت و در نهایــت منجر به
یک مشاجره لفظی شد .اباذری اما بعد از ان سکوت کرد و
درباره این اتفاق دیگــر اظهارنظر نکرد .اما واکنش ها به او
همچنان ادامه داشت .مردم در شبکه های اجتماعی او را
به باد انتقاد می گرفتند .گویی اباذری یک اسطوره را به نقد
کشیده است.
جامعه
یورشروشنفکری
علیهفرهنگعام
بررسی پدیده مرگ مرتضی پاشایی در
گفت وگو با محمود حریرچی
2
جوان بخواهیم براساس ســایق و عالیق ما زندگی کند و در
صورتتخطیانراباچوبعدماگاهیبزنیم؟جواناننیازمند
بروز نیازهای خود هســتند .انها باید بتوانند در جامعه براساس
عرفوهنجارهاییکهوجودداردکنشداشتهباشند.درصورتی
که بخواهیم کنش جوانان از پیش تعیین شــده و براســاس
خواستماصورتبگیردانهابهسمتوسویدیگریمی روندو
ناهنجاری هاییشکلمی گیردکهشایدفرصتجبرانیبرایانها
نباشد.مگرچهایرادیداردکهجوانما ترانهخواننده ایراگوش
بدهدکهدوستشدارد؟اینچهنوععدماگاهییاشکافاگاهی
است؟ازسویدیگرمگرچقدربهجواناموزشدادهشدهاست؟
معموالدرعرصهمسائلاجتماعیباجوانانبهصورتدستوریو
فرمایشیبرخوردشدهاست.اینکهاینراگوشدهیدوانرانه،
علتشکل گیریگروه هایزیر زمینیموسیقیهمینموضوع
است .بنابراین شکاف اگاهی در این زمینه معنا نمی دهد .هر
مثلث | شماره 256
مرگمرتضیپاشاییوحضورگستردهمردمدر
مراسمخاکسپاریاینخواننده،چالش هایبسیاری
را با عنوان «پدیده پاشایی» در میان جامعه شناسان
ایجاد کرد .برخــی از محبوبیــت او گفتنــد و اینکه
صدای نســل جوان اســت و برخی چون یوسفعلی
اباذریبامبتذلنامیدنحرکتمردمبهسطحسلیقه
موسیقاییمردمتاختند،به طوریکهتحلیل هایاورا
یورشروشنفکریعلیهمردموفرهنگعامنامیدند.
یکیازمنتقداناینصحبت هاامیرمحمودحریرچی،
جامعه شناساست.اودرگفت وگوبا«مثلث»معتقد
است که کار جامعه شــناس پرداختن به ریشه های
اجتماعیاستنهاینکهجامعه شناسبهمردمبگوید
چه کنند و چه نه .او مرتضی پاشایی را سمبل نیازها
و خواسته های سرکوب شده جوانان امروز می داند
و معتقد است تا زمانی که به مطالبات جوانان پاسخ
درستی داده نشود انها در عرصه عمومی ان گونه که
دوستدارندرفتارمی کنند.
یمیانخواسته هایجوانانباخواسته های
چندشکافعظیم
کســانی که در عرصه فرهنــگ و اجتماع بــه تصمیم گیری
می پردازند وجود دارد و این اســت که خطرناک است ،نه اینکه
جوانماموسیقیپاپیامردمی مرتضیپاشاییراگوشکند.
اقای اباذری در بررسی پدیده پاشایی این موسیقی
را مبتذل دانسته و مردمی که این موسیقی را گوش
می دهندرانیزمبتذلنامید.باتوجهبهمباحثفرهنگ
عام ایا می توانیم چنیــن اظهارنظرهایــی راجع به
سالیقوعالیقمردمجامعهداشتهباشیم؟
یکی از مشــکالت در جامعــه ما فاصلــه عمیق بین
روشنفکرانوعموممردماست.مشکلجامعهروشنفکریمااین
استکهشناختیراجعبهمردموتوده هایمردمی ندارند.رسالت
جامعه شناس و روشنفکر توهین به سلیقه جمعی نیست بلکه
کاوشدرپاسخ هاورفتارهایاعضایجامعهاست.معتقدبودند
کهجامعه شناسبایدانچهراکهافرادجامعهباوردارنداشکارسازد
وواقعیتراازطریقکنترلسوگیریشخصیواجتماعیبررسی
کند .جامعه شناسان باید بکوشــند جامعه را درک کنند بنابراین
جامعه شناسی به عنوان یک علم ،باید پیوسته کوشش کند که
عینی باشد .جامعه شناسی باید اندیشه هایی را که بیشتر مردم
به عنوانبخشیازفرهنگخودپذیرفته اندبادیدانتقادیبررسی
کند .نه اینکه بدون شــناخت از یک موضوع با لبه تیز انتقاد به
تحلیلپرداخت.درمرگمرتضیپاشاییوحضورمردممتاسفانه
کمیازایناتفاقاتافتاد.درهرصورتنمی توانازافرادجامعه
انتظارداشتکهموسیقیغربیگوشدهند.مردمسالیقخود
رادارندوبر اساساینسالیقوسبک هایزندگینیزنمی توان
مردمجامعهرابهتریابدتردانست.اینتحلیل هانشانمی دهد
روشنفکرماشناختینداردوبههمیندلیلروشنفکراننتوانستند
پیشگامانتوسعهوفرهنگعمومیباشندوبامردمدر همامیخته
شــوند .اگر بتوانیم مردم را قبول کنیم و کنار انها قرار بگیریم،
می توانیمباشناختدربارهانهاتحلیلدرست تریازجامعهارائه
دهیم.بنابراینوظیفهروشنفکراننیستکهبهدیگرانبگویند
چهبایدکنند.کارروشنفکرشکلدادنبهارادهدیگراننیست،
بلکهتحلیلمقوالتحوزهتخصصیخود،باز پرسشبدیهیاتو
شواهدو اشفتهومتزلزلکردنعاداتاست.
جامعه
مرگ مرتضی پاشــایی موضوعات متعددی درباره
جامعه ایران ایجاد کرد .حاال که 4ماهی از این واقعه
می گذرد تحلیل شما درباره حرکت جمعی بخشی از
جامعهدرسوگواریاینخوانندهچیست؟
یکشاخصه هاوخصوصیاتیدرمرحومپاشاییوجود
داشتهکهقطعادردیگرانوجودنداشتهاست.اگرجامعه شناسی
می خواهد تحلیل درســتی از ماجراهای بعد از مرگ مرتضی
پاشاییداشتهباشدبایددرابتدااینخوانندهوعملکرداورابررسی
کندوبعدبهبررسیعالیقوسالیقمردمجامعهبپردازد.مرتضی
پاشاییسمبلنیازهاوکمبودهایجامعهماست.جامعه ایکه
شادینسلجوانرابهرسمیتنمی شناسد بنابراینانهاشکوه
می کنند و این گالیه خود را این گونه بیان کردند .پاشایی یک
سمبل از خواســته ها و نیازهای جوانان ماســت که به نتیجه
نمی رسد .جوانان با حضور گســترده خود و برپایی این مراسم
یک کنش طبیعی اجتماعی نشــان دادند .امــا در صورتی که
پاشاییبیمارنمی شدمسلماستکهچنینجمعیتیبرایمراسم
خاکسپاریاوجمعنمی شد.
برخیمعتقدندکهیکیازدالیلبرپاییاینجمعاجازه
و همراهی بود که برخی از نهادهای حاکمیتی با این
موضوعداشتندوگرنهچراتاکنونجامعهچنینکنشی
نداشتهاست؟
چون پاشایی در صدا وسیما حضور داشت و برخالف
دیگر خواننده های پاپ که معموال زیرزمینی هستند موجه بود
و مشکلی برای فعالیتش وجود نداشت اما این موضوع خیلی
برجسته نیســت .این شــور جوانی افرادی بود که کمتر راهی
برای ابراز شادی و خوشــحالی خود دارند .جامعه ما براساس
امار جهانی جزو جوامع غمگین دنیاست .گرایش جوانان ما به
موسیقیخواننده هاییچونپاشاییکهدائمازمرگمی خوانند
نیزاینموضوعرانشانمی دهد.برایهمیناستکهجوانان
بهجایگردهماییدرمراسم هاییکهاوقاتخوشیرابرایانها
رقم می زند از مرگ خواننده ای مانند پاشایی بهره می برند تا هم
در یک حرکت جمعی انسجام خود در بیان خواسته هایشان را
نشاندهندوهماینکهمدتزمانیرادرجمعیبگذارنندکهازان
خودشاناستومی تواننددرانخودواقعی شانرابروزدهند.
یعنی شــما این حرکت مردم را مخالفــت جوانان به
ساختارهایسنتیمی دانید؟
یکجورشکوهوشکایتودرابعادوسیع ترفریادنسل
امروزاست.نسلجدیدمی خواهدحضورفعالیدرجامعهداشته
باشــد اما مشــکل دارد .جوانان نیازهایی دارند که به رسمیت
شناختهنمی شود.بنابرایندراینفرصتکهبرایختممرتضی
پاشاییوجودداردهمدریکحرکتدسته جمعیهمدلیخود
را نشــان می دهند و هم اینکه به دنبال نیازهای خود می روند.
اشعار پاشایی عاشقانه است و بسیاری در سایه او حرف خود را
بیانکردندوزدند.خواسته هایخودرافریادزدند.بنابرایناین
حرکتانهادهن کجیبهساختارهایسنتینیستبلکهگالیه
ازساختارهاییاستکهفکرونظرشانباجوانانیکینیستو
سعیدرتحمیلخواسته هایخوددارند.
برخی این حضور مردم را ناشی از شکاف اگاهی در
جامعهایرانیدانسته اند؟
شکاف اگاهی که معنا نمی دهد .اگاهی یک بخش
از زندگی است و نیاز یک بخش دیگر .مگر می شود از جامعه
155
صدایمطالباتدههشصتی ها
مرگ پاشایی نمایانگر چه مسائلی بود؟
سعید معیدفر
جامعه
156
مثلث | شماره 255
3
جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران
اینکه به دنبال مرگ یک هنرمند به یکباره در 27شــهر
کشور گردهمایی های بزرگی برای ســوگ برگزار می شود،
یکی از موضوعاتی اســت که به ســادگی نمی توان درباره
ان نوشــت .هر چند مضمون ترانه های پاشــایی که عمدتا
درباره غم و تنهایی اســت و همذات پنداری نســل جوان با
دیدگاه او به زندگی از جمله دالیلی اســت که باعث برگزاری
چنین گردهمایی شده است .موضوع مهم دیگر شخصیت
پاشــایی به عنوان هنرمندی بیمار اســت که بــا وجود غم و
مشکالت بسیار ناشی از این بیماری اما در حال مبارزه برای
زندگی کردن و پرداختن به کاری اســت که دوستش دارد.
همین موضوعــات باعث گرایش و عالقه بخشــی از مردم
جامعه به خصوص نســل جوان به پیگیری وضعیت او شده
بود ،به طوری که با انتشــار خبر فوتش در رسانه ها و پخش
تصاویر و فیلم هایی از این خواننده در مراسم ختم او جمعیت
عظیمی شرکت می کنند.
اگــر بخواهیــم ابعــاد مفهومی ایــن حرکــت مردم،
فارغ از عالقه بخشــی از جامعه به موســیقی پاپ را بررسی
کنیم ،موضوع اراده نســلی که از ســوی سیاســتگذاران و
دســت اندرکاران مورد بی توجهــی قرار گرفته اســت را باید
مطرح کنیم .ایــن موضوع عامــل موثری در جلــب افکار
عمومی برای شــرکت در این مراســم بوده اســت .بنابراین
حضور گسترده مردم الزاما به دلیل مرگ پاشایی نبوده است،
بلکه این اتفاق فرصتی برای اظهار وجود نسل جوانی است
که دیده نمی شود و مورد توجه نیست ،بنابراین از هر فرصت
و مجالی برای حضور جدی در جامعه و بروز و ظهور در عرصه
عمومی استفاده می کند.
پاشایی جزو نسلی اســت که بســیاری از انها امروز از
زندگی خود رضایت ندارند .او در سن 30سالگی فوت کرد.
بسیاری از هم نســان او یعنی متولدان دهه شصت امال،
ارزوها و زندگی خود را در پاشــایی می دیدند؛ کســی که به
ارزوها و خواسته هایش نرسید؛ جوانانی که اوضاع را بر وفق
مراد خود نمی بینند و علت این غم را مدارا نکردن بخشی از
جامعه با خودشان می دانند .به همین دلیل است که جوانان
با ترانه های او که سرشار از غم و درد است ،همذات پنداری
می کنند زیرا نســل جوان جامعه صدای پاشــایی را صدای
درونی خود و مشــکالت خود می دانــد .او هرچند خواننده
بسیار مشهوری نیست اما چون نسل جوان او را از جنس خود
می داند و مورد قبول انهاســت ،بنابرایــن گردهمایی بزرگی
برایش ترتیب داده می شــود و در روزی که مراســم ختمش
است ،در ســوگ او ســرود می خوانند .در واقع نسل جوان
پیام خود را به ان بخشــی می دهد که چندان موافق فکر و
نظر انها نیســت .دهه شــصتی ها در حال حاضر در سنینی
هستند که به نیازهایشان اعم از نیازهای شغلی و استقالل،
نیازهای اجتماعی ،فرهنگی و ...پاســخ گفته نشده است.
متولدان دهــه ای که همیشــه در حال انتظار بــرای روزی
هستند که صدایشان شنیده شود .نسلی که اگر به او نقشی
محول شده اما مجال کار به او داده نشده است .از انجایی
که این نسل حضور دارد ،ســعی می کند در مقابله با کسانی
که می خواهند او را نادیده بگیرنــد ،ظهور و بروز کند و از هر
فرصتی برای نشــان دادن تمایز و تفاوتــش از جریان های
جاری اســتفاده می کند .در حال حاضر رسانه های بسیاری
به فعالیت در کشــور می پردازند که صداوسیما در راس این
هرم رســانه ای قرار دارد اما موضوع مهم ان اســت در این
رسانه های رسمی تنها برخی از گروه ها را بازنمایی می کنند.
اما نسل دهه شصت و هفتاد ســودای دیگری در سر دارد.
این نسل متفاوت می اندیشد و سودای انچه در رسانه های
رسمی ارائه می شود را ندارد .از سوی دیگر بازتاب این نسل
نیز در رسانه های رســمی چون صدا وسیما دیده نمی شود،
مگر ان بخش اندکــی از جوانان دهــه 60و 70جامعه که
منطبق با جریان این رسانه ها می اندیشند .اما بقیه هیچ نوع
تناسب فکری با ان رســانه ها ندارند ،بنابراین این نسل که
تجلی در جامعه ندارد ،چون قرار نیست ،دیده شود در عین
حال گرایش و راه و رســم خود را دارد و از فرصت ها استفاده
می کند .این همان نســلی اســت که از فرصت انتخابات،
فرصت فوتبال و از فرصت مرگ خواننده محبوبش استفاده
می کند تا در عرصه عمومی دیده شود .در اینده هم قطعا از
فرصت های دیگر برای بیان افکار و خواسته هایش استفاده
می کند برای اینکه تمایز و تفاوت خــود را در خصوص طرز
تفکر و راه و رسم نشان بدهد .این نسل حتی از روزهای ملی و
رسمی نیز برای ظهور و بروز خود در عرصه عمومی و پیگیری
خواسته هایش استفاده می کند .تلقی من این است که چنین
برخوردهایی تمام نشده و نمی شــود و در طول زمان منتظر
فرصت و مجالی برای بروز است .در برپایی ان مراسم مساله
پاشــایی به تنهایی نبود .مساله نسلی اســت که قرار نیست
به طور رسمی دیده شــود اما او به هر شــکل ممکن تالش
می کند ،دیده شود و اجتماع تشــکیل دهد و با هم بودن را
تجربه کند .برای این نسل نیز مهم نیست که بقیه ،عالیق و
سالیق او را قبول دارند یا ندارند؛ یا اینکه دیگر افراد جامعه با
ارزش های او هم اوایی می کنند یا نه ،انها کار خود را می کنند
و هر قدر عرصه تنگ تر شــود ،انها خواســته خــود را پیش
می برند .سبک ها ،نمادها و نگرش ها در این نسل متفاوت
است و متاسفانه کسی قادر به مداخله در این امور نیست.
نســل جوان امروز خواهان شنیده شدن و دیده شدن
است و از انجایی که احساس نقش داشتن و فعال بودن در
اجتماع به انها کمتر داده شده اســت ،در چنین زمینه هایی
ســعی در بروز خواســته های خود دارد و متاسفانه در جامعه
فرصت ابراز وجود بــرای همگان وجود نــدارد .بنابراین در
چنین شرایطی است که یکباره جامعه غافلگیر می شود .این
غافلگیر شدن یک واکنش نسبت به جامعه ای است که فقط
به گروه اندکی فرصت فعالیت می دهد.
پدیده مرگ مرتضی پاشایی به شکاف نسلی نیز مرتبط
اســت .در حال حاضر شــاهد حضور دو نســل متفاوت در
جامعه هســتیم .از یک سو با نســلی مواجهیم که برامده از
انقالب است و همچنان صدایش بلند اســت که این گروه
شامل ترکیبی از افراد میانســال و سالمند و تعداد محدودی
از جوانان اســت و در مقابل نســل دیگری هستند که تعداد
انبوهی از جوانان و بخشــی از نیازمندان و سالمندان در ان
حضور دارند .فاصله این دو نسل و این دو گروه هر روز بیشتر
می شود و هر روز در سبک زندگی و عادات خود از هم فاصله
می گیرند .فاصله ای که به نفع هیچ کــدام از این دو بخش
نیست .بنابراین این دو نسل در رقابتی که با یکدیگر دارند،
خواسته های خود را به رخ یکدیگر می کشند و در قضیه فوت
پاشایی با برگزاری این مراســم جوانان خواسته های خود را
به رخ مسئوالنی می کشند که صدای انها را نمی شنوند.
ناخوداگاهجمعی
چرا مردم چنین بودند؟
اصغر مهاجری
4
جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی
اینکه چرا مردم در واکنش به بیماری و بعد از ان مرگ
مرتضی پاشایی چنین واکنشــی را نشان می دهند اما نسبت
به مرگ هنرمندان دیگر که شاید از مرتضی پاشایی شهرت
بیشتری داشتند چنین واکنشی را نشان ندادند ،سوالی است
که باید به صورت جامعه شناختی پاسخ داده شود .متاسفانه
بعد از مرگ مرتضی پاشــایی بیشــتر تحلیل هــای صورت
گرفته به جنبه های شخصی و موســیقی این فرد پرداخت و
در بررسی هایی که عمدتا براساس جامعه شناسی مطرح شد
چندان به رویه های موجود در علم شناخت و بررسی جامعه
اهمیتی داده نشــد .در علم جامعه شناســی هر زمان فرد یا
گروهی نتواند خواســته ها و نظراتش را به صورت مستقیم
بیان کند از روش های غیرمســتقیم استفاده می کند .یکی
از این روش ها بیان حرف ها در قالب نمادســازی است .در
ماجرای مرگ مرتضی پاشایی نیز مردم از این رویه استفاده
کردند .انها در یک گردهمایی بزرگ شــرکت کردند ،سرود
خواندند ،شمع روشن کردند و بسیاری اشک ریختند .تمام
این رفتارهای گروهی نمادهایی است برای بیان حرف های
مردم .مرتضی پاشایی خواننده مشهوری در عرصه موسیقی
پاپ نبود اما شرایط وضعیتی او به علت بیماری سرطان باعث
شــد که او به عنوان بهترین نماد برای بیان خواســته های
مردم باشد .از انجایی که این نماد نیز با خواسته های مردم
همخوانی داشــت ،توانســت جمع بزرگی از افراد با نظرات
مختلف را گرد هم بیاورد .هر چند عالقه مردم به موســیقی
او و بیماری که پاشایی در حال مبارزه با او بود ،باعث شد که
این تهییج برای برگزاری مراسمش شکل بگیرد اما این ظاهر
ماجراست و در پس پنهان ماجرا موضوعات دیگری نهفته
است .سال هاست که بخش بزرگی از جامعه از مسئوالن در
قبال افزایش سرطان پرسش می کنند و خواستار پاسخگویی
مسئوالن به طور شــفاف هســتند .ســوالی که پاسخ داده
نمی شود .دلسوزی دسته جمعی مردم کشور برای مرتضی
پاشایی که با بیماری سرطان دسته و پنجه نرم می کرد درواقع
دلسوزی جمعی مردم برای خودشان است .برای جامعه ای
است که مسئوالنش به صورت شفاف حاضر به پاسخگویی
درباره برخی از وسایلی که امروز منجر به افزایش بیماری ها در
کشور شدند ،نیستند .مردم به صورت شفاف سوال می پرسند
و جواب می خواهند .وقتی پاســخی ارائه نمی شود مردم از
طریق نمادســازی برای مرگ خواننده ای که ســرطان دارد
دلسوزی جمعی خود را برای خود و دیگر افراد جامعه نشان
می دهند .هر چنــد این انتخاب مردم به صــورت ناخوادگاه
است و خوداگاه انها تنها پاشایی را به عنوان هنرمندی بیمار
در نظر می گیرد ،با این حال مردم با دانسته هایی که در پس
ذهن خــود دارند یک ناخــواداگاه جمعی را شــکل دادند و
خواسته خود را بیان کردند.
موضــوع مهــم دیگــر ان اســت کــه مــردم بــا
خواندن ترانه هــای پاشــایی به گونه دیگری دارند مســائل
و مشــکالت خود را ابــراز می کننــد .نگرانی هــای خود را
فریاد می زنند .انجایی که پاشــایی می گویــد «نگران توام
که نگران منــی» و ...در واقــع از یک نگرانــی اجتماعی
می خواند و وقتی مردم با مفهوم این ترانه او همنوا می شوند
به گونه دیگری مسائل و نگرانی های خود را بیان می کنند.
مردم بــا جانشین ســازی در نمادهای مختلــف خود واقعی
و خواسته هایشــان که امــروز به دالیل مختلــف در جامعه
به نتیجه نرســیده را بیان می کنند .پاشــایی در ترانه هایش
حرف دل مردم را می زند وبه همین دلیل است که بر دل انها
نشسته است .از دیگر عوامل مهم در سوگ مرتضی پاشایی
نقش پررنگ رسانه های اجتماعی است .خبر مرگ پاشایی
به سرعت در این شبکه ها انتشــار یافت .از روز قبل از فوت
او نیز انتشــار فیلمی که وضعیت وخیم او را نشان می داد،
باعث جریحه دار شدن احساسات جمعی شد و در رسانه های
مجازی گسترش بســیاری پیدا کرد .این موضوع نشان داد
شــبکه های اجتماعی امید روزهای اینده جامعه ای اســت
که می تواند پیامش را به مسئوالن برســاند .برپایی مراسم
او با حضور جمعیت بسیار زیادی از عالقه مندان عالی بود و
برخورد رسانه ملی نیز در اطالع رسانی خوب بود .سوگواری
برای پاشایی نشــان داد جامعه ایران جامعه ای پویاست که
مطالبات خود در زمینه هــای مختلف را بیــان می کند .هر
چند برخی از جامعه شناســان در تحلیل پدیده مرگ پاشایی
گردهم امــدن مردم را تقبیــح کردنــد و از ان به عنوان یک
تخطی کارناوالی یاد کردند و برخی ان را ابتذال و پایین امدن
سطح سلیقه مردم دانستند اما این واژه ها قراردادی هستند
که هر کس براســاس دیدگاهش ســعی در تحلیل ان دارد
و بیشــتر قضاوت ارزشی اســت اما موضوع ســلیقه مردم و
احترام به سالیق انها بحث مهمی است که باید مدنظر قرار
بگیرد .در هر صورت جامعه متشکل از دیدگاه های مختلف
اســت بنابراین روشنفکران جامعه باید ســعی کنند بدون در
نظر گرفتن گرایش ها و پسندهای خود جامعه را بشناسند و
وقایع صورت گرفته در ان را تحلیل کنند .اینکه موســیقی
پاشایی سلیقه همه افراد جامعه نیست شکی وجود ندارد اما
باید به ســلیقه ان بخش از جامعه که گرد هم امدند ،احترام
گذاشت .اما به نظرم در حرکتی که مردم شکل دادند بحث
نه پاشایی بود ونه سلیقه موســیقایی مردم بلکه بحث بر سر
ســمبل و نمادی بود که مردم برای بیان خواسته های خود
از ان بهره بردند .حرکت دســته جمعی مردم عالوه بر اینکه
نشان داد جامعه ایران زنده اســت و به موضوعات مختلف
درون خود واکنش نشان می دهد ،در بعد دیگر مدنی پیش
بردن خواســته ها و عالیق جامعه را نشان داد .پاشایی نماد
مسائل اجتماعی مردم است .این جامعه بود که حضور یافت
و دغدغه هایــش را بیان کرد .اگر قرار اســت نقدی صورت
بگیرد باید حفظ حرمت صورت بگیرد زیرا کلمات نیز جایگاه
و حرمت دارند .در هر صورت جامعه شناســان و روشنفکران
جامعه باید به تحلیل درست موضوعات اجتماعی بپردازند.
این حرکت جامعه در واقــع کنش اجتماعی بــه یک پدیده
اجتماعی است که در سایر کشورهای جهان هم سابقه دارد.
این موضوع ابعاد مختلفی دارد که باید در نظر گرفته شود .اما
مهمترین بحث ان واکنش جمعی به مرگ فردی بود که نماد
بخشی از افراد جامعه بوده و به نظرم هر چند در حال حاضر
این قضیه تمام شده و از ان فاصله گرفتیم اما باعث نمی شود
که دیگر شــاهد چنین حرکت هایی نباشــیم .مــردم هر روز
به دنبال نمادی هستند که بتوانند در قالب ان خواسته های
خود را بیان کنند.
مثلث | شماره 255
جامعه
157
ورزش
اقتصاد
اقتصاد پرچاله ،اقتصاد پرچالش
سال 93سال پرافت وخیزی برای دولت به عنوان مدیریت اجرایی کشور در حوزه اقتصادی
بود .سال تثبیت سیاست های اقتصادی دولت که همچنان در بستر فضای شکل گرفته و متاثر
از سیاست های اقتصادی دولت قبل ،همچنان مجبور است به ترمیم فضایی بپردازد که شاید
سال ها نیاز است اصالح یابد .از طرفی ،مردان عالی رتبه دولت یازدهم افراد کارکشته و اسم و
رسم داری هستند که شاید باید قبول کرد با شرایط امروز چندان رابطه ذهنی مبتنی بر تجربیات
گذشته ندارند.
پرون
د
ه
اول
بعد از غرق شدن درنفت ارزان
اقتصاد
158
مثلث | شماره 255
256
نگاهیبهاقتصاد هایمختلفدنیا
تحتتاثیرکاهشقیمتنفت
دولتهنوزب رنامهاقتصادیندارد
گفت وگوباحسینراغفردرباره
چندمعادلهچند مجهولی
س رانجام مسکن مه ر،
شاید سال94
نگاهیبهتوقفانچهموریانه
اقتصادنامیدهشد
بی اعتمادی ایرانیان به دولت
تاریخی است
تو گویمثلثبادکترفیاض
گف
زاهد
مثلث | شماره 256
اقتصاد
159
1
بدونتعارفمهم تریناتفاقاقتصادیسالگذشته،در
تقویم شمسی و میالدی ،سقوط ازاد قیمت نفت بوده است؛
موضوعی که شرق و غرب دنیا را تحت تاثیر قرار داده و هنوز
هم محل بحث و نگرانی و تحلیل های مختلف است.
تمام کشــور های دنیا ،چه تولید کننده نفت باشند چه
مصرف کننده ،از کاهش قیمت نفت متاثر شده اند و حاال در
پایان سال ،فرصتی برای نگاه کردن به ان چیزی است که بر
سر اقتصاد مهم ترین تولیدکنندگان و مصرف کنندگان نفت
امده است .بر مبنای تولید نفت ،کشــور ها را می توان به دو
گروه تقسیم کرد؛ کشــور هایی که مصرف نفت انها بیش از
تولیدشان است ،در گروه کشور های مصرف کننده نفت قرار
می گیرند و کشــور هایی که مصرف انها کم تر از تولیدشان
اســت و در نتیجه مازاد تولید خود را می فروشند ،کشور های
صادرکننده هستند .امریکا ،چین و اتحادیه اروپا ،به عنوان
مهم ترین مصرف کننده هــای نفت در جهــان ،هر کدام به
شکل متفاوتی نســبت به کاهش قیمت نفت واکنش نشان
داده اند و درگیر مشکالت متفاوتی شده اند.
اقتصاد
160
مثلث | شماره 256
امریکا ،غول نفت خوار جهان
مصــرف انرژی امریــکا بــه تنهایی حــدود 20درصد
مصرف انرژی در کل دنیا را شامل می شود ،در حالی که چین
با جمعیتی در حــدود 1/5میلیارد نفر ،تنهــا 10درصد از کل
مصرف انرژی در دنیا را در اختیار دارد .با اینکه امریکا منابع
انرژی فســیلی دارد و برخی ایالت هــای ان تولیدکننده نفت
خام هستند ،مصرف این کشور بیش از رقم تولید نفت است.
امریکا روزانه پنج میلیون بشکه نفت وارد می کند و بر همین
مبنا واردکننده نفت محسوب می شود .تولید نفت در امریکا
البته با تولید نفت در کشور های نفت خیز خاورمیانه فرق دارد،
تولید نفت در این کشور عمدتا از میادین کوچک نفتی انجام
می شود که به نفت تولید شده در انها «نفت شیل» می گویند.
باتوجه به باال بودن هزینه استخراج هر بشکه نفت شیل در
امریکا در مقایسه با ســایر حوزه های متعارف نفتی ،کاهش
قیمت نفت موجب کاهش سرمایه گذاری در تولید نفت شیل
این کشور و در نتیجه کاهش تولید نفت امریکا خواهد شد.
تازه ترین گزارش وزارت انرژی امریکا می گوید در حال
حاضر روزانه پنج میلیون و 413هزار بشــکه نفت شیل تولید
می شود که با کسر مالیات و سایر هزینه ها ،قیمت تولید ان در
محدوده 55-40دالر قرار دارد .کاهش قیمت نفت می تواند
تولید نفت امریکا را به شدت تحت تاثیر قرار بدهد و منجر به
تغییرات بعدی در اقتصاد امریکا شود.
باتوجه بــه اینکه نرخ کاهش تولیــد در چاه های نفتی
شیل در مقایســه با ســایر چاه های نفتی متعارف بسیار باال
اســت ،کاهش تولید می تواند زیان های قابل توجهی برای
شــرکت های نفتی به همراه داشته باشــد .بررسی ها نشان
می دهد که نرخ تولید هر چاه نفت شــیل در سال اول پس از
کاهش تولید معادل 36درصد اوج تولید و در سال دوم پس
از کاهش تولید معادل هفت درصد اوج تولید بوده؛ بنابراین
این نرخ کاهش شدید و قابل مالحظه می تواند یکی از دالیل
بســیار موجه برای تولید نفت حتی در قیمت های سربه سر و
پایین تر از سربه سر باشد .در این شــرایط ،اگر سرمایه ها و
کارگران بدون هیچ هزینه ای از یک صنعت به صنعت دیگر
منتقل می شدند ،افت قیمت نفت در کوتاه مدت و بلندمدت
به سود اقتصاد این کشــور می شــد هر چند که در بلندمدت
ســودی که مصرف کنندگان و سایر کســب وکارها از ارزان
بودن قیمت نفت کسب می کنند بیش از زیان بخش نفت و
گاز است .کاهش 37درصدی دکل های حفاری شیل از اکتبر
2014همزمان با تشدید ســقوط قیمت نفت نشان می دهد
سرمایه گذاری ها در این حوزه به شدت کاهش یافته است.
از سال 2002تا 2012سرمایه گذاری ها در بخش نفت و گاز
این کشــور تقریبا پنج برابر شــده و از 42میلیارد دالر به 194
میلیارد دالر رســیده بود .در این مدت ،نرخ رشد کل اقتصاد
امریکا 2/7درصد و رشد ســاالنه بخش نفت و گاز 16درصد
بوده است .طبق گزارش بلومبرگ ،در سال 2013از هر هشت
دالر سرمایه گذاری در کل امریکا ،یک دالر در صنعت نفت و
گاز سرمایه گذاری شده است.
رکود یا کاهش سرمایه گذاری در بخش نفت در اشتغال
همتاثیر گذارخواهدبود.طبقبررسیبلومبرگ،کلشغل های
ایجادشــده در بخش خصوصی اقتصاد امریــکا چهار درصد
رشد داشته اســت ،حال انکه ســطح اشــتغال صنعت نفت
و بخش هــای مرتبط بــا ان به ترتیــب 27و 60درصد رشــد
داشــته اند .همچنین دســتمزد کارگران صنعت نفــت و گاز
حدود سه برابر متوسط دستمزد کارمندان سایر بخش ها بوده
اســت که بر اثرگذاری این صنعت بر اقتصاد این کشور تاکید
می کنند .بر اساس پژوهش موسســه بیکر ،هر دکل حفاری
شیل در کوتاه مدت 37شغل و در بلندمدت 224شغل ایجاد
می کند .کاهــش حــدود 590دکل حفــاری ،می تواند بین
20هزارتا 120هزارشغلدرامریکارادرمعرضخطرقراردهد.
چین ،همچنان باثبات
چین دومین واردکننده بزرگ نفت جهان است .براساس
امار ســال ،2013هر یک دالر کاهــش قیمت نفت موجب
می شود این کشور ســاالنه 2/1میلیارد دالر پس انداز کند و
ذخیره ارزی خود را افزایش دهد .با این وجود حتی چین هم
که بخشــی از نفت خود را تولید می کند ،باید نگران کاهش
قیمت نفت خام باشــد ،عمده نفت این کشــور در سه ایالت
بزرگ تولید می شــود که کاهــش قیمت ها وضعیــت انها را
اندکی وخیم کرده و شرکت بزرگ نفت ملی چین ( )CNPCرا
به شدت تحت تاثیر قرار داده و ممکن است باعث بحران های
اجتماعی در این کشور شود .با این حال موسسه تحقیقاتی
مودی با انتشار گزارشی اعالم کرده است که کاهش قیمت
نفتنمی تواندمنجربهکاهشرشداقتصادیچینشودکهدر
سال گذشته میالدی توانسته است رقم باالی هفت درصدی
را تجربه کند .بنا بر این گزارش ،مالیات باال بر انرژی و کنترل
قیمت ها توسط دولت در بخش های انرژی و حمل و نقل مانع
از تاثیرگذاری افت جهانی قیمت نفت روی اقتصادهای بزرگ
دنیاازجملهچینمی شود.برخیکارشناسانمعتقدهستندکه
کاهش سریع قیمت کاالهای اساسی مانند نفت خام ،سنگ
اهن و مس ،هزینه های تولید را کاهش داده و به مراتب رشد
اقتصادی باالتری را به همراه خواهد داشت.
اتحادیه اروپا و خطر تورم منفی
اقتصاد حوزه یورو همین حاال هم گرفتار ورشکستگی
دولت یونان و تبعات ناشی از ان است ،در کنار بحران روسیه
و اوکراین ،که منجر به اعمال برخی تحریم ها علیه روســیه
شده اســت و بر تولید در اروپا تاثیر خواهد گذاشت ،اقتصاد
اروپا که هنوز نتوانسته به خوبی از پس لرزه های بحران مالی
بزرگ عبور کند ،با کاهش قیمت نفت درگیر تورم منفی خواهد
بود .با ادامه روند منفی تورم در اتحادیه اروپا این امکان وجود
دارد که چرخه خطرناک کاهش سود ،افزایش دستمزدهای
واقعی ،کاهش قابل توجــه قیمت ها ،کاهــش تقاضا و در
نتیجه کاهش بیشتر قیمت ها در سطح اروپا به وقوع بپیوندد.
نگرانی از بروز تورم منفی در منطقه یورو به قدری باالست که
بانک مرکزی اتحادیــه اروپا اعالم کرده اســت که از مارس
سال 2015میالدی ماهانه 60میلیارد یورو به اقتصاد تزریق
می کند و این تزریق تا زمانی ادامه پیــدا می کند که اقتصاد
بتواندبهشرایطباثباتبازگردد.کاهشقیمتسوختخودرو،
دیزل ،گازوییل و بنزین ،شهروندان کشورهای مصرف کننده
را خوشــحال می کند ،اما ســود غول های نفتی اروپایی در
حاشــیه کاهش قیمت های جهانی نفت به شــدت کاهش
خواهد یافت .انطور که شبکه خبری یورونیوز پیش بینی کرده
است ،گروه نفتی امریکایی – فرانسوی اشلوم برگر ،بزرگترین
شرکت خدمات نفتی جهان ،به دلیل کاهش قیمت نفت9 ،
هزار پست شغلی را حذف می کند ،این رقم معادل 7/5درصد
کارکنان این غول نفتی است .شرکت نفتی توتال فرانسه نیز
اگرچه هنوز میزان تاثیر کاهش قیمت نفت را اعالم نکرده،
اما به گفته کارشناسان ،سود ساالنه این غول نفتی دو میلیارد
دالر کاهش خواهد یافت .شــرکت BPنیز از عواقب کاهش
قیمت نفت در امان نمانده ،این شــرکت اخیــرا اعالم کرده
است که 300نفر از کارکنان خود را در دریای شمال تعدیل
خواهد کرد .گروه شــیل نیز به همین ترتیــب اعالم کرد که
10درصد از کارکنان شاغل در البرتای کانادا تعدیل می شوند.
در مجموع ،شرکت های نفتی دو تریلیون دالر سرمایه گذاری
در پروژه ها را متوقف کرده اند .بنابراین به نظر می رسد شرایط
برای شرکت های نفتی چندان دلچسب نباشد.
تولید کنندگان اوپک ،ترکیب راضی و ناراضی
همزمان با اغاز روند کاهش قیمت نفــت در بازار های
جهانی ،چشم خیلی از تحلیلگران به نشست ساالنه اوپک
بود،احتمالاینکهواکنشفوریسرانکشور هایتولید کننده
نفت ،به ســقوط ازاد قیمت ها ،کاهش سبد های تولید نفت
اوپک باشد باعث می شد برخی از تحلیلگران از احتمال رشد
قیمت ها بد صحبت کنند ،با این وجود نشست اذرماه اوپک
خروجی دیگری داشــت .در اغاز این انتقاد ها به عربستان
مطرح بود که خودخواهانه نمی خواهد با کاهش سبد تولیدی
اوپک موافقت کند ،برخی تحلیلگران صحبت از بروز جنگ
نفتی بین ایران و عربســتان می کردند ،با این استدالل که
عربستان ســعودی قصد دارد با نگه داشتن سهم خودش از
بازار نفت و عرضه بیش از تقاضای نفت ،مدیریت بازار را در
اختیار داشته باشد ،اما این تحلیل چندان واقع گرایانه نیست،
سیاســتگذاران اوپک نگرانی های جدی تری در مورد تولید
نفت و بازار ان دارند که باعث می شــود بدون در نظر گرفتن
تحلیل های ســاده که نگاه کوتاه مدت به شــرایط دارند ،با
اینده نگری بیشتری به مساله قیمت نفت نگاه کنند.
عربستان ،شاید برنده بزرگ
عربســتان به عنوان ج دی ترین مخالف کاهش ســبد
تولید اوپک با سهم حدود 9میلیون بشکه ای از تولید روزانه
نفت در جهان ،در ســال های گذشته کاهش تولید و فروش
نفت ایران ،عراق و لیبی را برای بازار های جهانی جبران کرده
اســت و همزمان با افزایش قیمت نفت در ســال های اخیر
مدام بر این نکته تاکید کرده اســت که قیمت 100دالری و
بیشتر برای هر بشکه نفت «عادالنه و منطقی» است ،همین
موضوع باعث می شد که بســیاری به اعمال نفوذ این کشور
برای جلوگیری از ســقوط بیشــتر قیمت های نفــت امیدوار
باشند ،با این حال تنها واکنش عربستان به کاهش قیمت ها
سکوت بود .در طوالنی مدت ،ان چیزی که مهم تر از قیمت
روزانه نفــت در بازار هــای جهانی خواهد بود ،میزان ســهم
هرکدامازتولیدکنندگانازبازارعرضهجهانینفتخواهدبود.
عربستان نشان داده است که نه تنها می خواهد به هر قیمتی
که شده ،سهم خود از بازار تامین انرژی در جهان حفظ کند
بلکه با جبران کاهش تولید کشور های منطقه خلیج فارس و
شمال افریقا می تواند یک شریک مطمئن برای تامین انرژی
مصرف کنندگان نفت باشــد .دقیقا به همین دلیل است که
عربستان از کاهش میزان درامد های نفتی خود در پی سقوط
قیمت نفت خم به ابرو نیاورد ،حتی بعد از وخامت حال پادشاه
این کشــور و درگذشــت او ،باز هم هیچ تغییری در سیاست
خودش برای تامین نیاز کشور های مصرف کننده انرژی بدون
تالش برای افزایش قیمت ها ایجاد نکرد و نشان داد نه تنها
می تواند با وجود بی ثباتی های منطقــه ای ،تامین انرژی را
تثبیت کند ،بلکه تغییرات داخلی هم خطری برای این کانال
انرژی نخواهد بود .از این منظر عربستان که به گفته بسیاری
از تحلیلگران از راه مخالفت با کاهش قیمت نفت ،به دنبال
فشــار بر تولید روزافزون نفت گران قیمت در امریکا بود ،به
هدف خودش دســت پیدا کرده است .پیش بینی های اخیر
اژانس بین المللی انرژی ( ،)IEAاداره اطالعات انرژی امریکا
( )EIAو سازمان کشــورهای صادرکننده نفت ( )OPECهم
تصدیق می کند که کشورهای عضو اوپک به ویژه عربستان
به هدف خود ،یعنی عدم کاهش عرضه و حفظ ســهم بازار
نزدیک شدند .اژانس بین المللی انرژی تخمین تقاضا برای
نفت خام اوپک را در سال 2015حدود 200هزار بشکه نسبت
به پیش بینی قبلی خود افزایش داده است .اداره اطالعات
انرژی امریکا ،در اخرین گزارش خود پیش بینی کرده است
که در سال جاری میالدی کشورهای عضو اوپک 140هزار
بشکه بیشــتر از قبل نفت صادر می کنند .در نهایت ،اوپک
تقاضای نفت خود را 430هزار بشــکه نســبت به پیش بینی
قبلی افزایش داده است .بنابراین تولیدکنندگان عضو اوپک
به دلیل انکه هزینه تولید بســیار پایینی دارند ،توانســته اند
در قیمت های پایین نفت نیز مقاومت کنند و با حذف ســایر
تولیدکنندگان ،اکنون سهم بازار خود را مجددا به دست اورند.
به نظر می رسد سیاست عربستان در این موضوع عاقالنه بوده
و به نتیجه هم رسیده است.
کم ترین سهم در تولید ،بیشترین سهم در هزینه
در میــان تولید نفــت در دنیــا ،بیشــترین تاثیر منفی
کاهش قیمت نفت به دوش امریکای التین خواهد بود .این
موضوع حتی در روز هایی که تحلیلگران خوش بین بازار نفت
معتقد بودند که قیمت نفت به زیر 70دالر نخواهد رسید هم
کشــور های تولید کننده در امریکای التین را تا جایی تحت
فشــار قرار داده بود که نیکوالس مــادورو ،رئیس جمهوری
ونزوئال در سفری منطقه ای به کشور های تولید کننده عضو
اوپکتالشکردتایکاجماعبرسرجلوگیریازکاهشبیش
از پیش قیمت نفت با کاهش ســبد تولید اوپک ایجاد کند.
تالش ها البته در سایه اعمال قدرت عربستان بی نتیجه ماند.
اما نگاهی به وضعیت اقتصادی کشور های امریکای التین
نشان می دهد که چرا موضوع کاهش قیمت نفت تا این حد
برای این کشورها دردسرساز خواهد بود 22 .میلیارد دالر وام
چین به کشور های امریکای التین در سال 2014باعث شده
است تا بانک های چین را ناجی اقتصادهای ورشکسته این
حوزه بدانند .وام 8/6میلیارد دالری چین به برزیل ،وام هفت
میلیارد دالری این کشور به ارژانتین ،وام 5/7میلیارد دالری
چین به ونزوئــا و وام 821میلیون دالری پکــن به اکوادور
باعث شده است که وام اعطایی چین به حوزه امریکای التین
در سال گذشــته میالدی رکورد بیشــترین میزان وام به این
حوزه پس از سال 2010را به دست بیاورد.کسری بودجه که
کشور هایی از جمله ونزوئال در سایه کاهش قیمت نفت به ان
دچار خواهند بود ،ممکن است منجر به بحران های اجتماعی
و تغییرات سیاسی در این کشور ها بشود.
داده های موسســه بیکر هیوز نشــان می دهد در ماه
ژانویه ســال جاری میالدی ،تعــداد دکل هــای حفاری در
امریکای التیــن از 339دکل در جوالی 2014به 272مورد
کاهش یافته است .در این میان ،اکوادور و ونزوئال که هر دو
اعضای اوپک نیز هستند تعداد دکل های حفاری فعال خود
را به ترتیب 46و 21درصد کاهش داده اند .بولیوی ،کلمبیا
و مکزیک نیز از جمله کشورهای غیراوپک امریکای جنوبی
هستند که به ترتیب 18 ،60و 45درصد دکل های فعال خود
را کاهش داده اند .در این شرایط ،ارژانتین تنها کشوری است
که نشانه ای از کاهش فعالیت ها بروز نمی دهد.
که در نتیجه ان با وجــود تالش برای حفــظ ظرفیت تولید
نفت خام ،امکان صادرات حدود دو سوم از تولید نفت ایران
عمال از دست رفت .تالش ها برای صادرات خصوصی نفت
ی در حدود 800میلیارد دالر
کشور هم منجر به گم شدن رقم
از درامد های ناشی از فروش نفت توسط عده ای خاص شد.
تهران از ســال ها پیش از بروز بحــران کاهش قیمت
نفت عمــا بخش عمده درامد هــای نفتی خود را از دســت
داده بود ،با این حال افت قیمت درامد های صادرات همان
یک میلیــون و 200هزار بشــکه نفــت خام هم به شــدت
محســوس بوده اســت .یکی از نکات مثبت کاهش قیمت
نفت برای کشور این اســت که حاال می توان امیدوار بود که
قیمت بنزین و گازوئیل رشد نخواهد کرد .بنا بر قانون هدفمند
کردن یارانه ها ،قیمت بنزین در کشور باید در پنج سال به ۹۵
درصد قیمت فوب خلیج فارس می رسید .روند کاهشی قیمت
نفت در بازار جهانی و وارد شــدن به کانال ۴۰دالری ،قیمت
فر اورده های نفتی را نیز تحت تاثیر قرار داده ،به گونه ای که
قیمت جهانی هر لیتر بنزین به حدود هزارتومان بر حسب هر
دالر ۳۵۰۰تومان رسیده است .قیمت هر تن بنزین در بازار
خلیج فــارس در حالی به حدود ۵۵۰دالر رســیده که پیش از
اغاز روند کاهشی قیمت نفت ،اوایل جوالی ،قیمت هر تن
بنزین بین ۱۰۶۰تا ۱۱۰۰دالر متغیر بوده اســت؛ بنابراین،
باتوجه به وزن مخصوص فر اورده های نفتی که سبک تر از
اب است ،یک تن بنزین معادل حدود ۱۳۵۱لیتر است .در
چنین شرایطی اوایل ماه جوالی سال ۲۰۱۴قیمت هر لیتر
بنزین در بازار خلیج فارس حــدود ۲۰۰۰تومان بوده ،ولی با
کاهش قیمت نفت ،قیمت فر اورده های نفتی از جمله بنزین
نیز کاهش یافته و برای هر لیتر به حدود ۱۰۲۴تومان رسیده
است .دولت با این کاهش قیمت نفت دیگر نمی تواند قیمت
بنزین را در جایگاه ها گران کند ،زیــرا قیمت فعلی بنزین در
سقف خود قرار دارد .تحلیل های سیاسی و مبتنی بر تئوری
توطئه دیگر کار نمی کند ،اما ان چیزی که مشــخص است
اینکه ممکن اســت دولت متمرکز یازدهم بتواند برای اولین
بار در تاریخ نفت ایران بعد از ورود درامد های نفتی به بودجه
جاری کشور ،منبع درامد دیگری به جز نفت برای دولت پیدا
کند؛ هرچند که با یک نگاه واقع بینانه می توان دید که دولت
مجبور به اعمال کاهش جدی در بودجه های عمرانی شــده
اســت و ان هم به این دلیــل که در حال حاضــر درامد های
دولتی تنها کفاف هزینه های جاری کشور را می دهد نه چیزی
بیشــتر از ان .دولت مثل یکی دو سال گذشته درگیر کسری
بودجه خواهد بود با این حال امیدواری به حصول گشایش در
مذاکرات هسته ای ،فعال تمام نگرانی ها را تحت الشعاع قرار
داده اســت ،به جز نگرانی در مورد میزان سرمایه گذاری در
صنعت نفت کشور را .کاهش سرمایه گذاری در صنعت نفت
زیر ســایه کاهش قیمت جهانی نفت ،طرح های توسعه ای
و نگهداشــت وضع موجود را با تاخیر و یا توقف روبه رو کرده
است .توقف پروژه های توسعه ای وزارت نفت در پی پرداخت
ماهانه سه هزارو 400میلیارد تومان برای پرداخت یارانه هم
از دیگر چالش های پیش روی صنعت نفت کشور است؛ این
موضوع باعث می شود حتی در صورت افزایش نسبی قیمت
نفت هم صنعت نفت ایران که تحت فشار تحریم های جهانی
قرار دارد ،عمال دچار مشکالت جدی باشد.
چه خواهد شد؟
ناظــران معتقدند که اقتصــاد جهان ،در ســه حوزه از
کاهش قیمت نفت ضرر خواهد کرد ،رشد سریعتر ارزش دالر
و کاهش ارزش سایر ارزهای تعدادی از اقتصادهای نوظهور،
به خصوص انهایی که به صادرات کاال و به ویژه نفت وابسته
هســتند ،تاثیرات منفی ای را به دنبــال دارد .افزایش ارزش
دالر نیز به معنای کاهش ارزش پول ملی سایر کشورهاست.
تشدید کاهش تورم در اروپا و ژاپن و ورود اقتصاد این مناطق به
رکود ،حتی با وجود تالش ها برای تزریق نقدینگی به بازارهای
این کشور ها ،ســطح قیمت ها را در یک شیب رو به کاهش
قرار خواهد داد.
در نهایــت ،کاهــش دارایی های مالی مرتبــط با نفت
گرایش به ســمت بی ثباتی مالی جهانی را افزایش می دهد.
کاهش قیمــت نفت ،ممکن اســت منجر به ورشکســتگی
گسترده و عدم توانایی شرکت ها در پرداخت بدهی هایشان
شــود که نتیجه ای جز بی ثباتی مالی در بانک های مرتبط با
این شرکت ها نخواهد داشت .افت دارایی های مالی مرتبط با
نفت همچنین می تواند تاثیری منفی بر سایر انواع دارایی ها
داشته باشد و بی ثباتی مالی را به دیگر بازارهای مالی گسترش
دهد .کاهش قیمت نفت ممکن است تاثیری مثبت بر میزان
قدرت خرید مصرف کنندگان و حجم سرمایه گذاری ها داشته
باشد ،اما وقتی تاثیرات مثبت و منفی ناشی از کاهش قیمت
نفت را در کنار هم بگذاریم ،متوجه خواهیم شد که تاثیرات
منفی این پدیده بیــش از تاثیرات مثبت ان اســت .کاهش
مداوم قیمت جهانی نفت در ماه های اخیر ،همچنین تاثیری
مخرب بر اقتصاد بازارهای نوظهور داشــته است .این تاثیر
به خصوص در کشــورهای وابســته به صــادرات کاال نظیر
برزیل ،شــیلی ،ارژانتین و افریقای جنوبی و حتی اســترالیا
و تعدادی از کشــورهای جنوب شــرق اســیا بیشتر مشهود
اســت .کاهش قیمت نفت همچنین تاثیــرات منفی ای بر
کشورهای تولید کننده نفت وابسته به درامدهای نفتی نظیر
ایران ،روسیه ،ونزوئال و نیجریه داشته است .با وجود همه
این تحلیل ها به نظر می رسد صحبت کردن از بازنده و برنده
افزایش قیمت نفــت در جهان ،کار چندان راحتی نیســت.
به نظر می رسد که مصرف کنندگان و تولید کنندگان نفت هر
دو در یک کشتی نشسته اند .حرکت هر کدامشان به تنهایی
و تحت تاثیــر منافع داخلی ،همه کشــور های دیگر را متاثر
خواهد کرد.
مثلث | شماره 256
انچه در تهران اتفاق می افتــد تا حدودی با اتفاقی که
در سایر کشور های تولید کننده نفت می افتد ،متفاوت خواهد
بود .کشور بعد از تجربه درامد های افسانه ای از محل افزیش
ناگهانی قیمت نفت در دولت های نهم و دهم ،در پایان دهه
90شمسی ،ناگهان به ســد تحریم های جهانی برخورد کرد
اقتصاد
ایران در حاشیه
161
اورزش
قتصاد
گفت وگوباحسینراغفردرباره
چندمعادلهچند مجهولی
دولت هنوز برنامه اقتصادی ندارد
اقتصاد
162
مثلث | شماره 256
فاطمه کریمخان
خبرنگار
اخرین بحثی که به طور جدی در فضای اقتصادی
ســال گذشــته کشــور مطرح شــد ،ســخنرانی
رئیس جمهور در مورد توقف رشــد تورم بود که به
هر حال منتقــدان زیادی را وادار بــه اظهارنظر در
مورد فضای اقتصادی کشور کرد .نظر شما در مورد
این بحث ها چیست؟
انچه معموالت مردم اســت ،با امار رسمی تفاوت
دارد ،این موضوع طبیعی اســت که مردم بــر همین مبنا در
مورد برخی اما ر و اعــدادی که دولت ها اعالم می کنند دچار
تشکیک شوند و در مورد انها اعالم تردید کنند .منتقدان هم
از این نوع نگاه مردم استفاده می کنند و اهداف خودشان را
پیش می برند.
به هر حــال اعالم اینکه رشــد تورم طبق امــا ر دولتی
متوقف شــده اســت ،می تواند به معنی یک عالمت برای
فعاالن اقتصادی در داخل و خارج کشور باشد .ممکن است
دولت در نظر داشــته باشــد که با این اقدام ،اعالم کند که
اقتصاد کشور به سمت یک وضعیت مناسب تر حرکت می کند
و جهت گیری سیاست های اقتصادی دولت به سمت درستی
است .به نظر می رسد چنین اعالمیه هایی بیشتر هدف روانی
داشته باشد.
در این مورد از یک جهت باید به دولت حق داد ،به هر
حال مشــخصه هایی دال بر بهتر شدن شرایط اقتصادی از
این نظر که روند تخریبی دولت قبلی متوقف شــده اســت،
مهم اســت .دولت ســعی می کند در مقابل انتقاد هایی که
بیشتر هدف سیاسی دارند ،نشانه هایی از موفقیت خودش
را اعالم کند .اینکه امار چقدر با واقعیت تطبیق دارد اساسا
موضوع دیگری است ،اما ان چیزی که مشخص است اینکه
به هر حال در برخی اما ر و داده ها می توان شک کرد .در تمام
دنیا هم چنین است که اما ر خالی از ایراد نیست .با این وجود
اســتنباط عمومی از شرایط اقتصادی کشــور با اما ر رسمی
متفاوت است .در تمام دنیا دولت ها تالش می کنند که چهره
بهتری از خودشان نشان بدهند و افکار عمومی را مثبت نگه
دارند تا بر انتظار های فعاالن اقتصادی و مردم تاثیر بگذارند
بلکه به بهبود وضعیت کمک کنند.
نقد هایی هم که در این چند روز شاهد ان بودیم در همه
2
دکتر حسین راغفر ،اقتصاددان و استاد دانشگاه
الزهرا (س) ،در این مصاحبه تحلیلی از اقتصاد ایران در
سال 93ارائه کرده و برای سال 94هم پیش بینی هایی
کرده است .به نظر می رســد این کارشناس اقتصادی
هم این روز ها در میان خیل بد بینان بــه دولت یازدهم
قرار دارد؛ چرا که معتقد است دولت هنوز هیچ برنامه ای
برای مدیریت اقتصاد -چه با تحریم و چه بدون ان -ارائه
نکرده اســت ،در نتیجه کاهش تورم هم نه دستاوری
بزرگ برای دولت ،بلکه بیشتر ناشی از عمیق تر شدن
رکود در کشــور اســت و حتی با فرض برداشته شــدن
تحریم ها ،نباید بــه خروج از چرخــه معیوب افزایش
درامد ارزی و افزایــش واردات امیدوار بــود .در ادامه
گفت وگــوی خبرنگار مثلــث را بــا این اســتاد اقتصاد
بخوانید.
دنیا مرســوم اســت .کل موضوع غیر عادی نیست .اما ان
چیزی که مشخص است اینکه حتی اگر در برخی اما ر دولتی
جای شک باشد ،مسلم است که دولت توانسته است جلوی
ان روند رو به اضمحالل را بگیرد ،شرایط قطعا از ان چیزی
که در دولت نهم و دهم بوده اســت بهتر شــده .امروز دیگر
بر کسی پوشیده نیســت که اگر ان روند ادامه پیدا می کرد،
می توانست کشور را دچار مصیبت کند .بنابراین به نظر من از
این جهت جای خرده گیری به دولت نیست.
امــا نکتــه مهــم این اســت کــه بــه هرحــال برای
شــکل دادن به افکار عمومی ،تنها حرف زدن کافی نیست
و باید اقدام های حمایتی هم در دستورکار دولت باشد .بیان
نشــانه های مثبت به تنهایی کاری از پیش نمی برد .فعاالن
اقتصادی باید ان چیزی که می شنوند را در بازار هم ببینند.
برخی از منتقدان شکل ارائه امار در مورد تورم را در
دولت اقای روحانی به کاری که اقای احمدی نژاد
می کرد ،شبیه دانسته اند .نظر شــما در این مورد
چیست؟
در دولت گذشته هم از این اما ر و ارقام داده می شد و
وعده هایی هم می دانند .در اغاز اتفاقا خیلی ها هم از عملکرد
دولت دفاع می کردند .اما امار ی که دولت قبلی اعالم می کرد
هم تنهــا در یک مقطع خاصــی نتیجه داشــت .وقتی این
حرف ها پشتوانه نداشته باشــد این اقدامات هم به سرعت
نقض قرض می شود و در نتیجه اش اعتماد عمومی نسبت به
دولت از بین می رود ،بعد هر چه دولت تالش کند ،نمی تواند
امیدواری ایجاد کند .مردم حتی رفتار ها و عملکرد های مثبت
را هم نمی پذیرند.
دولت باید چه کاری انجام دهد که به ان سرنوشت
دولت قبلی دچار نشود؟
باید برنامه روشن در دستورکار باشد تا دولت بتواند
به انتظار های عمومی پاسخ دهد .دولت هنوز برنامه روشنی
برای سیاست های اقتصادی اش ارائه نداده .این موضوع
بهانه به دســت منتقدان می دهد و دولت را با مشکل مواجه
می کند .به نظر من در شــرایط فعلــی دولت بایــد برنامه و
سیاســت های اقتصادی تهاجمی تری داشته باشد .دولت
باید هدف های هوشــمند تری برای سیاســت های بخش
عمومی بیندیشــد تا یک چشــم انداز امید بخش را در برابر
فعاالن اقتصادی قرار دهد.
منظورتــان از اینکــه می گوییــد دولــت بایــد
سیاست های تهاجمی تری اتخاذ کند ،چیست؟
ما در مورد سیاســت های اقتصادی با مشــکل رو
به رو هســتیم .در مجموع مشــکل بیکاری و رکورد داریم و
به نظر می رســد کاری که دولت تا امروز انجام داده ،کافی
نیست .دولت همه چیز را به بخش بانکی و مالیات دهنده ها
واگذار کرده است .در صورتی که باید سیاست داشته باشد
و فعاالنه وارد عرصه جهت دهی به منابع بانکی شود .به هر
حال دولت قبلی در منابع بانکی ارائه قابل مالحظه ای داشته
است ،کاش این دولت همان اراده را در منتفع کردن بخش
عمومی داشته باشد.
در حال حاضر تولید با مشــکل نقدینگی رو به روست،
به خصوص صنایعی که در انها اشتغال زیاد ایجاد می شود،
نیازمند حمایت است .با این وجود هیچ نوع حمایت مالی از
طرف بانک ها برای صنعت وجود ندارد .نمی شود تمام کار
را به شــوخی و تعارف گذراند .دولت باید باالخره یک برنامه
دقیق و کاربردی ارائه کند.
به نظر من دولت بایــد بانک ها را مکلــف و حکم کند
که بخشــی از منابع بانک ها به برنامه هایی که دولت تعیین
می کند داده شود.
اقای دکتر! به نظر می رسد سوال و پاسخ ان روشن
اســت ،مشــکل اشــتغال و رکود با مدیریت منابع
اقتصاد
شرایط قطعا از ان چیزی که در دولت نهم
و دهم بوده است بهتر شده .امروز دیگر
برکسی پوشیده نیســت که اگر ان روند
ادامه پیدا می کرد ،می توانست کشور را
دچار مصیبت کند
مثلث | شماره 256
در نهایت به نظر می رســد که رفتار های غیرمسئوالنه
در ســال های گذشــته ،حباب بزرگی را به همه عرصه های
اقتصادی کشــور تحمیل کــرده اســت و االن زمان تخلیه
این حباب هاســت .انتظار برای حمایت دولــت از این بازار
نا معقول است.
حوزه مسکن تمام سال گذشته را در رکود گذرانده
است ،در حالی که بخشــی از منتقدان می گویند
که تحرک در این حوزه می توانــد منجر به تحرک
در تمام عرصه های اقتصادی شود .پیش بینی ها
در مورد رونق بازار مسکن در سال گذشته محقق
نشده و کارشناسان امید چندانی به بهبود وضعیت
بازار مســکن هم ندارند .پیش بینی شــما در این
مورد چیست؟
در سال های گذشته سو ءاســتفاده در همه بازار ها
باب شــده بود و بازار مســکن هــم از این حوزه جــدا نبود.
دســتکاری در قیمت گذاری ،در عرضــه و تقاضا و مقررات
بازار و ســاخت و ســاز ،به بحران در بازار مســکن دامن زده
است .این بازار هم مانند بازار های دیگر دچار حبابی است که
تخلیه نشده است .دولت در این حوزه هم اقدام های موثری
انجام نداده و راه حلی ارائه نداده است .در تمام دنیا مسکن
یک کاالی سیاســی اســت و دولت ها در جایی توانسته اند
به حل مشــکل ان اقدام کنند که نظام بانکی را با این هدف
هماهنگ کرده اند.
نظام بانکی و دولت باید برنامه ای داشــته باشــند که
بتوانند در این حوزه اقدام مناسب را انجام دهند .چیزی که
نه تنها در مورد مسکن بلکه در هیچ کدام دیگر از عرصه های
اقتصادی دیده نمی شــود ،همین برنامــه دقیق و عملیاتی
است.
اقتصاد
بانکی بر طرف می شــود ،چرا دولت به این راهکار
تن نمی دهد؟ ایا نگرانی از این وجود دارد که تزریق
منابع به بخش تولید ،باعث رشد تورم شود؟
سوال ما هم همین است که چرا دولت کاری نمی کند.
به نظر من اشکال اصلی در نگاه معیوب به نظام برنامه ریزی
و بخش خصوصی اســت .اگر دولت اقدامی برای سود اور
شــدن ســرمایه گذاری در تولیدی بزرگ انجام ندهد بخش
خصوصی هم تمایلی به این سرمایه گذاری ندارد .به هر حال
سود فعالیت های داللی بسیار زیاد است و در نتیجه بخش
خصوصی رقبتی به سرمایه گذاری در بخش تولید ندارد.
یکی از راه هایی که می تواند به اصالح این سیســتم
کمک کند ،مقرر کردن مالیات های سنگین بر فعالیت های
داللی است ،اگر سود این فعالیت ها مدیریت شود و ریسک
سرمایه گذاری در تولید کمتر شود ،سرمایه گذار ها به این کار
تمایل پیدا می کنند.
ممکن است خودداری بانک ها از تزریق نقدینگی
به سیستم تولید به دلیل نگرانی از احتمال افزایش
تورم باشد.
نکته اساســی این اســت که به هر حال خــروج از
رکود نیاز به تولید دارد .در حال حاضر تولید ما در بسیاری از
بخش ها با ظرفیت خالی کار می کند .بسیاری از شرکت های
فوالد ما با ظرفیت کمتر از ان چیزی کــه باید کار می کنند و
بعد ما واردات فوالد داریم .دولت باید برای این مساله فکر
کند و سیاست های تهاجمی داشته باشــد .این نوع برخورد
با منافع ملی و نادیده گرفتن ان به نفع منافــع برخی افراد و
گروه هاست .باید متوجه باشیم که منافع حدود 10میلیون
نفر از جمعیت ما صرفا به همین دلیل در خطر است.
ی که
برخی هم انتقاد می کنند که کاهش نرخ تورم
دولت به ان استناد می کند ناشی از گسترش رکورد
و عمیق تر شدن ان است.
این دو به هم ربط دارند ،کاهش نرخ تورم می تواند
ناشــی از رکود عمیق باشــد .مردم توانایی پرداخت ندارند
و بنگاه هــا هــم وقتی تقاضــا ندارنــد در رکــود عمیق تری
فرومی روند .این دور تسلســل ،خودش ،خودش را تقویت
می کند.
به نظر می رســد دولت بیش از اینکه به دنبال ارائه
برنامه برای برون رفت از شــرایط اقتصادی فعلی
باشد ،به دســتیابی به توافق در مذاکرات امیدوار
است ،نظر شما چیست؟
سیاست های دولت در مورد اقتصاد ،انفعالی است
و یک امیدواری به توافق وجــود دارد ،اما این نکته در نظر
گرفته نمی شود که اگر توافق های هسته ای هم انجام شود،
مشکل حل نمی شود.
در دوره هایــی که تحریم ها به این حــد نبود ،حتی در
دوره هایی که نرخ رشــد کشــور باال بود ،حتی در سال های
52تا 56که نرخ باالی رشــد داشتیم ،کشور با مشکل رو به
رو بود .در سال های 40تا 48هم رشد قابل توجه بود اما ان
چیزی که مهم است کیفیت رشد است ،باید مشخص شود
که در رشد اقتصادی برندگان و بازندگان چه کسانی هستند.
حتی اگر رشد اقتصادی هم محقق شــود ،باید به این نکته
دقت داشت که به هر حال رشد بدون کیفیت کافی نیست.
فکر می کنید دولت در حال حاضر باید چه برنامه ای
را در دستورکار خود قرار دهد؟
ی بخش خصوصی
دولت باید در سیاستگذاری حام
باشد ،منتها منظور من بخش خصوصی واقعی است ،نه این
بخش خصوصی که ما داریم.
از کل منابع خصوصی ســازی شــده ما در ســال های
گذشــته 90 ،درصد اصال خصوصی نشــده ،بلکه به دست
نهاد ها و بنگاه های بخش عمومی و نظامی افتاده اســت.
خود این یک مســاله جدی پیش روی دولت است ،چرا که
مانع حل مشــکالت اقتصادی کشور می شــود .درواقع ما
یک بخش خصوصــی داریم که ان قدر هــا هم خصوصی
نیســت .منافعی دارد و برای حمایت از ان منافع کار می کند
و بر طبل خصوصی سازی می کوبد ،در حالی که عمال منافع
یک سری گروه های نخبه را تامین می کند .این بخش اسما
خصوصی را باید در کنار حاشــیه های خود دولت گذاشت.
به هر حال منافع گروه های صاحب قدرت همیشــه در روند
تصمیم گیری های اقتصادی تاثیر گذار بوده است.
در مورد بودجه امسال هم حرف و حدیث کم نبود.
در حالی که برخی می گویند سطح وابستگی بودجه
به نفت کم شده ،برخی دیگر استدالل می کنند که
اتفاقا وابستگی کمتر نشده است .ارزیابی شما از
بودجه امسال چیست؟
بــه نظــر مــن بودجــه در ایــران عمــا کارکــرد
توســعه ای اش را از دســت داده اســت؛ بودجه ای که 70
درصد ان تنها رقم های حقوق و دســتمزد است بیشتر یک
مشق تکراری است که هر سال انجام می شود.
اما در مورد 30درصد باقیمانــده ،امتیاز خواهی های
گروه های مختلــف ،امتیاز خواهی که خالف عقل و منطق
اســت و بیشــتر جنبه سیاســی دارد که در ایــن بخش قرار
می گیرد .یک سری منابعی هم هســتند که به تصور دولت
ارقام باالیی نیستند اما با انها می توان بسیاری از مشکالت
روز جامعــه ،یعنــی چیز هایی مثل مســاله زنــان خیابانی،
کودکان کار و اموزش و بهداشــت را حل کرد ،اما همه اینها
به حساب های بی ربط می رود .بعد شما می بینید که بودجه
کمک به ایجاد اشتغال را حذف می کنند و ان را به یک نهاد
اموزشــی در فالن جا می دهند .این کار ها سیاســی است و
نشان می دهند که منافع عمومی در این چرخه فراموش شده
است .ان 30درصد باقیمانده از بودجه که مربوط به حقوق
و دســتمزدها نیســت ،در واقع یا توســط خود دولت تنظیم
سیاسی می شــود یا از طریق مجلس .به همین دلیل است
که من ان قدر ها به تنظیم بودجه و کمک ان به عنوان یک
برنامه امیدوار نیســتم .حتی اگر تحریم ها هم حل نشــود،
اعتقاد من این است که ما ســال اینده هم می توانیم بودجه
را مدیریت کنیم.
اقای دکتــر! دولت همان طــور که اشــاره کردید
حســاب زیــادی روی رفــع تحریم هــا بــاز کرده
اســت ،فرض کنیــم امروز ،یــک روز بعــد از رفع
تحریم هاســت ،چــه اتفاقــی در اقتصــاد ایران
می افتد؟
من بعید می دانم که برنامه ای برای این موضوع وجود
داشته باشد .دولت نمی داند که با این پول ها در صورتی که
ازاد بشود چه کاری باید انجام دهد .گرفتاری ما همان چیزی
است که در تمام 50-60ســال گذشته به ان دچار بوده ایم.
هر وقت در امد ارزی ما باال رفته واردات بیشتر شده است و
گروه های ذی نفع پر قدرت به وجود امده اند و کار دولت برای
تخصیص های بعدی سخت تر شده است.
دولت برای امســال ،یک ســری تعهد هایی برای
ایجاد اشــتغال مطــرح کرده اســت ،مثــا ابراز
امیدواری کرده که تا پایان ســال 800هزار شغل
جدید ایجــاد کند ،این در حالی اســت که دولت با
مشکل استخدام های بدون قانون در دولت قبلی
هم رو به روســت .فکرمی کنید برنامه دولت برای
ایجاد 800هزار شغل چقدر قابل تحقق باشد؟
من فکر می کنم ظرفیت های اقتصادی ما از این هم
بزرگ تر است .مشروط بر اینکه نگاه ما به نظام اقتصادی مان
متفاوت باشــد .با نظم فعلــی و بی برنامگی هایی که در این
مدت شاهد ان بوده ایم ،شاید این حد هم قابل تحقق نباشد.
در سال گذشــته یکی از بازار های به شدت درگیر
مشکل در کشــور بازار بورس بود که در تمام سال
زیان ده بود و حجم مبادالت ان هم نسبت به مدت
مشابه ســال قبل ،کمتر شــده بود .فکر می کنید
مهم ترین مشکل بورس ما در حال حاضر کجاست
و ایا ممکن اســت این مشــکل برای ســال جاری
برطرف شود؟
اگر چارچوب های نظم فعلی وجود داشته باشد من
بعید می دانم که در سال 94هم مشکل ما در بورس برطرف
شود .متاسفانه حامیان بازسازی بازار بورس بر طبل حمایت
دولت از بازار می کوبنــد ،در صورتی کــه در حمایت دولتی
تاکید بر حمایــت از برخــی صنایع خاص اســت .طی این
سال ها از ســال 78به بعد ،منابع تجهیز شده توسط بورس
برای بانک ها از 26درصد تا 47درصد متغیر بوده است .این
یکی از منابع اصلی تجهیز منابع بانکی بوده اســت .نگاهی
که به دنبال حمایــت دولتی از بورس اســت ،همان نگاهی
است که توقع دارد کار به بخش خصوصی سپرده شود و بعد
هر جا که بخش خصوصی کار را خــراب می کند ،دولت وارد
شود و اوضاع را درســت کند .در حال حاضر به نظر می رسد
که امکان بهبود وضعیت بازار بورس نیست ،مگر با ازاد شدن
منابع و ورود ان به نظام بانکی کشور ،در واقع اگر نظام بانکی
نظام مند بشود ،سود های غیر متعارف حذف شود ،بخشی از
مشکل برطرف می شود.
بخــش دیگــری از مشــکل بــورس مربــوط بــه
پتروشیمی هاست .این بنگاه ها ،چشم به دست دولت دارند و
انتظار دارند که دولت خوراک یارانه ای به انها بدهد ،در حالی
که در بخش خصوصی ،یارانه سوخت نباید معنی داشته باشد
و این بنگاه ها باید افزایش بهره وری ،تنوع تولید و صادرات
محصول نهایی سود خود را افزایش بدهند.
163
اقتصاد
رویداد1
بورس تهران ،نگران و امیدوار
اقتصاد
164
مثلث | شماره 256
سال بد شاخص ها در بازار سرمایه
سال گذشته یکی از بد ترین سال ها برای بازار سرمایه
در بورس تهران بوده است؛ افت شاخص ها باعث شد که در
هر چهار فصل سال گذشته سرمایه گذاران زیان ده باشند،
اما چه اتفاقی افتاد که بورس سالی تا این حد «بد» را پشت
سر گذاشت.
اگر در طول زمان به عقب برویم و برسیم به یک سال
پیش در چنین روز هایی ،می شود برداشت واقعی تری از ان
چیز ی که در سال گذشته در اتاق شیشــه ای اتفاق افتاده
است به دست اورد.
در روزهــای پایانــی اســفند ســال گذشــته
شــاخص کل بــورس نزدیــک بــه 79هــزار واحــد
قــرار داشــت ،ایــن رقــم در روز هــای پایانــی ســال
93بــه حــدود 64هــزار رســید؛ کاهشــی معــادل
15هزار واحد برای یک ســال .ناظران می گویند در ســال
گذشته 100 ،هزار میلیارد تومان از ارزش بورس
تهران برباد رفت و سرمایه گذاران به طور میانگین
زیان 19درصدی را تجربه کردند.
ســال گذشــته درســت در چنین روزهایی
که بــازار پیش بینی بــرای تحوالت بورســی داغ
بود ،ناظران پیش بینی می کردنــد که باتوجه به
بحران هایی که اقتصاد ایران در معرض ان قرار
دارد 93 ،سال بحران در بازار بورس خواهد بود.
سال گذشــته در چنین روزهایی پیش بینی
می شد که «درامدهای دولت از حیث مقدار و نرخ
فروش نفت خام توام با ریســک بــوده و احتمال
کســری بودجه عمومی وجــود دارد .باتوجه به
رویکرد دولــت مبنی بر عدم اســتقراض از بانک
مرکزی و رشد پایه پولی ،این انتظار وجود داشت
که بخشی از این کسری ها از محل عرضه سهام
جبران شــود و در نتیجه احتمال رونق بازار سهام
در نظر گرفته می شــد .بــا این وجــود ،افزایش
سود شرکت های بورسی و فرابورســی باتوجه به
افزایش هزینه انهــا تحت تاثیر برخی تصمیمات
بودجه ای ،افزایش ســطح عمومــی قیمت ها،
افزایش دستمزدها ،فاز دوم هدفمندی یارانه ها و
افزایش قیمت نها ده های انرژی و افزایش هزینه
مالی ،مســتلزم افزایش نرخ فروش محصوالت
یا افزایش تولید و فروش اســت .در خصــوص نرخ فروش
محصوالت ،باتوجه به ثبات نســبی قیمت هــای جهانی و
پیش بینی تحلیلگران مبنی بر کاهش قیمت مواد خام و نیز
احتمال کم افزایش نرخ ارز ،نمی شد چندان امیدی به این
محرک افزایش درامد شــرکت ها داشــت .در حوزه افزایش
تولید و فروش ،بســیاری از شــرکت های صادراتی و تولید
مواد خام (نزدیک به 70درصد ارزش بازار سهام را تشکیل
می دهند) به دلیل مشکالت بین المللی ،زیر ظرفیت مشغول
به فعالیت کرده و می کنند .با گشایش بازارهای بین المللی
روی این دســته از شــرکت ها انتظار افزایش تولید و فروش
چندان غیر منطقی نخواهد بود».
ان گشایشــی کــه در پایــان ســال گذشــته عده ای
چشــم انتظار ان بودند ،تا ماه پایانی ســال 93هم رخ نداد
و بورس تهران ،هــر روز بد تــر از دیروز ،رو به ســقوط قدم
برداشــت .زیان هایی که بورس تهران در ســال های قبلی
فعالیتــش تجربه کــرده بــود ،در مقاطعی ناشــی از برخی
اظهارنظر های مقام های سیاسی و نوســان های بازارهای
جهانی بوده است ،اما اتفاق سال 93از جنس دیگری بود.
طی سال 93غیر از سقوط قیمت جهانی نفت و مواد خام در
چند ماه پایانی این ســال ،متغیر خاصی که وقوع ان باعث
سقوط شاخص شود ،رخ نداد ،اما بورس هم در هیچ فصلی
در سال 93برای سرمایه گذاران خود سوداور نبود.
اگر به درون بازار نگاه کنیم ،انتخابات سال 92منجر به
ایجاد یک حباب هیجانی در بازار بورس تهران شد ،اما هیچ
حبابی عمر طوالنی ندارد .ممکن است در اولین نگاه ،به نظر
برسد که تخلیه حباب ناشــی از ان خوش بینی ،به روند رو به
سقوط بازار در تمام سال گذشته انجامیده است .تحلیلگران
درون بازار اما ،نظر دیگری دارند .به عقیده برخی ناظران،
اصلی ترین مقصر در ســقوط ادامه دار شاخص های بورس
تهران و زیان بــورس در هر چهار فصل ســال ،93عملکرد
سازمان بورس و اوراق بهادار بوده است.
اصلی ترین وظیفه ســازمان بورس ،نظــارت بر بازار و
فعالیت های ان اســت ،اما این سازمان در سال ،93تالش
کرد وارد حیطه کنترل شاخص بورس شود و از تخلیه سریع
حساب قیمت سهام جلوگیری کند؛ در نتیجه این تالش ها
سیگنال های نادرســت به فعاالن بازار بورس داده شد و به
دردسر های دنباله دار در تمام سال گذشته انجامید.
خارج از تاالر شیشــه ای هم سیاست های اقتصادی
انقباضی که دولتمردان اصرار دارند از ان به عنوان سیاست
مالی انضباطی یاد کنند ،در حاشیه تالش جدی دولت برای
کنترل تورم به هر قیمت ممکن ،به رکود دامنه دار در اقتصاد
کشور دامن زد .رکودی که اصلی ترین پیامد ان کاهش حجم
فعالیت های اقتصادی و در نتیجه افت شدید در میزان تولید
و فروش شــرکت های تولیدی بود .وضعیتی که باعث شــد
سوداوری شرکت های بورسی به شدت تحت تاثیر قرار گیرد.
اما حاال تحلیلگران بازار در برابر این سوال قرار دارند
که بازار بدحال بورس ســال ،93در ســال 94بــه چه حالی
خواهد افتاد؟ واقعیت این است که فعاالن بازار بورس بسیار
نگران هستند .شرایط نامناسب کسب و کار در ایران به این
زودی ها رو به بهبود نخواهد بود.
علی سنگینیان ،معاون ســابق بورس و اوراق بهادار
تهران و مدیرعامل شرکت تامین ســرمایه امین در مورد ان
چیزی که در سال 94در انتظار بورس تهران است می گوید:
«دلم می خواهد بگویم که در ســال ،94بــازار خیلی خوبی
خواهیم داشــت و بازار با رشــد نماگرهــای فعالیت همراه
می شود و رشــدی که اتفاق می افتد ،افت های سال 93را
جبران می کند و در نتیجه اش دوباره شــاهد حضور گسترده
ســرمایه گذاران در بازار خواهیم بود ،امــا برخالف ارزوی
قلبی ام ،فکر می کنم بازار ســرمایه فقــط در صورت ایجاد
رشــد باثبات در اقتصاد و اصالح انتظارات سرمایه گذاران
وارد دوره رشد جدید خواهد شد .با فرض عدم تغییر شرایط
بین المللی ،به دلیل پیش بینی های موجود در مورد اقتصاد
کالن کشور برای سال 94و عملکرد اقتصادی سال 93و نیز
باتوجه به شرایط نامناسب کسب وکار که پیش بینی می شود
در سال 94هم ادامه پیدا کند ،نمی توان تصویر
مثبتی را از بازار انتظار داشت؛ هر چند که اقتصاد
ل 93با رشد مثبت مواجه شده است،
کشور در سا
ولی این رشد انقدر قوی نیست که بتواند کاهش
تولید ملی حادث شده در دو سال گذشته را جبران
کند و اقتصاد را به چرخه رونق برگرداند».
کاهــش 10درصــدی تولید در دو ســال
گذشــته در هر کجای دیگر دنیا بــا یک اقتصاد
معقول می تواند نوعی بحران تلقی شود .با این
حال بسیاری از ناظران معتقد بودند که رشد بورس
در سال های 91و ،92منطقی نبوده است و باید
پیش بینی این شدت بعد از فرج را می کردیم.
در شرایط رشــد سرســام اور نقدینگی طی
سال های کاری دولت نهم و دهم و نبود فرصت
و ظرفیت کافی برای جذب این نقدینگی در سایر
بخش های اقتصادی ،حجم زیــادی از پول به
بازار ســرمایه سرازیر شــد که در نتیجه ان ،یک
رشد سرسام اور به وجود امد و حاال سرمایه داران
در بورس هزینه ان تصمیم هــای غیر عاقالنه را
می پردازند؛ ان هم در شــرایطی که دولت تمام
توان خود را بر اعمال سیاســت های انقباضی،
کاهش حجم پول در دست مردم و کاهش تورم
گذاشته است.
باید این نکتــه را هم در نظر گرفت کــه همه فرض ها
و تحلیل ها در مورد ادامه شــرایط نامناسب در بورس تهران
با فرض این اســت که شــرایط اقتصادی به همین شکلی
که امروز هســت ،باقی بماند؛ این در حالی است که دولت
به شدت امیدوار است که توافق هسته ای به نتیجه مطلوب
مورد نظر برسد.
در شرایط فعلی بازار بورس به طور طبیعی عده زیادی
از سرمایه گذاران خرد و کم تجربه ،ناچار به ترک بازار بورس
شده اند که بخشی از کاهش میزان مبادالت در بازار بورس را
ناشی شده است .بنا براین می توان بازار فعلی بورس تهران
را بازار رکودی با حجم مبادالت کاهش یافته توصیف کرد ،اما
نمی توان مطمئن بود که این وضعیت ادامه پیدا خواهد کرد.
بورس تهــران نشــان داده اســت که همــواره درگیر
تصمیم های هیجانی می شود ،الزمه رشد در بورس هم این
است که امیدواری به سوددهی در یک تا دو سال پیش روی
سرمایه گذاران باشــد؛ ممکن است دستیابی به یک توافق
با 5+1همان چیزی باشــد که بــورس تهــران ان را انتظار
می کشد.
قیمت دالر ،ارامش در انتظار توفان
رویداد2
اقتصاد
از چهار راه استامبول تا مبانی اکادمیک با ارز
فاطمه کریمخان
خبرنگار
مثلث | شماره 256
اقتصاد
از ان روز هــا که قیمــت دالر روزانه تغییــرات نجومی
می کرد ،گذشته است .سال گذشته قیمت دالر در بازار ازاد
باال و پایین زیادی را تجربه نکرده است.
کم ترین قیمت دالر در سال گذشته مربوط به روز های
گرم تیرماه اســت ،پانزدهم تیرماه ،قیمت دالر که در تمام
فصل بهار روند نزولی داشت ،پایین ترین رکورد خود را روی
عدد سه هزار و 90تومان ثبت کرد .این عدد یک بار دیگر در
پایان مرداد ماه هم روی تابلوی فروشندگان ارز ظاهر شد اما
بعد از ان ،روند افزایش قیمت ارز با یک شیب مالیم اغاز شد
و ادامه پیدا کرد تا اواسط دی ماه باالترین رکورد خود در سال
93را روی قیمت سه هزار و 560تومان ثبت کند.
در نهایت در اســفندماه ،شــاخص قیمت دالر در بازار
تهران روی رقم سه هزار و 400تومان بسته شد .در تمام این
مدت قیمت ارز در مرکز مبادالت ارز ،روی رقم دو هزار و 650
تومان ثابت مانده است.
بازار ارز در مجموع در سال گذشــته روز های ارامی را
پشت ســر گذاشــته و خبری از اظهارنظر های بحث برانگیز
مسئوالن در این مورد نبوده است و از انجا که تغییر اساسی
هم در زمینه روبط خارجی کشور ایجاد نشده و رویداد سیاسی
خاصی هم رخ نداده است ،این ارامش چندان جای تعجب
ندارد.
تنها نکتــه ای که در بازار ارز ســال گذشــته می تواند
موضــوع بحث قرار بگیرد ،مســاله بحث بر ســر تک نرخی
شدن قیمت ارز است ،دولت پیش تر اواخر سال 92اعالم
کرد که ارز تک نرخی را در نیمه دوم سال 93اجرایی خواهد
کرد و اجرای این برنامه به تدریج خواهد بود تا قیمت ارز را با
همان هدفی که در برنامه پنجم توســعه امده است ،تبدیل
به «تک نرخی با قیمت شــناور مدیریت شده» کند ،اما این
اتفاق عمال رخ نداد.
یکسان ســازی نرخ ارزی که دولت به دنبال اجرای ان
بود ،به گفتــه ابوالفضل اکرمی ،مدیــرکل اقتصادی بانک
مرکزی ،به معنای ان اســت که «نرخی واحــد و به صورت
یکسان در اقتصاد ســاری و جاری می شود تا تفاوت نرخ در
بازار ازاد و رسمی بیشتر از بعالوه و منهای دو درصد نباشد.
باید شــرایطی مهیا شــود تا نرخی را که بانک مرکزی برای
ارز اعالم می کنــد بتواند با همان نرخ نیاز اقتصاد کشــور را
جواب دهد».
اما یکسان ســازی نیازمند پیش شــرط هایی است که
به نظر می رسد عدم دستیابی کامل به انها باعث شده است
خالف وعده اســحاق جهانگیــری در ســال ،92دولت در
ســال 93نتواند به تعهد خود برای تک نرخی کردن قیمت
ارز جامه عمل بپوشاند .ذخیره مناســب ارزی ،ثبات نسبی
اقتصادی و به سرانجام رسیدن مذاکرات هسته ای از جمله
پیش شرط هایی بوده است که دولت برای حرکت به سمت
یکسان سازی نرخ ارز بر انها تاکید می کند؛ مواردی که به نظر
می رسد هنوز تا دستیابی به انها فاصله وجود دارد.
دولت البته هنوز خوشبینی خودش را حفظ کرده است؛
در روز های پایانی ســال گذشــته این بار وزیر اقتصاد ابراز
امیدواری کرده اســت که قیمت ارز در ســال ،94سرانجام
تک نرخی شود .اقای طیب نیا که قبال تاکید کرد بود «دولت
خود را متعهد می داند سیاست یکسان سازی نرخ ارز را همگام
با کنترل تورم در یک فرایند تدریجی اجرا کند» جانب احتیاط
را هم رعایت کرده است و در مورد اینکه سرانجام چه زمانی
برای تک نرخی کردن رســمی قیمت ارز در نظر گرفته شده
است تاکید کرده که «تک نرخی و یکسان سازی نرخ ارز از
جمله اقداماتی اســت که بعد از ایجاد ارامش نسبی در بازار
پول و ارز کشــور ،قابل اجرا خواهد بــود .در این مورد گفته
اســت که برای تک نرخی کردن قیمت ارز باید اول شرایط
مناسب ان فراهم باشد».
به نظر می رسد در این زمینه ،رئیس کل بانک مرکزی
هم با وزیر هم داستان است که از هر گونه اظهارنظر شفاف
در مورد زمان قطعی تک نرخی شــدن قیمت ارز خودداری
کرده و تنهــا به ذکــر این موضــوع کفایت کرده اســت که
«اجرای برنامه تک نرخی شدن قیمت ارز به صورت تدریجی
خواهد بود».
اما در شرایطی که قیمت ارز در بازار ازاد و مرکز مبادالت
ارزی ،اختالفی در حدود هزار تومان دارند ،سوال این است
که اگر دولت بخواهد سیاست تک نرخی کردن قیمت ارز را
اجرایی کند ،قیمت تعیین شــده برای دالر در مرکز مبادالت
ارزی به عنوان مرجع در نظر گرفته
خواهد شد یا قیمت بازار ازاد.
اقــای نوبخت ،ســخنگوی
اقتصــادی دولــت یازدهــم در
این مورد می گوید« :دولــت به تدریج
سیاســت یکسان ســازی نرخ
ارز را اجرا می کنــد بدان معنی
که قیمت ارز در بــازار ازاد به نرخی که
به عنوان نــرخ مبادله ای در
بانک مرکزی ارائه می شود،
نزدیک شــود؛ بانک مرکزی به
هیچ وجه به دنبال رســاندن نرخ
مبادله ای به بازار ارز نیست ،بلکه
بــازار ازاد باید خــود کامال این
مســاله را تنظیــم
کند».
بــا ایــن
حــال بــه نظــر
می رســد اتفاقــی
که در عمــل در حال
رخ دادن اســت ،کمی با
این موضع گیری ســخنگوی
اقتصادی دولــت فاصلــه دارد .
قیمت دالر در بودجه ســال 94که روی
نرخ دو هزار و 850تومان بسته شده
است ،ممکن اســت افزایش 200
تومانی ان نسبت به سال گذشــته انقدر ها چشمگیر نباشد،
اما به هر حال ،وقتی قیمت در بازار ازاد در تمام سال گذشته
به قیمت دالر در مرکز مبادالت ارزی نزدیک نشــده اســت،
موضوع نشان دهنده ان اســت که بازار ازاد از قیمت گذاری
دستوری اســتقبال نخواهد کرد و در عمل این دولت است
که باید منطق عرضه و تقاضا در بازار محدود دالر در کشــور
را بپذیرد.
در مورد قیمت دالر ،خالف قیمت نفت ،بخش زیادی
از رفتار های بازار به نتیجه مذاکرات ایران و 5+1بســتگی
دارد ،ممکن است اظهارنظر اقای نوبخت در مورد
احتمال نزدیک شــدن قیمت دالر در بازار ازاد به
پیش بینی دولت برای قیمت دالر در ســال 94
هم ناظر بر همین موضوع باشد که در صورت
توافق نهایی ایران و 5+1در مورد پرونده
هسته ای احتمال ســقوط قیمت دالر
دور از نظر نیست.
165
اقتصاد
اقتصاد
166
مثلث | شماره 256
رویداد3
سرانجام مسکن مهر ،شاید سال94
مســکن مهر بیمار نیمه جان بازمانــده از دولت دهم
است ،روی دست های دولت یازدهم .هر چند اقای روحانی
در دوران تبلیغات انتخاباتی اش از مسکن مهر به عنوان یکی
از پروژه هایی یاد می کرد که در صورت موفقیت در انتخابات
اجرای ان را ادامه خواهد داد ،وزیر راه و شهرسازی اش در
همان ابتدای کار نشــان داد که عالقه چندانی به این پروژه
ندارد و با «مزخرف» توصیف کردن این پروژه صراحتا اعالم
کرد که دولت قصد ندارد هیچ واحد جدیدی در پروژه مسکن
مهر بســازد و تنها و تنها واحد های باز مانده از دولت قبلی را
تکمیل خواهد کرد و به متقاضیانی که قبال ثبت نام کرده اند،
تحویل خواهد داد.
دولت البته طرح های خالقه دیگری هم برای بخش
مسکن داشت ،ان چیزی که اقای روحانی شعارش را می داد،
طرح مسکن حمایتی اجتماعی بود برای زوج های جوان و
افراد دارای شرایط .مصوبه این تصمیم اواسط سال گذشته
از هیات دولت خارج شــد اما الیحه ان با تمام شلوغی کار و
رابطه دولت و مجلس هنوز سرنوشت روشنی نداشته است.
سیاست های دولت در کل اقتصاد تالش برای توقف
رشد و حتی در صورت امکان کاهش رقم تورم در کشور بوده
است؛ تالش هایی که به نظر بســیاری منجر به تثبیت رکود
باز مانده از دولت دهم ،در ماه های گذشته در دولت یازدهم
شــود ،بازار مســکن هم از این رکود بی نصیب نبوده اســت
و درنتیجه ،ماه هاســت که فعاالن بخش مســکن از توقف
مبادله مسکن صحبت می کنند.
یکی از خلل های جدی پروژ ه مســکن مهر در دولت
دهم ،مساله امکانات زیر بنایی واحد های ساخته شده بود.
وزارت مسکن و شهر ســازی در دولت یازدهم اما تاکید دارد
که هیچ واحدی را بدون امکانات زیر بنایی شــامل مدرسه،
مسجد ،کالنتری ،اب و برق و گاز و فاضالب تحویل ندهد.
همین موضوع باعث بروز برخی تاخیر ها در زمان های مقرر
برای تحویل واحد های مسکونی شده است.
اما مسکن مهر در این مدتی که از عمر دولت یازدهم
می گذرد ،به نسبت بازار تقریبا راکد معامالت مسکن ،باال و
پایین بیشتری را پشت سر گذاشته است .دولت دهم عالوه
بر به جا گذاشتن کل پروژه مسکن مهر برای دولت بعد ،در
روز های پایانی عمر خودش تعهد دیگــری هم برای دولت
یازدهم ایجاد کرد و ان تصویب مصوبه ای برای افزایش رقم
وام مسکن مهم از 25به 30میلیون تومان بود.
این موضوع مهم ترین مجادله ســال گذشته را بر سر
پروژه مسکن مهر شکل داده است .دولت برای محقق کردن
حداقل های الزم برای تحویل واحد های مسکونی مسکن
مهر بــه متقاضیان ،نیازمند پول بیشــتری بود اما مســئول
پروژه در وزارت راه و شــهرداری بارها تصریــح کرده بود که
ی که در نوبت دریافت واحد های خود قرار دارند حاضر
مردم
نیستند رقمی بیش از انکه تا کنون پرداخت کرده اند را پیش
از تحویل واحد های خــود به دولت بپردازنــد .با این وجود
دستیابی به حداقل استاندار دها و همچنین حصار کشی ها
و محوطه ســازی های مورد نظــر وزارت راه و شهرســازی،
نیازمند اعتبار بیشتری بود و در نتیجه دولت به یکی از اخرین
مصوبه های دولت قبل برگشــت تا مســئولیت تامین مالی
باقیمانده هزینه های مسکن مهر را به گردن سیستم بانکی
کشور بیندازد.
محســن نریمان ،معاون وزیر راه وشهرسازی در امور
ی جدید ،به عنوان فردی که بیشترین بار زمین مانده
شهرها
از قطار مسکن مهر ،به حوزه مسئولیتی او مربوط می شود،
نگاهی به توقف انچه موریانه اقتصاد نامیده شد
اولین چراغ را روشــن کرد و گفت« :برای اینکه فشار مالی
خریداران مسکن مهر کاهش یابد از وزیر موضوع افزایش
وام درخواســت کردیم .اقای اخوندی با ان موافقت کردند
و این درخواســت در دولت درحال بررســی است .از طرف
بانــک مرکزی هم پالس های مثبتی داشــته ایم که ســقف
وام مسکن مهر از 25میلیون به 30میلیون تومان افزایش
یابد».
وزارت مســکن تصور کرده بود که در صورت افزایش
پنج میلیونی تسهیالت برای هر واحد باقیمانده می تواند تا
پایان سال 94به تعهدات خود برای تحویل بخش بزرگی از
واحد های مسکن مهم عمل کند و پرونده حدود یک میلیون
واحد بر جا مانده را ببندد.
از ابتدای ســال 90تا زمانی که مسئوالن رسما اعالم
کردند نیازمند افزایش ســقف وام ارائه شده به مسکن مهر
هســتند ،در یک فاصله زمانی سه ســاله ،قیمت واحد های
مســکن مهر به ازای هر متر ،حدود دو برابر شــده بود .این
روند با مصوبه دولت دهــم برای ازاد کردن امــکان خرید و
فروش این واحد ها شدت هم گرفته بود و در حالی که سقف
وام این واحد ها همچنان روی رقم 25میلیون تومان باقی
مانده بود ،وزارت راه و شهر سازی با تکیه بر همین استدالل
خواهــان افزایش میزان وام بــود ،اما ایــن تصمیم در گام
اول با پاســخ قاطع بانک مرکزی مواجه شــد« :با عنایت به
سیاســت های دولت مبنی بر تکمیل طرح هــای نیمه تمام
مسکن مهر و عدم افزایش تعهدات جدید بابت طرح مذکور،
لزوم کنترل نقدینگی جهت مهار تورم و جلوگیری از افزایش
بدهی بانک ها باالخص بانک مسکن (به عنوان بانک عامل
طرح مسکن مهر) به بانک مرکزی و تبعات منفی ناشی از ان
و نیز با امعان نظر به تصمیمات متحده قبلی شــورای پول و
اعتبار مورخ 1392/11/8مبنی بر «مخالفت شورای پول و
اعتبار با افزایش سقف فردی تسهیالت مسکن مهر از 250
میلیون ریال بــه 300میلیون ریال» ،بانک مســکن صرفا
متعهد به پرداخت تسهیالت بابت طرح های قرارداد منعقده
مسکن مهر است و هر گونه پالس مثبت افزایش سقف فردی
تسهیالت موصوف باتوجه به تبعات ناشی از افزایش بار مالی
طرح مزبور از سوی بانک مرکزی تکذیب می گردد .توضیح
اینکه ،در راستای تکمیل پروژ ه مسکن مهر نهایت مساعدت
و انعطاف الزم از سوی شورای پول و اعتبار و بانک مرکزی
جمهوری اسالمی ایران مورد مالحظه قرار گرفته است».
استدالل بانک مرکزی صریح بود؛ تزریق پول بیشتر
به بازار بــه هر بهانــه ای ،مخالــف سیاســت های جدی و
سختگیرانه دولت برای جلوگیری از افزایش میزان نقدینگی
در کشور و تورم زا خواهد بود.
وزارت مســکن امــا در برابر تعهد تحویــل واحد های
راه و شهرسازی قرار داشت و هیچ راه حلی هم برایش وجود
نداشت ،در نتیجه در پاسخ به بانک مرکزی گفت« :افزایش
وام برای همه 2/3میلیون مســکن مهر ساخته شده نیست
بلکه بــرای حداکثر 500تــا 700هزار واحد مشــکل دار و
ناتمام درخواست شده اســت .ضمن اینکه پیشنهاد وزارت
راه وشهرســازی برای تامین مالی این درخواســت« ،شارژ
مجدد خط اعتباری یــا به عبارتی چاپ دوبــاره پول تورم زا»
نیســت ،بلکه این وزارتخانه از بانک مرکزی خواسته است
اجازه استفاده مجدد اقساط ماهانه تسهیالت مسکن مهر را
به نفع پروژه های نیمه کاره صادر کند.
در حال حاضر ،صاحبان واحدهای مسکونی مهر که
طی سال های اخیر خانه های خود را تحویل گرفته اند ،هر
کدام ماهانه به طور متوسط 120هزار تومان قسط وام های
خود را به بانک مســکن بازپرداخت می کنند که کل اقساط
پرداختی به این بانــک در هر ماه بین 150تــا 200میلیارد
تومان براورد می شود.
وزارت راه وشهرسازی معتقد است مبالغی که از محل
بازپرداخت اقســاط وام های مســکن مهر به بانک مسکن
بازمی گردد ،چنانچه مجددا تبدیل به تسهیالت و وارد بازار
ساخت وساز شود ،همچون بار اولی که در قالب خط اعتباری،
به مصرف رســید ،اثر تورمی ندارد .ان هم در شــرایطی که
بانک مســکن اقســاط جمع اوری شــده بابت خط اعتباری
48هزار میلیاردی را به بانک مرکزی برمی گرداند و استفاده
مجددی از این تسهیالت نمی شود».
اســتدال ل های وزارت راه و شهرســازی در کنــار
نامه نگاری هایی از دفتر معــاون اول رئیس جمهور به بانک
مرکزی ،ســرانجام گارد بانک مرکــزی را هم پاییــن اورد و
موضوع افزایش میزان وام واحد های تحویل نشده مسکن
مهر به متقاضیان ،به شورای پول و اعتبار رفت.
سرانجام اواخر بهمن ماه سال گذشته ،قائم مقام وزیر
راه و شهرسازی در حاشیه افتتاح یکی از پروژه های مسکن
مهر در گیالن ،ضمــن اعالم این خبر کــه دولت تا کنون،
450هزار واحد مســکن مهــر را تحویل متقاضیــان داده
است ،از تصویب افزایش پنج میلیون تومانی وام واحد های
باقیمانده مسکن مهر در شورای پول و اعتبار خبر داد و ابراز
امیدواری کرد که دولت بتواند همه تعهدات باقیمانده خود
را در کمترین زمان ممکن عملیانی کند ،تا در نهایت مساله
پــروژه ای که وزیــر راه در اغــاز کار خــود ان را «مزخرف»
توصیف کرده بود ،حل شود.
تاکید مصوبه های هیات دولت در زمینه مسکن بیشتر
بر بازسازی بافت های فرسوده و مسکن روستایی قرار دارد.
اما سیاســت های ســختگیرانه در زمینه کنترل تورم ،فشار
زیادی را روی باز سازی مسکن فرسوده هم قرار داده است.
به نظر می رسد سیاســت دولت در زمینه مسکن هم نیازمند
گشــایش در مذاکرات هسته ای باشــد ،در صورت حصول
توافق و برطرف شــدن فشــار های خارجــی از روی دوش
اقتصاد کشــور ،یکی از حوزه هایــی که خــروج ان از رکود
می تواند منجر به جهش باشد ،حوزه مسکن خواهد بود.
تورمصفردرصدی،شوخییاجدی؟
رویداد4
شــوک خبری بزرگی بــود؛ رئیس جمهــور در صفحه
تلویزیون ظاهر شــد و گفت که دولت تورم را به صفر رسانده
است .ایا این بازگشت به همان شــیوه اماردهی دولت های
نهم و دهم نیست؟ اسحاق جهانگیری در تشریح اظهارات
رئیس جمهور گفت ،نــه ،این امار احمدی نژادی نیســت و
منتقدان اگاه نیستند .شاید لحن اقای جهانگیری کمی تند
به نظر برسد ،اما برای رفع ان نااگاهی هم که شده ،می شود
به امار مراجعه کرد ،قبل از ان باید ببینیم که رئیس جمهور و
دولتش دقیقا از چه چیزی صحبت می کنند.
نرخ تورم ،به معنی رشــد پی درپی قیمت ها در یک بازه
زمانی مشخص اســت که معموال ان را بر مبنای قیمت های
ســال پایه در نظر می گیرند .طبق جدولی که بانک مرکزی
در مورد تورم منتشــر کرده اســت ،در حال حاضر سال پایه
محاســبه نرخ تورم ،سال 1390اســت و قیمت ها بر مبنای
رشــدی که از ان زمان تا به حال تجربه کرده اند ،محاســبه
می شوند .وقتی دولت اقای روحانی در مرداد سال گذشته کار
خود را اغاز کرد ،نرخ تورم ساالنه رقم 35/1را نشان می داد،
یعنی قیمت ها نسبت به سال گذشــته به طور متوسط حدود
35درصد باالتر رفته بــود .دولت با تاکید بر اینکه دو چالش
مهم اقتصادی پیش رویش کنترل تــورم باال و تالش برای
خروج از رکود اســت ،مرتبا از برنامه هایی که برای رسیدن به
این دو هدف دارد صحبت می کرد .ان روز ها رشد اقتصادی
منفی 6/8درصد خودش مانعی برای هر نوع سیاســتگذاری
اقتصادی بود ،ضمــن اینکه رقم باالی تورم ســاالنه باعث
می شد درامد ها ناعادالنه توزیع شود ،تمایل به پس انداز به
دلیل کاهش روز به روز ارزش پول کم تر شود و در مقابل مردم
ترجیح دهند تا جایی که می توانند پول خود را تبدیل به کاال
بو تاب اقتصادی ،در
کنند .در نتیجه این فضای مبهم و پرت
بعدی خارجی هم کسری تراز پرداخت رخ می دهد و ریسک
ســرمایه گذاری را باال می برد .در نتیجه منابع مالی از تولید
که فعالیتی زمان بر اســت منحرف و به بازار های جایگزین
سرازیر می شوند.
نبود پیش بینی از نرخ تورم در یک اقتصاد ناارام ،اجازه
نمی دهد که بنگاه هــای اقتصادی و خانواده هــا بتوانند در
مورد هزینه های خود براورد منطقی داشته باشند و در نتیجه
نتوانند برای اینده برنامه ریزی کنند ،بــه هم خوردن ارامش
روانی جامعه و کنشگران اقتصاد در نتیجه همین مساله رخ
خواهد داد که خودش باعث بی ثباتی و باال رفتن خطرپذیری
سرمایه گذاری در یک اقتصاد می شود .تورم افسارگسیخته از
معیار موفقیت و بالی جان دولت ها
مهمترین عوامل کاهش توان اقتصادی مردم و ناپدید شدن
یک به یک کاالهای مورد نیاز سبد خرید انان است .از این رو
نرخ تورم را می توان از شــاخص های مهم بررسی وضعیت
ی با ان سرعتی که در
معیشتی جوامع به شمار اورد .رشد تورم
سال های 90تا 92اتفاق افتاد ،نمی توانست ادامه پیدا کند،
این همان چیزی بود که صندوق بین المللی پول می گفت؛
اواسط سال 1392یعنی در سال ،2013صندوق بین المللی
پول در گزارش های خود پیش بینی می کرد تا چهار سال اینده
نرخ تورم در ایران روی 22درصد تثبیت می شــود .صندوق
بین المللی پول پیش بینی کرده بود در سال 2014میالدی
یعنیسالگذشتهشمسی،تورم 43/3درصدیسال 2013به
29درصد می رسد و در سال 2015به کانال 23/5درصد و در
سال 2016به 20درصد برسد و این عدد تا سال 2018یعنی
سه سال متوالی ثابت بماند.
این همان چیزی بود که اقای روحانی در شــعارهایش
می گفت؛ کاهش تورم و رساندن ان به رقم 25درصد .حاال
باید گفت که او توانســته است شــعارش را محقق کند .امار
بانک مرکزی نشــان می دهد که در بهمن ماه سال گذشته،
قیمت هانسبتبهیکماهقبلتنهادرحدودهشت دهمدرصد
تغییر کرده اســت .اما ر مرکز امار ایران ،بــا اختالفی ناچیز
حتی عددی کوچک تر از این را نشان می دهد ،در حالی که
بانک مرکزی می گوید تورم بهمن ماه به 15/8رسیده است،
مرکز امار ایران در تازه ترین امار خود این رقم را 15/2درصد
اعالم کــرده و خبر داده اســت که تورم ســاالنه 1393برابر
15/7درصد و تورم نقطه به نقطه 14/4بوده است .کاهش
نرخ تورم ،تنها مربوط به ثابت ماندن قیمت کاالهای مصرفی
مردم در بهمن ماه نسبت به ماه قبل از ان و کاهش روند رشد
قیمت ها نســبت به ســال های قبل از ان نیســت ،شاخص
دیگری که در بررسی نرخ تورم جا دارد ،شاخص پی نگر تورم
تولید است .شــاخص قیمت تولیدکننده نگاهی عمیق تر به
تغییرات قیمت ها است .با استفاده از تغییرات این شاخص
می توان ســه نوع تورم تعریف کرد .بر این اساس ،می توان
تغییرات یک ماهه شاخص قیمت تولیدکننده را «تورم ماهانه
تولیدکننده» ،تغییرات یک ساله شاخص قیمت تولیدکننده را
«تورم نقطه به نقطه تولیدکننده» و تغییرات متوسط شاخص
تولیدکننــده در دو بازه 12ماهــه متوالی را «تــورم میانگین
تولید کننده» نامید .محاســبه این شــاخص ها به ما امکان
می دهد که قیمــت کاال ها را در اینده هــم پیش بینی کنیم،
چرا که هر چه تورم در این شــاخص ها کم تر باشــد ،قیمت
اقتصاد
مثلث | شماره 256
اقتصاد
تمام شــده محصوالت کم تر خواهد بود و کاال ها ارزان تر به
دست مصرف کننده خواهند رسید .امار منتشرشده از گزارش
بانک مرکزی نشــان می دهد که شــاخص تورم تولید کننده
در بهمن ماه به 207/6واحد رسیده اســت؛ بنابراین باتوجه
به ثبت شــاخص تولید کننده معادل 209/2واحد در دی ماه
نرخ ماهانه تورم تولید کننده در بهمن ماه به منفی 0/8درصد
رسیده است .منفی شــدن تورم ماهانه حاکی از ان است که
متوسط قیمت کاال و خدمات تولیدی در بهمن ماه نسبت به
قبل از ان کاهش یافته است ،اخرین بار در شهریور 88نرخ
تورم ماهانه تولید کننده منفی 0/6بوده است؛ یعنی رشد منفی
تورم ماهانه بهمن در 65ماه گذشته بی سابقه بوده است .در
سال های گذشــته روند تورم ماهانه تولید کننده در مقاطعی
دچار نوسان شــدید شده اســت .به عنوان مثال ،در مهر 91
شاخص بهای تولید کننده معادل 13/8درصد رشد کرده بود.
این افزایش در شاخص تولید کننده در روزهای پرتالطم نرخ
ارز صورت می گرفت .شاخص بهای تولید کننده از سه قیمت
مواد خام ،قیمت کاالهای واسطه و قیمت کاالهای نهایی در
محلتولیدتشکیلمی شود.بنابراینافزایشنرخارزمی تواند
تاثیر قابل توجهی بر قیمت موا د خام داشته باشد؛ به هر حال
قیمت ارز روی قیمت بخش زیادی از مــواد اولیه کاالهای
تولیدی که وارداتی هستند ،موثر است .بر اساس امار بانک
مرکزی نــرخ ارز از مردادماه تا مهرمــاه 91معادل 34درصد
افزایش یافت .رشــد قابل توجه تورم ماهانه بعد از مهر ،91
در ماه های پس از ان هم ادامه داشت .در نیمه دوم سال 91
متوسط نرخ تورم ماهانه تولید 5/1درصد گزارش شده است؛
بنابراین روند افزایشی شاخص بهای تولید کننده در نیمه دوم
سال 91شــدت یافت .در ســال 92تورم ماهانه تولید کننده
نوسان محدودی داشت و در اکثر ماه ها رشد ان از 1/5درصد
تجاوز نکرده بود ،حتی در اذر تا اسفند سال گذشته متوسط
تورم ماهانه معادل 0/5درصد بود.
در کنار ادامه روند رو به کاهش تورم ماهانه در بهمن ماه
سال گذشته ،تورم نقطه به نقطه هم رو به کاهش بوده است.
تورم نقطه به نقطه در بهمن ماه تغییر شــاخص را نســبت به
مدت مشابه سال قبل (بهمن )92در نظر می گیرد .بر اساس
امار منتشرشده نرخ تورم نقطه به نقطه در دومین ماه زمستان
به 11/4درصد رســید که این نرخ کمترین مقدار در 53ماه
گذشتهبودهاست،همچنینایننرخنسبتبهبیشترینمقدار
خود در خردادماه سال گذشته که رقم 49درصد را ثبت کرد،
حدود 38واحد درصد کاهش یافته اســت .بررسی ها نشان
می دهد که تورم نقطه به نقطه شــاخص بهــای تولید کننده
و مصرف کننده در ماه های گذشــته رفتار مشــابهی داشتند
و با کاهش نرخ تــورم تولید کننده از ســطح شــاخص تورم
مصرف کننده نیز کاسته شد.
در ماه هــای گذشــته کاهش تــورم نقطه به نقطــه
تولید کننده ،باعث شــد که تورم نقطه به نقطه مصرف کننده
نیز کاهش یابد ،حتی در ماه های اخیر مشاهده می شود که
تورم نقطه به نقطه تولید در مســیر نزولی حرکت می کند ،هر
چند که نرخ تورم نقطه به نقطــه مصرف کننده در دو ماه اخیر
در ســطح 15و 16درصد متوقف شده است ،از این موضوع
می توان دریافت که شــارژ تورم مصرف کننده از هزینه های
تولید متوقف شده است و افزایش جزئی تورم مصرف کننده
ریشه در عوامل دیگری مانند رشد نقدینگی ،تالطم بازار ارز و
تغییر انتظارات تورمی دارد .می شود خوش بین نبود و دولت
را متهم کرد که اما ر بی اســاس ارائه می دهــد ،یا چنان که
برخی منتقدان می گویند کاهش تورم را ناشی از رکود در بازار
دانست؛ به این معنی که قیمت ها به علت کاهش خرید مردم
و کاهش سطح تولید بنگاه ها است که رو به کاهش گذاشته
اما نمی شود بی انصاف بود ،به هر حال مردم هنوز دارند زندگی
می کنند و معنی اش این اســت که نیاز های روزمره شان را از
بنگاه های تولیدی خریداری می کنند .شاید بهتر باشد این بار
به دولت اعتماد کنیم.
167
اقتصاد
رویداد5
اقتصاد
168
مثلث | شماره 256
1
شکست «نه ،به یارانه»
چرا پیش بینی دولت محقق نشد؟
اولین شوک اقتصادی را دولت حسن روحانی در ابتدای
ســال 93تجربه کرد .جایی که فقط دو میلیون و 400هزار
نفر از دریافت یارانه انصراف دادند .این یک امار رسمی بود
که سخنگوی دولت اعالم کرد .نتیجه و رخدادی که شاید از
نگاه دولت غیرمنتظره بود .محمد باقر نوبخت بعد از مشخص
شــدن نتایج خبر داد« :دولتی ها انتظار داشــتند چهار برابر
میزان فعلی ،یعنی قریب هشت میلیون نفر از دریافت یارانه
انصراف دهند .از انصراف همین دو میلیون و 400هزار نفر
بیش از 1200میلیارد تومان از محل انصراف مردم از یارانه
به دولت تعلق می گیرد تا بتواند خدماتــی را در قالب مرحله
دوم هدفمندی انجام دهد».
در نگاهی موشکافانه تر به ماجرا باید گفت که اگر چه
در طول دوره ثبت نام خبرها از انصراف پنج الی هفت درصدی
مردم از دریافت یارانه نقدی حکایت داشــت ،اما بر اساس
اماری که ســخنگوی دولت اعالم کرده فقــط اندکی بیش
از ســه درصد مردم انصراف داده اند .به بیان دیگر در دوره
جدید اجرای قانــون هدفمنــدی یارانه هــا از بین جمعیت
77میلیون نفری در کشــور بیش از 73میلیون نفر ثبت نام
کرده اند .بنابراین در فــاز دوم و با وجود تاکید و اصرار دولت
فقط ســه درصد از مردم کناره گیری کردند.
بی میلی مردم به انصــراف از دریافت یارانه
در شــرایطی اتفاق افتاده که دولتمردان در
اظهاراتی متعدد خواســتار کناره گیری مردم
از دریافت یارانه نقدی شــده بودند .نگاهی
تطبیقی و مقایسه با دور اول ثبت نام یارانه ها
در سال 89نشان می دهد در زمانی که طبق
اعالم مرکز امار ،جمعیت ایران حدود 74/5
میلیون نفر بوده و 63میلیون و 400هزار نفر
برای دریافت یارانه ثبت نام کرده بودند که با
محاسبه ای ساده می توان فهمید 15درصد
از جمعیت ایران در فاز اول از دریافت یارانه
کناره گیری کرده بودند.
«نــه ،بــه یارانــه» در دور اول اجرای
هدفمندی یارانه ها در شرایطی رقم خورد که
حجم اصرار دولت برای کناره گیری مردم از
دریافــت یارانه نقدی در ان مقطــع به اندازه
دور دوم نبــود ،به عبارتــی دولت قبــل مانند
دولت فعلی برای کاهش تعداد یارانه بگیران
اصرار نداشت.
اما انچــه رخ داده را چگونه می تــوان تحلیل کرد؟ به
یک معنا چگونه باید با عدم انصــراف مردم از دریافت یارانه
به رغم تبلیغات گسترده دولتی ها مواجه شد؟ برای رسیدن
به تصویری درســت از علل پدید امدن شــرایط فعلی باید با
صورت بندی نظرات مختلف به تفسیر ماجرا پرداخت.
دولتی ها پس از این ماجرا معتقد بودند که رسانه ملی
مقصر اصلی ماجراست .به باور انها رسانه ملی در این زمینه
تبلیغات داشته اما نه برای انصراف بلکه برای دریافت یارانه.
در مهمترین اظهارنظر در این مورد محمد شریعتمداری
چنین گفته« :انچه از این ثبت نام تاکنون مشــخص شــده
نشانگر اطالعات خوشایند در برخی زمینه ها نیست .برخی
برنامه های رادی وو تلویزیون هم شاهد بودیم که مجری برنامه
اعالم می کرد که مردم در ساعات اولیه ،ثبت نام کنند و ان را
به ساعات پایانی موکول نکنند و این بیشتر به تبلیغات زمان
انتخابات مربوط می شود و بیشتر شبیه به مزاح بود .دیروز هم
در رادیو از مجری شنیدم که می گفت که امروز روز اخر است
و یک وقت کسی جا نماند».
نوک انتقادات او و دیگر مقامات دولتی عملکرد رادیو و
وتلویزیون را نشانه رفته بود .این اما روایت دولتی ها از علت
عدم انصراف مردم از دریافت یارانه است.
در کنار نظر دولتی ها دو ضلع دیگر هــم در این میان
ی داشتند .یک ضلع که اصولگرایان منتقد دولت
نظرات مهم
را تشکیل می دادند ،باورشان این بود که این نشانه ای از عدم
اعتماد مردم به دولت حسن روحانی است .فراتر از ان حد،
برخی منتقدان اصولگرا بر این باورند که این مساله نشانه ای
از ریزش سرمایه اجتماعی دولت حسن روحانی است.
برخی هم می گفتند این در واقع نوعی اعتراض است
به سیاست ها و نحوه عملکرد دولت در چند ماه گذشته؛ یکی
از افرادی که این گونه فکر می کند حســین شــریعتمداری
اســت .او بالفاصله پس از انکه امار ثبت نام ها مشــخص
شــد در ســرمقاله ای که در کیهان این گونه ماجرا را تحلیل
کرد« :سوال این اســت که چرا مردم -انان که می توانستند
و باید انصراف می دادند -اصــرار و تاکید دولت و مخصوصا
رئیس جمهور محترم را نادیده گرفته و توضیحات ایشــان
درباره ضرورت انصراف را باور نکرده اند؟! ایا در اصرار جناب
دکتر روحانی و برخی از دولتمردان کاستی و خللی دیده اند یا
توضیحات رئیس جمهور محترم ناکافی و نارسا بوده است؟
جواب این سوال منفی است».
شریعتمداری سرمقاله خود را این گونه ادامه داده بود:
«برخی از اقدامات مجموعه دولت -و نــه الزاما اقای دکتر
روحانــی -را برخالف انچه انتظار داشــتند می بینند ،به طور
طبیعی و منطقی در اعتماد قبلی خود به رئیس جمهور محترم
دچار تردید می شوند و در حیرت امیخته به مالمت فرو می روند
که چرا دکتــر روحانی رای خــود را از مردم مومــن و متعهد
می گیرد ،ولی زمام امور را در برخی از مراکز حساس مرتبط با
ن داده اند
منافع مردم به دست کسانی می سپارد که بارها نشا
کمترین توجهی به مردم ندارند! و مخصوصا به وعده های
داده شده پایبند نیســتند .ایا این تناقض نمی تواند کاهش
اعتماد مردم به دولت و رئیس جمهور محترم را در پی داشته
باشد؟! بدیهی است که می تواند و داشت!»
شریعتمداری در پایان یادداشــتش نسبت به کاهش
چشمگیر اعتماد مردم هشدار داد.
اما در ضلع دیگر افرادی که در مورد علت انصراف مردم
ابراز عقیده کرده اند ،اصالح طلبان قرار داشتند .انها بخش
اعظمی از علت عدم انصراف مردم را نقص رسانه ای دولت
عنوان کرده اند .به یک معنا انها می گفتند که رئیس جمهور
باید شخصا در این مورد وارد شده و در سخنرانی های پی در
پی و البته به شیوه رودررو و مستقیم با مردم به انها اطمینان
خاطر می داد .اطمینان خاطــر از اینکه در صورت انصراف
از یارانه شــرایط اقتصادی بهتری در جامعــه در انتظار انها
خواهد بــود .انها حتی این گونه تحلیــل کرده اند که همین
ضعف رسانه ای و ارتباط گیری با مردم موجب خواهد شد که
رقیب اصلی روحانی ،یعنی اصولگرایان بدنه او را به ســمت
خود جذب کنند.
ایا سرمایه اجتماعی روحانی کاسته شده؟
در میان نظرات متعددی که بیان شده یک نکته وجود
دارد که مورد توجه طرفین بوده است .ان نکته این است که
به باور برخی تحلیلگران این موج ثبت نام و پاســخ منفی به
درخواست دولت ،در واقع نشانه ای از کاسته شدن سرمایه
اجتماعی و بدنه حامی روحانی است.
اما این سرمایه اجتماعی چیست که تحلیلگران از ان
سخن می گویند .در این مورد باید گفت که سرمایه اجتماعی
مفهومی جامعه شناســی اســت کــه در تجــارت ،اقتصاد،
علوم انسانی و بهداشت عمومی جهت اشــاره به ارتباطات
درون و بین گروهی از ان استفاده می شود .اگرچه تعاریف
مختلفی برای این مفهوم وجود دارد ،اما در
کل سرمایه اجتماعی به عنوان نوعی «عالج
همه مشــکالت» جامعه مدرن تلقی شــده
است .ایده اصلی این است که «شبکه های
اجتماعی» دارای ارزش هستند .همان طور
کــه پیچ گوشــتی (ســرمایه فیزیکــی) یــا
تحصیالت دانشــگاهی (ســرمایه انسانی)
هم به صــورت فردی و هم در شــکل جمعی
می توانند موجب افزایش بهره وری شــوند،
ارتباطات اجتماعی هم بــر بهره وری افراد و
گروه ها تاثیر می گذارند .ســرمایه اجتماعی
متمایز از تئــوری اقتصادی ســرمایه داری
اجتماعی اســت .این تئــوری ،بحث تمایز
کامل سوسیالیسم و سرمایه داری را به چالش
می کشد .در سرمایه داری اجتماعی فرض بر
این است که پشتیبانی اجتماعی از فقرا ،تولید
ســرمایه را افزایش می دهد .با کاهش فقر،
مشارکت در بازار سرمایه گسترش می یابد.
بــا ایــن همــه در تحلیــل چرایــی
عدم انصراف مردم از یارانه ها باید به مسائل
دیگری هم فکــر کرد .بــه اینکــه تالطم بــاالی اتفاقات
اقتصادی (از جمله تغییرات عجیــب و غریب قیمت طال و
سکه و ارز) نوعی بی اعتمادی اقتصادی نسبت به دولت ها
را پدیــد اورده ،بــه یک معنــا می توان گفــت بی اعتمادی
اقتصادی به دولت مساله ای جدا از بی اعتمادی اجتماعی
یا باالتر از ان بی اعتمادی سیاسی است .یعنی ممکن است
مردم به یک دولت اعتماد سیاسی و اجتماعی داشته باشند،
اما باتوجه به ســوابقی که دارند که بعضا شاید از گذشته هم
بر جای مانده باشــد ،دچار بی اعتمادی اقتصادی نسبت به
دولت ها شده باشند.
هرچه هست ،دولت روحانی در ابتدای سال 94ناچار
اســت بخش دیگری از یارانه بگیران را حذف کند .اما این
بار دیگر دولت درخواست انصراف نداد و از سوی دیگر خود
نیز به طور یکجانبه اقدام به ایــن کار نکرد .بار این موضوع
به دوش مجلس گذاشته شــد و قرار است بخش از مردم از
دریافت یارانه ها حذف شوند.
اقتصاد
تو گویمثلثبادکترفیاضزاهد
گف
بیاعتمادی ایرانیان به
دولت تاریخی است
مینا علی اسالم
روزنامه نگار
2
مثلث | شماره 256
«نه» مــردم بــه انصــراف از یارانه هــا موضوعی
جنجالی و قابل بررسی از منظر جامعه شناختی در سال
93بود .این مدل رفتــاری ایرانیان به خوبی دســتمایه
تحقیقات و پژوهش های جامعه شناسی است ،به همان
ترتیبیکهنمونه ایقابل توجهبرایساختارتصمیم گیری
و سیاست گذاری کشور خواهد بود .در گفت وگو با دکتر
فیاض زاهد ،جامعه شــناس ،این موضوع را بیشــتر از
زاویه جامعه شناختی به بحث و بررسی گذاشتیم.
اقتصاد
پاســخ منفی مردم به خواســتی منطقی از سوی
دولت در زمینه یارانه ها را از منظر جامعه شناســی
چگونه تحلیل می کنید و ریشــه نوع برخورد را در
چه می دانید؟
تناقض گفتــار و رفتار در میان ایرانیان ســابقه ای
دیرینــه دارد و یکی از ریشــه های مســبب ایــن تناقض را
در عرصــه عملکردهــای اجتماعــی و سیاســی می توان
بی اعتمادی مردم به حاکمیت دانســت .گرچه مردم ایران
در انتخابات ســال 92اعتماد خــود را با رایشــان به دولت
اقای روحانی نشان دادند اما طبیعی بود که به واسطه عمق
بی اعتمادی تاریخی ملت به حاکمیت در ایران ،زمانی که از
مردم خواسته شده باتوجه به نیازهای خود نسبت به دریافت
یارانه تصمیم گیری کنند و در صورت امکان از دریافت یارانه
انصراف دهند ،مردم واکنشی قابل انتظار داشته و تصمیم
گرفتند منافع خود را در برابر خواست دولت ارجحیت دهند.
این روند در زمینه های دیگر نیز به خوبی قابل درک اســت؛
نگاه مردم ایران به پرداخت مالیات یا رفتن به خدمت سربازی
بازتاب همین بی اعتمادی است .در نظر مردم ایران پرداخت
مالیات ،پول زوری است که اگر به هر شیوه و حیله ای بتوانند
از پرداختش فرار کنند ،منافع شان را حفظ کرده اند و موفق
بوده انــد .این روند را بــا یک ضرب المثل فارســی به خوبی
می توان درک کرد؛ از دید مردم ایران ،دولت خرسی است که
اگر بتوان یک مو از ان کند ،برکت خواهد بود.
الزم است به ساختار فکری و عملکرد اجتماعی مردم با
دقت بیشتری پرداخته شود و راهی برای رفع این بی اعتمادی
تاریخی پیدا شــود ،چراکه تــداوم این رونــد بی اعتمادی
پیامدهای غیر قابل جبران تاریخی ،اجتماعی ،سیاســی و
فرهنگی را در پی خواهد داشت.
ایا دولــت روحانی می توانســت به گونــه ای بهتر
عمل کند تا پاسخی مناســب تر از سوی مردم در
زمینه انصراف از یارانه ها دریافت کند یا اینکه هر
نوع برنامه ریزی در این خصوص از ســوی دولت
با نتیجه ای یکسان از سوی مردم مواجه می شد؟
جامعه شناســان شــهری و روســتایی برای تبیین
عملکرد اجتماعی مردم به چند فاکتور اشاره می کنند؛ یکی
اینکه میان فقر گسترده و پایین بودن اگاهی های عمومی و
ی وجود دارد.
پاسخ به خواسته های حاکمیت رابطه مستقیم
در واقع هرچه جوامع توسعه یافته تر هستند در حوزه سیاسی
ناهمگونی بیشــتری با قدرت دارند و هرچه توسعه نایافته تر
هستند به خواسته های حکومت پاسخ مثبت داده و انتظارات
حکومت را اجابت می کنند .مدلــی را که «هانتینگتون» در
کتاب «ســامان سیاسی در جوامع دســتخوش دگرگونی»
ارائه می دهد حاکی از ان است که هرجا جوامع عقب مانده و
حاشیه نشین و فقیرتر هستند به جای انکه به سوسیالیست ها
رای بدهند به راستی های محافظه کار رای می دهند .علت
این است که این قشرهای اجتماعی سیلی نقد را به حلوای
نسیه ترجیح می دهند.
اما در حــوزه اقتصــادی یــا حوزه هــای اجتماعی و
فرهنگــی که دولــت نیازمند یک مشــارکت عمومــی برای
بــه ســرانجام رســاندن یــک خواســت عمومــی اســت،
توســعه نایافتگی فرهنگــی و اقتصادی علیــه دولت عمل
می کند؛ به این معنا کــه هرچه دولت در میزان مشــارکت،
پیوندهای ملی و عمومی بخواهد از اقشار مختلف استفاده
کند ،ناتوان خواهد بود و خیلی نمی تواند در اینگونه فرایندها
امیدوار باشد .طبیعی است که جامعه ایران هر دو ویژگی را
دارد و چندان سطح خواسته های دولت و مردم و گروه های
اجتماعی با هــم انطباق نــدارد و به تبع ان مردم نســبت به
خواست های عمومی دولت پاسخ همراهی نمی دهند.
نکته دوم این است که بر اساس یافته های مطالعات
مختلف ،اساسا به صورت تاریخی ایرانی ها به هرگونه مبارزه
حکومت برای غلبه بر فساد و ناکارامدی و توسعه نایافتگی
به شــک و تردید می نگرد و به دلیل فقــدان ان پیوندهای
عمیق ،همراهی الزم را انجام نمی دهد .البته اســتثنا هایی
در این زمینه وجود دارد :مقاطعی از دوره مشــروطه ،دولت
دکتر مصدق ،ابتدای انقالب اسالمی و دولت اقای خاتمی.
اما سایر فرایندهای تاریخی ما معموال نشانگر این گسست
اجتماعی است.
در ابتدای سخن اشاره به تناقض رفتاری و گفتاری
ایرانیان داشتید .به نظر شما راهکار جلب اعتماد
مردم و بــه حداقل رســانی این تناقــض فکری و
عملکردی چیست؟ چراکه تداوم این تناقض ها و
بی اعتمادی ها پیامدهای دنباله دار و خطرناکی را
همراه خواهد داشت.
واقعیت ان اســت که به راحتی و با بیان چند جمله
کلیشــه ای این کار امکان پذیر نیســت .ما بــرای این کار
نیازمند فعالیت نهادهای مدنی و مشارکت عمومی و گسترده
احاد جامعه ،افزایش ظرفیت نهادهای سیاسی مانند احزاب
هستیم .الزم به توجه است که به جای اهمیت داشتن رجال
و چهره هــای سیاســی در جامعه ،این نمادهــا و گروه های
موثر سیاسی و اجتماعی هســتند که می توانند همگرایی ها
را ایجاد کنند .اگر بخواهیم شــاخص های این دوره را مورد
مطالعه قرار دهیم ،به نظر می رســد ما همچنان با وضعیت
مطلوب و کشورهای توســعه یافته فاصله داریم و تا زمانی
که به توسعه یافتگی انسانی و اجتماعی دست پیدا نکنیم،
روند همگرایی اجتماعی و سیاسی در داخل کشور در سطح
کف باقی می ماند .ما نیازمند تولید ثروت هستیم ،این ثروت
تنها مادی نیست .شاخص های ثروت در جهان ما به خوبی
بیان شــده اســت .در جامعه ای که مدیر و کارمند ،کارگر و
کارفرما ،ارباب و رعیت جانشان به یک اندازه در خطر است
و در حوزه های تامین اجتماعی همــه مردم از حمایت های
الزم برخوردار نیســتند و بهداشت و درمان نامتوازن مشهود
است و توسعه نایافتگی اقتصادی گســترده است ،مفهوم
ملیت و دولت به معنای واقعی غایب است و روابط با جامعه
بین المللی خودنمایی می کند؛ رسیدن به یک پروژه و حل ان
امکان ناپذیر است .اگر می خواهیم به نقطه مطلوب برسیم،
نیازمند امــوزش کودکان در مدارس و نهادهای اموزشــی و
دانشگاه ،تقویت NGOها و نهادهای مدنی ،کوچک سازی
دولت و ...هستیم و با لیســت کردن این راهکارها متوجه
می شویم با نقطه ایده ال فاصله ای طوالنی داریم.
فکــر می کنید ســایه شکســت دولــت در همراه
ســاختن مردم در مبحــث یارانه هــا ،همچنان بر
سایر برنامه های دولت با ماهیت مشارکتی سنگینی
خواهد کرد؟
این احتمال وجود دارد؛ در مورد دولت هایی صحبت
می کنیم کــه محبوبیت یا غیر محبوب بودنشــان به صورت
سینوســی و منحنی وار بــاال و پایین می رود .امــروز با یک
نظرســنجی می توان فهمید که اقای اوباما محبوبیت زمان
اغاز به کار خــود را ندارد .این بســیار طبیعی اســت .برای
اظهارنظر پیرامون عملکرد یک دولت باید بر اساس معدل
اقدامات ان سخن گفت و در حال حاضر بحث در این مورد
بسیار سخت اســت .اما مســاله فقدان اعتماد اجتماعی،
مساله ای عمومی اســت و فراتر از دولت اســت .با نگاهی
به حجم گســترده چک های برگشــتی می توان فهمید که
این افزایش چشمگیر در تاریخ مناســبات اقتصادی ایران
بی نظیر است یا در بازی فوتبال ،بازیکنان به نظر داور اعتماد
ندارند .عالوه بر این پاســخگویی مردم به نظرسنجی های
مختلف مثال در مورد عملکرد سیســتم قضایی کشور نمونه
دیگر همیــن بی اعتمادی هاســت .در کنار ایــن نمونه ها،
بی اعتمادی مردم بــه امار و ارقا م و اخبار رســمی و غیره نیز
قابل تامل اســت .ما با فقدان اعتماد اجتماعی در ســطوح
مختلف مواجه هســتیم و اگر دلســوزان کشــور برای این
وضعیت فکری نکنند ،با فاجعــه روبه رو خواهیم بود .زمانی
که در بازی فوتبال بازیکنان به نظــر داور اعتراض می کنند
و تماشــاگران داور را مورد ناســزا قرار می دهنــد ،بازتابی از
اظهارنظرهای مردم پیرامون داوری های اجتماعی است.
بنابراین فروکاســتن این مشــکل و توقع حل ان تنها توسط
دولت «سر را چون کبک در برف فرو بردن است».
169
روی ناخوش جهان
بین الملل
جهان در سال 93همچنان میزبان تضادها و چالش ها میان بازیگران
دولتی و غیردولتی بود .همان طور که جیمز روزنا در کتاب جهان اشوب زده
از واقعیت پرچالش جهان در قرن بیســت ویکم پرده برداشت ،سال 93نیز
نشانه ای بود بر اینکه امنیت و بقا همچنان یکی از دغدغه های عمده در نظام
بین الملل محسوب می شود؛ جنگ سرد روسیه و غرب ،ظهور خالفت اسالمی
و مذاکرات اســتراتژیک ایران و 5+1همگی نشــان داد که نظام بین الملل
همچنان ماهیت انارشیک خود را حفظ خواهد کرد.
پرون
د
ه
ا
ول
جنگپشتمیزمذاکره
بین الملل
170
مثلث | شماره 256
مثلثیکسالگفت وگویهسته ایرا ارزیابیمی کند
توازن مثبت
سال93
برایدیپلماسیهسته ایایران
پرباربود
لغو تحری م ها
دور از دسترس نیست
حسنبهشتی پوردر
گفت وگوبامثلث
دور شدن «خارج نزدیک»
روسیه چگونه سال 93را پشت سر
گذاشت؟
مثلث | شماره 256
بین الملل
171
بین الملل
1
توازن مثبت
سال 93برای دیپلماسی هسته ای ایران پربار بود
سیر پرونده مذاکرات هسته ای ایران در سال 1393در
شرایطی اغاز شد که دولت یازدهم با شعار «تدبیر و امید» یک
سال و نی م بیشتر پشت سکان امور نایستاده بود ،اما در همان
ماه های نخســت موفق به تدوین یک برنامه اقدام مشترک
موسوم به «توافق ژنو» شد که در واقع مسیر حرکت مذاکرات
هســته ای ایران و 5+1را برای ســال 93شمسی مشخص
می کرد .به عبارت دیگر ،مذاکرات هسته ای در سال 93به دو
بخش اصلی تقسیم شد؛ بخش نخست شامل شکل گیری
یک همــکاری پرشــتاب میان ایــران و اژانــس بین المللی
انرژی اتمی بــرای رفع ابهامات فنی و بخــش دوم مذاکرات
پرفراز ونشیب فنی و سیاسی میان ایران و کشورهای امریکا،
روسیه ،انگلیس ،فرانسه ،چین و المان ،موسوم به 5+1که
درواقع ادامه مسیر شفاف سازی و یافتن زبان مشترک بود.
مذاکرات فنی ،مقدمه ای برای مذاکراتی مفصل
نخستینماهسالجدید()1393ازهمانلحظهنخست
خود نشــان می داد که ماه های پیش رو ،برای دســتیابی به
اهداف برنامه اقدام مشترک ،ماه هایی دشــوار خواهد بود.
باراک اوباما ،رئیس جمهوری امریکا ،به رســم هر ساله خود
ی را خطاب به مردم ایران به مناســبت نوروز ارســال کرد
پیام
که اگرچه در ابتدا با الفاظی محترمانه و مثبت اغاز می شد ،در
میانه اما از مسیر میانه روی خارج شد و بار دیگر انگشت اتهام
تحریم های یکجانبه و غیر قانونی غرب علیه ایران را به سوی
ی که نه تنها از سوی
مقامات کشــورمان نشــانه رفت .اتهام
مقاماتایرانیبلکهازسویتحلیلگرانوناظرانامریکایینیز
یک بی دقتی غیرقابل اغماض در انتخاب کلمات تفسیر شد
و حتی پیام موازی جان کری ،وزیر امور خارجه ایاالت متحده
امریکا به همین مناسبت نیز نتوانســت از خدشه ای که این
سخنان به مذاکرات جاری فی مابین وارد کرد ،بکاهد.
نوروز 93همچنین زمان اغاز دور نخست از مرحله سوم
مذاکرات فنی در وین بــود .مذاکراتی که هــدف ان تدوین
راهکاری برای رفع ابهامات میــان ایران و اژانس بین المللی
انرژی اتمی عنوان شــد و در این راه گام های پنجگانه ای را
طراحی کرد که طی ماه های اتی تــا 18گام افزایش یافت و
تا پایان این سال همچنان کامل شدن یا نشدن ان موضوع
بحث میان ایران و اژانس بــود .این مباحث فنی که با راکتور
ابسنگیناراکاغازشد،شاملموضوعاتپیچیده ایمانند
روند غنی سازی اورانیوم ،میزان اورانیوم غنی شده ،تحقیقات
رویسانتریفیوژ هایغنی سازی،تاسیساتفردوونطنزوالبته
بخش مهم « »PMDبود ،PMD .مخفف واژگان انگلیسی
به معنی «ابعاد نظامی احتمالی» در برنامه هســته ای ایران
است و به بخشی از برنامه های تحقیقاتی ایران می پرداخت
که به طور خاص روی چاشــنی های انفجاری تمرکز داشت.
انچه از ســوی ناظران اژانس به عنوان ابعــاد نظامی معرفی
می شد و در مذاکرات ایران با 5+1نیز بررسی و شفاف سازی
و اطمینان از ان بر عهده این نهاد بین المللی قرارداده شــده
بود ،در واقع کار تحقیقاتی بود کــه اژانس انرژی اتمی ایران
با همکاری وزارت نفت روی حس گرهای فوق حســاس اغاز
کرده بود .حسگرهای مذکور که نســبت به لرزش و ضربه از
حساسیت باالیی برخوردار هستند و واکنشی بسیار سریع (در
حد چند میلیونیوم ثانیه) از خود نشان می دهند ،از جمله اقالم
تحریمی بودند که از ســال 2012میالدی ( )1391فروش
انها به ایران ممنوع شــده بود و حال انکه ایران برای پیشبرد
برنامه هایتوسعهونگهداریمیادیننفتوگازخودبهانهانیاز
داشت؛ بنابراین دانشمندان ایرانی با اتکا به توان داخلی اقدام
به تحقیق برای ساخت انها کرده بودند و موضوع از انجایی به
مذاکرات هسته ای کشیده شــده بود که برای ازمایش دقت
این حسگرها یا همان چاشنی های انفجاری ،محققان ناگزیر
به ازمودن انها در ازمایش های انفجــاری بودند .این مرحله
از مذاکرات یکی از ســخت ترین و چالشی ترین بخش های
پرونده یک دهه ای برنامه هسته ای کشورمان بود که تا پایان
تابســتان ،زمان و انرژی زیادی صرف ان شــد .نهایتا اواخر
شــهریور ماه بود که اژانس در گزارش فصلی خود اعالم کرد
که مبحث چاشنی ها را طی چند گام با ایران پیش برده است،
اما هنوز دو سوال بی پاسخ در ان باقی مانده است؛ سواالتی
که ایران به صراحت اعالم کرد بارها به ان پاسخ داده و حتی
مدارکتاییداژانسرانیزبهنشست 5+1ارائهکردوسید عباس
عراقچی ،مذاکره کننده ارشد ایران ،طی مصاحبه ای مبحث
مذکور را از نظر ایران بسته شده اعالم کرد.
موضوع مهم دیگری که طی یک سال مذاکره بی وقفه،
میان ایران و اژانس به نقاط قابل قبولی از تفاهم رسید ،بحث
راکتور تحقیقاتی اب سنگین اراک به توان 40مگاوات بود.
این راکتور که تنها چند نمونه از ان در جهان وجود دارد ،از این
جهت یک موضوع حساسیت زا شده بود که اوال تفاله خروجی
ازانساالنههشتکیلوگرمپلوتونیماستوازانجاییکهبرای
ساختیککالهکهسته ایبهحداکثر 20کیلوگرمپلوتونیم
نیازخواهدبود،بنابرایناژانسوکشورهای 5+1انراغیر قابل
پذیرش می دانستند .ثانیا با بررسی تاریخچه انرژی هسته ای
در جهان ،هر کشوری که از این نوع راکتور بهره گرفته ،دیر یا
زود از کالهک هسته ای خود رونمایی کرده است .در اینجا
ایران قربانی کجروی های کشورهایی مانند پاکستان و هند
شــده بود و به خاطر خطاهای انان اکنون زیر ذره بین اژانس
قرار داشت.
از فروردین تا شهریور ،93نشست های وین 3تا وین 7
یکیپسازدیگریابتدادرسطحکارشناسانوسپسمعاونان
ودرنهایتباحضورمحمد جوادظریف،وزیرامورخارجهایران
و رئیس تیم مذاکرات کشــورمان به همراه کاترین اشتون،
مسئول سیاست خارجی اروپا و هماهنگ کننده ،5+1برگزار
شدند و در همگی دو موضوع چاشنی های انفجاری و راکتور
اب ســنگین ،مانع بزرگی برای هرگونه پیشــرفت محسوب
می شدند اما پس از نشست وین 6بود که زمزمه هایی از منابع
ی از
ســ ت
و
س
ــم
جاس ی ا
س
ن تم
در
ن
گرا ی ا
ان
یرا
د ن رژ
یر
ها
کر ی ان
یا
ی ب
مل
م
ا
الم ملل
ته
ت
وع
ا
اع ن ال
ســ
ژی
ق ژن
ران س بی
ر
ه
ی ان
ت
فــ
ـ
ـرا
توا
ل
ایـ ژان
ل
الم
اکـ
تا
در
ین
مذ
ود
العا
سب
ان
خــ
اط
یــ
ت
ژان
ا پا
ان
هدا
ا
ت
ت
یر
د
ع
ا
ر
هی
یا
رت
کــ
ود
ــت
ته ا
الم
ور
یش
هس
اع
ب
به
ون
ت
ان
کرا
ت
شــ
ــر
مذا
ه ای
نا
ره،
دک
ی
19
و
ر
کاتر ند
ند
کــ
ر0
د ما
الم
ری
دد
اه
ب ت
اع
خو
ن خو رد
ــی
ی
قی
یا ح ک
نش
ـه ا
ا
با
ت
م ری
ـ
و
ی
ن
ز
ه
ه تش
بیا
ا
ر
رف
ر
ی ب 5را
د
بپ
ــو
م ها +1
ماد
مان
ا لق
ر نا ن و
عت
ا
نب
ن ،د یرا
یا
وی
ت
ا
ا را
یرا ی
تم
س
ده ا
ه ا ته ا
هــ
شــ
ز ان
رج هس
کر
ه
وا
ست شد
ور خا ت
داد
ام کرا
ش
د
ـخ
ن ن دی
زیر مذا
تم
سـ
در
ف ،و لی
پایا گر
ن پا
قه
فع
دی
قی
ی
ا
ظر ت
دگ
ماه
1د
د عی
این
ی5
ی7
جوا ض
نم
و
ت
برا
برا
د
و
حم ت
اال
ت،
9م رف
ــو
اع
3یش
س
س
به
/10ر پ
ت
تو
س
/3سی
هف
جل
اس
ن،
ت
م
سی
ها
مد
در
رج
به
ور
لما
شو
ه
ض
رد
دیپ
ح
ک
فش
س از
ت
کس
ت
ا
پ
ر
ش
ف
ذاک
نی
ری
ماه
ظ
مع
دور م ند
ی تا
ت
به
رد
رف
ان
سه ی ک
ته ا
گ
یر
ز
هس
دد
س ا رو
ها
ده
مج
علی
ت
ی پ پیا
کرا
ره
کر گر
نگ
مذا
ی
و
ک
د
رد
یف یک
ی
به
مک
سو
ظر و با
اح
عال
ی ژن
ی از
ص
نا
یم ود
ـ هم ی و
ها
ا
ب
ـ
ان
ر
ر
س
د
مان
ی ای
تح اه
یاب
ـی ه ز
و
ر
خ
س
ـ
خ
،ط نام
ه
ا
ا
ع
پلم
یک
ض
امــا در بر ود
و مر
دی
وب ف ش
ما :ت ا
اه
ن ا ــا کن
وبا کس
ستگ ت
خنا نعط مم
ی د یاف
ا ش
ســ ده ا فق
ین
و هد
ـه اما توا
گ
را
ا
و
ن
ش بـ ان ت تا
ص
سخ ه خ
مق
م ،دام
نــ ایــر اس
د
ا
واک کر نی
فخ )9
در الم ی ف
ها ه4
ضی رما
ـف اع تها
مر (تی
ظریـ انــه ودی
ئن
گ
دا حد
ژو
ج م
/1
1
93
/7
تخ
ود
93
/1
2/
14
93
/1
2/
13
1/
1
93
/1
93
/1
0/
24
4
/1
93
/1
93
/1
0/
16
93
/9
/3
9
93
/7
/2
8
93
/7
/2
5
/1
93
/7
بین الملل
مثلث | شماره 256
172
از دلواپسی
تا امید
بین الملل
اگاهبه گوشرسیدکهحکایتازارائهطرحیفنیازسویایران
داشت که با تغییراتی در ســاختار راکتور اراک ،میزان تولید
پلوتونیوم ان را به نصف کاهش می داد .اگرچه جزئیات این
طرح تا پایان سال همچنان در پرده ای از ابهام باقی ماند ،اما
وقایع و پیشرفت های بعدی به شکلی غیرمستقیم بر کارایی
ان صحه گذارد.
سیاست ،مانعی چندوجهی
در کنار تمامی انچه در شش ماه نخست به طور مستقیم
و پشت میز مذاکرات ،روند کار را دشوار و اسان می کرد ،وقایع
سیاسیغیر مرتبطجهاننیزبرفشارهایغیر مستقیمی کهبر
این میز وارد می شد ،می افزود .با باال گرفتن بحران اوکراین و
اختالفات شدید میان روسیه و غرب ،نگرانی های جدی ای
درباره اینده همکاری مســکو در مذاکرات هســته ای ایران
مطرحمی شد؛نگرانیکهمقاماتروسیهبارهاانهارابی اساس
خواندندامادرخواست هایگاه وبیگاهظریفبرایایفاینقش
پررنگ تر روسیه و چین در رایزنی ها ،نشان می داد که ایران از
میزان مشارکت این دو همپیمان خود رضایت کافی ندارد .در
برهه ایازمذاکراتکهدرفاصلهبهارتاپاییز 93برگزارمی شد،
چین سطح نماینده حاضر خود را به مدیرکل کاهش داد و در
بخشــی از مذاکرات نیویورک و عمان اصوال حضور نداشت
که پس از رایزنی های دوجانبه تهــران -پکن ،این نقیصه در
وین 8جبران شد.
از سوی دیگر پیشــروی های تروریست های تکفیری
داعــش در عراق ،کــه از ابتدای ســال اغاز شــده بود ،یک
گره دیگر بــه فضای سیاســی حاکم بــر مذاکــرات افزود.
باوجودی که ایــران و طرف هــای غربی هــر دو در ظاهر بر
جدا بودن مذاکرات هســته ای از مقوله های دیگر همکاری
تاکید داشــتند ،غرب و در صدر ان امریکا ،با راه اندازی یک
پروژه رســانه ای ســعی می کردند تا تهران را وادار به پذیرش
همکاری در ائتالف علیه داعش کنند که فصل الخطاب این
موضوع در بیانات مقام معظم رهبــری در ابتدای پاییز و پس
از گذراندن دوران نقاهت رقم خورد .ایشان در مصاحبه خود
از نیرنگ های رســانه ای امریکا تحت عنــوان «موضوعات
ی دوران نقاهت» نام بردند که موجب شد
خنده اور» و «سرگرم
سیاستمدارانایاالت متحدهامریکادرخط مشیخودبازنگری
کنند .پاسخ مثبت ایران به درخواســت کمک دولت عراق و
اقلیمکردستان،درکنارناکارامدیحمله هایهواییائتالف،
در مجموع موجب شد این فشار از روی مذاکرات برداشته شود
تا دیپلمات ها بتوانند با صرف انرژی خود روی مسائل اصلی
مذاکرات هسته ای ،به نقطه شکاف های عمیق برسند.
یک توافق و دو تمدید
در دروس دیپلماسی و مذاکره یکی از نخستین درس ها
درباره چگونگی حفظ مســیر در کنار پایبندی به اصول بحث
می کند .مبحثی مبسوط که از اقتصاد تا دیپلماسی گستردگی
دارد و چارچوب ان در همه جا یکســان اســت .در این درس
تاکید می شــود که اگر راه حل های جایگزین مناسب وجود
نداردوشرایطبرایرسیدنبهیکتوافقمهیانیست،بهترین
گزینه یافتن راهی برای ادامه رایزنی اســت؛ رویه ای که طی
یک ســالی که گذشــت ،دو بار مذاکرات هســته ای ایران و
5+1را از لبه شکست به بســتر مذاکرات بازگرداند .نخستین
تمدید ابتدای تابســتان و بــا صالح دید اژانــس بین المللی
انرژی اتمی به دبیرکلی یوکیاامانــو ،رقم خورد .در این مقطع
اژانس باتوجه به پیشرفت های محسوســی که در همکاری
با ایران در اجرای برنامه اقدام مشــترک ژنــو در تمامی ابعاد
به دســت امده بود ،تمایل خود را برای ادامه راه اعالم کرد و
پیرو ان مذاکرات هسته ای از ســوی طرفین به مدت 5ماه و
تا تاریخ 24اکتبر 3( 2014اذر )93تمدید شــد .در این مدت
و در تابستان گذشته نشســت های وین یکی پس از دیگری
و مرحله به مرحله در ســطح کارشناســان فنی و معاونان بین
ایران و 5+1جریان داشت تا اینکه مرحله هشتم مذاکرات در
نیویورک و در حاشیه اجالس ساالنه سازمان متحد و سپس
مرحله نهم ان در ژنو دنبال گردید .بنابر دالیلی که هرگز اعالم
نشد ،رایزنی ها و نشســت های چندجانبه در فاصله زمانی دو
ماهه ای که تا ضرب االجل اذرماه باقی مانده بود متوقف شد
و تنها به گفت وگوهای دوجانبه اکتفا شــد که از دید بسیاری
از کارشناسان دلیلی بر عمیق تر شدن شکاف هایی بود که از
ابتدای نیمه دوم سال از سوی دوطرف اعالم می گردید .در
این دوره هیچ پیشــرفت قابل مالحظه ای در مذاکرات روی
نداد تا اینکه یک هفته قبل از پایان مهلت مقرر شده ،ایران و
امریکا در نشست مرحله دهم که برای هشتمین بار به میزبانی
وین برگزار می شــد در هتل کوبورگ این شهر مقابل یکدیگر
نشستند .در این دور از مذاکرات کاترین اشتون برای اخرین
دوره به عنوان هماهنگ کننــده 5+1حضور داشــت .انچه
وین 8را از دیگر دوره های مذاکره هسته ای متمایز می کند،
تغییرات اساســی و قاطعی بود که در افراد ،رویه ها و اهداف
این مذاکرات ،پــس از ان رخ داد که در بخش دیگری به ان
پرداخته خواهد شد .در اخر پس از یک هفته بسیار پرنوسان
کهدوبارمذاکراتراتاپایشکستوحتینوشتنپیش نویس
بیانیهشکستنیزپیشبرد،نهایتادرپایانوقتکاریروزسوم
اذر ،جان کــری ،وزیر امور خارجه امریکا ،در پشــت تریبون
سالنخبرنگارانایستادوگفت«:بهپیشرفت هایمحسوسی
دست یافته ایم ،اکنون زمان ترک میز مذاکره نیست ».پس از
این جمالت او اعالم کرد که دوره مذاکرات هسته ای با ایران
به مدت هفت ماه تمدید شده تا در مرحله نخست ،یک توافق
سیاسی برای تعیین اهداف و نقشه راه تا پایان ماه مارس (11
فروردین )1394و در مرحله بعــد یک توافق جامع با جزئیات
مشخصدرماهژوئن(تیرماه)1394بهامضایطرفینبرسد.
انچهدرکنفرانسخبریبعدیکهمیانظریفواشتونمشترکا
برگزار شد اعالم گردید ،جزئیات شرایط تمدید بود که همگی
براساس همان قرارداد ژنو که 11ماه قبل به امضا رسیده بود،
تعیینشدهبود.براساس اینقراردادایران درقبالرقیق سازی
بخشــی از اورانیوم غنی شــده خود و برخــی همکاری های
مشــترک مانند تزریق نکــردن گاز به ســانتریفیوژ ها تا زمان
تعیین تکلیف مذاکرات ،می تواند ماهانه 700میلیون دالر از
درامدهای نفتی بلوکه شده خود در کشورهای دیگر را دریافت
کرده و برخی از تحریم های یکجانبه نیز تا زمان ضرب االجل
ی که در این تمدید اخیر به
جدید معلق می شــوند .نکته مهم
عا
ت در یت و د
را عنا ب
ذاک « :قال
م م کرد م ان
و د ظ
ت با
ســ تاکی ر مع ».
حله هد هب ت
الف
ر ــ ی ر اس
مخ
از م مش ها ت
در
ت در نه کرا
ور
ســ ف توا مذا
شــ
نخ ظری پش در
رک
ور ن ،ها و ت
شه
ز د سا ت قی
ای وف
ند
اغا شنا حم م م
وچ
کار ل و مه
ن
)9
ا
طح عا مل
ر
ته
ر3
س مت عا
ر
3اذ
د
گار ن،
س
م»
(2
ورد یرا
و
ی
س
01
ســ
پر م ا
ح
ر4
رد
تم
واپ
رم
بــ
ل
«د
رف
وام
خی
یش
ش
2ن
پ
4
ی
ون
زی
هما ت
تــا
بد
ی کرا
مرک
و را
ن،
زار مذا
ک
ق ژن
وی
نــ
برگ وند
ت
ف
ب با
توا
ور
کرا
ک،
ژنو
ســا
ا
ذ
مم
تر
فق
هح
شــ
هار
توا
و ،ب
یم
هچ
ره
ـ
ـ
رحل
ـه ا
ق ژن
نگ
نیـ
رک
نم
فــ
بیا
،د
ایا
توا
طی
ان
پ
در
یر
ون
ان
با ا
ــت
ــر
ی
اش
ته ا
ه ای
فو
هس
ــد
ش
بر
ری
ق
زاد
ت
ظ
ف
ا
تو
ظار
لا
ند
اره
رد
ا
ره ن
و
دک
مــ
درب
بــا
از ا
دی
ـنا شد
در
تم
ـط
ــه
ت سـ ال
سـ
ق رس
حول
نق
ف
ا
ا
فم
موا سن
یــ
ی
خر
خذ جی
ظای
ها
ا
مو
به ا خار
ام
مگ
کا
جــا
ت
شد
ری
جا
س
ی ان
یز
ت ام سیا
ه ان
وار
ـرا
ــو
دول ته
ه بـ
نح
ام می
ز
الز ه ک
ـی
ی تا
سـ
حه و ب
مال
ان
رر
الی یل
ـع
یب
تای
کم
نابـ
هم
برا
رت
م
شو
ی با
ه
می
ب
س
نک
ی ات
یزن
ـ
و را
ـ
ای
ن
رژ
اژا
دار
ی ان
ز
ا
م نی
ملل
و دی رک
ن ال
وپا ویو
عــا ان
ی
س بی
ا یر
ه ار ت نی
جــا
یا
ب
ن
را شس
ژان
ها
بــه ن و
ی
د
ت
ا
ا
»
ل
ش
جه ز ن
اه یرا
الی
ک
ر
ار ل ا
بی ان
چــ ت ا
فع
خ
،د هر
قب
ه و شس
ر
مو ن،
ت
و
د
ـ
ا
مانـ وار
یر ا ابی
«ر ه ن
وز ی م
ش تان
یا ا ق،
ــ ســ
وزه ل ف
یوک واف
همای در ا
1ر سائ
زت
ر0
ده ا
ی » ،رک
م
سف اره
مان
زار یم ویو
ب
ر
ـ
ـ
قی
ز
ـ
رگ سـ ر نی
غا ی د
با
ا
ب واپ 5د
ی
ا
روپ
« د ل +1
ا
مذاکرات هسته ای
در سال 93چگونه
ادامه یافت؟
ی
1
/3
93
/6
93
/6
/1
5
93
/5
/2
/3
93
/5
/2
93
/5
93
/5
/1
8
93
/4
/2
7
/2
93
/2
93
/2
/1
3
4
/1
93
/1
بین الملل
چشمی خورد،اینبودکهدرقراردادژنوبنابراینبودکهدرصدی
ازدرامدهاینفتیایرانبرایپرداختبهکشورمانتعیینشود
که درنهایت با چانه زنی های طرف ایرانی معادل دالر درصدی
در متن قرارداد قید شد که محاســبه ان براساس قیمت نفت
114دالر در هر بشــکه صورت گرفته بود؛ حال انکه در زمان
تمدیداخیرقیمتنفتتامرز 50دالردرهربشکهسقوطکرده
بودواینرقمتقریبادو برابرمیزانموردنظرغرببودامابه دلیل
این که متن توافق ژنو مالک تمدیــد مذاکرات بود ،بنابراین
ایران موفق شد با دریافت مبلغ ثابت ،یک امتیاز مثبت بدون
دادن هیچ امتیاز بیشتری دریافت کند.
بین الملل
174
مثلث | شماره 256
روش های تازه موجب حذف موانع شد
رنه دکارت ،فیلســوف فرانســوی ،در جــزوه گفتار در
روش راه بردن عقل می گویــد« :کار را به اجزاء ان تقســیم
کن ».این استراتژی است که اکنون با نگاهی کلی بر انچه
در یک ســال اخیر در پرونده هســته ای روی داده ،می توان
دید .مراحل ابتدایی مذاکرات با تمرکز بــر اختالفات فنی و
ابهامات اژانس ،در سطح کارشناسی و با صرف زمان در مقر
این سازمان دنبال شد تا اینکه دوطرف به یک درک متقابل از
گام های تعریف شده و نیازمندی های خود رسیدند .در مرحله
بعد مذاکرات برای انتقال این درک متقابل از کارشناســان به
سطح سیاسی نخست یعنی معاونان انجام شد .در این مرحله
مذاکرات به صورت فشرده با هدایت مستقیم ظریف و اشتون
اغاز می شد و در سطح معاونان تمام کشــورهای 5+1ادامه
می یافت .در اوج این دور از گفت وگوها که تا قبل از وین ادامه
داشــت ،حتی در زمان صرف غذا هــم ،مذاکرات به صورت
صبحانه،ناهاریاشام کاریمیانظریفواشتوندنبالمی شد
تا حداکثر استفاده از زمان امکانپذیر باشد.
پسازطرحکاملمسائلفنیوانچهبااژانسموردبحث
تبخشیدنبهگفت وگوها،مذاکرات
بود،ایرانبارویکردسرع
دوجانبه ای را با هماهنگی تیم مذاکرات امریکا برنامه ریزی
کرد که به صورت جدی در وین و ژنو پیگیری می شــد و در ان
معاونان وزیران امور خارجه ایران و امریکا در کنار کارشناسان
دو طرف ،به بررســی راهکارهای ممکن برای حل مســائل
فی مابین درباره پرونده هسته ای ایران پرداختند .این رویکرد
تازه که درواقع طرح عملی شــعار انتخاباتی حسن روحانی،
رئیس جمهوری ایران ،مبنی بر مذاکره با کدخدای غرب بود،
به زودیتوانستنقاط قوتوضعفمذاکراترامشخصکند،
اما در همان گام های نخســت ،با اعتراض کاترین اشتون،
مسئول سیاست خارجی اروپا روبه رو شــد که از حذف اروپا از
روند مذاکرات گله داشــت .این اعتراض در شرایطی بود که
امریکا حتی کشورهای خارج از 5+1مانند عربستان سعودی
و رژیم صهیونیستی را در جریان بسیاری از جزئیات رایزنی ها
قرارمی داد.پسازایناعتراضنمایندهاشتونبهمیزمذاکره
دوجانبه ایران و امریکا پیوســت اما در فاصلــه زمانی کمی،
پس از انتخابات اتحادیه اروپا ،سکان سیاست خارجی اروپا
به فدریکاموگرینی ،دیپلمات و سیاســتمدار ایتالیایی سپرده
و اعالم شــد که اشــتون تا زمان پایان مذاکرات هسته ای ،
به عنوان هماهنگ کننده 5+1در این مذاکرات حضور خواهد
داشت؛ وعده ای که تنها ،ضرب االجل سوم اذر دوام اورد.
با اغــاز دور دهــم مذاکرات هســته ای در ویــن ،این
گفت وگوها فصل پرشتاب دیگری را شــروع کرد که با فراز و
نشــیب های زیادی همراه بود .در ایــن دور از مذاکرات تنها
طی هفت شــبانه روز ،طرفین بارها به مرز توافق و شکســت
رسیدند ،تا جایی که در شب سوم ،اخباری از محل مذاکرات
به گوش رسید مبنی بر اینکه اشــتون و ظریف ،بدون حضور
معاونانوبه تنهاییدرحالتنظیممتنبیانیهشکستهستند.
در این نقطه حضور وزیران خارجه امریکا ،روســیه و حضور
بی ســروصدای وزیر امور خارجه عمان ،که کشــورش یک
دوره نیز میزبان این مذاکرات بود ،روح تازه ای در پیشرفت ها
دمید .در پایان پرالتهاب ترین مرحله از مذاکرات هسته ای در
وین،باوجودیکهایرانوروسیهوبعدهافرانسههمگیمعتقد
بودند که با یک تمدید چندروزه می توان به توافق جامع رسید،
اما برای بررســی دقیق جزئیات و تدوین یک توافق برد-برد،
این مذاکرات برای یک دوره هفت ماهه و با دو ضرب االجل
تمدیدشد.
در دور تازه ،نشست های فشــرده و پیاپی میان ایران و
امریکا در سطوح مختلفی در ســوئیس پیگیری شد تا اینکه
شکاف ها یکی پس از دیگری پر شدند .در این مرحله پس از
هرفازگفت وگوهایایرانوامریکاکهاغلببادوره هایمکرر
گفت وگو میان وزیران امور خارجه همراه بود ،اعضای 5+1
به همراه نماینده اتحادیه اروپا به محل مذاکرات امده و طی
چند ساعت در جریان پیشرفت ها قرار می گرفتند؛ اما این بار
بدونهیچ اعالم علنی کاترین اشتون از مقام هماهنگ کننده
5+1کنار گذاشته شده بود تا مخالفتی برای کدخدایی امریکا
وجود نداشته باشد .پیشــرفت هایی که در این مرحله با اتکا
به ســرعت و فشــردگی و زمان بندی نزدیک ایــن مذاکرات
به دست امد موجب شد تا برای نخستین بار پس از توافق ژنو،
علی اکبر صالحی ،رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و ارنست
مونیز ،وزیر انرژی امریکا به دعوت وزیران امور خارجه به جمع
مذاکره کنندگانافزودهشوند.گمانه زنی هایابتداییازحضور
این اعضای تازه ،احتمال اتمام بررســی های فنی و حصول
توافق های قابل قبــول در این زمینه را مــی داد که بعدتر و در
مصاحبهصالحیکهپسازسومیندورحضورشدرمذاکرات
انجام شد نیز به این موضوع اشاره شد .در واقع ایران و امریکا
با حذف ارای غیرضروری توانستند از اتالف زمان مذاکرات
جلوگیری کننــد و در پایان ســال با بسته شــدن بخش فنی
مذاکرات ،تمرکز خود را روی سازوکار رفع تحریم ها بگذارند.
در دوره اخیر ،مذاکرات از وین به سوئیس انتقال یافت،
این رویه برخالف اغاز سال بود که برای هماهنگی و جلب نظر
اژانس ،مذاکرات از سوئیس به مقر این سازمان منتقل شده
بود اما به دلیل اینکه از نظر ایران ســواالت مطروحه اژانس
پاسخالزمرادریافتکردهبودودرگزارش هایماهانهوفصلی
این ســازمان پس از اشــاره به تمام همکاری ها ،درخواست
بازدیدهایی خارج از توافق ،به عنوان عدم همکاری تهران از
سوی دبیرکل این ارگان مطرح می شد ،دوطرف با جابه جایی
مکانی ســعی کردند تا نقش اژانــس در مذاکــرات نهایی را
کمرنگ تر کنند .البته الزم به یاداوری است که پس از اخرین
گزارش فصلــی امانو ،عباس عراقچی ،مذاکره کننده ارشــد
ایران،ازسوئیسعازموینشدودریکدیداریک روزه،ضمن
ارائهروندپیشرفتمذاکراتدرپاسخینرمبهادعاهایاژانس
اعالمکردکهایرانامادگیهمکاریبرایرفعابهاماترادارد.
تزلزل امریکایی در برابر تدبیر ایرانی
از ابتدای ســال 93زمزمه هایی در میان ســناتورهای
دموکرات و جمهوریخواه در کنگره امریکا به گوش می رسید
که صحبت از وضع تحریم های بیشتر علیه تهران را مطرح
می کردند؛ تحریم هایی که در صورت وضع شــدن ،نقض
صریح توافق ژنو و پایان مذاکرات هســته ای بود .در طول
این سال دولت امریکا با افزودن اشخاص و شرکت هایی از
ایران به فهرست تحریم ها و با این توجیه که هیچ محدودیت
تازه ای وضع نشــده و این عمل تنها ادامه محدودیت های
سابق است ،ســعی در وارد اوردن فشار بیشــتر بر تهران را
داشــت تا از این راه دولت ایران را وادار به پذیرش بی قید و
شرط شروط خود کند و از سوی دیگر مرهمی بر اختالفات و
تکثر داخلی خود بگذارد .اگرچه این اقدامات با واکنش های
بجا و متقابل ایران همراه بود اما موجب نشد تا سیاستمداران
تندرو و طرفدار البی صهیونیستی امریکا دست از تالش خود
بردارند .با پیروزی حزب جمهوریخواه ،جناح مخالف دولت
اوباما ،در پاییز و به دست اوردن اکثریت مجلس نمایندگان
و سنای این کشور ،رجزخوانی ها و اعالم طرح های مختلف
برای محدودسازی ایران هر روز شدید و شدیدتر شد تا اینکه
با شــروع به کار کنگره جدید در ژانویــه ( 2015دی ماه)93
و ســخنرانی باراک اوباما ،رئیس جمهــوری ایاالت متحده
در افتتاحیه این نهاد ،اختالفات داخلی این کشــور بر ســر
توافق با ایران به اوج خود رســید .از یک سو تندروهای دو
حزب اصلی واشــنگتن در صدد یارگیری بــرای تصویب دو
طرح خود بودند و از ســوی دیگر دولت بــه صراحت اعالم
کرد که با ابزار وتو و هر ابزار دیگری که داشته باشد در مقابل
این اقدام ایستادگی خواهد کرد .این دو طرح عبارت بودند
از -1الزام دولــت امریکا به اخذ موافقت ســنا درباره توافق
جامع احتمالی با ایران و -2وضع تحریم هایی که در صورت
شکست مذاکرات به اجرا گذاشته شود.
پس از ســخنرانی تند و تیز اوباما در کنگره که صراحتا
خطاببهنمایندگاناعالمکردکهنخواهدگذاشتمهم ترین
دســتاورد دو دوره ریاســت جمهوری اش به وســیله قوانین
غیرالزم پایمال شود ،رئیس اکثریت جمهوریخواه نیز اعالم
کرد که از بنیامین نتانیاهو ،نخســت وزیر رژیم صهیونیستی
دعوت کرده تا در کنگره سخنرانی کند .این اعالم تازه موجب
علنی شــدن اختالفات عمیقی که دولت واشــنگتن با رژیم
تل اویو برسر پرونده هسته ای ایران دارد ،شد .اختالفاتی که
پس از دوماه پر تالطم با ســخنرانی بی محتوای نتانیاهو در
میان نمایندگانی که بنابر اعالم رســمی 60تن از انها حاضر
به شرکت در مراسم نشده بودند ،به پایان رسید و در این سفر
هیچ یک از اعضای دولــت امریکا نیز حاضر بــه مالقات با
نخست وزیر رژیم صهیونیســتی نشــدند .بالفاصله پس از
این ســخنرانی ،تحلیلگران از اثــار منفی که ایــن اقدام در
یارگیری های جمهوریخواهان برای تصویب طرح های خود
کردهبودند،سخنگفتندونتیجهاننیزبهفاصله 2روزباخروج
طرح مذکور از نوبت رای گیری مشخص شد.
در همین زمان در ایران برخــاف امریکا ،پس از یک
دوره تندروی های گاه و بی گاه از سوی برخی جناح ها ،باتدبیر
وحمایتمقاممعظمرهبریازروندمذاکراتودعایخیرعلنی
ایشان برای تیم مذاکره کننده هسته ای،فضاییکنواختی در
حمایتازانچهزیرنظرایشانتوسطدیپلمات هایکشورمان
به پیش می رفت ،شــکل گرفت .در کنار ثبات داخلی ،مقام
معظم رهبری بــار دیگر با درنظرگرفتن شــیطنت هایی که از
سوی غرب سابقه طوالنی داشت ،اعالم فرمودند که توافق
هســته ای باید تنها در یک مرحله انجام شود .این اعالم که
بالفاصله از ســوی تیم مذاکره کننده ایــران به طرف مقابل
ابالغ شــد ،درواقع روشــی عملی برای جلوگیری از بررســی
مجدد امور در کنگره امریکا و بهانه تراشــی های بعدی بود،
چراکهنمایندگاندموکراتیکهدردوطرحمذکورنقشداشتند
و موقتا از ان عقب نشینی کرده بودند اعالم کردند که تا زمان
ضرب االجل ماه مارس (11فروردیــن) ،به این طرح ها رای
مثبتنمی دهندوتنهاپسازبررسیتوافقسیاسینخستین،
اماده پرداختن به موضوع تحریم های تازه هستند.
پرده اخر
اکنون پس از یک ســال فراز و فرودهای نفســگیر در
مذاکراتهسته ای،دوطرفدراظهاراتپیاپیاعالممی کنند
که احتمال دستیابی به یک توافق خوب و برد-برد ،بیش از50
درصداستودربهترینشرایطتوافقدوجانبهقرارگرفته ایم.
اخرین اخبار از اداره دیپلماسی رســانه ای وزارت امور خارجه
ایران حاکی از این اســت که طرفین به توافق رسیده اند که
مذاکرات تا ماه ژوئن (تیرماه )94ادامه خواهد یافت و هرگونه
توافقجامع،تنهاپسازتعیینتمامی ابعادوجزئیات،دریک
مرحله به امضا خواهد رسید .سالی که گذشت بی شک سالی
پربار برای دیپلماسی هسته ای ایران بود که حتی در بدترین
شرایط درامدی (به دلیل قیمت جهانی نفت) و در همسایگی
کانون های بحران منطقه ای توانست بدون عقب نشینی از
حقوق مســلم ایران و بدون برهم زدن اداب مذاکره ،به یک
توازن مثبت دست یابد.
بین الملل
توفانهسته ای
اسرائیل و نتانیاهو نمی خواهند
ایران و غرب با یکدیگر توافق کنند
سید علی خرم
2
استاد دانشگاه -حقوق بین الملل
مثلث | شماره 256
بین الملل
مذاکرات هسته ای ظاهرا به پایان خود نزدیک می شود
و طرفین منتهای تالش خود را به کار می برند که از یکسو همه
مسائل باقیمانده را پوشش دهند و نکته ای جا نماند که اگر
اراده بر توافق قرار گرفت در زمان عقب نباشند و از سوی دیگر
غرب به دنبال فضاسازی است که مذاکرات را با حداکثر امتیاز
به پایان برساند .بیش از 15ماه اســت ایران و امریکا درگیر
مذاکرات هسته ای هستند و تالش های گوناگونی می شود
که این مذاکرات قبل از مواجه شدن با هر توفان ممکن ،به
سرمنزل مقصود رسیده و با افتخار برای طرفین به پایان رسد.
طی نشست های فشرده ایران و امریکا به منظور غلبه
بر مشــکالت و اختالفات فنی ،حقوقی و سیاســی ،جهان
اطمینان نســبی پیدا کرد که ایجاد فضــای توافق و تفاهم
بین دو کشور امکان پذیر است و چنانچه گام های باقیمانده
به خوبی برداشته شود ،می توان در مهلت داده شده تا پایان
10فروردین ،94تفاهمات اصولی اعالم و باقیمانده وقت تا
10تیرماه 94به نگارش متن برنامه جامع هسته ای پرداخت.
ناگفته نماند کــه در این میان حســن نیت و انعطاف پذیری
دوطرف در کسب این دستاورد بسیار موثر بوده اند .جمهوری
اسالمی ایران در بحث های فنی با ارائه راه حل های گوناگون
توانســت احتمال هر بن بســتی در موضوعات غنی سازی،
راکتور اب سنگین اراک ،فردو و اندوخته های مواد غنی شده
را به حداقل رسانده و زمینه تفاهمات اصولی را فراهم سازد.
اما همانطور که قبال هم گفته شده بود ،مخالفان ،معاندان و
بدخواهان توافق هسته ای و بهبود روابط ایران و امریکا بیکار
ننشسته اند و حداکثر تالش خود را برای تخریب در تفاهمات
به وجودامده به کار بسته اند .نتانیاهو در راس همه انها با افق
مشترکی که با عربستان و برخی دیگر پیدا کرد ،سعی کرد از
تندروهای جمهوریخواه و البی خود در مجلس سنا و مجلس
نمایندگان امریکا بهره بــرداری الزم را صورت داده و فضای
مذاکرات هسته ای را غبارالود کنند.
این تالش وقیحانه نتانیاهو موجب درگیری سیاســی
بین امریکا و اسرائیل شد که در نوع خود بی نظیر بود و برای
اولین بار اســت که در تاریخ روابــط دو کشــور دارد صورت
می گیرد .نتانیاهو یک ســال و نیم پیش در مجمع عمومی
ســازمان ملل متحد با ترسیم شــمای یک بمب هسته ای،
جهانیان را ترساند که ایران در مراحل اخر ساخت بمب قرار
دارد و 90درصد ان اماده اســت و ظرف 6ماه تــا 9ماه این
بمب ازمایش می شود .وقتی که موساد افشا کرد که همان
موقع گزارشــی زیر نظر نتانیاهو به سرویس های اطالعاتی
امریکا و انگلیس داده بود که خیر ،ایران در حال ساخت بمب
نیست ،تازه جهان بیدار شد که با چه فریبکاری روبه رو است
که خودش مرتبا در حال ساخت سالح هسته ای است ،ولی
جهان را از ایران که در اندیشه ساخت بمب نبوده ،می ترساند.
این دروغگویی نتانیاهو و سپس ورود غیردیپلماتیک وی به
واشنگتن که موجب واکنش رئیس جمهور و وزیر امورخارجه
امریکا شد خیلی بیشتر چهره دغل بازی وی را به جامعه امریکا
نشانداد.بهترتیبیکهرسانه هایمعروفامریکاییهمچون
نیویورکتایمزوواشگتن پستکهنوعیسمپاتیسنتینسبت
به اسرائیل داشتند ،شــروع به انتقاد از نتانیاهو کرده و سفر
وی به واشــنگتن را کم اهمیت و بالاثر معرفی کردند .انچه
نتانیاهو درباره پرونده هسته ای انجام داده جدای از فریبکاری
و دغل بازی وی ،باعث گردیده شــخص وی و اســرائیل در
جهان منزوی تر شوند و جهان در انتظار نخست وزیر دیگری
برای اسرائیل قرار بگیرد.
نتانیاهو سعی کرد با تحریک نمایندگان سنا و کنگره،
غیرمستقیمبهانهاالقاکندکهانهانمی فهمندوممنوننتانیاهو
باشند که دارد انها را نســبت به ماهیت توافقات دولت اوباما
با ایران بیدار می کند .این در جای خود توهین اشــکاری به
نمایندگان امریکاست که اگر خوب درک کنند نبایستی زیر بار
چنین توهینی بروند.
اما افراطی گری های اســرائیل که بیش از 60ســال
است سیاست خارجی امریکا را گروگان خود گرفته و به ویژه
بعد از انقالب اسالمی ایران توانسته منافع و امنیت ملی خود
را به سیاســت خارجی امریکا تحمیل نماید ،در ســال های
اخیر و به خصوص بعــد از روی کارامدن اوباما باعث گردیده
دولتمردان ،سیاستمداران ،سیاست سازان ،دانشگاهیان و
حتی افکار عمومی امریکا از خواب گران بیدار شده و پی به
نقشه های پلید نتانیاهو ببرند که چگونه از امریکا و امکاناتش
سال هاست سوءاستفاده کرده و در عوض امریکا را سپر بالی
خود ساخته که وقایع تروریستی 11ســپتامبر 2001و سایر
حوادث مشابه دامنگیر مردم امریکا گردیده است.
گفته می شود نتانیاهو همه این گرد و خاک ها را برای
انتخابات قریب الوقوع اسرائیل انجام می دهد تا ب ا ترساندن
مردم اســرائیل ،خود را تنها ناجی انها معرفی سازد ولی یقینا
مردم اســرائیل هم متوجه ترفند این دغــل کار گردیده و از
هم اکنون باران انتقاد داخلی بر ســر نتانیاهو باریدن گرفته
که دارد منافع و امنیت ملی اسرائیل را فدای منافع شخصی
خود می نماید.
نتانیاهو همانطور که چهار ماه پیش قسم خورد که اجازه
ندهد هرگونه توافقی بین ایران و امریکا در موضوع هسته ای
صورت گیرد ،به نقش افرینی تخریبی خود بسنده نکرد بلکه از
یاران قدیمی خود در فرانسه نظیر لوران فابیوس استفاده کرد
تا از درون ســطح انتظارات گروه 5+1را انقدر باال ببرد که به
توافق موجود بین ایران و امریکا تن درندهد .در 2روز گذشته
وزیر خارجه فرانسه با اعالم اینکه نظراتی دارد از وزرای خارجه
امریکا و دیگر اعضای گروه 5+1دعوت کرده که به مشورت
درمــورد توافق امریکا و ایــران بپردازند .انچــه از کنفرانس
مطبوعاتی جان کری و لوران فابیــوس در پاریس برمی اید
نشــان می دهد جان کری مجبور شــده با فابیوس همراهی
کرده و توپ را در زمین ایران بیندازد .اگرچه این سخنان تغییر
موضعوزیرخارجهامریکانمی تواندباشدولیکنچهرهفابیوس
و نقش تخریبی وی در مذاکرات هســته ای نااشــنا نیست،
بنابراین امکان دارد از جانب اسرائیل تالش کند جلوی تفاهم
ایران و امریکا را سد کند که ایران و امریکا باید نقش تخریبی
وی را همچون سال قبل به خوبی مدیریت نمایند.
در مورد پرونده هسته ای ،چنانچه تا اسفند ماه توافقات
ایران و گروه 5+1به پایان برســد ،جمهوریخواهان تاثیری
بر پرونده هسته ای نخواهند داشــت ،اما اگر چنین توافقی
در مهلت فوق صورت نگیرد ،از یکســو ایران راه خودش را
در تقویت فعالیت های هســته ای طی خواهد کرد و از سوی
دیگر زمینه باز خواهد شــد که جمهوریخواهان درخواست
نمایند تفاهم ژنو یک بار دیگر در مجلس سنا و نمایندگان مورد
بحث قرار گیرد و طبیعتا نقطه نظــرات تند جمهوریخواهان
در ایــن برنامه عمل مشــترک پیــاده خواهد شــد .بنابراین
منافع ایران و گــروه 5+1و به ویژه منافع دولت امریکا در این
است که نگارش برنامه جامع هســته ای ایران قبل از حضور
جمهوریخواهان و اعمــال تندروی های احتمالی این حزب
به پایان برسد .اروپایی ها هم که از سوابق جمهوریخواهان
دلخور هستند به نوبه خود مایلند هر نوع توافق را قبل از ورود
جمهوریخواهان به اتمام رسانند .بدین ترتیب همه بازیگران
مذاکرات هسته ای تمایل دارند مذاکرات تا اسفند ماه به پایان
رسیده و متن برنامه جامع هســته ای ایران به نگارش دراید.
این فرصتی اســت برای ایران و امریکا کــه روی طرح های
مبادله شده ب ه نوعی مذاکره و مصالحه نمایند و توافقات خود
را تحت الشعاع نظرات جمهوریخواهان و نئومحافظه کاران
قرار ندهند .این فرصت همچنین می امــوزد هر گونه تبادل
نظر و مشورت بین ایران و امریکا در مورد مسائل منطقه ای
همچون اوضاع عراق ،ســوریه ،داعش ،افغانستان و غیره
در همین دوره انجام گیرد تا دیدگاه های نزدیک به اسرائیل
توســط جمهوریخواهان مدنظر قرار نگیرد .در صورتی که
وضعیت بالتکلیف موجود در پرونده هسته ای کماکان ظرف
دوســال اینده ادامه یابد و یک رئیس جمهور جمهوریخواه
در امریکا برســر کار بیاید ،در ان صورت بایستی انتظار دور
جدیدی از تنش و تشنج بین ایران و امریکا را داشت که البته
مورد عالقه تندروها در هر دو کشور خواهد بود.
175
لغو تحری م ها دور از دسترس نیست
حسن بهشت ی پور در گف ت وگو با مثلث
بین الملل
176
مثلث | شماره 256
سیده زینب موسوی
خبرنگار
با توجه به روند مذاکرات تاکنون ،به نظر شــما چه
سناریوهایی در موضوع هسته ای ایران تا تیرماه
قابل تصور است؟
انچه از مذاکرات دیده می شود ،نشان می دهد که
طرفین در تالشند مذاکرات هسته ای را تا ماه مارس به پایان
برسانند و این بدان معناست که مذاکره کنندگان خواهان به
نتیجه رسیدن مذاکرات حداکثر تا تیرماه هستند .االن بحث
و اختالف موجود بر سر موضوع توان هسته ای ایران ،تعداد
سانتریفیوژها ،حجم اورانیومی که ایران توان غنی کردن ان
را دارد و چگونگی لغو تحریم هاست .اینها موضوعات مورد
بحثی است که طرفین در تالشند برای حل ان راه حل هایی
بیایند و امید است تا دهم فروردین این موضوع نهایی شود.
اگر نشــد تا تیرماه یعنی مهلت نهایی که مقرر شــده اســت
قاعدتا باید همه چیز روشن شده باشد .اگر اراده سیاسی از
ســوی امریکا برای پذیرش واقعیت های موجود در پرونده
هسته ای ایران وجود داشته ،به راحتی می توان موضوعات
را حل وفصل کرد که تا موعد مقرر به نتیجه رسید.
وزیر خارجه ایــران در جدیدتریــن مصاحبه خود
اعالم کرده که ایران حاضر است برخی اقدامات
اضافی را نیز در جریان مذاکرات هســته ای برای
اعتمادســازی بیشــتر بپذیرد .به نظر شــما این
اقدامات کدامند؟
این اقدامات شــامل دو موضوع اســت؛ اول انکه
ایران بپذیــرد نظارت هــا ،کنترل هــا و محدودیت ها تا 10
ســال اینده ادامه یابد ،یعنی تا میزان توسعه و پیشرفت در
زمینه هسته ای تا 10ســال اینده در همین حد باقی بماند و
پیشرفته تر از این نشود.
از ســوی دیگر باید تاکید شــود که ایــن نظارت ها و
محدودیت ها فقط و فقط از سوی اژانس بین المللی انرژی
هسته ای صورت می گیرد؛ این بدان معناست که امریکا حق
هیچ گونه نظارت را بر فعالیت های ایران ندارد.
دومین موضوع احتمالی در جریان اقدامات داوطلبانه
ایران پذیرش پروتکل الحاقی است که این هم باید از سوی
مجلس مورد تایید قرار گیرد .در واقع درباره پذیرش پروتکل
الحاقی مجلس شورای اســامی باید این پذیرش را تایید
نماید .اگر ایران ،پروتکل الحاقی را بپذیرد یعنی یک سری
کنترل های بیشتری را هم پذیرفته است .حال باید دانست
که این تنها ایران نیست که این پروتکل را می پذیرد ،بلکه
از 190کشــور عضو اژانس 160 ،کشــور ایــن پروتکل را
پذیرفته اند .از این میان نیز 95کشــور پروتکل را به وسیله
مجلس خود تایید نهایی کرده اند .بنابراین اگر مقامات ایرانی
مذاکره کننده از امادگی برای برخی اقدامات داوطلبانه سخن
می گویند تنها اقداماتی است که در چارچوب پروتکل الحاقی
تعیین شده اســت .حال انکه عالوه بر این مجلس شورای
اسالمی نیز باید مجوز پذیرش این پروتکل از سوی جمهوری
اسالمی ایران را صادر کند .به بیان دیگر تیم مذاکره کننده
هســته ای محدودیتی خارج از قاعده را نخواهد پذیرفت و
همه اقدامات داوطلبانه حتما در چارچوب پروتکل الحاقی
خواهد بود .اگرچه برخی رسانه ها در داخل اخبار را به گونه ای
انعکاس می دهند که گویی تنها ایران اســت کــه در زمینه
موضوع هسته ای برخی محدودیت ها را می پذیرد ،اما باید
دانست که در میان کشورهای جهان ،بسیاری از کشورها به
این اقدامات مبادرت کرده اند که از ان میان می توان به ژاپن
و المان اشاره کرد .در واقع کشــورهایی که بمب هسته ای
ندارند این محدودیت ها و نظارت ها را پذیرفته اند ،حال برخی
در حد ان پی تی به نظارت ها تن داده اند ،اما برخی دیگر در
حد پروتکل الحاقی این موضوع را پذیرفته اند.
با توجه به مذاکــرات اخیر هســته ای و اظهارات
مثبت طرفین درباره روند مذاکرات ،به نظر شما چه
سناریوهایی برای تحریم ها وجود دارد؟
در درجه اول باید به شناخت درستی از این تحریم ها
برسیم .تحریم ها از نظر جنس به سه دسته تقسیم می شوند؛
دســته اول ،تحریم های مربوط به تاسیسات نظامی ایران
که از ســال 1358برقرار بوده و ربطی به موضوع هسته ای
ایران نداشــته اســت .ایران 35سال اســت که از این نظر
تحریم شــده و دیگر به دنبال لغو این تحریمها نیســت زیرا
در صورت لغو نشــدن نیز اســیبی به ایران وارد نمیشــود.
دســته دوم،تحریم های مربــوط به تجهیزات هســته ای
ایران است که از سال های گذشته علیه ایران اعمال شده
و ایران نیز از لغو این تحریمها استقبال میکند .اما اخرین
دســته از تحریم ها علیه ایران تحریم های اقتصادی است
که می توان گفــت مهمترین تحریم ها علیه ایران اســت.
این تحریم ها به طورکلی اقتصــاد ایران و به تبــع ان حوزه
بازرگانی ،تجارت و به ویژه سوییفت را شامل می شود .ایران
در میان مجموعه ای از تحریم هایی که اشاره شد ،به دنبال
لغو تحریم های نوع سوم یعنی اقتصادی است .لغو این نوع
تحریم ها در برخی موارد بســیار محدود به شــورای امنیت
سازمان ملل مربوط اســت ،درحالی که لغو بخشی دیگری
از ان به کنگره امریکا ارتباط می یابد .لغو برخی از تحریم ها
نیز نیازمند مصوبه اتحادیه اروپاست و در همین حال بخشی
دیگر از تحریم ها با دستور رئیس جمهور امریکا لغو می گردد.
به طور کلی برای لغو این تحریم ها زمان الزم است .اگرچه
تحریم های اعمال شده از سوی کاخ سفید می تواند یک روزه
لغو شود اما لغو تحریم های کنگره امریکا ،شورای امنیت و
3
حســن بهشــتی پور ،کارشــناس مســائل
هســته ای در گفت وگویی تفصیلی با مثلث به این
موضوع اشــاره می کند که تالش های ایران و طرف
مقابل بیانگر خواســته انها برای به نتیجه رساندن
مذاکرات تا تیرماه است .او مهمترین بحث ها میان
طرفین در این مرحله را توان هسته ای ایران ،تعداد
سانتریفیوژها ،حجم اورانیومی که ایران توان غنی
کــردن ان را دارد و چگونگی لغــو تحریم ها عنوان
کــرده و می گوید باید بــه این نکته توجه شــود که
جدول زمانبندی لغو تحریم ها به گونه ای نگاشته
شــود که قابلیت تفسیرپذیری نداشــته باشد؛ به
نحوی که تفسیری غیر از انچه نگاشته شده از ان
برداشــت نگردد .به گفته بهشــتی پور ،نکته اخر
درباره لغو تحریم ها ،برداشــته شــدن همه انها در
یک مرحله اســت؛ این به معنای لغو یک شبه انها
نیست؛ چه انکه تحریم ها یک شبه وضع نمی شود
که به همین شکل برداشته شــود .درواقع منظور
از لغو همه تحریم ها در یک مرحله ان اســت که به
واسطه یک توافق ،اراده برداشتن همه تحریم ها به
عمل تبدیل شود.
اتحادیه اروپا نیازمند شش ماه تا یک سال فرصت است.
موضوعی که در این میان اهمیت دارد اینکه اگر اراده
برای برداشتن تحریم های مذکور از سوی اعمال کنندگان
وجود داشته باشد ،لغو انها با در نظر گرفتن مدت زمان ذکر
شــده ،دور از دسترس نیســت .در توافق احتمالی پیش رو
نیز باید جدول زمانبندی لغو تحریم ها درباره اغاز لغو و زمان
پایان ان کامال روشن باشد .از سوی دیگر دقت در این نکته
الزم است که جدول زمانبندی لغو تحریم ها باید به گونه ای
نگاشته شود که قابلیت تفسیر پذیری نداشته باشد ،به نحوی
که تفسیری غیر از انچه نگاشته شده از ان برداشت نگردد.
نکته اخر درباره لغو تحریم ها ،برداشته شدن همه انها در یک
مرحله است؛ این به معنای لغو یک شبه انها نیست چه انکه
تحریم ها یک شبه وضع نمی شود که به همین شکل برداشته
شود .در واقع منظور از لغو همه تحریم ها در یک مرحله ان
است که به واسطه یک توافق ،اراده برداشتن همه تحریم ها
به عمل تبدیل شود .این موضوعی اســت که در چارچوب
خواســته های جمهوری اســامی ایران در باب مذاکرات
هسته ای قرار دارد اما طرف مقابل ،به دنبال تعلیق تحریم ها
علیه ایران است .به ظن طرف های مذاکره کننده با ایران،
تحریم ها علیه ایران برای مدت زمانی تعلیق شود تا زمانی که
اقدامات اعتماد ساز از سوی ایران ،به اطمینان طرف های
مذاکره کننده انجامید ،به لغو کامل تحریم ها اقدام شود.
هرچند جمهوری اســامی ایران این موضوع را قبول
اگر اراده برای برداشتن تحریم های
مذکور از سوی اعمال کنندگان وجود
داشته باشد ،لغو انها با در نظر گرفتن
مدت زمان ذکر شده ،دور از دسترس
نیســت .در توافق احتمالی پیش رو
نیز باید جدول زمانبندی لغو تحریم ها
درباره اغاز لغو و زمان پایان ان کامال
روشن باشد
ندارد ،اما در صورت پذیرش ان از ســوی ایران دوره زمانی
برای تعلیق باید به صورتی کامال روشن مشخص شود.
در جریان این دور از مذاکرات هسته ای نتانیاهو،
نخســت وزیر رژیم صهیونیســتی بــه امریــکا
رفــت و در کنگره این کشــور به ســخنرانی علیه
برنامه های هسته ای ایران پرداخت؛ سخنانی که
واکنش هایی منفی را حتی در امریکا برانگیخت.
سوال اینجاســت که این اظهارات نتانیاهو علیه
ایران ان هم در زمانی که مذاکرات هســته ای در
جریان بود ،ایا می توانــد در موضع ایاالت متحده
امریکا درباره مسائل هسته ای ایران و نیز در روند
مذاکرات هسته ای اثر بگذارد؟
بعید می دانم که اثرگذار بوده باشد .این سخنرانی
دو بخــش مهــم داشــت؛ بخــش اول مربوط به مســائل
هسته ای ایران بود که در این باره هم نتانیاهو نتوانست دلیل
قانع کننده ای بیاورد .این همان موضوعی است که اوباما ،
رئیس جمهوری امریکا نیز در واکنش به مسائل مطرح شده
در این ســخنرانی عنوان و تاکید کرد که سخنرانی نتانیاهو
هیچ نکته تازه ای نداشت.
نتانیاهو در بخش دوم ســخنرانی خود اما گاف بزرگی
داد؛ او در این ســخنرانی رسما دشــمنی خود با مردم ایران
را اثبات کرد .تا پیــش از این مدعی ان بــود که با حکومت
ایران اختالفات جدی دارد نه با مردم .این در حالی اســت
که در ســخنرانی اخیر خود در کنگره امریــکا اعالم کرد که
ایرانی ها دشمنی 2500ساله با یهودی ها دارند .او با اشاره
مثلث | شماره 256
امریکا را به هم نزدیک کرده بود که طبعا کامال به ضرر ایران
بود اما با روشــی که در دولت حســن روحانی درباره مســاله
هســته ای ایران در پیش گرفتیم و ثابت کردیم که در عمل
چیزی در ایــن باره برای پنهــان کردن نداریــم و نیز اعالم
کردیم که می خواهیم برای دنیا ثابت شود که ایران به دنبال
بمب نیست ،توانســتیم از نزیک شدن رژیم صهیونیستی و
امریکا درباره مساله هســته ای ایران جلوگیری کنیم .البته
نباید فراموش شــود که ایران عالوه بر انجام این اقدامات
اعتمادساز ،شــروطی را قایل اســت که بر اساس ان طرف
مقابل باید غنی سازی هســته ای در ایران و نیز حقوق دیگر
هســته ای که برخورداری از چرخه کامل سوخت هسته ای
از جمله ان اســت را بپذرد .این موضوعی است که طرفین
مذاکرات به صــورت ضمنی پذیرفته اند امــا نتانیاهو اعالم
کرده که زیر بار این موضوع نمی رود.
با توجه بــه ارزیابی شــما از تاثیری که سیاســت
اقای روحانی و تیم هســته ای ایــران در ایجاد و
افزایش شــکاف بین رژیم صهیونیستی و امریکا
درباره مساله هسته ای ایران داشته ،ایا می توانیم
مدعی شویم که این سیاست های درست تاحدی
توانسته از تاثیرگذاری ایپک بر امریکایی ها علیه
موضوع هسته ای ایران بکاهد؟
بله .ایپک عمال نقشه های بسیاری برای موضوع
هســته ای ایران داشــت و خواهان اجرای ان بود اما ایران
با اجرای دقیق سیاســت های خود موجب شــد بهانه ها از
دست انها گرفته شــود .دیگر بهانه ای ندارند که بر اساس
ان بخواهند تبلیغات ایران هراسی خود را ادامه دهند .بنابر
این سیاست درست هســته ای تا حد زیادی توانسته جلوی
سیاســت ایران هراســی ایپک را هم بگیرد و ان را با چالش
جدی مواجه کند.
با توجه به اختالف تندروهــا و افراطیون امریکا و
رژیم صهیونیستی با حل موضوع هسته ای ایران،
در نهایت ،پرونده هسته ای ایران به نفع تندروها
به پایان می رسد یا میانه رو ها؟
تمام شواهد حاکی از ان است که در نهایت مساله
هسته ای ایران حل خواهد شد چون هم امریکا ،هم اتحادیه
اروپا و هــم ایران پس از گذشــت تقریبا یازده ســال به این
جمع بندی رسیده اند که این مســاله باید حل شود اما انچه
االن در جریان است ،درباره چگونگی حل موضوع هسته ای
است که طرفین در حال چانه زنی هستند .به نظر من در سال
94به حول و قوه الهی و به کوری چشــم رژیم صهیونیستی
لو فصل خواهد شد.
ان شاءالله موضوع هسته ای ایران ح
به نظر شــما شکســت احتمالــی مذاکــرات چه
پیامدهایی برای ایران و امریکا خواهد داشت؟
برای ایران که وحدت ملی را بیش از پیش تقویت
می کنــد چراکه حتــی افرادی کــه معتقد بودنــد مذاکرات
می تواند یکی از راه های حل این موضوع باشد را هم متقاعد
می کند که تمام راه های ممکــن را ایران رفته و تمام تالش
خود را برای حل این موضوع به کار بسته است و در نهایت به
نتیجه نرسیده است؛ بنابراین ان اختالف نظر در ایران حل
می شود و به سمت اتحاد و همدلی بیشتر می رویم.
در طــرف مقابل مذاکرات نیز ،مســئولیت شکســت
مذاکرات بر گردن امریکا خواهد بــود چراکه گزارش امانو
نشــان می دهد ایران تمام ان چیزی که در چارچوب توافق
متعهد شده بود را اجرا کرد.
بین الملل
به داستانی افسانه ای مدعی شد که یک فرد قدرتمند پارسی
به نا م هامان ،دسیســه چینی کرده بود تا ملت یهود را حدود
دوهزار و پانصد ســال پیش قتل عام و نابود کند .نتانیاهو در
این افســانه گویی هایش از زنی یهودی به نام «استر» نام
برده که با این کارش مردم یهود را نجات داد .این اظهارات
نتانیاهو و استناد او به افسانه ای که هیچ چیزی درباره ان تا
به حال به اثبات نرســیده ،چیزی جز تالش او برای دمیدن
به اتش ایران هراسی نیست .نتانیاهو با این حرف اختالف
خود را با تمام ایرانیان اشــکار کرده و مردم ایران را متهم به
ضد یهود بودن کرده اســت .این در حالی است که سالیان
ســال ،یهودیان در میــان ایرانیان زندگی کرده و مشــکلی
نداشــته اند .هم اکنون هم کلیمیــان ،ازجمله اقلیت هایی
دینی در ایران هستند که به عنوان شهروند جمهوری اسالمی
ایران ،بدون مشکل خاصی در کشور زندگی می کنند و حتی
در مجلس ایران نیز نماینده دارند .توجه به این موضوع الزم
به نظر می رسد که یهودیان در ایران در هیچ برهه ای از زمان
با تهدید و ازار یا هرگونه خطر ناامنی کــه تنها انان را تهدید
کند روبه رو نشده اند .بنابراین این بعد از اظهارات نتانیاهو را
می توان تحریف تاریخ و دشمنی اشکار با مردم ایران خواند.
به ایــن ترتیب ،اظهــارات نتانیاهو در کنگــره امریکا
نمی تواند بر افکارعمومی در امریکا تاثیر بگذارد یا انها را با
خود همسو سازد.
بعــد از ســخنرانی نتانیاهــو در کنگــره امریکا،
فرضیــه ای دیگــر نیــز مطــرح شــده اســت.
بسیاری بر این باورند که مســاله هسته ای ایران
اگر نگوییــم شــکاف هایی را در روابــط امریکا و
رژیم صهیونیســتی ایجــاد کــرده ،دســت کم
شکاف های موجود را نمایان ساخته .ارزیابی شما
از این موضوع چیست؟
رژیم صهیونیســتی و امریــکا متحد اســتراتژیک
هستند و را بطه بسیار بسیار نزدیک و دیرینی با هم داشتند و
دارند اما این دو متحد استراتژیک باهم اختالفاتی نیز دارند.
این طبیعی اســت و ما نباید منکر این اختالف شــویم .اما
درباره سوالی که شما مطرح کرده اید باید گفت که سیاستی
که حســن روحانی ،رئیس جمهوری ایــران در پیش گرفته
موجب شــکاف و اختالف میان رژیم صهیونیستی و امریکا
شده است .البته همانطور که گفتم وجود اختالف میان این
دو اگرچه متحد استراتژیک هستند ،در موضوعات دیگری
وجود داشته اســت اما دیپلماسی درســت هسته ای حسن
روحانی توانسته اختالف و شــکاف دیگری را این بار درباره
مساله هسته ای ایران ،میان این دو متحد ایجاد کند.
اگر بخواهیــم از اختالفــات دیگر این دو نــام ببریم
می توانیم و تذکر جدی و مکــرر اوباما بــه نتانیاهو مبنی بر
متوقف کردن توســعه شهرک سازی ،در ســرزمین اشغالی
اشــاره کرد چراکــه به بــاور اوباما ،توســعه شهرک ســازی
صدمه ای جدی به رونــد صلح در خاورمیانــه وارد می کند.
این در حالی است که نتانیاهو به این تذکرات اهمیتی نداده
و درحال گسترش روند شهرک سازی اســت .از دیگر موارد
اختالفات جدی میان این دو ،ان است که امریکا به دنبال
حضور دو دولت در کنار هم در فلســطین اشــغالی است اما
رژیم اسرائیل این موضوع را قبول ندارد و با امریکا در این باره
اختالفات جدی دارد .این اختالفــات را باید به عنوان یک
فرصت برای پیشبرد اهدافمان بنگریم ،نه انکه اختالفات
میان رژیم صهیونیســتی و امریکا را جــدی نگرفته و از ان
به عنوان شوی سیاسی یاد کنیم.
به باور من ،موضع صحیحــی که دولت اقای روحانی
درباره مذاکرات هســته ای داشت و تیم محمدجواد ظریف
وزیر امور خارجه ایران ان را به درستی اجرا کرد عمال در زمینه
هسته ای ایران ،میان رژیم صهیونیستی و امریکا اختالف
ایجاد کرده و این اختالف را افزایش داد؛ این در حالی است
که موضوع گیری هــای قبل ،موضع رژیم صهیونیســتی و
177
بین الملل
فریبکاریغرب
گروه های سیاسی رقیب دولت حساسیت ویژه ای نسبت به نتایج مذاکرات دارند
ابراهیم متقی
بین الملل
178
مثلث | شماره 256
4
استاد دانشگاه تهران
اگرچه دوره جدید مذاکرات ایران و گروه 5+1برای نیل
به توافق جامع هسته ای از 24اســفند 1393اغاز می شود،
اما رویکردهای ارائه شــده از ســوی وزیر امورخارجه فرانسه
و موگرینــی کمیســاریای سیاســت خارجی اتحادیــه اروپا
ششــم مارس 2015نشــان می دهد که زمینه هــای توافق
براساس پیش فرض های تیم هســته ای ایران کار دشواری
به نظر می رسد .مقامات اروپایی مواضع تندتری را در ارتباط
با ایران اتخاذ کرده ،به گونه ای که می توان چنین مواضع و
رویکردی را ادامه ادبیات مقامات عربستان سعودی و نتانیاهو
در کنگره امریکا دانست .طبیعی است که ادامه مذاکرات در
چنینشرایطی،مشکالتفراگیریرابرایگروهمذاکره کننده
به وجود می اورد .هرچند در این دوران ،گروه های اجتماعی
درگیر تعطیالت پایان سال هستند ،اما واقعیت ان است که
نهادهای راهبردی ایران به موازات گروه های سیاسی رقیب
دولت و تیم مذاکره کننده هسته ای ،حساسیت ویژه ای نسبت
به فرایند و نتایج مذاکرات دارند .مشــابه چنین مذاکراتی در
اسفندماه سال گذشته نیز وجود داشــته ،اما نتایج حاصل از
ان با اهداف راهبــردی ایران و بازیگران گــروه 5+1تفاوت
زیادی داشته است.
-1فرایندهای مذاکرات هسته ای ایران و گروه 5+1
شاید بتوان مذاکرات هســته ای ایران و گروه 5+1را با
مذاکرات کنترل تسلیحات قدرت های بزرگ در دوران جنگ
سرد مشابه دانست.اگرچه جلوه هایی از توازن در مذاکرات ژنو
سال های 1956به بعد در روابط امریکا و اتحاد شوروی وجود
داشــت ،اما مذاکرات وین و ژنو نشــانه هایی از عدم توازن را
منعکسساختهاست.یکیازشاخص هایاصلیعدم توازن
را باید در مطالبات بازیگران درگیر در روند مذاکرات هسته ای
دانست .اگرچه وزن مخصوص مذاکرات نشان می دهد که
شاید نتیجه ای بهتر در روند مذاکرات هسته ای امکان پذیر
نباشــد ،زیرا تمامی قدرت های بزرگ با نگرش نســبتا مشابه
تالشدارندتاایرانرامتقاعدسازندقابلیت هایهسته ایخود
را به گونه ای کاهش دهد که امکان اعاده توانمندی هسته ای
وجود نداشته باشد .زمینه های تاریخی مذاکرات وین مربوط
به روزهای بعد از اجالســیه ســاالنه مجمع عمومی سازمان
ملل در سال 2013بوده است .مذاکرات نیویورک زمینه های
تنش زدایــی اولیه در روابــط ایران و جهان غــرب را به وجود
اورد .تنش زدایی در روابط بازیگران نابرابر مربوط به شرایطی
است که زمینه های اختالف از طریق بازسازی سیاست های
راهبردی انجام پذیرد .نتیجه چندیــن دوره مذاکرات ژنو در
سپتامبرونوامبر 2013منجربهتنظیم«برنامهاقداممشترک»
گردید.اینامرنشانمی دهدمذاکراتهسته ایایرانوگروه
5+1از اکتبر 2013اغاز گردیده و در 16ماه گذشته بی وقفه
ادامه یافته است.
اگرچه گام اول در روند مذاکرات هســته ای با سرعت
زیادی برداشــته شــد ،اما بخش قابل توجهی از مشکالت
ایران برای ادامه مذاکرات هسته ای را باید مفاد طرح اقدام
مشــترک دانســت .محور اصلی طرح اقدام مشترک تداوم
برنامه غنی سازی اورانیوم به موازات محدودیت های عملی
و اقدام های شفاف ساز برای کسب اطمینان از فعالیت های
ی ایران بوده است .چنین موافقتنامه ای
صلح امیز برنامه اتم
در قالب ســازوکارهای الزم برای تحقق اهــداف برنامه منع
گسترش هســته ای بوده اســت .هرگاه در ادبیات راهبردی
قدرت های بزرگ از مفاهیم و ادبیاتی همانند اطمینان سازی،
شفاف سازی و نگرانی راهبردی استفاده نمایند ،به مفهوم ان
است که روندهای محدودســازی قدرت کشور مقابل ادامه
خواهد یافــت .باوجودیکــه تاکنون درباره میــزان موفقیت
طرح اقدام مشترک رویکردهای مختلفی ارائه شده است اما
واقعیت را می توان در سازوکارهایی دانست که در قالب طرح
جامع ارائه شده است .موضوعاتی همانند راستی ازمایی در
قالب مسئولیت سازمان انرژی اتمی ایران و اژانس بین المللی
انرژیاتمی موردتاکیدقرارگرفتهومقررشدکهمدیرکلاژانس
ی فعالیت های
و شــورای حکام اژانس بین المللی انرژی اتم
مربوط به راستی ازمایی را انجام دهند .در این فرایند دستیابی
بهراه حلجامعمبتنیبراعتمادسازیوحسن نیتخواهدبود.
حسن نیت در ادبیات راهبردی به مفهوم ان است که رویکرد
قدرت های بزرگ به گونه مرحله ای مورد توجه قرار گیرد.
درباره مذاکرات هسته ای نوامبر و دسامبر 2014و ادامه
ان در ژانویه ،فوریه و مارس 2015رویکردهای متنوعی ارائه
شده است .مجموعه های نزدیک به دولت بر این اعتقادند که
هر نوع مذاکره سازنده می تواند نتایج و مطلوبیت های موثری
را برای امنیت منطقه ای و ساختار اقتصادی ایران ایجاد کند.
انان بر این اعتقادند که تعامل ســازنده به مفهوم دستیابی به
نتایجی اســت که حداکثر امتیاز ممکن را فراهم می ســازد.
گروه های رقیب نیز نگرش متفاوتی درباره نشــانه ها و فرایند
تعامل سازنده ارائه داده اند.
-2ارزیابی مذاکرات هسته ای 16ماهه ایران و گروه 5+1
مهم ترین مساله و دغدغه تیم مذاکره کننده را می توان
موضوعات مربوط به چگونگی پایــان دادن به تحریم های
اقتصادی دانست؛ تحریم هایی که از سال 2008اغاز گردیده
و به گونه تدریجی گســترش یافته اســت .بنابراین مجلس
می توانــد این موضوع را براســاس ضرورت هــای راهبردی
کشــور مورد بررســی قرار دهد .هم اکنون این سوال مطرح
می شود که ایا مصالحه امکان پذیر اســت؟ از سوی دیگر،
چنین مصالحه ای به چــه نتایجی در ارتبــاط با تحریم های
اقتصادی منجر می شــود؟ و در نهایت اینکه ایــا مذاکرات
ایران و گــروه 5+1زمینــه پذیرش پروتکل الحاقی توســط
مجلس را فراهم می ســازد؟ طرح اقدام مشــترک 24نوامبر
2013مورد پذیرش ضمنی ایران و گروه های مذاکره کننده در
ژنو قرار گرفت .از ان مقطع زمانی به بعد رویکردهای مختلفی
درباره فرایندهای اجرای چنین توافقنامه ای ارائه شده است.
تاکنون طیف گسترده ای از فرایندهای معطوف به دیپلماسی
هسته ای شکل گرفته است 11 .دوره مذاکره وین به همراه
طیف گسترده ای از مذاکرات دوجانبه و چندجانبه در مسقط
و ژنو را می توان به عنوان تالش تیم دیپلماســی هســته ای
برای دســتیابی به توافق نهایی دانســت .عالوه بر ان ،تیم
دیپلماسی هســته ای ایران مذاکرات دوجانبه و سه جانبه با
امریکا و نماینده اتحادیه اروپا را در مســقط به انجام رسانده
اســت .مذاکرات مســقط همانند مذاکرات وین 11نتیجه
موثری برای نیل به توافق جامع هســته ای نداشــته است.
تالش تیم مذاکره کننده در ماه های پایانی 2014و ماه های
اغازین 2015در ژنو انجام گرفته اســت .طلسم موافقتنامه
جامع هسته ای تاکنون در وین ،مسقط و ژنو باز نشده است.
هم اکنــون این ســوال مطرح می شــود که ایــا در ماه های
باقیمانده تا ضرب االجل دور دوم مذاکرات هســته ای نتایج
مطلوبی به وجود می اید؟ مقامات امریکایی و اروپایی بر این
موضوع تاکید دارنــد که هیچ گونه تعجیلی برای دســتیابی
به نتایج زودهنگام هســته ای با ایران ندارند .علت ان است
که انان به نتایج موردنظر خود در قالب طرح اقدام مشــترک
نایل امده اند .در فرایند چنین مذاکراتی اگرچه تالش زیادی
از ســوی تیم دیپلماتیک ایران و همچنین کاترین اشتون،
کمیساریای پیشین سیاست خارجی اتحادیه اروپا برای نیل
به توافق راهبردی انجام گرفته ،اما در استانه اخرین مرحله
مذاکرات هسته ای هیچ گونه نشــانه ای از وجود زمینه های
ساختاری برای نیل به توافق هســته ای مشاهده نمی شود.
علت ان را باید در عدم نیل به توافق موثــر در روند مذاکرات
سه جانبه مســقط و مذاکرات وین 11دانست .در این ارتباط
حساسیتوترکیبکشورهایغربیمعطوفبهکاهشقابلیت
ابزاری ایران در حوزه غنی سازی و سانتریفیوژها بوده است.
-3مــوارد اختــاف ایــران و گــروه 5+1در دیپلماســی
هسته ای
ایران در طرح اقدام مشترک نســبت به نگرانی جهان
غرب دربــاره فعالیت هســته ای و روند غنی ســازی ،نگرش
سازنده ایاتخاذکردهاست.بههمیندلیلدراولینپاراگراف
طرح اقدام مشــترک بر این موضوع تاکید شــده است که:
«هدف این مذاکرات دستیابی به راه حل جامع بلندمدت مورد
توافق طرفین است که اطمینان یابد برنامه هسته ای ایران
منحصرا صلح امیز باقی خواهد مانــد» .در این ارتباط تاکید
شده ایران هرگز به دنبال دستیابی یا گسترش هیچ گونه سالح
هســته ای نخواهد بود .هدف از فرایندهای شفاف سازی و
اطمینان یابی را باید رفع نگرانی هــای راهبردی جهان غرب
دانست .واقعیت ان است که ایران در نوامبر 2013تعریف
جدیدی از فعالیت هسته ای و همکاری های بین المللی ارائه
داده اســت .اگر ایران از قابلیت راهبردی برخوردار اســت،
به گونه ایکهچنینقابلیت هاییبرایجامعهجهانیاحساس
نگرانی به وجود می اورد ،طبیعی اســت که قدرت های بزرگ
می بایست امتیازات بیشــتری به ایران درباره فرایند کاهش
قدرت راهبردی در برنامه هســته ای اعطــا نمایند .درحالی
که روندهــای اجرایــی برنامــه هســته ای محدودیت های
متنوعی را برای ایــران ایجاد کرده و بخــش قابل توجهی از
چنین محدودیت هایــی در روزهای بعــد از توافق 24نوامبر
2013ادامه یافته اســت .توافق جامع هســته ای مربوط به
شرایطی است که ایران و گروه 5+1درباره ذخایر هسته ای،
قابلیت های راهبردی و الگوی کنش طــرف مقابل به نتایج
نسبتا یکسانی دست یابد .هم اکنون اختالفات اصلی ایران
و گــروه 5+1را باید در ارتبــاط با چگونگی پایان بخشــیدن
به تحریم ها ،فرایند نصب ســانتریفیوژهای جدیــد و تعداد
سانتریفیوژها به عنوان پشتوانه حقوق هسته ای ایران مورد
توجه قرار داد .اگرچه ایاالت متحده و سایر کشورهای گروه
5+1در مذاکــرات و توافــق 24نوامبر 2013ژنــو بر حقوق
هســته ای ایران تاکید داشــته اند ،اما واقعیت ان است که
ایاالت متحــده از پذیرش ان به عنوان بخشــی از توافقنامه
عمومی ایران و 5+1خــودداری کرده اســت .امریکایی ها
بر این اعتقادند که هرگونــه قابلیت ابزاری ایــران در ارتباط
بین الملل
مثلث | شماره 256
بین الملل
با فعالیت های هســته ای می تواند نتایج مبهمــی در فرایند
فعالیت های هســته ای ایران به وجــود اورد .به همین دلیل
است که ایران و امریکا مذاکرات دوجانبه و سه جانبه متعددی
را برای اعتمادسازی و نیل به توافق در دستورکار قرار داده اند.
هر یک از گروه های مذاکره کننده بر موضوعی خاص
درباره نتایــج احتمالی مذاکــرات تاکید دارنــد .واقعیت ان
است که ایران روند اعتمادسازی و شفاف سازی هسته ای را
براساس اکسیدکردن هگزا امونید اورانیوم به انجام رسانده و
تمامی تعهداتخودرادرراستایبی اثرسازیقابلیتراهبردی
خود اجرا کرده است .در چنین شرایطی این موضوع مطرح
می شــود که ایا کشــورهای 5+1حقوق هســته ای ایران را
براساس مفاد پادمانی اژانس بین المللی انرژی اتمی رعایت
خواهند کرد؟
پاسخ به این سوال زمانی مشخص می شود که رویکرد
طرف هــای مذاکره کننــده مورد بررســی قرار گیــرد .ایران
تالش دارد تا نشــان دهد که هیچ گونــه انحرافی در فعالیت
هسته ای اش انجام نگرفته و از ســوی دیگر امادگی دارد تا
مفاد بنیادین و اساسنامه اژانس را مورد پذیرش قرار دهد .در
موافقتنامه 24نوامبر 2013مقرر گردیــده بود که به موازات
پایان دادن به تحریم هــای بین المللی علیه ایــران ،زمینه
برای تصویب و اجــرای پروتکل الحاقی 93+2در ســاختار
قانونگذاری ایران امکان پذیر خواهد بود.
در این فرایند ،مقامات رسمی روسیه و برخی از مقامات
غیررســمی امریکا صحبت از تمدید زمــان نهایی مذاکرات
برای نیل به توافق هسته ای می نمایند .واقعیت ان است که
هنوز بسیاری از بخش های توافق هسته ای در وضعیت ابهام
قرار دارد .اگر چه مقامات ایرانی و امریکایی امیدوار هستند
که مذاکرات در نهایت به نتایج موثر و مشــخصی می رسد،
اما تمدید «وضعیــت اضطراری» از ســوی بــاراک اوباما،
رئیس جمهور امریکا در تاریخ 13نوامبر 2014یعنی 11روز
قبل از مرحله نهایی مذاکرات و نیل بــه توافق را باید نمادی
از سیاست تاخیر امریکا در پایان بخشــیدن به تحریم های
اقتصادی و تکنولوژیک علیه ایران دانست.
مهم ترین تعهد کشورهای 5+1را باید حذف تدریجی
تحریم ها دانست .تحریم هایی که در سال های 2005به بعد
به گونه ایتدریجیازسوینهادهایبین المللیوقدرت های
بزرگ اعمال شده است .در چنین شــرایطی است که پایان
دادن به تحریم ها را می توان محور اصلی سیاست راهبردی
ایراندرمذاکراتهسته ایدانست.واقعیتاناستکهطی
یک سال گذشته برخی از مراکز اقتصادی و تجاری ایران از
تحریم خارج شده اما مجددا با تحریم ناشی از احکام قضایی
دادگاه های امریکایی و اروپایی روبه رو گردیده اند .از ســوی
دیگر ،باراک اوباما در اخرین روزهای نوامبر 2014بار دیگر
وضعیت اضطراری را در برخورد با ایران تمدید کرده است.
با توجه به چنین محدودیت هایــی و همچنین باتوجه
به قدرت یابــی جمهوریخواهان در کنگره کــه فعالیت انان
از 22ژانویــه 2015اغاز می شــود ،بعید به نظر می رســد که
ایاالت متحدهبهتحریم هاپایاندادهیااینکهحقوقهسته ای
ایران را در قالب حداقلــی ان یعنی تداوم غنی ســازی برای
تامین سوخت هســته ای مورد پذیرش قرار دهد .هر یک از
فرایندهای غنی ســازی در سال گذشــته با محدودیت هایی
روبــه رو گردیــده اســت؛ محدودیت هایی که می تــوان در
چارچوباقداماتداوطلبانهایرانبرایاعتمادسازیدانست.
اما مســاله مربوط به پایان تحریم ها هنــوز به عنوان ایده ال
دیپلماسی هسته ای ایران باقی مانده اســت .در این ارتباط
می توان تعلیق محدود تحریم ها را مشــاهده کرد .از سوی
دیگر،اینتعهدوجودداشتهکهتحریمجدیدیاعمالنشود،
در حالی که برخی از پژوهشــگران و تحلیلگران موضوعات
راهبردی بر این اعتقادند که نشــانه های جدیدی از تحریم
علیه ایران وجود داشته است .در ازای محدودیت هایی که
درباره فعالیت های هســته ای ایران انجام گرفته ،مقرر شده
که ایــران بتواند نفت خام خود را بــه بازارهای جهانی منتقل
کرده و زمینه برای انتقال بخشی از پول های بلوکه شده ایران
به وجود اید .به موازات چنین فرایندی ،بخشی از تحریم های
لو نقل کاهش یافته
اتحادیه اروپا و امریکا درباره بیمــه حم
اســت .ایران از قابلیت الزم برای خرید طال و فلزات گرانبها
برخوردار شده و به این ترتیب بخشی از تحریم های مربوط به
صنعت خودروسازی و هواپیماسازی غیرنظامی ایران کاهش
یافته است .الزم به توضیح است که طی 15ماه گذشته هیچ
قطعنامه جدیدی از سوی شــورای امنیت در ارتباط با تحریم
نفتی ،مالی ،بانکــی و تکنولوژیک ایران در دســتورکار قرار
نگرفته است.
-4سناریوهای احتمالی در روند مذاکرات هسته ای
روند مذاکرات هسته ای ایران و گروه 5+1بدون توجه
به بحران های منطقه ای انجام می گیرد .تاکنون هیچ گونه
تالش ســازمان یافته ای بــرای تثبیت موقعیت هســته ای
ایــران از طریق ســازوکارهای مشــارکت در مدیریت بحران
منطقه ای و منازعه علیه داعش حاصل نشده است .مقابله با
داعش به مثابه ستیز با نیروهایی است که دارای ریشه های
اجتماعی گســترده ای بوده و با اندیشه اســام سلفی پیوند
دارد؛اندیشه ایکهمی تواندزمینه هایالزمبرایمتنوع سازی
قدرت بازیگران گریز از مرکز در خاورمیانه را به وجود اورد.
اگرچه امریکا و ســایر کشــورهای غربی در نقش یابی
داعش مساعدت کردند ،اما جایگاه یابی این گروه در مرکزیت
سیاست بنیادگرایانه می تواند مشکالت و مخاطرات زیادی
را برای اینده روابط جهان غرب با کشورهای خاورمیانه ایجاد
نماید .در فرایند گســترش بحران های منطقــه ای ،الگوی
جدیدی از امنیت سازی در روابط ایاالت متحده با کشورهای
منطقه ای مشاهده می شــود .در چنین شــرایطی است که
نقش ایران به گونه ای مرحله ای ارتقا پیدا کرده و زمینه ایجاد
سیاست های متوازن منطقه ای اجتناب ناپذیر شده است.
سناریوی امریکا برای محدودســازی قدرت هسته ای
ایران ماهیت مرحله ای و تاکتیکی دارد .به همین دلیل است
که انان هیچ گونه تالشــی برای ســرعت یابی مذاکرات در
جهت کاهش و حذف تحریم ها به انجام نرسانده اند .سیاست
منطقه ای ایران در جهت مقابله با گروه های تکفیری با راهبرد
امنیتی ایاالت متحده تعارض چندانی ندارد .به همین دلیل
اســت که ایران از ازادی عمل قابل توجهی بــرای مقابله با
گروه های تکفیری در عراق و سوریه برخوردار شده است.
دیپلماسی هسته ای امریکا در روند مذاکرات دوجانبه
و چندجانبه بــا ایران را می تــوان تابعی از نگــرش راهبردی
این کشــور دانســت .در این فراینــد ،نشــانه هایی از تداوم
غیرمحســوس دیپلماســی اجبــار در قالــب ســازوکارهای
همکاری جویانه مشــاهده می شــود .چنین فرایندی نشان
می دهد که سیاســتگذاری هســته ای امریکا در برابر ایران
براساس فرایند همکاری ساختار اجرایی ،نهادهای اجتماعی
و اتاق های فکر شکل می گیرد .هریک از سه حوزه یاد شده،
وظایف و فعالیت های خود را در قالب ضرورت های سازمانی،
ســاختاری ،اجتماعی و بین المللی انجــام می دهند .دانش
سیاستگذاریدرامریکامعطوفبهچگونگیارتباطحوزه های
تصمیم گیری ســاختاری با ضرورت های اجتماعی اســت.
هریک از نهادهای یادشده کارویژه خود را در فرایند دیپلماسی
هسته ای با ایران در دستورکار قرار داده اند.
نتیجه گیری
فرایند دیپلماســی هســته ای 5+1در برخورد با ایران
براســاس رهیافت های مختلفی مورد ارزیابی قرار می گیرد.
برخی از تحلیلگران مســائل امریکا بدون توجــه به الگوی
سیاستگذاری راهبردی این کشــور ،احساس می کردند که
تغییر در کارگــزاران اجرایی ایاالت متحــده منجر به کاهش
فشارهای راهبردی علیه جمهوری اسالمی ایران می گردد.
برخی دیگر از نظریه پــردازان بر این اعتقــاد بودند که تغییر
دولتدرایرانمی تواندزمینه هایالزمبرایتغییردرروندهای
سیاستگذاری هســته ای ایاالت متحده در برخورد با ایران را
ایجاد نماید .واقعیت های راهبردی در دیپلماسی هسته ای
5+1نسبتبهایرانبیانگراینموضوعاستکهایاالت متحده
ازسازوکارهایمتقاعدسازیازطریقاعطایامتیازاتمحدود
در ازای امتیازات فراگیر از ایران سازماندهی شده است .در
این فرایند ،امریکایی ها براســاس «موافقتنامه هسته ای»
موســوم به «طرح اقدام مشــترک» تالش کرد تــا «ذخایر
راهبردی ایران» را بی اثر ســازد .در ایــن فرایند ،انان موفق
شدند تا اوال ذخایر هگزاامونید اورانیوم با ظرفیت 20درصد
را رقیق کنند .ثانیا هگزاامونید رقیق شــده تبدیل به اکســید
امونیوم گردیده و در مرحله ســوم که بعد از مذاکرات جوالی
2014انجام پذیرفــت زمینه برای تبدیل اکســیدامونیوم به
ســوخت هســته ای به وجود امده است .در شــرایط موجود
ایاالت متحده تالش دارد تــا «قابلیت راهبــردی ایران» را
به حداقل رســاند .به همین دلیل اســت که موضوع مربوط
به تعداد ســانتریفیوژها به موازات چگونگــی بهره گیری از
سانتریفیوژهای جدید در دســتورکار قرار گرفته است .چنین
روندی هنوز به نتیجه نهایی منجر نگردیده و ایاالت متحده
تالش دارد تا براساس تداوم دیپلماسی هسته ای و فرسایشی
کردن معادله قدرت در ایــران ،زمینه های الزم برای کاهش
قابلیت ابزاری ایران را به وجود اورد .الزم به توضیح است که
چنین فرایندی در حوزه خطوط قرمز ایران قرار دارد .بنابراین
ضرورت های دیپلماســی اجبار امریکا شــرایطی را به وجود
می اورد کــه زمینه های الزم بــرای چندجانبه گرایی جدید در
راستای انعطاف پذیری برای کم اثرسازی قابلیت ها به وجود
اید .در چنین شرایطی ،دیپلماســی هسته ای امریکا در روند
مذاکرات دوجانبــه و چندجانبه با ایران را می تــوان تابعی از
نگرشراهبردیاینکشوردانست.دراینفرایند،نشانه هایی
از تداوم غیرمحسوس دیپلماسی اجبار در قالب سازوکارهای
همکاری جویانه مشــاهده می شــود .چنین فرایندی نشان
می دهد که سیاســتگذاری هســته ای امریکا در برابر ایران
براساس فرایند همکاری ساختار اجرایی ،نهادهای اجتماعی
و اتاق های فکر شکل می گیرد .هریک از سه حوزه یاد شده،
وظایف و فعالیت های خود را در قالب ضرورت های سازمانی،
ساختاری ،اجتماعی و بین المللی انجام می دهند.
در این فراینــد ،بخــش قابل توجهــی از تحریم های
اعمال شده علیه ایران ادامه یافته است .وزارت خزانه داری
امریکا تمامی فعالیت های اقتصادی ایران با شــرکت های
مختلفراکنترلمی کند.ادامهچنینفرایندیبیانگراناست
که ایران هنوز در مرکزیت انگاره تهدیدسازی ایاالت متحده
قرار دارد .دانشسیاستگذاری در امریکا معطوف به چگونگی
ارتباط حوزه هــای تصمیم گیری ســاختاری با ضرورت های
اجتماعی اســت .هریک از نهادهای یادشــده کارویژه خود
را در فرایند دیپلماسی هســته ای با ایران در دســتورکار قرار
داده اند.
179
پرون
د
ه
دوم
دور شدن «خارج نزدیک»
روسیهچگونهسال 93راپشتسرگذاشت؟
احمد وخشیته
سردبیر سایت ایراس
1
کرملین در سالی که گذشت ،روزهای سردی را پشت
ســر گذاشــت؛ روزهایی که تقابل با غرب به جهت بحران
اوکراین سیاســت خارجی روســیه را با انجماد رو به رو کرد.
انچه در این میان بیشترین فشــار را بر مسکو وارد ساخت،
تحریم های ایاالت متحده و اتحادیــه اروپا بود؛ موضوعی
که از اخراج روســیه از گــروه G8نیز بــرای دولتمردان ان
تلخ تر بود.
والدیمیــر پوتیــن ســومین ســال از ســومین دوره
ریاست جمهوری اش بر فدراسیون روســیه را بسیار سخت
اغاز کــرد .اگرچه محبوبیتش میان روس تبارها به واســطه
اشــغال کریمه و برخورد مقتدرانه با کی یف و غرب افزایش
چشــمگیری یافت ،اما از ســوی دیگر افزایش فشــارها بر
کرملین و تحریم ها شــرایط بغرنجی را برای مرد شماره یک
روسیه رقم زده است.
بین الملل
180
مثلث | شماره 256
اخراج از : G 8
تنها یک روز از اغاز سال ۱۳۹۳گذشته بود که روسیه
به اتهام دخالت در بحران اوکراین و تصرف بخشی از خاک
این کشــور (کریمه) از گروه هشت کشــور صنعتی جهان
موسوم به G8اخراج شد.
روس ها که پس از ســالیان متمادی نهایتا در ســال
۲۰۰۶توانســتند G7را به G8تغییر دهنــد و در این گروه
مهم بین المللی حضور پیدا کنند به دلیل برگزاری رفراندوم
جهت الحــاق کریمه به کشورشــان و ســخنرانی پوتین از
سوی ســران هفت کشــور دیگر عضو G8مورد اتهام قرار
گرفتند که به موجب ان فابیوس ،وزیر خارجه کشور فرانسه
خبر بازگشت گروه به G7و بدون فدراسیون روسیه را اعالم
کرد .این اقدام با واکنش «سرگئی الوروف» رو به رو شد که
اظهار داشــت G8« :یک باشگاه غیررســمی است ،هیچ
کس عضویت اعطا نمی کند و کســی نیز نمی تواند عضو را
اخراج کند».
روسیه در دام دومینوی ناتو
بدون شــک مهمترین پیامــد اخراج روســیه از ،G8
کاهش پرستیژ مسکو در عرصه بین الملل است .همچنین
باید توجه داشــت رئیس جمهور وقت ایاالت متحده امریکا
در زمان تبدیل G7به G8و الحاق روسیه به این سازمان روند
صعودی دموکراسی و همکاری با ناتو توسط روسیه را عاملی
مهم در الحاق روســیه عنوان کرده بود .اما اکنون کرملین
نه تنها از G 8اخراج شد و وجهه بین المللی اش تضعیف شد
که از سوی دیگر به نظر می رسد دیگر اوکراین خارج نزدیک
ان به حســاب نمی اید ،چرا که این کشــور درصدد است به
ناتو پیوند بخورد و پایگاهی برای این ســازمان شــود .شاید
بتوان گفت استفاده از زور برای الحاق کریمه توسط مسکو
می تواند زمینه ســاز بحرانی دیگر در قفقاز شود؛ بحرانی که
مرزهای روســیه را در اینده بــا چالش رو بــه رو می کند .اگر
روس ها در همان ابتدای بحران و اعتراضات مردمی در دوم
نوامبر ۲۰۱۳با مردم معترض و رقبای غربی خود وارد گفت گو
شده بودند ،شاید هیچ گاه ناچار نمی شدند ششصد کیلومتری
مسکو یعنی کی یف را به دولتی غربگرا واگذار کنند .همچنین
اگر روس ها نخواهند با دولت جدید اوکراین وارد تعامل شوند
و بر تحریک روسگرایان شرق اوکراین پافشاری کنند و دولت
جدید کی یف را با توجیه انکه مردم شــرق روســگرا هستند
تحت فشار قرار دهند ،با اقدامی مشابه در برخی استان های
غربی روســیه رو به رو می شــوند که در صورت بــروز چنین
مســاله ای احتمال تبدیل ان به یک دومینو به دور مرزهای
روسیه دور از ذهن نیست .عالوه بر تنگ تر شدن دیواره ناتو
به دور مرزهای روســیه ،به نظر می رسد در جغرافیای جدید
رفته رفته فدراسیون روسیه از کشــوری اروپایی به کشوری
که در کنج اروپا قــرار گرفتــه و روابط خارجــی اش با افول
چشمگیری با دیگر کشــورهای اروپای مواجه شده رو به رو
شود و رفته رفته بوی کشوری اسیایی به خود بگیرد.
رهنامهنظامیجدیدروسیهوانتقامهسته ایازناتو
روسیه در سال 1393به رغم پیش بینی های بدبینانه ای
که به سبب اعمال تحریم ها بر این کشور می شد ،توانست
بیش از سیزده میلیارد دالر سالح صادر کند .هرچند در مقام
مقایسه با سال های قبل شاهد کاهش شدیدی در صادرات
اسلحه از سوی روسیه هستیم ،با این وجود روسیه توانسته
بخش عمده ای از بازارهــای صادراتی خود را حفظ کند و به
عالوه به یافتن بازارهای جدید تسلیحاتی برای فروش سالح
در سال 1394امیدوار باشد.
37درصــد فروش ســاح در این کشــور مربــوط به
تجهیزات و مهمات نیروی هوایــی؛ 26درصد محصوالت
دفاع ضدهوایــی؛ 21درصد مربوط بــه محصوالت نیروی
زمینی؛ 12درصد مربوط بــه نیروی دریایــی و چهار درصد
موارد دیگر بوده است.همانگونه که مشخص است ،سهم
تجهیزات مربوط به نیــروی دریایی کاهش شــدیدی پیدا
کرده و در عوض سیستم های پدافند هوایی و نیروی زمینی
به شدت رشد در فروش داشته اند.
هند کمــاکان برترین خریــدار و وارد کننده ســاح از
روسیه باقی مانده است .مشتریان مهم دیگر روسیه ،چین،
ویتنام ،سوریه ،امارات متحده عربی ،ونزوئال ،اذربایجان،
افغانستان ،عراق و الجزایر هستند.
ســال 1394اما برای صنایع نظامی روسیه سالی پر از
بیم و امید است .نخستین واهمه ناشی از بحران اقتصادی
و مالی است که کشور را فراگرفته اســت .هم تحریم های
اقتصادی غرب و هم کاهش شــدید قیمــت نفت ،اقتصاد
روســیه را دچار مشکل کرده اســت؛ دولت در تنگنای مالی
است و سرمایه گذاری های تسلیحاتی هم به احتمال بسیار
زیاد از ایــن موج نامطلــوب اقتصادی لطمــه خواهد دید.
ونزوئــا ،اذربایجــان و الجزایر بر اثر کاهــش قیمت نفت
خریدهای خود را کاهش خواهند داد .بــا این حال الجزایر
با خرید میل - 26و میــل - 28و تداوم دریافت ســوخو -30
مشتری مهمی باقی خواهد ماند .عراق هم گرچه باز نیازمند
خرید سالح است ،اما به سبب کاهش قیمت نفت سفارش
بزرگی-دست کم تا زمانی نامشخص-نخواهد داد.
روزهای پایانی پاییز 1393با اظهارات رئیس جمهوری
روســیه در مورد دکترین نظامی جدید کشورش همراه شد و
بین الملل
طبق این دکترین ،ناتو تهدید شماره یک تلقی شده است.
در ایــن دکترین امده اســت که در صورت تهدید روســیه با
سالح های متعارف علیه موجودیت کشور روسیه ،استفاده
از ســاح های اتمی مجاز اســت .امضــای دکترین جدید
نظامی روسیه از طرف پوتین سه روز پس از مصوبه پارلمان
اوکراین بــرای خروج از وضعیت بیطرفــی انجام می گیرد و
به زعم نمایندگان اوکراین با این اقدام زمینه عضویت کشور
در پیمان ناتو فراهم امده اســت .البته از تابســتان 1393
تصمیم برای تغییر دکترین نظامی اعالم شده بود .به هر حال
وضعیت پیش امده برای روســیه و ناتو و اوکراین روز به روز
سخت تر شده و مقدمات گسترش بحران و احتمال رویارویی
را بیش از هر زمان دیگری فراهم اورده است.
در دکترین نظامی ســال ۱۹۹۳روســیه اعالم شد که
روســیه در مقابله با حمله به مراکز هسته ای و موشکی اش
از ســاح های هســته ای اســتفاده خواهد کــرد .این در
حالی اســت کــه در دکترین نظامی ســال ،1379اســتانه
به کارگیری ســاح های هســته ای بار دیگر تقلیل یافته و
به «هرگونه تجــاوز نظامی» به روســیه و از همــه تند تر به
وضعیت «پیشدستی روسیه در ضربه هسته ای» و عملیات
پیش دستانه هسته ای رسید .پا به پای کاهش قدرت نظامی
روسیه ،از استانه ب ه کارگیری جنگ افزار هسته ای نیز کاسته
شده و روسیه برای استفاده از جنگ افزار هسته ای امادگی
بیشتری پیدا کرده است .در چنین وضعیت ذهنی و مفهومی
و عملیاتی جدیدی است که می توان گزینه کاربرد جنگ افزار
هســته ای را در ذهن دولتمردان روســی و در ســناریوهای
عملیاتی این کشــور به ویژه در فضای مبهم و پیچیده اینده
بحران اوکراین نه به عنوان صرف یــک تهدید بلکه ابزاری
برای تامین امنیت ملی در وضعیت وخیم مورد توجه قرار داد
و این موضوعی است که نگرانی های موجود در غرب را برای
تصاعد بحران در اوکراین توجیه می کند .نکته مهم در این
سند جدید در اخرین روزهای پاییز1393این است که هم ناتو
را به طور مشــخص به عنوان تهدید مطرح کرده و هم اینکه
در مقابل ان بر تالفی هســته ای تاکید کرده و این موضوع
احساس خطر در روسیه را به شدت افزایش داده است.
باران تحریم بر اسمان کرملین
جایگاهیتازهدرسیاست خارجیفدراسیونروسیه
طی یک ســال گذشــته حجم مبادالت با روســیه که
طی هشت ســال گذشته ســیر نزولی داشــت ،ترمیم شد و
به کرملین این اعتماد داده شــد که تهــران اگرچه با غرب
بر سر میز مذاکره می نشــیند ،اما همچنان گسترش روابط
دیپلماتیک با همسایه خداداد در اولویت قرار دارد .از این رو
پس از گذشت یک سال از فعالیت های سفیر جدید ایران در
روسیه ،مشاور مقام معظم رهبری در امور بین الملل و رئیس
مرکــز تحقیقات اســتراتژیک مجمع تشــخیص مصلحت
نظام به عنوان فرستاده ویژه رئیس جمهور مامور می شود تا
پیامی را از پاستور به کرملین منتقل کند .پس از این دیدار،
از تغییر عضویت ایران از ناظر به عضویت کامل در سازمان
شانگهای خبر می رسد؛ عضویتی که باتوجه به نقش امنیتی
و اقتصادی این ســازمان در منطقه برای ایران بسیار دارای
اهمیت اســت و جمهوری اســامی ایران می تواند جایگاه
خود را به لحاظ اثرگذاری ارتقا دهد؛ چرا که پس از ســال ها
تحریم و انزوا از سوی ســازمان های بین المللی ،اکنون از
یک سو بر سر میز مذاکره با 5+1می نشیند و از سوی دیگر
در ســازمان منطقه ای بســیار مهمی مانند شــانگهای که
کشورهای مهمی چون روســیه و چین در ان عضو هستند،
عضویت پیدا می کند .علی اکبر والیتی همچنین از ارتقای
روابط مانند گســترش ترابری ریلی ،صــادرات محصوالت
اقتصادی از ایران به روســیه ،همکاری های اقتصادی در
زمینه ابزیان و ایجاد شــش نیروگاه حرارتــی خبر می دهد و
تاکید می کند حجم مبادالت میان دو کشــور در سال 1394
به بیست میلیارد دالر خواهد رســید .این بدان معناست که
اگرچه تالش های ســفارت ایران طی یک ســال گذشــته
بسیار موثر بوده ،اما از سوی دیگر دیپلماسی فعال ایران با
روسیه و امریکا؛ زندگی روی کره زمین
هنگامــی کــه ادوارد اســنودن ،افســر اطالعاتــی
ایاالت متحــده از ۲۳ژوئن تا دوم اگوســت ۲۰۱۳به علت
ابطال گذرنامه اش توســط دولت امریــکا در فرودگاهی در
مسکو به ســر می برد و درخواست پناهندگی از دولت روسیه
کرد ،برخی از تحلیلگران معتقد بودند که این رخداد اغازگر
جنگ سردی دیگر میان روسیه و امریکا خواهد بود .امریکا
با وضع قانون ماگنیتســکی علیه روســیه ،لیســتی از افراد
روس را اعالم کرد که به موجــب ان تحریم هایی علیه انان
صورت می گرفت .چندی به طول نینجامید که کرملین نیز
در اقدامی متقابل قانون ضد امریکایی دیمایاکوولف را وضع
کرد و شماری از امریکایی ها را مورد تحریم قرار داد.
شــدت گرفتــن جنــگ نیابتــی در ســوریه و اعــام
بیانیه هایی علیه یکدیگر ،نظریه جنگ ســردی دیگر میان
این دو کشور را تشــدید می کرد .این جنگ ســرد با تشدید
ناارامی ها در اوکراین و اعتراض نســبت به عملکرد ویکتور
یانوکوویــچ درســت در شــرایطی کــه روس هــا از حوادث
تروریســتی ولگوگراد شــوک شــده بودند و بــرای المپیک
زمستانی سوچی اماده می شدند ،شدت گرفت .جنگ سردی
که با فرار یانوکوویچ و روی کار امدن رهبران مخالفان شدت
بیشتری گرفت و با الحاق کریمه به روسیه به اوج خود رسید.
اما باید توجه داشت روســیه و امریکا به خوبی بر زمین
بازی خود در حوزه بین الملل اشراف دارند .ویتالی نامکین،
رئیــس موسســه شرق شناســی و از چهره هــای برجســته
وزارت خارجه روسیه و شورای روابط بین الملل این کشور در
جلسه ای که در موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس)
در تهران داشت چندین بار تاکید کرد که «ما و امریکایی ها
روی کره زمین زندگی می کنیم و باید قواعد زندگی روی این
کره را رعایت کنیم .ما روی کره مریــخ زندگی نمی کنیم».
هدف نامکین در ان جلسه این بود که به ما بگوید ما اگرچه
در برخی موارد با ایاالت متحده اختالف نظر اساسی داریم،
اما در بســیاری از موارد دیگر نیز بــا یکدیگر همکاری های
مشــترک داریم؛ از این رو روابط خود را تیره نخواهیم کرد.
از این روست که در عین تحریم میوه و کشاورزی روسیه از
سوی غرب همچنان شاهد همکاری های گسترده فضایی
میان دو کشور امریکا و روسیه هستیم.
مثلث | شماره 256
بین الملل
اخراج از G8تنها عامل فشار از سوی غرب بر کرملین
نبود ،گویا ایاالت متحده و متحد ان غربی اش حسابی عزم
خود را جزم کرده بودند تا روس ها را به بهانه بحران اوکراین
به گوشه رینگ بیندازند و هر چه در موضوع سوریه ناموفق
بودند به بهانه اوکراین تالفی کنند.
با تشدید بحران اوکراین کشــورهای امریکا ،کانادا و
اتحادیه اروپا برای مجازات روســیه به خاطر سیاست های
این کشــور در قبال اوکراین و الحاق جمهــوری خودمختار
کریمه به قلمرو خود ،تحریم هایی را علیه گروهی از مقامات
و ســرمایه داران این کشــور اعمال کردند .در پاسخ به این
تحریم ها روسیه چند نفر از مشاوران باراک اوباما و نمایندگان
کنگره را تحریم کرد .با سقوط هواپیمای مسافربری مالزی
بر فراز بخش شــرقی اوکراین تنش های بین غرب و روسیه
وارد مرحله جدیدی شــد و به دنبال ان امریکا و اروپا جهت
وارد کردن اســیب های جدی به اقتصاد بیمار روسیه بسته
تحریمی سختگیرانه و هماهنگی را ارائه دادند که بانک های
دولتی روسیه را هدف قرار داده و صادرات فناوری های نفتی
و نظامی به روسیه را ممنوع می کند.
در واکنــش بــه ایــن تحریم هــا والدیمیــر پوتیــن،
رئیس جمهور روسیه روز چهارشنبه ۶اگوست ۲۰۱۴میالدی
برابر با ۱۵مرداد ماه ۱۳۹۳به مدت یک سال واردات برخی از
محصوالت کشاورزی و غذایی از کشورهای امریکا ،کانادا،
استرالیا ،نروژ و اتحادیه اروپا را تحریم کرد .در واکنشی سریع
برخی کشورها از جمله ارژانتین ،ترکیه ،برزیل و چین امادگی
خود را جهت افزایش صادرات محصوالت کشاورزی خود به
روسیه اعالم کردند.
از سوی دیگر رئیس نظارت بر بخش کشاورزی روسیه،
سرگئی دانخرت اعالم کرد که کشورش مذاکره هایی را با ۱۶
کشور برای جایگزینی واردات محصوالت کشاورزی انجام
داده است .این کشورها شامل ارژانتین ،بالروس ،برزیل،
شــیلی ،چین ،کلمبیا ،اکوادور ،قرقیزســتان ،ماریتیوس،
مکزیک ،موزامبیــک ،پاراگوئه ،پرو ،ســریالنکا ،ترکیه و
اوروگوئه اســت که نام ایران در فهرســت مذکور مشــاهده
نمی شود .پیش از این وزیر کشاورزی روسیه اعالم کرده بود
که ایران هم از گزینه های واردات محصوالت کشاورزی و
مواد غذایی است .اما شــاید واکنش سریع و اعالم امادگی
کشورهای ارژانتین ،برزیل ،چین ،ترکیه و قرقیزستان و...
در افزایش صادرات محصوالت کشــاورزی خود به روسیه
ناشــی از مذاکرات و هماهنگی هــای قبلی روســیه با این
کشورها بوده است.
طرف غربی نیز سبب شده تا این دیدار یک ساعت و نیمه با
حضور سرگئی الوروف ،وزیر خارجه و الکساندر نوواک ،وزیر
انرژی روسیه در کنار پوتین از یک سو و مهدی سنایی ،سفیر
فوق العاده و تام االختیار کشــورمان در فدراسیون روسیه و
ابراهیم رحیم پور ،معاون وزیر امور خارجه در کنار والیتی از
سوی دیگر ،موید این باشد که پیام پاستور به کرملین کامال
عملیاتی است و نه تشریفاتی.
181
بین الملل
بازگشت به کارت ایران
گف ت وگوی مثلث با الهه کوالیی ،استاد دانشگاه تهران
بین الملل
182
مثلث | شماره 256
سعیده سادات فهری
خبرنگار
بهمن ماه سال 1393علی اکبر والیتی ،مشاور امور
بین الملل رهبر معظم انقالب به عنوان فرســتاده
ویژه رئیس جمهور ایران به مســکو سفر کرد و در
دیدار با والدیمیر پوتین ،رئیس جمهوری روسیه،
پیام روحانی را تسلیم وی کرد .به نظر شما چرا اقای
والیتی برای چنین سفری انتخاب شده بودند؟
با توجه به جایگاه ایشــان در تشریح سازی در حوزه
سیاست خارجی و تعیین اولویت ها و المان های اصلی رفتار
کشور در این حوزه ،اعزام اقای والیتی به روسیه نشان دهنده
اهمیت و جایگاه روابط با مســکو برای ایران در این شرایط
خاص است .با در نظر گرفتن پیشینه کاری دکتر والیتی ،در
واقع حضور او برای ابالغ پیام جمهوری اســامی در مقطع
حســاس تشــدید بحران اوکراین و پیامدهــای اقتصادی-
سیاسی ان برای روســیه ،بیانگر فرصت های پیش رو جهت
توسعهروابطدوکشوربه شمارمی اید.بنابراینانتخابواعزام
مشاور امور بین الملل رهبر انقالب به عنوان نماینده جمهوری
اسالمی برای بردن پیام نظام سیاسی کشور به مسکو ،نمادی
است از اهمیت ،سطح و عمق روابط ایران و روسیه در شرایط
پس از بحران اوکراین.
با توجه به اینکه نزدیک به سه ماه از انجام این سفر
سپری شــده اســت ،می توانید توضیح دهید که
مهمترین دستورکارها و پیام های این سفر چه بود؟
در خصــوص محتوای پیــام رئیس جمهوری برای
والدیمیر پوتین ،بنده نیز اطالع دقیقی در دســت ندارم اما
در هر صورت این پیام هرچه بوده به اهمیت و جایگاه روابط
دو کشــور ،پیامدهای بحران اوکراین بــرای روابط تهران و
مسکو و تقویت نگاه به شرق در ایران همزمان با بهبود روابط
با کشورهای بزرگ غربی مربوط می شــود .این در شرایطی
است که بهبود روابط ایران با کشــورهای غربی بدون شک
ســبب افزایش نقش و نفوذ منطقه ای خواهد بــود .در واقع
این تحوالت از جنبه هــای مختلف ،فرصت های پیش روی
کشور را گسترش بخشیده اســت .این پیام می تواند بیانگر
اراده و تمایل جمهوری اســامی ایران برای توسعه روابط با
روسیه و در همان حال بهبود روابط با کشورهای غربی باشد.
بدون تردید افزایش تنش در روابط روسیه و غرب در پرتو یک
سیاست مدبرانه و هوشــمندانه می تواند شرایط اقتصادی و
سیاســی بهتری را برای چانه زنی و تعامل کشور ما در سطح
منطقه و فراتــر از ان به وجود بیاورد .به بیــان دیگر این پیام
می توانست تمرکز بر این نکات و اراده سیاسی توسعه و ادامه
روابط با روسیه را در بر داشته باشــد که اگر از این فرصت به
درستی بهره برداری شــود ،مزایای متنوعی را برای اقتصاد
سیاست ایران در برخواهد داشت.
به دنبال ســفر اقای والیتی به مســکو این فرضیه
مطرح شده بود که گسترش روابط ایران و روسیه
منجر به فاصله گرفتن ایران از غرب خواهد شد .ایا
شما این نگاه را قبول دارید؟
این نگاه اصال درست نیســت و اگر چنین تصوری
وجود داشته باشد با منافع و نیازهای کشور تطبیق و سازگاری
نخواهد داشت .همانطور که اشاره کردم بحران اوکراین در
پرتو یک سیاست مدبرانه و هوشیارانه ،می تواند فرصت های
جدیدی را برای ایران در منطقه در برداشته باشد که اگر تصور
شود در این شرایط ایران بهره مندی الزم را در چارچوب یک
رویکرد همه جانبه هدف قرار نداده باز شاهد ادامه بهره مندی
بازیگران منطقــه ای و بین المللی از منافع و مزایای کشــور
خواهیم بود.
بنابراین به نظر می رسد توسعه روابط دو کشور جز در پرتو
یک رویکرد متعادل همانگونه که شــاهد بوده ایم نمی تواند
تامین کننده منافع مردم ایران باشد.
پس ایــران باید رویکــردی را در پیــش بگیرد که
بهبود روابط شرق با غرب را همزمان در دستورکار
داشته باشد؟
سیاســت خارجی ایــران باتوجه به شــرایط فعلی با
بحرانی که روسیه با ان روبه روست بسیار واقعگرایانه است،
زیرا دستگاه دیپلماسی ما در عین اینکه تالش دارد روسیه و
چین را به عنوان شرکایش در کنار خود داشته باشد از تعامل با
کشورهای غربی نیز دست نکشیده است .همچنین ظرفیت
ژئوپلتیک حکم می کند که ایران با روســیه روابط گسترده و
همه جانبه خود را در هر شــرایطی دنبال کند .در واقع تعادل
بخشیدن به این روابط ،نیاز کشور ماست .یعنی همانقدر که
توسعه و بهبود روابط با کشورهای اروپایی و امریکایی دنبال
می شودمابایدبتوانیماینروابطسازندهباروسیهرانیزدرهمان
حال گسترش ببخشــیم .درنتیجه نباید تصور شود که بهبود
روابط با غرب به قیمت کاهش یا محدود شــدن روابط ایران
با روسیه خواهد بود .این مساله اقتضای جغرافیایی ما نیست
بلکهوضعیتژئوپلتیکیایرانچنانامکانیبرایکشورفراهم
کرده است که همزمان بتواند سیاست های سازنده و متناسبی
را هم در گسترش روابط با روسیه و هم در پروسه اعتمادسازی
با اروپا و امریکا دنبال کند و در این مسیر منافع خود را افزایش
دهد .به بیان دیگــر ایران در مســال ه اوکراین هــم تعامل با
روسیه را در نظر دارد و هم بر ضرورت همزمان توسع ه روابط با
کشورهایغربیواقفاستکهایننکت همثبتیدردولتاست
که باید برجسته شود؛ چرا که این سیاست ها ظرفیتی را فراهم
می کندتابهصورتهمزمانباروسیهکهباغربدرتقابلاست
رابطهداشتهباشیموازسویدیگرتعامالتمانباجامعهجهانی
را در ابعاد سیاسی و اقتصادی مدنظر قرار دهیم زیرا مهمترین
امر برای ما منافع ملت ایران است.
به دنبال تحوالت اخیر در روابط ایران و روســیه ظاهرا
بحث عضویت ایران در سازمان همکاری های شانگهای نیز
قوت بیشتری گرفته است .همچنانکه سرگئی الوروف ،وزیر
خارجهروسیهنیزچندیپیشسخنازپیوستناعضایجدید
از جمله ایران به این سازمان گفته بود.
ایران و روسیه امکانات متنوعی را برای توسعه روابط در
اختیار دارند که تابه حال بخشی از ان مورد توجه قرار گرفته و
2
دکتر الهه کوالیی ،استاد دانشگاه و تحلیلگر
مسائل روســیه در گفت وگویی با مثلث به بررسی
روابط تهران و مســکو در ســایه بحــران اوکراین و
همچنیــن ســفر اخیــر اقــای والیتــی به روســیه
پرداخت .کوالیــی اعزام مشــاور امــور بین الملل
رهبری به مسکو را به همراه پیام ویژه رئیس جمهور
برای پوتین ،بیانگر جایگاه مســکو بــرای تهران و
اهمیت ،سطح و عمق روابط ایران و روسیه می داند.
این استاد دانشگاه در خصوص روابط دو کشور نیز
گفت که ایران در مسال ه اوکراین هم تعامل با روسیه
را در نظر دارد و هم بر ضرورت همزمان توسع ه روابط
با کشورهای غربی واقف اســت؛ یعنی ژئوپلتیک
حکم می کند که ایران با روســیه روابط گســترده و
همه جانبه خود را در هر شرایطی دنبال کند.
بخشی از ان نیز هنوز مورد بهره برداری قرار نگرفته است .اما
این تصور که عضویت ایران در سازمان شانگهای ،بر اساس
مالحظات روابط دو کشــور در حال مطرح شــدن است ،با
واقعیات سازگار نیست .طی بیش از دو دهه گذشته ،روس ها
همواره از کارت ایران برای بازی خود با امریکا بهره گرفته اند.
بنابرایــن طرح موضــوع پیوســتن ایران به ســازمان
شانگهای ،باتوجه به تمایل پاســخ داده نشده در سال های
گذشته نشاندهنده تالش دوباره روس ها برای بهره گیری از
کارت ایران در بازی شان با امریکاست .این مساله می تواند
به گونه ای در وضعیت تشــدید فشــار بین المللی بر روسیه،
توسعه روابط دو کشور را در برداشته باشد .اما اگر ضرورتا در
چارچوب روابط دوجانبه به این مســاله پرداخته شود به نظر
نمی اید با شرایط موجود چندان تطبیقی داشته باشد.
به طور کل روابط ایران و روسیه را در شرایط فعلی
چطور می بینید؟
شرایط حاکم بر روابط دو کشور که بعد از فروپاشی
اتحاد شــوروی با تغییرات جــدی مواجه شــد ،زمینه های
همکاریهای انهــا را افزایش داد .برای روســیه همکاری
با ایران همواره جنبه تاکتیکی داشــته اســت .در واقع نگاه
روســیه به ایران و نگاه ایران به روسیه از منظرهای متفاوتی
شکل گرفته است .ایران برای روسیه باتوجه به نوع رابطه با
غرب به ویژه امریکا ،همیشه اهرمی برای چانه زنی و افزایش
منافع این کشور به شمار امده است ،در حالی که روسیه برای
ایران در شرایط تشدید فشارهای غرب ،مفری برای کاهش
فشارهاست.
موضوع امریکا همواره در تنظیم رابطه روسیه با ایران،
از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است؛ این روند چه پیش از
انقالب اسالمی و چه پس از ان استمرار داشته است .فارغ از
این مسائل ،دو کشور نیاز به روابط حسنه و گسترده با یکدیگر
دارند .بازارهای ایران و روسیه میتوانند بخشی از نیازهایشان
را در این رابطه تجاری و اقتصادی به دست اورند .همچنین
در شرایط فعلی که تحریمهای غرب یعنی اروپا و امریکا علیه
روسیه به دنبال حاد شدن مساله اوکراین شدت یافته ،رابطه
این کشور با ایران از اهمیت بیشتری برخوردار شده است.
این در حالی است که در سالهای گذشته و در شرایط
تحریم و فشار غرب علیه ایران ،رابطه تهران با مسکو اهمیت
زیادی داشت.البته گذشته از مســاله سیاست بین الملل و
مسائل منطقهای ،زمینه رقابت جدی ،به ویژه در حوزه انرژی
و انتقال ان میان ایران و روســیه وجود دارد که هر دو کشور
را باتوجــه به وزن این عامل در اقتصادشــان نســبت به این
موضوع ،حساس کرده است .فارغ از این موضوعات ،تهران
و مسکو باید از ظرفیت های اقتصادی یکدیگر بهره برداری
کنند.
بین الملل
گزینه هایمطلوب
ی روسیه به غرب کاهش می یابد
میزان وابستگی اقتصاد
محمود شوری
3
کارشناس مسائل روسیه
مثلث | شماره 256
اتش بس ،به توافقی دست یافته اند اما این توافق می تواند
به دالیل مختلفی در اینده شکســته شود و با تغییر اهداف و
منافع بازیگران این اتش بس ممکن است دچار خدشه شود.
از منظر دیگر باید توجه داشت اتفاقاتی که در اوکراین
پیش امد به گونه ای است که نه روسیه خواهان ان بوده و نه
غرب این نوع از تحوالت را پیش بینــی می کرد .به هر حال
هم غرب و هم روسیه انتظارات دیگری از اوکراین داشتند.
روس ها در پی ایجاد یک دولت همســو در اوکراین بودند و
مایل بودند منافع شان به طور عادی در اوکراین تامین شود
اما پــس از تحوالت اخیــر اوکراین ،روس ها ناگزیر شــدند
منافع خود را به شــکل دیگری تامین کنند و عمال به سمت
فرایند جدایی طلبی در این کشور بروند .در همین راستا بود
که کریمه به روسیه الحاق شد و درگیری ها در شرق اوکراین
تداوم یافــت .اما این مســاله خیلی منافعی بــرای روس ها
نداشته است چون روسیه در حال حاضر هم با فشار سیاسی
و هم فشار اقتصادی از جانب غرب مواجه هستند .بنابراین
این شرایط در کل به گونه ای نیست که به نفع روسیه باشد.
بین الملل
از اواخر سال 2013و پس از انکه ویکتور یانوکوویچ،
رئیس جمهور ســابق اوکراین ،از امضای توافقنامه تجارت
ازاد با اروپا امتناع کرد ،تحوالت در اوکراین اغاز شد و عمال
درگیری هایی که در میدان اســتقالل کی یف شکل گرفت
و تظاهرات هــای متعددی که مخالفــان یانوکوویچ در این
میدان برگــزار کردند ،کار را به اینجا رســاند که در تاریخ 21
فوریه 2014و پس از درگیری های متعدد ،یانوکوویچ مجبور
به خروج از کی یف شود و این کشــور را به مخالفان واگذار
کند .البته در طول این پروســه مجموعــه ای از تحوالت را
شــاهد بودیم که یکی از مهمترین نمونه ها ،تالش روسیه
برای کمک به دولت یانوکوویچ با ارائه یک وام 15میلیاردی
بود که 3میلیارد ان نیز پرداخت شد ،اما
ادامه پرداخت ان بعد از تغییرات سیاسی
در اوکراین دیگر موضوعیتی نداشت .بعد
از ســقوط دولت یانوکوویچ ،تحوالت در
اوکراین به سمت نوعی تقابل جدی میان
دولت مرکزی جدید و روســیه پیش رفت
و شــاهد تالش هایی بودیم که روس ها
برای تضمین منافعی که بــرای خود در
اوکراین متصور بودند ،انجام دادند.
عمــا بــا رفراندومی که در شــبه
جزیره کریمه صورت گرفت و طرفداران
روسیه در انجا توانستند وضعیت را تحت
کنترل خــود بگیرنــد ،کریمــه از دولت
مرکــزی اوکراین جدا شــد و به روســیه
پیوســت .این مســاله نیز خود منجر به
مجموعه ای از تقابل ها و درگیری ها میان
روســیه و غرب شــد .پس از این بود که
غرب تحریم هایی را علیه روسیه اعمال
کرد .در کنار ان نیز بخشی از جریان های
طرفدار روسیه در شــرق اوکراین تالش
کردند تا با دســت گرفتن مناطق تحت
کنترل خود ،اجــازه ندهند دولت مرکزی
حاکمیت خود را به تمامی مناطق اوکراین
گســترش دهد بنابراین به نوعی فضای اســتراتژیک برای
روس ها در شــرق اوکراین باقی ماند تا بتواند تاثیرگذاری بر
دولت مرکزی کی یف داشته باشد .این مجموعه رویدادهایی
است که به طور کلی طی یک سال اخیر در این منطقه اتفاق
افتاد .در نهایت نیز در ماه فوریه سال 2015یک توافقنامه
اتش بس میــان مخالفان دولــت مرکزی یا شــبه نظامیان
طرفدار روسیه در شــرق اوکراین و دولت مرکزی با حضور 4
کشور المان ،روسیه ،فرانســه و بالروس صورت گرفت که
به نظر نمی رسد این اتش بس خیلی با ثبات و ماندگار باشد.
در ان زمان سران این کشــورها در مینسک گرد هم امدند و
بعد از 16ساعت گفت وگو در نهایت به توافقی برای برقراری
اتش بس در منطقه دســت یافتند .ایــن توافقنامه بندهای
متعددی دارد که نخستین بند ان اغاز اتش بس از 15فوریه
را شــامل می شــد .از جمله بندهــای مهم دیگر بــه انتقال
تسلیحات سنگین به منطقه حائل یعنی جایی بین 40تا 150
کیلومتری دورتر از مرز دو طرف مربوط می شد.
به بیان دیگر این مساله که تا چه اندازه این توافقنامه
اتش بس می توانــد به یک اتش بس دائمــی و فرایند صلح
پایدار در منطقه منجر شــود ،جای بحــث دارد .در جریان
بحران اوکرایــن تاکنون چندیــن بار توافق میــان طرفین
حاصل شده اما هر بار توافقات به دالیلی شکسته شده است.
همچنانکه در سپتامبر سال گذشته میالدی و پس از تشدید
درگیری ها میان طرفین ،یک موافقتنامــه اتش بس میان
شبه نظامیان طرفدار روســیه و دولت اوکراین امضا شد که
این توافقنامه اتش بس بعد از مدت کوتاهی از سوی دو طرف
زیرپا گذاشته شد و عمال درگیری ها با شدت بیشتری تداوم
یافت .بنابراین یک مساله مهم در بحران اوکراین بحث تعدد
منافع بازیگران حاضر است زیرا تجمیع منافع انها به سادگی
امکان پذیر نیســت؛ درواقــع طرف ها در اغــاز کار تالش
می کنند این توافق نامه را اجرایی کنند اما چشــم انداز پیش
رو ،تردیدهایی را به دنبال دارد .این مســاله موجب پیچیده
شدن موضوع شده است و ابهام های زیادی در روند مناقشه
پدید اورده اســت .در شــرایط موجود ،طرفین در خصوص
روس ها در یک وضعیت ناگزیــری قرار گرفته اند که اگرچه
توانســته اند در خالل ان به کریمه مســلط شــوند یا حتی
بخش هایی از شــرق اوکراین را در کنترل داشته باشند ،اما
برای روسیه گزینه مطلوب تر این بود که در کل اوکراین یک
دولت همسو با روسیه بر سر قدرت باشد .در این صورت اوال
روس ها مجبور نبودند این فشــارهای سیاسی و اقتصادی
که از سوی غرب تحمیل می شــود را تحمل کنند و ثانیا در
ســطح بین الملل از خود چهــره دولتی کــه رفتارهای قرن
19را در پیش می گیرد ،باقی نمی گذاشــتند .این مســائل
به گونه ای نیســت که برای روس ها مطلوب باشد اگرچه در
صحنه عملیاتی انها تالش کرده اند که منافع خود را به طرق
دیگری مانند الحاق کریمه و تاثیرگذاری در شــرق اوکراین
تامین کنند.
انچه که اکنون مشخص است روابط روسیه و غرب در
یک چالش و معمایی درگیر شده است که به سادگی خروج از
ان امکان پذیر نیست زیرا روس ها قطعا نمی توانند از کریمه
خارج شــوند و ان را رها کنند و غرب نیــز نمی تواند به خاطر
رفتاری که روســیه در کریمه داشــته تحریم ها را به سادگی
کنار بگذارد .ولی اگر شــرایط به نوعی رقم بخورد که هر دو
طرف احســاس کنند از این تقابل متضرر می شــوند ممکن
اســت به نحوی ســعی کنند با دور زدن این معمــا ،مجددا
روابط خود را به وضعیتی برسانند که حداقل
از تنش های بیشــتر جلوگیری شود و منافعی
که در همکاری های دوجانبه برای انها وجود
داشت ،تضمین شود .به هر حال هم روسیه و
هم غرب به خصوص اروپا به لحاظ اقتصادی
به شدت به یکدیگر نیاز دارند و ناگزیر هستند
بــا همدیگر همکاری هایی داشــته باشــند.
همچنیــن در ســطح بین المللی نیــز مجبور
هســتند برای حل و فصل برخی مسائل مهم
جهانی ،میزانی از همکاری ها را داشته باشند.
زیرا به نفع غرب نیست که روسیه را کامال به
ســمت یک جریان مخالف هل دهد و عمال
ان را تبدیل به دشمنی کند که در هر نقطه ای
از جهــان بخواهد منافع انهــا را مورد تهاجم
قرار دهــد .بنابراین دو طرف ســعی می کنند
که خیلی با احتیاط فراینــد اختالفات خود را
پیش ببرند و تا جایی که ممکن اســت مساله
را مدیریت کنند .اگرچه نمی شــود انکار کرد
که بعضی اوقات ،حــوادث هر دو طرف را به
سمتی سوق می دهد که ممکن است خیلی
تمایلی به ان نداشته باشند .در مورد اقتصاد
روســیه نیز باید در نظر داشــت کــه اقتصاد
این کشــور بعد از بحران اوکراین دچار تنش
شدیدی شــد و فشــارهای باالیی را بر خود دید .این مساله
دالیل متعددی دارد شاید تحریم ها به تنهایی نتواند اقتصاد
کشور بزرگی چون روسیه را تحت تاثیر قرار دهد اما پیامدها و
تبعات روانی ان و کاهش میزان سرمایه گذاری های خارجی
در روسیه و همچنین افزایش فرار ســرمایه ،بر اقتصاد این
کشور ضرباتی وارد کرد که تحمل ان خیلی دشوار بود .طی
ماه های اخیر شاهد کاهش شــدید ارزش روبل در برابر دالر
بودیم و در عین حال کاهش قیمت نفت نیز خود مزید بر علت
شد و باعث شــد اقتصاد مبتنی بر انرژی این کشور ،بحران
دیگری را نیز متحمل شــود .این وضعیت عمال روس ها را
به سمتی سوق داد که اکنون صحبت از ضرورت تغییر مدل
ل این هستند که
توسعه اقتصادی روسیه مطرح است و به دنبا
نوع نگاه تازه ای را به اقتصاد این کشور وارد کنند .موضوعی
که شاید باید سال ها پیش رهبران روسیه نسبت به ان اقدام
و تالش می کردند که اقتصاد کشــور را از وضعیت متکی به
انرژی خارج کنند و یا میزان وابستگی اقتصادی شان به غرب
را کاهش می دادند.
183
بین الملل
پرون
د
ه
س
وم
جنگ صلیبی بدون حضور صلیبیان
ظهور و افول داعش در عراق چگونه پدید امد؟
حسین ابراهیم نیا
1
بین الملل
184
مثلث | شماره 256
عضو گروه مصر و شمال افریقا در مرکز مطالعات خاورمیانه
با تغییــرات شــکل گرفته در خاورمیانــه خصوصا در
چند ســال اخیر شــاهد ظهور و بروز پدیده هایی در منطقه
هســتیم که ریشــه در خالء قدرت ،واقعیت هــای قومی،
عشیره ای ،سیاسی و تاریخی این سرزمین دارد .این پدیده
یا نیروهای تندرو چیزی نیست ج ز نسل جدیدی از گروه های
تکفیری _وهابی که معروف ترین شاخه ان «القاعده» بود
و اکنون جای خود را به دولت اسالمی عراق و شام موسوم
به «داعش» داده که از سبعیت بیشتری برخوردار است .اما
شکل گیری این گونه از گفتمان تکفیری _ وهابی در عصر
حاضر با طی کردن چهار دوره که اکنون وارد دوره پنجم خود
شده اند به دوران جنگ سرد باز می گردد؛ زمانی که دو قطب
جهانی با یکدیگر رقابتی بزرگ داشتند .این پدیده همزمان
با حمله شوروی سابق به افغانستان شکل گرفت .در نسل
نخست در قالب جهاد شکل و سازمان داده شدند ولی پس
از فروپاشی شوروی و عصر تک قطبی جهانی در دوره دوم
همزمان با حوادث 11ســپتامبر به توسعه عملیات خود در
سطح جهان پرداختند؛ لیکن در نسل ســوم به دلیل تضاد
و تغییرات منطقه ای و جهانی که همزمان با حمله به عراق
و افغانستان بود نخست در الک دفاعی فرو رفته و از حالت
فعال به غیرفعال تبدیل شد .ولی با طوالنی شدن جنگ در
افغانستان و خصوصا عراق شاهد اغاز دوره چهارم هستیم؛
نسلی که در این دوره فعالیت خود را اغاز کرد گرچه در بیعت
با رهبــران القاعده بود ولــی این پیوند کامال اســتراتژیک
بود .به جهت انکه خــود را اماده ســازد در دوره بعد خود را
جایگزین القاعده نماید .در واقع این نســل ســراغاز نسل
پنجم بود که با بحران در ســوریه محیط رشد خود را فراهم
دید و با پشتیبانی برخی از بازیگران منطقه ای خیزش مجدد
خود را با تغییرات هدف اغاز کرد .بنابراین اگر در نظر بگیریم
که هدف و نوک پیکان القاعده به ترتیب به ســمت غرب،
شیعه و ســنی کالســیک بود؛ اما نوک حمله نسل پنجم با
گذشــتگان خود تفاوت دارد و نخست شــیعه و دیگر اقوام
منطقه ،سنی کالسیک و سپس غرب را در هدف خود دارد.
اما این خیزش مجدد نه تنها سبب شــد شکاف فزاینده ای
میان مســلمانان ایجاد شــود بلکه حتی میــان گروه هایی
از این دســت نیز امروز اختالف و درگیری بــه وجود امده،
چنانکه شــاهدیم حتی رهبران القاعده این نســل را قبول
نداشــته و ان را طرد کرده اند؛ بنابراین این وضعیت به سود
بازیگران فرامنطقه ای و برخی از دولت های منطقه ای تمام
شده است .در واقع به تعبیر برخی از نظریه پردازان این حوزه
جنگ های صلیبی جدیدی اغاز شــده کــه در ان صلیبیان
حضور فیزیکی ندارند .در جنگ جدید بازیگران منطقه ای
به جهت تامین منافع خاندانی و قومی خود با تهدید و دشمن
جلوه دادن شــیعیان منطقه خاورمیانه اگاهانه و نااگاهانه
به تولید قدرت نــرم برای قدرت های فرا منطقه ای (شــرق
و غرب) می پردازنــد .بنابراین با فعال کــردن این طیف یا
نسل ،بازیگران خطرناکی را وارد صفحه شطرنج خاورمیانه و
شمال افریقا کرده اند که در نهایت اتش ان به سرزمین انان
نیز کشیده خواهد شــد .حال این بازی خطرناک با بحران
سوریه اغاز و دامنه درگیری های ان به عراق رسید و در حال
حرکت به سمت کارگردانان خود است و در این میان غرب
گرچه دست به اقدامات محدود عملیاتی زد ه ،ولی همچنان
کوشش دارد تا از قدرت نرم خود اســتفاده نماید و سوار بر
امواج ایجاد شــده در منطقه اهداف خود را پیگیری نماید
و متاسفانه برخی از بازیگران منطقه ای با سیاست هایشان
این فرصت را برای قدرت های فرامنطقه ای فراهم کرده اند.
در هرحال فضــای خاورمیانه و شــمال افریقا به عرصه ای
برای رقابت و منازعه بر ســر منافع ،منابع و سرزمین تبدیل
شــده و با عارضه خارجــی تحمیلی تحت عنــوان داعش
تحــوالت در جهان عرب به انحراف کشــیده و انشــقاق و
چنددستگی میان مســلمانان را به درجه ای برسانند تا انان
با قدرت ســخت افزاری علیه یکدیگر وارد منازعه شوند .در
این میان ســرایت بحران از ســوریه به عراق دامنه اتش را
وسعت بخشیده و ان را به درجه ای رسانده که اکنون حامیان
گذشته داعش نمی توانند به سادگی از ان گذر کنند.
بحران عراق ،تغییر قواعد بازی
زمانــی کــه در واپســین ســاعات ۹ژوئــن ۲۰۱۴
(۲۰خــرداد) نیروهای دولت اســامی عراق و شــام پیرو
پیشروی به شمال عراق(استان نینوا) ،کنترل شهر موصل
را به دســت گرفتند ،اغازی شــد برای تغییر قواعد بازی در
عرصه مناســبات بین المللی در منطقه خاورمیانه که ان را
به ســمت دگرگونی پیش ببرد .گرچه عناصر داعش قبل از
حمله به استان نینوا در استان االنبار با کمک قبایل سنی ان
را ناامن کرده بودند؛ ولی با حمله به استان نینوا در روزهای
اولیه موفق شــدند ســاختار ارتش جدید عراق را به چالش
کشیده و ان را با بحرانی روبه رو سازد که پس از سقوط صدام
سابقه نداشت؛ بنابراین باید اشــاره کرد که پیشروی سریع
عناصر داعش در بعد داخلی بر ســه علت اساســی استوار
بوده است؛ نخست استفاده از شکاف میان دولت و قبایل
سنی شمال ،میانه و غرب عراق در واقع نقاط مرزی با سوریه
(اشتباهات فراوان دولتمردان در عرصه سیاست داخلی)؛
دوم شــکاف های قومی مذهبــی در عراق میــان کردها،
شیعیان و ســنی ها و ســوم عدم تعهد نیروهای ارتش ملی
عراق به کشور .چنانچه شاهدیم در جریان حمله به موصل
فرماندهان عالی رتبه نظامی جایگاه خود را ترک کرده بودند؛
همچنین در ُبعد خارجی دو علت اساسی و مهم دارد؛ نخست
حامیان منطقه ای داعش به دلیل اینکه در سوریه با بن بست
مواجه شده سعی کردند با گسترش بحران بر عدم موفقیت
خود سرپوش نهند .دوم مساله تقسیم منافع میان بازیگران
منطقه ای است .در واقع بازیگران حاضر در صحنه از نفوذ
شیعه بیمناک هستند و سعی دارند حتی با نابود کردن منطقه
سد نفوذی ایجاد نمایند .لیکن در مورد عراق نخست باید بر
ابعاد سیاست های داخلی ان تاکید کرد .به لحاظ سیاسی،
بحران اخیری که در عراق اغاز شــد حاصل جمع ســال ها
نادیده انــگاری دولتمردان عراقی بود که فرصت مناســبی
برای این طیف از تکفیری ها فراهم کرد و ســبب شد تعداد
زیادی از انها از خاک ســوریه به عراق سریز شوند .در این
میان اگر نگاهی به استان هایی(استان های صالح الدین،
نینوا و االنبار) که در روزهای اولیه ســقوط کردند بیندازیم
شاهد وضعیت نامناســب اقتصادی انها هستیم که مزید بر
علت شد .سه استانی که ستون اصلی ارتش عراق در دوران
صدام بر ان اســتوار گردیده بود؛ در واقع بعد از فروپاشــی
رژیم بعثی با اشــتباه اپوزیســیون عراق و نیروهای ائتالف
حمله کننده ارتش عراق منحل شد .از این رو بسیاری از این
نیروهای اموزش دیده از کار بیکار و رها شدند و به شهرهای
خود بازگشــتند .این تعداد که حدود 100تــا 170هزار نفر
براورد شده است ،ان هم در شرایطی که نیروهای ارتش در
زمان صدام ارج و منزلت باالیی داشتند و افسران از حقوق و
امتیازات مناسبی بهره مند بودند ،با سقوط صدام و تحوالتی
که در عراق صورت گرفت در اهل سنت این حس ایجاد شد
که تنها مانده اند چراکه کردها به منافع و سرزمین خود دست
یافته بودند و شــیعیان نیز قدرت را تحت اختیار داشــتند؛
بنابراین نه تنها امتیازات سیاسی گذشــته را از دست دادند
بلکه از امتیازات اقتصادی نیز محروم شــده بودند .به ویژه
ساکنان این مناطق شاهد سرمایه گذاری تجاری و اقتصادی
جدی و مناســبی نبودند .از این رو مشــاهده می شود که در
این سه استان بیشترین فقر اقتصادی وجود دارد؛ در نتیجه
وضعیتی ایجاد شده که یک سوی ان دولت عراق است و
سوی دیگر ان تروریســت های تکفیری که از سوریه وارد
شده اند .چنانچه شاهدیم در لحظه ورود انان به این مناطق
گرچه همراه با خشونت است ولی در بعضی از مناطق قبایل
و مردم ان شهر به استقبال انان می روند که به عنوان نمونه
می توان به قبایل یا اعضای الصحوه اشاره کرد .این گروه
که موفق شــده بود الزرقاوی و دیگر گروه های رادیکال را
محدود و کنترل نماید به منتقد سیاست های نوری المالکی
بدل شد ،چرا که احســاس کرد از بازی کنار گذاشته شده
است که در نتیجه ان به همکاری با تکفیری ها روی اورده یا
اینکه چشمان خود را روی ورود انان به عراق بستند.
سه استانی که ستون اصلی ارتش عراق
در دوران صــدام بــر ان اســتوار گردیده
بود؛ در واقع بعد از فروپاشی رژیم بعثی با
اشتباهاپوزیسیونعراقونیروهایائتالف
حمله کننده ارتش عراق منحل شد .از این
رو بسیاری از این نیروهای اموزش دیده از
کار بیکار و رها شــدند و به شهرهای خود
بازگشتند
هســتند
و عربســتان) را که خود در زمره حامیان این گروه
فراهم کر د که به عنوان نمونه باید اشاره کرد داعش در زمان
اشغال موصل کنســولگری ترکیه را با 80عضو ان گروگان
می گیرد و اعالم می دارد که ما استانبول را ازاد خواهیم کرد
و خالفت را در انجا برقرار خواهیم کرد؛ گرچه پس از چندی
با باج خواهی داعش و قبول ان توسط ترکیه این گروگان ها
ازاد می شوند یا در مورد عربستان سعودی شاهدیم با تقویت
مرزهای خود و نصب رادار و دیگر تجهیزات مربوطه امنیت
خود را حفظ می کند .اما پیشروی داعش پس از چندی به
دالیلی متوقف شد؛ نخست اینکه به دلیل نوع سبعیت این
گروه ،میان خــود نیروها اختالفاتی وجــود دارد .به عنوان
نمونه در روابط داخلی همواره میان نیروهایی که از اسیای
میانه ،منطقه چچن ،اروپا (غرب) امده اند با اعراب اختالف
بوده اســت چرا که این دســته از خارجیان در نوع عملکرد
خود سبعیت بیشــتری اعمال می کنند که نمونه اخیر ان در
مورد خلبان اردنی بود که یکی از موارد اختالف میان انان
و اعضای عرب گروه بود که در همین زمینه «شیخ فضهان
السدید» ،یکی از رهبران قبیله ای در االنبار بیان می دارد که
«پس از اعتراض بسیاری از اعضای عرب داعش به اعدام
معاذ الکساسبه و نحوه برخوردی که این گروه با گروگان های
جنگی خود داشت ،این شکاف ها بیشتر شده است» .دوم
اختالف میان ائتالفی که یک سر ان نیروهای اهل سنت یا
بقایای ارتش بعث عراق است و سوی دیگر ان داعش قرار
دارد .این گروه در عمل نشــان داده که انگیزه یا برنامه ای
برای تداوم ائتالف ندارند هم با اجرای سیاست های مذهبی
و هم اینکه در برخی مناطق دست به اعدام بقایای بعثی ها
یا سران قبایل زده و در نتیجه این درگیری ها میان تعدادی
از قبایل و نظامیان (بعثی های ســابق) با داعشی ها ریزش
نیرو رخ داده است که نمونه اخیر ان پس از اعدام استاندار
یا والی «تل عفر» پدید امد که به دنبال ان ،میان اعضای
خارجی داعــش در موصل و تل عفر درگیری های ســختی
اغاز شد .در واقع مبارزان «تل عفر» عمدتا بومیان عراقی و
گروهی از مبارزان خارجی عرب از تونس هستند که همگی
بین الملل
در زمره وفاداران به والی «عبدالرحمان االفغانی» بودند.
سوم ،برداشت نادرست قبایل ســنی عراق از گروه داعش
بود ،در واقع باید اشــاره کرد که پرنفوذترین نیروی محرکه
حامی داعــش در عراق ،ســنی های ناراضــی از وضعیت
اقتصادی و سیاسی بودند که پس از چندی احساس کردند
اقدامات این گــروه کمکی بــه تحقق خواســته های انها
نمی کند .تقریبا تمامی سیاســتمداران اهل ســنت و حتی
طارق الهاشــمی که با نوری المالکی مشــکل داشــتند ،با
داعش مخالف هستند ،چون احساس کردند که این جریان
به هیچ چیز پایبند نیست .نحوه ترورها و کشتارها سبب شد
اغلب نیروهای سیاســی و اجتماعی به این فکر بیفتند که
داعش نمی تواند انها را از موقعیت گذشــته با دولت عراق
نجات دهد و این مساله در حال تبدیل شدن به یک چالش
و مشکل اساســی تر اســت .چهارم ،نقش همسایگان بود
که به دو دسته تقسیم می شــوند؛ اول ،همسایگان حامی
داعش که پس از اقدامات این گروه در عراق احساس خطر
کرده و سعی کردند در قالب ائتالفی با اهداف نامتجانس به
مقابله بپردازند.دوم ،جمهوری اسالمی ایران که از اساس
با اقدامات انان مخالف هست .بنابراین می توان اشاره کرد
که با کمک ایران اقدامات مثبتی صورت گرفت که از جمله
یکی از این پشتیبانی ها ازادســازی شهر شیعه نشین امرلی
(در اســتان صالح الدین) بود که نقش جمهوری اسالمی
ایران در ایــن عملیات ،مــورد توجه بوده اســت؛ بنابراین
نزاع و درگیری میان داعش و نیروهــای عراقی ادامه دارد
و ارتش این کشــور به همراه نیروهای داوطلب مردمی که
پس فتوای علمای شــیعه چند برابر شــدند و عشایر عراقی
که شامل برخی از عشایر سنی مذهب هم می شود به تهاجم
خود علیه مواضع نیروهای تکفیری -وهابی ادامه می دهند
و تاکنون موفق شده اند داعش را به عقب بازگردانند .در این
میان جمهوری اسالمی ایران سعی کرده است از دو طریق
بر نفوذ این عناصر در منطقه خصوصا عراق تاثیر بگذارد که
نخســت در بعد نرم افزاری که از طریق رســانه و دیپلماسی
و دوم بعد ســخت افزاری با کمک ها و مشاوره های نظامی
مواضع این نیروها را با چالش مواجه سازد.در واقع داعش
و حامیان ان در محاسبات خود گمان نمی بردند که در عراق
نیز زمین گیر شوند .بنابراین می توان بیان داشت که اکنون
جمهوری اسالمی ایران از فرصت های راهبردی برای اثبات
نقش مثبت و موقعیت مستحکم خود در جهت شکل دادن
به امنیت منطقه ای برخوردار شده است که این موضوع در
ائتالف بین المللی که علیه داعش در عراق شــکل گرفت
کامال مشــهود اســت ،گرچه ایران به ائتالف دعوت نشد
ولی عــدم تجانس و یکپارچگی این ائتالف نشــان داد که
توانایی تعقیب هماهنگ اهداف خــود را ندارند ،به همین
فراز و فرود جریان داعش در عراق
مثلث | شماره 256
جان جهادی ،جالد داعش
به چهره خوفناک داعش تبدیل شد
البغدادی جای اسامه بن الدن را
پر کرده است
بین الملل
داعش در لحظات اولیه به واسطه این وضعیت عراق
توانست به ســرعت به پیشــروی خود تا دروازه های بغداد
ادامه دهد .این گروه توانســت مناطق زیادی از شــمال،
میانه و غــرب عراق حتی کرکــوک و ...را بــه تصرف خود
دراورد .مناطق فوق که عمدتا شــامل ســه اســتان بزرگ
االنبــار ،صالح الدین و نینوا ســت به شــدت تحــت تاثیر
وحشــی گری این گروه قرار گرفت .عــاوه بر این داعش
در سایر استان های عراق سعی کرد حتی با حضور محدود
اقدامات پراکنده ای را انجام دهد .سرعت عملیات داعش
و پیشــروی ان موجبات ترس همســایگان عــراق (ترکیه
185
بین الملل
بین الملل
186
مثلث | شماره 256
جهت ائتالف علیه داعش به دلیل چالش ها و مشــکالت
درونی خــود تاکنون نتوانســته نتایج قابل قبولی را کســب
نماید؛ بنابراین امــروزه موقعیت و اهمیت نقــش ایران در
ایجاد نظم و ثبات منطقه ای بیش از هــر زمانی مورد توجه
قرار گرفته است.
سخن پایانی
در پایان باید اشاره کرد گرچه امروز با جریانی به اسم
داعش یا همان نســل پنجــم وهابی -تکفیری هــا روبه رو
هســتیم ولی باید اشــاره کرد که منطقه خاورمیانه و شمال
روست.
افریقا امروز با یک بحران قدیمی بیدار شــده روبه
امروز این منطقه به ســمت «افریقایی شدن حکومت ها»
در حال حرکت است و این اصطالح امروز در مورد ان صدق
می کند چراکه امروز در سوریه ،عراق ،یمن و ...دولت هایی
حاکمیت دارند که قدرت اقتداری در سرزمین خود نداشته و
فقط در بخش هایی از ان کنترل دارند .در واقع خالء قدرت
بزرگ ایجاد شده انان را به دولت های شکننده تبدیل کرده
است.دولت های شــکننده اصطالحا به دولت هایی گفته
می شــود که توان اعمال حاکمیت در ســرزمین ملی خود
را ندارنــد و نمی توانند وظیفه و کارکرد دولــت ملی را انجام
دهند .بنابراین اگر این وضعیت کنترل نشود ،اینده منطقه
شاهد جریانات و نسل های دیگری از تروریست ها با نام های
دیگر اســت .اکنون داعش و جریان ان در منطقه منجر به
بروز پنج شکاف گفتمانی شده است؛ نخست شکاف درون
مذهبی سنی رادیکال با سنی کالسیک .دوم شکاف میان
شیعه و سنی .سوم شکاف میان اسالم و کفر (هر دینی غیر
اسالم) .چهارم شکاف میان قومیت ها (اقلیت و اکثریت)
و پنجم شکاف ســبعیت و رحمانیت .بنابراین داعش یا هر
نام دیگری یک گروه تروریستی به معنای سازمانی نیست،
بلکه یک جنبش و دارای دیدگاه است و از بنیان های فکری
برخوردار ،چراکه حاصــل تاریخی ،رفتار دولت های داخل
منطقه و تحوالت اجتماعی ان است .لیکن گرچه امروز به
نظر می رسد داعش در شمال عراق قابل کنترل شده است .
اما این بدین معنا نیست که زمینه نارضایتی در میان مذاهب
و اقلیت هــای گوناگــون در عــراق و در مجموعــه منطقه
خاورمیانه و شمال افریقا وجود ندارد و ممکن است عراق یا
هر منطقه دیگری از خاورمیانه (نمونه یمن) بار دیگر با خطر
تجزیه و درگیری داخلی رو به رو شــود؛ امروز در خاورمیانه
مهم ان است که وضعیتی هم به لحاظ سیاسی ،اقتصادی،
فرهنگی و امنیتی حاکم شود که تمامی نیروهای سیاسی و
اجتماعی احساس کنند به طور واقعی در معادالت قدرت و
سیاست گذاری ها سهیم هستند.
در واقع اکنون در جهان عرب حاکمیتی موفق خواهد
بود که این توانایی را داشته باشد بر چهار چالش سیاست،
اقتصاد ،فرهنگ و امنیت با مشــارکت تمام اقوام و مذاهب
درون ان کشــور غلبــه یافته و تمــام نیروهای سیاســی و
داعش
اجتماعی بــه اداره ان بپردازد ،در غیــر این صورت
یا هر نــام دیگری در اینــده دولت هــای این منطقــه را به
دولت های شکننده تبدیل خواهد کرد.
در این میان جمهوری اســامی ایران ضمن تکیه بر
قدرت سخت افزاری و پشتیبانی هایی که انجام می دهد باید
ُبعد نرم افزاری خود را بیش از پیش مورد پوشش قرار دهد،
بنابراین باید بیشتر بر شکاف پنجم (ســبعیت و رحمانیت)
تکیه و توجه نماید چراکه ســبب می شــود بســیاری از این
گرایش رحمانی در جهان اســام و در کل نظام بین الملل
استقبال کنند ،همچنین تبلیغات سوء بر دین اسالم خنثی
شود ،بنابراین الزم است نخســت این جریان تکفیری را از
جهان اســام و اهل ســنت جدا کرده و بر ُبعد سبعیت این
جریان بیشتر تاکید شود .در واقع پیروزی جهانی بر اندیشه
گروه افراطی داعش تنها زمانی کامال عملیاتی اســت که
این شکاف راهنمای عمل جمهوری اسالمی ایران و دیگر
کشورهای منطقه و جهان باشد.
عربستان از داعش استفاده ابزاری می کند
محمد ایرانی در گف ت وگو با مثل ث
لیال پورصبور
خبرنگار
طی یک ســال گذشــته گروه تروریســتی دولت
اســامی عراق و شــام یا همان داعش در عراق
فعالیت هــای بســیاری داشــت .اشــغال برخی
شهرهای عراق و سپس ازادسازی انها ،جنایت ها
و تخریب اماکن باستانی در عراق از جمله اقدامات
این گروه تروریستی به شمار می رود .در کل روند
تحوالت یک ساله اخیر داعش در عراق و وضعیت
فعلی این گروه را چطور می بینید؟
جریان تندرو و افراطی داعــش که بعد از تحوالت
اخیر عراق شکل امروزی خود را به نمایش گذاشت به عبارتی
ریشــه در تفکر جریان القاعده دارد؛ می توان گفت القاعده
مادر جریان داعش است .پس از اینکه امریکایی ها ،عراق
را اشغال کردند و دولت جدید در عراق شکل گرفت ،جریان
داعش نه تحت عنوان این نام بلکه با عناوین دیگری ظهور
کرد و در خالل فرصت های زمانی از ســال 2005تا ســال
2011فرازوفرودهایی را در صحنه عراق داشــت که عمدتا
نوک پیکان حمالت خــود را متوجه دولت نوری المالکی در
ان دوره و سپس نیز مردم شــیعه و منافع جمهوری اسالمی
ایران کرده بود.
اما بعد از تحوالتی که در سال 2011در سوریه رخ داد
جریان جدیدی تحت عنوان داعش که برگرفته از تحوالت
عراق بود با کشته شدن ابومصعب الزرقاوی که پدر این تفکر
در عراق است به تدریج وار د حوزه سوریه شد .این جریان که
در ابتدا تحت عنوان جیش المجاهدیــن فعالیت می کرد با
رهبری جدید ابوبکر البغدادی نام داعش را برای خود انتخاب
کرد .این موضوع باعث شد جریان منتسب به القاعده سوریه
که در شمال حلب علیه دولت بشار اسد می جنگید با جریان
جدید داعش که از عراق وارد شده بود دچار تنش و درگیری
شود .در نهایت نیز پادرمیانی ایمن الظواهری ،رهبر القاعده
در افغانســتان هم برای بازگرداندن داعش به عراق کارساز
نشــد و در نتیجه نماینده القاعده که همان جبهه النصره در
ســوریه بود با جریان داعش در یک نبرد نظامی و رویارویی
نظامی قرار گرفت .در این وضعیت عمال داعش مجبور شد
تحت فشار از سوریه خارج شود و نیروهای خود را در مناطق
سنی نشین عراق متمرکز کند .این امر باعث شد سال گذشته
شاهد این باشیم که بر اساس یک برنامه ریزی منسجم داخلی
و خارجی بین نیروهای داعش و جریان حزب بعثی که در خفا
زندگی می کردنــد و هماهنگی برخی دســتگاه های امنیتی
کشــورهای منطقه برای تقویت این جریان و مقابله با نفوذ
حاکمیت شــیعی عراق ،جریان داعش بعد از ســازماندهی
جدید بر بخش عمده ای از این کشور تسلط یابد .این اتفاق
عالوه بر اینکه بخش های زیادی از عراق را در اختیار داعش
قرار داد این فرصت را در اختیار این گروه تروریستی گذاشت
که با هجوم به سمت مرزهای سوریه و ورود به منطقه شمال
این کشــور متصرفات خود را به ســمت این منطقه افزایش
ده د و از جریان النصره که در گذشــته مغلوب ان شــده بود
انتقام گیری کند؛ بنابراین جریان النصره نیز به ســمت مرکز
سوریه رانده شد.
البتــه فعالیت هــای داعــش در مناطــق مختلــف،
فرازوفرودهای بسیاری داشته و این جریان درگیری هایی با
دو جبهه دولتی در عراق و سوریه و همچنین جریان القاعده
و دیگر رقبای حزبی خود داشــته اســت .در حال حاضر نیز
داعش بخش عمده فعالیت های خود را در مناطق کردنشین
و در درگیری با نیروهای اقلیم کردســتان در شمال عراق و
فرود موج
داعش حامیان خود را از دست می دهد
سید جالل ساداتیان
3
کارشناس مسائل بین الملل
داعش یا حکومت اســامی (خود خوانده) مهمترین
موضوعی بود که رســانه های منطقه و جهان در طول سال
گذشــته ،پیوســته و مســتمر در رابطه با خاورمیانــه به ان
پرداختند .جریان تندرو ســنی مذهب را باید در ســال های
اخیر ،از مبارزه با دولت اشــغالگر شــوروی در افغانســتان
و متعاقــب اخراج انــان از افغانســتان ،در دولــت طالبانی
افغانستان جست وجو کنیم .هر چند اگر بخواهیم به تاریخ
رجوع کنیم ،خوارج نهروان را به عنوان ریشــه تندروی های
غیر معقول و غیر اصولی تبار شناســی می کنند ،اما صحبت
از جریان تندرو و خشنی است که مصداق «النصر بالرعب»
و در راستای ایجاد رعب و و حشــت در دل دیگران در صدد
برامده است تا دولتی سراسری را در تمام منطقه خاورمیانه
عربی و شــمال افریقا به نام اسالم مستقر نماید و معیارهای
اسالمی را به اجرا بگذارد! برخی عمده قساوت و سبعیت این
گروه یا این طا یفه وحشی را دشمنی و مخالفت انان با شیعه
می دانند و بر این گمان هستند که عربستان سعودی با صرف
هزینه های بســیار کالن و با کمک و مساعدت کشور هایی
همچون قطر و امــارات و در پاره ای موارد بــا بهره گیری از
انگیزه های جاه طلبانه اردن و ترکیه و در نهایت با همراهی و
ی و مساعدت سرویس های امنیتی کشورهای غربی
همگام
و اســرائیل در تالش این بوده اند که مانع پیشروی و توسعه
نفوذ جمهوری اسالمی ایران در منطقه شوند .بنابراین ابتدا
باید عقبه و منطقه نفوذ را در سوریه و فلسطین و عراق از بین
ببرند و سپس به ریشه برسند!
شــواهد بســیاری در اثبات عملکرد انان در مقاالت و
مطالب متعددی که در مجله مثلث به چاپ رســیده است،
ارائه شده که در اینجا به انها پرداخته نمی شود و تنها به طور
خالصه یاد اوری می گردد که:
داعش بر امده از گروه النصره و النهضه و جدا شــده از
انها بود .گروه النهضه از بطن گروه های القاعده و تکفیری
زاده شد و در ســوریه در رقابت با دیگر گروه های معارض با
2
محمد ایرانی ،ســفیر ســابق ایــران در لبنان در
گفت وگویی به بررسی تحرکات یک سال اخیر داعش
در عراق پرداخت .او معتقد اســت که مقابله با داعش
به عنوان جریانی که ایدئولوژیک است ،تفکرات خاص
خود را دنبال می کند ،قلمرو در اختیار دارد و از منابع مالی
گسترده و سالح و تجهیزات پیشرفته ای نیز برخوردار
اســت ،حمایت های طرف های مختلــف داخل عراق،
منطقه ای و خارج از منطقه را می طلبد.
بین الملل
دولت بشار اســد ،به مقابله با حاکمیت در سوریه پرداختند
و موفق شــدند بخش ها یی از خاک ســوریه را تحت کنترل
خود بگیرند .اما شیوه های رفتاری انان باعث ایجاد درگیری
فیمابین انان با گروه های معارض ســوری از ســو یی و بعدا
فیمابین خود انان در حد چند کشت و کشتار شد.
گروه «داعش» با ادعای حاکمیت اســامی بر شام
(ســوریه) و عراق به بخش های غربی عراق حمله ور شد و
موفق شــد با خیانت و همراهی تعدادی از مسئوالن محلی
ســنی مذهب عراقی در ان مناطق و همراهی ها و مدیریت
پنهان افرادی همچون «عــزت ابراهیم الدوری» ،یکی از
بلند پایگان بعثی عراقی و بلکه نفر دوم صدام حســین ،که
با ســقوط او در زندگی پنهان قرار گرفته اســت و همچنین
حمایت ها و پشــتیبانی های همه جانبه ترکیه و ســعودی و
دیگران ،کنترل ان مناطق را به دست بگیرد و با منابع عظیم
مالی و نفتی که به دست اورد ،باور کند که هم می تواند جذب
نیروی بیشتری را از سراسر دنیا تدارک ببیند و هم می تواند
حوزه نفوذ خود را گسترش دهد .از این رو بالفاصله نام خود
را از داعش (دولت اســامی عراق و شــام) به «حکومت
اسالمی» تغییر داد و به مناطق بیشــتری از عراق از جمله
مناطق هم مرز با ترکیه حمله ور شد و اهنگ اشغال مناطق
مذهبی شیعه همچون کربال و ســامرا را کرد که با مقاومت
ســازمان یافته نیرو های محلی و مســاعدت اشــکار ایران
متوقف شد و تاکنون تالش هایش برای دستیابی به مناطق
مرزی ایران نیز بی نتیجه بوده اســت .ارتش سوریه درگیر
با عقبه ایــن گروه و نیروهــای جنگنده انــان در مناطقی از
خاک این کشور بوده و هســت و در عراق نیز ارتش موفق
شــده مناطقی را از وجود اینان پاکســازی نماید و مناطقی
هم مجدد به دست جنگجویان داعشی افتاده است ،اما از
سرعت حرکت و تالش بی وقفه و تهاجم وسیع انان جلوگیری
شده و انچه را در برنامه داشتند ،نتوانســتند به پیش ببرند.
در راستای ممانعت از پیشــروی انان ایاالت متحده امریکا
نقشــی پر رنگ را برای خــود تعریف کرده اســت ،هر چند
ایران این نقش را ظاهر ســازی تلقی کــرد و در همراهی با
ائتالف شکل گرفته انان برای مقابله با داعش اعالم عدم
موافقت داشــت ،لیکن وزیر خارجه امریکا اذعان داشــت
که در کنار مذاکرات هســته ای با تیم مذاکره کننده ایران،
ت و نیز برای
تو گو داشته اس
راجع به موضوع داعش نیز گف
بازگرداندن نیروی زمینــی ارتش امریکا به عــراق تا بتواند
کارا یی عملیاتی ان کشور را برای مقابله با داعش افزایش
دهد .درضمن در خواســت گرفتن مصوبه از کنگره را کرده
اســت ،امری که به رغم اختالفات عمیق کنگــره با دولت
امریکا محتمل اســت مورد موافقت قرار گیرد .نقش موثر
ایران در سازماندهی نیرو های رزمنده عراقی و حضور اشکار
نیروهای ایران در جنگ با داعشی ها ،موقعیت استراتژیک
ایران را ارتقا بخشــیده و همیــن امر عالقــه امریکا برای
همکاری با ایران را برای ثبات بخشــی بــه منطقه افزایش
داده است ،هر چند در پاره ای از امور کماکان اختالفات دو
کشور باقی است .دولت خود خوانده و با اصطالح اسالمی،
برای انکه خود را موفق و دارای حوزه وسیع معرفی نماید ،در
اغلب کشور های منطقه با ایجاد انفجار و عملیات انتحاری
از ســو یی و انجام تظاهرات توســط برخی افــراد محلی و
بیعت انان با «ابوبکر البغدادی» به عنوان خلیفه مســلمین
قدرت نما یی کرده ،رسانه های هم سو نیز در تالشی اشکار
در صدد انند تــا اینــان را به عنوان واقعیت های مســلم در
منطقه جا بیندازند .از پیچیدگی های روابط حاکم بر منطقه
و داعش سخن می گویند و اینکه مجموعه پشتیبانان غربی
و حتی امریکا که با انان مقابل می کنند نیز در صدد بر اندازی
کاملشان نیســتند ،بلکه در فکر مهار و متعادل سازی انان
هستند و نیز پاکســازی ،در نتیجه ایران و عراق و بقیه باید
در این راســتا حرکت کننــد ؟!در طول ســال 1393عمده
تحوالت بســیار زیاد و عدیده ای که در منطقــه خاورمیانه
روی داد ،بخش قابل توجهی در رابطه با جنگ در سوریه و
عراق و اقدامات و تالش های دیپلماتیک پیرامون ان بود
که در شکل گیری ســاختار جدید این منطقه حساس بسیار
تاثیر گذار خواهد بود .فوت ملک عبدالله پادشاه عربستان
سعودی و حذف ســلطان بن بندر ،فرد پر قدرت سعودی ها
در امور امنیتی که بسیار در شکل گیری حرکت های افراطی
و ظهور و بروز گروه های تند رو و افراطی تکفیری ،النهضه
داعش و حکومت اسالمی و بسیج نیرو های انان از چچن تا
شمال افریقا جای پای او اشکار بوده است را باید یکی از این
تحوالت به حســاب اورد و انتظار کشید تا در روز های اینده
اثرات این تغییر محسوس تر گردد.
مثلث | شماره 256
شاهد بودیم؛ بنابراین این کشور احســاس خسارت و زیان
می کرد و اتفاقا تمام این مســائل را از چشــم توســعه نفوذ
منطقه ای ایــران می دید .بنابراین به نظــر می اید ریاض از
تمام ابزارهای الزم برای برخورد با توســعه و نفوذ جمهوری
ن جریانی
اسالمی استفاده کرده است .جریان داعش به عنوا
که هدف اصلی و اولویــت اقدامات میدانی خــود را مقابله
با شــیعیان و دولت عراق قرار داده اســت کامال در راستای
منافع عربستان سعودی فعالیت می کند .اما این مساله که
جریان داعش توسط عربستان ایجاد شده باشد به نظر کمی
قابل بررسی اســت .زیرا شــکل گیری این جریان ریشه در
جریان القاعده دارد که از افغانســتان وارد عراق شد .بعدتر
نیز با هماهنگی هایی که با بعثی های سابق عراق داشتند به
تدریج احیا شدند.
عربســتان نیز در این راســتا از این ابزار استفاده کرد
اما شــاید تحلیل منطقی این باشد که عربســتان در ابتدای
امر به هیچ وجه تصور نمی کرد ایــن جریان افراطی و تندرو
بعدها حمالت خــود را متوجه حاکمان و خاک عربســتان
کند .همچنانکه در چند ماه گذشته چندین بار جریان داعش
حاکمان فعلی عربســتان را خائنین به مســلمانان نامیده و
تهدید کرده که وارد خاک این کشــور خواهد شد؛ تهدیدی
که کامال جدی است و موجبات نگرانی حتی هیات حاکمه
عربستان را فراهم اورده اســت .بنابراین وضعیت نسبت به
گذشته تغییر کرده است .ممکن اســت برخی جریان های
منطقه ای پشت حمایت های تاکتیکی از داعش قرار داشته
باشــند ولی این مرحله تا زمانی تداوم دارد که منافع انها در
بین الملل
با نیروهای جبهه دموکراتیک خلق در شــمال سوریه دنبال
می کند.
پس از قدرت گیری داعش در مناطقی از شــمال
عراق ما شاهد روی کار امدن نخست وزیر جدید در
این کشور بودیم .ایا تغییر دولت در عراق تاثیری
در مبارزه با داعش داشت؟
باید توجه داشــت که مشــکل داعش در عراق به
چگونگی برخور د دولت عراق یا شخص المالکی برنمی گردد.
ممکن است برخی جریان های دولتی در قدرت یافتن داعش
کمک کرده باشند یا بخشی از نیروهای بعثی نسبت به فعال
شدن این جریان نقش ایفا کرده باشــند ،اما برای برخورد و
مقابله قدرتمندانه با این جریان تروریستی در عراق ،موضوع
به شــخص یا فردی که در راس دولت عراق اســت مربوط
نمی شود .زیرا داعش جریانی است که طی چند سال حضور
در این منطقه و هماهنگی های که با طرفین داخلی و خارجی
داشته ،توانست نفوذ زیادی میان اهل سنت در عراق و خارج
از عراق پیدا کند .بنابراین امروز برخورد با این جریان صرفا
به واسطه دولت عراق امکان پذیر نیست؛ برخورد با جریان
داعش به عنــوان جریانی که ایدئولوژیک اســت ،تفکرات
خاص خود را دنبال می کند ،قلمــرو در اختیار دارد و از منابع
مالی گسترده و سالح و تجهیزات پیشرفته ای نیز برخوردار
اســت ،اصال برخورد ســاده ای نیســت بلکه حمایت های
طرف های مختلف داخل عراق ،منطقه ای و خارج از منطقه
را می طلبد.
با توجه به گســترش تهدیــدات امنیتی داعش،
این روزها شــاهد اتخاذ تدابیر سخت گیرانه تری
از جانب کشــورهایی چون عربستان که پیش تر
به حمایت از چنین گروه هایی محکوم می شدند،
هستیم؛ به نظر شما سیاست فعلی عربستان در
قبال داعش به چه صورت است؟
عربستان سعودی معتقد بود در حوزه های مختلف
منطقه ای شرایط مناســبی ندارد و از نفوذ گذشته برخوردار
نیســت ،به خصوص بعــد از تحوالت مربوط بــه بهار عربی
کــه عقب نشــینی های گســترده ای را از جانب عربســتان
خطر قرار نگرفته باشــد .در اخبار به صورت رســمی منتشر
شده که بخشی از نیروهایی که وارد سوریه یا عراق می شوند
حتی در اردن یا ترکیه اموزش می بینند ،اما بدون شک بعد از
سوزانده شدن خلبان اردنی توسط داعش ،اردنی ها به طور
جدی با این گروه دچار مشــکل شده اند و نگران توسعه این
جریان داخل خاک کشورشان هستند .در میان ترک ها هم
شاید کمتر از بقیه اما این نگرانی ایجاد شده است.
در نهایت نقش کمک های ایران به عراق در مبارزه
با داعش و پاکسازی برخی مناطق از این نیروهای
تروریستی را چطور می بینید؟
جمهوری اسالمی به دلیل نزدیک بودن به تحوالت
منطقه و تحلیل دقیق از این تحوالت ،می تواند بیشــترین
تاثیر را روی این تحوالت داشته باشد و شاید بخش تحلیل
میدانی از وضعیت نیروهای مختلف در عراق از جانب ایران،
دقیق ترین تحلیل باشد.
فکر می کنم دولت های فرامنطقه ای نیز به این مهم
پی برده اند اما در مقابل به دالیل مختلف سیاسی و امنیتی،
جبهه ائتالف غربی -عربی ضد داعش گرچه تبلیغ می شود که
به دنبال از بین بردن این جریان است ،اما رویکرد عملیاتی
این جبهه که صرفــا تمام تالش خود را در اقــدام نظامی از
طریق هوا و بمباران هوایی متمرکز کــرده ،در از بین بردن
داعش نتیجــه نخواهــد داد .بنابراین ایــن جمع بندی که
امریکایی ها به طــور جدی در پی نابودی داعش نیســتند و
از جانب بســیاری از تحلیلگران مطرح شــده ،درست است
و به نظر می رســد که تالش انها بیشــتر در جهت تضعیف
داعش باشد.
در حالی که جمهوری اســامی به طور جدی حمایت
عملیاتی از مردم سوریه و عراق را ثابت کرده است .همچنین
ایران ثابت کرده از مهمترین طرف هایی است که در مواقع
جدی وارد صحنه می شــود و در مواقــع الزم ،حمایت ها و
کمک های خود را به طرف های مربوطه ارائه می دهد .این
مســاله از دید بســیاری از ناظران منطقه ای و فرامنطقه ای
پنهان نیســت که جدیت مقابله با داعــش از طرف ایران به
مراتب بیشتر از جبهه ائتالف و حامیانشان است.
187
بین الملل
ر
وید
اد3
طرح صلح امریکا؛
یمنشمالی
یمنجنوبی
نقش بازیگران منطقه ای در بحران یمن
چیست؟
ن هانی زاده
حس
بین الملل
188
مثلث | شماره 256
کارشناس مسائل بین الملل
فرار عبد ربــه منصور هادی ،رئیس جمهــوری یمن از
صنعا به عدن در جنوب این کشور اوضاع بحران زده یمن را
بیش از پیش بحرانی کرد .بحران یمن از شهریور ماه سال
1393زمانی اغاز شد که عبد ربه منصور هادی ،رئیس جمهور
مســتعفی یمن بر خالف توافقات ســابق از شــرکت دادن
جریانهای سیاسی در ســاختار قدرت خودداری کرد .بروز
اختالف میان دولت منصور هادی با جریانهای سیاسی از
جمله جنبش انصار الله به تشــدید نارضایتیهای اجتماعی
منجر شــد .جنبش انصار الله که بزرگترین تشکل اجتماعی
– سیاسی یمن است شاخه سیاسی حوثیها تلقی میشود.
این گروه تا قبل از انقالب فوریه سال 2012هیچگونه نقشی
در ساختار سیاسی یمن نداشت .شکل گیری انصار الله یمن
از سال 1982میالدی توسط مرحوم بدر الدین الحوثی ،رهبر
دینی حوثیهای یمن صورت گرفت .این جنبش نخســت
تحت عنوان الشباب المومن به ریاست شهید حسین الحوثی
فرزند شیخ بدر الدین الحوثی شکل گرفت ،اما بعدها فعالیت
خود را با نام جنبش انصار الله ادامــه داد .جنبش انصار الله
به تدریج به یکی از احزاب تاثیرگذار سیاسی در یمن تبدیل
شد ،اما دستگاههای اطالعاتی و امنیتی عربستان به شدت
شخصیت های تاثیرگذار جنبش انصارالله را زیر نظر داشتند.
در این میان چندین ترور علیه رهبران جنبش حوثیها از سوی
عوامل عربستان صورت گرفت که منجر به شهادت صدها
تن از عناصر الحوثی شد .به همین دلیل بدرالدین الحوثی
بنیانگذار جنبش حوثیها که شــیعیان یمن را مظلوم ترین
طوایف اجتماعی این کشور میدانست در صدد سازماندهی
شــیعیان زیر مجموعه زیدیهــا بر امــد .زیدیهای یمن
55درصــد از جمعیــت 26میلیونی این کشــور را تشــکیل
میدهنــد و علی عبدالله صالــح ،دیکتاتور ســابق یمن نیز
وابسته به این طایفه بود .حوثیها نیز که در مناطق شمالی
هم مرز با عربســتان ســاکن هســتند 15در صد از جمعیت
زیدیها را تشکیل میدهند و خود را بخشی از ساختار مذهبی
شیعیان دوازده امامی میدانند .از سال 1982که حوثیها
عمال موجودیت سیاسی خود را اعالم کردند رژیم ال سعود
ی امکانات خود را برای مقابله با نفوذ انها به کار گرفت.
تمام
تاســیس 400مدرســه وهابــی از ســوی عربســتان
در مناطق شــمال ،میانــه و جنــوب یمن با هزینه ســاالنه
1/5میلیارد دالر ،بسیج ســران قبایل یمن علیه حوثیها و
تقویت تکفیری ها در مناطق ابین ،اب ،حضرموت ،مکال و
تعز بخشی از اقدامات رژیم ال سعود در یمن است .از سال
2004تا ســال 2010رژیم ال ســعود با کمک علی عبدالله
صالح دیکتاتور سابق و علی محسن االحمر ،فرمانده نظامی
منطقه شمال یمن شــش حمله گســترده را علیه حوثیها
سازماندهی کرد .علی محسن االحمر که به علی شیمیا یی
یمن معروف است در ســال 2007از سالح شیمیا یی که از
عربســتان دریافت کرده بود علیه حوثیها اســتفاده کرد تا
انان را به کوچ اجباری از شمال به مناطق میانه و جنوب یمن
ی عبدالله
مجبور کند .با اغاز قیام مردم یمن علیه حاکمیت عل
صالح ،حوثیها به صورتی فعال در این قیام شرکت داشتند
و شــهدای زیادی در ایــن راه تقدیم کردند .اما عربســتان
و شــورای همکاری خلیج فارس با دخالــت در انقالب یمن
انتقال قدرت را به گونهای مدیریت کردند که به پیکره رژیم
علی عبدالله صالح اسیبی وارد نشود.
به پیشنهاد عربستان ،قدرت به عبد ربه منصور هادی
که 20ســال معاون اول رئیس جمهوری یمــن بود منتقل
شــد اما ترکیب دولت تغییــر زیادی نکرد .نخســتین اقدام
منصور هــادی ،تقســیم یمن به شــش اقلیــم خود مختار
مختلف بود که هدف از ان قطع ارتبــاط حوثیها با مناطق
وسط و جنوب یمن است .در این تقسیم بندی مناطق نفوذ
حوثیها زیرنظر استان های وابسته به جریان های تکفیری
قرار گرفت و این امر با مخالفت حوثیها مواجه شد .با این
حال حوثیها که از سال 2012تا سال 2014حوادث یمن
را رصد میکردند اقدامی علیــه دولت عبد ربه منصور هادی
انجام ندادند .اما سرانجام این گروه که از دخالت عربستان و
کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به ستوه امده
بودند ،علیه دولت عبد ربه منصور هادی قیام کردند .بسیاری
از جریانهای سیاســی موجــود در یمن با اقــدام حوثیها
برای کاهش دخالتهای عربســتان در امــور داخلی یمن
موافق بودند ،در حالی که گروههای همسو با عربستان این
حرکت را انقالب حوثیها توصیف کردند .بنابراین حوثیها
با ارائه طرحی متضمن تغییر قانون اساسی سابق ،خواستار
تغییر دولت و تشکیل یک دولت وحدت ملی با شرکت همه
طیفهای سیاسی یمن شدند .اما تشکیل دولت خالد بحاح
نتوانست طیفهای سیاسی یمن را قانع کند زیرا این دولت
بازیافــت دولتهای ســابق علی عبدالله صالــح بود .پس
از این بود که جنبــش انصارالله با محاصــره برخی از مراکز
دولتی و ارائه طرحی خواستار تغییر اساسی در پیکره دولت
منصور هادی شد ،اما با مقاومت رئیس جمهوری یمن مواجه
شــد .حضور ناگهانی ژنرال علی محســن االحمر ،فرمانده
سابق نظامی منطقه شمالی یمن در میان قبایل تعز ،ابین،
اب ،جوف و لحج نگرانی جنبش انصارالله را به دنبال داشت.
ژنرال علی محسن االحمر پس از سرنگونی علی عبدالله
صالح به عربســتان گریخت ،اما اخیرا به درخواســت رژیم
عربســتان برای ســازماندهی ســران قبایل علیــه جنبش
انصار الله به یمن بازگشــته اســت .به همیــن دلیل جنبش
انصارالله که از وقوع جنگ داخلی میان قبایل یمن بیمناک
بود مقر نخست وزیری و کاخ ریاســت جمهوری را محاصره
کرد و یک شورای ریاســت جمهوری پنج نفره را برای اداره
امور کشور تشکیل داد .شورای همکاری خلیج فارس نیز که
از گسترش نفوذ حوثی ها نگران بود ضمن صدور بیانیهای
علیه جنبش انصارالله ،از شورای امنیت خواست تا با صدور
قطعنامهای یمن را تحت بند هفت منشور سازمان ملل قرار
دهد .پیش نویــس قطعنامه توســط اردن به عنــوان عضو
غیر دائم تسلیم شورای امنیت شد ،اما چین و روسیه با متن
پیش نویس مخالفت کردند و تعدیالتی روی ان انجام دادند.
اوضاع یمن هر روز پیچیدهتر می شــد و دخالت عربســتان
و ســایر کشــورهای عضو شــورای همــکاری خلیج فارس
بر وخامت اوضاع میافــزود .فرار عبد ربــه منصور هادی،
رئیس جمهور مســتعفی یمن از صنعا به عدن خالء امنیتی
و سیاسی زیادی در این کشــور قبیلهای به وجود اورد .این
فرار ناگهانی نشان میدهد که منصور هادی تالش میکند
تا طرح عربســتان و امریکا را برای تقسیم یمن به دو بخش
شــمالی و جنوبی عملیاتی کند .علت این امر این است که
عربســتان در نظر دارد تا ارتباط جنبش انصار الله که اکنون
به یک جریان ریشه دار سیاسی تبدیل شده با مناطق جنوب
به ویژه باب المندب قطع کند .اکنون یمن در برابر سه گزینه
متفاوت قرار دارد که تنها مسیر همگرایی و وفاق و پرهیز از
دنباله روی از سیاست های غرب و عربســتان میتواند این
کشور را از خطر سقوط نجات دهد .در غیر این صورت یمن یا
به دو بخش شمالی و جنوبی تجزیه خواهد ش د یا برای مدتی
طوالنی وارد یک جنگ خانمانسوز قبیلهای می شود .باتوجه
به اینکه اکنون 70میلیون قطعه سالح سبک و نیمه سنگین
در اختیار 26میلیون نفــر از اهالی یمن قــرار دارد بنابراین
ورود این کشــور به یک جنگ داخلی فاجعه دردناکی برای
این کشور در پی خواهد داشت .در این میان به نظر می رسد
عربستان سعودی در صدد تحمیل یک جنگ طوالنی مدت
برای تضعیف یمن برامده است؛ زیرا گزارشها حاکی از ان
است که رژیم ال سعود از مدتها پیش انواع سالحها را در
اختیار سران قبایل یمن قرار داده است .در صورت بروز یک
جنگ داخلی در یمن هزاران نفر از مردم این کشــور قربانی
خواهند شد و تاسیسات زیر بنایی این کشور فقیر و قبیله ای
به شدت اســیب خواهد دید .در انتها نباید از یاد برد که یمن
از سال 1962و در پی سقوط حاکمیت ائمه زیدیها تا سال
1970شاهد یک جنگ داخلی خونین بود که در طول 8سال
جنگ 250هزار تن از مردم بیگناه کشته شدند.
اقتدارشیعی
عربستانوامریکادرتحوالتیمنکناریکدیگرایستا ده اند
جعفر قنادباشی
کارشناس مسائل افریقا
مثلث | شماره 256
«علی عبد لله صالح» ادامه دادند؛ به طــوری که در فاصله
ســال های 2004تا ،2009پنج تهاجم دیگــر ارتش را که
همانندنخستیناینتهاجمات،باسالح هایسنگینصورت
می گرفت ،تجربه کردند و این تهاجماتی بود که عربستان
نیز به صورت مستقیم و غیر مستقیم در ان شرکت داشت و
مواضع حوثی را به ویژه در استان های همجوار «الصعده»
از زمین و هوا مورد حمله قرار می داد.
حال اگرچه هیچ گاه اینگونه مناقشــات پایان نیافت،
ولیکن دور جدید ان در پی اغاز خیزش های مردمی چهارسال
پیش در شمال افریقا ،کلید خورد و جنبش انصارا لله به عنوان
جنبشی برخاسته از میان حوثی ها ،تحرکات ضد دیکتاتوری
خود را همســو با دیگر گروه ها و احزاب علیه حکومت علی
عبدالله صالح اغاز کرد ؛ تحرکاتی که درپی افت وخیزهای
فراوان به کناره گیری علی عبدالله صالح از قدرت و ســپس
به برگزاری گفت وگوهــای ملی و امضــای توافقنامه ای به
همین نام انجامیــد .اما افزایش شــدید بهای ســوخت از
یکطرف و باقی ماندن افراد فاســد در دستگاه های دولتی
از ســوی دیگر و از همــه مهمتر ،اجــرای نامناســب مفاد
توافقنامه ملی درخصوص تقســیمات کشــوری ،شــتاب
تازه ای بــه روند تحوالت یمن بخشــید و رویدادهای مهم و
سرنوشت ساز سال 93این کشور را رقم زد .اواسط تابستان
سال 93بود که جنبش انصارالله یمن ،همزمان با روز قدس
و همچنیــن همزمان با جنــگ 51روزه در غــزه ،تظاهرات
ضد صهیونیستی بزرگی را در صنعا و دیگر شهرهای استان
الصعده برگزار و بدینوسیله حضور اشکارتر خود را در مخالفت
با بقایای رژیم دیکتاتوری اغاز کرد .با این حال حرکت مهم
و تاثیرگذار جنبــش انصارالله که به برکنــاری کابینه محمد
باسنده انجامید ،اعتصابات و تحصن های پنج هفته ای در
صنعا بود ،اعتصابات وتحصن هایی که از یک سو دولت را
ناگزیر ساخت تا به افزایش نرخ سوخت پایان دهد و از سوی
دیگر زمینه هــای امضای توافقنامه صلح و مشــارکت میان
دولت و انصارالله را فراهم کرد .در واقع ازاین به بعد بود که
جنبش انصارالله در راس تحوالت یمن قرار گرفت و نیروهای
مسلح این کشور ،همراهی خود را با این جنبش اغاز کردند.
در این حــال با انتخــاب «خالدبحاح» به نخســت وزیری،
روند تحوالت تازه از جمله حذف عناصر فاســد (و وابسته به
عربستان) از دستگاه های دولتی
اغاز شــد ؛ امــری که ســرانجام
منصورهــادی رئیس جمهــوری
این کشور را (که از معاونان سابق
علی عبدالله صالح بود) واداشت
تا از صحنــه قــدرت کناره گیری
کند .اما این کناره گیری و سپس
انحــال پارلمان ســرفصل دور
تــازه ای از توطئه هایــی بود که
با هــدف احیــای بقایــای رژیم
علی عبداللــه صالــح از جانــب
ارتجاع عربی و دنیای غرب مورد
حمایت قــرار گرفت .بــه عبارت
دیگر زمانی که جنبش انصارالله با
اتکا به مقبولیت خود نزد اکثریت
مردم یمــن و با صــدور اعالمیه
قانون اساسی ،به تشکیل کمیته
عالــی انقــاب و برپایی مجلس
ملــی انتقالــی مبــادرت کــرد،
مداخله گــران خارجــی در صدد
برامدند تا با دســتاویز قرار دادن
موضوع استعفای منصورهادی،
از وی برای بــه راه انداختن یک
حرکــت تجزیه طلبانــه در جنوب
یمن استفاده کنند .البته دستاویز
دیگر انها در این عرصه ،شخص «جمال بن عمر» نماینده
سازمان ملل در یمن و گفت وگوهای چندجانبه ای بود که از
مدت ها قبل میان گروه ها واحزاب یمنی ادامه داشــت .در
واقع براین اســاس بود که منصور هادی به عدن ،پایتخت
ســابق یمن جنوبی فرار کرد و با حمایت اشــکار عربســتان
و دیگر کشــورهای عضو شــورای همــکاری خلیج فارس،
استعفای خود را پس گرفت.پیداست که این واقعه به خودی
خود ،مشــکل بزرگی برســرراه انقالبیون یمن خواهد بود و
درحالی که انهــا در صددند تا در فــاز دوم انقالب ،یعنی فاز
برپایی نظام سیاســی جدید ،قانون اساسی جدیدی تدوین
کرده و براساس ان نهاد ها و ساختارهای یک مردم ساالری
دینی را ایجادکنند ،زمینه های تجزیه بخش هایی از جنوب یا
یک جنگ داخلی خونین را به وجود خواهد اورد .البته در این
میان امریکا و دیگر قدرت های غربی نیز برخالف ادعاها و
شعارهایشــان جانب بقایای رژیم دیکتاتوری یمن را گرفته
و به منظور حذف جنبش انصارالله از صحنه سیاســی یمن
به گروه های القاعده و شــبه داعش متوسل شده اند .این ها
گروه هایی هستند که از جانب عربستان مسلح شده و تحت
فرمان منصو ر هادی قرار گرفته اند.
بین الملل
یمن در ســال 93از جمله خبرســازترین کشــورهای
غرب اسیا (خاورمیانه) بود .دراین سال ،یمن در مقایسه با
سال های پرخبر اخیر بیشترین تحوالت و مهمترین رویدادها
را در عرصه سیاسی تجربه کرد؛ تحوالت و رویدادهایی که
بعد از حدود چهار سال کشــمکش میان مردم و حکومت،
به فروپاشــی بقایای رژیــم دیکتاتوری علــی عبد لله صالح
انجامید .البته در اغلب تحوالت مهم سال 93یمن ،شیعیان
حوثی(حدود 45درصد جمعیت 23میلیونی این کشــور) با
محوریت «جنبــش انصارالله »
صحنه گردان اصلــی بودند و با
ت سنی های شافعی
اتکا به حمای
مذهب (45درصد دیگر جمعیت
این کشور) ،خیزش های مردمی
را کــه اواخر ســال 1389اغاز
شــده بود ،تداوم بخشیدند .به
هر ترتیــب چنانچه اســتعفای
«عبدربــه منصور هــادی»
رئیس جمهوری یمن و انحالل
مجلــس باقی مانــده از زمــان
«علی عبد لله صالح» را در نیمه
دوم بهمــن مــاه ،93بــه معنی
کامل شدن فاز اول انقالب این
کشور (فاز فروپاشــی ) بدانیم،
رویدادهــای این ســال یمن را
می توان به دو دســته جداگانه
تقسیم بندی کرد:
الف -رویدادها و تحوالتی
که پیــش از فروپاشــی بقایای
رژیــم دیکتاتوری علــی عبد لله
صالح به وقوع پیوست:
-1گســترش دامنــه
اعترا ض هــا بــه افزایــش
بهــای ســوخت -2تجمعات و
تحصن های پنج هفته ای شیعیان حوثی در صنعا -3امضای
توافقنامه صلح و مشــارکت بین جنبــش انصارا لله و دولت
-4برکناری «محمد باسنده» نخســت وزیر و انحالل کابینه
وی -5انتصاب «خالد بحاح» به نخســت وزیری و تشکیل
کابینه با ترکیب جدید.
ب -رویدادهایــی کــه بــه فروپاشــی بقایــای رژیــم
دیکتاتوری علی عبد للــه صالح انجامیــد و رویدادهای بعد
از ان:
-1استعفای «خالد بحاح» نخست وزیر -2استعفای
«منصورهــادی» رئیس جمهــوری -3انحــال مجلــس
قانونگذاری -4صدور اعالمیه قانون اساســی برای مرحله
انتقالی -5تشکیل کمیته عالی انقالب -6تشکیل مجلس
ملی انتقالی و -7فرار «منصورهادی» از صنعا و پس گرفتن
استعفا.
همانگونه که اشــاره شــد ،مجموع ایــن تحوالت با
محوریت «جنبش انصار الله » ،جنبشــی که در چند ســال
گذشــته ،شــیعیان حوثــی را درصحنه های سیاســی یمن
نمایندگی می کند ،صورت گرفــت و در واقع بدین علت بود
که این جنبش و شــیعیان حوثی ،در عرصه های سیاســی
و رســانه ای ،توجه زیادی را به خود معطــوف کردند .البته
سوابق مبارزاتی شیعیان حوثی علیه رژیم دیکتاتوری مورد
حمایت عربستان در یمن ،به سال های پیش از اغاز بیداری
اسالمی بازمی گردد؛ چنانکه کارشناسان مسائل این کشور،
تهاجم یازده سال پیش ارتش یمن به مراکز سکونت شیعیان
حوثی در استان شمالی «الصعده» را ،اوج درگیری های انها
با رژیم «علی عبد لله صالح» می دانند .در واقع در این تهاجم
نظامی بود که «حسین بدرالدین حوثی» رهبر شیعیان حوثی
به شهادت رسید و برادر وی «عبدالملک حوثی » رهبری انها
را به عهده گرفت .شــیعیان حوثی یمن که اغلب از پیروان
فرقه زیدیه هســتند ،بعد از شهادت «حســین بدرالدین»،
رهبرقبلی شان ،به مبارزات خود علیه حکومت دست نشانده
بین الملل
189
بین الملل
داد4
روی
انتخابالعبادینشانهبازگشت
اجماعبهعراقاست
دگردیسیسیاسی
سیامک کاکایی
بین الملل
190
مثلث | شماره 256
کارشناس مسائل عراق
عــراق در ســال 1393دســتخوش یک دگردیســی
سیاســی و چالش جدی امنیتی بود؛ پس از انکه انتخابات
پارلمانی عراق برگزار شــد باتوجه به پیروزی نســبی ائتالف
دولت قانون ،مساله نخســت وزیری نوری المالکی مطرح
شــد و از منظر این ائتالف ،مالکی تنها گزینــه برای احراز
ســه باره پســت نخســت وزیری بود .لیکن صحنه داخلی و
محیط پیرامونی عراق انگونه نبود که مالکی بتواند در چنین
فضایی سوگند نخست وزیری یاد کند .به همین دلیل صحنه
سیاســی عراق تحت تاثیر چگونگی تعامل میان گروه ها و
شخصیت های سیاسی مختلف برای انتخاب نخست وزیر
بود .در این میان به نظر می رسد باتوجه به نارضایتی نسبت
به عملکرد نــوری المالکــی و انتقادها در میــان گروه های
سیاســی و همین طور تضادهــای بیرونی در عراق نســبت
به این مســاله از یکســو و در مقابل موقعیت ائتالف دولت
قانون ،عراق در یک گره تاریخی قرار گرفت .در عین حال
در این شرایط بود که به نظر می رسد مالکی با در نظر گرفتن
مصلحت ملی و البته تحت تاثیر فشارهای محیطی از باقی
ماندن در پست نخست وزیری صرف نظر کرد و سکان دولت
را به حیدر العبادی از هم قطاران سابق خود سپرد .انتخاب
حیدر العبادی با واکنش های مثبت داخلی و بیرونی مواجه
شد و به خصوص در بین همسایگان عراق دو کشور ترکیه و
ی المالکی
عربستان سعودی که مواضع تندی نسبت به نور
اتخاذ کرده بودند در برابر حیدر العبادی واکنش مثبتی نشان
دادند و این مســاله این احتمال را مطرح کرد که تغییری در
سیاست خارجی انکارا و ریاض در قبال عراق که در سال های
اخیر دخالت اشکاری در امور سیاسی این کشور کرده بودند،
ایجاد شود.
از یکسو ،با انکه شکلی از گشــایش در روابط عراق با
تو امد میان نخست وزیران
ترکیه و عربستان ایجاد شد و رف
ترکیه و عراق به بغداد و انکارا انجام گرفت و از ســوی دیگر
هم فواد معصوم ،رئیس جمهور عراق به عربستان سعودی
رفت و عربستان سخن از گشایش سفارتخانه خود در بغداد
گفت ،لیکن به نظر می رسد ماهیت و رویکرد سیاست خارجی
این دو کشور به عراق هنوز تغییر بنیادینی به خود ندید ه و در
عراق این دیدگاه وجود دارد که مماشــات و حمایت هایی از
سوی ترکیه و عربستان نسبت به گروه داعش وجود دارد.
در صحنه داخلی عراق امدن حیدر العبادی می توانست
نشــانه ای از ایجاد اجماع میان گروه های قومی و مذهبی
برای تشکیل دولت ائتالفی باشد اما محیط درونی عراق در
سال گذشته تا حد بسیار زیادی تحت الشعاع حضور و نفوذ
داعش در مناطق غربی و شمال غربی این کشور قرار داشت.
همین مساله چالش جدی ای را نیز برای کردها به وجود اورد
و به شکلی انها نیز با داعش درگیر هستند.
با توجه به این تحوالت ،امنیت و تالش برای گسترش
حاکمیت دولــت عراق در سراســر این کشــور به خصوص
چگونگی ازادســازی موصل مهمترین اولویت دولت حیدر
العبادی اســت .شــاخصه دوران حکومت نــوری المالکی
ائتالف میان گروه هــای قومی و مذهبی بــه ویژه در دولت
نخست مالکی بود ،لیکن این وضعیت از همان سال 2010
که در نتیجه انتخابات پارلمانی ائتالف العراقیه دو کرســی
بیشتر از ائتالف دولت قانون کســب کرده بود اما نتوانست
زمام امور را به دســت بگیرد چالش های بنیادین در گفتمان
سیاسی گروه های عراقی به خصوص جریان های اهل سنت
با نوری المالکی ایجــاد کرد .نقطه ثقل ان نیــز فرار طارق
الهاشمی از عراق و باال گرفتن اختالفات بین جریان های
سنی و مالکی بود که این مساله پای همسایگانی چون ترکیه
و عربســتان را در نقد دولت مالکی و حمایــت از گروه های
اهل سنت به میان کشید .به موازات ان نیز رفته رفته روابط
ی به هم خورد؛ تاجایی
منطقه کردستان عراق با دولت مالک
که مســعود بارزانی ،رئیس منطقه کردستان عراق سخن از
برگزاری همه پرسی اســتقالل گفت و پیش از ان نیز مساله
فروش نفت این منطقه بــه ترکیه ،به تقابلی میــان بغداد و
اربیل تبدیل شــده بود و دولت عراق منطقه کردستان را به
نقض قانون اساســی متهم کرد .این کش و قوس ها سبب
شــد تا کردها نیز در جبهه مقابل نوری المالکی قرار بگیرند.
امدن حیدر العبادی همزمان بود بــا برهم خوردن وضعیت
امنیتی عراق تحت تاثیر تسلط داعش بر بخش هایی از غرب
و شمال غربی عراق به ویژه موصل .در این شرایط چگونگی
یاری گرفتن از کشورهای منطقه و حمایت های بین المللی از
عراق برای تقابل با داعش موضوعی تعیین کننده برای حیدر
العبادی بود .اما در این میان انچه بیش از همه توجه ها را به
خود جلب کرد حمایت بی دریغ ایران از عراق بود.
حتی اگر این حمایت نبود اربیل کردستان عراق نیز در
معرض تهاجم بی امان داعش قرار گرفته بود .ابراز قدردانی
و تقدیر مسئوالن کرد عراقی از ایران به دلیل پاسداری از این
منطقه در قبال حمالت داعش قابل ذکر اســت .اما از نگاه
دیگر شرایط امنیتی عراق و همه گیر شدن حمالت داعش
در مناطق مختلف این کشــور ،موجب پدیدار شدن شکلی
از همکاری میان گروه هــای عراقی و به خصوص نیروهای
ارتش این کشور و پیشمرگه های کرد شد .چرا که عراقی ها
در برابر تهاجم دشــمنی مشترک قرار داشــتند و این مساله
تاحدی به فرصتی برای هم اندیشــی جریان هــا به منظور
تقویت حاکمیت ملی انجامیده است .لیکن عراق همچنان
دستخوش چالش های درونی اســت که این چالش ها خود
تحت تاثیر دخالت های بیرونی برخی از بازیگران منطقه ای
قرار دارد .با انکه حیدر العبادی از یک دوران پر مخمصه ای
عبور کرده اســت ،لیکن عراق همچنان به «اجماع ذاتی»
میان سه گروه اصلی شیعه ،کرد و اهل سنت نیازمند است تا
این کشور را در برابر چالش ها و تهدیدها حفظ کند.
در عرصه روابط خارجی عــراق تالش هایی به منظور
بهبود روابط با کشــورهای همســایه انجام گرفته اســت.
هرچند روابط ایران و عراق ،از یــک عنصر ذاتی پیوندهای
مذهبی و فرهنگی بهره می برد و اراده سیاســی نیز بر تقویت
و گســترش این روابط حاکم اســت ،اما سیاست منطقه ای
عراق همچنان تحت تاثیر روابط شکننده این کشور با ترکیه
و عربستان قرار دارد .ضمن انکه وضعیت سوریه و فعالیت
گروه های شورشی در این کشــور بی تاثیر بر صحنه داخلی
عراق نبوده است .اما به نظر می رسد که با گذشت 12سال
از سرنگونی رژیم بعث همچنان سیاست خارجی و منطقه ای
عراق تحت تاثیر گذار این کشور از بســترهای بحران ساز
امنیتی و وجود گسل های بحران ساز قرار دارد .همین مساله
نیز شــرایط را برای دخالت های بیرونی فراهم اورده است.
اما با این تفاسیر و باتوجه به ســفرهای احمد داوود اوغلو و
حیدر العبادی ،نخســت وزیران ترکیه و عراق به دو کشــور
انتظار ترمیم روابط بغداد و انکارا مــی رود .البته به رغم ابراز
تمایل ترکیه به بهبود روابط با عراق ،همچنان نوع روابط این
کشور با منطقه کردستان عراق و مســائل خرید نفت از این
منطقه سوال برانگیز است .به هر حال دولت حیدر العبادی
در مواجهه با شــرایط و تحوالت جدید منطقــه ای و داخلی
با مطالبــات و انتظارات فزاینــده داخلی از ســوی کردها و
جریان های اهل سنت از یک سو و مشکالت امنیتی جدی
از ناحیه حضــور داعــش در بخش های غربی این کشــور
مواجه است .در محیط منطقه ای نیز هنوز اراده جمعی که
بتواند عراق را از بحران امنیتی خارج کند شــکل نگرفته و
ائتالف بین المللی ضد داعش هم نتوانسته این کشور را به
ساحل امن ثبات رهنمون ســازد و حیدر العبادی با مجموعه
مشــکالت داخلی و تعارضات منطقه ای دســت به گریبان
اســت .لیکن گامهای مهمی هم برای حرکت عراقیها به
سمت شکلی از اجماع مبتنی بر مصلحتهای ملی این کشور
پدید امده است.
روی
د
ا
د
5
تغییر و تداوم
امکان مفاهمه ایران و عربستان در سال اینده وجود دارد
داود احمدزاده
کارشناس مسائل خاورمیانه
نیروهای ائتالف به رهبری امریکا در مبــارزه با داعش این
ایران است که نقش اصلی را در پیروزی های اخیر نیروهای
عراقی علیه تروریست ها داشته است .از دیگر سو ،عربستان
با همراهی با سیاســت های منطقه ای امریکا تالش دارد با
تقسیم تروریســت ها به خوب و بد همچنان بر شکل گیری
روند تحــوالت خاورمیانه تاثیر گذار باشــد .در ســوریه هم
به رغم دشواری های سیاســی با حضور نیروهای حزب الله
لبنان در کنار نیروهای دولتی و تــداوم روند حمایت ایران و
نیز روسیه و چین از بشار اسد امکان پیروزی برای عربستان
را نمی تــوان متصور شــد .بنابراین بــا نــگاه واقع بینانه به
مولفه های اثر گذار بر روند تحوالت تهران – ریاض نمی توان
از ذوب شدن یخ های مناسبات دو کشور در کوتاه مدت بحث
کرد و پیچیدگی اوضاع سیاسی منطقه همچنان بر ابهامات
مناسبات دو رقیب دیرینه خواهد افزود.
سیاســت خارجی عربســتان همچنان با حفظ منطق
محافظه کاری و عدم تغییر با دو هدف «حفظ وضع موجود
در شورای همکاری خلیج فارس» و «سرکوب قیام مردمی در
بحرین» به عنوان شریک استراتژیک و نیز مدیریت تغییر در
کشورهای عربی غیرهمسو نظیر عراق ،سوریه و لبنان ادامه
پیدا خواهد کرد .البته دپیلماسی تهاجمی عربستان نسبت
به سوریه و نیز عراق با نوســاناتی همراه بود و این کشور به
ناچار برای ایزوله نشــدن و حفظ جایگاه خویش تالش دارد
سیاست های منطقه ای خویش را با غرب همراه سازد .حضور
در ائتالف ضد تروریســم منطقه ای به رهبــری امریکا علیه
داعش به نوعی فــرار به جلو و نیز ارتقــای منزلت منطقه ای
محسوب می شود.
تناقض های اشــکار و دوپهلو در اتخاذ سیاست های
راهبردی نسبت به مسائل اساســی خاورمیانه بر پیچیدگی
وضع موجود افزوده اســت .نکته مهم این است که امکان
مفاهمه و همــکاری ایران و عربســتان به رغــم اختالفات
دیرینه وجود دارد به ویژه که این روابط تحت ثاثیر مناسبات
منطقه ای و بین المللی قــرار دارد ،به طوری که حل وفصل
مسائل هسته ای ایران از طریق رویه مسالمت امیز می تواند
فرایند شکل گیری مناســبات جدید تهران – ریاض را دچار
تغییر وتحول ســازد .از دیگر ســو بــا ســرکوب گروه های
تروریستی در عراق و سوریه ،بروز ســازوکارهای منطقه ای
برای حل بحران های قدیمی وجود دارد.
مثلث | شماره 256
بین الملل
مرگ ملک عبدالله ،پادشاه ،محافظه کار و سنت گرای
عربستان سعودی و به قدرت رسیدن ملک سلمان برادر وی
در همان روزهای نخست با بحث و جدال های رسانه ای در
سطح منطقه و جهان روبه رو شد .برخی از کارشناسان اگاه بر
تحوالت سیاسی -اجتماعی عربستان ،از تغییرات بنیادین
در عرصه تصمیم ســازی ها و خط مشــی گذاری در عرصه
داخلی و خارجی و نیز گروهی ،از حفظ وضع موجود و تداوم
سیاست قبلی ســخن گفتند .مســاله مهم این است که در
جراحی ساختار قدرت محافظه کار خاندان عبدالعزیز به این
نکته مهم باید اشاره کرد که جنگ قدرت همواره برای احراز
پست های کلیدی امنیتی و سیاسی در طول 50سال اخیر در
جریان بوده و با مرگ عبدالله این روند تشدید هم خواهد شد.
انتصاب امیر بن نایف از سوی ملک سلمان نشان می دهد که
وی نیز دغدغه خویش را ساماندهی قدرت در میان نزدیکان
خویش و حفظ روند موجود قرار داده است.
اما ایا با به قدرت رسیدن ملک سلمان امکان تغییر در
سیاست خارجی عربستان به ویژه نسبت به تحوالت عراق،
یمن ،سوریه و نیز جهت گیری کلی ان نسبت به ایران وجود
دارد؟ همچنین چه عوامل جدیدی می تواند بر شکل گیری
سیاست های منطقه ای عربستان تاثیر گذار باشد.
در پاسخ به این ســواالت باید گفت که سیاست های
منطقه ای عربستان در دهه های اخیر با اولویت بندی خاصی
در محورهای ذیل پیگیری شده است:
lداعیه رهبــری کشــورهای محافظــه کار عربی با
اولویت شــورای همکاری خلیج فــارس در این عرصه .این
کشــور هرگونه تهدید علیه اعضای این ســازمان را تهدید
علیه امنیــت خویش پنداشــته و تالش کرده بــا پیوندهای
استراتژیک با قدرت های خارجی از هرگونه تغییر و بی ثباتی
در محیط جغرافیایی خود ممانعت به عمل اورد .در این زمینه
عربستان همواره از خواسته غیر حقوقی امارات متحده عربی
نســبت به جزایر ســه گانه ایران حمایت کرده و این محور،
چالش اساسی در مناسبات ایران و عربستان طی دهه گذشته
محسوب می شود و به نظر می رسد در زمان ملک سلمان نیز
به عنوان یکی از موانع تنظیم روابط فیمابین محسوب شود.
lکشــورهای عربی:تحوالت موســوم به بهار عربی
در خاورمیانــه عربی و شــمال افریقــا با نــگاه امنیت محور
خاندان سعودی روبه رو گشته و در این مسی ر ترس از سرایت
خواســته های مدنی مردم منطقه باعث سردرگمی در تعیین
اولویت های سیاســت های خارجی عربستان شد .با سقوط
دیکتاتوری های سابق چون بن علی ،مبارک و قذافی و بروز
نا ارامی های مدنی در شرق حجاز این کشور با معضل امنیتی
روبه رو شد .عربستان برای کاستن از نگرانی های خویش با
گسیل نیرو به بحرین و حمایت همه جانبه از تکفیری های در
جنگ علیه بشار اسد تالش داشت به نوعی توازن منطقه ای
را دوباره برقرار سازد .سقوط اسالمگرایان در مصر و کودتای
سفید السیسی با استقبال گرم سعودی ها روبه رو شد .بنابراین
در دوره جدید هم عربستان کنشگر فعال منطقه ای محسوب
می شــود .رویکردهای متفات ایران و عربستان به جنس و
تحوالت می تواند همچنان در تیرگی مناسبات دو کشور تاثیر
منفی داشته باشد.
lمناســبات با ایران :عربســتان هرگاه با فشارهای
داخلی و خارجی مواجه بوده به ویژه در سال های اخیر پس
از خیزش های اخیر مردمی و تقویت جبهه مقاومت در لبنان
و فلســطین تالش کرده بــا ایجاد تنش منطقــه ای و برهم
زدن بازی به نوعی شرایط را به نفع خویش تغییر دهد .موج
ایران هراسی به دلیل فعالیت های صلح امیز هسته ای و روند
پیگیری گفت و گوهای میان ایران و گروه ،5+1عربستان
را بران داشــته که خود را در کنار اســرائیل به عنوان رقیب
منطقه ای ایران یافته و گمان کند هرگونه گشایش احتمالی
در مناسبات ایران و غرب می تواند اسیب رسان برای منافع
این کشور محسوب شود .بنابراین هرچند اظهارنظر جدیدی
از ملک سلمان در ارتباط با مذاکرات هسته ای نمی شنویم اما
با این وجود وی نیز به سنت دیرینه حاکمان سیاسی سعودی،
تقویت مواضع ایران در منطقه و تسریع در مناسبات جهانی را
زمینه ساز افول قدرت خویش می پندارد.
به نظر می رسد که بیشــترین نگرانی سران سعودی،
تثبیت امنیت در حوزه عراق و ســوریه و شکســت نیروهای
سلفی – تکفیری تحت عنوان گروه های تروریستی داعش
و النصره جبهه الشــام باشــد .ریاض به عنــوان مامن امن
گروه هــای تروریســتی بیشــترین نقش را در اشــوب های
سیاسی در عراق و ســوریه داشته اســت؛ به طوری که این
کشور با ارســال نیرو و اســلحه به ســوریه و عراق شرایط را
برای شکل گیری گروه خشــن تحت داعش ایفا کرد .پس
از ناتوانی ارتش ازاد سوریه در سرنگونی دولت مورد حمایت
ایران و روسیه به نظر می رسد داعش با اقدامات غیر انسانی
و جذب نیرو از کشــورهای منطقه به عنصر اصلی بدل شده
است .اشغال بخش های وسیعی از استان های شرقی عراق
و تهدید دیگر کشورها ازجمله لبنان و اردن به عنوان تهدید
منطقه ای و بین المللی محسوب می شود .در این میان پس
از تغییر قدرت سیاســی و به قدرت رســیدن حیدر العبادی
در عراق ،ارتش و نیروهای مردمی این کشــور با پشتیبانی
ایران از حالت دفاع صرف به موضع هجومی تغییر وضعیت
یافته اند .بازپس گیری کوبانی و بخش های مهمی از تکریت
و استان صالح الدین نشــان می دهد که برعکس تبلیغات
بین الملل
191
بین الملل
روی
د
ا
د6
عبور از نقطه صفر
ایا تفاهم سیاسی در افغانستان پایدار می ماند؟
نوذر شفیعی
کارشناس مسائل افغانستان
بین الملل
192
مثلث | شماره 256
یکی از مهمترین تحوالت سیاســی در افغانســتان در
سال ،1393انتخابات ریاست جمهوری این کشور بود .چون
افغانستان در دوره گذار به سر می برد ،معموال انتخابات حال
چه پارلمانی و چه ریاســت جمهوری ،از حساســیت خاصی
برخوردار اســت .به لحاظ تاریخی ،ســلطه قوم پشــتون در
افغانســتان مانع این بوده که رهبر افغانستان از قومیتی غیر
از قوم پشــتون باشــد .بنابراین هرگونه دگرگونی احتمالی یا
تغییر احتمالی در رهبری این کشور می توانست حساسیت ها
و چالش های خاص خود را به همراه داشــته باشد .از طرف
دیگر در قرن بیست و یکم و در دوره ای که دموکراتیزاسیون
یدرافغانستان
سراسرجهانرافراگرفته،برخیگروه هایقوم
مدعی سهم قابل توجهی از قدرت در این کشور هستند .انها
تمایلدارندکهاینسهمازطریقشیوه هایدموکراتیکمانند
انتخابات حاصل شــود .تحت تاثیر فرایندهایی که از ســال
1357در افغانستان شکل گرفت و در سال 1380با مداخله
امریکا وارد فرایندهای جدیدی شــد ،این زمینه برای ســایر
قومیت های افغانستان فراهم شد تا بتوانند در قدرت سهیم
شوند.بهایناعتباردرانتخاباتبعدازسال 2008دکترعبدالله
که دارای پایگاه قومی پشتونی-تاجیکی است برای ورود به
عرصه انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان اقدام کرد.
ی غیر پشتون خود
این مساله که یکی از افراد گروه های قوم
را برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوی افغانستان
اماده می کند ،نشــانگر نوعی تحول دیپلماتیــک در جامعه
افغانستان اســت .در سال گذشــته همان طور که اشاره شد
مساله انتخابات ریاست جمهوری هم فرصتی برای این کشور
ایجاد کرد و هم یک چالش؛ فرصت از این جهت که روندهای
جاری در افغانستان از حالت نظامی به حالت سیاسی شیفت
ی به این نتیجه رســیدند که انها از
پیدا کــرد و گروه های قوم
طریق مذاکره ،گفت وگو و شیوه های دیپلماتیک می توانند به
قدرت دسترسی پیدا کنند .اما چالش به این دلیل بود که هنوز
رسوبات سنتی ،قومی و طایفه ای جامعه افغانستان در اذهان
رهبران سیاسی این کشور و حتی در بدنه اجتماعی ان وجود
دارد .بنابراین نوعی واگرایی در انتخابات ریاســت جمهوری
ایجاد شد؛ از یک طرف واگرایی از سوی دکتر عبدالله و طیف
او که متعلق به قومیت های مختلف بودند و در سوی دیگر از
طرف اقای اشرف غنی احمدزی که عمدتا از جانب گروه های
یپشتونحمایتمی شد.براینداینواگرایی،شکل گیری
قوم
نوعی همگرایی در جامعه افغانستان بود؛ شکل گیری ای که
با ترسیم ســاخت جدیدی از قدرت در افغانستان ایجاد شد.
یعنی با وجودی که عبدالله مدعی بود در انتخابات ارای الزم را
کسب کرده ولی در ارای او دستکاری شده است ،پذیرفت که
ریاست بدنه اجرایی دولت را بر عهده بگیرد؛ ساختار جدیدی
که تازه شکل گرفته است .درواقع این پست برای جلوگیری
از تعارضی که می رفت جامعه افغانســتان را مجددا به سمت
جنگ سوق دهد ،شکل گرفت .به همین شکل پذیرفته شد
که اشرف غنی احمدزی به عنوان رئیس جمهور معرفی شود.
بنابراین نوعی مصلحت اندیشی صورت گرفت تا منافع فردی
و گروهی فدای منافع جمعی ملت افغانستان شود .قطعا اگر
هر یک از طرفین بر مواضع خود اصرار می ورزیدند ممکن بود
شاهد بازگشت جامعه افغانستان به نقطه صفر باشیم؛ یعنی
اغاز دور جدیدی از درگیری ها و منازعات .در نتیجه اکنون بعد
از حوادث تلخ دهه های گذشته ،رهبران فکری افغانستان به
ایننتیجهرسیده اندکهبایددرشرایطالزممنافعفردیرافدای
منافعملتکنند.اینمهمبه خصوصازطرفدکترعبداللهدر
پیش گرفته شد؛ فردی که بر اساس قرائن و شواهد موجود،
پیروز انتخابات بود اما مصلحت جامعه را بر مصلحت فردی،
ی خود ترجیح داد .بنابراین اکنون ترکیب
گروهی و حتی قوم
دوگانه ای از قدرت در جامعه افغانستان شکل گرفته است؛
یکیتحترهبریرئیس جمهورودیگریساختاجراییدولت
با مسئولیت عبدالله عبدالله .این تجربه تازه ای در افغانستان
است و باتوجه به شــرح وظایف و تقســیم قدرتی که هنگام
منازعه بر سر نتیجه انتخابات ریاست جمهوری اتفاق افتاد ،به
نظر می اید که تالش بر این است که تفکیک قوا حفظ شود.
منتهابایددرعرصهعملدیدکهایاچنینچیزیاتفاقمی افتد
یا خیر .چون اشــرف غنی مدعی است بســیاری از وظایفی
که عبدالله برعهده دارد از اختیارات رئیس جمهور است و در
مقابل دکتر عبدالله اســتدالل می کند که این اختیارات ما به
ازای انصراف او از پست ریاست جمهوری است .زیرا او مدعی
استمردمدرانتخاباتافغانستانبهاورایداده اندواورابرای
این پست انتخاب کرده اند .دولت جدید افغانستان با ترکیبی
که دارد با چند مساله مهم مواجه است؛ نخست اینکه بتواند
ساخت قدرت فعلی را حفظ کند ،یعنی اشرف غنی و عبدالله
بر سر این مساله تفاهم کنند که مسئولیت هایی که در تفاهم
موجود به انها واگذار شــده اســت به قوت خود باقی بماند.
نکته دوم بحث طالبان است؛ به نظر می اید که در حاکمیت
افغانستان تمایل به این موضوع وجود دارد که با طالبان وارد
مصالحه و گفت وگو شــوند .البته اگر ورود طالبان به عرصه
قدرت به قصد ســازش ،مصالحه و بازگشت ارامش به جامعه
افغانستان باشد ،مفید اســت اما باتوجه به تمامیت خواهی
این گروه ،به نظر می اید که این مســیر با چالش هایی همراه
باشد .از سوی دیگر سیاست کلی دولت افغانستان بر مذاکره
با طالبان است .نکته دیگری که دولت افغانستان با ان مواجه
است بحث حضور نیروهای امریکایی و همین طور خروج این
نیروهاست.
دولت افغانستان در این مســیر با یک دوگانگی شدید
درگیر است؛ از یک طرف افکار عمومی خواهان ان هستند
که نیروهای امریکایی از افغانســتان خارج شــوند و از طرف
دیگر بخشی از افکار عمومی ،حضور این نیروها را برای مبارزه
با طالبان ضروری می داند .بنابراین به نظر می رســد در اینده
مسیری میان این دو انتخاب شود که در چارچوب توافقنامه
استراتژیک افغانســتان با امریکا نیز بیان شده است .یعنی
تلویحا بخشــی از نیروهــای امریکایی به صــورت نمادین و
سمبلیک در این کشور حضور داشته باشند .مساله دیگر برای
دولتافغانستان،ایراناست؛دراینخصوصبهنظرمی رسد
کهبه رغمتفکراتناسیونالیزمافراطیکهاشرفغنیاحمدزی
از ان برخوردار است ،او مجبور است و ساختارهای منطقه ای
و ضروت های داخلی افغانستان نیز این گونه اقتضا می کند
که با ایران رابطه متعادل و متناســب داشته باشد .گرایش به
ســمت ایران در دکتر عبدالله قوی اســت اما در اشرف غنی
ضعیف است .انچه اشرف غنی را وادار به توسعه مناسبات با
ایران می کند الزامات داخلی و منطقه ای افغانستان است .با
این حال این گونه برداشت می شــود که دولت کابل پذیرفته
باشد ضمن توسعه روابط با جمهوری اسالمی ایران ،رفتاری
در ارتباط با ســایر قدرت ها از این دولت سرنزند که حساسیت
ایرانرابه دنبالداشتهباشد.همچنیناساساودریکشرایطو
فضایمنطقیومعمول،سرنوشتافغانستانوایرانصرفنظر
از نیروهایی که قدرت را به دســت میگیرند به هم گره خورده
است .درواقع دو کشور ناچارند به دنبال جبر جغرافیا در کنار هم
زندگیمسالمت امیزداشتهباشند.
گردش به چپ
تو گوی مثلث با عبدالرضا فرجی راد
گف
حزب چپ مردم را برای رای دادن جذب می کنند.
مواضع چــپ افراطی در خصــوص اتحادیه اروپا
چیست؟
احزاب چــپ در یونان یک ســابقه تاریخی دارند و
این احزاب هرگز بعد از پیوستن به اتحادیه اروپا شعار ندادند
که قصد خروج از اتحادیه را دارند ،بلکه اغلب شعارهایشان
اقتصــادی و در جهت اصالح ســاختار یونان بوده اســت.
انها اولویــت را به معیشــت مــردم می دهنــد و از اتحادیه
اروپا می خواهند که بدهی ها را ببخشــد و یــا برنامه ریاضت
اقتصادی را تلطیــف کند ،بنابراین اغلب خواســته هایی از
این دســت دارند و تا االن مواضعی در برابر اتحادیه اتخاذ
نکرده اند.
ایا حزب ســیریزا و شخص ســیپراس برنامه ای
مستقل از اتحادیه اروپا ذکر کرده اند؟
این حزب توان اجرای برنامه مســتقل از اتحادیه
اروپا را ندارد بلکه تنها می تواند چانه زنی کند که مثال برنامه
بازپرداخت بدهی ها از 10سال به 15سال افزایش یابد و یا
فشار برنامه های سختگیرانه را اندکی کم کنند .حزب سیریزا
تنها در این زمینه ها می تواند پیشرفت داشته باشد و کارایی
بیشــتری نخواهد داشــت و همان طور که گفتــم اتحادیه
نمی تواند به یونان اجازه فعالیت مســتقل بدهد و اگر چنین
اتفاقی بیفتد در ان صورت چگونه کشورهایی مانند بلغارستان
را کنترل کند و یا پرتغال را راضی نگه دارد که برنامه ریاضتی
را ادامه دهد.
چندی پیش شاهد اعتراضاتی علیه حزب سیریزا
بودیم ،دلیل این اعتراضات چه بود؟
اولین دلیل این تنش ها این است که دولت یونان از
شعارهای تند خود عقب نشسته است و برخالف شعارهایی
که از طریــق ان در انتخابات پیروز شــدند ،رفتار می کنند.
در نتیجه این نشــان دهنده ان است که اتحادیه اروپا کوتاه
نیامده و اصرار بر اجرای برنامه های خود دارد و از هیچ کدام
از 32فصل خود نمی گــذرد .این حزب حتــی خواهان ان
شده که اصالحات بیشتری در خصوص حقوق بازنشستگی
و مالیات انجــام دهند و این عقب نشــینی موجب اعتراض
شهروندان یونان شده است.
موضــع اتحادیه اروپــا در خصــوص احزاب چپ
افراطی چیست؟
در نظر داشــته باشــید که اتحادیه اروپا عالقه ای
به احزاب چپ افراطی ندارد و نگران ان اســت که در دیگر
کشورها مانند اســپانیا و پرتغال نیز چپ های تندرو بر سرکار
بیایند .بنابراین اروپا در این چانه زنی ها محتاط و سخت گیر
خواهد بود تا کمترین امتیاز را به یک حزب افراطی چپ گرا
بدهد .ضمن اینکه اتحادیه اروپا همــان فرمول یونان را به
کشورهای دیگر ارائه کرده و تا حدودی توانسته نتیجه مثبتی
بگیرد و این کشــورها در اجرای برنامه هــای اتحادیه اروپا
موفق عمل کرده اند و توانستند در حل معضالتی همچون
فساد موفق عمل کنند.
دلیل عــدم توفیــق برنامه های اتحادیــه اروپا در
یونان چیست؟
اقتصــاد در یونان دچار مشــکالت زیادی اســت
مشــکالت اجتماعــی ،فرهنگــی و از همه مهمتر فســاد
اقتصادی که در یونان بیداد می کنــد و دولت ها در حل ان
ناتوان هستند .بنابراین این مشکالت اجازه اجرای مناسب
برنامه های اتحادیــه را نمی دهد و باوجــود اجرای ریاضت
اقتصــادی و حتی گرفتن وام هــای کالن و دیگر کمک ها
اقتصاد یونان همچنان درجا می زند.
مثلث | شماره 256
کشــورهایی مانند یونان بخواهند برای کشــور مشکالتی
درست کنند اتحادیه اروپا هم به صرافت می افتد که حرکتی
انجام بدهد و اجازه نخواهد داد که قوانین اتحادیه اروپا نقض
شود .توجه داشته باشید که دیگر کشورهای اتحادیه اروپا
مانند پرتغال و اسپانیا هم دچار مشــکالت هستند و برخورد
اتحادیه اروپا با یونان برای انها نیز توقع ایجاد خواهد کرد.
بنابراین این یونان است که باید بر اساس قواعد اتحادیه اروپا
رفتار کند .رهبر جدید باید در داخل سختگیری های گذشته
را ادامه دهد و تاوان عملکرد غلط مدیران گذشته را بپردازد.
بنابراین یونان به سرعت نمی تواند به شرایط ایده ال برسد و
از همه مهم تر اینکه یک کشــور عضو یک اتحادیه بزرگی
مانند اتحادیه اروپا نمی تواند به صورت مســتقل رفتار کند و
موفق باشد .در ضمن در نظر داشته باشید که اتحادیه اروپا
همچنان بر برنامه های سختگیرانه خود تاکید دارد و دولت
یونان نیــز مجاب به پذیرش انهاســت و این ممکن اســت
موجب تغییر نظر رای دهندگان به سیپراس شده و در نتیجه
موجب سقوط دولت فعلی شود.
ایا این احتمال وجود دارد که بعد از شکست حزب
چپ گرای سیپراس ،راست گرا ها پیروز شوند؟
بله! توجه داشته باشید که وقتی حزب حاکم نتواند
خواســته های رای دهنده را عملی کنــد در انتخابات بعدی
مقبولیتی نخواهد داشت و رای دهندگان این بار به شعارهای
احزاب چپ اقبالی نشان نخواهد داد و به سمت مخالفان ان
می روند و قاعدتا به احزاب راست گرا رو می اورند و در مقابل
چپ افراطی ،راست افراطی روی کار خواهد امد و اگر حزب
سیریزا نتواند مشکالت داخلی خودش را حل کند ،قطعا این
اتفاق می افتد وجالب تر اینکه همین مردمی که به حزب چپ
با شــعارهای افراطی رای داده اند ایا ان رفاهی که در دیگر
کشورهای اتحادیه اروپا شاهد هســتند را خواهان نیستند؟
بنابراین راســت افراطی با شــعارهای برامده از ضعف های
داد7
روی
بین الملل
علی رمضانیان
خبرنگار
حزب سیریزا با شعار و اندیشه چپ گرایی افراطی
بــه رهبــری الکســیس ســیپراس در انتخابات
25ژانویه سال ( 2014پنجم بهمن ماه) به پیروزی
رســید .دلیــل پیــروزی چپ گرایــان افراطی در
انتخابات یونان چه بود؟
مهم ترین عامل پیروزی چپ گرایان در یونان شرایط
اقتصادی و معیشت مردم است .سیاستمداران در دولت های
گذشته نتوانســتند این وضعیت نابسامان را بهبود ببخشند.
از طــرف دیگر احزاب چــپ در یونان همواره فعــال بوده و
به عنوان یک نیروی قوی و کارا در صحنه سیاســی حضور
داشتند .همچنین هرگاه مردم با سختی روبه رو می شوند اقبال
احزاب چپ بیشتر می شــود و در این مورد اخیر نیز به دلیل
برنامه های ریاضتی اتحادیه اروپا ســختگیری های زیادی
به مردم روا داشته شد و فشــارهای اقتصادی را باال بردند.
زیرا باوجود نرخ بیکاری ۲۵درصدی در این کشور ،بسیاری
از رای دهندگان مخالف سیاســت های ریاضتی ای هستند
که نهادهای ســه گانه تروئیکا به یونــان تحمیل کرده اند.
اما نتیجه ان همه سختگیری ها درواقع برای کشور یونان و
مردم ان هیچ بود ،بنابراین در چنین شرایطی شعارهایی که
احزاب چپ برای انتخابات می دادند برای مردم جذاب بوده
و موجی را ایجاد کرد که توانســت حزب سیریزا را به کرسی
صدارت کشور برساند.
برنامه های چپ گرایان برای پیروزی در انتخابات
چه بود که توانستند پیروز شوند؟
ایــن را در نظــر داشــته باشــید که حزب ســیریزا
براســاس جریان های روز حرکت کرده و توانســت سوار بر
موج نارضایتی ها ،انتخابات را برنده شود .وقتی در کشوری
مشکالت معیشــتی زیاد می شــود احزاب چپ با شعارهای
تند در جلب ارای مردم اقدام می کننــد .درواقع این احزاب
برنامه هــای مدون بــرای اینــده ندارند ،بلکه تنها شــرایط
موجود را نقد کرده و با برنامه های موجود مخالفت می کنند؛
به بیان دیگر از شــرایط موجود سوءاستفاده می کنند .البته
سیپراس اعالم کرده که برنامه های دولت قبلی را نمی پذیرد
و حرکت هایی چون ریاضت اقتصادی و همچنین بدهی ها
ل نمی کند.
را تحم
همچنین رهبر حزب سیریزا شعارهایی در مورد معیشت
مردم ارائه داده ولیکن برنام ه مدونی برای برون رفت از بحران
در این کشور ارائه نکرده است و در حال حاضر شاهدیم که
به دلیل بدون برنامه بودن ،شــرایط اتحادیه اروپا را با وجود
چندین مرحله مذاکره پذیرفته اند.
اینده دولت سیپراس را چگونه ارزیابی می کنید؟
در یونان عمر احــزاب چپ طوالنی نیســت چون
مردم براساس شعارهای تند احساسی شده و رای می دهند؛
دلیل اصلی این امر هم این است که اقتصاد یونان یکی از
ضعیف ترین اقتصادهای اروپاســت که در جنوب اروپا قرار
دارد .در جنوب اروپا بیشتر کشورها دچار مشکالت اقتصادی
هستند و صنعت قوی و یا اقتصاد با درامد ناخالص ملی باالیی
ندارند و کشوری مانند یونان بیشتر از طریق توریست ها درامد
کسب می کند .بنابراین طبیعی است که بر این اساس مردم
به شعارهای هیجانی کم محتوا توجه زیادی نشان می دهند.
از طرف دیگر کشورهای بزرگ اروپایی هم نمی خواهند این
شــرایط ادامه پیدا کند و اعتقاد ندارند که شرایط اقتصادی
یونان در وضعیت قرمز قرار دارد .انها معتقدند که می توان
با اصالحات ،مشــکالت ان را حــل کرد .اما اگــر یونان و
دولت چپ گرای الکسیس سیپراس در یونان
از بدو انتخاب در ژانویه ســال 2014با این نگرانی
روبه رو بوده است که ایا می تواند در تقابل با اتحادیه
اروپا پیروز شود یا خیر؟ عبدالرضا فرجی راد ،سفیر
ســابق ایران در نروژ در گفت وگو با مثلث گفت که
حزب سیریزا به دلیل سختگیری های اتحادیه اروپا
و در سایه شــعارهای تند چپ گرایی و ضداروپایی
توانســت موجی را در یونــان ایجاد کند تــا پیروز
انتخابات شــود و در صورت همــکاری این حزب با
اتحادیه و اجرای اصالحات بیشــتر ،ایــن دولت تا
مرز سقوط پیش خواهد رفت .ریشه موفقیت حزب
سیریزا و نگرانی های اینده این حزب در گفت وگو با
فرجی راد مورد بررسی قرار گرفت.
بین الملل
193
بین الملل
روی
د
ا
د8
رویاهای اردوغان
اردوغان در سیاست منطقه ای خود عربستان سعودی و قطر را متحد خود می داند
سید علی قائم مقامی
کارشناس مسائل ترکیه
برای اولین بــار در ترکیه انتخابات ریاســت جمهوری با
رای مستقیم مردم بر گزار شد .در این انتخابات 74/14درصد
از 55میلیــون و 189هــزار رای دهنده در انتخابات شــرکت
کردند .تعداد رای دهندگان 40میلیون و 9060868نفر بود.
رجب طیب اردوغان ،نخســت وزیر پیشــین با کسب51/79
درصدومعادل 21میلیون 185262ارا،به عنوانرئیس جمهور
ا نتخاب شــد .اردوغان از همه امکانات دولتــی در انتخابات
استفاده کر د و اصول دموکراسی و مساوات و عدالت را در روند
انتخاباتریاست جمهوریرعایتنکرد؛بدینسبب بیناقشار
اجتماعیمختلفاعتمادواعتبارخودراازدستداد.
سیاستداخلی
اردوغان می گوید حزب عدالت و توسعه نماینده «ترکیه
نوین و جدید» اســت .در ترکیه جدید ،زبان هــا ،قومیت ها ،
نژادها ،فرهنگ هاواعتقاداتانکارنخواهدشد.حقوقزنانو
به خصوصحقتحصیلواستخدامزنانتامینوحفظخواهد
شد .ظلم و ستم ناشی از ممنوع بودن روسری در دانشگاه ها و
دوایر دولتی به پایان رسیده و در اینده بازگشت به ظلمی در این
خصوصنخواهدبود.رجب طیباردوغاندرسیاستداخلی
برای کســب حمایت توده مردم و به خصوص اهل سنت این
کشور بر سیاست مذهب گرا یی و عثمانی گرا یی تاکید و خود را
اهل سنت نامید .اردوغان همچنین پل سوم تنگه استانبول را
سلطانیاوز سلیمنامنهاد.درحالی کهعلویانوشیعیانترکیه
«یاوز ســلیم» را قاتل و جنایتکار علویان می دانند .اردوغان
عالوه بر ان با سوء استفاده از اصل «تقیه» به توهین و تحقیر
علویان و شــیعیان پرداخت .احمد داوود اوغلو ،نخست وزیر
یکهباعثمانیوعثمانی گری
موقتترکیهنیزاعالمکردباکسان
بهمخالفتبپردازندبه شدتمقابلهخواهدشد.زبانوادبیاتو
خط عثمانی باید احیا شود .رجب طیب اردوغان از یکسو خود
را مخالف «ملی گرایی قومی و نژادی،»Etnik milliyetçilik
«ملی گرایــی دینــی »Dinsel Milliyetçilikو «ملی گرایی
منطقه ای »Bölgesel Milliyetçilikمعرفی می کند ولی در
تبلیغات حزبی و انتخاباتی بر «ملی گرایی ترک» در سیاست
داخلی و کشورهای همسایه تاکید می ورزد ،چنانکه حمایت
و دفاع از حقوق ترک ها و ترکمنان سوریه و عراق را در اولویت
سیاستداخلیوبهتبعاندرسیاستمنطقه ایخودقرارداده
است.اردوغانبرملی گراییترکیوعثمانیگرا یینوینتاکید
می کند .وی خود را وارث سلجوقیان و عثمانی و رهبر مناطق
تحتحاکمیتعثمانیمی داند.به عبارتدیگراردوغانتالش
می کند به احساســات ملی گرایی ترک-عثمانی دامن زده و از
ان بهره برداری کند و نفوذ ترکیه را در جغرافیای سیاسی سابق
عثمانیاحیاوگسترشدهد.
بین الملل
194
مثلث | شماره 256
مطالباتعلویانترکیه
علویان که خــود را پیرو اهل بیت رســول الله می دانند،
خواهان تامین حقوق و ازادی های اساسی از جمله اعتقادات
خود هستند .علویان خواهان به رسمیت شناختن موجودیت
اجتماعی و سیاســی ،انحالل ریاست ســازمان امور دیانت
به عنوانمفتیدولتیمذهبحنفی،حذفدروسدینیاجباری
درمدارسوازادیتدریساعتقاداتعلوی-شیعه،بهرسمیت
شناختن«خانهجم»به عنوانمرکزعبادیوتجمعخود،توقف
تبلیغ یکجانبه اعتقادات اهل سنت از طریق رادیو و تلویزیون
دولتیترکیهوخودداریازتحقیروتوهینبهعلویانازرسانه ها
هســتند .علویان همچنین خواهان توقف سیاســت اجرایی
علوی گریدولت محوروبرقراریعدالتومساواتبیناقشار
اجتماعیبااعتقاداتمختلفهستند.حکومتحزبعدالتو
توسعهنیزبرایتامینمطالباتعلویانچنداجالسمشترکبا
رهبرانسیاسیوفکریعلویبرگزارکردهاست.ولیاردوغان
انهارابهجدینبودنبرایحلمسالهعلویانمتهمکرد ه ،ولی
تاکید کرده که اجالس مشترک ادامه یابد .اردوغان همچنین
مخالفانحاللسازماناموردیانتوبهرسمیتشناختنخانه
جم به عنوان مرکز عبادت علویان بوده و مسجد را مرکز عبادی
مشترکمی داند.
حلمسالهکردها
یکی از مســائل مبتال به سیاســت داخلی ترکیه مساله
کرده ا ست .اردوغان موجودیت کردها را به رسمیت شناخته و
حکومتحزب عدالتوتوسعهطرح«گشایش دموکراتیک»
برایحلمسالهکردها رامطرحساختهاستولیمحتوایان
معلوم نیست .اردوغان و داوود اوغلو مدعی «ملی بودن» این
پک ک» از سال 2005تا کنون به
طرح هستند و با ســران «
مذاکراتپنهانواشکارخودادامهمی دهند.امریکاواتحادیه
اروپا از ترکیه درخواســت کرده اند مســاله کرد ها با مذاکره با
رهبران کرد و عبدالله اوجاالن حل شــود .اتحادیــه اروپا در
گزارش های خــود درباره روند اصالحات اروپایــی در ترکیه از
پک ک و گروه های
لزوم حل مساله کردهای سخن گفته .
سیاســی و احزاب وابســته به ان از لزوم به رسمیت شناختن
هویت ملی کردها در متن قانون اساسی جدید و اعطای حق
خودمختــاری دموکراتیک در مناطق کرد نشــین بر اســاس
ســر فصل 22مذاکرات برای عضویت «سیاست منطقه ای
و هماهنگــی ابزارهای ســاختاری» و بر اســاس ان خواهان
حق تاسیس سازمان پلیس «محلی -اسایش» تحت کنترل
حکومتمحلیکردومجلسایالتیوحکومتایالتیهستند.
اردوغان نیز اعالم کرده که اصل« 22سیاســت منطقه ای و
هماهنگیابزارهایساختاری»رااجراخواهدکرد.بنابراینباید
پک کمتوقفو اینگروه خلعسالحشود.
درگیریمسلحانه
پک ک را تروریســت می نامد و از سوی
اردوغان از یک سو
پک ک ادامه می دهــد .عالوه بر ان
دیگر به مذاکراتش با
تالش می کند که نفوذ سیاسی و اجتماعی مسعود بارزانی را در
مناطقکرد نشینتقویتوبهره برداریکند .اردوغانبه عنوان
رئیس جمهور باید سیاســت بی طرفی در قبال احزاب و اقشار
اجتماعی را دنبال کند ،ولی مانند رئیس حزب و نخســت وزیر
به مقابله با احزاب سیاسی مخالف ادامه می دهد .رجب طیب
اردوغان ،صالحیت ها و وظایــف رئیس جمهوری مندرج در
قانون اساسی را مانع پیشرفت و دستیابی دولت ترکیه به برنامه
استراتژیک 2023می داند.بنابراینتاکیدکردهاست« :بعداز
نتایجاراءانتخاباتمجلس 7ژوئن 2015تدوینقانوناساسی
جدید اغاز و نظام ریاســت جمهوری دو حزبی در ترکیه برقرار
خواهد شد .در نظام ریاست جمهوری ،پست نخست وزیری
حذف خواهد شد و صالحیت و وظایف اســتانداران و ادارات
اســتانی و محلی در نظام ریاســت جمهوری افزایش خواهد
یافت.رئیس جمهورقدرتمندومجلسقدرتمندواداراتمحلی
قدرتمندبراساس«سنتدولت»باقدمتتاریخیکشوروطبق
نیازهایملتترکیهبرقرارخواهدشد.ترک هاقبالنظامریاستی
داشتند ،نظام ریاست جمهوری خاص ترک وجود دارد .تغییر
نظامدولتیبهمعنیحفظوبقاجمهوریترکیهاست».اردوغان
صالحیت و وظایف «سازمان اطالعات ملی ترکیه »MIT -را
گسترش داده و بدان مصونیت فوق العاده ای بخشیده است.
عالوه بر ان« ،قانون امنیت داخلی ترکیه» را تصویب و اجرا
خواهد کرد .بر اســاس ان اســتانداران بر عملیات نظامی و
پلیس و امنیتی نظارت و دستورات الزم را صادر خواهند کرد.
احزابمخالفایننوعاقداماترازمینه سازدیکتاتوریفردی
و تک حزبی در ترکیه می دانند .احمد داوود اوغلو نخست وزیر
موقت ترکیه نیز از برقراری نظام ریاســت جمهوری مورد نظر
اردوغان حمایت و تاکید کرده است که «قانون امنیت داخلی
ترکیه» در هر شــرایطی تصویب و اجرا خواهد شد .این یک
پروژهملیالزم االجراست«.الیحهقانونامنیتداخلیترکیه»
مواد قانون وظایف و صالحیت های پلیــس ،قانون وظایف
و مســئولیت های فرماندهی کل ژاندارمری ،قانون خدمات
جمعیتی و برخی قوانین و مصوبات در حکم قانون را اصالح
خواهدکرد.
سیاست خارجی
ترکیه در سیاست خارجی خود در محور غرب قرار دارد.
رجب طیب اردوغان در دوران نخســت وزیری خــود در دوره
جورج بوش ریاســت همزمان «طــرح خاورمیانه بــزرگ» را
بر عهده گرفت .در دوره ریاســت جمهوری بــاراک اوباما نیز
«مدل مشارکتی» و «مشارکت اســتراتژیک» با امریکا را در
پیش گرفت .ترکیه در دوره حکومت حزب عدالت و توســعه،
عضویتکاملدراتحادیهاروپارابه عنوانسیاستاستراتژیک
خود اعالم کرده اســت .اردوغــان و حکومــت داوود اوغلو
تاکید کرده اند کــه حتی اگــر اتحادیه اروپا مذاکــرات برای
عضویتترکیهراباردیگراغازوتکمیلنکند،ترکیه 33سرفصل
اصالحات اروپایــی را تکمیل و اجرا کرده و بــه راه خود ادامه
خواهدداد.ترکیهاردوغانهمچنیننهتنهابرادامهعضویتدر
ناتوتاکیدمی ورزد،بلکهازتوسعهناتوبهکشورهایخلیج فارس
و بالتیک و بالکان در چارچوب «مشــارکت برای صلح نات و یا
عضویت در ناتو» حمایت و تالش می کند .اردوغان حمایت
خود از همکاری رژیم اسرائیل با ناتو را نیز اعالم کرده است.
ترکیه در عملیات ناتو در کشــورهای افغانستان و کشورهای
افریقا یینیزشرکتکردهاست.ترکیهظاهرابااسرائیلدرسطح
سیاسی اختالف نظر دارد .ولی به همکاری خود با اسرائیل در
بخش تجاری ،اقتصادی ،نظامی ،توریســم ادامه می دهد.
چنانکهایکوتاردوغد ،نمایندهمجلسازحزبجمهوریخلق
اعالم کرد ،رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه و سران
تو توسعهبه رغماینکهشعارهایضد اسرائیل
حزبحاکمعدال
ســر می دهند ،ولی پشــت پرده تالش می کنند با اســرائیل
توافقنامه های جدیدی امض ا کننــد .حکومت حزب عدالت و
توسعهالبی هاییهودامریکایی 6/5میلیوندالرپرداختکرده
و از انها خواسته که از حکومت ترکیه حمایت کنند .ترکیه در
قبال کشورهای همسایه و به خصوص سوریه و عراق سیاست
مذهب گراییرادنبالکردهوبهحمایتخودازمخالفینمسلح
و تکفیری ادامه می دهد .برای بر اندازی حکومت بشار اسد از
همهگروه هایمسلححمایتکردهومدعیاستکهازترکمنان
عراقوسوریهحمایتمی کند.ترکیهبهعلتوابستگیبهانرژی
روسیه و ایران با این کشورها به همکاری تجاری و اقتصادی
خود ادامه می دهد .ترکیه برای مقابله با نفوذ ایران و روســیه
درباره سوریه خواهان دخالت نظامی امریکا و غرب در سوریه
است .ولی امریکا درخواســت ترکیه را رد کرده است .احزاب
مخالف درمجلسترکیهمخالفسیاست هایاردوغاندرباره
سوریه و عراق هســتند .در نهایت اینکه اردوغان در سیاست
منطقه ای خود عربستان سعودی و قطر را متحد خود می داند
وتالشمی کند سرمایهاینکشورهارابهترکیهجذبکند.
بین الملل
روی
داد9
جنگ برای هویت بر باد رفته
گفت وگوی مثلث با پیروز ایزدی
مرجان محمدی
خبرنگار
مثلث | شماره 256
کشوری مانند فرانسه به هم ریخته اند و اگر اینها به کشور خود
برگردند ،اوضاع اقتصادی بهبود خواهد یافت و فرصت های
شغلی ازدســت رفته به فرانســوی ها بازمی گردد .بسیاری از
فرانسوی ها معتقدند که دولت رقم زیادی از بودجه کشور را
برای این افراد غیربومی خــرج می کند و نتیجه می گیرند که
این افراد سبب شــده اند شــرایط اقتصادی در این کشورها
بدتر شود .در این شرایط شــارلی ابدو نیز ان کینه ای که بین
مهاجرین وجود داشت را شــعله ور کرد .به هرحال باید توجه
داشت که این مسلمانان تذکراتی را داده بودند و تهدید هم
کرده بودند و از شرایطی که شارلی ابدو داشت انتقاد داشتند،
بین الملل
با گذشت چند ماه از زمان حمله برخی افراط گرایان
به دفتر مجله طنز شارلی ابدو در فرانسه ،ریشه ها
و دالیل این حادثه تروریستی را در چه می دانید؟
در حادثه حمله به شــارلی ابدو باید چندین عامل را
بررســی کرد زیرا عوامل ظاهری و پنهانی زیادی وجود دارد
که توهین به مقدســات عامل ظاهری و البته مهم حمله به
این مجله است .این مجله در گذشته به مقدسات مسلمانان
توهین کرده و کارتون هایی را منتشر کرده که مسلمانان به ان
واکنش نشان داده اند .زیرا در اسالم به تصویر کشیدن چهره
پیامبر و خلفا مرسوم نبوده و مسلمانان همواره سعی کرده اند
از این کار حذر کنند .اما در چنین شرایطی این مجل ه اقدام به
انتشار تصویر موهنی از پیامبر اســام کرد .انها به اعتراض
و حتی تهدیدات مســلمانان توجهی نشــان ندادنــد و این
اقدامات ناشایست و اهانت امیزشان را ادامه دادند .بنابراین
این موضوع از نظر مسلمانان قابل تحمل نبوده و واکنش تند
انها را به همراه داشت .اما وجه دیگر این موضوع این است
که در کشورهای اروپایی همواره یک نوع تبعیض اجتماعی
و نژادی بــرای مهاجرین رنگین پوســت و غیراروپایی وجود
دارد .به خصوص در زمینه اشتغال و فرصت های کسب وکار،
اموزش و دیگر مسائل اجتماعی این تبعیض بیداد می کند.
مهاجرین ،اغلب در حومه های شهرهای بزرگ ساکن بوده و
یک حالت ایزوله دارند؛ رفتار پلیس نیز با این افراد نامناسب
اســت و عالوه بر اینها احــزاب دست راســتی و افراطی نیز
احساســات مردم را علیه ایــن مهاجــران تحریک می کنند
که مســبب اصلی شــرایط بد اقتصادی این افراد هســتند.
بنابراین شــرایط زندگی را برای این افراد سخت تر می کنند.
درواقع این افراد یک زندگی خاصی را تجربه می کنند و تحت
فشارهای اجتماعی و فرهنگی و محرومیت های اقتصادی،
دچار سرخوردگی می شــوند و این رفتارها در نهایت منجر به
نارضایتی می شود که در انتها خشونت را به همراه دارد .درواقع
این جامعه اروپایی اســت که این افراد را ناخواسته به سمت
افراط گرایی سوق می دهد.
در واقع شما وزن ریشه اقتصادی را در این حادثه
سنگین می دانید؟
توجه داشته باشید که همواره در شرایط بد اقتصادی
این افراد ظهور می کننــد و محرومیت های اجتماعی بر این
مشکالت می افزاید .چون در شــرایطی که نابسامانی های
اقتصادیوبیکاریگستردهوجوددارداینمهاجرینمسلمان
هســتند که مورد اتهام قــرار می گیرند که انها شــرایط را در
در تاریخ 7ژانویه سال 2015میالدی دو مرد
مسلح به نام برادران کواشــی به مجله طنز شارلی
ابدو در پاریس حمله کرده و 12نفر را کشته و 10نفر
را نیز زخمی کردند .حمله کنندگان در زمان حمله
فریاد می زدند که «ما انتقــام پیامبرمان را گرفتیم»
و بالطبع در همان زمان اسالمگریان افراطی عامل
اصلی این حمالت قلمداد شدند و دلیل حمله نیز
واکنش به انتشــار کاریکاتور موهن پیامبراســام
اعالم گردیــد .اما موضوعی که بعد از ان ســواالت
بســیاری را برانگیخته ،ریشه این خشــونت ها در
اروپاســت .پیروز ایزدی ،کارشناس مســائل اروپا
علت این حمله را در دو مســاله می داند؛ نخســت
حرکت نادرست مجله طنز شــارلی ابدو در انتشار
کاریکاتور موهن علیه پیامبر و دیگری رفتار اشتباه
دولت و ملت اروپا بــا مهاجرین .در زیــر ادامه این
گفت وگو را می خوانید.
ولی انها اعتنایــی نکردند .از طرف دیگر یکــی از انتقاداتی
که متوجه دولت فرانسه می شــود اینکه این کشور در جذب
مهاجرین در اجتماع ناتوان بوده ،زیرا مهاجرین ارزش های
جمهوریت فرانسه را نپذیرفته اند ،هویت های فرانسوی پیدا
نکردند و به برنامه های خود ،ارزش ها و هویت های خود توجه
دارند تا به ارزش های کشورهای اروپایی.
ایا ارتباطی بین داعش و حادثه حمله به مجله طنز
شارلی ابدو وجود دارد؟
داعشفقطمی تواندازلحاظاعتقادیوانگیزشیدر
این اقدام تاثیر داشته باشد و ممکن است این افراد هم مانند
تمام کسانی که در اروپا به این گروه می پیوندند تعلق خاطری
هم به داعش داشته باشند ،اما قطعا تصمیم گیری برای ترور
و خشونت ورزی در خود اروپا انجام می گیرد و از لحاظ فنی و
تخصصی این افراد ارتباطی با داعش ندارند .البته این اتفاق
در صورت وقوع بســیار نگران کننده اســت چون در صورت
اتحاد با داعش این خشــونت به شدت توســعه پیداکرده و
غیرقابل کنتــرل خواهد بــود .بنابراین این افــراد از داعش
اســتقالل دارند و یکی از دالیل عدم شناسایی و کنترل این
افراد ،استقالل این گروه هاســت .وقتی در دانمارک همین
اتفاق تکرار می شــود این شــبهه به وجود امد که شاید این
گروه هابایکدیگرمتحدباشند،ولیتاکنونمدرکیدالبراین
اتحاد و همچنین پیوند با داعش کشف نشده است.
ایــن اتفاق چــه وضعیتی را در فرانســه بــه وجود
می اورد؟
وقتی این کارتونیســت ها به مقدســات مسلمانان
توهین کردند درواقع هویت انها را نشانه رفته اند .مسلمانان
در برابر این توهین ها فقط واکنش نشــان ندادند ،بلکه انها
برای هویت ازدست رفته خود می جنگند .در این میان و دراین
مواقع ،دولت فرانســه تنها اقدام به پلیسی تر کردن شرایط
کرده اســت ،غافل از اینکه این اتفاق سبب دوقطبی شدن
کشور فرانسه شده و خشونت را مضاعف می کند .شاید دولت
فرانســه با اقداماتی از این دســت بتواند یکی دو روز مساله
خشونت را کنترل کند اما این یک اتش زیر خاکستر است که
درون مسلمانان فرانسه و دیگر کشورهای اروپا شعله ور شده
و به این سادگی خاموش شدنی نیست .دولت های اروپایی
بایستی در جذب این افراد در جامعه فرانسه اقدام کنند و بدانند
که تنها با ساده کردن مساله نمی توانند موضوع را حل کنند.
زیرا برای ما تنها ارزش دموکراســی مهم اســت و مسلمانان
باید این شرایط را بپذیرند .بنابراین فرانسه باید نسبت به این
اقدامات شهروندان خود کاری انجام دهد تا تولید خشونت
نکند ،نه اینکه فقط شرایط را پلیسی تر کند.
195
روی
د
ا
د10
عقاب سرسفید؛ شکارگاو یا در چنگال خرس!
نگاهی به وضعیت رشد اقتصادی ایاالت متحده در سال جاری و دورنمای اتی ان
رضا مجیدزاده
مدیر گروه فرابازی
توسعه اندیشگاه طه
طی سال ،93اقتصاد ایاالت متحده برعکس اقتصاد
منطقه یورو عالیمی از روند بهبود را نشــان داده اســت .در
واقع فدرال رزرو با تدابیر خود در زمینه مدیریت برنامه تسهیل
مقداری از یک طرف ،هدفگیری یک سطح مناسب نرخ تورم
و زمانبندی مناسب برای افزایش نرخ بهره اقتصاد امریکا از
طرف دیگر در این بهبود ،نقش موثری ایفا کرده است .اما
تداوم این روند در سال اتی منوط به تحقق چند فرض است.
گاو نماد رشد شــاخص و خرس نماد افت شاخص است و از
این ر و اگر عقاب سرسفید بتواند به شکار گاو نایل اید استعاره
از تداوم رشد اقتصادی ایاالت متحده در سال اتی است.
بین الملل
196
مثلث | شماره 256
اوردوز یازده سپتامبر
پــس از انفجــار تروریســتی برج هــای د و قلــو در
ایاالت متحــده در یازدهــم ســپتامبر ،2001اطمینــان
مصرف کنندگان و سرمایه گذاران به اقتصاد این کشور افت
کرد و موجب شد تا رشــد اقتصادی ان کاهش یابد .از این
روی سیاســتگذاران اقتصادی دوران جورج بوش تصمیم
گرفتند تا با کاهش نرخ بهره ،گســترش دامنــه وام رهنی و
تحریک تقاضای کل به تبع ان ،اقتصــاد ایاالت متحده را
از گرفتاری در رکود اقتصادی نجات دهند .ســه ماه پس از
حمله تروریستی یازده سپتامبر سال ،2001فدرال رزرو نرخ
وام های فدرال را از 3/5به 1/75درصد کاهش داد و تا نوامبر
سال 2002که نرخ وام را به 1 /25درصد رساند ،نرخ را بدون
تغییر گذاشت .با این حال در سال 2003اقتصاد بسیار راکد
باقی ماند ،حباب قیمت مســکن در امریــکا منج ر به وجود
امدن افراد بدهکار به نظام بانکی شد و خانه های این افراد
که به عنوان ضمانت در نظر گرفته شده بود به نقدینگی تبدیل
نشد .این بحران که ابتدا در مراکز اعتبارگشایی بروز کرد به
علت نقد نشدن وثیقه دریافت کنندگان وام درجه دو به وجود
امد .وام درجه دو به افرادی داده می شــود که قرض کننده
شرایط الزم برای دریافت وام از طریق معمولی را به علت باال
بودن ریســک باز پرداخت ان ندارد .به همین خاطر کنگره
به سمت سیاست های مالی انبساطی روی اورد و مالیات ها
را به مقدار زیادی یعنی 350میلیارد دالر کاهش داد .به طور
مشخص چنین نحوه وضع مالیات ،کاهش نرخ های نهایی
مالیات را کــه برای ســال های اینده برنامه ریزی شــده بود
سرعت بخشــید و نرخ های مالیات بر درامد حاصل از سود
سهام و منافع ســرمایه گذاری را کاهش داد .در پایان سال
2005نرخ وام فدرال 4/25درصد بود .ریسک سیستماتیک
و ســقوط مالی ســال های 2006و 2007به دنبــال ان نیز
موجب کاهش دوباره نرخ بهره مرجع ایاالت متحده در سال
2006به سطح3/75درصد شد که تا این تاریخ تغییری نکرده
است .در کنار این کاهش نرخ بهره ،دولت باراک اوباما برنامه
تسهیل مقداری را در دستورکار خود قرار داد تا بتواند به وسیله
چاپ دالر توسط فدرال رزرو و فروش اوراق قرضه دولتی به
ان با بحران مالی مقابله کند.
تسهیل مقداری و روند رشد اقتصادی امریکا
محور توجه سیاست تسهیل مقداری به نجات و بهبود
اقتصاد از طریق تــوزان مجدد دارایی ها معطوف اســت.
قیمت دارایی های ســرمایه گذارانی کــه اوراق قرضه را به
بانک مرکزی می فروشــند و عایدی ان را صرف خرید سایر
دارایی ها می کنند ،افزایش می یابــد .بازدهی پایین اوراق
بهادار افراد را تشویق به استقراض می کند و افزایش قیمت
دارایی ،مصرف را افزایش می دهد که این دو اتفاق همزمان
به ســرمایه گذاری و رونق تقاضا کمک می کند .این روند تا
جایی ادامه می یابد که ســرمایه گذاران میزان دارایی های
خارجی را نیز افزایش دهند؛ توازن مجدد دارایی ها نیز باعث
تضعیف ارز داخلی می شود و در نهایت به افزایش صادرات
می انجامد .اگر یک بانک مرکزی تصمیم بگیرد بدهی های
خریداری شــده دولت را نگهداری کند ،در نتیجه سیاســت
تســهیل مقداری می توانــد از طریق کاهــش هزینه های
اســتقراض دولتی و کاهــش بــار مالیاتی اتی بــه اقتصاد
کمک کند .این سیاســت از طریق تغییر انتظارات نیز یاری
می رســاند .چون بانک مرکزی خودش را از طریق ذخایر در
معرض ریسک افزایش نرخ های بهره قرار می دهد ،تعهد به
پایین نگه داشتن نرخ های بهره کوتاه مدت برای یک مدت
طوالنی قابل پذیرش است.
از زمان شروع بحران مالی ،فدرال رزرو ایاالت متحده
نیز به همین منوال عمل کرده و با وجود هشدارهای بسیاری
از اقتصاددانان مبنی بر ریسک باالی این سیاست به ویژه از
جانب خطر افت شدید ارزش دالر در برابر ارزهای اصلی ،اما
سیاست تسهیل مقداری فدرال رزرو که در دو دوره ریاست بن
برنانکه و جانت یلن با جدیت پیگیری شده است موجب شد
تا در واپسین سه ماهه سال 2014یعنی سه ماهه منتهی به
زمستان ،93اقتصاد این کشور در مقایسه با سه ماهه پیشین
به میزان 2/9درصد رشد کند که در مقایسه با عملکرد منطقه
یورو بســیار امیدبخش بوده اما در مقایســه با رشد سه ماهه
سوم سال 2014نسبت به ســه ماهه دوم ان کاهش زیادی
داشته است .با این وجود روند رشد اقتصاد این کشور در ماه
اغازین سال 2015به گونه ای بود که دورنمای مثبتی برای
افزایش نرخ بهره مرجع در اواخر سال اتی ایجاد کرده است.
دورنمای رشد اقتصادی امریکا
هرچند در برخی از کوارترهای سال جاری خورشیدی،
رشد اقتصاد ایاالت متحده کمتر از حد انتظار بود اما اقتصاد
این کشور طی این سال به طور متوسط رشد مثبتی را تجربه
کرد و سیاست های انبساطی پولی و مالی موجب شد تا عالوه
بر رونق تولید ،اشتغالزایی اقتصاد ان نیز روند بهتری داشته
باشد .به همین دلیل بود که طی دهه اول ابانماه سال جاری،
فدرال رزرو به برنامه تســهیل مقداری یا خرید ماهانه اوراق
قرضه خود پایان داد که نشــان دهنده اعتماد بانک مرکزی
امریکا به چشــم اندا ز اقتصادی این کشــور است .بسیاری
از کارشناســان و موسســات مالی و اقتصــادی پیش بینی
می کنند که این اقدام موجب افزایش تورم نخواهد شد و به
وضوح منجر به بهبود چشم انداز اقتصادی یا افزایش میزان
استخدام ها خواهد شد.
در سطح جهانی نیز ،روند ورود سرمایه به اقتصادهای
نوظهور به رغم کاهش کلی فعالیت هــای اقتصادی بهبود
یافته و حتی منجر بــه تقویت برخی از این اقتصادها شــده
است .رشــد مجدد شــاخص ها این فرضیه را تا ئید می کند
که کاهش غیرمنتظره ترمیم اقتصادی در سه ماهه نخست
تا حدود زیادی موقتی بوده اســت ،زیرا تاثیر عواملی نظیر
ســرمای غیرعادی زمستان امســال و اصالح ذخایر از بین
رفت و سیاســت هایی در واکنش به کاهش رشد اقتصادی
در کشــورهایی نظیر چین اتخاذ شــد .در رابطــه با اقتصاد
ایاالت متحده امریکا باتوجه به از بین رفتن عوامل موقتی،
بازگشــت رشــد اقتصادی در جریان اســت .امــا باتوجه به
کند بودن روند ترمیم در بخش سرمایه گذاری ،انتظار می رود
رشد اقتصادی تنها بخشی از کاهش رشد سه ماهه نخست
امسال را از نظر رشــد ســاالنه جبران نماید .در حال حاضر
نرخ رشد اقتصادی برای امریکا در سال 2015به میزان سه
درصد پیش بینی می شود.
در صورتــی کــه رونــد کنونــی اســتمرار یابــد انگاه
ایاالت متحده در سال اینده خورشید ی با افزایش تقاضای
داخلی و مصرف ،عال ئم مثبتی از خود نشــان خواهد داد.
پویایی بیشتر در افزایش مصرف که 70درصد تولید ناخالص
داخلی را تشــکیل می دهد و همچنین افزایش چشــمگیر
اشتغال و کاهش قیمت انرژی (به خصوص گاز) در امریکا
از مهمترین عواملی اســت کــه کارشناســان را به وضعیت
اقتصــادی امریکا امیــدوار کرده اســت .در همیــن زمینه
برخی از موسسات اقتصادی و مالی پیش بینی کرده اند که
اقتصاد امریکا در ســال اینده تا سه درصد رشد خواهد کرد.
رشد مناســب بهر هو ری در اقتصاد امریکا موجب شده است
که رشــد اقتصادی ان تا حد زیادی به انتظارات و اطمینان
مصرف کننــدگان متکی باشــد کــه به واســطه مخاطرات
بین المللی تحریک می شــود .بــا این حال ممکن اســت
افزایش وخامت اوضاع خاورمیانه و تشدید بحران اوکراین
این روند رشــد را با اختالل مواجه نماید و عقاب سرســفید
اقتصاد این کشــور در چنگال خــرس گرفتار شــود .اما در
رابطه با اثر انرژی خصوصا نفت به نظر می رســد که شرایط
اقتصادی ایاالت متحده تا حد زیادی تغییر کرده است؛ در
واقع موضوع گاز و نفت متراکم (شیل) از موضوعاتی است
که شکل بازی را در عرصه انرژی دنیا تغییر داده و امریکا به
خاطر در اختیار داشــتن فناوری اســتخراج تجاری این نوع
نفت و گاز و بهره مندی از منابع عظیم نفت وگاز شیل در نقاط
مختلف خاک خود نه تنها چشم انداز اقتصادی مثبتی را برای
خود رقم زده بلکه مناســبات انرژی دنیا را تغییر خواهد داد و
تاثیرات امنیتی ،سیاسی و اقتصادی مهمی را برجای خواهد
گذارد .هرچند کــه وجود چنین فنــاوری موجب قطع کامل
وابستگی اقتصادی ایاالت متحده به واردات نفت نمی شود
اما ســهم ان را به شــدت کاهش داده و از این روی احتمال
اختالل در رشد اقتصادی امریکا به واسطه افزایش قیمت
نفت خام به شدت اندک است.
سرزمین اهرام زیر پای ارتشیان
مصر در سالی که گذشت
دکتر احمد بخشی
استاد دانشگاه
ب :تنشج در روابط با دوستان اخوان المسلمین
در ابتدا ،به دلیل حمایت های مصر و قطر از دولت قبلی
روابط بین مصر و این کشورها به شدت متشنج شد ،به طوری
که السیسی از مقامات قطری برای مراسم تحلیف دعوت به
عمل نیاورد و همچنین خواستار عدم مداخله ترکیه در امور
مصر گردید ،هر چند روابط بین مصر و این دو کشــور قطع
نشده است اما به دلیل مواضع طرفین هر از گاهی به مرحله
اصطکاک می رسد .قطر با توصیه برادر بزرگ خود در جهان
عرب یعنی عربستان تا حدودی با مصر روابط بر قرار کرد اما
پس از حمله مصر به لیبی این روابط مجدد به سردی گرایید.
از سوی دیگر عربســتان بین مصر و ترکیه نیز میانجیگری
می نمایــد ،به طوری که ســفر اخیــر طرفین به عربســتان
درصدد گسترش روابط با میانجی گری عربستان است ،مصر
خواســته های خود را از ترکیه در چهار مورد ،پایان دادن به
حمایت ترکیه از گروه های تروریستی مسلح حاضر در لیبی،
پایان دادن به اظهارات خصمانه علیه مصر و رئیس جمهور
این کشور ،متوقف ساختن دشمنی مداوم با منافع سیاسی،
امنیتیواقتصادیمصر،توقفمیزبانینشست هایسیاسی
و فعالیت های رسانه ای حامی گروه اخوان المسلمین مطرح
کرده است؛ خواسته هایی که تقریبا با خواسته هایش از قطر
یکسان است .مشکالت مصر نیز عبارتند از :
الف :چالش های اقتصادی
بحران بیکاری ،تورم افسارگســیخته ،کسری بودج ه
شــدید دولت و ضعف در جذب ســرمایه گذاری خارجی که
اقتصاد مصر نیاز بسیاری به ان دارد ،عاملی شده تا مقامات
دولتی در درمان مشکالت اقتصادی این کشور بزرگ شمال
افریقا ناتوان بمانند.
د :ناکارامدی ساختارهای حکومتی
بازســازی ســاختار نهادهای دولتی و برطرف کردن
نابسامانی در ادارات و کنترل فساد نهادهای حکومتی که از
مهمترین مطالبات مردم است ،به طور حتم یکی از معضالت
در کشــور مصر بحران کارامدی بود ،دولت جدید برای رفع
این بحران ناچار از یکسری اقدامات است.
چشم انداز تحوالت مصر در سال اینده
به نظر می رســد باتوجه به عملکرد دولت السیسی در
چند ماه گذشــته و رضایت نســبی مردم از دولت ،السیسی
توانسته تا حدودی مشکالت را حل کند ،اما تداوم بحران ها
در ســطوح داخلی و منطقه ای تاثیر منفی بر عملکرد دولت
داشته و خواهد داشــت ،باید توجه داشت که ساختار مصر
مبتنی بر روابط سه جانبه ارتش ،اســامگرایان و لیبرال ها
ست و حذف هر کدام از این اضالع نمی تواند دوام سیاست
و حکومت را تضمین نماید ،حذف اســامگرایان توســط
دولت تقریبا به همان اندازه اشتباه است که حذف ارتشیان
و لیبرال ها در دولت مرســی ،تداوم منازعات به توســعه و
امنیت مصر نمی توانــد کمک کند ،الزم اســت که حضور
اسالمگرایان را در عرصه سیاسی شــاهد باشیم؛ امری که
جرقه ان را در مصاحبه چند روز اخیر السیسی برای بازگشت
اخوان المسلمین به شرط توافق مردم مصر شاهد بودیم،
هر چند ممکن اســت در ظهور مجدد اخوان شاهد دعوای
گفتمانی اخوان خوب و بد باشــیم اما به نظر می رســد که
هم رشد اســامگرایان را به تدریج شاهد خواهیم بود و هم
شکاف ساختاری و حزبی شان را .این موضوع در مطالبات
امریکا از دولــت مصر و همچنین درخواســت عربســتان
از السیســی تا حدودی نمود داشــت .از موضوعات دیگر
می توان بــه افزایش همــکاری مصر با کشــورهای عربی
عنوان همکاری اعراب با تاکید بر کشــورهای حوزه خلیج
فارس با محوریت عربستان اشاره کرد .در سال اتی شاهد
تداوم گفتمان بازار مشترک اعراب ،ارتش مشترک اعراب
و ...خواهیم بود هر چند رقابت تاریخی مصر و عربســتان
به عنوان برادران بزرگ اعراب می تواند بر سیاست هایشان
تاثیر بگذارد .موضوع مبارزه با تروریسم و فعالیت گروه های
افراطی از مسائل مهم این کشــور خواهد بود که می توان
انتظار داشت این درد مشــترک تا حدودی همکاری های
منطقه ای را باعث خواهد شد ،هر چند مصر برای حل این
مســاله باید نیم نگاهی به داخل نیز داشــته باشــد .به نظر
می رسد در سطح روابط خارجی مصر تا حدودی اختالفات
خود را با ایاالت متحده کاهش خواهد داد ،اما این کشــور
درصدد بازی با دیگر قدرت های بزرگ منطقه ای و در حال
ظهور مانند چین و روســیه و ...برخواهد امــد و در روابط با
رژیم صهیونیستی تقریبا ضمن سیاست اعالمی انتقادی،
همان سیاست های دولت مبارک ادامه خواهد یافت.
مثلث | شماره 256
ب :ناامنی و بی ثباتی
بی ثباتی و شرایط نابســامان امنیتی نیز یکی از اولین
و مهمترین چالش پیش روی مصراســت ،چــرا که از زمان
انقالب مردمی مصر هنوز امنیت و ثبــات انگونه که باید به
جامعه مصر بازنگشته و ناامنی و بی ثباتی کماکان در مناطق
مختلف مصر به چشم می خورد .چالش ها از سوی مخالفین
داخلی و همچنین چالش های منطقه ای و بین المللی مانند
ظهور گروه های افراطی و تروریستی مانند ظهور داعش در
مصر که خود را داعش مصر با عالمت اختصاری «داعشم»
نامیده است ،از مشکالت اساسی مصر است.
همچنین سربریدن 21نفر از قبطی های مصر توسط
گروه های تروریســتی لیبی از بحران های اساسی در روابط
منطقه ای این کشــور بود کــه باعث مداخله این کشــور به
بهانه انتقام گرفتن و ســرکوب نیروهــای داعش لیبی بود؛
امری که روابط این کشور را با بســیاری از کشورها از جمله
قطر تحت تاثیر قرار داد و به نوعی همراهــی دولت لیبی را
به همراه داشت.
ج :چالش در روابط خارجی با امریکا
از زمان برکناری مرسی روابط دو کشور به سوی تیرگی
گراییده ومصر که ســاالنه کمک هایــی را از ایاالت متحده
دریافت می کنــد با ســردی روابــط این کمک هــا کاهش
یافته اســت .امریکا درصدد همــکاری دولت بــا نیروهای
اخوان المسلمین است اما دولت جدید این گروه را تروریستی
نامیدهاست،مصر دراینراستابرایتعادلبخشیدنبهروابط
به سمت روسیه گرایش پیدا کرده است به طوری که در سال
جاری ســفر پوتین را به مصر شــاهد بودیم و حجم مبادالت
تجاری دو طرف تنها در امسال 50درصد رشد داشته است.
بین الملل
مصر سال 93را در حالی شروع کرد که متاثر از تحوالت
ســال قبل یعنی سرنگونی حکومت مرســی و کنار گذاشتن
نتایج رفراندوم قانون اساسی زمان وی و برگزاری رفراندوم
درست یک ســال بعد از ان اما این مرتبه توسط مخالفینش
بود .روی کار امدن افراد جدید ناشــی از این بود که مرسی
و اخوان المسلمین نزدیک به 49درصد از مردمی که به انها
رای نداده بودند را نادیده گرفتند.
عالوه بر این میل به انحصار طلبی در قدرت ،دستکم
گرفتن نهادهای ســنتی قدرت همچون ارتش و نهادهای
امنیتی و اطالعاتی ،مشارکت 33درصدی در رفراندوم قانون
اساسی(پیروزی گفتمان تحریم بر مشارکت در انتخابات) و
نهایتا ناکارامدی در پاسخگویی به خواست های انقالبیون
در حیطه ایجاد تغییر در حوزه اقتصادی مردم و رفع موانع و
مشکالت اشتغال ،بیکاری و معیشت مردم ،فضا را به سمت
بدتر شدن سوق داد.
در نتیجه دولتمردان ،نه تنها نتوانســتند از بحران ها
عبور کنند بلکه در دام بحران های رقیب گرفتار امدند و دست
به قشون کشی های خیابانی زدند و عمال از کنترل بحران و
انجام وظایف شان غافل شدند و در نهایت ان چیزی که رقیب
برای انان رقم زد ،بحران مشــروعیت بود که پاسخ ان را در
برگزاری رفراندوم عدم کفایت دولت مرسی یا مداخله ارتش
اعالم کردند و چون موضوعی به نام اعتراض های خیابانی
در میان بود ،ارتش که با سیاست های مرسی به حاشیه رانده
شده بود ،به بهانه برقراری نظم و کنترل بحران اما در عمل
در نقش وکیل مدافــع نیروهای غرب گــرا ،ورود پیدا کرد و
نتیجه ان شد که فضای جامعه پادگانی گردید ،به حکومت
یکساله اخوان المسلمین با دستگیری مرسی و رهبران ارشد
ان سازمان پایان دادند و برگی دیگر از تحوالتی را رقم زدند
که نقش رهبران در حال گذار در به وجود امدن ان بی تاثیر
نبود.
پــس از کودتا ارتش دســت به تغییرات اساســی زد،
طرفداران اخوان و از جمله محمد مرســی دستگیر و روانه
زندان شــدند ،تغییرات قانون اساسی رقم خورد و در نهایت
رفراندوم قانون اساسی را درست یک سال پس از رفراندوم
قبلی برگزار کرد که در ان 19میلیــون نفر یعنی نزدیک 39
درصد ،به قانون اساسی جدید با 98درصد مثبت رای دادند.
این در حالی بود که این میزان در سال قبل نزدیک 33درصد
بود که تنها 63درصد این مقدار به قانون اساسی رای مثبت
داده بودند.
پیرو این رفرانــدوم زمینه برای حضور السیســی وزیر
دفاع -که از دوران مرسی این ســمت را داشت -فراهم شد.
السیسی در روز هفتم فروردین امادگی خود را برای شرکت در
انتخابات اعالم کرد ،این اعالم با استقبال بیشتر گروه های
مصری اما با مخالفت حزب اخوان المســلمین همراه بود.
نهایتــا انتخابات در روزهــای پنجم ،ششــم و هفتم خرداد
1393برگزار شد و وی توانست با کســب 96 /91درصد ارا
به پیروزی دســت یابد و میزان ارای حمدیــن صباحی تنها
رقیب ژنرال السیسی ســه درصد اعالم شد .پس از روی کار
امدن السیسی در این کشور یکسری تحوالتی رخ داد که تا
حدودی مرتبط با ساختار جدید در این کشور است.
الف :فشار بر اخوان المسلمین و نیروهای دولت
سابق
به دنبال برکنــاری محمــد مرســی ،وی و طرفداران
اخوان المسلمین دستگیر شدند و محاکمه انان به اتهاماتی
چند از جمله جاسوســی و اقدامات علیه امنیــت ملی برگزار
می شود و هر هفته دادگاه های مصر حکم اعدام و حبس ابد
طرفداران اخوان المسلمین و رهبرانشان را صادر می کند.
دولت مصر اخوان المسلمین را گروهی تروریستی معرفی و
فعالیت ان را ممنوع اعالم کرد.
داد11
روی
197
ورزش
فرهنگ
پرون
د
ه
اول
وزار
ت
پرحاشیه
فرهنگ
198
مثلث | شماره 255
علی جنتی در سالی که گذشت روزهای
پرهیاهویی را پشت سر گذاشت
جدال در تنگنا
سال 93برای حوزه فرهنگ و هنر با همه احتیاط و پرهیز دولت از مواجهه با حاشیه ها ،پر بود از
چالش های ریز و درشتی که در همه حوزه های وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی -سازمان سینمایی،
معاونت فرهنگی ،معاونت هنری و معاونت مطبوعاتی -جریان داشت .خیلی ها معتقدند که
درگیری دولت با این حاشیه ها ،درواقع تقابل جریان های سیاسی مخالف دولت با کابینه ای است
که با شعار تغییر در حوزه فرهنگ و هنر میزان قابل توجهی از رای اکتسابی خود را به دست اورد .از
این رو می توان گفت حوزه فرهنگ ،سالی سیاسی را پشت سر گذاشت.
نزول؛ از پرده نقره ای تا صفحه
شیشه ای
نگاهیچندوجهیبه
جشنوارهفیلمفجرسیوسوم
دوستت دارم ،فیلم
عاشقانه نم ی سازد
گفت وگوبافرزادموتمن ،کارگردانی
کهبهسیمرغاعتقادندارد
تراکم
رفت و امد
نگاهیبهتغییرهاییکهاز
اتفاق هایمهمسالبودند
مثلث | شماره 255
فرهنگ
199
فرهنگ
شاهین فتحیان
خبر نگار
1
به جرات می توان گفت وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی
بیش از سایر بخش های دولت یازدهم تاکنون مورد انتقاد،
هجمه و حاشیه های متعدد قرار داشته است؛ وزارتخانه ای
که پس از انقالب ،عنوان ارشاد اسالمی به ان افزوده شد اما
این روزها خود از نظر بسیاری ،مستحق ارشادات نگاه های
بیرونی شناخته می شود.
گروهی بر این اعتقادند که این حجم از فشــار و انتقاد
بر دولت در حــوزه فرهنگ ،به مواضــع و اختالف نظرهایی
برمی گــردد کــه در شــعارهای تبلیغاتــی انتخابــات
ریاست جمهوری ریشه دارد و خود به خود حساسیت برانگیز
شده اســت .برخی هم بر این اعتقادند که دولت طی توافق
نانوشــته ای ،یا طبق یک اســتراتژی ،در حوزه فرهنگ راه
را بر منتقــدان و مخالفان گشــوده تا در حوزه هــای به زعم
خود حیاتی تر چون سیاست خارجی یا اقتصاد ،عرصه را در
ید اختیار و نقش افرینی و طراحی خود بگیرد.
به هرحال هرچند حــوزه فرهنگ و هنر همــواره مورد
چالش های متناوب اما همیشــگی قرار داشته ،در این دوره
تقریبا در همــه حوزه های خود با چالش همراه بوده اســت؛
موسیقی ،سینما ،نشــر کتاب ،مطبوعات ،تئاتر ،هنرهای
ی و مطبوعات ازجمله این موارد بوده اند.
تجسم
سازهای ناکوک!
فرهنگ
200
مثلث | شماره 256
برخی معتقدند لغو کنسرت ها در دولت حسن روحانی به
یک رکورد عجیب رسیده است و در همین مدت ،با کل دولت
احمدی نژاد برابری می کند.
لو اندی کــه از عمر دولت گذشــته تعداد
در یک ســا
زیادی از کنســرت های دارای مجوز قانونی با مشــکل لغو
در لحظات اخر مواجه شــده اند .برخی از انها به این شــرح
اســت :لغو کنســرت محمد اصفهانی در بندرعباس که قرار
بود هفتــه پایانی بهمن ماه 1392اجرا شــود ،لغو کنســرت
گروه «لیان» 18و 19اسفندماه 92در بوشهر ،لغو کنسرت
علیرضا قربانی چه از نظر
کارهایی که در صدا و سیما اجرا
شده و چه از منظر اثاری که
در مناسبت های مذهبی اجرا
کرده است ،سوای خاستگاه
خانواده مذهبی ،شاید هیچ وقت
تصور نمی کرد توسط تفکرات
ارزشگرایانه با ممانعت از اجرا در
جایگاه رسمی مواجه شود
احسان خواجه امیری که قرار بود هفتم و هشتم اسفندماه 92
در منطقه ازاد اروند برگزار شود ،لغو کنسرت وحید تاج که قرار
بود 18و 19اردیبهشت ماه 93در یزد برگزار شود ،لغو کنسرت
مجید خراطها و امید جهــان که قرار بود اردیبهشــت ماه به
مناسبت مبعث پیامبر اعظم(ص) در یاسوج برگزار شود ،لغو
کنســرت محمد علیزاده و مازیار فالحی ،لغو کنسرت «چرا
رفتی»بهخوانندگیهمایونشجریانواهنگسازیتهمورس
پورناظری که قرار بود هشتم بهمن ماه در سالن وزارت کشور
برگزارشود،لغوکنسرت علیرضاقربانیکهقراربود 6و 7اسفند
در گل بهار مشهد به صحنه برود ،لغو کنسرت علیرضا قربانی
که قرار بود 11اسفند در دانشگاه شهید بهشتی تهران برگزار
شود و لغو کنسرت سیروان خسروی که قرار بود 9و 10اسفند
در بوشهر به صحنه رود ،نمونه های اخیر در این زمینه اند.
مدیرعامل خانــه موســیقی در این باره گفته اســت:
«بی اعتباری مجوز دولت بســیار بد اســت .مســئوالن باید
از مجوزی کــه می دهند با تمــام وجود حمایــت کنند .باید
برگه مجوز پشــتوانه داشته باشــد .االن امنیت شغلی برای
موسیقیدانان وجود ندارد».
با این حال ،وزیر فرهنگ و ارشاد اســامی درباره لغو
کنسرت ها گفته است« :به کرات اعالم کرده ام وقتی وزارت
فرهنگ و ارشاد اســامی برای فیلم ،کنسرت یا تئاتر مجوز
صادر می کنــد باید از مجــوزش حمایت کنــد ،به خصوص
هنگامی که خســارتی به هنرمندان وارد می شــود .در عین
حال باید توجه داشــت که گاهی برخی از جریانات بر اساس
دیدگاه های خاص مذهبی خود با انتشــار کتــاب یا نمایش
ی مخالفت کرده و بر اســاس احساســات دینی برخورد
فیلم
می کنند که از حوزه توانایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی
خارج است و گاه نیروی انتظامی یا سایر نهادها ورود می کنند.
اینکه در برخی شهرها این جریانات بسیار قوی است و مانع
می شوند را باید از راه دیگر حل کرد».
علی مرادخانی معاون هنری وزارت ارشــاد هم درباره
فشــار گروه های خودســر برای لغو کنســرت ها می گوید:
«صحبت هایی که اقــای جنتی ،وزیر محترم ارشــاد درباره
گروه های خودســر فرمودند ،حتما فصل الخطاب است .ما
به عنوان دولت و سیاستگذار فرهنگی و مجری و ناظر ،تمام
تالشــمان را می کنیم و خواهیم کرد که تمــام فعالیت ها را
مبتنی بر قانون و اصول و انچه به عنوان باور در حوزه مباحث
شرع باشــد ،انجام دهیم .امیدواریم نهایت دقت را در این
زمینه به گونه ای به کار بگیریم که هیچ گونه ناهنجاری ای در
تصمیماتنباشد.اماممکناستدراینزمینهودراینبخش
افرادی باشند که این فعالیت ها و تصمیمات را برنتابند».
برخــی معتقدنــد گاهی برخــی گروه هــا و افــراد که
اظهارنظرهایی درباره برخی کنسرت ها و البوم های موسیقی
می کنند و موجب می شــوند بســیاری از این لغو اجراها رقم
بخورند ،از نحوه اظهارنظرهاشان می توان فهمید ،فارغ از
محتوای مورد نظر موافقت کلی با موسیقی ندارند.
اما عده ای هم بر این اعتقادند که در برگزاری کنسرت
در برخــی از شهرســتان ها همواره افــراد دغدغه منــد بنا بر
حساســیت های درســت مذهبی که داشــته اند ،نسبت به
برگزاری کنسرت در شهرشان معترض بودند .قطعا برخی از
حساسیت ها که تنها برخاست ه از انگیزه های دینی است قابل
درک است .تصورات منفی به جایی رسید که از سابقه منفی
برخی از کنســرت ها در رفتارهای خالف شرع مبین اسالم
و اخالق اســامی و نیز اختالط زن و مرد نشات می گرفت.
بنا بر نظر این عــده ،صدور مجوزهای فکر نشــده در برخی
از شهرســتان های حســاس بدون اماده کردن پیش زمینه
و بسترســازی الزم قطعا نتیجه ای جز اینکه حساسیت ها را
برانگیزاند و حواشــی جبران ناپذیری را به موسیقی تحمیل
کند ،ندارد.
به هر حال ،برخــی حواشــی این چنینی تــا جایی باال
گرفت که وزیر ارشــاد بر ان شــد تا صراحتا پشــت تریبون
رسمی سی امین جشــنواره موســیقی فجر ،در تاالر وحدت
اعالم کند« :متاسفانه برخی گروه های سیاسی که با دولت
«تدبیر و امید» مشــکل دارند ،تالش می کنند از احساسات
مذهبیمردمسوءاستفادهکنندوباطرحمسائلتحریف شده،
دروغی و جعلی ،احساسات مردم متدین را تحریک کنند .ما
به رعایت موازین و قانون در حوزه موسیقی موظف هستیم،
ولی تسلیم برخی گروه های خودسر نمی شویم ،زیرا اکثر این
افراد ،عناصر نو رســیده ای هستند که اطالعات ما نسبت به
انها در بســیاری از زمینه ها از جمله مذهب ،هنر و موسیقی،
بیشتر است».
البته پــس از این ســخنان علی جنتی ،دســت کم دو
کنسرت قربانی در خراسان رضوی و تهران و کنسرت سیروان
خســروی در بوشــهر لغو شــدند .قرار بود علیرضا قربانی در
«گل بهار» که شهری در نزدیکی مشــهد است اجرا داشته
باشــد ،اما این اجرا به دستور دادســتانی چناران لغو شد .به
گفته سرپرست ارکستر این کنسرت زمانی که قرار بود کنسرت
اجرا شــود ،اعضای گروه در هتلی در مشهد مستقر شدند و
نیروهایی هم در نزدیکی محل اجرای کنسرت مستقر شدند تا
مردم به محل اجرا نروند و از موضوع لغو باخبر شوند .او افزوده
است« :مجوز برگزاری این کنســرت یک ماه پیش از سوی
ی و اداره فرهنگ و ارشاد استان اخذ
فرمانداری ،نیروی انتظام
شده بود و 48ساعت قبل از اجرا مجوز را به ما تحویل دادند.
با این وجود ســاعت 17روز اجرای اول طی تماسی تلفنی،
دادستان ممانعت خود را با برگزاری این کنسرت اعالم کرد،
پس از ان هم نامه شدیداللحن دادستان مبنی بر دستور لغو
کنسرت به دست گروه رسیده است».
خبر دیگری که همزمان با خبر لغو کنســرت قربانی در
رسانه ها پیچید ،لغو کنسرت سیروان خسروی در بوشهر بود.
ان طور که اعالم شــد ،مخالفت نیروی انتظامی موجب لغو
این کنسرت شده است که قرار بود در بوشهر برگزار شود .از
قرار معلوم مردمــی که بلیت های این کنســرت را خریداری
کرده بودند و به محل برگزاری کنسرت رفته بودند ،با تابلویی
روبه رو شدند که روی ان نوشــته شده بود «کنسرت سیروان
خسروی لغو است».
جالب انکه قبل از ورود مردم به سالن ،نیروی انتظامی
به مدیر گروه اعالم کــرده بود اگر اعضای گــروه را به هتل
انتقال ندهد ،بازداشت می شود .البته گفته شده مدیر اداره
ارشاد بوشــهر نیز که اصرار به برگزاری این کنسرت داشته،
زمان رخ دادن این اتفاقات با خاموش کردن تلفن همراهش،
جوابگوی تهیه کننده کنسرت نبود.
طعم توقیف!
در کنــار کنســرت ها که بــا واژه لغــو متوقف شــدند،
مطبوعات و رســانه هایی هــم بودند که با عنــوان توقیف از
فعالیت بازماندند .روزنامه های مردم امروز و ابتکار ،هفته نامه
9دی ،روزنامه های روزان و قانون و هفته نامه ستاره صبح از
نشریه هایی بودند که در سال 93طعم توقیف را چشیدند.
بهار ،یالثارات الحســین ،اســمان 9 ،دی ،نشریات و
رسانه هایی بودند که از ششم ابان ماه 92تا 17اردیبهشت ماه
93یعنی در مدت شــش ماه توقیف شــدند .ایــن توقیف ها
به همراه جلوگیری از انتشار دو روزنامه (نشاط و هم میهن) در
مدت شش ماه از اغاز کار دولت یازدهم چندان امیدوارکننده
نبود که قرعه نخستین توقیف ســال 93به نام روزنامه ابتکار
زده شد.
توقیف روزنامــه «ابتکار» به دلیل اشــتباهش در یک
تیتر ،شروعی برای سال 93بود ،ششــم اردیبهشت ماه 93
دادسرای فرهنگ و رســانه روزنام ه «ابتکار» را توقیف کرد.
البته این توقیف طوالنی نشــد و این روزنامه سه روز بعد ،لغو
توقیف شد.
صبح روز 17اردیبهشت ماه نیز خبر توقیف یک روزنامه،
این بار از زبان دادســتان تهران شنیده شــد .در چند ساعت
فرهنگ
علی جنتی
اولیه ،مدیران این روزنامه از توقیف اطالعی نداشــتند؛ اما
تا بعدازظهر این خبر درپی ارسال نامه ای از سوی دادسرای
فرهنگ و رسانه به روزنامه «قانون» تایید و این روزنامه به دلیل
انتشار خبری به نقل از سایت خبری «دانا» توقیف شد .یک
روز بعد نیز دادستان تهران اعالم کرد که سایت خبری «دانا»
هم توقیف شده است.
روزنامــ ه «ابتکار» به دلیل تیتری که پنج شــنبه چهارم
اردیبهشت ماه در یکی از ستون های صفحه نخست خود کار
کرده بود ،از سوی دادسرای رسانه توقیف شد .در این شماره
از روزنامه ،تیتری در یکی از ستون های صفحه نخست کار
شد که در ان به جای واژه جابه جایی از برکناری استفاده شده
بود؛ تیتر این ستون «برکناری رئیس سازمان زندان ها» بود
در حالی که مســئوالن قضایی معتقد بودند ،رئیس سازمان
گروهی بر ایــن اعتقادند کــه این حجم
از فشــار و انتقــاد بــر دولــت در حــوزه
فرهنگ ،به مواضــع و اختالف نظرهایی
برمی گــردد کــه در شــعارهای تبلیغاتی
انتخابات ریاســت جمهوری ریشه دارد.
برخی هم بر ایــن اعتقادند که دولت طی
توافق نانوشته ای ،در حوزه فرهنگ راه
را بر منتقــدان و مخالفان گشــوده تا در
حوزه های به زعم خــود حیاتی تر عرصه
را در ید اختیــار و نقش افرینی و طراحی
خود بگیرد
مثلث | شماره 256
ندانستن این روزنامه ،حکم به رفع توقیف ان و پرداخت 50
میلیون ریال جزای نقدی داد.
همچنیــن 22مردادماه وکیــل مدافع روزنامــ ه بهار از
قطعی شــدن حکم توقیف این روزنامه خبر داد .در جلســه
رســیدگی به پرونده روزنامه بهار که 4خردادماه برگزار شــده
بود ،سعید پورعزیزی ،مدیرمســئول این روزنام ه با اتهامات
فعالیت تبلیغی علیه نظام ،پخش شــایعات و مطالب خالف
واقع ،ترویج مطالبی که به اســاس جمهوری اسالمی ایران
لطمهواردمی کندونقلمطالبازگروه هایمخالفداخلیبه
نحوی که تبلیغ ان گروه ها محسوب می شود ،مجرم شناخته
شد .روزنام ه بهار نیز در نهایت با نظر هیات منصفه مطبوعات
مستحق تخفیف در مجازات دانسته نشد.
دادگاه روزنامه اسمان نیز 12مرداد ماه به اتهام انتشار
مطالب خالف موازین اســامی و اشــاعه و ترویج مطالب
خالف عفت عمومــی مورد رســیدگی قرار گرفــت و هیات
منصفه اعالم کرد که این روزنامــه در دو مورد اتهامی مجرم
است و مســتحق تخفیف نیســت .اما درنهایت 25ابان ماه
وکیل مدافع روزنامه توقیف شده اسمان از صدور دستور رفع
توقیف این روزنامه از سوی شــعبه ۷۹دادگاه کیفری استان
تهران خبر داد.
پس از ان ،نامه توقیف روزنامه «مردم امروز» 27دی
ماه و چند روز پس از اغاز انتشــار ان ،با دستور مقام قضایی
به دست صاحبان این روزنامه رسید .تصویر و تیتری که این
روزنامه درباره نشریه فرانسوی «شــارلی ابدو» منتشر کرده
بود ،دلیل توقیف مردم امروز عنوان شــد 13 .بهمن ماه نیز
وکیل مدافع مدیرمسئول روزنامه «مردم امروز» از اعالم نظر
بازپرس پرونده مبنی بر مجرم بودن متهم خبر داد.
اما این پایان ماجرای توقیف در سال 93نبود و این بار
نوک پیکان ،از نشریه هایی با مشی اصالح طلبی ،به سمت
اصولگرایان نیز چرخید 27 .بهمــن 1393هیات نظارت بر
مطبوعات جلســه تشــکیل داد و ضمن تذکر به دو رســانه،
درباره نشــریه 9دی به این شــرح تصمیم گیری کرد« :این
هفته نامه در مطلبی نوشته است :اما عالوه بر نقش افرینی
علی اکبروالیتیبرایریاست جمهوریبدلاقایرفسنجانی،
وی در ماجرای قطعنامه 598هم در راســتای سیاست اقای
رفسنجانی و به سازش کشاندن امام و رزمندگان و تحمیل جام
زهر به ایشان فعال بود...
در مطلبی دیگر نیز نوشته است :هر قدم ظریف ،صد
کیلوگرم ذخیره اورانیوم را نابود کرد.
همچنین در مطلبی دیگر نوشته است :زمانی که وزرایی
با ثروت های چند صد میلیارد تومانی در دولت روحانی مشغول
کار شــدند و فردی چون بیژن زنگنه که پرونده های مفاســد
رسواکننده کرسنت و استات اویل به دوره وزارت او در دولت
خاتمی بر می گردد ،دوباره به ســطح وزارت رســید ،می شد
حدس زد که بار دیگر دوره رونق مفاســد اقتصادی رســیده
اســت ...مطلب اول شــائبه اهانت به امام راحل (ره) دارد.
همچنین مطلب دوم ،مغایر سیاســت های هسته ای نظام
در حوزه هســته ای و مصداق بند 8ماده 6قانون مطبوعات
تشخیص داده شد.
مطلب سوم نیز مصداق بندهای 8و 11ماده 6قانون
مطبوعات و سیاه نمایی شناخته شد و مقرر شد به دلیل انتشار
این مطالب و مطالب مشــابه و همچنین بی توجهی به شش
تذکر هیات در یک سال گذشته ،این نشریه ،توقیف و پرونده
ان به دادگاه ارجاع شود.
یــاداور می شــود مطابــق تبصــره 2مــاده 6قانــون
مطبوعات ،اصرار بر تخلف به لغو پروانه منجر می شود».
نشریه 9دی در ســال 92نیز برای مدتی طعم توقیف
را چشیده بود.
پرونده ایبرایهفته نامهستارهصبحنیزبهاتهامتوهین
به مسئوالن تشکیل شــد که طبق اعالم نظر هیات منصفه
مطبوعات ،مجرم شــناخته شد و مســتحق تخفیف دانسته
نشد .این هفته نامه که درخواست تبدیل هفته نامه به روزنامه
را داشت و اخرین شماره هفته نامگی اش منتشر می شد17 ،
دی ماه به دلیل انتشار نامه علی مطهری به رئیس قوه قضائیه
توقیف شد.
به هر حال ،ســال 93درحالــی پایان یافت کــه از نظر
توقیف مطبوعات ،پــر و پیمان بود .هرچند اســفندماه خبر
رسید بنا ب ه دستور دادستانی تهران روزنامه روزان رفع توقیف
شده است و این خبر نشان از شــروع کار یک روزنامه داشت
امــا همین خبر نیــز در دل خــود راوی خبر قبلــی یعنی یک
توقیف بود.
با این اوصاف ،وزارت فرهنگ و ارشــاد اسالمی سال
93را در حوزه های موسیقی و رســانه ،پرحاشیه گذراند .در
صفحه های اتی ،درباره حوزه نشــر کتاب و حوزه سینما که
امسال تالش شد در جشنواره فیلم فجر سال کم حاشیه ای را
بگذراند ،مجزا بررسی خواهیم داشت.
فرهنگ
زندان ها برکنار نشده ،بلکه به ســمت دیگری منصوب شده
است.
توقیف روزنامه قانون نیز به این صــورت بود که صبح
ت ماه طی تماسی از سوی دادستانی
چهارشنبه 17اردیبهش
با مســئوالن روزنامه اعالم می شــود که به دلیل انتشار خبر
«ازادی اقای رویانیان» علیه این روزنامه به اتهام نشر اکاذیب
اعالم جرم شده اســت .در حالی که مسئوالن روزنامه معتقد
بودند این خبر را که از سوی یکی از خبرگزاری ها منتشر شده
بود تنها بازنشر داده اند .درنهایت 13مردادماه شعبه 76دادگاه
کیفری استان تهران با مجرم دانســتن و مستحق تخفیف
علی مرادخانی
حسین انتظامی
201
فرهنگ
کم کاری ها را به حساب
دیگراننگذارید
فرهنگ
202
مثلث | شماره 256
گفت وگویمثلثبا
وزیر ارشاد دولت دهم
سارا میرشجاعی
خبرنگار
را به حســاب دیگران نگذارند؛ متاســفانه در گذشــته هم
این بهانه تراشی ها را داشــته ایم که مدیران حتی در سطح
رئیس جمهور وقتی میان عمل و شعارشــان فاصله زیادی
داشت ،فرافکنی را پیشه خود می کردند.
حاشــیه هایی که در ایــن مدت در حــوزه وزارت
فرهنگ و ارشاد اسالمی دیده شــده تا چه میزان
بر مبنای انتقادهای درســت بوده و تــا چه میزان
می توان این موضوع را به مسائل سیاسی مرتبط
دانست؟
بخش عمــده ای از انتقادات بر مبنای اشــکاالت
واقعی و کم کاری ها بوده است .بها دادن به یک عده خاص
که بعضا با ارمان ها و اهداف نظام اسالمی زاویه داشته اند،
کم توجهی به نیروهــای متعهد و انقالبــی ،نادیده گرفتن
برخی ضوابط قانونی ،نداشــتن مرزبندی شــفاف و روشن
با به اصطــاح هنرمندانی کــه در فتنه نقش داشــتند و نیز
عدم مرزبندی با کســانی که با نیروهای معاند و ضد انقالب
و نیز شــبکه های تلویزیونی معاند همــکاری دارند از جمله
ایرادات اساســی اســت که مصادیــق متعددی داشــته و
موجب نگرانی شده است .بعد هم اعالم می کنند به برخی
کتاب ها مجوز دادیم و جامعه فاســد نشد .انگار که اگر هر
مدیری وظایف قانونی خود را انجام ندهد ،اثار ان بالفاصله
مشخص می شــود ،به خصوص در حوزه فرهنگ که تاثیر
اقدامات در این حــوزه فوری و انی نیســت .در هر صورت
اگر مدیران در حوزه هــای مختلف به ماموریت های اصلی
خود بپردازند ،حاشیه کمتری هم خواهند داشت ،اما غالبا
خود شروع کننده هستند و طبیعی است که منتقدان از جمله
افراد سیاسی هم به این ســوژه ها بپردازند .در همه دوره ها
هم معمول بوده که رقبای سیاسی اشکاالت را بازگو و مورد
تحلیل قرار دهند .البته امیدواریم که در این نقدها انصاف
و عدالت همواره مدنظر باشــد و مدیران نیز با ســعه صدر و
اغوش باز پذیرای نقدها باشند؛ نه اینکه از یک طرف حتی
به دانش اموزان بگویند نقد کنید اما در عمل حتی به اساتید
حوزه و دانشگاه که نقدهای مشفقانه ای مطرح می کنند نیز
انگ های عجیب و غریبی چون کم سواد ،بی شناسنامه ،تازه
به دوران رسیده و ...بزنند .به عالوه کسانی که دیگران را
متهم به داشــتن نگاه انســدادی و امنیتی می کردند حتی
در برخی محافل مثل دانشــگاه اجازه ابراز نظر ندهند و بعد
هم انتظار داشــته باشــند مخاطبان حرف های زیبای انان
را باور کنند.
در زمینــه نشــر کتــاب محدودیت ها و شــرایط
این حوزه را چگونه ارزیابی می کنیــد و باتوجه به
تجربه خود در این حوزه ،چــه اقدام هایی را برای
برون رفت از این شرایط ضروری می دانید؟
به نظر من مساله اصلی نشر ،بررسی و ارزیابی یا به
تعبیر دیگر ممیزی نیست زیرا که از ابتدای انقالب براساس
نظرات روشن و شفاف حضرت امام که مبتنی بر مبانی فقهی
است ضوابطی وجود داشته و از حدود 65هزار عنوان کتاب
که در حال حاضر ساالنه مجوز نشر می گیرد ،درصد بسیار
کمی با اصالحات و تغییرات جزیی مواجه می شوند و غالب
نویســندگان واقف به مرزهای اعتقــادی ،اخالقی و منافع
ملی هســتند .اینکه افــراد معدودی بخواهند با جوســازی
خواسته های نامعقول خود را حاکم سازند و برخی سیاسیون
هم بخواهنــد از این نمد کالهی برای خــود بدوزند ،نوعی
بهره برداری خاص و ادرس دهی غلط محســوب می شود.
بهتر است مدیران و نیز ناشران مصوبه ضوابط نشر شورای
عالی انقالب فرهنگی را نصب العیــن خود قرار دهند .الزم
است شعار برداشتن نظارت یا انتقال ممیزی به بعد از انتشار
و این قبیل موارد را که بیشــتر مصرف مقطعی و احساسی
دارد را کنــار گذاشــته و تالش کننــد در بررســی محتوای
کتاب ها اعمال ســلیقه صورت نگیرد ،سرعت رسیدگی در
کنار دقت قرار گرفته و به فراموشــی ســپرده نشود .به نظر
من باید بیشترین اهتمام معطوف به افزایش سرانه مطالعه
و در نتیجه افزایش شــمارگان نشر کتاب شــود .به عالوه
باید چرخه توزیع بهبــود یافته و با نگاه کارشناســی ،فنی و
غیر سیاسی از دلسوزان حوزه چاپ ،نشــر ،فرهیختگان و
اهل قلم حمایت صورت گیرد.
برخــی معتقدنــد در وزارت ارشــاد گلــوگاه و
موقعیت های اصلی در اختیــار افراد خاصی بوده
و در این میــان تکثر و چندصدایی به فراموشــی
سپرده شده است .نظر شما در این باره چیست؟
بدنه وزارت ارشاد غالبا نیروهای زحمت کشی هستند
که فارغ از نگرش های سیاســی و جناحی به انجام وظایف
مثلث | شماره 256
اینکه افراد معدودی بخواهند با جوسازی
خواسته های نامعقول خود را حاکم سازند
و برخی سیاســیون هم بخواهند از این
نمد کالهــی برای خــود بدوزنــد ،نوعی
بهره بــرداری خــاص و ادرس دهی غلط
محسوب می شود .بهتر است مدیران و
نیز ناشران مصوبه ضوابط نشر شورای
عالی انقالب فرهنگی را نصب العین خود
قرار دهند
وزیر سابق ارشاد نقدهایی به
دوران فعلی دارد
فرهنگ
بســیاری معتقدند با وجود انکه در دوره گذشــته
وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی با شعارهای دولت
قبل اداره می شد ،نسبت به دوره فعلی که با وعده
تغییر بر ســر کار امده اســت ،درمجموع شرایط
مطلوب تــر و ارام تری برای فعالیــت هنرمندان و
اهالی فرهنــگ فراهم بود .به نظر شــما این نگاه
درست است؟
اهتمام دوستان ما در دولت دهم ،تکریم و احترام
اهالی فرهنگ و هنر بود .ســعی کردیم بیش از انکه شعار
داده و گفتاردرمانــی کنیــم ،عمال در خدمــت ارباب فکر،
اندیشه و هنر باشیم.
سعی کردیم با تشکیل موسسه هنرمندان پیشکسوت
تا حدودی از مشــکالت انها بکاهیم و با رونق بخشیدن به
فعالیت های فرهنگی و هنری برای جوانان مستعد و شایسته
میدان بیشتری فراهم سازیم .برپایی سراسری جشنواره ها،
نمایشگاه ها و برنامه های متنوع سراسری ،استانی و ملی و
نیز حضور برخی هنرمندان در مراســم هفته های فرهنگی
خارج از کشور گام هایی در این مسیر بود.
به عالوه احداث زیرساخت ها همچون مجتمع های
فرهنگی هنری ،تاالرهــا ،کتابخانه هــا و ...این امکان را
فراهم ساخت که در شهرهای مختلف ،اجرای برنامه های
هنری به نحو بهتری صورت گیرد .از دیگر اقدامات انجام
شــده تقویت صندوق حمایت از هنرمندان ،نویســندگان و
روزنامه نگاران بود که به ویژه در حمایــت از فعاالن عرصه
فرهنگ و هنر در اســتان ها تالش مضاعفی را سامان داده
و موجبات خرســندی جمع قابل توجهی را فراهم ساخت؛
هرچند عده ای با فضاسازی این خدمات ارزنده را زیر سوال
بردند ،اما اعضای این صندوق به واقعیت ها واقف هستند.
به طوری که طبق گفته مدیرعامل محتــرم این صندوق با
150میلیارد ریال نقدینگی و ســرمایه قابــل توجه به افراد
جدید تحویل داده شد که امیدواریم ایشان خدمتگزاری را
با شیب تند یا حتی مالیم کاهش ندهند.
دولتمردان و مسئوالن فعلی معتقدند شرایط فعلی
به علت برخی فعالیت های برنامه ریزی شده برای
بی اثر کــردن وعده های دولت یازدهــم در حوزه
فرهنگ و هنر بوده اســت .ایا شما این موضوع را
قبول می کنید؟
بنده از نیات و اهداف همه کســانی که به شــرایط
فعلی معترض یا منتقد هستند اگاه نیســتم ،ولی اطمینان
دارم که اظهارنظر و نقد برخی علما ،مراجع و نیروهای دلسوز
انقالب از سر تعهد و احســاس مسئولیت است .اشکاالت
و ایرادات موجود اگر به موارد معدودی ختم می شــد قطعا
اغماض می شــد ،اما وقتی این موضوع به یک روند و رویه
تبدیل می شــود و بیانگر یک طرز تلقی خاص اســت که با
ارمان ها و اهداف واالی امام راحل و دیــدگاه رهبر فرزانه
انقالب سازگاری ندارد ،طبیعی اســت که انتقادات مطرح
می شود.
به هرحال اگر وعده های داده شده در چارچوب ضوابط
قانونی کشور است و عزم و اراده ای برای اقدام وجود دارد،
الزم است با تمام توان در پی تحقق وعده ها بوده ،با منطق
و استدالل منتقدان را پاسخگو باشــند و در مجلس و دیگر
نهادهــای نظارتــی از ایده خود دفــاع کنند .اگــر وعده ها
صرفا برای جلب ارا در زمان انتخابات بــوده و می دانند که
با موازین اسالمی و اداب و شــئون ایرانی مغایرت دارد ان
را به دســت فراموشی ســپرده ،همت خود را متوجه صدها
کار بر زمین مانده ای معطوف نمایند که تردیدی در درست
بودن انها وجود ندارد و جبهه فرهنگی انقالب نیز حاضر به
همکاری و حمایت هستند .بنابراین بهتر است کم کاری ها
2
بــا روی کار امدن دولــت یازدهــم و باتوجه به
شــعارهای مبتنی بر بهبود اوضــاع فرهنگ و هنر
کشــور ،بســیاری از هنرمنــدان و فعــاالن عرصه
فرهنــگ ،منتظــر پیشــرفت چشــمگیری در این
زمینه بوده و هســتند .حداقل انتظارها ان بود که
موانع و مشکالت قبلی برطرف شــده ،زمینه برای
فعالیت هنرمندان گسترده تر شــود .اما عملکرد
وزارت ارشاد طی این مدت هرگز نتوانسته انتظارها
را براورده کند؛ چه بســا فضا متشنج و حاشیه های
ایــن وزارتخانه بیش از گذشــته اســت .از ماجرای
دفن چند جوان که در خارج از کشور فوت شده اند
گرفته تا لغو کنســرت های موســیقی ،تک خوانی
زن ها ،موضوعات مربوط به نشــر کتاب ،توقیف یا
پخش برخــی فیلم ها و ...همه و همه حاشــیه های
اخیر وزارت فرهنگ و ارشاد اســامی بوده است.
برای گفت وگو و بحث درباره این موضو ع ها به سراغ
دکتر سید محمد حســینی ،وزیر فرهنگ و ارشاد
اســامی دولت دهم رفتــه ،راجع به چنــد و چون
موضوعات مربوط به این وزارتخانه جویا شدیم.
فرهنگ
203
فرهنگ
204
مثلث | شماره 256
فرهنگ
خود مشغول هســتند .اما مدیران و تصمیم گیران معموال
نگاه ها و معیارهای خاص خود را داشــته و دارند .در دوران
36ســاله بعد از انقالب هم جز در بعضی مقاطع ،ســیطره
نیروهای چــپ و اصالح طلــب را در این مجموعه شــاهد
بوده ایم که ارتبــاط با طیف های خاص و بهــا دادن به انها
به عالوه کم لطفی نســبت به برخی نیروهای مومن ،مشی
معمول انان بوده که همین موضوع هم ســبب دلســردی
برخی نیروهای مســتعد شده اســت .به هرحال امیدواریم
این نگرش ها مجال کمتری برای عرض اندام پیدا کنند.
ایا اساســا هنر را با مباحث سیاسی امیختن قابل
پذیرش است یا باید از اســاس به اثر نگاه کرد و
نه موثر؟
به طــور طبیعی هنر بــا تفکــر ،اندیشــه ،باورها و
دیدگاه های سیاســی امیخته شــده؛ انچه مذمــوم به نظر
می رسد سیاســی کاری و تنگ نظری های جناحی و باندی
اســت .بدون شــک باید برای ارائه خدمــات هنرمندان و
نخبگانی که در خدمت نظام اســامی بوده و برای ارتقای
ســطح دانش مردم می کوشــند ،زمینه را فراهــم کرد .اما
در هیچ جای دنیا به کســانی که با صراحت اعالم می کنند
درصــدد برانــدازی و ســرنگونی یــک سیســتم حکومتی
هســتند مجال مانور ،تاثیرگذاری و دســت یابی به اغراض
را نمی دهنــد .حتی در کشــوری مثل فرانســه کــه خود را
مهد تمدن ،فرهنگ و دموکراســی می داند ،دیدیم که چه
برخوردی با اندیشمندانی چون روژه گارودی داشتند .البته
در کشور ما به رغم جوسازی های جهانی معموال با سعه صدر
بیشتری برخورد شده و حتی در مواردی با تساهل و تسامح به
اثار معاندان تابلودار هم فرصت جوالن داده شده که در این
خصوص باید از افراط و تفریــط اجتناب کرد .نگاه بدبینانه
و دقت های وســواس گونه همان قدر به بالندگی فرهنگ و
هنر ضربه می زند که میدان دادن به کسانی که قبله امالشان
فرهنگ غرب است .کسانی که بعد از پیروزی انقالب تمام
تالش خود را به کار گرفته اند که به نظام اســامی و تفکر
اسالم ناب ضربه بزنند .واقعا ساده لوحی نیست به افرادی
که از منافقین ،سلطنت طلب ها ،چریک های فدایی خلق
و ...حمایــت کــرده و هنــوز در رویای بازگشــت حکومت
شاهنشاهی به کشور هستند فرصت داد تا به تحریف تاریخ
پرداخته ،چهره خائنان را به جای خادمــان معرفی کرده و
همنوا با صهیونیســت ها و نظام سلطه و ســرمایه داری به
ســیمای مظلوم ملت چنگ بیندازند؟! شاید در شعار بتوان
بین اثر و صاحب ان فاصله گذاشــت و با مغلطه و سفسطه
توجیهاتی را مطــرح کرد ،هدف اصلی کــه تطهیر عناصر
ملحد و معاند اســت را بیان نکرد تا در جامعه عادی ســازی
شده و به انها مشروعیت بخشید اما با کمترین تامل می توان
به پیامدهای منفی این نگرش پی برد .اسامی متعددی در
ذهــن دارم که در این مجــال قصد ندارم به انهــا بپردازم و
صرفا پای بندی به ضوابط نشــر کتاب را به دست اندرکاران
یاداوری می کنم.
تفسیر شــما از تمامیت خواهی فرهنگی برخی از
جناح ها یا تحریم برخی جشنواره ها و رویدادهای
رسمی از سوی برخی هنرمندان چیست؟
انحصار طلبــی و تمامیت خواهــی از ســوی هیچ
گروه و طیفی قابل قبول نیســت .متاســفانه این مباحث از
اول انقالب بیشتر از سوی کسانی مطرح شده که هر زمان
فرصت پیدا کرده اند به قلع و قمع افراد و جریانات غیر همسو
با خود پرداخته اند .ایشــان عمال تابع این شعار هستند که
هرکس با ما نیســت دشمن ماست و به رغم شــعارهای زیبا
و فریبا ،در عمل تحمل و شــرح صدر کمتری از خود نشان
داده اند .البته در دیگر حوزه ها هم مع االســف شــاهد این
پدیده هستیم .کســانی که بیشــترین ارتباط را با کارهای
امنیتی و سیاسی داشته اند ،کسانی را که سابقه فعالیتشان
روشن و مشخص است متهم به داشتن نگاه امنیتی می کنند
تا بهره گیری سیاسی داشته باشند.
تعیین چارچوب و محوریت برای جشــنواره های
فرهنگی و هنری را چقدر درست می دانید؟
هر رویداد فرهنگی از جمله جشــنواره ها با اهداف
خاصی برگزار می شــوند کــه طبیعتا باید محــور برنامه ها و
موضوعات مشــخص شود .مثال برای جشــنواره فرهنگی
هنــری امــام رضــا(ع) یــا جشــنواره خلیج فــارس تعیین
چارچوب ها و اولویت ها اعالم می شود .یا برخی جشنواره ها
مثل قربان تــا غدیر ،جشــنواره بصیــرت که به مناســبت
9دی برپا می شــد ،یا کنفرانس هالیوودیسم و امثال ان که
متاسفانه کمرنگ یا بی رنگ و تعطیل شده اند ،پذیرای اثار
متناسب بوده اند و انتظار اینکه محصوالت و اثار غیر مرتبط
پذیرفته شوند معقول نیست .البته این برنامه ها هرگز مانعی
برای خلق اثاری خارج از این موضوعات و ســوژه ها نیست
اما چه بسا این اثار صرفا دغدغه پدیداورنده ان باشد نه نیاز
جامعه و اولویت کشــور؛ بنابراین توقع اینکه هر اثری مورد
حمایت قرار گیرد منطقی به نظر نمی رسد.
تجربه شــما در دوران وزارت در برابــر فیلم ها و
کتاب هایی که از نظر موارد ممیزی محل اشــکال
بوده اند ،چیست؟
تاکید بر این بود که با صاحب اثر گفت وگوی منطقی
شود تا اشکاالت حتی المقدور برطرف شود و تا حد امکان
اعمال سلیقه صورت نگیرد .به عالوه در مواردی که مطلع
می شــدم و ضرورت داشــت با افراد صاحب نظر مشــورت
می شد .بنده هم ایرادات را بررسی کرده یا فیلم را می دیدم؛
بنای ما رفع اشکاالت اساســی و اغماض موارد جزئی بود.
البته بحث در این زمینه مفصل است و در فرصتی دیگر باید
به ان پرداخت.
اساســا از نظــر مواضع سیســتم وزارت ارشــاد
اولویت تولید اثار نمایشی ،موسیقی ،کتاب و...
با چه موضوعاتی است؟ ایا موضوعات دیگری که
دغدغه هنرمندان دیگر هســتند هــم مورد توجه
قرار می گیرند؟
همه موضوعاتی که مورد نیاز جامعه بوده و به رشد و
کمال افراد کمک می کند مورد توجه است؛ بنابراین هر انچه
ارتقای بینش و اگاهی را به ارمغان اورده و فضایل انســانی
را نشر می دهد در اولویت است .بر این مبنا ترویج اخالق و
معنویت ،وحدت و همبستگی جامعه ،روحیه ایثار و خدمت،
تبیین مباحث اعتقادی ،بهره گیری از اموزه های تاریخی،
احیای ارزش های انقالب و دفاع مقدس ،فرهنگ مقاومت،
ظلم ســتیزی و دفاع از مظلوم از جمله اولویت ها به حساب
می اید .البته در اعالم اولویت ها قطعا بــا ارباب فرهنگ و
هنر مشورت می شــود و در این حوزه نمی توان دغدغه ها و
عواطف پاک هنرمندان دلسوز را نادیده گرفت.
عــده ای معتقدند در دوره هــای مختلف به لحاظ
تخصیص بودجــه در خصوص تولیــد اثار هنری
و فرهنگــی تبعیض هایی صــورت گرفته و برخی
موضوعات در اولویت بوده اند .همچنین معتقدند
در خصوص این موضوع ســلیقه ای عمل شــده
است .نظر شما در این باره چیست؟
این ادعــا در مقاطعی کم و بیــش می تواند مطابق
واقع باشد .سعی همکاران ما بر رفع تبعیض ها و نصب العین
قرار دادن عدالت بود؛ هرچند که اجرای عدالت تا حد زیادی
دشوار و از نظر عده ای تا حدودی دست نیافتنی است .البته
این تبعیض در خصوص استان ها و شهرستان ها مشهودتر
است؛ بنابراین در دوره مسئولیت به اقصی نقاط کشور سفر
کردیم تا هم پروژه های عمرانی را به نتیجه برسانیم و هم به
اهالی فرهنگ و هنر در مناطق مختلف کشور توجه بیشتری
داشته باشــیم .بیش از 250ســفر در داخل کشور نشانگر
این اهتمام است که ادامه این جهت گیری ولو با سرعت و
جدیت کمتر می تواند ما را به عدالت نزدیک تر سازد.
با توجه بــه اینکه غرب از ابتــدای انقالب به فکر
جنــگ نــرم و تضعیف انقــاب از طریــق تزریق
فرهنگ خود بــوده ،در این میــان نقش مدیریت
فرهنگــی کشــور و در راس ان وزارت فرهنــگ و
ارشاد اسالمی چیست؟
با توجه به انکه از جمله وظایف و اختیارات مدیران
فرهنگی اعطای مجوز ،نظارت و حمایت از اثار و محصوالت
فرهنگی اســت بنابرایــن بــا اولویت بنــدی ،برنامه ریزی و
اسیب شناســی می توانند نقش قابل توجهــی را در مقابله با
جنگ نرم ایفا کنند .البته این امر منوط به باور نســبت به این
مقوله و عزم و اراده جدی برای مواجهه اســت .در مقاطعی
مدیران ارشــدی چــون مهاجرانی ســکاندار فرهنگ و هنر
بودند که امروز خود و مدیران ایشــان در خدمت رسانه های
بیگانه و پیشبرد اهداف بدخواهان نظام جمهوری اسالمی
هســتند .این اتفاق هم یک شــبه رخ نداده و حاصل نوعی
تفکر و بینش است که سال ها پس از هشدار رهبری ،تهاجم
فرهنگی را توهم می پنداشتند .بنابراین به جای مقابله زمینه را
برای تهاجم بیشتر به اعتقادات اصیل ،ارزش ها و مقدسات
باز می کردند .به گونه ای کــه در مقطعی مقام معظم رهبری
فرمودند که برخی روزنامه ها پایگاه دشمن شده اند .بنابراین از
چنین افرادی و صاحبان چنین تفکراتی چه انتظاری می توان
داشت؟ در زمان مدیریت چنین افرادی فقط می توان گفت:
«ما را به خیر تو امید نیست ،شر مرسان».
ایــا وزارت فرهنــگ و ارشــاد اســامی تاکنــون
توانســته نقش خــود را در این زمینه به درســتی
ایفا کند؟
در مقاطع مختلف اقداماتی صورت گرفته خصوصا
در دولت های نهم و دهم ،اما این اقدامــات کافی نبوده و
انتظار از دســتگاه های فرهنگی بیش از اینهاست .باتوجه
به سرمایه گذاری فراوان دشمن ،به نوعی وفاق و همراهی
در کنار بهره گیری از تمام ظرفیت ها برای صیانت از اصول
و ارزش ها به اضافه دفع تهاجمات همه جانبه در کشور نیاز
داریم .مهم تر از دفاع از ارمان ها و پدافند در برابر حمالت
بی وقفه ،به اقدامات ایجابی ،افندی و به چالش کشــیدن
مبانی فکــری لیبرال دموکراســی همراه با به رخ کشــیدن
رفتار انان در نقض حقوق بشر ،جنایات گسترده ،حمایت از
جریانات ضد اندیشه و تفکر مثل تکفیری ها نیاز داریم.
3
نگاهی به موضع گیری مراجع
و پاسخگویی جنتی
عملکرد وزارت فرهنگ و ارشــاد اسالمی در خیلی از
دوره ها ،به خصوص از زمــان وزارت عطاءالله مهاجرانی،
همواره موضوع بحث علمای قــم و بعضا مورد تذکر مراجع
تقلید بوده اســت .وزارت فرزند ایت الله جنتــی هم بر این
وزارتخانه مانع از ان نشــده که علمای تشــیع ،نســبت به
انچه بعضا با موازین دین ،عالوه بر ارمان ها و ارزش های
انقالب ،در تنافر می بینند یا می شنوند ،اعتراض نکنند.
ســال گذشــته هم یکــی از مــواردی که بــه چنین
سرنوشــتی دچار شــد ،شــایعه صدور مجوز رســمی برای
البوم ها و کنســرت هایی حاوی تکخوانی زنان بود که البته
وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی ان را ناشی از ارائه اطالعات
غلط توصیف کرد.
ایــات عظــام مکارم شــیرازی ،نوری همدانــی،
صافی گلپایگانــی و علوی گرگانی از علمایــی بودند که در
اظهارات جداگانه ای نســبت بــه برخی رفتارهــای وزارت
ارشــاد اعتراض کردند .ایت الله العظمی مکارم شیرازی در
درس خارج فقــه خود ارزش های انقالب اســامی را مورد
تاکید قرار داد و ابراز داشــت« :وزارت ارشــاد ارزش های
انقالب را یکی پس از دیگری زیر پا می گــذارد ،داد مردم
بلند شده؛ همه روزه شــکایات و گله های متعدد به دفتر ما
می رسد که وزارت فرهنگ و ارشاد که پسوند اسالمی را هم
یدک می کشد چرا ارزش های انقالب را یکی بعد از دیگری
زیرپا می گــذارد؟» وی خطاب به دســت اندرکاران وزارت
ارشــاد با بیان اینکه مردم به ویژه مردم انقالبی را عصبانی
و ناراضی نکنید ،گفــت« :همین مــردم انقالبی بودند که
انقالب کردند .ناراحت کردن انها اثار بسیار بدی را به دنبال
دارد ».این مرجع تقلید تاکید کرد« :به مسائل بی اهمیت
و بی ارزش توجــه می کنند ،مردم از ما توقــع دارند که تذکر
دهیم؛ امیدواریم این تذکرات سبب هوشیاری شود».
ایت الله العظمی نوری همدانــی از دیگر مراجع عظام
تقلید نیز در درس خارج فقه خود که در مسجد اعظم قم برگزار
شــد با اشــاره به صدور مجوز برای تکخوانی زنان از ســوی
وزارت ارشاد ،این اقدام را محکوم کرد و گفت« :این انقالب،
اسالمی و دینی اســت؛ حضرت امام رضوان الل ه تعالی علیه
بارها تاکید می کردن د ای علما به داد اسالم برسید».
ایــن مرجع تقلیــد اظهار داشــت« :هــر جریانی که
برخالف امام و اســام باشــد ،مورد تایید نیســت .ما اجازه
نمی دهیم برخی مســائل خالف شــرع بــا مجوزهایی که
ارشاد برای ان می دهد معمول و مرسوم شود و جلوی ان را
می گیریم ».وی تاکید کرد« :خواندن زنان در برابر مردان
به نص صریح قــران حرام اســت و در این بیــن فرقی بین
تکخوانی و همخوانــی وجود ندارد؛ بنابراین وزارت ارشــاد
حق ندارد چنین مجوزی بدهد ،مــردم نیز چنین اجازه ای را
به انها نمی دهند».
ایت الله نوری همدانی در عین حال خاطرنشــان کرد:
«هر فیلم و جشــنواره و برنامه ای که متضمــن ارزش های
انقالب باشد ما از ان حمایت می کنیم ،اما اگر اینگونه نباشد
ما با ان مخالفیم و جلوی ان را می گیریم و به وزارت ارشــاد
اجازه چنین کاری را نخواهیم داد .بحمدالله حوزه علمیه قم
که از اول همراه با انقالب و امام بود امروز هم همراه و همگام
با رهبر معظم انقالب است و موید نظام و رهبری بوده و کامال
بیدار و هوشیار است .تاکید می کنیم هر فیلم و برنامه ای که
بخواهد برخالف اسالم باشــد و وزارت ارشاد بخواهد به ان
مجوز دهد ،جلوی ان را می گیریم .ما طرفدار اسالم هستیم
و کاری به دولت ها نداریم ،هر کس براســاس قواعد اسالم
گام بردارد حامی او هستیم ،در دولت قبل نیز موضع ما همین
بود؛ اگر بنا باشد امروز نتوانیم جلوی این را بگیریم فردا چطور
می توانیم جلوی دیگر منکرات را بگیریم؟»
در ادامــه انتقادهای مراجع و علمــا از عملکرد وزارت
ی گلپایگانی نیز تاکید
ارشاد ،ایت الله العظمی لطف الله صاف
کرد« :دولتمردان همان طور که به مسائل اقتصادی و رفاه
و اســایش مردم باید توجه داشته باشــند ،به مسائل دینی و
اخالقیات در جامعه هــم باید توجه بیشــتری کنند .وزارت
ارشاد اسالمی وظیفه بسیار ســنگینی برعهده دارد .شیوع
بعضی از منکرات در جامعه موجب تضعیف نظام اســامی
است .منکر هرگز با مجوز نهادی ،معروف و مشروع نخواهد
شد .دولتمردان ما همان طور که به مسائل اقتصادی و رفاه
و اســایش مردم باید توجه داشته باشــند ،به مسائل دینی و
اخالقیات در جامعه هم باید توجه بیشتری کنند».
حضرت ایت الله العظمی علوی گرگانــی نیز در دیدار
اعضای برگزارکننده کنگره شهدای بسیج دانشجویی استان
قم با اشاره به جایگاه شــهید و شــهادت در جامعه ،گفت:
«دســت های بیگانگان در حال خرابــکاری در همه ارکان
جامعه اســت و می خواهد انقالب اســامی را بــه انحراف
بکشــاند و ما باید با ان مقابله کنیم .دشــمن با لباس حق و
اهداف مقدس به میدان می ایــد .انها می خواهند فرزندان
فرهنگ
این انقالب را به انحراف بکشــانند و فریب دهند و ما باید در
این زمینه بسیار هوشیار باشیم و نگذاریم انها به اهداف خود
برســند .انقالب ما بر پایه دین و مذهب اســت و خون های
بسیاری برای ان ریخته شده است».
ایت الله علوی گرگانی با اعتراض نسبت به تکخوانی
خواننده های زن در کشور و مجوز وزارت ارشاد به انتشار البوم
تکخوانی بانوان ،خاطرنشان کرد« :نباید اجازه دهیم برخی
اهداف امام و انقالب را به بیراهه بکشانند و عزت زنان جامعه
را به بــازی بگیرند ،چرا که یکی از اهــداف امام خمینی(ره)
از انقالب اسالمی تکریم زن و مقام زن در جامعه است».
این اعتراض ها درحالی بیان شد که چند روز بعد ،علی
جنتی در ســخنانی پس از اجرای ویژه ســی امین جشنواره
موسیقی فجر تاکید کرد« :مسائلی که اخیرا درباره تکخوانی
بانوان مطرح شده از اساس اشتباه است و هیچ پای ه و اساسی
ندارد .به هیچ البوم تکخوانی بانوان از طرف وزارت ارشــاد
مجوز داده نشده و هر چه هست همخوانی بوده است .برخی
از مراجع محترم تقلید بر اساس گزارش های نادرستی که به
انها داده شده بود ،اعتراضاتی داشتند .ما نگرانی هایی را که
عمدتا برخاسته از انگیزه های دینی انان است ،درک می کنیم
و به سخنان انها احترام می گذاریم.
ولــی در عین حال ایــن را صریحا می گویــم که ما به
هیچ البوم تکخوانی مجوز ندادیم و هر چه بوده همخوانی
بوده اســت .باید این موضوع را در نظر گرفت که برخی در
این خصوص دروغ جعل می کننــد .باید با مواردی که دروغ
گفته می شــود و تحریف در واقعیت می شود ،برخورد کرد.
این مسئولیت تنها بر عهده وزارت ارشاد نیست؛ سایت های
خبری تحــت قانون مطبوعات هســتند و هیــات نظارت بر
مطبوعات بایســتی روی این قســمت تصمیم گیری کند.
جالب است در گذشته مواردی بوده که در همخوانی اقایان
و خانم ها ،صدای خانم ها حتی غلبه داشت اما در ان زمان
قرار نبود که اعتراضی در این خصوص صورت بگیرد .ولی
حاال قرار بر این است که اعتراض شود!»
همچنیــن وزارت ارشــاد در اطالعیه ای بــا تاخت به
مخالفان سیاســی دولت اعالم کرد« :دولــت تدبیر و امید
توانســت در مدت کوتاهی فاصله اهالی فرهنگ و هنر که
بخش بزرگــی از فرهیختگان جامعه را تشــکیل می دهند با
بدنه دولت و نظام از میان بردارد و انــان را دوباره به اغوش
جامعه بازگرداند .متاســفانه این اقدام موفق دولت در حوزه
فرهنگ به مذاق برخی از رسانه ها خوش نیامده و در این راه
بارها سعی کرده اند با قلم فرسایی های فراوان ،شایعه پراکنی
و حاشیه سازی های بی مورد و درج اخبار نادرست ،غیردقیق و
مغرضانه اسباب ناراحتی و دل نگرانی برخی از دلسوزان نظام
و علمای گرانقدر را فراهم سازند».
مثلث | شماره 256
فرهنگ
205
پرون
د
ه
دوم
سالمتوسط ها
سینمای ایران در سال 93چه روزهایی را گذراند؟
فرهنگ
نزول؛ از پرده نقره ای تا صفحه شیشه ای
نگاهی چندوجهی به جشنواره فیلم فجر سی و سوم
عباس کریمی عباسی
1
منتقد
فرهنگ
208
مثلث | شماره 256
جشــنواره فیلم فجر باتوجه به انتخــاب بهترین ها یا
الاقل فیلم های مطرح تر یک ســال تولید ســینمای ایران
می تواند محل خوبی بــرای پیش بینی وضعیــت اکران در
سال اینده باشد ،هر چند ویترین کامل محصوالت سینمای
ایران نیست و برای مثال فیلم فرمان ارا که بنا به درخواست
خودش در اخرین ســاعات برنامه ریزی جشــنواره از بخش
مسابقه حذف شــد ممکن است فیلمی باشــد که معادالت
پیش بینی های اکــران را بر هم زند مضاف بــر اینکه تعداد
ی در
سالن های سینما و نوع انها و روزهای اکران نقش مهم
فروش فیلم ها دارند.
با این حــال می توان باتوجــه به محتــوای فیلم ها و
داستانی که دارند حدس هایی راجع به اقبال عمومی درباره
انها زد و از این منظر سال پرمخاطبی را برای سینمای پیش
رو پیش بینی کرد.
مخاطب؛ عنصر فراموش شده در سینمای ایران ،باید
توجه داشت که مردم امروز با 30سال گذشته فرق دارند و این
تفاوت عالوه بر تغییرات فرهنگی و اجتماعی مشمول زمان
به رسانه های رقیب سینما نیز باز می گردد .زمانی سینما یکی
از اصلی ترین مراکز عمومی برای پــر کردن اوقات فراغت
بود اما اکنون گوشــی های موبایل و شــبکه های اجتماعی
و بازی های رایانه ای از ســویی و شــبکه های ماهواره ای و
فیلم های ویدئویی و اثار جدیــد جهانی که با یک کلیک در
ظرف کمتر از یک ســاعت در دســترس قرار گرفته و قابل
دانلود هستند از سوی دیگر به مردم قدرت انتخاب داده اند
تا نوع رسانه خود را گزینش کنند .از این رو جذابیت باید یکی
از مهمترین ویژگی های فیلم های ایرانی باشد که متاسفانه
نیست.
فیلم های فجر امسال در نگاه کلی به چند دسته تقسیم
می شوند« :دسته اول شــامل فیلم های پر هنرپیشه اما کم
بضاعتند .ارغوان و شیفت شب از این دسته فیلم ها هستند
که با وجود داشتن داستان سرراســت و عامه پسند به دلیل
تکیه زدن بر بازیگران خود از موارد دیگــر غافل مانده و در
مجموع فیلم خسته کننده ای شــده اند .تهیه کنندگان این
نوع فیلم ها حتی قبل از تولید به سر در سینماها فکر می کنند
تا با اسامی زیاد روی پوستر فیلمشان مردم را برای دیدن فیلم
ترغیب کنند .هر چند این ترفند تا قسمتی جواب می دهد اما
تجربه نشــان داده که مردم دیگر خیلی به تعــدد بازیگران
فکر نمی کنند و چیزی که برای انها مهم است این که برای
فیلمی پول بدهند که به میزان هزینه ،بیارزد و بتواند دقایق
تاریک سالن سینما را به خاطره ای لذتبخش و هر چند کوتاه
تبدیل کند.
دســته دوم فیلم هــای تجربــی بــا دغدغه هــای
شــخصی اند .در این فیلم ها با دو رویکرد روبه رو هستیم؛ یا
انقدر شــخصی و متفاوت هســتند که مخاطب هیچ رغبتی
به دیدن انها پیــدا نمی کند یا با نمایش یک ســاختار جدید
توجــه را به خود جلــب می کننــد .فیلم های « مــن دیه گو
مارادونا هستم» از دسته اول و فیلمی نظیر« اعترافات ذهن
خطرناک من» در دســته دوم قرار می گیرنــد .البته هر دو
دسته از مخاطب کمتری نسبت به فیلم های دیگر برخوردار
خواهند بود ،چر اکه عموم در کل به ا ین فیلم ها تمایلی نشان
نداده و نخواهند داد .در دسته سوم فیلم های عامه پسند قرار
دارند که ممکن است در گیشــه اقبال داشته باشند اما تاثیر
چندانی بر فیلمسازی ایران نخواهند داشت و در تاریخ سینما
فراموش می شوند«.ناهید و جامه دران» را می توان از این
دسته فیلم ها دانست.
دســته چهارم به انیمیشــن ها تعلق دارد کــه اگرچه
پیشــرفت زیادی را از لحاظ ســاختاری در انیمیشن سازی
ســینمای ایران نشــان می دهند اما به دلیل همان مشکل
همیشگی ســینمای کودک و نوجوان بعید است در سینما
مورد توجــه قرار گیرنــد .فیلــم «شــاهزاده روم» با وجود
محتوای ارزشــمندش باید مــورد حمایت رســانه ای دیگر
نظیر تلویزیون قرار گیرد هر چند با ســاخت بیشــتر از این
نوع انیمیشــن ها و تربیت ذهن مخاطب می توان به اینده
ان امیدوار بود.
برخی از فیلم ها هم در دســته خاصی قرار نمی گیرند.
برای مثال فیلم «احتمال باران اسیدی» با وجودی که یک
فیلم تجربی است به دلیل حضور شــمس لنگرودی و بازی
خوبش ممکن است فیلمی مقبول مردم هم شود و از سویی
به دلیل داستان پراکنده و بی س را نجامی که دارد احتمال دارد
مردم با ان ارتباط برقرار نکنند.
فارغ از دسته بندی و موارد مذکور عمده فیلم ها توانایی
جذب مخاطــب را ندارنــد .در اکثر انها جســارت و بدعتی
نمی بینیم و بیشتر تکرار مکرراتی هستند که پیش از این در
سینمای ایران وجود داشــته است .شخصیت پردازی های
فیلم های امسال نسبت به سال گذشته از ضعف مضاعفی
برخوردار و تعــداد اقتباس هــای ادبی خیلی کمتــر از قبل
هســتند .دلیل دیگر تولید فیلم با ســاختاری بــر مبنای مد
روز سینمای ایران اســت! کافی است تهیه کنندگان خبری
بخوانند مبنی بر تولیــد یک فیلم با فــان موضوع و فالن
ساختار .ســریع دنبال فیلمنامه نویس و کارگردانی می روند
تا با همان ســاختار و موضوع فیلمی تهیه کننــد و از مد روز
سینمای ایران عقب نمانند .زمانی مثلث عشقی مد بود ،یک
وقت هایی پایان باز و امسال هم شاهد داستان های در هم
زمانی سینما یکی از اصلی ترین مراکز عمومی
برای پر کــردن اوقات فراغت بــود اما اکنون
گوشــی های موبایل و شــبکه های اجتماعی
و بازی های رایانه ای از ســویی و شبکه های
ماهواره ای و فیلم هــای ویدئویی و اثار جدید
جهانــی که با یــک کلیک ظرف کمتــر از یک
ساعت در دسترس قرار گرفته و قابل دانلود
هستند از سوی دیگر به مردم قدرت انتخاب
داده اند تا نوع رسانه خود را گزینش کنند .از
این رو جذابیت یکی از مهمترین ویژگی های
فیلم هــای ایرانــی باید باشــد که متاســفانه
نیست
برهم و بی پایان با شخصیت های تعریف نشده و به امان خدا
رها شده هستیم.
مشکل دیگری که در جشنواره فیلم فجر دیده می شود
انتخــاب فیلم ها برای بخــش مســابقه و از ان بدتر داوری
انهاســت که خالف نظر عمده منتقدان فیلم ها در رشته ای
سیمرغ گرفتند که انتظارش اصال نمی رفت و برخی فیلم ها
که از ساختار و محتوای خوبی برخوردار بودند به دلیل تعارض
با دغدغه یا سلیقه داوران نادیده گرفته شدند .این انتخاب ها
حتی توســط برخی از ســینماگران در اختتامیه ابراز شــد و
هومن سیدی از گرفتن جایزه اش برای بازیگری تعجبش را
فرهنگ
نشان داد چرا که انتظار گرفتن جایزه برای کارگردانی فیلم
اعترافات ذهن خطرناک من را داشت.
اسیب های اجتماعی و فیلمسازان
جــدا از دســته بندی های ســاختاری ،در فیلم هــای
جشــنواره سی و ســوم فیلم فجر نوعی توجه به اسیب های
اجتماعی دیده می شود:
فیلم ناهید درباره زنی مطلقه اســت که درامد ناچیزی
دارد و کرایه خانــه اش عقب افتاده .وی کــه ناهید نام دارد
با جوانی که او نیز از همســر قبلی اش طــاق گرفته و یک
دختربچه دارد نامزد می کند اما همسر قبلی که معتاد و قمارباز
است مشــکالتی را ایجاد می کند و در پایان فیلم با تصمیم
ناهید مبنی بر شکایت به دادگاه که در تمام طول فیلم از ان
حذر می کرد تمام می شود و این درســت نقطه ای است که
داستان باید از ان اغاز می شد .فیلم هایی مثل ناهید و امثال
ان نشان می دهند که ساختار سینمایی را برای بیان یک قصه
سریالی تلویزیونی انتخاب کرده اند و برای همین در جذب
مخاطب ناموفق و در بیان منظور خود ابترند.
بسیاری از فیلم های تولید پنج سال گذشته سینما دچار
این مشکل هستند و کارگردانان بدون توجه به مدیوم سینما
و تفاوت ان با تلویزیون به صرف وجود یک داستان فیلمی را
ارائه می دهند که ناقص است و بیشت ر به درد سریال سازی و
تلویزیون می خورد.
این اشــتباه حتــی از کارگردانان باتجربــه و امتحان
پس داده ای چون کمال تبریزی نیز سر می زند و در فیلم طعم
شیرین خیال که بنا بر ســاختار تازه و لطیف ان می توانست
فیلم خوبی باشد شــاهد همین ساختار ســریالی و ادامه دار
هســتیم ضمن اینکه این فیلم بــه دلیل وجــوه تبلیغاتی و
سفارشــی بودنش به شــعارزدگی می افتد ؛ اتفاقی که برای
فیلم خوش ساخت اما سیاست زده روباه هم روی داده است.
منهای ساختار ،مشــکل اصلی فیلم هایی که رویکرد
اجتماعی دارند پژوهش های سردســتی – تــازه در صورت
وجود داشتن – انهاست که تک بعدی و خطی لحا ظ می شوند
در حالی که باید میدانی و چند بعدی و باتوجه به المان های
مختلف اصلی و فرعی اســیب مطرح شــده باشــند .برای
مثال در فیلم خانه دختر موضوعی که ریشــه در عرف دارد
بدون انکه درســت و غلط بودن ان برای مخاطب روشــن
شــود با بزرگنمایی حادثه اصلی فیلم را که مرگ دختر است
می افریند در حالی که غیر قابل باور و غیرقابل قبول از سوی
مخاطب است ،جدا از اینکه تشکیک های پیاپی در داستان
که سرانجامی مشخص ندارند به این سردرگمی می افزاید.
در فیلــم جامه دران هم ما شــاهد ســاختار به شــدت
تلویزیونی برای فیلم هستیم و اپیزودهای فیلم بیش از انکه
کمک به نزدیکی فیلم به سینما بکند ان را دور می سازد و در
پایان فیلم بیننده احساس می کند که بخشی از سریال پس از
باران را تماشا کرده است که موضوعی مشابه این فیلم دارد.
اعتیاد؛ تبلیغ یا تقبیح؟!
اعتیاد همچنان دغدغه اصلی برخی از فیلم هاست یا
به نوعی حادثه اصلی یک فیلم را رقم می زند .مشــکلی که
وجود دارد این اســت که برخی فیلم ها مشــخص نیست به
اموزش اعتیاد و تبلیغ ان می پردازند یا قصد هشدار و تقبیح
ان را دارند؟فیلم اعترافات ذهن خطرناک من ،مواد مخدر
را بهانه ای برای پیشبرد داســتان می کند و همانطور که در
ممنتوی نوالن شخصیت اصلی به دلیل فراموشی نمی تواند
وقایع اطراف را درک کرده و خوب و بد را از هم تشخیص دهد
شخصیت اصلی این فیلم نیز دچار اتفاقاتی است که خیال و
واقع ان مشخص نیست و البته جای فراموشی عامل اصلی
مواد مخدر است .در فیلم ناهید این اعتیاد است که زندگی
ناهید را از هم پاشد اما همسر معتاد قبلی وی اعالم می کند
که ترک کرده و می خواهد دوباره با وی زندگی کند .این ترک
کردن در شــرایط بدی که او دارد و از یکسو بد هکار است و
از ســویی دیگر ضربه ناشــی از طالق را خورده چنان ساده
بیان می شود که مردم تشویق می شوند به مواد مخدر روی
اورند و بعد هم هر وقت خواستند ترک کنند در حالی که ترک
مخدرات خیلی ضعیفی مثل کافئین قهوه و نوشابه یا حتی
تئین چای هم به شدت سخت اســت چه رسد به مواد مخدر
شــیمیایی امروزی .قصد از بیــان این موارد این اســت که
متاسفانه در سینمای ایران بودجه ای برای پژوهش در فیلم
نیســت و اگر بوده به ندرت این کار انجام شــده است ،در
حالی که در ســینمای موفق جهان عمده هزینه به پژوهش
و فیلمنامه تعلق می گیرد و فیلم هایی بوده اند که سال ها بر
انها پژوهش شده و نمونه اخیر ان میان ستاره ای کریستوفر
نوالن است که فقط شش سال تحقیق علمی روی ان انجام
شده است .از این منظر اعتیاد باتوجه به پیچیدگی هایی که
پزشکان و روانپزشکان بر ان معترفند ،از اهمیت بیشتری در
این زمینه برخوردار است و مثالی نظیر ان باید باتوجه بیشتری
بر پرده سینما جای بگیرد که متاسفانه کمتر دیده می شود.
جایی برای کودکان نیست!
کو نوجوان همچنان مظلوم و سر به زیر
سینمای کود
در جشنواره حضور دارد و در اقلیت .این فیلم هایی هم که در
جشنواره فیلم فجر حضور پیدا کردند به تقریب در جشنواره
فیلم کودک و نوجوان بوده اند؛ مبارک ،فرار از قلعه رودخان،
یحیی سکوت نکرد و شاهزاده روم .فیلم ها درخشان نیستند
اما ساختاری معمول و مقبول دارند که دیگر سینمای کودک
ایران به ان عادت کرده است .در این میان «یحیی سکوت
نکرد» فیلمی است که بین مخاطب بزرگسال و نوجوان دست
و پا می زند چرا که داستانی برای بزرگترها دارد که قهرمان ان
یک نوجوان اســت و ما را به دهه هفتاد می برد که سینمای
کودک و نوجوان مملو از این نوع فیلم ها بود .شاهزاده روم
هم با وجود برخی مشکالت کوچک تکنیکی نشان می دهد
انیمیشن ایران توانایی جذب مخاطب را دارد و اگر بیشتر به
ان بها داده شود می تواند برای بچه های ایرانی جذاب و حتی
اگر توانایی حذف محصوالت خارجی را نداشته باشد در کنار
انها مخاطب کودک خود را داشته باشد.
پرده نقره ای یا صفحه شیشه ای؟
به دلیل مشکالت اکران ،بســیاری از فیلم های چند
سال اخیر هستند که به نظر می رســد برای شبکه ویدئویی
ساخته شده اند و تهیه کنندگان انها که خیلی دغدغه بازگشت
سرمایه در ســینما را ندارند ،با فروش به شــبکه ویدئویی به
ســرمایه اولیه دســت می یابند و با وجود غرولندهای مداوم
خود حتما به سود هم می رسند که دوباره فیلمی دیگر را تولید
می کنند .این فیلم ها ممکن اســت از منظــر کارافرینی به
اهالی سینما کمک کنند و در امدزایی ایجاد کنند اما به اکران
و سالن های سینما و فرهنگ سینما رفتن صدمه می زنند چرا
که تماشاگر سینما عادت می کند به جای سینما رفتن فیلم
خود را در تلویزیون تماشــا کند که دلیل ان همان ســاختار
غیرسینمایی فیلم و نبود احساس نیاز تماشاگر به دیدن ان
در سالن سینما و بر پرده نقره ای است.
این یک حقیقت محض است که با وجود رسانه های
رقیب امروزی از محبوبیت ســینما و تماشــای فیلم بر پرده
کاسته شده اســت اما با تمهیداتی می توان ان را احیا کرد.
وقتی که سینم ا در امریکا دومین منبع مالی کشور محسوب
می شــود و این موضوع در هند در راس همه درامدهاست،
پس می تــوان با تولید فیلم هــای جذاب مــردم را دوباره به
ســینماها کشــاند و حتی فیلم ضعیفی چون کاله قرمزی و
بچه ننه که ســاختار خوبی ندارد می تواند به دالیل دیگری
مخاطب را به سینما بکشــاند .در این زمینه شرط اول تولید
خوب است و شرایط دیگر توزیع مناسب است که بدون تبلیغ
صحیح سود چندانی نخواهد داشت .تلویزیون کشور باید در
تبلیغ فیلم های سینمایی و شــیوه های قدیمی در این زمینه
تجدید نظر کند تا ســینما بتواند دوباره روی پای خود بایستد
و ان صف های پرشکوه سینمای دهه شصت دوباره جلوی
سالن ها ایجاد شوند.
مثلث | شماره 256
فرهنگ
209
فرهنگ
دوستت دارم ،فیلم عاشقانه نمی سازد
گفت وگو با فرزاد موتمن ،کارگردانی که به سیمرغ اعتقاد ندارد
فرهنگ
210
مثلث | شماره 256
بیتا حقیقی پور
خبرنگار
اقای موتمن! دوســت دارم به عنوان ســوال اول
از شما بپرسم که ایده اولیه این فیلم از کجا امد؟
فکر نمی کنم در پاســخ به این ســوال فرد مناسبی
باشم ،این سوال را باید نویسنده فیلمنامه پاسخگو باشد.
به هر حال شــما کارگــردان ایــن اثر هســتید و از
بسیاری جزئیات اگاهی دارید...
خیر ،من فقط قصه را می خوانم و به قصه اهمیت
می دهم .حاشیه ان به من ربطی ندارد .در مورد این فیلمنامه
هم زمانی که ان را خواندم جذب شــدم و تصمیم گرفتم ان
را بسازم.
چه چیزی باعث شد جذب این قصه شوید؟
من اساسا فیلم های عاشقانه را دوست دارم .البته
منظور از فیلم عاشقانه فیلمی اســت که عشق را به تصویر
بکشد ،زیرا بسیاری از کارگردانان و فیلمسازان و حتی مردم
به عنوان مخاطب فکر می کنند زمانی که در فیلمی شخصی
به مخاطب خود ابراز عالقه کند و بگوید« :دوستت دارم» به
نظر انها این یک فیلم عاشقانه است ،در صورتی که این گونه
ی است که ِا ِلمان های عشق را به
نیست .فیلم عاشقانه فیلم
تصویر بکشد یا شما به عنوان فیلمساز بتوانی ان را به تصویر
بکشی .مانند فیلم «شب های روشــن» که عشق در طبقه
روشنفکر به تصویر کشیده شد یا همین ساخته که عشق را
در طبقه کارگر به تصویر کشیدم ،النگ شات()long shot
و کلوزاپ( )close upهــا در بخش های مختلف فیلم های
عاشقانه ان را زیبا می کند و من ان را دوست دارم.
شــما در یکی از مصاحبه های خود به این موضوع
اشــاره کرده بودید که به طبقه کارگر و زندگی این
قشــر کم توجهــی می شــود ،بیشــتر فیلم ها در
محل های باالی شهر ســاخته می شود و موضوع
فیلم هــای کنونــی بیشــتر مرتبط به این قشــر و
طبقه است .شما که با ساخت فیلم «خداحافظی
طوالنی» نشان دادید پرداختن به سبک زندگی و
وقوع عشق در طبقه کارگر را دوست دارید و به ان
توجه دارید ،فکر می کنید پرداختن به زندگی این
قشر در جامعه ما چه مقدار می تواند ذهن مخاطب
2
او به فیلم های عاشقانه عالقه زیادی دارد و معتقد
است بسیاری از فیلم هایی که در سینمای ایران نمایش
داده می شوند عاشقانه نیســتند زیرا ِالمان های عشق
را ندارند .فرزاد موتمن ،کارگــردان فیلم «خداحافظی
طوالنی» اســت که در سی و ســومین جشــنواره فیلم
فجر نظر بسیاری را به خود جلب کرد .او پس از حضور
به نسبت موفق در جشنواره فیلم فجر ،درباره فیلمش
با خبرنگار مثلث به گفت وگو نشست.
و اذهان عمومی را تحت تاثیر قرار دهد؟ اساسا باید
فیلم در مورد این قشر ســاخته شود که تاثیرگذار
باشــد یا اینکه نه فقط باید توجه ها را به سمت این
قشر ببریم بلکه نشــان دهیم انها هم در جامعه و
جایی که ما زندگی می کنیم حضور دارند؟
بحث نشان دادن تفاوت بین دو قشر مرفه و کارگر
جامعه مد نظر نیســت و خودم هم خیلی تمایل ندارم تفاوت
این دو قشر را به نمایش بگذارم .من این ژانر را دوست دارم و
به ان اعتقاد دارم .عالقه مند هستم که در ژانرهای مختلف
فیلم بسازم .یک وقتی فیلمنامه ای عاشقانه و کارگری جذبم
می کند و تصمیم می گیرم ان را بسازم .حاال اگر در این میان
ساخته من تاثیری در مخاطب بگذارد من خوشحال می شوم
ولی در نهایت به ان تاثیرگذاری فکر نمی کنم.
چرا به تاثیرگذاری فیلم توجه نمی کنید؟
اول باید دید که منظور از تاثیرگذاری چیست و چه
تاثیری حتی می توان گذاشــت .و باید دید ایــا می توان با
ســاخت یک فیلم و نمایش یک معضل و موضوعی خاص
ان را تغییــر داد؟ چنین چیــزی محال اســت و نمی توان با
نمایش دادن یک فیلم خیلی چیزها را عوض کرد و تغییر داد.
درســت اســت ،عالوه بر فیلمنامه که نویســنده
ان ،اقای عبداللهی ،دیپلم افتخار کسب کردند،
طراحی صحنــه و لباس نیــز مورد توجــه داوران
قرار گرفت و ســیمرغ دریافت کرد .اساســا شما
در طراحی صحنه و لباس حاال چــه در این کار چه
کارهای دیگرتان چه مقدار نقش دارید و در کار ان
بخش و مسئول مداخله می کنید؟
من نه فیلمسازی هســتم که تنها حرف ،حرف من
باشد و بخواهم زورگویی کنم و نه ان قدر بی تفاوت و بی قید
هستم که هر کســی هر چه بگوید انجام دهم .قطعا در هر
بخشــی با مســئول و فرد مورد نظر به گفت وگو و تبادل نظر
می پردازیم و در نهایــت کاری را انجام می دهیم که حاصل
مشــورت اســت .ولی در مــورد طراحی صحنــه و طراحی
لباس های فیلم «خداحافظــی طوالنی» باید بگویم که کار
را فوق العاده دوست دارم و خوشحالم از اینکه این بخش از
کار مورد توجه داوران قرار گرفت و جهانگیر میرزاجانی الیق
این جایزه بود و من مطمئن بودم که طراحی لباس و صحنه در
این فیلم مورد توجه قرار می گیرد ،بنابراین بسیار سعی کردم
تا رنگ لباس ها در فیلم به خوبی نشان داده شوند .الزم است
متذکر شوم با اینکه اشاره کردم در هر بخشی از کار مشورت
انجام می شــود ولــی کلیت کار صحنــه و لبــاس کار اقای
میرزاجانی بوده و من دخالت و نظری در این باره نداشته ام.
در مورد ســعید اقا خانی و انتخــاب او در این فیلم
جدی توضیح دهید که چطور شد از او که تنها کار
طنز بازی کرده و گاهی فیلم طنز ســاخته اســت،
استفاده کردید و چه چیزی باعث شد به او اطمینان
کنید و بازی این نقش را به او دهید؟
سعید اقاخانی انتخاب خوبی برای این نقش بود و
خودش نیز از این کار نیز راضی بوده است .اقاخانی مدت ها
منتظر فرصتی بود تا در یک نقش جدی و فیلم جدی کار کند
و فیلم «خداحافظی طوالنی» این موقعیــت را در اختیار او
قرار داد .کار با ســعید اقا خانی عالوه بر اینکه تجربه خوبی
برای من بود بســیار لذتبخش هم بود و دوست دارم باز هم
اگر موقعیت و فرصتی بود با او کار کنم.
اقای موتمن! شما در جایی گفته بودید که سیمرغ
برایتان اهمیتی نــدارد و همچنین جــای دیگری
گفته بودیــد که جشــنواره فیلم فجر یــک عید و
جشن اســت .با این توصیفی که شــما دارید چه
چیزی باعث می شــود فیلم خود را در جشــنواره
شرکت دهید؟
اینکــه حتی این جشــنواره یک عید خوانده شــود
ایرادی ندارد زیرا باعث می شود سالی یک بار فیلمسازان و
هنرمندان دور هم جمع شوند ،با هم دیداری کرده ،فیلم های
یکدیگر را ببینیــم و از نظرات و عقاید هم اگاه شــویم .این
جشنواره یا عید فضایی را برای بیان بحث های مثبت و منفی
ایجاد می کند و این برای همه ما خوب است.
بسیاری از فیلمسازان و منتقدان درباره جشنواره
بسیار تند و صریح صحبت کردند و اینکه جشنواره
به خصوص جشنواره امسال بار منفی زیادی داشته
اســت ،یعنی شــما ضعفی در برگزاری جشــنواره
و کارهایــی کــه بــه نمایش گذاشــته می شــوند
نمی بینید؟
نباید خیلی به این موضوعــات اهمیت داد .گفتم
مهم دور هم جمع شدن فیلمسازان و هنرمندان است .اینکه
فرصت برای بحث و رقابت ایجاد می شود .من بازهم تاکید
می کنم که برای دریافت سیمرغ فیلم نمی سازم یا اینکه برای
ســیمرغ بخواهم در جشنواره شــرکت کنم؛ خیر.جایزه ای
به نام ســیمرغ یا هر عنوان دیگری به فیلمی داده می شود
مالکی برای خوب بودن صددرصد ان اثر و فیلم نیســت و
اینکه فیلمی سیمرغ دریافت نمی کند ،نشان از ضعف و بد
بودن ان فیلم نیست .با یک جایزه نباید به قضاوت رفت.
پس اهمیت یک فیلم به چه چیزی بستگی دارد؟
به عقیده من فیلمی که بعد از 10ســال در ذهن ها
ماندگار باشد و تو بخواهی بعد از گذشــت این مدت فیلم را
مرور کنی ،ارزش ان فیلم را نشــان می دهد .ممکن اســت
فیلمی در جشنواره از همه جنبه ها نظر داوران را به خود جلب
کند اما ممکن است عمر داشته باشد و بعد از ما بیست سال
برای توی مخاطب جذابیتی نداشــته باشــد و برعکس هم
پیش می اید .به نظرم فیلمی ارزشمند و قوی است که سالیان
سال بخواهی ان را ببینی.
ی فیلمنامه
شگفت
چرا موتمن در خداحافظی طوالنی موفق شد
علیرضا بهرامی
3
دبیر فرهنگ
خیلــی از ما – یکــی اش خود مــن – وقتــی در جدول
فیلم های امسال جشنواره فیلم فجر ،به فیلم فرزاد موتمن
برخــورد کردیم ،ان زمــان را خیلــی در برنامــه فیلم دیدن
حتمی مان قرار ندادیم .این تصمیم به دنبال ان بود که چند
باری در دوره های گذشته جشنواره ،دیدن فیلم موتمن را در
برنامه خود قرار داده بودیم و انتظارمان براورده نشــده بود.
برای نمونه ،خوب یادم اســت که در مورد فیلم «بیداری»
این طور شده بود .اصال حس خوبی نداشتم پس از تماشای
ان فیلم.
حاال چرا فیلمــی مثل «بیــداری» را در اولویت دیدن
قرار داده بودیــم ،ان هم باز به خاطر تجربــه دیدن اثاری از
موتمن بود که در ما حس خوبی ایجــاد کرده بودند .پس ما
س و احتمال هایمان
در مواجهه با هنر ،از یک منظر ،به حد
اعتماد می کنیم و این حدس و احتمال هم به انچه در گذشته
تجربه کرده ایم ،بسیار وابسته است .اما مگر نه اینکه بخش
بارزی از جذابیت هنر ،در اصل غافلگیری ا ست؛ خصوصا در
هنر – صنعت سینما؟ از این رو می توان گفت ،خیلی وقت ها
لذت ما افزون می شود وقتی از چیزی جا می مانیم و متاسفانه
وقت هایی هم به چیزی که فکر می کنیم نمی رسیم و از این
رو ،عیش مان مخدوش می شود.
برگردیم به ماجــرای فیلم «خداحافظــی طوالنی».
فیلم در جشــنواره امســال موفق بود؛ هم از نظر منتقدان و
هم از منظر داوران جشنواره .در هفت بخش ،نامزد دریافت
سیمرغ بلورین بهترین ها بود که درنهایت هم در حدود نیمی
از ان ،یعنی در سه بخش ،دو ســیمرغ بلورین و یک دیپلم
افتخار را از ان خود کرد .چرا؟ بی شک به خاطر فیلمنامه ان.
وقتــی اواخــر دهــه 70و اوایــل دهــه 80موتمــن
فیلمســازی اش را اغــاز کــرد ،در همان ابتــدا ،مخصوصا
با «شــب های روشــن» ،نوید حضور یک فیلمســاز جدی
تحصیلکــرده و خوش اتیــه را داد .اما وقتــی در چند فیلم
بعدی نتوانست ان موفقیت ها را تکرار کند ،خیلی ها گفتند
فیلمنامه های ســعید عقیقی بــوده که باعــث موفقیت ان
فیلم ها شده است؛ نه موتمن .فیلمنامه «شب های روشن»
هم برداشتی ازاد از رمان شب های روشن ،نوشته نویسنده
موفق روس ،فئودور داستایفسکی است و از این رو طبیعی
می نمایــد که فیلمنامه باقوامی باشــد که در صــورت به روز
شدن ،یک فیلم خاص را به مخاطبان ان زمان عرضه کرده
باشد .اتفاقی که افتاد و این اثر در یاد خیلی ها باقی ماند .اما
ایا واقعا سعید عقیقی بود که کارهای موتمن را پیش می برد
و وقتی او نبود ،ان روند ادامه نیافت؟ اگر این فرض درست
است ،پس چرا چند ســال بعد که موتمن اثری را با فیلمنامه
دیگری از عقیقی ســاخت ،ان موفقیــت و مطلوبیت تکرار
نشد؟ شاید به دلیل انکه فیلمنامه نویس یکی بود اما فیلمنامه
ان خاصیت ها را – فارغ از بهتر یا ضعیف تر بودن – نداشت.
اما کارگردان ها مجبورند فیلمنامه هــای ضعیف را به
فیلم تبدیل کنند یا تصورهایشــان به هر دلیل با واقعیت ها
تطبیق پیدا نمی کند؟ به نظرم اقــای موتمن وقتی تصمیم
گرفت فیلمنامه ای چون «بیــداری» را بســازد ،باتوجه به
مضمون ســیال ان ،فکر نمی کرد اثرش کاری شعاری و با
پذیرش سخت از جانب ذهن مخاطبان تبدیل شود .احتماال
به هر دلیل ،ان چیزی که در عمل شــد ،ان چیزی نبود که
این کارگردان در ذهنــش تصور کرده بود .حال شــاید این
احتمال را بــرای اثاری چون «جعبه موســیقی» یا «پوپک
و مش ماشالله» از همین فیلمســاز ،بتوان در نظر گرفت یا
نتوان در نظر گرفت.
باز هم برگردیــم روی «خداحافظــی طوالنی» تمرکز
کنیم .ایــن فیلمنامــه را اصغر عبداللهی نوشــته که عالوه
بر فیلمنامه نویس بودن ،داســتان نویس هم – تاحدودی -
شناخته می شود .شاید اگر او اثارش را در مدیوم سینما عرضه
نمی کرد ،در حوزه انتشار کتاب داستان فعال تر و برجسته تر
می شد .او اما فیلمنامه نویسی است که 25فیلمنامه نوشته
و در هشت فیلم دســتیار کارگردان بوده است .یعنی وقتی
فیلمنامه ای چون «خداحافظی طوالنی» را می نویسد ،حتی
لوکیشن ساختش را در ذهن طراحی و براورد می کند و حتی
گاهی شاید از تکنیک مهندسی معکوس در این زمینه بهره
می گیرد .این چیزی اســت که از دیدن فیلم «خداحافظی
طوالنی» و تصور متن فیلمنامه اش ،می توان در نظر گرفت.
عبداللهی در این اثر ،به ســمت فیلمنامه ای از جنسی
رفته که بیشتر ،تبدیل داســتان کوتاه به فیلم هستند .خود
همین ،کار را خیلی دشوار می کند .اصال یکی از نقص ها در
فیلم های سال های اخیر این است که فیلمنامه انها کشش
یک کار بلند را نداشته و بیشتر مناســب بوده است که فیلم
کوتاه از انها ساخته شود.
ضمن انکه مشکل خیلی از انها در این مسیر این بوده
که بیشــتر ،طــراح و توصیف گــر موقعیت هــا و کاراکترها
بوده اند تا بسترســاز یک قصه .ضعف قصه و قصه پردازی
از همین جاهاســت که بالی جان ســینمای ما شده است.
نویســنده فیلمنامه فیلم تازه فرزاد موتمن اما در پروســه ای
کامال حرفه ای و حساب شده ،شخصیت ها را وقتی توصیف
فرهنگ
می کند که قصه استارت خود را زده و این دو مقوله پا به پای
هم پیش می روند و در هم حل می شوند؛ نه انکه غیبت یکی
مشهود باشد.
در این فیلمنامه همچنین یک اصل اساسی فکرشده،
به عاقبت به خیری ان انجامیده اســت .خیلی از مخاطبان
دوســت دارند با درام های عاشقانه مواجه شــوند .خیلی از
اثاری هم که به این موضوع توجه دارند ،معموال به کلیشه،
ســطحی زدگی و نوعی ابتــذال فکری دچار می شــوند .از
طرفی ،ایده در این فیلــم ،ایجاد یک موقعیــت خاص ،با
اتهامی برای شــخصیت اصلی داســتان ،ان هــم از نوعی
خاص و همچنیــن تصوراتی ذهنی و فراواقعــی در موازات
موقعیت های کامــا واقعی ایــن کاراکتر اســت .بنابراین
عبداللهی روند داســتانی را طراحی کرده که فرد نه ان چنان
در سیالیت ذهن رها می شود که به اثری کامال انتزاعی برسد
و نه به سیاق مجموعه های تلویزیونی که عموما ازاردهنده
روح هستند ،شرایطی سخت شبه واقعی را ایجاد کرده است.
مخاطب چنان نرم با این رفت و برگشت ها در این قصه مواجه
می شود که مانند رد شدن یک راننده متبحر از یک دست انداز
بزرگ در جاده ،نه تنهــا از ان ازرده خاطر نمی شــویم ،بلکه
احساس خوب رها شدنی نرم و از موقعیتی به موقعیتی دیگر
رفتن را تجربه می کنیم.
در این میان ،از رابطه دوسویه طراحی صحنه و فضای
فیلمنامه هم نباید غافل شــد .خیلی ها کارشان را بلدند و در
حرفه خود تخصص دارند .خیلی ها هم کار را خراب می کنند.
اما تنها تعدادی هســتند که بین درونمایه داستان و ظواهر
فیزیکی انچنان ارتباط منطقی برقرار می کنند که به هرجایش
دست بزنی ،خراب می شود .جهانگیر میرزاجانی که به خاطر
طراحی لباس این فیلم ســیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر
را به دســت اورد ،در طراحی صحنه و لبــاس «خداحافظی
طوالنی» چنین بود .بی شــک خیلی های دیگــر بودند که
استعداد این را داشتند که همین ویژگی ها را به هرز بکشند.
ویژگی فضای کارگری در اتمسفری فلسفی ،فراذهنی
و قابل لمس ،فضایی نیســت که هر تکنســین هنری از ان
به سالمت بتواند بگذرد .شاید شرایط کارخانه ریسندگی در
این فیلمنامه خیلی قوام یافته نبود اما پرداخت شخصیت دوم
زن با بازی میترا حجار و نیز تنظیم و میزانســن رابطه ادم ها
و ماشــین ها در زمان تعطیلی کار روزانه در کارخانه و هنگام
بازگشــت به خانه ،ان قدر دقیق و شسته رفته و حساب شده
از اب درامده که رشــک برانگیز و قابل تحسین است .شاید
گزاف نباشــد بگوییم که روند فیلمنامه است که گریم و نوع
نگاه های سعید اقاخانی را هم در پرداخت شخصیت در نظر
گرفته شده در این فیلم هدایت می کند.
به هر حال و با همــه این اوصاف ،حاصــل کار چنان
می شود که وقتی بار دیگر در جدول جشــنواره فیلم فجر با
عبارت «کارگردان :فرزاد موتمن» برخورد کردیم ،ان را در
برنامه کاری مان برای فیلم دیدن قــرار دهیم؛ تا پس از ان
چه شود...
مثلث | شماره 256
فرهنگ
211
فرهنگ
گوش شان بدهکار نیست
گفت وگو با علیرضا رئیسیان درباره «دوران عاشقی»
شیما غفاری
روزنامه نگار
فرهنگ
212
مثلث | شماره 256
4
شما در مصاحبه ای گفته اید که «دوران عاشقی»
حرفی بود که مدت هــا بود در گلویتــان مانده بود
و بایــد ان را می زدید ،چرا زودتر نتوانســتید ان را
مطرح کنید؟
همیشه براساس یک احساس نیاز شدید که موضوع
باید در همان زمــان گفته شــود ،هر پروژه ای را در دســت
می گیرم .بنابرایــن وقتی در روند هر پــروژه ای به هر دلیلی
تاخیری به وجود می اید ،کال ان پروژه را کنار می گذارم .مثل
پروژه هایی چون «مالقات در وین»« ،سرگشته» و «لطفا
بدون گناه» چون شــرایط ان فراهم نشــد تــا ان دغدغه را
مطرح بکنم ،کنارشان گذاشتم.
چه ضرورتی شــما را به ســمت ســاخت «دوران
عاشقی» کشاند؟
حسی از فضای عمومی جامعه ناشی از پدیده عشق
مکرر و روابط خارج از عرف و قواعد انسانی -اخالقی داشت
سرعت می گرفت و در کنار ان بازتاب فضای اقتصادی خارج
از سیستم و یک شــبه ره صد ساله رفتن و
همچنیــن جریان ظهــور پدرخوانده های
جوان باعث شــد ،این دو موضوع در یک
طرح پیوند بخورند و در اجرای فیلمنامه با
کمک فیلمنامه نویس اثر پررنگ تر بشود
و از زمان شــکل گیری تا مهیا شدن زمان
ساخت ،تقریبا دو سال طول کشید.
چرا دو سال؟
پروانه ســاخت اولیه فیلــم را در
مقطع مدیریــت اقای شــمقدری گرفتیم
کــه البتــه اول بــا ان موافقــت اصولــی
شــد .در ان مقطع مــن در ایــران نبودم و
بعد که امــدم پروانه ســاخت را دادند .در
ادامه طوالنی شــدن روند اغاز تولید فیلم
که به تــاش ما برای پیدا کردن ســرمایه
برمی گشــت چون در دوره مدیریت قبلی
کمتر از پروژه هایی با این مضمون حمایت
می شــد و در دوره جدید هم تــا موقعی که
مدیران جدید مستقرر شــدند ،زمان یک
سال و نیم گذشت ،در عین حال اصرار من
بر این بود که بخش خصوصی سرمایه فیلم
را تامین بکند.
چرا فراهم شدن سرمایه این فیلم
کند پیش رفت؟
سوژه این فیلم هم همانند «چهل
ســالگی» بود که هیچ کــدام از نهادهای
رسمی حاضر به ســرمایه گذاری نبودند و
البته ابتدا فارابی کمک کرد که اســتارت
کار زده بشود.
مشارکت فارابی در ساخت این فیلم چگونه است با
توجه به اینکه شما اصرار داشتید بخش خصوصی
حمایت مالی بکند؟
ابتدا قرارداد فارابی 50،50بود و به دلیل مشکالتی
که این نهاد برای پرداخت اقســاط داشت و باید پروژه های
دیگــر را حمایت می کــرد و در عیــن حــال اظهارنظرهای
سینمایی ها مبنی بر اینکه چرا به برخی ها کمک می شود ،مرا
مصر کرد که به دنبال جذب سرمایه دیگری باشم.
با توجــه به متمم قــرارداد فارابی که رقــم باالیی نبود
اواخر فیلمبرداری سهم 30فارابی و 70درصد سرمایه گذار
قطعی شــد که قرارداد شــفاف و روشنی اســت و رقم ان به
نســبت دیگر تولیدات فارابی باتوجه بــه کیفیت تولیدات و
حجم ســرمایه گذاری ،پایین ترین رقم است .البته باید این
نکته را هم اشــاره بکنم که اقــای جعفری جلوه (مدیرعامل
وقت فارابی) ُمصر بودند ،مشارکت فارابی پابرجا بماند چون
ما این امکان را داشتیم که سهم فارابی را کال تسویه بکنیم.
با توجه بــه موضوع رابطــه مثلثی در فیلــم که در
سال های اخیر در سینمای ایران تکرار شده است،
ایا نگران تکراری بودن ان نبودید؟
اساسا موضوع عشق و بحران های مربوط به ان در
همه جای دنیا یک موقعیت نمایشی خوب است .فیلم اخر
وودی الن هم همین تم را در برمی گرفــت .بنابراین اصال
نگران نبودم چون برای من حرفی که زده می شــد ،اهمیت
داشت و شکل طرح کردن موضوع و بحرانی که وجود دارد
و اینکه چگونه باید با بحران برخورد کرد ،اولویت بود .برای
اولین بار وارد زندگی یک زن فعال حقوق زنان می شــویم و
مســاله بعدی نقش پدیده اقتصادی در حــول محور اصلی
عاطفی و سرنوشت امروز جامعه بود.
احتماال تنها بازیگری که می توانست این نقش را
بازی بکند ،لیال حاتمی بود.
بله ،تقریبا من گزینه دوم نداشــتم .بعد از ماجرای
فستیوال کن با مسئوالن ســینمایی صحبت کردیم و خدا را
شکر مشــکلی نبود و برای این نقش با خانم حاتمی قرارداد
بستیم.
نقشی که خانم حاتمی در «دوران عاشقی» بازی کردند
در جریان بازیگری که خیلی نقش ها ثابت و تیپ شده است،
نقش متفاوتی است .نقشی است که شخصیت دارد و کمتر
بازیگری از پــس ان برمی امد ،همچنین بین من و ایشــان
(به عنوان کارگردان و بازیگر) یک توجیه مشــترکی درباره
نقش بود که خوشبختانه روند کار را بهتر می کرد.
فیلم «دوران عاشقی» در جشــنواره فجر در 10
بخش نامزد شــد ولی دو جایزه گرفــت ،نظرتان
چیست؟
من این رفتار را خیلی درک نکردم ،وقتی فیلمی در
تمام رشته های اصلی نامزد است ،به هرحال توقعات را باال
می برد و وقتی جوایز اعالم شد شــاهد بودیم بهترین فیلم،
هیچ کدام از جوایز اصلی را نمی برد که این اتفاق یک مقدار
تعجب برانگیز است.من برای خودم به عنوان کارگردان این
کار ،هیچ توقعی نداشــتم و تکلیف خودم روشــن است و در
مصاحبه هایم قبل از جشنواره مشخص اســت اما دو تا سه
عضو از عوامل فیلم می توانســتند در حد دیپلم افتخار دیده
شــوند .به هرحال این روندی است که هر سال طی می شود
و گوش مسئوالن هم بدهکار نیست .به نظرم ترکیب هیات
داورانجشنوارهفجردرسال هایمختلف،
ترکیب درستی نیســت چون قطعا داوران
تخصصی نمی توانند درباره تمام موارد یک
فیلم نظر بدهند .در درجه اول کارگردان و
پس از ان تهیه کننده و در وهله اخر بازیگر
می تواند درباره کلیت یک فیلم نظر بدهد،
ولی داوری که گریمور یا صدابردار اســت
فقط در محدوده قالب کاری اش می تواند
نظر بدهد .البته مســئوالن فجر همیشــه
توجیه می کنند و برخی از انها ،مثال اسکار
را می زنند در حالی که انجا شش هزار داور
وجود دارد نه هفت داور!
فیلم دوران عاشقی باتوجه به اینکه اول
برای ان موافقت اصولی گرفتید ،دچار
ممیزی شده است؟
نه ،ما بدون هیــچ تغییری پروانه
نمایــش گرفتیم و ان مقطع هــم که ابتدا
موافقت اصولی دادنــد بعد از مدتی بدون
هیچ تغییری پروانه ســاخت دادند و برای
ما هم روشــن نشــد که چرا ابتدا موافقت
اصولی داشتند.
شما به عنوان سازنده اثر معتقد هستید
که پایان فیلم تان باز است؟
اگر به تجربــه فیلم های قبلی ام
نگاه کنید از «ریحانه» تا فیلم های اخیرم،
نوعی پایان بندی وجــود دارد که به معنی
پایان باز نیســت ،بلکه ذهن مخاطب باید
حتما واکنــش نشــان بدهد .مــن خیلی
طرفدار این نظریه هســتم که هر اثر هنــری موقعی کامل
می شَ ــود که با ذهن مخاطــب جمع بندی بشــود .نه کامال
بسته بندی شده و نه کامال رها بلکه ترکیبی که در فیلم اتفاق
افتاده باید ذهن خالق تماشــاگر را در پایان بندی شــریک
بکند .به هرحال واکنش های مردم را هــم در نمایش های
جشــنواره ای دیدیم .هــر کــدام از مخاطبــان تعریفی از
خودشان ارائه می کردند و در حقیقت یک فضای شخصی
و فردی در مخاطبین درباره پایان بندی فیلم شــکل گرفته
بود ،درحالی که مفهوم و برداشت ها به هم نزدیک بود.
همه قدرت شکنندگی
«دوران عاشقی» از نگاهی زنانه
سمیه علیپور
روزنامه نگار
5
فیلم با یک مواجهه اغاز می شود؛ همسر متشاکی به
خانه وکیل شاکی می اید؛ سرزده و در حالی که خانه نامرتب
است .خانم وکیل با بازی لیال حاتمی در این مواجهه با یک
درخواست مواجه است ،اینکه از حق بگذرد ،حق زنی جوان
که به همسری موقت مردی ثروتمند درامده بود و حاال بچه
در شکم رها شده است .همسر متشاکی که گویا اصال درگیر
ماجرای خیانت همسرش نمی خواهد بشود ،فقط به دنبال
جلب نظر خانم وکیل اســت تا زندگی اش بــه حالت عادی
برگردد و دردسر رفع شود.
خیلــی نمی گذرد کــه خانم وکیــل خــود در موقعیت
پیچیده ابتدایی که همسر متشاکی در ان قرار داشت ،واقع
می شود؛ اینجا اما ذره بینی در دست مخاطب است تا همه
جزئیات را بررســی کند ،قضاوت کند و به جای خانم وکیل
قرار بگیرد و از نگاه او سوار بر بحران پیش برود.
ششمین فیلم سینمایی علیرضا رئیسیان با نام «دوران
عاشــقی» قصه زنانه ای اســت ،حاصــل ترکیبــی از نگاه
نویســنده زن فیلمنامه و کارگردان اثر؛ ترکیب این دو نگاه
اســت که فیلم را از افتادن در ورطه اغراق های حاصل از
نگاه های دلسوزانه یا تخاصمی به زن ها دور نگه می دارد؛
اما در عین حال این دو حضور در نگاه جاری در فیلم به خوبی
نمایان اســت ،زاویه نگاه مردانه و زنانه جا به جا ردپای خود
را در فیلم گذاشته است؛ گاه کفه سنگین ترازو به زن قصه
تعلق دارد و گاه مرد .همین است که موجب می شود فیلم از
برچسب نگاه جانبدارانه در امان بماند.
شــخصیت زنان قصه قابل بررســی اند؛ در مواجهه
دو زن نخســت فیلم با ترکیبی از زن ثروتمند و نسبتا سنتی
روبه رو هســتیم و زن دیگر وکیل است ،مســتقل به لحاظ
اقتصادی و اشــاره او در تک جمله ای به اینکه دیدارهای
کاری اش را در دفتــر کارش ترتیــب می دهــد ،حرفه ای
بودن و جدی بــودن کار را بــرای این شــخصیت نمایان
می کند ،اما اوضاع بهم ریخته خانه این نشانه را در اختیار
تماشــاگر می گذارد که وجــه دیگر زندگی این زن شــاید
چندان بســامان نباشــد .نزدیک بودن این فضا به زندگی
واقعی در اغــاز راه ،این قــرارداد را بین مخاطــب و فیلم
به وجود می اورد که قرار اســت فیلم تصاویــری به دور از
بزرگنمایی ها ارائه دهد ،قرار اســت تصــور کنیم ما هم در
کنار این شخصیت ها هستیم و همراه انان پیش برویم.
زن بعدی که وارد قصه می شود ،اســیب دیده از مرد
ثروتمند اســت .او بچه ای در شــکم دارد که پدرش حاضر
به پذیرش حضورش نیســت .دختری جوان از طبقه پایین
جامعه که با صاحب کار خــود ارتباطی برقــرار کرده و حاال
قرار است خانم وکیل او را به حقش برساند و زن صاحب کار
به هیچ عنوان مایل نیست ثروت خودش و خانواده اش در
اختیار این زن و فرزند قرار بگیرد.
زن چهــارم قصه که برخالف ســه زن دیگــر در قابی
متفاوت تر با او روبه رو می شویم ،شاد است .او را در کنار مرد
جوانی با بازی شهاب حسینی در خانه شان می بینیم ،صورت
و کالم ان دو نشان از رضایت دارد ،اما دل بهم ریختگی زن
هم نشانه ای است از بحرانی که انتظار این فضای به ظاهر
شاد را می کشد.
پنجمین و ششمین زنان قصه مادران هستند؛ مادرانی
که یکی رنج کشــیده از ظلم برادر خود هرچنــد هیچ گاه به
وضوح مطرح نمی شود ،اما روشن است که زندگی مشترکش
با ناکامی مواجه شده و سال هاست تنهایی را تحمل می کند.
پریشــانی ظاهر او و صدایش که هر از گاهی بلند می شود،
سکوت تحمیلی سال های سال را نمایان می کند و زن دیگر
مادر خانم وکیل است .زنی ســنتی که غذا می پزد و میزبان
فرهنگ
مثلث | شماره 256
فرهنگ
دختر و نوه و دامادش است ،مادر بیش از اینها کاری نه برای
فرزند خود انجام می دهد نه برای فیلم.
در جمع این زنــان ،پرداخت شــخصیت خانم وکیل
بیش از دیگران کار برده است و همانطور که کارگردان فیلم
در مصاحبه ای اعالم کرده واضح اســت که نقش با در نظر
گرفتن لیال حاتمی به عنوان بازیگر ان نوشــته شده است.
زنی شکننده که در عین حال قوی است ،مغرور و همچنین
فداکار .البته نه این قوی بودن ان چیزی است که غیرواقعی
و تحمیلی به نظر برسد نه فداکاری.
او در حالی که با وســواس و دقت و تســلط در دادگاه
تالش می کند از حق زن جوان دفاع کند ،به ناگاه خود را در
میانه یک بحران می بیند .این بار دردسر در خانه او را زده و
حاال اوست که باید در مواجهه با خیانت همسرش راه خود
را بیابد ،راهی که همســو با چارچوب زندگی اش باشد ،او را
دچار چالش جدی نکند و در عین حال غرورش را جریحه دار
نکند .همه اینهاســت که سردرگمی شــخصیت زن قصه را
سبب می شود.
همان قرارداد واقع گرایانه کــه در ابتدای متن به ان
اشــاره شــد ،همان نکته ای که کارگردان در اغــار فیلم با
تماشــاگران مطرح می کند ،از این بخش داستان بیش از
پیش خودنمایی می کند.
خانم وکیل که با بحرانی جدی روبه رو شــده اســت،
گام به گام با عمــق فاجعه ای که بــرای او و زندگی اش رخ
داده روبه رو می شــود .روایت قصه به این ترتیب اســت که
نمی خواهد حتی برخالف عنوان فیلم عاشــقانه ای پرسوز
و گــداز را که حاال به ســردی گراییده و خیانــت را در ادامه
داشــته به تصویر بکشــد ،همیــن گرایش بــه واقع گرایی
در شــخصیت خانم وکیل اســت که ســبب می شود اسیب
فیلم های جانبدارانه زنانه متوجه این فیلم نشود .وکیل فیلم
از جایی که در دل بحران قرار می گیــرد چنان در چارچوب
و به قاعده رفتار می کند کــه همین قاعده مندی مخاطب را
با خود همراه می کند .زمانی که صحبــت از فداکاری او به
میان می اید ،بحث اشک پشت ســر و نگاه های عاشقانه و
صبورانه پیش رو نیســت ،او میزبان کارفرمای همسر خود
می شود و همه اسباب پذیرایی را در حالی فراهم می کند که
می داند همســرش به چه ترتیب به او و زندگی شان خیانت
کرده است.
در ســینمایی که اغلب فیلم های زنانه ساخته شده در
ان از میزان افتادن در فضای دفــاع از زنان ،عمال به ابزار
برای نمایش میزان عقده مندی ها بدل شــده اند« ،دوران
عاشقی» از شخصیت قوی و در عین حال شکننده یک زن
با نمایی نسبتا کامل صحبت می کند .همین نمای کامل و
نسبتا تمام قد واقعیتی است که انتظار ان می رفت.
زن در «دوران عاشــقی» بــه یک کلیت بدل نشــده
است ،اما به دلیل نگاه واحد نویسنده نسبت به اسیب پذیری
زنان ،اغلب زنان فیلم حتی در جایگاه یک زن قوی و وکیل
به واسطه اســیب وارد شده با مساله ای ســهمگین روبه رو
می شوند؛ به نظر می رسد عبور از ان برایشان با هزینه های
بسیار همراه باشد.
تعادل در نــگاه به زنی که شــخصیت اصلی «دوران
عاشقی» را ایفا می کند ،نقطه قوت این فیلم است ،نقطه ای
که اجازه نمی دهــد ان را در کنــار فیلم هــای جانبدارانه و
غیرمنطقی قرار داد .در بحرانی که بــرای زن به وجود امده
بیش از هر چیز این قاطعیت اوست که جلب توجه می کند،
قاطعیت در یکی از متزلزل ترین مقاطع زندگی .تالطم درون
او عیان است ،اما درک و دریافت او از زندگی سبب می شود
خیانت همسر فقط به اندازه خود این اتفاق روی زندگی زن
تاثیر بگــذارد و او را از ادامه روند طبیعی بازنــدارد .به نظر
می رسد چنین تصویر تکامل یافته ای بیش از هر قاب دفرمه
و اغراق شده و یا تحقیر شده ای بتواند در میان زنان جامعه
پذیرفته شود.
213
فرهنگ
روی
د
ا
د
1
نگاهیبهتئاتردرسال93
فرهنگ
214
مثلث | شماره 256
سال بلوا
ندا ال طیب
خبرنگار
هرچند هنرمندان تئاتر ســال 93را با امیدواری نسبی
اغاز کردند ،اما خیلی زود دریافتند که این امید چندان پایه و
اساس محکمی ندارد .در اغاز سال جاری حسین طاهری،
مدیری که دو ماه قبــل ،یعنی دی ماه ســال 92بر صندلی
ریاست اداره کل هنرهای نمایشــی تکیه زد ،با انتشار متنی
که بیشتر حالت یک ایین نامه کلی درباره هنر تئاتر را داشت،
سعی کرد برنامه های خود را در سال پیش رو تشریح کند.
این ایین نامه در اخرین روزهای تعطیالت نوروز منتشر
شد و هرچند در همان روزها واکنش چندانی در پی نداشت،
اما بــا تمام شــدن تعطیالت ،گروهــی از تئاتری هــا ان را
ایین نامه ای کلی و غیرکاربردی توصیف کردند.
از انجــا که مدیر تــازه هیچ نشســتی را بــا نمایندگان
رسانه ها برگزار نکرده بود ،بســیاری از تئاتری ها از منویات
ذهنی او بی خبر بودند و همه کنجکاو که در ذهن مدیری که
از تلویزیون به تئاتر امده است ،چه می گذرد.
اما جنجال های تئاتر زمانی اغاز شد که حسین طاهری
در اولین نشست خود با دانشجویان ،سخنانی را بر زبان اورد
که برایش حاشیه ساز شد.
او در ان نشست در پاسخ به سخن یکی از دانشجویان
دربــاره شــیوه مدیریتی علــی منتظری کــه در دهــه 60با
پیگیری های بسیارش توانسته بود برای تئاتر ردیف بودجه
بگیرد ،گفت« :من مدیر گونی نیستم .نمی توانم پشت در
جایی بخوابم و برای تئاتر پول بیاورم».
همین چند جمله کافی بود تا بلوایی در تئاتر راه بیفتد.
شــاید اگر طاهری از میــزان محبوبیت منتظــری در میان
تئاتری ها خبر داشــت ،این جمالت را بیان نمی کرد و برای
خودش دردســر درســت نمی کرد اما به هر حال همین چند
جمله اولین حاشیه ها را برایش رقم زد.
انتخاب مرضیه برومند به عنوان دبیر جشــنواره تئاتر
عروسکی نیز از دیگر ماجراهای تئاتر در سال جاری بود.
هرچند برومند در این ســال ها کمتــر در بخش هنری
تئاتر حضور داشــته و نمایش اجرا کرده اســت ،اما پیشینه
درخشان او در تئاتر عروســکی و همراهی همیشگی اش با
جشنواره های عروسکی دانشــجویی باعث شد تا موجی از
شادی در بچه های عروســکی ایجاد شود .انان که دو سال
پیش خاطــره ناخوشــایندی از دبیــری اردشــیر صالح پور
داشــتند ،این بار به حضور برومند دل خوش کردند .برومند
هم با پیگیری هایی که داشــت و با جلســات گوناگونی که
برگزار کرد ،شــور و نشــاط صد چندانی به بچه های مهجور
عروسکی بخشید.
او با رایزنی های شــخصی اش توانســت مکانی را از
شهرداری منطقه یک در اختیار بگیرد تا هنرمندان عروسکی
که ســال ها خانه به دوش بوده اند ،مکانی را به عنوان خانه
عروسک در اختیار داشته باشند و بعد از سال ها سقفی باالی
سرشان باشــد .هرچند این ســقف موقتی است و فقط یک
سال در اختیار عروسکی هاســت ،اما برومند تاکید دارد که
نمی گذارد این خانه از دست عروسکی ها برود .او برنامه های
مختلفی تدارک دیده و انها را پیش می برد.
شاید طاهری هرگز پیش بینی نمی کرد انتخاب برومند
برایش دردسر ســاز شــود .او احتماال هرگز باورش نمی شد
هنرمنــدی که برایش حکــم دبیری زده اســت ،روزی رو در
رویش بایستد و در نشستی خبری که طاهری انتظار داشت
مورد حمایــت دبیر انتخابــی اش قرار بگیــرد ،ناگهان او را
مقابل خود ببیند.
ماجرا از جایی اغاز شــد که طاهری در اولین نشست
خبری اش با دبیران جشــنواره های تئاتر حاضر شــد و این
ذهنیــت را ایجاد کرد کــه می خواهد مــورد حمایت دبیران
منتخبش قرار بگیرد ،اما در میانه نشســت ،ناگهان مرضیه
فرهنگ
برومند را در برابر خود دید .طاهری پاســخ روشــنی به هیچ
یک از پرســش ها نمی داد و مدام اعالم می کرد ســال 93
را بــرای برنامه ریــزی از دســت داده ایم .همیــن موضوع
واکنش مرضیه برومند را در پی داشــت و او در مقام حمایت
از خبرنگاران حاضر در نشســت ،از مدیر اداره کل هنرهای
نمایشی خواست به جای سفسطه ،پاسخ روشنی به پرسش
انان بدهد.
این ســراغاز اختــاف بین طاهــری و برومند شــد تا
جایی که کمی قبل از برگزاری جشــنواره عروسکی ،برومند
استعفایش را از دبیری این جشنواره اعالم کرد و گفت تنها
در شرایطی در این مسئولیت می ماند که طرف حسابش علی
مرادخانی ،معاون هنری باشــد چراکه بــا طاهری اختالف
دیدگاه دارد و روند انجام امور در اداره کل هنرهای نمایشی را
بسیار کند و بیمارگونه توصیف کرد.
به هر حال با پادرمیانــی مرادخانی قضیه حل و نظرات
برومند تامین شد.جشــنواره تئاتر عروسکی به سر رسید اما
حاشیه های تئاتر حکایتی ادامه دار بود.
چهره های خبرساز
محمد رحمانیان ،محمد یعقوبــی و البته قطب الدین
صادقی هم سه چهره خبرساز تئاتر در سال جاری بودند.
رحمانیــان و یعقوبی که مدتی اســت در کانادا زندگی
می کنند ،تابستان امسال با بازگشت به ایران به طور همزمان
چند نمایش را در ســالن های مختلف اجــرا کردند .هرچند
این نمایش ها بــدون کمک هزینه دولتی و تماما به شــکل
خصوصی اجرا شــد ،اما ارائه چند ســالن به این هنرمندان
باعث واکنش هنرمندان دیگر شد.
قطب الدین صادقی با نگارش یادداشــتی در روزنامه
سال 93از نظر تغییر و استعفای مدیران تئاتری
همسال پرخبریبود.بعدازرویکارامدنحسین
طاهــری ،اتابک نادری مدیر تئاتر شــهر ،پیمان
شــریعتی مدیر روابط عمومی اداره کل هنرهای
نمایشی ،مهدی شفیعی معاون اداری و مالی این
مرکزو...درنهایتهمخودطاهری
تعمیرات تئاتر شهر یکی دیگر از اتفاقات مهم تئاتر در
سال جاری بود؛ تعمیراتی که همچنان ادامه دارد .هرچند
اسفند ســال گذشــته اتابک نادری ،مدیر وقت تئاتر شهر
از ادامه تعمیــرات و ترمیم تئاتر شــهر خبــر داده بود و در
گفت وگوهای مطبوعاتی هم چند بار به این نکته اشاره کرده
بود اما وقتــی تئاتری ها با دیوارهــای فرو ریخته مهم ترین
مکان اجرای نمایش روبه رو شــدند ،هیچ یک نتوانســتند
سکوت کنند و به سرعت نگرانی های هنرمندان تئاتر علنی
شد .پاییز امسال تعمیرات تئاتر شهر اغاز شد .از انجاکه این
اتفاق خیلی ناگهانی رخ داد ،همگان شوکه شدند و خاطره
تلخ بازسازی سال 86که تئاتر شــهر را به چلوکبابی ها شبیه
کرد ،بار دیگر ذهن هنرمندان تئاتر را براشفت.
هرچند مدیر تئاتر شــهر بارهــا اطمینــان داد که این
تعمیرات بــا انچه در ســال 86اتفــاق افتاده بــود ،کامال
متفاوت اســت ،اما نگرانــی تئاتری ها با این ســخنان که
برطرف نمی شد.
ابتدا گفته شد بعضی از ســالن های این مجموعه به
دلیل استاندارد نبودن ،خراب می شوند .هرچند تئاتری ها
خود به مشکالت این سالن ها اگاه بودند ،اما به دلیل کمبود
فضای نمایشــی و از انجا که بعد از خراب شدن هر سالن،
فضای دیگری جایگزین نمی شــود ،خواستار نگه داشتن
سالن های تئاتر شهر شدند و این چنین بود که قرار شد همه
سالن های تئاتر شهر سر جای خود باقی بمانند.
کمی بعــد ،فرشــید (عبدالخالق) مصــدق به عنوان
نماینــده تام االختیــار معــاون هنــری و اداره کل هنرهای
نمایشــی انتخاب شــد تا نظارت کاملی بــر چگونگی این
تعمیرات داشته باشــد .در حال حاضر سه سالن تئاتر شهر
یعنی تاالرهای «قشقایی»« ،ســایه» و کارگاه نمایش در
دست تعمیر هستند.
مدیران تئاتری هرچند اعــام کردند تالش می کنند
این تاالرها را به جشــنواره تئاتر فجر برســانند ،اما از ابتدا
هم تاکید داشــتند کیفیت را فدای ســرعت نخواهند کرد
و این چنین بود که هیــچ یک از این تاالرها به جشــنواره
تئاتر فجر نرسیدند.
حاال کــه اخرین روزهای ســال را ســپری می کنیم،
تاالر «ســایه» فعالیت نیم بندی دارد و نمایشی تازه در ان
اجرا می شود .تعمیرات این تاالر هنوز تمام نشده است اما
مدیران تئاتر اعالم کردند بــرای جلوگیری از اتالف وقت،
صندلی های کارگاه نمایش را به این تــاالر منتقل می کنند
و از همان سیســتم های نــوری موجود در تئاتر شــهر بهره
می گیرند تا نمایش تازه ای در این تاالر اجرا شــود .به گفته
انها قرار است صندلی ها و سیستم نوری این تاالر از ایتالیا
و اسپانیا برســد و انها امیدوارند این تجهیزات تا اخر اسفند
به ایران برسد.
در هر حال تئاترشــهر فعال در دســت تعمیر اســت و
کارگران مشــغول کارند .البته وزیر ارشــاد کــه در اخرین
روزهای جشنواره تئاتر فجر به تئاتر شــهر امده بود ،تاکید
کرد کــه تعمیرات باید با ســرعت بیشــتری انجام شــود و
مجموعه زودتر به بهره برداری برســد و حاال باید منتظر بود
که تئاتر شهر کی اماده می شــود و به تعبیر مدیران تئاتر به
اصالت اولیه خود برمی گردد.
سال استعفا
مثلث | شماره 256
سال 93از نظر تغییر و اســتعفای مدیران تئاتری هم
ســال پرخبری بود .بعد از روی کار امدن حسین طاهری،
اتابک نادری مدیر تئاتر شــهر ،پیمان شریعتی مدیر روابط
عمومی اداره کل هنرهای نمایشی ،مهدی شفیعی معاون
اداری و مالی این مرکز و...از جمله مدیران مستعفی تئاتر
بودند .به دنبال اســتعفای اتابک نادری ،پریسا مقتدی که
سال پردرد
ســال 93برای تئاتری ها هم مانند دیگر هنرمندان
ســالی دردناک و پر مرگ و میــر بود .در کنار درگذشــت
هنرمندانی چون انوشــیروان ارجمنــد ،مرتضی احمدی
و ...درگذشــت دو هنرمند جوان مجیــد بهرامی و بهرام
ریحانی دو داغ بــزرگ بــر دل تئاتری ها نشــاند .مجید
بهرامی بازیگر جوان تئاتر و ســینما بــود و بهرام ریحانی
هنرمنــد جــوان پانتومیــم کاری بــود که ســابقه اجرای
پانتومیــم بر فــراز قلــه دماونــد و اجــرای طوالنی ترین
پانتومیم جهــان در فاصله میــان بــرج ازادی تهران تا
سی وسه پل اصفهان را داشت.
این دو جوان بر اثر بیماری سرطان درگذشتند .مرگ
انان هم مانند مرگ هر جوان دیگری غم انگیز بود ،اما انچه
این مرگ هــا را اندوهناک تر می کرد ،امیــد و تالش ان دو
برای زنده ماندن بود.
انها تصمیم داشــتند تســلیم بیماری خود نشــوند و
می خواســتند زنده بمانند اما دریغ که بیمــاری بر انان چیره
شد .درگذشــت این دو جوان بار دیگر ســونامی سرطان را
یاداور شــد و هنرمندان بسیاری خواستار رســیدگی به این
وضع نابسامان شدند.
مجید بهرامی یــک روز بعد از مرتضی پاشــایی یعنی
روز 24ابان ماه درگذشت .بهرام ریحانی که خود ان روزها
درگیر بیماری بود ،در مراســم خاکســپاری بهرامی حاضر
شد و صد افســوس که او نیز روز 5اسفند ماه با فرشته مرگ
راهی دیار باقی شد .در این شــرایط اوضاع نابسامان بیمه
هنرمندان نیز نگرانی های زیادی ایجاد کرده است .به دلیل
مشــکالت میان بیمه ایران و دولت ،بسیاری از هنرمندان
با وجود پرداخت حق بیمه خــود نمی توانند از مزایای بیمه
بهره مند شوند .در این میان شرایط هنرمندانی مانند حسین
محب اهری ،احمــد عالمه دهر و مصطفــی عبداللهی که
دچار بیماری های خاص هستند ،بسیار دشوار است .انان
که ناچارند ماهانه مبالغ بسیار باالیی برای تامین داروهای
خود بپردازند ،نمی توانند دست کم از مزایای بیمه بهره مند
شوند و مجالی برای ارامشی نسبی بیابند.
گو میر جوانان
هرچند برخی از مشکالت تئاتر مانند مر
را نمی توان جبران کــرد با این حال تئاتری هــا مانند دیگر
شهروندان محکوم به امیدواری هستند شاید که سال دیگر
سالی مهربان تر برای اهالی تئاتر باشد.
فرهنگ
اعتماد ،مراتب اعتراض خود را نسبت به این موضوع اعالم
کرد و چند روز بعد رحمانیان نیز در همان روزنامه واکنشــی
مشــابه نشــان داد و همین روند مدتی ادامه پیدا کرد و نقل
محافل تئاتری شد .اما ماجرا زمانی جنجالی تر شد که انتشار
مطلبی در سایت شــخصی یعقوبی با واکنش تند سایت ها و
رسانه های اصولگرا روبه رو شد.
این هنرمند تئاتر امسال نمایش «هیوالخوانی» را در
تاالر چهارسو تئاتر شهر اجرا کرد .هرچند این نمایش درباره
یک ممیز بود و با نقدهای تندی هم همراه شد ،اما نمایش
دیگر یعقوبی بود که جنجال ساز شد .نمایش«دل سگ» که
در ان بازیگران مرد روسری بر سر داشتند .همزمان با اجرای
این نمایش ،گفت وگوی یعقوبی با یکی از دانشجویان تئاتر
در سایت شخصی او منتشر شد.
هرچند این گفت وگو متعلق به چند سال پیش و مطلبی
خصوصی به شمار می امد ،اما بازنشر ان در یکی از سایت ها
دردسرساز شد به ویژه اینکه یعقوبی در این گفت وگو نظرات
شــخصی اش را درباره اجباری بودن حجاب در ایران بیان
کرده بود .طبیعتا انتشــار ایــن نظرات همزمان بــا اجرای
نمایشی که در ان مردها روسری به سر داشتند ،می توانست
هیاهوی زیادی درست کند.
دامنه این جنجال تا جایی گســترده شــد کــه برنامه
تلویزیونــی ، 20:30چندیــن گــزارش دربــاره یعقوبــی و
مواضعش پخش کرد تا هنر مظلوم تئاتر هم از گزند حمالت
تلویزیون در امان نماند.
تئاتر شهر بیمار
سال گذشته مدیریت تماشــاخانه سنگلج را بر عهده گرفته
بود ،مدیر تئاتر شهر شــد تا اولین مدیر زن در تئاتر شهر در
سال های بعد از انقالب باشد.
اما دامنه تغییرات مدیران تئاتری در اخرین روزهای
باقیمانده تا جشنواره تئاتر فجر گسترده شد .فقط چند روز تا
برگزاری جشنواره فجر باقی مانده بود که ناگهان خبر رسید
حسین طاهری ،مدیر اداره کل هنرهای نمایشی استعفای
خود را به دفتر وزیر ارشاد ارائه کرده است.
او اخرین ســاعات اداری یک روز چهارشــنبه را برای
ارائه این استعفا در نظر گرفته بود و خبر استعفایش از طریق
رسانه ها منتشــر شــد .طاهری با نگارش نامه ای جنجالی
دالیل استعفای خود را برشمرد.
علی مرادخانی هم به فاصله اندکی اردشیر صالح پور،
دبیر جشــنواره تئاتر فجر را به عنوان سرپرســت اداره کل
هنرهای نمایشــی انتخاب کرد تا امور این اداره در واپسین
روزهای باقیمانده به جشنواره فجر بر زمین نماند.
به هر حال در اخرین روزهای دهه فجر شایعه حضور
مهدی شــفیعی به عنوان مدیــر جدیــد اداره کل هنرهای
نمایشی رنگ واقعیت به خود گرفت و حکم این مدیر روز 21
بهمن ماه منتشر شد .نام شفیعی مدتها بر سر زبان ها بود اما
کمتر کسی فکر می کرد در گرماگرم جشنواره فیلم فجر و در
اخرین روزهای دهه فجر حکم رسمی این مدیر منتشر شود.
215
فرهنگ
روی
د
ا
د
2
نگاهیبهحاشیه هاینشردرسالپرتنش
کتابمساله دار
شاهین فتحیان
خبرنگار
بی شک در تمام سال های گذشته ،از دولت سازندگی
و اصالحات گرفته تا دوره احمدی نژاد و البته اکنون ،حوزه
نشر کتاب یکی از حاشیه دارترین حوزه های فعالیت وزارت
فرهنگ و ارشاداسالمی بوده است .از مجوز ندادن به برخی
کتاب ها تا مجوز دادن به برخی دیگــر ،همواره مورد بحث
بوده تا شرایط متناقض کاهش شدید میزان خرید و شاخص
ی که تعداد ناشران مدام در حال افزایش است.
مطالعه درحال
در کنار این ها حاشیه هایی را که گاهی در حوزه حمایت های
دولتی در حوزه نشــر و خرید های دولتی کتــاب پیش امده
در کنار حمایت از برخی کتاب ها در جایزه های رسمی نباید
نادیده گرفت.
فرهنگ
216
مثلث | شماره 256
کلنل همچنان در بن بست
یکــی از کتاب هایی که چه در دولت گذشــته و چه در
دولت فعلی به محل چالشی در حوزه نشر کتاب برای وزارت
ارشــاد تبدیل شــده ،رمــان «زوال کلنل» نوشــته محمود
دولت ابادی بوده اســت .رمــان «کلنل» کــه همچنان در
کش و قوس گرفتن مجوز نشر است ،در ایران با نام «زوال
کلنل» در سال 87از سوی نشر چشــمه برای کسب مجوز
نشر ارائه شده بود و در دولت جدید هم دوباره به اداره کتاب
وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی ارائه شده اما هنوز وضعیت
انتشارش مشخص نشده است.
ایــن کتــاب ابان مــاه ســال 92برنــده جایــزه
«یان میخالســکی» 2013ســوئیس شــد .دولت ابــادی
همچنین با نسخه ترجمه این رمان نامزد جایزه ادبی امریکا
برای بهترین کتاب ترجمه به زبان انگلیسی بود و نامش در
فهرســت نامزدهای اولیه جایزه بوکر اســیا نیز قرار گرفت .
ترجمه المانی این رمان هم موفقیتی را کسب کرد.
با این حال ایــن رمان بنا بــه مالحظاتــی ،همچنان
در ایــران رنگ انتشــار را به خود ندیــده و هربــار درباره ان
اظهارنظری صورت گرفته که هیچ کدام متضمن نشــر ان
نشده است .همچنان که انتشار ان هیچ گاه نیز مطلقا منتفی
اعالم نشده است.
در این راستا چند بار هم شبکه خبری بی بی سی تالش
کرد به بهانه این رمان دولت ابادی را به موضع گیری صریح
علیه نظام و دولت جمهوری اسالمی بکشاند .حتی چندی
پیش محمود دولت ابادی به پخش داســتان خوانی اش از
شبکه تلویزیونی بی بی سی فارسی اعتراض کرد .او همچنین
در واکنش به خبر این رســانه گفت که برای چهارمین بار به
اصالحات پیشــنهادی درباره رمان «کلنــل» توجه جدی
داشــته و انها را لحاظ کرد ه است .این نویسنده پیشکسوت
با انتشــار متنی اعالم کرد« :اخیرا بــار دیگر رمان «کلنل»
موضوع بحث رسانه ای شده است و این موضوع به هیچ وجه
مورد عالقه اینجانب ،محمود دولت ابادی ،نیست .در این
میان شنیده شد که تلویزیون بی بی سی بخشی از کتابخوانی
دانشگاهی مرا بی هیچ مجوزی از شــبکه خود پخش کرده
اســت .ضمن ابراز تاســف عمیق از این عمل غیرحرفه ای
و غیرمســئوالنه به اطالع می رسانم که شــخصا برای هیچ
فرستنده رادیویی -تلویزیونی کتابخوانی نداشته ام و انجام
چنین کاری از شــبکه مربوطه خارج از هنجارهای اخالقی
بین المللی است و شخصا از مقامات ذی ربط انتظار دارم این
رفتار برنامه ســاز خود را نکوهش و ان را منع کنند؛ و من هم
امیدوارم این خطای ایشان عمدی نبوده باشد و تکرار نشود.
ضمنا در سایت نقل شده است که به قرار اطالع ،دولت ابادی
پیشنهاد اصالح متن را نپذیرفته است .محض رفع نگرانی
سایت مربوطه به اطالع می رساند اینجانب برای چهارمین
بار به اصالحات پیشنهادی توجه جدی داشته و اصالحات
مربوطه را لحاظ کرده ام».
مردادماه ســال 93بود که از فروش نسخه ای از این
رمان در بازار کتاب خبر داده شد که دولت ابادی ان را جعلی
خواند .او سپس اوایل ابان ماه گفت« :باتوجه به شایعاتی
که درباره انتشار «کلنل» در اینجا و انجا به گوش می رسد،
قصد دارم برای اخرین بار وقتی بگیرم و به ارشاد بروم و با وزیر
یا معاون وزیر صحبت کنم و بپرسم چرا این اسیب ها به من
وارد می شود؟»
درپی این اظهارنظر سخنگوی تازه تعیین شده وزارت
ارشاد وقتی در یکی از اولین نشست های خبری اش با پرسش
خبرنگاران در این زمینه مواجه شــد ،تصریــح کرد که رمان
«زوال کلنل» محمود دولت ابادی تا وقتی که اصالح نشود
مجوز نمی گیرد.
نوش ابادی در پاسخ به پرسشی درباره تاکید علی جنتی
وزیر ارشــاد -مبنی بر اینکه نام ها در این وزارتخانه ممیزینمی شوند و اینکه چرا تاکنون مجوز نشر کتاب «زوال کلنل»
اثر محمود دولت ابادی صادر نشــده است ،گفت« :تاکید
دارم که وزارت ارشــا د مجوز ها را براســاس شخصیت افراد
نمی دهد بلکه معیارش محتواســت .کتــاب «زوال کلنل»
منهای شــخصیت اقای دولت ابادی ،به دلیل اشکاالت و
نواقص محتوایی که در ان وجود دارد ،تاکنون مجوز انتشار
نگرفته و تا زمانی که اصالح نشود مجوزی برای انتشار ان
صادر نخواهد شد».
ســخنگوی وزارت ارشــا د که 20ابان ماه در نخستین
نشست خبری اش سخن می گفت در پاســخ به انتقاد یکی
از خبرنگاران مبنی بــر اینکه حتی در دولت قبــل نیز به این
صراحت درباره ندادن مجوز نشــر به «زوال کلنل» صحبت
نشده بود ،گفت« :وزارت ارشاد در طول یک سال و چند ماه
قبل به 65هزار عنوان کتاب مجوز داده که 35هزار عنوان
ان جدید است .متاســفانه کســی از صدور این همه مجوز
صحبت نمی کند و تنها درباره دو مصداق صحبت می شــود
که وزارت ارشاد با قسمت هایی از ان مساله دارد و می گوید
باید اصالح شود».
نوش ابــادی تاکید کرد« :مــا تنها بــرای اصالحات
کتاب هــا توصیــه کرده ایــم و نگفته ایــم به کســی مجوز
نمی دهیم .وزارت ارشاد به وظایف قانونی اش عمل می کند
و نمی تواند فراتر از قانون اقدام کند ،مگر انکه قانون فعلی
تغییر کند .این نکته را نیز تاکید می کنم که در یک ســال و
چند ماه گذشته مجوز ندادن های وزارت ارشاد در حوزه کتاب
به تعداد انگشت های دســت هم نمی رســد و این امر نباید
عملکرد مثبت وزارت ارشاد را زیر سوال ببرد».
سخنگوی وزارت ارشاد با تاکید بر اینکه این وزارتخانه
فرهنگ
برای صادر شــدن یا صادر نشــدن مجوز ها به فشار افراد و
احزاب توجــه نمی کند ،تصریح کرد« :وزارت ارشــاد هرگز
زیر بار خطوط قرمــز افراد و احزاب نخواهــد رفت و خطوط
قرمز ما براساس موارد قانونی و موارد مطرح شده توسط مقام
معظم رهبری است».
خروش کلنل
اما یکی از اخرین حاشــیه های این کتاب درسالی که
گذشــت ،مربوط بود به واکنش سخنان ســخنگوی وزارت
ارشــاد .محمود دولت ابادی در نشســتی کــه 25ابان ماه
به مناسبت هفته کتاب در بنیاد شعر و ادبیات داستانی برگزار
شد ،باتوجه به اینکه ســیدعباس صالحی -معاون فرهنگی
وزارت فرهنگ و ارشاد اســامی -هم در این مراسم حضور
داشــت ،به موضوعات مطرح شــده چند وقت اخیر درباره
انتشار اثارش اشاره کرد و گفت« :من اهل گله نیستم .به راه
عشق گام نهادیم و امدیم و می رویم .اما من 30سال است
که در این جامعه زندگی و کار می کنم .من به این ســرزمین
تعلق دارم .من عاشق کشورم هستم .رمز اصلی این است.
با این حال ،در تمام مدتی که خانه نشــین بــوده ام در میان
تمام مقامات فرهنگی تنها با سه نفر صحبت داشته ام .یکی
از انها جواد فریدزاده اهل خراسان بود که با او گفت و گویی
دوستانه داشتیم .یکی اقای دری بود که رفتارش دوستانه
نبود و ســومین شــخص اقای صالحی بود و هســت که به
اعتبار منش و عرق خراسانی بودن ،یک جلسه گفت و گوی
دوستانه داشته ایم».
دولت ابادی ادامــه داد« :االن هم گلــه نمی کنم که
سال هاست حقوق مدنی و انســانی من زیر پا له شده است.
حق کار ،بازنشستگی ،بیمه نشــر اثار ،حق پیگیری سرقت
یکیدیگرازحاشیه هایخبرسازبرجستهدرسال
گذشــته در حوزه معاونت فرهنگی وزارت ارشاد
در ســال 93ماجرای غزل رئیس اداره کتاب بود.
به جرات می توان گفت انچه در این بخش اتفاق
افتاد،یکیازخبرسازترینوجلب توجه کننده ترین
موضوع های این حوزه بود .علی شجاعی صائین
از مردان دولت احمدی نــژاد در وزارت فرهنگ و
ارشاداسالمیبود
بودن و نبودنی مساله ساز
مثلث | شماره 256
یکی دیگر از حاشــیه های خبرســاز برجســته درسال
گذشــته در حوزه معاونت فرهنگی وزارت ارشاد در سال 93
ماجرای عــزل رئیــس اداره کتاب بود .به جــرات می توان
گفت انچه در این بخش اتفاق افتاد ،یکی از خبرســازترین
و جلب توجه کننده ترین موضوع های این حــوزه بود .علی
شــجاعی صائین از مردان دولــت احمدی نــژاد در وزارت
فرهنگ و ارشاد اسالمی بود .نه تنها از این جهت که حفظ او
در وزارت ارشاد دولت روحانی مایه تعجب بود ،بلکه باتوجه
به نگاه های انقباضــی او در حوزه کتاب ،عــاوه بر حفظ،
ارتقا در دولتی که با شــعار تغییر بر سر کار امده بود ،عجیب
جلوه می کرد.
شــجاعی صائین در دوران وزارت محمدحســین
صفار هرنــدی و ســیدمحمد حســینی در وزارت فرهنگ و
ارشاد اسالمی ،در نهایت رئیس موسســه خانه کتاب بود؛
موسســه ای از زیر مجموعه های معاونــت فرهنگی وزارت
ارشاد .اما با امدن سیدعباس صالحی به این معاونت ،پس
شو قوس ها و گمانه های مختلف ،شجاعی صائین بود
از ک
که به سمت مدیریت اراده کتاب و کتابخوانی منصوب شد
که البته نامش به اداره توسعه کتاب و کتابخوانی تغییر یافته
بود .در همان زمان انتصاب ،تعدادی از رســانه های حامی
یا نزدیک به تفکر دولــت روحانی برمبنــای انچه به عنوان
تغییر یاد می شد به این انتصاب به شــدت انتقاد کرده و در
برابر ان مقاومت کرده بودند .با این حال صالحی همواره در
برابر این انتقادها تاکید می کرد که شجاعی صائین مجری
سیاست های دولت است و قرار نیست تفکرات گذشته را در
این حوزه پیاده کند؛ تا انکه در استانه دهه فجر سال 93این
مدیر باقیمانده و ارتقا یافته از دولت قبل ،تغییر کرد.
یازدهم بهمن ماه بود که خبری در رسانه ها منتشر شد و
حکایت از ان داشت که پس از گذشت یک سال از مدیریت
علی شجاعی صائین بر مدیریت اداره کتاب وی از این سمت
از ســوی ســید عباس صالحی ،معاون فرهنگی وزیر ارشاد
برکنار شده است .رسانه های منتقد دولت اعتقاد داشتند که
پشــت پرده این برکناری اتفاقاتی درباره صادر نشدن مجوز
برای دو کتاب بوده است.
این رســانه ها معتقد بودند عالوه بر کتاب زوال کلنل
محمود دولت ابادی ،حاشــیه های یک کتاب مساله دار که
توسط باجناق یکی از افراد صاحب منصب در دولت روحانی
فرهنگ
اثار من در ســینما و تلویزیون زیر پا له شده است و در مسیر
این زیر پا له شده ها سه بار سه کشور مهم دنیا از من دعوت
رسمی کردند تا بروم و با زن و بچه در انجا زندگی کنم ،اما از
انها تشکر کردم و نرفتم».
نویسنده «کلیدر» اظهار کرد« :زمانی در این مملکت
جنگ بود .من برای گرفتن مجوز انتشار اثارم به وزارت ارشاد
رفتم .فردی که انجا بود من را تهدید کرد .من به او گفتم فکر
نکن با این تهدیدها من از این مملکت می روم و در کافه های
پاریس می نشینم و به شما فحش می دهم .ما دو خط موازی
هستیم که هیچ گاه به هم نمی رسیم .زمان مشخص خواهد
کرد که چه کسی وقتی موشــک باران صدام به تهران برسد
در این شهر می ماند .گذشت و موشک باران صدام به تهران
رسید و من در زمان موشک باران با زن و سه بچه ام در تهران
ماندم اما نمی دانم ان فرد ماند یا رفت».
دولت ابادی ســپس گفــت« :در همان زمــان که در
ایران جنگ بود ،دبیر کانون نویسندگان سوئد به من گفت،
چرا می خواهی به ایران بروی؟ انجا جنگ اســت! من هم
به شــوخی جوابش را دادم و برگشتم .این نویسنده سپس با
اشاره به گفته های چند روز قبل خود که گفته بود می خواهم
برای بار اخر به وزارت ارشاد بروم و با مسئوالن صحبت کنم،
اظهار کرد« :دلیــل اینکه گفته بــودم می خواهم با یکی از
مقامات صحبت کنم ،این بود که به انها بگویم چرا جلو یک
کتاب جعلی را نمی توانید بگیرید و نمی گیرید .کتاب و اسم
من را جعل کرده اند .اسم ناشر معلوم است .ضابط ارشاد در
محل کار این ناشــر ،کتاب را ضبط کرده است ولی چرا این
کتاب جعلی در شهرستان ها به اسم من به فروش می رسد و
کسی نیست که جلو ان را بگیرد؟ پس ارشاد چه قیمومیتی
دارد؟ کار وزارت ارشاد این نیست که بگوید کتاب من اشکال
ساختاری دارد .البته این اشکال ساختاری نیست؛ شاهکاری
ساختاری است .اگر این طور نبود ،منتقد غربی ان را همتای
گرونیکای پیکاسو نمی دانست».
دولت ابــادی ســپس گفــت« :اثــار پیکاســو همــه
شــاهکارند ،اما در میان انها گرونیکا از همه متمایز است.
حاال ان اقا می گوید این کتاب اشکال ســاختاری دارد ،نه
جانم! در خراســان قالیچه ای بافته می شــود که دو طرف
ان روست ،یعنی پشــت و روی ان یکی است .اگر ان منتقد
غربی این قالیچه را دیده بود دیگر نمی گفت این اثر همتای
گرونیکای پیکاسوست ،بلکه می گفت این اثر مثل ان فرش
دستباف خراسانی است .نه ،اقای نوش ابادی(سخنگوی
وزارت ارشاد) این اشکال ساختاری نیست».
محمود دولت ابادی که در میانه این برنامه حاضر شده
ت تریبون دعوت شــد و سخنانش را که
بود ،بالفاصله پشــ
بیان کرد ،از محل برگزاری این مراسم خارج شد و به سفارت
فرانسه رفت تا نشان شوالیه را از سفیر فرانسه بگیرد.
نوشته شده بود دلیل این برکناری بوده است .کتابی از سردبیر
خبرگزاری کتــاب (ایبنــا) در زیر مجموعه همیــن معاونت
فرهنگی وزارت ارشاد که به زعم این رسانه ها ،به ارزش های
انقالب اسالمی ضربه می زند.
ماجرا از این قرار اســت که محمدرضا اسدزاده کتابی
را در جمهوری اذربایجان منتشر کرده که رسانه های منتقد
دولت معتقد بودند این اثر در ایران توزیع غیر قانونی شده،
سپس روند اخذ مجوز برای این کتاب کلید زده می شود ،اما
مدیر اداره کتاب «نه» محکمی گفته و همین ایستادگی وی
سبب برکناری اش شده است.
توزیع ایــن کتاب در کتابفروشــی های ایران هیچ گاه
تایید و ثابت نشــد اما به هر حال ،شــجاعی صائین در این
راســتا در مصاحبــه ای با روزنامه جــوان دربــاره این کتاب
و نویســنده اش صراحتا گفــت« :بارها دربــار ه این کتاب و
نویسنده اش به اقای صالحی هشدار داده بودم ».شجاعی
صائین که عضو هیات امنای خانه کتاب است درباره اینکه
چرا باید شخصی که اشــکارا در کتابش به ارزش های ملی
توهین می کند و هیچ التزامی نیز به قوانین ممیزی ندارد ،به
سردبیری خانه کتاب گماشته شود ،گفت« :این مساله را باید
از معاونت فرهنگی پیگیری کنید».
البته همین رسانه ها همچنین نوشتند که خبرها حکایت
از ان دارد که ســید عباس صالحی معــاون فرهنگی وزارت
ارشاد تاکنون چندین بار به دالیل مختلف از جمله عدم مجوز
به کتاب های اینچنینی و کمبود مسائل مالی استعفای رسمی
خود را به جنتی وزیر ارشاد ارائه کرده بود ،اما وزیر ارشاد تامل
به خرج داد و برای ارامش فضا این هزینه را نپذیرفت.
نکتــه قابل تامل اینکــه حکــم مدیرکل امــور کتاب
وزارت ارشاد از ســوی وزیر ارشــاد ابالغ می شــود و حکم
شجاعی صائین برای اداره کل کتاب نیز توسط علی جنتی
صادر شــده بود ،اما این بار با حکم معاون وزیر ارشاد یعنی
شخص سید عباس صالحی «همایون امیرزاده» یکی دیگر
از مدیران میانی معاونت فرهنگی از دولت گذشته ،به عنوان
سرپرست معرفی شد تا در اینده شخصی برای مدیرکلی دفتر
توسعه کتاب و کتابخوانی معرفی شود.
حجت االســام محمدعلــی مهــدوی راد ،رئیــس و
سخنگوی هیات نظارت بر نشــر کتاب نیز از این ماجرا دور
نماند .در پی انچه در فضای رســانه ای امــد مبنی بر اینکه
ی صائین به دلیل ایستادگی در برابر نشر برخی از
علی شجاع
کتاب ها و تفاوت اساسی در دیدگاه با معاونت فرهنگی وزارت
فرهنگ و ارشاد اسالمی از مدیریت اداره کتاب برکنار شده
است ،مهدوی راد نیز در این زمینه طرف پرسش قرار گرفت
که در پاسخ گفت« :این موضوع کامال خالف واقع و از پایه
دروغ است و بنده به عنوان رئیس هیات نظارت بر کتاب ان
را تکذیب می کنم».
او با اشاره به ســابقه دوستی خود با شــجاعی گفت:
«بنده قریب به 10سال سابقه دوســتی با ایشان دارم و باید
عرض کنم در تحوالتی که در دولــت جدید اتفاق افتاد جزو
کسانی بودم که ایشان را به عنوان مدیرکل پیشنهاد کردم و
باتوجه به مشکالت اداری در نهایت با حضور ایشان در این
سمت موافقت شد».
مهدوی راد ادامه داد« :واقعــا دلیل این همه جنجال
رســانه ای را نمی دانم و چرایی وارونه جلــوه دادن واقعیت
توسط برخی رســانه ها برایم تامل برانگیز است ،اما بنده به
جرات اعالم می کنم هیچ اختالف نظــری بین بنده و اقای
شــجاعی صائین و حتی ایشــان و معاونت درباره نشر هیچ
کتابی نبوده است».
رئیس هیات نظارت بر کتاب افزود« :معیارهای نشر
مشخص است و بازرسان نیز مشخص هستند .هر موردی
که بازرسان به نتیجه نرسند به هیات نظارت می اید و در این
هیات با تشــکیل یک کمیته تخصصی ،ارا و اندیشه های
بازرســان مورد بحث و بررســی قرار می گیرد و در نهایت در
217
فرهنگ
علی شجاعی صائین
صحن علنی هیات به نتیجه می رسد .در مورد اخیر هم هرگز
مدیرکل دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی به دلیل مخالفت با
نشر کتاب خاصی جابه جا نشده اســت .این تغییر یک روند
اداری بوده و مســائل اداری مرتبط با ان را بایــد وزارتخانه
پاسخ بدهد».
شخص وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی هم مجبور شد
به شایعه هایی که درباره برکناری مدیریت اداره کتاب مطرح
شده بود ،پاسخ دهد .علی جنتی گفت که حکم برکناری علی
شجاعی صائین را از مدیریت دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی
خودش نوشته و به سیدعباس صالحی ،معاون فرهنگی اش
داده است.
وزیر ارشــاد دربــاره علــت این برکنــاری نیــز گفت:
«بخشنامه ای به مدیران وزارت ارشاد ابالغ شده که شجاعی
صائیــن ان را رعایت نکــرده و در پی همین تخلــف برکنار
فرهنگ
218
مثلث | شماره 256
شــخص وزیــر فرهنــگ و ارشــاد اســامی
هم مجبور شــد بــه شــایعه هایی کــه درباره
برکنــاری مدیریــت اداره کتاب مطرح شــده
بود ،پاســخ دهــد و بگوید که حکــم برکناری
علــی شــجاعی صائین را از مدیریــت دفتر
توســعه کتاب و کتابخوانی خودش نوشته و
به سیدعباس صالحی ،معاون فرهنگی اش
داده است
شده اســت ».جنتی همچنین درباره اینکه ایا این بخشنامه
به ممنوعیت مصاحبه با رســانه ها و ارجاع همه پاســخ ها به
نشســت های ســخنگوی وزارتخانه مربوط می شــده ،این
موضوع را رد کرد.
اما درحالــی که وزیر ارشــاد عــاوه بر شــایعه های
مطرح شــده از ســوی برخی رســانه ها کــه علــت برکناری
شجاعی صائین را ندادن مجوز نشر به کتاب یکی از مدیران
وزارت ارشــاد عنــوان می کردنــد ،انجام یــک مصاحبه را
به عنوان علــت انجام این تغییــر رد کرد ،مدیر برکنارشــده
اداره کتاب با انتشــار نامه ای اعالم کرد ،علت برکناری اش
مستند به نامه وزیر خطاب به معاون محترم امور فرهنگی،
عدم رعایت ممنوعیت انجام مصاحبه بوده است.
او در نامه خود اورده بود« :ورود به عرصه های خرد و
محمدرضا اسدزاده
کالن اداری و مدیریتی یا خروج از انها ،فی نفسه واجد ارزشی
نیست و به همین دلیل ،وقتی متن نامه وزیر محترم فرهنگ
و ارشــاد اســامی درباره برکناری ام از اداره کتاب را توسط
جناب اقای صالحی ،معاون محترم امور فرهنگی دریافت
کردم و خواندم ،به راحتی ان را پذیرفتم و از پاســخ دادن به
پرسش های پرشــمار خبرنگاران رســانه ها درباره زمینه ها و
دالیل این اتفاق پرهیز کردم.
با این حال ،پس از درج مصاحبه وزیر محترم در برخی
پایگاه های اطالع رسانی روز سه شــنبه مورخ ،93/11/21
ضروری دانستم به اطالع برسانم موضوع «دستورالعمل» یا
«بخشنامه عمومی وزارتخانه» مورد اشاره ایشان ،ممنوعیت
مصاحبــه مدیــران وزارتخانه بوده اســت و علــت برکناری
اینجانب نیز ،مســتند به نامه وزیر محترم خطاب به معاون
محترم امور فرهنگی ،عدم رعایت ایــن ممنوعیت و انجام
مصاحبه بوده است .نامه ذکر شــده بعدازظهر روز سه شنبه
هفتم بهمن ماه صادر و عصر همان روز به رویت من رسید».
او همچنیــن تاکید کــرد« :در ضمن درباره مســائل
مختلفی که طی روزهای اخیر از ســوی برخی از مسئوالن
وزراتخانه بیان شده است و همچنین مکاتبات به عمل امده
در مورد بعضی از این اظهارات ،مطالب فراوانی دارم که به
دلیل پرهیز از ایجاد حاشیه و تنش در فضای نشر کشور فعال
از بیان انها صرف نظر می کنم و امیــدوارم دلیلی برای ذکر
انها پیش نیاید».
اما تا چندین روز پس از تغییر مدیر اداره کتاب وزارت
فرهنگ و ارشــاد اســامی و اعالم نظر رســمی وزیر ارشاد
درباره تخلف اداری این مدیر ،برای برخی رسانه ها هنوز این
موضوع جذاب ماند .رسانه های منتقد در ادامه اعالم کردند
استعالمی از ســوی معاونت فرهنگی در ارتباط با صالحیت
«محمدرضا اســدزاده» یکی از مدیران میانی خانه کتاب و
ســردبیر خبرگزاری کتاب درباره همان کتابی که در خارج از
کشور منتشر کرده است ،صورت گرفته و پاسخ نیز منفی بوده
که سیدعباس صالحی در یکی از نشست هایش با خبرنگاران
در این زمینه گفت« :این موضوع را تکذیب می کنم ،چون
هیچ اســتعالمی که صالحیت ایشــان را نفی کند ،صورت
نگرفته است».
او ســپس در پاســخ به ســوال خبرنگار دیگری که با
اشــاره به تغییر مدیر اداره کتــاب ،ان را بــه بحث ممیزی
کتاب محمدرضا اسدزاده ارتباط داد و همچنین این کتاب
را با کتاب «ایات شــیطانی» مقایســه کرد که مــورد تذکر
شجاعی صائین واقع شده ،این گونه واکنش نشان داد« :در
این رابطه اقای شجاعی صائین هیچ تذکری به من نداده اند
و بحثی درباره این کتاب مطرح نشده است .در خانه کتاب
ما تا رده ای اســتعالم انجام می دهیم و مطابق با ان حرکت
می کنیــم .ضمن اینکه ایــن کتاب هنوز در مرحله بررســی
است و در ایران نیز به چاپ نرسیده و منتشر نشده است .البته
مرجع ما هم گزارش یک رسانه و روزنام ه نیست».
به هر حال ،این موضوع به همیــن منوال ادامه یافت
و برای مدیریت اداره کتاب هم باز گزینه هایی مطرح شد تا
شرایط حوزه نشر که به طور ساختاری و پیشینه دار به شرایطی
بحرانی تعبیر می شود و خود معاون فرهنگی فعلی ان را فراتر
از بحران هم می دانــد ،اگر نگوییم بدتر نشــده ،امیدی به
بهبودش در ذهن ها ایجاد نکند.
تغییری دیگر در همراهان
اما تغییر مدیریت در حوزه کتاب تنها به بازماندگان دوره
قبل محدود نشــد .نجفعلی میرزایی از افرادی بود که از قم
سیدعباس صالحی را همراهی کرد و به عنوان رئیس موسسه
خانه کتاب به تهران امد .او نیز مانند صالحی فردی روحانی
بود که لباس روحانیت به تن نمی کرد.
او اذرمــاه گذشــته چنــد هفتــه قبــل از ماجراهــای
شجاعی صائین و پس از برگزاری هفته کتاب ،از سمت خود
اســتعفا کرد و به قم بازگشت؛ اســتعفایی که دلیل یا دالیل
ان به جز لفظ تشریفاتی «مشــغله های علمی» اعالم نشد
اما به هرحال صالحی با پذیرش این استعفا ،مجید غالمی
جلیســه را که معاون میرزایی و او هم از ســاکنان قم بود به
این ســمت منصوب کرد .مجید جلیسه که تاکنون معاونت
فرهنگی و پژوهشــی خانه کتاب را بر عهده داشــته است،
پیش تر پژوهشگر نسخ خطی پژوهشگاه عالی تاریخ ایران
در فرانسه ،مدیر موسسه بیاض (اطالع رسانی و پژوهش در
عرصه متون کهن) و مدیر بخش اطالع رسانی ،پژوهشگر
و کتابشــناس مرکز احیای نســخ خطی پژوهشــگاه علوم و
فرهنگ اسالمی در قم بوده است.
او دو دهه فعالیت در حوزه کتاب پژوهی و کتاب شناسی
و داوری جشنواره های کتاب را در کارنامه فرهنگی خود دارد.
جلیســه دارای لیســانس زبان و ادبیات فارسی و همچنین
12ســال تحصیالت حوزوی در حوزه های علمیه اصفهان
و قم در سطوح مقدمات ،ســطوح و خارج فقه است .گفته
می شود این مدیر جوان ،هرروز صبح از قم به تهران عزیمت
فرهنگ
محمود دولت ابادی
می کند و شب هنگام به خانه برمی گردد.
حذف و اکرام شعر و داستان
کتاب های مساله ساز
مثلث | شماره 256
اما به هر حال مســائل و حواشــی حوزه نشر در حالی
ادامه دارد که عالوه بر ممیزی و جلوگیری از انتشــار برخی
اثار ،صدور مجوز انتشار برخی اثار هم با حاشیه ها ،انتقادها
و اعتراض هایی مواجه شــد .گاهی هم تصمیم گیری ها به
مصداق همان مثل رد شدن از ســوراخ سوزن و رد نشدن از
در دروازه ،به گونه ای پیش رفت که بیش از پیش نشــانگر
فقدان یک سازوکار مدون در امر ممیزی باشد.صدور مجوز
نشــر برای اثاری از مولفانــی چون اســماعیل خویی ،رضا
راهنی و احسان طبری در سال گذشته از جمله اتفاق هایی
بود که به دولت تدبیر و امید نسبت داده شد؛ کتاب هایی که
دست اندرکاران وزارت ارشاد معتقدند انتشارشان بیانگر ان
است که نام ها در جمهوری اسالمی سانسور نمی شوند.
ســه کتاب رضا براهنی با نام های «قصه نویســی»،
«چاه به چاه» و «اواز کشتگان» در ایران منتشر شدند.
«قصه نویســی» اولین بــار در دهــه 40در مجلــه
«فردوسی» به صورت پاورقی منتشر شــد .در دهه 50هم
انتشــارات اشــرفی ان را چاپ کرد و بعد این کتاب توقیف
شــد .بعد از انقالب در دهه 60نشــر نو ان را چاپ کرد ،اما
بعد ممنوع الچاپ شــد تا امروز که این کتاب با تجدیدنظر و
مقدمه ای مفصل منتشر شده است.
دیگر کتاب منتشرشده براهنی رمان «اواز کشتگان»
است که در دولت دهم مجوز نشــر گرفته و چاپ شده ،اما
اجازه خروج و توزیع نگرفته و بعد از پنج ســال با شــمارگان
3000نسخه عرضه شــده اســت .رمان «چاه به چاه» هم
دیگر کتاب تازه منتشر شــده این نویسنده است .این کتاب
هم قبال در دهه 60چاپ شده و حدود 30سال در بازار نبوده
و حاال با تیراژ 2000نسخه چاپ و توزیع شده است.
همچنین از براهنی کتاب دیگری هم زیرچاپ است،
این کتــاب «تاریخ مذکــر» (مرد) نــام دارد که نــگاه این
نویسنده و منتقد است در تاریخ ادبیات ایران به مردساالری
و کم توجهی به حضور زنان در ادبیات .این کتاب نیز از دهه
60تا کنون چاپ نشده و شــامل نقد و بررسی اثار کالسیک
ایرانی هم می شود.
انتشار کتابی درباره شعر و زندگی اسماعیل خویی یکی
دیگر از مواردی بود که توجه ها را به خود جلب کرد .اسم این
کتاب «به رسم حقیقت و زیبایی» است که درامدی بر شعر
و زندگی خویی است و شامل بخش هایی چون پیش گفتار ،
سالشمار زندگی ،جایگاه شعر خویی در شعر امروز و بررسی
ایتم هایی چون عشق و مرگ در شعر خویی می شود .حدود
120صفحه پایانــی کتاب هم گزینه ای از دفترهای شــعر
اوست که در ایران و خارج منتشر شده است .کتاب شناسی
خویی نیز در چند صفحه امده است.
معــاون فرهنگــی وزارت فرهنگ و ارشــاد اســامی
درباره مجوز گرفتن کتاب هــای مولفانی مثل رضا براهنی و
اسماعیل خویی نیز مجبور به ارائه توضیح شد .سیدعباس
صالحی گفت« :کتاب منتشرشــده درباره اقای خویی بوده
و موضوع این است که ما یقین داریم براساس ضوابط نشر
کار را باید براساس محتوا بررسی کرد و کاری به نام نویسنده
نداریم».
او افزود« :ما می خواهیم به ُمر قانون عمل کنیم و فهم
ما از ضوابط مصوب شورای انقالب فرهنگی این است که
تنها به محتوا توجه کنیم ،اما اکنون بحث هایی در رسانه ها
مطرح شده و برخی گفته اند که باید به مولف هم توجه کرد.
ما بخشی از این بحث ها را که جدی هستند به هیات نظارت
منتقل می کنیم و معتقدیم نباید بحث ها به ســمت لجاجت
برود و فصل الخطاب نظر هیات نظارت اســت ،ما هم تابع
نظر ایــن هیا تیم که مرجعی اســت که قانــون ان را تعیین
کرده است».
با این اوصاف ،ســالی دیگر نیز در حوزه نشر به پایان
رسید که اتفاق چندان غیرمتعارفی در ان رخ نداد اما همین
یعنی حواشی بسیار .باید دید که در سال جدید حاشیه های
حوزه نشر از جنس همین تکرار اســت یا اتفاق ها بزرگ تر و
غافلگیرکننده تر خواهند بود.
فرهنگ
یکی دیگر از حاشیه های ریشه دار چند سال گذشته در
حوزه نشر و البته ادبیات ،محافظه کاری نهادهای رسمی در
مواجهه با گونه های ادبی بوده که به مرزبندی هایی در این
زمینه دامن زده یا دست کم ،عاملی برای ایجاد یا تقویت این
مرزبندی ها بوده است.
یکــی از مراکز نمــود این ماجــرا ،جایزه کتاب ســال
جمهوری اســامی بوده اســت که همواره به حوزه ادبیات
کم توجهی کرده اســت .به جز معدود انتخاب هایی در این
حوزه در چند ســال گذشــته می توان گفت معرفی نشــدن
نامزدهــا و برگزیدگانی در این حوزه در ســال های گذشــته
همواره مورد بحث بوده است .اما امسال جایزه کتاب سال،
نامزدهایی را در حوزه کتاب های شعر معرفی کرد تا امیدهایی
زنده و توجه هایی جلب شود .اما این امیدها خیلی زود به یاس
تبدیل شد؛ چراکه با اعتراض دست اندرکاران جشنواره شعر
فجر مبنی بر اینکه قرار شده از امسال این جشنواره به شکل
رقابت بین کتاب ها برگزار شود نه اثار رسیده ،عمال این بخش
از انتخاب کتاب سال مسکوت ماند و نه برگزیده نه شایسته
تقدیری در این حوزه معرفی نشد.
تکلیف بخش داســتان نیز به همین منوال ،پیش تر
مشخص شده بود و با برگزاری موازی جایزه جالل ال احمد،
قرار شده بود کتاب ســال دیگر انتخابی در این زمینه انجام
ندهد .البته بسیاری این تصمیم گیری ها را بیشتر به شرایط
مالی حوزه مربوطه در وزارت ارشــاد مربوط می دانســتند.
مخصوصا که جایزه کتاب سال امسال با افت چشمگیری،
تنها هشت برگزیده را معرفی کرد .به برگزیدگان کتاب سال
هر کدام 30ســکه بهــار ازادی اعطا می شــود.با این حال
در همین شــرایط و در اقدامی متناقض ،بــه برگزیدگان هر
بخش در جایزه جالل ال احمد 110 ،سکه اعطا شد تا یکی
از گران ترین جایزه هــای فرهنگی هنری و قطعا گران ترین
جایزه ادبی ،در همین وزارتخانه رقم بخورد.
ســیدعباس صالحی در پاســخ بــه این پرســش که
ایا انتقــال جایزه کتاب ســال در حوزه داســتان و شــعر به
بنیاد ادبیات داســتانی ایرانیان در راســتای همان نگاهی
نیســت که تکثرگرایی در ایــن حوزه ها را محــدود می کند،
گفته اســت« :هم بنیاد ادبیات داســتانی و هم خانه کتاب
زیرمجموعه های وزارت ارشاد هستند و تفاوتی در نوع نگاه
انها وجود نــدارد .تنها دلیل این جابه جایــی این بود که هر
چیزی در جایگاه تخصصــی خودش قرار بگیــرد .من این
تغییر را ُمنافی نگاه مثبت ارشــاد به حوزه ادبیات نمی دانم و
فکر می کنم در این دوره نگاه ارشــاد به ادبیات و شــعر نگاه
محکم تر و قوی تری است».
همچنیــن مهدی قزلــی ،مدیرعامــل بنیــاد ادبیات
داستانی در پاســخ به این سوال گفته اســت« :با برگزاری
جایزه های داستان در قالب جایزه جالل ال احمد و برگزاری
جشنواره شعر فجر ،می توان به این جمع بندی رسید که وجود
نگاه تکثرگرا در انها دور از ذهن نیست .در این زمینه حضور
داوران و شــاعران در محافل مختلف این جشــنواره فارغ
از دســته ها و گروه های خاص حتما در راستای تکثرگرایی
بوده است».
سیدعباس صالحی
219
فرهنگ
ر
وید
ا
د
3
تراکم
رفت وامد
فرهنگ
220
مثلث | شماره 256
ارام فرقانی
روزنامه نگار
ســال 93با چند تغییــر مهم همــراه بود کــه از وقایع
مهم حوزه فرهنگ و هنر می توان حسابشــان کــرد و البته
زمزمه هایی برای چند تغییر دیگر که به نظر می رســد برخی
از انها در ســال جدید عملی خواهند شــد .تغییر پایان دوره
در مدیریت ســازمان صداوســیمای جمهوری اســامی،
عزل رئیس اداره کل هنرهای نمایشــی در استانه جشنواره
بین المللــی تئاتر فجــر و تغییــر پایــان دوره هیات مدیــره
نگاهیبهتغییرهاییکه
از اتفاق های مهم سال
بودند
خانه ســینما و به تبع ان تغییــر در مدیریت عامــل این نهاد
صنفی ،مهم ترین تغییرات حوزه فرهنگ و هنر در سالی که
گذشت بود و به نظر می رسد تغییر در ریاست دفتر موسیقی
از محتمل ترین تغییرهای پیش رو باشد.
امدن سرافراز
سرانجام پس از گمانه زنی های فراوان و مطرح شدن
گزینه هایی چون محمدحســین صفار هرنــدی ،غالمعلی
حدادعادل ،علی دارابی ،حســین محمدی ،ســیدمحمد
حسینی و محمد سرافراز ،سرانجام این محمد سرافراز بود که
17ابان ماه با حکم مقام معظم رهبری به این سمت منصوب
شد .در حکمی که در ان با اشاره به مسئولیت تاریخی رسانه
ملی در حفظ و ارتقای اســتقالل فرهنگی و هویت انقالب
ایران اســامی تاکید شــده بود« :ســازمان صدا و سیما با
ماموریت خطیر «هدایت و مدیریت فرهنگ و افکار عمومی
جامعه» به مثابه دانشــگاه عمومی ،وظیفه گسترش دین،
اخالق ،امید و اگاهی و ترویج سبک زندگی اسالمی -ایرانی
در میان احــاد ملت را بــر عهده داشــته و به عنــوان موتور
محرک و مشوق پیشرفت کشور ،وظیفه پشتیبانی رسانه ای
همه جانبه و مبتکرانه در امر بسیج عمومی ملت و نیز کمک
به مدیریت هــای اجرایی در جهت تامیــن اهداف و اجرای
سیاست های کالن نظام و تحقق ســند چشم انداز کشور را
بر دوش دارد».
محمد سرافراز پیش از این به عنوان معاون برون مرزی
این رسانه و مدیر شبکه های پرس تی وی و هیسپان تی وی
فعالیت می کرد .او متولد سال 1340است و بیش از 20سال
در صداوسیما سابقه دارد .دارای مدرک دکترای علوم سیاسی
از دانشــگاه بیروت و به زبان های انگلیســی و عربی مسلط
است .برادر بزرگش جواد سرافراز ،مسئول دفتر سیدمحمد
بهشتی بود و به همراه ایشان در انفجار دفتر حزب جمهوری
اســامی در سال ۱۳۶۰شــهید شــد .برادر دیگرش نیز در
جبهه های جنگ تحمیلی شــهید شــد .پدر وی ابوالفضل
سرافراز نیز نماینده ولی فقیه در هواپیمایی جمهوری اسالمی
ایران بوده .خود سرافراز از زمان محمد هاشمی در سازمان
صد او سیما حضور داشته و یکی از قدیمی ترین مدیران این
رسانه محسوب می شود.
طراحی و راه اندازی شبکه های العالم به زبان عربی،
پرس تــی وی به زبان انگلیســی و شــبکه اســپانیولی زبان
هیســپان تی وی و همچنین شبکه فیلم و ســریال ای فیلم
به زبان های عربی و انگلیســی از جمله فعالیت های دوران
مدیریت او در زمان عزت الله ضرغامی محسوب می شود.
دکتر ســرافراز همچنین با حکم رهبر معظم انقالب از سال
۱۳۹۰به عنوان یکی از اعضای حقیقی شورای عالی فضای
مجازی انتخاب و در پیشبرد اهداف این شورا حضور دارد.
رئیس جدید سازمان صداوسیما بالفاصله پس از صدور
حکم انتصابش با حضــور در دفتر رئیس مجلس شــورای
اســامی با وی دیدار و گفت وگــو کرد .این دیــدار درواقع
همزمان با صدور حکم رئیس جدید صداوســیما از ســوی
رهبر انقالب و در محل دفتر رئیس مجلس شورای اسالمی
انجام شد .عالوه بر قوه مقننه ،قوه مجریه هم به این انتصاب
روی خوش نشان داد و با ان همراه شــد .حسام الدین اشنا
مشــاور فرهنگی رئیس جمهور -با اشاره به انتخاب محمدســرافراز به عنوان رئیس جدید ســازمان صداوسیما گفت:
«انتصاب سرافراز برای اهالی رســانه و افرادی که دغدغه
مدیریت اینده صداوسیما را دارند ،بسیار معنادار بود .دولت
از نقش افرینی ســرافراز اســتقبال می کند و همکاری های
روشنی را بین دولت و صداوسیما در روزهای اتی پیش بینی
می کند ».اشــنا ابراز امیدواری کرد ،در دوره جدید ریاست
صدا و سیما از بسیاری سوء تفاهم ها و سوء تدبیرها جلوگیری
شود؛ «در دوره جدید سازمان صدا و ســیما باید تصمیمات
سخت گرفته شــود و جراحی هایی در جهت تقویت اعتماد
ملی به رسانه ملی صورت پذیرد .امیدواریم رسانه ملی با تکیه
بر انحصار ،تــاش نکند تا ابتکار را محدود ســازد .مدیران
رسانه ملی باید باور کنند که مردم حق انتخاب دارند و فقط با
فشار دادن یک دگمه از ذهن مخاطبان حذف می شوند».
محمد ســرافراز پــس از انتصاب در ســمت ریاســت
سازمان صداوسیما در اولین مصاحبه اش ،بر تشکیل اتاق
فکر در رســانه ملی تاکید کــرد .او که با خبرنگار ســرویس
تلویزیون و رادیو ایسنا گفت وگو می کرد ،درباره اینکه اولین
کاری که انجام ان را پس از انتصاب به سمت ریاست سازمان
صداوسیما و ورود به ســاختمان شیشه ای جام جم ضروری
فرهنگ
می داند ،چیســت؟ گفت« :تشــکیل اتاق فکر برای اینکه
ببینیم در دنیای متحول رسانه ای کار می توانیم انجام دهیم.
چون الگوی رسانه متحول شــده و مولفه های تاثیرگذاری
رسانه تغییر کرده است و ما االن در شرایطی قرار گرفته ایم
که هر انسانی بالقوه یک رسانه است و هم بالقوه یک خبرنگار
و تولیدکننده ،باید این را به خوبی درک کنیم ،هم در جامعه
خودمان و هم در صحنه بین الملل ابزار و وسایل و روش ها را
درست بشناسیم تا بتوانیم کار موثر رسانه ای انجام دهیم».
ســرافراز چند روز بعــد هم کــه در مراســم اختتامیه
بیستمین نمایشــگاه مطبوعات و خبرگزاری ها حاضر و این
حضور با استقبال حسین انتظامی ،معاون مطبوعاتی وزیر
ارشاد همراه شده بود ،در بخشــی از سخنانش به بحث روز
کشــور یعنی مذاکرات هســته ای 5+1پرداخت و اینکه به
تعبیری از ان به مذاکرات هســته ای 3+3اطالق می شود
و گفت« :به تعبیر من مذاکرات هسته ای 1/5+ 1است که
یکی از یک های ان ایران و یک دیگــر ان امریکا و نیم ان
بقیه کشورها هستند».
رئیس سازمان صداوسیما ادامه داد« :این مذاکرات
فارغ از اینکه به نتیجه برســد یا نه ،البتــه در بهترین حالت
این اســت که به توافق برســند و مرحله جدیدی اغاز شود؛
هرچند احتمال بیشتر این است که به توافق نرسند که یک
دلیل ان می تواند زیاده خواهی انها باشــد و دلیل دیگرش
بی اعتمادی ما نسبت به انهاست و هیچ وقت انها به تعهدات
خود عمل نکرده اند .ایران در یک سال اخیر پروسه ای که
باید طی کند ،طی کرد و به تعهداتش عمل کرد؛ هم تعهداتی
که در مذاکرات ژنو انجام شــد و هم تعهداتی که در میزان
غنی ســازی و کاهش حجم ان مطرح شــده بود .اما طرف
مقابل و تعهداتی که برعهده انها بود چه شد؟»
وی با اشاره به برچیده نشدن تحریم ها بیان کرد« :چه
ارتباطی وجود داشت بین مرکز هســته ای و تحریم داروها
و بانک مرکزی؟ نگاه انها به این شــکل بود مسیری که ما تا
به اینجا رفتیم و بخشــی از لبه تحریم و سیاست هایی را که
به ما اعمال کرد به خود رســانه ملی هم برخورد .به گونه ای
که در یک دوره ای سعی کردند شــبکه های ما را از ماهواره
حذف کنند .نه تنها شــبکه های سیاسی و خبری مثل العالم
و پرس تی وی ،بلکه شبکه ای فیلم را که 24ساعته سریال
پخش می کند تحریم کردند و همه اینهــا به بهانه تحریم و
مسائل هســته ای اتفاق افتاد که قابل درک نیست .نه تنها
نمی توانند صــدای ما را قطع کنند در عین حال چهره شــان
را اشکار کردند و به رغم شــعاری که چند صد سال با عنوان
ازادی بیان و ازادی رســانه ها بیان می کننــد ،چهره خود را
اشکار کردند».
موضع گیری سیاســی ســرافراز درحالی بود کــه او با
انتصاب دکتر پیمان جبلی به سمت معاونت خبر صداوسیما،
عمال عنوان پرحاشیه «معاونت سیاســی» را در رسانه ملی
حذف کرد.
از دیگر اقدام های چشــمگیر ســرافراز در این مدت،
تغییر بیشتر مدیران رده باالی سازمان و نیز سیاست تجمیع
و ادغام شبکه های متکثر و تازه تاسیس بوده است.
نمایش ضعیف
اواخر امسال مجمع عمومی «خانه سینما» هم برای
انتخاب هیات مدیــره جدید این تشــکل صنفــی در حالی
مثلث | شماره 256
و باز هم خانه سینما
فرهنگ
یکی دیگر از تغییرهای چشــمگیر در ســال 93تغییر
مدیرکل اداره هنرهای نمایشــی بــود .تغییری کــه در پی
مدیریت ناموفق حســین طاهری بر این اداره و در اســتانه
رویداد مهم جشنواره تئاتر فجر از وضعیت نامطلوب این حوزه
از هنر در کشور حکایت داشت.
نامه کناره گیری مدیرکل هنرهای نمایشی وزارت ارشاد
خطاب به علی جنتی عصر پنجشــنبه 4دی مــاه به صورت
غیررسمی در اختیار رسانه ها قرار گرفت و سرانجام روز جمعه
در سایت رسمی وزارت ارشاد اعالم شد که این استعفا مورد
پذیرش قرار گرفته است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی در نامه ای خطاب به علی
مراد خانی ،معاون امور هنری اش با استعفای حسین طاهری
موافقت کرد .در نامه ای که مشــروح ان روی سایت وزارت
ارشاد قرار نگرفت و فقط یک بخش از ان منتشر شد که علی
جنتی خطاب به علی مرادخانی نوشته بود« :لطفا تا تعیین
مدیرکل جدید ،برای اداره کل هنرهای نمایشی سرپرستی
مشخص کنید».
البته طی هفتــه قبــل از ان در پــی جابه جایی برخی
مدیران سینمایی سازمان سینمایی در پی تغییرات سازمانی
و حضور برخــی از انها در ســازمان صدا و ســیما ،خبرهایی
غیررسمی از حضور دوباره برخی مدیران تئاتری که چندی
در ســینما فعال بودند ،شــنیده می شــد که دوبــاره به تئاتر
برگردنــد و در این میان اختــاف تقریبا علنی شــده معاون
هنری و مدیرکل هنرهای نمایشی (در بحث بودجه تئاتر این
اختالف علنی شد) هم مزید بر علت شــده بود که ماجرای
کناره گیری یا برکناری حسین طاهری مطرح شود که سرانجام
پیش بینی ها به واقعیت پیوست و مدیر مرکز هنرهای نمایشی
برخالف روال معمول نامه اش را به جــای اینکه خطاب به
معاون هنری وزارت ارشاد بنویســد ،خطاب به علی جنتی،
وزیر ارشاد نوشت.
طاهری در نامه ای نوشــته بــود ،احترامــا از انجا که
احساس می شود سیاست های دولت تدبیر و امید در معاونت
امور هنری به ویژه در بخش هنرهای نمایشی به نحو مطلوبی
تفسیر ،تدوین ،برنامه ریزی و اجرا نمی شود ،الزم می دانم که
کناره گیری خود را از مدیریت اداره کل هنرهای نمایشی به
10دلیل تقدیم حضور کنم.
درحالی که بیشتر دالیل مطرح شده ازسوی طاهری به
مسائل بودجه و حمایتی برمی گشت ،علی مرادخانی ،معاون
امور هنری اردشیر صالح پور را که پیش از ان به عنوان دبیر
جشنواره تئاتر فجر منصوب شده بود ،به سرپرستی اداره کل
نمایشی منصوب کرد .مرادخانی در مراسم معارفه صالح پور
به مشــکالت بودجه ای معاونت امور هنری اشاره کرد« :با
وجود تمامی تنگناهای مالی ،در سال جاری به بخش تئاتر
توجه مالی بیشــتری شده اســت.برگزاری جشــنواره هایی
همچون تئاتر عروســکی و پرداخت بدهی های سال های
گذشته اهالی تئاتر مشکالت بودجه را بیشتر کرد ،ولی باید
این کم و کاستی ها را در حوزه دولت تحمل کنیم».
جشــنواره برگزار شــد و پــس از ان با تودیع اردشــیر
صالح پور که مــدت کوتاهی به عنوان سرپرســت اداره کل
هنرهای نمایشــی حضور داشــت ،فعالیت رســمی مهدی
شفیعی به عنوان مدیر جدید این اداره اغاز شد .شفیعی پس
از دریافت حکم خود از علی مرادخانی بیان کرد« :قرار نیست
اتفاق معجزه اسایی رخ دهد ،چون همه ما امکانات ،بودجه و
سخت افزارهایی را که در این حوزه وجود دارد می شناسیم».
او با تاکید بر اینکه قصد دارد بیشــتر بشــنود ،گفت« :تئاتر
ایران بسیار بالنده است ،اما در این 30 ،40سالی که از این
بالندگی می گذرد امکانات و فضاهای کالبدی نتوانســته به
اندازه خالقیت هنرمندان مان رشد کند .باید سا زو کاری را در
تئاتر تشکیل دهیم که تشــکیالت فقط دولتی نباشد ،بلکه
گروه ها انسجام و شــخصیت حقوقی پیدا کنند تا به صورت
کمپانی هــای کوچک فعالیت کنند .وضعیــت بودجه تئاتر
خوب نبوده و االن از همیشه بدتر است .در تئاتر شهرستان ها
باید موضوع ایجاد تئاتر شــهر برای هر مرکز پیگیری شود،
چراکه در حــال حاضر فقــط هشــت تئاتر شــهر در مراکز
استان ها ایجاد شده و حداقل پنج مرکز از بین ان ها ،در هر
شــب فعالیت دارد .به هر حال ،انتصاب شفیعی با استقبال
بیشتری از سوی هنرمندان تئاتری مواجه شد.
تشکیل شــد که دو صنف اصلی ســینما یعنی کارگردانان و
تهیه کنندگان در ان راه نیافتنــد؛ مجمعی که به یک مجمع
پرخبر تبدیل شد.
مجمع عمومی خانه سینما عصر 11اسفند ماه در تاالر
سیف الله داد این تشکل صنفی برگزار و پس از ارائه گزارش
هیات مدیره سابق ،انتخاباتی برگزار شد که نتیجه ان به شرح
ذیل اعالم شــد« :محمدرضا موئینی بــا 21رای ،ابراهیم
مختاری بــا 20رای ،بهمن اردالن بــا ،18کامران ملکی با
،16اتیال پسیانی با ،16شادمهر راستین با 15رای و خادم
با 14رای هیات مدیره خانه سینما شدند و علی اشتیانی پور
با 12رای و محمدرضا سکوت با 10رای عضو علی البدل و
همچنین عبدالله اسفندیاری بازرس اصلی و ایمان کریمیان
بازرس علی البدل شدند.
در واقــع در یک اتقــاق کم ســابقه در خانه ســینما،
نمایندگانی از دو طیف کارگردانان یعنی ابوالحسن داودی
و تهیه کنندگان یعنی علیرضا داوودنژاد به هیات مدیره خانه
سینما راه پیدا نکردند».
پس از برگزاری انتخاباتی که برخالف پیش بینی ها تا
قبل از ساعت 21به پایان رسید و تا پاسی از شب ادامه پیدا
نکرد؛ خبرنگارانی کــه طبق روال مرســوم مجامع عمومی
«خانه سینما» به جلســه راه نیافتند از اعضای هیات مدیره
ســابق از جمله فرهاد توحیدی و محمد مهدی عســگرپور
نظرشان را درباره نتایج انتخابات پرسیدند و سوال مهم دیگر
این بود که ترکیب جدید هیات مدیره خانه سینما،چه کسی را
به عنوان مدیرعامل این تشکل صنفی برمی گزیند.
فرهــاد توحیــدی از فرصــت 45روزه بــرای انتخاب
مدیرعامل خانه ســینما خبر داد و ترکیب هیات مدیره جدید
این تشــکل را ترکیبی امیدوارکننده توصیف کرد؛ زیرا همه
کســانی که انتخاب شــدند ،افرادی هســتند که بیشترین
فعالیت صنفی را داشتند.
او که خود رئیس ســابق هیات مدیره خانه سینما بود،
همچنین از احتمال نامزدی عسگرپور به عنوان مدیرعامل
خانه سینما خبر داد اما محمدمهدی عسگرپور در پی انتخاب
هیات مدیــره جدید این تشــکل صنفی گفــت« :به صالح
نمی بینم باز هم مدیرعامل خانه ســینما بشوم .به دوستان
گفتم در اولین فرصت ممکن به این موضوع رسیدگی کنند و
امیدوارم مدیرعاملی مناسب دوره پیش رو انتخاب کنیم که
بتوانیم اهداف خانه سینما را پیگیری کنیم».
پس از انتخاب هیات مدیره خانه ســینما ،ابوالحسن
داودی هم که نامزد کانون کارگردانان در این انتخابات بود،
به اعضای جدید هیات مدیره این نهاد صنفی تبریک گفت.
علیرضا داوودنژاد هم که نامزد شورای عالی تهیه کنندگان
ســینما در انتخابات بود ،متنی را منتشــر کرد که دران امده
بود« :در وضعیت موجود به نظر می رســد اکثریتی از ارای
صنفی با هم به توافق رسیدند و مصمم هستند که مسیر خود
را همچنان از اصناف کارفرمایی و خدماتی مثل تهیه کنندگان
و سینماداران جدا نگه دارند و حتی در مجمع عمومی یکی
از بندهای دستور جلســه را که مربوط به رسیدگی تقاضای
تشــکیل صنف پخش کنندگان بود ،کنــار بگذارند .چنین
اتفاق ارایی طبیعتا برای صاحبان ان فرصت ها و تهدید های
تازه ای را ایجاد خواهد کرد.
رسیدن به وحدتی از رویه ها در برخورد با اصناف دیگر
و اتخاذ مواضع مشــترک صنفــی و رفاهی بــرای اکثریت
نیروهای کار می تواند از مزایای چنین نقشــه راهی باشــد.
اما این گرایش در ادامه مســیر خــود ناگزیر با این ســوال
نیز مواجه خواهــد بود که ایجاد هیات مدیــره بدون حضور
رسمی و قانونی تهیه کننده ،سینمادار و پخش کننده که حتی
کانون کارگردان هــا به ان راه ندارد ،ایــا همچنان می تواند
هیات مدیره انجایی باشــد که ما تحت عنوان خانه ســینما
می شناسیم و ان را جامعه اصناف سینمای کشور نامگذاری
کرده ایم؟»
221
میهمانی که نمی رود
ورزش
چرا کی روش میان ایرانیان محبوب است؟
ورزش
222
مثلث | شماره 255
جان سخت
محبوبیت کارلوس کی روش ،این موضوع حاال مرزبندی میان حامیان
و مخالفــان این مربی پرتغالی را جدی کرده اســت .بهمــن فروتن می گوید
رســانه ها کی روش را نزد مردم تبلیــغ می کنند وگرنه او مربــی بی کیفیتی
است ،اما امیر حاج رضایی رفتارهای حرفه ای کی روش را عامل محبوبیتش
می داند.
کارلوس ک ی روش ،بازنده محبوب!
گفت وگویبهمنفروتنوامیرحاج رضاییدرباره
دالیلمحبوبیتسرمربیتیم ملی
ک ی روش به خاطر تیم
ملی با فیفا دعوا کرد
مردی که ادا ندارد
حاال حاالها
هستیم
تو گویمثلث
گف
باعلیکفاشیان
مثلث | شماره 255
ورزش
223
ورزش
کارلوس کی روش ،بازنده محبوب!
ورزش
224
مثلث | شماره 256
گفت وگوی بهمن فروتن و امیرحاج رضایی
درباره دالیل محبوبیت سرمربی تیم ملی
مثلث :چرا تیم کی روش می بازد اما همچنان نزد
مردم محبوب است .هم تیم ملی و هم خود این مربی .چه
اتفاقی رخ داده است؟
فروتن :واقعیت این اســت که مــردم جنس خارجی
یا غربی را دوســت دارند .مثال در خریــد خانم ها اگر دقت
کنید ،وقتی با هم صحبت می کنند در حاشیه بارها به جنس
خارجی اشاره می کنند .می گویند این جنس ترک است .حاال
بماند که برای کاالهای کشــورهایی چون ایتالیا ،امریکا،
فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی چه شوق و ذوقی دارند.
یعنی تفاوت کیفیت ما از اینجا تا ترکیه اســت .کشور ما به
این دلیل دچار بی کیفیتی شده اســت .ما در زمینه اجناس
تولیدی و دیگر موارد اجتماعی دچار بی کیفیتی شــده ایم.
مساله این اســت که ما یک بازاری درست کرده ایم که این
بازار در رقابت جهانی اصال حضور ندارد .این طور هم نیست
که بگوییم در چهار مورد نیست در یک مورد هست .نه .ما
در یک مورد خوب بودیم و ان هم صــادرات فرش بود .اما
حاال دیگر مردم اروپــا همان فرش را هــم از ما نمی خرند.
مساله این است که استفاده بیشتر و سود بیشتر ،کار کمتر
و کیفیت پایین .بدون اینکه در نظــر بگیریم که مردم اگاه
هستند و متوجه می شوند و عکس العمل نشان می دهند .ما
به جایی رسیده ایم که عدم وجود امکانات سخت افزاری و
نرم افزاری در فوتبال مان باعث بروز مشکالت فراوانی شده
است .نفت مسجد سلیمان فوتبال بازی می کند .چشم نواز
هم بــازی می کند اما همین باشــگاه باید بــرود 10میلیون
قرض کند که بتوانند به شهرهای دیگر سفر کند .عدم توجه
به ورزش و به خصوص فوتبال باعث این مشــکالت شــده
اســت .کیفیت در چنین مجموعه ای بســیار افت می کند.
ی با امکانات دارد .ما امکانات نداریم
کیفیت ارتباط مستقیم
و کیفیت را هم از دست داده ایم .ما نه زمین خوب داریم و
نه استادیوم مناســب .از طرفی به فوتبال توجه نمی کنیم و
از طرف دیگر می گوییم نباید به سمت سرمایه داری برویم
بنابراین مناســبات موجــود در فوتبال مــا به طورکلی به هم
ریخته است .مورد دیگری را هم باید بگویم .تماشاگر ایرانی
به دلیل همین بی کیفیتی از فوتبال روی برگردانده اســت.
در بوندس لیگا که یکــی از با کیفیت تریــن لیگ های دنیا
است قیمت بلیت و هزینه های رفت و امد به این ورزشگاه ها
کمر شکن است .سنگین است .اما مردم انجا پول کیفیت
را می دهند و ببینید از مسابقات تیم های شان چه استقبالی
می کنند .مردم ما هم همین طور فکر می کنند .همواره پول
کیفیت را می دهند.
مثلث :به همین دلیل نیســت که مردم کی روش
را می پســندند؟ شما گفتید مردم اگاه هســتند .می فهمند.
این طور نیست؟
فروتن :اجازه بدهیــد .اصل حرف مــن باقی مانده
اســت .بحث من این اســت که اگر می گوییــم کی روش
با کیفیت اســت این کیفیــت از کجا امده اســت؟ کیفیت
کی روش را چه کســی یا جریانی برای این مردم تبلیغ کرده
است .خود من امتحان کرده ام .چه در ایران چه در اروپا.
وقتی به فروشگاه می روم ،دقیقا همان کاالیی را می خرم که
تبلیغش را دیده ام .تبلیغات خیلی مهم و تاثیر گذار است47 .
سال پیش وقتی وارد پاریس شدم با یک تبلیغ روبه رو شدم.
در یکی از مدرن ترین شهرهای دنیا تبلیغ روی ان تابلو در ان
میدان معروف این بود :یک نفر روی خر نشسته بود و زیرش
نوشته شده بود هر کســی به تبلیغات اعتقاد ندارد در عصر
حجر زندگی می کنــد .در واقع تبلیغ کرده بــود برای تبلیغ.
می خواهم بگویم شرایطی هست که باعث می شود عده ای
این توهم برایشان ایجاد شــود که روی نیمکت تیم ملی ما
یک مربی با کیفیت نشسته است .این کار رسانه ها است.
مثلث :اقای حــاج رضایی! به نظر شــما مردم با
چنین طرز تفکری است که به کی روش عالقه مندند؟
حاج رضایی :من با بخشی از حرف های بهمن خان
موافقم .مردم برند خارجی را می پسندند .از فروشنده مدام
می پرســند «نکنه ایرانی باشــه» .اما هر جنسی نمی تواند
خارجی اصل باشــد .ما به کاالهای چینی برند نمی گوییم.
خیلی از مــردم دنبال اصل می گردند نــه کاالهای قالبی.
برانکو برند نبود ،حتی به اندازه بالژ هم برند نبود .قطبی هم
همین طور .او نیز برند نبود .اولیویرا هم که همیشــه بیکار
است و فقط تراکتورسازی را دارد ،برند نیست .ما به هر مربی
خارجی برنــد نمی گوییم اما در مورد رســانه ها باید نکته ای
را عرض کنم؛ ما نمی توانیم این واقعیــت را انکار کنیم که
همواره بخشی از رســانه ها به دنبال منافع خودشان هستند
اما تاکید می کنم بخشی از رسانه ها چنین سیاستی را دنبال
می کنند .باید اینها را تفکیک کنیم .چون در بین نویسندگان
ورزشی انسان هایی هم هستند که رسالت خود به عنوان یک
روزنامه نگار را هرگز فرامــوش نکرده اند و همواره با انصاف
ســخن گفته اند .بنابراین من با مطلق نگاه کردن به قضیه
رسانه موافق نیستم .اما سوال من از اقای فروتن این است
که شما چرا مخالف کی روش هستید؟
فروتن :علت عدم قبول کــی روش از طرف من این
اســت؛ از طرفی رســانه ها بی کیفیتــی را به مردم نشــان
می دهند و از طرف دیگر همان بی کیفیتی را به عنوان یک
ورزش
جنس باکیفیت به مردم عرضه می کنند .کی روش از نظر من
یک مربی بی کیفیت اســت .او ضعف های زیادی دارد .به
احتمال زیاد خودش هم به ضعف های خودش اگاه است.
این ضعف ها گریبــان او را در تیم های قبلی اش هم گرفته
است .اگر من چهار سال کنار فرگوســن بودم خیلی چیزها
یاد می گرفتم .فرگوسن شاگردان زیادی داشته اما دو مربی
سرشناس شده اند .یکی مک الرن یکی همین کی روش.
الرن می رود سرمربی تیم ملی انگلیس می شود اما کی روش
در ادامه راه موفق نمی شود.
حاج رضایــی :بهمن خــان! خیلــی از شــما عــذر
می خواهــم اما مک الرن یــک شکســت خورده تمام عیار
است .در جغرافیای فوتبال اثری از او نیست .بله او سرمربی
تیم ملی انگلیس شد اما می دانید چه اتفاقی برایش رخ داد؟
می دانید چه بالیی بر سر تیم ملی انگلیس اورد؟ او سرمربی
تیم ملی شد و برای صعود به یورو تنها به یک تساوی مقابل
کرواســی نیاز داشــت ،ان هم در لندن .مقابل چشــم ان
همه هوادار و میلیون ها انگلیســی .کرواســی قبل از این
رویارویی صعود کرده بود و اساســا برای مــرگ و زندگی به
لندن نرفته بود .اما اتفاقی کــه رخ داد فاجعه بود؛ انگلیس
ان بازی سرنوشت ساز را با نتیجه 3بر 2به کرواسی واگذار
کرد تا مک الرن که اتفاقا کت وشلوار شیکی پوشیده بود و
یک گل قرمز به سینه اش چسبانده بود تنها نظاره گر باخت
تیم ملی یک کشور باشد .می دانید گاردین درباره الرن چه
تیتری زد؟ «شاه داماد برای ما هیچ کاری نکرد ».مک الرن
یک کپی بود .یک کپی مثل برتــی فوگتس .با این تفاوت
حاج رضایی:برانکووقتیباختبهایرانبرنگشت.
ازالمانبهکرواسیرفت.قطبیهمبهدوحهرفت
و به کت و شلوار و کراواتش پیوست اما کی روش
نزد مردم برگشــت .حتی اگــر او را در نتیجه یک
مربی ناکام بدانیم باید ایــن را هم بپذیریم که او
باتوجه بــه فرهنگ ما تصمیم درســت و اخالقی
گرفتوبرگشت
فروتن :فوتبالی که کــی روش برای مــا اورده به
هیچ وجهفوتبالیبا کیفیت ترازلیگمانیست.اگر
تیمیدرلیگبایکمربیایرانیبدبازیکندوحتی
برندهشودهمینرسانه هاپدرانتیمرادرمی اورند
که بد بازی کرده و فالن و بهمان .این تبعیض ها
و رفتارهای متناقض اذیتم می کند و من را به یک
معترضتبدیلکردهاست
مثلث | شماره 256
کشورهای جهان را دیده و با مردمش اشنا شده است .برانکو
وقتی باخت به ایران برنگشــت .از المان به کرواسی رفت.
قطبی هم به دوحه رفت و به کت و شلوار و کراواتش پیوست
اما کی روش نزد مردم برگشت .حتی اگر او را در نتیجه یک
مربی ناکام بدانیم باید این را هم بپذیریــم که او باتوجه به
فرهنگ ما تصمیم درست و اخالقی گرفت و برگشت .شاید
حرف هایش در طول این ســال ها برای همه ما قانع کننده
نبوده است اما کی روش نه بعد از جام جهانی فرار کرد و نه بعد
از جام ملت های اسیا .مردم کســی که می ایستد را دوست
دارند نه ان کسی که فرار می کند.
فروتــن :دو و نیم شــب تلویزیون را روشــن می کنم
و کفاشــیان را می بینم که علنا سر مردم را شــیره می مالد و
می گوید ما از این فوتبال خیلی درامدزایی کرده ایم و بیشتر
از اینها هــم درامدزایی خواهیم کرد و ...بعد یکی نیســت
بگوید اقای رئیس! پس چرا پول داوران را نمی دهی؟ این
چیزهاست که من را به چهره ای معترض تبدیل کرده است.
حرف من این است که رســانه ها باید کیفیت را تبلیغ کنند.
شما را به خدا به خاطر اینکه یک مربی شلوار جین می پوشد
و پیراهن ســفید به تن می کند و یقه اش را بــاز می گذارد و
زنجیر به گردنش می اندازد ،حامی کی روش نشوید.
مثلــث :البتــه بهمن خان! شــما را به خدا شــما
هم به خاطر ایــن خوش تیپی کی روش منتقدش نشــوید.
(می خندند) اقای حاج رضایی! نکته ای اگر هست بفرمایید.
حاج رضایــی :مــن خیلــی خوشــحالم کــه یکی از
صمیمی ترین دوســتان من بهمن فروتن است .مردی که
عقاید و افکارش را روشــن و بدون غــرض مطرح می کند؛
مردی که از جنس فوتبال است و ریشه دارد.
ورزش
که برتی فوگتــس المان ها را به قهرمانی رســاند اما دوران
ناکامی اش بعد از ان قهرمانی ان قدر طوالنی و متعدد بود
که خیلی ها متوجه اصل نبودن این مربی شدند .او هم مثل
مک الرن که از فرگوسن چیزی یاد نگرفت نتوانست از بکن
باوئر بیاموزد .حاال سوال من این است که نفر دوم ان دوران
منچستر و مربی که ســال ها کنار فرگوسن اموخته است ایا
نمی تواند نفر اول تیمی مثل ایران باشد؟ بله ،کی روش در
رئال ناکام بود .اما برخی از مربیان بزرگ دیگر هم در این تیم
ناکام بودند .ایا انها هرگز بــزرگ نبوده اند؟ بعد از ناکامی در
رئال نابود شــدند؟ نه .من چنین نظری ندارم .ضمن اینکه
من درباره رئال از کی روش پرســیدم .از او سوال کردم که
چرا در رئال موفق نشدید؟ گفت من قصد بهانه جویی ندارم
اما ان فصل ما با مصدومیت برخــی بازیکنان کلیدی مان
روبه رو شدیم .مشخصا از مصدومیت رونالدوی برزیلی یاد
کرد و گفت« :ان مصدومیت خیلــی از برنامه های ما را به
هم ریخت ».کی روش موفق شــد پرتغال را به جام جهانی
برساند و بعد مقابل اسپانیایی که در همان جام به قهرمانی
رسید ،حذف شد.
مثلث :اقای فروتن! شما این را هم در نظر بگیرید
که چه دستگاهی بر کی روش ریاســت می کند؟ کی روش
در بســیاری از موارد بزرگ تر از فدراســیون بوده و این یک
واقعیت است .شاید تلخ است اما واقعیت دارد .قبول دارید؟
فروتــن( :می خندد) من شــماها را بــزرگ کرده ام.
اجازه بدهید حرفم را ادامه بدهم .کی روش به نود رفت .تا
خواست در مورد برخی مسائل صحبت کند و دچار گاف شود
عادل فردوسی پور دستش را گرفت و به سمت دیگری برد
که خدای نکرده در تنگنا نیفتد .حاال شــما هم همین کار را
می کنید .هر جا که من می خواهم به مقصدم نزدیک شوم،
دست من را می گیری و می خواهی به سمت و سوی دیگری
ببری .من را به بیراهه نبر.
مثلث :من باید سوال بپرسم.
فروتن :نه .چرا بپرســی .نپرس .اجازه بده من کارم
را بکنم( .می خنــدد) ببینیــد .کی روش چرا از فرگوســن
یاد نگرفت؟ چــون کی روش همــواره به تحــرک ظریف
بی اعتقاد است .به همین دلیل یک بازیکن خیلی با کیفیت
که تکنیکی باشــد و باعــث زیبایی بازی تیم ملی شــود در
پازل کی روش جایی ندارد .چون او بــه فوتبالی با تحرک
زمخت اعتقــاد دارد .فوتبالی با بازیکنان بیشــتر قدرتی تا
تکنیکی و ســرعتی .تیپ هایی مثل اشــکان دژاگه .این
بازیکن در تیپ تحــرک زمخت قــرار می گیرد .کی روش
با هیچ یک از دســتیاران ایرانی خود نتوانســت کار کند؛
نمازی ،صالح ،کریمی .این اخری بهترین فرصت بود که
کی روش اجازه نداد کار کند .مســاله دیگر این اســت که
کی روش به ما به دیده تحقیر نگاه می کند .یک بار در نقد
این رفتارش نوشــتم اقای کی روش ما در کنار رود امازون
زندگی نمی کنیم.
حاج رضایی :البته بهمن خان اجازه بدهید در تکمیل
صحبت های شــما نکته ای بگویم؛ به طور کلی دیدگاه من
این اســت که ما همواره مخالف منصف باشــیم .مخالف
بی انصاف به سمت و سوی دیگری می رود .اگر به یک نفر
عالقه نداریم اجازه نداریــم در نقدش بی انصافی کنیم .به
نظر من به کی روش هم نقدهایی وارد است .انجا که گاهی
با ادبیات نه چندان مناســبی سخن می گوید .انجا که دچار
این توهم می شود که او همه چیز را می داند و ما هیچ چیز.
انجا که درباره امید نمازی با ادبیاتی نامناسب سخن گفت.
من در جایی که باید منتقد باشم ،هستم .اما همیشه گفته ام
که باید منصف بود .بله .بفرمایید .عذرخواهی می کنم.
فروتن :من در نقد کی روش مطلبی نوشتم اما یکی از
روزنامه های ورزشی بنا به دالیلی که برای من روشن است
به من حمله کرد و نوشت بهمن فروتن خیلی دلش بخواهد
با کی روش یک عکس یادگاری داشــته باشد! متاسفانه ما
در چنین دامی گرفتار شــده ایم .ما بی کیفیتی را می کوبیم
و بعد همان بی کیفیتی را به مــردم قالب می کنیم .فوتبالی
که کی روش برای ما اورده به هیچ وجه فوتبالی با کیفیت تر
از لیگ ما نیســت .اگر تیمی در لیگ با یک مربی ایرانی بد
بازی کند و حتی برنده شــود همین رســانه ها پدر ان تیم را
درمی اورند که بد بازی کرده و فالن و بهمان .این تبعیض ها
و رفتارهای متناقض اذیتم می کند و من را به یک معترض
تبدیل کرده است .عادل فردوسی پور زمانی بود که به شدت
علی کفاشیان را می کوبید .به او امان نمی داد .چه اتفاقی
افتاده که حاال رابطــه این دو نفر خوب شــده؟ من عرض
می کنم .عــادل فردوســی پور در حال حاضر اپوزیســیون
وزارت ورزش اســت و به همین دلیل سیاســت حمایت از
کفاشــیان را در پیــش گرفته اســت .البته مــن از مربیان
ایرانی نمی خواهم دفاع کنم چون به نظرم مربی ایرانی هم
بی کیفیت شده است.
حاج رضایی :بهمن خان! شما منتقد منصفی هستید
که ایــن طــور صادقانه صحبــت می کنید .حــرف من هم
همین اســت .اصال بیاییــد معدل گیری کنیــم .کی روش
بازیکن ساالری را در تیم ملی از بین برد .من خودم شاهد این
اتفاقات بوده ام که یک مربی بازیکنی را در حضور دیگران
اخراج کرده که به نوعی قدرت نمایی کرده و دیگر بازیکنان
را مرعوب کند ،اما هنوز از رختکن بیرون نیامده به سرپرست
تیم گفته که برو و به ان بازیکن بگو بیاید در حضور دیگران
از من خواهش و التماس کند تا او را ببخشم .این ریا نیست؟
این تظاهر نیست؟ اما کی روش اگر شیوه خاص خودش را
دارد ،اگر اصول خاص خــودش را دارد هرگز و تحت هیچ
شرایطی ان را زیر پا نمی گذارد .به بازیکنانی که به هر دلیلی
به تیم ملی پشــت کردند هرگز و هرگز اجازه برگشتن نداد و
این همان ویژگی است که برخی از مخالفان کی روش باید
ان را ببینند تا مــدام نگویند او چه دارد که مــا نداریم .البته
نباید در مورد برخی مربیان داخلی بی انصافی کنم .محمد
مایلی کهن هم همین طور بوده اســت .او همــواره مقابل
بازیکن ساالری ایستاده و این موضوع ارزشمندی است.
مثلث :اقای حاج رضایی! شــما بیشــتر حامی او
هستید تا منتقدش ،چرا؟
حاج رضایی :در مورد کی روش حرف من این اســت
که او به تیم ملی وجهه جهانی بخشیده است .او یک مربی
شناخته شده است و این موضوع برای مردم خوشایند است.
شــما نگاه کنید وقتی یک بازیکن ملی به فالن شهرستان
می رود تا چه حد مورد اســتقبال قرار می گیــرد و دیدن ان
بازیکن برای مردم جذاب اســت ،حاال تصور کنید که یک
چهره جهانــی به ان شهرســتان بــرود .می خواهم بگویم
عالقه مندی مردم بــه کی روش امری طبیعی اســت چون
او یک چهــره جهانی اســت .از این گذشــته فکر می کنم
اتفاق مهم تری رخ داده؛ اتفاقی میــان کی روش و مردم.
مردم او را به عنوان یک مربــی با صداقت پذیرفته اند و این
خیلــی اهمیت دارد .البتــه من در مورد کــی روش معتقدم
اگر نمی دانســتیم کــه او یک مربی فوتبال اســت شــاید
گاهی اوقــات او را در قامت یــک وزیــر امور خارجه تلقی
می کردیم چون او به جز اینکه یک مربی است یک دیپلمات
هم هســت .تجربه بســیار باالیــی در گفت وگو بــا مردم و
رسانه ها دارد؛ یک جهانگرد تمام عیار که فرهنگ بسیاری از
225
ورزش
کی روش به خاطر تیم ملی با فیفا دعوا کرد
مردی که ادا ندارد
بهتاش فریبا
مربی فوتبال
ورزش
226
مثلث | شماره 256
2
ما در مورد کی روش و به طور کلــی عملکرد کی روش
در فوتبا ل مــان می توانیم دو نوع تحلیل داشــته باشــیم.
تحلیل فنــی و در مرحله بعد تحلیل شــخصیت این مربی.
در بعد فنی اگر بخواهیم درباره کی روش صحبت کنیم باید
بپذیریم که به جهت فنی تیم ملی ما نــه در جام جهانی و نه
در جام ملت های اســیا بازی های خیلی خوبی را به نمایش
نگذاشــت .بازی های خیلی خوبی نداشــتیم .اما چرا مردم
این تیم ملی را دوســت دارند؟ کی روش توانسته خودش را
به خوبی در دل مردم جا کند .اما این کار ســاده ای نیست.
کی روش برای رســیدن بــه محبوبیت چنــد کار مهم انجام
داده اســت؛ نظم در بازی و دوم انتخــاب بازیکنان جوان؛
جوان هایی که در کنار بزرگترهای تیم ملی خودشان را نشان
دادند ؛ پورعلی گنجی ،امیری ،سردار ازمون ،ووریا غفوری
و سروش رفیعی .خیلی از مربیان ما بازیکنان جوان انتخاب
می کنند که بگویند ما جوان ها را انتخاب کردیم اما کی روش
به انها میدان داد .برای شــما مثال می زنــم تا این موضوع
بهتر روشن شود؛ ما قبل از جام ملت های اسیا با عراق بازی
کردیم .در فاصله شش روز به شروع بازی های جام ملت های
اسیا .کی روش به بازیکنان جوان خود اعتماد می کند .انها
را در این بازی به میدان می فرســتد .کمتر مربی ای در این
شــرایط تیم دومش را به زمین بازی می فرســتد .اگر در ان
شــرایط ایران به عراق می باخت چه اتفاقاتــی رخ می داد؟
ســاده اســت .ما در جام ملت های اســیا روحیه بازی کردن
برای مان باقــی نمی ماند .با یک روحیه به هــم ریخته وارد
رقابت ها می شدیم و معلوم نبود چه اتفاقات دیگری برای مان
رخ بدهد اما کــی روش این کار را کرد .ریســک کــرد و در
مسابقات رسمی هم به جوان ها اعتماد کرد .پور علی گنجی،
سروش رفیعی ،ووریا غفوری ،و سردار ازمون جزو بهترین ها
می شــوند .هر کدام را که به بازی می فرســتد ،کارشان را به
درستی انجام می دهند .همین کار را حشمت مهاجرانی انجام
داد و به ما میدان داد .مردم ما دوست دارند تغییرات را ببینند.
حال انکه این تغییر در روند بازی باشد یا در نفرات تیم ملی.
این یک بعد قضیه است.
اما مورد بعدی؛ باید بگویم کــی روش زاییده مملکتی
است که به جهت فرهنگی به کشور ما خیلی نزدیک است.
مردم پرتغال هم در بسیاری از مسائل فرهنگی به ما نزدیک
هستند .پرشور ،میهمان نواز ،احساساتی و خونگرم هستند.
این رفتار ذاتی به کی روش خیلی کمــک کرد .مردم ما هم
خیلی زود می فهمند که مربی ادا در می اورد یا واقعا خودش
است .از این گذشته کی روش کارنامه در خشانی دارد .درست
مربیان
اســت که در برخی تیم ها خیلی موفق نبوده امــا با
بزرگی کار کرده ،بنابراین حضور چنیــن مربی به تیم ملی ما
شخصیت باالیی بخشیده است.
این موضوع خیلی اهمیــت دارد که او بر ســر هویت
تیم ملی ما با فیفا وارد دعوا می شــود .مردم دوســت دارند.
او برای نــام ایران هزینه می کند .خــودش را خرج می کند.
مردم اینها را می فهمند .در ســال های گذشــته کمتر مربی
دیده اند که برای تیم ملی چنین رفتارهایی از خود نشان دهد.
تیپ مربی هم خیلی مهم اســت .خدا حجــازی را بیامرزد.
هم دوره های ناصر حجــازی زیاد بودند .افرادی که شــاید
برخی از انها از لحاظ فنی هم بهتر از ناصر حجازی بودند اما
حجازی چهره شد .چون خوب و شــیک می گشت و ستاره
بود و همین موضوع در کنار توانمندی های فنی به او کمک
کرده بود که نزد مردم بیش از خیلی های دیگر محبوب باشد.
کی روش هم همین طور است .خوش لباس و خوش قیافه
است .مرتب است .او رای و رضایت مردم را دارد .برخی از
دوســتان می گویند کی روش تیم ملی ما را به نباختن عادت
داده و بردن را بلد نیست .من برای پاسخ دادن به این دوستان
باید عرض کنم که هر مربی به ابزارهای خودش نگاه می کند.
این درســت اســت که در قدیم مثال در جام ملت های اسیا
خیلی از تیم ها برای ما زنگ تفریح بودند اما ما باید پیشرفت
کشورهای اسیایی را مد نظر قرار بدهیم .ژاپن ،کره و دیگر
کشورها از جهات مختلف پیشــرفت کرده اند .همین قطر
را ببینید .چقدر در طول این سال ها رشــد کرده .ژاپن برای
جام ملت ها تیم امیدش را به استرالیا می فرستد .اینها با برنامه
کار می کنند .این یعنی خودش را باالتر از اسیا می داند و به
بازی های جهانی می اندیشــد .برنامه ریزی شان هم طوری
ورزش
اســت که می خواهند ظرف چنــد دوره اینده جــزو بهترین
تیم های جهان باشــند و مطمئن باشــید که بــه این هدف
دســت پیدا می کنند چون موفقیت را ذره ذره برای خودشان
می سازند .قبل از هر چیز دســت به فرهنگ سازی می زنند.
از ســاختن تیزر و کارتون برای کودکان گرفته تا بسیاری از
برنامه های پیشرفته شان همه و همه در خدمت هدفی است
که می خواهند به ان دست پیدا کنند.
حاال مــا باید از خودمان بپرســیم که مــا در این موارد
چقدر هزینــه کرده ایــم ؟ چقــدر از ســرمایه های ما صرف
فرهنگ سازی شده است؟ چقدر از ســرمایه های ما صرف
رشد و توســعه تیم های پایه فوتبال مان شــده؟ سه دوره در
اســیا قهرمان شــدیم .درســت در دوره هایی که جوانان ما
هم قهرمان اسیا شدند .این قاعده فوتبال است .همه چیز
برای رشد و توسعه پیش روی ما ســت .کافی است ما اراده
کنیم و همه امکانات مان را در راســتای رسیدن به هدف به
کار بگیریم .جالب اســت که تیم های بزرگساالن ما در ان
ســه دوره همگی از بازیکنان تیم جوانان ما منتفع شــدند.
گرفتاری ما این است که از لحاظ ســرمایه گذاری اتفاقا در
رده های پایه خــوب خرج کرده ایم اما برنامه ریزی درســتی
نداشته ایم .استعداد یابی ویژه ای در کار نبوده است .ما باید
مربیان بزرگی برای تیم های رده های پایه مان بیاوریم تا انها
فوتبال ما را بسازند .بازیکنان نوجوان و جوان ما را برای تیم
بزرگسال تربیت کنند .متاســفانه ما همیشه سعی می کنیم
مسائل را پیچیده کنیم.
بعد هم خودمان متوجه نمی شــویم که مشکل اصلی
کارمان کجاســت .در حالی که با یک مقایسه ساده متوجه
می شویم که کشورهایی در فوتبال شان به پیشرفت رسیده اند
که ثبات داشــته اند .شــما به فوتبال و به طــور کلی ورزش
کشــورمان نگاه کنید .چند رئیس تربیت بدنــی ،چند وزیر و
چند رئیس فدراسیون ما در طول این ســال ها عوض شده
است؟ هر کدام شــان به محض اینکه کار را تا حدودی یاد
گرفتند کنار گذاشته شــدند .االن اقای کفاشــیان تازه کار
محبوبیتتیمبدونجام
در سالی که گذشت ایران نتوانست در جام ملت ها موفق باشد
«اگــر محدودیت هــا و مشــکالت قبــل از شــروع
جام ملت ها برای اما ده ســازی تیم ملی را در نظر بگیریم ،از
نظر من عملکردمان در جام ملت های اســیا خوب و باعث
افتخار بود .مســتحق این بودیم که بیشــتر در جام ملت ها
باشیم و اســتحقاق صعود به مرحله نیمه نهایی را داشتیم و
بازیکنان جوان نیز در این مسابقات عملکرد خوبی داشتند و
باعث افتخار شدند ».این واکنش کی روش نسبت به عملکرد
تیم ملی ایران در جام ملت های اســیا بود وقتی در فرودگاه
ی از سوی مردم و رسانه ها
امام خمینی (ره) با اســتقبال گرم
روبه رو شد .او در حالی با تیم ملی به تهران برگشت که برخی
مربیان داخلی شمشــیر را برایش از رو بسته بودند و با انتقاد
از عملکرد او ســعی داشتند فدراســیون فوتبال و فراتر از
ان وزارت ورزش را به سمت و سوی کنار زدن این مربی
پرتغالی سوق دهند.
امــا در مقابــل مخالف خوانی هــا کــی روش
این گونه واکنش نشــان داد« :از چند سال پیش
که به ایــران امــده ام تاکنون 50دیــدار برگزار
کردیم که ثمره ان 28برد 14 ،تســاوی و تنها
هفت باخت بوده است .شخصا به عملکرد
بازیکنانم افتخار می کنم».
عملکرد تیم ملی در استرالیا
مخالف خوانی ها لحظاتی پس از حذف
مثلث | شماره 256
مخالف خوانی ها علیه کــی روش از لحظاتــی بعد از
حذف تیم ملی اغاز شــد .هنوز ویلیامز ،سوت پایان بازی را
نزده بود که انتقاد ها علیه کی روش و تیم ملی شروع شد .هنوز
تیم به ایران برنگشته انبوهی از انتقادها متوجه مربی ای شد
که پیش از جام ملت های اسیا نیز هیچ قولی برای قهرمانی
نداده بود .در این بین حامیان تیم ملی و کی روش این سوال
را مطرح می کردند که ایا تیمی که 120دقیقه مقاومت کرد و
با یک بازیکن کمتر کار را به ضربات پنالتی کشاند ،شایسته
این همه انتقاد است؟ ایا اگر اشتباه ویلیامز نبود و پوالدی را از
زمین اخراج نمی کرد یا اگر ایران ،عراق را شکست داده بود،
باز هم این همه انتقاد مطرح می شد؟ کار به جایی رسید که
مهدی پاشازاده که مدت ها بود حرفی درباره تیم ملی نمی زد،
بالفاصله پس از شکســت ایران مقابل عــراق لب به انتقاد
گشــود« :بهتر اســت پول کی روش را به امیدها و جوان ها
بدهیم ».نه تنها او بلکه بسیاری از مربیان داخلی که همواره
از ضرورت حمایت از تیم ملی ســخن گفته بودند ،به یکباره
لب به اعتراض و انتقاد گشودند .یک سری معتقد هستند که
کی روش مربی بزرگی است که نظم را به تیم ملی اورده است و
به خوبی کار می کند .دسته دوم هم اعتقاد دارند که کی روش
به لحاظ فنی چیز زیادی به ما اضافه نکرده و تنها بازی ما را
دفاعی کرده است .نکته اینجاست که انگار خیلی ها برای
شکست تیم ملی در استرالیا لحظه شماری می کردند .انگار
دســت روی دســت گذاشــته بودند و منتظر بودند تا پس از
ناکامی ایران تیم کی روش را سخت به چالش بکشند؛ علی
پروین دقایقی پس از شکســت ایران مقابــل عراق گفت:
«حق عراق نبود کــه در این بازی پیروز شــود ،اما تاکتیک
نامناسب مقابل این تیم و ترسو بودن باعث شد که در نهایت
شکست بخوریم .تنها کاری که بلدیم این بود که کی روش
تیم را به افریقای جنوبی ببرد و در انجــا اردو برگزار کند .من
نمی دانم در افریقای جنوبی چه خبر است که این قدر اصرار
داشــتیم تیم به انجا برود .صالح نمی دانم کی روش دیگر
سرمربی تیم ملی ایران باقی بماند .ما با این همه پولی که به
او می دهیم می توانیم عملکرد بهتر از اینها داشته باشیم .به
اعتقاد من اگر یک مربی خوب ایرانــی را بیاوریم و تیم ملی
ایران را دســتش بدهیم ،مطمئنا نتایج بهتری نیز خواهیم
گرفت ».انتقاد ها شروع شده بود و شکی وجود نداشت که به
مرور مخالف خوانی ها شدت بیشتری هم به خود می گرفت.
ایا انتقاد کردن ان هم بالفاصله پس از حذف از جام ملت ها،
انجا که بازیکنان گریه می کردند و هنوز عرق شــان خشک
نشــده بود ،کار بجایی بود؟ تیم ملی در جام ملت های اسیا
اگر چه نتوانســت به مرحله نیمه نهایی صعود کند اما طوری
بازی کرد کــه حذفش مــردم را ناراحت نکرد .مــردم تیمی
را می دیدند که بــرای برنده شــدن می جنگــد .مربی ای را
می دیدند کــه در کنار زمین خــود را به اب و اتــش می زد تا
تیمش به بازی برگردد .این صحنه هــا بارها و بارها در دیدار
ایران و عراق تکرار شــد .ایران در حالی وارد بازی های جام
ملت های اسیا شد که حریفانش بیش از 10بازی تدارکاتی
را پشت سر گذاشــته بودند اما ایران با یکی ،دو بازی خود را
به استرالیا رسانده بود .ایران در استرالیا عملکرد قابل قبولی
داشت چون تیم ما بعد از جام جهانی تکلیف روشنی نداشت.
حتی معلوم نبود کــه کی روش با این تیــم ادامه خواهد داد
یا خیر .دعوا میان وزارت ورزش و فدراســیون فوتبال بر سر
ادامه همکاری با این مربی تبعات منفی داشت که مستقیما
بر نتایج تیم ملی در جام ملت های اسیا تاثیر گذار بود و روند
اماده سازی ایران را در استانه شروع جام ملت های اسیا کند
کرد .با این حال ایران در استرالیا تیم با کیفیتی بود ؛ تیمی که
بر خالف جام جهانی اتفاقا در فاز هجومی نیز واکنش های
خوبی از خود نشان داد.
ورزش
وقتی تیم ملی در جــام جهانی
موفق شــد مقابل تیم هــای بزرگی
همچــون ارژانتیــن و نیجریــه
بازی هــای قابــل توجهــی از
خــود نشــان دهــد ،خیلی هــا
قهرمان شدن تیم کی روش در
جام ملت های اسیا را امری بعید
نمی دانستند .خیلی ها اعتقاد
داشــتند باتوجه بــه فوتبال
منظمی کــه تیم کی روش
ارائه می کند در جام ملت ها
ایران یکــی از بخت های
کســب عنــوان قهرمانی
خواهــد بود .ایــن ذهنیت
وقتی شــکل جدی تری به
خود گرفت که ایران در مرحله نخست با اقتدار از گروه خود
صعود کرد .تیم ملــی فوتبال ایران در جام ملت های اســیا
2015چهار مسابقه برگزار کرد که در سه بازی دور مقدماتی
برابر امارات ،بحرین و قطر به پیروزی رســید .شکست این
تیم های عربی باعث شــد تا مردم و رســانه ها بیش از پیش
حمایت خود از کی روش و تیمش را اشکار کنند ،چه روشن
است که ما در دهه های گذشته همواره برابر تیم های عربی
به مشکل برخورده ایم اما این بار اتفاق دیگری رخ داد .این
تیم های عربی بودند کــه مقابل ایران حرفــی برای گفتن
نداشتند .موجی از شادی و غرور در جامعه ایرانی ایجاد شد.
ایران به عنوان تیم اول از گــروه خود صعود کرد و این بدان
معنا بود که در مرحله حذفی باید مقابل عراق قرار می گرفت؛
تیمی کــه قبل از شــروع بازی های جام ملت های اســیا در
دیداری دوستانه برابر ایران شکست را پذیرفته بود .ایران در
حالی وارد این مسابقه شد که خیلی ها تصور هم نمی کردند
این تیم بتواند رویای صعود بــه نیمه نهایی را از ایران بگیرد
اما این اتفاق رخ داد .در مســابقه مرحله یک چهارم نهایی
ایران در ضربات پنالتی مغلوب عراق شــد و از این رقابت ها
حذف شد.
را یاد گرفته اســت اما او را برمی دارند .بحث من این است
که برخی دوســتان قبل از پرداختن به ایــن موضوع که چرا
کی روش ابقا شده ،بهتر است به مسائل مهم تری بیندیشند.
به این موضوع فکر کنند که چرا مــا در مدیریت فوتبال مان
هیچ گاه ثبات نداشته ایم؟ به این فکر کنند که چرا این همه
سرمایه گذاری در رده های پایه خروجی مناسبی ندارد؟ چرا
ما بازی های تدارکاتی بزرگی بــرای تیم ملی نداریم؟ چرا ما
در فوتبال مان برای تیم ملی بزرگساالن مان پشتوانه سازی
نمی کنیم؟ اینها ســواالتی اســت که مربیان و کارشناسان
دلســوز باید به ان بپردازند .بــاور کنید فوتبال مــا از لحاظ
بازیکن هیچ چیز کم نــدارد .در گوشه گوشــه این مملکت
استعدادهایی وجود دارد که می توانند تا سال ها برای تیم ملی
فیکس بازی کنند .اگر ریشه ها را دریابیم اطمینان دارم که
کی روش و کی روش هایی که بعدها قرار است به فوتبال ما
بیایند ،خیلی بیشتر از اینها می توانند باعث توسعه و موفقیت
فوتبال مان شوند.
227
ورزش
حاال حاالها هستم
ورزش
228
مثلث | شماره 256
تو گوی مثلث با علی کفاشیان
گف
سال 93برای شــما تمام می شــود ،در مورد شما
همیشــه ســال جدید ،با اتفاقاتی همراه است که
گاهی وقت ها غیر قابل پیش بینی است.
سال برای ما تمام نمی شود که! ما همیشه سرمان
شلوغ است .کار و کار و همیشه کار .از ابتدای سال هم که
هم بازی های تدارکاتی تیم ملی را داریم و هم بازی های تیم
امید .سال سختی است.
به سختی سال 93؟
سال 93سال سختی بود ،خیلی سخت .یعنی یکی
از سال های سخت مدیریتم بود .اما سال خوبی هم بود و در
کنارش سال سختی بود .تراکم مسابقات تیم ملی ،مشکالت
برگزاری اردوها ،ماجرای حق پخش تلویزیونی ،سال تحول
فدراسیون فوتبال و ...در این سال بسیار تحت فشار بودیم
و البته هنوز هم هســتیم .گفتن ندارد و من در پایان ســال
مانده ام با بی پولی که وجــود دارد ،چگونه حقوق کارمندان
فدراسیون را بدهیم .به قول معروف اواز دهل از دور خوش
است .همه فکر می کنند که مشکلی وجود ندارد و فدراسیون
فوتبال در وضعیت خوبی است.
سال ،94سال پایانی حضور شما در فوتبال است.
می روید و خیالتان راحت می شود؟
مــی روم؟! (می خنــدد) حاال حاال ها هســتیم...
اما امیدوارم فرد مناســبی در این ســال خود را نامزد ریاست
فدراسیون فوتبال کند و با فشار و البی جای خود را به فوتبال
تحمیل نکند و در ازمون مجمع فدراسیون فوتبال به درستی
شــرکت کند .امیدوارم مجمع هم به او رای مناسبی بدهد و
جایگزین من شود .چون می دانید ،امروز مجمع فدراسیون
فوتبال ،مجمع نخبگان فوتبال است و نشان داده که با اراده
خود تصمیم می گیرد .این مســاله ثابت شده است و نشان
می دهد که فوتبال با تمام مشکالت نهادی که برای رفع ان
دارد باید به ان اعتماد شود.
این خبر بدی برای منتقدان شماست؛ اینکه فعال
هستید؟
من منتقدانم را دوســت دارم .رفقای ما هســتند و
اتفاقا بعضی شان را ادم های صادقی می دانم اما فوتبال به
ذات خودش در ایران از همان اول با مشکالت زیادی روبه رو
بوده و اتفاقا این مشــکالت برای من کفاشیان هم نیست و
به نوعی به ما به ارث رسیده .اما حداقل ترین حالت ممکن
این بود که در دوران ما ،کارهای خوبی صورت گرفت و ما در
زمینه های مختلف پیشرفت داشــتیم .فوتبال ایران گرچه
مشکالتی دارد اما سیاه سیاه نیســت که متاسفانه برخی به
دلیل نااگاهی در مورد ان سخن می گویند .مگر ما در جاهای
دیگر ورزش کشــور ،مشــکالتی مثل فوتبــال نداریم؟ اما
فوتبال به دلیل گستردگی زیادی که دارد و اینکه مردم پیگیر
ان هستند بیشتر در چشم اســت .اتفاقا می خواهم بگویم
شــیرینی ها و خوبی های فوتبال زیاد است .به قول معروف
این شاعر نزدیک شهر ما باید چشم ها را کمی شست...
شاعر شدید اقای کفاشیان؟
(می خندد ) هــر که به فوتبال بیایــد ،خیلی چیزها
می بیند که تا حاال ندیده بوده.
تغییراتی که در فدراسیون فوتبال دادید ،به گمان
بسیاری تمکین در برابر وزارت ورزش بود.
بحث تمکین نبود .شخصا اهل تغییرات پی در پی
نیستم ،اینکه از کسی خوشم نیاید و بالفاصله او را عزل کنم.
من این گونه نیستم .روشــن کنم که وزارت ورزش نظراتی
داشــت که برخی از انها را می شــد با یک همکاری مشترک
انجام داد و البته فشــارهایی هم وجود داشــت که به نوعی
کارها را زمین می گذاشــت و در روند منظم کارها مشکالتی
را به وجود می اورد.
وزارت ورزش اسمش را گذاشــته بود اصالحات
در فوتبال؟
اصالحات که همیشگی است .فدراسیون فوتبال از
نظر اداری و سازمانی یکی از بهترین فدراسیون های ورزشی
کشور است .با حجم باالی کاری که دارد همه چیز به نظم و
ترتیب است ،نمی گویم خطایی نبود که البته همه سازمان ها
مشــکالتی دارند اما خیلی ها کــه از به هم ریختگی فوتبال
می گویند ،اصال ما شاهد چنین چیزی نیستیم .در مورد رفتن
برخی از دوستان ما ،طبیعی بود که مسائلی وجود داشت که
گاهی وقت ها ،اصل ماجرا را تحت الشعاع قرار می داد .من
نمی خواهــم و اصال عادت هم ندارم کــه فاش گویی کنم،
چون این کار را خوب نمی دانم تا کنون هم چنین نکرده ام.
اما دلخورم از برخی از رفقایی که با مــا بودند و زیر پای ما را
خالی کردند.
منظورتان همکارانتان در هیات رئیسه است؟
گفتم قصدم افشاگری نیست .اما برخی از دوستان
که از همان ابتدا با ما بودند در میانه راه از سوی برخی جاهای
بیرون از فدراســیون فوتبال تاثیر پذیری داشتند و کارهایی
کردند که خوب نبود .به هر حال یکی از ســختی های سال
هم همین موضوعات بود.
یعنی این تحلیل را قبول ندارید که دور شما را خالی
کردند تا جای شما را بگیرند؟
خیر ،اصــا این گونه نیســت .یعنی تــا زمانی که
خودم نخواستم ،تغییری ندادم .اقای اسالمیان را که بنده
با بررسی هایی که کردم گزینه مناســبی دیدم .گزینه خوب
و ارزشــمندی اســت که هرجا بوده اند تاثیرگــذار بوده اند.
عالقه مند و منشا کارهای خوبی در فوتبال اصفهان بوده اند.
مثلث | شماره 256
چهار خانه پنت هاوس را ســاالنه به این دو باشگاه بدهید تا
راه بیفتد و به جلو برود .مدیریت ان را هم بگذارید خودشان
اداره کنند.
وزارت ورزش واقعــا می خواهد این دو باشــگاه را
واگذار کند؟
صد درصد .ضمن اینکه دستوراتی در مورد واگذاری
صادر شده است .اما به چه کسی می خواهند واگذار کنند.
این دو باشگاه تا اصالح قوانین مقرراتی کشور برای ساز وکار
حرفه ای و حرفه ای رفتار کردن هنــوز فاصله دارند .ان که
متقاضی مالکیت این دو باشگاه است هم باید بداند که برای
نفع شخصی و منافع و سودش ،نباید االن پا جلو بگذارد.
پس از نظر شما موضوع مشکل دارد؟
چرا یک باشــگاه صنعتی هزینه تیمداری می کند؟
پاسخ روشــن اســت .چون ان تیم خواســته و عالقه مردم
است .یک شهر از ان کارخانه این را درخواست کرده است.
این دو باشگاه هم این طور شــود و همین پول ها داده شود
حاال این اسپانسرها می تواند دولتی یا خصوصی ها که بعید
می دانم بیایند اگر هم بیایند اهــداف دیگری دارند که فردا
مثل زنجانی و xو yمی شود .این خوب نیست و لطمه می زند
ی دارند و خواست
ولی چون این دو باشگاه پشتوانه های مردم
مردم است به نظر من نهاد و ارگانی که منابع اقتصادی قوی
دارند بیایند ایــن خال قانونی ما که در واقع اجرا نمی شــود و
پول حق فوتبال داده نمی شــود را بدهند به خاطر اینکه حق
ان را جای دیگر می خورند باید جای دیگر این پول را بدهند.
گفتید ســال پرتراکمــی بــرای تیم ملــی فوتبال
بود .هیچ ســالی مثل امسال شــاید جام جهانی و
جام ملت های اسیا برگزار نشــده بود .با اینکه در
جام جهانی نگاه واقع بینانه بود و صعود به دور بعد
مطالبه عمومی نبود امــا در جام ملت ها کمی فرق
داشت و می توانستیم در فینال باشیم.
امســال ســال پرترافیکــی بــرای تیم ملــی بود.
واقعا همکاران من در فدراســیون فوتبــال و تیم های ملی
زحمت هــای زیادی کشــیدند .کــی روش هــم ایده هایی
داشت که بسیار ارزشــمند بود اما براوردن همه انها برای ما
سخت بود.
ســخت نه به این معنــا که فدراســیون فوتبــال با ان
مخالفت داشــت بلکه باتوجه به شــرایط مالی و مشکالتی
که در زمینه حساب های فدراســیون فوتبال وجود داشت،
نمی شــد حجم باالیی از انچه که او درخواســت می کند را
انجام داد و به همین دلیل ما برای جام جهانی واقعا در مضیقه
بودیم .گاهــی وقت ها اردوهای تیم ملی با مشــکل مواجه
می شد .خب این برای فوتبال ایران ناخوشایند بود .کی روش
هم واقعا از این وضعیت به هم ریخته بود ،بچه های تیم ملی
هم .یادتان هست که حاشیه های زیادی در این مورد مطرح
می شد که برخی شان واقعیت نداشــت اما وقتی ضعفی در
کار باشــد دیگر نمی شــود مســائل بعدی اش را جمع کرد.
به هر حال از نظر تدارک تیم ملی تمام سعی خودمان را در حد
بضاعت مان انجام دادیم .به هر حال تیم ملی در جام ملت ها
حضور داشــت و دیدید که با تمام وجود بازی کرد و یکی از
خاطره انگیز ترین بازی های خود را در مقابل ارژانتین انجام
داد .اگر بد شانسی نمی شد ،تیم ملی این بازی را نمی باخت.
در جام جهانــی تیم ملی فوتبال هدیــه گرانبهایی را از مردم
گرفت ،ضمن اینکه هم انتظــارات عمومی را براورده کرد.
تیم ملی هم بدون حاشیه در جام جهانی درخشید .ما راضی
بودیم و مسائل بعدی در میان جامعه هم نشان داد که مردم
هم راضی بودند.
نبردید اما راضی بودند ،عجیب نیست؟
مردم خوب می فهمند .فوتبال ایــران بدون مردم
هیچ اســت .اصال وقتی ما به فیفا و کنفدراســیون فوتبال
اســیا می رویم یکی از برندهای فوتبال ایران ،مردم ایران و
تماشاچیان ان هستند .این مایه مباهات ما است و به عنوان
یک سرمایه باید به ان نگاه کنیم .در جام جهانی مردم نشان
دادند که فوتبال خوب بــازی کردن را ،بیــش از هر چیزی
برایش ارزش قائل هستند.
همین مردم شــما را مجبور کردند که با کی روش
قرار داد ببندید؟
عقد قرار داد مجدد با کی روش خیلی ســخت بود.
حرف و حدیث ها بســیار زیاد بود اما واقعا یکی از دالیلی که
فدراســیون با کی روش قرار داد بســت ،افکار عمومی بود.
خواست مردم بیش از خواست من و دیگران مطرح بود .من
به خواست مردم احترام گذاشتم.
گرچه قلبا راضی نبودید.
راضی که بــودم اما ایــن کار تبعات زیــادی برای
ما داشــت .ما یک تجربه ای را در گذشــته با کی روش طی
کرده بودیم و شــرایط را بــه صورتی دراورده بــود که گاهی
وقت ها با هم تند می شدیم و گاهی وقت ها بحث های جدی
می کردیم .اما چیزی که همیشه وجود داشت،حس متقابل
برای انجام کارها بــود .کی روش ادم جالبی اســت و برای
موفقیت همه چیز را با هم می خواهد .در فوتبال ایران این
سخت است.
از او راضی هستید؟
نسبتا بله .کی روش در چهار سال و خرده ای که در
فوتبال ایران حضور داشت ،ثمرات خوبی را به جا گذاشت و
باالخره تیم ملی را دارای یک ســبک و سیاق منسجم کرد.
حاال شاید برخی منتقد شیوه های فنی کی روش باشند اما او
به ان معتقد است و اتفاقا می گوید باتوجه به شرایط فوتبال
ایران این بهترین شیوه است .به هر حال در مجموع هم من
و هم کمیته تیم های ملی نیز از او راضی هستند.
ولی انگار به کی روش ســخت گذشته است ،بعد
از جام ملت ها می خواهد قراردادش فسخ شود؟
فشــار زیادی روی کــی روش اســت .تیم ملی در
جام ملت های اســیا بــا اینکه بســیار خوب بازی کــرد ،اما
بدشانسی اورد .اگر این بدشانســی نبود ما در فینال بودیم.
کی روش کمــی از این مســاله ناراحت اســت .او دوســت
داشت در جام ملت ها موفق شود .حاال اما نگران گروه بندی
جام جهانی است .این خودش تدارک مناسبی می طلبد.
کال نگران است؟
کی روش خیلی نگــران اینده خــودش در فوتبال
ایران است.
شــما گفتید که اگر بــرود ،بایــد غرامــت بدهد،
منظورتان چقدر است؟
اگر خودش بــرود باید چند ماهی از قــراردادش را
غرامت بدهد.
اگر شما فسخ کنید؟
ما یک سال باید غرامت بدهیم.
فکر می کنید که کی روش از فوتبال ایران می رود؟
او در بازی هایــی کــه در نوروز برگزار می شــود ،در
تیم ملی حضور دارد .بعدش باید مفصل صحبت کنیم.
ورزش
معتقدم که دیدگاه های اسالمیان توسعه فوتبال کشور است
و دیدگاه های کالنی در این زمینه دارد .بسیار خوشحالم که
او کنار ماست.
به طور طبیعی جانشین شما هم که اوست؟
رئیس ماست (می خندد) اما او قابلیت های زیادی
دارد و می تواند رئیس فدراســیون فوتبال خوبی هم باشد.
اصال با فوتبال بیگانه نیست.
در مورد برکناری نایب رئیس و دبیرکل فدراسیون
بگویید ،مخصوصا دومی که مســاله مهمی بود.
کسی فکر نمی کرد شما به راحتی این کار را کنید؟
مورد خانم شــجاعی که نیاز به توضیحی نیســت،
به هر حال مجمع باید تشکیل می شــد و کارهای مربوط به
ایشان صورت می گرفت .موضوع اقای نبی را باید توضیح
بدهم؛ اقای نبی از خدمتگزاران فوتبال و کســی اســت که
بسیار به امور اجرایی فوتبال وارد اســت .او یکی از بهترین
همکاران ما در مجموعه فدراسیون فوتبال بودند .متاسفانه
این همان مســاله ای اســت که به نوعی دلخوری من را به
همراه داشته است .یعنی بعضی از همکاران ما می توانستند
به جای اینکــه از بیرون خــط بگیرند با بررســی همه جانبه
موضوع اقداماتی برخالف روند جاری در فدراسیون نکنند.
بماند حاال...
اقای کفاشیان! مهمترین مشــکل فوتبال کشور
کجاست؟
من فکر می کنــم االن در مدیریتی کــه در فوتبال
کل کشور دارد اعمال می شــود دو مشکل وجود دارد .یک
مقدار کارهایی شــکل گرفته ،ما دیگر مشکل ایین نامه ای
و اساسنامه ای و پایه و ...نداریم ولی واقعیت این است که
دو مشکل است که همیشه کمی جلوی پیشرفت فوتبال ما
را ســد می کند؛ ما متخصص کم نداریم ،نیــرو کم نداریم،
حامی کم نداریم ،مورد توجه زیاد هســتیم .یکی مشــکل
مدیریتی اســت که در خیلی از مواقــع زیرمجموعه های ما
در باشــگاه های ما که یکی از رکن های فوتبال ما هســتند،
مشکالت تغییرات مدیریتی زیاد داریم و یکی هم امکانات
مالی و مادی و زیرساختی ما برای فوتبال که بخواهیم فضا
را برای رشته های پایه فراهم بکنیم و به سیل عالقه مندان
پاسخ دهیم ،یعنی به تقاضای عالقه مندان پاسخ دهیم ،کم
است .اینها باعث ُافت فوتبال می شود و به نظر من مشکالت
زیادی ایجاد می کند.
فدراســیون فوتبال در مورد واگذاری اســتقالل و
پرسپولیس هیچ واکنش مشخصی نشان نداد؟
چرا باالترین نهاد متولی فوتبــال در این موضوع
مشخص ورود نکرده است؟
این دو باشگاه بخش اصلی فوتبال ما هستند .این
دو باشگاه تا کنون باعث زنده بودن فوتبال ما بودند .البته در
زمان کنونی نقش انها کمی کمتر از گذشــته شده است .در
مورد این دو باشگاه و مشکالتشان نباید برای اینکه مساله را
حل کنیم ،صورت مساله را پاک کنیم .در زمان کنونی ،بنده
اعتقاد دارم که صورت مساله را پاک می کنیم .این دو باشگاه
وجود دارد ،می خواهیم انها را به کجا بفرستیم؟ هرجا بروند
باید تابع قوانین فدراســیون و تابع مقررات حرفه ای باشند.
مثال خریداری می خواهد ،یکی از این دو باشــگاه را بخرد.
باید ارزیابی و ســنجش داشته باشــد که این دو باشگاه چه
درامد زایی می توانند داشته باشند.
پول دراوردن ســازوکار خودش را دارد ،هر کسی هم
که یک موقعیت اقتصادی دارد لزوما باشــگاه را به ســمت
حرفه ای شدن نمی برد .بگذارید مثالی بزنم .راه پول دراوردن
مثل قنات هایی است که در قدیم بود .یک جا را باز می کردند
و یک جا را می بستند تا اب برود ،امدند این را بستند حاال از
ان طرف ان را هم بستند ،باران هم نمی اید خشک می شود.
به نظر من این دو باشگاه که سرمایه عظیم و حمایت مردمی
دارند ،مگر چقدر هزینه می خواهنــد؟ می گویم اندازه پول
2
گفت وگــو کــردن بــا علــی کفاشــیان ،رئیــس
فدراســیون فوتبــال راحــت اســت و بی تکلــف .مثل
خودش .او اما در درون این سادگی پیچیدگی هایی دارد
که نمی شود ذهنش را به تمام و درستی خواند .تاکتیک
ویــژه او در گفت وگو ها ســاده گویی اســت و با همین
ساده گویی شــنونده را ســاکت می کند و البته برخی را
عصبانی .ســال 94برای او می تواند ســال پایانی اش
در فوتبال باشد ،گرچه شــوخی های مرسومی در این
مورد می کند که معلوم نیســت .به هر حال کفاشیان را
داریم از دســت می دهیم ،او اخرین سالی است که در
فوتبال است ،این را می شــود از دلخوری هایش دید.
گفت وگوی مثلث با او را می خوانید.
ورزش
229
ورزش
روی
د
ا
د
2
دخترانوطن
ورزش
230
مثلث | شماره 256
بانوانایرانیدربازی هایاسیاییدرخشیدند
اینچئون برای ورزش ایران محــل اتفاقات بزرگ بود؛
جایی که بانوان ورزشکار ایرانی بهتر از برخی مردان ورزشکار
که در رسانه ها وعده کسب مدال داده بودند ،عمل کردند و به
دور از هرگونه هیاهو به مدال رنگین بازی های اسیایی دست
یافتند .بانوان ایرانی در گوانگجو14،مدال شامل یک مدال
طال ،چهار نقره و 9برنز کسب کردند و این تعداد در بازی های
2014اینچئون به 16مدال شامل 2طال ،هفت نقره و هفت
برنزرسید.ازنظرکیفیتمدالیایندورهنسبتبهدورهگذشته
برتریبیشتریداشتضمناینکهتنوعمدالیدرورزشبانوان
در بازی های اسیایی اینچئون بسیار بیشتر از گوانگجو بود.
نجمه خدمتی و حمیده عباسعلی در رشته تیراندازی و کاراته
مدال های طال را کســب کردند .لیال رجبــی در پرتاب وزنه،
فاطمهروحانیواکرمخدابندهدرتکواندو،نرجسامامقلینژاد
در تیراندازی ،الهه منصوریان در ووشو و تیم های تیراندازی
تفنگ بادی و تیم کبدی مدال های نقره و فاطمه چاالکی و
نسریندوستیدرکاراته،سولمازعباسیدرقایقرانیروئینگ،
ارزو حکیمی در کایاک ،سوسن حاجی پور در تکواندو ،سونیا
گمــاری در کانو و تیم 4نفــره روئینگ مدال برنــز را بر گردن
اویختند .نکته جالب توجه اینکه تعداد 88ورزشکار زن شرکت
کنندهدرگوانگجودرایندورهبه 58ورزشکارکاهشیافتهبود
و اگر چه به جای14رشته بازی های گوانگجو باید در10رشته
به رقابت با حریفان می پرداختند ،اما بانوان ایرانی توانستند
2مدال بیشتر کســب کنند .به عنوان مثال تیم کبدی بانوان
ایران که در بازی های اسیایی گوانگجو به مدال برنز رسیده
بود ،در اینچئون به فینال رسید و برای مدال طال جنگید ،ان
هم برابر تیم قدرتمندی مثل هند که همواره در فدراســیون
جهانی کرســی های مهمی را در اختیار دارد اما بانوان ایرانی
بدون هیچ حاشیه ای از ابتدا با این هدف پا به رقابت گذاشتند
که به فینال برسند و این اتفاق ارزشمندی بود.
وقتی کاروان ورزش ایران با هشــت بانوی ورزشکار به
المپیک لندن راه یافت و برای نخستین بار یک بانوی ایرانی
در ان بازی ها عنوان ششــمی را به دست اورد خیلی ها از تولد
دوبارهورزشبانوانسخنگفتند.بانوانورزشکارایرانهمواره
در طول دهه های اخیر به دور از هیاهوی رســانه ای زحمت
کشیده اند و با تمرینات سخت برای کشورمان افتخارافرین
شده انداماکمترموردتوجهقرارگرفته اند.اماحاالاوضاعفرق
کرده است .انها در اینچئون دست به تغییر زدند .در اینچئون
بود که همه باور کردند انچه باید در ورزش بانوان رخ می داده،
اتفاق افتاد .هر چند توجه به بانوان ورزشکار به خصوص بعد
از المپیک فراموش شــد و انها باز هم خــود را در همان جایی
دیدند که پیش از المپیک لندن .چه بســیاری از انها دیگر به
مسابقه برون مرزی اعزام نشــدند و به دلیل مشکالت مالی
فدراسیون های خود باز هم با حداقل امکانات در حیاط خلوت
ورزش تمریناتشــان را ادامه دادند اما اینچئون جایی بود که
ی خود را به رخ کشیدند تا همه باور
انها یک بار دیگر توانمند
کنند که بانوان ورزشکار کشورمان بیش از اینها باید مورد توجه
قرار بگیرند .کمیته ملی المپیک باتوجه به محدودیت بودجه
تصمیم گرفت کاروانی کیفی به بازی های اسیایی اعزام کند.
درباره بانوان این شــرایط فرق می کرد .کمیته ملی المپیک
تصمیم گرفت حتی انهایی که شــانس کسب مدال ندارند را
هم به اینچئون اعزام کند .اگرچه تعداد ورزشکاران اعزامی
زن نسبت به دوره قبلی کمتر بود ،اما تعداد مدال اوران نسبت
به دوره گذشــته افزایش یافت .کاروان ایــران در بازی های
اسیایی 2014با 58ورزشکار زن در بازی های اسیایی شرکت
کرد که توانســت 2طال ،هفت نقره و هفت برنز کسب کند.
در دوره قبلی بازی های ایران 88ورزشکار زن داشت که انها
توانستندیکطال،چهارنقرهوهفتبرنزکسبکنند.اینبدان
بانوان مدال اور در اینچئون
طال :نجمه خدمتی ،حمیده عباسعلی
نقره :لیال رجبی ،تیم ملی کبدی ،نرجس
امام قلی نــژاد ،تیــم تفنگ بــادی 10متر
بادی ،فاطمه روحانی ،اکرم خدابنده ،الهه
منصوریان
برنز :ارزو حکیمی ،سونیا گماری ،فاطمه
چاالکی،نسریندوستی،سولمازعباسی،
روئینگ 4نفره،سوسنحاجی پور
معنا بود که بانوان ورزشــکار در اینچئون نسبت به بازی های
دوره قبل یک طال و ســه نقره را به مدال های کاروان ورزش
ایران اضافه کردند .به عنوان مثــال قایقرانی بانوان یکی از
رشته هایی بود که توانست تعداد مدال هایش را نسبت به دوره
قبل بیشتر کند .اگرچه در بین قایقرانان ورزشکار طالیی نبود،
اما روئینگ ،کایاک و اساللوم عنوان دار شدند .در دوره قبلی
درسال 2010ایراندراساللومواب هایاراممقامی نداشت.
اولین مدال کاروان ایران که به رنگ طال بود توســط نجمه
خدمتیدرتیراندازیکسبشد.مادرتیراندازیبرایاولین بار
در حالی به مدال طال دست پیدا کردیم که رقیب ورزشکار ما
یک قهرمان رقابت های جهانی و یک قهرمان المپیک بود.
مدال اوری بانوان به اینجا ختم نشد و در چند روز بعدی بانوان
ایرانی در رشته های مختلف با کسب مدال های رنگارنگ از
مردان پیشی گرفتند و همه ورزشــکاران مدال اور براین باور
بودند که توجه بیشتر به بانوان قطعا نتیجه بخش خواهد بود.
در رشــته کامپوند و در اولین دوره حضور صاحب مدال طال
شدیم یا حتی در دوچرخه سواری بعد از یک فاصله چند ساله
روی سکوی اول ایستادیم؛ این بدان معنا بود که اتفاق های
مثبتی در کاروان ایران افتــاد .در ادامه بازی های اســیایی
کاروان ایران توسط بانویی دیگر این بار در کاراته طالیی شد.
بنابراین طلســم مدال نگرفتن در این رشته نیز شکسته شد.
حمیده عباسعلی توانســت دومین طالی ایران را در بخش
بانوانکسبکند.نکتهجالبتوجهدربارهمدال اوریبانواندر
بازی های اسیایی این بود که کشوری همچون چین همواره با
تکیه بر مدال اوری بانوان خود موفق شده در صدر قرار بگیرد.
انها همچون دوره های قبلی در صدر جدول مدال اوران قرار
گرفتند و بازهم همچون گذشــته تعداد بانوان مدال اورشان
بیشــتر از مردان بود .در این دوره بانوان چینی 83طال62 ،
نقره و 41برنز کســب کردند .البته در برخی از رشته هایی که
چینی ها در ان شرکت می کنند ایرانی ها اجازه حضور ندارند،
اما در قایقرانی ،ماده های مختلف دوومیدانی و تیراندازی که
مدال های زیادی در ان توزیع می شود حضور پررنگ بانوان
ایرانی می تواند به ارتقای رنکینگ کاروان ورزش کشورمان
کمک کند .البتــه نباید از کنــار تصمیم درســت کمیته ملی
المپیک و وزارت ورزش به سادگی گذشت .انها با وجود اینکه
ورزش
می دانستند در برخی از رشته ها امکان کسب مدال نیست از
بانوان حمایت کردند و به انها اجازه دادند تا در میادین رسمی
شرکتکنند؛بانوانورزشکارنیزازاینفرصتبهخوبیاستفاده
کردند و نشان دادند سرمایه گذاری در این بخش نتیجه بخش
خواهد بود .بازی های اسیایی اینچئون نشــان داد توجه به
بانوان می تواند به ارتقای جایگاه ایران کمک کند .قزاقستان
یکــی از رقیبان ایران در ایــن دوره بود کــه از جمع 28مدال
طالیش 9،مدال سهم بانوان بود .یکی از مهمترین مواردی
که باید توجه زیادی به ان شود ،چگونگی حضور بانوان ایرانی
درایندورهبازی هابود.ماازروزاولودرشرایطیکه دربخش
مردان موفق به کسب مدال نشــده بودیم ،توسط بانوان به
مدال رسیدیم و بعد از چند مدال بانوان بود که مردان هم در
رشته ووشــو موفق به کسب مدال شــدند .اما چرا این اتفاق
رخ داد؟ پاسخ روشن اســت .بانوان ورزشکار ایرانی با انگیزه
بســیار باالیی به اینچئون رفتند .مــدال اوری انها حکایت از
انگیزه باالیی داشت که نشان می داد فتح موفقیت های دیگر
و میدان های بزرگ تر توسط انها دست نیافتنی نیست چون
اینچئون برای ورزش ایران محل اتفاقات
بــزرگ بــود؛ جایی کــه بانوان ورزشــکار
ایرانــی بهتر از برخــی مردان ورزشــکار
که در رســانه ها وعده کســب مدال داده
بودنــد ،عمل کردنــد و بــه دور از هرگونه
هیاهو به مدال رنگین بازی های اســیایی
دست یافتند .بانوان ایرانی در گوانگجو،
14مدال شــامل یک مــدال طــا ،چهار
نقره و 9برنز کســب کردنــد و این تعداد
در بازی های 2014اینچئون به 16مدال
شامل 2طال ،هفت نقره و هفت برنز رسید
بانوانارادهکردهبودنددراینراستاگام هایمهمی بردارند.در
این مورد می توان به دو و میدانی اشاره کرد؛ طوسی و توکلی،
تمام تالششــان را کردند تا به مدال برســند .اگر چه مدالی
به دست نیاوردند اما تالش انها و ناراحتی شان از نرسیدن به
مدال نشان می داد که بعضی تابوهای ذهنی در ورزشکاران ما
شکسته شده و انها در رشته هایی که تا این دوره بازی ها مدال
نداشته ایم دنبال مدال می گشــتند .با این حال اولین مدال
دوومیدانی بانوان در تاریخ بازی های اسیایی که توسط لیال
رجبی در دوومیدانی به دســت امد ،مدال بسیار با ارزشی بود
که با سرمایه گذاری و برنامه ریزی مطلوب و برپایی اردوهای
منظم به دســت امد .تیم کبدی بانوان که در دوره گذشته به
مدالبرنزبازی هارسیدهبود،دراینچئونبهفینالرسیدوبرای
مدال طال جنگید؛ ان هم در شرایطی که البی های قوی در
فدراسیون جهانی و اسیایی این رشــته بسیار تاثیر گذار بود.
در گوانگجو در بخش بانوان به یک طال رسیده بودیم اما در
جوان بودن بانوان
16مدال درخشان
از مجموع ٥٧مدال کســب شده توســط ورزشکاران
ایرانی ١٦مدال ،یعنی یک سوم مدال ها توسط ورزشکاران
خانم به دست امد ،این در حالی بود که بانوان ایرانی در برخی
رشته ها مانند تکواندو و کاراته دچار بدشانسی و ناداوری شدند
درغیر این صورت تعداد مدال ها بیشــتر هم می شد .بانوان
ایرانی در برخی رشــته ها مانند کشــتی ،بســکتبال ،والیبال
و ،...چون مسئوالن فدراسیون جهانی به انها اجازه حضور
با پوشش اســامی را نمی دهد شــرکت نکردند ،در صورت
ل کسب کنند .اما
اعزام این رشته ها باز هم می توانستند مدا
یک مدال بیشــتر از همه برای بانوان ایرانــی افتخار افرید،
مدال نقره لیال رجبــی در پرتاب وزنه که اولیــن مدال تاریخ
بانوان ایران در رقابت های بین المللی بود .مدالی که توسط
یک ورزشکار ایرانی -بالروسی به دست امد ،این ورزشکار به
خاطر نام خانوادگی ایرانی اش ســختی ها را به جان خرید تا
حماسهبیافریند.
موضوع دیگری کــه درباره بانوان ایرانــی در اینچئون
وجود داشت جوان بودن بسیاری از انها است؛ وجود تعدادی
از ورزشکاران کم سن و سال در رشته های مختلف نوید این را
می دهدکهدردوره هایبعدبهموفقیت هایبیشتریهمدست
پیدا خواهیم کرد .در رشته های شناو تیراندازی (بخش های
مختلف)کهازرشته هایپرمدالهستند،شاهدحضورجوانان
کم سن و سال بودیم که این نفرات برای چهار سال بعد تازه به
سن 18یانهایتا 20سالگیمی رسندودرشرایطیدربازی های
اسیاییشرکتمی کنندکهتجربهحضوردراینبازی هارادارند
ودرصورتتوجهمی توانندبهموفقیت هایبزرگترینیزبرسند.
نمایش خیره کننده بانوان کشورمان در این مسابقات سخت
و نفسگیر بود .کسب 16مدال ( 2طال 7،نقره و 7برنز) توسط
بانوان ورزشکار کافی بود تا درخشان ترین عملکرد انها را در
ادوار مسابقات اسیایی رقم بزند .کسب مدال در تیراندازی،
قایقرانی ،کبدی ،کاراته ،ووشــو و تکوانــدو خود حکایت از
ان داشت که دیگر بانوان ما برای کسب تجربه در مسابقات
بین المللی شرکت نمی کنند ،بلکه انها در هر میدانی به دنبال
تصاحب مدال با رقیبان خود به مبــارزه می پردازند .هرچه در
گذشــته بار کســب مدال بر دوش اقایان بــود در اینچئون،
بانوان تا حــد قابل توجهی رشــد کردند تا جایی کــه اولین و
نو سال به
خوشــرنگ ترین مدال کاروان را یک بانوی کم س
نام نجمه خدمتی به ارمغان اورد .کاروان ایران در چند روز اول
این رقابت ها هیچ مدالی کسب نکرده بود و در جدول رده بندی
فدراســیون فوتبال بــا هماهنگی کمیتــه المپیک در
تصمیمی عجیب از اعزام تیم فوتبــال بانوان امتناع کردند و
حاشیه های متعددی دراین باره مطرح شد .فریده شجاعی،
نایب رئیس وقت بانوان فدراسیون فوتبال در این باره گفت:
«خانم ها هم می توانستند نتیجه امید مردان را بگیرند و شاید
نتیجه بهتری کسب می کردند ،اما توجه مسوالن فدراسیون
روی تیم اقایان است که البته دیدیم نتیجه هم نگرفت».
بازی های اسیایی اینچئون نشــان داد توجه به بانوان
می تواند به ارتقای جایگاه ایران کمک کند .قزاقستان یکی
از رقیبان ایران در این دوره بود که از جمع ٢٨مدال طالیش،
٩مدال ســهم بانوان بود .این مســاله نویدبخش است که
در رقابت هــای اینده بانــوان ایرانی بتوانند همپــای مردان
افتخارافرینی کنند و مدال بگیرند.
فوتبال در بازی های اسیایی ناکام بود
بهداد ،مرد همیشه طالیی کاروان ورزشی ایران
چرا تیم فوتبال اعزام نشد؟
مثلث | شماره 256
ورزش
ووشو در اینچئون نسبتا موفق بود
اینچئون تعداد طالی بانوان افزایش پیدا کرد که این مساله
پیغام های زیادی را به مدیران ورزش کشور مخابره می کرد؛
اینکه شرایط به گونه ای شــده که می بایست توجه بیشتری
به ورزش زنان صوررت گیــرد .همچنین موضوع دیگری نیز
درباره حضــور بانوان ورزشــکار در اینچئون وجود داشــت؛
اخالق اسالمی .در برخی رشته ها اتفاقاتی رخ داد که باعث
شد کاروان ورزش ایران به شدت تحت فشار قرار بگیرد .نمونه
این اتفاقات در تیم فوتبال امید ایران رخ داد .انجا که فوتبال
همنتیجهراواگذارکردهماخالقرا.دربرخیدیگرازرشته ها
نیز شاهد بداخالقی هایی بودیم که باعث شد کاروان ورزش
ایرانبهحاشیهراندهشود.امااخالقورفتارحرفه ایومطابق
با ارزش های دینی بانوان ایرانی بیش از مدال اوری شان مورد
تحسین قرار گرفت .انجا که منش بانوان افتخارافرین ایرانی
باعث شد تا رســانه های خارجی نیز در این باره حساسیت به
خرجدهند.توجهرسانه هایخارجیبهحضوربانوانمسلمان
ایرانی موضوع جالبی بود .بانوان ایرانی با پوشش اسالمی در
مسابقات حاضر می شدند و البته واکنش های مثبتی از سوی
رســانه ها و مدیران خارجی صورت گرفت؛ روشــن است که
این نوع توجه و انعکاس عملکرد مثبت بانوان محجبه ایرانی
می تواند در فضای رســانه ای بین المللی تاثیر مثبتی را برای
کشورمان به همراه داشته باشد.
حضور نداشت که این قفل به دست بانوان شکسته شد .این
مدال اوری کــه در تیراندازی رقم خورد ،بــرای کاروان ایران
خیلی ارزشمند بود .با گرفتن این مدال طال فشار روانی مدال
نگرفتن کاروان ایران به حداقل رسید .این درخشش بانوان
تا روز اخر مسابقات ادامه داشت زیرا این نسرین دوستی بود
که با مدال برنز خود در کاراته باعث شد تا کاروان ایران با 57
مدال به کار خود خاتمــه دهد .اولین مــدال طالی کاروان
ایرانتوسطنجمهخدمتی ١٨سالهکهبهگفتهمسئوالنبرای
تجربه اندوزی راهی کره شده بود در روز دوم مسابقات همه را
شوکه کرد و توانست در رشته تپانچه بادی ١٠متر تیراندازی
مدال طال را به خود اختصاص دهد ،او نقطه شروع درخشش
بانوان ایرانی بود .جالب اینکه اخرین مدال کاروان ایرانی در
اینچئون هم توسط نسرین دوستی کاراته کار ایرانی با کسب
مدال برنز به دست امد.
231
ورزش
من یک دختر خجالتی هستم
گفت وگوی مثلث با بانوی شماره یک تیراندازی
ورزش
232
مثلث | شماره 256
نجمه خدمتــی همان دختر ۱۸ســاله ای اســت
که اولیــن مــدال طــای کاروان ایــران در بازی های
اســیایی اینچئون را به ارمغــان اورد .نجمــه خدمتی
(زاده ۲۰خرداد )۱۳۷۵ورزشکار ایرانی و عضو تیم ملی
تیراندازی زنان ایران اســت .نجمه خدمتی با کســب
نشــان طالی تیراندازی تفنــگ بادی 10متــر بانوان
در بازی های اســیایی ۲۰۱۴در اینچئــون کره جنوبی
نخســتین طالاور ایــران در این بازی هــا لقب گرفت.
وی قبــل از ایــن هــم در همیــن روز به همــراه نرگس
امام قلی نژاد و الهه احمدی موفق به کسب نشان نقره
تیمی این مســابقات شــده بود .یک دختــر بی االیش
که صداقــت گفتارش نشــان می دهد او چــه ظرفیتی
برای بــزرگ شــدن دارد .او بــه خوبی می دانــد که چه
وظیفه دشــواری بر گردن دارد و از این به بعد تا چه حد
می تواند با برنامه ریزی دقیق تر به اهدافش نزدیک تر
شــود .شــاید به همین دلیل اســت که مثــل خیلی از
ورزشــکارهای دیگر نمی خواهد بیــش از پیش درباره
مشکالت مالی ســخن بگوید .خیلی از حرف هایش را
فاکتور می گیرد و می گوید امیدوارم همه چیز درســت
شــود .دلم نمی خواهد حرفی بزنم که بعدها مشــکلی
برایم پیش بیاید .او بی تردید یکی از چهره های موفق
ورزش کشور در سال 93بود؛ دختری که امید و انگیزه
را با کســب مدال طالیش بــه کاروان ورزش ایران در
بازی های اسیایی اینچئون هدیه کرد.
شما حتما تا امروز درباره مسابقات مختلفی که در
ان شرکت کرده اید بارها مصاحبه هایی داشته اید.
امــا می خواهم از اینجا شــروع کنیــم که دختری
به سن و ســال شــما که در 18ســالگی به طالی
بازی های اســیایی رســیده و یکــی از مهم ترین
ورزشــکاران ســال 93لقب گرفته در چه دنیایی
سیر می کند و دیدگاهش نسبت به کاری که انجام
می دهد ،چیست؟
مــن از ســال 89تیرانــدازی را به طــور حرفه ای
شروع کردم .مادر من مربی تیراندازی است 9 .سال سابقه
مربیگری دارد .با او به سالن های تیراندازی می رفتم .کم کم
به این رشته عالقه مند شدم .مادرم این استعداد و عالقه را در
من دید .در سال 89مسابقات کشوری در مشهد برگزار شد و
من در اولین حضورم به مدال طال رسیدم .اوایل سال 90به
اردوی تیم ملی دعوت شدم .از سال 90تا کنون در مسابقات
مختلفی شــرکت کــرده ام .هنوز بــه رویایی کــه می گویید
نرسیده ام .اما خوشحالم که شروع خوبی داشتم.
فقط مــادر را همراهــی می کردید؟ ایــا این امکان
وجود نداشــت که زودتــر وارد فضــای حرفه ای
شوید؟
خب من اول دبیرستان بودم .سالح سنگین است.
معموال دختران از 15سالگی می توانند وارد این رشته بشوند.
مادر شما همواره در کنار شما بودند .مهم است ،نه؟
خیلی به من کمک کرد .االن هم کمک می کند .از
لحاظ روحی همیشه به من قوت قلب می دهد .تکنیک های
اولیه تیراندازی را هم از مادرم یــاد گرفتم .بله .خیلی مهم
است که مربی شما مادرتان هم باشد .این موضوع از لحاظ
روحی به خصوص خیلی به من کمک کرد.
چطور می توان الگو بــود؟ تاکنون به این موضوع
فکر کرده اید که حاال در سن 18سالگی خیلی توی
چشم هستید و باید خیلی ظرفیت ها را در خودتان
به وجود بیاورید؟
ببینید ،فردی که می خواهد وارد تیراندازی شود در
درجه اول باید سعی کند ارامش داشته باشد .بدون حاشیه
به هدفش فکر کند و برای رسیدن به رویاهایش تالش کند.
این ارامش در من و خانواده من وجود دارد .فدراسیون هم
تا جایی که می تواند با تهیه امکانات و برگزاری اردوها سعی
می کند زمینه موفقیت را برای ما فراهم کند .در این شرایط
من به عنوان یک ورزشکار حرفه ای بارها به خودم می گویم
که باید ظرفیت باالیی داشــته باشــم .این ظرفیت را هم از
لحاظ روحی و هم از لحاظ جسمی باید در خودم ایجاد کنم
چون بخش مهمی از کار من مستقیما با روح و روانم سر و کار
دارد و در لحظه ای که می خواهم ماشه را بکشم باید فقط و
فقط به هدف فکر کنم نه هیچ چیز دیگر.
در لحظه ای که ماشــه را می کشــید به چه چیزی
فکر می کنید؟
صادقانه بگویم که استرس دارم اما سعی می کنم که
تمرکز کنم و در ان لحظه به هیچ چیز جز هدف توجه نکنم.
سعی می کنم رها شوم .برای چند لحظه باید ذهنم را از همه
چیز و همه کس خالی کنم .البته کار سختی است که فقط با
تمرین و تمرکز به دست می اید.
تیراندازی برای شما چه جذابیتی دارد؟
برای من جذاب اســت چون من اساسا ادم ارامی
هستم .همیشه در زندگی شــخصی ام هم به دنبال ارامش
هســتم .یک تیرانداز نباید فکرش زیاد مشــغول باشد .من
ذهن مشغولی ندارم .همیشه ارام هســتم و به همین دلیل
موفق شده ام .البته من راه درازی در پیش دارم و هنوز قانع
نشده ام.
همیشه که ارام نیستید .درست است؟
همیشــه نــه .امــا بــاور کنیــد خجالتی هســتم.
(می خندد)
چــه راهــی را طی کردیــد تا بــه طــای اینچئون
رسیدید؟
همان موقع که وارد تیم ملی شــدم .ســال 91در
چین مسابقات قهرمانی اسیا برگزار شد .در اولین حضورم در
مسابقات بین المللی شــرکت کردم و مدال طال گرفتم .بعد
در مسابقات قهرمانی اسیا در کویت شرکت کردم .مسابقاتی
که اســفند 92برگزار شــد ،در انجا من نقره گرفتم .سهمیه
المپیک نوجوانان هم به حســاب می امد کــه من موفق به
کسب ان شدم .قبل از بازی های اینچئون مسابقات المپیک
نوجوانان در نانجینگ چین برگزار شــد کــه در انجا چهارم
شدم .بعد در مسابقات قهرمانی جهان در اسپانیا در بخش
انفرادی به عنوان چهارمی رسیدم .بعد وارد بازی های اسیایی
اینچئون شدم و توانستم با تجربه هایی که طی این سال ها
به دست اورده بودم بهتر کار کنم و خوشبختانه به مدال طال
دست پیدا کردم.
در اینچئون اولین طــای کاروان ورزش ایران را
کسب کردید .چه حسی داشت؛ خیلی غرور انگیز
بود؟
بله ،خیلی خوشحال بودم .من نفر سومی بودم که
باید تیراندازی می کردم .بعد از من پنج نفر دیگر هم فرصت
داشتند تا طال را از من بگیرند .استرس زیادی داشتم مرتب
این سوال در ذهنم نقش می بســت که این تیر قرار است به
هدف بخورد یا نه؟ به هدف می خــورد یا نه؟ می توانم یا نه؟
اما در ان لحظه سعی کردم اســترس را کنار بگذارم و بدون
توجه به این ســوال ها فقط به هدف فکر کنــم .تمام فکرم
را متمرکز کردم .خدا را شکر موفق شــدم و مردم هم خیلی
خوشحال شدند.
شــما از امکاناتی که در اختیارتان قــرار می گیرد
رضایت دارید؟
همین چند هفته پیش کشــور عمان در ایران اردو
زده بود و در طول یک روز 200یا 300فشنگ برای تمرین
داشــت .این در حالی اســت که ما در طول یــک هفته هر
کدام می توانیم 20فشــنگ داشته باشیم .اینها خیلی مهم
اســت .ما باید امکانات تمرینی خوبی داشــته باشــیم .ما
نشــان داده ایم که می توانیم برای ورزش کشور افتخارات
زیادی کسب کنیم .پاسخ اعتماد مسئوالن ورزش کشور را
به خوبی دادیم ،حاال نوبت انهاســت که بیشتر از قبل به ما
اعتماد کنند و امکانات خوبی را در اختیار ما قرار بدهند .مورد
بعدی به اردوهای ما برمی گردد .ما اردوهای لغو شده زیادی
داریم .چون پول این سفرها موجود نیست .باید این بودجه
تامین شود تا فدراسیون بتواند برای ما بازی های تدارکاتی و
اردوهای با کیفیت برگزار کند .تعداد مسابقاتی که ما شرکت
می کنیم نسبت به رقیبان مان خیلی کم است اما با این حال
خیلی خوب کار کرده ایم.
رویای بزرگ شما چیست؟
من متاسفانه نتوانستم برای کسب سهمیه المپیک
لندن شــرکت کنم اما امیدوارم این بار در مســابقات بتوانم
سهمیه المپیک بعدی را کسب کنم و در المپیک هم بتوانم
عملکرد خوبی داشته باشم.
بانوان باید به طور جدی در عرصه مدیریتی وارد شوند
ورزش
بی مهری برخی فدراسیون ها نسبت به بانوان
طاهره طاهریان
مشاور معاون رئیس جمهور در امور زنان
ورزش بانوان احتیاج به کار زیادی دارد و با وجود اینکه
بعد از انقــاب توجه بــه ورزش بانوان اغاز شــد ،اما حدود
20ســال صرف تغییر نگرش افراد نســبت به ورزش بانوان
شــد .مســئوالن متوجه نیاز کشــور به انجــام فعالیت های
ورزشی بانوان شدند ،هر چند در ابتدا درباره مساله قهرمانی
زنــان مخالفت های زیادی صــورت گرفت .امروز شــرایط
بهتری برای بانوان ایجاد شــده اما جای کار در ورزش زنان
زیاد اســت و باید این فرصت به زنان داده شــود که بتوانند
در این زمینه بــه خوبی فعالیت کننــد .امروز زنــان توانمند
زیادی را در عرصــه ورزش داریم که تحصیلکرده و با تجربه
هستند و ســابقه مدیریتی زیادی دارند ،در حالی که ابتدای
انقالب ما چنین نیروهایی را نداشتیم .بنابراین امروزه شاهد
این ماجرا هســتیم که نیروی انســانی الیق که اداره کننده
بخش بانوان باشــند وجــود دارد .بانــوان در عرصه ورزش
نشان داده اند که می توانند دســت به کارهای بزرگی بزنند.
متاســفانه بانوان جایگاه قانونی محکمی در ورزش کشــور
ندارند .به عنــوان مثال می توانم از حضــور برخی بانوان در
پست نایب رئیســی یاد کنم .امروز در ورزش کشور حتی اگر
بانویی در بخش مدیریتی یک باشــگاه یا فدراسیون حضور
دارد ،متاســفانه به اندازه مردان حــق رای و تصمیم گیری
ندارد .نکته ای که باید به ان اشــاره کنم این است که برخی
از ما به غلط فکــر می کنیم کــه ورزش بانــوان صرفا بدان
معنا ســت که بانوان در جایی که دور از دید مردان هستند به
ورزش بپردازند .این طور نیســت .این نگرش غلطی است.
چون به عقیده من بانوان باید هــم در عرصه تصمیم گیری
و هم در عرصــه اجرایی بیش از پیش فعال شــوند .به دلیل
بســط همین نگرش غلط اســت که ما گاهی شــاهد برخی
بی مهری ها از سوی برخی فدراســیون ها هستیم .انجا که
اهمیت حضور بانوان در عرصه مدیریت را نادیده می گیرند.
در فدراســیون های والیبــال ،تنیــس و فوتبال شــاهد این
کم لطفی هــا بودیم و ایــن از نظر من اتفاق خوبی نیســت.
شاید برخی دوستان با خودشــان می گویند حذف بانوان از
عرصه مدیریت یک فدراســیون تبعاتی نخواهد داشت ،در
صورتی که زمان نشــان می دهد که این عزل و نصب های
سلیقه ای تا چه حد می تواند ورزش را به مخاطره بیندازد .البته
شاید برخی بگویند مسئولیت ها همیشه هست اما مسئوالن
امکان جابه جایی دارند .حرفی نیست اما بحث من بر سر حفظ
حرمت بانوان است .حرف من این اســت که جابه جایی ها
باید طبق یک اصولی انجام شود .بدون توجیه و بدون هیچ
قواعدی نباید با برخی بانوانی کــه در عرصه های مدیریتی
حضور دارند چنین برخوردهایی صــورت بگیرد .به نظر من
این برخوردها به دلیل عدم جایگاه قانونی برای بانوان است و
ما باید در این زمینه گام های جدی تری برداریم .برای اینکه
چنین موضوعاتی پیش نیاید من و همین طور انجمن مدیران
زن ورزش پیشنهاداتی در این زمینه داریم که امیدواریم به ان
توجه شود .ما این پیشنهادات را برای دستگاه ورزش کشور
فرستادیم و در جلســاتی که با وزیر محترم ورزش داشته ایم
راجع به ان صحبت کرده ایم .امیدواریم در اساســنامه این
جایگاه قانونی بــرای بانوان تعریف و تحکیم شــود؛ اینکه
اختیاراتی به بانوانی که در پســت نایب رئیســی قــرار دارند
داده شــود .یقین دارم که با اضافه شدن یا اصالح بندی به
اساســنامه درباره اختیارات بانوان مدیــر ورزش اتفاق های
بهتری را در اینده شــاهد خواهیم بود .من فکر می کنم این
اراده نزد وزیر ورزش وجود دارد که به ورزش بانوان اهمیت
بیشتری داده شود و همچنین مهم تر از ان بانوان در عرصه
مدیریتی حرف های بیشــتری برای گفتن داشــته باشند و
در واقع این اختیارات به انها داده شــود که توانمندی های
مدیریتی شــان را بروز دهند .معتقدم در ســال اینده شرایط
برای ورزش بانوان بهتر از اینها پیش خواهد رفت .نگاه وزیر
که مثبت است امیدوارم در عمل نیز شاهد اقدامات جدی در
این زمینه باشیم.
در سال 93اتفاقات خوبی برای بانوان در عرصه ورزش
رخ داد .افتخارافرینی بانوان کشورمان در اینچئون همه را
شگفت زده کرد .بانوان ورزش کشــورمان در پاراسیایی نیز
عملکرد خیره کننده ای داشتند .به طور کلی ان قدر در عرصه
ورزش قهرمانی بانوان ایرانی خوش درخشــیدند که همه را
وادار کردند تا درباره ضرورت اهمیت بــه ورزش بانوان جدا
تجدید نظر کنند و از این به بعد بیشــتر قدر بانوان را بدانند.
در اینچئون بانــوان ایرانی دل مردم را شــاد کردند .همه ما
امیدوار شــدیم .خوشــحال شــدیم و مدیران ورزش کشور
به این موضوع فکر کردنــد که بیش از اینها بایــد به بانوان
ورزشکار ایرانی فرصت داد .چون انها قدر فرصت را می دانند
و به بهترین شکل ممکن افتخار افرین خواهند بود .فعالیت
بانوان ما در ورزش بیشتر در فدراســیون ها است .این یک
واقعیت اســت .اما در انجــا اقایان تصمیم گیرنــده نهایی
هستند .البته این مسائل تنها به وزارت ورزش برنمی گردد.
من باید در اینجا به اموزش و پرورش اشاره کنم.
چرا ما ورزش دانش اموزی را فراموش کرده ایم؟ ورزش
در دانشگاه ها بسیار اهمیت دارد .من به عنوان یک کارشناس
هنوز خیلی در جریان نیستم که دانش اموزان و دانشجویان
در چه وضعیتی قرار دارند .در اموزش و پرورش و دانشــگاه
تا چه حد بانوان ما در عرصه تصمیم سازی شرکت دارند؟ از
این موارد بی خبرم .اما اطمینان دارم که باید به این دو بخش
خیلی اهمیت بدهیم .اما در مــورد وزارت ورزش باید عرض
کنم زمانی مــا می توانیم ابراز رضایت و خرســندی کنیم که
در اساسنامه فدراســیون ها جایگاه قانونی بانوان تعریف و
اختیاراتی موازی با مردان به انها داده شود .در این صورت
اســت که ما می توانیم بگوییم در وزارت ورزش نیز که البته
من و دیگر همکارانم در انجمن با معاونت این وزارتخانه در
تعامل هستیم اتفاقات خوشایندی رخ داده است .ما خوشبین
هســتیم .هر روز که می گذرد ما به این نتیجه می رسیم که
مطالبات بانوان باید جدی تلقی شــود .خود بانوان هم باید
پیگیر مطالبات خود باشــند .بانــوان باید در همــه زمینه ها
فعال شــوند .نه تنها در عرصه بازیگری و مربیگری بلکه در
عرصه مدیریتی باید به طور حرفه ای و جدی وارد شویم .در
باشــگاه ها و به طور کلی در بدنه مدیریتی ورزش کشور باید
حضوری جدی تر داشته باشیم.
مثلث | شماره 256
ورزش
233
ورزش
رویداد1
وزارت ورزش
سرخابی ها را واگذار می کند؟
پشت پرده بازداشت حمید رضا سیاسی
ورزش
234
مثلث | شماره 256
واگذاری دو باشگاه استقالل و پرسپولیس به بخش
خصوصی .طبق قانون اگر تا پایان تیرماه سال 94این دو
باشگاه واگذار نشوند منحل می شــوند .مسئوالن سازمان
خصوصی ســازی اما می گوینــد این اتفــاق رخ نمی دهد.
در حالی که به نظر می رســد دولت مصمم شــده دو باشگاه
پرطرفــدار پایتخــت را به بخــش خصوصی واگــذار کند
گویا برخی موانع باعث شــده تا ســازمان خصوصی سازی
با چالش هایــی مواجه شــود .همه چیز برای یــک مزایده
بزرگ مهیا بود به جــز خریدار؛ اصلی تریــن بخش ماجرا.
به همین دلیل مزایده در فاز نخســت لغو شــد .البته برای
خیلی ها لغو مزایده خبــر عجیبی نبــود .به خصوص وقتی
شرایط فروش دو باشــگاه استقالل و پرســپولیس طوری
اعالم شــده بود کــه متقاضیان خرید ســرخابی ها دســت
به جیب نشــوند .خریداران جدی دو باشــگاه اســتقالل و
پرســپولیس گفته بودند دولــت قیمت باالیی را پیشــنهاد
کرده و شــرایط بــرای خرید ســرخابی ها هموار نیســت و
به همیــن دلیل ظــرف هفته های منتهــی بــه روز مزایده
خریداران یکی پس از دیگری کنار کشــیده بودند؛ اینگونه
شــد که هیچ پاکت خریدی به ســازمان خصوصی ســازی
تحویل داده نشد .عبدالله پوری حســینی ،رئیس سازمان
خصوصی ســازی کافی نبودن متقاضیان حضور در مزایده
دو باشگاه پرسپولیس و استقالل را عامل اصلی لغو مزایده
اعالم کرد اما این پایان ماجرا نبود .یکی از بحث هایی که
بعد از منتفی شدن مزایده در فاز نخســت مطرح شد تبانی
خریداران بود .دیگر چــه فرقی می کرد کــه ائتالف میان
خریداران خواسته یا ناخواسته شکل گرفته بود .مهم این
بود که در روز مزایده هیچ خریداری بــه صورت جدی پای
معامله با سازمان خصوصی سازی نیامد .با این حال دولت در
خصوص این واگذاری دست به عقب نشینی نزد .چه دولت
نمی خواهد جنس خود را ارزان بفروشد .دولت معتقد است
که قیمت پایه 290میلیارد تومانی که برای این دو باشگاه
در نظر گرفته شــده ،یک کار کامال کارشناسی بوده است.
حساســیت هایی که واگذاری این دو باشگاه به لحاظ ابعاد
فرهنگی ،اجتماعی و سیاســی دارد موضوع واگذاری این
دو تیم را با ظرافت های ویژه ای همراه کرده است .یکی از
عواملی که در زمینه عدم اقبال خریداران به شرکت در مزایده
استقالل و پرسپولیس مطرح است ،ارتباطی است که میان
فعاالن فوتبال ما وجود دارد و احتمــال می رود این دیدگاه
میان انها هماهنگ شــده باشــد که با عدم شــرکت در این
مزایده ،سازمان خصوصی ســازی را مجاب کنند تا در نوبت
بعدی این دو تیم را با قیمت پایین تری عرضه کند .در همین
حال منتقدان دولت مدعی شده اند که پافشاری بر رقم 290
میلیارد تومانی دلیل دیگری هم می تواند داشته باشد؛ باال
بردن قیمت برای عدم واگذاری؟ این البته گمانه منتقدان
دولت اســت؛ انجا که بعضی ها معتقدند قیمت سرخابی ها
انقدر باال است که کسی برای خرید انها پا پیش نگذارد .اما
اخرین واکنش میرعلی اشرف پوری حسینی ،رئیس سازمان
خصوصی سازی در واقع اب پاکی را روی دست خریداران
ریخته است .به خصوص خریدارانی همچون امیر عابدینی
که اعتقاد دارند دولت باید قیمت پایه فروش را کاهش دهد:
«قیمت پایه که تغییر نکرده اما قســط اول پرداخت از 40
درصد به 20درصد کاهش یافته و مدت زمان بازپرداخت نیز
دو برابر شده است .در واقع خریدار برای اینکه اقساط را در
مدت زمان دو سال پرداخت کند در زمان چهار سال به دولت
بر می گرداند ».در حالی که به نظر می رســد این واگذاری
بزرگ به این زودی انجام نخواهد شد مجلس نیز وارد عمل
شــده و کارگروهی را مامــور نظارت کرده تا ایــن واگذاری
تسریع شــود .حســن زمانی ،رئیس این کارگروه است .او
می گوید« :طبــق قانون مصوب ،از طریــق مزایده این دو
تیم واگذار می شــوند .اگر این باشگاه ها خصوصی شوند،
وزارتخانه بــه هیچ وجه حق دخالــت در هیات مدیره انها را
ندارد ،کسی که سرمایه گذاری می کند ،خودش باید اختیار
عمل مدیریت باشگاه را داشته باشد ».اما بعد از لغو مزایده
رسمی دو باشگاه استقالل و پرســپولیس به دلیل انچه که
عدم استقبال از سوی متقاضیان اعالم شده بود مسئوالن
ســازمان خصوصی ســازی و هیات واگذاری بررسی های
تازه ای را در این باره انجام دادند .حاال شرایط جدید مزایده
دو باشگاه مورد بررســی و تصویب قرار گرفته است .جعفر
سبحانی ،مشاور رئیس سازمان خصوصی سازی در این باره
می گوید« :یکی از نکته های این اطالعیه این اســت که
خریدار از شرایط جدید واگذاری این دو باشگاه مطلع خواهد
شد .بر این اساس در قیمت پایه واگذاری دو باشگاه تغییری
ایجاد نخواهد شــد و همان مبلغ ۲۹۰میلیارد تومان که در
مرحله نخست در نظر گرفته شــده بود این بار هم مبلغ پایه
همان است اما در شرایط واگذاری تسهیالت تازه ای ایجاد
شده است .قبال اعالم شــده بود که خریدار باید ۴۰درصد
مبلغ کل را نقد پرداخت کند و ۶۰درصد باقی مانده باید طی
چند قسط در دو ســال در اختیار دولت قرار گیرد اما اکنون
شــرایط به گونه ای شــده که در مرحله اول ۲۰تا ۳۰درصد
مبلغ کل باید نقد پرداخت شــود و مابقی مبلغ کل طی ســه
تا چهار ســال به دولت پرداخت خواهد شد که فکر می کنم
این شــرایط انگیزه خوبی را در بین خریداران ایجاد کند».
باشگاه های استقالل و پرسپولیس در حالی اماده واگذاری
می شوند که در اردوی سرخ ها حاشــیه ها همچنان بر متن
غلبه دارد .همه چیز تحت الشعاع یک بازداشت قرار دارد؛
بازداشت حمیدرضا سیاســی .مردی که امیر خادم او را به
پرسپولیس اورد و حاال همه سعی خود را به کار گرفته تا این
دوستی را کتمان کند .در حالی که در لحظات اولیه بازداشت
حمیدرضا سیاسی ،مشــکالت مربوط به مدیریت گذشته
باشگاه پرسپولیس ،عامل اصلی این بازداشت معرفی شده
بود اما هر چقدر که از زمان این بازداشت می گذرد بیشتر این
گمانه مطرح می شود که او به دالیل دیگری در بازداشت به
ســر می برد .زمزمه های مبنی بر ارتباط مدیرعامل پیشــین
پرســپولیس با عناصر مشــکوک به گوش می رسد که البته
می تواند یکی از دالیل بازداشت سیاسی باشد .هر چند این
موضوع هنوز از ســوی مقامات قضایی و امنیتی مورد تا ئید
قرار نگرفته است .این پرونده انقدر سر و صدا به پا کرد که
خواجه وند ،منتقمی کالنی ســه عضو دیگــر هیات مدیره
پرسپولیس به دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شدند تا به
سواالتی پاسخ بدهند .با این حال طوالنی شدن بازداشت
سیاسی ،موجب شده تا گمانه زنی های فراوانی در خصوص
علت این ماجرا دهان به دهان بگردد .اولین دلیل که برای
بازداشت حمیدرضا سیاسی مطرح شد دم دست ترین دلیل
بود .محمد رویانیان و مدیریت قبلی باشــگاه پرســپولیس
باتوجه به بسته نشدن پرونده والیبالیست ها و کشتی گیران
خیلی زود از سوی رسانه ها به عنوان عامل بازداشت سیاسی
مطرح شــدند .حتی در همان لحظــات ابتدایی خبری هم
روی خروجی خبرگزاری فارس رفت با این تیتر که «به خاطر
شکایت والیبالیست ها ،کشــتی گیران و اسپانسر بازداشت
شدم»؛ اظهارنظری که خیلی زود از سوی خیلی ها تکذیب
شــد .اما ماجرا وقتی پیچیده تر شــد که قهرمان شجاعی،
وکیل اسپانسر سابق پرسپولیس در اولین روزهای بازداشت
سیاسی اعالم کرد که مدیرعامل باشگاه پرسپولیس به دلیل
شکایت این شــرکت و به خاطر قراردادی که سیاسی ان را
کاغذپاره می خواند بازداشــت شده است .او گفت« :اصل
ماجرا این است که موکل من شکایتی از مدیرعامل باشگاه
پرسپولیس داشت که قرار بود او روز چهارشنبه برای پیگیری
این موضوع بیاید که این مســاله به روز شــنبه موکول شد و
پس از تفهیم اتهام قرار بازداشت برای سیاسی صادر شد.
البته این مساله شامل حال امیر خادم و علیرضا رحیمی هم
می شود چون این دو نفر هم زیر قراردادی که منجر به این
تخلف شده را امضا کرده اند .به طور مثال شما یک پراید را
به شش نفر بفروشید و این دقیقا می شو د کالهبرداری .البته
این مساله با تشخیص بازپرس و مرجع قضایی است چرا که
تفهیم اتهام اولین کاری اســت که انجام می شود و سپس
باتوجه به نوع اتهام توســط بازپرس یا مرجــع قضایی قرار
مناسب صادر می گردد».
ورزش
شکست جریان لمپنیزم برابر کی روش
رویداد2
مهم ترین اتفاق فوتبال در سال 93
کی روشمی ماند؛اینیکیازمهم تریناتفاقاتفوتبال
در ســال 93بود؛ وقتی بعد از جام جهانی حتی فشــار وزارت
ورزش بر فدراســیون فوتبال هم باعث نشد تا علی کفاشیان
اینمربیراکناربزندوحتیوقتیپسازحذفازجام ملت های
اســیا رئیس فدراســیون فوتبال باز هم به ادامه همکاری با
کارلوس کی روش تاکید کرد.
تصمیم مهم کفاشیان
ابقای کی روش؛ در واقع این مهم ترین تصمیم رئیس
فدراسیون فوتبال در سال 93بود انجا که سرنوشت کاری خود
را با مســاله ماندن یا رفتن این مربی بی ارتباط نمی دانست.
وقتی تیم ملی از جام جهانی برگشت خیلی ها تصور می کردند
فشــارهای وزارت ورزش و در راس ان مخالف خوانــی دکتر
گودرزی باعث عقب نشــینی علی کفاشــیان خواهد شد ،اما
رئیس فدراسیون فوتبال سرسخت تر از وزیر ورزش بود .وقتی
در اوج فشارها می گفت« :با کی روش ادامه می دهیم ».این
تصمیمسختموردانتقادوزارتورزشقرارگرفت.پیغام های
متعددی به فدراسیون فوتبال رسید اما موضع علی کفاشیان
تغییر نکرد .او به خوبی می دانست که با تغییر دادن این مربی
خودش هم باید قید ریاست در مهم ترین فدراسیون ورزشی
کشور را بزند .به همین دلیل از موضع خود عقب نشینی نکرد.
اگرچــه وزارت ورزش اخرین و مهم ترین راهــکار خود برای
عبور از کــی روش را امتحــان و تاکید کرد که به فدراســیون
فوتبال پول قرارداد کی روش را نخواهــد داد اما با همه اینها
کفاشیان بر ماندن کی روش اصرار کرد .این مربی را حفظ کرد
و نزد افکار عمومی بیشتر از قبل محبوب شد .علی کفاشیان
اما با کی روش شــرط کرده بود که در جام ملت های اسیا باید
نتایج خوبی کســب کند و البته بازیکنان جوانی را به تیم ملی
دعوت کند .کی روش نیز با دعوت از چنــد بازیکن جوان در
جام ملت ها جوانگرایی را در دستورکار خود قرار داد .موضوعی
که خیلی از مخالفان کی روش با اشــاره به ان می گفتند این
مربی پرتغالی فقط از ستاره هایی با سن باال استفاده می کند
و جسارت استفاده از بازیکنان جوان را ندارد .کی روش اما به
مخالفانش نشان داد که در این مورد از خیلی از مربیان ایرانی
جسورتر است.
سابقه مخالف خوانی ها علیه کی روش
مثلث | شماره 256
ورزش
کی روشدرحالیماندنیشدکهنهتنهابخشعظیمی از
مربیان داخلی بلکه وزارت ورزش نیز خواهان عدم همکاری
فدراسیون فوتبال با این مربی پرتغالی بود .وزیر ورزش به هیچ
وجهموافقادامههمکاریباکی روشنبود.نهپسازبازگشت
ایرانازبرزیلونهپسازحذفایرانازجامملت هایاسیا.در
همان مقطع نصرالله سجادی نیز با دیگر مسئوالن وزارتخانه
همراه شــد و حتی یک بار درباره کی روش با تحکم ســخن
گفت و از این مربی خواست که در حیطه اختیارات مربوط به
خودش صحبت کند نه فراتر از ان .در واقع معاون وزیر ورزش
در حالی سعی داشت خود را طرفدار استقالل رای فدراسیون
فوتبالنشاندهدکهدرعینحالهمانواکنش هایتندوزیر
ورزش را انتخــاب کرد .این در حالی بود که پس از بازگشــت
تیم ملی از جام جهانی برزیل وزیر ورزش از شــیوه مربیگری
کی روش انتقــاد کــرد و ان را فوتبالی صرفــا دفاعی خواند؛
«تیم ملی ما فقط دفاع کردن را یاد گرفته و به نظر من با این
مربی به جایی نمی رسیم ».اما مخالف خوانی وزیر ورزش نیز
بی فایده بود ،چون علی کفاشــیان قصد داشت کی روش را
نگه دارد .کفاشیان گمان می کرد که تیم ملی با کی روش به
قهرمانی اسیا می رسد و در صورت موفقیت تیم ملی از مزایای
برنده شدنبهخوبیبهره مندخواهدشد.اماایناتفاقرخنداد.
ماجرا وقتی جالب تر شد که کی روش طوری از جام ملت های
اسیا خداحافظی کرد که در بازگشت به تهران مردم مثل یک
قهرمان از او و شاگردانش استقبال کردند .به دنبال این موج
حمایتیازکی روش،علیکفاشیاننیزپیرامونماندنیارفتن
کی روشازتیم ملیفوتبالایرانواکنشبهموقعینشانداد:
«کی روشبهفدراسیونفوتبالامدهوگزارشخودرابهماارائه
داده .همچنین او اعالم کرده که برای اماده ســازی تیم ملی
برای صعود به جام جهانی ۲۰۱۸به چه چیزهایی نیاز دارد».
این اظهارنظر بدان معنا بود که رئیس فدراسیون فوتبال قصد
دارد با کی روش ادامه دهد.
بنابراینوقتیفشارمنتقدانبیشترشداینعلیکفاشیان
بود که اب پاکی را روی دســت مخالفان کــی روش ریخت و
گفت« :ما با سرمربی تیم ملی قرارداد داریم و اینگونه نیست
که بخواهیم یکطرفه همه چیز را به هم بزنیم .خودتان دیدید
که پس از ورود تیم ملی به ایران چه استقبال باشکوهی از ملی
پوشان انجام شد و این یعنی مردم از تیم ملی راضی هستند.
اگرچه با ان اتفاقات و بدشانسی ها نتوانستیم به نیمه نهایی
صعودکنیم».
به نظر می رسید علی کفاشیان بیش از هر کس دیگر از
موجیکهبهمنظورحمایتازکی روشبهراهافتادهبودرضایت
داشت .واقعیت این بود که اســتقبال از کی روش و تیم ملی
به گونه ای رقم خورد که مخالفان کی روش و انهایی که قصد
داشتند پروژه برکناری این مربی را به سرانجام برسانند در حالت
اچمز قرار گرفتند .هر چند وزیر ورزش باز هم بر مواضع خود
پافشاری کرد؛ انجا که به نظر می رسید گودرزی نه عالقه مند
به ادامه فعالیت کفاشــیان در فدراســیون فوتبال است و نه
عالقه مند به ادامه همکاری کی روش با تیم ملی؛ «اگر یک
تیم فوتبال برتر داشته باشد ،قضاوت داور عملکرد ان را تحت
تاثیر قرار نمی دهد .به نظرم ســطح فوتبال ما همین است.
به نظر شما داور کجا می تواند در یک بازی اعمال نظر کند؛
جایی که تیم برتر و یا همسطح حریفش باشد؟! اگر تیم برتر
باشد که تحت تاثیر قضاوت داور قرار نمی گیرد .باید ساختار
مدیریت ،مربیگری ،اموزش و موارد دیگر تغییر کند و نگاه ها
همازنتیجه گراییعوضشود».اینکنایه هامستقیمامتوجه
علی کفاشیان و کارلوس کی روش بود اما از یک جایی به بعد
ورق برگشت .انجا که رئیس جمهوری از تیم ملی حمایت کرد
و به طور مشــخص از نمایش ابرومندانه ایران برابر ارژانتین
در جام جهانی سخن به میان اورد .دکتر روحانی به تمجید از
تیم های ملی والیبال و فوتبال پرداخت و در حالی که بسیاری
از عملکرد تیم ملی در جام جهانی رضایت ندارند ،وی تلویحا
از تیم کی روش تمجید کرد .او گفت« :خوشحالم در دولت
یازدهم که هنوز به یک ســال و نیم نرسیده بخت و اقبال با ما
همراه بــود و ان روزهایی که مردم برای پیروزی سیاســی در
سراسر کشور شــادمانی می کردند از صعود ورزشکاران ما در
جام جهانی خوشحال بودند .همه ان پیروزی های قهرمانان،
فوتبالیست هاووالیبالیست هاوسایرورزشکاراندرصحنه های
جهانی باعث شــد همه مردم به خود ببالند .صدها میلیون یا
میلیاردها نفر بازی ورزشــکاران ما در برابر ارژانتین را دیدند و
تحســین کردند .بازی خوب حتی اگر با پیروزی همراه نباشد
برای ما برد است».
شــاید اگر پای محبوبیت کی روش نــزد افکار عمومی
نبود این مربی لحظاتی پس از سوت پایان دیدار ایران -عراق
اخراج شده بود .همان روزها که محمود گودرزی کفاشیان را
به اتاقش راه نداد و البته گفته شد تلفن او را هم جواب نداده
اســت .اما چرا کی روش نزد افکار عمومی محبوب است؟ او
رفتارهای یک ستاره را دارد ،او یک روانشناس خوب با ظاهری
اراستهوخوشخندهاست.حرف هایشرادرقابساده ایبیان
می کند ،پیچیده حرف نمی زند .اما تصور دیگری هم در این
باره وجود دارد؛ تصوری که البته اثبات نشده اما به نظر می رسد
مهمترینرازمحبوبیتکی روشعدمسازگاریمردمورسانه ها
با برخی مربیان داخلی اســت .در واقع مردم از برخی مربیان
داخلی بیزار هستند .امروز در جامعه ایرانی خیلی ها هستند که
دوست ندارند مربیان نوچه پرور در صدر بنشینند .بنابراین باید
پذیرفت که جنتلمن بودن کار دشــواری است .کی روش باز
هم سرمربی تیم ملی فوتبال کشورمان خواهد بود ،با رفتارها و
واکنش هایی که تنها مختص خود اوست.
235
ورزش
این اتفاق رخ نداد و کبدی کاران ایران در عین شایستگی از
کسب مدال طال بازماندند.
ر
وید
ا
د
3
بوکس در فینال
در بوکس با وجود تمام ناداوری هایی که صورت گرفت،
دو نماینده ایران در فینال حضور پیدا کردند که این حضور بعد
از نتایج ضعیف بازی های اســیایی گوانگجو حضور مثبتی
بود .نکته ای که در مسابقات بوکس وجود داشت مسائل پرده
و مافیای این رشته بود .نکته دیگر عدم نفوذ ایران در بوکس
بین المللی است؛ نکته ای که باعث شده در بسیاری از موارد
حق ورزشکاران ایران نادیده گرفته شود.
عملکرد ضعیف جودو
از فوتبال ناکام تا درخشش کبدی
ورزش
236
مثلث | شماره 256
مروری بر نتایج کاروان ورزشی ایران در اینچئون
بازی های اسیایی در ســال 93با قهرمانی چین پایان
یافت ؛ قهرمانی چین در خاک کره جنوبی .انها با 151طال،
109نقره و 83برنز با اختالف قهرمان شدند و کاروان ورزشی
ایران نیز با 21طال 18 ،نقره و 18برنز در جایگاه پنجم جدول
مدال اوران قرار گرفت .کره جنوبی ،ژاپن و قزاقستان نیز به
ترتیب دوم تا چهارم شدند اما ایران در اینچئون موفق بود.
ی ورزش کشورمان به بازی های اسیایی 2014
کاروان اعزام
اینچئون توانســت رکورد مــدال اوری طال پــس از پیروزی
انقالب اسالمی را در این رقابت ها بشکند ،ان هم در حالی
که نســبت به دوره قبل حــدود 100ورزشــکار کمتر به این
بازی ها اعزام کرده بود .هفدهمین دوره بازی های اسیایی در
اینچئون کره جنوبی برگزار شد .ورزشکاران ایران با کسب 21
ی شکستند.
مدال طال رکورد کسب طال را در بازی های اسیای
در اینچئون کاروان ورزش ایران عملکرد بهتری نســبت به
گوانگجو از خود نشان داد.
کاروان ایران در بازی های اســیایی 2010گوانگجو
در حالی به بیست مدال طال رسید که با 362ورزشکار در ان
بازی ها حضور یافته بود ،اما در ایــن دوره با کاروان کیفی و
تعداد 277ورزشــکار حضور یافت و توانست 57مدال (21
طال 18 ،نقره و 18برنز) کســب کند .در این دوره از بازی ها
تعداد مدال طالی بانوان ایران نیز افزایش پیدا کرد و در کل
مدال های کاروان ایــران در مدال های طال و نقره افزایش
داشت .در گوانگجو کاروان ایران 20طال 12 ،نقره و 25برنز
کسب کرد و در اینچئون به 21طال 18 ،نقره و 18برنز رسید.
19مدال طالی اقایان در دوره گذشته در این دوره نیز تکرار
ال بیشتر به دست اوردند.
شد و بانوان توانستند یک مدال ط
امار می گوید بهترین نتیجه بازی های اســیایی بعد از
انقالب کسب شده است .همچنین رشته های مدال اور به
نسبت رشد چشمگیری داشتند .ورزش زنان ایران در این دوره
از مسابقات بهترین نتیجه تاریخ حضور خود در یک مسابقه
بین المللی را کســب کرد و این بدان معناست که بازی های
اسیایی اینچئون را می توان نقطه عطف تاریخ ورزش ایران
نامید .چه انکه از نظر کمی و کیفی امــار می گوید بهترین
دستاورد ورزشی برای ایران در مسابقه ای باتوجه به میزان
هزینه ها ،تدارکات ورزشــی و نظرســنجی ها به دست امده
است .اینچئون برای ورزش ما خوش یمن بود .به طوری که
نخستین مدال طالی تاریخی رشته تیمی والیبال نیز در این
دوره از بازی ها برای ایران حاصل شد .اخرین طالی تیمی
ایران در بازی های اسیایی برای فوتبال و نسل طالیی اش
بود که در سال 2002به دست امده بود.
قایقرانی
قایقرانی بانوان یکی از رشــته هایی بود که توانســت
تعداد مدال هایش را نسبت به دوره قبل بیشتر کند .اگرچه در
بین قایقرانان ورزشــکار طالیی نبود ،اما روئینگ ،کایاک و
اساللوم عنوان دار شدند .در دوره قبلی در سال 2010ایران
در اساللوم و اب های ارام مقامی نداشت.
فوتبال ،ناکام و بداخالق
کاروان ایران در بازی های اســیایی بــا دیدار تیم ملی
امید فوتبال ایران مقابل ویتنام کار خود را اغاز کرد .تیم ملی
امید ایران مقابل ویتنام با نتیجــه غیر قابل باور چهار بر یک
شکســت خورد تا خیلی زود امیدها از این تیم برای کســب
مدال از بین برود .ایران در دیــدار دوم و اخر خود در مرحله
گروهی به مصاف قرقیزستان رفت؛ عملکرد بازیکنان در این
مسابقه هم بسیار ضعیف بود تا شاگردان نلو وینگادا با قبول
یک شکست و کسب یک تساوی در نهایت در این گروه سه
تیمی در جایگاه سوم قرار بگیرند و حذفی زودهنگام و ناباورانه
داشته باشند .تیم ملی امید یکی از ضعیف ترین نمایش های
تاریخ خود و یکی از ضعیف ترین نمایش های نماینده های
ایران را در این مسابقات ارائه کرد.
کبدی کاران شایسته
کبــدی کاران ایــران عملکرد خوبــی در ایــن دوره از
بازی های اسیایی داشتند و به نوعی شایسته قهرمانی بودند.
ملی پوشان کبدی ایران در بخش زنان و مردان نشان دادند
که اگر کمی تمرکز خود را بیشتر حفظ کنند می توانند هند را
هم پشت سر بگذارند و بر سکوی قهرمانی اسیا تکیه بزنند اما
جودوی ایران هم نتیجه بســیار بــدی گرفت و از پنج
نماینده ای که در این رقابت ها داشــت حتــی یک برنز هم
نگرفت! جودوکاران در شرایطی عملکرد ضعیف داشتند که
حتی در اعزام انها نیز انتقادهایی وجود داشت اما مسئوالن
این رشته قول مدال دادند .در این رشته نیز نیاز شدید به مربی
با دانش احساس می شد چرا که در غیر این صورت مشکالت
جودو حل نمی شــود .تیم ملی جودوی ایران با ترکیب پنج
نماینده راهی بازی های اسیایی شد که در پایان این رقابت ها
هیچ مدالی به جودوی ایران نرســید و این رشــته با ناکامی
بزرگی روبه رو شد.
پسرفت قایقرانی
عملکرد این رشــته باتوجه به مدال های کسب شده
ضعیف تر از دوره گذشته بود .چرا که دو طالی گوانگجو به
یک طال تبدیل شــد اما انها که از وضعیت دو سال گذشته
قایقران ها خبر دارنــد به خوبی می دانند نتایج ورزشــکاران
این رشــته باتوجه به دو ســال تعلیق و بالتکلیف بودن این
فدراسیون تا چند ماه پیش بسیار خوب و قابل قبول بود.
شمشیربازی و یک مدال نقره
شمشــیربازی انتظارها را در بخش انفــرادی براورده
نکرد .ملی پوشان اپه ضعیف بودند اما سابریست ها بهتر کار
کردند با این حال بازهم از رسیدن به مدال انفرادی بازماندند.
به هــر حــال در رقابت های تیمی ســابر ایران خــوب بود و
توانست در نیمه نهایی چین را شکست دهد و برای نخستین
بار فینالیست شود .در فینال هم زور شمشیربازان به قهرمان
المپیک نرسید و نایب قهرمان شدند.
پاشنه اشیل کاروان ایران
کشتی ازاد ایران در اینچئون خوب کار کرد و مدال های
خوشرنگی کسب کرد اما کشــتی فرنگی می توانست بهتر
باشــد .البته نــاداوری دربــاره عبدولی مشکل ســاز بود اما
می توانستیم به جای برنزهای زیادی که کسب کردیم به طال
برسیم .تمام فرنگی کاران ایران به مدال رسیدند اما انتظار
کسب مدال طال بیشتر بود.
کاراته ،موفق
کاراتــه ایران عملکرد خوبی داشــت و اگــر ان اتفاق
ناخوشایند در روز پایانی پیش نمی امد شاید چهار طال برای
این رشته کسب می شــد .تیم ملی مردان و بانوان کاراته با
ترکیب هشت ملی پوش در بازی های اسیایی 2014اینچئون
شرکت کرد که ســهم نمایندگان ایران در این رقابت ها سه
مدال طــا و دو برنز بود؛ نتایجی کــه کامال می توان گفت
درخشان بود.
دوومیدانی
به جز مدال حدادی و رجبــی دو و میدانی کاران ایران
هیچ عنوانی کســب نکردند که باتوجه به تعداد ورزشکاران
نتیجه قابل قبولی نبود .به خصوص در رشــت ه پرتابی مردان
موســوی و مقــدم ضعیف ظاهــر شــدند .انها بــا اینکه در
اردوی بالروس بودند نتوانســتند کاری از پیش ببرند و تمام
پرتاب هایشــان خطا رفت .به طور کلــی دوومیدانی ایران
عملکرد خوبی نداشت.
هندبال
تیم ملی هندبال ایران از نظر نتیجه ضعیف بود چرا که
ی خود را تکرار کند و از رسیدن به مدال بازماند.
نتوانست دوم
مشکالت داخلی به هندبال ضربه زد و این نکته منفی برای
انها محسوب می شد اما اینکه یک تیم جدید با بازیکنانی تازه
وارد عرصه بین المللی شــدند یک نکته مثبت برای هندبال
محسوب می شد .انها با حاشیه های خاص خود به اینچئون
رفتند .برخی ســتاره هایی که در دوره گذشته همت کردند و
ایران را در سکوی دوم قرار دادند در این دوره به دلیل مسائل
انضباطی نتوانستند تیم ملی را همراهی کنند.
بدمینتون ،شنا و پینگ پنگ
بدمینتون ،پینگ پنگ و شنای ایران تنها در اینچئون
حضور داشتند و فاصله زیادی با حریفان داشتند .این رشته ها
برای رسیدن به عنوان راه دشواری پیش رو داشته و دارند.
حسرت بسکتبال
تیم ملی بسکتبال ایران تا استانه قهرمانی رفت اما در
فینال برابر کره باخت و نقره ای شــد .بســکتبال ایران شاید
به خودش باخت .در بسکتبال توقعات براورده نشد؛ تقریبا
همه از بسکتبال توقع مدال طال داشتند ،اما این اتفاق رخ
نداد و کسب خوش رنگ ترین مدال برای بسکتبالی ها در حد
حسرت باقی ماند.
غول با طال بازگشت!
تیم ملی وزنه برداری ایران در بازی های اسیایی 2014
اینچئون تقریبا عملکرد متوســطی داشــت .قبــل از اعزام
تیم ملی وزنه برداری ،مسئوالن فدراسیون از هدف خود برای
کسب دو مدال طال در این بازی ها خبر داده بودند اما تیم ملی
وزنه برداری با تک مدال طالی بهداد سلیمی به کار خود در
این رقابت ها پایان داد.
ووشو با تک مدال طال
تیم ملی ووشوی ایران با 10نماینده در دو بخش ساندا
و تالوی مــردان و بانوان راهی بازی های اســیایی شــد که
حاصل ان یک مدال طال ،دو نقــره و یک برنز بود .در واقع
نتایج ووشو نسبت به دوره قبل افت کرد و با نتایج گوانگجو
قابل مقایسه نبود.
وقتیوالیبالجوربسکتبالراکشید
وداع تلخ با حسین معدنی
رشــته والیبــال در بخش مردان در ســال ۹۳شــاهد
اتفاق های خوبی از جمله کســب عناوین جهانی و اسیایی
بــود .تیم ملی والیبــال ایران توانســت با حضــور در فینال
بازهای اسیایی به مدال طال برسد و نخستین طالی تاریخ
خودش را کسب کند .شاگردان کواچ که از مسابقات جهانی
لهســتان به اینچئون رفته و بســیار خســته بودند سرانجام
طلسم را شکسته و قهرمان بازی های اســیایی شدند .تیم
ایران توانســت تیم های هنگ کنگ ،هنــد ،مالدیو ،قطر،
کره جنوبی ،کویت ،چین و ژاپن را شکســت دهد و قهرمان
شــود .تیم ایران در این دوره از مســابقات تنها دو ســت به
حریفان واگذار کرد؛ یکی برابر کره جنوبی و دیگری در فینال
مقابل ژاپن .شــاگردان کواچ این فرصــت را پیدا کردند که
انتقام شکســت ناباورانه فینــال 2010را در فینال 2014از
ژاپنی ها بگیرند و به اولین مدال طالی بازی های اسیایی خود
در تاریخ والیبال دســت پیدا کنند و پس از ثبت مقام چهارم
لیگ جهانی و ششم قهرمانی جهان در تاریخ ،اخرین مقام
تاریخی خود را در اینچئون به دست اورند .والیبال ایران در
ی شرکت کرد و توانست
سال 93در رقابت های بســیار مهم
عناوین خوبی را کسب کند .والیبال ایران در چند سال اخیر
خود را از قاره اسیا جدا کرده و نگاهی جهانی دارد و به کسب
سکوهای جهانی می اندیشــد؛ جایگاهی که با برنامه ریزی
کنونی خیلی هــم دور از دســترس نیســت .موفقیت های
والیبال ایران در ســال 93بــا قهرمانی تیــم والیبال متین
ورامین در مسابقات قهرمانی باشگاه های اسیا کلید خورد.
بیست وهفتم فروردین 93تیم والیبال متین ورامین ،قهرمان
لیگ برتر ایران توانست در اسیا قدرت نمایی کند و بر بام قاره
کهن بایســتد .تیم والیبال متین ایران در فینال این دوره از
مسابقات که به میزبانی مانیل فیلیپین برگزار می شد مقابل
الریان قطر بــا نتیجه 3بر یــک پیروز شــد و کاپ قهرمانی
باشگاه های اســیا را باالی ســر برد .این دهمین قهرمانی
نمایندگان ایران در مسابقات باشگاه های اسیا بود .اما این
تنها شروع موفقیت های والیبال ایران بود؛ ملی پوشان ایران
در دور مقدماتی لیگ جهانی 2014دو پیروزی و دو شکست
برابر ایتالیا ،دو پیروزی و دو شکست برابر برزیل و دو پیروزی
و دو شکست برابر لهســتان تجربه کردند .شاگردان کواچ
در مرحله نهایی لیگ جهانی نیز یــک پیروزی برابر برزیل و
سه شکست مقابل تیم های روسیه ،امریکا و ایتالیا به دست
ورزش
رویداد4
اوردند و با کســب مقام چهارمی جهان بــه کار خود در این
رقابت ها پایان دادند .در پایان این مسابقات افتخار دیگری
هم برای ایــران رقم خورد؛ عنوان بهترین پاســور رقابت ها
به سعید معروف رسید .در پایان این دوره از مسابقات لیگ
جهانی والیبال اسامی برترین بازیکنان اعالم شد که در این
بین سعید معروف ،کاپیتان و پاســور تیم ملی والیبال ایران
توانســت عنوان بهترین پاســور را به خود اختصاص دهد.
تیم ملی «ب» والیبال ایران نیز البته خود را به جمع چهار تیم
جام کنفدراسیون ها رساند .این تیم در دور مقدماتی موفق به
شکست تایلند ،چین و استرالیا شد.
ملی پوشــان ایران با هدایت پیمان اکبری با کســب
هشت امتیاز و صدرنشینی در گروه دوم این رقابت ها به مرحله
حذفی و یک چهارم نهایی راه یافتند و حریف ژاپن شــدند.
این تیم در مرحله یک چهارم نهایی موفق به شکست سه بر
صفر ژاپن شد و به جمع چهار تیم برتر این رقابت ها پیوست.
تیم ملی «ب» والیبال ایران در مرحله نیمه نهایی حریف هند
شد و ناباورانه سه بر یک مغلوب این تیم شد تا از راهیابی به
دیدار نهایی این رقابت ها بازماند .چهارمین دوره مسابقات
والیبال جام کنفدراســیون اســیا در نهایت با قهرمانی تیم
کره جنوبی به پایان رسید و تیم های هند و قزاقستان نیز موفق
به کسب عنوان های دوم و سوم شدند.
رکورد تاریخی نوجوانان
تیم ملی والیبال نوجوانان ایران بدون ســت باخته و با
پیروزی برابر ژاپن در مسابقه فینال رقابت های نوجوانان اسیا
قهرمان شد که این نخستین بار بود که در تاریخ والیبال اسیا
یک تیم بدون ست باخته قهرمان قاره کهن می شد .پیش از
این نمایندگان ایران شش بار قهرمان نوجوانان اسیا شدند و
این هفتمین قهرمانی ایران در این مسابقات بود.
ایستادن باالتر از امریکا
هجدهمین دوره مســابقات والیبــال قهرمانی مردان
جهان کــه به میزبانی لهســتان برگزار شــد با کســب کاپ
قهرمانی از ســوی تیم ملی همین کشــور به پایان رســید.
در دیدار نهایی مســابقات والیبال قهرمانــی مردان جهان
ملی پوشــان کشــور میزبان با شکســت ســه بر یک برزیل
به عنوان قهرمانی این رقابت ها دست یافتند .تیم ملی والیبال
تیراندازی با کمان
اســماعیل عبادی در دیدار فینال کامپونــد انفرادی
مردان برابر حریفی از هند قرار گرفت و ششمین مدال طالی
کاروان ایران را از ان خود کرد .همچنین بانوان تیرانداز نیز
رکورددار و طالیی شــدند .اولین مدال کاروان ایران که به
رنگ طال بود توسط نجمه خدمتی در تیراندازی کسب شد.
تیراندازی در اینچئون خوش درخشید و یکی از بهترین های
کاروان ورزش ایران بود.
دوچرخه سواری
مثلث | شماره 256
ورزش
محمد دانشــور در مسابقات دوچرخه ســواری کایرین
بازی های اسیایی اینچئون به مدال طالی این بازی ها دست
یافت .او در این ماده در رقابت با دوچرخه ســوارانی از مالزی
(دو نفر) ،ژاپــن (دو نفر) و چیــن این عنوان را کســب کرد.
دوچرخه ســواری اگر چه در اینچئون جزو متوسط ها بود اما
کسبنخستینطالدراینرشتهباعثامیدواری هاییشد.
237
ورزش
مردان ایران هم به مقام ششمی رقابت های والیبال قهرمانی
مردان جهان دست یافت .شاگردان کواچ در اخرین دیدار
خود از ســری پیکارهای جهانی برای تعیین رده های پنجم
و ششــم جهان به مصاف روســیه؛ پرافتخارترین تیم این
مسابقات رفت و با قبول شکست برابر این تیم قدرتمند به مقام
ششم جهان دست یافت و روسیه نیز در رده پنجم مسابقات
قرار گرفت .هفت پیروزی 5 ،شکســت 49 ،ست برده21 ،
ست باخته و کســب مقام ششــم جهان؛ کارنامه پرافتخار
تیم ملی والیبال ایران در ایــن دوره از رقابت های قهرمانی
جهان را رقم زد.
قهرمانی اسیا
مســابقات والیبال هفدهمین دوره بازی های اسیایی
2014در شهر اینچئون کره جنوبی برگزار شد و تیم های برتر
این رقابت ها جایگاه نهایی خود را مشخص کردند .تیم ملی
والیبال ایران که با شکست چین به مرحله نهایی صعود کرده
بود ،در هشتمین دیدار خود در مسابقات والیبال هفدهمین
دوره بازی های اســیایی 2014کره جنوبی بــه مصاف ژاپن
رفت و سه بر یک به پیروزی رسید .والیبال ایران در بازی های
اسیایی سال های ( 1958توکیو) ( 2002 ،بوسان)و 2010
(گوانگجو) به دیدار نهایی راه یافته بود ،اما در کسب مقام
قهرمانی ناکام مانده بود و در دیدار نهایی بازی های اسیایی
( 2014اینچئون) و در چهارمین حضور خود در دیدار نهایی
این بازی ها ،طلســم ناکامی والیبال ایران شکســته شــد.
مردان والیبــال ایران در حالی اخرین مســابقه خود را برای
تیم ملی در ســال 93برگــزار کردند که حــدود 42روز پیش
برای شــرکت در رقابت های قهرمانی جهان عازم لهســتان
شدند و در ان مسابقات خوش درخشیدند و بر اساس اعالم
کمیته مسابقات قهرمانی جهان به عنوان خسته ترین تیم به
لحاظ بیشــترین مدت زمان مسابقه معرفی شدند و با کسب
مقام ششم جهان برای نخســتین بار در تاریخ والیبال به کار
خود در این رقابت ها پایان دادند .پس از ان مردان والیبال
کشورمان مستقیما راهی اینچئون کره جنوبی شدند تا اخرین
ماموریت ملی خود را برای کســب مدال طــا؛ تنها مدال
جامانده اسیایی خود انجام دهند و اخرین مسابقه سال 93را
به بهترین وجه ممکن به پایان رسانند.
جوانان و کسب پنجمین مدال طالی اسیایی
هفدهمین دوره مسابقات والیبال قهرمانی جوانان زیر
20سال اسیا مهرماه 93با حضور 20تیم در میامی بحرین
اغاز شد و ملی پوشان جوان ایران در اندیشه کسب پنجمین
مقام قهرمانی خــود در این رقابت ها بودند که توانســتند به
هدف خود برسند .تیم ملی والیبال جوانان ایران موفق شد
با شکســت 3بر صفر چین در بازی فینــال هفدهمین دوره
مسابقات قهرمانی جوانان پسر اسیا بر بام اسیا بایستد و برای
پنجمین مرتبه مدال طالی این رقابت ها را از ان خود کند.
وداع با مرد دوست داشتنی والیبال
در تاریــخ 10مردادماه بود که یک خبر همه را شــوکه
کرد؛ حســین معدنی ،ســرمربی ســابق تیم ملــی والیبال
ایــران که به دلیــل گرفتگی مجــرای صفرا چنــد روزی در
بیمارستان بستری بود ،دار فانی را وداع گفت .کاپیتان سابق
و خوش اخالق تیم ملی والیبال ایران چندی پیش به دلیل
گرفتگی مجرای صفرا دچار دل درد شد که بعد از مراجعه به
بیمارستان ،پزشکان متوجه شــدند که توده ای راه مجرا را
بسته و با قرار دادن یک لوله مجرا را باز کردند .از عوارض این
عمل ،التهاب پانکراس بود که حسین معدنی با این مشکل
مواجه شد .این التهاب به ریه هم سرایت کرد و باعث اختالل
کار ریه شــد؛ به طوری که سرمربی ســابق تیم ملی والیبال
ایران فقط با دستگاه تنفسی قادر به تنفس بود ،اما سرانجام
و درحالی که پزشــکان و نزدیکان وی از بهبــود حال او خبر
می دادند ،در سن 41ســالگی درگذشت و در تاریخ جاودانه
شد .این مرگ ناگهانی موجب شد تیم ملی بدون مربی خود
در مسابقات حضور پیدا کند و شاگردانش تمام موفقیت ها را
به روحش تقدیم کنند .شــیرینی های والیبال ایران با رفتن
حسین معدنی تلخ شد.
ائتالفناخواستهمربیانجوانعلیهمدعیان
ورزش
238
مثلث | شماره 256
تیم هایشگفت انگیزلیگچهاردهم
لیگ برتر در حالی وارد چهاردهمین دوره اش شد که
خیلی ها گمان می کردند مدعیانی چون استقالل ،سپاهان
و پرسپولیس کورس رقابت برای رسیدن به عنوان قهرمانی
را از ان خود خواهند کــرد و در این دور رقابــت جایی برای
تیم های متوسط نیســت .هر چند تراکتورسازی نیز همواره
در طول سال های اخیر برای کسب عنوان قهرمانی جنگیده
اما قرار گرفتن مربی جوانی همچون رســول خطیبی روی
نیمکت این تیم باعث شــده بود تا خیلی هــا با تردید درباره
موفقیــت تبریزی ها ســخن بگویند .وقتی لیــگ برتر اغاز
شد چند تیم همه را شــگفت زده کردند؛ پدیده ،نفت تهران
و تراکتورسازی.
بعد از چنــد هفته ذوب اهــن نیز به جمــع این تیم ها
اضافه شــد هر چند در ادامه راه دچار فراز و نشیب هایی شد
و نتوانســت همچون نفت تهران خود را بــه باالی جدول
برســاند اما این تیم در حالی به موفقیت دست پیدا کرد که
خیلی ها بابت ســقوط این تیم تقریبا تردیدی نداشتند .اما
با تغییرات فنی در این تیم و نفر اول شدن گل محمدی در
این تیم همه چیز به نفع انها تمام شد و موفق شدند خود را
از بحران خارج کنند.
ماجرای دیگر تیم هایی که از انها نام برده شد اما یک
وجه مشترک با ذوب اهن داشت؛ اگرچه برای نفت تهران ،
تراکتورسازی و پدیده شرایط به گونه دیگری پیش رفت اما
هر سه تیم مربیان جوانی داشتند که عملکردشان باعث شد
تا همگان شگفت زده بازی های لیگ را دنبال کنند .علیرضا
منصوریان در نفت تهران ،رسول خطیبی در تراکتورسازی
و علیرضا مرزبان در پدیده همه نگاه ها را به خود جلب کرده
بودند؛ مربیان جوانی که کمتر کســی انتظار داشت انها با
تیم های شان باالی جدول را از ان خود کنند.
البتــه در ادامــه راه پدیده نتوانســت شــرایط خود را
حفظ کنــد و به میانــه جدول ســقوط کرد اما نفــت تهران
و تراکتورسازی خود را در کورس قهرمانی نگه داشتند .البته
یک اتفاق عجیب در ماه های پایانی سال 93باعث حیرت
اهالی فوتبال شد؛ برکناری رسول خطیبی .این مربی جوان
که خود نیز اذری زبان اســت موفق شــده بود با هواداران
تراکتورســازی رابطه بســیار خوبی برقرار کند و تیمش نیز
بازی های درخشانی از خود نشان می داد اما بعد از نخستین
باخت همه چیز در ایــن تیم تغییر کرد و اولیویرا جانشــین
او شــد؛ موضوعی کــه اتفاقا مــورد انتقاد برخــی اعضای
هیات مدیره باشــگاه نیز قرار گرفت اما از قرار معلوم برخی
دیگر از مسئوالن این باشــگاه عالقه مند نبودند با خطیبی
ادامه دهند.
در نفت تهــران اما ماجــرا کمی فــرق دارد .علیرضا
منصوریان از حمایت کامل مدیران این باشــگاه برخوردار
اســت .از او به عنوان اصلی تریــن گزینه جانشــینی امیر
قلعه نویی در اســتقالل نام برده می شود .نکته جالب توجه
اینکه در کورس قهرمانی علیرضا منصوریان و امیر قلعه نویی
رقابت بســیار نزدیکی را با هم پشت ســر می گذارند .لیگ
برتر در سال 93پر از اتفاقاتی اســت که مربیان جوان انها
را رقم زده اند.
از نجات تیمی در استانه سقوط گرفته تا قرار گرفتن
تیمی همچون نفت تهــران در کورس قهرمانی .همه اینها
بازتاب اعتمــاد به مربیان جــوان در فوتبال ایران اســت.
انجا که علیرضا منصوریان بــدون کمترین ادعا در عرصه
مربیگــری توانمندی هــای خــود را در زمین بــازی و نه در
رســانه ها نشــان می دهد و یحیی گل محمدی که همواره
بدون حاشیه بوده اســت تیمی را در لیگ برتر می سازد که
خیلی ها از ان قطع امید کرده بودند.
یکی دیگر از تیم های شگفت انگیز در سال 93فوالد
خوزســتان بود .پدیده این تیم بی تردید اسکوچیچ است؛
مربی کــه در نیم فصل نخســت لیگ برتر تقریبا اســکلت
اصلی تیمش را بــه دالیل مختلف از دســت داد اما طوری
فوالد را هدایت کرد که به سادگی نشکند .در نیم فصل چند
بازیکن با کیفیت به این تیم اضافه شد اما نکته ای که درباره
این مربی اهمیت دارد این است که در سخت ترین شرایط
ممکن تیمش را در کــورس قهرمانی نگه داشــت .ایا این
تیم ها با مربیان جوانشان در ســال 94بیش از اینها همه را
شگفت زده خواهند کرد؟
ورزش
یکیعلیههمه
واکنش های ضد و نقیض وزارت ورزش در انتخابات روسای فدراسیون ها
حضــور بازنشســته ها در انتخابــات فدراســیون ها
ممنوع! وزارت ورزش و جوانان در حالی موضع خود در قبال
نامزدهای بازنشسته برای حضور در انتخابات فدراسیون های
ورزشی را اعالم کرد که در برخی موارد بر خالف ادعای خود
عمل کرد .وزیر ورزش همــواره تاکید می کنــد که در هیچ
یک از انتخابات روسای فدراسیون ها دخالتی نخواهد کرد
اما برخی واکنش ها از ســوی وزارت ورزش موضوع دیگری
را نشــان می دهد .تاخیر در انتخابات ریاســت فدراسیون
پزشــکی ورزشــی به وضوح از دخالت وزارت ورزش در این
انتخابات خبر می دهد ،انجا که یکی از نامزدهای نزدیک به
وزیر ورزش هفت ماه دیگر با خاطری اسوده می تواند ریاست
این فدراســیون را بر عهده بگیرد .در انتخابات فدراسیون
تنیس این شایســته بود که پیروز شــد .این در حالی بود که
علی قلم سیاه در مجمع انتخاباتی شــرکت نکرد و عسگری
هم به دلیل نداشتن مجوز نتوانست در انتخابات شرکت کند.
اما نکته همین جاســت .تناقض وزارت ورزش در خصوص
برخی افراد انجایی اشــکار می شود که مدیران بلند پایه این
وزارتخانه برای برخی نامزدها در برخی فدراسیون ها مجوز
شــرکت در انتخابات را از دولــت گرفتند امــا در مورد برخی
فدراســیون ها این عمــل را غیر قانونی دانســتند و نامزدی
که مورد عالقه شــان نبود را بــا این توجیه کنــار زدند .البته
سال ها است که سازمان بازرسی کل کشــور در مورد مقوله
ممنوعیت حضور مدیران بازنشسته و دو شغله مواضع خود را
اعالم کرده اما هیچ گاه این قانون در ورزش و در انتخابات
فدراسیون های ورزشی اعمال نشــده است .وزارت ورزش
در مورد همه فدراسیون ها رفتار و واکنشی یکسان نداشت
و همین موضوع باعث شد تا برخی نامزدها انتقادهای جدی
را در خصوص عملکرد وزارت ورزش مطرح کنند .به عنوان
مثال در مورد فدراسیون تیراندازی موضع وزارت ورزش منع
حضور سید مهدی هاشمی در انتخابات این فدراسیون بود.
وزارت ورزش تاکید داشت که هاشمی نماینده مجلس است
و مصداق دوشــغله هایی که نمی توانند در انتخابات شرکت
کنند اما در مورد فدراسیون بسکتبال وزارت ورزش واکنش
دیگری از خود نشــان داد و به طور غیر مستقیم تالش کرد
تا مشحون در فدراســیون بســکتبال باقی بماند .اما یکی
از خبرســازترین فدراســیون ها وزنه بــرداری بــود .انجا که
وزارت ورزش عالقه ای ندارد تا رضازاده در این فدراســیون
رئیس باقی بمانــد .وزارت ورزش می گوید باتوجه به حضور
رضازاده در شورای شــهر او نمی تواند در انتخابات ریاست
فدراسیون وزنه برداری شرکت کند ،اما پس از این مخالفت
،نامه رئیس فدراسیون جهانی وزنه برداری همه را حیرت زده
کــرد .رئیس فدراســیون جهانــی وزنه بــرداری در دخالتی
اشــکار در روند برگزاری انتخابات فدراســیون وزنه برداری
ایران ،تاکید کرد که حســین رضازاده باید رئیس شود .این
اظهارنظر در حالی همه را حیرت زده کرد که موضوع برگزاری
انتخابات فدراســیون های ورزشــی به صورت دموکراتیک
همواره خواسته مسئوالن فدراســیون های ورزشی جهانی
و نهاد هــای بین المللی ورزش بوده اســت اما برخالف این
اصل قانونی و روشــن« ،تاماش ایان» ،رئیس فدراسیون
بین المللی وزنه برداری در دخالتی اشکار و رسمی در نامه ای
به مسئوالن ایرانی انتخاب شدن حسین رضازاده به عنوان
رئیس فدراســیون وزنه برداری ایران در انتخابات اینده این
فدراسیون را خواستار شد .ایان حتی تاکید کرده باید فرصت
انتخاب رقبای رضازاده را کاهش داد و فضایی ایجاد شود که
او حتما بار دیگر رئیس فدراســیون وزنه برداری ایران شود.
این درحالی است که موضوع حسین رضازاده و دوشغله بودن
او بار ها از سوی سازمان بازرسی کل کشور و حتی رئیس این
ســازمان به عنوانی نهادی ناظر بر اجرای قانون و همچنین
وزارت ورزش و جوانــان مــورد تاکید بوده اســت و حتی در
مواردی مشابه ،سازمان بازرسی با اشاره به نص صریح قانون
مانع از حضور افرادی چون احمد دنیامالی و هادی ســاعی
در مجامع انتخاباتی فدراسیون های ورزشی شده است ،اما
اینکه ماجرای رضازاده چرا و چگونه این طور به هم پیچیده و
حتی رئیس فدراسیون جهانی با دخالت در ان ابقای رضازاده
را خواستار شده ،ماجرایی است که باید تامل بیشتری در ان
کرد .به نظر می رسد انتخابات اینده فدراسیون وزنه برداری
فارغ از هر موضوعی ،رقابت قانون و بی قانونی است و باید
منتظر ماند و دید در نهایت نص صریح قانون پیروز خواهد شد
یا بی قانونی .با این حال انتخابات روسای فدراسیون های
ورزشی از این جهت که وزارت ورزش در همه موارد برخورد
و واکنش یکســانی نداشته به محل مناقشــه میان نامزدها
تبدیل شده است.
عقبنشینیکفاشیانمقابلگودرزی
رئیس فدراسیون تغییرات وزارت ورزش را اعمال کرد
مثلث | شماره 256
ورزش
تغییرات در فدراسیون فوتبال؛ این شاید عقب نشینی
علی کفاشــیان مقابــل وزارت ورزش بــود .در روزهایی که
تیم ملی خود را مهیای حضور در جام ملت های اسیا می کرد.
رئیس فدراسیون فوتبال در سال 93در طول کمتر از چند روز
تغییراتی را در فدراســیون فوتبال ایجاد کرد که همه انها به
نوعی دستور وزارت ورزش محسوب می شد .علی کفاشیان
مــرد مهره چینی های پیچیــده در فوتبال ایران اســت و در
همه این ســال ها با چینش های خاص خود توانسته از دل
مجامع مختلف صندلی ریاست خود در فدراسیون فوتبال را
حفظ کند .او اگرچه درباره احتمال رفتنش همواره به نوعی
اظهارنظر کرده که گویی ریاست فدراسیون فوتبال موضوع
پراهمیتی برایش نیســت اما با این حال چه کسی است که
نداند کفاشیان به این سادگی ها ریاست فدراسیون فوتبال را
به جانشینش تحویل نخواهد داد؛ «قرار نیست من تا ابد باقی
بمانم .می دانم حوصله شما رسانه ها نیز سر رفته است .اگر
در این فوتبال افرادی باشند که بتوانند به فدراسیون کمک
کنند من هم خوشحال می شوم و برای رفتن نگرانی ندارم و
امادگی دارم که هر کس می تواند کمک کند به فدراسیون
بیاید کار را به او تحویل دهم».
اما پیش از برگزاری مجمع عمومی فدراسیون فوتبال
بود که پافشــاری و افشــاگری برخــی اعضــای مجمع در
خصوص تخلف های صورت گرفته در فدراســیون موجب
شد تا مجمع برای علی کفاشــیان به یک جلسه ویژه تبدیل
شود .مجمعی که پیش از ان و طبق شنیده ها با نامه اعضای
هیات رئیسه به وزیر ورزش در خصوص عدم صالحیت علی
کفاشــیان برای اداره فدراســیون فوتبال همراه شده بود.
با این حال جلســه مجمع در حالی برگزار شــد که سجادی
به عنوان نماینده وزارتخانه کمترین مشارکت و تاثیرگذاری
را در ان داشت و حتی نســبت به برگزاری غیرقانونی مجمع
فوق العاده هم که بعدها مورد انتقاد ناظران جلسه قرار گرفت
نیز واکنشی نشان نداد.
راز این سکوت و ارامش البته یکی دو روز بعد از مجمع
فاش شد؛ جایی که علی کفاشیان ،هادی ایت اللهی نایب
رئیس اول خود را کنار گذاشــت تا در کنــار برکناری فریده
شــجاعی و دکتر هاشــمیان موجب تغییرات فدراســیون
شــود .خیلی ها تغییرات در فدراســیون را تا هفده کرســی
عنوان می کردند که در صدر انها مهدی محمدنبی ،دوست
صمیمــی و مغز متفکــر جریان کفاشــیان قرار داشــت .با
اندکی وقفه نســبت به تغییرات اولیه نبی هــم از کار برکنار
شــد تا بر همگان ثابت شود که علی کفاشــیان برای باقی
ماندن در پســت ریاســت خود حتی از دوســتان صمیمی
خود هم می تواند عبور کند اما شــاید خود علی کفاشــیان
هم فکرش را نمی کــرد که به رغم این عقب نشــینی ها هم
باز جایــی برای او نباشــد و همچنــان صحبــت از برکناری
او در میــان باشــد .علی کفاشــیان بــه صــورت قانونی تا
یک ســال دیگر رئیس فدراســیون فوتبال ایران است اما
شــرایط برایش به گونه ای رقــم خورده که باقــی ماندنش
در این پســت حتی تا ماه های اینــده در هالــه ای از ابهام
قــرار دارد .نزدیک تریــن ســناریو بــرای برکنــاری علــی
کفاشــیان به انتخابات نایب رئیســی کنفدراسیون فوتبال
اســیا بســتگی دارد .جایی که با تغییرات صورت گرفته در
ناحیه بندی های AFCعلی کفاشــیان شانس زیادی برای
پیروزی در انتخابات دارد و با در اختیار گرفتن یک پست در
کنفدراسیون فوتبال اســیا قید حضور در فدراسیون ایران
را خواهــد زد .در واقــع خیلی ها معتقدند توافــق میان او و
وزارت ورزش به ایــن صورت انجام پذیرفته که کفاشــیان
تا اردیبهشــت ماه و انتخابات AFCدر پســت ریاست باقی
خواهد ماند و بعــد جای خود را به شــخص دیگری خواهد
داد .حالت دیگری هم وجود دارد؛ علی کفاشیان در سمت
خود تا پایان دوره باقی خواهد ماند و بعــد از ان با برگزاری
انتخابــات مجمع رئیــس جدیــد انتخاب خواهد شــد که
البته شــانس این گزینه چندان باال نیست و در حال حاضر
صحبت در خصوص برکناری کفاشیان در یکی دو ماه اینده
مطرح است .اما موضوع دیگری هم وجود دارد؛ این روزها
این شــایعه بیش از پیش قوت فراوانی گرفته اســت .این
شــایعه اما به کنار رفتن علی کفاشــیان و جانشینی محمود
اسالمیان اشاره دارد .اسالمیان که به تازگی به جای هادی
ایت اللهی بــر صندلی نایب رئیســی فدراســیون نشســته
برخالف واکنش های اولیه اش که در ان از عدم عالقه اش
برای ریاست فدراسیون ســخن گفته در محافل غیررسمی
به عنوان جدی ترین گزینه جانشــینی علی کفاشیان مطرح
است و وقتی نامش مطرح می شود حتی علی کفاشیان هم
به صورت تلویحی از رفتن سخن می گوید .باید دید در سال
94چه اتفاقی برای فوتبال رخ خواهد داد؟ در سال 93همه
نزدیکان کفاشیان از فدراسیون رفتند به جز خود او.
239
دیدار با سیما
کاله قرمزی
سری جدید در سال 94
مجموعــه نوروزی «کاله قرمــزی و اقای مجری»
چند ســالی اســت که در ایام نــوروز میهمــان خانه های
ما می شــود .این مجموعه در ســال های اخیــر همواره
بــا اخبــاری درباره پخش شــدن یــا نشــدنش در نوروز،
عالقه مندانش را تــا اخرین روزهای ســال نگران کرده
و البته در نهایت به پخش رســیده اســت و هر سال یک
عضو جدید را معرفی می کند کــه از ان جمله می توان به
فامیل دور ،پســر عمه زا ،اقای همساده ،دختر همسایه،
دیوی و عزیزم ببخشید اشــاره کرد .کال ه قرمزی یکی از
محبوب ترین عروسک های چند نسل مخاطبان است که
هر سال با اتفاقات تازه ای به تلویزیون می اید تا قصه ای
متفاوت از زندگی عادی مردم روایت کند.
شــبکه دو اعــام کــرده کــه عروســک گردان ها و
صداپیشــه های «کاله قرمــزی» هم اکنــون در ارامشــی
حرفه ای مشغول تمرین نهایی هستند و به زودی ضبط این
مجموعه تلویزیونی اغاز می شــود .ســری جدید مجموعه
«کاله قرمزی» در 22قسمت 45دقیقه ای برای پخش در
نوروز و اعیاد سال 94تولید می شــود .مجموعه تلویزیونی
«کاله قرمــزی» به کارگردانــی ایرج طهماســب که بیش
از 20سال اســت در اعیاد و مناســبت های خاص میهمان
خانواده های ایرانی می شود ،نوروز 94نیز روی انتن شبکه دو
می رود .نکته جالب توجه درباره کاله قرمزی ســال 94ان
اســت که به جای اغاز نوروز ،از ششــم فروردین روی انتن
خواهد رفت .این تمهید به خاطر ان اندیشیده شده که نوروز
امسال همزمان با ایام فاطمیه است.
سازندگان کاله قرمزی هفت قســمت از برنامه را ویژه
پخش در اعیاد مذهبی خواهند ساخت که در طول سال روی
انتن خواهد رفت.
این مجموعــه به کارگردانــی ایرج طهماســب تولید
می شود و او به همراه حمید جبلی نویسندگی ان را نیز بر عهده
دارد .تهیه کنندگی این مجموعه را نیز حمید مدرسی برعهده
دارد .حمید جبلی ،محمدرضا هدایتی ،دنیا فنی زاده ،مرضیه
محبوب ،امیرسلطان احمدی ،بنفشه صمدی ،بهادر مالکی،
محمد لقمانیان ،محمد بحرانی ،عیسی یوسفی پور ،احسان
ی و ...از جمله صداپیشگان این مجموعه هستند.
کرم
البته هنوز معلوم نیســت که طبق روال این ســال ها،
ایا بازهم عروســک جدیدی به مجموعــه تلویزیونی کاله
قرمزی اضافه می شود یا خیر؟ اما در همه این سال ها شاهد
رنگین کمان
ورزش
240
مثلث | شماره 256
پنگول و چرا در نوروز 94
برنامه «رنگین کمان» ویژه نوروز ،94کاری از گروه کودک و نوجوان شــبکه پنج
ک «پنگول» که صداپیشــه ان هومن حاجی عبدالهی است و «چرا»
است که با عروس
میهمان خانه ها می شود.
عروسک «چرا» ســال 81به برنامه «رنگین کمان» امد و حال و هوای تازه ای به
این برنامه داد .عروسک «چرا» با صداپیشــگی ازاده مویدی فرد میان بچه ها محبوب
شد .عروسک «چرا» تا ســال 84در تلویزیون حضور داشت .تا اینکه بعد از تغییرات در
این برنامه عروسک های جدید وارد شدند .بعد از گذشت هشت سال این عروسک راهی
برنامه های شبکه تهران شد.
عروســک «پنگول» برنامه رنگین کمان هم اگر امروز محبوبیــت خاصی در بین
کودکان دارد ،شاید یکی از مهمترین دالیل ان صداگذاری خاص هومن حاج عبداللهی
است .این برنامه در 15قســمت 60دقیقه ای ویژه نوروز 94تهیه و تولید خواهد شد و از
نیمه های اسفند ماه نیز تولید ان شروع می شود .این ویژه برنامه متناسب با حال و هوای
نوروز برای کودکان تولید می شود و عروسک های پنگول و چرا به همراه دیگر بازیگران
این مجموعه در ان حضور دارند .دعوت از میهمان ،گزیده ای از برنامه های نوروز دهه
،60وله و ...از ایتم های رنگین کمان نوروزی است.
بودیم که گروه سازنده کاله قرمزی برای انکه شوخی های
محدودی نداشته باشند و چهره ها و طنز ان چهره ها به تکرار
منجر نشود ،با هوشمندی چند عروسک را با اغراق در مورد
یکی از عادات زشت به خانواده کاله قرمزی اضافه می کنند.
یکی دیگر از مسائلی که باید در مورد کاله قرمزی سال 94
گفت این است که گروه سازنده سعی دارند در سکوت کامل
خبری به تولید این مجموعه بپردازند و جز یک اظهارنظر در
صفحه اینستاگرام یکی از صدا پیشگان ،هیچ حاشیه ای از
این سریال به گوش نمی رسد.
یکــی از جذابیت های دیگر کاله قرمــزی میهمانانی
هســتند که هر ســال در این برنامــه حاضر می شــوند .در
ســال های گذشــته ،چهره های سرشــناس زیادی در این
برنامه حاضر شده اند ،امسال چه کسانی در این برنامه حضور
پیدا می کنند؟ سوالی است که بیشتر اکنون در دنیای حدس
و گمان می تــوان به ان پاســخ داد اما بنیامیــن بهادری در
برنامه بعضیا از تمایل خود برای شرکت در این برنامه گفت و
شایعه ها از حضور یک برنده سیمرغ در برنامه کاله قرمزی
94خبر می دهند.
دنیای پویا
ترکیب عروسک و انیمیشن
شبکه پویا در ایام نوروز یک ویژه برنام ه با عنوان «دنیای پویا» تدارک دیده است .این
ویژه برنامه ،یک مجموعه زنده انیمیشن عروسکی است که بر محور کارتون و انیمیشن
ساخته شده است .در این برنامه چند عروسک در استودیو و در لوکیشن دیگر خارج از ان
با تکنیک stop mosheinبه صورت انیمیشــن در کنار هم و با هم زندگی ونقش افرینی
می کنند.
«دنیای پویا» شامل ۲۶قسمت ۶۰دقیقه ای است که دو روز قبل از عید نوروز پخش
ان اغاز و تا بعد از تعطیالت ادامه خواهد داشت .این مجموعه بر اساس حال و هوای عید
ساخته شده و دارای بخش های زنده و عروسکی و انیمیشن است.
در مجموعه «دنیای پویا» من ،این و اون ،سه عروسک نمایشی به رنگ های ابی،
صورتی و نارنجی هستند که برای کار به یک اســتودیو می ایند .اون ،کمی خوشخواب
است و از هر لحظه ای برای خوابیدن استفاده می کند.
دایی پریا خانم ،مســئول انتخاب عوامل در اســتودیو اســت .او در ابتــدا از این
سه عروسک نمایشــی چندان خوشــش نمی اید و انها را از اســتودیو بیرون می کند و با
شخصیت های انیمیشنی نظیر پت و مت ،فریدون و کاوه در فیلم انیمیشنی ماردوش ،تام
ی شکرستان و غیره مصاحبه می کند و...
و جری ،اسکار ،شخصیت ها
اینجا اینده
برنامه نوروزی با اج رای علی ضیا
ویژه برنامه تحویل ســال شبکه یک ســیما که «اینجا
اینده» نام دارد ،با ایتم های متفاوت و ســتارگان حوزه های
مختلف ساعات پایانی ســال را میهمان مردم ایران خواهد
شد .از بخش های «اینجا اینده» می توان به پخش کلیپ
موسیقی ،مصاحبه با مادران شــهدا و ایران زمین گردی با
اجرای «جواد قارایی» اشاره کرد .در «اینجا اینده» 8فصل
مختلف از اتفاقات مهم حوزه های علــم و فناوری ،معارف
اســامی ،حماســه و دفاع مقدس ،ورزشــی ،اجتماعی،
سیاســی ،فرهنگی و اســتحفاظی با میهمانانی متناسب به
نمایش در خواهد امد و ایران را در سالی که گذشت بررسی
خواهید کرد« .ســید علی ضیا» به عنــوان مجری اصلی با
ستارگان حوزه های مختلف به گفت وگو خواهد نشست و این
سر به راه
سریال نوروزی شبکه 3
سریال «ســر به راه» به کارگردانی ســعید سلطانی در
نوروز ۹۴از شــبکه ســه پخش می شود .مســعود کرامتی،
شهین تسلیمی ،افسانه چهره ازاد ،شقایق دهقان ،ارژنگ
امیرفضلی ،محسن کیایی ،ســیاوش خیرابی ،الناز حبیبی
و… در این سریال حضور دارند.این سریال در 15قسمت
40دقیقه ای در نظر گرفته شــده است .قصه سریال
«ســر به راه» درباره جــوان خالفکار نوپایــی با بازی
ســیاوش خیرابی اســت که به جای زندان ،مجبور به
گذران دوره محکومیت خود در یک موسسه خدمات
اجتماعی می شــود .داستان این ســریال خانوادگی
اســت و قصه جوان پولــدار بی دغدغــه ای را مطرح
می کند که بدون درنظر گرفتن عواقب کارش ،دست
به تفریحی می زند که کار خالف محسوب می شود و
او را محکوم به زندان می کنند که در ادامه محکومیتی
جایگزین را برای او در نظر می گیرند تا در اسایشــگاه
کــودکان بی سرپرســت دوره ای را بگذراند و ...همه
اینها در کنار قصه های خانوادگی کــه اتفاق می افتد کلیت
این سریال را تشکیل می دهد.
سعید سلطانی در خصوص قصه و مضمون این سریال
گفته است« :سر به راه یک قصه اجتماعی گرم همراه طرح
مسائل اجتماعی با فراز و نشیب هایی است و با وقوع اتفاقات
مختلف در طول داستان ،لحظات جذابی را برای مخاطب
ایجاد می کند .این ســریال بــه لحاظ موضوعی مناســبت
خاصی با ایام نوروز ندارد ولی لحظات گرم و سرگرم کننده ای
می تواند در ایام نوروز امســال داشته باشــد و امیدوارم این
مناسبت به خودی خود این فضا و روابط گرم را برای بیننده ها
ایجاد کند ».کارگردان «ستایش» در خصوص تفاوت «سر
به راه» با کارهای قبلی خود این گونه توضیح داده اســت:
««ســر به راه» یک درام اجتماعی به انضمام فضا و روابط
گرم خانوادگی است عالوه بر این دارای نقاط عطف ،باید و
نباید هایی است که تا حاال در تلویزیون به ان کمتر پرداخت
شــده اســت .امیدوارم حاصل کار برای مخاطب جذاب و
الیق ایام نوروزی انها باشد و لحظات خوبی برای مخاطبان
سفر باران
انیمیشنی از شبکه پویا
انیمیشن «سفر باران» کودکان را با مناطق مختلف ایران از جمله زاگرس ،اصفهان
و کاشان اشنا می کند .در این اثر ،داستان سه بچه ابر روایت می شود که از بخار قطرات
اب دریای خزر تشکیل و با وزش باد به سمت جنوب رشته کوه های البرز هدایت می شوند
و دیگر توان بازگشت به دریا را ندارند و به همین خاطر مجبور می شوند تا برای رسیدن به
دریا راهی خلیج فارس شوند.در جریان سفر ابرها از خزر به سمت خلیج فارس کودکان با
مناطق مختلف ایران از جمله زاگرس ،اصفهان و کاشان اشنا می شوند .بر اساس داستان
«سفر باران» قطعات ابر در مسیر حرکت به ســمت خلیج فارس و هنگام گذر از شهر یزد
می بینند که مردم برای طلب باران نماز می خوانند و به همین خاطر تصمیم می گیرند به
جای رسیدن به دریا در این منطقه به صورت قطرات باران فرود ایند« ...سفر باران» در
یک قسمت ۷۰دقیقه ای به کارگردانی مرضیه کاظم زاده برای مرکز پویانمایی صبا تولید
شده است .این انیمیشن نوروز 94از شبکه پویا پخش می شود.
یادگاری
ویژه برنامه ایام نوروز
سری جدید برنامه «یادگاری» به تهیه کنندگی مهران رسام و اجرای مسعود فروتن،
در ایام نوروز پخش می شود .سری جدید برنامه «یادگاری» ویژه ایام نوروز تولید می شود.
این مجموعه برای پخش در ایام عید در حال اماده ســازی است .برنامه «یادگاری» در
ایام نوروز بخش هایی به یاد ماندنی از تولیدات اثار دهه های گذشته با موضوعات عیدی
دادن ،عیدی گرفتن ،دید و بازدیدهای نوروزی و همچنین موضوعات مرتبط با این ایام را
با اجرای مسعود فروتن پخش می کند .طبق برنامه ریزی انجام شده این برنامه قرار است
از ابتدای فروردین ماه تا روز 15فروردین ،همه روزه روی انتن شــبکه ســوم سیما برود.
مجموعه «یادگاری» شامل بخش هایی به یادماندنی از تولیدات سازمان صداوسیما از
دهه 60و 70شامل مجموعه های تلویزیونی ،برنامه های ترکیبی ،کلیپ ها ،گزارش و...
است .در پایان هر برنامه ،از هر هنرمندی که در قسمت های پخش شده حضور داشته
است یاد می شود و تصاویر ویژه ان هنرمند روی انتن می رود.
ســری دوم مســابقه «فرمانــده» بــه کارگردانــی حامد شــکیبا و
تهیه کنندگی حسین افشار در جزیره فارور ضبط شده و ایام نوروز از شبکه
افق پخش می شود .مجموعه «فرمانده» ســری مسابقاتی است میان
دو گروه که در هر قســمت زیر نظر فرمانده ای نظامی به انجام کارهایی
مبادرت می ورزنــد و در نهایت هــر گروهی که بهتر و ســریع تر موفق به
انجام ایتم های از پیش تعیین شده گردد ،برنده خواهد بود .حامد شکیبا،
کارگردان مسابقه فرمانده درباره ساخت سری دوم این مسابقه و تفاوت
ان با سری اول گفت« :سری جدید به لحاظ ساختاری و قوانین مسابقه
تفاوتی با سری اول ندارد و شرکت کنندگان با یکدیگر مسابقه می دهند و
در هر قسمت یک نفر حذف می شود و چند نفر به مرحله نهایی می رسند.
سری جدید در 11قسمت پخش می شود که قسمت اول ان به انتخاب
شرکت کنندگان و اعزام انها برای مســابقه اختصاص دارد و 10قسمت
دیگر مربوط به مسابقه است .در قســمت های ابتدایی بیشتر مسابقات
جسمانی و ورزشــی اســت ،اما هرچه به قســمت های انتهایی نزدیک
می شویم ،رویکرد مسابقه فکری خواهد شد .فرمانده سری دوم ،سردار
محمد ناظریان است .او فرمانده تکاوران دریایی سپاه پاسداران است».
مثلث | شماره 256
سری دوم در شبکه افق
فراهم کند ».الناز حبیبی در مورد ســریال و نقشــش در ان
گفته است« :ایام نوروز امسال با ایام فاطمیه مصادف شده
بنابراین کار طنز و شاد ساخته نمی شــود« .سر به راه» طنز
نیســت ولی در کنار موقعیت های تلخ خود یک شیرینی هم
دارد ولی در مجمــوع کارهای ایام عید بیشــتر مخاطبان را
پای تلویزیون می نشاند و حتی هنگام مسافرت هم تماشای
ســریال های تلویزیونی را از دســت نمی دهند .من در این
ســریال نقش ریحانه دختر کوچک خانواده را ایفا می کنم.
نقش خواهر بزرگتر من را شقایق دهقان بازی می کند.ریحانه
از پــدرش خیلی مراقبــت می کند و کارهــای بانکی
پدر برعهده اوســت ».شــقایق دهقان درخصوص
پذیرش ایفای نقش در این مجموعه تلویزیونی گفته
است« :این مجموعه یک خانواده کامال سنتی را به
تصویر می کشــد که مجموعه مشــکالتی برای انها
رخ می دهد .من هم نقش دختر بزرگ این خانواده با
دو فرزند را بازی می کنم و این نقش بدون پیچیدگی
خاص ،نقش ســاده و پر از مادرانگی است و در واقع
شکل گیری روابط بین پدر و دختر و همسر و فرزندانم
نشان داده می شود ».مســعود کرامتی هم از دیگر
بازیگران این ســریال جنس سریال «ســر به راه» را
این گونه شرح داد« :واقعیت این است که این کار مطابق با
تصوری که از جنس کار طنز در ذهن مردم و مخاطبان وجود
دارد ،نیست .جنس طنز در این مجموعه با مفهوم و تصوری
از این گونه که به واسطه تلویزیون جا افتاده ،تفاوت دارد.
مجموعه «سر به راه» سعی می کند فضای شاد ،سرگرم کننده
و گرمی داشته باشد».
ورزش
فرمانده
برنامه در 9قسمت و شب عید از ساعت 8شب تا 2:30بامداد
میهمان مردم خواهد شد.
ویژه برنامه «اینجا اینده» از هشــت روز قبل از ســال
تحویل روی انتن شــبکه یــک خواهد رفت و هشــت برنامه
متفاوت را به بینندگانش عرضــه خواهد کرد .در روز نهم که
همان روز سال تحویل است «اینجا اینده» از ساعت 8شب
تا 2:30بامداد به ایتم ها و میهمانان مختلف از شــبکه یک
سیما به روی انتن خواهد رفت.
241