ماهنامه مثلث شماره 256 - مگ لند
0

ماهنامه مثلث شماره 256

ماهنامه مثلث شماره 256

ماهنامه مثلث شماره 256

‫تک دوره ای یا دو دوره ای؟‬ ‫سال ‪ 94‬سرنوشت دولت روحانی را‬ ‫تا حدود زیادی معین می کند‬ ‫هفته نامه خبری‪،‬تحلیلی‪ /‬سال پنجم‪ /‬شماره دویست و پنجاه و شش ‪ 23 /‬اسفند‪ 244 /1393‬صفحه‪10000/‬تومان‬ ‫همراه با اثار و گفتاری از‪ :‬سیدرضا اکرمی‬ ‫محمد قوچانی و صادق زیباکالم‬ ‫گفت وگوهایداغ‬ ‫بررســی وقایع ســال ‪ 93‬و چشــم انداز‬ ‫سال ‪ 94‬درگفت وگوهای نوروزی مثلث‬ ‫گفت وگوهای ویژه مثلث با علی اکبر والیتی‪ ،‬علی طیب نیا‪ ،‬علی اکبر صالحی‪ ،‬غالمعلی حدادعادل‪ ،‬عباس عراقچی‪ ،‬مجید تخت روانچی‬ ‫عزت اللــه ضرغامی‪ ،‬احمد توکلی‪ ،‬محمدحســین صفارهرنــدی‪ ،‬علی مطهری‪ ،‬نجات اللــه ابراهیمیان‪ ،‬صادق خــرازی و محمدرضا باهنر‬ ‫سالنامه‪94‬‬ ‫روزهایبهارستان‬ ‫وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی سال‬ ‫پرماجرایی را پشت سر گذاشت‬ ‫جنگپشتمیزمذاکره‬ ‫مثلثیکسالگفت وگویهسته ای‬ ‫را ارزیابی می کند‬ ‫دختران وطن‬ ‫بانوان ورزشکار ایران در سال‬ ‫گذشتهدرخشیدند‬ ‫مساله«مرتضی»‬ ‫چرامرگمرتضیپاشاییتبدیل‬ ‫بهیککمپیناجتماعیشد؟‬ ‫نبایدسربازیراکهبهمذاکره‬ ‫می فرستیدتضعیفکرد‬ ‫گفت وگوی مثلث با علیاکبر والیتی‬ ‫بااقتصاد‬ ‫پوزیتیویستیمخالفم‬ ‫گفت وگوی مثلث با علی طیب نیا‬ ‫همهچیزدرباره‬ ‫مذاکرات ژنو‬ ‫گفت وگوی مثلث با علی اکبر صالحی‬ ‫دوران احمدی نژاد دوره‬ ‫حاکمیتاصولگرایاننبود‬ ‫گفت وگوی مثلث با غالمعلی حدادعادل‬ ‫احتمال توافق از‪ 50‬درصد‬ ‫بیشتراست‬ ‫گفت وگوی مثلث با سیدعباس عراقچی‬ ‫فریب نمی خوریم‬ ‫گفت وگوی مثلث با مجید تخت روانچی‬ ‫انسجامنیروهایانقالبمهم تر‬ ‫ازانتخابرئیس جمهوراست‬ ‫گفت وگوی مثلث با سیدعزت اهلل ضرغامی‬ ‫ظریفچیزیرا‬ ‫نفروختهاست‬ ‫گفت وگوی مثلث با احمد توکلی‬ ‫طرحائتالف اصالح طلبانبااصولگرایان‬ ‫عملیاتروانیاست‬ ‫گفت وگو با محمدحسین صفارهرندی‬ ‫شایدازبرخیاصالحطلبان‬ ‫اصالحطلبترباشم‬ ‫گفت وگوی مثلث با علی مطهری‬ ‫جناح بندیسیاسیمعیار‬ ‫تاییدصالحیتنخواهدبود‬ ‫گفت وگوی مثلث با نجات اهلل ابراهیمیان‬ ‫ازجایی‬ ‫ماموریتندارم‬ ‫گفت وگوی مثلث با صادق خرازی‬ ‫منبازیگرنیستم‬ ‫کارگردانم‬ ‫گفت وگوی مثلث با محمدرضا باهنر‬ ‫تبریک‬ ‫عید نوروز‬ ‫وکذلکجعلنکمامهوسطالتکونواشهداعلیالناس‬ ‫ویکونالرسولعلیکمشهیدا‬ ‫هفته نامه سیاسی‪ ،‬فرهنگی با رویکرد خبری‪ ،‬تحلیلی‬ ‫صاحب امتیاز و مدیر مسئول‪ :‬مصطفی اجورلو‬ ‫سردبیر‪ :‬سعید اجورلو‬ ‫ملت ایران‬ ‫بسم ال ّل ‏ه الرحمن الرحیم‬ ‫یا ُم َق ِّلب ا ْل ُق ُل ِ‬ ‫وب واال ْبصــار یا ُمدَ ِّبر ا َل ِ‬ ‫لیل‬ ‫حول حالناَ‬ ‫ِ‬ ‫َوال َّنهار‪ ،‬یا ُم َح ِّو َل َ‬ ‫الح ْول واالحوال‪ّ ،‬‬ ‫ِالی َا ْح َس ِن ا ْلحال‪.‬‬ ‫تحویل حال ِالی احسن الحال این است‬ ‫که ان‏شاءال ّل ‏ه در این سال نو ما تغییرات روحی‬ ‫بدهیم‪ ،‬یعنی واقعــ ًا تحول بــر ایمان حاصل‬ ‫بشــود‪ .‬و او به این اســت که همان‏طوری که ســیرۀ انبیا از‬ ‫اول تا اخر بوده است که جنگ و صلحشــان برای خدا بوده‬ ‫اســت‪ ،‬هیچ پیغمبری جنگ نکرد ا ّ‬ ‫ال برای خدا و صلح نکرد‬ ‫ا ّ‬ ‫ال برای خدا‪.‬‬ ‫و امسال نوروز ما بین دو عید واقع شده است‪ :‬یکی عید‬ ‫سعید والدت حضرت امام حســین ـ سالم‏ال ّل ‏ه علیه ـ که احیا‬ ‫کنندۀ دین اســام بود از صدر اســام تا اخر الزمان‪ ،‬و یکی‬ ‫هم عید ‪ 15‬شعبان ولی عصر ـ ارواحنا له الفداء ـ که او تا ازل‬ ‫احیا می‏کند دین خدای تبارک و تعالی را‪ .‬و ما امیدواریم که‬ ‫ملت ما در این سال نو به طوری عمل بکند که سیرۀ انبیا بوده‬ ‫است‪ .‬به طوری عمل بکند که سیرۀ اولیا بوده است‪ .‬و عمده‬ ‫این است که هواهای نفس از بین برود‪ .‬انسان در طول عمر‬ ‫‪44- 51‬‬ ‫گفتارها‬ ‫نفهمیدندراستانهسالنو‬ ‫نقشههواییفرهنگ‪،‬درسالیکهنکوست‬ ‫اخالقمساعدتاجتماعی‬ ‫شروعدفاعازهجدهقدمحریف‬ ‫‪52- 116‬‬ ‫گفت وگوها‬ ‫گفت وگوهایویژهمثلثباعلیاکبروالیتی‪،‬‬ ‫علیطیب نیا‪،‬علیاکبرصالحی‪،‬غالمعلیحدادعادل‪،‬‬ ‫عباسعراقچی‪،‬مجید تختروانچی‪،‬عزت اهللضرغامی‪،‬‬ ‫احمدتوکلی‪ ،‬محمدحسینصفارهرندی‪،‬علیمطهری‪،‬‬ ‫نجاتاهللابراهیمیان‪،‬صادقخرازیومحمدرضاباهنر‬ ‫‪118- 151‬‬ ‫سیاست‬ ‫تک دوره ای یا دو دوره ای؟‬ ‫دولتیازدهم؛درمیانگسل‬ ‫روحانیروحیهمشورتیدارد‬ ‫هوابهاریترشده‬ ‫مثلث؛ هفته نامه ای خبری‪ ،‬تحلیلی است که سعی دارد روایتی منصفانه‬ ‫و عادالنه از واقعیت ها ارائه دهد‪ .‬نامش تمثیل و اشــاره ای است به سه‬ ‫ضلع استقالل‪ ،‬ازادی و جمهوری اسالمی‪ .‬مرامش تقویت گفتمان انقالب‬ ‫اسالمی‪ ،‬چارچوبش اســام‪ ،‬انقالب‪ ،‬امام و رهبری‪ ،‬ارمانش گسترش‬ ‫و سیادت اسالم خواهی در سراســر جهان و عزت مسلمانان‪ ،‬توسعه و‬ ‫پیشرفت ایران اسالمی و رفاه مردم شریف ایران و رونق گرفتن عدالت‪.‬‬ ‫مرزش رواداری و تالیف قلوب اهالی انقالب و ایستادگی در برابر مقابالن‬ ‫گفتمانی و عملی نظام و سیاق و مشرب مان نجابت قلم و روزنامه نگاری‬ ‫مومنانه و تالش در جهت رونق گرفتن سنت گفت وگو میان فرهیختگان و‬ ‫نخبگان کشور است‪ .‬امیدواریم که در روایت مان صادق‪ ،‬بر مرام مان مستمر‬ ‫و دائم‪ ،‬بر چارچوب مان مستقر‪ ،‬بر ارمان مان مومن‪ ،‬بر مرزهایمان مراقب و‬ ‫هوشیار و بر سیاق مان استوار بمانیم‪.‬‬ ‫تحریریه‪:‬‬ ‫دبیرتحریریه‪:‬مصطفیصادقی‬ ‫مشاورهنریسردبیر‪:‬یحییپاکدل‬ ‫سیاست‪ :‬مصطفی صادقی(دبیر)‪ -‬علی حاجی ناصری‪ -‬امیدکرمانی ها‬ ‫ی اسالم‬ ‫حنیف غفاری‪ -‬داوود حشمتی ‪ -‬زهره دیانی ‪ -‬مینا عل ‬ ‫فرهنگ و اقتصاد‪ :‬علیرضا بهرامی(دبیر) ‪ -‬فاطمه کریمخان ‪-‬‬ ‫سارا میرشجاعی ‪ -‬شیما غفاری ‪ -‬مسعود نجفی ‪ -‬محمدصادق لواسانی‬ ‫تاریخ و گفتارها‪ :‬مصطفی شوقی(دبیر)‪ -‬زهیر توکلی ‪ -‬حمید عزیزی‬ ‫بین الملل ‪ :‬سعیده سادات فهری (دبیر)‬ ‫دیدار‪ :‬افشین خماند(دبیر)‬ ‫بازار‪ :‬تقی میری (دبیر) ‬ ‫ورزش‪ :‬مهدی ربوشه (دبیر)‬ ‫مبتالی به این هوای نفس است که محتاج به ریاضت است‪.‬‬ ‫و من که گوینده‏ام موفق نشدم به این عمل‪ .‬و من امیدوارم‬ ‫که ملت ایران و همۀ مســلمانان دنیا یک تحولی پیدا کنند‬ ‫در این ســال نو که برای خدا کار کنند‪ .‬برای سلطۀ خودشان‬ ‫نباشد‪ .‬برای پیروزی خودشان نباشد‪ .‬برای هواهای نفسانی‬ ‫نباشد‪ .‬و خداوند ان‏شاءال ّل ‏ه همه را توفیق بدهدکه درراه خدای‬ ‫تبارک وتعالی مجاهدت‏کنند‪.‬وان‏شــاءال ّل ‏ه ایــن روز برهمه‬ ‫مبارک باشد‪ ،‬و خداوند همۀ مســلمین را با هم متفق کند در‬ ‫مقابل کفر جهانی‪.‬‬ ‫والسالم علیکم و رحمه‏ال ّل ‏ه‬ ‫تاریخ‪1368/01/01 :‬‬ ‫محل‪ :‬تهران‪ ،‬جماران‬ ‫‪170- 197‬‬ ‫بینالملل‬ ‫جنگ پشت میز مذاکره‬ ‫توازن مثبت‬ ‫فریبکاری غرب‬ ‫دور شدن «خارج نزدیک»‬ ‫‪198-221‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫ت پرحاشیه‬ ‫وزار ‬ ‫اعتراض علما به وزارت ارشاد‬ ‫نزول؛ از پرده نقره ای تا صفحه شیشه ای‬ ‫معجزه فیلمنامه‬ ‫‪222-239‬‬ ‫ورزش‬ ‫جان سخت‬ ‫کارلوس کی روش‪ ،‬بازنده محبوب!‬ ‫حاال حاالها هستم‬ ‫دختران وطن‬ ‫تک دورهای یا دو دورهای؟‬ ‫سال ‪ 94‬سرنوشت دولت روحانی را‬ ‫تا حدود زیادی معین میکند‬ ‫هفتهنامهخبری‪،‬تحلیلی‪ /‬سال پنجم‪ /‬شماره دویست و پنجاه و شش ‪ 23 /‬اسفند‪ 244 /1393‬صفحه‪10000/‬تومان‬ ‫همراه با اثار و گفتاری از‪ :‬سیدرضا اکرمی‬ ‫محمد قوچانی و صادق زیباکالم‬ ‫گفتوگوهایداغ‬ ‫بررســی وقایع ســال ‪ 93‬و چشــمانداز‬ ‫سال ‪ 94‬درگفتوگوهای نوروزی مثلث‬ ‫گفتوگوهای ویژه مثلث با علی اکبر والیتی‪ ،‬علی طیبنیا‪ ،‬علی اکبر صالحی‪ ،‬غالمعلی حدادعادل‪ ،‬عباس عراقچی‪ ،‬مجیدتخت روانچی‬ ‫عزتاللــه ضرغامی‪ ،‬احمد توکلی‪ ،‬محمدحســین صفارهرنــدی‪ ،‬علی مطهری‪ ،‬نجات اللــه ابراهیمیان‪ ،‬صادق خــرازی و محمدرضا باهنر‬ ‫سازمان اگهی ها‪ :‬تلفن‪0912 - 5169927 :‬‬ ‫چاپ‪ :‬هنر سرزمین سبز‬ ‫توزیع‪ :‬نامه امروز‬ ‫نشانی ‪ :‬تهران‪ ،‬خیابان شهید بهشتی‪ ،‬خیابان پاکستان‪ ،‬کوچه دوازدهم‪،‬‬ ‫پالک ‪ ،24‬واحد ‪1‬‬ ‫تلفن ‪88171506-8 :‬‬ ‫سالنامه‪94‬‬ ‫گرافیک و صفحه ارایی‪ :‬فاطمه قنائی ‪ -‬علی اجورلو‬ ‫و افشین جم‬ ‫پردازش تصاویر‪ :‬هومن سلیمیان‬ ‫عکس‪ :‬امیر طالیی کیوان‪ -‬عدنان جعفری و محمد برنو‬ ‫ویرایش‪ :‬ژیال شاکری ‪ -‬امیر عزیزی و نرگس حاجیلو‬ ‫حروفچینی‪ :‬داود حشمتی‬ ‫مدیر مالی‪ :‬محمد پالیزدار‬ ‫سازمان اگهی ها‪ :‬تقی میری‬ ‫بازرگانی و بازاریابی‪ :‬محمدعلیاجورلو‬ ‫امور اداری‪ :‬محمد شکراللهی‪ ،‬علیرضا اسدالهی‬ ‫انفورماتیک‪ :‬شهرام زحمتی‬ ‫ناظر چاپ‪ :‬بابک اسکندرنیا‬ ‫با تشکر از‪ :‬دکتر اسماعیل تبار ‪-‬دکتر ایت اله ابراهیمی‪-‬دکتر غالمحسن تقینتاج‬ ‫حسین زندی ‪ -‬احمد طالیی ‪ -‬مهندس صدوقی ‪ -‬حسین مجاهدی ‪ -‬حاج اقاتوکلی‬ ‫هادیانباردار‪ -‬منصور شیخ االسالمی‪ -‬دکتر زارعیان ‪ -‬علیرضا حسن زاده‬ ‫سیدحمیدخالقی‬ ‫طراح جلد‪ :‬یحیی پاکدل‬ ‫روزهایبهارستان‬ ‫وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی سال‬ ‫پرماجرایی را پشت سر گذاشت‬ ‫جنگپشتمیزمذاکره‬ ‫مثلثیکسالگفتوگویهستهای‬ ‫را ارزیابی میکند‬ ‫دختران وطن‬ ‫بانوان ورزشکار ایران در سال‬ ‫گذشتهدرخشیدند‬ ‫مساله«مرتضی»‬ ‫چرامرگمرتضیپاشاییتبدیل‬ ‫بهیککمپیناجتماعیشد؟‬ ‫شماره پیامک‪3000411711 :‬‬ ‫مساله «اگاهی»‬ ‫سرمقاله‬ ‫الگوی رفتار ایرانیان به چه سمتی میل پیدا می کند؟‬ ‫سعید اجورلو‬ ‫سردبیر‬ ‫اینها سوال های فوق العاده مهمی هستند؛ ایرانیان‬ ‫چگونه فکر می کنند؟ اکنون و در پایان ســال ســوم دهه‬ ‫‪ 90‬ما با چه جامعــه ای مواجهیم؟ با چه ایرانی ای روبه رو‬ ‫هســتیم؟ چگونه ذهنــی دارد؟ ذهن او‪ ،‬اندیشــه اش و‬ ‫الگوهای رفتــاری اش چگونه شــکل می گیرند؟ چگونه‬ ‫زندگی می کنند؟ ایا ایرانیان تبدیل به انسان هایی مدرن‬ ‫شــد ه اند و با یک فرد مــدرن مواجهیم یــا همچنان فرد‬ ‫ایرانی ذیل جمع سنتی قابل تعریف است؟‬ ‫برای روشن شدن موضوع و شــاید قدم برداشتن در‬ ‫راه پاسخ به این سوال ها کمی درباره شکاف های موجود‬ ‫در جامعه ایران سخن می گوییم؛ شکاف هایی که درون‬ ‫خود نمایی از ذهن و زندگی ایرانیان ارائه می دهند‪.‬‬ ‫‪30‬‬ ‫اگــر بزرگ تریــن ویژگــی جوامــع ســنتی را‬ ‫مستحیل شــدن فرد در جمع و اصالت جمع بدانیم و اگر‬ ‫اصالت فــرد منهای جمــع را اصلی تریــن ویژگی جوامع‬ ‫مدرن بدانیم‪ ،‬اکنــون جامعه ایران جامعــه ای در میانه‬ ‫فردگرایی و جمع گرایی است؛ در مرحله ازهم گسیختگی‬ ‫انتقــال از ســنت بــه مدرنیتــه‪ .‬جامعه ای کــه افرادش‬ ‫چنان تیــری از کمان ســنت رها شــده‪ ،‬هنــوز به هدف‬ ‫مدرنیته نخورد ه اند و ســرگردان در این میانه‪ ،‬راســت و‬ ‫چپ می شــوند‪ ،‬باال و پایین می رونــد‪ .‬ان چنان که امیل‬ ‫دورکیــم توصیــف می کند؛ جامعــه ای در حــال گذار از‬ ‫همبســتگی مکانیکی به همبســتگی انــدام وار‪ .‬در حال‬ ‫گذار از جامعه ای بدون تمایزات داخلی با وحدت شکلی‬ ‫به سمت جامعه ای با تقسیم کار پیشرفته‪.‬‬ ‫جامعه ای در حال حرکت از انومی به همبستگی جدید‪.‬‬ ‫ایا به این همبستگی می توان رسید؟ ایا ان چنان که دورکیم‬ ‫می گفت‪ ،‬ازهم گســیختگی ایــران ســرانجامش مدرنیته‬ ‫است؟ ایا قدرت سنت اجازه می دهد که دنیای مدرن عالوه‬ ‫بر شکل در محتوا هم بر جامعه ایران مسلط شود؟‬ ‫جامعه ایران از ســویی مواجه اســت با سودگرایی‪،‬‬ ‫منفعت طلبی‪ ،‬تنهایی‪ ،‬چالــش در هویت و به تعبیر وبری‬ ‫در حال انتقال از عقالنیت معطوف به ارزش به عقالنیت‬ ‫معطوف به هــدف و از ســوی دیگــر غم غربتــی بزرگ‬ ‫روزهای خوش ســنت را به یــاد فرد ایرانی مــی اورد‪ .‬ایا‬ ‫جامعه ایران می تواند از غم غربت رها شود و به عقالنیت‬ ‫ابزاری برسد؟‬ ‫میل بازگشــت به گذشــته در ایرانیان مایه قوت قلب‬ ‫سنتگرایان است‪ ،‬ان چنان که تغییر سریع جهان در شکل و‬ ‫محتوا خود بزرگترین امیدواری مدرن گرایان است‪ .‬و سوال‬ ‫اخر؛ ایا می شود در محتوا سنتی ماند و در شکل مدرن شد؟‬ ‫سوالی که باید به انتظارش پاسخ اش ماند‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫گفتارها‬ ‫‪ – 1‬جمع گرایی ‪ /‬فردگرایی‬ ‫‪ – 2‬سکوالریسم ‪ /‬شریعت گرایی‬ ‫«زندگی منهای شــریعت»‪ .‬شاید بتوان تعبیرهای‬ ‫دقیق تری دربــاره سکوالریســم به زبان اورد اما کســر‬ ‫کردن شریعت از زندگی روزمره شــاید روایتی درست از‬ ‫زندگی برخی ایرانیان باشد و البته دین را از داوری های‬ ‫فردی‪ ،‬رفتارهــای اجتماعــی‪ ،‬فرهنگی و سیاســی جدا‬ ‫کردن‪ .‬اگر اجتهاد به معنای به روز کردن احکام شریعت‬ ‫و ســهل کردن زندگی مومنانه باشد‪ ،‬نفوذ سکوالریسم در‬ ‫ایران به معنای بی قید شــدن نســبت به رابطه رفتارهای‬ ‫فردی با امور شرعی است؛ نوعی اجتهاد شخصی برامده‬ ‫از حق گرایــی و در تضاد بــا تکلیف گرایی‪ .‬اگــر فقه به‬ ‫واســطه متن و عقل تنظیم کننده اسالم روز باشد و فقیه‪،‬‬ ‫داور میان رفتار فرد و دســتور متن اما انســان سکوالر‪،‬‬ ‫عقل خودبنیاد و نفس خویش پسند را جایگزین می کند و‬ ‫خالء رابطه عاطفی با پروردگار را به جای عبادت با اخالق‬ ‫و معنویت منهای دین پر می کند‪ .‬این گونه انســان ها در‬ ‫بخشــی از جامعه در حــال پرورش اند؛ انســان هایی که‬ ‫دین را برای زمیــن نمی خواهند و زمیــن را عرصه عرف‬ ‫می پندارند نه شرع‪ .‬انسان جدا شــده از شریعت حاصل‬ ‫سکوالریسم اســت که نه فقط در تعریف مصطلح جدایی‬ ‫دین از سیاســت را همراه دارد که جدایی انسان و جامعه‬ ‫از شریعت را در پی خواهد داشــت‪ .‬چنین خطری جامعه‬ ‫ما را تهدید می کند‪.‬‬ ‫‪ – 3‬سبک زندگی غربی ‪ /‬ایرانی – اسالمی‬ ‫بخشــی از جامعه ما غربی زندگــی می کنند‪ ،‬غربی‬ ‫حرف می زنند‪ ،‬غربی می پوشند‪ ،‬غربی می خورند و غربی‬ ‫تفریح می کنند‪ .‬به ویژه در شــهرهای بــزرگ و به ویژه در‬ ‫تهران و به ویژه در باالی شهر تهران‪ .‬بخشی از تهران‪،‬‬ ‫پایتخت ایران نیست‪ ،‬ایینه ای است از زندگی در غرب‪.‬‬ ‫بخشی از ان حاصل شــکاف طبقاتی است و ثروت های‬ ‫رانت گونه و شــاید هم موروثی و شــاید هم حاصل کار و‬ ‫تالش و تولید کــه البته ثــروت‪ ،‬زندگی غربــی را توجیه‬ ‫می کند و طلــب می کند و بخــش دیگــرش حاصل نفوذ‬ ‫فرهنگی غرب که طبقه متوسط ما را فرا گرفته‪ .‬روند این‬ ‫نفوذ البته جایی موجب اشــکال می شود که تکه برداری‬ ‫مثبت از غرب تبدیل به تقلید کامل می شــود و الگوهایی‬ ‫که داشتیم و داریم کامال به باد می روند‪.‬‬ ‫‪ – 4‬سیاست محوری ‪ /‬سیاست زدایی‬ ‫غربی زندگی کردن در ایران فارغ از نقش سیاســت‬ ‫صورت می گیرد‪ .‬ســاختن نوعی فضــای مجازی که در‬ ‫ان دولت و سیاســت و حاکمیــت غایب اســت‪ .‬گذران‬ ‫زندگی با شــبکه های تلویزیونی خارج از مرزهای ایران‪،‬‬ ‫ســفر به دبی‪ ،‬ترکیه‪ ،‬مالزی و تایلند بیشتر از جانب طبقه‬ ‫متوسط و سفر به اروپا و امریکا از جانب بورژواها‪ ،‬سبکی‬ ‫از زندگی را می ســازد که بهترین تعبیر درباره اش شــاید‬ ‫«ایران مــوازی» درون مرزها یا ایران واقعی اســت‪ .‬در‬ ‫این مرزها نگهبانی نه بــا دولت که با اید ه هــا و تفکرات‬ ‫خانواده یا فرد است‪ .‬جامعه و دولت در حد رفع و اضطرار‬ ‫به کار می اید‪ .‬جســم ادمیان در ایران اســت و روح شان‬ ‫در غــرب‪ .‬از پیچیدگی هــای سیاســت فارغ شــده اند و‬ ‫فقط در حد اخبــاری کوتــاه ان را پی می گیرنــد که این‬ ‫نوعی جدا شــدن از جمــع را در پی دارد‪ .‬نوعــی تنهایی‬ ‫و جدایی از دولت‪ .‬این راه و رســم برخــی از افراد جامعه‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫شبکه های اجتماعی‬ ‫بســتر شــکاف های مورد نظر در ایران شبکه های‬ ‫اجتماعی هستند‪ .‬به نوعی هم شــکل و فرم ارتباطات را‬ ‫تشــکیل می دهند و هم در ســاخت محتوا موثرند‪ .‬شکل‬ ‫را تغییر داده ا نــد‪ ،‬چنان چه امروز ایرانیــان بیش از انکه‬ ‫از زبانشــان استفاده کنند از دست هایشــان سود می برند‬ ‫و این چه خبــر بدی اســت بــرای زبان شناســانی چون‬ ‫«سوســور» که زبان را عامل معرفت انسان می دانستند‬ ‫و کســانی چون «گادامر» و «هایدگر» که زبان را خانه‬ ‫انسان می پنداشتند‪ .‬نه در ایران که در جهان اکنون این‬ ‫خانه ویران شده است‪.‬‬ ‫شــبکه های اجتماعی در ایران‪ ،‬مرزها را کوچک تر‬ ‫کرده انــد‪ ،‬دوســتی ها را بی تعهدتر‪ ،‬روابــط را مکانیکی‬ ‫و دیجیتالی کرد ه اند کــه اگر وبر‪ ،‬بوروکراســی را زاییده‬ ‫ساختار سرمایه داری و نگاه دارنده ان می دانست اکنون‬ ‫شبکه های اجتماعی الزمه‪ ،‬عقالنیت ابزاری هستند‪ .‬به‬ ‫تعبیر هابرماســی‪ ،‬اکنون «سیستم» به «زیست جهان»‬ ‫حمله ور شده‪.‬‬ ‫مساله اگاهی‬ ‫باتوجه به شکاف های مورد اشاره‪ ،‬می توان گفت؛‬ ‫«اگاهی» مهم ترین مساله امروز ایرانیان است‪ .‬اگاهی‬ ‫برای زندگی مجازی و فارغ از دولت‪ ،‬برای زندگی عرفی‪،‬‬ ‫برای فربه کردن فردگرایی و ســبک زندگــی غربی‪ .‬اگر‬ ‫دغدغه سکوالر نشــدن جامعه‪ ،‬زندگی با الگوی ایرانی –‬ ‫اسالمی‪ ،‬سیاست زدایی از جامعه و نگرانی جمع گرایی را‬ ‫داریم باید بر اگاهی تمرکز کنیم‪ .‬زمانه بازنمایی توســط‬ ‫دولت های گذشته است‪.‬‬ ‫هر موبایل «اپل» یک رســانه اســت‪ .‬هر گوشــی‬ ‫دارای «اندروید» یک رســانه اســت‪ .‬پس هر فرد‪ ،‬خود‬ ‫رســانه ای دارد کــه قــدرت بازنمایــی را از دولت ســلب‬ ‫می کند‪ .‬واقعیت نه ا ن گونه کــه دولت ها می خواهند که‬ ‫این بار توســط مردم ساخته می شــود‪ .‬بازنمایی به دست‬ ‫افراد جامعه افتاده و اما ایا ذهن هایی که توســط ســبک‬ ‫زندگی غربی ســاخته می شــوند می توانند بازنمایی های‬ ‫درستی داشــته باشــند؟ تاحدودی کار از دست نخبگان‬ ‫درامده و خرد ه روایت هــا اگاهی ها را شــکل می دهند‪.‬‬ ‫اکنون زمان دوگانه اگاهی – نااگاهی نیســت‪ .‬حاال وقت‬ ‫دوگانه اگاهی درســت ‪ /‬اگاهی کاذب است‪ .‬جامعه ایران‬ ‫به سمت اگاه شــدن در حال حرکت اســت‪ .‬در این راه اما‬ ‫انچه پیشــی گرفته‪ ،‬اگاهی کاذب است‪ .‬با مصادیقی که‬ ‫نام بردیــم و با شــکاف هایی که ناشــی از همین موضوع‬ ‫است‪ .‬حاال که تا حدودی درباره اینکه ایرانیان چگونه فکر‬ ‫می کنند‪ ،‬الگوهای رفتاری شان به چه سمتی میل می کند‬ ‫و چگونه زندگی می کنند بحث کردیم باید تا دیر نشده کاری‬ ‫کرد‪ .‬خطر اگاهی کاذب در کمین است‪.‬‬ ‫گزارش ویژه‬ ‫گفت وگوهای داغ‬ ‫در مصاحبه های نوروزی ما چه گذشت‬ ‫مصطفی صادقی‬ ‫دبیر تحریریه‬ ‫شماره اخر ســال مجله بســیار متفاوت اســت‪ .‬باید یک‬ ‫ویژه نامه اماده شود‪ ،‬با مصاحبه های سطح باالتر و گزارش های‬ ‫بهتر‪.‬‬ ‫رقابت عجیبی بین رسانه ها به وجود می اید‪ .‬مثلث امسال‬ ‫تالش کرد تا انجا که ممکن بود‪ ،‬به ســراغ چهره هایی که برای‬ ‫مردم مهم هســتند برود و با انها گفت وگوهای داغ ترتیب دهد‪.‬‬ ‫ثمره این تالش ‪ 2‬ماهه ویژه نامه ای اســت که مقابل شــما قرار‬ ‫گرفتهاست‪.‬یکشمارهپرازگفت وگووگزارشکهانراباافتخار‬ ‫بهشماتقدیممی کنیم‪.‬‬ ‫اقای دیپلمات‬ ‫با حوصله و با دقت به سواالت گوش می دهد و برای پاسخ‬ ‫بهپرسش هاهمیشهبهتاریخمراجعهمی کند‪.‬حافظهبسیارخوبی‬ ‫دارد‪ ،‬یک ذهن دقیق که او را بــه یکی از بهترین دیپلمات های‬ ‫تاریخمعاصرایرانتبدیلکردهاست‪.‬اینخصوصیاتدکترعلی‬ ‫اکبر والیتی موجب می شود که در مصاحبه با او حتما با ناگفته ها‬ ‫و خاطرات جذابی رو به رو شویم‪ .‬از وقتی تیم جدید هسته ای کار‬ ‫خودرابرایمذاکراتشروعکرده‪،‬اوحمایت هایصریحوقاطعی‬ ‫از انها نشان داده است‪ .‬ابایی هم ندارد از اینکه در حمایت هایش‬ ‫به صورت شفاف و مشخص‪ ،‬مقابل منتقدان نظرش را بگوید‪.‬‬ ‫دلیلاینرفتارشراهمدرمصاحبهباماشرحدادهاست‪.‬‬ ‫سیاســت خارجی البته تنها یکی از حوزه هایی است که او‬ ‫در ان فردی شــاخص و مورد توجه اســت‪ .‬دکتر والیتی یکی از‬ ‫مهمترین چهره های اصولگرایان است که اکت های سیاسی و‬ ‫تصمیماتشمی تواندتاثیراتیدرجناحداشتهباشد‪.‬‬ ‫به ســراغ او در بیمارستان مسیح دانشــوری رفتیم؛ جایی‬ ‫در دامنه کــوه در منطقه خــوش اب و هــوا و ارام داراباد تهران‪.‬‬ ‫گفت وگویی متفاوت با او انجام داده ایــم؛ مصاحبه ای با حال و‬ ‫هوایهسته ای!‬ ‫دانشمند هسته ای‬ ‫مصاحبــه ما با یک شــوک اغاز می شــود‪ .‬وقتــی اولین‬ ‫سوال مان را می پرسیم به چشمانمان نگاه می کند و می گوید‪:‬‬ ‫«مگر می خواهید ســواالت هسته ای بپرســید؟ من که خیلی‬ ‫او هــم از جملــه دیپلمات هایــی اســت کــه در زمــان‬ ‫محمود احمدی نژاد بازنشســته شــد و با امدن حســن روحانی‬ ‫بــه محــل کار ســابقش بازگشــته اســت‪ .‬از اعضــای موثــر‬ ‫و اصلــی تیــم مذاکره کننــده اســت اما بســیار کــم مصاحبه‬ ‫می کنــد‪ .‬برخــی معتقدند فرد پشــت پرده ای اســت کــه تاثیر‬ ‫قابل توجهــی در مذاکــرات دارد‪ ،‬مصاحبــه ما بــا دکتر مجید‬ ‫تخت روانچی هم با همین ســوال شــروع شــد‪ .‬اینکه در یک‬ ‫روز با دو عضو اصلی تیم مذاکره کننده مصاحبه داشــته باشــی‬ ‫بســیار جذاب و پرهیجان اســت‪ .‬نکتــه جالب اینکــه در دفتر‬ ‫دکتر مجید تخت عراقچی دو تابلوی نقاشی بسیار زیباست که در‬ ‫دوسویاتاقاونصبشدهاست‪.‬ایننشانازطبعارامومتفاوت‬ ‫او دارد‪ .‬بسیار با سواد و باهوش است‪ .‬محافظه کاری نامشهود او‬ ‫موجبمی شودبه رغمحفظاطالعاتمحرمانهاصالمعلومنشود‬ ‫کهمالحظاتیدرپاسخبهسواالتدارد‪.‬‬ ‫وزیر نهادگرا‬ ‫یکساختمانقدیمی کهدرراهرویانتصاویرتماموزرای‬ ‫اقتصاد از دوران مشــروطه یک به یک نصب شده است‪ .‬وقتی‬ ‫دیدیم خبرنگاران چند رسانه کنار هم نشسته اند و یکی یکی راهی‬ ‫اتاق وزیر می شوند‪ ،‬برای مصاحبه تصمیم گرفتیم سواالتمان را‬ ‫تغییردهیمانهمدراخرینلحظه‪.‬فکرکردیماگرسواالتفنی‬ ‫اقتصادیازدکترطیب نیابپرسیمچیزمتفاوتیعایدماننمی شود‪.‬‬ ‫ازخودششروعکردیمواینکهدردولتخصوصادرتیماقتصادی‬ ‫چهخبراست‪.‬البتهدستاخرسواالتیکهبرایمردممی توانست‬ ‫درحوزهاقتصادمهمباشدراهمپرسیدیم‪.‬‬ ‫سیاستمدار نجیب‬ ‫وجهه مشــترک دفاتری که محل کار او هستند سبز بودن‬ ‫اســت‪ .‬او طبع لطیف و فرهنگی دارد و این مذاق او البته کامال‬ ‫بر وجهه سیاسی اش نیز تاثیر گذاشــته است‪ .‬یک سیاستمدار‬ ‫منصف که جانب ادب و احترام را همیشه در مواجهه با رقبا نگه‬ ‫می دارد‪ .‬دکتر غالمعلی حدادعادل نــگاه امیدوارانه ای به اینده‬ ‫اصولگرایان خصوصا انتخابات اینده دارد‪ .‬او اگرچه نقدهایی بر‬ ‫دولت یازدهم دارد اما می گویــد باید از اقدامات خوب این دولت‬ ‫حمایت کرد‪ .‬مصاحبه با او که در محل فرهنگستان انجام شده‬ ‫حاوینکاتومسائلتازه ایاست‪.‬‬ ‫از جام جم تا پاستور‬ ‫او خودش به تنهایی یک رسانه است‪ .‬روابط عمومی بسیار‬ ‫باالیی دارد‪ ،‬سوال هم که می پرسی با دقت گوش می کند و تمام‬ ‫یک دفتر دنج در انتهای ابان جنوبی‪ ،‬حتما جای مناسبی‬ ‫است برای یک اقتصاد دان که البته بیشتر مواقع وجه سیاسی بر‬ ‫اقتصادی اشغلبهمی کند‪.‬اودراظهارنظرهایشبسیارشجاعانه‬ ‫است و کمتر می بینی که تقیه کند یا محافظه کاری‪ .‬دکتر احمد‬ ‫توکلی از جمله اصولگرایانی اســت که مدافع دکتر محمد جواد‬ ‫کو صریح به ما می گوید‪« :‬ظریف هیچ چیز را‬ ‫ظریف اســت و ر ‬ ‫نفروختهاست‪».‬دکترتوکلیدرمصاحبهبامثلثحرف هایمهمی ‬ ‫همدربارهاصولگرایانوهمدربارهانتخاباتمجلسزدهاست‪.‬‬ ‫نماینده جنجالی‬ ‫مصاحبه با او واقعا ســخت اســت‪ .‬حرف هایی می زند که‬ ‫گاهیدرجانامکان پذیرنیست‪.‬بایدتماممصاحبهرابه گونه ای‬ ‫مدیریت کنی که وارد فا ز خط قرمزی نشوی‪ .‬دکتر علی مطهری‬ ‫مواضع فرهنگی و سیاسی کامال متفاوت از هم دارد‪ .‬در فرهنگ‬ ‫بسیار اصولگرا و در سیاست بســیار اصالح طلب است‪ .‬همین‬ ‫مساله از او چهره ای متفاوت ساخته اســت‪ .‬گفت وگوی ما با او‬ ‫جذاباست‪.‬‬ ‫جناب پارلمانتاریست‬ ‫نکته مصاحبه بــا او این اســت که می توان بــدون هیچ‬ ‫مالحظــه ای ســواالتت را بپرســی و او هــم البته بــدون هیچ‬ ‫مالحظه ای پاســخ هایش را می دهــد‪ .‬بدون اغــراق جزو چند‬ ‫پارلمانتاریستتاثیر گذارادوارمجلسبودهوالبتهخودشمی گوید‬ ‫همیشه تالش کرده کارگردان باشد تا بازیگر‪ .‬محمد رضا باهنر‬ ‫می گویدتغییریدرسیاست ورزی اشندادهوهمانجاایستادهکه‬ ‫قبلازانتخابات‪ 92‬ایستادهبود‪.‬باهنربهمثلثگفتهاستخواب‬ ‫جداییاوازعلیالریجانیتعبیرنخواهدشد‪.‬‬ ‫شیفت به سیاست داخلی‬ ‫جایی در نفت شمالی یک دفتر شیک و دلباز مکانی است‬ ‫که یک دیپلمات با سابقه روزهایش را انجا سپری می کند‪ .‬ذات‬ ‫اصالح طلب دارد‪ ،‬اما در همان دفتر افراد متفاوتی با او مالقات‬ ‫می کنند؛ازقاسمسلیمانیگرفتهتابرخیچهره هایاصولگرا‪.‬‬ ‫دکتر صادق خرازی‪ ،‬حاال که به سیاســت داخلی شــیفت‬ ‫کرده‪،‬باواکنش هایغیر منظرهرفقایسابقشمواجهشدهاست‪.‬‬ ‫یقرارگرفته‪،‬اولینازمونحزب‬ ‫اواکنوندراستانهانتخاباتمهم ‬ ‫او در راه است‪ .‬مصاحبه مثلث با او اگر چه چندان تفصیلی نیست‬ ‫اماازمذاکراتهسته ایتاماجراهای«ندا»رادربر می گیرد‪.‬‬ ‫معتمد جناح‬ ‫خیلی با حوصله و دقیق پاسخ ســواالت را می دهد‪ .‬در هر‬ ‫شــرایطی مصلحت جناح اصولگرایان را مدنظر قرار می دهد و‬ ‫معتقد اســت باید از انتخابات ‪ 92‬عبرت گرفت‪ .‬محمد حسین‬ ‫صفار هرندیمواضعمتعادلوخوبیداردوبرایاصولگرایانیکی‬ ‫از مراجع فکری مورد اعتناست‪ .‬او می گوید باید به یک ائتالف‬ ‫حداکثریفکرکنیم‪.‬مصاحبه ایمفصلبااوترتیبداده ایم‪.‬یک‬ ‫گفت وگویپرازتیتر‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫دیپلمات حزب اللهی‬ ‫بازگشت به ساختمان شماره یک‬ ‫اقتصاددان سیاستمدار‬ ‫سیاست‬ ‫به یکباره به تیم مذاکره کننده اضافه شد‪ .‬حضور باالترین‬ ‫مقامفنیایرانوامریکادرمذاکراتبرایاهلتحلیلوخبرحتما‬ ‫نشانه ای است از ورود پرونده ایران به فاز جدید‪ .‬شاید هم انگونه‬ ‫کهخیلیازمنابعمی گویندزمانرسیدنبهتوافقفرا رسیدهاست‪.‬‬ ‫دکتر علی اکبر صالحی هم دیپلمات اســت و هم یک دانشمند‬ ‫هسته ای‪.‬دفتراوپراستازتصاویرشهداییکهجانشانرابرای‬ ‫صنعتهسته ایازدستداده اند‪.‬پیشازاینسابقهچند مصاحبه‬ ‫با او را داشــتیم‪ .‬این بار هم با او قرار مالقات گذاشتیم در همان‬ ‫دفترش در ســازمان انرژی اتمی‪ .‬جایی که می توان از نزدیک‬ ‫ی گرفته می شود و او در اخرین‬ ‫راکتور تهران را دید‪ .‬تصمیم مهم ‬ ‫لحظات به تیم مذاکره کننده اضافه می شود و البته در این میان‬ ‫قرار مصاحبه ما هم از دست می رود‪ .‬او اما انقدر خوش قول است‬ ‫کهمارا بی نصیبنمی گذارد‪.‬سوال هایمانرابرایاومی فرستیمو‬ ‫اواندکیپیشازپروازبههمهسواالتماپاسخمی دهد‪.‬اظهارات‬ ‫او در این مصاحبه فنی ‪،‬بسیار مهم است و البته حاوی نکاتی که‬ ‫تا کنوندرجاییبهصورترسمیمطرحنشدهاست‪.‬‬ ‫وقت اســت مصاحبه تفصیلی در این حوزه نمی کنم‪ ».‬ما که با‬ ‫انبوهیازپرسش هایهسته ایمقابلنفردومتیممذاکره کننده‬ ‫نشسته بودیم حاال دو راه داشتیم؛ یا به یکباره جنس سواالت را‬ ‫تغییر دهیم یا اینکه برای رسیدن به پاسخ هایمان یک تالش‬ ‫دیگر هم بکنیم‪ .‬سماجت خبرنگاری مان کارمان را راه می اندازد‬ ‫و دکتر سید عباس عراقچی که یک دیپلمات نجیب است ترجیح‬ ‫می دهد به ما پاســخ مثبت می دهد‪ .‬محافظه کارانــه‪ ،‬ارام و با‬ ‫احتیاط تالشمان را کردیم تا انجا که می توانیم نکات دسته اولی‬ ‫را از این بخش گفت وگو به دست اوریم‪ .‬نیمی از زمان مصاحبه‬ ‫که می گذرد‪ ،‬حاال نوبت ما است که نجیبانه رفتار کنیم و جنس‬ ‫سواالت را تغییر دهیم! ســوال های شخصی پرسیدیم‪ .‬اقای‬ ‫دکتر عراقچی هم نکته های جذابــی را مطرح کرد؛ از ماجرای‬ ‫اینستاگرامش تا گروه سه نفره او‪ ،‬دکتر ظریف و دکتر روانچی‬ ‫در وایبر‪ .‬مصاحبه ما با این دیپلمات حزب اللهی بسیار خواندنی‬ ‫و متفاوت است‪.‬‬ ‫پاسخ هایشپرازخبراستازناگفته هاتاحرف هاییکهکمترزده‬ ‫شدهاست‪.‬ازوقتیازصدا وسیمارفته‪،‬درساختمانیدرمحوطه‬ ‫پاستور مستقر شده؛ جایی که در ســال های دور محل جلسات‬ ‫مجمع روحانیون بوده است‪ .‬مصاحبه ما قرار بود با محور فضای‬ ‫مجازی باشد اما مگر می شود یک مصاحبه تفصیلی با عزت الله‬ ‫یداشتهباشیوسراغسیاستوناگفته هایدورانحضور‬ ‫ضرغام ‬ ‫او در صداوســیما نروی؟ ســوال اول را که در مورد حال و هوای‬ ‫این روزهای او پرســیدیم به یکباره از دوران هاشــمی‪ ،‬خاتمی‪،‬‬ ‫محمود احمدی نژاد و حســن روحانی ســر دراوریم و خاطرات و‬ ‫تو نیم مصاحبه که به‬ ‫گفته نشده های او را مرور کردیم‪ .‬دو ساع ‬ ‫پایان رسید به یکباره یادمان افتاد که هیچ سوالی درباره فضای‬ ‫مجازینپرسیده ایم!‬ ‫‪31‬‬ ‫رهنمودهای حکیمانه‬ ‫بخشی از مهم ترین بیانات رهبر معظم انقالب در سال‪93‬‬ ‫فرهنگ به معنای هوایی است که تنفس می کنید‪ .‬اگر این هوا تمیز باشد‪ ،‬یک اثر و اگر‬ ‫کثیف باشد اثر دیگری دارد‬ ‫توافق نکردن بهتر از توافقی است که با منافع ملت ما در تضاد است‬ ‫قاطعانه با تعدی به جنگل ها به هر بهانه ای اعم از هتل سازی و جذب گردشگر و ساخت‬ ‫حوزه علمیه و برخی توجیهات به ظاهر قابل قبول‪ ،‬مقابله کنند‬ ‫با توافق خوب که دربردارنده عزت‪ ،‬احترام و پیشرفت ملت ایران باشد‪ ،‬موافقیم ‪ l‬اگر‬ ‫توافقی انجام شود‪ ،‬باید در یک مرحله و در بردارنده کلیات و جزئیات‪ ،‬با یکدیگر باشد‬ ‫من اعالم کردم و قطعا این خواهد شد که کران ه باخترى هم باید مثل غ ّزه مس ّلح بشود‬ ‫و اماد ه دفاع باشد‪l .‬نیازمندی های کشور و تحریم ها به مذاکره گره زده نشود‪ l.‬توقع‬ ‫دشمن در محدود شدن برنامه موشکی ایران احمقانه است‪l .‬من با مذاکره کردن مخالف‬ ‫نیســتم؛ مذاکره کنند؛ تا هروقت می خواهند مذاکره کنند! من معتقدم باید دل را به‬ ‫نقطه های امیدبخش حقیقی سپرد‪ ،‬نه به نقطه های خیالی‪ ،‬انچه الزم است این است‬ ‫هم ملت ایران و هم طرف های مذاکره کننده بدانند که اگر مذاکرات به نتیجه نرسد ان که‬ ‫بیش از همه ضرر می کند امریکایی ها هستند نه ما‬ ‫هدف دشمن ایجاد خطای محاسباتی در مسئوالن با تهدید و تطمیع است‪ l.‬دولت را‬ ‫تایید و حمایت و کمک می کنم‪l .‬با هر گونه دخالت امریکا در عراق به شدت مخالفیم‪l.‬‬ ‫در مسائل گوناگون همصدایی از روسای قوا شنیده شود‬ ‫قهرمانما‬ ‫حاج قاسم سلیمانی بی تردید چهره سال‪ 93‬است‬ ‫ناظم دباغ‬ ‫نماینده اقلیم کردستان در ایران‬ ‫شما جوانان از من خواسته اید درباره «حاجی» بگویم‪.‬‬ ‫ما به این گونــه صدا می کنیم؛ قاســم ســلیمانی شــخص‬ ‫شناخته شــده ای درکردســتان و عــراق و کال خاورمیانــه و‬ ‫البته جهان اســت‪ .‬درکردستان کســی از بزرگان نیست که‬ ‫قاسم سلیمانی را بشناســد و از او تعریف نکند‪ .‬چون صادق‬ ‫است‪ .‬وقتی قول می دهد پای حرفش می ایستد‪ .‬ما هروقت‬ ‫در اینجا مشکلی داشــته باشــیم و بخواهیم با وزیر یا حتی‬ ‫رئیس جمهــور ایران دیــدار کنیــم‪ ،‬فقط از طریق ایشــان‬ ‫می توانیم ســریع به هدف برســیم‪ .‬اگر بگوییم که مالقات‬ ‫می خواهیم و ایشان بداند که موضوع ضروری است‪ ،‬همان‬ ‫موقع شرایط را فراهم می کند‪ .‬ما در کردستان پادگان کومله‬ ‫و دموکرات و تشــکیالت دیگر داریم‪ .‬در مــرز ایران هم که‬ ‫پ پ ک و پــژاک را داریم‪ .‬ما با ایــران و همــه کردها توافق‬ ‫کرده ایم که نه انهــا از زمین های ما به ایــران حمله کنند و نه‬ ‫ایران از زمین های ما برای حمله نظامی علیه ان دو استفاده‬ ‫کند‪ .‬حضور اقای سلیمانی ســبب شد که این توافق صورت‬ ‫بگیــرد‪ .‬اگر قدرتی نباشــد که ایــن توافــق را تضمین کند‪،‬‬ ‫اگر صداقتی درکار نباشــد‪ ،‬با یک نارنجــک در دفتر این دو‬ ‫تشکیالت همه توافقات به هم می ریزد و این به لطف سردار‬ ‫است که اتفاق نمی افتد‪.‬‬ ‫مسئولیت پذیراست؛ او راهش را خیلی خوب می شناسد‬ ‫و همیشه نقشــه راه درســتی را ترســیم می کند‪ .‬شــاید به‬ ‫همین دلیل اســت که ســال ها در مســئولیتش باقی مانده‪.‬‬ ‫ایت الله خامنه ای‪ ،‬رهبر ایران او را شــهیده زنده خوانده اند‪.‬‬ ‫شــهید زنده زیاد اســت اما دلیلی وجــود دارد کــه او را همه‬ ‫می شناسند و سایرین را نمی شناســند‪ .‬این دلیل می تواند‬ ‫از مسئولیت پذیری اش باشد‪ .‬بعضی رسانه های امریکایی‬ ‫از مسئولیت ایشــان در عراق می گویند‪ .‬این به خاطر همان‬ ‫مسئولیت پذیری شان است‪.‬‬ ‫حضور اقای سلیمانی در عراق درون کاخ نیست‪ ،‬درون‬ ‫هتل های مجلل نیست‪ ،‬این طور نیست که بنشیند و دستور‬ ‫بدهد‪ .‬حضور ایشان در عکس ها به خوبی تصویر شده است‪.‬‬ ‫ایشان در جبهه است و با لباس جبهه‪ .‬همین مجاهدتش را‬ ‫نشان می دهد‪ .‬سلیمانی خاکی است‪.‬نمی خواهم ونمی توانم‬ ‫مثال های امنیتــی بزنم تا بهتر ماجــرا را بدانید‪ .‬حتی ممکن‬ ‫اســت بعضی از کردها با خواندن حرف های من بگویند دباغ‬ ‫شده نماینده ســلیمانی ‪ -‬که بارها گفته اند‪ -‬چه باک‪ ،‬بگویند‪-‬‬ ‫برای من اهمیتی ندارد‪ ،‬بــه خاطراینکه حقیقت را می گویم‪.‬‬ ‫من با رفت و امدهایی که به ایران داشته ام و با مسئوالنی که‬ ‫اشنا هستم‪ ،‬در طول تاریخ ایران و عراق ندیدم هیچ مسئولی‬ ‫به اندازه او خاکی باشــد‪ .‬من در خاک عراق سفرهای زیادی‬ ‫با ایشان همراه بودم یا حتی در ماموریت هایی که الزم بوده‬ ‫همراهی اش کردم‪ .‬اما همیشه رفتارشان طوری بوده که انگار‬ ‫من مسئول ایشان و مقام باالتری از ایشان هستم‪ .‬کال طوری‬ ‫رفتار می کند و می نشــیند که اگر او را نشناسید در یک جمع‬ ‫به هیچ وجه نمی توانید پیدایش کنید‪.‬‬ ‫جلسات زیادی با حضور حاجی برگزارکردم‪ .‬از زمانی که‬ ‫نماینده اقای طالبانی بودم تقریبا در همه جلساتی که مربوط‬ ‫به عراق بوده با تشــکیالت مختلف حضور داشــتم‪ .‬ارامش‬ ‫ایشان را فقط باید در جلسات ببینید‪ .‬او به شکلی باور نکردنی‬ ‫ارام است‪ .‬نمی دانم چطور بیشتر توضیح دهم‪.‬‬ ‫در عمل و ســخن گفتن‪ ،‬بسیار ســریع است‪ .‬حرف و‬ ‫حدیثش را طول نمی دهد‪ .‬نمی دانم شما به ان چه می گویید‪.‬‬ ‫حرف زدن حاجی این طور اســت؛ ســریع‪ ،‬مختصر و مفید‪.‬‬ ‫وقتی در یک جلسه ای می نشینید هرکسی می اید و تحلیل و‬ ‫تفسیر خودش را اضافه می کند که بعضا تکراری هم می شود‪.‬‬ ‫اما ایشان وقتی وارد تفسیر می شود‪ ،‬سریع است و مختصر‬ ‫و مفید‪ ،‬جمع بندی هم دارد‪.‬‬ ‫چه بگویم؟! نترس است‪ .‬برای ماموریت های کاری اش‬ ‫همیشه از همین خصوصیت استفاده می کند‪ .‬یکی از اسرار‬ ‫پیروزی و شــهرت او همین شــجاعت اســت‪ .‬ضمن اینکه‬ ‫او اقدامــات الزم را در وقــت الزم انجام می دهــد‪ .‬بگذارید‬ ‫این طور توضیح بدهم‪ ،‬وقت هایی هست که یک کار فقط در‬ ‫یک لحظه انجام می شود‪ .‬یعنی شما یک جا باید کاری بکنید‬ ‫که بزنید توی خال‪ .‬قاســم ســلیمانی این قدر شجاع هست‬ ‫که در ایــن لحظات این تصمیمــات را بگیرد‪ .‬این شــناخت‬ ‫کلی من در مورد ســلیمانی اســت‪ .‬خاطره هــم بگویم؛ این‬ ‫برای من افتخار بود که در مراســم اقای عبدالعزیز حکیم با‬ ‫سه تن از دوســتان کارهایی را انجام دادیم‪ ،‬با این دوستان‬ ‫از میدان ولیعصر(عج)به بلوار کشــاورز می رفتیم که دیدم‬ ‫فردی جلوی ماست که انگار اقای ســلیمانی است‪ .‬فقط دو‬ ‫نفر همراهش بودند در یک جمع مردمی‪ .‬خب‪ ،‬این برای من‬ ‫خیلی تعجب برانگیز بود که چقدر خاکی و شجاع هستند‪.‬‬ ‫حاال او کسی است که کل اطالعات بین المللی سراغش‬ ‫را می گیرند‪ ،‬نه اینکه با او مالقات کنند‪ ،‬بلکه می خواهند او را‬ ‫از بین ببرند‪ .‬رســانه های اروپایی و امریکایی از او می گویند‬ ‫از خودم نباشد با رفقا یک حلقه درســت کردیم که مراقب او‬ ‫باشیم‪ .‬به هر حال در ان جمعیت که از هر فرقه ای امده بودند‬ ‫به گمانمان ممکن بود برایش مشکلی پیش بیاید‪.‬‬ ‫این البته یک نگرانی لحظــه ای بود چه انکه مخصوصا‬ ‫من اعتقاد دارم در مورد ارامش و امنیت ایران‪ ،‬خیلی وقت ها‬ ‫مسئوالن را می بینم که تیم های حفاظتی شان رد می شوند‪.‬‬ ‫بعضی وقت ها حدس می زنم که مثال این چند ماشــین تیم‬ ‫حفاظتی فالن مسئول است یا این تیم فالن مسئول تهران‬ ‫امنیت دارد‪ .‬مسئوالن دیگر با پراید و پژو می روند اما مراسم‬ ‫ختم اقــای حکیم فرق می کرد‪ .‬این درســت که مراســم در‬ ‫تهران بود و همه حضار هم اکثرا شیعه بودند اما تعداد زیادی‬ ‫از حضار عراقی بودند و ممکن بود اقای سلیمانی را بشناسند‪.‬‬ ‫ضمانت بدهید که اطمینان وجود دارد شاید کسی فضولی کند‬ ‫و بگوید این اقای سلیمانی است‪.‬‬ ‫سال به روایت تصویر‬ ‫ایران در سال ‪1393‬‬ ‫‪1‬‬ ‫پیاده روی دیپلماتیک‬ ‫‪4‬‬ ‫در انتظار حکم عادالنه‬ ‫‪5‬‬ ‫باالخره وزیر علوم‬ ‫‪6‬‬ ‫عاقبت م‪.‬ر‬ ‫‪2‬‬ ‫درگذشت ایت الله‬ ‫ای ت اللــه محمدرضا مهدوی کنی‪ ،‬رئیــس مجلس خبرگان رهبری در بیمارســتان‬ ‫درگذشــت‪ .‬مهدوی کنی ‪ 14‬خــرداد ‪ 1393‬به دلیل بیمــاری قلبی به کمــا رفت و در‬ ‫بیمارستانی در تهران بستری شــد‪.‬او ابتدا در بیمارستان بهمن و سپس به مرکز‬ ‫قلب تهران منتقل شد‪ .‬مهدوی کنی ‪ 83‬ساله ریاست دانشگاه امام صادق(ع) را نیز‬ ‫برعهده داشــت و دبی ر جامعه روحانیت مبارز تهران بود‪ .‬او بعد از انقالب اســامی‬ ‫‪ ،1357‬ب ه عنــوان سرپرســت کمیته انقالب اســامی‪ ،‬وزیر کشــور و سرپرســت‬ ‫نخس ت وزیری نیز فعالیت کرد‪.‬‬ ‫جان کــری و محمدجــواد ظریف یــک روز عصر‬ ‫برای تنفســی کوتاه مذاکرات را تــرک و دقایقی‬ ‫در خیابان هــای ژنــو قدم زدنــد‪ .‬این پیــاده روی‬ ‫دیپلماتیک و سیاسی دو وزیر با حضور برخی از‬ ‫اعضای تیم مذاکره کننده هست ه ای‪ ،‬محافظان و‬ ‫خبرنگاران و رســان ه های مختلف حاضر در محل‬ ‫همراه بود‪ .‬این پیاده روی بــا انتقادهای فراوانی‬ ‫رو به رو شــد و منتقدان این اتفاق را فراتر از یک‬ ‫پیاده روی توصیف کردند‪ .‬عکس این پیاده روی‬ ‫یکی از عک س های خبری سال بود‪.‬‬ ‫یکی از جنجال ی ترین پرونده هایی که ســال ‪93‬‬ ‫بارها و بارها مورد توجه قرار گرفت‪ ،‬پرونده مهدی‬ ‫هاشمی فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت‬ ‫بود‪ .‬پرونده ای با کیفرخواســتی ‪ ۱۲۵‬صفح ه ای‬ ‫ی ک بار قاضی خود را تغییر یافته دید‪ .‬در طول این‬ ‫مدت چندین بار دادگاه مهدی هاشمی برگزار شد‬ ‫و همواره جریان های سیاسی کشــور این توقع‬ ‫خود را بیان کردند که این حکم باید بدون در نظر‬ ‫گرفتن فشارها‪ ،‬عادالنه صادر شود‪.‬‬ ‫محمد فرهادی از مجموع ‪ 235‬نماینده حاضر‪ ،‬با‬ ‫‪197‬رای موافق‪ 28 ،‬رای مخالــف و ‪ 10‬رای ممتنع‬ ‫توانســت اعتمــاد نماینــدگان مجلــس را برای‬ ‫تصدی وزارت علوم کســب کنــد‪ .‬فرهادی پس‬ ‫از میل ی منفــرد‪ ،‬فرج ی دانــا‪ ،‬نیلــی احم د ابادی و‬ ‫احمدیدان ش اشتیانیپنجمینوزیرپیشنهادی‬ ‫علوم دولت یازدهــم بود‪ .‬پیــش از انکه مجلس‬ ‫به فرهادی رای اعتماد دهــد‪ ،‬محم د علی نجفی‬ ‫ب ه عنوان سرپرســت در ایــن وزارتخانــه انجام‬ ‫وظیفه م ی کرد‪.‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬ ‫ســرانجام محکومیــت معــاون اول دولــت‬ ‫احمدی نــژاد صادر شــد‪ .‬محمدرضــا رحیم ی به‬ ‫پنج سال و ‪ ۹۱‬روز حبس و پرداخت سه میلیارد و‬ ‫‪ ۸۵۰‬میلیون تومان محکوم و بالفاصله به زندان‬ ‫اوین معرفی شد‪ .‬رئیس سازمان زندان ها درباره‬ ‫موقعیــت رحیمــی در اوین گفــت‪« :‬محمدرضا‬ ‫رحیمی در بند محکومان مالی نگهداری م ی شود‬ ‫و از امکانات خاصی هم برخوردار نیست‪ ».‬پرونده‬ ‫ی حاشی ه های فراوانی داشت که از جمله ان‬ ‫رحیم ‬ ‫م ی توان به اعالم برائــت احمدی نژاد از محکوم‬ ‫اشاره کرد‪.‬‬ ‫‪7‬‬ ‫عزت زیاد‬ ‫«سی د عزت الله ضرغامی» پس از ‪ 10‬سال و نیم‬ ‫ریاســت بر ســازمان صداوســیما جای خود را به‬ ‫«محمد سرافراز» داد‪ .‬سرافراز راه اندازی شبکه‬ ‫العالم‪ ،‬مدیریت شــبکه پرس تــی وی و معاونت‬ ‫برون مرزی صــدا و ســیما را در کارنامه خود دارد‪.‬‬ ‫او عضو شــورای عالی فضای مجازی هم است‪.‬‬ ‫محمد ســرافراز‪ ،‬برادر شــهید جواد ســرافراز از‬ ‫اعضای شورای مرکزی حزب جمهوری اسالمی‬ ‫اســت که در انفجار این حزب در هفتم تیر ‪1360‬‬ ‫به شهادت رسید‪.‬‬ ‫‪36‬‬ ‫‪3‬‬ ‫در کمال ارامش‬ ‫حضرت ای ت الله خامن ه ای‪ ،‬رهبر انقالب پس از گذراندن دوره درمان و کسب سالمتی کامل‪ ،‬از بیمارستان‬ ‫مرخص شدند‪ .‬مقام معظ م رهبری ‪ 18‬شهریور ماه برای انجام عمل جراحی به بیمارستان منتقل شدند‬ ‫م ترخیص از‬ ‫و پس از گذراندن شش روز اســتراحت بعد از عمل مرخص شدند‪ .‬ایشان در مصاحبه هنگا ‬ ‫بیمارستان‪ ،‬از اظهار لطف و محبت ملت ایران و همچنین شخصی ت ها و مسئوالن محترم و نیز از زحمات‬ ‫کادر پزشکی و درمانی بیمارستان‪ ،‬صمیمانه تشکر و قدردانی کردند‪.‬‬ 1 4 5 67 37 ‫سال به روایت تصویر‬ ‫جهان در سال ‪1393‬‬ ‫‪2‬‬ ‫ازادی نامبارک‬ ‫‪4‬‬ ‫بحران کریمه‬ ‫‪5‬‬ ‫شورش فرگوسن‬ ‫‪7‬‬ ‫کابوس ابوال‬ ‫‪8‬‬ ‫معرکه وحشت‬ ‫بعــد از اعــام رای دادگاه در مورد تبرئه حســنی‬ ‫مبارک از اتهام کشــتار انقالبیون در سال ‪،2011‬‬ ‫جوانان مصــری با برگزاری تجمعاتــی در اطراف‬ ‫میدان تحریر و ســایر مناطق قاهــره‪ ،‬اعتراض‬ ‫خود را بــه این حکم ابــراز داشــتند‪ .‬صدور حکم‬ ‫تبرئه دیکتاتور ســابق مصر از همــه اتهاماتش‬ ‫چــنان حیرت انگیز و غیرقابل باور بود که مردم‬ ‫مصر را خشمگین ساخته و بر ان داشت تا بدون‬ ‫هماهنگیبهخیابان هابریزندکهب ه دنبالدرگیری‬ ‫نیروهای امنیتی با معترضان‪ ،‬دســت کم دو نفر‬ ‫کشته و عده ای زخمی شدند‪.‬‬ ‫اوکراین یکی از مناطق جهان در سال گذشته بود‬ ‫که روزهای بحرانی فراوانی را پشت سر گذاشت‪.‬‬ ‫این بحران با انقــاب ‪ ۲۰۱۴‬اوکراین رخ داد که در‬ ‫جریان ان رئی س جمهور ویکتور یانوکوویچ برکنار‬ ‫شد‪ .‬در پی این تحوالت گروهی از روس تبارهای‬ ‫اوکراین در مناطق شرقی و جنوبی کشور از جمله‬ ‫کریمه اعتراضاتی را علیه حکومت جدید ترتیب‬ ‫دادند‪ .‬ایــن اعتراضات بــه اعزام نیرو از ســوی‬ ‫روسیه به منطقه و ضمیمه کردن کریمه به خاک‬ ‫روسیه منجر شد‪ .‬دامنه جنگ داخلی اوکراین به‬ ‫داخل خاک این کشور محدود نماند‪.‬‬ ‫در پی صدور قرار منــع تعقیب بــرای یک مامور‬ ‫پلیس که یــک نوجوان سیاه پوســت امریکایی‬ ‫را در شهر فرگوســن امریکا به قتل رسانده بود‪،‬‬ ‫معترضان در این شــهر بــه اعتراضــی همراه با‬ ‫خشونت دست زدند‪ .‬این اعتراض ها رفت ه رفته در‬ ‫خیلی از شهرهای امریکا ادامه پیدا کرد‪ .‬خانواده‬ ‫مایکل براون نوجوان مقتــول‪ ،‬از تصمیم هیات‬ ‫منصفه ابراز دلســردی کردند‪ .‬بخــش زیادی از‬ ‫جامعه سیاه پوستان منطقه خواهان ایراد اتهام و‬ ‫پیگرد قانونی درن ویلسون‪ ،‬پلیس ضارب بودند‪.‬‬ ‫ابوال کابوس تازه ای است که نشان ه های خطرناک‬ ‫ان را م ی شــود در غرب افریقا دیــد‪ .‬یک بیماری‬ ‫ویروســی وحشــتناک که تاکنون هیــچ درمان‬ ‫قطعی برای ان پیدا نشــده است و پش ت سر هم‬ ‫دارد قربانی م ی گیرد‪ .‬در این ســال ها پرستاران‬ ‫و فعاالن بســیاری بودند که با علم بــه خطراتی‬ ‫که این بیمــاری دارد به قلــب حادثــه رفتند و به‬ ‫کمک اسی ب دیدگانی شتافتند که از حداق ل های‬ ‫بهداشتی محروم بودند‪.‬‬ ‫داعش‪ ،‬گروه تروریستی مسلحی که با تفکرات‬ ‫سلفی افراطی و تروریستی و با همکاری برخی از‬ ‫کشورهای منطقه شکل گرفت‪ ،‬این روزها عراق‬ ‫و ســوریه را ناارام کرده اســت و هــر روز‪ ،‬جنایت‬ ‫جدیدی م ی افریند‪ .‬این گــروه به معرک ه ای برای‬ ‫وحش ت افرینی تبدیل شده و با ادرس غلطی که‬ ‫از دین مبین اســام م ی دهد‪ ،‬این دین را اشــتباه‬ ‫تصویــر م ی کنــد‪ .‬در ســالی که گذشــت‪ ،‬کمتر‬ ‫روزی را م ی تــوان یافت که داعــش در ان خبری‬ ‫نداشته باشد‪.‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪6‬‬ ‫رادیکال های یونانی‬ ‫الکســیس ســیپراس‪ ،‬رهبر حزب چپ‬ ‫رادیــکال یونــان «ســیریزا»‪ ،‬از ســوی‬ ‫رئی س جمهــوری ایــن کشــور ب ه عنوان‬ ‫نخس ت وزیر جدید یونان برگزیده شد‪.‬‬ ‫از مجموع ‪ ۳۰۰‬کرســی مجلــس یونان‬ ‫حزب «ســیریزا» موفق شده به تنهایی‬ ‫‪ ۱۴۹‬کرسی را در انتخابات پیش از موعد‬ ‫پارلمانی این کشــور به دســت اورد و در‬ ‫موقعیــت برتر تشــکیل حکومت جدید‬ ‫قرار گیرد‪ .‬پیروزی این حزب که مخالف‬ ‫سیاســت های ریاضتی اتحادیــه اروپا‬ ‫اســت موجی از نگرانی را در بین رهبران‬ ‫اروپایی به راه انداخت‪.‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪1‬‬ ‫میراث غزه‬ ‫از همه ان وحشــی گری ها‪ ،‬از همه ان صحن ه های دلخراش‪ ،‬از همــه ان ویران ه ها‪،‬‬ ‫از همه ان کودکانی که در اغــوش پدر و مادر خود جان دادنــد‪ ،‬از همه ان بم ب ها که‬ ‫برسر مردم ب ی گناه ریخته شد‪ ،‬این عکس را از غزه به یادگار داشته باشید‪ .‬عکس‬ ‫کودکانی که ثمره شــیرین یک مقاومت را به تصویر کشــیدند و از درون یک اتش‬ ‫ققنوس وار بیرون امدند‪.‬‬ ‫‪3‬‬ ‫تقسیم بر دو‬ ‫انتخابات ریاس ت جمهوری افغانستان مثل همه دوره های گذشــته با جنجال برگزار شد‪ .‬در‬ ‫این انتخابات باز هم دو نفر اول رای گیری نتایج را قبول نداشــتند تــا اینکه راه بینابینی برای‬ ‫حل مشکل ارائه شد و پس از ماه ها اختالف سرانجام اشــرف غنی احمدزی‪ ،‬رئی س جمهوری‬ ‫و عبدالل ه عبداللــه‪ ،‬رئیس اجرایی دولت افغانســتان اعالم شــدند‪ .‬طبق ایــن توافق تمامی‬ ‫ پس ت های مهم سیاسی‪ ،‬اداری و قضایی باید ب ه طور مساوی بین این دومقام تقسیم شوند‪.‬‬ ‫‪3 2‬‬ ‫‪5 4‬‬ ‫‪87‬‬ ‫سال به روایت تصویر‬ ‫ورزش در سال ‪1393‬‬ ‫‪2‬‬ ‫خداحافظی با معدنی‬ ‫‪3‬‬ ‫پنجمی اسیا‬ ‫‪4‬‬ ‫شگفتی والیبال‬ ‫‪5‬‬ ‫دسیما‬ ‫‪6‬‬ ‫تیم محبوب‬ ‫‪7‬‬ ‫مایلی کهن در زندان‬ ‫حســین معدنی‪ ،‬مربــی تیم ملی والیبــال ایران که‬ ‫در لیگ جهانی امســال در کنارکــواچ روی نیمکت‬ ‫تیم ملی ایران می نشســت به دیار باقی شــتافت‪.‬‬ ‫معدنی که از ســرطان رنج می برد‪ ،‬بســیار محبوب‬ ‫بود و مراســم تشــییع او در ســالن والیبال بســیار‬ ‫باشکوه بود‪.‬‬ ‫‪1‬‬ ‫حسرت در برزیل‬ ‫تا اســتانه یــک حادثه بزرگ پیــش رفتیم‬ ‫اما یک نابغه نگذاشــت که مقابل ارژانتین‬ ‫شیرین ترین یک امتیاز تاریخ را به دست‬ ‫بیاوریم‪ .‬تیم ملــی ایران در جــام جهانی‬ ‫‪ 2014‬با یک تســاوی و دو شکست به کار‬ ‫خود پایان داد اما خیلی ها هنوز خطای زابالتا‬ ‫روی دژاگه را پنالتی می دانند‪.‬‬ ‫هفدهمیــن دوره بازی هــای اســیایی اینچئــون با‬ ‫کسب ‪ ۲۱‬طال‪ ۱۸ ،‬نقره و ‪ ۱۸‬برنز و مقام پنجم برای‬ ‫ایران به پایان رسید‪.‬در این رقابت ها اگر از ناکامی ‬ ‫چند رشته ورزشــی مثل فوتبال عبور کنیم‪ ،‬کاروان‬ ‫ایران در این مسابقات بسیار موفق ظاهر شد‪ .‬یکی‬ ‫از نکات بســیار مثبت این مســابقات حضور موفق‬ ‫بانوان ایرانی بود‪.‬‬ ‫تیم ملی والیبال ایران که پایه هــای موفقیت ان را‬ ‫خولیو والسکو گذاشــته بود‪ ،‬توانست با مربیگری‬ ‫کواچ به جمع چهار تیــم نهایی لیگ جهانی والیبال‬ ‫برســد‪ .‬این تیم ان قدر خوش درخشــید که سعید‬ ‫معروف که در این مسابقات به عنوان بهترین پاسور‬ ‫جهان رسیده بود‪ ،‬به یک تیم روسی پیوست‪.‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪3 2‬‬ ‫‪54‬‬ ‫دوازده ســال انتظار رئال مادرید برای تجربه‬ ‫دوبــاره لــذت قهرمانــی در مهم تریــن تورنمنــت‬ ‫باشــگاهی قاره اروپــا در شــبی که کهکشــانی ها‬ ‫توانســتند اتلتیکومادرید را با نتیجــه چهاربر یک‬ ‫شکست دهند‪ ،‬سرانجام به پایان رسید و این طلسم‬ ‫طوالنی برای رسیدن به دسیما (دهمین قهرمانی در‬ ‫لیگ قهرمانان اروپا) شکست‪.‬‬ ‫تیم ملــی ایران در جام ملت های اســیا‪ ،‬بــا ترکیبی‬ ‫متحول شــده و با اســتفاده از چند جوان به میدان‬ ‫رفت‪ .‬این تیم خیلی زودتر از انچ ه تصور می شــد‪،‬‬ ‫محبوب شد‪ .‬اما یک حادثه و یک اشتباه باعث شد‬ ‫که این تیم نتوانــد به مراحل باالتــر جام ملت های‬ ‫اسیا برسد‪ .‬ایا اخراج پوالدی توسط داور استرالیایی‬ ‫درست بود؟‬ ‫جنگ میان علی دایــی و محمد مایلی کهن که بیش‬ ‫از یک دهه سابقه داشت‪ ،‬عاقبت به جایی رسید که‬ ‫سرمربی سابق تیم ملی ایران به زندان اوین منتقل‬ ‫شد‪ .‬البته حضور مایلی کهن در زندان بیش از چند‬ ‫روز طول نکشــید و دایی رضایــت داد‪ .‬مایلی کهن‬ ‫پس از ازادی سمت مدیر فنی تیم امید را پذیرفت‪.‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪6‬‬ ‫سال به روایت تصویر‬ ‫فرهنگ در سال ‪1393‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫پیامبر مهربانی‬ ‫‪2‬‬ ‫ساعت خوش‬ ‫‪3‬‬ ‫یاد استاد‬ ‫فیلم محمد (ص) اخرین ساخته مجید مجیدی به‬ ‫نمایش در امد و مورد تحسین قرار گرفت‪.‬این فیلم‬ ‫که روایتی شاعرانه از زندگی پیامبر مهربانی است‪،‬‬ ‫در مورد کودکی ایشان است و روایتی دارد از دوران‬ ‫پیش از مبعوث شدن ایشان‪...‬گروه تولید این فیلم‬ ‫از چهره های مطرح جهانی بودند‪.‬‬ ‫«پیر شــده‪ ...‬کچل شــده» این جمالتــی بود که‬ ‫مهران مدیری در معرفی بهترین بازیگر نقش اول‬ ‫مرد به زبــان اورد‪ .‬پس از درخشــش رضا عطاران‪،‬‬ ‫حاال نوبت به ســعید اقاخانی رســید که سیمرغ را‬ ‫به دســت بگیرد‪ .‬او از نقش سعید در ساعت خوش‬ ‫تا فیلــم «خداحافطی طوالنــی» راهــی طوالنی را‬ ‫پشت سر گذاشت‪.‬‬ ‫اســتاد مشــفق کاشــانی‪ ،‬شــاعر پیشکســوت‬ ‫حین شــعر خوانی در جمــع دوســتان و همراهان‬ ‫همیشــگی اش چشــم از جهــان فروبســت‪ .‬او‬ ‫تحصیالت ابتدایی و متوســطه را در همین شهر و‬ ‫تحصیالت دانشگاهی را در دانشگاه تهران به پایان‬ ‫برد‪ .‬از او ده ها مجموعه شعر چون «سرود زندگی»‪،‬‬ ‫«ســراب افتاب»‪« ،‬اذرخش»‪« ،‬اینه خیال» و‪...‬‬ ‫منتشر شده است‪.‬‬ ‫‪3 2‬‬ ‫‪4‬‬ ‫پرواز مرد پرنده ای‬ ‫‪5‬‬ ‫پاییز مارکز‬ ‫‪6‬‬ ‫نوبل فرانسوی‬ ‫مرد پرنده ای در اسکار باالتر از همه فیلم های دیگر‬ ‫پرواز کرد و توانست با دریافت اسکار بهترین فیلم‪،‬‬ ‫بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه غیر اقتباسی‬ ‫«پسربچگی» و «هتل بزرگ بوداپست» را به عنوان‬ ‫رقبای سرسخت خود پشت ســر بگذارد‪ .‬این فیلم‬ ‫روایت یک هنرپیشــه افول کرده هالیــوودی برای‬ ‫بازگشت است‪.‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪5 6‬‬ ‫حتی صدســال تنهایــی هــم پایانــی دارد‪.‬گابریل‬ ‫گارسیا مارکز نویسنده مشهور کلمبیایی که خیلی از‬ ‫کتاب های او به زبان فارســی ترجمه شده‪ ،‬به دلیل‬ ‫بیماری درگذشت‪ .‬وی یکی از نویسندگان پیشگام‬ ‫سبک ادبی رئالیسم جادویی بود؛ هرچند نمی توان‬ ‫همه اثارش را در این سبک طبقه بندی کرد‪.‬‬ ‫«پاتریک مودیانو» نویسنده سرشناس فرانسوی‪،‬‬ ‫به عنوان برنده صد و یازدهمیــن جایزه نوبل ادبیات‬ ‫معرفی شــد‪ .‬از این نویســنده در ایران کتاب های‬ ‫«کافــه جوانی گم شــده»‪« ،‬خیابــان بوتیک های‬ ‫خاموش» با ترجمه «ساســان تبســمی» و «سفر‬ ‫ماه عســل» با ترجمه «نســرین اصغرزاده» منتشر‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫سال به روایت‬ ‫تصویرتصویر‬ ‫روایت‬ ‫سال به‬ ‫جامعه در سال ‪1393‬‬ ‫‪1‬‬ ‫بخشش‬ ‫‪3‬‬ ‫قربانی‬ ‫‪4‬‬ ‫ریاست دوباره چمران‬ ‫‪5‬‬ ‫ازادی مرزبان ها‬ ‫‪6‬‬ ‫سقوط‬ ‫‪1‬‬ ‫سامره عل ی نژاد مادری است که بعد از هفت سال‪،‬‬ ‫از خون جگرگوشــه اش گذشــت و طناب دار را با‬ ‫دســتان خود از گردن قاتل تنها پسرش باز کرد‪.‬‬ ‫عکس او هنگام ســیلی زدن به قاتــل فرزندش‬ ‫یکی از عک س های برگزیده سال بود‪ .‬در جریان‬ ‫بخشیده شدن قاتل‪ ،‬عادل فردوس ی پور و برنامه‬ ‫نود نقش عمده ای داشتند‪.‬‬ ‫وزیر بهداشــت‪ ،‬درمــان و امــوزش پزشــکی با‬ ‫حضــور در یکــی از بیمارســتان های تهــران‬ ‫از ســهیال جورکش کــه در جریان اسیدپاشــی‬ ‫دچار اسی ب دیدگی شــده بود‪ ،‬عیادت کرد‪ .‬خانم‬ ‫جور کش یکی از قربانیان اسیدپاش ی های شهر‬ ‫اصفهان بود که مدتی سوژه خبری بود‪.‬‬ ‫در دومین ســال تشــکیل شورای شــهر تهران‬ ‫انتخابات هیات رئیســه برگــزار و مهدی چمران‬ ‫که سابقه ریاســت بر شورای شــهر دوم و سوم‬ ‫را داشــت ب ه عنوان دومین رئیس شــورای شهر‬ ‫چهارم برگزیده شــد‪ .‬در ســال نخســت شورای‬ ‫چهارم مسج د جامعی با ‪ 16‬رای و چمران با ‪ 15‬رای‬ ‫به ریاست شورای شهر تهران رسید‪.‬‬ ‫مرزبانــان ایرانی گروگان گرفته شــده توســط‬ ‫گروهک تروریستی باقیمانده از گروهک ریگی با‬ ‫تالش های دستگاه های داخلی ذی ربط و همکاری‬ ‫ری ش سفیدان محلی و اجماع و همدلی اهل سنت‬ ‫منطقه سیستان با استقبال مقامات محلی وارد‬ ‫خاک کشور شدند‪.‬‬ ‫هواپیمای مســیر تهران‪ -‬طبس ســپاهان ایر با‬ ‫‪ 48‬سرنشــین هنگام بلند شــدن از انتهای باند‬ ‫فرودگاه مهراباد یک موتور خود را از دســت داد و‬ ‫در شــمال جاده مخصوص کرج سقوط کرد‪ .‬امار‬ ‫تلفات ایــن حادثه ‪ ۳۹‬نفــر اعالم شــد‪ .‬در میان‬ ‫کشته شدگان این سقوط‪ ۷ ،‬کودک دیده م ی شود‪.‬‬ ‫‪7‬‬ ‫مزاحم های ریز‬ ‫اهواز هوا نــدارد‪ ،‬اهواز هوایش خاک‬ ‫دارد‪ ،‬در اهواز نم ی توان نفس کشید‪،‬‬ ‫اهواز جای همه چیز ریزگرد دارد‪ .‬ان‬ ‫قدر ریزگرد دارد که اســمان هم ابی‬ ‫نیست‪ .‬اســمان ان قدر ابی نیست‬ ‫که بایــد کاری کرد‪ .‬کــودکان جنوب‬ ‫حقشــان این هوا و این نــوع تنفس‬ ‫نیست‪.‬از اکنون بنویسید برای سال‬ ‫بعد‪.‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪2‬‬ ‫نامه ای علیه اسالم هراسی‬ ‫در پی حوادث فرانســه و انتشــار تصاویــر توهی ن امیز به‬ ‫مقدسات اسالمی در یک نشریه فرانسوی و تشدید جریان‬ ‫ض د اسالمی و اسالم هراسی از سوی مقامات و رسان ه های‬ ‫غربی‪ ،‬حضــرت ای ت الل ه خامنــه ای رهبر معظــم انقالب‬ ‫اسالمی‪ ،‬نامه مهم ی خطاب به جوانان در اروپا و امریکای‬ ‫شمالی نوشــتند و در ان ب ه طور مشخص از جوانان غربی‬ ‫خواستند مرعوب فضاســازی رســان ه ای قرار نگیرند و با‬ ‫ذهنی باز با اسالم مواجه شــوند و درباره ان بدون مطالعه‬ ‫پی ش داوری نکنند‪.‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪43‬‬ ‫‪56‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪8‬‬ ‫اعتراض به شارلی‬ ‫در تجمع اعتراضی مردم و دانشجویان به‬ ‫اهانت نشــریه شــارلی ابدو مقابل سفارت‬ ‫فرانسه‪ ،‬مردم با نصب کاغذی روی تابلوی‬ ‫خیابان «نوفل لوشــاتو» نام این خیابان را‬ ‫عوض کردند‪ .‬در این تجمع عده ای از مردم‬ ‫کاغذی را کــه ذکر «محمد رســول الله» بر‬ ‫ان نقش بســته بود‪ ،‬روی تابلــوی خیابان‬ ‫نوف ل لوشاتو چسباندند‪.‬‬ ‫درباره گفتارها‬ ‫گفتارها‬ ‫گفتارها‪،‬سخن ما نیست‪،‬حرف روزنامه نگاران و کارشناسانی است‬ ‫که در محیط های تخصصی شــان با گرایش های مختلف به موضوعات‬ ‫مختلف پرداخته انــد؛ یک نگاه ازاد کــه مثلث با افتخــار ان را میزبانی‬ ‫می کند‪ .‬این حرف ها‪ ،‬موضع نویسندگانشــان اســت‪ ،‬ما فقط بســتر‬ ‫انتشار انیم‪.‬‬ ‫نفهمیدن در استانه سال نو‬ ‫نوروز پیروز‬ ‫سید مصطفی هاشمی طبا‬ ‫گفتارها‬ ‫‪44‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫معاون سابق رئیس جمهور‬ ‫بعد از انکه نزدیک به هفت دهه از خداوند عمر گرفته ام‬ ‫تازه فهمیــده ام که چقدر جاهــل و نادان و از درک مســائل‬ ‫عاجز هستیم ‪ .‬تازه می فهمم که این ادم جاهل به نادرستی‬ ‫به وزارت و معاونت ریاست جمهور رسیده و هنوز نفهمیده ام‬ ‫ی در استانه هفتاد‬ ‫اوضاع در ان زمان ها چگونه بوده که ادم ‬ ‫ســالگی تازه فهمیده که نمی فهمد در ‪ 33‬سالگی به وزارت‬ ‫رســیده و زمام امور صنعت و ســپس صادرات و بعد ورزش‬ ‫و تربیت بدنی را به بدســت گرفته اســت‪ .‬حتمــا می دانید و‬ ‫واضح اســت که ادم ‪ 33‬ساله عموما بســیار نادان تر از ادم‬ ‫ ‪66‬ساله است‪.‬‬ ‫به خاطــر دارم کــه روزی بــا تنی چنــد از مســئوالن‬ ‫صحبت های دوســتانه و به قول معروف گپ زدن داشــتیم‬ ‫و کمی تبســم به لب مان امده بود‪ .‬دوســت صاحب منصب‬ ‫دیگری که در ان نزدیکی بود فکر کرد که درباره او صحبت‬ ‫می کنیم و با سعه صدر و شــوخ طبعی به کنارمان امد و گفت‬ ‫حتما به مــن می خندید که چطور یــک میوه فروش صاحب‬ ‫منصب شــده و حتما می گویید کار از ان روی خراب اســت‬ ‫که این کاسب دولتمرد شده اســت و بعد اضافه کرد‪ ،‬نه! به‬ ‫این دلیل نیست‪ ،‬بلکه به این دلیل است که من یک تحاف‬ ‫داشتم‪ ،‬تحاف می دانید کیست؟ تحاف کسی است که یک‬ ‫چرخ دستی دارد و صبح میوه را از بار فروش می گیرد و بعد در‬ ‫شهر دوره گردی می کند و میوه را به مردم می فروشد و شب‬ ‫می اید تســویه حســاب می کند‪ .‬اوضاع به این دلیل چنین‬ ‫است که یک تحاف شده معاون وزیر!‬ ‫ســعدی می گوید هارون الرشــید را چون ملــک دیار‬ ‫مصر مسلم شــد گفت به خالف ان طاغی که به غرور ملک‬ ‫مصر دعوی خدایــی کرد نبخشــم این مملکــت را مگر به‬ ‫خسیس ترین بندگان‪ ،‬سیاهی داشت نام او خصیب در غایت‬ ‫جهل‪ ،‬ملک مصر به وی ارزانی داشت و گویند عقل و درایت‬ ‫او تا به جایی بود که طایفه حراث مصر شــکایت اوردندش‬ ‫که پنبه کاشته بودیم باران بی وقت امد تلف شد‪ ،‬گفت پشم‬ ‫بایستی کاشتن‪.‬‬ ‫ظاهــرا جهل ما بیــش از تحــاف معاون وزیــر و غالم‬ ‫حاکم مصر است زیرا در این ســن و سال تازه فهمیده ایم که‬ ‫نمی فهمیم‪.‬اینچندکلمهرامی نویسمشایدامپولیپیداشود‬ ‫که گره مطالب و پاسخ سواالت را در ان بریزند و تزریق کنند‪.‬‬ ‫خب! مطالب راهبردی و استراتژیک را که از بیخ نباید‬ ‫بفهمیم‪ .‬رئیس دولت ســازندگی (که به ایشان – این دفعه‬ ‫از روی فهم ارادت دارم ) می گفتند که شما به کار سیاست‬ ‫کاری نداشته باشید کارسیاسی را خود من می کنم شما اجرا‬ ‫کنید‪ .‬رئیس دولت اصالحات هم (که به ایشان نیز ارادت‬ ‫دارم) هرگز هیچ مساله سیاسی و استراتژیک و اطالعاتی را‬ ‫در دولت مطرح نمی کرد و البته این هم از دالیل جاهل بودن‬ ‫حقیر و نفهمیدن هاست‪.‬‬ ‫بعد هم رئیس دولت بعدی را نفهمیدیم که از کجا امد‬ ‫و کارها یی که می کرد از چه کسی یاد می گرفت و نفهمیدیم‬ ‫عاقبت چه بر سر ملک و ملت امد‪ .‬گیریم که مردم به او رای‬ ‫داده بودند اما نفهمیدیم چرا رسما اعالم بی قانونی می کند‬ ‫و با قانون خمیر کاغذ درست می کند‪ .‬می دانید برای ساختن‬ ‫خمیر کاغذ درخت را می برند‪ ،‬ان را قطعه قطعه می کنند‪ ،‬در‬ ‫سود سوزاور می جوشانند و کلی عملیات می کنند که خمیر‬ ‫کاغذ درست شــود اما ایشــان به طرفه العینی خمیر کاغذ‬ ‫درست می کرد‪.‬‬ ‫خاطرتان هست که امام خطاب به بنی صدر گفتند تو‬ ‫قانون را قبول نداری؟ قانون تو را قبول ندارد!‬ ‫خالصه مطلــب‪ ،‬البومی شــده ایم از ندانســتن ها و‬ ‫نفهمیدن ها‪ .‬می خواهید چندتای ان را برایتان بگویم؟‬ ‫نفهمیده ام کــه برنج هندی ارســنیک دارد یــا ندارد‪.‬‬ ‫سازمان استاندارد تهران می گوید دارد‪ .‬برخی دیگر می گویند‬ ‫ندارد‪.‬‬ ‫نفهمیده ام که چرا طرح شــبنم سازمان ملی استاندارد‬ ‫که سرکشی به مغازه ها و ازمایش کاالی تحویلی به مشتریان‬ ‫بود یکباره لغو شد‪.‬‬ ‫نفهمیــده ام که وقتــی می گوینــد ‪ 70‬درصــد روغن‬ ‫زیتون ها تقلبی است هیچکس هیچ اقدامی نمی کند‪.‬‬ ‫نفهمیده ام که چرا چای های با مارک های دهان پرکن‬ ‫تبلیغاتی به رنگ های مختلف اغشــته می شود و هیچکس‬ ‫اصال خبــری نمی شــود‪ .‬اینکــه دســتگاه کروماتوگراف و‬ ‫میکروسکوپ اتمی و فوق تکنولوژی نمی خواهد‪ .‬کافیست‬ ‫توی اب بریزید رنگ قرمز نساجی در اب هویدا می شود‪.‬‬ ‫نفهمیده ام که بنزین ایا استاندارد یورو ‪ 4‬دارد یا ندارد‪.‬‬ ‫نفهمیده ام که بنزین تولیدی پتروشیمی ها ایا سرطان زاست‬ ‫یا نه‪ .‬نفهمیده ام که چرا سازمان استاندارد می گوید ما فقط‬ ‫بنزین را در مبادی ورودی کنتــرل می کنیم و کاری به بنزین‬ ‫جایگاه ها نداریم‪ .‬نفهمیده ام کــه در مورد بنزین چرا وزارت‬ ‫بهداشت یک حرف می زنند ‪ ،‬کمیسیون مجلس حرف دیگر‪،‬‬ ‫ســازمان اســتاندارد حرف دیگر‪ ،‬وزارت نفت حرف دیگر‪،‬‬ ‫وزیر سابق نفت حرف دیگر‪ .‬اگر می فهمیدم من هم چیزی‬ ‫می گفتم که سری در میان سرها داشته باشم‪.‬‬ ‫نفهمیــده ام که چرا وقتــی دولت پنجــاه هزارمیلیون‬ ‫تومان بدهــکاری به کارخانجــات تولیــدی‪ ،‬پیمانکاران و‬ ‫مشــاوران دارد چرا قرض خود را تادیــه نمی کند و می گوید‬ ‫پول نداریم ولــی در همان حال مرتــب هزینه های دولت را‬ ‫باال می برد‪.‬‬ ‫نفهمیده ام که چرا مجلس شــورای اســامی خود و‬ ‫شورای نگهبان را از قانون محاسبات معاف می کند ولی سایر‬ ‫دستگاه های دولتی باید تابع قانون محاسبات باشند‪ .‬به این‬ ‫می گویند «مرگ فقط برای همسایه خوب است‪».‬‬ ‫نفهمیده ام که چرا رئیس جمهور محترم می گوید چرا‬ ‫بانک ها‪ ،‬شــرکت و کارخانه و مســتغالت دارند و بنگاه داری‬ ‫می کنند در حالیکه ایشــان می دانند قانون نظام بانکداری‬ ‫گفتارها‬ ‫اسالمی یعنی «سرمایه گذاری بانک ها» در همین زمینه ها‬ ‫و بانک ها حق وام دادن ندارند به همین جهت کاله شــرعی‬ ‫به نام مزارعه‪ ،‬مساقات و مشــارکت مدنی درست کرده اند و‬ ‫ناچارا بنگاه داری می کنند‪.‬‬ ‫نفهمیده ام چرا وقتی مدد جویان کمیته امداد و سازمان‬ ‫بهزیستی که مستضعفین واقعی جامعه هستند‪ ،‬از کمترین‬ ‫کمک هزینــه برخوردارند دولــت اصرار دارد بــه همه حتی‬ ‫خارج نشینان‪ ،‬لکسوس سواران‪ ،‬برج عاج نشینان و خالصه‬ ‫مرفهین بی درد یارانه پرداخت کند‪.‬‬ ‫نفهمیده ام چرا مدیران نظام‪ 20‬سال است به اقتصاد‬ ‫بدون نفت و بودجه نفت تصریح می کنند و در عین حال هر‬ ‫سال و هر چه بیشتر نفت نقش خود را در بودجه دولت نشان‬ ‫می دهد و این در حالی اســت که همه روسای دولت و وزرا و‬ ‫نمایندگان مجلس خود را مطیع سیاست ها می دانند‪.‬‬ ‫نفهمیده ام چرا وقتــی وزارت راه و مســکن بدهی به‬ ‫پیمانــکاران را نمی پــردازد مرتبا طرح عمرانــی مانند قطار‬ ‫سریع الســیر تهران اصفهــان و اتوبان حرم تا حــرم – قم تا‬ ‫مشهد را ارائه می کند‪.‬‬ ‫نفهمیده ام که همان وزارت محتــرم در حالیکه جاده‬ ‫کناره دریای مازندران کشش اتومبیل ها را ندارد و ورودی به‬ ‫چالوس از سمت تهران حتی در روزهای عادی قفل است چرا‬ ‫می خواهد اتوبان تهران – چالــوس را با مامور کردن معاون‬ ‫خود برای تسریع عملیات به انجام برساند؟‬ ‫نمی فهمم که باالخره موضوع روغن پالم در لبنیات از‬ ‫چه قرار بوده است‪ .‬وقتی اعالم می شود که لبنیات با چربی‬ ‫طبیعــی ان زیان بار اســت و باید لبنیات کــم چرب مصرف‬ ‫شــود‪ ،‬چرا اجازه مخلوط کردن روغن پالم بــه لبنیات داده‬ ‫شده و باالخره نفهمیدم که ایا اجازه داده شده یا نه و ایا خوب‬ ‫است یا بد!‬ ‫نمی فهمم که سی سال است ســازمان امر به معروف‬ ‫نقشه هوایی فرهنگ‪ ،‬در سالیکه نکوست‬ ‫فرهنگ در سالیکه گذشت!‬ ‫فرشاد مهدی پور‬ ‫روزنامه نگار‬ ‫«فرهنگ در ســالی که گذشت» عنوان روشنی است‬ ‫برای روایت انچه بر فرهنگ این دیار گذشته‪ .‬اما به راستی‬ ‫فرهنگ چیســت که بتوان درباره تحــوالت و جابه جایی ها‬ ‫در ان‪ ،‬این گونــه گــزارش داد؟ اگــر فرهنگ‪ ،‬شــناخت و‬ ‫اگاهی انسان باشد که بخشی اسمانی دارد و به واسطه ای‬ ‫در ضمیر ادمی قرار گرفتــه‪ ،‬این فعل یا قــوه را نمی توان‬ ‫در جایی دید و بــه اســودگی روایتش کــرد‪ .‬می گویند که‬ ‫رنه دکارت (‪ )1596-1650‬فیلسوف شهیر فرانسوی اواخر‬ ‫عمرش‪ ،‬کتابخانه اش را به ازمایشــگاهی بزرگ مبدل کرد‬ ‫و به کالبد شــکافی جنین نوزادان و مغز جانوران پرداخت تا‬ ‫بتواند جایگاه این بخش فیزلوژیکی مرتبط با عمل عقالیی‬ ‫انسانی را در سر او‪ ،‬شناسایی کند‪ .‬حاال بماند که این نشانه‬ ‫تنزل شان فیلسوف است و موید مسیر بن بستی که او پیمود‬ ‫و باعث شد که در اخر عمر‪ ،‬ادعاهایش را درباره نحوه اداره‬ ‫مکانیستی جهان تا حدی رها کرد‪.‬‬ ‫اول‬ ‫دوم‬ ‫سوم‬ ‫تا بــوده همین بود و تا هســت‪ ،‬چنین هســت‪ ...‬اما‬ ‫گهگداری ســر و کلــه تحلیلگــران فرهنگ در ســالی که‬ ‫گذشته‪ ،‬به الیه مقدماتی تر فرهنگ هم می رسد که هنجارها‬ ‫و رفتارهاســت؛ شــاخص در اینجــا برداشــت های فردی‬ ‫و مشــاهدات شــخصی و بعضــا پیمایش های چنــد هزار‬ ‫نفری است‪ .‬برداشت ان کســی که در خیابان ایران تهران‬ ‫زندگی می کند از تغییرات رفتاری با ان کسی که در خیابان‬ ‫ایران زمین همین شهر زندگی می کند یکی نیست‪ ،‬کما اینکه‬ ‫انی که در محــدوده مالصدرای شــیراز یا حــول و حوش‬ ‫ایل گلی تبریز تردد دارد با ا نکه به چهار راه احمدی و میدان‬ ‫شهرداری (ساعت) می رود‪ ،‬یکی نیست؛ یا این تفاوتگذاری‬ ‫می تواند به سن و سال بازگردد و مثال یک نفر وضع کنونی‬ ‫بلوارکشــاورز و میدان تجریــش را با دوره طاغــوت و رواج‬ ‫بی بندباری رســمی ان مقایســه کند و دیگری با ‪ 10‬ســال‬ ‫پیش در دهه هشــتاد‪ .‬در نتیجه این بخش روایت تحوالت‬ ‫فرهنگی‪ ،‬سخت و سخت تر هم می شود و وقتی مسیر چنین‬ ‫پدیداری را نمی شــود به گونه ای واضح‪ ،‬همه فهم و صریح‬ ‫برای دیگران مجسم ساخت‪ ،‬رســیدن به سنجش سطوح‬ ‫باالتر فرهنگ که باورها و بینش هــا را دربرمی گیرد‪ ،‬حتما‬ ‫دست نیافتنی تر خواهد شد‪.‬‬ ‫اینها که نوشته شــده‪ ،‬ربط مشــخصی به امســال یا‬ ‫ســال های قبل تر ندارد و دارد؛ ندارد‪ ،‬چون در صدر و ذیل‬ ‫یادداشت مرتبا ارجاعاتی مطابق اخبار روز وجود ندارد‪ ،‬اعم‬ ‫از اینکه کنسرت فالن خواننده در ‪ ۴۰‬کیلومتری مشهد لغو‬ ‫یا شــاهکار اقای مجید مجیدی ســرانجام اماده نمایش یا‬ ‫ســاز و کارهای مجوزدهی ارشــاد در عرصه های مختلف‪ ،‬‬ ‫دچار تغییراتی شده اســت‪ .‬و ربط دارد چرا که پیش و بیش‬ ‫از اینها باید چنین نقشــه هوایی برای فرهنگ ترسیم کرد و‬ ‫بدون ان دریافت روایتی منطقی و مدلل از این حوزه ناممکن‬ ‫می شود‪ .‬همچنان که ممکن اســت یکی همه توجهش را‬ ‫متوجه پدیده تشــییع جنازه یک خواننده بکنــد و وفق این‬ ‫اتفاق فاقد محتوای خاص‪ ،‬ان را به همه ســاحات تحول‬ ‫در جامعه و شــهر و زندگی پیوند بزند و از این محمل‪ ،‬برای‬ ‫خود متاعی بــدوزد یا بیاورد‪ .‬فرهنگ نبض زندگی اســت و‬ ‫با این تخصیص و تخصص ها نمی شــود گرایش هایش را‬ ‫بی مشکل شرح داد‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫محدودکردن تحلیــل فرهنگ به الیه مذکــور در بند‬ ‫قبل‪ ،‬یعنــی منصرف ســاختن بحث ها به صنایــع فرهنگی‬ ‫و ســازمان های متولــی انها؛ رادیــو‪ ،‬تلویزیون‪ ،‬ســینما‪،‬‬ ‫موســیقی‪ ،‬کتاب‪ ،‬فضــای مجــازی و نهادهــای دیگر با‬ ‫این گونه مقوالت‪ .‬اصلی ترین مرجع برای رسیدن به چنین‬ ‫شناختی‪ ،‬برنامه بودجه ساالنه و گزارش های عملکردی ای‬ ‫اســت کــه معمــوال یکی دوتایشــان در دوره مدیریتی هر‬ ‫رئیســی‪ ،‬تهیــه و ارائه می شــود‪ .‬اینکه چند نشــریه جدید‬ ‫مجوز گرفته اند یا کتاب ها چه شمارگانی داشته اند یا سرانه‬ ‫استفاده از ســینما به نســبت صندلی و جمعیت چقدر بوده‬ ‫و‪ ...‬که البته اعداد و ارقامی قابل ارزیابی و توجه اند‪ ،‬لیکن‬ ‫درباره شــان الاقل دو نکته وجــود دارد؛ یکــی انکه وقتی‬ ‫در ســرانه مطالعه‪ ،‬خواندن قران و مفاتیــح و دیوان های‬ ‫شــعرا جایی ندارد‪ ،‬نمی شــود ان را اماری دقیــق و واقعی‬ ‫دانســت و چون امار‪ ،‬مکانیکی و جزئی اند و گویای شرایط‬ ‫پیرامونی شان نیستند‪ ،‬تفسیر نادرست یکی از انها می تواند‬ ‫رهزن هدایتگــری و برنامه ریزی باشــد‪ .‬مثــا وقتی گفته‬ ‫می شود که سینمای ایران ظرفیت ساخت و نمایش ساالنه‬ ‫صد فیلم را ندارد و یکدفعه دو برابــر این تعداد (و از مجاری ‬ ‫ناشناخته ای) ســاخته و عرضه می شــود‪ ،‬روشن می شود‬ ‫که روندپژوهی قبلی در شناســایی محیط مرتبط با ســینما‬ ‫نادرســت یا الاقل ناکامل بوده و نمی تــوان به اعتماد ان‪،‬‬ ‫خط مشــی های ســینمای ملــی را دگرگون کرد‪ .‬یــا نمونه‬ ‫کال ن تــر و بزرگ ترش ماجــرای ماهواره هاســت که از دو‬ ‫دهه پیش می گفتند که فناوری بدان ســمت رفته که دیگر‬ ‫نیازی به بشــقاب دریافت نخواهد بود (و بشقاب‪ ،‬پرده ای‬ ‫می شــود پشــت پنجره ها) و به اتــکای همیــن حرف ها‪،‬‬ ‫می بایســت رویه مقابله با این ابزار ارتباطی را تغییر داد و به‬ ‫سراغ محدودسازی های سخت افزاری نرفت؛ حاال سال ها‬ ‫می گذرد و چنین چیزی رخ نداده‪ .‬اگر نظام تصمیم سازی‪،‬‬ ‫براساس این توصیه می خواست تصمیم گیری کند‪ ،‬اکنون‬ ‫فرهنگ این مرز و بوم‪ ،‬چه حال و احوالی داشت؟‬ ‫گفتارها‬ ‫جهان تا پیش از دکارت‪ ،‬پیش چشــم انسان غربی‪،‬‬ ‫حیاتی داشــت اسکوالســتیکی که در ان خدا حاضر بود‪،‬‬ ‫جهان منظم و البته انســان‪ ،‬فاعلی قدرتمند‪ .‬این انتظام‪،‬‬ ‫مبتنی بــر فهم متصلب کلیســا بــود که بخشــی از معارف‬ ‫اســاطیری را وارد متــون مقدس کــرده بــود و رفته رفته با‬ ‫ساخته شدن ادوات ازمایشگاهی جدید نظیر میکروسکوپ‪،‬‬ ‫رشد علم تجربی در یافتن گردش خون و نیروی جاذبه و رد‬ ‫فرضیه زمین محوری‪ ،‬این اندیشــه به وجود امد که جهان‬ ‫ان چنان منظم و مکانیکی است که برای اداره ان نیازی به‬ ‫قدرتی مافوق طبیعی نیســت و می توان روابط و ضوابطش‬ ‫را‪ ،‬به قاعده شناخت و چون این فهم حاصل شد‪ ،‬در طبیعت‬ ‫تصرف کرد و ان را به گونه ای رقم زد که وضع بشر را دگرگون‬ ‫کند‪ .‬البته که این بحث درازدامن تر اســت کــه در اینجا به‬ ‫اتمام برسد‪ ،‬لیکن ان بخشــی که برای تحلیل فرهنگ در‬ ‫سالی که گذشــت اهمیت دارد‪ ،‬ان وجهی است که غالب‬ ‫شــده و هنگام توجه به «فرهنگ»‪ ،‬ان را کامال مکانیکی‬ ‫تحلیل می کند‪ .‬توضیح بیشــتر انکه در تفکر مکانیستی‪،‬‬ ‫اصل بر ان اســت که پدیده هــا را نباید بر اســاس جوهر و‬ ‫ماهیت یا صورت و ماده شــان توضیح داد و باید به ســراغ‬ ‫اندازه‪ ،‬شکل و حرکت انها رفت‪ .‬این یعنی فقط پرداختن به‬ ‫حیطه کمیات و مشخصات بیرونی و ظاهری پدیده‪ .‬همان‬ ‫الیــه ای از فرهنگ که بــه نمودها و پدیدارهــا اختصاص‬ ‫دارد و قابل سنجش و رویت است‪ .‬بدین نحو امکان دیدن‬ ‫جوهری ‪ -‬ماهیتی پدیده فرهنگ منتفی است‪ ،‬چرا که برای‬ ‫ن کاری ابزار و عیاری در دسترس نیست‪.‬‬ ‫چنی ‬ ‫و نهی از منکر تاســیس شــده و رئیــس ان از پرقدرت ترین‬ ‫عناصر نظام است اما امروزه خانم ها با میکروژوپ به خیابان‬ ‫می ایند و تفاوت انها با زمان قبل فقط رنگ پوســت پاهای‬ ‫انها شده است‪.‬‬ ‫نمی فهمــم ان ‪ 18‬میلیــارد دالری کــه اردوغــان در‬ ‫پارلمان شان مطرح کرد و گفت خدا رسانده‪ ،‬چگونه و با چه‬ ‫زنبیلی از اسمان برای او ارسال شده بود و به چه منظور‪ .‬حتما‬ ‫برای انکه داعش و النصره را تجهیز و تقویت کند‪.‬‬ ‫البته انچه از معقوالت نمی فهمم را درز می گیرم و گرنه‬ ‫روشنمی شدکهدرجهنفهمی حقیرتاچهحدباالستامانگرانم‬ ‫کهفهمیده امکهنمی فهمم هرچندکهشاعرگفتهاست‬ ‫انکس که نداند و بداند که نداند لنگان خرک خویش‬ ‫به منزل برساند‬ ‫ترس من انست که این فرمایش درست نباشد و لنگان‬ ‫خرک حقیر در گل بماند‪.‬‬ ‫‪45‬‬ ‫گفتارها‬ ‫اخالق مساعدت اجتماعی‬ ‫چگونه درست کمک کنیم تا متهم به گدا پروری نشویم؟‬ ‫یاسر هدایتی‬ ‫گفتارها‬ ‫‪46‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫مدرس دانشگاه‬ ‫صحنه تکراری و البته ناخوشایندی است‪ .‬مردی یا زنی‬ ‫که با سر و گردنی کج شده و با صدای ارام می خواهد حزن‬ ‫و اندوهش را به رخ مخاطب بکشد که معموال هم با کودکی‬ ‫در دســت جلوی راهتان را می گیرد و تقاضای کمک مالی‬ ‫می کند‪ .‬گاهی نسخه ای نشــان می دهد و گاهی داستانی‬ ‫از غربتش در این شهر درندشــت را برایتان بازگو می کند‪...‬‬ ‫این صحنه تکراری البته گاهی با تغییراتی عمده نیز همراه‬ ‫شمال‬ ‫ ‬ ‫است‪ .‬به عنوان مثال دوســتی تعریف می کرد که در‬ ‫تهران مادر و دختری با لباس و پیرایشــی مطابق اخرین مد‬ ‫از او به بهانه اینکه بــرای دکتر امده اند و کیــف پول خود را‬ ‫جا گذارده اند؛ مبلغی انها خواســته اند و برخــورد موقرانه و‬ ‫مجاب کننده باعث شده بود تا ان دوست نیز پول درخواستی‬ ‫را پرداخت کرده و تنها بعد از رفتن انها متوجه شــده‪ ،‬فریب‬ ‫چه ترفندی را خورده اســت‪ .‬دوســت دیگری نیــز از اقایی‬ ‫متشخص با یک ماشــین صفر کیلومتر حکایت می کرد که‬ ‫می خواست از چندین نفر به بهانه پول بنزین نداشتن‪ ،‬پولی‬ ‫بگیرد و‪....‬‬ ‫غرض از بازنمایی ایــن صحنه های پر تکــرار در این‬ ‫سال های تهران اما جلب تفطن و توجه به یک اسیب جدی و‬ ‫به تغافل مانده است‪ .‬این یک واقعیت غیر قابل کتمان است‬ ‫که این صحنه های زشــت در کالنشهری مثل تهران باعث‬ ‫شده اســت تا از منظرهای مختلف اســیب های گوناگونی‬ ‫متوجه یکی از مهمترین رفتارهای شهروندی یعنی مساعدت‬ ‫نوع دوســتانه اجتماعــی شــود‪ .‬از منظر جامعه شــناختی‪،‬‬ ‫مساعدت های نوع دوستانه اعضای گروه ها چه در قالب خود‬ ‫گروه که افراد در ارتباطی نزدیک و در شکل من ‪ -‬تو با یکدیگر‬ ‫مراوده دارند و چه در قالب اجتماعات بزرگتر یکی از مهمترین‬ ‫متغیرها در تحلیل چگونگی روابط اجتماعی در یک جامعه‬ ‫محسوب می شود‪ .‬متغیری که به واسطه ان می توان درک‬ ‫عمیق و درستی از برخی مناسبات اجتماعی داشت و بر اساس‬ ‫ان سیاست ها و تدابیری را برای پیشبرد جامعه در عرصه های‬ ‫گوناگون اتخاذ کرد‪.‬‬ ‫در توصیف این وضعیت اسیب زا باید گفت گستردگی‬ ‫پدیــده تکدیگری به شــکل درخواســت مســاعدت های‬ ‫اجتماعی که غالبا نیــز در صورت درخواســت های مالی و‬ ‫اقتصادی اســت‪ ،‬خیلی زود باعث شده تا جامعه این نوع از‬ ‫در خواست مساعدت را مساوی با نوعی فریب و حیله گری‬ ‫ســودجویانه ای تلقی کند که به هیچ عنوان نباید پاســخی‬ ‫مثبت بگیرد چرا که این نوع از مساعدت نه تنها وجهی مثبت‬ ‫برای جامعه ندارد‪ ،‬بلکه تنها این پدیده را گســترش داده و‬ ‫در کل نیز عوارضی چون رواج بیکاری و تن پروری اجتماعی‬ ‫را در بر دارد‪ .‬بر اساس این نگاه وقتی فرد یا افرادی متوجه‬ ‫شوند می توان با کمترین زحمت اقتصادی بر حسب عالقه‬ ‫و تمایالت نوع دوستانه دیگر افراد جامعه‪ ،‬مساعدت های‬ ‫اجتماعــی – اقتصادی ایشــان را بــه خود جلــب کنند‪ ،‬به‬ ‫تدریج این رفتار تبدیل به یک عادت اجتماعی و خیلی زود‬ ‫نوعی رفتار و قشــر اجتماعی می شود‪ .‬پدید امدن این قشر‬ ‫اما مهمترین اســیبی که در بدنه مناســبات اجتماعی وارد‬ ‫می کنــد‪ ،‬بی توجهی عمومی به مفهومی به نام مســاعدت‬ ‫اجتماعــی و ایجاد عدم اعتماد برای مشــارکت های پایدار‬ ‫نوع دوستانه است‪ .‬این اسیب البته‪ ،‬موضوع بحث را وارد‬ ‫مرحله ای حــاد می کند و به نوعی زنگ خطــری جدی را به‬ ‫صدا در می اورد‪ .‬از انجا که پدیداری رفتارهای نوع دوستانه‬ ‫و مساعدت های اجتماعی و مشــارکت های برخاسته از ان‬ ‫رفتارهایــی تدریجی الحصول هســتند و ریختــی تکاملی‬ ‫دارند‪ ،‬هر گونه اســیبی که بر این نوع رفتارها مترتب شوند‪،‬‬ ‫اسیب هایی جدی تلقی می شوند‪.‬‬ ‫اما به واقع این مساله در وضعیت فعلی جامعه ایرانی‬ ‫چقدر به این اســیب نزدیک شده اســت ؟ برخی باتوجه به‬ ‫رفتاهای نوع دوســتانه ایرانی ها در ســال های اخیر که در‬ ‫هر فراخوان اجتماعی روحیه مشــارکت جویانــه باالیی از‬ ‫خود نشــان می دهند ‪ ،‬به طور کلی جامعه ایرانــی را از ابتال‬ ‫به این اســیب بری می دانند‪ .‬حضــور اعتماد مدار مردمی ‬ ‫و تالش هــای مشــارکت جویانه اقتصــادی کــه در قالب‬ ‫مســاعدت های مختلف اجتماعی توســط گروه ها و اقشار‬ ‫گوناگون مردم حتی با عناوین جشــن های ملی و فرهنگی‬ ‫برگزار می شود؛ مثالی روشن بر این ادعاست‪ .‬این مثال های‬ ‫غیر قابل انکار اما نقدی جدی را نیز باید متوجه خود بداند و‬ ‫ان اینکه به راستی اگر پروپاگاندای رسانه ملی و همین طور‬ ‫رســانه های دیگــر و البته نقــش پر رنگ باورهــای دینی و‬ ‫گروه های مرجع در این زمینه نبــود‪ ،‬این فراخوان ها چقدر‬ ‫می توانستند کار ایی داشــته باشــند و دیگر اینکه ایا واقعا‬ ‫حجم مطلوب مساعدت های اجتماعی و اقتصادی جامعه‬ ‫ما صرف همین نمایــه بازنمایانده شــده در فراخوان های‬ ‫رســمی مســاعدت های مردمی است ؟ شــناختی نسبی از‬ ‫جامعه ایرانی پاسخی منفی برای این دو پرسش دارد‪ .‬تلخ‬ ‫اما واقعی است‪ .‬این مساله که جامعه ما در گذار از فضای‬ ‫ســنتی به جامعه مدرن همچنان اونگ میان سنتی زیستن‬ ‫و متجدد بودن اســت ‪ ،‬اونــگ میان تشــخص فرد گرایانه‬ ‫انســان مدرن امــروزی و جمع گرایی ســنتی‪ .‬اونگ میان‬ ‫اینکه مسلمان نیست کسی که همسایه اش گرسنه بخوابد‬ ‫و سپری کردن سال های پایانی عمر در سرای سالمندان و‬ ‫شبکه های مجازی چه خطراتی دارند؟‬ ‫سید محسن فرجادی‬ ‫روزنامه نگار‬ ‫اما دلیل این رویدادها چیست؟‬ ‫اگر تا کنون جامعه را به حوزه های خصوصی و عمومی‬ ‫تقسیم می کر دیم باید از این پس حوزه دیگری را نیز اضافه‬ ‫کرد که در ان افراد با نقاب به زندگــی می پردازند‪ .‬حوزه ای‬ ‫میان حوزه خصوصی و عمومی که در ان رفتارها‪ ،‬شــئون‪،‬‬ ‫تصمیم گیری ها و عالیق فرد با دو حوزه دیگر متفاوت و بعضا‬ ‫متضاد اســت‪ .‬تضادی که در بلند مدت می تواند مشکالت‬ ‫عدیده ای را برای فرد و جامعه ایجاد کند‪.‬‬ ‫جامعه ای ملون و چند چهره یکــی از ویژگی های این‬ ‫وضعیت اســت‪ .‬جامعه ای که دروغ و درویی سکه رایج ان‬ ‫اســت‪ .‬همین خصلت ها کافی است تا ســامت جامعه به‬ ‫خطر بیفتد و نگران باشــیم‪ .‬اما همه داستان این نیست‪ .‬از‬ ‫انجایی که هنــوز مبانی تربیتی و قواعد عرفی شــبکه های‬ ‫اجتماعی با واقعیات جامعه همخوان و همراه نشده است‪،‬‬ ‫این فضا به معبری برای راهزنان اندیشه و اعتقاد جامعه بدل‬ ‫شده است‪ .‬انتشار توقف ناپذیر و متنوع شبهات و کژی ها در‬ ‫قالب های مختلف‪ ،‬حیازدایی نســبی و مطلق با روش های‬ ‫ط دیگری در مقایسه با فضای واقعی‬ ‫گوناگون و ایجاد محی ‬ ‫زندگی اجتماعی فضایی را خلق کــرده که بی توجهی به ان‬ ‫صحیح نیست‪.‬‬ ‫قائل به پاکسازی و بگیر و ببندهای مرسوم در فضای‬ ‫مجازی نیســتم‪ ،‬چرا که قواعد بازی در این محیط متفاوت‬ ‫با فضای واقعی اســت‪ .‬این محیط عالوه بر اینکه بستری‬ ‫مناسب برای بسط بدی است دارای توانایی های خودپیرایی‬ ‫نیز می تواند باشد‪.‬‬ ‫باید ضمن اعتماد به همه انهایی که در فضای مجازی‬ ‫حیات دارند برای عادی شــدن وضعیت ان فضا راســتی و‬ ‫درســتی را در فضای واقعی مورد توجه قــرار داد‪ .‬تا زمانی‬ ‫که دورویــی و کژتابی رفتارهایمان در فضــای واقعی ادامه‬ ‫دارد جایی به اسم فضای مجازی مامن دورویی های مفرط‬ ‫خواهد بــود ؛ دورویی هایی که نتیجه سیاســی و اجتماعی‬ ‫ان برهم زننده معادالتی میدانی است‪ .‬وقتی محاسبه گری‬ ‫مدیران و برخی زعمای دانشگاهی و علمی در شناخت جامعه‬ ‫ بی نتیجه می ماند باید اصلی ترین متغیــر را دورویی جامعه‬ ‫دانست‪ .‬لشکری که دیده نمی شود اما می تواند بسیاری از‬ ‫معادالت و محاسبات را به هم بریزد‪ .‬تا هویت های حاضر در‬ ‫شبکه های اجتماعی را نشناسیم‪ ،‬نیازهای حقیقی و انتزاعی‬ ‫انها را به درســتی نفهمیده و برای انها چاره اندیشی نکنیم ‪،‬‬ ‫اوضاع بسامان نمی شود‪.‬باید انسان های مجازی را شناخت‬ ‫و صدایشان را شنید‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫«توهم نیســتند و واقعیت دارنــد‪ .‬عده و ُعــده دارند‬ ‫و اغلب حساب شــده کار می کننــد و می داننــد به دنبال چه‬ ‫چیزی هســتند‪ .‬بگذارید درباره انها راحت تر صحبت کنم‪.‬‬ ‫انها ادم هایی در میان خود ما هســتند با توانایی ها و قدرت‬ ‫نفوذ متفاوت‪ .‬روز به روز بیشتر می شوند ولی خیلی شناخته‬ ‫نشده اند و درباره نقشی که در سال های اتی دارند کار نشده‬ ‫است‪».‬‬ ‫سطور باال مقدمه یادداشت سال گذشته ام در ویژه نامه‬ ‫اخر ســال هفته نامه مثلث بــود‪ .‬اخرین روزهای ســال ‪92‬‬ ‫پیش بینی کرده بودم که در سال نود و سه که حاال به روزهای‬ ‫اخرش نزدیک می شویم با این پدیده بیشر اشنا می شویم و‬ ‫کمی به پر و پای جامعه بیشتر می پیچد‪.‬‬ ‫در سالی که گذشــت موضوعات مختلفی تایید کننده‬ ‫حضور این جمعیت بودنــد‪ .‬مجموعه هایی که دارند هویت‬ ‫می یابنــد‪ .‬هویت هایی کــه کم کم تبدیل به شــکاف های‬ ‫اجتماعی جدیدی خواهد شــد ؛ شــکاف هایی که متفاوت‬ ‫با شــکاف های دینی و قومیتــی کارکردهــا و کا ر ویژه های‬ ‫«متحرک و متغیر» و «منحصر به فرد» خود را دارند‪ .‬با این‬ ‫دو کلیــد واژه کار دارم‪« .‬متحرک و متغیــر» از ویژگی های‬ ‫منحصر به فرد این هویت است که به ان کارکردهایی خاص‬ ‫می دهد‪ .‬انعطاف پذیــری و رنگ پذیــری از محیط یکی از‬ ‫اصلی ترین شاخصه های این ویژگی است‪.‬‬ ‫همین قابلیت این هویت را «منحصر به فرد» می کند و‬ ‫تاثیر ان را بر محیط پیرامونی بیشتر می کند‪.‬‬ ‫اینترنت و بستر سازی که شــبکه های اجتماعی برای‬ ‫تشــکیل شــخصیت های مجازی کرده اند‪ ،‬هویت هایی را‬ ‫پدید اورده کــه روز به روز بر جمعیت انها افزوده می شــود و‬ ‫انها را به لشکر پر سر و صدایی بدل می کند که اگر به درستی‬ ‫درباره ان اندیشیده نشود می تواند تبعات جبران ناپذیری را‬ ‫به دنبال داشته باشد‪.‬‬ ‫هویت های مجازی و شــخصیت دوم افراد در فضای‬ ‫مجازی به دنیایی دیگر بدل شده که انســان ها در ان فارغ‬ ‫از اعتقــادات و اداب و رســوم و قواعد زندگــی واقعی رفتار‬ ‫می کنند‪ .‬ایــن رو ش با حیات عادی و ر وزمــره انها متفاوت‬ ‫است‪ .‬انها در فضای واقعی یک هویت و در فضای مجازی‬ ‫هویت دیگری دارند‪.‬‬ ‫عال یــق ظاهــری انهــا در فضــای واقعــی در‬ ‫دسته بندی های معینی تعریف می شود و در فضای مجازی‬ ‫عالیق دیگری دارند‪ .‬شــاید در نگاه اول این مساله نه خطر‬ ‫باشد و نه بی توجهی به ان مشمول تذکر و هشدار اما وقتی‬ ‫دامنه تاثیرات این وضعیــت را ارزیابــی می کنیم‪ ،‬با طیف‬ ‫وسیعی از موضوعات مواجه می شویم که بی توجهی به ان‬ ‫می تواند تبعات جبران ناپذیری داشته باشد‪.‬‬ ‫ تا دیروز یک جوان اعتیاد خود را از خانواده اش پنهان‬ ‫می کرد و پس از ازدواج و زندگی مشــترک این بیماری و بال‬ ‫برمال می شد‪ ،‬یا این مساله به پایان یک زندگی مجدد منتهی‬ ‫می شد یا اینکه با اصالح او راه جدیدی تجربه می گردید‪.‬‬ ‫در شرایط فعلی ما با نوجوانان‪ ،‬جوانان و بزرگساالنی‬ ‫مواجه هســتیم که بخشــی از عال یق خــود را از اطرافیان‬ ‫نزدیک خــود پنهــان می کنند‪ .‬ایــن پنهانــکاری می تواند‬ ‫در مشــغولیت شــبانه روزی و اعتیاد گونــه در فضای وب و‬ ‫شبکه های اجتماعی باشد یا پنهانکاری بزرگ تری که نتیجه‬ ‫این کتمان اســت‪ .‬پنهان کردن و مخفی نگه داشتن عقاید‬ ‫و ارای فردی یکی از تبعات پنهان این شیوه و روش است‪.‬‬ ‫نتیجه ان می شود که با انسان هایی مواجه می شویم‬ ‫که در ظاهر معتقد به عقایدی هستند که در باطن این گونه‬ ‫نیست‪ .‬وقتی نتیجه این پنهانکاری مشخص می شود که در‬ ‫بزنگاه هایی همچون انتخابات های سیاسی مردم به شیوه و‬ ‫روش دیگری رفتار می کنند که حداقل با ظاهر انها متفاوت‬ ‫است‪ .‬این ادم ها توانایی این را دارند که بیانیه بلند باالیی را‬ ‫در مقابل دوربین تلویزیون دولتی بخوانند و در عمل سیاسی‬ ‫و اجتماعــی به گونه ای دیگــر عمل کنند‪ .‬جلــوی دوربین‬ ‫ارزش گرا باشــند و هنگام انتخاب های سیاسی – اجتماعی‬ ‫ســکوالر عمل کنند‪ .‬این گونه می شود که محاسبه ها به هم‬ ‫می ریزد و سیاســیون از بی ثباتــی رفتار مــردم و پیش بینی‬ ‫ناپذیری انها وا می مانند‪.‬‬ ‫گفتارها‬ ‫عزلت گزینی های به ناچار و همزیستی با حیوانات خانگی‪.‬‬ ‫این اونگ اما وقتی با پدیده هایی چون فریبکاری های‬ ‫ســو د جویانه برخــی و سوءاســتفاده از احســاس های‬ ‫نوع دوســتانه ای شــود که هنوز در فرهنگ ســنتی ما یک‬ ‫ارزش مهم است‪ ،‬خود نوعی سائق به ســمت تفرد و انزوا و‬ ‫منفعت گرایی اومانیستی غربی اســت‪ .‬به زبان دیگر وقتی‬ ‫فرد از ارزش های مهم انســانی در ســنت فرهنگــی خود و‬ ‫سوءاســتفاده از انها ســر خورده می شــود در روندی شــاید‬ ‫بطئی و کند اما کما بیش ناچار به ســوی ارزش هایی ســوق‬ ‫پیدا می کند که بر اســاس ان هر نوع مســاعدت اجتماعی‬ ‫وظیفه دولت و نهادهای مدنی مربوط تلقی شــده و اصوال‬ ‫تفرد در زندگی اجتماعی و اقتصادی او حکم به بی اعتنایی‬ ‫به این دست از مســائل می کند‪ .‬اما چاره چیست؟ ایا برای‬ ‫مســاعدت های اجتماعی نیز باید دنبال معیارهایی باشیم؟‬ ‫کمک خوب و کمک اشتباه چیست؟ ایا صرف کمک کردن‬ ‫و مساعدت اجتماعی رافع مسئولیت شــهروندی و انسانی‬ ‫ماست؟ اصال وظیفه دینی ما چیست؟ وظیفه شهروندی مان‬ ‫در قبال این درخواست ها چه می شود؟ گدا پروری چیست؟‬ ‫ایا ما گدا پروریم؟ برای اینکه هم خودمــان به وظیفه های‬ ‫چند گانه مان عمل کرده باشــیم و هم ناخواسته پدید اورنده‬ ‫قشــری ســود جو و ضعیف در جامعه نباشــیم چه باید کرد؟‬ ‫اینجاست که موضوع اخالق مســاعدت اجتماعی مطرح‬ ‫می شود‪ .‬اینکه ما چه اصولی را برای انواع کمک و مساعدت‬ ‫به ویژه مســاعدت اقتصادی به دیگری نیازمند باید در نظر‬ ‫بگیریم‪.‬‬ ‫مکاتــب مختلف فلســفه اخــاق در ایــن زمینه هر‬ ‫کدام بر اســاس روش و منش خود پیشــنهاد های مختلفی‬ ‫دارند که بر اســاس انگاره هــای انها می توان نســخه های‬ ‫تجویزی مختلفی برای این موضوع در نظر گرفت‪ .‬از سویی‬ ‫دیگر اخالق مســاعدت اجتماعی در فرهنگ ایرانی خود با‬ ‫اموزه های دینی ای مواجه است که مدعی نوعی از اخالق‬ ‫کاربردی و عملی در این زمینه اند‪ .‬این اموزه ها اگرچه دارای‬ ‫تدوینی منقح و اصولی با عنوان اخالق مساعدت اجتماعی‬ ‫در فرهنگ ایرانی‪ -‬اسالمی نیست اما توجه به سرفصل های‬ ‫مطرح شــده در البه الی اموزه های اخالق عملی و اخالق‬ ‫اجتماعی مطرح شده در اسالم که به نوعی به حوزه اخالق‬ ‫مســاعدت اجتماعی مرتبط اســت‪ ،‬خود امری مهم و قابل‬ ‫توجه اســت‪ .‬اهمیت فرهنــگ کار و دشــمن انگاری* فرد‬ ‫بیکاری که البته از نظر شخصیتی باتوجه به تعاریف خاص ان‬ ‫بی عار نیز تلقی می شود یکی از این سرفصل های مهم است‪.‬‬ ‫در فرهنگ اسالمی کار جوهره هر انسانی تعریف شد ه و این‬ ‫جوهره با تعاریفی که ان را واجد وصف شرافتمندانه می کند‬ ‫خود نوعی عبادت محســوب می شــود ‪ ،‬این عبادت وقتی‬ ‫از راه صحیح ان به ثروت افرینی نیز منتهی شــود برخالف‬ ‫سنت های دینی دیگر امری بسیار پسندیده نیز تلقی می شود‪.‬‬ ‫از سوی دیگر در فرهنگ اسالم تکدیگری از نظر دینی امری‬ ‫حرام اســت و البته که وظیفه اجتماعی حکومت نیز ضمن‬ ‫تالش برای تامین اقشــار جامعه مبارزه با ایــن پدیده حرام‬ ‫است‪ .‬در مقابل اما موضوع انفاق به عنوان یکی از مقدمات‬ ‫عملی و نــه فقهی ایمان از یک ســو و وظیفه پرداخت های‬ ‫اقتصادی هر مســلمان تحــت عنوان وجوهات شــرعی از‬ ‫درامد و دسترنج اقتصادی خود از سوی دیگر‪ ،‬سرفصل هایی‬ ‫قابل توجه در تدوین این حوزه از اخالق کاربردی به شــدت‬ ‫مورد نیاز جامعه ماست‪ .‬اینها به اضافه اهمیت ارزش تولید‬ ‫و سرمایه در اقتصاد اســامی به عنوان ارزش هایی دینی و‬ ‫ ترویج فرهنگ کار و حفظ کرامت انسانی به عنوان مهمترین‬ ‫وظیفه هر انســان و هر نهاد و اجتماعی اعــم از نهادهای‬ ‫مدنی و قضایی همه و همه می تواننــد مبانی مهمی را برای‬ ‫تدوین این حوزه معرفتی و عملی در بستر فرهنگ میهنی –‬ ‫مذهبی مان فراهم کنند‪.‬‬ ‫غ‬ ‫ن الله لیبغض العبد الفار ‬ ‫*قال موسی بن جعفر‪ :‬ا ‬ ‫باید صدایشان را شنید‬ ‫گفتارها‬ ‫‪47‬‬ ‫گفتارها‬ ‫دورانضعفدولت هافرارسیدهاست‬ ‫شروع دفاع از هجده قدم حریف‬ ‫سید امیر حسین مهدوی‬ ‫کارشناس خاورمیانه‬ ‫دکتــر دیویــد پتــل‪ ،‬فار غ التحصیل علوم سیاســی‬ ‫دانشگاه استنفورد و استادیار دانشــگاه کرنل چندی پیش‬ ‫در یک پنل با موضوع اغتشاشات اخیر خاورمیانه طعنه ای‬ ‫ســنگین به همکاران خود زد‪ .‬او کــه صحبت هایش روی‬ ‫شــکل گیری و قدرت گرفتن داعــش متمرکز بــود با ارائه‬ ‫تصویری از بازیگران اصلی در بحران های ســوریه و عراق‬ ‫گفت‪« :‬دانشــمندان علوم سیاســی انقدر در دوران پیمان‬ ‫وستفالی و تحلیل تحوالت بر مبنای واحد دولت ‪ -‬ملت فریز‬ ‫شده اند که بازیگرانی چون داعش را هم چیزی جز بازیگران‬ ‫غیر حکومتی(‪ )non-state actors‬نمی خوانند‪ .‬یعنی اصل‬ ‫برایشان حکومت های عضو سازمان ملل است و بازیگران‬ ‫جدید راهم فقط به کمک ان می توانند نامگذاری کنند‪».‬‬ ‫جامعه ای دارای هیجان‬ ‫بر جامعه ایران در سال ‪ 93‬چه گذشت؟‬ ‫دکتر هادی معتمدی‬ ‫گفتارها‬ ‫‪48‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫اسیب شناس‬ ‫پدیده مرحــوم مرتضی پاشــایی را نمی تــوان خیلی‬ ‫اسیب شناسی کرد‪ .‬در واقع یک اسیب به حساب نمی اید و‬ ‫یک موضوع هیجانی تلقی می شود‪ .‬یعنی اینکه جامعه در‬ ‫دوره‪‎‬ای هیجان خاصی نسبت به این موضوع از خودش بروز‬ ‫داد‪ .‬شاید ناشی از جامعه جوان ایران باشد یا از احساساتی‬ ‫که در مورد مرحوم پاشایی به و جود امده و شهرت پیدا کرده‬ ‫بود‪ .‬در واقع مسائلی از این قبیل باعث بروز چنین هیجاناتی‬ ‫شده بود و خیلی نباید به ان به شــکل یک اسیب در جامعه‬ ‫نگاه کرد‪.‬‬ ‫جامعه ما جامعه ای جوان است و دارای هیجان‪ .‬این‬ ‫جوان ها جایی برای تفریح و بروز هیجانات خود ندارند و از‬ ‫سوی دیگر طرفداران این خواننده هم مزید بر علت بودند‪.‬‬ ‫همین که ‪ 50 ،40‬هزار نفر در تشییع جنازه او شرکت می کنند‬ ‫این مساله را نشان می دهد و حضور انها چیز چندان عجیبی‬ ‫به حساب نمی اید‪.‬‬ ‫در همان ایام مراسم درگذشت رئیس مجلس خبرگان‬ ‫هم با همین تعداد جمعیت و حتی با جمعیت بیشتری برگزار‬ ‫ش د اما می بینیم که بازتاب جهانی پیدا نمی کند‪ .‬برای اینکه‬ ‫در مراســم مرحوم پاشــایی اغلب جوان ها حضور داشتند‪.‬‬ ‫در ضمــن میان این جمعیــت عده ای هم حضور داشــتند‬ ‫که به دنبال سوءاســتفاده بودند‪ .‬عده ای از انها اصال برای‬ ‫عزاداری در این مراسم حضور نداشتند؛ این مساله در نحوه‬ ‫لباس پوشیدن و عکس های سلفی نمایان بود‪ .‬یعنی نشان‬ ‫نمی داد که انها از درگذشــت یک خواننده ناراحت هســتند‬ ‫و در این مراســم حضور پیدا کرده اند‪ .‬ایــن پدیده و به طور‬ ‫کلی برخی پدیده ها هستند که چندان ُبعد اجتماعی خاصی‬ ‫ندارند‪ ،‬امــا مردم را هیجــان زده می کند؛ مانند مســابقات‬ ‫فوتبال‪ .‬شــما می بینید که تیم ملی فوتبــال در جام جهانی‬ ‫به ارژانتین می بازد‪ ،‬اما مردم هیجان زده می شوند‪ ،‬شادی‬ ‫می کنند و قدردان فوتبالیست ها هستند‪ .‬یک مقدار زیادی‬ ‫از بروز چنین ابراز احساســات برمی گردد به کمبود هیجان‬ ‫در جامعه و کمبود کارناوال های شــادی خاص در جامعه‪.‬‬ ‫می توان برنامه چهارشنبه سوری که در راه است را مثال زد‪.‬‬ ‫به جای اینکه مســئوالن بخواهند این برنامه را مثال بگیر و‬ ‫ببند کنند و مساله را امنیتی کنند‪ ،‬می توان این برنامه را تبدیل‬ ‫به یک کارناوال شادی کرد‪.‬‬ ‫مسئوالن می توانند مکان هایی را در نظر بگیرند و در‬ ‫انجا مراسم چهارشنبه سوری را برگزار کنند و به ان به چشم‬ ‫یک جشن ساالنه نگاه شود‪ .‬جشنی بدون اتفاق تلخی که‬ ‫در چهارشــنبه ســوری ها می افتد‪ ،‬بگیرند و خودشان مواد‬ ‫اتش زایی که خطر نداشته باشد را به مکان ها بیاورند و مردم‬ ‫شب خوبی را پشت سر بگذارند‪ .‬می شــود این مراسم را در‬ ‫میدان هایی مانند تجریش برگزار کنند و ساعتی از ان شب‬ ‫را تعطیل کنند تــا مردم از این تفریح لــذت ببرند‪ .‬بنابراین‪،‬‬ ‫نیروی انتظامی هم در این جریان مشــارکت داشته باشد و‬ ‫با مردم همراه شود تا چهارشنبه سوری به شکل مطلوبی به‬ ‫پایان برســد‪ .‬به نظر من‪ ،‬کار خوبی هم هست و نمی تواند‬ ‫کار بدی هم باشــد‪ .‬اما وقتی به این موضــوع نگاه امنیتی‬ ‫ می شــود‪ ،‬نمی توان این همه جوان را در کشور کنترل کرد‬ ‫که به سمت اتش بازی نروند‪.‬‬ ‫ســرعت حیرت انگیز روندهای جهانی بــر مبانی غیر‬ ‫از واحد کالســیک دولت ‪ -‬ملــت انقدر زیاد بــوده که حتی‬ ‫برجسته ترین دانشمندان روابط بین الملل و مطالعات جهان‬ ‫را جا گذارد‪ .‬اغراق نیست اگر ادعا کنیم اکثر قریب به اتفاق‬ ‫تحوالت اصلی جهان در سال گذشــته بر پایه هایی غیر از‬ ‫واحد دولت‪-‬ملت رقم خورده اند‪ .‬روســیه به شــدت مداخله‬ ‫نظامی خــود در مرز با اوکرایــن را منکر می شــود و ان را به‬ ‫گردن شبه نظامیان حامی – و نه وابسته ‪ -‬به خود می اندازد‪.‬‬ ‫یمن دولتی نیمه جــان در عــدن دارد و گروه های قدرتمند‬ ‫غیر دولتی بر پایتخت تسلط دارند‪.‬‬ ‫در ســوریه دولت عضو ســازمان ملل دســت کم ‪60‬‬ ‫درصد از خاک را در اختیــار ندارد و به پشــتوانه گروه های‬ ‫غیر دولتی همچون شــیعیان ایرانی و عراقی مدافع حرم و‬ ‫حزب الله لبنان بــا گروه هایی نظیر دولت اســامی‪ ،‬جبهه‬ ‫النصره و ارتش ازاد در حال نبرد اســت‪ 3/ 2 .‬میلیون اواره و‬ ‫‪ 200‬هزار کشته در بحرانی رقم خورده که اقال در یک طرف‬ ‫ان هیچ دولت مســئولی وجود ندارد‪ .‬فلسطین با مخالفت‬ ‫قدرت های غربی هنوز به عضویت کامل جامعه ملل متحد‬ ‫در نیامده و غزه و کرانه باختری توســط فتح و حماس اداره‬ ‫می شــوند‪ .‬بازیگر قدرتمند جنوب لبنان هم حزب الله است‬ ‫که عالوه بر شــان حزبی و حضــور در قــدرت حقوقی این‬ ‫کشور دارای بخش های نظامی‪ ،‬خدماتی و عمرانی مستقل‬ ‫است و یک طرف غیر قابل انکار مســاله فلسطین به شمار‬ ‫می رود‪ .‬بزرگ ترین برگ برنده کشــورهای قدرتمند منطقه‬ ‫همچون ترکیه و ایران و عربستان سعودی همین بازیگران‬ ‫غیر حکومتی هستند که تقریبا در سراســر منطقه به جنگ‬ ‫نیابتی مشغول هستند‪.‬‬ ‫باتوجه به فرهنگ غنی ایران و فرهنگ دینی می توان‬ ‫کارناوال های شادی داشته باشیم و هیجانات مردم کنترل‬ ‫شــود‪ .‬اگر بتوان این جمعیت جــوان را در این کارناوال ها‬ ‫شرکت داد‪ ،‬می توان هر تهدیدی را به فرصت تبدیل کرد‪.‬‬ ‫من فکر می کنم اگر سوار بر موج هیجانات جوان ها شده و‬ ‫با انها همراه شویم‪ ،‬در اینده دیگر شاهد هیجانات ناگهانی‬ ‫و غیر منتظره مانند مراسم تشییع مرتضی پاشایی یا شادی‬ ‫بعد از باخت به ارژانتین نخواهیم بود‪.‬‬ ‫بهتر است در اینجا بازهم یک مثال فوتبالی دیگر بزنم‪.‬‬ ‫ببینید در اســپانیا دو تیم مطرح و بزرگ همیشه با هم بازی‬ ‫می کنند‪ ،‬حتی می بینیم که رئال مادرید و بارســلونا در یک‬ ‫ســال چندین مرتبه با هم بازی می کنند و اتفاق حاشیه ای‬ ‫رخ نمی دهد‪ .‬با اینکه هر دو این باشگاه ها به لحاظ مسائل‬ ‫سیاســی با هم اختالفات بســیاری دارند‪ ،‬امــا از این بازی‬ ‫استقبال می شود و بدون اینکه مشــکل خاصی پیش بیاید‬ ‫این مسابقه به پایان می رســد‪ .‬اما حاال این پرسش مطرح‬ ‫می شــود که چرا مشــکل خاص و عجیبی در این مســابقه‬ ‫اتفاق نمی افتد؟ دلیل ان روشــن اســت و ان تعــداد زیاد‬ ‫بازی های رئال مادرید و بارســلونا در طول یک سال است‪.‬‬ ‫حاال دربی اسپانیا را با بازی استقالل و پرسپولیس مقایسه‬ ‫کنید‪ .‬دربی پایتخت در طول یک سال دو بار برگزار می شود‬ ‫و همیشه هم درگیری و اتفاقات حاشیه ای زیادی در ان رخ‬ ‫می دهد‪ .‬اگر ما به عنوان یک جشن یا کارهای خیرخواهانه‬ ‫سالی ‪ 10‬مرتبه برای اســتقالل و پرســپولیس برنامه بازی‬ ‫بگذار یم‪ ،‬دیگر اتفاقات عجیــب و حتی ناگوار در دربی رخ‬ ‫نمی دهد‪ .‬زیرا از حساسیت های کاذب ان جلوگیری می شود‬ ‫و بازیکنان و مسئوالن باشگاه مثال می گویند در طول سال‬ ‫ سه بار به حریف باختیم و یک بار پیروز از زمین بیرون امدیم‪.‬‬ ‫یعنی ما باید کاری کنیم که هیجانات جامعه جوان مان تخلیه‬ ‫شود و باید انواع و اقسام برنامه های شاد را برای مردم در نظر‬ ‫بگیریم‪ .‬زیرا جامعه امروز ما جامعه شادی نیست‪ .‬مثال یکی‬ ‫گفتارها‬ ‫در غرب نیز بانیان معاهده وستفالی انچنان به سمت‬ ‫تشریک تصمیم گیری پیش می روند که در مقاطع حساس‬ ‫نظیر تحریم ایران و روسیه یا نجات یونان از بحران بدهی ها‬ ‫تقریبا چیــزی به عنوان همکاری –یــا تخاصم‪ -‬دولت های‬ ‫اروپایــی با دیگــر دولت هــا وجود نــدارد و هر چه هســت‬ ‫سیاستگذاری مشترک اتحادیه است‪ .‬در خاورمیانه قدرت‬ ‫دولت ها روزبــه روز در برابر بازیگــران غیر حکومتی تحلیل‬ ‫می رود‪ ،‬در اروپا مشــابه ایــن اتفاق به نفع قــدرت گرفتن‬ ‫ایاالت متحده اروپا می افتد‪ .‬این مســاله در امریکا هم در‬ ‫اشکال متفاوتی در حال بروز است‪ .‬گذر نمادین ثروت یک‬ ‫درصد ثروتمند جامعه از نصف ثروت کل امریکایی ها در سال‬ ‫اتی نشــانه خوبی از تفوق نامحدود ســرمایه بر دموکراسی‬ ‫این کشور است‪.‬‬ ‫دخالت ذی نفعان در روند های قانونگذاری و انتخاباتی‬ ‫گرچه شاید نوعی فساد سیاســی و تحدید اشکار منطق هر‬ ‫شهروند یک رای به شــمار رود‪ ،‬اما به واســطه شفافیت و‬ ‫عرفی بودن ان فرصت را برای ذی نفعان غیر امریکایی هم‬ ‫فراهم می سازد‪ .‬چنانکه رادیو ملی امریکا ابتدای ماه مارس‬ ‫به رد یابی کمک چند صد میلیون دالری هفت کشور خارجی‬ ‫به بنیاد کلینتون و هزینه کرد ان در کمپین هیالری کلینتون‬ ‫پرداخت‪ .‬دامنه این داد و ستد های فرامرزی در تضاد اشکار‬ ‫احزاب دموکرات و جمهوریخواه بر توافق هسته ای با ایران‬ ‫و رابطه با اسرائیل قابل ردیابی است‪.‬‬ ‫همکاری های مشــترک حزب دســت راســتی لیکود‬ ‫و جمهوریخواهــان از حمایت هــای ضمنــی نتانیاهــو از‬ ‫میت رامنی‪ ،‬رقیــب اوباما در انتخابات ســال ‪ ،2012‬فراتر‬ ‫رفته و حاال بــه رویارویی بین کاخ ســفید و کنگره کشــیده‬ ‫اســت‪ .‬دیالکتیک مداخله در امــور داخلــی یکدیگر بین‬ ‫احزاب امریکا و اسرائیل انقدر واضح شده که رهبر اکثریت‬ ‫مجلس نماینــدگان بدون اطالع دولــت از نتانیاهو دعوت‬ ‫می کند و همزمان طراح کمپین اوباما در تل اویو مشــغول‬ ‫کمک به کمپین حزب کارگر اســت‪ .‬این رونــد فزاینده هم‬ ‫فرصت زاســت‪ .‬صحبــت از میزان همبســتگی سیاســی‬ ‫ایاالت متحــده و اســرائیل تکــرار مکررات اســت‪ .‬با هر‬ ‫شــاخصی این کشــور مهمترین متحد امریکاســت و هیچ‬ ‫کشور دیگری در جهان چنین حامیان قدرتمندی در داخل‬ ‫امریکا ندارد‪ .‬حدود چهار میلیون یهودی امریکایی گرچه‬ ‫کمتر از دودرصد جمعیت این کشور را تشکیل می دهند اما‬ ‫از چنان قدرتی در ساختارهای فرهنگی‪ ،‬رسانه ای ‪ ،‬مالی‪،‬‬ ‫دانشگاهی و سیاسی امریکا بر خوردار هستند که ‪ 12‬درصد‬ ‫از کرسی های ســنا را در اختیار بگیرند‪ .‬اما تقسیم – و شاید‬ ‫تخفیف‪ -‬همکاری استراتژیک دو کشور به روابط حزبی در‬ ‫این فصل از روابط ایران و امریکا سرمایه ارزشمندی است‪.‬‬ ‫اولین تاثیر این رخداد بازتر شدن فضای جامعه مدنی امریکا‬ ‫برای نقد سیاســت های راستگرایانه اســرائیل در موضوع‬ ‫فلسطین و دیگر مسائل خاورمیانه خواهد بود‪ .‬همین قطبی‬ ‫شــدن خواه ناخواه نامزد نهایی دموکرات هــا در انتخابات‬ ‫‪ 2016‬را در موقعیت صیانت از توافق (احتمالی) هسته ای‬ ‫با ایران و گزینه های میانه رو تر در مناقشــه با فلســطینیان‬ ‫خواهد نشــاند‪ .‬گرچه یقینا سیاســت های ملی و منطقه ای‬ ‫ایران با احزاب چپ اسرائیلی هم تنافر جدی دارد‪ ،‬اما نفس‬ ‫انشقاق بین دو بلوک امریکایی بر سر سیاست های اسرائیل‬ ‫فضا را برای مقابله با ایران هراسی مساعدتر خواهد ساخت‪.‬‬ ‫باید سیاست پشتیبانی وضع جدید از ســوی ایران طراحی‬ ‫و اجرا شود‪ .‬روزگار دوگانگی در سیاســت اسرائیلی امریکا‬ ‫و توافق ایــران و امریکا بر ســر پرونده هســته ای نیازمند‬ ‫رویکردی به کلی متفاوت با قبل اســت‪ .‬حاال شاید بهتر از‬ ‫هر زمان دیگر در دوره حیات جمهوری اسالمی زمان عمل‬ ‫به استراتژی فوتبالی شروع دفاع از هجده قدم حریف باشد‪.‬‬ ‫بعد از توافق و در فضای پیش امده بیــن احزاب امریکا بر‬ ‫ســر اســرائیل‪ ،‬تهران می باید دفاع از خود در برابر تهاجم‬ ‫حریف را از خاک ایاالت متحده شروع کند‪ .‬اگر بازی تهران‬ ‫با بازیگران غیر دولتی در سرتاسر منطقه برای ایران کارساز‬ ‫بوده پس همین قاعده برای سایر کشورها هم قابل ازمودن‬ ‫است‪ .‬گرچه شــاید در این زمان (نیمه اسفند‪ )93‬که هنوز‬ ‫تکلیف نهایی مذاکرات هسته ای روشن نشده است صحبت‬ ‫از سیاست های پسا توافق شتابزده به نظر برسد اما می توان‬ ‫به ایده های ممکن فکر کرد‪ .‬اســتفاده از ظرفیت بی نظیر‬ ‫شبکه ایرانی‪ -‬امریکایی ها‪ ،‬که بر خالف انگاره های مرسوم‬ ‫در ایران‪ ،‬امادگی باالیی برای مشــارکت در سیاست کشور‬ ‫دوم خود برای صیانت از منافع سرزمین مادری دارند‪ ،‬یکی‬ ‫از تاکتیک های الزم است‪ .‬تالش برای برداشتن تحریم ها‬ ‫و تحریــک کمپانی های امریکایی بــرای فعالیت در ایران‬ ‫و تدبیر برای مبادله گســترده اکادمیک (اســتاد‪ ،‬دانشجو‬ ‫و پژوهشــگر) که قادر به تغییر اثرگذاری بر جامعه مدنی و‬ ‫افکار عمومی امریکا هستند هم می توانند از دیگر اولویت ها‬ ‫باشــند‪ .‬اصل باور این مســاله اســت که برای تخفیف هر‬ ‫تهدیدی باید ابزارهای ممکن را شــناخت و با مبانی دوران‬ ‫جدید عمل کرد‪ .‬مبنای اصل این دوره مشــارکت دادن هر‬ ‫چه بیشتر بازیگران غیر دولتی است‪ .‬مارس ‪ 2015‬می تواند‬ ‫نقطه شروعی باشد‪.‬‬ ‫از کارهای خوبی که صورت می گیرد زدن پرچم های بزرگی‬ ‫در میادین بزرگ شــهر اســت‪ .‬این کار هم برای باال بردن‬ ‫روحیه ملی خوبی است و هم باعث شادی می شود‪ .‬کارهای‬ ‫دیگری هم می توان انجام داد؛ مثال شــهر را رنگ امیزی‬ ‫کرد‪ .‬االن ماشــین های در حال تردد در جامعه تقریبا سیاه ‬ ‫و سفید هستند‪ .‬بهتر نیست به جای رنگ های این چنینی از‬ ‫رنگ های مختلف در ماشین ها استفاده کرد؟‬ ‫اگر حجاب فرد کامل باشد‪ ،‬استفاده از لباس رنگی چه‬ ‫منعی دارد؟ مثل اینکه در دانشگاه ها یا مکان های دیگری‬ ‫به دانشجوها ایراد می گیرند که چرا لباس رنگی می پوشند‪.‬‬ ‫مهم حجاب اســت اما رنگ مهم نیســت‪ .‬ما می خواهیم‬ ‫حجاب باشــد و نه اینکه رنــگ را هم تعیین کنیــم‪ .‬از این‬ ‫بحث که بگذریم‪ ،‬به نظر من مهمترین اتفاق سال موضوع‬ ‫اسیدپاشــی بود که کاهش امنیت اجتماعی ناشی از رفتار‬ ‫جنایی اسیدپاشی بود‪ .‬تقریبا امنیت نیمی از زنان شهر مهمی‬ ‫ مانند اصفهان بــه خطر افتاد که در مســائل اقتصادی هم‬ ‫تاثیر بدی گذاشت‪ .‬این موضوع به عقیده من بدترین اسیب‬ ‫سال بود‪ .‬خوشبختانه با تمرکز نیروهای انتظامی روی این‬ ‫موضوع مساله اسیدپاشی هم برطرف شد و امنیت اجتماعی‬ ‫به جامعه بازگشت‪ .‬البته یک سری از افراد در شهرهای دیگر‬ ‫مانند تهران از این پدیده سوءاســتفاده کرده و با این اتفاق‬ ‫تلخ تفریح می کردند‪ ،‬که نشــان دهنده رفتار ضد اجتماعی‬ ‫این عده بود‪ .‬برخی ادم ها دست به کارهایی زدند که سبب‬ ‫وحشــت زنان و دختران شــدند‪ .‬این افراد چون هیجانات‬ ‫خود را نمی توانند تخلیه کنند‪ ،‬از این کار لذت هم می برند‪.‬‬ ‫این بیانگر این اســت که ما هنوز نتوانســته ایم در جامعه با‬ ‫هم شــادی کنیم‪ .‬یعنی با هم بخندیم و به هم نخندیم‪ .‬از‬ ‫یکدیگر لذت نبریم و با هم لذت ببریم‪ .‬اینکه به تنهایی کاری‬ ‫انجام دهی که سبب وحشت یکی دیگر شوی و خودت شاد‬ ‫باشی‪ ،‬این رفتار درست نیست‪ .‬در واقع باید کاری انجام داد‬ ‫که در جمع همه شاد شــوند‪ .‬اگر بتوانیم برای این موضوع‬ ‫راهکاری بیندیشــیم می توانیم جامعه شــادی هم داشــته‬ ‫باشیم ؛ جامعه ای که به رشد بیشتری خواهد رسید‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫گفتارها‬ ‫‪49‬‬ ‫گفتارها‬ ‫رصد بازی «رقیب غیر قابل اعتماد»‬ ‫چگونه بایدگام های پایانی مذاکرات هسته ای را برداشت؟‬ ‫حنیف غفاری‬ ‫گفتارها‬ ‫‪50‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫کارشناس بین الملل‬ ‫«رشد هوشمندانه بازی رقیب» در مذاکرات هسته ای‬ ‫ایران و اعضای ‪ 5+1‬یک اصل محسوب می شود‪ .‬در این‬ ‫میان‪ ،‬اعضای ‪ 5+1‬نــه تنها حکم متحد‪ ،‬دوســت و حتی‬ ‫بازیگران خنثی را برای ما ندارند‪ ،‬بلکه تقابل مستمر انها با‬ ‫حقوق حقه هسته ای ملت ایران و دیگر اقدامات سلبی انها‬ ‫در تقابل با ملت و نظام ایران‪ ،‬اعضای ‪ 5+1‬را به دشــمنان‬ ‫ما تبدیل کرده اســت‪ .‬از این رو هم اکنــون مذاکرات ما با‬ ‫اعضای ‪ 5+1‬باید در راســتای مدیریت رفتار رقیب صورت‬ ‫گیرد‪ .‬از ســوی دیگر‪ ،‬این رقیب به اندازه ای گستاخ است‬ ‫که به راحتی بازی خود را در هر دور از مذاکرات هسته ای و‬ ‫بنا بر مصالح منطقه ای و زد و بندهای خود با دیگر بازیگران‬ ‫نظام بین الملل (مخصوصا رژیم اشغالگر قدس و عربستان‬ ‫سعودی) تغییر می دهد‪ .‬جمهوری اسالمی ایران در طول‬ ‫یک ســال و نیم اخیر فرصت الزم را بــرای پذیرش حقوق‬ ‫هسته ای کشــور و درک خطوط قرمز قانونی ترسیم شده به‬ ‫طرف مقابل داده است‪ .‬این بار‪ ،‬اعضای ‪ 5+1‬باید متوجه‬ ‫باشــند که «اخرین فرصت» برای تصمیم گیری واقعی از‬ ‫سوی انها فرارسیده است‪ .‬اگر در ماراتن این بازی نیز امریکا‬ ‫و دیگر اعضــای ‪ 5+1‬بنا به هــر دلیلی نخواهند یــا نتوانند‬ ‫تصمیم الزم را جهت امضای توافق نهایی اتخاذ کنند‪ ،‬خود‬ ‫مســئول عواقب و تبعات شکســت مذاکرات خواهند بود‪.‬‬ ‫اظهــارات حکیمانه رهبر معظم انقــاب در خصوص ابعاد‬ ‫و حدود و ثغور توافق هســته ای‪ ،‬تکلیف طرف مقابل را به‬ ‫صورت کامل مشخص کرده است‪ .‬این سخنان تعیین کننده‬ ‫ســبب شــد تا دو تاکتیک «خرید زمان» و «دفرمه کردن‬ ‫ساختار توافق نهایی» از طرف مقابل سلب شود‪ .‬این خلع‬ ‫سالح تاکتیکی غرب نقش بسیار مهمی در تنظیم رویکرد و‬ ‫رفتار اعضای ‪ 5+1‬در مذاکرات هسته ای اخیر داشته است‪.‬‬ ‫در چنین شرایطی اعضای ‪ 5+1‬و در راس انها ایاالت متحده‬ ‫امریکا بیش از پیش خود را در معرض قضاوت افکار عمومی‬ ‫دنیا می بینند‪.‬‬ ‫بسیاری از مقامات رسمی‪ ،‬رسانه ها و منابع غیررسمی‬ ‫و موثق عنــوان کرده اند کــه مذاکرات هســته ای وارد فاز‬ ‫پایانی و گام های نهایی خود شــده اســت‪ .‬ملت ایران نیز‬ ‫امیدوار است در نهایت‪ ،‬میان ایران و اعضای ‪ 5+1‬توافقی‬ ‫خوب و قابل دفاع با محوریت حفظ دستاوردهای هسته ای‬ ‫کشــورمان و رفع همه تحریم هــای ظالمانه وضع شــده‪،‬‬ ‫صورت گیرد‪« .‬دقیقه ‪ »90‬حســاس ترین دقیقه یک بازی‬ ‫فوتبال محســوب می شــود‪ ،‬خصوصا زمانی که در تابلوی‬ ‫نتیجه بازی «صفر‪-‬صفر» حک شده باشــد! تغییر جریان‬ ‫و نتیجه بازی به ســود یا ضرر هر یک از طرف های بازی در‬ ‫دقیقه ‪ 90‬معموال شــوک اور‪ ،‬غیر قابل مدیریــت و در اکثر‬ ‫موارد جبران ناپذیر اســت‪ .‬بــازی در دقیقــه ‪ 90‬مذاکرات‬ ‫هســته ای‪ ،‬ملزومات و قواعد خاص خود را طلب می کند‪،‬‬ ‫خصوصا انکــه حریف مقابل ما نــه تنها اعتقــادی به داور‬ ‫میدان ندارد‪ ،‬بلکه در صورت لزوم حاضر است دروازه های‬ ‫زمین بازی را نیز به سود خود جا به جا کند!‬ ‫طرف مقابل به طــور طبیعی ظرفیت بالقــوه و بالفعل‬ ‫زیادی در تغییر بازی خود در دقیقه ‪ 90‬دارد‪ .‬بدیهی اســت‬ ‫در چنین شــرایطی ما نیز باید خود را بــرای مقابله با «تغییر‬ ‫ناگهانی بــازی رقیب» امــاده کنیم‪ .‬هم اکنــون کمترین‬ ‫تضمینی وجود ندارد کــه رقیب ما در دقیقــه ‪ 90‬مذاکرات‬ ‫هســته ای دســت به اشــوب‪ ،‬تخریب و بر هــم زدن بازی‬ ‫نزند‪ .‬حال در این میان تکلیف دســتگاه سیاســت خارجی‬ ‫کشورمان چیســت؟ «ادامه بازی با گارد بسته»‪ ،‬ان هم در‬ ‫مسیر «مدیریت رفتار دشــمن» تنها راهکار ما در این برهه‬ ‫تعیین کننده محسوب می شــود‪ .‬زمانی که ما از استراتژی‬ ‫«مدیریت رفتار دشمن» ســخن می گوییم‪ ،‬یعنی هدف ما‬ ‫از مذاکرات هســته ای «تبدیل کردن دشــمن به دوست»‬ ‫یا «اغاز روند همگرایی با امریکا» نیســت‪ ،‬زیرا بر اســاس‬ ‫تضادهای انتاگونیستی موجود در شالوده سیاست داخلی‬ ‫و خارجی طرفین‪ ،‬اساسا چنین هدفی دست یافتنی نیست‪.‬‬ ‫از ســوی دیگر‪« ،‬ادامه بازی با حفظ گارد بسته» به معنای‬ ‫در نظر گرفتــن همه خطوط قرمــز‪ ،‬احتمــاالت‪ ،‬ابزارها‪،‬‬ ‫راهکارهــای اضطــراری‪ ،‬رویکردهــای اقناعــی در قبال‬ ‫مخاطبان و‪ ...‬در این مرحله حساس و تعیین کننده است‪.‬‬ ‫انچه مســلم اســت‪ ،‬در حــال حاضــر‪ ،‬کوچکترین‬ ‫سیگنال‪ ،‬رفتار و حتی گفتار ما پای میز مذاکرات هسته ای‬ ‫و خارج از ان تعیین کننــده خواهد بود‪ .‬به طــور کلی بازی‬ ‫در دقایــق پایانــی مذاکرات هســته ای حســاس اســت‪،‬‬ ‫مخصوصا انکه طرف مقابل مســتعد بر هــم زدن بازی در‬ ‫دقیقه تعیین کننده باشــد! در این لحظات حســاس نه تنها‬ ‫نباید ذره ای عقب نشینی از خطوط قرمز تعیین شده صورت‬ ‫گیرد‪ ،‬بلکه «احساس عقب نشینی از این خطوط» نیز نباید‬ ‫به رقیب منتقل شــود‪ .‬در صــورت انتقال این احســاس به‬ ‫صورت خواســته یا ناخواســته‪ ،‬اعضای ‪ 5+1‬و مخصوصا‬ ‫ایاالت متحــده امریکا انگیزه بیشــتری برای بــر هم زدن‬ ‫بازی در دقیقه ‪ 90‬پیدا خواهنــد کرد‪ .‬در این میان‪ ،‬هرگونه‬ ‫نتیجه گیــری در پایان بازی منــوط بــه اراده واقعی طرف‬ ‫مقابل و پذیرش حقوق هســته ای کشــورمان در مذاکرات‬ ‫خواهد بــود‪ .‬به عبــارت بهتر‪ ،‬دولت و دســتگاه سیاســت‬ ‫خارجی کشورمان باید به گونه ای با رقیب سوء سابقه دار خود‬ ‫مواجهه کند که کل هزینه های بر هــم زدن بازی در دقیقه‬ ‫‪ 90‬و هرگونــه زیاده خواهــی در حوزه هــای اختالفی(اعم‬ ‫از فنی‪،‬حقوقی و سیاســی) را متوجه رقیب کند‪.‬در اینجا‪،‬‬ ‫جمهوری اســامی ایران نه به لحاظ زمانــی و نه به لحاظ‬ ‫راهبردی‪ ،‬مقید به «امضــای توافق نهایی» تا ماه مارس یا‬ ‫حتی تیرماه نیســت‪ ،‬بلکه صرفا مقید به «مشخص کردن‬ ‫تکلیف مذاکرات» است‪ .‬امضای توافقنامه نهایی معلول‬ ‫و مرهون اتخــاذ تصمیمی عقالنی از ســوی طرف مقابل‬ ‫خواهد بود‪ .‬به نظر می رســد هنوز ایــن تصمیم عقالنی در‬ ‫طرف مقابل به فعلیت تام و کامل نرسیده است‪.‬‬ ‫نکتــه مهم تر اینکــه تبدیل ضراالجل «تیرماه ســال‬ ‫‪ »1394‬به «اسفندماه سال ‪ ،»1393‬کامال برخالف تفاهم‬ ‫مشــترک صورت گرفته در اذرماه ســال ‪ 1393‬محســوب‬ ‫می شود‪ .‬به عبارت بهتر‪ ،‬این ایاالت متحده امریکاست که‬ ‫توافق صورت گرفته در اذرماه امسال را نادیده انگاشته و به‬ ‫جای تیرماه سال ‪ ،1394‬اسفندماه سال ‪ 1393‬را به دقیقه‬ ‫‪ 90‬بازی تبدیل کرده اســت‪ .‬بنابراین در صورت ترک بازی‬ ‫توســط طرف مقابل به بهانه عدم توافق‪ ،‬مسئولیت برهم‬ ‫زدن توافق هسته ای جمعی اذرماه امسال به طور مستقیم‬ ‫بر عهده واشــنگتن و متحدان ان خواهد بود‪ .‬مجموع این‬ ‫موارد سبب می شود تا نسبت به پیچیده بودن بازی هسته ای‬ ‫در این برهه زمانی بیش از پیش اگاه شویم‪.‬‬ ‫جهــت درک پیچیدگی های رفتــاری و گفتاری رقیب‬ ‫پای میز مذاکرات‪ ،‬الزم اســت روی رفتار دو کشور امریکا‬ ‫و فرانسه به صورتی خاص متمرکز شویم‪ .‬در این میان‪ ،‬دو‬ ‫کشور ایاالت متحده امریکا و فرانسه‪ ،‬طی همین یک سال‬ ‫و نیم اخیر بارها نشان داده اند که حتی به تفاهمات شفافی‬ ‫خود در مذاکرات هســته ای پایبند نبــوده و زمانی که پای‬ ‫تدویــن تفاهم های اولیــه به «توافــق مدون» بــه میان‬ ‫لو قرارهای خود می زنند‪ .‬اظهارات‬ ‫می اید‪ ،‬به راحتی زیر قو ‬ ‫اخیر لوران فابیوس‪ ،‬وزیر امور خارجه فرانســه‪ ،‬نشــانه ای‬ ‫دال بر اثبات این موضوع اســت‪ .‬به نظر می رســد فرانسه‬ ‫بار دیگر و به نمایندگی از رژیم اشــغالگر قدس جهت بر هم‬ ‫زدن پازل مذاکرات هســته ای خیز برداشــته اســت‪ .‬گویا‬ ‫در تقســیم کار جدید امریکا‪ ،‬رژیم صهیونیســتی و فرانسه‬ ‫این وظیفه به لوران فابیوس محول شــده تا بار دیگر نقش‬ ‫پلیس بد مذاکرات هسته ای را ایفا کند‪ .‬این در حالی است‬ ‫که رجزخوانی های اخیر فابیوس علیه مذاکرات هسته ای‬ ‫یک دل نوشته برای مادران شهدا و ادم های جنگ ‬ ‫مصطفی صادقی‬ ‫دبیر تحریریه‬ ‫اپیزود اول؛ ادم های جنگ‬ ‫ســن و فهم من به جنگ نمی رســد‪ .‬ادم های جنگ را‬ ‫هیچ وقت نتوانســتم بفهمم‪ .‬اینکه چطور می شود یک فرد‬ ‫زن و بچه و پدر و مــادرش را رها کند و جانــش را هم بدهد‪.‬‬ ‫دل کندن واقعا سخت است ان هم از چیزهایی که دوستشان‬ ‫داری‪ .‬دل کندن از «خود» هم سخت است‪« .‬خود»ی که‬ ‫خیلی وقت ها ان را انتخاب می کنی یــا خیلی چیزها را برای‬ ‫ان می خواهی‪ .‬این جمالت انقدر در ذهن من تکرار شــده‬ ‫که تقریبا یک کلیشــه را به وجود اورده اســت‪ .‬من جنگ را‬ ‫نفهمیدم‪ ،‬ادم های جنگ را هم همینطور‪ .‬نمی دانم تقصیر‬ ‫کیســت‪ ،‬من یا انها که این طرف خط ماندند تا امثال من را‬ ‫برای بعد از جنگ بسازند! تمام دانســته های من از روزهای‬ ‫سخت دهه ‪ 60‬یا از اثار اقامرتضی اوینی است از روایت فتح‬ ‫تا شهادت نامه یا ان سوتر‪ ،‬از روایتی که ابراهیم حاتمی کیا‬ ‫از جنگ دارد؛ از وصل نیکان تا اژانس شیشــه ای‪ .‬اما فکر‬ ‫نمی کنم از این راه بشود جنگ و ادم هایش را فهمید؛ یا الاقل‬ ‫کامل فهمید‪.‬‬ ‫کنار گلزار شــهدا که قــدم می زنی‪ ،‬رد کــرور کرور ادم‬ ‫را می بینی کــه هر کدام در منطقه ای جانشــان را از دســت‬ ‫داده اند‪ .‬تازه به جنگ هم که خالصه نمی شود‪ ،‬از اغاز انقالب‬ ‫اسالمی تا همین روزها که هر روز از سوریه و عراق‪ ،‬شهدای‬ ‫مدافع حــرم را می اورند‪ .‬عجب! اخر چطور می شــود ادم ها‬ ‫به همین راحتی از جانشان و از داشته هایشان بگذرند؟ من‬ ‫ضد جنگ نیســتم‪ .‬این حتما با نفهمیدن‬ ‫جنگ و ادم های ان زمین تا اسمان توفیر‬ ‫دارد‪ .‬من فقط نفهمیده ام که انســان باید‬ ‫به چه حدی از خلوص برسد که «بگذرد»؛‬ ‫ورنــه این زمزمه اندر شــجری نیســت که‬ ‫نیست‪ .‬ادم که عاشق باشد‪ ،‬برایش فرقی‬ ‫نمی کند کجا باید از انچه می خواهد و انچه‬ ‫برایش مهم اســت‪ ،‬دفاع کند‪ .‬خرمشهر‪،‬‬ ‫هویزه‪،‬سامرا‪،‬تکریتیادمشق‪.‬نمی دانم؛‬ ‫شاید دلیلش همین عاشقی باشد‪ ،‬شاید هم‬ ‫این فقط یکی از دالیلش باشد؛ «ناظر روی‬ ‫تو صاحب نظرانند اری‪ /‬سر گیسوی تو در‬ ‫هیچ سری نیست که نیست‪».‬‬ ‫اپیزود سوم؛ میهمان داریم‪...‬‬ ‫«هی بخــواب جانم‪ ،‬بخــواب رودکــم‪ ».‬چه الالیی‬ ‫قشنگی‪ .‬وقتی شهید رئیسی به خانه اش بازگشت‪ ،‬مادرش‬ ‫هنوز بود‪ .‬هنوز منتظر بود‪ ،‬جایی میان چارچوب «در »و خروار‬ ‫خروار «خاطره!» با حیاط اب و جارو شده‪ ،‬با بالشت های روی‬ ‫هم قرار گرفته‪« .‬به مادر قول داده بود برمی گردد‪»...‬‬ ‫چشم مادر که به استخوان های بی جمجمه می افتد‪،‬‬ ‫لبخند تلخی می زنــد و می گوید‪« :‬بچه ام‬ ‫سرش می رفت ولی قولش نمی رفت‪»...‬‬ ‫به یاد ســال های دور برایــش الالیی هم‬ ‫می خواند‪ .‬یک الالیی دوســت داشتنی‪.‬‬ ‫یک الالیی ارامش بخش‪« :‬هی بخواب‬ ‫جانم‪ ،‬بخــواب رودکم»‪ .‬ان هم درســت‬ ‫در شرایطی که چند استخوان کفن پوش‬ ‫شده شاید به سبکی و کم وزنی همان زمانی‬ ‫که فقط چنــد ســالش بــوده را در اغوش‬ ‫گرفته و به یاد همه ســال های مادر بودن‬ ‫تکان تکانشمی دهد؛«هیبخوابجانم‪،‬‬ ‫بخواب رودکم‪».‬‬ ‫چند شهید دیگر اورده اند با سربند گره‬ ‫زده بر سر‪ ،‬بدون گوشت‪ ،‬بدون پوست‪ .‬از‬ ‫جایی «در شهر اســمانی در کرانه ابدیت‪،‬‬ ‫بیرون از رهگذر باد»‪ .‬مادر که وارد ســالن‬ ‫می شود همه او را نگاه می کنند‪ .‬چشــم هایش را و پاهایش‬ ‫را‪ .‬ایا تــوان دیدن دارد؟ ایا توان ایســتادن دارد؟ ســربند را‬ ‫که می بیند‪ ،‬کفن را که می بیند‪ ،‬ســقلمه ای که از دســتش‬ ‫می گیرد‪ ،‬می فهمــد خواب نیســت‪ .‬تمام شــد؛ دیگر قرار‬ ‫نیســت منتظر بماند! فرزندش کــه در جایــی از زمان میان‬ ‫خروار خروار «خاطره» مانده بود‪ ،‬بازگشــته است‪ .‬اما کار او‬ ‫هنوز تمام نشده‪ ،‬باید با همین قامت خمیده‪ ،‬به خانه برگردد‪.‬‬ ‫درددلش که با دردانه اش تمام می شود‪ ،‬زیر لب به فرزندش‬ ‫می گوید‪ «:‬فردا میهمان داریم پسرم‪ .‬می روم حیاط خانه را‬ ‫اب و جارو کنم‪».‬‬ ‫من ضدجنگ نیســتم‪ ،‬من فقط جنگ را نفهمیده ام‪.‬‬ ‫من این «سر عشق» و گذشتن از «خود» را نفهمیده ام‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫اپیزود دوم؛ مادران انتظار‬ ‫زمان می گذرد ‪ ،‬انقالب اســامی به‬ ‫چهارمین دهه خود ورود یافته است‪ .‬از جنگ هم خیلی سال‬ ‫گذشته‪ ،‬خیلی سال اســت که از نظر برخی افراد‪ ،‬ادم های‬ ‫جنگ تقریبا فراموش شــده اند‪ .‬یادمان رفتــه‪ ،‬یا گاهی هم‬ ‫وقتی برای به یــاد اوردنش نداریم که چــه روزهایی بر مردم‬ ‫این سرزمین رفته است‪ .‬حکایت «مادر» اما حکایت دیگری‬ ‫اســت‪ .‬او هرگز نمی تواند فراموش کند ســال های رفته را‪.‬‬ ‫فرزندش را در همان ســال ها جا گذاشته است؛ جایی میان‬ ‫خروارها «خاطره»‪ .‬او هنوز در همان مقطع از تاریخ ایستاده‬ ‫اســت‪ .‬جایی میان چارچوب «در» و «تلویزیون» همیشه‬ ‫روشن‪ ،‬شاید که خبر تمام شــدن دوران دوری اعالم شود‪.‬‬ ‫هرگزنمی خواهدباورکندقطعنامه ایامدهوجنگتمامشدهو‬ ‫همه به خانه های خود بازگشته اند‪ .‬فرزندش را در همان جنگ‬ ‫جا گذاشته است «به مادر قول داده بود برمی گردد‪ »...‬من‬ ‫جنگ را نفهمیدم‪ ،‬ادم های جنــگ را هم همینطور‪ ،‬اما نگاه‬ ‫یک مادر چشــم انتظار را خوب فهمیده ام‪ .‬اینجای جنگ را‬ ‫خوب حس کرده ام‪.‬‬ ‫«انتظار» را باید از مادر شهید مفقوداالثر پرسید‪ .‬ما چه‬ ‫می فهمیم «دلتنگی غروب جمعــه را»؟ جنگ برای ما تمام‬ ‫شده اما هنوز سربندهای زیادی هست که روی جمجمه های‬ ‫بدون پوست و گوشت‪ ،‬گره اش باز نشده! جایی مانده اند میان‬ ‫خروارها خاطره و خروار خروار خــاک‪ .‬خاک غربت! به قول‬ ‫اقا مرتضی‪« :‬زمان ما را با خود برده است اما این صدا جایی‬ ‫بیرونازدسترسزمانباقیاست‪.‬بادزماندراینشهرزمینی‬ ‫می وزد؛ نه در ان شهر اسمانی که در کرانه ابدیت‪ ،‬بیرون از‬ ‫رهگذر باد وجود دارد‪».‬‬ ‫کسیچهمی داندوقتیمادرشهیدمفقوداالثرچشمش‬ ‫به در مانده و فرشته مقرب بارگاه الهی برای گرفتنش جانش‬ ‫امده‪ ،‬چه غم عجیبی بر دل این انســان می نشــیند‪ .‬چشم‬ ‫انتظار می رود ‪...‬‬ ‫حاال دیگر کسی نیست که حیاط را اب و جارو کند برای‬ ‫فرزندی که جز در ذهن مادرش قــرار نبوده بازگردد‪ .‬مادر که‬ ‫می رود همه چیز تمام می شود‪ ،‬حتی خاطره‪ ،‬حتی انتظار!‬ ‫گفتارها‬ ‫و توافق نهایی‪ ،‬بر اســاس تفاهم پشــت پرده واشــنگتن‪،‬‬ ‫تل اویــو و پاریس صورت گرفته اســت‪ .‬وزیــر امور خارجه‬ ‫فرانسه به تازگی مدعی شده که تعهدات تهران در مذاکره با‬ ‫گروه ‪ 5+1‬در خصوص برنامه هسته ای اش‪ ،‬کافی نیست و‬ ‫نیازمند کار بیشتر است‪ .‬فابیوس در این خصوص می گوید‪:‬‬ ‫«ما ترجیح می دهیم توافق قوی داشــته باشــیم‪ .‬در حال‬ ‫حاضر مشکالتی وجود دارد‪ .‬پیشرفت هایی حاصل شد اما‬ ‫در خصوص میزان تعهدات و راه های تحقق ان باید گفت‬ ‫که این مســاله همچنان ناکافی اســت‪ .‬از این رو این روند‬ ‫نیازمند تالش بیشتر است‪« ».‬جفری گلدبرگ» روزنامه نگار‬ ‫سرشناس و نزدیک به رژیم صهیونیستی می گوید‪« :‬لوران‬ ‫فابیوس‪ ،‬وزیر خارجه فرانســه در مذاکرات هفته های اتی‬ ‫بین ایران و گروه ‪ 5+1‬نقش بنیامین نتانیاهو‪ ،‬نخست وزیر‬ ‫رژیم صهیونیســتی را ایفا خواهد کــرد‪« ».‬گلدبرگ» این‬ ‫اظهــارات را در توضیحاتــی برای به اشــتراک گذاشــتن‬ ‫حرف های «فابیوس» در حســاب کاربری خود در شــبکه‬ ‫اجتماعی توئیتر نوشت‪.‬‬ ‫حمایت هــای مکــرر مقامــات امنیتــی و دولتــی‬ ‫رژیم صهیونیستی از لوران فابیوس نشان می دهد که وزیر‬ ‫امور خارجه فرانســه بار دیگر با هــدف بر هم زدن معادالت‬ ‫در دقیقه ‪ 90‬مذاکرات هســته ای راهی میدان شده است‪.‬‬ ‫این اقدام فرانســوی ها در ســال ‪ 1392‬و در زمان امضای‬ ‫توافقنامــه موقت ژنو نیز تکرار شــد‪« .‬یوال اشــتاینیتز»‪،‬‬ ‫وزیر اطالعــات و امــور راهبــردی رژیم صهیونیســتی در‬ ‫خصوص نقش افرینی فابیوس در امضای توافقنامه موقت‬ ‫نوشته بود‪« :‬در پیش نویس اولیه توافقنامه هسته ای ژنو‪،‬‬ ‫ایرانی ها می توانســتند ذخیره اورانیــوم ‪ 20‬درصدی خود‬ ‫را حفظ کنند و صرفا توافــق می کردند از ادامــه تولید این‬ ‫ســطح از اورانیوم خودداری کننــد‪ .‬اما در پی فشــار رژیم‬ ‫اســرائیل از طریق فرانســه‪ ،‬در متن نهایی توافقنامه مقرر‬ ‫می شــود که ایران نیمــی از ذخایر اورانیــوم ‪ 20‬درصدی‬ ‫خود را رقیق کرده و نیــم دیگر را به اکســید تبدیل کند‪ .‬در‬ ‫نســخه اولیه توافقنامه ژنو صرفا مقرر شــده بــود ایران از‬ ‫اغاز بــه کار راکتور اب ســنگین اراک خــودداری کند‪ ،‬اما‬ ‫می توانست به ساخت بخش های کلیدی این راکتور ادامه‬ ‫دهد‪ .‬اما در پی رایزنی فرانســوی ها شــرایط تغییر کرد‪».‬‬ ‫مشــابه این رفتار بر هم زننده را در خصوص ایاالت متحده‬ ‫امریکا نیز شــاهد بوده ایم‪ .‬نقطه اوج این رفتار‪ ،‬مذاکرات‬ ‫ویــن ‪( 8‬مذاکراتی کــه منتج به تمدیــد دوبــاره توافقنامه‬ ‫ژنو در اذرماه ســال ‪ 1393‬شــد ) بــود‪ .‬مذاکــرات وین ‪،8‬‬ ‫نقطه اشکارســاز طغیانگــری اعضــای ‪ 5+1‬در دقیقه ‪90‬‬ ‫مذاکرات هسته ای بود‪ .‬در حالی که پس از ماهها‪ ،‬هفته ها‬ ‫و ساعات متعدد مذاکرات مستقیم‪ ،‬غیر مستقیم‪ ،‬دوجانبه‪،‬‬ ‫چند جانبه‪ ،‬ایمیلی‪ ،‬واســطه ای‪ ،‬پنهانی و‪...‬طرفین اماده‬ ‫اعــام توافق روی کلیــات بودنــد‪ ،‬جان کری به دســتور‬ ‫مســتقیم کاخ ســفید و به واســطه قول و قراری که ســران‬ ‫ال ســعود جهت ایجــاد اخــال در قیمت نفــت اوپک به‬ ‫واشنگتن دادند‪ ،‬بازی را در دقیقه ‪ 90‬بر هم زد!‬ ‫رفتارهای سینوسی دیگر اعضای ‪ 5+1‬نیز در مجموع‬ ‫نشــان می دهد که انها نیز عمال رغبتی نســبت بــه اتخاذ‬ ‫رویکردی شــفاف و حساب شــده در مذاکرات هسته ای با‬ ‫ایران ندارند‪ .‬ترکیب «بیش فعالی» و « بی حوصلگی» دیگر‬ ‫اعضای ‪ 5+1‬در جلسات سریالی مذاکرات هسته ای همواره‬ ‫ازاردهنده بوده اســت‪ .‬دیگر بازیگران ‪ ،5+1‬در یک جلسه‬ ‫از مذاکرات عملگرا و پیشرو در جلســه ای دیگر‪ ،‬منزوی و‬ ‫بازدارنده بوده اند‪.‬اگر یک ناظر بیرونی و بیطرف به بررسی‬ ‫رفتار تک تک اعضای ‪ 5+1‬در سلسله مذاکرات هسته ای‬ ‫بپردازد‪ ،‬به این نتیجه می رســد که نماینــدگان انها دارای‬ ‫نوعی «افسردگی دو قطبی دیپلماتیک» بوده و رفتار انها در‬ ‫هر دور از مذاکرات متاثر از حال درونی(همان انگیزه های‬ ‫بیرونی انها!) تغییر کرده است‪.‬‬ ‫میهمان داریم!‬ ‫گفتارها‬ ‫‪51‬‬ ‫گفت وگوهــ‬ ‫بررسی وقایع سال ‪ 93‬و چش م انداز سال ‪ 94‬درگف ت وگوهای نوروزی مثلث‬ ‫گف ت وگوهای ویژه مثل ث با‪:‬‬ ‫علی اکبر والیتی‪ ،‬علی طی ب نیا‪ ،‬علی اکبر صالحی‪ ،‬غالمعلی حدادعادل‬ ‫عباس عراقچی‪ ،‬مجی د تخت روانچی‪ ،‬عزت الله ضرغامی‪ ،‬احمد توکلی‬ ‫محمدحسینصفارهرندی‪،‬علیمطهری‪،‬نجاتاللهابراهیمیان‪ ،‬صادق خرازی‬ ‫و محمدرضا باهنر‬ ‫ـای داغ‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪54‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫علیاکبر والیتی‬ ‫نباید سربازی را که‬ ‫به مذاکره می فرستید‬ ‫تضعیف کرد‬ ‫ی ویژه‬ ‫و‬ ‫توگ‬ ‫گف ‬ ‫نباید پرونده هسته ای جناحی می شد‬ ‫معموال بین مذاکرات با تیم هسته ای مالقات داریم‬ ‫مذاکرات در حال حاضر امیدوارکننده تر از چند ماه قبل است‬ ‫اگر الزم باشد به ائتالف اصولگرایان برای مجلس کمک‬ ‫می کنم‬ ‫گفت و گو‪ :‬سعید اجورلو‬ ‫سردبیر‬ ‫اقای دکتر والیتــی! از وقتی کــه در اختیار مثلث‬ ‫قرار دادید متشکریم‪ .‬در ســال ‪ 93‬تصویر تقریبا‬ ‫جدیــدی از حضرتعالی به وجود امــده که در واقع‬ ‫به نوعی حامــی و قوت قلــب تیــم مذاکره کننده‬ ‫هسته ای به حساب می اید‪ .‬این مساله در اظهارات‬ ‫متعدد شما نمود داشته است‪ .‬اگر مایلید از اینجا‬ ‫شروع کنیم‪.‬‬ ‫مذاکرات هسته ای‪ ،‬مساله ای ملی است و هر کسی‬ ‫از احاد این ملت که می تواند کمکی به پیشرفت موضوع کند‪،‬‬ ‫وظیفه اسالمی و ملی است که در این راه قدم بردارد‪ .‬بنده در‬ ‫رابطه با مذاکره کنندگان باید بگویم که این افراد را می شناسم‬ ‫و اصوال افراد خبره و کارامدی هستند و تا کنون همه تالش‬ ‫خودشان را به کار گرفته اند تا بتوانند از منافع ملی دفاع کنند‬ ‫که البته تجربیات ارزشــمندی هم دارند و برخــی از انان در‬ ‫باید به این نکته توجه داشــت که وقتی سربازی‬ ‫را به میدان می فرســتید چه در عرصــه نظامی و‬ ‫چه سیاســی حتما بایــد مورد حمایت قــرار گیرد‬ ‫و نمی شــود وقتی در حال مذاکره اســت مــا او را‬ ‫تضعیف کنیم چرا که هم روحیه او از بین می رود‬ ‫و هم طرف مقابل به این جمع بندی می رسد که او‬ ‫حمایت هایالزمرادرمیانملتوحکومتندارد‬ ‫دکتر علی اکبر والیتی در ســال ‪ 93‬به عنوان‬ ‫اصلی ترین پشتیبان تیم مذاکره کننده هسته ای‬ ‫در میانه مذاکرات ســخت ایران با کشورهای ‪5+1‬‬ ‫به میدان امد و از مذاکره کنندگان دفاع کرد‪ .‬تیمی‬ ‫که اکثــرا از دیپلمات هــای دوران مدیریت خود او‬ ‫بودند و رابطه دوســتانه ای با وی دارنــد‪ .‬ما در این‬ ‫گفت وگو درباره این رابطه به تفصیل سخن گفتیم‪.‬‬ ‫صحبت هایــی که نمونــه اش را کمتــر از زبان‬ ‫دکتر والیتی شنیده ایم‪ .‬او در این گفت وگو عالوه‬ ‫بر مساله هسته ای درباره رابطه ایران با عربستان و‬ ‫روسیه هم سخن گفت‪.‬‬ ‫همچنین اعالم امادگی کرد که حاضر اســت‬ ‫در صورت لزوم به ائتــاف اصولگرایان کمک کند؛‬ ‫شــاید اولین صحبت وی در مورد سیاست داخلی‬ ‫پس از انتخابات ریاست جمهوری ‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫ماجرای صلح هم برای پیشبرد و پیشرفت کار مذاکرات بین‬ ‫ایران و عراق کمک می کردند‪.‬‬ ‫علــت دیگــر ایــن اســت کــه مقام معظم رهبــری‬ ‫(مدظله العالی) نیز همــواره از این هیات و مذاکره کنندگان‬ ‫حمایت کرده اند و اگر هم انتقاد و تذکری داشتند فرموده اند‪.‬‬ ‫در هر موردی که نظر معظم له متفاوت از برخی مطالب بوده‬ ‫به صراحت به مذاکره کنندگان‪ ،‬ملــت و جهان فرموده اند‪.‬‬ ‫بنده هم اگر نکته ای به نظرم برســد به دوســتانمان عرض‬ ‫کرده و می کنم و انها هم البته توجه می کنند‪ .‬به دلیل سابقه‬ ‫و تجربه ای که در این حوزه دارم اگر بتوانم کمکی کنم حتما‬ ‫دریغ ندارم‪.‬‬ ‫باید به ایــن نکته توجه داشــت که وقتی ســربازی را‬ ‫به میدان می فرســتید چــه در عرصه نظامی و چه سیاســی‬ ‫حتما باید مورد حمایت قرار گیرد و نمی شــود وقتی در حال‬ ‫مذاکره اســت ما او را تضعیف کنیم چرا که هــم روحیه او از‬ ‫بین می رود و هم طــرف مقابل به این جمع بندی می رســد‬ ‫که او حمایت هــای الزم را در میان ملــت و حکومت ندارد‪.‬‬ ‫بنابراین بــه این دالیل بنده اگر امکان داشــته باشــم حتما‬ ‫کمک و حمایت می کنم‪ .‬گاهی نکاتی به نظرم می رسد که‬ ‫دیدگاه های خود را درباره مذاکرات و ســخنان طرف مقابل‬ ‫بیان می کنم نظیر انچه اخیرا شرمن و کری اظهار کرده اند و‬ ‫من به عنوان یک شهروند و کسی که سابقه کار سیاسی دارد‬ ‫نظرم را مطرح کردم‪.‬‬ ‫ایا اعالم نظرهای شما همانگونه که گفتید‪ ،‬به این‬ ‫دلیل اســت که احتمال دارد اقای ظریف به جهت‬ ‫حضور در مذاکرات محدودیت هایی داشته باشد؛‬ ‫در واقع به نوعی تقسیم کار در میان است؟‬ ‫ما هیچ تقسیم کاری نکرده ایم بلکه ایشان یا هرکس‬ ‫دیگری وقتی کاری را انجام می دهد اگر دلگرم باشد با قوت‬ ‫ان کار را انجام می دهد و اگر دلســرد شود امکان فعالیت را‬ ‫با قوت کمتری خواهد داشــت و بنابراین مــن فکر می کنم‬ ‫به عنوان یک وظیفه ملی باید کمک کرد‪.‬‬ ‫ایا ایشان از شما می خواهد که کمکش کنید؟‬ ‫این که به طور مشخص چنین قراری گذاشته باشیم‬ ‫اتفاق نیفتاده اما من از ایشــان حمایت کرده ام و ایشان هم‬ ‫کامال اگاه هستند‪.‬‬ ‫می توانم بپرسم چند وقت یک بار تماس های شما‬ ‫برقرار می شــود‪ ،‬ایا بعد از هر مذاکــره این اتفاق‬ ‫رخ می دهد؟‬ ‫بله‪ .‬بین مذاکرات معموال مالقات داریم‪.‬‬ ‫برای مشورت می ایند؟‬ ‫بلــه بــا هــم مشــورت می کنیم و بــا هم جلســه‬ ‫می گذاریم‪.‬‬ ‫با توجه به اشــاره ای کــه حضرتعالی بــه قطعنامه‬ ‫و مذاکــرات صلح داشــتید‪ ،‬من فکــر می کنم ان‬ ‫مذاکرات تفاوت مهمی با مذاکرات هسته ای دارد‪،‬‬ ‫چرا که به نظر می رسد از ناحیه منتقدان‪ ،‬مخالفان‬ ‫و حتــی موافقان‪ ،‬پرونده هســته ای جناحی دیده‬ ‫می شود اما قطعنامه ملی تر دیده می شد‪.‬‬ ‫بله‪.‬‬ ‫چرا چنین تفاوتی وجود دارد؟‬ ‫این گونه اتفاق افتاد و البته نباید می شد و اینکه چه‬ ‫عواملی سبب شــد باید گفت که وقتی موضوعی در جامعه‬ ‫شکل می گیرد از عوامل کوچک شروع می شود تا به نتیجه‬ ‫مهمی تبدیل شــود و در جامعه شــکل بگیــرد‪ .‬گروه های‬ ‫سیاسی در جمهوری اسالمی ایران یک هدف واحد دارند و‬ ‫ان خدمت به نظام است؛ در واقع هدف یکی است اما برای‬ ‫حصول و دستیابی هدف‪ ،‬به راه های مختلفی اعتقاد دارند‪.‬‬ ‫برخی معتقدند اگر به گونه ای که انها اعتقاد دارند عمل شود‬ ‫زودتر به هدف می رســیم‪ ،‬بنابراین راه دیگــری را انتخاب‬ ‫می کنند‪ .‬در واقع بیشتر یک اختالف سلیقه است تا اختالف‬ ‫در مبانی‪ .‬همین اختالف سلیقه ها به گونه ای جا افتاده که‬ ‫متاسفانه نباید وجود داشته باشد بلکه باید اجماع ملی شکل‬ ‫بگیرد‪ .‬ان چیزی کــه مقام معظم رهبــری (مدظله العالی)‬ ‫می فرمایند چیزی اســت کــه در حقیقت مصلحــت ملی و‬ ‫انقالبی ما اقتضا می کند و باید همان به عنوان چراغ راهنما‬ ‫و هدایت تبعیت کنیم‪ .‬ایشان هم اگر مالحظه کرده باشید‬ ‫همواره از مذاکره کننــدگان حمایت کرده اند و چارچوب ها و‬ ‫خطوط را ترسیم فرموده اند و همان گونه که عرض کردم اگر‬ ‫نقطه نظر‪ ،‬مالحظه و تذکری داشته باشند بیان می فرمایند‪.‬‬ ‫مشخص است که ایشان با دقتی که دارند روی اصلی که من‬ ‫در ابتدا عرض کردم توجه کامل هم دارند تا ســربازی که به‬ ‫میدان مذاکره می فرستند نباید بدون پشتیبان بماند‪ .‬البته اگر‬ ‫در سطوح پایین تر و کارشناسی فردی سخنی و نظری را بیان‬ ‫نماید در واقع نظر خودش را ارائه کرده‪ ،‬ولی اگر شــاخص‬ ‫را اظهارات مقام معظم رهبــری (مدظله العالی) قرار دهیم‬ ‫مشاهده می کنیم همواره از مذاکره کنندگان حمایت کردند‬ ‫و تذکــرات و یاد اوری های الزم را هــم فرموده اند‪.‬پس این‬ ‫نگرش نشان می دهد که یا ما نباید کسی را به میدان مذاکره‬ ‫بفرستیم که البته میدان مبارزه برای احقاق حقوق جمهوری‬ ‫اسالمی ایران است و اگر می فرستیم باید حمایت هم داشته‬ ‫باشیم‪ .‬بعید می دانم که افکار عمومی به این اختالف سالیق‬ ‫اهمیت راهبــردی بدهد‪.‬چرا کــه راهبردهــای اصلی را در‬ ‫سیاست داخلی و خارجی‪ ،‬مقام معظم رهبری (مدظله العالی)‬ ‫ ترسیم و تعیین می کنند‪.‬‬ ‫شــما از روزی کــه مذاکــرات شــروع شــد توقع‬ ‫همین روند را داشتید یا فکر می کردید سهل تر یا‬ ‫سخت تر باشد؟‬ ‫بــدون تردید فکــر نمی کردم که کار راحتی باشــد‬ ‫چرا که سال هاســت تجربه کرده ایم‪ .‬من از نزدیک‪ ،‬شاهد‬ ‫موضوع و در جریان مذاکرات بوده ام‪ .‬مذاکرات کار سختی‬ ‫اســت‪ .‬من هم تجربه مذاکــرات ایران وعراق را داشــتم و‬ ‫هم تجربه مذاکرات صلح تاجیکســتان را کــه مدال صلح‬ ‫کرملین را به دلیل تالش های انجام شده به من دادند‪ .‬بین‬ ‫دولت تاجیکســتان و اقای نوری از حزب نهضت اســامی‬ ‫میانجی گری کردم که ان کشتار تاسف بار متوقف شد‪.‬‬ ‫در بوسنی هم مدال صلح توســط اقای عزت بگوویچ‬ ‫به بنده داده شــد‪ ،‬البته نتیجه ان خیلی مورد پســند ما نبود‬ ‫اما جنگ و خونریزی خاتمــه پیدا کرد و ما ســردمدار دفاع‬ ‫سیاســی ‪ -‬بین المللی از حقوق مســلمانان بوســنی بودیم‪.‬‬ ‫درشــرایط ســخت و خطرناکی که هــر لحظــه ممکن بود‬ ‫هواپیمای ما را بیندازند من به بوسنی می رفتم‪.‬‬ ‫در همان برهه این مســاله کشتار مســلمانان در انجا‬ ‫موجب کســالت رهبر معظم انقالب شــده بود‪ .‬حدود ‪200‬‬ ‫هزار مســلمان از جمعیت دو میلیون نفری مسلمانان انجا‬ ‫را کشــته بودند‪ .‬در جلســه ای که من و اقای دکتر محسن‬ ‫رضایی‪ ،‬فرمانده وقت سپاه پاسداران حضور داشتیم ایشان‬ ‫به ما فرمودند تکلیف شما اســت که هر کاری می توانید در‬ ‫این زمینه انجام دهید‪ .‬ما وســپاه هم در این زمینه به عنوان‬ ‫یک وظیفه شــرعی کار کردیم‪ .‬در ان زمان یکبار که قصد‬ ‫رفتن به سارایوو را داشتم چند هفته قبل از ان هواپیمای وزیر‬ ‫تجارت امریکا را صرب ها انداخته بودند و او کشته شد‪ .‬بعد‬ ‫از این ماجرا قرار شــد من با یک هواپیمای اوکراینی به انجا‬ ‫بروم که ما در ان هواپیمای باری بین کانتینرها و بدنه هواپیما‬ ‫نشســته بودیم‪ .‬جای تکان خوردن هم نداشتیم‪ .‬صرب ها‬ ‫وقتی هواپیماها را رصد می کردند با هواپیمای شرقی کاری‬ ‫نداشتند و ان را نمی زدند‪ .‬توصیه سازمان ملل این بود که به‬ ‫این صورت به انجا برویم‪ .‬نزدیک سارایوو که شدیم برای من‬ ‫و همراهان جلیقه ضد گلولــه اوردند و گفتند اینجا خطرناک‬ ‫اســت و در ان ســوی باند فرودگاه تک تیراندازهای صرب‬ ‫حضور دارند‪ .‬من ابتدا جلیقه را به تن کردم بعد با خودم فکر‬ ‫کردم و دیدم وقتی ما از هواپیما پاییــن برویم و عکس ما را‬ ‫اینگونه بیندازند چگونه می خواهیــم دلگرمی بدهیم‪ .‬مگر‬ ‫مردمی که در خیابــان راه می روند جلیقــه ضد گلوله دارند‪.‬‬ ‫به همین دلیل جلیقــه را دراورده و به انهــا گفتم من جلیقه‬ ‫نمی خواهم بقیه اعضای گروه هم همین کار را کردند‪ .‬وقتی‬ ‫پیاده شدم دیدم اطراف باند به حالت پناهگاه کانتینر چیده اند‬ ‫و چند خبرنگار هم حضور داشــتند که همانجا مصاحبه هم‬ ‫کردیم؛‏‏ در ان فضای ســخت که ممکن بود هر لحظه ما را‬ ‫با تیر بزنند‪ .‬ان زمان مرحوم اقای عــزت بگوویچ زنده بود‪.‬‬ ‫به دفتر ایشــان رفتیم‪ .‬باالی ســقف دفتر او توپ خورده و‬ ‫سوراخ شده بود و خبرنگاران برای مصاحبه امدند‪ .‬من کنار‬ ‫ایشــان ایســتاده بودم‪ .‬گفت ببینید اگر اینها نبودند ‪-‬اشاره‬ ‫به من کرد و منظورش جمهوری اسالمی ایران بود‪ -‬اکنون‬ ‫بوسنی وجود نداشــت‪ .‬این حرف تاریخی را ایشان در انجا‬ ‫به خبرنــگاران با صراحت بیان و اعالم کرد‪ .‬بعد به مســجد‬ ‫رفتیم و با هم نماز خواندیم که در انجا هم اثار جنگ نمایان‬ ‫بود و بعد به گلزار شهدا رفتیم‪ .‬به من گفت سارایوو مانند یک‬ ‫کاسه است‪ .‬دور تا دورش کوه و جنگل کاج قرار دارد و در این‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫‪55‬‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫جنگل تک تیراندازهای صرب مــردم را در خیابان ها هدف‬ ‫قرار می دهند‪.‬‬ ‫بار دیگر من به شهر اسپیلیت رفتم و از انجا ما را به یک‬ ‫شهر دیگر بردند‪ .‬وزیرخارجه بوسنی که محمد شاکربی بود به‬ ‫من اهسته گفت این دریای ادریاتیک که در حال عبور از ان‬ ‫هستیم در البه الی خلیج های ان کروات ها با راکت و موشک‬ ‫مستقر هستند و ممکن است هلیکوپتر ما را بزنند‪ .‬ما هم به‬ ‫روی خودمان نیاوردیم تا اطرافیان ما نشــنوند و روحیه شان‬ ‫را از دست ندهند‪ .‬یک مرتبه نمی دانم چرا با اینکه اهسته به‬ ‫من گفت باز با صدای بلند گفت که اقایان بدانید هر لحظه‬ ‫ممکن است ما را با موشک بزنند‪(.‬خنده) به هر حال هر کسی‬ ‫روحیاتی دارد‪.‬‬ ‫یعنی مذاکراتی بود که با جان شما و همراهان شما‬ ‫سر و کار داشت‪.‬‬ ‫بله‪ ،‬واقعا اینگونه بود‪ .‬بنده از بانیان اجالس های‬ ‫متعدد وزرای خارجه کشورهای اســامی بودم و همچنین‬ ‫جلســه مشــترک وزرای خارجه اســامی واتحادیه اروپا را‬ ‫تشکیل دادم‏ چرا که ان زمان اتحادیه اروپا به دنبال حمایت‬ ‫از کروات ها بود و ر وس ها هم از صرب ها حمایت می کردند‪.‬‬ ‫کشورهای اسالمی هم جرات اینکه حمایت کنند نداشتند‪،‬‬ ‫فقط جمهوری اســامی ایران بود که حمایــت می کرد‪ .‬ما‬ ‫جلسه مشترکی در کاخ الیزه گذاشــتیم‪ ،‬وزرای خارجه اروپا‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪56‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫در مورد عربستان‪ ،‬جمهوری اسالمی ایران هیچ‬ ‫اصراری ندارد کــه رابطه نامطلوبی با این کشــور‬ ‫داشته باشــد و کاری نکردیم که موجب تضعیف‬ ‫رابطه شود‪ .‬البته ممکن اســت برخی توقعات از‬ ‫طرف مقابل باشــد که چرا ما بــه حزب الله کمک‬ ‫می کنیم یا به دولت عراق یاری می رسانیم و باید‬ ‫گفت عده ای شورشــی وحشــی به جــان مردم‬ ‫عراق افتاده اند و جمهوری اسالمی ایران وظیفه‬ ‫اسالمی‪ ،‬انســانی و حســن همجواری خودش‬ ‫می داندکهبهملتودولتعراقکمککندتاازاین‬ ‫مخمصهبیرونبیاید‬ ‫و کشورهای اسالمی با اقای شــیراک دیدار کردند و خیلی‬ ‫تالش شد تا ان صلح به سرانجام برسد‪.‬‬ ‫پس پشت این لباس های شیک و یقه والیتی این‬ ‫ماجراها وخطرها هم هست‪...‬‬ ‫در ماجــرای اذربایجان و ارمنســتان بنــده بارها و‬ ‫بارها بین ایروان و باکو ســفرکردم‪ .‬درست همان زمان یک‬ ‫هواپیمای ‪ c130‬ما را روی قره باغ انداختند‪ .‬بله واقعا اینگونه‬ ‫مخاطرات وجود داشت‪ .‬زمانی که اقای ربانی رئیس جمهور‬ ‫افغانســتان بود و با طالبان می جنگید ما با هواپیما به کابل‬ ‫رفتیم‪ .‬انها رادار نداشــتند و ما به ناچار باید در روز می رفتیم‬ ‫تا خلبان با چشــم راهبری کند تا به کوه ها نخــورد‪ .‬یک بار‬ ‫هواپیمای عراقی به فالکن ما در کنار مرز ایران و ترکیه حمله‬ ‫کرد و ما مجبور شدیم ارتفاع مان را به یکباره تا صدها متر کم‬ ‫کنیم‪ .‬عراقی ها هواپیمای بن یحیی وزیر خارجه الجزایر که‬ ‫یک ‪ 727‬بود را به تصور اینکه یک هواپیمای ایرانی اســت‬ ‫با موشــک زدند و بن یحیی و ‪ 16‬همراهش را از بین بردند و‬ ‫هواپیمای ما را هم می خواستند بزنند و به هر شکل مذاکرات‬ ‫و فعالیت در سیاســت خارجی مخاطرات و حساسیت های‬ ‫جــدی خــودش را دارد و جمهوری اســامی ایــران چنین‬ ‫مخاطراتی را پشت سر گذاشته است‪.‬‬ ‫پس اقای ظریف نسبت به شــما روزهای خوب و‬ ‫بهتری را می گذراند‪.‬‬ ‫نمی توان این گونه نتیجه گرفــت‪ .‬به هر حال هر‬ ‫دوره ای اقتضائات و مشکالت خودش را ایجاد می نماید‪ .‬به‬ ‫اگر امریکایی ها بخواهند به روال شان ادامه دهند‪ ،‬خطر فروپاشی‬ ‫‪ 5+1‬وجود دارد‬ ‫خاطر دارم زمانی بین سودان و اوگاندا میانجیگری می کردم‪.‬‬ ‫در ماجرای سفر به اوگاندا‪ ،‬اقای موسینوی رئیس جمهور که‬ ‫ژنرال هم بود و لباس نظامی داشــت در جنگل های شمال‬ ‫با شورشــیان می جنگید‪ .‬ما با یک هلیکوپتــر افریقایی در‬ ‫جنگل ها با او مالقات کردیم‪.‬‬ ‫حاال با این پیش زمینــه می خواهم بگویــم که اقای‬ ‫دکتر ظریــف و دیگر همــکاران در وزارت خارجــه هر وقت‬ ‫اقتضا می کرد و الزم بود مشارکت می کردند و اگر می گویم‬ ‫مذاکرات سخت است باتوجه به همین تجربیاتی است که‬ ‫عرض کردم‪.‬‬ ‫شما در طول این مذاکرات مقاطعی بوده است که‬ ‫خیلی نگران شوید؟‬ ‫متعدد اینچنین شده اســت‪ .‬بعد از اتمام مذاکرات‬ ‫ژنو‪ ،‬وزیر خارجه امریکا علیه ایران صحبت کرد‪ ،‬در حالی که‬ ‫من خبر داشتم او در جلسات بسیار مثبت حرف زده است اما‬ ‫در پایان جلسه به گونه دیگری رفتار کرد و این یعنی حداقل دو‬ ‫چهره دارد که به نوعی ناجوانمردی است‪ .‬از این موارد بوده‬ ‫است و در واقع مذاکرات فراز و نشیب زیادی داشته و البته‬ ‫امیدواریم به جای خوبی برسد‪.‬‬ ‫با تجریه دیپلماتیکی که دارید چشم انداز مذاکرات‬ ‫را چگونه می بینیــد؟ ایا به توافــق جامع خواهیم‬ ‫رسید؟‬ ‫نمی توان به صورت قاطع در این زمینه اعالم قطعی‬ ‫کرد ولی شاید بتوانیم بگوییم در حال حاضر امیدوار کننده تر‬ ‫از چند ماه قبل است‪.‬‬ ‫یعنی امریکایی ها به ما خصوصا در حوزه تحریم ها‬ ‫نزدیک تر شده اند؟‬ ‫ایســتادگی ما بر مواضــع تاثیر داشــته و این را به‬ ‫صراحت و بدون تعارف می گویم‪ .‬با هدایت بسیار هوشمندانه‬ ‫مقام معظم رهبــری (مدظله العالی) توانســته ایم گام های‬ ‫موثری برداریم و مقاومتی که بر ســر مبانی کرده ایم بسیار‬ ‫موثر بوده اســت‪ .‬انان ابتدا ازمون می کنند و ســعی دارند با‬ ‫تهدید ما را وادار به عقب نشینی کنند و این فلسفه مورد نظر‬ ‫حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری(مدظله العالی) است‬ ‫که اگر ما یک قدم عقب بنشینیم انها ما را چندین قدم عقب‬ ‫می نشانند و می فهمند که اگر فشار بیاورند موثر است و این‬ ‫بدترین دریافتی اســت که ما به طرف مقابل القا می کنیم‪.‬‬ ‫بنابراین مقاومت نتیجــه داده و امریکایی هــا می بینند اگر‬ ‫بخواهند این گونــه ادامه دهند‪ ،‬همراهان و همکارانشــان‬ ‫دراروپا‪ ،‬روسیه و چین ادامه نمی دهند و خطر فروپاشی ‪5+1‬‬ ‫وجود دارد‪ .‬اینکه وزرای خارجه اروپا مانند وزیر خارجه ایتالیا‬ ‫و کشورهای دیگر به ایران امده اند‪ ،‬در واقع چراغ سبزی به‬ ‫ما و اخطار به امریکایی هاست که ما بیشتر از این نمی توانیم‬ ‫تحمل کنیم‪.‬نکته بعدی این است که هر چه زمان می گذرد‬ ‫اهمیت نقش ایران در حفظ ثبات و امنیت منطقه ای که همه‬ ‫جای ان اشفته شده به غیر از ایران‪ ،‬بیشتر معلوم می شود‪.‬‬ ‫امریکایی ها و غربی ها می خواهند در داخل کشورهای منطقه‬ ‫و هر جایی نفــوذ کنند و اگر به هم ریخته باشــد از داخل ان‬ ‫داعش به وجود می اید و البته خودشان هم مصون نخواهند‬ ‫ماند‪ .‬حتما نمی خواهند کشــوری مثل ایران که مقبولیت و‬ ‫توان منطقه ای دارد سر پا باشد‪ .‬مثال در عراق اگر ایران نبود‬ ‫بغداد در خطر حضور و تهاجم داعش بود و یا در سوریه اگر‬ ‫ایران نبود‪ ،‬دمشــق در معرض خطر انان قرار داشت و یقینا‬ ‫کسانی که از داعش حمایت می کنند متوجه نیستند که اگر‬ ‫داعش موفق شود و حکومت ها را ساقط کنند‪ ،‬خطر بعدی‬ ‫متوجه خود انان است‪ .‬اینها نگران هستند که مکان بعدی‬ ‫داعش‪ ،‬اروپا باشد همانطور که در فرانسه اتفاق افتاد و حتی‬ ‫داعشــی ها‪ ،‬واتیکان و رم را تهدید کرده اند‪ .‬در گفت وگوی‬ ‫بنده با وزیر خارجه ایتالیا این مساله مطرح شد که واتیکان را‬ ‫به عنوان مرکز مقدس مسیحیت تهدید کرده اند یا در جنایت‬ ‫دیگری‪ 21 ،‬مسیحی را در لیبی سر بریدند‪ .‬چنین حیوانات‬ ‫و جنایتکاران وحشی هستند‪ .‬باید گفت کسی که غول را از‬ ‫شیشه در می اورد سر صاحبش را هم می خورد‪.‬انان غول را‬ ‫از شیشه در اورده اند و حاال مانده اند که با او چه کنند و البته‬ ‫می دانند که جز ایران و همپیمانان ان‪ ،‬کسی حریف داعش‬ ‫و این نوع افراطی گرایی نخواهد شــد بنابراین اکنون دیگر‬ ‫اولویت اولشان موضوع هسته ای نیست و خود انها از جمله‬ ‫کری می گویند دانش هســته ای را نمی توان بمباران کرد‪.‬‬ ‫همین مقاومت و گذشت زمان موثر بوده و مانند مچ انداختن‬ ‫است و کسی برنده می شود که بتواند بیشتر مقاومت کند‪.‬‬ ‫پس همچنان مشغول مچ اندازی هستیم ؟‬ ‫بله‬ ‫یک شایعه بوده و هست که احتمال اضافه شدن‬ ‫حضرتعالی به مذاکرات وجود دارد‪ .‬تا کنون چنین‬ ‫پیشنهادی به شما شده است؟‬ ‫همان گونه که عرض کردم همیشه برای کمک و‬ ‫حمایت از مذاکره کنندگان اماده بــوده ام و به عنوان وظیفه‬ ‫ملی و اســامی در این زمینه فعالیت کــرده ام و باز هم اگر‬ ‫کمکی الزم بود حتما دریغ نخواهم کرد و انچه در گذشــته‬ ‫به عنوان اضافه شدن بنده به تیم مذاکره کننده مطرح بوده‬ ‫صحت نداشته است‪.‬‬ ‫المانیتور این خبر را مطرح کرده بود‪.‬‬ ‫نه درست نیست‪.‬‬ ‫رابطه شما با اقای روحانی چگونه است؟‬ ‫به هر شکل در طول انقالب و بعد از پیروزی با ایشان‬ ‫و دیگر مسئوالن ارتباط داشته ایم و رابطه خوبی هم داریم و‬ ‫بنده زمانی که وزیر خارجه بودم‪ ،‬ایشــان دبیر شورای عالی‬ ‫امنیت بودنــد و با هــم کار می کردیم و زمانی کــه به عنوان‬ ‫رئیس جمهور انتخاب شدند بنده هم به ایشان تبریک گفتم‬ ‫و ارزوی توفیق برای ایشان کردم‪ ،‬چرا که موفقیت ایشان و‬ ‫دولت‪ ،‬موفقیت نظام است و دعا می کنیم ایشان موفق باشند‬ ‫و مانند همیشه و دوره های مختلف هر کجا الزم بود کمکی به‬ ‫دولت داشته باشم اقدام کرده ام‪.‬‬ ‫در مــورد موضــوع انتخابات مجلــس بعدی یک‬ ‫ائتالفی در حال شــکل گیری اســت‪ .‬اقای تقوی‬ ‫تا کنون با شما صحبت و مذاکره ای کرده است؟‬ ‫گاهــی بین دوســتان ســخنان و مطالبــی مطرح‬ ‫می شود و ارزوی من این اســت که مجلس اینده‪ ،‬مجلسی‬ ‫با اکثریت قریــب به اتفاق مومنین به انقالب و کســانی که‬ ‫حامی و پیرو خط مشــی ترســیم شده از ســوی مقام معظم‬ ‫رهبری (مدظله العالی) هســتند باشــد‪ .‬مخالفین ما در دنیا‬ ‫می گویند که علت پیروزی ایران این است که فرد بصیری در‬ ‫راس این کشور وجود دارد که سخن ایشان فصل الخطاب‬ ‫اســت‪.‬اینکه امام فرمودنــد حامی والیت فقیه باشــید تا به‬ ‫مملکت شما اسیب نرســد در واقع همین گونه است‪ .‬یعنی‬ ‫فردی که توسط خبرگان این ملت با تشخیص درست از همه‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫مســائل‪ ،‬در راس قرار گیرد و انجایی که الزم است تصمیم‬ ‫قاطع گرفته شود اینگونه باشــد‪ .‬نتیجه ای که در همه این‬ ‫ســال ها به وجود امده اینکه ایران هیچ گاه بعد از حکومت‬ ‫صفویه‪ ،‬به اعتبار و اقتدار امروز نبود‪ .‬راجر ســیوری که یک‬ ‫نویسنده کانادایی است کتابی راجع به صفویه نوشته است‬ ‫و می گوید بعــد از فوت شــاه عباس در ســال ‪ 1038‬قمری‬ ‫تا انتهای پهلوی‪ ،‬ایران در یک سراشــیبی ســقوط افتاد‪.‬‬ ‫جمهوری اسالمی ایران را به لحاظ سیاسی‪ ،‬دفاعی و امنیتی‬ ‫همه قبول دارند چرا که قدرت اول منطقه است و این حرفی‬ ‫است که اقای حسین هیکل که نویسنده عرب و با سابقه ای‬ ‫است به یکی از دوستان ما گفت‪.‬‬ ‫اگــر از شــما خواســته شــود کاری را در ائتــاف‬ ‫اصولگرایان بر عهده بگیرید قبول می کنید؟‬ ‫در انتخابات مجالس گذشته هم اگر امکان کمک‬ ‫وجود داشته این کار را کرده ام و اگر از سوی بنده کمکی الزم‬ ‫باشد حتما این کار را خواهم کرد‪.‬‬ ‫در انتخابات قبلی شــما جزو هیات داوری بودید و‬ ‫سوال من هم معطوف به همان سابقه است‪.‬‬ ‫بله‪ .‬اگر ضرورت داشــته باشد حتما کمک خواهم‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫درباره رابطه ایران و عربســتان و پیامی که شــما‬ ‫برای اقای پوتین بردید اگر مایلید صحبت کنید‪.‬‬ ‫در مورد عربســتان‪ ،‬جمهوری اسالمی ایران هیچ‬ ‫اصراری نــدارد که رابطــه نامطلوبی با این کشــور داشــته‬ ‫باشــد و کاری نکردیم که موجب تضعیف رابطه شود‪ .‬البته‬ ‫ممکن است برخی توقعات از طرف مقابل باشد که چرا ما به‬ ‫حزب الله کمک می کنیم یا به دولت عراق یاری می رسانیم‬ ‫و باید گفت عده ای شورشــی وحشــی به جان مــردم عراق‬ ‫افتاده اند و جمهوری اسالمی ایران وظیفه اسالمی‪ ،‬انسانی‬ ‫و حسن همجواری خودش می داند که به ملت و دولت عراق‬ ‫کمک کند تا از این مخمصه بیرون بیاید‪ .‬ممکن است برخی‬ ‫از کشورهای منطقه با این مســاله مخالف باشند‪ .‬این دیگر‬ ‫بخشی از مبانی جمهوری اسالمی ایران است‪ ،‬چرا که خطر‬ ‫علیه عراق خطر علیه همه منطقه است‪ .‬انهایی که در منطقه‬ ‫به این تروریســت ها کمک می کنند بدانند کــه هر کس باد‬ ‫بکارد توفان درو می کند و این موجود وحشی دیگر دوست و‬ ‫دشمن نمی شناسد‪ .‬اینها روی مغول را سفید کرده اند‪.‬خلبان‬ ‫اردنی را اتش زده اند و همه ایستاده اند نگاه می کنند‪ .‬غربی ها‬ ‫مقصر اصلی این ماجرا هستند‪ .‬خانم کلینتون در کتابی که‬ ‫منتشــر کرده گفته اســت که ما در به وجــود اوردن داعش‬ ‫نقش داشته ایم‪ .‬خجالت نمی کشند که می گویند ما ائتالف‬ ‫ضد داعش درست کرده ایم ولی در عمل به داعشی ها کمک‬ ‫می کنند‪ .‬باید از خانواده های کسانی که در این راه کشته و‬ ‫قربانی شدند عذرخواهی کنند‪ 21 .‬نفر مسیحی را سر بریدند‬ ‫و کودک مظلوم و بی دفاع را ســیبل و هدف گلوله های خود‬ ‫قرار می دهنــد و هر چقدر که می تواننــد جنایت می کنند‪ .‬از‬ ‫زمان ورود اسالم به مصر‪ ،‬مسلمانان و مسیحیان این کشور‬ ‫به صورت مســالمت امیز با هم زندگی کرده اند حاال عده ای‬ ‫به اسم اسالم که دست ساخته غربی ها و برخی کشورهای‬ ‫منطقه اســت به انها کمــک می کنند‪ .‬حاال چرا ایــن کار را‬ ‫می کنند؟ برای اینکه به مردم دنیا نشان دهند که طرفداران‬ ‫حکومت اسالمی این کار را کرده اند و می خواهند اسالم را‬ ‫بد نام کنند‪ .‬در دهه ‪ 70‬میالدی من عکسی دیدم که در گینه‬ ‫ بیسائو زمانی که این کشور مســتعمره پرتغال بود دو سرباز‬ ‫پرتغالی سر یک سیاهپوست را قطع کرده اند و با ان والیبال‬ ‫بازی می کنند‪ .‬اینقدر متاثر شدم که هنوز ان تصویر در ذهن‬ ‫من مانده اســت‪ .‬غربی ها چگونه این کارها را می کنند بعد‬ ‫داعیه تمــدن و ازادی خواهی دارند‪ .‬اینهــا گروه هایی را به‬ ‫وجود اورده اند که به راحتی ادم می کشند‪ .‬قطعا غربی ها در‬ ‫این زمینه مقصر اول هستند‪ .‬زمانی خانم بوتو در مصاحبه با‬ ‫ بی بی سی گفته بود فقط ما در به وجود امدن چنین حکومتی‬ ‫در افغانستان که مردم را به عصر حجر و توحش بر می گرداند‬ ‫مقصر نیســتیم بلکه امریکا امکانات نظامــی ان را فراهم‬ ‫کرده‪ ،‬انگلیس نقشه ان را کشیده و برخی کشورهای عربی‬ ‫پولش را تامین کرده و پاکســتان هم لجستیک ان را انجام‬ ‫داده و اگر قرار باشد شماتت شامل کسی شود ما چهار کشور‬ ‫هستیم‪ .‬شنیدم که در پاکستان یک گروه از طالبان پاکستان‬ ‫به داعش پیوسته اند بعد برای اغاز کار سر یک نفر را بریدند‬ ‫و اخبار ان در همه دنیا پخش می شود و در ذهن مردم نااشنا‬ ‫به مقاصد استعمار گران‪ ،‬این نقش می بندد که اغاز ورود به‬ ‫حکومت اسالمی این است که سر یک نفر را ببرند و بعد ادعا‬ ‫می کنند که تحت نظر و حکومت اسالمی این جور می شوند‪،‬‬ ‫در حالی که اســام دین رحمت اســت‪ .‬البته اسالم از ابتدا‬ ‫تا کنون دشــمن زیاد داشــته اما خورشــید هم حتما زیر ابر‬ ‫نمی ماند‪ .‬این ها برای بدنام کردن اسالم به هر جنایتی دست‬ ‫می زنند‪ .‬اکنون در خیلی از کشورها در حال جمع کردن افراد‬ ‫برای داعش هستند و به انها با رقم های باال حقوق می دهند و‬ ‫این پول را از نفت می اورند‪ .‬خزانه انها از سوی بعضی کشورها‬ ‫است که نفت می فروشند و پول فراوان دارند‪.‬‬ ‫در دیدار شــما با اقــای پوتین پیغــام خاصی رد و‬ ‫بدل شد؟‬ ‫بدون تردید روسیه به دنبال این است که رابطه ای‬ ‫راهبردی بــا ایران داشــته باشــد و ایران هم دنبــال چنین‬ ‫رابطه ای است‪.‬‬ ‫فارغ از توافق جامع؟‬ ‫من این درک را از حرف های اقای پوتین داشــتم‪.‬‬ ‫همیــن درک را هــم البتــه از چیــن دارم‪ .‬وزیرخارجه چین‬ ‫در مالقات اخیــری که داشــتیم به من گفت کــه ما طالب‬ ‫رابطه راهبردی هستیم‪ .‬در ســال ‪ 2014‬مجموع معامالت‬ ‫اقتصادی ما با چین حدود ‪ 52‬میلیارد دالر بوده است‪ .‬ما که‬ ‫با هم صحبت کردیم وزیر خارجه چین مصاحبه کرد و گفت‬ ‫ظرفیت معامالت ما و ایران ‪ 200‬میلیارد دالر است‪ .‬ممکن‬ ‫اســت بعضی از ما که شاید کم حوصله باشــیم توقع داشته‬ ‫باشیم یک شبه راه صد ســاله را برویم‪.‬روس ها خواستار این‬ ‫بودند که ایران روابط انان با انصار الله در یمن را مناسب کنند‬ ‫و ما هم این را برای دو طرف مفید می دانیم‪ .‬در سازمان ملل‬ ‫روس ها درباره اینکه قطعنامه های شدید علیه یمن تصویب‬ ‫نشود نقش اساسی داشتند‪ .‬باالخره بعد از این قضایایی که‬ ‫اتفاق افتاده بنده پیش بینی می کنم که معادالت بین المللی‬ ‫در حال تغییر است‪.‬‬ ‫اگر توافق هسته ای حاصل شود ایا ما باید در انتظار‬ ‫تحول رابطه ایران و امریکا باشیم؟‬ ‫بنده چنین احتمالــی نمی دهم‪ .‬انهــا به صراحت‬ ‫می گویند ما همان حرفی را می زنیم که اسرائیلی ها می زنند و‬ ‫با همه وجود از اسرائیل حمایت می کنند و از ایران می خواهند‬ ‫که از حمایت فلســطینی ها دســت بردارد بنابراین هیچ گاه‬ ‫چنین رابطه ای برقرار نمی شود‪ .‬اینکه در حوزه هسته ای به‬ ‫جایی برسیم این لطف نیست که انها در حق ما می کنند بلکه‬ ‫انها چاره ای ندارند‪ .‬اوباما در پاسخ به نتانیاهو می گوید ما با‬ ‫مذاکره و گفت وگو با ایران به پیــش می رویم و انها که قبال‬ ‫بوده اند که منظورش بوش بوده نتوانستند با خشونت و فشار‬ ‫کاری کنند و در زمان قبلی ها تعداد ســانتریفیوژها در ایران‬ ‫افزایش یافت‪ .‬بنابر این می خواهد بگوید ایران زیر بار زور و‬ ‫تحریم نمی رود‪ .‬خالصه کالم منظور انها این است که این‬ ‫ماهستیم که باید با ایران به گونه ای کنار بیاییم‪.‬‬ ‫‪57‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪58‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫علیاکبرصالحی‬ ‫همه چیز درباره‬ ‫مذاکرات ژنو‬ ‫ی ویژه‬ ‫و‬ ‫توگ‬ ‫گف ‬ ‫برنامه ای برای خروج مواد اولیه هسته ای از ایران وجود ندارد‬ ‫از طریق مذاکره دوجانبه با امریکا از باالتر رفتن دیوار بی اعتمادی‬ ‫جلوگیری می شود‬ ‫راکتور اراک همچنان اب سنگین خواهد ماند و تغییر ماهیت نخواهد داد‬ ‫هدف و مقصود ما رسیدن به غنی سازی صنعتی است‬ ‫هنوز شرایط به طورکامل برای یک توافق مطلوب فراهم نشده است‬ ‫شما به صورت غیر منتظره ای به تیم مذاکره کننده‬ ‫هســته ای پیوســتید‪ .‬در صورت امکان علت این‬ ‫ماجرا را توضیح دهید‪.‬‬ ‫پیچیدگی و دشواری حل و فصل اختالفات موجود‬ ‫میان دو طرف در فرایند مذاکرات‪ ،‬اهمیت فوق العاده تبیین‬ ‫و توجیه مباحث فنی‪ ،‬یافتن راه حلی مناســب به منظور رفع‬ ‫بهانه ها و نیز ایجاد یک سازوکار مناســب برای دستیابی به‬ ‫یک توافق خوب –که دربردارنده منافع ملی و حقوق قانونی‬ ‫کشورمان باشــد‪ -‬ایجاب کرد که موضوعات فنی در سطح‬ ‫باالتری پیگیری شود‪ .‬از این رو‪ ،‬پس از انجام بررسی های‬ ‫همه جانبه و تبادل نظر با مسئوالن و دست اندرکاران مذاکرات‬ ‫و همچنین اعالم امادگی طرف مقابل برای حضور در جریان‬ ‫مذاکرات در سطوح باالتر‪ ،‬با ترکیب و ترتیب کامل تری در‬ ‫مذاکرات حضور یافتیم‪.‬‬ ‫حضور شــما و وزیر انــرژی امریــکا‪ ،‬گویا ماهیت‬ ‫مذاکرات را از حالت سیاســی به حالت فنی تبدیل‬ ‫کرد‪ .‬در صورت امکان در این مورد توضیح دهید‪.‬‬ ‫این برداشت تا حد زیادی منطبق بر واقعیت است‪.‬‬ ‫پیگیری مباحث و موضوعات فنی در این دور از مذاکرات‪،‬‬ ‫بایدبهایننکتهظریفتوجهداشتکهتجربه‬ ‫کار با طرف مقابل‪ ،‬بیانگر این حقیقت است‬ ‫که اگر جزئیات موضوعــات در کنار کلیات‪،‬‬ ‫دربردارنده ابهام و ایهام باشد‪ ،‬طرف مقابل‬ ‫از این ابهام برای تحمیل خواسته های خود‬ ‫سوءاستفادهخواهدکرد‬ ‫گفت و گو با دکتر علی اکبر صالحی در استانه‬ ‫سفر دوم او به ژنو صورت گرفت‪ .‬قرار اول ما با ایشان‬ ‫به دلیل ســفر اول تغییر کرد و به بعد از این ســفر‬ ‫موکول شــد‪ .‬پس این مصاحبه ما بین ســفر اول و‬ ‫دوم دکتر صالحی به ژنو صورت گرفته اســت‪ .‬باید‬ ‫تشکر کنیم از ایشان که به واســطه زمان فشرده و‬ ‫حجم کارها با صبر و حوصله به ســئواالت ما پاسخ‬ ‫گفتند و ابعــاد فنی مســاله هســته ای را تا حدود‬ ‫زیادی روشن کردند‪.‬‬ ‫گفت وگو با دکتر صالحی از ان جهت اهمیت‬ ‫فراوان دارد که او برای اولین بار به صورت مستقیم‬ ‫وارد مذاکــرات شــد و بــا همتــای امریکایــی اش‬ ‫دیدار کرد و به نحــوی باید گفت که بــا این حضور‬ ‫تصمیم گیری درباره امور فنــی توافق احتمالی به‬ ‫او سپرده شد‪ .‬تشکر ویژه داریم از ایشان و مسئول‬ ‫دفترشــان جناب اقای احمدی که هماهنگی های‬ ‫الزم را صورت دادند‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫زمان بیشتری را به خود اختصاص داد و این فرصت برای دو‬ ‫طرف ایجاد شد که در باالترین سطح ممکن‪ ،‬برای دستیابی‬ ‫به فهم و درک بهتر نســبت به ابعاد و زوایــای موضوعات و‬ ‫رســیدن به تفاهم تالش کنند‪ .‬البته ذکر این نکته ضروری‬ ‫است که به دلیل سیاسی شدن موضوع هسته ای کشورمان‪،‬‬ ‫باید نسبت به یافتن راه حل های سیاسی نیز اهتمام کرد‪ .‬در‬ ‫این میان‪ ،‬درک درست موضوعات فنی و نیز فهم دقیق ابعاد‬ ‫حقوقی موضوع به مذاکره کنندگان در حوزه سیاسی کمک‬ ‫می کند تا زمینه الزم را برای دستیابی به تفاهم فراهم اورند‪.‬‬ ‫به هر روی‪ ،‬همانگونه که اگاهی دارید‪ ،‬موضوع هســته ای‬ ‫کشــورمان دارای ابعاد فنی‪ ،‬حقوقی و سیاســی است‪ .‬حل‬ ‫مســائل فنی و حقوقی می تواند زمینه ساز دستیابی سریع تر‬ ‫به تفاهم سیاسی شــود‪ ،‬البته وجود اراده طرفین برای حل‬ ‫موضوع ضرورتی اجتناب ناپذیر است‪.‬‬ ‫پس از حضــور در جریان ایــن رایزنی ها‪ ،‬فضای‬ ‫مذاکرات را چگونه ارزیابی می کنید؟ ایا در فضای‬ ‫موجود می توان به توافق امیدوار بود؟‬ ‫فضــای مذاکرات نســبت به گذشــته مناســب تر‬ ‫شــده اســت‪ ،‬اما هنوز کارهای زیادی در پیش است‪ .‬برای‬ ‫دستیابی به مقصود نهایی‪ ،‬نیازمند کار جمعی‪ ،‬هم اندیشی‬ ‫و بهره برداری بهینه از توانمندی هــا و ظرفیت های موجود‬ ‫در زمینه فنی‪ ،‬سیاسی و حقوقی هستیم‪ .‬اینجانب همواره با‬ ‫خوش بینی و امیدواری به اینده‪ ،‬به موضوعات نگریسته ام‪.‬‬ ‫اگر به خاطر داشته باشید‪ ،‬قبل از اغاز دور جدید مذکرات‪ ،‬بر‬ ‫این نکته تاکید کردم که تنها راه موجود برای طرف مقابل‪،‬‬ ‫دستیابی به توافقی اســت که دربردارنده حقوق ملت ایران‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫درست در زمانی که تصور می شــد توافقی تحت‬ ‫عنوان توافق سیاسی در استانه امضا است‪ ،‬رهبر‬ ‫معظم انقالب‪ ،‬مخالفت صریح خود را با این مساله‬ ‫عنوان کردند و حاال مذاکرات‪ ،‬شکل جدیدی پیدا‬ ‫کرده اســت‪ .‬ممکن اســت به لحاظ فنی توضیح‬ ‫دهید که چرا ایشان با توافق دو مرحله ای مخالفت‬ ‫کرده اند؟‬ ‫نخست باید به این نکته اشــاره کنم که حتی بعد از‬ ‫مذاکرات اخیر‪ ،‬هنوز شرایط به طور کامل برای یک توافق‬ ‫مطلوب فراهم نشده است‪ .‬همه ما در سازمان انرژی اتمی ‬ ‫ایران‪ ،‬وزارت محترم امور خارجه و دیگر دستگاه های مرتبط‪،‬‬ ‫تالش خود را برای فراهم کردن بستر مناسب جهت حصول‬ ‫تفاهم و توافق خوب‪ ،‬به کار گرفته ایم‪.‬‬ ‫خوشبختانه امروز نســبت به گذشته در جایگاه بهتری‬ ‫قرار داریم و درک دو طرف نسبت به ابعاد مختلف موضوع‪،‬‬ ‫در مقایسه با گذشته به مراتب بهتر شده است‪ .‬اما به رغم همه‬ ‫پیشرفت های حاصل شده‪ ،‬نمی توان گفت که مقدمات الزم‬ ‫به طور کامل برای امضای توافق فراهم شده است‪ .‬بنابراین‬ ‫طرح این دیدگاه که رهنمودهای مقام معظم رهبری در استانه‬ ‫امضای توافق‪ ،‬ارائه شده است‪ ،‬منطبق با واقعیت نیست‪.‬‬ ‫باید به این نکته ظریف توجه داشــت که تجربه کار با طرف‬ ‫مقابل‪ ،‬بیانگر این حقیقت است که اگر جزئیات موضوعات‬ ‫در کنار کلیات‪ ،‬دربردارنده ابهام و ایهام باشد‪ ،‬طرف مقابل‬ ‫از این ابهام برای تحمیل خواســته های خود سوءاستفاده‬ ‫خواهد کرد‪ .‬رهبر معظم انقالب‪ ،‬همواره خواستار هوشیاری‬ ‫مسئوالن و دست اندرکاران امور‪ ،‬نسبت به این شیوه رفتاری‬ ‫طرف مقابل بوده اند‪.‬‬ ‫با عنایت به تجارب نظام در این موارد‪ ،‬باید در مســیر‬ ‫حصول توافقی حرکت کرد که شامل موضوعات اصلی بوده و‬ ‫به طور همزمان جزئیات پیرامون ان‪ ،‬به خوبی و روشنی بیان‬ ‫شده باشد‪ .‬از این رهگذر‪ ،‬مجالی برای سوء استفاده طرف‬ ‫مقابل باقی نخواهد ماند‪.‬‬ ‫یکی از مباحثی که در چند مــاه اخیر‪ ،‬محل بحث‬ ‫بوده‪ ،‬ماجرای خروج مواد هسته ای از ایران است‪.‬‬ ‫ایا این مساله همچنان جزو خطوط قرمز است یا در‬ ‫نهایت می توان بر سر ان مذاکره کرد؟‬ ‫تصمیم نظام‪ ،‬عدم خروج مواد اولیه هســته ای از‬ ‫کشور بوده و همچنان بر همین موضع هستیم‪ .‬موضوعی که‬ ‫می تواند مورد مذاکره قرار گیرد‪ ،‬چگونگی بهره برداری از این‬ ‫مواد است و مساله انتقال ان به خارج از کشور مطرح نیست‪.‬‬ ‫البته ناگفته نماند که باید تعریفی دقیق و صحیح از سوخت‬ ‫داشته باشــیم‪ .‬باید بین تعریف «مواد اولیه» و «سوخت»‬ ‫تمایز قائل شویم‪.‬‬ ‫در زمان دولت سابق بیانیه مشترکی میان ایران‪،‬‬ ‫ترکیه و برزیل امضا شــد‪ .‬در یکــی از بندهای این‬ ‫بیانیــه امده بــود‪« :‬جمهوری اســامی ایــران با‬ ‫انتقــال ‪ 1200‬کیلوگــرم اورانیــوم غنی شــده در‬ ‫ســطح پایین(‪ )LEU‬به ترکیه با حفظ مالکیت خود‬ ‫بر ان و به صورت امانتی موافقت کرده اســت‪».‬‬ ‫ایران و اژانــس امکان نظارت بــر نگهداری ایمن‬ ‫از این مواد را در اختیار خواهند داشت؟ ایا امکان‬ ‫چنین اقداماتی در حال حاضر وجود دارد و تفاوت‬ ‫چگونگی انتقــال مــواد در ان زمــان و دوره فعلی‬ ‫چیست؟‬ ‫در ان برهــه زمانــی نیــز‪ ،‬ایــن اقــدام بــه منظور‬ ‫اعتماد ســازی در صحنه بین المللی صــورت گرفت‪ .‬در ان‬ ‫موقعیت‪ ،‬اراده جمهوری اسالمی ایران بر این تعلق گرفت‬ ‫که بنا بر مالحظات سیاسی و اقتصادی‪ ،‬راسا نسبت به تولید‬ ‫سوخت با غنای ‪ 20‬درصد اقدام ننماید‪ .‬الزم به توضیح است‬ ‫که این اقدام بــرای ممانعت از هرگونه وقفــه یا اختالل در‬ ‫فرایند فعالیت راکتور تحقیقاتی تهــران‪ ،‬ضروری بود‪ .‬زیرا‬ ‫در صورت بروز هرگونه مشــکل در این زمینــه‪ ،‬روند تامین‬ ‫رادیوداروهای مورد نیاز بیمارستان ها و مراکز درمانی کشور‪،‬‬ ‫متوقف می شــد و ناگفته پیداســت که بروز چنین شرایطی‬ ‫برای مسئوالن نظام‪ ،‬قابل تحمل نبود‪ .‬در چنین موقعیتی‪،‬‬ ‫بیانیه ای که به «بیانیه تهران» معروف شد‪ ،‬در اردیبهشت‬ ‫ماه ‪ 1389‬به امضای مســئوالن سه کشــور ایران‪ ،‬برزیل و‬ ‫ترکیه رسید‪ .‬بر اساس ماده پنج بیانیه‪ ،‬مقرر شد ایران معادل‬ ‫‪ 1200‬کیلو گرم از مواد غنی شده ‪ 3/5‬درصد را با مالکیت خود‬ ‫در ترکیه به امانت بگذارد‪ .‬بر اساس ســازوکاری که در ماده‬ ‫شش و مفاد بعدی بیانیه مورد اشــاره قرار گرفته بود‪ ،‬ایران‬ ‫می توانست پس از توافق روسیه‪ ،‬امریکا و فرانسه‪ ،‬معادل‬ ‫‪ 120‬کیلوگرم از سوخت مورد نیاز راکتور تهران را مبادله کند‪.‬‬ ‫اشــتباه اســتراتژیک امریکا‪ ،‬مخالفت با این بیانیه و‬ ‫ســازوکار تدوین شــده در ان بود‪ .‬به نظر می رســد که علت‬ ‫اشتباه امریکایی ها‪ ،‬برداشت نادرســت انها از توانایی های‬ ‫متخصصان ایرانی در تامین نیازهای راکتور تهران باشد‪ .‬در‬ ‫ان شــرایط‪ ،‬برای ایران هیچ گزینه دیگری جز اقدام جهت‬ ‫تولید سوخت مورد نیاز راکتور تحقیقاتی‪ ،‬باقی نماند‪ .‬اکنون‬ ‫نیز الزم به توضیح اســت که در حال حاضر برنامه ای برای‬ ‫خروج مواد اولیه هسته ای از ایران وجود ندارد‪.‬‬ ‫یکــی از تفاوت های مذاکــرات در دولــت فعلی‪،‬‬ ‫مواجهه مستقیم با امریکایی هاســت‪ .‬ایا به نظر‬ ‫شــما با گذشــت این مدت از مذاکرات‪ ،‬تاکتیک‬ ‫مذاکره مســتقیم بــا امریکا صحیــح و موثر بوده‬ ‫است؟‬ ‫امریکایی ها به عنوان متنفذترین عضو کشورهای‬ ‫گروه ‪ 5+1‬عامل اصلی شکل گیری فشارها و تحریم ها علیه‬ ‫کشورمان هستند‪ .‬مســاله مذاکره با این کشور‪ ،‬موضوعی‬ ‫بود که ذهن مقامــات انها را نیز به خود مشــغول کرده بود و‬ ‫مورد پیگیری قرار می گرفت‪ .‬شایان ذکر است که دستیابی‬ ‫به گونه ای زمینه برای رفع پاره ای سوءتفاهم ها و تنش های‬ ‫موجود از مدت ها قبل‪ ،‬حتی در ِ‬ ‫دولت دهم‪ ،‬امری عقالیی و‬ ‫منطقی ارزیابی می شد‪.‬‬ ‫اینجانب هنگام انجام مســئولیت در مقــام وزیر امور‬ ‫خارجه‪ ،‬تمهیــدات الزم را برای عملیاتی شــدن مذاکرات‬ ‫دوجانبه در ســطح معاونان وزیر در زمینه هســته ای فراهم‬ ‫کردم‪ .‬گمان می کنم تجــارب و اندوخته های ما بیانگر این‬ ‫واقعیت اســت که انتقال پیام ها و مواضع دو کشور‪ ،‬به طور‬ ‫مستقیم و در ســطوح مختلف از جمله در سطح وزرا‪ ،‬مجال‬ ‫الزم برای دستیابی بهتر و سریع تر به فهم مشترک و تشریح‬ ‫خواسته های دو طرف را فراهم می کند‪ .‬به دیگر سخن‪ ،‬از‬ ‫این طریــق‪ ،‬از انتقال پیام های مبهم و تحریف شــده و نیز‬ ‫باالتر رفتن دیوار بی اعتمادی جلوگیری می شود‪.‬‬ ‫توجه به بلوک شرق یکی از نکاتی است که برخی‬ ‫کارشناسان سنگین تر شدن وزنه ان را به عنوان‬ ‫مولفه ای مهم برای پیشبرد مذاکرات می دانند‪ .‬ایا‬ ‫شما هم به این نکته اعتقاد دارید؟ اساسا شرق در‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫‪59‬‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫‪60‬‬ ‫ماازاغازبادرخواستطرفمقابلمبنی‬ ‫برتعطیلیسایتغنی سازیشهیددکتر‬ ‫علیمحمدی(سایتفردو)مخالفت‬ ‫کردیم‪.‬درحالحاضر‪،‬طرفمقابلبر‬ ‫سیاستورویکردقبلیخودبههمان‬ ‫شیوهسابقپافشارینمی کند‪.‬درعین‬ ‫حالانهاخواستاراعمالمحدودیت های‬ ‫قالبتوجهیدرارتباطبافعالیت هایاین‬ ‫مجتمعهستندکهالبتهازسویجمهوری‬ ‫اسالمیایرانبامخالفتمواجهشده اند‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫نهایت حاضر است به ما کمک کند؟ ایا انها تاکنون‬ ‫اثری مثبت در مذاکرات داشته اند؟‬ ‫این نکته بدیهی است که در عالم سیاست و عرصه‬ ‫روابط و مناســبات دیپلماتیــک‪ ،‬هر کشــوری در پی تامین‬ ‫حداکثری منافع خود است و این مساله نیز بسیار طبیعی است‬ ‫که در برهه هایی شما حتی با دشمن خود پیرامون موضوعی‪،‬‬ ‫منافع مشترک داشته باشید‪ .‬همچنین این امکان نیز وجود‬ ‫دارد کــه در مقطعی خــاص‪ ،‬درباره موضوعی‪ ،‬با کشــور یا‬ ‫کشورهای دوست به تضاد منافع برســید‪ .‬به عنوان نمونه‪،‬‬ ‫در مواجهه با پدیده شــوم داعش برخی از همسایگان ما در‬ ‫منطقه‪ ،‬مواضعی بدتر از دشــمنان ما دارند‪ .‬به نظر می رسد‬ ‫نوعی موازنه بین کشــورهای غربی و برخی کشورها ‪ -‬که با‬ ‫تساهل می توان از انها به عنوان بلوک جدید شرق یاد کرد‪-‬‬ ‫وجود دارد‪ .‬در چنین شرایطی بستری فراهم امده است که از‬ ‫ان می توان به مثابه اهرمی برای موازنه قوا بهره برداری کرد‪.‬‬ ‫اینجانب بر این گمانم که در مجمــوع و با اندکی اغماض‪،‬‬ ‫می توانیم مواضع این کشــورها را در طول نزدیک به چهار‬ ‫دهه گذشته کمتر از کشورهای غربی خصمانه ارزیابی کنیم‪.‬‬ ‫البته ذکر این نکته نیز ضروری است که روابط ما با برخی از‬ ‫این کشورها بسیار دوستانه و صمیمانه است‪.‬‬ ‫راکتور اراک یکی از مهمترین مســائل مورد بحث‬ ‫در طول مذاکرات بوده است‪ .‬گویا اعمال تغییرات‬ ‫در راکتــور اب ســنگین اراک بــه منظــور کاهش‬ ‫تولید پلوتونیوم مساله اصلی است‪ .‬انچنان که ما‬ ‫می دانیم سوخت راکتور تحقیقاتی اراک به دلیل‬ ‫وجود اب ســنگین در اطراف ان‪ ،‬نیاز به استفاده‬ ‫از اورانیوم غنی شــده ندارد و از اورانیوم با غنای‬ ‫طبیعی اســتفاده می کند‪ .‬انچه کــه امریکایی ها‬ ‫می خواهند گویا این اســت که با تغییر ماهیت اب‬ ‫ســنگین و اســتفاده از اورانیوم غنی شــده‪ ،‬این‬ ‫راکتور به اب سبک تغییر دهند‪ .‬نظر ایران در این‬ ‫مورد چیست؟ اگر بنا بر بازفراوری باشد هزینه ان‬ ‫بر عهده کدام طرف خواهد بود؟‬ ‫مایلم به این نکته اشاره کنم که راکتور اب سنگین‬ ‫اراک با ِاعمال برخی تغییرات در قلب راکتور‪ ،‬نوع ســوخت‬ ‫و اعمال بازطراحی با هدف کاهش میــزان پلوتونیوم قابل‬ ‫اســتحصال‪ ،‬همچنــان اب ســنگین باقی خواهــد ماند و‬ ‫زمانــی که وزیر خارجه بــودم تمهیدات الزم برای عملیاتی شــدن‬ ‫مذاکرات دوجانبه در ســطح معاونــان وزیر بین ایــران و امریــکا را در زمینه‬ ‫هسته ای فراهم اوردم‬ ‫ِ‬ ‫جزئیــات نحوه اجرای‬ ‫تغییر ماهیــت و هویت نخواهد داد‪.‬‬ ‫بازطراحی‪ ،‬از جمله مباحث قابــل طرح در جریان مذاکرات‬ ‫اســت‪ .‬نباید ایــن نکته را به فراموشــی ســپرد کــه موضع‬ ‫کشورهای غربی اصرار بر تعطیلی فعالیت این راکتور بود‪ .‬اما‬ ‫اکنون سطح مباحث به مرحله پذیرش این دستاورد برجسته‬ ‫متخصصان کشورمان و حفظ کارایی های ان رسیده است‪.‬‬ ‫گفته شد که دانشمندان ایرانی توانسته اند با حفظ‬ ‫ماهیت اب سنگین‪ ،‬نگرانی طرف مقابل را در مورد‬ ‫میزان تولید پلوتونیوم کاهش دهند‪ .‬به بیان دیگر‬ ‫شنیده شــد که بازطراحی فنی راکتور اب سنگین‬ ‫اراک می توانــد تولید کنونــی پلوتونیــوم ان را از‬ ‫‪ 10‬کیلوگرم در سال به یک کیلوگرم محدود کند‪.‬‬ ‫ممکن اســت به لحاظ فنی در این مــورد توضیح‬ ‫دهید؟‬ ‫متخصصــان و کارشناســان برجســته صنعــت‬ ‫هسته ای‪ ،‬با ارائه طرحی بسیار برجســته از نظر علمی و در‬ ‫عین حال قابل اجرا‪ ،‬سازوکاری را مدون کردند که از طریق‬ ‫ان ضمن کاهش میزان پلوتونیوم قابل استحصال و گرفتن‬ ‫بهانه های واهی از طرف مقابل‪ ،‬مجــال الزم را برای حفظ‬ ‫مختصات فنی راکتور مجتمع اراک و حفظ کارایی و ویژگی‬ ‫ان فراهم کردند‪.‬‬ ‫ایا ما تاکنون به بازفراوری سوخت هسته ای اقدام‬ ‫کرده ایم؟ ایا اساسا این مساله در حوزه مسائل فنی‬ ‫ما دنبال شده است؟‬ ‫فعال پیگیری فرایند بازفــراوری به معنای پیگیری‬ ‫روند‪ Reprocessing‬در برنامه صلح امیز اتمی ایران مد نظر‬ ‫قرار نــدارد‪ ،‬هرچند ایــن موضوع بخشــی از حقوق مصرح‬ ‫کشورهای عضو ‪ NPT‬و اژانس است‪.‬‬ ‫تاسیسات فردو هم یکی از موارد اصلی اختالفات‬ ‫طرفین بوده اســت‪ .‬ایا قرار اســت در نهایت این‬ ‫تاسیسات به مرکزی برای تحقیق و توسعه تبدیل‬ ‫شــود؟ ایا ماهیت کاری این تاسیسات از خطوط‬ ‫قرمز ایران است؟‬ ‫ما از اغاز با درخواست طرف مقابل مبنی بر تعطیلی‬ ‫سایت غنی ســازی شــهید دکتر علیمحمدی (سایت فردو)‬ ‫مخالفت کردیم‪ .‬در حال حاضر‪ ،‬طرف مقابل بر سیاســت و‬ ‫رویکرد قبلی خود به همان شیوه سابق پافشاری نمی کند‪ .‬در‬ ‫عین حال انها خواستار اعمال محدودیت های قالب توجهی‬ ‫در ارتباط با فعالیت های این مجتمع هستند که البته از سوی‬ ‫جمهوری اسالمی ایران با مخالفت مواجه شده اند‪ .‬در حال‬ ‫حاضر‪ ،‬طرح هایی برای حل این مشــکل از سوی دو طرف‬ ‫مطرح شــده و در پایان‪ ،‬تصمیم مقتضی بــا در نظر گرفتن‬ ‫همه جوانب و ابعاد موضوع و پس از بررسی های الزم اتخاذ‬ ‫خواهد شد‪ .‬هرگونه اظهارنظر در شرایط فعلی زودهنگام بوده‬ ‫و راهگشا نخواهد بود‪.‬‬ ‫گویا امریکایی ها با شیطنتی تازه‪ ،‬بحثی با عنوان‬ ‫‪ misuses‬را مطرح کرده اند‪ .‬نظر شــما در این مورد‬ ‫چیست؟‬ ‫این واژه ممکن اســت در رابطه با برنامه هسته ای‬ ‫کشــورمان به طور کلی و حتــی در جزئیات با هــدف گمراه‬ ‫کردن افکار عمومی و وارد کردن اتهامات واهی به کشورمان‬ ‫مطرح شود‪ .‬البته امروز بیش از هر زمان دیگری‪ ،‬بی اساس‬ ‫بودن این اتهامات برای جهانیان به اثبات رسیده است‪.‬‬ ‫اساســا بفرمایید خطوط قرمز ایران در مذاکرات‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫کشــورهای غربی اصرار بر تعطیلی اراک داشــتند امــا اکنون این‬ ‫دستاورد را پذیرفته اند‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫هسته ای چیست؟‬ ‫در حقیقت خطوط قرمز ما همان حقوقی است که‬ ‫تمامی کشــورهای عضو معاهده عدم گسترش تسلیحات‬ ‫اتمی(‪ )NPT‬از ان برخوردار هستند‪ .‬این حقوق شامل حق‬ ‫غنی ســازی‪ ،‬حق تحقیق و توســعه‪ ،‬بهره مندی از مزایای‬ ‫صنعت هســته ای در حوزه های انرژی‪ ،‬پزشکی‪ ،‬کشاورزی‬ ‫و صنعتی اســت‪ .‬ما در این مســیر از پذیرش هرگونه تعهد‬ ‫غیرمتعارف که به دســتاویز رفع نگرانی هــای طرف مقابل‬ ‫مطرح شود‪ ،‬معذور هستیم‪.‬‬ ‫رهبری فرموده اند که عدم توافق بهتر از توافق بد‬ ‫است‪ .‬لطفا توضیح دهید از نظر فنی توافق بد‪ ،‬چه‬ ‫خصوصیاتی دارد؟‬ ‫مقام معظم رهبری تاکنون به مناسبت های مختلف‪،‬‬ ‫رهنمودهای ارزشــمندی را ارائه فرموده اند کــه چراغ راه و‬ ‫قطب نمای حرکت تیم مذاکره کننده کشورمان بوده و خواهد‬ ‫بود‪ .‬دستیابی به توافق خوب که همواره از جانب بزرگان نظام‬ ‫مورد تاکید قرار گرفته است‪ ،‬توافقی اســت که دربردارنده‬ ‫حقوق کشــورمان در حوزه های مختلف و به صورت جامع و‬ ‫فراگیر باشد‪ .‬مفاد چنین توافقی باید صریح‪ ،‬روشن و بدون‬ ‫ابهام باشد‪ .‬توافقی که مورد نظر رهبر فرزانه انقالب اسالمی‬ ‫اســت‪ ،‬متضمن اصولی کلی و به طور همزمان دربردارنده‬ ‫جزئیات روشن و غیر قابل تفسیر خواهد بود‪ .‬تمامی اعضای‬ ‫تیم مذاکره کننده از جمله نمایندگان ســازمان انرژی اتمی ‬ ‫ایران و دیگر دســت اندرکاران امر‪ ،‬فرایند امور را به گونه ای‬ ‫رصــد می کنند که هیچ یــک از حقوق قانونی ملت شــریف‬ ‫ایران و دستاوردهای شهدای گرانقدر هسته ای مورد خدشه‬ ‫واقع نشود‪.‬‬ ‫ایا بــا طرح جدید‪ ،‬غنی ســازی صنعتــی در ایران‬ ‫حفظ می شود؟‬ ‫هــدف و مقصود ما رســیدن به غنی ســازی در حد‬ ‫صنعتی و پاســخگویی به نیازهای کشــورمان برای تامین‬ ‫سوخت نیروگاه های هســته ای اســت‪ .‬البته این هدف در‬ ‫میان مدت و بلند مــدت قابل تحقق اســت و هرگونه توافق‬ ‫باید به گونه ای حاصل شــود که خللی به روند تولید صنعتی‬ ‫سوخت هسته ای وارد نشود‪ .‬باید به این نکته توجه داشت‬ ‫که این هدف صرف نظر از وجود تحریم ها یا عدم وجود ان با‬ ‫برنامه ریزی و کار منسجم در میان مدت قابل تحقق است و‬ ‫ما در سایه الطاف الهی به چشم انداز ترسیم شده در این حوزه‬ ‫دست خواهیم یافت‪.‬‬ ‫رابطه شما و ســازمان با تیم مذاکره کننده چگونه‬ ‫اســت؟ ایا بخش فنی کال به حضرتعالی ســپرده‬ ‫شده است؟‬ ‫همه ما به رغم مسئولیت های مختلف خود و با وجود‬ ‫تقســیم کار صورت گرفته‪ ،‬عضو یک خانواده و یک پیکره‬ ‫واحد هستیم‪ .‬تمام دســت اندرکاران مذاکرات هسته ای به‬ ‫خوبی به اهمیــت کار جمعی‪ ،‬خرد جمعی و هم اندیشــی و‬ ‫هم افزایی واقف هســتند‪ .‬اینجانب و همکارانم در سازمان‬ ‫انرژی اتمی ایران تمام تالش خود را برای حصول یک توافق‬ ‫خوب و مطلوب با مشارکت برادران عزیزمان در وزارت امور‬ ‫خارجه به کار بســته ایم و در ادامه کار نیــز همین رویکرد را‬ ‫دنبال خواهیم کرد‪.‬‬ ‫اقــای دکتــر ظریــف به عنــوان رئیــس تیــم‬ ‫مذاکره کننده تا چه میزان مشورت پذیر هستند و‬ ‫ایا کار کردن با ایشان راحت است؟‬ ‫جنــاب اقای دکتــر ظریف بــدون هیــچ تردیدی‬ ‫نماینده ای شایســته برای ملت ایران در عرصه بین المللی‬ ‫هستند‪ .‬ایشــان با تمام توان و ظرفیت خود برای سربلندی‬ ‫یو‬ ‫ایران اسالمی تالش می کنند‪ .‬ما افزون بر رابطه صمیم ‬ ‫دوستانه ای که از سابقه ای طوالنی برخوردار است‪ ،‬به طور‬ ‫مســتمر پیرامون موضوعات مختلف به مشــورت و تبادل‬ ‫نظر می پردازیــم‪ .‬در جریان دور اخیــر مذاکرات نیز عالوه‬ ‫بر دیدارهای جداگانه ای که هر یک از مــا با همتایان خود‬ ‫داشتیم‪،‬جلساتمشترکیراباهماهنگیوهمدلیهمیشگی‬ ‫دنبال کردیم‪ .‬نباید از ذکر این نکته غفلت شود که تعدادی از‬ ‫همکاران اینجانب و نمایندگان محترم وزارت امور خارجه در‬ ‫جریان مذاکرات و یا در فرایند پیشبرد امور و ایجاد تمهیدات‬ ‫الزم‪ ،‬با همدلی و از خودگذشتگی بسیار به مجاهدت مشغول‬ ‫هستند‪ .‬هدف نهایی ما تامین حداکثری منافع ملی ایران و‬ ‫تحقق اهداف مورد نظر نظام است‪.‬‬ ‫به نظر شما توافق هسته ای اگر در نهایت حاصل‬ ‫شود تا چه میزان می تواند در نتیجه کار این دولت‬ ‫و پیشــبرد امور موفق باشــد؟ برخــی از منتقدان‬ ‫می گویند دولــت یازدهم بیش از انــدازه روی این‬ ‫توافق حســاب باز کرده است‪ .‬نظر شــما در مورد‬ ‫این نقد چیست؟‬ ‫ بی گمان قضــاوت نهایی پیرامــون توافق خوب با‬ ‫ملت ســرافراز ایران و تاریخ خواهد بود‪ .‬هــدف همه ما در‬ ‫مجموعه نظام‪ ،‬دستیابی به یک توافق خوب و جامع و رفع‬ ‫موانع پیش روی ان اســت‪ .‬ملت بزرگوار ایــران در مقاطع‬ ‫مختلف نشان داده اند که درک درستی از شرایط و تحوالت‬ ‫داشته و منصفانه ترین قضاوت را ارائه خواهند کرد‪ .‬وجدان‬ ‫جمعی ملت ایــران به دلیل انکــه از انگیــزه و منافع خاص‬ ‫جناحی برخوردار نیستند‪ ،‬بهتر از گروه های سیاسی می تواند‬ ‫به درک مشخصات و مختصات تحوالت پرداخته و به دور از‬ ‫افراط و تفریط‪ ،‬به تحقق منافع ملی یاری رسانند‪.‬‬ ‫بهتر است از این فرصت استفاده کنیم و سواالتی‬ ‫را در حوزه دیگر از شــما بپرســیم‪ .‬لطفا بفرمایید‬ ‫بعد از گذشــت این مدت‪ ،‬اقای روحانی را چگونه‬ ‫دیده ایــد و ایا انتظــاری کــه از ایشــان به عنوان‬ ‫رئیس جمهــور در اغاز دولت داشــتید‪ ،‬بــراورده‬ ‫شده است؟ به نظر شــما ایشان توانســته اند در‬ ‫اجرای اهدافی کــه در ابتدا مطرح کــرده بودند‪،‬‬ ‫موفق باشند؟‬ ‫بدون تردید جناب اقای دکتر روحانی ســرمایه ای‬ ‫گرانبها برای ایران و انقالب اسالمی هستند‪ .‬ایشان افزون‬ ‫بر بهره مندی از تجربیات سالیان متمادی و توانمندی های‬ ‫حرفه ای در حوزه سیاست داخلی و سیاست خارجی به لحاظ‬ ‫الگوی مدیریتی‪ ،‬کار با ایشان بسیار اموزنده است‪ ،‬هرچند با‬ ‫سختی های خاص خود نیز همراه است‪ .‬در همین بازه زمانی‬ ‫که از اغاز به کار دولت یازدهم گذشــته است ما شاهد ارائه‬ ‫خدمات قابل قبولی در خیلی از عرصه هــا بوده ایم‪ .‬تدوین‬ ‫برنامه منســجم و کارامد و تمرکز بر موضوعــات راهبردی و‬ ‫ِ‬ ‫کمند حاشیه سازی ها و حاشیه پردازی ها‬ ‫گرفتار نیامدن در‬ ‫از ویژگی های بارز ایشان است‪.‬‬ ‫در حال حاضر به رغم تــداوم یافتن برخــی تنگناها و‬ ‫دشــواری ها از جمله کاهش چشــمگیر قیمت نفت‪ ،‬دولت‬ ‫یازدهم در اجــرای یک برنامــه اقتصادی مــدون از جمله‬ ‫ایجاد ارامش و ثبات و خدمت رســانی مناســب بــه ویژه در‬ ‫حوزه بهداشت و سالمت موفق بوده است‪ .‬ایشان همزمان‬ ‫با شــناخت اثار و تبعات اعمال تحریم هــای ظالمانه علیه‬ ‫کشــورمان در مســیر عبور از این شــرایط و رفع فشارهای‬ ‫تحریمی با حفظ عزت و اقتدار ملی گام برمی دارد‪.‬‬ ‫به نظر شما دولت یازدهم در چه حوزه هایی بیشتر‬ ‫موفق بوده و در کدام حوزه ها باید تالش بیشتری‬ ‫کند؟‬ ‫اینجانــب در پاســخ بــه پرســش قبلی بخشــی از‬ ‫دســتاوردها را مورد اشــاره قرار دادم اما برای دســتیابی به‬ ‫شکوفایی و رونق اقتصادی به گونه ای که عالوه بر کاهش‬ ‫تورم‪ ،‬افزایــش تولیــد و کارافرینی نیز حاصل گــردد‪ ،‬باید‬ ‫اقدامــات گوناگونی صــورت پذیــرد‪ .‬در این میــان‪ ،‬رفع‬ ‫فشارهای ناشی از اعمال تحریم ها تنها یکی از شروط الزم‬ ‫در این مسیر است‪ .‬از یک چشم انداز کلی می توان گفت که‬ ‫یکی از مهمترین اولویت ها‪ ،‬ایجاد زمینه و بستر الزم برای‬ ‫واگذاری امور به مردم است و این نکته ای است که همواره از‬ ‫سوی ریاست محترم جمهوری مورد تاکید قرار گرفته است‪.‬‬ ‫امروز بسیاری از دلســوزان به این نکته اگاهی یافته اند که‬ ‫خروج دولت از حوزه تصدی گری و ایجاد فضای الزم برای‬ ‫سرمایه گذاری و افزایش تولید ضرورتی اجتناب ناپذیر است‪.‬‬ ‫در این مسیر باید شــرایطی فراهم اید تا از طریق ان‪،‬‬ ‫اهداف کالن اقتصــادی از رهگذ ِر روان ســازی مقررات و‬ ‫اصالح بوروکراسی پیچیده و درهم تنیده موجود تحقق یابد‪.‬‬ ‫افزون بر این‪ ،‬باید تمهیداتی اندیشیده شود تا نرخ ریسک‬ ‫ســرمایه گذاری در کشــور کاهش یابد‪ .‬پس از رونق یافتن‬ ‫فعالیت های بخش خصوصی و ســرمایه گذاری داخلی در‬ ‫مرحله بعــدی می توان به جــذب ســرمایه گذاران خارجی‬ ‫اندیشید که اکنون در صف ورود به بازار ایران هستند‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫مقدمات الزم‬ ‫دولت تدبیــر و امید در اندیشــه ایجــاد‬ ‫برای ِاعمال سرمایه گذاری های بلند مدت در کشور است‪.‬‬ ‫همچنین دولت یازدهم خدمــات قابل توجهی را در حمایت‬ ‫از فعالیت های حوزه علم و فناوری ارائه کرده است‪ .‬پیگیری‬ ‫صحیح روش های تبدیل علم به ثــروت و نیز بهره مندی از‬ ‫ثروت ملی برای ارتقای سطح علم و معرفت و نیز ایجاد تعامل‬ ‫دوجانبه میان دانشگاه و صنعت از موضوعات مهمی است‬ ‫که در صدر برنامه های کالن این دولت قرار گرفته اســت‪.‬‬ ‫در حال حاضر باتوجه به نیروی عظیم انسانی تحصیلکرده‬ ‫و جوان کشــور‪ ،‬مجال الزم برای توسعه همه جانبه و تبدیل‬ ‫ی و صنعتی در عرصه‬ ‫ایران به یک قدرت برتر اقتصادی‪ ،‬علم ‬ ‫منطقه ای و بین المللی فراهم است‪.‬‬ ‫رابطه شما با اقای دکتر روحانی چگونه است‪ .‬کار‬ ‫کردن با ایشان چه خصوصیاتی دارد و ایشان تا چه‬ ‫حد مشورت پذیر هستند؟‬ ‫رابطه ما با ایشان بسیار صمیمی و دوستانه است‪،‬‬ ‫چرا که ایشــان افــزون بــر مشــورت پذیری و همفکری با‬ ‫همکاران دولت‪ ،‬پذیــرای انتقادات نیز می باشــند و به ان‬ ‫ارج می نهند‪.‬‬ ‫‪61‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪62‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سیدعباسعراقچی‬ ‫احتمالتوافق‬ ‫از ‪ 50‬درصد‬ ‫بیشتراست‬ ‫ی ویژه‬ ‫و‬ ‫توگ‬ ‫گف ‬ ‫با تحرکاتی که مخالفان توافق شروع کرده اند‪ ،‬اگر به توافق نرسیم دیگر‬ ‫فرصتی وجود نخواهد داشت‬ ‫در یازدهم فروردین به نقطه ای می رسیم که بگوییم توافق شدنی است یا نه‬ ‫یکی از دالیل پیاده روی ما در مونترو سوئیس این بود که نمی شد خیلی‬ ‫حرف ها را در جای دربسته زد‬ ‫احتمال تمدید مذاکرات منتفی است‬ ‫گفت و گو‪ :‬سعید اجورلو ‪-‬مصطفی صادقی‬ ‫سردبیر‪ -‬دبیر تحریریه‬ ‫اقای دکتر! اگــر از ابتــدای مذاکرات تــا االن را‬ ‫یک داســتان بدانیم االن به کجای این داستان‬ ‫رسیده ایم؟‬ ‫به نظر من االن در فصل اخر هستیم‪ .‬در شرایطی‬ ‫هستیم که فصل اخر کتاب نوشته می شود‪ ،‬البته به ان معنی‬ ‫نیست که این کتاب پایان خوش یا ناخوش دارد که ان یک‬ ‫بحث جداگانه اســت‪ .‬اما از نظر سیر مذاکراتی ما در فصل‬ ‫پایانی هستیم‪.‬‬ ‫یعنی به این معنی اســت که دیگر احتمال تمدید‬ ‫وجود ندارد و اینجا تکلیف روشن می شود؟‬ ‫بله‪ ،‬احتمال تمدید منتفی است‪ .‬در همین دوره ای‬ ‫که زمان در اختیار داریم‪ ،‬باید این کتاب به انتهای خودش‬ ‫برسد‪ ،‬حاال به هر سرانجامی که می خواهد باشد‪.‬‬ ‫در مذاکرات قبلی هم گفته می شــد که مذاکرات‬ ‫تمدید نمی شود اما این اتفاق افتاد‪.‬‬ ‫در مذاکرات قبلی هم هیچ کدام از دو طرف تمایل‬ ‫یعنــی ان کســانی که فکــر می کننــد اینها‬ ‫جنگ زرگری است یک مقدار تعمق کنند که‬ ‫این به چه معنی اســت و چطور دیپلماســی‬ ‫جمهوری اسالمی توانســته تا این حد طرف‬ ‫ی بکشــاند و تا این حد‬ ‫مقابل را به ســردرگم ‬ ‫در داخل او اختالف بینــدازد‪ .‬من واقعا اینجا‬ ‫می خواهمتاکیدکنمماهمان طورکهبهنیروها‬ ‫و جوانان خود در عرصه های دفاعی‪ ،‬علمی و‬ ‫پزشکی اعتماد می کنیم و هر روز شاهد بروز‬ ‫قابلیت هایانهاهستیم‪،‬درعرصهدیپلماسی‬ ‫همبهخودماناعتمادکنیم‬ ‫گفت وگــو بــا دکتــر ســیدعباس عراقچی به‬ ‫عنــوان مذاکره کننــده ارشــد ایــران در پرونــده‬ ‫هسته ای بسیار پر اهمیت است‪ .‬او یک دیپلمات‬ ‫کارکشته و باهوش است و این را در سراسر مصاحبه‬ ‫با او می توان حس کرد‪.‬‬ ‫گفت وگوی مثلث با دکتر عراقچی خواندنی و‬ ‫حاوی نکات فراوانی است‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫به تمدید نداشتند‪ ،‬بلکه تمایل بود که این کار انجام شود‪.‬‬ ‫اما احتمال تمدید را غیر ممکن نمی دانستیم اما االن تقریبا‬ ‫احتمال تمدید غیر ممکن اســت‪ .‬یعنی منظورم این است‬ ‫که هیچ شرایط مســاعدی برایش وجود ندارد و خیلی بعید‬ ‫می دانم که ما شاهد تمدیدی از نوع گذشته باشیم‪.‬‬ ‫این به لحاظ شرایط داخلی ایران است یا امریکا؟‬ ‫مجموع شــرایط‪ .‬هم ما خواهــان تمدید بیش از‬ ‫این نیستیم و هم طرف های مقابل ما خواهان نیستند و هم‬ ‫مجموعه تحرکاتی که مخالفان توافق شــروع کردند حاال‬ ‫به نقطه ای رســیده که اگر این فرصت بگذرد و ما به توافق‬ ‫نرسیم دیگر فرصتی وجود نخواهد داشت‪.‬‬ ‫فصل اخر سخت ترین فصل کتاب هم است یا قبل‬ ‫از این سخت تر بوده است؟‬ ‫طبیعی است که همیشــه فصل اخر فصل سختی‬ ‫اســت و به نظر من االن به ســخت ترین قســمت خودش‬ ‫رسیده است‪.‬‬ ‫از ابتدای مذاکرات تا االن به نظرم ریش های شما‬ ‫بیشتر سفید شده است؟‬ ‫(خنده) دیگران باید بگویند‪ .‬البته به سن و سال هم‬ ‫بستگی دارد‪ .‬یک سال بیشتر پیر شدیم‪.‬‬ ‫بعد از فرمایشات رهبری به نظر روند مذاکرات به‬ ‫شکلی عوض شد‪ .‬ایا این درست است؟ در واقع‬ ‫به طرف غربی پیغام دادیم که با ان شــیوه که در‬ ‫وین ‪ 7‬یا تمدید مذاکرات بحث شد‪ ،‬نمی خواهیم‬ ‫عمل کنیم‪ ،‬اساسا ان موقع ما چنین تعهدی داده‬ ‫بودیم که دو مرحله ای باشد یا این ادبیات انها بود؟‬ ‫خیر‪ ،‬هیچ کدام از دو طــرف تعهدی نداده بودند‪.‬‬ ‫ایده ای مطــرح بود که مــا در یــک مرحلــه روی کلیات و‬ ‫چارچوب به یک توافق برســیم و بعد در مرحلــه بعدی ان‬ ‫را نهایی کنیم‪ .‬خب مالحظــات و دغدغه هایی که رهبری‬ ‫داشــتند کامال بجا بود مبنی بر اینکه اگر بخواهد این ایده‬ ‫محقق شود فاصله بین توافق کلی تا توافق نهایی طوالنی‬ ‫می شود و بعد مسائلی به بار می اورد‪ .‬این نگرانی و دغدغه‬ ‫کامال درستی بود‪ ،‬بنابراین ما هم به طرف های مقابل گفتیم‬ ‫چنین ایده ای اصال مدنظر ما نیســت و دنبــال یک توافق‬ ‫یکجا هستیم‪ .‬البته این امکان وجود دارد که ما قبل از اینکه‬ ‫به یک توافق کامل با تمامی جزئیات برســیم به مرحله ای‬ ‫وارد شــویم که در ان راه حل ها پیدا شــده و قفل ها باز شود‬ ‫و بعد شــروع به تدوین و مرتب کردن این راه حل ها با همه‬ ‫جزئیاتش نماییم تا نهایتا به یک توافق برسیم‪ .‬چنین نیست‬ ‫که دو مرحله ای باشد‪ ،‬بلکه رسیدن به نقطه ای است که ما‬ ‫بتوانیم ادعا کنیم به راه حل رسیده ایم اما این راه حل ها باید‬ ‫مدون و جزئی شوند‪.‬‬ ‫جایی دیدم کــه اقای دکتر ظریف گفته اســت به‬ ‫توافق سیاســی نزدیک شدیم شــاید این مساله‬ ‫موجب می شد این گونه به نظر اید؟‬ ‫از این شاید به تعابیر مختلف یاد شود‪ .‬خیلی نباید‬ ‫روی کلمات و عبارات متوقف شــد‪ .‬انچه مهم است اینکه‬ ‫ما یک توافق در پایان کار بیشــتر نخواهیم داشــت و این‬ ‫مرحله بندی ندارد ولی مسلما برای رســیدن به یک توافق‬ ‫جامع ناچاریــم اول روی راه حل هــا فکر کنیــم و بعد روی‬ ‫جزئیــات برویم‪ .‬اگر در همــه راه حل ها هم بــه جمع بندی‬ ‫برســیم از نظر ما هیچ توافقی هنوز نشــده اســت تا وقتی‬ ‫جزئیات هم انجام شود‪ .‬به هر حال مذاکره یک مسیر کامال‬ ‫معقولی را دارد طی می کند‪ .‬نگرانــی و دغدغه مقام معظم‬ ‫رهبری کامال رعایت شده و رعایت خواهد شد‪ .‬ما اگر بتوانیم‬ ‫به تفاهم برسیم تا دهم تیر فرصت داریم ان را نهایی کنیم و‬ ‫حتما در «یک مرحله» این کار انجام خواهد شد‪.‬‬ ‫بحث یازده فروردین ضرب االجلی برای ما اســت‬ ‫یا خیر؟‬ ‫ضرب االجل نیست ولی تاریخی است که طرفین‬ ‫تصمیم گرفته اند تا این تاریخ حداقل به یک گره گشایی در‬ ‫موضوعات موجود رسیده باشند‪ .‬یعنی به نقطه ای برسیم که‬ ‫بگوییم توانستیم به راه حل برسیم و قفل ها را باز کنیم و حاال‬ ‫حداقل ســه ماه دیگر باید ادامه دهیم تا کار را تمام کنیم‪.‬‬ ‫اما اگر در ان تاریخ به این نتیجه برسیم که قفل ها سرجای‬ ‫خودشان باقی هستند‪ ،‬ممکن است بگوییم برای چه ادامه‬ ‫دهیم؟ وقتی مــا نمی توانیم قفل ها را باز کنیــم جزئیات را‬ ‫هم نخواهیم توانست‪ ،‬بنابراین تاریخ دهم فروردین یا اخر‬ ‫مارس تاریخی اســت که ما بتوانیم در اخــرش جمع بندی‬ ‫کنیم که ایا این توافق شدنی اســت یا خیر‪ .‬اگر جمع بندی‬ ‫کنیم که شــدنی اســت باز هم بــه این معنی نیســت که به‬ ‫توافق رســیده ایم‪ .‬به هر حال امیدواریــم در ‪ 11‬فروردین‬ ‫در نقطه ای باشــیم که بتوانیم بگوییم ایــا می توان به یک‬ ‫توافق رسید یا خیر‪.‬‬ ‫ان ضرب االجل به خاطر فشارهای کنگره نیست‬ ‫که امریکایی ها این ادبیات را وارد مذاکره کردند؟‬ ‫خیر‪ ،‬قبــل از این فشــارها تاریــخ ضرب االجل را‬ ‫گذاشــته بودیم‪ .‬کنگره البته فشــارهای خــود را دارد وارد‬ ‫می کند‪ ،‬فشارهایی که عمدتا متاثر از البی کسانی است که‬ ‫خواهان توافق نیستند‪ .‬به همین حرکت اخیر کنگره توجه‬ ‫کنید؛ نزدیک پنجاه نفر از نمایندگان سنا یک نامه ای نوشتند‬ ‫که در تاریخ دیپلماسی بی سابقه اســت! اینکه تعداد قابل‬ ‫توجهی از ســناتورهای امریکایی به رهبران کشور دیگری‬ ‫علیه دولت خودشان نامه بنویســند و بگویند مراقب باشید‬ ‫کاله سرتان نرود و به دولت ما اعتماد نکنید چون اختیاراتش‬ ‫زیاد نیست! این نشــانه اوج ســردرگمی در کنگره و سنای‬ ‫امریکا و بین کسانی اســت که مخالف توافق به هر قیمت‬ ‫هستند‪ .‬سرکرده شــان هم نتانیاهو اســت‪ ،‬با ان نطقی که‬ ‫انجام داد و البته این نمایندگان هم از انجا متاثر می شوند‪.‬‬ ‫این اوج سردرگمی را نشان می دهد‪ .‬ایا حتی تصورش را هم‬ ‫می توان کرد که مثال عده ای از نمایندگان مجلس شورای‬ ‫اسالمی به رئیس یک دولت خارجی نامه بدهند که به دولت‬ ‫جمهوری اســامی اعتماد نکند؟ یعنی ان کسانی که فکر‬ ‫می کنند اینها جنگ زرگری است یک مقدار تعمق کنند که‬ ‫این به چه معنی است و چطور دیپلماسی جمهوری اسالمی‬ ‫توانســته تا این حد طرف مقابل را به ســردرگمی بکشــاند‬ ‫و تا این حد در داخــل او اختالف بیندازد‪ .‬مــن واقعا اینجا‬ ‫می خواهم تاکید کنم ما همان طور کــه به نیروها و جوانان‬ ‫خود در عرصه های دفاعی‪ ،‬علمی و پزشکی اعتماد می کنیم‬ ‫و هر روز شــاهد بروز قابلیت های انها هســتیم‪ ،‬در عرصه‬ ‫دیپلماســی هم به خودمان اعتماد کنیــم‪ ،‬توان جمهوری‬ ‫اســامی یک توان انباشته شده از ســی و پنج سال تجربه‬ ‫است؛ تجربه ای که از حوادث سهمگین عبور کرده است؛‬ ‫جنگ‪ ،‬تحریم‪ ،‬فشــارهای خارجی‪ ،‬جنگ های مختلف در‬ ‫همسایگی خود و‪ ...‬این تجربه انباشته شده است که اگر‬ ‫درست به کار گرفته شــود نتیجه اش می شود تامین منافع‬ ‫ملی به بهترین وجه و با کمترین هزینه‪ .‬می شود در سیاست‬ ‫خارجی طــوری حرکــت کرد کــه در صف دشــمنان تفرقه‬ ‫انداخت و امروز شاهد این مساله هستیم‪ .‬البته می شود طور‬ ‫دیگری هم رفتار کرد که صف دشمنان محکم و مستحکم‬ ‫شــود‪ ،‬یعنی امریکا بتواند همه دنیا را علیه ما بســیج کند و‬ ‫اجماع جهانی به وجود اورد و تحریم اعمال کند‪ ،‬به گونه ای‬ ‫که یک کشور دور افتاده هم مجبور به اطاعت شود‪ .‬واقعا‬ ‫به توانایی های دیپلماســی خودمان هم اعتماد کنیم‪ .‬این‬ ‫توانایی انباشــته شده از سی و پنج ســال تجربه در سیاست‬ ‫خارجی است که در شــخصی مثل دکتر ظریف جمع شده‬ ‫که به نظر من از او دیپلماتی مســلط تر‪ ،‬مبرزتر و با تجربه تر‬ ‫واقعا نداریم‪.‬‬ ‫یک زمان اوباما گفته بود احتمــال توافق ‪50-50‬‬ ‫است و شــما گفته بودید کمتر از ‪ 50‬است‪ .‬ایا در‬ ‫فصل اخر این داســتان همچنان بر ایــن اعتقاد‬ ‫هستید؟‬ ‫در فصل اخر احتمال از ‪ 50-50‬کمی باالتر است‬ ‫ولی درصدی که مانده ان طور نیست که تضمین شده باشد‪.‬‬ ‫یعنی ممکن است همان مســائلی که باقیمانده و مثال ‪20‬‬ ‫درصد کار را تشکیل می دهد‪ ،‬بتواند کل بازی را به هم بزند و‬ ‫جلوی توافق را بگیرد‪ .‬من احساسم این است که ما نسبت‬ ‫به ان موقع که می گفتیم شــانس موفقیت ‪ 50‬درصد است‬ ‫مقداری پیشرفت کرده ایم‪.‬‬ ‫شــما که با دولت امریکا بیش از یک ســال است‬ ‫مذاکره می کنید‪ ،‬برداشت تان این است که واقعا‬ ‫زور ان را دارند با ما توافق کنند؟‬ ‫دولت امریکا زورش را دارد توافق کند اما ایا زورش‬ ‫را هم دارد که توافق را اجرا کند؟ ســوال درست این است‪.‬‬ ‫این همان تردیدی اســت که نمایندگان ســنا سعی کردند‬ ‫ایجاد کنند‪ .‬از نظــر ما توافــق نهایی با امریکا نیســت‪ ،‬با‬ ‫‪ 5+1‬اســت‪ .‬یعنی پنج عضو دائم شــورای امنیت سازمان‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫‪63‬‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫ملل به همــراه المان دارند با ما توافــق می کنند‪ ،‬نکته دوم‬ ‫اینکه توافق نهایی از مسیر شــورای امنیت عبور می کند و‬ ‫به تصویب شــورای امنیت می رســد که برای همه کشورها‬ ‫الزم االجراســت‪ .‬بنابراین شــورای امنیت نیز بر این تعهد‬ ‫صحه خواهد گذاشــت و از نظــر حقــوق بین الملل دولت‬ ‫امریکا‪ ،‬چه دولت فعلی و چه دولت های اتی موظف به اجرا‬ ‫هســتند و کنگره امریکا هم اختیار تغییر دادن ان را ندارد‪.‬‬ ‫جناب اقای دکتر ظریف پاســخ مســتدل حقوقــی به نامه‬ ‫ســناتورهای امریکایی دادند که من به خوانندگان محترم‬ ‫مثلث توصیه می کنم حتما ان را مطالعه کنند‪.‬‬ ‫نتانیاهو همیشه از این دروغ ها زیاد می گفت ما هم‬ ‫جواب او را می دادیم‪ ،‬هم پیمانان ما هم جوابش را‬ ‫می دادند‪ ،‬این بار اما حتــی مخالفان ما هم بدجور‬ ‫جواب او را دادند‪ .‬دقیقا چه اتفاقی در رابطه امریکا‬ ‫و اســرائیل افتاده اســت؟ ایران در این مورد چه‬ ‫نقشی داشته است؟‬ ‫نه‪ ،‬این نیســت که ما نقش مســتقیمی ایفا کرده‬ ‫باشیم‪ ،‬ما سیاست های خودمان را به نوع صحیحی هدایت‬ ‫کردیم‪ ،‬به گونه ای که دیپلماســی ما‪ ،‬رویکرد و ادبیاتی که‬ ‫به کار بردیم و گفتمانی که اســتفاده کردیم باعث شــد در‬ ‫طرف مقابل تفرقه ایجاد و دولت امریکا با نزدیکترین متحد‬ ‫خود درباره نحوه تامین منافع خود و منافع جمع شــان دچار‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪64‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫در همین دور اخیر یک جلســه خیلی فشــرده و‬ ‫تندی را با امریکایی ها داشتیم‪ .‬بعد که تمام شد‬ ‫و بیرون امدیم و به اتاق هیات ایرانی رفتیم روی‬ ‫مبلنشستیمکهحاالچهکارکنیموچهکارنکنیم‪،‬‬ ‫درانحالتعصبیکهداشتیم‪،‬اقایروانچییک‬ ‫دفعه گفت‪« :‬همه اینها را ولش کنید پرسپولیس‬ ‫یکهیچازبنیادکار جلواست»(خنده)‪.‬کلی فضا‬ ‫را عوض کرد‪ .‬من که خیلی پیگیر هستم اصال از‬ ‫ذهنم رفته بود‪ ،‬باز نمی دانم ایشان چطور اخبار را‬ ‫دیدهبودوگفتیکهیچجلواست(خنده)‬ ‫اختالف نظر شــود‪ .‬یک جناحی در امریکا بــه این نتیجه‬ ‫رســیده که منافع امریکا و صلح و امنیت بین الملل در قالب‬ ‫یک توافق بــا ایران بهتر تامین می شــود‪ .‬جنــاح دیگری‬ ‫معتقد است که منافع امریکا به این شکل صدمه می خورد‪،‬‬ ‫رژیم صهیونیستی فکر می کند منافع او در منطقه بر اثر این‬ ‫توافق ضعیف خواهد شد و فکر می کند که با رسیدن به یک‬ ‫توافق ایران قدرتمند می شود‪.‬‬ ‫جنــاح اول در امریــکا می گوید ایران قدرتمند شــده‬ ‫است‪ ،‬حاال چه با او توافق شود و چه نشود‪ ،‬پس بهتر است‬ ‫با ایران توافق و وارد تعامل شویم‪ .‬این به نظرم یک موفقیت‬ ‫در سیاست خارجی ایران اســت که چهره واقعی جمهوری‬ ‫اســامی را به عنوان یک قــدرت بالمنــازع در منطقه‪ ،‬که‬ ‫سیاســت های عاقالنه و خردمندانه دارد اما در عین حال از‬ ‫حقوق خود کوتاه نمی اید و زیر ســلطه هم نمی رود‪ ،‬به دنیا‬ ‫نشان داده و دنیا را قانع کرده است که این قدرت باید مورد‬ ‫شناسایی و احترام قرار بگیرد‪ .‬این هنر دیپلماسی است که‬ ‫می تواند قدرت کشــور را در عرصه بین المللی تثبیت کند و‬ ‫برای ان احترام‪ ،‬مشروعیت و شناســایی بین المللی ایجاد‬ ‫نماید‪ .‬دیپلماســی در حقیقت تبلور داشــته های یک ملت‬ ‫است‪ .‬اگر دســت ملتی از این داشــته ها خالی باشد دست‬ ‫دیپلمات ها نیز خالی است‪ .‬خوشبختانه جمهوری اسالمی‬ ‫ایــران در موقعیتی قرار دارد که داشــته ها و ســرمایه های‬ ‫ذاتی اش شــکوفا و متبلور شــده و در عرصه های مختلف‬ ‫دارد خودش را نشــان می دهد‪ .‬در این موقعیت اســت که‬ ‫دیپلماسی ایران به دنیا تحمیل می کند که به جای تقابل و‬ ‫تهدید باید با جمهوری اسالمی تعامل کنند‪.‬‬ ‫من و اقــای ظریف و اقــای تخت روانچی در‬ ‫یک گروه وایبری هستیم‪ .‬برخی اخباری که ویژه است‬ ‫و الزم است ان دو نفر دیگر هم بدانند هر کسی در گروه‬ ‫قرار می دهد تا دیگران هم در جریان قرار بگیرند‪ .‬بعضی‬ ‫وقت ها هم عکس ها و جوک ها و مطالبــی که مربوط به‬ ‫خودمان است را می گذاریم‬ ‫در طول مذاکرات ایا مقاطعــی بوده که انها اصرار‬ ‫کنند ما در موضوعات منطقه ای هم به انها کمک‬ ‫کنیم؟‬ ‫موضــوع مذاکره ما فقط هســته ای اســت‪ .‬ما در‬ ‫جریان ایــن مذاکــرات در هیچ موضوعی غیــر از موضوع‬ ‫هســته ای چه با امریکایی ها و چــه با بقیــه اعضای ‪5+1‬‬ ‫مذاکره دیگری نکرده و نمی کنیم‪.‬‬ ‫مســائل باقیمانده ما با طرف هایمان بیشتر راجع‬ ‫به مساله تحریم هاســت یا بیشتر بحث تعهدات‬ ‫ما مطرح است؟‬ ‫هر دو؛ هم بحث نحوه برداشــته شــدن تحریم ها‬ ‫که تعهدات طــرف مقابل به حســاب می ایــد و هم نحوه‬ ‫اعتمادســازی از طرف ما‪ ،‬در هــر دو موضــوع بحث ها و‬ ‫مذاکرات ادامه دارد‪ .‬هنوز جمع بندی نهایی در هیچ کدام‬ ‫ایجاد نشده است‪.‬‬ ‫انها دربــاره لغــو تحریم ها بــه خواســته های ما‬ ‫نزدیک تر شدند؟‬ ‫در مجموع مذاکرات در هر دو قسمت (انچه مربوط‬ ‫به ما و انچه مربوط به انهاست) پیشرفت هایی داشتیم ولی‬ ‫در هیچ کدام هنوز به جمع بندی نهایی نرسیدیم‪.‬‬ ‫اشــکال نــدارد بحث را عــوض کنیم چون شــما‬ ‫در ابتــدا گفتید کــه دربــاره موضوع هســته ای‬ ‫نمی خواهید صحبت کنید‪.‬‬ ‫نه اینکه تا حاال صحبت نکردیم! (خنده)‬ ‫دکترای شما [اندیشه سیاســی] است‪ .‬به کدام‬ ‫اندیشمند بیشتر عالقه دارید؟‬ ‫عرض کنم من روی اندیشه های سیاسی در عالم‬ ‫اسالم خیلی کار کرده ام‪ .‬دو نفر هستند که من را خیلی تحت‬ ‫تاثیر قرار داده اند‪ .‬یکی سیدجمال الدین اسدابادی است‬ ‫که پرچمدار تفکر نوین اسالم سیاســی است و شاید تقریبا‬ ‫همه جنبش های اسالمی معاصر به نوعی مدیون تفکرات‬ ‫و ایده هایی هستند که ایشان مطرح کرد‪ ،‬و دوم اندیشه های‬ ‫سیاســی امام خمینــی رحمه الله علیه به عنوان نخســتین‬ ‫اندیشمند جهان اسالم که توانست تئوری های خودش را‬ ‫در صحنه عمل پیاده کند و یک انقالبی را به پیروزی برساند‬ ‫و تئوری والیت فقیه خود را که پایه های بسیار مستحکمی ‬ ‫هم دارد در عمل اجرا کند‪ .‬اندیشــمند در جهان اسالم زیاد‬ ‫داشــتیم که حرف های مختلف زدنــد و ایده های مختلف‬ ‫دادند ولی امام اولین کسی است که توانست اندیشه های‬ ‫خود را از طریــق یک انقالب در عمل محقــق نماید‪ .‬البته‬ ‫حضرت امام از بســیاری از زوایا شــخصیتی بــزرگ و قابل‬ ‫احترام هســتند‪ ،‬اما زاویه مطالعاتی من که به اندیشه های‬ ‫سیاسی در جهان اسالم متمرکز بود به این ُبعد معطوف بود‬ ‫و برای من خیلی جذابیت داشت‪ .‬این نشان دهنده استحکام‬ ‫این اندیشه هاســت‪ ،‬وقتی امام می اید مورد استقبال واقع‬ ‫می شــود و یک ملتی به خاطــر او انقالب می کند و شــهید‬ ‫می دهد و بعد اندیشــه های ایشــان پیاده می شود و قانون‬ ‫اساســی بر پایه ان نوشته می شــود‪ ،‬اینها نشانه استحکام‬ ‫این اندیشه است‪.‬‬ ‫ایا می توان گفت عرصه سیاست خارجی صحنه‬ ‫رئالیستی است؟‬ ‫نه اینکه بخواهم شــعار بدهم ولی ان تعبیری که‬ ‫حضرت اقــا یک بار بــه کار بردند را واقعا قبــول دارم که ما‬ ‫ارمانگــرای واقع نگر هســتیم یعنی دنبــال ارمان هایمان‬ ‫هســتیم‪ ،‬ولی از راه های واقعی و با شیوه های واقعگرایانه‬ ‫این کار را انجام می دهیم و دچار توهم و انحرافات مختلف‬ ‫نمی شــویم‪ .‬ارمانی داریم و برای رســیدن به ان ارمان ها‬ ‫تالش می کنیم ولــی واقع گرایانــه جلو می رویــم‪ ،‬به این‬ ‫اعتقاد دارم و شــخصا فکــر می کنم چنین ادمی هســتم‪.‬‬ ‫همیشه به عنوان یک دیپلمات در هر شرایطی دنبال راه حل‬ ‫هستم‪ .‬شاید زندگی شــخصی ام نیز همین طور است یعنی‬ ‫اگر با مشکلی مواجه شوم‪ 90‬درصد به راه حل فکر می کنم‬ ‫و تنها ‪ 10‬درصد به این می پردازم که چرا این مشکل پیش‬ ‫امد‪ ،‬چون به هر دلیل این مشــکل حادث شده است حاال‬ ‫باید حلش کرد‪.‬‬ ‫یک کمی شخصی تر صحبت کنیم؟‬ ‫تا چی بپرسید‪.‬‬ ‫درباره نوروز صحبت کنیم‪ .‬فکر می کنم شــما ان‬ ‫ایام در مذاکرات باشید‪ ،‬درست است؟‬ ‫امیدوارم شب عید برگردیم‪.‬‬ ‫معموال نوروز کجا می روید؟‬ ‫از بچگی مشــهد می رفتیم‪ .‬اکنــون اولویت اول‬ ‫مشهد و اولویت دوم شمال است‪.‬‬ ‫پسر چندم خانواده هستید؟‬ ‫پسر سوم‪.‬‬ ‫خواهر بزرگتر هم دارید؟‬ ‫بله‪ ،‬سه خواهر بزرگتر از خود هم دارم‪.‬‬ ‫فکر می کنم ‪ 2‬نفر از بــرادران شــما کار بازرگانی‬ ‫می کنند‪ .‬یکی هم در انتخابات اتاق بازرگانی بود‪.‬‬ ‫چطور شما وارد این فضا نشدید و به حوزه درس و‬ ‫دیپلماسی ورود کردید؛ عالقه نداشتید؟‬ ‫فکــر می کنــم در جای دیگــری هم گفتــه ام که‬ ‫خانواده ما یک خانواده بازاری سنتی و قدیمی است‪.‬‬ ‫در بازار فرش؟‬ ‫بله‪ ،‬در صنعت فرش دســتباف هستند‪ .‬پدر بزرگ‪،‬‬ ‫عموها‪ ،‬پدر و برادرهایم در این صنعت بودند‪ ،‬تنها کسی که‬ ‫مسیر دیگری رفته من هســتم‪ .‬دو برادر بزرگتر دارم هر دو‬ ‫در این حوزه جزء بازرگانان قدیمی و خوشــنام هستند‪ .‬یکی‬ ‫از برادرهایم عضو هیات رئیســه اتحادیــه صادرکنندگان و‬ ‫دیگری عضو اتحادیه فروشــندگان است‪ .‬برادر بزرگم قبال‬ ‫عضــو هیات نمایندگان اتــاق بازرگانی بود‪ .‬ایشــان کارت‬ ‫بازرگانی اش را ‪ 41‬سال پیش گرفته است‪ ،‬یعنی زمانی که‬ ‫من هنوز دبیرســتان بودم‪ ،‬از این جهت عرض کردم که در‬ ‫این مدت شایع شد وابستگان مقامات امدند کاندیدای اتاق‬ ‫بازرگانی شدند تا از اســم ان مقام سوءاستفاده کنند که این‬ ‫واقعا جفا در حق برادر بزرگ من اســت که نقش پدری هم‬ ‫نسبت به من دارد‪ 17 .‬سالم بود که پدرم فوت شد و او برای‬ ‫من پدری کرد‪ .‬بنابراین من در سایه او هستم نه او در سایه‬ ‫من‪ ،‬حاال اینکه رای بیاورد یا نیاورد بحث دیگری است‪.‬‬ ‫ان زمان به شــما نمی گفتند درس را رها کنید و در‬ ‫بازار مشغول فعالیت شوید؟‬ ‫واقعیت این اســت که هیچ کــدام از برادرهای من‬ ‫درس را رها نکردند تا به بازار بروند‪ .‬هر سه برادر من لیسانس‬ ‫هســتند‪ .‬خواهرهای من همین طور‪ ،‬دبیــر بودند‪ .‬پدرمان‬ ‫به تحصیل خیلی اهمیت می داد‪ .‬یادم هست تا اخرین روز‬ ‫ســال تحصیلی به مدرســه می رفتیم‪ ،‬اخرین امتحان را که‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫می دادیم از فردای ان دست ما را می گرفت و به بازار می برد‬ ‫(خنده) یعنی سه ماه تابستان را د ِر حجره بودیم و پدرمان از‬ ‫ما کار می کشید یعنی این طور نبود که پسر حاجی باشیم‪ ،‬کار‬ ‫می کردیم‪ ،‬فرش باال و پاییــن می کردیم ولی پدرم همزمان‬ ‫روی درس خیلی اصرار داشت‪ .‬تفکر او این بود‪ ،‬بعد هم برادر‬ ‫بزرگم همین تفکــر را ادامه داد‪ ،‬به من گفــت‪« :‬تا روزی که‬ ‫درس می خوانی همه هزینه هایت پای من اســت‪ ،‬ان روزی‬ ‫که درس را کنار بگذاری یا می ایی بازار کار می کنی یا خودت‬ ‫می دانی دیگر‪(».‬خنده)‪ ،‬حاال من همین جا باید از برادرهایم‬ ‫به خصوصبرادربزرگمتشکرکنمکهدراینمسیرخیلیبهمن‬ ‫کمک کردند و دست مرا گرفتند و همه جوره همراهی کردند تا‬ ‫من بتوانم این مسیر را هم در درس و هم زمانی که سپاه بودم و‬ ‫هم در کار وزارت خارجه طی کنم‪.‬‬ ‫در منزل چقدر وقت می گذارید؟‬ ‫بستگی دارد‪.‬‬ ‫صبح ها از چه ساعتی کار را شروع می کنید؟‬ ‫صبح ها معموال ساعت هفت بیرون می ایم‪ .‬شب هم‬ ‫دیگر با خداست ساعت چند به خانه برسم‪.‬‬ ‫ورزش می کنید؟‬ ‫مدتی است که خیلی کم شده‪ .‬سابق می رفتم‪ ،‬ولی‬ ‫در این دوره مذاکراتی تقریبا ورزش نداشتم‪.‬‬ ‫پیــاده روی که می کنیــد؟ مثل مذاکــرات اخیر در‬ ‫منترو‪.‬‬ ‫در منترو هتل دقیقا بغل دریاچه بود و بنابراین وقتی‬ ‫تنفســی داده می شــد می امدیم جاده کنــاراب یک هوایی‬ ‫تازه می کردیــم‪ ،‬به خصوص انکــه خیلی حرف هــا را انجا‬ ‫می شد زد‪ .‬یعنی ما حرف های سری را که باید با هم بزنیم در‬ ‫فضای باز بیان می کنیم‪ .‬همیشــه این احتمال را می دهیم‬ ‫که اتاق ها ممکن است تجهیز شده باشــد‪ .‬بنابراین ترجیح‬ ‫می دادیم برویم در فضای باز در حال قدم زدن صحبت کنیم‬ ‫که عکس هایش وجود دارد و اگر دقت شــود هــر ‪ 10‬یا ‪20‬‬ ‫متری می ایســتادیم با هم یک صحبتــی می کردیم‪ ،‬دوباره‬ ‫قدم می زدیم‪.‬‬ ‫شما اســتاد دانشــگاه هســتید‪ ،‬انجا چه دروسی‬ ‫تدریس می کنید؟‬ ‫من در دانشــکده روابــط بین الملل کــه متعلق به‬ ‫وزارت خارجه اســت تدریس می کنم‪ .‬خودم در ان دانشکده‬ ‫درس خواندم‪ ،‬استادش بودم یک مقطعی هم رئیسش بودم‪.‬‬ ‫انجا دکترا گرفتید؟‬ ‫خیر دکترا را انگلیس گرفتم‪ .‬ولی لیسانسم را از ان‬ ‫دانشــکده گرفتم‪ .‬من هیچ گاه تدریــس را تعطیل نکردم و‬ ‫با وجود انکه االن هم بسیار فرصت کم است ولی از دوستان‬ ‫در دانشکده خواهش کردم‪ ،‬دو واحد بحث مسائل سیاسی‬ ‫روز را برای مــن بگذارند کــه دیگر خیلی مطالعــه قبلی هم‬ ‫نمی خواهد‪ ،‬چون درس های تخصصی را باید با مطالعه سر‬ ‫کالس رفت‪ .‬اتفاقا کالس جذابی هم است‪.‬‬ ‫فضای کالس باز است؟‬ ‫کالس ها باز نیست‪ .‬ولی اگر کسی هم بخواهد بیاید‬ ‫مشکلی نداریم‪.‬‬ ‫صحبت پشت پرده ها را می گویید یا خیر؟‬ ‫پشت پرده ها را که به هیچ کس نمی گوییم (خنده)‪.‬‬ ‫البته لزوما بحث هسته ای نیســت مثال هفته گذشته بحث‬ ‫داعش بود خیلی بحث جذابی هم شد‪.‬‬ ‫درس تخصصی شما چیست؟‬ ‫واحد های مختلفی را تدریس کرده ام‪ .‬اندیشه های‬ ‫سیاسی‪ ،‬حقوق اساسی جمهوری اسالمی و‪ ...‬را در مقطع‬ ‫لیسانسودیپلماسیدرسازمان هایبین المللی‪،‬نظامامنیت‬ ‫بین الملل‪ ،‬امنیت جهان اســام و حقوق اساسی جمهوری‬ ‫اسالمی به زبان انگلیســی در مقطع فوق لیسانس تدریس‬ ‫کردم‪ .‬االن دیگر هوای ما را دارند‪ ،‬یک واحد اسان می دهند‬ ‫که خیلی وقت ما را نگیرد (خنده)‪.‬‬ ‫از ان مدتی که با اقــای ظریف خیلــی نزدیک کار‬ ‫می کنید نوع ارتباطات شــما تفاوتی هم نسبت به‬ ‫روزهای نخست کرده است؟‬ ‫با اقای ظریف سال هاست که همکار و دوست هستم‬ ‫و شناخت نسبت به هم داریم‪ .‬البته طبعا وقتی سه نفر در یک‬ ‫پروسه یک سال و نیم تقریبا روز و شــب را با هم هستند یک‬ ‫احســاس عاطفی خاصی هم بین انها پدید می اید‪ .‬یعنی با‬ ‫ایشانواقایروانچیواقعامثلسه برادرورفیقخیلینزدیک‬ ‫با هم هســتیم‪ ،‬چون مرتب با هم در سفریم یا جلسه مستمر‬ ‫داریم‪ .‬در طول روز خیلی وقت مان با هم می گذرد و وقتی هم‬ ‫جدا می شویم از طریق ایمیل ارتباط داریم‪ ،‬حتی سه نفری‬ ‫یک گروه وایبری هم داریم!‬ ‫خیلی در شبکه های مجازی هم فعال هستید؟‬ ‫خیلی نه‪.‬‬ ‫وایبرتان که همیشه فعال است؟‬ ‫وایبر که االن شده وسیله ارتباطی و خیلی ها با وایبر‬ ‫کار می کنند‪ .‬اینکه گفتم یک گروه داریم؛ من و اقای ظریف و‬ ‫اقایتخت روانچیدرانهستیم‪.‬برخیاخباریکهویژهاست‬ ‫و الزم است ان دو نفر دیگر هم بدانند هر کسی در گروه قرار‬ ‫می دهد تا دیگران هم در جریان قرار بگیرند‪ .‬بعضی وقت ها‬ ‫هم عکس ها و جوک ها و مطالبی که مربوط به خودمان است‬ ‫را می گذاریم! غیر از ان فقط اینستاگرام است‪.‬‬ ‫خودتان عکس ها را می گذارید؟‬ ‫بله خودم اداره می کنم‪.‬‬ ‫در اینســتا خیلی ســوال می کنند کــه ادمین این‬ ‫صفحهکیست؟‬ ‫هیچ وقت جــواب ندادم‪ ،‬ولی خودم هســتم‪ .‬البته‬ ‫هروقت فرصت کنم‪.‬‬ ‫اهل سینما هستید؟‬ ‫نه ان طوری که دائمی باشــد‪ ،‬ولــی گاهی اوقات‬ ‫جمعه ها اگر بچه ها فیلم سینمایی باشد می اورند می بینم ولی‬ ‫سینما مدت هاست نرفته ام‪.‬‬ ‫فوتبال بازی می کنید؟‬ ‫قبالها بــازی می کردم‪ .‬یک موقعی تا ‪ 2-3‬ســال‬ ‫پیش با بچه های فامیل به سالن می رفتیم و بازی می کردیم‬ ‫ولی ان هم مدت هاست رها شــده‪ .‬کال من خیلی فوتبالی‬ ‫هســتم‪ .‬اقای روانچی از من بدتر اســت (خنده)‪ .‬خیلی از‬ ‫نزدیک وقایــع فوتبال را دنبال می کنیم‪ .‬هــر دوتامون هم‬ ‫قرمز و پرسپولیسی هستیم‪ .‬حاال یک خاطره جالب بگویم‪.‬‬ ‫در همین دور اخیر یک جلســه خیلی فشــرده و تندی را با‬ ‫امریکایی ها داشتیم‪ .‬بعد که تمام شــد و بیرون امدیم و به‬ ‫اتاق هیات ایرانی رفتیــم روی مبل نشســتیم که حاال چه‬ ‫کار کنیم و چه کار نکنیم‪ ،‬در ان حالت عصبی که داشتیم‪،‬‬ ‫اقای روانچی یــک دفعه گفت‪« :‬همه اینهــا را ولش کنید‬ ‫پرســپولیس یک هیچ از بنیادکار جلو است» (خنده)‪ .‬کلی‬ ‫فضا را عوض کــرد‪ .‬من کــه خیلی پیگیر هســتم اصال از‬ ‫ذهنم رفته بود‪ ،‬باز نمی دانم ایشان چطور اخبار را دیده بود‬ ‫و گفت یک هیچ جلو اســت (خنده)‪ ،‬بعــد بحث مان درباره‬ ‫مذاکــرات ادامه یافت امــا دوباره اقای روانچی وســطش‬ ‫شــوخی می کرد‪ ،‬مثال یک مرتبه می گفت دقیقه ‪ 80‬است‬ ‫هنوز یک هیچ جلو هســتیم (خنده)‪ .‬از ایــن خاطرات این‬ ‫طوری داشتیم‪ .‬یک بار هم در بازی های جام جهانی رفتیم‬ ‫دســته جمعی بازی را دیدیم‪ ،‬فکــر می کنم بــازی ایران با‬ ‫نیجریه بود‪.‬‬ ‫هر کدام از اعضای مذاکره یک اتاق جداگانه دارند؟‬ ‫معموال مذاکرات در سالن های مالقات همان هتل‬ ‫محل اقامت اســت‪ .‬یک ســالن را رزرو می کنیم برای اصل‬ ‫جلسه و یک سالن برای هیات ایرانی‪ ،‬یک سالن برای هیات‬ ‫امریکایی و یک سالن برای اروپایی ها – البته مواقعی که انها‬ ‫هم هستند‪ -‬معموال چهار سالن رزرو می شود‪ .‬هزینه سالن ها‬ ‫را هم یک بار ما می دهیم یک بار طرف مقابل‪ .‬چون خیلی ها‬ ‫سوال می کنند مخصوصا در اینستا؛ هزینه اتاق های هتل را‬ ‫نیز هر هیات خودش حساب می کند‪.‬‬ ‫اتاق های اعضای هیات ایرانی هتل جداگانه است؟‬ ‫بستگی دارد‪ .‬گاهی بله و گاهی خیر‪.‬‬ ‫جلسات در همان اتاق هیات ایرانی است؟‬ ‫جلسات خصوصی مان یا در اتاق هیات ایرانی است‬ ‫یا در اتاق اقای ظریف جمع می شویم یا می رویم بیرون قدم‬ ‫می زنیم‪ .‬وقتی مسائل خیلی حســاس می شود به محیط باز‬ ‫می رویم‪.‬‬ ‫‪65‬‬ ‫‪66‬‬ ‫فریب نمی خوریم‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫مجیدتختروانچی‬ ‫ی ویژه‬ ‫و‬ ‫توگ‬ ‫گف ‬ ‫وقتی دکتر ظریف وزیر خارجه شدند‪ ،‬من بازنشسته بودم‪.‬‬ ‫از من دعوت به همکاری کردند و من هم قبول کردم‬ ‫مسیر مذاکرات مسیر درستی است‪ .‬به گونه ای نیست که بخواهیم‬ ‫یک ماه دیگر مسیر را تغییر دهیم‬ ‫نسبت به یک ماه پیش به توافق خوشبین ترم‬ ‫اگر به توافق برسیم در نهایت یک سند تنظیم می کنیم‬ ‫گفت و گو‪ :‬سعید اجورلو ‪ -‬مصطفی صادقی‬ ‫سردبیر‪-‬دبیر تحریریه‬ ‫اقای تخت روانچی! می گویند شما مرد پشت پرده‬ ‫مذاکرات هسته ای هستید و در زمان بروز مشکل‪،‬‬ ‫به دلیل نفوذی که دارید‪ ،‬نســبت به گره گشــایی‬ ‫اقدام می کنید‪ .‬ایا این تعبیر درست است؟‬ ‫بنده عضو کوچکی از تیم مذاکره کننده هســتم و‬ ‫سعی می کنم در حد بضاعت خود و چارچوب مشخص شده‪،‬‬ ‫کارهای تعریف شده را انجام دهم‪ .‬اگر در جایی نکته ای به‬ ‫ذهنم برسد و بتوانم کمک کنم‪ ،‬این کار را انجام می دهم‪.‬‬ ‫اقای دکتر ظریف که رئیس تیم مذاکر ه کننده هســتند‪ ،‬از‬ ‫دیپلمات های برجسته ما به شمار می روند؛ هم درس این کار‬ ‫را خوانده اند و هم به زبان بین المللی که در این اجالس ها‪،‬‬ ‫مالقات ها و نشســت ها مطرح می شود‪ ،‬مســلط هستند و‬ ‫تجربه کاری خوبی دارند‪ .‬از این رو‪ ،‬ایشــان فرد توانمندی‬ ‫اســت و اگر نکته ای به عقل من برســد به ایشــان کمک‬ ‫زمانی که به یک تفاهم کلی می رسیم بدون‬ ‫اینکه چیزی را روی کاغذ بیاوریم می گوییم‬ ‫بحث ها را ادامــه می دهیم تــا در مورد همه‬ ‫جزئیاتتوافقشود‪.‬مانمی گوییمکهبهیک‬ ‫توافق کلی رســیدیم‪ ،‬ان را روی دو صفحه‬ ‫می اوریــم و بعــد در خصوص جزئیــات در‬ ‫‪ 15‬صفحهبهتوافقمی رسیم؛هرگزاین گونه‬ ‫نخواهدبود‬ ‫دکتر مجید تخت روانچی از افراد مورد اعتماد‬ ‫دکتر ظریف است‪ .‬در مذاکرات محرمانه هسته ای‬ ‫در کنار دکتر عراقچی از اعضای اصلی تیم اســت؛‬ ‫فردی متبحر در سیاســت خارجی‪ .‬گفت وگو با او‬ ‫از همین جهت بســیار بااهمیت اســت‪ ،‬حال انکه‬ ‫او چندان اهل مصاحبه با رســانه ها نبوده است‪ .‬او‬ ‫پذیرای ما در دفتر محل کارش بود‪ ،‬در اخرین روزی‬ ‫که سالنامه برای چاپ اماده می شد‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫می کنم اما ایــن حرف ها را که در پشــت پرده یا جلوی پرده‬ ‫هستم‪ ،‬قبول ندارم‪ .‬اگر توانایی انجام کاری را داشته باشم‪،‬‬ ‫انجام می دهم اما در نهایــت دیگران باید درباره عملکرد ما‬ ‫قضاوت کنند‪.‬‬ ‫اقای ظریف را از چه زمانی می شناسید؟‬ ‫مــا دانشــجویان انجمن اســامی دانشــجویان‬ ‫امریکا و کانادا بودیم و فکر می کنم که از ســال ‪ 58‬ایشان‬ ‫را می شناســم‪ .‬ما مدتی در انجمن اســامی بودیم اما من‬ ‫زودتر به ایران امــدم؛ اقای دکتر ظریــف در انجا ماندند و‬ ‫بعدا امدند‪ .‬زمانی که ایشان در دفتر نمایندگی در نیویورک‬ ‫به عنوان کارمند محلی کار می کردند‪ ،‬ما برای ماموریت های‬ ‫اداری به انجا می رفتیم و وقتی به ایران برگشتند‪ ،‬ارتباط ما‬ ‫ادامه یافت‪ .‬در فاصله سال های ‪ 69‬تا ‪ 71‬که ایشان معاون‬ ‫اقای دکتر خرازی نماینــده ایران در نیویــورک بودند‪ ،‬من‬ ‫هم جــزو کادر نمایندگی ایران بودم و بــا اقای دکتر ظریف‬ ‫ارتباط داشتم‪.‬‬ ‫و بالفاصلــه بعــد از اینکه وزیر شــدند‪ ،‬به شــما‬ ‫پیشنهاد همکاری دادند‪...‬‬ ‫قبــل از اینکه اقای دکتر ظریف وزیر بشــوند‪ ،‬در‬ ‫مرکز تحقیقات اســتراتژیک مجمع تشــخیص مصلحت‬ ‫نظام با اقای دکتر روحانی همــکاری می کردند‪ .‬زمانی که‬ ‫اقای دکتر روحانی به ریاســت جمهوری انتخاب شــدند‪،‬‬ ‫کمیته ای تشکیل شد که اقای دکتر ظریف‪ ،‬من و چند نفر‬ ‫دیگر در ان عضویت داشــتیم و در حوزه سیاســت خارجی‬ ‫کار می کرد‪ .‬در انجا ما هر روز چند ســاعت جلسه داشتیم‬ ‫و در خصوص مســائل مختلــف‪ ،‬تبادل نظــر می کردیم‪.‬‬ ‫در ان زمان‪ ،‬هنوز مشــخص نبود که چه کســی به عنوان‬ ‫وزیر امور خارجه معرفی می شود و اسامی مختلفی مطرح‬ ‫می شــد‪ .‬بعد از اینکه اقای دکتر ظریف انتخاب شدند‪ ،‬از‬ ‫من پرسیدند که به وزارت خارجه می ایی؟ من حدود چهار‬ ‫ســال بود که بازنشسته شــده بودم و فکر نمی کردم که به‬ ‫وزارت خارجه برگردم و در یک کار جاری و روزمره مشغول‬ ‫بشوم؛ البته مســائل سیاســت خارجی را دنبال می کردم‪.‬‬ ‫ایشــان لطف کردند و از من دعوت کردند و من هم قبول‬ ‫کردم‪.‬‬ ‫زمان اقای احمدی نژاد بازنشسته شده بودید؟‬ ‫بله؛ در سال ‪ 88‬تقاضای بازنشستگی کردم‪.‬‬ ‫اخرین محل خدمت تان کجا بود؟‬ ‫اخرین محــل ماموریت مــن در خارج از کشــور‪،‬‬ ‫سوئیس بود که در سال ‪ 85‬از انجا به ایران برگشتم و از ان‬ ‫زمان‪ ،‬کار اجرایی نداشــتم‪ .‬مدتی مشــاور امور بین الملل‬ ‫اقــای متکــی بــودم‪ ،‬مدتــی در دفتــر مطالعــات وزارت‬ ‫امور خارجــه در نیاوران فعالیت می کــردم و در دوره ای هم‬ ‫کارشناس ارشد حوزه وزیر بودم‪.‬‬ ‫اقای دکتر ظریف فقط به شــما پیشنهاد معاونت‬ ‫وزارت امور خارجه را دادند یا پیشــنهاد کردند که‬ ‫عضو تیم مذاکره کننده باشید؟‬ ‫ایشــان مدتی به این موضوع فکــر می کردند که‬ ‫معاونت ها را چگونه تقسیم کنند و من نامزد یک یا دو معاونت‬ ‫بودم‪ .‬در نهایت اقای دکتر ظریف تصمیم گرفتند که من در‬ ‫همین معاونت (معاونت اروپا و امریکا) باشم و از همان ابتدا‬ ‫که ایشان به وزارت رسیدند‪ ،‬همین تیم فعلی در کنار ایشان‬ ‫شکل گرفت؛ اقای دکتر عراقچی‪ ،‬بنده و چند نفر از دوستان‬ ‫بخش بین الملل وزارت امور خارجه‪ .‬این تیم شکل گرفت و‬ ‫از همان زمان تا امروز مشغول فعالیت است‪.‬‬ ‫در حال حاضر‪ ،‬مذاکرات در چه وضعیتی است؟‬ ‫در وضعیت بســیار حساسی است؛ یعنی ما در یک‬ ‫ســال و چند ماه اخیر‪ ،‬در رابطه با مباحث و مسائل مختلفی‬ ‫که در چارچوب بحث های هسته ای است‪ ،‬به کرات مذاکره‬ ‫کرده ایم‪ .‬از روز نخست که شما شروع به مذاکره می کنید‪،‬‬ ‫بحث ها کلی است و به تدریج وارد جزئیات می شوید تا اینکه‬ ‫به توافق برسید یا نرســید‪ .‬ما بارها درباره مسائلی که امروز‬ ‫مورد بحث اســت‪ ،‬مذاکره کرده ایم و به مقطعی رسیده ایم‬ ‫که هم ما و هم طــرف مقابل‪ ،‬زیر و بــم کار را می دانیم‪ .‬در‬ ‫مذاکرات‪ ،‬به لحظات تصمیم گیری رســیده ایم‪ .‬ما هفت‪،‬‬ ‫هشــت مورد را برای بحث داریم کــه نظرات مان در برخی‬ ‫موضوعــات‪ ،‬نزدیک تــر اســت و در برخــی موضوعات‪،‬‬ ‫دورتر‪ .‬اکنون به جایی رســیده ایم که در خصوص هر یک‬ ‫از موضوعاتی که مذاکــره می کنیم‪ ،‬هم مــا می دانیم که‬ ‫موضع طرف مقابل چیست و هم انها موضع ما را می دانند؛‬ ‫دیگر نیاز نیست با مواضع یکدیگر اشــنا شویم و اکنون به‬ ‫مرحله ای رســیده ایم که بخواهیم چــه تصمیمی بگیریم‪.‬‬ ‫البته نمی خواهم وارد جزئیات بشوم؛ چراکه جزئیات برای‬ ‫میز مذاکره است اما به جایی رسیده ایم که طرف مقابل ما‬ ‫باید تصمیم سیاسی خود را بگیرد‪ .‬اگر واقعا به دنبال توافق‬ ‫هستند‪ ،‬باید تصمیم سیاســی الزم را بگیرند‪ .‬ما در چند دور‬ ‫اخیر‪ ،‬پیشرفت هایی داشته ایم و مســیر ما‪ ،‬مسیر درستی‬ ‫است و به گونه ای نیست که بخواهیم یک ماه دیگر مسیر را‬ ‫تغییر بدهیم‪ .‬اما در برخی موارد‪ ،‬موضوعات متنوع‪ ،‬پیچیده‬ ‫و سخت اســت و اینکه شــما بتوانید درباره این موضوعات‬ ‫به توافق برســید‪ ،‬کار ساده ای نیســت‪ .‬این کار در شرایط‬ ‫عادی‪ ،‬چندان ســاده نیســت و وقتی عده ای تخریب چی‬ ‫مانند رژیم صهیونیستی‪ ،‬نومحافظه کاران امریکایی یا برخی‬ ‫کشــورهای منطقه تالش می کنند که این توافق به نتیجه‬ ‫نرسد‪ ،‬کار پیچیده تر می شود‪.‬‬ ‫اضافه شدن اقای صالحی و وزیر انرژی امریکا به‬ ‫مذاکرات‪ ،‬پیشنهاد امریکا بود یا ایران؟‬ ‫پیشنهاد ما بود؛ ما پیشنهاد کردیم که خوب است در‬ ‫ســطح اقای دکتر صالحی مذاکرات را دنبال کنیم‪ .‬یعنی در‬ ‫کنار ما که به عنوان تیم سیاسی در مذاکرات شرکت می کنیم‪،‬‬ ‫اقای دکتر صالحی و تیم فنی طرف مقابل هم بیایند؛ انها هم‬ ‫اســتقبال کردند و امدند‪ .‬البته یک نکته مهم این است که‬ ‫تیم کارشناسی هسته ای ما از ابتدا یک تیم قوی بود؛ یعنی‬ ‫از روز نخست مذاکره‪ ،‬یک یا دو نفر و حتی سه الی چهار نفر‪،‬‬ ‫تیم کارشناســی ســازمان انرژی اتمی‪ ،‬همراه ما بود‪ .‬دلیل‬ ‫این مساله مشــخص بود؛ موضوعات فنی بود و ما به عنوان‬ ‫دیپلمات از انها ســر در نمی اوریم‪ .‬البته ممکن است کلیتی‬ ‫بدانیم یا مطالعه ای در این رابطه انجــام بدهیم اما وقتی به‬ ‫مسائل جزئی در حوزه فنی و سانتریفیوژها می رسیم‪ ،‬موضوع‬ ‫کامال فنی است که از عهده انها برمی اید‪ .‬به مقطعی رسیدیم‬ ‫که شــاید تصمیم گیری باید در صحنه انجام می شــد و نیاز‬ ‫داشتیم که فردی از جنس اقای دکتر صالحی که متخصص‬ ‫این کار اســت‪ ،‬پیش از این وزیر خارجه بــوده‪ ،‬از جنبه های‬ ‫مختلف به بحث مســلط اســت و در کار حرفه ای خود و کار‬ ‫سیاسیفردیبسیارتوانمنداست‪،‬درصحنهمذاکراتحضور‬ ‫یابد و تصمیمات لحظه ای گرفته شــود‪ .‬اگر این کار انجام‬ ‫نمی شــد‪ ،‬ما مجبور بودیم به تهران بیاییم‪ ،‬گزارش بدهیم‪،‬‬ ‫نظرات را بشــنویم و دوباره بــه مذاکرات برگردیــم؛ یعنی به‬ ‫مقطعی رسیدیم که احســاس کردیم خوب است فردی که‬ ‫به امور مسلط باشد‪ ،‬قدرت تصمیم گیری داشته باشد‪ ،‬بتواند‬ ‫در محل تصمیم بگیرد‪ ،‬کار را پیش ببرد‪ .‬واقعا حضور ایشان‬ ‫بسیار مغتنم بود و ما که از نزدیک درگیر کار هستیم‪ ،‬حضور‬ ‫ایشان را بسیار مغتنم شــمردیم و واقعا دیدیم که این حضور‬ ‫گره گشــا بود‪ .‬واقعا در جاهایی که فقط خود ما بودیم یا تیم‬ ‫ی حضور داشتند‪ ،‬مجبور‬ ‫کارشناسان سابق سازمان انرژی اتم ‬ ‫می شدیم با تهران تماس بگیریم و مساله را چک کنیم اما با‬ ‫حضورایشان‪،‬توانستیمدرمحلتصمیمبگیریمواینحضور‬ ‫بسیار راهگشا بود‪.‬‬ ‫احتمال توافق بیشتر از ‪ 50‬درصد است؟‬ ‫من چندان اهل عدد و رقم نیستم که بگویم ‪ 50‬درصد‬ ‫یا کمتر و بیشــتر‪ ،‬احتمــال توافق وجــود دارد‪ .‬انچه بنده‬ ‫می توانم عرض کنم این اســت که من نســبت به یک ماه‬ ‫پیش‪ ،‬خوشبین تر هســتم‪ .‬فکر می کنم اگر با همین مسیر‬ ‫جلو برویــم و طرف مقابــل تصمیمــات الزم را اتخاذ کند و‬ ‫تسلیم فشارها نشود‪ ،‬می توانیم به توافق برسیم‪.‬‬ ‫تاکید رهبر معظم انقالب بر یک مرحله ای شــدن‬ ‫توافق بود‪ .‬انچه اکنون در جریان است اینکه ما با‬ ‫یک توافق سیاسی مواجه هستیم که در خصوص‬ ‫جزئیات تحریم ها در ان صحبت می شود یا توافق‬ ‫سیاسی به این معناســت که کلیاتی درخصوص‬ ‫تحریم ها گفته می شــود و ســپس در مرحله بعد‬ ‫به توافق می رســید؟ دقیقا درباره چه مســاله ای‬ ‫مذاکره می کنید؟‬ ‫ما در رابطه با همــه موضوعات صحبت می کنیم؛‬ ‫یعنی کار را تقســیم نمی کنیم که بگوییم می خواهیم فعال‬ ‫درباره فردو صحبت کنیم‪ ،‬هفتــه اینده درباره اراک مذاکره‬ ‫کنیم و مدتی بعد بــه موضوع تحریم هــا بپردازیم‪ .‬معموال‬ ‫این گونه است که وقتی ما شــروع به مذاکره با طرف مقابل‬ ‫می کنیم‪ ،‬همه موضوعــات را روی میز می گذاریم و اعالم‬ ‫می کنیم که درباره غنی ســازی‪ ،‬فردو‪ ،‬اراک‪ ،‬تحریم های‬ ‫شورای امنیت‪ ،‬تحریم های امریکا و‪ ...‬چنین نظری داریم؛‬ ‫ما از ابتــدا تاکید کردیم که ما یک ســند خواهیم داشــت‪.‬‬ ‫توافقی که در ســوم اذر ‪ 92‬در ژنو منعقد شــد‪ ،‬یک توافق‬ ‫چهار صفحه ای بود‪ .‬اگر قرار باشد چنین توافقی ‪ -‬نه فقط از‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫‪67‬‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪68‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫نظر محتوا ‪ -‬میان ایران و ‪ 5+1‬منعقد شود‪ ،‬شامل کلیات و‬ ‫جزئیات است؛ یعنی دومرحله ای نیست‪ .‬زمانی که به یک‬ ‫تفاهم کلی می رسیم بدون اینکه چیزی را روی کاغذ بیاوریم‬ ‫می گوییم بحث ها را ادامه می دهیم تا در مورد همه جزئیات‬ ‫توافق شود‪ .‬ما نمی گوییم که به یک توافق کلی رسیدیم‪،‬‬ ‫ان را روی دو صفحه می اوریم و بعــد در خصوص جزئیات‬ ‫در ‪ 15‬صفحه به توافق می رســیم؛ هرگز این گونه نخواهد‬ ‫بود‪ .‬انچه مقام معظم رهبری فرمودند‪ ،‬همین بود که ما این‬ ‫کار را به صورت دو مرحله ای انجــام نمی دهیم و ما هم به‬ ‫صراحت اعالم کردیم که ما به هیچ وجه توافق دو مرحله ای‬ ‫را قبول نخواهیم کرد و یک ســند خواهیم داشت که در ان‬ ‫هم کلیات خواهد بود و هم جزئیات‪ .‬البته این مســاله را در‬ ‫مذاکرات گذشته هم گفته بودیم‪.‬‬ ‫یعنی تکلیف تحریم ها هم روشن می شود؟‬ ‫همه چیز؛ هر چیزی که در متن باشد‪ .‬باید تکلیفش‬ ‫روشن باشد‪ .‬یکی از تفاهم های ما با طرف مقابل که در سند‬ ‫ژنو هم ذکر شد‪ ،‬این بود که در خصوص هیچ چیزی توافق‬ ‫نمی شود‪ ،‬تا اینکه درباره همه چیز توافق صورت گیرد‪ .‬یعنی‬ ‫از نگاه ما‪ ،‬هیچ توافقی نخواهیم داشت‪ ،‬تا اینکه درباره همه‬ ‫موضوعــات و البته درباره جزئیات انهــا توافق کنیم‪ .‬یعنی‬ ‫این گونه نباشد که بخواهیم فریب بخوریم و بگوییم که ما‬ ‫یک توافق کلی در دو صفحه خواهیم داشت و سپس انها‬ ‫بخواهند در جزئیات‪ ،‬مته به خشخاش بگذارند و بخواهند‬ ‫انچه را که نتوانســته اند در کلیات بگیرند‪ ،‬در جزئیات از ما‬ ‫مطالبه کنند؛ یعنی بگویند از انجایی که شما به ما قول دادید‬ ‫و در کلیات توافق کردید‪ ،‬باید در جزئیــات هم با ما توافق‬ ‫کنید‪ .‬اما ما برای انها روشــن کردیم که ســند ما‪ ،‬یک سند‬ ‫خواهد بود‪ ،‬جزئیات و کلیات در ان با هم می اید و تا زمانی که‬ ‫دربــاره همه چیز توافــق نکنیــم‪ ،‬درباره هیچ چیــز توافق‬ ‫نکرده ایم‪ ،‬خصوصا تحریم ها‪ .‬ما از ابتدا تاکید داشتیم که‬ ‫تحریم ها ظالمانه است و انها را به چالش می کشیم‪ .‬بحث‬ ‫من تعریف از خود نیست؛ چراکه ما وظیفه خودمان را انجام‬ ‫می دهیم اما از نظر منطق کار‪ ،‬طرف مقابل در صحبت های‬ ‫حقوقی دربــاره تحریم ها کــم می اورند‪ .‬وقتی بــرای انها‬ ‫اســتدالل می کنیم و می گوییم کــه تحریم هــا ظالمانه و‬ ‫بر خالف مقــررات بین المللی اســت‪ ،‬حرفی بــرای گفتن‬ ‫ندارند‪ .‬تحریم ها برای ما بســیار مهم است و گفته ایم اگر‬ ‫این موضوع حل نشود‪ ،‬ما هیچ توافقی نخواهیم داشت‪.‬‬ ‫ایا می توانیم این تضمین را بدهیم که نمی توانند‬ ‫بر سر دو مرحله ای شدن و کلیات یا جزئیات ما را‬ ‫فریب بدهند؟‬ ‫ما به هیچ وجه قبول نمی کنیم و نمی توانند بیایند و‬ ‫در یک مرحله‪ ،‬کلیاتی بگویند که ما به انها رضایت دهیم و‬ ‫در جزئیات کمبودهایشان را جبران کنند‪.‬‬ ‫ایا تا پایان مارس توافق حاصل می شود یا تا تیر ماه‬ ‫به مذاکره ادامه می دهیم؟‬ ‫قراربرایناستکهتادهمتیرماه‪،94‬بهتوافقبرسیم‬ ‫وماتاانزمانفرصتداریم‪.‬اینکهتااخرمارسبایدچهاقدامی‬ ‫ انجام دهیم‪ ،‬در تمدید تابستان وین به ان اشاره شد که تالش‬ ‫شود که تا پایان مارس‪ ،‬به چارچوبی برسیم‪ .‬اما نکته این است‬ ‫کهمابهاینصورتبهتوافقسیاسی(‪)PoliticalAgreement‬‬ ‫نگاه نمی کنیم؛ چراکه وقتی شــما از توافق سیاسی صحبت‬ ‫می کنید‪،‬بایدیکتوافقمکتوبداشتهباشید‪.‬‬ ‫البته این ادبیات اقای کری بود‪.‬‬ ‫ایشان هر ادبیاتی دارد‪ ،‬داشته باشد‪.‬‬ ‫یعنی ادبیات ایران نبود؟‬ ‫بله؛ ادبیات ما این اســت که در نهایت یک سند و‬ ‫یک متن مکتوب خواهیم داشت که شامل جزئیات و کلیات‬ ‫خواهد بود و زمــان ان تا ‪ 10‬تیر ماه ‪ 94‬اســت‪ .‬بنابراین ما‬ ‫دیگر در قید و بند این مساله نخواهیم بود که فضا در فالن‬ ‫کشور این طور اســت یا در فالن کشور طور دیگری است؛‬ ‫یعنی تحت فشار نخواهیم بود‪.‬‬ ‫در خصوص کنگره هم صحبتی نداشتید؟‬ ‫طرف مقابل ما‪ ،‬دولت امریکاســت؛ مــا با دولت‬ ‫امریکا مذاکــره می کنیم نه شــخص دیگــری‪ .‬اینکه انها‬ ‫می خواهنــد در داخــل خود چــه تمهیداتی انجــام دهند‪،‬‬ ‫می خواهند چه کاری انجام دهند و با کنگره به تفاهم برسند‬ ‫یا نرسند‪ ،‬مسئولیتی را متوجه ما نمی کند‪ .‬اینکه نخست وزیر‬ ‫رژیم صهیونیستی به کنگره امریکا برود و حرف های نامربوط‬ ‫و بی پایه و اساس بزند‪ ،‬ما را به این نتیجه نمی رساند که جو‬ ‫کنگره خراب شده و بر مذاکرات تاثیر منفی می گذارد؛ این‬ ‫را به صراحت به طرف مقابل گفته ایم که ما با شــما مذاکره‬ ‫می کنیم و اینکه در داخل شما چه می گذرد به ما ربطی ندارد‪.‬‬ ‫شما مسئول هســتید که اگر تعهدی می دهید به ان عمل‬ ‫کنید و ما با شما مذاکره می کنیم‪.‬‬ ‫ایا می توانیم بگوییم که ما عجله ای برای توافق‬ ‫در فروردین ماه نداریم و به دنبال توافق در تیر ماه‬ ‫هستیم؟‬ ‫ما تالش داریم که این کار در اســرع وقت انجام‬ ‫شــود‪ .‬اگر مقدور باشــد‪ ،‬هفتــه اینــده ایــن کار را انجام‬ ‫می دهیم؛ البته در چارچوب خطوط قرمزی که تعیین شده‬ ‫است و براساس ان رفتار می کنیم‪ .‬حتی این خطوط قرمز را‬ ‫به طرف مقابل هم اعالم کرده ایم و چیزی نیست که پنهان‬ ‫باشد‪ .‬طبیعتا در چارچوب این خطوط قرمز هر چه زودتر به‬ ‫نتیجه برسیم‪ ،‬بهتر است اما اینکه بگوییم تحت فشار زمان‬ ‫هستیم و عجله داریم‪ ،‬هرگز این طور نیست و ما معتقدیم که‬ ‫تا تیرماه فرصت داریم‪.‬‬ ‫فضای مذاکــرات میان ایــران و امریــکا چگونه‬ ‫است؟‬ ‫مذاکرات صرفا میان ایران و امریکا نیســت‪ .‬اوال‬ ‫خانم اشــمید به عنوان نماینده اتحادیه اروپا‪ ،‬در مذاکرات‬ ‫ایــران و امریکا حضــور دارد؛ یعنــی نماینــده ‪ 5+1‬در این‬ ‫جلســات حاضر اســت‪ .‬نکته دوم این اســت که در برخی‬ ‫مباحث خصوصا تحریم ها‪ ،‬امریکایی ها بســیار فعال ترند‪.‬‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫ما فقــط مذاکره‬ ‫به مذاکره بــا امریکایی ها‬ ‫صحبت می کنیم‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫تحریم های ملــی امریکایی هــا‪ ،‬تحریم هــای ظالمانه و‬ ‫غیرقانونی است و تحریم های ثانویه ای دارند که روی سایر‬ ‫کشــورها ‪ -‬از جمله کشــورهای اروپایی ‪ -‬تاثیر می گذارد‪.‬‬ ‫بنابراین وقتی می خواهیم دربــاره تحریم ها صحبت کنیم‪،‬‬ ‫با همه این کشــورها بحث می کنیــم‪ .‬اما بایــد بدانیم که‬ ‫امریکایی ها چه می گویند و انها را به جایی برســانیم که به‬ ‫تفاهم برسیم‪.‬‬ ‫نکته دومی که ســبب می شــود اینگونه بــه نظر بیاید‬ ‫که ما بیشــتر با امریکایی ها هستیم‪ ،‬این است که ما غیر از‬ ‫این صحنه با انها ارتباطی نداریم؛ یعنــی اگر من بخواهم‬ ‫به عنوان مسئول اروپای وزارت امور خارجه به سفیر فرانسه‬ ‫چیزی بگویم‪ ،‬بــا او تماس می گیــرم‪ ،‬او را دعوت می کنم‬ ‫و می گویم که شــما این نکته را به دولت تــان منتقل کنید‪.‬‬ ‫بالعکس‪ ،‬نمایندگی های ما در خارج از کشور با کشورهای‬ ‫عضو ‪ 5+1‬ارتبــاط دارند اما چنین ارتباطــی با امریکا وجود‬ ‫ندارد‪ .‬در فاصله زمانی که بین مذاکرات وجود دارد‪ ،‬ارتباط‬ ‫ما با امریکایی ها قطع می شود‪.‬‬ ‫تجربــه تماس تلفنــی اقای ظریــف و اقای کری‬ ‫تکرار نشد؟‬ ‫هر زمانی که تماس تلفنی بوده‪ ،‬اعالم شده است‪.‬‬ ‫اما تا جایی که من به خاطر دارم‪ ،‬مدت زیادی است که چنین‬ ‫اتفاقی رخ نداده اســت‪ .‬ضمن اینکه مذاکــره پای تلفن‪،‬‬ ‫دردی از کسی دوا نمی کند‪.‬‬ ‫یعنی مذاکره کنندگان ایران و امریکا فقط مذاکره‬ ‫به مذاکره یکدیگر را می بینند؟‬ ‫بله؛ هر دیدار یا مذاکــره ای صورت بگیرد‪ ،‬اعالم‬ ‫می شود و این طور نیست که بگوییم جایی یکدیگر را دیدیم‬ ‫و اعالم نشــد‪ .‬وقتی قصد عزیمت به لوزان را داریم‪ ،‬ان را‬ ‫اعالم می کنیم و می گوییم که خانم اشــمید و امریکایی ها‬ ‫در انجا حضور دارند‪ .‬اگر هیچ چیزی اعالم نشــد‪ ،‬یعنی ما‬ ‫و امریکایی ها بین این مذاکره تا مذاکرات بعدی تماســی‬ ‫نداشته ایم‪.‬‬ ‫اینکه گفته می شد امریکایی ها در وین قهر کردند‬ ‫و بعد هیات ایرانی‪ ،‬پیشــنهاد دیگری کرده بود‪،‬‬ ‫صحت داشت؟‬ ‫شاید قهر کردن عبارت مناسبی نباشد‪ .‬در اخرین‬ ‫دور مذاکرات ویــن‪ ،‬مذاکرات به خوبــی پیش می رفت و‬ ‫به مرحله ای رســید که ما اســتنباط کردیم که کار در حال‬ ‫به نتیجه رســیدن اســت‪ .‬البته این به معنــای ان نبود که‬ ‫فردای ان روز می نشــینیم و توافق نامــه را امضا می کنیم‬ ‫اما شما مســیر و روند را که می دیدید‪ ،‬احساس می کردید‬ ‫که به یک تفاهم نزدیک شــده ایم‪ .‬یک روز قبل از پایان‬ ‫مذاکرات‪ ،‬امریکایی ها گفتند که تمدیــد کنیم و موضوع‬ ‫قهر در میان نبود‪.‬‬ ‫نمی توانستند تصمیم بگیرند؟‬ ‫به هر دلیلی تصمیم خودشــان را گرفته بودند که‬ ‫روند این گونه باشد‪.‬‬ ‫مساله اصلی ما در مذاکرات فعلی‪ ،‬تحریم هاست‬ ‫یا در مسائل فنی هم بحث داریم؟‬ ‫ما درباره همه مسائل صحبت می کنیم و این گونه‬ ‫نیست که بگوییم یک سری از مسائل حل شده و یک سری‬ ‫باقی مانده است‪ .‬همه مســائل روی میز است‪ .‬در برخی از‬ ‫موضوعات‪ ،‬نظرات ما به یکدیگر بســیار نزدیک شده و در‬ ‫برخی دیگر هنوز نزدیک نشده است‪.‬‬ ‫تحریم جزو کدام دسته است؟‬ ‫می توانم این طور به شما پاسخ بدهم که در رابطه با‬ ‫تحریم ها‪ ،‬بحث های خوبی داشتیم و فکر می کنم که این‬ ‫صحبت ها سازنده بوده اســت اما هنوز تا به نتیجه رسیدن‪،‬‬ ‫کار زیادی داریم‪ .‬این مساله به این برمی گردد که از منظر‬ ‫ما‪ ،‬اساســا نگاه به تحریم توســط برخی از اعضای ‪،5+1‬‬ ‫نگاه سازنده ای نیست و احساس می کنند سرمایه ای دارند‬ ‫که نمی خواهند ان را از دســت بدهند‪ .‬در چنین شرایطی‪،‬‬ ‫مذاکره‪ ،‬بسیار ســخت است؛ یعنی شــما مذاکره می کنید‬ ‫که مشــکلی را حل کنید‪ .‬تا زمانی که انهــا چنین دیدگاهی‬ ‫دارند‪ ،‬متقابال ما هم احساس می کنیم که انها اهل معامله‬ ‫نیستند؛ انها باید تصمیم بگیرند که ایا می خواهند به تحریم‬ ‫به عنوان یک سرمایه و اهرم فشــار نگاه کنند یا بپذیرند که‬ ‫این هم بخشی از کار اســت و باید به ان رسیدگی شود‪ .‬ما‬ ‫هنوز ندیده ایم که برخی از اعضا بخواهند نسبت به برخی از‬ ‫جهات تحریم به صورت باز عمل کنند‪.‬‬ ‫‪69‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪70‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫علیطیب نیا‬ ‫با اقتصاد پوزیتیویستی‬ ‫مخالفم‬ ‫ی ویژه‬ ‫و‬ ‫توگ‬ ‫گف ‬ ‫رهبر انقالب نسبت به بنده محبت زایدالوصفی داشتند که‬ ‫خودم را شایسته ان نمی دانم‬ ‫فکر نمی کردم به عنوان وزیر دعوت به همکاری شوم‬ ‫مایل هستم حدوسط اقتصاد چپ و راست باشم‬ ‫پیش بینی من برای سال ‪ ،94‬کم شدن ‪2‬درصد از تورم و‬ ‫رشد اقتصادی مثبت است‬ ‫چه مذاکرات به نتیجه برسد‪ ،‬چه شکست بخورد دولت‬ ‫اماده است با عواقب ان روبه رو شود‬ ‫گفت و گو‪ :‬سعید اجورلو‪-‬مصطفی صادقی‬ ‫سردبیر ‪ -‬دبیر تحریریه‬ ‫احتمــاال بیشــتر مصاحبه هــای شــما بــرای‬ ‫ویــژه نامه های دیگر فضاهای اقتصادی داشــته‬ ‫اســت‪ .‬قصد ما این اســت که فضا را عــوض و به‬ ‫شــکلی دیگر گفت وگو کنیم‪ .‬برای اولین ســوال‬ ‫بفرمایید اساسا شما چطور شــد که به همکاری با‬ ‫دولت یازدهم دعوت شدید؟‬ ‫من اواخر سال ‪ ،٩١‬با این هدف که موقع انتخابات‬ ‫در ایران نباشــم‪ ،‬یک فرصت مطالعاتی گرفتم و به کشــور‬ ‫چین رفتــم‪ .‬بنابراین پاییز ســال ‪ ٩١‬و اوایل زمســتان را در‬ ‫چین گذراندم‪ .‬به هرحال از انتخابــات قبل تجربه تلخی در‬ ‫ذهنم بود که باعث می شــد دوری کنم‪ .‬ولــی انجا با خودم‬ ‫روزی در اصفهان بودم که اقای فروزنده که‬ ‫انزمانرئیسبنیادمستضعفانبودندبامن‬ ‫تماس گرفتند و مطرح کردند که اقای دکتر‬ ‫روحانی قصد دارند دربــاره وزارت صحبتی‬ ‫با من داشــته باشند‪ .‬ایشــان اصرار داشت‬ ‫من همــان روز از اصفهان به تهــران بیایم‪.‬‬ ‫من امدم و خدمت اقای روحانی رســیدیم و‬ ‫بحث هایی صورت گرفــت‪ .‬به دنبال ان من‬ ‫مشورتی با اعضای خانواده داشتم‪ .‬اعضای‬ ‫خانواد ه هم در ان مقطع همه اصرار داشتند‬ ‫کهاکنونوظیفهاستوبایدمشارکتکنید‬ ‫علــی طیــب نیــا بــه نظــر اقتصاددانــی‬ ‫نهاد گراســت‪ .‬نهادگرایــان امــروز را بایــد تعدیل‬ ‫شــده های جریان چپ اســامی دانست‪.‬جریانی‬ ‫که اگــر علــی شــریعتی را نمــاد دانشــگاهی اش‬ ‫بدانیم‪ ،‬شــهید دکتر بهشــتی را می توان نســخه‬ ‫معتــدل شــده ان در جریانــات انقالب اســامی‬ ‫دانســت‪ .‬با این وصــف اگر روزی محمــد نمازی به‬ ‫عنوان سمپات اقتصاد چپ به کابینه محمد خاتمی‬ ‫امد و او را یارای مقابله با مرحوم نوربخش به عنوان‬ ‫اقتصاد دانی لیبــرال نبود اما این بــار چپ گرایان‬ ‫لباس نهادگرایی پوشیده اند و نسخه های جدیدی‬ ‫بــرای اقتصــاد ایــران می پیچند؛ نســخه هایی که‬ ‫حاصل توازن میان اقتصاد لیبرال و سوسیال است‪.‬‬ ‫علی طیب نیا در چنین جایگاهی قرارگرفته است‪.‬‬ ‫با او درباره خودش‪ ،‬رابطــه اش با روحانی و تفکرات‬ ‫اقتصادی اش گفت و گو کردیم‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که انتخابات‪ ،‬به خصوص‬ ‫انتخاباتی که سال‪ ٩٢‬در ایران برگزار می شود‪ ،‬می تواند یک‬ ‫نقطه عطف در تاریخ ایران باشــد و از اهمیت و حساســیت‬ ‫ویژه ای برخوردار اســت‪ .‬بنابراین نمی توانســتم دور از این‬ ‫صحنه باشم‪ .‬بعضی از دوستان که بنا داشتند کاندیدا شوند‪،‬‬ ‫خصوصا دکتر عارف چندبار با من تماس گرفتند که برگردم و‬ ‫با ایشان همکاری داشته باشم‪ .‬از میان کاندیداها دوستان‬ ‫دیگری هم نظــر لطف و محبت داشــتند‪ .‬حداقل دو ســه‬ ‫نفرشان به طور مستقیم صحبت کرده و دعوت به همکاری‬ ‫داشــتند‪ .‬شــاید یکی از دالیلی که مدتی قبل از ان از ایران‬ ‫رفته بودم این بود که نمی خواستم در این وضعیت انتخابی‬ ‫را انجام دهم‪ .‬به هرحال برگشتم و در انتخابات در ستاد اقای‬ ‫دکتر عارف با ایشان همکاری داشتم‪ .‬شاید ان زمان زیاد فکر‬ ‫نمی کردم که اقای دکتر عارف یا فردی از جبهه ایشان شانس‬ ‫پیروزی داشته باشد‪ .‬اما وظیفه خودم می دیدم که دوستان و‬ ‫همکارانم‪ ،‬دانشجویان و دانشگاهیان را تشویق کنم که در‬ ‫انتخابات مشارکت جدی داشته باشند‪ .‬این چیزی بود مدنظر‬ ‫مقام معظم رهبری هم بوده و هســت‪ .‬به هرحال انتخابات‬ ‫برگزار شد و من در دوره تبلیغات انتخاباتی به عنوان نماینده‬ ‫اقای عارف در تلویزیون حاضر شدم‪ .‬اتفاقا در مناظره ای که‬ ‫ترتیب داده شده بود من و اقای دکتر نوبخت در یک جلسه‬ ‫حضور داشــتیم و ان مناظــره به یک گفت وگوی مشــترک‬ ‫تبدیل شد‪ .‬در مباحث مطرح شــده هماهنگی کامل بین ما‬ ‫دو نفر وجود داشــت‪ .‬اقای دکتر عارف در نهایت از صحنه‬ ‫انتخابات خارج و اقای دکتر روحانی در انتخابات پیروز شدند‪.‬‬ ‫من تا زمانی که ایشان پیروز شدند در ستاد ایشان حضوری‬ ‫نداشتم و مشارکت مستقیمی هم در فعالیت های انتخاباتی‬ ‫ایشــان نداشــتم‪ .‬صبح همان روزی که نتیجــه انتخابات‬ ‫اعالم شــد‪ ،‬دوستانی از دفتر ایشــان تماس گرفتند و برای‬ ‫یک جلسه من را دعوت کردند؛ جلســه ای که منجر شد به‬ ‫تشکیل یک کارگروه و کمیته ای که مسئول تهیه برنامه های‬ ‫اقتصادی دولت اقای روحانی بود‪ .‬مــن در ان مدت تقریبا‬ ‫هر روز به صورت مســتمر به اتفاق جمعی از دوستان درگیر‬ ‫این جلســات بودیم‪ .‬دوســتانی که اکنون عموما به نوعی‬ ‫مســئولیتی را برعهده دارند‪ .‬حاال یا وزیر هستند یا به عنوان‬ ‫مشاور حضور دارند‪ .‬من در جریان تهیه برنامه حضور داشتم‬ ‫و فکر نمی کــردم به عنوان وزیر دعوت به همکاری شــوم‪.‬‬ ‫هرچند در اظهارنظرها و درخواســتی که برای ارائه پیشنهاد‬ ‫از افراد مختلف شده بود‪ ،‬خیلی از انها محبت داشتند و بنده‬ ‫را به عنوان وزیر اقتصاد و حتی بعضی مسئولیت های دیگر‬ ‫کاندیدا کرده بودند‪.‬‬ ‫روزی در اصفهان بودم که اقــای فروزنده که ان زمان‬ ‫رئیس بنیاد مستضعفان بودند با من تماس گرفتند و مطرح‬ ‫کردند که اقای دکتر روحانی قصد دارند درباره وزارت صحبتی‬ ‫با من داشته باشــند‪ .‬ایشان اصرار داشــت من همان روز از‬ ‫اصفهان به تهران بیایم‪ .‬من امــدم و خدمت اقای روحانی‬ ‫رسیدیم و بحث هایی صورت گرفت‪ .‬به دنبال ان من مشورتی‬ ‫با اعضای خانواده داشتم‪ .‬اعضای خانواد ه هم به رغم اینکه‬ ‫اصوال مایل نبودند مــن وارد کارهای اجرایی شــوم‪ ،‬اما در‬ ‫ان مقطع همه اصرار داشــتند که اکنون وظیفه است و باید‬ ‫مشارکت کنید‪ .‬من هم پاسخ مثبتم را خدمت اقای روحانی‬ ‫دادم و به عنوان وزیر معرفی شدم‪ .‬این توفیق را هم داشتم‬ ‫که باالترین رای مجلس را در جمهوری اسالمی به این حقیر‬ ‫دادند‪ .‬امیدوارم این لیاقت را داشته باشم که به نحو مناسب‬ ‫انجام وظیفه کنم‪.‬‬ ‫زمانی که قصد داشــتید وارد کابینه شوید‪ ،‬شرط‬ ‫خاصی برای اقای روحانی داشتید؟‬ ‫برای من مهم این بود که با تیم اقتصادی دولت و‬ ‫اقای رئیس جمهور هماهنگ باشــم‪ ،‬چرا که تجربه منفی و‬ ‫بدی از دوره قبل داشتم‪ .‬اگر اعضای اقتصادی دولت با هم‬ ‫و با رئیس جمهور هماهنگ نباشــند‪ ،‬کار مثبتی را نمی توان‬ ‫انجام داد‪ .‬جلســاتی که در دفتر اقای روحانــی برای تهیه‬ ‫برنامه تشکیل شد‪ ،‬این زمینه را فراهم کرد که من احساس‬ ‫کنم با ســایر اعضای تیم اقتصادی دولت همفکری الزم را‬ ‫دارم‪ .‬خوشبختانه در این یک سال و شش ماه هم که گذشته‬ ‫ما با دوســتان خودمان به خصــوص اقای دکتــر نوبخت‪،‬‬ ‫رئیس ســازمان مدیریــت و برنامه ریــزی و همچنین اقای‬ ‫دکتر ســیف که رئیس کل بانک مرکزی هستند‪ ،‬هماهنگی‬ ‫کاملی داشتیم‪ ،‬به گونه ای که فکر نمی کنم در هیچ یک از‬ ‫دولت های قبل در این حد همفکری و هماهنگی بین ستاد‬ ‫اقتصادی دولت وجود داشته باشد‪.‬‬ ‫شــما به عنــوان اقتصــاد دان و به عنــوان یــک‬ ‫دانشگاهی‪ ،‬اساسا به کدام مکتب اقتصادی تعلق‬ ‫دارید؟ نهادگرایی‪ ،‬اقتصاد کینزی‪ ،‬اقتصاد چپ‪،‬‬ ‫اقتصاد لیبرالی یا اقتصاد اسالمی‪ ،‬کدام یک را به‬ ‫خودتان نزدیک می دانید؟‬ ‫من فکر می کنم کــه هر کدام از ایــن نظریه ها در‬ ‫ظرف زمانی و مکانی خودشــان قابل تعریف هســتند‪ .‬باور‬ ‫من بر این اســت که مســائل اقتصادی با مسائل سیاسی‪،‬‬ ‫اجتماعی‪ ،‬حقوقــی و فرهنگــی ارتباط بســیار تنگاتنگ و‬ ‫عجیبی دارند‪ .‬شما عملکرد اقتصاد و متغیرهای اقتصادی‬ ‫را بدون درک محیط نهادی کــه این اتفاقات در ان می افتد‬ ‫نمی توانید شناســایی کنید‪ .‬بنابراین اگــر از این منظر نگاه‬ ‫کنید‪ ،‬شاید بتوان گفت من اقتصاددان نهادگرا هستم‪ .‬اما‬ ‫اگر نهادگرایی را به معنای یکی از گزینه های خاصی که در‬ ‫ادبیات اقتصادی مطرح است بخواهید تعبیر و تفسیر کنید‪،‬‬ ‫فکر نمی کنم‪ .‬یعنی سعی داشــتم که در قالب خاصی قرار‬ ‫نگیرم‪ .‬تالش داشتم که واقعیت های جامعه خودم را بدون‬ ‫استفاده از عینک خاصی شناســایی کنم‪ .‬براساس این باور‬ ‫معتقدم که اقتصاد به صورت کامل از مسائل ارزشی عاری و‬ ‫مبرا نیست‪ .‬ادعا می شود که اقتصاد به معنای یک دانش‪،‬‬ ‫پوزیتیو اســت و به طور کامل از مســائل فلســفی و ارزشی‬ ‫مبراست‪ .‬من با این باور به هیچ وجه همراستا نیستم‪ .‬معتقدم‬ ‫که اقتصاد و مسائل ارزشــی کامال عجین و با باورهای هر‬ ‫جامعه گره خورده است‪ .‬بنابراین اینکه شما سوال کردید در‬ ‫مورد اقتصاد اسالمی‪ ،‬اگر اقتصاد را به معنای علم پوزیتیو‬ ‫تعریف کنیم‪ ،‬دیگر مفهوم اسالمی و غیراسالمی برای ان‬ ‫موضوعیت پیدا نمی کند‪ .‬اما اگر از منظر مکتب اسالم نگاه‬ ‫کنیم‪ ،‬اســام دارای احکامی و ارزش هایی است که قطعا‬ ‫روی علمکرد نظــام اقتصادی تاثیــر انکار ناپذیری دارد‪ .‬ما‬ ‫بدون توجه به ارزش های اسالمی که در جامعه حاکم است‪،‬‬ ‫نه واقعیت های موجود را می توانیم به نحو موجود تبیین کنیم‬ ‫و نه می توانیم الگویی مطلوب برای توسعه اقتصادی کشور‬ ‫طراحی کنیم‪.‬‬ ‫توسعه را به این شکل تعریف می کنند‪« :‬فرایندی که‬ ‫جامعه را از وضعیت موجود به سمت وضعیت مطلوب هدایت‬ ‫کند‪ ».‬حاال اولین ســوالی که مطرح می شود این است که‬ ‫جامعه مطلوب به چه معناســت؟ وقتی می گوییم مطلوب‪،‬‬ ‫پای ارزش ها و ارمان ها به میان می اید‪ .‬شــما از منظر یک‬ ‫فرد مسلمان و از منظر یک جامعه اسالمی وضعیت مطلوب‬ ‫را به گونه ای تعریــف می کنید‪ ،‬از منظر انســانی که در یک‬ ‫جامعه لیبرال غربی زندگی می کند‪ ،‬جامعه مطلوب را به گونه‬ ‫دیگریتبیینوتعریفمی کنید‪.‬وقتیتعریفشماازوضعیت‬ ‫مطلوب جامعه تغییر کرد‪ ،‬راه های رسیدن به ان نیز متفاوت‬ ‫خواهد بود‪ .‬یکی از این مسائل ارزشی که می تواند در این امر‬ ‫در جامعه مطلوب بسیار دخیل باشد‪ ،‬تعریف عدالت است‪.‬‬ ‫در تفکر مذهبی ما عدالت یک نقش اساسی دارد؛ «بالعدل‬ ‫قامت السموات واالرض»‪ .‬انقالب ما هم با هدف برقراری‬ ‫عدالت به پیروزی رســید‪ .‬ما حتما باید عدالــت را در جامعه‬ ‫مطلوب خودمان تعریف کنیم‪.‬‬ ‫عدالت به چه معناســت؟ چه الگویی از توزیع درامد و‬ ‫توزیع ثروت عدالت و عادالنه تعریف می شــود‪ .‬اینجاست‬ ‫که ارزش هــا و معارف دینی و اســامی‪ ،‬خودش را نشــان‬ ‫می دهــد‪ .‬وقتی هم کــه امدیــد جامعه مطلــوب را تعریف‬ ‫کردید‪ ،‬حاال اینکه چگونه باید به این جامعه مطلوب برسیم و‬ ‫چه سیاست هایی به کار گرفته شود‪ ،‬متاثر از تعریف شما از‬ ‫وضعیت مطلوب خواهد بود‪.‬‬ ‫بنابراین باور من این است که محیط نهادی ایران باید‬ ‫در تحلیل وضعیــت موجود به کار گرفته شــود‪ .‬به این معنا‬ ‫که ما اگر ندانیم چه نظام حقوقی در کشــور ما حاکم است‪،‬‬ ‫نظام سیاسی ما چگونه است و ارزش های حاکم بر مردم ما‬ ‫چیست‪ ،‬قادر به درک صحیح واقعیت جامعه نخواهیم بود‪.‬‬ ‫بدون ارزش های اســامی وضعیت مطلوب را نمی توانیم‬ ‫تعریف کنیم‪.‬‬ ‫مقام معظم رهبــری تعبیــر الگــوی ایرانی‪ -‬اســامی‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫اقتصاد‬ ‫‪71‬‬ ‫اقتصاد‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪72‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫پیشــرفت را مطرح کردند‪ ،‬ما هم در یک چنیــن چارچوبی‬ ‫تحلیل می کنیم‪ .‬باید بدانیم در جامعه ایران زندگی می کنیم‬ ‫و واقعیت های این جامعه درون محیط نهادی شکل می گیرد‬ ‫که بدون شناخت ان‪ ،‬نمی توانیم پدیده های اقتصادی را به‬ ‫درستی تحلیل کنیم‪ .‬حتی پدیده ای مثل تورم یا رکود‪ ،‬بدون‬ ‫شناخت محیط نهادی ایران به درستی قابل تحلیل نیست‪.‬‬ ‫ارزش های اسالمی هم در تعریف وضعیت مطلوب است که‬ ‫به کار گرفته می شود‪ .‬علم اقتصاد به ما کمک می کند جامعه‬ ‫را از وضعیت موجود به سمت وضعیت مطلوب هدایت کنیم‪.‬‬ ‫در این مدتی که از وزارت شما می گذرد کدام دوره‬ ‫به شما ســخت گذشت؟ مثال داســتان کارت زرد‬ ‫مجلس یا دوره ای که تورم ابتدای تشکیل دولت‬ ‫بسیار زیاد بود‪ ،‬کدام دوره بیشتر اذیت شدید؟‬ ‫ســختی کار خیلی مساله من نیســت‪ .‬ما از دوران‬ ‫جوانی که با انقالب شکوهمند اسالمی همراه شد یاد گرفتیم‬ ‫در شرایط سخت به سر ببریم‪ .‬من شاید ‪ 18-١٩‬سالم بود که‬ ‫مسئولیت رادیو اصفهان را داشتم و جنگ اتفاق افتاد‪ .‬در ان‬ ‫سن کم درگیر ماموریت ها و وظایفی بودم که با شرایط سنی‬ ‫ما خیلی مناسبت نداشت‪.‬‬ ‫فکر می کنم اکثر افراد هم نسل ما در شرایط مشابهی‬ ‫قرار داشــتند‪ .‬ان زمان دوســتان و افراد جوانی بودند که با‬ ‫‪ 19-20‬ســال ســن فرماندهی عملیــات را در جبهه ها و در‬ ‫شرایط سخت برعهده داشــتند و بسیار محکم و قاطع عمل‬ ‫کردند‪ ،‬هیچ تزلزلی هم از خودشــان بــروز ندادند‪ .‬ما از این‬ ‫دوستان یاد گرفتیم که با سختی مبارزه کنیم‪ .‬ان چیزی که‬ ‫بیشتر هر کسی را در بعضی مقاطع ازار می دهد‪ ،‬این است که‬ ‫افراد تحت تاثیر انگیزه های سیاسی‪ ،‬حزبی و گروهی‪ ،‬نسبت‬ ‫به منافع و مصالح ملی بی اعتنا هستند‪.‬‬ ‫من فکر می کنم که ما در یک شرایط سخت و خطرناکی‬ ‫قرار گرفتیم که بسیار مهم اســت‪ .‬مقام معظم رهبری تعبیر‬ ‫پیچ تاریخی را برای این شــرایط به کار بردند‪ .‬دشــمنان ما‬ ‫ســخت ترین تحریم هایی که در طول تاریخ اقتصادی بشر‬ ‫وجود داشته را بر ما تحمیل کردند‪ .‬تحریم هایی که از دوران‬ ‫جنگ تحمیلی به مراتب ســخت تر است‪ .‬برداشت من این‬ ‫اســت که این جنگ اقتصادی که امروز درگیر ان هســتیم‬ ‫از جنگ تحمیلی شرایط ســخت تری را برای مردم و جامعه‬ ‫ما به وجود اورده اســت‪ .‬انتظار این است که در این شرایط‬ ‫سخت تمام افرادی که نسبت به ارمان های انقالب و مردم‬ ‫ایران وفادار هستند‪ ،‬همدل‪ ،‬همراستا و یکپارچه در جهت‬ ‫مقابله با این شرایط خطیر عمل کنند‪ .‬هدف همه بایدحفظ‪،‬‬ ‫بقا‪ ،‬اســتحکام و تعمیق انقالب اســامی باشد‪ .‬وقتی ادم‬ ‫می بیند که برخی افراد تحت شرایطی صرفا به خاطر مسائل‬ ‫حزبی‪ ،‬دســته ای و جناحی‪ ،‬منافع ملــی را زیرپا می گذارند‬ ‫و بــا ایجاد هیاهو و جنجــال به وضعیت مــا و جبهه انقالب‬ ‫در مقابل کفر و اســتکبار اسیب می رســانند‪ ،‬اینها مواردی‬ ‫است که انسان را اذیت می کند‪ ،‬واال سختی کار به نظر من‬ ‫قابل تحمل است‪ .‬من فکر می کنم دوســتان و همکاران‪،‬‬ ‫همچنین انها که از نسل انقالب هســتند اموخته اند که در‬ ‫چنین شرایطی کار کنند‪ .‬فکر می کنم با همدلی و همراهی‬ ‫و تبعیت از رهنمودهای مقام معظم رهبری می توانیم شرایط‬ ‫سخت امروز را به راحتی طی کنیم و به یک دوران درخشان‬ ‫و نورانی برسیم‪.‬‬ ‫اقای دکتر! اساسا اقای روحانی به حوزه اقتصاد تا‬ ‫چه اندازه اشراف دارند و در این حوزه تا چه میزان‬ ‫مشورت پذیر هستند؟ اساســا کار با ایشان برای‬ ‫شما سخت است یا اسان؟‬ ‫من فکر می کنم اقای دکتر روحانی بیشترین وقت‬ ‫را برای مســائل اقتصادی صرف می کنند‪ .‬در کنار اقتصاد‪،‬‬ ‫مســائل سیاســت خارجی و مذاکرات هســته ای هم جزو‬ ‫مواردی است که مد نظر ایشان است‪ .‬طبیعتا به دلیل اینکه‬ ‫قرابت اقای روحانی با مســائل سیاســی و مذاکرات بیشتر‬ ‫بوده‪ ،‬عمده وقت ایشان در این یک سال و شش ماه صرف‬ ‫مسائل اقتصادی می شود‪ .‬تنها حوزه ای که رئیس جمهور به‬ ‫صورت هفته ای دو جلسه سه‪ ،‬چهار ساعته به ان اختصاص‬ ‫می دهد‪ ،‬حوزه اقتصاد است‪ .‬این حاکی از اهمیتی است که‬ ‫ایشان برای مسائل اقتصادی قائل هستند و من فکر می کنم‬ ‫این جلسات تاثیر بسیار مثبتی داشته در اینکه دولت بتواند‬ ‫توفیقاتی را در مقابله با تورم و رکود اقتصادی به دست اورد‪.‬‬ ‫کار کردن با اقای روحانی طبیعتا ســاده نیست‪ .‬چون‬ ‫ایشــان مســائل را به دقت دنبال می کنند‪ .‬طبیعی است که‬ ‫کار کردن تحت شــرایط فعلی ان هم با مدیــری مثل اقای‬ ‫دکتر روحانی ســاد ه نیســت‪ .‬قاعدتا ما هم فکر نمی کردیم‬ ‫وارد یک کار ساده می شــویم‪ .‬از همان زمانی که پذیرفتیم‬ ‫در این شرایط وارد دولت شویم‪ ،‬انتظار شرایط سخت فعلی‬ ‫را داشــتیم‪ .‬بحمدالله بــا توفیق الهــی و حمایت هایی که‬ ‫مقام معظم رهبــری کردند و همدلی مردم به نظرم می رســد‬ ‫دولت توفیقاتی هم به دست اورده است‪.‬‬ ‫اساسا مذاکرات هسته ای و نتیجه ان چه تاثیری‬ ‫بر مســائل اقتصادی ما دارد؟ به صورت شفاف تر‬ ‫می خواهم بپرسم اگر توافق حاصل نشود ما با چه‬ ‫شرایطی مواجه خواهیم شد؟‬ ‫ما از مدت ها قبل سعی کردیم سناریوهای متفاوتی‬ ‫که قابل تصور هست را طراحی کنیم‪ .‬یکی از این سناریوها‬ ‫این بود که مذاکرات به شکست بینجامد و تحریم ها شدید تر‬ ‫شــود‪ ،‬یا بعضی از قوانین که در مراحــل تصویب نهایی در‬ ‫امریکاست‪ ،‬بخواهد عملیاتی شود‪ .‬ما طبیعتا باید خودمان‬ ‫را برای شــرایط ســخت تر اماده می کردیــم‪ .‬بنابراین یکی‬ ‫از ســناریوهای ما این بود؛ «شکســت مذاکرات و تشــدید‬ ‫تحریم ها»‪ .‬ما باید اثار این سناریو را در متغیرهای اقتصادی‬ ‫مثل تورم‪ ،‬بیکاری و رکود رشد اقتصادی تحلیل می کردیم و‬ ‫راهکارهایی را برای مقابله با این شرایط تعیین می کردیم‪ .‬از‬ ‫سوی دیگر گزینه مقابل این بود که مذاکرات به نتیجه برسد‬ ‫و تحریم ها برداشته شود‪ .‬این حالت فضای جدیدی در ایران‬ ‫و در حوزه صادرات نفت‪ ،‬حوزه مبادالت بانکی و دسترسی به‬ ‫منابع مالی خارجی به وجود می اورد و گشــایش هایی فراهم‬ ‫می کرد‪ .‬البته یک خطــر هم وجود داشــت و ان هم اینکه‬ ‫اشتباهی که ایران در گذشته در قبل و بعد از انقالب مرتکب‬ ‫شــده بود و از درامدهای نفتی به شــکل نامطلوبی استفاده‬ ‫کرد‪ ،‬تکرار شود و دوباره دچار بیماری هلندی شویم‪ .‬بنابراین‬ ‫ما باید راهکارهایی طراحی می کردیم که در صورت موفقیت‬ ‫مذاکرات و افزایــش درامدهای نفتی و گشــایش هایی که‬ ‫برای ما فراهم می شود دیگر اشــتباه گذشته را تکرار نکنیم‬ ‫و از درامدهای نفتی به نحو مناسبی اســتفاده کنیم‪ .‬گزینه‬ ‫سومی هم که مطرح بود همین وضع موجود بود که بخواهد‬ ‫با یک تغییرات محدود ادامه پیــدا کند‪ .‬ما برای هر کدام از‬ ‫این سه سناریو سعی کردیم برنامه جامعی تهیه و خودمان را‬ ‫برای هر کدام از انها اماده کنیم‪ .‬بنابراین در حال حاضر چه‬ ‫مذاکرات به شکست بینجامد و چه ان شاءالله به نتایج مثبت‬ ‫برسد‪ ،‬دولت اماده است که با عواقب و نتایج ان روبه رو شود‪.‬‬ ‫از نظر شــما اقتصاد ایران خیلی نسبت به مسائل‬ ‫هسته ای شرطی نشده است؟‬ ‫اقتصاد‬ ‫وقتی ادم می بیند که برخی افراد تحت شرایطی‬ ‫صرفا به خاطر مسائل حزبی‪ ،‬دسته ای و جناحی‪،‬‬ ‫منافع ملی را زیرپا می گذارند و بــا ایجاد هیاهو و‬ ‫جنجالبهوضعیتماوجبههانقالبدرمقابلکفر‬ ‫ب می رسانند‪ ،‬اینها مواردی است‬ ‫و استکبار اسی ‬ ‫که انسان را اذیت می کند‪ ،‬واال سختی کار به نظر‬ ‫منقابلتحملاست‬ ‫در صورتی که توافق به نتیجه برسد‪ ،‬قیمت دالر بین نرخ مبادله ای‬ ‫و ازاد‪ ،‬تک نرخی می شود‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫‪ ٤‬واحدمثبت‪،‬ازتوفیقدولتاست‪،‬اینکهقیمتنفتکاهش‬ ‫پیدا می کند‪ ،‬کشورهایی مثل روســیه و ونزوئال با مشکالت‬ ‫بسیار پیچیده دچار می شــوند‪ ،‬اما در اقتصاد ایران کمترین‬ ‫تاثیرسوء را برجای می گذارد‪ ،‬تمام اینها به این معناست که‬ ‫نه تنها مدیریت اقتصادی کشور در این یک سال و شش ماه‬ ‫گذشته ناموفق نبوده‪ ،‬بلکه موفق هم بوده است‪ .‬بنابراین در‬ ‫عین حالی که من به مردم حق می دهم که از وضعیت موجود‪،‬‬ ‫رضایت نداشــته باشــند‪ ،‬اما از تحوالتی که طی یک سال و‬ ‫شش ماه گذشته رخ داده به نظر می رسد در مردم یک رضایت‬ ‫نســبی وجود دارد‪ .‬موارد زیادی بوده که مــن در میان مردم‬ ‫ظاهر شدم‪ ،‬مردم عادی کوچه و خیابان‪ ،‬نه با اقشار خاص‪،‬‬ ‫بعضی مواقع بدون حضور این اقایان محافظ در خیابان بین‬ ‫مردم قدم می زنم‪ .‬واقعا نوع رفتار مردم ما را بسیار شگفت زده و‬ ‫خجالت زدهمی کند‪.‬ابرازعالقهشدیدواعالمحمایتازدولت‬ ‫می کنند و ما متوجه می شــویم چه مردم فهمیده و با شعوری‬ ‫داریم‪ .‬مردم به خوبی مشکالتی که ما با ان مواجهیم را درک‬ ‫می کنند‪ .‬واقعا اینها حرف هایی است که من مستقیما از خود‬ ‫مردم شــنیده ام‪ .‬احساسم این اســت که عامه مردم شرایط‬ ‫دولت را درک می کنند و در عین حالی که از وضعیت اقتصادی‬ ‫چندان راضی نیستند یا ناراضی هستند‪ ،‬از عملکرد دولت یک‬ ‫رضایت نسبی دارند‪.‬‬ ‫شما در کابینه با کدام وزیر رابطه بهتر و نزدیکتری‬ ‫دارید؟‬ ‫من با همه دوســتان وزرا ارتباط نزدیک دارم‪ .‬اما با‬ ‫دو نفر از اعضای ستاد اقتصادی یعنی اقای دکتر نوبخت و‬ ‫سیف طبیعی است که ارتباطمان بسیار نزدیکتر باشد‪.‬‬ ‫حدودا چند ساعت در روز کار می کنید؟‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫مسلما شرطی شده است‪ .‬به این دلیل که مذاکرات‬ ‫از اهمیــت ویــژه ای برخوردار اســت‪ .‬طبیعتا همیــن تاثیر‬ ‫معناداری که مذاکرات در بعضی از حوزه های اقتصاد کالن‬ ‫می گذارد یکی از عواملی اســت که ما در برنامه ریزی های‬ ‫کالن خودمان مدنظر داشــتیم و ســعی کردیــم برای ان‬ ‫راه حل هایی را تعبیه کنیم‪.‬‬ ‫شما به عنوان نفر اول اقتصاد دولت‪ ،‬فکر می کنید‬ ‫مردم از شرایط اقتصادی فعلی راضی هستند؟‬ ‫مردم حق دارند که از وضعیت موجود راضی نباشند‪.‬‬ ‫به این دلیل که طی چند سال گذشته تورم سنگینی به مردم‬ ‫تحمیل شــده‪ ،‬قدرت خرید مردم کاهش پیدا کرده‪ ،‬بخش‬ ‫وســیعی از جامعه ما که افراد کم درامد را شــامل می شود با‬ ‫شــرایط ناگواری مواجه شــده اند‪ ،‬در نتیجه رکود اقتصادی‬ ‫تولید حدود ‪ ١٠‬درصد و درامد ملــی حدود ‪٢٠‬درصد کاهش‬ ‫پیدا کرده است‪ .‬تمام اینها به این معناست که مردم در شرایط‬ ‫سختی به سر می برند‪ .‬طبیعی است که مردم از این وضعیت‬ ‫راضی نباشند‪ ،‬اما اقداماتی که دولت انجام داده این است که‬ ‫تورم ‪ ٤٠‬درصد‪ ،‬امروز به ‪ ١٥‬درصد تبدیل شــده است‪ .‬خود‬ ‫تورم ‪ ١٥‬درصدی از نظر ما مقبول نیســت‪ .‬باید تالش کنیم‬ ‫این را به یک تورم تک رقمی تبدیل کنیم‪ .‬اما تبدیل تورم ‪٤٠‬‬ ‫درصدی به تورم‪ ١٥‬درصدی‪ ،‬حرکت مثبتی است که طی یک‬ ‫سال و نیم گذشته انجام شده‪ ،‬ان هم به رغم اینکه تحریم ها‬ ‫ادامه داشته است‪ .‬اینکه رشد اقتصادی منفی‪ 6‬درصد به‪1/9‬‬ ‫درصد تبدیل و در سال جاری مثبت می شود‪ ،‬یعنی شش ماهه‬ ‫بهتر اســت بپرســید که چند ساعت در شــبانه روز‬ ‫کار نمی کنید چــون من موقعی هم کــه می خوابم هنوز کار‬ ‫می کنم‪ .‬من معموال صبح اول وقت ســرکار هســتم‪ .‬حدود‬ ‫ساعت هفت و نیم از خانه خارج می شــوم و به طور عادی تا‬ ‫ساعت ‪ ٩‬شب مشغول کار هستیم‪ .‬معموال بخشی از کارها را‬ ‫به خانه می برم‪ .‬مثال سخنرانی یا مطلبی اگر باشد‪ ،‬اخر شب‬ ‫روی ان کار می کنم یا صبح اول وقت به ان می پردازم‪ .‬روزی‬ ‫نیست که از این موارد سخنرانی‪ ،‬ارائه مقاله یا ارائه مطلب‪،‬‬ ‫برای جایی نداشــته باشــم‪ .‬روزهای جمعه هم کارتابل ها و‬ ‫کارهای باقیمانده در طول هفته را رسیدگی می کنیم‪ .‬بنابراین‬ ‫تقریبا می توان گفت در طول روز به طور کامل درگیر و شب‬ ‫هم که موقع خواب است مشغول مسائل کاری هستم‪.‬‬ ‫دانشگاه هم می روید؟‬ ‫نه‪ ،‬در این مدت متاسفانه امکان حضور در کالس‬ ‫وجود نداشته است‪.‬‬ ‫اساتید چطور‪ ،‬با شما هنوز ارتباط دارند؟‬ ‫بله‪ .‬بعضی از اســاتید با مــا در وزارتخانه همکاری‬ ‫دارند‪ .‬بعضــی دیگر از اســاتید را هم من بــه ندرت فرصت‬ ‫می کنــم ببینیم‪ .‬از جمله اخیرا ســری به دانشــگاه زدم و به‬ ‫هرحال خدمتشان می رسیم‪.‬‬ ‫من شــنیدم که رهبر معظــم انقالب درباره شــما‬ ‫توصیه داشته اند و سفارش کرده اند و شما را مورد‬ ‫لطف خود قرار دادند‪.‬‬ ‫بلــه‪ .‬ایشــان حمایت خیلــی قوی هم از شــخص‬ ‫بنده و هــم از مجموعه دولت داشــتند‪ .‬من بــدون هر گونه‬ ‫مبالغه ای می گویم که اگر حمایت ایشان نبود‪ ،‬قطعا دولت‬ ‫توفیقات فعلی را به دســت نمی اورد‪ .‬نســبت بــه حقیر هم‬ ‫ایشــان محبت زاید الوصفی داشتند که من خودم را شایسته‬ ‫و درخور ان نمی بینم‪ .‬به بعضی از شــخصیت ها و مسئوالن‬ ‫هــم توصیه های الزم را کرده اند‪ .‬نســبت به سیاســت های‬ ‫اصل ‪ ٤٤‬ایشان خیلی حساسیت داشتند و پیگیری می کنند‪.‬‬ ‫همین طور نســبت به مالیات و اینکه مالیات خیلی عادالنه‬ ‫و براســاس اطالع و از مودیان بزرگ مالیاتی گرفته شــود‪.‬‬ ‫حمایت بسیاری هم از اقداماتی که انجام شده است می کنند‬ ‫و نســبت به شــخص خود من هم گفتند اگر همین مشی را‬ ‫که در پیش گرفته اید‏‪ ،‬قاطعانه ادامه دهید‪ ،‬من هم از شــما‬ ‫حمایت می کنم‪.‬‬ ‫یک دوســتی می گفــت اصفهانی ها هــر اتفاقی‬ ‫بخواهــد بیفتــد را یک ســال زودتــر پیش بینی‬ ‫می کنند‪ .‬حاال شما که هم اصفهانی هستید و هم‬ ‫وزیر اقتصاد بــرای دالر و رکود در ســال اینده چه‬ ‫پیش بینی ای دارید؟‬ ‫من سال گذشته در مجلس خبرگان نرخ تورم پانزده‬ ‫درصد را برای انتهای امســال پیش بینی کــردم‪ .‬ان موقع‬ ‫هدف گیری دولت روی ‪ ٢٥‬درصد بــود‪ .‬من عدد ‪ ١٥‬درصد‬ ‫را گفتم‪ .‬خیلی ها انتقاد کردند کــه یک حرفی را می زنید که‬ ‫شدنی نیســت و محقق نخواهد شــد‪ .‬من از همان موقع به‬ ‫دوســتان می گفتم کمی صبر کنید‪ ،‬اخر ســال با همدیگر‬ ‫محاسبه می کنیم‪ .‬االن خوشحالم که این پیش بینی محقق‬ ‫شد و تورم ما االن حدود ‪ ١٥‬درصد است‪ .‬نسبت به سال اینده‬ ‫یک مقدار پیش بینی مشکل است‪ .‬از این جهت که ما ممکن‬ ‫است با یک شــرایط خیلی متفاوتی روبه رو شویم‪ .‬بسته به‬ ‫اینکه مذاکرات به چه نتیجه ای برسد‪ ،‬شرایط متفاوتی برای‬ ‫ما به وجود می اید‪ .‬بنابراین پیش بینــی علمی با ابزار علمی ‬ ‫یک مقدار ثقیل است‪ .‬ما می توانیم بگوییم اگر چنین شود‪،‬‬ ‫انگاه چنان خواهد شد‪ .‬اما به فرض اینکه همین روال فعلی‬ ‫ادامه پیدا کند من امیدوارم سال اینده تورم ما در حد دو واحد‬ ‫درصد از امسال کمتر شود و رشد اقتصادی ما مثبت شود‪.‬‬ ‫اگر ما به توافق برسیم‪ ،‬فکر می کنید قیمت دالر در‬ ‫چه حدی برای اقتصاد ایران مناسب است؟‬ ‫فکر می کنم در صورتی که توافق به نتیجه برســد‪،‬‬ ‫شرایطی به وجود می اید که بتوانیم دالر را تک نرخی کنیم‪.‬‬ ‫ما سیستم تعیین نرخ ارزمان براساس قانون سیستم شناور‬ ‫مدیریت شــده اســت‪ .‬یعنی باید اجازه دهیم بازار نرخ ارز را‬ ‫تعیین کند‪ .‬البته تحت شــرایطی که بازار را مدیریت کنیم‪.‬‬ ‫بنابرایــن فکر می کنــم یک رقمی بیــن ان رقمــی که نرخ‬ ‫مبادله ای و ازاد هست‪ ،‬ان شــاءالله بعد از حذف تحریم ها‬ ‫می توانیم داشته باشیم‪.‬‬ ‫یعنی زیر سه هزار تومان یا همین حدود ها؟‬ ‫یکی از اهدافی که ما داریم در سیاست های اقتصاد‬ ‫مقاومتی دنبال می کنیم‪ ،‬قطع وابستگی به درامد ارزی نفت‬ ‫اســت‪ .‬برای اینکه ما بتوانیم این وابستگی را کاهش دهیم‬ ‫باید بتوانیم صادرات غیرنفتی را توسعه دهیم‪ .‬خوشبختانه‬ ‫به مرحله ای رســیده ایم که فاصله بین صــادرات و واردات‬ ‫ما به حداقل ممکن رســیده اســت‪ .‬براســاس امار ‪10‬ماهه‬ ‫امسال‪ ،‬تفاوت بین صادرات و واردات حدود دو میلیارد دالر‬ ‫است‪ .‬به نظر می رسد که با یک مقدار تالش در جهت توسعه‬ ‫صادرات می توانیم این تــراز تجاری را به تعادل برســانیم‪.‬‬ ‫طبیعتا نرخ ارز در این حوزه نقش مهمی ایفا می کند‪ .‬ما نرخ‬ ‫ارز را باید به گونه ای تنظیم کنیم که مشوق صادرات باشد و‬ ‫واردات را تشویق و ترغیب نکند و موجبات قطع وابستگی ما‬ ‫به درامدهای نفتی را هم فراهم کند‪ .‬براین اســاس من فکر‬ ‫می کنم یک چیزی بین نرخ مبادلــه ای و ازاد می توانیم نرخ‬ ‫ارز را تعیین کنیم‪.‬‬ ‫در ســال های قبل جدال بین دو گرایــش لیبرال و‬ ‫گرایش چــپ را در اقتصاد ایران میــان دولت ها و‬ ‫وزرای اقتصاد داشــتیم‪ .‬االن می شــود گفت که‬ ‫اقای طیب نیا محل اشــتی این دو گرایش است‪،‬‬ ‫البته با همان فرض که در مورد نهادگرایی گفتید‪...‬‬ ‫باالخره من همیشه ســعی کردم حد وسط و تعادل‬ ‫را دنبال کنم‪ .‬امیدوارم که این تعبیری که شما کردید درست‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫‪73‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪74‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سیدعزتاللهضرغامی‬ ‫انسجام نیروهای انقالب‬ ‫مهمتر از انتخاب‬ ‫رئیسجمهوراست‬ ‫ی ویژه‬ ‫و‬ ‫توگ‬ ‫گف ‬ ‫احمدی نژاد باید حکم حکومتی رهبری را روی‬ ‫چشم اش می گذاشت‬ ‫احمدی نژاد محبت اقا را درک نکرد‬ ‫به روحانی گفتم اجازه ندهید برخی تندروها شما را به‬ ‫مسیر دیگری بکشانند‬ ‫با سیاست های رسانه ملی حاکمیت پول و سرمایه در‬ ‫انتخاب رئیس جمهور از بین رفته است‬ ‫گفت و گو‪ :‬سعید اجورلو‪ -‬مصطفی صادقی‬ ‫سردبیر ‪ -‬دبیر تحریریه‬ ‫گویا بعد از ‪ 10‬ســال ســخت و پرفشــار روزهای‬ ‫ارام تری دارید‪...‬‬ ‫ی زیاد فرقی نکرده‪ ،‬اما استرس ان‬ ‫کار از نظر حجم ‬ ‫کمتر شده است‪.‬‬ ‫در دوره ریاست بر صدا و سیما‪ ،‬از چه ساعتی کار‬ ‫خود را شروع می کردید؟‬ ‫در ان دوره‪ ،‬وقتی به خانه می رفتم‪ ،‬باز هم در حال‬ ‫انجام کار بودم و حتی پرکارتر می شدم؛ چراکه وقت بیشتری‬ ‫برای مانیتور کردن برنامه های پربیننده شب داشتم‪ .‬اغلب‬ ‫اوقات‪ ،‬از منزل با شــبکه های مختلف تماس می گرفتم و‬ ‫مدیریت می کردم‪ .‬در صد او ســیمای جمهوری اســامی‪،‬‬ ‫عالوه بر برنامه ریــزی‪ ،‬ارزیابی و ســاماندهی کار‪ ،‬باید کار‬ ‫مدیریت شــود؛ یعنی شــما ناچارید وقتــی در منزل حضور‬ ‫داریــد‪ ،‬برنامه هــای مهــم را از کنداکتوری که بــا یکدیگر‬ ‫تداخل می یابد و بــا چند برنامــه پربیننده همپوشــانی پیدا‬ ‫می کند و موجب دشواری هایی برای مخاطب می شود‪ ،‬رصد‬ ‫در قصه فتنــه وقتی ما بــه برخــی از اقایان‬ ‫می گفتیم کــه بیاییــد و صحبت کنیــد و با‬ ‫بهانه های انها مواجه می شدیم‪ ،‬می گفتیم‬ ‫شــما که همه چیزتان را از نظام دارید‪ .‬شما‬ ‫دنیایی فکــر می کنید‪ ،‬وگرنــه تکلیف نظام‬ ‫روشــن اســت؛ یک خداســت‪ ،‬یک رسول‬ ‫خداست‪ ،‬یک امامت است‪ ،‬یک والیت فقیه‬ ‫اســت و یک رهبــری‪ ،‬مگــر شــکی در این‬ ‫دارید؟!‬ ‫ســید عزت الله ضرغامی قرار بود با ما درباره‬ ‫فضای مجازی ســخن بگویــد‪ .‬وقتــی وارد اتاق او‬ ‫شــدیم او در حال گرفتــن اطالعاتــی در این مورد‬ ‫بــود‪ .‬اما وقتی مصاحبه تمام شــد به مــزاح گفت؛‬ ‫تیتر بزنید؛ به جــای فضای مجازی‪ .‬ایــن یعنی ما‬ ‫رندی کرده بودیم و او را به مباحث سیاسی و رسانه‬ ‫ملی کشاندیم‪ .‬او هم که خوش سخن است و خوب‬ ‫رشته کالم را به دست می گیرد با ما به راحتی سخن‬ ‫گفت تا مصاحبه ای کــه می خوانیــد مصاحبه ای‬ ‫جذاب و دوست داشــتنی شده باشد؛ مصاحبه ای‬ ‫با مهندس ضرغامی‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫کنید و تذکــرات الزم را بدهید‪ .‬عالوه بــر این باید محتوای‬ ‫ی که یک‬ ‫برنامه ها را نیز بررســی کنید‪ .‬به عنوان مثــال زمان ‬ ‫برنامه گفت وگوی زنده خوب در حال پخش بود‪ ،‬من تماس‬ ‫می گرفتم و می گفتم برنامه بعدی را لغو یا نیم ساعت به این‬ ‫برنامه اضافه کنید‪ .‬البته به طور موردی از این اتفاقات پیش‬ ‫می امد‪ .‬رئیس سازمان صدا و ســیما قطعا با مسائل زیادی‬ ‫درگیر اســت‪ .‬به همین دلیل‪ ،‬من در روزهای تعطیل هم در‬ ‫سیما شــیفت مقرر کرده بودم که هر جمعه‪ ،‬یکی از مدیران‬ ‫در ســازمان حضور داشته باشــد و با تلفن مشخص مستقر‬ ‫می شد‪ .‬هر پیشــنهادی که داشــتیم‪ ،‬به «مدیر کشیک»‬ ‫می دادیم و او هماهنگی های الزم را انجام می داد‪ .‬بنابراین‬ ‫در کار صدا و ســیما باتوجه به اینکه باید به طور ‪24‬ســاعته‬ ‫مدیریت کنید‪ ،‬حتی در منزل هم باید این کار را انجام دهید‪.‬‬ ‫اگر مشــخصا و به لحاظ ساعات کار می پرســید که تفاوتی‬ ‫با گذشــته ندارد و حتی وقتی در منزل هســتم‪ ،‬برخی کارها‬ ‫و پروژه هایی را که برعهده دارم‪ ،‬انجــام می دهم اما قاعدتا‬ ‫استرس کارهایی که در مسئولیت فعلی انجام می دهم نسبت‬ ‫به زمانی که در سازمان بودم کمتر است؛ در انجا باید به طور‬ ‫لحظه ای مساله حل می کردم اما حاال دیگر الزم نیست که‬ ‫مساله حل کنم‪ .‬این رخدادی است که کمک بسیاری به من‬ ‫می کند و خانواده ام ارامش بیشــتری دارند‪ .‬البته در همین‬ ‫برهه هم به واسطه محبت و اصرار دوستان‪ ،‬اگر چیزی ببینم‬ ‫یا نکته ای به ذهنم برســد که احســاس کنم تکلیف است با‬ ‫مدیران شبکه ها تماس می گیرم و مطلبی را به انها می گویم؛‬ ‫انها هم ضمن تشکر اقدام می کنند‪.‬‬ ‫شــما از مدیران اقــای الریجانــی بودیــد و اقای‬ ‫سرافراز از مدیران شما بود‪ .‬این رابطه چگونه بود؛‬ ‫چه نسبتی میان این دو رابطه می بینید؟‬ ‫مهم ترین مسئولیت من که مرتبط با سازمان است‪،‬‬ ‫معاونت سینمایی ارشاد بود‪ .‬شاید یکی از دالیلی که انتخاب‬ ‫را برای رهبر معظم انقالب ســهل کرد‪ ،‬ســابقه من در حوزه‬ ‫سینمایی کشــور بود که ایشان قضاوت روشنی در خصوص‬ ‫ان مدیریت داشتند‪ .‬ان مسئولیت و ســابقه مربوط به دوره‬ ‫اقای میرسلیم می شــد‪ .‬زمانی که اقای الریجانی به وزارت‬ ‫ارشاد رفتند‪ ،‬من به دلیل سابقه دوستی که با ایشان داشتم‪،‬‬ ‫به این وزارتخانــه رفتم؛ در واقع ما با هم وارد وزارت ارشــاد‬ ‫شدیم‪ .‬شاید از تغییر شکل اتاق اقای خاتمی ‪ -‬وزیر پیشین‬ ‫ارشاد ‪ -‬که بســیار تاریک بود و پرده های ضخیمی داشت‪،‬‬ ‫شــروع کردیم تا اوردن یک ویدئو به اتاق اقای الریجانی؛‬ ‫در حالی که در ان زمان‪ ،‬بسیاری از افراد با ویدئو اشنا نبودند‪.‬‬ ‫من طــرز کار ویدئو را به اقــای الریجانی گفتــم و یک نوار‬ ‫گذاشتیم و ایشان قســمتی از یک فیلم را تماشا کرد‪ .‬ما از‬ ‫اینجا همکاری مان را شــروع کردیم و بسیاری از امور ارشاد‬ ‫در اختیار من بود‪ .‬برای مثال وقتی قرار بود حکمی برای من‬ ‫صادر شود‪ ،‬ایشان به من می گفت که شما خودتان حکم را‬ ‫تنظیم کنید‪ .‬خاطرم هست یک بار اقای امین زاده که معاون‬ ‫مطبوعاتی وزارت ارشاد بود‪ ،‬خدمت ایشان امد و گالیه کرد‬ ‫که اقا! تکلیف ما را روشــن کنید و به مــا بگویید که اگر این‬ ‫فردی که به این مسئولیت انتخاب کرده اید‪ ،‬اختیارات وزیر‬ ‫را دارد ما به حرف هایش گوش کنیم؟ یا با خودتان جلســه‬ ‫بگذاریم و حرف هایمان را مطرح کنیم‪ .‬اقای الریجانی هم‬ ‫جواب الزم را به ایشــان داد‪ .‬البته بعدها مسئولیت معاونت‬ ‫استان ها و مجلس را گرفتم‪ .‬در ان زمان مجلس می توانست‬ ‫از لحاظ اعتبــارات دســتگاه ها مهمتر از االن باشــد‪ .‬یادم‬ ‫می اید که در سال اول شرایط به گونه ای بود که تسهیالت‬ ‫فراوانی برای وزارت ارشــاد فراهم شــد‪ .‬در ان زمان اقای‬ ‫نوبخت که نماینده مجلس بودنــد‪ ،‬تبصره ای تحت عنوان‬ ‫تبصره ‪ 55‬برای بخش فرهنــگ با کمک ما طراحی کردند و‬ ‫در قانون بودجه اوردند‪ .‬براین اساس‪ ،‬ما توانستیم اعتباراتی‬ ‫را از بخش های مختلف بگیریم‪ .‬وقتــی اقای الریجانی از‬ ‫وزارت ارشاد رفت‪ ،‬اقای میرســلیم از من خواست معاونت‬ ‫سینمایی را بپذیرم‪ .‬در ان زمان‪ ،‬تیم ‪ 10‬ساله اقای بهشتی‬ ‫و اقای انوار که دوره مدیریت طوالنی داشتند و مدیریت انها‬ ‫در دوره اقــای الریجانی ادامه یافته بود بــه تازگی از وزارت‬ ‫ارشــاد رفته بودند‪ .‬اقای انوار‪ ،‬اقای مسجدجامعی و اقای‬ ‫خوشرو در سه مسئولیت سینمایی‪ ،‬فرهنگی و هنری فعالیت‬ ‫می کردند که در دوره اقای الریجانی تغییر نکردند‪ ،‬اما اقای‬ ‫میرسلیم تیم معاونان وزارت ارشــاد را تغییر دادند‪ .‬در دوره‬ ‫اقای میرسلیم‪ ،‬معاونت های تولیدی که بار اصلی را بر دوش‬ ‫می کشیدند تغییر کردند‪ .‬معاونت های دیگر ستادی بودند‪.‬‬ ‫البته اقای الریجانی‪ ،‬اقای ابطحی را که معاون بین الملل‬ ‫بود‪ ،‬تغییر داده و اقای علی جنتی را به این ســمت منصوب‬ ‫کرده بود‪ .‬در دوره اقای میرسلیم‪ ،‬اقای فریدزاده در وزارت‬ ‫ارشاد حضور داشت که انسان بسیار خوبی بود اما با بچه های‬ ‫مذهبی درگیر شد و دیگر نمی توانســت ادامه دهد‪ .‬ایشان‬ ‫هم زمانی که برایش مشکل ایجاد شــد‪ ،‬به من اصرار کرد‬ ‫و من هم پذیرفتم؛ البته در دوره این مســئولیت‪ ،‬خدا خیلی‬ ‫به من کمک کرد‪ .‬من خیلی دوست دارم که در یک فضای‬ ‫بســیار حرفه ای کارهایی را که در ان دوره انجام شده‪ ،‬بازگو‬ ‫کنم؛ چراکه افرادی مانند اقای جیرانی معتقدند که جشنواره‬ ‫‪ ،75‬قوی ترین جشــنواره ای بود که در تاریخ جشنواره فیلم‬ ‫فجر برگزار شده است‪ .‬یا چندی قبل دیدم خبرگزاری فارس‬ ‫گزارشی منتشر کرده بود که در سال ‪ ،74‬رکورد تعداد فیلم ها‬ ‫در جشنواره فیلم فجر شکسته شــد‪ .‬در مباحث ارزشی نیز با‬ ‫ما همکاری خوبی صورت گرفت؛ هــم از نظر ظاهر و هم از‬ ‫نظر باطن فیلم ها‪ .‬حضرت اقا هم محبــت کردند و با وجود‬ ‫اینکه در دوره معاونت سینمایی هرگز خدمت ایشان نرسیده‬ ‫بودم‪ ،‬در دیدار با مسئوالن وزارت ارشاد‪ ،‬اولین جمله ای که‬ ‫خطاب به اقای میرسلیم فرمودند این بود که برخی کارهای‬ ‫ن جمله انتخاب‬ ‫ی ما شــده است؛ م ‬ ‫خوب شما باعث دلگرم ‬ ‫معاون سینمایی‪ .‬ایشــان چند جمله دیگر هم بیان کردند و‬ ‫من متوجه شدم که حضرت اقا چقدر دقیق‪ ،‬مسائلی را که در‬ ‫حوزه ســینما وجود دارد‪ ،‬دنبال می کنند‪ .‬بنابراین سابقه من‬ ‫برای انتخاب رئیس سازمان به ان دوره بازمی گردد‪ .‬اما بعد از‬ ‫دوم خرداد ‪ 76‬که ما از وزارت ارشاد رفتیم‪ ،‬من در صد او سیما‬ ‫دعوت به همکاری نشدم‪ .‬شاید یک علت این اتفاق‪ ،‬فضای‬ ‫بسیار ســنگینی بود که حاکم شــده بود و اقای الریجانی و‬ ‫همکارانشــان این موضوع را درک می کردنــد‪ .‬بنابراین من‬ ‫با اصرار اقای شــمخانی به وزارت دفاع رفتم؛ به هیچ وجه‬ ‫نه خودم قبول داشــتم و نه خانواده ام قبول داشــتند‪ .‬من با‬ ‫اصرار اقای شــمخانی به وزارت دفاع رفتم و برای پذیرش‬ ‫ان مسئولیت‪ ،‬چهار بار با من صحبت کردند‪ .‬زمانی که اقای‬ ‫شمخانی این مسئولیت را برای من قطعی کرد‪ ،‬برای جریان‬ ‫اصالحات بسیار سخت و گران امد‪ .‬حتی من شنیدم که اقای‬ ‫بهزاد نبوی به وزارت دفاع رفت‪ ،‬با اقای شمخانی برخورد کرد‬ ‫و گفت که دولت اصالحات‪ ،‬یکپارچه و یکدست است؛ شما‬ ‫می دانید چه کسی را به اینجا می اورید؟ من به اقای شمخانی‬ ‫گفتم که اگر به شما فشــار می اورند‪ ،‬من اصراری ندارم در‬ ‫این مسئولیت بمانم اما ایشان در ان قصه‪ ،‬مردانگی خوبی‬ ‫از خود نشان داد؛ هر چه که بود‪ ،‬تصمیم گرفته بود و محکم‬ ‫ایستاد‪ .‬البته من مشــکلی با اقای خاتمی نداشتم؛ همواره‬ ‫به ایشان احترام می گذاشتم و ایشــان هم به طور لسانی و‬ ‫هم عملی به من لطف داشــتند‪ .‬وقتی من معاون پارلمانی‬ ‫شدم‪ ،‬اقای موسوی الری از شدت عصبانیت اعالم کرد که‬ ‫فالنی را از لیست معاونان پارلمانی حذف کنید؛ بنابراین به‬ ‫مدت شش ماه من را به جلســات معاونان پارلمانی که برای‬ ‫هماهنگی با مجلس تشکیل می شــد‪ ،‬دعوت نمی کردند‪.‬‬ ‫حتی در لیستی که از طریق تلکس می فرستادند و معاونان‬ ‫پارلمانــی را دعــوت می کردنــد‪ ،‬وزارت دفاع و پشــتیبانی‬ ‫نیروهای مسلح حذف شده بود‪ .‬دوستانی هستند که وقتی از‬ ‫قدرت کنار می روند‪ ،‬ادعای فراجناحی بودن دارند و به جریان‬ ‫اصولگرا خرده می گیرند اما وقتی به قدرت می رســند چنین‬ ‫رفتارهایی را بــروز می دهند‪ .‬برای من مهــم نبود که در این‬ ‫جلسات شرکت کنم؛ چراکه در مجلس‪ ،‬از همه انها فعال تر‬ ‫بودم و خودشان هم این را می دانستند‪ .‬روزی یادداشتی برای‬ ‫اقای خاتمی نوشتم که هنوز هم ان را نگه داشته ام‪ .‬من به‬ ‫ایشان گفتم که ما کارمان را انجام می دهیم اما معاون شما‪،‬‬ ‫چنین اقدام کودکانه ای کرده که با مشــی شــما همخوانی‬ ‫ندارد‪ .‬وقتی اقای خاتمی این یادداشــت را خواند‪ ،‬ناراحت‬ ‫شد و با اقای موســوی الری برخورد تندی کرد و انها از هفته‬ ‫بعد من را دعوت کردند‪ .‬من چند دقیقه دیرتر به جلسه رسیدم‬ ‫و دوستانی که در جلسه بودند‪ ،‬صلوات فرستادند! بعد از اینکه‬ ‫من نشستم‪ ،‬اقای موســوی الری گفت که ما خیلی تبریک‬ ‫می گوییم و مشتاق بودیم که در این جلسات‪ ،‬خدمت اقای‬ ‫ضرغامی برســیم؛ من هم گفتم ما بیشــتر از شما! (خنده)‬ ‫اجازه دهید نکته ای درباره اقای شمخانی عرض کنم؛ اقای‬ ‫شمخانی یک نیروی ارزشی اصیل است و وارد جناح بندی ها‬ ‫نشده اســت اما عالقه خاصی به جریان های اصالح طلب‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫سیاست‬ ‫‪75‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪76‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سیاست‬ ‫دارد‪ .‬گاهی اوقات این عالقه خاص ایشان‪ ،‬فرصتی شده‬ ‫که بتواند در تغییــر جریانات‪ ،‬فرصت خدمــت پیدا کند‪ .‬ما‬ ‫در ان چهار ســالی که همکاری می کردیم‪ ،‬بنده عمال یک‬ ‫مشاور فعال سیاســی ‪ -‬عقیدتی برای ایشان بودم‪ .‬البته ان‬ ‫دوره چهارســاله‪ ،‬مجموعه خاطراتی دارد که شــاید یکی از‬ ‫مهم ترین انها جریان استیضاح مهاجرانی در مجلس بود‪.‬‬ ‫دولت به وزرا فشار اورده بود که باید همگی به مجلس بروید و‬ ‫فعال باشید و از وزیر ارشاد دفاع کنید‪ .‬ادامه جلسه استیضاح‬ ‫به بعدازظهر موکول شد و حساسیت فوق العاده ای پیدا کرد‪.‬‬ ‫وقتی در صحن علنی بودم اقای شمخانی با من تماس گرفت‬ ‫و گفت که فشــار زیادی روی من است‪ .‬حتی اقای ابطحی‬ ‫به من فشار می اورد که شــما وزیر کابینه هستید و حتما باید‬ ‫بروید‪ .‬من به او گفتم شــما به عنوان سردار سپاه با این همه‬ ‫عقبه انقالبی و حزب اللهی نباید موید این فضای فرهنگی و‬ ‫سیاسی باشید‪ .‬گفتم که من کاری به مهاجرانی ندارم اما شما‬ ‫فقط خودت نیستی و بچه های رزمنده را نمایندگی می کنی‪.‬‬ ‫بعد از مقداری توضیح‪ ،‬اقای شمخانی قبول کرد و گفت من‬ ‫فقط بیایم و در مجلس حضور پیدا کنم تا از میزان فشــارها‬ ‫روی من کم بشود؛ از یکی از درب های مجلس وارد بشوم‪،‬‬ ‫چند دقیقه ای در راهروها با برخی افراد صحبت کنم و از درب‬ ‫دیگر مجلس را ترک کنم‪ .‬گفتم کار پسندیده ای است‪ .‬البته‬ ‫شاید هم خودم این پیشنهاد را به اقای شمخانی دادم‪ .‬حتی‬ ‫یک شوخی هم با این ایشان کردم و وضعیت ایشان و حضور‬ ‫در مجلس را با فرد دارای عذر شرعی و مسجد مقایسه کردم‬ ‫که از یک در بیایید و از یک در خارج شوید! اقای شمخانی‬ ‫امد و با چند نفر از نمایندگان خوزستان صحبت کرد و بعد هم‬ ‫از مجلس رفت‪.‬‬ ‫چه شــد کــه اقــای شــمخانی نامــزد انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری شد؟‬ ‫ایشــان در دور دوم اصالحات‪ ،‬احســاس تکلیف‬ ‫کردند و صادقانه نامزد شدند‪.‬‬ ‫در ان زمــان برخــی می گفتنــد که نامــزدی اقای‬ ‫شــمخانی یکی از برنامه های اصالح طلبان برای‬ ‫ایجاد تفرق و تشتت در ارای اصولگرایان است‪.‬‬ ‫ایا چنین چیزی واقعیت داشت؟‬ ‫نه؛ به هیچ وجه این طور نبود‪ .‬اصال اقای شمخانی‬ ‫چنین روحیه ای ندارد و واقعا فکر می کرد که رئیس جمهور‬ ‫می شــود‪ .‬اقای شــمخانی روحیه شــجاعانه خاصی دارد‬ ‫که بارزترین نمونــه این روحیه‪ ،‬ماجــرای انتخاب من بود‪.‬‬ ‫اقای شــمخانی واقعا به طور جدی نامزد انتخابات شــد اما‬ ‫به هیچ وجه حریف نبــود‪ .‬او یک نیــروی نظامی بود؛ حتی‬ ‫بعدا بــه دلیــل تخریب هــا‪ ،‬زمانی که در یــک گفت وگوی‬ ‫تلویزیونی می خواست به اصالح طلبان جواب بدهد‪ ،‬لباس‬ ‫نظامی پوشید‪ .‬وقتی این کار را انجام داد من گفتم که اقای‬ ‫شمخانی قید همه چیز را زده و فقط می خواهد جواب بدهد‪.‬‬ ‫اتفاقا من توصیه می کنم که ان گفت وگوی تلویزیونی اقای‬ ‫شــمخانی را بخوانید؛ چراکــه نقد خوبی نســبت به جریان‬ ‫اصالح طلب اســت‪ .‬مضمون ان ســخنرانی این بود که ما‬ ‫با شما مشکلی نداریم و دوســت و همکار هستیم؛ حاال که‬ ‫امده ایم و کاندیدا شده ایم‪ ،‬شما باید ما را این گونه تخریب‬ ‫کنید؟! امــا اقای شــمخانی حتــی در خوزســتان هم رای‬ ‫خوبی نیاورد و رای اش نســبت به نفر اول‪ ،‬کمتر بود‪ .‬بعد از‬ ‫چهار ســال‪ ،‬اقای الریجانی اصرار زیادی کردند که من به‬ ‫صد او ســیما بروم؛ چراکه اصالح طلبان مجلس ششم را در‬ ‫اختیار گرفته بودند‪ .‬اما من نرفتم؛ خود اقای الریجانی هم‬ ‫به خاطر دارند که من نمی رفتم‪ .‬حتی ایشان چندین بار تماس‬ ‫گرفتند و صحبت کردند اما من واقعا نمی خواستم بروم؛ یعنی‬ ‫انگیزه ای نداشتم‪ .‬خاطرم هست که یک بار همراه با خانواده‬ ‫حوالی میدان هفت تیر بودیم و مــن در حال رانندگی بودم‪.‬‬ ‫اقای الریجانی با من تماس گرفت و من در حالی که رانندگی‬ ‫می کردم‪ ،‬با ایشــان صحبت کردم‪ .‬اقای الریجانی باز هم‬ ‫بعد از اینکه برای معاونت پارلمانی وزارت دفاع انتخاب شدم‪ ،‬بهزاد‬ ‫نبوی به وزارت دفاع رفت و به اقای شمخانی اعتراض کرد و گفت؛ شما می دانید‬ ‫چه کسی را به اینجا می اورید؟‬ ‫اصرار کرد که من به صدا و ســیما بروم و با ایشان همکاری‬ ‫کنم اما من قبول نمی کــردم‪ .‬خانم بنده گفت که فالنی اگر‬ ‫احساس می کنی که نیاز است‪ ،‬چرا این طور رفتار می کنی؟!‬ ‫باید قبول کنی! بعدها اقای الریجانی جمله ای گفتند با این‬ ‫مضمون که اقا فرموده اند چرا فالنی به صد او سیما نمی اید؟‬ ‫یا چرا او را به صد او سیما دعوت نمی کنید؟ وقتی ایشان این‬ ‫صحبت ها را از حضرت اقا نقل کردند‪ ،‬من بدون اینکه چک‬ ‫کنم‪ ،‬گفتم که اگر احســاس می کنید که نــگاه حضرت اقا‬ ‫این است که من بیایم و کمک کنم‪ ،‬الساعه می ایم؛ بدین‬ ‫ترتیب به معاونت پارلمانی و اســتان های صد او سیما رفتم‪.‬‬ ‫مجلس ششم‪ ،‬مجلس بسیار سختی بود اما من رابطه خوبی‬ ‫با اداره کنندگان مجلس داشــتم؛ از رئیــس مجلس گرفته‬ ‫تا بدنــه اصالح طلبان‪ .‬هنوز هم اگر از روســای این جریان‬ ‫بپرسید‪ ،‬این مساله را تایید می کنند؛ یعنی سعی کردم فضای‬ ‫رفاقتی فراهم کنم‪ .‬انصافا حمایت ها و پشــتیبانی هایی که‬ ‫اقای کروبی از ما و صد او سیما می کرد و همچین رفاقتی که‬ ‫با ما برقرار کرد‪ ،‬قابل توجه بود‪ .‬حتی زمانی که می خواستند‬ ‫بودجه های صد او سیما را کاهش دهند‪ ،‬اقای کروبی جلسه‬ ‫خصوصی گذاشت‪ ،‬با اصالح طلبان برخورد کرد و از ما و از‬ ‫بودجه صد او سیما دفاع کرد‪ .‬روزی یکی از نمایندگان حرف‬ ‫تندی زد ولی اقای کروبی گفت که این حرف‪ ،‬غلط است و‬ ‫صدا و سیما باید همین گونه عمل کند‪ .‬دو‪ ،‬سه نفر به نشانه‬ ‫اعتراض از جای خود بلند شدند اما اقای کروبی در برابر انها‬ ‫ایســتاد و حتی گفت که بینی و بین الله‪ ،‬وقتی نگاه می کنم‬ ‫می بینم که قانونــا حق با صدا و سیماســت‪ .‬این صحبت ها‬ ‫موجب فریاد اعتراض چند نفر شــد و جلســه به هم خورد؛‬ ‫البته ابستراکسیون رسمی نشد اما صحن متشنج شد و حتی‬ ‫عده ای صحن علنی را ترک کردند‪ .‬اقای کروبی این گونه از‬ ‫صدا و ســیما حمایت می کردند و من در مباحث مجلس بعد‬ ‫ندیدم که کسی مثل اقای کروبی از صد او سیما حمایت عملی‬ ‫و زبانی کند؛ البته صد او سیما در مسائل سیاسی‪ ،‬اجتماعی و‬ ‫فرهنگی‪ ،‬مدیریت خاص خود را داشت و انطور که الزم بود‪،‬‬ ‫عمل می کرد‪ .‬می خواهم عرض کنم که برخورد اقای کروبی‬ ‫با صدا و سیما برخورد خوبی بود و من این رفاقت را تا دوران‬ ‫فتنه ادامه دادم‪ .‬من بارها در خصوص جلساتی که با اقای‬ ‫کروبی داشــتم‪ ،‬صحبت کرده ام و معتقدم که اقای کروبی‬ ‫فریب خورد‪ .‬البته شــاید «فریب»‪ ،‬عبارت رسایی نباشد اما‬ ‫اقای کروبی واقعا چاره ای نداشــت جز اینکه دنباله رو اقای‬ ‫موسوی بشود‪ .‬موسوی فضایی ایجاد کرده بود که حتی اقای‬ ‫خاتمی را که خودش را لیدر جریان اصالحات می دانست‪،‬‬ ‫به دنبال خود کشاند‪ .‬من تردید ندارم رفتارهایی که موسوی‬ ‫در پیش گرفت و فضای تندی که ایجاد کرد‪ ،‬هرگز موردنظر‬ ‫اقای خاتمی نبود اما خاتمی دیگر نتوانســت خودش را نگه‬ ‫دارد و استقالل خود را حفظ کند؛ این نظر شخصی من است‪.‬‬ ‫بدین ترتیب‪ ،‬اقای خاتمی را دنباله رو موسوی شد؛ موسوی‬ ‫رفت و او را هــم به دنبال خود کشــید و برد‪ .‬مــا در مجلس‬ ‫ششــم از رئیس تا بدنه نمایندگان و اعضای کمیســیون ها‬ ‫ارتباطات خوبی داشــتیم؛ اگر با افــرادی مثل خانم راکعی‬ ‫یا اصالح طلبانی مثل اقای تابش کــه هنوز هم در مجلس‬ ‫هســتند‪ ،‬صحبت کنید‪ ،‬برای شــما خواهند گفت که در ان‬ ‫زمان چه رابطه ای بود‪.‬‬ ‫اقای پورنجاتی چطور؟‬ ‫به نظر من‪ ،‬شخصیت اقای پورنجاتی را باید مستقال‬ ‫بررســی کرد‪ .‬پورنجاتی یک اصالح طلب اصیل نیســت؛‬ ‫پورنجاتی یک شخصیت اطالعاتی بود که با اقای ری شهری‬ ‫کار می کرد‪ .‬زمانی که ما در وزارت ارشاد بودیم‪ ،‬در بازدیدی‬ ‫که به همراه اقای الریجانی از سازمان حج و زیارت داشتیم‪،‬‬ ‫جلسه ای با اقای ری شــهری برگزار کردیم‪ .‬این جلسه بین‬ ‫اقای ری شــهری‪ ،‬اقای الریجانی‪ ،‬بنــده و اقای پورنجاتی‬ ‫بود‪ .‬این نخســتین برخورد من با اقای پورنجاتی بود و فکر‬ ‫می کنم اقای الریجانی هم اولین جلسه ای بود که ایشان را‬ ‫شناخت‪ .‬برداشت من به عنوان فردی که به اقای الریجانی‬ ‫نزدیک بودم‪ ،‬این بود که در ان جلســه اقــای الریجانی از‬ ‫اقای پورنجاتی خوشــش امد و مدتی بعد از ایشــان دعوت‬ ‫کرد که بــه معاونت مطبوعاتــی وزارت ارشــاد بیاید‪ .‬اقای‬ ‫پورنجاتی هم پذیرفت‪ ،‬معاون مطبوعاتی شــد و همکاری‬ ‫خود با اقای الریجانی را اغاز کرد‪ .‬وقتی اقای الریجانی به‬ ‫سازمان صداوسیما رفتند‪ ،‬ایشان هم معاون سیما‪ ،‬قائم مقام‬ ‫رئیس در امور سیما و یکی از افراد نزدیک به اقای الریجانی‬ ‫شــد‪ .‬بنابراین‪ ،‬اقای پورنجاتی هرگز یک فرد اصال ح طلب‬ ‫نبود‪،‬نمی دانم اما به نظرم خوب اســت که مرکزی در کشور‬ ‫باشد که فرایند دگردیسی کسانی را که یک شبه تغییر موضع‬ ‫می دهند‪ ،‬بررسی و تحلیل کند‪ .‬ما هم در فتنه چنین افرادی‬ ‫را داشــتیم و هم قبل از فتنه‪ ،‬نمونه هایی داشتیم که فردی‬ ‫از اصولگرایی تند‪ ،‬به اصالح طلبی تنــد تغییر گرایش داد‪.‬‬ ‫این مسائل قابل بررســی اســت و نتایج خوبی از درون انها‬ ‫بیرون می اید؛ می توان از این طریق مسائل سیاسی کشور‬ ‫را اسیب شناســی کرد‪ .‬بنابراین‪ ،‬طبیعی بود که وقتی اقای‬ ‫پورنجاتی دگردیسی پیدا کرد‪ ،‬تندتر از سایر اصالح طلبان‬ ‫علیه اصولگرایان به میدان بیایــد‪ .‬از این رو‪ ،‬من نمی توانم‬ ‫روی نگاه اقای پورنجاتی به عنوان یک نگاه اصیل حساب‬ ‫باز کنم و از اصالح طلبان اصیل صحبت می کنم‪ .‬مثال اقای‬ ‫مجید انصاری در مجلس ششــم ضمن اینکــه خط و ربط و‬ ‫موضع خــود را حفظ می کرد و انتقادات خودش را داشــت‪،‬‬ ‫در جاهایی که احســاس می کرد یک بحث حق و قانونی در‬ ‫میان اســت‪ ،‬در مقابل تندروی های مشــارکت می ایستاد‪.‬‬ ‫بد نیست در اینجا خاطره ای نقل کنم‪ .‬در ان دوره‪ ،‬جریانی‬ ‫بر خالف قانون ایجاد شــد کــه رهبری ان بــا همین اقای‬ ‫پورنجاتی بود و قصد داشتند مبلغ بیست و سه میلیارد تومان‬ ‫بودجه صد او سیما را کاهش دهند‪ .‬البته این کار را هم انجام‬ ‫دادند چراکه اکثریت در اختیار انها بــود‪ .‬بنای این کار‪ ،‬در‬ ‫کمیســیون فرهنگی گذاشته شــد که ریاســت ان برعهده‬ ‫اقای پورنجاتی بود اما شورای نگهبان ان را رد کرد و بودجه‬ ‫صد او ســیما به وضعیت عادی بازگشت‪ .‬در یکی از جلسات‬ ‫کمیســیون تلفیق در ان دوره‪ ،‬مرحوم اقای بورقانی حضور‬ ‫پیدا کرده بــود‪ .‬ما با ایشــان خیلی رفاقت داشــتیم اما انها‬ ‫قصد داشــتند یک کار تشــکیالتی انجام دهند و با حمایت‬ ‫اقای پورنجاتی این کار را انجام می دادند؛ حتی می امدند‪،‬‬ ‫نامه می گرفتند‪ ،‬می بردند و کارهــای فراوانی انجام دادند‪.‬‬ ‫بار نخست که این اقدام پیگیری شــد‪ ،‬ما اجازه ندادیم رای‬ ‫بیاورد و فضای کمیســیون را به فضــای منطقی بودجه ای‬ ‫تغییر دادیم‪ .‬اما بعد‪ ،‬بار دیگــر اینها پیگیری کردند و کاری‬ ‫را که می خواستند انجام دادند‪ .‬من خاطرم هست که در ان‬ ‫دوره مجلس سه شیفته کار می کرد و بررسی بودجه‪ ،‬به جلسه‬ ‫شب موکول شده بود‪ .‬اقای بورقانی هر قدر تالش کرده بود‬ ‫که این مساله تصویب شــود و این بودجه را حذف کند اقای‬ ‫مجید انصاری به عنوان رئیس کمیسیون اجازه نداده و این‬ ‫موضوع رای نیاورده بود‪ .‬اینها به قدری ناراحت شده بودند که‬ ‫وقتی اقای بورقانی به راهرو امد‪ ،‬در حالی که سیگار می کشید‬ ‫با ما سالم و علیک کرد و گویی فراموش کرده بود که دعوا بر‬ ‫سر ماست‪ ،‬با الفاظ بد و انچنانی‪ ،‬خطاب به من می گفت که‬ ‫من حالش را می گیرم‪ .‬من فالن و بهمان می کنم (کلمات‬ ‫غیربهداشتی)‪ .‬اینها را به من می گفت که مثال من هم بگویم‬ ‫که عجب ادم بدی اســت‪ .‬اقای بورقانی واقعا انسان صاف‬ ‫و ســاده ای بود‪ .‬مجید انصاری با اینکــه یک اصالح طلب‬ ‫اصیل اســت در مقابل انها ایســتاد اما اقای پورنجاتی یک‬ ‫اصالح طلب اصیل نیست؛ یعنی او باید قاعدتا از انها بیشتر‬ ‫می نواخت و باید بیشتر نشان می داد که بگوید ما هستیم‪ .‬در‬ ‫ان دوره ماجرای تحقیق و تفحص از مجلس ششم هم پیش‬ ‫امد که خود موضوع مفصلی است‪.‬‬ ‫اقای الریجانی هم در رابطه با این گزارش عبارت‬ ‫کشکی را به کار برده بودند‪...‬‬ ‫همه بچه های ســازمان می دانند که من همواره از‬ ‫اقای الریجانی به عنوان ســلف صالح یــاد می کنم‪ .‬اظهار‬ ‫ارادت من به ایشان‪ ،‬برقرار است و از دستاوردهای ایشان به‬ ‫نیکی یاد می کنم‪ .‬در طول دوره مسئولیت من‪ ،‬گاهی اوقات‬ ‫پیش می امد که اقای محمد هاشمی یا اقای الریجانی برای‬ ‫من مطلبی می نوشــتند؛ مثال نیرویی را توصیه می کردند یا‬ ‫فردی را که به انها مراجعه کرده بود‪ ،‬به من معرفی می کردند‪.‬‬ ‫من بدون هیچ تردیدی‪ ،‬زیر نامه شــان می نوشتم که عین‬ ‫دســتورات یا اوامر اقای محمد هاشــمی یا اقای الریجانی‬ ‫انجام شود‪ .‬بچه های سازمان هم این مساله را می دانستند‪.‬‬ ‫اینکه من می گویم اصال مهم نیست اما گاهی در جمهوری‬ ‫اسالمی به قدری می بینیم که خالفش رویه شده‪ ،‬برای مان‬ ‫عجیب به نظر می رســد‪ .‬این نکته بســیار مهمی است که‬ ‫مســئولیت ها در جمهوری اســامی‪ ،‬دو امدادی اســت‪.‬‬ ‫اصال فرض کنیم که جریان های سیاســی در بیرون از این‬ ‫چارچوب‪ ،‬همدیگر را بر سر یک مسئولیت بکشند اما وقتی‬ ‫یک مدیــر کار را بــه جایی رســاند‪ ،‬چوب را بــه مدیر بعدی‬ ‫می رســاند و او هم می دود تا چوب را به مدیر بعدی برساند‪.‬‬ ‫اصال مگر غیــر از این اســت؟! نکته ای هــم در خصوص‬ ‫زمانی که در معاونت سینمایی وزارت ارشــاد بودم‪ ،‬بگویم‪.‬‬ ‫تیمی که وزارت ارشاد امده بود در حق اقای انوار بی محبتی‬ ‫کردند و علیه ایشــان پرونده سازی شــد؛ در حالی که اقای‬ ‫انوار فرد بسیار پاکی است و من ایشــان را قبول دارم‪ .‬خود‬ ‫اقای انوار می دانســت که تنها حامی اش در وزارت ارشــاد‬ ‫برای پیگیری کارش و دفاع از ایشان‪ ،‬بنده بودم که به جای‬ ‫ایشان به معاونت سینمایی ارشاد منصوب شده بودم‪ .‬روزی‬ ‫که من به این سمت منصوب شــدم‪ ،‬تعریف مفصلی از این‬ ‫اقایان کردم‪ .‬سینمایی ها هم می دانند و این مساله به عنوان‬ ‫یک کد مطرح است؛ شاید اولین کد «کلید» همانجا باشد‪.‬‬ ‫من گفتم که اتاق من سه کلید دارد؛ یک کلید به اقای انوار‬ ‫می دهیم‪ ،‬یک کلید به اقای فریدزاده و یک کلید هم دست‬ ‫من است‪ .‬اعالم کردم که این اتاق متعلق به انهاست و هر‬ ‫وقت خواستند کلید در اختیارشان است و می توانند وارد اتاق‬ ‫شوند؛ این مساله برای سینماگران جذابیت زیادی داشت‪.‬‬ ‫دیگر کسی جرات نداشــت که بیاید و راجع به مدیر سابق‪،‬‬ ‫حرف های بی ربط بزند؛ مگر اینکه بحث کارشناســی کند‪.‬‬ ‫البته وقتی به دوم خرداد رسیدیم و من از معاونت سینمایی‬ ‫ارشاد رفتم‪ ،‬مرحوم اقای سیف الله داد که انسان بسیار خوبی‬ ‫بود‪ ،‬نمی توانست مثل من عمل کند؛ یعنی اجازه نمی دادند‬ ‫عمل کند‪ .‬ایشــان بعد از یک مدت طوالنی به من زنگ زد‪.‬‬ ‫البته معموال رسم بر این است که وقتی مدیر جدید می اید‪،‬‬ ‫جلسه ای با مدیر پیشین تشکیل می دهد و از او بپرسد که کار‬ ‫در چه مرحله ای اســت؛ این به معنای ان نیست که بگوییم‬ ‫طرف نمی داند و ما را دعوت می کند‪ .‬باید از مسائل مربوط‬ ‫به داخل اتاقش به او بگویید تا اقداماتی که انجام داده اید؛‬ ‫مبادا ســوءتفاهمی ایجاد شود‪ .‬اقای ســیف الله داد با من‬ ‫تماس گرفت و اظهار محبت کرد و گفت که اقای ضرغامی ‬ ‫من می خواهم شما برای ناهار به دفتر من بیایید و گعده ای‬ ‫داشته باشیم‪ .‬من به ایشان گفتم که ناهار برای شما دردسر‬ ‫می شود؛ من صبح زود برای صبحانه به دفتر شما می ایم تا‬ ‫راحت تر باشید‪ .‬ما با هم قرار گذاشتیم که من برای صبحانه‬ ‫به دفتر ایشان بروم‪ .‬دو ساعت بعد‪ ،‬منشی ایشان زنگ زد و‬ ‫گفت که اقای داد گفته اند ان جلسه را لغو کنیم و ان شاءالله‬ ‫در فرصت دیگری در خدمت شــما باشــیم‪ .‬برای من بسیار‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫روشــن بود که جریان تندرویی که در وزارت ارشــاد حضور‬ ‫داشت‪ ،‬حتی تحمل یک صبحانه خوردن اقای داد با من را‬ ‫ندارد و فکر می کند که اگر من حرف بزنم‪ ،‬اقای داد به گونه‬ ‫دیگری عمل خواهد کرد‪ .‬این مساله بســیار روشن است و‬ ‫نیازی به تحلیل ندارد‪ .‬حتی من می دانســتم که چه کسانی‬ ‫به او گفته اند که با فالنی جلســه نگــذار‪ .‬زمانی که جریان‬ ‫دوم خرداد تشــکیل شــد‪ ،‬غیر از خود اقــای خاتمی‪ ،‬افراد‬ ‫تندروی بســیاری زمام امور را در دست گرفتند؛ چراکه من با‬ ‫اقای خاتمی ارتباط داشــتم و با هم تماس می گرفتیم‪ .‬من‬ ‫راجع به مسائل سینمایی‪ ،‬دو بار به ایشان نامه نوشتم‪ ،‬موارد‬ ‫جدی را به ایشــان گفتم و اقای خاتمی هم واقعا همراهی‬ ‫کردند‪ ،‬ناراحت شدند و تذکر دادند؛ به هر حال‪ ،‬اقای خاتمی‬ ‫یک روحانی معتقــد بودند‪ .‬گاهــی برخی افــراد می گویند‬ ‫روحانی متدین! من نمی دانم این دیگر چه صیغه ای است؟!‬ ‫(خنده) ما پای منبر روحانیون بزرگ شده ایم‪.‬‬ ‫برخی افراد خیلی دم از والیت می زنند و نمونه های ان‬ ‫در ماجرای فتنه بسیار زیاد بود‪ .‬حتی در ان دوره خانواده ام‬ ‫به من می گفتند برو به فالنی بگو ما که داشــتیم زندگی مان‬ ‫را می کردیم و این شما بودید که برای ما والیت فقیه اوردید‬ ‫و امام را به ما معرفی کردید‪ .‬حاال ما گناه کرده ایم ان خط را‬ ‫می رویم یا شما یادتان رفته است؟ شما در مقابل چیزهایی‬ ‫ایســتاده اید که ما از شــما یاد گرفته ایم‪ .‬اقای داد شخصا‬ ‫انســان بســیار خوبی بود اما برخالف همــه ادعاهایی که‬ ‫می کنند‪ ،‬اجازه ندادند حتی یک جلســه بگــذارد‪ .‬تحقیق و‬ ‫تفحص مجلس ششم‪ ،‬راجع به عملکرد سازمان بود اما من‬ ‫فکر می کنم ریشــه تحقیق و تفحص این بــود که یک روز‬ ‫اقای الریجانی به کمیسیون فرهنگی رفت و درباره مسائل‬ ‫فرهنگی توضیح داد‪ .‬یکــی از نمایندگان ‪ -‬که اگر اشــتباه‬ ‫نکنم اقای افخمی بود ‪ -‬از ایشان پرسید که شما چقدر درامد‬ ‫دارید؟ اقای الریجانی گفتند که ‪ 15‬میلیــارد درامد داریم‪.‬‬ ‫اقای کردان در ان جلســه گفتند که نــه! ‪ 12‬میلیارد درامد‬ ‫داریم‪ .‬همین اختالف سه میلیاردی که میان رئیس و معاون‬ ‫پیش امد‪ ،‬باعث شــد که جرقه تحقیق و تفحص زده شود؛‬ ‫اصال عده ای عالقه مند شــدند که بدانند درامد صدا و سیما‬ ‫‪ 12‬میلیارد است یا ‪ 15‬میلیارد‪ .‬انها شروع به سوال کردند و‬ ‫احساس شــان این بود که ارقام با یکدیگر نمی خواند‪ .‬البته‬ ‫در این ‪ 10‬ســال که اقای تقدس نژاد معــاون اداری و مالی‬ ‫ما بودند‪ ،‬همه ایشان را به دقت نظر در قانون می شناختند و‬ ‫قبول داشتند‪ .‬از این نظر از لفظ پاکدست استفاده نمی کنم‬ ‫که همه مدیران ما پاکدست هستند‪ .‬انصافا اقای تقدس نژاد‬ ‫یک انســان بوروکرات متدین و متخصص است که حاضر‬ ‫نیست یک ریال بی حســاب و کتاب جابه جا کند‪ .‬ایشان با‬ ‫اینکه درامدهای مــا را به ‪ 800‬میلیارد رســاند‪ ،‬اما تمام این‬ ‫درامدها ریال به ریال به خزانه واریز می شد‪ .‬حتی یکی‪ ،‬دو‬ ‫سال که درامد بیشتری کسب کردیم‪ ،‬بازهم هزینه نکردیم و‬ ‫به خزانه واریز کردیم تا اینکه بتوانیم مجوز بگیریم‪ .‬مدیران‬ ‫قدیمی دســتگاه اقتصادی کشور با ایشــان همکار بودند و‬ ‫حضور ایشان بســیار به ما کمک کرد‪ .‬در ان دوره همه چیز‬ ‫روشن بود و با اینکه ‪ 800‬میلیارد درامد داشتیم اما یک ریال‬ ‫به جــای دیگری نرفــت‪ .‬شــاید در ان دوره‪ ،‬اطالعاتی که‬ ‫اقایان نداشــتند باعث می شــد که این وضعیت پدید بیاید‪.‬‬ ‫در دوره ای که تحقیق و تفحص اغاز شــد‪ ،‬حرکت مفصلی‬ ‫علیه ســازمان شــکل گرفت که ما باید اقدامات بسیاری در‬ ‫مجلس انجــام می دادیم‪ .‬من اجازه می خواهــم که از کنار‬ ‫این مساله عبور کنم؛ چراکه در ان دوره مرحوم اقای کردان‬ ‫از طرف اقای الریجانی ماموریت پیدا کرد که این مساله را‬ ‫پیگیری کند‪ .‬مدیریت اصلی کار تحقیق و تفحص برعهده‬ ‫اقای کردان بود اما از لحاظ هماهنگی های کلی‪ ،‬همکاری‬ ‫با مجلس و‪ ...‬بنده فعال بودم‪ .‬متاسفانه نمایندگان مجلس‬ ‫ششــم در ان دوره گزارش بســیار بدی ارائه کردند و در ان‬ ‫زمان‪ ،‬رقم ‪ 500‬میلیــارد را مطــرح و ان را در صحن قرائت‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫سیاست‬ ‫‪77‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪78‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سیاست‬ ‫کردند‪ .‬در روزی که اقای سازگارنژاد نماینده وقت شیراز این‬ ‫گزارش را در صحن قرائت می کرد‪ ،‬من در ردیف اول نشسته‬ ‫بودم و از ابتدا تا انتهای قرائت گزارش‪ ،‬لبخندی بر لبم بود‪.‬‬ ‫حتی چند نفر امدند و به من تذکر دادند که شــما که با خنده‬ ‫به قرائت کننده گزارش نگاه می کنید‪ ،‬عده ای بدشــان امده‬ ‫و ممکن است به شــما تعرض فیزیکی کنند؛ کمی جدی تر‬ ‫باشید؛ من هم در پاسخ گفتم که جز خنده چیزی به صورتم‬ ‫نمی اید‪ .‬اقــای الریجانی از اصطالحات خاصی اســتفاده‬ ‫می کند و اســتفاده از عبارت «کشــکی» هم یکــی از این‬ ‫عبارات بود‪ .‬خاطرم هســت در همان ایام زمانی که ما برای‬ ‫جشنواره رادیو به زیباکنار رفته بودیم‪ ،‬اقای خجسته معاون‬ ‫رادیو در کنار من نشســته بود و اقای الریجانی هم در حال‬ ‫سخنرانی بود؛ این مراسم به طور زنده در حال پخش بود‪ .‬در‬ ‫بخشی از سخنرانی اقای الریجانی به این گزارش اشاره شد‬ ‫و ایشان گفت که ما زحمت می کشــیم اما انها یک گزارش‬ ‫کشکی تنظیم می کنند؛ همه خندیدند‪ .‬من به اقای خجسته‬ ‫گفتم که این کلمه کشکی‪ ،‬وارد ادبیات سیاسی می شود و‬ ‫همه درباره ان صحبت می کنند‪ .‬اقای خجسته انکار کرد و‬ ‫گفت شما چرا اینقدر حساس هستید؟ گفتم من که حساس‬ ‫نیستم و همیشه حرف هایم را می زنم اما اینکه گفتند گزارش‬ ‫مجلس کشکی است‪ ،‬باال می گیرد؛ این طور هم شد و این‬ ‫کلمه خیلی مجلس را اذیت کرد‪ .‬شاید رفتار اقای الریجانی‬ ‫درســت بود؛ چراکه برخورد انها با صدا و سیما واقعا سیاسی‬ ‫بود و من این جمله اقای الریجانــی را نقد نمی کنم‪ .‬منظور‬ ‫اقای احمدی نژاد از خس و خاشــاک هم ‪ 13‬میلیون نفری‬ ‫که به اقای موسوی رای دادند‪ ،‬نبود؛ قطعا نبود‪ .‬منظور اقای‬ ‫احمدی نژاد معدود افرادی بود که شعارهای ساختارشکنانه‬ ‫داده و به اموال عمومی اسیب وارد کرده بودند؛ من بعدها به‬ ‫اقای احمدی نژاد گفتم که شما باید ببینید که در چه فضایی‬ ‫این حــرف را می زنید؟ به ایشــان گفتم اگر در ان شــرایط‬ ‫می گفتی که من دســت این ‪ 13‬میلیون نفر را می فشارم‪ ،‬با‬ ‫کمک هم کشور را می ســازیم و همه کسانی که به من رای‬ ‫داده اند برای سالمتی ان ‪ 13‬میلیون نفر صلوات بفرستند‪،‬‬ ‫فتنه در ان ابعــاد اتفاق نمی افتاد‪ .‬انســان باید به کانتکس‬ ‫و بستری که در فضای سیاسی ایجاد شــده‪ ،‬نگاه کند‪ .‬اگر‬ ‫کلمه ای را استفاده کنید که حتی منظورتان هم ان برداشتی‬ ‫نباشد که برخی افراد و جریانات کرده اند‪ ،‬شما را به یک مسیر‬ ‫دیگر می برد‪.‬‬ ‫شــما در دوره تحصــن هــم در مجلــس حضــور‬ ‫داشتید؟‬ ‫بله‪ ،‬تحصن یک اقدام عملی علیه نظام‪ ،‬والیت و‬ ‫رهبری محسوب می شد و اینها جمع شدند و قسم خوردند‪.‬‬ ‫من در ردیــف جلو نشســته بــودم و اقای موهبتــی معاون‬ ‫پارلمانی فعلی وزارت بهداشت و از معاونین فعال پارلمانی در‬ ‫ان دوره در کنار من نشسته بود‪.‬‬ ‫در ان دوره ما سه معاون پارلمانی بودیم که بسیار فعال‬ ‫بودیم و امکانات فراوانی برای دســتگاه های مان گرفتیم‪.‬‬ ‫شهید صیاد شــیرازی‪ ،‬سرلشــکر فیروزابادی و برخی افراد‬ ‫دیگر‪ ،‬فرمایشــات بســیار خوبی داشــتند‪ .‬زمانی که برنامه‬ ‫پنج ســاله به مجلس امد‪ 50 ،‬تغییــر در ان ایجاد کردیم که‬ ‫مبنای پول برای نیروهای مســلح شد‪ .‬شــاید فقط یکی از‬ ‫نمونه های ان برای بسیج بود که در قانون برنامه گنجاندیم و‬ ‫مبنای خیلی از اعتباراتی شد که بعدها بسیج مستمرا به طور‬ ‫قانونی دریافت می کرد‪ .‬ما در ان دوره بســیار فعال و موفق‬ ‫بودیم؛ اقای کاتب معاون پارلمانی بنیاد جانبازان که اکنون‬ ‫خودش نماینده مجلس اســت‪ ،‬اقای موهبتی و بنده‪ .‬با هم‬ ‫شــوخی می کردیم و می گفتیم هر کدام از ما رئیس جمهور‬ ‫شد‪ ،‬یکی از همین جمع را به عنوان معاون پارلمانی انتخاب‬ ‫کند‪ .‬اخیرا اقای موهبتی را دیدم و از او پرسیدم هنوز عهدمان‬ ‫را یادت هســت؟ گفت عهد مــا یک طرفه اســت؛ اگر من‬ ‫رئیس جمهور شدم‪ ،‬بدان که خط سیاسی کشور به کلی تغییر‬ ‫کرده و شــما باید فرار کنید و بروید؛ همین قدر که شما را به‬ ‫زندان نمی فرستیم‪ ،‬باید خدا را شکر کنید (خنده)‪.‬‬ ‫اقای موهبتی به من گفت که فالنی! حواســت باشد‬ ‫که خیلی چهره ات حالت خنده به خودش نگیرد که بهانه به‬ ‫دست اینها بدهی؛ چراکه انها چهره های شان بسیار عصبی‬ ‫بود و ابروان شان را درهم کشیده بودند‪ .‬جالب اینجا بود که از‬ ‫همه جدی تر‪ ،‬اقای پورنجاتی بود و جلوتر از بقیه‪ ،‬برای نظام‬ ‫خط و نشان می کشید! شما در دستگاه اطالعاتی بودید‪ ،‬در‬ ‫بیت رهبری بودید و با ارتباطاتی که داشتید و اعتمادی که به ‬ ‫شما کردند‪ ،‬جایگاه ها و مسئولیت هایی داشتید‪.‬‬ ‫در قصه فتنه وقتی ما به برخی از اقایان می گفتیم که‬ ‫بیایید و صحبت کنید و با بهانه های انها مواجه می شــدیم‪،‬‬ ‫می گفتیم شما که همه چیزتان را از نظام دارید‪ .‬شما دنیایی‬ ‫فکر می کنید‪ ،‬وگرنه تکلیف نظام روشن است؛ یک خداست‪،‬‬ ‫یک رسول خداســت‪ ،‬یک امامت اســت‪ ،‬یک والیت فقیه‬ ‫است و یک رهبری‪ ،‬مگر شکی در این دارید؟! شما که همه‬ ‫چیزتان را از والیت و رهبری دارید‪ ،‬چرا حسابگری می کنید‬ ‫که چه زمانی و چگونه حرف بزنیم؟ متاسفانه اقای پورنجاتی‬ ‫یکی از این افراد بود‪ .‬به نظر من‪ ،‬چنین کاری بر اثر نادانی‬ ‫و تندروی بود‪ .‬البته بخشی از اصالح طلبان با اینها همراهی‬ ‫و همکاری نکردند و بخش دیگری هم که بودند‪ ،‬بعدها این‬ ‫حرکت را نقد کردند‪ ،‬در واقع این حرکت‪ ،‬حرکت کور بیخودی‬ ‫بود که بگویند ما مجلس را تعطیل می کنیم تا نظام به فالن‬ ‫حرف ما توجه کند‪ .‬من فکر می کنم ضربه هایی که تندروها به‬ ‫اصالح طلبان زدند‪ ،‬دیگران نزدند‪ .‬شاید بتوانیم این مساله را‬ ‫در خصوص جناح مقابل اصالح طلبان هم بگوییم ‪ -‬و حتی در‬ ‫مورد همه بگوییم ‪ -‬اما در خصوص اصالح طلبان این مساله‬ ‫بسیار واضح و روشن است‪.‬‬ ‫حضرت اقا بعد از انتخابات دوم خرداد‪ ،‬تعابیر خاصی‬ ‫در رابطه با جریان اصالحات داشتند و حتی اتفاقی را که رخ‬ ‫داد‪ ،‬حماســه نامیدند‪ .‬اگر از اصالحات به درستی استفاده‬ ‫می شد و به نفع کشور مورد اســتفاده قرار می گرفت‪ ،‬حتما‬ ‫کشور رشد می کرد اما تندروها و کسانی که در رده های باالتر‬ ‫مسئولیت دارند‪ ،‬در این داســتان مقصر بودند‪ .‬قرار بر این‬ ‫نیســت که وقتی فردی رئیس جمهور می شــود‪ ،‬از تندروها‬ ‫تبعیت کند‪ .‬این مساله را بارها حتی به صورت مکتوب نیز به‬ ‫اقای روحانی گفته ام؛ چراکه با ایشان نزدیک‪ ،‬رفیق و راحت‬ ‫هســتیم و حرف هایی که دو نفر راحت با هم می زنند‪ ،‬با هم‬ ‫رد و بدل می کنیم‪ .‬من از روز اول مســئولیت اقای روحانی‪،‬‬ ‫صراحتا به ایشان گفتم که امدن شما می تواند فرصتی باشد‬ ‫که کارهای جدیدی در کشــور انجام شــود و این فرصت‪،‬‬ ‫به سرعت از دســت می رود‪ .‬زمانی که انســان در مسئولیت‬ ‫قرار دارد‪ ،‬متوجه این مساله نیست اما بهتر است شما از این‬ ‫فرصت استفاده کنید و اجازه ندهید برخی تندروها شما را به‬ ‫مسیر دیگری بکشانند‪.‬‬ ‫ما با چنین ســابقه ای به صد او سیما برگشتیم‪ .‬در دوره‬ ‫چهار ســاله ای که من در معاونت بودم عملکرد مشــخصی‬ ‫داشــتم و انتخاب حضرت اقا هم براســاس سوابق گذشته‬ ‫بود‪ .‬من احساس می کنم که ما کارهای تازه ای در معاونت‬ ‫سینمایی انجام دادیم؛ چراکه من شخصا همواره به سینما‬ ‫عالقه مند بودم‪ .‬قبل از انقالب ما تلویزیون نداشــتیم‪ ،‬اما‬ ‫خــوب اســت گروهــی بیاینــد و درباره‬ ‫نقدهــای صدا و ســیما بــر دولــت اقای‬ ‫احمدی نــژاد تحقیــق کننــد و ببینند ان‬ ‫نقدها بیشتر اســت یا نقدی که در دوره‬ ‫من نســبت به اقای روحانی انجام شد‪.‬‬ ‫حتمــا در ان دوره بیشــتر اســت‪ ،‬تیزتر‬ ‫است و موارد بسیار زیاد است‬ ‫همه فیلم های سینمایی را در ســینما می دیدیم و من همه‬ ‫فیلم هــای ســینمایی را می شــناختم‪ .‬در دوره اصالحات‬ ‫اکثر فیلم های ســینمایی را می دیــدم و االن هم فیلم های‬ ‫ســینمایی را می بینم‪ .‬درباره بســیاری از این فیلم ها حرف‬ ‫دارم؛ حتی گاهی اوقات به یــک کارگردانی زنگ می زنم و‬ ‫از او تشکر می کنم در حالی که او اصال فکر نمی کند که من‬ ‫فیلم او را دیده باشــم‪ .‬نسبت به فضای ســینمای داخلی و‬ ‫خارجی‪ ،‬فیلم های مهم سینمای داخلی و خارجی و همچنین‬ ‫جریان های ســینمایی داخلــی و خارجی اطالع داشــتم و‬ ‫باتوجه به اینکه حضرت اقا در این حوزه کارشناس هستند‪،‬‬ ‫این سابقه یک عامل مهم برای انتخاب من بود‪.‬‬ ‫پس رابطه شما و اقای الریجانی رابطه بسیار خوبی‬ ‫بود‪ .‬ایا بین شما و اقای سرافراز نیز چنین رابطه ای‬ ‫برقرار بود؟‬ ‫اقای سرافراز از دوســتان قدیمی ماست و رابطه ما‬ ‫به بیرون از سازمان مربوط می شود‪ .‬ایشــان در دوره اقای‬ ‫الریجانی‪ ،‬معاون برون مرزی سازمان بودند‪ .‬زمانی که من‬ ‫به سازمان امدم‪ ،‬تصمیم گرفتم مدیرانی را که می شناختم‬ ‫و می دانستم تجربه و شایستگی های الزم را دارند‪ ،‬تعویض‬ ‫نکنم امــا در عین حــال معتقد بــودم که بایــد تحوالتی در‬ ‫حوزه برون مرزی انجام گیــرد؛ اقداماتی چــون راه اندازی‬ ‫شبکه های پرس تی وی‪ ،‬هیســپان تی وی‪ ،‬ای فیلم‪ ،‬کوثر‬ ‫و‪ ...‬از جمله اقدامات مهم برون مرزی در این دوره بود‪ .‬در‬ ‫کتاب «راوی صــادق» نیز فصلی با موضــوع فعالیت های‬ ‫معاونت برون مرزی تدوین شده است‪ .‬در طول این ده سال‪،‬‬ ‫اقای ســرافراز و مدیران حوزه برون مرزی‪ ،‬زحمات بسیاری‬ ‫کشــیدند و تحوالت مورد نظر من را به خوبــی انجام دادند‪.‬‬ ‫اقای سرافراز از لحاظ کمی و کیفی توانست ماموریت های‬ ‫محوله را به خوبی انجام دهد و من کامال از ایشــان رضایت‬ ‫داشتم‪ .‬در مورد مدیر بعدی‪ ،‬تصمیم گیری با رهبری است و‬ ‫مدیران مختلفی که می توانند در این مسئولیت قرار بگیرند‪،‬‬ ‫جمع بندی می شــود‪ ،‬نقاط قوت و ضعف افراد دریافت شده‬ ‫و نظر کارشناسی خدمت رهبری ارائه می شود اما در نهایت‬ ‫این رهبری است که تصمیم می گیرد‪ .‬بنابراین‪ ،‬اقای سرافراز‬ ‫براساس همان مطلبی که من در روزنامه جام جم تحت عنوان‬ ‫«چرا سرافراز» نوشتم انتخاب شدند؛ مالک همان است‪،‬‬ ‫هنوز هم به ان مسائل اعتقاد دارم و امیدوارم باتوجه به سابقه‬ ‫طوالنی که دارند بتوانند در دوره جدید ســازمان را نسبت به‬ ‫گذشته ارتقا دهند‪.‬‬ ‫شما چه زمانی متوجه شــدید که اقای سرافراز به‬ ‫ریاست سازمان انتخاب شده اند؟‬ ‫فقط چند روز زودتر‪.‬‬ ‫با شما مشورت شد؟‬ ‫از کارشناسان مختلف راجع به افراد سوال می شود‬ ‫و من هم مثل بقیه نقاط قوت و ضعف نامزدهای مختلف را‬ ‫ارائه کردم‪.‬‬ ‫در دوره ای هم که بنده انتخاب شدم‪ ،‬همین طور بود‪،‬‬ ‫منتها تصمیم نهایی را رهبری می گیرند‪ .‬خاطرم هســت که‬ ‫روزی طنزی از اقای مجید صالحی در شبکه نسیم پخش شد‬ ‫که می گفت «عزت دیگه وقت رفتنه» من احســاس کردم‬ ‫که می تواند بهترین عنوان برای روز رفتن من باشــد‪ .‬حتی‬ ‫در بخشــی از ان به شــاگرد راننده می گوید که دست چقدر‬ ‫زیاد شده‪( ...‬خنده) ان همان زمانی بود که واقعا دست زیاد‬ ‫شــده بود و افراد مختلفی از درون و بیرون ســازمان مطرح‬ ‫می شدند‪ .‬البته واکنش دوستان بسیار جالب تر بود؛ دوستانی‬ ‫که مطرح بودند‪ ،‬پایین نشسته بودند و وقتی گفته می شد که‬ ‫دست زیاد شده است‪ ،‬همگی می خندیدند‪ .‬اما واقعا تا ان روز‬ ‫هم هنوز برای من روشن نبود و من نمی دانستم که کدام یک‬ ‫از دوستان انتخاب می شوند اما چند روز قبل از اعالم حکم‪،‬‬ ‫از این مساله مطلع شدم‪ .‬از این رو‪ ،‬جلساتی با اقای سرافراز‬ ‫داشتیم؛ ما سه جلسه با هم داشتیم و جلسه سوم ما زمانی بود‬ ‫من به اقای شــمخانی گفتم شما به عنوان‬ ‫ســردار ســپاه با این همه عقبــه انقالبی و‬ ‫حزب اللهی نبایــد موید این فضای فرهنگی‬ ‫و سیاســی باشــید‪ .‬گفتم که مــن کاری به‬ ‫مهاجرانی ندارم اما شما فقط خودت نیستی‬ ‫وبچه هایرزمندهرانمایندگیمی کنی‪.‬بعداز‬ ‫مقداری توضیح‪ ،‬اقای شمخانی قبول کرد و‬ ‫گفت من فقط بیایم و در مجلس حضور پیدا‬ ‫کنمتاازمیزانفشارهارویمنکمبشود‬ ‫شان رئیس جمهور را حفظ کنی‪ .‬حتی برای این کار‪ ،‬کالسی‬ ‫برای مجری برنامه تشــکیل دادیم‪ .‬اینهــا خیال می کردند‬ ‫که وقتی ما یک مجری برای این برنامه در نظر می گیریم‪،‬‬ ‫به او می گوییم که برو‪ ،‬بزن! اما بعدها متوجه شــدند و االن‬ ‫هر کسی را معرفی کنید‪ ،‬قبول می کنند‪ .‬ما که در این حوزه‬ ‫حرفه ای‪ ،‬جایگاه رئیس جمهور را می دانیم‪ .‬ان شب با وجود‬ ‫هماهنگی هایی که انجام شــده بود‪ ،‬ناگهان بــه ما اعالم‬ ‫کردند که نیم ساعت قبل از اغاز گفت وگو‪ ،‬خانم پوریامین از‬ ‫مجریان زن صدا و سیما را صدا کرده اند تا مجری گفت وگو‬ ‫با رئیس جمهور باشــد‪ .‬من گفتم که قرار نبود ایشان برود و‬ ‫ما با فرد دیگری بســته ایم؛ این طور نمی شود‪ .‬صدا و سیما‬ ‫مستقل است‪ ،‬رئیس دارد و اوســت که در این باره تصمیم‬ ‫می گیرد؛ البته رئیس جمهور هم محترم اســت‪ .‬این مساله‬ ‫را منتقل کردیــم اما انها جــدی نگرفتند‪ .‬برنامه ســر زمان‬ ‫مقرر اغاز شــد و امدند و در حالی که همه چیز اماده بود‪ ،‬این‬ ‫برنامه پخش نشــد‪ .‬عده ای زنگ زدند و پیگیری یا سفارش‬ ‫کردند اما مــن گفتم که اتفاقا اینجا از جمله مواردی اســت‬ ‫که حرمت رســانه ملی و ماموریتی که دارد‪ ،‬نباید مخدوش‬ ‫شــود‪ .‬انتخاب مجری به عهده صداوسیماســت و اگر فرد‬ ‫خاصی مدنظر شماست‪ ،‬بگویید که با شما همکاری کنیم؛‬ ‫اما اینکه فرد خاصی را ببرید‪ ،‬ایزوله کنید و با او حرف بزنید‪،‬‬ ‫به نفع شما نیســت‪ .‬انها فکر کردند که ما شوخی می کنیم و‬ ‫مسئوالن دفتر رئیس جمهور چندین بار تماس گرفتند‪ .‬من با‬ ‫هیچ کدام از انها صحبت نکردم؛ حتتی اقای صادق‪ ،‬اقای‬ ‫فریدون و اقای اشنا‪ .‬شاید فقط اقای نهاوندیان خیلی اصرار‬ ‫کرد و من به ایشان گفتم که با شما هیچ بحثی ندارم؛ اگر این‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫حکم ایشان از شبکه خبر پخش شد‪ .‬قبل از ان من با پخش‬ ‫سیما تماس گرفته بودم و گفته بودم که یک عکس خوب از‬ ‫اقای سرافراز انتخاب کنید‪.‬خود اقای سرافراز هم انجا بود‬ ‫که من تذکر می دادم‪ .‬در دوره گذشته که یک عکس زشت از‬ ‫ما نشان دادند‪ .‬البته من و اقای سرافراز همدیگر را می بینیم‬ ‫و در طول هفته‪ ،‬دو‪ ،‬سه جلسه مشترک داریم و اگر نکاتی به‬ ‫ذهنم برسد‪ ،‬به ایشان منتقل می کنم‪ .‬اما در عین حال هیچ‬ ‫دخالتی در امور مربوط به مدیریت ندارم و خصوصا در رابطه‬ ‫با انتصابات‪ ،‬هیچ پیشنهادی نداده ام؛ یک مدیر می تواند و‬ ‫اختیار دارد که نیروهای خود را انتخاب کند‪.‬‬ ‫شما با سه رئیس جمهور کار کرده اید و در جلسات‬ ‫سه کابینه شــرکت کرده اید‪ .‬با کدام یک راحت تر‬ ‫بودید؟ البته طبعا بیشترین دوره ای که با مدیریت‬ ‫شــما همزمان بود‪ ،‬دوره ریاســت جمهوری اقای‬ ‫احمدی نژاد بود و با اقای خاتمــی و اقای روحانی‬ ‫کمتر کار کردید‪.‬‬ ‫من ده ســال و نیم در این مسئولیت حضور داشتم‬ ‫که دو ســال و نیــم ان مربوط بــه ریاســت جمهوری اقای‬ ‫روحانی و اقای خاتمی است‪ .‬فکر می کنم تنها کسی که سه‬ ‫رئیس جمهور پشت سر هم را تجربه کرده‪ ،‬من هستم‪ .‬من‬ ‫جوان ترین عضو کابینه اقای خاتمی بودم اما در دوره اقای‬ ‫احمدی نژاد‪ ،‬اقای بذرپاش این رکورد را شکست‪.‬‬ ‫من با این ســه رئیس جمهور کار کــردم؛ معتقدم که‬ ‫صدا و سیما در جمهوری اســامی جایگاهی پیدا کرده که‬ ‫لنگر تعادل نظام شــده و کشــور را در ریل درست راهبردی‬ ‫نظام قــرار می دهد؛ اگر راهبردهای اصلــی نظام و انقالب‬ ‫که از سوی رهبری تعیین می شود‪ ،‬در جایی به خطر بیفتد‪،‬‬ ‫این صدا و سیماست که ان را روی ریل خود نگه می دارد‪ .‬از‬ ‫این رو‪ ،‬صدا و سیما بر اساس سیاست های رهبری رابطه قوا‬ ‫را تنظیم می کنند‪ .‬گاهی اوقات‪ ،‬برخی از سران قوا احساس‬ ‫می کنند که صدا و ســیما مطلبی را خالف نظــر انها مطرح‬ ‫می کند‪ .‬می گویند که صدا و ســیما چه کاره است که به انها‬ ‫تعریض می کند؟ ما در رسانه ملی رئیس جمهور را به همان‬ ‫اندازه ای که در قانون اساســی بیان شــده‪ ،‬مورد توجه قرار‬ ‫می دهیم؛ اتفاقا این مقام بســیار هم باالست‪ .‬اما اگر میان‬ ‫رئیس قوه مجریه و رئیس قوه مقننه اختالف پیش امد‪ ،‬این ما‬ ‫هستیم که تنظیم می کنیم‪.‬صد او سیما نقش مهمی در رگالژ‬ ‫و تنظیم رابطه میان قوا براساس سیاست های ابالغی رهبری‬ ‫در جامعه دارد و می تواند بدگویی یک قوه نسبت به قوه دیگر‬ ‫را تنظیم کند یا اصال ان را پخش نکند‪ .‬اگر یک رئیس قوه‬ ‫خواست بیشتر از حدش استفاده کند‪ ،‬این صدا و سیماست‬ ‫که می تواند ان را تنظیم کند‪ .‬در دولــت اقای احمدی نژاد‬ ‫ما خدمات دولت را پوشــش می دادیم و البته انتقاداتی هم‬ ‫نسبت به عملکرد دولت داشتیم‪ .‬خوب است گروهی بیایند‬ ‫و دربــاره نقدهای صد او ســیما بر دولت اقــای احمدی نژاد‬ ‫تحقیق کنند و ببینند ان نقدها بیشــتر اســت یا نقدی که در‬ ‫دوره من نسبت به اقای روحانی انجام شد‪ .‬حتما در ان دوره‬ ‫بیشتر است‪ ،‬تیزتر است و موارد بســیار زیاد است‪ .‬در دوره‬ ‫چهارم سفرهای اســتانی اقای احمدی نژاد‪ ،‬این احساس‬ ‫در صدا و سیما ایجاد شد که ممکن است این سفرها کارکرد‬ ‫انتخاباتی داشته باشد بنابراین سیاست دیگری درباره اخبار‬ ‫ان سفرها در پیش گرفتیم‪ .‬دیگر سفری انجام نشد‪ .‬این یک‬ ‫حرف جدی است که من علیه اقای احمدی نژاد می زنم ما با‬ ‫افراد کاری نداریم؛ ما با رهبری و نظام کار داریم‪ .‬در رابطه با‬ ‫این موضوعات هم از رهبری سوال نمی کردیم؛ من همیشه‬ ‫معتقد به اجتهاد رســانه ای بوده ام و معتقدم در رسانه ملی‪،‬‬ ‫مدیر باید چارچوب ها را بشناسد و اجتهاد کند‪ .‬گاهی اوقات‬ ‫جز رئیس صد او ســیما هیچ کس شرعی بودن یا نبودن یک‬ ‫اقدام را نمی داند‪.‬وقتی در مســابقات والیبال جهانی بازی‬ ‫ایران با کشورهای بزرگ پخش می شد‪،‬تشخیص می دادیم‬ ‫برخی از نکات نظارتی را مورد اغماض قرار دهیم چون اصل‬ ‫بازی برای مردم خیلی مهم بود‪.‬‬ ‫اما در مورد بــازی امریــکا و ارژانتین که بــازی خیلی‬ ‫مهمی بــود و نتیجــه ان تکلیــف صعــود مــا را مشــخص‬ ‫می کرد‪،‬چنیــن اغماضــی را نمی توانســتم انجــام دهم و‬ ‫حجت شرعی برای پخش نامناسب تماشــاگران نداشتم‪.‬‬ ‫ما شبکه ‪ HD‬را راه اندازی کردیم که مســابقات ورزشی را با‬ ‫کیفیت بهتر ببینند‪ .‬یک بار شبکه سه در حال پخش یکی از‬ ‫مسابقات ورزشی بود و من این مســابقه را تماشا می کردم‪.‬‬ ‫در ذهن خودم‪ ،‬این مساله را تجزیه و تحلیل کردم و وظیفه‬ ‫شرعی خودم را در نظر گرفتم‪ .‬بدین ترتیب‪ ،‬اعالم کردم که‬ ‫شبکه سه ان مسابقه را پخش کند اما شبکه ‪ ،HD‬پخش این‬ ‫مسابقه را قطع کند‪ .‬وقتی مردم مشــاهده کردند که پخش‬ ‫این مسابقه از شبکه ‪ HD‬قطع شد‪ ،‬شبکه سه را تماشا کردند‪.‬‬ ‫کسی نمی دانست که دقیقا چه بود اما من دیدم که تصاویر‬ ‫در حال پخش‪ ،‬تصاویر نامانوسی در جمهوری اسالمی ایران‬ ‫است و برای پخش انها در شــبکه ‪ HD‬با رزولوشن و کیفیت‬ ‫باال مجوز ندارم؛ یعنی بین خــودم و خدای خودم‪ ،‬مجوزی‬ ‫نمی دیدم و به همیــن دلیل‪ ،‬جلــوی ان را گرفتم‪ .‬در حوزه‬ ‫سیاست نیز همین طور است‪ .‬مقام معظم رهبری چارچوب ها‬ ‫را برای ما مشخص کرده اند اما در نهایت این ما هستیم که‬ ‫تصمیم می گیریم‪ .‬این نکته را می توانید به حوادث دوران‬ ‫فتنه و دلخوری های اقای سید حسن خمینی و نامه ایشان هم‬ ‫تعمیم بدهید‪ .‬من برخالف میل باطنی ام و با وجود عالقه ای‬ ‫که به ایشان داشتم و دارم‪ ،‬ان پاسخ روشن را دادم؛ چراکه‬ ‫در تاریخ ثبت می شــد و این رفاقتی نبود که ما بگوییم کوتاه‬ ‫می اییم‪ .‬مــن طی ایــن ده ســال از هیچ ارگان‪ ،‬نشــریه و‬ ‫رسانه ای شکایت نکردم‪ .‬حتی روز اول که امدم شکایت های‬ ‫زیادی مانده بود و مــن اعالم کردم که همه شــکایت ها را‬ ‫پس بگیرند‪ .‬حتی اقــای محمدرضا خاتمــی و برخی افراد‬ ‫دیگر تماس گرفتند و تشــکر کردند‪ .‬تصمیم مــا بر این بود‬ ‫که تا روز اخر از کسی شکایت نکنیم؛ با وجود بی مهری ها‪،‬‬ ‫کم لطفی ها و دروغ پردازی ها از کســی شــکایت نکردیم‪.‬‬ ‫حتی گاهی اوقات‪ ،‬مطالب خالف واقع می نوشــتند و ما به‬ ‫ انها جوابیه ای می دادیم تا منتشــر کنند اما این کار را انجام‬ ‫نمی دادند‪ .‬مهم نیست که ما بگوییم چه کار کرده ایم‪ .‬من‬ ‫در مقدمه کتاب راوی صادق نوشته ام که نقش صدا و سیما‬ ‫در اداره کشور بی بدیل است‪ .‬اقای روحانی در روزهای اول‪،‬‬ ‫اشتباهی مرتکب شــده بود و می گفت که شما چه کاره اید؟‬ ‫حکم شــما را رهبری می دهند و شما زیر نظر شورای نظارت‬ ‫هستید و هر چه انها می گویند باید گوش کنید‪ .‬ما گفتیم که‬ ‫قانون تغییر کرده است و گویا شما بی خبر هستید‪ .‬بر فرض‬ ‫هر چه شورای نظارت بگوید ما گوش بدهیم؛ ایا می توانیم‬ ‫از هم اکنون به بعد‪ ،‬هرچه شــورای نظارت می گوید انجام‬ ‫دهیم؟ ایا این مساله شدنی است؟ شورای نظارت‪ ،‬شش نفر‬ ‫از سه دستگاه هستند‪ .‬کافی است که ان چهار نفر بخواهند‬ ‫از لحاظ سیاسی با اقای روحانی برخورد کنند‪.‬‬ ‫اقای مهندس! اگر ممکن اســت دربــاره ماجرای‬ ‫تاخیر در مصاحبه رئیس جمهور توضیح دهید‪.‬‬ ‫من قبل از گفت وگوی زنده رئیس جمهور گفتم که‬ ‫درست است که ما باید مجری را تعیین کنیم اما هر کسی را‬ ‫که بگویید‪ ،‬می پذیریم‪ .‬نه شــما اعالم کنید و نه شــما به او‬ ‫بگویید؛ به ما بگویید که ما او را توجیه کنیم که چه کار بکند‬ ‫تو گوی‬ ‫و چه کار نکند‪ .‬سری اول‪ ،‬ان سه نفر را اوردند و گف ‬ ‫بسیار بدی شــد‪ .‬حتی ان ســه نفر امدند‪ ،‬مصاحبه کردند و‬ ‫اعالم کردند که دیگر به چنین برنامه ای نخواهند رفت‪ .‬بار‬ ‫دوم من در جلســه هیات دولت‪ ،‬به طــور خصوصی از اقای‬ ‫روحانی پرسیدم چه کسی مدنظر شماســت؟ بگویید تا او را‬ ‫بخواهیم و با او صحبت کنیم‪ .‬گفت که مهم نیست اما برخی‬ ‫از بچه هــا روی برخی افراد نظر دارند‪ ،‬گفتم؛ چه کســانی؟‬ ‫گفت؛ فالنی و فالنی‪ .‬گفتم برویــم و با انها صحبت کنیم‪.‬‬ ‫اتفاقا یک روز یکی از اینها ‪ -‬اقای روحانی نژاد ‪ -‬را صدا کردم‬ ‫تا با او صحبت کنیم‪ .‬به او گفتم؛ ایشان رئیس جمهور است‬ ‫و احترام دارد‪ .‬ایشــان تا ان دوره خبرنــگار بود؛ در حالی که‬ ‫مجــری گفت وگوی زنــده تلویزیونی بــا رئیس جمهور یک‬ ‫جایگاهی دارد‪ .‬اینها مسائلی است که باید گفته شود‪ .‬باید‬ ‫احترام بگذاری‪ ،‬در میان صحبت رئیس جمهور وارد نشوی و‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫پورنجاتی یک اصالح طلب اصیل نیســت‪ .‬یعنی او قاعدتا از باقی‬ ‫اصالح طلبان باید بیشــتر می نواخت و باید بیشتر نشــان می داد که بگوید ما‬ ‫هستیم‬ ‫سیاست‬ ‫‪79‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪80‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سیاست‬ ‫خانم بیرون برود‪ ،‬برنامه پخش می شود‪ .‬اقای روحانی هم‬ ‫که دیده بود این طور است‪ ،‬ناراحت شــده بود‪ .‬حتی با دفتر‬ ‫رهبری تماس گرفته بودند و دو بار با اقای حجازی صحبت‬ ‫کرده بودند‪ .‬اقای حجازی هم حرفی که به من زد این بود که‬ ‫ایا چنین صحبتی پیش امده است؟ شــما مستقل هستید‪،‬‬ ‫قانون دارید و هر برداشتی که خودتان دارید‪ ،‬انجام دهید‪.‬‬ ‫منظور من همان اجتهاد رســانه ای است‪ .‬برخی تصورشان‬ ‫بر این است که صدا و سیما نشسته اســت و به او می گویند‬ ‫که فــان کار را بکن و فالن کار را نکــن‪ ،‬در حالی که هرگز‬ ‫این طور نیســت‪ .‬من به خاطر ندارم که در طول این ده سال‬ ‫و نیم در خصوص سیاســت ها و اقدامات اصلی گفته باشند‬ ‫که باید این کار را انجام بدهی یا ندهی‪ .‬البته ممکن اســت‬ ‫در خصوص سیاســت های کلی صحبت کنیم و در راستای‬ ‫مصالح ملی به جمع بندی برســیم اما هرگــز این گونه نبوده‬ ‫که بخواهند به طور موردی بحث کنند‪ .‬اقای حجازی به من‬ ‫گفتند استدالل اقای رئیس جمهور این بوده اما شما خودتان‬ ‫بررسی کنید و اقدام مناســب را انجام بدهید‪ .‬گفتم حاال که‬ ‫رئیس جمهور با دفتر رهبری صحبت کرده و کار مقداری به‬ ‫تاخیر افتاده است‪ ،‬روشن شده کاری می خواهد انجام شود‬ ‫که از نظر ما خالف قانون است و با کسب نظر شورای نظارت‬ ‫مشکل حل می شد‪ .‬اصال در دوره فتنه‪ ،‬تمام بحث ما این بود‬ ‫که کار خالف قانون صورت نگیرد‪ .‬برای مثال در انتخابات‬ ‫سال گذشته‪ ،‬ما‪ 14‬کاندیدای احتمالی از جمله اقای روحانی‬ ‫را دعوت کردیم و جلسه ای تشکیل دادیم؛ البته بحث های‬ ‫مطرح شده در جلســه محرمانه بود و هنوز نوار ان جلسه در‬ ‫اختیار بنده است‪ .‬یکی از اهداف بنده در ان جلسه این بود‬ ‫که به انها بگویم اوضاع چگونه است‪ ،‬شما باید چنین فیلمی‬ ‫ بسازید و کارهای خود را از هم اکنون شروع کنید؛ یعنی یک‬ ‫کمک و محبتی به همه انها کردیم‪ .‬نکته مهم تر این بود که‬ ‫بار دیگر قانون را با انها مرور کنیم؛ چون انتخابات ‪ 88‬را دیده‬ ‫بودیم‪ ،‬می خواستیم به انها بگوییم که این بار مراقب باشید و‬ ‫قانون را رعایت کنید‪ .‬جالب اینجا بود که با همه اینها مصاحبه‬ ‫کردیم و «قالوا بلی» را از همه انها گرفتیم‪.‬‬ ‫اقای مهنــدس اگر ممکن اســت درباره مســاله‬ ‫شورای نظارت هم توضیحاتی بفرمایید‪.‬‬ ‫مــن بعدا دیــدم که مــا اعــام کنیم نظــری که‬ ‫رئیس جمهور دارد از شورای نظارت سوال می کنیم و برخی‬ ‫روزنامه های همراه دولت اعالم کردند که رئیس جمهور یک‬ ‫ساعت معطل شده اســت و بعد گفتند باید شــورای نظارت‬ ‫نظر بدهد‪ .‬ما گفتیم این همان شــورای نظارت اســت که‬ ‫رئیس جمهــور معرفی می کنــد و او حاکم بر شماســت‪ .‬ما‬ ‫در مســائل مربوط به شــورای نظارت‪ ،‬از این جهت استفتا‬ ‫نمی کنیم؛ در عین حال مشورت می کنیم و جلسات مشورتی‬ ‫خوبی با شورای نظارت داریم و شاید بهترین دوران شورای‬ ‫نظارت‪ ،‬همین دورانی باشــد که ما با اینها داشته ایم‪ .‬البته‬ ‫خودشان می دانند و بهتر اســت از خودشان سوال کنید‪ .‬ما‬ ‫هیچ گاه نمی گوییم که این کار را بکنیــم یا نه و اصال چنین‬ ‫وظیفه ای نداریم اما من عمدا به این دلیل که رئیس جمهور‬ ‫گفت که شما زیرنظر شورای نظارت هســتید‪ ،‬نظر شورای‬ ‫نظارت را جویا شــدم اما انها اعالم کردند که رئیس جمهور‬ ‫نمی تواند مجری برنامه تلویزیونــی را تعیین کند‪ .‬اما گاهی‬ ‫اوقات برخی افراد و جریان ها به قدری بی منطق هستند که‬ ‫اگر انتهای نظر صریحی که بیان می شود‪ ،‬توصیه ای باشد‪،‬‬ ‫روزنامه های شان ان را برجسته می کنند؛ شما حرف شورای‬ ‫نظارت را گوش کنید‪ ،‬حرف رئیس جمهور هم همین است‪.‬‬ ‫امروز صد او سیما چنین جایگاهی دارد و این جایگاه باید حفظ‬ ‫شود؛ نباید صد او سیما تضعیف شود و همه باید اراده کنند که‬ ‫استقالل صد او سیما حفظ شود‪.‬‬ ‫اقای ضرغامی! شما بعد از چند سال هنوز ماجرای‬ ‫وساطت تان در خانه نشــینی اقای احمدی نژاد را‬ ‫بازگو نکرده اید‪.‬‬ ‫کروبی چاره ای نداشت جز اینکه دنباله روی موسوی باشد‪ .‬موسوی‬ ‫فضایی ایجاد کرد که حتی خاتمی را هم به دنبال خود کشاند و خاتمی نتوانست‬ ‫استقالل خودش را حفظ کند‬ ‫من با ســه دولت اقایــان خاتمــی‪ ،‬احمدی نژاد و‬ ‫روحانی کار کرده ام و در عین حــال نگاه های خاص خود را‬ ‫داشته ام‪ ،‬می توانم شــهادت بدهم در جلسه هیات دولت‪،‬‬ ‫اگر خبر خاصی نباشد و فردی نخواهد جلسه هیات دولت را‬ ‫با خبری منحرف کند و به حاشیه بکشاند‪ ،‬واقعا تالش اصلی‬ ‫بر این اســت که مسائل‪ ،‬مشــکالت و گرفتاری های مردم‬ ‫حل شود؛ چراکه دولت نمی تواند کار دیگری انجام بدهد‪.‬‬ ‫برای مثال‪ ،‬فیلم توزیع ســبد کاال را به برخی اعضای هیات‬ ‫دولت دادم؛ سیاســتی که باعث شد خود دولت عذرخواهی‬ ‫کند‪ .‬حتی من در جلسه هیات دولت گفتم که اقای روحانی!‬ ‫بدانید که توزیع مساله بســیار مهمی است‪ .‬وقتی شما یک‬ ‫کاالی محدودی را میان مــردم توزیع می کنید‪ ،‬نتیجه اش‬ ‫همین می شــود‪ .‬ایا این کرامت و حرمت مردم است؟ اقای‬ ‫روحانی هم این مســاله را تایید کــرد‪ .‬البتــه در دوره اقای‬ ‫احمدی نژاد حجم ایــن کارهای اجرایی و اقدامات بیشــتر‬ ‫بود‪ .‬علت این مساله این است که اقای احمدی نژاد یک فرد‬ ‫پرکار در حوزه اجرایی بود‪ .‬دائما باالی سرکار حضور داشت‬ ‫و هنگامی که به وزیر مربوطه اطالعات کارشناسی می داد‪،‬‬ ‫وزیر احساس می کرد که اطالعات کارشناسی ایشان بیشتر‬ ‫از اوست‪ .‬خاطرم هســت در دولت اقای خاتمی قیمت برق‬ ‫بدون هماهنگی با دولت زیاد شــد‪ .‬اقــای خاتمی به قدری‬ ‫عصبانی شد که تا ان موقع ایشان را این قدر عصبانی ندیده‬ ‫بودم‪ .‬حتی تعابیر تندی به کار بردند و گفتند که این کار غلط‬ ‫را چه کســی انجام داده؟ اقای خاتمی همچنین خطاب به‬ ‫وزیران گفت که «همین کارهــا را انجام می دهید و رهبری‬ ‫به من تذکر می دهند و من نمی توانم جــواب بدهم؛ از این‬ ‫کارها نکنید‪ ».‬من در دولت احمدی نژاد خیلی با دولت درگیر‬ ‫بودم‪ .‬اگر بخواهید مقایسه کنید‪ ،‬بیشترین حجم اختالفات‬ ‫من با دولت‪ ،‬در دوره احمدی نژاد بود‪ ،‬بعد دوره اقای روحانی‬ ‫و کمتر از همه دوره اقای خاتمی؛ یعنی چالش های ما با اقای‬ ‫خاتمی بسیار کمتر بود‪ .‬اما نکته ای که وجود دارد این است‬ ‫که در ســال اخر دولت دهم‪ ،‬گاهی اوقات کــه من با اقای‬ ‫احمدی نژاد بحث می کردم به ایشان می گفتم که این نظر‬ ‫کارشناسی من اســت که اگر همه چیز به شکل طبیعی جلو‬ ‫برود‪ ،‬شما و اقایان دیگر‪ ،‬سال اینده در دولت نخواهید بود‬ ‫اما من قرار است که فعال باشم‪ .‬کاری کنید که من بتوانم از‬ ‫این دولت دفاع کنم و یک نفر باشد که کارهای خوب شما را‬ ‫بازگو کند‪ .‬من بارها در دولــت اقای روحانی صحبت کردم و‬ ‫سعی کردم بدون اینکه حساسیت برانگیز باشد‪ ،‬تجربه های‬ ‫خوب را به دولــت جدید منتقــل کنم‪ .‬مگر بحث ما بر ســر‬ ‫افراد اســت؟ برخی از اقایان صرفا به دلیل اینکه این اقدام‬ ‫از اقدامات دولت قبل اســت‪ ،‬برخورد تند می کردند‪ .‬ســفر‬ ‫برخــی تصورشــان بــر ایــن اســت که‬ ‫صد ا و ســیما نشســته اســت و بــه او‬ ‫می گوینــد که فــان کار را بکــن و فالن‬ ‫کار را نکــن‪ ،‬در حالی که هرگــز این طور‬ ‫نیســت‪ .‬من به خاطر ندارم کــه در طول‬ ‫این ده سال و نیم در خصوص سیاست ها‬ ‫و اقدامات اصلی گفته باشند که باید این‬ ‫کار را انجام بدهی یا ندهی‬ ‫استانی‪ ،‬سفر استانی است؛ حاال چون نمی خواستند اسمش‬ ‫را ببرند‪ ،‬می گفتند ســفرهای پایش و پویش‪ .‬در نهایت هم‬ ‫مشخص نشد که سفرهای پایش و پویش چگونه به سفرهای‬ ‫اســتانی تبدیل شــد‪ .‬بعد از مدتی خودشــان متوجه شدند‬ ‫که این‪ ،‬ان کلمه نیســت و دوباره از کلمه سفرهای استانی‬ ‫استفاده می کنند‪ .‬من نمی خواهم به دوستانم در دولت جدید‬ ‫تعریض کنم اما این رفتار به یک ضد ارزش تبدیل می شود‪.‬‬ ‫عده ای نباید اجــازه دهند که چنین اقدامــی صورت گیرد‪.‬‬ ‫حضرت اقا در مالقاتی که در دوره جدید با دولت داشــتند‪،‬‬ ‫بر همین مساله تاکید کردند؛ فرمودند که انصاف را رعایت‬ ‫کنید و از کارهای خوبی که انجام گرفته دفاع کنید‪ .‬ایشان‬ ‫همچنین تذکراتی دادند و گفتند که فرقی نمی کند کارهای‬ ‫خوب مملکت توسط چه کسی انجام شده است؛ این موضوع‬ ‫بحث بسیار مهمی در انقالب اسالمی اســت که باید مورد‬ ‫بررسی قرار گیرد اما ما این مسائل را فراموش کرده ایم‪ .‬اصال‬ ‫پایه و اســاس نگاه دینی و اخالقی در جمهوری اســامی‪،‬‬ ‫همین است‪ .‬گاهی انسان جرات نمی کند از کارهای خوب‬ ‫یک فــرد تعریف کند و فــورا او را به حاشــیه می برند‪ .‬وقتی‬ ‫شما به مراسم ختم پدر یا مادر یکی از شخصیت های قبلی‬ ‫می روید‪ ،‬خبرنگارها شــما را احاطه می کنند و می پرسند که‬ ‫ماجرا چیست؟ ایا قرار اســت همکاری سیاسی کنید؟ اقای‬ ‫محسنی اژه ای‪ ،‬اقای کرباســچی را محاکمه می کرد اما در‬ ‫جلســات خصوصی و عروسی نزدیکان ایشــان هم شرکت‬ ‫می کرد؛ این درســت اســت‪ .‬من و اقای روحانی در جلسه‬ ‫هیات دولت‪ ،‬اختالفات رو در رو داشــتیم و با هم بحث های‬ ‫چالشــی می کردیم؛ یعنی من حرفم را می زدم و ایشان هم‬ ‫نظرش را بیان می کرد‪ ،‬اما در بســیاری از مــوارد وقتی من‬ ‫نظر کارشناسی دادم و برخی بحث های دولت را نقد کردم‪،‬‬ ‫اقای روحانی همراهی کردند‪ .‬بعد از صحبت من می گفتند‬ ‫که این مطالب درست است‪ ،‬یا اینکه به وزرای مربوطه تذکر‬ ‫می دادند‪ .‬دولت ها در جمهوری اسالمی به دنبال این هستند‬ ‫که مردم را راه بیندازند اما هرگاه در هیات دولت خصوصا در‬ ‫دوره اقای احمدی نژاد فردی خبری را می گفت‪ ،‬جلســه به‬ ‫حاشیه کشیده می شد‪ .‬روانشناسی سیاسی اقای احمدی نژاد‬ ‫این گونه بود که ایشــان بســیار پرانرژی وارد جلســه دولت‬ ‫می شــد‪ ،‬می خندید‪ ،‬با همه ســام و احوالپرسی می کرد‪،‬‬ ‫به سرعت می امد و کسی متوجه نمی شد که احمدی نژاد از‬ ‫در پایین امده و در جلسه هیات دولت نشسته است‪ .‬در بین‬ ‫جلسه‪ ،‬اقای میرتاج الدینی خبری از مجلس می گفت که مثال‬ ‫فالن نماینده فالن حرف را زده است‪ .‬اقای احمدی نژاد در‬ ‫پاسخ می گفت کاری نداشته باشید؛ ما کار خودمان را انجام‬ ‫می دهیم‪ .‬چند دقیقه بعد یکی از وزرا می گفت که فالن فرد‬ ‫در ســایت شــخصی اش فالن مطلب را علیه دولت نوشته‬ ‫اســت‪ .‬اقای احمدی نژاد باز هم می گفت که ول کنید؛ چه‬ ‫کار کنیم؟! بعــد از اینکه چند نفر اخباری از این دســت نقل‬ ‫می کردند‪ ،‬اقای احمدی نژاد ناراحت می شــد‪ ،‬بحث اصلی‬ ‫فراموش می شد‪ ،‬شــروع به جواب دادن به این صحبت ها‬ ‫می کرد‪ .‬این رفتارها‪ ،‬یک مدیر اجرایی را شــکل می دهد و‬ ‫من مطمئن هستم که این مساله در خصوص اقای روحانی‬ ‫هم وجود دارد‪ .‬هر کســی بگوید که این موضوع درباره من‬ ‫صدق نمی کند‪ ،‬حرف بی مبنایی می زند‪ .‬بنابراین‪ ،‬رسانه ها‪،‬‬ ‫مسئوالن قوا و مســئوالن دســتگاه ها باید متوجه باشند که‬ ‫حرفی که می زنند و اظهارنظری که می کننــد به چه اندازه‪،‬‬ ‫سیاست‬ ‫ضرغامی می گوید که به احمدی نژاد‬ ‫گفتم؛ اگــر به جای خس و خاشــاک می گفتید‬ ‫من دســت این ‪13‬میلیون نفری که به موسوی‬ ‫رای داده اند را می فشــارم و با کمک هم کشور‬ ‫را می سازیم‪ ،‬فتنه در ان ابعاد اتفاق نمی افتاد‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫جنبه ارشادی دارد و فرد را متوجه مشکلش می کند‪ ،‬سازنده‬ ‫است یا جنبه تخریبی دارد و باعث می شود فرد روحیه خود را‬ ‫برای کار کردن از دست بدهد‪ .‬اقای احمدی نژاد هر جایی که‬ ‫به رهنمودهای رهبری‪ ،‬دلسوزی های رهبری و ارزش واقعی‬ ‫حمایت رهبری از کارهای خــوب دولت پی برد و عمل کرد‪،‬‬ ‫توانست کمک های شایانی به کشور بکند و موفق‪ ،‬پیروز و‬ ‫ابرومند بود‪ .‬اما هر جا که ‪ -‬دانســته یا ندانسته ‪ -‬از این مسیر‬ ‫فاصله گرفت‪ ،‬دچار انحراف شد و ضربه های سنگینی خورد‪.‬‬ ‫در ماجرای عزل اقای مصلحی‪ ،‬اقای احمدی نژاد تصمیم‬ ‫گرفت وزیر اطالعات را تغییر دهد و رهبــری با وجود اینکه‬ ‫هیچ گاه در عزل و نصب ها دخالت نمی کنند‪ ،‬وارد ماجرا شدند‬ ‫و دستور دادند که به دلیل حساسیت وزارت اطالعات‪ ،‬وزیر‬ ‫تغییر نکند‪ .‬اقای احمدی نژاد باید این دستور را روی چشمش‬ ‫می گذاشت و به ان عمل می کرد‪ .‬البته دیگران هم در انتشار‬ ‫این خبــر‪ ،‬رفتار خاصــی را در پیش گرفتنــد و او را تحریک‬ ‫کردند‪ .‬البته اینها دلیل موجهی نبود‪ .‬اساســا وقتی رهبری‬ ‫امر و نهــی می کنند‪ ،‬محبــت می کنند‪ .‬وقتــی رهبری قابل‬ ‫می دانند و اعتنا می کنند و می گویند این کار را بکن یا نکن‪،‬‬ ‫این بزرگ ترین افتخار برای یک مسئول است‪ .‬من با همه‬ ‫وجود به این مسائل معتقدم‪ .‬برخی می گویند چرا فالن تذکر‬ ‫علنی شد؟ بله؛ بسیاری از تذکرات به صورت خصوصی داده‬ ‫می شود‪ .‬اقای رئیس جمهور! وقتی رهبری به تو می گوید این‬ ‫کار را بکن یا این کار را نکن‪ ،‬افتخار کن؛ چراکه مقام والیت‬ ‫به تو اعتنا کرده است‪ .‬اقای احمدی نژاد در بزنگاه نتوانست‬ ‫این را متوجه شود؛ از این رو عصبانی شد و رفت و خانه نشین‬ ‫شد‪ .‬در واقع‪ ،‬او محبت اقا را درک نکرد اما من یقین داشتم‬ ‫بعد از چند روز برمی گردد‪ .‬چند بار هم به خانه اش رفتم و با او‬ ‫صحبت کردم؛ با من درد دل کرد و ســبک شد‪ .‬بعد از مدتی‬ ‫هم خودش در هیات دولت حاضر شــد و هیچ ربطی هم به‬ ‫من نداشت؛ همه می دانند که اکثریت اعضای دولت اقای‬ ‫احمدی نژاد‪ ،‬نیروهای انقالبی‪ ،‬مومن‪ ،‬متعهد و موفق بودند‬ ‫اما متاسفانه گاهی در قبال انها بی محبتی می شود و امکان‬ ‫ارائه یک گزارش کار از دوره وزارت خود را در فضای رسانه ای‬ ‫کشور ندارند‪ .‬هرچند احمدی نژاد به سرکار بازگشت اما با این‬ ‫کار دولت را دچار حاشیه کرد‪ .‬ما هم بستنی خریدیم و رسانه ها‬ ‫همه مسائل را فراموش کردند و بستنی‪ ،‬محور شد‪( .‬خنده) ما‬ ‫ضرباتی از این اقدام احمدی نژاد خوردیم که واقعا حیف بود‬ ‫از ان دولتی که ان قدر خدمات ارائه کرده بود‪.‬‬ ‫گمانه زنی هایی در رابطه با اینده سیاسی شما وجود‬ ‫دارد و حتی در خبری امده بود که می خواهید نامزد‬ ‫ریاســت جمهوری شــوید و گروهی تحت عنوان‬ ‫سوم تیر‪ ،‬از شما حمایت کرده اند‪.‬‬ ‫من هم این خبر را در سایت ها دیدم و تکذیب کردم‪.‬‬ ‫از هم اکنون گمانه زنی هایی مبنی بر حضور برخی‬ ‫چهره های موجود در انتخابات ‪ 96‬وجود دارد‪ .‬نام‬ ‫شما نیز به دلیل اینکه یک چهره سیاسی مشهور‬ ‫هســتید و روابــط عمومی خوبــی داریــد‪ ،‬در این‬ ‫گمانه زنی ها مشاهده می شود‪ .‬شما واقعا به چنین‬ ‫چیزی فکر می کنید و به دنبال ان هستید یا ممکن‬ ‫است در اینده به ان فکر کنید؟‬ ‫یک بار از شــهید بهشتی درمورد شــایعه ای سوال‬ ‫کردند‪ .‬او گفت من هم این شــایعه را شــنیده ام‪ .‬این پاسخ‬ ‫من به شــما هم هســت؛ این شایعه سال هاســت که بر سر‬ ‫زبان هاست اما من تا امروز که با شــما حرف می زنم‪ ،‬هرگز‬ ‫به این موضوع فکر نکرده ام و عقیده ام بر این اســت که هر‬ ‫مسئولیتی در هر مقطعی بر دوش انسان گذاشته می شود‪،‬‬ ‫باید با همه وجود برای انجــام بهتر تالش کند‪ .‬من هیچ گاه‬ ‫جز به مسئولیتی که در هر مقطعی داشته ام‪ ،‬به چیز دیگری‬ ‫فکر نکرده ام و بــرای خودم اینده ای متصــور نبوده ام‪ .‬من‬ ‫معتقدم که مشکل کشور ریاست جمهوری نیست‪ .‬به نظرم تا‬ ‫برخی مسائل دوباره بررسی و حل و فصل نشود‪ ،‬ما در بحث‬ ‫ریاســت جمهوری دچار مشکل هســتیم‪ .‬چه از این جریان‬ ‫سیاســی باشــد و چه از جریان سیاســی دیگر‪ .‬برخی خیال‬ ‫می کنند اگر از ایــن خط انتخاب نشــد و از ان خط انتخاب‬ ‫شد‪ ،‬باید نظام عوض شــود‪ .‬در کجای دنیا این گونه است؟‬ ‫نظام های سیاسی سر جای خود هســتند و حرمتشان را هم‬ ‫دارند‪ ،‬جریان های مختلف اجرایی و فکری و سیاسی می ایند‬ ‫و امتحان پس می دهند و می روند؛ اگر خوب کار کنند‪ ،‬مردم‬ ‫باز هم به انها رای می دهند‪ .‬متاســفانه برای ما این طور جا‬ ‫افتاده است که وقتی یک جریانی روی کار می اید‪ ،‬فرض بر‬ ‫این است که باید کل نظام و جهت گیری های ان تغییر کند‪،‬‬ ‫در حالی که چنین نیست‪ .‬ما باید این مسائل را بعد از تجاربی‬ ‫که در این سال ها داشتیم‪ ،‬در کشور حل کنیم‪ .‬اگر این کار‬ ‫را انجام دادیم‪ ،‬در این صورت یک رئیس جمهور در جایگاه‬ ‫واقعی خود می تواند خدمتگزار باشد؛ وگرنه هم دیگران او را‬ ‫اذیت می کنند و تضعیف می شود و هم خود ممکن است دچار‬ ‫توهم شود و کار را خراب کند‪ .‬کما اینکه متاسفانه تجربیات ما‬ ‫در گذشته موید این مساله است‪.‬‬ ‫مهم ترین چیزی که برای ما وجــود دارد‪ ،‬انقالب‬ ‫اســامی اســت که عزیزتر از دار و ندار شخصی‬ ‫ماســت؛ یعنی انقالب اســامی باید با تمام توان‬ ‫حفظ شــود‪ .‬برای این منظور الزم است که ما یک‬ ‫رئیس جمهــور حزب اللهی‪ ،‬با روحیه بســیجی و‬ ‫مکتبی داشته باشــیم‪ .‬یکی از گزینه های دارای‬ ‫این ویژگی‪ ،‬شما هستید‪.‬‬ ‫نه‪ ،‬تا به حال به ان فکر نکرده ام‪ .‬معتقدم انســجام‬ ‫نیروهای انقــاب و حمایت موثــر از رئیس جمهــور برای‬ ‫توفیــق در خدمتگــزاری به مــردم مهمتر از هــر چیز دیگر‬ ‫اســت‪ .‬امروز جریان های سیاســی از نام های خود فاصله‬ ‫گرفته انــد‪ .‬اصولگــرا و اصالح طلــب واقعی کــم داریم‪.‬‬ ‫گروکشی های سیاسی زیاد شده است‪ .‬مسئوالن کشور و در‬ ‫راس ان رئیس جمهور باید انقالبی‪ ،‬ساده زیست‪ ،‬مردمی و‬ ‫با سعه صدر باال باشد و بتواند دلسوزان کشور را در اداره امور‬ ‫مشــارکت دهد‪ .‬خوشبختانه با سیاســت های تبلیغی رسانه‬ ‫ملی و اجرای طرح عدالت رســانه ای به ویــژه مناظره های‬ ‫انتخاباتی تا حد بســیار زیادی حاکمیت پول و ســرمایه در‬ ‫انتخاب رئیس جمهور از بین رفته است‪.‬‬ ‫امروز الگوی انتخاباتی جمهوری اســامی به عنوان‬ ‫عادالنه تریــن و مترقی ترین الگو در ســطح جهانی مطرح‬ ‫اســت‪ .‬باید با اقدامات مشــابه‪ ،‬انتخابات مجلس شورای‬ ‫اسالمی نیز بهتر شــود تا تاثیر ســرمایه و قدرت در انتخاب‬ ‫نماینده واقعی مردم به طور کلی از بین برود‪ .‬شخصیت های‬ ‫سیاســی باید بیش از دیگران به خدا توکل کننــد‪ ،‬خود را از‬ ‫هر شائبه ای دور نگاه دارند و بدانند شیطان در هر لحظه در‬ ‫کمین انهاست‪ .‬ایا می توان مطمئن بود ان کسی که امروز‬ ‫دم از انقالبی گری و والیتمداری می زند همان روحیه و اعتقاد‬ ‫خود را حفظ کند یا به اندک بهانه ای از مسیر مردم و انقالب‬ ‫فاصله می گیرد؟ باید به خدا پناه برد‪.‬‬ ‫‪81‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪82‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫غالمعلی حدادعادل‬ ‫دوران احمدی نژاد دوره‬ ‫حاکمیت اصولگرایان نبود‬ ‫ی ویژه‬ ‫و‬ ‫توگ‬ ‫گف ‬ ‫بنده معتقدم اعتدال در دولت روحانی برقرار نشده است‬ ‫از اقای روحانی انتظار صبر و حوصله بیشتری داشتیم‬ ‫در انتخابات اینده مجلس باید واقع بینی را با تکلیف گرایی‬ ‫همراه کنیم‬ ‫ما امروز با پایداری راحت تر از ‪4‬سال پیش می توانیم حرف‬ ‫بزنیم‬ ‫اصالح طلبان از نتایج مثبت مذاکرات بهره برداری می کنند‬ ‫گفت و گو‪ :‬سعید اجورلو‪ -‬مصطفی صادقی‬ ‫سردبیر‪ -‬دبیر تحریریه‬ ‫شما گفته بودید که ما نشانه هایی داریم که دولت‬ ‫اقای روحانی بــا دولت دوم خرداد تفــاوت دارد و‬ ‫نشانه هایی هم داریم که شــباهت هایی با دولت‬ ‫دوم خرداد وجــود دارد‪ .‬اکنون که به پایان ســال‬ ‫‪ 93‬نزدیک می شــویم‪ ،‬فکــر می کنیــد می توان‬ ‫قضاوت صحیح تری نسبت به دولت اقای روحانی‬ ‫انجام داد؟‬ ‫دولــت اقای روحانی با شــعار اعتدال بــه پیروزی‬ ‫رسیده اســت‪ .‬ایشــان اعتدال را به عنوان شــعار خودش‬ ‫انتخاب کرده‪ ،‬ولی حقیقت این اســت که این شــعار هنوز‬ ‫تبیین نشده و به درستی مشخص نیست مقصود از اعتدال‬ ‫چیســت؟ اقای روحانــی در دیدار بــا اســتانداران اوایل‬ ‫ریاست جمهوری شان گفتند‪« :‬در نتیجه اعتدال این است‬ ‫که هر کس پاک و الیق است از هر جناحی که باشد بتواند‬ ‫با این دولت همکاری کند‪( .‬بنده نقل به مضمون می کنم)‬ ‫این حرف بسیار خوبی است‪ .‬اگر کشور نیز بخواهد از این‬ ‫باالخره ما اقای جنتــی را یک بــرادر مبارز و‬ ‫انقالبی می دانیم که از مبارزان قبل از انقالب‬ ‫بوده انداماحرفوحدیث اطرافوزارتارشاد‬ ‫بســیار زیاد اســت ؛ از تهران و قم و جاهای‬ ‫دیگر‪ .‬در مجلــس نیز اعتراضاتــی در بین‬ ‫نمایندگان این روزها شــنیده می شود‪ .‬بنده‬ ‫خودم معتقــدم برای اینک ه داوری درســتی‬ ‫داشته باشــیم باید با اقای جنتی بنشینیم و‬ ‫صحبتکنیم‬ ‫دکتــر غالمعلــی حدادعــادل شــخصیت‬ ‫منحصربه فــردی دارد‪ .‬یــک سیاســتمدار اهــل‬ ‫فرهنــگ اســت و بســیار خوش مصاحبــه‪ .‬جانب‬ ‫انصاف را همیشــه نگه می دارد و البته در مواقعی‬ ‫که صالح می داند صریح و شــفاف نظرش را اعالم‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫تعارض های جناحی اســوده شــود‪ ،‬راهش این اســت که‬ ‫رئیس جمهوری که می اید‪ ،‬همه انهایی را که سر کار هستند‬ ‫بیرون نریزد و اصرار بر این نداشته باشد که هر کسی از قبل‬ ‫بود باید اخراج شود‪ .‬این می تواند حرکت بسیار خوبی برای‬ ‫رفتن به سمت ارامش در فضای سیاسی باشد‪.‬‬ ‫حاال بعــد از یک ســال و هفت ماه که از شــروع کار‬ ‫دولت اقای روحانی گذشته‪ ،‬می توان به کمک امار متوجه‬ ‫شد چند درصد از کســانی که موســوم به اصولگرا هستند‬ ‫در دولت مســئولیت گرفته اند و چند درصد از کســانی که‬ ‫موسوم به اصالح طلب هستند مسئولیت دارند‪ .‬یعنی حاال‬ ‫راحت تر می توان قضاوت کرد که ایا اعتدال همانطور که‬ ‫اقای روحانی در ابتدای دوره گفته بود عملی شــده است‬ ‫یا خیر؟ بنده معتقــدم این اتفاق نیفتــاده و اعتدال برقرار‬ ‫نشده است‪.‬‬ ‫در مورد دولت اقای روحانــی نقدی وجود دارد که‬ ‫ایشان تکیه زیادی بر پروند هسته ای و سیاست‬ ‫خارجی دارند و مسائل دیگری که مربوط به جامعه‬ ‫مدنی می شود چندان دغدغه ایشان نیست‪ .‬شما‬ ‫هم همینطور حس می کنید؟‬ ‫اگر بخواهیم منصفانه قضــاوت کنیم‪ ،‬باید قبول‬ ‫کنیم که کار هســته ای‪ ،‬ســنگین اســت‪ .‬به ایــن معنا که‬ ‫باالخره اگر قرار شــود‪ ،‬این موضوع تحریم ها حل شــود‪،‬‬ ‫یک اراده قوی و تیم قوی نیاز اســت‪ ،‬در این شــکی وجود‬ ‫ندارد‪ .‬ولی از طرف دیگر‪ ،‬این نگرانی وجود دارد که ما همه‬ ‫تخم مرغ هایمان را در یک دســتمال ببندیــم و برای بهبود‬ ‫وضع اقتصادی تنهــا راه را رفع تحریم هــا بدانیم‪ .‬این کار‬ ‫غلطی اســت‪ .‬اگر ملت چنین باوری پیدا کند‪ ،‬ضرر خواهد‬ ‫داشــت‪ .‬دشــمن نیز اگر چنین تصوری را باور کند و خیال‬ ‫کند که مســئوالن کشــور ما دیگر راهی برای حل مسائل‬ ‫اقتصادی جز توافــق ندارند‪ ،‬البد به طمــع می افتد هر چه‬ ‫بخواهد می تواند به ما تحمیل کند‪.‬‬ ‫ما فکر می کنیم در عین حال کــه موضوع تحریم ها‬ ‫باید دنبال شود‪ ،‬نباید مردم شــرطی شوند که اگر مذاکرات‬ ‫به نتیجه رسید‪ ،‬اقتصاد خوب خواهد شد و اگر نرسید حتما‬ ‫بد خواهد شد‪ .‬باید هم دولت و هم مجلس از شرطی شدن‬ ‫جامعه نسبت به مذاکرات پرهیز کنند‪ .‬اینطور نباید باشد که‬ ‫یک عده ای در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی چنان‬ ‫زمینه سازی کنند که همه به جای اینکه چشمشان به داخل‬ ‫کشــور و کار و تولید خودشان باشــد‪ ،‬به ژنو و وین و مونیخ‬ ‫دوخته شود؛ این خطرناک و غلط است‪.‬‬ ‫فارغ از مســائل جناحی برای مردم همیشــه مهم‬ ‫اســت کــه دولت ها چــه کاری بــرای انهــا انجام‬ ‫می دهند‪.‬طبعامهمترینحوزه همبرایانهااقتصاد‬ ‫است‪ .‬شما کابینه را در بخش اقتصاد چطور دیدید؟‬ ‫اقای روحانی می گویند تورم به صفر رسیده است‪.‬‬ ‫ایشــان اخیرا خطاب بــه منتقــدان گفته اند مگر‬ ‫منتقداناینبهبودرانمی بینند‪.‬مگررشداقتصادی‬ ‫را نمی بینند؟ شما هم از ان دسته منتقدانی هستید‬ ‫که فکر می کنید ما در حوزه اقتصاد وضعمان بهتر‬ ‫شده یا از ان دسته منتقدانی هستید که معتقدید ما‬ ‫اینجا اتفاقا ضعیف بودیم؟‬ ‫من از خدا می خواهم دولت اقــای روحانی بتواند‬ ‫اوضاع اقتصادی را بهبود ببخشــد‪ .‬برای اقــای روحانی و‬ ‫همکارانش هم دعا می کنم تا در حل مشکالت اقتصادی‬ ‫کشور موفق باشند‪ .‬هیچ انگیزه ای هم ندارم که یک اقدام‬ ‫مثبتی را نادیده بگیــرم و عمدا ذکر نکرده باشــم‪ .‬تضعیف‬ ‫دولت را هم جایز نمی دانم و دلم می خواهد همیشه کارهای‬ ‫خوب انجام شده را بیان کنم‪.‬‬ ‫مدعی هم نیســتم که دولت اقای روحانی کار نکرده‬ ‫است‪ .‬ولی برای بنده سوال است که منظور اقای روحانی از‬ ‫اینکه می فرمایند تورم در بهمن ماه به صفر رسیده یعنی چه؟‬ ‫یعنی ما تورم نداشتیم یا رشد تورم به صفر رسیده است‪ .‬چون‬ ‫اینها دو حرف جداگانه اســت‪ .‬یک وقت هســت که دولت‬ ‫موفقیت خودش را در کاهش میزان رشــد تورم می داند که‬ ‫یک موفقیت است‪ .‬یعنی در بهمن ماه گذشته تورم دو درصد‬ ‫رشد داشته‪ ،‬امسال دو درصد رشد نداشته و در بهمن ماه نیز‬ ‫مانند دی ماه بوده اســت‪ .‬پس صفر بودن رشد تورم با صفر‬ ‫بودن خود تورم بسیار متفاوت است‪ .‬بنده فکر نمی کنم تورم‬ ‫االن صفر شده باشد‪ .‬در کمتر کشوری تورم صفر است‪ .‬ما‬ ‫می دانیم که در همین ماه های اخیر نان سی درصد و مرغ نیز‬ ‫در همین حدود گران شده است‪ .‬چطور ممکن است گران‬ ‫شدن این اقالم روی سایر اجناس سبد خانواده اثر نگذاشته‬ ‫باشد‪ .‬حاال باید سوال کنیم که ایا در کنار گران شدن نان و‬ ‫مرغ و چیزهای دیگر ‪ ،‬چیزی هســت که ارزان شده باشد؟‬ ‫چون اگر قرار باشد تورم صفر شده باشــد‪ ،‬باید در کنار این‬ ‫مواردی که گران شده‪ ،‬اقالمی باشد که ارزان شده باشد‪.‬‬ ‫کسی هســت که ســراغی بدهد از کاالیی که مورد احتیاج‬ ‫همه مردم باشد و ارزان شده باشــد تا ما هم بگوییم این دو‬ ‫همدیگر را جبران کرده اند ‪ .‬پس یک واقعیاتی هســت که‬ ‫داللت می کند بر اینکه گرانی به وجود امده و هیچ واقعیتی‬ ‫نیست که بگوید ارزان شده است‪ .‬خوب است دولت در این‬ ‫موارد توضیح دهد که منظورش از صفر شدن تورم چیست‪.‬‬ ‫من تا جایی که در مطبوعات دیدم و صحبت اقای روحانی از‬ ‫تلویزیون پخش شد‪ ،‬منظور صفر بودن خود تورم بود نه رشد‬ ‫تورم‪ .‬شما غیر از این شنیدید؟ به هرحال مردم باید کاهش‬ ‫تورم را در جیبشان احساس کنند‪.‬‬ ‫در مقوله فرهنــگ می دانید که همیشــه حضرت‬ ‫اقا دغدغه داشــتند و بارها ان را مطرح کرده اند‪.‬‬ ‫حضرتعالی هم صاحب نظر هستید در این مورد‪.‬‬ ‫می خواهــم بپرســم چه اتفاقــی در دولــت اقای‬ ‫روحانــی در این حــوزه در حــال وقوع اســت‪ .‬ما‬ ‫نقدهــای بســیاری شــنیدیم ؛ هــم از ســمت‬ ‫اصولگرایان و هم از ســمت کســانی که دلســوز‬ ‫انقالب هستند و گفتمان انقالب اسالمی را دنبال‬ ‫می کنند‪ .‬ممکن است ما با یک فضایی مثل دوران‬ ‫اقای مهاجرانی روبه رو شویم‪ .‬اقای جنتی دقیقا‬ ‫چه چیزی از فرهنگ می خواهند؟‬ ‫باالخره ما اقای جنتی را یک برادر مبارز و انقالبی‬ ‫می دانیم که از مبارزان قبل از انقــاب بوده اند اما حرف و‬ ‫حدیث اطراف وزارت ارشاد بسیار زیاد است ؛ از تهران و قم‬ ‫و جاهای دیگر‪ .‬در مجلس نیز اعتراضاتی در بین نمایندگان‬ ‫این روزها شنیده می شــود‪ .‬بنده خودم معتقدم برای اینکه ‬ ‫داوری درســتی داشته باشــیم باید با اقای جنتی بنشینیم و‬ ‫صحبت کنیم‪ .‬نمایندگان مجلــس از جمله خود من نکاتی‬ ‫که دارم مطرح کنیم و اقای جنتی توضیح بدهند‪ .‬من قدم‬ ‫اول را یک چنین دیدار و گفت وگویی می دانم‪.‬‬ ‫در حال حاضر شما استنباطی از ایشان ندارید؟‬ ‫ممکن اســت بعضی صحبت هایی که شده دقیق‬ ‫نباشد‪ .‬ممکن است بعضی از توضیحات ایشان مفید بوده‬ ‫باشد و سوءتفاهم هایی اســت که برطرف می شود‪ .‬ممکن‬ ‫هم است که غیر از این باشد‪.‬‬ ‫فضای مجلس روی ایشــان چطور است‪ ،‬امکان‬ ‫استیضاح هست؟‬ ‫قطعا یک عده از نمایندگان به این فکر هستند‪ .‬به‬ ‫هرحال وزارت ارشــاد یکی از گردنه های سخت این دولت‬ ‫است‪ .‬یعنی ارشاد و موضوع فرهنگ از ان اموری است که‬ ‫می تواند یک چالش جدی برای دولت اقای روحانی باشد‪.‬‬ ‫اقای دکتر! در دولت دوم اقــای احمدی نژاد هم‬ ‫می شود گفت که حوزه فرهنگ توسط دست های‬ ‫پشت پرده و دفتر ایشان اداره می شد‪ .‬به هرحال‬ ‫خیلی از این جریانات مســاله دار در ســینما نفوذ‬ ‫پیدا کرده بودند و کار خودشان را انجام می دادند‪.‬‬ ‫ولی انقدر حساســیت نســبت بــه انهــا از جانب‬ ‫مجلس و نمایندگان اصولگرا وجود نداشت‪.‬شما‬ ‫به جشنواره فیلم فجر اشاره کردید‪ .‬ما دیدیم که‬ ‫اقای جنتی ســعی کرده بود فیلم های حاشیه دار‬ ‫در جشنواره حضور نداشته باشد ؛ حاال یا به خاطر‬ ‫اینکه بعدا مورد سوال قرار نگیرد یا به این خاطر که‬ ‫اعتقادش است‪.‬‬ ‫اینکه من هم می گویم باید بنشینیم و صحبت های‬ ‫اقای جنتی را بشنویم دقیقا با همین احساس است‪ .‬اینکه‬ ‫ببینیم منتقــدان چه می گوینــد و اقای جنتــی و معاونان و‬ ‫همکارانشان چه می گویند‪ .‬ما در دوره دوم اقای احمدی نژاد‬ ‫به بعضی کارهای ارشــاد انتقادات جدی داشــتیم‪ ،‬منتها‬ ‫حرفمان به جایی نمی رســید‪ .‬اعتراض‪،‬هم در حوزه سینما‬ ‫و هم در سایر حوزه ها وجود داشت‪ .‬احساس ما هم همین‬ ‫بود‪ .‬این جریان انحرافی را چه کسی در جامعه مطرح کرد؟‬ ‫خود ما اصولگراها مطرح کردیم‪ .‬اصالح طلب ها که مدعی‬ ‫این جریان انحرافی نبودند‪ .‬یعنی نقد این جریان انحرافی‬ ‫توســط خود اصولگرایان مطرح شــد‪ .‬همانطور که گفتید‬ ‫مسائل فرهنگی یکی از مظاهر جریان انحرافی بود‪.‬‬ ‫یکــی از دغدغه هــای اقــای روحانــی مســاله‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫سیاست‬ ‫‪83‬‬ ‫سیاست‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪84‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫منتقدان شان است‪ .‬همیشه ان را مطرح می کنند‬ ‫و دیدیم که در قم هم مطرح کردند‪ .‬حاال در مقابل‪،‬‬ ‫منتقدان هم نظر خودشان را درباره نوع مواجهه‬ ‫اقای روحانی با خودشان دارند‪ .‬ما شما را به انصاف‬ ‫می شناســیم‪ .‬حق با کدام طرف است ‪ ،‬منتقدان‬ ‫تند هستند یا اقای روحانی تحمل الزم را ندارد؟‬ ‫حقیقت این است که ما از اقای روحانی انتظار صبر‬ ‫و حوصله بیشتری داشتیم‪ .‬ایشان در مناظره های تلویزیونی‬ ‫که ما هم در کنار ایشــان بودیم گفت؛ مــن حقوقدانم‪ .‬در‬ ‫نتیجه مــا انتظارمان این بوده و هســت که اقــای روحانی‬ ‫هیچ وقت نســبت به منتقدان خودشان در مجامع و محافل‬ ‫عمومی عصبانی نشــوند و الفا ظ و عباراتی کــه جو تنش و‬ ‫بگو مگو را در جامعه افزایش می دهد‪ ،‬از زبان ایشان شنیده‬ ‫نشود‪ .‬ولی به طور متوسط هر ماه یک چنین اتفاقی می افتد‬ ‫و این به نظر من برای کشــور خوب نیســت‪ .‬اقای روحانی‬ ‫توجه دارند که رئیس جمهور همه ملت ایران هســتند ؛ هم‬ ‫انهایی که به ایشان رای داده اند‪ ،‬هم انها که رای نداده اند‪.‬‬ ‫می توانــد این مســاله یــک اســتراتژی از جانب‬ ‫ایشان باشد؟‬ ‫من نمی دانم و از علــت ان خبر ندارم‪ .‬اما می دانم‬ ‫کــه معلــول ان بــد اســت و نتیجــه بــدی دارد‪ .‬هرچقدر‬ ‫رئیس جمهور صبور تر باشد ملت هم صبورتر می شوند‪ .‬هرچه‬ ‫رئیس جمهور عصبانی باشد انعکاسش در وضع عصبی مردم‬ ‫بیشتر خواهد شــد‪ .‬انچه تا حاال اتفاق افتاده همانطور که‬ ‫گفتم کمتر از انتظار ما بوده است‪.‬‬ ‫با خودشان در این باره صحبت نکردید؟‬ ‫تازگی هــا مجال این دســت نــداده کــه بتوانیم‬ ‫رقابت بنده بااقای الریجانی مربوط به قبل از انتخابات ‪ 92‬اســت‪،‬‬ ‫دیگر مایل نیستم ان را تکرار کنم‬ ‫گفت وگوی خصوصی‪ ،‬صمیمی و دوستانه داشته باشیم‪.‬‬ ‫اگر اجازه بدهید وارد محور دیگری از سواالتمان‬ ‫شــویم‪ .‬شــاید بد نباشــد از اصولگرایان شروع‬ ‫کنیم‪.‬برخــی معتقدنــد باتوجه بــه تجربه ای که‬ ‫اصولگرایان از انتخابــات مجلس نهم و اتفاقات‬ ‫ریاســت جمهوری یازدهم دارند بایــد واقعی فکر‬ ‫کرد و زیــاد روی ایده ال ها ســرمایه گذاری نکرد‪.‬‬ ‫یعنی از حاال یک فهرست قوی توسط کمیته ای‬ ‫که قبال هم تجربه اش را داشتند تهیه شود‪ .‬یک‬ ‫عده می گویند یک نشانه هایی از وحدت دیده شده‬ ‫و ایرادی ندارد که هر طرف چــه حرفی می زند‪ .‬با‬ ‫اینها جلو برویم و به گونه ای کار را جمع کنیم‪ .‬شما‬ ‫طرفدار کدام نظریه هستید؟‬ ‫من دو تا اصل بــرای خودم دارم‪ .‬یکــی اینکه ما‬ ‫باید تمام توان خودمان را بــه کار بگیریم تا اصولگرایان به‬ ‫وحدت برسند‪ .‬یعنی معتقدم ارائه چند فهرست انتخاباتی به‬ ‫نام اصولگرایان سم مهلکی برای انتخابات اینده است‪ .‬این‬ ‫را ما باید بفهمیم و باور کنیم‪ .‬دوم اینکه باید از تجربه های‬ ‫گذشــته‪ ،‬به خصوص نزدیکترین تجربــه انتخاباتی درس‬ ‫عبرت بگیریم‪ .‬یکی از این درس های عبرت این اســت که‬ ‫در عین حال که به تکلیف فکر می کنیــم واقع بینی را نیز از‬ ‫دست ندهیم‪ .‬شاید این حرف را اگر من می زدم‪ ،‬همانها که‬ ‫خیلی تکلیف گرا هستند قبول نمی کردند‪ .‬ولی چون رهبری‬ ‫گفتند‪ ،‬اصولگراها باید قبول کنند‪ .‬این سخن رهبری است‪.‬‬ ‫کافی اســت ما در انتخابات اینده مجلس دهم واقع بینی را‬ ‫با تکلیف گرایی همراه کنیم‪ .‬مــا امیدواریم با این دو اصل‬ ‫بتوانیم یک چتر وحدتی بر ســر اصولگرایان داشته باشیم‬ ‫و مانع از تفرقه شــویم‪ .‬االن رگه هایی در بعضی از رسانه ها‬ ‫دیده می شــود که مایلند این وحدت بین اصولگرایان پیدا‬ ‫نشود‪ .‬از نوع خبرهایی که منتشر می شود‪ ،‬احساس می کنیم‬ ‫دوســت دارند برخی را به میدان انتخابات بکشــانند تا سبد‬ ‫ارا ی اصولگرایان تقســیم شــود‪ .‬اصولگرایــان باید انقدر‬ ‫بصیرت داشــته باشــند که بازی نخورند‪ .‬همه مــا باید فکر‬ ‫کنیم که نبودن من در مجلس مهم نیســت‪ .‬بودن فکر من‬ ‫در مجلس مهم است‪ .‬یعنی اگر دیدیم که نامزد شدن امثال‬ ‫من باعث تفرقه و شکست می شود‪ ،‬ولی انصراف من باعث‬ ‫پیروزی اصولگرایان می شــود باید دومی انتخاب را کنیم‪.‬‬ ‫ما با چنین اصولی تالش می کنیــم اصولگرایان به وحدت‬ ‫برسند و ناامید هم نیستیم‪.‬‬ ‫طیف اقــای الریجانی و طیــف پایــداری فاصله‬ ‫بسیاری با هم دارند‪ .‬به نظر می رسد که طیف اقای‬ ‫الریجانی چشــم به ائتالف با بخشی از دولت هم‬ ‫دارد‪ .‬فکر نمی کنید این مساله کمی کار را سخت‬ ‫می کند؟‬ ‫بله اینها همــه ان نقطه های اســیب پذیر وحدت‬ ‫اصولگرایــان اســت اما تالش می شــود از این اســیب ها‬ ‫جلوگیری شود‪ .‬یعنی سعی بر این است که واقع بینی همه را‬ ‫به یکدیگر نزدیک کند‪.‬‬ ‫شما در جلسات اقای تقوی حضور داشتید؟‬ ‫خیر‪ ،‬اما با ان جلســات مخالف نیســتم‪ .‬با اقای‬ ‫تقوی هم در ارتباط هستم‪.‬‬ ‫یک بحثی مطرح است که موسسه اقای مصباح‬ ‫ضلع ســوم اصولگرایی باشــد‪ .‬از این طرف و ان‬ ‫طرف هم در داخل خود اصولگرایان این موضوع‬ ‫مطرح شــد‪ .‬دیگران هم می گویند چــرا ما ضلع‬ ‫چهارم و پنجم نباشــیم یا اصال چرا ضلع ســوم‬ ‫داشته باشیم؟‬ ‫چه کسی گفته که اصولگرایی باید سه ضلع داشته‬ ‫باشــد؟ هر کســی به اندازه قامتش می توانــد بیاید و یک‬ ‫ضلع شود‪ .‬ما قســم نخوردیم که اصولگرایی باید سه ضلع‬ ‫داشته باشد که عبارت باشد از موتلفه‪ ،‬ایثارگران و رهپویان‬ ‫و پایداری‪ .‬خیر‪ .‬این شــاید الگوی چهارســال پیش باشد‪،‬‬ ‫ممکن است امروز مدل این باشد که چهار ضلع داشته باشد‬ ‫و به جای مثلث‪ ،‬مربع باشد‪.‬‬ ‫ی یا جلسات حضرات‬ ‫این مدل از جلسات اقای تقو ‬ ‫ایات‪ ،‬موحدی کرمانی‪ ،‬یــزدی و مصباح یزدی به‬ ‫دست خواهد امد؟‬ ‫باالخره اصولگرایان همیشه با حمایت روحانیت و‬ ‫سیاست‬ ‫حقیقتایناستکهماازاقایروحانیانتظارصبر‬ ‫وحوصلهبیشتریداشتیم‪.‬ایشاندرمناظره های‬ ‫م گفت؛‬ ‫تلویزیونی که ما هم در کنار ایشان بودی ‬ ‫من حقوقدانم‪ .‬در نتیجه مــا انتظارمان این بوده‬ ‫و هســت که اقای روحانی هیچ وقت نســبت به‬ ‫منتقدان خودشــان در مجامع و محافل عمومی‬ ‫عصبانی نشــوند و الفا ظ و عباراتــی که جو تنش‬ ‫و بگو مگو را در جامعه افزایــش می دهد‪ ،‬از زبان‬ ‫ایشانشنیدهنشود‬ ‫شما تا زمانی که کناره گیری کردید در ریز مسائل‬ ‫انتخابات بودید‪ ،‬چرا اقای روحانی رئیس جمهور‬ ‫شد؟ اساســا اصلی ترین دلیلش را چه می دانید؟‬ ‫مناظره ها و بحــث درگرفته میان ایشــان و اقای‬ ‫قالیباف سبب شد؟ اگر ان بحث مطرح نمی شد ایا‬ ‫اقای روحانی باز هم رشد می کرد ؟ یا اقای روحانی‬ ‫محصول دوره اقای احمدی نژاد بود؟‬ ‫به نظــرم این بحث فایــده ای نــدارد و االن وقت‬ ‫مطرح کردن ان نیست‪.‬‬ ‫نشــانه هایی راجع به اقای احمدی نژاد می بینیم‪.‬‬ ‫ما می بینیــم که او نیاتــی دارد برای بازگشــت به‬ ‫قدرت‪ .‬شما هم چنین حسی دارید در مورد ایشان‬ ‫که حرکتشــان معطوف بــه انتخابــات مجلس و‬ ‫ریاست جمهوری است؟‬ ‫بله‪ ،‬من هم چنین احساسی دارم‪ .‬ولی لزوما ظاهر‬ ‫شدن ایشان در انظار یا مسافرتشان به تبریز‪ ،‬قم و ترکیه به‬ ‫معنای این نیست که این حضور به معنای اختالل در میان‬ ‫اصولگرایان اســت‪ .‬برای من قابل تصور اســت که اقای‬ ‫احمدی نژاد هم به همین نــوع فعالیت های خودش ادامه‬ ‫بدهد و هم اصولگرایان به وحدت برسند‪.‬‬ ‫اینها به معنای این نیست که اقای احمدی نژاد لزوما‬ ‫یک فهرســت مســتقل و جداگانه ای از اصولگرایان برای‬ ‫انتخابات خواهد داشت‪.‬‬ ‫نگرانم اگر درباره ائتالف ‪3‬نفره صحبت کنم کار وحدت سخت شود‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫در ارتباط با روحانیت عمل می کنند‪ .‬در این شــکی نیست‪.‬‬ ‫قطعا اگر بخواهد یک وحدتی حاصل شــود‪ ،‬بدون اطالع‬ ‫و رضایت و حمایت عزیزانی که اسم بردید نخواهد بود‪.‬‬ ‫یک سوال هم دارم که نمی دانم تمایل دارید جواب‬ ‫بدهید یا چیز؟ در انتخابات قبل دیدیم که در مورد‬ ‫پایداری ان اتفــاق افتاد و یــک نگرانی هایی هم‬ ‫وجود دارد که ممکن است باز این طیف حاضر به‬ ‫ائتالف نباشد‪ .‬شما هم در این باره نگرانی دارید؟‬ ‫احساس من این است که پایداری براساس تجربه‬ ‫گذشــته به یک جمع بندی تازه ای رسیده اســت‪ .‬نه اینکه‬ ‫مدعی باشــم که انها اظهار پشــیمانی می کنند ولی تصور‬ ‫می کنم مثل هر جریان سیاســی دیگری‪ ،‬گذشــته را چراغ‬ ‫راه اینده خودشان می کنند و ما امروز با پایداری راحت تر از‬ ‫چهارسال پیش می توانیم حرف بزنیم‪.‬‬ ‫این خودش می تواند دستاورد بزرگی باشد‪ .‬ولی‬ ‫اقای دکتر! یک بخشی از اصولگرایان دل در گرو‬ ‫دولت دارند ‪ .‬یک بخشی از پایداری ها هم دلشان‬ ‫هنوز با اقای احمدی نژاد اســت‪ .‬می شود در این‬ ‫باره به صحبت های اقای اقا تهرانی اشاره کرد که‬ ‫گفتند اگر تغییر نکند ما حمایت نمی کنیم‪ .‬یعنی‬ ‫اگر تغییر کند موضوع فرق می کند‪ .‬این بازی در‬ ‫دو زمین است و کار را سخت می کند‪.‬‬ ‫باالخــره چــون ایــن اختالفات هســت وحدت‬ ‫ضرورت پیدا کرده است‪ .‬اگر همه یک طور فکر می کردند‬ ‫که کســی دنبال وحــدت نمی رفــت‪ .‬یک داســتانی نقل‬ ‫می کنند که در ایســتگاه مرکزی راه اهن لنــدن‪ ،‬تعدادی‬ ‫ساعت نصب شده بود‪ .‬این ســاعت ها هرکدام یک عدد را‬ ‫نشان می داد‪ .‬یکی یک دقیقه به دو‪ ،‬یکی دو‪ ،‬یکی دو و‬ ‫یک دقیقه و‪ ...‬مسافری از یک کارگر راه اهن که داشت‬ ‫بارش را می برد بــا عصبانیت پرســید که ایــن چه وضعی‬ ‫است‪ .‬چرا این ساعت ها هر کدام عددی را نشان می دهد‪.‬‬ ‫او هم از ان زیر همانطور که داشت بار می برد‪ ،‬گفت‪ «:‬اگر‬ ‫قرار بود همه انها یک ســاعت را نشان دهند‪ ،‬یک ساعت‬ ‫بیشتر الزم نبود!»‬ ‫اساسا مدل شما برای انتخابات مجلس چیست؟‬ ‫ بعضی می گویند هفــت به عالوه هشــت بعضی‬ ‫می گویند کمیته داوری درســت کنیم یا بیست به‬ ‫عالوه ‪ 10‬باشد‪ .‬شــما چطور فکر می کنید؛ اصال‬ ‫راجع به ان فکر کردید؟‬ ‫اصولگرایان برای رسیدن و اجرایی کردن وحدت‬ ‫دارای الگو هستند‪ .‬این الگو طراحی و تدوین نیز شد ه است‪.‬‬ ‫اما اجازه دهید ابتدا ان را اجرا و سپس اعالم کنیم‪.‬‬ ‫یعنی مدل طراحی شده است؟‬ ‫بله‪ .‬طراحــی شــده و برنامه ای وجــود دارد برای‬ ‫اجرایی شــدن وحدت‪ .‬اما به نظرم بهتر اســت اول شکل‬ ‫بگیرد بعد راجع به ان توضیح داده شود‪.‬‬ ‫اگر فرض کنیم اصولگرایان به وحدت رســیدند‬ ‫و حتی یک لیســت ارائه کردند‪ ،‬اساسا چه چیزی‬ ‫برای جامعه دارند که بیان کننــد‪ .‬اگر بگوییم که‬ ‫انتخابات مجلــس ادامه انتخابات ‪ 92‬اســت به‬ ‫فرض اینکه اقای روحانی بتوانــد توافق جامع را‬ ‫هم امضا کند ‪ ،‬اصولگرایان چه چیزی برای مردم‬ ‫و جامعه دارند تا بیان کنند؟‬ ‫اصولگرایان گفتمان شان گفتمان انقالب اسالمی‬ ‫است و شما بپرسید چه چیزی ندارند‪.‬‬ ‫به هر حال چیزی که عینی باشد برای مردم‬ ‫مــا در چارچــوب اصــول امــام و گفتمان هــای‬ ‫مقام معظم رهبری برای هر بخشــی هم گفتمــان داریم و‬ ‫هم برنامه‪ .‬در اینکــه تردیدی نداریم‪ .‬نکتــه ای که وجود‬ ‫دارد و مــن هم بارهــا ان را اعالم کرده ام این اســت که ما‬ ‫دوره هشت ساله احمدی نژاد را دوره حاکمیت اصولگرایان‬ ‫نمی دانیم‪ ،‬به چند دلیل‪ .‬اگرچه ابتدا اینطور فکر می کردیم‪.‬‬ ‫در اغاز‪ ،‬ما فکر می کردیم پیروزی اقای احمدی نژاد پیروزی‬ ‫اصولگرایان است ولی به تدریج مشــخص شد که اینطور‬ ‫نیست‪ .‬دلیل ان هم این اســت که خود اقای احمدی نژاد‬ ‫هیچ وقت خودش را اصولگرا ننامید و در طول این هشــت‬ ‫سال حتی یک بار هم کسی از دهان ایشان واژه اصولگرایی‬ ‫را نشــنید‪ .‬انتقادات زیادی هم که به اقای احمدی نژاد شد‬ ‫بیشتر از ناحیه خود اصولگرایان بود‪ .‬اگرچه اصالح طلبان‬ ‫صورت حســاب هزینه هایی کــه دولت اقــای احمدی نژاد‬ ‫ ایجاد کرده بــرای ما اصولگرایان فرســتاده اند‪ ،‬ولی منافع‬ ‫دولت او را خودشان استفاده می کنند‪ ،‬به دلیل انکه هر روز‬ ‫دارند یک کارخانه‪ ،‬سد و پروژه ای را افتتاح می کنند و به نام‬ ‫این دولت تمام می کنند‪ ،‬ولی هر اتفاقــی که در ان دوران‬ ‫افتاده به حســاب ما اصولگرایان می گذارند‪ .‬ولی واقعیت‬ ‫این اســت که ما ان دوران را دوران حاکمیت اصولگرایان‬ ‫نمی دانیم‪ ،‬ما در سیاست خارجی‪ ،‬داخلی‪ ،‬اقتصاد و برنامه‬ ‫داریم و برنامه ما هم مبتنی بر اصولی است که امام و رهبری‬ ‫برای ما ترسیم کرده اند‪.‬‬ ‫پیش بینی شــما از مجلس اینده چطور اســت‪،‬‬ ‫فکر می کنید اکثریــت در اختیــار اصولگرایان‬ ‫می ماند؟‬ ‫نمی توانــم پیش بینی کنــم‪ ،‬چون تابــع اوضاع و‬ ‫احوال و اتفاقاتی است که ممکن است از فروردین تا اسفند‬ ‫اتفاق بیفتد‪ .‬پیش بینی کردن از این فاصله دور یک مقدار‬ ‫دور از احتیاط است‪.‬‬ ‫فکــر می کنیــد اصولگرایــان بــرای ســال ‪ 96‬به‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری فکر می کنند یا اینکه‬ ‫باتوجه به دو دوره ای بودن روسای جمهور سابق‪،‬‬ ‫در این معادله سیاسی شرکت نخواهند کرد؟‬ ‫پیش بینــی در مورد ان هم به نظر من زود اســت‪.‬‬ ‫پیدا کردن یــک الگوی سیاســی‪ -‬اجتماعــی از انتخابات‬ ‫ریاســت جمهوری ایــران کار دشــواری اســت‪ .‬کشــف‬ ‫قانونمندی حاکــم بر انتخابات ریاســت جمهوری در ایران‬ ‫کار سختی اســت‪ .‬هر دفعه اتفاقی می افتد که مشابهتی با‬ ‫دوره قبل ندارد‪ .‬همیشه مردم را غافل گیر می کنند‪.‬‬ ‫حرف شما این معنا را می دهد که اصولگرایان نیز‬ ‫می توانند شانس داشته باشند‪.‬‬ ‫حرف من این اســت کــه از اتفاقاتی کــه تاکنون‬ ‫افتاده ما نمی توانیم انگاره ای بسازیم برای اینده‪.‬‬ ‫راجع بــه ان ائتالف ســه نفره در انتخابات ســال‬ ‫‪92‬خیلــی حرف هــا زده شــد و شــما هــم اخیرا‬ ‫چند خطی راجع به ان گفتید و مورد توجه سایت ها‬ ‫قرار گرفت‪ .‬سوال من این است که چرا این ائتالف‬ ‫به نتیجه نرســید؟ ما با اقای دکتــر والیتی‪ ،‬دکتر‬ ‫حداد و دکتر قالیبافی روبه رو هستیم که هر کدام‬ ‫در حوزه خودشان بهترین هستند‪ ،‬تصور همه ما‬ ‫این بود که یک اتفاق مهم و مثبتی خواهد افتاد‪ .‬به‬ ‫نظرم این یکی از برهه های مهم اصولگرایی است‬ ‫که اسیب شناســی ان حاال دیگر چندان ایرادی‬ ‫نداشته باشد‪ .‬مایلید در این مورد صحبت کنید؟‬ ‫می گویند گذشــته چــراغ راه اینده اســت‪ .‬اما من‬ ‫نگرانم که اینجا برعکس شــود و برگشــت ما به گذشته راه‬ ‫اینده را نیز تاریک کند‪ .‬بعد هم شــما این سوال را از کسی‬ ‫می کنید که بــه وظیفه خودش عمل کرده اســت‪ .‬به نظرم‬ ‫سوال را از دیگران کنید‪ .‬من نگران این هستم که اگر وارد‬ ‫این قضیه شــوم‪ ،‬به ان وحدتی که امیدواریم حاصل شود‬ ‫لطمه وارد شود‪ .‬ما باید یک هدف داشته باشیم و ان حفظ‬ ‫انقالب است‪ .‬هر چیزی که به این مســاله لطمه بزند‪ ،‬باید‬ ‫کنار زده شود‪ .‬تفرقه قطعا به این موضوع لطمه می زند و ما‬ ‫باید از مطرح کردن صحبت هایی که باعث تفرقه می شود‪،‬‬ ‫خصوصا در رسانه ها خودداری کنیم‪.‬‬ ‫‪85‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪86‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سیاست‬ ‫یعنی تــاش می کند کــه خــودش را وارد فضای‬ ‫اصول گرایی کند؟‬ ‫به هرحال عکســش را مــن احتمــال نمی دهم؛‬ ‫اینکــه اصولگرایان یک لیســت بدهنــد و احمدی نژاد هم‬ ‫یک لیست‪.‬‬ ‫شــما در الگویی کــه فرمودید تهیه شــده تصور‬ ‫ظرفیت اقای احمدی نژاد را هم کردید یا خیر؟‬ ‫بنای ما در ان الگو بر شایســته گزینی است‪ .‬برای‬ ‫ان هم مالک هایی وضع می کنیم‪ .‬هر کس بر ان مالک ها‬ ‫منطبق باشد می تواند در فهرست اصولگرایان قرار گیرد‪.‬‬ ‫هر چند شــما فرمودید که مایل نیســتید در مورد‬ ‫الگوی تهیه شــده توســط اصولگرایان جز ئیات‬ ‫بیشــتری ارائــه دهیــد‪ ،‬امــا اگــر اجــازه بدهید‬ ‫می خواهم بپرســم ایا بــرای گروه هــای مختلف‬ ‫سهمیه ای تعیین شده است؟‬ ‫خیر‪ .‬ممکن است که اصال از یک جریان سیاسی‬ ‫است‬ ‫تعداد خیلی کم و جریانی تعداد بیشتری باشد‪ .‬بن ا براین ‬ ‫افرادی که به پاکی و درســتی و کارامدی شــناخته شده اند‬ ‫معرفی شوند‪.‬‬ ‫یعنی فرد محور است؟‬ ‫یعنی شایسته ترین افراد گزینه شوند‪.‬‬ ‫یک بحثــی کــه وجــود دارد اینکــه در انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری اگر اقای احمدی نژاد بیاید یک‬ ‫ثلمه بزرگی در اصولگرایان ایجاد می شود‪ ،‬شکاف‬ ‫عظیمی ایجاد خواهد کرد‪ .‬اصالح طلبان هم روی‬ ‫همین تحلیل اســت کــه احمدی نژاد را تشــویق‬ ‫می کنند‪ .‬نظر شما چیست؟‬ ‫بــه نظــرم االن زود اســت راجــع بــه انتخابــات‬ ‫ریاست جمهوری اینده صحبت کنیم‪.‬‬ ‫فکر می کنید او هنوز بدنه اجتماعی خودش را دارد‬ ‫و مردم هنوز احمدی نژاد را می خواهند یا نه؟ یعنی‬ ‫دولت اقای روحانی باعث می شود مردم دوباره به‬ ‫احمدی نژاد برگردند؟ مثال اقای جوانفکر گفته بود‬ ‫طوری می شود که مردم با چراغ دنبال احمدی نژاد‬ ‫بگردند؟‬ ‫هر کسی اوضاع را انطور تحلیل می کند که دوست‬ ‫دارد در اینده اتفاق بیفتد‪ .‬مثل مسابقه فوتبال است که قبل‬ ‫از بازی همه می گویند ما می بریم‪.‬‬ ‫اصالح طلبان تصویری از خود نشان می دهند که‬ ‫بر مبنای مختصات ان ما با یک جناح کامال متحد‬ ‫مواجه هستیم که البته دلیلش هم پیروزی اقای‬ ‫روحانی اســت‪ .‬شــما چطور اوضاع را می بینید؟‬ ‫ایا ما بعد از انتخابات ‪ ٩٢‬با یک جناح کامال متحد‬ ‫روبه رو هستیم یا شما هم نشــانه هایی از تکثر را‬ ‫درون انها می بینید؟‬ ‫من معتقد نیستم که مردم به اقای روحانی به عنوان‬ ‫یک اصالح طلــب رای دادنــد‪ .‬یعنی مــردم در رای دادن‬ ‫به اقای روحانی گرایش اصالح طلبی خودشــان را نشــان‬ ‫ندادند‪ .‬نه اقای روحانی خودش را اصالح طلب معرفی کرد‬ ‫و نه انها که به اقــای روحانی رای دادند خودشــان را لزوما‬ ‫اصالح طلب می دانستند‪ .‬رای اقای روحانی نیز انقدر قاطع‬ ‫نبود که اصالح طلبان بتوانند به پیروزی خودشــان در اینده‬ ‫امیدوار باشند‪ .‬بنابراین اصالح طلبان پیروزی ‪ 50/7‬درصدی‬ ‫اقای روحانی را به عنوان پیروزی اصالح طلبی در انتخابات‬ ‫‪ ٩٢‬به نفع خود مصادره کردند‪.‬‬ ‫در جناح اصالح طلبان دو دیدگاه وجود دارد ؛ یک‬ ‫دیدگاه این اســت که هنوز زمان حضور مســتقل‬ ‫ما فرا نرســیده و باید با دولت ائتــاف کنیم‪ .‬یک‬ ‫دیدگاه هم این است که به طور مستقل عمل کنیم‪.‬‬ ‫پیش بینی شما چیست؟‬ ‫بنده پیش بینی ام این اســت که بخــش مهمی از‬ ‫اصالح طلبان در انتخابات مجلــس دهم زیر نقاب اعتدال‬ ‫وارد خواهند شد‪.‬‬ ‫یعنی همچنان ائتالفشان را ادامه می دهند؟‬ ‫اینطور پیش بینی می کنم‪ .‬یعنی با شــعار اعتدال‬ ‫وارد می شوند‪.‬‬ ‫در سال ‪ ٩٦‬هم با همین دستفرمان وارد می شوند؟‬ ‫بــرای پیش بینــی در ان زمینــه زود اســت اما در‬ ‫انتخابــات مجلس به عنــوان کمک به اقــای روحانی وارد‬ ‫می شوند و به همین دلیل ســعی می کنند جامعه را دو قطبی‬ ‫کنند و اصولگرایان را مخالف اقــای روحانی معرفی کنند‪.‬‬ ‫درحالی که بنای اصولگرایان بر مخالفــت با اقای روحانی‬ ‫نیست‪.‬‬ ‫طیفی از اصالح طلبان‪ ،‬خصوصا دکتر عارف خیلی‬ ‫اصرار دارند بر اینکه با بخشی از اصولگرایان یک‬ ‫فهرســت بدهند‪ .‬ایــن اصولگرایان چه کســانی‬ ‫هســتند؟ منظورشــان جریان اقــای الریجانی و‬ ‫ناطق نوری اســت؟ برگرفته از چه نــوع دیدگا هی‬ ‫اســت؟ شــما این امادگــی را در جنــاح اصولگرا‬ ‫می بینید که چنین اتفاقی بیفتد؟‬ ‫همه چیز ممکن است‪ .‬یعنی در عالم سیاست بعد از‬ ‫‪ 36‬سال تجربه باید این درس را فرا گرفته باشیم که نگوییم‬ ‫همین اســت و جز این نیســت‪ .‬باالخره بیــن اصولگرایان‬ ‫کسانی هستند که به اقای روحانی نزدیکترند ‪ .‬بین طرفداران‬ ‫اقای روحانی نیز کسانی هستند که به بعضی از اصولگرایان‬ ‫نزدیکترند‪ .‬بعید نیســت که به فکر یک ائتالفی هم باشند‪.‬‬ ‫ممکن اســت این اتفاق هم بیفتد‪ .‬از طرفی ما هم دوست‬ ‫داریم اصولگرایان واحد باشــند‪ .‬اما معلوم نیســت انچه ما‬ ‫دوســت داریم همان اتفاق بیفتد‪ .‬بنابرایــن من نمی گویم‬ ‫این امر محال است‪.‬‬ ‫اقای دکتــر! بهتر اســت چنــد ســوال در زمینه‬ ‫سیاست خارجی هم بپرسیم‪ .‬از نظر شما امکان‬ ‫توافق جامع وجود دارد؟ فکر می کنید انعطاف های‬ ‫دو طرف انقدر هست که بتوانند به توافق برسند؟‬ ‫مساله هســته ای‪ ،‬دوالیه دارد ‪ ،‬الیه زبرین و الیه‬ ‫زیرین‪ .‬الیــه زبرین همان چیزی اســت کــه در فضاهای‬ ‫رسانه ای و تبلیغاتی زده می شــود که همه ان را می شنوند‪.‬‬ ‫جان کری چیزی می گوید‪ ،‬سخنگوی کاخ سفید چیز دیگری‬ ‫می گوید‪ .‬یــا ان طرف جمهوریخواهان امریــکا و نتانیاهو‬ ‫یک چیزی می گویند‪ .‬این طرف هم دولت چیزی می گوید‬ ‫و برخی از نمایندگان مجلس چیز دیگــری می گویند‪ .‬این‬ ‫همان الیه زبرین است‪ .‬الیه زیرین را هم ما مطلع نیستیم و‬ ‫شاید هیچ کس غیر از ان چند نفر مطلع نباشند ‪ ،‬و هنوز هم‬ ‫این الیه زیرین شکل نگرفته و منعقد نشده است‪ .‬بنابراین‬ ‫ما نمی دانیــم این زیاده خواهی های امریکایی ها و شــرط‬ ‫و شــروط گذاشــتن ها از نوع کری خواندن قبل از رسیدن‬ ‫به توافق نهایــی و تضعیــف روحیه طرف مقابل اســت یا‬ ‫حرف هایی است واقعی؟ به هرحال ما خوشحال می شویم‬ ‫که تیم مذاکره کننده به یک توافق شایسته برسد‪ .‬توافقی‬ ‫که عزت ملت ایران در ان رعایت شــده و منافع ملت در ان‬ ‫دیده شود‪.‬‬ ‫من معتقد نیســتم که مــردم به اقــای روحانی‬ ‫به عنوانیکاصالح طلبرایدادند‪.‬یعنیمردم‬ ‫دررایدادنبهاقایروحانیگرایشاصالح طلبی‬ ‫خودشانرانشانندادند‪.‬نهاقایروحانیخودش‬ ‫را اصالح طلب معرفی کرد و نــه انها که به اقای‬ ‫روحانیرایدادندخودشانرالزومااصالح طلب‬ ‫می دانستند‪ .‬رای اقای روحانی نیز انقدر قاطع‬ ‫نبودکهاصالح طلبانبتوانندبهپیروزیخودشان‬ ‫درایندهامیدوارباشند‬ ‫ممکن است توافقی که امضا می شود یک توافق‬ ‫خوب نباشد یا توافقی که صورت می گیرد توافق‬ ‫نظام است؟‬ ‫امیدوارم غیر از این اتفاق نیفتد‪ .‬به هرحال وقتی‬ ‫رهبری می گویند اینهــا فرزندان ما هســتند‪ ،‬فرزندان این‬ ‫انقالبند این امیدواری بی وجه نیست‪ .‬ما به عنوان اصولگرا‬ ‫خوشحال می شویم اگر دولت اقای روحانی بتواند مشکل‬ ‫تحریم ها را با حفظ منافع از طریق مذاکره حل کند‪.‬‬ ‫فکر می کنم شــما جدا از بحث دولــت یک رابطه‬ ‫شــخصی مناســبی با دکتر ظریف هم دارید‪ .‬در‬ ‫مورد الیه های زیرین با ایشان صحبت نکردید؟‬ ‫من نپرسیدم از ایشان و علت اینکه نمی پرسم هم‬ ‫این است که فکر می کنم این مســائل هنوز نهایی نشده‬ ‫است تا اینکه بشود ان را به عنوان یک واقعیت تلقی کرد‪.‬‬ ‫به هرحال ان چیزی که بنده از مســاله هسته ای نسبت به‬ ‫ان نگرانی دارم این است که تا به حال تلقی عموم اینطور‬ ‫بوده که امریکایی ها با اهرم تحریم خواسته اند در اقتصاد‬ ‫ایران اثر بگذارند‪ ،‬این واضح است‪ .‬نگرانی من این است‬ ‫که امریکایی ها بخواهند با اهرم مذاکره بر سیاست ایران‬ ‫اثر بگذارنــد‪ .‬من ایــن را خطرناک تر از تاثیــر بر اقتصاد‬ ‫می دانم‪ .‬ملت باید کامال هوشیار باشد که امریکایی هایی‬ ‫که با انقالب دستشــان از دخالت در سیاست ایران کوتاه‬ ‫شــده اســت‪ ،‬حاال از پنجره مذاکرات نخواهنــد تاثیر بر‬ ‫فضای سیاســی ایــران بگذارند‪ .‬مردم ایــران باید کامال‬ ‫مراقب باشــند که هر جریان سیاســی که بخواهد در دام‬ ‫این توطئه بیفتد‪ ،‬ان جریان را طــرد کنند‪ .‬من نمی گویم‬ ‫در ایران جریانی هســت کــه می خواهد بــه امریکایی ها‬ ‫برای پیروزی تکیه کند اما کامــا این را محتمل می دانم‬ ‫که امریکایی ها بخواهند با اســتفاده از ابزار مذاکرات بر‬ ‫فضای سیاســی ایران تاثیر بگذارنــد‪ .‬اینجا یک بصیرت‬ ‫باال و عمومی الزم اســت‪ .‬این یک گذرگاه حساس است‬ ‫که ملت مراقب باشــد تا دوباره خارجی در سیاست داخلی‬ ‫ما اثر نگذارد‪ .‬ما تا به حال هرچه دعوا و اختالف داشتیم‬ ‫اختالف خانوادگی بوده اســت‪ .‬هیچ وقت الت سر محله‬ ‫نیامده طرف یکی از دو ســوی دعوا را بگیــرد و بخواهد‬ ‫تاثیرگذاری کنــد‪ .‬باالخره خودمان با هــم کنار امده ایم‪.‬‬ ‫یک بار انتخابات شــده یکی برنده شــده یکی بازنده شده‬ ‫دوبــاره یکی بازنده شــده و دیگــری برنده شــده تا وقتی‬ ‫این جا به جایی های قدرت با اراده ملت اســت هیچ جای‬ ‫نگرانی نیست‪ .‬اما اگر روزی خدانکرده خارجی طمع کند‬ ‫که بخواهد در نتایج سیاســت داخلی ما اثربگذارد ان روز‬ ‫باید نگران بود‪.‬‬ ‫حدس می زنید به فرض امضا شدن توافق جامع‬ ‫این موضوع عواقب جانبی داشــته باشد؟ ممکن‬ ‫اســت تبدیل به پیروزی اصالح طلبان در شرایط‬ ‫داخلی شده و تاثیرگذار باشد؟‬ ‫به نظر مــن قطعا اصالح طلبــان از نتایــج مثبت‬ ‫مذاکرات بهره برداری خواهند کــرد‪ .‬ولی اصولگرایان باید‬ ‫منصف باشــند‪ .‬نه ذوق زده شــوند (اگر جــای ذوق زدگی‬ ‫نداشــت) و نه بناشان بر این باشد که دســتاوردهای مثبت‬ ‫را نادیده بگیرند‪.‬‬ ‫شما برای مجلس دهم نامزد می شوید؟‬ ‫برای این منظور تصمیم نگرفته ام‪ .‬من نصیحتی‬ ‫به همه می کنم که قبل از همه خودم سزاوار ان هستم‪ .‬اگر‬ ‫کنار رفتن من به پیروزی اصولگرایان کمک کند قطعا کنار‬ ‫خواهم رفت‪.‬‬ ‫برای اخرین انتخابات هیات رئیسه چطور تصمیم‬ ‫نگرفتید؟‬ ‫من دیگر مایل نیســتم ان رقابت را تکرار کنم‪ .‬ان‬ ‫رقابت مربوط به قبل از انتخابات ‪ ٩٢‬بود‪ .‬االن دوران رقابت‬ ‫داخلی ما اصولگرایان نیست‪.‬‬ ‫گف ‬ ‫تو‬ ‫گ‬ ‫و‬ ‫ی ویژه‬ ‫محمدحسین صفارهرندی‬ ‫یک دوره ای شدن دولت روحانی اتفاق غریبی نخواهد بود‬ ‫قبل از این در جریان اصولگرا تفرقه تئوریزه می شد اما‬ ‫امروز این طور نیست‬ ‫خاستگاه فکری علی جنتی در فرهنگ با مهاجرانی‬ ‫یکی نیست‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫مبنای دفاع از ارتباط با چین و روسیه ایدئولوژیک نیست‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫طرح ائتالف‬ ‫اصالح طلبان با اصولگرایان‬ ‫عملیات روانی است‬ ‫در انتخابات سال ‪ ،94‬هماورد هیجان انگیزی پیش رو‬ ‫داریم‬ ‫‪87‬‬ ‫سیاست‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪88‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫گفت و گو‪ :‬سعید اجورلو‪ -‬مصطفی صادقی‬ ‫سردبیر‪ -‬دبیر تحریریه‬ ‫شما چندی قبل در اظهارنظری در رابطه با مذاکرات‬ ‫هسته ای اعالم کردید که بهتر است به جای ادامه‬ ‫مذاکره با امریکا و غرب‪ ،‬به سمت روابط راهبردی‬ ‫با چین و روســیه حرکت کنیــم‪ .‬این صحبت های‬ ‫شما‪ ،‬می تواند معانی متفاوتی داشته باشد؛ شاید‬ ‫بتوان این گونه برداشت کرد که کشور امید چندانی‬ ‫به نتیجــه مذاکرات نــدارد و در حــال طر ح ریزی‬ ‫برنامــه دوم خود ‪ -‬خصوصــا برای اینــده اقتصاد‬ ‫ایران ‪ -‬است‪.‬‬ ‫چون شما بی مقدمه شروع کردید‪ ،‬من هم بی مقدمه‬ ‫صحبت می کنم‪ .‬منحصر کردن راه حل ها برای بهبود اوضاع‬ ‫ به خصوص در حوزه اقتصاد ‪ -‬در مسائل سیاست خارجی‪،‬‬‫یک انحراف است‪ .‬بنابراین پیشنهادی که من ارائه کردم‪،‬‬ ‫به عنوان پیشنهادی که باید به عنوان یک راه حل نهایی در‬ ‫دستورکار قرار بگیرد‪ ،‬نیست؛ بخشی از سیاست های اقتصاد‬ ‫مقاومتی‪ ،‬این بود که در چارچوب روابط بین الملل‪ ،‬ما چگونه‬ ‫رابطه خود با سایر کشــورها را تنظیم کنیم‪ .‬در این رابطه دو‬ ‫نوع نگاه وجود دارد؛ یک نگاه این است که هیچ راه حلی در‬ ‫ارتباطات بیرونی ما وجود ندارد جز از طریق تصحیح و ترمیم‬ ‫روابط با غرب‪ .‬پیشنهاد دیگری هم وجود دارد و ان این است‬ ‫که ما نمی خواهیم نســبت به غرب نگاه قهر دائمی داشــته‬ ‫باشــیم اما این را یگانه راه موجود برای خود فرض نکنیم و‬ ‫راه های دیگــر را نیز در نظر بگیریم‪ .‬بنــده در چارچوب این‬ ‫نگاه دوم صحبت کردم‪ .‬بنابراین همه راه های ما منحصر در‬ ‫چارچوب سیاست خارجی نیست و باید راه های بسیار دیگری‬ ‫را برویم؛ خصوصــا تحکیم بنیه داخلی‪ ،‬احصا و شناســایی‬ ‫ظرفیت های پنهان داخل و برداشتن موانع فعاالن اقتصاد‬ ‫داخلی‪ .‬اما در عین حال‪ ،‬بخشــی کــه در اقتصاد مقاومتی‬ ‫پیش بینی شده‪ ،‬توسعه دادن شرکای خارجی و محدود نشدن‬ ‫در یک حوزه است‪ .‬در اینجا این نکته مطرح می شود که نفع‬ ‫ما در همکاری با کشورهایی اســت که ما در ارتباط گیری با‬ ‫انها مزیت هایی برای خود متصور هستیم اما همکاری با انها‬ ‫مســتلزم قبول برخی تحمیل ها از ناحیه انهاست؛ شرایطی‬ ‫می گذارند و نرخی برای همکاری با خودشان تعیین می کنند‬ ‫که شما از پس ان نرخ برنمی ایید‪ .‬این مساله را با همکاری‬ ‫با کشورهایی که نرخ همکاری با انها پایین تر است مقایسه‬ ‫می کنید و احســاس مزیت نســبی می کنید که اگــر با اینها‬ ‫کار کنیــد‪ ،‬چنین شــرایط ظالمانه ای وجود ندارد و از شــما‬ ‫باج خواهی نخواهند کرد‪ .‬بنده می گویم بسیار معقول است‬ ‫که مشــارکت با چنین کشــورهایی را جایگزین موارد دیگر‬ ‫کنیم‪ .‬نتیجه عملی این رویکرد‪ ،‬سر عقل اوردن کسی است‬ ‫که می خواهد در شــرایط عادی از مــا باج خواهی کند؛ این‬ ‫مساله در سابق هم دیده شــده است‪ .‬وقتی می بیند که شما‬ ‫مجبور نیستید که یا با انها کار کنید یا رو به قبله دراز بکشید و‬ ‫بداند که شما راه حل های بن بست شکن دارید‪ ،‬در رفتارهای‬ ‫خود تجدیدنظر می کند‪.‬‬ ‫بازتاب صحبت های شما ‪ -‬خصوصا در رسانه های‬ ‫خارجی ‪ -‬این بود که باید رفته رفته برای به نتیجه‬ ‫نرسیدن مذاکرات اماده شــویم‪ .‬ایا این برداشت‬ ‫درستی است؟‬ ‫من ایــن قیــد را روی موضــوع نمی گــذارم؛ من‬ ‫می گویم حتی اگر قرار اســت مذاکرات به نتیجه برسد‪ ،‬ما‬ ‫چرا باید در روابط خارجی خودمان انحصار داشــته باشــیم؟‬ ‫ما این انحصار را در رابطه با چین‪ ،‬روســیه و دیگر کشــورها‬ ‫هم نمی خواهیم داشته باشیم و باید تنوع مراجع بین المللی‬ ‫را برای خود در نظــر بگیریم‪ .‬اما در شــرایطی که می بینیم‬ ‫از سوی گروهی از کشــورهای صاحب تکنولوژی‪ ،‬قدرت و‬ ‫سرمایه‪ ،‬شرایط سختی پیش روی ما گذاشته می شود‪ ،‬عقل‬ ‫حکم می کند که ما به ســراغ کشــورهایی برویم که شرایط‬ ‫اسان تری دارند؛ این یک مفر و راه گریز است‪ .‬البته اگر در‬ ‫ادامه راه‪ ،‬احســاس کردیم که مزیت ما در این نقطه است‪،‬‬ ‫به طور جدی تر در این مســیر گام برمی داریم‪ .‬مثال تعبیری‬ ‫وجود دارد که گفته می شــود این قرن‪ ،‬قرن اسیایی است؛‬ ‫اگر چنین اســت‪ ،‬ما نسبت به مشــارکت های جمعی در این‬ ‫منطقه و ایفای نقش‪ ،‬اولی هستیم‪ .‬کما اینکه هم اکنون‪ ،‬ما‬ ‫به عنوان عضو ناظر در پیمان شانگهای حضور داریم و زمینه‬ ‫عضویت دائم و ارتقای سطح و جایگاه ما در این پیمان‪ ،‬در‬ ‫حال فراهم شدن است‪ .‬این امتیاز بسیار بزرگی برای ماست‬ ‫که بتوانیم به عنوان یک بازیگر مهم در منطقه ای که محور‬ ‫تحوالت اقتصادی در اینــده خواهد بود‪ ،‬دیده شــویم‪ .‬در‬ ‫بده بستانی که با این کشورها خواهیم داشت‪ ،‬ما بخشی از‬ ‫نیازهای انها را براورده خواهیم کرد و بخشــی از نیازهای ما‬ ‫نیز از سوی انها تامین خواهد شد‪ .‬من از یک رابطه عقالنی‬ ‫صحبت می کنم؛ منظورم یک ارزیابی ایدئولوژیک نیست و‬ ‫عقالنیت مان‪ ،‬ما را به سوی چنین رابطه ای سوق می دهد‪.‬‬ ‫من در این انتخاب دیدم که فارغ از دسته بندی های سیاسی‪،‬‬ ‫ی را انجام دهیم‪ .‬برای‬ ‫بسیاری معتقدند که باید چنین اقدام ‬ ‫مثال‪ ،‬اقای هاشمی رفسنجانی با وجود اختالف سلیقه ای که‬ ‫با جریان های اصولگرا دارد‪ ،‬اعالم کرد که چرا باید از امکان‬ ‫چین استفاده درســتی نکنیم؟ نظر و نگاه ایشان و حتی تیم‬ ‫نزدیک به ایشان در این رابطه با ما مشترک است‪.‬‬ ‫در اینجــا دو مانــع و چالــش ممکن اســت وجود‬ ‫داشته باشــد؛ یکی در ســطح جامعه و دیگری در‬ ‫سطح سیاست است‪ .‬در سطح سیاست‪ ،‬به نظر‬ ‫نمی رسد که دولت امادگی چنین رفتاری را داشته‬ ‫باشد یا حداقل چنین امادگی را از خود نشان نداده‬ ‫است؛ در ســطح وزرا‪ ،‬بینش وزرا‪ ،‬بینش کابینه و‬ ‫کلیتی که کابینه را پیش می برد‪ ،‬نوع نگاه این طور‬ ‫نیســت‪ .‬در ســطح جامعه نیز تقریبــا همین طور‬ ‫است‪ .‬اینکه شما می گویید در این رابطه نگاه من‬ ‫ایدئولوژیک نیســت‪ ،‬صحبت دقیقی است و باید‬ ‫به جامعه القا شــود؛ چراکه جامعه تا حدود زیادی‬ ‫برخالف ایــن نظر‪ ،‬فکر می کند‪ .‬بعد از ســال ‪،88‬‬ ‫نگاهی علیه محور شرق شــکل گرفت و در سطح‬ ‫شعارها نیز دیده شد؛ این نگاه ایدئولوژیک تا حد‬ ‫زیادی وجود دارد و نمی توان گفت که به طور کامل‬ ‫از بین رفته است‪ .‬همچنین انتظاری که جامعه از‬ ‫سیاســت خارجی دارد و تاثیرات ان را در اقتصاد‬ ‫دیده‪ ،‬دو مانع دیگر است که باید در رابطه با انها‪،‬‬ ‫چاره ای اندیشید‪.‬‬ ‫من عرض کــردم که دلیــل تاکید بنده بــر تقویت‬ ‫روابط با ســایر کشــورها این نیست که چشــم انداز روشنی‬ ‫در مذاکــرات با غرب وجود نــدارد‪ .‬معتقدم کــه حتی برای‬ ‫رسیدن به چشم انداز روشن در ارتباط با غرب‪ ،‬ما باید عناصر‬ ‫گفت و گــو بــا محمد حســین صفــار هرندی‬ ‫حاوی چند بخش است‪ .‬ابتدا با او درباره سیاست‬ ‫خارجی و ارتبــاط ان با اقتصاد و سیاســت داخلی‬ ‫گفت و گــو کردیم‪ .‬در این بخش رابطــه میان ایران‬ ‫با محور شــرق مورد کنــکاش قرار گرفت‪ .‬ســپس‬ ‫درباره سیاســت داخلی گفت و گــو کردیم‪ .‬درباره‬ ‫اصول گرایان‪ ،‬اصالح طلبان و رفتارهای سیاســی‬ ‫پیــش روی این جریان هــا و بعد متمرکــز بر دولت‬ ‫روحانی شدیم و از دولت یازدهم بحث کردیم‪.‬‬ ‫در پایان هــم اقای صفــار هرندی به ســئوال‬ ‫مــا دربــاره موضــوع شــورای رهبری که هاشــمی‬ ‫رفســنجانی مطرح کرده اســت بــه تفصیــل و به‬ ‫روشنی سخن گفت‪.‬‬ ‫پیش برنده فراوانی در اختیار داشته باشیم؛ برای مثال یکی‬ ‫از عناصر پیش برنده و برگ برنده ما در مذاکره با رقبای مان‪،‬‬ ‫این است که انها می دانند ما کشوری صاحب نقش در منطقه‬ ‫هستیم‪ .‬حتی اقای کری هم به این موضوع اذعان می کند‬ ‫و می گوید من می دانم که جای پای شما در منطقه محکم‬ ‫اســت‪ .‬البته او اســتفاده دیگری از این برداشــت می کند‪،‬‬ ‫تهدید می کنــد و می گوید شــاید به همین دلیل اســت که‬ ‫کنگره ما نگران شده اســت اما خودش هم می داند که این‬ ‫برگ برنده ماست‪ .‬همچنین تعداد ســانتریفیوژهای ما هم‬ ‫برگ برنده ماست؛ زمانی که تعداد ســانتریفیوژهای ما چند‬ ‫صد عدد بود‪ ،‬با ما ســر میز مذاکره نمی نشســتند یا اگر هم‬ ‫می نشستند‪ ،‬می گفتند اول خودتان را از این ماشین ها خلع‬ ‫کنید‪ ،‬نیروگاه ها را پلمب کنید‪ ،‬درب تاسیسات هسته ای تان‬ ‫را تخته کنید و بعد بیایید مذاکره کنیم‪ .‬اما امروز در حالی که‬ ‫سانتریفیوژهای ما می چرخد با ما مذاکره و چانه زنی می کنند‬ ‫و خودشان هم می دانند نمی توانند به کسی که بیش از بیست‬ ‫هزار سانتریفیوژ نصب شده و در حال فعالیت دارد‪ ،‬بگویند که‬ ‫تاسیســات خود را پلمب کن! مثال می گویند تعداد کمتری‬ ‫را فعال کن یا در این مقطع‪ ،‬چند هزار ســانتریفیوژ خودت را‬ ‫فعال نگه دار‪ .‬بنابراین می بینیــد که عنصر قدرت در مذاکره‬ ‫به کارتان امده اســت؛ چه بســا اگر ما به جای بیست هزار‬ ‫سانتریفیوژ‪ 50 ،‬هزار ســانتریفیوژ نصب کرده بودیم‪ ،‬امروز‬ ‫قدرت چانه زنی بیشتری داشتیم‪ .‬شــاید اگر در این منطقه‬ ‫کشورهای بیشتری بودند که همسو با ما حرکت می کردند یا‬ ‫تظاهر به همسویی با ما می کردند‪ ،‬دست ما دست برتر بود‪.‬‬ ‫کسانی هســتند که قدرت را در محیطی انتزاعی و در حالتی‬ ‫فرضی می بینند و معتقدند که چون ما انها را برانگیخته ایم‪،‬‬ ‫انها به ما توجه می کنند و ما قدرتمند می شــویم؛ من اصال‬ ‫قدرت را این طور نمی بینم‪ .‬قدرت در درون ماســت و ما باید‬ ‫قدرت را درون خود حاصل کنیم و با این برگ برنده به سراغ‬ ‫انها برویم‪ .‬اگر می خواهیم رغبتی در انها برانگیزیم که با ما‬ ‫جدی تر کار کنند‪ ،‬امروز باید قدرتمند شــده باشــیم‪ .‬ممکن‬ ‫است یک حالت از قدرتمند شدن در کنار تقویت بنیه داخلی‪،‬‬ ‫همین باشد اما حالت دیگر این است که خود را مستغنی نشان‬ ‫دهیم و بگوییم نیازی را که از شما داشتیم‪ ،‬از راه دیگری به‬ ‫دســت اوردیم‪ .‬بنابراین صحبت من کامال غیرایدئولوژیک‬ ‫اســت‪ .‬اما در خصوص قضایای ســال ‪ 88‬که به انها اشاره‬ ‫کردید‪ ،‬باید عرض کنم اتفاقا کسانی که مسبب ان اتفاقات‬ ‫شدند‪ ،‬همان ها باید پاسخگو باشند‪ .‬اوال ایا نزدیک شدن انها‬ ‫به سیاست قدرت های سلطه گر کار درستی بوده است؟ روش‬ ‫سی و چند ساله این قدرت ها در برخورد با انقالب اسالمی‪،‬‬ ‫روش حذفی بوده و انها می خواستند انقالب اسالمی برچیده‬ ‫شــود‪ .‬حتی امروز هم وقتی ارمان های خود را رو می کنند‪،‬‬ ‫می گویند ما نمی توانیم موجودیتی به نام جمهوری اسالمی‬ ‫را بپذیریم‪ .‬ایا درست است که کسی با تقرب به انها و نزدیک‬ ‫شدن به سیاست های انها‪ ،‬بخواهد اعتبار و جایگاه باالتری‬ ‫برای خود در سیاست داخلی کسب کند؟ به نظرم فاجعه ای‬ ‫که در سال ‪ 88‬اتفاق افتاد‪ ،‬محصول چنین مظنه ای در نگاه‬ ‫برخی افراد بود که فکر کردند اگر خود را برای کشــورهای‬ ‫ســلطه گر‪ ،‬شــیرین نشــان دهند‪ ،‬قدرتمندتر می شــوند و‬ ‫اعتبار بیشــتری کســب می کنند‪ .‬من می گویــم این نگاه و‬ ‫رفتار‪ ،‬اعتبار واقعی برای انها خلق نکرده است‪ .‬کشورهایی‬ ‫بودند که خیلی بیشتر از اینها خودشان را برای غرب شیرین‬ ‫کرده و خوش خدمتی کــرده بودند اما غرب نتوانســت انها‬ ‫را در مهلکه ها نجات دهد و نتوانســتند با عصایی که غرب‬ ‫زیربغل شان زده بود‪ ،‬خودشــان را حفظ کنند‪ .‬بنابراین این‬ ‫نگاه‪ ،‬نگاه منحطی است‪ .‬از نظر من‪ ،‬این ما هستیم که در‬ ‫مراوده با بیرون‪ ،‬انها را به اســتخدام خود درمی اوریم اما از‬ ‫نگاه برخی سیاسیون ما‪ ،‬این ما هستیم که در مراوده با غرب‬ ‫به استخدام انها درمی اییم‪ .‬اگر تفاوت این دو نگاه به درستی‬ ‫تبیین شود‪ ،‬خواهیم دید که پیشنهاد ما برای نزدیک شدن به‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫چین‪ ،‬روسیه یا کشورهای دیگر‪ ،‬از منظر پیدا کردن یک «اقا‬ ‫باال سر جدید» نیســت؛ انقالب به ما این وارستگی را داده‬ ‫است که از این ادبیات فاصله بگیریم‪ .‬ما می خواهیم شرکایی‬ ‫قابل اعتماد و مطمئن تر پیدا کنیــم‪ .‬غربی ها نمی خواهند‬ ‫شریک باشند؛ می خواهند فرمان بدهند و باالدست باشند و‬ ‫طرف مقابل‪ ،‬فرمان ببرد‪ .‬اختالف ما با این دوستان بر سر‬ ‫همین مسائل است‪.‬‬ ‫از سال ‪ 88‬به این ســو‪ ،‬عنصر سیاســت خارجی‬ ‫نقش موثرتری در سیاســت داخلی مــا پیدا کرده‬ ‫و می توان گفت که مجموعه معادالت به ســمتی‬ ‫حرکت کرد که به هر دلیلی‪ ،‬بــه یکی از جناح های‬ ‫سیاســی ما کمک کــرد‪ .‬غــرب بــا رفتارهایی که‬ ‫می کرد و به صورت پنهان و اشــکار این مســاله را‬ ‫اعالم می کرد‪ ،‬موجب شــد که تاثیرات خاصی در‬ ‫انتخابات ‪ 92‬بگــذارد؛ نوع مواجهه بــا تیم قبلی‬ ‫هسته ای‪ ،‬منتظر نتیجه انتخابات بودن و واکنش‬ ‫اقتصاد ایــران‪ ،‬مصداق های بارز ایــن رفتار بود‪.‬‬ ‫ایا باتوجه به چنین فضایی‪ ،‬ایا غرب حاضر اســت‬ ‫برای ادامه این فضا و تقویت ان در داخل کشــور‪،‬‬ ‫امتیازات بیشتری در مذاکرات هسته ای به دولت‬ ‫بدهد؟ با این نگاه‪ ،‬سرنوشــت مذاکــرات به کجا‬ ‫می انجامد؟‬ ‫این مساله به صورت قطعی برای من قابل پیش بینی‬ ‫نیست اما صورت مساله را می توانم این گونه توضیح دهم‪.‬‬ ‫فرض کنیم که غرب برای تقویت یک جناح سیاسی در داخل‬ ‫کشور ما‪ ،‬حاضر شود به خواســته های طبیعی و عادالنه ما‬ ‫تن دهد و اجــازه دهد تمام چیزهایی را که از مســیر دیگری‬ ‫به دست نیاورده ایم‪ ،‬به دست بیاوریم‪ .‬مگر این اتفاق بدی‬ ‫اســت؟ این همان خواســت نظام و انقالب است‪ .‬ممکن‬ ‫اســت غرب با هدف دیگری این کار را انجام داده باشد‪ ،‬اما‬ ‫اگر این اتفاق حاصل شود‪ ،‬یعنی ایران به منویات خود دست‬ ‫یافته است‪ .‬اما من می گویم انها این کار را انجام نمی دهند؛‬ ‫چراکه در نهایت‪ ،‬از دستیابی ایران به چنین موقعیت هایی‬ ‫نگران هستند‪ .‬اگر دسترسی ما ‪ -‬به هر بهانه ای که در ذهن‬ ‫انهاست ‪ -‬با حفظ عزت‪ ،‬موقعیت علمی و فناوری و همچنین‬ ‫سیادت و سروری ما در منطقه همراه باشد‪ ،‬ما دیگر دعوایی‬ ‫با طرف مقابل نخواهیم داشــت‪ .‬همه دعوای مــا با انها بر‬ ‫ســر این اســت که انها نگران تقویت قدرت نفوذ ما هستند‬ ‫و همه مصیبت شان همین است‪ .‬این مســاله را هم پنهان‬ ‫نمی کنند و با صراحت می گویند که شــما چرا اینقدر پر و بال‬ ‫پیدا کرده ایــد و در منطقه جلو می رویــد؟ حتی در خصوص‬ ‫برخی شــاخه های علم به ما می گویند که چرا در این شاخه‬ ‫از دانش پیشرفت می کنید؟ انها نگران هستند؛ اینکه ما در‬ ‫کلوب برخی رشته های علمی در جهان وارد شده ایم‪ ،‬برای‬ ‫انها نگران کننده است‪ .‬دعوای ما و انها بر سر حوزه های نفوذ‬ ‫است‪ .‬چگونه ممکن اســت انها بستر این حوزه های نفوذ را‬ ‫برای ما فراهم کنند؟ نظر من این است که انها قاعدتا این کار‬ ‫را انجام نمی دهند‪ .‬اگر توافقی حاصل شود‪ ،‬به قدری حاشیه‬ ‫دارد‪« ،‬لیت» و «لعل» دارد و به قــدری در ان ابهام افرینی‬ ‫می کنند که چنیــن اتفاقی در ان نیفتد‪ .‬البته ممکن اســت‬ ‫با پروپاگاندا‪ ،‬تبلیغــات و هیاهو‪ ،‬مســاله را به گونه دیگری‬ ‫جلوه دهند؛ مثال بخواهند چیز به دســت نیامده را به عنوان‬ ‫یک دســتاورد بزرگ‪ ،‬به ما غالب کنند‪ .‬در اینجا نقش رسانه‬ ‫این است که واقعیت را منعکس کند و بگوید که همه ماجرا‬ ‫چیست و چه چیزی قرار است عاید شود؟ این خیلی بد است‬ ‫که مردم به توهم اینکه راهی که در حال طی شــدن است‪،‬‬ ‫اینها را به فراخی و گشایشی در مسائل زندگی بکشاند اما بعد‬ ‫از یک سال ببینند که چنین اتفاقی نیفتاده است؛ کما اینکه‬ ‫در بدو روی کار امدن این دولت‪ ،‬چنین توقعی وجود داشت‬ ‫و گفته شــده بود که اگر صد روز از عمر دولت سپری شود‪،‬‬ ‫شما اثار گشایش را خواهید دید‪ .‬امروز وقتی پس از گذشت‬ ‫بیش از یک سال و نیم از عمر دولت به مردم رجوع می شود و‬ ‫از انها سوال می شود که وضع بهتر شده است یا نه‪ ،‬بیش از‬ ‫‪ 70‬درصد مردم می گویند که وضع بدتر شده یا حداقل فرقی‬ ‫نکرده است‪ .‬من نظرسنجی را دیده ام که در هفته های اخیر‬ ‫انجام شده و چنین نتیجه ای را نشان می دهد‪.‬‬ ‫نکند همان ‪ 70‬درصدی باشــند که اقای روحانی‬ ‫می گوید‪ ،‬حامی رویکرد هسته ای دولت هستند؟‬ ‫من نمی دانم مستندات ایشان چیست؛ کما اینکه‬ ‫مستندات ایشان را درباره صفر بودن تورم در ماه بهمن را هم‬ ‫نمی دانم‪ .‬البته نمی خواهم چنیــن صحبتی را انکار کنم اما‬ ‫می گویم انچه در ذهن مردم اســت‪ ،‬این است که وضع به‬ ‫مراتب بدتر شده است‪ .‬در ان نظرسنجی‪ 15 ،‬درصد از مردم‬ ‫نســبت به بهبود وضعیت اقتصادی ابراز رضایت کرده اند و‬ ‫‪ 85‬درصد نگران هستند‪ .‬حرف ما این است که مبادا راهی را‬ ‫برویم که خیال کنیم شش ماه دیگر‪ ،‬شرایط بهبود یافته است‬ ‫اما وقتی به ان زمان برسیم‪ ،‬باز هم همین احساس گریبان‬ ‫ما را گرفته باشد‪.‬‬ ‫یعنی زیر بار توافق بد برویــم و اثار اقتصادی هم‬ ‫پشت سر ان باشد؟‬ ‫حتما همین طور است‪ .‬البته ممکن است در زمان‬ ‫اعالم توافق بد‪ ،‬ان را بسیار زیبا جلوه دهند؛ هم رسانه های‬ ‫بیگانه و هم کسانی که خود را در این نگاه‪ ،‬دخیل می دانند‪.‬‬ ‫ممکن است به گونه ای جلوه دهند که همه چیز در حال حل‬ ‫شــدن قطعی اســت اما انچه در عمل اتفاق می افتد‪ ،‬این‬ ‫نباشد‪ .‬البته من یک ایراد اساسی را به این نحوه نگرش دارم‬ ‫و ان این اســت که ما بخواهیم همه راه حل هــا را در بیرون‬ ‫جســت وجو کنیم‪ .‬فارغ از جناح بندی ها و دسته بندی های‬ ‫ی که ســنجیده تر رفتار می کنند و افراد فکور‬ ‫سیاسی‪ ،‬کسان ‬ ‫و معقول و منطقی و افرادی که نگاه واقعی به مسائل دارند‪،‬‬ ‫می گویند که حتی اگر همه تنگناهایی را که برای ما به وجود‬ ‫اورده اند مرتفع کنند و پول های بلوکه شــده مــا را ازاد کنند‪،‬‬ ‫فکر نکنید که اوضاع به سرعت بهبود می یابد و ممکن است‬ ‫مشــکالت جدیدی برای ما ایجاد شــود‪ .‬برای مثال‪ ،‬پولی‬ ‫که از ان طریق به جامعه تزریق می شــود‪ ،‬مصیبت افرین و‬ ‫تورم زاست‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬وقتی اراده ای برای تقویت بنیه‬ ‫تولید ملی وجود نداشــته باشــد و کاری ایجاد نشده باشد‪،‬‬ ‫فرزندان مــا برای کار به کجــا مراجعه کنند؟ ممکن اســت‬ ‫بگویند سرمایه ای نبوده که کار تولید شود اما باید گفت حتی‬ ‫در جاهایی که سرمایه وجود داشته‪ ،‬اراده ای برای افزایش‬ ‫تولید ملی وجود نداشــته اســت‪ .‬زمانی که دســت ما بسته‬ ‫بوده‪ ،‬اشــتها برای واردات بی رویه از چه جهتی اســت؟ در‬ ‫همین مدتی که ما تنگناهایی برای تامین ارز داشــتیم‪ ،‬چرا‬ ‫باید همین درامد محدود به سمت بیرون سوق یابد و واردات‬ ‫گسترده تر شود؟ چرا این همت و سرمایه برای تقویت تولید‬ ‫داخلی مصروف نشده است؟ پس مساله اشتغال با امدن ان‬ ‫پول ها حل نخواهد شد‪ .‬من نگران این گونه مسائل هستم‬ ‫و معتقدم بایــد ذهن مردم را اماده می کردنــد که فکر نکنند‬ ‫راه خروج ما از مشکالت امروز فقط گشایش در مساله ارز و‬ ‫دالر است‪ .‬امروز اشــتغال در راس مشکالت ماست و حتی‬ ‫تورم و مشــکالتی از جنــس گرانی و تولید‪ ،‬به تبع مشــکل‬ ‫اشتغال است‪.‬‬ ‫در تصویری که اصالح طلبان از خود ارائه می کنند‪،‬‬ ‫ما با یک جناح متحد شده بعد از ‪ 24‬خرداد مواجه‬ ‫هستیم اما وقتی نشانه ها و شواهد را کنار یکدیگر‬ ‫می گذاریم‪ ،‬تکثر فوق العاده ای را می بینیم‪ .‬شما‬ ‫فضای فعلی اصالح طلبان را چگونه می بینید؟‬ ‫عنصر موفقیتــی که در بســتر وحدت میــان انها‬ ‫شکل گرفت‪ ،‬معلوم نیست چقدر دوام داشته باشد؛ چراکه‬ ‫ریشه های ان اتحاد‪ ،‬در نفی بود اما از این پس‪ ،‬دیگر چنین‬ ‫نفی ای کارساز نخواهد بود و اثبات مهم تر است‪ .‬بنابراین‪،‬‬ ‫به دســت امدن ان یکپارچگی‪ ،‬زیر ســوال است اما منتفی‬ ‫نیست‪ .‬بخش دیگر قضیه این است که رسیدن به یکپارچگی‬ ‫در میان اصالح طلبان در شــرایطی اتفــاق افتاد که طرف‬ ‫مقابل شــان دچار سرمستی ناشــی از موفقیت های پیشین‬ ‫و ظهور یک محاسبه غلط و نادرســت بود‪ .‬جریان اصولگرا‬ ‫اینگونه فکر می کرد که رقیب ما چیزی نیســت و حتی یک‬ ‫جناح از جبهه ما‪ ،‬توانایی مقابله بــا رقیب را دارد‪ .‬گمان من‬ ‫این اســت که هم این نگرش در جبهه اصولگرا دستخوش‬ ‫تغییر شده است و هم در طرف مقابل اشتیاق به میدان اوردن‬ ‫دیدگاه هــای خرده جبهه ای‪ ،‬خودنمایی می کنــد؛ بنابراین‬ ‫ما با وضعیتی متفــاوت از انتخابات ‪ 92‬مواجه هســتیم‪ .‬بر‬ ‫این اســاس براورد من این اســت که در انتخابات‪ ،‬هماورد‬ ‫هیجان انگیزی را در انتخابات پیش رو خواهیم داشت‪.‬‬ ‫اقای عارف‪ ،‬ائتالف میان بخشی از اصولگرایان و‬ ‫اصالح طلبان را مطرح کردند که واکنش هایی را در‬ ‫درون اصولگرایان و اصالح طلبان به دنبال داشته‬ ‫اســت‪ .‬البته اصالح طلبان‪ ،‬با احتیاط بیشتری به‬ ‫این مساله واکنش نشان دادند‪ .‬ایا پیشنهاد اقای‬ ‫عارف‪ ،‬امکان پذیر اســت و ایا تمایلــی در جریان‬ ‫اصولگرا برای چنین ائتالفی وجود دارد؟‬ ‫گمان من این اســت که اگر به مصداق «الحرب‬ ‫خدعه»‪ ،‬انتخابات را نوعی نزاع مدنی و حقوقی فرض کنیم‪،‬‬ ‫بلــوف زدن و رکب زدن به طرف مقابل مجاز اســت‪ .‬شــاید‬ ‫هدف عمده این گونــه صحبت ها‪ ،‬نوعی عملیــات روانی‪،‬‬ ‫تخریب روحیه طرف مقابــل‪ ،‬زمینه چینی برای ایجاد تردید‬ ‫و حتی ایجاد بدبینی نسبت به برخی افراد و جناح های درون‬ ‫جبهه اصولگراســت‪ .‬از انجایی کــه من همــواره طرفدار‬ ‫وحدت حداکثری میان جریان های جبهه اصولگرا بوده ام‪،‬‬ ‫اولین چیزی که به ذهنم می رســد این اســت کــه این گونه‬ ‫حرکات بیش از اینکــه از یک واقعیتــی حکایت کند‪ ،‬قصد‬ ‫واقعیت سازی دارد؛ یعنی هدف این است که بعدها اتفاقی‬ ‫رخ دهد‪ .‬بنابراین‪ ،‬توصیه همیشگی من به نیروهای اصولگرا‬ ‫این است که به جای اینکه بخواهید مواضع خود را متاثر از‬ ‫عملیات روانی طرف مقابل تنظیم کنید‪ ،‬تنظیمات خود را در‬ ‫درون داشته باشید‪ .‬ممکن است در شرایطی‪ ،‬یک عنصری‬ ‫بگوید که ترجیح من این اســت که در جای دیگری فعالیت‬ ‫کنم؛ این مساله جدیدی است‪ .‬تا اینجای کار‪ ،‬هیچ یک از‬ ‫این مسائلی که گفته می شود‪ ،‬واقعیت ندارد؛ یعنی وقتی به‬ ‫سراغ مشهورترین افرادی می روید که اصالح طلبان از انها‬ ‫به عنوان متحد عملی خود یاد می کنند‪ ،‬می بینید که می گویند‬ ‫ما به دنبــال وحدت و ائتــاف نیســتیم‪ .‬بنابراین من حرف‬ ‫ان دســته از اصالح طلبانی را که ائتــاف را نفی می کنند‪،‬‬ ‫عاقالنه تر می دانم؛ حواس انها جمع تر است و می دانند که‬ ‫یارگیری از درون جبهه اصولگرا‪ ،‬میســر نیست‪ .‬انها از یک‬ ‫واقعیت صحبت می کنند و این طرف می خواهد با عملیات‬ ‫روانی‪ ،‬یک واقعیت جدید بسازد‪.‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫اگر اصولگرایی با همان تعاریفی که تاکنون وجود داشته ادامه یابد‬ ‫احتمال اینکه احمدی نژاد گزینه اصولگرایان باشد را کمتر از ‪10‬درصد می دانم‬ ‫سیاست‬ ‫‪89‬‬ ‫سیاست‬ ‫مساله دیگری که مطرح است‪ ،‬مساله اقای خاتمی‬ ‫است‪ .‬بخشی از اصالح طلبان معتقدند که باتوجه‬ ‫به محدودیت هایی که پیرامون اقای خاتمی وجود‬ ‫دارد‪ ،‬بهتر اســت به ســمت افراد دیگری برویم‪.‬‬ ‫ی هاشــمی باشد‪ .‬ایا‬ ‫شــاید نزدیک ترین فرد‪ ،‬اقا ‬ ‫همه اصالح طلبان این مســاله را می پذیرند یا این‬ ‫اتفاق‪ ،‬موجب انشــعابی میان انها خواهد شــد؟‬ ‫نکته دیگر این اســت که ایا اقای هاشمی لیدری‬ ‫اصالح طلبان را می پذیرد؟‬ ‫در چند سال اخیر‪ ،‬شــاهد جابه جایی های بسیاری‬ ‫بوده ایــم‪ .‬زمانی اقای هاشــمی تــاش می کــرد که خود‬ ‫را به عنــوان یک عنصــر میانه کــه تعلق خاطر ویــژه ای به‬ ‫این دســته یا ان دســته ندارد‪ ،‬معرفی کند اما امروز عالئق‬ ‫ایشان‪ ،‬بسیار جناحی و گروهی شــده است‪ .‬اقای هاشمی‬ ‫دیگر نمی تواند به عنوان یک عنصر توازن بخش به محیط‬ ‫سیاسی قلمداد شود‪ .‬ایشان در قالب یک طرز تفکر خاص‬ ‫تعریف شده است‪ .‬ایا معنای این ســخن این است که باید‬ ‫ایشــان را جزو خانــواده اصالح طلبی به حســاب بیاوریم؟‬ ‫به نظر می رســد با روحیه ای که اقای هاشــمی در مســائل‬ ‫سیاســی داشــته و بیشــتر به عنوان یک فرد پراگماتیست‬ ‫شناخته می شــود و خصلت عملگرایی دارد‪ ،‬نمی تواند یک‬ ‫فرد ثابت برای جبهه اصالح طلبی قلمداد شــود‪ .‬بنابراین‪،‬‬ ‫بســیاری از اصالح طلبان‪ ،‬اقــای هاشــمی را از این لحاظ‬ ‫فرد قابل اعتمادی نمی دانند؛ می گویند اقای هاشــمی فرد‬ ‫عملگرایی اســت و اگر در شرایط عملی بســنجد و ببیند که‬ ‫تامین نفع حداکثری برای او مســتلزم یارگیری جدید است‪،‬‬ ‫کار خودش را انجام می دهد‪ .‬به همیــن دلیل انها معتقدند‬ ‫که ما نباید همه ظرفیت های خود را در سبدی قرار دهیم که‬ ‫اختیار همیشگی ان‪ ،‬دست ما نیست‪ .‬البته در اقای خاتمی‬ ‫هم چنین ظرفیتی را نمی بیننــد؛ چراکه توانایی بازی کردن‬ ‫در حوزه های قدرت مســتلزم حضور در عرصه هایی اســت‬ ‫کــه ایشــان از ورود به ان عرصه هــا محروم اســت‪ .‬وقتی‬ ‫می بینند چنین چیزی هست‪ ،‬به این نتیجه می رسند که باید‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪90‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫اگر غرب حتــی برای تقویت یک‬ ‫جناح سیاسی حاضر شــود به خواسته های‬ ‫عادالنه ما تن دهد‪ ،‬خواست انقالب و نظام‬ ‫اتفاق افتاده است اما انها این کار را نمی کنند‬ ‫نیم نگاهی هم به اقای هاشمی داشته باشند‪ .‬در نهایت‪ ،‬باید‬ ‫انتظار داشت که در مناقشه میان منافع شخصی هر یک از‬ ‫اینها‪ ،‬چطور ممکن است وحدتی شــکل گیرد؛ درحالی که‬ ‫هیچ فردی نمی تواند ظرفیت های شــخصی خود را نادیده‬ ‫بگیرد‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬باید قطب جدیدی را به این دو قطب‬ ‫اضافه کنیم و ان دولت جدیدی است که هم اکنون بر سر کار‬ ‫است‪ .‬درست است که این دولت عقبه اجتماعی و سیاسی‬ ‫قابل توجهی ندارد و بیشــتر در ظرفیت هــای موجود بازی‬ ‫کرده است‪ ،‬اما خیلی هم بدش نمی اید که در این زورازمایی‬ ‫برای خود اعتباری کسب کند‪ .‬حق دارند اصالح طلبانی که‬ ‫می گویند بار رقابت های سیاسی در گذشته بر دوش ما بوده و‬ ‫حاال فردی از راه رسیده و می خواهد همه ان گذشته را به نفع‬ ‫خودش مصادره کند؛ معتقدند که ما نباید همه این اعتبار را‬ ‫یکباره و یکجا در اختیار او قرار دهیم و او تابلوی اصالح طلبی‬ ‫شود‪ .‬طبیعی است که در اینجا اختالف نظرها باال می گیرد‪.‬‬ ‫از همیــن زاویــه فعال تر شــدن حــزب اعتدال و‬ ‫توسعه در واقع یاداور ظهور جبهه مشارکت بعد از‬ ‫انتخابات دوم خرداد ‪ 76‬است‪.‬‬ ‫یعنی در واقع حــزب تراز دولت و حزبــی که روزی‬ ‫کارگــزاران و مشــارکت بــود‪ ،‬امــروز اعتدالیــون‪ ،‬حــزب‬ ‫رئیس جمهور یا هر عنوان دیگر اســت‪ .‬همیشــه این تمنا‬ ‫میان دولت های حاکم وجود داشته است که برند انها‪ ،‬برند‬ ‫پیروز باشد اما واقعیات همیشه چنین کمکی به انها نمی کند‪.‬‬ ‫من در نظرســنجی های اخیری که دیده ام‪ ،‬اصالح طلبان‬ ‫در ذیــل اعتدالگرایان قرار دارند؛ یعنــی ظرفیت اجتماعی‬ ‫عاریتی که اعتدالگرایی توانسته اســت پیدا کند‪ ،‬توانسته‬ ‫اســت اصالح طلبان را جا بگذارد‪ .‬اصالح طلبان حق دارند‬ ‫نگران باشند که اگر چنین وضعیتی ادامه یابد‪ ،‬دیگر کسی‬ ‫به ضرورت احیای سنت های اصالح طلبی اعتقاد نخواهد‬ ‫داشت و به سراغ معجون جدیدی می رود‪.‬‬ ‫ایــا چنیــن ظرفیتی وجــود دارد که دولــت چنین‬ ‫عقبه ای را جذب کند؟‬ ‫در نهایت مشخص می شود که عمقی ندارد‪ .‬فعال‬ ‫می تواند جلوتر از انها میدان داری کند؛ حتی با اســتفاده از‬ ‫ظرفیت های اصالح طلبان‪ .‬در برخــی حوزه ها‪ ،‬می تواند با‬ ‫سوار شدن به امواجی موقتا میدان داری کند اما سر بزنگاه ها‬ ‫و در برهه هایی خاص‪ ،‬مشــکالت پدیدار می شــود‪ .‬برای‬ ‫مثال‪ ،‬وقتی دولت کامیابی های الزم را به دست نیاورده باشد‬ ‫و نتوانسته باشد نیازهای اعالم شده جامعه را براورده کند‪ ،‬هر‬ ‫کسی یاد خواسته های خودش می افتد‪ .‬در چنین شرایطی‪،‬‬ ‫اطراف دولت خالی شده و مشخص می شود که این ظرفیت‪،‬‬ ‫ان چیزی نبود که بتوان روی ان تکیه کرد‪.‬‬ ‫اصالح طلبان باید از موفقیــت دولت روحانی هم‬ ‫هراس داشته باشند؟‬ ‫دائما در هراس هستند؛ این را در خلوت خود‪ ،‬ابراز‬ ‫می کنند و می گویند ایشان که نسخه اصلی ما نیست و از ابتدا‬ ‫هم نبود‪ .‬حتی در دوره انتخابات هم این مساله را می گفتند‬ ‫و اقای عــارف می گفت که اقــای روحانــی‪ ،‬اصالح طلب‬ ‫نیســت‪ .‬اقای منتجب نیا و اقای ســید هادی خامنه ای این‬ ‫مساله را گفته بودند و اصرار بر اظهار ان داشتند‪ .‬خود اقای‬ ‫روحانی هم گفته بود که من ان نیستم‪ .‬اگر بخواهد جا بیفتد‬ ‫که هر ظرفیتی که اصالح طلبی داشــته‪ ،‬باید زیرمجموعه‬ ‫اقای روحانی قرار گیرد و اقای روحانی هم بخواهد با همان‬ ‫دست فرمان پیش برود‪ ،‬طبیعتا صدای انها درمی اید و حق‬ ‫دارند معترض باشند‪ .‬قرار این نبود و قرار بود که یک شرکت‬ ‫سهامی ایجاد شود‪.‬‬ ‫در واقع جدی تر شــدن حزب اعتدال و توســعه‪،‬‬ ‫شاید یکی از اولین نشــانه های خدشه در ائتالف‬ ‫میان اعتدالگرایــان و اصالح طلبان در ســال ‪92‬‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫ما از این اتفاق خوشــحال نیستیم؛ ما می خواهیم‬ ‫هر اتفاقی که رخ می دهد‪ ،‬طبیعی باشــد و امر غیرطبیعی‪،‬‬ ‫نگران کننده اســت‪ .‬از اینکــه یک جریــان در موجی بیاید‬ ‫و میدان داری کند‪ ،‬هیچ کس نباید خوشــحال باشــد‪ .‬باید‬ ‫تقســیم بندی های اجتماعــی مبتنی بر مســائل اصیل تر و‬ ‫بنیادی تری باشد؛ موج سواری به نفع هیچ کس نیست‪ .‬اگر‬ ‫شما رقیبی داشته باشید که موضع شناخته شده و مشخصی‬ ‫داشته باشد‪ ،‬بهتر از کسی است که فردا روزی‪ ،‬حرف خالفی‬ ‫از او بشــنوید و دائم در حال تغییر موضع باشــد‪ .‬کسانی که‬ ‫گفتمان شــان بنیاد و عقبه ندارد‪ ،‬قابل اعتماد نیســتند و به‬ ‫تدریج‪ ،‬جامعه از انهــا دل می کند اما افــراد و جریان هایی‬ ‫هستند که همواره کفی از حمایت اجتماعی برای انها باقی‬ ‫می ماند‪ .‬این بسیار مهم تر و ماندگارتر است‪.‬‬ ‫در خصــوص اصولگرایان تحلیل هــای متفاوتی‬ ‫وجــود دارد‪ .‬بــا تجربه هایی کــه وجــود دارد‪ ،‬ایا‬ ‫وحدت امکان پذیر است؟ ایا این نگاه به واقعیت‬ ‫نزدیک است که فکر کنیم پایداری ها و طرفداران‬ ‫اقای الریجانی دور یک میز بنشینند؟ یک دیدگاه‬ ‫این اســت که تالش کنیم ائتالفی شــکل بگیرد‬ ‫و فهرســتی منتشــر شــود و دیــدگاه دیگــر این‬ ‫اســت که ما از تجربــه انتخابات مجلــس نهم و‬ ‫ریاست جمهوری یازدهم استفاده کنیم و بگوییم‬ ‫براساس واقعیات موجود‪ ،‬کار خود را از هم اکنون‬ ‫شروع کنیم تا در مقطع زمانی نزدیک به انتخابات‪،‬‬ ‫ان تجربه تکرار نشود‪ .‬شما چطور فکر می کنید؟‬ ‫من دالیل به هم پیوســتن اصولگرایان را روشن تر‬ ‫می بینــم تــا دالیــل جمع شــدن اصالح طلبــان؛ چراکــه‬ ‫اصولگرایــی تعریف روشــن تری نســبت بــه اصالح طلبی‬ ‫دارد‪ .‬اصالح طلبــان کماکان می گویند کــه اصالح طلبی‬ ‫تعریف روشنی ندارد‪ .‬به همین دلیل در میان انها از تفاوت‬ ‫در نگاه ایدئولوژیک و اعتقــادی از صفر تا صد وجود دارد تا‬ ‫تفاوت در استراتژی‪ ،‬برنامه ریزی و نگرش سیاسی‪ .‬بنابراین‬ ‫وحدت اصولگرایان‪ ،‬طبیعی تر و اسان تر است‪ .‬اما اینکه ایا‬ ‫گسست در انتخابات گذشــته به عنوان تجربه ای تلخ برای‬ ‫اصولگرایان قلمداد می شود و برای انها درس اموز است یا نه‪،‬‬ ‫هنوز نمی توان قضاوت کرد‪ .‬من قرائتی دارم که تا حدودی‬ ‫تنبه ایجاد شده است‪ .‬بر این اساس باید دید که ایا همچنان‬ ‫تصور انها از رسیدن به وحدت‪ ،‬یک وحدت حداکثری است‬ ‫یا صرفا یک ائتالف اســت که وحدت حداقلی اســت‪ .‬در‬ ‫ائتالف‪ ،‬جریان های مختلف می توانند مواضع خود را حفظ‬ ‫کنند اما حول محور یک گفتمان مرکزی و اصولی که بر سر‬ ‫ان اشــتراک دارند‪ ،‬بیایند و بر ســر یک امر مشخص‪ ،‬کنار‬ ‫هم قرار گرفتن را تجربه کنند‪ .‬من طرفدار این نگاه هستم؛‬ ‫یعنی معتقدم مادام که دالیلی هرچند محدود برای پیوند این‬ ‫جناح ها وجود دارد‪ ،‬صالح انها در این است که این گونه عمل‬ ‫کنند‪ .‬البته ممکن است ساز و کارها نسبت به ساز و کارهای‬ ‫پیشین متفاوت باشد و ساز و کارهای جدیدی را تعریف کنند‬ ‫یا روی ائتالف ترکیبی کار کنند؛ مثال بگویند برای فهرست‬ ‫تهران ائتالف ‪ 10+20‬تشکیل شود‪ .‬البته این مساله پیش‬ ‫از این هم مطرح بود اما میسر نشد؛ چراکه به درستی تعریف‬ ‫نشد‪ ،‬این اتفاق نیفتاد و نیروها اتش به اختیار شدند‪ .‬اما اگر‬ ‫چنین اتفاقی رخ دهد‪ ،‬مشــخص می شود که هر کسی هم‬ ‫می تواند روی مواضع اصولی خود باقی بماند و هم اینکه به‬ ‫مشرب پیشنهادی خود‪ ،‬خیانت نکرده باشد‪.‬‬ ‫یعنی مدل پیشنهادی شما‪ 10+20 ،‬است؟‬ ‫این مدل یا هر مدلی شــبیه ان‪ .‬مثال ممکن است‬ ‫زمانی به ‪ 5+25‬برســیم یا زمانی ‪ 12+18‬را مناسب بدانیم‪.‬‬ ‫اصولگرایان باید این انعطاف را داشته باشند و چنین قدرت‬ ‫مانوری را برای خــود تعریف کنند‪ .‬چنیــن امکانی در میان‬ ‫اصولگرایان بیشتر است تا در طرف مقابل؛ چراکه وقتی در‬ ‫طرف مقابل‪ ،‬گروهی با گروه دیگر ائتالف می کند‪ ،‬می گوید‬ ‫به چه دلیل نباید نفــرات من در اینجا باشــند؟ در انتخابات‬ ‫سیاست‬ ‫اقای هاشمی با وجود اختالف سلیقه ای که با جریان های اصولگرا‬ ‫دارد‪ ،‬اعالم کرد که چرا باید از امکان چین استفاده درستی نکنیم؟‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫ریاســت جمهوری یک نفر انتخاب می شود اما در انتخابات‬ ‫مجلس‪ ،‬تعدد نفرات وجود دارد؛ بنابراین طبیعی است که هر‬ ‫گروهی انتظار داشته باشد که افرادی را که خودش صالح تر‬ ‫و شایسته تر تشــخیص می دهد‪ ،‬معرفی کند و در فهرست‬ ‫خود بگنجاند‪.‬‬ ‫حرکت اقای تقــوی به عنوان حرکتــی که به دنبال‬ ‫ایجاد وحدت حداکثری است‪ ،‬حرکتی شایسته و‬ ‫قابل تقدیر است‪ .‬البته برخی در خصوص جزئیات‬ ‫این حرکت نظرات متفاوتی دارند و معتقدند که اگر‬ ‫اصالحاتی صورت می گرفت امید بیشتری برای به‬ ‫نتیجه رسیدن ان وجود داشت‪ .‬شما این حرکت را‬ ‫تصمیم جمعی اصولگرایان می دانید؟ به نظر شما‬ ‫ایشان تا چه حدی در این خصوص موفق بودند؟‬ ‫ایا خروجی جلسه سه شیخ اصولگرا‪ ،‬همان‪10+20‬‬ ‫خواهد بود؟ گروهــی معتقدند که حرکتی که اقای‬ ‫تقوی دنبال می کنند‪ ،‬حرکتی است که در الیه های‬ ‫بعدی‪ ،‬همراهی چندانی با ان وجــود ندارد‪ .‬برای‬ ‫مثال اقای توکلی‪ ،‬اقــای نادران و اقــای زاکانی‪،‬‬ ‫عوامل اصلــی بودند که مســاله اقــای رحیمی را‬ ‫پیگیری کردند اما ایشان در مراسم ختم مادر اقای‬ ‫رحیمی‪ ،‬از او تعریف کرده بود‪ .‬یعنی نوعی شکاف‬ ‫میان الیه اول با الیه های بعدی دیده می شود‪.‬‬ ‫با مثالی که شــما زدید‪ ،‬بســیاری از مســائل روشــن‬ ‫می شود‪ .‬اگر ما سالیق خود را بر ســر مسائلی از این دست‬ ‫حفظ کنیم اما در عین حال بر سر مبانی به اشتراک برسیم‪،‬‬ ‫بهتر است یا اینکه بر سر هر اختالف سلیقه ای‪ ،‬فاصله ای‬ ‫میان خودمان بگذاریم و وانمود کنیم که هیچ کار مشترکی‬ ‫نمی توانیم انجام دهیم؟‬ ‫در مثالی که شــما گفتید‪ ،‬اشــکالی وجود نــدارد اگر‬ ‫اقای تقوی به یک نوع فکر کند و اقایانــی که نام بردید‪ ،‬به ‬ ‫نوعی دیگــر‪ .‬این رفتارهــا به مبانی لطمــه نمی زند؛ ضمن‬ ‫اینکه اگر این نفرات در کنار یکدیگر بنشــینند‪ ،‬می توانند در‬ ‫همین موضوع هم نگاه های نزدیک تــری پیدا کنند‪ .‬مثال‬ ‫اقای تقوی به انها بگوید که وقتی مادر کسی از دنیا می رود‪،‬‬ ‫وظیفه انسانی ایجاب می کند که در مراسم او شرکت کنیم؛‬ ‫قطعا انها هم می پذیرند‪ .‬یا می گوید قبــول دارید که وقتی‬ ‫دفعتا از انسان سوال می کنند‪ ،‬ممکن است جوابی بدهد که‬ ‫شاید بعدا با خودش بگوید کاش چنین چیزی را نمی گفتم؟‬ ‫باز هم انها قبول می کنند‪ .‬پس در همان موضوعی که محل‬ ‫اختالف است‪ ،‬می توان به اشتراک رسید‪ ،‬اما یک بخشی از‬ ‫ان را هم می توانند نپذیرند‪ .‬اما اینکه ایا اقای تقوی نماینده‬ ‫قاطبــه جریاناتی اســت که خودشــان را اصولگــرا معرفی‬ ‫کرده اند‪ ،‬اقای تقوی خودشان هم چنین ادعایی ندارند؛ از‬ ‫همان ابتدا هم اعالم کرد که ما به نظرمان رسید که چراغی‬ ‫را روشــن کنیم و بعد دیگــران بیاینــد و راه را ادامه بدهند‪.‬‬ ‫بنابراین از انجایی که خود ایشــان چنیــن ادعایی ندارد‪ ،‬ما‬ ‫هم نباید ایشان را بابت چنین چیزی‪ ،‬مورد ارزیابی و پرسش‬ ‫قرار دهیم‪ .‬کار ایشان مقدمه خوبی بود که دوستان اصولگرا‬ ‫به این حس برسند که کسانی که تا دیروز نسبت به یکدیگر‬ ‫سوءتفاهم های جدی داشتند‪ ،‬کنار هم بنشینند و ببینند که‬ ‫اسمان به زمین نرسیده است‪ .‬حداقل خاصیت نشست های‬ ‫ایشــان همین اســت‪ .‬تا جایی که بنده خبر دارم‪ ،‬دستاورد‬ ‫چنین وحدتی در شهرســتان ها بیشتر بوده است؛ چراکه در‬ ‫انجا نیروهای اجتماعی و هواداران یک گفتمان‪ ،‬اسیر این‬ ‫خرده مناقشات و دعواهای تشکیالتی نیســتند‪ .‬بنابراین‪،‬‬ ‫اینکه علمی برای کنار هم قرار گرفتن بلند شود‪ ،‬حرکت بسیار‬ ‫شایسته ای است؛ هر چند نه ان فرد مدعی باشد و نه دیگران‬ ‫قبول داشته باشند که او یگانه عنصری است که می بایستی‬ ‫چنین کاری را انجام می داده است‪.‬‬ ‫بخشــی از نگرانی های اصولگرایان‪ ،‬معطوف به‬ ‫سابقه حزب پایداری در انتخابات گذشته است‪.‬‬ ‫ایا شــما هم نگران هســتید یا اینها هم باتوجه به‬ ‫مدلی که در ذهن شماســت یا هر مــدل دیگری‪،‬‬ ‫فرایند وحدت را می پذیرند یا ممکن است فهرست‬ ‫جداگانه ای ارائه دهند؟‬ ‫اگر من می توانستم شکسته شدن وحدت را فقط در‬ ‫جریان پایداری منحصر کنم‪ ،‬همه ارزیابی هایم معطوف به‬ ‫این مساله می شد که اینها چه خواهند کرد‪ .‬اما وقتی می بینم‬ ‫که در گذشته فقط اینها وحدت شکنی نکردند‪ ،‬می گویم که‬ ‫این طرف حســن و قبحی دارد و طرف دیگر هم همین طور‬ ‫است‪ .‬همه این نقاط ضعف و قوت را دارند اما برخی صدای‬ ‫رســاتری دارند؛ یعنی چون صدایشان بلندتر بود‪ ،‬مشهورتر‬ ‫شده اند‪ .‬برخی به دلیل استفاده از جایگاه هایی برای ابالغ‬ ‫پیامشــان‪ ،‬حرکت شــان تکان دهنده تر شده اســت‪ .‬اما در‬ ‫مجموع‪ ،‬کســانی که برای تفــرق‪ ،‬حجت های شــرعی و‬ ‫تئوری پردازی های عرفــی فراهم می کردنــد‪ ،‬امروز دیگر‬ ‫چندان به ان نگاه پایبند نیســتند؛ یعنی امروز کسی تفرقه را‬ ‫میان اصولگرایان‪ ،‬تئوریزه نمی کند‪ .‬ما در مقطعی به جایی‬ ‫رســیدیم که به جای وحدت‪ ،‬تفرقه را تئوریــزه می کردند؛‬ ‫چون این طور نیست‪ ،‬من در مورد دوستان پایداری‪ ،‬انگیزه‬ ‫برای جمع شدن را بیشــتر از قبل می بینم‪ .‬شاید هنوز موسم‬ ‫انتخابات نرسیده اســت و حدود یک سال تا انتخابات باقی‬ ‫مانده باشــد اما تفاوت فراوانــی میان نــگاه کنونی عناصر‬ ‫پایداری با نگاه سابق انها خصوصا در انتخابات مجلس نهم‬ ‫مشاهده می کنم‪ .‬در خصوص سایر گروه های اصولگرا هم‬ ‫انسان چنین رفتاری را احساس می کند‪.‬‬ ‫نقدی نســبت بــه اصولگرایــان وجــود دارد و ان‬ ‫نداشــتن حزب اســت‪ .‬اقای الریجانی به عنوان‬ ‫یک چهره اصولگرا دســت به کار شــده و در حال‬ ‫راه اندازی حزب اســت‪ .‬ایا فکر می کنید که چنین‬ ‫اقدامی‪ ،‬مشکل اصولگرایان را حل می کند؟‬ ‫تحزب‪ ،‬هدفی دارد و هدف اصلی اش این اســت‬ ‫که افراد همفکر را در قالب تشــکیالتی به انسجام برساند و‬ ‫انها را به طور تشکیالتی تربیت کند‪ .‬عالوه بر اینها‪ ،‬مراد از‬ ‫رفتار حزبی این است که افراد را در بزنگاه ها مجبور به عمل‬ ‫مشترک کند و کادرهایی را در دل خود بپروراند که این کادرها‬ ‫بتوانند در زمان اقبال جامعه به ســوی چنین تشــکیالتی‪،‬‬ ‫عهده دار مسئولیت های مهم اجتماعی شوند و از پس این‬ ‫مسئولیت ها بر بیایند‪ .‬اما ایا احزاب چنین بوده اند؟ در عمل‬ ‫می بینیم که این گونــه نبوده اند و چنیــن اقداماتی صورت‬ ‫نمی گیرد‪ .‬ممکن اســت تعداد اندکی از تشکل ها و احزاب‬ ‫ما چنین خصیصه ای را در خود ایجاد کرده باشــند‪ .‬بنابراین‬ ‫مشکل ما با تحزب این است که تحزب برای ما براورنده چنین‬ ‫نیازهایی نیست اما در عین حال‪ ،‬افات ان را به وفور مشاهده‬ ‫می کنیم؛ از زمانی که نام حزب روی یک تشکیالت گذاشته‬ ‫می شــود‪ ،‬دعواهای قبیله گرایانه میان جناح های مختلف‬ ‫باال می گیرد‪ .‬برخی از کار حزبی‪ ،‬دعواها‪ ،‬کشــمکش ها و‬ ‫مناقشاتش را یاد گرفته اند‪ .‬من می گویم الزم نیست ما حزب‬ ‫را مقدمه ان اتفاق میمونی کــه دنبال می کنیم‪ ،‬قرار دهیم؛‬ ‫نام حزب را حذف کنیم اما محتوا و مسمای ان‪ ،‬یعنی جریان‬ ‫منســجم و تشــکیالت را دنبال کنیم‪ .‬ما باید به تشکیالت‬ ‫برسیم‪ .‬اگر این تشکیالت در قالب یک جبهه ممکن است‪،‬‬ ‫ایــن کار را انجام دهیم‪ .‬یک جبهه سیاســی بدون احزاب‪،‬‬ ‫دارای جناح های گوناگون و طرز تلقی های مختلفی است‪.‬‬ ‫این جبهه در دوره خوابش و در دوره ای که مسئولیت مستقیم‬ ‫اداره کشور را برعهده ندارد‪ ،‬برای موقعیت پیش رو‪ ،‬تدارک‬ ‫ببیند و تکلیفش روشن باشد که اگر در مجلس اینده‪ ،‬اکثریت‬ ‫را عهده دار بود‪ ،‬چه ســمت گیری هایی می خواهد داشــته‬ ‫باشــد‪ .‬من این حالت را نه در جبهه اصالحات می بینم و نه‬ ‫در جبهه اصولگرایی؛ ما با این دیدگاه و رفتار‪ ،‬فاصله بسیار‬ ‫زیادی داریم و دلیل بخشی از ناکامی های کلی ما در کشور‪،‬‬ ‫همین است که احزاب و تشــکل های ما در جایگاه حقیقی‬ ‫خود قرار نمی گیرند‪ .‬انها می گویند به ما اعتبار بدهید و ما را‬ ‫در صدر بنشانید اما قرار نیســت عایدی خاصی برای کشور‬ ‫داشــته باشــند؛ فقط می خواهند معتبر شــوند و صدرنشین‬ ‫باشــند‪ .‬باید عایدی انها این باشــد که بتواننــد یک جریان‬ ‫منسجم برای اداره کشور تربیت کنند که اگر روزی عهده دار‬ ‫مسئولیت شــدند‪ ،‬مهره های خود را به طور حساب شده در‬ ‫سازمان های دولتی بنشانند‪ .‬من یک مثال بزنم‪ .‬در استانه‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری گذشــته‪ ،‬چند نفر از نمایندگان‬ ‫یک طرز تلقی و تفکر در جبهه اصولگرا‪ ،‬به این فکر افتادند‬ ‫که با یکدیگر کار کننــد؛ اقای والیتی‪ ،‬اقــای حداد و اقای‬ ‫قالیباف‪ .‬انها در توضیــح این اقدام خود اعــام کردند که‬ ‫یک نفر از ما‪ ،‬کارشناس و متخصص حوزه فرهنگ و مسائل‬ ‫اجتماعی است؛ بنابراین بضاعت جمعی که قرار است یکی‬ ‫از انها عهده دار اداره کشــور شود‪ ،‬از ســوی این فرد تامین‬ ‫می شــود‪ .‬تخصص فرد دیگری در حوزه مسائل سیاسی و‬ ‫بین المللی بود و فرد سوم‪ ،‬در ذهن مردم بیشترین کارامدی را‬ ‫در حوزه های عمرانی و اداره اقتصاد کشور داشت‪ .‬به نظر من‬ ‫این اقدام امیدوارکننده بود و هر جایی که می رفتم‪ ،‬به عنوان‬ ‫یک شاهد خوب از این اقدام یاد می کردم؛ نه به عنوان اینکه‬ ‫اینها با کمک یکدیگر می توانند در انتخابات پیروز شــوند‪،‬‬ ‫بلکه معتقد بودم که اگر اینها زورشــان را روی هم بگذارند‪،‬‬ ‫می توانند کشور را به خوبی اداره کنند‪ .‬اما متاسفانه در میانه‬ ‫راه دیدیم که هر کســی ســاز خودش را مــی زد و فقط برای‬ ‫خودش کار می کرد‪ .‬در خصوص مجلس شکل گیری چنین‬ ‫نگاهیمیسرتراستوبایددرانتخاباتمجلسایننگاهشکل‬ ‫بگیرد‪.‬زمانیکهمابتوانیممنظومه ایازنیروهایصاحب نظر‪،‬‬ ‫اهل گفتمان مشترک و پایبند به قواعد تشکیالتی را در کنار‬ ‫یکدیگر جمع کنیم که برای اینده طراحی کنند و رویکردهای‬ ‫الزم برای اداره پارلمان را پخــت و پز کنند‪ ،‬این همان کارکرد‬ ‫حزبدرکشورهایدیگراست‪.‬اگرحزبمحلدعواومناقشه‬ ‫اســت‪ ،‬نامش را حزب نگذاریم و اهداف گفته شــده را دنبال‬ ‫کنیم؛ نامش را بگذاریم جامعه مومنیــن یا هر چیز دیگر‪ .‬اما‬ ‫باید این کار را انجام دهیم؛ بدون این اقــدام‪ ،‬کارهای ما در‬ ‫اینده‪ ،‬همچنان دچار نقاط ضعف اساسی و جدی خواهند بود‪.‬‬ ‫می توانیم حدس بزنیم که اگر این کار را انجام دهیم‪ ،‬عصاره‬ ‫فضائل ملت می توانند باال بیایند و در مجلس بنشینند اما اگر‬ ‫این کار را انجام ندهیم‪ ،‬باال امدن افراد‪ ،‬به بخت ازمایی شبیه‬ ‫اســت و صندوق های رای تابع هیجانات و فضاســازی های‬ ‫ی و قبیله ای خواهند بود‪.‬‬ ‫قوم ‬ ‫‪91‬‬ ‫سیاست‬ ‫در خصوص اقای احمدی نژاد شــرایط تا حدودی‬ ‫تغییر کرده است‪ .‬وی سکوت خود را شکسته و در‬ ‫حال انجام برخی فعالیت های سیاسی و اجتماعی‬ ‫اســت‪ .‬این اقدامــات بــا واکنش هــای متفاوتی‬ ‫همراه بوده اســت که در داخل اصولگرایان نیز دو‬ ‫دیدگاه عمده وجود دارد؛ یک دیدگاه می گوید اصال‬ ‫احمدی نژاد را نبینیم و دیدگاه دیگر می گوید او را‬ ‫ببینیم و بگوییم نظراتــش در حوزه های مختلف‬ ‫چقدر با سایر اصولگرایان تفاوت دارد‪ .‬شما چطور‬ ‫فکر می کنید؟‬ ‫ببینید! زمانی هســت که ما می خواهیــم یک کار‬ ‫تبلیغاتــی انجام دهیــم‪ .‬در محیــط تبلیغــات‪ ،‬مالحظات‬ ‫مختلفی در نظر گرفته می شــود؛ یعنی عالوه بر استراتژی‬ ‫و تاکتیک های خودتان باید استراتژی های رقیب را هم در‬ ‫نظر بگیرید و بدانید که هر حرف شما می تواند وسیله ای برای‬ ‫استفاده رقیب شما باشد تا به شما بدل بزند‪ .‬روشن است که‬ ‫مباحث بنیادین را نمی توان در فضــای عمومی برمال کرد‪.‬‬ ‫اما ایا چنین مباحثی می تواند در درون یک جبهه مســکوت‬ ‫گذاشته شود؟ من می گویم به هیچ وجه‪ .‬باید در درون جبهه‬ ‫با جزئیات به این مسائل پرداخته شود اما در محیط عمومی‬ ‫باید تابع اقتضائات باشد‪ .‬وقتی شما می بینید هر حرفی که‬ ‫می زنید طرف مقابل و رقیب تان ان را مصــادره به مطلوب‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪92‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫وقتی فــردی در جایگاه رفیع رهبــری قرار‬ ‫می گیــرد‪ ،‬ظرفیت هــای پنهان او اشــکار‬ ‫می شود؛ یعنی بخشی از اقتضای نشستن‬ ‫در این جایگاه‪ ،‬ویژگی های بالفعل و بخشی‬ ‫دیگر‪ ،‬به واسطه ظرفیت های بالقوه اوست‪.‬‬ ‫ممکناستدرابتداظرفیت هایکشف شده‬ ‫چنین فردی به قدری نباشــد که فکر کنیم‬ ‫می تواند چنین راه خطیری را ادامه دهد اما به‬ ‫تدریج دیده می شود که این ظرفیت ها در او‬ ‫به وجود امد و خداوند این ظرفیت ها را در او‬ ‫متعینمی کند‬ ‫می کند‪ ،‬باید یادتان باشــد که وقتی دیگران باید پاســخگو‬ ‫باشــند‪ ،‬ما نباید دیگران را در جایگاه محکوم بنشــانیم که‬ ‫نوبت شان نیست‪ .‬مثال ریزگردها بالی جان مردم شدند و در‬ ‫گذشته می گفتند که دولت باید پاسخگو باشد‪ .‬به انها گفته‬ ‫می شــد که حتی وقتی دولت نبوده‪ ،‬این ریزگردها بودند اما‬ ‫می گفتند که دولت‪ ،‬مسئول است و باید پاسخگو باشد‪ .‬وقتی‬ ‫دوره ان دولت تمام می شود و دولت جدید بر سر کار می اید‪،‬‬ ‫می بینیم که ریزگردها بدتر از گذشته بالی جان مردم شده‬ ‫اســت‪ .‬وقتی از انها می پرسیم که چه کســی باید پاسخگو‬ ‫باشد‪ ،‬می گویند که دولت قبلی باید جواب بدهد‪ .‬می گوییم‬ ‫شما می گفتید که دولت موجود باید جواب بدهد‪ ،‬االن دولت‬ ‫موجود نباید جواب بدهد؟ یعنی وقتــی اراده ای وجود دارد‬ ‫که می خواهد همه اتهامات را متوجه ســوم شخص غایب‬ ‫کند‪ ،‬شــما حرف های حق فراوانی دارید که مجبور نیستید‬ ‫انها را در برهه زمانی فعلی بگویید بلکه حرف تان را در زمان‬ ‫مناســب مطرح می کنید؛ مگر اینکه شرایط حساب شده ای‬ ‫فراهم شــود و در یک محیط معقــول‪ ،‬نظرات تان را مطرح‬ ‫کنید‪ .‬مثال می گویید که فرســتادن پول از داخل به خارج‪،‬‬ ‫بوی سوءاســتفاده می داد؛ پس اگر در دولت گذشته انجام‬ ‫شده و در دولت فعلی هم انجام شود‪ ،‬سوءاستفاده است‪ .‬به‬ ‫قول اقایان علما‪« ،‬بائک یجر بائی ال یجر؟» اینکه مساله‬ ‫بسیار روشنی است‪ .‬اگر همان روشــی را که دولت سابق در‬ ‫پیش گرفته بود‪ ،‬ایــن دولت هم در پیش بگیــرد‪ ،‬نامی جز‬ ‫سوءاستفاده نمی توان بر ان گذاشت‪ .‬اگر این سوءاستفاده‬ ‫نیست‪ ،‬پس ان هم سوءاســتفاده نبوده اســت‪ .‬وقتی من‬ ‫می بینم که در محیط تبلیغاتی با برخی مســائل در تجزیه و‬ ‫تحلیل گذشته ‪ -‬که خود ما فراوان درباره اش حرف می زدیم–‬ ‫به گونه ای برخورد می شود که کانه ظرفیتی به ظرفیت های‬ ‫طرف مقابل استفاده می کند‪ ،‬با خودم می گویم که من نباید‬ ‫مثل ابوموسی اشعری باشم‪ .‬وقتی می بینم شرایط اینگونه‬ ‫است‪ ،‬می گویم نباید فرصت این سوءاستفاده ها را به طرف‬ ‫مقابل بدهیم اما به عنوان یک ارزیابی درون گفتمانی‪ ،‬حتما‬ ‫باید از هم اکنون در خصوص شــاخه های مختلف در درون‬ ‫جبهه‪ ،‬صحبت شود‪.‬‬ ‫بر مبنای تحلیل شما‪ ،‬شوق امدن اقای احمدی نژاد‬ ‫در میان اصالح طلبان دیده می شــود‪ .‬تحلیل انها‬ ‫این اســت که با امدن اقای احمدی نژاد‪ ،‬شــاخه‬ ‫جدیــدی در میــان اصولگرایان ایجاد می شــود‪.‬‬ ‫شما فکر می کنید با امدن رئیس جمهور سابق‪ ،‬با‬ ‫انشعاب مهمی در درون جبهه مواجه می شویم؟‬ ‫از انجایی که اقای احمدی نژاد از سال های میانی‬ ‫ریاســت جمهوری اش ابراز می کرد که من اصولگرا نیستم‬ ‫و نســبتی با اصولگرایان ندارم‪ ،‬امــروز می توانیم به راحتی‬ ‫بگوییــم که اصال اقــای احمدی نــژاد چه ربطــی به جبهه‬ ‫اصولگرا دارد؟ البته انچه ســبب می شود که دیگران اصرار‬ ‫کنند که او متعلق به این جبهه اســت‪ ،‬این اســت که سابقه‬ ‫اقای احمدی نژاد در این جبهه بود؛ این درســت است‪ .‬این‬ ‫ســابقه بوده‪ ،‬تا سال ها در معادالت سیاســی حضور داشته‬ ‫و نمایندگانی را از طرف خودش در جبهــه اصولگرا معرفی‬ ‫می کرد اما از یک زمانــی او دیگر نبــوده‪ ،‬نیامده و خودش‬ ‫را خارج از ایــن مجموعــه و منظومه‪ ،‬فرض کرده اســت؛‬ ‫بنابراین طبیعی است که بگوییم اصولگرایان روی تیم اقای‬ ‫احمدی نژاد و ستاد شــخصی وی حساب باز نمی کنند‪ .‬این‬ ‫حرف تفاوت دارد بــا اینکه بگوییم ما با هر کســی که پیش‬ ‫از این با اقای احمدی نژاد کار کرده‪ ،‬هیچ نســبتی نداریم؛‬ ‫اغلب افرادی که قبال بــا اقای احمدی نــژاد کار کردند‪ ،‬به‬ ‫لحاظ گفتمانی بــا او زاویه پیــدا کردند و از او جدا شــدند‪.‬‬ ‫اکثر اعضای دولت اقای احمدی نژاد‪ ،‬بــا او نبودند و دیگر‬ ‫نیستند‪ .‬در ان زمان هم به اعتبار اینکه باید کار کشور پیش‬ ‫برود‪ ،‬با اقای احمدی نژاد همراهــی کردند؛ حتی در زمانی‬ ‫که جریــان انحرافی بــروز و ظهور یافت‪ .‬اگر حســاب این‬ ‫مسائل را از یکدیگر تفکیک کنیم‪ ،‬می توان به اسانی گفت‬ ‫که اقــای احمدی نژاد‪ ،‬مدعــی جریان تــازه ای متفاوت از‬ ‫جریان اصولگراست و طبیعی است که اصولگرایان در بازی‬ ‫خود‪ ،‬به او تکیه نکنند‪ .‬اما عقبه ای که به هوای تعلق اقای‬ ‫احمدی نژاد به گفتمان اصولگرایی پشت او قرار گرفته‪ ،‬باید‬ ‫توجیه شود که ما از اقای احمدی نژادی حمایت کردیم که‬ ‫دارای این مشخصات بود‪ .‬اگر امروز اقای احمدی نژاد ان‬ ‫مشخصات را دارد‪ ،‬بســم الله؛ اگر ندارد‪ ،‬نمی تواند شریک‬ ‫این قافله و مسیر باشد‪.‬‬ ‫فارغ از اینکه حاکمیت چه واکنشی نشان می دهد‪،‬‬ ‫با شناختی که شما از اقای احمدی نژاد دارید‪ ،‬عزم‬ ‫ی دارد‪ ،‬به‬ ‫بازگشت را در او می بینید؟ اگر چنین عزم ‬ ‫مجلس فکر می کند یا ریاست جمهوری؟‬ ‫تحــرکات اخیر اقــای احمدی نژاد‪ ،‬گســترده تر و‬ ‫اشکارتر از گذشته شده اســت؛ البته پیش از این تحرکات‬ ‫پنهانی داشــت اما اکنون مقداری اشــکارتر شــده اســت‪.‬‬ ‫معنایش این اســت که ممکن است برای انتخابات مجلس‬ ‫ولو به صورت دست گرمی وارد انتخابات شوند‪.‬‬ ‫شخص اقای احمدی نژاد؟‬ ‫ممکن اســت شــخص اقای احمدی نژاد نخواهد‬ ‫بیاید و نماینده مجلس شــود امــا به عنوان ســردمدار یک‬ ‫جریان‪ ،‬بعید نیست که در انتخابات مجلس ورود کند؛ این‬ ‫چندان مستبعد نیســت‪ .‬اما هدف اصلی برای مرحله بعدی‬ ‫قرار داده شــده و ان زمانی اســت کــه او را در قامت بدیل و‬ ‫جایگزین دولت موجود ببینند‪ .‬در ذهن انها این است که به‬ ‫موازات ناکامی هایی که این دولت پیــدا می کند‪ ،‬دل های‬ ‫توده مردم‪ ،‬معطوف به گذشته ای می شود که گمان می کنند‬ ‫وضع بهتر از امروز بوده است‪ .‬در این حالت‪ ،‬طرف مقابل و‬ ‫جریان اقای احمدی نژاد‪ ،‬دوگانه ای را رقم می زنند که اینده‬ ‫را فقط در حال دست به دست شدن میان این دو قلمداد کنند‪.‬‬ ‫شاید مهم ترین کار فرهیختگان جامعه‪ ،‬اهل نظر و دلسوزان‬ ‫این باشد که به مردم بگویند که شما محکوم نیستید که یا این‬ ‫خط را انتخاب کنید یا ان خط را؛ اگــر ازمون های دیگران‬ ‫را ازمون های شکســت خورده ای دیدید‪ ،‬حتما گزینه های‬ ‫دیگری پیش روی شماست که بگویید گزینه دیگری خارج از‬ ‫این دوگانه وجود دارد و می توان به ان دل بست‪.‬‬ ‫شما چقدر احتمال می دهید که احمدی نژاد گزینه‬ ‫اصولگرایان در انتخابات بعدی باشد؟‬ ‫اگر اصولگرایی با همین تعاریفی که تاکنون وجود‬ ‫داشته‪ ،‬ادامه یابد‪ ،‬من چنین احتمالی را کمتر از ‪ 10‬درصد‬ ‫می دانم‪.‬‬ ‫اقای هاشــمی در گفت وگــوی اخیر خودشــان با‬ ‫روزنامه جمهوری اسالمی مساله رهبری شورایی‬ ‫را مطــرح کرده اند؛ گفته اند که حضــرت ایت الله‬ ‫خامنه ای فرد بســیار جامعی هســتند اما ما دیگر‬ ‫چنین فرد جامعی را در جامعه مــان نداریم‪ .‬اقای‬ ‫هاشــمی گفته اند که ما بعد از رهبــری‪ ،‬فردی به‬ ‫جامعیت ایشان نداریم و بهتر است از هم اکنون‬ ‫به رهبری شــورایی فکر کنیم‪ .‬در ایــن رابطه چه‬ ‫نظری دارید؟‬ ‫منطقی پشت بازنگری قانون اساسی وجود داشت‬ ‫و عمدتا همین مســائل در ان مطرح بود که در برخی موارد‬ ‫مانند شــورای رهبری‪ ،‬شــورای عالی قضایی و برخی موارد‬ ‫دیگر‪ ،‬نظام شورایی و نگرش شورایی در دهه نخست انقالب‬ ‫نشان داد که نمی تواند کارکرد مناسبی داشته باشد‪ .‬البته ما‬ ‫شورای رهبری را تجربه نکردیم اما شاید انچه که اتفاق افتاد‬ ‫و چندان هم سنجیده و حساب شده نبود‪ ،‬انتخاب قائم مقام‬ ‫برای رهبری در زمان حیات رهبــری بود‪ .‬البته ظاهرا منظور‬ ‫خبرگان‪ ،‬قائم مقام نبود بلکه منظورشــان انتخاب یک فرد‬ ‫محتمل برای جایگزینی پس از بنیانگذار جمهوری اسالمی‬ ‫بود‪ .‬نشانه هایی را می دیدند که ممکن است چنین مصیبتی‬ ‫دامن این کشــور را بگیرد و چنین اقدامــی را انجام دادند‪.‬‬ ‫تفســیر نادرســتی که از این اقدام صورت گرفت و انعکاس‬ ‫یافت‪ ،‬باعث شد که در عمل عنوان شــود که فرد موردنظر‬ ‫به عنوان قائم مقام انتخاب شده است‪ .‬ما به نوعی طعم تلخ‬ ‫تجربه غیررسمی شورایی شدن رهبری را چشیده ایم؛ یعنی‬ ‫درحالی که امام جامعه نگاه خاصی نسبت به مسائل داشتند‪،‬‬ ‫فرد دیگری از جایگاه مشابه‪ ،‬نگاه متفاوتی نسبت به همان‬ ‫مسائل داشت‪ .‬این دیدگاه را هم در حوزه های اجرایی مطرح‬ ‫می کرد و موجب اشــفتگی‪ ،‬تشتت و ایجاد مشکل می شد‪.‬‬ ‫به این نتیجه رســیدند که در چنین جاهایی‪ ،‬شورایی شدن‬ ‫خوب نیست و ان را حذف کردند‪ .‬تا پیش از بازنگری‪ ،‬عالوه‬ ‫بر رهبری‪ ،‬شــورای رهبری هم در قانون اساسی مطرح بود‬ ‫اما در ســال ‪ 68‬ان را حذف کردند‪ .‬حرف بنده این است که‬ ‫ایا زمانی که این کار را انجام می دادند‪ ،‬توجه نبود که نسلی‬ ‫که بعد از امام(ره) این مسئولیت را به عهده می گیرند‪ ،‬بقای‬ ‫همیشگی ندارند؟ من هم ارزو می کنم که حداقل ما ان روز‬ ‫را نبینیم اما به هر حال سن و سال همه این افراد به گونه ای‬ ‫است که باید افراد دیگری بعد از این سلسله بزرگان به میدان‬ ‫بیایند تا روزی که کار به دســت صاحب اصلی اش برسد‪ .‬در‬ ‫ان زمان فحول قم‪ ،‬خبرگان ملت و عصــاره عقل جمعی به‬ ‫این نتیجه رســیدند که ما باید یک رهبر داشــته باشیم و نه‬ ‫شورای رهبری‪ .‬در این فاصله چه اتفاقی رخ داده است که‬ ‫ما باید به یک نتیجه جدید برسیم؟ همه چیزهایی که امروز‬ ‫برای ما مکشوف است‪ ،‬در ان روز هم مکشوف بود اما به این‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫مشــورت دهندگان به رهبری عمل می کنند‪ .‬شخص اقای‬ ‫هاشمی هم با وجود اختالف سلیقه هایی که با رهبری دارند‪،‬‬ ‫به عنوان رئیس مجمــع‪ ،‬جایگاه مرکزی مشــورت دهنده را‬ ‫عهده دار هســتند‪ .‬بنابرایــن ان نگرانی را که ممکن اســت‬ ‫افرادی از موضع دلسوزی داشته باشند و معتقدند این جایگاه‬ ‫ایجاب می کند که از مشورت های الیه الیه در اطراف مطلع‬ ‫باشد‪ ،‬به طرق مختلف حاصل شده است‪.‬‬ ‫در حــوزه فرهنــگ‪ ،‬تمایلــی در میــان برخــی‬ ‫اصولگرایان وجود دارد و ان «مهاجرانی ســازی»‬ ‫اقای جنتی است‪ .‬ایا واقعا چنین چیزی ما به ازای‬ ‫خارجی دارد؟ واقعیت و انصاف همین است؟‬ ‫پاسخ این سوال‪ ،‬دوگانه است‪ .‬من با شناختی که‬ ‫از اقای جنتی دارم‪ ،‬ایشان را مثل اقای مهاجرانی نمی بینم‬ ‫و نمی شناسم؛ هم تا حدودی از گذشته ایشان مطلع هستم‬ ‫و هم دیدگاه های امروزش را کمابیــش از نزدیک می بینم‪،‬‬ ‫می شنوم و موضع گیری های ایشــان را می بینم‪ .‬می توانم‬ ‫بگویم که خاســتگاه فکری اقای جنتــی در حوزه فرهنگ‪،‬‬ ‫با اقای مهاجرانی یکی نیســت‪ .‬اما در طــرف مقابل وقتی‬ ‫اقای جنتی می گوید که در فالن مســاله نگاه من به فالنی‬ ‫نزدیک تر از دیگری اســت‪ ،‬قرینه ای را به دســت می دهد‬ ‫که برخی بگویند به اســتناد اذعانی که ایشان می کند‪ ،‬پس‬ ‫مواضع فرهنگی ایشان‪ ،‬به فالنی ها‪ ،‬تمایل بیشتری دارد‪ .‬یا‬ ‫در برخی مسائل مواضعی را اتخاذ می کند که گواه این است‬ ‫که ایشان به نوعی مسامحه در حوزه فرهنگ معتقد است که‬ ‫از نگاه بسیاری از مومنین و متدینین جامعه روا نیست‪ .‬این‬ ‫هم قرینه ای است برای تقویت نگرش جریانی که می خواهد‬ ‫از ایشان مهاجرانی بسازد‪.‬‬ ‫در خالف این‪ ،‬می بینیم که ایشــان موضع می گیرد‪،‬‬ ‫ان نگاه را رد می کند و می گوید به فیلم هایی که دارای چنین‬ ‫خصوصیاتی باشــند‪ ،‬مجوز نمی دهیم یا به فالن کتابی که‬ ‫محل دغدغه نیروهای انقالبی شده‪ ،‬اجازه نشر نمی دهیم‪.‬‬ ‫معنای این سخن این است که به این ســیاق از کار‪ ،‬مجوز‬ ‫نمی دهیم؛ این به ما امیدواری می دهد‪ .‬وقتی من می خواهم‬ ‫قضاوت کنم‪ ،‬می گویم که چارچوب نگاه ایشان‪ ،‬این است‬ ‫که این کتاب مغایر با قواعدی است که ما داریم‪ .‬یا می گوید‬ ‫که ما بــه تک خوانی زنان مجــوز ندادیم‪ .‬فــرض کنیم که‬ ‫می گردند و چیزی پیــدا می کنند که صــدای زن بر صدای‬ ‫مردی که زیر این صداست‪ ،‬غالب است‪ .‬من در جایی دیدم‬ ‫که از قول من نقل شــده بود که صدای زن‪ ،‬زیر صدای مرد‬ ‫اســت‪ .‬من گفتم که صدای زن‪« ،‬زیر» است و بم نیست؛‬ ‫یعنی فرکانــس باالتری دارد و تیزتر اســت‪ .‬اتفاقــا در انجا‬ ‫صدای مرد زیر صدای زن است و صدای زن برجسته است‪.‬‬ ‫این تخلف گروهی است که امده و مجوز همخوانی گرفته‬ ‫اما کاری کرده که البوم منتشر شده‪ ،‬تک خوانی از اب درامده‬ ‫است! روی البوم هم تصویر زنی را گذشته و مراسم رونمایی‬ ‫هم تحت این عنــوان که از البوم تک خوانــی یک خواننده‬ ‫زن رونمایی می شود‪ ،‬معرفی شده است‪ .‬در این حالت باید‬ ‫وزارتخانه مدعی شــود و بگوید تو تخلف کرده ای که چنین‬ ‫کاری را انجام داده ای و علیه او وارد عمل شود نه علیه مردم‬ ‫معترضی کــه می گویند ما می بینیم در عمــل چنین اتفاقی‬ ‫افتاده و «کاله گذاری» شده اســت‪ .‬من مساله را این گونه‬ ‫می بینم و نمی توانم یک کلمه ای درباره ایشان قضاوت کنم؛‬ ‫مثال بگویم که هر کاری ایشان انجام داده ان طرفی است یا‬ ‫بگویم من می توانم هر کاری را که ایشان انجام داده است‪،‬‬ ‫قبول کنم‪ .‬براســاس موازینی که هم من قبــول دارم و هم‬ ‫ایشان‪ ،‬به عملکرد ایشان نگاه می کنم؛ یعنی موازینی هست‬ ‫که من می دانم ایشان انها را قبول دارد اما اتفاقی که رخ داده‬ ‫است‪ ،‬با ان موازین‪ ،‬سازگار نبوده است‪.‬‬ ‫با توجه به شــناختی که از اقای روحانی به دســت‬ ‫اورده ایــد و نگاهی کــه به وضعیــت اصولگرایان‬ ‫دارید‪ ،‬ایا فکر می کنید که اصولگرایان می توانند‬ ‫دولت اقای روحانی را یک دوره ای کنند؟‬ ‫بهتر است بپرسید که ایا اقای روحانی این شانس را‬ ‫دارد که دو دوره ای شود؟ چون در انتخابات اینده تنها رقیب‬ ‫ایشان‪ ،‬اصولگرایان نیستند؛ هم جریان اصولگرا با ایشان‬ ‫رقابت خواهند کرد و هم احتمــاال اصالح طلبان‪ .‬علت این‬ ‫نظر این است که اگر ناکامی های اقای روحانی در کنار عدم‬ ‫تحمل های ایشــان در کنار انتقاداتی که به ایشان صورت‬ ‫می گیــرد ادامه یابــد‪ ،‬اصالح طلبان برای رفــع اتهام عدم‬ ‫سعه صدر از یک ســو و رفع اتهام ناکارامدی از سوی دیگر‪،‬‬ ‫چاره ای جــز رو کردن یک برگ جدیــد ندارند‪ .‬اگر وضعیت‬ ‫فعلی ادامه یابد‪ ،‬چنیــن احتمالی را تقویت می کند‪ .‬شــاید‬ ‫بخشی از این مساله به طور موسمی با رسیدن به یک توافق‬ ‫موقت‪ ،‬به تاخیر بیفتد اما بعد از گذشــت چند ماه مشخص‬ ‫می شــود که این توافق معجزه گر است یا وضع فعلی ادامه‬ ‫خواهد یافت‪ .‬در انجا مشــخص خواهد شد که جوهر یک‬ ‫دولت فراتر از گویش ها و ســخن گفتن های نو به نو است؛‬ ‫عملکردهاست که به چشم مردم می اید و می خواهند ببینند‬ ‫چه اتفاقی رخ می دهد‪ .‬این اتفاق‪ ،‬اتفاق غریبی نخواهد بود‬ ‫اما سنت انتخاباتی مردم این بوده است که به دولت ها فرصت‬ ‫هشــت ســاله داده اند‪ .‬محتمل ترین گزینه همیشه همین‬ ‫بوده است که هشت ســال فرصت پیش روی دولت است و‬ ‫درحالی که حدود یک سال و نیم از عمر دولت گذشته است‪،‬‬ ‫نمی توان ارزیابی دقیقی درباره ادامه راه داشت‪.‬‬ ‫اگر برای انتخابات مجلس از شــما دعوت کنند‪،‬‬ ‫پاسخ مثبت می دهید یا منفی؟‬ ‫من همچنان برای حضور در این عرصه‪ ،‬احساس‬ ‫تکلیف و وظیفه نمی کنم و امیــدوارم اقداماتی که در حال‬ ‫حاضر مشغول به انجام انها هستم به قدری مفید فایده باشد‬ ‫که نخواهم به سراغ فواید دیگر بروم‪.‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫تصمیم رسیدند‪ .‬این مساله بیشــتر به همان صحبت اقای‬ ‫هاشمی برمی گردد که می گویند از همان ابتدا موافق شورای‬ ‫رهبری بودند و ان روز هم زیربــار نرفته اند اما امروز فرصتی‬ ‫پیدا کرده اند و می گویند ما چگونه می توانیم شخصیتی در‬ ‫ تراز اقا برای اینده داشته باشــیم؟ اینها نسلی هستند که از‬ ‫ابتدا در جریان حوادث انقالب بوده اند و دیگر مشابه شــان‬ ‫پیدا نمی شود‪ .‬این حرف به لحاظ ظاهری چندان هم حرف‬ ‫نادرســتی به نظر نمی رســد اما واقعیت این است که روزی‬ ‫که برای این خط تدارک می دیدند‪ ،‬ان را فارغ از اشــخاص‬ ‫دیدند؛ خط امامت و زعامت‪ ،‬فارغ از اشــخاص اســت‪ .‬ما‬ ‫معتقد به نــگاه کاریزماتیک نیســتیم که برخــی می گویند‬ ‫رهبری باید کاریزماتیک باشد؛ چراکه رهبر کاریزماتیک به‬ ‫منویات شــخصی خود دعوت می کند و خصوصیات فردی‬ ‫اســت که او متکی به خود به دســت اورده است درحالی که‬ ‫ما از رهبــری مبتنی بر نــگاه امامــت و والیت فقیه صحبت‬ ‫می کنیم که همان چیزی اســت که از عنایت مکتب و نگاه‬ ‫الهی بوده و همیشــه میسر و ممکن اســت‪ .‬رهبری مبتنی‬ ‫بر والیت فقیه‪ ،‬مبتنی بر اموزه هایــی حکم می راند که مردم‬ ‫از انها خبر دارنــد؛ بنابرایــن کار او چندان دشــوار نخواهد‬ ‫بود و الزم نیســت که ســیطره شــخصی و نفوذ فردی برای‬ ‫متقاعد کردن نیروهای مردمی داشــته باشــد‪ .‬البته انصافا‬ ‫این جایگاه و نفوذ معنوی کســی مثل امام و حضرت اقا در‬ ‫پیشبرد مسائل غیرقابل کتمان است؛ یعنی بخش اعظمی از‬ ‫فتوحاتی که در دوره زعامت حضــرت اقا در جهان پیرامون‬ ‫ما اتفاق می افتد‪ ،‬مدیــون درایت ها‪ ،‬حکمت و شــجاعت‬ ‫ایشان اســت اما چه کســی گفته اســت که ما خارج از این‬ ‫شخص‪ ،‬چنین حکمت‪ ،‬درایت‪ ،‬شــجاعت‪ ،‬تدبیر و فهم را‬ ‫نمی توانیم جســت وجو کنیم؟ من یک برداشــتی هم دارم‬ ‫و ان این اســت که وقتی فردی در جایگاه رفیع رهبری قرار‬ ‫می گیرد‪ ،‬ظرفیت های پنهان او اشکار می شود؛ یعنی بخشی‬ ‫از اقتضای نشســتن در این جایــگاه‪ ،‬ویژگی های بالفعل و‬ ‫بخشی دیگر‪ ،‬به واسطه ظرفیت های بالقوه اوست‪ .‬ممکن‬ ‫است در ابتدا ظرفیت های کشف شده چنین فردی به قدری‬ ‫نباشد که فکر کنیم می تواند چنین راه خطیری را ادامه دهد‬ ‫اما به تدریج دیده می شــود که این ظرفیت ها در او به وجود‬ ‫امد و خداوند این ظرفیت هــا را در او متعین می کند‪ .‬فاصله‬ ‫میان امام و حضرت اقا در بدو عهده دار شدن این مسئولیت‬ ‫در ذهن همه ما‪ ،‬روشــن بود و فاصله زیادی را در ذهن خود‬ ‫می دیدیم اما امروز می بینیم که گویا هرگز چنین فاصله ای‬ ‫نبوده است‪ .‬البته شخص حضرت اقا همواره این حق شناسی‬ ‫را داشته اند که بگویند ما هر چه به دست اورده ایم‪ ،‬مدیون‬ ‫ان بزرگ و سرسلسله این مسیر انقالبی بوده است اما حقیقتا‬ ‫هدایت هایی که ایشان داشته اند‪ ،‬هیچ کم و کاستی نسبت‬ ‫به حضرت امام نداشــته اســت‪ .‬اینها همــان ظرفیت های‬ ‫پدیدار شده بعدی است؛ نه ان چیزی که انتخاب کنندگان‬ ‫در ابتدا می دیدند‪.‬‬ ‫بنابراین می توان امیدوار بود که اگــر در اینده اتفاقی‬ ‫رخ دهد و ضرورتی ایجــاب کند‪ ،‬همین رونــد پیش بیاید‪.‬‬ ‫البته باید ایــن را اضافه کنم کــه می تــوان از درون حرفی‬ ‫که اقای هاشــمی می زننــد‪ ،‬یک نــگاه خیرخواهانه فرض‬ ‫کرد و ان این اســت که الزمه حضور یافتن در جایگاه رفیع‬ ‫رهبــری‪ ،‬برخــورداری از مشــورت های فراوانی اســت که‬ ‫باید از اطراف به این جایگاه داده شــود؛ این حرف درستی‬ ‫اســت‪ .‬این مشــورت ها هم در حوزه مباحث دینی و فقهی‬ ‫است و هم در حوزه های دیگری همچون مسائل سیاسی‪،‬‬ ‫نظامی‪ ،‬مدیریتــی و اجتماعی‪ .‬اقــا این ســبک اداره را در‬ ‫دوره خودشــان به اجرا دراورده اند‪ .‬یک مثال روشن‪ ،‬اداره‬ ‫مجمع تشــخیص مصلحت نظــام با نگرش تــازه و با روش‬ ‫فعلی اســت؛ مجموعه ای که برامده از نیروهای سیاسی‪،‬‬ ‫اجتماعی‪ ،‬فقیهان و‪ ...‬اســت اما در عین حــال متعلق به‬ ‫خرده گفتمان های مختلف هســتند‪ .‬همه اینهــا به عنوان‬ ‫‪93‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪94‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫احمدتوکلی‬ ‫ظریف چیزی را‬ ‫نفروخته است‬ ‫ی ویژه‬ ‫و‬ ‫توگ‬ ‫گف ‬ ‫اگر با اطالعات امروز به گذشته برگردم‪ ،‬از کلیت دولت در‬ ‫معرفی کابینه دفاع نمی کنم‬ ‫از مجازات رحیمی خوشحال نمی شوم ولی خوشحال‬ ‫می شوم که عدالت اجرا شود‬ ‫نمی شود اجازه داد که احمدی نژاد در عالم سیاست فعال‬ ‫باشد‬ ‫الریجانی ادم هوشیاری است و اینده سیاسی خود را به‬ ‫دولت گره نمی زند‬ ‫گفت و گو‪ :‬مصطفی صادقی‬ ‫دبیر تحریریه‬ ‫به نظــر می رســد اخیــرا اندکــی در فعالیت های‬ ‫سیاســی کم تحرک شــده اید‪ .‬کمتــر نطق های‬ ‫پیشین را از شما می بینیم و در حوزه نقد هم شاید‬ ‫مثل سابق نیستید‪ ،‬این به خاطر کسالت جسمانی‬ ‫شماســت یا انکه نســبت به دولت اقای روحانی‬ ‫احساس نقد ان چنانی ندارید؟‬ ‫البته وضع جســمی و ســنم اقتضائاتی را ایجاب‬ ‫می کند‪ .‬طبیعی اســت ادم ســنش کــه باال مــی رود دچار‬ ‫مشکالتی می شود‪ ،‬بالطبع جوالنش نیز کمتر می شود‪ .‬من‬ ‫پرهیز می کردم این دولت را با دولت قبل مقایســه کنم‪ .‬ان‬ ‫دولت شیوه هایی داشت که این مقایسه را درست نمی دانم‬ ‫ولی ظاهرا دولــت روحانی هم میــل دارد کارهــای دولت‬ ‫احمدی نژاد را تکرار کند‪ .‬سال دوم دولت یازدهم هنوز تمام‬ ‫نشــده اســت‪ ،‬اقای احمدی نژاد هم که امد در ســال های‬ ‫اول من همین طور با او مدارا کــردم‪ .‬اگر دولت بخواهد با‬ ‫روش هایی که این روزها به کار می برد از جمله بی اعتنایی به‬ ‫اتفاقی که برای اقای روحانی افتاده به نظرم‬ ‫منحصر به نظــر چهار تا سیاســتمدار مثل‬ ‫من نیســت‪ .‬یک تعمیمــی دارد و این البته‬ ‫خوب نیســت‪ .‬چون اگر محبوبیــت بماند‬ ‫منتقدانحرفکهبزننددولتچوناحساس‬ ‫اطمینان می کند اســتقبال می کند اما وقتی‬ ‫احساسخطرکند‪،‬پرخاشجومی شود‪.‬وقتی‬ ‫محبوبیتش کم شود احســاس می کند که‬ ‫منتقداناینوضعرابهوجوداورده اند‬ ‫اصال فرقی نمی کند که دولت هاشمی باشد یا‬ ‫خاتمی یا احمدی نژاد؛ دکتر احمد توکلی شجاعانه‬ ‫مواضعش را بیان می کند‪ .‬چندان خودش را در قید‬ ‫دولت نمی بیند و هرجا که الزم باشد نقد می کند‪.‬‬ ‫او البته تا کنون درمورد دولت حسن روحانی مدارا‬ ‫کرده است‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫مشاوره خیرخواهانه‪ ،‬بی اعتنایی به انتقاد منتقدان یا پرخاش‬ ‫به انتقاد منتقدان‪ ،‬کارش را ادامه دهد‪ ،‬کارها خراب می شود‬ ‫و طبعا احســاس ناراحتی ما هم بیشتر می شود‪ .‬پس این به‬ ‫ماهیت دولت چندان بستگی ندارد‪ ،‬به این بستگی دارد که‬ ‫امیدی که درست شده ‪ -‬که سرمایه اجتماعی است ‪ -‬به جای‬ ‫تشنج های سیاسی پیشین‪ ،‬یک ارامشــی را به جامعه ارائه‬ ‫داده که من برای ان ارزش قائلم و سعی می کنم این ارامش‬ ‫همیشه ادامه پیدا کند‪ .‬تصمیم گیری در ارامش عاقالنه تر‬ ‫و تصمیم پذیری مردم نیز در ارامش عاقالنه تر می شود‪.‬‬ ‫حس شما نسبت به دولت اقای روحانی چیست؟‬ ‫احســاس راحتی نســبت به این دولت می کنید یا‬ ‫هنوز جاهایی وجود دارد که نگران باشید؟‬ ‫من هم نگرانم و هم حسم از اول کار دولت یازدهم‬ ‫تغییر کرده است‪ .‬من انتظار کارهای بهتری از دولت داشتم‪.‬‬ ‫چون ادم های مجربی در ان هســتند اما ســن باال و بعضی‬ ‫اشــکاالت دیدگاهی و رفتاری در حال ظاهر شدن است که‬ ‫خوشحال نیستم‪ .‬اگر با اطالعات امروز به گذشته برگردم‪،‬‬ ‫از کلیت دولت در معرفی کابینه دفاع نمی کنم‪.‬‬ ‫این حس فقط در شماســت یا احساس می کنید‬ ‫در جامعه هم وجود دارد؟ یک موسسه امریکایی‬ ‫با اعــام نتایج یک نظرســنجی اعــام کرده که‬ ‫محبوبیت اقای روحانــی در بهمن ماه در قیاس با‬ ‫ابان ماه قریب ‪ 10‬درصد کاهش پیدا کرده است‪.‬‬ ‫یک تحلیل این اســت که وقتــی دولت ها می ایند‬ ‫باالخره اول یک شوق عمومی در کسانی که به ان‬ ‫رای دادند و حتی بعضی از کســانی که به ان رای‬ ‫ندادند براســاس شــعارهایی که داده شده ایجاد‬ ‫می شود اما وقتی ان وعده ها در کوتاه مدت عملی‬ ‫نمی شود‪ ،‬طبیعی است که بخشی از محبوبیتش‬ ‫ریزش کند‪ .‬حــاال اگر بخواهم ســوالم را ناظر به‬ ‫پاسخ قبلی شما مطرح کنم یعنی انجا که می گویید‬ ‫اگر به گذشته برگردم دیگر دفاع کلی ام را از دولت‬ ‫انجام نمی دهم‪ ،‬این دقیقا به چه دلیل است؟ ایا به‬ ‫همان شوق و انتظار اولیه باز می گردد و به همین‬ ‫دلیل طبیعی است؟‬ ‫ما موارد نقیض این ســخن را داشــتیم‪ .‬مثال خدا‬ ‫رحمت کند اقای رجایی را‪ .‬او دوره ای که نخست وزیر شد تا‬ ‫زمانی که به شهادت رســید یک و نیم سال گذشت‪ .‬او بعد از‬ ‫این مدت محبوب تر از روزهای نخست مسئولیتش بود‪ ،‬در‬ ‫حالیکهکسیاورانمی شناختامابعدسجایایشراتشخیص‬ ‫دادند و محبوب تر شد‪ .‬یا اقای هاشمی در ابتدای کار‪ ،‬یعنی‬ ‫یک و نیم سال اولش محبوب تر بود از روز اول تحویل گرفتن‬ ‫دولت اما بعد که به سال سوم و چهارم ریاست جمهوری رسید‬ ‫محبوبیتش نزولی شد‪ .‬حتی اقای احمدی نژاد هم بعد از یک‬ ‫ســال و نیم نزد مردم محبوب تر شــد‪ .‬این استدالل که شما‬ ‫گفتید همیشه معمول نیست‪ ،‬اتفاقی که برای اقای روحانی‬ ‫افتاده به نظرم منحصــر به نظر چهار سیاســتمدار مثل من‬ ‫نیست‪ .‬یک تعمیمی دارد و این البته خوب نیست‪ .‬چون اگر‬ ‫محبوبیت بماند منتقدان حرف که بزنند دولت چون احساس‬ ‫اطمینان می کند اســتقبال می کند اما وقتی احســاس خطر‬ ‫کند‪ ،‬پرخاشجو می شود‪ .‬وقتی محبوبیتش کم شود احساس‬ ‫می کند که منتقدان این وضع را به وجــود اورده اند‪ .‬بنابراین‬ ‫این کار اصال به اقای روحانی نمی اید‪ ،‬من از شــخص اقای‬ ‫روحانی انتظار چنین رفتاری را نداشتم‪.‬‬ ‫اقایروحانیمی گویدمنتقدان بی تقواییسیاسیو‬ ‫تندرویمی کنندوانتقاداتامروزخودرادربارهدولت‬ ‫قبل نمی گفتند‪ ،‬از طرفی منتقدان می گویند انتظار‬ ‫نداشــتیم که اقای روحانی این طور واکنش نشان‬ ‫دهد‪ ،‬اگر منصفاه بخواهیم قضاوت کنیم منتقدان‬ ‫زیاده رویمی کنندیاتحملاقایروحانیکماست؟‬ ‫اینکه اقای روحانــی می گوید به دولــت قبل این‬ ‫انتقادها را نمی گفتند در جواب باید گفت شــما امدید که به‬ ‫شــما بگویند‪ .‬اقای روحانی و دیگران امدند که شــرایط را‬ ‫عوض کنند‪ ،‬یعنی مســائل و نقدها را بشــنوند‪ ،‬در حالی که‬ ‫اقای احمدی نژاد اصال اهل شــنیدن نبــود‪ .‬اما او که اهل‬ ‫شــنیدن نبود اوایل خیلی بهتر از این رفتــار می کرد‪ ،‬یعنی‬ ‫تاثیر گفت وگو را خیلی بهتر از اینها می دانست‪ .‬احمدی نژاد‬ ‫همیشه سعی داشــت ما را از داخل مجلس جمع و قانع کند‬ ‫چون می دانست ما اثر داریم‪ .‬اقای روحانی با انکه می داند‬ ‫ما اثر داریم این کار را نمی کند که هیچ‪ ،‬نامه هم می نویسیم‬ ‫جواب نمی دهد‪ .‬این خیلی بد است‪.‬‬ ‫چرا این اتفاق افتاده است؟‬ ‫ما از سیاستمدارانی که انتظار نداشتیم این طوری‬ ‫شدند‪ ،‬نمی دانم باید خودشان بگویند چرا این اتفاق افتاده‬ ‫اســت‪ .‬ضمن انکه انتقاد امد و نیامــد دارد‪ .‬اگر همه خوب‬ ‫باشــیم دنیا گلســتان می شــود‪ .‬هر کس به زعم خودش و‬ ‫اطالعاتی که به او می رســد و دستگاه ادراکی و تمایالتش‬ ‫حرف می زند‪ .‬دولتی انتقاد پذیر اســت که همه انتقادها را‬ ‫اســتماع کند‪ .‬انتقادپذیری به معنای پذیرفتــن نظر منتقد‬ ‫نیست‪ ،‬بلکه به معنی استماع و احترام به نظر مخالف است‪.‬‬ ‫می تواند بشنود بعد بگوید به این دلیل نمی توانم این کار را‬ ‫بکنم یا این حرف را قبول ندارم‪.‬‬ ‫بیایید اقــای روحانی را رفتارشناســی کنیم‪ .‬یک‬ ‫بحث وجود دارد که اقای روحانی بازی را در سطح‬ ‫باالی قدرت دنبــال می کند و خیلی دنبــال اینکه‬ ‫مردم چه می گویند نیســت‪ .‬به اصطالح ساده تر‬ ‫رفتارهــای پوپولیســتی و عوامگرایــی نــدارد ایا‬ ‫به همیــن دلیل اســت کــه محبوبیت و ســرمایه‬ ‫اجتماعی اش کم شده‪ ،‬نظر شما چیست؟‬ ‫خیر‪ ،‬اقــای روحانی تــاش می کند بــرای مردم‬ ‫توضیح دهد و با انها حرف بزند‪.‬‬ ‫من این را قبول ندارم‪ .‬به نظر می رسد صحبت های‬ ‫او خیلی کم اســت‪ .‬شــما اقــای احمدی نــژاد را‬ ‫خاطرتان هست؛ از هر فرصتی برای حرف زدن با‬ ‫مردم استفاده می کرد‪...‬‬ ‫احمدی نژاد ادم استثنایی بود‪.‬‬ ‫منظورتان از این پاســخ چیســت؟ من حرفم این‬ ‫اســت که شــاید اقای دکتر روحانی چون بیشتر‬ ‫مسائل را از باال به پایین می بیند خیلی اعتقادی به‬ ‫دیالوگ با مردم ندارد‪ .‬شما نظر من را قبول ندارید؟‬ ‫من همیشه گفته ام اقای خاتمی به نخبگان احترام‬ ‫کرد و محبوب نخبگان شد‪ .‬اقای احمدی نژاد به توده مردم‬ ‫احترام کرد محبوب توده مردم شد‪ ،‬البته من به عنوان یک‬ ‫سیاستمدار ایراداتی به احمدی نژاد دارم که مردم نمی دانند‬ ‫یا اگر هم می دانند همه شان حرف مرا نمی پذیرند چون ان‬ ‫اکرام خیلی تاثیر دارد‪ .‬اقای احمدی نژاد تمام مویرگ های‬ ‫اقتصادی جامعه را باز کــرد‪ ،‬منابع عمومی را تا اقصی نقاط‬ ‫کشــور برد و هر جایی که می بینیم اجر روی اجر گذاشت‪،‬‬ ‫البته معنی اش این نیســت که همه این کارها درست بود‪.‬‬ ‫ضمن انکه زیاد هم حرف می زد‪ .‬حرف هایش هم عوام فهم‬ ‫بود‪ .‬موفق تر از اقای روحانی و حتی موفق تر از حتی اقای‬ ‫هاشمی در ایجاد پیوند بین خود و مخاطبین بود‪.‬‬ ‫بیایید مصداقی بحث کنیم مثال ایا انتظار زیادی از‬ ‫اقای روحانی بود که وقتی در خوزستان گر دو غبار‬ ‫شــد به انجا برود‪ .‬ایا پوپولیســت بودن همیشه‬ ‫بد است؟‬ ‫خیر‪ ،‬درباره خوزستان انجام این کار خیلی اهمیت‬ ‫داشت‪ .‬نشــان می داد که دولت در کنار مردم است و به درد‬ ‫مردم توجه دارد‪.‬‬ ‫چرا نرفت؟‬ ‫اگر می رفت کار خوبی بــود‪ .‬مالمت نمی کنم اگر‬ ‫می رفت‪.‬‬ ‫اینکه نرفت از او انتقاد می کنید؟‬ ‫اینکه خودش نرفــت و معاونش هــم نرفت‪ ،‬این‬ ‫مساله را بد کرد‪ .‬اگر معاونش به سرعت می رفت و به مردم‬ ‫می گفت‪« :‬رئیس جمهور من را فرستاد ببینم چه خبر است»‬ ‫این اتفاق نمی افتاد‪.‬‬ ‫حاال بیاییــد فرض کنیــد اقای حســن روحانی با‬ ‫همین شیوه جلو برود‪ .‬این کاهش محبوبیت ادامه‬ ‫پیدا می کند یا یک جایی متوقف می شود؟‬ ‫هرچه رئیس جمهور به مردم اعتنا نشان دهد بیشتر‬ ‫مردم راضی می شــوند‪ .‬همین االن تلفن مــن را ببینید‪ .‬از‬ ‫ابتدای مصاحبه چند بار زنگ خورده اســت‪ .‬تلفن هایی که‬ ‫به من زده می شود‪ ،‬اگر کاری نداشته باشم جواب می دهم‪.‬‬ ‫من وقتی با گوینده ای که معترض اســت صحبت می کنم‬ ‫او می گوید همین که تلفن مرا جــواب دادید برای من بس‬ ‫است‪ .‬مشکل من حل شد‪ .‬در حالی ‬ ‫که من کاری برای او نمی کنم‪ ،‬فقط از او عذرخواهی‬ ‫می کنم‪ .‬طــرف می گوید همین که تلفن مــرا جواب دادید‬ ‫خیلی ممنون‪ .‬پس اعتناکردن خیلی مهم اســت‪ .‬در سیره‬ ‫پیغمبر اکرم (ص) امده که وقتی با کســی صحبت می کرد‬ ‫تمام رخ با طرف حرف می زد‪ ،‬یعنی به او نشــان می داد که‬ ‫تمام وجودش متوجه اوست‪.‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫سیاست‬ ‫‪95‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪96‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سیاست‬ ‫و حاال که به اینجای بحث رســیده ایم می خواهم‬ ‫بپرســم ایا خطر یک دوره ای شــدن اقــای دکتر‬ ‫روحانی را تهدید می کند؟‬ ‫برای این بحث زود اســت‪ .‬او هنــوز فرصت دارد‬ ‫خدماتش را بیشتر کند‪.‬‬ ‫•می گویند اقای روحانی فقط روی قشر خاصی از‬ ‫جامعه (طبقه متوسط و باالشهری) سرمایه گذاری‬ ‫کرده اســت‪ .‬شــما این را حس می کنید‪ ،‬ایا اقای‬ ‫دکتر روحانی رئیس جمهور باال شهری هاست؟‬ ‫سیاســت هایی که بعضی وقت ها اعمال می کند‬ ‫این معنی را القا می کند‪ .‬مثل اصرار بی جهت و غیر متعارف‬ ‫که ما از حســاب های بانکی برای اینکــه مالیات مردم را‬ ‫مشــخص کنیم و یارانه را به انها ندهیم‪ ،‬استفاده نکنیم‪.‬‬ ‫ایــن اصرار چــه معنــا دارد؟ جز انکــه ثروتمندانــی را که‬ ‫می خواهند ثروت خــود را پنهان نگه دارند راضی می کند‪،‬‬ ‫چیز دیگری اســت؟ چنیــن اصــراری منابع ملــی را هدر‬ ‫می دهد در حالی که تمام کشــورهای پیشــرفته با اهداف‬ ‫مالیاتی این کار را می کنند‪ .‬کشورهای ‪ OECD‬در اروپا دو‬ ‫سال یک بار نشســتی می گذارند برای رد و بدل اطالعات‬ ‫حســاب های بانکی اتباع یکدیگر در کشــور مقابل برای‬ ‫اهداف مالیاتــی و یارانه ای‪ .‬وقتی اقــای روحانی اصرار‬ ‫می کند چه بگوییم؟ دولت راه دارد کــه یارانه به پولدارها‬ ‫ندهد اما دولتمردان هیچ تالشی نمی کنند‪ .‬ما راهکارهای‬ ‫مختلف ارائــه می کنیم امــا انجام نمی دهنــد و این تلقی‬ ‫ایجاد می شود‪ .‬مشابه چنین رفتارهایی از دولت وجود دارد‬ ‫که این تلقی را تقویت می کند‪.‬‬ ‫شما قبال گفته بودید که به برخی مسائل هسته ای‬ ‫نقد دارید ولی بنا به مالحظاتی ســکوت می کنید‪.‬‬ ‫این تداوم سکوت شما در این مورد به دلیل همان‬ ‫مالحظات اســت یا اینکه دیگر ان نگرانی ســابق‬ ‫را ندارید؟‬ ‫من ســکوت نکردم ولی مثل برخی دوســتان که‬ ‫حساسیت شان بیشتر است فعال در این زمینه نیستم‪.‬‬ ‫چرا؟‬ ‫چون فکر می کنم مالمت زیاد کســانی که در خط‬ ‫مقدم جبهه مذاکرات کار می کنند درست نیست‪ .‬جایی که‬ ‫ادم مطمئن اســت که خطایی رخ می دهد یا احتمال جدی‬ ‫خطا در ان اســت می تواند بگوید‪ .‬چند مــورد برای من این‬ ‫اتفاق افتاد که اقای عراقچی امــد به من توضیح داد‪ ،‬قانع‬ ‫نشــدم و به او توصیه کردم که ایــن کار را نکنند چون جنبه‬ ‫اقتصادی داشــت‪ .‬وجه اقتصــادی برخی توافقــات بود‪.‬‬ ‫من فکر می کنم کمیســیون امنیت ملی در این حوزه فعال‬ ‫است‪ .‬واقعیت این است که انتظار اینکه اقای ظریف بیاید‬ ‫در مجلس بگوید چه کار کردم یا چرا کردم‪ ،‬درست نیست‪.‬‬ ‫یعنــی در عرصه مســائل امنیت ملی توزیــع اطالعات باید‬ ‫محدود باشد و کسانی که مســئول این کارند اکنون کامال‬ ‫قابل اعتمادند‪ .‬شخص رهبری هم سکان را به دست دارند‪.‬‬ ‫البته معنی حرف من این نیســت که اگر ما چیز بدی دیدیم‬ ‫نمی گوییم‪ .‬من به شدت نمایش قدم زدن و رفتن به فرانسه‬ ‫را در ان شرایط تقبیح کردم ولی همواره سعی کردم از کسانی‬ ‫که در خط مقدم مذاکرات هستند دفاع کنم‪ .‬این یک سال‬ ‫اول را هم افتخار می دانم‪ .‬یک طرف میز اقای ظریف با ‪5-6‬‬ ‫نفر از همکارانش می نشیند و در طرف مقابل ‪ 30-40‬نفر ادم‬ ‫می نشیند‪ ،‬کسانی که کاردارشــان در تهران به شاه دستور‬ ‫می داد‪ .‬مساله این اســت که وقتی روی یک سری مسائل‬ ‫توافق نمی شود‪ ،‬معنی اش این است که اقای ظریف چیزی‬ ‫را نفروخته اســت‪ .‬اگر می فروخت که امضا می شد‪ .‬وقتی‬ ‫اکنون مذاکرات قابل دفاع و اعتماد اســت برای ان اســت‬ ‫که حضرت اقا روند مذاکرات را کنترل می کند‪ .‬می خواهم‬ ‫بگویم انتظار اینکــه اقای ظریف بیایــد در صحن مجلس‬ ‫دست خودش را رو کند‪ ،‬ولو اینکه جلســه غیر علنی باشد را‬ ‫احمد توکلی می گوید که روحانی به نامه های ما پاسخ نمی دهد‬ ‫خالف مصلحت می دانم و حتی در کمیســیون امنیت ملی‬ ‫هم باید یک کمیته خاص طرف تیم مذاکره کننده باشد‪.‬‬ ‫حاال اینجا یک بحث مهم به وجود می اید که بارها‬ ‫محل مجادله بوده است‪ .‬سوال این است که فرق‬ ‫مجلس شورای اســامی با کنگره امریکا چیست‬ ‫که مذاکره کنندگان امریکایی مسائل مذاکرات را‬ ‫به انها می گویند اما ما نباید بگوییم؟‬ ‫چه کسی گفته انها در کنگره همه چیز را می گویند؟‬ ‫حتما نمی گویند‪.‬‬ ‫به نظر شــما اگر توافق حاصل شــود می توان به‬ ‫امریکایی ها اعتماد کرد؟‬ ‫خیر‪ ،‬توافق به معنای اعتماد کردن نیست‪ .‬چون‬ ‫امریکایی ها به صراحت می گویند بعد از هسته ای به سراغ‬ ‫مسائل دیگری مثل تروریســم‪ ،‬حقوق بشر و موشک های‬ ‫بالســتیک می رویم که بتوانیم با ایران کل کل کنیم‪ .‬یعنی‬ ‫انها با ما خوب بشو نیستند ولی اینکه ما قدرتمان را در داخل‬ ‫و منطقه به گونه ای کرده ایم که انها خــود را ملزم می دانند‬ ‫که با ما کنار بیایند‪ ،‬ایــن نعمت بزرگ و به نظــر من افتخار‬ ‫امیز است‪.‬‬ ‫می خواهــم از شــما به عنــوان یک اقتصــاددان‬ ‫بپرســم‪ ،‬توافق هســته ای چقدر در زندگی مردم‬ ‫تاثیــر دارد؟ ایــا اگر توافق نشــود دچــار چالش‬ ‫می شویم؟ اگر بشود خوشبخت می شویم؟ فارغ‬ ‫از مسائل سیاســی‪ ،‬در مفاهیم اقتصادی‪ ،‬واقعا‬ ‫توافق ما بــا ‪ 5+1‬در موضوع هســته ای چقدر در‬ ‫اقتصاد و معیشت و سفره مردم تاثیر دارد؟‬ ‫اجازه بدهید سوال شما را این گونه جواب بدهم‪ .‬در‬ ‫تمام دنیا کشورها پول خرج می کنند تا هیمنه داشته باشند‪،‬‬ ‫هیمنه اثار واقعی اقتصــادی هم دارد‪ .‬چطور؟ چون بازاری‬ ‫که با ان طرف هستند چه در حوزه خرید و چه در حوزه فروش‬ ‫گسترده می شود‪ .‬در بحث اقتصاد تجارت وقتی می خواهیم‬ ‫مدل سازی کنیم کشورها را به کشور کوچک و کشور بزرگ‬ ‫تفکیــک می کنیم‪ .‬کوچکی بخشــی اقتصادی و بخشــی‬ ‫سیاسی اســت‪ .‬جدا کردن مفاهیم اقتصادی و سیاسی از‬ ‫هم کار درستی نیست‪ .‬اگر این دو را از هم جدا کنیم بخشی‬ ‫از واقعیت ها را نمی بینیم‪ .‬وقتی کشوری هیمنه داشته باشد‬ ‫طرف های مقابل با ان کشور طور دیگری برخورد و معامله‬ ‫می کنند‪ .‬مثل این می ماند تاجری که در بازار معتبر اســت‬ ‫احتیاج ندارد چک بفرســتد‪ .‬یک تلفن می زند طرف مقابل‬ ‫بالفاصله بار را برای او می فرستد‪ .‬این اعتبار اعتباری است‬ ‫که نه پشتوانه سیاسی بلکه پشــتوانه نظامی دارد‪ .‬سیطره‬ ‫دالر بر جهــان که به ملــت امریکا اجــازه می دهد که بیش‬ ‫از انی که تولیــد می کنند بخورند‪ ،‬برای چیســت؟ به خاطر‬ ‫سلطه سیاسی و نظامی است‪ .‬امریکا برای حفظ این سلطه‬ ‫می جنگد‪ ،‬می کشــد و جنایت می کند‪ .‬ملت ایران به اندازه‬ ‫مصرف خودش پول چاپ می کند اما امریکا بیش از مصرف‬ ‫داخلی اش پول چاپ می کنــد‪ ،‬چرا؟ برای انکــه او پول را‬ ‫نه تنها برای خرید و فــروش داخلی نیــاز دارد‪ ،‬بلکه طوری‬ ‫کرده که من ایرانی با یــک مالزیایی که هر دو مســلمانیم‬ ‫هر دو با دالر معامله می کنیم‪ .‬بنابراین این چاپ پول باعث‬ ‫تورم در داخل امریکا نمی شود‪ .‬امریکا یک هیمنه پوشالی‬ ‫برای خود درســت می کند که اثر واقعی دارد‪ ،‬بنابراین این‬ ‫دو به هم مربوطند یعنی ما وقتی در مذاکرات موفق شــویم‬ ‫و نشــان دهیم که ما توانســتیم یک جاهایی حق خودمان‬ ‫را از کشورهای امپریالیستی ســلطه جو بگیریم‪ .‬این تاثیر‬ ‫اقتصادی هم دارد اما اینکه گفته شده اگر توافق شود اینجا‬ ‫گلستان و ســفره های مردم رنگین می شــود و اگر شکست‬ ‫بخوریم‪ ،‬نان و پنیر هم از مردم گرفته می شود‪ ،‬هر دو تحلیل‬ ‫به نظر من افراطی اســت‪ .‬برای اینکــه تحریم ها اثرش از‬ ‫طریق گران شدن کاالی وارداتی است‪ .‬وقتی ایران تحریم‬ ‫دالری اســت اگر بخواهد برای خرید جنسی پول را از چین‬ ‫به فرانســه منتقل کند‪ ،‬این پول باید چند دســت بچرخد تا‬ ‫ممنوعیت دولت امریکا به ان اثــر نکند‪ ،‬این چرخش های‬ ‫اضافی هزینه پول را برایش زیاد می کند‪ ،‬ضمن انکه وقتی‬ ‫می خواهد جنس بخرد چون تحریم است هرکسی به ایران‬ ‫جنس نمی فروشــد و مجبور اســت از جای خــاص بخرد‪،‬‬ ‫بنابراین جنس کم کیفیت تر و گران تر خریداری می کند‪ .‬از‬ ‫طرفی برای انتقال جنس به کشور بیمه می خواهد اما با منع‬ ‫امریکا رو به روست‪ ،‬پس اینجا هم پول بیشتری باید پرداخت‬ ‫کند‪ .‬وقتی کشــتی می رود دبی بار را تخلیه می کند و دوباره‬ ‫بارها بارگیری می شــود تا بــه ایران انتقال یابنــد‪ ،‬همه این‬ ‫مراحل هزینه های اضافی به کاالهای وارداتی است‪ ،‬ضمن‬ ‫انکه بر اثر تحریم نفتی هم درامد کمتری کسب می کنیم و‬ ‫جنس گران تر هم می خریم‪ ،‬بنابراین عمدتا در زندگی مردم‬ ‫از طریق افزایش قیمــت کاال و خدماتی اســت که به اتکا‬ ‫واردات تامین می شــود‪ .‬ضمن انکه ســهمی از تولید ملی‬ ‫مربوط به واردات است‪ ،‬براورد دقیق ندارم ولی سرجمع شاید‬ ‫کاالی وارداتی برای ما بین ‪ 15‬تــا‪ 25‬درصد گران تر تمام‬ ‫می شــود که اگر بحث درامد هم به ان اضافه کنیم نزدیک‬ ‫به ‪ 30‬درصد وضع تسهیل می شود‪ .‬معنی اش این است که‬ ‫اگر توافق کردیم و تحریم ها همه یکجا حذف شد ما سهولت‬ ‫بیشتری در واردات و سهولت بیشتری در صادرات داریم و‬ ‫تحت تاثیر ان بهبودی برای اقتصاد پیدا می شــود‪ .‬بحث‬ ‫من این اســت؛ اگر ما دورانی را طی کردیم که تحریم هم‬ ‫نداشتیم‪ ،‬باز بی عقلی گرفتارمان می کرد‪ .‬عدم تعقل کافی‪،‬‬ ‫متعهدانه رفتار نکردن‪ ،‬اریب داشتن تمایالت حکومتی ها‪،‬‬ ‫فساد موجود و ضعف مدیریت با لغو تحریم ها و عقد توافق با‬ ‫امریکا حل نمی شود با کارهای دیگر حل می شود‪ ،‬بنابراین‬ ‫سهم همه اینها را باید ببینیم‪ .‬در مجموع توافق هسته ای اثر‬ ‫مثبت دارد اما معجزه هم نمی کند‪.‬‬ ‫چون بحث فســاد را هم مطرح کردید می خواهم‬ ‫ســوالی از شــما بپرســم‪ .‬در ماجرای رحیمی دو‬ ‫دیــدگاه در اصولگراها وجــود دارد؛ یــک دیدگاه‬ ‫می گوید «رحیمــی اصولگرای متخلف اســت»‪،‬‬ ‫یک دیدگاه دیگر می گوید «رحیمــی از نیروهای‬ ‫اقای هاشمی و اصالح طلبان بود و اصال به اردوگاه‬ ‫اصولگرایان ربطی ندارد‪ ».‬شما در پدیده شناسی‬ ‫اقای رحیمی کدام یک از این دو دیــدگاه را قبول‬ ‫دارید؟‬ ‫کســانی که می خواهند اصولگرایــان را تضعیف‬ ‫کنند‪ ،‬دومــی را می گویند که انــگار اصولگرایان مســتعد‬ ‫فساد نیستند که من معتقد به این حرف نیستم‪ .‬کسانی که‬ ‫مرتکب فساد شدند اسما اصولگرا بودند اما در عمل خالف‬ ‫اصولگرایی عمل کردند و باید حذف شوند‪ .‬هنر ما این است‬ ‫که اگر از خودمان کسی فساد کرد از او دفاع نکنیم‪ ،‬بلکه به‬ ‫او حمله کنیم‪ ،‬بنابراین رحیمی را فردی می دانم که متعلق‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫به اردوگاه اصولگرایان بــود‪ ،‬خیانت در امانــت کرد و دارد‬ ‫مجازات می شود‪.‬‬ ‫اقای زیبــاکالم در ماجرای اقای رحیمی به شــما‬ ‫نقدی وارد کرده اند‪ .‬ایشــان گفته اند که شما با به‬ ‫میان اوردن نام مهدی هاشمی بی تقوایی سیاسی‬ ‫کرده ایــد و به نوعی خواســته اید ماجــرای اقای‬ ‫رحیمی را تحت الشعاع قرار دهید‪.‬‬ ‫چه کســی اولین بار نســبت به خریدن نمایندگان‬ ‫توســط رحیمی اعتراض کرد؟ من و اقای نادران و زاکانی‬ ‫بودیم‪ ،‬پــس اینکه االن مــا به فکــر ایــن افتادیم حرف‬ ‫نادرستی است‪ .‬ما اعتراض کردیم‪ ،‬نامه نوشتیم‪ ،‬مصاحبه‬ ‫کردیم‪ ،‬با مقامات مســئول حرف زدیــم و کارهای دیگر تا‬ ‫این فرد فاسد از سیستم کنار گذاشته شود‪ .‬یک جست وجو‬ ‫در گوگل این را نشــان می دهد‪ .‬این حرف هــم که تقارن‬ ‫زمانی این دو با این هدف بود که می خواســتم این ضعف‬ ‫را بپوشــانم‪ .‬بعد از این اتفاق هم مــا کنفرانس مطبوعاتی‬ ‫داشتیم شکرانه به جا اوردیم و صریح گفتیم این کار خیلی‬ ‫خوب است‪ ،‬حمایت کردیم و در واقع به یک معنا جوسازی‬ ‫کردیم تا مــردم متوجه شــوند که این فــرد متخلف بوده و‬ ‫مجازات شده است‪ .‬البته من از مجازات رحیمی خوشحال‬ ‫نمی شوم ولی خوشــحال می شــوم که عدالت اجرا شود‪.‬‬ ‫کسی که تخلف کرده باید تنبیه شود تا عبرتی برای دیگران‬ ‫باشد اما درباره مهدی هاشمی نیز وقتی او دستگیر می شود‬ ‫و می خواهــد محاکمه شــود‪ ،‬زمان گفتن پیدا می شــود‪،‬‬ ‫کمااینکه این گفته من هم بی تاثیر نبود‪ ،‬شنیدم وکیل شان‬ ‫به جای انکــه جواب مــن را بدهند همیــن حرف ها که در‬ ‫روزنامه نوشتند «تو ادم بدی هستی» در دادگاه نیز بد و بیراه‬ ‫به من گفتند‪ ،‬بنابراین این دو را به هم وصل نمی کنم‪ ،‬هیچ‬ ‫ربطی به هم ندارد‪ ،‬اصولگرا بودن طرف برای من تاسفبارتر‬ ‫است تا اینکه اصالح طلب باشــد و فساد کند‪ ٬‬اینجا ابروی‬ ‫من را هم زیر سوال می برد چون می گویند تو چه هم جناح‬ ‫بدی داشتی ولی من هیچ دنبال این نبودم و نیستم که عقده‬ ‫دل خالی کنم‪ .‬ما با اقای رحیمی برخورد کردیم‪ ،‬افتخار هم‬ ‫می کنیم که از متقدمین در این کار بودیم و اخر هم تشکر‬ ‫کردیم‪ .‬اقای مهدی هاشمی هم به این سرنوشت باید دچار‬ ‫شــود یعنی باید ببیند حکم دادگاهش چیست‪ ،‬بعد دادگاه‬ ‫تجدیدنظر و دیوان عالی کشور است‪ .‬او حق دارد به عنوان‬ ‫متهم از خود دفاع کند‪ ،‬اگر دســتم برســد و کسی بخواهد‬ ‫جلوی دفاع او را بگیــرد کمک اقای مهدی هاشــمی هم‬ ‫می کنم ولی اتهامات هم باید به طور صریح و مســتند به او‬ ‫تفهیم شود‪ .‬من بعد از ان دو نامه ای که نوشتم مستندات‬ ‫را تک تک اوردم‪.‬‬ ‫تا حاال شده که با اقای زیباکالم در جمع خانوادگی‬ ‫بحث سیاسی کنید یا ترجیح می دهید سراغ بحث‬ ‫سیاسی نروید؟‬ ‫مــا معمــوال بحــث سیاســی نمی کنیم یــا درباره‬ ‫مشــترکات حرف می زنیم‪ .‬چــون خانــواده محیط لطیفی‬ ‫است‪ .‬جای اشــتراکات اســت‪ ،‬نه اختالفات‪ .‬گاهی یک‬ ‫موضوعی پیش می اید من از او انتقــاد می کنم‪ ،‬یا او از من‬ ‫انتقاد می کند‪ ،‬اما کل کل نمی کنیم‪ .‬من با اقای زیباکالم که‬ ‫االن اشنا نشدم‪ .‬نیمه اول دهه ‪ 50‬زندان که بودم او هم انجا‬ ‫بود و همدیگر را می شناسیم و مزاج همدیگر را می دانیم‪.‬‬ ‫اصالح طلبــان دنبــال ائتالف بــا جریــان دولت‬ ‫هســتند و یک شــرایطی شــبیه مجلس پنجم را‬ ‫می خواهند‪ .‬شما چه فکر می کنید؛ ایا میان دولت‬ ‫و اصالح طلبان ائتالف در انتخابات مجلس اتفاق‬ ‫می افتد؟ این ائتالف تا کجا باقی می ماند؟‬ ‫اصالح طلبان یک حسنی که دارند در اتحاد خیلی‬ ‫موفق تر از دیگران هســتند‪ ،‬یعنی به اندک بهانه ای با هم‬ ‫همراه می شــوند‪ .‬این از یــک جهت خوب اســت و از یک‬ ‫جهت شاید با نقد مواجه شــود ولی فکر می کنم اینها با هم‬ ‫توافق می کنند‪ .‬ضمــن انکه دولت هم بــه اصالح طلبان‬ ‫نزدیکتر است‪.‬‬ ‫یعنی این ائتالف تا انتخابات ریاست جمهوری ‪96‬‬ ‫پا برجا می ماند؟‬ ‫الاقل تا انتخابات مجلس باقی است‪.‬‬ ‫یعنی بعید اســت اصالح طلبان یک نامزدی را در‬ ‫انتخابات ریاســت جمهوری ‪ 96‬بیاورنــد و مقابل‬ ‫روحانی قرار دهند؟‬ ‫بعید نمی دانم‪ .‬بســتگی دارد که شرایط چه اقتضا‬ ‫کند‪ .‬اگر بتوانند کســی از میان خــود را رئیس جمهور کنند‬ ‫حتما این کار را انجام می دهنــد‪ ،‬احتماال در مجلس وضع‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری سال ‪ 96‬مشخص می شود‪.‬‬ ‫در اصولگراها دو دیــدگاه وجــود دارد؛ یکی انکه‬ ‫ائتالف حداکثری باشــد و پایداری هــا نیز در این‬ ‫ائتالف حضــور یابند‪ ،‬دیــدگاه دوم ان اســت که‬ ‫ائتالف باید واقع گرایانه باشد چون سابقه نشان‬ ‫داده که پایداری در اخرین لحظــه از جمع خارج‬ ‫می شــود‪ ،‬شــما به کدام یــک از ایــن دو دیدگاه‬ ‫نزدیک تر هســتید؛ ائتالف حداکثــری یا ائتالف‬ ‫واقع گرایانه؟‬ ‫ائتالف واقعی یعنی اینکه انجام شود و نشکند‪.‬‬ ‫بله‪ ،‬مثال ائتالف شــما بــا اقای باهنر نمی شــکند‬ ‫اما ممکن اســت با اقای حســینیان چنین حالتی‬ ‫نداشته باشد‪ ،‬نظر شما درباره دو دیدگاه یادشده‬ ‫چیست؟‬ ‫من ادم واقع بینی هستم‪.‬‬ ‫یعنــی ترجیح می دهیــد از االن نرویــد دنبال یک‬ ‫اتفاقی که شاید ممکن نشود؟‬ ‫خیر‪ ،‬هر تالشی شود که افراد بتوانند با هم تفاهم‬ ‫کنند اشــکال ندارد ولی مومن از یک ســوراخ دوبار گزیده‬ ‫نمی شود‪.‬‬ ‫این حرف که شــما می گویید مومن از یک سوراخ‬ ‫دوبار گزیده نمی شود همین جا محل بحث است‪،‬‬ ‫یک مدلی برای مجلس هشــتم انتخاب شــد که‬ ‫شــامل کمیته وحدت و داوری بود‪ .‬به نظر شــما‬ ‫اصولگرایــان باید طبــق همان مدل جلــو بروند یا‬ ‫ان مدل دیگــر جواب نمی دهد و براســاس روش‬ ‫اقای تقوی یا جلســه سه شــیخ (ایت الله یزدی‪،‬‬ ‫ایت الله موحدی کرمانی و ایت الله مصباح یزدی)‬ ‫باید حرکت همگرایانه خود را دنبال کنند پیشنهاد‬ ‫شما چیست؟‬ ‫هــر گروهی به انــدازه تاثیری کــه دارد در صحنه‬ ‫حاضــر می شــود و اورده اش پشــتیبانی مردمی یــا تصور‬ ‫پشتیبانی مردمی است‪ .‬اگر ما مشترکاتمان روی میز بیاید و‬ ‫مفترقات مان هم معلوم و از این مفترقات مصون باشیم هر‬ ‫کس این اشتراکات را دارد باید در این جمع باشد‪ .‬شاید مدل‬ ‫تازه ای را مجبور باشــیم تعریف کنیم ولی اینکه از گذشــته‬ ‫عبرت نگیریم کار بدی اســت‪ .‬اگر حزبــی بخواهد با جبهه‬ ‫پایداری هم مذاکره کنــد باید به او بگویــد باالخره تکلیف‬ ‫خودش را روشــن کند‪ ،‬اینکه بخواهد در اخر سر از ائتالف‬ ‫خارج شــود از اول به این ائتالف ورود نکند‪ .‬تضمین های‬ ‫عقالنی قابل اتکا هم از پایداری بگیرد‪.‬‬ ‫یک بحثی وجود دارد که اقای الریجانی به دولت‬ ‫نزدیک شده و ممکن است با حامیان دولت مشترکا‬ ‫لیستی بدهد‪ ،‬نظر شما چیست؟‬ ‫احتمالش را خیلی ضعیف می دانم‪ ،‬اقای الریجانی‬ ‫از جهت فکری با انها اختالفات نظری دارد و از نظر سیاسی‬ ‫هم ادم هوشــیاری اســت و نمی اید اینده سیاسی خود را به‬ ‫انها گره بزند‪.‬‬ ‫اینکه می گویند جلســه این سه شــیخ اصولگراها‬ ‫را اقای الریجانی بر هم زده است شما شنیدید؟‬ ‫این ربطی به ســوال قبل ندارد‪ ،‬ممکن است من‬ ‫هم با جلســه ای که ســه روحانی بزرگوار ســردمدار باشند‬ ‫موافق نباشم‪.‬‬ ‫می گوینــد در ادامــه این مدلی اســت کــه اقای‬ ‫الریجانی دنبال می کند؟‬ ‫می تواند به ان هیچ ارتباطی نداشــته باشد‪ .‬برای‬ ‫معمــر که فرصت‬ ‫انکه ســه روحانی در جای خود محترم‪ّ ،‬‬ ‫نشستن چهار ساعت پشت سر هم را ندارند و نمی توانند مانند‬ ‫برخی جوان تر ها باشند اگر کمک دهنده فکری باشند خوب‬ ‫است ولی در مدیریت جریان به نظر من باید تحوالتی ایجاد‬ ‫شــود‪ .‬باید جریان را افراد جدیدتری هدایــت کنند‪ .‬جامعه‬ ‫روحانیت و جامعه مدرسین که شامل همه مسلمانان انقالبی‬ ‫نمی شود‪ .‬انها بخشــی از جریان انقالبی اصولگرا هستند‪.‬‬ ‫جامعتین هم باشند اما خود‪ ،‬جمعی از همه جریانات هستند‪.‬‬ ‫ممکن اســت کس دیگری یا ترکیبــی از افراد را مســئول‬ ‫تنظیم امور کننــد‪ .‬به هر حــال ما هســتیم و واقعیت های‬ ‫اجتماع‪ ،‬االن ان روزی نیســت که جامعه مدرسین و جامعه‬ ‫روحانیت بگویند چه کسی در کجا نامزد اصلح است‪ ،‬همان‬ ‫نامزد انتخاب شــود‪ ،‬این واقعیت وجود دارد‪ .‬حتما ســطح‬ ‫مرجعیت انتخاباتی این دو جامعه مثل اول انقالب نیست‪.‬‬ ‫وقتی مثل اول انقالب نیســت‪ ،‬باید طــوری پیش رفت که‬ ‫نامزدهای اصولگرا رای بیاورند‪ .‬چطور سرنوشت انتخابات‬ ‫را به تصمیم کســانی گره بزنیم که موقعیتشان عوض شده‬ ‫اســت؟ از نظر سیاســی این کار اصال منطقی نیست‪ .‬این‬ ‫حرفی که می زنم از احترام تک تک این اشــخاص چیزی‬ ‫کم نمی کند و از دست دادن فرصت را هشدار می دهد‪ .‬یک‬ ‫وقتی بود که جامعه مدرسین اعالم نظر می کرد اکثر مردم‬ ‫می پذیرفتند و البته برخی نیز نمی پذیرفتند‪ .‬امام یک وقتی‬ ‫بعضی از این جور نهادها را از اینکه درباره سرنوشــت کشور‬ ‫نظر بدهند منع کردنــد‪ .‬جامعه روحانیت مبــارز فقط درباره‬ ‫تهران و جامعه مدرسین فقط درباره قم باید نظر می داد‪ .‬منع‬ ‫امام هم براساس این منطق بود که مثال مردم کاشمر حس‬ ‫نکنند که یک کســی از قم دارد برای انها تصمیم می گیرد‪.‬‬ ‫این مشارکت مردم را در انتخابات پایین می اورد و همبستگی‬ ‫مردم با سیستم سیاسی را کم می کند‪ .‬در نتیجه فکر می کنم‬ ‫که این مدلی که دارد تبلیغ می شود به نتیجه نمی رسد‪.‬‬ ‫اینکه می گوینــد اقــای روحانی بــه اصولگرایان‬ ‫معتدل بدبین شده را قبول دارید؟‬ ‫بله‪ ،‬من بعضی از عوارضش را می بینم چون از من‬ ‫معتدل تر گیر نمی اورند‪.‬‬ ‫می گویند اگر اقــای احمدی نژاد بیایــد معادالت‬ ‫جریان اصولگرایی به هم می ریــزد‪ .‬واقعا همین‬ ‫اســت؟ امدن او چقدر تاثیر در ارایش انتخاباتی‬ ‫اصولگرایان دارد؟ او را می پذیرید یا کنار می زنید؟‬ ‫من که حاضر نیســتم به هیچ وجه با او باشم‪ .‬فکر‬ ‫می کنم خیلی از اصولگراها این طور هستند‪.‬‬ ‫نوع مواجهه حاکمیت با اقای احمدی نژاد را چگونه‬ ‫پیش بینی می کنید؟‬ ‫احمدی نــژاد از نظر من اهلیــت و صالحیت این‬ ‫کارها را ندارد‪ .‬اگر بخواهیم به ضوابطی که حرف می زنیم‬ ‫پایبند باشیم‪ ،‬کسی که جلوی قانون می ایستد می گوید من‬ ‫قانون را قبول ندارم‪ ،‬شورای نگهبان برای او نامه می نویسد و‬ ‫می گوید‪« :‬تو نمی توانی تشخیص دهنده قانون باشی» بعد‬ ‫احمدی نژاد می گوید «قانونی که مفید نبینم اجرا نمی کنم»‪،‬‬ ‫این اصال دویی در عالم سیاست است‪ .‬نمی شود اجازه داد‬ ‫چنین کســی در عالم سیاست فعال باشــد‪ .‬اگر اجازه دهند‬ ‫معنی اش این اســت که به حرف هایی کــه می زدند پایبند‬ ‫نیستند‪.‬‬ ‫شما کاندیدای انتخابات مجلس می شوید؟‬ ‫نمی دانم‪ .‬ان شاءالله نزدیک ایام ثبت نام نامزدها‬ ‫بشود تصمیم می گیرم‪.‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫سیاست‬ ‫‪97‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪98‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫علی مطهری‬ ‫شاید از برخی اصالحطلبان‬ ‫اصالحطلبتر باشم‬ ‫ی ویژه‬ ‫و‬ ‫توگ‬ ‫گف ‬ ‫شبیه دقت های شهید مطهری در مسائل فرهنگی را در‬ ‫رهبر انقالب نیز می بینیم‬ ‫اگر دولت روحانی بخواهد همین روش منفعالنه فعلی را‬ ‫ادامه دهد‪ ،‬اصالح طلبان از دولت جدا می شوند‬ ‫من این حرف را که مردم بعد از انقالب بی دین تر شده اند‪،‬‬ ‫قبول ندارم‬ ‫ضرورتی ندارد که روحانی پاسخ هر نقدی را بدهد‬ ‫گفت و گو‪ :‬مصطفی صادقی‪-‬احسان رستگار‬ ‫دبیر تحریریه ‪ -‬خبرنگار‬ ‫فکر می کنید گفتمان شــهید مطهــری چقدر در‬ ‫جامعه ما تحقق پیدا کرده است؟‬ ‫طبیعی اســت که بخشــی از افکار‪ ،‬اندیشــه ها و‬ ‫ارمان هایی که ایشــان مطرح کردند تحقق پیدا کرده است‬ ‫و بخشی هم یا تحقق پیدا نکرده یا دچار اسیب شده است‪،‬‬ ‫یعنی وجود دارد اما دچار افت و اسیب شده است‪ ،‬کمااینکه‬ ‫خود ایشــان برای نهضت اســامی به طور کلی افت هایی‬ ‫را پیش بینی می کردنــد‪ .‬طبیعتا انقالب ما نیــز دچار برخی‬ ‫اســیب ها و افت ها شده اســت‪ .‬البته در دوره های مختلف‬ ‫متفاوت بــوده‪ .‬اوایل انقالب تــا پایان جنــگ یک حالت‬ ‫داشــتیم‪ ،‬در دوره دولت ســازندگی حالت دیگری بود و در‬ ‫دولت اصالحات شرایط و اوضاع فرق کرد‪ .‬در دوره بعد نیز‬ ‫همین طور شــد‪ ،‬تا به امروز رسیدیم‪ .‬در مجموع نقاط قوت‬ ‫و ضعف داشــتیم اما یکی از تاکیــدات ایت الله مطهری بر‬ ‫اصراربراینکهاصولگراهاواصالح طلبانهرکدام‬ ‫یکفهرستبدهند‪،‬خیلینمی پسندم‪.‬ضرورتی‬ ‫ندارد‪.‬بهنظرماگرفهرست هایانتخاباتیمتنوع‬ ‫باشد دســت مردم برای انتخاب بازتر می شود‪.‬‬ ‫اینکه مردم مجبور باشند بین دو لیست ‪ 30‬نفره‬ ‫اصولگرایان و اصالح طلبان یعنی مجموعا میان‬ ‫‪ 60‬نفر انتخاب کنند‪ ،‬اتفاق خوبی نیست‪ .‬بهتر‬ ‫استهرگروهیکلیستبدهدومردممثالازبین‬ ‫دویستنفرانتخابکنند‬ ‫گفت و گو با علــی مطهری هم جذاب اســت‬ ‫و هم ســخت‪ .‬جذاب اســت چرا کــه او حرف های‬ ‫متهورانــه و گاهی ضد ســاختار می زند و ســخت‬ ‫اســت دقیقا بــه همیــن دلیــل‪ .‬خبرنگار مــدام با‬ ‫خودش کلنجار می رود که ایا می شود این حرف ها‬ ‫را چاپ کرد و در همان حال باید خود را اماده کند‪.‬‬ ‫برای ســوال بعدی و ســوال بعدی‪ .‬علــی مطهری‬ ‫اصولگرایی بود که اکنون تقریبا پا در زمین اصالح‬ ‫طلبان گذاشــته و مخصوصا در سیاست تبدیل به‬ ‫اصالح طلب شــده‪ ،‬هر چند مواضــع فرهنگی او‬ ‫همچنان تضمین اصولگرایی اش اســت‪ .‬مصاحبه‬ ‫ما با او اما کمتر فرهنگی و بیشــتر سیاسی است‪.‬‬ ‫با او درباره مجلس فعلی و اینــده‪ ،‬دولت روحانی و‬ ‫احزاب مختلف سخن گفتیم‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫مساله عدالت اجتماعی بود‪ .‬ایشــان بعد از پیروزی انقالب‬ ‫که حدود هشتاد روز حضور داشتند بارها بر این موضوع تاکید‬ ‫کردند‪ .‬االن نمی توانیم بگوییم وضع ما ایده ال است‪ .‬قطعا‬ ‫هیچ کسی هم فکر نمی کنم چنین ادعایی کند‪ .‬دلیلش هم‬ ‫شکاف طبقاتی زیادی است که مشاهده می کنیم‪ .‬باالخره‬ ‫یک طبقه ثروتمند ثروتمند و یک قشر فقیر فقیر هم اکنون‬ ‫در کشور داریم که این مساله نشانه یک بیماری در اقتصاد‬ ‫کشور ماست‪.‬‬ ‫همان بحث کاخ نشین و کوخ نشین؟‬ ‫بله‪ ،‬نمی توانیم بگوییم شکاف طبقاتی نداریم‪ .‬البته‬ ‫جامعه اسالمی یک جامعه بدون طبقه نیست که همه اقشار‬ ‫بدون تفاوت باشند بلکه جامعه بدون تبعیض است‪ ،‬یعنی ما‬ ‫می گوییم در جامعه اسالمی تبعیض نباید باشد‪ ،‬وگرنه قطعا‬ ‫تفاوت هایی پیدا می شود؛ تفاوت هایی که ناشی از اختالف‬ ‫اســتعدادهای افراد یا اختالف کار و فعالیت انهاســت‪ ،‬از‬ ‫نظر اسالم به رسمیت شناخته شده است‪ .‬ما قائل به جامعه‬ ‫سوسیالیستی نیستیم که بگوییم «کار به قدر استعداد و مزد‬ ‫به قدر نیاز»‪ ،‬یعنی همه به قدر توانشان کار کنند و محصول‬ ‫کار همه را به میزان مســاوی بین افراد تقســیم کنیم‪ .‬این‬ ‫همان فکری اســت که کمونیســت ها داشــتند و در نهایت‬ ‫شکست خوردند و نتوانســتند در مقابل سرمایه داری دنیای‬ ‫غرب دوام بیاورند چون با فطرت انســان جــور در نمی امد‪.‬‬ ‫انسان دوســت دارد محصول تالش خودش برای خودش‬ ‫باشد‪ ،‬مالکیت داشته باشــد‪ .‬همچنین این موضوع مساله‬ ‫رقابت را هم در جامعه از بین می بــرد‪ ،‬بنابراین جامعه عقب‬ ‫می ماند‪ .‬بنابراین کشورهای سوسیالیستی نتوانستند با دنیای‬ ‫غرب رقابت کنند و شکست خوردند‪.‬‬ ‫منظور ما از عدالت اسالمی نگاه سوسیالیستی نیست‬ ‫ولی وقتی تفاوت ها خیلی زیاد می شود ادم یقین پیدا می کند‬ ‫که مشکلی در کار ما هســت‪ .‬اینکه یک نفر صدها میلیارد‬ ‫تومان ســرمایه دارد اما دیگری برای یــک وام پنج میلیون‬ ‫تومانی باید یک ماه بدود‪ ،‬نشــان می دهد که مشکل وجود‬ ‫دارد‪ .‬البته تالش های بســیاری شــده یعنی از اول انقالب‬ ‫تا امروز رســیدگی به نقاط دور افتاده و روستاها در قیاس با‬ ‫قبل از انقالب خیلی خوب بوده و قابل مقایسه نیست‪ .‬یک‬ ‫کارها و تالش هایی شــده ولی از ان طــرف چون مدیریت‬ ‫اقتصادی ضعیف بوده و نظارت ها کافی نبوده‪ ،‬رانتخواری‬ ‫به وجود امده و راه هایی برای رســیدن به ثــروت به صورت‬ ‫غیرطبیعی و غیر قانونی پیدا شــده است‪ .‬شهید مطهری از‬ ‫اســتقالل اقتصادی‪ ،‬سیاسی و فرهنگی ســخن گفته اند‪.‬‬ ‫استقالل اقتصادی یعنی اینکه خود ما برای خودمان تصمیم‬ ‫بگیریم‪ ،‬یعنی از خارج به ما دیکته نشود که ما چه برنامه های‬ ‫اقتصادی داشــته باشیم‪ .‬استقالل سیاســی یعنی در اداره‬ ‫کشور مستقل باشیم‪ .‬روشن است که هم استقالل اقتصادی‬ ‫به ان معنا را داریم و هم استقالل سیاسی را و ایران شاید تنها‬ ‫کشوری است که خودش برای خود تصمیم می گیرد‪ ،‬امریکا‬ ‫و روســیه و انگلیس برای ما تصمیم نمی گیرند‪ .‬پس روشن‬ ‫است که ما به این ارمان ها رسیده ایم‪.‬‬ ‫دربــاره اســتقالل فرهنگی بایــد گفت منظــور عدم‬ ‫خودباختگینسبتبهفرهنگ هایبیگانهمخصوصافرهنگ‬ ‫غربی است که البته در قیاس با قبل از انقالب قطعا پیشرفت‬ ‫داشته ایم اما در حد ایده ال نیستیم‪ .‬یک نوع خودباختگی یا‬ ‫استسباع فرهنگی نسبت به فرهنگ غربی در سبک زندگی ما‬ ‫وجود دارد‪ .‬ایشان می گویند برخی ملت ها در خودباختگی‬ ‫فرهنگی به جایی می رسند که حالت استسباع پیدا می کنند‪.‬‬ ‫استسباع حالتی است که وقتی یک حیوان ضعیف در مقابل‬ ‫یک حیــوان قوی قرار می گیــرد خود را می بــازد و از همان‬ ‫نیرویی هم که دارد نمی تواند استفاده کند‪ ،‬حتی ممکن است‬ ‫خود را در اغوش او بیندازد‪ .‬مثال یک روباه وقتی مقابل یک‬ ‫شیر گرسنه قرار می گیرد از ترسش نمی تواند فرار کند بلکه‬ ‫خود را به اغوش او می اندازد‪ .‬گاهی در مساله خودباختگی‬ ‫فرهنگی‪ ،‬یک ملتی به این حالت می رسد و خود را در اغوش‬ ‫ملت دیگر می اندازد چون فکر می کند هرچه از انجا می اید‬ ‫درست اســت و هرچه مال خود اوســت غلط است‪ .‬تاریخ‪،‬‬ ‫ادبیات‪ ،‬فلســلفه و اداب و رســوم خود را قبول نمی کند و بد‬ ‫می داند ولی هرچه را از غرب می اید خوب می داند‪.‬‬ ‫این یک حالتی اســت که در بعضی مردم ما نیز وجود‬ ‫دارد‪ ،‬یعنی هرچه از اروپا و غرب می اید می گویند خوب است‬ ‫اما هرچه مربوط به خودمان اســت با شک به ان می نگرند‪.‬‬ ‫حتی در نوع غذاها و نوع لباس پوشیدن نگاهشان به دنیای‬ ‫غرب است‪ .‬اســتفاده از کلمات و اصطالحات انگلیسی به‬ ‫جای کلمات فارســی نشــانه خودباختگی فرهنگی است‪.‬‬ ‫ایشان در مسائل فرهنگی ریزبینی هایی داشت و شبیه این‬ ‫دقت ها را در رهبر انقالب نیز می بینیم‪ .‬در موضوع استقالل‬ ‫فرهنگی توفیق کامل پیــدا نکرده ایم و باید کار کنیم‪ ،‬یعنی‬ ‫ما هنوز تا رسیدن به ان سبک زندگی اسالمی فاصله داریم‪،‬‬ ‫تاثیراتی از ســبک زندگی غربی پذیرفته ایم و این توســعه‬ ‫ارتباطات هم بی تاثیر نبوده‪ .‬شبکه های ماهواره ای و فضای‬ ‫مجازی موثر بوده است‪.‬‬ ‫ارمان دیگر مساله ازادی است‪ ،‬بیشتر به معنی ازادی‬ ‫تفکر و ازادی بیان که در این هم ما فراز و نشیب داشته ایم‪،‬‬ ‫‪ 10‬ســال اول را باید کنار گذاشــت چون در هــر انقالبی تا‬ ‫نظام بخواهد مستقر شود حدود دو ســال زمان می برد‪ .‬در‬ ‫شــرایط جنگ نیز به طور طبیعی خیلی از ازادی ها می تواند‬ ‫محدود شود‪ .‬در همه کشــورها همین طور است‪ .‬بنابراین‬ ‫شرایط ‪ 10‬سال نخســت خیلی مالک نیست ولی بعد از ان‬ ‫وضعیت ازادی بیان در دوره ســازندگی خیلــی خوب نبود‪،‬‬ ‫انتقادها خیلی راحت تحمل نمی شــد‪ ،‬ســختگیری هایی‬ ‫نســبت به روشــنفکران و دگراندیشــان وجود داشت‪ ،‬بلکه‬ ‫بعضی اقدامات ناشایست هم انجام شد‪ .‬نیروهای امنیتی و‬ ‫اطالعاتی به خیال حفظ نظام گاهی کارهایی انجام دادند‪،‬‬ ‫مثال برای نویسندگان محدودیت هایی ایجاد کردند‪ .‬اینها‬ ‫کارهایی بود که ناشی از یک دید غلط نسبت به مساله حفظ‬ ‫نظام بود‪.‬‬ ‫ان نگاه از کجا پیدا شــد؟ ریشــه اش چه بود؟ ایا‬ ‫خود اقای هاشــمی کامال در جریان این مســائل‬ ‫بود یا خیر؟‬ ‫خیلی روشــن نیســت‪ .‬بعــد ادامــه ان رویکرد به‬ ‫قتل های زنجیره ای در دوره اصالحات رسید که معلوم شد‬ ‫اصال گویا یک رویه بوده که مخالــف را به بهانه حفظ نظام‬ ‫خیلی راحت کنار بزنند‪ .‬درباره حفظ نظام یک برداشت غلط‬ ‫از صحبت امام که حفظ نظام اوجب واجبات اســت‪ ،‬انجام‬ ‫شــد‪ .‬این نگاه غلط وجود داشــته و گاهی بروز کرده است‪.‬‬ ‫اینها کاستی هایی است که در نظام ما وجود دارد ولی در دوره‬ ‫اصالحات وضــع ازادی بیان بهتر بود‪ ،‬راحت تر می شــد از‬ ‫رئیس جمهور انتقاد کرد‪ .‬حرف ها راحت تر گفته می شد‪ .‬فضا‬ ‫بازتر بود اگرچه سوءاستفاده هایی شد و در همان دوره برخی‬ ‫از اعتقادات اسالمی مردم را زیر سوال بردند ولی در مجموع‬ ‫فضا بهتر بود تا انکه فضا را برای طرح دیدگاه ها ببندیم‪.‬‬ ‫در دوره دولت اقای احمدی نژاد به نظر من تا سال ‪88‬‬ ‫وضعیت خوب بود‪ ،‬تحمل اقای احمدی نژاد نسبت به انتقاد‬ ‫خوب و قابل قبول بود‪ .‬فضای ازادی بیان تا ســال ‪ 88‬قابل‬ ‫قبول بود‪ .‬االن خیلی فضا بســته شده است ولی از سال ‪88‬‬ ‫یک وضعیت خاصی در کشور پیدا شد و خیلی فضا بسته شد‬ ‫که تا امروز این شــرایط ادامه دارد‪ .‬در دولت فعلی هم فضا‬ ‫خوب نیست‪ ،‬فضا بسته است‪ ،‬مطبوعات می ترسند به خیلی‬ ‫از مسائل وارد شوند‪ .‬این نگاه درست نیست و با ارمان های‬ ‫اولیه ما سازگار نیســت‪ .‬قرار بر چنین اتفاقی نبود که کسی‬ ‫نتواند اظهارنظر کند‪.‬‬ ‫اگر کســی نظری مخالف نظر ولی فقیه داشــته باشد‬ ‫بایــد بتواند حرفش را بیــان کند‪ .‬این معنی نــدارد که چون‬ ‫نظر ولی فقیه است دیگر کسی نتواند حرف بزند‪ .‬خود مقام‬ ‫ رهبری چند ماه پیش در دیدار با دانشــجویان گفتند‪« :‬یک‬ ‫عده فکر کرده اند باید حرف های من را تکرار کنند‪ ،‬هرکس‬ ‫نظر خودش را بگوید» خود ایشــان چنیــن نگاهی دارند اما‬ ‫گاهی ما کاسه داغ تر از اش می شویم‪.‬‬ ‫به هر حال کسانی نگران هســتند که یک وقت برخی‬ ‫مســائل مطرح شــود؛ انها اشــتباه می کنند‪ .‬هرچه مسائل‬ ‫بیشتر مطرح شود جامعه ارام تر اســت‪ ،‬هیچ لطمه ای هم‬ ‫به جایگاه نظــام و ولی فقیه وارد نمی شــود‪ .‬زمان حضرت‬ ‫امیر (ع) هم ایشان صحبت می کرد یک عده بلند می شدند‬ ‫اعتراض می کردند‪.‬‬ ‫باید انتقاد در کشــور عادی شــود‪ ،‬اتفاقا جایگاه نظام‬ ‫و رهبری بــا ایــن روش باال مــی رود‪ .‬به نظر مــن این یک‬ ‫نقص و اســیبی است که در انقالب وارد شــده و هنوز ادامه‬ ‫دارد‪ .‬مخصوصا شهید مطهری شــاید بیش از سایر رهبران‬ ‫انقالب بر این موضوع تاکید داشت‪ .‬ایشان قبل از پیروزی‬ ‫انقالب گفته اند‪« :‬در نظام جمهوری اسالمی حتی احزاب‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫سیاست‬ ‫‪99‬‬ ‫سیاست‬ ‫غیر اســامی ازادند که فعالیــت کنند و حرفشــان را بزنند‪،‬‬ ‫مشروط به اینکه با تابلو خودشــان بیایند و نفاق در کارشان‬ ‫نباشــد و نخواهند با بلند کردن تابلوی اسالم مردم را فریب‬ ‫دهنــد‪ ».‬یعنی موافــق بودند که حــزب کمونیســت به نام‬ ‫کمونیسم بیاید و طرح دیدگاه کند‪ .‬خود امام(ره) نیز فرمود‪:‬‬ ‫«در جمهوری اسالمی کمونیست ها هم ازادند که حرفشان‬ ‫را بزنند» اما امروز با ان فضا خیلی فاصله داریم‪ .‬بنابراین در‬ ‫این مساله ما دچار مشکل هستیم‪.‬‬ ‫اما چیزهای دیگری که از نظر فرهنگی شهید مطهری‬ ‫بــر ان تاکید داشــت یکی مســاله اخالق و معنویــت بود‪،‬‬ ‫مخصوصا مساله خلوص نیت‪ .‬ایشان می گفت‪« :‬انقالب‬ ‫مذهبی چون از ابتدا با ادعای خدا و پیغمبر و دین و مذهب‬ ‫بوده اگر خلوص نیت خود را از دســت دهد خیلی زود از بین‬ ‫می رود چون فــرق می کند با یک انقــاب غیرمذهبی مثال‬ ‫کمونیستی که از اول برای کســب قدرت امده اند و ادعای‬ ‫اخالق و خلوص نیت نداشته اند‪ ».‬ایشــان معتقد بود «در‬ ‫انقالب مذهبی اگر خلوص نیت از دست برود جنگ قدرت‬ ‫پدید می اید و اخالق برای بیرون کردن رقیب از میدان زیر‬ ‫پا گذاشته شــود و از هر وســیله ای همچون دروغ‪ ،‬تهمت‬ ‫و ابرو بردن برای کسب قدرت اســتفاده خواهد شد‪ ،‬در این‬ ‫صورت این انقالب خیلی زود از بین می رود‪».‬‬ ‫اینجا نیز ما دچار اســیب هســتیم‪ .‬البتــه در مجموع‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪100‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫من معتقدم نه وضعیت مردم بحرانی است و نه‬ ‫وضعیت مســئوالن‪ .‬وضعیت فرهنگی ما دارای‬ ‫اســیب هایی اســت ولی اینکه بگوییم بحرانی‬ ‫است‪ ،‬خیر‪ ،‬این طور فکر نمی کنم‪ .‬خود اعتقاد و‬ ‫ایماناسالمیمردممانعیاستبرایاینکهجامعه‬ ‫ازنظرفرهنگیبحرانیشود‬ ‫انقــاب از حیث معنوی موفــق بوده یعنی مردم نســبت به‬ ‫گذشته دیندارتر شــده اند‪ ،‬یک عده می گویند‪« :‬مردم بعد‬ ‫از انقالب بی دین تر شــدند»‪ ،‬من این حــرف را قبول ندارم‬ ‫گرچه ما در عالم سیاست اخالق را رعایت نمی کنیم‪ ،‬گاهی‬ ‫ظاهر ما با باطن ما یکی نیســت و دچار اسیب هایی هستیم‬ ‫که باید رفع شود‪.‬‬ ‫شــهید مطهری تاکید دارد که روحانیت باید استقالل‬ ‫خود را حفظ کند و دولتی نشود‪ .‬روحانیت شیعه در طول تاریخ‬ ‫مستقل بوده‪ ،‬همیشــه از نظر روحی متکی به خدا و از نظر‬ ‫اجتماعی متکی به مردم بوده است و نباید دولتی شود‪ .‬ایشان‬ ‫تاکید داشت که روحانیون پست اجرایی دولتی نگیرند‪ ،‬مگر‬ ‫اضطرارا‪ ،‬بلکه کار خود را انجام دهند‪ .‬امام هم چنین نگاهی‬ ‫داشــتند ولی چون تجربه بازرگان و بنی صدر پیدا شد راضی‬ ‫شدند که روحانیون موقتا در حوزه اجرا بیایند ولی اصل اولیه‬ ‫این بود که روحانیت استقالل خود را از دولت ها حفظ کند و‬ ‫دولتی نشود ولی امروز به نظر من مقداری این موضوع اسیب‬ ‫دیده است‪ .‬این هم یکی از اسیب هایی است که ما داریم‪.‬‬ ‫امام می گفتنــد روحانیت مســئولیت نگیرند ولی‬ ‫در حوزه اجرا و حکومت دیدند که نمی شــود‪ .‬اول‬ ‫انقالب کمونیست ها در فعالیت ازاد بودند اما وقتی‬ ‫فعالیت کمونیست ها تبدیل به اقدام نظامی شد‪،‬‬ ‫نظام رفتار دیگری با انها در پیش گرفت‪ .‬بنابراین‬ ‫شاید اگر شهید مطهری سال های بعد از انقالب را‬ ‫می دیدند نگاه دیگری پیدا می کردند‪.‬‬ ‫ان یک بحث دیگری است‪ ،‬بحث ما درباره ازادی‬ ‫تفکر بود‪ .‬قیام مسلحانه موضوع دیگری است‪.‬‬ ‫اگر نظام با انها برخورد کرد به خاطر عملکرد بد خود‬ ‫انها بود نه اینکه اشکال از نظام باشد‪.‬‬ ‫من می گویم االن ایا یک گروه کمونیســتی جدید‬ ‫می تواند اظهارنظر کند و مجله داشــته باشد؟ قطعا امروز به‬ ‫من این تــز را که معتدل های اصالح طلب بــا اصولگرا با هم ائتالف‬ ‫کنند قبول دارم‬ ‫چنین دیدگاهی مجوز نمی دهند‪.‬‬ ‫تجربه بد عملکردشان رویه نظام را عوض کرد‪.‬‬ ‫دلیل نمی شود‪ .‬انها افراد دیگری بودند‪ ،‬یک گروه‬ ‫جدید می خواهد فکرش را بگوید‪.‬‬ ‫اگر دوباره خواســتند مردم را فریب دهند و دوباره‬ ‫اقدام مسلحانه کنند چطور؟‬ ‫در صورت بروز چنین رفتاری سرکوب می شوند‪.‬‬ ‫در صورت ازمون و خطا ایا قضایایی همچون اول‬ ‫انقالب مثل ماجرای کردستان پیش نمی اید؟‬ ‫نباید قصاص قبل از جنایت کرد‪.‬‬ ‫باالخره نظام نمی تواند با این اقدام موجب ناارامی ‬ ‫و تشنج جامعه شود‪ .‬بگذریم‪ .‬اقای علی مطهری‬ ‫چقــدر دغدغه هایش را سیاســی می داند‪ ،‬چقدر‬ ‫فرهنگی؟‬ ‫بستگی به شرایط جامعه دارد‪ .‬نمی شود به طور کلی‬ ‫اظهارنظر کرد‪ ،‬ضمن اینکه اینها بی ارتباط با هم نیز نیست‪.‬‬ ‫خیلی از دغدغه های سیاسی ریشه فرهنگی دارد و برعکس‪.‬‬ ‫بستگی به شرایط جامعه دارد‪.‬‬ ‫از این جهت پرسیدم که موضع گیری های سیاسی‬ ‫شما بیشتر مورد توجه رسانه ها و انعکاس انها قرار‬ ‫می گیرد‪ ،‬به همین خاطر نــگاه و دغدغه فرهنگی‬ ‫شما به حاشیه می رود‪ ،‬این را قبول دارید یا خیر؟‬ ‫این طبیعت رسانه هاســت که بیشتر طالب مطالب‬ ‫جنجالی هستند‪.‬‬ ‫یک ســوال دارم که عقبه دارد‪ .‬فرض کنید همین‬ ‫فردا اعالم شــود هرکس با هر حجابی ازاد اســت‬ ‫در جامعه حاضر شــود‪ ،‬فکر می کنیــد چند درصد‬ ‫خانم ها بدون حجاب به خیابان بیایند؟‬ ‫می خواهی حجاب را ازاد کنی‪ ،‬یا زمینه اش را فراهم‬ ‫کنی؟ (خنده)‪.‬‬ ‫نگاهتان نسبت به جامعه چیست؟‬ ‫االن هم برخی از خانم ها در واقع بی حجاب هستند‪.‬‬ ‫حتی می توان گفت در تهــران به گونه ای حجاب‬ ‫ازاد اســت‪ .‬نمونه هایــش را در خودروها و برخی‬ ‫مصادیق دیگر می بینیم‪.‬‬ ‫شاید یک پوششی روی سر فرد باشد‪ ،‬اما در مجموع‬ ‫حجاب محسوب نمی شود‪ .‬به هرحال در پاسخ به سوال شما‬ ‫عرض می کنم‪ ،‬در ان صورت برخی از همین کسانی که به‬ ‫این صــورت در جامعه می ایند ان زمان ممکن اســت کمی‬ ‫راحت تر بیایند‪.‬‬ ‫حاج اقای زائری در برنامــه «دیروز‪ ،‬امروز‪ ،‬فردا»‬ ‫گفت‪« :‬وضعیت فرهنــگ و معضالت فرهنگ در‬ ‫کشــور به گونه ای بحرانی است که باید کمیته ای‬ ‫برای حل این معضالت تشــکیل داد» اما حاج اقا‬ ‫پناهیانگفت«وضعفرهنگیمردمبحرانینیست‬ ‫وضعیت نگاه مسئوالن بحرانی است»‪ ،‬نظر شما‬ ‫چیســت؟ ایا اصال نگاه مردم و مسئوالن در حوزه‬ ‫فرهنگ قابل تفکیک است؟‬ ‫من معتقدم نــه وضعیت مردم بحرانی اســت و نه‬ ‫وضعیت مسئوالن‪ .‬وضعیت فرهنگی ما دارای اسیب هایی‬ ‫اســت ولی اینکــه بگوییم بحرانی اســت‪ ،‬خیــر‪ ،‬این طور‬ ‫فکر نمی کنم‪ .‬خود اعتقــاد و ایمان اســامی مردم مانعی‬ ‫اســت برای اینکه جامعه از نظر فرهنگی بحرانی شــود‪ .‬به‬ ‫خاطر فشــارهای اقتصادی و تاثیر برنامه های شــبکه های‬ ‫ماهواره ای می توان گفت دچار برخی اســیب ها شده ایم‪.‬‬ ‫بعضــی از این اســیب ها ریشــه اقتصادی و بعضی ریشــه‬ ‫فرهنگی دارد ولی اینکه بگوییم به بحران رسیده ایم‪ ،‬خیر‪،‬‬ ‫فکر نمی کنم‪ .‬همان فرهنگ اسالمی که مردم دارند تا حد‬ ‫زیادی مانع بحرانی شدن فرهنگ کشور است‪ .‬یعنی انحطاط‬ ‫فرهنگی از یک حد معین پایین تر نمی رود‪ ،‬مخصوصا چون‬ ‫حکومت تبلیغ بی فرهنگی و بی رغبتی نمی کند‪ ،‬بلکه عکس‬ ‫ان را انجام می دهد‪.‬‬ ‫اخیــرا ایت اللــه علم الهــدی بــا طــرح احادیثی‬ ‫به این نتیجه رســید که چون کل شــهر مشــهد‬ ‫حرم امام رضا(ع) محســوب می شــود‪ ،‬برگزاری‬ ‫کنســرت در این شــهر جایــز نیســت و برگزاری‬ ‫کنســرت را مطرب بازی نامید‪ ،‬حال انکه قرار بود‬ ‫کنســرت علیرضا قربانی در مشــهد برگزار شــود‬ ‫اما این کنســرت لغو شــد‪ .‬نظر شــما دربــاره این‬ ‫موضوع چیست؟ بسیاری از استودیوهای ضبط‬ ‫موســیقی های زیرزمینی در مشــهد وجــود دارد‬ ‫و اوضــاع فرهنگی مردم مشــهد دارد به ســمت‬ ‫تهرانی ها میل می کند‪.‬‬ ‫باید طبق احکام اســام عمل کنیــم‪ .‬مالک باید‬ ‫احکام اســام باشــد‪ .‬نمی توانیم برای یک منطقه خاص‬ ‫قانون خاص در نظر بگیریم‪ .‬کشــور ما که حکومت فدرالی‬ ‫ندارد‪ ،‬به طوری که هر ایالتی قانون خود را داشته باشد‪ .‬اگر‬ ‫انواعی از موسیقی ها حرام نباشد‪ ،‬دیگر فرق نمی کند در کجا‬ ‫می خواهد اجرا شود‪ .‬انچه در اسالم بیان شده این است که‬ ‫غنا حرام است‪ ،‬اگر نوایی موجب خفت عقل شود و انسان را‬ ‫از حالت عادی خارج کند و باعث شود او کارهای غیرعادی‬ ‫انجام دهد‪ ،‬در این صورت چنین نواهایی حرام است چون‬ ‫اســام ارزش فوق العاده ای برای عقل قائل است و اصال‬ ‫جایز نمی داند که حتی برای مدت کوتاهی عقل انسان زایل‬ ‫شود‪ .‬شاید فلسفه حرمت مسکرات نیز همین باشد که عقل‬ ‫را از انسان زایل می کند‪ .‬بنابراین اگر موسیقی مصداق غنا‬ ‫نباشــد هیچ فرقی نمی کند در تهران نواخته شود یا مشهد‪.‬‬ ‫نباید بیش از انچه اسالم محدودیت ایجاد کرده‪ ،‬محدودیت‬ ‫ایجاد کنیم‪ .‬بنابراین من نظر ایشــان را نمی پسندم‪ .‬ضمن‬ ‫انکه اقای قربانی از خوانندگان ســنتی خوان و متین کشور‬ ‫است‪ .‬بعد هم قانون در کشــور باید به صورت یکسان اجرا‬ ‫شود‪ .‬به نظرم وزارت ارشاد باید اینجا ایستادگی کند‪.‬‬ ‫شــما رابطه مجلــس فعلــی بــا اقــای روحانی را‬ ‫می پسندید؟‬ ‫در مجموع خیر‪ ،‬یک مقدار سیاسی نگاه می شود و‬ ‫مصالح مردم گاهی نادیده گرفته می شود‪ .‬گاهی مصلحت‬ ‫مردم انجام یک کاری را اقتضــا می کند اما برخی می گویند‬ ‫اگر این کار به دســت دولت انجام شود‪ ،‬افزایش محبوبیت‬ ‫و پیشــرفت ان را در پــی دارد و کارشــکنی می کننــد‪ .‬مثال‬ ‫بعضی نمایندگان احســاس می کنند اگر دولت در مذاکرات‬ ‫هســته ای موفق شــود محبوبیت او افزایش پیدا می کند و‬ ‫احیانا در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری پیروز خواهد‬ ‫شد‪ .‬بر همین اساس گاهی کارشــکنی می کنند‪ .‬این کارها‬ ‫غلط اســت چون مصالح مــردم را در نظــر نمی گیرند‪ .‬اگر‬ ‫مذاکرات هسته ای به نفع ما و کشور و انقالب است‪ ،‬چه به‬ ‫وسیله اقای روحانی و چه اقای احمدی نژاد انجام شود باید‬ ‫سیاست‬ ‫فهرست حامی دولت را نمی پســندم چون هنوز‬ ‫نمی دانیم اینها در اینده چه کار می کنند‪ .‬اینکه ما‬ ‫مطلقبگوییمحامی دولتهستیماینخیلیحرف‬ ‫منطقینیست‪،‬باعثجمودمی شود‪.‬چونمجبور‬ ‫می شویم همیشه از دولت حمایت کنیم‪ ،‬در حالی‬ ‫کهماچنیناعتقادینداریموحمایتمابستگیبه‬ ‫عملکردافراددارد‬ ‫مــن چنین دغدغــه ای نــدارم‪ .‬اصــا اصولگرا و‬ ‫اصالح طلب اصالت نــدارد‪ .‬بیــن اصولگراها برخی‬ ‫افــراد را داریم که بیشــتر اصالح طلب اند یــا در بین‬ ‫اصالح طلبان افــرادی داریم که بیشــتر اصولگرای‬ ‫واقعــی هســتند‪ .‬این دیــواری کــه بیــن اصولگرا و‬ ‫اصالح طلب کشــیدیم‪ ،‬مصنوعی است و اصال قبول‬ ‫ندارم‪ .‬مثال من اقای پزشکیان را خیلی اصولگراتر از‬ ‫اکثر اصولگراها می دانم‪ .‬خود من در بعضی زمینه ها‬ ‫شاید اصالح طلب تر از بعضی از اصالح طلبان باشم‪.‬‬ ‫یا اقای کاتوزیان که نماینده مجلس هشتم بود خیلی‬ ‫جاها تفکر و نظــرات اصالحی داشــت‪ .‬بنابراین این‬ ‫دسته بندی ها را من قبول ندارم‪.‬‬ ‫طبعا فضای سیاسی کشور خیلی با مجلس هفتم‬ ‫و هشتم فرق کرده اســت‪ .‬پیش بینی شما درباره‬ ‫مجلس دهم چیست؟ فکر می کنید این بار ترکیب‬ ‫مجلس به لحاظ گرایش سیاسی خیلی تغییر کند؟‬ ‫علی مطهری می گوید کــه برای نامزد شــدن در انتخابات مجلس‬ ‫اینده هنوز مردد است‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫از ان حمایت کرد‪ .‬باید مصلحت کشور را بر مصلحت فردی‬ ‫و گروهی ترجیح دهیم اما گاهی ایــن نگاه ها وجود ندارد و‬ ‫مسائل سیاسی می شود و این امر بیشتر به کمی خلوص نیت‬ ‫و معنویت برمی گردد‪ .‬گاهی ما نیاز به تهذیب نفس داریم‪.‬‬ ‫کارهایی از این دست در روحیه مردم اثر می گذارد‪ ،‬ممکن‬ ‫است در اقتصاد هم اثر بگذارد‪ .‬وقتی به گونه ای وانمود شود‬ ‫که این مذاکرات به نتیجه نمی رسد یا دارد خیانت می شود و‬ ‫مردم ناامید شوند‪ ،‬اینها می تواند ایجاد یاس در جامعه بکند‬ ‫و در مسائل اقتصادی هم اثر بگذارد‪.‬‬ ‫اما شاید من این نگاه را نداشته باشم‪ .‬به هر حال‬ ‫یک بحث نیز وجود دارد کــه این مباحث می تواند‬ ‫یک ظرفیتی را برای تیم مذاکره کننده ایجاد کند‪.‬‬ ‫یعنی شاید خیلی هم خوب نباشد که همه یک نوع‬ ‫موضع گیری کنند و ان طرف احســاس کند که ما‬ ‫این قدر محتاج مذاکره و توافق هستیم‪...‬‬ ‫بله‪ ،‬اثار مثبت هم دارد‪ ،‬به شــرط انکه هرکس نظر‬ ‫واقعی خودش را بگوید نــه برای کوبیــدن و تحقیر رقیب‪.‬‬ ‫گاهی کسی از روی اعتقاد اظهار مخالفت می کند و واقعا از‬ ‫روی حسن نیت فکر می کند که دارد خیانت می شود‪ .‬خوب‬ ‫است که این نگاه را بیان کند و روی مذاکرات اثر مثبت دارد‬ ‫چون طرف مقابل پیش خود می گوید «اگر موفق نشــویم‬ ‫این تندروها روی کار می ایند پس بهتر است زودتر توافق را‬ ‫انجام دهیم‪ ».‬همان طور که می شنویم در کنگره امریکا علیه‬ ‫مذاکرات صحبت می شــود و ما بیشتر تشویق می شویم که‬ ‫زودتر این توافق را انجام دهیم‪ .‬بنابراین اینها اثار مثبت دارد‪.‬‬ ‫اما خوب است که هر کسی اعتقاد خود را بگوید و واقعا اگر به‬ ‫این نتیجه رسیده‪ ،‬بیان کند اما گاهی طرف می داند خیانتی‬ ‫در کار نیست ولی چنین بحثی را مطرح می کند‪ .‬برخی می ایند‬ ‫در یک شــرایطی که گروه مذاکره کننده نیــاز به روحیه دارد‬ ‫ایجاد یاس می کنند‪ .‬من می گویم این کارها نادرست است‪.‬‬ ‫از این طرف هم به هر حــال حرف های کمی گفته‬ ‫نمی شــود‪ .‬همین اخیــرا اقای هاشــمی در جایی‬ ‫گفتند «دلواپســان شــبیه نتانیاهو هســتند» یا‬ ‫دیگران هم چیزهایی می گویند‪...‬‬ ‫بله‪ .‬البته اقای هاشــمی گفت که انها بــا نتانیاهو‬ ‫همصدا شده اند‪ .‬طبعا ایشان نمی خواهد بگوید اینها همان‬ ‫هدف و نیت نتانیاهو را دارند‪ .‬در واقع خواستند هشدار بدهند‬ ‫که کاری که نتانیاهو از ان ناراضی است‪ ،‬حتما به نفع ماست‪.‬‬ ‫ی که دولت اقای روحانی بر سر‬ ‫این یک سال و نیم ‬ ‫کار امده است اقای الریجانی خیلی متهم است که‬ ‫دولتی شده اما به نظرم شاید این گونه باشد که او‬ ‫تالش می کند مجلــس را در قبال دولت متعادل تر‬ ‫کند‪ ،‬شما چطور فکر می کنید؟‬ ‫باالخره او قبل از این دولت هم با مواضع تیپ جبهه‬ ‫پایداری موافق نبود‪.‬‬ ‫اما طرفدار احمدی نژاد هم به عنوان رئیس دولت‬ ‫نبود‪.‬‬ ‫یعنی االن همان مواضــع را دارد‪ .‬مواضع جدیدی‬ ‫نیست‪ .‬همین ها در قم با مهر و لنگه کفش به او حمله کردند‪.‬‬ ‫یعنی شما می گویید در شرایط فعلی مواضع اقای‬ ‫الریجانی شبیه دولت است و به همین دلیل شاید‬ ‫اتهام دولتی بودن او را تعقیب می کند‪...‬‬ ‫به هــر حال مواضــع و نگاهش به دولــت نزدیکتر‬ ‫است تا پایداری‪.‬‬ ‫رابطه شــما بــا اقــای الریجانــی چطور اســت؟‬ ‫گالیه های متقابل میان شــما وجــود دارد؟ چقدر‬ ‫شما نسبت به اقای الریجانی توصیه پذیر بوده اید؟‬ ‫مقطعی بوده کــه اقــای الریجانی توصیــه کنند‬ ‫علی اقا این حــرف را نگویید یا این قــدر روی این‬ ‫موضع تان نایستید؟‬ ‫خیر‪ ،‬این اتفاق نیفتاده اســت چــون می دانند من‬ ‫براساس اصول ثابتی اظهارنظر می کنم‪ .‬گاهی ایشان علنی‬ ‫با من در مجلس مخالفت کرده است‪ .‬مثال سر رای اعتماد‬ ‫به وزیر پیشــنهادی نفت اقای رستم قاســمی‪ ،‬من به دلیل‬ ‫نظامی بودن او به عنوان مخالف صحبت کردم و در حالی که‬ ‫معموال رئیس مجلس در این موضوعات وارد نمی شود‪ ،‬او‬ ‫موافق صحبت کرد‪.‬‬ ‫خارج از ان‪ ،‬در جمع های خانوادگی بحث سیاسی‬ ‫می کنید؟‬ ‫گاهی بحث سیاســی می کنیم ولی بیشتر در قالب‬ ‫مزاح و شوخی است‪.‬‬ ‫االن به لحاظ سیاسی دیدگاه نزدیک به هم دارید؟‬ ‫در خیلی از دیدگاه ها نزدیک به هم هستیم‪.‬‬ ‫کجاها مشخصا از هم دورید؟‬ ‫مثال انجا که باید از حقوق مردم دفاع شود من وارد‬ ‫می شــوم‪ .‬ممکن اســت وقتی که روزنامه نگاری بازداشت‬ ‫می شــود اعتراض کنم‪ .‬ولی ایشــان وارد چنیــن مواردی‬ ‫نمی شوند‪.‬‬ ‫حاال شاید این فاصله شما و اقای الریجانی در این‬ ‫مواضع به جهت مسئولیت اقای الریجانی باشد؟‬ ‫خــب‪ ،‬بله ایــن هم اســت‪ .‬اقــای الریجانی یک‬ ‫محذوراتی دارد ولی در مجموع ایشــان سیاســی تر از من‬ ‫اســت‪ ،‬یعنی نگاه سیاســی اش بر نــگاه ایدئولوژیک اش‬ ‫می چربد‪ .‬من بیشتر ایدئولوژیک نگاه می کنم‪.‬‬ ‫اگر قرار باشــد در مورد انتخابــات مجلس بعدی‬ ‫بحث کنیم اساســا شــما موافق فهرست مرکبی‬ ‫از اصولگرایــان و اعتدالگرایــان (حامیان دولت)‬ ‫هستید؟ عرضه چنین فهرســتی را می پسندید و‬ ‫برایش تالش می کنید چنین اتفاقی بیفتد؟‬ ‫فهرســت حامی دولت را نمی پســندم چــون هنوز‬ ‫نمی دانیم اینهــا در اینده چه کار می کننــد‪ .‬اینکه ما مطلق‬ ‫بگوییم حامی دولت هستیم این خیلی حرف منطقی نیست‪،‬‬ ‫باعث جمود می شــود‪ .‬چون مجبور می شــویم همیشــه از‬ ‫دولت حمایت کنیم‪ ،‬در حالی کــه ما چنین اعتقادی نداریم‬ ‫و حمایت ما بستگی به عملکرد افراد دارد‪ .‬به نظر من چنین‬ ‫عنوانی مناسب نیست‪.‬‬ ‫باالخــره چنین اتفاقــی افتاده اســت‪ .‬زمان اقای‬ ‫خاتمی هم مشارکت یک حزب دولت ساخته بود‪.‬‬ ‫امروز نیز حزب اعتدال و توسعه یا کارگزاران همان‬ ‫گفتمان دولــت را دنبال می کند‪ .‬قائل هســتید که‬ ‫گروهی از حامیان دولت را جمع کنید و با انها وارد‬ ‫ائتالف شوید چون انها نیز نیاز دارند که از ظرفیت‬ ‫امثال علی مطهری استفاده کنند؟ البته یک تفکر‬ ‫هم وجود دارد‪ ،‬مثال اقــای باهنر می گوید‪« :‬حتی‬ ‫اگر شــد با تندروهای اصولگرا ائتالف می کنیم تا‬ ‫مجلس اینده اصولگرا باشــد‪ ».‬اصال موافق این‬ ‫دیدگاه هســتید یا ترجیح می دهید فهرست های‬ ‫انتخاباتــی ترکیبی باشــد‪ ،‬حاال ممکن اســت در‬ ‫فهرست ‪ 30‬نفر عده ای اصولگرا‪ ،‬برخی اعتدالگرا‬ ‫و حتی تعدادی اصالح طلب باشند؟‬ ‫این دومی را بیشتر می پســندم‪ .‬کسانی که به یک‬ ‫اصــول و مبانی معیــن اعتقاد دارنــد و در عمل هــم اثبات‬ ‫کرده اند‪ ،‬بهتر است براساس همان اصول رفتار کنند‪ ،‬یعنی‬ ‫لیست واحد بدهند‪ .‬حاال ممکن اســت بعضی حامی دولت‬ ‫و بعضی منتقد دولت‪ ،‬برخی اصولگرا و برخی اصالح طلب‬ ‫باشند اما بهتر است محور را دولت قرار ندهیم‪ ،‬محور اصول‬ ‫و مبانی و گفتمان باشــد‪ ،‬یعنی افرادی کــه به یک گفتمان‬ ‫اهمیت می دهند با هم در یک فهرست قرار بگیرند‪.‬‬ ‫اگر گروه هــای گفتمانی هر کدام یک فهرســت‬ ‫بدهند چه اتفاقی می افتد؟‬ ‫وقتی هر گروهی که احساس می کنند از نظر فکری‬ ‫به هم نزدیک ترند در یک فهرست قرار بگیرند‪ ،‬دست مردم‬ ‫برای انتخاب بازتر می شود‪.‬‬ ‫این مساله ارایش سنتی اصولگرا‪ -‬اصالح طلب را‬ ‫به هم نمی زند؟ برای شما فرقی نمی کند که مجلس‬ ‫بعدی دســت اصولگراها نباشــد؟ این برای شما‬ ‫اولویت نیست؟‬ ‫اشکالی ندارد‪ .‬این بستگی به انتخاب مردم دارد‪.‬‬ ‫باید دید مردم چه چیزی را می پسندند‪.‬‬ ‫اما برخی شخصیت های سیاسی دغدغه شان این‬ ‫است که مجلس اینده حتما اصولگرا باشد‪.‬‬ ‫‪101‬‬ ‫سیاست‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪102‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫خیلی بستگی به رفتار شورای نگهبان دارد‪.‬‬ ‫درباره ورود اصالح طلبان؟‬ ‫بله‪ ،‬اگر شورای نگهبان اجازه دهد سالیق مختلف‬ ‫سیاســی وارد شــوند و در نتیجه مشــارکت مردم باال باشد‪،‬‬ ‫من فکر می کنم یــک مجلس متوازن میــان اصولگرایی و‬ ‫اصالح طلبی و شاید اصالح طلب تشکیل می شود‪.‬‬ ‫فــارغ از معادالتــی که ممکن اســت وابســته به‬ ‫عملکرد شــورای نگهبان باشــد‪ ،‬اگــر فکر کنیم‬ ‫مجلس با گرایش اصالح طلبی تشکیل شود‪ ،‬اقای‬ ‫علی الریجانی رئیس می ماند؟‬ ‫بســتگی به ترکیب افراد دارد‪ .‬اگر اصالح طلبانی‬ ‫باشند که تعصب گروهی نداشته باشند‪ ،‬ممکن است باز هم‬ ‫اقای الریجانی رئیس شود‪.‬‬ ‫در چنین مجلسی اقای الریجانی می تواند دوباره‬ ‫رئیــس مجلس شــود؟ اصالح طلبــان بــا او کنار‬ ‫می ایند؟ چون اصالح طلبان هم اکنون شــرایطی‬ ‫ندارند کــه بخواهند مســتقل عمل کنند‪ ،‬شــاید‬ ‫خیلی رویاپردازانه باشــد که عارف رئیس مجلس‬ ‫شود‪ .‬اگر بخواهند از اصولگراها یارگیری کنند به‬ ‫نظر شــما به نام علی الریجانی می رسند؟ ایا علی‬ ‫الریجانی گزینه خوبی برای انها به شــمار می اید‬ ‫یعنی کسی که وسط بایستد؟‬ ‫نسبت به چه کسی؟‬ ‫نسبت به کسانی که نام شان مطرح است‪.‬‬ ‫نسبت به بقیه اصولگراها اقای الریجانی معتدل تر‬ ‫است‪.‬‬ ‫یک نظر این اســت که اقای ناطق نوری به عرصه‬ ‫انتخابــات مجلــس بیاید‪ .‬شــما قائل بــه چنین‬ ‫حضوری هستید؟ کارگزارانی ها می گویند ایده ال ما‬ ‫تشکیل مجلس پنجم است‪ .‬اقای ناطق می تواند‬ ‫در چنین شرایطی سیاست ورزی کند و وارد شود؟‬ ‫اقــای ناطق نیــروی خوبی اســت چــون هم بین‬ ‫اصولگراها و هم بین اصالح طلبان پایگاه دارد‪ .‬باالخره در‬ ‫این چند سال استقالل فکری خود را تا حد زیادی ثابت کرده‬ ‫است و به نظرم می تواند تاثیرگذار باشد‪.‬‬ ‫اقای عارف بحثی را مطــرح می کند مبنی بر اینکه‬ ‫دنبال این هستیم که ائتالفی با اصولگراها به وجود‬ ‫بیاوریم اما ما پیش هر شخصیت اصولگرا رفتیم‬ ‫می گوید ما این کار را نمی کنیم‪ ،‬شاید منظور اقای‬ ‫عارف ائتالف با علی مطهری است؟‬ ‫قاعدتا مقصود ایشــان ائتالف با بعضی گروه های‬ ‫اصولگرا اســت نه افراد‪ .‬من به عنوان یک فرد شاید مطرح‬ ‫باشم اما ائتالف با یک فرد خیلی معنی ندارد‪.‬‬ ‫اگر دعوت کنند شما می پذیرید؟‬ ‫قابل بررســی اســت‪ .‬من این تز را که معت دل های‬ ‫اصالح طلب و اصولگرا با هم ائتالف کنند‪ ،‬قبول دارم‪.‬‬ ‫شما در حوزه سیاسی نظرات تان را شجاعانه بیان‬ ‫می کنید‪ .‬می خواهم بپرسم مشکل اصالح طلبان با‬ ‫اقای عارف چیست؟ در انتخابات ریاست جمهوری‬ ‫او را مجبور به انصراف از کاندیداتوری کردند‪ .‬بعد‬ ‫از ان اقای کرباســچی در ســرمقاله نشریه صدا‬ ‫می نویســد که باید مجلس پنجم تشکیل دهیم و‬ ‫هیچ اسم و نشانی از دکتر عارف نمی اورد‪ ،‬چرا؟‬ ‫این را باید از خود انها بپرســید‪ .‬شاید استقاللی که‬ ‫اقای عارف دارد و خیلی در گروه خاصی قرار نگرفته اســت‬ ‫و مستقل تصمیم گیری می کند‪ ،‬عامل این بی مهری باشد‪.‬‬ ‫بنابراین او را کنار می گذارند؟‬ ‫اقای عــارف پایگاه خوبی در جمــع اصالح طلبان‬ ‫دارد‪ .‬به نظرم خودش می تواند مستقل کار کند‪.‬‬ ‫یعنی شما می گویید مستقل می اید؟‬ ‫می تواند الاقل بخشی از اصالح طلبان را متحد و با‬ ‫خود همراه کند‪ .‬نگاه خوبی هم دارد‪ .‬نگاه فردی ندارد‪ ،‬چون‬ ‫منافع گروه را می ببیند‪.‬‬ ‫یعنی ان طرفی ها می گویند باید منافع اشــخاص‬ ‫را دید؟‬ ‫انها را نمی دانم ولی حرف های اقای عارف را دیدم‪،‬‬ ‫علــی مطهــری معتقــد‬ ‫است که الریجانی از او سیاسی تر‬ ‫اســت‪ .‬او در اینباره می گوید؛ علی‬ ‫الریجانــی بیشــتر سیاســی نگاه‬ ‫می کنــد امــا نــگاه مــن بیشــتر‬ ‫ایدئولوژیک است‬ ‫ایشــان رویکردش فداکاری اســت‪ ،‬فکر شخص خودش‬ ‫نیست‪ .‬می گوید اگر الزم است من نباشم کنار می روم تا این‬ ‫تفکر پیروز شود‪ .‬این نگاه خوبی است‪.‬‬ ‫اما اقای خــرازی می گوید «اصال ما در سیاســت‬ ‫چیزی به نام فداکاری و ایثار نداریم» شما نظرتان‬ ‫چیست؟‬ ‫بله‪ ،‬در سیاســت با تعریف عرفی یعنی دغل کاری‪،‬‬ ‫فداکاری معنا ندارد ولی در سیاست اسالمی فداکاری داریم‪.‬‬ ‫اقای خرازی گفته اگر اصالح طلبان نخواهند با ما‬ ‫ائتالف کنند ما مســتقل می اییم‪ .‬اقای عارف هم‬ ‫ظرفیت چنین کاری را دارد که مستقل بیاید‪ .‬به نظر‬ ‫شــما چه اتفاقی برای اصالح طلبان در انتخابات‬ ‫مجلس می افتد؟‬ ‫خیلــی روی وحــدت اصولگراهــا و وحــدت‬ ‫اصالح طلبان تاکید ندارم‪.‬‬ ‫شما قائل به تکثر هستید؟‬ ‫بله‪ ،‬هر گروهی هر مبانی که دارد بیاید و ان مبانی و‬ ‫ارمان های خود را بگوید و ان ایده ها و طرح ها را برای اینده‬ ‫کشور مطرح کند تا مردم میان دیدگاه های مختلف انتخاب‬ ‫کنند‪ .‬اصرار بر اینکه اصولگراهــا و اصالح طلبان هر کدام‬ ‫یک فهرست بدهند‪ ،‬خیلی نمی پسندم‪ .‬ضرورتی ندارد‪ .‬به‬ ‫نظرم اگر فهرســت های انتخاباتی متنوع باشد دست مردم‬ ‫برای انتخاب بازتر می شود‪ .‬اینکه مردم مجبور باشند بین دو‬ ‫لیســت ‪ 30‬نفره اصولگرایان و اصالح طلبان یعنی مجموعا‬ ‫میان ‪ 60‬نفر انتخاب کنند‪ ،‬اتفاق خوبی نیســت‪ .‬بهتر است‬ ‫هر گروه یک لیســت بدهد و مردم مثال از بین دویســت نفر‬ ‫انتخاب کنند‪.‬‬ ‫برخی می گویند اقای روحانی نقدپذیر نیست‪ ،‬زود‬ ‫عصبانی می شود‪ .‬به نظر شما منتقدان زیاده روی‬ ‫می کنند یا اینکه رئیس جمهور باید ســعه صدرش‬ ‫بیشتر باشد؟‬ ‫نقد رئیس جمهور همیشــه وجود داشــته‪ .‬ایشان‬ ‫باید سعه صدر بیشــتری داشته باشــد‪ .‬ضرورتی ندارد که او‬ ‫پاسخ هر نقدی را بدهد‪ .‬اساسا با ســخنرانی های زیاد یک‬ ‫رئیس جمهور مخالفم‪ .‬در زمان اقای خاتمی هم این مساله‬ ‫را من می گفتم‪.‬‬ ‫اقای روحانی که زیاد سخنرانی نمی کند‪.‬‬ ‫چــرا‪ ،‬این کار را انجــام می دهــد‪ .‬در همایش ها و‬ ‫مراسم های مختلف سخنرانی می کند‪ .‬معتقدم یک مسئول‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫اجرایی نباید زیاد سخنرانی کند‪ .‬نهایتا باید ماهی یک بار یک‬ ‫سخنرانی انجام دهد‪.‬‬ ‫موسسه نظرســنجی ای پوز اعالم کرده که اقای‬ ‫روحانی نســبت به ابان ‪ 10‬درصد محبوبیتش در‬ ‫جامعه ایران کم شــده اســت‪ ،‬شــما این را حس‬ ‫می کنید؟ برخی می گویند طبیعی اســت روسای‬ ‫جمهور که اول می ایند شعارهایی می دهند بعد که‬ ‫در اجرا به مشــکل برمی خورند قدری از ارایشــان‬ ‫کاسته می شود‪ ،‬نظر شما چیست؟‬ ‫خیــر‪ ،‬من خیلی ایــن موضوع را حــس نمی کنم و‬ ‫خیلی با ان برخورد نکرده ام‪ .‬در واقع ان چنان از این منظر با‬ ‫مردم صحبتی نداشته ام یا اظهارنظری نشنیده ام‪ ،‬بنابراین‬ ‫نمی توانم اظهارنظر درستی داشته باشم‪.‬‬ ‫مردم االن به لحاظ اقتصادی راضی هستند؟‬ ‫طبیعی اســت که راضی نیستند‪ .‬فشــار اقتصادی‬ ‫زیاد است‪ .‬هنوز یک گشایش ملموسی احساس نکرده اند‪.‬‬ ‫می گویند اقــای روحانی خیلــی تخم مر غ هایش‬ ‫را در ســبد هســته ای چیده اســت‪ ،‬شــما چطور‬ ‫فکر می کنید‪ ،‬ایا بهتر نبود این قــدر در این حوزه‬ ‫سرمایه گذاری نمی کرد؟‬ ‫خیر‪ ،‬عمال این مقدار سرمایه گذاری نکرده‪ ،‬دنبال‬ ‫راه های دیگری هم هست و برنامه ریزی دارد‪.‬‬ ‫اما به نظر می اید خیلی جامعه نسبت به مذاکرات‬ ‫هسته ای شرطی شده است‪.‬‬ ‫اقــای روحانی عمــا اینده کشــور را مشــروط به‬ ‫اینده مذاکرات نکــرد و برنامه ریزی دارد کــه اگر مذاکرات‬ ‫شکست بخورد‪ ،‬کشور را چگونه اداره کند اما در مقام تبلیغ و‬ ‫سخن گفتن به گونه ای مخصوصا ان اوایل توسط رسانه ها‬ ‫القا شــد که همه چیز بســتگی به مذاکرات دارد‪ .‬به شکلی‬ ‫ذوق زدگی بیــن اصالح طلبان شــکل گرفت و رســانه ها و‬ ‫روزنامه هایشــان مذاکرات را خیلی بزرگ جلوه دادند‪ .‬شاید‬ ‫خود دولت هم این طور صحبت نکرده باشد ولی روزنامه های‬ ‫وابسته به دولت به شکلی موضوع را مطرح کردند که انگار‬ ‫خیلی اینــده انقالب به ایــن مذاکرات بســتگی دارد‪ .‬اینها‬ ‫اشتباهاتی بود که ان اوایل اتفاق افتاد اما بعد اصالح شد‪.‬‬ ‫در مجموع دولت چنین نگاهی ندارد که واقعا کل اینده کشور‬ ‫به مذاکرات بسته باشد‪.‬‬ ‫در این فضایی که به وجود امده حاال فارغ از اینکه‬ ‫اصالح طلبان در بــه وجود امدن ایــن فضا چقدر‬ ‫موثر بودند یا چقــدر رفتار خود دولــت باعث این‬ ‫برداشت شد‪ ،‬فکر می کنید اگر مذاکرات هسته ای‬ ‫به نتیجه نرسد اقای روحانی اولین رئیس جمهور‬ ‫تک دوره ای ایران می شود؟‬ ‫خیر‪ ،‬به نظــر من حتی اگر توافق به نتیجه نرســد‬ ‫دولت پیروز بوده اســت‪ ،‬یعنی اصل مذاکرات به نفع کشور‬ ‫اســت چون باالخره موضع و جایگاه ایران را در جهان باال‬ ‫برد‪ ،‬ایران هراســی را تا حد زیادی از بین بــرد‪ ،‬نگاه دنیا به‬ ‫ایران تغییر کرد‪ ،‬ماهیت امریکا بیشــتر نمایان شــد‪ ،‬یک‬ ‫تفرقه ای بین اروپــا و امریــکا رخ داد و از این بــه بعد نگاه‬ ‫دنیا به ایران به شــکل دیگری اســت‪ .‬به عالوه یک اتمام‬ ‫حجتی‪ ،‬هم برای دنیا و هم برای مــردم ما بود‪ .‬دنیا فهمید‬ ‫که ایران اماده مذاکره بود‪ ،‬انعطاف هم نشان داد اما غرب‬ ‫زیاده خواهی کرد‪.‬‬ ‫در داخل هم مردم می گویند تیم مذاکره کننده تا انجا‬ ‫که امکان داشــت جلو رفت‪ ،‬انعطاف نشان داد و کوتاه امد‬ ‫اما طرف مقابل قبــول نکرد یعنی حتی اگــر بخواهد بعد از‬ ‫شکســت مذاکرات اقدام نظامی هم انجام شود‪ ،‬به نظرم‬ ‫مردم بهتــر مقاومت می کننــد‪ .‬در مجموع بــه ضرر دولت‬ ‫تمام نمی شــود اما اگر توافقی حاصل شــود بیشتر به نفع‬ ‫دولت است‪.‬‬ ‫اقای حجاریان می گوید اصالح طلبان باید تاکتیک‬ ‫حمایت علنی و انتقاد مخفــی را در قبال دولت در‬ ‫پیش بگیرند‪ .‬معنایش این اســت کــه همچنان‬ ‫ائتالف شان را با دولت حفظ می کنند‪ .‬به نظر شما‬ ‫زمان پایــان این ائتــاف تا کجاســت‪ ،‬انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری ‪ 96‬یا ‪1400‬؟ ایا انها استراتژی‬ ‫زمین اجاره ای را دنبال می کنند؟‬ ‫بستگی به رفتار دولت اقای روحانی دارد‪ .‬اگر اقای‬ ‫روحانی کم کم وارد مسائلی مانند دفاع از حقوق شهروندی و‬ ‫حقوق بشر در ایران و مساله حصر خانگی بشود‪ ،‬طبیعی است‬ ‫که پیوند اینها بیشتر پایدار خواهد ماند اما اگر بخواهد همین‬ ‫روش فعلی را ادامه دهد که در قبال ایــن امور منفعل عمل‬ ‫کند‪ ،‬بله‪ ،‬انها از دولت جدا می شوند اما وقتی احساس کنند‬ ‫دولتی روی کار امده که تا حدودی به نگاه انها نزدیک است‪،‬‬ ‫طبیعی است که همراهی نشان می دهند‪.‬‬ ‫اقای احمدی نژاد اخیرا تحرکاتی داشــته اســت‬ ‫مثل ســفری که به قم و ترکیه رفت که کم کم این‬ ‫احساس به وجود می اید که او دوست دارد به قدرت‬ ‫برگردد‪ ،‬ایا شما هم چنین حسی دارید؟‬ ‫بله‪ ،‬سیاست عرصه ای است که کسی که وارد ان‬ ‫می شود ســخت می تواند جدا شــود‪ ،‬یعنی طرف از ابتدا به‬ ‫قصد حضور موقت وارد شــده اما بعد به شکلی درمی اید که‬ ‫دیگر نمی تواند بیرون بیاید‪ .‬شــاید چنین حالتی برای اقای‬ ‫احمدی نژاد وجود داشته باشد‪.‬‬ ‫می گوینــد اگر او بیایــد خیلی معادالت سیاســی‬ ‫مخصوصا برای اصولگراها بــه هم می خورد‪ .‬نوع‬ ‫برخورد اصولگراها با احمدی نــژاد چگونه خواهد‬ ‫بود؟ در یکی از این همایش هــا خیلی درباره اقای‬ ‫احمدی نژاد تند صحبت شد‪.‬‬ ‫برخــورد اصولگرایان با او در مجموع منفی اســت‬ ‫چون اصولگراها در دولت نهم و دهــم از او حمایت بیش از‬ ‫حد کردند و تا زمان خانه نشینی او این حمایت ادامه داشت‪.‬‬ ‫اکثر اصولگرایان اعتقاد دیگری درباره احمدی نژاد داشتند‬ ‫اما می گفتند چون رهبری حمایت کرده اند حمایت می کنیم‬ ‫که من همان موقع این نگاه را قبول نداشتم‪.‬‬ ‫زمانی که اقــای احمدی نژاد می گفت قانــون را اجرا‬ ‫نمی کنم‪ ،‬اینهــا هیچ انتقادی نداشــتند‪ ،‬این همه تخلفات‬ ‫می کرد و حرف نامربوط می زد‪ ،‬هیچ انتقادی نکردند اما وقتی‬ ‫‪ 11‬روز خانه نشین شــد‪ ،‬گفتند چون جلوی والیت ایستاد ما‬ ‫مخالف او هستیم‪.‬‬ ‫مگر کارهای قبلی او درســت بــود؟ بنابراین حمایت‬ ‫اینها بیشتر به خاطر حمایت های رهبری بود اما از این به بعد‬ ‫بعید اســت که حمایت های رهبری وجود داشته باشد چون‬ ‫احمدی نژاد هزینه های زیادی برای کشور ایجاد کرد‪.‬‬ ‫برخــی می گوینــد مهــم نیســت اصولگراهــا از‬ ‫احمدی نژاد حمایت کنند یــا نکنند‪ ،‬گرایش هایی‬ ‫از مردم هنــوز طرفدار او هســتند‪ .‬ایا شــما هنوز‬ ‫ان بدنــه اجتماعی و ســرمایه اجتماعــی را برای‬ ‫احمدی نژاد می بینید؟ اقای جوانفکر می گفت یک‬ ‫زمانی می رســد که مردم چراغ دست شان بگیرند‬ ‫و دنبال احمدی نــژاد بگردند‪ ،‬ایا چنین شــرایطی‬ ‫به وجود می اید؟‬ ‫بســتگی به عملکرد دولت فعلی دارد‪ .‬در مجموع‬ ‫بعید می دانم چنین چیزی باشــد و او پایگاه اجتماعی قوی‬ ‫داشته باشد‪.‬‬ ‫شما برای مجلس نامزد می شوید؟‬ ‫هنوز مردد هستم و خودم نمی دانم‪.‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫سیاست‬ ‫‪103‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪104‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫محمدرضا باهنر‬ ‫من بازیگر نیستم‬ ‫کارگردانم‬ ‫ی ویژه‬ ‫و‬ ‫توگ‬ ‫گف ‬ ‫خواب جدایی من و الریجانی تعبیر نمی شود‬ ‫برای تیم روحانی در مجلس کار سیاسی و البی نمی کنم‬ ‫دولت یازدهم استراتژیست زیاد د ارد ولی برخی جاها‬ ‫شجاعت الزم را ندارند‬ ‫اختالف اصالح طلبان با یکدیگر بر سر پدرخوانده هاست‬ ‫چون به ائتالف صددر صدی نمی رسیم به دنبال ائتالف‬ ‫‪ 70‬یا ‪ 80‬درصدی هستیم‬ ‫ت و گو‪ :‬مصطفی صادقی‬ ‫گف ‬ ‫دبیر تحریریه‬ ‫گفــت و گــو بــا محمدرضــا باهنــر همیشــه‬ ‫هیجان انگیز اســت‪ .‬مخصوصا که با ســوال هایی‬ ‫داغ اغاز شود و مخصوصا اینکه این سواالت درباره‬ ‫رابطه او بــا جبهه پایداری و علی الریجانی باشــد‪.‬‬ ‫باهنر یک سیاستمدار حرفه ای است‪ .‬با سیاست‬ ‫زندگی می کنــد‪ .‬پس برای کســانی که سیاســت‬ ‫را عاشــقانه دوســت دارنــد خواندن گفــت وگو با‬ ‫مهندس باهنر حتما جذاب و خواندنی است‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫اقای مهندس! اگر اجازه دهید مصاحبه را با سواالتی‬ ‫در مورد خودتان اغاز کنیم‪ .‬اخیرا یکی از روزنامه های‬ ‫اصالح طلب تیتر زده بود کــه «باهنر گزینه پایداری‬ ‫برای ریاســت مجلــس دهم اســت»‪ ،‬معنــی این‬ ‫تیتر چیســت؟ شــما تغییر کرده اید یا پایداری ها؟‬ ‫یا اصالح طلبــان در این میان بهره بــرداری خاص و‬ ‫شیطنتسیاسیمی کنند؟‬ ‫فضــای انتخابــات کــه نزدیــک می شــود باالخره‬ ‫تالش های جریانــات سیاســی اوج می گیرد‪ ،‬البته همیشــه‬ ‫توصیه دارم به دلیل مشکالت زیادی که در مملکت برای مردم‬ ‫وجود دارد باید تالش کنیم که فضای انتخاباتــی را در جامعه‬ ‫پراکنده نکنیم و اشــکال ندارد در جریانات سیاســی‪ ،‬احزاب و‬ ‫گروه ها جبهه های مختلف سیاسی بحث و موضع گیری شود‬ ‫اما مردم خیلــی حال و حوصله ندارند‪ ،‬پــس فضای انتخاباتی‬ ‫را باید برای همان ‪ 2‬یا ‪ 3‬ماه مانده به ایــام انتخابات بگذاریم‪،‬‬ ‫اشــکالی هم ندارد در همان ایام رقابت و نقد می کنیم‪ .‬فضای‬ ‫انتخاباتی که شروع می شــود همه جا این طور است که تالش‬ ‫می کنند مجموعه کسانی که طرفدار افکار خودشان هستند را‬ ‫متمرکزومتحدکنندتاسرمایهسیاسی شانافزونشود‪،‬درمقابل‬ ‫می کوشند جناح رقیب متشنج و متنوع باشد‪ .‬این رفتارها طبیعی‬ ‫است شاید اخالقی نباشد که باید به خودمان و رقبا توصیه کنیم‬ ‫که به کارهای خالف اخالق روی نیاورند اما اتفاق می افتد‪ .‬من‬ ‫این نوع خبرها را در همان راستا می دانم‪ ،‬اینکه اصالح طلبان از‬ ‫قول پایداری بنویسند که فالنی می خواهد رئیس مجلس دهم‬ ‫شود خب به منبع خبر باید دقت شــود‪ ،‬خبر از قول پایداری نقل‬ ‫می شود‪ ،‬ناقل خبر اصالح طلبان هستند‪ ،‬ان وقت کسی را هم‬ ‫که هدف قرار می دهند نه اصالح طلب اســت و نه پایداری‪ .‬به‬ ‫ایننوعخبرهایکمقدارب اتردیدوشکبایدنگریست‪.‬مادراین‬ ‫جدال هایسیاسیزیادوقتنداریمهمهاینمسائلرابنشینیمو‬ ‫رصدکنیموجوابدهیم‪.‬بایدمشیخودراطوریتنظیمکنیمکه‬ ‫مخاطبان به طور عام بتوانند یک تحلیل واقع بینانه ای را داشته‬ ‫باشند که ما به این کار مشغولیم‪.‬‬ ‫به هر حال شما از شخصیت ها و پارلمانتاریست های‬ ‫تاثیرگــذار مجلس هســتید بــه همیــن جهت هم‬ ‫تصمیمات و رفتارهای سیاســی شــما مهم است‪،‬‬ ‫می تواند به یک طیفی وزن بیشــتری دهــد و از وزن‬ ‫طیف دیگر کم کند‪ .‬شــاید یکی از دالیلی که موجب‬ ‫شد این بحث ها اخیرا شدت بگیرد مشخص نبودن‬ ‫نســبت شــما با رهروان والیت اســت‪ .‬باالخره شما‬ ‫رهروانیهستیدیاانکهدرفراکسیوناقایحدادعادل‬ ‫تعریفمی شوید؟‬ ‫اصــوال فراکســیون های مجلــس حزب نیســتند‪،‬‬ ‫فراکســیون های مجلس نتیجه فعالیت احزاب هستند‪ ،‬اینکه‬ ‫سوال از من شد رهروان والیت می خواهد حزب شود تو هستی‬ ‫یا نیســتی؟ من همین جواب را دارم‪ .‬یعنی می گویند یک عده‬ ‫حق دارند دور هم بنشینند و یک حزب را تشکیل دهند و اگر در‬ ‫جامعهاصولگراییهمباشدحتماازاناستقبالمی کنیموقاعدتا‬ ‫توانمندی جریان اصولگرایی باال می رود اما فراکسیون مجلس‬ ‫پایه و اساس یک حزب نمی تواند باشد‪ .‬چرا؟ چون نمایندگان‬ ‫مجلس شناورند‪ ،‬این مشــکلی اســت که در برخی تشکل ها‬ ‫داریم مثال اگر بدشان نیاید جامعه اسالمی دانشگاهیان یک‬ ‫تشکیالتخوب‪،‬قویوتاثیرگذاریاستامااعضایششناورند‪،‬‬ ‫باالجبار دو سال یک دفعه کل اعضایش عوض می شوند‪ ،‬چون‬ ‫باید دانشجو باشــند طرف می اید وارد می شود تا بخواهد خود‬ ‫را بشناســد یک یا دو سال طول می کشــد مثال عضو جامعه یا‬ ‫انجمن می شود‪ ،‬بعد از ‪ 2‬ســال هم فارغ التحصیل می شود و‬ ‫می رود و دوباره یک عده دیگر می ایند‪ .‬فراکسیون های مجلس‬ ‫هم همین طور است‪ ،‬پس ما تا دو یا ‪ 3‬حزب قدرتمند در بیرون‬ ‫نداشته باشیم که انها نماینده تعیین کنند و فراکسیون ها با هم‬ ‫هماهنگ شوند‪ ،‬خود فراکسیون به خودی خود نمی تواند حزب‬ ‫شــود‪ .‬از این بابت ما ممکن است اختالف نظر داشته باشیم با‬ ‫برخیازدوستانفراکسیونرهروانوالیتکهمی خواهندحزب‬ ‫تشکیلدهند‪.‬ولیدرمجلسخواستگاهمنفراکسیونرهروان‬ ‫است‪ .‬در این سه ســالی که برای نایب رئیسی مجلس کاندیدا‬ ‫شدمورایهمگرفتممی توانمبگویمعمومااعضایفراکسیون‬ ‫اصولگرایانبهمنرایندادند‪.‬مندرمجلسدارمبافراکسیون‬ ‫رهروان کار می کنم‪ ،‬شــاید یک ســری نقدهای داخلی هم به‬ ‫هم داشته باشیم یا ممکن است چند نفر از اعضای فراکسیون‬ ‫اصولگرایان هم من را هم قبول داشته باشند و به من رای دهند‬ ‫اما در مجلس خواستگاه من فراکسیون رهروان والیت است‪.‬‬ ‫تمایلداریدبیشتردربارهحزبرهروانکهمنسوببه‬ ‫اقای الریجانی شده بیشتر توضیح دهید؟‬ ‫من خودم از اقای دکتر الریجانی که سوال کردم اقای‬ ‫الریجانی گفت «خیر‪ ،‬من نمی خواهم حزب تشکیل بدهم‪».‬‬ ‫این همان حزبی است که در ابتدا گفته می شد حزب‬ ‫اقای الریجانی است؟‬ ‫خیر‪.‬‬ ‫پس یک حزب دیگر است؟‬ ‫فکر کنم یک حزب دیگر باشد‪ .‬حزب اقای الریجانی‬ ‫یک مدتی کار شــد‪ ،‬ما خودمان هم بودیم این ماجرا برای ‪10‬‬ ‫سال قبل بود‪ ،‬اساسنامه و مرامنامه ان هم نوشته شد اما دیگر‬ ‫به فتنه ‪ 88‬خورد و گرفتاری هــای دیگر پیش امد و موضوعش‬ ‫کمرنگشد‪.‬یکمدتدیگریهمشنیدمکهبازاقایالریجانی‬ ‫جلساتیداشتندکهالبتهمندرانجلساتنبودمودنبالتشکیل‬ ‫حزب بودند‪.‬‬ ‫پس تشکیل حزب رهروان یک موضوع دیگر است؟‬ ‫خود دوســتان رهروانی در مجلــس عالقه مند بودند‬ ‫یک حزب تشــکیل دهند‪ .‬من هم با انها مذاکره کردم و گفتم‬ ‫شــما تک تک حق دارید که بروید یک مجموعه شوید و حزب‬ ‫تشکیلدهیدماهماستقبالمی کنیمامادرصورتیکهمبتنی بر‬ ‫فراکســیون مجلس بخواهد حزب تشــکیل شــود اگر از یک‬ ‫فراکسیون در دوره اینده ‪ 50‬درصد به مجلس راه پیدا نکنند‪ ،‬ان‬ ‫زمانکسانیکهبیرونماندندتکلیف شانچهمی شود؟ایاعضو‬ ‫موسســین حزب می مانند یا خیر؟ ایا حزب رهروان وابســته به‬ ‫مجلس است یا وابسته به احزاب است؟ پایگاه و خواستگاهش‬ ‫چیســت؟ هنوز اعتقاد دارم فراکســیون مجلــس‪ ،‬حزب نباید‬ ‫تشکیل دهد‪ .‬حزب شاید فراکســیون تشکیل دهد یعنی دفاع‬ ‫کند تا یک سری نامزدها به مجلس راه یابند و یک فراکسیونی در‬ ‫مجلستشکیلدهندولیبرعکساننمی شود‪.‬مثالهم اکنون‬ ‫در مجلس فراکســیونی به نام موتلفه داریم یا یک حوزه به نام‬ ‫جامعه اسالمی مهندسین تشکیل شده است که ‪ 40‬تا ‪ 50‬نفر‬ ‫عضو دارد اما انها نمی توانند حزب تشــکیل دهند‪ .‬خواستگاه‬ ‫حزب باید در بیرون مجلس شکل بگیرد‪.‬‬ ‫رفتــار سیاســی شــما را کــه در دوران معاصر رصد‬ ‫می کنیم از دوســتان نزدیک ناطق نوری به حســاب‬ ‫می ایید و نزدیکی های سیاســی بــه اقای الریجانی‬ ‫داشــتید‪ .‬در محافل سیاســی حرف های در گوشی‬ ‫و زمزمه هایی وجود دارد مبنی بر اینکه شــما از اقای‬ ‫الریجانی فاصله گرفتید و یک نشانه هایی هم برای‬ ‫این اســتنباط بیان می شــود‪ ،‬مثال رفتار شما درباره‬ ‫استیضاح وزیر علوم‪ .‬ســوال من به صورت واضح‬ ‫این است که ایا شما بعد از انتخابات سال‪ ،92‬از دکتر‬ ‫الریجانیفاصلهگرفته اید؟‬ ‫خیر‪ ،‬رابطه عوض نشــده اســت‪ ،‬ما از نظر اختالف‬ ‫مواضع و اختالف ســایق اگر بخواهیم بحث کنیم در کشور‬ ‫به تعداد ادم های سیاسی سلیقه وجود دارد‪ ،‬ما با نزدیک ترین‬ ‫دوســتان که حتی در یک حزب هســتیم مثال با جبهه پیروان‬ ‫خط امام رهبــری اگر بخواهیم بنشــینیم بحــث کنیم ممکن‬ ‫است یک لیســت بلندباالیی اختالف سلیقه پیدا کنیم که من‬ ‫با نایب رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری دارم‪ .‬اینها اصال‬ ‫تعیین کننده نیست‪ .‬خیلی وقت ها ممکن است اختالف سلیقه‬ ‫پیشبیایدامامشیکلیدرفضایاصولگراییتعریفمی شود‪.‬‬ ‫بله‪ ،‬اقای الریجانی از ســرمایه های ســنگین و جدی جریان‬ ‫اصولگرایی هستند‪ .‬بنده هم در اصولگرایان رفت و امدی دارم‬ ‫و کار می کنم‪ .‬ممکن اســت یکی‪ ،‬دو جا اختالف سلیقه پیش‬ ‫بیاید مثــا درباره الیحــه بودجه من پیشــنهادی بدهم‪ ،‬دکتر‬ ‫الریجانی مخالف باشد یا برعکس این موضوع اتفاق بیفتد اما‬ ‫این تعیین کننده نیست‪ .‬بعضی ها خواب دیدند اما این خواب‬ ‫ان شاءالله تعبیر نمی شــود که فکر کنند ما می خواهیم با اقای‬ ‫الریجانی فاصله داشته باشیم‪ .‬موضوع سوال اول هم که باهنر‬ ‫می خواهدرئیسمجلسدهمشوددراینراستاتعریفمی شود‬ ‫که برخی می خواهند شقه ای ایجاد کنند که این حتما نخواهد‬ ‫شدولیممکناستدریک سریمسائلخیلیوقت هااختالف‬ ‫سلیقه پیش اید‪ .‬اینکه امروز سوال از فالن وزیر را مطرح کنیم‬ ‫مصلحت است یا خیر؟ ممکن است اقای الریجانی یک رای‬ ‫بدهد و من یک رای دیگری بدهم‪.‬‬ ‫پس نسبت سیاسی شما و اقای الریجانی از سال‪92‬‬ ‫تغییرینکرده است؟‬ ‫خیر‪ ،‬عادی است‪.‬‬ ‫از رفتارهای سیاسی شما برمی اید که شما حدفاصل‬ ‫تیــم نزدیــک بــه اقــای الریجانــی و فراکســیون‬ ‫اصولگرایانباشید‪.‬بعدازانتخاباتریاست جمهوری‬ ‫‪،92‬اقایالریجانیبهدولتنزدیک ترشداماشمازیاد‬ ‫با دولت یازدهم کار نمی کنید و این برعکس دورانی‬ ‫است که در دولت نهم خیلی با اقای احمدی نژاد کار‬ ‫می کردیــد و در واقع تاثیرگــذار بودید‪ ،‬ایــا این طور‬ ‫نیست؟‬ ‫این برمی گردد به اســتنباط مخاطبان و کســانی که‬ ‫نظاره گر هســتند‪ ،‬انها هر کدام بعضی رفتارهای ما را می بینند‬ ‫و براساس همان رفتارها ممکن اســت به یک تحلیل برسند‪.‬‬ ‫همیشه توصیه ام به خودم‪ ،‬فعاالن سیاسی و همه رسانه ها این‬ ‫استکهاگرمی خواهندتحلیلکنندتالشکننداطالعات شان‬ ‫جامع شــود‪ .‬با یک تک خبر یا یک خبر انفرادی از یک جلسه‬ ‫و محفل نمی شود به تحلیل سیاسی رسید‪ .‬اینکه من حمایتم‬ ‫از دولت چقدر است و چقدر نیســت باید پروسه ای دیده شود‪.‬‬ ‫من تقریبا اگر بخواهــم دقیق بگویــم از اول دولت یازدهم تا‬ ‫کنون شاید با ‪ 10‬تن از وزرا جلســه مفصل جداگانه گذاشتم و‬ ‫سر موضوعات اجرایی و راه حل های برخی مشکالت مملکت‬ ‫صحبت کردیم و خیلــی جاها هم با یکدیگر تفاهم داشــتیم‪.‬‬ ‫اگر بخواهم اســم ببرم مثال با اقایان جهانگیری‪ ،‬نهاوندیان‪،‬‬ ‫اخوندی‪ ،‬نعمت زاده‪ ،‬ســیف‪ ،‬طیب نیا‪ ،‬زنگنــه و نوبخت بارها‬ ‫نشستیمومسائلمبتالبهمملکترامطرحکردیموخیلیجا ها‬ ‫با هم به تفاهم رسیدیم‪ .‬بارها گفتم و می گویم در اینکه دولت‬ ‫یازدهم بتواند یک مقدار از گرفتاری هایی که در مملکت وجود‬ ‫دارد که یا براساس پارامترهای بیرونی یا براساس سیاست های‬ ‫خودمان یا حاال دولت گذشته ‪-‬که البته نمی خواهم مشکالت را‬ ‫به گردن دولت گذشته بیندازم‪-‬به وجود امده امیدواری زیادی‬ ‫دارم در دولــت یازدهم چند تا از این مســائل حل شــود‪ .‬یک‬ ‫جاهایی هم احساس می کنم دولت یازدهم خرد و تدبیر خوبی‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫سیاست‬ ‫‪105‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪106‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سیاست‬ ‫دارد‪ ،‬در مجموع اعضای ان استراتژیست هستند ولی بعضی‬ ‫جاها نیز احساس می کنم شــجاعت الزم وجود ندارد که برخی‬ ‫مشکالت حل شود‪ .‬مثال ساده و پیش پا افتاده ان هم مساله‬ ‫یارانه هاســت‪ .‬همه می دانند که ما ماهانه ‪ 700‬تا ‪ 800‬میلیارد‬ ‫تومان کســری بودجه برای پرداخت یارانه هــا داریم‪ .‬باالخره‬ ‫دولت باید تصمیم بگیرد و یارانه برخــی متمولین را قطع کند‪.‬‬ ‫خب در این موضوع با دولت اختالف نظر داریم‪ ،‬دولت خیلی با‬ ‫احتیاط می خواهد اقدام کند که مبادا کسی در گوشه ای ناراحت‬ ‫شود‪.‬مامی گوییماگربخواهداحتیاطکندچهارسالایندولت‬ ‫تماممی شودوچهارکاراصالحیاساسیهمصورتنمی گیرد‪،‬‬ ‫در کل من امیدواری ام به دولت زیاد است اما یک جاهایی هم‬ ‫نقدهایی دارم‪ .‬به هرحال هنوز هم واقع قضیه این است که من‬ ‫جزو حامیان جدی دولت هستم‪.‬‬ ‫ی اجرایی یا سیاسی؟‬ ‫حام ‬ ‫من بیشتر اجرایی هستیم‪.‬‬ ‫یعنیکارسیاسیباانهانمی کنید؟‬ ‫خیر‪ ،‬ما کاری سیاسی نمی کنیم‪ ،‬این تعامل دوطرفه‬ ‫اســت‪ .‬یعنی مثال فرض کنید من پیش رئیس جمهور و برخی‬ ‫وزرا بروم و چهار تا نیرو معرفی کنم تا انها را مدیر و مسئول جایی‬ ‫بگذارند‪ ،‬خیر‪ ،‬این کار را در دولت اقای روحانی نکردم‪ .‬در دولت‬ ‫اقای احمدی نژاد هم نکردم‪ .‬گرچه متهم به این کار هستم که‬ ‫بعضی هارامنتحمیلمی کنم‪.‬‬ ‫اگر اقای روحانی بخواهد یکی از وزرا مشــکلش در‬ ‫مجلس حل شود پیش شما نمی اید و تقاضا دهد که‬ ‫چنیناتفاقیبیفتد؟‬ ‫بله‪ ،‬نمی ایند‪ ،‬این حرف درست است‪.‬‬ ‫در زمان اقای احمدی نژاد چطور؟‬ ‫خیر‪ ،‬اقای احمدی نژاد هم مشورت نمی کرد‪.‬‬ ‫اینکهازشمابخواهددرمجلسکمکشکنیدچطور؟‬ ‫خیر‪ ،‬کمک که توقع داشــتند اما این کمک گاهی با‬ ‫تفاهم است‪ ،‬مثال الیحه بودجه را دولت می خواهد به مجلس‬ ‫دهدفقطسه ماهطولمی کشدکهاینالیحهدردولتجمع بندی‬ ‫شــود‪ .‬یک زمانی هنگام جمع بندی بودجــه از مجلس کمک‬ ‫می گیرند‪ ،‬کمیته و کارگروه مشــترک تشکیل شــود‪ .‬این یک‬ ‫حالت اســت‪ .‬یک زمانی هم الیحه را می اورنــد و انتظار دارند‬ ‫همان تصویب شود؛ این حالت دوم که نمی شود‪ .‬ممکن است‬ ‫اســت نظر مجلس متفاوت از الیحه تدوینی باشد‪ .‬مثال اصل‬ ‫‪ 44‬قانون اساسی موقعی که توسط حضرت اقا ابالغ شد دولت‬ ‫داشــت برای قانونش الیحه تهیه می کــرد و ما هم در مجلس‬ ‫داشــتیم طرح تهیه می کردیم‪ .‬قبل از اینکــه الیحه دولت به‬ ‫مجلس بیاید‪ ،‬به طور مفصل کارگروه های مشــترک مجلس و‬ ‫دولت روی ان کار کردند و الیحه تنظیم شد و امد مجلس‪ .‬شاید‬ ‫اغراقنباشدکهباالی‪ 90‬درصدالیحهدولتدرمجلستصویب‬ ‫شد‪.‬برایاینکهشکلالیحهبهشکلیدرامدهبودکهحاصلکار‬ ‫مشترک بود‪ .‬حاال اگر این الیحه در دولت تدوین و به مجلس‬ ‫تقدیم می شد ممکن بود در مجلس ‪ 50‬درصدش عوض شود‪.‬‬ ‫االن هم همین طور اســت‪ .‬االن برای برنامه ششم دولت باید‬ ‫تا قبل از تابستان ‪ 94‬الیحه برنامه ششم را تقدیم مجلس کند‪.‬‬ ‫یکزمانالیحهرامی نویسندوتقدیممجلسمی کنند‪،‬اینجاما‬ ‫همبایدبررسیمی کنیم‪.‬یکزمانیتنظیمالیحهبرنامهششمبا‬ ‫همفکری شکل می گیرد‪ ،‬ان زمان خیلی متفاوت است با زمانی‬ ‫کههیچهمفکریانجامنمی شود‪.‬‬ ‫زمانی تفاوت نظر و بینش شما با جبهه پایداری کامال‬ ‫مشهود بود اما اخیرا گفته اید «حاضرید با تندروهای‬ ‫اصولگرا ائتالف کنید اما با اصالح طلبان خیر»‪ ،‬این‬ ‫حرف برای برخی خوشایند نبود‪ .‬ایا موضع اخیر شما‬ ‫به خاطر ضرورت ائتالف میان اصولگرایان اســت؟‬ ‫یعنــی می گویید به هــر قیمتی مجلس بعــدی باید‬ ‫اصولگرا باشد حاال از پایداری ها تا دیگر سالیق در ان‬ ‫باشند یا اینکه این حرف به معنای فاصله گرفتن شما‬ ‫ازسنتی هاست؟‬ ‫مشکل ما با اقای ناطق این است که هرچقدر با او صحبت می کنیم و‬ ‫می گوییم به صحنه بیاید‪ ،‬می گوید؛ احساس تکلیف نمیکنم‬ ‫چند سناریو برای انتخابات قابل تصور است‪ .‬نخست‬ ‫انکه فضا بین اصالح طلبان و اصولگراها رقابتی شــود‪ ،‬حالت‬ ‫دیگر اینکه بیــن اصولگرایــان‪ ،‬اصالح طلبــان و اعتدالیون‬ ‫ســه جریانی شــود‪ ،‬حالت ســوم انکه اصولگراها به دو گروه و‬ ‫اصالح طلبان هم به دو گروه رادیکال و معتدل تقســیم شوند‪،‬‬ ‫یعنی چهار جریانی باشد‪ .‬در سناریوی اول تکلیف روشن است؛‬ ‫ما در جریان اصولگرا هستیم و با اصالح طلبان نمی توانیم کار‬ ‫کنیم‪ .‬در حالت دوم هم ما میان اصولگراها با جامعه روحانیت‬ ‫مبارز و جامعه مدرســین حوزه علمیــه قــم کار می کنیم یعنی‬ ‫جزو اصالح طلبان و اعتدالیون نمی توانیم باشــیم‪ .‬در حالت‬ ‫چهار جریانی هم تکلیف روشن اســت‪ .‬جزو اصولگرایان تند و‬ ‫اصالح طلبان تند نیســتیم‪ ،‬جزو اصولگرایان معتدل هستیم‪.‬‬ ‫یعنی در هر ســه حالت تیپ باهنر و مجموعه هایی که با باهنر‬ ‫کار می کنند مشــخص اســت که چه کار خواهند کــرد‪ .‬البته‬ ‫عالقه مندیم که اصالح طلبان قرص و محکم بیایند و براساس‬ ‫چارچوب های نظام و قانون اساســی رقابت کنند‪ .‬یک تحلیل‬ ‫شنیدم که گفتند باهنر برای اصالح طلبان تعیین تکلیف کرده‪،‬‬ ‫خیر‪ ،‬تعیین تکلیف را نظام برای همه ســایق سیاسی انجام‬ ‫داده اســت‪ .‬وقتی می گویم اصولگرایان در انتخابات بیایند‪،‬‬ ‫اصولگرایان هم باید چارچوب قانون اساسی و قوانین موضوعه‬ ‫کشور را قبول کنند‪ .‬اگر قبول نکنند نباید به بازی بیایند‪.‬‬ ‫اصالح طلباناگربیایندمابااصالح طلبانرقابتمی کنیم‬ ‫نه ائتالف‪ .‬یک جریان دیگر ممکن است االن پیدا شود بگویند‬ ‫تندها را به حال خودشــان بگذاریم‪ ،‬این وســط اصالح طلبان‬ ‫و اصولگراهای معتــدل بروند با هم ائتالف کننــد‪ .‬ما جزو انها‬ ‫نیستیم اگر سه جریانی شــود‪ ،‬باز ما جزو اصولگراها هستیم‪.‬‬ ‫در این حالت موضوع ائتالف ما بــا اصولگرایان رادیکال و تند‬ ‫می ماند‪.‬مامی گوییماالنچونیکرقیبیبهاسماصالح طلبان‬ ‫داریم اصولگراها باید مواضع شان را تعدیل کنند و به هم برسند‬ ‫و برای نیل به این هدف باید حداکثر تالشمان را بکنیم‪ .‬معنای‬ ‫این حرف اصال این نیست که پایداری سرجایش بایستد و ما به‬ ‫دست بوسی انها برویم یا ما توقع کنیم که سر جایمان باشیم و‬ ‫انها به دست بوسی ما بیایند‪ ،‬بلکه باید نقاط مشترک مان پیدا و‬ ‫روی نقاط مشترک کار کنیم‪ .‬بله‪ ،‬شاید من هم االن با پایداری‬ ‫خیلی اختالف موضع داشته باشم اما اگر قرار باشد به گفت وگو‬ ‫و صحبت برای یک ائتالف سیاسی بنشینم‪ ،‬ترجیح می دهم با‬ ‫اصولگراها برای ائتالف صحبت کنــم نه با اصالح طلبان‪ .‬اما‬ ‫معنایشایننیستکهکسیفکرکندکهباهنرتغییرموضعداده‬ ‫و رفته پایداری چی شده است‪.‬‬ ‫مثالهمیناخیرادربرخیرسانه هاتیترزده اند«فصل‬ ‫جدایی باهنر»‪...‬‬ ‫اینها همت اقایان رسانه هاســت‪ .‬برخی رســانه های‬ ‫اصالح طلب و حتی برخی دوســتان تند ما هم برای من خواب‬ ‫می بینند‪ .‬ما که با مدیریت انها نباید زندگی کنیم‪ .‬یکی می گفت‬ ‫اگر شما بین دو راهی قرار بگیرید که یک طرف دکتر الریجانی‬ ‫و یک طرف پایداری باشد کدام را انتخاب می کنید؟ من گفتم‬ ‫طوری مدیریت می کنم که بین این دو راهــی قرار نگیرم‪ .‬من‬ ‫که بازیگر نیستم که یک نفر کارگردانی ام بکند‪ ،‬ما باید طوری‬ ‫کارگردانی کنیم که در این دو راهی قرار نگیریم‪.‬‬ ‫اگر بنا باشــد طیفی از این اصولگرایان با اعتدالیون‬ ‫فهرست انتخاباتی بدهند شما چه کار می کنید؟ یکی‬ ‫ازطرف هاراانتخابمی کنیدیاکارگردانیمی کنیدکه‬ ‫چنینحالتیپیشنیاید؟‬ ‫موضع ما از باال به پایین روشــن است‪ .‬از نظر مشی‬ ‫سیاسی طرفدار حمایت و همراهی با جامعتین هستیم‪ .‬اینجا‬ ‫ممکن است کسی سوال کند وضعیت ایت الله مصباح یزدی‬ ‫چــه می شــود؟ می گوییم بــرای جامعتیــن تعییــن تکلیف‬ ‫نمی کنیم‪ .‬جامعتین با اقای مصباح یزدی هر طور می خواهد‬ ‫برخورد کند‪ .‬می خواهد ایشــان را به عنوان شــخصیت سوم‬ ‫بپذیرد یا به عنوان عضوی از جامعه مدرسین با او مذاکره کند‪.‬‬ ‫طرف ما جامعتین هستند وال غیر‪ .‬ضمن انکه نمی گوییم اگر‬ ‫جامعتین با ایت اللــه مصباح یزدی مذاکره کننــد ما نمی اییم‬ ‫یا اگر مذاکره نکننــد نمی اییم‪ ،‬هیچ کدام از این دو شــرط را‬ ‫نمی گذاریم‪ ،‬در واقع مــا برای جامعتین شــرط نمی گذاریم‬ ‫بلکه می گوییم در جهت تحقــق راهنمایی های جامعتین کار‬ ‫می کنیم‪ .‬حاال اگر جامعتین تکلیــف را در مذاکره با ایت الله‬ ‫مصباح یــزدی می داند خــود ایــن کار را انجام دهــد‪ .‬در کل‬ ‫براساس رهنمودهای جامعتین یک هیاتی باید تشکیل شود‬ ‫که نامش ‪ 5+6‬یا ‪ 8+7‬یا هر نام دیگری می تواند باشد‪ .‬انجا ما‬ ‫کارهای اجرایی انتخابات را دنبال می کنیم‪ .‬بعد از ان شــاید‬ ‫یک گروه مثال جامعه اسالمی مهندسین بگوید در این جریان‬ ‫به شرطی می ایم که موتلفه باشد یا نباشد‪ ،‬ما از هیچ کس شرط‬ ‫نمی پذیریم‪ ،‬بلکه می نشــینیم با هم صحبت می کنیم‪ ،‬نهایتا‬ ‫چشم اندازمان ائتالف صد درصدی است اما ممکن است ‪10‬‬ ‫یا ‪ 20‬درصد سالیق اصولگرایی نیایند اما امید ما ائتالف صد‬ ‫درصدی میان اصولگرایان است‪ .‬البته همین االن می گویم‬ ‫به این هدف نمی رســیم‪ .‬ممکن اســت به ائتالف ‪ 80‬یا ‪70‬‬ ‫درصدی برسیم‪ ،‬همت ما هم این است که همه اصولگرایان‬ ‫بیایند‪ .‬در تهران هم این اتفاق افتاده‪ .‬یک طیف کوچکی از‬ ‫اصولگرایان از ‪ 30‬نفر اسم ائتالف ما پنج نفر را خط زدند و اسم‬ ‫خود را نوشتند‪ .‬از این لیســت های ریز همیشه هست‪ ،‬خیلی‬ ‫مهم نیست اما لیست های اساسی که در می اید سعی می کنیم‬ ‫در تهران یک لیســت اصولگرایی در بیاید‪ .‬ممکن اســت در‬ ‫نهایت به یک لیست نرسیم‪ ،‬دو لیست در بیاید که با یکدیگر‬ ‫روی ‪ 25‬یا ‪ 24‬اسم همپوشانی دارند‪.‬‬ ‫این حالت همان حالت دو قطبی است؟‬ ‫بله‪،‬مگراینکهدرتهرانسهلیستدربیاید‪،‬یکلیست‬ ‫اصالح طلب دو لیســت اصولگرایی کامال از هم متمایز که ما‬ ‫نمی گذاریم به ان نقطه برسد‪.‬‬ ‫پس خط قرمزتان چهار قطبی است؟‬ ‫خیر‪ ،‬سه قطبی که دو لیست کامال متمایز اصولگرایی‬ ‫در ان باشد که نمی گذاریم این حالت رخ دهد‪ .‬مثال شاید یک‬ ‫جریان بزرگی به وجود اید که بگویند اگر اســم باهنر در لیست‬ ‫باشد‪ ،‬ما نیستیم‪ .‬مشکلی ندارد‪ ،‬اسم باهنر را خط می زنیم‪ .‬در‬ ‫این سیستم همه هســتند اقایان الریجانی‪ ،‬رضایی‪ ،‬قالیباف‪،‬‬ ‫والیتیوجامعتینهمههستند‪.‬‬ ‫با شــناختی که از جبهه پایداری دارید ایا به نســبت‬ ‫انتخابــات ریاســت جمهوری ســال ‪ 92‬و انتخابات‬ ‫مجلس نهم انها اماده تر برای ائتالف هستند؟‬ ‫بله حتما‪ ،‬یک زمانی بود ما می گفتیم پایداری اصولگرا‬ ‫اما تندرو اســت اما انها بــه ما می گفتند «اصال شــما اصولگرا‬ ‫نیستید»‪ ،‬االن دیگر انها این حرف را نمی گویند بلکه حسابی از‬ ‫ما تعریف می کنند‪ ،‬این خودش تعدیل مواضع است‪.‬‬ ‫یعنی یک دولت را اصولگراها دادند و چنین چیزی را‬ ‫به دست اوردند؟‬ ‫حاال مسائل دیگر هم در ان دخیل بود‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫ایــا اصولگرایان باید یــک دولت می دادند تــا به این‬ ‫نتیجهبرسند؟‬ ‫تنها دلیلش این نبود‪.‬‬ ‫حاالکهبهاینجایبحثرسیده ایممی خواهمبپرسم‬ ‫ایا ممکن اســت ما در اســتانه انتخابات با پدیده ای‬ ‫مثل این مواجه شویم که اقای ناطق نوری بیاید و یک‬ ‫فهرستی از اعتدالیون با یک یارگیری از اصولگرایان‬ ‫و اصالح طلبان تشکیل شود؟‬ ‫من همین االن معتقدم اقای ناطق با هر شــرطی که‬ ‫می خواهد به میدان بیاید پا به میدان بگذارد‪ ،‬یعنی از او دعوت و‬ ‫خواهش می کنیم که این کار را انجام دهد‪ ،‬ما هیچ شرطی برای‬ ‫اقایناطقنمی گذاریم‪،‬معتقدماقایناطقظرفیتاصولگرایی‬ ‫است‪.‬هرکسهرچهمی خواهددربارهاوبگوید‪.‬برخیمی گویند‬ ‫اقای ناطق به چه شــرطی بیاید‪ ،‬من هیچ شرطی ندارم فقط ما‬ ‫مشــکلمان با اقای ناطق این اســت که هر چقدر با او صحبت‬ ‫می کنیمومی گوییماینکارراانجامدهدمی گوید‪«:‬مناحساس‬ ‫تکلیفنمی کنم»‪،‬مافقطمی خواهیمایناحساستکلیفرادر‬ ‫او به وجودبیاوریم‪،‬هیچشریطیهمبااونداریم‪.‬چونمعتقدیم‬ ‫اقای ناطق در هر صورت یک ظرفیت بزرگ اصولگرایی است‪.‬‬ ‫اقای ناطق ظرفیت اصالح طلبی نمی تواند باشد‪ .‬اقای ناطق‬ ‫ظرفیت اعتدالی که برخی تعریف می کنند نیز نمی تواند باشد‪.‬‬ ‫شایدازبرخیماگالیهجدیداشتهباشدواینگالیه هابحقهم‬ ‫باشد‪ .‬همه گالیه ها روی چشم‪ .‬امیدواریم اقای ناطق تشریف‬ ‫بیاورد چون اگر بیاید ظرفیت اصولگرایی حتما تقویت می شود‪.‬‬ ‫امیدواریم اقای ناطق به این احســاس تکلیف برسند‪ .‬ایشان‬ ‫بارهاگفتندکهاگرقراربودبیایمدرریاست جمهوریمی امدم‪.‬ما‬ ‫کاریبهایننداریمکهخودشانمی خواهندکاندیداشوندیاخیر‪.‬‬ ‫ما می گوییم به میدان بیایند‪ .‬باالخره شخصیت بزرگی هستند و‬ ‫می توانندمایهانسجاماصولگراییشوند‪.‬‬ ‫اقای مهندس! مشــکل اصالح طلبان با اقای عارف‬ ‫چیســت؟ چرا این قــدر او را کنار می زننــد؟ در زمان‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری که ان گونه شد و چندی‬ ‫پیش نشــریه اقای کرباسچی نوشــته بود مجلس‬ ‫پنجم تشکیل دهیم و اسمی از اقای عارف نبرده بود؟‬ ‫اصالح طلبانمشکلیباشخصعارفندارند‪.‬برعکس‬ ‫انچه دیگران را متهم می کنند خودشان پدرخوانده دارند‪ .‬دنبال‬ ‫یک پدرخوانده می گردند‪ .‬در این موضوع هم با یکدیگر دعوا‬ ‫دارند‪.‬برخیمی گوینداقایهاشمیبایدپدرخواندهباشدوبرخی‬ ‫دیگر از اقای خاتمی نام می برند‪ .‬هر کدام که باشد عارف در این‬ ‫موضوع جا ندارد‪ .‬مشکل انها این است‪.‬‬ ‫چرا؟‬ ‫چــون نمی خواهند عــارف را در جایــگاه پدرخوانده‬ ‫بگذارند‪ .‬هر کسی هم بخواهد به اندازه عارف قدش را بلند کند‬ ‫انها قبولش ندارند و او را می زنند‪.‬‬ ‫شما فکر می کنید اصالح طلبان و اعتدالیون به یک‬ ‫فهرستبرسند؟‬ ‫نمی دانم‪،‬هنوزتحلیلروشنیندارم‪.‬حداقل‪ 16‬سالبا‬ ‫اقایدکترروحانیدرمجلسهمکاربودم‪.‬ایشانظرفیتبزرگی‬ ‫برای نظام هستند‪ .‬ان شــاءالله دولت یازدهم بتواند توفیقات‬ ‫خوبی داشته باشد و بر اثر این توفیقات بتواند در دولت دوازدهم‬ ‫هم رئیس جمهور باشد و بتواند کار را دنبال کند اما دکتر روحانی‬ ‫ادم تشکیالتی نیست‪ ،‬یعنی عقبه تشکیالتی در کشور ندارد که‬ ‫بهانصورتکارکردهباشد‪.‬البتهیکعدهدرستاداقایروحانی‬ ‫بودند االن هم شاید در استان ها مدعی باشند یا تشکیالتی که‬ ‫می تواندمدعیباشدکهبهاقایروحانیخیلینزدیکبودهحزب‬ ‫اعتدالوتوسعهاست‪.‬حاالاگرحزباعتدالوتوسعهتصورش‬ ‫این باشد که ارای اقای روحانی را در انتخابات ریاست جمهوری‬ ‫جمع کرده این خیلی توهم باالیی است‪ .‬بنابراین اقای روحانی‬ ‫این مســاله را دارد که بدنه تشــکیالتی که یــک پایگاه قوی‬ ‫اجتماعی داشته باشد را ندارد‪ ،‬بنابراین هر کسی ممکن است‬ ‫یرئیس جمهور‪،‬عضوستادانتخاباتاو‪،‬حزب‬ ‫تحتعنوانحام ‬ ‫اعتدال و توسعه و غیره بخواهد از ظرفیت نام اقای روحانی در‬ ‫انتخابات مجلس استفاده کند‪ ،‬البته اقای روحانی بعضی جاها‬ ‫گفته که من اصال ستادی ندارم‪ .‬درباره اینکه اصالح طلبان با‬ ‫اعتدالیونیکیشوند‪،‬بازنماداعتدالدرجریاناتسیاسیاقای‬ ‫روحانی نیست‪ ،‬اقای روحانی از اعضای موثر جریان اعتدالی‬ ‫می تواند باشــد اما اینکه بگوییم ســر سلســله جریان اعتدال‬ ‫است‪ ،‬خیر‪ ،‬این طور نیست چون از اقایان هاشمی و ناطق در‬ ‫این موضوع اسم می برند‪ .‬بنابراین اینکه بگوییم اصالح طلبان‬ ‫با دولت شــوند اصال دولت به ما هو دولت من فکر نمی کنم به‬ ‫مصلحتشباشدورودیبهانتخاباتمجلسکندوازنظرقانونی‬ ‫هم درست نیســت که بگویند اقای رئیس جمهور در انتخابات‬ ‫مجلس لیست دارد‪ .‬اینکه اصال معنایسیاسی درستی ندارد اما‬ ‫گرایش هامی توانندباهمائتالفکنندمثالیکگرایشاعتدالی‬ ‫و یک گرایش اصالح طلبی با هم در انتخابات به ائتالف برسند‪.‬‬ ‫معمــوال ‪ 60‬تــا ‪ 70‬درصد مجلــس هــر دوره عوض‬ ‫می شــود‪ ،‬فکــر می کنیــد ایــن دوره چقدر بــه نفع‬ ‫اصولگراها باشد؟‬ ‫هنوز زود است‪ .‬ما را با همکارانمان در نیندازید‪.‬‬ ‫موسســه امریکایی ای پوز یک نظرســنجی منتشر‬ ‫کرده کــه حکایت از کاهــش ‪ 10‬درصدی محبوبیت‬ ‫اقای روحانی در جامعه دارد‪ ،‬نظر شما چیست؟‬ ‫قبال میــزان محبوبیت چند درصد بــوده و حاال درصد‬ ‫محبوبیت اقای روحانی را چقدر اعالم کرده است؟‬ ‫‪ 60‬بوده و حاال نزدیک ‪ 50‬درصد میزان محبوبیت او‬ ‫را اعالم کرده است‪.‬‬ ‫براساس چه معیاری به این نتیجه رسیدند؟‬ ‫بیشتردربارهدولتبودهامادرقیاسبارقیباصلی‪25‬‬ ‫درصد اقای روحانی بوده‪ 15،‬درصد اقای احمدی نژاد‬ ‫ولی میزان محبوبیت خود اقای روحانی در جامعه ‪50‬‬ ‫درصد اعالم شده است‪ ،‬شما به عنوان نماینده مردم‬ ‫این را حس کردید؟‬ ‫باالخره امیدهایی که مــردم اول به دولت دارند خیلی‬ ‫باالست‪ ،‬دولت ها خودشان هم امیدشان باالست‪ .‬البته این را‬ ‫ویژهدولتاقایروحانینمی گویم‪،‬مربوطبههمهدولت هاست‪.‬‬ ‫مجالس هم همین طورند‪ .‬اول می ایند احســاس شــادابی و‬ ‫پر امیدی دارند اما وقتی وارد میدان می شــوند‪ ،‬ســختی ها رو‬ ‫می شود و می بینند که کندن و شخم کردن زمین اجرایی به این‬ ‫سادگی نیست‪ .‬به همین نسبت مردم ممکن است امیدشان کم‬ ‫شــود؛ این ناامیدی زمانی افزایش پیدا می کند که دولت همه‬ ‫تخم مرغ هایش را در یک ســبد بچیند‪ .‬یکی از نقد هایی که به‬ ‫دولت اقای روحانــی وارد می دانم البته خیلــی تالش می کند‬ ‫و زحمت می کشد اما خیلی مســائل را به مذاکرات با ‪ 5+1‬گره‬ ‫زده است و مذاکرات تاثیرات روانی بر جامعه می گذارد‪ .‬اینکه‬ ‫امیدواری مردم به موفقیت دولت در حال کاهش باشد‪ ،‬امری‬ ‫طبیعی است فقط باید سرعت این کاهش کم باشد‪ .‬دولت باید‬ ‫تالش کند که سرعت این تنزل و تنازل را کم کند تا طبیعی باشد‬ ‫و در وسط کار برنامه هایی داشته باشد که میزان محبوبیت خود‬ ‫را جهشی ارتقا دهد‪ .‬یعنی یک منحنی پلکانی درست کنند‪ .‬باز‬ ‫تکرار می کنم مخاطبم دولت اقای روحانی نیست‪.‬‬ ‫ممکن است برای اولین بار به این پدیده برخورد کنیم‬ ‫که دولت اقای روحانی یک دوره ای شود؟‬ ‫در عالم سیاســت هیچ چیز غیر ممکن نیســت‪ ،‬همه‬ ‫اتفاقات ممکن است رخ دهد اما اینکه احتمال این اتفاق خیلی‬ ‫باال باشد‪ ،‬خیر‪ ،‬این طور نیســت‪ .‬احتمالش خیلی کم است‪،‬‬ ‫باالخره در‪ 10‬دوره ریاست جمهوری گذشته تا به حال عرف این‬ ‫بوده که روسای جمهور دو دوره ای هستند و معموال ساختارها‬ ‫همین نتیجه را در می اورد‪ ،‬مگر اینکه یــک اتفاق غیر مترقبه‬ ‫بیفتد‪.‬انتخاباتریاست جمهورینهمدومرحله ایشد‪.‬مااصال‬ ‫بعد از پیروزی انقالب انتخابات ریاست جمهوری دو مرحله ای‬ ‫نداشتیمامااتفاقافتادوکسیهماینحدسرانمی زد‪.‬اینهم‬ ‫غیر ممکننیستاماهنوزاحتمالشخیلیکماست‪.‬‬ ‫شــما توصیه تان به اصولگرایان چیســت؟ ایا برای‬ ‫انتخابات ریاســت جمهوری ‪ 96‬باید تــاش کنند یا‬ ‫خیر‪ ،‬ان دوره را نباید ببینند؟‬ ‫من هنوز هم بســیار امیــدوارم که دولــت یازدهم در‬ ‫برنامه های اصالحی در کشــور موفق و محبوبیتش حفظ شود‬ ‫و بتواند دوره بعد هم اقای روحانی رئیس جمهور شــود‪ ،‬اگرچه‬ ‫او عضو حزب ما نیست‪ .‬شــاید هم خیلی گالیه و نقد به دولت‬ ‫یازدهم داشته باشیم اما گرفتاری های مملکت در حدی است‬ ‫کهاینیکظلماستکهجریاناتسیاسیاالنبهامیدشکست‬ ‫دولت یازدهم بنشــینند تا در دولت دوازدهم یــک فرد دیگری‬ ‫رئیس جمهور شود چون هر کسی هم بیاید معجزه ای نمی تواند‬ ‫بکند‪ .‬امیدوارم همین دولت در برنامه های اصالحی خود موفق‬ ‫شــود و دولت دوازدهم را در اختیار داشته باشــد‪ .‬من االن که‬ ‫خدمتشماهستمترجیحمی دهمهمیناتفاقبیفتد‪.‬همه اش‬ ‫نباید مشکالت مملکت را بازیچه بازی های خودمان کنیم‪ .‬این‬ ‫خیانت اســت‪ .‬در ایران حداقل ادعای احــزاب برای به قدرت‬ ‫رسیدنایناستکهمی خواهندیککاریبرایمردموابادانی‪،‬‬ ‫عمران و ارتقای کشور انجام دهند‪.‬‬ ‫احمدی نــژاد یک ســری تحرکاتی اخیرا داشــته که‬ ‫کم کم این احساس دارد به وجود می اید که او دوست‬ ‫دارد به قدرت برگردد‪ ،‬ایا شما هم چنین حسی دارید؟‬ ‫درعالمقدرتایامی شودکسیراپیداکردکهعالقه مند‬ ‫به برگشت به قدرت نباشد؟ اگر دارید معرفی کنید‪ .‬احمدی نژاد‬ ‫هم طبیعی است که دوست دارد به قدرت برگردد‪.‬‬ ‫با شناختی که نســبت به اقای احمدی نژاد دارید ایا‬ ‫او بیشــتر دربــاره انتخابات مجلس فکــر می کند یا‬ ‫ریاست جمهوری؟‬ ‫من درباره اقای احمدی نژاد برای هیچ کدام از این دو‬ ‫فکر نمی کنم‪ .‬به نظرم اقای احمدی نژاد نه به انتخابات مجلس‬ ‫می اید و نه به انتخابات ریاست جمهوری‪.‬‬ ‫یک بحثی مطرح می شود که اگر احمدی نژاد بیاید‬ ‫یک لطمــه بزرگی بــه اصولگرایــان وارد می شــود و‬ ‫اتحادشانرابههممی ریزد‪،‬ایاتحلیلدرستیاست؟‬ ‫االن فکر می کنم یک تعریف واحد و منسجم از اقای‬ ‫احمدی نژادبینفعاالنوبازیگرانسیاسیوجودندارد‪.‬دردولت‬ ‫نهم و دهم خیلی از شخصیت های سیاسی با اقای احمدی نژاد‬ ‫همکاری می کردند که معاون‪ ،‬وزیر‪ ،‬اســتاندار یا مدیرکل بودند‬ ‫االن همه انها ایا با احمدی نژاد هستند؟ برخی اختالف شان رو‬ ‫شد و میان شان به هم خورد و جدا شدند‪ ،‬بعضی ها تا اخر دولت‬ ‫دهم اقای احمدی نژاد را تحمل کردنــد‪ ،‬بعد یک نفس راحتی‬ ‫کشیدند‪ .‬االن کسانی که منسوب به اقای احمدی نژاد در افکار‬ ‫عمومی هســتند‪ 4-5،‬گروهند؛ یک گروه کسانی هستند که در‬ ‫زمان قدرت اقــای احمدی نژاد از او فاصلــه گرفتند‪ ،‬یک گروه‬ ‫دیگرکسانیهستندکهزمانیکهاقایاحمدی نژادرئیس جمهور‬ ‫بود با او بودند‪ .‬یک عده ســومی هم االن اقــای احمدی نژاد را‬ ‫منهایفردکذاوجریانانحرافقبولدارند‪.‬بعضی هاهمهستند‬ ‫احمدی نژادراباانفردکذاهمقبولدارند‪.‬بعضی هایدیگراصال‬ ‫اقایاحمدی نژادرابهخاطرانفردکذاقبولدارند‪.‬بنابراینوقتی‬ ‫صحبتازاحمدی نژادمی شودمنمتوجهنمی شوممنظورکدام‬ ‫احمدی نژاد اســت‪ .‬اگر منظور شخص اقای احمدی نژاد است‬ ‫که تا انجاکه من اطالع دارم او هنوز از ان فرد کذا فاصله نگرفته‬ ‫است‪ .‬بنابراین اصال قابل قبول نیست و در سیستم خط قرمز ما‬ ‫جا می گیرد‪ ،‬اگر هم بخواهد بیاید باید اول خود را بازتعریف کند‪.‬‬ ‫بگوید کدام احمدی نژاد است؟ احمدی نژاد‪ 90،88،86،84‬یا‬ ‫یازبچه های‬ ‫‪92‬؟اینهاحسابیباهمفرقمی کنند‪.‬گروهعظیم ‬ ‫سال‪ 84‬هستندکهمدعیاصلیاحمدی نژاد‪،‬انهاهستند؛روزاول‬ ‫ازاوحمایتمی کردندبعدمدعیانحرافاوشدند‪.‬‬ ‫شما از تهران نامزد می شوید یا کرمان؟‬ ‫هنوز تصمیم نگرفتم‪ ،‬شاید یک شهر سوم باشد‪.‬‬ ‫نکند می خواهید مثل اقای الریجانی از قم بیایید؟‬ ‫حاال‪...‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫سیاست‬ ‫‪107‬‬ ‫ی ویژه‬ ‫و‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪108‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سیدمحمدصادقخرازی‬ ‫از جایی ماموریت‬ ‫ندارم‬ ‫توگ‬ ‫گف ‬ ‫روی هویت اصالح طلبی من دچار تردید شدند‬ ‫کارگزاران پتانسیل اینکه برادر بزرگتر باشد را ندارد‬ ‫امدن احمدی نژاد موجب ائتالف برخی اصولگرایان با‬ ‫روحانی می شود‬ ‫هاشمی و روحانی را سنترالیست می دانم نه اصالح طلب‬ ‫بی مهری از جانب دولت ندیدیم ولی برخی از انها از ما‬ ‫خوششان نمی اید‬ ‫گفت و گو‪ :‬سعید اجورلو‪-‬مصطفی صادقی‬ ‫سردبیر ‪ -‬دبیر تحریریه‬ ‫محمد صــاد ق خــرازی در ســال ‪ 93‬بــه بطن‬ ‫سیاست ایران امد‪ .‬او که عالوه بر سیاست خارجی‬ ‫همواره دستی در فرهنگ و سیاست داخلی داشت‬ ‫اما در ســال ‪ 93‬کامــا یک چهره سیاســی شــد‪.‬‬ ‫او به عنوان پــدر معنوی تشــکیالت نــدا در میانه‬ ‫اصالح طلبان به مثابه بخشــی از طیف راســت انها‬ ‫قرار گرفت و با یارگیری از جوانان‪ ،‬حزبی پرهیاهو و‬ ‫جنجالی را تاسیس کرد‪ .‬او در این سال از خودی های‬ ‫اصالح طلب چه طعنه ها که نشــنید‪ .‬در پایان سال‬ ‫‪ 93‬با او درباره سال پرماجرایش گفت و گو کردیم‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫اقــای دکتر! شــما گرچه قبال ســابقه حضــور در‬ ‫سیاست داخلی را داشــتید اما بیشتر در سیاست‬ ‫خارجی فعال بودید‪ .‬اما در سال ‪ 93‬شما در بخش‬ ‫سیاست داخلی بیشــتر فعال شده اید‪ .‬این تغییر‬ ‫وضعیت را چگونه دیدید؟‬ ‫تصور من این نبــود که میدان سیاســت در داخل‬ ‫کشــور تا این حد مــورد توجه نســل جوان اســت‪ .‬جوانان‬ ‫به دنبال نقش افرینی و احیای ظرفیت های خودشان هستند‪.‬‬ ‫می توانم قاطعانه عرض کنم که تجربه بی نظیری بود‪ .‬با این‬ ‫تجربه معنی کار سیاست داخلی را به صورت عینی و ماهوی‬ ‫با گوشــت و پوســت و خونم درک کردم‪ .‬هم موافقین و هم‬ ‫مخالفین‪ ،‬هم منتقدین مجموعه و هم کسانی که نصیحت‬ ‫می کردند‪ ،‬مجموعه این برخوردها مبارک است‪.‬‬ ‫چه چیــزی شــما را خیلــی دلخــور و چــه چیزی‬ ‫امیدوارتان کرد؟‬ ‫واقعــا چیــزی مــن را دلخور نکــرد‪ .‬بــرای اینکه‬ ‫در سیاســت داخلی همه چیــز ممکن اســت و هیچ چیزی‬ ‫غیرممکن نیســت‪ .‬امریکایی ها یک ضرب المثل دارند که‬ ‫می گوینــد «‪everything is possible and nothing is‬‬ ‫‪ .»impossible‬در سیاســت داخلی طبیعی است به اندازه‬ ‫ادم هایی که به مجموعه اضافه می شــوند بــه همان تعداد‬ ‫ذهن ها متغیر و متفاوت می شود‪.‬‬ ‫بنابرایــن من از چیزی دلخور نیســتم؛ حتی کســانی‬ ‫که تشــکیالت ندا را نقد کردند‪ .‬حتی کســانی کــه در نقد‬ ‫تشکیالتی شــان بی انصافی کردند‪ .‬من ناراحت نشدم ولی‬ ‫استقبال انبوه جوانان برای من خیلی عجیب بود‪.‬‬ ‫در این مدت قریب ‪ ١٤‬یا ‪ ١٥‬استان را سر زدم‪ .‬به صورت‬ ‫منظم ســفرهای مختلفی داشــتم‪ .‬انگیزه ای کــه در این‬ ‫مجموعه جوانان دیدم را نمی توانم با هیچ چیز مقایسه کنم‪.‬‬ ‫بسیار روحیه باالیی دارند‪ .‬از همه مهمتر اینکه حس می کنم‬ ‫این جوانان می خواهند فعال باشــند‪ .‬منتها می خواهند در‬ ‫این فعالیتشــان حس امنیت داشته باشند‪ .‬یعنی همه دنبال‬ ‫کار سیاســت‪ ،‬فرهنگ‪ ،‬اقتصاد و علم هســتند و در کنارش‬ ‫می خواهند پشتوانه ای داشــته باشند که به مشکلی برخورد‬ ‫نکنند‪.‬‬ ‫اگــر مســئوالن کشــور ایــن موضــوع را درک کنند‪،‬‬ ‫می فهمند که چــه ظرفیت و پتانســیل خفته ای در کشــور‬ ‫وجود دارد و این موضوع چه اهمیت زیادی دارد‪ .‬اگر بتوانند‬ ‫گشایش در امور را جدی تلقی و با یک مقدار سالبه یه انتفاء‬ ‫موضوع با برخی از مســائل برخورد کننــد‪ ،‬در حقیقت یک‬ ‫ظرفیت خفته را احیا کرده اند‪.‬‬ ‫برخوردی که دو جریان عمده با شما داشتند چطور‬ ‫بود‪ ،‬خصوصا اصالح طلب ها؟‬ ‫صادقانه بایــد بگویم که نه فقــط دو جریان‪ ،‬بلکه‬ ‫بیشتر از ان وجود داشت‪ .‬ما هم از خودی مهر و قهر دیدیم‬ ‫و هم از غیر خودی‪ .‬برخی از خودی ها تصورات و توهمات‬ ‫عجیبی داشــتند‪ .‬تصورشــان بر این بود که ندا با ماموریت‬ ‫دیگری امده است‪ .‬خب‪ ،‬اشتباه کردند چرا که در مسیر کار‬ ‫مواضع و عملکرد ما را دیدند‪ .‬با اینکه من را می شناختند‪ ،‬روی‬ ‫هویت اصالح طلبی من هم دچا ر تردید شدند‪ .‬در مورد کسی‬ ‫که باالخره بیش از دو دهه است در صحنه سیاست داخلی و‬ ‫خارجی همیشه مواضع یکسان داشته و نامش همه جا بوده‪،‬‬ ‫ن تردید انها حل شده‬ ‫ن تردیدی شدند‪ .‬امیدوارم ای ‬ ‫دچار چنی ‬ ‫و مشکالت برطرف شود‪.‬‬ ‫طرف غیرخودی و کسانی که باالخره رقیب سیاسی‬ ‫ما هستند هم از سه زاویه با ما برخورد می کردند‪ .‬یک زاویه‬ ‫این بود که احساس می کردند باید ما را به گونه ای مطرح کنند‬ ‫که یک انشقاق و شــکافی در صف اصالحات ایجاد کنند‪.‬‬ ‫هر کاری کردند نتوانستند و ما هم نخواستیم و نمی خواهیم‬ ‫باعث انفکاک و اختالف در اصالحات شــویم‪ .‬یک عده با‬ ‫تشــویق هایی در پی این بودند که بحث کنند و نظر خاصی‬ ‫بدهند که مثال ندا با یک ماموریت جدا سازی امده که باز ان‬ ‫هم تاثیر نداشت‪ .‬یک عده بودند که می گفتند اینها جلد دوم‬ ‫مشارکت و مجاهدین انقالب هســتند‪ .‬چون به انها امکان‬ ‫بروز و ظهور نمی دهند قصد دارند در چارچوب یک تشکیالت‬ ‫جدید با موقعیت فردی فالنی کاری را انجام دهند‪.‬‬ ‫خب! ثم ماذا؟ مــا نه مامور بودیم از طرف کســانی نه‬ ‫ماموریتی یافتیــم‪ .‬ما راه خودمــان را می رویــم‪ .‬برای من‬ ‫این دیدگاه های مختلف جالب اســت‪ .‬طبیعی است که هر‬ ‫تشکیالتی یک رویش و ریزشــی خواهد داشت‪ .‬ما تالش‬ ‫می کنیم بفهمند راه و نظر و فعالیتمان چیست و براساس ان‬ ‫کارمان را انجام خواهیم داد‪.‬‬ ‫از جانب دولت چه برخوردی با شــما شــد؛ نحوه‬ ‫تعامل چگونه بود؟‬ ‫معــاون اول دولت اقــای جهانگیری با ما بســیار‬ ‫خوب برخورد کرد‪ .‬وزیر کشور و وزارت اطالعات به وظایف‬ ‫قانونی شــان به موقع عمل کردند‪ .‬بی مهری از جانب دولت‬ ‫ندیدیم‪ .‬ولی برخی هم از ما خوششان نمی اید‪.‬‬ ‫با اقای خاتمــی در این ســه‪ ،‬چهارماهه صحبتی‬ ‫درباره ندا صورت گرفته است؟‬ ‫بــا اقای خاتمــی خیلــی صحبت داشــتیم‪ .‬اقای‬ ‫خاتمی اساســا فراتر از یک حزب و فراتر از نداســت‪ .‬اقای‬ ‫خاتمی موقعیتی به صورت جهانی و فراتر از نقش یک حزب‬ ‫اصالح طلب دارد‪ .‬دغدغه هــا و نگرانی های خودشــان را‬ ‫دارند که مبادا جوانان دچار تندروی یا کندروی شوند‪ .‬ولی در‬ ‫مجموع اقای خاتمی از هر تشکل سیاسی حمایت می کند‪،‬‬ ‫از جمله ما‪.‬‬ ‫بحثی مطرح شده بود که برخی از اعضای مشارکت‬ ‫به اقای خاتمی اینطور فهمانده بودند که این گروه‬ ‫شاید جای ما را بگیرد و امید بازگشت ما به صحنه‬ ‫سیاســت از بین برود‪ .‬اقای خاتمــی در مورد ندا‬ ‫تحت تاثیر انهاســت یــا اینکه توضیحات شــما‬ ‫کافی بود؟‬ ‫خیر‪ ،‬فکر نمی کنم‪ .‬اقای خاتمی هوشــیارتر از ان‬ ‫است که تحت تاثیر قرار بگیرد‪ .‬فضاسازی ها و فرافکنی های‬ ‫کمی صورت نگرفت‪ .‬خیلی زیاد هــم صورت گرفت‪ .‬حتی‬ ‫فکت های خاصی بردند و نشــان دادند و در نهایت ایشــان‬ ‫گفتند که حق با خودم بود‪ .‬ولی طرف مقابل چیزی می گوید‬ ‫و می نویسد‪...‬‬ ‫یک خبری بیرون امد که در واقع اقای بهزاد نبوی از‬ ‫جانب اقای خاتمی مامور شده تا بیاید و با بچه های‬ ‫ندا صحبت کند و نظراتشان را ببیند‪ .‬در واقع یک‬ ‫نوع تقســیم وظایف صورت گرفتــه و وظایفی به‬ ‫ایشان در مورد شما سپرده شده‪ .‬این خبر صحت‬ ‫دارد؟‬ ‫یک شایعه ای هم من در این باره شنیدم‪ .‬اما نه من‬ ‫خودم با اقای نبــوی صحبت کردم و نه ایشــان با من چنین‬ ‫صحبتی کرده است‪ .‬انچه می توانم بگویم این که من اقای‬ ‫بهزاد نبوی را یکی از سیاســتمداران واقعی کشور می دانم‪.‬‬ ‫شــاید ما با اقای نبوی اختالف نظرهای بسیاری هم داشته‬ ‫باشیم‪ ،‬ولی اقای نبوی در تشــخیص وقایع سیاسی ایران‬ ‫ذهن بسیار خوبی دارد؛ ذهنی که عینی است‪ .‬من با ایشان‬ ‫صحبتی نداشتم و ایشان هم با ما صحبتی نداشته و ارتباطی‬ ‫هم بین ایشــان و بچه های ندا ندیدیم‪ .‬احتمال دارد برخی‬ ‫افراد در جایی اقای نبوی را دیده باشند یا صحبتی کرده باشند‬ ‫ولی اینکه به صورت سازماندهی شده ارتباطی وجود داشته‬ ‫باشد‪ ،‬خیر‪ .‬نه ایشان با ما رابطه داشته و نه ما با ایشان رابطه‬ ‫داشتیم و نه ما از جانب اقای نبوی حرف بدی شنیدیم‪ .‬اتفاقا‬ ‫من شنیدم که اقای نبوی از وجود یک حزب و تشکیالت به‬ ‫نام ندا حمایت کرده و گفته که در مجموع‪ ،‬این تشکل ها به‬ ‫نفع کشور است‪ .‬چون استراتژی خاصی در ماجرای حزبی در‬ ‫ایران دارد و در ان استدالل و تجربه خودش‪ ،‬وجود احزابی‬ ‫مثل ندا را هم برای سیاست کشور مفید ارزیابی کرده است‪.‬‬ ‫از جانــب اصالح طلب ها هم شــورای مشــورتی‬ ‫تشکیل شده و هم شورای مشاوران اقای خاتمی‪.‬‬ ‫شما در این دو شورا عضو هستید؟‬ ‫برخــی از اعضای ما جزو شــورای مشــورتی اقای‬ ‫خاتمی هستند‪ .‬خود من هم از روز اول جزو شورای مشورتی‬ ‫اقای خاتمی بودم‪ .‬ولی به دلیل کســالت هایی که داشــتم‬ ‫جلسات را به طور کم و بیش شــرکت می کردم‪ .‬البته مدتی‬ ‫اســت که دیگر در جلســات شــرکت نمی کنم‪ .‬در واقع بعد‬ ‫از انتخابات ریاست جمهوری شرکت نداشــتم و نرفتم‪ .‬اما‬ ‫دوستان دیگر ما در شورای مشــورتی اقای خاتمی حضور‬ ‫دارند‪ .‬در شورای هماهنگی اصالحات هم به ما نامه نوشتند‬ ‫و ما هم به انها پاسخ دادیم‪ .‬طبیعی است هرجا که هماهنگی‬ ‫و صحبت از کنش یکسان باشد ما کنار انها هستیم و خواهیم‬ ‫بود‪.‬‬ ‫گویــا بحثــی راجع بــه اقــای خاتمــی اخیــرا در‬ ‫میان اصالح طلبان مطرح شــده اســت‪ .‬شنیده‬ ‫شــده که برخی عقیــده دارنــد به دلیل مســائل و‬ ‫محدودیت هایی که برای ایشان وجود دارد‪ ،‬بهتر‬ ‫است نفر اصلی اصالح طلبان به عنوان فرد مرجع‬ ‫اقای هاشمی یا عارف باشد‪ ،‬شما چه نظری دارید؟‬ ‫اقای هاشمی‪ ،‬اقای هاشمی است‪ .‬اقای خاتمی‬ ‫هم اقای خاتمی است و اقای روحانی‪ ،‬اقای روحانی است‪.‬‬ ‫حاج حسن اقا هم حاج حسن اقاســت‪ .‬هر کدام از اینها هم‬ ‫به صورت مشــخص ویژگی های منحصر به فرد خودشــان‬ ‫را دارند‪ .‬من معتقدم که هیچ کدام نمی توانند نقش دیگری‬ ‫را ایفا کننــد و نقش ویــژه و تاریخی اقای هاشــمی با اقای‬ ‫خاتمی کامال جداســت‪ .‬اینگونه مســائل در واقع بیشــتر‬ ‫گمانه زنی است که در بســتر اصالحات برخی دوست دارند‬ ‫عالقه مندی های خودشان را با عنوان فکت رو کنند‪ .‬خب‪،‬‬ ‫بسیاری از این اصالح طلبان و دوستان ما در جریان سال ‪٧٨‬‬ ‫و مجلس ششم عملکردی داشتند که از حافظه اقای هاشمی‬ ‫بیرون نرفته اســت‪ .‬اقای هاشــمی گهگاه با ما که صحبت‬ ‫می کند و به وقایع ان روزها نیز اشاره می کند‪.‬‬ ‫در مجموعه یک همگرایی خوبی صورت گرفته و باید‬ ‫قدر ان را دانست‪ .‬نفع این همگرایی نیز برای دولت و نظام‬ ‫خواهد برد‪ .‬برخالف انچــه برخی فکر می کنند همگرایی بر‬ ‫ســر اصالح طلبی باعث خفیف شدن حاکمیت خواهد شد‪،‬‬ ‫اینطور نیست‪ .‬حاکمیت و نظام سیاسی ما برخاسته از تکثر ارا‬ ‫و نظرات مختلف است‪ .‬این یکی از مهمترین وقایعی است‬ ‫که ما در حال تجربه ان هستیم و باید به فال نیک گرفت‪.‬‬ ‫اکنون ما ایــن وضعیــت را در اصولگرایــان به دلیل‬ ‫بحرانی که وجود دارد نمی بینیم‪ .‬هر کس بلندگویی به دست‬ ‫دارد و حرفــش را می زنــد‪ .‬پژواک صــدای اصالح طلبان‪،‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫سیاست‬ ‫‪109‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪110‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سیاست‬ ‫پژواک منظم تری است‪ .‬ان هم به دلیل همگرایی است که‬ ‫در سطح اصالحات بین اقایان وجود دارد‪.‬‬ ‫در مورد این همگرایی کــه می فرمایید‪ ،‬حرف اخر‬ ‫را در اصالح طلبان شورای مشورتی اقای خاتمی‬ ‫می زند؟‬ ‫خیر‪.‬‬ ‫چه کسی حرف اخر را می زند؟‬ ‫شورای مشورتی می نشیند و به اقای خاتمی مشورت‬ ‫می دهد‪ ،‬بحــث می کنند و نظر می دهند‪ .‬اســمش شــورای‬ ‫مشــورتی اســت و هیچ وقت موقعیت اجرایی ندارد‪ .‬شورای‬ ‫مشورتی حتی شورای داوری نیست‪ .‬یعنی در حکم مشاوران‬ ‫اقایخاتمیعملمی کنندوایشانهممشورت هاییمی گیرند‬ ‫و حاال اگر خواســتند در جلســه ای با بزرگ ترهــا ان را مطرح‬ ‫می کنندواگرنهکهدریکجلسهانراجمع بندیمی کنند‪.‬‬ ‫در مورد انتخابات مجلس دو دیــدگاه وجود دارد؛‬ ‫یک دیــدگاه این اســت که وقت حضور مســتقل‬ ‫اصالح طلبان فرا رسیده و دیدگاه دیگر نیز معتقد‬ ‫اســت که هنوز به دلیل شــرایط پیرامونی امکان‬ ‫حضور مستقل وجود ندارد و به صالح هم نیست‪.‬‬ ‫ایا شما قائل به ائتالف هستید؟‬ ‫من قائل به نظر ائتالف هستم‪ ،‬منتها با دید موسع‪.‬‬ ‫به این معنا که مثال می گویند ائتــاف کنیم و بعد یک عده‬ ‫پشت درهای بســته بنشــینند و تصمیم بگیرند و در نهایت‬ ‫بگویند ائتالف یعنی همین‪ ،‬ما هر چه می گوییم شما هم باید‬ ‫هماهنگ باشید‪ .‬من با این شیوه مخالفم‪.‬‬ ‫هماهنگــی‪ ،‬ادبیــات و مقتضیات خــاص خودش را‬ ‫دارد‪ .‬اگر دوســتان ما در اصالحات قائل به این هستند که‬ ‫می خواهند هماهنگ باشــند‪ ،‬باید بــرای هماهنگی هزینه‬ ‫کنند‪ .‬باید برای هماهنگی احترام متقابل قائل باشند‪ .‬مثل‬ ‫نُرم هایی که در دنیا هســت‪ .‬در دنیا تعداد صندلی ای که به‬ ‫یک حزب می دهند بر اســاس تعداد افرادی است که مثال‬ ‫در کادر مرکزی حزب هستند‪ .‬در اینجا اینطور نیست‪ .‬اینجا‬ ‫حزب ‪ ٥٠‬نفره را با یک حزب ‪ ١٥٠٠‬نفری مخلوط می کنند‪.‬‬ ‫درحالی که باید یک اصول و مبنایی بر ان حاکم باشد که این‬ ‫عنصر و مبنا بتواند فضا را مدیریت کند‪.‬‬ ‫البته منظــور از ائتالف در این روزها بحثی اســت‬ ‫که در مورد ائتالف اصالح طلبان و اصولگرایان به‬ ‫میان امده است‪.‬‬ ‫ائتالف بیــن اصالح طلبان و اصولگرایان بســیار‬ ‫بعید اســت‪ .‬انها مثل اب و روغن هســتند که باهم مخلوط‬ ‫نمی شوند‪ .‬مثال همین اقای ناطق نوری به علت شخصیت‬ ‫فردی که دارد انسان بســیار ممتازی است‪ .‬شخصیتی که‬ ‫جناب اقای ناطق دارند‪ ،‬حتی قابل مقایســه با بســیاری از‬ ‫چهره های برجســته اصالح طلب نیســت‪ .‬اما همین اقای‬ ‫ناطق در زمان تصمیم گیری‪ ،‬گرایــش اش درون جناحی و‬ ‫تشــکیالتی اســت و برهمان مبنا تصمیم می گیرد‪ .‬همین‬ ‫اقای ناطق هم به روز واقعه اماده نیست که با اصالح طلبان‬ ‫باشــد‪ .‬اگر اصالح طلب را به معنای وســیع ان ببینید‪ ،‬من‬ ‫اقای هاشــمی و اقای روحانی را اصالح طلــب نمی دانم‪.‬‬ ‫انها سنترالیست های کشور هستند و وسط واقع شده اند که‬ ‫موقعیت های ویژه ای و ممتازی دارند و توانستند با موقعیت‬ ‫ممتاز خودشان در جای دیگری قرار گیرند‪.‬‬ ‫اگر ان طور بخواهیــد در نظر بگیــرد وضعیت خیلی‬ ‫فرق می کند‪ .‬اما اگر قرار است بنا به هویت ماهوحق در نظر‬ ‫بگیریم چپ ایران‪ ،‬اصالح طلب ایران و اصولگرای ایران‪،‬‬ ‫راست سنتی ایران است و امکان ائتالف وجود ندارد‪ .‬جامعه‬ ‫مدرسین با روحانیون مبارز در مسائل داخلی در کنار هم قرار‬ ‫نمی گیرند‪ .‬شاید در مسائل خارجی کنار یکدیگر قرار بگیرند‪.‬‬ ‫مثال تهدید خارجی صورت گرفته باشــد یا در مسائلی مثل‬ ‫فلسطین که هر دو در کنار هم قرار می گیرند‪ ،‬یا بحث عراق‪.‬‬ ‫اینها حقیقت مطلوب کار است‪ .‬ولی همین مجمع روحانیون‬ ‫اگر روحانی در بحث هسته ای موفق شود دیگر کسی نمی تواند با‬ ‫او رقابت کند‬ ‫مبارز و جامعه روحانیت مبارز‪ ،‬در زمان امام نتوانســتند با هم‬ ‫کار کنند‪ .‬نتوانســتند با هــم اجماع کنند‪ .‬بــه همین دالیل‬ ‫اجماع گرایی را در میان دو جریان تقریبا نشدنی می دانم‪ .‬اما‬ ‫در رابطه با برخی از مسائل و ظرفیت های باالتر از مجموعه‬ ‫سیاست داخلی ان را عملی می دانم‪.‬‬ ‫نظر شــما درباره اقای عارف چیســت؟ ایا انتظار‬ ‫نابجایی اســت که ایشــان به خاطر انصــراف در‬ ‫انتخابــات ریاســت جمهوری توقــع سرلیســتی‬ ‫اصالح طلبــان را داشــته باشــند؟ ایشــان در‬ ‫مصاحبــه ای گفته بودند کــه من به انــدازه کافی‬ ‫برای اصالحات گذشت کردم‪ .‬دیدگاه شما در این‬ ‫باره چیست؟‬ ‫من پاســخی بــرای اقــای عــارف نــدارم؛ اینکه‬ ‫صحبت های اخیر اقای عارف در سیاست چگونه می تواند‬ ‫تفســیر شــود و چطور ما در سیاســت با این ادعا و صحبتی‬ ‫که ایشــان کردند کنار بیاییم‪ .‬ما اگر سیاست را امری نسبی‬ ‫بدانیم‪ ،‬نباید سیاست را برخاسته از عقل مشاطه بدانیم‪ .‬در‬ ‫این شرایط ایثار و گذشت در ان معنا پیدا نمی کند‪ .‬اگر قرار‬ ‫باشد ایثار و گذشت را بررســی کنیم‪ ،‬کسی که بیش از همه‬ ‫ایثار و گذشت کرده است‪ ،‬اقای هاشمی رفسنجانی است‪.‬‬ ‫اقای هاشمی که بیشتر از هر کسی در سیاست ایران نقش‬ ‫داشته و بیشتر از هر کسی بار سنگین بر داشته است‪ .‬من در‬ ‫مقامی نیستم که بخواهم فرمایشــات جناب اقای عارف را‬ ‫توجیه کنم‪ .‬ولی ایشان ادعایی دارند و یک سری دوستانی‬ ‫دارند که مجموع انها در کنار هم‪ ،‬امروز برایشان یک ظرفیت‬ ‫اینچنینی درست کرده است‪ .‬البته کاری که ایشان در سال‬ ‫‪ ١٣٩٢‬انجام داد بسیار بزرگ بود‪ .‬گرچه نسبت به پرفورمنس‬ ‫ی از درون و بیرون حاکمیت دیدگاه دیگری‬ ‫و خروجی کار برخ ‬ ‫دارند و داشتند‪ ،‬نفس کاری که اقای عارف کرد‪ ،‬کار بزرگی‬ ‫بود‪ .‬من بــه نفس کار اقای عــارف کار دارم نــه به خروجی‬ ‫ان‪ .‬ایشان خویشــتنداری بســیاری خوبی کرد و توانست با‬ ‫یک سعه صدر و با یک عقل جمعی ان هویت اجماع گرایی‬ ‫را مشروعیت ببخشــد‪ .‬در سیاســت مهمترین عنصری که‬ ‫مغفول مانده ان هم در جهان ســوم‪ ،‬اجماع گرایی اســت‪.‬‬ ‫اجماع گرایی یکی از مســائل مغفول مانده در جهان ســوم‬ ‫است‪ .‬مثال اگر ما در ســال ‪ ١٣٨٤‬و یا ‪ ١٣٨٨‬نگاهمان طور‬ ‫دیگری بود و به به گونه ای دیگر اجماع گرا و عقل گرا بودیم‬ ‫شاید سرنوشــت کشــور اینگونه نبود‪ .‬اقای عارف از درون‬ ‫اصالح طلبان است و فارغ از اینکه اصالح طلبان به ایشان‬ ‫اقبال نشان بدهند یا ندهند‪ ،‬کاری که او کرد خودش را وفادار‬ ‫به عقل جمعی و اصالح طلبی نشان داد‪.‬‬ ‫واقعیت این اســت که کارگــزاران ســازندگی در‬ ‫مورد نــوع بازگشــت اصالح طلبان بــه قدرت یک‬ ‫قرائت خاصی دارد‪ .‬بیشــترین نقدها هــم به ندا‬ ‫شاید از جانب اعضای کارگزاران بوده و مشارکت‪.‬‬ ‫از بعضــی از اظهارنظرها هم به نظر می رســد که‬ ‫کارگزارانی ها بدشان نمی اید که نقش برادر بزرگتر‬ ‫را در اصالح طلبان داشته باشند‪ .‬شما چه نقشی را‬ ‫برای کارگزاران در اصالح طلبان قائلید؟‬ ‫خیر‪ ،‬من قائل به این نیســتیم که کارگزاران برادر‬ ‫بزرگتر هستند یا پتانسیل این را دارند که برادر بزرگتر باشند‪.‬‬ ‫البته برخــی چهره ها و شــخصیت هایی در کارگزاران‬ ‫هستند که موقعیت های ویژه ای دارند‪ .‬مثال شخص اقای‬ ‫دکتر جهانگیری به عنوان عضو شــورای مرکزی کارگزاران‬ ‫یا اقای دکتر نجفی‪ ،‬اینها ویژگی هــای فوق العاده خوب و‬ ‫شــخصیت های اجماعی بی نظیری دارند و قابل احترامند‪،‬‬ ‫ولی اینکه شــخصیت انها در قالب کارگــزاران بتواند نقش‬ ‫بــرادر بزرگتر را بــازی کند من قبــول ندارم‪ .‬یعنــی معتقدم‬ ‫کارگزاران ان ظرفیــت کامل اجماعــی را در درون خودش‬ ‫ندارد و نتوانسته ایجاد کند‪ .‬البته انها با عضو گیری های جدید‬ ‫تالش هایی قابل توجــه کرده اند‪ .‬ما هــم کمک می کنیم‪.‬‬ ‫هر حزبی هم که در ایــران بتواند خودش را توســعه بدهد‪،‬‬ ‫سیاست و استراتژی ندا این اســت که از انها حمایت کند‪.‬‬ ‫ولی هنوز تکلیف کارگزاران با خودش مشــخص نیســت‪.‬‬ ‫نمی داند کجا قرار گرفته است‪ ،‬توسعه را چگونه می خواهد‬ ‫انجام دهد و نگاهش به درون حاکمیت چگونه است‪ .‬تقریبا‬ ‫کاری که انها انجام می دهند مانند مدیریت شهرداری است‪.‬‬ ‫مدیریت شــهرداری در جایی خوب عمل می کند و در جایی‬ ‫نیز اثار زیانبــار ان را نمی توان از بین بــرد‪ .‬برخی دچار یک‬ ‫نوع خودبزرگ بینی هستند‪ .‬اما در میان نیروهای اصالحات‬ ‫از مشــارکت و بعضی از گروه های اصالح طلبی سابقه شان‬ ‫بیشتر است‪ .‬در عین حال دچار ریزش هم بودند و در رویش‬ ‫ادم های با فکر نمی دانم جذب قابل توجه داشته اند یا خیر‪.‬‬ ‫من اصوال احزابی که قدرت ساخته باشــد را بر نمی تابم‪ .‬به‬ ‫انها احترام می گذارم و به عنوان یک واقعیت قبول می کنم‬ ‫اما به عنوان احزاب ساخته شده دولت ها و قدرت ها نمی دانم‬ ‫انها چقدر می توانند دوام داشته باشــند‪ .‬این احزاب با یک‬ ‫توفان می توانند دگرگون شــوند و در درونشــان دگردیسی‬ ‫به وجود بیاید‪ .‬کارگزاران‪ ،‬دولت ســاخته سال پایانی دولت‬ ‫سازندگی اســت‪ .‬البته مشارکت به دلیل کنشــگرانی که در‬ ‫درون ان بودند خیلی متفاوت اســت‪ .‬امــا بین احزابی مثل‬ ‫مشــارکت و کارگزاران از تولدشــان اختالف ماهوی وجود‬ ‫داشــت اما به هر حال در بعضی از موضوعــات تهدیدات و‬ ‫فرصت هایشان مشترک است و بنابراین اصل با یکدیگر کار‬ ‫می کنند و جلو می روند‪.‬‬ ‫اقــای موســوی الری در یکــی از جلســات‬ ‫اصالح طلبان گفتنــد که برخــی از اصالح طلبان‬ ‫کار دیگری می کنند و راه دیگری می روند و ما اینها‬ ‫را تصفیه می کنیــم‪ .‬در بعضــی از تحلیل ها امده‬ ‫که نظرشــان در واقع حزب ندا بوده‪ ،‬شــما تایید‬ ‫می کنید؟‬ ‫چنین چیزی از اقای موســوی الری نشــنیدم‪ .‬من‬ ‫با اقای موسوی الری هم دوســت هستم و هم ارتباط خوبی‬ ‫دارم‪ .‬تعجب هم کردم اما از ایشــان ســوال نکردم که شما‬ ‫منظورتان کیست‪ .‬از فرد مشابه دیگری هم که نمی خواهم‬ ‫نامش را مطرح کنم هم سوال شــد که منظورتان ندا است‬ ‫که ایشــان گفته بودند خیر‪ ،‬منظور ندا نبوده است‪ .‬در این‬ ‫شــرایط که خود ایشــان چنین چیزی را نفی کرده است‪ ،‬ما‬ ‫نیز حمل بر صحت می کنیم‪ .‬تســامح در ادله لسانه به قول‬ ‫فقها یک امر مهم است‪ .‬من در ان همایش حضور داشتم‪.‬‬ ‫ایشان به عنوان تذکر ان موضوع را مطرح کردند‪ .‬شاید زبان‬ ‫تذکرشان می توانســت کمی ارام تر باشــد و با زبانی گزنده‬ ‫نباشــد‪ ،‬ولی اینکه منظور ایشــان ندا باشــد‪ ،‬من از ایشان‬ ‫نشــنیدم و از اطرافیان هم نشــنیدم‪ .‬این گمانه زنی برخی‬ ‫از دوستان‪ ،‬مطبوعات و برخی از ســایت هایی است که در‬ ‫مسائل سیاســی این روزها خیلی فعال شــدند و می خواهند‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫شــرایط را به گونه ای ترســیم کنند که مورد تایید خودشان‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫خود شما شخصا برنامه ای برای انتخابات مجلس‬ ‫دارید؟‬ ‫هنوز تصمیمی در این بــاره نگرفتم‪ .‬من وضعیت‬ ‫نامشــخصی دارم‪ .‬هدفم بیشــتر این بود که تشــکیالتی‬ ‫راه اندازی شود و جوان ها حضور داشته باشند‪ .‬من کاندیدای‬ ‫دبیرکلی هم نبودم‪ .‬هنــوز تصمیم نگرفتــم و نمی توانم به‬ ‫شما بگویم اری یا بگویم نه‪ .‬بســتگی به احوالم و همچنین‬ ‫بستگی به این دارد که بدانم صددرصد انتخاب خواهم شد‪.‬‬ ‫اصال نمی خواهم شکست بخورم و همیشــه برای پیروزی‬ ‫می جنگم‪.‬‬ ‫تشکیالت ندا چطور‪ ،‬برای انتخابات لیست مجزا‬ ‫می دهد یا به صورت ائتالفی عمل می کند؟‬ ‫ندا کــه از ابتدا گفته کــه قائل به ائتالف اســت‪.‬‬ ‫هدفش هم این اســت که می خواهد ظرفیت ســازی کند‪.‬‬ ‫منتها ندا چارچوبی دارد که می خواهد در چارچوب مشخص‬ ‫و هویت ندا بتواند کارش را انجام دهد‪ ،‬من تصورم این است‬ ‫که همه چیز ممکن است‪.‬‬ ‫ایــا احتمــال دارد در انتخابــات ‪ 96‬رقیبــی از‬ ‫اصالح طلبان برای اقــای روحانی وجود داشــته‬ ‫باشد‪ ،‬شما اوضاع را چطور ارزیابی می کنید؟‬ ‫بعید می دانم که تا االن چنین چیزی میسر باشد‪ ،‬یا‬ ‫اینکه کسی دنبال چنین امری باشد‪ .‬شاید اگر اقای موسوی‬ ‫و کروبی در حصر نبودند می شد مساله را طور دیگری مطرح‬ ‫کرد‪ .‬مثال در چارچــوب دیگری موضوع طرح می شــد‪ .‬ما‬ ‫چون یک دشــمن مشــترک داریم و ان اقای احمدی نژاد‬ ‫است‪ ،‬تالش می کنیم که کف و سقف را طوری تنظیم کنیم‬ ‫موقعیت را دوباره از دســت ندهیم و ان هــم اقای روحانی‬ ‫است‪ .‬اقای روحانی را اصالح طلب نمی دانیم اما از دولتش‬ ‫کامال حمایت می کنیم‪.‬‬ ‫در حال حاضر عملکرد اقای روحانی را خصوصا در‬ ‫حفظ بدنه اجتماعی اش چگونه می بینید؟‬ ‫اقای روحانی ویژگی هایی داشــتند و دارند که او را‬ ‫تبدیل به شــخصیت قدرتمند فکری کرده است‪ .‬من کمتر‬ ‫در میان دولتمردان جمهوری اســامی ذهنــی مانند ذهن‬ ‫اقای روحانی دیدم‪ .‬ایشــان خیلی ذهن منظمــی دارند‪ .‬از‬ ‫شاگردان خوب مرحوم شهید بهشتی و برخی از اساتید خوب‬ ‫حوزه بودند‪ .‬شجاعت اقای روحانی را کمتر کسی دارد‪ .‬ان‬ ‫زمانی که ایشان از حضرت امام نام بردند به نام امام خمینی‪،‬‬ ‫کسی به ایشان امام نمی گفت‪ .‬ســابقه دوستی من با اقای‬ ‫روحانی هم بسیار طوالنی اســت‪ .‬شاید قبل از تولد برخی از‬ ‫شما ها هم من با اقای روحانی رفیق بودم و دوستی عجیبی با‬ ‫ایشان داشتم و دارم و به او عالقه مندم‪ .‬با این حال معتقدم‬ ‫در برخی زمینه ها بسیار موفق بوده اما در برخی زمینه ها هنوز‬ ‫نیاز به این هست که ایشان کار و تالش کند‪ .‬از همه مهمتر‬ ‫اقای روحانی باید بتواند زمینه و بســتری را فراهم کند برای‬ ‫گردهم امدن نیروهای سیاســی در بســتر کار سیاسی‪ .‬اگر‬ ‫اقای روحانی در بحث هســته ای موفق شــود‪ ،‬موقعیتش‪،‬‬ ‫موقعیت دیگری خواهد شــد؛ بســیار فراتر از حاال و کسی‬ ‫نمی تواند با ایشان رقابت کند‪ .‬اگر ایشان در بحث هسته ای‬ ‫موفق نشود‪ ،‬پیام خاص خودش را پیدا خواهد کرد و وضعیت‬ ‫کامال متفاوت خواهد بود‪ .‬ولی شــخصیتا اقای روحانی در‬ ‫تمام ابعاد موفق بوده است‪ .‬البته به طور نسبی عرض می کنم‬ ‫و مصادیق را بر می شمرم‪ .‬در سیاست خارجی دوسال پیش‬ ‫ما کانون توطئه جهانی بودیم‪ .‬ما را در تارگت قرارداده بودند‬ ‫که تکان بخوریم بزنند و به شــورای امنیــت ببرند‪ .‬صحبت‬ ‫از تحریــم و تهدید مضاعف بــود‪ .‬اما حاال صحبــت از رفع‬ ‫تحریم هاست‪ .‬صحبت از خدمات و کار متقابل است‪ .‬چهار‬ ‫یا پنج سال پیش هر روز اقای احمدی نژاد یک داستانی برای‬ ‫کشور درست می کرد‪ .‬اما ایشان اصال اینطور نیست‪ .‬یک روز‬ ‫می گفتند دانه درشت ها را بگیرید‪ .‬یک روز می گفتند بانک ها‬ ‫را بگیرید یا بانک ها این کار را کردند یــا ان کار را کردند‪ .‬اما‬ ‫اینها وقتشــان را گذاشتند و کارشــان را انجام می دهند‪ .‬در‬ ‫ایجاد نرخ تورم اقــای احمدی نژاد معجزه کــرد‪ .‬واقعا ادم‬ ‫نمی داند ایشان با نفت ‪ ١40‬دالری در کشور چه کار کرد؟ او‬ ‫موفق نشد ولی اقای روحانی توانسته تورم را مهار کند‪ .‬البته‬ ‫بعضی ها به سیاست های اقتصادی کنترل تورم اقای روحانی‬ ‫نقد دارند‪ ،‬ولی ایشان توانسته و موفق بوده است‪ .‬به هرحال‬ ‫ایشــان کارهای بزرگی کرد و این کارهای بزرگ نشان داده‬ ‫که اعتبار دارد‪ .‬در حوزه فرهنگ ایشان توانسته گره ها را باز‬ ‫و بعضی از مســائل را حل و فصل کند‪ .‬در بحث مطبوعات‬ ‫نیز همینطور است‪ .‬در مجموع اقای روحانی دولتش دولت‬ ‫موفقی بوده اســت‪ ،‬چــه در عرصه داخلی و چــه در عرصه‬ ‫خارجی‪ .‬اگر کسی بخواهد این دولت را ناموفق جلوه دهد به‬ ‫نظرم کمی بی انصافی کرده است‪.‬‬ ‫فکر می کنید از بین اصولگرایان کدام طیف رقیب‬ ‫اقای روحانی شــود اقایــان الریجانــی‪ ،‬جلیلی یا‬ ‫قالیباف‪ ،‬کدامشــان به ســمت دوقطبــی با اقای‬ ‫روحانی خواهند رفت؟‬ ‫پاسخ به این سوال شما اسان نیست و نمی توان با‬ ‫گمانه زنی جلو رفت و گفت که اینها می روند جلو و چه کاری‬ ‫انجام می دهند‪ .‬در میان اصولگرایان من فکر نمی کنم کسی‬ ‫با ارم و پرچــم اصولگرایی بخواهد بیاید و بــا اقای روحانی‬ ‫رقابت کند‪ .‬ممکن است بیایند و عواملی را به وجود بیاورند تا‬ ‫بتوانند اقای روحانی و اصولگرایان را در شرایط دیگری قرار‬ ‫دهند‪ .‬اتفاقا من اجماع میان اصولگرایان و اقای روحانی در‬ ‫صورتی که احمدی نژاد باال بیاید را کم نمی بینم‪.‬‬ ‫یعنی امدن احمدی نــژاد می تواند فضــا را تغییر‬ ‫دهد؟‬ ‫بله‪ .‬امــدن اقای احمدی نژاد می تواند بخشــی از‬ ‫اصولگرایان را با اقای روحانی متحد کند‪.‬‬ ‫فکر می کنید حاکمیت بــه اقای احمدی نژاد اجازه‬ ‫می دهد که کاندیدا شود؟‬ ‫حاکمیت خیلی وســیع فکر می کند‪ .‬فکر نمی کنم‬ ‫اجازه ندهد‪ .‬چرا نگذارند؟‬ ‫یعنی تایید صالحیت می شود؟‬ ‫من جای شورای نگهبان نیستم اما اگر بودم همان‬ ‫دفعه اول اقای احمدی نژاد را تایید صالحیت نمی کردم‪.‬‬ ‫داستان نامزدی ریاست جمهوری شما چه بود؟‬ ‫اصال من چنین حرفــی نزده بــودم‪ ،‬چنین چیزی‬ ‫را هم باور ندارم و دربــاره ان هم بیانیه صــادر کردم‪ .‬اصال‬ ‫صالحیتش را هم ندارم‪ .‬یعنی االن در شــرایط جسمی ای‬ ‫هستمکهشرایطشممکننیست‪.‬قصدجاه طلبیهمندارم‪.‬‬ ‫ادمی که وضع جسمی مناسبی داشته باشد و موقعیت خوبی‬ ‫داشته باشد‪ ،‬فکر می کند که جهان بینی دارد و می تواند کار‬ ‫کند‪ .‬اما من در خودم چنین چیزی قائل نیستم‪ .‬البته توانایی‬ ‫خودم را از تمام اینها که رئیس جمهور شدند بیشتر می دانم‪.‬‬ ‫کارنامه کاری ام هم مشخص است ولی در این مقطع خیر‪،‬‬ ‫اصال صالحیتش را ندارم‪.‬‬ ‫در مورد مذاکرات چگونه فکر می کنید؟‬ ‫من معتقدم انهــا به ایران احتیاج دارند و مشــغول‬ ‫تســت کردن ما هســتند‪ .‬ما هرگز نباید از چیزی که رهبری‬ ‫گفته اند‪ ،‬سرسوزنی عقب نشینی کنیم‪ .‬اگر این کار را بکنیم‬ ‫دقیقا تمام ظرفیت هــای خودمان را ســوزانده ایم و دقیقا و‬ ‫تحقیقا موقعیت ویژه ای که بتوانیم این مساله را حل کند از‬ ‫دست داده ایم‪ .‬برخی می گویند توافق هرچه باشد‪ ،‬بد هم که‬ ‫باشد به مصلحت است‪ ،‬این از ان حرف هایی است که خیلی‬ ‫خطرناک است‪ .‬به هیچ وجه من الوجوه به غربی ها به ویژه‬ ‫امریکایی ها نمی شود اعتماد کرد‪ .‬در همین بحث اتمی دقیقا‬ ‫امریکایی ها به ما تعهد داشتند که قبل از انقالب به ما کمک‬ ‫کنند اما نکردند‪ .‬اینها قرار بود به ما هواپیما بدهند و ندادند‪.‬‬ ‫قرار بوده به ما تکنولوژی هــای بازدارنده در هوافضا بدهند‪،‬‬ ‫اما ندادند‪ .‬در جنگ کامال پشت صدام بودند‪ .‬من یک نکته‬ ‫باالتری را هم عرض کنم که فرسایش مذاکرات هم موضوع‬ ‫خطرناکی است‪ .‬خدمت مذاکره کنندگان که از دوستان عزیز‬ ‫ما هم هستند مطرح کردم که با انها اختالف فکری و روشی‬ ‫ندارم‪ .‬من همه جا گفتم که اقای ظریف را هم دوست دارم‬ ‫و هم قبول دارم‪ .‬امــا نمی توانم چشــمانم را روی این نکته‬ ‫ببندم که فرسایشی شدن مذاکرات در راستای اهداف ملی‬ ‫ما و مذاکرات نیســت‪ .‬فرسایشی شــدن مذاکرات به منزله‬ ‫فرسایشی شدن توان بازدارنده ایران است و نباید این اتفاق‬ ‫بیفتد‪ .‬اگر قرار است بده بستان صورت گیرد باید در یک سبد‬ ‫مشترک صورت گیرد‪ .‬اینکه ما همه چیز را استندبای کنیم و‬ ‫بعد که نوبت ما شــد بگویند ان شاءالله گربه است‪ ،‬امروز که‬ ‫رسید بگویند خاورمیانه شلوغ اســت و فردا بهانه های دیگر‬ ‫بیاورند‪ ،‬اینکه نمی شود‪.‬‬ ‫به اعتقاد من اگر اینطور نشــد باید رفت ســراغ بیست‬ ‫درصد و سی درصد‪ .‬همه شــان هم می دانند ایران نه عراق‬ ‫است نه کوبا نه لیبی که همه چیز را بار کشتی کرد و فرستاد‬ ‫به امریکا که نتیجه ان را هم دیدید‪ .‬ســازمان ملل متحد و‬ ‫ی ک ه یکی از سازمان های جانبی سازمان‬ ‫سازمان انرژی اتم ‬ ‫ملل اســت یک کارنامه موفق نشــان بدهد که بعد از پایان‬ ‫نظام قطبی و جنگ ســرد در یک پرونده اتمی در دنیا موفق‬ ‫بوده اند‪ .‬کره شمالی‪ ،‬عراق و لیبی را چه کار کردند؟ پاکستان‬ ‫را چه کار کردند؟ ایران اتفاقا می تواند تبدیل به یک پارادایم‬ ‫جدیــد بین المللی شــود‪ .‬ظرفیت توافق با ایــران می تواند‬ ‫تبدیل به یــک ظرفیت جدیدی در نورم بین الملل شــود که‬ ‫خلق یک جریان و پارادایم جدید است‪ .‬خلق پارادایم جدید‬ ‫باید با منطق باشد نه سلطه و هژمونی‪ .‬اینکه بگوید چون من‬ ‫موشک های ‪ ١٢‬هزار کیلومتری دارم خب ما هم موشک سه‬ ‫هزار کیلومتری داریم‪ .‬بگویم چون من ابر قدرتم‪ ،‬ما هم یک‬ ‫قدرت منطقه ای هستیم‪ .‬یعنی ادبیات‪ ،‬یک ادبیات درستی‬ ‫نیست‪ .‬من فکر می کنم که در یک شرایط ویژه و استثنایی‬ ‫هستیم که به انها تحمیل می کند با این شرایط و ویژگی های‬ ‫منطقه و جهانــی که داریــم روی ما ســرمایه گذاری کنند‪.‬‬ ‫بنابراین باید هزینــه ان را بدهند‪ .‬هزینه اقایــی ما را بدهند‪.‬‬ ‫این نمی شود که ما در عراق و پاکستان و افغانستان و سوریه‬ ‫همکاری کنیم ولی زمانی که می خواهند بدوشند بگویند که‬ ‫گاو ما نر است‪.‬‬ ‫تجربه دیپلماتیک شما در این زمینه چه می گوید؟‬ ‫به نظرتان ما به یک توافق جامع با غرب می رسیم؟‬ ‫به نظرم می رسیم‪.‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫سیاست‬ ‫‪111‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪112‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫نجات الله ابراهیمیان‬ ‫جناح بندی سیاسی معیار‬ ‫تایید صالحیت نخواهد بود‬ ‫ی ویژه‬ ‫و‬ ‫توگ‬ ‫گف ‬ ‫شورای نگهبان نه تکلیف و نه اجازه دارد که به کسی بگوید‬ ‫ثبت نام نکن‬ ‫درباره مسائل مربوط به هزینه ها قواعد روشنی نداریم‬ ‫استانی شدن انتخابات هم معضالت خودش را دارد‬ ‫در انتخابات مجلس و خبرگان‪ ،‬قانون فعلی انتخابات‬ ‫مالک عمل است‬ ‫برای بررسی صالحیت ها در مقابل پرداخت از مجاری‬ ‫غیرقانونی حساسیت دارم‬ ‫گفت و گو‪ :‬امید کرمانی ها‬ ‫خبرنگار‬ ‫شورای نگهبان ســال مهمی را پیش رو دارد‪ ،‬دو‬ ‫انتخابات مهم مجلس خبــرگان رهبری و مجلس‬ ‫شورای اسالمی در انتهای سال ‪ 94‬برگزار خواهد‬ ‫شد و طبعا بیشتر ســواالت ما هم در همین زمینه‬ ‫است‪ .‬به عنوان ســوال اول در این مورد بفرمایید‬ ‫طــرح جامع انتخابــات که در مجمع تشــخیص‬ ‫مصلحت نظام در حال بررسی و تدوین است‪ ،‬به‬ ‫انتخابات های یاد شده می رسد یا اینکه همچنان‬ ‫شــاهد اجرای انتخابات با قوانین فعلی خواهیم‬ ‫بود؟‬ ‫انچــه مجمع تشــخیص مصلحت نظــام در حال‬ ‫حاضر مشــغول تهیه ان اســت‪ ،‬پیش نویس سیاست های‬ ‫کلــی انتخابــات اســت‪ .‬سیاســت های کلی کــه مجمع‬ ‫تشخیص مصلحت نظام در مقام مشــورت تهیه و خدمت‬ ‫مقام معظم رهبری تقدیم می کند‪ ،‬به صورت مســتقیم یک‬ ‫قانون قابل اجرا نیســت‪ ،‬بلکه سیاســت هایی است که در‬ ‫شــاید گفته شــود در وضعیت فعلی اگر به‬ ‫همیــن نحوی که مــا مقــررات انتخاباتی را‬ ‫داریمبخواهیمانتخاباترااجراکنیمایاجای‬ ‫تاثیرگذاریبیشترنخواهدبود؟بعیدنمی دانم‬ ‫ولیبه نظرمی رسدکهمابایدمشکلمربوطبه‬ ‫تاثیرگذاری ثروت و قدرت را که به نظرم یک‬ ‫تهدید جدی اســت و باید به ان خیلی توجه‬ ‫کرد‪،‬ازطریقسامان دادنمسالهمالیاحزاب‬ ‫وهمینطورمسائلمالیمربوطبههزینه های‬ ‫انتخاباتیحلکنیم‬ ‫دکتر نجات اللــه ابراهیمیان‪ ،‬عضو حقوقدان‬ ‫شــورای نگهبــان اســت‪ .‬او ســال ها جــزو حلقه‬ ‫مشاوران رئیس قوه قضائیه بوده‪ .‬به گفته خودش‬ ‫ســخنگویی از جنــس ادامــه کارش در دســتگاه‬ ‫قضاست‪ .‬او با حوصله به سواالت مختلف ما جواب‬ ‫داد‪ .‬گفت وگوی تفصیلی ما با ســخنگوی شورای‬ ‫نگهبان را می خوانید‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫برنامه ها و قوانین انعکاس پیدا می کند‪ ،‬در نتیجه تا زمانی‬ ‫که این سیاست ها به صورت راه حل های مشخص عینی در‬ ‫قوانین مصوب مجلس شورای اســامی ظهور و بروز پیدا‬ ‫نکند‪ ،‬یعنی منتهی به اصالح یا تغییر قوانین انتخاباتی نشود‬ ‫چاره ای نیست جز اینکه براساس قوانین جاری اقدام شود‪.‬‬ ‫در حال حاضر قانونی که مالک عمل خواهد بود قانون فعلی‬ ‫انتخابات مربوط به انتخابات مجلس شــورای اســامی و‬ ‫مجلس خبرگان رهبری خواهد بود‪.‬‬ ‫طــرح استانی شــدن انتخابات بــا واکنش های‬ ‫متعــددی مواجه شــده اســت‪ ،‬نظر شــخصی و‬ ‫حقوقی جنابعالــی در این مورد چیســت و به نظر‬ ‫شما شورای نگهبان به این طرح چگونه می نگرد؟‬ ‫ســابقه اظهارنظر از شــورای نگهبان درباره طرح‬ ‫مشابهی وجود دارد‪ ،‬در ان اظهارنظر در مجموع این طرح‬ ‫مورد پذیرش قرار نگرفته بود‪ ،‬ســوالی که مطرح می شــود‬ ‫این است که ایا با طرح مجدد ان دوباره همان پاسخ قبلی از‬ ‫شورای نگهبان شنیده خواهد شد یا خیر؟ پاسخ این است؛‬ ‫انتظار این اســت که رویه هایی که در شــورای نگهبان در‬ ‫استنباط از قانون اساسی مطرح می شود تغییری نکند اما منع‬ ‫قانونی وجود ندارد که با تغییر اکثریت یا بخشی از اعضای‬ ‫شــورای نگهبان یا تغییر نظــر و دکتریــن حقوقی اعضای‬ ‫شورای نگهبان‪ ،‬رویه های جدید داشته باشیم‪ .‬البته هنوز‬ ‫مصوبه ای در قالب مصوبات مجلس شورای اسالمی تهیه‬ ‫نشــده که مجال پاســخگویی مجدد به این ســوال که ایا‬ ‫استانی شدن انتخابات مجلس شــورای اسالمی مغایرتی‬ ‫با قانون اساســی دارد یا خیــر‪ ،‬فراهم شــود‪ ،‬بنابراین من‬ ‫نمی توانم از قبل داوری اعضای شــورای نگهبان را عرض‬ ‫کنم‪ ،‬فقط این را می گویم که در اظهارنظرهای ســابق این‬ ‫طرح استانی با مخالفت شورای نگهبان مواجه شد‪ .‬شخصا‬ ‫ ترجیح می دهم اعالم نظر درباره استانی شــدن انتخابات‬ ‫مجلس شورای اسالمی در قالب اظهارنظر رسمی در موقع‬ ‫بررسی طرح صورت گیرد ولی اصل سوال مهم است که به‬ ‫نظرم بد نیست که رسانه ها به ان در قالب یک جریان فکری‬ ‫یا یک بحث مفید حقوقی دامن بزننــد و جنبه های مختلف‬ ‫موضوع را بررســی کنند چون مثل همه جای دنیا رسانه ها‬ ‫نقش بسیار مهمی در شکل گیری تصمیمات مهم حقوقی‬ ‫و حتی سیاســی دارند‪ .‬حتی تصمیمــات قضایی می تواند‬ ‫تحت تاثیر نقــد و اظهارنظر علمای حقوق قــرار بگیرد‪ .‬به‬ ‫نظر می رسد رسانه نه با جنجال های غیر مفید بلکه با تمرکز‬ ‫ی سازنده و انعکاس انچه در یک مباحثه مفید‬ ‫بر مباحث علم ‬ ‫علمی مطرح می شود می تواند به شورای نگهبان هم برای‬ ‫شکل گیری رویه های متقن کمک کند‪ .‬بنابراین پیشنهادم‬ ‫این اســت که این اظهارنظر را به مقامات غیررسمی مانند‬ ‫اســاتید محترم دانشــگاه‪ ،‬صاحب نظران علم سیاســت و‬ ‫حقوق بســپاریم تا ما هم از طرح مباحــث انها بهره برداری‬ ‫کنیم‪.‬‬ ‫گویا در گذشــته این پیشــنهاد بود که حوزه های‬ ‫انتخابیــه داخل اســتان ها حذف شــوند و نحوه‬ ‫انتخاب نامزدها استانی شود اما حاال شکل طرح‬ ‫قرار است تغییر کند‪ ،‬به این صورت که حوزه های‬ ‫انتخابیه حفظ شــوند اما نحوه انتخــاب نامزدها‬ ‫اســتانی باشــد‪ .‬شــورای نگهبان در گذشته چه‬ ‫ایراداتی در طرح استانی شدن انتخابات مجلس‬ ‫شورای اسالمی دید که با ان مخالفت کرد؟‬ ‫دالیلی که ســبب مخالفت شورای نگهبان با طرح‬ ‫قبلی بود شاید با تغییر پیشــنهاد و ابداع تکنیک های جدید‬ ‫منتفی شود‪ ،‬مثال بحث مربوط به تضعیف یا تقویت مشارکت‬ ‫عمومی که مورد توجه مقنن قانون اساسی قرار گرفته بود‪.‬‬ ‫این مســاله یکی از جهاتی بــود که توجه به ان باعث شــد‬ ‫که با طرح قبلی مخالفت شــود‪ ،‬این احتمال وجود دارد در‬ ‫طرحی جدید این معضــل و این مانع برطرف شــود‪ ،‬یعنی‬ ‫مساله مربوط به مشارکت عمومی به نحوی عالج شود ولی‬ ‫باید منتظر بود و دید ظرایف پیشنهاد جدید چه خواهد بود‪.‬‬ ‫شورای نگهبان مسئولیت نظارت بر ادوار مختلف‬ ‫انتخابات مجلس شــورای اســامی را داشــته‪،‬‬ ‫بــر همیــن اســاس بفرمایید اگــر انتخابــات در‬ ‫قالب طرح استانی شــدن بخواهد انجام شــود‬ ‫هزینه های برگزاری انتخابــات کاهش می یابد یا‬ ‫افزایش؟‬ ‫واقع قضیه این اســت که هنوز محاسبه ای در این‬ ‫موضوع صورت نگرفته اســت‪ ،‬بنابراین نمی توانم مستند و‬ ‫مدلل به این سوال جواب بدهم‪ .‬باید جزئیات بررسی شود‬ ‫که عده و ُعده ای که درگیر یک انتخابات استانی می شوند‬ ‫با حالت کنونی چه نسبتی دارد؟‬ ‫این نقد را وارد می دانید که استانی شدن انتخابات‬ ‫مجلس‪ ،‬احتمــال اتصال نامزدهــا را به البی های‬ ‫قدرت و ثروت تقویت می کند؟‬ ‫مدل هــای مختلفــی بــرای انتخــاب نمایندگان‬ ‫پارلمان در کشــورهای مختلف دنیا وجــود دارد این مدل‬ ‫منطقه ای یا اســتانی در کشــورهای دیگر دنیا بی ســابقه‬ ‫نیســت‪ .‬به نظر می رســد عــاج و راهــکار جلوگیــری از‬ ‫تاثیرگذاری قدرت و ثروت صرفا این شکل انتخابات نیست‬ ‫یعنی اینکه انتخابات را محدود کنیم به حوزه کوچکتر مثل‬ ‫یک شهر یا به حوزه ای بزرگتر مثل یک ناحیه یا استان تاثیر‬ ‫تعیین کننده ای در جلوگیری از تاثیرگذاری البی های ثروت‬ ‫و قدرت ندارد‪ ،‬بلکه وجود یک قانون انتخابات پیشــرفته‪،‬‬ ‫چارچوب های روشــن برای فعالیت احزاب سیاسی‪ ،‬شیوه‬ ‫تامین مالی و کمک به احزاب سیاســی و نظــارت دقیق بر‬ ‫چگونگی هزینه کــرد منابع مالی که در اختیــار احزاب قرار‬ ‫می گیرد خصوصا درباره انتخابــات می تواند عامل موثری‬ ‫باشد‪ .‬شاید گفته شود در وضعیت فعلی اگر به همین نحوی‬ ‫که ما مقررات انتخاباتی را داریم بخواهیم انتخابات را اجرا‬ ‫کنیم ایا جای تاثیرگذاری بیشتر نخواهد بود؟ بعید نمی دانم‬ ‫ولی به نظر می رسد که ما باید مشکل مربوط به تاثیرگذاری‬ ‫ثروت و قدرت را که به نظرم یک تهدید جدی اســت و باید‬ ‫به ان خیلی توجه کرد‪ ،‬از طریق ســامان دادن مساله مالی‬ ‫احــزاب و همین طور مســائل مالی مربوط بــه هزینه های‬ ‫انتخاباتی حل کنیم‪.‬‬ ‫نقدهــا به طــرح استانی شــدن انتخابــات بیان‬ ‫شــد‪ .‬در مقابل مدافعان این طــرح نیز می گویند‬ ‫یکــی از ایــرادات وارد بــر برگــزاری انتخابات به‬ ‫شکل فعلی این اســت که کوچک بودن محدوده‬ ‫جغرافیایی حوزه های انتخابیه به کاندیداها اجازه‬ ‫می دهد تا برای جلــب و جذب ارای شــهروندان‬ ‫به شــیوه های غیراخالقی نظیر شــایعه پراکنی‪،‬‬ ‫خرید رای‪ ،‬دادن وعده هــای غیرمرتبط به حوزه‬ ‫اختیارات نمایندگی مجلس یا صرف هزینه هایی‬ ‫که با حقــوق یــک نماینــده در طول چهار ســال‬ ‫همخوانی ندارد‪ ،‬متوسل شــوند‪ .‬ضمن انکه این‬ ‫طرح سبب می شــود که دید نماینده به مسائل و‬ ‫موضوعات کشــور ملی تر و کالن تر شود تا اینکه‬ ‫بخواهد برای جلب نظر مردم یک حوزه انتخابیه‬ ‫دغدغه هایی داشــته باشــد که مربوط حوزه اجرا‬ ‫اســت نه تقنین‪ ،‬با این تفاســیر به نظر شما ایا با‬ ‫استانی شــدن انتخابات می توان از اسیب های‬ ‫یادشده جلوگیری کرد؟‬ ‫البته این مساله مهمی است‪ ،‬فکر پیدا کردن راهی‬ ‫برای اینکه نگاه به نقش نمایندگان مجلس شورای اسالمی‬ ‫تغییر کند و نگاه محلی و قبیلــه ای جای خود را به یک نگاه‬ ‫ملی دهد‪ ،‬دغدغه مهمی است‪ ،‬منتها چقدر بتوانیم با تغییر‬ ‫ســاختار انتخابات از وضعیت فعلی به استانی شدن‪ ،‬به ان‬ ‫هدف برسیم‪ .‬من یک مقدار تردید دارم که این شیوه خیلی‬ ‫موثری باشــد‪ .‬به نظرم می رسد مســاله فرهنگی است و به‬ ‫عالوه ما نیاز داریم که ســواد و دانش سیاسی مردم مان را‬ ‫باال ببریم‪ .‬گاهی در بحث مربوط به نهضت ســواداموزی و‬ ‫باسوادکردن مردم امارهای جالبی می دهیم اما واقع قضیه‬ ‫این اســت که االن دیگر ســواد‪ ،‬فقط خواندن و نوشــتن‬ ‫نیســت‪ ،‬اموزش های مدنی و معرفت سیاسی عمومی هم‬ ‫مهم است‪ .‬این مساله که کســی را انتخاب کنیم تا دغدغه‬ ‫ملی داشته باشــد و وعده های محلی اجرایی در شان یک‬ ‫مقام اجرایی ندهد‪ ،‬نیاز به همت تمــام نهادهای فرهنگی‬ ‫مخصوصــا رســانه ها دارد‪ .‬بد نیســت به جــای دامن زدن‬ ‫به برخــی مباحث کم اهمیــت‪ ،‬رســانه ها به ایــن مباحث‬ ‫بپردازند‪ .‬االن حدود یک ســال اســت که ســواالت مکرر‬ ‫رســانه ای مبنی بر اینکه صالحیت چه کسی تایید می شود‬ ‫و صالحیت چه کسی تایید نمی شــود‪ ،‬از شورای نگهبان و‬ ‫از من به عنوان ســخنگو پرسیده می شــود‪ .‬واقعیت قضیه‬ ‫این است که ما باید یک جمع بندی کنیم و ببینیم که تمرکز‬ ‫بر این سواالت چقدر مشــکالت اساســی مربوط به نظام‬ ‫پارلمانی و انتخاباتی ما را حل می کنــد‪ .‬فکر می کنم حتی‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫سیاست‬ ‫‪113‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪114‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سیاست‬ ‫اگر همه کسانی که ما دغدغه داریم صالحیت شان ممکن‬ ‫است رد شود‪ ،‬وارد انتخابات شوند متاسفانه ان تغییری که‬ ‫توقع داریم بعد از ‪ 36‬ســال از پیروزی انقالب اســامی در‬ ‫نظام قانونگذاری رخ دهد حاصل نمی شــود‪ .‬ما یک مقدار‬ ‫دور خود می گردیم و متاسفانه مشــغول سواالت غیر مفید‬ ‫می شــویم‪ .‬همین مســاله که چه کنیم و چــه نگاهی را جا‬ ‫بیندازیم تا وعده ها و دغدغه های محلی جای دغدغه های‬ ‫ملی و اصالح سیســتم قانونگــذاری و کارامدکــردن ان را‬ ‫نگیرد‪ .‬واقعا بایــد دغدغه اصلــی همه ما باشــد‪ .‬به نظرم‬ ‫کم کم دارد دیر می شــود‪ .‬ما مسائل مهمی داریم که به ان‬ ‫مسائل توجه نمی کنیم‪ .‬ما چقدر توانســتیم مساله مربوط‬ ‫به گردش نخبگان را در بدنه تصمیم گیری و اجرایی کشور‬ ‫به کمــک نمایندگان ملت جــا بیندازیم؟ چقدر توانســتیم‬ ‫مســائل مهمی که امروزه مورد غفلت قرار گرفته و ناگهان‬ ‫ما را با مشــکل مواجه می کند مثل مســاله محیط زیست‪،‬‬ ‫بانک و پول را حل کنیم؟ چقدر توانســتیم دستگاه تقنینی‬ ‫و قانونگذاری خود را به صــورت یک مجموعه کارامد برای‬ ‫مقابله با دغدغه های اتی کشور در بیاوریم؟ من فکر می کنم‬ ‫باید روی این متمرکز شــویم و یک نهضت ســواداموزی و‬ ‫معرفت افزایی سیاســی در جامعه ایجاد کنیم‪ .‬خیلی خوب‬ ‫است که رســانه ها هر کدام از نمایندگان محلی را در طول‬ ‫دوره چهار ســاله حضــور در مجلــس رصــد و ارزیابی کنند‬ ‫که انها به چنــد وعده انتخاباتی خود توانســتند جامه عمل‬ ‫بپوشانند‪ .‬فرض کنید که یک روستای کوچک که تبدیل به‬ ‫یک روستای بزرگتر و بعد با اصرار و مسائل مختلف تبدیل به‬ ‫یک شهر می شود تا ما برای ان یک نماینده در نظر بگیریم‬ ‫جزو دغدغه هایــش ایجاد یک کمربندی اســت؛ بر فرض‬ ‫تحقق چنین وعده ای ما چقدر توانســتیم مشکل جامعه را‬ ‫حل کنیم؟ چقدر می توانیم مشکل مربوط به خیل بیکاران‪،‬‬ ‫جوانان فارغ التحصیل منتظر کار‪ ،‬مشکالت محیط زیست‬ ‫و گردش نخبگان را حل کنیم؟ این امور نیاز به تمرکز و تفکر‬ ‫دارد‪ .‬اینکه ایا استانی شدن کمکی در این جهت می کند یا‬ ‫خیر‪ ،‬بســتگی به فرمول هایی دارد که پیشــنهاد می دهند‪.‬‬ ‫از نظر تکنیکی هنوز تمرکز پیدا نکردیــم ببینیم هر کدام از‬ ‫این پیشنهادها چه ویژگی هایی دارد‪ .‬ورود به این موضوع‬ ‫برای شــورای نگهبان خیلی زودهنگام اســت چون باید با‬ ‫یک طرح یــا الیحه مصــوب در مجلس شورای اســامی‬ ‫انجام شــود تا شــورای نگهبان بتواند یک اظهارنظر قاطع‬ ‫کند‪ .‬شاید این پیشداوری یک مقدار کار قانونگذاری را که‬ ‫مرحله اولش طرح یا الیحه است و به شورای نگهبان ارتباط‬ ‫پیدا نمی کند‪ ،‬دچار اختالل کند‪ .‬باید اجازه داد کسانی که‬ ‫حق قانونی دارنــد‪ ،‬در قالب طرح یا در قالــب الیحه‪ ،‬یک‬ ‫ساختاری را طراحی و ارائه نمایند‪ ،‬بعد مجال برای اظهارنظر‬ ‫شورای نگهبان هم فراهم خواهد شد‪.‬‬ ‫به نظــر شــما طــرح استانی شــدن می تواند در‬ ‫افزایش ســامت برگزاری انتخابــات نیز تاثیری‬ ‫داشته باشد؟‬ ‫شــاید تاثیر داشته باشــد ولی عامل تعیین کننده و‬ ‫مهم نیســت یعنی همان معضالتی که اشــاره کردم االن‬ ‫وجود دارد درباره انتخابات اســتانی هم قابل طرح اســت‪،‬‬ ‫یعنی مشکالتی که ناشــی از تاثیرگذاری برخی عادت های‬ ‫بد انتخاباتی می شــود مثل هزینه کردن پول یا وعده های‬ ‫ بی تاثیر در سرنوشت ملی ما را به طور قاطع از بین نمی برد‪.‬‬ ‫شــما گفتید نیاز به بازنگری در قانــون انتخابات‬ ‫اســت تا همه این دغدغه ها برطرف شــود‪ .‬شما ‬ ‫ترجیح می دهید اصالح قانون انتخابات مجلس‬ ‫در قالب طرح انجام شود یا الیحه یا در قالب همان‬ ‫تدوین سیاســت های کلی جامع برای انتخابات‬ ‫که هم اکنون در مجمع تشخیص بحثش مطرح‬ ‫اســت؟ ضمــن انکــه شــورای نگهبان به عنوان‬ ‫ناظر انتخابات چه نقشــی را در این بازنگری ایفا‬ ‫متاســفانه در اثر یک مغالطه‪ ،‬نظارت اســتصوابی بعضی وقت ها‬ ‫به عنوان نظارت دلبخواهی مطرح شــده اســت‪ ،‬حال انکه این طور نیست‪،‬‬ ‫بحث این است که نهاد ناظر باید از بیرون فقط مشاهده کند و در پایان فرایند‬ ‫یک اظهارنظری کند یا هرکدام از مراحل با مهر تایید او سپری شود و به مرحله‬ ‫دیگر برویم‬ ‫خواهد کرد؟‬ ‫از نظر حقوقی دســتگاه هایی که ابتــکار تقنین را‬ ‫عهده دارند‪ ،‬موظف نیستند منتظر تدوین سیاست های کلی‬ ‫باشند‪ ،‬یعنی االن اگر نمایندگان براساس نصاب های مقرر‬ ‫در قانون طرحی را مطرح کردند باید موضوع مورد رسیدگی‬ ‫قرار گیرد‪ .‬دولت هم همین طور اگر الیحه ای را تقدیم کرد‪،‬‬ ‫مجلس طبق ایین نامه ان را بررسی می کند‪ ،‬منتها شاید این‬ ‫مشکل وجود داشته باشد که اگر بخواهیم تغییرات اساسی‬ ‫و ماهوی در انتخابات مجلس شــورای اســامی بدهیم‪،‬‬ ‫ممکن اســت با تصویب سیاســت های کلی مجبور شویم‬ ‫باز سراغ مجموعه های مقررات انتخاباتی برویم و اصالح‬ ‫و تغییر انها در دســتورکار قــرار گیرد که خــودش هزینه بر‬ ‫است‪ ،‬بنابراین شاید بد نباشــد در این زمینه ما منتظر تبیین‬ ‫سیاست های کلی باشــیم و بعد از تبیین سیاست های کلی‬ ‫انتخابات دست به تغییر مقررات انتخاباتی بزنیم‪ .‬اینکه ایا‬ ‫طرح یا الیحه کدام یک موثر و مفیدتــر خواهد بود تجربه‬ ‫شخصی من این را می گوید که شاید مراحل شکل گیری و‬ ‫تکوین یک الیحه مجال تاثیرگذاری کارشناســان را بیشتر‬ ‫فراهم می کنــد‪ .‬تمرکز بر جمع اوری نظرات و ســلیقه های‬ ‫مختلف‪ ،‬بحث های مفید و دور از عجله در تهیه یک الیحه‬ ‫امکان بیشــتری دارد‪ ،‬به عالوه چون ممکن است سازوکار‬ ‫جدید سازوکاری باشد که مستلزم ایجاد نهادها و اختصاص‬ ‫بودجه باشــد اگر در قالب الیحه بیاید بهتر است چون اگر‬ ‫در قالب طرح باشد و به افزودن هزینه های عمومی منتهی‬ ‫شود با مخالفت شورای نگهبان مواجه خواهد شد و قطعا ما‬ ‫درخواســت خواهیم کرد که محل تامین هزینه ها در طرح‬ ‫مشخص شــود‪ ،‬ان زمان طرح استانی شــدن انتخابات به‬ ‫سرنوشت بســیاری از طرح هایی که بین شورای نگهبان و‬ ‫مجلس هم اکنون در حال رفت و امد است دچار خواهد شد‬ ‫و فرایند قانونگذاری در این مورد طوالنی می شود‪ .‬بنابراین‬ ‫فکر می کنم اگر ابتدا سیاســت های کلی تدوین شود بهتر‬ ‫اســت‪ .‬البته از االن باید در تهیه پیشــنهاد سیاســت های‬ ‫کلی دقت شود که در قالب سیاســت باشد‪ ،‬نه راه حل های‬ ‫جزئی که در صالحیت قانونگذار اســت‪ .‬یعنی فقط خطوط‬ ‫کلی تعریف شــود‪ ،‬بعد تکنیک های حقوقــی هم در قالب‬ ‫الیحه بیاید ســپس فرایند قانونگذاری اش در مجلس طی‬ ‫شود تا به شورای نگهبان برسد‪ .‬تاکنون من به عنوان عضو‬ ‫شورای نگهبان در انتخابات مداخله نداشتم ولی سابقه ای‬ ‫که مطالعه کردم و اظهارنظرهایی که از همکاران قدیمی ترم‬ ‫شــنیدم واقعا این است که مســاله مربوط به کنترل مالی و‬ ‫رفتارهای انتخاباتی که االن شاید یک مقدار با مالک گیری‬ ‫از مقــررات موجود یا بــا اســتفاده از ســلیقه ها داریم حل‬ ‫می کنیم باید زودتر تبدیل به قواعد عینی روشــنی شــود تا‬ ‫به نظر می رســد که اگر هزینه هایی شود‬ ‫ولو بعد از احراز صالحیت و مسلم و محرز‬ ‫شود که کســی برخالف مجاری قانونی‬ ‫هزینه کرده‪ ،‬این می تواند منشا اظهارنظر‬ ‫درباره صالحیت ان فرد شــود‪ ،‬حتی اگر‬ ‫تاثیرگذار بر نتیجه انتخابات باشد قطعا‬ ‫می تواند انتخابات ان حوزه را منتهی به‬ ‫بطــان و بی اعتباری کنــد ولی احرازش‬ ‫خیلی مشکل است‬ ‫برخی مجادالت بی ثمر بر سر ســلیقه های شورای نگهبان‬ ‫یا عملکردهای شــورای نگهبان در جامعه مطرح نشده و به‬ ‫جای ان به مباحث مفیدتری پرداخته شود‪.‬‬ ‫پــس شــما می گوییــد اگــر قــرار اســت طرح‬ ‫استانی شــدن انتخابات در مجلس مصوب شود‬ ‫بهتر اســت ابتدا سیاســت های کلــی انتخابات‬ ‫در مجمع تشــخیص مصلحت نظام تبیین شود‬ ‫و مقام معظم رهبــری ان را ابــاغ کننــد و بعد اگر‬ ‫تکنیک هایش در قالب الیحه بیاید بهتر است؟‬ ‫همان طور که گفتم هیچ اجبار حقوقی به طی این‬ ‫مسیر نیست اما به نظرم این مسیر کارشناسی تر است‪.‬‬ ‫در مورد صالحیت ها همچنــان بحث هایی وجود‬ ‫دارد‪ ،‬مبنی بر اینکه اصــل برائت کفایت می کند یا‬ ‫اینکه حتما باید صالحیت هم احراز شــود و البته‬ ‫این بحث هــم وجود دارد کــه هیات های اجرایی‬ ‫مسئول بررسی صالحیت هستند و همین کفایت‬ ‫می کنــد‪ ،‬با ایــن مقدمــه بفرماییــد در انتخابات‬ ‫مجلس شورای اسالمی چگونه عمل خواهد شد؟‬ ‫قانون اساســی نظــارت بــر انتخابــات را برعهده‬ ‫شورای نگهبان گذاشته اســت‪ .‬این نظارت هم به موجب‬ ‫قوانین عادی نظارت اســتصوابی توصیف شــده اســت‪،‬‬ ‫بنابرایــن در این مرحله مــا مجری قانون اساســی و قانون‬ ‫انتخابات هستیم‪ .‬مجال این نیســت و شاید اصال مناسب‬ ‫هم خــود را معطوف به‬ ‫نباشــد که من مجری که باید همه ّ‬ ‫اجرای قانون کنم‪ ،‬دست به نقد قانون و ارزیابی راه حل های‬ ‫ان بزنم‪ .‬این را بایــد به مجامع علمی و حقوقی و سیاســی‬ ‫واگذار کنیم تا درباره ان بحث کنند که ایا راه حل های بهتری‬ ‫قابل تصور است یا خیر‪ .‬انچه االن به عهده ماست اجرای‬ ‫قانون انتخابات اســت که قانون عادی انتخابات هم این‬ ‫نظارت را اســتصوابی و شــامل تمام مراحل دانسته است‪.‬‬ ‫متاســفانه در اثر یک مغالطه‪ ،‬نظارت اســتصوابی بعضی‬ ‫وقت ها به عنوان نظارت دلبخواهی مطرح شده است‪ ،‬حال‬ ‫انکه این طور نیست‪ ،‬بحث این اســت که نهاد ناظر باید از‬ ‫بیرون فقط مشاهده کند و در پایان فرایند یک اظهارنظری‬ ‫کند یا هر کدام از مراحل با مهر تایید او ســپری شــود و به‬ ‫مرحله دیگر برویم‪ .‬چه نظارت استصوابی باشد چه نوع دیگر‬ ‫اگر معیارهای عینی روشــنی در کار باشد‪ ،‬به نظرم می رسد‬ ‫تفاوت اساسی نخواهد داشت حتی شــاید این نوع نظارت‬ ‫مرحله به مرحله جلوی بروز خیلی از مشکالت را بگیرد‪ ،‬اگر‬ ‫بگذاریم یک فرایندی تمام شود بعد یک بلوایی راه بیندازیم‬ ‫ایا این درســت اســت یا خیر؟ از همان مراحــل مربوط به‬ ‫ثبت نام تا مراحل اخر نظارت اعمال شود‪ .‬انچه ممکن است‬ ‫اشخاص را نگران کند این است که این نظارت معیارهای‬ ‫روشــن و عینی نداشته باشد و اعمال ســلیقه بشود‪ .‬بر این‬ ‫ت استصوابی باشد‪ ،‬چه مدل‬ ‫اساس می توان گفت چه نظار ‬ ‫دیگری‪ ،‬این مساله قابل طرح است‪ ،‬یعنی هر مدل نظارتی‬ ‫طراحی شود نگرانی از اینکه سلیقه های شخصی و بیرون‬ ‫از قانون اعمال شــود و بر فرایند نظارت تاثیر بگذارد وجود‬ ‫دارد‪ ،‬بنابراین نباید این طور باشد که هر انتقادی را به نظارت‬ ‫استصوابی ارتباط دهیم‪ ،‬برابر انچه قانون پیش بینی کرده‬ ‫این است رویه شــورای نگهبان از ظواهر و مواد قانون هم‬ ‫بر می اید که بحث مربوط بــه کنترل صالحیت ها چه درباره‬ ‫عدم احراز صالحیت و چه درباره تایید صالحیت از ســوی‬ ‫سیاست‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫شورای نگهبان قابل اعمال است‪ .‬حاال اینکه اینجا مالک‬ ‫احراز صالحیت است یا بررسی موانع صالحیت‪ ،‬باز براساس‬ ‫قوانیــن عادی شــرایطی کــه قانونگذار به عنوان شــرایط‬ ‫انتخاب شوندگان معین کرده مثل هر سیستمی که شرطی‬ ‫را الزم می داند باید احراز شود بنابراین اگر ما شرطی داشتیم‬ ‫ان شرط جنبه ایجابی داشته باشد باید احراز شود مثال ماده‬ ‫‪ 28‬قانون انتخابات اعالم می کند اعتقاد به اســام‪ ،‬التزام‬ ‫عملی به اســام و قانون اساســی نظام جمهوری اسالمی‬ ‫ایران باید وجود داشته باشد‪ .‬این یک شرط است مثل این‬ ‫است که بگویند باید وصف امین بودن یا عادل بودن کسی‬ ‫را احراز کنیم صــرف اینکه بگوییم این ادم مجرم نیســت‬ ‫مســاوی نمی شــود با احراز ان شــرط‪ .‬همه این حرفی که‬ ‫در این ایام تکرار شــده است سوالی اســت که وقتی از حد‬ ‫می گذرد فایده خود را از دســت می دهــد‪ ،‬همه حرف این‬ ‫است که این شــرایط باید احراز شود‪ ،‬اگر هم این شرایط را‬ ‫در کسی احراز نکردیم معنی اش نیست که او بری نیست و‬ ‫مجرم است؛ این دو با هم مالزمه ندارد بنابراین اصل برائت‬ ‫یا حمل عمل بر صحت یک اصل شــناخته شده تایید شده‬ ‫توسط شرع قانون و شورای نگهبان است‪ ،‬منتها درباره احراز‬ ‫شرط و قیدی که مقنن درباره انتخاب شوندگان الزم دانسته‬ ‫باید به محل جریان این اصل و شرایط ان توجه کنیم‪.‬‬ ‫یک بحث مهم هم همیشه مطرح بوده و ان میزان‬ ‫هزینه کرد کاندیداهــا یا محل تهیــه هزینه های‬ ‫انتخاباتی اســت‪ .‬اخیرا هم بحث هــای جدی در‬ ‫مورد ان مطرح شــد‪ .‬این مســاله چــه میزان در‬ ‫صالحیت نامزدها تاثیر دارد؟ نکته مهم این است‬ ‫که این اتفاق بعد از تایید صالحیت نامزدها در ایام‬ ‫تبلیغات رخ می دهد و برخی نامزدها بعد از دریافت‬ ‫مجوز ورود به انتخابات یا مخارج هنگفت دارند یا‬ ‫از منابع ناسالم هزینه می کنند‪ .‬چه بند قانونی در‬ ‫این مورد وجود دارد و ایا اساسا شورای نگهبان بعد‬ ‫از تایید صالحیت می تواند ورودی به صالحیت ها‬ ‫داشته باشد؟‬ ‫واقع امر این اســت کــه درباره مســائل مربوط به‬ ‫هزینه ها قواعد روشنی نداریم‪ .‬اینکه یک داوطلبی متوسل‬ ‫شــود به خرج کردن پــول زیاد و بــذل و بخشــش و از این‬ ‫طریق بخواهد نظر رای دهندگان را جلــب کند‪ ،‬یک نظام‬ ‫تعریف شده شناسایی‪ ،‬احراز و ترتیب اثر دادن به ان نداریم‪،‬‬ ‫باید در مقررات انتخاباتی به ان توجه کنیم‪ .‬شورای نگهبان‬ ‫از طریق نمایندگانی که دارد نظارت مســتمری را اعمال و‬ ‫اطالعات مفیدی را تا انجا که ممکن است جمع می کند اما‬ ‫این شیوه جمع اوری اطالعات مســلما با یک نظام قانونی‬ ‫از پیش تعریف شــده خیلی فرق می کند‪ .‬اینکه وقتی یک‬ ‫کسی ادعایی مطرح کند‪ ،‬فالن نامزد خارج از رویه معمول‬ ‫و چارچوب قانونی در انتخابات مجلس هزینه کرد این ادعا‬ ‫و دفاع براساس ایین دادرســی ویژه ای رسیدگی و تصمیم‬ ‫صادر و ان تصمیم منشــا اثر شــود در مقرراتمان نداریم‪.‬‬ ‫البته در عمل شــورای نگهبان ســعی کرد این گونه ادعاها‬ ‫را که مســاله تاثیرگذاری از طریق خرید رای و هزینه کردن‬ ‫برای خرید رای است عادالنه رسیدگی کند ولی چون ایین‬ ‫دادرسی ویژه ای در قانون پیش بینی نشده ممکن است یک‬ ‫کسانی بیایند و انتقاداتی مطرح کرده و گله و شکایتی کنند‬ ‫که ما باید این را به صورت قاطع سروسامان دهیم‪ .‬به نظر‬ ‫می رسد که اگر هزینه هایی شود ولو بعد از احراز صالحیت و‬ ‫مسلم و محرز شود که کسی برخالف مجاری قانونی هزینه‬ ‫کرده‪ ،‬این می تواند منشــا اظهارنظر دربــاره صالحیت ان‬ ‫فرد شود‪ ،‬حتی اگر تاثیرگذار بر نتیجه انتخابات باشد قطعا‬ ‫می تواند انتخابات ان حوزه را منتهی به بطالن و بی اعتباری‬ ‫کند ولی احرازش خیلی مشکل اســت‪ .‬اگر یک نفر بگوید‬ ‫این پول حالل من است یا کسی به او هدیه دهد و او شروع‬ ‫کند به هزینه کــردن اوال نمی توانیم بگوییــم از مال حرام‬ ‫اســتفاده کرده چون این حرف دلیل می خواهد که بگوییم‬ ‫خارج از حدود مقرر قانونی‪ ،‬از بیت المال یا از بودجه عمومی‬ ‫استفاده کرده است‪ ،‬یعنی باید احراز شود اما اگر منشا پول‬ ‫حالل باشد یا نهایتا نامعلوم‪ ،‬احراز ان دشوار است‪.‬‬ ‫بین هزینه کرد و درامد و جایگاه حوزه اختیاراتی که‬ ‫یک نماینده دارد‪ ،‬نباید منطقی وجود داشته باشد؟‬ ‫با یک حساب سرانگشــتی ممکن است این طور‬ ‫نتیجه گیری شــود که مثال همــه امتیازات مالــی که یک‬ ‫نماینده دارد مگر چقدر اســت که ضریب قابل توجهی را او‬ ‫به مقدمات انتخاب خودش اختصــاص می دهد‪ ،‬ایا خود‬ ‫این به معنای این نیست که او قصد غیرقانونی دارد یا اقدام‬ ‫غیرقانونی را می خواهد تحت پوشــش قرار دهد؟ واقع این‬ ‫است که از نظر قضایی و حقوقی احرازش دشوار است چون‬ ‫همه چیز را نمی توانیم مالی و پولی حساب کنیم‪ ،‬مثال اینکه‬ ‫یک نامزد برای خودش رســالتی تعریف می کند و می گوید‬ ‫این رســالت من ارزش معنــوی دارد و ایــن ارزش معنوی‬ ‫می ارزد که من از همــه اموالم بگذرم‪ ،‬بنابراین اگر کســی‬ ‫چنین استداللی کند ما خلع سالح می شویم یا ممکن است‬ ‫یکی بگوید من ریاست را دوست دارم و برای ریاست حاضرم‬ ‫همه اموالم را که بــا پول حالل هم به دســت اوردم هزینه‬ ‫کنم‪ ،‬درباره این دو ادعا به نظر می رسد نتوانیم نتیجه گیری‬ ‫درستی کنیم چون همین احتماالت باعث می شود ما نتوانیم‬ ‫مالزمه بین این دو پیدا کنیم که یکــی که هزینه زیاد کرده‬ ‫حتما فرایند انتخاب او غیرقانونی یا او فاقد صالحیت بوده‬ ‫است‪ .‬برای همین مشکالت است که در قوانین انتخاباتی‬ ‫به صورت نوعی نســبت هزینه ها را بــرای تبلیغات و میزان‬ ‫و حــدود ان را تعریــف می کنند چــون نمی توانیم در مدت‬ ‫کم انتخابــات تک تک نامزدهــا را به لحاظ شــخصیت و‬ ‫ویژگی های درونی انها کنکاش کنیم‪ .‬در قوانین انتخاباتی‬ ‫معیار نوعی می گذارند یعنی می گویند نامــزد از این میزان‬ ‫هزینه یا از این میزان کمک های بالعوض بیشتر نمی تواند‬ ‫استفاده کند‪.‬‬ ‫چنین معیارهایی در قانون انتخابات ما وجود ندارد؟‬ ‫خیر‪ ،‬ما چنین معیارهایی را نداریم‪ ،‬بنابراین وقتی‬ ‫مورد به مورد برای روشن شدن وضعیت فرد کنکاش می شود‬ ‫انجا احتمال اشتباه هم زیاد می شود ان وقت ممکن است‬ ‫موجب گله گذاری هایی شــود که ما می بینیم نســبت به ما‬ ‫وجود دارد‪.‬‬ ‫درباره اتفاقی که برای اقــای رحیمی افتاد برخی‬ ‫چهره های سیاسی در واکنش به نامه اقای رحیمی ‬ ‫در مــورد کمک بــه برخــی نمایندگان در اســتانه‬ ‫انتخابات مجلس هشتم گفتند که این کمک های‬ ‫مالی در ادوار مختلف ســابقه داشته و ایرادی هم‬ ‫ندارد‪ .‬نظر شما و شورای نگهبان چیست؟‬ ‫درباره کمک های مالــی و پرداخت ها بدون اینکه‬ ‫بخواهم وارد مصداق شــوم‪ ،‬اگر ثابت شــود کــه از محل‬ ‫غیرقانونی درامدی یا پولی حاصل از ارتشــا یا فعالیت های‬ ‫مجرمانه کمکی بــه نماینده یــا داوطلبی شــده و او هم از‬ ‫این وضعیت اگاه بوده‪ ،‬من شــخصا به عنــوان یک عضو‬ ‫نمی توانم نســبت به این قضیــه بی اعتنا باشــم‪ .‬به خاطر‬ ‫تاکیــدات مقام معظم رهبری و شــعارهای اصلی انقالب و‬ ‫اینکه در تعیین سرنوشــت جامعه ما باید جلوی تاثیر ســوء‬ ‫قدرت و ثروت را بگیریم برای خودم یک رسالت می دانم که‬ ‫باالترین حساسیت ها را نشان بدهم‪ .‬منتها این امر باید ثابت‬ ‫شود‪ .‬اگر کسی بگوید ما کمک های مالی می گرفتیم‪ ،‬حاال‬ ‫شما نظام قانونی برای ممنوعیت کمک های مالی ندارید‪،‬‬ ‫ما کمک های مالی حالل می گرفتیم و سابقه هم دارد خب‬ ‫من حرفی ندارم اما اگر ثابت شود این کمک ها و پرداخت ها‬ ‫از مجاری غیر قانونی صورت گرفته واقعا نمی توان بی اعتنا‬ ‫بود‪ .‬به عنوان عضو شورای نگهبان بر خودم فرض می دانم‬ ‫در زمان بررسی صالحیت ها این حساسیت را داشته باشم‪.‬‬ ‫اخیرا بحثی در مورد انفصال از خدمت دو نماینده‬ ‫مجلس مطرح شــده‪ ،‬فارغ از مســائل سیاســی‬ ‫پیرامون ان‪ ،‬به لحاظ حقوقــی اگر چنین حکمی ‬ ‫صادر شــود‪ ،‬انفصال از خدمــت دولتی موجب رد‬ ‫صالحیت یک نامــزد انتخابات مجلس شــورای‬ ‫اسالمی خواهد شد؟‬ ‫در وضعیــت فعلــی بعــد از اینکه انتخابــات تمام‬ ‫می شود و نماینده اعتبارنامه اش تصویب می شود‪ ،‬ماموریت‬ ‫شورای نگهبان تمام می شود‪.‬‬ ‫‪115‬‬ ‫گفت وگوی ویژه‬ ‫‪116‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سیاست‬ ‫درباره ثبت نام این نماینده بــرای انتخابات دوره‬ ‫بعد چطور؟ شورای نگهبان چگونه عمل می کند؟‬ ‫اگر اینکه کســی ماموریت جزایی و کیفری داشته‬ ‫باشد ایا این محکومیت در احراز صالحیتش موثر خواهد بود‬ ‫یا خیر؛ باید بگویم که اگر در حکم قضایی به محرومیت از‬ ‫حقوق اجتماعی مثل انتخاب شدن تصریح شده باشد قطعا‬ ‫موثر خواهد بود و ما از ان حکم قضایی تبعیت می کنیم‪ .‬در‬ ‫ماده ‪ 30‬قانون انتخابات برخی عناوین مجرمانه هستند که‬ ‫ان عناوین مجرمانه مانع داوطلبی تلقی خواهند شد‪ ،‬مثل‬ ‫برخی جرائم مالی و اقــدام علیه نظام جمهوری اســامی‬ ‫ایران‪ ،‬اگر محکومیت فرد از ان دسته عناوین جزایی باشد‪،‬‬ ‫مانع تاییــد صالحیت وی تلقــی خواهد شــد‪ .‬ضمن انکه‬ ‫گاهی عنوان جزایی در زمره مواردی نیست که در ماده ‪30‬‬ ‫قانون انتخابات ذکر شده اما سوابق محکومیت کیفری به‬ ‫سوءشهرت فرد منتهی می شود و ممکن است ان فرد در ان‬ ‫حوزه انتخابیه و در جامعه سوءشهرت داشته باشد‪ .‬داشتن‬ ‫سوء شــهرت هم از موانع تایید صالحیت وی تلقی خواهد‬ ‫شد‪ ،‬بنابراین وجود چنین ســابقه محکومیتی باید در قالب‬ ‫بندهای مختلف ماده ‪ 28‬و ‪ 30‬قانون انتخابات بررسی شود‪.‬‬ ‫یعنی حکــم قضایی انفصــال از خدمــات دولتی‬ ‫موجب ردصالحیت یــک نماینــده در دوره اینده‬ ‫انتخابات مجلس شورای اسالمی می شود یا خیر؟‬ ‫مساله محرومیت از حقوق اجتماعی مانع نمایندگی‬ ‫مجلس شورای اسالمی خواهد بود‪.‬‬ ‫در مورد انتخابات مجلس یک دغدغه این روزها از‬ ‫سوی یکی از جناح های سیاسی مطرح می شود‪.‬‬ ‫اصالح طلبان می گویند ما بــا موج رد صالحیت ها‬ ‫مواجه خواهیم شد‪ .‬ایا اساســا چنین فضایی در‬ ‫شورای نگهبان وجود دارد؟‬ ‫مذاکــرات و مباحــث مربوط بــه انتخابــات هنوز‬ ‫واقعا در شــورای نگهبان اغاز نشده اســت‪ .‬ما اصال درگیر‬ ‫انتخابــات‪ ،‬جز همین مســاله اخیــری که راجع بــه تاریخ‬ ‫انتخابات بود‪ ،‬در صحن شورای نگهبان نشدیم‪ ،‬به عالوه‬ ‫به نظرم می رسد شورای نگهبان و اعضای دیگر و همکاران‬ ‫من به این امر ملتزم باشند که اساسا جناح بندی های سیاسی‬ ‫نباید معیار بررسی صالحیت قرار گیرند‪ .‬هر شخص صرف‬ ‫نظر از اینکه به کدام سلیقه سیاسی تعلق دارد باید براساس‬ ‫ویژگی هایی که در پرونده انتخاباتی او مطرح اســت طبق‬ ‫مواد مربوط به قانون انتخابات بررســی صالحیت شــود‪،‬‬ ‫بنابراین شــخصا اعتقاد و بنــای من بر این اســت که همه‬ ‫سلیقه های سیاسی که داخل نظام جمهوری اسالمی هستند‬ ‫حق شان را باید به رسمیت بشناسیم که کاندیدای نمایندگی‬ ‫مجلس شــورای اســامی شــوند و صالحیت های انها نه‬ ‫بر اساس سالیق سیاسی شــان بلکه براساس شرایط مقرر‬ ‫در قانون انتخابات مورد ارزیابی قرار گیرد‪ .‬بنابراین اعضای‬ ‫شورای نگهبان به هیچ وجه درباره هیچ گروه و سلیقه سیاسی‬ ‫طرحی مبنی بــر اینکه انهــا را از حقوق قانونی شــان برای‬ ‫کاندیدا شــدن در انتخابات مجلس محــروم کنند‪ ،‬ندارند‪.‬‬ ‫بهتر است دوستان به جای راه انداختن مجادله های خیالی‬ ‫و طرح برخی از توهمات‪ ،‬به ان بخش از مســائل اساسی‬ ‫کشــور که یک پارلمان و مجلس بایــد روی ان تمرکز کند‬ ‫توجه داشته باشند‪ .‬ما این قدر مشکالت در کشور داریم که‬ ‫حل این مشکالت بعد از ســی و شش سال از زمان پیروزی‬ ‫انقالب نیازمند ارائه راه حل های جدید توسط فکرهای نو و‬ ‫نخبگان هســتیم‪ .‬ما نباید با طرح موضوعات فرعی مجال‬ ‫اینکه به مسائل اصلی کشــور در یک روند سالم انتخاباتی‬ ‫توسط نیروهای توانا پرداخته شود را از بین ببریم‪.‬‬ ‫یک بحث هم این اســت کــه ایا اعضــای دو حزب‬ ‫مشــارکت و ســازمان مجاهدین انقالب که منحل‬ ‫اعالمشده اندمی توانندکاندیدایانتخاباتمجلس‬ ‫شورای اسالمی شوند؟ اگر افرادی سابقه عضویت‬ ‫در این احزاب را داشته باشند اما با جدایی از انها به‬ ‫احزاب جدید تری از اصالح طلبان پیوســته باشند‬ ‫یا مستقل بخواهند وارد انتخابات شــوند باز هم با‬ ‫محدودیتتاییدصالحیتمواجهخواهندشد؟‬ ‫به احزاب و گروه ها به نحو خاص اشاره نمی کنم‪ ،‬در‬ ‫قانون انتخابات انچه در بند ‪ 3‬ماده ‪ 30‬قانون انتخابات مانع‬ ‫تایید صالحیت تلقی شده وابستگان تشکیالتی به هواداران‬ ‫احزاب‪ ،‬سازمان ها و گروه هایی اســت که غیرقانونی بودن‬ ‫انها از طریق مقامات صالحه اعالم شــده اســت بنابراین تا‬ ‫زمانی کــه فعالیت یک حزب‪ ،‬قانونی اســت اگر کســی در‬ ‫ان فعالیت کند این شــرط فراهم نیســت اما اگر ان حزب از‬ ‫طرف مقامات صالحه منحل اعالم شــود ادامه وابســتگی‬ ‫بعد از انحالل به ان دسته و گروه مانع داوطلب شدن فرد در‬ ‫انتخابات مجلس شورای اســامی تلقی می شود‪ ،‬بنابراین‬ ‫اگر کســانی در گروه ها و احزاب قبلی فعالیت کردند بعد این‬ ‫احزاب غیر قانونی اعالم شدند و انها هیچ گونه مشارکتی در‬ ‫برپا نگه داشتن حزب غیرقانونی نداشتند و رفتند فعالیت های‬ ‫سیاسی شــان را در قالب های جدید قانونی انجام دادند این‬ ‫مانعی برای نامزد شدن شان در انتخابات براساس بند ‪ 3‬ماده‬ ‫‪ 30‬قانون انتخابات تلقی نمی شود‪ .‬بله‪ ،‬ممکن است کسی‬ ‫به اعتبار شرکت در اقدامات غیر قانونی که منجر به انحالل‬ ‫یک حزب شده یا یک عنوان دیگری مثل عناوین جزایی که‬ ‫در این قانون امده مانعی برایش ایجاد شود ولی صرف اینکه‬ ‫در حزبی عضویت داشته که ان حزب انحاللش اعالم شده و‬ ‫او دیگر فعالیتی تحت عنوان وابسته تشکیالتی به ان حزب‬ ‫نداشته مانع تلقی نخواهد شد‪.‬‬ ‫افــرادی که در جریــان وقایع پــس از انتخابات‬ ‫ریاســت جمهوری ســال ‪ 88‬محکومیت هایــی‬ ‫داشــتند که دوره های محکومیت خود را ســپری‬ ‫کردند‪ ،‬امکان حضور در انتخابات دارند یا خیر؟‬ ‫مســاله به خطر انداختن امنیت جمهوری اسالمی‬ ‫ایران و طرح شــعارها یا انجــام اقداماتی که این شــعارها‬ ‫و اقدامــات حکایت از التــزام به قانون اساســی جمهوری‬ ‫اسالمی ایران ندارد‪ ،‬یک خط قرمز است و قانون انتخابات‬ ‫ان را به عنوان یک مانع داوطلبی در انتخابات مجلس اعالم‬ ‫می کند‪ ،‬بنابراین بحث مربوط به جریانات سال ‪ 88‬یک امر‬ ‫من دراوردی یا یک مالک جدید تلقی نمی شود‪ ،‬ما چاره ای‬ ‫نداریم جز انکه براســاس قانون انتخابات رفتار کنیم‪ .‬اگر‬ ‫اگر کسانی در گروه ها و احزاب قبلی‬ ‫فعالیت کردند بعد این احزاب غیر قانونی‬ ‫اعالم شدند و انها هیچ گونه مشارکتی در‬ ‫برپا نگه داشتن حزب غیرقانونی نداشتند‬ ‫و رفتند فعالیت های سیاسی شان را در‬ ‫قالب های جدید قانونی انجام دادند این‬ ‫مانعی برای نامزد شدن شان در انتخابات‬ ‫براساس بند ‪ 3‬ماده ‪ 30‬قانون انتخابات‬ ‫تلقی نمی شود‬ ‫اقداماتی مثل مشارکت در اقدامات خالف امنیت و مصالح‬ ‫مملکت توسط مقامات قضایی احراز شده باشد‪ ،‬این مساله‬ ‫براساس بندهای مختلف مواد ‪ 28‬و ‪ 30‬قانون انتخابات مانع‬ ‫احراز صالحیت ان داوطلب است‪.‬‬ ‫شورای نگهبان در مورد اعضای حزب اعتماد ملی‬ ‫چه تصمیمی اتخاذ خواهد کرد؟ ایا ماجرای حصر‬ ‫دبیرکل ایــن حزب در سرنوشــت تایید صالحیت‬ ‫اعضای این حزب موثر است؟‬ ‫در قالــب یک قاعده کلی می گویــم که عضو یک‬ ‫حزب بودن بــه معنای این نیســت که تمــام اقداماتی که‬ ‫دبیرکل یا اعضای یک حزب انجام دادند به پای همه اعضا‬ ‫گذاشته شود‪ ،‬همان طور که در مجلس و در فضای سیاسی‬ ‫کشور اقلیت و اکثریت وجود دارد در درون احزاب نیز اقلیت‬ ‫و اکثریت وجود دارند بنابراین ما نمی توانیم حساب هر کدام‬ ‫از انها را بدون توجه بــه جایگاهی که داشــتند و مواضعی‬ ‫که داشــتند در نظر بگیریم‪ ،‬بایــد توجه کنیــم که مواضع‬ ‫انها‪ ،‬نه سالیق انها تا حدی که به شــرایط مربوط به احراز‬ ‫صالحیت بستگی دارد چه بوده اســت؛ در جریان حوادث‬ ‫سال ‪ 88‬سرنوشت بسیاری از کسانی که احزاب یا مسئوالن‬ ‫احزابشان در ان جریانات نقش مثبتی متاسفانه ایفا نکردند‪،‬‬ ‫با سرنوشت کســانی که مصالح جمهوری اســامی ایران‬ ‫را بر هــر مصلحت فردی و گروهی ترجیــح دادند و مواضع‬ ‫شایسته ای گرفتند‪ ،‬نمی توانیم یکی فرض کنیم‪.‬‬ ‫سابقه داشته که نمایندگان کنونی مجلس وقتی‬ ‫کاندیدا برای دوره بعد می شــوند یکسری شــان‬ ‫ردصالحیــت می شــوند‪ ،‬پــس از ان یک ســری‬ ‫مواضعــی در نقد نحــوه بررســی صالحیت ها در‬ ‫شورای نگهبان مطرح می شود که در ادوار مختلف‬ ‫هم بوده‪ ،‬ایا بــرای پیشــگیری روال و مکانیزمی‬ ‫ مدنظر اســت؟ ایا قبــل از اینکه ثبت نــام کنند به‬ ‫افراد گفته می شــود‪ ،‬چون دوباره ســتاد تشکیل‬ ‫می دهند‪ ،‬نماینده تعیین می کنند و رئیس مجلس‬ ‫یک سری رایزنی هایی را اغاز می کند؟‬ ‫تــا قبــل از اینکــه فراینــد قانونــی شــروع شــود‬ ‫شــورای نگهبان نه تکلیف و نه اجازه دارد که به کسی بگوید‬ ‫ثبت نام کند یا نکند‪ .‬ممکن اســت یک کســی از عضوی در‬ ‫شورای نگهبان استمزاجی کرده و اظهارنظری شده باشد ولی‬ ‫به طور رسمی و قانونی ما نمی توانیم مداخله کنیم‪ ،‬مداخله‬ ‫ما وقتی مجال دارد که فرایند انتخاباتی و ثبت نام شروع شده‬ ‫باشد‪ .‬درباره نمایندگان سابق هم اصل این است ما یک بار‬ ‫صالحیت شانرااحرازکردیم‪،‬مگراینکهموانعیحادثشود‪.‬‬ ‫وقتی خدایی نکرده سابقه ســوءکیفری یا موانع دیگری که‬ ‫عناوین ان در قانون انتخابات امده پیش اید چاره ای نمی ماند‬ ‫جز اینکه اعالم کنیم براســاس قانــون انتخابات صالحیت‬ ‫او دیگر احراز نمی شود‪ .‬اینکه ایا می شود به فکر مکانیزمی‬ ‫ باشیم که مشکل عدم احراز مطرح نشود شاید به نظر من این‬ ‫را به عقل سیاسی فعاالن این عرصه محول کنیم بهتر باشد‪،‬‬ ‫واال شورای نگهبان نمی تواند مداخله قبلی داشته باشد‪.‬‬ ‫نمایندگانی که در هر دوره ردصالحیت شدند بیان‬ ‫کردند که به دالیــل کلی عدم التزام به اســام یا‬ ‫عدم التزام به نظام ردصالحیت شــدند‪ ،‬ایا دلیل‬ ‫روشــن رد صالحیت به نماینده ردصالحیت شده‬ ‫ابالغ می شود؟‬ ‫طبق مقررات انتخاباتی اگر نمایندگان ردصالحیت‬ ‫شده بخواهند‪ ،‬دالیل این تصمیم شــورای نگهبان به انها‬ ‫اعالم می شود‪ .‬حاال این به عهده خود نماینده است که ایا به‬ ‫همان تفصیل و جزئیاتی که صالحیتش در شورای نگهبان‬ ‫احراز نشــده موضوع را در اختیار رسانه ها و عموم قرار دهد‬ ‫یا این کار را نکند ولی تکلیف قانونی ماســت که حداقل به‬ ‫کسی که صالحیتش را رد کردیم بگوییم چرا صالحیت او رد‬ ‫شد‪ .‬پس دلیل روشن این مساله باید به افراد گفته شود‪.‬‬ ‫سال پرماجرا‬ ‫سیاست‬ ‫سیاست‬ ‫‪118‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫پرون‬ ‫د‬ ‫ه‬ ‫اول‬ ‫سیاست ایران در سال ‪ 93‬روزهای پرفراز و نشیبی را پشت سرگذاشت‪.‬‬ ‫اصولگرایان و اصالح طلبــان دوران تازه ای را با رئیس جمهــور جدید تجربه‬ ‫کردند و حســن روحانی هم در مواجهه با انها رفتاری متفاوت داشت‪ .‬حاال‬ ‫همه خود را برای سال‪ 94‬اماده می کنند‪ .‬سالی که قرار است ‪2‬انتخابات مهم‬ ‫را داشته باشد؛ مجلس دهم و مجلس خبرگان‪ .‬در این بخش هم به سال ‪93‬‬ ‫پرداخته ایم و هم از سال‪ 94‬سخن به میان اورده ایم‪.‬‬ ‫بدگمانی روحانی به اصولگرایان‬ ‫معتدل تشدید شده‬ ‫پاسخ هایمحمدقوچانی‬ ‫بهپرسش هایمجلهمثلث‬ ‫ادامه دادن پرداخت یارانه ها‬ ‫پوپولیستی است‬ ‫گفت وگویمثلثبا‬ ‫صادقزیباکالم‬ ‫بخشی از اصالح طلبان مثل‬ ‫نهضت ازادی شده اند‬ ‫تو گویمثلث‬ ‫گف ‬ ‫باپرویزامینی‬ ‫تک دوره ای یا دو دوره ای؟‬ ‫سال‪، 94‬سرنوشتدولتروحانیراتاحدودزیادیمعینمیکند‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سیاست‬ ‫‪119‬‬ ‫سیاست‬ ‫مصطفی صادقی‬ ‫دبیر تحریریه‬ ‫‪1‬‬ ‫ایا ممکن اســت نتیجه تحوالت اجتماعی و سیاسی در‬ ‫فاصله سال های‪ 92‬تا‪ 96‬این باشــد که حسن روحانی نتواند‬ ‫برای بار دوم رئیس جمهور شــود؟ این یک سوال مهم و البته‬ ‫پیشدستانهاستکهازنظرخیلیازافرادشایدطرحان«زود»و‬ ‫رسیدنبهپاسخان«ناممکن»باشداماچهایرادیدارددرعالم‬ ‫سیاست و البته در قالب تحلیل مبتنی بر استفاده از نشانه ها به‬ ‫بررسیاینمسالهبپردازیمکهنسبتیکهحسنروحانیباجامعه‬ ‫و سیاست ایران برقرار کرده با ســرمایه اجتماعی او چه کرده و‬ ‫نتیجه این چنین نسبتی در نهایت ایا ما را با پدیده تجربه نشده‬ ‫یکدوره ایشدنرئیس جمهورمواجهخواهدکرد؟‬ ‫اگر با چنین فرضیــه و صورتی بحث خــود را اغاز کنیم‪،‬‬ ‫البد بایــد به این هــم بپردازیم که در صورت افت محســوس‬ ‫سرمایهاجتماعیرئیس جمهورمستقر‪،‬نوعمواجههگروه های‬ ‫سیاسیمختلفبااووانتخابات‪ 96‬چگونهخواهدبودوعجالتا‬ ‫به این هم فکر کنیم که در همین شــرایط فعلی چه کسانی به‬ ‫قطب شدن مقابل حسن روحانی می اندیشند‪ .‬این سواالت و‬ ‫صورت مساله هاتصویرروشن تریازسیاستایرانبهمانشان‬ ‫خواهدداد؛تصویریمبتنی برنشانه ها!‬ ‫نیروهای اجتماعی اقای رئیس جمهور‬ ‫باید به گذشــته نزدیک بازگردیم؛ به خرداد‪ .92‬واقعیت‬ ‫این است که حســن روحانی وقتی «راضی» به کاندیداتوری‬ ‫شد‪ ،‬نامزد هیچ جناحی نبود‪ .‬اصالح طلبان هوای دیگری در‬ ‫سر داشتند و تعداد نامزدهای اصولگرایان هم ان قدر زیاد بود‬ ‫سیاست‬ ‫‪120‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫حسنروحانیفعالبرایدوجناحاصلی‬ ‫کشوریکگزینهمطلوباست‪،‬هر چند‬ ‫این مطلوب بــودن لزوما معنای گزینه‬ ‫دلخواه را ندارد‪ .‬او برای گذار از شرایط‬ ‫کنونی و شــرایطی که میراث محمود‬ ‫احمدی نژاد است‪ ،‬حتما مناسب ترین‬ ‫گزینه موجود است‪ .‬با تمام چیزهایی‬ ‫که در مــورد بدنه اجتماعــی روحانی و‬ ‫نسبت او با اهالی سیاست گفته شد‪،‬‬ ‫به نظر می رسد حسن روحانی فقط یک‬ ‫راه برای دو دوره ای شدن دارد؛ فاکتور‬ ‫زمان را در معادالتش بیاورد‬ ‫کهاصالبهروحانیفکرنمی کردند‪.‬مطرحاستکهسید محمد‬ ‫خاتمیدردیداریبهروحانیگفتهبوداگربنا بر انتخابنامزدی‬ ‫برای تحــت حمایت قرار گرفتن اصالح طلبان باشــد‪ ،‬شــما‬ ‫در انتهای صف قــرار داریــد‪ .‬هر چه بــود از میانه بحث های‬ ‫گعده نشینانظهرشنبه هایمجمعتشخیصکهازانبه عنوان‬ ‫انجمناسالمیمجمعتشخیصیادمی شد‪،‬اینحسنروحانی‬ ‫بودکهبه عنوانیکیازگزینه هایاصلیایجاددولتیاکابینه‬ ‫وحدتملیبرگزیدهشد‪،‬انهمدرستدرشرایطیکهعلی اکبر‬ ‫ناطق نوری ترجیحدادریسکبازگشتبهعرصهسیاسترسمی‬ ‫را نکند‪ .‬روحانی امد؛ همان چیزی که هاشــمی می خواست و‬ ‫همان چیزی که خاتمی به ان تــن داد‪ .‬اصالح طلبان در یک‬ ‫معادلهسیاسیبهاینرسیدندکهریسکحضورمستقلباالست‬ ‫وانهاهمکهبهحضورمستقلفکرمی کردندالبدمی دانستندکه‬ ‫عارفچهره اینیستکهبااوبهمقصدبرسند‪،‬پسبههمنشینی‬ ‫ هاشــمی‪ ،‬همان رقیب ســال های نه چندان دور روی اوردند‪.‬‬ ‫نامزدقرضیگرفتندوبدنهاجتماعیرابهعاریتدادند‪.‬قرار شان‬ ‫این شد که حمایت کنند تا راه حضورشــان در سیاست رسمی‬ ‫کشور باز شــود‪ ،‬صندلی هایی از پاستور به انها برسد و فرصتی‬ ‫یابند برای ترمیم روابط اســیب دیده‪ .‬اما ایا این به ان معناست‬ ‫کهحسنروحانیهیچبدنهاجتماعی اینداشتهاست؟مطرح‬ ‫است که حسن روحانی گفته پیروزی ام در انتخابات را مدیون‬ ‫کسی نیستم (مصاحبه محسن رفیق دوســت با مثلث و نقل‬ ‫قول او از حسن روحانی)‪ ،‬این یعنی او می گوید از کنار حرف ها‬ ‫و تبلیغاتش در انتخابات‪ ،‬رئیس جمهور شده است‪ .‬در سطح‬ ‫دیگری از تحلیل‪ ،‬مسلم است که همه رای روحانی متعلق به‬ ‫اصالح طلبانوبدنهاجتماعیانهانیست‪،‬هرچندممکناست‬ ‫بخشقابلتوجهیازانچنینخاستگاهیداشتهباشد‪.‬حسن‬ ‫روحانی بخش زیادی از رای خــود را از گفت وگوی ویژه خبری‬ ‫و مناظره هــا دارد‪ .‬با چنیــن تصویری می توان گفــت که رای‬ ‫حسن روحانی ترکیبی اســت از بدنه اجتماعی اصالح طلبان‪،‬‬ ‫حامیانهاشمی رفسنجانی‪،‬طبقهمتوسطیکهنظرشاندرباره‬ ‫محمد باقر قالیباف تغییر کرد و مردم طبقه ضعیفی که با تصور‬ ‫از بین رفتن تحریم ها و ایجاد شرایط اقتصادی بهتر به او رای‬ ‫دادند‪ .‬در ســطح جزئی تر از تحلیل می توان گفت که حســن‬ ‫روحانی رای خود را از ســامان اجتماعی ای به دست اورده که‬ ‫اصالح طلبان و هاشمی رفســنجانی در روزهــای اخر برایش‬ ‫ایجاد کردند‪ .‬این شاید منصفانه ترین تحلیلی باشد که بتوان‬ ‫از علت پیروزی حسن روحانی کرد و البته باید به ان اضافه کرد‬ ‫چند دستگیمیاناصولگرایانرا‪.‬‬ ‫داستان یک ریزش‬ ‫حاالکهدربارهبدنهاجتماعیونوعارایشانگفتیم‪،‬وقت‬ ‫انرسیدهبهاینبپردازیمکهروحانیچگونهباخواست هایاین‬ ‫بدنه اجتماعی مواجه شده و این مواجهه او را در چه وضعیتی‬ ‫قرار داده است‪ .‬البته در شــرایطی که هیچ امار رسمی از نتایج‬ ‫نظرسنجی های نهادهای مختلف تا کنون منتشر نشده‪ ،‬یک‬ ‫موسســه امریکایی نتایج نظرســنجی خود را اعالم کرده که‬ ‫بر اســاس ان درصد محبوبیت حســن روحانــی در بهمن ماه‬ ‫نسبت ابان ماه‪ 10‬درصد کاهش یافته است‪ .‬فارغ از درستی یا‬ ‫نادرستی این نظرسنجی به نظر برای سنجش داخلی وضعیت‬ ‫بدنهاجتماعیرئیس جمهورمستقرمواردمتعددیوجوددارد‪.‬‬ ‫‪ -1‬مسلما ان چیزی که صحنه انتخابات ســال ‪ 92‬را به‬ ‫یکبارهتغییرداد‪،‬ورودبحثمذاکراتهسته ایبهرقابتنامزدها‬ ‫بود‪ .‬حسن روحانی که با سعید جلیلی یک دوقطبی هسته ای‬ ‫پدید اورده بود اکثریت مردم را به این نتیجه رساند که می تواند‬ ‫با روش های دیگری مســاله ایران با غرب و خصوصا امریکا را‬ ‫حلکند‪.‬مذاکراتهسته ایبرایمردممهمبود‪،‬دقیقابهاین‬ ‫دلیل که رابطه محسوسی میان ان با معیشت اقتصاد و سفره‬ ‫خود احساس کرده بودند‪ .‬انها روش پیشــین را ازموده بودند و‬ ‫حاالاگرچهمی دانستندکهباانراههممی توانبههدف نهایی‬ ‫رسید اما نتیجه انتخابات نشان داد که انها انتظار داشتند زمان‬ ‫کمتری را برای رســیدن به این فرجام ‪ -‬که بر زندگی انها موثر‬ ‫است ‪ -‬صبر کنند‪ .‬اگر این نگاه را درست فرض کنیم شاید این‬ ‫تاخیر در رسیدن به توافق موجب شــده باشد طیفی از جامعه‬ ‫دیگر مانند روزهای اول در این مورد امیدوار نباشــند یا روی ان‬ ‫حساببازنکنند‪.‬‬ ‫‪-2‬حسنروحانیمی گویداقداماتمهمی درزمینهاقتصاد‬ ‫انجام داده است‪ .‬او از رشد اقتصادی می گوید و کنترل تورم‪.‬‬ ‫منصفانهاگرقضاوتکنیماودرشرایطتحریمونابسامانی های‬ ‫به جا مانــده حاصل از ســوءمدیریت اقتصــادی دولت دهم‪،‬‬ ‫اقدامات قابل توجهی داشته است‪ .‬او برای کنترل تورم همه‬ ‫نسخه هایعلماقتصادیرابهکارگرفته؛ازجلوگیریازتزریق‬ ‫پول گرفته تا کاهش اقدامــات عمرانی‪ .‬او منحنی تصاعدی‬ ‫تورم را فعال به یک خط صاف ممتد رسانده اما متاسفانه درگیر‬ ‫یکمسالهدیگرشدهاست‪.‬روحانیهنوزنتوانستهان چناندر‬ ‫خروجازرکودموفقباشدورشداقتصادینمایانیداشتهباشد‪.‬‬ ‫پولبهجامعهتزریقنشده‪،‬اینهمبیکاریراافزایشدادهوهم‬ ‫رکود را به بازار اورده است‪ .‬راهی که انتخاب کرده البته ریسک‬ ‫بزرگیبودهامااقتصاد دان هایاطرافاومی گوینداینبهترین‬ ‫نسخه ایاستکهمی شدانراپیچید‪.‬نکتهمهمایناستکه‬ ‫سرمایهاجتماعیکم حوصلهاستوبیشترازانکهفرمول های‬ ‫اقتصادیبرایشمهمباشد‪،‬نتیجهاینفرمول هاراجست وجو‬ ‫می کندکهالبتهبهنظرمی رسدچندانسریاریباروحانیندارد‪.‬‬ ‫‪ -3‬روحانی یک مشکل بزرگ دارد‪ .‬او نمی تواند چندان با‬ ‫بخشمتوسطبهپایینجامعهرابطهبرقرارکند‪.‬اوبازیسیاسی‬ ‫را در سطحی بســیار باال دنبال می کند و به نظر چندان در مورد‬ ‫رابطهدولت‪-‬ملتسرمایه گذارینکردهاست‪.‬مردمماپیشاز‬ ‫اینبارئیس جمهوریمواجهبودندکهبیشازهر کسدیگری‬ ‫در تاریخ معاصر ما عوام گرا بوده است‪ .‬او شاید می خواهد طبع‬ ‫مردمراتغییردهد‪.‬دلیلشهرچههستفعالنتیجه ایبهسود‬ ‫حسنروحانینداشتهاست‪.‬‬ ‫‪ -4‬طیفی از بدنه اجتماعی او خواست هایی حداکثری و‬ ‫نزدیکبهاصالح طلباندارندکهحسنروحانیهنوزنتوانستهو‬ ‫یانخواستهانهارامحققسازد‪.‬اوهیچگاهبهروشنینظردرونی‬ ‫خود را در مورد این خواست ها بروز نداده و البته هیچ وقت هم‬ ‫مخالفت خود را با انها اعالم نکرده اســت‪ .‬این حالت انتظار‪،‬‬ ‫شمارشــگری معکوس و تعیین کننده را برای روحانی روشــن‬ ‫کردهاست‪.‬‬ ‫‪-5‬روحانیسیاستومسائلمهمجامعهراباحوصلهدنبال‬ ‫یرنجدوان‬ ‫می کندوغیرازمواقعیکهازانتقادهایمخالفانشم ‬ ‫را بالحنینمایاننشانمی دهد‪،‬درباقیاوقاتتالشمی کند‬ ‫برخالف دولت ســابق حیاتش را در بحران سازی جست وجو‬ ‫نکند‪.‬ایننکته ایمثبتبرایاقایرئیس جمهوراسست‪.‬این‬ ‫ارامش و امنیت روانی ســرمایه اجتماعی او را در حالتی خوب‬ ‫قراردادهاست‪.‬‬ ‫دولت پیرو؟‬ ‫بازیگرانسیاست بیرحمند؛حسنروحانیاینرابهخوبی‬ ‫می داند‪ .‬او جای منحصر به فردی در سیاســت امروز ایستاده‬ ‫اســت‪ .‬حســن روحانی اکنون رئیس جمهور و صاحب بخش‬ ‫مهمی از قدرت رسمی کشور است‪ .‬همین گزاره کافی است تا‬ ‫افرادزیادیهمنشینششوند‪.‬بهقولاکبرهاشمی رفسنجانی‬ ‫«باید بپذیرم که حســن روحانی رئیس جمهور شــده است‪».‬‬ ‫(مصاحبهباهفته نامهمثلث)روحانیرئیس جمهوراستامانه‬ ‫ل هاشمی‪ ،‬نه مثل خاتمی و نه مثل احمدی نژاد‪ .‬او قدرت‬ ‫مث ‬ ‫مثلهاشمی‪،‬دیگرانی‬ ‫خودراشریکاستبادیگران‪،‬دیگرانی ‬ ‫مثلاصالح طلبان‪.‬پسدرچنینشرایطیازنظراصالح طلبان‬ ‫او باید اقتضای شراکت را رعایت کند‪ .‬شــراکت اصولی دارد‪.‬‬ ‫طبیعیاستکهروحانینمی خواهدرئیس جمهوریکدوره ای‬ ‫باشد‪،‬پسریسکبرهمزدنقاعدهشراکترانخواهدکرد‪.‬شرکا‬ ‫چهمی خواهندوروحانیچهمی خواهد؟اینسوالمهمیاست‪.‬‬ ‫اصالح طلبان به حداقل ها راضی شده اند اما این برای شرایط‬ ‫امروز است‪« .‬چه کسی گفته انها همیشه به حداقل ها راضی‬ ‫ی است‪ .‬فعال قرار نیست کسی‬ ‫خواهند بود؟» این گزاره مهم ‬ ‫ازحسنروحانیعبورکندامااگرروندمحبوبیتروحانیدرمیانه‬ ‫بدنه اجتماعی اش نزولی باشد‪ ،‬شاید هم اصالح طلبان و هم‬ ‫دیگرمتحدانبهعبورازاوفکرکنند؛بازیگرانسیاست بیرحمند‪.‬‬ ‫رئیس جمهور یک دوره ای؟‬ ‫حاال وقت ان است که جواب سواالت ابتدای مطلبمان‬ ‫را بدهیم‪ .‬حسن روحانی فعال برای دو جناح اصلی کشور یک‬ ‫گزینه مطلوب اســت‪ ،‬هر چند این مطلوب بودن لزوما معنای‬ ‫گزینه دلخواه را ندارد‪ .‬او برای گذار از شرایط کنونی و شرایطی‬ ‫کهمیراثمحموداحمدی نژاداست‪،‬حتمامناسب ترینگزینه‬ ‫موجوداست‪.‬باتمامچیزهاییکهدرموردبدنهاجتماعیروحانی‬ ‫و نسبت او با اهالی سیاست گفته شــد‪ ،‬به نظر می رسد حسن‬ ‫روحانی فقط یک راه برای دو دوره ای شدن دارد؛ فاکتور زمان‬ ‫رادرمعادالتشبیاوردوبیشترازاینقدرتراازسطححاکمیتی‬ ‫دنبالنکند‪.‬اوبایدبهجامعهبازگردد‪.‬اندکیعوام گرابودنچندان‬ ‫بدنیست!‬ ‫سیاست‬ ‫دولت یازدهم؛ در میان گسل‬ ‫نقاط ضعف و قدرت دولت یازدهم چیست؟‬ ‫عبدالمطهر محمدخانی‬ ‫روزنامه نگار‬ ‫‪2‬‬ ‫نوروز امسال دومین سالی است که در اغازین لحظات‬ ‫ان پس از پیام رهبر معظم انقالب‪ ،‬حسن روحانی در قامت‬ ‫ریاســت جمهوری با مردم ســخن خواهد گفت و این یعنی‬ ‫اقای روحانی تا پایان دومین سال از دوره ریاست جمهوری‬ ‫چهارساله خود زمان زیادی در اختیار نخواهد داشت‪.‬‬ ‫بررسی دولت یازدهم در این مقطع از بسیاری جهات‬ ‫یک بررسی واقع نما و در عین حال منطقی است‪ .‬چه اینکه‬ ‫اقای روحانی زمان کافی برای شــناخت و گزینش و ایجاد‬ ‫هماهنگی در کابینه یازدهم را داشته و برنامه ای کوتاه و بلند‬ ‫مدت را تدوین کرده و بسیاری از همان برنامه ها را با همین‬ ‫کابینه پیش برده اســت‪ .‬به این معنی باید بتوان نشانه ها و‬ ‫اثرات جهت گیری های کالن دولــت و حتی عملکردهای‬ ‫فردی و سازمانی ان در حوزه های کوچک را در امور کشور‬ ‫و جامعه شناســایی و ارزیابی کرد‪ .‬ارزیابی که نقاط قوت و‬ ‫ضعف دولت را به درستی و با انصاف مشخص کند و نسبت‬ ‫باالیی با واقعیات بیرونی و ملموس جامعه داشته باشد‪.‬‬ ‫انگیزه نگارنده برشــمردن همه نقــاط قوت و ضعف‬ ‫دولــت یازدهم نیســت اما قصــد دارم بــه برخــی از جمله‬ ‫مهمترین انها اشاره کنم‪.‬‬ ‫نقاط قوت‬ ‫ابتدا این واقعیت را در باید نظر داشت که هر دولتی بعد‬ ‫از دولت دهم محمود احمدی نژاد به خصوص دو سال پایانی‬ ‫این دولت سر کار می امد در مقایسه با سلف خود از مزایای‬ ‫ بیشماری برخوردار بود که دولت روحانی به صورت طبیعی‬ ‫واجد برخی از انها چون همراهی ظاهری با سایر قوا و ثبات‬ ‫و ارامش در بازار و اقتصاد است‪ .‬گرچه این دولت در همان‬ ‫ســال های ابتدایی برخی از اشــتباهات فاحش سال های‬ ‫پایانی دولت احمدی نژاد را تکرار کرد که به برخی از انها در‬ ‫بخش نقاط ضعف اشاره خواهم کرد‪.‬‬ ‫مدیریت تورم‪ ،‬کنترل اقتصاد‬ ‫از ســر انصاف باید پذیرفت که دولت یازدهم کشتی‬ ‫پرتالطم اقتصاد کشور را که با تکانه های شدید بازار ارز در‬ ‫دو سال اخر به وضعیتی بســیار بغرنج رسیده بود تا حدودی‬ ‫کنترل و مدیریت کــرد‪ .‬اگر نظــر برخــی از اقتصاددانان‬ ‫مخالف دولت را در طبیعی بودن کاهــش تورم و ثبات بازار‬ ‫ارز پس از دوران پرتالطم سال های ‪ 90‬و ‪ 91‬در نظر نداشته‬ ‫باشیم‪ ،‬باید گفت که انصافا دولت در حوزه کالن اقتصاد تا‬ ‫حدودی موفق بوده و توانسته شاخص های اقتصاد کالن‬ ‫کشور را در برخی از حوزه ها تا حدودی بهبود ببخشد‪ .‬نگارنده‬ ‫تخصصی در علم اقتصاد ندارد و به همین دلیل از قضاوت‬ ‫درباره برخی ادعاهای دولتمردان و مخالفان سرسخت انان‬ ‫درباره خروج از رکود و رشد اقتصادی پرهیز می کند‪.‬‬ ‫توفیق در حوزه بهداشــت یکی از افتخــارات دولت‬ ‫یازدهم و شخص رئیس جمهور در این دو سال بوده است و‬ ‫باتوجه به تالش و پشتکار و پیگیری های اقای قاضی زاده‬ ‫هاشمی باید گفت که در صورت تامین بودجه بسیار سنگین‬ ‫مورد نیاز طــرح تحول در ایــن حوزه‪ ،‬می توانــد مهمترین‬ ‫افتخار دولت یازدهم تا پایان دوره هم باشد‪.‬‬ ‫نقاط ضعف‪ :‬دولت تک گزینه‬ ‫اگر قرار باشــد تنها یک نقطه ضعــف را درباره دولت‬ ‫یازدهم اعالم کنیم بی شک تک گزینه ای بودن جهت گیری‬ ‫و سیاســت کالن این دولت خواهــد بود‪ .‬انجا کــه به جز‬ ‫سیاســت خارجی و به خصوص «توافق هسته ای» دولت‬ ‫هیچ گزینه دیگری برای اصالح امور و غلبه بر مشــکالت‬ ‫پیش رو ندارد‪ .‬یکی از اقتصاددان مجلس نقل می کرد که‬ ‫در جلســه ای به دعوت اقای نوبخت برای بررسی راه های‬ ‫برون رفت کشور از رکود اقتصادی که با حضور اقتصاددانان‬ ‫شاخص نزدیک به دولت تشکیل شده شرکت کرده و در انجا‬ ‫با این حقیقت تلخ از نزدیک اشنا شده است که دولت تمام‬ ‫برنامه های خود را با شــرط موفقیت در مذاکرات هسته ای‬ ‫تنظیم کرده و در صــورت عدم توفیــق در مذاکرات گزینه‬ ‫دیگری ندارد‪.‬‬ ‫پیر‪ ،‬کند‪ ،‬محافظه کار‬ ‫دولتی که سابقه برخی وزرای ان به کابینه های ابتدای‬ ‫دهه ‪ 60‬می رسد و تعداد وزرای باالی ‪ 60‬سال ان قابل تامل‬ ‫است‪ ،‬به صورت طبیعی کند و محافظه کار خواهد بود‪ .‬این‬ ‫پیش بینی منتقــدان در روزهای ابتدایی کابینه به ســرعت‬ ‫محقق شــد تا حدی که برخی موارد دستمایه طنز و مطایبه‬ ‫منتقدین و اهالی رسانه قرار گرفت‪ .‬ماجرای خوابیدن یکی‬ ‫از وزرای مســن کابینه در جلســه یکی از کمیســیون های‬ ‫مجلس را شاید شنیده باشید‪ .‬همین روحیه است که باعث‬ ‫شــده دولت زیر بار کارهای بزرگ و اقدامات پرریسک ولی‬ ‫الزم چون حذف یارانه ثروتمنــدان و یا اصالح نظام بانکی‬ ‫نرود‪ .‬به عنوان نمونه ای دیگر دولت محافظه کار برای رفع‬ ‫مشکالت روشــن مردم اهواز در خصوص پدیده ریزگردها‬ ‫اینقدر دست دست کرد تا هزینه عمل به توصیه علنی رهبری‬ ‫را به جان بخرد‪.‬‬ ‫دولت ارام‪ ،‬رئیس جمهوری با ادبیات تند‬ ‫هرچقدر دولت یازدهم در بدو فعالیت خود ارام و متین‬ ‫و شایسته رفتار می کرد اما به مرور اظهارات و واکنش های‬ ‫رئیس جمهور در جلســات غیرعلنی و بعدها رسمی خالف‬ ‫این رویه را نشان می داد‪« .‬بزدل»‪« ،‬ترسو»‪« ،‬بی سواد»‪،‬‬ ‫«بی شناســنامه» و برخــی از این عبــارات تنها یــاد اولین‬ ‫رئیس جمهور کشــور که از قضا معزول هم شد را در برخورد‬ ‫با مخالفان در اذهان ایجاد می کند‪ .‬اخبار غیررســمی هم‬ ‫از جلســات هیات دولت و برخی از شــوراهای عالی نشان‬ ‫می دهد رئیس جمهور در برابر هرگونه انتقاد بسیار کم طاقت‬ ‫است و به سرعت از کوره در رفته و پاسخ نظرات مخالف خود‬ ‫را با شدیدترین لحن می دهد‪.‬‬ ‫دولت بدون جان فدا‪ ،‬در میانه گسل‬ ‫نگارنده معتقد اســت همــه مدعیان جریان ســوم در‬ ‫تاریخ انقالب هرگز نتوانســته اند مســتقل از حمایت یکی‬ ‫از دو جریان سیاسی اصلی کشــور برای خود سازمان رای‬ ‫و هواداران پر و پــا قرصی را فراهــم کنند و تنهــا در برخی‬ ‫موقعیت ها از طریق استفاده از خالء سیاسی ضعیف شدن‬ ‫یکی از دو جریان سیاســی و یا ناکارامدی سازمان رای دو‬ ‫جناح سیاسی به صورت موقتی موفقیت هایی را داشته اند‪.‬‬ ‫اما چون همیشــه بر گســل عمیق میان دو قطب سیاسی‬ ‫کشور سکنی می گزینند و از دیگر ســو گفتمان جذابی هم‬ ‫برای شکل دهی جان فداها ندارند‪ ،‬با قدرت گرفتن دو قطب‬ ‫و هم چنین تشدید شــکاف در جامعه در اوج سیاسی شدن‬ ‫فضای کشــور حداکثر به پله ای بــرای همان هایی تبدیل‬ ‫خواهند شد که مدت ها ناخواســته وظیفه بسترسازی برای‬ ‫انان را انجــام داده اند‪ .‬از این رو چنیــن دولت هایی به این‬ ‫دلیل که بر بستر فکری و عقیدتی مســتقل و قابل تمایزی‬ ‫سوار نیستند توانایی نوزایی را نداشته و در نبود سازمان رای‬ ‫مســتقل و جان فداهایی که برای ادامه این جریان به اب و‬ ‫اتش بزنند به سرعت عقیم خواهند شد‪.‬‬ ‫تقابل گفتمانی‬ ‫شــاید مهمترین انتقاد بــه اقای روحانــی در همین‬ ‫تیتر نهفتــه باشــد‪ .‬رئیس جمهور در تمام یک ســال و نیم‬ ‫اخیر به صــورت مرتــب در ســخنرانی های دوره ای خود‬ ‫برخی از راهبردهــای کالن نظام و هم چنین ســنت های‬ ‫دیرین جمهوری اسالمی را گاه به صورت تلویحی و گاه به‬ ‫صورت صریح و علنی با عباراتی ژورنالیستی‪ ،‬پرطمطراق‬ ‫و البته از پیش تعیین شــده زیر ســوال برده و یا برای ان‬ ‫بدیلی تقلبی تراشــیده است‪ .‬ســخنانی که گاه با واکنش‬ ‫نهادهای دیگر نظام چون ائمه جمعه‪ ،‬نمایندگان مجلس‬ ‫و سران قوا مواجه شده است‪ .‬به این موضوع این خبر را که‬ ‫نویسندگان سخنرانی های رئیس جمهور دولت های هفتم‬ ‫و هشــتم این روزها متن پیشنهادی سخنان رئیس جمهور‬ ‫را اماده می کنند را هم بیفزایید تا متوجه شدت و عمق این‬ ‫ماجرا بشوید‪.‬‬ ‫دولت یازدهم در مجمــوع در میانه راه خود در حال از‬ ‫دســت دادن بخش قابل توجهی از نقاط قوت خود اســت‬ ‫و به همین میــزان نقاط ضعف خــود را هــر روز به صورت‬ ‫خودخواسته پررنگ تر و برجسته تر می کند‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫همه شاخصه های حوزه علوم انسانی و اجتماعی نسبی‬ ‫اســت و برای نمره دادن به دولت در این حوزه نیز ناگزیر از‬ ‫مقایسه با دولت قبلی هستیم‪ .‬اما در هر صورت برای بررسی‬ ‫میزان همراهی رسمی و ظاهری دولت یازدهم و به خصوص‬ ‫شخص رئیس جمهور با ســایر قوا کافی است تا چند اتفاق‬ ‫توفیقات در حوزه بهداشت و درمان؛‬ ‫دولت اعتدال چون دولت سازندگی گرچه خود مدعی‬ ‫اعتدال و غیرجناحی بودن اســت اما از قضــا مانند همان‬ ‫دولت بستر بســیار مناسبی برای احیا‪ ،‬رشــد و سازماندهی‬ ‫فکری و جریانی تندترین و افراطی ترین و ساختارشکن ترین‬ ‫گروه ها و جریان های سیاسی است‪ .‬اگر در دولت هاشمی‬ ‫رفسنجانی افراطی ترین و ساختارشکنانه ترین مباحث حلقه‬ ‫کیان در مرکز بررســی های اســتراتژیک ریاست جمهوری‬ ‫توسط موســوی خوئینی ها و یارانش پیگیری می شد امروز‬ ‫هم دولت اعتدال در دو حوزه وزارت علوم و هم چنین پیوند‬ ‫اقایان یونسی و ترکان با شورای مشورتی اصالح طلبان به‬ ‫ریاست رئیس جمهوری اسبق‪ ،‬این امور را پیگیری می کرده‬ ‫و خواســته یا ناخواســته زمینه را برای ان جریــان افراطی‬ ‫فراهم می کنند‪.‬‬ ‫سیاست‬ ‫همراهی رسمی و علنی با سایر قوا‬ ‫شاخص در دولت دهم چون یکشــنبه سیاه مجلس و عزل‬ ‫وزیر اطالعات و‪ ...‬را به خاطر بیاورید تا به خوبی قدر دولت‬ ‫اقای روحانی را در این شرایط بدانید‪.‬‬ ‫دولت اعتدال اما بستر افراطیون‬ ‫‪121‬‬ ‫سیاست‬ ‫بدگمانیروحانیبهاصولگرایانمعتدلتشدیدشده‬ ‫سیاست‬ ‫‪122‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫‪3‬‬ ‫اصالح طلباندرانتخاباتریاست جمهوریازعارف‬ ‫گذشتندوبهحمایتازحسنروحانیپرداختند‪.‬انها‬ ‫امروز تا چه میزان از این تصمیم خود رضایت دارند؟‬ ‫اصالح طلبان اکنــون دقیقا چه نســبتی را با دولت‬ ‫حسن روحانی تعریف کردند و چه اتفاقی افتاده که‬ ‫سعیدحجاریانتئوریحمایتعلنیوانتقادمخفی‬ ‫رامطرحمی کند؟‬ ‫طبیعتــا بنده بــه نمایندگــی از همــ ه اصالح طلبان‬ ‫نمی توانم ســخن بگویم اما به عنوان یک ناظر سیاسی و در‬ ‫مقام تحلیلگر سیاســی فکر می کنم اصالح طلبان از کلیت‬ ‫دولت به خصوص شــخص رئیس جمهور راضی هســتند و‬ ‫اگر هم انتقاداتی دارند به امور اجرایی دولت اســت نه راهبرد‬ ‫ان‪ .‬کم وبیش می شــنویم که برخــی گروه هــا و چهره های‬ ‫اصالح طلب از عملکرد برخــی وزرا یا مدیــران میانی دولت‬ ‫انتقاداتی دارند یا حتی به برخی مواضع رسمی دولت نقدهایی‬ ‫دارند اما رویکرد کلی جبهه اصالحات حمایت از دولت است‪.‬‬ ‫در مورد حزب کارگزاران ســازندگی هم کــه بنده عضو‬ ‫شــورای مرکزی و دفتر سیاســی ان هســتم نیز این رویکرد‬ ‫حمایتی بســیار جدی اســت درعین حال که دوستان ما هم‬ ‫ممکن است به برخی نارســایی های اجرایی دولت نقدهای‬ ‫درون گفتمانی داشته باشند‪ .‬به نظر کارگزاران دولت روحانی‪،‬‬ ‫یکفرصتطالییبرایتکاملوتعالیاصالح طلبیوترکیبی‬ ‫از تجربه های موفق دو دولت اقایان هاشمی و خاتمی است‬ ‫که البته باید بعد از گذار از پرونده هسته ای توجه بیشتری به‬ ‫سیاستداخلیوتوسعهاقتصادیداشتهباشد‪.‬‬ ‫نظری که از دکتر سعید حجاریان هم نقل کرده اید را هم‬ ‫بنده نشــنیده ام و در جای معتبری هم نخوانده ام اما با فرض‬ ‫صحت نقل قول فکر می کنم می توان ایــن رویکرد را چنین‬ ‫تعریفکردکهنقدهایواردهبهدولترانبایدبه گونه ایعرضه‬ ‫کرد که به تضعیف ان منتهی شود و بهتر است نقدها را اول به‬ ‫خوددولتمنتقلوسپسواردعرصهعمومیکردتاخودمولف‬ ‫ایننظرچهتقریریداشتهباشند!‬ ‫البته مایل هستم تبصره ای هم به سوال شما بیفزایم؛‬ ‫اصالح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری از عارف حمایت‬ ‫پاسخ های محمد قوچانی به پرسش های مجله مثلث‬ ‫نمی کردند بلکه میان عــارف و روحانــی در مرحله انتخابات‬ ‫به عنوان دو نامزد مطلوب و ممکن در حال انتخاب و برخی از‬ ‫انها از اغاز‪ ،‬بیشتر مدافع روحانی بودند تا عارف‪ .‬فکر می کنم‬ ‫این تلقی کــه اصالح طلبــان از عارف گذشــتند القای یک‬ ‫شبهه نادرست باشــد تا اصولگرایان بتوانند روحانی را از دایره ‬ ‫اصالح طلبیخارجکنند‪.‬‬ ‫حسنروحانیاصالح طلبنبوداماچهعاملیموجب‬ ‫شد که او هم متقابال در ســال ‪ 93‬به اصالح طلبان‬ ‫متمایــل شــود و امروز او نســبت خــود را بــا جناح‬ ‫اصالحاتچگونهتعریفمی کند؟‬ ‫اصالح طلبــی دو معنا دارد ‪ :‬اول ـ تشــکیالتی یعنی‬ ‫وابستگی به احزاب و گروه های اصالح طلب و دوم ـ گفتمانی‬ ‫یعنیگرایشبهفکرواندیشهاصالح طلبی‪.‬‬ ‫دکتــر روحانی از نظر تشــکیالتی گرچــه عضو جامعه‬ ‫روحانیت مبــارز بود (و البته سال هاســت که در جلســات ان‬ ‫شرکتنمی کنند)امابهعلتخصلتجبهه ایایننهادروحانی‬ ‫(در دوره ای حتی اقایان کروبی و خوئینی ها عضو ان بودند)‬ ‫هرگز به نام اصولگرا یا اعقاب و اخالف ان شناخته نمی شد‪.‬‬ ‫بلکه در تحلیل سیاسی مفسران به عنوان یک چهره معتدل از‬ ‫نوع ایت الله هاشمی رفسنجانی تلقی می شد و به همین علت‬ ‫در انتخابات مجلس پنجم در فهرســت انتخابات کارگزاران‬ ‫ســازندگی ایران بود و در رای گیری بر ســر نیابت رئیس این‬ ‫مجلس ارایی بیشــتر از رئیس مجلس اورد که نشــانه اقبال‬ ‫فراکســیون کارگزاران و چپ اســامی به او بود‪ .‬حتی در ان‬ ‫زمان یکی از سران حزب ما رسما اعالم کرد مناسب ترین نامزد‬ ‫برای ریاست جمهوری دوره هفتم (در زمانی که هنوز سخنی از‬ ‫نامزدیاقایخاتمینبود)دکترروحانیاست‪.‬علتاینحرف‬ ‫مواضع و دیدگاه های مدرن و توسعه گرایانه و ترقی خواهانه‬ ‫روحانی بود که سبب می شود ما ایشان را مالکا اصالح طلب‬ ‫بدانیم‪ .‬در حالی که برخی سعی دارند اصالح طلبی را الزاما با‬ ‫چپ گرایی (اســامی) یکی بدانند اما ما با احترام به بسیاری‬ ‫از دوســتان جناح چپ‪ ،‬برخی سیاســتمداران جناح مقابل را‬ ‫اصالح طلب تر از بســیاری از اصالح طلبان می دانیم‪ .‬فکر‬ ‫می کنماقایانهاشمیوروحانیدراینزمره اندودرایندولتبا‬ ‫شکستناینمعیارهایتشکیالتیافرادیماننددکترظریف‪،‬‬ ‫دکتر اخوندی‪ ،‬علی جنتی و‪ ...‬با نداشــتن سابق ه چپ گرایی‬ ‫در زمره رویش ها و جوشــش های فکر اصالح طلب هستند‪.‬‬ ‫همین عامل سبب شد جبهه اصالح طلبان و دکتر روحانی در‬ ‫انتخاباتسال‪ 1392‬بههمنزدیکشوندوحصارهایحزبیرا‬ ‫کناربگذارند‪.‬البتهبه جزمسائلفکری‪،‬مسائلسیاسیروزهم‬ ‫مهمبودواینلطفشوراینگهبانبودکهباتحدیدنامزدهای‬ ‫انتخاباتیامکانتصمیم گیریجبهه ایرادرجریاناصالحات‬ ‫فراهماوردامااینتصمیمبی ریشهوعقبهنبود‪.‬‬ ‫ازسویدیگرباعملکردنادرستاصولگرایانبه خصوص‬ ‫اصولگرایــان تنــدرو‪ ،‬دکتر روحانــی هر روز بیشــتر به جبهه‬ ‫اصالح طلبان نزدیک می شود‪ .‬تکلیف اصولگرایان تندرو در‬ ‫ستیزبادولتروشناستامااصولگرایانمیانه روهممتاسفانه‬ ‫یکی به نعل می زنند و یکی به میخ و صادقانه از دولت حمایت‬ ‫نمی کنند‪.‬درچنینشرایطیتنهااصالح طلبانمیانه روهستند‬ ‫کهتاانتهاازایندولتحمایتمی کنند‪.‬خوشبختانهمیانه روی‬ ‫در گفتمان اصالح طلبی کنونی هژمونی دارد و انان می توانند‬ ‫همه اصالحات را پشــت روحانی بســیج کنند امــا در جبهه‬ ‫اصولگرایی این تندروی است که هژمونی دارد و اصولگرایان‬ ‫میانه روقدرتبسیجهم هاصولگرایانراندارندوبههمینعلت‬ ‫دولت چندان روی انها نمی تواند حساب کند‪.‬‬ ‫اقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری شعار‬ ‫اعتــدال داد‪ .‬به نظر شــما اقــای رئیس جمهور تا‬ ‫چه میزان توانست این شــعار را در حوزه فرهنگ‪،‬‬ ‫اقتصاد‪ ،‬اجتماع و سیاست داخلی به اجرا گذارد؟‬ ‫بهنظرمتوفیقوعدمتوفیقنسبیاست؛ان همبرای‬ ‫دولتیکهدرمیانهراهاستوباخرواریازمشکالتروبه روست‬ ‫ومیراثنامحمودیهمبهاورسیدهاست!امادرمجموعدولت‬ ‫کارنامهقبولیمی گیرد‪:‬‬ ‫الف ـ در حوزه فرهنگ تا جایی که به دولت ربط دارد تنوع‬ ‫بیشتریدرحوزهکتاب‪ ،‬مطبوعاتوهنردیدهمی شود‪.‬اکنون‬ ‫اکثریت گرایش های سیاسی و اجتماعی نشریه و رسانه دارند‬ ‫وممیزیکتابمعتدل ترومعقول ترشدهاست‪.‬‬ ‫ب ـ در حوزه سیاست داخلی فضای امنیتی کم تر شده‬ ‫سیاست‬ ‫عملکــرد اصولگرایــان میانــه رو در‬ ‫استیضاح وزیر علوم‪ ،‬سکوت در برابر‬ ‫پخش شــب نامه علیه رئیس جمهور‬ ‫در صحن مجلس و میــدان دادن به‬ ‫اصولگرایــان تندرو در هیات رئیســه‬ ‫مجلس از مواردی است که بدگمانی‬ ‫رئیس جمهور به اصولگرایان معتدل‬ ‫را تشدید کرده است‪ .‬به نظر می رسد‬ ‫انانیامایلبهاستفادهازپتانسیلخود‬ ‫برای دولت نیســتند یا اینکه قدرت و‬ ‫نفوذ الزم را ندارند‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫ دارند‪ .‬اما برای پی بردن به میل شدید اصولگرایان به تندروی‬ ‫کافی است تیترهای روزنامه همشهری علیه دولت را در این‬ ‫روزها بخوانید‪ .‬ایا می توان به این اصولگرایان اعتماد کرد؟‬ ‫این انتقاد بــه دولت یازدهم وجــود دارد که فقط بر‬ ‫مذاکرات هسته ای تمرکز کرده و به دیگر بخش ها‬ ‫ بی اعتنااست‪،‬نظرشماچیست؟‬ ‫پرونده هسته ای شاه کلید دولت روحانی است‪ .‬قبال‬ ‫گفتم روحانی به یک پیروزی راهبردی نیاز دارد‪ .‬این پیروزی‬ ‫راهبردی حل مساله هسته ای اســت‪ .‬نه به هر قیمتی که به‬ ‫قیمت مناســب! بدون شــک اثر تحریم ها بر اقتصاد ایران‬ ‫کمرشکن بوده است و بدون یک سیاست خارجی فعال و زنده‬ ‫نمی توان از این بحران خارج شد‪ .‬کسانی که تمرکز دولت بر‬ ‫سیاستخارجیراخطامی دانندبایدبهاینپرسشپاسخدهند‬ ‫که چگونه در شرایطی که پول برای اداره کشور وجود ندارد و‬ ‫سایه خشونت بر منطقه سایه افکنده است می توان از توسعه‪،‬‬ ‫اصالحات‪ ،‬ازادی ها و ارزش ها حرف زد؟ من تشخیص دکتر‬ ‫روحانی را صائب می دانم و معتقدم اگر او موفق شــود مساله‬ ‫هسته ای را حل کند‪ ،‬نامی ماندگار در تاریخ خواهد داشت‪.‬‬ ‫ازسویدیگرامضایدکترروحانیپایتوافقهسته ای‬ ‫ســند تضمینی ان اســت‪ .‬همان گونه که فتوای رهبری سند‬ ‫تضمین این توافق برای طرف غربی است‪ .‬در صورت توافق‬ ‫هیچ کس نمی تواند از روحانی عبور کند‪ .‬این نکته را مخالفان‬ ‫روحانی فهمیده اند و سعی می کنند با اخالل در روند توافق‪،‬‬ ‫سیاست‬ ‫اســت و به خصوص وزارت اطالعات از موضع ملی تری وارد‬ ‫عرصه می شود گرچه نهادهای امنیتی دیگری جایگزین ا ن‬ ‫شده اند‪.‬‬ ‫ج ـ در حوزه سیاســت خارجی دولت رویکــرد معقول و‬ ‫معتدلی دارد و توانسته ائتالف امریکا ـ اسرائیل را بشکند و در‬ ‫پرونده هسته ای در استان ه یک توفیق قرار دارد‪.‬‬ ‫د ـ در حوزه اقتصاد سیاســی دولت موفق شــده است‬ ‫تورم را مهار کند و با مشــارکت کارشناسان از تصمیم گیری‬ ‫غیرکارشناســی در اقتصاد کشــور جلوگیری کنــد و فعال تا‬ ‫حــدودی از بیماری هلنــدی در ُبعــد تورم ان نجــات پیدا‬ ‫کرده ایم‪.‬‬ ‫هـ در حوزه اجتماعی طرح سالمت همگانی و تحول در‬ ‫بیمه سالمت یک عملکرد درخشان از دولت یازدهم بر جای‬ ‫گذاشته اســت‪ .‬در عین حال به هویت و شخصیت و حقوق‬ ‫اقــوام و فرهنگ هــای ایرانی به خصوص اهل ســنت توجه‬ ‫بیشتریشدهکهمحصولعملکرددولتاست‪.‬‬ ‫البته دولت هنوز نتوانســته مســاله توقیف مطبوعات‪،‬‬ ‫قانون ممیزی‪ ،‬مســاله حصــر و زندانیان سیاســی‪ ،‬روابط با‬ ‫عربستان ســعودی و خروج از رکود شــدید اقتصادی را حل‬ ‫کند‪ .‬بخشی از این مسائل باید در تعامل دولت با دیگر قوا حل‬ ‫شود و برخی از انها به حل مساله هســته ای ربط دارد و برخی‬ ‫دیگر به فقدان اراده و تصمیم محکم در دولت برمی گردد که‬ ‫به خصوص در بازسازی اداری و اجرایی کشور ضروری است و‬ ‫باید مورد توجه دولت در سال اینده قرار گیرد‪.‬‬ ‫اصالح طلبان چقــدر در تصمیم گیری های دولت‬ ‫اقای روحانی نقــش دارند؟ انچه امــروز می بینیم‬ ‫حاصل نظــرات شــخص اقــای روحانی اســت یا‬ ‫مشورت پذیری او؟‬ ‫رابطــ ه جبهه اصالحــات و دولــت روحانــی رابطه ‬ ‫«مشــورت و حمایت» اســت‪ .‬برخی مدیران دولــت رابطه ‬ ‫تشــکیالتی با جبهــه اصالحــات دارنــد اما مشــورت های‬ ‫اصالح طلبان محدود به ایشان نیســت و گاه وزرای دیگر در‬ ‫پذیرش مشــورت های اصالح طلبان راغب ترند‪ .‬اما در عین‬ ‫حال دکتر روحانی شخصا مرد تصمیم گیری است و تا زمانی‬ ‫که خود شــخصا به نتیجه ای نرســد‪ ،‬تصمیم نمی گیرد‪ .‬در‬ ‫ابعاد مختلف دولت نهادهای مشــورتی وجــود دارد در حوزه‬ ‫اقتصادیاینمشورت پذیریپررنگ تراستودرحوزهسیاسی‬ ‫کمرنگ تر‪.‬امابندهخبردارمکهشخصرئیس جمهورباروسای‬ ‫ســابق جمهوری‪ ،‬اقایان هاشــمی و خاتمی همفکری های‬ ‫منظم و مرتب دارند و نظرات ایشان را می شنوند اما در نهایت‬ ‫تصمیم گیریمربوطبهخودرئیس جمهوراست‪.‬‬ ‫موسس ه پوز اعالم کرده که محبوبیت اقای روحانی‬ ‫‪ 14‬درصد در جامعه کم شــده اســت‪ ،‬به نظر شما‬ ‫محبوبیت اقای روحانی در جامعه بعد از گذشت ‪20‬‬ ‫ماه از ریاست جمهوری چه وضعیتی دارد؟ ایا بدنه‬ ‫اجتماعی او حالت تصاعدی به خود گرفته یا اینکه‬ ‫شرایط پیرامونی دولت که موجبات کاهش میزان‬ ‫مقبولیتروحانیراهمپدیداوردهعنداللزومسرمایه‬ ‫اجتماعیاصالح طلبانرانیزکاهشدادهاست؟اگر‬ ‫توافق هسته ای اتفاق بیفتد چه تاثیری بر این بدنه‬ ‫اجتماعی دارد و اگر حاصل نشود چه خواهد شد؟‬ ‫فارغ از انکه این نظرســنجی ها چقدر دقیق است‪،‬‬ ‫اما فکر می کنم جوجه را اخر پاییز می شمارند! موفقیت دکتر‬ ‫روحانی در عبور از پرونده هسته ای تاثیر مستقیمی بر میزان‬ ‫محبوبیت ایشان خواهد داشــت‪ .‬بدنه اجتماعی ضمن انکه‬ ‫مدافعدولتاستامادرنهایتمنتظریکپیروزیاستراتژیک‬ ‫است تا بر اساس ان بتواند با سربلندی از روحانی حمایت کند‪.‬‬ ‫در عین حال حتی اگر در مذاکرات هســته ای نتیجه سریعی‬ ‫عاید نشــود روحانی این توانایــی را دارد که زمین بــازی را از‬ ‫سیاست خارجی به سیاست داخلی عوض کند و در ان صورت‬ ‫هنگامی که روحانی نشان دهد کدام جناح مانع از توافق شده‬ ‫است‪ ،‬معلوم نیســت که وضع رقیبان ایشــان بهتر از شرایط‬ ‫فعلیباشد!‬ ‫نکتــه جالب در ســوال شــما این اســت که از یکســو‬ ‫می فرمایید روحانی اصالح طلب نیست و از سوی دیگر عدم‬ ‫توفیق او را به معنــای ریزش ســرمایه اجتماعی اصالحات‬ ‫می دانیــد! واقعیت این اســت کــه روحانی بهتریــن گزینه‬ ‫اصالح طلبان برای حاکمیت اعتدال و عقل بر کشور است‪.‬‬ ‫اگر افرادی وجود دارند که می خواهند این فرصت را از کشور‬ ‫بگیرند و با ترویج عدم توفیق روحانی دولت او را به شکســت‬ ‫بکشانندبایدبدانندکهگزینه هایدیگرچندانبهسودوصالح‬ ‫انان نخواهد بود‪ .‬درست اســت که تندروهای اصالح طلب‬ ‫گفتمانغالبدرجبههاصالحاتنیستنداماشکستمیانه روی‬ ‫به معنــای پیــروزی اصولگرایی نیســت‪ .‬اصولگرایــان باید‬ ‫این واقعیت را جدی بگیرند که شکســت میانه روی بازگشت‬ ‫به محافظــه کاری و اصولگرایی نیســت‪ ،‬ظهور تنــدروی و‬ ‫رادیکالیسم جناح چپ است و این افراد متاسفانه روی سرمایه‬ ‫اجتماعیجبههاصالحاتحساببازکرده اند‪.‬‬ ‫چقدر اقای روحانی را نقدپذیر می دانید؟ منتقدان‬ ‫می گویند رئیس جمهور نقدپذیر نیســت‪ .‬ایا اقای‬ ‫روحانیواقعاچنینشخصیتیداردیاانکهمنتقدان‬ ‫زیاده روی می کنند؟ این ادبیاتــی که اقای روحانی‬ ‫بــرای منتقــدان خــود بــه کار می گیــرد همچون‬ ‫کم ســواد‪ ،‬تازه به دوران رســیده و بی شناســنامه‬ ‫ادبیاتمناسبیاست؟‬ ‫در نقدپذیــری دولــت روحانــی همین بــس که هر‬ ‫روز روزنامه هــای کیهان و وطن امروز علیه دولت و شــخص‬ ‫رئیس جمهور می نویسند و ذره ای هم نگران توقیف نیستند!‬ ‫در نقدپذیری دولت روحانی همین بس که ســخنران قبل از‬ ‫خطبه هاونیزبرخیازخطیبان علیهدولتحرفمی زنندونیزدر‬ ‫صداوسیماعمد هبرنامه هایخبریوسیاسیعلیهدولتاست‪.‬‬ ‫غیرمسئول ترین مقامات حکومتی در قوای دیگر علیه دولت‬ ‫و سیاست خارجی ان سخنرانی می کنند و در مقام اپوزیسیون‬ ‫حرفمی زنندوچونرئیس جمهوردرجاییبهصراحتبهانان‬ ‫جواب می دهد فریاد ســرمی دهند که ازادی نیست! مشکل‬ ‫اصلیدولتایناستکهاپوزیسیوناندردرونخودحکومت‬ ‫است و جایگاه طلبکار و بدهکار ادغام شده و در واقع نقدش بر‬ ‫دولتایناستکهچراحرف هایشکست خوردگانانتخابات‬ ‫‪ 24‬خردادرااجرانمی کند‪.‬بدیهیاستکهگاهرئیس جمهور با‬ ‫زبانیکهانهامی شناسندباایشانسخنمی کند!‬ ‫جریان دولــت و جریــان اصالحــات در انتخابات‬ ‫مجلس چه نســبتی را با هم تعریــف می کنند؟ ایا‬ ‫حاضرند با بخشــی از جریان اصولگــرا نیز ائتالف‬ ‫کنند؟‬ ‫دولت بــه صفت دولــت بعیــد اســت در انتخابات‬ ‫دخالت کند امــا همفکران دولــت و جبهه اصالحــات و نیز‬ ‫میان اصولگرایــان معتدل از یک مجلس معتدل اســتقبال‬ ‫می کنند و در قالب جبهه اصالحات یا ائتالف های دیگر سعی‬ ‫خواهند کردند مجلس دهم مجلسی معتدل و معقول باشد‪.‬‬ ‫در این مســیر البته همیشــه ائتالف تنها راه ممکن نیست‪.‬‬ ‫اصالح طلبان از حضــور اصولگرایان مســتقل و معتدل در‬ ‫مجلس اینده اســتقبال می کنند و برخی ائتالف ها نه قبل از‬ ‫انتخابات که بعد از انتخابات و در درون مجلس دهم شــکل‬ ‫خواهدگرفت‪.‬‬ ‫دولت روحانی با اصولگراها چه رابطه ای دارد؟ یک‬ ‫بخشی از اصولگراها خود را رقیب دولت می پندارند‬ ‫و بخشی حامی دولت هستند در نهایت نظر واحدی‬ ‫میاناصولگرایاندربارهدولتاقایروحانیبه وجود‬ ‫می اید یا اینکه تا پایان دوره چنین تعدد دیدگاهی در‬ ‫اردوگاهاصولگرایانباقیمی ماند؟خوداقایروحانی‬ ‫بهاصولگراهاچگونهمی نگرد؛رقیبیارفیق؟‬ ‫دکترروحانیبسیارمایلاستکهفراجناحیعملکندو‬ ‫بهاصولگرایانمعتدلبهاندازهاصالح طلبانمعتدلبهادهد‪.‬اما‬ ‫اینتصمیمی استکهخوداصولگرایانبایدبگیرند‪.‬واقعیتاین‬ ‫استکهانانخودنمی خواهندهزینهدولتروحانیشوندوگاه‬ ‫ازموضعیمرددوفرصت طلبانهبهایندولتمی نگرند‪.‬عملکرد‬ ‫اصولگرایان میانه رو در استیضاح وزیر علوم‪ ،‬سکوت در برابر‬ ‫پخششب نامهعلیهرئیس جمهوردرصحنمجلسومیدان‬ ‫دادن به اصولگرایان تندرو در هیات رئیسه مجلس از مواردی‬ ‫استکهبدگمانیرئیس جمهوربهاصولگرایانمعتدلراتشدید‬ ‫کرده است‪ .‬به نظر می رسد انان یا مایل به استفاده از پتانسیل‬ ‫خودبرایدولتنیستندیااینکهقدرتونفوذالزمراندارند‪.‬‬ ‫چنانچهحزبدکترالریجانیشکلگیردومواضعرسمی‬ ‫خود را بیان کند و سهمیه اش در انتخابات مجلس دهم روشن‬ ‫شود‪ ،‬بهتر می توان به سوال شما جواب داد اما رابطه دولت‬ ‫و جبهه اصولگرایان هم اکنون اکنده از بی اعتمادی اســت و‬ ‫به نظرم حتی در انتخابات مجلس اینده حامیان دولت به فکر‬ ‫ائتالف با این اصولگرایان در حاکمیت نخواهند افتاد چون به‬ ‫انان اعتماد ندارند‪ .‬البته اصولگرایان معتدل بیرون از مجلس‬ ‫هم هستند که دولت به انها اعتماد بسیار دارد‪ .‬افرادی مانند‬ ‫حجت االسالم والمســلمین علی اکبر ناطق نوری که انصافا‬ ‫در حمایت از دولت نقش مهمی دارد و نیــز در جریان پرونده‬ ‫هســته ای دیدگاه های دکتر علی اکبر والیتی به دولت بسیار‬ ‫نزدیک است و ایشان در توفیق پرونده هسته ای نقش مهمی‬ ‫‪123‬‬ ‫سیاست‬ ‫‪124‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سیاست‬ ‫شــانس بقای دولت را کم کنند‪ ،‬غافل از انکه تیشه به ریشه‬ ‫می زنندوبرسرشاخنشستهو ُبنمی برند!‬ ‫برخی کارشناسان و تحلیلگران سیاسی معتقدند‬ ‫درصورتیکهتوافقهسته ایحاصلنشودروحانی‬ ‫نخســتین رئیس جمهور تــک دوره ای ایران لقب‬ ‫خواهد گرفت‪ ،‬نظر شــما چیســت؟ در این حالت‬ ‫اصالح طلبان چگونه عمل می کنند‪ ،‬ایا همچنان در‬ ‫انتخابات ریاســت جمهوری ‪ 96‬از روحانی حمایت‬ ‫می کنندیاانکه ترجیحمی دهندبانامزدیمستقلبه‬ ‫انرقابتسیاسیقدمبگذارند؟ایارسیدنبهتوافق‬ ‫هسته ایتضمینخوبیاستبرایاینکهاوحتمادو‬ ‫دوره ای باشد؟‬ ‫روحانی با حل مســاله هســته ای و بدون حل مساله‬ ‫هسته ایبهترینگزینهاصالح طلباندرانتخاباتسال‪1396‬‬ ‫است‪ .‬با حل مســاله هســته ای او یک قهرمان ملی خواهد‬ ‫شد و بدون حل این مساله می تواند در مقام فردی که قربانی‬ ‫سوءتدبیر در دولت قبل شده و اکنون باید به مردم پاسخ دهد‬ ‫که چه جناحی مانع از ان شده که توافق شکل گیرد‪ ،‬بیشترین‬ ‫شانس ریاست جمهوری دوباره را داشته باشد‪ .‬یعنی در هر دو‬ ‫مقام حاکم مقتدر و اپوزیسیون بهترین شــانس رای را دارد‪.‬‬ ‫به خصوص اگر محمود احمدی نژاد نامزد ریاســت جمهوری‬ ‫شود‪،‬بهتریندوگانهانتخاباتیشکلخواهدگرفت‪.‬‬ ‫یکی از چالش های حســن روحانی وزارت ارشــاد‬ ‫اوســت‪ ،‬به طــوری که حتــی اقــای جنتــی تا حد‬ ‫استیضاحهمپیشرفت‪،‬فکرمی کنیددرایندهاین‬ ‫چالش اقای روحانی چه سرانجامی خواهد داشت؟‬ ‫وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی در دولت اقای روحانی‬ ‫ســابقه درخشــانی در مبارز ه انقالبی و نیز تجربــه زیادی در‬ ‫رفتــار دیپلماتیــک دارد‪ ،‬ضمن انکــه در این دولــت میزان‬ ‫ازادی های فرهنگی‪ ،‬هنری و رســانه ای بیشتر شده است و‬ ‫اکنون رسانه های متنوع تری داریم اما خیلی نگران استیضاح‬ ‫وزیر ارشاد نباشــید! قوه عاقله مجلس به این استیضاح رای‬ ‫نمی دهد و اگر هم نتوانســت تندروهای مجلس را قانع کند‪،‬‬ ‫اقای علی جنتی بهترین انتخاب برای صدر لیست انتخابات‬ ‫مجلسدهمازسویاصالح طلبانواصولگرایانمعتدلاست‬ ‫که با رای باالیی از مردم پاسخ برخی نمایندگان فعلی را خواهد‬ ‫داد! البته به نظر من احتمال استیضاح ایشان اندک است‪.‬‬ ‫با توجه به اینکه حزب اعتدال و توسعه دور جدیدی‬ ‫از فعالیت خود را اغاز کرده است برخی این مساله را‬ ‫نشانهایندانستندکهحسنروحانیتصمیمگرفته‬ ‫نقشیراکهقبالبرایکارگزارانقائلبودبهاینحزب‬ ‫واگذار کند‪ ،‬این گمانه تا چه حد صحیح است؟‬ ‫به نظرم کل سوال ایراد دارد!‬ ‫اوال دکتر روحانی قصد نداشــته نقش ویژه ای به حزب‬ ‫کارگزاران سازندگی ایران بدهد‪ .‬کارگزاران خود به این نتیجه‬ ‫رسید که در شرایط جدید کشور سازمانش را احیا و گفتمانش‬ ‫را توســعه دهد‪ .‬ما یک فراکســیون جدی و مهــم در جبهه‬ ‫اصالحات هستیم که با نیروهای معتدل در هر جناحی روابط‬ ‫خوبیداریمامامدعیرهبریهیچجبهه اینیستیم‪.‬‬ ‫ثانیا فعالیت حزب اعتــدال و توســعه را نباید به تالش‬ ‫برایجایگزینیهیچحزبییاجبهه ایتعبیرکرد‪.‬اینحزبدر‬ ‫ظرفیتاجتماعیخودفعالیتمی کندو ماهمازاناستیصال‬ ‫می کنیم و حزب اعتــدال و توســعه را از نزدیک ترین احزاب‬ ‫سیاســی به خود می دانیم و معتقدیم اگر این حزب بتواند در‬ ‫تشکیل یک مجلس معتدل و توسعه گرا نقش ایفا کند باید از‬ ‫ان استقبال کرد‪.‬‬ ‫ثالثا دولت دکتر روحانی یک دولت فراجناحی است که‬ ‫البته از نظر فکری و گفتمانی به دو حزب کارگزاران سازندگی‬ ‫ایران و حزب اعتــدال و توســعه نزدیک تر اســت‪ .‬بنابراین‬ ‫تلقی ماموریت دادن دولت به احزاب یک تلقی توهین امیز و‬ ‫غیرواقعی است‪.‬‬ ‫ادامه دادن پرداخت یارانه ها‬ ‫پوپولیستی است‬ ‫گفت وگوی مثلث با صادق زیباکالم‬ ‫امید کرمانی ها‬ ‫خبرنگار‬ ‫‪4‬‬ ‫‪ 20‬ماهازرویکارامدندولتاقایروحانیمی گذرد‪.‬‬ ‫ایندولتدرکجاقوتودرکجاضعفداشتهاست؟‬ ‫اقای روحانی در شرایطی قوه مجریه را تحویل گرفت‬ ‫که کشور وضع جالبی نداشت‪ ،‬رشد اقتصادی ‪4‬درصد و تورم‬ ‫به مرز ‪ 40‬درصد رسیده بود‪ ،‬بدهی های دولت فوق العاده باال‬ ‫بود‪،‬تحریم هاواقعااقتصاد مارافلجکردهبودندو بی انضباطی‬ ‫ونا بسامانیمالیازسرورویمملکتمی ریخت‪.‬بهیکروایت‬ ‫‪ 4‬میلیوننفروبهیکروایتدیگرششمیلیونبیکاربودند‪.‬اگر‬ ‫میزان بیکاری را همان چهار میلیون نفر در نظر بگیریم‪ ،‬عدد‬ ‫کمی نیست چون اکثر انها فارغ التحصیالن دانشگاه بودند‪.‬‬ ‫ضمن انکه بعد ها معلوم شد چه فساد گســترده ای در کشور‬ ‫ریشه دوانیده بود که بخش عمده ای از ان فساد در مورد بحث‬ ‫تحریم ها بود‪ .‬در چنین شرایطی او کشــور را تحویل گرفت‪.‬‬ ‫در کل معتقدم نمره عملکرد دولت روحانی در حوزه اقتصاد از‬ ‫مرداد‪ 92‬تاکنون قابل قبول است چون توانست کشور را از ان‬ ‫وضعیت رشد منفی در بیاورد و تا حدودی تورم را مهار کند اما به‬ ‫نظرمنرکودهمچنانباقیاست‪.‬منتنهادلیلیکهبرایباقی‬ ‫بودن مساله رکود دارم افزایش بیکاری در کشور است چون در‬ ‫اینمدتبهحجمبیکارانکشوراضافهشد‪.‬ایننشانمی دهد‬ ‫که ما همچنان در وضعیت رکود به ســر می بریم و هنوز دولت‬ ‫نتوانسته رونق اقتصادی در کشور به وجود اورد بنابراین حجم‬ ‫بیکارانروبهافزایشاست‪.‬‬ ‫دولت اقای روحانی در حوزه سیاست داخلی چه طور‬ ‫عملکرد؟‬ ‫از انجا کــه اقــای روحانی همه توجهش به ســوی‬ ‫هســته ای و بخش اقتصاد رفت در واقع او سیاست داخلی را‬ ‫صندلی عقب ماشین دولت گذاشت تا به موقع به ان بپردازد‪،‬‬ ‫حال انکه اقای احمدی نژادپس از انتخابات ریاست جمهوری‬ ‫ســال‪ 84‬یک انقالبی در مدیریت کشــور ایجــاد کرد‪ .‬یعنی‬ ‫درســت مانند بعد از پیروزی انقالب اسالمی که تمام مدیران‬ ‫کنار گذاشته شــدند‪ .‬احمدی نژاد در ســال ‪ 84‬به عنوان یک‬ ‫قاعده کلی تمام کســانی را کــه در زمان دولت هــای اقایان‬ ‫هاشمی رفسنجانی و خاتمی سمت داشتند از دهیار و بخشدار‬ ‫تافرماندار‪،‬معاوناستاندار‪،‬استاندار‪،‬سفیرورئیسدانشگاه‪،‬‬ ‫مســئوالن و مدیران صدها شرکت و موسســه دولتی همه را‬ ‫کنار گذاشــت صرفا به دلیل انکه انهــا در دولت های اقایان‬ ‫هاشمی و خاتمی سمت داشتند‪ ،‬من نمی گویم مدیران زمان‬ ‫ریاست جمهوری اقایان هاشمی و خاتمی همه نابغه بودند اما‬ ‫در عین حال معتقدم بعضی شان مدیران الیق و از تحصیالت‬ ‫وتجربهخوبیبرخورداربودندوکارنامهموفقمدیریتیداشتند‪.‬‬ ‫اقای احمدی نژاد طبق قاعده کلی همه را کنار گذاشت‪ .‬کاری‬ ‫نداریم کسانی که در زمان ریاست جمهوری اقای احمدی نژاد‬ ‫سرکار امدند چقدرتجربه داشتند و دارای چهکارنامه مدیریتی‬ ‫بودندامااقایروحانیبنایشنبودونیستکهمثلاحمدی نژاد‬ ‫بگوید هر کس در دولت گذشته سمتی داشت باید کنار برود‪.‬‬ ‫ظرف‪ 20‬ماهگذشتهکهاقایروحانیرئیس جمهورشدحداقل‬ ‫بهیکدوجیناستانسفرکردمتابهدعوتبسیجدانشجویی‪،‬‬ ‫انجمن اســامی یا نهاد مقام معظم رهبری در دانشــگاه ها‬ ‫سخنرانی کنم‪ .‬البته برخی سخنرانی هایم نیز درون دانشگاه‬ ‫نبود یعنی اعضای ستادهای اصالح طلبان و ستادهای اقای‬ ‫روحانی دعوت کردند و من نیز دعوت انهــا را پذیرفتم‪ .‬واقع‬ ‫مطلبایناستکهتمامجاهاییکهرفتمیکجانبودبچه هایی‬ ‫که روزی در ستاد انتخاباتی اقای روحانی فعال بودند از عزل و‬ ‫نصب های مدیران استانیاعالمرضایتکنند وایننارضایتی‬ ‫بهصورتاپیدمی درتماماستان هاییکهرفتموجودداشت‪.‬‬ ‫اما یکسری استاندارها گرایش اصالح طلبی دارند‬ ‫مثال اقای انصاری استاندار زنجان که در ستاد اقای‬ ‫موســوی فعالیت داشــت و در مجلس گذشته نیز‬ ‫عضوفراکسیوناصالح طلبانبود‪.‬یعنیازایننوع‬ ‫استاندارهانیزنارضایتیوجودداشت؟‬ ‫البتهدرزنجان‪،‬گیالنوکردستانگالیه هادربارهخود‬ ‫استاندار نبود بلکه از عزل و نصب های صورت گرفته یا تغییر‬ ‫مدیریت هایی که باید در فرمانداری‪ ،‬بخشداری یا ادارات کل‬ ‫استان انجام می شد اما رخ نداد نارضایتی وجود داشت و افراد‬ ‫به شدتگالیه مندبودند‪.‬‬ ‫پس در سیاســت داخلی اقای روحانی در کل نمره‬ ‫خوبیکسبنکردهاست؟‬ ‫خدا را شــاهد می گیرم هر کجا که این مساله مطرح‬ ‫شدمنتوضیحدادموگفتمسیاستدولتیازدهمبههیچوجه‬ ‫این نیست که مثل اقای احمدی نژاد عمل کند‪ .‬اقای روحانی‬ ‫بنا ندارد یک مدیر را صرفا به دلیل انکه در دوران احمدی نژاد‬ ‫مسئولیت داشــته کنار بگذارد که اگر این کار را انجام دهد به‬ ‫ان‪ 19‬میلیون نفری که به او رای دادند جفا کرده اســت چون‬ ‫هدف انتقام گیری نیســت یا اقای احمدی نژاد معلم اخالق‬ ‫دولت یازدهم نبود کــه اقای روحانی و اقــای رحمانی فضلی‬ ‫بخواهند مثل احمدی نژاد و وزیر کشور او رفتار و عمل کنند‪.‬‬ ‫منتهاناراضیانمی گفتندخواهانبرکناریمدیرانزماندولت‬ ‫اقایاحمدی نژادنیستندبلکهانتظاردارندیکتیممستقلیاز‬ ‫طرف رئیس جمهور و وزیر کشور به استان انها بیاید و عملکرد‬ ‫مدیران استان را بررســی کند اما چنین اتفاقی نیفتاده است و‬ ‫علتراجویامی شدند‪.‬‬ ‫با این وجــود محبوبیت اقــای روحانــی را به لحاظ‬ ‫اجتماعیچهطورارزیابیمی کنید؟‬ ‫فکــر می کنم اگــر همین فــردا مجــددا انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری برگزار شود اقای روحانی کمابیش همان‪19‬‬ ‫میلیونرایرابیاوردامابعیدمی دانمارایاوبیشاز‪ 19‬میلیون‬ ‫شود‪ ،‬اما شــاید یک تا‪ 3‬میلیون از تعداد ارای او کاسته شود‪.‬‬ ‫یعنی با وجود نارضایتی هایی که وجود دارد اکثریت قریب به‬ ‫اتفاق کســانی که به اقای روحانی در‪ 24‬خرداد‪ 92‬رای دادند‬ ‫هنوزحاضرندبهاورایدهند‪.‬‬ ‫برخیمنتقداندولتیازدهممی گوینددورهماهعسل‬ ‫دولت تمام شده و مردم خواهان اجرای وعده های‬ ‫انتخاباتی اقای روحانی هســتند این را قبول دارید‬ ‫که منحنی محبوبیــت اقای روحانی بــه نقطه اوج‬ ‫رسیده اســت؟ ضمن انکه موسســه امریکایی ای‬ ‫پوز اخیرا نظرسنجی داشته و اعالم کرده که میزان‬ ‫محبوبیت اقای روحانی در حال کاهش است‪ ،‬نظر‬ ‫شماچیست؟‬ ‫اوال این طبیعی اســت هر دولتی بعد از انکه بر ســر‬ ‫کار می اید مقــداری از محبوبیتش کم می شــود‪ ،‬برای اینکه‬ ‫رای دهندگان انتظاراتی دارند و ان انتظارات پاسخ داده نشده‬ ‫اســت‪ .‬من هم گفتم بعید به نظرم می رســد اگر فــردا دوباره‬ ‫انتخابات تکرار شــود اقای روحانی بیــش از ‪ 19‬میلیون رای‬ ‫بیاورد حتی احتماال کاهش رای هم خواهد داشت ولی از ‪16‬‬ ‫میلیونرایهمارایاوکمترنمی شودمنمعتقدمبخشقابل‬ ‫سیاست‬ ‫توجهی از بدنه اجتماعی اقشار و الیه هایی که به اقای روحانی‬ ‫رای دادند از تحصیلکردگان جامعه هستند و همچنان با اقای‬ ‫روحانیهمراهند‪.‬‬ ‫اگر دولت روحانی در حوزه سیاست خارجی به ویژه‬ ‫مذاکرات هســته ای نتواند کاری کند چــه اتفاقی‬ ‫می افتد؟‬ ‫مهمترین مساله فراروی اقای روحانی بعد از تحویل‬ ‫گرفتندولتعرصهدیپلماسیوحلمسالههسته ایبود‪.‬دنیا‬ ‫و دست کم‪ 19‬میلیونی که به او رای داده بودند از اقای روحانی‬ ‫می پرسیدند که برای حل مساله هسته ای می خواهد چه کار‬ ‫کند؟ او وقتی رئیس جمهور شد کار در این زمینه را شروع کرد و‬ ‫بهنظرمی رسدبعداز‪ 18‬ماهمذاکراتنفس گیربهیکجاهایی‬ ‫هم رسیدند‪ .‬مذاکرات از شهریور سال گذشته شروع شد و تا به‬ ‫امروز ادامه دارد‪ .‬فکر می کنم اغراق نباشد صدها ساعت بین‬ ‫وزیرخارجهماووزیرخارجهامریکاووزرایخارجهاتحادیهاروپا‬ ‫جدایازنشست هایمتخصصاندررده هایپایین ترمذاکره‬ ‫انجام شــد‪ .‬اقایان ظریف‪ ،‬عراقچی و تخت روانچی صدها‬ ‫ساعت مذاکرات مســتقیم با همتایان خود در ‪ 5+1‬داشتند‪،‬‬ ‫به نظر می رســد بحمدالله نتایجی هم دارد به دست می اید‪،‬‬ ‫حداقلشایناستکهیکاتشبسنانوشتهبعدازبهرویکار‬ ‫امدناقایروحانیاعالمشدبااینمضمونکه«حاالمذاکره‬ ‫کنیم ببینم به کجا خواهیم رســید‪ ».‬خالصه استراتژی اقای‬ ‫روحانی این است که دنیا به ایران اعتماد کند چون ایران واقعا‬ ‫نمی خواهد سالح هسته ای تولید کند؛ شاید برخی باشند که‬ ‫فکر کنند ‪ 2‬یا چند سالح هسته ای یک تضمین است تا غرب‬ ‫همانطور که به افغانســتان و عراق حمله کرد به ایران حمله‬ ‫نکند‪،‬ولیاقایروحانیمی گویداینهاطرزفکراصلیمسئوالن‬ ‫جمهوریاسالمیایراننیستچوننگاهاصلیوتعیین کننده‬ ‫را مقام معظم رهبری دارند که تولید و کاربرد ســاح هسته ای‬ ‫ایران را حرام دانســته اند پس اقای روحانی از دنیا می خواهد‬ ‫به ایران اعتماد کنــد‪ .‬غربی ها هم متقابال می گویند حاضرند‬ ‫متاســفانه پولی که برای یارانه نقدی‬ ‫ســال اینده پرداخت می شــود تقریبا‬ ‫برابر بــا کل بودجه عمرانــی مملکت‬ ‫است و این فاجعه است‪ .‬هیچ دولتی‬ ‫در دنیا و تاریخ ندیــدم این طور عمل‬ ‫کند‪ .‬چرا اقای روحانی اقدام نمی کند و‬ ‫جلوی خونریزی این زخم را نمی گیرد؟‬ ‫برای انکه نگران محبوبیتش است‪.‬‬ ‫می گویــد چــرا کاری کند که فــردا در‬ ‫انتخابات مجلس و ریاست جمهوری‬ ‫ارایش کاهش پیدا کند و رای نیاورد‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سیاست‬ ‫به ایران اعتماد کنند ولی انتظار دارند ایران گام هایی را ابتدا و‬ ‫بعد گام هایی را به تدریج در میان مدت بردارد تا در مقابل انها‬ ‫نیز گام هایی را در کوتاه مدت و میــان مدت بر دارند‪ .‬این روح‬ ‫صدها ساعت مذاکره میان ایران و ‪ 5+1‬بود‪ ،‬منتها گفتن این‬ ‫حرف اسان است‪ ،‬اینکه چه گام هایی را برای به دست اوردن‬ ‫اعتماد طرف غربی برداریم یا انها چه گام های متقابلی بردارند‬ ‫باعث شده ‪ 18‬ماه مذاکرات نفس گیر انجام شود و همچنان‬ ‫ادامهداشتهباشد‪.‬منخوشبینهستمکهنهایتااینمذاکرات‬ ‫به توافق برسد چون فکر می کنم امریکایی ها فهمیده اند که‬ ‫تیم مذاکره کننده دولت جدید ایران واقعــا نمی خواهد زمان‬ ‫بخرند یعنــی نمی خواهد مذاکره برای مذاکــره کند‪ .‬معتقدم‬ ‫امریکایی ها‪ 80-70‬درصد به اقای روحانی و تیم مذاکره کننده‬ ‫ایران اعتماد پیدا کردند و به نظر من حاضر شدند دستی که از‬ ‫سوی ایران دراز شده را بفشارند تا اعتمادسازی میان دو طرف‬ ‫بعد از ‪ 36‬سال که همه اش دشــمنی بوده به وجود اید‪ .‬اتفاقا‬ ‫اقای نتانیاهو را کامال می فهمم که چرا اینقدر عصبانی است و‬ ‫بهامریکایی هامی گوید‪«:‬دارنداشتباهمی کنندوفریبایرانرا‬ ‫می خورند مدعی است که شاید ایران جای دیگر غیر از نطنز و‬ ‫فردوتاسیساتهسته ایداشتهباشند‪».‬درداخلهمدلواپسان‬ ‫به روحانی می گویند اشــتباه می کند و این لبخند امریکایی ها‬ ‫داردایرانرابهبیراههمی کشاند‪.‬اماکسرقابلتوجهیازمردم‬ ‫و نخبگان سیاسی ایران واقعا خواهان این هستند که الاقل‬ ‫تالش شود اعتماد سازی اتفاق بیفتد‪ .‬در امریکا هم عده ای‬ ‫از دموکرات ها و میانه روها معتقدند «واشــنگتن روشی را که‬ ‫ظرف ‪ 36‬سال گذشــته در قبال ایران پیش گرفته بود باید به‬ ‫حال تعلیق در بیاورد و ببیند ایا می شود از راه توافق با ایران به‬ ‫مصالحهرسید‪».‬بنابراینفکرمی کنمکهدرزمینههسته ایبه‬ ‫توافقخواهیمرسیدولیاگرتوافقهسته ایصورتنگیردان‬ ‫وقتفکرمی کنمشرایطکشورچهاقایروحانیبخواهدوچه‬ ‫نخواهد در جهتی خواهد رفت که ریزش قابل توجهی در بین‬ ‫کسانی که به او رای دادند نه به واسطه سیاست هایی که اقای‬ ‫روحانیپیشگرفت‪،‬بلکهناامیدمی شوندازاینکهاقایروحانی‬ ‫بتواندواقعاکاریانجامدهد‪.‬‬ ‫شــما در جایی گفتید که اقــای روحانــی باید اقای‬ ‫رحمانی فضلی وزیر کشور را از کابینه کنار بگذارد‪،‬‬ ‫ایا این برای اصالح رویه در حوزه سیاست داخلی و‬ ‫جلوگیریازتشدیدنارضایتیاست؟‬ ‫اینتوضیحرابدهم‪.‬منگفتمبعدازتوافقهسته ای‬ ‫اقایروحانیبایدیک ترمیمکابینهانجامدهدودر ترمیمکابینه‬ ‫اقایرحمانیفضلیراکناربگذارد‪.‬چوناقایروحانیبزرگترین‬ ‫و مهمترین و حساسترین سمت کابینه را به یک اصولگرا داد و‬ ‫وارد یک توافق نانوشته با اقای علی الریجانی و اصولگرایان‬ ‫معتدل و میانه رو شــد به این معنا که مهمترین وزارتخانه را به‬ ‫رحمانی فضلی داد و انتظار داشــت اصولگرایان میانه رو یک‬ ‫حداقل همراهی را با کابینه او داشــته باشند اما متاسفانه علی‬ ‫الریجانی‪ ،‬مهندس باهنر‪ ،‬احمد توکلی و سایر پیشکسوتان و‬ ‫شیوخاصولگرایمجلسبهتعهدخودعملنکردندوانحداقل‬ ‫همراهی و هماهنگی را با دولت اقــای روحانی انجام ندادند‪.‬‬ ‫حتی می خواهم بگویم اساسا وضع بدتر شــد یعنی به تدریج‬ ‫زعامتوجلوداریمجلسنهممتاسفانهدراختیارحامیاناقای‬ ‫احمدی نژاد‪ ،‬جبهه پایداری و اصولگرایان تندرو قرار گرفت یا‬ ‫اقای الریجانی نمی تواند در برابر اصولگرایان تندرویی چون‬ ‫حمید رســایی و کوچک زاده کاری کند یا می تواند ولی به خود‬ ‫می گویدچرابایداینکارراانجامدهد‪،‬فارغازاینکهکدامیکاز‬ ‫موارد یادشده صحت دارد واقعیت ان است که فرمان مجلس‬ ‫به دست طرفداران اقای احمدی نژاد افتاده است‪ .‬شاید اقای‬ ‫علی الریجانی و ان‪ 170‬تا‪ 180‬نماینده اصولگرا نمی توانند از‬ ‫پس‪ 50-40‬نماینده جبهه پایداری بر بیایند یا تعمدا فرمان را به‬ ‫دست انها سپردند ولی به نظر من وقتی توافق در فروردین‪94‬‬ ‫صورت می گیرد اولین کاری که اقای روحانی باید انجام دهد‬ ‫ایناستکهوزیرکشورراعوضکندوقرصومحکمیکفرد‬ ‫نزدیکتربهاصالح طلبانرادرراساینوزارتخانهبگذاردیااینکه‬ ‫ازرحمانیفضلیخیلیجدیبخواهدکسانیکهناحقدرحوزه‬ ‫وزارتکشورمسئولیتدارندبهدلیلناکارامدیعزلشوند‪.‬‬ ‫یک نقدی که به دکتر روحانی مطرح می شــود این‬ ‫اســت که رابطه خود را فقط با طیــف خاصی برقرار‬ ‫کرده ضمن انکه همه تمرکز خود را فقط بر موضوع‬ ‫هســته ای گذاشــته و به ســایر موضوعات کشور‬ ‫کم توجه است مثال در بحث گرد و غبار چه اشکالی‬ ‫داشــت رئیس جمهور در ان وضعیت به خوزستان‬ ‫برود و اوضاع را از نزدیک رصد کند تا بار روانی مردم‬ ‫انمنطقهکمشود؟‬ ‫اشکالی نداشــت خانم ابتکار هم اگر می رفت خیلی‬ ‫خوب بود‪ .‬می پذیــرم از نظر تبلیغــات دولت اقــای روحانی‬ ‫فوق العاده ضعیف و درمانده است یعنی کمترین نمره ای که‬ ‫به دولت اقــای روحانی می دهم درباره تبلیغات اســت‪ .‬اقای‬ ‫روحانی به هر دلیلی موقع گرد و غبار به خوزستان نرفت که اگر‬ ‫می رفت بهتر بود اما می توانست فریاد بکشد و بگوید ‪ 8‬سال‬ ‫مدیریت کشور را با نفت بشکه ای ‪ 100‬دالر در اختیار داشتند‬ ‫اما انها برای خوزســتان چه کردند؟ مقابله با گرد و غبار برنامه‬ ‫بلند مدتمی خواهد‪،‬ایکاشاقایروحانیمی پرسید«اقای‬ ‫احمدی نژاد و رئیس سازمان محیط زیست او در دولت نهم و‬ ‫دهم برای مبارزه با این پدیده چــه کردند؟» برای تاالب انزلی‬ ‫که امروز لجنزار شده چه اقداماتی شــد؟ دولت گذشته حتی‬ ‫یک هلی کوپتر اب پاش نمی توانست بخرد تا در اختیار اداره‬ ‫کلمحیطزیستگیالنوگلستانقراربدهدکهوقتیجنگل‬ ‫اتشگرفتهلی کوپتربرایخاموشکردناتشاعزامشود‪.‬‬ ‫همه این مســائل در جای خود قابل بحث و بررسی‬ ‫است اما نکته اساســی این اســت که اینکه اقای‬ ‫روحانی نخبه گراســت حــال انکه نیاز اســت یک‬ ‫‪125‬‬ ‫سیاست‬ ‫‪126‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سیاست‬ ‫رئیس جمهور قدری هم پوپولیســت باشد‪ ،‬این را‬ ‫قبولندارید؟‬ ‫اتفاقــا من معتقــدم خیلــی وقت ها اقــای روحانی‬ ‫فیلش یاد هندوستان می کند و به شدت کارهای پوپولیستی‬ ‫احمدی نژادیراانجاممی دهد‪.‬‬ ‫مصادیقشرامی فرمایید؟‬ ‫اقای روحانی در ســخنرانی هایی که به غرب حمله‬ ‫می کند مثال ســخنانی که به قم رفت و گفت یا به شــکلی که‬ ‫سفرهای استانی را انجام می دهد یاداور کارهای احمدی نژاد‬ ‫است‪ .‬در واقع معتقدم‪ 80‬درصد کارهای او ناشی از پوپولیسم‬ ‫اســت‪ 20،‬درصد مثل احمدی نژاد رفتار نمی کند و سعی دارد‬ ‫کمیعالمانه ترمثلیکحقوقدانرفتارکند‪.‬برایاثباتاین‬ ‫حرف کافی است نطق ها و مصاحبه های اقای روحانی در ‪19‬‬ ‫ماهگذشتهباسخناناقایاکبرهاشمیرفسنجانیوسیدمحمد‬ ‫خاتمی مقایسه شــود‪ ،‬خیلی کم دیده می شود اقای هاشمی‬ ‫رفسنجانی پوپولیستی صحبت کند ‪ 90‬درصد انچه می گوید‬ ‫در جهت بازگو کردن مشکالت و مسائل و مصیبت هایی است‬ ‫که در مملکت وجود دارد اما اقای روحانی اغلب سروقت خمره‬ ‫پوپولیســتی می رود و به نظر من این اصال درست نیست‪ .‬یا‬ ‫در مورد یارانه ها‪ ،‬اقای روحانی اصال حاضر نیست درباره این‬ ‫موضوع واقعیت ها را با مردم در میان بگذارد و ترجیح می دهد‬ ‫وضعیت به همین منوال باشــد ولی به محبوبیتش خدشه ای‬ ‫وارد نشود همچنان که احمدی نژاد‪ ،‬مجلس هشتم و مجلس‬ ‫نهم چنین ترجیحی دادند‪ .‬اگر یک دلیل داشــته باشــم که‬ ‫بگویم اقای روحانی خیلی وقت ها پوپولیســتی رفتار می کند‬ ‫این است که همچنان دارد یارانه نقدی می پردازد‪ .‬متاسفانه‬ ‫پولی که برای یارانه نقدی سال اینده پرداخت می شود تقریبا‬ ‫برابر با کل بودجه عمرانی مملکت اســت و این فاجعه است‪.‬‬ ‫هیچ دولتی در دنیا و تاریخ ندیدم این طور عمل کند‪ .‬چرا اقای‬ ‫روحانیاقدامنمی کندوجلویخونریزیاینزخمرانمی گیرد؟‬ ‫برایانکهنگرانمحبوبیتشاست‪.‬می گویدچراکاریکندکه‬ ‫فردا در انتخابات مجلس و ریاســت جمهوری ارایش کاهش‬ ‫پیداکندوراینیاوردبنابراینحاضرنیستاندردکهبراثریک‬ ‫تصمیمغلطپوپولیستیدرزمانریاست جمهوریاحمدی نژاد‬ ‫حادثشدرادرمانکند‪.‬درواقعاقایروحانیمثلاحمدی نژاد‬ ‫می خواهد پرداخت یارانه نقدی را به نفع خود مصادره مطلوب‬ ‫کند و خیلی برایش مهم نیست که‪ 20‬سال دیگر چه بالیی سر‬ ‫مملکتمی اید‪.‬‬ ‫اقایدکتراصالح طلبانچقدردرتصمیم گیری های‬ ‫دولتنقشدارند؟‬ ‫اصالح طلبان خیلی خیلی کم در تصمیم گیری های‬ ‫دولتنقشدارند‪.‬‬ ‫برای همین اقــای حجاریان گفــت اصالح طلبان‬ ‫حمایت علنــی و انتقاد مخفی از دولــت دارند یعنی‬ ‫ناچارند که حمایــت از دولت اقای روحانی داشــته‬ ‫باشند؟‬ ‫من که همه این حرف ها را درباره دولت اقای روحانی‬ ‫زدم اگر همین فردا دوباره انتخابات شود ضمن انکه دوباره به‬ ‫اقای روحانی رای می دهم راه می افتم و مــی روم این ور و ان‬ ‫ور می گویم«ای مسلمانان بیایید به اقایروحانیرای دهید»‬ ‫چون در غیر این صورت یکی از میان سعید جلیلی یا محمود‬ ‫احمدی نژادیامحمدباقرقالیبافرئیس جمهورمی شود‪.‬‬ ‫اینها همه الترناتیوهای اقــای روحانی در انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری‪ 96‬هستند؟‬ ‫بلهاینهابدیلاقایروحانیهستنداینقدرعقلممی رسد‬ ‫که اگــر روحانی رئیس جمهور نباشــد ســیدمحمد خاتمی یا‬ ‫هاشمیرفسنجانیهمرئیس جمهورنمی شود‪.‬پسچهکسی‬ ‫رئیس جمهور می شود؟ ســعید جلیلی یا محمود احمدی نژاد‬ ‫رئیس جمهور می شــود اما اگر توافق هسته ای حاصل شود‬ ‫اقایروحانیرئیس جمهوردرانتخاباتریاست جمهوریسال‬ ‫‪ 96‬نیزپیروزمی شود‪.‬‬ ‫فکر می کنــم اگر همین فــردا مجددا‬ ‫انتخابــات ریاســت جمهوری برگزار‬ ‫شــود اقای روحانــی کمابیش همان‬ ‫‪ 19‬میلیــون رای را بیــاورد امــا بعید‬ ‫می دانم ارای او بیــش از ‪ 19‬میلیون‬ ‫شود‪،‬اماشایدیکتا‪ 3‬میلیونازتعداد‬ ‫ارای او کاســته شــود‪ .‬یعنی با وجود‬ ‫نارضایتی هایی که وجود دارد اکثریت‬ ‫قریب به اتفاق کســانی کــه به اقای‬ ‫روحانــی در ‪ 24‬خــرداد ‪ 92‬رای دادند‬ ‫هنوز حاضرند به او رای دهند‬ ‫اگر توافق هســته ای صــورت نگیــرد جدی ترین‬ ‫رقیب اقای روحانی چه کســی خواهــد بود جلیلی‪،‬‬ ‫احمدی نژادیاقالیباف؟‬ ‫مشکل اصولگرایان این اســت که رای ندارند یعنی‬ ‫ســقف رای اصولگرایان یا جبهه پایداری همــان رای اقای‬ ‫جلیلی اســت ولی ان کســی که رای دارد اقای احمدی نژاد‬ ‫اســت‪ ،‬احمدی نژاد بین ‪ 10‬تا ‪ 15‬میلیون رای دارد‪ .‬دوستان‬ ‫اصالح طلبناراحتمی شوندوقتیمناینرامی گویموازمن‬ ‫می خواهنداگرچنینواقعیتیهموجودداردانرابهزباننیاورم‬ ‫اما واقعیت است که احمدی نژاد‪ 10‬تا‪ 15‬میلیون همچنان در‬ ‫جامعه رای دارد بنابراین اصولگرایان نمی توانند احمدی نژاد‬ ‫را کنار بگذارنــد‪ .‬اصولگرایان نمی تواننــد از ‪ 15‬میلیون رای‬ ‫احمدی نژادچشمبپوشندچونخودشانرایشانبه‪ 10‬میلیون‬ ‫همنمی رسد‪.‬‬ ‫شــما می گویید جدی ترین رقیب اقای روحانی در‬ ‫انتخاباتسال‪ 96‬اقایاحمدی نژاداست؟‬ ‫قطعابلههمینطوراست‪.‬‬ ‫پس چرا اصالح طلبان اینقدر احمدی نــژاد را دارند‬ ‫تحریکمی کنندکهبهصحنهسیاسیبیاید؟‬ ‫مااینکارراانجامنمی دهیماصولگرایانچاره ایجز‬ ‫بازگشتبهاحمدی نژادندارند‪.‬‬ ‫امادائمرسانه هایاصالح طلبازتحرکاحمدی نژاد‬ ‫برای انتخابــات مجلس و ریاســت جمهوری تیتر‬ ‫می زنند‪.‬‬ ‫برای اینکه واقعیتی است‪ .‬اتفاقا من مخصوصا اقای‬ ‫احمدی نژادرامطرحمی کنمتامردماصولگرایانرابیشتروبهتر‬ ‫بشناسندکهاینجماعتبرایاینکهبهقدرتبرسندباوجودتمام‬ ‫بالهایی که احمدی نژاد سر کشور اورند اما دوباره حاضرند از‬ ‫احمدی نژادحمایتکنندتااورئیس جمهورشود‪.‬‬ ‫اگر توافق انجام نشود و ان ریزش رای اتفاق بیفتد‬ ‫بهترین گزینه اصولگرایان بــرای رقابت با روحانی‬ ‫کیست؛بازهماحمدی نژاداستیاجلیلی؟‬ ‫بســتگی بــه ایــن دارد کــه اصولگرایان چــه طور‬ ‫فکر می کنند‪ .‬اگر فقــط به فکر قدرت باشــند یقیقنا به دنبال‬ ‫احمدی نــژاد می رونــد و از دم خانه اش در نارمک با ســام و‬ ‫صلواتاورابهمیدانانتخاباتریاست جمهوریمی اورند‪.‬‬ ‫اگرتوافقهسته ایشودوارایروحانیافزایشپیدا‬ ‫کند اصولگراها از رقابت با روحانی در سال ‪96‬چشم‬ ‫پوشیمی کنند؟‬ ‫اگر توافق شــود اصولگرایــان بــا احمدی نژاد هم‬ ‫شانس زیادی برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ‪96‬‬ ‫نخواهندداشت‪.‬‬ ‫اصالح طلبــان اگــر توافق نشــود پشــت روحانی‬ ‫می مانند یــا یک نامزد مســتقل معرفــی می کنند؟‬ ‫باتوجه به اینکه شما می گویید نقش اصالح طلبان‬ ‫در تصمیم گیری های دولــت روحانی خیلی خیلی‬ ‫ناچیزاست‪.‬‬ ‫اصالح طلبانهمچنانحامی روحانیمی مانند‪،‬چون‬ ‫با وجود همه کاستی ها‪ ،‬اقای روحانی همچنان مطلوب ترین‬ ‫گزینهبرایاصالح طلباناست‪.‬‬ ‫اگر توافق هســته ای حاصل نشــد و رای نیاوردن‬ ‫روحانی در انتخابات ریاســت جمهوری قطعی بود‬ ‫اصالح طلبان نمی توانند یک گزینه جدی تر معرفی‬ ‫کنند که او بتواند شانسی برای ریاست جمهوری و‬ ‫رقیبیبرایاحمدی نژادوجلیلیباشد؟‬ ‫گزینه ای ندارند‪ .‬شــورای نگهبانی که اکبر هاشمی‬ ‫رفســنجانی را که ســتون انقالب اســت مثل اب خوردن رد‬ ‫صالحیت می کند ایا می گذارد یک گزینه جدی اصالح طلب‬ ‫بهعرصهانتخاباتریاست جمهوریواردشود؟‬ ‫به فرض اینکه گزینه اصالح طلبان تایید شــود ان‬ ‫وقتچه طور؟‬ ‫اگرتوافقهسته ایصورتنگیردمعتقدمحتیاقای‬ ‫روحانی هم نمی تواند در خرداد‪ 96‬رای بیاورد چه برسد به یک‬ ‫نامزد اصالح طلب‪ ،‬ولی یک اتفاق می تواند بیفتد یک نامزد‬ ‫واقعیاصالح طلبمثلمعین‪،‬عبداللهرمضانزادهیامحمدرضا‬ ‫عارف–کهالبتهدرجهاصالح طلبی اشمثلمعینورمضانزاده‬ ‫نیست‪-‬بیایدودربرابراقایاحمدی نژادوجلیلیقراربگیرد‪،‬ان‬ ‫زمان انتخابات مثل سال‪ 84‬و‪ 76‬دو قطبی می شود و معتقدم‬ ‫اصالح طلبانپیروزمی شوند‪.‬‬ ‫اما اقای معین که در سال ‪ 84‬هم نتوانست حتی به‬ ‫دور دوم برود؟‬ ‫در سال ‪ 84‬شرایط فرق می کرد االن ما داریم درباره‬ ‫سال‪ 96‬حرف می زنیم‪ 12‬سال از ان زمان فاصله داریم‪ .‬پس‬ ‫می شود انتخابات را دوقطبی کرد چون موج به وجود می اید‪.‬‬ ‫خیلیادم هابهگذشته هافکرنمی کنند‪.‬‬ ‫اگراصالح طلبانگزینهاختصاصیبهمیدانبیاورند‬ ‫رایپایگاهاجتماعیانهابینگزینهاختصاصی شان‬ ‫واقایروحانینمی شکند؟‬ ‫تا هر وقت اقای روحانی باشــد از االن تا یوم قیامت‬ ‫اصالح طلباننامزداختصاصیمعرفینمی کنند‪.‬‬ ‫یعنی حتی اگر مذاکرات به نتیجه نرســد و احتمال‬ ‫شکســت اقــای روحانــی وجــود داشــته باشــد‬ ‫اصالح طلباننامزداختصاصیمعرفینمی کنند؟‬ ‫حتی اگر مذاکرات هسته ای به توافق نرسد در خرداد‬ ‫‪ 96‬اصالح طلبان با تمام وجود و همه قوا پشت اقای روحانی‬ ‫خواهندایستاد‪.‬گزینه هاییکهازانهانامبردمبهشرطیبودکه‬ ‫روحانیبهصحنهانتخاباتنیاید‪.‬‬ ‫سیاست‬ ‫گ‬ ‫ف ‬ ‫ت‬ ‫و‬ ‫گ‬ ‫و‬ ‫روحانی روحیه مشورتی دارد‬ ‫گفت وگوی مثلث با سیدرضا اکرمی ‬ ‫امید کرمانی ها‬ ‫خبر نگار‬ ‫ســیدرضا اکرمی ‪ ،‬رئیس شــورای فرهنگی نهاد‬ ‫ریاســت جمهوری در ایــن گفت و گو ســعی می کند با‬ ‫محافظه کاری سخن بگوید‪ .‬به نظر می رسد حاشیه های‬ ‫تو گوی او با برنامه شناسنامه‪ ،‬اکرمی را در‬ ‫مربوط به گف ‬ ‫شرایط سختی قرار داده و همین موضوع موجب مکث‬ ‫بیشتر او برای ورود به مجادالت سیاسی می شود‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫جهادی» که این دو بخش در اقتصاد ان طور که باید و شاید‬ ‫فعال نشــد‪ ،‬هم عزم ملی به وجود نیامد و مدیریت جهادی‬ ‫هم که تالش مســتمر و پیگیر باید اعمال می شد مشاهده‬ ‫نکردیم‪ .‬سال گذشته با قیمت باالی صد دالر‪ ،‬یک میلیون‬ ‫به ازای هر بشکه نفت می فروختیم اما امسال در وسط سال‬ ‫ضربه سنگینی به اقتصاد کشــور وارد شد چون قیمت نفت‬ ‫به نصف سال گذشته کاهش یافت ولی خوشبختانه دولت‬ ‫اعالم کرد که الیحه بودجه ‪ 94‬را حداقل به اکتفای متکی به‬ ‫درامد نفت تنظیم کرده که الیحه بودجه در مجلس تصویب‬ ‫و تحویل شورای نگهبان شد‪ .‬به نظرم باید همه بخش های‬ ‫سخنان رهبری را عملیاتی کنیم‪ ،‬یعنی عزم ملی و مدیریت‬ ‫جهادی در کنار هم نتیجه می دهد‪ .‬گاهی کارشناســان به‬ ‫ما می گویند نقش دولت در امور ‪ 30‬درصد بیشــتر نیســت‬ ‫بقیه بــه عهده قوای دیگر و کل ملت اســت کــه مردم باید‬ ‫در این بخش انچه برای شــان مقدور است سرمایه گذاری‬ ‫کنند‪ ،‬فعال شوند و کنترل داشته باشــند تا بهره وری ارتقا و‬ ‫مشکالت کاهش یابد‪.‬‬ ‫بخش اقتصاد را گفتید‪ ،‬بخش دیگر شــعار سال‬ ‫فرهنگ بود‪ ،‬به نظرتان چقدر دولــت در این حوزه‬ ‫موفق عمل کرد؟ خیلی ها معتقدند وزارت فرهنگ‬ ‫سیاست‬ ‫به نظر شما سال ‪ 93‬با شــعار اقتصاد و فرهنگ با‬ ‫عزم ملی و مدیریت جهادی چطور به پایان رسید و‬ ‫دولت در عمل به این شعار چقدر موفق نشان داد؟‬ ‫چند مطلب را می توان دربــاره این موضوع عرض‬ ‫کــرد‪ ،‬اول انکه در بخــش اقتصاد ثبات داشــتیم‪ ،‬تنش و‬ ‫نابسامانی خاصی نداشــتیم و رشد تورم مهار شد که اکنون‬ ‫عدد ‪ 15‬درصد را مطرح می کنند‪ ،‬به نظرم همین مهار تورم‬ ‫یک توفیق است‪ .‬ضمن انکه مطرح شد از شرایط رکود هم‬ ‫خارج شدیم و رشد اقتصادی از منفی به مثبت رسید و دیگر‬ ‫رشد منفی شش درصد را نداریم‪ .‬به نظر می رسد از این جهت‬ ‫سال ارامی را پشت سر گذاشتیم و امیدواریم در سال های‬ ‫بعدی تورم را یک رقمی کنیم که در دنیا هم تورم یک رقمی ‬ ‫اســت‪ .‬دوم انکه اقتصاد مثل هر مقوله دیگری یک جنبه‬ ‫خاص دارد که مربوط به دولت می شود و یک جنبه عام دارد‬ ‫که هم دولت و هم مــردم در برابر ان مســئولند‪ .‬در بخش‬ ‫اقتصاد تا ‪ 78‬میلیون ایرانی به صحنه نیایند و کنترل مصرف‬ ‫نداشته باشند‪ ،‬بهره وری ارتقا نمی یابد‪ ،‬تا مردم جنس داخلی‬ ‫را نخرند‪ ،‬توفیق در عرصه ایجاد رونــق اقتصادی محدود‬ ‫خواهد بود‪ .‬گاهی گفته می شــود خرید یک یخچال تولید‬ ‫داخل‪ ،‬یک کارگر را در سال مشغول کار می کند اما اگر یک‬ ‫یخچال خارجی بخریم به معنای این اســت که یک کارگر‬ ‫را از کار محروم کردیم‪ .‬البته معلوم اســت که جنس ایرانی‬ ‫قابل رقابت با جنس خارجی نیســت اما باید جنس ایرانی را‬ ‫خرید تا به تدریج عیبش برطرف و تولید داخلی تقویت شود‪.‬‬ ‫تعبیر مقام معظم رهبری هم این بود‪« ،‬عزم ملی و مدیریت‬ ‫‪4‬‬ ‫و ارشاد حتی اقای جنتی تا استانه استیضاح رفت‪.‬‬ ‫بخش فرهنگ را نه تنها کمتر از اقتصاد نمی دانم‬ ‫بلکه ســنگین تر از اقتصاد می دانم‪ ،‬بــرای اینکه فرهنگ‬ ‫یک مقوله بسیار گسترده اســت‪ .‬ما در دوره هشتم که در‬ ‫مجلس بودیم در کمیســیون فرهنگی اعالم کردند کلمه‬ ‫فرهنگ ‪ 300‬معنــا دارد شــامل همه امور جزئــی‪ ،‬کلی‪،‬‬ ‫اصلی و فرعــی‪ ،‬داخلی و خارجی می شــود‪ .‬البته ســهم‬ ‫دولت در بخش فرهنگ محدود اســت و بایــد فرهنگ از‬ ‫درون خانواده ها جدی گرفته شــود‪ .‬در فرهنگ اســام‬ ‫وقتی نوزادی به دنیــا می اید حقوقی که بر پــدر دارد این‬ ‫است که باید ابتدا نام نیک برای او انتخاب شود و تربیت و‬ ‫اموزش مناسبی داشته باشد‪ .‬این نقش برعهده پدر و مادر‬ ‫است‪ .‬ما باید کانون خانواده را یک اموزشگاه‪ ،‬نمایشگاه‬ ‫و پژوهشــگاه بدانیم نه انکــه خانه صرفا یــک خوابگاه‪،‬‬ ‫استراحتگاه و سقف باالی سر تعریف شود که می خواهیم‬ ‫در ان اســتراحت کنیــم و بعد از رفــع خســتگی دوباره به‬ ‫بیرون از خانه برویم‪ .‬هم اکنون ایام دهه فاطمیه اســت‪.‬‬ ‫باید زندگی امیرالمومنین(ع) و حضرت فاطمه(س) الگو‬ ‫قرار داده شــود چون انها بهترین فرزندان را تربیت کردند‬ ‫و بهترین همیاری و همکاری درون خانوادگی را داشتند‪.‬‬ ‫حضرت زهرا(س) به امیرالمومنین(ع) گفت‪ 9« :‬سال من‬ ‫با تو زندگی کردم یک دروغ به تو نگفتم‪ ،‬یک خطا نکردم‪،‬‬ ‫یک خیانت انجام ندادم امــا در عین حال از تو می خواهم‬ ‫مرا حاللم کنی» این حرف میزان صفا و شــفافیت و وفا و‬ ‫همراهی و همدلی را درون یک خانواده نشــان می دهد‪،‬‬ ‫پس باید فرهنگ را از داخل خانواده شروع کنیم‪.‬‬ ‫خانواده الگو می خواهد‪ ،‬ایا دولت نباید این الگو را‬ ‫در اختیار خانواده ها قرار دهد؟‬ ‫‪127‬‬ ‫سیاست‬ ‫خیر‪ ،‬اوال دولت را جزئی از ملت می دانم‪ ،‬یعنی ملت‬ ‫اصل است و دولت جزئی از جامعه و خادم ملت است‪ .‬دوم‬ ‫اینکه بر فرض اگر دولت یک تصمیم جدی بگیرد ما ســند‬ ‫چشم انداز ‪ 20‬ساله‪ ،‬برنامه توســعه پنجم و قانون اساسی‬ ‫را داریم‪ ،‬دولــت می خواهد اجرا کند اگر ایــن بدنه اجرایی‬ ‫مملکت از خود مردم تا کارمندان ‪،‬ان طور که باید و شــاید‬ ‫همراه و همدل نباشــد‪ ،‬بهترین نســخه هم برای فرهنگ‬ ‫کشور نوشته شــود تاثیری نخواهد داشــت‪ .‬دولت باید به‬ ‫فرهنگ توجه کند منتها این بخش فرهنگی شامل سازمان‬ ‫تبلیغات‪ ،‬دفتر تبلیغــات‪ ،‬صدا و ســیما‪ 800 ،‬تریبون نماز‬ ‫جمعه در هر هفته‪ ،‬حوزه علمیه‪ 50 ،‬هزار مسجد در سراسر‬ ‫کشــور و دیگر نهادهای تاثیرگذار اموزشــی‪ ،‬ارشــادی و‬ ‫انتظامی می شود‪ .‬اگر هر بخشی در جایگاه خود به درستی‬ ‫عمل کند‪ ،‬قطعا در جامعه اثرات مثبتی دارد‪ .‬قانون عفاف و‬ ‫حجاب در سال ‪ 84‬تصویب شد و ‪ 25‬دستگاه در اجرای ان‬ ‫مسئولیت دارند که باید دست به دست هم دهند‪ ،‬مردم هم با‬ ‫انها کمال همراهی و همکاری را داشته باشند تا عینیت پیدا‬ ‫کند وگرنه مچ گیری حتما نتیجه نمی دهد بلکه باید دســت‬ ‫یکدیگر را گرفت تا نتیجه حاصل شود‪.‬‬ ‫سهم دولت از بخش فرهنگ چقدر است؟‬ ‫تا دولت چگونه تعریف شود‪...‬‬ ‫شما گفتید در حوزه اقتصاد سهم دولت ‪ 30‬درصد‬ ‫است‪ ،‬در بخش فرهنگ چطور است؟‬ ‫در همه امور سهم دولت ‪ 30‬درصد است‪.‬‬ ‫به نظر شــما دولت توانســت ســهم ‪ 30‬درصدی‬ ‫خود را ادا کند؟‬ ‫دولت در بخش فرهنگی مســئول است اما بخش‬ ‫فرهنگ گسترده است‪ ،‬یعنی صدا و ســیما‪ ،‬وزارت ارشاد‪،‬‬ ‫سازمان تبلیغات‪ ،‬دفتر تبلیغات‪ ،‬حوزه‪ ،‬دانشگاه‪ ،‬رسانه ها‬ ‫و مطبوعات‪ ،‬مطبوعاتی که وزارت ارشــاد مجوز می دهد‪،‬‬ ‫اینها جزو بخش فرهنگ هستند‪ .‬اگر همین مطبوعات که در‬ ‫مقابل دیدگان مردم قرار دارند افراد جامعه را دعوت به نظم‬ ‫سیاست‬ ‫‪128‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫مثال من باورم این است که درباره روسای جمهور‬ ‫باید این طور باشــد و تجربه جهانــی هم همین‬ ‫را می گوید که هر رئیس جمهــوری فقط دو دوره‬ ‫می تواند رئیس جمهور باشد و سپس باید میدان‬ ‫را برای دیگران باز بگذارد نه انکه خدای ناکرده به‬ ‫ذهنافرادبرسدکهبعدازیکدورهحضورنداشتن‬ ‫دوبارهبرگردندوروش هاراتغییربدهند‬ ‫و انضباط‪ ،‬احترام به قانون و افــراد کنند یک جور در جامعه‬ ‫بازتاب دارد و اگر همه حریم ها را بشــکنند طبیعتا یک اثار‬ ‫منفی به دنبال خواهد داشت‪.‬‬ ‫پس بایــد بخــش فرهنــگ را جمعی دیــد و قابل‬ ‫تفکیک نیست؟‬ ‫خیر‪ ،‬مســئولیت در حوزه فرهنگ را قابل تفکیک‬ ‫نمی دانــم‪ .‬وجدانــا احســاس می کنم دولــت و ملت همه‬ ‫اعضای یک خانواده هستند مثل داستان پدر و مادر در یک‬ ‫خانواده است هر چند پسر و دختری هم در ان خانواده وجود‬ ‫دارند و مســئولیت پدر و مادر سنگین تر است اما بقیه اعضا‬ ‫هم در تعالی ان خانواده قطعا مسئولند‪.‬‬ ‫در مجمــوع ان مظلومیتی که به چهــره فرهنگ‬ ‫است برچیده شده است یا خیر؟‬ ‫خیر‪ ،‬من فراتر می گویم‪ ،‬بعــد از پیروزی انقالب‪،‬‬ ‫ظرف ‪ 36‬سال گذشته همه نسبت به فرهنگ ان گونه که باید‬ ‫وقت بگذارند‪ ،‬نظارت کنند‪ ،‬جدی بگیرند و سیستم تشویق و‬ ‫تنبیه در نظر بگیرند کم گذاشتند‪.‬‬ ‫یکی از شــعارهایی که اقای روحانی در انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری ‪ 92‬مطرح کرد شعار اعتدال بود‪،‬‬ ‫چقدر کابینه او را معتــدل می دانید و در این حوزه‬ ‫کجا قوی و کجا نقدپذیر عمل کرد؟‬ ‫به نظــرم در مجموع و به طور نســبی کارنامه اقای‬ ‫روحانی در پیاده سازی شعار اعتدال مقبول بود‪ .‬واقعا ایشان‬ ‫کوشید در سخنرانی ها‪ ،‬نگاه ها و تصمیم هایش چنین عمل‬ ‫کنــد‪ ،‬منتها اقای روحانــی جزئی از مطلب اســت بدنه هم‬ ‫وجود دارد که بدنه هم باید با موضوع همراه باشــد‪ .‬جوانب‬ ‫قضایا هم وجود دارد یعنی همین مطبوعات‪ ،‬تریبون های‬ ‫نماز جمعه و مســاجد اگر همه با هم همین مســیر را دنبال‬ ‫کنند یک جور نتیجه می دهد اما اگر هر کســی تریبونی به‬ ‫دســت اورد جدای از این نگاه عمل کند‪ ،‬معلوم است طور‬ ‫دیگری می شود‪ .‬گاهی دیده می شود در تریبون های نماز‬ ‫جمعه برخی مطالب گفته می شود که اصال همراه با اعتدال‬ ‫و منطبق با سیاست نظام نیست‪ .‬به نظرم گاهی وقتی نقدی‬ ‫هم می شود باید بگویند نظر شخصی من بوده است‪.‬‬ ‫یک نقدی به اقای روحانی مطرح می شــود که او‬ ‫بیشتر اصالح طلب شده اســت تا اصولگرا‪ ،‬شما‬ ‫این نقد را چقدر وارد می دانید؟‬ ‫یک روزی چپ و راســت بود حاال شده اصولگرا و‬ ‫اصالح طلب‪ ،‬اما واقعیت این اســت که یک تعریف روشن‬ ‫و شفاف نسبت به اصولگرایی و اصالح طلبی اعالم نکردیم‬ ‫که معلوم شــود ســیدرضا اکرمی اصولگرا‪ ،‬اصالح طلب‪،‬‬ ‫اصالح طلــب اصولگرا یا اصولگرای اصالح طلب اســت‪.‬‬ ‫اصال من چه مشی سیاسی دارم؟ من به طور طبیعی اصولگرا‬ ‫و عضو جامعه روحانیت هستم‪ .‬کسی را نمی شناسم که در‬ ‫جامعه روحانیت مبارز عضویت داشــته باشد و اصالح طلب‬ ‫باشــد‪ .‬اقای روحانی هم جزو همان جامعه روحانیت مبارز‬ ‫اســت‪ .‬منتها باید بنشــینیم اصولگرایی را تعریف کنیم‪ ،‬ایا‬ ‫اصولگرایی همراه خود اصالحات ندارد؟ قطعا دارد‪ .‬اصال‬ ‫نمی شود حرکت کنیم و در مسیر حرکتمان ضرورت اصالح‬ ‫برخی از روش ها و برخی اندیشه ها را نداشته باشیم‪ .‬گاهی‬ ‫برخی روش ها باید اصالح شود‪ ،‬قانون اساسی که در سال‬ ‫‪ 58‬به تصویب مردم رســید و ‪ 10‬ســال بعد هم اصالحات‬ ‫مختصری در ان به وجود امد‪ ،‬ایا االن اصالحات الزم دارد‬ ‫یا خیر؟ قطعا الزم دارد‪ ،‬مثال در بخش اقتصاد اول نوشتیم‬ ‫دولتی‪ ،‬تعاونی و خصوصی‪ ،‬االن باید این نوشته برعکس‬ ‫شــود چون بعد از ‪ 36‬ســال به این نتیجه رسیدیم که اصل‬ ‫را باید بر بخش خصوصی و تعاونی گذاشــت و دولت جنبه‬ ‫حمایت‪ ،‬هدایت و نظارت را عهده دار شود‪ .‬مثال من باورم‬ ‫این اســت که درباره روســای جمهور باید این طور باشــد و‬ ‫تجربه جهانی هم همین را می گوید که هر رئیس جمهوری‬ ‫فقط دو دوره می تواند رئیس جمهور باشد و سپس باید میدان‬ ‫را برای دیگران باز بگذارد نه انکه خدای ناکرده به ذهن افراد‬ ‫برســد که بعد از یک دوره حضور نداشــتن دوباره برگردند و‬ ‫روش ها را تغییر بدهند‪ .‬این طور کشور به ازمایشگاه تبدیل‬ ‫می شود‪ .‬قطعا من اصولگرایی هســتم که می گویم در هر‬ ‫حرکتی اصالحات هم باید انجام شود‪.‬‬ ‫یعنــی شــما معتقدیــد وقتی یــک نفــر دو دوره‬ ‫رئیس جمهور بود دیگر این امکان برایش نباشد‬ ‫که بعد از یک دوره شــرکت نکــردن در انتخابات‬ ‫دوباره کاندیدای این مسئولیت شود؟‬ ‫بله‪ ،‬فقــط باید یک نفر اجازه داشــته باشــد در دو‬ ‫دوره چهارساله رئیس جمهور باشد‪ .‬درباره مجلس هم این‬ ‫اندیشــه وجود دارد‪ .‬باالخره یک نماینده مجلس سه دوره‬ ‫یا چهار دوره وقتی در این مسئولیت قرار داشت باید برود و‬ ‫تجربه قانونگذاری خود را در حوزه اجرا عملی کند تا گردش‬ ‫مســئولیت ها در کشــور اتفاق بیفتد نه اینکه یک نماینده‬ ‫بخواهد تا هر دوره ای که قانون اجازه می دهد نماینده شود‪.‬‬ ‫امروز اقایان باهنر و احمد ناطق نوری با هفت دوره‬ ‫نماینده بودن رکورددار حضور در مجلس هستند‪.‬‬ ‫بله همین طور است‪.‬‬ ‫شــما گفتیــد اصولگرایی بایــد همراه بــا اصالح‬ ‫روش ها باشــد چون هــر حرکتی یــک اصالحی‬ ‫را به دنبــال خــود دارد‪ ،‬اینکــه اقــای روحانــی‬ ‫رئیس جمهور شد چقدر در حرکت جامعه روحانیت‬ ‫مبارز تاثیر گذاشت؟‬ ‫االن به عنوان ســیدرضا اکرمی صحبت می کنم‪.‬‬ ‫اقای مصباحی مقدم سخنگوی جامعه است‪ .‬اقای روحانی‬ ‫را از ‪ 13‬ســالگی یعنی زمانی که به حوزه امد می شناســم‪.‬‬ ‫براساس شــناختی که از ان زمان تاکنون دارم وجدانا او را‬ ‫فردی الیق و قابل بــرای ریاســت جمهوری می دانم‪ ،‬صد‬ ‫البته او معصوم نیســت کمــا اینکه هیچ کــدام ما معصوم‬ ‫نیستیم‪ .‬خود من هم که االن دارم مصاحبه می کنم لغزش‬ ‫و خطا دارم‪ .‬هــر روز می خوانیم «ربنا ال تواخذنا ان نســینا‬ ‫او اخطانا»‪ .‬ما همه خطا و اشــتباه داریم ولــی او را فردی‬ ‫الیق و قابل برای ریاســت جمهوری می دانم در عین حالی‬ ‫که او را جدای از اشکال و اشتباه نمی دانم ولی او را فردی‬ ‫واجد شرایط برای شخص دوم کشــور بودن می دانم‪ .‬باید‬ ‫همه کمک کنیم تا بتواند در مســائل فرهنگی‪ ،‬اقتصادی‬ ‫و سیاسی گام های بایسته و شایسته مناسب نظام بردارد‪.‬‬ ‫یعنی شخص اقای روحانی توانست روی جامعه‬ ‫روحانیت تاثیر بگذارد که عضوش است؟‬ ‫اقای روحانی االن رفت و امدی به جامعه روحانیت‬ ‫ندارد ولــی ارتباط وجود دارد‪ .‬برخی اعضــای جامعه نظر و‬ ‫پیشنهادی داشته باشد خدمت او می فرستند و او ان شاءالله‬ ‫از ان استفاده می کند‪.‬‬ ‫نقش این پل ارتباطی را شما ایفا می کنید؟‬ ‫هر کسی به نوبه خودش می تواند این کار را انجام‬ ‫دهد‪ .‬در واقع این راه انحصاری نیســت‪ .‬حتی کســانی که‬ ‫بیرون جامعــه روحانیت هســتند همچون اقایــان ناطق و‬ ‫هاشــمی حتما ارتباط دارند و اگر پیشــنهادی داشته باشند‬ ‫به اقای روحانــی ارائه می دهند‪ .‬اقــای ابوترابی و دیگران‬ ‫هر کســی به نوبه خود پیشنهادی داشته باشــد مستقیم و‬ ‫غیر مستقیم می تواند به اقای روحانی منتقل کند‪.‬‬ ‫تاثیر متقابل اقای روحانی و جامعه روحانیت مبارز‬ ‫بر همدیگر ملموس است یا خیر؟‬ ‫یکی اجرا را بر عهده دارد و یکی در کنار اجراست‪.‬‬ ‫رئیس دســتگاه اجرایی کشــور اجرای قانون را برعهده دار‬ ‫دارد و باید پاســخگوی قانونی باشــد‪ .‬ان که کنار اجراست‬ ‫قطعا فقــط تکلیف خــود می داند انچه به ذهنش می رســد‬ ‫را بنویســد و تذکر دهد پس نمی توان گفت این دو جایگاه‬ ‫تاثیر بر یکدیگر دارنــد‪ .‬جهان چون چشــم و خال و خط و‬ ‫ابروست ‪/‬که هر چیزش به جای خویش نیکوست‪ .‬اگر من‬ ‫چیزی را تشخیص دهم که باید تذکر بدهم وظیفه ام تذکر‬ ‫دادن است‪.‬‬ ‫ظرف ‪ 36‬سال گذشته همه نسبت‬ ‫به فرهنگ ان گونه که باید وقت‬ ‫بگذارند‪ ،‬نظارت کنند‪ ،‬جدی بگیرند‬ ‫و سیستم تشویق و تنبیه در نظر‬ ‫بگیرند کم گذاشتند‬ ‫سیاست‬ ‫من باور دارم دولت باید مجری قانون باشد‪ ،‬بنابراین روی تئوری و نظر فرد یا‬ ‫افراد تا مادامی که قانون نباشد نمی شود خیلی حساب کرد‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سیاست‬ ‫تذکرات جامعه روحانیت تاثیری بــر روند حرکت‬ ‫دولت داشته است؟‬ ‫من از اظهارات و گزارشات همه افراد خبر ندارم که‬ ‫بگویم چقدر اثر داشــته و چقدر اثر نداشته است اما من هر‬ ‫دولتی را پاسخگوی قانون می دانم یعنی اگر چیزی قانون‬ ‫باشد حتما دولت باید به وظیفه اش عمل کند بقیه مطالب را‬ ‫هم می شنود می تواند در کمیسیون ها اعمال کند تا هنگام‬ ‫تصویب قانون لحاظ شود مثل همین ارتباطی که بین دولت‬ ‫و مجلس اســت ؛دولت الیحه بودجه را می دهد و مجلس‬ ‫در کمیسیون ها بررســی می کند‪ .‬نماینده دولت هم حضور‬ ‫دارد گاهی عیــن همان نظــرات پذیرفته می شــود گاهی‬ ‫اوقات عین برخی نظرات پذیرفته نمی شــود و بعضی جاها‬ ‫اصالحاتی صورت می گیرد‪.‬‬ ‫در جلســات شــورای مرکزی جامعه روحانیت‬ ‫درباره پیشنهاد یا تذکری که به دولت بدهند بحث‬ ‫نمی شود؟‬ ‫االن افراد تذکرات می دهند‪.‬‬ ‫تصمیم جمعی نداشتید؟‬ ‫خیر‪.‬‬ ‫اصالح طلبان چقدر در تصمیم گیری اقای روحانی‬ ‫نقش دارند؟‬ ‫چون تعریف روشــنی از اصالحــات و اصولگرایی‬ ‫ندارم که اصال نمی توانم بگویم ایــن کابینه ‪ 20‬نفره یا ‪30‬‬ ‫نفره کدام اصالح طلب یا کدام اصولگرا هستند‪.‬‬ ‫تصمیمات اقای رئیس جمهور چقدر برامده از نظر‬ ‫شخص خود اوست و چقدر حاصل مشورت پذیری‬ ‫است؟‬ ‫از نظر فکری من باور دارم دولت باید مجری قانون‬ ‫باشــد‪ ،‬بنابراین روی تئوری و نظر فرد یا افراد تا مادامی که‬ ‫قانون نباشــد نمی شود خیلی حســاب کرد‪ .‬البته روش ها و‬ ‫شیوه های اجرای قانون ممکن است براساس تجربه هایی‬ ‫که وجود دارد متفاوت باشد‪ .‬همین مذاکراتی که االن ‪15‬‬ ‫ماه اســت در حال انجام اســت‪ ،‬درباره ایــن مطلب صدق‬ ‫می کند چون بــا یک طرف بیشــتر و با یکــی کمتر تماس‬ ‫می گیرند‪ ،‬با یک طرفی که بیشتر نقش دارد بیشتر چانه زنی‬ ‫می کنند و بــا طرفی کــه کمتر تاثیــر دارد کمتــر چانه زنی‬ ‫می کنند‪ .‬این یک شــیوه اســت و به تجربــه ای که دولت‬ ‫دارد بر می گردد‪ .‬به نظرم دولــت دارد معقول عمل می کند‬ ‫البته با مطلوب فاصلــه دارد‪ ،‬بنابراین رونــد مذاکرات را تا‬ ‫کنون موفق می دانم‪ ،‬بــه این دلیل که اوال مــردم ما االن‬ ‫کامال متوجه شــدند که طرف مقابل بهانه گیر و زیاده خواه‬ ‫اســت و نمی خواهد بــا شــفافیت کارها انجام گیــرد‪ .‬این‬ ‫دستاورد مهمی است که مردم ما اگاه شدند‪ .‬از نظر منطقه‬ ‫و بین الملــل هم دنیا قبــول کرده که مــا حاضریم انعطاف‬ ‫نشان دهیم و شفاف عمل می کنیم‪ ،‬نظارت در قالب ‪ NPT‬را‬ ‫بپذیریم و بعضی جاها کوتاه بیاییم تا تحریم ها لغو شود‪ .‬این‬ ‫را هم من واقعا توفیق می دانم‪ .‬دنیا دیگر پذیرفته که ایران‬ ‫دنبال بهانه گیری‪ ،‬لجبازی و عناد نیست‪ .‬نکته سوم اینکه‬ ‫باالخره امروز امریکا ابرقدرت دنیا است و ارتباط ما با امریکا‬ ‫‪ 35‬سال است که قطع شده بنابراین اب شدن این یخ خیلی‬ ‫زمان‪ ،‬استقامت و حوصله می خواهد تا بهانه گیری ها را از‬ ‫انها بگیریم و با قدرت منطق بتوانیم حرف مان را به کرسی‬ ‫بنشانیم که فکر می کنم تا به حال مذاکرات دستاورد خوبی‬ ‫داشــته اســت‪ .‬اگر خدای ناکرده این مذاکرات به نتیجه‬ ‫مطلوب نرسد ما شکســت نخوردیم و مغلوب نشدیم‪ ،‬این‬ ‫امریکا و حتی ‪ 5+1‬است که نزد بین الملل و افکار عمومی‬ ‫دنیا باید جواب دهد‪.‬‬ ‫برگردیم به سوال قبل این اتخاذ شیوه ها در دولت‬ ‫براساس مشورت گرفتن است یا تجربه شخص‬ ‫اقای روحانی تعیین کننده است؟‬ ‫انچه می دانم و اطالع دارم اقای روحانی نســبت‬ ‫به مســائل اقتصادی حساس اســت و حداقل هفته ای دو‬ ‫جلسه با کارشناســان دارد‪ .‬اقای روحانی همیشه در انجام‬ ‫کارها روحیه مشورتی داشــته‪ ،‬مخصوصا در شورای عالی‬ ‫امنیت ملی که ‪ 16‬ســال انجا دبیر بــود و انجام وظیفه کرد‬ ‫خودش مدعی اســت «تا به اجماع نمی رسیدم کار را دنبال‬ ‫نمی کردم» بنابراین او حتما فرد مشورتی است‪ .‬البته تجربه‬ ‫شخص هم مهم است‪ ،‬او ‪ 8‬ســال تجربه کار دفاعی‪20 ،‬‬ ‫ســال تجربه نمایندگی مجلــس و ‪ 16‬ســال تجربه دبیری‬ ‫شــورای عالی امنیت ملی را دارد حتما تجــارب او هم موثر‬ ‫است ولی روحیه او روحیه مشورتی است‪.‬‬ ‫اینکه می گویند یک حلقه بسته دور اقای روحانی‬ ‫است و انها فقط به اقای روحانی مشورت می دهند‬ ‫چقدر صحت دارد؟‬ ‫خیر‪ ،‬برای من این مساله ملموس نیست به هر حال‬ ‫اطرافیان هر کس معلومند‪ ،‬اما اگر قــرار به تصمیم گیری‬ ‫باشد‪ ،‬کشور رهبر دارد هفته ای یک بار رهبر معظم انقالب و‬ ‫رئیس جمهور با هم دیدار دارند‪ ،‬مجمع تشخیص مصلحت‬ ‫هست که او عضو انجاست‪ ،‬ریاست شــورای عالی امنیت‬ ‫ملی و شورای عالی انقالب فرهنگی را برعهده دارد‪ ،‬کسی‬ ‫که با دســتگاه ها و نهادهای مختلف کار می کند حتما باید‬ ‫به نظرات مشــورتی دیگران ترتیب اثــر بدهد‪ .‬خب گاهی‬ ‫ممکن اســت فردی یک نظری بدهد ولی در کل نظرات و‬ ‫تصمیمات مشورتی اخذ می شود‪.‬‬ ‫دسترسی شما به اقای رئیس جمهور سخت است‬ ‫یا اسان؟ هر وقت بخواهید و الزم باشد می توانید‬ ‫با اقای رئیس جمهور صحبت کنید؟‬ ‫صحبت در این وادی ها چه فایده ای دارد؟!‬ ‫باالخــره شــما رئیــس شــورای فرهنگــی نهــاد‬ ‫ریاست جمهوری هستید‪.‬‬ ‫مســاله فرهنگی دولت با دکتر اشناســت که عضو‬ ‫دولت اســت‪ .‬مــن یک طلبــه در شــورای فرهنگــی نهاد‬ ‫ریاست جمهوری هســتم‪ .‬اینجا بخش هایی شامل مسائل‬ ‫فرهنگی‪ ،‬صنــدوق قرض الحســنه‪ ،‬بهداشــت‪ ،‬ورزش‪،‬‬ ‫بســیج و رفاهی دارد که اعیــاد و وفایات برنامــه می گذارد‬ ‫من مسئول اینجا هستم‪ ،‬در واقع ما عضو کوچکی در نهاد‬ ‫ریاست جمهوری هستیم‪.‬‬ ‫تقریبــا در صحبت هایی که داشــتید بیشــترین‬ ‫دغدغه ای که به اقای روحانــی منتقل کردید چه‬ ‫بوده است؟‬ ‫انچــه ملموس اســت اینکه مــن یــک طلبه ام‪،‬‬ ‫مجلس فاتحه مــی روم‪ ،‬مجلس دهه عــزاداری می روم و‬ ‫در همین ایام فاطمیه ســخنرانی دارم‪ .‬انچــه برای من در‬ ‫این مملکت بســیار مهم اســت یکی قانون گرایــی و دوم‬ ‫رعایت حریــم مقام معظم رهبــری به لحاظ شــرع و قانون‬ ‫اســت‪ .‬ما باید خودمان را با این دو شاخصه تطبیق دهیم‪.‬‬ ‫هرکسی در هر جایگاهی که است اول قانون و بعد منویات‬ ‫مقام معظم رهبــری را باید مالک قرار داده وخــود را با این‬ ‫دو شــاخصه تطبیق دهد و عمــل کند‪ .‬من نســبت به این‬ ‫دو شــاخصه دغدغه دارم‪ .‬ما بایــد قانونگــرا و قانونمدار و‬ ‫قانون پذیر باشیم و رهبری را به عنوان متولی شرعی و قانونی‬ ‫همه این امور پاس بداریم‪.‬‬ ‫همیــن دغدغه هــا را بــه اقــای روحانــی منتقل‬ ‫می کنید؟‬ ‫من براساس این شاخصه ها عمل می کنم‪ ،‬حرف‬ ‫می زنم و می نویسم‪.‬‬ ‫بعضی از منتقدان می گویند اقای روحانی نقدپذیر‬ ‫نیســت‪ ،‬اشــاره می کنند به ادبیاتی کــه او برخی‬ ‫اوقات درباره منتقدان دولت گفته و انها را بیسواد‪،‬‬ ‫تازه به دوران رسیده و بی شناسنامه خوانده‪ ،‬شما‬ ‫که از ‪ 13‬ســالگی با اقای روحانی اشــنا هســتید‬ ‫برداشت شما چیست؟‬ ‫دیکته باالخره غلط دارد‪ .‬نمره ‪ 20‬را نه برای خود و‬ ‫نه برای دیگران قائل نیستیم‪ .‬همه در انشا‪ ،‬امال و اظهارات‬ ‫خطا و نســیان داریم پس هیچ کس معصوم نیست ولی در‬ ‫مجموع روحانی را یک فرد معقول و مقبول می دانم‪.‬‬ ‫او چقدر به نقدها توجه دارد؟ به نظر شما منتقدان‬ ‫در طرح موضوعات زیاده روی می کنند یا جایگاه‬ ‫رئیس جمهور چنین ویژگی دارد؟‬ ‫از بیانات مقام معظم رهبری استفاده می کنم ایشان‬ ‫در گذشــته و حال می فرمایند «کار اجرایی سخت است»‬ ‫وقتی کار سخت شد باید حتما مقداری خودمان اعتدال گرا‬ ‫باشیم‪ .‬اگر یک حرفی زده می شــود همه کارها و اعمال را‬ ‫نادیده بگیریم و فقط به ان حرف بچســبیم درست نیست‪،‬‬ ‫معدل را بایــد گرفت اگر میانگین بگیریــم اقای روحانی را‬ ‫من فردی معقول و مقبول در همه ابعاد می دانم و حتما هم‬ ‫مدعی نیســتم که برخی از ســخنان او و حتی تصمیماتش‬ ‫جای نقد ندارد‪.‬‬ ‫دربــاره جمع کــردن نامزدهــا در اولین ســالگرد‬ ‫انتخابات ریاســت جمهوری ‪ 92‬در نهادریاســت‬ ‫جمهوری کنار هم چــه نظری داریــد؟ این اتفاق‬ ‫را چگونه ارزیابــی می کنید؟ ایا این یک مراســم‬ ‫نمادین بود یا خروجی هم داشت؟‬ ‫هر نشست با هر صاحب اندیشه و فکر و مسئولیتی‬ ‫یقینا از نظر اخالقــی‪ ،‬اجتماعی‪ ،‬سیاســی و عملی مفید و‬ ‫سودمند اســت‪ ،‬یک زمانی مقام معظم رهبری فرمود «اگر‬ ‫دو همسایه مدتی یکدیگر را نبینند به سادگی می توان میان‬ ‫انها اختالف به وجود اورد»‪ .‬حاال ان دو همســایه هستند‬ ‫چه رســد به مقام دوم کشــور‪ .‬مقام معظم رهبری در طول‬ ‫ســال دیدارهای گوناگون و مختلفی دارنــد رئیس جمهور‬ ‫هم به طور طبیعی از سفرهای استانی تا جلسات مجلس و‬ ‫قوه قضائیه و سران سه قوه نشســت هایی دارد‪ .‬حتما اینها‬ ‫موثر است‪ .‬از نظر اخالقی‪ ،‬چشم در چشم هم می افتند اگر‬ ‫مطلبی هم دارند به یکدیگر منتقل می کنند بعد هم با محبت‬ ‫و با صفا بلند می شوند و می روند‪ ،‬این کار هم از نظر اخالقی‪،‬‬ ‫اجتماعی و سیاسی کار خوبی بود‪.‬‬ ‫خروجی این جلسه چه بود؟‬ ‫همین کــه جامعه نــگاه می کند اقــای روحانی با‬ ‫رقبای دیروزش ‪ 2‬ساعت نشســته و گپ و گفت کرده‪ ،‬این‬ ‫‪129‬‬ ‫سیاست‬ ‫‪130‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سیاست‬ ‫خود خیلی اثار مثبتی به دنبال دارد‪ .‬یک َمثَل معروف است‬ ‫که می گویــد امروز البی گــری نقش اساســی دارد همین‬ ‫که بنشــینند اگر نقطه نظری دارند مطــرح کنند‪ ،‬اگر حرف‬ ‫و حدیثی دارند بــه یکدیگر منتقل کنند ایــن اقدام معقولی‬ ‫است‪ .‬حتما از تنش های سیاســی جلوگیری می کند‪ .‬این‬ ‫مســاله نشــان می دهد که انها پیام می دهنــد دیگر رقیب‬ ‫نیستیم و رفیق هستیم‪ .‬مردم هم می بینند ان رقبای دیروز‬ ‫امروز رفیق هستند و کنار هم جمع شدند و صحبت می کنند‪.‬‬ ‫جامعه بین الملل می فهمد در ایران مساله پست و مقام خیلی‬ ‫جایگاه ندارد انجام وظیفه و تکلیف اســت که شعار است‪،‬‬ ‫قطعا این اقدام کارامدی خوبی دارد‪.‬‬ ‫چه شد در انتخابات به ستاد اقای روحانی رفتید؟‬ ‫من اقــای روحانــی را از ســال ‪ 40‬می شناســم‪،‬‬ ‫یعنی بیش از ‪ 53‬ســال است که دو ســوم عمر من را شامل‬ ‫می شــود‪ ،‬او را هــم از نظر درســی‪ ،‬فکــری‪ ،‬خانوادگی و‬ ‫سیاسی می شناســم و ‪ 5‬دوره در مجلس با هم کار کردیم‪.‬‬ ‫در کمیســیون دفاعــی بــودم او رئیــس کمیســیون بود‪،‬‬ ‫در کمیســیون سیاســت خارجی بــودم او رئیس بــود‪ .‬در‬ ‫کمیســیون های دیگر هم که حضور داشــتم بــا او ارتباط‬ ‫داشــتم‪ ،‬واقعــا بــا شــناخت او را قابــل و الیــق جایــگاه‬ ‫ریاست جمهوری دانســتم و االن هم او را قابل و الیق این‬ ‫جایگاه می دانم‪.‬‬ ‫چرا سال ‪ 88‬در ســتاد انتخاباتی اقای میرحسین‬ ‫موسوی فعال شدید؟‬ ‫او را شایسته داوطلبی انتخابات ریاست جمهوری‬ ‫می دانســتم‪ ،‬ولی احمدی نژاد که سوار بر کار بود در همان‬ ‫چهار ســال ریاســت جمهوری دولت نهم او را قانون گریز‪،‬‬ ‫قانون شکن و حرمت شکن دیدم‪ ،‬حریم ها را می شکست‪.‬‬ ‫مساله مهرورزی او نســبت به نزدیک ترین افراد نزدیکش‬ ‫را واقعا خــاف می دیدم بنابراین اقای موســوی را بر اقای‬ ‫احمدی نژاد ارحج دانســتم امــا به مجردی کــه انتخابات‬ ‫برگزار شد و شــورای نگهبان نتیجه انتخابات را اعالم کرد‬ ‫من در مراســم تنفیذ و تحلیف احمدی نژاد شــرکت کردم‪.‬‬ ‫در مجلس نامه دســته جمعی تبریک نمایندگان مجلس را‬ ‫به او امضا کردم و انچه در بیرون مجلس اعم از اردوکشــی‬ ‫خیابانی‪ ،‬ماجرای کهریزک‪ ،‬حمله به کوی دانشگاه و کوی‬ ‫نمایندگان و عاشورا اتفاق افتاد از دم همه را محکوم کردم‪،‬‬ ‫مواضع من همان زمان چــه در تلویزیون و چــه نطق ها و‬ ‫مصاحبه ها کامال روشــن بود‪ .‬باالخره شورای عالی امنیت‬ ‫ملی را یک نهاد قانونگذاری می دانــم‪ ،‬مصوبات ان را هم‬ ‫قبول دارم که بعد از انکه مصوباتش به تایید رهبری می رسد‬ ‫همه مصوبــات را قبول دارم بنابرایــن ان روزی که به اقای‬ ‫موســوی رای دادم جایگاه خودش را داشت و موضع امروز‬ ‫من هم جایگاه خودش را دارد‪.‬‬ ‫بعــد از موضع گیری که شــما اخیــرا در موضوع‬ ‫حصر داشتید و حصر را قانونی و شرعی دانستید‬ ‫یک سری هجمه ها و انتقادها به شما شد‪.‬‬ ‫مواضع هــم از همــان اول این بود منتهــا برنامه‬ ‫شناســنامه تریبون جدیدی برای ابراز بود وگرنه در مجلس‬ ‫هم بودم همین طور عمل کردم‪.‬‬ ‫این موضع شما برامده از چه دیدگاهی بود؟‬ ‫این مواضــع را قبول و باور دارم‪ ،‬شــاخص من در‬ ‫زندگی قانون و نظرات رهبری است‪.‬‬ ‫ان هجمه هــای انتقــادی تاثیــری بر نظر شــما‬ ‫نگذاشت؟‬ ‫خیــر‪ ،‬مــن مقام معظم رهبــری را از ســال ‪47‬‬ ‫می شناسم و خودم نیز ‪ 20‬سال نماینده مجلس بودم بنابراین‬ ‫حاال نمی توانم نسبت به قانون حرف داشته باشم‪.‬‬ ‫شــما درباره مذاکرات هســته ای صحبت کردید‬ ‫و گفتید دولت رونــد معقولــی را دارد طی می کند‬ ‫و اگــر ایــن مذاکرات شکســت بخــورد غربی ها‬ ‫بازنده هســتند‪ ،‬برخی می گویند حصــول یا عدم‬ ‫حصول توافق جامع هسته ای بر میزان مقبولیت‬ ‫و محبوبیت اجتماعی اقای روحانی می گذارد‪ ،‬نظر‬ ‫شما چیست؟‬ ‫اقای روحانی وقتی می خواست داوطلب انتخابات‬ ‫ریاســت جمهوری شــود یک دیداری با مقام معظم رهبری‬ ‫داشت‪ 45 ،‬دقیقه با ایشــان صحبت کرد‪ .‬بعد امد به من و‬ ‫جمعی از روحانیــون صحبت های ان جلســه را منتقل کرد‬ ‫و گفت‪« :‬مــن در این دیــدار ‪ 3‬موضوع مشــکالت داخل‬ ‫کشور‪ ،‬مشکالت منطقه و سوم مشکالت بین المللی کشور‬ ‫را عرض کردم‪ ،‬اقا ســوال کردند راهکار را چــه می دانم؟‬ ‫در پاســخ اعالم کردم من در هر ســه این موارد می خواهم‬ ‫این طور عمل کنم‪ .‬بعد اقا فرمودنــد همانطور که به دیگر‬ ‫داوطلبان گفتم داوطلبی انها را مشــکل نمی دانم به شــما‬ ‫هم همین را می گویم‪ ».‬بعد هم داوطلب شــد و در همان‬ ‫مرحله اول رای اورد‪ .‬به طور طبیعی در داخل شــروع به کار‬ ‫کرد‪ ،‬در منطقه هم کار شــروع شــد و واقعا تحریم ظالمانه‬ ‫بود‪ ،‬ایران هراســی و اسالم هراســی ظالمانه بود‪ ،‬باالخره‬ ‫باید رئیس دولت و شخص دوم کشــور درباره این موضوع‬ ‫اندیشــه ای برای عمل داشته باشــد‪ .‬من یقین می دانم در‬ ‫اصل اندیشــه با مقام معظم رهبری هماهنگی وجود دارد‪.‬‬ ‫از ســخنانی که مقام معظم رهبری در دیدار با تبریزی ها روز‬ ‫‪ 19‬دی داشتند پیدا بود که کل مطلب دستشان است یعنی‬ ‫یقین دارم مذاکرات بــدون هماهنگی با مقام معظم رهبری‬ ‫پیگیری نمی شود‪.‬‬ ‫موضعگیری هــا با هدایــت و حمایت ایشــان انجام‬ ‫می شــود ولی یک مطلبی را می گویم و ان اینکه ما همیشه‬ ‫بین خــوب و خوب تر انتخــاب نمی کنیم‪ .‬گاهــی بین بد و‬ ‫خوب قرار می گیریم که طبیعتا باید خوب را انتخاب کرد اما‬ ‫گاهی شرایط به گونه ای است که باید بین بد و بدتر انتخاب‬ ‫صورت گیرد‪ .‬ما اسالم هراســی و ایران هراســی را در دنیا‬ ‫می دیدیم بــه دروغ و ظالمانه می گفتند که ایران ســه ماه‪،‬‬ ‫شش ماه یا یک سال دیگر به بمب اتمی دست پیدا می کند‪.‬‬ ‫دنیا را داشتند از ایران می ترساندند و البته هم ترسانده بودند‪.‬‬ ‫می خواستند وضعیت ایران را ذیل بند هفت منشور سازمان‬ ‫ملل قرار دهند و وارد جنگ با ما شــوند‪ .‬باالخره ما باید این‬ ‫دروغ و فریب را افشــا می کردیم‪ ،‬هیات ایرانی وارد شــد با‬ ‫طمانیه و پیگیری حدود ‪ 15‬ماه است مذاکره می کند‪ .‬این‬ ‫هیات توسعه پیدا کرد و تعداد اعضایش متعدد شد چون باید‬ ‫برای دنیا شفاف شــود که ایران خطرناک نیست‪ .‬ما منطق‬ ‫قانونی داریم‪ ،‬عضو ‪ NPT‬هســتیم‪ ،‬هســته ای شدن حق‬ ‫ماســت و غرب باید به ما کمک کند و تکنولوژی هسته ای‬ ‫به ما بدهد‪ .‬اقای روحانی یــک روز گفت اگر غرب در همان‬ ‫ســال ‪ 84‬به تعهداتش عمل می کرد دیگر مذاکرات ســال‬ ‫‪ 93‬را نداشــتیم اما این کار را نکردند پس امــروز باید مردم‬ ‫را قانع کنیم و اقناعــی عمل کنیم و حــرف بزنیم‪ .‬ما عضو‬ ‫جامعه بین الملل هســتیم‪ ،‬در جزیره که زندگی نمی کنیم‪،‬‬ ‫با دنیا که نباید قطع رابطه کنیم‪ ،‬وقتــی که ما منطق داریم‬ ‫به چه دلیل باید بترسیم‪ ،‬وقتی تبلیغ منفی کردند باید دروغ‬ ‫بودن این تبلیغ را افشــا کنیم‪ .‬امروز ما بین بد و بدتر داریم‬ ‫انتخاب می کنیم و مــن یقین دارم که همــان حادثه صلح‬ ‫حدیبیه و نرمش قهرمانانه ای اســت که مقام معظم رهبری‬ ‫در تعبیراتشان فرمودند‪.‬‬ ‫این محبوبیت در جامعه االن چگونه است؟‬ ‫خوب است االن اقای روحانی موفق است‪.‬‬ ‫موسســه پــوز نظر ســنجی انجــام داده و اعالم‬ ‫کرده که محبوبیت اقــای روحانی در جامعه ایران‬ ‫‪ 14‬درصد کاهش یافته اســت‪ ،‬این نظرسنجی را‬ ‫قبول دارید؟‬ ‫خیر‪ ،‬اقای روحانی را االن فردی موفق‪ ،‬معقول و‬ ‫مقبول می دانم‪.‬‬ ‫فرصت ها‬ ‫درحال گذرند‬ ‫دولت یازدهم‪ ،‬از دیروز تا امروز‬ ‫امیرابراهیم رسولی‬ ‫مدیر مسئول سایت نماینده‬ ‫‪5‬‬ ‫خرداد ‪ 92‬یاداور انتخاباتی ا ست که حسن روحانی در‬ ‫هیاهوی وحدت شکنی بعضی اصولگرایان توانست با یک‬ ‫رایخفیفرئیس جمهورشود‪.‬شایدنقطه عطفاصولگرایان‬ ‫در ان مقطع برخورد اخالقی انان پس از ریاســت جمهوری‬ ‫وی بود کــه بدون هیچ حاشــیه ای (برخالف ســال ‪ 88‬که‬ ‫مدعیــان دروغین پیــروی از خط امام فتنه به پــا کردند) به‬ ‫روحانی تبریک گفته و وی را رئیس جمهور قانونی و شرعی‬ ‫کشور خواندند‪.‬‬ ‫حسن روحانی که با شعارهایی همچون اعتدال‪ ،‬تدبیر‬ ‫و امید و با وعده های بسیاری ان هم در حوزه های اقتصادی‬ ‫پیروز شــده بود با یک تیم با تجربه اما مســن پــا در عرصه‬ ‫فعالیت نهاد‪.‬‬ ‫امروز که ایام پایانی سال ‪ 93‬را می گذرانیم چند ماهی‬ ‫تا رسیدن به دو ســالگی دولت نمانده‪ ،‬یعنی حدود دو سال‬ ‫که می تــوان به یــک جمع بندی تقریبــی البتــه باتوجه به‬ ‫زمان سپری شده رســید‪ .‬در این برهه باید دید وی چقدر به‬ ‫شعارهای انتخاباتی خود و همچنین وعده هایی که در میان‬ ‫شور انتخاباتی داده بود پایبند و جامه عمل پوشانده است‪.‬‬ ‫جدا از بحث اماری که هرچند جسته و گریخته مطرح‬ ‫می شود‪ ،‬از رشد معامالت تا خروج از رکود و تورم صفر درصد‬ ‫در بهمن ماه ‪ 93‬اما برای رســیدن به حقیقــت ماجرا باید به‬ ‫کف خیابان رفــت‪ .‬انجا که مــردم تحت فشــار اقتصادی‬ ‫ارزوی گذراندن شب عید دارند؛ شب عیدی که شرمنده زن‬ ‫و فرزند نباشند‪.‬‬ ‫در نگاهی به عملکرد دولت یازدهم طی قریب دو سال‬ ‫اخیر ابتدا الزم است در محورهای مهم وعده ها تامل کنیم‪:‬‬ ‫الف) محورهای مهم در وعده های سیاسی (‪ 101‬وعده)‬ ‫‪ -1‬موضوع تحریم در میان مدت قابل حل است‬ ‫‪ -2‬برنامه ای دارم تا از همه متخصصان استفاده کنم‪/‬‬ ‫اداره کشور باید علمی باشد‪.‬‬ ‫‪ -3‬نحوه تعامل با قوا باید به گونه ای باشد که خواست‬ ‫مردم و منافع انها تامین شود‪.‬‬ ‫‪ -4‬چپ و راســت فرقی نمی کند‪ .‬برای مسئولیت باید‬ ‫کسی که دلسوز و متدین باشــد و قانون را قبول دارد به کار‬ ‫گرفت‪.‬‬ ‫‪ -5‬این دولت حتی با انهایی که هشت سال به ما تهمت‬ ‫زدند مقابله به مثل نخواهد کرد‪.‬‬ ‫‪ -6‬نقد و نظر مخالف‪ ،‬نعمت است‪.‬‬ ‫‪ -7‬بنده با ادم های تند و افراطی میانه ای ندارم‪ ،‬امده ام‬ ‫تا خط اعتدال را جایگزین کنم‪.‬‬ ‫ب) محورهــای مهم وعده هــای فرهنگــی‪ ،‬اجتماعی‬ ‫(‪ 152‬وعده)‬ ‫‪ -1‬باید انقالبی در سینما به وجود اید‪...‬‬ ‫سیاست‬ ‫بگیریم باز هم در این صورت وعده های حوزه های مختلف‬ ‫عمری چند برابر از دولت یازدهم می طلبد که نه شدنی است‬ ‫نه باورپذیر‪ .‬به نظر می رســد دولت یازدهــم در عمر حدود‬ ‫دو ساله خود باتوجه به زمان صرف شده توانسته تا حدودی‬ ‫ثبات را به نرخ ارز بازگرداند و ارامش نســبی ایجاد کند اما در‬ ‫بسیاری از حوزه های مهم و قابل توجه مردم اعم از گرانی‪،‬‬ ‫بیکاری‪ ،‬ازدواج جوانان‪ ،‬مسکن که وعده های بسیاری داده‬ ‫بود‪ ،‬شــاهد هیچ تحولی نیستم حتی اندک‪ .‬شــاید زمان را‬ ‫بهانه ای برای عدم رسیدن به این نکات می دانست که البته‬ ‫تا حدی درست است اما میزان دستیابی و درصد وصول نیز‬ ‫غیرقابل قبول است‪.‬‬ ‫افزایش نرخ نان‪ ،‬گاز‪ ،‬برق و‪ ...‬در کنار بیکاری مفرط‬ ‫جوانان مخصوصا تحصیلکرده ها نگرانی را نه تنها کاهش‬ ‫نداده که به امری عادی تبدیل کرده است‪.‬‬ ‫طوالنی شدن بحث مذاکرات و مشی دولت در سیاست‬ ‫خارجی گویی همگان را بین زمین و هوا نگه داشــته که چه‬ ‫نتیجه ای حاصل می شود‪ ،‬درحالی که مشکل کشور با توافق‬ ‫شاید بهبود یابد‪ ،‬اما حل نمی شود ‪ .‬دولت در سیاست خارجی‬ ‫سرگرم بازی سیاسی شــده و فراموش کرده دشمنی غرب با‬ ‫ایران‪ ،‬به خاطر انقالب اســت و نه چیز دیگر‪ .‬این حقیقت‬ ‫مهم و واقعی ظاهرا از نظرها دورمانده و به نوعی این سرگرمی‬ ‫ سیاسی غفلت از حوزه های دیگر کشور همچون کشاورزی‪،‬‬ ‫صنعت و‪ ...‬را در پی داشته است‪.‬‬ ‫‪ -2‬دولت تدبیر‪ ،‬دولت خودشیفته و تمرکزگرا نیست‪.‬‬ ‫‪ -3‬برنامه های متعــددی برای کشــور دارم (در حوزه‬ ‫فرهنگی)‪.‬‬ ‫‪ -4‬در بخش سالمت مردم مشکالت زیادی دارند باید‬ ‫برای رفع انها تالش کرد‪...‬‬ ‫‪ -5‬روســتائیان فکر می کنند برای راحتی باید به شهر‬ ‫بیایند‪ ،‬دولت زمینه ای را اماده می کند تا مهاجرت معکوس‬ ‫انجام شود‪.‬‬ ‫‪ -6‬فرهنــگ را باید با فرهنگ توســعه داد‪ /‬باید طوری‬ ‫عمل کنیم تا کاالی فرهنگی با کمترین موانع تولید شود‪.‬‬ ‫‪ -7‬اگر دولتی دارو را بــا قیمت گــران در اختیار مردم‬ ‫گذاشت و در کنارش ان ماشین گران قیمت هم وارد شد ایا‬ ‫این به معنی عزت و سربلندی کشور است؟ شعار عزت دادن‬ ‫باید با عمل سازگار باشد‪.‬‬ ‫الف) حوزه سیاست خارجی‬ ‫وعده های دولت در حوزه سیاســت در پرتو مذاکرات‬ ‫هسته ای تبلور یافته و دولت ســعی دارد به وسیله مذاکرات‬ ‫به وعده های سیاســی‪ ،‬اجتماعی‪ ،‬اقتصــادی‪ ،‬فرهنگی و‬ ‫غیره عمل کند‪ .‬اگر فرض را بر حل مناقشه هسته ای در نظر‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫د) برخی محور وعده های ورزشی (‪ 19‬وعده)‬ ‫ه) برخی محورهای وعده های رسانه ای (‪16‬وعده)‬ ‫‪ -1‬راه مقابلــه بــا فســاد‪ ،‬ازادی دادن به رســانه ها و‬ ‫مطبوعات است و‪...‬‬ ‫‪ -2‬محاکمه یک فرد متخلف توسط رسانه دردناکتر از‬ ‫محاکمه وی توسط نهادهای قضایی است‪ ،‬بنابراین رسانه ها‬ ‫بهترین نهاد برای نظارت بر دولت هستند‪.‬‬ ‫‪ -3‬رابطــه دولت و رســانه نباید جاده یکطرفه باشــد و‬ ‫دولت هرچه می پســندد انتظار داشته باشد از رسانه ها تبلیغ‬ ‫و اعالم شود‪.‬‬ ‫‪ -4‬ازادی رسانه ها از عوامل جلوگیری از فساد است‪.‬‬ ‫با نگاهی به محورهای مهم وعده های انتخاباتی حسن‬ ‫روحانی حال می توان بــا انصاف و اطالع بــه نقد و تحلیل‬ ‫پرداخت‪ .‬نمای دولت یازدهم بر اساس وعده های داده شد‬ ‫در موارد زیر محسوس بوده اما در دیگر موارد نامحسوس اما‬ ‫قابل بررسی و کنکاش است‪:‬‬ ‫سیاست‬ ‫ج) محورهای مهم در وعده های اقتصادی (‪ 159‬وعده)‬ ‫‪ -1‬در ماه هــای ابتدایــی دولت موانع از ســر راه تولید‬ ‫برداشته می شود‪.‬‬ ‫‪ -2‬ما باید سیاســت های ابالغی از ســوی مقام معظم‬ ‫رهبری را عمل کنیم نه اینکه فقط شعار دهیم‪.‬‬ ‫‪ -3‬برنامه اقتصادی من حل مشکل اشتغال به خصوص‬ ‫برای تحصیلکردها است‪.‬‬ ‫‪ -4‬اقتصاد بدون نفت جزء سیاســت های عملی نظام‬ ‫است‪.‬‬ ‫‪ -5‬مســاله مســکن در اولویت جوانان است که به ان‬ ‫توجه ویژه ای دارم‪.‬‬ ‫‪ -6‬دولت تدبیر گرانی را با برنامه و فکر کنترل و کاهش‬ ‫خواهد داد‪.‬‬ ‫‪ -7‬دولت تدبیر به دنبال ان است که انچنان مردم را از‬ ‫درامد سرشار کند که نیازی به یارانه ‪ 45‬هزار تومانی نباشد‪.‬‬ ‫‪ -1‬بایــد برنامــه ای خــاص بــرای تربیــت اخالقــی‬ ‫ورزشکاران در کنار تربیت فنی و ورزشی داشت و‪...‬‬ ‫‪ -2‬باید موضــوع ورزش همگانــی در ســبد خانوارها‬ ‫قرار گیرد و رئیس جمهور برای این بخش برنامه مشــخص‬ ‫داشته باشد‬ ‫‪ -3‬ورزش حرفــه ای ما باید به همــان ورزش قهرمانی‬ ‫تبدیل شود و‪...‬‬ ‫‪ -4‬امــروز اســپانیا را بــا رئال مادریــد و بارســلونا‬ ‫می شناسند‪ ...‬ما نیز باید باشگاه های ورزشی خود را تقویت‬ ‫کنیم‪.‬‬ ‫ب) حوزه سالمت‬ ‫در این حوزه که شاید مهمترین نقطه قوت دولت بوده‬ ‫و هســت‪ ،‬با همراهی مجلس شورای اســامی و توانایی و‬ ‫لیاقت شخص وزیر بهداشت نقطه امیدی میان مردم پدید‬ ‫امده است‪.‬‬ ‫امیدی که می بایست با تدبیر و تعقل و جوانب سنجی‬ ‫ادامه یابــد تا شــامل دوره ای کوتاه مدت نبوده و به ســمت‬ ‫حل مشکالت بهداشــتی و درمانی حوزه سالمت به صورت‬ ‫ریشه ای برود‪.‬‬ ‫در این بین به نظر می رسد نادیده گرفتن زحمات وزارت‬ ‫بهداشت و حمالت به ســوی او از سمت برخی عناصر حتی‬ ‫دولتی و رســانه های اصالح طلب کمال بی انصافی بوده و‬ ‫نشــان می دهد تئوری تفاوت بین افراد در دولت محسوس‬ ‫است‪ .‬البته گفته می شود حمایت شخص روحانی از وزارت‬ ‫بهداشت فضا را متعادل کرده و اجازه حمله مخالفان به وی‬ ‫محدود شده است‪.‬‬ ‫در ارزیابی دولت یازدهم با عنایت بــه وعده ها و نقاط‬ ‫مثبت و منفی می توان گفت دولت روحانی می بایست برای‬ ‫رسیدن به تحقق وعده ها خود را از حصار تمرکز در سیاست‬ ‫خارجی و مذاکــره خارج کند و فعالیتی جــدی در حوزه های‬ ‫دیگر همچــون کشــاورزی‪ ،‬صنعت‪ ،‬رفع مشــکل جوانان‬ ‫مخصوصا در حوزه اشتغال‪ ،‬مســکن و ازدواج را به موازات‬ ‫مذکرات و سیاست خارجی دنبال نماید ‪ .‬ترمیم کابینه ای که‬ ‫در ان بعضی مسن‪ ،‬بی انگیزه و ناتوان از پیگیری وعده های‬ ‫حسن روحانی هستند ضروری به نظر می رسد‪ .‬دولت یازدهم‬ ‫که تقریبا به نیمه راه رسیده اما در عمل به وعده ها (با نگاهی‬ ‫به محورهای یاد شده) فاصله ای نسبتا طوالنی دارد‪ .‬گرچه‬ ‫بعضی وعده هــا زمان بیشــتری می طلبد اما اگــر در حدود‬ ‫دوسال هم حرکتی می شد می بایست نشانه های ان در جامعه‬ ‫نمایان می گشــت‪ .‬رفع تحریم ها ارزوی هر ایرانی است اما‬ ‫باید دید چه هزینه ای در قبال ان پرداخت می شود‪ .‬جمهوری‬ ‫اسالمی ایران در مسیر پیشرفت است و قطعا رفع تحریم که‬ ‫هدف دولت است این مسیر را تســریع می کند اما این تنها‬ ‫مسیر رفع مشکالت نیست‪.‬‬ ‫دولت یازدهم و شخص رئیس جمهور اگر می خواهد‬ ‫به وعده های داده شده عمل کند باید طرحی نو دراندازد که‬ ‫فرصت ها در حال گذرند و غیرقابل بازگشت‪.‬‬ ‫‪131‬‬ ‫سیاست‬ ‫پرون‬ ‫د‬ ‫ه‬ ‫دوم‬ ‫هوا بهاریتر شده‬ ‫سیاست‬ ‫‪132‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫ایا اصول گرایان به وحدت می رسند؟‬ ‫سیاست‬ ‫‪1‬‬ ‫ایا اصولگرایــان از نتیجه انتخابات ســال ‪ 92‬عبرت‬ ‫گرفته اند؟ پاســخ این ســوال حتما می توانــد در معادالت‬ ‫سیاســی ســال ‪ 94‬موثر باشــد‪ .‬می تواند انها را به اتحاد یا‬ ‫ائتالفی برســاند که همچنان اکثریت مجلس را برایشــان‬ ‫حفظ کنــد و می تواند واگرایی شــان را تا ان حــد نگه دارد‬ ‫که همچنان پاشــنه سیاســت ایران به میل اصالح طلبان‬ ‫بچرخد‪ .‬در این دوگانــه تعیین کننده حاال همــه نگاه ها به‬ ‫تصمیم سران اصولگرا دوخته شده است‪ .‬تصمیم سازانی‬ ‫که فعال سرعتشــان انچنان اندک و محافظه کارانه اســت‬ ‫که می توان گرد و غبار تحوالت سیاسی بعد از ‪ 24‬خرداد را‬ ‫کامال از ان حس کرد‪.‬‬ ‫ائتالف؛ مساله این است‬ ‫عجالتــا باید گفــت «ائتــاف» فعــا حداقلی تری‬ ‫خواستی اســت که توســط «خیلی ها» در این جناح دنبال‬ ‫می شود‪ .‬حداکثری اش هم البته انجاست که پای فاکتورها‬ ‫و مبانی به میان می ایــد‪ .‬تجربه های مهمــی وجود دارد؛‬ ‫از روزهــای خــوش انتخابات مجالــس هفتم و هشــتم تا‬ ‫مجادالت مجلس نهــم‪ .‬در مدلی متفاوت تــر البته تجربه‬ ‫بدتری هم وجود دارد؛ انتخابات ریاست جمهوری یازدهم‪.‬‬ ‫در مهمترین تحول در این مورد حجت االسالم تقوی حرکتی‬ ‫را اغاز کرده که اگر از رایزنی های پشت پرده و محرمانه دیگر‬ ‫بگذریم می توان گفت فعال این جلسات اصلی ترین اتفاق‬ ‫جناح است‪ .‬او پیش خیلی ها رفته است‪ .‬چند همایش برگزار‬ ‫کرده و کار را حتی به انجا رســاند که سه شیخ اصولگرا یک‬ ‫گعده مهم هم با هم داشــتند‪ .‬کار اما از جایی متوقف شده‬ ‫است‪ .‬جایی خالف تصور ما! گویا قرار نیست ارایش سیاسی‬ ‫به همان ترتیب ســاده ای که در ســطح اول تحلیل به نظر‬ ‫می رسد شکل بگیرد‪ .‬اتفاقات دیگری در پس پرده در حال‬ ‫وقوع است و شاید در همان ماه های ابتدایی سال جدید ما با‬ ‫اتفاقات غیر منتظره ای مواجه شویم‪.‬‬ ‫بازگشت به سنتی ها‬ ‫ماجرای یک ضلع سوم‬ ‫«این بحث و مذاکــره چنانچه با برخی اقایان باشــد‬ ‫به معنای ایجاد ضلع ثالث نیســت و ضلــع‪ ،‬همان دو ضلع‬ ‫(جامعتین) اســت‪ .‬بنده برای برادرم ایت الله مصباح یزدی‬ ‫احترام کامل قائلم و شخصا به ایشان ارادت دارم‪ .‬نمی دانم‬ ‫ایت الله مصباح رهبری پایداری را قبول کرده باشــند یا نه‪،‬‬ ‫هر چند در ایــن امر تردید وجود دارد‪ ،‬امــا ما نظر جامعتین‬ ‫را به شــما ابالغ می کنیم‪ ».‬این اظهارنظر مهــم ایت الله‬ ‫موحدی کرمانی برای اهل سیاست معانی بسیاری دارد‪.‬‬ ‫این جمالت ان وقت اهمیت می یابد که این اظهارنظر‬ ‫پیشــین ایت اللــه موحدی کرمانی را مــرور کنیم‪« :‬عالوه‬ ‫بر جامعتین‪ ،‬موسســه امام خمینی(ره) هــم در تصمیمات‬ ‫اصولگرایان ســهیم هســتند و جامعتین همراه با ایت الله‬ ‫مصباح یــزدی خواهند بــود‪ ».‬از این ســخنان در ان زمان‬ ‫ایــن تعبیر صــورت گرفت؛ «در کنــار دو ضلع باال دســتی‬ ‫اصولگرایان به عنــوان مرجــع داوری و حکمیت کننده در‬ ‫پروســه وحدت‪ ،‬حاال برخی اصولگرایان تــاش می کنند‬ ‫ضلع سومی هم در کنار دو ضلع پیشین ایجاد کنند؛ موسسه‬ ‫اموزشی امام خمینی(ره) که رئیس ان ایت الله مصباح یزدی‬ ‫است همان ضلع سوم مورد نظر این طیف است‪».‬‬ ‫حامیان چنین ایده ای نکات مثبت طرحشان را در این‬ ‫محور ها جمع بندی می کردند‪:‬‬ ‫‪ -1‬جبهــه پایــداری در انتخابات پیشــین‪ ،‬در نهایت‬ ‫تصمیم جبهه متحد که مورد حمایت جامعتین بود را بر نتافت‬ ‫و فهرستی مجزا البته همراه با اشتراکاتی با فهرست اصلی‬ ‫اصولگرایان مطرح کرد‪ .‬اکنون بــا چنین ایده ای می توان‬ ‫جریان سیاســی نزدیک بــه ایت اللــه مصباح یــزدی را از‬ ‫هم اکنون وارد روند وحدت کرد‪.‬‬ ‫‪ -2‬در شرایطی که رقبا‪ ،‬یعنی اصالح طلبان و حامیان‬ ‫دولت در صحنه حضور دارند و شــرایطی ماننــد انتخابات‬ ‫مجلس نهم وجود ندارد که اصولگرایان بخواهند با یکدیگر‬ ‫رقابت کنند ایــن تاکتیــک می تواند از هم اکنــون یکی از‬ ‫انشعابات احتمالی اصولگرایان در استانه انتخابات مجلس‬ ‫را منتفی کند‪.‬‬ ‫‪ -3‬جناح اصولگرا در نبود مرحوم ایت الله مهدوی کنی‬ ‫و مرحــوم عســگراوالدی بــا یک خــاء رهبری سیاســی‬ ‫جامعه روحانیت بعد از درگذشت ایت الله مهدوی کنی‬ ‫ایت الله موحدی کرمانی را به عنوان دبیرکل برگزیده است‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سیاست‬ ‫از وقتــی دولت حســن روحانی امده ایــن طیف چپ‬ ‫اصولگرایان بــوده که با صدای بلند کابینــه را نقد را کرده و‬ ‫خود را در ویترین جناح قرار داده اســت‪ .‬شاید همین رفتار‬ ‫سیاسی این تحلیل اولیه را به وجود اورده بود که در دوران‬ ‫سیاست ورزی ارام سنتی ها این چپ ها هستند که دست باال‬ ‫را خواهند داشــت و اگر قرار بر رقابت دو قطبی یا چند قطبی‬ ‫باشــد‪ ،‬حتمــا اصولگرایان بــا افــرادی از تحولخواهان و‬ ‫پایداری ها کار را دنبال خواهند کــرد‪ .‬در چنین فرضیه ای‬ ‫گمان هــم بر این بــود که ســنتی ها که گفتمــان و هویت‬ ‫سیاسی شــان به جهت حضور دولت یازدهــم چندان رنگ‬ ‫قالبی نداشــت در کناری قرار گرفته و سیاســت را از حاشیه‬ ‫دنبال می کننــد‪ .‬اما سیاســت پیچ و خم های زیــادی دارد‬ ‫و شــرایط همیشــه انگونه پیش نمی رود که در ابتدا تصور‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫جسله مهم سه شیخ اصولگرا به هم خورده و روح الله‬ ‫حســینیان که خبــر لغــو ایــن جلســه را داده در کنایه ای‬ ‫گذار اعالم کــرده‪« :‬اختــاف در مجموعــه اصولگرایی‬ ‫طوری است که جلســه مربوط به ایت الله یزدی‪ ،‬ایت الله‬ ‫موحدی کرمانی و ایت اللــه مصباح یزدی بــا هدایت غلط‬ ‫فکری یکی از افراد موثر و مسئول لغو شد‪ ».‬انتشار همین‬ ‫نقل قول کوتاه باعث شــد طیفی از رســانه ها به گمانه زنی‬ ‫درباره مرجع ضمیر حسینیان بپردازند و در همین راستا یکی‬ ‫از رسانه های نزدیک به اصولگرایان سنتی ادعا کرد «علی‬ ‫الریجانی» خواســتار وحــدت اصولگرایــان منهای جبهه‬ ‫پایداری شده است‪.‬‬ ‫همسو با این رسانه ها رضا اشتیانی‪ ،‬نماینده مردم قم‬ ‫و عضو جامعه مدرسین هم چنین گفته بود‪« :‬ظاهرا اقایان‬ ‫با اقای الریجانی نیز جلســاتی داشــته اند‪ ،‬ولــی ظاهرا به‬ ‫نتیجه ای نرسیده اند‪ ،‬گویا جلســه دیگری هم با وی دارند‪.‬‬ ‫انگار اقای الریجانی شــرایطی داشــتند که بایــد با اقایان‬ ‫بنشینند و راجع به انها بحث کنند‪».‬‬ ‫اگر این نشانه ها درست باشد می توان گفت سنتی ها‬ ‫دوران جدید سیاســت ورزی خود را شروع کرده اند‪ .‬انها که‬ ‫گفتمان خــود را در عرض گفتمان روحانــی می دانند حاال‬ ‫زمینه را مساعد تر از هر زمان دیگری می دانند برای در راس‬ ‫بودن‪ .‬باید دیگر مســائل پیرامون اصولگرایان را بررســی‬ ‫کرد و انگاه به اینجای مطلب بازگشت که چه اتفاقی توسط‬ ‫سنتی ها در حال وقوع است؟‬ ‫کاریزماتیک مواجه شده‪ ،‬پس این سه ضلعی می تواند هم‬ ‫شــکلی جدید برای مدل رهبری جریان و جناح باشــد و هم‬ ‫نوعی کاریزمای شیخوخیتی ایجاد کند تا رویه سنتی هدایت‬ ‫جناح همچنان پابرجا بماند‪.‬‬ ‫‪ -4‬برخــی از اصولگرایان معتقدند کــه دوران جریان‬ ‫راست سنتی به پایان رســیده و اکنون باید برای جریانات و‬ ‫تشکل های طیف چپ و پیشرو تر نقش بیشتری قائل شد‪.‬‬ ‫باور انها این اســت که چنین رخدادی هم بــه قدرت جناح‬ ‫خواهد افزود و هم همه پذیری بیشتری را پدید خواهد اورد‪.‬‬ ‫این اتفاق از جهت دیگر موجب خواهد شــد تا انشــعاب از‬ ‫جناح ان هم در شرایطی که دوری از قدرت اجرایی در حال‬ ‫تجربه شدن است رخ ندهد‪ .‬بنابراین این سه ضلعی می تواند‬ ‫نقش بیشتری به این طیف بدهد‪.‬‬ ‫‪ -5‬در بازسازی جناح پس از انتخابات ‪ 24‬خرداد اکنون‬ ‫می توان با این مدل ارایش بهتری را ســامان داد‪ .‬ارایشی‬ ‫که همچنان روحانیت را بر اســاس ســنت اصولگرایان در‬ ‫راس قرار داده و مدلی تجربه شده هدایت جناح را بر عهده‬ ‫گرفت‪ .‬عدم موفقیت جامعتین در انتخابات ریاست جمهوری‬ ‫و مجلــس نهــم ادلــه انهــا بــرای عدم همپوشــانی همه‬ ‫اصولگرایان است‪.‬‬ ‫این ایده البتــه مخالفانی هم داشــت؛ مخالفانی که‬ ‫بیشتر در میان ســنتی ها حضور داشتند و اگر فرضیه به هم‬ ‫خوردن جلسه سه شیخ اصولگرا توســط سنتی ها را درست‬ ‫بدانیم‪ ،‬ان وقت می توانیم این دالیل احتمالی را برای این‬ ‫کار انها بر شماریم‪:‬‬ ‫مخالفان اینکه موسســه امام خمینی(ره) ضلع سوم‬ ‫اصولگرایان باشد معتقد بودند‪:‬‬ ‫‪ -1‬اینکه جبهــه پایــداری عامل انشــعاب انتخابات‬ ‫پیشین بوده دلیل نمی شــود تا با اعطای چنین امتیازی به‬ ‫موسسه اموزشــی ایت الله مصباح‪ ،‬روند وحدت را به شکل‬ ‫دیگری پیگیری کرد‪.‬‬ ‫‪ -2‬اعطای چنین امتیازی به موسسه اموزشی ایت الله‬ ‫مصباح ایــن ســوال را برای ســایر تشــکل های و احزاب‬ ‫اصولگرا پدید مــی اورد که چرا انها نبایــد ضلعی از اضالع‬ ‫باالدستی باشند‪.‬‬ ‫‪ -3‬جبهه پایــداری اختالف نظرهایی بــا طیف هایی‬ ‫از اصولگرایــان دارد که مهمترین انهــا در چند محور قابل‬ ‫مشاهده است‪:‬‬ ‫الف ‪ -‬ناب سازی‪ :‬جبهه پایداری می گوید باید در مورد‬ ‫افراد حاضر در میان اصولگرایان تصمیم گیری کرد و دامنه‬ ‫مشــخصی از انها را به عنوان اصولگرا پذیرفت‪ .‬از دید انها‬ ‫برخی افراد از تعریف اصولگرایی خارج شده و وحدت با انها‬ ‫غیر ممکن است؛ «بنده به عنوان کسی که ایت الله مصباح‬ ‫را به عنوان عقبه فکری قبول دارم‪ ،‬تفاوتی بین ســخنرانی‬ ‫هفته گذشته ایشان با سخنرانی دو سال گذشته که در اولین‬ ‫همایش جبهه پایداری داشت‪ ،‬ندیدم‪ .‬نظر ایشان دوسال‬ ‫پیش هم این بود کــه وحدت باید روی مبانی و یک ســری‬ ‫‪133‬‬ ‫سیاست‬ ‫‪134‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سیاست‬ ‫اســتیضاح وزیر مورد حمایت علی الریجانی با خوشحالی‬ ‫اصول مشخص باشد و توسط کسانی ایجاد شود که پایبندی‬ ‫به این گفتمان داشــته باشــند‪ .‬اکنون هم ایشان همین را‬ ‫دست نوشــته ای بزرگ با این مضمون را بر دســت گرفته و‬ ‫گفتند که این وحدت باید روی اصول و مبانی صورت گیرد‪ ،‬و‬ ‫نشان عکاســان مجلس دهد‪« :‬دوپینگ الریجانی جواب‬ ‫اال به صورت طبیعی اختالفات بروز خواهد کرد‪ .‬من تفاوتی‬ ‫نداد»‪ .‬از همه مهمتــر می گویند محمد رضا باهنر نســبت‬ ‫در دیدگاه ایشان نسبت به دو سال قبل ندیدم‪( ».‬مصاحبه‬ ‫سیاسی سابقش را با علی الریجانی حفظ نکرده و این چهره‬ ‫پرنفوذ مجلس هم ترجیح داده به فراکســیون اصولگرایان‬ ‫حمید رسایی با هفته نامه مثلث)‬ ‫نزدیک شود‪ .‬علی الریجانی می گوید توصیه هایی به او در‬ ‫ب ‪ -‬صالــح مقبــول و اصلــح نامقبــول‪ :‬ایت اللــه‬ ‫مورد تشــکیل حزب شده اســت‪ ،‬اما واقعیت این است که‬ ‫مصباح یــزدی می گویــد‪« :‬گاهــی بایــد فرد اصلــح ‪ -‬ولو‬ ‫علی الریجانی به حزب به عنوان بهترین راه گریز از وضعیت‬ ‫رای اوری نداشــته باشد ‪ -‬مطرح شــود تا حداقل مشخص‬ ‫موجود می اندیشد‪ .‬اگر حزب باشد‪:‬‬ ‫شــود هنوز بین مردم اعتقــاد و ایمان به اســام و انقالب‬ ‫‪ -1‬او دیگر به تنهایی بار سیاسی رهروان و البته حمایت‬ ‫اســامی وجود دارد‪ .‬ایا خــوب بود از میــان کاندیداهای‬ ‫از حسن روحانی را به دوش نخواهد کشید‪.‬‬ ‫ریاست جمهوری هیچ کس حرفی از اســام و انقالب نزند‬ ‫‪ -2‬تبدیل به ســرمایه سیاســی اصولگرایان می شود‬ ‫و همه به فکــر ارزانی اجنــاس و رفع تحریم ها باشــند؟ ایا‬ ‫که می تواند ســرمایه اجتماعی این جناح را به ســمت خود‬ ‫نباید از کســی که ولو رای اوری ندارد‪ ،‬اما دغدغه انقالب و‬ ‫جلب کند‪.‬‬ ‫اسالم دارد‪ ،‬حمایت کرد؟» به بیان روشن تر جبهه پایداری‬ ‫‪ -3‬می تواند با شبکه ســازی مــدرن در میان نیروهای‬ ‫همچنان بر این ایده است که باید اصلح نامقبول را به صالح‬ ‫اصولگــرا جذب هــای خوب خــارج از‬ ‫مقبول ترجیح داد‪.‬‬ ‫مجلس داشته باشد‪.‬‬ ‫این پایداری ان پایداری نیست‬ ‫‪ -4‬او یک شــخصیت اصولگرای‬ ‫ســنتی اســت که طبیعتــا نفــوذ خوبی‬ ‫در این شــلوغی های سیاســت‬ ‫در جمعیــت موتلفــه و تشــکل های‬ ‫یک نکته قابل توجه است‪ .‬پایداری ها‬ ‫جبهــه پیــروان دارد؛ بخــش مهمی از‬ ‫تفاوت فراوانی کرده اند با ســال های‬ ‫اصولگرایان که در سراسر کشور عضو و‬ ‫قبــل‪ .‬اکثــر اصولگرایــان می گویند‬ ‫شکل تشکیالتی دارند‪.‬‬ ‫حاال دیگــر چندان بحث ناب ســازی‬ ‫‪ -5‬او می توانــد بــا عضو گیری از‬ ‫میان انها مطرح نیســت‪ .‬اگر چه این‬ ‫طیف خاصــی از اصالح طلبان حتی به‬ ‫دیــدگاه بیشــتر در کادر سیاســی انها‬ ‫حزبــی میان جناحی هم تبدیل شــود و‬ ‫دیده می شود تا افرادی که اصطالحا از‬ ‫مدل حســن روحانی را در حــزب دنبال‬ ‫انها به شاخ قم جبهه پایداری نام برده‬ ‫کند‪.‬‬ ‫می شود‪ .‬چنین اشاراتی را می توان در‬ ‫تصمیم نهایی ایت اهلل مصباح مورد توجه‬ ‫‪ -6‬او می توانــد بــرای خــود‬ ‫اظهارنظر ایت الله موحدی کرمانی هم‬ ‫اصولگرایان است‬ ‫سرمایه ای برای دوران پسا روحانی هم‬ ‫یافت‪ .‬انجا که می گوید‪« :‬این بحث و‬ ‫به وجود اورد؛ شــاید ریاست جمهوری‬ ‫مذاکره چنانچه با برخی اقایان باشد به‬ ‫معنای ایجاد ضلع ثالث نیست و ضلع‪،‬‬ ‫‪.1400‬‬ ‫‪ -7‬مخالفــان او خیلــی ســخت‬ ‫همان دو ضلع (جامعتین) است‪ .‬بنده‬ ‫اســت که بتواننــد در یک حــزب جمع‬ ‫برای بــرادرم ایت اللــه مصباح یزدی‬ ‫شوند‪ .‬مشــخص اســت که در فصول‬ ‫احترام کامل قائلم و شخصا به ایشان‬ ‫قابل توجهــی جمعیــت ایثارگــران و‬ ‫ارادت دارم‪ .‬نمی دانم ایت الله مصباح‬ ‫رهپویان با جبهه پایداری هم نظر نیستند‬ ‫رهبری پایداری را قبول کرده باشــند یا‬ ‫پــس او مقابــل مخالفانــش می تواند‬ ‫نه هر چند در این امر تردید وجود دارد‪،‬‬ ‫سازماندهی شده تر ظاهر شود‪.‬‬ ‫اما به هر حال ما نظر جامعتین را به شما‬ ‫همه این دالیل موجب شده است‬ ‫ابالغ می کنیم‪ ».‬گویــا پایداری ها از‬ ‫که علــی الریجانــی به نــوع دیگری از‬ ‫همیشه به وحدت نزدیک تر شده اند‪.‬‬ ‫سیاســت ورزی فکر کنــد‪ .‬او گویا یک‬ ‫حجت االسالم تقوی تالش هایی را برای وحدت‬ ‫داستان یک حزب!‬ ‫استراتژی جدید دارد؛ ائتالف با حامیان‬ ‫انجام داده است‬ ‫دولــت‪ .‬در این مــدل پایداری ها حتما‬ ‫شــاید حاال وقت ان است که با‬ ‫نقش نخواهند داشــت اما اصولگرایان‬ ‫رفتارشناسی ســنتی ها‪ ،‬به نقش پشت‬ ‫قابــل توجهی ممکن اســت به ســمت‬ ‫پرده انها در اینده جناح بپردازیم‪ .‬علی‬ ‫او جذب شــوند‪ .‬مثل اینکه باید روی این گزاره از این پس‬ ‫الریجانی حاال یکی از مهمترین افراد جناح شده است‪ .‬او‬ ‫بیشتر فکر کنیم!‬ ‫گویا تصمیمات مهمی گرفته اســت‪ .‬باید از رهروان شروع‬ ‫کنیم؛ فراکسیون حامی او در مجلس‪.‬‬ ‫دورنمای یک جناح‬ ‫فراکســیون رهروان والیت مدت هاســت کــه دیگر‬ ‫واقعیت این اســت کــه جریــان اصولگرایــی افراد‬ ‫نتوانســته یک تصمیم جمعی بگیرد‪ ،‬یک بیانیه صادر کند‬ ‫یا یک اعالم موضع ساده داشــته باشد‪ .‬همان فراکسیونی‬ ‫و شــخصیت هایی دارد کــه هر کــدام برای خــود در نظام‬ ‫که علی الریجانی برای رســیدن به ریاست مجلس نهم ان‬ ‫دارای جایگاهی هستند‪ .‬حضور این افراد در عرصه قدرت‬ ‫رســمی هم به امتیازات سیاســی جناح اصولگرا و وزن ان‬ ‫را پایه گذاری کــرد‪ .‬حاال اصالح طلبان عضو فراکســیون‬ ‫افزوده اســت و هم در خود جریان اصولگرا می تواند منشا‬ ‫یک ســاز می زنند‪ ،‬حامیان دولت یک ســاز و اصولگرایان‬ ‫رســیدن به نوعی انســجام باشــد‪ .‬به یک معنا می توان با‬ ‫دیگر هم سازی متفاوت‪ .‬برخی به فراکسیون اصولگرایان‬ ‫گرایش پیــدا کرده و برخی هــم به جدایی و تشــکیل یک‬ ‫اســتفاده از کاریزمای انها جریان های مختلف اصولگرا را‬ ‫بر ســر یک میز اورد‪ .‬باید به جامعتین بازگردیم‪ .‬ائتالف با‬ ‫فراکسیون جدید فکر می کنند‪ .‬درســت در چنین موقعیتی‬ ‫غیر اصولگرایان همان ضربه ای را به جناح می زند که رقابت‬ ‫است که البی های سنگین ژنرال های حامی الریجانی هم‬ ‫بر سر هیات رئیسه مجلس نهم زد‪.‬‬ ‫دیگر مانند گذشــته جواب نمی دهد تا حمید رسایی پس از‬ ‫گ‬ ‫ف ‬ ‫ت‬ ‫و‬ ‫گ‬ ‫و‬ ‫وضعاصولگراها‬ ‫بهتر شده است‬ ‫گفت وگویمثلثبا‬ ‫عباسسلیمینمین‬ ‫امید کرمانی ها‬ ‫خبرنگار‬ ‫‪2‬‬ ‫روزهای پایانی سال ‪ 93‬در حال سپری شدن است‪.‬‬ ‫اگر بخواهیم منصفانه بررســی کنیم به نظر شما‬ ‫سالیق اصولگرا در چه وضعیتی هستند؟ در حال‬ ‫رسیدن به یک همگرایی هستند یا فارغ از مواضع‬ ‫امیدوارانه ای که می گیرند برای نیل به یک ائتالف‬ ‫انتخاباتی با چالش های عدیده ای مواجهند؟‬ ‫جامعه اصولگرایی قطعا با تهدیــدات و توفیقاتی‬ ‫رو به روســت‪ .‬برخــی تهدیــدات همچنــان خود را نشــان‬ ‫می دهند‪ .‬بخشــی از تهدیداتــی که در انتخابات گذشــته‬ ‫موجب ایجاد ســردرگمی در پایگاه اجتماعی اصولگرایان‬ ‫شد امروز همچنان باقی است‪ .‬یکی از تهدیدات در ارتباط‬ ‫با جریان اقای احمدی نژاد است که فکر می کنم او همچنان‬ ‫تالش کند قسمتی از موتور محرکه اصولگرایان را از ان خود‬ ‫کند‪ .‬این تالش حتی اگر خیلی هم گسترده نباشد‪ ،‬طبیعتا‬ ‫بخشــی از انرژی اصولگرایان را هدر خواهد داد‪ .‬امیدوارم‬ ‫اصولگرایــان تا انتخابــات مجلس با اگاهی بخشــی های‬ ‫خود موجب محدود شــدن این نوع چالش شــوند‪ .‬نگرانی‬ ‫دوم بحث تن دادن به قاعده مندی برای همکاری مشترک‬ ‫بین اصولگرایان اســت‪ ،‬گرچه برخی عالئــم مثبت وجود‬ ‫دارد اما به همان میزان عالئم منفی را نیز شــاهد هســتیم‬ ‫که برخــی جریانات در طیــف اصولگرا به نوعــی همچنان‬ ‫گرفتار تصلبند‪ .‬به نظرم بر اثر برخی تالش هایی که صورت‬ ‫می گیرد در فرصت باقیمانده همه جریانات طیف اصولگرا‬ ‫به یک قاعده مندی در کار مشــترک اعتقاد پیــدا کنند و از‬ ‫سیاست‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سیاست‬ ‫تاکید به استنباطات سیاسی خودشــان بپرهیزند و امادگی‬ ‫برای عدول از این اســتنباطات را در خود بــه وجود اورند‪.‬‬ ‫در فضای کلــی اصولگرایان دارای وضعیت بســیار خوبی‬ ‫هســتند‪ .‬بعضی از مواضع اصولگرایی امروز بیش از سابق‬ ‫شفاف شــده اســت‪ .‬صحت تاکیداتی که اصولگرایان در‬ ‫عرصه بین الملل اعالم می کردند ثابت شــده‪ ،‬بنابراین این‬ ‫موقعیت اصولگرایان را به شدت تقویت کرده است‪ .‬تاکید‬ ‫همواره اصولگرایان بر عزت بود و نه اینکه خود را در جهان‬ ‫ایزوله کنند یا خود را در جهان در یک شــرایط جداگانه قرار‬ ‫دهنــد‪ ،‬بلکه معتقــد به مذاکــره و گفت وگو براســاس یک‬ ‫اصول بودند و صحت این اصول هم امروز به اثبات رسیده‬ ‫است که دستاورد خوبی برای اصولگرایان به شمار می اید‪.‬‬ ‫همچنین مواضع اصولگرایان در مسائل منطقه کامال منجر‬ ‫به یک نوع سرفرازی و عزتمندی شــده است‪ ،‬اگر مواضع‬ ‫غیر اصولگرایــان حاکم می شــد امروز یــک بحران جدی‬ ‫در منطقه داشــتیم‪ ،‬نه تنها عزت برای ما رقــم نمی خورد‪،‬‬ ‫بلکه ما بــا یک بحران شــدید در منطقه مواجه می شــدیم‬ ‫که از ان گرفتاری به ســهولت نمی توانستیم خارج شویم‪.‬‬ ‫مواضع غیر اصولگرایان می توانست یک خطر جدی برای‬ ‫جهان اســام رقم بزند‪ .‬اگر انها می توانســتند این مواضع‬ ‫خود را در منطقه پیش ببرند امروز جهان اســام دچار یک‬ ‫درگیری و نزاع می شد که ســال ها نمی توانست از این نزاع‬ ‫به سهولت خارج شــود اما امروز هم دورنما به شدت مثبت‬ ‫است‪ ،‬هم عزتی برای ایران رقم خورده که دوست و دشمن‬ ‫به ان معترفند و هم اینکه این مســاله شــرایط مثبتی برای‬ ‫اصولگرایان رقم زده است‪ .‬در مسائل داخلی هم همین طور‬ ‫اصولگرایان ثابت کردند در ارتباط با سالم ســازی جریانات‬ ‫داخلی نقش بسیار ســازنده ای را ایفا می کنند و حاضرند در‬ ‫هر دوره ای هزینه سالم ســازی جامعه را بپردازند‪ .‬این یک‬ ‫ارزش جدی برای اصولگرایان است‪ .‬اگر به این معنا توجه‬ ‫کنیم که برخی اصالح طلبی را در قالب تنش افرینی تفسیر‬ ‫می کنند امــا اصولگرایان در چارچوب نظــام و بدون اینکه‬ ‫مرزبندی ها را به هم بزنند با قانونگرایی وظیفه خود را در حفظ‬ ‫سالمت کشور به خوبی دنبال کردند و حاضرند هزینه های‬ ‫این مطلب را متقبل شــوند‪ .‬هم نقشــی که اصولگرایان در‬ ‫پیگیــری قانونمندی دربــاره دولت اقــای احمدی نژاد ایفا‬ ‫کردند که منجر شد به اینکه معاون اول این دولت محاکمه‬ ‫شــود و در نهایت قانون درباره او حکم کند و هم نقشــی را‬ ‫که اصولگرایــان درباره اقای مهدی هاشــمی ایفا کردند و‬ ‫توانستند در نهایت او را هم به دســت عدالت بسپارند‪ ،‬این‬ ‫نشان از حساسیت بســیار منطقی اصولگرایان برای حفظ‬ ‫ســامت کشــور و صیانت از منافع ملی و توده های جامعه‬ ‫اســت که این به نظر من برای جامعه کامال روشــن شد که‬ ‫اصولگرایان در ایــن زمینه ها فارغ از تعلقــات فکری با هر‬ ‫جریانی که در مســیر ضد مصالــح ملی قــرار می گیرد‪ ،‬به‬ ‫صورت منطقــی در مقام چالش قرار می گیرنــد و در نهایت‬ ‫دستاوردهای خوبی را هم از ان خود می سازند‪.‬‬ ‫از زمانی که اقای روحانی ســر کار امد‪ ،‬در اردوگاه‬ ‫اصولگرایــان دو نــگاه وجود داشــت؛ یک طیف‬ ‫می گفتنــد بــا دولــت همراهی داشــته باشــیم‪،‬‬ ‫طیف دیگــر معتقد بــود کــه اصولگرایــان هیچ‬ ‫فصل مشــترکی با دولت اقــای روحانــی ندارند‪،‬‬ ‫بنابراین باید قطب مقابل دولت تعریف شوند تا در‬ ‫انتخابات مجلس در دوقطبی که ایجاد می شــود‬ ‫دولت نتواند از پایگاه اجتماعی اصولگرایان سهم‬ ‫ببرد‪ .‬به نظر شما در این ‪ 20‬ماهی که گذشت کدام‬ ‫دیدگاه درســت عمل کرد؛ دیدگاهی که می گفت‬ ‫باید رفیق دولت بود یا انکه اعالم رقابت کرد؟‬ ‫قطعا جریان اول به صالح جامعــه نزدیک تر بود‪.‬‬ ‫اوال هر دولتی کــه ســر کار می اید انصاف حکــم می کند‬ ‫فرصــت الزم را بــه ان بدهیــم تــا وعده هــای خــود را به‬ ‫منصه ظهور برساند‪ .‬قبل از اینکه فرصت را به دولت بدهیم‪،‬‬ ‫منطقی نیســت کــه از ان مطالبه ای هم داشــته باشــیم‪،‬‬ ‫بنابراین گرایش اول در جریان اصولگرا غلبه دارد و پذیرای‬ ‫رهنمودهای رهبــری معظم در ایــن زمینه اســت‪ .‬عقل و‬ ‫انصاف سیاســی و وظیفه دینــی هم بر ایــن حکم می کند‬ ‫رئیس جمهوری که تازه روی کار امده ولو اینکه گرایش های‬ ‫شناخته شــده ای دارد اما یک دولت ائتالفی تشکیل داده‬ ‫برخی وزرایش مثل اقتصاد‪ ،‬بهداشت و کشور بسیار ارزشی‬ ‫هســتند هر چند وزرای صنعت و نفت زیاد سابقه درخشانی‬ ‫نداشــتند اما باید براینــد حرکت دولت را لحاظ کــرد‪ .‬با قید‬ ‫این مطلب باید فرصتی هم به انها داد‪ ،‬هر چند قبال خوش‬ ‫ندرخشــیدند اما باید فرصــت داد که ببینیــم تغییر روش و‬ ‫رویکــرد می دهند یــا خیر چون یــک فاصلــه طوالنی بین‬ ‫مسئولیت های سابق شان و مســئولیت های امروزشان به‬ ‫وجود امده‪ ،‬شــاید انها از این فرصت اســتفاده کنند و بعد‬ ‫بتوان قضاوت بحقی درباره شان داشت‪.‬‬ ‫االن نســبت اصولگراهــا با روحانــی و روحانی با‬ ‫اصولگراها چگونه تعریف می شود؟‬ ‫اصولگرایان نســبت به اقــای روحانــی یک نگاه‬ ‫تفکیک کننده دارند‪ .‬برخی اقدامات او را شایســته ارزیابی‬ ‫و برخی اقدامــات او را قابل نقــد می داننــد و نقد صریحی‬ ‫هم بر ان دارنــد‪ .‬برخی تالش هــای اقــای روحانی برای‬ ‫انسجام بخشی در امور داخلی‪ ،‬دفاع از حقوق ملت ایران در‬ ‫عرصه بین الملل و برخی خدمات در زمینه مسائل بهداشتی‬ ‫قابل تقدیــر و در عوض منوط کــردن همه امــور جامعه به‬ ‫حل مســائل بین الملل‪ ،‬عدم تحمل سیاســی در برابر نقد‪،‬‬ ‫برخی پنهان کاری ها‪ ،‬برخی بی توجهی ها نسبت به مسائل‬ ‫رفاهی و توزیع نامناسب ثروت به ویژه تعلل در حذف یارانه‬ ‫پردرامدها در جامعه قابل نقد اســت‪ .‬بنابراین مسائل قائل‬ ‫به تفکیک هســتند و یک حکم کلی را نمی توان صادر کرد‬ ‫چراکه هنوز فرصت الزم در اختیار دولت قرار نگرفته است‪.‬‬ ‫دولت باید از همه فرصت هایش استفاده کند‪ ،‬بعد می توان‬ ‫قضاوت دقیقی را در این زمینه داشت‪.‬‬ ‫با معیــار انتخابــات مجلس در جریــان اصولگرا‬ ‫عده ای قائل بــه حمایت‪ ،‬طیفی قائــل به رقابت و‬ ‫برخی سالیق نیز قائل به ائتالف با دولت هستند‪.‬‬ ‫کدام یک روش درســتی را اتخاذ کردند؟ ایا این‬ ‫مساله زمینه انشــقاق در جریان اصولگرا را برای‬ ‫انتخابات مجلس فراهم نمی کند؟‬ ‫این مساله می توانست در ابتدای امر یک تاثیراتی‬ ‫داشــته باشــد اما هرچه زمان می گذرد این فاکتور نقشــش‬ ‫کمرنگ تر می شــود‪ .‬یک زمانی دولت در زمینه اصولگرایی‬ ‫خیزهایی را برداشــت تا این تصور ایجاد شود با اصولگرایان‬ ‫مرزبندی جدی ندارد‪ ،‬خب این بحث مطرح می شــد که اگر‬ ‫دولت در مواضع منطقی حرکــت خود را تقویت کند می تواند‬ ‫در اصولگرایان برای خودش یــک پایگاهی ایجاد کند یا به‬ ‫تعبیری دیگر بخشــی از پایگاه اجتماعی اصولگرایان را به‬ ‫خود نزدیک کند اما متاســفانه رئیس جمهور با اتخاذ بعضی‬ ‫مواضع این ظرفیت را خود تخریب کــرد‪ ،‬بنابراین پیش امد‬ ‫چنین وضعیتی امروز منتفی است‪ ،‬یعنی این طور نیست که‬ ‫پایگاه اصولگرایی حتی در بخش هایی احساس قرابت های‬ ‫جدی و مبنایی با اقای روحانی داشته باشد‪ .‬البته همان طور‬ ‫که گفتم از انجا که برخی وزرای اصولگــرا در دولت یازدهم‬ ‫حضور دارند این می توانست منجر به این شود که بخشی از‬ ‫‪135‬‬ ‫سیاست‬ ‫پایگاه اصولگرایی در اختیار دولت یازدهم قرار گیرد اما این‬ ‫اتفاق منوط به این بود که درباره مواضع سیاسی هم روز به روز‬ ‫این ارتباط نزدیک تر شــود‪ .‬مــا االن وزرایــی را به عنوان‬ ‫اصولگرا در دولت داریم که بیشــتر جنبــه خدماتی دارند‪.‬‬ ‫بنابراین دولت از این امکان نتوانست خیلی استفاده کند و‬ ‫قطعا این مساله به زیان خودش هم تمام شد‪.‬‬ ‫این تالشــی که اقــای ســیدرضا تقــوی‪ ،‬عضو‬ ‫شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز برای وحدت‬ ‫اصولگرایان انجام می دهد به جایی می رسد؟‬ ‫ی است البته اقدامات دیگری هم دارد‬ ‫ان هم اقدام ‬ ‫صورت می گیرد‪ ،‬هر اقدامی که بتواند ما را به یک تعقل در‬ ‫زمینه همکاری و وحدت نزدیک کند باید از ان استقبال کرد‪.‬‬ ‫از اغــاز تالش اقــای تقــوی بیش از یک ســال‬ ‫می گذرد‪ .‬به نظر شــما تالش های او خروجی هم‬ ‫داشته است؟ اصال ســایق مختلف اصولگرایی‬ ‫می پذیرنــد که اقای تقــوی محــور کار وحدت یا‬ ‫ائتالف قرار گیرد؟‬ ‫اقای تقوی یکی از ظرفیت هاست نه همه ظرفیت‬ ‫و قطعا همه ظرفیت ها در این زمینه فعالیت خود را تشــدید‬ ‫می کنند‪.‬‬ ‫به نظر شما نشست های ایت الله یزدی‪ ،‬ایت الله‬ ‫موحدی کرمانی و ایت الله مصباح یزدی نتیجه ای‬ ‫برای وحدت و ائتالف اصولگرایــان در بر خواهد‬ ‫داشت؟‬ ‫قطعا بدون تاثیر نخواهد بود‪.‬‬ ‫اما اخرین جلســه انها لغو شــد‪ ،‬اقای حسینیان‬ ‫سیاست‬ ‫‪136‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫اگر اقای روحانی در مجموع عملکرد‬ ‫مثبتی تا پایان چهار سال ارائه بدهد‬ ‫در ان زمــان وجدان عمومــی به این‬ ‫جمع بندی می رســد که اجــازه دهد‬ ‫چهار سال دیگر هم که قانون برای او‬ ‫ریاســت جمهوری را مجاز می شمارد‬ ‫از ان اســتفاده کند در ایــن صورت‬ ‫اصولگرایان کاندیدای قدر به صحنه‬ ‫رقابت نمی فرستند‬ ‫می گفت به خاطر اطالعات غلطی بود که به یکی‬ ‫از ان سه نفر دادند؟‬ ‫طبیعتا در انتخابات ریاست جمهوری گذشته یک‬ ‫نقاری ایجاد شد و مقداری زمان می برد تا فضا ارام شود‪.‬‬ ‫اینکه گفته می شود اقای الریجانی مخالف چنین‬ ‫ائتالفی است چقدر صحت دارد؟‬ ‫بعید می دانــم اقــای الریجانی مخالــف ائتالف‬ ‫اصولگرایان باشد‪.‬‬ ‫گفته می شــود بــه همین علــت می خواهد حزب‬ ‫رهروان را تشکیل دهد‪ ،‬نظر شما چیست؟‬ ‫هیچ نشانه ای در این رابطه وجود ندارد‪ ،‬ضمن انکه‬ ‫عقال هم نمی توان این را پذیرفت‪.‬‬ ‫یعنی شــما معتقدید اقای الریجانی در انتخابات‬ ‫ســهم خودش را از اصولگرایان جدا نمی کند و با‬ ‫جریان اعتدالگرای دولت ائتالف نمی کند؟‬ ‫خیر‪ .‬برعکــس اقــای الریجانی در ایــن چند ماه‬ ‫اخیر در بعضی جاها در برابر خطاهای دولت ایســتاد و این‬ ‫مساله نشان می دهد برخالف انچه در ابتدا می گفتند او خط‬ ‫ائتالف با دولت را دنبال می کند‪ .‬او در خیلی از زمینه ها بسیار‬ ‫ارزشمند با برخی خطاهای دولت برخورد کرد‪.‬‬ ‫پایداری در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری‬ ‫گذشته حرکتی به ســوی همگرایی نداشت‪ .‬فکر‬ ‫می کنیــد در انتخابات مجلس اینــده این امادگی‬ ‫را داشته باشد؟‬ ‫انســان ها می تواننــد از تجربیات بهــره بگیرند یا‬ ‫نگیرند‪ .‬اگر از تجربیــات بهره نگیرند این مســاله منجر به‬ ‫کمرنگ شدن تاثیرگذاری خودشان می شود‪ .‬در اینکه جبهه‬ ‫پایداری این خطاهــا را در کارنامه خودش به ثبت رســانده‬ ‫ تردیدی نیست اما نشانه هایی را می بینیم که درصدد اصالح‬ ‫این خطاها برامده است‪.‬‬ ‫پس االن برای ائتالف اماده تر است؟‬ ‫قطعا باید از یکسری تجربیات گذشته بهره گرفته‬ ‫باشند‪.‬‬ ‫ایا در انتخابــات مجلس شــاهد خواهیم بود که‬ ‫طیفی از اصولگرایان با اعتدالیون و اصالح طلبان‬ ‫معتدل وارد ائتالف شوند یا خیر‪ ،‬اگر هم این اتفاق‬ ‫بیفتد تک نامزدهایی هستند که براساس تصمیم‬ ‫شخصی به ان سمت رفتند؟‬ ‫بعید می دانم چنین ائتالفی صورت گیرد‪.‬‬ ‫اگر اقای ناطق نوری به صحنه انتخابات مجلس‬ ‫بیاید ایا این احتمال وجود دارد که معادالت عرصه‬ ‫سیاســی دچار تحول شود و فهرســتی از جریان‬ ‫اعتدال و معتدالن اصالح طلب و اصولگرا تدوین‬ ‫شود؟‬ ‫خیر‪ ،‬اقای ناطق دارای چنین قدرتی از تاثیرگذاری‬ ‫نیست و چنین برد سیاسی نخواهد داشت‪.‬‬ ‫برخــی می گوینــد حضــور ناطــق در انســجام‬ ‫اصولگرایان موثر خواهد بود‪ ،‬ایا این طور است؟‬ ‫خیر‪ ،‬من با چنین برداشتی موافق نیستم‪.‬‬ ‫یعنی اگر اقــای ناطق نــوری بیایــد روند وحدت‬ ‫و ائتالف اصولگرایــان را تحت تاثیــر منفی قرار‬ ‫می دهد؟‬ ‫فکر نمی کنم اقای ناطق بتواند نقشــی در اردوگاه‬ ‫اصولگرایان ایفا کند چون مدتی است که او در یک مسیری‬ ‫قرار گرفته که بــرای اینکــه بتواند در جایگاهــی در میان‬ ‫اصولگرایان قرار بگیرد باید خیلی تغییرات را پذیرا باشد که‬ ‫فعال نشانه ای برای این قضیه در دست نیست‪.‬‬ ‫معموال ‪ 60‬تا ‪ 70‬درصد مجلس در هر دوره عوض‬ ‫می شود‪ .‬باتوجه به اینکه اکثریت قریب به اتفاق‬ ‫کرســی های مجلس نهم در اختیار اصولگرایان‬ ‫است این اتفاق چقدر به ضرر اصولگرایان خواهد‬ ‫بود؟‬ ‫برخــی اصولگرایــان در مجلــس قبلــی بودند که‬ ‫به دلیل برخی افاتی که متوجه انها شــد بــا رای مردم کنار‬ ‫گذاشته شــدند‪ ،‬البته خود اصولگرایان در این باره موضع‬ ‫داشــتند که باید بگویم انها نه به دلیل موضع سیاسی بلکه‬ ‫به دلیل برخی مســائل اقتصادی و افاتی که متوجه شــان‬ ‫شــد‪ ،‬کنار گذاشته شــدند‪ .‬پس تغییری اگر صورت گرفت‬ ‫بر این مبنا بود نه براســاس مواضع اصولگرایان‪ ،‬امیدوارم‬ ‫در این دوره هم این مساله را شاهد باشیم که به دلیل برخی‬ ‫تالش هــای اصولگرایان یک پاالیش منطقــی در جریان‬ ‫اصولگرایی اتفاق بیفتد‪ .‬البته نباید این پاالیش براســاس‬ ‫انچه جبهه پایــداری دنبال می کــرد انجام شــود‪ .‬انها در‬ ‫استانه انتخابات می خواســتند پاالیش کنند که این حرفی‬ ‫ بی منطق بود‪ .‬پاالیش باید به صورت تدریجی و بر اثر یک‬ ‫اگاهی بخشــی در جامعه شــکل بگیرد‪ ،‬به این معنا که هر‬ ‫اصولگرایی کــه در زمان نماینده مجلس بــودن دچار افت‬ ‫شــده با اگاهی جامعه دیگر نتواند در انتخابات بعدی رای‬ ‫مردم را از ان خــود کند‪ .‬چنین پاالیشــی را قطعا نیاز داریم‬ ‫البته همانطور که گفتم نه براســاس مواضع سیاســی بلکه‬ ‫براساس اگاهی تدریجی که در جامعه شکل می گیرد‪ .‬االن‬ ‫بعضی از چهره هــای اصولگرا نقد های جــدی به اعضایی‬ ‫از مجلس دارنــد که ان اعضا خــود را در چارچوب اکثریت‬ ‫مجلس تعریف می کنند‪ ،‬اما کار انها جای نقد دارد‪ .‬امیدوارم‬ ‫این مطلب بتواند به جامعه منعکس شود و جامعه خودش با‬ ‫یک شناخت و اگاهی درصدد اصالح برخی ناهنجاری ها در‬ ‫ترکیب مجلس براید‪.‬‬ ‫اگر توافق هسته ای اتفاق بیفتد وزن جناح های‬ ‫اصولگــرا و اصالح طلــب در عرصــه انتخابــات‬ ‫مجلس چگونه می شود؟‬ ‫عوامل دیگــری هم در این قضیه دخیل هســتند‪،‬‬ ‫بنابراین نمی شــود قضاوت دقیقی از االن داشــت‪ .‬دولت‬ ‫عدالت اقتصادی را دنبال نمی کند حتی در مســائل جزیی‬ ‫و پیش پا افتاده حاضر نیست خود را در گیر کند مثال درباره‬ ‫بحث منطقی کــردن پرداخت یارانه حاضر نیســت حرکت‬ ‫خود را به گونه ای شــفاف کند و دائم دارد مساله را به تاخیر‬ ‫می اندازد‪ .‬اگر ســال اتی باز هم همین طور رفتار کند یعنی‬ ‫به کســانی که نیازمند دریافت یارانه نیســتند یارانه بدهد‪،‬‬ ‫طبیعتا مســائلی از این دســت روی رای و نگاه مردم تاثیر‬ ‫خواهد داشت‪ .‬اینکه دولت در بحث مسکن و اصالح برخی‬ ‫مسائل اقتصادی اقدام شایسته ای کند یک وضعیت پیدا‬ ‫خواهد کرد اما اگر نتواند‪ ،‬نگاه مردم به گونه دیگری می شود‬ ‫بنابراین هنوز چون یک سال دیگر تا انتخابات مجلس اینده‬ ‫باقی است و ترجیح می دهم ببینم دولت و جریانات سیاسی‬ ‫دیگر چگونه عمل خواهند کرد‪.‬‬ ‫خیلی هــا می گویند اگر توافق هســته ای صورت‬ ‫نگیــرد پایــگاه اجتماعی اقــای روحانــی ریزش‬ ‫می کنــد‪ .‬در ان حالــت چــه اتفاقی می افتــد‪ ،‬ایا‬ ‫اصولگرایان دست باال را در عرصه سیاسی کشور‬ ‫پیدا می کنند؟‬ ‫اگر اقای روحانی توافق بد هســته ای با ‪ 5+1‬کند‬ ‫خیلی برایش گران تمام می شود چون قطعا نمی توان برای‬ ‫همیشه خیلی از اگاهی ها را از دسترس جامعه دور داشت‪،‬‬ ‫پس اگر توافق غیر اصولی صورت گیرد و خیلی اطالعات‬ ‫به جامعه داده نشود و بعد برای جامعه روشن شود این برای‬ ‫دولت بسیار زیان بار تر خواهد بود‪ ،‬اما دولت اگر روی اصول‬ ‫بایستد چه توافقی حاصل شــود و چه توافقی حاصل نشود‬ ‫برای دولــت یک موفقیت خواهــد بود‪ .‬البتــه اگر توافقی‬ ‫حاصل شود علی االصول این توفیق برای دولت مضاعف‬ ‫خواهد بود ولی اگر دولت تن ندهد به زیاده خواهی غرب و‬ ‫از مصالح ملت دفاع شایســته کند این برای ملت ما مالکی‬ ‫برای ارزیابی است و قطعا به دولت یک امتیاز خواهد داد‪.‬‬ ‫با توجــه بــه اینکه مقــام معظم رهبــری موضوع‬ ‫توافق بد را رد کردند و مواضع ایشــان نشان داد‬ ‫که بر متن مذاکرات اشــراف کامل دارند بنابراین‬ ‫سیاست‬ ‫می توان گزینه توافق بد را کنار گذاشــت و گفت‬ ‫یا توافق خوب حاصل می شــود یــا توافق انجام‬ ‫نمی شود‪ ،‬به نظر شما اگر توافق حاصل نشود چه‬ ‫شرایطی برای اصولگراها در انتخابات مجلس و‬ ‫ریاست جمهوری به وجود می اید؟‬ ‫قطعا این مســاله خیلی تاثیر ندارد‪ .‬در رفتار غرب‬ ‫با ما دو بحث مطرح بود نخســت اینکه «ما واکنش غرب را‬ ‫برای خود خریداری کردیم» و دیدگاه دوم انکه «ما این کار‬ ‫را نکردیم و انها از ابتدا براســاس سیاســت تدوین شده ای‬ ‫وارد چالش هایی با ایران شــدند‪ ».‬واقع قضیه ان است که‬ ‫اگر ما در برخی زمینه ها کارهایی کردیم در واقع واکنشــی‬ ‫به بی عدالتی ها و ظلم هایی بود که غرب بر ما روا داشــت‪،‬‬ ‫هر چند واکنش های ما با حجــم ظلم هایی که غرب انجام‬ ‫داد قابل مقایســه نیســت و ما هرگز در مقام مقابله به مثل‬ ‫بر نیامدیم‪ .‬انها اگر جنایت کردنــد‪ ،‬هواپیمای ما را زدند و‬ ‫کشور ایران را تاراج و غارت کردند‪ ،‬برخی نیروهای سیاسی‬ ‫اینگونه وانمــود می کردند و می کنند که گویــا ما بودیم که‬ ‫غرب را تحریک کردیم که اقداماتی علیه منافع ایران رقم‬ ‫بزند‪ .‬اقــای روحانی با ایــن پیش فرض وارد میدان شــد و‬ ‫بطالن این ظلم مضاعف علیه ملت ایران را کامال به اثبات‬ ‫رســاند یعنی دیگر شــاید از این نرم تر نمی شد برخورد کرد‪.‬‬ ‫حتی در مســائل فرهنگی هم دولت حساسیت ورزید مثال‬ ‫مقابل اقدامات فرهنگی افشــاگرانه علیه غرب یک سری‬ ‫مالحظاتــی داشــت و این مالحظــات را اعمال کــرد‪ ،‬اما‬ ‫به رغم همه این مالحظات دیدیم کــه غربی ها چگونه با ما‬ ‫برخورد کردند‪ .‬وقتی به پیامبر اعظم اهانت شد وزیر خارجه‬ ‫ما در اقدام نسنجیده ای به فرانســه رفت ولی باز دیدیم که‬ ‫رفتارهای انها نسنجیده تر شد و پروتکل های تشریفاتی را‬ ‫درباره وزیر خارجه ما رعایت نکردند‪ .‬در حالی که به شــدت‬ ‫نیازمند بودند که اتحاد مســلمین علیه خودشــان شکسته‬ ‫شود‪ .‬بنابراین این نوع تبختر و این نوع زیاده خواهی غرب‬ ‫برای ملت ما روشــن شــده که ایــن زیاده خواهــی حتی با‬ ‫نرمش ما بیشتر می شود نه کمتری بنابراین صحت مواضع‬ ‫اصولگرایان برای جامعه روشــن شــد اما اگــر دولت اقای‬ ‫روحانی تن به یک توافق ناشایست ندهد این به نظر من خود‬ ‫برای دولت اقای روحانی یک امتیاز خواهد بود‪.‬‬ ‫اخیــرا اقــای احمدی نــژاد یک ســری تحرکات‬ ‫سیاسی انجام می دهد که کم کم به نظر می رسد او‬ ‫به فکر بازگشت به قدرت است‪ ،‬باتوجه به شناختی‬ ‫که از احمدی نژاد داریــد او خود را برای انتخابات‬ ‫مجلس اماده می کند یا ریاست جمهوری؟‬ ‫برای انتخابات ریاست جمهوری اماده می کند‪ .‬اگر‬ ‫به مجلس هم نگاهی دارد به دلیل تاثیرگذاری است که بر‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری خواهد داشت‪.‬‬ ‫اقــای باهنــر گفتــه احمد ی نــژاد نــه بــرای‬ ‫انتخابات مجلــس می ایــد و نه بــرای انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری ‪ ،96‬نظر شما چیست؟‬ ‫نه‪ ،‬من نظر اقای باهنر را قبول ندارم‪.‬‬ ‫یعنی اقــای احمدی نــژاد حتما بــرای انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری می اید؟‬ ‫بله‪ ،‬قطعا همین طور اســت‪ .‬یعنی همــه قرائن بر‬ ‫این داللت دارد که او برای ریاست جمهوری کار می کند‪.‬‬ ‫با ایــن وضعیــت احمدی نــژاد اگــر بخواهد در‬ ‫انتخابات مجلس یک حرکتی داشته باشد که یک‬ ‫مجلس نزدیک به خودش را شکل دهد باتوجه به‬ ‫بدنه اجتماعی که در برخی شهرستان ها به دلیل‬ ‫سفرهای اســتانی دارد‪ ،‬چه تاثیری بر معادالت و‬ ‫تصمیم گیری های اردوگاه اصولگرایان می گذارد؟‬ ‫احمدی نــژاد در انتخابات مجلــس فقط می تواند‬ ‫نقش مخرب ایفا کند‪.‬‬ ‫در ریاست جمهوری چطور؟‬ ‫در ریاســت جمهوری فرق می کنــد‪ .‬احمدی نژاد‬ ‫دارای خصوصیاتی اســت که شــخصا می تواند فقط برای‬ ‫شخص خودش یک موج افرینی هایی بکند اما برای دیگران‬ ‫نمی تواند‪ ،‬حتی در زمانی که در جایگاه قدرت بود نتوانست‬ ‫در مجلس تاثیراتی داشــته باشــد به طوری کــه خواهر او‬ ‫نتوانست به مجلس راه یابد‪.‬‬ ‫اگراقایاحمدی نژاددرانتخاباتریاست جمهوری‬ ‫بیایــد‪ ،‬بدنــه رای اصولگرایــان را با خــود همراه‬ ‫نمی کند؟‬ ‫در مجلــس اگــر بیایــد نقــش تخریبــی بــرای‬ ‫اصولگرایان ایفا خواهد کرد‪ .‬در ریاســت جمهوری او این‬ ‫قابلیت ها را دارد که برای خــود یک موج افرینی هایی بکند‬ ‫اما این به شرطی است که جایگاه های قانونی این فرصت‬ ‫را به او بدهند که من در این مساله تردید دارم‪.‬‬ ‫یعنی جایگاه های قانونی برای ورود احمدی نژاد‬ ‫به انتخابات ریاســت جمهوری محدودیت ایجاد‬ ‫می کنند؟‬ ‫بلــه ‪ ،‬تردیــد دارم کــه جایگاه هــای قانونــی‬ ‫چنین فرصتــی بــه او بدهند کــه او بتوانــد بــه انتخابات‬ ‫ریاســت جمهوری ورود کند چون خطاهایی دارد که بر اثر‬ ‫ان خطاها علی القاعده یک پرونده سنگینی باید برایش رقم‬ ‫خورده باشــد‪ ،‬این خطاها در تشــخیص اینکه ایشان یک‬ ‫سیاست مدار است یا خیر می تواند موضوع را قابل بازنگری‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سیاست‬ ‫کند‪ .‬به عبارت دیگر قبال شــورای نگهبان تشخیصش این‬ ‫بود که او رجل سیاسی اســت اما خطاهای سیاسی مرتکب‬ ‫شد که می تواند این امر را قابل تجدید نظر کند‪.‬‬ ‫این حرف شــما به نوعی تایید حــرف اقای باهنر‬ ‫است‪.‬‬ ‫گفتــه شــد اقــای باهنــر اعالم کــرده کــه اقای‬ ‫احمدی نژاد انگیزه ای برای بازگشت به قدرت ندارد‪.‬‬ ‫خیر‪ ،‬اقای باهنر گفته احمدی نــژاد انگیزه برای‬ ‫بازگشت به قدرت دارد ولی مســاله حضور او کال‬ ‫در انتخابات مجلــس و ریاســت جمهوری اینده‬ ‫منتفی است‪.‬‬ ‫اگر منظور اقای باهنر این باشــد کــه احمدی نژاد‬ ‫نمی توانــد به انتخابــات مجلس و ریاســت جمهوری بیاید‬ ‫این معنــا دقیق تر اســت‪ .‬یکی از شــرایط نامــزدی برای‬ ‫انتخابات ریاســت جمهوری رجل سیاســی بودن است که‬ ‫کســی خطاهای فاحش انجام ندهد‪ ،‬احمدی نژاد در زمان‬ ‫ریاست جمهوری یک سری خطاهای فاحش را مرتکب شد‬ ‫که رجل بودن و فهم و درک سیاسی او را زیر سوال می برد‪.‬‬ ‫طبیعتا این می تواند در بررسی رجل سیاسی بودن یا نبودنش‬ ‫تاثیر بگذارد‪ .‬حاال نمی دانم‪ ،‬این بســتگی به نظر شورای‬ ‫نگهبان دارد اما عرض کردم کارنامه احمدی نژاد خود یک‬ ‫موضوع پیش رو است حاال چه برداشتی شورای نگهبان از‬ ‫این موضوع داشته باشد بحث دیگری است‪ .‬من نمی توانم‬ ‫جای شورای نگهبان نظر بدهم‪.‬‬ ‫چرا اصالح طلبان دوســت دارند که احمدی نژاد‬ ‫اکت سیاســی داشته باشــد و به صحنه سیاسی‬ ‫برگردد؟ ایا فکر می کنند در دو قطبی احمدی نژاد ‪-‬‬ ‫اصالحات‪ ،‬خودشان پیروزند؟‬ ‫حداقلش این اســت که نقش تخریبــی اش را ایفا‬ ‫خواهد کرد‪ .‬تاثیر نقش حداکثری او این اســت که فضای‬ ‫دو قطبی ایجــاد کند‪ .‬حداقلش هم این اســت که در میان‬ ‫اصولگراها انشــقاق می اندازد‪ ،‬در واقــع اصالح طلبان به‬ ‫تاثیر حداقلی حضور احمدی نژاد چشــم امید جدی دارند و‬ ‫امیدوارند حضــور او تخریبی در جنــاح اصولگراها به وجود‬ ‫اورد‪.‬‬ ‫به فرض تائید صالحیت احمدی نژاد ایا بزرگترین‬ ‫رقیــب روحانــی در انتخابــات ‪ 96‬نمی توانــد‬ ‫احمدی نژاد باشد؟‬ ‫خیر‪ ،‬به نظر من اصولگرایان رقیب دیگری را برای‬ ‫اقای روحانی مطرح خواهند کرد البته اگر به این جمع بندی‬ ‫برسند که فرصت ‪ 4‬ساله برای اقای روحانی کافی است‪ .‬اگر‬ ‫اقای روحانی در مجموع عملکرد مثبتی تا پایان چهار سال‬ ‫ارائه بدهد در ان زمان وجدان عمومی بــه این جمع بندی‬ ‫می رسد که اجازه دهد چهار ســال دیگر هم که قانون برای‬ ‫او ریاســت جمهوری را مجاز می شــمارد از ان استفاده کند‬ ‫در این صورت اصولگرایان کاندیدای قدر به صحنه رقابت‬ ‫نمی فرســتند‪ .‬این بســتگی به عملکردهای اقای روحانی‬ ‫دارد اما اگر مباحثی همچون رفراندوم را دوباره مطرح کند با‬ ‫چالش در انتخابات مواجه خواهد بود‪ .‬اقای روحانی بعضی‬ ‫خطاها را داشته و به صورت مبهم و غیر اصولی حرف هایی‬ ‫زده که خیلی برازنده اش نبود‪ ،‬در توهین به منتقدان و طرح‬ ‫مباحثی همچــون رفرانــدوم‪ ،‬زمینه را برای سوءاســتفاده‬ ‫نیروهای تندرو اصالح طلــب فراهم کرد تا انها از طرح این‬ ‫مباحث بهره بگیرند‪ .‬اگر مباحث را به طور شفاف می گفتند‬ ‫بیشتر زیر ســوال می رفت اما یک طوری گفت که بشود از‬ ‫ان سوءاستفاده کرد امروز اگر از او سوال شود می گوید من‬ ‫نگفتم در موضوع هسته ای رفراندوم تعیینکننده باشد اما در‬ ‫مجموع ابهامی افرید که زمینه جوالنی برای افراد مساله دار‬ ‫و تندرو شد‪ .‬اگر اقای روحانی به طرح این مباحث ادامه دهد‬ ‫یک حالت پیش می اید و اگر اصالح کنند به گونه ای دیگر‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری ‪ 96‬را تجربه می کند‪.‬‬ ‫‪137‬‬ ‫پر‬ ‫ونده‬ ‫س‬ ‫وم‬ ‫اصالحطلبانچگونهسالی راپیشرودارند؟‬ ‫شورش راست گرایان‬ ‫سیاست‬ ‫‪1‬‬ ‫زمزمه «شــورش» می اید؛ خیلی زودتر از انچه تصور‬ ‫می شد‪ .‬بدنه به راس بی اعتماد شده و نافرمانی مهمی در راه‬ ‫است‪« .‬ندا» ساز جدایی اش را از همین حاال کوک کرده و‬ ‫ان سو تر راس نشین ها اهنگ جدایی شان از محمد رضا عارف‬ ‫را با صدای بلند می نوازند‪ .‬این البته تمام دلمشغولی های این‬ ‫جناح نیســت‪ .‬انها دلواپس تر از همیشه شده اند؛ نه به یک‬ ‫دلیل و چند اتفاق‪ .‬پیرامون انها رویدادهای مهمی در حال‬ ‫تجربه شدن است‪ .‬شورای مشورتی اکنون با اصالح طلبانی‬ ‫مواجه شــده که شــیفت از خاتمی بــه هاشــمی را توصیه‬ ‫می کنند‪ ،‬دولت روحانی نســبت تازه تری بــا اصالح طلبان‬ ‫تعریف کــرده و اصولگرایــان معتدل هم در فــراغ محمود‬ ‫احمدی نژاد دلیلی برای ائتالف و همسویی با اصالح طلبان‬ ‫نیافته اند‪.‬‬ ‫خیلی مبالغه نیســت اگر همین ابتدای مطلب نتیجه‬ ‫بگیریم که انهــا اشــفته ترین وضعیت بعــد از ‪ 24‬خرداد را‬ ‫پیدا کرده اند‪ ،‬ان هم در اســتانه ورود به معادالت انتخابات‬ ‫مجلس دهم‪ .‬رقابتی که تصور می شد کاتالیزوری باشد برای‬ ‫بازافرینی روزهای خوششان در دهه ‪.70‬‬ ‫شورشی های راستگرا‬ ‫سیاست‬ ‫‪140‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫اگر قرار باشد مهمترین تحوالت پیرامون اصالح طلبان‬ ‫در ســالی که گذشــت را مــرور کنیــم حتمــا مهمترین ان‬ ‫پدید امدن یک حزب تازه خواهد بود‪ .‬نوپدید هایی که اولین‬ ‫شورشی های اصالح طلب بودند اما شاید اخرین ان نباشند‪.‬‬ ‫واقعیت این است که درست در شرایطی که تصمیم سازان‬ ‫اصالح طلب در یک ســالگی دولــت حســن روحانی خط‬ ‫ ونشانی تازه برای او می کشــیدند تا رئیس جمهور جدید را با‬ ‫«شــرط» های جدید «تداوم ائتالف» مواجه سازند «ندا»‬ ‫پدید امده اســت‪ .‬یک شــکل گیری خودجوش و از پایین‬ ‫به باال‪ .‬به قول محمــد قوچانی‪ ،‬عضو تــازه وارد کارگزاران‬ ‫سازندگی شایعه به واقعه تبدیل شــده و حاال این «ندا» بود‬ ‫که شــکلی جدید از اصالح طلبی را به نمایش می گذاشت‪.‬‬ ‫ندا شوکی بزرگ به ژنرال ها وارد کرد؛ انها ندا را برنتافته و پس‬ ‫زدند ان هم از همان بدو تولد‪ .‬تمام حرفشان هم این است‬ ‫که این ها در ســاده ترین حالت ابــزار حاکمیتند برای ایجاد‬ ‫شــکاف از «بدنه» تا «ســر»‪ .‬یک اتهام بزرگ که صادق‬ ‫خرازی در تازه ترین مصاحبه اش بــا هفته نامه مثلث درباره‬ ‫ان گفته اســت‪« :‬برخی از خودی ها تصــورات و توهمات‬ ‫عجیبی داشــتند‪ .‬تصورشــان بر این بود که ندا با ماموریت‬ ‫دیگری امده است‪ .‬خب‪ ،‬اشتباه کردند چرا که در مسیر کار‬ ‫مواضع و عملکرد ما را دیدند‪ .‬با اینکه من را می شــناختند‪،‬‬ ‫روی هویت اصالح طلبی من هم دچار تردید شدند‪ .‬در مورد‬ ‫کسی که باالخره بیش از دو دهه اســت در صحنه سیاست‬ ‫داخلی و خارجی همیشــه مواضع یکســان داشته و نامش‬ ‫همه جا بــوده‪ ،‬دچار چنین تردیدی شــدند‪ .‬امیــدوارم این‬ ‫ تردید انها حل شــده و مشکالت برطرف شــود‪ .‬ما نه مامور‬ ‫بودیم از طرف کســی نه ماموریتی یافتیــم‪ .‬ما راه خودمان‬ ‫را می رویم‪ ».‬فشــار از جانب رفقای سابق البته تنها چالشی‬ ‫نبود که نوپدیدهای اصالح طلب با ان مواجه بودند‪ .‬انها در‬ ‫فضایی از «شک اندیشی» میان خود و برخی اصولگرایان‬ ‫گرفتار شــدند‪ .‬شــبهه بزرگ این بود کــه شــاید انها ترفند‬ ‫رادیکال ها باشند برای بازگشت به قدرت و درست همین جا‬ ‫بود که انگ «مشــارکت ‪ »2‬به انها چسبید‪ .‬حاال زمان طرح‬ ‫سواالت مهم بود اینکه ایا ندا نوزاد نارسی خواهد شد و قبل از‬ ‫زایمان سیاسی جان خود را از دست خواهد داد؟ ایا سندروم‬ ‫«نامانایی» در ندا بروز خواهد کرد و انها از حق حیات در جناح‬ ‫اصالح طلب محروم می شوند؟ «تعیین کنندگی یکجانبه»‬ ‫کار انها را یکسره خواهد کرد یا در فضایی از «تعیین کنندگی‬ ‫دوجانبه»‪« ،‬مانایی تشــکیالتی» پدید امــده و ندا صورتی‬ ‫جدید در سیاست ورزی اصالح طلبان خواهد شد؟ ایا عصر‬ ‫«خودیگانه پنداری» ژنرال ها و نسل اولی ها به پایان رسیده‬ ‫و زمان بازنشستگی انها فرا رسیده است؟‬ ‫ان زمان شاید نمی شد هیچ پیش بینی ای در این زمینه‬ ‫انجام داد اما اکنون با این مصاحبه جدید صادق خرازی برای‬ ‫تحلیلگرانساده ترخواهدبودکهبفهمندایندیپلماتنجیب‬ ‫در نهایت چه تصمیمی خواهد گرفت‪ .‬انجا که او می گوید‪:‬‬ ‫«اگر انها (برخــی گروه های اصالح طلــب) نخواهند با ما‬ ‫ائتالف کنند ما کار خودمان را خواهیم کرد‪».‬‬ ‫همه حــرف جداشــده های مشــارکت و ســازمان به‬ ‫راس نشین های همجناحی این اســت که اصالح طلبی از‬ ‫دامن شــما به جایی نمی رســد‪ .‬ژنرال هایی که حتی بعد از‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری یازدهم هم می گفتند نمی توان‬ ‫با قدرت مستقر کار کرد و برای اینده سیاست ورزی هم راهی‬ ‫ارائــه نمی کردند‪ .‬انچه رخ داده این اســت که بدنه بیش از‬ ‫این تاب این ســکون و ســکوت و انتظار و دلهــره را ندارد‪.‬‬ ‫بدنه نماینده در قدرت سیاسی می خواهد تا خواست هایش‬ ‫را در او متبلور ســازد‪ ،‬برایش هورا بکشــد و «زندگی خوب»‬ ‫را از گفتمان خود دنبال کند‪ .‬نــه اینکه انچه می خواهد را از‬ ‫«دگر» طلب کند ان هــم البد به صــورت حداقلی‪ .‬به یک‬ ‫معنا انها به جستار گفتمان تازه افتاده اند تا نماینده شان را به‬ ‫قدرت بازگردانند و «قابلیت استفاده شوندگی» داشته باشند‪.‬‬ ‫این یعنی گذار از رادیکالیسم‪ ،‬این یعنی تولد جدید‪ ،‬ان هم‬ ‫از بذر محافظه کاری‪.‬‬ ‫ندا در شــهر ها و اســتان های مهمی کادرسازی کرده‬ ‫و قســمت جالب ماجرا هم انجاست که بیشــتر این نیروی‬ ‫تشــکیالتی همان ســتادها و بدنه اصالح طلبان هستند‪،‬‬ ‫همان ها که در ســال های قبل گوش به زنگ ژنرال ها برای‬ ‫انجام کارهای تشکیالتی بودند‪ .‬بخشی از اعتراض ژنرال ها‬ ‫هم به همین جا بازمی گردد‪ ،‬انها مضطرب شده اند که بدنه‬ ‫در حال شیفت تشکیالتی به «سر»ی دیگر است؛ «سر»ی‬ ‫که می گوید می توان با قدرت مســتقر کار کــرد‪ ،‬می توان‬ ‫قواعد بازی را پذیرفت و نماینده در قدرت رســمی داشــت‪.‬‬ ‫واقعیت این است که «ندا» دغدغه مهم اصالح طلبان شده‬ ‫است‪ .‬کار به انجا رسیده است که موسوی الری در شرایطی‬ ‫که صادق خرازی رخ به رخش در یک همایش نشسته بوده‬ ‫پریشان تر از همیشه از تصفیه سخن گفته است‪.‬‬ ‫ندا با ذات محافظه کارانه اش که طبیعت راســتگرایی‬ ‫اســت ارام و با احتیاط به پیش می رود‪ .‬نسل دومی ها جای‬ ‫ژنرال ها را خواهند گرفت‪ ،‬شــاید خیلی زودتر از انچه تصور‬ ‫می شد‪.‬‬ ‫خداحافظی با رئیس دولت اسبق‬ ‫«عبور»؛ محمد خاتمی اولین باری نیســت که با این‬ ‫گزینه از ســوی رفقای اصالح طلبش مواجه شده است‪ .‬او‬ ‫هم ان زمانی کــه رئیس جمهور بود این داســتان را تجربه‬ ‫سیاست‬ ‫کرده و هم ان زمانی که بعد از دوران صدارت تصمیم های‬ ‫متفاوت می گرفت‪.‬‬ ‫رئالیست های اصالح طلب‪ ،‬یعنی ان طیفی که مانند‬ ‫دیگران زیاد روی اما و اگر ها حســاب بــاز نمی کنند‪ ،‬بعد از‬ ‫محدودیت های اخیر به این نتیجه رسیده اند که رئیس دولت‬ ‫اسبق ظرفیت لیدری اصالحات را از دست داده‪ ،‬چه اینکه‬ ‫حتی حضورش در یک همایــش اصالح طلبانه هم ممکن‬ ‫نیست‪ ،‬چه اینکه بخواهد سیاست ورزی رسمی را ان هم به‬ ‫شکل مرسوم و عرف داشته باشد‪.‬‬ ‫شــورای مشــورتی که بعد از انتخابات ‪ 24‬خــرداد به‬ ‫بازوان اصلــی اصالح طلبان تبدیل شــده بــود‪ ،‬اکنون در‬ ‫شرایط خاصی قرار گرفته اســت‪ .‬صداهایی از داخل جناح‬ ‫می اید‪ .‬ندایی که می گوید باید واقع گرا بــود و از خاتمی به‬ ‫اکبر هاشمی رفسنجانی یا به فرد دیگری رسید‪.‬‬ ‫انهــا به بازگشــت بــرادر بزرگتر فکــر می کننــد؛ اکبر‬ ‫هاشمی رفســنجانی‪ .‬فردی کــه البته مخالفــان مهمی در‬ ‫میان راس نشــین های اصالح طلب دارد‪ .‬همان مخالفان‬ ‫سنتی سال های نه چندان دور‪ ،‬از سعید حجاریان گرفته تا‬ ‫موسوی الری‪ .‬مخالفان به سابقه مجادالت اشاره می کنند‬ ‫و البته از مرکز گرایی های هاشمی هم هراس دارند‪ .‬انجا که‬ ‫برادر بزرگتر شیفت های سیاسی مهمش را انجام می دهد و‬ ‫برایش هم فرقی نمی کند که با این چرخش ها چه بر سر یک‬ ‫جناح خواهد اورد‪.‬‬ ‫اصالح طلبان خاتمــی را از دســت داده اند؛ این یک‬ ‫واقعیت انکار ناپذیر است‪.‬‬ ‫عارف؛ شاید هیچ وقت!‬ ‫گویا ما هم مانند اصالح طلبان نباید چندان محمد رضا‬ ‫عارف را جــدی بگیریم‪ .‬شــاید خیلــی هم زود نباشــد اگر‬ ‫بخواهیم در وقایع نگاری معاصــر ایران محمد رضا عارف را‬ ‫جزو فهرســت کم اقبال ها قرار دهیم‪ .‬عجب حکایتی شده‬ ‫است‪ ،‬معلوم نیست چرا سیاست ایران ان روی خوش خود را‬ ‫به این چهره نشان نمی دهد‪ .‬او که در انتخابات سال ‪ 92‬خود‬ ‫را تنها اصالح طلب تایید صالحیت شــده می دانست و البد‬ ‫مانند برخی کاندیداها رفتن به پاســتور را امکان پذیر تصور‬ ‫می کرد‪ ،‬با یک در خواست تشــکیالتی کنار کشید تا از ان‬ ‫انتخابات تنها یک گردن اویز با ارم «گذشــت» را با خود به‬ ‫همراه داشته باشد؛ گردن اویزی که گمان می برد می تواند‬ ‫ذخیره و ظرفیت مهمی باشد برای نوبت بعدی رقابت‪.‬‬ ‫حاال اما همان ها که موثرترین افراد بودند در نامه نگاری‬ ‫رئیس اسبق دولت برای کناره گیری او این بار روندی را شروع‬ ‫کرده اند که دیگر کار به نامه نگاری روزهای اخر هم نرســد‪.‬‬ ‫انها بدون کوچکتریــن نگاهی به این چهــره اصالح طلب‬ ‫سودای تشکیل مجلس پنجم را در ســر دارند و البته ابایی‬ ‫هم ندارند که این میل را نشــان دهند‪ .‬ایا عارف سرلیســت‬ ‫اصالح طلبان خواهد بود؛ تــا اینجای کار کــه بعید به نظر‬ ‫می رسد‪.‬‬ ‫پایان یک رویا؟‬ ‫علی اکبــر ناطق نــوری شــاید تبدیل به یک کلیشــه‬ ‫شــده باشــد‪ ،‬ان قدر کــه از احتمــال امــدن او گفته اند و‬ ‫سرلیست شــدنش برای فهرســت مرکبی از اصالح طلبان و‬ ‫اصولگرایان را محتمل دانسته اند‪ .‬همه حرف هم این است‬ ‫که می توان مجلــس پنجم را تکرار کــرد و البته می توان از‬ ‫یک اصولگرا مدلی شبیه انتخابات ریاست جمهوری را تجربه‬ ‫کرد‪ .‬سعید حجاریان می گوید‪« :‬مجلس دهم شبیه مجلس‬ ‫پنجم شود‪ ،‬یعنی اقلیت قوی و تاثیرگذار از اصالح طلبان وارد‬ ‫مجلس شوند و باتوجه به شرایط موجود‪ ،‬چنین چیزی قابل‬ ‫قبول و راضی کننده خواهد بود‪ .‬در مجلس پنجم‪ ،‬کارگزاران‬ ‫فراکسیونی قوی بودند‪ .‬به نظر من حضور اقای ناطق نوری‬ ‫در مجلس بعدی بسیار موثر خواهد بود و من از حضور چنین‬ ‫نیروهایی در مجلس بعدی استقبال می کنم‪».‬‬ ‫ان ســوتر غالمحســین کرباســچی‪ ،‬دبیــرکل حزب‬ ‫کارگزاران‪ ،‬هم گفت وگویی با نشریه «صدا» درباره تشکیل‬ ‫مجلس دهم شــبیه مجلس پنجم و تاکید اصالح طلبان بر‬ ‫اشــخاصی مانند ناطق و الریجانی و اینکه ایا این می تواند‬ ‫تاکتیک اصالح طلبان باشــد یا خیر‪ ،‬می گویــد ‪« :‬بله‪ ،‬اگر‬ ‫اصالح طلبان به این نتیجه برســند و اگر ما واقعا بخواهیم‬ ‫مسائل بحرانی کشور را که بعضی از انها کمتر از شرایط جنگ‬ ‫نیست‪ ،‬با همدلی حل و فصل کنیم حتما نیاز داریم که وحدت‬ ‫تاکتیکی یا حتی اســتراتژیک با کســانی که از نظر تحلیل‬ ‫سیاسی با انها مخالف هستیم‪ ،‬داشته باشیم‪».‬‬ ‫این نشانه ها دیگر تردیدی نمی گذارد که تصمیم سازان‬ ‫اصلی اصالح طلبان چگونه به معادالت مجلس دهم نگاه‬ ‫می کنند‪ .‬به یک معنا اگــر بنا بر ائتالف باشــد ان هم میان‬ ‫اصولگرایان میانه رو و اصالح طلب‪ ،‬یک طرف ماجرا اعالم‬ ‫امادگی کرده و حاال همه نگاه ها به ان سوی میدان دوخته‬ ‫شــده‪ .‬شــفاف تر بگوییم اگر بنا بر چنین ائتالفی باشد فرد‬ ‫اصلی از این ســو یا علی اکبر ناطق نوری خواهد بود یا علی‬ ‫الریجانی‪.‬‬ ‫اصالح طلبان هر قدر که ابایــی ندارند نام ناطق نوری‬ ‫را به زبان بیاورند‪ ،‬اما خوف عجیبی از علی الریجانی دارند‪.‬‬ ‫هر چنــد از اواخر دولــت دهــم و در دولت جدیــد او به انها‬ ‫قرابت هایی هم پیدا کرده باشد‪.‬‬ ‫زمان تنگ تر شده اســت و اصالح طلبان اکنون به دو‬ ‫نتیجه مهم رسیده اند‪:‬‬ ‫‪ -1‬ناطق نوری چندان تمایلی به تداوم سیاست ورزی‬ ‫رســمی ندارد اگر هم چنین تصمیمی داشــته باشــد انقدر‬ ‫مرکزگرایی بر او غلبه دارد که به ســمت اصالح طلبان غش‬ ‫نکند!‬ ‫‪ -2‬علی الریجانی افکار دیگری برای انتخابات مجلس‬ ‫دارد‪ .‬این را هم اصالح طلبان فهمیده اند و هم اصولگرایان‪.‬‬ ‫تصمیم الریجانی هر چه باشد ربطی به پازل اصالح طلبان‬ ‫ندارد‪ .‬او تکه های این پازل را جور دیگری خواهد چید‪.‬‬ ‫هر چه هست حاال در شرایطی که یک سال به برگزاری‬ ‫انتخابات مجلس زمان باقی مانده‪ ،‬ژنرال های اصالح طلب‬ ‫در فضای نابســامان موجود خبر از ایجاد نوعی «انتظام در‬ ‫کثرت» می دهند که البد قرار است از سوی بزرگان اصالحات‬ ‫پدید اید‪ .‬رویای شــیرینی که به جهت موانع متعدد تاکنون‬ ‫تعبیر نشده و به نظر می رسد مولفه های متعددی در سال ‪94‬‬ ‫کار را برای انتظام انها مشکل کند‪ .‬شورش اولین چالش انها‬ ‫در سال اینده خواهد بود؛ شورش بدنه علیه راس‪.‬‬ ‫عجب حکایتی است؛ اصالح طلبان همیشه اینگونه‬ ‫بودنــد‪ ،‬هر وقــت که مرکــب قدرت برای ســواری بــه انها‬ ‫نزدیکشان شده است‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سیاست‬ ‫‪141‬‬ ‫سیاست‬ ‫ورزش‬ ‫بخشی از اصالح طلبان مثل‬ ‫نهضت ازادی شده اند‬ ‫تو گویمثلثباپرویزامینی‬ ‫گف ‬ ‫سیاست‬ ‫‪142‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫‪2‬‬ ‫برای فهم کمی بنیادی تر از جریان اصالحات که تا‬ ‫حدود قابل توجهی مناسبات و رفتارهای سیاسی‬ ‫انها را عمیق تر توضیح دهد‪ ،‬به چه مســائلی باید‬ ‫توجه کرد؟‬ ‫به نظرم «گسست از سنت» مبنایی ترین مساله در‬ ‫جریانی اســت که امروز به نام اصالحات شناخته می شود‪.‬‬ ‫البته در بحث از سنت‪ ،‬منظورم سنت به معنای «تفکر» است‬ ‫که در برابر اندیشه «مدرن» قرار دارد که البته با خود لوازم و‬ ‫پیامدهایی در سبک زندگی اجتماعی و سلوک سیاسی دارد‪.‬‬ ‫تمایز بنیادین این دو نگاه در اینجاست که در چارچوب‬ ‫ســنت‪ ،‬ما «مرجعیتی» بیرون از انســان را بــرای انتخاب‬ ‫ارزش هــا و تنظیم زندگی سیاســی و اجتماعــی می پذیریم‬ ‫اما در فضای مــدرن‪ ،‬هرگونه مرجعیتی بــرای انتخاب ها و‬ ‫اولویت های انسان نفی می شــود و همه چیز «سوبژکتیو»‬ ‫می شود و به خود انسان ارجاع می یابد و قائم به ان می شود‪.‬‬ ‫انقالب اســامی‪ ،‬یک انقالب در چارچوب اندیشــه‬ ‫«سنت» اســت و به قول فوکو انقالبی «به نام خدا» است و‬ ‫نظم سیاسی برامده از ان نیز در همین چارچوب صورت بندی‬ ‫شده اســت‪ .‬به همین علت‪ ،‬اصل چهارم قانون اساسی که‬ ‫می گوید «تمامی قوانین و مقررات مدنــی‪ ،‬جزائی‪ ،‬مالی‪،‬‬ ‫اقتصادی‪ ،‬اداری‪ ،‬فرهنگی‪ ،‬نظامی‪ ،‬سیاســی و غیر اینها‬ ‫باید بر اساس موازین اسالمی باشد»‪ ،‬بر عموم اصول قانون‬ ‫اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است‪.‬‬ ‫در این سال ها جریان اصالحات در چه جغرافیایی‬ ‫از سنت و مدرنیته خود را تعریف کرده است؟‬ ‫جریــان اصالحــات امــروز و موصوف بــه چپ یا‬ ‫خط امام در گذشته‪ ،‬در دهه نخســت انقالب اسالمی خود‬ ‫را در چارچوب همین تفکــر تعریف می کرد و به همین دلیل‬ ‫بیشترین مرزبندی ها را با جناح های مدرنیست ها مثل جبهه‬ ‫ملی و نهضت ازادی و‪ ...‬داشت‪ .‬مقاله سه گانه خاتمی در‬ ‫روزنامه کیهان در مهرماه سال ‪ 60‬علیه بازرگان و مخالفت با‬ ‫نهضت ازادی برای فعالیت سیاسی از این مصادیق اند‪ .‬اما‬ ‫جریان اصالحات هم به دالیل جامعه شناختی‪ ،‬هم سیاسی و‬ ‫نیز معرفتی دچار این گسست از سنت شده است‪.‬‬ ‫اســتفاده از تعبیر «روشــنفکری دینــی» در این‬ ‫جریان از همین مساله حکایت دارد؟‬ ‫عنوان «روشنفکری دینی» که این جریان عالقمند‬ ‫بود خود را با این عنوان معرفی کند‪ ،‬چهره برزخی اصالحات‬ ‫در میانه قبول سنت یا تمکین به تفکر مدرن است که تالش‬ ‫می کرد سنت را در چارچوب تفکر مدرن بازسازی کند و به هر‬ ‫شکل ممکن خود را درون سنت حفظ کند اما باید گفت این‬ ‫تالش ناکام ماند و شــرایطی مانند ســال های بعــد از دوم‬ ‫خرداد ‪ 76‬فضایی را به وجود اورد که انها تلقی از جامعه پیدا‬ ‫کردند که زمانه برای عبور از ســنت فراهم است‪ .‬شعار عبور‬ ‫از جمهوری اسالمی‪ ،‬در واقع شعار گسســت از سنت بود‪.‬‬ ‫به تبع این گسســت‪ ،‬از نهادهایی مثل مسجد‪ ،‬روحانیت‪،‬‬ ‫هیات های مذهبــی و ایامی مثــل محــرم و‪ ..‬و بدنه های‬ ‫اجتماعی متشــرع که نهادها و نمادهای ســنت هستند نیز‬ ‫گسست پیدا کردند‪.‬‬ ‫این گسســت از ســنت چه پیامدهــای مهمی در‬ ‫مناسبات سیاســی و پایگاه اجتماعی انها داشته‬ ‫است؟‬ ‫یکــی از پیامدهــای ان این بــود که انهــا را دچار‬ ‫پارادوکس «در» نظام یا «بر» نظام کرد‪ .‬از یک سو به دلیل‬ ‫سابقه و نیز تقاضا برای حضور در قدرت‪ ،‬باید فضای «درون‬ ‫گفتمانی» جمهوری اسالمی را در پیش می گرفتند و از سوی‬ ‫دیگر به دلیل «گسست از سنت» به لحاظ معرفتی‪ ،‬سیاسی‬ ‫و اجتماعی به موضع «برون گفتمانی» می غلتیدند‪ .‬حتی در‬ ‫دوره دوم خرداد که این جریان بر قوه مجریه‪ ،‬قوه قانونگذاری‬ ‫و نیز شوراها و شهرداری های کل کشور حاکم بود‪ ،‬در مقام‬ ‫یک اپوزیســیون ســخن می گفت و عمل می کــرد‪ .‬چهره‬ ‫نمادیــن ایــن دو چهر گی سیاســی(توامان پوزیســیون و‬ ‫اپوزیسیون) خاتمی بود که هم در نظام و هم بر نظام بود که‬ ‫به نماد «نه این و نه ان و هم این و هم ان» شهره شد‪ .‬از یک‬ ‫طرف شــعار جامعه مدنی می داد و از طرف دیگر می گفت‬ ‫جامعه مدنی مورد نظر او ریشه در مدینه النبی دارد‪.‬‬ ‫در سال های بعد از دوم خرداد ‪ ،76‬روند گسست از‬ ‫سنت در جریان اصالحات چگونه طی شد؟‬ ‫به مرور در سال های بعد از دوم خرداد‪ ،‬روند گسست‬ ‫از سنت در این جریان عمدتا شتابناک تداوم دارد‪ .‬نامزدی‬ ‫معین در انتخابات سال ‪ 84‬ریاست جمهوری که در شعارها‬ ‫و عمل رادیکال تر از خاتمی در اصالحات شناخته می شد‪،‬‬ ‫یعنی تقویت بیشتر موضع «بر» نظام اصالحات و گسست‬ ‫بیشتر از سنت است‪.‬‬ ‫شکست سنگین معین در این انتخابات‪ ،‬در تلقی انها‬ ‫از شرایط جامعه برای قبول سکوالریزم تردید اساسی افکند‬ ‫و انها را در عمل محتاط تر کــرد‪« .‬تامالت راهبردی حزب‬ ‫مشــارکت» که محصول یک دوره مطالعه و بحث پنج ساله‬ ‫این مجموعه اســت که تابلوی اصلی جریان اصالحات را‬ ‫در دست داشت‪ ،‬در مهرماه ســال ‪ 87‬نهایی شده است که‬ ‫«گذار از جمهوری اسالمی» به صراحت در ان طرح شده‬ ‫اســت‪ .‬به طور طبیعی این فضای ژالتینی فکری و سیاسی‬ ‫اصالحات قابل تداوم نیســت‪ .‬به همین دلیل این جریان‬ ‫و حتی چهره ای مثل خاتمی نیز نتوانســت شرایط سال ‪88‬‬ ‫را تاب بیــاورد و ناگزیر اصالحات را در موضع اپوزیســیون‬ ‫«فریز» کردند‪ .‬این موضع با تحریم انتخابات نهم مجلس‬ ‫شورای اسالمی بیشتر تثبیت شد‪ .‬اما مشارکت ‪ 65‬درصدی‬ ‫مردم در این انتخابات که انها مشارکت ‪ 30‬درصدی را برای‬ ‫ان انتظار می کشــیدند‪ ،‬مجددا انها را بــه تامل و بازخوانی‬ ‫تلقی ها و برداشت های انها از جامعه فراخواند‪.‬‬ ‫فکر می کنید این تامالت چه نتایجی داشت و چه‬ ‫تغییری در مناسبات سیاسی انها به وجود اورد؟‬ ‫فکر کنم این تامل انها را به موضعی نزدیک کرد که‬ ‫پیش تر نهضت ازادی در دوره ای به ان رسید‪ .‬نهضت ازادی‬ ‫از یک سو با نظم فکری و سیاسی جمهوری اسالمی مخالف‬ ‫بود و از سوی دیگر ناتوان در تغییر ان نظم بود‪ .‬بنابراین با‬ ‫اینکه در مقاطعی انتخابات را تحریم می کرد از مقطعی بعدا‬ ‫از این موضع فاصله گرفت و به دنبال دخالت و تاثیرگذاری بر‬ ‫فرایند انتخابات افتاد‪ .‬به طور طبیعی جریان اصالحات بعد‬ ‫از سال ‪ 88‬و نیز تحریم انتخابات مجلس نهم در سال ‪ 90‬و‬ ‫پیش شرط هایی که برای حضور در انتخابات گذاشته بود‪،‬‬ ‫نباید در انتخابات سال ‪ 92‬ریاست جمهوری شرکت می کرد‬ ‫اما واقعیت های جامعه خصوصا اخرین انها یعنی مشارکت‬ ‫‪ 65‬درصدی مردم در اولیــن انتخابات بعد از ســال ‪ 88‬در‬ ‫ســال ‪ 90‬انها را در موضعی قرار داد که حاضر شدند پشت‬ ‫ســر کســی قرار بگیرند که با فضای فکری و خواسته های‬ ‫سیاســی انها مبنی بر گــذار از جمهوری اســامی فراوان‬ ‫فاصله داشت‪ .‬انها بعد از دوم خرداد‪ ،‬پروژه ما بعد هاشمی و‬ ‫خاتمی و مابعد جمهوری اسالمی و مابعد هر گونه حاکمیت‬ ‫دینی و اسالمی را پیش می بردند اما بعد از یکی‪ ،‬دو دهه به‬ ‫ل هاشمی(روحانی) رجعت کردند‪.‬‬ ‫فضای ماقب ‬ ‫این رجعت در چه چیزی بنیان دارد؟‬ ‫این روحیه پراگماتیستی حاد نتیجه تعارض موضع‬ ‫نظری گسست از سنت(سکوالریزم) انها و قوی بودن سنت‬ ‫در فضای اجتماعی ایران اســت که قادر است اجتماعات‬ ‫بزرگی مثل راهپیمایی میلیونی اربعین امسال یا راهپیمایی‬ ‫چند میلیونی هرساله ‪ 22‬بهمن یا ‪ 9‬دی ‪ 88‬را رقم بزند‪.‬‬ ‫ایــن گسســت از سنت(ســکوالریزم) و موضــع‬ ‫اپوزســیونی در قبــال حاکمیت‪ ،‬چــه تغییری در‬ ‫گفتمان سیاسی این جریان ایجاد کرده است؟‬ ‫به طور خالصه فهم گفتمان ها ناظر به این مساله‬ ‫سیاست‬ ‫احتمالی موجب خواهد شد که انها دست باال را در‬ ‫سیاست ایران داشته باشــند؟ اگر چنین توافقی‬ ‫حاصل شــود روابط انهــا را با دولت مســتحکم تر‬ ‫خواهد شد یا زمینه عبور از روحانی فراهم می شود؟‬ ‫بیش از اصالح طلبان بر سرنوشــت دولت یازدهم‬ ‫موثر است و عواید سیاســی ان در سبد دولت ریخته خواهد‬ ‫شــد و اتفاقا اســتقالل دولت و روحانی را از اصالح طلبان‬ ‫بیشتر خواهد کرد‪.‬‬ ‫به عنوان ســوال پایانی از تجربــه گفتمان ازادی‬ ‫در جریــان اصالحات چــه ارزیابی داریــد؟ برخی‬ ‫معتقدند که اصالح طلبــان به گفتمان خود وفادار‬ ‫نبودند؟‬ ‫نکته مهمی که تمایل دارم بــر ان تاکید کنم این‬ ‫اســت که جریان اصالحات در موضع گسســت از ســنت‬ ‫اســت‪ ،‬اما چندان پیوســتی در عمل به فضای مدرن پیدا‬ ‫نکرده اســت‪ .‬بنابراین جریان اصالحــات «ازادی» را در‬ ‫موضع شعار و بیان خیلی پردامنه و گسترده طرح می کرد و‬ ‫می کند‪ ،‬اما در عمل به ان‪ ،‬دچار تعارض های سخت است‪.‬‬ ‫چرا که انها در ادبیــات و افکار تغییر کرده انــد اما به لحاظ‬ ‫شــخصیتی همان چهره هایی هســتند کــه در برابر ازادی‬ ‫نابردبار بودند‪ .‬مثــا در دوره حاکمیت انها و به دســت انها‬ ‫شورای شهر اول شهر تهران که با رای و نظر مردم انتخاب‬ ‫شده بودند‪ ،‬منحل شــد‪ .‬این اولین بار اســت که یک نهاد‬ ‫منتخب مردم به دســت حاکمیت منحل شــده است‪ .‬یکی‬ ‫از شعارهای اصالحات که از زبان خاتمی نیز بیان می شد‪،‬‬ ‫«زنده باد مخالف من» است اما تا مادامی که در قدرت بودند‬ ‫حتی یک جلســه گفت وگو با مخالفان نداشتند و با انتخاب‬ ‫احمدی نژاد از سوی شورای شــهر منتخب مردم به عنوان‬ ‫شهردار تهران‪ ،‬سنت چندین ساله حضور شهردار کالنشهر‬ ‫تهران در هیات دولت را منتفی کردنــد‪ .‬یا ماجرای حضور‬ ‫خاتمی در دانشگاه تهران که مخالفت با وی با ادبیات تندی‬ ‫مانند «کاری نکنید که بگویم بیرونتان کنند‪ ،‬ادم باشــید»‬ ‫روبه رو شد‪ .‬در هیچ یک از انتخابات هایی که طی ‪ 10‬سال‬ ‫تا سال ‪ 92‬واگذار کردند‪ ،‬شکست را نپذیرفتند و دائما دالیل‬ ‫دیگری برای شکست خود طرح کردند مثل ماجرای تقلب‬ ‫در سال ‪ 88‬که البته امروز دیگر چهره های اصلی این جریان‬ ‫مثل خاتمی چنین مدعایی ندارند اگرچه حاضر نیستند این‬ ‫حرف را علنی بگویند‪ .‬اگر دموکراســی در شــخصیت انها‬ ‫رســوب کرده بود‪ ،‬اتفاقات ســال ‪ 88‬رخ نمی داد‪ .‬به خاطر‬ ‫دموکراسی هم که شــده بود نباید «خشــونت خیابانی» را‬ ‫جایگزین «صندوق رای» می کردند‪ .‬هنوز هم این جریان‬ ‫در سطح رســانه و فضای اکادمیک‪ ،‬یک جریان مونولوگ‬ ‫است و تعداد کسانی که تحمل «دگر» خود را داشته باشند‪،‬‬ ‫محدود است‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫«تامــات راهبــردی حزب مشــارکت»‬ ‫که محصول یــک دوره مطالعــه و بحث‬ ‫پنج ســاله این مجموعه است که تابلوی‬ ‫اصلی جریــان اصالحــات را در دســت‬ ‫داشت‪ ،‬در مهرماه ســال ‪ 87‬نهایی شده‬ ‫است که «گذار از جمهوری اسالمی» به‬ ‫صراحت در ان طرح شده است‬ ‫پرویز امینی معتقد است که‬ ‫اصالح طلبان در نقش اپاندیس‬ ‫دولت هستند‬ ‫سیاست‬ ‫است که چه دال هایی را فرا می خوانند و چه دال هایی را طرد‬ ‫می کنند‪ .‬جریان اصالحات در دوران پیوند با سنت و داشتن‬ ‫موضع پوزیســیون در برابر جمهوری اســامی‪ ،‬دال های‬ ‫«عدالت و مخالفت با تبعیض و فقر و فســاد» و «استقالل‬ ‫و مبارزه با استکبار جهانی» را فراخوانده بود و در برابر دالی‬ ‫مثل ازادی حتی در عرصه اقتصادی ناشــکیبا بود‪ .‬شیفت‬ ‫فکری و سیاسی اصالحات از دهه هفتاد و هشتاد به شیفت‬ ‫فضای گفتمانی انها در سپهر سیاست نیز منجر شده است‪.‬‬ ‫انها دال «ازادی» و «همگرایی با غرب» را فرامی خوانند و‬ ‫«استقالل» و «عدالت» را طرد می کنند‪.‬‬ ‫با این اوصــاف اصالح طلبان امروز چــه تفاوتی با‬ ‫اصالح طلبان ســال ‪ 88‬و ‪ 76‬دارند؟ دربــاره رفتار‬ ‫شناسایی انها در شیفت به حســن روحانی در ان‬ ‫مقطع چه می توان گفت؟‬ ‫در حــال حاضــر بخــش عمــده ای از اصالحات‬ ‫جایگزین نهضت ازادی دهه هفتاد و هشــتاد شــده اســت‬ ‫که از یک طــرف نظم و الگویی مثل جمهوری اســامی را‬ ‫نمی خواهد و مطابق تجربه ســال ‪ 88‬نیز نمی تواند بر نظم‬ ‫سیاسی جمهوری اسالمی فائق بیاید و از طرف دیگر به این‬ ‫جمع بندی رسیده که مشارکت با واسطه(حمایت از روحانی)‬ ‫از تحریم انتخابات مثل انتخابات مجلس نهم بهتر است‪.‬‬ ‫حسن روحانی رئیس جمهور مطلوب اصالح طلبان‬ ‫نبود‪ .‬طبعا خــود حســن روحانی نیز این مســاله‬ ‫را می دانســت‪ ،‬با بررســی هویت شناســی حسن‬ ‫روحانــی بفرمایید چــه عاملی موجب شــد او هم‬ ‫متقابال به اصالح طلبان متمایل شود؟‬ ‫روحانی و هاشمی گفتمانی را به نام «توسعه گرایی‬ ‫اقتصــادی» نمایندگی می کنند که مســاله ای به نام ازادی‬ ‫یا دموکراسی مثل دوره هشــت سال سازندگی بعد از جنگ‪،‬‬ ‫برایش مطرح نیست‪ .‬به لحاظ تجربی نیز توسعه اقتصادی‬ ‫چه در تجربــه غربی اش و چه در تجربــه ای غیر غربی مثل‬ ‫چین با اقتدارگرایی توام بوده تا با دموکراسی و ازادی‪ .‬اساسا‬ ‫بخشــی از جذابیت شــعار ازادی در دوم خرداد‪ ،‬واکنش به‬ ‫اقتدارگرایی دوره سازندگی بود‪.‬‬ ‫در تنازعاتی که در کشــور درباره ازادی وجود داشته‪،‬‬ ‫دست کم این اســت که هیچ وقت جناب روحانی ظرفیتی‬ ‫برای دفاع از ازادی نداشته اســت بلکه اساسا در این نزاع‬ ‫موضوعیت نداشته است‪ .‬اما در ســال اخر ‪ 79‬و اوایل ‪80‬‬ ‫که دوره اوج شــعار ازادی اســت‪ ،‬جناب روحانی فرمایشی‬ ‫دارند که نشان می دهد ارادت چندانی به ازادی ندارند‪ .‬یک‬ ‫بخش این است که حتی مطابق تجربه غربی ها(لیبرالیسم)‬ ‫تعطیلــی و محاکمه مطبوعــات را حداقلــی و تعطیلی کل‬ ‫فعالیت سیاسی صاحبان ان نشریه را مجاز می دانند‪ .‬در فراز‬ ‫دیگری از صحبت‪ ،‬وجود تضارب اراء را برای جامعه ما حتی‬ ‫در سال ‪ 80‬زود می دانند و معتقدند این یعنی بچه ‪ 10‬تا ‪12‬‬ ‫ساله را وارد کالس دکترا کردن است‪.‬اما انچه روحانی را به‬ ‫اصالح طلبان متمایل کرد‪ ،‬ضعف پایگاه اجتماعی خصوصا‬ ‫پایــگاه اجتماعی با دوام وی اســت که جنــاح تکنوکرات و‬ ‫بوروکرات همواره در کشور ما از ان رنج برده است‪.‬‬ ‫اصالح طلبان اکنون چه نســبتی با حسن روحانی‬ ‫دارند؟ اگر بنا بر تحلیل شــرایط دو ســال گذشته‬ ‫باشــد اصالح طلبان در جناح خــود دقیقا موتلف‬ ‫هستند یا متحد؟‬ ‫بنا بر توضیحاتــی که عرض شــد‪ ،‬اصالح طلبان‬ ‫دارای محدودیــت عمــل سیاســی اند و حضورشــان در‬ ‫عرصه سیاســی کمتر امکان دارد به صورت مستقیم انجام‬ ‫شــود و رجوع انها به حســن روحانی نتیجه بازاندیشــی در‬ ‫جزمیت هــای ایدئولوژیک پیشــین و قــرار گرفتن در یک‬ ‫فضای پراگماتیستی است‪.‬‬ ‫اصالح طلبان در ائتالف با ضلع هاشــمی‪-‬روحانی در‬ ‫موضع ضعیف تری از انها هستند و همانطور که بارها گفته ام‬ ‫در حکم اپاندیس دولتند‪.‬‬ ‫اصالح طلبــان باورشــان ایــن اســت کــه‬ ‫ریاست جمهوری حســن روحانی در واقع حاصل‬ ‫از رای عاریه ای است که از ســوی انان به حسن‬ ‫روحانی به استقراض داده شــد‪ .‬شما چه نگاهی‬ ‫به این مســاله دارید؟ چه میزانی از بدنه اجتماعی‬ ‫حسن روحانی متعلق به اصالح طلبان است؟‬ ‫اینکه اصالح طلبان در پیروزی روحانی موثر بودند‪،‬‬ ‫شکی نیســت اما این تاثیر همچنانی که نباید نادیده گرفته‬ ‫شــود‪ ،‬نباید اغراق امیز باشــد‪ .‬به هرحــال ارای روحانی از‬ ‫چند ابشــخور تغذیه می شــد‪ .‬یکی مخالفان وضع موجود‬ ‫بودند که اتفاقا بیشــترین تعــداد و غیر سیاســی ترین اراء‬ ‫است‪ .‬همان ارایی که در ســال ‪ 76‬به خاتمی و در سال ‪84‬‬ ‫به احمدی نژاد و در ســال ‪ 92‬به روحانی به عنوان مهمترین‬ ‫نماد «مخالفــان وضع موجود» داده شــد‪ .‬بخشــی از اراء‬ ‫متعلق به سیاســت ورزی خود روحانی بود که اساســا وی را‬ ‫از سایر نامزدها متمایز کرد‪ .‬بخشــی از اراء ناشی از حمایت‬ ‫هاشــمی بود و بخشــی از اراء هم متاثر از خاتمی در درجه‬ ‫اول و بعد مجموعه اصالح طلبان بود‪ .‬همه اینها با هم یک‬ ‫رای ‪50‬درصد و اندی را رقم زدند که نشــان می دهد نباید در‬ ‫نقش افرینی اصالح طلبان در پیروزی روحانی اغراق کرد‪.‬‬ ‫در مجموع فکر می کنید ایا اصالح طلبان می توانند‬ ‫از کنار این سرمایه اجتماعی و گفتمان و تاکتیکی‬ ‫که برگزیدند کرسی های قابل شمارشی را از پارلمان‬ ‫دهم در اختیار بگیرند؟‬ ‫در انتخابات مجلس دهم ضلع هاشــمی‪-‬روحانی‬ ‫نســبت به جناح اصالح طلب‪ ،‬دســت باال را دارد‪ .‬بنابراین‬ ‫نمی توانند انتظارات حداکثری از کسب کرسی های مجلس‬ ‫دهم داشته باشند‪.‬‬ ‫اخیرا به وضوح دیده می شود اصالح طلبان فرش‬ ‫قرمز خوش رنگی بــرای محمود احمدی نژاد پهن‬ ‫کردند و با صدای بلند او را تشویق به کاندیداتوری‬ ‫و اکت سیاســی می کننــد‪ .‬این پدیــده را چگونه‬ ‫تفسیر می کنید؟‬ ‫اگر واقعا چنین تمایلی داشــته باشــند (که به نظر‬ ‫مــن ندارند)‪ ،‬بایــد از عقل سیاســی انها تعجب کــرد‪ .‬انها‬ ‫احمدی نژاد را بــه این دلیل‪ ،‬گســترده طــرح می کنند که‬ ‫بتوانند با ایجاد فوبیای احمدی نژاد (احمدی نژاد هراسی)‪،‬‬ ‫شــرایطی را به وجود بیاورند که در صورت ناکارامدی دولت‬ ‫یازدهم‪ ،‬مردم بین بد و بدتر‪ ،‬انها را مجــددا انتخاب کنند‪.‬‬ ‫از طرف دیگر به این مســاله دلبســته اند کــه حضور مجدد‬ ‫احمدی نژاد در سطح اول سیاسی کشور با محدودیت هایی‬ ‫روبه روســت که این موضوع را منتفی می کند و انها با خیال‬ ‫راحت می توانند از ظرفیت منفی احمدی نژاد استفاده کنند‬ ‫و هزینه ای نیز نپردازند‪.‬‬ ‫ایا می توانیم به این فکر کنیم که اصالح طلبان در‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری سال ‪ 96‬به کاندیدایی‬ ‫غیر از حسن روحانی فکر کنند؟‬ ‫منتفی نمی دانم ولی احتمالش ضعیف است‪.‬‬ ‫پرونده هسته ای تا چه میزان در تعیین سرنوشت‬ ‫اصالح طلبان موثر اســت؟ ایا رســیدن به توافق‬ ‫‪143‬‬ ‫سیاست‬ ‫روی‬ ‫د‬ ‫ا‬ ‫د‬ ‫‪1‬‬ ‫سال حساس برای ایت الله‬ ‫سیاست‬ ‫‪144‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫هاشمی رفسنجانی روزهای مهمی را پشت سر گذاشت‬ ‫ایت الله هاشمی که در پایان سال ‪ 92‬با مصاحبه هایش‬ ‫در صدر اخبار روزهای اول سال قرار داشت‪ ،‬ماه های اولیه‬ ‫سال را با سکوت سپری کرد‪ .‬این در شرایطی بود که پرونده‬ ‫مهدی هاشمی مدتی بود در حال رســیدگی در قوه قضائیه‬ ‫بود‪ .‬اما اتفاقی که برای ایت اللــه مهدوی کنی در عصر روز‬ ‫‪ 14‬خرداد رخ داد‪ ،‬بار دیگر موجب شد تا او در مرکز توجهات‬ ‫قرار گیــرد‪ .‬عصــر روز ‪ 14‬خرداد و پــس از انکــه ایت الله‬ ‫مهدوی کنی از مراسم ارتحال بنیانگذار جمهوری اسالمی‬ ‫باز می گشت‪ ،‬حالش دگرگون شد و از همان روز به کما رفت‪.‬‬ ‫ایت الله مهدوی ریاســت مجلس خبرگان رهبری را برعهده‬ ‫داشت و با این اتفاق بار دیگر بحث بازگشت ایت الله هاشمی‬ ‫به سمت قبلی اش در خبرگان نقل محافل شد‪ .‬این موضوع‬ ‫از دو طرف پیگیری و به ان دامن زده می شــود‪ .‬عده ای از‬ ‫هواداران و نزدیکان ایت الله از بازگشت وی سخن می گفتند‬ ‫و از سوی دیگر طیفی در مجلس خبرگان رهبری معتقد بود‬ ‫هنوز ایت اللــه مهدوی کنی فوت نکرده تا نســبت به تعیین‬ ‫جانشین وی اقدام شود‪.‬‬ ‫کش و قوس ها بر ســر این ماجرا تا شهریور ماه ادامه‬ ‫داشت‪ .‬عده ای معتقد بودند که باید انتخابات ریاست خبرگان‬ ‫برگزار شود‪ .‬اما به هر تقدیر جلسه شهریور ماه مجلس خبرگان‬ ‫برگزار شد و در دستور جلسه ان انتخاب رئیس گنجانده نشده‬ ‫بود‪ ،‬چرا که هنوز ایت الله مهدوی در قید حیات بود‪ .‬پس از‬ ‫انکه به این اجالس برسیم ‪ ،‬دو اتفاق ایت الله هاشمی را بار‬ ‫دیگر بر ســر زبان ها انداخت‪ .‬از ابتدای ماه مبارک رمضان‬ ‫در تابستان ‪ 93‬ایت الله مصباح یزدی در قم چند باری بدون‬ ‫نام بردن از اقای هاشمی درباره او اظهارنظرهایی کرده بود‪.‬‬ ‫او مرتبا در حرف هایی کنایه امیز ازکسانی می گفت که قصد‬ ‫ندارند سیاست را رها کنند و بروند‪ .‬ایت الله هاشمی نیز در دو‬ ‫جا پاسخ وی را به طور تلویحی داد‪.‬‬ ‫هاشمی در تابســتان ‪ 93‬و در اظهاراتی از خاطراتش‬ ‫از دوران انقالب گفت و مدعی شــد که در یک روز پنج شنبه‬ ‫به همراه ایت الله خامنه ای به قم سفر کرده و به دیدار اقای‬ ‫مصباح یزدی می رونــد‪ .‬در ان جلســه از وی می خواهند تا‬ ‫با انقالب همراهــی کرده و به انها کمک کنــد‪ .‬اما ایت الله‬ ‫مصباح یزدی این درخواست ها را نمی پذیرد و مبارزه را حرام‬ ‫اعالم می کند‪ .‬حاشیه نگار سایت ایت الله هاشمی دراین باره‬ ‫نوشته بود‪ :‬ایت الله هاشــمی خاطره تلخش ّاما از روحانیت‬ ‫کم فروش است‪ .‬نام شخصیتی را هم می برد در مصداقش‬ ‫ـ که البته من نمی نویســم! ـ شخصیتی که این روز ها خیلی‬ ‫از اســام و انقالب می گوید‪ .‬از امام می گوید‪ .‬ولی در سال‬ ‫‪ ۴۸‬در اوج غربت امام گفت‪ :‬من دیگر مبارزه نمی کنم‪ .‬مبارزه‬ ‫حرام است ‪ .‬می خواهم کار علمی و فرهنگی کنم‪ .‬هاشمی‬ ‫می گوید از کم فروشی این اقا‪ ،‬کار به جایی رسید که رهبری‬ ‫‪ ۱۰‬سال ـ تا ابتدای انقالب ـ با او قهر بودند‪».‬‬ ‫هنوز در حال نوشتن این جمالت بودم که اقای هاشمی‬ ‫خاطره ای هم در همین ارتباط تعریف می کند‪ .‬خاطره ای از‬ ‫همراهی با رهبری برای مجاب کردن همین اقا برای ادامه‬ ‫مبارزه‪ .‬موضوع خاطره هم مربوط به سال ‪ ۴۸‬است‪ .‬هاشمی‬ ‫می گوید‪ «:‬دو نفری ـ به اتفاق اقای خامنه ای ـ صبحانه رفتیم‬ ‫منزل اقای قدوسی‪ .‬این اقا هم انجا بود‪ .‬نشستیم تا ظهر با‬ ‫او بحث کردیم تا قانعش کنیم برای ادامه مبارزه‪ .‬اخرش هم‬ ‫گفت من این مبارزه را حرام می دانم ! به جامعه مدرسین هم‬ ‫گفته ام‪ ،‬مبارزه با شاه حرام اســت (!)‪ ،‬اقای خامنه ای از او‬ ‫پرسیدند‪ :‬دلیلت چیه؟ ان اقا در جواب گفته بود‪ :‬مبارزه ای‬ ‫که مجاهدیــن و چپی ها در ان باشــند‪ ،‬حرام اســت‪ .‬اقای‬ ‫خامنه ای هم به تلخی به او گفته بود‪ :‬اگر اهل مبارزه نیستی‪،‬‬ ‫خب مبارزه نکــن ولی الاقل مبارزه را بــا این حرف ها خراب‬ ‫نکن! اقای هاشمی در ادامه می گوید رهبری از سال ‪ ۴۸‬تا‬ ‫سال ‪ ۵۷‬با ان اقا یک کلمه هم حرف نزد‪».‬‬ ‫این اظهارات واکنش ایت الله مصبــاح و اطرافیانش‬ ‫را برانگیخت‪ .‬اقای مصباح با انتشــار بخشی از گفت وگوی‬ ‫منتشر نشده اش با اقای عســگراوالدی متذکر شد که اقای‬ ‫هاشــمی از وی خواســته تا «در جبهه ای که برای مبارزه با‬ ‫استکبار ایجاد شده است» و در ان همه از جمله مجاهدین‬ ‫خلق و غیره حضور دارند شرکت کند اما او این امر را نپذیرفته‬ ‫است‪.‬‬ ‫هاشمی اما در روزهای پایانی سال بار دیگر فعال شد‪.‬‬ ‫او در مصاحبه ای که در ســالگرد انقالب اسالمی انجام داد‬ ‫بحث های جدیدی را پدید اورد‪ .‬ایت الله در مصاحبه ای که‬ ‫با روزنامه جمهوری اســامی انجام داد درباره اینده رهبری‬ ‫در ایران و بحث شورایی شدن ان مسائلی را مطرح کرد که‬ ‫بحث های زیادی را به وجود اورد‪.‬‬ ‫او درباره شــرایط انتخاب رهبری در زمان امام توضیح‬ ‫داده بود که به یک شورای ســه نفره رسیده بودند‪« :‬همان‬ ‫موقع بــرای غیر از امام(ره)‪ ،‬شــورای پنج نفــری در قانون‬ ‫اساســی بود‪ .‬البته شــاید مدیریتش ضعیف می شــد‪ ،‬ولی‬ ‫اطمینانش بیشــتر بود و ما هم که گرداننده بودیم‪ ،‬به شورا‬ ‫رســیدیم و ســه نفر را معرفی کردیم‪ .‬درســت هم انتخاب‬ ‫کردیم‪ .‬ایت اللــه خامنــه ای‪ ،‬ایت الله موســوی اردبیلی و‬ ‫ایت الله مشکینی بودند‪».‬‬ ‫پس از انکــه ایت الله ایــن بحث را مطــرح می کند‪،‬‬ ‫مورد پرســش قرار می گیرد ؛ پرسشــی کــه در نهایت منجر‬ ‫به اظهارنظر صریــح ایت الله درباره اینده رهبــری در ایران‬ ‫می شود‪ .‬اقای هاشــمی صراحتا می گوید‪« :‬شاید در اینده‬ ‫بدون شورا نتوانند کار درستی انجام بدهند‪».‬‬ ‫او برای تا ئید این نظر و ا ینکه نشان دهد نقش ایت الله‬ ‫خامنه ای در رهبری ایران تا چه اندازه مهم بوده است گفته‬ ‫بود‪« :‬خودم را می گویم و شــاید نظر همه کســانی که رای‬ ‫دادند همین باشد که کسی مناســب تر از ایت الله خامنه ای‬ ‫نبــود‪ .‬االن هم همین اســت‪ .‬اگر فردا ایت اللــه خامنه ای‬ ‫نباشــد‪ ،‬چه کســی را دارید که به عهده بگیرد و مثل ایشان‬ ‫ســابقه انقالبی‪ ،‬اجتهاد و اشــنایی با همه شــرایط کشور و‬ ‫جهان را داشته باشند‪ ،‬به خصوص نیروهای مسلح را خوب‬ ‫بشناسند ؟» در ادامه خبرنگار از وی سوال می کند‪« :‬اشکال‬ ‫ما همین جاست‪ .‬همه ما برای سالمتی ایشان دعا می کنیم‪.‬‬ ‫اشکال ما همین است که خدای نخواسته اگر مشکلی برای‬ ‫ایشان به وجود بیاید‪ ،‬سرنوشــت این نظام اسالمی و نظام‬ ‫والیت فقیه با این قانون اساســی‪ ،‬می خواهد به دســت چه‬ ‫کسی سپرده شود؟» و ایت الله در پاســخ نظرش را اینگونه‬ ‫بیان می کنــد‪« :‬من می گویــم کاری که کردیــم‪ ،‬در زمان‬ ‫خودش کار درستی بود‪ .‬اینکه به دست چه کسی می افتد‪،‬‬ ‫یک نگرانی برحق است‪ .‬اما اگر اشکالی هست‪ ،‬در عملکرد‬ ‫خبرگان است‪ .‬اگر خبرگان به وظیفه خودشان درست عمل‬ ‫کنند‪ ،‬در صــورت نبودن یک فرد مناســب حتمــا می توانند‬ ‫شورایی کنند‪ .‬چون قانون شوراشدن هم باز است‪ .‬شاید در‬ ‫اینده بدون شورا نتوانند کار درستی انجام بدهند‪ .‬البته این کار‬ ‫تا حدودی به مردم هم بر می گردد‪ ،‬چون اگر مردم نمایندگان‬ ‫خود را درست انتخاب کنند‪ ،‬می توان امیدوار بود‪ .‬اتفاق بد در‬ ‫مجلس و هر جای دیگر که مردم بد انتخاب کنند‪ ،‬می افتد‪.‬‬ ‫بحثی کــه درباره اینــده رهبری در ایران مطرح شــد‪،‬‬ ‫بالفاصله به مذاق برخی رسانه های خارج از ایران خوش امد‬ ‫و ان را دنبال کردند‪ .‬ایت الله با طرح سوال موجب شد تا این‬ ‫بحث به جای دنبال شــدن در مراجع صالحیت دار به میان‬ ‫برخی رسانه های بیگانه کشیده شود‪.‬‬ ‫تمام اینها در شــرایطی اســت که به روزهــای پایانی‬ ‫سال نزدیک می شــدیم‪ .‬روزهایی که در ان تکلیف ریاست‬ ‫مجلس خبرگان رهبری قرار بود بار دیگر روشن شود‪ .‬ایت الله‬ ‫که درجایی گفته بــود «اگر افرادی که صالحیت ریاســت‬ ‫خبرگان را ندارند کاندیدا شوند»‪ ،‬او برای این سمت کاندیدا‬ ‫خواهد شد‪ .‬اگرچه این اظهارات منتقدانی از جمله ایت الله‬ ‫علم الهدی و ایت الله خاتمی داشت اما او نشان داده بود که‬ ‫تمایل چندانی ندارد‪ .‬ایت الله در مصاحبه ای که اواخر امسال‬ ‫نیز انجام داد بار دیگر تاکید کــرده بود که تمایل چندانی به‬ ‫حضور در انتخابات ریاست خبرگان رهبری ندارد‪.‬‬ ‫ایت الله اما در عین حال روزهای پایانی ســال را با بیم‬ ‫و امید در حالی می گذراند که یک نگاهش به دادگاه مهدی‬ ‫هاشــمی بود ؛ دادگاهی که قرار بود بعد از برگزاری جلسات‬ ‫متعدد و استماع دفاعیات فرزند حاشیه ساز ایت الله حکم را‬ ‫صادر کند‪ .‬در همین حال بود که زمزمه هایی مبنی بر فشــار‬ ‫ایت الله هاشــمی به قوه قضائیه برای تبرئه فرزندش شنیده‬ ‫می شد‪ .‬کیهان و تعدادی از نمایندگان مجلس نسبت به این‬ ‫مساله واکنش نشــان دادند‪ .‬این روزنامه معتقد بود حرکت‬ ‫حساب شده و تقسیم کار شده در این زمینه در جریان است‬ ‫تا این پرونده اقتصادی امنیتی را با تبرئه مهدی هاشمی به‬ ‫پایان برساند‪.‬‬ ‫روی‬ ‫داد ‪2‬‬ ‫ریاست ایت الله یزدی‬ ‫هاشمی رفسنجانی نتوانست پیروز انتخابات هیات رئیسه خبرگان باشد‬ ‫«حتما الزم نیست رئیس باشم»‪ .‬این جمله ای است‬ ‫که ایت الله هاشمی در مصاحبه با شرق گفته بود و صبح روزی‬ ‫که قرار بود انتخابات هیات رئیســه مجلس برگزار شود روی‬ ‫دکه های مطبوعاتی رفت‪ .‬ایت الله شاید نمی دانست که قرار‬ ‫نیست این بار دیگر «رئیس» شود‪ .‬او یک بار در سال ‪ 86‬در‬ ‫رقابت با ایت الله یزدی به کرسی ریاست خبرگان رسیده بود‪،‬‬ ‫اما این بار کرسی جانشینی ایت الله مهدوی کنی به ایت الله‬ ‫یزدی رسید؛ کسی که البته در سال های قبل انتقادات زیادی‬ ‫را به ایت الله هاشمی بر زبان می اورد‪.‬‬ ‫فو حدیث ها درباره انتخابات هیات رئیسه خبرگان از‬ ‫حر ‬ ‫همان روزهای اولی که ایت الله مهدوی کنی در بستر بیماری‬ ‫افتاد‪ ،‬اغاز شده بود‪ .‬این اتفاقات تا جلسه مجلس خبرگان در‬ ‫شهریور ماه نیز ادامه داشت‪ .‬دو نظر درباره انتخاب رئیس این‬ ‫مجلس در ان مقطع وجود داشت‪ .‬برخی براین باور بودند که‬ ‫باید انتخابات هیات رئیسه برگزار شود‪ ،‬اما هیات رئیسه این‬ ‫مجلس معتقد بود به علت اینکه هنوز ایت الله مهدوی کنی‬ ‫فوت نکردند‪ ،‬نباید این انتخابات برگزار شــود‪ .‬کار انتخاب‬ ‫رئیس به اسفندماه کشیده شــد؛ جایی که اساسا در صورت‬ ‫زنده بودن ایت اللــه مهدوی کنی نیز باید براســاس قوانین‬ ‫خبرگان این انتخابــات در این زمان صــورت می گرفت‪ .‬از‬ ‫همان روزهای اول نیز بســیاری بر این باور بودند که رقیب‬ ‫اصلی ایت الله هاشمی‪ ،‬ایت الله شاهرودی خواهد بود‪ .‬اما‬ ‫این اتفاق به گونه دیگری رقم خورد‪.‬‬ ‫ســوال اصلی برای بســیاری این بــود‪ :‬ایــا ایت الله‬ ‫هاشمی شاهرودی برای ریاست خبرگان نامزد خواهد شد؟‬ ‫اما انچه از انتخابات ریاســت خبرگان بیرون امد متفاوت با‬ ‫همه نظراتی بود که تا پیش از ان ارائه می شــد‪ .‬بسیاری از‬ ‫کارشناســان و رســانه ها معتقد بودند که یکی از دو ایت الله‬ ‫هاشمی (شاهرودی – رفسنجانی) به ریاست خواهند رسید‪.‬‬ ‫اما این ایت الله یزدی بود که در نهایت توانست نظر خبرگان‬ ‫ملت را برای ریاست جلب کند‪.‬‬ ‫ایت الله یــزدی‪ ،‬رئیس جامعه مدرســین حوزه علمیه‬ ‫قم و نایب رئیس پیشین مجلس خبرگان رهبری است‪ .‬او در‬ ‫جلسه مجلس خبرگان در رقابت با ایت الله هاشمی رفسنجانی‬ ‫در نهایت با ‪ 47‬رای به عنوان رئیس مجلس خبرگان رهبری‬ ‫انتخاب شد‪.‬‬ ‫در ایــن انتخابــات ایــات شــاهرودی و مومــن از‬ ‫رقابــت اعــام انصــراف کردنــد کــه در نهایــت ایت الله‬ ‫هاشمی رفسنجانی با اخذ ‪ 27‬رای ریاست مجلس خبرگان را‬ ‫به ایت الله یزدی واگذار کرد‪.‬‬ ‫اما همان روز که ایت الله وارد ساختمان مجلس قدیم‬ ‫می شد تا در اجالس خبرگان شرکت کند‪ ،‬مصاحب ه او منتشر‬ ‫شد‪ .‬او در بخشی از مصاحبه اشاره کرده بود که هیات رئیسه‬ ‫خبرگان تنها دریک موقع حساس است‪« :‬فقط یک وقت کار‬ ‫هیات رئیسه خبرگان حساس می شود و ان موقعی است که‬ ‫بخواهد رهبری جدید انتخاب شود‪ ».‬او تاکید داشت که «در‬ ‫ان موقع حساس‪ ،‬حتما الزم نیست رئیس» باشد‪ ،‬کافی است‬ ‫عضو خبرگان باشد‪ .‬او گفته بود‪« :‬انسان در خبرگان می تواند‬ ‫صحبت کند و نظرش را بدهــد و اگر بخواهم‪ ،‬تاثیرگذار هم‬ ‫خواهم بود‪».‬‬ ‫افتتاحیه هفدهمین مجلس خبرگان رهبری به ریاست‬ ‫ایت الله هاشمی شاهرودی برگزار شد‪ .‬در این اجالس دو نفر‬ ‫به ســخنرانی پرداختند؛ دکتر ظریف و سردار عزیز جعفری‪.‬‬ ‫یکی از نــکات قابل توجه در ایــن دوره از اجالس خبرگان‪،‬‬ ‫انصراف ایت الله هاشمی شــاهرودی از نامزدی بود‪ .‬پیش‬ ‫از ان نیز شنیده شــده بود که ایت الله شاهرودی به رقابت با‬ ‫ایت الله هاشمی وارد نخواهد شد‪ .‬حجت االسالم هاشم زاده‬ ‫هریســی‪ ،‬عضو مجلس خبرگان رهبری نیز این موضوع را‬ ‫تایید کرده و گفته بود‪« :‬اگر اقای هاشمی رفسنجانی برای‬ ‫انتخابات ریاســت مجلس خبــرگان کاندیدا شــود احتمال‬ ‫کناره گیــری اقــای هاشمی شــاهرودی از کاندیداتــوری‬ ‫وجود دارد‪ ».‬امــا بعد از این انتخــاب ایت الله عباس کعبی‬ ‫مصاحبه ای انجام داد و گفت‪« :‬ایت الله هاشمی شاهرودی‬ ‫بنا به تکلیف شــرعی و به درخواســت جمع قابل توجهی از‬ ‫اعضای خبرگان و با وجود محتمل بودن کاندیداتوری اقای‬ ‫هاشمی رفســنجانی‪ ،‬کاندیدای ریاســت خبرگان شــدند و‬ ‫تصمیم داشتند تا اخر هم بمانند‪».‬‬ ‫وی افزود‪« :‬بعد از اینکه ایت الله یزدی و ایت الله مومن‬ ‫اعالم کاندیداتــوری کردند‪ ،‬ایت الله هاشمی شــاهرودی‬ ‫انصراف دادند چون تعدد کاندیدا را صالح نمی دانســتند؛‬ ‫سیاست‬ ‫بنابرایــن برخالف انچــه برخی شــایعه کرده انــد‪ ،‬ایت الله‬ ‫هاشمی شاهرودی قطعا و به هیچ عنوان به نفع اقای هاشمی‬ ‫انصراف نداده اند‪».‬‬ ‫ایت الله شــاهرودی در این بــاره اظهارنظری نکرد‪ .‬با‬ ‫این حال زمانی که ایت الله هاشمی رفسنجانی برای ریاست‬ ‫خبرگان کاندیدا شد‪ ،‬نشان داد که او ریاست ایت الله مومن‬ ‫و ایت الله یزدی و همچنین ایت الله شاهرودی را بر خبرنگان‬ ‫نمی پذیرد‪ .‬چراکه او گفته بود نظرش بر این نیست که وارد‬ ‫انتخابات ریاست خبرگان شود‪ .‬اما در عین حال تاکید کرده‬ ‫بود‪« :‬بعضی هســتند که من مصلحــت نمی دانم در راس‬ ‫خبرگان باشــند‪ .‬روز رای گیری معلوم می شــود چه کسانی‬ ‫می خواهنــد بیایند و همانجــا تصمیم می گیــرم‪ ».‬در این‬ ‫وضعیت باتوجه به حضور او برای انتخابات می شــد نتیجه‬ ‫گرفت که ایت الله با دیدن کاندیداها ریاست انها را مصلحت‬ ‫نمی دانسته و نامزد شده است‪.‬‬ ‫با این حــال او در اخریــن مصاحبه اش گفتــه بود که‬ ‫این مســاله چندان مهم نیست‪« :‬هیات رئیســه با دیگران‬ ‫فرقی ندارد‪ .‬رئیس یک مقدار در تنظیم برنامه‪ ،‬وقت دادن‬ ‫یا ندادن تاثیر دارد‪ ،‬اما بقیه زحمت می کشــند که منشی ها‬ ‫و نواب رئیس هستند‪ .‬من فکر می کنم ان گونه نیست‪».‬‬ ‫به هرحال این انتخابــات در دو مرحله انجام شــد که‬ ‫در دور نخســت‪ ،‬ایات محمد یزدی و هاشمی رفســنجانی‬ ‫با کســب اکثریت نســبی ارا به دور دوم انتخابات راه یافته و‬ ‫ایت الله مومن از کسب اکثریت نسبی باز ماند‪ .‬اما در دور دوم‬ ‫انتخابات نیز ایات محمد یزدی و اکبر هاشمی رفسنجانی دو‬ ‫کاندیدای ریاست مجلس خبرگان رهبری بودند که در جریان‬ ‫رای گیری‪ ،‬نهایتــا ایت الله محمد یزدی با کســب ‪ 47‬رای‬ ‫(اکثریت ارا) رئیس مجلس خبرگان شد‪.‬‬ ‫تفــاوت ارای ایت الله یزدی و ایت الله هاشــمی قابل‬ ‫تامل بود‪ .‬شــاید از همین جهت بود که قائم مقام موسســه‬ ‫پژوهشی امام خمینی(ره) (وابسته به ایت الله مصباح) گفت‪:‬‬ ‫«این موضوع قابل تامل اســت که یکــی از والیتمدارترین‬ ‫شــخصیت های سیاســی برای جایــگاه ریاســت مجلس‬ ‫خبرگان رهبری انتخاب می شود؛ شخصیتی که در روزهای‬ ‫اتش افروزی فتنه گران با این جریان مقابله کرده است‪».‬‬ ‫ریاست ایت الله بر خبرگان رهبری تا اسفند سال اینده‬ ‫ادامه خواهد داشت‪ .‬اسفند سال بعد انتخابات این مجلس‬ ‫همزمان با انتخابات مجلس شورای اسالمی برگزار می شود‬ ‫و مشخص نیست که ایا این بار ایت الله هاشمی اساسا برای‬ ‫ورود به مجلس خبرگان کاندیدا خواهد شد یا نه؟‬ ‫سیاست‬ ‫ر‬ ‫وید‬ ‫ا‬ ‫د‬ ‫‪3‬‬ ‫ساز جدایی‬ ‫ایا ندا به صورت مستقل وارد انتخابات مجلس خواهد شد؟‬ ‫سیاست‬ ‫‪146‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫«ندا» یا «نسل دوم اصالح طلبان»‪ ،‬نام اولیه حزبی‬ ‫بود که اوایل ســال جاری با راه اندازی ان فضای سیاســی‬ ‫را متوجه خــود کرد‪ .‬جمعی از اصالح طلبان نســل دوم که‬ ‫بیشــتر به حزب مشــارکت تعلق داشــتند‪ ،‬گردهم امدند تا‬ ‫به کار تشــکیالتی بپردازند‪ .‬برگزاری یک نشســت و اولین‬ ‫کنگره این حزب در ســال ‪ 93‬مورد توجه بســیاری از اهالی‬ ‫سیاست قرار گرفت‪.‬‬ ‫نــدا البته بعدهــا وقتی مجــوزش را از وزارت کشــور‬ ‫دریافت کرد‪ ،‬به «ندای ایرانیان» تغییر نام یافت‪ .‬اواخر ماه‬ ‫رمضان بود که فعالیت های غیررسمی اعضای این تشکیل‬ ‫نماد بیرونی یافت‪ .‬البته بعدها مشخص شد که انها به طور‬ ‫متوالی جلساتی را در ماه های قبل از ان برگزار کرده بودند تا‬ ‫بتوانند مقدمات راه اندازی این حزب را اماده کنند‪.‬‬ ‫راه انــدازی نــدا واکنش هــای زیــادی را در میــان‬ ‫اصولگرایان و اصالح طلبان پدیــد اورد‪ .‬اصولگرایان با دو‬ ‫نگاه به این تشــکیل می نگریســتند؛ نگاه اول این بود که‬ ‫این حزب «جلد دوم حزب مشــارکت اســت»‪ .‬برپایه این‬ ‫نوع نگاه این افراد چندان قابل اعتماد نبودند و این حزب با‬ ‫اراده و دستور مشــارکت اغاز به کار کرده بود‪ .‬براساس این‬ ‫تحلیل مشارکت به این نتیجه رسیده بود که امکان فعالیت‬ ‫با نام اصلی خود را ندارد‪ ،‬بنابراین باید از یک حزب جدید و‬ ‫پوششی استفاده کند‪ .‬اما نگاه دوم معتقد بود که این افراد‬ ‫از مشــارکت و تندروهای چــپ جدا شــده اند‪ .‬نکته ای که‬ ‫بعدها یکی از مصاحبه های صادق خــرازی نیز ان را تایید‬ ‫کرد‪ .‬خرازی در یک مصاحبه صراحتا گفت که اعضای ندا‬ ‫از مشارکت جدا شــدند و حتی اگر این حزب بار دیگر اجازه‬ ‫فعالیت پیدا کند‪ ،‬انها به مشارکت نمی پیوندند‪.‬‬ ‫امــا در طــرف اصالح طلبــان نیــز ایــن حــزب بــا‬ ‫واکنش هایی روبه رو بود‪ .‬در ان سو نیز دو نگاه به این حزب‬ ‫وجود داشت؛ نگاهی که معتقد بود این حزب با هدف ایجاد‬ ‫شکاف میان اصالح طلبان پا به عرصه وجود گذاشته و نگاه‬ ‫دومی که معتقد بود انها جوانانی هســتند که قصد دارند از‬ ‫زیربار تســلط احزاب بزرگ اصالح طلبی رها شوند‪ .‬به این‬ ‫معنا که با انتقاد به تندروی های اصالح طلبان بتوانند اجازه‬ ‫فعالیت در فضای سیاســی ایران را پیدا کــرده و خود را در‬ ‫درون چارچوب نظام تعریف کنند‪.‬‬ ‫این نگاه نیز به عکس نگاه اول‪ ،‬واقع بینانه تر به نظر‬ ‫می رسید‪ .‬مهمترین دلیل ان نیز حضور اعضای این حزب‬ ‫که عمدتا از فعاالن سیاســی جوانــان اصالح طلب بودند‪،‬‬ ‫برای مراســم عید فطر بود که به دیدار عمومــی با رهبری‬ ‫رفتند‪ .‬سجاد ســالک یکی از اعضای شــورای مرکزی این‬ ‫حزب بعدها در توضیح چرایی این حرکت سیاســی نوشت‪:‬‬ ‫«حضور در بیت رهبری یک اتفاق نبود‪ ،‬یک تصمیم فردی‬ ‫هم نبــود‪ .‬بلکه حاصــل مجموعه تامالت و بررســی های‬ ‫فراوان درباره شکل سیاست ورزی با جمعی از دوستان و در‬ ‫واقع یک رویکرد بود‪ .‬رویکرد جمعی که به این نتیجه رسیده‬ ‫یکی از کاستی های اصالح طلبان در سال های گذشته دور‬ ‫شــدن از رهبری و نادیده گرفتن اقتــدار نهادهای مختلف‬ ‫نظام بوده است‪».‬‬ ‫او دغدغه اش را توســعه ایران دانســته و گفته بود از‬ ‫«فرمول قوام متقابــل» پیروی می کند‪« :‬مــن در رابطه با‬ ‫حاکمیت از فرمولی به نام «قوام متقابــل» دفاع می کنم‪.‬‬ ‫قوام متقابل ناظر به این است که بهبودخواهان در راستای‬ ‫تقویت حکومت گام بردارند و البته از این فرصت برخوردار‬ ‫شوند تا جبهه اصالح طلبان را تقویت کنند‪».‬‬ ‫ندا و مخالفان اصالح طلب‬ ‫در اردوگاه اصالح طلبان مخالفت های مهمی با ندا از‬ ‫همان روزهای اول اغاز شده بود‪ .‬بخشی از انها تیغ انتقاد‬ ‫را روی نفــر اصلی و فرد محوری این تشــکل‪ ،‬یعنی صادق‬ ‫خرازی کشیده بودند و برخی از اساس به فلسفه تشکیل ان‬ ‫انتقاد داشتند‪ .‬از عیسی سحرخیز گرفته تا احمد پورنجاتی‬ ‫و ســعید حجاریان‪ ،‬به طــور مســتقیم و غیرمســتقیم این‬ ‫تشکل را به باد انتقاد گرفتند‪ .‬ســحرخیز درباره این تشکل‬ ‫پس از یک انتقاد تند و تیز نسبت به صادق خرازی نوشت‪:‬‬ ‫«برای این حزب چند شــاخص دهان پرکن و مردم پســند‬ ‫نیز معرفی شــده اســت که همه را خوش اید؛ ارمانگرایی‪،‬‬ ‫عملگرایی‪ ،‬میانه روی‪ ،‬پرهیز از فرصت طلبی و رادیکالیسم‪،‬‬ ‫اخالق گرایی‪ ،‬اصالحات تدریجی و گام به گام‪ ،‬اقدامات‬ ‫مسالمت جویانه و ضدخشونت گرایی‪ ،‬محوریت عقل جمعی‬ ‫و خواســت اکثریت جامعه‪ ،‬گفت وگو با همــه جریان های‬ ‫سیاسی در چارچوب قانون و توجه به قانون اساسی‪».‬‬ ‫یکی از مهمترین مشکالت اصالح طلبان با ندا انجا‬ ‫بود که این حزب در دو وجهه می توانــد به تضعیف جایگاه‬ ‫انها بپردازد‪ .‬در بعد تشــکیالتی این حــزب صادق خرازی‬ ‫می توانســت جای عارف را در میان اصالح طلبان بگیرد و‬ ‫در بعد بدنه فعال در این حزب نیز نیروهای جوان مشارکت‬ ‫به طور دسته ای مشغول پیوســتن به حزب جدید التاسیس‬ ‫بودند‪ .‬تا جایی که یک سوال اساســی میان جوانان فعال‬ ‫اصالح طلب در کل ایران وجود داشــت‪« :‬ندایی هســتی‬ ‫یا غیر ندایی؟»‬ ‫اصالح طلبان نگران ایــن نحوه عضو گیــری در ندا‬ ‫بودند‪ .‬اما انها توانســتند برای اولین کنگــره خود جمعیتی‬ ‫نزدیک به ‪ 800‬نفر را گردهم جمع کنند‪ .‬شــاید از همین رو‬ ‫بود که ایت الله هاشمی نیز ترغیب شد تا برای افتتاحیه این‬ ‫کنگره برای انها پیام بفرستد و موسوی الری برای سخنرانی‬ ‫به انجا برود‪.‬‬ ‫هنوز ایــن خطر از جانب نــدا‪ ،‬عــارف و فعالیت های‬ ‫سیاســی او را تهدیــد می کنــد‪ .‬چراکه هرچقــدر عارف به‬ ‫فردگرایی و فعالیت فــردی خودش اعتقاد داشــته و به ان‬ ‫می پردازد‪ ،‬در مقابل ندا و اعضای ان به کار تشــکیالتی و‬ ‫منسجم معتقدند و ان را دنبال می کنند‪ .‬مساله رقابت عارف‬ ‫با خرازی در یک مقطع نیز بسیار پررنگ تر دیده شد‪ .‬در پاییز‬ ‫‪ 93‬خرازی با خبرگزاری تسنیم مصاحبه ای انجام داد و این‬ ‫خبرگزاری تیتری را برای این مصاحبه انتخاب کرد که برای‬ ‫اصالح طلبان و حتی اعتدالگرایان نزدیک به دولت چندان‬ ‫خوشــایند نبود‪ .‬انها به نقل از خرازی نوشــتند کــه او برای‬ ‫انتخابات سال ‪ 96‬کاندیدا خواهد شد‪ .‬بالفاصله واکنش ها‬ ‫به این بخش از مصاحبه اغاز شد تا جایی که خرازی ناچار شد‬ ‫همان روز در بیانیه ای اعالم کند که اساسا وضع عمومی و‬ ‫جسمانی وی طوری نیست که بتواند در انتخابات ‪ 96‬رقیب‬ ‫حسن روحانی باشد‪.‬‬ ‫اما یکی دیگر از مشکالت ندا در حوزه اصالح طلبان به‬ ‫کارگزاران سازندگی باز می گردد‪ .‬انها نیز چون عارف نگران‬ ‫جذب نیرو توسط ندا هستند‪ .‬با این حال در حوزه ندا اما دو‬ ‫اتفاق مهم را در سال گذشته شاهد بودیم؛ جایی که هر دو‬ ‫سخنگوی این حزب از انها جدا شدند‪.‬‬ ‫هر دو ســخنگوی این حــزب از جوانان مشــارکتی‬ ‫بودند که شــغل روزنامه نگاری داشــتند‪ .‬هادی حیدری‪،‬‬ ‫کاریکاتوریســت اصالح طلب در همان هجمه های اولیه‬ ‫به این حزب ترجیح داد از ســخنگویی این حزب اســتعفا‬ ‫دهد و دیگر حضوری از وی در این حزب دیده نشــود‪ .‬بعد‬ ‫از او بهروز شجاعی دیگر اصالح طلب عضو شاخه جوانان‬ ‫مشــارکت جای او را گرفت‪ .‬شــجاعی نیز قبل از برگزاری‬ ‫اولین کنگره این حزب «ساز» جدایی را کوک کرده بود اما‬ ‫موضوع جدایی اش را به روزهای بعد از کنگره موکول کرد‪.‬‬ ‫او در متنی که در مــورد توضیح این جدایی منتشــر کرد‪،‬‬ ‫نوشــت «در ابتدا فکر می کرده راهش با ندا یکی است»‬ ‫و بعدها فهمیده اســت که «اشــتباه کرده» است‪ .‬در این‬ ‫شــرایط او ماندن در این حزب را «غیراخالقی» دانسته و‬ ‫از این حزب جدا شــد تا ندا بعد از مشخص شد دبیرکلش‪،‬‬ ‫بدون سخنگو بماند‪.‬‬ ‫سیاست‬ ‫ویداد ‪4‬‬ ‫ر‬ ‫اقازادهجنجالی‬ ‫علی مطهری در سال ‪ 93‬مورد توجه رسانه ها بود‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سیاست‬ ‫اقــازاده ای که می خواهد مســتقل باشــد حرف های‬ ‫تند و اتشــینی بر زبان می اورد و چهره ای متفاوت از خود در‬ ‫سال های اخیر به نمایش گذاشته اســت‪ .‬او سعی می کند‬ ‫تا چهره ای مستقل و غیرجناحی و البته جنجالی باشد‪ .‬علی‬ ‫مطهری در سالی که گذشت از چهره های خبرساز بود‪ .‬او در‬ ‫دو حوزه به انتقاداتش ادامه می داد‪ .‬اول در حوزه فرهنگ ؛‬ ‫جایی که به دولت انتقاد می کرد تا در مقابل ساپورت پوشان‬ ‫ایســتادگی کرده و فضــای فرهنگی و وضعیــت حجاب را‬ ‫سروســامان دهند‪ .‬دوم زمانی بود که او درباره حصر انتقاد‬ ‫می کرد‪.‬‬ ‫شــاید یک دلیل متفاوت بــودن علی مطهــری این‬ ‫اســت که ما سال هاســت عادت کرده ایم شخصیت های‬ ‫سیاســی را یا اصولگرا بدانیــم یا اصالح طلــب‪ .‬در چنین‬ ‫تعریفی از پرسوناژ افراد اســت که ما انتظار خواهیم داشت‬ ‫فردی که اصالح طلب اســت در حوزه هــای مختلف مانند‬ ‫هم جناحی هایش فکر کنــد و فردی که اصولگراســت نیز‬ ‫چنین باشد‪ .‬اما در مواجهه با پدیده علی مطهری‪ ،‬ما با یک‬ ‫کاراکتر متفاوت مواجهیم‪ .‬او در عین اینکه ســخت ترین‬ ‫مواضع را در مورد مســائل فرهنگی اتخاذ می کند و در این‬ ‫مورد نزدیک ترین موضع را با تند ترین افراد از جناح اصولگرا‬ ‫دارد اما در مواضع سیاســی نظراتی مشــابه اصالح طلبان‬ ‫و حتی مخالفان وضع موجــود دارد‪ .‬این اما تنها یک دلیل‬ ‫متفاوت بودن علی مطهری اســت‪ .‬وضعیــت فعلی برای‬ ‫علی مطهری دیگر مانند گذشــته نیست‪ .‬شیب تغییر رفتار‬ ‫سیاســی اش بسیار تند شــده و با ســرعت باالیی به سمتی‬ ‫دیگر حرکت می کند‪ .‬پســر شــهید مطهری بودن ان چنان‬ ‫بر زندگی اش سایه انداخته است که می گوید‪« :‬اگر فرزند‬ ‫مطهری نبودم قطعا سبک زندگی من متفاوت از این بود‪».‬‬ ‫او از اعتراض به ساپورت پوشــان تا حصــر و از قرار گرفتن‬ ‫در لیســت احمدی نژاد تا ســوال از وی و ماجــرای کردان‬ ‫حضور دارد‪ 35.‬سال بعد از شــهادت پدرش او عضو هیات‬ ‫علمی دانشــگاه تهران‪ ،‬نماینده مردم شــهر تهران و مدیر‬ ‫موسسه صدراست‪ .‬مطهری اما در حوزه عمل سیاسی سبک‬ ‫خاص خودش را دارد‪ .‬رفتاری که گاه ان چنان اصولگرایانه‬ ‫است که کمتر اصولگرایی حاضر اســت ان را انجام دهد و‬ ‫گاه ان چنان اصالح طلبانه است که اصالح طلبان را پشت‬ ‫سرمی گذارد‪.‬‬ ‫یکی از بارزترین صفاتش صداقت در گفتار اســت‪ .‬او‬ ‫هیچ چیز را که در درونش هست پنهان نمی کند‪ .‬حتی حاال‬ ‫که ازدواج کرده و چهار فرزنــد دارد هیچ ابایی ندارد از اینکه‬ ‫توضیح دهــد در جوانی چنان «عاشــق دختری تایپیســت‬ ‫می شود» که «از خواب و خوراک» می افتد‪.‬‬ ‫یکی از مهمترین نظراتی کــه مطهری درباره حوادث‬ ‫‪ 88‬داشــت این بود که او احمدی نژاد را یک سر اصلی فتنه‬ ‫خطاب می کرد و شروع فتنه را از ســوی او می دانست‪« :‬به‬ ‫هرحال شروع فتنه با احمدی نژاد بود و او هیزم فتنه را فراهم‬ ‫کرد و موسوی انها را شعله ور ساخت‪».‬‬ ‫در همین مجلس او در نطقی نسبت به احکام صادر شده‬ ‫برای ســیدمصطفی تاج زاده و بهزاد نبوی‪ ،‬اعتراض کرد و‬ ‫گفت‪« :‬احکامی که برای مصطفی تاج زاده و نبوی ارائه شد‬ ‫ســختگیرانه بود‪ ،‬در حالی که باید تخلفات انها به صراحت‬ ‫و شفاف توضیح داده شود چرا که داشتن ارتباط با امریکا و‬ ‫دیگران واضح و شفاف نیست‪ ».‬نوار صوتی او که در جمع‬ ‫جوانانی در مشهد سخنران می کرد و به سواالت انها پاسخ‬ ‫می داد‪ ،‬جنجال مهمی بود که او در سال گذشته با ان رو به‬ ‫رو شد‪ .‬اما اندکی پیش از ان بود که زمزمه هایی شنیده شد از‬ ‫اینکه او در دیدار با مقام معظم رهبری نسبت به وضعیت حصر‬ ‫موسوی و کروبی اعتراض کرده و با پاسخ قاطع ایشان روبه رو‬ ‫شده است‪ .‬مطهری در این باره معتقد بود که حصر غیرقانونی‬ ‫است و باید انها محاکمه شوند‪ .‬او این موضوع را به طور مرتب‬ ‫در جاهای مختلف و سخنرانی های متعددش مطرح می کرد‪.‬‬ ‫مقام معظم رهبری در پاسخ به ســخنان علی مطهری گفته‬ ‫بودند‪« :‬من قبال درباره بصیرت صحبت کرده ام و اینکه نباید‬ ‫راه شهدا و راه انقالب را گم کنیم‪ .‬جرم اینها بزرگ است و اگر‬ ‫امام(ره) بودند شدیدتر برخورد می کردند‪ .‬اگر اینها محاکمه‬ ‫شوند ‪ ،‬حکمشان خیلی سنگین خواهد بود و قطعا شما راضی‬ ‫نخواهید بود‪».‬‬ ‫اما پاسخ مطهری ‪« :‬رهبری از نظر خودشان می گویند‬ ‫که در مورد حصر موسوی و کروبی‪ ،‬عدالت را رعایت کرده و‬ ‫به انها لطف می کنند ولی از نظر من این مخالف عدالت است‬ ‫و نظر ایشان را قبول ندارم‪ .‬وجود والیت فقیه هیچ تکلیفی‬ ‫را از ما ساقط نمی کند‪ .‬اگر شهید مطهری زنده بود حوادث‬ ‫به شــکل دیگری اداره می شــد‪ ،‬اگر نظر ما مخالف والیت‬ ‫فقیه است‪ ،‬این دلیلی بر قبول نداشتن ایشان نیست‪ .‬فکر‬ ‫می کردیم حصر محدود اســت و زمانی که این مساله خیلی‬ ‫طوالنی شد ما برای رفع حصر وارد شدیم‪ .‬اینکه کسی چهار‬ ‫ســال در حصر باشــد‪ ،‬ان هم بدون محاکمه‪ ،‬نیاز به حکم‬ ‫قضایی دارد و ما به این اعتراض داریم‪».‬‬ ‫به دنبال این اظهارات ده ها نفر از اهالی سیاســت به‬ ‫او پاسخ دادند‪ .‬انها معتقد بودند که تبعیت از والیت فقیه در‬ ‫رفتار علی مطهری دیده نمی شود‪ .‬ماجرای علی مطهری و‬ ‫حصر ادامه دار است‪ .‬او در واکنشی بعدی نطقی جنجالی در‬ ‫مجلس صورت داد و طی ان بار دیگر به مساله حصر بدون‬ ‫انجام محاکمه اصرار ورزید‪ .‬نطق علی مطهری اما جنجال‬ ‫بزرگی برپا کرد‪ .‬در خالل این نطق کــه اندکی بعد از ‪ 9‬دی‬ ‫صورت گرفته بود‪ ،‬درباره این روز تعبیری به کار برده شد که‬ ‫نمایندگان را به خشــم وادار کرد‪ .‬به دنبال ان جلســه علنی‬ ‫مجلس دچار تنش شــد و تعدادی از نمایندگان برای پایین‬ ‫کشیدن او از تریبون مجلس به سمت او رفتند‪.‬‬ ‫مطهری در میانه نطق خود درباره ‪ 9‬دی در اظهارنظری‬ ‫شگفت اور گفت‪« :‬اگر بخواهیم ‪ ۹‬دی را مظهر تفرقه میان‬ ‫ملت قرار دهیم دیگر یوم الله نخواهد بود‪ ،‬بلکه یوم الشیطان‬ ‫خواهد بــود‪ ».‬او در ادامه بــار دیگر بر مســاله رفع حصر و‬ ‫انجام محاکمــه قانونی برای موســوی و کروبی تاکید کرد؛‬ ‫اقدامی که واکنش نمایندگان را به دنبال داشــت و ابوترابی‬ ‫به عنوان رئیس جلســه ترجیح داد جلســه را خاتمــه داده و‬ ‫تنفس اعالم کند‪.‬‬ ‫همان روز شــایع شــد که علی مطهری مورد ضرب و‬ ‫شتم قرار گرفته اســت اما انتشــار فیلم نطق علی مطهری‬ ‫نشــان می داد که او در مقابل نمایندگانی که قصد داشــتند‬ ‫اوراق او را از جلویش بردارند مقاومت کرده است‪ .‬به هرحال‬ ‫مجلس برای بازگشت ارامش وارد تنفس شد و بعد از تنفس‬ ‫نیز مطهری به مجلس بازگشــت اما ایــن ماجرا به همین جا‬ ‫ختم نشــد‪ .‬مطهری در ادامه به رئیس قوه قضائیه نامه ای‬ ‫نوشت ودرباره مصوبه شورای عالی امنیت ملی درباره حصر‬ ‫تشکیک کرد‪ .‬به دنبال ان قوه قضائیه در اطالعیه ای مفصل‬ ‫به ادعاهای مطهری پاسخ گفت‪.‬‬ ‫مطهری در نامه ای خطاب به ایت الله املی الریجانی‬ ‫نوشت‪« :‬در جلسه اخیرتان با مســئوالن قضایی‪ ،‬بر قانونی‬ ‫بودن حصر اقایان موســوی و کروبی و خانم رهنورد برهان‬ ‫اقامه کرده اید اما متاسفانه این برهان‪ ،‬سست و دارای لوازمی‬ ‫ اســت که بنیاد دموکراتیک جمهوری اســامی را متزلزل و‬ ‫قانون اساســی را از حیز انتفاع ســاقط می کند‪ .‬فرموده اید‬ ‫«حصر سران فتنه مصوبه شــورای عالی امنیت ملی بوده و‬ ‫براساس مصالح نظام تصویب شده است‪ ».‬گذشته از اینکه‬ ‫امضای این مصوبه توسط رئیس وقت شورای عالی امنیت‬ ‫ملی یعنی اقای احمدی نژاد که به گفته خودتان دو بار برای‬ ‫ازادی محصوران نامه نوشــت‪ ،‬مورد تردید اســت‪ ،‬شورای‬ ‫عالی امنیت ملی همان طور که از نام ان پیداســت حداکثر‬ ‫این اختیار را دارد که در شــرایط بحرانی مانند اشــوب های‬ ‫خیابانی و در حالت اضطرار که فرصت صدور حکم قضایی‬ ‫نیست رهبران یک حرکت اجتماعی را برای انکه ارتباط انها با‬ ‫اطرافیانشان قطع و ارامش حاکم شود‪ ،‬تا زمان رفع اشوب ها‬ ‫در حصر قرار دهد و بعد ازاد کند یا به قوه قضائیه بسپارد‪ .‬بر‬ ‫این اساس‪ ،‬ادامه حصر بدون حکم قضایی در چند سال اخیر‬ ‫خالف اصول متعدد قانون اساسی بوده است‪».‬‬ ‫قوه قضائیــه نیز بــه گفته های علی مطهــری به طور‬ ‫مفصل پاسخ داد و در بخشی از جوابیه نوشت‪« :‬مطهری از‬ ‫عنوان «شورای عالی امنیت ملی» استنباط کرده است که‬ ‫حداکثر اختیار این مرجع‪ ،‬اتخاذ تصمیمات موقت در شرایط‬ ‫بحرانی است‪ .‬اوال‪ ،‬تشخیص صالحیت و اعتبار تصمیمات‬ ‫شورا‪ ،‬نظیر سایر نهادهای مشابه‪ ،‬با خود شورای عالی امنیت‬ ‫ملی است و تشکیک شــما یا هر شــخص دیگری‪ ،‬چیزی‬ ‫از اعتبار تصمیمات شــورا نمی کاهد‪ .‬ثانیــا‪ ،‬از بند ‪ 3‬مذکور‬ ‫(بهره گیری از امکانات مادی و معنوی کشــور برای مقابله‬ ‫با تهدیدهــای داخلی و خارجی)‪ ،‬ضــرورت «بحرانی بودن‬ ‫وضعیت» جهت ورود شــورای عالی امنیت ملی‪ ،‬اســتنباط‬ ‫نمی شود و بنابراین پس از تحقق مصوبه و طی مراحل قانونی‬ ‫ان‪ ،‬الزم االجرا خواهد بود‪» .‬‬ ‫پــس از وقایــع مربــوط بــه نطــق او در مجلــس و‬ ‫نامه نگاری اش با قوه قضائیه او مدتی را در ســکوت به ســر‬ ‫می برد‪ .‬اما در اخرین اظهارنظر بار دیگر ادعا کرد که موسوی‬ ‫و کروبی را «ازاد کنید و اگر انها دوباره اشوب کردند من اولین‬ ‫نفری هستم که مقابلشان می ایستم‪».‬‬ ‫ســال ‪ 93‬برای دومین با ســال چرخش پسر ایت ا لله‬ ‫وضعیت از بدنه راســت اصولگرایی به چپ بود‪ .‬سالی که او‬ ‫را رفته رفته دورتر از خاستگاه سیاسی اش قرار می داد‪.‬‬ ‫‪147‬‬ ‫سیاست‬ ‫روی‬ ‫د‬ ‫ا‬ ‫د‬ ‫‪5‬‬ ‫ثبات پس از حاشیه‬ ‫وزارت علوم باالخره ارام شد‬ ‫بعد از انکه فرجی دانا به عنوان اولین وزیری که با کارت‬ ‫قرمز مجلس روبه رو شده بود از کابینه خارج شد‪ ،‬دولت تالش‬ ‫کرد گزینــه ای را برای این وزارتخانه معرفــی کند که با بدنه‬ ‫رای خود همسو باش د و سرانجام مجلس شورای اسالمی به‬ ‫یکی از گزینه های وزارت علوم اعتماد کرد‪ .‬یک اعتماد که‬ ‫اگر چه غیرمنتظره به نظر نمی رسید‪ ،‬اما میزانش بسیار قابل‬ ‫توجه بود‪ ،‬چرا که نمایندگان مجلس با ‪ ۱۹۷‬رای موافق و ‪۲۸‬‬ ‫رای مخالف‪ ،‬فرهادی را از بهارستان راهی ساختمان وزارت‬ ‫علوم کردند‪.‬‬ ‫در جلسه رای اعتماد چه گذشت؟‬ ‫حسن روحانی رئیس جمهور ‪ 28‬ابان ماه در نامه ای به‬ ‫علی الریجانی «محمد فرهادی» را به عنوان پنجمین وزیر‬ ‫پیشنهادی دولت برای تصدی سکان وزارت علوم‪ ،‬تحقیقات‬ ‫و فناوری‪ ،‬به منظور کســب رای اعتماد به خانه ملت معرفی‬ ‫کرد‪ .‬روحانی پیش از ان «میلی منفرد»‪« ،‬رضا فرجی دانا»‪،‬‬ ‫«نیلی احمدابــادی» و «دانش اشــتیانی» را به عنوان وزیر‬ ‫پیشنهادی علوم به مجلس معرفی کرده بود که میلی منفرد‬ ‫نتوانست از پارلمان رای اعتماد بگیرد‪ ،‬اما فرجی دانا توانست‬ ‫از فیلتر رای اعتماد بگذرد‪.‬‬ ‫چندماهیبیشت رازعمروزارتفرجی دانانگذشتهبودکه‬ ‫وکالیملتبهدلیلانتصاباتوزیرونیزبرخیعملکرد هایاو‬ ‫در این وزارتخانه حساس و کلیدی‪ ،‬طرح استیضاح فرجی دانا‬ ‫را تقدیم هیات رئیسه مجلس کردند‪ .‬طرح مذکور نیز پس از‬ ‫شو قوس های فــراوان بین دولت و مجلــس‪ ،‬باالخره در‬ ‫ک ‬ ‫دستورکار پارلمان قرار گرفت و فرجی دانا موفق نشد مجددا‬ ‫رای اعتماد خانه ملتی ها را کسب کند‪.‬‬ ‫سیاست‬ ‫‪148‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫یک گزینه متفاوت‬ ‫قبل از انکه محمد فرهادی به عنوان وزیر پیشــنهادی‬ ‫علوم به مجلس معرفی شــود روحانی گزینه هایــی را راهی‬ ‫پارلمان کرده بود که همگی یک خصوصیت مهم داشــتند‪:‬‬ ‫«عضویت در حلقه معین»‪ .‬این درست همان چیزی بود که‬ ‫با حساسیت نمایندگان مجلس مواجه شده بود‪ .‬از میلی منفرد‬ ‫تا دانش اشتیانی همگی جز و همکاران و همفکران مصطفی‬ ‫معین وزیر علوم دولت ســید محمد خاتمی به شمار می ایند‪.‬‬ ‫گزینه جدید اما تفاوت هایی با افراد قبلی داشــت‪ .‬او اگر چه‬ ‫نامش در فهرســت کابینه ســید محمد خاتمی هم مشاهده‬ ‫می شود اما به باور نمایندگان نســبت به افراد حلقه معین در‬ ‫گرایش های سیاسی برتری داشت‪.‬‬ ‫با روی کار امدن حســن روحانی اصالح طلبان تالش‬ ‫می کردند تا در چند وزارتخانه نفوذ کنند‪ .‬یکی از مهمترین انها‬ ‫وزارت علوم بود‪ .‬بنابر یک تحلیل کلی که پایگاه اجتماعی و‬ ‫مهمترین بدنــه رای اصالح طلبان را در میان دانشــجویان‬ ‫می انگارند‪ ،‬انها تالش می کردند تا فردی به وزارت علوم برسد‬ ‫که بیشترین همسویی با انها را داشته باشد‪.‬‬ ‫باتوجه به اینکه کناره گیری عــارف در روزهای پایانی‬ ‫انتخابات به پیروزی حسن روحانی کمک زیادی کرده بود‪،‬‬ ‫این احتمال به نظر می رســد که فردی نزدیک به وی به این‬ ‫سمت گمارده شود‪ .‬با این حال دولت ترجیح داد تا میلی منفرد‬ ‫را به مجلس بفرستد‪ .‬اما او نتوانســت مورد تایید نمایندگان‬ ‫قرار گیرد‪ .‬به دنبال ان سرپرست وزارت علوم از اصالح طلبان‬ ‫انتخاب شــد‪ .‬جعفر توفیقی بــه وزارت علــوم رفت‪ .‬حضور‬ ‫توفیقی در سمت سرپرستی حساسیت زیادی را برانگیخت ‬ ‫تاجایی که مجلس به دنبال راهی بود که بتواند از سرپرست‬ ‫نیز سوال کند‪.‬‬ ‫سه وزیری که پشت در مجلس ماندند‬ ‫دولت روحانی کار معرفی وزیر پیشنهادی برای وزارت‬ ‫علوم را به روزهای پایانی مهلت خود موکــول کرد‪ .‬برخی از‬ ‫نمایندگان دراین باره به دولت هشدار داده بودند‪ .‬با این حال‬ ‫روحانی قصد داشت از تمام فرصت سه ماهه برای سرپرستی‬ ‫وزارت علوم استفاده کند‪ .‬شاید او این کار را کرد تا تنش های‬ ‫میان مجلس و دولت کمی فروکش کند‪.‬‬ ‫پیش از انکه نیلی احمد ابادی به مجلس معرفی شود‪،‬‬ ‫زمزمه هایی حاکی از این وجود داشت که ممکن است دولت‬ ‫نجفی را که عهده دار سرپرستی این وزارتخانه بود‪ ،‬به مجلس‬ ‫معرفی کند‪ .‬شــایعه ای که واکنش تند بهارستان نشینان را‬ ‫به دنبال داشت‪ .‬نجفی معرفی نشد و نیلی به مجلس رفت‪.‬‬ ‫یکی از مخالفان اصلی او دکتر نادران بود‪ .‬او گفت که نیلی‬ ‫گزینه اصلی دولت نیست و بهتر است دولت گزینه اصلی را‬ ‫معرفی کند‪ .‬اشاره او به تحلیل هایی بود که در ان گفته می شد‬ ‫دولت قصد دارد با فرستادن گزینه های مساله دار و عدم رای‬ ‫اعتماد مجلس در واقع فضایی را ایجــاد کند که مجلس در‬ ‫مقابل دولت قرار گیرد‪ .‬برخی نیــز بر این باور بودند که علت‬ ‫رای نیاوردن احمدابادی سرسختی های دولت بود‪ .‬چراکه‬ ‫تنها یک روز پیش از انکه نیلی به مجلس برود‪ ،‬حسام الدین‬ ‫اشنا در یادداشتی که در فضای مجازی منتشر کرد نمایندگان‬ ‫را در اســتانه یک انتخاب توصیف کرده و نوشته بود‪« :‬این‬ ‫عزیزان می توانند‪ِ :‬‬ ‫میان رفتن زیر بار سلطه گفتمانی اقلیت‬ ‫مطلق پایداری و اســتقالل مجلس از افراط گرایان یکی را‬ ‫انتخاب کنند‪».‬‬ ‫همین متن واکنش نمایندگان را به دنبال داشت و پای‬ ‫ان به جلسه رای اعتماد نیز کشیده شد‪.‬‬ ‫پس از نیلی‪ ،‬شرایط برای دولت کمی دشوار شد ‪ ،‬چرا که‬ ‫ت علوم به پایان رسیده بود‬ ‫از یک سو مهلت سرپرستی در وزار ‬ ‫و از ســوی دیگر گزینه مورد نظر دولت هنوز مشخص نبود‪.‬‬ ‫در این وضعیت عمال سرپرســتی براین وزارتخانه از ســوی‬ ‫نجفی امری غیرقانونی به حساب می امد‪ .‬اما مشخص شد‬ ‫که این سرپرستی با حکم حکومتی مقام معظم رهبری تمدید‬ ‫شــده اســت‪ .‬دولت نیز در اولین فرصت گزینه بعدی یعنی‬ ‫دانش اشتیانی را به مجلس معرفی کرد ‪ ،‬اما او نیز نتوانست از‬ ‫فیلترهای نمایندگان مجلس عبور کند‪.‬‬ ‫یک روز بعد از انکه چهارمین گزینه دولت نیز نتوانست‬ ‫مجلس را راضــی کند‪ ،‬باهنر که ریاســت جلســه را برعهده‬ ‫داشت‪ ،‬با قطع مذاکرات مجلس نامه معرفی دکتر فرهادی‬ ‫برای وزارت علوم را قرائت کرد‪.‬‬ ‫از حمایت تا انتقاد‬ ‫رئیس جمهور کــه در ســخنرانی های عمومی تالش‬ ‫می کرد تا بــه هوادارانش اثبات کند که همچنــان بر عهد و‬ ‫پیمانش با انها ایســتاده و کوتاه نخواهد امد‪ ،‬این بار با زبانی‬ ‫متفاوت از قبل به مجلس رفت‪ .‬او گویا تالش داشت که ثابت‬ ‫کند معرفی گزینه های قبلی برای لجبازی با مجلس نبوده و او‬ ‫ی درگیری با پارلمان را ندارد‪.‬‬ ‫بنا ‬ ‫رئیس جمهــور در ادامــه اشــاره ای هم بــه ماجرای‬ ‫انتقادهای وارد شــده به گزینه های قبلی خــود کرد و گفت‪ :‬‬ ‫«البته ســخت اســت که به مجلس بیایند و پشــت تریبون‬ ‫ســخن بگویند‪ .‬گاهی برای خود و خانواده انها مشــکالتی‬ ‫ایجاد می کنند اما انان برای انجام وظیفه امدند و من از انان‬ ‫سپاســگزاری می کنم و امیدوارم در مســئولیت های دیگر‬ ‫ادای وظیفه کنند‪ ».‬تا اینجای سخنان روحانی مجلس ارام‬ ‫بود و فضا به نظر در جهت حمایــت از دولت به نظر می امد‪.‬‬ ‫اما روحانی ناگهان ترجیــح داد انتقاداتی را به مخالفانش در‬ ‫پارلمان وارد کند‪ .‬او با بیان اینکه روز ‪ 24‬خرداد ماه گفتمان‬ ‫مورد تا ئید مردم بوده است‪ ،‬یاداور شد‪« :‬در این میان فردی‬ ‫مورد انتخاب مــردم قرار گرفته که اگر این فــرد با نفر بعدی‬ ‫اختالفش یک میلیــون رای بود می گفتیــم دو گفتمان به‬ ‫یکدیگر نزدیک بوده اســت امــا اگر گفتمانــی رای اوره که‬ ‫رای ان ‪ 3‬برابر نفر بعدی اســت و ‪ 13‬میلیون اختالف رای با‬ ‫نفر بعدی دارد نشان ان است که این افکار و گفتمان قاطع‬ ‫مردم است‪».‬‬ ‫فرهادی در جلســه رای اعتماد مجلس بر روی مساله‬ ‫فراجناحی بودنش تاکید ویژه داشــت‪ .‬او گفت که سوابقش‬ ‫روشن است و قصد ندارد سرمایه های کشور را به بهانه های‬ ‫مختلف تخریب کند‪.‬‬ ‫موضوع دانشجویان ستاره دار و همچنین بورسیه های‬ ‫غیرقانونی که دولت روی ان بسیار مانور کرده بود‪ ،‬هم برای‬ ‫دولت مهم بود و هم برای مجلس‪ .‬یکی از قول های روحانی‬ ‫روشن شدن تکلیف دانشجویان ســتاره دار بود‪ .‬فرهادی در‬ ‫این باره نظر ش این بود که پرونده بسیاری از انها رسیدگی شده‬ ‫ومابقینیزرسیدگیوتکلیفانهارانیزمشخصخواهندکرد‪.‬‬ ‫فرهادی نطقش در مجلس را اینگونه به پایان برده بود‪:‬‬ ‫«بنده هیچ نامه ای را امض ا نکرده ام حال اگر اســم هست یا‬ ‫نیست نمی دانم‪ .‬بنده معتقدم فصل الخطاب رهبری هستند‬ ‫و فتنه خط قرمز ماست‪».‬‬ ‫این جمله در واقع باعث شــد تا او رای بسیار باالیی از‬ ‫مجلس دریافت و از بهارســتان عازم ساختمان الومینیومی‬ ‫شهرک غرب تهران شود‪.‬‬ ‫روی‬ ‫داد ‪6‬‬ ‫«حکم» می اید‬ ‫پرونده مهدی هاشمی به سرانجام خود نزدیک شده است‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫و ساختگی مستعد می ســازد‪ .‬راه حل درست که مشروعیت‬ ‫دادگاه و قوه قضائیــه را هــم تقویــت می کنــد‪ ،‬علنی بودن‬ ‫دادگاه و افزایش شفافیت با توضیحات تکمیلی سخنگوی‬ ‫محترم قوه اســت‪ ».‬یکی از ادعاهای وکیــل متهم این بود‬ ‫که ماجرای دریافت رشــوه از شــرکت نفتی استات اویل‪ ،‬در‬ ‫موارد اتها می پرونده وی وجود ندارد‪ .‬این نمایندگان با ارسال‬ ‫پیوست هایی به نامه خود نوشتند که این اسناد از «نقش وی‬ ‫به روشنی» پرده بر می دارد‪ .‬اما بالفاصله وکیل متهم اعالم‬ ‫کرد که ادعاهای مطرح شده به نقل از وی در نامه نمایندگان‬ ‫درست نیست و از انها شکایت کرده است‪ .‬علیزاده طباطبایی‬ ‫در نامه اش نوشــت‪« :‬اینجانب از صدا و سیمای جمهوری‬ ‫اسالمی ایران دعوت می کنم که با جلب نظر قاضی محترم‬ ‫دادگاه‪ ،‬ابتدا فیلم جلسات برگزار شده را برای عموم پخش و‬ ‫سپس جلسات اتی را به صورت مستقیم و بدون سانسور برای‬ ‫مردم منتشر نماید تا بنا برفرمایش نمایندگان محترم ابهامات‬ ‫برطرف شود‪».‬‬ ‫اندکیبعدمشخصشدکهبرای یکیاز وکالیمتهمبه‬ ‫اتهام نشر اکاذیب قرار مجرمیت صادر شده است‪ .‬ابوالمعالی‬ ‫ش اعالم کرده‬ ‫با اشــاره به صدور قرار مجرمیت برای خــود ‬ ‫بود‪« :‬به اتهام نشــر اکاذیب برایم قرار مجرمیت صادر شده‬ ‫است؛ زیرا اتهامات خانم فاطمه هاشمی را بی اعتبار دانستم‪.‬‬ ‫دلیل دیگر برای صدور قرار مجرمیت برای من این است که‬ ‫مطرح کرده بودم نماینده دادستان در یکی از جلسات دادگاه‬ ‫دیر حاضر شده و جلسه تشکیل نشده است‪».‬‬ ‫نمایندگان مجلس معتقد بودند که اتهامات وی باید به‬ ‫صورت علنی رسیدگی شــود‪ .‬تعداد انها به اعتبار گفته های‬ ‫اسماعیل کوثری بیش از ص د نماینده بود‪ .‬او برخالف وکالی‬ ‫متهم که اتهامات را سیاسی می دانستند معتقد بود که اینطور‬ ‫نیست و اتهامات وی شامل موارد مختلفی است‪.‬‬ ‫جلســات دادگاه مهدی هاشــمی یکی پس از دیگری‬ ‫به طور مرتب برگزار می شــد که خبر رســید تعداد نمایندگان‬ ‫درخواســت کننده به ‪ 110‬نفر رسیده اســت‪ .‬در همین حال‬ ‫حمید رســایی خبر داد که نامه ‪ 110‬نماینــده مجلس درباره‬ ‫دادگاه مهدی هاشمی را به قاضی مقیسه تحویل داده است‪.‬‬ ‫موضوع دیگری که درباره این پرونده مطرح بود‪ ،‬بحث‬ ‫فشارهایی بود که از خارج از دستگاه قضا به این دادگاه وارد‬ ‫می شد‪ .‬رسایی می گفت که دادستان وقت کل کشور چندین‬ ‫بار از فشــارهایی که در رابطــه با این پرونده بــه قوه قضائیه‬ ‫وارد شده ‪ ،‬خبر داده بود‪ .‬رسایی گفت‪« :‬ما مطمئن هستیم‬ ‫قوه قضا ئیه به جد کار خــود را انجام می دهــد‪ ،‬ولی باالخره‬ ‫گاهی قرائنی دیده می شود که برخی دستگاه ها تحت تاثیر‬ ‫اینفشارهاقرارمی گیرند‪».‬رساییهمچنیندربارهدرخواست‬ ‫مناظره ای که از ســوی وکالی پرونده با انها مطرح شده بود‬ ‫معتقد بود که «مناظره چیز خوبی اســت» و در‬ ‫این باره «اعالم امادگی» کرد‪ .‬او اما حاضر نبود‬ ‫با وکالی متهم به مناظره بنشیند ‪ ،‬چرا که معتقد‬ ‫بود وکال برای هــر قدمی کــه برمی دارند پول‬ ‫دریافت می کنند‪ .‬او ریشه این درخواست ها را‬ ‫بازارگرمی وکال می دانست‪.‬‬ ‫در پایان جلسه بیست و سوم دادگاه یکبار‬ ‫دیگر وکیل مهدی هاشمی میان خبرنگاران امد‬ ‫و از انتشار مواردی از کیفرخواست در هفته نامه‬ ‫رمز عبور ســخن گفت‪ .‬او که بــه جای مهدی‬ ‫هاشمی مرتبا در جمع خبرنگاران حاضر می شد‪،‬‬ ‫گفت که ادعاهای انها جعلی است‪« :‬هفته نامه‬ ‫رمز عبور اقدام به انتشــار کیفرخواست مهدی‬ ‫هاشــمی کرده و ادعاهایی را نیز در این راســتا‬ ‫مطرح کرده اســت‪ ،‬در حالی که مــا در دادگاه‬ ‫ثابت کرده ایم تمامی این ادعاها جعلی است‪.‬‬ ‫اقدام هفته نامه رمز عبور غیرقانونی است و چون‬ ‫کیفرخواست را منتشر کرده ما این اجازه را داریم‬ ‫که پاسخ تمام ادعاها را بدهیم‪».‬‬ ‫وی در پایان خاطرنشــان کــرد‪« :‬من ایــن امادگی را‬ ‫دارم که در یک میزگرد با حضور تمــام مدعیان علیه مهدی‬ ‫پاسخگو باشــم‪ ».‬اخرین تحوالت درباره این پرونده اما این‬ ‫بود که سخنگوی قوه قضائیه اعالم کرد حکم تا پایان سال‬ ‫‪ 93‬اعالم خواهد شد‪ .‬از سوی دیگر این نمایندگان مجلس و‬ ‫برخی از فعاالن سیاسی بودند که نگران اعمال فشارها برای‬ ‫تاثیرگذاری بر دادگاه و همچنین طوالنی شدن مراحل دادگاه‬ ‫بودند‪ .‬اسماعیل کوثری معتقد بود که «زمان رسیدگی به این‬ ‫پرونده خیلی طوالنی شده است‪ ،‬در صورتی که خیلی از موارد‬ ‫این پرونده مشخص بوده و باید ســریع تر مورد رسیدگی قرار‬ ‫می گرفت و مانند دیگر پرونده ها نتیجــه ان به اطالع مردم‬ ‫می رسید‪».‬‬ ‫این درحالی بود کــه کیهان در خبری ویــژه درباره این‬ ‫دادگاه از یک «پرونده شــو یی» خبرداده و در این باره نوشته‬ ‫بود‪« :‬برخی رفتارها از پرونده شویی(!) حکایت می کند‪ ،‬به‬ ‫این معنا که هرجا اسنادی حاکی از رفتارهای غیرقانونی متهم‬ ‫وجود دارد‪ ،‬تالش می شود با نسبت دادن این تخلفات به افراد‬ ‫و مراکز گوناگون از متهم یاد شده سلب اتهام شود‪».‬‬ ‫روند رسیدگی به پرونده مهدی هاشمی اگرچه در سال‬ ‫‪ 93‬اغاز و قرار است به پایان برسد‪ ،‬اما به طور حتم این حکم‬ ‫مراحلی را برای تایید و اجرایی شــدن باید طی کند‪ .‬روندی‬ ‫که بسیاری معتقدند باید سریع تر صورت گیرد چراکه مردم با‬ ‫دیدنومقایسهرسیدگیبهپروند همهدیهاشمیومحمدرضا‬ ‫رحیمی به عزم جدی قوه قضائیه در برخورد با دانه درشــت ها‬ ‫بیشتر اعتماد خواهند کرد‪.‬‬ ‫سیاست‬ ‫پس از گذشــت ‪ 590‬روز از تشــکیل پرونــده مهدی‬ ‫هاشمی سرانجام اتهامات مربوط به وی در دادگاهی طوالنی‬ ‫در سال ‪ 93‬مورد بررسی قرار گرفت‪.‬‬ ‫مهدی هاشمی که دومین فرزند ذکور خانواده ایت الله‬ ‫بهرمانی است‪ ،‬حاشیه ساز ترین فرزند ایت الله نیز هست‪ .‬او‬ ‫در سال گذشته در ‪ 27‬جلســه دادگاه حاضر شد و دفاعیاتش‬ ‫را ارائه کرد و اواخــر بهمن ماه اخرین دفاعیاتــش را تقدیم‬ ‫دادگاه کرد‪.‬‬ ‫پرونده مهدی هاشمی ابتدا قرار بود با قضاوت قاضی‬ ‫ســراج مورد داوری قرار گیرد اما ابتدای امسال خود قاضی‬ ‫سراج اطالع داد که پرونده این متهم با قضاوت قاضی مقیسه‬ ‫مورد رسیدگی قرار گیرد‪ .‬ابتدا همین تغییر نیز مورد اعتراض‬ ‫متهم و وکیــل وی قرار گرفت ‪ ،‬اما ســرانجام‬ ‫ ‪ 11‬مردادماه ‪ 93‬استارت اولین جلسه دادگاه‬ ‫رســیدگی به پرونده وی زده شــد ؛ پرونده ای‬ ‫که رســیدگی به ان بیش از شش ماه به طول‬ ‫انجامید‪.‬‬ ‫اولین جلسه دادگاه درحالی اغاز شد که‬ ‫فائزه هاشــمی‪ ،‬دختر دیگر ایت الله که پیش‬ ‫از مهدی مدتی را در زندان گذرانده بود‪ ،‬او را‬ ‫همراهی می کرد‪ .‬در تمــام طول برگزاری ‪27‬‬ ‫جلسه دادگاه حرف و حدیث های بسیاری در‬ ‫بیرون از دادگاه شنیده شد‪ .‬از اولین روزهایی‬ ‫که مهدی به محض خروج از دادگاه در صفحه‬ ‫شخصی اش نسبت به کیفرخواستش واکنش‬ ‫نشــان داد تا اعتراض وی به رسانه هایی که‬ ‫معتقد بود علیه او جوسازی می کنند‪.‬‬ ‫با این حال ایت الله همیشه در مورد این‬ ‫پرونده سکوت کرد‪ .‬تنها نقل قول از وی توسط‬ ‫محسن هاشــمی صورت گرفت‪ .‬فرزند بزرگ‬ ‫ایت الله هاشــمی گفته بود که پدر ش می گوید‪« :‬بچه های‬ ‫من هم مانند بچه های مردمند‪ ».‬اگرچه علیزاده طباطبایی‬ ‫وکیل متهم معتقــد بود که در پرونــده وی اتهامات امنیتی و‬ ‫اقتصادی وجود ندارد‪ ،‬اما انتشار بخش هایی از کیفرخواست‬ ‫نشانمی دادکهاینطورنیست‪.‬انتشارکیفرخواستدرفضای‬ ‫مجازی و انتشار قسمت هایی از ان که به اتهامات اقتصادی‬ ‫وی می پرداخت در هفته نامه ‪ 9‬دی واکنــش وکیل متهم را‬ ‫برانگیخته بود‪ .‬او صراحتا خواستار رسیدگی و برخورد قاضی‬ ‫با این موضوع شــد و در اظهارنظری عجیب مدعی شــد که‬ ‫مخالفان در دادگاه شنود کار گذاری کرده اند‪.‬‬ ‫علیزادهطباطباییمعتقدبودکهدردادگاهعلیههفته نامه‬ ‫‪ 9‬دی و حمیــد رســایی اعالم جرم صــورت گرفتــه اما باید‬ ‫قوه قضائیــه به عنوان مدعی العموم وارد این موضوع شــده‬ ‫و مساله انتشــار محتوای جلســات محرمانه دادگاه در این‬ ‫نشــریه را پیگیری کند‪ .‬موضوعــی که نشــریه ‪ 9‬دی ان را‬ ‫مطرح می کرد‪ ،‬ماجرای دریافت رشــوه شــرکت هورتون با‬ ‫مدیریت عباس یزدان پناه یزدی بود‪ .‬این شــرکت در قرارداد‬ ‫اســتات اویل از طرف نروژی درخواست رشــوه کرده و چند‬ ‫میلیون دالری نیز دریافت کرده بود‪ .‬ردپای هورتون در قرارداد‬ ‫کرسنت نیز دیده می شد‪ 9.‬دی در مقاله ای مدعی شده بود که‬ ‫عباس یزدان پناه یزدی به نیابت از فردی با نام مستعار جونیور‬ ‫از قراردادهای نفتی رشوه دریافت کرده است‪ .‬نکته مهم در‬ ‫این ماجرا اما ناپدید شدن عباس یزدان پناه بود‪ .‬او که شرکتش‬ ‫را در انگلیس تاسیس و اداره می کرد مدتی بود در دبی اقامت‬ ‫داشت‪ .‬در تیرماه‪ 92‬او پس از اینکه به صورت ویدئوکنفرانس‬ ‫در دادگاه مربوط به شکایت کرسنت شرکت کرده بود‪ ،‬در دبی‬ ‫ناپدید شــد‪ .‬در روزهای پایانی ســال مقامات امارات اعالم‬ ‫کردند که ‪ 6‬ایرانی را به اتهام دســت داشــتن در ربایش این‬ ‫ایرانی – انگلیســی به حبس ابد محکوم کرده اند‪ .‬بسیاری از‬ ‫افراد جای خالی او را در برگزاری این دادگاه متذکر می شدند‪.‬‬ ‫در طرف مقابــل اما منتقدان خواســتار علنی شــدن‬ ‫دادگاه مهدی هاشمی بودند‪ .‬هفت تن از نمایندگان مجلس‬ ‫در نامه ای خطاب به قاضی مقیســه خواســتار علنی شدن‬ ‫دادگاه مهدی هاشمی شده بودند‪ .‬انها در نامه شان نوشتند‪:‬‬ ‫«غیرعلنی بــودن دادگاه و عدم انتشــار اطالعات مربوط به‬ ‫ان‪ ،‬نه تنها از حساســیت های مذکور نمی کاهد‪ ،‬بلکه چون‬ ‫مردم را نسبت به استقالل در قضاوت نگران می سازد‪ ،‬انان را‬ ‫حساس تر و تشنه تر می کند و برای پذیرش خبرهای جهت دار‬ ‫سیاست‬ ‫‪149‬‬ ‫سیاست‬ ‫روی‬ ‫د‬ ‫ا‬ ‫د‬ ‫‪7‬‬ ‫بازداشتغیرمنتظره‬ ‫محمدرضا رحیمی راهی اوین شد‬ ‫در روزهایی که اهالی دفتر ولنجک در ســوگ از دست‬ ‫دادن مادر محمود احمدی نژاد نشسته بودند‪ ،‬خبر رسید که‬ ‫رحیمی برای اجــرای حکم زندانش روانه زندان اوین شــده‬ ‫است‪ .‬شاید کمتر کســی باور می کرد که معاون اول دولت‬ ‫یازدهم را ســرانجام در پشــت میله های زندان اوین ببینند‪.‬‬ ‫خودش و وکیلش البته بارها تاکید داشتند که «انتظاری جز‬ ‫برائت ندارنــد» اما قوه قضائیه نظر دیگری داشــت‪ .‬دادگاه‬ ‫اما او را در قدم اول به ‪ ۱۵‬ســال حبس‪ ،‬پرداخت دو میلیارد و‬ ‫‪ ۸۵۰‬میلیون تومان رد مال و یک میلیارد تومان جزای نقدی‬ ‫محکوم کرد‪ .‬با اعتراض وی پرونده به دیوان عالی کشور رفت‬ ‫که دیوان حکم را با تخفیفاتی تا ئید کرد‪.‬‬ ‫پرونده رحیمی با کش و قوس های فراوان ســرانجام‬ ‫ی اما هیچ فکر نمی کرد از پاستور تا اوین‬ ‫نهایی شــد‪ .‬رحیم ‬ ‫راهش این میزان کوتاه باشد‪ .‬احمدی نژاد بعد از انتشار این‬ ‫ی اعالم برائت کرد‬ ‫حکم بیانیه ای صادر کرد و در ان از رحیم ‬ ‫و گفت که تخلفات او به دولتش ارتباطی ندارد‪ .‬بیانیه ای که‬ ‫ناراحتی عمیق رحیمی را موجب و منجر بــه صدور نامه ای‬ ‫شدیدا گالیه امیز علیه احمدی نژاد شد‪ .‬شاید این مهمترین‬ ‫واقعه مربوط به نزدیکان دولت احمدی نژاد بود که در ســال‬ ‫ی به احمدی نژاد‬ ‫‪ 93‬با ان روبه رو شدند‪ .‬نام ه گالیه امیز رحیم ‬ ‫برای انها بسیار گران تمام شد اما ترجیح رئیس دولت نهم و‬ ‫دهم این بود که همچون همیشه‪ ،‬وقتی حرفی برای گفتن‬ ‫ی در این نامه مدعی شــد‪،‬‬ ‫وجود ندارد‪ ،‬ســکوت کند‪ .‬رحیم ‬ ‫چوب ابروبری های گاه و بیگاه او را خورده است‪.‬‬ ‫سیاست‬ ‫‪150‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫خط قرمزی که بی دفاع رها شد‬ ‫کافی است این اتفاق را با زندان رفتن جوانفکر مقایسه‬ ‫کنیم تا متوجــه تفاوت های ان شــویم‪ .‬اتفاقــی که در ان‬ ‫مدیران احمدی نژادی اجازه ندادند تا جوانکفر بازداشــت و‬ ‫روانه زندان شود‪ .‬بازداشت جوانفکر به پاییز سال بعد موکول‬ ‫شــد‪ .‬زمانی که احمدی نژاد و تعدادی از اقوام و یارانش در‬ ‫اخرین سفر نیویورکی خود به ســر می بردند‪ ،‬خبر رسید علی‬ ‫اکبر جوانفکر دســتگیر شده اســت‪ .‬احمدی نژاد از همان‬ ‫نیویورک پیام فرســتاد که موضوع را پیگیــری خواهد کرد‪.‬‬ ‫وقتی که به تهران رســید نیز به بهانه این موضوع خواستار‬ ‫بازدید از زندان اوین شد‪ .‬اما این بار ماجرا فرق می کرد‪ .‬تیم‬ ‫رسانه ای احمدی نژاد خود هم با دستوری هماهنگ خودشان‬ ‫را به ندیدن زدند‪« .‬دکتر» قرار نبود این بار خودش را هزینه‬ ‫کســی کند که چهار سال دست راســتش می نشست‪ .‬تنها‬ ‫واکنشــی که از ناحیه احمدی نژادی ها دربــاره زندان رفتن‬ ‫رحیمی دیده شد تیتر کوچکی بود که باالی متن ان نوشته‬ ‫شده بود و البته اعتراض به مرکز اطالع رسانی قوه قضائیه که‬ ‫چرا او را به سمت «معاون اول دولت احمدی نژاد» معرفی‬ ‫کرده اید‪ .‬در تیتر این متن نیز کنایــه ای به اصولگرایان زده‬ ‫شده بود‪ .‬سایت میدان ‪ 72‬که نزدیک به غالمحسین الهام‬ ‫است‪ ،‬نوشت‪« :‬حکم حبس مسئول مالی ستاد اصولگرایان‬ ‫اجرا شد»‪ .‬سرانجام رحیمی به زندان رفت و این موضوع به‬ ‫تیتر اول رسانه ها بدل شد‪ .‬اگرچه برخی از رسانه ها ترجیح‬ ‫دادند از کنار ان عبور کننــد یا با زدن تیترهــای کوچک در‬ ‫ی یک سال‬ ‫صفحه اصلی ان را کم اهمیت نشان دهند‪ .‬رحیم ‬ ‫بعد از انکه از پاستور رفت در سه جلســه پیاپی در خردادماه‬ ‫‪ 93‬مورد بازخواست قرار گرفته بود‪ .‬او در ‪ 7 ،3‬و ‪ 17‬خرداد به‬ ‫ی به دنبال حکم‬ ‫دادگاه رفت تا پاسخگوی قاضی باشد‪ .‬رحیم ‬ ‫خود بود که ناگهان در ابتدای شــهریور محســنی اژه ای در‬ ‫نشستی خبری و علنی موضوع محکومیت معاون اول دولت‬ ‫دهم را اعالم کرد‪ .‬رحیمی در پاسخ به این اقدام نامه ای به‬ ‫رئیس قوه قضائیه نوشــت و اعالم این خبر را قرار گرفتن او‬ ‫در شــرایط بحران روحی و روانی قلمداد کرد‪« :‬از پنج سال‬ ‫پیش تاکنــون مکرر در افکار عمومی متهم شــده ام ولی به‬ ‫صورت غیرعلنی در دادگاه حاضر و به اتهامات پاسخ داده ام‪.‬‬ ‫اینک نیز قبل از اعالم حکم دادگاه به صورت رسمی از سوی‬ ‫اقای اژه ای در نشست مطبوعاتی بدون توجه به ممنوعیت‬ ‫قانونی و شــرعی‪ ،‬محکومیت اینجانب را اعالم کرده و هر‬ ‫بار خانــواده ام را در بحران ویران کننــده روحی و روانی قرار‬ ‫داده اند‪ ».‬رحیمــی در بخش مهمی از ایــن جوابیه تالش‬ ‫کرد تا سناریوی همیشگی تیم احمدی نژاد را بازتولید کرده‬ ‫و ضمن راه اندازی شیوه «بگم بگم» خود را یک «قربانی»‬ ‫معرفی کند‪ .‬او نوشته بود‪« :‬برای استحضار جنابعالی و ملت‬ ‫شریف ایران یاداوری می شــود‪ ،‬فردی که بخشی از کمک‬ ‫مردمی جهت برگزاری انتخابات مجلس هشتم را تقبل کرد‬ ‫و بنده به واسطه ان متهم و محاکمه شدم‪ ،‬توسط تنی چند‬ ‫از مســئوالن وقت دســتگاه قضا و برخی نمایندگان محترم‬ ‫مجلس به اینجانب معرفی شــد (که شــواهد و مســتندات‬ ‫ان به دادگاه ارائه شــده اســت) و بنده نیز پس از اســتعالم‬ ‫از دســتگاه های نظارتی و دریافت پاســخ مثبت‪ ،‬ایشان را‬ ‫پذیرفتم‪ ».‬این نامه اما پاسخی برای رحیمی در بر نداشت‪.‬‬ ‫ی رفت تا پنج سال و ‪ 91‬روز اینده را در حبس به سر ببرد‪.‬‬ ‫رحیم ‬ ‫ اما بعد از ‪ 10‬روز ماندن در بند زندانیان مالی‪ ،‬با مرخصی یک‬ ‫هفته ای به خانه برگشــت‪ .‬با این حال ناچار است عالوه بر‬ ‫حکم حبس‪ ،‬دو میلیارد و ‪ 850‬میلیون تومان رد مال کرده و‬ ‫یک میلیارد تومان نیز جزای نقدی پرداخت کند‪ .‬مرخصی‬ ‫رحیمی را سخنگوی قوه قضائیه تایید کرد و توضیح داد که‬ ‫او به خاطر بیماری صعب العالج همسرش و تایید پزشکی به‬ ‫مرخصی رفته است‪.‬‬ ‫دستگیری رحیمی‬ ‫ی روز‬ ‫غروب روز ‪ 26‬بهمن ماه ‪ 93‬بــرای خانواده رحیم ‬ ‫ی برای تحمل حبس‬ ‫مهمی بود‪ .‬خبر بسیار کوتاه بود‪« :‬رحیم ‬ ‫خود به زندان اوین رفت » پایگاه اطالع رســانی قوه قضائیه‬ ‫اعالم کرد‪« :‬با توجه به قطعیت حکم محکومیت محمدرضا‬ ‫رحیمی ‪ ،‬معاون اول ســابق رئیس جمهور دایر بر تحمل پنج‬ ‫سال حبس‪ ،‬سرپرست اجرای احکام دادسرای کارکنان دولت‬ ‫دستور اجرای حکم حبس را از طریق نیروی انتظامی صادر‬ ‫کرد‪ ».‬بر این اســاس ماموران پلیس در تاریخ ‪ 93/11/26‬با‬ ‫حضور در محل سکونت محکوم علیه وی را فراخوانده و پس‬ ‫از تفهیم موضوع اجرای حکم‪ ،‬نامبرده جهت تحمل حبس به‬ ‫زندان اوین معرفی شد‪ .‬روز بعد برخی از رسانه ها مطرح کردند‬ ‫ی خودش «نرفت» تا اینکه «امدند او را بردند»‪.‬‬ ‫که رحیم ‬ ‫روزنامــه ارمــان کــه گفتــه می شــود بــه ایت اللــه‬ ‫هاشمی رفسنجانی نزدیک اســت با کشیدن کاریکاتوری از‬ ‫ی که او را در لباس اســتراحت در منزل نشان می داد‪،‬‬ ‫رحیم ‬ ‫نوشت‪« :‬نرفت‪ ،‬امدند بردند»‪.‬‬ ‫وسواس در رسیدگی به پرونده رحیمی‬ ‫ی بعد از انکه پرونده اش مطرح شــد‪ ،‬قویا موارد‬ ‫رحیم ‬ ‫مطرح شــده را در این باره تکذیب می کرد‪ .‬او که در سال ‪90‬‬ ‫جزو «خطوط قرمز» احمدی نژاد محسوب می شد‪ ،‬در سال‬ ‫‪ 93‬به یکباره تنها رها شد‪ .‬احمدی نژاد ان موقع قول داده بود‬ ‫که «اگر تخلفات رحیمی ثابت شود» می اید و در تلویزیون‬ ‫«از مــردم عذرخواهی کرده» و اعــام می کند که «الیق»‬ ‫سمت ریاست جمهوری نیســت‪ .‬رحیمی نیز تالش می کرد‬ ‫تا نشان دهد ماجرا هیچ ارتباطی به پرونده بیمه ایران ندارد‪.‬‬ ‫اما ســخنگوی قوه قضائیه توضیح می داد کــه این پرونده با‬ ‫«وسواس تمام» دنبال شده است‪.‬‬ ‫ی مخالف بود‬ ‫احمدی نژاد با احضار رحیم ‬ ‫سخنگوی قوه قضائیه توضیح می دهد که از همان ابتدا‬ ‫ی قرار داشته است‪ .‬همان‬ ‫احمدی نژاد در جریان پرونده رحیم ‬ ‫زمانی که او را در مجامع عمومی «خط قرمز» معرفی می کرد‪،‬‬ ‫در جلسات خصوصی نیز مانع از احضار وی می شد‪.‬‬ ‫ی برای اجرای حکم‬ ‫اژه ای در ادامه تایید کرد که رحیم ‬ ‫خودش را معرفــی نکرد تا اینکه قوه قضائیه وی را دســتگیر‬ ‫می کند‪« :‬محکوم علیه در وقت مقرر در دادسرا حاضر نشد و‬ ‫دلیلی هم برای عدم حضورش ارائه نکرد و متعاقب ان حکم‬ ‫ی صادر و اجرا شد‪».‬‬ ‫جلب محمدرضا رحیم ‬ ‫ی در مورد دادن پول به نمایندگان‬ ‫ادعای رحیم ‬ ‫رحیمی در نامه ای که به احمدی نــژاد و حتی پیش تر‬ ‫از ان به رئیس قوه قضائیه نوشته بود‪ ،‬مدعی بود که مشکل‬ ‫اساسی و اتهامات مطرح شده در مورد وی به دلیل کمک به‬ ‫‪ 170‬نفر از نمایندگان دوره هشــتم مجلس شورای اسالمی‬ ‫ی می گوید به‬ ‫ی که رحیم ‬ ‫است‪ .‬اژه ای اما معتقد است که رقم ‬ ‫نمایندگان داده درست نیست‪ .‬معاون اول قوه قضائیه توضیح‬ ‫داد که سرانجام توانستند با «صحبت ها» و «پافشاری هایی‬ ‫ی بیاید و از‬ ‫که صورت گرفتــه» کاری کنند تا «اقای رحیمــ ‬ ‫او تحقیق به عمل بیاید‪ ».‬او گفت‪« :‬در کیفرخواســتی که‬ ‫بازپرس صادر کرده بود چهار اتهام از نظر دادســتان محرز‬ ‫شــده بود که این چهار اتهام اخذ رشــوه به مبلغ ‪ 1‬میلیارد و‬ ‫‪ 500‬میلیون تومان از داود ســرخوش‪ ،‬پولشویی‪ ،‬تحصیل‬ ‫مال از طریق نامشروع و شــرکت در شبکه اختالس موضوع‬ ‫ماده ‪ 4‬قانون تشــدید مجازات مرتکبین اختالس‪ ،‬ارتشــا و‬ ‫کالهبرداری بــود ‪ «.‬اژه ای همچنین فاش کــرد که چطور‬ ‫ی او‬ ‫ی از یکی از متهمان رشــوه دریافت می کند تا بده ‬ ‫رحیم ‬ ‫به بانک را بــه تعویق بیندازد‪« :‬داوود ســرخوش ‪ 60‬میلیارد‬ ‫تومان معوقه بانکی داشته و در جهت رفع مشکل از او مبلغ‬ ‫ یک میلیــارد و ‪ 500‬میلیون تومان طلب می شــود‪ .‬او را نزد‬ ‫ی می برند و ســرخوش یک میلیارد را در دو‬ ‫محمدرضا رحیم ‬ ‫ی واریز می کند‪».‬‬ ‫نوبت به حساب شخصی محمدرضا رحیم ‬ ‫زندان رفتن «رحیمی» را کسی تصور هم نمی کرد‬ ‫رئیس دســتگاه قضا نیز درباره این پرونده توضیحاتی‬ ‫را ارائه کــرد داد‪ .‬او گفت که حکم این پرونــده به هیچ وجه‬ ‫«سیاسی» نیست و با بیان اینکه دستگاه قضایی افرادی را‬ ‫به دادگاه فراخوانده که برای هیچ کس قابل تصور نبوده اند‪،‬‬ ‫گفت‪« :‬اینکه معاون اول رئیس جمهور محکوم شــود و به‬ ‫زندان برود برای کسی قابل تصور نبود و البته ما در این زمینه‬ ‫هیچ نگاه سیاسی نداشــتیم‪ ».‬املی الریجانی با بیان اینکه‬ ‫پرونده این شخص در سال ‪ 88‬از سوی من ارجاع شد‪ ،‬گفت‪ :‬‬ ‫«اینکه گفته شود این پرونده سیاسی است سخن نادرستی‬ ‫است‪ ».‬رئیس قوه قضائیه درست می گفت‪ ،‬هیچ کس تصور‬ ‫ی عاقبت روانه زندان شود‪ ،‬اما قوه قضائیه‬ ‫نمی کرد که رحیم ‬ ‫نشان داد که در این پرونده کامال مستقل عمل کرده و تسلیم‬ ‫ی به زندان رفت‪ ،‬تا زندانی بزرگ‬ ‫فشارها نشده اســت‪ .‬رحیم ‬ ‫سال ‪ 93‬لقب گیرد‪.‬‬ ‫ر‬ ‫وید‬ ‫اد ‪8‬‬ ‫بوروکرات هابه جایتکنوکرات ها‬ ‫دور جدید فعالیت های حزب اعتدال و توسعه اغاز شد‬ ‫احســاس نزدیکی چندانی بــا این طیف ندارنــد‪ .‬خصوصا‬ ‫این اختالف نظر با جناح چپ اصالح طلبان بیشتر مشهود‬ ‫اســت‪ .‬در عین حال این حزب نزدیکی بیشــتر و همچنین‬ ‫تمایل بیشــتری در نزدیک شــدن به طیفی از اصولگرایان‬ ‫دارد‪ .‬طیفی از اصولگرایان که علی الریجانی انها را رهبری‬ ‫می کند‪ .‬در این وضعیت غالمعلی دهقان از اعضای برجسته‬ ‫این حزب فعالیت این حزب را تشــریح کــرده و می گوید که‬ ‫قرار است متناسب با شــرایط فعالیت را بازسازی کنند‪« :‬در‬ ‫انتخابات مجلس حضوری فعال خواهیم داشــت و لیست‬ ‫ما فراجناحی خواهــد بود‪ ،‬همچون کابینــه روحانی‪ .‬حزب‬ ‫اعتدال و توســعه قبل از انتخابات ریاست جمهوری منتقد‬ ‫دولت نهم و دهم بود و تصور هم نمی شد بتوانیم در موضع‬ ‫قدرت قرار بگیریم‪ ،‬مشکلی که احزاب ما داشته و دارند یعنی‬ ‫در بیرون قدرت می دانند چه نمی خواهند اما وقتی به قدرت‬ ‫می رســند نمی دانند چه می خواهند‪ ،‬از این رو حزب اعتدال‬ ‫و توســعه هم دچار این مشکل شد اما خوشــبختانه در حال‬ ‫بازسازی هستیم و متناسب با شــرایط جدید فعالیت هایی را‬ ‫شروع کردیم‪ ».‬او خبر می دهد که جلسات حزب در حد دفتر‬ ‫سیاسی و بعضی کانون ها به صورت ماهانه برگزار می شود‪.‬‬ ‫او همچنین توضیح داده بود که لیســت ایــن حزب در واقع‬ ‫چیزی شبیه به کابینه روحانی خواهد بود‪« :‬حزب همچون‬ ‫انتخابات مجالس ششــم‪ ،‬هفتم و هشتم حضوری فعال در‬ ‫انتخابات اینده مجلس خواهد داشت‪ .‬حزب اعتدال و توسعه‬ ‫همیشه جمعی از شایستگان را که رویکردی اعتدالی داشتند‬ ‫و فراسوی یک جناح سیاسی اعم از اصولگرا‪ ،‬اصالح طلب‬ ‫و میانه رو انتخاب و به مردم معرفی می کــرد و در انتخابات‬ ‫اینده مجلس نیز تقریبا لیســت حزب اعتدال و توسعه مثل‬ ‫کابینه دکتر روحانــی خواهد بود‪ ».‬مهمتریــن موضوع اما‬ ‫جایی بود که او تاکید داشــت از هردو جناح در لیســت این‬ ‫حزب افرادی را خواهیم دید‪ .‬او گفت که استراتژی این حزب‬ ‫همان استراتژی سابق است‪« .‬استراتژی ای که اسم ان را‬ ‫«همین و همان» نامید‪ .‬به این معنا که هم از اصالح طلبان‬ ‫و اصولگرایان و هــم از میانه روهایی که حد فاصل دو جناح‬ ‫قرار دارند‪ ،‬استفاده خواهند کرد‪ .‬به عبارت روشن تر‪ ،‬تندتر‬ ‫شدن جریان فعالیت این حزب بیش از همه برخی از دوستان‬ ‫انها را در جریان اصالح طلب و کارگزاران دچار نگرانی کرده‬ ‫است‪ .‬براساس این مدل احتمال اینکه برای انتخابات دور‬ ‫بعد مجلــس این حزب بتوانــد با بخشــی از اصولگرایان به‬ ‫ائتالف برسد بسیار زیاد است‪ .‬این امر برای دولت روحانی‬ ‫نیز مطلوب به نظر می رسد ‪ ،‬چراکه می تواند از وزن بیشتری‬ ‫در مجلس برخوردار بوده و با موانع بزرگی روبه رو نشود‪ .‬تمام‬ ‫این موارد می توانند تائید کننده این موضوع باشند که حسن‬ ‫روحانی قصد ندارد تمام تخم مرغ هایش را درون یک ســبد‬ ‫بچیند‪.‬‬ ‫ائتالفی علیه اصالح طلبان‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫لو توسعه که در ان‬ ‫برگزاری جلسه جوانان حزب اعتدا ‬ ‫نوبخت و برخی از چهره های ایــن حزب حضور پیدا کردند‪،‬‬ ‫موجب شــد تا بار دیگــر این حزب مــورد توجه قــرار گیرد‪.‬‬ ‫مهمترین دلیل نیز حضور افراد شــاخص از چهره های این‬ ‫حزب در دولت بود‪ .‬اما در عین حال یک نکته اساســی نیز‬ ‫وجود داشــت‪ .‬اعتدال گرایان در عین حال کــه از حمایت‬ ‫اصالح طلبان در انتخابات ‪ 92‬برخوردار شــدند‪ ،‬با این حال‬ ‫حزب اعتدال و توسعه به صورت‬ ‫جدی وارد عرصه سیاسی شد‬ ‫سیاست‬ ‫یک سال مانده به انتخابات مجلس شورای اسالمی‪،‬‬ ‫حزب اعتدال و توسعه فعالیت خودش را اغاز کر د؛ اقدامی‬ ‫ که با کلید خــوردن ان گمانه زنی ها درباره نقــش دولت در‬ ‫انتخابات بیشتر دیده شود‪ .‬از انجا که اعتدال و توسعه حزبی‬ ‫است که افراد شاخصش نزدیکی زیادی به دولت دارند‪ ،‬این‬ ‫گمان ه که دولت روحانی قصد دارد با این حزب وارد انتخابات‬ ‫شــو د را بیشــتر تقویت کرد تا جایی که نوبخت‪ ،‬سخنگوی‬ ‫دولت که دبیرکلی این حزب را نیز برعهده دارد‪ ،‬ناچار شد در‬ ‫جلسه ارتباط با خبرنگاران به این مساله واکنش نشان دهد‪.‬‬ ‫او توضیح داد که گمانه زنی ها بی پایه اســت و فکر نمی کرد‬ ‫«برای نیم ســاعت گفت وگو با جوانان» ایــن حزب مجبور‬ ‫باشــد این همه مورد هجمه قرار گیرد‪ .‬اعتدال و توسعه که‬ ‫در سال ‪ 76‬تاسیس شــده بود‪ ،‬در واقع نســخه دیگری بود‬ ‫از حزب کارگزاران ســازندگی‪ .‬همان زمــان محمد قوچانی‬ ‫در ســرمقاله ای درباره این حزب گفت که ایــن حزب «بال‬ ‫دوم ایت الله هاشمی است»‪ .‬مهم ترین بنیانگذاران حزب‬ ‫اعتدال و توسعه‪ ،‬محمدباقر نوبخت‪ ،‬محمدرضا نعمت زاده‪،‬‬ ‫اکبر ترکان‪ ،‬فاطمه هاشمی رفســنجانی‪ ،‬محمود واعظی‪،‬‬ ‫حسین موسویان‪ ،‬سید احمد زرهانی‪ ،‬مرتضی محمدخان‪،‬‬ ‫مجید قاســمی‪ ،‬صالح الدین دلشاد‪ ،‬محمدحسن توالیی و‬ ‫زهرا پیشگاهی فرد بودند‪ .‬انها در پاییز ‪ ۱۳۷۸‬پس از دیدار با‬ ‫ایت الله هاشمی رفسنجانی و مشورت با او‪ ،‬بر عملی کردن‬ ‫تصمیم شان جدی تر شدند‪.‬‬ ‫مهمترین موضوع درباره این حزب ان بود که حســن‬ ‫روحانی به این حزب بسیار نزدیک بود‪ .‬گذشته از این‪ ،‬حسن‬ ‫روحانی گفتمان دولتش را گفتمان «اعتدال» برگزیده بود‬ ‫و از همین رو بود که بســیاری بر این اعتقاد استوار شدند که‬ ‫«اعتدال و توســعه» قرار اســت نقش احزاب دولتی را ایفا‬ ‫کند‪ .‬بسیاری از مردان دولت «اعتدالی» حسن روحانی در‬ ‫این حزب عضویت دارند‪ .‬از میان فرزندان ایت الله هاشمی‬ ‫تنها دو دختر او هســتند که به طور رسمی در احزاب فعالیت‬ ‫می کنند‪ .‬فائــزه در حزب کارگزاران عضویــت دارد و فاطمه‬ ‫خواهر بزرگتر در حــزب اعتدال و توســعه از همان ابتدای‬ ‫تاسیس این حزب در فعالیت های انتخاباتی حضور داشت ؛‬ ‫از انتخابات مجلس ششم تا انتخابات ریاست جمهوری سال‬ ‫‪ 84‬که در ان از اکبر هاشــمی رفســنجانی حمایت می کرد‪.‬‬ ‫اولین کنگره حزب اعتدال و توسعه چهار سال پس از تاسیس‬ ‫رسمی ان برگزار شد‪ .‬نتایج کنگره این حزب در بهمن ‪،۱۳۸۲‬‬ ‫نشــان می داد که کاظم جاللی نماینده شاهرود‪ ،‬حمیدرضا‬ ‫حاجی بابایی نماینــده همدان‪ ،‬مرتضی بانــک از نیروهای‬ ‫اجرایی دولت سازندگی و همچنین غالمعلی دهقان و حمید‬ ‫رضایی قلعه به عضویت شورای مرکزی درامدند‪ .‬البت ه کاظم‬ ‫جاللی و حمیدرضا حاجی بابایی پس از کمتر از چهار سال از‬ ‫این حزب کناره گیری کردند‪.‬‬ ‫حــزب اعتدال و توســعه در انتخابــات مجلس هفتم‬ ‫چهره های بیشــتری از شــورای مرکزی خود را در فهرست‬ ‫تهران قرار داد‪ .‬مجید قاســمی‪ ،‬زهرا پیشگامی فرد‪ ،‬حمید‬ ‫رضایی قلعه و غالمعلی دهقان از جملــه این افراد بودند اما‬ ‫در عین حال‪ ،‬محمدباقر نوبخت‪ ،‬دبیــرکل حزب و اعتدال‬ ‫و توســعه با وجود دارا بودن بخت مناســب بــرای پیروزی‪،‬‬ ‫از کاندیداتــوری امتناع ورزیــد تا فرصت بیشــتری را برای‬ ‫توســعه حزب صرف کند‪ .‬با روی کار امــدن دولت محمود‬ ‫احمدی نژاد‪ ،‬برخــی از چهره هــای این حزب بــه انتقاد از‬ ‫سیاســت های دولت پرداختند و این موجب شد تا بخشی از‬ ‫اعضای موسس این حزب از ان جدا شــوند‪ .‬انتقادات تند‬ ‫روحانــی و نوبخت از دولت نهــم البته برای حــزب اعتدال‬ ‫و توســعه کم هزینه نبود و موجب شــد این حزب در استانه‬ ‫انتخابات مجلس هشــتم‪ ،‬فشــارهای ســختی را متحمل‬ ‫شود‪ .‬در ان روزها‪ ،‬چهار نفر از اعضای این حزب‪ ،‬که دو نفر‬ ‫از انان جزو بنیانگذارانش به حســاب می امدند‪ ،‬همزمان با‬ ‫نام نویسی برای انتخابات مجلس هشتم با انتشار بیانیه ای‪،‬‬ ‫هم قطارانشــان را به خروج از مشــی اعتــدال و چرخش به‬ ‫ســمت اصالح طلبان متهم کرده و با اعالم استعفای خود‪،‬‬ ‫راهشــان را از اعتدال و توســعه جدا کردند‪ .‬کاظم جاللی‬ ‫نماینده شــاهرود‪ ،‬حمیدرضا حاجی بابایی نماینده همدان‪،‬‬ ‫محمدجواد ایروانی عضو مجمع تشــخیص مصلحت نظام‬ ‫و مجید قاســمی رئیس اســبق بانک مرکزی امضاکنندگان‬ ‫این بیانیه بودند‪ .‬بعدها از میان این چهار نفر‪ ،‬حاجی بابایی‬ ‫بر کرسی وزارت اموزش و پرورش تکیه زد و جاللی به ریاست‬ ‫مرکز پژوهش های مجلس رسید‪ .‬حزب اعتدال و توسعه در‬ ‫انتخابات سال ‪ 88‬پس از عدم حضور حسن روحانی به عنوان‬ ‫نامزد اختصاصی اش‪ ،‬در کنار اصالح طلبان از میرحســین‬ ‫موسوی حمایت کرد‪.‬‬ ‫پس از پایــان انتخابات امــا این حــزب راه دیگری را‬ ‫برگزیــد و نتیجه انتخابــات را پذیرفت؛ اگرچــه در ان برهه‬ ‫گروهــی از اصولگرایان چهره های برجســته ایــن حزب را‬ ‫به ســکوت در قبال فتنه متهم کردند‪ .‬بدیــن ترتیب‪ ،‬حزب‬ ‫اعتدال و توســعه فعالیت های خــود را به حداقل رســاند و‬ ‫ان گونــه که غالمعلی دهقــان می گفت‪ ،‬در ســال ‪ 89‬تنها‬ ‫چراغ حزب روشن بود‪ .‬شاید بهترین تعریف را از «جغرافیای‬ ‫سیاســی اعتدال و توســعه» دبیرکل ان ارائه کرده باشــد‪.‬‬ ‫جایی که از میانه اصالح طلبان و اصولگرایان ســخن گفته‬ ‫اســت‪ .‬نوبخت توضیــح داده بــود‪« :‬در میــان دو جریان‬ ‫اصولگرایی و اصالح طلبی جریان میانــه ای وجود دارد که‬ ‫حزب اعتدال و توســعه بر ایــن جغرافیا قرار گرفته اســت‪،‬‬ ‫یعنی ما در مرام خود نه اصولگرایی و نه اصالح طلبی را نفی‬ ‫نمی کنیم‪ .‬حجت االسالم حســن روحانی کاندیدای حزب‬ ‫اعتدال و توســعه در جریان انتخابات ریاست جمهوری دور‬ ‫یازدهم بوده اســت‪ ».‬حزب اعتدال و توسعه را می توان از‬ ‫منظری برادر کوچک تر حزب کارگزاران سازندگی دانست؛‬ ‫برادری کــه البته تفاوت هایی بــا برادر بزرگ تــر خود دارد‪.‬‬ ‫اگر کارگزاران ســازندگی را جمعــی از تکنوکرات ها بدانیم‪،‬‬ ‫در مقابل‪ ،‬بوروکرات هــا در حزب اعتدال و توســعه گردهم‬ ‫امده اند؛ به عبارت دیگر‪ ،‬نیروهای کارگزاران اغلب پشتوانه‬ ‫فکری و اجرایی دولت محسوب می شوند و اعضای حزب و‬ ‫اعتدال و توسعه‪ ،‬نیروهای اجرایی و فن ساالر‪.‬‬ ‫این جریان البته گویی بی میل نیســت که تمایزهای‬ ‫خود با کارگــزاران را ابراز کند و عالقه مند اســت که نشــان‬ ‫دهد خاستگاه حســن روحانی‪ ،‬حزب اعتدال و توسعه بوده‬ ‫است و نه کارگزاران سازندگی‪ .‬انها حتی با در اختیار داشتن‬ ‫رسانه های مجازی همچون سایت خبری افتاب نیوز‪ ،‬مواضع‬ ‫خود را به طور اشکار اعالم می کنند؛ مواضعی که تمایز برخی‬ ‫از انها با مواضع کارگزارانی ها قابل انکار نیست‪.‬‬ ‫سیاست‬ ‫‪151‬‬ ‫پدیده پاشایی‬ ‫جامعه‬ ‫جامعه‬ ‫پرون‬ ‫د‬ ‫ه‬ ‫ا‬ ‫ول‬ ‫مساله «مرتضی»‬ ‫جامعه‬ ‫‪152‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫چرامرگمرتضیپاشایی‬ ‫تبدیل به یک کمپین اجتماعی شد؟‬ ‫مرتضی پاشایی یک تجربه عجیب برای جامعه ایران بود‪ .‬مرگ او اگرچه‬ ‫ناگهانی نبود اما بازخوردی غیرمنتظره داشت‪ .‬همه انگار ناراحت شده بودند؛‬ ‫یک ناراحتی دســته جمعی‪ .‬جامعه یــک رویداد متفــاوت را تجربه می کرد‪.‬‬ ‫جمعیت از خودشان با تابوت‪ ،‬از خودشان با جمعیت و از خودشان با اشک‬ ‫سلفی می گرفتند‪ .‬این مساله را در این پرونده بررسی کرده ایم‪.‬‬ ‫یورش روشنفکری علیه‬ ‫فرهنگ عام‬ ‫بررسیپدیدهمرگمرتضیپاشایی‬ ‫درگفت وگوبامحمودحریرچی‬ ‫صدای مطالبات‬ ‫دهه شصت ی ها‬ ‫مرگپاشایی‬ ‫نمایانگرچهمسائلیبود؟‬ ‫ناخوداگاه‬ ‫جمعی‬ ‫جامعه‬ ‫چرا مردم‬ ‫چنینبودند؟‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫جامعه‬ ‫‪153‬‬ ‫‪1‬‬ ‫جامعه‬ ‫جامعه‬ ‫‪154‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫به وضعیتش زیــاد اهمیت می داد‪ .‬حتــی در روزهای‬ ‫بیماری و روی تخت بیمارســتان هم فرامــوش نمی کرد با‬ ‫کاله و عینکش عکس بگیرد‪ .‬مرتضی پاشایی خواننده ای‬ ‫بود که در مرگش به شهرتی بزرگتر از انچه در حیاتش داشت‬ ‫دست پیدا کرد‪.‬‬ ‫ابان مــاه ‪ 93‬جامعه ایرانی با یک پدیــده جدید روبه رو‬ ‫شد؛ پدیده ای با نام «پاشــایی»‪ .‬او ناگهان تبدیل به اولین‬ ‫خبر رســانه ها‪ ،‬به خصوص از نوع مجازی شــد‪ .‬شبکه های‬ ‫اجتماعــی به طــور عجیبی قدرت خودشــان را بــه نمایش‬ ‫گذاشــتند‪ .‬مراســم ختم او در تهران ان قدر شــلوغ شد که‬ ‫شایعاتی درباره دفن شبان ه او بر سر زبان ها افتاد‪.‬‬ ‫مرتضی پاشایی بعد از یک دوره طوالنی مبارزه با بیماری‬ ‫سرطان پیشرفته معده در بیمارستان بهمن تهران درگذشت‪.‬‬ ‫مرگ او با وجودی که همه می دانستند با بیماری کشنده ای‬ ‫دســت و پنجه نرم می کند‪ ،‬واکنش و احساســات زیادی را‬ ‫برانگیخت‪ .‬واکنش هایی که خودجــوش‪ ،‬غافلگیرکننده‪،‬‬ ‫غیر منتظره و بی سابقه توصیف شد‪ ،‬خصوصا باتوجه به عمر‬ ‫کوتاه هنری وی‪.‬‬ ‫به باور بسیاری‪ ،‬تشییع جنازه او یکی از پرجمعیت ترین‬ ‫تشییع جنازه هایی بود که در سال های اخیر‪ ،‬ایران شاهد ان‬ ‫بود‪ .‬اکثر انها معتقدند چنین حضوری از مردم در یک مراسم‬ ‫تشــییع جنازه قابل انتظار نبود‪ .‬حضور جمعیت توجهات به‬ ‫پدیده پاشایی را از مرزهای داخلی فراتر برد‪ .‬نیویورک تایمز‬ ‫در مقاله ای حضور مردم در این مراسم را به تحلیل نشست‪.‬‬ ‫ایسنا گزارش داد که مســئوالن برای حضور ‪ 15‬هزار‬ ‫نفــر در این مراســم برنامه ریزی کــرده بودند امــا جمعیت‬ ‫بسیار بیشتری به این مراســم امدند‪ .‬به یکباره او هواداران‬ ‫و مشــتاقان زیادی در سراســر ایران پیدا کرد‪ .‬کسانی که‬ ‫اهنگ های او را شنیده بودند اما نمی دانستند این اهنگ ها‬ ‫متعلق به پاشایی اســت یا کســانی که اصال هیچ گاه نام و‬ ‫اهنگ های او را نشــنیده بودند‪ .‬همه یکباره شیفته پاشایی‬ ‫شدند‪ .‬مراسم تشییع جنازه او از تاالر وحدت در تهران اغاز‬ ‫شد‪ .‬جمعیت حاضر ان قدر زیاد بود که خیابان های مرکزی‬ ‫تهران ان روز ترافیک ســنگینی را تجربه کــرد‪ .‬از هنگام‬ ‫بستری شــدن وی در بیمارســتان عده کثیــری از مردم در‬ ‫مقابل بیمارســتان حضور یافته بودند که با انتشار خبر مرگ‬ ‫وی بر جمعیت افزوده شد‪ .‬پس از فوت او نیز پارک هایی در‬ ‫تهران‪ ،‬مشهد‪ ،‬اصفهان‪ ،‬کرمانشاه و حتی بندرعباس شاهد‬ ‫برگزاری مراسمی بود که در ان طرفدارانش به روشن کردن‬ ‫شمع پرداخته بودند‪.‬‬ ‫خبرگزاری ایســنا در گزارشی‪ ،‬مراسم تشــییع جنازه او‬ ‫را چنیــن توضیف کرد‪« :‬از همان نخســتین ســاعت های‬ ‫امروز‪ ،‬گروه های چندنفری از دوست داران مرتضی پاشایی‬ ‫ خواننده موســیقی پاپ ‪ -‬در منطقه های گوناگون تهران و‬‫حتی اســتان های نزدیک مانند اســتان البرز‪ ،‬با استفاده از‬ ‫نمادهایی به رنگ سیاه‪ ،‬به ایســتگاه های مترو و خیابان ها‬ ‫امدند تا برای حضور در مراسم تشــییع این خواننده به مرکز‬ ‫شــهر تهران بیاینــد‪ .‬خط ‪ ۴‬متــروی تهــران و به خصوص‬ ‫ایستگاه های فردوسی و ولی عصر که منتهی به خیابان حافظ‬ ‫و تاالر وحدت بودند‪ ،‬با ازدحام بی سابقه جمعیت مواجه شد‪،‬‬ ‫به طوری که خروج مردم از این ایســتگاه ها حتی از پله های‬ ‫اضطراری هم با دشواری همراه بود‪ .‬از ساعتی پیش از اغاز‬ ‫رسمی مراسم تشــییع پیکر مرتضی پاشــایی‪ ،‬خیابان های‬ ‫شهریار و حافظ به دلیل ازدحام مردم بسته شد و این وضعیت‬ ‫تا یک ساعت بعد از انتقال پیکر پاشایی به بهشت زهرا(س)‬ ‫نیز ادامه داشت‪».‬‬ ‫با درگذشت او بسیاری از افراد مشهور فوت او را تسلیت‬ ‫گفتند‪ .‬از دولتمردان سیدحسن هاشمی‪ ،‬وزیر بهداشت در‬ ‫نشســت کمیته ملی سرطان درگذشــت او را تسلیت گفت‪.‬‬ ‫محمد نوری‪ ،‬سردار ازمون‪ ،‬ســیدجالل حسینی و سروش‬ ‫رفیعی از ورزشــکارانی بودند که برای درگذشــت او تسلیت‬ ‫گفتند‪ .‬حتی کارلوس کی رش‪ ،‬سرمربی غیر ایرانی تیم ملی‬ ‫و الن ایر‪ ،‬سخنگوی فارســی زبان وزارت خارجه امریکا نیز‬ ‫تالش کردند تا از این قافله عقب نمانند‪.‬‬ ‫در مراسم تشــییع جنازه او پیام وزیر ارشاد قرائت شد‪.‬‬ ‫پدرش در این مراســم روضه ای از امام حســین(ع) خواند‬ ‫و عنوان کرد که فرزندش در اخریــن روزهای زندگی اش از‬ ‫او خواســته تا این روضه را برایش بخواند‪ .‬عموی مرتضی‬ ‫پاشایی از مردم تشکر کرد و گفت‪« :‬پزشکان سال گذشته‬ ‫مرتضی را جــواب کردند و دیگــر امیدی به زنــده ماندنش‬ ‫نداشتند اما دعاهای شما باعث شد تا او یک سال دیگر میان‬ ‫ما باشد و این هدیه ای بود از طرف خدا‪».‬‬ ‫جمعیت پس از ان راهی بهشت زهرا(س) شدند‪ .‬دو‬ ‫روایت درباره دفن او در شــبکه های مجازی دست به دست‬ ‫می گشــت‪ .‬برخی معتقد بودند که او یــک روز قبل و برای‬ ‫مقابله با تجمع بیش از حد مردم دفن شده است‪ .‬استناد انها‬ ‫به پالکی بود که در روی ان نوشته شــده بود‪« :‬تاریخ دفن‬ ‫‪ 23‬ابان»‪ .‬اما خانواده توضیح داد که ازدحام جمعیت که در‬ ‫برخی مناطق باعث شده بود بخش هایی از قطعه هنرمندان‬ ‫بهشــت زهرا(س) تخریب شــود‪ ،‬مانع دفن جنازه او طبق‬ ‫برنامه ریزی مراسم شده بود‪ .‬انها بعد از متفرق شدن جمعیت‬ ‫جنازه را دفن کردند‪.‬‬ ‫تشییع جنازه پاشــایی بازتاب های داخلی و خارجی‬ ‫فراوانی داشــت‪ .‬غالمعلی رجایی در یادداشتی‬ ‫با عنوان «ایا پیام این تشــییع «شــگفت اور»‬ ‫شــنیده می شــود؟» ضمــن تاکید بــر حضور‬ ‫گسترده در تشــییع وی‪ ،‬به انتقادات مطرح‬ ‫شده در بین مردم درباره عملکرد صداوسیما‬ ‫پرداخت‪ .‬محمــد باقری بنابــی‪ ،‬نماینده‬ ‫مجلــس شــورای اســامی در نطــق‬ ‫میان دستور خود در دوم اذر‪ ،‬با اشاره‬ ‫بــه کوتاه بودن مــدت زمــان فعالیت‬ ‫پاشایی‪ ،‬حضور گسترده مردم در تشییع پیکر او‬ ‫را نشــان دهنده حضور او در قلب مردم دانست و‬ ‫از سیاســتمداران و نمایندگان مجلس پرسید‪« :‬ایا‬ ‫می توانید بگویید اگر اتفاق مشــابهی برای شما‬ ‫هم بیفتد چند نفر از پاپ خوانان کشور یا مردمی‬ ‫که نمایندگی انها را بر عهده دارید‪ ،‬در مراسم‬ ‫ختم شما حضور می یابند؟»‬ ‫برخی از رسانه های بین المللی نظیر لس انجلس تایمز‪،‬‬ ‫نیویورک تایمز‪ ،‬ایریش تایمز‪ ،‬بازفید‪ ،‬العربیه و فرانس ‪ ۲۴‬نیز‬ ‫مرگ و تشییع پاشایی را پوشــش دادند‪ .‬نیویورک تایمز این‬ ‫رخداد را یکی از بزرگترین تجمعات در ایران دانست‪ .‬برخی‬ ‫وب سایت ها این تجمع را غیرسیاسی دانسته و از پاشایی نقل‬ ‫قول کردند که او قصد داشت پیش از مرگ به سفر حج برود‪.‬‬ ‫بعد از درگذشت پاشــایی‪ ،‬فیلمی از او منتشر شد که او‬ ‫را در لحظات پایانی مرگ نشان می داد‪ .‬پاشایی که در تمام‬ ‫دوران بیماری سعی می کرد خود را همچنان سرپا نشان دهد‪،‬‬ ‫در این فیلم در وضعیتی درداور به سر می برد‪ .‬انتشار این فیلم‬ ‫نگاه ها را به سمت پرسنل این بیمارستان چرخانده و موجب‬ ‫انتقادات شدیدی به ضبط و همچنین پخش غیراخالقی این‬ ‫فیلم شد‪ .‬مادر و پدر مرتضی پاشایی از این اقدام غیراخالقی‬ ‫اظهار تاسف کردند و قول دادند که پیگیری های قضایی را در‬ ‫این زمینه دنبال کنند‪.‬‬ ‫پدیده اباذری‬ ‫ماجــرای فوت پاشــایی اما بــه همین جا ختم نشــد‪.‬‬ ‫کارشناسان و جامعه شناسان نیز وارد این موضوع شدند و به‬ ‫بررسی ان پرداختند‪ ۱۸ .‬اذر ‪ ،۱۳۹۳‬جلسه ای در خصوص‬ ‫«پدیدارشناسی فرهنگی یک مرگ؛ بررسی جامعه شناختی‬ ‫پدیده درگذشت مرتضی پاشــایی» در تهران برگزار شد‪ .‬در‬ ‫این جلســه «حمیدرضا جالیی پور» هفــت عامل از جمله‬ ‫تبلیغ در وایبر و صداو سیما را برای تشکیل جمعیت برشمرد‪.‬‬ ‫«محمدسعید ذکایی» گفت‪« :‬به اعتقاد من تجربه پاشایی‬ ‫یک نوع اجتماع گرایی پست مدرن یا یک مشارکت عاطفی‬ ‫و اظهاری اســت‪ ».‬محمود شــهابی این رخداد را مصداق‬ ‫«تخطی کارناوالــی» دانســت‪ .‬نعمت اللــه فاضلی دلیل‬ ‫پدیده شدن پاشایی را حرکت به سوی «کالنشهری شدن»‬ ‫دانســت‪« .‬مهدی منتظر قائم» و «محمدامین قانعی راد»‬ ‫این واقعه را کم نظیر ندانستند‪.‬‬ ‫اما مهمتریــن اظهارنظر را یوســف اباذری‪ ،‬اســتاد‬ ‫جامعه شناسی دانشگاه تهران داشــت‪ .‬او در همین جلسه‬ ‫به اظهارنظر درباره پاشــایی و واکنش مــردم پرداخته بود‪.‬‬ ‫نظر اباذری به سرعت به شبکه های اجتماعی کشیده شد‪.‬‬ ‫صوت مربوط به این جلسه در فضای مجازی منتشر و بازنشر‬ ‫می شــد‪ .‬اباذری نســبت به واکنش جامعه به مرگ پاشایی‬ ‫منتقد بود‪ .‬اباذری با رد تحلیل های موجود و انتقاد شدید از‬ ‫پرداختن به این موضوع گفت‪« :‬چند وقت قبل صدا و سیما‬ ‫مستندی نشان داد در مورد اســتان سیستان و بلوچستان‪.‬‬ ‫استانی که زمانی تامین کننده گندم کشــور بود اما همه در‬ ‫این مستند می گفتند این استان دارد می میرد و اگر مسئوالن‬ ‫به داد مردم نرسند‪ ،‬خطری وحشتناک انها را تهدید می کند‬ ‫اما این فیلم هیچ واکنشی در جامعه برنینگیخت‪ .‬دلیل این‬ ‫امر چیست؟ این اتفاق به دلیل مبتذل شدن سلیقه مردم رخ‬ ‫می دهد‪ .‬به این دلیل که حواس ما را از سیاســت واقعی و‬ ‫انچه واقعا مهم است‪ ،‬پرت کرده اند و بحث این اقا را پیش‬ ‫می کشند‪ ».‬او موسیقی پاشــایی را مبتذل و فالش خواند و‬ ‫دلیل اقبال مردم به این موسیقی را بدبینی مردم و مسئوالن‬ ‫نسبت به یکدیگر دانست‪ .‬اباذری با ابراز این نظر که مردم‬ ‫ما مبتذل شــده اند! ابراز عقیده کرد‪« :‬دولت سعی کرده از‬ ‫محبوبیت هنرمندان و ورزشکاران استفاده کند‪ ،‬محبوبیت‬ ‫مردمی ای کــه از نوع همیــن محبوبیت مبتذل اســت‪ ،‬تا‬ ‫خودش را مقبــول جلوه بدهد و حواس مردم را از سیاســت‬ ‫واقعی پرت کنــد‪ ».‬اظهارنظر اباذری در همان جلســه نیز‬ ‫واکنش دانشــجویان را برانگیخــت و در نهایــت منجر به‬ ‫یک مشاجره لفظی شد‪ .‬اباذری اما بعد از ان سکوت کرد و‬ ‫درباره این اتفاق دیگــر اظهارنظر نکرد‪ .‬اما واکنش ها به او‬ ‫همچنان ادامه داشت‪ .‬مردم در شبکه های اجتماعی او را‬ ‫به باد انتقاد می گرفتند‪ .‬گویی اباذری یک اسطوره را به نقد‬ ‫کشیده است‪.‬‬ ‫جامعه‬ ‫یورشروشنفکری‬ ‫علیهفرهنگعام‬ ‫بررسی پدیده مرگ مرتضی پاشایی در‬ ‫گفت وگو با محمود حریرچی‬ ‫‪2‬‬ ‫جوان بخواهیم براساس ســایق و عالیق ما زندگی کند و در‬ ‫صورتتخطیانراباچوبعدماگاهیبزنیم؟جواناننیازمند‬ ‫بروز نیازهای خود هســتند‪ .‬انها باید بتوانند در جامعه براساس‬ ‫عرفوهنجارهاییکهوجودداردکنشداشتهباشند‪.‬درصورتی‬ ‫که بخواهیم کنش جوانان از پیش تعیین شــده و براســاس‬ ‫خواستماصورتبگیردانهابهسمتوسویدیگریمی روندو‬ ‫ناهنجاری هاییشکلمی گیردکهشایدفرصتجبرانیبرایانها‬ ‫نباشد‪.‬مگرچهایرادیداردکهجوانما ترانهخواننده ایراگوش‬ ‫بدهدکهدوستشدارد؟اینچهنوععدماگاهییاشکافاگاهی‬ ‫است؟ازسویدیگرمگرچقدربهجواناموزشدادهشدهاست؟‬ ‫معموالدرعرصهمسائلاجتماعیباجوانانبهصورتدستوریو‬ ‫فرمایشیبرخوردشدهاست‪.‬اینکهاینراگوشدهیدوانرانه‪،‬‬ ‫علتشکل گیریگروه هایزیر زمینیموسیقیهمینموضوع‬ ‫است‪ .‬بنابراین شکاف اگاهی در این زمینه معنا نمی دهد‪ .‬هر‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫مرگمرتضیپاشاییوحضورگستردهمردمدر‬ ‫مراسمخاکسپاریاینخواننده‪،‬چالش هایبسیاری‬ ‫را با عنوان «پدیده پاشایی» در میان جامعه شناسان‬ ‫ایجاد کرد‪ .‬برخــی از محبوبیــت او گفتنــد و اینکه‬ ‫صدای نســل جوان اســت و برخی چون یوسفعلی‬ ‫اباذریبامبتذلنامیدنحرکتمردمبهسطحسلیقه‬ ‫موسیقاییمردمتاختند‪،‬به طوریکهتحلیل هایاورا‬ ‫یورشروشنفکریعلیهمردموفرهنگعامنامیدند‪.‬‬ ‫یکیازمنتقداناینصحبت هاامیرمحمودحریرچی‪،‬‬ ‫جامعه شناساست‪.‬اودرگفت وگوبا«مثلث»معتقد‬ ‫است که کار جامعه شــناس پرداختن به ریشه های‬ ‫اجتماعیاستنهاینکهجامعه شناسبهمردمبگوید‬ ‫چه کنند و چه نه‪ .‬او مرتضی پاشایی را سمبل نیازها‬ ‫و خواسته های سرکوب شده جوانان امروز می داند‬ ‫و معتقد است تا زمانی که به مطالبات جوانان پاسخ‬ ‫درستی داده نشود انها در عرصه عمومی ان گونه که‬ ‫دوستدارندرفتارمی کنند‪.‬‬ ‫یمیانخواسته هایجوانانباخواسته های‬ ‫چندشکافعظیم ‬ ‫کســانی که در عرصه فرهنــگ و اجتماع بــه تصمیم گیری‬ ‫می پردازند وجود دارد و این اســت که خطرناک است‪ ،‬نه اینکه‬ ‫جوانماموسیقیپاپیامردمی مرتضیپاشاییراگوشکند‪.‬‬ ‫اقای اباذری در بررسی پدیده پاشایی این موسیقی‬ ‫را مبتذل دانسته و مردمی که این موسیقی را گوش‬ ‫می دهندرانیزمبتذلنامید‪.‬باتوجهبهمباحثفرهنگ‬ ‫عام ایا می توانیم چنیــن اظهارنظرهایــی راجع به‬ ‫سالیقوعالیقمردمجامعهداشتهباشیم؟‬ ‫یکی از مشــکالت در جامعــه ما فاصلــه عمیق بین‬ ‫روشنفکرانوعموممردماست‪.‬مشکلجامعهروشنفکریمااین‬ ‫استکهشناختیراجعبهمردموتوده هایمردمی ندارند‪.‬رسالت‬ ‫جامعه شناس و روشنفکر توهین به سلیقه جمعی نیست بلکه‬ ‫کاوشدرپاسخ هاورفتارهایاعضایجامعهاست‪.‬معتقدبودند‬ ‫کهجامعه شناسبایدانچهراکهافرادجامعهباوردارنداشکارسازد‬ ‫وواقعیتراازطریقکنترلسوگیریشخصیواجتماعیبررسی‬ ‫کند‪ .‬جامعه شناسان باید بکوشــند جامعه را درک کنند بنابراین‬ ‫جامعه شناسی به عنوان یک علم‪ ،‬باید پیوسته کوشش کند که‬ ‫عینی باشد‪ .‬جامعه شناسی باید اندیشه هایی را که بیشتر مردم‬ ‫به عنوانبخشیازفرهنگخودپذیرفته اندبادیدانتقادیبررسی‬ ‫کند‪ .‬نه اینکه بدون شــناخت از یک موضوع با لبه تیز انتقاد به‬ ‫تحلیلپرداخت‪.‬درمرگمرتضیپاشاییوحضورمردممتاسفانه‬ ‫کمیازایناتفاقاتافتاد‪.‬درهرصورتنمی توانازافرادجامعه‬ ‫انتظارداشتکهموسیقیغربیگوشدهند‪.‬مردمسالیقخود‬ ‫رادارندوبر اساساینسالیقوسبک هایزندگینیزنمی توان‬ ‫مردمجامعهرابهتریابدتردانست‪.‬اینتحلیل هانشانمی دهد‬ ‫روشنفکرماشناختینداردوبههمیندلیلروشنفکراننتوانستند‬ ‫پیشگامانتوسعهوفرهنگعمومیباشندوبامردمدر همامیخته‬ ‫شــوند‪ .‬اگر بتوانیم مردم را قبول کنیم و کنار انها قرار بگیریم‪،‬‬ ‫می توانیمباشناختدربارهانهاتحلیلدرست تریازجامعهارائه‬ ‫دهیم‪.‬بنابراینوظیفهروشنفکراننیستکهبهدیگرانبگویند‬ ‫چهبایدکنند‪.‬کارروشنفکرشکلدادنبهارادهدیگراننیست‪،‬‬ ‫بلکهتحلیلمقوالتحوزهتخصصیخود‪،‬باز پرسشبدیهیاتو‬ ‫شواهدو اشفتهومتزلزلکردنعاداتاست‪.‬‬ ‫جامعه‬ ‫مرگ مرتضی پاشــایی موضوعات متعددی درباره‬ ‫جامعه ایران ایجاد کرد‪ .‬حاال که‪ 4‬ماهی از این واقعه‬ ‫می گذرد تحلیل شما درباره حرکت جمعی بخشی از‬ ‫جامعهدرسوگواریاینخوانندهچیست؟‬ ‫یکشاخصه هاوخصوصیاتیدرمرحومپاشاییوجود‬ ‫داشتهکهقطعادردیگرانوجودنداشتهاست‪.‬اگرجامعه شناسی‬ ‫می خواهد تحلیل درســتی از ماجراهای بعد از مرگ مرتضی‬ ‫پاشاییداشتهباشدبایددرابتدااینخوانندهوعملکرداورابررسی‬ ‫کندوبعدبهبررسیعالیقوسالیقمردمجامعهبپردازد‪.‬مرتضی‬ ‫پاشاییسمبلنیازهاوکمبودهایجامعهماست‪.‬جامعه ایکه‬ ‫شادینسلجوانرابهرسمیتنمی شناسد بنابراینانهاشکوه‬ ‫می کنند و این گالیه خود را این گونه بیان کردند‪ .‬پاشایی یک‬ ‫سمبل از خواســته ها و نیازهای جوانان ماســت که به نتیجه‬ ‫نمی رسد‪ .‬جوانان با حضور گســترده خود و برپایی این مراسم‬ ‫یک کنش طبیعی اجتماعی نشــان دادند‪ .‬امــا در صورتی که‬ ‫پاشاییبیمارنمی شدمسلماستکهچنینجمعیتیبرایمراسم‬ ‫خاکسپاریاوجمعنمی شد‪.‬‬ ‫برخیمعتقدندکهیکیازدالیلبرپاییاینجمعاجازه‬ ‫و همراهی بود که برخی از نهادهای حاکمیتی با این‬ ‫موضوعداشتندوگرنهچراتاکنونجامعهچنینکنشی‬ ‫نداشتهاست؟‬ ‫چون پاشایی در صدا وسیما حضور داشت و برخالف‬ ‫دیگر خواننده های پاپ که معموال زیرزمینی هستند موجه بود‬ ‫و مشکلی برای فعالیتش وجود نداشت اما این موضوع خیلی‬ ‫برجسته نیســت‪ .‬این شــور جوانی افرادی بود که کمتر راهی‬ ‫برای ابراز شادی و خوشــحالی خود دارند‪ .‬جامعه ما براساس‬ ‫امار جهانی جزو جوامع غمگین دنیاست‪ .‬گرایش جوانان ما به‬ ‫موسیقیخواننده هاییچونپاشاییکهدائمازمرگمی خوانند‬ ‫نیزاینموضوعرانشانمی دهد‪.‬برایهمیناستکهجوانان‬ ‫بهجایگردهماییدرمراسم هاییکهاوقاتخوشیرابرایانها‬ ‫رقم می زند از مرگ خواننده ای مانند پاشایی بهره می برند تا هم‬ ‫در یک حرکت جمعی انسجام خود در بیان خواسته هایشان را‬ ‫نشاندهندوهماینکهمدتزمانیرادرجمعیبگذارنندکهازان‬ ‫خودشاناستومی تواننددرانخودواقعی شانرابروزدهند‪.‬‬ ‫یعنی شــما این حرکت مردم را مخالفــت جوانان به‬ ‫ساختارهایسنتیمی دانید؟‬ ‫یکجورشکوهوشکایتودرابعادوسیع ترفریادنسل‬ ‫امروزاست‪.‬نسلجدیدمی خواهدحضورفعالیدرجامعهداشته‬ ‫باشــد اما مشــکل دارد‪ .‬جوانان نیازهایی دارند که به رسمیت‬ ‫شناختهنمی شود‪.‬بنابرایندراینفرصتکهبرایختممرتضی‬ ‫پاشاییوجودداردهمدریکحرکتدسته جمعیهمدلیخود‬ ‫را نشــان می دهند و هم اینکه به دنبال نیازهای خود می روند‪.‬‬ ‫اشعار پاشایی عاشقانه است و بسیاری در سایه او حرف خود را‬ ‫بیانکردندوزدند‪.‬خواسته هایخودرافریادزدند‪.‬بنابرایناین‬ ‫حرکتانهادهن کجیبهساختارهایسنتینیستبلکهگالیه‬ ‫ازساختارهاییاستکهفکرونظرشانباجوانانیکینیستو‬ ‫سعیدرتحمیلخواسته هایخوددارند‪.‬‬ ‫برخی این حضور مردم را ناشی از شکاف اگاهی در‬ ‫جامعهایرانیدانسته اند؟‬ ‫شکاف اگاهی که معنا نمی دهد‪ .‬اگاهی یک بخش‬ ‫از زندگی است و نیاز یک بخش دیگر‪ .‬مگر می شود از جامعه‬ ‫‪155‬‬ ‫صدایمطالباتدههشصتی ها‬ ‫مرگ پاشایی نمایانگر چه مسائلی بود؟‬ ‫سعید معیدفر‬ ‫جامعه‬ ‫‪156‬‬ ‫مثلث | شماره ‪255‬‬ ‫‪3‬‬ ‫جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران‬ ‫اینکه به دنبال مرگ یک هنرمند به یکباره در ‪ 27‬شــهر‬ ‫کشور گردهمایی های بزرگی برای ســوگ برگزار می شود‪،‬‬ ‫یکی از موضوعاتی اســت که به ســادگی نمی توان درباره‬ ‫ان نوشــت‪ .‬هر چند مضمون ترانه های پاشــایی که عمدتا‬ ‫درباره غم و تنهایی اســت و همذات پنداری نســل جوان با‬ ‫دیدگاه او به زندگی از جمله دالیلی اســت که باعث برگزاری‬ ‫چنین گردهمایی شده است‪ .‬موضوع مهم دیگر شخصیت‬ ‫پاشــایی به عنوان هنرمندی بیمار اســت که بــا وجود غم و‬ ‫مشکالت بسیار ناشی از این بیماری اما در حال مبارزه برای‬ ‫زندگی کردن و پرداختن به کاری اســت که دوستش دارد‪.‬‬ ‫همین موضوعــات باعث گرایش و عالقه بخشــی از مردم‬ ‫جامعه به خصوص نســل جوان به پیگیری وضعیت او شده‬ ‫بود‪ ،‬به طوری که با انتشــار خبر فوتش در رسانه ها و پخش‬ ‫تصاویر و فیلم هایی از این خواننده در مراسم ختم او جمعیت‬ ‫عظیمی شرکت می کنند‪.‬‬ ‫اگــر بخواهیــم ابعــاد مفهومی ایــن حرکــت مردم‪،‬‬ ‫فارغ از عالقه بخشــی از جامعه به موســیقی پاپ را بررسی‬ ‫کنیم‪ ،‬موضوع اراده نســلی که از ســوی سیاســتگذاران و‬ ‫دســت اندرکاران مورد بی توجهــی قرار گرفته اســت را باید‬ ‫مطرح کنیم‪ .‬ایــن موضوع عامــل موثری در جلــب افکار‬ ‫عمومی برای شــرکت در این مراســم بوده اســت‪ .‬بنابراین‬ ‫حضور گسترده مردم الزاما به دلیل مرگ پاشایی نبوده است‪،‬‬ ‫بلکه این اتفاق فرصتی برای اظهار وجود نسل جوانی است‬ ‫که دیده نمی شود و مورد توجه نیست‪ ،‬بنابراین از هر فرصت‬ ‫و مجالی برای حضور جدی در جامعه و بروز و ظهور در عرصه‬ ‫عمومی استفاده می کند‪.‬‬ ‫پاشایی جزو نسلی اســت که بســیاری از انها امروز از‬ ‫زندگی خود رضایت ندارند‪ .‬او در سن ‪ 30‬سالگی فوت کرد‪.‬‬ ‫بسیاری از هم نســان او یعنی متولدان دهه شصت امال‪،‬‬ ‫ارزوها و زندگی خود را در پاشــایی می دیدند؛ کســی که به‬ ‫ارزوها و خواسته هایش نرسید؛ جوانانی که اوضاع را بر وفق‬ ‫مراد خود نمی بینند و علت این غم را مدارا نکردن بخشی از‬ ‫جامعه با خودشان می دانند‪ .‬به همین دلیل است که جوانان‬ ‫با ترانه های او که سرشار از غم و درد است‪ ،‬همذات پنداری‬ ‫می کنند زیرا نســل جوان جامعه صدای پاشــایی را صدای‬ ‫درونی خود و مشــکالت خود می دانــد‪ .‬او هرچند خواننده‬ ‫بسیار مشهوری نیست اما چون نسل جوان او را از جنس خود‬ ‫می داند و مورد قبول انهاســت‪ ،‬بنابرایــن گردهمایی بزرگی‬ ‫برایش ترتیب داده می شــود و در روزی که مراســم ختمش‬ ‫است‪ ،‬در ســوگ او ســرود می خوانند‪ .‬در واقع نسل جوان‬ ‫پیام خود را به ان بخشــی می دهد که چندان موافق فکر و‬ ‫نظر انها نیســت‪ .‬دهه شــصتی ها در حال حاضر در سنینی‬ ‫هستند که به نیازهایشان اعم از نیازهای شغلی و استقالل‪،‬‬ ‫نیازهای اجتماعی‪ ،‬فرهنگی و‪ ...‬پاســخ گفته نشده است‪.‬‬ ‫متولدان دهــه ای که همیشــه در حال انتظار بــرای روزی‬ ‫هستند که صدایشان شنیده شود‪ .‬نسلی که اگر به او نقشی‬ ‫محول شده اما مجال کار به او داده نشده است‪ .‬از انجایی‬ ‫که این نسل حضور دارد‪ ،‬ســعی می کند در مقابله با کسانی‬ ‫که می خواهند او را نادیده بگیرنــد‪ ،‬ظهور و بروز کند و از هر‬ ‫فرصتی برای نشــان دادن تمایز و تفاوتــش از جریان های‬ ‫جاری اســتفاده می کند‪ .‬در حال حاضر رسانه های بسیاری‬ ‫به فعالیت در کشــور می پردازند که صداوسیما در راس این‬ ‫هرم رســانه ای قرار دارد اما موضوع مهم ان اســت در این‬ ‫رسانه های رسمی تنها برخی از گروه ها را بازنمایی می کنند‪.‬‬ ‫اما نسل دهه شصت و هفتاد ســودای دیگری در سر دارد‪.‬‬ ‫این نسل متفاوت می اندیشد و سودای انچه در رسانه های‬ ‫رسمی ارائه می شود را ندارد‪ .‬از سوی دیگر بازتاب این نسل‬ ‫نیز در رسانه های رســمی چون صدا وسیما دیده نمی شود‪،‬‬ ‫مگر ان بخش اندکــی از جوانان دهــه ‪ 60‬و ‪ 70‬جامعه که‬ ‫منطبق با جریان این رسانه ها می اندیشند‪ .‬اما بقیه هیچ نوع‬ ‫تناسب فکری با ان رســانه ها ندارند‪ ،‬بنابراین این نسل که‬ ‫تجلی در جامعه ندارد‪ ،‬چون قرار نیست‪ ،‬دیده شود در عین‬ ‫حال گرایش و راه و رســم خود را دارد و از فرصت ها استفاده‬ ‫می کند‪ .‬این همان نســلی اســت که از فرصت انتخابات‪،‬‬ ‫فرصت فوتبال و از فرصت مرگ خواننده محبوبش استفاده‬ ‫می کند تا در عرصه عمومی دیده شود‪ .‬در اینده هم قطعا از‬ ‫فرصت های دیگر برای بیان افکار و خواسته هایش استفاده‬ ‫می کند برای اینکه تمایز و تفاوت خــود را در خصوص طرز‬ ‫تفکر و راه و رسم نشان بدهد‪ .‬این نسل حتی از روزهای ملی و‬ ‫رسمی نیز برای ظهور و بروز خود در عرصه عمومی و پیگیری‬ ‫خواسته هایش استفاده می کند‪ .‬تلقی من این است که چنین‬ ‫برخوردهایی تمام نشده و نمی شــود و در طول زمان منتظر‬ ‫فرصت و مجالی برای بروز است‪ .‬در برپایی ان مراسم مساله‬ ‫پاشــایی به تنهایی نبود‪ .‬مساله نسلی اســت که قرار نیست‬ ‫به طور رسمی دیده شــود اما او به هر شــکل ممکن تالش‬ ‫می کند‪ ،‬دیده شود و اجتماع تشــکیل دهد و با هم بودن را‬ ‫تجربه کند‪ .‬برای این نسل نیز مهم نیست که بقیه‪ ،‬عالیق و‬ ‫سالیق او را قبول دارند یا ندارند؛ یا اینکه دیگر افراد جامعه با‬ ‫ارزش های او هم اوایی می کنند یا نه‪ ،‬انها کار خود را می کنند‬ ‫و هر قدر عرصه تنگ تر شــود‪ ،‬انها خواســته خــود را پیش‬ ‫می برند‪ .‬سبک ها‪ ،‬نمادها و نگرش ها در این نسل متفاوت‬ ‫است و متاسفانه کسی قادر به مداخله در این امور نیست‪.‬‬ ‫نســل جوان امروز خواهان شنیده شدن و دیده شدن‬ ‫است و از انجایی که احساس نقش داشتن و فعال بودن در‬ ‫اجتماع به انها کمتر داده شده اســت‪ ،‬در چنین زمینه هایی‬ ‫ســعی در بروز خواســته های خود دارد و متاسفانه در جامعه‬ ‫فرصت ابراز وجود بــرای همگان وجود نــدارد‪ .‬بنابراین در‬ ‫چنین شرایطی است که یکباره جامعه غافلگیر می شود‪ .‬این‬ ‫غافلگیر شدن یک واکنش نسبت به جامعه ای است که فقط‬ ‫به گروه اندکی فرصت فعالیت می دهد‪.‬‬ ‫پدیده مرگ مرتضی پاشایی به شکاف نسلی نیز مرتبط‬ ‫اســت‪ .‬در حال حاضر شــاهد حضور دو نســل متفاوت در‬ ‫جامعه هســتیم‪ .‬از یک سو با نســلی مواجهیم که برامده از‬ ‫انقالب است و همچنان صدایش بلند اســت که این گروه‬ ‫شامل ترکیبی از افراد میانســال و سالمند و تعداد محدودی‬ ‫از جوانان اســت و در مقابل نســل دیگری هستند که تعداد‬ ‫انبوهی از جوانان و بخشــی از نیازمندان و سالمندان در ان‬ ‫حضور دارند‪ .‬فاصله این دو نسل و این دو گروه هر روز بیشتر‬ ‫می شود و هر روز در سبک زندگی و عادات خود از هم فاصله‬ ‫می گیرند‪ .‬فاصله ای که به نفع هیچ کــدام از این دو بخش‬ ‫نیست‪ .‬بنابراین این دو نسل در رقابتی که با یکدیگر دارند‪،‬‬ ‫خواسته های خود را به رخ یکدیگر می کشند و در قضیه فوت‬ ‫پاشایی با برگزاری این مراســم جوانان خواسته های خود را‬ ‫به رخ مسئوالنی می کشند که صدای انها را نمی شنوند‪.‬‬ ‫ناخوداگاهجمعی‬ ‫چرا مردم چنین بودند؟‬ ‫اصغر مهاجری‬ ‫‪4‬‬ ‫جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی‬ ‫اینکه چرا مردم در واکنش به بیماری و بعد از ان مرگ‬ ‫مرتضی پاشایی چنین واکنشــی را نشان می دهند اما نسبت‬ ‫به مرگ هنرمندان دیگر که شاید از مرتضی پاشایی شهرت‬ ‫بیشتری داشتند چنین واکنشی را نشان ندادند‪ ،‬سوالی است‬ ‫که باید به صورت جامعه شناختی پاسخ داده شود‪ .‬متاسفانه‬ ‫بعد از مرگ مرتضی پاشــایی بیشــتر تحلیل هــای صورت‬ ‫گرفته به جنبه های شخصی و موســیقی این فرد پرداخت و‬ ‫در بررسی هایی که عمدتا براساس جامعه شناسی مطرح شد‬ ‫چندان به رویه های موجود در علم شناخت و بررسی جامعه‬ ‫اهمیتی داده نشــد‪ .‬در علم جامعه شناســی هر زمان فرد یا‬ ‫گروهی نتواند خواســته ها و نظراتش را به صورت مستقیم‬ ‫بیان کند از روش های غیرمســتقیم استفاده می کند‪ .‬یکی‬ ‫از این روش ها بیان حرف ها در قالب نمادســازی است‪ .‬در‬ ‫ماجرای مرگ مرتضی پاشایی نیز مردم از این رویه استفاده‬ ‫کردند‪ .‬انها در یک گردهمایی بزرگ شــرکت کردند‪ ،‬سرود‬ ‫خواندند‪ ،‬شمع روشن کردند و بسیاری اشک ریختند‪ .‬تمام‬ ‫این رفتارهای گروهی نمادهایی است برای بیان حرف های‬ ‫مردم‪ .‬مرتضی پاشایی خواننده مشهوری در عرصه موسیقی‬ ‫پاپ نبود اما شرایط وضعیتی او به علت بیماری سرطان باعث‬ ‫شــد که او به عنوان بهترین نماد برای بیان خواســته های‬ ‫مردم باشد‪ .‬از انجایی که این نماد نیز با خواسته های مردم‬ ‫همخوانی داشــت‪ ،‬توانســت جمع بزرگی از افراد با نظرات‬ ‫مختلف را گرد هم بیاورد‪ .‬هر چند عالقه مردم به موســیقی‬ ‫او و بیماری که پاشایی در حال مبارزه با او بود‪ ،‬باعث شد که‬ ‫این تهییج برای برگزاری مراسمش شکل بگیرد اما این ظاهر‬ ‫ماجراست و در پس پنهان ماجرا موضوعات دیگری نهفته‬ ‫است‪ .‬سال هاست که بخش بزرگی از جامعه از مسئوالن در‬ ‫قبال افزایش سرطان پرسش می کنند و خواستار پاسخگویی‬ ‫مسئوالن به طور شــفاف هســتند‪ .‬ســوالی که پاسخ داده‬ ‫نمی شود‪ .‬دلسوزی دسته جمعی مردم کشور برای مرتضی‬ ‫پاشایی که با بیماری سرطان دسته و پنجه نرم می کرد درواقع‬ ‫دلسوزی جمعی مردم برای خودشان است‪ .‬برای جامعه ای‬ ‫است که مسئوالنش به صورت شفاف حاضر به پاسخگویی‬ ‫درباره برخی از وسایلی که امروز منجر به افزایش بیماری ها در‬ ‫کشور شدند‪ ،‬نیستند‪ .‬مردم به صورت شفاف سوال می پرسند‬ ‫و جواب می خواهند‪ .‬وقتی پاســخی ارائه نمی شود مردم از‬ ‫طریق نمادســازی برای مرگ خواننده ای که ســرطان دارد‬ ‫دلسوزی جمعی خود را برای خود و دیگر افراد جامعه نشان‬ ‫می دهند‪ .‬هر چنــد این انتخاب مردم به صــورت ناخوادگاه‬ ‫است و خوداگاه انها تنها پاشایی را به عنوان هنرمندی بیمار‬ ‫در نظر می گیرد‪ ،‬با این حال مردم با دانسته هایی که در پس‬ ‫ذهن خــود دارند یک ناخــواداگاه جمعی را شــکل دادند و‬ ‫خواسته خود را بیان کردند‪.‬‬ ‫موضــوع مهــم دیگــر ان اســت کــه مــردم بــا‬ ‫خواندن ترانه هــای پاشــایی به گونه دیگری دارند مســائل‬ ‫و مشــکالت خود را ابــراز می کننــد‪ .‬نگرانی هــای خود را‬ ‫فریاد می زنند‪ .‬انجایی که پاشــایی می گویــد «نگران توام‬ ‫که نگران منــی» و‪ ...‬در واقــع از یک نگرانــی اجتماعی‬ ‫می خواند و وقتی مردم با مفهوم این ترانه او همنوا می شوند‬ ‫به گونه دیگری مسائل و نگرانی های خود را بیان می کنند‪.‬‬ ‫مردم بــا جانشین ســازی در نمادهای مختلــف خود واقعی‬ ‫و خواسته هایشــان که امــروز به دالیل مختلــف در جامعه‬ ‫به نتیجه نرســیده را بیان می کنند‪ .‬پاشــایی در ترانه هایش‬ ‫حرف دل مردم را می زند وبه همین دلیل است که بر دل انها‬ ‫نشسته است‪ .‬از دیگر عوامل مهم در سوگ مرتضی پاشایی‬ ‫نقش پررنگ رسانه های اجتماعی است‪ .‬خبر مرگ پاشایی‬ ‫به سرعت در این شبکه ها انتشــار یافت‪ .‬از روز قبل از فوت‬ ‫او نیز انتشــار فیلمی که وضعیت وخیم او را نشان می داد‪،‬‬ ‫باعث جریحه دار شدن احساسات جمعی شد و در رسانه های‬ ‫مجازی گسترش بســیاری پیدا کرد‪ .‬این موضوع نشان داد‬ ‫شــبکه های اجتماعی امید روزهای اینده جامعه ای اســت‬ ‫که می تواند پیامش را به مسئوالن برســاند‪ .‬برپایی مراسم‬ ‫او با حضور جمعیت بسیار زیادی از عالقه مندان عالی بود و‬ ‫برخورد رسانه ملی نیز در اطالع رسانی خوب بود‪ .‬سوگواری‬ ‫برای پاشایی نشــان داد جامعه ایران جامعه ای پویاست که‬ ‫مطالبات خود در زمینه هــای مختلف را بیــان می کند‪ .‬هر‬ ‫چند برخی از جامعه شناســان در تحلیل پدیده مرگ پاشایی‬ ‫گردهم امــدن مردم را تقبیــح کردنــد و از ان به عنوان یک‬ ‫تخطی کارناوالی یاد کردند و برخی ان را ابتذال و پایین امدن‬ ‫سطح سلیقه مردم دانستند اما این واژه ها قراردادی هستند‬ ‫که هر کس براســاس دیدگاهش ســعی در تحلیل ان دارد‬ ‫و بیشــتر قضاوت ارزشی اســت اما موضوع ســلیقه مردم و‬ ‫احترام به سالیق انها بحث مهمی است که باید مدنظر قرار‬ ‫بگیرد‪ .‬در هر صورت جامعه متشکل از دیدگاه های مختلف‬ ‫اســت بنابراین روشنفکران جامعه باید ســعی کنند بدون در‬ ‫نظر گرفتن گرایش ها و پسندهای خود جامعه را بشناسند و‬ ‫وقایع صورت گرفته در ان را تحلیل کنند‪ .‬اینکه موســیقی‬ ‫پاشایی سلیقه همه افراد جامعه نیست شکی وجود ندارد اما‬ ‫باید به ســلیقه ان بخش از جامعه که گرد هم امدند‪ ،‬احترام‬ ‫گذاشت‪ .‬اما به نظرم در حرکتی که مردم شکل دادند بحث‬ ‫نه پاشایی بود ونه سلیقه موســیقایی مردم بلکه بحث بر سر‬ ‫ســمبل و نمادی بود که مردم برای بیان خواسته های خود‬ ‫از ان بهره بردند‪ .‬حرکت دســته جمعی مردم عالوه بر اینکه‬ ‫نشان داد جامعه ایران زنده اســت و به موضوعات مختلف‬ ‫درون خود واکنش نشان می دهد‪ ،‬در بعد دیگر مدنی پیش‬ ‫بردن خواســته ها و عالیق جامعه را نشان داد‪ .‬پاشایی نماد‬ ‫مسائل اجتماعی مردم است‪ .‬این جامعه بود که حضور یافت‬ ‫و دغدغه هایــش را بیان کرد‪ .‬اگر قرار اســت نقدی صورت‬ ‫بگیرد باید حفظ حرمت صورت بگیرد زیرا کلمات نیز جایگاه‬ ‫و حرمت دارند‪ .‬در هر صورت جامعه شناســان و روشنفکران‬ ‫جامعه باید به تحلیل درست موضوعات اجتماعی بپردازند‪.‬‬ ‫این حرکت جامعه در واقــع کنش اجتماعی بــه یک پدیده‬ ‫اجتماعی است که در سایر کشورهای جهان هم سابقه دارد‪.‬‬ ‫این موضوع ابعاد مختلفی دارد که باید در نظر گرفته شود‪ .‬اما‬ ‫مهمترین بحث ان واکنش جمعی به مرگ فردی بود که نماد‬ ‫بخشی از افراد جامعه بوده و به نظرم هر چند در حال حاضر‬ ‫این قضیه تمام شده و از ان فاصله گرفتیم اما باعث نمی شود‬ ‫که دیگر شــاهد چنین حرکت هایی نباشــیم‪ .‬مــردم هر روز‬ ‫به دنبال نمادی هستند که بتوانند در قالب ان خواسته های‬ ‫خود را بیان کنند‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪255‬‬ ‫جامعه‬ ‫‪157‬‬ ‫ورزش‬ ‫اقتصاد‬ ‫اقتصاد پرچاله‪ ،‬اقتصاد پرچالش‬ ‫سال‪ 93‬سال پرافت وخیزی برای دولت به عنوان مدیریت اجرایی کشور در حوزه اقتصادی‬ ‫بود‪ .‬سال تثبیت سیاست های اقتصادی دولت که همچنان در بستر فضای شکل گرفته و متاثر‬ ‫از سیاست های اقتصادی دولت قبل‪ ،‬همچنان مجبور است به ترمیم فضایی بپردازد که شاید‬ ‫سال ها نیاز است اصالح یابد‪ .‬از طرفی‪ ،‬مردان عالی رتبه دولت یازدهم افراد کارکشته و اسم و‬ ‫رسم داری هستند که شاید باید قبول کرد با شرایط امروز چندان رابطه ذهنی مبتنی بر تجربیات‬ ‫گذشته ندارند‪.‬‬ ‫پرون‬ ‫د‬ ‫ه‬ ‫اول‬ ‫بعد از غرق شدن درنفت ارزان‬ ‫اقتصاد‬ ‫‪158‬‬ ‫مثلث | شماره ‪255‬‬ ‫‪256‬‬ ‫نگاهیبهاقتصاد هایمختلفدنیا‬ ‫تحتتاثیرکاهشقیمتنفت‬ ‫دولتهنوزب رنامهاقتصادیندارد‬ ‫گفت وگوباحسینراغفردرباره‬ ‫چندمعادلهچند مجهولی‬ ‫س رانجام مسکن مه ر‪،‬‬ ‫شاید سال‪94‬‬ ‫نگاهیبهتوقفانچهموریانه‬ ‫اقتصادنامیدهشد‬ ‫بی اعتمادی ایرانیان به دولت‬ ‫تاریخی است‬ ‫تو گویمثلثبادکترفیاض‬ ‫گف ‬ ‫زاهد‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫اقتصاد‬ ‫‪159‬‬ ‫‪1‬‬ ‫بدونتعارفمهم تریناتفاقاقتصادیسالگذشته‪،‬در‬ ‫تقویم شمسی و میالدی‪ ،‬سقوط ازاد قیمت نفت بوده است؛‬ ‫موضوعی که شرق و غرب دنیا را تحت تاثیر قرار داده و هنوز‬ ‫هم محل بحث و نگرانی و تحلیل های مختلف است‪.‬‬ ‫تمام کشــور های دنیا‪ ،‬چه تولید کننده نفت باشند چه‬ ‫مصرف کننده‪ ،‬از کاهش قیمت نفت متاثر شده اند و حاال در‬ ‫پایان سال‪ ،‬فرصتی برای نگاه کردن به ان چیزی است که بر‬ ‫سر اقتصاد مهم ترین تولیدکنندگان و مصرف کنندگان نفت‬ ‫امده است‪ .‬بر مبنای تولید نفت‪ ،‬کشــور ها را می توان به دو‬ ‫گروه تقسیم کرد؛ کشــور هایی که مصرف نفت انها بیش از‬ ‫تولیدشان است‪ ،‬در گروه کشور های مصرف کننده نفت قرار‬ ‫می گیرند و کشــور هایی که مصرف انها کم تر از تولیدشان‬ ‫اســت و در نتیجه مازاد تولید خود را می فروشند‪ ،‬کشور های‬ ‫صادرکننده هستند‪ .‬امریکا‪ ،‬چین و اتحادیه اروپا‪ ،‬به عنوان‬ ‫مهم ترین مصرف کننده هــای نفت در جهــان‪ ،‬هر کدام به‬ ‫شکل متفاوتی نســبت به کاهش قیمت نفت واکنش نشان‬ ‫داده اند و درگیر مشکالت متفاوتی شده اند‪.‬‬ ‫اقتصاد‬ ‫‪160‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫امریکا‪ ،‬غول نفت خوار جهان‬ ‫مصــرف انرژی امریــکا بــه تنهایی حــدود ‪ 20‬درصد‬ ‫مصرف انرژی در کل دنیا را شامل می شود‪ ،‬در حالی که چین‬ ‫با جمعیتی در حــدود ‪ 1/5‬میلیارد نفر‪ ،‬تنهــا ‪ 10‬درصد از کل‬ ‫مصرف انرژی در دنیا را در اختیار دارد‪ .‬با اینکه امریکا منابع‬ ‫انرژی فســیلی دارد و برخی ایالت هــای ان تولیدکننده نفت‬ ‫خام هستند‪ ،‬مصرف این کشور بیش از رقم تولید نفت است‪.‬‬ ‫امریکا روزانه پنج میلیون بشکه نفت وارد می کند و بر همین‬ ‫مبنا واردکننده نفت محسوب می شود‪ .‬تولید نفت در امریکا‬ ‫البته با تولید نفت در کشور های نفت خیز خاورمیانه فرق دارد‪،‬‬ ‫تولید نفت در این کشور عمدتا از میادین کوچک نفتی انجام‬ ‫می شود که به نفت تولید شده در انها «نفت شیل» می گویند‪.‬‬ ‫باتوجه به باال بودن هزینه استخراج هر بشکه نفت شیل در‬ ‫امریکا در مقایسه با ســایر حوزه های متعارف نفتی‪ ،‬کاهش‬ ‫قیمت نفت موجب کاهش سرمایه گذاری در تولید نفت شیل‬ ‫این کشور و در نتیجه کاهش تولید نفت امریکا خواهد شد‪.‬‬ ‫تازه ترین گزارش وزارت انرژی امریکا می گوید در حال‬ ‫حاضر روزانه پنج میلیون و‪ 413‬هزار بشــکه نفت شیل تولید‬ ‫می شود که با کسر مالیات و سایر هزینه ها‪ ،‬قیمت تولید ان در‬ ‫محدوده ‪ 55-40‬دالر قرار دارد‪ .‬کاهش قیمت نفت می تواند‬ ‫تولید نفت امریکا را به شدت تحت تاثیر قرار بدهد و منجر به‬ ‫تغییرات بعدی در اقتصاد امریکا شود‪.‬‬ ‫باتوجه بــه اینکه نرخ کاهش تولیــد در چاه های نفتی‬ ‫شیل در مقایســه با ســایر چاه های نفتی متعارف بسیار باال‬ ‫اســت‪ ،‬کاهش تولید می تواند زیان های قابل توجهی برای‬ ‫شــرکت های نفتی به همراه داشته باشــد‪ .‬بررسی ها نشان‬ ‫می دهد که نرخ تولید هر چاه نفت شــیل در سال اول پس از‬ ‫کاهش تولید معادل ‪ 36‬درصد اوج تولید و در سال دوم پس‬ ‫از کاهش تولید معادل هفت درصد اوج تولید بوده؛ بنابراین‬ ‫این نرخ کاهش شدید و قابل مالحظه می تواند یکی از دالیل‬ ‫بســیار موجه برای تولید نفت حتی در قیمت های سربه سر و‬ ‫پایین تر از سربه سر باشد‪ .‬در این شــرایط‪ ،‬اگر سرمایه ها و‬ ‫کارگران بدون هیچ هزینه ای از یک صنعت به صنعت دیگر‬ ‫منتقل می شدند‪ ،‬افت قیمت نفت در کوتاه مدت و بلندمدت‬ ‫به سود اقتصاد این کشــور می شــد هر چند که در بلندمدت‬ ‫ســودی که مصرف کنندگان و سایر کســب وکارها از ارزان‬ ‫بودن قیمت نفت کسب می کنند بیش از زیان بخش نفت و‬ ‫گاز است‪ .‬کاهش‪ 37‬درصدی دکل های حفاری شیل از اکتبر‬ ‫‪ 2014‬همزمان با تشدید ســقوط قیمت نفت نشان می دهد‬ ‫سرمایه گذاری ها در این حوزه به شدت کاهش یافته است‪.‬‬ ‫از سال ‪ 2002‬تا ‪ 2012‬سرمایه گذاری ها در بخش نفت و گاز‬ ‫این کشــور تقریبا پنج برابر شــده و از ‪ 42‬میلیارد دالر به ‪194‬‬ ‫میلیارد دالر رســیده بود‪ .‬در این مدت‪ ،‬نرخ رشد کل اقتصاد‬ ‫امریکا ‪ 2/7‬درصد و رشد ســاالنه بخش نفت و گاز ‪ 16‬درصد‬ ‫بوده است‪ .‬طبق گزارش بلومبرگ‪ ،‬در سال‪ 2013‬از هر هشت‬ ‫دالر سرمایه گذاری در کل امریکا‪ ،‬یک دالر در صنعت نفت و‬ ‫گاز سرمایه گذاری شده است‪.‬‬ ‫رکود یا کاهش سرمایه گذاری در بخش نفت در اشتغال‬ ‫همتاثیر گذارخواهدبود‪.‬طبقبررسیبلومبرگ‪،‬کلشغل های‬ ‫ایجادشــده در بخش خصوصی اقتصاد امریــکا چهار درصد‬ ‫رشد داشته اســت‪ ،‬حال انکه ســطح اشــتغال صنعت نفت‬ ‫و بخش هــای مرتبط بــا ان به ترتیــب ‪ 27‬و ‪ 60‬درصد رشــد‬ ‫داشــته اند‪ .‬همچنین دســتمزد کارگران صنعت نفــت و گاز‬ ‫حدود سه برابر متوسط دستمزد کارمندان سایر بخش ها بوده‬ ‫اســت که بر اثرگذاری این صنعت بر اقتصاد این کشور تاکید‬ ‫می کنند‪ .‬بر اساس پژوهش موسســه بیکر‪ ،‬هر دکل حفاری‬ ‫شیل در کوتاه مدت ‪ 37‬شغل و در بلندمدت ‪ 224‬شغل ایجاد‬ ‫می کند‪ .‬کاهــش حــدود ‪ 590‬دکل حفــاری‪ ،‬می تواند بین‬ ‫‪ 20‬هزارتا‪ 120‬هزارشغلدرامریکارادرمعرضخطرقراردهد‪.‬‬ ‫چین‪ ،‬همچنان باثبات‬ ‫چین دومین واردکننده بزرگ نفت جهان است‪ .‬براساس‬ ‫امار ســال ‪ ،2013‬هر یک دالر کاهــش قیمت نفت موجب‬ ‫می شود این کشور ســاالنه ‪ 2/1‬میلیارد دالر پس انداز کند و‬ ‫ذخیره ارزی خود را افزایش دهد‪ .‬با این وجود حتی چین هم‬ ‫که بخشــی از نفت خود را تولید می کند‪ ،‬باید نگران کاهش‬ ‫قیمت نفت خام باشــد‪ ،‬عمده نفت این کشــور در سه ایالت‬ ‫بزرگ تولید می شــود که کاهــش قیمت ها وضعیــت انها را‬ ‫اندکی وخیم کرده و شرکت بزرگ نفت ملی چین (‪ )CNPC‬را‬ ‫به شدت تحت تاثیر قرار داده و ممکن است باعث بحران های‬ ‫اجتماعی در این کشور شود‪ .‬با این حال موسسه تحقیقاتی‬ ‫مودی با انتشار گزارشی اعالم کرده است که کاهش قیمت‬ ‫نفتنمی تواندمنجربهکاهشرشداقتصادیچینشودکهدر‬ ‫سال گذشته میالدی توانسته است رقم باالی هفت درصدی‬ ‫را تجربه کند‪ .‬بنا بر این گزارش‪ ،‬مالیات باال بر انرژی و کنترل‬ ‫قیمت ها توسط دولت در بخش های انرژی و حمل و نقل مانع‬ ‫از تاثیرگذاری افت جهانی قیمت نفت روی اقتصادهای بزرگ‬ ‫دنیاازجملهچینمی شود‪.‬برخیکارشناسانمعتقدهستندکه‬ ‫کاهش سریع قیمت کاالهای اساسی مانند نفت خام‪ ،‬سنگ‬ ‫اهن و مس‪ ،‬هزینه های تولید را کاهش داده و به مراتب رشد‬ ‫اقتصادی باالتری را به همراه خواهد داشت‪.‬‬ ‫اتحادیه اروپا و خطر تورم منفی‬ ‫اقتصاد حوزه یورو همین حاال هم گرفتار ورشکستگی‬ ‫دولت یونان و تبعات ناشی از ان است‪ ،‬در کنار بحران روسیه‬ ‫و اوکراین‪ ،‬که منجر به اعمال برخی تحریم ها علیه روســیه‬ ‫شده اســت و بر تولید در اروپا تاثیر خواهد گذاشت‪ ،‬اقتصاد‬ ‫اروپا که هنوز نتوانسته به خوبی از پس لرزه های بحران مالی‬ ‫بزرگ عبور کند‪ ،‬با کاهش قیمت نفت درگیر تورم منفی خواهد‬ ‫بود‪ .‬با ادامه روند منفی تورم در اتحادیه اروپا این امکان وجود‬ ‫دارد که چرخه خطرناک کاهش سود‪ ،‬افزایش دستمزدهای‬ ‫واقعی‪ ،‬کاهش قابل توجــه قیمت ها‪ ،‬کاهــش تقاضا و در‬ ‫نتیجه کاهش بیشتر قیمت ها در سطح اروپا به وقوع بپیوندد‪.‬‬ ‫نگرانی از بروز تورم منفی در منطقه یورو به قدری باالست که‬ ‫بانک مرکزی اتحادیــه اروپا اعالم کرده اســت که از مارس‬ ‫سال ‪ 2015‬میالدی ماهانه ‪ 60‬میلیارد یورو به اقتصاد تزریق‬ ‫می کند و این تزریق تا زمانی ادامه پیــدا می کند که اقتصاد‬ ‫بتواندبهشرایطباثباتبازگردد‪.‬کاهشقیمتسوختخودرو‪،‬‬ ‫دیزل‪ ،‬گازوییل و بنزین‪ ،‬شهروندان کشورهای مصرف کننده‬ ‫را خوشــحال می کند‪ ،‬اما ســود غول های نفتی اروپایی در‬ ‫حاشــیه کاهش قیمت های جهانی نفت به شــدت کاهش‬ ‫خواهد یافت‪ .‬انطور که شبکه خبری یورونیوز پیش بینی کرده‬ ‫است‪ ،‬گروه نفتی امریکایی – فرانسوی اشلوم برگر‪ ،‬بزرگترین‬ ‫شرکت خدمات نفتی جهان‪ ،‬به دلیل کاهش قیمت نفت‪9 ،‬‬ ‫هزار پست شغلی را حذف می کند‪ ،‬این رقم معادل ‪ 7/5‬درصد‬ ‫کارکنان این غول نفتی است‪ .‬شرکت نفتی توتال فرانسه نیز‬ ‫اگرچه هنوز میزان تاثیر کاهش قیمت نفت را اعالم نکرده‪،‬‬ ‫اما به گفته کارشناسان‪ ،‬سود ساالنه این غول نفتی دو میلیارد‬ ‫دالر کاهش خواهد یافت‪ .‬شــرکت ‪ BP‬نیز از عواقب کاهش‬ ‫قیمت نفت در امان نمانده‪ ،‬این شــرکت اخیــرا اعالم کرده‬ ‫است که ‪ 300‬نفر از کارکنان خود را در دریای شمال تعدیل‬ ‫خواهد کرد‪ .‬گروه شــیل نیز به همین ترتیــب اعالم کرد که‬ ‫‪ 10‬درصد از کارکنان شاغل در البرتای کانادا تعدیل می شوند‪.‬‬ ‫در مجموع‪ ،‬شرکت های نفتی دو تریلیون دالر سرمایه گذاری‬ ‫در پروژه ها را متوقف کرده اند‪ .‬بنابراین به نظر می رسد شرایط‬ ‫برای شرکت های نفتی چندان دلچسب نباشد‪.‬‬ ‫تولید کنندگان اوپک‪ ،‬ترکیب راضی و ناراضی‬ ‫همزمان با اغاز روند کاهش قیمت نفــت در بازار های‬ ‫جهانی‪ ،‬چشم خیلی از تحلیلگران به نشست ساالنه اوپک‬ ‫بود‪،‬احتمالاینکهواکنشفوریسرانکشور هایتولید کننده‬ ‫نفت‪ ،‬به ســقوط ازاد قیمت ها‪ ،‬کاهش سبد های تولید نفت‬ ‫اوپک باشد باعث می شد برخی از تحلیلگران از احتمال رشد‬ ‫قیمت ها بد صحبت کنند‪ ،‬با این وجود نشست اذرماه اوپک‬ ‫خروجی دیگری داشــت‪ .‬در اغاز این انتقاد ها به عربستان‬ ‫مطرح بود که خودخواهانه نمی خواهد با کاهش سبد تولیدی‬ ‫اوپک موافقت کند‪ ،‬برخی تحلیلگران صحبت از بروز جنگ‬ ‫نفتی بین ایران و عربســتان می کردند‪ ،‬با این استدالل که‬ ‫عربستان ســعودی قصد دارد با نگه داشتن سهم خودش از‬ ‫بازار نفت و عرضه بیش از تقاضای نفت‪ ،‬مدیریت بازار را در‬ ‫اختیار داشته باشد‪ ،‬اما این تحلیل چندان واقع گرایانه نیست‪،‬‬ ‫سیاســتگذاران اوپک نگرانی های جدی تری در مورد تولید‬ ‫نفت و بازار ان دارند که باعث می شــود بدون در نظر گرفتن‬ ‫تحلیل های ســاده که نگاه کوتاه مدت به شــرایط دارند‪ ،‬با‬ ‫اینده نگری بیشتری به مساله قیمت نفت نگاه کنند‪.‬‬ ‫عربستان‪ ،‬شاید برنده بزرگ‬ ‫عربســتان به عنوان ج دی ترین مخالف کاهش ســبد‬ ‫تولید اوپک با سهم حدود ‪ 9‬میلیون بشکه ای از تولید روزانه‬ ‫نفت در جهان‪ ،‬در ســال های گذشته کاهش تولید و فروش‬ ‫نفت ایران‪ ،‬عراق و لیبی را برای بازار های جهانی جبران کرده‬ ‫اســت و همزمان با افزایش قیمت نفت در ســال های اخیر‬ ‫مدام بر این نکته تاکید کرده اســت که قیمت ‪ 100‬دالری و‬ ‫بیشتر برای هر بشکه نفت «عادالنه و منطقی» است‪ ،‬همین‬ ‫موضوع باعث می شد که بســیاری به اعمال نفوذ این کشور‬ ‫برای جلوگیری از ســقوط بیشــتر قیمت های نفــت امیدوار‬ ‫باشند‪ ،‬با این حال تنها واکنش عربستان به کاهش قیمت ها‬ ‫سکوت بود‪ .‬در طوالنی مدت‪ ،‬ان چیزی که مهم تر از قیمت‬ ‫روزانه نفــت در بازار هــای جهانی خواهد بود‪ ،‬میزان ســهم‬ ‫هرکدامازتولیدکنندگانازبازارعرضهجهانینفتخواهدبود‪.‬‬ ‫عربستان نشان داده است که نه تنها می خواهد به هر قیمتی‬ ‫که شده‪ ،‬سهم خود از بازار تامین انرژی در جهان حفظ کند‬ ‫بلکه با جبران کاهش تولید کشور های منطقه خلیج فارس و‬ ‫شمال افریقا می تواند یک شریک مطمئن برای تامین انرژی‬ ‫مصرف کنندگان نفت باشــد‪ .‬دقیقا به همین دلیل است که‬ ‫عربستان از کاهش میزان درامد های نفتی خود در پی سقوط‬ ‫قیمت نفت خم به ابرو نیاورد‪ ،‬حتی بعد از وخامت حال پادشاه‬ ‫این کشــور و درگذشــت او‪ ،‬باز هم هیچ تغییری در سیاست‬ ‫خودش برای تامین نیاز کشور های مصرف کننده انرژی بدون‬ ‫تالش برای افزایش قیمت ها ایجاد نکرد و نشان داد نه تنها‬ ‫می تواند با وجود بی ثباتی های منطقــه ای‪ ،‬تامین انرژی را‬ ‫تثبیت کند‪ ،‬بلکه تغییرات داخلی هم خطری برای این کانال‬ ‫انرژی نخواهد بود‪ .‬از این منظر عربستان که به گفته بسیاری‬ ‫از تحلیلگران از راه مخالفت با کاهش قیمت نفت‪ ،‬به دنبال‬ ‫فشــار بر تولید روزافزون نفت گران قیمت در امریکا بود‪ ،‬به‬ ‫هدف خودش دســت پیدا کرده است‪ .‬پیش بینی های اخیر‬ ‫اژانس بین المللی انرژی (‪ ،)IEA‬اداره اطالعات انرژی امریکا‬ ‫(‪ )EIA‬و سازمان کشــورهای صادرکننده نفت (‪ )OPEC‬هم‬ ‫تصدیق می کند که کشورهای عضو اوپک به ویژه عربستان‬ ‫به هدف خود‪ ،‬یعنی عدم کاهش عرضه و حفظ ســهم بازار‬ ‫نزدیک شدند‪ .‬اژانس بین المللی انرژی تخمین تقاضا برای‬ ‫نفت خام اوپک را در سال‪ 2015‬حدود‪ 200‬هزار بشکه نسبت‬ ‫به پیش بینی قبلی خود افزایش داده است‪ .‬اداره اطالعات‬ ‫انرژی امریکا‪ ،‬در اخرین گزارش خود پیش بینی کرده است‬ ‫که در سال جاری میالدی کشورهای عضو اوپک ‪ 140‬هزار‬ ‫بشکه بیشــتر از قبل نفت صادر می کنند‪ .‬در نهایت‪ ،‬اوپک‬ ‫تقاضای نفت خود را ‪ 430‬هزار بشــکه نســبت به پیش بینی‬ ‫قبلی افزایش داده است‪ .‬بنابراین تولیدکنندگان عضو اوپک‬ ‫به دلیل انکه هزینه تولید بســیار پایینی دارند‪ ،‬توانســته اند‬ ‫در قیمت های پایین نفت نیز مقاومت کنند و با حذف ســایر‬ ‫تولیدکنندگان‪ ،‬اکنون سهم بازار خود را مجددا به دست اورند‪.‬‬ ‫به نظر می رسد سیاست عربستان در این موضوع عاقالنه بوده‬ ‫و به نتیجه هم رسیده است‪.‬‬ ‫کم ترین سهم در تولید‪ ،‬بیشترین سهم در هزینه‬ ‫در میــان تولید نفــت در دنیــا‪ ،‬بیشــترین تاثیر منفی‬ ‫کاهش قیمت نفت به دوش امریکای التین خواهد بود‪ .‬این‬ ‫موضوع حتی در روز هایی که تحلیلگران خوش بین بازار نفت‬ ‫معتقد بودند که قیمت نفت به زیر ‪ 70‬دالر نخواهد رسید هم‬ ‫کشــور های تولید کننده در امریکای التین را تا جایی تحت‬ ‫فشــار قرار داده بود که نیکوالس مــادورو‪ ،‬رئیس جمهوری‬ ‫ونزوئال در سفری منطقه ای به کشور های تولید کننده عضو‬ ‫اوپکتالشکردتایکاجماعبرسرجلوگیریازکاهشبیش‬ ‫از پیش قیمت نفت با کاهش ســبد تولید اوپک ایجاد کند‪.‬‬ ‫تالش ها البته در سایه اعمال قدرت عربستان بی نتیجه ماند‪.‬‬ ‫اما نگاهی به وضعیت اقتصادی کشور های امریکای التین‬ ‫نشان می دهد که چرا موضوع کاهش قیمت نفت تا این حد‬ ‫برای این کشورها دردسرساز خواهد بود‪ 22 .‬میلیارد دالر وام‬ ‫چین به کشور های امریکای التین در سال ‪ 2014‬باعث شده‬ ‫است تا بانک های چین را ناجی اقتصادهای ورشکسته این‬ ‫حوزه بدانند‪ .‬وام ‪ 8/6‬میلیارد دالری چین به برزیل‪ ،‬وام هفت‬ ‫میلیارد دالری این کشور به ارژانتین‪ ،‬وام ‪ 5/7‬میلیارد دالری‬ ‫چین به ونزوئــا و وام ‪ 821‬میلیون دالری پکــن به اکوادور‬ ‫باعث شده است که وام اعطایی چین به حوزه امریکای التین‬ ‫در سال گذشــته میالدی رکورد بیشــترین میزان وام به این‬ ‫حوزه پس از سال ‪ 2010‬را به دست بیاورد‪.‬کسری بودجه که‬ ‫کشور هایی از جمله ونزوئال در سایه کاهش قیمت نفت به ان‬ ‫دچار خواهند بود‪ ،‬ممکن است منجر به بحران های اجتماعی‬ ‫و تغییرات سیاسی در این کشور ها بشود‪.‬‬ ‫داده های موسســه بیکر هیوز نشــان می دهد در ماه‬ ‫ژانویه ســال جاری میالدی‪ ،‬تعــداد دکل هــای حفاری در‬ ‫امریکای التیــن از ‪ 339‬دکل در جوالی ‪ 2014‬به ‪ 272‬مورد‬ ‫کاهش یافته است‪ .‬در این میان‪ ،‬اکوادور و ونزوئال که هر دو‬ ‫اعضای اوپک نیز هستند تعداد دکل های حفاری فعال خود‬ ‫را به ترتیب ‪ 46‬و ‪ 21‬درصد کاهش داده اند‪ .‬بولیوی‪ ،‬کلمبیا‬ ‫و مکزیک نیز از جمله کشورهای غیراوپک امریکای جنوبی‬ ‫هستند که به ترتیب ‪ 18 ،60‬و ‪ 45‬درصد دکل های فعال خود‬ ‫را کاهش داده اند‪ .‬در این شرایط‪ ،‬ارژانتین تنها کشوری است‬ ‫که نشانه ای از کاهش فعالیت ها بروز نمی دهد‪.‬‬ ‫که در نتیجه ان با وجــود تالش برای حفــظ ظرفیت تولید‬ ‫نفت خام‪ ،‬امکان صادرات حدود دو سوم از تولید نفت ایران‬ ‫عمال از دست رفت‪ .‬تالش ها برای صادرات خصوصی نفت‬ ‫ی در حدود ‪ 800‬میلیارد دالر‬ ‫کشور هم منجر به گم شدن رقم ‬ ‫از درامد های ناشی از فروش نفت توسط عده ای خاص شد‪.‬‬ ‫تهران از ســال ها پیش از بروز بحــران کاهش قیمت‬ ‫نفت عمــا بخش عمده درامد هــای نفتی خود را از دســت‬ ‫داده بود‪ ،‬با این حال افت قیمت درامد های صادرات همان‬ ‫یک میلیــون و ‪ 200‬هزار بشــکه نفــت خام هم به شــدت‬ ‫محســوس بوده اســت‪ .‬یکی از نکات مثبت کاهش قیمت‬ ‫نفت برای کشور این اســت که حاال می توان امیدوار بود که‬ ‫قیمت بنزین و گازوئیل رشد نخواهد کرد‪ .‬بنا بر قانون هدفمند‬ ‫کردن یارانه ها‪ ،‬قیمت بنزین در کشور باید در پنج سال به ‪۹۵‬‬ ‫درصد قیمت فوب خلیج فارس می رسید‪ .‬روند کاهشی قیمت‬ ‫نفت در بازار جهانی و وارد شــدن به کانال ‪ ۴۰‬دالری‪ ،‬قیمت‬ ‫فر اورده های نفتی را نیز تحت تاثیر قرار داده‪ ،‬به گونه ای که‬ ‫قیمت جهانی هر لیتر بنزین به حدود هزارتومان بر حسب هر‬ ‫دالر ‪ ۳۵۰۰‬تومان رسیده است‪ .‬قیمت هر تن بنزین در بازار‬ ‫خلیج فــارس در حالی به حدود ‪ ۵۵۰‬دالر رســیده که پیش از‬ ‫اغاز روند کاهشی قیمت نفت‪ ،‬اوایل جوالی‪ ،‬قیمت هر تن‬ ‫بنزین بین ‪ ۱۰۶۰‬تا ‪ ۱۱۰۰‬دالر متغیر بوده اســت؛ بنابراین‪،‬‬ ‫باتوجه به وزن مخصوص فر اورده های نفتی که سبک تر از‬ ‫اب است‪ ،‬یک تن بنزین معادل حدود ‪ ۱۳۵۱‬لیتر است‪ .‬در‬ ‫چنین شرایطی اوایل ماه جوالی سال ‪ ۲۰۱۴‬قیمت هر لیتر‬ ‫بنزین در بازار خلیج فارس حــدود ‪ ۲۰۰۰‬تومان بوده‪ ،‬ولی با‬ ‫کاهش قیمت نفت‪ ،‬قیمت فر اورده های نفتی از جمله بنزین‬ ‫نیز کاهش یافته و برای هر لیتر به حدود ‪ ۱۰۲۴‬تومان رسیده‬ ‫است ‪ .‬دولت با این کاهش قیمت نفت دیگر نمی تواند قیمت‬ ‫بنزین را در جایگاه ها گران کند‪ ،‬زیــرا قیمت فعلی بنزین در‬ ‫سقف خود قرار دارد‪ .‬تحلیل های سیاسی و مبتنی بر تئوری‬ ‫توطئه دیگر کار نمی کند‪ ،‬اما ان چیزی که مشــخص است‬ ‫اینکه ممکن اســت دولت متمرکز یازدهم بتواند برای اولین‬ ‫بار در تاریخ نفت ایران بعد از ورود درامد های نفتی به بودجه‬ ‫جاری کشور‪ ،‬منبع درامد دیگری به جز نفت برای دولت پیدا‬ ‫کند؛ هرچند که با یک نگاه واقع بینانه می توان دید که دولت‬ ‫مجبور به اعمال کاهش جدی در بودجه های عمرانی شــده‬ ‫اســت و ان هم به این دلیــل که در حال حاضــر درامد های‬ ‫دولتی تنها کفاف هزینه های جاری کشور را می دهد نه چیزی‬ ‫بیشــتر از ان‪ .‬دولت مثل یکی دو سال گذشته درگیر کسری‬ ‫بودجه خواهد بود با این حال امیدواری به حصول گشایش در‬ ‫مذاکرات هسته ای‪ ،‬فعال تمام نگرانی ها را تحت الشعاع قرار‬ ‫داده اســت‪ ،‬به جز نگرانی در مورد میزان سرمایه گذاری در‬ ‫صنعت نفت کشور را‪ .‬کاهش سرمایه گذاری در صنعت نفت‬ ‫زیر ســایه کاهش قیمت جهانی نفت‪ ،‬طرح های توسعه ای‬ ‫و نگهداشــت وضع موجود را با تاخیر و یا توقف روبه رو کرده‬ ‫است‪ .‬توقف پروژه های توسعه ای وزارت نفت در پی پرداخت‬ ‫ماهانه سه هزارو ‪ 400‬میلیارد تومان برای پرداخت یارانه هم‬ ‫از دیگر چالش های پیش روی صنعت نفت کشور است؛ این‬ ‫موضوع باعث می شود حتی در صورت افزایش نسبی قیمت‬ ‫نفت هم صنعت نفت ایران که تحت فشار تحریم های جهانی‬ ‫قرار دارد‪ ،‬عمال دچار مشکالت جدی باشد‪.‬‬ ‫چه خواهد شد؟‬ ‫ناظــران معتقدند که اقتصــاد جهان‪ ،‬در ســه حوزه از‬ ‫کاهش قیمت نفت ضرر خواهد کرد‪ ،‬رشد سریعتر ارزش دالر‬ ‫و کاهش ارزش سایر ارزهای تعدادی از اقتصادهای نوظهور‪،‬‬ ‫به خصوص انهایی که به صادرات کاال و به ویژه نفت وابسته‬ ‫هســتند‪ ،‬تاثیرات منفی ای را به دنبــال دارد‪ .‬افزایش ارزش‬ ‫دالر نیز به معنای کاهش ارزش پول ملی سایر کشورهاست‪.‬‬ ‫تشدید کاهش تورم در اروپا و ژاپن و ورود اقتصاد این مناطق به‬ ‫رکود‪ ،‬حتی با وجود تالش ها برای تزریق نقدینگی به بازارهای‬ ‫این کشور ها‪ ،‬ســطح قیمت ها را در یک شیب رو به کاهش‬ ‫قرار خواهد داد‪.‬‬ ‫در نهایــت‪ ،‬کاهــش دارایی های مالی مرتبــط با نفت‬ ‫گرایش به ســمت بی ثباتی مالی جهانی را افزایش می دهد‪.‬‬ ‫کاهش قیمــت نفت‪ ،‬ممکن اســت منجر به ورشکســتگی‬ ‫گسترده و عدم توانایی شرکت ها در پرداخت بدهی هایشان‬ ‫شــود که نتیجه ای جز بی ثباتی مالی در بانک های مرتبط با‬ ‫این شرکت ها نخواهد داشت‪ .‬افت دارایی های مالی مرتبط با‬ ‫نفت همچنین می تواند تاثیری منفی بر سایر انواع دارایی ها‬ ‫داشته باشد و بی ثباتی مالی را به دیگر بازارهای مالی گسترش‬ ‫دهد‪ .‬کاهش قیمت نفت ممکن است تاثیری مثبت بر میزان‬ ‫قدرت خرید مصرف کنندگان و حجم سرمایه گذاری ها داشته‬ ‫باشد‪ ،‬اما وقتی تاثیرات مثبت و منفی ناشی از کاهش قیمت‬ ‫نفت را در کنار هم بگذاریم‪ ،‬متوجه خواهیم شد که تاثیرات‬ ‫منفی این پدیده بیــش از تاثیرات مثبت ان اســت‪ .‬کاهش‬ ‫مداوم قیمت جهانی نفت در ماه های اخیر‪ ،‬همچنین تاثیری‬ ‫مخرب بر اقتصاد بازارهای نوظهور داشــته است‪ .‬این تاثیر‬ ‫به خصوص در کشــورهای وابســته به صــادرات کاال نظیر‬ ‫برزیل‪ ،‬شــیلی‪ ،‬ارژانتین و افریقای جنوبی و حتی اســترالیا‬ ‫و تعدادی از کشــورهای جنوب شــرق اســیا بیشتر مشهود‬ ‫اســت‪ .‬کاهش قیمت نفت همچنین تاثیــرات منفی ای بر‬ ‫کشورهای تولید کننده نفت وابسته به درامدهای نفتی نظیر‬ ‫ایران‪ ،‬روسیه‪ ،‬ونزوئال و نیجریه داشته است‪ .‬با وجود همه‬ ‫این تحلیل ها به نظر می رسد صحبت کردن از بازنده و برنده‬ ‫افزایش قیمت نفــت در جهان‪ ،‬کار چندان راحتی نیســت‪.‬‬ ‫به نظر می رسد که مصرف کنندگان و تولید کنندگان نفت هر‬ ‫دو در یک کشتی نشسته اند‪ .‬حرکت هر کدامشان به تنهایی‬ ‫و تحت تاثیــر منافع داخلی‪ ،‬همه کشــور های دیگر را متاثر‬ ‫خواهد کرد‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫انچه در تهران اتفاق می افتــد تا حدودی با اتفاقی که‬ ‫در سایر کشور های تولید کننده نفت می افتد‪ ،‬متفاوت خواهد‬ ‫بود‪ .‬کشور بعد از تجربه درامد های افسانه ای از محل افزیش‬ ‫ناگهانی قیمت نفت در دولت های نهم و دهم‪ ،‬در پایان دهه‬ ‫‪ 90‬شمسی‪ ،‬ناگهان به ســد تحریم های جهانی برخورد کرد‬ ‫اقتصاد‬ ‫ایران در حاشیه‬ ‫‪161‬‬ ‫اورزش‬ ‫قتصاد‬ ‫گفت وگوباحسینراغفردرباره‬ ‫چندمعادلهچند مجهولی‬ ‫دولت هنوز برنامه اقتصادی ندارد‬ ‫اقتصاد‬ ‫‪162‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫فاطمه کریمخان‬ ‫خبرنگار‬ ‫اخرین بحثی که به طور جدی در فضای اقتصادی‬ ‫ســال گذشــته کشــور مطرح شــد‪ ،‬ســخنرانی‬ ‫رئیس جمهور در مورد توقف رشــد تورم بود که به‬ ‫هر حال منتقــدان زیادی را وادار بــه اظهارنظر در‬ ‫مورد فضای اقتصادی کشور کرد‪ .‬نظر شما در مورد‬ ‫این بحث ها چیست؟‬ ‫انچه معموالت مردم اســت‪ ،‬با امار رسمی تفاوت‬ ‫دارد‪ ،‬این موضوع طبیعی اســت که مردم بــر همین مبنا در‬ ‫مورد برخی اما ر و اعــدادی که دولت ها اعالم می کنند دچار‬ ‫تشکیک شوند و در مورد انها اعالم تردید کنند‪ .‬منتقدان هم‬ ‫از این نوع نگاه مردم استفاده می کنند و اهداف خودشان را‬ ‫پیش می برند‪.‬‬ ‫به هر حــال اعالم اینکه رشــد تورم طبق امــا ر دولتی‬ ‫متوقف شــده اســت‪ ،‬می تواند به معنی یک عالمت برای‬ ‫فعاالن اقتصادی در داخل و خارج کشور باشد‪ .‬ممکن است‬ ‫دولت در نظر داشــته باشــد که با این اقدام‪ ،‬اعالم کند که‬ ‫اقتصاد کشور به سمت یک وضعیت مناسب تر حرکت می کند‬ ‫و جهت گیری سیاست های اقتصادی دولت به سمت درستی‬ ‫است‪ .‬به نظر می رسد چنین اعالمیه هایی بیشتر هدف روانی‬ ‫داشته باشد‪.‬‬ ‫در این مورد از یک جهت باید به دولت حق داد‪ ،‬به هر‬ ‫حال مشــخصه هایی دال بر بهتر شدن شرایط اقتصادی از‬ ‫این نظر که روند تخریبی دولت قبلی متوقف شــده اســت‪،‬‬ ‫مهم اســت‪ .‬دولت ســعی می کند در مقابل انتقاد هایی که‬ ‫بیشتر هدف سیاسی دارند‪ ،‬نشانه هایی از موفقیت خودش‬ ‫را اعالم کند‪ .‬اینکه امار چقدر با واقعیت تطبیق دارد اساسا‬ ‫موضوع دیگری است‪ ،‬اما ان چیزی که مشخص است اینکه‬ ‫به هر حال در برخی اما ر و داده ها می توان شک کرد‪ .‬در تمام‬ ‫دنیا هم چنین است که اما ر خالی از ایراد نیست‪ .‬با این وجود‬ ‫اســتنباط عمومی از شرایط اقتصادی کشــور با اما ر رسمی‬ ‫متفاوت است‪ .‬در تمام دنیا دولت ها تالش می کنند که چهره‬ ‫بهتری از خودشان نشان بدهند و افکار عمومی را مثبت نگه‬ ‫دارند تا بر انتظار های فعاالن اقتصادی و مردم تاثیر بگذارند‬ ‫بلکه به بهبود وضعیت کمک کنند‪.‬‬ ‫نقد هایی هم که در این چند روز شاهد ان بودیم در همه‬ ‫‪2‬‬ ‫دکتر حسین راغفر‪ ،‬اقتصاددان و استاد دانشگاه‬ ‫الزهرا (س)‪ ،‬در این مصاحبه تحلیلی از اقتصاد ایران در‬ ‫سال ‪ 93‬ارائه کرده و برای سال ‪ 94‬هم پیش بینی هایی‬ ‫کرده است‪ .‬به نظر می رســد این کارشناس اقتصادی‬ ‫هم این روز ها در میان خیل بد بینان بــه دولت یازدهم‬ ‫قرار دارد؛ چرا که معتقد است دولت هنوز هیچ برنامه ای‬ ‫برای مدیریت اقتصاد ‪ -‬چه با تحریم و چه بدون ان ‪ -‬ارائه‬ ‫نکرده اســت‪ ،‬در نتیجه کاهش تورم هم نه دستاوری‬ ‫بزرگ برای دولت‪ ،‬بلکه بیشتر ناشی از عمیق تر شدن‬ ‫رکود در کشــور اســت و حتی با فرض برداشته شــدن‬ ‫تحریم ها‪ ،‬نباید بــه خروج از چرخــه معیوب افزایش‬ ‫درامد ارزی و افزایــش واردات امیدوار بــود‪ .‬در ادامه‬ ‫گفت وگــوی خبرنگار مثلــث را بــا این اســتاد اقتصاد‬ ‫بخوانید‪.‬‬ ‫دنیا مرســوم اســت‪ .‬کل موضوع غیر عادی نیست‪ .‬اما ان‬ ‫چیزی که مشخص است اینکه حتی اگر در برخی اما ر دولتی‬ ‫جای شک باشد‪ ،‬مسلم است که دولت توانسته است جلوی‬ ‫ان روند رو به اضمحالل را بگیرد‪ ،‬شرایط قطعا از ان چیزی‬ ‫که در دولت نهم و دهم بوده اســت بهتر شــده‪ .‬امروز دیگر‬ ‫بر کسی پوشیده نیســت که اگر ان روند ادامه پیدا می کرد‪،‬‬ ‫می توانست کشور را دچار مصیبت کند‪ .‬بنابراین به نظر من از‬ ‫این جهت جای خرده گیری به دولت نیست‪.‬‬ ‫امــا نکتــه مهــم این اســت کــه بــه هرحــال برای‬ ‫شــکل دادن به افکار عمومی‪ ،‬تنها حرف زدن کافی نیست‬ ‫و باید اقدام های حمایتی هم در دستورکار دولت باشد‪ .‬بیان‬ ‫نشــانه های مثبت به تنهایی کاری از پیش نمی برد‪ .‬فعاالن‬ ‫اقتصادی باید ان چیزی که می شنوند را در بازار هم ببینند‪.‬‬ ‫برخی از منتقدان شکل ارائه امار در مورد تورم را در‬ ‫دولت اقای روحانی به کاری که اقای احمدی نژاد‬ ‫می کرد‪ ،‬شبیه دانسته اند‪ .‬نظر شــما در این مورد‬ ‫چیست؟‬ ‫در دولت گذشته هم از این اما ر و ارقام داده می شد و‬ ‫وعده هایی هم می دانند‪ .‬در اغاز اتفاقا خیلی ها هم از عملکرد‬ ‫دولت دفاع می کردند‪ .‬اما امار ی که دولت قبلی اعالم می کرد‬ ‫هم تنهــا در یک مقطع خاصــی نتیجه داشــت‪ .‬وقتی این‬ ‫حرف ها پشتوانه نداشته باشــد این اقدامات هم به سرعت‬ ‫نقض قرض می شود و در نتیجه اش اعتماد عمومی نسبت به‬ ‫دولت از بین می رود‪ ،‬بعد هر چه دولت تالش کند‪ ،‬نمی تواند‬ ‫امیدواری ایجاد کند‪ .‬مردم حتی رفتار ها و عملکرد های مثبت‬ ‫را هم نمی پذیرند‪.‬‬ ‫دولت باید چه کاری انجام دهد که به ان سرنوشت‬ ‫دولت قبلی دچار نشود؟‬ ‫باید برنامه روشن در دستورکار باشد تا دولت بتواند‬ ‫به انتظار های عمومی پاسخ دهد‪ .‬دولت هنوز برنامه روشنی‬ ‫برای سیاست های اقتصادی اش ارائه نداده‪ .‬این موضوع‬ ‫بهانه به دســت منتقدان می دهد و دولت را با مشکل مواجه‬ ‫می کند‪ .‬به نظر من در شــرایط فعلــی دولت بایــد برنامه و‬ ‫سیاســت های اقتصادی تهاجمی تری داشته باشد‪ .‬دولت‬ ‫باید هدف های هوشــمند تری برای سیاســت های بخش‬ ‫عمومی بیندیشــد تا یک چشــم انداز امید بخش را در برابر‬ ‫فعاالن اقتصادی قرار دهد‪.‬‬ ‫منظورتــان از اینکــه می گوییــد دولــت بایــد‬ ‫سیاست های تهاجمی تری اتخاذ کند‪ ،‬چیست؟‬ ‫ما در مورد سیاســت های اقتصادی با مشــکل رو‬ ‫به رو هســتیم‪ .‬در مجموع مشــکل بیکاری و رکورد داریم و‬ ‫به نظر می رســد کاری که دولت تا امروز انجام داده‪ ،‬کافی‬ ‫نیست‪ .‬دولت همه چیز را به بخش بانکی و مالیات دهنده ها‬ ‫واگذار کرده است‪ .‬در صورتی که باید سیاست داشته باشد‬ ‫و فعاالنه وارد عرصه جهت دهی به منابع بانکی شود‪ .‬به هر‬ ‫حال دولت قبلی در منابع بانکی ارائه قابل مالحظه ای داشته‬ ‫است‪ ،‬کاش این دولت همان اراده را در منتفع کردن بخش‬ ‫عمومی داشته باشد‪.‬‬ ‫در حال حاضر تولید با مشــکل نقدینگی رو به روست‪،‬‬ ‫به خصوص صنایعی که در انها اشتغال زیاد ایجاد می شود‪،‬‬ ‫نیازمند حمایت است‪ .‬با این وجود هیچ نوع حمایت مالی از‬ ‫طرف بانک ها برای صنعت وجود ندارد‪ .‬نمی شود تمام کار‬ ‫را به شــوخی و تعارف گذراند‪ .‬دولت باید باالخره یک برنامه‬ ‫دقیق و کاربردی ارائه کند‪.‬‬ ‫به نظر من دولت بایــد بانک ها را مکلــف و حکم کند‬ ‫که بخشــی از منابع بانک ها به برنامه هایی که دولت تعیین‬ ‫می کند داده شود‪.‬‬ ‫اقای دکتر! به نظر می رسد سوال و پاسخ ان روشن‬ ‫اســت‪ ،‬مشــکل اشــتغال و رکود با مدیریت منابع‬ ‫اقتصاد‬ ‫شرایط قطعا از ان چیزی که در دولت نهم‬ ‫و دهم بوده است بهتر شده‪ .‬امروز دیگر‬ ‫برکسی پوشیده نیســت که اگر ان روند‬ ‫ادامه پیدا می کرد‪ ،‬می توانست کشور را‬ ‫دچار مصیبت کند‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫در نهایت به نظر می رســد که رفتار های غیرمسئوالنه‬ ‫در ســال های گذشــته‪ ،‬حباب بزرگی را به همه عرصه های‬ ‫اقتصادی کشــور تحمیل کــرده اســت و االن زمان تخلیه‬ ‫این حباب هاســت‪ .‬انتظار برای حمایت دولــت از این بازار‬ ‫نا معقول است‪.‬‬ ‫حوزه مسکن تمام سال گذشته را در رکود گذرانده‬ ‫است‪ ،‬در حالی که بخشــی از منتقدان می گویند‬ ‫که تحرک در این حوزه می توانــد منجر به تحرک‬ ‫در تمام عرصه های اقتصادی شود‪ .‬پیش بینی ها‬ ‫در مورد رونق بازار مسکن در سال گذشته محقق‬ ‫نشده و کارشناسان امید چندانی به بهبود وضعیت‬ ‫بازار مســکن هم ندارند‪ .‬پیش بینی شــما در این‬ ‫مورد چیست؟‬ ‫در سال های گذشته سو ءاســتفاده در همه بازار ها‬ ‫باب شــده بود و بازار مســکن هــم از این حوزه جــدا نبود‪.‬‬ ‫دســتکاری در قیمت گذاری‪ ،‬در عرضــه و تقاضا و مقررات‬ ‫بازار و ســاخت و ســاز‪ ،‬به بحران در بازار مســکن دامن زده‬ ‫است‪ .‬این بازار هم مانند بازار های دیگر دچار حبابی است که‬ ‫تخلیه نشده است‪ .‬دولت در این حوزه هم اقدام های موثری‬ ‫انجام نداده و راه حلی ارائه نداده است‪ .‬در تمام دنیا مسکن‬ ‫یک کاالی سیاســی اســت و دولت ها در جایی توانسته اند‬ ‫به حل مشــکل ان اقدام کنند که نظام بانکی را با این هدف‬ ‫هماهنگ کرده اند‪.‬‬ ‫نظام بانکی و دولت باید برنامه ای داشــته باشــند که‬ ‫بتوانند در این حوزه اقدام مناسب را انجام دهند‪ .‬چیزی که‬ ‫نه تنها در مورد مسکن بلکه در هیچ کدام دیگر از عرصه های‬ ‫اقتصادی دیده نمی شــود‪ ،‬همین برنامــه دقیق و عملیاتی‬ ‫است‪.‬‬ ‫اقتصاد‬ ‫بانکی بر طرف می شــود‪ ،‬چرا دولت به این راهکار‬ ‫تن نمی دهد؟ ایا نگرانی از این وجود دارد که تزریق‬ ‫منابع به بخش تولید‪ ،‬باعث رشد تورم شود؟‬ ‫سوال ما هم همین است که چرا دولت کاری نمی کند‪.‬‬ ‫به نظر من اشکال اصلی در نگاه معیوب به نظام برنامه ریزی‬ ‫و بخش خصوصی اســت‪ .‬اگر دولت اقدامی برای سود اور‬ ‫شــدن ســرمایه گذاری در تولیدی بزرگ انجام ندهد بخش‬ ‫خصوصی هم تمایلی به این سرمایه گذاری ندارد‪ .‬به هر حال‬ ‫سود فعالیت های داللی بسیار زیاد است و در نتیجه بخش‬ ‫خصوصی رقبتی به سرمایه گذاری در بخش تولید ندارد‪.‬‬ ‫یکی از راه هایی که می تواند به اصالح این سیســتم‬ ‫کمک کند‪ ،‬مقرر کردن مالیات های سنگین بر فعالیت های‬ ‫داللی است‪ ،‬اگر سود این فعالیت ها مدیریت شود و ریسک‬ ‫سرمایه گذاری در تولید کمتر شود‪ ،‬سرمایه گذار ها به این کار‬ ‫تمایل پیدا می کنند‪.‬‬ ‫ممکن است خودداری بانک ها از تزریق نقدینگی‬ ‫به سیستم تولید به دلیل نگرانی از احتمال افزایش‬ ‫تورم باشد‪.‬‬ ‫نکته اساســی این اســت که به هر حال خــروج از‬ ‫رکود نیاز به تولید دارد‪ .‬در حال حاضر تولید ما در بسیاری از‬ ‫بخش ها با ظرفیت خالی کار می کند‪ .‬بسیاری از شرکت های‬ ‫فوالد ما با ظرفیت کمتر از ان چیزی کــه باید کار می کنند و‬ ‫بعد ما واردات فوالد داریم‪ .‬دولت باید برای این مساله فکر‬ ‫کند و سیاست های تهاجمی داشته باشــد‪ .‬این نوع برخورد‬ ‫با منافع ملی و نادیده گرفتن ان به نفع منافــع برخی افراد و‬ ‫گروه هاست‪ .‬باید متوجه باشیم که منافع حدود ‪ 10‬میلیون‬ ‫نفر از جمعیت ما صرفا به همین دلیل در خطر است‪.‬‬ ‫ی که‬ ‫برخی هم انتقاد می کنند که کاهش نرخ تورم ‬ ‫دولت به ان استناد می کند ناشی از گسترش رکورد‬ ‫و عمیق تر شدن ان است‪.‬‬ ‫این دو به هم ربط دارند‪ ،‬کاهش نرخ تورم می تواند‬ ‫ناشــی از رکود عمیق باشــد‪ .‬مردم توانایی پرداخت ندارند‬ ‫و بنگاه هــا هــم وقتی تقاضــا ندارنــد در رکــود عمیق تری‬ ‫فرومی روند‪ .‬این دور تسلســل‪ ،‬خودش‪ ،‬خودش را تقویت‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫به نظر می رســد دولت بیش از اینکه به دنبال ارائه‬ ‫برنامه برای برون رفت از شــرایط اقتصادی فعلی‬ ‫باشد‪ ،‬به دســتیابی به توافق در مذاکرات امیدوار‬ ‫است‪ ،‬نظر شما چیست؟‬ ‫سیاست های دولت در مورد اقتصاد‪ ،‬انفعالی است‬ ‫و یک امیدواری به توافق وجــود دارد‪ ،‬اما این نکته در نظر‬ ‫گرفته نمی شود که اگر توافق های هسته ای هم انجام شود‪،‬‬ ‫مشکل حل نمی شود‪.‬‬ ‫در دوره هایــی که تحریم ها به این حــد نبود‪ ،‬حتی در‬ ‫دوره هایی که نرخ رشــد کشــور باال بود‪ ،‬حتی در سال های‬ ‫‪ 52‬تا ‪ 56‬که نرخ باالی رشــد داشتیم‪ ،‬کشور با مشکل رو به‬ ‫رو بود‪ .‬در سال های ‪ 40‬تا ‪ 48‬هم رشد قابل توجه بود اما ان‬ ‫چیزی که مهم است کیفیت رشد است‪ ،‬باید مشخص شود‬ ‫که در رشد اقتصادی برندگان و بازندگان چه کسانی هستند‪.‬‬ ‫حتی اگر رشد اقتصادی هم محقق شــود‪ ،‬باید به این نکته‬ ‫دقت داشت که به هر حال رشد بدون کیفیت کافی نیست‪.‬‬ ‫فکر می کنید دولت در حال حاضر باید چه برنامه ای‬ ‫را در دستورکار خود قرار دهد؟‬ ‫ی بخش خصوصی‬ ‫دولت باید در سیاستگذاری حام ‬ ‫باشد‪ ،‬منتها منظور من بخش خصوصی واقعی است‪ ،‬نه این‬ ‫بخش خصوصی که ما داریم‪.‬‬ ‫از کل منابع خصوصی ســازی شــده ما در ســال های‬ ‫گذشــته‪ 90 ،‬درصد اصال خصوصی نشــده‪ ،‬بلکه به دست‬ ‫نهاد ها و بنگاه های بخش عمومی و نظامی افتاده اســت‪.‬‬ ‫خود این یک مســاله جدی پیش روی دولت است‪ ،‬چرا که‬ ‫مانع حل مشــکالت اقتصادی کشور می شــود‪ .‬درواقع ما‬ ‫یک بخش خصوصــی داریم که ان قدر هــا هم خصوصی‬ ‫نیســت‪ .‬منافعی دارد و برای حمایت از ان منافع کار می کند‬ ‫و بر طبل خصوصی سازی می کوبد‪ ،‬در حالی که عمال منافع‬ ‫یک سری گروه های نخبه را تامین می کند‪ .‬این بخش اسما‬ ‫خصوصی را باید در کنار حاشــیه های خود دولت گذاشت‪.‬‬ ‫به هر حال منافع گروه های صاحب قدرت همیشــه در روند‬ ‫تصمیم گیری های اقتصادی تاثیر گذار بوده است‪.‬‬ ‫در مورد بودجه امسال هم حرف و حدیث کم نبود‪.‬‬ ‫در حالی که برخی می گویند سطح وابستگی بودجه‬ ‫به نفت کم شده‪ ،‬برخی دیگر استدالل می کنند که‬ ‫اتفاقا وابستگی کمتر نشده است‪ .‬ارزیابی شما از‬ ‫بودجه امسال چیست؟‬ ‫بــه نظــر مــن بودجــه در ایــران عمــا کارکــرد‬ ‫توســعه ای اش را از دســت داده اســت؛ بودجه ای که ‪70‬‬ ‫درصد ان تنها رقم های حقوق و دســتمزد است بیشتر یک‬ ‫مشق تکراری است که هر سال انجام می شود‪.‬‬ ‫اما در مورد ‪ 30‬درصد باقیمانــده‪ ،‬امتیاز خواهی های‬ ‫گروه های مختلــف‪ ،‬امتیاز خواهی که خالف عقل و منطق‬ ‫اســت و بیشــتر جنبه سیاســی دارد که در ایــن بخش قرار‬ ‫می گیرد‪ .‬یک سری منابعی هم هســتند که به تصور دولت‬ ‫ارقام باالیی نیستند اما با انها می توان بسیاری از مشکالت‬ ‫روز جامعــه‪ ،‬یعنــی چیز هایی مثل مســاله زنــان خیابانی‪،‬‬ ‫کودکان کار و اموزش و بهداشــت را حل کرد‪ ،‬اما همه اینها‬ ‫به حساب های بی ربط می رود‪ .‬بعد شما می بینید که بودجه‬ ‫کمک به ایجاد اشتغال را حذف می کنند و ان را به یک نهاد‬ ‫اموزشــی در فالن جا می دهند‪ .‬این کار ها سیاســی است و‬ ‫نشان می دهند که منافع عمومی در این چرخه فراموش شده‬ ‫است‪ .‬ان ‪ 30‬درصد باقیمانده از بودجه که مربوط به حقوق‬ ‫و دســتمزدها نیســت‪ ،‬در واقع یا توســط خود دولت تنظیم‬ ‫سیاسی می شــود یا از طریق مجلس‪ .‬به همین دلیل است‬ ‫که من ان قدر ها به تنظیم بودجه و کمک ان به عنوان یک‬ ‫برنامه امیدوار نیســتم‪ .‬حتی اگر تحریم ها هم حل نشــود‪،‬‬ ‫اعتقاد من این است که ما ســال اینده هم می توانیم بودجه‬ ‫را مدیریت کنیم‪.‬‬ ‫اقای دکتــر! دولت همان طــور که اشــاره کردید‬ ‫حســاب زیــادی روی رفــع تحریم هــا بــاز کرده‬ ‫اســت‪ ،‬فرض کنیــم امروز‪ ،‬یــک روز بعــد از رفع‬ ‫تحریم هاســت‪ ،‬چــه اتفاقــی در اقتصــاد ایران‬ ‫می افتد؟‬ ‫من بعید می دانم که برنامه ای برای این موضوع وجود‬ ‫داشته باشد‪ .‬دولت نمی داند که با این پول ها در صورتی که‬ ‫ازاد بشود چه کاری باید انجام دهد‪ .‬گرفتاری ما همان چیزی‬ ‫است که در تمام ‪ 50-60‬ســال گذشته به ان دچار بوده ایم‪.‬‬ ‫هر وقت در امد ارزی ما باال رفته واردات بیشتر شده است و‬ ‫گروه های ذی نفع پر قدرت به وجود امده اند و کار دولت برای‬ ‫تخصیص های بعدی سخت تر شده است‪.‬‬ ‫دولت برای امســال‪ ،‬یک ســری تعهد هایی برای‬ ‫ایجاد اشــتغال مطــرح کرده اســت‪ ،‬مثــا ابراز‬ ‫امیدواری کرده که تا پایان ســال ‪ 800‬هزار شغل‬ ‫جدید ایجــاد کند‪ ،‬این در حالی اســت که دولت با‬ ‫مشکل استخدام های بدون قانون در دولت قبلی‬ ‫هم رو به روســت‪ .‬فکرمی کنید برنامه دولت برای‬ ‫ایجاد ‪ 800‬هزار شغل چقدر قابل تحقق باشد؟‬ ‫من فکر می کنم ظرفیت های اقتصادی ما از این هم‬ ‫بزرگ تر است‪ .‬مشروط بر اینکه نگاه ما به نظام اقتصادی مان‬ ‫متفاوت باشــد‪ .‬با نظم فعلــی و بی برنامگی هایی که در این‬ ‫مدت شاهد ان بوده ایم‪ ،‬شاید این حد هم قابل تحقق نباشد‪.‬‬ ‫در سال گذشــته یکی از بازار های به شدت درگیر‬ ‫مشکل در کشــور بازار بورس بود که در تمام سال‬ ‫زیان ده بود و حجم مبادالت ان هم نسبت به مدت‬ ‫مشابه ســال قبل‪ ،‬کمتر شــده بود‪ .‬فکر می کنید‬ ‫مهم ترین مشکل بورس ما در حال حاضر کجاست‬ ‫و ایا ممکن اســت این مشــکل برای ســال جاری‬ ‫برطرف شود؟‬ ‫اگر چارچوب های نظم فعلی وجود داشته باشد من‬ ‫بعید می دانم که در سال ‪ 94‬هم مشکل ما در بورس برطرف‬ ‫شود‪ .‬متاسفانه حامیان بازسازی بازار بورس بر طبل حمایت‬ ‫دولت از بازار می کوبنــد‪ ،‬در صورتی کــه در حمایت دولتی‬ ‫تاکید بر حمایــت از برخــی صنایع خاص اســت‪ .‬طی این‬ ‫سال ها از ســال ‪ 78‬به بعد‪ ،‬منابع تجهیز شده توسط بورس‬ ‫برای بانک ها از ‪ 26‬درصد تا ‪ 47‬درصد متغیر بوده است‪ .‬این‬ ‫یکی از منابع اصلی تجهیز منابع بانکی بوده اســت‪ .‬نگاهی‬ ‫که به دنبال حمایــت دولتی از بورس اســت‪ ،‬همان نگاهی‬ ‫است که توقع دارد کار به بخش خصوصی سپرده شود و بعد‬ ‫هر جا که بخش خصوصی کار را خــراب می کند‪ ،‬دولت وارد‬ ‫شود و اوضاع را درســت کند‪ .‬در حال حاضر به نظر می رسد‬ ‫که امکان بهبود وضعیت بازار بورس نیست‪ ،‬مگر با ازاد شدن‬ ‫منابع و ورود ان به نظام بانکی کشور ‪ ،‬در واقع اگر نظام بانکی‬ ‫نظام مند بشود‪ ،‬سود های غیر متعارف حذف شود‪ ،‬بخشی از‬ ‫مشکل برطرف می شود‪.‬‬ ‫بخــش دیگــری از مشــکل بــورس مربــوط بــه‬ ‫پتروشیمی هاست‪ .‬این بنگاه ها‪ ،‬چشم به دست دولت دارند و‬ ‫انتظار دارند که دولت خوراک یارانه ای به انها بدهد‪ ،‬در حالی‬ ‫که در بخش خصوصی‪ ،‬یارانه سوخت نباید معنی داشته باشد‬ ‫و این بنگاه ها باید افزایش بهره وری‪ ،‬تنوع تولید و صادرات‬ ‫محصول نهایی سود خود را افزایش بدهند‪.‬‬ ‫‪163‬‬ ‫اقتصاد‬ ‫رویداد‪1‬‬ ‫بورس تهران‪ ،‬نگران و امیدوار‬ ‫اقتصاد‬ ‫‪164‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سال بد شاخص ها در بازار سرمایه‬ ‫سال گذشته یکی از بد ترین سال ها برای بازار سرمایه‬ ‫در بورس تهران بوده است؛ افت شاخص ها باعث شد که در‬ ‫هر چهار فصل سال گذشته سرمایه گذاران زیان ده باشند‪،‬‬ ‫اما چه اتفاقی افتاد که بورس سالی تا این حد «بد» را پشت‬ ‫سر گذاشت‪.‬‬ ‫اگر در طول زمان به عقب برویم و برسیم به یک سال‬ ‫پیش در چنین روز هایی‪ ،‬می شود برداشت واقعی تری از ان‬ ‫چیز ی که در سال گذشته در اتاق شیشــه ای اتفاق افتاده‬ ‫است به دست اورد‪.‬‬ ‫در روزهــای پایانــی اســفند ســال گذشــته‬ ‫شــاخص کل بــورس نزدیــک بــه ‪ 79‬هــزار واحــد‬ ‫قــرار داشــت‪ ،‬ایــن رقــم در روز هــای پایانــی ســال‬ ‫‪ 93‬بــه حــدود ‪ 64‬هــزار رســید؛ کاهشــی معــادل‬ ‫‪ 15‬هزار واحد برای یک ســال‪ .‬ناظران می گویند در ســال‬ ‫گذشته‪ 100 ،‬هزار میلیارد تومان از ارزش بورس‬ ‫تهران برباد رفت و سرمایه گذاران به طور میانگین‬ ‫زیان ‪ 19‬درصدی را تجربه کردند‪.‬‬ ‫ســال گذشــته درســت در چنین روزهایی‬ ‫که بــازار پیش بینی بــرای تحوالت بورســی داغ‬ ‫بود‪ ،‬ناظران پیش بینی می کردنــد که باتوجه به‬ ‫بحران هایی که اقتصاد ایران در معرض ان قرار‬ ‫دارد‪ 93 ،‬سال بحران در بازار بورس خواهد بود‪.‬‬ ‫سال گذشــته در چنین روزهایی پیش بینی‬ ‫می شد که «درامدهای دولت از حیث مقدار و نرخ‬ ‫فروش نفت خام توام با ریســک بــوده و احتمال‬ ‫کســری بودجه عمومی وجــود دارد‪ .‬باتوجه به‬ ‫رویکرد دولــت مبنی بر عدم اســتقراض از بانک‬ ‫مرکزی و رشد پایه پولی‪ ،‬این انتظار وجود داشت‬ ‫که بخشی از این کسری ها از محل عرضه سهام‬ ‫جبران شــود و در نتیجه احتمال رونق بازار سهام‬ ‫در نظر گرفته می شــد‪ .‬بــا این وجــود‪ ،‬افزایش‬ ‫سود شرکت های بورسی و فرابورســی باتوجه به‬ ‫افزایش هزینه انهــا تحت تاثیر برخی تصمیمات‬ ‫بودجه ای‪ ،‬افزایش ســطح عمومــی قیمت ها‪،‬‬ ‫افزایش دستمزدها‪ ،‬فاز دوم هدفمندی یارانه ها و‬ ‫افزایش قیمت نها ده های انرژی و افزایش هزینه‬ ‫مالی‪ ،‬مســتلزم افزایش نرخ فروش محصوالت‬ ‫یا افزایش تولید و فروش اســت‪ .‬در خصــوص نرخ فروش‬ ‫محصوالت‪ ،‬باتوجه به ثبات نســبی قیمت هــای جهانی و‬ ‫پیش بینی تحلیلگران مبنی بر کاهش قیمت مواد خام و نیز‬ ‫احتمال کم افزایش نرخ ارز‪ ،‬نمی شد چندان امیدی به این‬ ‫محرک افزایش درامد شــرکت ها داشــت‪ .‬در حوزه افزایش‬ ‫تولید و فروش‪ ،‬بســیاری از شــرکت های صادراتی و تولید‬ ‫مواد خام (نزدیک به ‪ 70‬درصد ارزش بازار سهام را تشکیل‬ ‫می دهند) به دلیل مشکالت بین المللی‪ ،‬زیر ظرفیت مشغول‬ ‫به فعالیت کرده و می کنند‪ .‬با گشایش بازارهای بین المللی‬ ‫روی این دســته از شــرکت ها انتظار افزایش تولید و فروش‬ ‫چندان غیر منطقی نخواهد بود‪».‬‬ ‫ان گشایشــی کــه در پایــان ســال گذشــته عده ای‬ ‫چشــم انتظار ان بودند‪ ،‬تا ماه پایانی ســال ‪ 93‬هم رخ نداد‬ ‫و بورس تهران‪ ،‬هــر روز بد تــر از دیروز‪ ،‬رو به ســقوط قدم‬ ‫برداشــت‪ .‬زیان هایی که بورس تهران در ســال های قبلی‬ ‫فعالیتــش تجربه کــرده بــود‪ ،‬در مقاطعی ناشــی از برخی‬ ‫اظهارنظر های مقام های سیاسی و نوســان های بازارهای‬ ‫جهانی بوده است‪ ،‬اما اتفاق سال ‪ 93‬از جنس دیگری بود‪.‬‬ ‫طی سال‪ 93‬غیر از سقوط قیمت جهانی نفت و مواد خام در‬ ‫چند ماه پایانی این ســال‪ ،‬متغیر خاصی که وقوع ان باعث‬ ‫سقوط شاخص شود‪ ،‬رخ نداد‪ ،‬اما بورس هم در هیچ فصلی‬ ‫در سال‪ 93‬برای سرمایه گذاران خود سوداور نبود‪.‬‬ ‫اگر به درون بازار نگاه کنیم‪ ،‬انتخابات سال ‪ 92‬منجر به‬ ‫ایجاد یک حباب هیجانی در بازار بورس تهران شد‪ ،‬اما هیچ‬ ‫حبابی عمر طوالنی ندارد‪ .‬ممکن است در اولین نگاه‪ ،‬به نظر‬ ‫برسد که تخلیه حباب ناشــی از ان خوش بینی‪ ،‬به روند رو به‬ ‫سقوط بازار در تمام سال گذشته انجامیده است‪ .‬تحلیلگران‬ ‫درون بازار اما‪ ،‬نظر دیگری دارند‪ .‬به عقیده برخی ناظران‪،‬‬ ‫اصلی ترین مقصر در ســقوط ادامه دار شاخص های بورس‬ ‫تهران و زیان بــورس در هر چهار فصل ســال‪ ،93‬عملکرد‬ ‫سازمان بورس و اوراق بهادار بوده است‪.‬‬ ‫اصلی ترین وظیفه ســازمان بورس‪ ،‬نظــارت بر بازار و‬ ‫فعالیت های ان اســت‪ ،‬اما این سازمان در سال ‪ ،93‬تالش‬ ‫کرد وارد حیطه کنترل شاخص بورس شود و از تخلیه سریع‬ ‫حساب قیمت سهام جلوگیری کند؛ در نتیجه این تالش ها‬ ‫سیگنال های نادرســت به فعاالن بازار بورس داده شد و به‬ ‫دردسر های دنباله دار در تمام سال گذشته انجامید‪.‬‬ ‫خارج از تاالر شیشــه ای هم سیاست های اقتصادی‬ ‫انقباضی که دولتمردان اصرار دارند از ان به عنوان سیاست‬ ‫مالی انضباطی یاد کنند‪ ،‬در حاشیه تالش جدی دولت برای‬ ‫کنترل تورم به هر قیمت ممکن‪ ،‬به رکود دامنه دار در اقتصاد‬ ‫کشور دامن زد‪ .‬رکودی که اصلی ترین پیامد ان کاهش حجم‬ ‫فعالیت های اقتصادی و در نتیجه افت شدید در میزان تولید‬ ‫و فروش شــرکت های تولیدی بود‪ .‬وضعیتی که باعث شــد‬ ‫سوداوری شرکت های بورسی به شدت تحت تاثیر قرار گیرد‪.‬‬ ‫اما حاال تحلیلگران بازار در برابر این سوال قرار دارند‬ ‫که بازار بدحال بورس ســال ‪ ،93‬در ســال ‪ 94‬بــه چه حالی‬ ‫خواهد افتاد؟ واقعیت این است که فعاالن بازار بورس بسیار‬ ‫نگران هستند‪ .‬شرایط نامناسب کسب و کار در ایران به این‬ ‫زودی ها رو به بهبود نخواهد بود‪.‬‬ ‫علی سنگینیان‪ ،‬معاون ســابق بورس و اوراق بهادار‬ ‫تهران و مدیرعامل شرکت تامین ســرمایه امین در مورد ان‬ ‫چیزی که در سال ‪ 94‬در انتظار بورس تهران است می گوید‪:‬‬ ‫«دلم می خواهد بگویم که در ســال ‪ ،94‬بــازار خیلی خوبی‬ ‫خواهیم داشــت و بازار با رشــد نماگرهــای فعالیت همراه‬ ‫می شود و رشــدی که اتفاق می افتد‪ ،‬افت های سال ‪ 93‬را‬ ‫جبران می کند و در نتیجه اش دوباره شــاهد حضور گسترده‬ ‫ســرمایه گذاران در بازار خواهیم بود‪ ،‬امــا برخالف ارزوی‬ ‫قلبی ام‪ ،‬فکر می کنم بازار ســرمایه فقــط در صورت ایجاد‬ ‫رشــد باثبات در اقتصاد و اصالح انتظارات سرمایه گذاران‬ ‫وارد دوره رشد جدید خواهد شد‪ .‬با فرض عدم تغییر شرایط‬ ‫بین المللی‪ ،‬به دلیل پیش بینی های موجود در مورد اقتصاد‬ ‫کالن کشور برای سال ‪ 94‬و عملکرد اقتصادی سال ‪ 93‬و نیز‬ ‫باتوجه به شرایط نامناسب کسب وکار که پیش بینی می شود‬ ‫در سال ‪ 94‬هم ادامه پیدا کند‪ ،‬نمی توان تصویر‬ ‫مثبتی را از بازار انتظار داشت؛ هر چند که اقتصاد‬ ‫ل ‪ 93‬با رشد مثبت مواجه شده است‪،‬‬ ‫کشور در سا ‬ ‫ولی این رشد انقدر قوی نیست که بتواند کاهش ‬ ‫تولید ملی حادث شده در دو سال گذشته را جبران‬ ‫کند و اقتصاد را به چرخه رونق برگرداند‪».‬‬ ‫کاهــش ‪ 10‬درصــدی تولید در دو ســال‬ ‫گذشــته در هر کجای دیگر دنیا بــا یک اقتصاد‬ ‫معقول می تواند نوعی بحران تلقی شود‪ .‬با این‬ ‫حال بسیاری از ناظران معتقد بودند که رشد بورس‬ ‫در سال های ‪ 91‬و ‪ ،92‬منطقی نبوده است و باید‬ ‫پیش بینی این شدت بعد از فرج را می کردیم‪.‬‬ ‫در شرایط رشــد سرســام اور نقدینگی طی‬ ‫سال های کاری دولت نهم و دهم و نبود فرصت‬ ‫و ظرفیت کافی برای جذب این نقدینگی در سایر‬ ‫بخش های اقتصادی‪ ،‬حجم زیــادی از پول به‬ ‫بازار ســرمایه سرازیر شــد که در نتیجه ان‪ ،‬یک‬ ‫رشد سرسام اور به وجود امد و حاال سرمایه داران‬ ‫در بورس هزینه ان تصمیم هــای غیر عاقالنه را‬ ‫می پردازند؛ ان هم در شــرایطی که دولت تمام‬ ‫توان خود را بر اعمال سیاســت های انقباضی‪،‬‬ ‫کاهش حجم پول در دست مردم و کاهش تورم‬ ‫گذاشته است‪.‬‬ ‫باید این نکتــه را هم در نظر گرفت کــه همه فرض ها‬ ‫و تحلیل ها در مورد ادامه شــرایط نامناسب در بورس تهران‬ ‫با فرض این اســت که شــرایط اقتصادی به همین شکلی‬ ‫که امروز هســت‪ ،‬باقی بماند؛ این در حالی است که دولت‬ ‫به شدت امیدوار است که توافق هسته ای به نتیجه مطلوب‬ ‫مورد نظر برسد‪.‬‬ ‫در شرایط فعلی بازار بورس به طور طبیعی عده زیادی‬ ‫از سرمایه گذاران خرد و کم تجربه‪ ،‬ناچار به ترک بازار بورس‬ ‫شده اند که بخشی از کاهش میزان مبادالت در بازار بورس را‬ ‫ناشی شده است‪ .‬بنا براین می توان بازار فعلی بورس تهران‬ ‫را بازار رکودی با حجم مبادالت کاهش یافته توصیف کرد‪ ،‬اما‬ ‫نمی توان مطمئن بود که این وضعیت ادامه پیدا خواهد کرد‪.‬‬ ‫بورس تهــران نشــان داده اســت که همــواره درگیر‬ ‫تصمیم های هیجانی می شود‪ ،‬الزمه رشد در بورس هم این‬ ‫است که امیدواری به سوددهی در یک تا دو سال پیش روی‬ ‫سرمایه گذاران باشــد؛ ممکن است دستیابی به یک توافق‬ ‫با ‪ 5+1‬همان چیزی باشــد که بــورس تهــران ان را انتظار‬ ‫می کشد‪.‬‬ ‫قیمت دالر‪ ،‬ارامش در انتظار توفان‬ ‫رویداد‪2‬‬ ‫اقتصاد‬ ‫از چهار راه استامبول تا مبانی اکادمیک با ارز‬ ‫فاطمه کریمخان‬ ‫خبرنگار‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫اقتصاد‬ ‫از ان روز هــا که قیمــت دالر روزانه تغییــرات نجومی‬ ‫ می کرد‪ ،‬گذشته است‪ .‬سال گذشته قیمت دالر در بازار ازاد‬ ‫باال و پایین زیادی را تجربه نکرده است‪.‬‬ ‫کم ترین قیمت دالر در سال گذشته مربوط به روز های‬ ‫گرم تیرماه اســت‪ ،‬پانزدهم تیرماه‪ ،‬قیمت دالر که در تمام‬ ‫فصل بهار روند نزولی داشت‪ ،‬پایین ترین رکورد خود را روی‬ ‫عدد سه هزار و ‪ 90‬تومان ثبت کرد‪ .‬این عدد یک بار دیگر در‬ ‫پایان مرداد ماه هم روی تابلوی فروشندگان ارز ظاهر شد اما‬ ‫بعد از ان‪ ،‬روند افزایش قیمت ارز با یک شیب مالیم اغاز شد‬ ‫و ادامه پیدا کرد تا اواسط دی ماه باالترین رکورد خود در سال‬ ‫‪ 93‬را روی قیمت سه هزار و ‪ 560‬تومان ثبت کند‪.‬‬ ‫در نهایت در اســفندماه‪ ،‬شــاخص قیمت دالر در بازار‬ ‫تهران روی رقم سه هزار و ‪ 400‬تومان بسته شد‪ .‬در تمام این‬ ‫مدت قیمت ارز در مرکز مبادالت ارز‪ ،‬روی رقم دو هزار و ‪650‬‬ ‫تومان ثابت مانده است‪.‬‬ ‫بازار ارز در مجموع در سال گذشــته روز های ارامی را‬ ‫پشت ســر گذاشــته و خبری از اظهارنظر های بحث برانگیز‬ ‫مسئوالن در این مورد نبوده است و از انجا که تغییر اساسی‬ ‫هم در زمینه روبط خارجی کشور ایجاد نشده و رویداد سیاسی‬ ‫خاصی هم رخ نداده است‪ ،‬این ارامش چندان جای تعجب‬ ‫ندارد‪.‬‬ ‫تنها نکتــه ای که در بازار ارز ســال گذشــته می تواند‬ ‫موضــوع بحث قرار بگیرد‪ ،‬مســاله بحث بر ســر تک نرخی‬ ‫شدن قیمت ارز است‪ ،‬دولت پیش تر اواخر سال ‪ 92‬اعالم‬ ‫کرد که ارز تک نرخی را در نیمه دوم سال ‪ 93‬اجرایی خواهد‬ ‫کرد و اجرای این برنامه به تدریج خواهد بود تا قیمت ارز را با‬ ‫همان هدفی که در برنامه پنجم توســعه امده است‪ ،‬تبدیل‬ ‫به «تک نرخی با قیمت شــناور مدیریت شده» کند‪ ،‬اما این‬ ‫اتفاق عمال رخ نداد‪.‬‬ ‫یکسان ســازی نرخ ارزی که دولت به دنبال اجرای ان‬ ‫بود‪ ،‬به گفتــه ابوالفضل اکرمی‪ ،‬مدیــرکل اقتصادی بانک‬ ‫مرکزی‪ ،‬به معنای ان اســت که «نرخی واحــد و به صورت‬ ‫یکسان در اقتصاد ســاری و جاری می شود تا تفاوت نرخ در‬ ‫بازار ازاد و رسمی بیشتر از بعالوه و منهای دو درصد نباشد‪.‬‬ ‫باید شــرایطی مهیا شــود تا نرخی را که بانک مرکزی برای‬ ‫ارز اعالم می کنــد بتواند با همان نرخ نیاز اقتصاد کشــور را‬ ‫جواب دهد‪».‬‬ ‫اما یکسان ســازی نیازمند پیش شــرط هایی است که‬ ‫به نظر می رسد عدم دستیابی کامل به انها باعث شده است‬ ‫خالف وعده اســحاق جهانگیــری در ســال ‪ ،92‬دولت در‬ ‫ســال ‪ 93‬نتواند به تعهد خود برای تک نرخی کردن قیمت‬ ‫ارز جامه عمل بپوشاند‪ .‬ذخیره مناســب ارزی‪ ،‬ثبات نسبی‬ ‫اقتصادی و به سرانجام رسیدن مذاکرات هسته ای از جمله‬ ‫پیش شرط هایی بوده است که دولت برای حرکت به سمت‬ ‫یکسان سازی نرخ ارز بر انها تاکید می کند؛ مواردی که به نظر‬ ‫می رسد هنوز تا دستیابی به انها فاصله وجود دارد‪.‬‬ ‫دولت البته هنوز خوشبینی خودش را حفظ کرده است؛‬ ‫در روز های پایانی ســال گذشــته این بار وزیر اقتصاد ابراز‬ ‫امیدواری کرده اســت که قیمت ارز در ســال ‪ ،94‬سرانجام‬ ‫تک نرخی شود‪ .‬اقای طیب نیا که قبال تاکید کرد بود «دولت‬ ‫خود را متعهد می داند سیاست یکسان سازی نرخ ارز را همگام‬ ‫با کنترل تورم در یک فرایند تدریجی اجرا کند» جانب احتیاط‬ ‫را هم رعایت کرده است و در مورد اینکه سرانجام چه زمانی‬ ‫برای تک نرخی کردن رســمی قیمت ارز در نظر گرفته شده‬ ‫است تاکید کرده که «تک نرخی و یکسان سازی نرخ ارز از‬ ‫جمله اقداماتی اســت که بعد از ایجاد ارامش نسبی در بازار‬ ‫پول و ارز کشــور‪ ،‬قابل اجرا خواهد بــود‪ .‬در این مورد گفته‬ ‫اســت که برای تک نرخی کردن قیمت ارز باید اول شرایط‬ ‫مناسب ان فراهم باشد‪».‬‬ ‫به نظر می رسد در این زمینه‪ ،‬رئیس کل بانک مرکزی‬ ‫هم با وزیر هم داستان است که از هر گونه اظهارنظر شفاف‬ ‫در مورد زمان قطعی تک نرخی شــدن قیمت ارز خودداری‬ ‫کرده و تنهــا به ذکــر این موضــوع کفایت کرده اســت که‬ ‫«اجرای برنامه تک نرخی شدن قیمت ارز به صورت تدریجی‬ ‫خواهد بود»‪.‬‬ ‫اما در شرایطی که قیمت ارز در بازار ازاد و مرکز مبادالت‬ ‫ارزی‪ ،‬اختالفی در حدود هزار تومان دارند‪ ،‬سوال این است‬ ‫که اگر دولت بخواهد سیاست تک نرخی کردن قیمت ارز را‬ ‫اجرایی کند‪ ،‬قیمت تعیین شــده برای دالر در مرکز مبادالت‬ ‫ارزی به عنوان مرجع در نظر گرفته‬ ‫خواهد شد یا قیمت بازار ازاد‪.‬‬ ‫اقــای نوبخت‪ ،‬ســخنگوی‬ ‫اقتصــادی دولــت یازدهــم در‬ ‫این مورد می گوید‪« :‬دولــت به تدریج‬ ‫سیاســت یکسان ســازی نرخ‬ ‫ارز را اجرا می کنــد بدان معنی‬ ‫که قیمت ارز در بــازار ازاد به نرخی که‬ ‫به عنوان نــرخ مبادله ای در‬ ‫بانک مرکزی ارائه می شود‪،‬‬ ‫نزدیک شــود؛ بانک مرکزی به‬ ‫هیچ وجه به دنبال رســاندن نرخ‬ ‫مبادله ای به بازار ارز نیست‪ ،‬بلکه‬ ‫بــازار ازاد باید خــود کامال این‬ ‫مســاله را تنظیــم‬ ‫کند‪».‬‬ ‫بــا ایــن‬ ‫حــال بــه نظــر‬ ‫می رســد اتفاقــی‬ ‫که در عمــل در حال‬ ‫رخ دادن اســت‪ ،‬کمی با‬ ‫این موضع گیری ســخنگوی‬ ‫اقتصادی دولــت فاصلــه دارد ‪.‬‬ ‫قیمت دالر در بودجه ســال ‪ 94‬که روی‬ ‫نرخ دو هزار و ‪ 850‬تومان بسته شده‬ ‫است‪ ،‬ممکن اســت افزایش ‪200‬‬ ‫تومانی ان نسبت به سال گذشــته انقدر ها چشمگیر نباشد‪،‬‬ ‫اما به هر حال‪ ،‬وقتی قیمت در بازار ازاد در تمام سال گذشته‬ ‫به قیمت دالر در مرکز مبادالت ارزی نزدیک نشــده اســت‪،‬‬ ‫موضوع نشان دهنده ان اســت که بازار ازاد از قیمت گذاری‬ ‫دستوری اســتقبال نخواهد کرد و در عمل این دولت است‬ ‫که باید منطق عرضه و تقاضا در بازار محدود دالر در کشــور‬ ‫را بپذیرد‪.‬‬ ‫در مورد قیمت دالر‪ ،‬خالف قیمت نفت‪ ،‬بخش زیادی‬ ‫از رفتار های بازار به نتیجه مذاکرات ایران و ‪ 5+1‬بســتگی‬ ‫دارد‪ ،‬ممکن است اظهارنظر اقای نوبخت در مورد‬ ‫احتمال نزدیک شــدن قیمت دالر در بازار ازاد به‬ ‫پیش بینی دولت برای قیمت دالر در ســال ‪94‬‬ ‫هم ناظر بر همین موضوع باشد که در صورت‬ ‫توافق نهایی ایران و‪ 5+1‬در مورد پرونده‬ ‫هسته ای احتمال ســقوط قیمت دالر‬ ‫دور از نظر نیست‪.‬‬ ‫‪165‬‬ ‫اقتصاد‬ ‫اقتصاد‬ ‫‪166‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫رویداد‪3‬‬ ‫سرانجام مسکن مهر‪ ،‬شاید سال‪94‬‬ ‫مســکن مهر بیمار نیمه جان بازمانــده از دولت دهم‬ ‫است‪ ،‬روی دست های دولت یازدهم‪ .‬هر چند اقای روحانی‬ ‫در دوران تبلیغات انتخاباتی اش از مسکن مهر به عنوان یکی‬ ‫از پروژه هایی یاد می کرد که در صورت موفقیت در انتخابات‬ ‫اجرای ان را ادامه خواهد داد‪ ،‬وزیر راه و شهرسازی اش در‬ ‫همان ابتدای کار نشــان داد که عالقه چندانی به این پروژه‬ ‫ندارد و با «مزخرف» توصیف کردن این پروژه صراحتا اعالم‬ ‫کرد که دولت قصد ندارد هیچ واحد جدیدی در پروژه مسکن‬ ‫مهر بســازد و تنها و تنها واحد های باز مانده از دولت قبلی را‬ ‫تکمیل خواهد کرد و به متقاضیانی که قبال ثبت نام کرده اند‪،‬‬ ‫تحویل خواهد داد‪.‬‬ ‫دولت البته طرح های خالقه دیگری هم برای بخش‬ ‫مسکن داشت‪ ،‬ان چیزی که اقای روحانی شعارش را می داد‪،‬‬ ‫طرح مسکن حمایتی اجتماعی بود برای زوج های جوان و‬ ‫افراد دارای شرایط‪ .‬مصوبه این تصمیم اواسط سال گذشته‬ ‫از هیات دولت خارج شــد اما الیحه ان با تمام شلوغی کار و‬ ‫رابطه دولت و مجلس هنوز سرنوشت روشنی نداشته است‪.‬‬ ‫سیاست های دولت در کل اقتصاد تالش برای توقف‬ ‫رشد و حتی در صورت امکان کاهش رقم تورم در کشور بوده‬ ‫است؛ تالش هایی که به نظر بســیاری منجر به تثبیت رکود‬ ‫باز مانده از دولت دهم‪ ،‬در ماه های گذشته در دولت یازدهم‬ ‫شــود‪ ،‬بازار مســکن هم از این رکود بی نصیب نبوده اســت‬ ‫و درنتیجه ‪ ،‬ماه هاســت که فعاالن بخش مســکن از توقف‬ ‫مبادله مسکن صحبت می کنند‪.‬‬ ‫یکی از خلل های جدی پروژ ه مســکن مهر در دولت‬ ‫دهم‪ ،‬مساله امکانات زیر بنایی واحد های ساخته شده بود‪.‬‬ ‫وزارت مسکن و شهر ســازی در دولت یازدهم اما تاکید دارد‬ ‫که هیچ واحدی را بدون امکانات زیر بنایی شــامل مدرسه‪،‬‬ ‫مسجد‪ ،‬کالنتری‪ ،‬اب و برق و گاز و فاضالب تحویل ندهد‪.‬‬ ‫همین موضوع باعث بروز برخی تاخیر ها در زمان های مقرر‬ ‫برای تحویل واحد های مسکونی شده است‪.‬‬ ‫اما مسکن مهر در این مدتی که از عمر دولت یازدهم‬ ‫می گذرد‪ ،‬به نسبت بازار تقریبا راکد معامالت مسکن‪ ،‬باال و‬ ‫پایین بیشتری را پشت سر گذاشته است‪ .‬دولت دهم عالوه‬ ‫بر به جا گذاشتن کل پروژه مسکن مهر برای دولت بعد‪ ،‬در‬ ‫روز های پایانی عمر خودش تعهد دیگــری هم برای دولت‬ ‫یازدهم ایجاد کرد و ان تصویب مصوبه ای برای افزایش رقم‬ ‫وام مسکن مهم از ‪ 25‬به ‪ 30‬میلیون تومان بود‪.‬‬ ‫این موضوع مهم ترین مجادله ســال گذشته را بر سر‬ ‫پروژه مسکن مهر شکل داده است‪ .‬دولت برای محقق کردن‬ ‫حداقل های الزم برای تحویل واحد های مسکونی مسکن‬ ‫مهر بــه متقاضیان‪ ،‬نیازمند پول بیشــتری بود اما مســئول‬ ‫پروژه در وزارت راه و شــهرداری بارها تصریــح کرده بود که‬ ‫ی که در نوبت دریافت واحد های خود قرار دارند حاضر‬ ‫مردم ‬ ‫نیستند رقمی بیش از انکه تا کنون پرداخت کرده اند را پیش‬ ‫از تحویل واحد های خــود به دولت بپردازنــد‪ .‬با این وجود‬ ‫دستیابی به حداقل استاندار دها و همچنین حصار کشی ها‬ ‫و محوطه ســازی های مورد نظــر وزارت راه و شهرســازی‪،‬‬ ‫نیازمند اعتبار بیشتری بود و در نتیجه دولت به یکی از اخرین‬ ‫مصوبه های دولت قبل برگشــت تا مســئولیت تامین مالی‬ ‫باقیمانده هزینه های مسکن مهر را به گردن سیستم بانکی‬ ‫کشور بیندازد‪.‬‬ ‫محســن نریمان‪ ،‬معاون وزیر راه وشهرسازی در امور‬ ‫ی جدید‪ ،‬به عنوان فردی که بیشترین بار زمین مانده‬ ‫شهرها ‬ ‫از قطار مسکن مهر‪ ،‬به حوزه مسئولیتی او مربوط می شود‪،‬‬ ‫نگاهی به توقف انچه موریانه اقتصاد نامیده شد‬ ‫اولین چراغ را روشــن کرد و گفت‪« :‬برای اینکه فشار مالی‬ ‫خریداران مسکن مهر کاهش یابد از وزیر موضوع افزایش‬ ‫وام درخواســت کردیم‪ .‬اقای اخوندی با ان موافقت کردند‬ ‫و این درخواســت در دولت درحال بررســی است‪ .‬از طرف‬ ‫بانــک مرکزی هم پالس های مثبتی داشــته ایم که ســقف‬ ‫وام مسکن مهر از ‪ 25‬میلیون به ‪ 30‬میلیون تومان افزایش‬ ‫یابد‪».‬‬ ‫وزارت مســکن تصور کرده بود که در صورت افزایش‬ ‫پنج میلیونی تسهیالت برای هر واحد باقیمانده می تواند تا‬ ‫پایان سال ‪ 94‬به تعهدات خود برای تحویل بخش بزرگی از‬ ‫واحد های مسکن مهم عمل کند و پرونده حدود یک میلیون‬ ‫واحد بر جا مانده را ببندد‪.‬‬ ‫از ابتدای ســال ‪ 90‬تا زمانی که مسئوالن رسما اعالم‬ ‫کردند نیازمند افزایش ســقف وام ارائه شده به مسکن مهر‬ ‫هســتند‪ ،‬در یک فاصله زمانی سه ســاله‪ ،‬قیمت واحد های‬ ‫مســکن مهر به ازای هر متر‪ ،‬حدود دو برابر شــده بود‪ .‬این‬ ‫روند با مصوبه دولت دهــم برای ازاد کردن امــکان خرید و‬ ‫فروش این واحد ها شدت هم گرفته بود و در حالی که سقف‬ ‫وام این واحد ها همچنان روی رقم ‪ 25‬میلیون تومان باقی‬ ‫مانده بود‪ ،‬وزارت راه و شهر سازی با تکیه بر همین استدالل‬ ‫خواهــان افزایش میزان وام بــود‪ ،‬اما ایــن تصمیم در گام‬ ‫اول با پاســخ قاطع بانک مرکزی مواجه شــد‪« :‬با عنایت به‬ ‫سیاســت های دولت مبنی بر تکمیل طرح هــای نیمه تمام‬ ‫مسکن مهر و عدم افزایش تعهدات جدید بابت طرح مذکور‪،‬‬ ‫لزوم کنترل نقدینگی جهت مهار تورم و جلوگیری از افزایش‬ ‫بدهی بانک ها باالخص بانک مسکن (به عنوان بانک عامل‬ ‫طرح مسکن مهر) به بانک مرکزی و تبعات منفی ناشی از ان‬ ‫و نیز با امعان نظر به تصمیمات متحده قبلی شــورای پول و‬ ‫اعتبار مورخ ‪ 1392/11/8‬مبنی بر «مخالفت شورای پول و‬ ‫اعتبار با افزایش سقف فردی تسهیالت مسکن مهر از ‪250‬‬ ‫میلیون ریال بــه ‪ 300‬میلیون ریال»‪ ،‬بانک مســکن صرفا‬ ‫متعهد به پرداخت تسهیالت بابت طرح های قرارداد منعقده‬ ‫مسکن مهر است و هر گونه پالس مثبت افزایش سقف فردی‬ ‫تسهیالت موصوف باتوجه به تبعات ناشی از افزایش بار مالی‬ ‫طرح مزبور از سوی بانک مرکزی تکذیب می گردد‪ .‬توضیح‬ ‫اینکه‪ ،‬در راستای تکمیل پروژ ه مسکن مهر نهایت مساعدت‬ ‫و انعطاف الزم از سوی شورای پول و اعتبار و بانک مرکزی‬ ‫جمهوری اسالمی ایران مورد مالحظه قرار گرفته است‪».‬‬ ‫استدالل بانک مرکزی صریح بود؛ تزریق پول بیشتر‬ ‫به بازار بــه هر بهانــه ای‪ ،‬مخالــف سیاســت های جدی و‬ ‫سختگیرانه دولت برای جلوگیری از افزایش میزان نقدینگی‬ ‫در کشور و تورم زا خواهد بود‪.‬‬ ‫وزارت مســکن امــا در برابر تعهد تحویــل واحد های‬ ‫راه و شهرسازی قرار داشت و هیچ راه حلی هم برایش وجود‬ ‫نداشت‪ ،‬در نتیجه در پاسخ به بانک مرکزی گفت‪« :‬افزایش‬ ‫وام برای همه ‪ 2/3‬میلیون مســکن مهر ساخته شده نیست‬ ‫بلکه بــرای حداکثر ‪ 500‬تــا ‪ 700‬هزار واحد مشــکل دار و‬ ‫ناتمام درخواست شده اســت‪ .‬ضمن اینکه پیشنهاد وزارت‬ ‫راه وشهرســازی برای تامین مالی این درخواســت‪« ،‬شارژ‬ ‫مجدد خط اعتباری یــا به عبارتی چاپ دوبــاره پول تورم زا»‬ ‫نیســت‪ ،‬بلکه این وزارتخانه از بانک مرکزی خواسته است‬ ‫اجازه استفاده مجدد اقساط ماهانه تسهیالت مسکن مهر را‬ ‫به نفع پروژه های نیمه کاره صادر کند‪.‬‬ ‫در حال حاضر‪ ،‬صاحبان واحدهای مسکونی مهر که‬ ‫طی سال های اخیر خانه های خود را تحویل گرفته اند‪ ،‬هر‬ ‫کدام ماهانه به طور متوسط ‪ 120‬هزار تومان قسط وام های‬ ‫خود را به بانک مســکن بازپرداخت می کنند که کل اقساط‬ ‫پرداختی به این بانــک در هر ماه بین ‪ 150‬تــا ‪ 200‬میلیارد‬ ‫تومان براورد می شود‪.‬‬ ‫وزارت راه وشهرسازی معتقد است مبالغی که از محل‬ ‫بازپرداخت اقســاط وام های مســکن مهر به بانک مسکن‬ ‫بازمی گردد‪ ،‬چنانچه مجددا تبدیل به تسهیالت و وارد بازار‬ ‫ساخت وساز شود‪ ،‬همچون بار اولی که در قالب خط اعتباری‪،‬‬ ‫به مصرف رســید‪ ،‬اثر تورمی ندارد‪ .‬ان هم در شــرایطی که‬ ‫بانک مســکن اقســاط جمع اوری شــده بابت خط اعتباری‬ ‫‪ 48‬هزار میلیاردی را به بانک مرکزی برمی گرداند و استفاده‬ ‫مجددی از این تسهیالت نمی شود‪».‬‬ ‫اســتدال ل های وزارت راه و شهرســازی در کنــار‬ ‫نامه نگاری هایی از دفتر معــاون اول رئیس جمهور به بانک‬ ‫مرکزی‪ ،‬ســرانجام گارد بانک مرکــزی را هم پاییــن اورد و‬ ‫موضوع افزایش میزان وام واحد های تحویل نشده مسکن‬ ‫مهر به متقاضیان‪ ،‬به شورای پول و اعتبار رفت‪.‬‬ ‫سرانجام اواخر بهمن ماه سال گذشته‪ ،‬قائم مقام وزیر‬ ‫راه و شهرسازی در حاشیه افتتاح یکی از پروژه های مسکن‬ ‫مهر در گیالن‪ ،‬ضمــن اعالم این خبر کــه دولت تا کنون‪،‬‬ ‫‪ 450‬هزار واحد مســکن مهــر را تحویل متقاضیــان داده‬ ‫است‪ ،‬از تصویب افزایش پنج میلیون تومانی وام واحد های‬ ‫باقیمانده مسکن مهر در شورای پول و اعتبار خبر داد و ابراز‬ ‫امیدواری کرد که دولت بتواند همه تعهدات باقیمانده خود‬ ‫را در کمترین زمان ممکن عملیانی کند‪ ،‬تا در نهایت مساله‬ ‫پــروژه ای که وزیــر راه در اغــاز کار خــود ان را «مزخرف»‬ ‫توصیف کرده بود‪ ،‬حل شود‪.‬‬ ‫تاکید مصوبه های هیات دولت در زمینه مسکن بیشتر‬ ‫بر بازسازی بافت های فرسوده و مسکن روستایی قرار دارد‪.‬‬ ‫اما سیاســت های ســختگیرانه در زمینه کنترل تورم‪ ،‬فشار‬ ‫زیادی را روی باز سازی مسکن فرسوده هم قرار داده است‪.‬‬ ‫به نظر می رسد سیاســت دولت در زمینه مسکن هم نیازمند‬ ‫گشــایش در مذاکرات هسته ای باشــد‪ ،‬در صورت حصول‬ ‫توافق و برطرف شــدن فشــار های خارجــی از روی دوش‬ ‫اقتصاد کشــور‪ ،‬یکی از حوزه هایــی که خــروج ان از رکود‬ ‫می تواند منجر به جهش باشد‪ ،‬حوزه مسکن خواهد بود‪.‬‬ ‫تورمصفردرصدی‪،‬شوخییاجدی؟‬ ‫رویداد‪4‬‬ ‫شــوک خبری بزرگی بــود؛ رئیس جمهــور در صفحه‬ ‫تلویزیون ظاهر شــد و گفت که دولت تورم را به صفر رسانده‬ ‫است‪ .‬ایا این بازگشت به همان شــیوه اماردهی دولت های‬ ‫نهم و دهم نیست؟ اسحاق جهانگیری در تشریح اظهارات‬ ‫رئیس جمهور گفت‪ ،‬نــه‪ ،‬این امار احمدی نژادی نیســت و‬ ‫منتقدان اگاه نیستند‪ .‬شاید لحن اقای جهانگیری کمی تند‬ ‫به نظر برسد‪ ،‬اما برای رفع ان نااگاهی هم که شده‪ ،‬می شود‬ ‫به امار مراجعه کرد‪ ،‬قبل از ان باید ببینیم که رئیس جمهور و‬ ‫دولتش دقیقا از چه چیزی صحبت می کنند‪.‬‬ ‫نرخ تورم‪ ،‬به معنی رشــد پی درپی قیمت ها در یک بازه‬ ‫زمانی مشخص اســت که معموال ان را بر مبنای قیمت های‬ ‫ســال پایه در نظر می گیرند‪ .‬طبق جدولی که بانک مرکزی‬ ‫در مورد تورم منتشــر کرده اســت‪ ،‬در حال حاضر سال پایه‬ ‫محاســبه نرخ تورم‪ ،‬سال ‪ 1390‬اســت و قیمت ها بر مبنای‬ ‫رشــدی که از ان زمان تا به حال تجربه کرده اند‪ ،‬محاســبه‬ ‫می شوند‪ .‬وقتی دولت اقای روحانی در مرداد سال گذشته کار‬ ‫خود را اغاز کرد‪ ،‬نرخ تورم ساالنه رقم ‪ 35/1‬را نشان می داد‪،‬‬ ‫یعنی قیمت ها نسبت به سال گذشــته به طور متوسط حدود‬ ‫‪ 35‬درصد باالتر رفته بــود‪ .‬دولت با تاکید بر اینکه دو چالش‬ ‫مهم اقتصادی پیش رویش کنترل تــورم باال و تالش برای‬ ‫خروج از رکود اســت‪ ،‬مرتبا از برنامه هایی که برای رسیدن به‬ ‫این دو هدف دارد صحبت می کرد‪ .‬ان روز ها رشد اقتصادی‬ ‫منفی ‪6/8‬درصد خودش مانعی برای هر نوع سیاســتگذاری‬ ‫اقتصادی بود‪ ،‬ضمــن اینکه رقم باالی تورم ســاالنه باعث‬ ‫می شد درامد ها ناعادالنه توزیع شود‪ ،‬تمایل به پس انداز به‬ ‫دلیل کاهش روز به روز ارزش پول کم تر شود و در مقابل مردم‬ ‫ ترجیح دهند تا جایی که می توانند پول خود را تبدیل به کاال‬ ‫بو تاب اقتصادی‪ ،‬در‬ ‫کنند‪ .‬در نتیجه این فضای مبهم و پرت ‬ ‫بعدی خارجی هم کسری تراز پرداخت رخ می دهد و ریسک‬ ‫ســرمایه گذاری را باال می برد‪ .‬در نتیجه منابع مالی از تولید‬ ‫که فعالیتی زمان بر اســت منحرف و به بازار های جایگزین‬ ‫سرازیر می شوند‪.‬‬ ‫نبود پیش بینی از نرخ تورم در یک اقتصاد ناارام‪ ،‬اجازه‬ ‫نمی دهد که بنگاه هــای اقتصادی و خانواده هــا بتوانند در‬ ‫مورد هزینه های خود براورد منطقی داشته باشند و در نتیجه‬ ‫نتوانند برای اینده برنامه ریزی کنند‪ ،‬بــه هم خوردن ارامش‬ ‫ روانی جامعه و کنشگران اقتصاد در نتیجه همین مساله رخ‬ ‫خواهد داد که خودش باعث بی ثباتی و باال رفتن خطرپذیری‬ ‫سرمایه گذاری در یک اقتصاد می شود‪ .‬تورم افسارگسیخته از‬ ‫معیار موفقیت و بالی جان دولت ها‬ ‫مهمترین عوامل کاهش توان اقتصادی مردم و ناپدید شدن‬ ‫یک به یک کاالهای مورد نیاز سبد خرید انان است‪ .‬از این رو‬ ‫نرخ تورم را می توان از شــاخص های مهم بررسی وضعیت‬ ‫ی با ان سرعتی که در‬ ‫معیشتی جوامع به شمار اورد‪ .‬رشد تورم ‬ ‫سال های ‪ 90‬تا ‪ 92‬اتفاق افتاد‪ ،‬نمی توانست ادامه پیدا کند‪،‬‬ ‫این همان چیزی بود که صندوق بین المللی پول می گفت؛‬ ‫اواسط سال ‪ 1392‬یعنی در سال ‪ ،2013‬صندوق بین المللی‬ ‫پول در گزارش های خود پیش بینی می کرد تا چهار سال اینده‬ ‫نرخ تورم در ایران روی ‪ 22‬درصد تثبیت می شــود‪ .‬صندوق‬ ‫بین المللی پول پیش بینی کرده بود در سال ‪ 2014‬میالدی‬ ‫یعنیسالگذشتهشمسی‪،‬تورم‪ 43/3‬درصدیسال‪ 2013‬به‬ ‫‪ 29‬درصد می رسد و در سال ‪ 2015‬به کانال ‪ 23/5‬درصد و در‬ ‫سال ‪ 2016‬به ‪ 20‬درصد برسد و این عدد تا سال ‪ 2018‬یعنی‬ ‫سه سال متوالی ثابت بماند‪.‬‬ ‫این همان چیزی بود که اقای روحانی در شــعارهایش‬ ‫می گفت؛ کاهش تورم و رساندن ان به رقم ‪ 25‬درصد‪ .‬حاال‬ ‫باید گفت که او توانســته است شــعارش را محقق کند‪ .‬امار‬ ‫بانک مرکزی نشــان می دهد که در بهمن ماه سال گذشته‪،‬‬ ‫قیمت هانسبتبهیکماهقبلتنهادرحدودهشت دهمدرصد‬ ‫تغییر کرده اســت‪ .‬اما ر مرکز امار ایران‪ ،‬بــا اختالفی ناچیز‬ ‫حتی عددی کوچک تر از این را نشان می دهد‪ ،‬در حالی که‬ ‫بانک مرکزی می گوید تورم بهمن ماه به ‪ 15/8‬رسیده است‪،‬‬ ‫مرکز امار ایران در تازه ترین امار خود این رقم را ‪ 15/2‬درصد‬ ‫اعالم کــرده و خبر داده اســت که تورم ســاالنه ‪ 1393‬برابر‬ ‫‪ 15/7‬درصد و تورم نقطه به نقطه ‪ 14/4‬بوده است‪ .‬کاهش‬ ‫نرخ تورم‪ ،‬تنها مربوط به ثابت ماندن قیمت کاالهای مصرفی‬ ‫مردم در بهمن ماه نسبت به ماه قبل از ان و کاهش روند رشد‬ ‫قیمت ها نســبت به ســال های قبل از ان نیســت‪ ،‬شاخص‬ ‫دیگری که در بررسی نرخ تورم جا دارد‪ ،‬شاخص پی نگر تورم‬ ‫تولید است‪ .‬شــاخص قیمت تولیدکننده نگاهی عمیق تر به‬ ‫تغییرات قیمت ها است‪ .‬با استفاده از تغییرات این شاخص‬ ‫می توان ســه نوع تورم تعریف کرد‪ .‬بر این اساس‪ ،‬می توان‬ ‫تغییرات یک ماهه شاخص قیمت تولیدکننده را «تورم ماهانه‬ ‫تولیدکننده»‪ ،‬تغییرات یک ساله شاخص قیمت تولیدکننده را‬ ‫«تورم نقطه به نقطه تولیدکننده» و تغییرات متوسط شاخص‬ ‫تولیدکننــده در دو بازه ‪ 12‬ماهــه متوالی را «تــورم میانگین‬ ‫تولید کننده» نامید‪ .‬محاســبه این شــاخص ها به ما امکان‬ ‫می دهد که قیمــت کاال ها را در اینده هــم پیش بینی کنیم‪،‬‬ ‫چرا که هر چه تورم در این شــاخص ها کم تر باشــد‪ ،‬قیمت‬ ‫اقتصاد‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫اقتصاد‬ ‫تمام شــده محصوالت کم تر خواهد بود و کاال ها ارزان تر به‬ ‫دست مصرف کننده خواهند رسید‪ .‬امار منتشرشده از گزارش‬ ‫بانک مرکزی نشــان می دهد که شــاخص تورم تولید کننده‬ ‫در بهمن ماه به ‪ 207/6‬واحد رسیده اســت؛ بنابراین باتوجه‬ ‫به ثبت شــاخص تولید کننده معادل ‪ 209/2‬واحد در دی ماه‬ ‫نرخ ماهانه تورم تولید کننده در بهمن ماه به منفی ‪ 0/8‬درصد‬ ‫رسیده است‪ .‬منفی شــدن تورم ماهانه حاکی از ان است که‬ ‫متوسط قیمت کاال و خدمات تولیدی در بهمن ماه نسبت به‬ ‫قبل از ان کاهش یافته است‪ ،‬اخرین بار در شهریور ‪ 88‬نرخ‬ ‫تورم ماهانه تولید کننده منفی‪ 0/6‬بوده است؛ یعنی رشد منفی‬ ‫تورم ماهانه بهمن در ‪ 65‬ماه گذشته بی سابقه بوده است‪ .‬در‬ ‫سال های گذشــته روند تورم ماهانه تولید کننده در مقاطعی‬ ‫دچار نوسان شــدید شده اســت‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬در مهر ‪91‬‬ ‫شاخص بهای تولید کننده معادل ‪ 13/8‬درصد رشد کرده بود‪.‬‬ ‫این افزایش در شاخص تولید کننده در روزهای پرتالطم نرخ‬ ‫ارز صورت می گرفت‪ .‬شاخص بهای تولید کننده از سه قیمت‬ ‫مواد خام‪ ،‬قیمت کاالهای واسطه و قیمت کاالهای نهایی در‬ ‫محلتولیدتشکیلمی شود‪.‬بنابراینافزایشنرخارزمی تواند‬ ‫تاثیر قابل توجهی بر قیمت موا د خام داشته باشد؛ به هر حال‬ ‫قیمت ارز روی قیمت بخش زیادی از مــواد اولیه کاالهای‬ ‫تولیدی که وارداتی هستند‪ ،‬موثر است‪ .‬بر اساس امار بانک‬ ‫مرکزی نــرخ ارز از مردادماه تا مهرمــاه ‪ 91‬معادل ‪ 34‬درصد‬ ‫افزایش یافت‪ .‬رشــد قابل توجه تورم ماهانه بعد از مهر ‪،91‬‬ ‫در ماه های پس از ان هم ادامه داشت‪ .‬در نیمه دوم سال ‪91‬‬ ‫متوسط نرخ تورم ماهانه تولید ‪ 5/1‬درصد گزارش شده است؛‬ ‫بنابراین روند افزایشی شاخص بهای تولید کننده در نیمه دوم‬ ‫سال ‪ 91‬شــدت یافت‪ .‬در ســال ‪ 92‬تورم ماهانه تولید کننده‬ ‫نوسان محدودی داشت و در اکثر ماه ها رشد ان از ‪ 1/5‬درصد‬ ‫تجاوز نکرده بود‪ ،‬حتی در اذر تا اسفند سال گذشته متوسط‬ ‫تورم ماهانه معادل ‪ 0/5‬درصد بود‪.‬‬ ‫در کنار ادامه روند رو به کاهش تورم ماهانه در بهمن ماه‬ ‫سال گذشته‪ ،‬تورم نقطه به نقطه هم رو به کاهش بوده است‪.‬‬ ‫تورم نقطه به نقطه در بهمن ماه تغییر شــاخص را نســبت به‬ ‫مدت مشابه سال قبل (بهمن ‪ )92‬در نظر می گیرد‪ .‬بر اساس‬ ‫امار منتشرشده نرخ تورم نقطه به نقطه در دومین ماه زمستان‬ ‫به ‪ 11/4‬درصد رســید که این نرخ کمترین مقدار در ‪ 53‬ماه‬ ‫گذشتهبودهاست‪،‬همچنینایننرخنسبتبهبیشترینمقدار‬ ‫خود در خردادماه سال گذشته که رقم ‪ 49‬درصد را ثبت کرد‪،‬‬ ‫حدود ‪ 38‬واحد درصد کاهش یافته اســت‪ .‬بررسی ها نشان‬ ‫می دهد که تورم نقطه به نقطه شــاخص بهــای تولید کننده‬ ‫و مصرف کننده در ماه های گذشــته رفتار مشــابهی داشتند‬ ‫و با کاهش نرخ تــورم تولید کننده از ســطح شــاخص تورم‬ ‫مصرف کننده نیز کاسته شد‪.‬‬ ‫در ماه هــای گذشــته کاهش تــورم نقطه به نقطــه‬ ‫تولید کننده‪ ،‬باعث شــد که تورم نقطه به نقطه مصرف کننده‬ ‫نیز کاهش یابد‪ ،‬حتی در ماه های اخیر مشاهده می شود که‬ ‫تورم نقطه به نقطه تولید در مســیر نزولی حرکت می کند‪ ،‬هر‬ ‫چند که نرخ تورم نقطه به نقطــه مصرف کننده در دو ماه اخیر‬ ‫در ســطح ‪ 15‬و ‪ 16‬درصد متوقف شده است‪ ،‬از این موضوع‬ ‫می توان دریافت که شــارژ تورم مصرف کننده از هزینه های‬ ‫تولید متوقف شده است و افزایش جزئی تورم مصرف کننده‬ ‫ریشه در عوامل دیگری مانند رشد نقدینگی‪ ،‬تالطم بازار ارز و‬ ‫تغییر انتظارات تورمی دارد‪ .‬می شود خوش بین نبود و دولت‬ ‫را متهم کرد که اما ر بی اســاس ارائه می دهــد‪ ،‬یا چنان که‬ ‫برخی منتقدان می گویند کاهش تورم را ناشی از رکود در بازار‬ ‫دانست؛ به این معنی که قیمت ها به علت کاهش خرید مردم‬ ‫و کاهش سطح تولید بنگاه ها است که رو به کاهش گذاشته‬ ‫اما نمی شود بی انصاف بود‪ ،‬به هر حال مردم هنوز دارند زندگی‬ ‫می کنند و معنی اش این اســت که نیاز های روزمره شان را از‬ ‫بنگاه های تولیدی خریداری می کنند‪ .‬شاید بهتر باشد این بار‬ ‫به دولت اعتماد کنیم‪.‬‬ ‫‪167‬‬ ‫اقتصاد‬ ‫رویداد‪5‬‬ ‫اقتصاد‬ ‫‪168‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫‪1‬‬ ‫شکست «نه‪ ،‬به یارانه»‬ ‫چرا پیش بینی دولت محقق نشد؟‬ ‫اولین شوک اقتصادی را دولت حسن روحانی در ابتدای‬ ‫ســال ‪ 93‬تجربه کرد‪ .‬جایی که فقط دو میلیون و ‪ 400‬هزار‬ ‫نفر از دریافت یارانه انصراف دادند‪ .‬این یک امار رسمی بود‬ ‫که سخنگوی دولت اعالم کرد‪ .‬نتیجه و رخدادی که شاید از‬ ‫نگاه دولت غیرمنتظره بود‪ .‬محمد باقر نوبخت بعد از مشخص‬ ‫شــدن نتایج خبر داد‪« :‬دولتی ها انتظار داشــتند چهار برابر‬ ‫میزان فعلی‪ ،‬یعنی قریب هشت میلیون نفر از دریافت یارانه‬ ‫انصراف دهند‪ .‬از انصراف همین دو میلیون و ‪ 400‬هزار نفر‬ ‫بیش از ‪ 1200‬میلیارد تومان از محل انصراف مردم از یارانه‬ ‫به دولت تعلق می گیرد تا بتواند خدماتــی را در قالب مرحله‬ ‫دوم هدفمندی انجام دهد‪».‬‬ ‫در نگاهی موشکافانه تر به ماجرا باید گفت که اگر چه‬ ‫در طول دوره ثبت نام خبرها از انصراف پنج الی هفت درصدی‬ ‫مردم از دریافت یارانه نقدی حکایت داشــت‪ ،‬اما بر اساس‬ ‫اماری که ســخنگوی دولت اعالم کرده فقــط اندکی بیش‬ ‫از ســه درصد مردم انصراف داده اند‪ .‬به بیان دیگر در دوره‬ ‫جدید اجرای قانــون هدفمنــدی یارانه هــا از بین جمعیت‬ ‫‪ 77‬میلیون نفری در کشــور بیش از ‪ 73‬میلیون نفر ثبت نام‬ ‫کرده اند‪ .‬بنابراین در فــاز دوم و با وجود تاکید و اصرار دولت‬ ‫فقط ســه درصد از مردم کناره گیری کردند‪.‬‬ ‫ بی میلی مردم به انصــراف از دریافت یارانه‬ ‫در شــرایطی اتفاق افتاده که دولتمردان در‬ ‫اظهاراتی متعدد خواســتار کناره گیری مردم‬ ‫از دریافت یارانه نقدی شــده بودند‪ .‬نگاهی‬ ‫تطبیقی و مقایسه با دور اول ثبت نام یارانه ها‬ ‫در سال ‪ 89‬نشان می دهد در زمانی که طبق‬ ‫اعالم مرکز امار‪ ،‬جمعیت ایران حدود ‪74/5‬‬ ‫میلیون نفر بوده و ‪ 63‬میلیون و ‪ 400‬هزار نفر‬ ‫برای دریافت یارانه ثبت نام کرده بودند که با‬ ‫محاسبه ای ساده می توان فهمید ‪ 15‬درصد‬ ‫از جمعیت ایران در فاز اول از دریافت یارانه‬ ‫کناره گیری کرده بودند‪.‬‬ ‫«نــه ‪ ،‬بــه یارانــه» در دور اول اجرای‬ ‫هدفمندی یارانه ها در شرایطی رقم خورد که‬ ‫حجم اصرار دولت برای کناره گیری مردم از‬ ‫دریافــت یارانه نقدی در ان مقطــع به اندازه‬ ‫دور دوم نبــود‪ ،‬به عبارتــی دولت قبــل مانند‬ ‫دولت فعلی برای کاهش تعداد یارانه بگیران‬ ‫اصرار نداشت‪.‬‬ ‫اما انچــه رخ داده را چگونه می تــوان تحلیل کرد؟ به‬ ‫یک معنا چگونه باید با عدم انصــراف مردم از دریافت یارانه‬ ‫به رغم تبلیغات گسترده دولتی ها مواجه شد؟ برای رسیدن‬ ‫به تصویری درســت از علل پدید امدن شــرایط فعلی باید با‬ ‫صورت بندی نظرات مختلف به تفسیر ماجرا پرداخت‪.‬‬ ‫دولتی ها پس از این ماجرا معتقد بودند که رسانه ملی‬ ‫مقصر اصلی ماجراست‪ .‬به باور انها رسانه ملی در این زمینه‬ ‫تبلیغات داشته اما نه برای انصراف بلکه برای دریافت یارانه‪.‬‬ ‫در مهمترین اظهارنظر در این مورد محمد شریعتمداری‬ ‫چنین گفته‪« :‬انچه از این ثبت نام تاکنون مشــخص شــده‬ ‫نشانگر اطالعات خوشایند در برخی زمینه ها نیست‪ .‬برخی‬ ‫برنامه های رادی وو تلویزیون هم شاهد بودیم که مجری برنامه‬ ‫اعالم می کرد که مردم در ساعات اولیه‪ ،‬ثبت نام کنند و ان را‬ ‫به ساعات پایانی موکول نکنند و این بیشتر به تبلیغات زمان‬ ‫انتخابات مربوط می شود و بیشتر شبیه به مزاح بود‪ .‬دیروز هم‬ ‫در رادیو از مجری شنیدم که می گفت که امروز روز اخر است‬ ‫و یک وقت کسی جا نماند‪».‬‬ ‫نوک انتقادات او و دیگر مقامات دولتی عملکرد رادیو و‬ ‫وتلویزیون را نشانه رفته بود‪ .‬این اما روایت دولتی ها از علت‬ ‫عدم انصراف مردم از دریافت یارانه است‪.‬‬ ‫در کنار نظر دولتی ها دو ضلع دیگر هــم در این میان‬ ‫ی داشتند‪ .‬یک ضلع که اصولگرایان منتقد دولت‬ ‫نظرات مهم ‬ ‫را تشکیل می دادند‪ ،‬باورشان این بود که این نشانه ای از عدم‬ ‫اعتماد مردم به دولت حسن روحانی است‪ .‬فراتر از ان حد‪،‬‬ ‫برخی منتقدان اصولگرا بر این باورند که این مساله نشانه ای‬ ‫از ریزش سرمایه اجتماعی دولت حسن روحانی است‪.‬‬ ‫برخی هم می گفتند این در واقع نوعی اعتراض است‬ ‫به سیاست ها و نحوه عملکرد دولت در چند ماه گذشته؛ یکی‬ ‫از افرادی که این گونه فکر می کند حســین شــریعتمداری‬ ‫اســت‪ .‬او بالفاصله پس از انکه امار ثبت نام ها مشــخص‬ ‫شــد در ســرمقاله ای که در کیهان این گونه ماجرا را تحلیل‬ ‫کرد‪« :‬سوال این اســت که چرا مردم‪ -‬انان که می توانستند‬ ‫و باید انصراف می دادند‪ -‬اصــرار و تاکید دولت و مخصوصا‬ ‫رئیس جمهور محترم را نادیده گرفته و توضیحات ایشــان‬ ‫درباره ضرورت انصراف را باور نکرده اند؟! ایا در اصرار جناب‬ ‫دکتر روحانی و برخی از دولتمردان کاستی و خللی دیده اند یا‬ ‫توضیحات رئیس جمهور محترم ناکافی و نارسا بوده است؟‬ ‫جواب این سوال منفی است‪».‬‬ ‫شریعتمداری سرمقاله خود را این گونه ادامه داده بود‪:‬‬ ‫«برخی از اقدامات مجموعه دولت ‪-‬و نــه الزاما اقای دکتر‬ ‫ روحانــی ‪ -‬را برخالف انچه انتظار داشــتند می بینند‪ ،‬به طور‬ ‫طبیعی و منطقی در اعتماد قبلی خود به رئیس جمهور محترم‬ ‫دچار تردید می شوند و در حیرت امیخته به مالمت فرو می روند‬ ‫که چرا دکتــر روحانی رای خــود را از مردم مومــن و متعهد‬ ‫می گیرد‪ ،‬ولی زمام امور را در برخی از مراکز حساس مرتبط با‬ ‫ن داده اند‬ ‫منافع مردم به دست کسانی می سپارد که بارها نشا ‬ ‫کمترین توجهی به مردم ندارند! و مخصوصا به وعده های‬ ‫داده شده پایبند نیســتند‪ .‬ایا این تناقض نمی تواند کاهش‬ ‫اعتماد مردم به دولت و رئیس جمهور محترم را در پی داشته‬ ‫باشد؟! بدیهی است که می تواند و داشت!»‬ ‫شریعتمداری در پایان یادداشــتش نسبت به کاهش‬ ‫چشمگیر اعتماد مردم هشدار داد‪.‬‬ ‫اما در ضلع دیگر افرادی که در مورد علت انصراف مردم‬ ‫ابراز عقیده کرده اند‪ ،‬اصالح طلبان قرار داشتند‪ .‬انها بخش‬ ‫اعظمی از علت عدم انصراف مردم را نقص رسانه ای دولت‬ ‫عنوان کرده اند‪ .‬به یک معنا انها می گفتند که رئیس جمهور‬ ‫باید شخصا در این مورد وارد شده و در سخنرانی های پی در‬ ‫پی و البته به شیوه رودررو و مستقیم با مردم به انها اطمینان‬ ‫خاطر می داد‪ .‬اطمینان خاطــر از اینکه در صورت انصراف‬ ‫از یارانه شــرایط اقتصادی بهتری در جامعــه در انتظار انها‬ ‫خواهد بــود‪ .‬انها حتی این گونه تحلیــل کرده اند که همین‬ ‫ضعف رسانه ای و ارتباط گیری با مردم موجب خواهد شد که‬ ‫رقیب اصلی روحانی‪ ،‬یعنی اصولگرایان بدنه او را به ســمت‬ ‫خود جذب کنند‪.‬‬ ‫ایا سرمایه اجتماعی روحانی کاسته شده؟‬ ‫در میان نظرات متعددی که بیان شده یک نکته وجود‬ ‫دارد که مورد توجه طرفین بوده است‪ .‬ان نکته این است که‬ ‫به باور برخی تحلیلگران این موج ثبت نام و پاســخ منفی به‬ ‫درخواست دولت‪ ،‬در واقع نشانه ای از کاسته شدن سرمایه‬ ‫اجتماعی و بدنه حامی روحانی است‪.‬‬ ‫اما این سرمایه اجتماعی چیست که تحلیلگران از ان‬ ‫سخن می گویند‪ .‬در این مورد باید گفت که سرمایه اجتماعی‬ ‫مفهومی جامعه شناســی اســت کــه در تجــارت‪ ،‬اقتصاد‪،‬‬ ‫علوم انسانی و بهداشت عمومی جهت اشــاره به ارتباطات‬ ‫درون و بین گروهی از ان استفاده می شود‪ .‬اگرچه تعاریف‬ ‫مختلفی برای این مفهوم وجود دارد‪ ،‬اما در‬ ‫کل سرمایه اجتماعی به عنوان نوعی «عالج‬ ‫همه مشــکالت» جامعه مدرن تلقی شــده‬ ‫است‪ .‬ایده اصلی این است که «شبکه های‬ ‫اجتماعی» دارای ارزش هستند‪ .‬همان طور‬ ‫کــه پیچ گوشــتی (ســرمایه فیزیکــی) یــا‬ ‫تحصیالت دانشــگاهی (ســرمایه انسانی)‬ ‫هم به صــورت فردی و هم در شــکل جمعی‬ ‫می توانند موجب افزایش بهره وری شــوند‪،‬‬ ‫ارتباطات اجتماعی هم بــر بهره وری افراد و‬ ‫گروه ها تاثیر می گذارند‪ .‬ســرمایه اجتماعی‬ ‫متمایز از تئــوری اقتصادی ســرمایه داری‬ ‫اجتماعی اســت‪ .‬این تئــوری‪ ،‬بحث تمایز‬ ‫کامل سوسیالیسم و سرمایه داری را به چالش‬ ‫می کشد‪ .‬در سرمایه داری اجتماعی فرض بر‬ ‫این است که پشتیبانی اجتماعی از فقرا‪ ،‬تولید‬ ‫ســرمایه را افزایش می دهد‪ .‬با کاهش فقر‪،‬‬ ‫مشارکت در بازار سرمایه گسترش می یابد‪.‬‬ ‫بــا ایــن همــه در تحلیــل چرایــی‬ ‫عدم انصراف مردم از یارانه ها باید به مسائل‬ ‫دیگری هم فکــر کرد‪ .‬بــه اینکــه تالطم بــاالی اتفاقات‬ ‫اقتصادی (از جمله تغییرات عجیــب و غریب قیمت طال و‬ ‫سکه و ارز) نوعی بی اعتمادی اقتصادی نسبت به دولت ها‬ ‫را پدیــد اورده‪ ،‬بــه یک معنــا می توان گفــت بی اعتمادی‬ ‫اقتصادی به دولت مساله ای جدا از بی اعتمادی اجتماعی‬ ‫یا باالتر از ان بی اعتمادی سیاسی است‪ .‬یعنی ممکن است‬ ‫مردم به یک دولت اعتماد سیاسی و اجتماعی داشته باشند‪،‬‬ ‫اما باتوجه به ســوابقی که دارند که بعضا شاید از گذشته هم‬ ‫بر جای مانده باشــد‪ ،‬دچار بی اعتمادی اقتصادی نسبت به‬ ‫دولت ها شده باشند‪.‬‬ ‫هرچه هست‪ ،‬دولت روحانی در ابتدای سال ‪ 94‬ناچار‬ ‫اســت بخش دیگری از یارانه بگیران را حذف کند‪ .‬اما این‬ ‫بار دیگر دولت درخواست انصراف نداد و از سوی دیگر خود‬ ‫نیز به طور یکجانبه اقدام به ایــن کار نکرد‪ .‬بار این موضوع‬ ‫به دوش مجلس گذاشته شــد و قرار است بخش از مردم از‬ ‫دریافت یارانه ها حذف شوند‪.‬‬ ‫اقتصاد‬ ‫تو گویمثلثبادکترفیاضزاهد‬ ‫گف ‬ ‫بیاعتمادی ایرانیان به‬ ‫دولت تاریخی است‬ ‫مینا علی اسالم‬ ‫روزنامه نگار‬ ‫‪2‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫«نه» مــردم بــه انصــراف از یارانه هــا موضوعی‬ ‫جنجالی و قابل بررسی از منظر جامعه شناختی در سال‬ ‫‪ 93‬بود‪ .‬این مدل رفتــاری ایرانیان به خوبی دســتمایه‬ ‫تحقیقات و پژوهش های جامعه شناسی است‪ ،‬به همان‬ ‫ترتیبیکهنمونه ایقابل توجهبرایساختارتصمیم گیری‬ ‫و سیاست گذاری کشور خواهد بود‪ .‬در گفت وگو با دکتر‬ ‫فیاض زاهد‪ ،‬جامعه شــناس‪ ،‬این موضوع را بیشــتر از‬ ‫زاویه جامعه شناختی به بحث و بررسی گذاشتیم‪.‬‬ ‫اقتصاد‬ ‫پاســخ منفی مردم به خواســتی منطقی از سوی‬ ‫دولت در زمینه یارانه ها را از منظر جامعه شناســی‬ ‫چگونه تحلیل می کنید و ریشــه نوع برخورد را در‬ ‫چه می دانید؟‬ ‫تناقض گفتــار و رفتار در میان ایرانیان ســابقه ای‬ ‫دیرینــه دارد و یکی از ریشــه های مســبب ایــن تناقض را‬ ‫در عرصــه عملکردهــای اجتماعــی و سیاســی می توان‬ ‫ بی اعتمادی مردم به حاکمیت دانســت‪ .‬گرچه مردم ایران‬ ‫در انتخابات ســال ‪ 92‬اعتماد خــود را با رایشــان به دولت‬ ‫اقای روحانی نشان دادند اما طبیعی بود که به واسطه عمق‬ ‫ بی اعتمادی تاریخی ملت به حاکمیت در ایران‪ ،‬زمانی که از‬ ‫مردم خواسته شده باتوجه به نیازهای خود نسبت به دریافت‬ ‫یارانه تصمیم گیری کنند و در صورت امکان از دریافت یارانه‬ ‫انصراف دهند‪ ،‬مردم واکنشی قابل انتظار داشته و تصمیم‬ ‫گرفتند منافع خود را در برابر خواست دولت ارجحیت دهند‪.‬‬ ‫این روند در زمینه های دیگر نیز به خوبی قابل درک اســت؛‬ ‫نگاه مردم ایران به پرداخت مالیات یا رفتن به خدمت سربازی‬ ‫بازتاب همین بی اعتمادی است‪ .‬در نظر مردم ایران پرداخت‬ ‫مالیات‪ ،‬پول زوری است که اگر به هر شیوه و حیله ای بتوانند‬ ‫از پرداختش فرار کنند‪ ،‬منافع شان را حفظ کرده اند و موفق‬ ‫بوده انــد‪ .‬این روند را بــا یک ضرب المثل فارســی به خوبی‬ ‫می توان درک کرد؛ از دید مردم ایران‪ ،‬دولت خرسی است که‬ ‫اگر بتوان یک مو از ان کند‪ ،‬برکت خواهد بود‪.‬‬ ‫الزم است به ساختار فکری و عملکرد اجتماعی مردم با‬ ‫دقت بیشتری پرداخته شود و راهی برای رفع این بی اعتمادی‬ ‫تاریخی پیدا شــود‪ ،‬چراکه تــداوم این رونــد بی اعتمادی‬ ‫پیامدهای غیر قابل جبران تاریخی‪ ،‬اجتماعی‪ ،‬سیاســی و‬ ‫فرهنگی را در پی خواهد داشت‪.‬‬ ‫ایا دولــت روحانی می توانســت به گونــه ای بهتر‬ ‫عمل کند تا پاسخی مناســب تر از سوی مردم در‬ ‫زمینه انصراف از یارانه ها دریافت کند یا اینکه هر‬ ‫نوع برنامه ریزی در این خصوص از ســوی دولت‬ ‫با نتیجه ای یکسان از سوی مردم مواجه می شد؟‬ ‫جامعه شناســان شــهری و روســتایی برای تبیین‬ ‫عملکرد اجتماعی مردم به چند فاکتور اشاره می کنند؛ یکی‬ ‫اینکه میان فقر گسترده و پایین بودن اگاهی های عمومی و‬ ‫ی وجود دارد‪.‬‬ ‫پاسخ به خواسته های حاکمیت رابطه مستقیم ‬ ‫در واقع هرچه جوامع توسعه یافته تر هستند در حوزه سیاسی‬ ‫ناهمگونی بیشــتری با قدرت دارند و هرچه توسعه نایافته تر‬ ‫هستند به خواسته های حکومت پاسخ مثبت داده و انتظارات‬ ‫حکومت را اجابت می کنند‪ .‬مدلــی را که «هانتینگتون» در‬ ‫کتاب «ســامان سیاسی در جوامع دســتخوش دگرگونی»‬ ‫ارائه می دهد حاکی از ان است که هرجا جوامع عقب مانده و‬ ‫حاشیه نشین و فقیرتر هستند به جای انکه به سوسیالیست ها‬ ‫رای بدهند به راستی های محافظه کار رای می دهند‪ .‬علت‬ ‫این است که این قشرهای اجتماعی سیلی نقد را به حلوای‬ ‫نسیه ترجیح می دهند‪.‬‬ ‫اما در حــوزه اقتصــادی یــا حوزه هــای اجتماعی و‬ ‫فرهنگــی که دولــت نیازمند یک مشــارکت عمومــی برای‬ ‫بــه ســرانجام رســاندن یــک خواســت عمومــی اســت‪،‬‬ ‫توســعه نایافتگی فرهنگــی و اقتصادی علیــه دولت عمل‬ ‫می کند؛ به این معنا کــه هرچه دولت در میزان مشــارکت‪،‬‬ ‫پیوندهای ملی و عمومی بخواهد از اقشار مختلف استفاده‬ ‫کند‪ ،‬ناتوان خواهد بود و خیلی نمی تواند در اینگونه فرایندها‬ ‫امیدوار باشد‪ .‬طبیعی است که جامعه ایران هر دو ویژگی را‬ ‫دارد و چندان سطح خواسته های دولت و مردم و گروه های‬ ‫اجتماعی با هــم انطباق نــدارد و به تبع ان مردم نســبت به‬ ‫خواست های عمومی دولت پاسخ همراهی نمی دهند‪.‬‬ ‫نکته دوم این است که بر اساس یافته های مطالعات‬ ‫مختلف‪ ،‬اساسا به صورت تاریخی ایرانی ها به هرگونه مبارزه‬ ‫حکومت برای غلبه بر فساد و ناکارامدی و توسعه نایافتگی‬ ‫به شــک و تردید می نگرد و به دلیل فقــدان ان پیوندهای‬ ‫عمیق‪ ،‬همراهی الزم را انجام نمی دهد‪ .‬البته اســتثنا هایی‬ ‫در این زمینه وجود دارد‪ :‬مقاطعی از دوره مشــروطه‪ ،‬دولت‬ ‫دکتر مصدق‪ ،‬ابتدای انقالب اسالمی و دولت اقای خاتمی‪.‬‬ ‫اما سایر فرایندهای تاریخی ما معموال نشانگر این گسست‬ ‫اجتماعی است‪.‬‬ ‫در ابتدای سخن اشاره به تناقض رفتاری و گفتاری‬ ‫ایرانیان داشتید‪ .‬به نظر شما راهکار جلب اعتماد‬ ‫مردم و بــه حداقل رســانی این تناقــض فکری و‬ ‫عملکردی چیست؟ چراکه تداوم این تناقض ها و‬ ‫ بی اعتمادی ها پیامدهای دنباله دار و خطرناکی را‬ ‫همراه خواهد داشت‪.‬‬ ‫واقعیت ان اســت که به راحتی و با بیان چند جمله‬ ‫کلیشــه ای این کار امکان پذیر نیســت‪ .‬ما بــرای این کار‬ ‫نیازمند فعالیت نهادهای مدنی و مشارکت عمومی و گسترده‬ ‫احاد جامعه‪ ،‬افزایش ظرفیت نهادهای سیاسی مانند احزاب‬ ‫هستیم‪ .‬الزم به توجه است که به جای اهمیت داشتن رجال‬ ‫و چهره هــای سیاســی در جامعه‪ ،‬این نمادهــا و گروه های‬ ‫موثر سیاسی و اجتماعی هســتند که می توانند همگرایی ها‬ ‫را ایجاد کنند‪ .‬اگر بخواهیم شــاخص های این دوره را مورد‬ ‫مطالعه قرار دهیم‪ ،‬به نظر می رســد ما همچنان با وضعیت‬ ‫مطلوب و کشورهای توســعه یافته فاصله داریم و تا زمانی‬ ‫که به توسعه یافتگی انسانی و اجتماعی دست پیدا نکنیم‪،‬‬ ‫روند همگرایی اجتماعی و سیاسی در داخل کشور در سطح‬ ‫کف باقی می ماند‪ .‬ما نیازمند تولید ثروت هستیم‪ ،‬این ثروت‬ ‫تنها مادی نیست‪ .‬شاخص های ثروت در جهان ما به خوبی‬ ‫بیان شــده اســت‪ .‬در جامعه ای که مدیر و کارمند‪ ،‬کارگر و‬ ‫کارفرما‪ ،‬ارباب و رعیت جانشان به یک اندازه در خطر است‬ ‫و در حوزه های تامین اجتماعی همــه مردم از حمایت های‬ ‫الزم برخوردار نیســتند و بهداشت و درمان نامتوازن مشهود‬ ‫است و توسعه نایافتگی اقتصادی گســترده است‪ ،‬مفهوم‬ ‫ملیت و دولت به معنای واقعی غایب است و روابط با جامعه‬ ‫بین المللی خودنمایی می کند؛ رسیدن به یک پروژه و حل ان‬ ‫امکان ناپذیر است‪ .‬اگر می خواهیم به نقطه مطلوب برسیم‪،‬‬ ‫نیازمند امــوزش کودکان در مدارس و نهادهای اموزشــی و‬ ‫دانشگاه‪ ،‬تقویت ‪NGO‬ها و نهادهای مدنی‪ ،‬کوچک سازی‬ ‫دولت و‪ ...‬هستیم و با لیســت کردن این راهکارها متوجه‬ ‫می شویم با نقطه ایده ال فاصله ای طوالنی داریم‪.‬‬ ‫فکــر می کنید ســایه شکســت دولــت در همراه‬ ‫ســاختن مردم در مبحــث یارانه هــا‪ ،‬همچنان بر‬ ‫سایر برنامه های دولت با ماهیت مشارکتی سنگینی‬ ‫خواهد کرد؟‬ ‫این احتمال وجود دارد؛ در مورد دولت هایی صحبت‬ ‫می کنیم کــه محبوبیت یا غیر محبوب بودنشــان به صورت‬ ‫سینوســی و منحنی وار بــاال و پایین می رود‪ .‬امــروز با یک‬ ‫نظرســنجی می توان فهمید که اقای اوباما محبوبیت زمان‬ ‫اغاز به کار خــود را ندارد‪ .‬این بســیار طبیعی اســت‪ .‬برای‬ ‫اظهارنظر پیرامون عملکرد یک دولت باید بر اساس معدل‬ ‫اقدامات ان سخن گفت و در حال حاضر بحث در این مورد‬ ‫بسیار سخت اســت‪ .‬اما مســاله فقدان اعتماد اجتماعی‪،‬‬ ‫مساله ای عمومی اســت و فراتر از دولت اســت‪ .‬با نگاهی‬ ‫به حجم گســترده چک های برگشــتی می توان فهمید که‬ ‫این افزایش چشمگیر در تاریخ مناســبات اقتصادی ایران‬ ‫ بی نظیر است یا در بازی فوتبال‪ ،‬بازیکنان به نظر داور اعتماد‬ ‫ندارند‪ .‬عالوه بر این پاســخگویی مردم به نظرسنجی های‬ ‫مختلف مثال در مورد عملکرد سیســتم قضایی کشور نمونه‬ ‫دیگر همیــن بی اعتمادی هاســت‪ .‬در کنار ایــن نمونه ها‪،‬‬ ‫ بی اعتمادی مردم بــه امار و ارقا م و اخبار رســمی و غیره نیز‬ ‫قابل تامل اســت‪ .‬ما با فقدان اعتماد اجتماعی در ســطوح‬ ‫مختلف مواجه هســتیم و اگر دلســوزان کشــور برای این‬ ‫وضعیت فکری نکنند‪ ،‬با فاجعــه روبه رو خواهیم بود‪ .‬زمانی‬ ‫که در بازی فوتبال بازیکنان به نظــر داور اعتراض می کنند‬ ‫و تماشــاگران داور را مورد ناســزا قرار می دهنــد‪ ،‬بازتابی از‬ ‫اظهارنظرهای مردم پیرامون داوری های اجتماعی است‪.‬‬ ‫بنابراین فروکاســتن این مشــکل و توقع حل ان تنها توسط‬ ‫دولت «سر را چون کبک در برف فرو بردن است‪».‬‬ ‫‪169‬‬ ‫روی ناخوش جهان‬ ‫بین الملل‬ ‫جهان در سال ‪ 93‬همچنان میزبان تضادها و چالش ها میان بازیگران‬ ‫دولتی و غیردولتی بود‪ .‬همان طور که جیمز روزنا در کتاب جهان اشوب زده‬ ‫از واقعیت پرچالش جهان در قرن بیســت ویکم پرده برداشت‪ ،‬سال ‪93‬نیز‬ ‫نشانه ای بود بر اینکه امنیت و بقا همچنان یکی از دغدغه های عمده در نظام‬ ‫بین الملل محسوب می شود؛ جنگ سرد روسیه و غرب‪ ،‬ظهور خالفت اسالمی‬ ‫و مذاکرات اســتراتژیک ایران و ‪ 5+1‬همگی نشــان داد که نظام بین الملل‬ ‫همچنان ماهیت انارشیک خود را حفظ خواهد کرد‪.‬‬ ‫پرون‬ ‫د‬ ‫ه‬ ‫ا‬ ‫ول‬ ‫جنگپشتمیزمذاکره‬ ‫بین الملل‬ ‫‪170‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫مثلثیکسالگفت وگویهسته ایرا ارزیابیمی کند‬ ‫توازن مثبت‬ ‫سال‪93‬‬ ‫برایدیپلماسیهسته ایایران‬ ‫پرباربود‬ ‫لغو تحری م ها‬ ‫دور از دسترس نیست‬ ‫حسنبهشتی پوردر‬ ‫گفت وگوبامثلث‬ ‫دور شدن «خارج نزدیک»‬ ‫روسیه چگونه سال‪ 93‬را پشت سر‬ ‫گذاشت؟‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫بین الملل‬ ‫‪171‬‬ ‫بین الملل‬ ‫‪1‬‬ ‫توازن مثبت‬ ‫سال ‪ 93‬برای دیپلماسی هسته ای ایران پربار بود‬ ‫سیر پرونده مذاکرات هسته ای ایران در سال ‪ 1393‬در‬ ‫شرایطی اغاز شد که دولت یازدهم با شعار «تدبیر و امید» یک‬ ‫سال و نی م بیشتر پشت سکان امور نایستاده بود‪ ،‬اما در همان‬ ‫ماه های نخســت موفق به تدوین یک برنامه اقدام مشترک‬ ‫موسوم به «توافق ژنو» شد که در واقع مسیر حرکت مذاکرات‬ ‫هســته ای ایران و ‪ 5+1‬را برای ســال ‪ 93‬شمسی مشخص‬ ‫می کرد‪ .‬به عبارت دیگر‪ ،‬مذاکرات هسته ای در سال‪ 93‬به دو‬ ‫بخش اصلی تقسیم شد؛ بخش نخست شامل شکل گیری‬ ‫یک همــکاری پرشــتاب میان ایــران و اژانــس بین المللی‬ ‫انرژی اتمی بــرای رفع ابهامات فنی و بخــش دوم مذاکرات‬ ‫پرفراز ونشیب فنی و سیاسی میان ایران و کشورهای امریکا‪،‬‬ ‫روسیه‪ ،‬انگلیس‪ ،‬فرانسه‪ ،‬چین و المان‪ ،‬موسوم به ‪ 5+1‬که‬ ‫درواقع ادامه مسیر شفاف سازی و یافتن زبان مشترک بود‪.‬‬ ‫مذاکرات فنی‪ ،‬مقدمه ای برای مذاکراتی مفصل‬ ‫نخستینماهسالجدید(‪)1393‬ازهمانلحظهنخست‬ ‫خود نشــان می داد که ماه های پیش رو‪ ،‬برای دســتیابی به‬ ‫اهداف برنامه اقدام مشترک‪ ،‬ماه هایی دشــوار خواهد بود‪.‬‬ ‫باراک اوباما‪ ،‬رئیس جمهوری امریکا‪ ،‬به رســم هر ساله خود‬ ‫ی را خطاب به مردم ایران به مناســبت نوروز ارســال کرد‬ ‫پیام ‬ ‫که اگرچه در ابتدا با الفاظی محترمانه و مثبت اغاز می شد‪ ،‬در‬ ‫میانه اما از مسیر میانه روی خارج شد و بار دیگر انگشت اتهام‬ ‫تحریم های یکجانبه و غیر قانونی غرب علیه ایران را به سوی‬ ‫ی که نه تنها از سوی‬ ‫مقامات کشــورمان نشــانه رفت‪ .‬اتهام ‬ ‫مقاماتایرانیبلکهازسویتحلیلگرانوناظرانامریکایینیز‬ ‫یک بی دقتی غیرقابل اغماض در انتخاب کلمات تفسیر شد‬ ‫و حتی پیام موازی جان کری‪ ،‬وزیر امور خارجه ایاالت متحده‬ ‫امریکا به همین مناسبت نیز نتوانســت از خدشه ای که این‬ ‫سخنان به مذاکرات جاری فی مابین وارد کرد‪ ،‬بکاهد‪.‬‬ ‫نوروز ‪ 93‬همچنین زمان اغاز دور نخست از مرحله سوم‬ ‫مذاکرات فنی در وین بــود‪ .‬مذاکراتی که هــدف ان تدوین‬ ‫راهکاری برای رفع ابهامات میــان ایران و اژانس بین المللی‬ ‫انرژی اتمی عنوان شــد و در این راه گام های پنجگانه ای را‬ ‫طراحی کرد که طی ماه های اتی تــا ‪ 18‬گام افزایش یافت و‬ ‫تا پایان این سال همچنان کامل شدن یا نشدن ان موضوع‬ ‫بحث میان ایران و اژانس بــود‪ .‬این مباحث فنی که با راکتور‬ ‫ابسنگیناراکاغازشد‪،‬شاملموضوعاتپیچیده ایمانند‬ ‫روند غنی سازی اورانیوم‪ ،‬میزان اورانیوم غنی شده‪ ،‬تحقیقات‬ ‫رویسانتریفیوژ هایغنی سازی‪،‬تاسیساتفردوونطنزوالبته‬ ‫بخش مهم «‪ »PMD‬بود‪ ،PMD .‬مخفف واژگان انگلیسی‬ ‫به معنی «ابعاد نظامی احتمالی» در برنامه هســته ای ایران‬ ‫است و به بخشی از برنامه های تحقیقاتی ایران می پرداخت‬ ‫که به طور خاص روی چاشــنی های انفجاری تمرکز داشت‪.‬‬ ‫انچه از ســوی ناظران اژانس به عنوان ابعــاد نظامی معرفی‬ ‫می شد و در مذاکرات ایران با ‪ 5+1‬نیز بررسی و شفاف سازی‬ ‫و اطمینان از ان بر عهده این نهاد بین المللی قرارداده شــده‬ ‫بود‪ ،‬در واقع کار تحقیقاتی بود کــه اژانس انرژی اتمی ایران‬ ‫با همکاری وزارت نفت روی حس گرهای فوق حســاس اغاز‬ ‫کرده بود‪ .‬حسگرهای مذکور که نســبت به لرزش و ضربه از‬ ‫حساسیت باالیی برخوردار هستند و واکنشی بسیار سریع (در‬ ‫حد چند میلیونیوم ثانیه) از خود نشان می دهند‪ ،‬از جمله اقالم‬ ‫تحریمی بودند که از ســال ‪ 2012‬میالدی (‪ )1391‬فروش‬ ‫انها به ایران ممنوع شــده بود و حال انکه ایران برای پیشبرد‬ ‫برنامه هایتوسعهونگهداریمیادیننفتوگازخودبهانهانیاز‬ ‫داشت؛ بنابراین دانشمندان ایرانی با اتکا به توان داخلی اقدام‬ ‫به تحقیق برای ساخت انها کرده بودند و موضوع از انجایی به‬ ‫مذاکرات هسته ای کشیده شــده بود که برای ازمایش دقت‬ ‫این حسگرها یا همان چاشنی های انفجاری‪ ،‬محققان ناگزیر‬ ‫به ازمودن انها در ازمایش های انفجــاری بودند‪ .‬این مرحله‬ ‫از مذاکرات یکی از ســخت ترین و چالشی ترین بخش های‬ ‫پرونده یک دهه ای برنامه هسته ای کشورمان بود که تا پایان‬ ‫تابســتان‪ ،‬زمان و انرژی زیادی صرف ان شــد‪ .‬نهایتا اواخر‬ ‫شــهریور ماه بود که اژانس در گزارش فصلی خود اعالم کرد‬ ‫که مبحث چاشنی ها را طی چند گام با ایران پیش برده است‪،‬‬ ‫اما هنوز دو سوال بی پاسخ در ان باقی مانده است؛ سواالتی‬ ‫که ایران به صراحت اعالم کرد بارها به ان پاسخ داده و حتی‬ ‫مدارکتاییداژانسرانیزبهنشست‪ 5+1‬ارائهکردوسید عباس‬ ‫عراقچی‪ ،‬مذاکره کننده ارشد ایران‪ ،‬طی مصاحبه ای مبحث‬ ‫مذکور را از نظر ایران بسته شده اعالم کرد‪.‬‬ ‫موضوع مهم دیگری که طی یک سال مذاکره بی وقفه‪،‬‬ ‫میان ایران و اژانس به نقاط قابل قبولی از تفاهم رسید‪ ،‬بحث‬ ‫راکتور تحقیقاتی اب سنگین اراک به توان ‪ 40‬مگاوات بود‪.‬‬ ‫این راکتور که تنها چند نمونه از ان در جهان وجود دارد‪ ،‬از این‬ ‫جهت یک موضوع حساسیت زا شده بود که اوال تفاله خروجی‬ ‫ازانساالنههشتکیلوگرمپلوتونیماستوازانجاییکهبرای‬ ‫ساختیککالهکهسته ایبهحداکثر‪ 20‬کیلوگرمپلوتونیم‬ ‫نیازخواهدبود‪،‬بنابرایناژانسوکشورهای‪ 5+1‬انراغیر قابل‬ ‫پذیرش می دانستند‪ .‬ثانیا با بررسی تاریخچه انرژی هسته ای‬ ‫در جهان‪ ،‬هر کشوری که از این نوع راکتور بهره گرفته‪ ،‬دیر یا‬ ‫زود از کالهک هسته ای خود رونمایی کرده است‪ .‬در اینجا‬ ‫ایران قربانی کجروی های کشورهایی مانند پاکستان و هند‬ ‫شــده بود و به خاطر خطاهای انان اکنون زیر ذره بین اژانس‬ ‫قرار داشت‪.‬‬ ‫از فروردین تا شهریور ‪ ،93‬نشست های وین ‪ 3‬تا وین ‪7‬‬ ‫یکیپسازدیگریابتدادرسطحکارشناسانوسپسمعاونان‬ ‫ودرنهایتباحضورمحمد جوادظریف‪،‬وزیرامورخارجهایران‬ ‫و رئیس تیم مذاکرات کشــورمان به همراه کاترین اشتون‪،‬‬ ‫مسئول سیاست خارجی اروپا و هماهنگ کننده ‪ ،5+1‬برگزار‬ ‫شدند و در همگی دو موضوع چاشنی های انفجاری و راکتور‬ ‫اب ســنگین‪ ،‬مانع بزرگی برای هرگونه پیشــرفت محسوب‬ ‫می شدند اما پس از نشست وین ‪ 6‬بود که زمزمه هایی از منابع‬ ‫ی از‬ ‫ســ ت‬ ‫و‬ ‫س‬ ‫ــم‬ ‫جاس ی ا‬ ‫س‬ ‫ن تم‬ ‫در‬ ‫ن‬ ‫گرا ی ا‬ ‫ان‬ ‫یرا‬ ‫د ن رژ‬ ‫یر‬ ‫ها‬ ‫کر ی ان‬ ‫یا‬ ‫ی ب‬ ‫مل‬ ‫م‬ ‫ا‬ ‫الم ملل‬ ‫ته ‬ ‫ت‬ ‫وع‬ ‫ا‬ ‫اع ن ال‬ ‫ســ‬ ‫ژی‬ ‫ق ژن‬ ‫ران س بی‬ ‫ر‬ ‫ه‬ ‫ی ان‬ ‫ت‬ ‫فــ‬ ‫ـ‬ ‫ـرا‬ ‫توا‬ ‫ل‬ ‫ایـ ژان‬ ‫ل‬ ‫الم‬ ‫اکـ‬ ‫تا‬ ‫در‬ ‫ین ‬ ‫مذ‬ ‫ود‬ ‫العا‬ ‫سب‬ ‫ان‬ ‫خــ‬ ‫اط‬ ‫یــ‬ ‫ت‬ ‫ژان‬ ‫ا پا‬ ‫ان‬ ‫هدا‬ ‫ا‬ ‫ت‬ ‫ت‬ ‫یر‬ ‫د‬ ‫ع‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫هی‬ ‫یا‬ ‫رت‬ ‫کــ‬ ‫ود‬ ‫ــت‬ ‫ته ا‬ ‫الم‬ ‫ور‬ ‫یش‬ ‫هس‬ ‫اع‬ ‫ب‬ ‫به‬ ‫ون‬ ‫ت‬ ‫ان‬ ‫کرا‬ ‫ت‬ ‫شــ‬ ‫ــر‬ ‫مذا‬ ‫ه ای‬ ‫نا‬ ‫ره‪،‬‬ ‫دک‬ ‫ی‬ ‫‪19‬‬ ‫و‬ ‫ر‬ ‫کاتر ند‬ ‫ند‬ ‫کــ‬ ‫ر‪0‬‬ ‫د ما‬ ‫الم‬ ‫ری‬ ‫دد‬ ‫اه‬ ‫ب ت‬ ‫اع‬ ‫خو‬ ‫ن خو رد‬ ‫ــی‬ ‫ی‬ ‫قی ‬ ‫یا ح ک‬ ‫نش‬ ‫ـه ا‬ ‫ا‬ ‫با‬ ‫ت‬ ‫م ری‬ ‫ـ‬ ‫و‬ ‫ی‬ ‫ن‬ ‫ز‬ ‫ه‬ ‫ه تش‬ ‫بیا‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫رف‬ ‫ر‬ ‫ی ب ‪ 5‬را‬ ‫د‬ ‫بپ‬ ‫ــو‬ ‫م ها ‪+1‬‬ ‫ماد‬ ‫مان‬ ‫ا لق‬ ‫ر نا ن و‬ ‫عت‬ ‫ا‬ ‫نب‬ ‫ن‪ ،‬د یرا‬ ‫یا‬ ‫وی‬ ‫ت‬ ‫ا‬ ‫ا را‬ ‫یرا ی‬ ‫تم‬ ‫س‬ ‫ده ا‬ ‫ه ا ته ا‬ ‫هــ‬ ‫شــ‬ ‫ز ان‬ ‫رج هس‬ ‫کر‬ ‫ه‬ ‫وا‬ ‫ست شد‬ ‫ور خا ت‬ ‫داد‬ ‫ام کرا‬ ‫ش‬ ‫د‬ ‫ـخ‬ ‫ن ن دی‬ ‫زیر مذا‬ ‫تم‬ ‫سـ‬ ‫در‬ ‫ف‪ ،‬و لی‬ ‫پایا گر‬ ‫ن پا‬ ‫قه‬ ‫فع‬ ‫دی‬ ‫قی‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫ظر ت‬ ‫دگ‬ ‫ماه‬ ‫‪1‬د‬ ‫د عی‬ ‫این‬ ‫ی‪5‬‬ ‫ی‪7‬‬ ‫جوا ض‬ ‫نم‬ ‫و‬ ‫ت‬ ‫برا‬ ‫برا‬ ‫د‬ ‫و‬ ‫حم ت‬ ‫اال‬ ‫ت‪،‬‬ ‫‪ 9‬م رف‬ ‫ــو‬ ‫اع‬ ‫‪ 3‬یش‬ ‫س‬ ‫س‬ ‫به‬ ‫‪ /10‬ر پ‬ ‫ت‬ ‫تو‬ ‫س‬ ‫‪ /3‬سی‬ ‫هف‬ ‫جل‬ ‫اس‬ ‫ن‪،‬‬ ‫ت‬ ‫م‬ ‫سی‬ ‫ها‬ ‫مد‬ ‫در‬ ‫رج‬ ‫به‬ ‫ور‬ ‫لما‬ ‫شو‬ ‫ه‬ ‫ض‬ ‫رد‬ ‫دیپ‬ ‫ح‬ ‫ک‬ ‫فش‬ ‫س از‬ ‫ت‬ ‫کس‬ ‫ت‬ ‫ا‬ ‫پ‬ ‫ر‬ ‫ش‬ ‫ف‬ ‫ذاک‬ ‫نی‬ ‫ری‬ ‫ماه‬ ‫ظ‬ ‫مع‬ ‫دور م ند‬ ‫ی تا‬ ‫ت‬ ‫به‬ ‫رد‬ ‫رف‬ ‫ان‬ ‫سه ی ک‬ ‫ته ا‬ ‫گ‬ ‫یر‬ ‫ز‬ ‫هس‬ ‫دد‬ ‫س ا رو‬ ‫ها‬ ‫ده‬ ‫مج‬ ‫علی‬ ‫ت‬ ‫ی پ پیا‬ ‫کرا‬ ‫ره‬ ‫کر گر‬ ‫نگ‬ ‫مذا‬ ‫ی‬ ‫و‬ ‫ک‬ ‫د‬ ‫رد‬ ‫یف یک‬ ‫ی‬ ‫به‬ ‫مک‬ ‫سو‬ ‫ظر و با‬ ‫اح‬ ‫عال‬ ‫ی ژن‬ ‫ی از‬ ‫ص‬ ‫نا‬ ‫یم ود‬ ‫ـ هم ی و‬ ‫ها‬ ‫ا‬ ‫ب‬ ‫ـ‬ ‫ان ‬ ‫ر‬ ‫ر‬ ‫س‬ ‫د‬ ‫مان‬ ‫ی ای‬ ‫تح اه‬ ‫یاب‬ ‫ـی ه ز‬ ‫و‬ ‫ر‬ ‫خ‬ ‫س‬ ‫ـ‬ ‫خ‬ ‫‪ ،‬ط نام‬ ‫ه‬ ‫ا‬ ‫ا‬ ‫ع‬ ‫پلم‬ ‫یک‬ ‫ض‬ ‫امــا در بر ود‬ ‫و مر‬ ‫دی‬ ‫وب ف ش‬ ‫ما‪ :‬ت ا‬ ‫اه‬ ‫ن ا ــا کن‬ ‫وبا کس‬ ‫ستگ ت‬ ‫خنا نعط مم‬ ‫ی د یاف‬ ‫ا ش‬ ‫ســ ده ا فق‬ ‫ین‬ ‫و هد‬ ‫ـه اما توا‬ ‫گ‬ ‫را‬ ‫ا‬ ‫و‬ ‫ن‬ ‫ش بـ ان ت تا‬ ‫ص‬ ‫سخ ه خ‬ ‫مق‬ ‫م‪ ،‬دام‬ ‫نــ ایــر اس‬ ‫د‬ ‫ا‬ ‫واک کر نی‬ ‫فخ ‪)9‬‬ ‫در الم ی ف‬ ‫ها ه‪4‬‬ ‫ضی رما‬ ‫ـف اع تها‬ ‫ ‬ ‫مر (تی‬ ‫ظریـ انــه ودی‬ ‫ئن‬ ‫گ‬ ‫دا حد‬ ‫ژو‬ ‫ج م‬ ‫‪/1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪93‬‬ ‫‪/7‬‬ ‫تخ‬ ‫ود‬ ‫‪93‬‬ ‫‪/1‬‬ ‫‪2/‬‬ ‫‪14‬‬ ‫‪93‬‬ ‫‪/1‬‬ ‫‪2/‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪1/‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪93‬‬ ‫‪/1‬‬ ‫‪93‬‬ ‫‪/1‬‬ ‫‪0/‬‬ ‫‪24‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪/1‬‬ ‫‪93‬‬ ‫‪/1‬‬ ‫‪93‬‬ ‫‪/1‬‬ ‫‪0/‬‬ ‫‪16‬‬ ‫‪93‬‬ ‫‪/9‬‬ ‫‪/3‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪93‬‬ ‫‪/7‬‬ ‫‪/2‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪93‬‬ ‫‪/7‬‬ ‫‪/2‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪/1‬‬ ‫‪93‬‬ ‫‪/7‬‬ ‫بین الملل‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫‪172‬‬ ‫از دلواپسی‬ ‫تا امید‬ ‫بین الملل‬ ‫اگاهبه گوشرسیدکهحکایتازارائهطرحیفنیازسویایران‬ ‫داشت که با تغییراتی در ســاختار راکتور اراک‪ ،‬میزان تولید‬ ‫پلوتونیوم ان را به نصف کاهش می داد‪ .‬اگرچه جزئیات این‬ ‫طرح تا پایان سال همچنان در پرده ای از ابهام باقی ماند‪ ،‬اما‬ ‫وقایع و پیشرفت های بعدی به شکلی غیرمستقیم بر کارایی‬ ‫ان صحه گذارد‪.‬‬ ‫سیاست‪ ،‬مانعی چندوجهی‬ ‫در کنار تمامی انچه در شش ماه نخست به طور مستقیم‬ ‫و پشت میز مذاکرات‪ ،‬روند کار را دشوار و اسان می کرد‪ ،‬وقایع‬ ‫سیاسیغیر مرتبطجهاننیزبرفشارهایغیر مستقیمی کهبر‬ ‫این میز وارد می شد‪ ،‬می افزود‪ .‬با باال گرفتن بحران اوکراین و‬ ‫اختالفات شدید میان روسیه و غرب‪ ،‬نگرانی های جدی ای‬ ‫درباره اینده همکاری مســکو در مذاکرات هســته ای ایران‬ ‫مطرحمی شد؛نگرانیکهمقاماتروسیهبارهاانهارابی اساس‬ ‫خواندندامادرخواست هایگاه وبیگاهظریفبرایایفاینقش‬ ‫پررنگ تر روسیه و چین در رایزنی ها‪ ،‬نشان می داد که ایران از‬ ‫میزان مشارکت این دو همپیمان خود رضایت کافی ندارد‪ .‬در‬ ‫برهه ایازمذاکراتکهدرفاصلهبهارتاپاییز‪ 93‬برگزارمی شد‪،‬‬ ‫چین سطح نماینده حاضر خود را به مدیرکل کاهش داد و در‬ ‫بخشــی از مذاکرات نیویورک و عمان اصوال حضور نداشت‬ ‫که پس از رایزنی های دوجانبه تهــران ‪ -‬پکن‪ ،‬این نقیصه در‬ ‫وین‪ 8‬جبران شد‪.‬‬ ‫از سوی دیگر پیشــروی های تروریست های تکفیری‬ ‫داعــش در عراق‪ ،‬کــه از ابتدای ســال اغاز شــده بود‪ ،‬یک‬ ‫گره دیگر بــه فضای سیاســی حاکم بــر مذاکــرات افزود‪.‬‬ ‫باوجودی که ایــران و طرف هــای غربی هــر دو در ظاهر بر‬ ‫جدا بودن مذاکرات هســته ای از مقوله های دیگر همکاری‬ ‫تاکید داشــتند‪ ،‬غرب و در صدر ان امریکا‪ ،‬با راه اندازی یک‬ ‫پروژه رســانه ای ســعی می کردند تا تهران را وادار به پذیرش‬ ‫همکاری در ائتالف علیه داعش کنند که فصل الخطاب این‬ ‫موضوع در بیانات مقام معظم رهبــری در ابتدای پاییز و پس‬ ‫از گذراندن دوران نقاهت رقم خورد‪ .‬ایشان در مصاحبه خود‬ ‫از نیرنگ های رســانه ای امریکا تحت عنــوان «موضوعات‬ ‫ی دوران نقاهت» نام بردند که موجب شد‬ ‫خنده اور» و «سرگرم ‬ ‫سیاستمدارانایاالت متحدهامریکادرخط مشیخودبازنگری‬ ‫کنند‪ .‬پاسخ مثبت ایران به درخواســت کمک دولت عراق و‬ ‫اقلیمکردستان‪،‬درکنارناکارامدیحمله هایهواییائتالف‪،‬‬ ‫در مجموع موجب شد این فشار از روی مذاکرات برداشته شود‬ ‫تا دیپلمات ها بتوانند با صرف انرژی خود روی مسائل اصلی‬ ‫مذاکرات هسته ای‪ ،‬به نقطه شکاف های عمیق برسند‪.‬‬ ‫یک توافق و دو تمدید‬ ‫در دروس دیپلماسی و مذاکره یکی از نخستین درس ها‬ ‫درباره چگونگی حفظ مســیر در کنار پایبندی به اصول بحث‬ ‫می کند‪ .‬مبحثی مبسوط که از اقتصاد تا دیپلماسی گستردگی‬ ‫دارد و چارچوب ان در همه جا یکســان اســت‪ .‬در این درس‬ ‫تاکید می شــود که اگر راه حل های جایگزین مناسب وجود‬ ‫نداردوشرایطبرایرسیدنبهیکتوافقمهیانیست‪،‬بهترین‬ ‫گزینه یافتن راهی برای ادامه رایزنی اســت؛ رویه ای که طی‬ ‫یک ســالی که گذشــت‪ ،‬دو بار مذاکرات هســته ای ایران و‬ ‫‪ 5+1‬را از لبه شکست به بســتر مذاکرات بازگرداند‪ .‬نخستین‬ ‫تمدید ابتدای تابســتان و بــا صالح دید اژانــس بین المللی‬ ‫انرژی اتمی به دبیرکلی یوکیاامانــو‪ ،‬رقم خورد‪ .‬در این مقطع‬ ‫اژانس باتوجه به پیشرفت های محسوســی که در همکاری‬ ‫با ایران در اجرای برنامه اقدام مشــترک ژنــو در تمامی ابعاد‬ ‫به دســت امده بود‪ ،‬تمایل خود را برای ادامه راه اعالم کرد و‬ ‫پیرو ان مذاکرات هسته ای از ســوی طرفین به مدت ‪ 5‬ماه و‬ ‫تا تاریخ ‪ 24‬اکتبر ‪3( 2014‬اذر ‪ )93‬تمدید شــد‪ .‬در این مدت‬ ‫و در تابستان گذشته نشســت های وین یکی پس از دیگری‬ ‫و مرحله به مرحله در ســطح کارشناســان فنی و معاونان بین‬ ‫ایران و ‪ 5+1‬جریان داشت تا اینکه مرحله هشتم مذاکرات در‬ ‫نیویورک و در حاشیه اجالس ساالنه سازمان متحد و سپس‬ ‫مرحله نهم ان در ژنو دنبال گردید‪ .‬بنابر دالیلی که هرگز اعالم‬ ‫نشد‪ ،‬رایزنی ها و نشســت های چندجانبه در فاصله زمانی دو‬ ‫ماهه ای که تا ضرب االجل اذرماه باقی مانده بود متوقف شد‬ ‫و تنها به گفت وگوهای دوجانبه اکتفا شــد که از دید بسیاری‬ ‫از کارشناسان دلیلی بر عمیق تر شدن شکاف هایی بود که از‬ ‫ابتدای نیمه دوم سال از سوی دوطرف اعالم می گردید‪ .‬در‬ ‫این دوره هیچ پیشــرفت قابل مالحظه ای در مذاکرات روی ‬ ‫نداد تا اینکه یک هفته قبل از پایان مهلت مقرر شده‪ ،‬ایران و‬ ‫امریکا در نشست مرحله دهم که برای هشتمین بار به میزبانی‬ ‫وین برگزار می شــد در هتل کوبورگ این شهر مقابل یکدیگر‬ ‫نشستند‪ .‬در این دور از مذاکرات کاترین اشتون برای اخرین‬ ‫دوره به عنوان هماهنگ کننــده ‪ 5+1‬حضور داشــت‪ .‬انچه‬ ‫وین ‪ 8‬را از دیگر دوره های مذاکره هسته ای متمایز می کند‪،‬‬ ‫تغییرات اساســی و قاطعی بود که در افراد‪ ،‬رویه ها و اهداف‬ ‫این مذاکرات‪ ،‬پــس از ان رخ داد که در بخش دیگری به ان‬ ‫پرداخته خواهد شد‪ .‬در اخر پس از یک هفته بسیار پرنوسان‬ ‫کهدوبارمذاکراتراتاپایشکستوحتینوشتنپیش نویس‬ ‫بیانیهشکستنیزپیشبرد‪،‬نهایتادرپایانوقتکاریروزسوم‬ ‫اذر‪ ،‬جان کــری‪ ،‬وزیر امور خارجه امریکا‪ ،‬در پشــت تریبون‬ ‫سالنخبرنگارانایستادوگفت‪«:‬بهپیشرفت هایمحسوسی‬ ‫دست یافته ایم‪ ،‬اکنون زمان ترک میز مذاکره نیست‪ ».‬پس از‬ ‫این جمالت او اعالم کرد که دوره مذاکرات هسته ای با ایران‬ ‫به مدت هفت ماه تمدید شده تا در مرحله نخست‪ ،‬یک توافق‬ ‫سیاسی برای تعیین اهداف و نقشه راه تا پایان ماه مارس (‪11‬‬ ‫فروردین‪ )1394‬و در مرحله بعــد یک توافق جامع با جزئیات‬ ‫مشخصدرماهژوئن(تیرماه‪)1394‬بهامضایطرفینبرسد‪.‬‬ ‫انچهدرکنفرانسخبریبعدیکهمیانظریفواشتونمشترکا‬ ‫برگزار شد اعالم گردید‪ ،‬جزئیات شرایط تمدید بود که همگی‬ ‫براساس همان قرارداد ژنو که ‪ 11‬ماه قبل به امضا رسیده بود‪،‬‬ ‫تعیینشدهبود‪.‬براساس اینقراردادایران درقبالرقیق سازی‬ ‫بخشــی از اورانیوم غنی شــده خود و برخــی همکاری های‬ ‫مشــترک مانند تزریق نکــردن گاز به ســانتریفیوژ ها تا زمان‬ ‫تعیین تکلیف مذاکرات‪ ،‬می تواند ماهانه ‪ 700‬میلیون دالر از‬ ‫درامدهای نفتی بلوکه شده خود در کشورهای دیگر را دریافت‬ ‫کرده و برخی از تحریم های یکجانبه نیز تا زمان ضرب االجل‬ ‫ی که در این تمدید اخیر به‬ ‫جدید معلق می شــوند‪ .‬نکته مهم ‬ ‫عا‬ ‫ت در یت و د‬ ‫را عنا ب‬ ‫ذاک ‪ « :‬قال‬ ‫م م کرد م ان‬ ‫و د ظ‬ ‫ت با‬ ‫ســ تاکی ر مع ‪».‬‬ ‫حله هد هب ت‬ ‫الف‬ ‫ر ــ ی ر اس‬ ‫مخ‬ ‫از م مش ها ت‬ ‫در‬ ‫ت در نه کرا‬ ‫ور‬ ‫ســ ف توا مذا‬ ‫شــ‬ ‫نخ ظری پش در‬ ‫رک‬ ‫ور ن‪ ،‬ها و ت‬ ‫شه‬ ‫ز د سا ت قی‬ ‫ای وف‬ ‫ند‬ ‫اغا شنا حم م م‬ ‫وچ‬ ‫کار ل و مه‬ ‫ن‬ ‫‪)9‬‬ ‫ا‬ ‫طح عا مل‬ ‫ر‬ ‫ته‬ ‫ر‪3‬‬ ‫س مت عا‬ ‫ر‬ ‫‪3‬اذ‬ ‫د‬ ‫گار ن‪،‬‬ ‫س‬ ‫م»‬ ‫‪(2‬‬ ‫ورد یرا‬ ‫و‬ ‫ی‬ ‫س‬ ‫‪01‬‬ ‫ســ‬ ‫پر م ا‬ ‫ح‬ ‫ر‪4‬‬ ‫رد‬ ‫تم‬ ‫واپ‬ ‫رم‬ ‫بــ‬ ‫ل‬ ‫«د‬ ‫رف‬ ‫وام‬ ‫خی‬ ‫یش‬ ‫ش‬ ‫‪2‬ن‬ ‫پ‬ ‫‪4‬‬ ‫ی‬ ‫ون‬ ‫زی‬ ‫هما ت‬ ‫تــا‬ ‫بد‬ ‫ی کرا‬ ‫مرک‬ ‫و را‬ ‫ن‪،‬‬ ‫زار مذا‬ ‫ک‬ ‫ق ژن‬ ‫وی‬ ‫نــ‬ ‫برگ وند‬ ‫ت‬ ‫ف‬ ‫ب با‬ ‫توا‬ ‫ور‬ ‫کرا‬ ‫ک‪،‬‬ ‫ژنو‬ ‫ســا‬ ‫ا‬ ‫ذ‬ ‫مم‬ ‫تر‬ ‫فق‬ ‫هح‬ ‫شــ‬ ‫هار‬ ‫توا‬ ‫و‪ ،‬ب‬ ‫یم‬ ‫هچ‬ ‫ره‬ ‫ـ‬ ‫ـ‬ ‫رحل‬ ‫ـه ا‬ ‫ق ژن‬ ‫نگ‬ ‫نیـ‬ ‫رک‬ ‫نم‬ ‫فــ‬ ‫بیا‬ ‫‪،‬د‬ ‫ایا‬ ‫توا‬ ‫طی‬ ‫ان‬ ‫پ‬ ‫در‬ ‫یر‬ ‫ون‬ ‫ان‬ ‫با ا‬ ‫ــت‬ ‫ــر‬ ‫ی‬ ‫اش‬ ‫ته ا‬ ‫ه ای‬ ‫فو‬ ‫هس‬ ‫ــد‬ ‫ش‬ ‫بر‬ ‫ری‬ ‫ق‬ ‫زاد‬ ‫ت‬ ‫ظ‬ ‫ف‬ ‫ا‬ ‫تو‬ ‫ظار‬ ‫لا‬ ‫ند‬ ‫اره‬ ‫رد‬ ‫ا‬ ‫ره ن‬ ‫و‬ ‫دک‬ ‫مــ‬ ‫درب‬ ‫بــا‬ ‫از ا‬ ‫دی‬ ‫ـنا شد‬ ‫در‬ ‫تم‬ ‫ـط‬ ‫ــه‬ ‫ت سـ ال‬ ‫سـ‬ ‫ق رس‬ ‫حول‬ ‫نق‬ ‫ف‬ ‫ا‬ ‫ا‬ ‫فم‬ ‫موا سن‬ ‫یــ‬ ‫ی‬ ‫خر‬ ‫خذ جی‬ ‫ظای‬ ‫ها‬ ‫ا‬ ‫مو‬ ‫به ا خار‬ ‫ام ‬ ‫مگ‬ ‫کا‬ ‫جــا‬ ‫ت‬ ‫شد‬ ‫ری‬ ‫جا‬ ‫س‬ ‫ی ان‬ ‫یز‬ ‫ت ام سیا‬ ‫ه ان‬ ‫وار‬ ‫ـرا‬ ‫ــو‬ ‫دول ته‬ ‫ه بـ‬ ‫نح‬ ‫ام می‬ ‫ز‬ ‫الز ه ک‬ ‫ـی‬ ‫ی تا‬ ‫سـ‬ ‫حه و ب‬ ‫مال‬ ‫ان‬ ‫رر‬ ‫الی یل‬ ‫ـع‬ ‫یب‬ ‫تای‬ ‫کم‬ ‫نابـ‬ ‫هم‬ ‫برا‬ ‫رت‬ ‫م‬ ‫شو‬ ‫ی با‬ ‫ه‬ ‫می ‬ ‫ب‬ ‫س‬ ‫نک‬ ‫ی ات‬ ‫یزن‬ ‫ـ‬ ‫و را‬ ‫ـ‬ ‫ای‬ ‫ن‬ ‫رژ‬ ‫اژا‬ ‫دار‬ ‫ی ان‬ ‫ز‬ ‫ا‬ ‫م نی‬ ‫ملل‬ ‫و دی رک‬ ‫ن ال‬ ‫وپا ویو‬ ‫عــا ان‬ ‫ی‬ ‫س بی‬ ‫ا یر‬ ‫ه ار ت نی‬ ‫جــا‬ ‫یا‬ ‫ب‬ ‫ن‬ ‫را شس‬ ‫ژان‬ ‫ها‬ ‫بــه ن و‬ ‫ی‬ ‫د‬ ‫ت ‬ ‫ا‬ ‫ا‬ ‫»‬ ‫ل‬ ‫ش‬ ‫جه ز ن‬ ‫اه یرا‬ ‫الی‬ ‫ک‬ ‫ر‬ ‫ار ل ا‬ ‫بی ان‬ ‫چــ ت ا‬ ‫فع‬ ‫خ‬ ‫‪ ،‬د هر‬ ‫قب‬ ‫ه و شس‬ ‫ر‬ ‫مو ن‪،‬‬ ‫ت‬ ‫و‬ ‫د‬ ‫ـ‬ ‫ا‬ ‫مانـ وار‬ ‫یر ا ابی‬ ‫«ر ه ن‬ ‫وز ی م‬ ‫ش تان‬ ‫یا ا ق‪،‬‬ ‫ــ ســ‬ ‫وزه ل ف‬ ‫یوک واف‬ ‫همای در ا‬ ‫‪ 1‬ر سائ‬ ‫زت‬ ‫ر‪0‬‬ ‫ده ا‬ ‫ی »‪ ،‬رک‬ ‫م‬ ‫سف اره‬ ‫مان‬ ‫زار یم ویو‬ ‫ب‬ ‫ر‬ ‫ـ‬ ‫ـ‬ ‫قی‬ ‫ز‬ ‫ـ‬ ‫رگ سـ ر نی‬ ‫غا ی د‬ ‫با‬ ‫ا‬ ‫ب واپ ‪ 5‬د‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫روپ‬ ‫« د ل ‪+1‬‬ ‫ا‬ ‫مذاکرات هسته ای‬ ‫در سال ‪ 93‬چگونه‬ ‫ادامه یافت؟‬ ‫ی‬ ‫‪1‬‬ ‫‪/3‬‬ ‫‪93‬‬ ‫‪/6‬‬ ‫‪93‬‬ ‫‪/6‬‬ ‫‪/1‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪93‬‬ ‫‪/5‬‬ ‫‪/2‬‬ ‫‪/3‬‬ ‫‪93‬‬ ‫‪/5‬‬ ‫‪/2‬‬ ‫‪93‬‬ ‫‪/5‬‬ ‫‪93‬‬ ‫‪/5‬‬ ‫‪/1‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪93‬‬ ‫‪/4‬‬ ‫‪/2‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪/2‬‬ ‫‪93‬‬ ‫‪/2‬‬ ‫‪93‬‬ ‫‪/2‬‬ ‫‪/1‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪/1‬‬ ‫‪93‬‬ ‫‪/1‬‬ ‫بین الملل‬ ‫ چشمی خورد‪،‬اینبودکهدرقراردادژنوبنابراینبودکهدرصدی‬ ‫ازدرامدهاینفتیایرانبرایپرداختبهکشورمانتعیینشود‬ ‫که درنهایت با چانه زنی های طرف ایرانی معادل دالر درصدی‬ ‫در متن قرارداد قید شد که محاســبه ان براساس قیمت نفت‬ ‫‪ 114‬دالر در هر بشــکه صورت گرفته بود؛ حال انکه در زمان‬ ‫تمدیداخیرقیمتنفتتامرز‪ 50‬دالردرهربشکهسقوطکرده‬ ‫بودواینرقمتقریبادو برابرمیزانموردنظرغرببودامابه دلیل‬ ‫این که متن توافق ژنو مالک تمدیــد مذاکرات بود‪ ،‬بنابراین‬ ‫ایران موفق شد با دریافت مبلغ ثابت‪ ،‬یک امتیاز مثبت بدون‬ ‫دادن هیچ امتیاز بیشتری دریافت کند‪.‬‬ ‫بین الملل‬ ‫‪174‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫روش های تازه موجب حذف موانع شد‬ ‫رنه دکارت‪ ،‬فیلســوف فرانســوی‪ ،‬در جــزوه گفتار در‬ ‫روش راه بردن عقل می گویــد‪« :‬کار را به اجزاء ان تقســیم‬ ‫کن‪ ».‬این استراتژی است که اکنون با نگاهی کلی بر انچه‬ ‫در یک ســال اخیر در پرونده هســته ای روی داده‪ ،‬می توان‬ ‫دید‪ .‬مراحل ابتدایی مذاکرات با تمرکز بــر اختالفات فنی و‬ ‫ابهامات اژانس‪ ،‬در سطح کارشناسی و با صرف زمان در مقر‬ ‫این سازمان دنبال شد تا اینکه دوطرف به یک درک متقابل از‬ ‫گام های تعریف شده و نیازمندی های خود رسیدند‪ .‬در مرحله‬ ‫بعد مذاکرات برای انتقال این درک متقابل از کارشناســان به‬ ‫سطح سیاسی نخست یعنی معاونان انجام شد‪ .‬در این مرحله‬ ‫مذاکرات به صورت فشرده با هدایت مستقیم ظریف و اشتون‬ ‫اغاز می شد و در سطح معاونان تمام کشــورهای ‪ 5+1‬ادامه‬ ‫می یافت‪ .‬در اوج این دور از گفت وگوها که تا قبل از وین ادامه‬ ‫داشــت‪ ،‬حتی در زمان صرف غذا هــم‪ ،‬مذاکرات به صورت‬ ‫صبحانه‪،‬ناهاریاشام کاریمیانظریفواشتوندنبالمی شد‬ ‫تا حداکثر استفاده از زمان امکانپذیر باشد‪.‬‬ ‫پسازطرحکاملمسائلفنیوانچهبااژانسموردبحث‬ ‫تبخشیدنبهگفت وگوها‪،‬مذاکرات‬ ‫بود‪،‬ایرانبارویکردسرع ‬ ‫دوجانبه ای را با هماهنگی تیم مذاکرات امریکا برنامه ریزی‬ ‫کرد که به صورت جدی در وین و ژنو پیگیری می شــد و در ان‬ ‫معاونان وزیران امور خارجه ایران و امریکا در کنار کارشناسان‬ ‫دو طرف‪ ،‬به بررســی راهکارهای ممکن برای حل مســائل‬ ‫فی مابین درباره پرونده هسته ای ایران پرداختند‪ .‬این رویکرد‬ ‫تازه که درواقع طرح عملی شــعار انتخاباتی حسن روحانی‪،‬‬ ‫رئیس جمهوری ایران‪ ،‬مبنی بر مذاکره با کدخدای غرب بود‪،‬‬ ‫به زودیتوانستنقاط قوتوضعفمذاکراترامشخصکند‪،‬‬ ‫اما در همان گام های نخســت‪ ،‬با اعتراض کاترین اشتون‪،‬‬ ‫مسئول سیاست خارجی اروپا روبه رو شــد که از حذف اروپا از‬ ‫روند مذاکرات گله داشــت‪ .‬این اعتراض در شرایطی بود که‬ ‫امریکا حتی کشورهای خارج از ‪ 5+1‬مانند عربستان سعودی‬ ‫و رژیم صهیونیستی را در جریان بسیاری از جزئیات رایزنی ها‬ ‫قرارمی داد‪.‬پسازایناعتراضنمایندهاشتونبهمیزمذاکره‬ ‫دوجانبه ایران و امریکا پیوســت اما در فاصلــه زمانی کمی‪،‬‬ ‫پس از انتخابات اتحادیه اروپا‪ ،‬سکان سیاست خارجی اروپا‬ ‫به فدریکاموگرینی‪ ،‬دیپلمات و سیاســتمدار ایتالیایی سپرده‬ ‫و اعالم شــد که اشــتون تا زمان پایان مذاکرات هسته ای ‪،‬‬ ‫به عنوان هماهنگ کننده‪ 5+1‬در این مذاکرات حضور خواهد‬ ‫داشت؛ وعده ای که تنها‪ ،‬ضرب االجل سوم اذر دوام اورد‪.‬‬ ‫با اغــاز دور دهــم مذاکرات هســته ای در ویــن‪ ،‬این‬ ‫گفت وگوها فصل پرشتاب دیگری را شــروع کرد که با فراز و‬ ‫نشــیب های زیادی همراه بود‪ .‬در ایــن دور از مذاکرات تنها‬ ‫طی هفت شــبانه روز‪ ،‬طرفین بارها به مرز توافق و شکســت‬ ‫رسیدند‪ ،‬تا جایی که در شب سوم‪ ،‬اخباری از محل مذاکرات‬ ‫به گوش رسید مبنی بر اینکه اشــتون و ظریف‪ ،‬بدون حضور‬ ‫معاونانوبه تنهاییدرحالتنظیممتنبیانیهشکستهستند‪.‬‬ ‫در این نقطه حضور وزیران خارجه امریکا‪ ،‬روســیه و حضور‬ ‫بی ســروصدای وزیر امور خارجه عمان‪ ،‬که کشــورش یک‬ ‫دوره نیز میزبان این مذاکرات بود‪ ،‬روح تازه ای در پیشرفت ها‬ ‫دمید‪ .‬در پایان پرالتهاب ترین مرحله از مذاکرات هسته ای در‬ ‫وین‪،‬باوجودیکهایرانوروسیهوبعدهافرانسههمگیمعتقد‬ ‫بودند که با یک تمدید چندروزه می توان به توافق جامع رسید‪،‬‬ ‫اما برای بررســی دقیق جزئیات و تدوین یک توافق برد‪-‬برد‪،‬‬ ‫این مذاکرات برای یک دوره هفت ماهه و با دو ضرب االجل‬ ‫تمدیدشد‪.‬‬ ‫در دور تازه ‪ ،‬نشست های فشــرده و پیاپی میان ایران و‬ ‫امریکا در سطوح مختلفی در ســوئیس پیگیری شد تا اینکه‬ ‫شکاف ها یکی پس از دیگری پر شدند‪ .‬در این مرحله پس از‬ ‫هرفازگفت وگوهایایرانوامریکاکهاغلببادوره هایمکرر‬ ‫گفت وگو میان وزیران امور خارجه همراه بود‪ ،‬اعضای ‪5+1‬‬ ‫به همراه نماینده اتحادیه اروپا به محل مذاکرات امده و طی‬ ‫چند ساعت در جریان پیشرفت ها قرار می گرفتند؛ اما این بار‬ ‫بدونهیچ اعالم علنی کاترین اشتون از مقام هماهنگ کننده‬ ‫‪ 5+1‬کنار گذاشته شده بود تا مخالفتی برای کدخدایی امریکا‬ ‫وجود نداشته باشد‪ .‬پیشــرفت هایی که در این مرحله با اتکا‬ ‫به ســرعت و فشــردگی و زمان بندی نزدیک ایــن مذاکرات‬ ‫به دست امد موجب شد تا برای نخستین بار پس از توافق ژنو‪،‬‬ ‫علی اکبر صالحی‪ ،‬رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و ارنست‬ ‫مونیز‪ ،‬وزیر انرژی امریکا به دعوت وزیران امور خارجه به جمع‬ ‫مذاکره کنندگانافزودهشوند‪.‬گمانه زنی هایابتداییازحضور‬ ‫این اعضای تازه‪ ،‬احتمال اتمام بررســی های فنی و حصول‬ ‫توافق های قابل قبــول در این زمینه را مــی داد که بعدتر و در‬ ‫مصاحبهصالحیکهپسازسومیندورحضورشدرمذاکرات‬ ‫انجام شد نیز به این موضوع اشاره شد‪ .‬در واقع ایران و امریکا‬ ‫با حذف ارای غیرضروری توانستند از اتالف زمان مذاکرات‬ ‫جلوگیری کننــد و در پایان ســال با بسته شــدن بخش فنی‬ ‫مذاکرات‪ ،‬تمرکز خود را روی سازوکار رفع تحریم ها بگذارند‪.‬‬ ‫در دوره اخیر‪ ،‬مذاکرات از وین به سوئیس انتقال یافت‪،‬‬ ‫این رویه برخالف اغاز سال بود که برای هماهنگی و جلب نظر‬ ‫اژانس‪ ،‬مذاکرات از سوئیس به مقر این سازمان منتقل شده‬ ‫بود اما به دلیل اینکه از نظر ایران ســواالت مطروحه اژانس‬ ‫پاسخالزمرادریافتکردهبودودرگزارش هایماهانهوفصلی‬ ‫این ســازمان پس از اشــاره به تمام همکاری ها‪ ،‬درخواست‬ ‫بازدیدهایی خارج از توافق‪ ،‬به عنوان عدم همکاری تهران از‬ ‫سوی دبیرکل این ارگان مطرح می شد‪ ،‬دوطرف با جابه جایی‬ ‫مکانی ســعی کردند تا نقش اژانــس در مذاکــرات نهایی را‬ ‫کمرنگ تر کنند‪ .‬البته الزم به یاداوری است که پس از اخرین‬ ‫گزارش فصلــی امانو‪ ،‬عباس عراقچی‪ ،‬مذاکره کننده ارشــد‬ ‫ایران‪،‬ازسوئیسعازموینشدودریکدیداریک روزه‪،‬ضمن‬ ‫ارائهروندپیشرفتمذاکراتدرپاسخینرمبهادعاهایاژانس‬ ‫اعالمکردکهایرانامادگیهمکاریبرایرفعابهاماترادارد‪.‬‬ ‫تزلزل امریکایی در برابر تدبیر ایرانی‬ ‫از ابتدای ســال ‪ 93‬زمزمه هایی در میان ســناتورهای‬ ‫دموکرات و جمهوریخواه در کنگره امریکا به گوش می رسید‬ ‫که صحبت از وضع تحریم های بیشتر علیه تهران را مطرح‬ ‫می کردند؛ تحریم هایی که در صورت وضع شــدن‪ ،‬نقض‬ ‫صریح توافق ژنو و پایان مذاکرات هســته ای بود‪ .‬در طول‬ ‫این سال دولت امریکا با افزودن اشخاص و شرکت هایی از‬ ‫ایران به فهرست تحریم ها و با این توجیه که هیچ محدودیت‬ ‫تازه ای وضع نشــده و این عمل تنها ادامه محدودیت های‬ ‫سابق است‪ ،‬ســعی در وارد اوردن فشار بیشــتر بر تهران را‬ ‫داشــت تا از این راه دولت ایران را وادار به پذیرش بی قید و‬ ‫شرط شروط خود کند و از سوی دیگر مرهمی بر اختالفات و‬ ‫تکثر داخلی خود بگذارد‪ .‬اگرچه این اقدامات با واکنش های‬ ‫بجا و متقابل ایران همراه بود اما موجب نشد تا سیاستمداران‬ ‫تندرو و طرفدار البی صهیونیستی امریکا دست از تالش خود‬ ‫بردارند‪ .‬با پیروزی حزب جمهوریخواه‪ ،‬جناح مخالف دولت‬ ‫اوباما‪ ،‬در پاییز و به دست اوردن اکثریت مجلس نمایندگان‬ ‫و سنای این کشور‪ ،‬رجزخوانی ها و اعالم طرح های مختلف‬ ‫برای محدودسازی ایران هر روز شدید و شدیدتر شد تا اینکه‬ ‫با شــروع به کار کنگره جدید در ژانویــه ‪( 2015‬دی ماه‪)93‬‬ ‫و ســخنرانی باراک اوباما‪ ،‬رئیس جمهــوری ایاالت متحده‬ ‫در افتتاحیه این نهاد‪ ،‬اختالفات داخلی این کشــور بر ســر‬ ‫توافق با ایران به اوج خود رســید‪ .‬از یک سو تندروهای دو‬ ‫حزب اصلی واشــنگتن در صدد یارگیری بــرای تصویب دو‬ ‫طرح خود بودند و از ســوی دیگر دولت بــه صراحت اعالم‬ ‫کرد که با ابزار وتو و هر ابزار دیگری که داشته باشد در مقابل‬ ‫این اقدام ایستادگی خواهد کرد‪ .‬این دو طرح عبارت بودند‬ ‫از ‪ -1‬الزام دولــت امریکا به اخذ موافقت ســنا درباره توافق‬ ‫جامع احتمالی با ایران و ‪ -2‬وضع تحریم هایی که در صورت‬ ‫شکست مذاکرات به اجرا گذاشته شود‪.‬‬ ‫پس از ســخنرانی تند و تیز اوباما در کنگره که صراحتا‬ ‫خطاببهنمایندگاناعالمکردکهنخواهدگذاشتمهم ترین‬ ‫دســتاورد دو دوره ریاســت جمهوری اش به وســیله قوانین‬ ‫غیرالزم پایمال شود‪ ،‬رئیس اکثریت جمهوریخواه نیز اعالم‬ ‫کرد که از بنیامین نتانیاهو‪ ،‬نخســت وزیر رژیم صهیونیستی‬ ‫دعوت کرده تا در کنگره سخنرانی کند‪ .‬این اعالم تازه موجب‬ ‫علنی شــدن اختالفات عمیقی که دولت واشــنگتن با رژیم‬ ‫تل اویو برسر پرونده هسته ای ایران دارد‪ ،‬شد‪ .‬اختالفاتی که‬ ‫پس از دوماه پر تالطم با ســخنرانی بی محتوای نتانیاهو در‬ ‫میان نمایندگانی که بنابر اعالم رســمی ‪ 60‬تن از انها حاضر‬ ‫به شرکت در مراسم نشده بودند‪ ،‬به پایان رسید و در این سفر‬ ‫هیچ یک از اعضای دولــت امریکا نیز حاضر بــه مالقات با‬ ‫نخست وزیر رژیم صهیونیســتی نشــدند‪ .‬بالفاصله پس از‬ ‫این ســخنرانی‪ ،‬تحلیلگران از اثــار منفی که ایــن اقدام در‬ ‫یارگیری های جمهوریخواهان برای تصویب طرح های خود‬ ‫کردهبودند‪،‬سخنگفتندونتیجهاننیزبهفاصله‪ 2‬روزباخروج‬ ‫طرح مذکور از نوبت رای گیری مشخص شد‪.‬‬ ‫در همین زمان در ایران برخــاف امریکا‪ ،‬پس از یک‬ ‫دوره تندروی های گاه و بی گاه از سوی برخی جناح ها‪ ،‬باتدبیر‬ ‫وحمایتمقاممعظمرهبریازروندمذاکراتودعایخیرعلنی‬ ‫ایشان برای تیم مذاکره کننده هسته ای‪،‬فضاییکنواختی در‬ ‫حمایتازانچهزیرنظرایشانتوسطدیپلمات هایکشورمان‬ ‫به پیش می رفت‪ ،‬شــکل گرفت‪ .‬در کنار ثبات داخلی‪ ،‬مقام‬ ‫معظم رهبری بــار دیگر با درنظرگرفتن شــیطنت هایی که از‬ ‫سوی غرب سابقه طوالنی داشت‪ ،‬اعالم فرمودند که توافق‬ ‫هســته ای باید تنها در یک مرحله انجام شود‪ .‬این اعالم که‬ ‫بالفاصله از ســوی تیم مذاکره کننده ایــران به طرف مقابل‬ ‫ابالغ شــد‪ ،‬درواقع روشــی عملی برای جلوگیری از بررســی‬ ‫مجدد امور در کنگره امریکا و بهانه تراشــی های بعدی بود‪،‬‬ ‫چراکهنمایندگاندموکراتیکهدردوطرحمذکورنقشداشتند‬ ‫و موقتا از ان عقب نشینی کرده بودند اعالم کردند که تا زمان‬ ‫ضرب االجل ماه مارس (‪11‬فروردیــن)‪ ،‬به این طرح ها رای‬ ‫مثبتنمی دهندوتنهاپسازبررسیتوافقسیاسینخستین‪،‬‬ ‫اماده پرداختن به موضوع تحریم های تازه هستند‪.‬‬ ‫پرده اخر‬ ‫اکنون پس از یک ســال فراز و فرودهای نفســگیر در‬ ‫مذاکراتهسته ای‪،‬دوطرفدراظهاراتپیاپیاعالممی کنند‬ ‫که احتمال دستیابی به یک توافق خوب و برد‪-‬برد‪ ،‬بیش از‪50‬‬ ‫درصداستودربهترینشرایطتوافقدوجانبهقرارگرفته ایم‪.‬‬ ‫اخرین اخبار از اداره دیپلماسی رســانه ای وزارت امور خارجه‬ ‫ایران حاکی از این اســت که طرفین به توافق رسیده اند که‬ ‫مذاکرات تا ماه ژوئن (تیرماه‪ )94‬ادامه خواهد یافت و هرگونه‬ ‫توافقجامع‪،‬تنهاپسازتعیینتمامی ابعادوجزئیات‪،‬دریک‬ ‫مرحله به امضا خواهد رسید‪ .‬سالی که گذشت بی شک سالی‬ ‫پربار برای دیپلماسی هسته ای ایران بود که حتی در بدترین‬ ‫شرایط درامدی (به دلیل قیمت جهانی نفت) و در همسایگی‬ ‫کانون های بحران منطقه ای توانست بدون عقب نشینی از‬ ‫حقوق مســلم ایران و بدون برهم زدن اداب مذاکره‪ ،‬به یک‬ ‫توازن مثبت دست یابد‪.‬‬ ‫بین الملل‬ ‫توفانهسته ای‬ ‫اسرائیل و نتانیاهو نمی خواهند‬ ‫ایران و غرب با یکدیگر توافق کنند‬ ‫سید علی خرم‬ ‫‪2‬‬ ‫استاد دانشگاه ‪ -‬حقوق بین الملل‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫بین الملل‬ ‫مذاکرات هسته ای ظاهرا به پایان خود نزدیک می شود‬ ‫و طرفین منتهای تالش خود را به کار می برند که از یکسو همه‬ ‫مسائل باقیمانده را پوشش دهند و نکته ای جا نماند که اگر‬ ‫اراده بر توافق قرار گرفت در زمان عقب نباشند و از سوی دیگر‬ ‫غرب به دنبال فضاسازی است که مذاکرات را با حداکثر امتیاز‬ ‫به پایان برساند‪ .‬بیش از ‪ 15‬ماه اســت ایران و امریکا درگیر‬ ‫مذاکرات هسته ای هستند و تالش های گوناگونی می شود‬ ‫که این مذاکرات قبل از مواجه شدن با هر توفان ممکن‪ ،‬به‬ ‫سرمنزل مقصود رسیده و با افتخار برای طرفین به پایان رسد‪.‬‬ ‫طی نشست های فشرده ایران و امریکا به منظور غلبه‬ ‫بر مشــکالت و اختالفات فنی‪ ،‬حقوقی و سیاســی‪ ،‬جهان‬ ‫اطمینان نســبی پیدا کرد که ایجاد فضــای توافق و تفاهم‬ ‫بین دو کشور امکان پذیر است و چنانچه گام های باقیمانده‬ ‫به خوبی برداشته شود‪ ،‬می توان در مهلت داده شده تا پایان‬ ‫‪ 10‬فروردین ‪ ،94‬تفاهمات اصولی اعالم و باقیمانده وقت تا‬ ‫‪ 10‬تیرماه ‪ 94‬به نگارش متن برنامه جامع هسته ای پرداخت‪.‬‬ ‫ناگفته نماند کــه در این میان حســن نیت و انعطاف پذیری‬ ‫دوطرف در کسب این دستاورد بسیار موثر بوده اند‪ .‬جمهوری‬ ‫اسالمی ایران در بحث های فنی با ارائه راه حل های گوناگون‬ ‫توانســت احتمال هر بن بســتی در موضوعات غنی سازی‪،‬‬ ‫راکتور اب سنگین اراک‪ ،‬فردو و اندوخته های مواد غنی شده‬ ‫را به حداقل رسانده و زمینه تفاهمات اصولی را فراهم سازد‪.‬‬ ‫اما همانطور که قبال هم گفته شده بود‪ ،‬مخالفان‪ ،‬معاندان و‬ ‫بدخواهان توافق هسته ای و بهبود روابط ایران و امریکا بیکار‬ ‫ننشسته اند و حداکثر تالش خود را برای تخریب در تفاهمات‬ ‫به وجودامده به کار بسته اند‪ .‬نتانیاهو در راس همه انها با افق‬ ‫مشترکی که با عربستان و برخی دیگر پیدا کرد‪ ،‬سعی کرد از‬ ‫تندروهای جمهوریخواه و البی خود در مجلس سنا و مجلس‬ ‫نمایندگان امریکا بهره بــرداری الزم را صورت داده و فضای‬ ‫مذاکرات هسته ای را غبارالود کنند‪.‬‬ ‫این تالش وقیحانه نتانیاهو موجب درگیری سیاســی‬ ‫بین امریکا و اسرائیل شد که در نوع خود بی نظیر بود و برای‬ ‫اولین بار اســت که در تاریخ روابــط دو کشــور دارد صورت‬ ‫می گیرد‪ .‬نتانیاهو یک ســال و نیم پیش در مجمع عمومی‬ ‫ســازمان ملل متحد با ترسیم شــمای یک بمب هسته ای‪،‬‬ ‫جهانیان را ترساند که ایران در مراحل اخر ساخت بمب قرار‬ ‫دارد و ‪ 90‬درصد ان اماده اســت و ظرف ‪ 6‬ماه تــا ‪ 9‬ماه این‬ ‫بمب ازمایش می شود‪ .‬وقتی که موساد افشا کرد که همان‬ ‫موقع گزارشــی زیر نظر نتانیاهو به سرویس های اطالعاتی‬ ‫امریکا و انگلیس داده بود که خیر‪ ،‬ایران در حال ساخت بمب‬ ‫نیست‪ ،‬تازه جهان بیدار شد که با چه فریبکاری روبه رو است‬ ‫که خودش مرتبا در حال ساخت سالح هسته ای است‪ ،‬ولی‬ ‫جهان را از ایران که در اندیشه ساخت بمب نبوده‪ ،‬می ترساند‪.‬‬ ‫این دروغگویی نتانیاهو و سپس ورود غیردیپلماتیک وی به‬ ‫واشنگتن که موجب واکنش رئیس جمهور و وزیر امورخارجه‬ ‫امریکا شد خیلی بیشتر چهره دغل بازی وی را به جامعه امریکا‬ ‫نشانداد‪.‬بهترتیبیکهرسانه هایمعروفامریکاییهمچون‬ ‫نیویورکتایمزوواشگتن پستکهنوعیسمپاتیسنتینسبت‬ ‫به اسرائیل داشتند‪ ،‬شــروع به انتقاد از نتانیاهو کرده و سفر‬ ‫وی به واشــنگتن را کم اهمیت و بالاثر معرفی کردند‪ .‬انچه‬ ‫نتانیاهو درباره پرونده هسته ای انجام داده جدای از فریبکاری‬ ‫و دغل بازی وی‪ ،‬باعث گردیده شــخص وی و اســرائیل در‬ ‫جهان منزوی تر شوند و جهان در انتظار نخست وزیر دیگری‬ ‫برای اسرائیل قرار بگیرد‪.‬‬ ‫نتانیاهو سعی کرد با تحریک نمایندگان سنا و کنگره‪،‬‬ ‫غیرمستقیمبهانهاالقاکندکهانهانمی فهمندوممنوننتانیاهو‬ ‫باشند که دارد انها را نســبت به ماهیت توافقات دولت اوباما‬ ‫با ایران بیدار می کند‪ .‬این در جای خود توهین اشــکاری به‬ ‫نمایندگان امریکاست که اگر خوب درک کنند نبایستی زیر بار‬ ‫چنین توهینی بروند‪.‬‬ ‫اما افراطی گری های اســرائیل که بیش از ‪ 60‬ســال‬ ‫است سیاست خارجی امریکا را گروگان خود گرفته و به ویژه‬ ‫بعد از انقالب اسالمی ایران توانسته منافع و امنیت ملی خود‬ ‫را به سیاســت خارجی امریکا تحمیل نماید‪ ،‬در ســال های‬ ‫اخیر و به خصوص بعــد از روی کارامدن اوباما باعث گردیده‬ ‫دولتمردان‪ ،‬سیاستمداران‪ ،‬سیاست سازان‪ ،‬دانشگاهیان و‬ ‫حتی افکار عمومی امریکا از خواب گران بیدار شده و پی به‬ ‫نقشه های پلید نتانیاهو ببرند که چگونه از امریکا و امکاناتش‬ ‫سال هاست سوءاستفاده کرده و در عوض امریکا را سپر بالی‬ ‫خود ساخته که وقایع تروریستی ‪ 11‬ســپتامبر ‪ 2001‬و سایر‬ ‫حوادث مشابه دامنگیر مردم امریکا گردیده است‪.‬‬ ‫گفته می شود نتانیاهو همه این گرد و خاک ها را برای‬ ‫انتخابات قریب الوقوع اسرائیل انجام می دهد تا ب ا ترساندن‬ ‫مردم اســرائیل‪ ،‬خود را تنها ناجی انها معرفی سازد ولی یقینا‬ ‫مردم اســرائیل هم متوجه ترفند این دغــل کار گردیده و از‬ ‫هم اکنون باران انتقاد داخلی بر ســر نتانیاهو باریدن گرفته‬ ‫که دارد منافع و امنیت ملی اسرائیل را فدای منافع شخصی‬ ‫خود می نماید‪.‬‬ ‫نتانیاهو همانطور که چهار ماه پیش قسم خورد که اجازه‬ ‫ندهد هرگونه توافقی بین ایران و امریکا در موضوع هسته ای‬ ‫صورت گیرد‪ ،‬به نقش افرینی تخریبی خود بسنده نکرد بلکه از‬ ‫یاران قدیمی خود در فرانسه نظیر لوران فابیوس استفاده کرد‬ ‫تا از درون ســطح انتظارات گروه ‪ 5+1‬را انقدر باال ببرد که به‬ ‫توافق موجود بین ایران و امریکا تن درندهد‪ .‬در‪ 2‬روز گذشته‬ ‫وزیر خارجه فرانسه با اعالم اینکه نظراتی دارد از وزرای خارجه‬ ‫امریکا و دیگر اعضای گروه ‪ 5+1‬دعوت کرده که به مشورت‬ ‫درمــورد توافق امریکا و ایــران بپردازند‪ .‬انچــه از کنفرانس‬ ‫مطبوعاتی جان کری و لوران فابیــوس در پاریس برمی اید‬ ‫نشــان می دهد جان کری مجبور شــده با فابیوس همراهی‬ ‫کرده و توپ را در زمین ایران بیندازد‪ .‬اگرچه این سخنان تغییر‬ ‫موضعوزیرخارجهامریکانمی تواندباشدولیکنچهرهفابیوس‬ ‫و نقش تخریبی وی در مذاکرات هســته ای نااشــنا نیست‪،‬‬ ‫بنابراین امکان دارد از جانب اسرائیل تالش کند جلوی تفاهم‬ ‫ایران و امریکا را سد کند که ایران و امریکا باید نقش تخریبی‬ ‫وی را همچون سال قبل به خوبی مدیریت نمایند‪.‬‬ ‫در مورد پرونده هسته ای‪ ،‬چنانچه تا اسفند ماه توافقات‬ ‫ایران و گروه ‪ 5+1‬به پایان برســد‪ ،‬جمهوریخواهان تاثیری‬ ‫بر پرونده هسته ای نخواهند داشــت‪ ،‬اما اگر چنین توافقی‬ ‫در مهلت فوق صورت نگیرد‪ ،‬از یکســو ایران راه خودش را‬ ‫در تقویت فعالیت های هســته ای طی خواهد کرد و از سوی‬ ‫دیگر زمینه باز خواهد شــد که جمهوریخواهان درخواست‬ ‫نمایند تفاهم ژنو یک بار دیگر در مجلس سنا و نمایندگان مورد‬ ‫بحث قرار گیرد و طبیعتا نقطه نظــرات تند جمهوریخواهان‬ ‫در ایــن برنامه عمل مشــترک پیــاده خواهد شــد‪ .‬بنابراین‬ ‫منافع ایران و گــروه ‪ 5+1‬و به ویژه منافع دولت امریکا در این‬ ‫است که نگارش برنامه جامع هســته ای ایران قبل از حضور‬ ‫جمهوریخواهان و اعمــال تندروی های احتمالی این حزب‬ ‫به پایان برسد‪ .‬اروپایی ها هم که از سوابق جمهوریخواهان‬ ‫دلخور هستند به نوبه خود مایلند هر نوع توافق را قبل از ورود‬ ‫جمهوریخواهان به اتمام رسانند‪ .‬بدین ترتیب همه بازیگران‬ ‫مذاکرات هسته ای تمایل دارند مذاکرات تا اسفند ماه به پایان‬ ‫رسیده و متن برنامه جامع هســته ای ایران به نگارش دراید‪.‬‬ ‫این فرصتی اســت برای ایران و امریکا کــه روی طرح های‬ ‫مبادله شده ب ه نوعی مذاکره و مصالحه نمایند و توافقات خود‬ ‫را تحت الشعاع نظرات جمهوریخواهان و نئومحافظه کاران‬ ‫قرار ندهند‪ .‬این فرصت همچنین می امــوزد هر گونه تبادل‬ ‫نظر و مشورت بین ایران و امریکا در مورد مسائل منطقه ای‬ ‫همچون اوضاع عراق‪ ،‬ســوریه‪ ،‬داعش‪ ،‬افغانستان و غیره‬ ‫در همین دوره انجام گیرد تا دیدگاه های نزدیک به اسرائیل‬ ‫توســط جمهوریخواهان مدنظر قرار نگیرد‪ .‬در صورتی که‬ ‫وضعیت بالتکلیف موجود در پرونده هسته ای کماکان ظرف‬ ‫دوســال اینده ادامه یابد و یک رئیس جمهور جمهوریخواه‬ ‫در امریکا برســر کار بیاید‪ ،‬در ان صورت بایستی انتظار دور‬ ‫جدیدی از تنش و تشنج بین ایران و امریکا را داشت که البته‬ ‫مورد عالقه تندروها در هر دو کشور خواهد بود‪.‬‬ ‫‪175‬‬ ‫لغو تحری م ها دور از دسترس نیست‬ ‫حسن بهشت ی پور در گف ت وگو با مثلث‬ ‫بین الملل‬ ‫‪176‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سیده زینب موسوی‬ ‫خبرنگار‬ ‫با توجه به روند مذاکرات تاکنون‪ ،‬به نظر شــما چه‬ ‫سناریوهایی در موضوع هسته ای ایران تا تیرماه‬ ‫قابل تصور است؟‬ ‫انچه از مذاکرات دیده می شود‪ ،‬نشان می دهد که‬ ‫طرفین در تالشند مذاکرات هسته ای را تا ماه مارس به پایان‬ ‫برسانند و این بدان معناست که مذاکره کنندگان خواهان به‬ ‫نتیجه رسیدن مذاکرات حداکثر تا تیرماه هستند‪ .‬االن بحث‬ ‫و اختالف موجود بر سر موضوع توان هسته ای ایران‪ ،‬تعداد‬ ‫سانتریفیوژها‪ ،‬حجم اورانیومی که ایران توان غنی کردن ان‬ ‫را دارد و چگونگی لغو تحریم هاست‪ .‬اینها موضوعات مورد‬ ‫بحثی است که طرفین در تالشند برای حل ان راه حل هایی‬ ‫بیایند و امید است تا دهم فروردین این موضوع نهایی شود‪.‬‬ ‫اگر نشــد تا تیرماه یعنی مهلت نهایی که مقرر شــده اســت‬ ‫قاعدتا باید همه چیز روشن شده باشد‪ .‬اگر اراده سیاسی از‬ ‫ســوی امریکا برای پذیرش واقعیت های موجود در پرونده‬ ‫هسته ای ایران وجود داشته ‪ ،‬به راحتی می توان موضوعات‬ ‫را حل وفصل کرد که تا موعد مقرر به نتیجه رسید‪.‬‬ ‫وزیر خارجه ایــران در جدیدتریــن مصاحبه خود‬ ‫اعالم کرده که ایران حاضر است برخی اقدامات‬ ‫اضافی را نیز در جریان مذاکرات هســته ای برای‬ ‫اعتمادســازی بیشــتر بپذیرد‪ .‬به نظر شــما این‬ ‫اقدامات کدامند؟‬ ‫این اقدامات شــامل دو موضوع اســت؛ اول انکه‬ ‫ایران بپذیــرد نظارت هــا‪ ،‬کنترل هــا و محدودیت ها تا ‪10‬‬ ‫ســال اینده ادامه یابد‪ ،‬یعنی تا میزان توسعه و پیشرفت در‬ ‫زمینه هسته ای تا ‪ 10‬ســال اینده در همین حد باقی بماند و‬ ‫پیشرفته تر از این نشود‪.‬‬ ‫از ســوی دیگر باید تاکید شــود که ایــن نظارت ها و‬ ‫محدودیت ها فقط و فقط از سوی اژانس بین المللی انرژی‬ ‫هسته ای صورت می گیرد؛ این بدان معناست که امریکا حق‬ ‫هیچ گونه نظارت را بر فعالیت های ایران ندارد‪.‬‬ ‫دومین موضوع احتمالی در جریان اقدامات داوطلبانه‬ ‫ایران پذیرش پروتکل الحاقی است که این هم باید از سوی‬ ‫مجلس مورد تایید قرار گیرد‪ .‬در واقع درباره پذیرش پروتکل‬ ‫الحاقی مجلس شورای اســامی باید این پذیرش را تایید‬ ‫نماید‪ .‬اگر ایران‪ ،‬پروتکل الحاقی را بپذیرد یعنی یک سری‬ ‫کنترل های بیشتری را هم پذیرفته است‪ .‬حال باید دانست‬ ‫که این تنها ایران نیست که این پروتکل را می پذیرد‪ ،‬بلکه‬ ‫از ‪ 190‬کشــور عضو اژانس‪ 160 ،‬کشــور ایــن پروتکل را‬ ‫پذیرفته اند‪ .‬از این میان نیز ‪ 95‬کشــور پروتکل را به وسیله‬ ‫مجلس خود تایید نهایی کرده اند‪ .‬بنابراین اگر مقامات ایرانی‬ ‫مذاکره کننده از امادگی برای برخی اقدامات داوطلبانه سخن‬ ‫می گویند تنها اقداماتی است که در چارچوب پروتکل الحاقی‬ ‫تعیین شده اســت‪ .‬حال انکه عالوه بر این مجلس شورای‬ ‫اسالمی نیز باید مجوز پذیرش این پروتکل از سوی جمهوری‬ ‫اسالمی ایران را صادر کند‪ .‬به بیان دیگر تیم مذاکره کننده‬ ‫هســته ای محدودیتی خارج از قاعده را نخواهد پذیرفت و‬ ‫همه اقدامات داوطلبانه حتما در چارچوب پروتکل الحاقی‬ ‫خواهد بود‪ .‬اگرچه برخی رسانه ها در داخل اخبار را به گونه ای‬ ‫انعکاس می دهند که گویی تنها ایران اســت کــه در زمینه‬ ‫موضوع هسته ای برخی محدودیت ها را می پذیرد‪ ،‬اما باید‬ ‫دانست که در میان کشورهای جهان‪ ،‬بسیاری از کشورها به‬ ‫این اقدامات مبادرت کرده اند که از ان میان می توان به ژاپن‬ ‫و المان اشاره کرد‪ .‬در واقع کشــورهایی که بمب هسته ای‬ ‫ندارند این محدودیت ها و نظارت ها را پذیرفته اند‪ ،‬حال برخی‬ ‫در حد ان پی تی به نظارت ها تن داده اند‪ ،‬اما برخی دیگر در‬ ‫حد پروتکل الحاقی این موضوع را پذیرفته اند‪.‬‬ ‫با توجه به مذاکــرات اخیر هســته ای و اظهارات‬ ‫مثبت طرفین درباره روند مذاکرات‪ ،‬به نظر شما چه‬ ‫سناریوهایی برای تحریم ها وجود دارد؟‬ ‫در درجه اول باید به شناخت درستی از این تحریم ها‬ ‫برسیم‪ .‬تحریم ها از نظر جنس به سه دسته تقسیم می شوند؛‬ ‫دســته اول‪ ،‬تحریم های مربوط به تاسیسات نظامی ایران‬ ‫که از ســال ‪ 1358‬برقرار بوده و ربطی به موضوع هسته ای‬ ‫ایران نداشــته اســت‪ .‬ایران ‪35‬سال اســت که از این نظر‬ ‫تحریم شــده و دیگر به دنبال لغو این تحریم‪‎‬ها نیســت زیرا‬ ‫در صورت لغو نشــدن نیز اســیبی به ایران وارد نمی‪‎‬شــود‪.‬‬ ‫دســته دوم‪،‬تحریم های مربــوط به تجهیزات هســته ای‬ ‫ایران است که از سال های گذشته علیه ایران اعمال شده‬ ‫و ایران نیز از لغو این تحریم‪‎‬ها استقبال می‪‎‬کند‪ .‬اما اخرین‬ ‫دســته از تحریم ها علیه ایران تحریم های اقتصادی است‬ ‫که می توان گفــت مهمترین تحریم ها علیه ایران اســت‪.‬‬ ‫این تحریم ها به طورکلی اقتصــاد ایران و به تبــع ان حوزه‬ ‫بازرگانی‪ ،‬تجارت و به ویژه سوییفت را شامل می شود‪ .‬ایران‬ ‫در میان مجموعه ای از تحریم هایی که اشاره شد‪ ،‬به دنبال‬ ‫لغو تحریم های نوع سوم یعنی اقتصادی است‪ .‬لغو این نوع‬ ‫تحریم ها در برخی موارد بســیار محدود به شــورای امنیت‬ ‫سازمان ملل مربوط اســت‪ ،‬درحالی که لغو بخشی دیگری‬ ‫از ان به کنگره امریکا ارتباط می یابد‪ .‬لغو برخی از تحریم ها‬ ‫نیز نیازمند مصوبه اتحادیه اروپاست و در همین حال بخشی‬ ‫دیگر از تحریم ها با دستور رئیس جمهور امریکا لغو می گردد‪.‬‬ ‫به طور کلی برای لغو این تحریم ها زمان الزم است‪ .‬اگرچه‬ ‫تحریم های اعمال شده از سوی کاخ سفید می تواند یک روزه‬ ‫لغو شود اما لغو تحریم های کنگره امریکا‪ ،‬شورای امنیت و‬ ‫‪3‬‬ ‫حســن بهشــتی پور‪ ،‬کارشــناس مســائل‬ ‫هســته ای در گفت وگویی تفصیلی با مثلث به این‬ ‫موضوع اشــاره می کند که تالش های ایران و طرف‬ ‫مقابل بیانگر خواســته انها برای به نتیجه رساندن‬ ‫مذاکرات تا تیرماه است‪ .‬او مهمترین بحث ها میان‬ ‫طرفین در این مرحله را توان هسته ای ایران‪ ،‬تعداد‬ ‫سانتریفیوژها‪ ،‬حجم اورانیومی که ایران توان غنی‬ ‫کــردن ان را دارد و چگونگی لغــو تحریم ها عنوان‬ ‫کــرده و می گوید باید بــه این نکته توجه شــود که‬ ‫جدول زمانبندی لغو تحریم ها به گونه ای نگاشته‬ ‫شــود که قابلیت تفسیرپذیری نداشــته باشد؛ به‬ ‫نحوی که تفسیری غیر از انچه نگاشته شده از ان‬ ‫برداشــت نگردد‪ .‬به گفته بهشــتی پور‪ ،‬نکته اخر‬ ‫درباره لغو تحریم ها‪ ،‬برداشــته شــدن همه انها در‬ ‫یک مرحله اســت؛ این به معنای لغو یک شبه انها‬ ‫نیست؛ چه انکه تحریم ها یک شبه وضع نمی شود‬ ‫که به همین شکل برداشته شــود‪ .‬درواقع منظور‬ ‫از لغو همه تحریم ها در یک مرحله ان اســت که به‬ ‫واسطه یک توافق‪ ،‬اراده برداشتن همه تحریم ها به‬ ‫عمل تبدیل شود‪.‬‬ ‫اتحادیه اروپا نیازمند شش ماه تا یک سال فرصت است‪.‬‬ ‫موضوعی که در این میان اهمیت دارد اینکه اگر اراده‬ ‫برای برداشتن تحریم های مذکور از سوی اعمال کنندگان‬ ‫وجود داشته باشد‪ ،‬لغو انها با در نظر گرفتن مدت زمان ذکر‬ ‫شــده‪ ،‬دور از دسترس نیســت‪ .‬در توافق احتمالی پیش رو‬ ‫نیز باید جدول زمانبندی لغو تحریم ها درباره اغاز لغو و زمان‬ ‫پایان ان کامال روشن باشد‪ .‬از سوی دیگر دقت در این نکته‬ ‫الزم است که جدول زمانبندی لغو تحریم ها باید به گونه ای‬ ‫نگاشته شود که قابلیت تفسیر پذیری نداشته باشد‪ ،‬به نحوی‬ ‫که تفسیری غیر از انچه نگاشته شده از ان برداشت نگردد‪.‬‬ ‫نکته اخر درباره لغو تحریم ها‪ ،‬برداشته شدن همه انها در یک‬ ‫مرحله است؛ این به معنای لغو یک شبه انها نیست چه انکه‬ ‫تحریم ها یک شبه وضع نمی شود که به همین شکل برداشته‬ ‫شود‪ .‬در واقع منظور از لغو همه تحریم ها در یک مرحله ان‬ ‫است که به واسطه یک توافق‪ ،‬اراده برداشتن همه تحریم ها‬ ‫به عمل تبدیل شود‪ .‬این موضوعی اســت که در چارچوب‬ ‫خواســته های جمهوری اســامی ایران در باب مذاکرات‬ ‫هسته ای قرار دارد اما طرف مقابل‪ ،‬به دنبال تعلیق تحریم ها‬ ‫علیه ایران است‪ .‬به ظن طرف های مذاکره کننده با ایران‪،‬‬ ‫تحریم ها علیه ایران برای مدت زمانی تعلیق شود تا زمانی که‬ ‫اقدامات اعتماد ساز از سوی ایران‪ ،‬به اطمینان طرف های‬ ‫مذاکره کننده انجامید‪ ،‬به لغو کامل تحریم ها اقدام شود‪.‬‬ ‫هرچند جمهوری اســامی ایران این موضوع را قبول‬ ‫اگر اراده برای برداشتن تحریم های‬ ‫مذکور از سوی اعمال کنندگان وجود‬ ‫داشته باشد‪ ،‬لغو انها با در نظر گرفتن‬ ‫مدت زمان ذکر شده‪ ،‬دور از دسترس‬ ‫نیســت‪ .‬در توافق احتمالی پیش رو‬ ‫نیز باید جدول زمانبندی لغو تحریم ها‬ ‫درباره اغاز لغو و زمان پایان ان کامال‬ ‫روشن باشد‬ ‫ندارد‪ ،‬اما در صورت پذیرش ان از ســوی ایران دوره زمانی‬ ‫برای تعلیق باید به صورتی کامال روشن مشخص شود‪.‬‬ ‫در جریان این دور از مذاکرات هسته ای نتانیاهو‪،‬‬ ‫نخســت وزیر رژیم صهیونیســتی بــه امریــکا‬ ‫رفــت و در کنگره این کشــور به ســخنرانی علیه‬ ‫برنامه های هسته ای ایران پرداخت؛ سخنانی که‬ ‫واکنش هایی منفی را حتی در امریکا برانگیخت‪.‬‬ ‫سوال اینجاســت که این اظهارات نتانیاهو علیه‬ ‫ایران ان هم در زمانی که مذاکرات هســته ای در‬ ‫جریان بود‪ ،‬ایا می توانــد در موضع ایاالت متحده‬ ‫امریکا درباره مسائل هسته ای ایران و نیز در روند‬ ‫مذاکرات هسته ای اثر بگذارد؟‬ ‫بعید می دانم که اثرگذار بوده باشد‪ .‬این سخنرانی‬ ‫دو بخــش مهــم داشــت؛ بخــش اول مربوط به مســائل‬ ‫هسته ای ایران بود که در این باره هم نتانیاهو نتوانست دلیل‬ ‫قانع کننده ای بیاورد‪ .‬این همان موضوعی است که اوباما ‪،‬‬ ‫رئیس جمهوری امریکا نیز در واکنش به مسائل مطرح شده‬ ‫در این ســخنرانی عنوان و تاکید کرد که سخنرانی نتانیاهو‬ ‫هیچ نکته تازه ای نداشت‪.‬‬ ‫نتانیاهو در بخش دوم ســخنرانی خود اما گاف بزرگی‬ ‫داد؛ او در این ســخنرانی رسما دشــمنی خود با مردم ایران‬ ‫را اثبات کرد‪ .‬تا پیــش از این مدعی ان بــود که با حکومت‬ ‫ایران اختالفات جدی دارد نه با مردم‪ .‬این در حالی اســت‬ ‫که در ســخنرانی اخیر خود در کنگره امریــکا اعالم کرد که‬ ‫ایرانی ها دشمنی ‪ 2500‬ساله با یهودی ها دارند‪ .‬او با اشاره‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫امریکا را به هم نزدیک کرده بود که طبعا کامال به ضرر ایران‬ ‫بود اما با روشــی که در دولت حســن روحانی درباره مســاله‬ ‫هســته ای ایران در پیش گرفتیم و ثابت کردیم که در عمل‬ ‫چیزی در ایــن باره برای پنهــان کردن نداریــم و نیز اعالم‬ ‫کردیم که می خواهیم برای دنیا ثابت شود که ایران به دنبال‬ ‫بمب نیست‪ ،‬توانســتیم از نزیک شدن رژیم صهیونیستی و‬ ‫امریکا درباره مساله هســته ای ایران جلوگیری کنیم‪ .‬البته‬ ‫نباید فراموش شــود که ایران عالوه بر انجام این اقدامات‬ ‫اعتمادساز‪ ،‬شــروطی را قایل اســت که بر اساس ان طرف‬ ‫مقابل باید غنی سازی هســته ای در ایران و نیز حقوق دیگر‬ ‫هســته ای که برخورداری از چرخه کامل سوخت هسته ای‬ ‫از جمله ان اســت را بپذرد‪ .‬این موضوعی است که طرفین‬ ‫مذاکرات به صــورت ضمنی پذیرفته اند امــا نتانیاهو اعالم‬ ‫کرده که زیر بار این موضوع نمی رود‪.‬‬ ‫با توجه بــه ارزیابی شــما از تاثیری که سیاســت‬ ‫اقای روحانی و تیم هســته ای ایــران در ایجاد و‬ ‫افزایش شــکاف بین رژیم صهیونیستی و امریکا‬ ‫درباره مساله هسته ای ایران داشته‪ ،‬ایا می توانیم‬ ‫مدعی شویم که این سیاست های درست تاحدی‬ ‫توانسته از تاثیرگذاری ایپک بر امریکایی ها علیه‬ ‫موضوع هسته ای ایران بکاهد؟‬ ‫بله‪ .‬ایپک عمال نقشه های بسیاری برای موضوع‬ ‫هســته ای ایران داشــت و خواهان اجرای ان بود اما ایران‬ ‫با اجرای دقیق سیاســت های خود موجب شــد بهانه ها از‬ ‫دست انها گرفته شــود‪ .‬دیگر بهانه ای ندارند که بر اساس‬ ‫ان بخواهند تبلیغات ایران هراسی خود را ادامه دهند‪ .‬بنابر‬ ‫این سیاست درست هســته ای تا حد زیادی توانسته جلوی‬ ‫سیاســت ایران هراســی ایپک را هم بگیرد و ان را با چالش‬ ‫جدی مواجه کند‪.‬‬ ‫با توجه به اختالف تندروهــا و افراطیون امریکا و‬ ‫رژیم صهیونیستی با حل موضوع هسته ای ایران‪،‬‬ ‫در نهایت‪ ،‬پرونده هسته ای ایران به نفع تندروها‬ ‫به پایان می رسد یا میانه رو ها؟‬ ‫تمام شواهد حاکی از ان است که در نهایت مساله‬ ‫هسته ای ایران حل خواهد شد چون هم امریکا‪ ،‬هم اتحادیه‬ ‫اروپا و هــم ایران پس از گذشــت تقریبا یازده ســال به این‬ ‫جمع بندی رسیده اند که این مســاله باید حل شود اما انچه‬ ‫االن در جریان است‪ ،‬درباره چگونگی حل موضوع هسته ای‬ ‫است که طرفین در حال چانه زنی هستند‪ .‬به نظر من در سال‬ ‫‪ 94‬به حول و قوه الهی و به کوری چشــم رژیم صهیونیستی‬ ‫لو فصل خواهد شد‪.‬‬ ‫ان شاءالله موضوع هسته ای ایران ح ‬ ‫به نظر شــما شکســت احتمالــی مذاکــرات چه‬ ‫پیامدهایی برای ایران و امریکا خواهد داشت؟‬ ‫برای ایران که وحدت ملی را بیش از پیش تقویت‬ ‫می کنــد چراکه حتــی افرادی کــه معتقد بودنــد مذاکرات‬ ‫می تواند یکی از راه های حل این موضوع باشد را هم متقاعد‬ ‫می کند که تمام راه های ممکــن را ایران رفته و تمام تالش‬ ‫خود را برای حل این موضوع به کار بسته است و در نهایت به‬ ‫نتیجه نرسیده است؛ بنابراین ان اختالف نظر در ایران حل‬ ‫می شود و به سمت اتحاد و همدلی بیشتر می رویم‪.‬‬ ‫در طــرف مقابل مذاکرات نیز‪ ،‬مســئولیت شکســت‬ ‫مذاکرات بر گردن امریکا خواهد بــود چراکه گزارش امانو‬ ‫نشــان می دهد ایران تمام ان چیزی که در چارچوب توافق‬ ‫متعهد شده بود را اجرا کرد‪.‬‬ ‫بین الملل‬ ‫به داستانی افسانه ای مدعی شد که یک فرد قدرتمند پارسی‬ ‫به نا م هامان‪ ،‬دسیســه چینی کرده بود تا ملت یهود را حدود‬ ‫دوهزار و پانصد ســال پیش قتل عام و نابود کند‪ .‬نتانیاهو در‬ ‫این افســانه گویی هایش از زنی یهودی به نام «استر» نام‬ ‫برده که با این کارش مردم یهود را نجات داد‪ .‬این اظهارات‬ ‫نتانیاهو و استناد او به افسانه ای که هیچ چیزی درباره ان تا‬ ‫به حال به اثبات نرســیده‪ ،‬چیزی جز تالش او برای دمیدن‬ ‫به اتش ایران هراسی نیست‪ .‬نتانیاهو با این حرف اختالف‬ ‫خود را با تمام ایرانیان اشــکار کرده و مردم ایران را متهم به‬ ‫ضد یهود بودن کرده اســت‪ .‬این در حالی است که سالیان‬ ‫ســال‪ ،‬یهودیان در میــان ایرانیان زندگی کرده و مشــکلی‬ ‫نداشــته اند‪ .‬هم اکنون هم کلیمیــان‪ ،‬ازجمله اقلیت هایی‬ ‫دینی در ایران هستند که به عنوان شهروند جمهوری اسالمی‬ ‫ایران‪ ،‬بدون مشکل خاصی در کشور زندگی می کنند و حتی‬ ‫در مجلس ایران نیز نماینده دارند‪ .‬توجه به این موضوع الزم‬ ‫به نظر می رسد که یهودیان در ایران در هیچ برهه ای از زمان‬ ‫با تهدید و ازار یا هرگونه خطر ناامنی کــه تنها انان را تهدید‬ ‫کند روبه رو نشده اند‪ .‬بنابراین این بعد از اظهارات نتانیاهو را‬ ‫می توان تحریف تاریخ و دشمنی اشکار با مردم ایران خواند‪.‬‬ ‫به ایــن ترتیب‪ ،‬اظهــارات نتانیاهو در کنگــره امریکا‬ ‫نمی تواند بر افکارعمومی در امریکا تاثیر بگذارد یا انها را با‬ ‫خود همسو سازد‪.‬‬ ‫بعــد از ســخنرانی نتانیاهــو در کنگــره امریکا‪،‬‬ ‫فرضیــه ای دیگــر نیــز مطــرح شــده اســت‪.‬‬ ‫بسیاری بر این باورند که مســاله هسته ای ایران‬ ‫اگر نگوییــم شــکاف هایی را در روابــط امریکا و‬ ‫رژیم صهیونیســتی ایجــاد کــرده‪ ،‬دســت کم‬ ‫شکاف های موجود را نمایان ساخته‪ .‬ارزیابی شما‬ ‫از این موضوع چیست؟‬ ‫رژیم صهیونیســتی و امریــکا متحد اســتراتژیک‬ ‫هستند و را بطه بسیار بسیار نزدیک و دیرینی با هم داشتند و‬ ‫دارند اما این دو متحد استراتژیک باهم اختالفاتی نیز دارند‪.‬‬ ‫این طبیعی اســت و ما نباید منکر این اختالف شــویم‪ .‬اما‬ ‫درباره سوالی که شما مطرح کرده اید باید گفت که سیاستی‬ ‫که حســن روحانی‪ ،‬رئیس جمهوری ایــران در پیش گرفته‬ ‫موجب شــکاف و اختالف میان رژیم صهیونیستی و امریکا‬ ‫شده است‪ .‬البته همانطور که گفتم وجود اختالف میان این‬ ‫دو اگرچه متحد استراتژیک هستند‪ ،‬در موضوعات دیگری‬ ‫وجود داشته اســت اما دیپلماسی درســت هسته ای حسن‬ ‫روحانی توانسته اختالف و شــکاف دیگری را این بار درباره‬ ‫مساله هسته ای ایران‪ ،‬میان این دو متحد ایجاد کند‪.‬‬ ‫اگر بخواهیــم از اختالفــات دیگر این دو نــام ببریم‬ ‫می توانیم و تذکر جدی و مکــرر اوباما بــه نتانیاهو مبنی بر‬ ‫متوقف کردن توســعه شهرک سازی‪ ،‬در ســرزمین اشغالی‬ ‫اشــاره کرد چراکــه به بــاور اوباما‪ ،‬توســعه شهرک ســازی‬ ‫صدمه ای جدی به رونــد صلح در خاورمیانــه وارد می کند‪.‬‬ ‫این در حالی است که نتانیاهو به این تذکرات اهمیتی نداده‬ ‫و درحال گسترش روند شهرک سازی اســت‪ .‬از دیگر موارد‬ ‫اختالفات جدی میان این دو‪ ،‬ان است که امریکا به دنبال‬ ‫حضور دو دولت در کنار هم در فلســطین اشــغالی است اما‬ ‫رژیم اسرائیل این موضوع را قبول ندارد و با امریکا در این باره‬ ‫اختالفات جدی دارد‪ .‬این اختالفــات را باید به عنوان یک‬ ‫فرصت برای پیشبرد اهدافمان بنگریم‪ ،‬نه انکه اختالفات‬ ‫میان رژیم صهیونیســتی و امریکا را جــدی نگرفته و از ان‬ ‫به عنوان شوی سیاسی یاد کنیم‪.‬‬ ‫به باور من‪ ،‬موضع صحیحــی که دولت اقای روحانی‬ ‫درباره مذاکرات هســته ای داشت و تیم محمدجواد ظریف‬ ‫وزیر امور خارجه ایران ان را به درستی اجرا کرد عمال در زمینه‬ ‫هسته ای ایران‪ ،‬میان رژیم صهیونیستی و امریکا اختالف‬ ‫ایجاد کرده و این اختالف را افزایش داد؛ این در حالی است‬ ‫که موضوع گیری هــای قبل‪ ،‬موضع رژیم صهیونیســتی و‬ ‫‪177‬‬ ‫بین الملل‬ ‫فریبکاریغرب‬ ‫گروه های سیاسی رقیب دولت حساسیت ویژه ای نسبت به نتایج مذاکرات دارند‬ ‫ابراهیم متقی‬ ‫بین الملل‬ ‫‪178‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫‪4‬‬ ‫استاد دانشگاه تهران‬ ‫اگرچه دوره جدید مذاکرات ایران و گروه ‪ 5+1‬برای نیل‬ ‫به توافق جامع هسته ای از ‪24‬اســفند ‪ 1393‬اغاز می شود‪،‬‬ ‫اما رویکردهای ارائه شــده از ســوی وزیر امورخارجه فرانسه‬ ‫و موگرینــی کمیســاریای سیاســت خارجی اتحادیــه اروپا‬ ‫ششــم مارس ‪ 2015‬نشــان می دهد که زمینه هــای توافق‬ ‫براساس پیش فرض های تیم هســته ای ایران کار دشواری‬ ‫به نظر می رسد‪ .‬مقامات اروپایی مواضع تندتری را در ارتباط‬ ‫با ایران اتخاذ کرده‪ ،‬به گونه ای که می توان چنین مواضع و‬ ‫رویکردی را ادامه ادبیات مقامات عربستان سعودی و نتانیاهو‬ ‫در کنگره امریکا دانست‪ .‬طبیعی است که ادامه مذاکرات در‬ ‫چنینشرایطی‪،‬مشکالتفراگیریرابرایگروهمذاکره کننده‬ ‫به وجود می اورد‪ .‬هرچند در این دوران‪ ،‬گروه های اجتماعی‬ ‫درگیر تعطیالت پایان سال هستند‪ ،‬اما واقعیت ان است که‬ ‫نهادهای راهبردی ایران به موازات گروه های سیاسی رقیب‬ ‫دولت و تیم مذاکره کننده هسته ای‪ ،‬حساسیت ویژه ای نسبت‬ ‫به فرایند و نتایج مذاکرات دارند‪ .‬مشــابه چنین مذاکراتی در‬ ‫اسفندماه سال گذشته نیز وجود داشــته‪ ،‬اما نتایج حاصل از‬ ‫ان با اهداف راهبــردی ایران و بازیگران گــروه ‪ 5+1‬تفاوت‬ ‫زیادی داشته است‪.‬‬ ‫‪ -1‬فرایندهای مذاکرات هسته ای ایران و گروه ‪5+1‬‬ ‫شاید بتوان مذاکرات هســته ای ایران و گروه ‪ 5+1‬را با‬ ‫مذاکرات کنترل تسلیحات قدرت های بزرگ در دوران جنگ‬ ‫سرد مشابه دانست‪.‬اگرچه جلوه هایی از توازن در مذاکرات ژنو‬ ‫سال های ‪ 1956‬به بعد در روابط امریکا و اتحاد شوروی وجود‬ ‫داشــت‪ ،‬اما مذاکرات وین و ژنو نشــانه هایی از عدم توازن را‬ ‫منعکسساختهاست‪.‬یکیازشاخص هایاصلیعدم توازن‬ ‫را باید در مطالبات بازیگران درگیر در روند مذاکرات هسته ای‬ ‫دانست‪ .‬اگرچه وزن مخصوص مذاکرات نشان می دهد که‬ ‫شاید نتیجه ای بهتر در روند مذاکرات هسته ای امکان پذیر‬ ‫نباشــد‪ ،‬زیرا تمامی قدرت های بزرگ با نگرش نســبتا مشابه‬ ‫تالشدارندتاایرانرامتقاعدسازندقابلیت هایهسته ایخود‬ ‫را به گونه ای کاهش دهد که امکان اعاده توانمندی هسته ای‬ ‫وجود نداشته باشد‪ .‬زمینه های تاریخی مذاکرات وین مربوط‬ ‫به روزهای بعد از اجالســیه ســاالنه مجمع عمومی سازمان‬ ‫ملل در سال ‪ 2013‬بوده است‪ .‬مذاکرات نیویورک زمینه های‬ ‫تنش زدایــی اولیه در روابــط ایران و جهان غــرب را به وجود‬ ‫اورد‪ .‬تنش زدایی در روابط بازیگران نابرابر مربوط به شرایطی‬ ‫است که زمینه های اختالف از طریق بازسازی سیاست های‬ ‫راهبردی انجام پذیرد‪ .‬نتیجه چندیــن دوره مذاکرات ژنو در‬ ‫سپتامبرونوامبر‪ 2013‬منجربهتنظیم«برنامهاقداممشترک»‬ ‫گردید‪.‬اینامرنشانمی دهدمذاکراتهسته ایایرانوگروه‬ ‫‪ 5+1‬از اکتبر ‪ 2013‬اغاز گردیده و در ‪ 16‬ماه گذشته بی وقفه‬ ‫ادامه یافته است‪.‬‬ ‫اگرچه گام اول در روند مذاکرات هســته ای با سرعت‬ ‫زیادی برداشــته شــد‪ ،‬اما بخش قابل توجهی از مشکالت‬ ‫ایران برای ادامه مذاکرات هسته ای را باید مفاد طرح اقدام‬ ‫مشــترک دانســت‪ .‬محور اصلی طرح اقدام مشترک تداوم‬ ‫برنامه غنی سازی اورانیوم به موازات محدودیت های عملی‬ ‫و اقدام های شفاف ساز برای کسب اطمینان از فعالیت های‬ ‫ی ایران بوده است‪ .‬چنین موافقتنامه ای‬ ‫صلح امیز برنامه اتم ‬ ‫در قالب ســازوکارهای الزم برای تحقق اهــداف برنامه منع‬ ‫گسترش هســته ای بوده اســت‪ .‬هرگاه در ادبیات راهبردی‬ ‫قدرت های بزرگ از مفاهیم و ادبیاتی همانند اطمینان سازی‪،‬‬ ‫شفاف سازی و نگرانی راهبردی استفاده نمایند‪ ،‬به مفهوم ان‬ ‫است که روندهای محدودســازی قدرت کشور مقابل ادامه‬ ‫خواهد یافــت‪ .‬باوجودیکــه تاکنون درباره میــزان موفقیت‬ ‫طرح اقدام مشترک رویکردهای مختلفی ارائه شده است اما‬ ‫واقعیت را می توان در سازوکارهایی دانست که در قالب طرح‬ ‫جامع ارائه شده است‪ .‬موضوعاتی همانند راستی ازمایی در‬ ‫قالب مسئولیت سازمان انرژی اتمی ایران و اژانس بین المللی‬ ‫انرژیاتمی موردتاکیدقرارگرفتهومقررشدکهمدیرکلاژانس‬ ‫ی فعالیت های‬ ‫و شــورای حکام اژانس بین المللی انرژی اتم ‬ ‫مربوط به راستی ازمایی را انجام دهند‪ .‬در این فرایند دستیابی‬ ‫بهراه حلجامعمبتنیبراعتمادسازیوحسن نیتخواهدبود‪.‬‬ ‫حسن نیت در ادبیات راهبردی به مفهوم ان است که رویکرد‬ ‫قدرت های بزرگ به گونه مرحله ای مورد توجه قرار گیرد‪.‬‬ ‫درباره مذاکرات هسته ای نوامبر و دسامبر‪ 2014‬و ادامه‬ ‫ان در ژانویه‪ ،‬فوریه و مارس ‪ 2015‬رویکردهای متنوعی ارائه‬ ‫شده است‪ .‬مجموعه های نزدیک به دولت بر این اعتقادند که‬ ‫هر نوع مذاکره سازنده می تواند نتایج و مطلوبیت های موثری‬ ‫را برای امنیت منطقه ای و ساختار اقتصادی ایران ایجاد کند‪.‬‬ ‫انان بر این اعتقادند که تعامل ســازنده به مفهوم دستیابی به‬ ‫نتایجی اســت که حداکثر امتیاز ممکن را فراهم می ســازد‪.‬‬ ‫گروه های رقیب نیز نگرش متفاوتی درباره نشــانه ها و فرایند‬ ‫تعامل سازنده ارائه داده اند‪.‬‬ ‫‪ -2‬ارزیابی مذاکرات هسته ای ‪ 16‬ماهه ایران و گروه ‪5+1‬‬ ‫مهم ترین مساله و دغدغه تیم مذاکره کننده را می توان‬ ‫موضوعات مربوط به چگونگی پایــان دادن به تحریم های‬ ‫اقتصادی دانست؛ تحریم هایی که از سال‪ 2008‬اغاز گردیده‬ ‫و به گونه تدریجی گســترش یافته اســت‪ .‬بنابراین مجلس‬ ‫می توانــد این موضوع را براســاس ضرورت هــای راهبردی‬ ‫کشــور مورد بررســی قرار دهد‪ .‬هم اکنون این سوال مطرح‬ ‫می شود که ایا مصالحه امکان پذیر اســت؟ از سوی دیگر‪،‬‬ ‫چنین مصالحه ای به چــه نتایجی در ارتبــاط با تحریم های‬ ‫اقتصادی منجر می شــود؟ و در نهایت اینکه ایــا مذاکرات‬ ‫ایران و گــروه ‪ 5+1‬زمینــه پذیرش پروتکل الحاقی توســط‬ ‫مجلس را فراهم می ســازد؟ طرح اقدام مشــترک ‪ 24‬نوامبر‬ ‫‪ 2013‬مورد پذیرش ضمنی ایران و گروه های مذاکره کننده در‬ ‫ژنو قرار گرفت‪ .‬از ان مقطع زمانی به بعد رویکردهای مختلفی‬ ‫درباره فرایندهای اجرای چنین توافقنامه ای ارائه شده است‪.‬‬ ‫تاکنون طیف گسترده ای از فرایندهای معطوف به دیپلماسی‬ ‫هسته ای شکل گرفته است‪ 11 .‬دوره مذاکره وین به همراه‬ ‫طیف گسترده ای از مذاکرات دوجانبه و چندجانبه در مسقط‬ ‫و ژنو را می توان به عنوان تالش تیم دیپلماســی هســته ای‬ ‫برای دســتیابی به توافق نهایی دانســت‪ .‬عالوه بر ان‪ ،‬تیم‬ ‫دیپلماسی هســته ای ایران مذاکرات دوجانبه و سه جانبه با‬ ‫امریکا و نماینده اتحادیه اروپا را در مســقط به انجام رسانده‬ ‫اســت‪ .‬مذاکرات مســقط همانند مذاکرات وین ‪ 11‬نتیجه‬ ‫موثری برای نیل به توافق جامع هســته ای نداشــته است‪.‬‬ ‫تالش تیم مذاکره کننده در ماه های پایانی ‪ 2014‬و ماه های‬ ‫اغازین ‪ 2015‬در ژنو انجام گرفته اســت‪ .‬طلسم موافقتنامه‬ ‫جامع هسته ای تاکنون در وین‪ ،‬مسقط و ژنو باز نشده است‪.‬‬ ‫هم اکنــون این ســوال مطرح می شــود که ایــا در ماه های‬ ‫باقیمانده تا ضرب االجل دور دوم مذاکرات هســته ای نتایج‬ ‫مطلوبی به وجود می اید؟ مقامات امریکایی و اروپایی بر این‬ ‫موضوع تاکید دارنــد که هیچ گونه تعجیلی برای دســتیابی‬ ‫به نتایج زودهنگام هســته ای با ایران ندارند‪ .‬علت ان است‬ ‫که انان به نتایج موردنظر خود در قالب طرح اقدام مشــترک‬ ‫نایل امده اند‪ .‬در فرایند چنین مذاکراتی اگرچه تالش زیادی‬ ‫از ســوی تیم دیپلماتیک ایران و همچنین کاترین اشتون‪،‬‬ ‫کمیساریای پیشین سیاست خارجی اتحادیه اروپا برای نیل‬ ‫به توافق راهبردی انجام گرفته‪ ،‬اما در استانه اخرین مرحله‬ ‫مذاکرات هسته ای هیچ گونه نشــانه ای از وجود زمینه های‬ ‫ساختاری برای نیل به توافق هســته ای مشاهده نمی شود‪.‬‬ ‫علت ان را باید در عدم نیل به توافق موثــر در روند مذاکرات‬ ‫سه جانبه مســقط و مذاکرات وین ‪ 11‬دانست‪ .‬در این ارتباط‬ ‫حساسیتوترکیبکشورهایغربیمعطوفبهکاهشقابلیت‬ ‫ابزاری ایران در حوزه غنی سازی و سانتریفیوژها بوده است‪.‬‬ ‫‪ -3‬مــوارد اختــاف ایــران و گــروه ‪ 5+1‬در دیپلماســی‬ ‫هسته ای‬ ‫ایران در طرح اقدام مشترک نســبت به نگرانی جهان‬ ‫غرب دربــاره فعالیت هســته ای و روند غنی ســازی‪ ،‬نگرش‬ ‫سازنده ایاتخاذکردهاست‪.‬بههمیندلیلدراولینپاراگراف‬ ‫طرح اقدام مشــترک بر این موضوع تاکید شــده است که‪:‬‬ ‫«هدف این مذاکرات دستیابی به راه حل جامع بلندمدت مورد‬ ‫توافق طرفین است که اطمینان یابد برنامه هسته ای ایران‬ ‫منحصرا صلح امیز باقی خواهد مانــد‪» .‬در این ارتباط تاکید‬ ‫شده ایران هرگز به دنبال دستیابی یا گسترش هیچ گونه سالح‬ ‫هســته ای نخواهد بود‪ .‬هدف از فرایندهای شفاف سازی و‬ ‫اطمینان یابی را باید رفع نگرانی هــای راهبردی جهان غرب‬ ‫دانست‪ .‬واقعیت ان است که ایران در نوامبر ‪ 2013‬تعریف‬ ‫جدیدی از فعالیت هسته ای و همکاری های بین المللی ارائه‬ ‫داده اســت‪ .‬اگر ایران از قابلیت راهبردی برخوردار اســت‪،‬‬ ‫به گونه ایکهچنینقابلیت هاییبرایجامعهجهانیاحساس‬ ‫نگرانی به وجود می اورد‪ ،‬طبیعی اســت که قدرت های بزرگ‬ ‫می بایست امتیازات بیشــتری به ایران درباره فرایند کاهش‬ ‫قدرت راهبردی در برنامه هســته ای اعطــا نمایند‪ .‬درحالی ‬ ‫که روندهــای اجرایــی برنامــه هســته ای محدودیت های‬ ‫متنوعی را برای ایــران ایجاد کرده و بخــش قابل توجهی از‬ ‫چنین محدودیت هایــی در روزهای بعــد از توافق ‪ 24‬نوامبر‬ ‫‪ 2013‬ادامه یافته اســت‪ .‬توافق جامع هســته ای مربوط به‬ ‫شرایطی است که ایران و گروه ‪ 5+1‬درباره ذخایر هسته ای‪،‬‬ ‫قابلیت های راهبردی و الگوی کنش طــرف مقابل به نتایج‬ ‫نسبتا یکسانی دست یابد‪ .‬هم اکنون اختالفات اصلی ایران‬ ‫و گــروه ‪ 5+1‬را باید در ارتبــاط با چگونگی پایان بخشــیدن‬ ‫به تحریم ها‪ ،‬فرایند نصب ســانتریفیوژهای جدیــد و تعداد‬ ‫سانتریفیوژها به عنوان پشتوانه حقوق هسته ای ایران مورد‬ ‫توجه قرار داد‪ .‬اگرچه ایاالت متحده و سایر کشورهای گروه‬ ‫‪ 5+1‬در مذاکــرات و توافــق ‪ 24‬نوامبر ‪ 2013‬ژنــو بر حقوق‬ ‫هســته ای ایران تاکید داشــته اند‪ ،‬اما واقعیت ان است که‬ ‫ایاالت متحــده از پذیرش ان به عنوان بخشــی از توافقنامه‬ ‫عمومی ایران و ‪ 5+1‬خــودداری کرده اســت‪ .‬امریکایی ها‬ ‫بر این اعتقادند که هرگونــه قابلیت ابزاری ایــران در ارتباط‬ ‫بین الملل‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫بین الملل‬ ‫با فعالیت های هســته ای می تواند نتایج مبهمــی در فرایند‬ ‫فعالیت های هســته ای ایران به وجــود اورد‪ .‬به همین دلیل‬ ‫است که ایران و امریکا مذاکرات دوجانبه و سه جانبه متعددی‬ ‫را برای اعتمادسازی و نیل به توافق در دستورکار قرار داده اند‪.‬‬ ‫هر یک از گروه های مذاکره کننده بر موضوعی خاص‬ ‫درباره نتایــج احتمالی مذاکــرات تاکید دارنــد‪ .‬واقعیت ان‬ ‫است که ایران روند اعتمادسازی و شفاف سازی هسته ای را‬ ‫براساس اکسیدکردن هگزا امونید اورانیوم به انجام رسانده و‬ ‫تمامی تعهداتخودرادرراستایبی اثرسازیقابلیتراهبردی‬ ‫خود اجرا کرده است‪ .‬در چنین شرایطی این موضوع مطرح‬ ‫می شــود که ایا کشــورهای ‪ 5+1‬حقوق هســته ای ایران را‬ ‫براساس مفاد پادمانی اژانس بین المللی انرژی اتمی رعایت‬ ‫خواهند کرد؟‬ ‫پاسخ به این سوال زمانی مشخص می شود که رویکرد‬ ‫طرف هــای مذاکره کننــده مورد بررســی قرار گیــرد‪ .‬ایران‬ ‫تالش دارد تا نشــان دهد که هیچ گونــه انحرافی در فعالیت‬ ‫هسته ای اش انجام نگرفته و از ســوی دیگر امادگی دارد تا‬ ‫مفاد بنیادین و اساسنامه اژانس را مورد پذیرش قرار دهد‪ .‬در‬ ‫موافقتنامه ‪ 24‬نوامبر ‪ 2013‬مقرر گردیــده بود که به موازات‬ ‫پایان دادن به تحریم هــای بین المللی علیه ایــران‪ ،‬زمینه‬ ‫برای تصویب و اجــرای پروتکل الحاقی ‪ 93+2‬در ســاختار‬ ‫قانونگذاری ایران امکان پذیر خواهد بود‪.‬‬ ‫در این فرایند‪ ،‬مقامات رسمی روسیه و برخی از مقامات‬ ‫غیررســمی امریکا صحبت از تمدید زمــان نهایی مذاکرات‬ ‫برای نیل به توافق هسته ای می نمایند‪ .‬واقعیت ان است که‬ ‫هنوز بسیاری از بخش های توافق هسته ای در وضعیت ابهام‬ ‫قرار دارد‪ .‬اگر چه مقامات ایرانی و امریکایی امیدوار هستند‬ ‫که مذاکرات در نهایت به نتایج موثر و مشــخصی می رسد‪،‬‬ ‫اما تمدید «وضعیــت اضطراری» از ســوی بــاراک اوباما‪،‬‬ ‫رئیس جمهور امریکا در تاریخ ‪ 13‬نوامبر ‪ 2014‬یعنی ‪ 11‬روز‬ ‫قبل از مرحله نهایی مذاکرات و نیل بــه توافق را باید نمادی‬ ‫از سیاست تاخیر امریکا در پایان بخشــیدن به تحریم های‬ ‫اقتصادی و تکنولوژیک علیه ایران دانست‪.‬‬ ‫مهم ترین تعهد کشورهای ‪ 5+1‬را باید حذف تدریجی‬ ‫تحریم ها دانست‪ .‬تحریم هایی که در سال های‪ 2005‬به بعد‬ ‫به گونه ایتدریجیازسوینهادهایبین المللیوقدرت های‬ ‫بزرگ اعمال شده است‪ .‬در چنین شــرایطی است که پایان‬ ‫دادن به تحریم ها را می توان محور اصلی سیاست راهبردی‬ ‫ایراندرمذاکراتهسته ایدانست‪.‬واقعیتاناستکهطی‬ ‫یک سال گذشته برخی از مراکز اقتصادی و تجاری ایران از‬ ‫تحریم خارج شده اما مجددا با تحریم ناشی از احکام قضایی‬ ‫دادگاه های امریکایی و اروپایی روبه رو گردیده اند‪ .‬از ســوی‬ ‫دیگر‪ ،‬باراک اوباما در اخرین روزهای نوامبر ‪ 2014‬بار دیگر‬ ‫وضعیت اضطراری را در برخورد با ایران تمدید کرده است‪.‬‬ ‫با توجه به چنین محدودیت هایــی و همچنین باتوجه‬ ‫به قدرت یابــی جمهوریخواهان در کنگره کــه فعالیت انان‬ ‫از ‪ 22‬ژانویــه ‪ 2015‬اغاز می شــود‪ ،‬بعید به نظر می رســد که‬ ‫ایاالت متحدهبهتحریم هاپایاندادهیااینکهحقوقهسته ای‬ ‫ایران را در قالب حداقلــی ان یعنی تداوم غنی ســازی برای‬ ‫تامین سوخت هســته ای مورد پذیرش قرار دهد‪ .‬هر یک از‬ ‫فرایندهای غنی ســازی در سال گذشــته با محدودیت هایی‬ ‫روبــه رو گردیــده اســت؛ محدودیت هایی که می تــوان در‬ ‫چارچوباقداماتداوطلبانهایرانبرایاعتمادسازیدانست‪.‬‬ ‫اما مســاله مربوط به پایان تحریم ها هنــوز به عنوان ایده ال‬ ‫دیپلماسی هسته ای ایران باقی مانده اســت‪ .‬در این ارتباط‬ ‫می توان تعلیق محدود تحریم ها را مشــاهده کرد‪ .‬از سوی‬ ‫دیگر‪،‬اینتعهدوجودداشتهکهتحریمجدیدیاعمالنشود‪،‬‬ ‫در حالی که برخی از پژوهشــگران و تحلیلگران موضوعات‬ ‫راهبردی بر این اعتقادند که نشــانه های جدیدی از تحریم‬ ‫علیه ایران وجود داشته است‪ .‬در ازای محدودیت هایی که‬ ‫درباره فعالیت های هســته ای ایران انجام گرفته‪ ،‬مقرر شده‬ ‫که ایــران بتواند نفت خام خود را بــه بازارهای جهانی منتقل‬ ‫کرده و زمینه برای انتقال بخشی از پول های بلوکه شده ایران‬ ‫به وجود اید‪ .‬به موازات چنین فرایندی‪ ،‬بخشی از تحریم های‬ ‫لو نقل کاهش یافته‬ ‫اتحادیه اروپا و امریکا درباره بیمــه حم ‬ ‫اســت‪ .‬ایران از قابلیت الزم برای خرید طال و فلزات گرانبها‬ ‫برخوردار شده و به این ترتیب بخشی از تحریم های مربوط به‬ ‫صنعت خودروسازی و هواپیماسازی غیرنظامی ایران کاهش‬ ‫یافته است‪ .‬الزم به توضیح است که طی ‪ 15‬ماه گذشته هیچ‬ ‫قطعنامه جدیدی از سوی شــورای امنیت در ارتباط با تحریم‬ ‫نفتی‪ ،‬مالی‪ ،‬بانکــی و تکنولوژیک ایران در دســتورکار قرار‬ ‫نگرفته است‪.‬‬ ‫‪ -4‬سناریوهای احتمالی در روند مذاکرات هسته ای‬ ‫روند مذاکرات هسته ای ایران و گروه ‪ 5+1‬بدون توجه‬ ‫به بحران های منطقه ای انجام می گیرد‪ .‬تاکنون هیچ گونه‬ ‫تالش ســازمان یافته ای بــرای تثبیت موقعیت هســته ای‬ ‫ایــران از طریق ســازوکارهای مشــارکت در مدیریت بحران‬ ‫منطقه ای و منازعه علیه داعش حاصل نشده است‪ .‬مقابله با‬ ‫داعش به مثابه ستیز با نیروهایی است که دارای ریشه های‬ ‫اجتماعی گســترده ای بوده و با اندیشه اســام سلفی پیوند‬ ‫دارد؛اندیشه ایکهمی تواندزمینه هایالزمبرایمتنوع سازی‬ ‫قدرت بازیگران گریز از مرکز در خاورمیانه را به وجود اورد‪.‬‬ ‫اگرچه امریکا و ســایر کشــورهای غربی در نقش یابی‬ ‫داعش مساعدت کردند‪ ،‬اما جایگاه یابی این گروه در مرکزیت‬ ‫سیاست بنیادگرایانه می تواند مشکالت و مخاطرات زیادی‬ ‫را برای اینده روابط جهان غرب با کشورهای خاورمیانه ایجاد‬ ‫نماید‪ .‬در فرایند گســترش بحران های منطقــه ای‪ ،‬الگوی‬ ‫جدیدی از امنیت سازی در روابط ایاالت متحده با کشورهای‬ ‫منطقه ای مشاهده می شــود‪ .‬در چنین شــرایطی است که‬ ‫نقش ایران به گونه ای مرحله ای ارتقا پیدا کرده و زمینه ایجاد‬ ‫سیاست های متوازن منطقه ای اجتناب ناپذیر شده است‪.‬‬ ‫سناریوی امریکا برای محدودســازی قدرت هسته ای‬ ‫ایران ماهیت مرحله ای و تاکتیکی دارد‪ .‬به همین دلیل است‬ ‫که انان هیچ گونه تالشــی برای ســرعت یابی مذاکرات در‬ ‫جهت کاهش و حذف تحریم ها به انجام نرسانده اند‪ .‬سیاست‬ ‫منطقه ای ایران در جهت مقابله با گروه های تکفیری با راهبرد‬ ‫امنیتی ایاالت متحده تعارض چندانی ندارد‪ .‬به همین دلیل‬ ‫اســت که ایران از ازادی عمل قابل توجهی بــرای مقابله با‬ ‫گروه های تکفیری در عراق و سوریه برخوردار شده است‪.‬‬ ‫دیپلماسی هسته ای امریکا در روند مذاکرات دوجانبه‬ ‫و چندجانبه بــا ایران را می تــوان تابعی از نگــرش راهبردی‬ ‫این کشــور دانســت‪ .‬در این فراینــد‪ ،‬نشــانه هایی از تداوم‬ ‫غیرمحســوس دیپلماســی اجبــار در قالــب ســازوکارهای‬ ‫همکاری جویانه مشــاهده می شــود‪ .‬چنین فرایندی نشان‬ ‫می دهد که سیاســتگذاری هســته ای امریکا در برابر ایران‬ ‫براساس فرایند همکاری ساختار اجرایی‪ ،‬نهادهای اجتماعی‬ ‫و اتاق های فکر شکل می گیرد‪ .‬هریک از سه حوزه یاد شده‪،‬‬ ‫وظایف و فعالیت های خود را در قالب ضرورت های سازمانی‪،‬‬ ‫ســاختاری‪ ،‬اجتماعی و بین المللی انجــام می دهند‪ .‬دانش‬ ‫سیاستگذاریدرامریکامعطوفبهچگونگیارتباطحوزه های‬ ‫تصمیم گیری ســاختاری با ضرورت های اجتماعی اســت‪.‬‬ ‫هریک از نهادهای یادشده کارویژه خود را در فرایند دیپلماسی‬ ‫هسته ای با ایران در دستورکار قرار داده اند‪.‬‬ ‫نتیجه گیری‬ ‫فرایند دیپلماســی هســته ای ‪ 5+1‬در برخورد با ایران‬ ‫براســاس رهیافت های مختلفی مورد ارزیابی قرار می گیرد‪.‬‬ ‫برخی از تحلیلگران مســائل امریکا بدون توجــه به الگوی‬ ‫سیاستگذاری راهبردی این کشــور‪ ،‬احساس می کردند که‬ ‫تغییر در کارگــزاران اجرایی ایاالت متحــده منجر به کاهش‬ ‫فشارهای راهبردی علیه جمهوری اسالمی ایران می گردد‪.‬‬ ‫برخی دیگر از نظریه پــردازان بر این اعتقــاد بودند که تغییر‬ ‫دولتدرایرانمی تواندزمینه هایالزمبرایتغییردرروندهای‬ ‫سیاستگذاری هســته ای ایاالت متحده در برخورد با ایران را‬ ‫ایجاد نماید‪ .‬واقعیت های راهبردی در دیپلماسی هسته ای‬ ‫‪ 5+1‬نسبتبهایرانبیانگراینموضوعاستکهایاالت متحده‬ ‫ازسازوکارهایمتقاعدسازیازطریقاعطایامتیازاتمحدود‬ ‫در ازای امتیازات فراگیر از ایران سازماندهی شده است‪ .‬در‬ ‫این فرایند‪ ،‬امریکایی ها براســاس «موافقتنامه هسته ای»‬ ‫موســوم به «طرح اقدام مشــترک» تالش کرد تــا «ذخایر‬ ‫راهبردی ایران» را بی اثر ســازد‪ .‬در ایــن فرایند‪ ،‬انان موفق‬ ‫شدند تا اوال ذخایر هگزاامونید اورانیوم با ظرفیت ‪ 20‬درصد‬ ‫را رقیق کنند‪ .‬ثانیا هگزاامونید رقیق شــده تبدیل به اکســید‬ ‫امونیوم گردیده و در مرحله ســوم که بعد از مذاکرات جوالی‬ ‫‪ 2014‬انجام پذیرفــت زمینه برای تبدیل اکســیدامونیوم به‬ ‫ســوخت هســته ای به وجود امده است‪ .‬در شــرایط موجود‬ ‫ایاالت متحده تالش دارد تــا «قابلیت راهبــردی ایران» را‬ ‫به حداقل رســاند‪ .‬به همین دلیل اســت که موضوع مربوط‬ ‫به تعداد ســانتریفیوژها به موازات چگونگــی بهره گیری از‬ ‫سانتریفیوژهای جدید در دســتورکار قرار گرفته است‪ .‬چنین‬ ‫روندی هنوز به نتیجه نهایی منجر نگردیده و ایاالت متحده‬ ‫تالش دارد تا براساس تداوم دیپلماسی هسته ای و فرسایشی‬ ‫کردن معادله قدرت در ایــران‪ ،‬زمینه های الزم برای کاهش‬ ‫قابلیت ابزاری ایران را به وجود اورد‪ .‬الزم به توضیح است که‬ ‫چنین فرایندی در حوزه خطوط قرمز ایران قرار دارد‪ .‬بنابراین‬ ‫ضرورت های دیپلماســی اجبار امریکا شــرایطی را به وجود‬ ‫می اورد کــه زمینه های الزم بــرای چندجانبه گرایی جدید در‬ ‫راستای انعطاف پذیری برای کم اثرسازی قابلیت ها به وجود‬ ‫اید‪ .‬در چنین شرایطی‪ ،‬دیپلماســی هسته ای امریکا در روند‬ ‫مذاکرات دوجانبــه و چندجانبه با ایران را می تــوان تابعی از‬ ‫نگرشراهبردیاینکشوردانست‪.‬دراینفرایند‪،‬نشانه هایی‬ ‫از تداوم غیرمحسوس دیپلماسی اجبار در قالب سازوکارهای‬ ‫همکاری جویانه مشــاهده می شــود‪ .‬چنین فرایندی نشان‬ ‫می دهد که سیاســتگذاری هســته ای امریکا در برابر ایران‬ ‫براساس فرایند همکاری ساختار اجرایی‪ ،‬نهادهای اجتماعی‬ ‫و اتاق های فکر شکل می گیرد‪ .‬هریک از سه حوزه یاد شده‪،‬‬ ‫وظایف و فعالیت های خود را در قالب ضرورت های سازمانی‪،‬‬ ‫ساختاری‪ ،‬اجتماعی و بین المللی انجام می دهند‪.‬‬ ‫در این فراینــد‪ ،‬بخــش قابل توجهــی از تحریم های‬ ‫اعمال شده علیه ایران ادامه یافته است‪ .‬وزارت خزانه داری‬ ‫امریکا تمامی فعالیت های اقتصادی ایران با شــرکت های‬ ‫مختلفراکنترلمی کند‪.‬ادامهچنینفرایندیبیانگراناست‬ ‫که ایران هنوز در مرکزیت انگاره تهدیدسازی ایاالت متحده‬ ‫قرار دارد‪ .‬دانشسیاستگذاری در امریکا معطوف به چگونگی‬ ‫ارتباط حوزه هــای تصمیم گیری ســاختاری با ضرورت های‬ ‫اجتماعی اســت‪ .‬هریک از نهادهای یادشــده کارویژه خود‬ ‫را در فرایند دیپلماسی هســته ای با ایران در دســتورکار قرار‬ ‫داده اند‪.‬‬ ‫‪179‬‬ ‫پرون‬ ‫د‬ ‫ه‬ ‫دوم‬ ‫دور شدن «خارج نزدیک»‬ ‫روسیهچگونهسال‪ 93‬راپشتسرگذاشت؟‬ ‫احمد وخشیته‬ ‫سردبیر سایت ایراس‬ ‫‪1‬‬ ‫کرملین در سالی که گذشت‪ ،‬روزهای سردی را پشت‬ ‫ســر گذاشــت؛ روزهایی که تقابل با غرب به جهت بحران‬ ‫اوکراین سیاســت خارجی روســیه را با انجماد رو به رو کرد‪.‬‬ ‫انچه در این میان بیشترین فشــار را بر مسکو وارد ساخت‪،‬‬ ‫تحریم های ایاالت متحده و اتحادیــه اروپا بود؛ موضوعی‬ ‫که از اخراج روســیه از گــروه ‪ G8‬نیز بــرای دولتمردان ان‬ ‫تلخ تر بود‪.‬‬ ‫ والدیمیــر پوتیــن ســومین ســال از ســومین دوره‬ ‫ریاست جمهوری اش بر فدراسیون روســیه را بسیار سخت‬ ‫اغاز کــرد‪ .‬اگرچه محبوبیتش میان روس تبارها به واســطه‬ ‫اشــغال کریمه و برخورد مقتدرانه با کی یف و غرب افزایش‬ ‫چشــمگیری یافت‪ ،‬اما از ســوی دیگر افزایش فشــارها بر‬ ‫کرملین و تحریم ها شــرایط بغرنجی را برای مرد شماره یک‬ ‫روسیه رقم زده است‪.‬‬ ‫بین الملل‬ ‫‪180‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫اخراج از ‪: G 8‬‬ ‫تنها یک روز از اغاز سال ‪ ۱۳۹۳‬گذشته بود که روسیه‬ ‫به اتهام دخالت در بحران اوکراین و تصرف بخشی از خاک‬ ‫این کشــور (کریمه) از گروه هشت کشــور صنعتی جهان‬ ‫موسوم به ‪ G8‬اخراج شد‪.‬‬ ‫روس ها که پس از ســالیان متمادی نهایتا در ســال‬ ‫‪ ۲۰۰۶‬توانســتند ‪ G7‬را به ‪ G8‬تغییر دهنــد و در این گروه‬ ‫مهم بین المللی حضور پیدا کنند به دلیل برگزاری رفراندوم‬ ‫جهت الحــاق کریمه به کشورشــان و ســخنرانی پوتین از‬ ‫سوی ســران هفت کشــور دیگر عضو ‪ G8‬مورد اتهام قرار‬ ‫گرفتند که به موجب ان فابیوس‪ ،‬وزیر خارجه کشور فرانسه‬ ‫خبر بازگشت گروه به ‪ G7‬و بدون فدراسیون روسیه را اعالم‬ ‫کرد‪ .‬این اقدام با واکنش «سرگئی الوروف» رو به رو شد که‬ ‫اظهار داشــت‪ G8« :‬یک باشگاه غیررســمی است‪ ،‬هیچ‬ ‫کس عضویت اعطا نمی کند و کســی نیز نمی تواند عضو را‬ ‫اخراج کند‪».‬‬ ‫روسیه در دام دومینوی ناتو ‬ ‫بدون شــک مهمترین پیامــد اخراج روســیه از ‪،G8‬‬ ‫کاهش پرستیژ مسکو در عرصه بین الملل است‪ .‬همچنین‬ ‫باید توجه داشــت رئیس جمهور وقت ایاالت متحده امریکا‬ ‫در زمان تبدیل ‪ G7‬به ‪ G8‬و الحاق روسیه به این سازمان روند‬ ‫صعودی دموکراسی و همکاری با ناتو توسط روسیه را عاملی‬ ‫مهم در الحاق روســیه عنوان کرده بود‪ .‬اما اکنون کرملین‬ ‫نه تنها از‪ G 8‬اخراج شد و وجهه بین المللی اش تضعیف شد‬ ‫که از سوی دیگر به نظر می رسد دیگر اوکراین خارج نزدیک‬ ‫ان به حســاب نمی اید‪ ،‬چرا که این کشــور درصدد است به‬ ‫ناتو پیوند بخورد و پایگاهی برای این ســازمان شــود‪ .‬شاید‬ ‫بتوان گفت استفاده از زور برای الحاق کریمه توسط مسکو‬ ‫می تواند زمینه ســاز بحرانی دیگر در قفقاز شود؛ بحرانی که‬ ‫مرزهای روســیه را در اینده بــا چالش رو بــه رو می کند‪ .‬اگر‬ ‫روس ها در همان ابتدای بحران و اعتراضات مردمی در دوم‬ ‫نوامبر‪ ۲۰۱۳‬با مردم معترض و رقبای غربی خود وارد گفت گو‬ ‫شده بودند‪ ،‬شاید هیچ گاه ناچار نمی شدند ششصد کیلومتری‬ ‫مسکو یعنی کی یف را به دولتی غربگرا واگذار کنند‪ .‬همچنین‬ ‫اگر روس ها نخواهند با دولت جدید اوکراین وارد تعامل شوند‬ ‫و بر تحریک روسگرایان شرق اوکراین پافشاری کنند و دولت‬ ‫جدید کی یف را با توجیه انکه مردم شــرق روســگرا هستند‬ ‫تحت فشار قرار دهند‪ ،‬با اقدامی مشابه در برخی استان های‬ ‫غربی روســیه رو به رو می شــوند که در صورت بــروز چنین‬ ‫مســاله ای احتمال تبدیل ان به یک دومینو به دور مرزهای‬ ‫روسیه دور از ذهن نیست‪ .‬عالوه بر تنگ تر شدن دیواره ناتو‬ ‫به دور مرزهای روســیه‪ ،‬به نظر می رسد در جغرافیای جدید‬ ‫رفته رفته فدراسیون روسیه از کشــوری اروپایی به کشوری‬ ‫که در کنج اروپا قــرار گرفتــه و روابط خارجــی اش با افول‬ ‫چشمگیری با دیگر کشــورهای اروپای مواجه شده رو به رو‬ ‫شود و رفته رفته بوی کشوری اسیایی به خود بگیرد‪.‬‬ ‫رهنامهنظامیجدیدروسیهوانتقامهسته ایازناتو ‬ ‫روسیه در سال‪ 1393‬به رغم پیش بینی های بدبینانه ای‬ ‫که به سبب اعمال تحریم ها بر این کشور می شد‪ ،‬توانست‬ ‫بیش از سیزده میلیارد دالر سالح صادر کند‪ .‬هرچند در مقام‬ ‫مقایسه با سال های قبل شاهد کاهش شدیدی در صادرات‬ ‫اسلحه از سوی روسیه هستیم‪ ،‬با این وجود روسیه توانسته ‬ ‫بخش عمده ای از بازارهــای صادراتی خود را حفظ کند و به‬ ‫عالوه به یافتن بازارهای جدید تسلیحاتی برای فروش سالح‬ ‫در سال ‪ 1394‬امیدوار باشد‪.‬‬ ‫‪ 37‬درصــد فروش ســاح در این کشــور مربــوط به‬ ‫تجهیزات و مهمات نیروی هوایــی؛ ‪ 26‬درصد محصوالت‬ ‫دفاع ضدهوایــی؛ ‪ 21‬درصد مربوط بــه محصوالت نیروی‬ ‫زمینی؛ ‪ 12‬درصد مربوط بــه نیروی دریایــی و چهار درصد‬ ‫موارد دیگر بوده است‪.‬همانگونه که مشخص است‪ ،‬سهم‬ ‫تجهیزات مربوط به نیــروی دریایی کاهش شــدیدی پیدا‬ ‫کرده و در عوض سیستم های پدافند هوایی و نیروی زمینی‬ ‫به شدت رشد در فروش داشته اند‪.‬‬ ‫هند کمــاکان برترین خریــدار و وارد کننده ســاح از‬ ‫روسیه باقی مانده است‪ .‬مشتریان مهم دیگر روسیه‪ ،‬چین‪،‬‬ ‫ویتنام‪ ،‬سوریه‪ ،‬امارات متحده عربی‪ ،‬ونزوئال‪ ،‬اذربایجان‪،‬‬ ‫افغانستان‪ ،‬عراق و الجزایر هستند‪.‬‬ ‫ســال ‪ 1394‬اما برای صنایع نظامی روسیه سالی پر از‬ ‫بیم و امید است‪ .‬نخستین واهمه ناشی از بحران اقتصادی‬ ‫و مالی است که کشور را فراگرفته اســت‪ .‬هم تحریم های‬ ‫اقتصادی غرب و هم کاهش شــدید قیمــت نفت‪ ،‬اقتصاد‬ ‫روســیه را دچار مشکل کرده اســت؛ دولت در تنگنای مالی‬ ‫است و سرمایه گذاری های تسلیحاتی هم به احتمال بسیار‬ ‫زیاد از ایــن موج نامطلــوب اقتصادی لطمــه خواهد دید‪.‬‬ ‫ونزوئــا‪ ،‬اذربایجــان و الجزایر بر اثر کاهــش قیمت نفت‬ ‫خریدهای خود را کاهش خواهند داد‪ .‬بــا این حال الجزایر‬ ‫با خرید میل ‪ - 26‬و میــل ‪ - 28‬و تداوم دریافت ســوخو ‪-30‬‬ ‫مشتری مهمی باقی خواهد ماند‪ .‬عراق هم گرچه باز نیازمند‬ ‫خرید سالح است‪ ،‬اما به سبب کاهش قیمت نفت سفارش‬ ‫بزرگی‪-‬دست کم تا زمانی نامشخص‪-‬نخواهد داد‪.‬‬ ‫روزهای پایانی پاییز ‪ 1393‬با اظهارات رئیس جمهوری‬ ‫روســیه در مورد دکترین نظامی جدید کشورش همراه شد و‬ ‫بین الملل‬ ‫طبق این دکترین‪ ،‬ناتو تهدید شماره یک تلقی شده است‪.‬‬ ‫در ایــن دکترین امده اســت که در صورت تهدید روســیه با‬ ‫سالح های متعارف علیه موجودیت کشور روسیه‪ ،‬استفاده‬ ‫از ســاح های اتمی مجاز اســت‪ .‬امضــای دکترین جدید‬ ‫نظامی روسیه از طرف پوتین سه روز پس از مصوبه پارلمان‬ ‫اوکراین بــرای خروج از وضعیت بیطرفــی انجام می گیرد و‬ ‫به زعم نمایندگان اوکراین با این اقدام زمینه عضویت کشور ‬ ‫در پیمان ناتو فراهم امده اســت‪ .‬البته از تابســتان ‪1393‬‬ ‫تصمیم برای تغییر دکترین نظامی اعالم شده بود‪ .‬به هر حال‬ ‫وضعیت پیش امده برای روســیه و ناتو و اوکراین روز به روز‬ ‫سخت تر شده و مقدمات گسترش بحران و احتمال رویارویی‬ ‫را بیش از هر زمان دیگری فراهم اورده است‪.‬‬ ‫در دکترین نظامی ســال ‪ ۱۹۹۳‬روســیه اعالم شد که‬ ‫ روســیه در مقابله با حمله به مراکز هسته ای و موشکی اش‬ ‫از ســاح های هســته ای اســتفاده خواهد کــرد‪ .‬این در‬ ‫حالی اســت کــه در دکترین نظامی ســال ‪ ،1379‬اســتانه‬ ‫به کارگیری ســاح های هســته ای بار دیگر تقلیل یافته و‬ ‫به «هرگونه تجــاوز نظامی» به روســیه و از همــه تند تر به‬ ‫وضعیت «پیشدستی روسیه در ضربه هسته ای» و عملیات‬ ‫پیش دستانه هسته ای رسید‪ .‬پا به پای کاهش قدرت نظامی‬ ‫روسیه‪ ،‬از استانه ب ه کارگیری جنگ افزار هسته ای نیز کاسته‬ ‫شده و روسیه برای استفاده از جنگ افزار هسته ای امادگی‬ ‫بیشتری پیدا کرده است‪ .‬در چنین وضعیت ذهنی و مفهومی ‬ ‫و عملیاتی جدیدی است که می توان گزینه کاربرد جنگ افزار‬ ‫هســته ای را در ذهن دولتمردان روســی و در ســناریوهای‬ ‫عملیاتی این کشــور به ویژه در فضای مبهم و پیچیده اینده‬ ‫بحران اوکراین نه به عنوان صرف یــک تهدید بلکه ابزاری‬ ‫برای تامین امنیت ملی در وضعیت وخیم مورد توجه قرار داد‬ ‫و این موضوعی است که نگرانی های موجود در غرب را برای‬ ‫تصاعد بحران در اوکراین توجیه می کند‪ .‬نکته مهم در این‬ ‫سند جدید در اخرین روزهای پاییز‪1393‬این است که هم ناتو‬ ‫را به طور مشــخص به عنوان تهدید مطرح کرده و هم اینکه‬ ‫در مقابل ان بر تالفی هســته ای تاکید کرده و این موضوع‬ ‫احساس خطر در روسیه را به شدت افزایش داده است‪.‬‬ ‫باران تحریم بر اسمان کرملین‬ ‫جایگاهیتازهدرسیاست خارجیفدراسیونروسیه‬ ‫طی یک ســال گذشــته حجم مبادالت با روســیه که‬ ‫طی هشت ســال گذشته ســیر نزولی داشــت ‪ ،‬ترمیم شد و‬ ‫به کرملین این اعتماد داده شــد که تهــران اگرچه با غرب‬ ‫بر سر میز مذاکره می نشــیند‪ ،‬اما همچنان گسترش روابط‬ ‫دیپلماتیک با همسایه خداداد در اولویت قرار دارد‪ .‬از این رو‬ ‫پس از گذشت یک سال از فعالیت های سفیر جدید ایران در‬ ‫روسیه‪ ،‬مشاور مقام معظم رهبری در امور بین الملل و رئیس‬ ‫مرکــز تحقیقات اســتراتژیک مجمع تشــخیص مصلحت‬ ‫نظام به عنوان فرستاده ویژه رئیس جمهور مامور می شود تا‬ ‫پیامی را از پاستور به کرملین منتقل کند‪ .‬پس از این دیدار‪،‬‬ ‫از تغییر عضویت ایران از ناظر به عضویت کامل در سازمان‬ ‫شانگهای خبر می رسد؛ عضویتی که باتوجه به نقش امنیتی‬ ‫و اقتصادی این ســازمان در منطقه برای ایران بسیار دارای‬ ‫اهمیت اســت و جمهوری اســامی ایران می تواند جایگاه‬ ‫خود را به لحاظ اثرگذاری ارتقا دهد؛ چرا که پس از ســال ها‬ ‫تحریم و انزوا از سوی ســازمان های بین المللی‪ ،‬اکنون از‬ ‫یک سو بر سر میز مذاکره با ‪ 5+1‬می نشیند و از سوی دیگر‬ ‫در ســازمان منطقه ای بســیار مهمی مانند شــانگهای که‬ ‫کشورهای مهمی چون روســیه و چین در ان عضو هستند‪،‬‬ ‫عضویت پیدا می کند‪ .‬علی اکبر والیتی همچنین از ارتقای‬ ‫روابط مانند گســترش ترابری ریلی‪ ،‬صــادرات محصوالت‬ ‫اقتصادی از ایران به روســیه‪ ،‬همکاری های اقتصادی در‬ ‫زمینه ابزیان و ایجاد شــش نیروگاه حرارتــی خبر می دهد و‬ ‫تاکید می کند حجم مبادالت میان دو کشــور در سال ‪1394‬‬ ‫به بیست میلیارد دالر خواهد رســید‪ .‬این بدان معناست که‬ ‫اگرچه تالش های ســفارت ایران طی یک ســال گذشــته‬ ‫بسیار موثر بوده ‪ ،‬اما از سوی دیگر دیپلماسی فعال ایران با‬ ‫روسیه و امریکا؛ زندگی روی کره زمین‬ ‫هنگامــی کــه ادوارد اســنودن‪ ،‬افســر اطالعاتــی‬ ‫ایاالت متحــده از ‪ ۲۳‬ژوئن تا دوم اگوســت ‪ ۲۰۱۳‬به علت‬ ‫ابطال گذرنامه اش توســط دولت امریــکا در فرودگاهی در‬ ‫مسکو به ســر می برد و درخواست پناهندگی از دولت روسیه‬ ‫کرد‪ ،‬برخی از تحلیلگران معتقد بودند که این رخداد اغازگر‬ ‫جنگ سردی دیگر میان روسیه و امریکا خواهد بود‪ .‬امریکا‬ ‫با وضع قانون ماگنیتســکی علیه روســیه‪ ،‬لیســتی از افراد‬ ‫روس را اعالم کرد که به موجــب ان تحریم هایی علیه انان‬ ‫صورت می گرفت‪ .‬چندی به طول نینجامید که کرملین نیز‬ ‫در اقدامی متقابل قانون ضد امریکایی دیمایاکوولف را وضع‬ ‫کرد و شماری از امریکایی ها را مورد تحریم قرار داد‪.‬‬ ‫شــدت گرفتــن جنــگ نیابتــی در ســوریه و اعــام‬ ‫بیانیه هایی علیه یکدیگر‪ ،‬نظریه جنگ ســردی دیگر میان‬ ‫این دو کشور را تشــدید می کرد‪ .‬این جنگ ســرد با تشدید‬ ‫ناارامی ها در اوکراین و اعتراض نســبت به عملکرد ویکتور‬ ‫یانوکوویــچ درســت در شــرایطی کــه روس هــا از حوادث‬ ‫تروریســتی ولگوگراد شــوک شــده بودند و بــرای المپیک‬ ‫زمستانی سوچی اماده می شدند‪ ،‬شدت گرفت‪ .‬جنگ سردی‬ ‫که با فرار یانوکوویچ و روی کار امدن رهبران مخالفان شدت‬ ‫بیشتری گرفت و با الحاق کریمه به روسیه به اوج خود رسید‪.‬‬ ‫اما باید توجه داشت روســیه و امریکا به خوبی بر زمین‬ ‫بازی خود در حوزه بین الملل اشراف دارند‪ .‬ویتالی نامکین‪،‬‬ ‫رئیــس موسســه شرق شناســی و از چهره هــای برجســته‬ ‫وزارت خارجه روسیه و شورای روابط بین الملل این کشور در‬ ‫جلسه ای که در موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس)‬ ‫در تهران داشت چندین بار تاکید کرد که «ما و امریکایی ها‬ ‫روی کره زمین زندگی می کنیم و باید قواعد زندگی روی این‬ ‫کره را رعایت کنیم‪ .‬ما روی کره مریــخ زندگی نمی کنیم‪».‬‬ ‫هدف نامکین در ان جلسه این بود که به ما بگوید ما اگرچه‬ ‫در برخی موارد با ایاالت متحده اختالف نظر اساسی داریم‪،‬‬ ‫اما در بســیاری از موارد دیگر نیز بــا یکدیگر همکاری های‬ ‫مشــترک داریم؛ از این رو روابط خود را تیره نخواهیم کرد‪.‬‬ ‫از این روست که در عین تحریم میوه و کشاورزی روسیه از‬ ‫سوی غرب همچنان شاهد همکاری های گسترده فضایی‬ ‫میان دو کشور امریکا و روسیه هستیم‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫بین الملل‬ ‫اخراج از ‪ G8‬تنها عامل فشار از سوی غرب بر کرملین‬ ‫نبود‪ ،‬گویا ایاالت متحده و متحد ان غربی اش حسابی عزم‬ ‫خود را جزم کرده بودند تا روس ها را به بهانه بحران اوکراین‬ ‫به گوشه رینگ بیندازند و هر چه در موضوع سوریه ناموفق‬ ‫بودند به بهانه اوکراین تالفی کنند‪.‬‬ ‫با تشدید بحران اوکراین کشــورهای امریکا‪ ،‬کانادا و‬ ‫اتحادیه اروپا برای مجازات روســیه به خاطر سیاست های‬ ‫این کشــور در قبال اوکراین و الحاق جمهــوری خودمختار‬ ‫کریمه به قلمرو خود‪ ،‬تحریم هایی را علیه گروهی از مقامات‬ ‫و ســرمایه داران این کشــور اعمال کردند‪ .‬در پاسخ به این‬ ‫تحریم ها روسیه چند نفر از مشاوران باراک اوباما و نمایندگان‬ ‫کنگره را تحریم کرد‪ .‬با سقوط هواپیمای مسافربری مالزی‬ ‫بر فراز بخش شــرقی اوکراین تنش های بین غرب و روسیه‬ ‫وارد مرحله جدیدی شــد و به دنبال ان امریکا و اروپا جهت‬ ‫وارد کردن اســیب های جدی به اقتصاد بیمار روسیه بسته‬ ‫تحریمی سختگیرانه و هماهنگی را ارائه دادند که بانک های‬ ‫دولتی روسیه را هدف قرار داده و صادرات فناوری های نفتی‬ ‫و نظامی به روسیه را ممنوع می کند‪.‬‬ ‫در واکنــش بــه ایــن تحریم هــا والدیمیــر پوتیــن‪،‬‬ ‫رئیس جمهور روسیه روز چهارشنبه ‪ ۶‬اگوست ‪ ۲۰۱۴‬میالدی‬ ‫برابر با ‪ ۱۵‬مرداد ماه ‪ ۱۳۹۳‬به مدت یک سال واردات برخی از‬ ‫محصوالت کشاورزی و غذایی از کشورهای امریکا‪ ،‬کانادا‪،‬‬ ‫استرالیا‪ ،‬نروژ و اتحادیه اروپا را تحریم کرد‪ .‬در واکنشی سریع‬ ‫برخی کشورها از جمله ارژانتین‪ ،‬ترکیه‪ ،‬برزیل و چین امادگی‬ ‫خود را جهت افزایش صادرات محصوالت کشاورزی خود به‬ ‫روسیه اعالم کردند‪.‬‬ ‫از سوی دیگر رئیس نظارت بر بخش کشاورزی روسیه‪،‬‬ ‫سرگئی دانخرت اعالم کرد که کشورش مذاکره هایی را با ‪۱۶‬‬ ‫کشور برای جایگزینی واردات محصوالت کشاورزی انجام‬ ‫داده است‪ .‬این کشورها شامل ارژانتین‪ ،‬بالروس‪ ،‬برزیل‪،‬‬ ‫شــیلی‪ ،‬چین‪ ،‬کلمبیا‪ ،‬اکوادور‪ ،‬قرقیزســتان‪ ،‬ماریتیوس‪،‬‬ ‫مکزیک‪ ،‬موزامبیــک‪ ،‬پاراگوئه‪ ،‬پرو‪ ،‬ســریالنکا‪ ،‬ترکیه و‬ ‫اوروگوئه اســت که نام ایران در فهرســت مذکور مشــاهده‬ ‫نمی شود‪ .‬پیش از این وزیر کشاورزی روسیه اعالم کرده بود‬ ‫که ایران هم از گزینه های واردات محصوالت کشاورزی و‬ ‫مواد غذایی است‪ .‬اما شــاید واکنش سریع و اعالم امادگی‬ ‫کشورهای ارژانتین‪ ،‬برزیل‪ ،‬چین‪ ،‬ترکیه و قرقیزستان و‪...‬‬ ‫در افزایش صادرات محصوالت کشــاورزی خود به روسیه‬ ‫ناشــی از مذاکرات و هماهنگی هــای قبلی روســیه با این‬ ‫کشورها بوده است‪.‬‬ ‫طرف غربی نیز سبب شده تا این دیدار یک ساعت و نیمه با‬ ‫حضور سرگئی الوروف‪ ،‬وزیر خارجه و الکساندر نوواک‪ ،‬وزیر‬ ‫انرژی روسیه در کنار پوتین از یک سو و مهدی سنایی‪ ،‬سفیر‬ ‫فوق العاده و تام االختیار کشــورمان در فدراسیون روسیه و‬ ‫ابراهیم رحیم پور‪ ،‬معاون وزیر امور خارجه در کنار والیتی از‬ ‫سوی دیگر‪ ،‬موید این باشد که پیام پاستور به کرملین کامال‬ ‫عملیاتی است و نه تشریفاتی‪.‬‬ ‫‪181‬‬ ‫بین الملل‬ ‫بازگشت به کارت ایران‬ ‫گف ت وگوی مثلث با الهه کوالیی‪ ،‬استاد دانشگاه تهران‬ ‫بین الملل‬ ‫‪182‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سعیده سادات فهری‬ ‫خبرنگار‬ ‫بهمن ماه سال ‪ 1393‬علی اکبر والیتی‪ ،‬مشاور امور‬ ‫بین الملل رهبر معظم انقالب به عنوان فرســتاده‬ ‫ویژه رئیس جمهور ایران به مســکو سفر کرد و در‬ ‫دیدار با والدیمیر پوتین‪ ،‬رئیس جمهوری روسیه‪،‬‬ ‫پیام روحانی را تسلیم وی کرد‪ .‬به نظر شما چرا اقای‬ ‫والیتی برای چنین سفری انتخاب شده بودند؟‬ ‫با توجه به جایگاه ایشــان در تشریح سازی در حوزه‬ ‫سیاست خارجی و تعیین اولویت ها و المان های اصلی رفتار‬ ‫کشور در این حوزه‪ ،‬اعزام اقای والیتی به روسیه نشان دهنده‬ ‫اهمیت و جایگاه روابط با مســکو برای ایران در این شرایط‬ ‫خاص است‪ .‬با در نظر گرفتن پیشینه کاری دکتر والیتی‪ ،‬در‬ ‫واقع حضور او برای ابالغ پیام جمهوری اســامی در مقطع‬ ‫حســاس تشــدید بحران اوکراین و پیامدهــای اقتصادی‪-‬‬ ‫سیاسی ان برای روســیه‪ ،‬بیانگر فرصت های پیش رو جهت‬ ‫توسعهروابطدوکشوربه شمارمی اید‪.‬بنابراینانتخابواعزام‬ ‫مشاور امور بین الملل رهبر انقالب به عنوان نماینده جمهوری‬ ‫اسالمی برای بردن پیام نظام سیاسی کشور به مسکو‪ ،‬نمادی‬ ‫است از اهمیت‪ ،‬سطح و عمق روابط ایران و روسیه در شرایط‬ ‫پس از بحران اوکراین‪.‬‬ ‫با توجه به اینکه نزدیک به سه ماه از انجام این سفر‬ ‫سپری شــده اســت‪ ،‬می توانید توضیح دهید که‬ ‫مهمترین دستورکارها و پیام های این سفر چه بود؟‬ ‫در خصــوص محتوای پیــام رئیس جمهوری برای‬ ‫والدیمیر پوتین‪ ،‬بنده نیز اطالع دقیقی در دســت ندارم اما‬ ‫در هر صورت این پیام هرچه بوده به اهمیت و جایگاه روابط‬ ‫دو کشــور‪ ،‬پیامدهای بحران اوکراین بــرای روابط تهران و‬ ‫مسکو و تقویت نگاه به شرق در ایران همزمان با بهبود روابط‬ ‫با کشورهای بزرگ غربی مربوط می شــود‪ .‬این در شرایطی‬ ‫است که بهبود روابط ایران با کشــورهای غربی بدون شک‬ ‫ســبب افزایش نقش و نفوذ منطقه ای خواهد بــود‪ .‬در واقع‬ ‫این تحوالت از جنبه هــای مختلف‪ ،‬فرصت های پیش روی‬ ‫کشور را گسترش بخشیده اســت‪ .‬این پیام می تواند بیانگر‬ ‫اراده و تمایل جمهوری اســامی ایران برای توسعه روابط با‬ ‫روسیه و در همان حال بهبود روابط با کشورهای غربی باشد‪.‬‬ ‫بدون تردید افزایش تنش در روابط روسیه و غرب در پرتو یک‬ ‫سیاست مدبرانه و هوشــمندانه می تواند شرایط اقتصادی و‬ ‫سیاســی بهتری را برای چانه زنی و تعامل کشور ما در سطح‬ ‫منطقه و فراتــر از ان به وجود بیاورد‪ .‬به بیــان دیگر این پیام‬ ‫می توانست تمرکز بر این نکات و اراده سیاسی توسعه و ادامه‬ ‫روابط با روسیه را در بر داشته باشــد که اگر از این فرصت به‬ ‫درستی بهره برداری شــود‪ ،‬مزایای متنوعی را برای اقتصاد‬ ‫سیاست ایران در برخواهد داشت‪.‬‬ ‫به دنبال ســفر اقای والیتی به مســکو این فرضیه‬ ‫مطرح شده بود که گسترش روابط ایران و روسیه‬ ‫منجر به فاصله گرفتن ایران از غرب خواهد شد‪ .‬ایا‬ ‫شما این نگاه را قبول دارید؟‬ ‫این نگاه اصال درست نیســت و اگر چنین تصوری‬ ‫وجود داشته باشد با منافع و نیازهای کشور تطبیق و سازگاری‬ ‫نخواهد داشت‪ .‬همانطور که اشاره کردم بحران اوکراین در‬ ‫پرتو یک سیاست مدبرانه و هوشیارانه‪ ،‬می تواند فرصت های‬ ‫جدیدی را برای ایران در منطقه در برداشته باشد که اگر تصور‬ ‫شود در این شرایط ایران بهره مندی الزم را در چارچوب یک‬ ‫رویکرد همه جانبه هدف قرار نداده باز شاهد ادامه بهره مندی‬ ‫بازیگران منطقــه ای و بین المللی از منافع و مزایای کشــور‬ ‫خواهیم بود‪.‬‬ ‫بنابراین به نظر می رسد توسعه روابط دو کشور جز در پرتو‬ ‫یک رویکرد متعادل همانگونه که شــاهد بوده ایم نمی تواند‬ ‫تامین کننده منافع مردم ایران باشد‪.‬‬ ‫پس ایــران باید رویکــردی را در پیــش بگیرد که‬ ‫بهبود روابط شرق با غرب را همزمان در دستورکار‬ ‫داشته باشد؟‬ ‫سیاســت خارجی ایــران باتوجه به شــرایط فعلی با‬ ‫بحرانی که روسیه با ان روبه روست بسیار واقعگرایانه است‪،‬‬ ‫زیرا دستگاه دیپلماسی ما در عین اینکه تالش دارد روسیه و‬ ‫چین را به عنوان شرکایش در کنار خود داشته باشد از تعامل با‬ ‫کشورهای غربی نیز دست نکشیده است‪ .‬همچنین ظرفیت‬ ‫ژئوپلتیک حکم می کند که ایران با روســیه روابط گسترده و‬ ‫همه جانبه خود را در هر شــرایطی دنبال کند‪ .‬در واقع تعادل‬ ‫بخشیدن به این روابط‪ ،‬نیاز کشور ماست‪ .‬یعنی همانقدر که‬ ‫توسعه و بهبود روابط با کشورهای اروپایی و امریکایی دنبال‬ ‫می شودمابایدبتوانیماینروابطسازندهباروسیهرانیزدرهمان‬ ‫حال گسترش ببخشــیم‪ .‬درنتیجه نباید تصور شود که بهبود‬ ‫روابط با غرب به قیمت کاهش یا محدود شــدن روابط ایران‬ ‫با روسیه خواهد بود‪ .‬این مساله اقتضای جغرافیایی ما نیست‬ ‫بلکهوضعیتژئوپلتیکیایرانچنانامکانیبرایکشورفراهم‬ ‫کرده است که همزمان بتواند سیاست های سازنده و متناسبی‬ ‫را هم در گسترش روابط با روسیه و هم در پروسه اعتمادسازی‬ ‫با اروپا و امریکا دنبال کند و در این مسیر منافع خود را افزایش‬ ‫دهد‪ .‬به بیان دیگــر ایران در مســال ه اوکراین هــم تعامل با‬ ‫روسیه را در نظر دارد و هم بر ضرورت همزمان توسع ه روابط با‬ ‫کشورهایغربیواقفاستکهایننکت همثبتیدردولتاست‬ ‫که باید برجسته شود؛ چرا که این سیاست ها ظرفیتی را فراهم‬ ‫می کندتابهصورتهمزمانباروسیهکهباغربدرتقابلاست‬ ‫رابطهداشتهباشیموازسویدیگرتعامالتمانباجامعهجهانی‬ ‫را در ابعاد سیاسی و اقتصادی مدنظر قرار دهیم زیرا مهمترین‬ ‫امر برای ما منافع ملت ایران است‪.‬‬ ‫به دنبال تحوالت اخیر در روابط ایران و روســیه ظاهرا‬ ‫بحث عضویت ایران در سازمان همکاری های شانگهای نیز‬ ‫قوت بیشتری گرفته است‪ .‬همچنانکه سرگئی الوروف‪ ،‬وزیر‬ ‫خارجهروسیهنیزچندیپیشسخنازپیوستناعضایجدید‬ ‫از جمله ایران به این سازمان گفته بود‪.‬‬ ‫ایران و روسیه امکانات متنوعی را برای توسعه روابط در‬ ‫اختیار دارند که تابه حال بخشی از ان مورد توجه قرار گرفته و‬ ‫‪2‬‬ ‫دکتر الهه کوالیی‪ ،‬استاد دانشگاه و تحلیلگر‬ ‫مسائل روســیه در گفت وگویی با مثلث به بررسی‬ ‫روابط تهران و مســکو در ســایه بحــران اوکراین و‬ ‫همچنیــن ســفر اخیــر اقــای والیتــی به روســیه‬ ‫پرداخت‪ .‬کوالیــی اعزام مشــاور امــور بین الملل‬ ‫رهبری به مسکو را به همراه پیام ویژه رئیس جمهور‬ ‫برای پوتین‪ ،‬بیانگر جایگاه مســکو بــرای تهران و‬ ‫اهمیت‪ ،‬سطح و عمق روابط ایران و روسیه می داند‪.‬‬ ‫این استاد دانشگاه در خصوص روابط دو کشور نیز‬ ‫گفت که ایران در مسال ه اوکراین هم تعامل با روسیه‬ ‫را در نظر دارد و هم بر ضرورت همزمان توسع ه روابط‬ ‫با کشورهای غربی واقف اســت؛ یعنی ژئوپلتیک‬ ‫حکم می کند که ایران با روســیه روابط گســترده و‬ ‫همه جانبه خود را در هر شرایطی دنبال کند‪.‬‬ ‫بخشی از ان نیز هنوز مورد بهره برداری قرار نگرفته است‪ .‬اما‬ ‫این تصور که عضویت ایران در سازمان شانگهای‪ ،‬بر اساس‬ ‫مالحظات روابط دو کشــور در حال مطرح شــدن است‪ ،‬با‬ ‫واقعیات سازگار نیست‪ .‬طی بیش از دو دهه گذشته‪ ،‬روس ها‬ ‫همواره از کارت ایران برای بازی خود با امریکا بهره گرفته اند‪.‬‬ ‫بنابرایــن طرح موضــوع پیوســتن ایران به ســازمان‬ ‫شانگهای‪ ،‬باتوجه به تمایل پاســخ داده نشده در سال های‬ ‫گذشته نشاندهنده تالش دوباره روس ها برای بهره گیری از‬ ‫کارت ایران در بازی شان با امریکاست‪ .‬این مساله می تواند‬ ‫به گونه ای در وضعیت تشــدید فشــار بین المللی بر روسیه‪،‬‬ ‫توسعه روابط دو کشور را در برداشته باشد‪ .‬اما اگر ضرورتا در‬ ‫چارچوب روابط دوجانبه به این مســاله پرداخته شود به نظر‬ ‫نمی اید با شرایط موجود چندان تطبیقی داشته باشد‪.‬‬ ‫به طور کل روابط ایران و روسیه را در شرایط فعلی‬ ‫چطور می بینید؟‬ ‫شرایط حاکم بر روابط دو کشور که بعد از فروپاشی‬ ‫اتحاد شــوروی با تغییرات جــدی مواجه شــد‪ ،‬زمینه های‬ ‫همکاری‪‎‬های انهــا را افزایش داد‪ .‬برای روســیه همکاری‬ ‫با ایران همواره جنبه تاکتیکی داشــته اســت‪ .‬در واقع نگاه‬ ‫روســیه به ایران و نگاه ایران به روسیه از منظرهای متفاوتی‬ ‫شکل گرفته است‪ .‬ایران برای روسیه باتوجه به نوع رابطه با‬ ‫غرب به ویژه امریکا‪ ،‬همیشه اهرمی برای چانه زنی و افزایش‬ ‫منافع این کشور به شمار امده است‪ ،‬در حالی که روسیه برای‬ ‫ایران در شرایط تشدید فشارهای غرب‪ ،‬مفری برای کاهش‬ ‫فشارهاست‪.‬‬ ‫موضوع امریکا همواره در تنظیم رابطه روسیه با ایران‪،‬‬ ‫از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است؛ این روند چه پیش از‬ ‫انقالب اسالمی و چه پس از ان استمرار داشته است‪ .‬فارغ از‬ ‫این مسائل‪ ،‬دو کشور نیاز به روابط حسنه و گسترده با یکدیگر‬ ‫دارند‪ .‬بازارهای ایران و روسیه می‪‎‬توانند بخشی از نیازهایشان‬ ‫را در این رابطه تجاری و اقتصادی به دست اورند‪ .‬همچنین‬ ‫در شرایط فعلی که تحریم‪‎‬های غرب یعنی اروپا و امریکا علیه‬ ‫روسیه به دنبال حاد شدن مساله اوکراین شدت یافته‪ ،‬رابطه‬ ‫این کشور با ایران از اهمیت بیشتری برخوردار شده است‪.‬‬ ‫این در حالی است که در سال‪‎‬های گذشته و در شرایط‬ ‫تحریم و فشار غرب علیه ایران‪ ،‬رابطه تهران با مسکو اهمیت‬ ‫زیادی داشت‪.‬البته گذشته از مســاله سیاست بین الملل و‬ ‫مسائل منطقه‪‎‬ای‪ ،‬زمینه رقابت جدی‪ ،‬به ویژه در حوزه انرژی‬ ‫و انتقال ان میان ایران و روســیه وجود دارد که هر دو کشور‬ ‫را باتوجــه به وزن این عامل در اقتصادشــان نســبت به این‬ ‫موضوع‪ ،‬حساس کرده است‪ .‬فارغ از این موضوعات‪ ،‬تهران‬ ‫و مسکو باید از ظرفیت های اقتصادی یکدیگر بهره برداری‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫بین الملل‬ ‫گزینه هایمطلوب‬ ‫ی روسیه به غرب کاهش می یابد‬ ‫میزان وابستگی اقتصاد ‬ ‫محمود شوری‬ ‫‪3‬‬ ‫کارشناس مسائل روسیه‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫اتش بس‪ ،‬به توافقی دست یافته اند اما این توافق می تواند‬ ‫به دالیل مختلفی در اینده شکســته شود و با تغییر اهداف و‬ ‫منافع بازیگران این اتش بس ممکن است دچار خدشه شود‪.‬‬ ‫از منظر دیگر باید توجه داشت اتفاقاتی که در اوکراین‬ ‫پیش امد به گونه ای است که نه روسیه خواهان ان بوده و نه‬ ‫غرب این نوع از تحوالت را پیش بینــی می کرد‪ .‬به هر حال‬ ‫هم غرب و هم روسیه انتظارات دیگری از اوکراین داشتند‪.‬‬ ‫روس ها در پی ایجاد یک دولت همســو در اوکراین بودند و‬ ‫مایل بودند منافع شان به طور عادی در اوکراین تامین شود‬ ‫اما پــس از تحوالت اخیــر اوکراین‪ ،‬روس ها ناگزیر شــدند‬ ‫منافع خود را به شــکل دیگری تامین کنند و عمال به سمت‬ ‫فرایند جدایی طلبی در این کشور بروند‪ .‬در همین راستا بود‬ ‫که کریمه به روسیه الحاق شد و درگیری ها در شرق اوکراین‬ ‫تداوم یافــت‪ .‬اما این مســاله خیلی منافعی بــرای روس ها‬ ‫نداشته است چون روسیه در حال حاضر هم با فشار سیاسی‬ ‫و هم فشار اقتصادی از جانب غرب مواجه هستند‪ .‬بنابراین‬ ‫این شرایط در کل به گونه ای نیست که به نفع روسیه باشد‪.‬‬ ‫بین الملل‬ ‫از اواخر سال ‪ 2013‬و پس از انکه ویکتور یانوکوویچ‪،‬‬ ‫رئیس جمهور ســابق اوکراین‪ ،‬از امضای توافقنامه تجارت‬ ‫ازاد با اروپا امتناع کرد‪ ،‬تحوالت در اوکراین اغاز شد و عمال‬ ‫درگیری هایی که در میدان اســتقالل کی یف شکل گرفت‬ ‫و تظاهرات هــای متعددی که مخالفــان یانوکوویچ در این‬ ‫میدان برگــزار کردند‪ ،‬کار را به اینجا رســاند که در تاریخ ‪21‬‬ ‫فوریه ‪ 2014‬و پس از درگیری های متعدد‪ ،‬یانوکوویچ مجبور‬ ‫به خروج از کی یف شود و این کشــور را به مخالفان واگذار‬ ‫کند‪ .‬البته در طول این پروســه مجموعــه ای از تحوالت را‬ ‫شــاهد بودیم که یکی از مهمترین نمونه ها‪ ،‬تالش روسیه‬ ‫برای کمک به دولت یانوکوویچ با ارائه یک وام ‪ 15‬میلیاردی‬ ‫بود که ‪ 3‬میلیارد ان نیز پرداخت شد‪ ،‬اما‬ ‫ادامه پرداخت ان بعد از تغییرات سیاسی‬ ‫در اوکراین دیگر موضوعیتی نداشت‪ .‬بعد‬ ‫از ســقوط دولت یانوکوویچ‪ ،‬تحوالت در‬ ‫اوکراین به سمت نوعی تقابل جدی میان‬ ‫دولت مرکزی جدید و روســیه پیش رفت‬ ‫و شــاهد تالش هایی بودیم که روس ها‬ ‫برای تضمین منافعی که بــرای خود در‬ ‫اوکراین متصور بودند‪ ،‬انجام دادند‪.‬‬ ‫عمــا بــا رفراندومی که در شــبه‬ ‫جزیره کریمه صورت گرفت و طرفداران‬ ‫روسیه در انجا توانستند وضعیت را تحت‬ ‫کنترل خــود بگیرنــد‪ ،‬کریمــه از دولت‬ ‫مرکــزی اوکراین جدا شــد و به روســیه‬ ‫پیوســت‪ .‬این مســاله نیز خود منجر به‬ ‫مجموعه ای از تقابل ها و درگیری ها میان‬ ‫روســیه و غرب شــد‪ .‬پس از این بود که‬ ‫غرب تحریم هایی را علیه روسیه اعمال‬ ‫کرد‪ .‬در کنار ان نیز بخشی از جریان های‬ ‫طرفدار روسیه در شــرق اوکراین تالش‬ ‫کردند تا با دســت گرفتن مناطق تحت‬ ‫کنترل خود‪ ،‬اجــازه ندهند دولت مرکزی‬ ‫حاکمیت خود را به تمامی مناطق اوکراین‬ ‫گســترش دهد بنابراین به نوعی فضای اســتراتژیک برای‬ ‫روس ها در شــرق اوکراین باقی ماند تا بتواند تاثیرگذاری بر‬ ‫دولت مرکزی کی یف داشته باشد‪ .‬این مجموعه رویدادهایی‬ ‫است که به طور کلی طی یک سال اخیر در این منطقه اتفاق‬ ‫افتاد‪ .‬در نهایت نیز در ماه فوریه سال ‪ 2015‬یک توافقنامه‬ ‫اتش بس میــان مخالفان دولــت مرکزی یا شــبه نظامیان‬ ‫طرفدار روسیه در شــرق اوکراین و دولت مرکزی با حضور ‪4‬‬ ‫کشور المان‪ ،‬روسیه‪ ،‬فرانســه و بالروس صورت گرفت که‬ ‫به نظر نمی رسد این اتش بس خیلی با ثبات و ماندگار باشد‪.‬‬ ‫در ان زمان سران این کشــورها در مینسک گرد هم امدند و‬ ‫بعد از ‪ 16‬ساعت گفت وگو در نهایت به توافقی برای برقراری‬ ‫اتش بس در منطقه دســت یافتند‪ .‬ایــن توافقنامه بندهای‬ ‫متعددی دارد که نخستین بند ان اغاز اتش بس از ‪ 15‬فوریه‬ ‫را شــامل می شــد‪ .‬از جمله بندهــای مهم دیگر بــه انتقال‬ ‫تسلیحات سنگین به منطقه حائل یعنی جایی بین ‪ 40‬تا ‪150‬‬ ‫کیلومتری دورتر از مرز دو طرف مربوط می شد‪.‬‬ ‫به بیان دیگر این مساله که تا چه اندازه این توافقنامه‬ ‫اتش بس می توانــد به یک اتش بس دائمــی و فرایند صلح‬ ‫پایدار در منطقه منجر شــود‪ ،‬جای بحــث دارد‪ .‬در جریان‬ ‫بحران اوکرایــن تاکنون چندیــن بار توافق میــان طرفین‬ ‫حاصل شده اما هر بار توافقات به دالیلی شکسته شده است‪.‬‬ ‫همچنانکه در سپتامبر سال گذشته میالدی و پس از تشدید‬ ‫درگیری ها میان طرفین‪ ،‬یک موافقتنامــه اتش بس میان‬ ‫شبه نظامیان طرفدار روســیه و دولت اوکراین امضا شد که‬ ‫این توافقنامه اتش بس بعد از مدت کوتاهی از سوی دو طرف‬ ‫زیرپا گذاشته شد و عمال درگیری ها با شدت بیشتری تداوم‬ ‫یافت‪ .‬بنابراین یک مساله مهم در بحران اوکراین بحث تعدد‬ ‫منافع بازیگران حاضر است زیرا تجمیع منافع انها به سادگی‬ ‫امکان پذیر نیســت؛ درواقــع طرف ها در اغــاز کار تالش‬ ‫می کنند این توافق نامه را اجرایی کنند اما چشــم انداز پیش‬ ‫رو‪ ،‬تردیدهایی را به دنبال دارد‪ .‬این مســاله موجب پیچیده‬ ‫شدن موضوع شده است و ابهام های زیادی در روند مناقشه‬ ‫پدید اورده اســت‪ .‬در شــرایط موجود‪ ،‬طرفین در خصوص‬ ‫روس ها در یک وضعیت ناگزیــری قرار گرفته اند که اگرچه‬ ‫توانســته اند در خالل ان به کریمه مســلط شــوند یا حتی‬ ‫بخش هایی از شــرق اوکراین را در کنترل داشته باشند‪ ،‬اما‬ ‫برای روسیه گزینه مطلوب تر این بود که در کل اوکراین یک‬ ‫دولت همسو با روسیه بر سر قدرت باشد‪ .‬در این صورت اوال‬ ‫روس ها مجبور نبودند این فشــارهای سیاسی و اقتصادی‬ ‫که از سوی غرب تحمیل می شــود را تحمل کنند و ثانیا در‬ ‫ســطح بین الملل از خود چهــره دولتی کــه رفتارهای قرن‬ ‫‪ 19‬را در پیش می گیرد‪ ،‬باقی نمی گذاشــتند‪ .‬این مســائل‬ ‫به گونه ای نیســت که برای روس ها مطلوب باشد اگرچه در‬ ‫صحنه عملیاتی انها تالش کرده اند که منافع خود را به طرق‬ ‫دیگری مانند الحاق کریمه و تاثیرگذاری در شــرق اوکراین‬ ‫تامین کنند‪.‬‬ ‫انچه که اکنون مشخص است روابط روسیه و غرب در‬ ‫یک چالش و معمایی درگیر شده است که به سادگی خروج از‬ ‫ان امکان پذیر نیست زیرا روس ها قطعا نمی توانند از کریمه‬ ‫خارج شــوند و ان را رها کنند و غرب نیــز نمی تواند به خاطر‬ ‫رفتاری که روســیه در کریمه داشــته تحریم ها را به سادگی‬ ‫کنار بگذارد‪ .‬ولی اگر شــرایط به نوعی رقم بخورد که هر دو‬ ‫طرف احســاس کنند از این تقابل متضرر می شــوند ممکن‬ ‫اســت به نحوی ســعی کنند با دور زدن این معمــا‪ ،‬مجددا‬ ‫روابط خود را به وضعیتی برسانند که حداقل‬ ‫از تنش های بیشــتر جلوگیری شود و منافعی‬ ‫که در همکاری های دوجانبه برای انها وجود‬ ‫داشت‪ ،‬تضمین شود‪ .‬به هر حال هم روسیه و‬ ‫هم غرب به خصوص اروپا به لحاظ اقتصادی‬ ‫به شدت به یکدیگر نیاز دارند و ناگزیر هستند‬ ‫بــا همدیگر همکاری هایی داشــته باشــند‪.‬‬ ‫همچنیــن در ســطح بین المللی نیــز مجبور‬ ‫هســتند برای حل و فصل برخی مسائل مهم‬ ‫جهانی‪ ،‬میزانی از همکاری ها را داشته باشند‪.‬‬ ‫زیرا به نفع غرب نیست که روسیه را کامال به‬ ‫ســمت یک جریان مخالف هل دهد و عمال‬ ‫ان را تبدیل به دشمنی کند که در هر نقطه ای‬ ‫از جهــان بخواهد منافع انهــا را مورد تهاجم‬ ‫قرار دهــد‪ .‬بنابراین دو طرف ســعی می کنند‬ ‫که خیلی با احتیاط فراینــد اختالفات خود را‬ ‫پیش ببرند و تا جایی که ممکن اســت مساله‬ ‫را مدیریت کنند‪ .‬اگرچه نمی شــود انکار کرد‬ ‫که بعضی اوقات‪ ،‬حــوادث هر دو طرف را به‬ ‫سمتی سوق می دهد که ممکن است خیلی‬ ‫تمایلی به ان نداشته باشند‪ .‬در مورد اقتصاد‬ ‫روســیه نیز باید در نظر داشــت کــه اقتصاد‬ ‫این کشــور بعد از بحران اوکراین دچار تنش‬ ‫شدیدی شــد و فشــارهای باالیی را بر خود دید‪ .‬این مساله‬ ‫دالیل متعددی دارد شاید تحریم ها به تنهایی نتواند اقتصاد‬ ‫کشور بزرگی چون روسیه را تحت تاثیر قرار دهد اما پیامدها و‬ ‫تبعات روانی ان و کاهش میزان سرمایه گذاری های خارجی‬ ‫در روسیه و همچنین افزایش فرار ســرمایه‪ ،‬بر اقتصاد این‬ ‫کشور ضرباتی وارد کرد که تحمل ان خیلی دشوار بود‪ .‬طی‬ ‫ماه های اخیر شاهد کاهش شــدید ارزش روبل در برابر دالر‬ ‫بودیم و در عین حال کاهش قیمت نفت نیز خود مزید بر علت‬ ‫شد و باعث شــد اقتصاد مبتنی بر انرژی این کشور‪ ،‬بحران‬ ‫دیگری را نیز متحمل شــود‪ .‬این وضعیت عمال روس ها را‬ ‫به سمتی سوق داد که اکنون صحبت از ضرورت تغییر مدل‬ ‫ل این هستند که‬ ‫توسعه اقتصادی روسیه مطرح است و به دنبا ‬ ‫نوع نگاه تازه ای را به اقتصاد این کشور وارد کنند‪ .‬موضوعی‬ ‫که شاید باید سال ها پیش رهبران روسیه نسبت به ان اقدام‬ ‫و تالش می کردند که اقتصاد کشــور را از وضعیت متکی به‬ ‫انرژی خارج کنند و یا میزان وابستگی اقتصادی شان به غرب‬ ‫را کاهش می دادند‪.‬‬ ‫‪183‬‬ ‫بین الملل‬ ‫پرون‬ ‫د‬ ‫ه‬ ‫س‬ ‫وم‬ ‫جنگ صلیبی بدون حضور صلیبیان‬ ‫ظهور و افول داعش در عراق چگونه پدید امد؟‬ ‫حسین ابراهیم نیا‬ ‫‪1‬‬ ‫بین الملل‬ ‫‪184‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫عضو گروه مصر و شمال افریقا در مرکز مطالعات خاورمیانه‬ ‫با تغییــرات شــکل گرفته در خاورمیانــه خصوصا در‬ ‫چند ســال اخیر شــاهد ظهور و بروز پدیده هایی در منطقه‬ ‫هســتیم که ریشــه در خالء قدرت‪ ،‬واقعیت هــای قومی‪،‬‬ ‫عشیره ای‪ ،‬سیاسی و تاریخی این سرزمین دارد‪ .‬این پدیده‬ ‫یا نیروهای تندرو چیزی نیست ج ز نسل جدیدی از گروه های‬ ‫تکفیری _وهابی که معروف ترین شاخه ان «القاعده» بود‬ ‫و اکنون جای خود را به دولت اسالمی عراق و شام موسوم‬ ‫به «داعش» داده که از سبعیت بیشتری برخوردار است‪ .‬اما‬ ‫شکل گیری این گونه از گفتمان تکفیری _ وهابی در عصر‬ ‫حاضر با طی کردن چهار دوره که اکنون وارد دوره پنجم خود‬ ‫شده اند به دوران جنگ سرد باز می گردد؛ زمانی که دو قطب‬ ‫جهانی با یکدیگر رقابتی بزرگ داشتند‪ .‬این پدیده همزمان‬ ‫با حمله شوروی سابق به افغانستان شکل گرفت‪ .‬در نسل‬ ‫نخست در قالب جهاد شکل و سازمان داده شدند ولی پس‬ ‫از فروپاشی شوروی و عصر تک قطبی جهانی در دوره دوم‬ ‫همزمان با حوادث ‪ 11‬ســپتامبر به توسعه عملیات خود در‬ ‫سطح جهان پرداختند؛ لیکن در نسل ســوم به دلیل تضاد‬ ‫و تغییرات منطقه ای و جهانی که همزمان با حمله به عراق‬ ‫و افغانستان بود نخست در الک دفاعی فرو رفته و از حالت‬ ‫فعال به غیرفعال تبدیل شد‪ .‬ولی با طوالنی شدن جنگ در‬ ‫افغانستان و خصوصا عراق شاهد اغاز دوره چهارم هستیم؛‬ ‫نسلی که در این دوره فعالیت خود را اغاز کرد گرچه در بیعت‬ ‫با رهبــران القاعده بود ولــی این پیوند کامال اســتراتژیک‬ ‫بود ‪.‬به جهت انکه خــود را اماده ســازد در دوره بعد خود را‬ ‫جایگزین القاعده نماید‪ .‬در واقع این نســل ســراغاز نسل‬ ‫پنجم بود که با بحران در ســوریه محیط رشد خود را فراهم‬ ‫دید و با پشتیبانی برخی از بازیگران منطقه ای خیزش مجدد‬ ‫خود را با تغییرات هدف اغاز کرد‪ .‬بنابراین اگر در نظر بگیریم‬ ‫که هدف و نوک پیکان القاعده به ترتیب به ســمت غرب‪،‬‬ ‫شیعه و ســنی کالســیک بود؛ اما نوک حمله نسل پنجم با‬ ‫گذشــتگان خود تفاوت دارد و نخست شــیعه و دیگر اقوام‬ ‫منطقه‪ ،‬سنی کالسیک و سپس غرب را در هدف خود دارد‪.‬‬ ‫اما این خیزش مجدد نه تنها سبب شــد شکاف فزاینده ای‬ ‫میان مســلمانان ایجاد شــود بلکه حتی میــان گروه هایی‬ ‫از این دســت نیز امروز اختالف و درگیری بــه وجود امده‪،‬‬ ‫چنانکه شــاهدیم حتی رهبران القاعده این نســل را قبول‬ ‫نداشــته و ان را طرد کرده اند؛ بنابراین این وضعیت به سود‬ ‫بازیگران فرامنطقه ای و برخی از دولت های منطقه ای تمام‬ ‫شده است ‪ .‬در واقع به تعبیر برخی از نظریه پردازان این حوزه‬ ‫جنگ های صلیبی جدیدی اغاز شــده کــه در ان صلیبیان‬ ‫حضور فیزیکی ندارند‪ .‬در جنگ جدید بازیگران منطقه ای‬ ‫به جهت تامین منافع خاندانی و قومی خود با تهدید و دشمن‬ ‫جلوه دادن شــیعیان منطقه خاورمیانه اگاهانه و نااگاهانه‬ ‫به تولید قدرت نــرم برای قدرت های فرا منطقه ای (شــرق‬ ‫و غرب) می پردازنــد‪ .‬بنابراین با فعال کــردن این طیف یا‬ ‫نسل‪ ،‬بازیگران خطرناکی را وارد صفحه شطرنج خاورمیانه و‬ ‫شمال افریقا کرده اند که در نهایت اتش ان به سرزمین انان‬ ‫نیز کشیده خواهد شــد‪ .‬حال این بازی خطرناک با بحران‬ ‫سوریه اغاز و دامنه درگیری های ان به عراق رسید و در حال‬ ‫حرکت به سمت کارگردانان خود است و در این میان غرب‬ ‫گرچه دست به اقدامات محدود عملیاتی زد ه ‪ ،‬ولی همچنان‬ ‫کوشش دارد تا از قدرت نرم خود اســتفاده نماید و سوار بر‬ ‫امواج ایجاد شــده در منطقه اهداف خود را پیگیری نماید‬ ‫و متاسفانه برخی از بازیگران منطقه ای با سیاست هایشان‬ ‫این فرصت را برای قدرت های فرامنطقه ای فراهم کرده اند‪.‬‬ ‫در هرحال فضــای خاورمیانه و شــمال افریقا به عرصه ای‬ ‫برای رقابت و منازعه بر ســر منافع‪ ،‬منابع و سرزمین تبدیل‬ ‫شــده و با عارضه خارجــی تحمیلی تحت عنــوان داعش‬ ‫تحــوالت در جهان عرب به انحراف کشــیده و انشــقاق و‬ ‫چنددستگی میان مســلمانان را به درجه ای برسانند تا انان‬ ‫با قدرت ســخت افزاری علیه یکدیگر وارد منازعه شوند‪ .‬در‬ ‫این میان ســرایت بحران از ســوریه به عراق دامنه اتش را‬ ‫وسعت بخشیده و ان را به درجه ای رسانده که اکنون حامیان‬ ‫گذشته داعش نمی توانند به سادگی از ان گذر کنند‪.‬‬ ‫بحران عراق‪ ،‬تغییر قواعد بازی‬ ‫زمانــی کــه در واپســین ســاعات ‪ ۹‬ژوئــن ‪۲۰۱۴‬‬ ‫(‪۲۰‬خــرداد) نیروهای دولت اســامی عراق و شــام پیرو‬ ‫پیشروی به شمال عراق(استان نینوا)‪ ،‬کنترل شهر موصل‬ ‫را به دســت گرفتند‪ ،‬اغازی شــد برای تغییر قواعد بازی در‬ ‫عرصه مناســبات بین المللی در منطقه خاورمیانه که ان را‬ ‫به ســمت دگرگونی پیش ببرد‪ .‬گرچه عناصر داعش قبل از‬ ‫حمله به استان نینوا در استان االنبار با کمک قبایل سنی ان‬ ‫را ناامن کرده بودند؛ ولی با حمله به استان نینوا در روزهای‬ ‫اولیه موفق شــدند ســاختار ارتش جدید عراق را به چالش‬ ‫کشیده و ان را با بحرانی روبه رو سازد که پس از سقوط صدام‬ ‫سابقه نداشت؛ بنابراین باید اشــاره کرد که پیشروی سریع‬ ‫عناصر داعش در بعد داخلی بر ســه علت اساســی استوار‬ ‫بوده است؛ نخست استفاده از شکاف میان دولت و قبایل‬ ‫سنی شمال‪ ،‬میانه و غرب عراق در واقع نقاط مرزی با سوریه‬ ‫(اشتباهات فراوان دولتمردان در عرصه سیاست داخلی)؛‬ ‫دوم شــکاف های قومی مذهبــی در عراق میــان کردها‪،‬‬ ‫شیعیان و ســنی ها و ســوم عدم تعهد نیروهای ارتش ملی‬ ‫عراق به کشور ‪ .‬چنانچه شاهدیم در جریان حمله به موصل‬ ‫فرماندهان عالی رتبه نظامی جایگاه خود را ترک کرده بودند؛‬ ‫همچنین در ُبعد خارجی دو علت اساسی و مهم دارد؛ نخست‬ ‫حامیان منطقه ای داعش به دلیل اینکه در سوریه با بن بست‬ ‫مواجه شده سعی کردند با گسترش بحران بر عدم موفقیت‬ ‫خود سرپوش نهند‪ .‬دوم مساله تقسیم منافع میان بازیگران‬ ‫منطقه ای است‪ .‬در واقع بازیگران حاضر در صحنه از نفوذ‬ ‫شیعه بیمناک هستند و سعی دارند حتی با نابود کردن منطقه‬ ‫سد نفوذی ایجاد نمایند‪ .‬لیکن در مورد عراق نخست باید بر‬ ‫ابعاد سیاست های داخلی ان تاکید کرد‪ .‬به لحاظ سیاسی‪،‬‬ ‫بحران اخیری که در عراق اغاز شــد حاصل جمع ســال ها‬ ‫نادیده انــگاری دولتمردان عراقی بود که فرصت مناســبی‬ ‫برای این طیف از تکفیری ها فراهم کرد و ســبب شد تعداد‬ ‫زیادی از انها از خاک ســوریه به عراق سریز شوند‪ .‬در این‬ ‫میان اگر نگاهی به استان هایی(استان های صالح الدین‪،‬‬ ‫نینوا و االنبار) که در روزهای اولیه ســقوط کردند بیندازیم‬ ‫شاهد وضعیت نامناســب اقتصادی انها هستیم که مزید بر‬ ‫علت شد ‪ .‬سه استانی که ستون اصلی ارتش عراق در دوران‬ ‫صدام بر ان اســتوار گردیده بود؛ در واقع بعد از فروپاشــی‬ ‫رژیم بعثی با اشــتباه اپوزیســیون عراق و نیروهای ائتالف‬ ‫حمله کننده ارتش عراق منحل شد ‪ .‬از این رو بسیاری از این‬ ‫نیروهای اموزش دیده از کار بیکار و رها شدند و به شهرهای‬ ‫خود بازگشــتند‪ .‬این تعداد که حدود ‪ 100‬تــا ‪ 170‬هزار نفر‬ ‫براورد شده است‪ ،‬ان هم در شرایطی که نیروهای ارتش در‬ ‫زمان صدام ارج و منزلت باالیی داشتند و افسران از حقوق و‬ ‫امتیازات مناسبی بهره مند بودند‪ ،‬با سقوط صدام و تحوالتی‬ ‫که در عراق صورت گرفت در اهل سنت این حس ایجاد شد‬ ‫که تنها مانده اند چراکه کردها به منافع و سرزمین خود دست‬ ‫یافته بودند و شــیعیان نیز قدرت را تحت اختیار داشــتند؛‬ ‫بنابراین نه تنها امتیازات سیاسی گذشــته را از دست دادند‬ ‫بلکه از امتیازات اقتصادی نیز محروم شــده بودند‪ .‬به ویژه‬ ‫ساکنان این مناطق شاهد سرمایه گذاری تجاری و اقتصادی‬ ‫جدی و مناســبی نبودند‪ .‬از این رو مشــاهده می شود که در‬ ‫این سه استان بیشترین فقر اقتصادی وجود دارد؛ در نتیجه‬ ‫وضعیتی ایجاد شده که یک سوی ان دولت عراق است و‬ ‫سوی دیگر ان تروریســت های تکفیری که از سوریه وارد‬ ‫شده اند‪ .‬چنانچه شاهدیم در لحظه ورود انان به این مناطق‬ ‫گرچه همراه با خشونت است ولی در بعضی از مناطق قبایل‬ ‫و مردم ان شهر به استقبال انان می روند که به عنوان نمونه‬ ‫می توان به قبایل یا اعضای الصحوه اشاره کرد‪ .‬این گروه‬ ‫که موفق شــده بود الزرقاوی و دیگر گروه های رادیکال را‬ ‫محدود و کنترل نماید به منتقد سیاست های نوری المالکی‬ ‫بدل شد‪ ،‬چرا که احســاس کرد از بازی کنار گذاشته شده‬ ‫است که در نتیجه ان به همکاری با تکفیری ها روی اورده یا‬ ‫اینکه چشمان خود را روی ورود انان به عراق بستند‪.‬‬ ‫سه استانی که ستون اصلی ارتش عراق‬ ‫در دوران صــدام بــر ان اســتوار گردیده‬ ‫بود؛ در واقع بعد از فروپاشی رژیم بعثی با‬ ‫اشتباهاپوزیسیونعراقونیروهایائتالف‬ ‫حمله کننده ارتش عراق منحل شد ‪ .‬از این‬ ‫رو بسیاری از این نیروهای اموزش دیده از‬ ‫کار بیکار و رها شــدند و به شهرهای خود‬ ‫بازگشتند‬ ‫ ‬ ‫هســتند‬ ‫و عربســتان) را که خود در زمره حامیان این گروه‬ ‫فراهم کر د که به عنوان نمونه باید اشاره کرد داعش در زمان‬ ‫اشغال موصل کنســولگری ترکیه را با ‪ 80‬عضو ان گروگان‬ ‫می گیرد و اعالم می دارد که ما استانبول را ازاد خواهیم کرد‬ ‫و خالفت را در انجا برقرار خواهیم کرد؛ گرچه پس از چندی‬ ‫با باج خواهی داعش و قبول ان توسط ترکیه این گروگان ها‬ ‫ازاد می شوند یا در مورد عربستان سعودی شاهدیم با تقویت‬ ‫مرزهای خود و نصب رادار و دیگر تجهیزات مربوطه امنیت‬ ‫خود را حفظ می کند ‪ .‬اما پیشروی داعش پس از چندی به‬ ‫دالیلی متوقف شد؛ نخست اینکه به دلیل نوع سبعیت این‬ ‫گروه‪ ،‬میان خــود نیروها اختالفاتی وجــود دارد‪ .‬به عنوان‬ ‫نمونه در روابط داخلی همواره میان نیروهایی که از اسیای‬ ‫میانه‪ ،‬منطقه چچن‪ ،‬اروپا (غرب) امده اند با اعراب اختالف‬ ‫بوده اســت چرا که این دســته از خارجیان در نوع عملکرد‬ ‫خود سبعیت بیشــتری اعمال می کنند که نمونه اخیر ان در‬ ‫مورد خلبان اردنی بود که یکی از موارد اختالف میان انان‬ ‫و اعضای عرب گروه بود که در همین زمینه «شیخ فضهان‬ ‫السدید»‪ ،‬یکی از رهبران قبیله ای در االنبار بیان می دارد که‬ ‫«پس از اعتراض بسیاری از اعضای عرب داعش به اعدام‬ ‫معاذ الکساسبه و نحوه برخوردی که این گروه با گروگان های‬ ‫جنگی خود داشت‪ ،‬این شکاف ها بیشتر شده است»‪ .‬دوم‬ ‫اختالف میان ائتالفی که یک سر ان نیروهای اهل سنت یا‬ ‫بقایای ارتش بعث عراق است و سوی دیگر ان داعش قرار‬ ‫دارد‪ .‬این گروه در عمل نشــان داده که انگیزه یا برنامه ای‬ ‫برای تداوم ائتالف ندارند هم با اجرای سیاست های مذهبی‬ ‫و هم اینکه در برخی مناطق دست به اعدام بقایای بعثی ها ‬ ‫یا سران قبایل زده و در نتیجه این درگیری ها میان تعدادی‬ ‫از قبایل و نظامیان (بعثی های ســابق) با داعشی ها ریزش‬ ‫نیرو رخ داده است که نمونه اخیر ان پس از اعدام استاندار‬ ‫یا والی «تل عفر» پدید امد که به دنبال ان‪ ،‬میان اعضای‬ ‫خارجی داعــش در موصل و تل عفر درگیری های ســختی‬ ‫اغاز شد‪ .‬در واقع مبارزان «تل عفر» عمدتا بومیان عراقی و‬ ‫گروهی از مبارزان خارجی عرب از تونس هستند که همگی‬ ‫بین الملل‬ ‫در زمره وفاداران به والی «عبدالرحمان االفغانی» بودند‪.‬‬ ‫سوم‪ ،‬برداشت نادرست قبایل ســنی عراق از گروه داعش‬ ‫بود‪ ،‬در واقع باید اشــاره کرد که پرنفوذترین نیروی محرکه‬ ‫حامی داعــش در عراق‪ ،‬ســنی های ناراضــی از وضعیت‬ ‫اقتصادی و سیاسی بودند که پس از چندی احساس کردند‬ ‫اقدامات این گــروه کمکی بــه تحقق خواســته های انها‬ ‫نمی کند‪ .‬تقریبا تمامی سیاســتمداران اهل ســنت و حتی‬ ‫طارق الهاشــمی که با نوری المالکی مشــکل داشــتند‪ ،‬با‬ ‫داعش مخالف هستند‪ ،‬چون احساس کردند که این جریان‬ ‫به هیچ چیز پایبند نیست‪ .‬نحوه ترورها و کشتارها سبب شد‬ ‫اغلب نیروهای سیاســی و اجتماعی به این فکر بیفتند که‬ ‫داعش نمی تواند انها را از موقعیت گذشــته با دولت عراق‬ ‫نجات دهد و این مساله در حال تبدیل شدن به یک چالش‬ ‫و مشکل اساســی تر اســت‪ .‬چهارم‪ ،‬نقش همسایگان بود‬ ‫که به دو دسته تقسیم می شــوند؛ اول‪ ،‬همسایگان حامی‬ ‫ داعش که پس از اقدامات این گروه در عراق احساس خطر‬ ‫کرده و سعی کردند در قالب ائتالفی با اهداف نامتجانس به‬ ‫مقابله بپردازند‪.‬دوم‪ ،‬جمهوری اسالمی ایران که از اساس‬ ‫با اقدامات انان مخالف هست‪ .‬بنابراین می توان اشاره کرد‬ ‫که با کمک ایران اقدامات مثبتی صورت گرفت که از جمله‬ ‫یکی از این پشتیبانی ها ازادســازی شهر شیعه نشین امرلی‬ ‫(در اســتان صالح الدین) بود که نقش جمهوری اسالمی‬ ‫ایران در ایــن عملیات‪ ،‬مــورد توجه بوده اســت؛ بنابراین‬ ‫نزاع و درگیری میان داعش و نیروهــای عراقی ادامه دارد‬ ‫و ارتش این کشــور به همراه نیروهای داوطلب مردمی که‬ ‫پس فتوای علمای شــیعه چند برابر شــدند و عشایر عراقی‬ ‫که شامل برخی از عشایر سنی مذهب هم می شود به تهاجم‬ ‫خود علیه مواضع نیروهای تکفیری ‪ -‬وهابی ادامه می دهند‬ ‫و تاکنون موفق شده اند داعش را به عقب بازگردانند‪ .‬در این‬ ‫میان جمهوری اسالمی ایران سعی کرده است از دو طریق‬ ‫بر نفوذ این عناصر در منطقه خصوصا عراق تاثیر بگذارد که‬ ‫نخســت در بعد نرم افزاری که از طریق رســانه و دیپلماسی‬ ‫و دوم بعد ســخت افزاری با کمک ها و مشاوره های نظامی‬ ‫مواضع این نیروها را با چالش مواجه سازد‪.‬در واقع داعش‬ ‫و حامیان ان در محاسبات خود گمان نمی بردند که در عراق‬ ‫نیز زمین گیر شوند‪ .‬بنابراین می توان بیان داشت که اکنون‬ ‫جمهوری اسالمی ایران از فرصت های راهبردی برای اثبات‬ ‫نقش مثبت و موقعیت مستحکم خود در جهت شکل دادن‬ ‫به امنیت منطقه ای برخوردار شده است که این موضوع در‬ ‫ائتالف بین المللی که علیه داعش در عراق شــکل گرفت‬ ‫کامال مشــهود اســت‪ ،‬گرچه ایران به ائتالف دعوت نشد‬ ‫ولی عــدم تجانس و یکپارچگی این ائتالف نشــان داد که‬ ‫توانایی تعقیب هماهنگ اهداف خــود را ندارند‪ ،‬به همین‬ ‫فراز و فرود جریان داعش در عراق‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫جان جهادی‪ ،‬جالد داعش‬ ‫به چهره خوفناک داعش تبدیل شد‬ ‫البغدادی جای اسامه بن الدن را‬ ‫پر کرده است‬ ‫بین الملل‬ ‫داعش در لحظات اولیه به واسطه این وضعیت عراق‬ ‫توانست به ســرعت به پیشــروی خود تا دروازه های بغداد‬ ‫ادامه دهد ‪ .‬این گروه توانســت مناطق زیادی از شــمال‪،‬‬ ‫میانه و غــرب عراق حتی کرکــوک و‪ ...‬را بــه تصرف خود‬ ‫دراورد ‪ .‬مناطق فوق که عمدتا شــامل ســه اســتان بزرگ‬ ‫االنبــار‪ ،‬صالح الدین و نینوا ســت به شــدت تحــت تاثیر‬ ‫وحشــی گری این گروه قرار گرفت ‪ .‬عــاوه بر این داعش‬ ‫در سایر استان های عراق سعی کرد حتی با حضور محدود‬ ‫اقدامات پراکنده ای را انجام دهد ‪ .‬سرعت عملیات داعش‬ ‫و پیشــروی ان موجبات ترس همســایگان عــراق (ترکیه‬ ‫‪185‬‬ ‫بین الملل‬ ‫بین الملل‬ ‫‪186‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫جهت ائتالف علیه داعش به دلیل چالش ها و مشــکالت‬ ‫درونی خــود تاکنون نتوانســته نتایج قابل قبولی را کســب‬ ‫نماید؛ بنابراین امــروزه موقعیت و اهمیت نقــش ایران در‬ ‫ایجاد نظم و ثبات منطقه ای بیش از هــر زمانی مورد توجه‬ ‫قرار گرفته است‪.‬‬ ‫سخن پایانی‬ ‫در پایان باید اشاره کرد گرچه امروز با جریانی به اسم‬ ‫داعش یا همان نســل پنجــم وهابی ‪ -‬تکفیری هــا روبه رو‬ ‫هســتیم ولی باید اشــاره کرد که منطقه خاورمیانه و شمال‬ ‫ روست‪.‬‬ ‫ ‬ ‫افریقا امروز با یک بحران قدیمی بیدار شــده روبه‬ ‫امروز این منطقه به ســمت «افریقایی شدن حکومت ها»‬ ‫در حال حرکت است و این اصطالح امروز در مورد ان صدق‬ ‫می کند چراکه امروز در سوریه‪ ،‬عراق‪ ،‬یمن و‪ ...‬دولت هایی‬ ‫حاکمیت دارند که قدرت اقتداری در سرزمین خود نداشته و‬ ‫فقط در بخش هایی از ان کنترل دارند‪ .‬در واقع خالء قدرت‬ ‫بزرگ ایجاد شده انان را به دولت های شکننده تبدیل کرده‬ ‫است‪.‬دولت های شــکننده اصطالحا به دولت هایی گفته‬ ‫می شــود که توان اعمال حاکمیت در ســرزمین ملی خود‬ ‫را ندارنــد و نمی توانند وظیفه و کارکرد دولــت ملی را انجام‬ ‫دهند‪ .‬بنابراین اگر این وضعیت کنترل نشود‪ ،‬اینده منطقه‬ ‫شاهد جریانات و نسل های دیگری از تروریست ها با نام های‬ ‫دیگر اســت‪ .‬اکنون داعش و جریان ان در منطقه منجر به‬ ‫بروز پنج شکاف گفتمانی شده است؛ نخست شکاف درون‬ ‫مذهبی سنی رادیکال با سنی کالسیک‪ .‬دوم شکاف میان‬ ‫شیعه و سنی‪ .‬سوم شکاف میان اسالم و کفر (هر دینی غیر‬ ‫اسالم)‪ .‬چهارم شکاف میان قومیت ها (اقلیت و اکثریت)‬ ‫و پنجم شکاف ســبعیت و رحمانیت‪ .‬بنابراین داعش یا هر‬ ‫نام دیگری یک گروه تروریستی به معنای سازمانی نیست‪،‬‬ ‫بلکه یک جنبش و دارای دیدگاه است و از بنیان های فکری‬ ‫برخوردار‪ ،‬چراکه حاصــل تاریخی‪ ،‬رفتار دولت های داخل‬ ‫منطقه و تحوالت اجتماعی ان است‪ .‬لیکن گرچه امروز به‬ ‫نظر می رسد داعش در شمال عراق قابل کنترل شده است‪ .‬‬ ‫اما این بدین معنا نیست که زمینه نارضایتی در میان مذاهب‬ ‫و اقلیت هــای گوناگــون در عــراق و در مجموعــه منطقه‬ ‫خاورمیانه و شمال افریقا وجود ندارد و ممکن است عراق یا‬ ‫هر منطقه دیگری از خاورمیانه (نمونه یمن) بار دیگر با خطر‬ ‫تجزیه و درگیری داخلی رو به رو شــود؛ امروز در خاورمیانه‬ ‫مهم ان است که وضعیتی هم به لحاظ سیاسی‪ ،‬اقتصادی‪،‬‬ ‫فرهنگی و امنیتی حاکم شود که تمامی نیروهای سیاسی و‬ ‫اجتماعی احساس کنند به طور واقعی در معادالت قدرت و‬ ‫سیاست گذاری ها سهیم هستند‪.‬‬ ‫در واقع اکنون در جهان عرب حاکمیتی موفق خواهد‬ ‫بود که این توانایی را داشته باشد بر چهار چالش سیاست‪،‬‬ ‫اقتصاد‪ ،‬فرهنگ و امنیت با مشــارکت تمام اقوام و مذاهب‬ ‫درون ان کشــور غلبــه یافته و تمــام نیروهای سیاســی و‬ ‫داعش‬ ‫ ‬ ‫اجتماعی بــه اداره ان بپردازد‪ ،‬در غیــر این صورت‬ ‫یا هر نــام دیگری در اینــده دولت هــای این منطقــه را به‬ ‫دولت های شکننده تبدیل خواهد کرد‪.‬‬ ‫در این میان جمهوری اســامی ایران ضمن تکیه بر‬ ‫قدرت سخت افزاری و پشتیبانی هایی که انجام می دهد باید‬ ‫ُبعد نرم افزاری خود را بیش از پیش مورد پوشش قرار دهد‪،‬‬ ‫بنابراین باید بیشتر بر شکاف پنجم (ســبعیت و رحمانیت)‬ ‫تکیه و توجه نماید چراکه ســبب می شــود بســیاری از این‬ ‫گرایش رحمانی در جهان اســام و در کل نظام بین الملل‬ ‫استقبال کنند‪ ،‬همچنین تبلیغات سوء بر دین اسالم خنثی‬ ‫شود‪ ،‬بنابراین الزم است نخســت این جریان تکفیری را از‬ ‫جهان اســام و اهل ســنت جدا کرده و بر ُبعد سبعیت این‬ ‫جریان بیشتر تاکید شود‪ .‬در واقع پیروزی جهانی بر اندیشه‬ ‫گروه افراطی داعش تنها زمانی کامال عملیاتی اســت که‬ ‫این شکاف راهنمای عمل جمهوری اسالمی ایران و دیگر‬ ‫کشورهای منطقه و جهان باشد‪.‬‬ ‫عربستان از داعش استفاده ابزاری می کند‬ ‫محمد ایرانی در گف ت وگو با مثل ث‬ ‫لیال پورصبور‬ ‫خبرنگار‬ ‫طی یک ســال گذشــته گروه تروریســتی دولت‬ ‫اســامی عراق و شــام یا همان داعش در عراق‬ ‫فعالیت هــای بســیاری داشــت‪ .‬اشــغال برخی‬ ‫شهرهای عراق و سپس ازادسازی انها‪ ،‬جنایت ها‬ ‫و تخریب اماکن باستانی در عراق از جمله اقدامات‬ ‫این گروه تروریستی به شمار می رود‪ .‬در کل روند‬ ‫تحوالت یک ساله اخیر داعش در عراق و وضعیت‬ ‫فعلی این گروه را چطور می بینید؟‬ ‫جریان تندرو و افراطی داعــش که بعد از تحوالت‬ ‫اخیر عراق شکل امروزی خود را به نمایش گذاشت به عبارتی‬ ‫ریشــه در تفکر جریان القاعده دارد؛ می توان گفت القاعده‬ ‫مادر جریان داعش است‪ .‬پس از اینکه امریکایی ها‪ ،‬عراق‬ ‫را اشغال کردند و دولت جدید در عراق شکل گرفت‪ ،‬جریان‬ ‫داعش نه تحت عنوان این نام بلکه با عناوین دیگری ظهور‬ ‫کرد و در خالل فرصت های زمانی از ســال ‪ 2005‬تا ســال‬ ‫‪ 2011‬فرازوفرودهایی را در صحنه عراق داشــت که عمدتا‬ ‫نوک پیکان حمالت خــود را متوجه دولت نوری المالکی در‬ ‫ان دوره و سپس نیز مردم شــیعه و منافع جمهوری اسالمی‬ ‫ایران کرده بود‪.‬‬ ‫اما بعد از تحوالتی که در سال ‪ 2011‬در سوریه رخ داد‬ ‫جریان جدیدی تحت عنوان داعش که برگرفته از تحوالت‬ ‫عراق بود با کشته شدن ابومصعب الزرقاوی که پدر این تفکر‬ ‫در عراق است به تدریج وار د حوزه سوریه شد‪ .‬این جریان که‬ ‫در ابتدا تحت عنوان جیش المجاهدیــن فعالیت می کرد با‬ ‫رهبری جدید ابوبکر البغدادی نام داعش را برای خود انتخاب‬ ‫کرد‪ .‬این موضوع باعث شد جریان منتسب به القاعده سوریه‬ ‫که در شمال حلب علیه دولت بشار اسد می جنگید با جریان‬ ‫جدید داعش که از عراق وارد شده بود دچار تنش و درگیری‬ ‫شود‪ .‬در نهایت نیز پادرمیانی ایمن الظواهری‪ ،‬رهبر القاعده‬ ‫در افغانســتان هم برای بازگرداندن داعش به عراق کارساز‬ ‫نشــد و در نتیجه نماینده القاعده که همان جبهه النصره در‬ ‫ســوریه بود با جریان داعش در یک نبرد نظامی و رویارویی‬ ‫نظامی قرار گرفت‪ .‬در این وضعیت عمال داعش مجبور شد‬ ‫تحت فشار از سوریه خارج شود و نیروهای خود را در مناطق‬ ‫سنی نشین عراق متمرکز کند‪ .‬این امر باعث شد سال گذشته‬ ‫شاهد این باشیم که بر اساس یک برنامه ریزی منسجم داخلی‬ ‫و خارجی بین نیروهای داعش و جریان حزب بعثی که در خفا‬ ‫زندگی می کردنــد و هماهنگی برخی دســتگاه های امنیتی‬ ‫کشــورهای منطقه برای تقویت این جریان و مقابله با نفوذ‬ ‫حاکمیت شــیعی عراق‪ ،‬جریان داعش بعد از ســازماندهی‬ ‫جدید بر بخش عمده ای از این کشور تسلط یابد‪ .‬این اتفاق‬ ‫عالوه بر اینکه بخش های زیادی از عراق را در اختیار داعش‬ ‫قرار داد این فرصت را در اختیار این گروه تروریستی گذاشت‬ ‫که با هجوم به سمت مرزهای سوریه و ورود به منطقه شمال‬ ‫این کشــور متصرفات خود را به ســمت این منطقه افزایش‬ ‫ده د و از جریان النصره که در گذشــته مغلوب ان شــده بود‬ ‫انتقام گیری کند؛ بنابراین جریان النصره نیز به ســمت مرکز‬ ‫سوریه رانده شد‪.‬‬ ‫البتــه فعالیت هــای داعــش در مناطــق مختلــف‪،‬‬ ‫فرازوفرودهای بسیاری داشته و این جریان درگیری هایی با‬ ‫دو جبهه دولتی در عراق و سوریه و همچنین جریان القاعده‬ ‫و دیگر رقبای حزبی خود داشــته اســت‪ .‬در حال حاضر نیز‬ ‫داعش بخش عمده فعالیت های خود را در مناطق کردنشین‬ ‫و در درگیری با نیروهای اقلیم کردســتان در شمال عراق و‬ ‫فرود موج‬ ‫داعش حامیان خود را از دست می دهد‬ ‫سید جالل ساداتیان‬ ‫‪3‬‬ ‫کارشناس مسائل بین الملل‬ ‫داعش یا حکومت اســامی (خود خوانده) مهمترین‬ ‫موضوعی بود که رســانه های منطقه و جهان در طول سال‬ ‫گذشــته‪ ،‬پیوســته و مســتمر در رابطه با خاورمیانــه به ان‬ ‫پرداختند‪ .‬جریان تندرو ســنی مذهب را باید در ســال های‬ ‫اخیر‪ ،‬از مبارزه با دولت اشــغالگر شــوروی در افغانســتان‬ ‫و متعاقــب اخراج انــان از افغانســتان‪ ،‬در دولــت طالبانی‬ ‫افغانستان جست وجو کنیم‪ .‬هر چند اگر بخواهیم به تاریخ‬ ‫رجوع کنیم‪ ،‬خوارج نهروان را به عنوان ریشــه تندروی های‬ ‫غیر معقول و غیر اصولی تبار شناســی می کنند‪ ،‬اما صحبت‬ ‫از جریان تندرو و خشنی است که مصداق «النصر بالرعب»‬ ‫و در راستای ایجاد رعب و و حشــت در دل دیگران در صدد‬ ‫برامده است تا دولتی سراسری را در تمام منطقه خاورمیانه‬ ‫عربی و شــمال افریقا به نام اسالم مستقر نماید و معیارهای‬ ‫اسالمی را به اجرا بگذارد! برخی عمده قساوت و سبعیت این‬ ‫گروه یا این طا یفه وحشی را دشمنی و مخالفت انان با شیعه‬ ‫می دانند و بر این گمان هستند که عربستان سعودی با صرف‬ ‫هزینه های بســیار کالن و با کمک و مساعدت کشور هایی‬ ‫همچون قطر و امــارات و در پاره ای موارد بــا بهره گیری از‬ ‫انگیزه های جاه طلبانه اردن و ترکیه و در نهایت با همراهی و‬ ‫ی و مساعدت سرویس های امنیتی کشورهای غربی‬ ‫همگام ‬ ‫و اســرائیل در تالش این بوده اند که مانع پیشروی و توسعه‬ ‫نفوذ جمهوری اسالمی ایران در منطقه شوند‪ .‬بنابراین ابتدا‬ ‫باید عقبه و منطقه نفوذ را در سوریه و فلسطین و عراق از بین‬ ‫ببرند و سپس به ریشه برسند!‬ ‫شــواهد بســیاری در اثبات عملکرد انان در مقاالت و‬ ‫مطالب متعددی که در مجله مثلث به چاپ رســیده است‪،‬‬ ‫ارائه شده که در اینجا به انها پرداخته نمی شود و تنها به طور‬ ‫خالصه یاد اوری می گردد که‪:‬‬ ‫داعش بر امده از گروه النصره و النهضه و جدا شــده از‬ ‫انها بود‪ .‬گروه النهضه از بطن گروه های القاعده و تکفیری‬ ‫زاده شد و در ســوریه در رقابت با دیگر گروه های معارض با‬ ‫‪2‬‬ ‫محمد ایرانی‪ ،‬ســفیر ســابق ایــران در لبنان در‬ ‫گفت وگویی به بررسی تحرکات یک سال اخیر داعش‬ ‫در عراق پرداخت‪ .‬او معتقد اســت که مقابله با داعش‬ ‫به عنوان جریانی که ایدئولوژیک است‪ ،‬تفکرات خاص‬ ‫خود را دنبال می کند‪ ،‬قلمرو در اختیار دارد و از منابع مالی‬ ‫گسترده و سالح و تجهیزات پیشرفته ای نیز برخوردار‬ ‫اســت‪ ،‬حمایت های طرف های مختلــف داخل عراق‪،‬‬ ‫منطقه ای و خارج از منطقه را می طلبد‪.‬‬ ‫بین الملل‬ ‫دولت بشار اســد‪ ،‬به مقابله با حاکمیت در سوریه پرداختند‬ ‫و موفق شــدند بخش ها یی از خاک ســوریه را تحت کنترل‬ ‫خود بگیرند‪ .‬اما شیوه های رفتاری انان باعث ایجاد درگیری‬ ‫فیمابین انان با گروه های معارض ســوری از ســو یی و بعدا‬ ‫فیمابین خود انان در حد چند کشت و کشتار شد‪.‬‬ ‫گروه «داعش» با ادعای حاکمیت اســامی بر شام‬ ‫(ســوریه) و عراق به بخش های غربی عراق حمله ور شد و‬ ‫موفق شــد با خیانت و همراهی تعدادی از مسئوالن محلی‬ ‫ســنی مذهب عراقی در ان مناطق و همراهی ها و مدیریت‬ ‫پنهان افرادی همچون «عــزت ابراهیم الدوری»‪ ،‬یکی از‬ ‫بلند پایگان بعثی عراقی و بلکه نفر دوم صدام حســین‪ ،‬که‬ ‫با ســقوط او در زندگی پنهان قرار گرفته اســت و همچنین‬ ‫حمایت ها و پشــتیبانی های همه جانبه ترکیه و ســعودی و‬ ‫دیگران‪ ،‬کنترل ان مناطق را به دست بگیرد و با منابع عظیم‬ ‫مالی و نفتی که به دست اورد‪ ،‬باور کند که هم می تواند جذب‬ ‫نیروی بیشتری را از سراسر دنیا تدارک ببیند و هم می تواند‬ ‫حوزه نفوذ خود را گسترش دهد‪ .‬از این رو بالفاصله نام خود‬ ‫را از داعش (دولت اســامی عراق و شــام) به «حکومت‬ ‫اسالمی» تغییر داد و به مناطق بیشــتری از عراق از جمله‬ ‫مناطق هم مرز با ترکیه حمله ور شد و اهنگ اشغال مناطق‬ ‫مذهبی شیعه همچون کربال و ســامرا را کرد که با مقاومت‬ ‫ســازمان یافته نیرو های محلی و مســاعدت اشــکار ایران‬ ‫متوقف شد و تاکنون تالش هایش برای دستیابی به مناطق‬ ‫مرزی ایران نیز بی نتیجه بوده اســت‪ .‬ارتش سوریه درگیر‬ ‫با عقبه ایــن گروه و نیروهــای جنگنده انــان در مناطقی از‬ ‫خاک این کشور بوده و هســت و در عراق نیز ارتش موفق‬ ‫شــده مناطقی را از وجود اینان پاکســازی نماید و مناطقی‬ ‫هم مجدد به دست جنگجویان داعشی افتاده است‪ ،‬اما از‬ ‫سرعت حرکت و تالش بی وقفه و تهاجم وسیع انان جلوگیری‬ ‫شده و انچه را در برنامه داشتند‪ ،‬نتوانســتند به پیش ببرند‪.‬‬ ‫در راستای ممانعت از پیشــروی انان ایاالت متحده امریکا‬ ‫نقشــی پر رنگ را برای خــود تعریف کرده اســت‪ ،‬هر چند‬ ‫ایران این نقش را ظاهر ســازی تلقی کــرد و در همراهی با‬ ‫ائتالف شکل گرفته انان برای مقابله با داعش اعالم عدم‬ ‫موافقت داشــت‪ ،‬لیکن وزیر خارجه امریکا اذعان داشــت‬ ‫که در کنار مذاکرات هســته ای با تیم مذاکره کننده ایران‪،‬‬ ‫ت و نیز برای‬ ‫تو گو داشته اس ‬ ‫راجع به موضوع داعش نیز گف ‬ ‫بازگرداندن نیروی زمینــی ارتش امریکا به عــراق تا بتواند‬ ‫کارا یی عملیاتی ان کشور را برای مقابله با داعش افزایش‬ ‫دهد‪ .‬درضمن در خواســت گرفتن مصوبه از کنگره را کرده‬ ‫اســت‪ ،‬امری که به رغم اختالفات عمیق کنگــره با دولت‬ ‫امریکا محتمل اســت مورد موافقت قرار گیرد‪ .‬نقش موثر‬ ‫ایران در سازماندهی نیرو های رزمنده عراقی و حضور اشکار‬ ‫نیروهای ایران در جنگ با داعشی ها‪ ،‬موقعیت استراتژیک‬ ‫ایران را ارتقا بخشــیده و همیــن امر عالقــه امریکا برای‬ ‫همکاری با ایران را برای ثبات بخشــی بــه منطقه افزایش‬ ‫داده است‪ ،‬هر چند در پاره ای از امور کماکان اختالفات دو‬ ‫کشور باقی است‪ .‬دولت خود خوانده و با اصطالح اسالمی‪،‬‬ ‫برای انکه خود را موفق و دارای حوزه وسیع معرفی نماید‪ ،‬در‬ ‫اغلب کشور های منطقه با ایجاد انفجار و عملیات انتحاری‬ ‫از ســو یی و انجام تظاهرات توســط برخی افــراد محلی و‬ ‫بیعت انان با «ابوبکر البغدادی» به عنوان خلیفه مســلمین‬ ‫قدرت نما یی کرده‪ ،‬رسانه های هم سو نیز در تالشی اشکار‬ ‫در صدد انند تــا اینــان را به عنوان واقعیت های مســلم در‬ ‫منطقه جا بیندازند ‪ .‬از پیچیدگی های روابط حاکم بر منطقه‬ ‫و داعش سخن می گویند و اینکه مجموعه پشتیبانان غربی‬ ‫و حتی امریکا که با انان مقابل می کنند نیز در صدد بر اندازی‬ ‫کاملشان نیســتند‪ ،‬بلکه در فکر مهار و متعادل سازی انان‬ ‫هستند و نیز پاکســازی‪ ،‬در نتیجه ایران و عراق و بقیه باید‬ ‫در این راســتا حرکت کننــد ؟!در طول ســال ‪ 1393‬عمده‬ ‫تحوالت بســیار زیاد و عدیده ای که در منطقــه خاورمیانه‬ ‫روی داد‪ ،‬بخش قابل توجهی در رابطه با جنگ در سوریه و‬ ‫عراق و اقدامات و تالش های دیپلماتیک پیرامون ان بود‬ ‫که در شکل گیری ســاختار جدید این منطقه حساس بسیار‬ ‫تاثیر گذار خواهد بود‪ .‬فوت ملک عبدالله پادشاه عربستان‬ ‫سعودی و حذف ســلطان بن بندر‪ ،‬فرد پر قدرت سعودی ها‬ ‫در امور امنیتی که بسیار در شکل گیری حرکت های افراطی‬ ‫و ظهور و بروز گروه های تند رو و افراطی تکفیری ‪ ،‬النهضه‬ ‫داعش و حکومت اسالمی و بسیج نیرو های انان از چچن تا‬ ‫شمال افریقا جای پای او اشکار بوده است را باید یکی از این‬ ‫تحوالت به حســاب اورد و انتظار کشید تا در روز های اینده‬ ‫اثرات این تغییر محسوس تر گردد‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫شاهد بودیم؛ بنابراین این کشور احســاس خسارت و زیان‬ ‫می کرد و اتفاقا تمام این مســائل را از چشــم توســعه نفوذ‬ ‫منطقه ای ایــران می دید‪ .‬بنابراین به نظــر می اید ریاض از‬ ‫تمام ابزارهای الزم برای برخورد با توســعه و نفوذ جمهوری‬ ‫ن جریانی‬ ‫اسالمی استفاده کرده است‪ .‬جریان داعش به عنوا ‬ ‫که هدف اصلی و اولویــت اقدامات میدانی خــود را مقابله‬ ‫با شــیعیان و دولت عراق قرار داده اســت کامال در راستای‬ ‫منافع عربستان سعودی فعالیت می کند‪ .‬اما این مساله که‬ ‫جریان داعش توسط عربستان ایجاد شده باشد به نظر کمی‬ ‫قابل بررسی اســت‪ .‬زیرا شــکل گیری این جریان ریشه در‬ ‫جریان القاعده دارد که از افغانســتان وارد عراق شد‪ .‬بعدتر‬ ‫نیز با هماهنگی هایی که با بعثی های سابق عراق داشتند به‬ ‫تدریج احیا شدند‪.‬‬ ‫عربســتان نیز در این راســتا از این ابزار استفاده کرد‬ ‫اما شــاید تحلیل منطقی این باشد که عربســتان در ابتدای‬ ‫امر به هیچ وجه تصور نمی کرد ایــن جریان افراطی و تندرو‬ ‫بعدها حمالت خــود را متوجه حاکمان و خاک عربســتان‬ ‫کند‪ .‬همچنانکه در چند ماه گذشته چندین بار جریان داعش‬ ‫حاکمان فعلی عربســتان را خائنین به مســلمانان نامیده و‬ ‫تهدید کرده که وارد خاک این کشــور خواهد شد؛ تهدیدی‬ ‫که کامال جدی است و موجبات نگرانی حتی هیات حاکمه‬ ‫عربستان را فراهم اورده اســت‪ .‬بنابراین وضعیت نسبت به‬ ‫گذشته تغییر کرده است‪ .‬ممکن اســت برخی جریان های‬ ‫منطقه ای پشت حمایت های تاکتیکی از داعش قرار داشته‬ ‫باشــند ولی این مرحله تا زمانی تداوم دارد که منافع انها در‬ ‫بین الملل‬ ‫با نیروهای جبهه دموکراتیک خلق در شــمال سوریه دنبال‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫پس از قدرت گیری داعش در مناطقی از شــمال‬ ‫عراق ما شاهد روی کار امدن نخست وزیر جدید در‬ ‫این کشور بودیم‪ .‬ایا تغییر دولت در عراق تاثیری‬ ‫در مبارزه با داعش داشت؟‬ ‫باید توجه داشــت که مشــکل داعش در عراق به‬ ‫چگونگی برخور د دولت عراق یا شخص المالکی برنمی گردد‪.‬‬ ‫ممکن است برخی جریان های دولتی در قدرت یافتن داعش‬ ‫کمک کرده باشند یا بخشی از نیروهای بعثی نسبت به فعال‬ ‫شدن این جریان نقش ایفا کرده باشــند‪ ،‬اما برای برخورد و‬ ‫مقابله قدرتمندانه با این جریان تروریستی در عراق‪ ،‬موضوع‬ ‫به شــخص یا فردی که در راس دولت عراق اســت مربوط‬ ‫نمی شود‪ .‬زیرا داعش جریانی است که طی چند سال حضور‬ ‫در این منطقه و هماهنگی های که با طرفین داخلی و خارجی‬ ‫داشته‪ ،‬توانست نفوذ زیادی میان اهل سنت در عراق و خارج‬ ‫از عراق پیدا کند‪ .‬بنابراین امروز برخورد با این جریان صرفا‬ ‫به واسطه دولت عراق امکان پذیر نیست؛ برخورد با جریان‬ ‫داعش به عنــوان جریانی که ایدئولوژیک اســت‪ ،‬تفکرات‬ ‫خاص خود را دنبال می کند‪ ،‬قلمــرو در اختیار دارد و از منابع‬ ‫مالی گسترده و سالح و تجهیزات پیشرفته ای نیز برخوردار‬ ‫اســت‪ ،‬اصال برخورد ســاده ای نیســت بلکه حمایت های‬ ‫طرف های مختلف داخل عراق‪ ،‬منطقه ای و خارج از منطقه‬ ‫را می طلبد‪.‬‬ ‫با توجه به گســترش تهدیــدات امنیتی داعش‪،‬‬ ‫این روزها شــاهد اتخاذ تدابیر سخت گیرانه تری‬ ‫از جانب کشــورهایی چون عربستان که پیش تر‬ ‫به حمایت از چنین گروه هایی محکوم می شدند‪،‬‬ ‫هستیم؛ به نظر شما سیاست فعلی عربستان در‬ ‫قبال داعش به چه صورت است؟‬ ‫ عربستان سعودی معتقد بود در حوزه های مختلف‬ ‫منطقه ای شرایط مناســبی ندارد و از نفوذ گذشته برخوردار‬ ‫نیســت‪ ،‬به خصوص بعــد از تحوالت مربوط بــه بهار عربی‬ ‫کــه عقب نشــینی های گســترده ای را از جانب عربســتان‬ ‫خطر قرار نگرفته باشــد‪ .‬در اخبار به صورت رســمی منتشر‬ ‫شده که بخشی از نیروهایی که وارد سوریه یا عراق می شوند‬ ‫حتی در اردن یا ترکیه اموزش می بینند‪ ،‬اما بدون شک بعد از‬ ‫سوزانده شدن خلبان اردنی توسط داعش‪ ،‬اردنی ها به طور‬ ‫جدی با این گروه دچار مشــکل شده اند و نگران توسعه این‬ ‫جریان داخل خاک کشورشان هستند‪ .‬در میان ترک ها هم‬ ‫شاید کمتر از بقیه اما این نگرانی ایجاد شده است‪.‬‬ ‫در نهایت نقش کمک های ایران به عراق در مبارزه‬ ‫با داعش و پاکسازی برخی مناطق از این نیروهای‬ ‫تروریستی را چطور می بینید؟‬ ‫جمهوری اسالمی به دلیل نزدیک بودن به تحوالت‬ ‫منطقه و تحلیل دقیق از این تحوالت‪ ،‬می تواند بیشــترین‬ ‫تاثیر را روی این تحوالت داشته باشد و شاید بخش تحلیل‬ ‫میدانی از وضعیت نیروهای مختلف در عراق از جانب ایران‪،‬‬ ‫دقیق ترین تحلیل باشد‪.‬‬ ‫فکر می کنم دولت های فرامنطقه ای نیز به این مهم‬ ‫پی برده اند اما در مقابل به دالیل مختلف سیاسی و امنیتی‪،‬‬ ‫جبهه ائتالف غربی‪ -‬عربی ضد داعش گرچه تبلیغ می شود که‬ ‫به دنبال از بین بردن این جریان است‪ ،‬اما رویکرد عملیاتی‬ ‫این جبهه که صرفــا تمام تالش خود را در اقــدام نظامی از‬ ‫طریق هوا و بمباران هوایی متمرکز کــرده‪ ،‬در از بین بردن‬ ‫داعش نتیجــه نخواهــد داد‪ .‬بنابراین ایــن جمع بندی که‬ ‫امریکایی ها به طــور جدی در پی نابودی داعش نیســتند و‬ ‫از جانب بســیاری از تحلیلگران مطرح شــده‪ ،‬درست است‬ ‫و به نظر می رســد که تالش انها بیشــتر در جهت تضعیف‬ ‫داعش باشد‪.‬‬ ‫در حالی که جمهوری اســامی به طور جدی حمایت‬ ‫عملیاتی از مردم سوریه و عراق را ثابت کرده است‪ .‬همچنین‬ ‫ایران ثابت کرده از مهمترین طرف هایی است که در مواقع‬ ‫جدی وارد صحنه می شــود و در مواقــع الزم‪ ،‬حمایت ها و‬ ‫کمک های خود را به طرف های مربوطه ارائه می دهد‪ .‬این‬ ‫مســاله از دید بســیاری از ناظران منطقه ای و فرامنطقه ای‬ ‫پنهان نیســت که جدیت مقابله با داعــش از طرف ایران به‬ ‫مراتب بیشتر از جبهه ائتالف و حامیانشان است‪.‬‬ ‫‪187‬‬ ‫بین الملل‬ ‫ر‬ ‫وید‬ ‫اد‪3‬‬ ‫طرح صلح امریکا؛‬ ‫یمنشمالی‬ ‫ یمنجنوبی‬ ‫نقش بازیگران منطقه ای در بحران یمن‬ ‫چیست؟‬ ‫ن هانی زاده‬ ‫حس ‬ ‫بین الملل‬ ‫‪188‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫کارشناس مسائل بین الملل‬ ‫فرار عبد ربــه منصور هادی‪ ،‬رئیس جمهــوری یمن از‬ ‫صنعا به عدن در جنوب این کشور اوضاع بحران زده یمن را‬ ‫بیش از پیش بحرانی کرد‪ .‬بحران یمن از شهریور ماه سال‬ ‫‪ 1393‬زمانی اغاز شد که عبد ربه منصور هادی‪ ،‬رئیس جمهور‬ ‫مســتعفی یمن بر خالف توافقات ســابق از شــرکت دادن‬ ‫جریان‪‎‬های سیاسی در ســاختار قدرت خودداری کرد‪ .‬بروز‬ ‫اختالف میان دولت منصور هادی با جریان‪‎‬های سیاسی از‬ ‫جمله جنبش انصار الله به تشــدید نارضایتی‪‎‬های اجتماعی‬ ‫منجر شــد‪ .‬جنبش انصار الله که بزرگترین تشکل اجتماعی‬ ‫– سیاسی یمن است شاخه سیاسی حوثی‪‎‬ها تلقی می‪‎‬شود‪.‬‬ ‫این گروه تا قبل از انقالب فوریه سال ‪ 2012‬هیچگونه نقشی‬ ‫در ساختار سیاسی یمن نداشت ‪ .‬شکل گیری انصار الله یمن‬ ‫از سال‪ 1982‬میالدی توسط مرحوم بدر الدین الحوثی‪ ،‬رهبر‬ ‫دینی حوثی‪‎‬های یمن صورت گرفت‪ .‬این جنبش نخســت‬ ‫تحت عنوان الشباب المومن به ریاست شهید حسین الحوثی‬ ‫فرزند شیخ بدر الدین الحوثی شکل گرفت‪ ،‬اما بعدها فعالیت‬ ‫خود را با نام جنبش انصار الله ادامــه داد‪ .‬جنبش انصار الله‬ ‫به تدریج به یکی از احزاب تاثیرگذار سیاسی در یمن تبدیل‬ ‫شد‪ ،‬اما دستگاه‪‎‬های اطالعاتی و امنیتی عربستان به شدت‬ ‫شخصیت های تاثیرگذار جنبش انصارالله را زیر نظر داشتند‪.‬‬ ‫در این میان چندین ترور علیه رهبران جنبش حوثی‪‎‬ها از سوی‬ ‫عوامل عربستان صورت گرفت که منجر به شهادت صدها‬ ‫تن از عناصر الحوثی شد‪ .‬به همین دلیل بدرالدین الحوثی‬ ‫بنیانگذار جنبش حوثی‪‎‬ها که شــیعیان یمن را مظلوم ترین‬ ‫طوایف اجتماعی این کشور می‪‎‬دانست در صدد سازماندهی‬ ‫شــیعیان زیر مجموعه زیدی‪‎‬هــا بر امــد‪ .‬زیدی‪‎‬های یمن‬ ‫‪ 55‬درصــد از جمعیــت ‪ 26‬میلیونی این کشــور را تشــکیل‬ ‫می‪‎‬دهنــد و علی عبدالله صالــح‪ ،‬دیکتاتور ســابق یمن نیز‬ ‫وابسته به این طایفه بود‪ .‬حوثی‪‎‬ها نیز که در مناطق شمالی‬ ‫ هم مرز با عربســتان ســاکن هســتند ‪ 15‬در صد از جمعیت‬ ‫زیدی‪‎‬ها را تشکیل می‪‎‬دهند و خود را بخشی از ساختار مذهبی‬ ‫شیعیان دوازده امامی می‪‎‬دانند‪ .‬از سال ‪ 1982‬که حوثی‪‎‬ها‬ ‫عمال موجودیت سیاسی خود را اعالم کردند رژیم ال سعود‬ ‫ی امکانات خود را برای مقابله با نفوذ انها به کار گرفت‪.‬‬ ‫تمام ‬ ‫تاســیس ‪ 400‬مدرســه وهابــی از ســوی عربســتان‬ ‫در مناطق شــمال‪ ،‬میانــه و جنــوب یمن با هزینه ســاالنه‬ ‫‪ 1/5‬میلیارد دالر‪ ،‬بسیج ســران قبایل یمن علیه حوثی‪‎‬ها و‬ ‫تقویت تکفیری ها در مناطق ابین‪ ،‬اب‪ ،‬حضرموت‪ ،‬مکال و‬ ‫تعز بخشی از اقدامات رژیم ال سعود در یمن است‪ .‬از سال‬ ‫‪ 2004‬تا ســال ‪ 2010‬رژیم ال ســعود با کمک علی عبدالله‬ ‫صالح دیکتاتور سابق و علی محسن االحمر‪ ،‬فرمانده نظامی‬ ‫منطقه شمال یمن شــش حمله گســترده را علیه حوثی‪‎‬ها‬ ‫سازماندهی کرد‪ .‬علی محسن االحمر که به علی شیمیا یی‬ ‫یمن معروف است در ســال ‪ 2007‬از سالح شیمیا یی که از‬ ‫عربســتان دریافت کرده بود علیه حوثی‪‎‬ها اســتفاده کرد تا‬ ‫انان را به کوچ اجباری از شمال به مناطق میانه و جنوب یمن‬ ‫ی عبدالله‬ ‫مجبور کند‪ .‬با اغاز قیام مردم یمن علیه حاکمیت عل ‬ ‫صالح‪ ،‬حوثی‪‎‬ها به صورتی فعال در این قیام شرکت داشتند‬ ‫و شــهدای زیادی در ایــن راه تقدیم کردند‪ .‬اما عربســتان‬ ‫و شــورای همکاری خلیج فارس با دخالــت در انقالب یمن‬ ‫انتقال قدرت را به گونه‏ای مدیریت کردند که به پیکره رژیم‬ ‫علی عبدالله صالح اسیبی وارد نشود‪.‬‬ ‫به پیشنهاد عربستان‪ ،‬قدرت به عبد ربه منصور هادی‬ ‫که ‪ 20‬ســال معاون اول رئیس جمهوری یمــن بود منتقل‬ ‫شــد اما ترکیب دولت تغییــر زیادی نکرد‪ .‬نخســتین اقدام‬ ‫منصور هــادی‪ ،‬تقســیم یمن به شــش اقلیــم خود مختار‬ ‫مختلف بود که هدف از ان قطع ارتبــاط حوثی‪‎‬ها با مناطق‬ ‫وسط و جنوب یمن است‪ .‬در این تقسیم بندی مناطق نفوذ‬ ‫حوثی‪‎‬ها زیرنظر استان های وابسته به جریان های تکفیری‬ ‫قرار گرفت و این امر با مخالفت حوثی‪‎‬ها مواجه شد‪ .‬با این‬ ‫حال حوثی‪‎‬ها که از سال ‪ 2012‬تا سال ‪ 2014‬حوادث یمن‬ ‫را رصد می‪‎‬کردند اقدامی علیــه دولت عبد ربه منصور هادی‬ ‫انجام ندادند‪ .‬اما سرانجام این گروه که از دخالت عربستان و‬ ‫کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به ستوه امده‬ ‫بودند‪ ،‬علیه دولت عبد ربه منصور هادی قیام کردند‪ .‬بسیاری‬ ‫از جریان‪‎‬های سیاســی موجــود در یمن با اقــدام حوثی‪‎‬ها‬ ‫برای کاهش دخالت‪‎‬های عربســتان در امــور داخلی یمن‬ ‫موافق بودند‪ ،‬در حالی که گروه‪‎‬های همسو با عربستان این‬ ‫حرکت را انقالب حوثی‏ها توصیف کردند‪ .‬بنابراین حوثی‪‎‬ها‬ ‫با ارائه طرحی متضمن تغییر قانون اساسی سابق‪ ،‬خواستار‬ ‫تغییر دولت و تشکیل یک دولت وحدت ملی با شرکت همه‬ ‫طیف‪‎‬های سیاسی یمن شدند‪ .‬اما تشکیل دولت خالد بحاح‬ ‫نتوانست طیف‪‎‬های سیاسی یمن را قانع کند زیرا این دولت‬ ‫بازیافــت دولت‏های ســابق علی عبدالله صالــح بود‪ .‬پس‬ ‫از این بود که جنبــش انصارالله با محاصــره برخی از مراکز‬ ‫دولتی و ارائه طرحی خواستار تغییر اساسی در پیکره دولت‬ ‫منصور هادی شد‪ ،‬اما با مقاومت رئیس جمهوری یمن مواجه‬ ‫شــد‪ .‬حضور ناگهانی ژنرال علی محســن االحمر‪ ،‬فرمانده‬ ‫سابق نظامی منطقه شمالی یمن در میان قبایل تعز‪ ،‬ابین‪،‬‬ ‫اب‪ ،‬جوف و لحج نگرانی جنبش انصارالله را به دنبال داشت‪.‬‬ ‫ژنرال علی محسن االحمر پس از سرنگونی علی عبدالله‬ ‫صالح به عربســتان گریخت‪ ،‬اما اخیرا به درخواســت رژیم‬ ‫عربســتان برای ســازماندهی ســران قبایل علیــه جنبش‬ ‫انصار الله به یمن بازگشــته اســت‪ .‬به همیــن دلیل جنبش‬ ‫انصارالله که از وقوع جنگ داخلی میان قبایل یمن بیمناک‬ ‫بود مقر نخست وزیری و کاخ ریاســت جمهوری را محاصره‬ ‫کرد و یک شورای ریاســت جمهوری پنج نفره را برای اداره‬ ‫امور کشور تشکیل داد‪ .‬شورای همکاری خلیج فارس نیز که‬ ‫از گسترش نفوذ حوثی ها نگران بود ضمن صدور بیانیه‪‎‬ای‬ ‫علیه جنبش انصارالله‪ ،‬از شورای امنیت خواست تا با صدور‬ ‫قطعنامه‪‎‬ای یمن را تحت بند هفت منشور سازمان ملل قرار‬ ‫دهد‪ .‬پیش نویــس قطعنامه توســط اردن به عنــوان عضو‬ ‫غیر دائم تسلیم شورای امنیت شد‪ ،‬اما چین و روسیه با متن‬ ‫پیش نویس مخالفت کردند و تعدیالتی روی ان انجام دادند‪.‬‬ ‫اوضاع یمن هر روز پیچیده‪‎‬تر می شــد و دخالت عربســتان‬ ‫و ســایر کشــورهای عضو شــورای همــکاری خلیج فارس‬ ‫بر وخامت اوضاع می‪‎‬افــزود‪ .‬فرار عبد ربــه منصور هادی‪،‬‬ ‫رئیس جمهور مســتعفی یمن از صنعا به عدن خالء امنیتی‬ ‫و سیاسی زیادی در این کشــور قبیله‏ای به وجود اورد‪ .‬این‬ ‫فرار ناگهانی نشان می‪‎‬دهد که منصور هادی تالش می‪‎‬کند‬ ‫تا طرح عربســتان و امریکا را برای تقسیم یمن به دو بخش‬ ‫شــمالی و جنوبی عملیاتی کند‪ .‬علت این امر این است که‬ ‫عربســتان در نظر دارد تا ارتباط جنبش انصار الله که اکنون‬ ‫به یک جریان ریشه دار سیاسی تبدیل شده با مناطق جنوب‬ ‫به ویژه باب المندب قطع کند‪ .‬اکنون یمن در برابر سه گزینه‬ ‫متفاوت قرار دارد که تنها مسیر همگرایی و وفاق و پرهیز از‬ ‫دنباله روی از سیاست های غرب و عربســتان می‪‎‬تواند این‬ ‫کشور را از خطر سقوط نجات دهد‪ .‬در غیر این صورت یمن یا‬ ‫به دو بخش شمالی و جنوبی تجزیه خواهد ش د یا برای مدتی‬ ‫طوالنی وارد یک جنگ خانمانسوز قبیله‪‎‬ای می شود‪ .‬باتوجه‬ ‫به اینکه اکنون ‪ 70‬میلیون قطعه سالح سبک و نیمه سنگین‬ ‫در اختیار ‪ 26‬میلیون نفــر از اهالی یمن قــرار دارد بنابراین‬ ‫ورود این کشــور به یک جنگ داخلی فاجعه دردناکی برای‬ ‫این کشور در پی خواهد داشت‪ .‬در این میان به نظر می رسد‬ ‫عربستان سعودی در صدد تحمیل یک جنگ طوالنی مدت‬ ‫برای تضعیف یمن برامده است؛ زیرا گزارش‪‎‬ها حاکی از ان‬ ‫است که رژیم ال سعود از مدت‪‎‬ها پیش انواع سالح‪‎‬ها را در‬ ‫اختیار سران قبایل یمن قرار داده است‪ .‬در صورت بروز یک‬ ‫جنگ داخلی در یمن هزاران نفر از مردم این کشــور قربانی‬ ‫خواهند شد و تاسیسات زیر بنایی این کشور فقیر و قبیله ای‬ ‫به شدت اســیب خواهد دید‪ .‬در انتها نباید از یاد برد که یمن‬ ‫از سال ‪ 1962‬و در پی سقوط حاکمیت ائمه زیدی‪‎‬ها تا سال‬ ‫‪ 1970‬شاهد یک جنگ داخلی خونین بود که در طول ‪ 8‬سال‬ ‫جنگ ‪ 250‬هزار تن از مردم بیگناه کشته شدند‪.‬‬ ‫اقتدارشیعی‬ ‫عربستانوامریکادرتحوالتیمنکناریکدیگرایستا ده اند‬ ‫جعفر قنادباشی‬ ‫کارشناس مسائل افریقا‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫«علی عبد لله صالح» ادامه دادند؛ به طــوری که در فاصله‬ ‫ســال های ‪ 2004‬تا ‪ ،2009‬پنج تهاجم دیگــر ارتش را که‬ ‫همانندنخستیناینتهاجمات‪،‬باسالح هایسنگینصورت‬ ‫می گرفت‪ ،‬تجربه کردند و این تهاجماتی بود که عربستان‬ ‫نیز به صورت مستقیم و غیر مستقیم در ان شرکت داشت و‬ ‫مواضع حوثی را به ویژه در استان های همجوار «الصعده»‬ ‫از زمین و هوا مورد حمله قرار می داد‪.‬‬ ‫حال اگرچه هیچ گاه اینگونه مناقشــات پایان نیافت‪،‬‬ ‫ولیکن دور جدید ان در پی اغاز خیزش های مردمی چهارسال‬ ‫پیش در شمال افریقا‪ ،‬کلید خورد و جنبش انصارا لله به عنوان‬ ‫جنبشی برخاسته از میان حوثی ها‪ ،‬تحرکات ضد دیکتاتوری‬ ‫خود را همســو با دیگر گروه ها و احزاب علیه حکومت علی‬ ‫عبدالله صالح اغاز کرد ؛ تحرکاتی که درپی افت وخیزهای‬ ‫فراوان به کناره گیری علی عبدالله صالح از قدرت و ســپس‬ ‫به برگزاری گفت وگوهــای ملی و امضــای توافقنامه ای به‬ ‫همین نام انجامیــد‪ .‬اما افزایش شــدید بهای ســوخت از‬ ‫یکطرف و باقی ماندن افراد فاســد در دستگاه های دولتی‬ ‫از ســوی دیگر و از همــه مهمتر‪ ،‬اجــرای نامناســب مفاد‬ ‫توافقنامه ملی درخصوص تقســیمات کشــوری‪ ،‬شــتاب‬ ‫تازه ای بــه روند تحوالت یمن بخشــید و رویدادهای مهم و‬ ‫سرنوشت ساز سال ‪ 93‬این کشور را رقم زد‪ .‬اواسط تابستان‬ ‫سال ‪ 93‬بود که جنبش انصارالله یمن‪ ،‬همزمان با روز قدس‬ ‫و همچنیــن همزمان با جنــگ ‪ 51‬روزه در غــزه‪ ،‬تظاهرات‬ ‫ضد صهیونیستی بزرگی را در صنعا و دیگر شهرهای استان‬ ‫الصعده برگزار و بدینوسیله حضور اشکارتر خود را در مخالفت‬ ‫با بقایای رژیم دیکتاتوری اغاز کرد‪ .‬با این حال حرکت مهم‬ ‫و تاثیرگذار جنبــش انصارالله که به برکنــاری کابینه محمد‬ ‫باسنده انجامید‪ ،‬اعتصابات و تحصن های پنج هفته ای در‬ ‫صنعا بود‪ ،‬اعتصابات وتحصن هایی که از یک سو دولت را‬ ‫ناگزیر ساخت تا به افزایش نرخ سوخت پایان دهد و از سوی‬ ‫دیگر زمینه هــای امضای توافقنامه صلح و مشــارکت میان‬ ‫دولت و انصارالله را فراهم کرد‪ .‬در واقع ازاین به بعد بود که‬ ‫جنبش انصارالله در راس تحوالت یمن قرار گرفت و نیروهای‬ ‫مسلح این کشور‪ ،‬همراهی خود را با این جنبش اغاز کردند‪.‬‬ ‫در این حــال با انتخــاب «خالدبحاح» به نخســت وزیری‪،‬‬ ‫روند تحوالت تازه از جمله حذف عناصر فاســد (و وابسته به‬ ‫عربستان) از دستگاه های دولتی‬ ‫اغاز شــد ؛ امــری که ســرانجام‬ ‫منصورهــادی رئیس جمهــوری‬ ‫این کشور را (که از معاونان سابق‬ ‫علی عبدالله صالح بود) واداشت‬ ‫تا از صحنــه قــدرت کناره گیری‬ ‫کند‪ .‬اما این کناره گیری و سپس‬ ‫انحــال پارلمان ســرفصل دور‬ ‫تــازه ای از توطئه هایــی بود که‬ ‫با هــدف احیــای بقایــای رژیم‬ ‫علی عبداللــه صالــح از جانــب‬ ‫ارتجاع عربی و دنیای غرب مورد ‬ ‫حمایت قــرار گرفت‪ .‬بــه عبارت‬ ‫دیگر زمانی که جنبش انصارالله با‬ ‫اتکا به مقبولیت خود نزد اکثریت‬ ‫مردم یمــن و با صــدور اعالمیه‬ ‫قانون اساسی‪ ،‬به تشکیل کمیته‬ ‫عالــی انقــاب و برپایی مجلس‬ ‫ملــی انتقالــی مبــادرت کــرد‪،‬‬ ‫مداخله گــران خارجــی در صدد‬ ‫برامدند تا با دســتاویز قرار دادن‬ ‫موضوع استعفای منصورهادی‪،‬‬ ‫از وی برای بــه راه انداختن یک‬ ‫حرکــت تجزیه طلبانــه در جنوب‬ ‫یمن استفاده کنند‪ .‬البته دستاویز‬ ‫دیگر انها در این عرصه‪ ،‬شخص «جمال بن عمر» نماینده‬ ‫سازمان ملل در یمن و گفت وگوهای چندجانبه ای بود که از‬ ‫مدت ها قبل میان گروه ها واحزاب یمنی ادامه داشــت‪ .‬در‬ ‫واقع براین اســاس بود که منصور هادی به عدن‪ ،‬پایتخت‬ ‫ســابق یمن جنوبی فرار کرد و با حمایت اشــکار عربســتان‬ ‫و دیگر کشــورهای عضو شــورای همــکاری خلیج فارس‪،‬‬ ‫استعفای خود را پس گرفت‪.‬پیداست که این واقعه به خودی‬ ‫خود‪ ،‬مشــکل بزرگی برســرراه انقالبیون یمن خواهد بود و‬ ‫درحالی که انهــا در صددند تا در فــاز دوم انقالب‪ ،‬یعنی فاز‬ ‫برپایی نظام سیاســی جدید‪ ،‬قانون اساسی جدیدی تدوین‬ ‫کرده و براساس ان نهاد ها و ساختارهای یک مردم ساالری‬ ‫دینی را ایجادکنند‪ ،‬زمینه های تجزیه بخش هایی از جنوب یا‬ ‫یک جنگ داخلی خونین را به وجود خواهد اورد‪ .‬البته در این‬ ‫میان امریکا و دیگر قدرت های غربی نیز برخالف ادعاها و‬ ‫شعارهایشــان جانب بقایای رژیم دیکتاتوری یمن را گرفته‬ ‫و به منظور حذف جنبش انصارالله از صحنه سیاســی یمن‬ ‫به گروه های القاعده و شــبه داعش متوسل شده اند ‪ .‬این ها‬ ‫گروه هایی هستند که از جانب عربستان مسلح شده و تحت‬ ‫فرمان منصو ر هادی قرار گرفته اند‪.‬‬ ‫بین الملل‬ ‫یمن در ســال ‪ 93‬از جمله خبرســازترین کشــورهای‬ ‫غرب اسیا (خاورمیانه) بود‪ .‬دراین سال‪ ،‬یمن در مقایسه با‬ ‫سال های پرخبر اخیر بیشترین تحوالت و مهمترین رویدادها‬ ‫را در عرصه سیاسی تجربه کرد؛ تحوالت و رویدادهایی که‬ ‫بعد از حدود چهار سال کشــمکش میان مردم و حکومت‪،‬‬ ‫به فروپاشــی بقایای رژیــم دیکتاتوری علــی عبد لله صالح‬ ‫انجامید‪ .‬البته در اغلب تحوالت مهم سال ‪ 93‬یمن‪ ،‬شیعیان‬ ‫حوثی(حدود‪ 45‬درصد جمعیت ‪23‬میلیونی این کشــور) با‬ ‫محوریت «جنبــش انصارالله »‬ ‫صحنه گردان اصلــی بودند و با‬ ‫ت سنی های شافعی‬ ‫اتکا به حمای ‬ ‫مذهب (‪45‬درصد دیگر جمعیت‬ ‫این کشور)‪ ،‬خیزش های مردمی‬ ‫ را کــه اواخر ســال ‪ 1389‬اغاز‬ ‫شــده بود‪ ،‬تداوم بخشیدند‪ .‬به‬ ‫هر ترتیــب چنانچه اســتعفای‬ ‫«عبدربــه منصور هــادی»‬ ‫رئیس جمهوری یمن و انحالل‬ ‫مجلــس باقی مانــده از زمــان‬ ‫«علی عبد لله صالح» را در نیمه‬ ‫دوم بهمــن مــاه ‪ ،93‬بــه معنی‬ ‫کامل شدن فاز اول انقالب این‬ ‫کشور (فاز فروپاشــی ) بدانیم‪،‬‬ ‫رویدادهــای این ســال یمن را‬ ‫می توان به دو دســته جداگانه‬ ‫تقسیم بندی کرد‪:‬‬ ‫الف‪ -‬رویدادها و تحوالتی‬ ‫که پیــش از فروپاشــی بقایای‬ ‫رژیــم دیکتاتوری علــی عبد لله‬ ‫صالح به وقوع پیوست‪:‬‬ ‫‪ -1‬گســترش دامنــه‬ ‫اعترا ض هــا بــه افزایــش‬ ‫بهــای ســوخت ‪ -2‬تجمعات و‬ ‫تحصن های پنج هفته ای شیعیان حوثی در صنعا ‪ -3‬امضای‬ ‫توافقنامه صلح و مشــارکت بین جنبــش انصارا لله و دولت‬ ‫‪ -4‬برکناری «محمد باسنده» نخســت وزیر و انحالل کابینه‬ ‫وی ‪ -5‬انتصاب «خالد بحاح» به نخســت وزیری و تشکیل‬ ‫کابینه با ترکیب جدید‪.‬‬ ‫ب‪ -‬رویدادهایــی کــه بــه فروپاشــی بقایــای رژیــم‬ ‫دیکتاتوری علی عبد للــه صالح انجامیــد و رویدادهای بعد‬ ‫از ان‪:‬‬ ‫‪ -1‬استعفای «خالد بحاح» نخست وزیر ‪ -2‬استعفای‬ ‫«منصورهــادی» رئیس جمهــوری ‪ -3‬انحــال مجلــس‬ ‫قانونگذاری ‪ -4‬صدور اعالمیه قانون اساســی برای مرحله‬ ‫انتقالی ‪ -5‬تشکیل کمیته عالی انقالب ‪ -6‬تشکیل مجلس‬ ‫ملی انتقالی و ‪ -7‬فرار «منصورهادی» از صنعا و پس گرفتن‬ ‫استعفا‪.‬‬ ‫همانگونه که اشــاره شــد‪ ،‬مجموع ایــن تحوالت با‬ ‫محوریت «جنبش انصار الله »‪ ،‬جنبشــی که در چند ســال‬ ‫گذشــته‪ ،‬شــیعیان حوثــی را درصحنه های سیاســی یمن‬ ‫نمایندگی می کند‪ ،‬صورت گرفــت و در واقع بدین علت بود‬ ‫که این جنبش و شــیعیان حوثی‪ ،‬در عرصه های سیاســی‬ ‫و رســانه ای‪ ،‬توجه زیادی را به خود معطــوف کردند‪ .‬البته‬ ‫سوابق مبارزاتی شیعیان حوثی علیه رژیم دیکتاتوری مورد‬ ‫حمایت عربستان در یمن‪ ،‬به سال های پیش از اغاز بیداری‬ ‫اسالمی بازمی گردد؛ چنانکه کارشناسان مسائل این کشور‪،‬‬ ‫تهاجم یازده سال پیش ارتش یمن به مراکز سکونت شیعیان‬ ‫حوثی در استان شمالی «الصعده» را‪ ،‬اوج درگیری های انها‬ ‫با رژیم «علی عبد لله صالح» می دانند‪ .‬در واقع در این تهاجم‬ ‫نظامی بود که «حسین بدرالدین حوثی» رهبر شیعیان حوثی‬ ‫به شهادت رسید و برادر وی «عبدالملک حوثی » رهبری انها‬ ‫را به عهده گرفت‪ .‬شــیعیان حوثی یمن که اغلب از پیروان‬ ‫فرقه زیدیه هســتند‪ ،‬بعد از شهادت «حســین بدرالدین»‪،‬‬ ‫رهبرقبلی شان‪ ،‬به مبارزات خود علیه حکومت دست نشانده‬ ‫بین الملل‬ ‫‪189‬‬ ‫بین الملل‬ ‫داد‪4‬‬ ‫روی‬ ‫انتخابالعبادینشانهبازگشت‬ ‫اجماعبهعراقاست‬ ‫دگردیسیسیاسی‬ ‫سیامک کاکایی‬ ‫بین الملل‬ ‫‪190‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫کارشناس مسائل عراق‬ ‫عــراق در ســال ‪ 1393‬دســتخوش یک دگردیســی‬ ‫سیاســی و چالش جدی امنیتی بود؛ پس از انکه انتخابات‬ ‫پارلمانی عراق برگزار شــد باتوجه به پیروزی نســبی ائتالف‬ ‫دولت قانون‪ ،‬مساله نخســت وزیری نوری المالکی مطرح‬ ‫شــد و از منظر این ائتالف‪ ،‬مالکی تنها گزینــه برای احراز‬ ‫ســه باره پســت نخســت وزیری بود‪ .‬لیکن صحنه داخلی و‬ ‫محیط پیرامونی عراق انگونه نبود که مالکی بتواند در چنین‬ ‫فضایی سوگند نخست وزیری یاد کند‪ .‬به همین دلیل صحنه‬ ‫سیاســی عراق تحت تاثیر چگونگی تعامل میان گروه ها و‬ ‫شخصیت های سیاسی مختلف برای انتخاب نخست وزیر‬ ‫بود ‪ .‬در این میان به نظر می رسد باتوجه به نارضایتی نسبت‬ ‫به عملکرد نــوری المالکــی و انتقادها در میــان گروه های‬ ‫سیاســی و همین طور تضادهــای بیرونی در عراق نســبت‬ ‫به این مســاله از یکســو و در مقابل موقعیت ائتالف دولت‬ ‫قانون‪ ،‬عراق در یک گره تاریخی قرار گرفت‪ .‬در عین حال‬ ‫در این شرایط بود که به نظر می رسد مالکی با در نظر گرفتن‬ ‫مصلحت ملی و البته تحت تاثیر فشارهای محیطی از باقی‬ ‫ماندن در پست نخست وزیری صرف نظر کرد و سکان دولت‬ ‫را به حیدر العبادی از هم قطاران سابق خود سپرد‪ .‬انتخاب‬ ‫حیدر العبادی با واکنش های مثبت داخلی و بیرونی مواجه‬ ‫شد و به خصوص در بین همسایگان عراق دو کشور ترکیه و‬ ‫ی المالکی‬ ‫عربستان سعودی که مواضع تندی نسبت به نور ‬ ‫اتخاذ کرده بودند در برابر حیدر العبادی واکنش مثبتی نشان‬ ‫دادند و این مســاله این احتمال را مطرح کرد که تغییری در‬ ‫سیاست خارجی انکارا و ریاض در قبال عراق که در سال های‬ ‫اخیر دخالت اشکاری در امور سیاسی این کشور کرده بودند‪،‬‬ ‫ایجاد شود‪.‬‬ ‫از یکسو‪ ،‬با انکه شکلی از گشــایش در روابط عراق با‬ ‫تو امد میان نخست وزیران‬ ‫ترکیه و عربستان ایجاد شد و رف ‬ ‫ترکیه و عراق به بغداد و انکارا انجام گرفت و از ســوی دیگر‬ ‫هم فواد معصوم‪ ،‬رئیس جمهور عراق به عربستان سعودی‬ ‫رفت و عربستان سخن از گشایش سفارتخانه خود در بغداد‬ ‫گفت‪ ،‬لیکن به نظر می رسد ماهیت و رویکرد سیاست خارجی‬ ‫این دو کشور به عراق هنوز تغییر بنیادینی به خود ندید ه و در‬ ‫عراق این دیدگاه وجود دارد که مماشــات و حمایت هایی از‬ ‫سوی ترکیه و عربستان نسبت به گروه داعش وجود دارد‪.‬‬ ‫در صحنه داخلی عراق امدن حیدر العبادی می توانست‬ ‫نشــانه ای از ایجاد اجماع میان گروه های قومی و مذهبی‬ ‫برای تشکیل دولت ائتالفی باشد اما محیط درونی عراق در‬ ‫سال گذشته تا حد بسیار زیادی تحت الشعاع حضور و نفوذ‬ ‫داعش در مناطق غربی و شمال غربی این کشور قرار داشت‪.‬‬ ‫همین مساله چالش جدی ای را نیز برای کردها به وجود اورد‬ ‫و به شکلی انها نیز با داعش درگیر هستند‪.‬‬ ‫با توجه به این تحوالت‪ ،‬امنیت و تالش برای گسترش‬ ‫حاکمیت دولــت عراق در سراســر این کشــور به خصوص‬ ‫چگونگی ازادســازی موصل مهمترین اولویت دولت حیدر‬ ‫العبادی اســت‪ .‬شــاخصه دوران حکومت نــوری المالکی‬ ‫ائتالف میان گروه هــای قومی و مذهبی بــه ویژه در دولت‬ ‫نخست مالکی بود‪ ،‬لیکن این وضعیت از همان سال ‪2010‬‬ ‫که در نتیجه انتخابات پارلمانی ائتالف العراقیه دو کرســی‬ ‫بیشتر از ائتالف دولت قانون کســب کرده بود اما نتوانست‬ ‫زمام امور را به دســت بگیرد چالش های بنیادین در گفتمان‬ ‫سیاسی گروه های عراقی به خصوص جریان های اهل سنت‬ ‫با نوری المالکی ایجــاد کرد‪ .‬نقطه ثقل ان نیــز فرار طارق‬ ‫الهاشمی از عراق و باال گرفتن اختالفات بین جریان های‬ ‫سنی و مالکی بود که این مساله پای همسایگانی چون ترکیه‬ ‫و عربســتان را در نقد دولت مالکی و حمایــت از گروه های‬ ‫اهل سنت به میان کشید‪ .‬به موازات ان نیز رفته رفته روابط‬ ‫ی به هم خورد؛ تاجایی‬ ‫منطقه کردستان عراق با دولت مالک ‬ ‫ که مســعود بارزانی‪ ،‬رئیس منطقه کردستان عراق سخن از‬ ‫برگزاری همه پرسی اســتقالل گفت و پیش از ان نیز مساله‬ ‫فروش نفت این منطقه بــه ترکیه‪ ،‬به تقابلی میــان بغداد و‬ ‫اربیل تبدیل شــده بود و دولت عراق منطقه کردستان را به‬ ‫نقض قانون اساســی متهم کرد‪ .‬این کش و قوس ها سبب‬ ‫شــد تا کردها نیز در جبهه مقابل نوری المالکی قرار بگیرند‪.‬‬ ‫امدن حیدر العبادی همزمان بود بــا برهم خوردن وضعیت‬ ‫امنیتی عراق تحت تاثیر تسلط داعش بر بخش هایی از غرب‬ ‫و شمال غربی عراق به ویژه موصل‪ .‬در این شرایط چگونگی‬ ‫یاری گرفتن از کشورهای منطقه و حمایت های بین المللی از‬ ‫عراق برای تقابل با داعش موضوعی تعیین کننده برای حیدر‬ ‫العبادی بود‪ .‬اما در این میان انچه بیش از همه توجه ها را به‬ ‫خود جلب کرد حمایت بی دریغ ایران از عراق بود‪.‬‬ ‫حتی اگر این حمایت نبود اربیل کردستان عراق نیز در‬ ‫معرض تهاجم بی امان داعش قرار گرفته بود‪ .‬ابراز قدردانی‬ ‫و تقدیر مسئوالن کرد عراقی از ایران به دلیل پاسداری از این‬ ‫منطقه در قبال حمالت داعش قابل ذکر اســت‪ .‬اما از نگاه‬ ‫دیگر شرایط امنیتی عراق و همه گیر شدن حمالت داعش‬ ‫در مناطق مختلف این کشــور‪ ،‬موجب پدیدار شدن شکلی‬ ‫از همکاری میان گروه هــای عراقی و به خصوص نیروهای‬ ‫ارتش این کشور و پیشمرگه های کرد شد‪ .‬چرا که عراقی ها‬ ‫در برابر تهاجم دشــمنی مشترک قرار داشــتند و این مساله‬ ‫تاحدی به فرصتی برای هم اندیشــی جریان هــا به منظور‬ ‫تقویت حاکمیت ملی انجامیده است‪ .‬لیکن عراق همچنان‬ ‫دستخوش چالش های درونی اســت که این چالش ها خود‬ ‫تحت تاثیر دخالت های بیرونی برخی از بازیگران منطقه ای‬ ‫قرار دارد‪ .‬با انکه حیدر العبادی از یک دوران پر مخمصه ای‬ ‫عبور کرده اســت‪ ،‬لیکن عراق همچنان به «اجماع ذاتی»‬ ‫میان سه گروه اصلی شیعه‪ ،‬کرد و اهل سنت نیازمند است تا‬ ‫این کشور را در برابر چالش ها و تهدیدها حفظ کند‪.‬‬ ‫در عرصه روابط خارجی عــراق تالش هایی به منظور‬ ‫بهبود روابط با کشــورهای همســایه انجام گرفته اســت‪.‬‬ ‫هرچند روابط ایران و عراق‪ ،‬از یــک عنصر ذاتی پیوندهای‬ ‫مذهبی و فرهنگی بهره می برد و اراده سیاســی نیز بر تقویت‬ ‫و گســترش این روابط حاکم اســت‪ ،‬اما سیاست منطقه ای‬ ‫عراق همچنان تحت تاثیر روابط شکننده این کشور با ترکیه‬ ‫و عربستان قرار دارد‪ .‬ضمن انکه وضعیت سوریه و فعالیت‬ ‫گروه های شورشی در این کشــور بی تاثیر بر صحنه داخلی‬ ‫عراق نبوده است‪ .‬اما به نظر می رسد که با گذشت ‪ 12‬سال‬ ‫از سرنگونی رژیم بعث همچنان سیاست خارجی و منطقه ای‬ ‫عراق تحت تاثیر گذار این کشور از بســترهای بحران ساز‬ ‫امنیتی و وجود گسل های بحران ساز قرار دارد‪ .‬همین مساله‬ ‫نیز شــرایط را برای دخالت های بیرونی فراهم اورده است‪.‬‬ ‫اما با این تفاسیر و باتوجه به ســفرهای احمد داوود اوغلو و‬ ‫حیدر العبادی‪ ،‬نخســت وزیران ترکیه و عراق به دو کشــور‬ ‫انتظار ترمیم روابط بغداد و انکارا مــی رود‪ .‬البته به رغم ابراز‬ ‫تمایل ترکیه به بهبود روابط با عراق‪ ،‬همچنان نوع روابط این‬ ‫کشور با منطقه کردستان عراق و مســائل خرید نفت از این‬ ‫منطقه سوال برانگیز است‪ .‬به هر حال دولت حیدر العبادی‬ ‫در مواجهه با شــرایط و تحوالت جدید منطقــه ای و داخلی‬ ‫با مطالبــات و انتظارات فزاینــده داخلی از ســوی کردها و‬ ‫جریان های اهل سنت از یک سو و مشکالت امنیتی جدی‬ ‫از ناحیه حضــور داعــش در بخش های غربی این کشــور‬ ‫مواجه است‪ .‬در محیط منطقه ای نیز هنوز اراده جمعی که‬ ‫بتواند عراق را از بحران امنیتی خارج کند شــکل نگرفته و‬ ‫ائتالف بین المللی ضد داعش هم نتوانسته این کشور را به‬ ‫ساحل امن ثبات رهنمون ســازد و حیدر العبادی با مجموعه‬ ‫مشــکالت داخلی و تعارضات منطقه ای دســت به گریبان‬ ‫اســت‪ .‬لیکن گام‪‎‬های مهمی هم برای حرکت عراقی‪‎‬ها به‬ ‫سمت شکلی از اجماع مبتنی بر مصلحت‪‎‬های ملی این کشور‬ ‫پدید امده است‪.‬‬ ‫روی‬ ‫د‬ ‫ا‬ ‫د‬ ‫‪5‬‬ ‫تغییر و تداوم‬ ‫امکان مفاهمه ایران و عربستان در سال اینده وجود دارد‬ ‫داود احمدزاده‬ ‫کارشناس مسائل خاورمیانه‬ ‫نیروهای ائتالف به رهبری امریکا در مبــارزه با داعش این‬ ‫ایران است که نقش اصلی را در پیروزی های اخیر نیروهای‬ ‫عراقی علیه تروریست ها داشته است‪ .‬از دیگر سو‪ ،‬عربستان‬ ‫با همراهی با سیاســت های منطقه ای امریکا تالش دارد با‬ ‫تقسیم تروریســت ها به خوب و بد همچنان بر شکل گیری‬ ‫روند تحــوالت خاورمیانه تاثیر گذار باشــد‪ .‬در ســوریه هم‬ ‫به رغم دشواری های سیاســی با حضور نیروهای حزب الله‬ ‫لبنان در کنار نیروهای دولتی و تــداوم روند حمایت ایران و‬ ‫نیز روسیه و چین از بشار اسد امکان پیروزی برای عربستان‬ ‫را نمی تــوان متصور شــد‪ .‬بنابراین بــا نــگاه واقع بینانه به‬ ‫مولفه های اثر گذار بر روند تحوالت تهران – ریاض نمی توان‬ ‫از ذوب شدن یخ های مناسبات دو کشور در کوتاه مدت بحث‬ ‫کرد و پیچیدگی اوضاع سیاسی منطقه همچنان بر ابهامات‬ ‫مناسبات دو رقیب دیرینه خواهد افزود‪.‬‬ ‫سیاســت خارجی عربســتان همچنان با حفظ منطق‬ ‫محافظه کاری و عدم تغییر با دو هدف «حفظ وضع موجود‬ ‫در شورای همکاری خلیج فارس» و «سرکوب قیام مردمی در‬ ‫بحرین» به عنوان شریک استراتژیک و نیز مدیریت تغییر در‬ ‫کشورهای عربی غیرهمسو نظیر عراق‪ ،‬سوریه و لبنان ادامه‬ ‫پیدا خواهد کرد‪ .‬البته دپیلماسی تهاجمی عربستان نسبت‬ ‫به سوریه و نیز عراق با نوســاناتی همراه بود و این کشور به‬ ‫ناچار برای ایزوله نشــدن و حفظ جایگاه خویش تالش دارد‬ ‫سیاست های منطقه ای خویش را با غرب همراه سازد‪ .‬حضور‬ ‫در ائتالف ضد تروریســم منطقه ای به رهبــری امریکا علیه‬ ‫داعش به نوعی فــرار به جلو و نیز ارتقــای منزلت منطقه ای‬ ‫محسوب می شود‪.‬‬ ‫تناقض های اشــکار و دوپهلو در اتخاذ سیاست های‬ ‫راهبردی نسبت به مسائل اساســی خاورمیانه بر پیچیدگی‬ ‫وضع موجود افزوده اســت‪ .‬نکته مهم این است که امکان‬ ‫مفاهمه و همــکاری ایران و عربســتان به رغــم اختالفات‬ ‫دیرینه وجود دارد به ویژه که این روابط تحت ثاثیر مناسبات‬ ‫منطقه ای و بین المللی قــرار دارد ‪ ،‬به طوری که حل وفصل‬ ‫مسائل هسته ای ایران از طریق رویه مسالمت امیز می تواند‬ ‫فرایند شکل گیری مناســبات جدید تهران – ریاض را دچار‬ ‫تغییر وتحول ســازد‪ .‬از دیگر ســو بــا ســرکوب گروه های‬ ‫تروریستی در عراق و سوریه‪ ،‬بروز ســازوکارهای منطقه ای‬ ‫برای حل بحران های قدیمی وجود دارد‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫بین الملل‬ ‫مرگ ملک عبدالله‪ ،‬پادشاه‪ ،‬محافظه کار و سنت گرای‬ ‫عربستان سعودی و به قدرت رسیدن ملک سلمان برادر وی‬ ‫در همان روزهای نخست با بحث و جدال های رسانه ای در‬ ‫سطح منطقه و جهان روبه رو شد‪ .‬برخی از کارشناسان اگاه بر‬ ‫تحوالت سیاسی‪ -‬اجتماعی عربستان‪ ،‬از تغییرات بنیادین‬ ‫در عرصه تصمیم ســازی ها و خط مشــی گذاری در عرصه‬ ‫داخلی و خارجی و نیز گروهی‪ ،‬از حفظ وضع موجود و تداوم‬ ‫سیاست قبلی ســخن گفتند‪ .‬مســاله مهم این است که در‬ ‫جراحی ساختار قدرت محافظه کار خاندان عبدالعزیز به این‬ ‫نکته مهم باید اشاره کرد که جنگ قدرت همواره برای احراز‬ ‫پست های کلیدی امنیتی و سیاسی در طول ‪ 50‬سال اخیر در‬ ‫جریان بوده و با مرگ عبدالله این روند تشدید هم خواهد شد‪.‬‬ ‫انتصاب امیر بن نایف از سوی ملک سلمان نشان می دهد که‬ ‫وی نیز دغدغه خویش را ساماندهی قدرت در میان نزدیکان‬ ‫خویش و حفظ روند موجود قرار داده است‪.‬‬ ‫اما ایا با به قدرت رسیدن ملک سلمان امکان تغییر در‬ ‫سیاست خارجی عربستان به ویژه نسبت به تحوالت عراق‪،‬‬ ‫یمن‪ ،‬سوریه و نیز جهت گیری کلی ان نسبت به ایران وجود‬ ‫دارد؟ همچنین چه عوامل جدیدی می تواند بر شکل گیری‬ ‫سیاست های منطقه ای عربستان تاثیر گذار باشد‪.‬‬ ‫در پاسخ به این ســواالت باید گفت که سیاست های‬ ‫منطقه ای عربستان در دهه های اخیر با اولویت بندی خاصی‬ ‫در محورهای ذیل پیگیری شده است‪:‬‬ ‫‪ l‬داعیه رهبــری کشــورهای محافظــه کار عربی با‬ ‫اولویت شــورای همکاری خلیج فــارس در این عرصه‪ .‬این‬ ‫کشــور هرگونه تهدید علیه اعضای این ســازمان را تهدید‬ ‫علیه امنیــت خویش پنداشــته و تالش کرده بــا پیوندهای‬ ‫استراتژیک با قدرت های خارجی از هرگونه تغییر و بی ثباتی‬ ‫در محیط جغرافیایی خود ممانعت به عمل اورد‪ .‬در این زمینه‬ ‫عربستان همواره از خواسته غیر حقوقی امارات متحده عربی‬ ‫نســبت به جزایر ســه گانه ایران حمایت کرده و این محور‪،‬‬ ‫چالش اساسی در مناسبات ایران و عربستان طی دهه گذشته‬ ‫محسوب می شود و به نظر می رسد در زمان ملک سلمان نیز‬ ‫به عنوان یکی از موانع تنظیم روابط فیمابین محسوب شود‪.‬‬ ‫‪ l‬کشــورهای عربی‪:‬تحوالت موســوم به بهار عربی‬ ‫در خاورمیانــه عربی و شــمال افریقــا با نــگاه امنیت محور‬ ‫خاندان سعودی روبه رو گشته و در این مسی ر ترس از سرایت‬ ‫خواســته های مدنی مردم منطقه باعث سردرگمی در تعیین‬ ‫اولویت های سیاســت های خارجی عربستان شد‪ .‬با سقوط‬ ‫دیکتاتوری های سابق چون بن علی‪ ،‬مبارک و قذافی و بروز‬ ‫نا ارامی های مدنی در شرق حجاز این کشور با معضل امنیتی‬ ‫روبه رو شد‪ .‬عربستان برای کاستن از نگرانی های خویش با‬ ‫گسیل نیرو به بحرین و حمایت همه جانبه از تکفیری های در‬ ‫جنگ علیه بشار اسد تالش داشت به نوعی توازن منطقه ای‬ ‫را دوباره برقرار سازد‪ .‬سقوط اسالمگرایان در مصر و کودتای‬ ‫سفید السیسی با استقبال گرم سعودی ها روبه رو شد‪ .‬بنابراین‬ ‫در دوره جدید هم عربستان کنشگر فعال منطقه ای محسوب‬ ‫می شــود‪ .‬رویکردهای متفات ایران و عربستان به جنس و‬ ‫تحوالت می تواند همچنان در تیرگی مناسبات دو کشور تاثیر‬ ‫منفی داشته باشد‪.‬‬ ‫‪ l‬مناســبات با ایران‪ :‬عربســتان هرگاه با فشارهای‬ ‫داخلی و خارجی مواجه بوده به ویژه در سال های اخیر پس‬ ‫از خیزش های اخیر مردمی و تقویت جبهه مقاومت در لبنان‬ ‫و فلســطین تالش کرده بــا ایجاد تنش منطقــه ای و برهم‬ ‫زدن بازی به نوعی شرایط را به نفع خویش تغییر دهد‪ .‬موج‬ ‫ایران هراسی به دلیل فعالیت های صلح امیز هسته ای و روند‬ ‫پیگیری گفت و گوهای میان ایران و گروه ‪ ،5+1‬عربستان‬ ‫را بران داشــته که خود را در کنار اســرائیل به عنوان رقیب‬ ‫منطقه ای ایران یافته و گمان کند هرگونه گشایش احتمالی‬ ‫در مناسبات ایران و غرب می تواند اسیب رسان برای منافع‬ ‫این کشور محسوب شود‪ .‬بنابراین هرچند اظهارنظر جدیدی‬ ‫از ملک سلمان در ارتباط با مذاکرات هسته ای نمی شنویم اما‬ ‫با این وجود وی نیز به سنت دیرینه حاکمان سیاسی سعودی‪،‬‬ ‫تقویت مواضع ایران در منطقه و تسریع در مناسبات جهانی را‬ ‫زمینه ساز افول قدرت خویش می پندارد‪.‬‬ ‫به نظر می رسد که بیشــترین نگرانی سران سعودی‪،‬‬ ‫تثبیت امنیت در حوزه عراق و ســوریه و شکســت نیروهای‬ ‫سلفی – تکفیری تحت عنوان گروه های تروریستی داعش‬ ‫و النصره جبهه الشــام باشــد‪ .‬ریاض به عنــوان مامن امن‬ ‫گروه هــای تروریســتی بیشــترین نقش را در اشــوب های‬ ‫سیاسی در عراق و ســوریه داشته اســت؛ به طوری که این‬ ‫کشور با ارســال نیرو و اســلحه به ســوریه و عراق شرایط را‬ ‫برای شکل گیری گروه خشــن تحت داعش ایفا کرد‪ .‬پس‬ ‫از ناتوانی ارتش ازاد سوریه در سرنگونی دولت مورد حمایت‬ ‫ایران و روسیه به نظر می رسد داعش با اقدامات غیر انسانی‬ ‫و جذب نیرو از کشــورهای منطقه به عنصر اصلی بدل شده‬ ‫است‪ .‬اشغال بخش های وسیعی از استان های شرقی عراق‬ ‫و تهدید دیگر کشورها ازجمله لبنان و اردن به عنوان تهدید‬ ‫منطقه ای و بین المللی محسوب می شود‪ .‬در این میان پس‬ ‫از تغییر قدرت سیاســی و به قدرت رســیدن حیدر العبادی‬ ‫در عراق‪ ،‬ارتش و نیروهای مردمی این کشــور با پشتیبانی‬ ‫ایران از حالت دفاع صرف به موضع هجومی تغییر وضعیت‬ ‫یافته اند‪ .‬بازپس گیری کوبانی و بخش های مهمی از تکریت‬ ‫و استان صالح الدین نشــان می دهد که برعکس تبلیغات‬ ‫بین الملل‬ ‫‪191‬‬ ‫بین الملل‬ ‫روی‬ ‫د‬ ‫ا‬ ‫د‪6‬‬ ‫عبور از نقطه صفر‬ ‫ایا تفاهم سیاسی در افغانستان پایدار می ماند؟‬ ‫نوذر شفیعی‬ ‫کارشناس مسائل افغانستان‬ ‫بین الملل‬ ‫‪192‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫یکی از مهمترین تحوالت سیاســی در افغانســتان در‬ ‫سال‪ ،1393‬انتخابات ریاست جمهوری این کشور بود‪ .‬چون‬ ‫افغانستان در دوره گذار به سر می برد‪ ،‬معموال انتخابات حال‬ ‫چه پارلمانی و چه ریاســت جمهوری‪ ،‬از حساســیت خاصی‬ ‫برخوردار اســت‪ .‬به لحاظ تاریخی‪ ،‬ســلطه قوم پشــتون در‬ ‫افغانســتان مانع این بوده که رهبر افغانستان از قومیتی غیر‬ ‫از قوم پشــتون باشــد‪ .‬بنابراین هرگونه دگرگونی احتمالی یا‬ ‫تغییر احتمالی در رهبری این کشور می توانست حساسیت ها‬ ‫و چالش های خاص خود را به همراه داشــته باشد‪ .‬از طرف‬ ‫دیگر در قرن بیست و یکم و در دوره ای که دموکراتیزاسیون‬ ‫یدرافغانستان‬ ‫سراسرجهانرافراگرفته‪،‬برخیگروه هایقوم ‬ ‫مدعی سهم قابل توجهی از قدرت در این کشور هستند‪ .‬انها‬ ‫تمایلدارندکهاینسهمازطریقشیوه هایدموکراتیکمانند‬ ‫انتخابات حاصل شــود‪ .‬تحت تاثیر فرایندهایی که از ســال‬ ‫‪ 1357‬در افغانستان شکل گرفت و در سال ‪ 1380‬با مداخله‬ ‫امریکا وارد فرایندهای جدیدی شــد‪ ،‬این زمینه برای ســایر‬ ‫قومیت های افغانستان فراهم شد تا بتوانند در قدرت سهیم‬ ‫شوند‪.‬بهایناعتباردرانتخاباتبعدازسال‪ 2008‬دکترعبدالله‬ ‫که دارای پایگاه قومی پشتونی‪-‬تاجیکی است برای ورود به‬ ‫عرصه انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان اقدام کرد‪.‬‬ ‫ی غیر پشتون خود‬ ‫این مساله که یکی از افراد گروه های قوم ‬ ‫را برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوی افغانستان‬ ‫اماده می کند‪ ،‬نشــانگر نوعی تحول دیپلماتیــک در جامعه‬ ‫افغانستان اســت‪ .‬در سال گذشــته همان طور که اشاره شد‬ ‫مساله انتخابات ریاست جمهوری هم فرصتی برای این کشور‬ ‫ایجاد کرد و هم یک چالش؛ فرصت از این جهت که روندهای‬ ‫جاری در افغانستان از حالت نظامی به حالت سیاسی شیفت‬ ‫ی به این نتیجه رســیدند که انها از‬ ‫پیدا کــرد و گروه های قوم ‬ ‫طریق مذاکره‪ ،‬گفت وگو و شیوه های دیپلماتیک می توانند به‬ ‫قدرت دسترسی پیدا کنند‪ .‬اما چالش به این دلیل بود که هنوز‬ ‫رسوبات سنتی‪ ،‬قومی و طایفه ای جامعه افغانستان در اذهان‬ ‫رهبران سیاسی این کشور و حتی در بدنه اجتماعی ان وجود‬ ‫دارد‪ .‬بنابراین نوعی واگرایی در انتخابات ریاســت جمهوری‬ ‫ایجاد شد؛ از یک طرف واگرایی از سوی دکتر عبدالله و طیف‬ ‫او که متعلق به قومیت های مختلف بودند و در سوی دیگر از‬ ‫طرف اقای اشرف غنی احمدزی که عمدتا از جانب گروه های‬ ‫یپشتونحمایتمی شد‪.‬براینداینواگرایی‪،‬شکل گیری‬ ‫قوم ‬ ‫نوعی همگرایی در جامعه افغانستان بود؛ شکل گیری ای که‬ ‫با ترسیم ســاخت جدیدی از قدرت در افغانستان ایجاد شد‪.‬‬ ‫یعنی با وجودی که عبدالله مدعی بود در انتخابات ارای الزم را‬ ‫کسب کرده ولی در ارای او دستکاری شده است‪ ،‬پذیرفت که‬ ‫ریاست بدنه اجرایی دولت را بر عهده بگیرد؛ ساختار جدیدی‬ ‫که تازه شکل گرفته است‪ .‬درواقع این پست برای جلوگیری‬ ‫از تعارضی که می رفت جامعه افغانســتان را مجددا به سمت‬ ‫جنگ سوق دهد‪ ،‬شکل گرفت‪ .‬به همین شکل پذیرفته شد‬ ‫که اشرف غنی احمدزی به عنوان رئیس جمهور معرفی شود‪.‬‬ ‫بنابراین نوعی مصلحت اندیشی صورت گرفت تا منافع فردی‬ ‫و گروهی فدای منافع جمعی ملت افغانستان شود‪ .‬قطعا اگر‬ ‫هر یک از طرفین بر مواضع خود اصرار می ورزیدند ممکن بود‬ ‫شاهد بازگشت جامعه افغانستان به نقطه صفر باشیم؛ یعنی‬ ‫اغاز دور جدیدی از درگیری ها و منازعات‪ .‬در نتیجه اکنون بعد‬ ‫از حوادث تلخ دهه های گذشته‪ ،‬رهبران فکری افغانستان به‬ ‫ایننتیجهرسیده اندکهبایددرشرایطالزممنافعفردیرافدای‬ ‫منافعملتکنند‪.‬اینمهمبه خصوصازطرفدکترعبداللهدر‬ ‫پیش گرفته شد؛ فردی که بر اساس قرائن و شواهد موجود‪،‬‬ ‫پیروز انتخابات بود اما مصلحت جامعه را بر مصلحت فردی‪،‬‬ ‫ی خود ترجیح داد‪ .‬بنابراین اکنون ترکیب‬ ‫گروهی و حتی قوم ‬ ‫دوگانه ای از قدرت در جامعه افغانستان شکل گرفته است؛‬ ‫یکیتحترهبریرئیس جمهورودیگریساختاجراییدولت‬ ‫با مسئولیت عبدالله عبدالله‪ .‬این تجربه تازه ای در افغانستان‬ ‫است و باتوجه به شــرح وظایف و تقســیم قدرتی که هنگام‬ ‫منازعه بر سر نتیجه انتخابات ریاست جمهوری اتفاق افتاد‪ ،‬به‬ ‫نظر می اید که تالش بر این است که تفکیک قوا حفظ شود‪.‬‬ ‫منتهابایددرعرصهعملدیدکهایاچنینچیزیاتفاقمی افتد‬ ‫یا خیر‪ .‬چون اشــرف غنی مدعی است بســیاری از وظایفی‬ ‫که عبدالله برعهده دارد از اختیارات رئیس جمهور است و در‬ ‫مقابل دکتر عبدالله اســتدالل می کند که این اختیارات ما به‬ ‫ازای انصراف او از پست ریاست جمهوری است‪ .‬زیرا او مدعی‬ ‫استمردمدرانتخاباتافغانستانبهاورایداده اندواورابرای‬ ‫این پست انتخاب کرده اند‪ .‬دولت جدید افغانستان با ترکیبی‬ ‫که دارد با چند مساله مهم مواجه است؛ نخست اینکه بتواند‬ ‫ساخت قدرت فعلی را حفظ کند‪ ،‬یعنی اشرف غنی و عبدالله‬ ‫بر سر این مساله تفاهم کنند که مسئولیت هایی که در تفاهم‬ ‫موجود به انها واگذار شــده اســت به قوت خود باقی بماند‪.‬‬ ‫نکته دوم بحث طالبان است؛ به نظر می اید که در حاکمیت‬ ‫افغانستان تمایل به این موضوع وجود دارد که با طالبان وارد‬ ‫مصالحه و گفت وگو شــوند‪ .‬البته اگر ورود طالبان به عرصه‬ ‫قدرت به قصد ســازش‪ ،‬مصالحه و بازگشت ارامش به جامعه‬ ‫افغانستان باشد‪ ،‬مفید اســت اما باتوجه به تمامیت خواهی‬ ‫این گروه‪ ،‬به نظر می اید که این مســیر با چالش هایی همراه‬ ‫باشد‪ .‬از سوی دیگر سیاست کلی دولت افغانستان بر مذاکره‬ ‫با طالبان است‪ .‬نکته دیگری که دولت افغانستان با ان مواجه‬ ‫است بحث حضور نیروهای امریکایی و همین طور خروج این‬ ‫نیروهاست‪.‬‬ ‫دولت افغانستان در این مســیر با یک دوگانگی شدید‬ ‫درگیر است؛ از یک طرف افکار عمومی خواهان ان هستند‬ ‫که نیروهای امریکایی از افغانســتان خارج شــوند و از طرف‬ ‫دیگر بخشی از افکار عمومی‪ ،‬حضور این نیروها را برای مبارزه‬ ‫با طالبان ضروری می داند‪ .‬بنابراین به نظر می رســد در اینده‬ ‫مسیری میان این دو انتخاب شود که در چارچوب توافقنامه‬ ‫استراتژیک افغانســتان با امریکا نیز بیان شده است‪ .‬یعنی‬ ‫تلویحا بخشــی از نیروهــای امریکایی به صــورت نمادین و‬ ‫سمبلیک در این کشور حضور داشته باشند‪ .‬مساله دیگر برای‬ ‫دولتافغانستان‪،‬ایراناست؛دراینخصوصبهنظرمی رسد‬ ‫کهبه رغمتفکراتناسیونالیزمافراطیکهاشرفغنیاحمدزی‬ ‫از ان برخوردار است‪ ،‬او مجبور است و ساختارهای منطقه ای‬ ‫و ضروت های داخلی افغانستان نیز این گونه اقتضا می کند‬ ‫که با ایران رابطه متعادل و متناســب داشته باشد‪ .‬گرایش به‬ ‫ســمت ایران در دکتر عبدالله قوی اســت اما در اشرف غنی‬ ‫ضعیف است‪ .‬انچه اشرف غنی را وادار به توسعه مناسبات با‬ ‫ایران می کند الزامات داخلی و منطقه ای افغانستان است‪ .‬با‬ ‫این حال این گونه برداشت می شــود که دولت کابل پذیرفته‬ ‫باشد ضمن توسعه روابط با جمهوری اسالمی ایران‪ ،‬رفتاری‬ ‫در ارتباط با ســایر قدرت ها از این دولت سرنزند که حساسیت‬ ‫ایرانرابه دنبالداشتهباشد‪.‬همچنیناساساودریکشرایطو‬ ‫فضایمنطقیومعمول‪،‬سرنوشتافغانستانوایرانصرفنظر‬ ‫از نیروهایی که قدرت را به دســت می‪‎‬گیرند به هم گره خورده‬ ‫است‪ .‬درواقع دو کشور ناچارند به دنبال جبر جغرافیا در کنار هم‬ ‫زندگیمسالمت امیزداشتهباشند‪.‬‬ ‫گردش به چپ‬ ‫تو گوی مثلث با عبدالرضا فرجی راد‬ ‫گف ‬ ‫حزب چپ مردم را برای رای دادن جذب می کنند‪.‬‬ ‫مواضع چــپ افراطی در خصــوص اتحادیه اروپا‬ ‫چیست؟‬ ‫احزاب چــپ در یونان یک ســابقه تاریخی دارند و‬ ‫این احزاب هرگز بعد از پیوستن به اتحادیه اروپا شعار ندادند‬ ‫که قصد خروج از اتحادیه را دارند‪ ،‬بلکه اغلب شعارهایشان‬ ‫اقتصــادی و در جهت اصالح ســاختار یونان بوده اســت‪.‬‬ ‫انها اولویــت را به معیشــت مــردم می دهنــد و از اتحادیه‬ ‫اروپا می خواهند که بدهی ها را ببخشــد و یــا برنامه ریاضت‬ ‫اقتصادی را تلطیــف کند‪ ،‬بنابراین اغلب خواســته هایی از‬ ‫این دســت دارند و تا االن مواضعی در برابر اتحادیه اتخاذ‬ ‫نکرده اند‪.‬‬ ‫ایا حزب ســیریزا و شخص ســیپراس برنامه ای‬ ‫مستقل از اتحادیه اروپا ذکر کرده اند؟‬ ‫این حزب توان اجرای برنامه مســتقل از اتحادیه‬ ‫اروپا را ندارد بلکه تنها می تواند چانه زنی کند که مثال برنامه‬ ‫بازپرداخت بدهی ها از ‪10‬سال به ‪15‬سال افزایش یابد و یا‬ ‫فشار برنامه های سختگیرانه را اندکی کم کنند‪ .‬حزب سیریزا‬ ‫تنها در این زمینه ها می تواند پیشرفت داشته باشد و کارایی‬ ‫بیشــتری نخواهد داشــت و همان طور که گفتــم اتحادیه‬ ‫نمی تواند به یونان اجازه فعالیت مســتقل بدهد و اگر چنین‬ ‫اتفاقی بیفتد در ان صورت چگونه کشورهایی مانند بلغارستان‬ ‫را کنترل کند و یا پرتغال را راضی نگه دارد که برنامه ریاضتی‬ ‫را ادامه دهد‪.‬‬ ‫چندی پیش شاهد اعتراضاتی علیه حزب سیریزا‬ ‫بودیم‪ ،‬دلیل این اعتراضات چه بود؟‬ ‫اولین دلیل این تنش ها این است که دولت یونان از‬ ‫شعارهای تند خود عقب نشسته است و برخالف شعارهایی‬ ‫که از طریــق ان در انتخابات پیروز شــدند‪ ،‬رفتار می کنند‪.‬‬ ‫در نتیجه این نشــان دهنده ان است که اتحادیه اروپا کوتاه‬ ‫نیامده و اصرار بر اجرای برنامه های خود دارد و از هیچ کدام‬ ‫از ‪ 32‬فصل خود نمی گــذرد‪ .‬این حزب حتــی خواهان ان‬ ‫شده که اصالحات بیشتری در خصوص حقوق بازنشستگی‬ ‫و مالیات انجــام دهند و این عقب نشــینی موجب اعتراض‬ ‫شهروندان یونان شده است‪.‬‬ ‫موضــع اتحادیه اروپــا در خصــوص احزاب چپ‬ ‫افراطی چیست؟‬ ‫در نظر داشــته باشــید که اتحادیه اروپا عالقه ای‬ ‫به احزاب چپ افراطی ندارد و نگران ان اســت که در دیگر‬ ‫کشورها مانند اســپانیا و پرتغال نیز چپ های تندرو بر سرکار‬ ‫بیایند‪ .‬بنابراین اروپا در این چانه زنی ها محتاط و سخت گیر‬ ‫خواهد بود تا کمترین امتیاز را به یک حزب افراطی چپ گرا‬ ‫بدهد‪ .‬ضمن اینکه اتحادیه اروپا همــان فرمول یونان را به‬ ‫کشورهای دیگر ارائه کرده و تا حدودی توانسته نتیجه مثبتی‬ ‫بگیرد و این کشــورها در اجرای برنامه هــای اتحادیه اروپا‬ ‫موفق عمل کرده اند و توانستند در حل معضالتی همچون‬ ‫فساد موفق عمل کنند‪.‬‬ ‫دلیل عــدم توفیــق برنامه های اتحادیــه اروپا در‬ ‫یونان چیست؟‬ ‫اقتصــاد در یونان دچار مشــکالت زیادی اســت‬ ‫مشــکالت اجتماعــی‪ ،‬فرهنگــی و از همه مهمتر فســاد‬ ‫اقتصادی که در یونان بیداد می کنــد و دولت ها در حل ان‬ ‫ناتوان هستند‪ .‬بنابراین این مشکالت اجازه اجرای مناسب‬ ‫برنامه های اتحادیــه را نمی دهد و باوجــود اجرای ریاضت‬ ‫اقتصــادی و حتی گرفتن وام هــای کالن و دیگر کمک ها‬ ‫اقتصاد یونان همچنان درجا می زند‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫کشــورهایی مانند یونان بخواهند برای کشــور مشکالتی‬ ‫درست کنند اتحادیه اروپا هم به صرافت می افتد که حرکتی‬ ‫انجام بدهد و اجازه نخواهد داد که قوانین اتحادیه اروپا نقض‬ ‫شود‪ .‬توجه داشته باشید که دیگر کشورهای اتحادیه اروپا‬ ‫مانند پرتغال و اسپانیا هم دچار مشــکالت هستند و برخورد‬ ‫اتحادیه اروپا با یونان برای انها نیز توقع ایجاد خواهد کرد‪.‬‬ ‫بنابراین این یونان است که باید بر اساس قواعد اتحادیه اروپا‬ ‫رفتار کند‪ .‬رهبر جدید باید در داخل سختگیری های گذشته‬ ‫را ادامه دهد و تاوان عملکرد غلط مدیران گذشته را بپردازد‪.‬‬ ‫بنابراین یونان به سرعت نمی تواند به شرایط ایده ال برسد و‬ ‫از همه مهم تر اینکه یک کشــور عضو یک اتحادیه بزرگی‬ ‫مانند اتحادیه اروپا نمی تواند به صورت مســتقل رفتار کند و‬ ‫موفق باشد‪ .‬در ضمن در نظر داشته باشید که اتحادیه اروپا‬ ‫همچنان بر برنامه های سختگیرانه خود تاکید دارد و دولت‬ ‫یونان نیــز مجاب به پذیرش انهاســت و این ممکن اســت‬ ‫موجب تغییر نظر رای دهندگان به سیپراس شده و در نتیجه‬ ‫موجب سقوط دولت فعلی شود‪.‬‬ ‫ایا این احتمال وجود دارد که بعد از شکست حزب‬ ‫چپ گرای سیپراس‪ ،‬راست گرا ها پیروز شوند؟‬ ‫بله! توجه داشته باشید که وقتی حزب حاکم نتواند‬ ‫خواســته های رای دهنده را عملی کنــد در انتخابات بعدی‬ ‫مقبولیتی نخواهد داشت و رای دهندگان این بار به شعارهای‬ ‫احزاب چپ اقبالی نشان نخواهد داد و به سمت مخالفان ان‬ ‫می روند و قاعدتا به احزاب راست گرا رو می اورند و در مقابل‬ ‫چپ افراطی‪ ،‬راست افراطی روی کار خواهد امد و اگر حزب‬ ‫سیریزا نتواند مشکالت داخلی خودش را حل کند‪ ،‬قطعا این‬ ‫اتفاق می افتد وجالب تر اینکه همین مردمی که به حزب چپ‬ ‫با شــعارهای افراطی رای داده اند ایا ان رفاهی که در دیگر‬ ‫کشورهای اتحادیه اروپا شاهد هســتند را خواهان نیستند؟‬ ‫بنابراین راســت افراطی با شــعارهای برامده از ضعف های‬ ‫داد‪7‬‬ ‫روی‬ ‫بین الملل‬ ‫علی رمضانیان‬ ‫خبرنگار‬ ‫حزب سیریزا با شعار و اندیشه چپ گرایی افراطی‬ ‫بــه رهبــری الکســیس ســیپراس در انتخابات‬ ‫‪25‬ژانویه سال ‪( 2014‬پنجم بهمن ماه) به پیروزی‬ ‫رســید‪ .‬دلیــل پیــروزی چپ گرایــان افراطی در‬ ‫انتخابات یونان چه بود؟‬ ‫مهم ترین عامل پیروزی چپ گرایان در یونان شرایط‬ ‫اقتصادی و معیشت مردم است‪ .‬سیاستمداران در دولت های‬ ‫گذشته نتوانســتند این وضعیت نابسامان را بهبود ببخشند‪.‬‬ ‫از طــرف دیگر احزاب چــپ در یونان همواره فعــال بوده و‬ ‫به عنوان یک نیروی قوی و کارا در صحنه سیاســی حضور‬ ‫داشتند‪ .‬همچنین هرگاه مردم با سختی روبه رو می شوند اقبال‬ ‫احزاب چپ بیشتر می شــود و در این مورد اخیر نیز به دلیل‬ ‫برنامه های ریاضتی اتحادیه اروپا ســختگیری های زیادی‬ ‫به مردم روا داشته شد و فشــارهای اقتصادی را باال بردند‪.‬‬ ‫زیرا باوجود نرخ بیکاری ‪ ۲۵‬درصدی در این کشور‪ ،‬بسیاری‬ ‫از رای دهندگان مخالف سیاســت های ریاضتی ای هستند‬ ‫که نهادهای ســه گانه تروئیکا به یونــان تحمیل کرده اند‪.‬‬ ‫اما نتیجه ان همه سختگیری ها درواقع برای کشور یونان و‬ ‫مردم ان هیچ بود‪ ،‬بنابراین در چنین شرایطی شعارهایی که‬ ‫احزاب چپ برای انتخابات می دادند برای مردم جذاب بوده‬ ‫و موجی را ایجاد کرد که توانســت حزب سیریزا را به کرسی‬ ‫صدارت کشور برساند‪.‬‬ ‫برنامه های چپ گرایان برای پیروزی در انتخابات‬ ‫چه بود که توانستند پیروز شوند؟‬ ‫ایــن را در نظــر داشــته باشــید که حزب ســیریزا‬ ‫براســاس جریان های روز حرکت کرده و توانســت سوار بر‬ ‫موج نارضایتی ها‪ ،‬انتخابات را برنده شود‪ .‬وقتی در کشوری‬ ‫مشکالت معیشــتی زیاد می شــود احزاب چپ با شعارهای‬ ‫تند در جلب ارای مردم اقدام می کننــد‪ .‬درواقع این احزاب‬ ‫برنامه هــای مدون بــرای اینــده ندارند‪ ،‬بلکه تنها شــرایط‬ ‫موجود را نقد کرده و با برنامه های موجود مخالفت می کنند؛‬ ‫به بیان دیگر از شــرایط موجود سوءاستفاده می کنند‪ .‬البته‬ ‫سیپراس اعالم کرده که برنامه های دولت قبلی را نمی پذیرد‬ ‫و حرکت هایی چون ریاضت اقتصادی و همچنین بدهی ها‬ ‫ل نمی کند‪.‬‬ ‫را تحم ‬ ‫همچنین رهبر حزب سیریزا شعارهایی در مورد معیشت‬ ‫مردم ارائه داده ولیکن برنام ه مدونی برای برون رفت از بحران‬ ‫در این کشور ارائه نکرده است و در حال حاضر شاهدیم که‬ ‫به دلیل بدون برنامه بودن‪ ،‬شــرایط اتحادیه اروپا را با وجود‬ ‫چندین مرحله مذاکره پذیرفته اند‪.‬‬ ‫اینده دولت سیپراس را چگونه ارزیابی می کنید؟‬ ‫در یونان عمر احــزاب چپ طوالنی نیســت چون‬ ‫مردم براساس شعارهای تند احساسی شده و رای می دهند؛‬ ‫دلیل اصلی این امر هم این است که اقتصاد یونان یکی از‬ ‫ضعیف ترین اقتصادهای اروپاســت که در جنوب اروپا قرار‬ ‫دارد‪ .‬در جنوب اروپا بیشتر کشورها دچار مشکالت اقتصادی‬ ‫هستند و صنعت قوی و یا اقتصاد با درامد ناخالص ملی باالیی‬ ‫ندارند و کشوری مانند یونان بیشتر از طریق توریست ها درامد‬ ‫کسب می کند‪ .‬بنابراین طبیعی است که بر این اساس مردم‬ ‫به شعارهای هیجانی کم محتوا توجه زیادی نشان می دهند‪.‬‬ ‫از طرف دیگر کشورهای بزرگ اروپایی هم نمی خواهند این‬ ‫شــرایط ادامه پیدا کند و اعتقاد ندارند که شرایط اقتصادی‬ ‫یونان در وضعیت قرمز قرار دارد‪ .‬انها معتقدند که می توان‬ ‫با اصالحات‪ ،‬مشــکالت ان را حــل کرد‪ .‬اما اگــر یونان و‬ ‫دولت چپ گرای الکسیس سیپراس در یونان‬ ‫از بدو انتخاب در ژانویه ســال ‪ 2014‬با این نگرانی‬ ‫روبه رو بوده است که ایا می تواند در تقابل با اتحادیه‬ ‫اروپا پیروز شود یا خیر؟ عبدالرضا فرجی راد‪ ،‬سفیر‬ ‫ســابق ایران در نروژ در گفت وگو با مثلث گفت که‬ ‫حزب سیریزا به دلیل سختگیری های اتحادیه اروپا‬ ‫و در سایه شــعارهای تند چپ گرایی و ضداروپایی‬ ‫توانســت موجی را در یونــان ایجاد کند تــا پیروز‬ ‫انتخابات شــود و در صورت همــکاری این حزب با‬ ‫اتحادیه و اجرای اصالحات بیشــتر‪ ،‬ایــن دولت تا‬ ‫مرز سقوط پیش خواهد رفت‪ .‬ریشه موفقیت حزب‬ ‫سیریزا و نگرانی های اینده این حزب در گفت وگو با‬ ‫فرجی راد مورد بررسی قرار گرفت‪.‬‬ ‫بین الملل‬ ‫‪193‬‬ ‫بین الملل‬ ‫روی‬ ‫د‬ ‫ا‬ ‫د‪8‬‬ ‫رویاهای اردوغان‬ ‫اردوغان در سیاست منطقه ای خود عربستان سعودی و قطر را متحد خود می داند‬ ‫سید علی قائم مقامی‬ ‫کارشناس مسائل ترکیه‬ ‫برای اولین بــار در ترکیه انتخابات ریاســت جمهوری با‬ ‫رای مستقیم مردم بر گزار شد‪ .‬در این انتخابات ‪74/14‬درصد‬ ‫از ‪ 55‬میلیــون و ‪ 189‬هــزار رای دهنده در انتخابات شــرکت‬ ‫کردند‪ .‬تعداد رای دهندگان ‪ 40‬میلیون و ‪ 9060868‬نفر بود‪.‬‬ ‫رجب طیب اردوغان‪ ،‬نخســت وزیر پیشــین با کسب‪51/79‬‬ ‫درصدومعادل‪ 21‬میلیون‪ 185262‬ارا‪،‬به عنوانرئیس جمهور‬ ‫ا نتخاب شــد‪ .‬اردوغان از همه امکانات دولتــی در انتخابات‬ ‫استفاده کر د و اصول دموکراسی و مساوات و عدالت را در روند‬ ‫انتخاباتریاست جمهوریرعایتنکرد؛بدینسبب بیناقشار‬ ‫اجتماعیمختلفاعتمادواعتبارخودراازدستداد‪.‬‬ ‫سیاستداخلی‬ ‫اردوغان می گوید حزب عدالت و توسعه نماینده «ترکیه‬ ‫نوین و جدید» اســت‪ .‬در ترکیه جدید‪ ،‬زبان هــا ‪ ،‬قومیت ها ‪،‬‬ ‫نژادها ‪،‬فرهنگ هاواعتقاداتانکارنخواهدشد‪.‬حقوقزنانو‬ ‫به خصوصحقتحصیلواستخدامزنانتامینوحفظخواهد‬ ‫شد‪ .‬ظلم و ستم ناشی از ممنوع بودن روسری در دانشگاه ها و‬ ‫دوایر دولتی به پایان رسیده و در اینده بازگشت به ظلمی در این‬ ‫خصوصنخواهدبود‪.‬رجب طیباردوغاندرسیاستداخلی‬ ‫برای کســب حمایت توده مردم و به خصوص اهل سنت این‬ ‫کشور بر سیاست مذهب گرا یی و عثمانی گرا یی تاکید و خود را‬ ‫اهل سنت نامید‪ .‬اردوغان همچنین پل سوم تنگه استانبول را‬ ‫سلطانیاوز سلیمنامنهاد‪.‬درحالی کهعلویانوشیعیانترکیه‬ ‫«یاوز ســلیم» را قاتل و جنایتکار علویان می دانند‪ .‬اردوغان‬ ‫عالوه بر ان با سوء استفاده از اصل «تقیه» به توهین و تحقیر‬ ‫علویان و شــیعیان پرداخت‪ .‬احمد داوود اوغلو‪ ،‬نخست وزیر‬ ‫یکهباعثمانیوعثمانی گری‬ ‫موقتترکیهنیزاعالمکردباکسان ‬ ‫بهمخالفتبپردازندبه شدتمقابلهخواهدشد‪.‬زبانوادبیاتو‬ ‫خط عثمانی باید احیا شود‪ .‬رجب طیب اردوغان از یکسو خود‬ ‫را مخالف «ملی گرایی قومی و نژادی‪،»Etnik milliyetçilik‬‬ ‫«ملی گرایــی دینــی ‪ »Dinsel Milliyetçilik‬و «ملی گرایی‬ ‫منطقه ای ‪ »Bölgesel Milliyetçilik‬معرفی می کند ولی در‬ ‫تبلیغات حزبی و انتخاباتی بر «ملی گرایی ترک» در سیاست‬ ‫داخلی و کشورهای همسایه تاکید می ورزد ‪ ،‬چنانکه حمایت‬ ‫و دفاع از حقوق ترک ها و ترکمنان سوریه و عراق را در اولویت‬ ‫سیاستداخلیوبهتبعاندرسیاستمنطقه ایخودقرارداده‬ ‫است‪.‬اردوغانبرملی گراییترکیوعثمانیگرا یینوینتاکید‬ ‫می کند‪ .‬وی خود را وارث سلجوقیان و عثمانی و رهبر مناطق‬ ‫تحتحاکمیتعثمانیمی داند‪.‬به عبارتدیگراردوغانتالش‬ ‫می کند به احساســات ملی گرایی ترک‪-‬عثمانی دامن زده و از‬ ‫ان بهره برداری کند و نفوذ ترکیه را در جغرافیای سیاسی سابق‬ ‫عثمانیاحیاوگسترشدهد‪.‬‬ ‫بین الملل‬ ‫‪194‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫مطالباتعلویانترکیه‬ ‫علویان که خــود را پیرو اهل بیت رســول الله می دانند‪،‬‬ ‫خواهان تامین حقوق و ازادی های اساسی از جمله اعتقادات‬ ‫خود هستند‪ .‬علویان خواهان به رسمیت شناختن موجودیت‬ ‫اجتماعی و سیاســی‪ ،‬انحالل ریاست ســازمان امور دیانت‬ ‫به عنوانمفتیدولتیمذهبحنفی‪،‬حذفدروسدینیاجباری‬ ‫درمدارسوازادیتدریساعتقاداتعلوی‪-‬شیعه‪،‬بهرسمیت‬ ‫شناختن«خانهجم»به عنوانمرکزعبادیوتجمعخود‪،‬توقف‬ ‫تبلیغ یکجانبه اعتقادات اهل سنت از طریق رادیو و تلویزیون‬ ‫دولتیترکیهوخودداریازتحقیروتوهینبهعلویانازرسانه ها‬ ‫هســتند‪ .‬علویان همچنین خواهان توقف سیاســت اجرایی‬ ‫علوی گریدولت محوروبرقراریعدالتومساواتبیناقشار‬ ‫اجتماعیبااعتقاداتمختلفهستند‪.‬حکومتحزبعدالتو‬ ‫توسعهنیزبرایتامینمطالباتعلویانچنداجالسمشترکبا‬ ‫رهبرانسیاسیوفکریعلویبرگزارکردهاست‪.‬ولیاردوغان‬ ‫انهارابهجدینبودنبرایحلمسالهعلویانمتهمکرد ه ‪،‬ولی‬ ‫تاکید کرده که اجالس مشترک ادامه یابد‪ .‬اردوغان همچنین‬ ‫مخالفانحاللسازماناموردیانتوبهرسمیتشناختنخانه‬ ‫جم به عنوان مرکز عبادت علویان بوده و مسجد را مرکز عبادی‬ ‫مشترکمی داند‪.‬‬ ‫حلمسالهکردها ‬ ‫یکی از مســائل مبتال به سیاســت داخلی ترکیه مساله‬ ‫کرده ا ست‪ .‬اردوغان موجودیت کردها را به رسمیت شناخته و‬ ‫حکومتحزب عدالتوتوسعهطرح«گشایش دموکراتیک»‬ ‫برایحلمسالهکردها رامطرحساختهاستولیمحتوایان‬ ‫معلوم نیست‪ .‬اردوغان و داوود اوغلو مدعی «ملی بودن» این‬ ‫پک ک» از سال‪ 2005‬تا کنون به‬ ‫طرح هستند و با ســران « ‬ ‫مذاکراتپنهانواشکارخودادامهمی دهند‪.‬امریکاواتحادیه‬ ‫اروپا از ترکیه درخواســت کرده اند مســاله کرد ها با مذاکره با‬ ‫رهبران کرد و عبدالله اوجاالن حل شــود‪ .‬اتحادیــه اروپا در‬ ‫گزارش های خــود درباره روند اصالحات اروپایــی در ترکیه از‬ ‫پک ک و گروه های‬ ‫لزوم حل مساله کردهای سخن گفته ‪ .‬‬ ‫سیاســی و احزاب وابســته به ان از لزوم به رسمیت شناختن‬ ‫هویت ملی کردها در متن قانون اساسی جدید و اعطای حق‬ ‫خودمختــاری دموکراتیک در مناطق کرد نشــین بر اســاس‬ ‫ســر فصل ‪ 22‬مذاکرات برای عضویت «سیاست منطقه ای‬ ‫و هماهنگــی ابزارهای ســاختاری» و بر اســاس ان خواهان‬ ‫حق تاسیس سازمان پلیس «محلی‪ -‬اسایش» تحت کنترل‬ ‫حکومتمحلیکردومجلسایالتیوحکومتایالتیهستند‪.‬‬ ‫اردوغان نیز اعالم کرده که اصل‪« 22‬سیاســت منطقه ای و‬ ‫هماهنگیابزارهایساختاری»رااجراخواهدکرد‪.‬بنابراینباید‬ ‫پک کمتوقفو اینگروه خلعسالحشود‪.‬‬ ‫درگیریمسلحانه ‬ ‫پک ک را تروریســت می نامد و از سوی‬ ‫اردوغان از یک سو ‬ ‫پک ک ادامه می دهــد‪ .‬عالوه بر ان‬ ‫دیگر به مذاکراتش با ‬ ‫تالش می کند که نفوذ سیاسی و اجتماعی مسعود بارزانی را در‬ ‫مناطقکرد نشینتقویتوبهره برداریکند‪ .‬اردوغانبه عنوان‬ ‫رئیس جمهور باید سیاســت بی طرفی در قبال احزاب و اقشار‬ ‫اجتماعی را دنبال کند‪ ،‬ولی مانند رئیس حزب و نخســت وزیر‬ ‫به مقابله با احزاب سیاسی مخالف ادامه می دهد‪ .‬رجب طیب‬ ‫اردوغان‪ ،‬صالحیت ها و وظایــف رئیس جمهوری مندرج در‬ ‫قانون اساسی را مانع پیشرفت و دستیابی دولت ترکیه به برنامه‬ ‫استراتژیک‪ 2023‬می داند‪.‬بنابراینتاکیدکردهاست‪« :‬بعداز‬ ‫نتایجاراءانتخاباتمجلس ‪ 7‬ژوئن‪ 2015‬تدوینقانوناساسی‬ ‫جدید اغاز و نظام ریاســت جمهوری دو حزبی در ترکیه برقرار‬ ‫خواهد شد‪ .‬در نظام ریاست جمهوری‪ ،‬پست نخست وزیری‬ ‫حذف خواهد شد و صالحیت و وظایف اســتانداران و ادارات‬ ‫اســتانی و محلی در نظام ریاســت جمهوری افزایش خواهد‬ ‫یافت‪.‬رئیس جمهورقدرتمندومجلسقدرتمندواداراتمحلی‬ ‫قدرتمندبراساس«سنتدولت»باقدمتتاریخیکشوروطبق‬ ‫نیازهایملتترکیهبرقرارخواهدشد‪.‬ترک هاقبالنظامریاستی‬ ‫داشتند‪ ،‬نظام ریاست جمهوری خاص ترک وجود دارد‪ .‬تغییر‬ ‫نظامدولتیبهمعنیحفظوبقاجمهوریترکیهاست‪».‬اردوغان‬ ‫صالحیت و وظایف «سازمان اطالعات ملی ترکیه‪ »MIT -‬را‬ ‫گسترش داده و بدان مصونیت فوق العاده ای بخشیده است‪.‬‬ ‫عالوه بر ان‪« ،‬قانون امنیت داخلی ترکیه» را تصویب و اجرا‬ ‫خواهد کرد‪ .‬بر اســاس ان اســتانداران بر عملیات نظامی و‬ ‫پلیس و امنیتی نظارت و دستورات الزم را صادر خواهند کرد‪.‬‬ ‫احزابمخالفایننوعاقداماترازمینه سازدیکتاتوریفردی‬ ‫و تک حزبی در ترکیه می دانند‪ .‬احمد داوود اوغلو نخست وزیر‬ ‫موقت ترکیه نیز از برقراری نظام ریاســت جمهوری مورد نظر‬ ‫اردوغان حمایت و تاکید کرده است که «قانون امنیت داخلی‬ ‫ترکیه» در هر شــرایطی تصویب و اجرا خواهد شد‪ .‬این یک‬ ‫پروژهملیالزم االجراست‪«.‬الیحهقانونامنیتداخلیترکیه»‬ ‫مواد قانون وظایف و صالحیت های پلیــس‪ ،‬قانون وظایف‬ ‫و مســئولیت های فرماندهی کل ژاندارمری‪ ،‬قانون خدمات‬ ‫جمعیتی و برخی قوانین و مصوبات در حکم قانون را اصالح‬ ‫خواهدکرد‪.‬‬ ‫سیاست خارجی‬ ‫ترکیه در سیاست خارجی خود در محور غرب قرار دارد‪.‬‬ ‫رجب طیب اردوغان در دوران نخســت وزیری خــود در دوره‬ ‫جورج بوش ریاســت همزمان «طــرح خاورمیانه بــزرگ» را‬ ‫بر عهده گرفت‪ .‬در دوره ریاســت جمهوری بــاراک اوباما نیز‬ ‫«مدل مشارکتی» و «مشارکت اســتراتژیک» با امریکا را در‬ ‫پیش گرفت‪ .‬ترکیه در دوره حکومت حزب عدالت و توســعه‪،‬‬ ‫عضویتکاملدراتحادیهاروپارابه عنوانسیاستاستراتژیک‬ ‫خود اعالم کرده اســت‪ .‬اردوغــان و حکومــت داوود اوغلو‬ ‫تاکید کرده اند کــه حتی اگــر اتحادیه اروپا مذاکــرات برای‬ ‫عضویتترکیهراباردیگراغازوتکمیلنکند‪،‬ترکیه‪ 33‬سرفصل‬ ‫اصالحات اروپایــی را تکمیل و اجرا کرده و بــه راه خود ادامه‬ ‫خواهدداد‪.‬ترکیهاردوغانهمچنیننهتنهابرادامهعضویتدر‬ ‫ناتوتاکیدمی ورزد‪،‬بلکهازتوسعهناتوبهکشورهایخلیج فارس‬ ‫و بالتیک و بالکان در چارچوب «مشــارکت برای صلح نات و یا‬ ‫عضویت در ناتو» حمایت و تالش می کند‪ .‬اردوغان حمایت‬ ‫خود از همکاری رژیم اسرائیل با ناتو را نیز اعالم کرده است‪.‬‬ ‫ترکیه در عملیات ناتو در کشــورهای افغانستان و کشورهای‬ ‫ افریقا یینیزشرکتکردهاست‪.‬ترکیهظاهرابااسرائیلدرسطح‬ ‫سیاسی اختالف نظر دارد‪ .‬ولی به همکاری خود با اسرائیل در‬ ‫بخش تجاری‪ ،‬اقتصادی‪ ،‬نظامی‪ ،‬توریســم ادامه می دهد‪.‬‬ ‫چنانکهایکوتاردوغد ‪،‬نمایندهمجلسازحزبجمهوریخلق‬ ‫اعالم کرد‪ ،‬رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه و سران‬ ‫تو توسعهبه رغماینکهشعارهایضد اسرائیل‬ ‫حزبحاکمعدال ‬ ‫ســر می دهند‪ ،‬ولی پشــت پرده تالش می کنند با اســرائیل‬ ‫توافقنامه های جدیدی امض ا کننــد‪ .‬حکومت حزب عدالت و‬ ‫توسعهالبی هاییهودامریکایی‪ 6/5‬میلیوندالرپرداختکرده‬ ‫و از انها خواسته که از حکومت ترکیه حمایت کنند‪ .‬ترکیه در‬ ‫قبال کشورهای همسایه و به خصوص سوریه و عراق سیاست‬ ‫مذهب گراییرادنبالکردهوبهحمایتخودازمخالفینمسلح‬ ‫و تکفیری ادامه می دهد‪ .‬برای بر اندازی حکومت بشار اسد از‬ ‫همهگروه هایمسلححمایتکردهومدعیاستکهازترکمنان‬ ‫عراقوسوریهحمایتمی کند‪.‬ترکیهبهعلتوابستگیبهانرژی‬ ‫روسیه و ایران با این کشورها به همکاری تجاری و اقتصادی‬ ‫خود ادامه می دهد‪ .‬ترکیه برای مقابله با نفوذ ایران و روســیه‬ ‫درباره سوریه خواهان دخالت نظامی امریکا و غرب در سوریه‬ ‫است‪ .‬ولی امریکا درخواســت ترکیه را رد کرده است‪ .‬احزاب‬ ‫مخالف درمجلسترکیهمخالفسیاست هایاردوغاندرباره‬ ‫سوریه و عراق هســتند‪ .‬در نهایت اینکه اردوغان در سیاست‬ ‫منطقه ای خود عربستان سعودی و قطر را متحد خود می داند‬ ‫وتالشمی کند سرمایهاینکشورهارابهترکیهجذبکند‪.‬‬ ‫بین الملل‬ ‫روی‬ ‫داد‪9‬‬ ‫جنگ برای هویت بر باد رفته‬ ‫گفت وگوی مثلث با پیروز ایزدی‬ ‫مرجان محمدی‬ ‫خبرنگار‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫کشوری مانند فرانسه به هم ریخته اند و اگر اینها به کشور خود‬ ‫برگردند‪ ،‬اوضاع اقتصادی بهبود خواهد یافت و فرصت های‬ ‫شغلی ازدســت رفته به فرانســوی ها بازمی گردد‪ .‬بسیاری از‬ ‫فرانسوی ها معتقدند که دولت رقم زیادی از بودجه کشور را‬ ‫برای این افراد غیربومی خــرج می کند و نتیجه می گیرند که‬ ‫این افراد سبب شــده اند شــرایط اقتصادی در این کشورها‬ ‫بدتر شود‪ .‬در این شرایط شــارلی ابدو نیز ان کینه ای که بین‬ ‫مهاجرین وجود داشت را شــعله ور کرد‪ .‬به هرحال باید توجه‬ ‫داشت که این مسلمانان تذکراتی را داده بودند و تهدید هم‬ ‫کرده بودند و از شرایطی که شارلی ابدو داشت انتقاد داشتند‪،‬‬ ‫بین الملل‬ ‫با گذشت چند ماه از زمان حمله برخی افراط گرایان‬ ‫به دفتر مجله طنز شارلی ابدو در فرانسه‪ ،‬ریشه ها‬ ‫و دالیل این حادثه تروریستی را در چه می دانید؟‬ ‫در حادثه حمله به شــارلی ابدو باید چندین عامل را‬ ‫بررســی کرد زیرا عوامل ظاهری و پنهانی زیادی وجود دارد‬ ‫که توهین به مقدســات عامل ظاهری و البته مهم حمله به‬ ‫این مجله است‪ .‬این مجله در گذشته به مقدسات مسلمانان‬ ‫توهین کرده و کارتون هایی را منتشر کرده که مسلمانان به ان‬ ‫واکنش نشان داده اند‪ .‬زیرا در اسالم به تصویر کشیدن چهره‬ ‫پیامبر و خلفا مرسوم نبوده و مسلمانان همواره سعی کرده اند‬ ‫از این کار حذر کنند‪ .‬اما در چنین شرایطی این مجل ه اقدام به‬ ‫انتشار تصویر موهنی از پیامبر اســام کرد‪ .‬انها به اعتراض‬ ‫و حتی تهدیدات مســلمانان توجهی نشــان ندادنــد و این‬ ‫اقدامات ناشایست و اهانت امیزشان را ادامه دادند‪ .‬بنابراین‬ ‫این موضوع از نظر مسلمانان قابل تحمل نبوده و واکنش تند‬ ‫انها را به همراه داشت‪ .‬اما وجه دیگر این موضوع این است‬ ‫که در کشورهای اروپایی همواره یک نوع تبعیض اجتماعی‬ ‫و نژادی بــرای مهاجرین رنگین پوســت و غیراروپایی وجود‬ ‫دارد‪ .‬به خصوص در زمینه اشتغال و فرصت های کسب وکار‪،‬‬ ‫اموزش و دیگر مسائل اجتماعی این تبعیض بیداد می کند‪.‬‬ ‫مهاجرین‪ ،‬اغلب در حومه های شهرهای بزرگ ساکن بوده و‬ ‫یک حالت ایزوله دارند؛ رفتار پلیس نیز با این افراد نامناسب‬ ‫اســت و عالوه بر اینها احــزاب دست راســتی و افراطی نیز‬ ‫احساســات مردم را علیه ایــن مهاجــران تحریک می کنند‬ ‫که مســبب اصلی شــرایط بد اقتصادی این افراد هســتند‪.‬‬ ‫بنابراین شــرایط زندگی را برای این افراد سخت تر می کنند‪.‬‬ ‫درواقع این افراد یک زندگی خاصی را تجربه می کنند و تحت ‬ ‫فشارهای اجتماعی و فرهنگی و محرومیت های اقتصادی‪،‬‬ ‫دچار سرخوردگی می شــوند و این رفتارها در نهایت منجر به‬ ‫نارضایتی می شود که در انتها خشونت را به همراه دارد‪ .‬درواقع‬ ‫این جامعه اروپایی اســت که این افراد را ناخواسته به سمت‬ ‫افراط گرایی سوق می دهد‪.‬‬ ‫در واقع شما وزن ریشه اقتصادی را در این حادثه‬ ‫سنگین می دانید؟‬ ‫توجه داشته باشید که همواره در شرایط بد اقتصادی‬ ‫این افراد ظهور می کننــد و محرومیت های اجتماعی بر این‬ ‫مشکالت می افزاید‪ .‬چون در شــرایطی که نابسامانی های‬ ‫اقتصادیوبیکاریگستردهوجوددارداینمهاجرینمسلمان‬ ‫هســتند که مورد اتهام قــرار می گیرند که انها شــرایط را در‬ ‫در تاریخ ‪7‬ژانویه سال ‪ 2015‬میالدی دو مرد‬ ‫مسلح به نام برادران کواشــی به مجله طنز شارلی‬ ‫ابدو در پاریس حمله کرده و ‪12‬نفر را کشته و ‪10‬نفر‬ ‫را نیز زخمی کردند‪ .‬حمله کنندگان در زمان حمله‬ ‫فریاد می زدند که «ما انتقــام پیامبرمان را گرفتیم»‬ ‫و بالطبع در همان زمان اسالمگریان افراطی عامل‬ ‫اصلی این حمالت قلمداد شدند و دلیل حمله نیز‬ ‫واکنش به انتشــار کاریکاتور موهن پیامبراســام‬ ‫اعالم گردیــد‪ .‬اما موضوعی که بعد از ان ســواالت‬ ‫بســیاری را برانگیخته‪ ،‬ریشه این خشــونت ها در‬ ‫اروپاســت‪ .‬پیروز ایزدی‪ ،‬کارشناس مســائل اروپا‬ ‫علت این حمله را در دو مســاله می داند؛ نخســت‬ ‫حرکت نادرست مجله طنز شــارلی ابدو در انتشار‬ ‫کاریکاتور موهن علیه پیامبر و دیگری رفتار اشتباه‬ ‫دولت و ملت اروپا بــا مهاجرین‪ .‬در زیــر ادامه این‬ ‫گفت وگو را می خوانید‪.‬‬ ‫ولی انها اعتنایــی نکردند‪ .‬از طرف دیگر یکــی از انتقاداتی‬ ‫که متوجه دولت فرانسه می شــود اینکه این کشور در جذب‬ ‫مهاجرین در اجتماع ناتوان بوده‪ ،‬زیرا مهاجرین ارزش های‬ ‫جمهوریت فرانسه را نپذیرفته اند‪ ،‬هویت های فرانسوی پیدا‬ ‫نکردند و به برنامه های خود‪ ،‬ارزش ها و هویت های خود توجه‬ ‫دارند تا به ارزش های کشورهای اروپایی‪.‬‬ ‫ایا ارتباطی بین داعش و حادثه حمله به مجله طنز‬ ‫شارلی ابدو وجود دارد؟‬ ‫داعشفقطمی تواندازلحاظاعتقادیوانگیزشیدر‬ ‫این اقدام تاثیر داشته باشد و ممکن است این افراد هم مانند‬ ‫تمام کسانی که در اروپا به این گروه می پیوندند تعلق خاطری‬ ‫هم به داعش داشته باشند‪ ،‬اما قطعا تصمیم گیری برای ترور‬ ‫و خشونت ورزی در خود اروپا انجام می گیرد و از لحاظ فنی و‬ ‫تخصصی این افراد ارتباطی با داعش ندارند‪ .‬البته این اتفاق‬ ‫در صورت وقوع بســیار نگران کننده اســت چون در صورت‬ ‫اتحاد با داعش این خشــونت به شدت توســعه پیداکرده و‬ ‫غیرقابل کنتــرل خواهد بــود‪ .‬بنابراین این افــراد از داعش‬ ‫اســتقالل دارند و یکی از دالیل عدم شناسایی و کنترل این‬ ‫افراد‪ ،‬استقالل این گروه هاســت‪ .‬وقتی در دانمارک همین‬ ‫اتفاق تکرار می شــود این شــبهه به وجود امد که شاید این‬ ‫گروه هابایکدیگرمتحدباشند‪،‬ولیتاکنونمدرکیدالبراین‬ ‫اتحاد و همچنین پیوند با داعش کشف نشده است‪.‬‬ ‫ایــن اتفاق چــه وضعیتی را در فرانســه بــه وجود‬ ‫می اورد؟‬ ‫وقتی این کارتونیســت ها به مقدســات مسلمانان‬ ‫توهین کردند درواقع هویت انها را نشانه رفته اند‪ .‬مسلمانان‬ ‫در برابر این توهین ها فقط واکنش نشــان ندادند‪ ،‬بلکه انها‬ ‫برای هویت ازدست رفته خود می جنگند‪ .‬در این میان و دراین‬ ‫مواقع‪ ،‬دولت فرانســه تنها اقدام به پلیسی تر کردن شرایط‬ ‫کرده اســت‪ ،‬غافل از اینکه این اتفاق سبب دوقطبی شدن‬ ‫کشور فرانسه شده و خشونت را مضاعف می کند‪ .‬شاید دولت‬ ‫فرانســه با اقداماتی از این دســت بتواند یکی دو روز مساله‬ ‫خشونت را کنترل کند اما این یک اتش زیر خاکستر است که‬ ‫درون مسلمانان فرانسه و دیگر کشورهای اروپا شعله ور شده‬ ‫و به این سادگی خاموش شدنی نیست‪ .‬دولت های اروپایی‬ ‫بایستی در جذب این افراد در جامعه فرانسه اقدام کنند و بدانند‬ ‫که تنها با ساده کردن مساله نمی توانند موضوع را حل کنند‪.‬‬ ‫زیرا برای ما تنها ارزش دموکراســی مهم اســت و مسلمانان‬ ‫باید این شرایط را بپذیرند‪ .‬بنابراین فرانسه باید نسبت به این‬ ‫اقدامات شهروندان خود کاری انجام دهد تا تولید خشونت‬ ‫نکند‪ ،‬نه اینکه فقط شرایط را پلیسی تر کند‪.‬‬ ‫‪195‬‬ ‫روی‬ ‫د‬ ‫ا‬ ‫د‪10‬‬ ‫عقاب سرسفید؛ شکارگاو یا در چنگال خرس!‬ ‫نگاهی به وضعیت رشد اقتصادی ایاالت متحده در سال جاری و دورنمای اتی ان‬ ‫رضا مجیدزاده‬ ‫مدیر گروه فرابازی‬ ‫توسعه اندیشگاه طه‬ ‫ طی سال ‪ ،93‬اقتصاد ایاالت متحده برعکس اقتصاد‬ ‫منطقه یورو عالیمی از روند بهبود را نشــان داده اســت‪ .‬در‬ ‫واقع فدرال رزرو با تدابیر خود در زمینه مدیریت برنامه تسهیل‬ ‫مقداری از یک طرف‪ ،‬هدفگیری یک سطح مناسب نرخ تورم‬ ‫و زمانبندی مناسب برای افزایش نرخ بهره اقتصاد امریکا از‬ ‫طرف دیگر در این بهبود‪ ،‬نقش موثری ایفا کرده است‪ .‬اما‬ ‫تداوم این روند در سال اتی منوط به تحقق چند فرض است‪.‬‬ ‫گاو نماد رشد شــاخص و خرس نماد افت شاخص است و از‬ ‫این ر و اگر عقاب سرسفید بتواند به شکار گاو نایل اید استعاره‬ ‫از تداوم رشد اقتصادی ایاالت متحده در سال اتی است‪.‬‬ ‫بین الملل‬ ‫‪196‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫اوردوز یازده سپتامبر‬ ‫پــس از انفجــار تروریســتی برج هــای د و قلــو در‬ ‫ایاالت متحــده در یازدهــم ســپتامبر ‪ ،2001‬اطمینــان‬ ‫مصرف کنندگان و سرمایه گذاران به اقتصاد این کشور افت‬ ‫کرد و موجب شد تا رشــد اقتصادی ان کاهش یابد‪ .‬از این‬ ‫روی سیاســتگذاران اقتصادی دوران جورج بوش تصمیم‬ ‫گرفتند تا با کاهش نرخ بهره‪ ،‬گســترش دامنــه وام رهنی و‬ ‫تحریک تقاضای کل به تبع ان‪ ،‬اقتصــاد ایاالت متحده را‬ ‫از گرفتاری در رکود اقتصادی نجات دهند‪ .‬ســه ماه پس از‬ ‫حمله تروریستی یازده سپتامبر سال ‪ ،2001‬فدرال رزرو نرخ‬ ‫وام های فدرال را از‪ 3/5‬به ‪ 1/75‬درصد کاهش داد و تا نوامبر‬ ‫سال ‪ 2002‬که نرخ وام را به‪ 1 /25‬درصد رساند‪ ،‬نرخ را بدون‬ ‫تغییر گذاشت‪ .‬با این حال در سال ‪ 2003‬اقتصاد بسیار راکد‬ ‫باقی ماند‪ ،‬حباب قیمت مســکن در امریــکا منج ر به وجود‬ ‫امدن افراد بدهکار به نظام بانکی شد و خانه های این افراد‬ ‫که به عنوان ضمانت در نظر گرفته شده بود به نقدینگی تبدیل‬ ‫نشد‪ .‬این بحران که ابتدا در مراکز اعتبارگشایی بروز کرد به‬ ‫علت نقد نشدن وثیقه دریافت کنندگان وام درجه دو به وجود‬ ‫امد‪ .‬وام درجه دو به افرادی داده می شــود که قرض کننده‬ ‫شرایط الزم برای دریافت وام از طریق معمولی را به علت باال‬ ‫بودن ریســک باز پرداخت ان ندارد‪ .‬به همین خاطر کنگره‬ ‫به سمت سیاست های مالی انبساطی روی اورد و مالیات ها‬ ‫را به مقدار زیادی یعنی ‪ 350‬میلیارد دالر کاهش داد‪ .‬به طور‬ ‫مشخص چنین نحوه وضع مالیات‪ ،‬کاهش نرخ های نهایی‬ ‫مالیات را کــه برای ســال های اینده برنامه ریزی شــده بود‬ ‫سرعت بخشــید و نرخ های مالیات بر درامد حاصل از سود‬ ‫سهام و منافع ســرمایه گذاری را کاهش داد‪ .‬در پایان سال‬ ‫‪ 2005‬نرخ وام فدرال ‪ 4/25‬درصد بود‪ .‬ریسک سیستماتیک‬ ‫و ســقوط مالی ســال های ‪ 2006‬و ‪ 2007‬به دنبــال ان نیز‬ ‫موجب کاهش دوباره نرخ بهره مرجع ایاالت متحده در سال‬ ‫‪ 2006‬به سطح‪3/75‬درصد شد که تا این تاریخ تغییری نکرده‬ ‫است‪ .‬در کنار این کاهش نرخ بهره‪ ،‬دولت باراک اوباما برنامه‬ ‫تسهیل مقداری را در دستورکار خود قرار داد تا بتواند به وسیله‬ ‫چاپ دالر توسط فدرال رزرو و فروش اوراق قرضه دولتی به‬ ‫ان با بحران مالی مقابله کند‪.‬‬ ‫تسهیل مقداری و روند رشد اقتصادی امریکا‬ ‫محور توجه سیاست تسهیل مقداری به نجات و بهبود‬ ‫اقتصاد از طریق تــوزان مجدد دارایی ها معطوف اســت‪.‬‬ ‫قیمت دارایی های ســرمایه گذارانی کــه اوراق قرضه را به‬ ‫بانک مرکزی می فروشــند و عایدی ان را صرف خرید سایر‬ ‫دارایی ها می کنند‪ ،‬افزایش می یابــد‪ .‬بازدهی پایین اوراق‬ ‫بهادار افراد را تشویق به استقراض می کند و افزایش قیمت‬ ‫دارایی‪ ،‬مصرف را افزایش می دهد که این دو اتفاق همزمان‬ ‫به ســرمایه گذاری و رونق تقاضا کمک می کند‪ .‬این روند تا‬ ‫جایی ادامه می یابد که ســرمایه گذاران میزان دارایی های‬ ‫خارجی را نیز افزایش دهند؛ توازن مجدد دارایی ها نیز باعث‬ ‫تضعیف ارز داخلی می شود و در نهایت به افزایش صادرات‬ ‫می انجامد‪ .‬اگر یک بانک مرکزی تصمیم بگیرد بدهی های‬ ‫خریداری شــده دولت را نگهداری کند‪ ،‬در نتیجه سیاســت‬ ‫تســهیل مقداری می توانــد از طریق کاهــش هزینه های‬ ‫اســتقراض دولتی و کاهــش بــار مالیاتی اتی بــه اقتصاد‬ ‫کمک کند‪ .‬این سیاســت از طریق تغییر انتظارات نیز یاری‬ ‫می رســاند‪ .‬چون بانک مرکزی خودش را از طریق ذخایر در‬ ‫معرض ریسک افزایش نرخ های بهره قرار می دهد‪ ،‬تعهد به‬ ‫پایین نگه داشتن نرخ های بهره کوتاه مدت برای یک مدت‬ ‫طوالنی قابل پذیرش است‪.‬‬ ‫از زمان شروع بحران مالی‪ ،‬فدرال رزرو ایاالت متحده‬ ‫نیز به همین منوال عمل کرده و با وجود هشدارهای بسیاری‬ ‫از اقتصاددانان مبنی بر ریسک باالی این سیاست به ویژه از‬ ‫جانب خطر افت شدید ارزش دالر در برابر ارزهای اصلی‪ ،‬اما‬ ‫سیاست تسهیل مقداری فدرال رزرو که در دو دوره ریاست بن‬ ‫برنانکه و جانت یلن با جدیت پیگیری شده است موجب شد‬ ‫تا در واپسین سه ماهه سال ‪ 2014‬یعنی سه ماهه منتهی به‬ ‫زمستان ‪ ،93‬اقتصاد این کشور در مقایسه با سه ماهه پیشین‬ ‫به میزان‪ 2/9‬درصد رشد کند که در مقایسه با عملکرد منطقه‬ ‫یورو بســیار امیدبخش بوده اما در مقایســه با رشد سه ماهه‬ ‫سوم سال ‪ 2014‬نسبت به ســه ماهه دوم ان کاهش زیادی‬ ‫داشته است‪ .‬با این وجود روند رشد اقتصاد این کشور در ماه‬ ‫اغازین سال ‪ 2015‬به گونه ای بود که دورنمای مثبتی برای‬ ‫افزایش نرخ بهره مرجع در اواخر سال اتی ایجاد کرده است‪.‬‬ ‫دورنمای رشد اقتصادی امریکا‬ ‫هرچند در برخی از کوارترهای سال جاری خورشیدی‪،‬‬ ‫رشد اقتصاد ایاالت متحده کمتر از حد انتظار بود اما اقتصاد‬ ‫این کشور طی این سال به طور متوسط رشد مثبتی را تجربه‬ ‫کرد و سیاست های انبساطی پولی و مالی موجب شد تا عالوه‬ ‫بر رونق تولید‪ ،‬اشتغالزایی اقتصاد ان نیز روند بهتری داشته‬ ‫باشد‪ .‬به همین دلیل بود که طی دهه اول ابانماه سال جاری‪،‬‬ ‫فدرال رزرو به برنامه تســهیل مقداری یا خرید ماهانه اوراق‬ ‫قرضه خود پایان داد که نشــان دهنده اعتماد بانک مرکزی‬ ‫امریکا به چشــم اندا ز اقتصادی این کشــور است‪ .‬بسیاری‬ ‫از کارشناســان و موسســات مالی و اقتصــادی پیش بینی‬ ‫می کنند که این اقدام موجب افزایش تورم نخواهد شد و به‬ ‫وضوح منجر به بهبود چشم انداز اقتصادی یا افزایش میزان‬ ‫استخدام ها خواهد شد‪.‬‬ ‫در سطح جهانی نیز‪ ،‬روند ورود سرمایه به اقتصادهای‬ ‫نوظهور به رغم کاهش کلی فعالیت هــای اقتصادی بهبود‬ ‫یافته و حتی منجر بــه تقویت برخی از این اقتصادها شــده‬ ‫است‪ .‬رشــد مجدد شــاخص ها این فرضیه را تا ئید می کند‬ ‫که کاهش غیرمنتظره ترمیم اقتصادی در سه ماهه نخست‬ ‫تا حدود زیادی موقتی بوده اســت‪ ،‬زیرا تاثیر عواملی نظیر‬ ‫ســرمای غیرعادی زمستان امســال و اصالح ذخایر از بین‬ ‫رفت و سیاســت هایی در واکنش به کاهش رشد اقتصادی‬ ‫در کشــورهایی نظیر چین اتخاذ شــد‪ .‬در رابطــه با اقتصاد‬ ‫ایاالت متحده امریکا باتوجه به از بین رفتن عوامل موقتی‪،‬‬ ‫بازگشــت رشــد اقتصادی در جریان اســت‪ .‬امــا باتوجه به‬ ‫کند بودن روند ترمیم در بخش سرمایه گذاری‪ ،‬انتظار می رود‬ ‫رشد اقتصادی تنها بخشی از کاهش رشد سه ماهه نخست‬ ‫امسال را از نظر رشــد ســاالنه جبران نماید‪ .‬در حال حاضر‬ ‫نرخ رشد اقتصادی برای امریکا در سال ‪ 2015‬به میزان سه‬ ‫درصد پیش بینی می شود‪.‬‬ ‫در صورتــی کــه رونــد کنونــی اســتمرار یابــد انگاه‬ ‫ایاالت متحده در سال اینده خورشید ی با افزایش تقاضای‬ ‫داخلی و مصرف‪ ،‬عال ئم مثبتی از خود نشــان خواهد داد‪.‬‬ ‫پویایی بیشتر در افزایش مصرف که ‪ 70‬درصد تولید ناخالص‬ ‫داخلی را تشــکیل می دهد و همچنین افزایش چشــمگیر‬ ‫اشتغال و کاهش قیمت انرژی (به خصوص گاز) در امریکا‬ ‫از مهمترین عواملی اســت کــه کارشناســان را به وضعیت‬ ‫اقتصــادی امریکا امیــدوار کرده اســت‪ .‬در همیــن زمینه‬ ‫برخی از موسسات اقتصادی و مالی پیش بینی کرده اند که‬ ‫اقتصاد امریکا در ســال اینده تا سه درصد رشد خواهد کرد‪.‬‬ ‫رشد مناســب بهر هو ری در اقتصاد امریکا موجب شده است‬ ‫که رشــد اقتصادی ان تا حد زیادی به انتظارات و اطمینان‬ ‫مصرف کننــدگان متکی باشــد کــه به واســطه مخاطرات‬ ‫بین المللی تحریک می شــود‪ .‬بــا این حال ممکن اســت‬ ‫افزایش وخامت اوضاع خاورمیانه و تشدید بحران اوکراین‬ ‫این روند رشــد را با اختالل مواجه نماید و عقاب سرســفید‬ ‫اقتصاد این کشــور در چنگال خــرس گرفتار شــود‪ .‬اما در‬ ‫رابطه با اثر انرژی خصوصا نفت به نظر می رســد که شرایط‬ ‫اقتصادی ایاالت متحده تا حد زیادی تغییر کرده است؛ در‬ ‫واقع موضوع گاز و نفت متراکم (شیل) از موضوعاتی است‬ ‫که شکل بازی را در عرصه انرژی دنیا تغییر داده و امریکا به‬ ‫ خاطر در اختیار داشــتن فناوری اســتخراج تجاری این نوع‬ ‫نفت و گاز و بهره مندی از منابع عظیم نفت وگاز شیل در نقاط‬ ‫مختلف خاک خود نه تنها چشم انداز اقتصادی مثبتی را برای‬ ‫خود رقم زده بلکه مناســبات انرژی دنیا را تغییر خواهد داد و‬ ‫تاثیرات امنیتی‪ ،‬سیاسی و اقتصادی مهمی را برجای خواهد‬ ‫گذارد‪ .‬هرچند کــه وجود چنین فنــاوری موجب قطع کامل‬ ‫وابستگی اقتصادی ایاالت متحده به واردات نفت نمی شود‬ ‫اما ســهم ان را به شــدت کاهش داده و از این روی احتمال‬ ‫اختالل در رشد اقتصادی امریکا به واسطه افزایش قیمت‬ ‫نفت خام به شدت اندک است‪.‬‬ ‫سرزمین اهرام زیر پای ارتشیان‬ ‫مصر در سالی که گذشت‬ ‫دکتر احمد بخشی‬ ‫استاد دانشگاه‬ ‫ب‪ :‬تنشج در روابط با دوستان اخوان المسلمین‬ ‫در ابتدا‪ ،‬به دلیل حمایت های مصر و قطر از دولت قبلی‬ ‫روابط بین مصر و این کشورها به شدت متشنج شد‪ ،‬به طوری‬ ‫که السیسی از مقامات قطری برای مراسم تحلیف دعوت به‬ ‫عمل نیاورد و همچنین خواستار عدم مداخله ترکیه در امور‬ ‫مصر گردید‪ ،‬هر چند روابط بین مصر و این دو کشــور قطع‬ ‫نشده است اما به دلیل مواضع طرفین هر از گاهی به مرحله‬ ‫اصطکاک می رسد‪ .‬قطر با توصیه برادر بزرگ خود در جهان‬ ‫عرب یعنی عربستان تا حدودی با مصر روابط بر قرار کرد اما‬ ‫پس از حمله مصر به لیبی این روابط مجدد به سردی گرایید‪.‬‬ ‫از سوی دیگر عربســتان بین مصر و ترکیه نیز میانجیگری‬ ‫می نمایــد‪ ،‬به طوری که ســفر اخیــر طرفین به عربســتان‬ ‫درصدد گسترش روابط با میانجی گری عربستان است‪ ،‬مصر‬ ‫خواســته های خود را از ترکیه در چهار مورد‪ ،‬پایان دادن به‬ ‫حمایت ترکیه از گروه های تروریستی مسلح حاضر در لیبی‪،‬‬ ‫پایان دادن به اظهارات خصمانه علیه مصر و رئیس جمهور‬ ‫این کشور‪ ،‬متوقف ساختن دشمنی مداوم با منافع سیاسی‪،‬‬ ‫امنیتیواقتصادیمصر‪،‬توقفمیزبانینشست هایسیاسی‬ ‫و فعالیت های رسانه ای حامی گروه اخوان المسلمین مطرح‬ ‫کرده است؛ خواسته هایی که تقریبا با خواسته هایش از قطر‬ ‫یکسان است‪ .‬مشکالت مصر نیز عبارتند از ‪:‬‬ ‫الف‪ :‬چالش های اقتصادی‬ ‫بحران بیکاری‪ ،‬تورم افسارگســیخته‪ ،‬کسری بودج ه‬ ‫شــدید دولت و ضعف در جذب ســرمایه گذاری خارجی که‬ ‫اقتصاد مصر نیاز بسیاری به ان دارد‪ ،‬عاملی شده تا مقامات‬ ‫دولتی در درمان مشکالت اقتصادی این کشور بزرگ شمال‬ ‫افریقا ناتوان بمانند‪.‬‬ ‫د‪ :‬ناکارامدی ساختارهای حکومتی‬ ‫بازســازی ســاختار نهادهای دولتی و برطرف کردن‬ ‫نابسامانی در ادارات و کنترل فساد نهادهای حکومتی که از‬ ‫مهمترین مطالبات مردم است‪ ،‬به طور حتم یکی از معضالت‬ ‫در کشــور مصر بحران کارامدی بود‪ ،‬دولت جدید برای رفع‬ ‫این بحران ناچار از یکسری اقدامات است‪.‬‬ ‫چشم انداز تحوالت مصر در سال اینده‬ ‫به نظر می رســد باتوجه به عملکرد دولت السیسی در‬ ‫چند ماه گذشــته و رضایت نســبی مردم از دولت‪ ،‬السیسی‬ ‫توانسته تا حدودی مشکالت را حل کند‪ ،‬اما تداوم بحران ها‬ ‫در ســطوح داخلی و منطقه ای تاثیر منفی بر عملکرد دولت‬ ‫داشته و خواهد داشــت‪ ،‬باید توجه داشت که ساختار مصر‬ ‫مبتنی بر روابط سه جانبه ارتش‪ ،‬اســامگرایان و لیبرال ها‬ ‫ست و حذف هر کدام از این اضالع نمی تواند دوام سیاست‬ ‫و حکومت را تضمین نماید‪ ،‬حذف اســامگرایان توســط‬ ‫دولت تقریبا به همان اندازه اشتباه است که حذف ارتشیان‬ ‫و لیبرال ها در دولت مرســی‪ ،‬تداوم منازعات به توســعه و‬ ‫امنیت مصر نمی توانــد کمک کند‪ ،‬الزم اســت که حضور‬ ‫اسالمگرایان را در عرصه سیاسی شــاهد باشیم؛ امری که‬ ‫جرقه ان را در مصاحبه چند روز اخیر السیسی برای بازگشت‬ ‫اخوان المسلمین به شرط توافق مردم مصر شاهد بودیم‪،‬‬ ‫هر چند ممکن اســت در ظهور مجدد اخوان شاهد دعوای‬ ‫گفتمانی اخوان خوب و بد باشــیم اما به نظر می رســد که‬ ‫هم رشد اســامگرایان را به تدریج شاهد خواهیم بود و هم‬ ‫شکاف ساختاری و حزبی شان را‪ .‬این موضوع در مطالبات‬ ‫امریکا از دولــت مصر و همچنین درخواســت عربســتان‬ ‫از السیســی تا حدودی نمود داشــت‪ .‬از موضوعات دیگر‬ ‫می توان بــه افزایش همــکاری مصر با کشــورهای عربی‬ ‫عنوان همکاری اعراب با تاکید بر کشــورهای حوزه خلیج‬ ‫فارس با محوریت عربستان اشاره کرد‪ .‬در سال اتی شاهد‬ ‫تداوم گفتمان بازار مشترک اعراب‪ ،‬ارتش مشترک اعراب‬ ‫و‪ ...‬خواهیم بود هر چند رقابت تاریخی مصر و عربســتان‬ ‫به عنوان برادران بزرگ اعراب می تواند بر سیاست هایشان‬ ‫تاثیر بگذارد‪ .‬موضوع مبارزه با تروریسم و فعالیت گروه های‬ ‫افراطی از مسائل مهم این کشــور خواهد بود که می توان‬ ‫انتظار داشت این درد مشــترک تا حدودی همکاری های‬ ‫منطقه ای را باعث خواهد شد‪ ،‬هر چند مصر برای حل این‬ ‫مســاله باید نیم نگاهی به داخل نیز داشــته باشــد‪ .‬به نظر‬ ‫می رسد در سطح روابط خارجی مصر تا حدودی اختالفات‬ ‫خود را با ایاالت متحده کاهش خواهد داد‪ ،‬اما این کشــور‬ ‫درصدد بازی با دیگر قدرت های بزرگ منطقه ای و در حال‬ ‫ظهور مانند چین و روســیه و‪ ...‬برخواهد امــد و در روابط با‬ ‫رژیم صهیونیستی تقریبا ضمن سیاست اعالمی انتقادی‪،‬‬ ‫همان سیاست های دولت مبارک ادامه خواهد یافت‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫ب‪ :‬ناامنی و بی ثباتی‬ ‫ بی ثباتی و شرایط نابســامان امنیتی نیز یکی از اولین‬ ‫و مهمترین چالش پیش روی مصراســت‪ ،‬چــرا که از زمان‬ ‫انقالب مردمی مصر هنوز امنیت و ثبــات انگونه که باید به‬ ‫جامعه مصر بازنگشته و ناامنی و بی ثباتی کماکان در مناطق‬ ‫مختلف مصر به چشم می خورد‪ .‬چالش ها از سوی مخالفین‬ ‫داخلی و همچنین چالش های منطقه ای و بین المللی مانند‬ ‫ظهور گروه های افراطی و تروریستی مانند ظهور داعش در‬ ‫مصر که خود را داعش مصر با عالمت اختصاری «داعشم»‬ ‫نامیده است‪ ،‬از مشکالت اساسی مصر است‪.‬‬ ‫همچنین سربریدن ‪ 21‬نفر از قبطی های مصر توسط‬ ‫گروه های تروریســتی لیبی از بحران های اساسی در روابط‬ ‫منطقه ای این کشــور بود کــه باعث مداخله این کشــور به‬ ‫بهانه انتقام گرفتن و ســرکوب نیروهــای داعش لیبی بود؛‬ ‫امری که روابط این کشور را با بســیاری از کشورها از جمله‬ ‫قطر تحت تاثیر قرار داد و به نوعی همراهــی دولت لیبی را‬ ‫به همراه داشت‪.‬‬ ‫ج‪ :‬چالش در روابط خارجی با امریکا‬ ‫از زمان برکناری مرسی روابط دو کشور به سوی تیرگی‬ ‫گراییده ومصر که ســاالنه کمک هایــی را از ایاالت متحده‬ ‫دریافت می کنــد با ســردی روابــط این کمک هــا کاهش‬ ‫یافته اســت‪ .‬امریکا درصدد همــکاری دولت بــا نیروهای‬ ‫اخوان المسلمین است اما دولت جدید این گروه را تروریستی‬ ‫نامیدهاست‪،‬مصر دراینراستابرایتعادلبخشیدنبهروابط‬ ‫به سمت روسیه گرایش پیدا کرده است به طوری که در سال‬ ‫جاری ســفر پوتین را به مصر شــاهد بودیم و حجم مبادالت‬ ‫تجاری دو طرف تنها در امسال ‪ 50‬درصد رشد داشته است‪.‬‬ ‫بین الملل‬ ‫مصر سال‪ 93‬را در حالی شروع کرد که متاثر از تحوالت‬ ‫ســال قبل یعنی سرنگونی حکومت مرســی و کنار گذاشتن‬ ‫نتایج رفراندوم قانون اساسی زمان وی و برگزاری رفراندوم‬ ‫درست یک ســال بعد از ان اما این مرتبه توسط مخالفینش‬ ‫بود‪ .‬روی کار امدن افراد جدید ناشــی از این بود که مرسی‬ ‫و اخوان المسلمین نزدیک به ‪ 49‬درصد از مردمی که به انها‬ ‫رای نداده بودند را نادیده گرفتند‪.‬‬ ‫عالوه بر این میل به انحصار طلبی در قدرت‪ ،‬دستکم‬ ‫گرفتن نهادهای ســنتی قدرت همچون ارتش و نهادهای‬ ‫امنیتی و اطالعاتی‪ ،‬مشارکت ‪ 33‬درصدی در رفراندوم قانون‬ ‫اساسی(پیروزی گفتمان تحریم بر مشارکت در انتخابات) و‬ ‫نهایتا ناکارامدی در پاسخگویی به خواست های انقالبیون‬ ‫در حیطه ایجاد تغییر در حوزه اقتصادی مردم و رفع موانع و‬ ‫مشکالت اشتغال‪ ،‬بیکاری و معیشت مردم ‪ ،‬فضا را به سمت‬ ‫بدتر شدن سوق داد‪.‬‬ ‫در نتیجه دولتمردان‪ ،‬نه تنها نتوانســتند از بحران ها‬ ‫عبور کنند بلکه در دام بحران های رقیب گرفتار امدند و دست‬ ‫به قشون کشی های خیابانی زدند و عمال از کنترل بحران و‬ ‫انجام وظایف شان غافل شدند و در نهایت ان چیزی که رقیب‬ ‫برای انان رقم زد‪ ،‬بحران مشــروعیت بود که پاسخ ان را در‬ ‫برگزاری رفراندوم عدم کفایت دولت مرسی یا مداخله ارتش‬ ‫اعالم کردند و چون موضوعی به نام اعتراض های خیابانی‬ ‫در میان بود‪ ،‬ارتش که با سیاست های مرسی به حاشیه رانده‬ ‫شده بود‪ ،‬به بهانه برقراری نظم و کنترل بحران اما در عمل‬ ‫در نقش وکیل مدافــع نیروهای غرب گــرا‪ ،‬ورود پیدا کرد و‬ ‫نتیجه ان شد که فضای جامعه پادگانی گردید‪ ،‬به حکومت‬ ‫یکساله اخوان المسلمین با دستگیری مرسی و رهبران ارشد‬ ‫ان سازمان پایان دادند و برگی دیگر از تحوالتی را رقم زدند‬ ‫که نقش رهبران در حال گذار در به وجود امدن ان بی تاثیر‬ ‫نبود‪.‬‬ ‫پــس از کودتا ارتش دســت به تغییرات اساســی زد‪،‬‬ ‫طرفداران اخوان و از جمله محمد مرســی دستگیر و روانه‬ ‫زندان شــدند‪ ،‬تغییرات قانون اساسی رقم خورد و در نهایت‬ ‫رفراندوم قانون اساسی را درست یک سال پس از رفراندوم‬ ‫قبلی برگزار کرد که در ان ‪ 19‬میلیــون نفر یعنی نزدیک ‪39‬‬ ‫درصد‪ ،‬به قانون اساسی جدید با ‪ 98‬درصد مثبت رای دادند‪.‬‬ ‫این در حالی بود که این میزان در سال قبل نزدیک ‪ 33‬درصد‬ ‫بود که تنها ‪ 63‬درصد این مقدار به قانون اساسی رای مثبت‬ ‫داده بودند‪.‬‬ ‫پیرو این رفرانــدوم زمینه برای حضور السیســی وزیر‬ ‫دفاع ‪-‬که از دوران مرسی این ســمت را داشت‪ -‬فراهم شد‪.‬‬ ‫السیسی در روز هفتم فروردین امادگی خود را برای شرکت در‬ ‫انتخابات اعالم کرد‪ ،‬این اعالم با استقبال بیشتر گروه های‬ ‫مصری اما با مخالفت حزب اخوان المســلمین همراه بود‪.‬‬ ‫نهایتــا انتخابات در روزهــای پنجم‪ ،‬ششــم و هفتم خرداد‬ ‫‪ 1393‬برگزار شد و وی توانست با کســب ‪ 96 /91‬درصد ارا‬ ‫به پیروزی دســت یابد و میزان ارای حمدیــن صباحی تنها‬ ‫رقیب ژنرال السیسی ســه درصد اعالم شد‪ .‬پس از روی کار‬ ‫امدن السیسی در این کشور یکسری تحوالتی رخ داد که تا‬ ‫حدودی مرتبط با ساختار جدید در این کشور است‪.‬‬ ‫الف‪ :‬فشار بر اخوان المسلمین و نیروهای دولت‬ ‫سابق‬ ‫به دنبال برکنــاری محمــد مرســی‪ ،‬وی و طرفداران‬ ‫اخوان المسلمین دستگیر شدند و محاکمه انان به اتهاماتی‬ ‫چند از جمله جاسوســی و اقدامات علیه امنیــت ملی برگزار‬ ‫می شود و هر هفته دادگاه های مصر حکم اعدام و حبس ابد‬ ‫طرفداران اخوان المسلمین و رهبرانشان را صادر می کند‪.‬‬ ‫دولت مصر اخوان المسلمین را گروهی تروریستی معرفی و‬ ‫فعالیت ان را ممنوع اعالم کرد‪.‬‬ ‫داد‪11‬‬ ‫روی‬ ‫‪197‬‬ ‫ورزش‬ ‫فرهنگ‬ ‫پرون‬ ‫د‬ ‫ه‬ ‫اول‬ ‫وزار ‬ ‫ت‬ ‫پرحاشیه‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪198‬‬ ‫مثلث | شماره ‪255‬‬ ‫علی جنتی در سالی که گذشت روزهای‬ ‫پرهیاهویی را پشت سر گذاشت‬ ‫جدال در تنگنا‬ ‫سال‪ 93‬برای حوزه فرهنگ و هنر با همه احتیاط و پرهیز دولت از مواجهه با حاشیه ها‪ ،‬پر بود از‬ ‫چالش های ریز و درشتی که در همه حوزه های وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی ‪ -‬سازمان سینمایی‪،‬‬ ‫معاونت فرهنگی‪ ،‬معاونت هنری و معاونت مطبوعاتی ‪ -‬جریان داشت‪ .‬خیلی ها معتقدند که‬ ‫درگیری دولت با این حاشیه ها ‪ ،‬درواقع تقابل جریان های سیاسی مخالف دولت با کابینه ای است‬ ‫که با شعار تغییر در حوزه فرهنگ و هنر میزان قابل توجهی از رای اکتسابی خود را به دست اورد‪ .‬از‬ ‫این رو می توان گفت حوزه فرهنگ‪ ،‬سالی سیاسی را پشت سر گذاشت‪.‬‬ ‫نزول؛ از پرده نقره ای تا صفحه‬ ‫شیشه ای‬ ‫نگاهیچندوجهیبه‬ ‫جشنوارهفیلمفجرسیوسوم‬ ‫دوستت دارم‪ ،‬فیلم‬ ‫عاشقانه نم ی سازد‬ ‫گفت وگوبافرزادموتمن‪ ،‬کارگردانی‬ ‫کهبهسیمرغاعتقادندارد‬ ‫تراکم‬ ‫رفت و امد‬ ‫نگاهیبهتغییرهاییکهاز‬ ‫اتفاق هایمهمسالبودند‬ ‫مثلث | شماره ‪255‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪199‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫شاهین فتحیان‬ ‫خبر نگار‬ ‫‪1‬‬ ‫به جرات می توان گفت وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی‬ ‫بیش از سایر بخش های دولت یازدهم تاکنون مورد انتقاد‪،‬‬ ‫هجمه و حاشیه های متعدد قرار داشته است؛ وزارتخانه ای‬ ‫که پس از انقالب‪ ،‬عنوان ارشاد اسالمی به ان افزوده شد اما‬ ‫این روزها خود از نظر بسیاری‪ ،‬مستحق ارشادات نگاه های‬ ‫بیرونی شناخته می شود‪.‬‬ ‫گروهی بر این اعتقادند که این حجم از فشــار و انتقاد‬ ‫بر دولت در حــوزه فرهنگ‪ ،‬به مواضــع و اختالف نظرهایی‬ ‫برمی گــردد کــه در شــعارهای تبلیغاتــی انتخابــات‬ ‫ریاست جمهوری ریشه دارد و خود به خود حساسیت برانگیز‬ ‫شده اســت‪ .‬برخی هم بر این اعتقادند که دولت طی توافق‬ ‫نانوشــته ای‪ ،‬یا طبق یک اســتراتژی‪ ،‬در حوزه فرهنگ راه‬ ‫را بر منتقــدان و مخالفان گشــوده تا در حوزه هــای به زعم‬ ‫خود حیاتی تر چون سیاست خارجی یا اقتصاد‪ ،‬عرصه را در‬ ‫ید اختیار و نقش افرینی و طراحی خود بگیرد‪.‬‬ ‫به هرحال هرچند حــوزه فرهنگ و هنر همــواره مورد‬ ‫چالش های متناوب اما همیشــگی قرار داشته‪ ،‬در این دوره‬ ‫تقریبا در همــه حوزه های خود با چالش همراه بوده اســت؛‬ ‫موسیقی‪ ،‬سینما‪ ،‬نشــر کتاب‪ ،‬مطبوعات‪ ،‬تئاتر‪ ،‬هنرهای‬ ‫ی و مطبوعات ازجمله این موارد بوده اند‪.‬‬ ‫تجسم ‬ ‫سازهای ناکوک!‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪200‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫برخی معتقدند لغو کنسرت ها در دولت حسن روحانی به‬ ‫یک رکورد عجیب رسیده است و در همین مدت‪ ،‬با کل دولت‬ ‫احمدی نژاد برابری می کند‪.‬‬ ‫لو اندی کــه از عمر دولت گذشــته تعداد‬ ‫در یک ســا ‬ ‫زیادی از کنســرت های دارای مجوز قانونی با مشــکل لغو‬ ‫در لحظات اخر مواجه شــده اند‪ .‬برخی از انها به این شــرح‬ ‫اســت‪ :‬لغو کنســرت محمد اصفهانی در بندرعباس که قرار‬ ‫بود هفتــه پایانی بهمن ماه ‪ 1392‬اجرا شــود‪ ،‬لغو کنســرت‬ ‫گروه «لیان» ‪ 18‬و ‪ 19‬اسفندماه ‪ 92‬در بوشهر‪ ،‬لغو کنسرت‬ ‫علیرضا قربانی چه از نظر‬ ‫کارهایی که در صدا و سیما اجرا‬ ‫شده و چه از منظر اثاری که‬ ‫در مناسبت های مذهبی اجرا‬ ‫کرده است‪ ،‬سوای خاستگاه‬ ‫خانواده مذهبی‪ ،‬شاید هیچ وقت‬ ‫تصور نمی کرد توسط تفکرات‬ ‫ارزشگرایانه با ممانعت از اجرا در‬ ‫جایگاه رسمی مواجه شود‬ ‫احسان خواجه امیری که قرار بود هفتم و هشتم اسفندماه ‪92‬‬ ‫در منطقه ازاد اروند برگزار شود‪ ،‬لغو کنسرت وحید تاج که قرار‬ ‫بود ‪ 18‬و ‪ 19‬اردیبهشت ماه ‪ 93‬در یزد برگزار شود‪ ،‬لغو کنسرت‬ ‫مجید خراطها و امید جهــان که قرار بود اردیبهشــت ماه به‬ ‫مناسبت مبعث پیامبر اعظم(ص) در یاسوج برگزار شود‪ ،‬لغو‬ ‫کنســرت محمد علیزاده و مازیار فالحی‪ ،‬لغو کنسرت «چرا‬ ‫رفتی»بهخوانندگیهمایونشجریانواهنگسازیتهمورس‬ ‫پورناظری که قرار بود هشتم بهمن ماه در سالن وزارت کشور‬ ‫برگزارشود‪،‬لغوکنسرت علیرضاقربانیکهقراربود‪ 6‬و‪ 7‬اسفند‬ ‫در گل بهار مشهد به صحنه برود‪ ،‬لغو کنسرت علیرضا قربانی‬ ‫که قرار بود ‪ 11‬اسفند در دانشگاه شهید بهشتی تهران برگزار‬ ‫شود و لغو کنسرت سیروان خسروی که قرار بود ‪ 9‬و ‪ 10‬اسفند‬ ‫در بوشهر به صحنه رود‪ ،‬نمونه های اخیر در این زمینه اند‪.‬‬ ‫مدیرعامل خانــه موســیقی در این باره گفته اســت‪:‬‬ ‫«بی اعتباری مجوز دولت بســیار بد اســت‪ .‬مســئوالن باید‬ ‫از مجوزی کــه می دهند با تمــام وجود حمایــت کنند‪ .‬باید‬ ‫برگه مجوز پشــتوانه داشته باشــد‪ .‬االن امنیت شغلی برای‬ ‫موسیقیدانان وجود ندارد‪».‬‬ ‫با این حال‪ ،‬وزیر فرهنگ و ارشاد اســامی درباره لغو‬ ‫کنسرت ها گفته است‪« :‬به کرات اعالم کرده ام وقتی وزارت‬ ‫فرهنگ و ارشاد اســامی برای فیلم‪ ،‬کنسرت یا تئاتر مجوز‬ ‫صادر می کنــد باید از مجــوزش حمایت کنــد‪ ،‬به خصوص‬ ‫هنگامی که خســارتی به هنرمندان وارد می شــود‪ .‬در عین‬ ‫حال باید توجه داشــت که گاهی برخی از جریانات بر اساس‬ ‫دیدگاه های خاص مذهبی خود با انتشــار کتــاب یا نمایش‬ ‫ی مخالفت کرده و بر اســاس احساســات دینی برخورد‬ ‫فیلم ‬ ‫می کنند که از حوزه توانایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی‬ ‫خارج است و گاه نیروی انتظامی یا سایر نهادها ورود می کنند‪.‬‬ ‫اینکه در برخی شهرها این جریانات بسیار قوی است و مانع‬ ‫می شوند را باید از راه دیگر حل کرد‪».‬‬ ‫علی مرادخانی معاون هنری وزارت ارشــاد هم درباره‬ ‫فشــار گروه های خودســر برای لغو کنســرت ها می گوید‪:‬‬ ‫«صحبت هایی که اقــای جنتی‪ ،‬وزیر محترم ارشــاد درباره‬ ‫گروه های خودســر فرمودند‪ ،‬حتما فصل الخطاب است‪ .‬ما‬ ‫به عنوان دولت و سیاستگذار فرهنگی و مجری و ناظر‪ ،‬تمام‬ ‫تالشــمان را می کنیم و خواهیم کرد که تمــام فعالیت ها را‬ ‫مبتنی بر قانون و اصول و انچه به عنوان باور در حوزه مباحث‬ ‫شرع باشــد‪ ،‬انجام دهیم‪ .‬امیدواریم نهایت دقت را در این‬ ‫زمینه به گونه ای به کار بگیریم که هیچ گونه ناهنجاری ای در‬ ‫تصمیماتنباشد‪.‬اماممکناستدراینزمینهودراینبخش‬ ‫افرادی باشند که این فعالیت ها و تصمیمات را برنتابند‪».‬‬ ‫برخــی معتقدنــد گاهی برخــی گروه هــا و افــراد که‬ ‫اظهارنظرهایی درباره برخی کنسرت ها و البوم های موسیقی‬ ‫می کنند و موجب می شــوند بســیاری از این لغو اجراها رقم‬ ‫بخورند‪ ،‬از نحوه اظهارنظرهاشان می توان فهمید‪ ،‬فارغ از‬ ‫محتوای مورد نظر موافقت کلی با موسیقی ندارند‪.‬‬ ‫اما عده ای هم بر این اعتقادند که در برگزاری کنسرت‬ ‫در برخــی از شهرســتان ها همواره افــراد دغدغه منــد بنا بر‬ ‫حساســیت های درســت مذهبی که داشــته اند‪ ،‬نسبت به‬ ‫برگزاری کنسرت در شهرشان معترض بودند‪ .‬قطعا برخی از‬ ‫حساسیت ها که تنها برخاست ه از انگیزه های دینی است قابل‬ ‫درک است‪ .‬تصورات منفی به جایی رسید که از سابقه منفی‬ ‫برخی از کنســرت ها در رفتارهای خالف شرع مبین اسالم‬ ‫و اخالق اســامی و نیز اختالط زن و مرد نشات می گرفت‪.‬‬ ‫بنا بر نظر این عــده‪ ،‬صدور مجوزهای فکر نشــده در برخی‬ ‫از شهرســتان های حســاس بدون اماده کردن پیش زمینه‬ ‫و بسترســازی الزم قطعا نتیجه ای جز اینکه حساسیت ها را‬ ‫برانگیزاند و حواشــی جبران ناپذیری را به موسیقی تحمیل‬ ‫کند‪ ،‬ندارد‪.‬‬ ‫به هر حال‪ ،‬برخــی حواشــی این چنینی تــا جایی باال‬ ‫گرفت که وزیر ارشــاد بر ان شــد تا صراحتا پشــت تریبون‬ ‫رسمی سی امین جشــنواره موســیقی فجر‪ ،‬در تاالر وحدت‬ ‫اعالم کند‪« :‬متاسفانه برخی گروه های سیاسی که با دولت‬ ‫«تدبیر و امید» مشــکل دارند‪ ،‬تالش می کنند از احساسات‬ ‫مذهبیمردمسوءاستفادهکنندوباطرحمسائلتحریف شده‪،‬‬ ‫دروغی و جعلی‪ ،‬احساسات مردم متدین را تحریک کنند‪ .‬ما‬ ‫به رعایت موازین و قانون در حوزه موسیقی موظف هستیم‪،‬‬ ‫ولی تسلیم برخی گروه های خودسر نمی شویم‪ ،‬زیرا اکثر این‬ ‫افراد‪ ،‬عناصر نو رســیده ای هستند که اطالعات ما نسبت به‬ ‫انها در بســیاری از زمینه ها از جمله مذهب‪ ،‬هنر و موسیقی‪،‬‬ ‫بیشتر است‪».‬‬ ‫البته پــس از این ســخنان علی جنتی‪ ،‬دســت کم دو‬ ‫کنسرت قربانی در خراسان رضوی و تهران و کنسرت سیروان‬ ‫خســروی در بوشــهر لغو شــدند‪ .‬قرار بود علیرضا قربانی در‬ ‫«گل بهار» که شهری در نزدیکی مشــهد است اجرا داشته‬ ‫باشــد‪ ،‬اما این اجرا به دستور دادســتانی چناران لغو شد‪ .‬به‬ ‫گفته سرپرست ارکستر این کنسرت زمانی که قرار بود کنسرت‬ ‫اجرا شــود‪ ،‬اعضای گروه در هتلی در مشهد مستقر شدند و‬ ‫نیروهایی هم در نزدیکی محل اجرای کنسرت مستقر شدند تا‬ ‫مردم به محل اجرا نروند و از موضوع لغو باخبر شوند‪ .‬او افزوده‬ ‫است‪« :‬مجوز برگزاری این کنســرت یک ماه پیش از سوی‬ ‫ی و اداره فرهنگ و ارشاد استان اخذ‬ ‫فرمانداری‪ ،‬نیروی انتظام ‬ ‫شده بود و ‪ 48‬ساعت قبل از اجرا مجوز را به ما تحویل دادند‪.‬‬ ‫با این وجود ســاعت ‪ 17‬روز اجرای اول طی تماسی تلفنی‪،‬‬ ‫دادستان ممانعت خود را با برگزاری این کنسرت اعالم کرد‪،‬‬ ‫پس از ان هم نامه شدیداللحن دادستان مبنی بر دستور لغو‬ ‫کنسرت به دست گروه رسیده است‪».‬‬ ‫خبر دیگری که همزمان با خبر لغو کنســرت قربانی در‬ ‫رسانه ها پیچید‪ ،‬لغو کنسرت سیروان خسروی در بوشهر بود‪.‬‬ ‫ان طور که اعالم شــد‪ ،‬مخالفت نیروی انتظامی موجب لغو‬ ‫این کنسرت شده است که قرار بود در بوشهر برگزار شود‪ .‬از‬ ‫قرار معلوم مردمــی که بلیت های این کنســرت را خریداری‬ ‫کرده بودند و به محل برگزاری کنسرت رفته بودند‪ ،‬با تابلویی‬ ‫روبه رو شدند که روی ان نوشــته شده بود «کنسرت سیروان‬ ‫خسروی لغو است»‪.‬‬ ‫جالب انکه قبل از ورود مردم به سالن‪ ،‬نیروی انتظامی‬ ‫ به مدیر گروه اعالم کــرده بود اگر اعضای گــروه را به هتل‬ ‫انتقال ندهد‪ ،‬بازداشت می شود‪ .‬البته گفته شده مدیر اداره‬ ‫ارشاد بوشــهر نیز که اصرار به برگزاری این کنسرت داشته‪،‬‬ ‫زمان رخ دادن این اتفاقات با خاموش کردن تلفن همراهش‪،‬‬ ‫جوابگوی تهیه کننده کنسرت نبود‪.‬‬ ‫طعم توقیف!‬ ‫در کنــار کنســرت ها که بــا واژه لغــو متوقف شــدند‪،‬‬ ‫مطبوعات و رســانه هایی هــم بودند که با عنــوان توقیف از‬ ‫فعالیت بازماندند‪ .‬روزنامه های مردم امروز و ابتکار‪ ،‬هفته نامه‬ ‫‪ 9‬دی‪ ،‬روزنامه های روزان و قانون و هفته نامه ستاره صبح از‬ ‫نشریه هایی بودند که در سال ‪ 93‬طعم توقیف را چشیدند‪.‬‬ ‫بهار‪ ،‬یالثارات الحســین‪ ،‬اســمان‪ 9 ،‬دی‪ ،‬نشریات و‬ ‫رسانه هایی بودند که از ششم ابان ماه ‪ 92‬تا ‪ 17‬اردیبهشت ماه‬ ‫‪ 93‬یعنی در مدت شــش ماه توقیف شــدند‪ .‬ایــن توقیف ها‬ ‫به همراه جلوگیری از انتشار دو روزنامه (نشاط و هم میهن) در‬ ‫مدت شش ماه از اغاز کار دولت یازدهم چندان امیدوارکننده‬ ‫نبود که قرعه نخستین توقیف ســال ‪ 93‬به نام روزنامه ابتکار‬ ‫زده شد‪.‬‬ ‫توقیف روزنامــه «ابتکار» به دلیل اشــتباهش در یک‬ ‫تیتر‪ ،‬شروعی برای سال ‪ 93‬بود‪ ،‬ششــم اردیبهشت ماه ‪93‬‬ ‫دادسرای فرهنگ و رســانه روزنام ه «ابتکار» را توقیف کرد‪.‬‬ ‫البته این توقیف طوالنی نشــد و این روزنامه سه روز بعد‪ ،‬لغو‬ ‫توقیف شد‪.‬‬ ‫صبح روز‪ 17‬اردیبهشت ماه نیز خبر توقیف یک روزنامه‪،‬‬ ‫این بار از زبان دادســتان تهران شنیده شــد‪ .‬در چند ساعت‬ ‫فرهنگ‬ ‫علی جنتی‬ ‫اولیه‪ ،‬مدیران این روزنامه از توقیف اطالعی نداشــتند؛ اما‬ ‫تا بعدازظهر این خبر درپی ارسال نامه ای از سوی دادسرای‬ ‫فرهنگ و رسانه به روزنامه «قانون» تایید و این روزنامه به دلیل‬ ‫انتشار خبری به نقل از سایت خبری «دانا» توقیف شد‪ .‬یک‬ ‫روز بعد نیز دادستان تهران اعالم کرد که سایت خبری «دانا»‬ ‫هم توقیف شده است‪.‬‬ ‫روزنامــ ه «ابتکار» به دلیل تیتری که پنج شــنبه چهارم‬ ‫اردیبهشت ماه در یکی از ستون های صفحه نخست خود کار‬ ‫کرده بود‪ ،‬از سوی دادسرای رسانه توقیف شد‪ .‬در این شماره ‬ ‫از روزنامه ‪ ،‬تیتری در یکی از ستون های صفحه نخست کار‬ ‫شد که در ان به جای واژه جابه جایی از برکناری استفاده شده‬ ‫بود؛ تیتر این ستون «برکناری رئیس سازمان زندان ها» بود‬ ‫در حالی که مســئوالن قضایی معتقد بودند‪ ،‬رئیس سازمان‬ ‫گروهی بر ایــن اعتقادند کــه این حجم‬ ‫از فشــار و انتقــاد بــر دولــت در حــوزه‬ ‫فرهنگ‪ ،‬به مواضــع و اختالف نظرهایی‬ ‫برمی گــردد کــه در شــعارهای تبلیغاتی‬ ‫انتخابات ریاســت جمهوری ریشه دارد‪.‬‬ ‫برخی هم بر ایــن اعتقادند که دولت طی‬ ‫توافق نانوشته ای‪ ،‬در حوزه فرهنگ راه‬ ‫را بر منتقــدان و مخالفان گشــوده تا در‬ ‫حوزه های به زعم خــود حیاتی تر عرصه‬ ‫را در ید اختیــار و نقش افرینی و طراحی‬ ‫خود بگیرد‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫ندانستن این روزنامه‪ ،‬حکم به رفع توقیف ان و پرداخت ‪50‬‬ ‫میلیون ریال جزای نقدی داد‪.‬‬ ‫همچنیــن ‪ 22‬مردادماه وکیــل مدافع روزنامــ ه بهار از‬ ‫قطعی شــدن حکم توقیف این روزنامه خبر داد‪ .‬در جلســه‬ ‫رســیدگی به پرونده روزنامه بهار که ‪ 4‬خردادماه برگزار شــده‬ ‫بود‪ ،‬سعید پورعزیزی‪ ،‬مدیرمســئول این روزنام ه با اتهامات‬ ‫فعالیت تبلیغی علیه نظام‪ ،‬پخش شــایعات و مطالب خالف‬ ‫واقع ‪ ،‬ترویج مطالبی که به اســاس جمهوری اسالمی ایران‬ ‫لطمهواردمی کندونقلمطالبازگروه هایمخالفداخلیبه‬ ‫نحوی که تبلیغ ان گروه ها محسوب می شود‪ ،‬مجرم شناخته‬ ‫شد‪ .‬روزنام ه بهار نیز در نهایت با نظر هیات منصفه مطبوعات‬ ‫مستحق تخفیف در مجازات دانسته نشد‪.‬‬ ‫دادگاه روزنامه اسمان نیز ‪ 12‬مرداد ماه به اتهام انتشار‬ ‫مطالب خالف موازین اســامی و اشــاعه و ترویج مطالب‬ ‫خالف عفت عمومــی مورد رســیدگی قرار گرفــت و هیات‬ ‫منصفه اعالم کرد که این روزنامــه در دو مورد اتهامی مجرم‬ ‫است و مســتحق تخفیف نیســت‪ .‬اما درنهایت ‪ 25‬ابان ماه‬ ‫وکیل مدافع روزنامه توقیف شده اسمان از صدور دستور رفع‬ ‫توقیف این روزنامه از سوی شــعبه ‪ ۷۹‬دادگاه کیفری استان‬ ‫تهران خبر داد‪.‬‬ ‫پس از ان‪ ،‬نامه توقیف روزنامه «مردم امروز» ‪ 27‬دی‬ ‫ماه و چند روز پس از اغاز انتشــار ان‪ ،‬با دستور مقام قضایی‬ ‫به دست صاحبان این روزنامه رسید‪ .‬تصویر و تیتری که این‬ ‫روزنامه درباره نشریه فرانسوی «شــارلی ابدو» منتشر کرده‬ ‫بود‪ ،‬دلیل توقیف مردم امروز عنوان شــد‪ 13 .‬بهمن ماه نیز‬ ‫وکیل مدافع مدیرمسئول روزنامه «مردم امروز» از اعالم نظر‬ ‫بازپرس پرونده مبنی بر مجرم بودن متهم خبر داد‪.‬‬ ‫اما این پایان ماجرای توقیف در سال ‪ 93‬نبود و این بار‬ ‫نوک پیکان‪ ،‬از نشریه هایی با مشی اصالح طلبی‪ ،‬به سمت‬ ‫اصولگرایان نیز چرخید‪ 27 .‬بهمــن ‪ 1393‬هیات نظارت بر‬ ‫مطبوعات جلســه تشــکیل داد و ضمن تذکر به دو رســانه‪،‬‬ ‫درباره نشــریه ‪ 9‬دی به این شــرح تصمیم گیری کرد‪« :‬این‬ ‫هفته نامه در مطلبی نوشته است‪ :‬اما عالوه بر نقش افرینی‬ ‫علی اکبروالیتیبرایریاست جمهوریبدلاقایرفسنجانی‪،‬‬ ‫وی در ماجرای قطعنامه ‪ 598‬هم در راســتای سیاست اقای‬ ‫رفسنجانی و به سازش کشاندن امام و رزمندگان و تحمیل جام‬ ‫زهر به ایشان فعال بود‪...‬‬ ‫در مطلبی دیگر نیز نوشته است‪ :‬هر قدم ظریف‪ ،‬صد‬ ‫کیلوگرم ذخیره اورانیوم را نابود کرد‪.‬‬ ‫همچنین در مطلبی دیگر نوشته است‪ :‬زمانی که وزرایی‬ ‫با ثروت های چند صد میلیارد تومانی در دولت روحانی مشغول‬ ‫کار شــدند و فردی چون بیژن زنگنه که پرونده های مفاســد‬ ‫رسواکننده کرسنت و استات اویل به دوره وزارت او در دولت‬ ‫خاتمی بر می گردد‪ ،‬دوباره به ســطح وزارت رســید‪ ،‬می شد‬ ‫حدس زد که بار دیگر دوره رونق مفاســد اقتصادی رســیده‬ ‫اســت‪ ...‬مطلب اول شــائبه اهانت به امام راحل (ره) دارد‪.‬‬ ‫همچنین مطلب دوم‪ ،‬مغایر سیاســت های هسته ای نظام‬ ‫در حوزه هســته ای و مصداق بند ‪ 8‬ماده ‪ 6‬قانون مطبوعات‬ ‫تشخیص داده شد‪.‬‬ ‫مطلب سوم نیز مصداق بندهای ‪ 8‬و ‪ 11‬ماده ‪ 6‬قانون‬ ‫مطبوعات و سیاه نمایی شناخته شد و مقرر شد به دلیل انتشار‬ ‫این مطالب و مطالب مشــابه و همچنین بی توجهی به شش‬ ‫تذکر هیات در یک سال گذشته‪ ،‬این نشریه‪ ،‬توقیف و پرونده‬ ‫ان به دادگاه ارجاع شود‪.‬‬ ‫یــاداور می شــود مطابــق تبصــره ‪ 2‬مــاده ‪ 6‬قانــون‬ ‫مطبوعات‪ ،‬اصرار بر تخلف به لغو پروانه منجر می شود‪».‬‬ ‫نشریه ‪ 9‬دی در ســال ‪ 92‬نیز برای مدتی طعم توقیف‬ ‫را چشیده بود‪.‬‬ ‫پرونده ایبرایهفته نامهستارهصبحنیزبهاتهامتوهین‬ ‫به مسئوالن تشکیل شــد که طبق اعالم نظر هیات منصفه‬ ‫مطبوعات‪ ،‬مجرم شــناخته شد و مســتحق تخفیف دانسته‬ ‫نشد‪ .‬این هفته نامه که درخواست تبدیل هفته نامه به روزنامه‬ ‫را داشت و اخرین شماره هفته نامگی اش منتشر می شد‪17 ،‬‬ ‫دی ماه به دلیل انتشار نامه علی مطهری به رئیس قوه قضائیه‬ ‫توقیف شد‪.‬‬ ‫به هر حال‪ ،‬ســال ‪ 93‬درحالــی پایان یافت کــه از نظر‬ ‫توقیف مطبوعات‪ ،‬پــر و پیمان بود‪ .‬هرچند اســفندماه خبر‬ ‫رسید بنا ب ه دستور دادستانی تهران روزنامه روزان رفع توقیف‬ ‫شده است و این خبر نشان از شــروع کار یک روزنامه داشت‬ ‫امــا همین خبر نیــز در دل خــود راوی خبر قبلــی یعنی یک‬ ‫توقیف بود‪.‬‬ ‫با این اوصاف‪ ،‬وزارت فرهنگ و ارشــاد اسالمی سال‬ ‫‪ 93‬را در حوزه های موسیقی و رســانه‪ ،‬پرحاشیه گذراند‪ .‬در‬ ‫صفحه های اتی‪ ،‬درباره حوزه نشــر کتاب و حوزه سینما که‬ ‫امسال تالش شد در جشنواره فیلم فجر سال کم حاشیه ای را‬ ‫بگذراند‪ ،‬مجزا بررسی خواهیم داشت‪.‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫زندان ها برکنار نشده‪ ،‬بلکه به ســمت دیگری منصوب شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫توقیف روزنامه قانون نیز به این صــورت بود که صبح‬ ‫ت ماه طی تماسی از سوی دادستانی‬ ‫چهارشنبه ‪ 17‬اردیبهش ‬ ‫با مســئوالن روزنامه اعالم می شــود که به دلیل انتشار خبر‬ ‫«ازادی اقای رویانیان» علیه این روزنامه به اتهام نشر اکاذیب‬ ‫اعالم جرم شده اســت‪ .‬در حالی که مسئوالن روزنامه معتقد‬ ‫بودند این خبر را که از سوی یکی از خبرگزاری ها منتشر شده‬ ‫بود تنها بازنشر داده اند‪ .‬درنهایت‪ 13‬مردادماه شعبه‪ 76‬دادگاه‬ ‫کیفری استان تهران با مجرم دانســتن و مستحق تخفیف‬ ‫علی مرادخانی‬ ‫حسین انتظامی‬ ‫‪201‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫کم کاری ها را به حساب‬ ‫دیگراننگذارید‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪202‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫گفت وگویمثلثبا‬ ‫وزیر ارشاد دولت دهم‬ ‫سارا میرشجاعی‬ ‫خبرنگار‬ ‫را به حســاب دیگران نگذارند؛ متاســفانه در گذشــته هم‬ ‫این بهانه تراشی ها را داشــته ایم که مدیران حتی در سطح‬ ‫رئیس جمهور وقتی میان عمل و شعارشــان فاصله زیادی‬ ‫داشت‪ ،‬فرافکنی را پیشه خود می کردند‪.‬‬ ‫حاشــیه هایی که در ایــن مدت در حــوزه وزارت‬ ‫فرهنگ و ارشاد اسالمی دیده شــده تا چه میزان‬ ‫بر مبنای انتقادهای درســت بوده و تــا چه میزان‬ ‫می توان این موضوع را به مسائل سیاسی مرتبط‬ ‫دانست؟‬ ‫بخش عمــده ای از انتقادات بر مبنای اشــکاالت‬ ‫واقعی و کم کاری ها بوده است‪ .‬بها دادن به یک عده خاص‬ ‫که بعضا با ارمان ها و اهداف نظام اسالمی زاویه داشته اند‪،‬‬ ‫کم توجهی به نیروهــای متعهد و انقالبــی‪ ،‬نادیده گرفتن‬ ‫برخی ضوابط قانونی‪ ،‬نداشــتن مرزبندی شــفاف و روشن‬ ‫با به اصطــاح هنرمندانی کــه در فتنه نقش داشــتند و نیز‬ ‫عدم مرزبندی با کســانی که با نیروهای معاند و ضد انقالب‬ ‫و نیز شــبکه های تلویزیونی معاند همــکاری دارند از جمله‬ ‫ایرادات اساســی اســت که مصادیــق متعددی داشــته و‬ ‫موجب نگرانی شده است‪ .‬بعد هم اعالم می کنند به برخی‬ ‫کتاب ها مجوز دادیم و جامعه فاســد نشد‪ .‬انگار که اگر هر‬ ‫مدیری وظایف قانونی خود را انجام ندهد‪ ،‬اثار ان بالفاصله‬ ‫مشخص می شــود‪ ،‬به خصوص در حوزه فرهنگ که تاثیر‬ ‫اقدامات در این حــوزه فوری و انی نیســت‪ .‬در هر صورت‬ ‫اگر مدیران در حوزه هــای مختلف به ماموریت های اصلی‬ ‫خود بپردازند‪ ،‬حاشیه کمتری هم خواهند داشت‪ ،‬اما غالبا‬ ‫خود شروع کننده هستند و طبیعی است که منتقدان از جمله‬ ‫افراد سیاسی هم به این ســوژه ها بپردازند‪ .‬در همه دوره ها‬ ‫هم معمول بوده که رقبای سیاسی اشکاالت را بازگو و مورد‬ ‫تحلیل قرار دهند‪ .‬البته امیدواریم که در این نقدها انصاف‬ ‫و عدالت همواره مدنظر باشــد و مدیران نیز با ســعه صدر و‬ ‫اغوش باز پذیرای نقدها باشند؛ نه اینکه از یک طرف حتی‬ ‫به دانش اموزان بگویند نقد کنید اما در عمل حتی به اساتید‬ ‫حوزه و دانشگاه که نقدهای مشفقانه ای مطرح می کنند نیز‬ ‫انگ های عجیب و غریبی چون کم سواد‪ ،‬بی شناسنامه‪ ،‬تازه‬ ‫به دوران رسیده و‪ ...‬بزنند‪ .‬به عالوه کسانی که دیگران را‬ ‫متهم به داشــتن نگاه انســدادی و امنیتی می کردند حتی‬ ‫در برخی محافل مثل دانشــگاه اجازه ابراز نظر ندهند و بعد‬ ‫هم انتظار داشــته باشــند مخاطبان حرف های زیبای انان‬ ‫را باور کنند‪.‬‬ ‫در زمینــه نشــر کتــاب محدودیت ها و شــرایط‬ ‫این حوزه را چگونه ارزیابی می کنیــد و باتوجه به‬ ‫تجربه خود در این حوزه‪ ،‬چــه اقدام هایی را برای‬ ‫برون رفت از این شرایط ضروری می دانید؟‬ ‫به نظر من مساله اصلی نشر‪ ،‬بررسی و ارزیابی یا به‬ ‫تعبیر دیگر ممیزی نیست زیرا که از ابتدای انقالب براساس‬ ‫نظرات روشن و شفاف حضرت امام که مبتنی بر مبانی فقهی‬ ‫است ضوابطی وجود داشته و از حدود ‪ 65‬هزار عنوان کتاب‬ ‫که در حال حاضر ساالنه مجوز نشر می گیرد‪ ،‬درصد بسیار‬ ‫کمی با اصالحات و تغییرات جزیی مواجه می شوند و غالب‬ ‫نویســندگان واقف به مرزهای اعتقــادی‪ ،‬اخالقی و منافع‬ ‫ملی هســتند‪ .‬اینکه افــراد معدودی بخواهند با جوســازی‬ ‫خواسته های نامعقول خود را حاکم سازند و برخی سیاسیون‬ ‫هم بخواهنــد از این نمد کالهی برای خــود بدوزند‪ ،‬نوعی‬ ‫بهره برداری خاص و ادرس دهی غلط محســوب می شود‪.‬‬ ‫بهتر است مدیران و نیز ناشران مصوبه ضوابط نشر شورای‬ ‫عالی انقالب فرهنگی را نصب العیــن خود قرار دهند‪ .‬الزم‬ ‫است شعار برداشتن نظارت یا انتقال ممیزی به بعد از انتشار‬ ‫و این قبیل موارد را که بیشــتر مصرف مقطعی و احساسی‬ ‫دارد را کنــار گذاشــته و تالش کننــد در بررســی محتوای‬ ‫کتاب ها اعمال ســلیقه صورت نگیرد‪ ،‬سرعت رسیدگی در‬ ‫کنار دقت قرار گرفته و به فراموشــی ســپرده نشود‪ .‬به نظر‬ ‫من باید بیشترین اهتمام معطوف به افزایش سرانه مطالعه‬ ‫و در نتیجه افزایش شــمارگان نشر کتاب شــود‪ .‬به عالوه‬ ‫باید چرخه توزیع بهبــود یافته و با نگاه کارشناســی‪ ،‬فنی و‬ ‫غیر سیاسی از دلسوزان حوزه چاپ‪ ،‬نشــر‪ ،‬فرهیختگان و‬ ‫اهل قلم حمایت صورت گیرد‪.‬‬ ‫برخــی معتقدنــد در وزارت ارشــاد گلــوگاه و‬ ‫موقعیت های اصلی در اختیــار افراد خاصی بوده‬ ‫و در این میــان تکثر و چندصدایی به فراموشــی‬ ‫سپرده شده است‪ .‬نظر شما در این باره چیست؟‬ ‫بدنه وزارت ارشاد غالبا نیروهای زحمت کشی هستند‬ ‫که فارغ از نگرش های سیاســی و جناحی به انجام وظایف‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫اینکه افراد معدودی بخواهند با جوسازی‬ ‫خواسته های نامعقول خود را حاکم سازند‬ ‫و برخی سیاســیون هم بخواهند از این‬ ‫نمد کالهــی برای خــود بدوزنــد‪ ،‬نوعی‬ ‫بهره بــرداری خــاص و ادرس دهی غلط‬ ‫محسوب می شود‪ .‬بهتر است مدیران و‬ ‫نیز ناشران مصوبه ضوابط نشر شورای‬ ‫عالی انقالب فرهنگی را نصب العین خود‬ ‫قرار دهند‬ ‫وزیر سابق ارشاد نقدهایی به‬ ‫دوران فعلی دارد‬ ‫فرهنگ‬ ‫بســیاری معتقدند با وجود انکه در دوره گذشــته‬ ‫وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی با شعارهای دولت‬ ‫قبل اداره می شد‪ ،‬نسبت به دوره فعلی که با وعده‬ ‫تغییر بر ســر کار امده اســت‪ ،‬درمجموع شرایط‬ ‫مطلوب تــر و ارام تری برای فعالیــت هنرمندان و‬ ‫اهالی فرهنــگ فراهم بود‪ .‬به نظر شــما این نگاه‬ ‫درست است؟‬ ‫اهتمام دوستان ما در دولت دهم‪ ،‬تکریم و احترام‬ ‫اهالی فرهنگ و هنر بود‪ .‬ســعی کردیم بیش از انکه شعار‬ ‫داده و گفتاردرمانــی کنیــم‪ ،‬عمال در خدمــت ارباب فکر‪،‬‬ ‫اندیشه و هنر باشیم‪.‬‬ ‫سعی کردیم با تشکیل موسسه هنرمندان پیشکسوت‬ ‫تا حدودی از مشــکالت انها بکاهیم و با رونق بخشیدن به‬ ‫فعالیت های فرهنگی و هنری برای جوانان مستعد و شایسته‬ ‫میدان بیشتری فراهم سازیم‪ .‬برپایی سراسری جشنواره ها‪،‬‬ ‫نمایشگاه ها و برنامه های متنوع سراسری‪ ،‬استانی و ملی و‬ ‫نیز حضور برخی هنرمندان در مراســم هفته های فرهنگی‬ ‫خارج از کشور گام هایی در این مسیر بود‪.‬‬ ‫به عالوه احداث زیرساخت ها همچون مجتمع های‬ ‫فرهنگی هنری‪ ،‬تاالرهــا‪ ،‬کتابخانه هــا و‪ ...‬این امکان را‬ ‫فراهم ساخت که در شهرهای مختلف‪ ،‬اجرای برنامه های‬ ‫هنری به نحو بهتری صورت گیرد‪ .‬از دیگر اقدامات انجام‬ ‫شــده تقویت صندوق حمایت از هنرمندان‪ ،‬نویســندگان و‬ ‫روزنامه نگاران بود که به ویژه در حمایــت از فعاالن عرصه‬ ‫فرهنگ و هنر در اســتان ها تالش مضاعفی را سامان داده‬ ‫و موجبات خرســندی جمع قابل توجهی را فراهم ساخت؛‬ ‫هرچند عده ای با فضاسازی این خدمات ارزنده را زیر سوال‬ ‫بردند‪ ،‬اما اعضای این صندوق به واقعیت ها واقف هستند‪.‬‬ ‫به طوری که طبق گفته مدیرعامل محتــرم این صندوق با‬ ‫‪ 150‬میلیارد ریال نقدینگی و ســرمایه قابــل توجه به افراد‬ ‫جدید تحویل داده شد که امیدواریم ایشان خدمتگزاری را‬ ‫با شیب تند یا حتی مالیم کاهش ندهند‪.‬‬ ‫دولتمردان و مسئوالن فعلی معتقدند شرایط فعلی‬ ‫به علت برخی فعالیت های برنامه ریزی شده برای‬ ‫بی اثر کــردن وعده های دولت یازدهــم در حوزه‬ ‫فرهنگ و هنر بوده اســت‪ .‬ایا شما این موضوع را‬ ‫قبول می کنید؟‬ ‫بنده از نیات و اهداف همه کســانی که به شــرایط‬ ‫فعلی معترض یا منتقد هستند اگاه نیســتم‪ ،‬ولی اطمینان‬ ‫دارم که اظهارنظر و نقد برخی علما‪ ،‬مراجع و نیروهای دلسوز‬ ‫انقالب از سر تعهد و احســاس مسئولیت است‪ .‬اشکاالت‬ ‫و ایرادات موجود اگر به موارد معدودی ختم می شــد قطعا‬ ‫اغماض می شــد‪ ،‬اما وقتی این موضوع به یک روند و رویه‬ ‫تبدیل می شــود و بیانگر یک طرز تلقی خاص اســت که با‬ ‫ارمان ها و اهداف واالی امام راحل و دیــدگاه رهبر فرزانه‬ ‫انقالب سازگاری ندارد‪ ،‬طبیعی اســت که انتقادات مطرح‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫به هرحال اگر وعده های داده شده در چارچوب ضوابط‬ ‫قانونی کشور است و عزم و اراده ای برای اقدام وجود دارد‪،‬‬ ‫الزم است با تمام توان در پی تحقق وعده ها بوده‪ ،‬با منطق‬ ‫و استدالل منتقدان را پاسخگو باشــند و در مجلس و دیگر‬ ‫نهادهــای نظارتــی از ایده خود دفــاع کنند‪ .‬اگــر وعده ها‬ ‫صرفا برای جلب ارا در زمان انتخابات بــوده و می دانند که‬ ‫با موازین اسالمی و اداب و شــئون ایرانی مغایرت دارد ان‬ ‫را به دســت فراموشی ســپرده‪ ،‬همت خود را متوجه صدها‬ ‫کار بر زمین مانده ای معطوف نمایند که تردیدی در درست‬ ‫بودن انها وجود ندارد و جبهه فرهنگی انقالب نیز حاضر به‬ ‫همکاری و حمایت هستند‪ .‬بنابراین بهتر است کم کاری ها‬ ‫‪2‬‬ ‫بــا روی کار امدن دولــت یازدهــم و باتوجه به‬ ‫شــعارهای مبتنی بر بهبود اوضــاع فرهنگ و هنر‬ ‫کشــور‪ ،‬بســیاری از هنرمنــدان و فعــاالن عرصه‬ ‫فرهنــگ‪ ،‬منتظــر پیشــرفت چشــمگیری در این‬ ‫زمینه بوده و هســتند‪ .‬حداقل انتظارها ان بود که‬ ‫موانع و مشکالت قبلی برطرف شــده‪ ،‬زمینه برای‬ ‫فعالیت هنرمندان گسترده تر شــود‪ .‬اما عملکرد‬ ‫وزارت ارشاد طی این مدت هرگز نتوانسته انتظارها‬ ‫را براورده کند؛ چه بســا فضا متشنج و حاشیه های‬ ‫ایــن وزارتخانه بیش از گذشــته اســت‪ .‬از ماجرای‬ ‫دفن چند جوان که در خارج از کشور فوت شده اند‬ ‫گرفته تا لغو کنســرت های موســیقی‪ ،‬تک خوانی‬ ‫زن ها‪ ،‬موضوعات مربوط به نشــر کتاب‪ ،‬توقیف یا‬ ‫پخش برخــی فیلم ها و‪ ...‬همه و همه حاشــیه های‬ ‫اخیر وزارت فرهنگ و ارشاد اســامی بوده است‪.‬‬ ‫برای گفت وگو و بحث درباره این موضو ع ها به سراغ‬ ‫دکتر سید محمد حســینی‪ ،‬وزیر فرهنگ و ارشاد‬ ‫اســامی دولت دهم رفتــه‪ ،‬راجع به چنــد و چون‬ ‫موضوعات مربوط به این وزارتخانه جویا شدیم‪.‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪203‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪204‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫خود مشغول هســتند‪ .‬اما مدیران و تصمیم گیران معموال‬ ‫نگاه ها و معیارهای خاص خود را داشــته و دارند‪ .‬در دوران‬ ‫‪ 36‬ســاله بعد از انقالب هم جز در بعضی مقاطع‪ ،‬ســیطره‬ ‫نیروهای چــپ و اصالح طلــب را در این مجموعه شــاهد‬ ‫بوده ایم که ارتبــاط با طیف های خاص و بهــا دادن به انها‬ ‫به عالوه کم لطفی نســبت به برخی نیروهای مومن‪ ،‬مشی‬ ‫معمول انان بوده که همین موضوع هم ســبب دلســردی‬ ‫برخی نیروهای مســتعد شده اســت‪ .‬به هرحال امیدواریم‬ ‫این نگرش ها مجال کمتری برای عرض اندام پیدا کنند‪.‬‬ ‫ایا اساســا هنر را با مباحث سیاسی امیختن قابل‬ ‫پذیرش است یا باید از اســاس به اثر نگاه کرد و‬ ‫نه موثر؟‬ ‫به طــور طبیعی هنر بــا تفکــر‪ ،‬اندیشــه‪ ،‬باورها و‬ ‫دیدگاه های سیاســی امیخته شــده؛ انچه مذمــوم به نظر‬ ‫می رسد سیاســی کاری و تنگ نظری های جناحی و باندی‬ ‫اســت‪ .‬بدون شــک باید برای ارائه خدمــات هنرمندان و‬ ‫نخبگانی که در خدمت نظام اســامی بوده و برای ارتقای‬ ‫ســطح دانش مردم می کوشــند‪ ،‬زمینه را فراهــم کرد‪ .‬اما‬ ‫در هیچ جای دنیا به کســانی که با صراحت اعالم می کنند‬ ‫درصــدد برانــدازی و ســرنگونی یــک سیســتم حکومتی‬ ‫هســتند مجال مانور‪ ،‬تاثیرگذاری و دســت یابی به اغراض‬ ‫را نمی دهنــد‪ .‬حتی در کشــوری مثل فرانســه کــه خود را‬ ‫مهد تمدن‪ ،‬فرهنگ و دموکراســی می داند‪ ،‬دیدیم که چه‬ ‫برخوردی با اندیشمندانی چون روژه گارودی داشتند‪ .‬البته‬ ‫در کشور ما به رغم جوسازی های جهانی معموال با سعه صدر‬ ‫بیشتری برخورد شده و حتی در مواردی با تساهل و تسامح به‬ ‫اثار معاندان تابلودار هم فرصت جوالن داده شده که در این‬ ‫خصوص باید از افراط و تفریــط اجتناب کرد‪ .‬نگاه بدبینانه‬ ‫و دقت های وســواس گونه همان قدر به بالندگی فرهنگ و‬ ‫هنر ضربه می زند که میدان دادن به کسانی که قبله امالشان‬ ‫فرهنگ غرب است‪ .‬کسانی که بعد از پیروزی انقالب تمام‬ ‫تالش خود را به کار گرفته اند که به نظام اســامی و تفکر‬ ‫اسالم ناب ضربه بزنند‪ .‬واقعا ساده لوحی نیست به افرادی‬ ‫که از منافقین‪ ،‬سلطنت طلب ها‪ ،‬چریک های فدایی خلق‬ ‫و‪ ...‬حمایــت کــرده و هنــوز در رویای بازگشــت حکومت‬ ‫شاهنشاهی به کشور هستند فرصت داد تا به تحریف تاریخ‬ ‫پرداخته‪ ،‬چهره خائنان را به جای خادمــان معرفی کرده و‬ ‫همنوا با صهیونیســت ها و نظام سلطه و ســرمایه داری به‬ ‫ســیمای مظلوم ملت چنگ بیندازند؟! شاید در شعار بتوان‬ ‫بین اثر و صاحب ان فاصله گذاشــت و با مغلطه و سفسطه‬ ‫توجیهاتی را مطــرح کرد‪ ،‬هدف اصلی کــه تطهیر عناصر‬ ‫ملحد و معاند اســت را بیان نکرد تا در جامعه عادی ســازی‬ ‫شده و به انها مشروعیت بخشید اما با کمترین تامل می توان‬ ‫به پیامدهای منفی این نگرش پی برد‪ .‬اسامی متعددی در‬ ‫ذهــن دارم که در این مجــال قصد ندارم به انهــا بپردازم و‬ ‫صرفا پای بندی به ضوابط نشــر کتاب را به دست اندرکاران‬ ‫یاداوری می کنم‪.‬‬ ‫تفسیر شــما از تمامیت خواهی فرهنگی برخی از‬ ‫جناح ها یا تحریم برخی جشنواره ها و رویدادهای‬ ‫رسمی از سوی برخی هنرمندان چیست؟‬ ‫انحصار طلبــی و تمامیت خواهــی از ســوی هیچ‬ ‫گروه و طیفی قابل قبول نیســت‪ .‬متاســفانه این مباحث از‬ ‫اول انقالب بیشتر از سوی کسانی مطرح شده که هر زمان‬ ‫فرصت پیدا کرده اند به قلع و قمع افراد و جریانات غیر همسو‬ ‫با خود پرداخته اند‪ .‬ایشــان عمال تابع این شعار هستند که‬ ‫هرکس با ما نیســت دشمن ماست و به رغم شــعارهای زیبا‬ ‫و فریبا‪ ،‬در عمل تحمل و شــرح صدر کمتری از خود نشان‬ ‫داده اند‪ .‬البته در دیگر حوزه ها هم مع االســف شــاهد این‬ ‫پدیده هستیم‪ .‬کســانی که بیشــترین ارتباط را با کارهای‬ ‫امنیتی و سیاسی داشته اند‪ ،‬کسانی را که سابقه فعالیتشان‬ ‫روشن و مشخص است متهم به داشتن نگاه امنیتی می کنند‬ ‫تا بهره گیری سیاسی داشته باشند‪.‬‬ ‫تعیین چارچوب و محوریت برای جشــنواره های‬ ‫فرهنگی و هنری را چقدر درست می دانید؟‬ ‫هر رویداد فرهنگی از جمله جشــنواره ها با اهداف‬ ‫خاصی برگزار می شــوند کــه طبیعتا باید محــور برنامه ها و‬ ‫موضوعات مشــخص شود‪ .‬مثال برای جشــنواره فرهنگی‬ ‫هنــری امــام رضــا(ع) یــا جشــنواره خلیج فــارس تعیین‬ ‫چارچوب ها و اولویت ها اعالم می شود‪ .‬یا برخی جشنواره ها‬ ‫مثل قربان تــا غدیر‪ ،‬جشــنواره بصیــرت که به مناســبت‬ ‫‪9‬دی برپا می شــد‪ ،‬یا کنفرانس هالیوودیسم و امثال ان که‬ ‫متاسفانه کمرنگ یا بی رنگ و تعطیل شده اند‪ ،‬پذیرای اثار‬ ‫متناسب بوده اند و انتظار اینکه محصوالت و اثار غیر مرتبط‬ ‫پذیرفته شوند معقول نیست‪ .‬البته این برنامه ها هرگز مانعی‬ ‫برای خلق اثاری خارج از این موضوعات و ســوژه ها نیست‬ ‫اما چه بسا این اثار صرفا دغدغه پدیداورنده ان باشد نه نیاز‬ ‫جامعه و اولویت کشــور؛ بنابراین توقع اینکه هر اثری مورد‬ ‫حمایت قرار گیرد منطقی به نظر نمی رسد‪.‬‬ ‫تجربه شــما در دوران وزارت در برابــر فیلم ها و‬ ‫کتاب هایی که از نظر موارد ممیزی محل اشــکال‬ ‫بوده اند‪ ،‬چیست؟‬ ‫تاکید بر این بود که با صاحب اثر گفت وگوی منطقی‬ ‫شود تا اشکاالت حتی المقدور برطرف شود و تا حد امکان‬ ‫اعمال سلیقه صورت نگیرد‪ .‬به عالوه در مواردی که مطلع‬ ‫می شــدم و ضرورت داشــت با افراد صاحب نظر مشــورت‬ ‫می شد‪ .‬بنده هم ایرادات را بررسی کرده یا فیلم را می دیدم؛‬ ‫بنای ما رفع اشکاالت اساســی و اغماض موارد جزئی بود‪.‬‬ ‫البته بحث در این زمینه مفصل است و در فرصتی دیگر باید‬ ‫به ان پرداخت‪.‬‬ ‫اساســا از نظــر مواضع سیســتم وزارت ارشــاد‬ ‫اولویت تولید اثار نمایشی‪ ،‬موسیقی‪ ،‬کتاب و‪...‬‬ ‫با چه موضوعاتی است؟ ایا موضوعات دیگری که‬ ‫دغدغه هنرمندان دیگر هســتند هــم مورد توجه‬ ‫قرار می گیرند؟‬ ‫همه موضوعاتی که مورد نیاز جامعه بوده و به رشد و‬ ‫کمال افراد کمک می کند مورد توجه است؛ بنابراین هر انچه‬ ‫ارتقای بینش و اگاهی را به ارمغان اورده و فضایل انســانی‬ ‫را نشر می دهد در اولویت است‪ .‬بر این مبنا ترویج اخالق و‬ ‫معنویت‪ ،‬وحدت و همبستگی جامعه‪ ،‬روحیه ایثار و خدمت‪،‬‬ ‫تبیین مباحث اعتقادی‪ ،‬بهره گیری از اموزه های تاریخی‪،‬‬ ‫احیای ارزش های انقالب و دفاع مقدس‪ ،‬فرهنگ مقاومت‪،‬‬ ‫ظلم ســتیزی و دفاع از مظلوم از جمله اولویت ها به حساب‬ ‫می اید‪ .‬البته در اعالم اولویت ها قطعا بــا ارباب فرهنگ و‬ ‫هنر مشورت می شــود و در این حوزه نمی توان دغدغه ها و‬ ‫عواطف پاک هنرمندان دلسوز را نادیده گرفت‪.‬‬ ‫عــده ای معتقدند در دوره هــای مختلف به لحاظ‬ ‫تخصیص بودجــه در خصوص تولیــد اثار هنری‬ ‫و فرهنگــی تبعیض هایی صــورت گرفته و برخی‬ ‫موضوعات در اولویت بوده اند‪ .‬همچنین معتقدند‬ ‫در خصوص این موضوع ســلیقه ای عمل شــده‬ ‫است‪ .‬نظر شما در این باره چیست؟‬ ‫این ادعــا در مقاطعی کم و بیــش می تواند مطابق‬ ‫واقع باشد‪ .‬سعی همکاران ما بر رفع تبعیض ها و نصب العین‬ ‫قرار دادن عدالت بود؛ هرچند که اجرای عدالت تا حد زیادی‬ ‫دشوار و از نظر عده ای تا حدودی دست نیافتنی است‪ .‬البته‬ ‫این تبعیض در خصوص استان ها و شهرستان ها مشهودتر‬ ‫است؛ بنابراین در دوره مسئولیت به اقصی نقاط کشور سفر‬ ‫کردیم تا هم پروژه های عمرانی را به نتیجه برسانیم و هم به‬ ‫اهالی فرهنگ و هنر در مناطق مختلف کشور توجه بیشتری‬ ‫داشته باشــیم‪ .‬بیش از ‪ 250‬ســفر در داخل کشور نشانگر‬ ‫این اهتمام است که ادامه این جهت گیری ولو با سرعت و‬ ‫جدیت کمتر می تواند ما را به عدالت نزدیک تر سازد‪.‬‬ ‫با توجه بــه اینکه غرب از ابتــدای انقالب به فکر‬ ‫جنــگ نــرم و تضعیف انقــاب از طریــق تزریق‬ ‫فرهنگ خود بــوده‪ ،‬در این میــان نقش مدیریت‬ ‫فرهنگــی کشــور و در راس ان وزارت فرهنــگ و‬ ‫ارشاد اسالمی چیست؟‬ ‫با توجه به انکه از جمله وظایف و اختیارات مدیران‬ ‫فرهنگی اعطای مجوز‪ ،‬نظارت و حمایت از اثار و محصوالت‬ ‫فرهنگی اســت بنابرایــن بــا اولویت بنــدی‪ ،‬برنامه ریزی و‬ ‫اسیب شناســی می توانند نقش قابل توجهــی را در مقابله با‬ ‫جنگ نرم ایفا کنند‪ .‬البته این امر منوط به باور نســبت به این‬ ‫مقوله و عزم و اراده جدی برای مواجهه اســت‪ .‬در مقاطعی‬ ‫مدیران ارشــدی چــون مهاجرانی ســکاندار فرهنگ و هنر‬ ‫بودند که امروز خود و مدیران ایشــان در خدمت رسانه های‬ ‫بیگانه و پیشبرد اهداف بدخواهان نظام جمهوری اسالمی‬ ‫هســتند‪ .‬این اتفاق هم یک شــبه رخ نداده و حاصل نوعی‬ ‫تفکر و بینش است که سال ها پس از هشدار رهبری‪ ،‬تهاجم‬ ‫فرهنگی را توهم می پنداشتند‪ .‬بنابراین به جای مقابله زمینه را‬ ‫برای تهاجم بیشتر به اعتقادات اصیل‪ ،‬ارزش ها و مقدسات‬ ‫باز می کردند‪ .‬به گونه ای کــه در مقطعی مقام معظم رهبری‬ ‫فرمودند که برخی روزنامه ها پایگاه دشمن شده اند‪ .‬بنابراین از‬ ‫چنین افرادی و صاحبان چنین تفکراتی چه انتظاری می توان‬ ‫داشت؟ در زمان مدیریت چنین افرادی فقط می توان گفت‪:‬‬ ‫«ما را به خیر تو امید نیست‪ ،‬شر مرسان‪».‬‬ ‫ایــا وزارت فرهنــگ و ارشــاد اســامی تاکنــون‬ ‫توانســته نقش خــود را در این زمینه به درســتی‬ ‫ایفا کند؟‬ ‫در مقاطع مختلف اقداماتی صورت گرفته خصوصا‬ ‫در دولت های نهم و دهم‪ ،‬اما این اقدامــات کافی نبوده و‬ ‫انتظار از دســتگاه های فرهنگی بیش از اینهاست‪ .‬باتوجه‬ ‫به سرمایه گذاری فراوان دشمن‪ ،‬به نوعی وفاق و همراهی‬ ‫در کنار بهره گیری از تمام ظرفیت ها برای صیانت از اصول‬ ‫و ارزش ها به اضافه دفع تهاجمات همه جانبه در کشور نیاز‬ ‫داریم‪ .‬مهم تر از دفاع از ارمان ها و پدافند در برابر حمالت‬ ‫ بی وقفه‪ ،‬به اقدامات ایجابی‪ ،‬افندی و به چالش کشــیدن‬ ‫مبانی فکــری لیبرال دموکراســی همراه با به رخ کشــیدن‬ ‫رفتار انان در نقض حقوق بشر‪ ،‬جنایات گسترده‪ ،‬حمایت از‬ ‫جریانات ضد اندیشه و تفکر مثل تکفیری ها نیاز داریم‪.‬‬ ‫‪3‬‬ ‫نگاهی به موضع گیری مراجع‬ ‫و پاسخگویی جنتی‬ ‫عملکرد وزارت فرهنگ و ارشــاد اسالمی در خیلی از‬ ‫دوره ها‪ ،‬به خصوص از زمــان وزارت عطاءالله مهاجرانی‪،‬‬ ‫همواره موضوع بحث علمای قــم و بعضا مورد تذکر مراجع‬ ‫تقلید بوده اســت‪ .‬وزارت فرزند ایت الله جنتــی هم بر این‬ ‫وزارتخانه مانع از ان نشــده که علمای تشــیع‪ ،‬نســبت به‬ ‫انچه بعضا با موازین دین‪ ،‬عالوه بر ارمان ها و ارزش های‬ ‫انقالب‪ ،‬در تنافر می بینند یا می شنوند‪ ،‬اعتراض نکنند‪.‬‬ ‫ســال گذشــته هم یکــی از مــواردی که بــه چنین‬ ‫سرنوشــتی دچار شــد‪ ،‬شــایعه صدور مجوز رســمی برای‬ ‫البوم ها و کنســرت هایی حاوی تکخوانی زنان بود که البته‬ ‫وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی ان را ناشی از ارائه اطالعات‬ ‫غلط توصیف کرد‪.‬‬ ‫ایــات عظــام مکارم شــیرازی‪ ،‬نوری همدانــی‪،‬‬ ‫صافی گلپایگانــی و علوی گرگانی از علمایــی بودند که در‬ ‫اظهارات جداگانه ای نســبت بــه برخی رفتارهــای وزارت‬ ‫ارشــاد اعتراض کردند‪ .‬ایت الله العظمی مکارم شیرازی در‬ ‫درس خارج فقــه خود ارزش های انقالب اســامی را مورد‬ ‫تاکید قرار داد و ابراز داشــت‪« :‬وزارت ارشــاد ارزش های‬ ‫انقالب را یکی پس از دیگری زیر پا می گــذارد‪ ،‬داد مردم‬ ‫بلند شده؛ همه روزه شــکایات و گله های متعدد به دفتر ما‬ ‫می رسد که وزارت فرهنگ و ارشاد که پسوند اسالمی را هم‬ ‫یدک می کشد چرا ارزش های انقالب را یکی بعد از دیگری‬ ‫زیرپا می گــذارد؟» وی خطاب به دســت اندرکاران وزارت‬ ‫ارشــاد با بیان اینکه مردم به ویژه مردم انقالبی را عصبانی‬ ‫و ناراضی نکنید‪ ،‬گفــت‪« :‬همین مــردم انقالبی بودند که‬ ‫انقالب کردند‪ .‬ناراحت کردن انها اثار بسیار بدی را به دنبال‬ ‫دارد‪ ».‬این مرجع تقلید تاکید کرد‪« :‬به مسائل بی اهمیت‬ ‫و بی ارزش توجــه می کنند‪ ،‬مردم از ما توقــع دارند که تذکر‬ ‫دهیم؛ امیدواریم این تذکرات سبب هوشیاری شود‪».‬‬ ‫ایت الله العظمی نوری همدانــی از دیگر مراجع عظام‬ ‫تقلید نیز در درس خارج فقه خود که در مسجد اعظم قم برگزار‬ ‫شــد با اشــاره به صدور مجوز برای تکخوانی زنان از ســوی‬ ‫وزارت ارشاد‪ ،‬این اقدام را محکوم کرد و گفت‪« :‬این انقالب‪،‬‬ ‫اسالمی و دینی اســت؛ حضرت امام رضوان الل ه تعالی علیه‬ ‫بارها تاکید می کردن د ای علما به داد اسالم برسید‪».‬‬ ‫ایــن مرجع تقلیــد اظهار داشــت‪« :‬هــر جریانی که‬ ‫برخالف امام و اســام باشــد‪ ،‬مورد تایید نیســت‪ .‬ما اجازه‬ ‫نمی دهیم برخی مســائل خالف شــرع بــا مجوزهایی که‬ ‫ارشاد برای ان می دهد معمول و مرسوم شود و جلوی ان را‬ ‫می گیریم‪ ».‬وی تاکید کرد‪« :‬خواندن زنان در برابر مردان‬ ‫به نص صریح قــران حرام اســت و در این بیــن فرقی بین‬ ‫تکخوانی و همخوانــی وجود ندارد؛ بنابراین وزارت ارشــاد‬ ‫حق ندارد چنین مجوزی بدهد‪ ،‬مــردم نیز چنین اجازه ای را‬ ‫به انها نمی دهند‪».‬‬ ‫ایت الله نوری همدانی در عین حال خاطرنشــان کرد‪:‬‬ ‫«هر فیلم و جشــنواره و برنامه ای که متضمــن ارزش های‬ ‫انقالب باشد ما از ان حمایت می کنیم‪ ،‬اما اگر اینگونه نباشد‬ ‫ما با ان مخالفیم و جلوی ان را می گیریم و به وزارت ارشــاد‬ ‫اجازه چنین کاری را نخواهیم داد‪ .‬بحمدالله حوزه علمیه قم‬ ‫که از اول همراه با انقالب و امام بود امروز هم همراه و همگام‬ ‫با رهبر معظم انقالب است و موید نظام و رهبری بوده و کامال‬ ‫بیدار و هوشیار است‪ .‬تاکید می کنیم هر فیلم و برنامه ای که‬ ‫بخواهد برخالف اسالم باشــد و وزارت ارشاد بخواهد به ان‬ ‫مجوز دهد‪ ،‬جلوی ان را می گیریم‪ .‬ما طرفدار اسالم هستیم‬ ‫و کاری به دولت ها نداریم‪ ،‬هر کس براســاس قواعد اسالم‬ ‫گام بردارد حامی او هستیم‪ ،‬در دولت قبل نیز موضع ما همین‬ ‫بود؛ اگر بنا باشد امروز نتوانیم جلوی این را بگیریم فردا چطور‬ ‫می توانیم جلوی دیگر منکرات را بگیریم؟»‬ ‫در ادامــه انتقادهای مراجع و علمــا از عملکرد وزارت‬ ‫ی گلپایگانی نیز تاکید‬ ‫ارشاد‪ ،‬ایت الله العظمی لطف الله صاف ‬ ‫کرد‪« :‬دولتمردان همان طور که به مسائل اقتصادی و رفاه‬ ‫و اســایش مردم باید توجه داشته باشــند‪ ،‬به مسائل دینی و‬ ‫اخالقیات در جامعه هــم باید توجه بیشــتری کنند‪ .‬وزارت‬ ‫ارشاد اسالمی وظیفه بسیار ســنگینی برعهده دارد‪ .‬شیوع‬ ‫بعضی از منکرات در جامعه موجب تضعیف نظام اســامی‬ ‫است‪ .‬منکر هرگز با مجوز نهادی‪ ،‬معروف و مشروع نخواهد‬ ‫شد‪ .‬دولتمردان ما همان طور که به مسائل اقتصادی و رفاه‬ ‫و اســایش مردم باید توجه داشته باشــند‪ ،‬به مسائل دینی و‬ ‫اخالقیات در جامعه هم باید توجه بیشتری کنند‪».‬‬ ‫حضرت ایت الله العظمی علوی گرگانــی نیز در دیدار‬ ‫اعضای برگزارکننده کنگره شهدای بسیج دانشجویی استان‬ ‫قم با اشاره به جایگاه شــهید و شــهادت در جامعه‪ ،‬گفت‪:‬‬ ‫«دســت های بیگانگان در حال خرابــکاری در همه ارکان‬ ‫جامعه اســت و می خواهد انقالب اســامی را بــه انحراف‬ ‫بکشــاند و ما باید با ان مقابله کنیم‪ .‬دشــمن با لباس حق و‬ ‫اهداف مقدس به میدان می ایــد‪ .‬انها می خواهند فرزندان‬ ‫فرهنگ‬ ‫این انقالب را به انحراف بکشــانند و فریب دهند و ما باید در‬ ‫این زمینه بسیار هوشیار باشیم و نگذاریم انها به اهداف خود‬ ‫برســند‪ .‬انقالب ما بر پایه دین و مذهب اســت و خون های‬ ‫بسیاری برای ان ریخته شده است‪».‬‬ ‫ایت الله علوی گرگانی با اعتراض نسبت به تکخوانی‬ ‫خواننده های زن در کشور و مجوز وزارت ارشاد به انتشار البوم‬ ‫تکخوانی بانوان‪ ،‬خاطرنشان کرد‪« :‬نباید اجازه دهیم برخی ‬ ‫اهداف امام و انقالب را به بیراهه بکشانند و عزت زنان جامعه‬ ‫را به بــازی بگیرند‪ ،‬چرا که یکی از اهــداف امام خمینی(ره)‬ ‫از انقالب اسالمی تکریم زن و مقام زن در جامعه است‪».‬‬ ‫این اعتراض ها درحالی بیان شد که چند روز بعد‪ ،‬علی‬ ‫جنتی در ســخنانی پس از اجرای ویژه ســی امین جشنواره‬ ‫موسیقی فجر تاکید کرد‪« :‬مسائلی که اخیرا درباره تکخوانی‬ ‫بانوان مطرح شده از اساس اشتباه است و هیچ پای ه و اساسی‬ ‫ندارد‪ .‬به هیچ البوم تکخوانی بانوان از طرف وزارت ارشــاد‬ ‫مجوز داده نشده و هر چه هست همخوانی بوده است‪ .‬برخی‬ ‫از مراجع محترم تقلید بر اساس گزارش های نادرستی که به‬ ‫انها داده شده بود‪ ،‬اعتراضاتی داشتند‪ .‬ما نگرانی هایی را که‬ ‫عمدتا برخاسته از انگیزه های دینی انان است‪ ،‬درک می کنیم‬ ‫و به سخنان انها احترام می گذاریم‪.‬‬ ‫ولــی در عین حال ایــن را صریحا می گویــم که ما به‬ ‫هیچ البوم تکخوانی مجوز ندادیم و هر چه بوده همخوانی‬ ‫بوده اســت‪ .‬باید این موضوع را در نظر گرفت که برخی در‬ ‫این خصوص دروغ جعل می کننــد‪ .‬باید با مواردی که دروغ‬ ‫گفته می شــود و تحریف در واقعیت می شود‪ ،‬برخورد کرد‪.‬‬ ‫این مسئولیت تنها بر عهده وزارت ارشاد نیست؛ سایت های‬ ‫خبری تحــت قانون مطبوعات هســتند و هیــات نظارت بر‬ ‫مطبوعات بایســتی روی این قســمت تصمیم گیری کند‪.‬‬ ‫جالب است در گذشته مواردی بوده که در همخوانی اقایان‬ ‫و خانم ها‪ ،‬صدای خانم ها حتی غلبه داشت اما در ان زمان‬ ‫قرار نبود که اعتراضی در این خصوص صورت بگیرد‪ .‬ولی‬ ‫حاال قرار بر این است که اعتراض شود!»‬ ‫همچنیــن وزارت ارشــاد در اطالعیه ای بــا تاخت به‬ ‫مخالفان سیاســی دولت اعالم کرد‪« :‬دولــت تدبیر و امید‬ ‫توانســت در مدت کوتاهی فاصله اهالی فرهنگ و هنر که‬ ‫بخش بزرگــی از فرهیختگان جامعه را تشــکیل می دهند با‬ ‫بدنه دولت و نظام از میان بردارد و انــان را دوباره به اغوش‬ ‫جامعه بازگرداند‪ .‬متاســفانه این اقدام موفق دولت در حوزه‬ ‫فرهنگ به مذاق برخی از رسانه ها خوش نیامده و در این راه‬ ‫بارها سعی کرده اند با قلم فرسایی های فراوان‪ ،‬شایعه پراکنی‬ ‫و حاشیه سازی های بی مورد و درج اخبار نادرست‪ ،‬غیردقیق و‬ ‫مغرضانه اسباب ناراحتی و دل نگرانی برخی از دلسوزان نظام‬ ‫و علمای گرانقدر را فراهم سازند‪».‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪205‬‬ ‫پرون‬ ‫د‬ ‫ه‬ ‫دوم‬ ‫سالمتوسط ها‬ ‫سینمای ایران در سال ‪ 93‬چه روزهایی را گذراند؟‬ ‫فرهنگ‬ ‫نزول؛ از پرده نقره ای تا صفحه شیشه ای‬ ‫نگاهی چندوجهی به جشنواره فیلم فجر سی و سوم‬ ‫عباس کریمی عباسی‬ ‫‪1‬‬ ‫منتقد‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪208‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫جشــنواره فیلم فجر باتوجه به انتخــاب بهترین ها یا‬ ‫الاقل فیلم های مطرح تر یک ســال تولید ســینمای ایران‬ ‫می تواند محل خوبی بــرای پیش بینی وضعیــت اکران در‬ ‫سال اینده باشد‪ ،‬هر چند ویترین کامل محصوالت سینمای‬ ‫ایران نیست و برای مثال فیلم فرمان ارا که بنا به درخواست‬ ‫خودش در اخرین ســاعات برنامه ریزی جشــنواره از بخش‬ ‫مسابقه حذف شــد ممکن است فیلمی باشــد که معادالت‬ ‫پیش بینی های اکــران را بر هم زند مضاف بــر اینکه تعداد‬ ‫ی در‬ ‫سالن های سینما و نوع انها و روزهای اکران نقش مهم ‬ ‫فروش فیلم ها دارند‪.‬‬ ‫با این حــال می توان باتوجــه به محتــوای فیلم ها و‬ ‫داستانی که دارند حدس هایی راجع به اقبال عمومی درباره‬ ‫انها زد و از این منظر سال پرمخاطبی را برای سینمای پیش‬ ‫رو پیش بینی کرد‪.‬‬ ‫مخاطب؛ عنصر فراموش شده در سینمای ایران‪ ،‬باید‬ ‫توجه داشت که مردم امروز با ‪ 30‬سال گذشته فرق دارند و این‬ ‫تفاوت عالوه بر تغییرات فرهنگی و اجتماعی مشمول زمان‬ ‫به رسانه های رقیب سینما نیز باز می گردد‪ .‬زمانی سینما یکی‬ ‫از اصلی ترین مراکز عمومی برای پــر کردن اوقات فراغت‬ ‫بود اما اکنون گوشــی های موبایل و شــبکه های اجتماعی‬ ‫و بازی های رایانه ای از ســویی و شــبکه های ماهواره ای و‬ ‫فیلم های ویدئویی و اثار جدیــد جهانی که با یک کلیک در‬ ‫ظرف کمتر از یک ســاعت در دســترس قرار گرفته و قابل‬ ‫دانلود هستند از سوی دیگر به مردم قدرت انتخاب داده اند‬ ‫تا نوع رسانه خود را گزینش کنند‪ .‬از این رو جذابیت باید یکی‬ ‫از مهمترین ویژگی های فیلم های ایرانی باشد که متاسفانه‬ ‫نیست‪.‬‬ ‫فیلم های فجر امسال در نگاه کلی به چند دسته تقسیم‬ ‫می شوند‪« :‬دسته اول شــامل فیلم های پر هنرپیشه اما کم‬ ‫بضاعتند‪ .‬ارغوان و شیفت شب از این دسته فیلم ها هستند‬ ‫که با وجود داشتن داستان سرراســت و عامه پسند به دلیل‬ ‫تکیه زدن بر بازیگران خود از موارد دیگــر غافل مانده و در‬ ‫مجموع فیلم خسته کننده ای شــده اند‪ .‬تهیه کنندگان این‬ ‫نوع فیلم ها حتی قبل از تولید به سر در سینماها فکر می کنند‬ ‫تا با اسامی زیاد روی پوستر فیلمشان مردم را برای دیدن فیلم‬ ‫ ترغیب کنند‪ .‬هر چند این ترفند تا قسمتی جواب می دهد اما‬ ‫تجربه نشــان داده که مردم دیگر خیلی به تعــدد بازیگران‬ ‫فکر نمی کنند و چیزی که برای انها مهم است این که برای‬ ‫فیلمی پول بدهند که به میزان هزینه‪ ،‬بیارزد و بتواند دقایق ‬ ‫تاریک سالن سینما را به خاطره ای لذتبخش و هر چند کوتاه‬ ‫تبدیل کند‪.‬‬ ‫دســته دوم فیلم هــای تجربــی بــا دغدغه هــای‬ ‫شــخصی اند‪ .‬در این فیلم ها با دو رویکرد روبه رو هستیم؛ یا‬ ‫انقدر شــخصی و متفاوت هســتند که مخاطب هیچ رغبتی‬ ‫به دیدن انها پیــدا نمی کند یا با نمایش یک ســاختار جدید‬ ‫توجــه را به خود جلــب می کننــد‪ .‬فیلم های « مــن دیه گو‬ ‫مارادونا هستم» از دسته اول و فیلمی نظیر« اعترافات ذهن‬ ‫خطرناک من» در دســته دوم قرار می گیرنــد‪ .‬البته هر دو‬ ‫دسته از مخاطب کمتری نسبت به فیلم های دیگر برخوردار‬ ‫خواهند بود‪ ،‬چر اکه عموم در کل به ا ین فیلم ها تمایلی نشان‬ ‫نداده و نخواهند داد‪ .‬در دسته سوم فیلم های عامه پسند قرار‬ ‫دارند که ممکن است در گیشــه اقبال داشته باشند اما تاثیر‬ ‫چندانی بر فیلمسازی ایران نخواهند داشت و در تاریخ سینما‬ ‫فراموش می شوند‪«.‬ناهید و جامه دران» را می توان از این‬ ‫دسته فیلم ها دانست‪.‬‬ ‫دســته چهارم به انیمیشــن ها تعلق دارد کــه اگرچه‬ ‫پیشــرفت زیادی را از لحاظ ســاختاری در انیمیشن سازی‬ ‫ســینمای ایران نشــان می دهند اما به دلیل همان مشکل‬ ‫همیشگی ســینمای کودک و نوجوان بعید است در سینما‬ ‫مورد توجــه قرار گیرنــد‪ .‬فیلــم «شــاهزاده روم» با وجود‬ ‫محتوای ارزشــمندش باید مــورد حمایت رســانه ای دیگر‬ ‫نظیر تلویزیون قرار گیرد هر چند با ســاخت بیشــتر از این‬ ‫نوع انیمیشــن ها و تربیت ذهن مخاطب می توان به اینده‬ ‫ان امیدوار بود‪.‬‬ ‫برخی از فیلم ها هم در دســته خاصی قرار نمی گیرند‪.‬‬ ‫برای مثال فیلم «احتمال باران اسیدی» با وجودی که یک‬ ‫فیلم تجربی است به دلیل حضور شــمس لنگرودی و بازی‬ ‫خوبش ممکن است فیلمی مقبول مردم هم شود و از سویی‬ ‫به دلیل داستان پراکنده و بی س را نجامی که دارد احتمال دارد‬ ‫مردم با ان ارتباط برقرار نکنند‪.‬‬ ‫فارغ از دسته بندی و موارد مذکور عمده فیلم ها توانایی‬ ‫جذب مخاطــب را ندارنــد‪ .‬در اکثر انها جســارت و بدعتی‬ ‫نمی بینیم و بیشتر تکرار مکرراتی هستند که پیش از این در‬ ‫سینمای ایران وجود داشــته است‪ .‬شخصیت پردازی های‬ ‫فیلم های امسال نسبت به سال گذشته از ضعف مضاعفی‬ ‫برخوردار و تعــداد اقتباس هــای ادبی خیلی کمتــر از قبل‬ ‫هســتند‪ .‬دلیل دیگر تولید فیلم با ســاختاری بــر مبنای مد‬ ‫روز سینمای ایران اســت! کافی است تهیه کنندگان خبری‬ ‫بخوانند مبنی بر تولیــد یک فیلم با فــان موضوع و فالن‬ ‫ساختار‪ .‬ســریع دنبال فیلمنامه نویس و کارگردانی می روند‬ ‫تا با همان ســاختار و موضوع فیلمی تهیه کننــد و از مد روز‬ ‫سینمای ایران عقب نمانند‪ .‬زمانی مثلث عشقی مد بود‪ ،‬یک‬ ‫وقت هایی پایان باز و امسال هم شاهد داستان های در هم‬ ‫زمانی سینما یکی از اصلی ترین مراکز عمومی‬ ‫برای پر کــردن اوقات فراغت بــود اما اکنون‬ ‫گوشــی های موبایل و شــبکه های اجتماعی‬ ‫و بازی های رایانه ای از ســویی و شبکه های‬ ‫ماهواره ای و فیلم هــای ویدئویی و اثار جدید‬ ‫جهانــی که با یــک کلیک ظرف کمتــر از یک‬ ‫ساعت در دسترس قرار گرفته و قابل دانلود‬ ‫هستند از سوی دیگر به مردم قدرت انتخاب‬ ‫داده اند تا نوع رسانه خود را گزینش کنند‪ .‬از‬ ‫این رو جذابیت یکی از مهمترین ویژگی های‬ ‫فیلم هــای ایرانــی باید باشــد که متاســفانه‬ ‫نیست‬ ‫برهم و بی پایان با شخصیت های تعریف نشده و به امان خدا‬ ‫رها شده هستیم‪.‬‬ ‫مشکل دیگری که در جشنواره فیلم فجر دیده می شود‬ ‫انتخــاب فیلم ها برای بخــش مســابقه و از ان بدتر داوری‬ ‫انهاســت که خالف نظر عمده منتقدان فیلم ها در رشته ای‬ ‫سیمرغ گرفتند که انتظارش اصال نمی رفت و برخی فیلم ها‬ ‫که از ساختار و محتوای خوبی برخوردار بودند به دلیل تعارض‬ ‫با دغدغه یا سلیقه داوران نادیده گرفته شدند‪ .‬این انتخاب ها‬ ‫حتی توســط برخی از ســینماگران در اختتامیه ابراز شــد و‬ ‫هومن سیدی از گرفتن جایزه اش برای بازیگری تعجبش را‬ ‫فرهنگ‬ ‫نشان داد چرا که انتظار گرفتن جایزه برای کارگردانی فیلم‬ ‫اعترافات ذهن خطرناک من را داشت‪.‬‬ ‫اسیب های اجتماعی و فیلمسازان‬ ‫جــدا از دســته بندی های ســاختاری‪ ،‬در فیلم هــای‬ ‫جشــنواره سی و ســوم فیلم فجر نوعی توجه به اسیب های‬ ‫اجتماعی دیده می شود‪:‬‬ ‫فیلم ناهید درباره زنی مطلقه اســت که درامد ناچیزی‬ ‫دارد و کرایه خانــه اش عقب افتاده‪ .‬وی کــه ناهید نام دارد‬ ‫با جوانی که او نیز از همســر قبلی اش طــاق گرفته و یک‬ ‫دختربچه دارد نامزد می کند اما همسر قبلی که معتاد و قمارباز‬ ‫است مشــکالتی را ایجاد می کند و در پایان فیلم با تصمیم‬ ‫ناهید مبنی بر شکایت به دادگاه که در تمام طول فیلم از ان‬ ‫حذر می کرد تمام می شود و این درســت نقطه ای است که‬ ‫داستان باید از ان اغاز می شد‪ .‬فیلم هایی مثل ناهید و امثال‬ ‫ان نشان می دهند که ساختار سینمایی را برای بیان یک قصه‬ ‫سریالی تلویزیونی انتخاب کرده اند و برای همین در جذب‬ ‫مخاطب ناموفق و در بیان منظور خود ابترند‪.‬‬ ‫بسیاری از فیلم های تولید پنج سال گذشته سینما دچار‬ ‫این مشکل هستند و کارگردانان بدون توجه به مدیوم سینما‬ ‫و تفاوت ان با تلویزیون به صرف وجود یک داستان فیلمی را‬ ‫ارائه می دهند که ناقص است و بیشت ر به درد سریال سازی و‬ ‫تلویزیون می خورد‪.‬‬ ‫این اشــتباه حتــی از کارگردانان باتجربــه و امتحان‬ ‫پس داده ای چون کمال تبریزی نیز سر می زند و در فیلم طعم‬ ‫شیرین خیال که بنا بر ســاختار تازه و لطیف ان می توانست‬ ‫فیلم خوبی باشد شــاهد همین ساختار ســریالی و ادامه دار‬ ‫هســتیم ضمن اینکه این فیلم بــه دلیل وجــوه تبلیغاتی و‬ ‫سفارشــی بودنش به شــعارزدگی می افتد ؛ اتفاقی که برای‬ ‫فیلم خوش ساخت اما سیاست زده روباه هم روی داده است‪.‬‬ ‫منهای ساختار ‪،‬مشــکل اصلی فیلم هایی که رویکرد‬ ‫اجتماعی دارند پژوهش های سردســتی – تــازه در صورت‬ ‫وجود داشتن – انهاست که تک بعدی و خطی لحا ظ می شوند‬ ‫در حالی که باید میدانی و چند بعدی و باتوجه به المان های‬ ‫مختلف اصلی و فرعی اســیب مطرح شــده باشــند‪ .‬برای‬ ‫مثال در فیلم خانه دختر موضوعی که ریشــه در عرف دارد‬ ‫بدون انکه درســت و غلط بودن ان برای مخاطب روشــن‬ ‫شــود با بزرگنمایی حادثه اصلی فیلم را که مرگ دختر است‬ ‫می افریند در حالی که غیر قابل باور و غیرقابل قبول از سوی‬ ‫مخاطب است‪ ،‬جدا از اینکه تشکیک های پیاپی در داستان‬ ‫که سرانجامی مشخص ندارند به این سردرگمی می افزاید‪.‬‬ ‫در فیلــم جامه دران هم ما شــاهد ســاختار به شــدت‬ ‫تلویزیونی برای فیلم هستیم و اپیزودهای فیلم بیش از انکه‬ ‫کمک به نزدیکی فیلم به سینما بکند ان را دور می سازد و در‬ ‫پایان فیلم بیننده احساس می کند که بخشی از سریال پس از‬ ‫باران را تماشا کرده است که موضوعی مشابه این فیلم دارد‪.‬‬ ‫اعتیاد؛ تبلیغ یا تقبیح؟!‬ ‫اعتیاد همچنان دغدغه اصلی برخی از فیلم هاست یا‬ ‫به نوعی حادثه اصلی یک فیلم را رقم می زند‪ .‬مشــکلی که‬ ‫وجود دارد این اســت که برخی فیلم ها مشــخص نیست به‬ ‫اموزش اعتیاد و تبلیغ ان می پردازند یا قصد هشدار و تقبیح‬ ‫ان را دارند؟فیلم اعترافات ذهن خطرناک من‪ ،‬مواد مخدر‬ ‫را بهانه ای برای پیشبرد داســتان می کند و همانطور که در‬ ‫ممنتوی نوالن شخصیت اصلی به دلیل فراموشی نمی تواند‬ ‫وقایع اطراف را درک کرده و خوب و بد را از هم تشخیص دهد‬ ‫شخصیت اصلی این فیلم نیز دچار اتفاقاتی است که خیال و‬ ‫واقع ان مشخص نیست و البته جای فراموشی عامل اصلی‬ ‫مواد مخدر است‪ .‬در فیلم ناهید این اعتیاد است که زندگی‬ ‫ناهید را از هم پاشد اما همسر معتاد قبلی وی اعالم می کند‬ ‫که ترک کرده و می خواهد دوباره با وی زندگی کند‪ .‬این ترک‬ ‫کردن در شــرایط بدی که او دارد و از یکسو بد هکار است و‬ ‫از ســویی دیگر ضربه ناشــی از طالق را خورده چنان ساده‬ ‫بیان می شود که مردم تشویق می شوند به مواد مخدر روی‬ ‫اورند و بعد هم هر وقت خواستند ترک کنند در حالی که ترک‬ ‫مخدرات خیلی ضعیفی مثل کافئین قهوه و نوشابه یا حتی‬ ‫تئین چای هم به شدت سخت اســت چه رسد به مواد مخدر‬ ‫شــیمیایی امروزی‪ .‬قصد از بیــان این موارد این اســت که‬ ‫متاسفانه در سینمای ایران بودجه ای برای پژوهش در فیلم‬ ‫نیســت و اگر بوده به ندرت این کار انجام شــده است‪ ،‬در‬ ‫حالی که در ســینمای موفق جهان عمده هزینه به پژوهش‬ ‫و فیلمنامه تعلق می گیرد و فیلم هایی بوده اند که سال ها بر‬ ‫انها پژوهش شده و نمونه اخیر ان میان ستاره ای کریستوفر‬ ‫نوالن است که فقط شش سال تحقیق علمی روی ان انجام‬ ‫شده است‪ .‬از این منظر اعتیاد باتوجه به پیچیدگی هایی که‬ ‫پزشکان و روانپزشکان بر ان معترفند‪ ،‬از اهمیت بیشتری در‬ ‫این زمینه برخوردار است و مثالی نظیر ان باید باتوجه بیشتری‬ ‫بر پرده سینما جای بگیرد که متاسفانه کمتر دیده می شود‪.‬‬ ‫جایی برای کودکان نیست!‬ ‫کو نوجوان همچنان مظلوم و سر به زیر‬ ‫سینمای کود ‬ ‫در جشنواره حضور دارد و در اقلیت‪ .‬این فیلم هایی هم که در‬ ‫جشنواره فیلم فجر حضور پیدا کردند به تقریب در جشنواره‬ ‫فیلم کودک و نوجوان بوده اند؛ مبارک‪ ،‬فرار از قلعه رودخان‪،‬‬ ‫یحیی سکوت نکرد و شاهزاده روم‪ .‬فیلم ها درخشان نیستند‬ ‫اما ساختاری معمول و مقبول دارند که دیگر سینمای کودک‬ ‫ایران به ان عادت کرده است‪ .‬در این میان «یحیی سکوت‬ ‫نکرد» فیلمی است که بین مخاطب بزرگسال و نوجوان دست‬ ‫و پا می زند چرا که داستانی برای بزرگترها دارد که قهرمان ان‬ ‫یک نوجوان اســت و ما را به دهه هفتاد می برد که سینمای‬ ‫کودک و نوجوان مملو از این نوع فیلم ها بود‪ .‬شاهزاده روم‬ ‫هم با وجود برخی مشکالت کوچک تکنیکی نشان می دهد‬ ‫انیمیشن ایران توانایی جذب مخاطب را دارد و اگر بیشتر به‬ ‫ان بها داده شود می تواند برای بچه های ایرانی جذاب و حتی‬ ‫اگر توانایی حذف محصوالت خارجی را نداشته باشد در کنار‬ ‫انها مخاطب کودک خود را داشته باشد‪.‬‬ ‫پرده نقره ای یا صفحه شیشه ای؟‬ ‫به دلیل مشکالت اکران‪ ،‬بســیاری از فیلم های چند‬ ‫سال اخیر هستند که به نظر می رســد برای شبکه ویدئویی‬ ‫ساخته شده اند و تهیه کنندگان انها که خیلی دغدغه بازگشت‬ ‫سرمایه در ســینما را ندارند‪ ،‬با فروش به شــبکه ویدئویی به‬ ‫ســرمایه اولیه دســت می یابند و با وجود غرولندهای مداوم‬ ‫خود حتما به سود هم می رسند که دوباره فیلمی دیگر را تولید‬ ‫می کنند‪ .‬این فیلم ها ممکن اســت از منظــر کارافرینی به‬ ‫اهالی سینما کمک کنند و در امدزایی ایجاد کنند اما به اکران‬ ‫و سالن های سینما و فرهنگ سینما رفتن صدمه می زنند چرا‬ ‫که تماشاگر سینما عادت می کند به جای سینما رفتن فیلم‬ ‫خود را در تلویزیون تماشــا کند که دلیل ان همان ســاختار‬ ‫غیرسینمایی فیلم و نبود احساس نیاز تماشاگر به دیدن ان‬ ‫در سالن سینما و بر پرده نقره ای است‪.‬‬ ‫این یک حقیقت محض است که با وجود رسانه های‬ ‫رقیب امروزی از محبوبیت ســینما و تماشــای فیلم بر پرده‬ ‫کاسته شده اســت اما با تمهیداتی می توان ان را احیا کرد‪.‬‬ ‫وقتی که سینم ا در امریکا دومین منبع مالی کشور محسوب‬ ‫می شــود و این موضوع در هند در راس همه درامدهاست‪،‬‬ ‫پس می تــوان با تولید فیلم هــای جذاب مــردم را دوباره به‬ ‫ســینماها کشــاند و حتی فیلم ضعیفی چون کاله قرمزی و‬ ‫بچه ننه که ســاختار خوبی ندارد می تواند به دالیل دیگری‬ ‫مخاطب را به سینما بکشــاند‪ .‬در این زمینه شرط اول تولید‬ ‫خوب است و شرایط دیگر توزیع مناسب است که بدون تبلیغ‬ ‫صحیح سود چندانی نخواهد داشت ‪ .‬تلویزیون کشور باید در‬ ‫تبلیغ فیلم های سینمایی و شــیوه های قدیمی در این زمینه‬ ‫تجدید نظر کند تا ســینما بتواند دوباره روی پای خود بایستد‬ ‫و ان صف های پرشکوه سینمای دهه شصت دوباره جلوی‬ ‫سالن ها ایجاد شوند‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪209‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫دوستت دارم‪ ،‬فیلم عاشقانه نمی سازد‬ ‫گفت وگو با فرزاد موتمن‪ ،‬کارگردانی که به سیمرغ اعتقاد ندارد‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪210‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫بیتا حقیقی پور‬ ‫خبرنگار‬ ‫اقای موتمن! دوســت دارم به عنوان ســوال اول‬ ‫از شما بپرسم که ایده اولیه این فیلم از کجا امد؟‬ ‫فکر نمی کنم در پاســخ به این ســوال فرد مناسبی‬ ‫باشم‪ ،‬این سوال را باید نویسنده فیلمنامه پاسخگو باشد‪.‬‬ ‫به هر حال شــما کارگــردان ایــن اثر هســتید و از‬ ‫بسیاری جزئیات اگاهی دارید‪...‬‬ ‫خیر‪ ،‬من فقط قصه را می خوانم و به قصه اهمیت‬ ‫می دهم‪ .‬حاشیه ان به من ربطی ندارد‪ .‬در مورد این فیلمنامه‬ ‫هم زمانی که ان را خواندم جذب شــدم و تصمیم گرفتم ان‬ ‫را بسازم‪.‬‬ ‫چه چیزی باعث شد جذب این قصه شوید؟‬ ‫من اساسا فیلم های عاشقانه را دوست دارم‪ .‬البته‬ ‫منظور از فیلم عاشقانه فیلمی اســت که عشق را به تصویر‬ ‫بکشد‪ ،‬زیرا بسیاری از کارگردانان و فیلمسازان و حتی مردم‬ ‫به عنوان مخاطب فکر می کنند زمانی که در فیلمی شخصی‬ ‫به مخاطب خود ابراز عالقه کند و بگوید‪« :‬دوستت دارم» به‬ ‫نظر انها این یک فیلم عاشقانه است‪ ،‬در صورتی که این گونه‬ ‫ی است که ِا ِلمان های عشق را به‬ ‫نیست‪ .‬فیلم عاشقانه فیلم ‬ ‫تصویر بکشد یا شما به عنوان فیلمساز بتوانی ان را به تصویر‬ ‫بکشی‪ .‬مانند فیلم «شب های روشــن» که عشق در طبقه‬ ‫روشنفکر به تصویر کشیده شد یا همین ساخته که عشق را‬ ‫در طبقه کارگر به تصویر کشیدم‪ ،‬النگ شات(‪)long shot‬‬ ‫و کلوزاپ(‪ )close up‬هــا در بخش های مختلف فیلم های‬ ‫عاشقانه ان را زیبا می کند و من ان را دوست دارم‪.‬‬ ‫شــما در یکی از مصاحبه های خود به این موضوع‬ ‫اشــاره کرده بودید که به طبقه کارگر و زندگی این‬ ‫قشــر کم توجهــی می شــود‪ ،‬بیشــتر فیلم ها در‬ ‫محل های باالی شهر ســاخته می شود و موضوع‬ ‫فیلم هــای کنونــی بیشــتر مرتبط به این قشــر و‬ ‫طبقه است‪ .‬شما که با ساخت فیلم «خداحافظی‬ ‫طوالنی» نشان دادید پرداختن به سبک زندگی و‬ ‫وقوع عشق در طبقه کارگر را دوست دارید و به ان‬ ‫توجه دارید‪ ،‬فکر می کنید پرداختن به زندگی این‬ ‫قشر در جامعه ما چه مقدار می تواند ذهن مخاطب‬ ‫‪2‬‬ ‫او به فیلم های عاشقانه عالقه زیادی دارد و معتقد‬ ‫است بسیاری از فیلم هایی که در سینمای ایران نمایش‬ ‫داده می شوند عاشقانه نیســتند زیرا ِالمان های عشق‬ ‫را ندارند‪ .‬فرزاد موتمن‪ ،‬کارگــردان فیلم «خداحافظی‬ ‫طوالنی» اســت که در سی و ســومین جشــنواره فیلم‬ ‫فجر نظر بسیاری را به خود جلب کرد‪ .‬او پس از حضور‬ ‫به نسبت موفق در جشنواره فیلم فجر‪ ،‬درباره فیلمش‬ ‫با خبرنگار مثلث به گفت وگو نشست‪.‬‬ ‫و اذهان عمومی را تحت تاثیر قرار دهد؟ اساسا باید‬ ‫فیلم در مورد این قشر ســاخته شود که تاثیرگذار‬ ‫باشــد یا اینکه نه فقط باید توجه ها را به سمت این‬ ‫قشر ببریم بلکه نشــان دهیم انها هم در جامعه و‬ ‫جایی که ما زندگی می کنیم حضور دارند؟‬ ‫بحث نشان دادن تفاوت بین دو قشر مرفه و کارگر‬ ‫جامعه مد نظر نیســت و خودم هم خیلی تمایل ندارم تفاوت‬ ‫این دو قشر را به نمایش بگذارم‪ .‬من این ژانر را دوست دارم و‬ ‫به ان اعتقاد دارم‪ .‬عالقه مند هستم که در ژانرهای مختلف‬ ‫فیلم بسازم‪ .‬یک وقتی فیلمنامه ای عاشقانه و کارگری جذبم‬ ‫می کند و تصمیم می گیرم ان را بسازم‪ .‬حاال اگر در این میان‬ ‫ساخته من تاثیری در مخاطب بگذارد من خوشحال می شوم‬ ‫ولی در نهایت به ان تاثیرگذاری فکر نمی کنم‪.‬‬ ‫چرا به تاثیرگذاری فیلم توجه نمی کنید؟‬ ‫اول باید دید که منظور از تاثیرگذاری چیست و چه‬ ‫تاثیری حتی می توان گذاشــت‪ .‬و باید دید ایــا می توان با‬ ‫ســاخت یک فیلم و نمایش یک معضل و موضوعی خاص‬ ‫ان را تغییــر داد؟ چنین چیــزی محال اســت و نمی توان با‬ ‫نمایش دادن یک فیلم خیلی چیزها را عوض کرد و تغییر داد‪.‬‬ ‫درســت اســت‪ ،‬عالوه بر فیلمنامه که نویســنده‬ ‫ان‪ ،‬اقای عبداللهی‪ ،‬دیپلم افتخار کسب کردند‪،‬‬ ‫طراحی صحنــه و لباس نیــز مورد توجــه داوران‬ ‫قرار گرفت و ســیمرغ دریافت کرد‪ .‬اساســا شما‬ ‫در طراحی صحنه و لباس حاال چــه در این کار چه‬ ‫کارهای دیگرتان چه مقدار نقش دارید و در کار ان‬ ‫بخش و مسئول مداخله می کنید؟‬ ‫من نه فیلمسازی هســتم که تنها حرف‪ ،‬حرف من‬ ‫باشد و بخواهم زورگویی کنم و نه ان قدر بی تفاوت و بی قید‬ ‫هستم که هر کســی هر چه بگوید انجام دهم‪ .‬قطعا در هر‬ ‫بخشــی با مســئول و فرد مورد نظر به گفت وگو و تبادل نظر‬ ‫می پردازیم و در نهایــت کاری را انجام می دهیم که حاصل‬ ‫مشــورت اســت‪ .‬ولی در مــورد طراحی صحنــه و طراحی‬ ‫لباس های فیلم «خداحافظــی طوالنی» باید بگویم که کار‬ ‫را فوق العاده دوست دارم و خوشحالم از اینکه این بخش از‬ ‫کار مورد توجه داوران قرار گرفت و جهانگیر میرزاجانی الیق‬ ‫این جایزه بود و من مطمئن بودم که طراحی لباس و صحنه در‬ ‫این فیلم مورد توجه قرار می گیرد‪ ،‬بنابراین بسیار سعی کردم‬ ‫تا رنگ لباس ها در فیلم به خوبی نشان داده شوند‪ .‬الزم است‬ ‫متذکر شوم با اینکه اشاره کردم در هر بخشی از کار مشورت‬ ‫انجام می شــود ولــی کلیت کار صحنــه و لبــاس کار اقای‬ ‫میرزاجانی بوده و من دخالت و نظری در این باره نداشته ام‪.‬‬ ‫در مورد ســعید اقا خانی و انتخــاب او در این فیلم‬ ‫جدی توضیح دهید که چطور شد از او که تنها کار‬ ‫طنز بازی کرده و گاهی فیلم طنز ســاخته اســت‪،‬‬ ‫استفاده کردید و چه چیزی باعث شد به او اطمینان‬ ‫کنید و بازی این نقش را به او دهید؟‬ ‫سعید اقاخانی انتخاب خوبی برای این نقش بود و‬ ‫خودش نیز از این کار نیز راضی بوده است‪ .‬اقاخانی مدت ها‬ ‫منتظر فرصتی بود تا در یک نقش جدی و فیلم جدی کار کند‬ ‫و فیلم «خداحافظی طوالنی» این موقعیــت را در اختیار او‬ ‫قرار داد‪ .‬کار با ســعید اقا خانی عالوه بر اینکه تجربه خوبی‬ ‫برای من بود بســیار لذتبخش هم بود و دوست دارم باز هم‬ ‫اگر موقعیت و فرصتی بود با او کار کنم‪.‬‬ ‫اقای موتمن! شما در جایی گفته بودید که سیمرغ‬ ‫برایتان اهمیتی نــدارد و همچنین جــای دیگری‬ ‫گفته بودیــد که جشــنواره فیلم فجر یــک عید و‬ ‫جشن اســت‪ .‬با این توصیفی که شــما دارید چه‬ ‫چیزی باعث می شــود فیلم خود را در جشــنواره‬ ‫شرکت دهید؟‬ ‫اینکــه حتی این جشــنواره یک عید خوانده شــود‬ ‫ایرادی ندارد زیرا باعث می شود سالی یک بار فیلمسازان و‬ ‫هنرمندان دور هم جمع شوند‪ ،‬با هم دیداری کرده‪ ،‬فیلم های‬ ‫یکدیگر را ببینیــم و از نظرات و عقاید هم اگاه شــویم‪ .‬این‬ ‫جشنواره یا عید فضایی را برای بیان بحث های مثبت و منفی‬ ‫ایجاد می کند و این برای همه ما خوب است‪.‬‬ ‫بسیاری از فیلمسازان و منتقدان درباره جشنواره‬ ‫بسیار تند و صریح صحبت کردند و اینکه جشنواره‬ ‫به خصوص جشنواره امسال بار منفی زیادی داشته‬ ‫اســت‪ ،‬یعنی شــما ضعفی در برگزاری جشــنواره‬ ‫و کارهایــی کــه بــه نمایش گذاشــته می شــوند‬ ‫نمی بینید؟‬ ‫نباید خیلی به این موضوعــات اهمیت داد‪ .‬گفتم‬ ‫مهم دور هم جمع شدن فیلمسازان و هنرمندان است‪ .‬اینکه‬ ‫فرصت برای بحث و رقابت ایجاد می شود‪ .‬من بازهم تاکید‬ ‫می کنم که برای دریافت سیمرغ فیلم نمی سازم یا اینکه برای‬ ‫ســیمرغ بخواهم در جشنواره شــرکت کنم؛ خیر‪.‬جایزه ای‬ ‫به نام ســیمرغ یا هر عنوان دیگری به فیلمی داده می شود‬ ‫مالکی برای خوب بودن صددرصد ان اثر و فیلم نیســت و‬ ‫اینکه فیلمی سیمرغ دریافت نمی کند‪ ،‬نشان از ضعف و بد‬ ‫بودن ان فیلم نیست‪ .‬با یک جایزه نباید به قضاوت رفت‪.‬‬ ‫پس اهمیت یک فیلم به چه چیزی بستگی دارد؟‬ ‫به عقیده من فیلمی که بعد از ‪10‬ســال در ذهن ها‬ ‫ماندگار باشد و تو بخواهی بعد از گذشــت این مدت فیلم را‬ ‫مرور کنی‪ ،‬ارزش ان فیلم را نشــان می دهد‪ .‬ممکن اســت‬ ‫فیلمی در جشنواره از همه جنبه ها نظر داوران را به خود جلب‬ ‫کند اما ممکن است عمر داشته باشد و بعد از ما بیست سال‬ ‫برای توی مخاطب جذابیتی نداشــته باشــد و برعکس هم‬ ‫پیش می اید‪ .‬به نظرم فیلمی ارزشمند و قوی است که سالیان‬ ‫سال بخواهی ان را ببینی‪.‬‬ ‫ی فیلمنامه‬ ‫شگفت ‬ ‫چرا موتمن در خداحافظی طوالنی موفق شد‬ ‫علیرضا بهرامی‬ ‫‪3‬‬ ‫دبیر فرهنگ‬ ‫خیلــی از ما – یکــی اش خود مــن – وقتــی در جدول‬ ‫فیلم های امسال جشنواره فیلم فجر‪ ،‬به فیلم فرزاد موتمن‬ ‫برخــورد کردیم‪ ،‬ان زمــان را خیلــی در برنامــه فیلم دیدن‬ ‫حتمی مان قرار ندادیم‪ .‬این تصمیم به دنبال ان بود که چند‬ ‫باری در دوره های گذشته جشنواره‪ ،‬دیدن فیلم موتمن را در‬ ‫برنامه خود قرار داده بودیم و انتظارمان براورده نشــده بود‪.‬‬ ‫برای نمونه‪ ،‬خوب یادم اســت که در مورد فیلم «بیداری»‬ ‫این طور شده بود‪ .‬اصال حس خوبی نداشتم پس از تماشای‬ ‫ان فیلم‪.‬‬ ‫حاال چرا فیلمــی مثل «بیــداری» را در اولویت دیدن‬ ‫قرار داده بودیــم‪ ،‬ان هم باز به خاطر تجربــه دیدن اثاری از‬ ‫موتمن بود که در ما حس خوبی ایجــاد کرده بودند‪ .‬پس ما‬ ‫س و احتمال هایمان‬ ‫در مواجهه با هنر‪ ،‬از یک منظر‪ ،‬به حد ‬ ‫اعتماد می کنیم و این حدس و احتمال هم به انچه در گذشته‬ ‫تجربه کرده ایم‪ ،‬بسیار وابسته است‪ .‬اما مگر نه اینکه بخش‬ ‫بارزی از جذابیت هنر‪ ،‬در اصل غافلگیری ا ست؛ خصوصا در‬ ‫هنر – صنعت سینما؟ از این رو می توان گفت‪ ،‬خیلی وقت ها‬ ‫لذت ما افزون می شود وقتی از چیزی جا می مانیم و متاسفانه‬ ‫وقت هایی هم به چیزی که فکر می کنیم نمی رسیم و از این‬ ‫رو‪ ،‬عیش مان مخدوش می شود‪.‬‬ ‫برگردیم به ماجــرای فیلم «خداحافظــی طوالنی»‪.‬‬ ‫فیلم در جشــنواره امســال موفق بود؛ هم از نظر منتقدان و‬ ‫هم از منظر داوران جشنواره‪ .‬در هفت بخش‪ ،‬نامزد دریافت‬ ‫سیمرغ بلورین بهترین ها بود که درنهایت هم در حدود نیمی‬ ‫ از ان‪ ،‬یعنی در سه بخش‪ ،‬دو ســیمرغ بلورین و یک دیپلم‬ ‫افتخار را از ان خود کرد‪ .‬چرا؟ بی شک به خاطر فیلمنامه ان‪.‬‬ ‫وقتــی اواخــر دهــه ‪ 70‬و اوایــل دهــه ‪ 80‬موتمــن‬ ‫فیلمســازی اش را اغــاز کــرد‪ ،‬در همان ابتــدا‪ ،‬مخصوصا‬ ‫با «شــب های روشــن»‪ ،‬نوید حضور یک فیلمســاز جدی‬ ‫تحصیلکــرده و خوش اتیــه را داد‪ .‬اما وقتــی در چند فیلم‬ ‫بعدی نتوانست ان موفقیت ها را تکرار کند‪ ،‬خیلی ها گفتند‬ ‫فیلمنامه های ســعید عقیقی بــوده که باعــث موفقیت ان‬ ‫فیلم ها شده است؛ نه موتمن‪ .‬فیلمنامه «شب های روشن»‬ ‫هم برداشتی ازاد از رمان شب های روشن‪ ،‬نوشته نویسنده‬ ‫موفق روس‪ ،‬فئودور داستایفسکی است و از این رو طبیعی‬ ‫می نمایــد که فیلمنامه باقوامی باشــد که در صــورت به روز‬ ‫شدن‪ ،‬یک فیلم خاص را به مخاطبان ان زمان عرضه کرده‬ ‫باشد‪ .‬اتفاقی که افتاد و این اثر در یاد خیلی ها باقی ماند‪ .‬اما‬ ‫ایا واقعا سعید عقیقی بود که کارهای موتمن را پیش می برد‬ ‫و وقتی او نبود‪ ،‬ان روند ادامه نیافت؟ اگر این فرض درست‬ ‫است‪ ،‬پس چرا چند ســال بعد که موتمن اثری را با فیلمنامه‬ ‫دیگری از عقیقی ســاخت‪ ،‬ان موفقیــت و مطلوبیت تکرار‬ ‫نشد؟ شاید به دلیل انکه فیلمنامه نویس یکی بود اما فیلمنامه‬ ‫ان خاصیت ها را – فارغ از بهتر یا ضعیف تر بودن – نداشت‪.‬‬ ‫اما کارگردان ها مجبورند فیلمنامه هــای ضعیف را به‬ ‫فیلم تبدیل کنند یا تصورهایشــان به هر دلیل با واقعیت ها‬ ‫تطبیق پیدا نمی کند؟ به نظرم اقــای موتمن وقتی تصمیم‬ ‫گرفت فیلمنامه ای چون «بیــداری» را بســازد‪ ،‬باتوجه به‬ ‫مضمون ســیال ان‪ ،‬فکر نمی کرد اثرش کاری شعاری و با‬ ‫پذیرش سخت از جانب ذهن مخاطبان تبدیل شود‪ .‬احتماال‬ ‫به هر دلیل‪ ،‬ان چیزی که در عمل شــد‪ ،‬ان چیزی نبود که‬ ‫این کارگردان در ذهنــش تصور کرده بود‪ .‬حال شــاید این‬ ‫احتمال را بــرای اثاری چون «جعبه موســیقی» یا «پوپک‬ ‫و مش ماشالله» از همین فیلمســاز‪ ،‬بتوان در نظر گرفت یا‬ ‫نتوان در نظر گرفت‪.‬‬ ‫باز هم برگردیــم روی «خداحافظــی طوالنی» تمرکز‬ ‫کنیم‪ .‬ایــن فیلمنامــه را اصغر عبداللهی نوشــته که عالوه‬ ‫بر فیلمنامه نویس بودن‪ ،‬داســتان نویس هم – تاحدودی ‪-‬‬ ‫شناخته می شود‪ .‬شاید اگر او اثارش را در مدیوم سینما عرضه‬ ‫نمی کرد‪ ،‬در حوزه انتشار کتاب داستان فعال تر و برجسته تر‬ ‫می شد‪ .‬او اما فیلمنامه نویسی است که ‪ 25‬فیلمنامه نوشته‬ ‫و در هشت فیلم دســتیار کارگردان بوده است‪ .‬یعنی وقتی‬ ‫فیلمنامه ای چون «خداحافظی طوالنی» را می نویسد‪ ،‬حتی‬ ‫لوکیشن ساختش را در ذهن طراحی و براورد می کند و حتی‬ ‫گاهی شاید از تکنیک مهندسی معکوس در این زمینه بهره‬ ‫می گیرد‪ .‬این چیزی اســت که از دیدن فیلم «خداحافظی‬ ‫طوالنی» و تصور متن فیلمنامه اش‪ ،‬می توان در نظر گرفت‪.‬‬ ‫عبداللهی در این اثر‪ ،‬به ســمت فیلمنامه ای از جنسی‬ ‫رفته که بیشتر‪ ،‬تبدیل داســتان کوتاه به فیلم هستند‪ .‬خود‬ ‫همین‪ ،‬کار را خیلی دشوار می کند‪ .‬اصال یکی از نقص ها در‬ ‫فیلم های سال های اخیر این است که فیلمنامه انها کشش‬ ‫یک کار بلند را نداشته و بیشتر مناســب بوده است که فیلم‬ ‫کوتاه از انها ساخته شود‪.‬‬ ‫ضمن انکه مشکل خیلی از انها در این مسیر این بوده‬ ‫که بیشــتر‪ ،‬طــراح و توصیف گــر موقعیت هــا و کاراکترها‬ ‫بوده اند تا بسترســاز یک قصه‪ .‬ضعف قصه و قصه پردازی‬ ‫از همین جاهاســت که بالی جان ســینمای ما شده است‪.‬‬ ‫نویســنده فیلمنامه فیلم تازه فرزاد موتمن اما در پروســه ای‬ ‫کامال حرفه ای و حساب شده‪ ،‬شخصیت ها را وقتی توصیف‬ ‫فرهنگ‬ ‫می کند که قصه استارت خود را زده و این دو مقوله پا به پای‬ ‫هم پیش می روند و در هم حل می شوند؛ نه انکه غیبت یکی‬ ‫مشهود باشد‪.‬‬ ‫در این فیلمنامه همچنین یک اصل اساسی فکرشده‪،‬‬ ‫به عاقبت به خیری ان انجامیده اســت‪ .‬خیلی از مخاطبان‬ ‫دوســت دارند با درام های عاشقانه مواجه شــوند‪ .‬خیلی از‬ ‫اثاری هم که به این موضوع توجه دارند‪ ،‬معموال به کلیشه‪،‬‬ ‫ســطحی زدگی و نوعی ابتــذال فکری دچار می شــوند‪ .‬از‬ ‫طرفی‪ ،‬ایده در این فیلــم‪ ،‬ایجاد یک موقعیــت خاص‪ ،‬با‬ ‫اتهامی برای شــخصیت اصلی داســتان‪ ،‬ان هــم از نوعی‬ ‫خاص و همچنیــن تصوراتی ذهنی و فراواقعــی در موازات‬ ‫موقعیت های کامــا واقعی ایــن کاراکتر اســت‪ .‬بنابراین‬ ‫عبداللهی روند داســتانی را طراحی کرده که فرد نه ان چنان‬ ‫در سیالیت ذهن رها می شود که به اثری کامال انتزاعی برسد‬ ‫و نه به سیاق مجموعه های تلویزیونی که عموما ازاردهنده‬ ‫روح هستند‪ ،‬شرایطی سخت شبه واقعی را ایجاد کرده است‪.‬‬ ‫مخاطب چنان نرم با این رفت و برگشت ها در این قصه مواجه‬ ‫می شود که مانند رد شدن یک راننده متبحر از یک دست انداز‬ ‫بزرگ در جاده‪ ،‬نه تنهــا از ان ازرده خاطر نمی شــویم‪ ،‬بلکه‬ ‫احساس خوب رها شدنی نرم و از موقعیتی به موقعیتی دیگر‬ ‫رفتن را تجربه می کنیم‪.‬‬ ‫در این میان‪ ،‬از رابطه دوسویه طراحی صحنه و فضای‬ ‫فیلمنامه هم نباید غافل شــد‪ .‬خیلی ها کارشان را بلدند و در‬ ‫حرفه خود تخصص دارند‪ .‬خیلی ها هم کار را خراب می کنند‪.‬‬ ‫اما تنها تعدادی هســتند که بین درونمایه داستان و ظواهر‬ ‫فیزیکی انچنان ارتباط منطقی برقرار می کنند که به هرجایش‬ ‫دست بزنی‪ ،‬خراب می شود‪ .‬جهانگیر میرزاجانی که به خاطر‬ ‫طراحی لباس این فیلم ســیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر‬ ‫را به دســت اورد‪ ،‬در طراحی صحنه و لبــاس «خداحافظی‬ ‫طوالنی» چنین بود‪ .‬بی شــک خیلی های دیگــر بودند که‬ ‫استعداد این را داشتند که همین ویژگی ها را به هرز بکشند‪.‬‬ ‫ویژگی فضای کارگری در اتمسفری فلسفی‪ ،‬فراذهنی‬ ‫و قابل لمس‪ ،‬فضایی نیســت که هر تکنســین هنری از ان‬ ‫به سالمت بتواند بگذرد‪ .‬شاید شرایط کارخانه ریسندگی در‬ ‫این فیلمنامه خیلی قوام یافته نبود اما پرداخت شخصیت دوم‬ ‫زن با بازی میترا حجار و نیز تنظیم و میزانســن رابطه ادم ها‬ ‫و ماشــین ها در زمان تعطیلی کار روزانه در کارخانه و هنگام‬ ‫بازگشــت به خانه‪ ،‬ان قدر دقیق و شسته رفته و حساب شده‬ ‫از اب درامده که رشــک برانگیز و قابل تحسین است‪ .‬شاید‬ ‫گزاف نباشــد بگوییم که روند فیلمنامه است که گریم و نوع‬ ‫نگاه های سعید اقاخانی را هم در پرداخت شخصیت در نظر‬ ‫گرفته شده در این فیلم هدایت می کند‪.‬‬ ‫به هر حال و با همــه این اوصاف‪ ،‬حاصــل کار چنان‬ ‫می شود که وقتی بار دیگر در جدول جشــنواره فیلم فجر با‬ ‫عبارت «کارگردان‪ :‬فرزاد موتمن» برخورد کردیم‪ ،‬ان را در‬ ‫برنامه کاری مان برای فیلم دیدن قــرار دهیم؛ تا پس از ان‬ ‫چه شود‪...‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪211‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫گوش شان بدهکار نیست‬ ‫گفت وگو با علیرضا رئیسیان درباره «دوران عاشقی»‬ ‫شیما غفاری‬ ‫روزنامه نگار‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪212‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫‪4‬‬ ‫شما در مصاحبه ای گفته اید که «دوران عاشقی»‬ ‫حرفی بود که مدت هــا بود در گلویتــان مانده بود‬ ‫و بایــد ان را می زدید‪ ،‬چرا زودتر نتوانســتید ان را‬ ‫مطرح کنید؟‬ ‫همیشه براساس یک احساس نیاز شدید که موضوع‬ ‫باید در همان زمــان گفته شــود‪ ،‬هر پروژه ای را در دســت‬ ‫می گیرم‪ .‬بنابرایــن وقتی در روند هر پــروژه ای به هر دلیلی‬ ‫تاخیری به وجود می اید‪ ،‬کال ان پروژه را کنار می گذارم‪ .‬مثل‬ ‫پروژه هایی چون «مالقات در وین»‪« ،‬سرگشته» و «لطفا‬ ‫بدون گناه» چون شــرایط ان فراهم نشــد تــا ان دغدغه را‬ ‫مطرح بکنم‪ ،‬کنارشان گذاشتم‪.‬‬ ‫چه ضرورتی شــما را به ســمت ســاخت «دوران‬ ‫عاشقی» کشاند؟‬ ‫حسی از فضای عمومی جامعه ناشی از پدیده عشق‬ ‫مکرر و روابط خارج از عرف و قواعد انسانی ‪ -‬اخالقی داشت‬ ‫سرعت می گرفت و در کنار ان بازتاب فضای اقتصادی خارج‬ ‫از سیستم و یک شــبه ره صد ساله رفتن و‬ ‫همچنیــن جریان ظهــور پدرخوانده های‬ ‫جوان باعث شــد‪ ،‬این دو موضوع در یک‬ ‫طرح پیوند بخورند و در اجرای فیلمنامه با‬ ‫کمک فیلمنامه نویس اثر پررنگ تر بشود‬ ‫و از زمان شــکل گیری تا مهیا شدن زمان‬ ‫ساخت‪ ،‬تقریبا دو سال طول کشید‪.‬‬ ‫چرا دو سال؟‬ ‫پروانه ســاخت اولیه فیلــم را در‬ ‫مقطع مدیریــت اقای شــمقدری گرفتیم‬ ‫کــه البتــه اول بــا ان موافقــت اصولــی‬ ‫شــد‪ .‬در ان مقطع مــن در ایــران نبودم و‬ ‫بعد که امــدم پروانه ســاخت را دادند‪ .‬در‬ ‫ادامه طوالنی شــدن روند اغاز تولید فیلم‬ ‫که به تــاش ما برای پیدا کردن ســرمایه‬ ‫برمی گشــت چون در دوره مدیریت قبلی‬ ‫کمتر از پروژه هایی با این مضمون حمایت‬ ‫می شــد و در دوره جدید هم تــا موقعی که‬ ‫مدیران جدید مستقرر شــدند‪ ،‬زمان یک‬ ‫سال و نیم گذشت‪ ،‬در عین حال اصرار من‬ ‫بر این بود که بخش خصوصی سرمایه فیلم‬ ‫را تامین بکند‪.‬‬ ‫چرا فراهم شدن سرمایه این فیلم‬ ‫کند پیش رفت؟‬ ‫سوژه این فیلم هم همانند «چهل‬ ‫ســالگی» بود که هیچ کــدام از نهادهای‬ ‫رسمی حاضر به ســرمایه گذاری نبودند و‬ ‫البته ابتدا فارابی کمک کرد که اســتارت‬ ‫کار زده بشود‪.‬‬ ‫مشارکت فارابی در ساخت این فیلم چگونه است با‬ ‫توجه به اینکه شما اصرار داشتید بخش خصوصی‬ ‫حمایت مالی بکند؟‬ ‫ابتدا قرارداد فارابی ‪ 50،50‬بود و به دلیل مشکالتی‬ ‫که این نهاد برای پرداخت اقســاط داشت و باید پروژه های‬ ‫دیگــر را حمایت می کــرد و در عیــن حــال اظهارنظرهای‬ ‫سینمایی ها مبنی بر اینکه چرا به برخی ها کمک می شود‪ ،‬مرا‬ ‫مصر کرد که به دنبال جذب سرمایه دیگری باشم‪.‬‬ ‫با توجــه به متمم قــرارداد فارابی که رقــم باالیی نبود‬ ‫اواخر فیلمبرداری سهم ‪ 30‬فارابی و ‪ 70‬درصد سرمایه گذار‬ ‫قطعی شــد که قرارداد شــفاف و روشنی اســت و رقم ان به‬ ‫نســبت دیگر تولیدات فارابی باتوجه بــه کیفیت تولیدات و‬ ‫حجم ســرمایه گذاری‪ ،‬پایین ترین رقم است‪ .‬البته باید این‬ ‫نکته را هم اشــاره بکنم که اقــای جعفری جلوه (مدیرعامل‬ ‫وقت فارابی) ُمصر بودند‪ ،‬مشارکت فارابی پابرجا بماند چون‬ ‫ما این امکان را داشتیم که سهم فارابی را کال تسویه بکنیم‪.‬‬ ‫با توجه بــه موضوع رابطــه مثلثی در فیلــم که در‬ ‫سال های اخیر در سینمای ایران تکرار شده است‪،‬‬ ‫ایا نگران تکراری بودن ان نبودید؟‬ ‫اساسا موضوع عشق و بحران های مربوط به ان در‬ ‫همه جای دنیا یک موقعیت نمایشی خوب است‪ .‬فیلم اخر‬ ‫وودی الن هم همین تم را در برمی گرفــت‪ .‬بنابراین اصال‬ ‫نگران نبودم چون برای من حرفی که زده می شــد‪ ،‬اهمیت‬ ‫داشت و شکل طرح کردن موضوع و بحرانی که وجود دارد‬ ‫و اینکه چگونه باید با بحران برخورد کرد‪ ،‬اولویت بود‪ .‬برای‬ ‫اولین بار وارد زندگی یک زن فعال حقوق زنان می شــویم و‬ ‫مســاله بعدی نقش پدیده اقتصادی در حــول محور اصلی‬ ‫عاطفی و سرنوشت امروز جامعه بود‪.‬‬ ‫احتماال تنها بازیگری که می توانست این نقش را‬ ‫بازی بکند‪ ،‬لیال حاتمی بود‪.‬‬ ‫بله‪ ،‬تقریبا من گزینه دوم نداشــتم‪ .‬بعد از ماجرای‬ ‫فستیوال کن با مسئوالن ســینمایی صحبت کردیم و خدا را‬ ‫شکر مشــکلی نبود و برای این نقش با خانم حاتمی قرارداد‬ ‫بستیم‪.‬‬ ‫نقشی که خانم حاتمی در «دوران عاشقی» بازی کردند‬ ‫در جریان بازیگری که خیلی نقش ها ثابت و تیپ شده است‪،‬‬ ‫نقش متفاوتی است‪ .‬نقشی است که شخصیت دارد و کمتر‬ ‫بازیگری از پــس ان برمی امد‪ ،‬همچنین بین من و ایشــان‬ ‫(به عنوان کارگردان و بازیگر) یک توجیه مشــترکی درباره‬ ‫نقش بود که خوشبختانه روند کار را بهتر می کرد‪.‬‬ ‫فیلم «دوران عاشقی» در جشــنواره فجر در ‪10‬‬ ‫بخش نامزد شــد ولی دو جایزه گرفــت‪ ،‬نظرتان‬ ‫چیست؟‬ ‫من این رفتار را خیلی درک نکردم‪ ،‬وقتی فیلمی در‬ ‫تمام رشته های اصلی نامزد است‪ ،‬به هرحال توقعات را باال‬ ‫می برد و وقتی جوایز اعالم شد شــاهد بودیم بهترین فیلم‪،‬‬ ‫هیچ کدام از جوایز اصلی را نمی برد که این اتفاق یک مقدار‬ ‫تعجب برانگیز است‪.‬من برای خودم به عنوان کارگردان این‬ ‫کار‪ ،‬هیچ توقعی نداشــتم و تکلیف خودم روشــن است و در‬ ‫مصاحبه هایم قبل از جشنواره مشخص اســت اما دو تا سه‬ ‫عضو از عوامل فیلم می توانســتند در حد دیپلم افتخار دیده‬ ‫شــوند‪ .‬به هرحال این روندی است که هر سال طی می شود‬ ‫و گوش مسئوالن هم بدهکار نیست‪ .‬به نظرم ترکیب هیات‬ ‫داورانجشنوارهفجردرسال هایمختلف‪،‬‬ ‫ترکیب درستی نیســت چون قطعا داوران‬ ‫تخصصی نمی توانند درباره تمام موارد یک‬ ‫فیلم نظر بدهند‪ .‬در درجه اول کارگردان و‬ ‫پس از ان تهیه کننده و در وهله اخر بازیگر‬ ‫می تواند درباره کلیت یک فیلم نظر بدهد‪،‬‬ ‫ولی داوری که گریمور یا صدابردار اســت‬ ‫فقط در محدوده قالب کاری اش می تواند‬ ‫نظر بدهد‪ .‬البته مســئوالن فجر همیشــه‬ ‫توجیه می کنند و برخی از انها‪ ،‬مثال اسکار‬ ‫را می زنند در حالی که انجا شش هزار داور‬ ‫وجود دارد نه هفت داور!‬ ‫فیلم دوران عاشقی باتوجه به اینکه اول‬ ‫برای ان موافقت اصولی گرفتید‪ ،‬دچار‬ ‫ممیزی شده است؟‬ ‫نه‪ ،‬ما بدون هیــچ تغییری پروانه‬ ‫نمایــش گرفتیم و ان مقطع هــم که ابتدا‬ ‫موافقت اصولی دادنــد بعد از مدتی بدون‬ ‫هیچ تغییری پروانه ســاخت دادند و برای‬ ‫ما هم روشــن نشــد که چرا ابتدا موافقت‬ ‫اصولی داشتند‪.‬‬ ‫شما به عنوان سازنده اثر معتقد هستید‬ ‫که پایان فیلم تان باز است؟‬ ‫اگر به تجربــه فیلم های قبلی ام‬ ‫نگاه کنید از «ریحانه» تا فیلم های اخیرم‪،‬‬ ‫نوعی پایان بندی وجــود دارد که به معنی‬ ‫پایان باز نیســت‪ ،‬بلکه ذهن مخاطب باید‬ ‫حتما واکنــش نشــان بدهد‪ .‬مــن خیلی‬ ‫طرفدار این نظریه هســتم که هر اثر هنــری موقعی کامل‬ ‫می شَ ــود که با ذهن مخاطــب جمع بندی بشــود‪ .‬نه کامال‬ ‫بسته بندی شده و نه کامال رها بلکه ترکیبی که در فیلم اتفاق‬ ‫افتاده باید ذهن خالق تماشــاگر را در پایان بندی شــریک‬ ‫بکند‪ .‬به هرحال واکنش های مردم را هــم در نمایش های‬ ‫جشــنواره ای دیدیم‪ .‬هــر کــدام از مخاطبــان تعریفی از‬ ‫خودشان ارائه می کردند و در حقیقت یک فضای شخصی‬ ‫و فردی در مخاطبین درباره پایان بندی فیلم شــکل گرفته‬ ‫بود‪ ،‬درحالی که مفهوم و برداشت ها به هم نزدیک بود‪.‬‬ ‫همه قدرت شکنندگی‬ ‫«دوران عاشقی» از نگاهی زنانه‬ ‫سمیه علیپور‬ ‫روزنامه نگار‬ ‫‪5‬‬ ‫فیلم با یک مواجهه اغاز می شود؛ همسر متشاکی به‬ ‫خانه وکیل شاکی می اید؛ سرزده و در حالی که خانه نامرتب‬ ‫است‪ .‬خانم وکیل با بازی لیال حاتمی در این مواجهه با یک‬ ‫درخواست مواجه است‪ ،‬اینکه از حق بگذرد‪ ،‬حق زنی جوان‬ ‫که به همسری موقت مردی ثروتمند درامده بود و حاال بچه‬ ‫در شکم رها شده است‪ .‬همسر متشاکی که گویا اصال درگیر‬ ‫ماجرای خیانت همسرش نمی خواهد بشود‪ ،‬فقط به دنبال‬ ‫جلب نظر خانم وکیل اســت تا زندگی اش بــه حالت عادی‬ ‫برگردد و دردسر رفع شود‪.‬‬ ‫خیلــی نمی گذرد کــه خانم وکیــل خــود در موقعیت‬ ‫پیچیده ابتدایی که همسر متشاکی در ان قرار داشت‪ ،‬واقع‬ ‫می شود؛ اینجا اما ذره بینی در دست مخاطب است تا همه‬ ‫جزئیات را بررســی کند‪ ،‬قضاوت کند و به جای خانم وکیل‬ ‫قرار بگیرد و از نگاه او سوار بر بحران پیش برود‪.‬‬ ‫ششمین فیلم سینمایی علیرضا رئیسیان با نام «دوران‬ ‫عاشــقی» قصه زنانه ای اســت‪ ،‬حاصــل ترکیبــی از نگاه‬ ‫نویســنده زن فیلمنامه و کارگردان اثر؛ ترکیب این دو نگاه‬ ‫اســت که فیلم را از افتادن در ورطه اغراق های حاصل از‬ ‫نگاه های دلسوزانه یا تخاصمی به زن ها دور نگه می دارد؛‬ ‫اما در عین حال این دو حضور در نگاه جاری در فیلم به خوبی‬ ‫نمایان اســت‪ ،‬زاویه نگاه مردانه و زنانه جا به جا ردپای خود‬ ‫را در فیلم گذاشته است؛ گاه کفه سنگین ترازو به زن قصه‬ ‫تعلق دارد و گاه مرد‪ .‬همین است که موجب می شود فیلم از‬ ‫برچسب نگاه جانبدارانه در امان بماند‪.‬‬ ‫شــخصیت زنان قصه قابل بررســی اند؛ در مواجهه‬ ‫دو زن نخســت فیلم با ترکیبی از زن ثروتمند و نسبتا سنتی‬ ‫روبه رو هســتیم و زن دیگر وکیل است‪ ،‬مســتقل به لحاظ‬ ‫اقتصادی و اشــاره او در تک جمله ای به اینکه دیدارهای‬ ‫کاری اش را در دفتــر کارش ترتیــب می دهــد‪ ،‬حرفه ای‬ ‫بودن و جدی بــودن کار را بــرای این شــخصیت نمایان‬ ‫می کند‪ ،‬اما اوضاع بهم ریخته خانه این نشانه را در اختیار‬ ‫تماشــاگر می گذارد که وجــه دیگر زندگی این زن شــاید‬ ‫چندان بســامان نباشــد‪ .‬نزدیک بودن این فضا به زندگی‬ ‫واقعی در اغــاز راه‪ ،‬این قــرارداد را بین مخاطــب و فیلم‬ ‫به وجود می اورد که قرار اســت فیلم تصاویــری به دور از‬ ‫بزرگنمایی ها ارائه دهد‪ ،‬قرار اســت تصــور کنیم ما هم در‬ ‫کنار این شخصیت ها هستیم و همراه انان پیش برویم‪.‬‬ ‫زن بعدی که وارد قصه می شود‪ ،‬اســیب دیده از مرد‬ ‫ثروتمند اســت‪ .‬او بچه ای در شــکم دارد که پدرش حاضر‬ ‫به پذیرش حضورش نیســت‪ .‬دختری جوان از طبقه پایین‬ ‫جامعه که با صاحب کار خــود ارتباطی برقــرار کرده و حاال‬ ‫قرار است خانم وکیل او را به حقش برساند و زن صاحب کار‬ ‫به هیچ عنوان مایل نیست ثروت خودش و خانواده اش در‬ ‫اختیار این زن و فرزند قرار بگیرد‪.‬‬ ‫زن چهــارم قصه که برخالف ســه زن دیگــر در قابی‬ ‫متفاوت تر با او روبه رو می شویم‪ ،‬شاد است‪ .‬او را در کنار مرد‬ ‫جوانی با بازی شهاب حسینی در خانه شان می بینیم‪ ،‬صورت‬ ‫و کالم ان دو نشان از رضایت دارد‪ ،‬اما دل بهم ریختگی زن‬ ‫هم نشانه ای است از بحرانی که انتظار این فضای به ظاهر‬ ‫شاد را می کشد‪.‬‬ ‫پنجمین و ششمین زنان قصه مادران هستند؛ مادرانی‬ ‫که یکی رنج کشــیده از ظلم برادر خود هرچنــد هیچ گاه به‬ ‫وضوح مطرح نمی شود‪ ،‬اما روشن است که زندگی مشترکش‬ ‫با ناکامی مواجه شده و سال هاست تنهایی را تحمل می کند‪.‬‬ ‫پریشــانی ظاهر او و صدایش که هر از گاهی بلند می شود‪،‬‬ ‫سکوت تحمیلی سال های سال را نمایان می کند و زن دیگر‬ ‫مادر خانم وکیل است‪ .‬زنی ســنتی که غذا می پزد و میزبان‬ ‫فرهنگ‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫دختر و نوه و دامادش است‪ ،‬مادر بیش از اینها کاری نه برای‬ ‫فرزند خود انجام می دهد نه برای فیلم‪.‬‬ ‫در جمع این زنــان‪ ،‬پرداخت شــخصیت خانم وکیل‬ ‫بیش از دیگران کار برده است و همانطور که کارگردان فیلم‬ ‫در مصاحبه ای اعالم کرده واضح اســت که نقش با در نظر‬ ‫گرفتن لیال حاتمی به عنوان بازیگر ان نوشــته شده است‪.‬‬ ‫زنی شکننده که در عین حال قوی است‪ ،‬مغرور و همچنین‬ ‫فداکار‪ .‬البته نه این قوی بودن ان چیزی است که غیرواقعی‬ ‫و تحمیلی به نظر برسد نه فداکاری‪.‬‬ ‫او در حالی که با وســواس و دقت و تســلط در دادگاه‬ ‫تالش می کند از حق زن جوان دفاع کند‪ ،‬به ناگاه خود را در‬ ‫میانه یک بحران می بیند‪ .‬این بار دردسر در خانه او را زده و‬ ‫حاال اوست که باید در مواجهه با خیانت همسرش راه خود‬ ‫را بیابد‪ ،‬راهی که همســو با چارچوب زندگی اش باشد‪ ،‬او را‬ ‫دچار چالش جدی نکند و در عین حال غرورش را جریحه دار‬ ‫نکند‪ .‬همه اینهاســت که سردرگمی شــخصیت زن قصه را‬ ‫سبب می شود‪.‬‬ ‫همان قرارداد واقع گرایانه کــه در ابتدای متن به ان‬ ‫اشــاره شــد‪ ،‬همان نکته ای که کارگردان در اغــار فیلم با‬ ‫تماشــاگران مطرح می کند‪ ،‬از این بخش داستان بیش از‬ ‫پیش خودنمایی می کند‪.‬‬ ‫خانم وکیل که با بحرانی جدی روبه رو شــده اســت‪،‬‬ ‫گام به گام با عمــق فاجعه ای که بــرای او و زندگی اش رخ‬ ‫داده روبه رو می شــود‪ .‬روایت قصه به این ترتیب اســت که‬ ‫نمی خواهد حتی برخالف عنوان فیلم عاشــقانه ای پرسوز‬ ‫و گــداز را که حاال به ســردی گراییده و خیانــت را در ادامه‬ ‫داشــته به تصویر بکشــد‪ ،‬همیــن گرایش بــه واقع گرایی‬ ‫در شــخصیت خانم وکیل اســت که ســبب می شود اسیب‬ ‫فیلم های جانبدارانه زنانه متوجه این فیلم نشود‪ .‬وکیل فیلم‬ ‫از جایی که در دل بحران قرار می گیــرد چنان در چارچوب‬ ‫و به قاعده رفتار می کند کــه همین قاعده مندی مخاطب را‬ ‫با خود همراه می کند‪ .‬زمانی که صحبــت از فداکاری او به‬ ‫میان می اید‪ ،‬بحث اشک پشت ســر و نگاه های عاشقانه و‬ ‫صبورانه پیش رو نیســت‪ ،‬او میزبان کارفرمای همسر خود‬ ‫می شود و همه اسباب پذیرایی را در حالی فراهم می کند که‬ ‫می داند همســرش به چه ترتیب به او و زندگی شان خیانت‬ ‫کرده است‪.‬‬ ‫در ســینمایی که اغلب فیلم های زنانه ساخته شده در‬ ‫ان از میزان افتادن در فضای دفــاع از زنان‪ ،‬عمال به ابزار‬ ‫برای نمایش میزان عقده مندی ها بدل شــده اند‪« ،‬دوران‬ ‫عاشقی» از شخصیت قوی و در عین حال شکننده یک زن‬ ‫با نمایی نسبتا کامل صحبت می کند‪ .‬همین نمای کامل و‬ ‫نسبتا تمام قد واقعیتی است که انتظار ان می رفت‪.‬‬ ‫زن در «دوران عاشــقی» بــه یک کلیت بدل نشــده‬ ‫است‪ ،‬اما به دلیل نگاه واحد نویسنده نسبت به اسیب پذیری‬ ‫زنان‪ ،‬اغلب زنان فیلم حتی در جایگاه یک زن قوی و وکیل‬ ‫به واسطه اســیب وارد شده با مساله ای ســهمگین روبه رو‬ ‫می شوند؛ به نظر می رسد عبور از ان برایشان با هزینه های‬ ‫بسیار همراه باشد‪.‬‬ ‫تعادل در نــگاه به زنی که شــخصیت اصلی «دوران‬ ‫عاشقی» را ایفا می کند‪ ،‬نقطه قوت این فیلم است‪ ،‬نقطه ای‬ ‫که اجازه نمی دهــد ان را در کنــار فیلم هــای جانبدارانه و‬ ‫غیرمنطقی قرار داد‪ .‬در بحرانی که بــرای زن به وجود امده‬ ‫بیش از هر چیز این قاطعیت اوست که جلب توجه می کند‪،‬‬ ‫قاطعیت در یکی از متزلزل ترین مقاطع زندگی‪ .‬تالطم درون‬ ‫او عیان است‪ ،‬اما درک و دریافت او از زندگی سبب می شود‬ ‫خیانت همسر فقط به اندازه خود این اتفاق روی زندگی زن‬ ‫تاثیر بگــذارد و او را از ادامه روند طبیعی بازنــدارد‪ .‬به نظر‬ ‫می رسد چنین تصویر تکامل یافته ای بیش از هر قاب دفرمه‬ ‫و اغراق شده و یا تحقیر شده ای بتواند در میان زنان جامعه‬ ‫پذیرفته شود‪.‬‬ ‫‪213‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫روی‬ ‫د‬ ‫ا‬ ‫د‬ ‫‪1‬‬ ‫نگاهیبهتئاتردرسال‪93‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪214‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سال بلوا‬ ‫ندا ال طیب‬ ‫خبرنگار‬ ‫هرچند هنرمندان تئاتر ســال ‪ 93‬را با امیدواری نسبی‬ ‫اغاز کردند‪ ،‬اما خیلی زود دریافتند که این امید چندان پایه و‬ ‫اساس محکمی ندارد‪ .‬در اغاز سال جاری حسین طاهری‪،‬‬ ‫مدیری که دو ماه قبــل‪ ،‬یعنی دی ماه ســال ‪ 92‬بر صندلی‬ ‫ریاست اداره کل هنرهای نمایشــی تکیه زد‪ ،‬با انتشار متنی‬ ‫که بیشتر حالت یک ایین نامه کلی درباره هنر تئاتر را داشت‪،‬‬ ‫سعی کرد برنامه های خود را در سال پیش رو تشریح کند‪.‬‬ ‫این ایین نامه در اخرین روزهای تعطیالت نوروز منتشر‬ ‫شد و هرچند در همان روزها واکنش چندانی در پی نداشت‪،‬‬ ‫اما بــا تمام شــدن تعطیالت‪ ،‬گروهــی از تئاتری هــا ان را‬ ‫ایین نامه ای کلی و غیرکاربردی توصیف کردند‪.‬‬ ‫از انجــا که مدیر تــازه هیچ نشســتی را بــا نمایندگان‬ ‫رسانه ها برگزار نکرده بود‪ ،‬بســیاری از تئاتری ها از منویات‬ ‫ذهنی او بی خبر بودند و همه کنجکاو که در ذهن مدیری که‬ ‫از تلویزیون به تئاتر امده است‪ ،‬چه می گذرد‪.‬‬ ‫اما جنجال های تئاتر زمانی اغاز شد که حسین طاهری‬ ‫در اولین نشست خود با دانشجویان‪ ،‬سخنانی را بر زبان اورد‬ ‫که برایش حاشیه ساز شد‪.‬‬ ‫او در ان نشست در پاسخ به سخن یکی از دانشجویان‬ ‫دربــاره شــیوه مدیریتی علــی منتظری کــه در دهــه ‪ 60‬با‬ ‫پیگیری های بسیارش توانسته بود برای تئاتر ردیف بودجه‬ ‫بگیرد‪ ،‬گفت‪« :‬من مدیر گونی نیستم‪ .‬نمی توانم پشت در‬ ‫جایی بخوابم و برای تئاتر پول بیاورم‪».‬‬ ‫همین چند جمله کافی بود تا بلوایی در تئاتر راه بیفتد‪.‬‬ ‫شــاید اگر طاهری از میــزان محبوبیت منتظــری در میان‬ ‫تئاتری ها خبر داشــت‪ ،‬این جمالت را بیان نمی کرد و برای‬ ‫خودش دردســر درســت نمی کرد اما به هر حال همین چند‬ ‫جمله اولین حاشیه ها را برایش رقم زد‪.‬‬ ‫انتخاب مرضیه برومند به عنوان دبیر جشــنواره تئاتر‬ ‫عروسکی نیز از دیگر ماجراهای تئاتر در سال جاری بود‪.‬‬ ‫هرچند برومند در این ســال ها کمتــر در بخش هنری‬ ‫تئاتر حضور داشــته و نمایش اجرا کرده اســت‪ ،‬اما پیشینه‬ ‫درخشان او در تئاتر عروســکی و همراهی همیشگی اش با‬ ‫جشنواره های عروسکی دانشــجویی باعث شد تا موجی از‬ ‫شادی در بچه های عروســکی ایجاد شود‪ .‬انان که دو سال‬ ‫پیش خاطــره ناخوشــایندی از دبیــری اردشــیر صالح پور‬ ‫داشــتند‪ ،‬این بار به حضور برومند دل خوش کردند‪ .‬برومند‬ ‫هم با پیگیری هایی که داشــت و با جلســات گوناگونی که‬ ‫برگزار کرد‪ ،‬شــور و نشــاط صد چندانی به بچه های مهجور‬ ‫عروسکی بخشید‪.‬‬ ‫او با رایزنی های شــخصی اش توانســت مکانی را از‬ ‫شهرداری منطقه یک در اختیار بگیرد تا هنرمندان عروسکی‬ ‫که ســال ها خانه به دوش بوده اند‪ ،‬مکانی را به عنوان خانه‬ ‫عروسک در اختیار داشته باشند و بعد از سال ها سقفی باالی‬ ‫سرشان باشــد‪ .‬هرچند این ســقف موقتی است و فقط یک‬ ‫سال در اختیار عروسکی هاســت‪ ،‬اما برومند تاکید دارد که‬ ‫نمی گذارد این خانه از دست عروسکی ها برود‪ .‬او برنامه های‬ ‫مختلفی تدارک دیده و انها را پیش می برد‪.‬‬ ‫شاید طاهری هرگز پیش بینی نمی کرد انتخاب برومند‬ ‫برایش دردسر ســاز شــود‪ .‬او احتماال هرگز باورش نمی شد‬ ‫هنرمنــدی که برایش حکــم دبیری زده اســت‪ ،‬روزی رو در‬ ‫رویش بایستد و در نشستی خبری که طاهری انتظار داشت‬ ‫مورد حمایــت دبیر انتخابــی اش قرار بگیــرد‪ ،‬ناگهان او را‬ ‫مقابل خود ببیند‪.‬‬ ‫ماجرا از جایی اغاز شــد که طاهری در اولین نشست‬ ‫خبری اش با دبیران جشــنواره های تئاتر حاضر شــد و این‬ ‫ذهنیــت را ایجاد کرد کــه می خواهد مــورد حمایت دبیران‬ ‫منتخبش قرار بگیرد‪ ،‬اما در میانه نشســت‪ ،‬ناگهان مرضیه‬ ‫فرهنگ‬ ‫برومند را در برابر خود دید‪ .‬طاهری پاســخ روشــنی به هیچ‬ ‫یک از پرســش ها نمی داد و مدام اعالم می کرد ســال ‪93‬‬ ‫را بــرای برنامه ریــزی از دســت داده ایم‪ .‬همیــن موضوع‬ ‫واکنش مرضیه برومند را در پی داشــت و او در مقام حمایت‬ ‫از خبرنگاران حاضر در نشســت‪ ،‬از مدیر اداره کل هنرهای‬ ‫نمایشی خواست به جای سفسطه‪ ،‬پاسخ روشنی به پرسش‬ ‫انان بدهد‪.‬‬ ‫این ســراغاز اختــاف بین طاهــری و برومند شــد تا‬ ‫جایی که کمی قبل از برگزاری جشــنواره عروسکی‪ ،‬برومند‬ ‫استعفایش را از دبیری این جشنواره اعالم کرد و گفت تنها‬ ‫در شرایطی در این مسئولیت می ماند که طرف حسابش علی‬ ‫مرادخانی‪ ،‬معاون هنری باشــد چراکه بــا طاهری اختالف‬ ‫دیدگاه دارد و روند انجام امور در اداره کل هنرهای نمایشی را‬ ‫بسیار کند و بیمارگونه توصیف کرد‪.‬‬ ‫به هر حال با پادرمیانــی مرادخانی قضیه حل و نظرات‬ ‫برومند تامین شد‪.‬جشــنواره تئاتر عروسکی به سر رسید اما‬ ‫حاشیه های تئاتر حکایتی ادامه دار بود‪.‬‬ ‫چهره های خبرساز‬ ‫محمد رحمانیان‪ ،‬محمد یعقوبــی و البته قطب الدین‬ ‫صادقی هم سه چهره خبرساز تئاتر در سال جاری بودند‪.‬‬ ‫رحمانیــان و یعقوبی که مدتی اســت در کانادا زندگی‬ ‫می کنند‪ ،‬تابستان امسال با بازگشت به ایران به طور همزمان‬ ‫چند نمایش را در ســالن های مختلف اجــرا کردند‪ .‬هرچند‬ ‫این نمایش ها بــدون کمک هزینه دولتی و تماما به شــکل‬ ‫خصوصی اجرا شــد‪ ،‬اما ارائه چند ســالن به این هنرمندان‬ ‫باعث واکنش هنرمندان دیگر شد‪.‬‬ ‫قطب الدین صادقی با نگارش یادداشــتی در روزنامه‬ ‫سال ‪ 93‬از نظر تغییر و استعفای مدیران تئاتری‬ ‫همسال پرخبریبود‪.‬بعدازرویکارامدنحسین‬ ‫طاهــری‪ ،‬اتابک نادری مدیر تئاتر شــهر‪ ،‬پیمان‬ ‫شــریعتی مدیر روابط عمومی اداره کل هنرهای‬ ‫نمایشی‪ ،‬مهدی شفیعی معاون اداری و مالی این‬ ‫مرکزو‪...‬درنهایتهمخودطاهری‬ ‫تعمیرات تئاتر شهر یکی دیگر از اتفاقات مهم تئاتر در‬ ‫سال جاری بود؛ تعمیراتی که همچنان ادامه دارد‪ .‬هرچند‬ ‫اسفند ســال گذشــته اتابک نادری‪ ،‬مدیر وقت تئاتر شهر‬ ‫از ادامه تعمیــرات و ترمیم تئاتر شــهر خبــر داده بود و در‬ ‫گفت وگوهای مطبوعاتی هم چند بار به این نکته اشاره کرده‬ ‫بود اما وقتــی تئاتری ها با دیوارهــای فرو ریخته مهم ترین‬ ‫مکان اجرای نمایش روبه رو شــدند‪ ،‬هیچ یک نتوانســتند‬ ‫سکوت کنند و به سرعت نگرانی های هنرمندان تئاتر علنی‬ ‫شد‪ .‬پاییز امسال تعمیرات تئاتر شهر اغاز شد‪ .‬از انجاکه این‬ ‫اتفاق خیلی ناگهانی رخ داد‪ ،‬همگان شوکه شدند و خاطره‬ ‫تلخ بازسازی سال ‪ 86‬که تئاتر شــهر را به چلوکبابی ها شبیه‬ ‫کرد‪ ،‬بار دیگر ذهن هنرمندان تئاتر را براشفت‪.‬‬ ‫هرچند مدیر تئاتر شــهر بارهــا اطمینــان داد که این‬ ‫تعمیرات بــا انچه در ســال ‪ 86‬اتفــاق افتاده بــود‪ ،‬کامال‬ ‫متفاوت اســت‪ ،‬اما نگرانــی تئاتری ها با این ســخنان که‬ ‫برطرف نمی شد‪.‬‬ ‫ابتدا گفته شد بعضی از ســالن های این مجموعه به‬ ‫دلیل استاندارد نبودن‪ ،‬خراب می شوند‪ .‬هرچند تئاتری ها‬ ‫خود به مشکالت این سالن ها اگاه بودند‪ ،‬اما به دلیل کمبود‬ ‫فضای نمایشــی و از انجا که بعد از خراب شدن هر سالن‪،‬‬ ‫فضای دیگری جایگزین نمی شــود‪ ،‬خواستار نگه داشتن‬ ‫سالن های تئاتر شهر شدند و این چنین بود که قرار شد همه‬ ‫سالن های تئاتر شهر سر جای خود باقی بمانند‪.‬‬ ‫کمی بعــد‪ ،‬فرشــید (عبدالخالق) مصــدق به عنوان‬ ‫نماینــده تام االختیــار معــاون هنــری و اداره کل هنرهای‬ ‫نمایشــی انتخاب شــد تا نظارت کاملی بــر چگونگی این‬ ‫تعمیرات داشته باشــد‪ .‬در حال حاضر سه سالن تئاتر شهر‬ ‫یعنی تاالرهای «قشقایی»‪« ،‬ســایه» و کارگاه نمایش در‬ ‫دست تعمیر هستند‪.‬‬ ‫مدیران تئاتری هرچند اعــام کردند تالش می کنند‬ ‫این تاالرها را به جشــنواره تئاتر فجر برســانند‪ ،‬اما از ابتدا‬ ‫هم تاکید داشــتند کیفیت را فدای ســرعت نخواهند کرد‬ ‫و این چنین بود که هیــچ یک از این تاالرها به جشــنواره‬ ‫تئاتر فجر نرسیدند‪.‬‬ ‫حاال کــه اخرین روزهای ســال را ســپری می کنیم‪،‬‬ ‫تاالر «ســایه» فعالیت نیم بندی دارد و نمایشی تازه در ان‬ ‫اجرا می شود‪ .‬تعمیرات این تاالر هنوز تمام نشده است اما‬ ‫مدیران تئاتر اعالم کردند بــرای جلوگیری از اتالف وقت‪،‬‬ ‫صندلی های کارگاه نمایش را به این تــاالر منتقل می کنند‬ ‫و از همان سیســتم های نــوری موجود در تئاتر شــهر بهره‬ ‫می گیرند تا نمایش تازه ای در این تاالر اجرا شــود‪ .‬به گفته‬ ‫انها قرار است صندلی ها و سیستم نوری این تاالر از ایتالیا‬ ‫و اسپانیا برســد و انها امیدوارند این تجهیزات تا اخر اسفند‬ ‫به ایران برسد‪.‬‬ ‫در هر حال تئاترشــهر فعال در دســت تعمیر اســت و‬ ‫کارگران مشــغول کارند‪ .‬البته وزیر ارشــاد کــه در اخرین‬ ‫روزهای جشنواره تئاتر فجر به تئاتر شــهر امده بود‪ ،‬تاکید‬ ‫کرد کــه تعمیرات باید با ســرعت بیشــتری انجام شــود و‬ ‫مجموعه زودتر به بهره برداری برســد و حاال باید منتظر بود‬ ‫که تئاتر شهر کی اماده می شــود و به تعبیر مدیران تئاتر به‬ ‫اصالت اولیه خود برمی گردد‪.‬‬ ‫سال استعفا‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سال ‪ 93‬از نظر تغییر و اســتعفای مدیران تئاتری هم‬ ‫ســال پرخبری بود‪ .‬بعد از روی کار امدن حسین طاهری‪،‬‬ ‫اتابک نادری مدیر تئاتر شــهر‪ ،‬پیمان شریعتی مدیر روابط‬ ‫عمومی اداره کل هنرهای نمایشی‪ ،‬مهدی شفیعی معاون‬ ‫اداری و مالی این مرکز و‪...‬از جمله مدیران مستعفی تئاتر‬ ‫بودند‪ .‬به دنبال اســتعفای اتابک نادری‪ ،‬پریسا مقتدی که‬ ‫سال پردرد‬ ‫ســال ‪ 93‬برای تئاتری ها هم مانند دیگر هنرمندان‬ ‫ســالی دردناک و پر مرگ و میــر بود‪ .‬در کنار درگذشــت‬ ‫هنرمندانی چون انوشــیروان ارجمنــد‪ ،‬مرتضی احمدی‬ ‫و‪ ...‬درگذشــت دو هنرمند جوان مجیــد بهرامی و بهرام‬ ‫ریحانی دو داغ بــزرگ بــر دل تئاتری ها نشــاند‪ .‬مجید‬ ‫بهرامی بازیگر جوان تئاتر و ســینما بــود و بهرام ریحانی‬ ‫هنرمنــد جــوان پانتومیــم کاری بــود که ســابقه اجرای‬ ‫پانتومیــم بر فــراز قلــه دماونــد و اجــرای طوالنی ترین‬ ‫پانتومیم جهــان در فاصله میــان بــرج ازادی تهران تا‬ ‫سی وسه پل اصفهان را داشت‪.‬‬ ‫این دو جوان بر اثر بیماری سرطان درگذشتند‪ .‬مرگ‬ ‫انان هم مانند مرگ هر جوان دیگری غم انگیز بود‪ ،‬اما انچه‬ ‫این مرگ هــا را اندوهناک تر می کرد‪ ،‬امیــد و تالش ان دو‬ ‫برای زنده ماندن بود‪.‬‬ ‫انها تصمیم داشــتند تســلیم بیماری خود نشــوند و‬ ‫می خواســتند زنده بمانند اما دریغ که بیمــاری بر انان چیره‬ ‫شد‪ .‬درگذشــت این دو جوان بار دیگر ســونامی سرطان را‬ ‫یاداور شــد و هنرمندان بسیاری خواستار رســیدگی به این‬ ‫وضع نابسامان شدند‪.‬‬ ‫مجید بهرامی یــک روز بعد از مرتضی پاشــایی یعنی‬ ‫روز ‪ 24‬ابان ماه درگذشت‪ .‬بهرام ریحانی که خود ان روزها‬ ‫درگیر بیماری بود‪ ،‬در مراســم خاکســپاری بهرامی حاضر‬ ‫شد و صد افســوس که او نیز روز ‪ 5‬اسفند ماه با فرشته مرگ‬ ‫راهی دیار باقی شد‪ .‬در این شــرایط اوضاع نابسامان بیمه‬ ‫هنرمندان نیز نگرانی های زیادی ایجاد کرده است‪ .‬به دلیل‬ ‫مشــکالت میان بیمه ایران و دولت‪ ،‬بسیاری از هنرمندان‬ ‫با وجود پرداخت حق بیمه خــود نمی توانند از مزایای بیمه‬ ‫بهره مند شوند‪ .‬در این میان شرایط هنرمندانی مانند حسین‬ ‫محب اهری‪ ،‬احمــد عالمه دهر و مصطفــی عبداللهی که‬ ‫دچار بیماری های خاص هستند‪ ،‬بسیار دشوار است‪ .‬انان‬ ‫که ناچارند ماهانه مبالغ بسیار باالیی برای تامین داروهای‬ ‫خود بپردازند‪ ،‬نمی توانند دست کم از مزایای بیمه بهره مند‬ ‫شوند و مجالی برای ارامشی نسبی بیابند‪.‬‬ ‫گو میر جوانان‬ ‫هرچند برخی از مشکالت تئاتر مانند مر ‬ ‫را نمی توان جبران کــرد با این حال تئاتری هــا مانند دیگر‬ ‫شهروندان محکوم به امیدواری هستند شاید که سال دیگر‬ ‫سالی مهربان تر برای اهالی تئاتر باشد‪.‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫اعتماد‪ ،‬مراتب اعتراض خود را نسبت به این موضوع اعالم‬ ‫کرد و چند روز بعد رحمانیان نیز در همان روزنامه واکنشــی‬ ‫مشــابه نشــان داد و همین روند مدتی ادامه پیدا کرد و نقل‬ ‫محافل تئاتری شد‪ .‬اما ماجرا زمانی جنجالی تر شد که انتشار‬ ‫مطلبی در سایت شــخصی یعقوبی با واکنش تند سایت ها و‬ ‫رسانه های اصولگرا روبه رو شد‪.‬‬ ‫این هنرمند تئاتر امسال نمایش «هیوالخوانی» را در‬ ‫تاالر چهارسو تئاتر شهر اجرا کرد‪ .‬هرچند این نمایش درباره‬ ‫یک ممیز بود و با نقدهای تندی هم همراه شد‪ ،‬اما نمایش‬ ‫دیگر یعقوبی بود که جنجال ساز شد‪ .‬نمایش«دل سگ» که‬ ‫در ان بازیگران مرد روسری بر سر داشتند‪ .‬همزمان با اجرای‬ ‫این نمایش‪ ،‬گفت وگوی یعقوبی با یکی از دانشجویان تئاتر‬ ‫در سایت شخصی او منتشر شد‪.‬‬ ‫هرچند این گفت وگو متعلق به چند سال پیش و مطلبی‬ ‫خصوصی به شمار می امد‪ ،‬اما بازنشر ان در یکی از سایت ها‬ ‫دردسرساز شد به ویژه اینکه یعقوبی در این گفت وگو نظرات‬ ‫شــخصی اش را درباره اجباری بودن حجاب در ایران بیان‬ ‫کرده بود‪ .‬طبیعتا انتشــار ایــن نظرات همزمان بــا اجرای‬ ‫نمایشی که در ان مردها روسری به سر داشتند‪ ،‬می توانست‬ ‫هیاهوی زیادی درست کند‪.‬‬ ‫دامنه این جنجال تا جایی گســترده شــد کــه برنامه‬ ‫تلویزیونــی ‪ ، 20:30‬چندیــن گــزارش دربــاره یعقوبــی و‬ ‫مواضعش پخش کرد تا هنر مظلوم تئاتر هم از گزند حمالت‬ ‫تلویزیون در امان نماند‪.‬‬ ‫تئاتر شهر بیمار‬ ‫سال گذشته مدیریت تماشــاخانه سنگلج را بر عهده گرفته‬ ‫بود‪ ،‬مدیر تئاتر شهر شــد تا اولین مدیر زن در تئاتر شهر در‬ ‫سال های بعد از انقالب باشد‪.‬‬ ‫اما دامنه تغییرات مدیران تئاتری در اخرین روزهای‬ ‫باقیمانده تا جشنواره تئاتر فجر گسترده شد‪ .‬فقط چند روز تا‬ ‫برگزاری جشنواره فجر باقی مانده بود که ناگهان خبر رسید‬ ‫حسین طاهری‪ ،‬مدیر اداره کل هنرهای نمایشی استعفای‬ ‫خود را به دفتر وزیر ارشاد ارائه کرده است‪.‬‬ ‫او اخرین ســاعات اداری یک روز چهارشــنبه را برای‬ ‫ارائه این استعفا در نظر گرفته بود و خبر استعفایش از طریق‬ ‫رسانه ها منتشــر شــد‪ .‬طاهری با نگارش نامه ای جنجالی‬ ‫دالیل استعفای خود را برشمرد‪.‬‬ ‫علی مرادخانی هم به فاصله اندکی اردشیر صالح پور‪،‬‬ ‫دبیر جشــنواره تئاتر فجر را به عنوان سرپرســت اداره کل‬ ‫هنرهای نمایشــی انتخاب کرد تا امور این اداره در واپسین‬ ‫روزهای باقیمانده به جشنواره فجر بر زمین نماند‪.‬‬ ‫به هر حال در اخرین روزهای دهه فجر شایعه حضور‬ ‫مهدی شــفیعی به عنوان مدیــر جدیــد اداره کل هنرهای‬ ‫نمایشی رنگ واقعیت به خود گرفت و حکم این مدیر روز ‪21‬‬ ‫بهمن ماه منتشر شد‪ .‬نام شفیعی مدتها بر سر زبان ها بود اما‬ ‫کمتر کسی فکر می کرد در گرماگرم جشنواره فیلم فجر و در‬ ‫اخرین روزهای دهه فجر حکم رسمی این مدیر منتشر شود‪.‬‬ ‫‪215‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫روی‬ ‫د‬ ‫ا‬ ‫د‬ ‫‪2‬‬ ‫نگاهیبهحاشیه هاینشردرسالپرتنش‬ ‫کتابمساله دار‬ ‫شاهین فتحیان‬ ‫خبرنگار‬ ‫بی شک در تمام سال های گذشته‪ ،‬از دولت سازندگی‬ ‫و اصالحات گرفته تا دوره احمدی نژاد و البته اکنون‪ ،‬حوزه‬ ‫نشر کتاب یکی از حاشیه دارترین حوزه های فعالیت وزارت‬ ‫فرهنگ و ارشاداسالمی بوده است‪ .‬از مجوز ندادن به برخی‬ ‫کتاب ها تا مجوز دادن به برخی دیگــر‪ ،‬همواره مورد بحث‬ ‫بوده تا شرایط متناقض کاهش شدید میزان خرید و شاخص‬ ‫ی که تعداد ناشران مدام در حال افزایش است‪.‬‬ ‫مطالعه درحال ‬ ‫در کنار این ها حاشیه هایی را که گاهی در حوزه حمایت های‬ ‫دولتی در حوزه نشــر و خرید های دولتی کتــاب پیش امده‬ ‫در کنار حمایت از برخی کتاب ها در جایزه های رسمی نباید‬ ‫نادیده گرفت‪.‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪216‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫کلنل همچنان در بن بست‬ ‫یکــی از کتاب هایی که چه در دولت گذشــته و چه در‬ ‫دولت فعلی به محل چالشی در حوزه نشر کتاب برای وزارت‬ ‫ارشــاد تبدیل شــده‪ ،‬رمــان «زوال کلنل» نوشــته محمود‬ ‫دولت ابادی بوده اســت‪ .‬رمــان «کلنل» کــه همچنان در‬ ‫کش و قوس گرفتن مجوز نشر است‪ ،‬در ایران با نام «زوال‬ ‫کلنل» در سال ‪ 87‬از سوی نشر چشــمه برای کسب مجوز‬ ‫نشر ارائه شده بود و در دولت جدید هم دوباره به اداره کتاب‬ ‫وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی ارائه شده اما هنوز وضعیت‬ ‫انتشارش مشخص نشده است‪.‬‬ ‫ایــن کتــاب ابان مــاه ســال ‪ 92‬برنــده جایــزه‬ ‫«یان میخالســکی» ‪ 2013‬ســوئیس شــد‪ .‬دولت ابــادی‬ ‫همچنین با نسخه ترجمه این رمان نامزد جایزه ادبی امریکا‬ ‫برای بهترین کتاب ترجمه به زبان انگلیسی بود و نامش در‬ ‫فهرســت نامزدهای اولیه جایزه بوکر اســیا نیز قرار گرفت‪ .‬‬ ‫ترجمه المانی این رمان هم موفقیتی را کسب کرد‪.‬‬ ‫با این حال ایــن رمان بنا بــه مالحظاتــی‪ ،‬همچنان‬ ‫در ایــران رنگ انتشــار را به خود ندیــده و هربــار درباره ان‬ ‫اظهارنظری صورت گرفته که هیچ کدام متضمن نشــر ان‬ ‫نشده است‪ .‬همچنان که انتشار ان هیچ گاه نیز مطلقا منتفی‬ ‫اعالم نشده است‪.‬‬ ‫در این راستا چند بار هم شبکه خبری بی بی سی تالش‬ ‫کرد به بهانه این رمان دولت ابادی را به موضع گیری صریح‬ ‫علیه نظام و دولت جمهوری اسالمی بکشاند‪ .‬حتی چندی‬ ‫پیش محمود دولت ابادی به پخش داســتان خوانی اش از‬ ‫شبکه تلویزیونی بی بی سی فارسی اعتراض کرد‪ .‬او همچنین‬ ‫در واکنش به خبر این رســانه گفت که برای چهارمین بار به‬ ‫اصالحات پیشــنهادی درباره رمان «کلنــل» توجه جدی‬ ‫داشــته و انها را لحاظ کرد ه است‪ .‬این نویسنده پیشکسوت‬ ‫با انتشــار متنی اعالم کرد‪« :‬اخیرا بــار دیگر رمان «کلنل»‬ ‫موضوع بحث رسانه ای شده است و این موضوع به هیچ وجه‬ ‫مورد عالقه اینجانب‪ ،‬محمود دولت ابادی‪ ،‬نیست‪ .‬در این‬ ‫میان شنیده شد که تلویزیون بی بی سی بخشی از کتابخوانی‬ ‫دانشگاهی مرا بی هیچ مجوزی از شــبکه خود پخش کرده‬ ‫اســت‪ .‬ضمن ابراز تاســف عمیق از این عمل غیرحرفه ای‬ ‫و غیرمســئوالنه به اطالع می رسانم که شــخصا برای هیچ‬ ‫فرستنده رادیویی ‪ -‬تلویزیونی کتابخوانی نداشته ام و انجام‬ ‫چنین کاری از شــبکه مربوطه خارج از هنجارهای اخالقی‬ ‫بین المللی است و شخصا از مقامات ذی ربط انتظار دارم این‬ ‫رفتار برنامه ســاز خود را نکوهش و ان را منع کنند؛ و من هم‬ ‫امیدوارم این خطای ایشان عمدی نبوده باشد و تکرار نشود‪.‬‬ ‫ضمنا در سایت نقل شده است که به قرار اطالع‪ ،‬دولت ابادی‬ ‫پیشنهاد اصالح متن را نپذیرفته است‪ .‬محض رفع نگرانی‬ ‫سایت مربوطه به اطالع می رساند اینجانب برای چهارمین‬ ‫ بار به اصالحات پیشنهادی توجه جدی داشته و اصالحات‬ ‫مربوطه را لحاظ کرده ام‪».‬‬ ‫مردادماه ســال ‪ 93‬بود که از فروش نسخه ای از این‬ ‫رمان در بازار کتاب خبر داده شد که دولت ابادی ان را جعلی‬ ‫خواند‪ .‬او سپس اوایل ابان ماه گفت‪« :‬باتوجه به شایعاتی‬ ‫که درباره انتشار «کلنل» در اینجا و انجا به گوش می رسد‪،‬‬ ‫قصد دارم برای اخرین بار وقتی بگیرم و به ارشاد بروم و با وزیر‬ ‫یا معاون وزیر صحبت کنم و بپرسم چرا این اسیب ها به من‬ ‫وارد می شود؟»‬ ‫درپی این اظهارنظر سخنگوی تازه تعیین شده وزارت‬ ‫ارشاد وقتی در یکی از اولین نشست های خبری اش با پرسش‬ ‫خبرنگاران در این زمینه مواجه شــد‪ ،‬تصریــح کرد که رمان‬ ‫«زوال کلنل» محمود دولت ابادی تا وقتی که اصالح نشود‬ ‫مجوز نمی گیرد‪.‬‬ ‫نوش ابادی در پاسخ به پرسشی درباره تاکید علی جنتی‬ ‫ وزیر ارشــاد ‪ -‬مبنی بر اینکه نام ها در این وزارتخانه ممیزی‬‫نمی شوند و اینکه چرا تاکنون مجوز نشر کتاب «زوال کلنل»‬ ‫اثر محمود دولت ابادی صادر نشــده است ‪ ،‬گفت‪« :‬تاکید‬ ‫دارم که وزارت ارشــا د مجوز ها را براســاس شخصیت افراد‬ ‫نمی دهد بلکه معیارش محتواســت‪ .‬کتــاب «زوال کلنل»‬ ‫منهای شــخصیت اقای دولت ابادی‪ ،‬به دلیل اشکاالت و‬ ‫نواقص محتوایی که در ان وجود دارد ‪ ،‬تاکنون مجوز انتشار‬ ‫نگرفته و تا زمانی که اصالح نشود مجوزی برای انتشار ان‬ ‫صادر نخواهد شد‪».‬‬ ‫ســخنگوی وزارت ارشــا د که ‪ 20‬ابان ماه در نخستین‬ ‫نشست خبری اش سخن می گفت در پاســخ به انتقاد یکی‬ ‫از خبرنگاران مبنی بــر اینکه حتی در دولت قبــل نیز به این‬ ‫صراحت درباره ندادن مجوز نشــر به «زوال کلنل» صحبت‬ ‫نشده بود ‪ ،‬گفت‪« :‬وزارت ارشاد در طول یک سال و چند ماه‬ ‫قبل به ‪ 65‬هزار عنوان کتاب مجوز داده که ‪ 35‬هزار عنوان‬ ‫ان جدید است‪ .‬متاســفانه کســی از صدور این همه مجوز‬ ‫صحبت نمی کند و تنها درباره دو مصداق صحبت می شــود‬ ‫که وزارت ارشاد با قسمت هایی از ان مساله دارد و می گوید‬ ‫باید اصالح شود‪».‬‬ ‫نوش ابــادی تاکید کرد‪« :‬مــا تنها بــرای اصالحات‬ ‫کتاب هــا توصیــه کرده ایــم و نگفته ایــم به کســی مجوز‬ ‫نمی دهیم‪ .‬وزارت ارشاد به وظایف قانونی اش عمل می کند‬ ‫و نمی تواند فراتر از قانون اقدام کند‪ ،‬مگر انکه قانون فعلی‬ ‫تغییر کند‪ .‬این نکته را نیز تاکید می کنم که در یک ســال و‬ ‫چند ماه گذشته مجوز ندادن های وزارت ارشاد در حوزه کتاب‬ ‫به تعداد انگشت های دســت هم نمی رســد و این امر نباید‬ ‫عملکرد مثبت وزارت ارشاد را زیر سوال ببرد‪».‬‬ ‫سخنگوی وزارت ارشاد با تاکید بر اینکه این وزارتخانه‬ ‫فرهنگ‬ ‫برای صادر شــدن یا صادر نشــدن مجوز ها به فشار افراد و‬ ‫احزاب توجــه نمی کند ‪ ،‬تصریح کرد‪« :‬وزارت ارشــاد هرگز‬ ‫زیر بار خطوط قرمــز افراد و احزاب نخواهــد رفت و خطوط‬ ‫قرمز ما براساس موارد قانونی و موارد مطرح شده توسط مقام‬ ‫معظم رهبری است‪».‬‬ ‫خروش کلنل‬ ‫اما یکی از اخرین حاشــیه های این کتاب درسالی که‬ ‫گذشــت‪ ،‬مربوط بود به واکنش سخنان ســخنگوی وزارت‬ ‫ارشــاد‪ .‬محمود دولت ابادی در نشســتی کــه ‪ 25‬ابان ماه‬ ‫به مناسبت هفته کتاب در بنیاد شعر و ادبیات داستانی برگزار‬ ‫شد‪ ،‬باتوجه به اینکه ســیدعباس صالحی ‪ -‬معاون فرهنگی‬ ‫وزارت فرهنگ و ارشاد اســامی ‪ -‬هم در این مراسم حضور‬ ‫داشــت‪ ،‬به موضوعات مطرح شــده چند وقت اخیر درباره‬ ‫انتشار اثارش اشاره کرد و گفت‪« :‬من اهل گله نیستم‪ .‬به راه‬ ‫عشق گام نهادیم و امدیم و می رویم‪ .‬اما من ‪ 30‬سال است‬ ‫که در این جامعه زندگی و کار می کنم‪ .‬من به این ســرزمین‬ ‫تعلق دارم‪ .‬من عاشق کشورم هستم‪ .‬رمز اصلی این است‪.‬‬ ‫با این حال‪ ،‬در تمام مدتی که خانه نشــین بــوده ام در میان‬ ‫تمام مقامات فرهنگی تنها با سه نفر صحبت داشته ام‪ .‬یکی‬ ‫از انها جواد فریدزاده اهل خراسان بود که با او گفت و گویی‬ ‫دوستانه داشتیم‪ .‬یکی اقای دری بود که رفتارش دوستانه‬ ‫نبود و ســومین شــخص اقای صالحی بود و هســت که به‬ ‫اعتبار منش و عرق خراسانی بودن‪ ،‬یک جلسه گفت و گوی‬ ‫دوستانه داشته ایم‪».‬‬ ‫دولت ابادی ادامــه داد‪« :‬االن هم گلــه نمی کنم که‬ ‫سال هاست حقوق مدنی و انســانی من زیر پا له شده است‪.‬‬ ‫حق کار‪ ،‬بازنشستگی‪ ،‬بیمه نشــر اثار‪ ،‬حق پیگیری سرقت‬ ‫یکیدیگرازحاشیه هایخبرسازبرجستهدرسال‬ ‫گذشــته در حوزه معاونت فرهنگی وزارت ارشاد‬ ‫در ســال ‪ 93‬ماجرای غزل رئیس اداره کتاب بود‪.‬‬ ‫به جرات می توان گفت انچه در این بخش اتفاق‬ ‫افتاد‪،‬یکیازخبرسازترینوجلب توجه کننده ترین‬ ‫موضوع های این حوزه بود‪ .‬علی شجاعی صائین‬ ‫از مردان دولت احمدی نــژاد در وزارت فرهنگ و‬ ‫ارشاداسالمیبود‬ ‫بودن و نبودنی مساله ساز‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫یکی دیگر از حاشــیه های خبرســاز برجســته درسال‬ ‫گذشــته در حوزه معاونت فرهنگی وزارت ارشاد در سال ‪93‬‬ ‫ماجرای عــزل رئیــس اداره کتاب بود‪ .‬به جــرات می توان‬ ‫گفت انچه در این بخش اتفاق افتاد‪ ،‬یکی از خبرســازترین‬ ‫و جلب توجه کننده ترین موضوع های این حــوزه بود‪ .‬علی‬ ‫شــجاعی صائین از مردان دولــت احمدی نــژاد در وزارت‬ ‫فرهنگ و ارشاد اسالمی بود‪ .‬نه تنها از این جهت که حفظ او‬ ‫در وزارت ارشاد دولت روحانی مایه تعجب بود‪ ،‬بلکه باتوجه‬ ‫به نگاه های انقباضــی او در حوزه کتاب‪ ،‬عــاوه بر حفظ‪،‬‬ ‫ارتقا در دولتی که با شــعار تغییر بر سر کار امده بود‪ ،‬عجیب‬ ‫جلوه می کرد‪.‬‬ ‫شــجاعی صائین در دوران وزارت محمدحســین‬ ‫صفار هرنــدی و ســیدمحمد حســینی در وزارت فرهنگ و‬ ‫ارشاد اسالمی‪ ،‬در نهایت رئیس موسســه خانه کتاب بود؛‬ ‫موسســه ای از زیر مجموعه های معاونــت فرهنگی وزارت‬ ‫ارشاد‪ .‬اما با امدن سیدعباس صالحی به این معاونت‪ ،‬پس‬ ‫شو قوس ها و گمانه های مختلف‪ ،‬شجاعی صائین بود‬ ‫از ک ‬ ‫که به سمت مدیریت اراده کتاب و کتابخوانی منصوب شد‬ ‫که البته نامش به اداره توسعه کتاب و کتابخوانی تغییر یافته‬ ‫بود‪ .‬در همان زمان انتصاب‪ ،‬تعدادی از رســانه های حامی‬ ‫ یا نزدیک به تفکر دولــت روحانی برمبنــای انچه به عنوان‬ ‫تغییر یاد می شد به این انتصاب به شــدت انتقاد کرده و در‬ ‫برابر ان مقاومت کرده بودند‪ .‬با این حال صالحی همواره در‬ ‫برابر این انتقادها تاکید می کرد که شجاعی صائین مجری‬ ‫سیاست های دولت است و قرار نیست تفکرات گذشته را در‬ ‫این حوزه پیاده کند؛ تا انکه در استانه دهه فجر سال ‪ 93‬این‬ ‫مدیر باقیمانده و ارتقا یافته از دولت قبل‪ ،‬تغییر کرد‪.‬‬ ‫یازدهم بهمن ماه بود که خبری در رسانه ها منتشر شد و‬ ‫حکایت از ان داشت که پس از گذشت یک سال از مدیریت‬ ‫علی شجاعی صائین بر مدیریت اداره کتاب وی از این سمت‬ ‫از ســوی ســید عباس صالحی‪ ،‬معاون فرهنگی وزیر ارشاد‬ ‫برکنار شده است‪ .‬رسانه های منتقد دولت اعتقاد داشتند که‬ ‫پشــت پرده این برکناری اتفاقاتی درباره صادر نشدن مجوز‬ ‫برای دو کتاب بوده است‪.‬‬ ‫این رســانه ها معتقد بودند عالوه بر کتاب زوال کلنل‬ ‫محمود دولت ابادی‪ ،‬حاشــیه های یک کتاب مساله دار که‬ ‫توسط باجناق یکی از افراد صاحب منصب در دولت روحانی‬ ‫فرهنگ‬ ‫اثار من در ســینما و تلویزیون زیر پا له شده است و در مسیر‬ ‫این زیر پا له شده ها سه بار سه کشور مهم دنیا از من دعوت‬ ‫رسمی کردند تا بروم و با زن و بچه در انجا زندگی کنم‪ ،‬اما از‬ ‫انها تشکر کردم و نرفتم‪».‬‬ ‫نویسنده «کلیدر» اظهار کرد‪« :‬زمانی در این مملکت‬ ‫جنگ بود‪ .‬من برای گرفتن مجوز انتشار اثارم به وزارت ارشاد‬ ‫رفتم‪ .‬فردی که انجا بود من را تهدید کرد‪ .‬من به او گفتم فکر‬ ‫نکن با این تهدیدها من از این مملکت می روم و در کافه های‬ ‫پاریس می نشینم و به شما فحش می دهم‪ .‬ما دو خط موازی‬ ‫هستیم که هیچ گاه به هم نمی رسیم‪ .‬زمان مشخص خواهد‬ ‫کرد که چه کسی وقتی موشــک باران صدام به تهران برسد‬ ‫در این شهر می ماند‪ .‬گذشت و موشک باران صدام به تهران‬ ‫رسید و من در زمان موشک باران با زن و سه بچه ام در تهران‬ ‫ماندم اما نمی دانم ان فرد ماند یا رفت‪».‬‬ ‫دولت ابادی ســپس گفــت‪« :‬در همان زمــان که در‬ ‫ایران جنگ بود‪ ،‬دبیر کانون نویسندگان سوئد به من گفت‪،‬‬ ‫چرا می خواهی به ایران بروی؟ انجا جنگ اســت! من هم‬ ‫به شــوخی جوابش را دادم و برگشتم‪ .‬این نویسنده سپس با‬ ‫اشاره به گفته های چند روز قبل خود که گفته بود می خواهم‬ ‫برای بار اخر به وزارت ارشاد بروم و با مسئوالن صحبت کنم‪،‬‬ ‫اظهار کرد‪« :‬دلیــل اینکه گفته بــودم می خواهم با یکی از‬ ‫مقامات صحبت کنم‪ ،‬این بود که به انها بگویم چرا جلو یک‬ ‫کتاب جعلی را نمی توانید بگیرید و نمی گیرید‪ .‬کتاب و اسم‬ ‫من را جعل کرده اند‪ .‬اسم ناشر معلوم است‪ .‬ضابط ارشاد در‬ ‫محل کار این ناشــر‪ ،‬کتاب را ضبط کرده است ولی چرا این‬ ‫کتاب جعلی در شهرستان ها به اسم من به فروش می رسد و‬ ‫کسی نیست که جلو ان را بگیرد؟ پس ارشاد چه قیمومیتی‬ ‫دارد؟ کار وزارت ارشاد این نیست که بگوید کتاب من اشکال‬ ‫ساختاری دارد‪ .‬البته این اشکال ساختاری نیست؛ شاهکاری‬ ‫ساختاری است‪ .‬اگر این طور نبود‪ ،‬منتقد غربی ان را همتای‬ ‫گرونیکای پیکاسو نمی دانست‪».‬‬ ‫دولت ابــادی ســپس گفــت‪« :‬اثــار پیکاســو همــه‬ ‫شــاهکارند‪ ،‬اما در میان انها گرونیکا از همه متمایز است‪.‬‬ ‫حاال ان اقا می گوید این کتاب اشکال ســاختاری دارد‪ ،‬نه‬ ‫جانم! در خراســان قالیچه ای بافته می شــود که دو طرف‬ ‫ان روست‪ ،‬یعنی پشــت و روی ان یکی است‪ .‬اگر ان منتقد‬ ‫غربی این قالیچه را دیده بود دیگر نمی گفت این اثر همتای‬ ‫گرونیکای پیکاسوست‪ ،‬بلکه می گفت این اثر مثل ان فرش‬ ‫دستباف خراسانی است‪ .‬نه‪ ،‬اقای نوش ابادی(سخنگوی‬ ‫وزارت ارشاد) این اشکال ساختاری نیست‪».‬‬ ‫محمود دولت ابادی که در میانه این برنامه حاضر شده‬ ‫ت تریبون دعوت شــد و سخنانش را که‬ ‫بود‪ ،‬بالفاصله پشــ ‬ ‫بیان کرد‪ ،‬از محل برگزاری این مراسم خارج شد و به سفارت‬ ‫فرانسه رفت تا نشان شوالیه را از سفیر فرانسه بگیرد‪.‬‬ ‫نوشته شده بود دلیل این برکناری بوده است‪ .‬کتابی از سردبیر‬ ‫خبرگزاری کتــاب (ایبنــا) در زیر مجموعه همیــن معاونت‬ ‫فرهنگی وزارت ارشاد که به زعم این رسانه ها‪ ،‬به ارزش های‬ ‫انقالب اسالمی ضربه می زند‪.‬‬ ‫ماجرا از این قرار اســت که محمدرضا اسدزاده کتابی‬ ‫را در جمهوری اذربایجان منتشر کرده که رسانه های منتقد‬ ‫دولت معتقد بودند این اثر در ایران توزیع غیر قانونی شده‪،‬‬ ‫سپس روند اخذ مجوز برای این کتاب کلید زده می شود‪ ،‬اما‬ ‫مدیر اداره کتاب «نه» محکمی گفته و همین ایستادگی وی‬ ‫سبب برکناری اش شده است‪.‬‬ ‫توزیع ایــن کتاب در کتابفروشــی های ایران هیچ گاه‬ ‫تایید و ثابت نشــد اما به هر حال‪ ،‬شــجاعی صائین در این‬ ‫راســتا در مصاحبــه ای با روزنامه جــوان دربــاره این کتاب‬ ‫و نویســنده اش صراحتا گفــت‪« :‬بارها دربــار ه این کتاب و‬ ‫نویسنده اش به اقای صالحی هشدار داده بودم‪ ».‬شجاعی‬ ‫صائین که عضو هیات امنای خانه کتاب است درباره اینکه‬ ‫چرا باید شخصی که اشــکارا در کتابش به ارزش های ملی‬ ‫توهین می کند و هیچ التزامی نیز به قوانین ممیزی ندارد‪ ،‬به‬ ‫سردبیری خانه کتاب گماشته شود‪ ،‬گفت‪« :‬این مساله را باید‬ ‫از معاونت فرهنگی پیگیری کنید‪».‬‬ ‫البته همین رسانه ها همچنین نوشتند که خبرها حکایت‬ ‫از ان دارد که ســید عباس صالحی معــاون فرهنگی وزارت‬ ‫ارشاد تاکنون چندین بار به دالیل مختلف از جمله عدم مجوز‬ ‫به کتاب های اینچنینی و کمبود مسائل مالی استعفای رسمی‬ ‫خود را به جنتی وزیر ارشاد ارائه کرده بود‪ ،‬اما وزیر ارشاد تامل‬ ‫به خرج داد و برای ارامش فضا این هزینه را نپذیرفت‪.‬‬ ‫نکتــه قابل تامل اینکــه حکــم مدیرکل امــور کتاب‬ ‫وزارت ارشاد از ســوی وزیر ارشــاد ابالغ می شــود و حکم‬ ‫شجاعی صائین برای اداره کل کتاب نیز توسط علی جنتی‬ ‫صادر شــده بود‪ ،‬اما این بار با حکم معاون وزیر ارشاد یعنی‬ ‫شخص سید عباس صالحی «همایون امیرزاده» یکی دیگر‬ ‫از مدیران میانی معاونت فرهنگی از دولت گذشته‪ ،‬به عنوان‬ ‫سرپرست معرفی شد تا در اینده شخصی برای مدیرکلی دفتر‬ ‫توسعه کتاب و کتابخوانی معرفی شود‪.‬‬ ‫حجت االســام محمدعلــی مهــدوی راد‪ ،‬رئیــس و‬ ‫سخنگوی هیات نظارت بر نشــر کتاب نیز از این ماجرا دور‬ ‫نماند‪ .‬در پی انچه در فضای رســانه ای امــد مبنی بر اینکه‬ ‫ی صائین به دلیل ایستادگی در برابر نشر برخی از‬ ‫علی شجاع ‬ ‫کتاب ها و تفاوت اساسی در دیدگاه با معاونت فرهنگی وزارت‬ ‫فرهنگ و ارشاد اسالمی از مدیریت اداره کتاب برکنار شده‬ ‫است‪ ،‬مهدوی راد نیز در این زمینه طرف پرسش قرار گرفت‬ ‫که در پاسخ گفت‪« :‬این موضوع کامال خالف واقع و از پایه‬ ‫دروغ است و بنده به عنوان رئیس هیات نظارت بر کتاب ان‬ ‫را تکذیب می کنم‪».‬‬ ‫او با اشاره به ســابقه دوستی خود با شــجاعی گفت‪:‬‬ ‫«بنده قریب به ‪ 10‬سال سابقه دوســتی با ایشان دارم و باید‬ ‫عرض کنم در تحوالتی که در دولــت جدید اتفاق افتاد جزو‬ ‫کسانی بودم که ایشان را به عنوان مدیرکل پیشنهاد کردم و‬ ‫باتوجه به مشکالت اداری در نهایت با حضور ایشان در این‬ ‫سمت موافقت شد‪».‬‬ ‫مهدوی راد ادامه داد‪« :‬واقعــا دلیل این همه جنجال‬ ‫رســانه ای را نمی دانم و چرایی وارونه جلــوه دادن واقعیت‬ ‫توسط برخی رســانه ها برایم تامل برانگیز است‪ ،‬اما بنده به‬ ‫جرات اعالم می کنم هیچ اختالف نظــری بین بنده و اقای‬ ‫شــجاعی صائین و حتی ایشــان و معاونت درباره نشر هیچ‬ ‫کتابی نبوده است‪».‬‬ ‫رئیس هیات نظارت بر کتاب افزود‪« :‬معیارهای نشر‬ ‫مشخص است و بازرسان نیز مشخص هستند‪ .‬هر موردی‬ ‫که بازرسان به نتیجه نرسند به هیات نظارت می اید و در این‬ ‫هیات با تشــکیل یک کمیته تخصصی‪ ،‬ارا و اندیشه های‬ ‫بازرســان مورد بحث و بررســی قرار می گیرد و در نهایت در‬ ‫‪217‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫علی شجاعی صائین‬ ‫صحن علنی هیات به نتیجه می رسد‪ .‬در مورد اخیر هم هرگز‬ ‫مدیرکل دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی به دلیل مخالفت با‬ ‫نشر کتاب خاصی جابه جا نشده اســت‪ .‬این تغییر یک روند‬ ‫اداری بوده و مســائل اداری مرتبط با ان را بایــد وزارتخانه‬ ‫پاسخ بدهد‪».‬‬ ‫شخص وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی هم مجبور شد‬ ‫به شایعه هایی که درباره برکناری مدیریت اداره کتاب مطرح‬ ‫شده بود‪ ،‬پاسخ دهد‪ .‬علی جنتی گفت که حکم برکناری علی‬ ‫شجاعی صائین را از مدیریت دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی‬ ‫خودش نوشته و به سیدعباس صالحی‪ ،‬معاون فرهنگی اش‬ ‫داده است‪.‬‬ ‫وزیر ارشــاد دربــاره علــت این برکنــاری نیــز گفت‪:‬‬ ‫«بخشنامه ای به مدیران وزارت ارشاد ابالغ شده که شجاعی‬ ‫صائیــن ان را رعایت نکــرده و در پی همین تخلــف برکنار‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪218‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫شــخص وزیــر فرهنــگ و ارشــاد اســامی‬ ‫هم مجبور شــد بــه شــایعه هایی کــه درباره‬ ‫برکنــاری مدیریــت اداره کتاب مطرح شــده‬ ‫بود‪ ،‬پاســخ دهــد و بگوید که حکــم برکناری‬ ‫علــی شــجاعی صائین را از مدیریــت دفتر‬ ‫توســعه کتاب و کتابخوانی خودش نوشته و‬ ‫به سیدعباس صالحی‪ ،‬معاون فرهنگی اش‬ ‫داده است‬ ‫شده اســت‪ ».‬جنتی همچنین درباره اینکه ایا این بخشنامه‬ ‫به ممنوعیت مصاحبه با رســانه ها و ارجاع همه پاســخ ها به‬ ‫نشســت های ســخنگوی وزارتخانه مربوط می شــده‪ ،‬این‬ ‫موضوع را رد کرد‪.‬‬ ‫اما درحالــی که وزیر ارشــاد عــاوه بر شــایعه های‬ ‫مطرح شــده از ســوی برخی رســانه ها کــه علــت برکناری‬ ‫شجاعی صائین را ندادن مجوز نشر به کتاب یکی از مدیران‬ ‫وزارت ارشــاد عنــوان می کردنــد‪ ،‬انجام یــک مصاحبه را‬ ‫به عنوان علــت انجام این تغییــر رد کرد‪ ،‬مدیر برکنارشــده‬ ‫اداره کتاب با انتشــار نامه ای اعالم کرد‪ ،‬علت برکناری اش‬ ‫مستند به نامه وزیر خطاب به معاون محترم امور فرهنگی‪،‬‬ ‫عدم رعایت ممنوعیت انجام مصاحبه بوده است‪.‬‬ ‫او در نامه خود اورده بود‪« :‬ورود به عرصه های خرد و‬ ‫محمدرضا اسدزاده‬ ‫کالن اداری و مدیریتی یا خروج از انها‪ ،‬فی نفسه واجد ارزشی‬ ‫نیست و به همین دلیل‪ ،‬وقتی متن نامه وزیر محترم فرهنگ‬ ‫و ارشــاد اســامی درباره برکناری ام از اداره کتاب را توسط‬ ‫جناب اقای صالحی‪ ،‬معاون محترم امور فرهنگی دریافت‬ ‫کردم و خواندم‪ ،‬به راحتی ان را پذیرفتم و از پاســخ دادن به‬ ‫پرسش های پرشــمار خبرنگاران رســانه ها درباره زمینه ها و‬ ‫دالیل این اتفاق پرهیز کردم‪.‬‬ ‫با این حال‪ ،‬پس از درج مصاحبه وزیر محترم در برخی‬ ‫پایگاه های اطالع رسانی روز سه شــنبه مورخ ‪،93/11/21‬‬ ‫ضروری دانستم به اطالع برسانم موضوع «دستورالعمل» یا‬ ‫«بخشنامه عمومی وزارتخانه» مورد اشاره ایشان‪ ،‬ممنوعیت‬ ‫مصاحبــه مدیــران وزارتخانه بوده اســت و علــت برکناری‬ ‫اینجانب نیز‪ ،‬مســتند به نامه وزیر محترم خطاب به معاون‬ ‫محترم امور فرهنگی‪ ،‬عدم رعایت ایــن ممنوعیت و انجام‬ ‫مصاحبه بوده است‪ .‬نامه ذکر شــده بعدازظهر روز سه شنبه‬ ‫هفتم بهمن ماه صادر و عصر همان روز به رویت من رسید‪».‬‬ ‫او همچنیــن تاکید کــرد‪« :‬در ضمن درباره مســائل‬ ‫مختلفی که طی روزهای اخیر از ســوی برخی از مسئوالن‬ ‫وزراتخانه بیان شده است و همچنین مکاتبات به عمل امده‬ ‫در مورد بعضی از این اظهارات‪ ،‬مطالب فراوانی دارم که به‬ ‫دلیل پرهیز از ایجاد حاشیه و تنش در فضای نشر کشور فعال‬ ‫از بیان انها صرف نظر می کنم و امیــدوارم دلیلی برای ذکر‬ ‫انها پیش نیاید‪».‬‬ ‫اما تا چندین روز پس از تغییر مدیر اداره کتاب وزارت‬ ‫فرهنگ و ارشــاد اســامی و اعالم نظر رســمی وزیر ارشاد‬ ‫درباره تخلف اداری این مدیر‪ ،‬برای برخی رسانه ها هنوز این‬ ‫موضوع جذاب ماند‪ .‬رسانه های منتقد در ادامه اعالم کردند‬ ‫استعالمی از ســوی معاونت فرهنگی در ارتباط با صالحیت‬ ‫«محمدرضا اســدزاده» یکی از مدیران میانی خانه کتاب و‬ ‫ســردبیر خبرگزاری کتاب درباره همان کتابی که در خارج از‬ ‫کشور منتشر کرده است‪ ،‬صورت گرفته و پاسخ نیز منفی بوده‬ ‫که سیدعباس صالحی در یکی از نشست هایش با خبرنگاران‬ ‫در این زمینه گفت‪« :‬این موضوع را تکذیب می کنم‪ ،‬چون‬ ‫هیچ اســتعالمی که صالحیت ایشــان را نفی کند‪ ،‬صورت‬ ‫نگرفته است‪».‬‬ ‫او ســپس در پاســخ به ســوال خبرنگار دیگری که با‬ ‫اشــاره به تغییر مدیر اداره کتــاب‪ ،‬ان را بــه بحث ممیزی‬ ‫کتاب محمدرضا اسدزاده ارتباط داد و همچنین این کتاب‬ ‫را با کتاب «ایات شــیطانی» مقایســه کرد که مــورد تذکر‬ ‫شجاعی صائین واقع شده‪ ،‬این گونه واکنش نشان داد‪« :‬در‬ ‫این رابطه اقای شجاعی صائین هیچ تذکری به من نداده اند‬ ‫و بحثی درباره این کتاب مطرح نشده است‪ .‬در خانه کتاب‬ ‫ما تا رده ای اســتعالم انجام می دهیم و مطابق با ان حرکت‬ ‫می کنیــم‪ .‬ضمن اینکه ایــن کتاب هنوز در مرحله بررســی‬ ‫است و در ایران نیز به چاپ نرسیده و منتشر نشده است‪ .‬البته‬ ‫مرجع ما هم گزارش یک رسانه و روزنام ه نیست‪».‬‬ ‫به هر حال‪ ،‬این موضوع به همیــن منوال ادامه یافت‬ ‫و برای مدیریت اداره کتاب هم باز گزینه هایی مطرح شد تا‬ ‫شرایط حوزه نشر که به طور ساختاری و پیشینه دار به شرایطی‬ ‫بحرانی تعبیر می شود و خود معاون فرهنگی فعلی ان را فراتر‬ ‫از بحران هم می دانــد‪ ،‬اگر نگوییم بدتر نشــده‪ ،‬امیدی به‬ ‫بهبودش در ذهن ها ایجاد نکند‪.‬‬ ‫تغییری دیگر در همراهان‬ ‫اما تغییر مدیریت در حوزه کتاب تنها به بازماندگان دوره‬ ‫قبل محدود نشــد‪ .‬نجفعلی میرزایی از افرادی بود که از قم‬ ‫سیدعباس صالحی را همراهی کرد و به عنوان رئیس موسسه‬ ‫خانه کتاب به تهران امد‪ .‬او نیز مانند صالحی فردی روحانی‬ ‫بود که لباس روحانیت به تن نمی کرد‪.‬‬ ‫او اذرمــاه گذشــته چنــد هفتــه قبــل از ماجراهــای‬ ‫شجاعی صائین و پس از برگزاری هفته کتاب‪ ،‬از سمت خود‬ ‫اســتعفا کرد و به قم بازگشت؛ اســتعفایی که دلیل یا دالیل‬ ‫ان به جز لفظ تشریفاتی «مشــغله های علمی» اعالم نشد‬ ‫اما به هرحال صالحی با پذیرش این استعفا‪ ،‬مجید غالمی‬ ‫ جلیســه را که معاون میرزایی و او هم از ســاکنان قم بود به‬ ‫این ســمت منصوب کرد‪ .‬مجید جلیسه که تاکنون معاونت‬ ‫فرهنگی و پژوهشــی خانه کتاب را بر عهده داشــته است‪،‬‬ ‫پیش تر پژوهشگر نسخ خطی پژوهشگاه عالی تاریخ ایران‬ ‫در فرانسه‪ ،‬مدیر موسسه بیاض (اطالع رسانی و پژوهش در‬ ‫عرصه متون کهن) و مدیر بخش اطالع رسانی‪ ،‬پژوهشگر‬ ‫و کتابشــناس مرکز احیای نســخ خطی پژوهشــگاه علوم و‬ ‫فرهنگ اسالمی در قم بوده است‪.‬‬ ‫او دو دهه فعالیت در حوزه کتاب پژوهی و کتاب شناسی‬ ‫و داوری جشنواره های کتاب را در کارنامه فرهنگی خود دارد‪.‬‬ ‫جلیســه دارای لیســانس زبان و ادبیات فارسی و همچنین‬ ‫‪ 12‬ســال تحصیالت حوزوی در حوزه های علمیه اصفهان‬ ‫و قم در سطوح مقدمات‪ ،‬ســطوح و خارج فقه است‪ .‬گفته‬ ‫می شود این مدیر جوان‪ ،‬هرروز صبح از قم به تهران عزیمت‬ ‫فرهنگ‬ ‫محمود دولت ابادی‬ ‫می کند و شب هنگام به خانه برمی گردد‪.‬‬ ‫حذف و اکرام شعر و داستان‬ ‫کتاب های مساله ساز‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫اما به هر حال مســائل و حواشــی حوزه نشر در حالی‬ ‫ادامه دارد که عالوه بر ممیزی و جلوگیری از انتشــار برخی‬ ‫اثار‪ ،‬صدور مجوز انتشار برخی اثار هم با حاشیه ها‪ ،‬انتقادها‬ ‫و اعتراض هایی مواجه شــد‪ .‬گاهی هم تصمیم گیری ها به‬ ‫مصداق همان مثل رد شدن از ســوراخ سوزن و رد نشدن از‬ ‫در دروازه‪ ،‬به گونه ای پیش رفت که بیش از پیش نشــانگر‬ ‫فقدان یک سازوکار مدون در امر ممیزی باشد‪.‬صدور مجوز‬ ‫نشــر برای اثاری از مولفانــی چون اســماعیل خویی‪ ،‬رضا‬ ‫راهنی و احسان طبری در سال گذشته از جمله اتفاق هایی‬ ‫بود که به دولت تدبیر و امید نسبت داده شد؛ کتاب هایی که‬ ‫دست اندرکاران وزارت ارشاد معتقدند انتشارشان بیانگر ان‬ ‫است که نام ها در جمهوری اسالمی سانسور نمی شوند‪.‬‬ ‫ســه کتاب رضا براهنی با نام های «قصه نویســی»‪،‬‬ ‫«چاه به چاه» و «اواز کشتگان» در ایران منتشر شدند‪.‬‬ ‫«قصه نویســی» اولین بــار در دهــه ‪ 40‬در مجلــه‬ ‫«فردوسی» به صورت پاورقی منتشر شــد‪ .‬در دهه ‪ 50‬هم‬ ‫انتشــارات اشــرفی ان را چاپ کرد و بعد این کتاب توقیف‬ ‫شــد‪ .‬بعد از انقالب در دهه ‪ 60‬نشــر نو ان را چاپ کرد‪ ،‬اما‬ ‫بعد ممنوع الچاپ شــد تا امروز که این کتاب با تجدیدنظر و‬ ‫مقدمه ای مفصل منتشر شده است‪.‬‬ ‫دیگر کتاب منتشرشده براهنی رمان «اواز کشتگان»‬ ‫است که در دولت دهم مجوز نشــر گرفته و چاپ شده‪ ،‬اما‬ ‫اجازه خروج و توزیع نگرفته و بعد از پنج ســال با شــمارگان‬ ‫‪ 3000‬نسخه عرضه شــده اســت‪ .‬رمان «چاه به چاه» هم‬ ‫دیگر کتاب تازه منتشر شــده این نویسنده است‪ .‬این کتاب‬ ‫هم قبال در دهه ‪ 60‬چاپ شده و حدود ‪ 30‬سال در بازار نبوده‬ ‫و حاال با تیراژ ‪ 2000‬نسخه چاپ و توزیع شده است‪.‬‬ ‫همچنین از براهنی کتاب دیگری هم زیرچاپ است‪،‬‬ ‫این کتــاب «تاریخ مذکــر» (مرد) نــام دارد که نــگاه این‬ ‫نویسنده و منتقد است در تاریخ ادبیات ایران به مردساالری‬ ‫و کم توجهی به حضور زنان در ادبیات‪ .‬این کتاب نیز از دهه‬ ‫‪ 60‬تا کنون چاپ نشده و شــامل نقد و بررسی اثار کالسیک‬ ‫ایرانی هم می شود‪.‬‬ ‫انتشار کتابی درباره شعر و زندگی اسماعیل خویی یکی‬ ‫دیگر از مواردی بود که توجه ها را به خود جلب کرد‪ .‬اسم این‬ ‫کتاب «به رسم حقیقت و زیبایی» است که درامدی بر شعر‬ ‫و زندگی خویی است و شامل بخش هایی چون پیش گفتار ‪،‬‬ ‫سالشمار زندگی ‪ ،‬جایگاه شعر خویی در شعر امروز و بررسی‬ ‫ایتم هایی چون عشق و مرگ در شعر خویی می شود‪ .‬حدود‬ ‫‪ 120‬صفحه پایانــی کتاب هم گزینه ای از دفترهای شــعر‬ ‫اوست که در ایران و خارج منتشر شده است‪ .‬کتاب شناسی‬ ‫خویی نیز در چند صفحه امده است‪.‬‬ ‫معــاون فرهنگــی وزارت فرهنگ و ارشــاد اســامی‬ ‫درباره مجوز گرفتن کتاب هــای مولفانی مثل رضا براهنی و‬ ‫اسماعیل خویی نیز مجبور به ارائه توضیح شد‪ .‬سیدعباس‬ ‫صالحی گفت‪« :‬کتاب منتشرشــده درباره اقای خویی بوده‬ ‫و موضوع این است که ما یقین داریم براساس ضوابط نشر‬ ‫کار را باید براساس محتوا بررسی کرد و کاری به نام نویسنده‬ ‫نداریم‪».‬‬ ‫او افزود‪« :‬ما می خواهیم به ُمر قانون عمل کنیم و فهم‬ ‫ما از ضوابط مصوب شورای انقالب فرهنگی این است که‬ ‫تنها به محتوا توجه کنیم‪ ،‬اما اکنون بحث هایی در رسانه ها‬ ‫مطرح شده و برخی گفته اند که باید به مولف هم توجه کرد‪.‬‬ ‫ما بخشی از این بحث ها را که جدی هستند به هیات نظارت‬ ‫منتقل می کنیم و معتقدیم نباید بحث ها به ســمت لجاجت‬ ‫برود و فصل الخطاب نظر هیات نظارت اســت‪ ،‬ما هم تابع‬ ‫نظر ایــن هیا تیم که مرجعی اســت که قانــون ان را تعیین‬ ‫کرده است‪».‬‬ ‫با این اوصاف‪ ،‬ســالی دیگر نیز در حوزه نشر به پایان‬ ‫رسید که اتفاق چندان غیرمتعارفی در ان رخ نداد اما همین‬ ‫یعنی حواشی بسیار‪ .‬باید دید که در سال جدید حاشیه های‬ ‫حوزه نشر از جنس همین تکرار اســت یا اتفاق ها بزرگ تر و‬ ‫غافلگیرکننده تر خواهند بود‪.‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫یکی دیگر از حاشیه های ریشه دار چند سال گذشته در‬ ‫حوزه نشر و البته ادبیات‪ ،‬محافظه کاری نهادهای رسمی در‬ ‫مواجهه با گونه های ادبی بوده که به مرزبندی هایی در این‬ ‫زمینه دامن زده یا دست کم‪ ،‬عاملی برای ایجاد یا تقویت این‬ ‫مرزبندی ها بوده است‪.‬‬ ‫یکــی از مراکز نمــود این ماجــرا‪ ،‬جایزه کتاب ســال‬ ‫جمهوری اســامی بوده اســت که همواره به حوزه ادبیات‬ ‫کم توجهی کرده اســت‪ .‬به جز معدود انتخاب هایی در این‬ ‫حوزه در چند ســال گذشــته می توان گفت معرفی نشــدن‬ ‫نامزدهــا و برگزیدگانی در این حوزه در ســال های گذشــته‬ ‫همواره مورد بحث بوده است‪ .‬اما امسال جایزه کتاب سال‪،‬‬ ‫نامزدهایی را در حوزه کتاب های شعر معرفی کرد تا امیدهایی‬ ‫زنده و توجه هایی جلب شود‪ .‬اما این امیدها خیلی زود به یاس‬ ‫تبدیل شد؛ چراکه با اعتراض دست اندرکاران جشنواره شعر‬ ‫فجر مبنی بر اینکه قرار شده از امسال این جشنواره به شکل‬ ‫رقابت بین کتاب ها برگزار شود نه اثار رسیده‪ ،‬عمال این بخش‬ ‫از انتخاب کتاب سال مسکوت ماند و نه برگزیده نه شایسته‬ ‫تقدیری در این حوزه معرفی نشد‪.‬‬ ‫تکلیف بخش داســتان نیز به همین منوال‪ ،‬پیش تر‬ ‫مشخص شده بود و با برگزاری موازی جایزه جالل ال احمد‪،‬‬ ‫قرار شده بود کتاب ســال دیگر انتخابی در این زمینه انجام‬ ‫ندهد‪ .‬البته بسیاری این تصمیم گیری ها را بیشتر به شرایط‬ ‫مالی حوزه مربوطه در وزارت ارشــاد مربوط می دانســتند‪.‬‬ ‫مخصوصا که جایزه کتاب سال امسال با افت چشمگیری‪،‬‬ ‫تنها هشت برگزیده را معرفی کرد‪ .‬به برگزیدگان کتاب سال‬ ‫هر کدام ‪ 30‬ســکه بهــار ازادی اعطا می شــود‪.‬با این حال‬ ‫در همین شــرایط و در اقدامی متناقض‪ ،‬بــه برگزیدگان هر‬ ‫بخش در جایزه جالل ال احمد‪ 110 ،‬سکه اعطا شد تا یکی‬ ‫از گران ترین جایزه هــای فرهنگی هنری و قطعا گران ترین‬ ‫جایزه ادبی‪ ،‬در همین وزارتخانه رقم بخورد‪.‬‬ ‫ســیدعباس صالحی در پاســخ بــه این پرســش که‬ ‫ایا انتقــال جایزه کتاب ســال در حوزه داســتان و شــعر به‬ ‫بنیاد ادبیات داســتانی ایرانیان در راســتای همان نگاهی‬ ‫نیســت که تکثرگرایی در ایــن حوزه ها را محــدود می کند‪،‬‬ ‫گفته اســت‪« :‬هم بنیاد ادبیات داســتانی و هم خانه کتاب‬ ‫زیرمجموعه های وزارت ارشاد هستند و تفاوتی در نوع نگاه‬ ‫انها وجود نــدارد‪ .‬تنها دلیل این جابه جایــی این بود که هر‬ ‫چیزی در جایگاه تخصصــی خودش قرار بگیــرد‪ .‬من این‬ ‫تغییر را ُمنافی نگاه مثبت ارشــاد به حوزه ادبیات نمی دانم و‬ ‫فکر می کنم در این دوره نگاه ارشــاد به ادبیات و شــعر نگاه‬ ‫محکم تر و قوی تری است‪».‬‬ ‫همچنیــن مهدی قزلــی‪ ،‬مدیرعامــل بنیــاد ادبیات‬ ‫داستانی در پاســخ به این سوال گفته اســت‪« :‬با برگزاری‬ ‫جایزه های داستان در قالب جایزه جالل ال احمد و برگزاری‬ ‫جشنواره شعر فجر‪ ،‬می توان به این جمع بندی رسید که وجود‬ ‫نگاه تکثرگرا در انها دور از ذهن نیست‪ .‬در این زمینه حضور‬ ‫داوران و شــاعران در محافل مختلف این جشــنواره فارغ‬ ‫از دســته ها و گروه های خاص حتما در راستای تکثرگرایی‬ ‫بوده است‪».‬‬ ‫سیدعباس صالحی‬ ‫‪219‬‬ ‫فرهنگ‬ ‫ر‬ ‫وید‬ ‫ا‬ ‫د‬ ‫‪3‬‬ ‫تراکم‬ ‫رفت وامد‬ ‫فرهنگ‬ ‫‪220‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫ارام فرقانی‬ ‫روزنامه نگار‬ ‫ســال ‪ 93‬با چند تغییــر مهم همــراه بود کــه از وقایع‬ ‫مهم حوزه فرهنگ و هنر می توان حسابشــان کــرد و البته‬ ‫زمزمه هایی برای چند تغییر دیگر که به نظر می رســد برخی‬ ‫از انها در ســال جدید عملی خواهند شــد‪ .‬تغییر پایان دوره‬ ‫در مدیریت ســازمان صداوســیمای جمهوری اســامی‪،‬‬ ‫عزل رئیس اداره کل هنرهای نمایشــی در استانه جشنواره‬ ‫بین المللــی تئاتر فجــر و تغییــر پایــان دوره هیات مدیــره‬ ‫نگاهیبهتغییرهاییکه‬ ‫از اتفاق های مهم سال‬ ‫بودند‬ ‫خانه ســینما و به تبع ان تغییــر در مدیریت عامــل این نهاد‬ ‫صنفی‪ ،‬مهم ترین تغییرات حوزه فرهنگ و هنر در سالی که‬ ‫گذشت بود و به نظر می رسد تغییر در ریاست دفتر موسیقی‬ ‫از محتمل ترین تغییرهای پیش رو باشد‪.‬‬ ‫امدن سرافراز‬ ‫سرانجام پس از گمانه زنی های فراوان و مطرح شدن‬ ‫گزینه هایی چون محمدحســین صفار هرنــدی‪ ،‬غالمعلی‬ ‫حدادعادل‪ ،‬علی دارابی‪ ،‬حســین محمدی‪ ،‬ســیدمحمد‬ ‫حسینی و محمد سرافراز‪ ،‬سرانجام این محمد سرافراز بود که‬ ‫‪ 17‬ابان ماه با حکم مقام معظم رهبری به این سمت منصوب‬ ‫شد‪ .‬در حکمی که در ان با اشاره به مسئولیت تاریخی رسانه‬ ‫ملی در حفظ و ارتقای اســتقالل فرهنگی و هویت انقالب‬ ‫ایران اســامی تاکید شــده بود‪« :‬ســازمان صدا و سیما با‬ ‫ماموریت خطیر «هدایت و مدیریت فرهنگ و افکار عمومی‬ ‫جامعه» به مثابه دانشــگاه عمومی‪ ،‬وظیفه گسترش دین‪،‬‬ ‫اخالق‪ ،‬امید و اگاهی و ترویج سبک زندگی اسالمی‪ -‬ایرانی‬ ‫در میان احــاد ملت را بــر عهده داشــته و به عنــوان موتور‬ ‫محرک و مشوق پیشرفت کشور‪ ،‬وظیفه پشتیبانی رسانه ای‬ ‫همه جانبه و مبتکرانه در امر بسیج عمومی ملت و نیز کمک‬ ‫به مدیریت هــای اجرایی در جهت تامیــن اهداف و اجرای‬ ‫سیاست های کالن نظام و تحقق ســند چشم انداز کشور را‬ ‫بر دوش دارد‪».‬‬ ‫محمد سرافراز پیش از این به عنوان معاون برون مرزی‬ ‫این رسانه و مدیر شبکه های پرس تی وی و هیسپان تی وی‬ ‫فعالیت می کرد‪ .‬او متولد سال ‪ 1340‬است و بیش از ‪ 20‬سال‬ ‫در صداوسیما سابقه دارد‪ .‬دارای مدرک دکترای علوم سیاسی‬ ‫از دانشــگاه بیروت و به زبان های انگلیســی و عربی مسلط‬ ‫است‪ .‬برادر بزرگش جواد سرافراز‪ ،‬مسئول دفتر سیدمحمد‬ ‫بهشتی بود و به همراه ایشان در انفجار دفتر حزب جمهوری‬ ‫اســامی در سال ‪ ۱۳۶۰‬شــهید شــد‪ .‬برادر دیگرش نیز در‬ ‫جبهه های جنگ تحمیلی شــهید شــد‪ .‬پدر وی ابوالفضل‬ ‫سرافراز نیز نماینده ولی فقیه در هواپیمایی جمهوری اسالمی‬ ‫ایران بوده‪ .‬خود سرافراز از زمان محمد هاشمی در سازمان‬ ‫صد او سیما حضور داشته و یکی از قدیمی ترین مدیران این‬ ‫رسانه محسوب می شود‪.‬‬ ‫طراحی و راه اندازی شبکه های العالم به زبان عربی‪،‬‬ ‫پرس تــی وی به زبان انگلیســی و شــبکه اســپانیولی زبان‬ ‫هیســپان تی وی و همچنین شبکه فیلم و ســریال ای فیلم‬ ‫به زبان های عربی و انگلیســی از جمله فعالیت های دوران‬ ‫مدیریت او در زمان عزت الله ضرغامی محسوب می شود‪.‬‬ ‫دکتر ســرافراز همچنین با حکم رهبر معظم انقالب از سال‬ ‫‪ ۱۳۹۰‬به عنوان یکی از اعضای حقیقی شورای عالی فضای‬ ‫مجازی انتخاب و در پیشبرد اهداف این شورا حضور دارد‪.‬‬ ‫رئیس جدید سازمان صداوسیما بالفاصله پس از صدور‬ ‫حکم انتصابش با حضــور در دفتر رئیس مجلس شــورای‬ ‫اســامی با وی دیدار و گفت وگــو کرد‪ .‬این دیــدار درواقع‬ ‫همزمان با صدور حکم رئیس جدید صداوســیما از ســوی‬ ‫رهبر انقالب و در محل دفتر رئیس مجلس شورای اسالمی‬ ‫انجام شد‪ .‬عالوه بر قوه مقننه‪ ،‬قوه مجریه هم به این انتصاب‬ ‫روی خوش نشان داد و با ان همراه شــد‪ .‬حسام الدین اشنا‬ ‫ مشــاور فرهنگی رئیس جمهور ‪ -‬با اشاره به انتخاب محمد‬‫ســرافراز به عنوان رئیس جدید ســازمان صداوسیما گفت‪:‬‬ ‫«انتصاب سرافراز برای اهالی رســانه و افرادی که دغدغه‬ ‫مدیریت اینده صداوسیما را دارند‪ ،‬بسیار معنادار بود‪ .‬دولت‬ ‫از نقش افرینی ســرافراز اســتقبال می کند و همکاری های‬ ‫روشنی را بین دولت و صداوسیما در روزهای اتی پیش بینی‬ ‫می کند‪ ».‬اشــنا ابراز امیدواری کرد‪ ،‬در دوره جدید ریاست‬ ‫صدا و سیما از بسیاری سوء تفاهم ها و سوء تدبیرها جلوگیری‬ ‫شود؛ «در دوره جدید سازمان صدا و ســیما باید تصمیمات‬ ‫سخت گرفته شــود و جراحی هایی در جهت تقویت اعتماد‬ ‫ملی به رسانه ملی صورت پذیرد‪ .‬امیدواریم رسانه ملی با تکیه‬ ‫بر انحصار‪ ،‬تــاش نکند تا ابتکار را محدود ســازد‪ .‬مدیران‬ ‫رسانه ملی باید باور کنند که مردم حق انتخاب دارند و فقط با‬ ‫فشار دادن یک دگمه از ذهن مخاطبان حذف می شوند‪».‬‬ ‫محمد ســرافراز پــس از انتصاب در ســمت ریاســت‬ ‫سازمان صداوسیما در اولین مصاحبه اش‪ ،‬بر تشکیل اتاق‬ ‫فکر در رســانه ملی تاکید کــرد‪ .‬او که با خبرنگار ســرویس‬ ‫تلویزیون و رادیو ایسنا گفت وگو می کرد‪ ،‬درباره اینکه اولین‬ ‫کاری که انجام ان را پس از انتصاب به سمت ریاست سازمان‬ ‫صداوسیما و ورود به ســاختمان شیشه ای جام جم ضروری‬ ‫فرهنگ‬ ‫می داند‪ ،‬چیســت؟ گفت‪« :‬تشــکیل اتاق فکر برای اینکه‬ ‫ببینیم در دنیای متحول رسانه ای کار می توانیم انجام دهیم‪.‬‬ ‫چون الگوی رسانه متحول شــده و مولفه های تاثیرگذاری‬ ‫رسانه تغییر کرده است و ما االن در شرایطی قرار گرفته ایم‬ ‫که هر انسانی بالقوه یک رسانه است و هم بالقوه یک خبرنگار‬ ‫و تولیدکننده‪ ،‬باید این را به خوبی درک کنیم‪ ،‬هم در جامعه‬ ‫خودمان و هم در صحنه بین الملل ابزار و وسایل و روش ها را‬ ‫درست بشناسیم تا بتوانیم کار موثر رسانه ای انجام دهیم‪».‬‬ ‫ســرافراز چند روز بعــد هم کــه در مراســم اختتامیه ‬ ‫بیستمین نمایشــگاه مطبوعات و خبرگزاری ها حاضر و این‬ ‫حضور با استقبال حسین انتظامی‪ ،‬معاون مطبوعاتی وزیر‬ ‫ارشاد همراه شده بود‪ ،‬در بخشــی از سخنانش به بحث روز‬ ‫کشــور یعنی مذاکرات هســته ای ‪ 5+1‬پرداخت و اینکه به‬ ‫تعبیری از ان به مذاکرات هســته ای ‪ 3+3‬اطالق می شود‬ ‫و گفت‪« :‬به تعبیر من مذاکرات هسته ای ‪ 1/5+ 1‬است که‬ ‫یکی از یک های ان ایران و یک دیگــر ان امریکا و نیم ان‬ ‫بقیه کشورها هستند‪».‬‬ ‫رئیس سازمان صداوسیما ادامه داد‪« :‬این مذاکرات‬ ‫فارغ از اینکه به نتیجه برســد یا نه‪ ،‬البتــه در بهترین حالت‬ ‫این اســت که به توافق برســند و مرحله جدیدی اغاز شود؛‬ ‫هرچند احتمال بیشتر این است که به توافق نرسند که یک‬ ‫دلیل ان می تواند زیاده خواهی انها باشــد و دلیل دیگرش‬ ‫بی اعتمادی ما نسبت به انهاست و هیچ وقت انها به تعهدات‬ ‫خود عمل نکرده اند‪ .‬ایران در یک سال اخیر پروسه ای که‬ ‫باید طی کند‪ ،‬طی کرد و به تعهداتش عمل کرد؛ هم تعهداتی‬ ‫که در مذاکرات ژنو انجام شــد و هم تعهداتی که در میزان‬ ‫غنی ســازی و کاهش حجم ان مطرح شــده بود‪ .‬اما طرف‬ ‫مقابل و تعهداتی که برعهده انها بود چه شد؟»‬ ‫وی با اشاره به برچیده نشدن تحریم ها بیان کرد‪« :‬چه‬ ‫ارتباطی وجود داشت بین مرکز هســته ای و تحریم داروها‬ ‫و بانک مرکزی؟ نگاه انها به این شــکل بود مسیری که ما تا‬ ‫به اینجا رفتیم و بخشــی از لبه تحریم و سیاست هایی را که‬ ‫به ما اعمال کرد به خود رســانه ملی هم برخورد‪ .‬به گونه ای‬ ‫که در یک دوره ای سعی کردند شــبکه های ما را از ماهواره‬ ‫حذف کنند‪ .‬نه تنها شــبکه های سیاسی و خبری مثل العالم‬ ‫و پرس تی وی‪ ،‬بلکه شبکه ای فیلم را که ‪ 24‬ساعته سریال‬ ‫پخش می کند تحریم کردند و همه اینهــا به بهانه تحریم و‬ ‫مسائل هســته ای اتفاق افتاد که قابل درک نیست‪ .‬نه تنها‬ ‫نمی توانند صــدای ما را قطع کنند در عین حال چهره شــان‬ ‫را اشکار کردند و به رغم شــعاری که چند صد سال با عنوان‬ ‫ازادی بیان و ازادی رســانه ها بیان می کننــد‪ ،‬چهره خود را‬ ‫اشکار کردند‪».‬‬ ‫موضع گیری سیاســی ســرافراز درحالی بود کــه او با‬ ‫انتصاب دکتر پیمان جبلی به سمت معاونت خبر صداوسیما‪،‬‬ ‫عمال عنوان پرحاشیه «معاونت سیاســی» را در رسانه ملی‬ ‫حذف کرد‪.‬‬ ‫از دیگر اقدام های چشــمگیر ســرافراز در این مدت‪،‬‬ ‫تغییر بیشتر مدیران رده باالی سازمان و نیز سیاست تجمیع‬ ‫و ادغام شبکه های متکثر و تازه تاسیس بوده است‪.‬‬ ‫نمایش ضعیف‬ ‫اواخر امسال مجمع عمومی «خانه سینما» هم برای‬ ‫انتخاب هیات مدیــره جدید این تشــکل صنفــی در حالی‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫و باز هم خانه سینما‬ ‫فرهنگ‬ ‫یکی دیگر از تغییرهای چشــمگیر در ســال ‪ 93‬تغییر‬ ‫مدیرکل اداره هنرهای نمایشــی بــود‪ .‬تغییری کــه در پی‬ ‫مدیریت ناموفق حســین طاهری بر این اداره و در اســتانه‬ ‫رویداد مهم جشنواره تئاتر فجر از وضعیت نامطلوب این حوزه‬ ‫از هنر در کشور حکایت داشت‪.‬‬ ‫نامه کناره گیری مدیرکل هنرهای نمایشی وزارت ارشاد‬ ‫خطاب به علی جنتی عصر پنجشــنبه ‪ 4‬دی مــاه به صورت‬ ‫غیررسمی در اختیار رسانه ها قرار گرفت و سرانجام روز جمعه‬ ‫در سایت رسمی وزارت ارشاد اعالم شد که این استعفا مورد‬ ‫پذیرش قرار گرفته است‪.‬‬ ‫وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی در نامه ای خطاب به علی‬ ‫مراد خانی‪ ،‬معاون امور هنری اش با استعفای حسین طاهری‬ ‫موافقت کرد‪ .‬در نامه ای که مشــروح ان روی سایت وزارت‬ ‫ارشاد قرار نگرفت و فقط یک بخش از ان منتشر شد که علی‬ ‫جنتی خطاب به علی مرادخانی نوشته بود‪« :‬لطفا تا تعیین‬ ‫مدیرکل جدید‪ ،‬برای اداره کل هنرهای نمایشی سرپرستی‬ ‫مشخص کنید‪».‬‬ ‫البته طی هفتــه قبــل از ان در پــی جابه جایی برخی‬ ‫مدیران سینمایی سازمان سینمایی در پی تغییرات سازمانی‬ ‫و حضور برخــی از انها در ســازمان صدا و ســیما‪ ،‬خبرهایی‬ ‫غیررسمی از حضور دوباره برخی مدیران تئاتری که چندی‬ ‫در ســینما فعال بودند‪ ،‬شــنیده می شــد که دوبــاره به تئاتر‬ ‫برگردنــد و در این میان اختــاف تقریبا علنی شــده معاون‬ ‫هنری و مدیرکل هنرهای نمایشی (در بحث بودجه تئاتر این‬ ‫اختالف علنی شد) هم مزید بر علت شــده بود که ماجرای‬ ‫کناره گیری یا برکناری حسین طاهری مطرح شود که سرانجام‬ ‫پیش بینی ها به واقعیت پیوست و مدیر مرکز هنرهای نمایشی‬ ‫برخالف روال معمول نامه اش را به جــای اینکه خطاب به‬ ‫معاون هنری وزارت ارشاد بنویســد‪ ،‬خطاب به علی جنتی‪،‬‬ ‫وزیر ارشاد نوشت‪.‬‬ ‫طاهری در نامه ای نوشــته بــود‪ ،‬احترامــا از انجا که‬ ‫احساس می شود سیاست های دولت تدبیر و امید در معاونت‬ ‫امور هنری به ویژه در بخش هنرهای نمایشی به نحو مطلوبی‬ ‫تفسیر‪ ،‬تدوین‪ ،‬برنامه ریزی و اجرا نمی شود‪ ،‬الزم می دانم که‬ ‫کناره گیری خود را از مدیریت اداره کل هنرهای نمایشی به‬ ‫‪ 10‬دلیل تقدیم حضور کنم‪.‬‬ ‫درحالی که بیشتر دالیل مطرح شده ازسوی طاهری به‬ ‫مسائل بودجه و حمایتی برمی گشت‪ ،‬علی مرادخانی‪ ،‬معاون‬ ‫امور هنری اردشیر صالح پور را که پیش از ان به عنوان دبیر‬ ‫جشنواره تئاتر فجر منصوب شده بود‪ ،‬به سرپرستی اداره کل‬ ‫نمایشی منصوب کرد‪ .‬مرادخانی در مراسم معارفه صالح پور‬ ‫به مشــکالت بودجه ای معاونت امور هنری اشاره کرد‪« :‬با‬ ‫وجود تمامی تنگناهای مالی‪ ،‬در سال جاری به بخش تئاتر‬ ‫توجه مالی بیشــتری شده اســت‪.‬برگزاری جشــنواره هایی‬ ‫همچون تئاتر عروســکی و پرداخت بدهی های سال های‬ ‫گذشته اهالی تئاتر مشکالت بودجه را بیشتر کرد‪ ،‬ولی باید‬ ‫این کم و کاستی ها را در حوزه دولت تحمل کنیم‪».‬‬ ‫جشــنواره برگزار شــد و پــس از ان با تودیع اردشــیر‬ ‫صالح پور که مــدت کوتاهی به عنوان سرپرســت اداره کل‬ ‫هنرهای نمایشــی حضور داشــت‪ ،‬فعالیت رســمی مهدی‬ ‫شفیعی به عنوان مدیر جدید این اداره اغاز شد‪ .‬شفیعی پس‬ ‫از دریافت حکم خود از علی مرادخانی بیان کرد‪« :‬قرار نیست‬ ‫اتفاق معجزه اسایی رخ دهد‪ ،‬چون همه ما امکانات ‪ ،‬بودجه و‬ ‫سخت افزارهایی را که در این حوزه وجود دارد می شناسیم‪».‬‬ ‫او با تاکید بر اینکه قصد دارد بیشــتر بشــنود ‪ ،‬گفت‪« :‬تئاتر‬ ‫ایران بسیار بالنده است‪ ،‬اما در این ‪ 30 ،40‬سالی که از این‬ ‫بالندگی می گذرد امکانات و فضاهای کالبدی نتوانســته به‬ ‫اندازه خالقیت هنرمندان مان رشد کند‪ .‬باید سا زو کاری را در‬ ‫تئاتر تشکیل دهیم که تشــکیالت فقط دولتی نباشد‪ ،‬بلکه‬ ‫گروه ها انسجام و شــخصیت حقوقی پیدا کنند تا به صورت‬ ‫کمپانی هــای کوچک فعالیت کنند‪ .‬وضعیــت بودجه تئاتر‬ ‫خوب نبوده و االن از همیشه بدتر است‪ .‬در تئاتر شهرستان ها‬ ‫باید موضوع ایجاد تئاتر شــهر برای هر مرکز پیگیری شود‪،‬‬ ‫چراکه در حــال حاضر فقــط هشــت تئاتر شــهر در مراکز‬ ‫استان ها ایجاد شده و حداقل پنج مرکز از بین ان ها‪ ،‬در هر‬ ‫شــب فعالیت دارد‪ .‬به هر حال‪ ،‬انتصاب شفیعی با استقبال‬ ‫بیشتری از سوی هنرمندان تئاتری مواجه شد‪.‬‬ ‫تشکیل شــد که دو صنف اصلی ســینما یعنی کارگردانان و‬ ‫تهیه کنندگان در ان راه نیافتنــد؛ مجمعی که به یک مجمع‬ ‫پرخبر تبدیل شد‪.‬‬ ‫مجمع عمومی خانه سینما عصر ‪ 11‬اسفند ماه در تاالر‬ ‫سیف الله داد این تشکل صنفی برگزار و پس از ارائه گزارش‬ ‫هیات مدیره سابق‪ ،‬انتخاباتی برگزار شد که نتیجه ان به شرح‬ ‫ذیل اعالم شــد‪« :‬محمدرضا موئینی بــا ‪ 21‬رای‪ ،‬ابراهیم‬ ‫مختاری بــا ‪ 20‬رای‪ ،‬بهمن اردالن بــا ‪،18‬کامران ملکی با‬ ‫‪ ،16‬اتیال پسیانی با ‪ ،16‬شادمهر راستین با ‪ 15‬رای و خادم‬ ‫با ‪ 14‬رای هیات مدیره خانه سینما شدند و علی اشتیانی پور‬ ‫با ‪ 12‬رای و محمدرضا سکوت با ‪ 10‬رای عضو علی البدل و‬ ‫همچنین عبدالله اسفندیاری بازرس اصلی و ایمان کریمیان‬ ‫بازرس علی البدل شدند‪.‬‬ ‫در واقــع در یک اتقــاق کم ســابقه در خانه ســینما‪،‬‬ ‫نمایندگانی از دو طیف کارگردانان یعنی ابوالحسن داودی‬ ‫و تهیه کنندگان یعنی علیرضا داوودنژاد به هیات مدیره خانه‬ ‫سینما راه پیدا نکردند‪».‬‬ ‫پس از برگزاری انتخاباتی که برخالف پیش بینی ها تا‬ ‫قبل از ساعت ‪ 21‬به پایان رسید و تا پاسی از شب ادامه پیدا‬ ‫نکرد؛ خبرنگارانی کــه طبق روال مرســوم مجامع عمومی‬ ‫«خانه سینما» به جلســه راه نیافتند از اعضای هیات مدیره‬ ‫ســابق از جمله فرهاد توحیدی و محمد مهدی عســگرپور‬ ‫نظرشان را درباره نتایج انتخابات پرسیدند و سوال مهم دیگر‬ ‫این بود که ترکیب جدید هیات مدیره خانه سینما‪،‬چه کسی را‬ ‫به عنوان مدیرعامل این تشکل صنفی برمی گزیند‪.‬‬ ‫فرهــاد توحیــدی از فرصــت ‪ 45‬روزه بــرای انتخاب‬ ‫مدیرعامل خانه ســینما خبر داد و ترکیب هیات مدیره جدید‬ ‫این تشــکل را ترکیبی امیدوارکننده توصیف کرد؛ زیرا همه‬ ‫کســانی که انتخاب شــدند‪ ،‬افرادی هســتند که بیشترین‬ ‫فعالیت صنفی را داشتند‪.‬‬ ‫او که خود رئیس ســابق هیات مدیره خانه سینما بود‪،‬‬ ‫همچنین از احتمال نامزدی عسگرپور به عنوان مدیرعامل‬ ‫خانه سینما خبر داد اما محمدمهدی عسگرپور در پی انتخاب‬ ‫هیات مدیــره جدید این تشــکل صنفی گفــت‪« :‬به صالح‬ ‫نمی بینم باز هم مدیرعامل خانه ســینما بشوم‪ .‬به دوستان‬ ‫گفتم در اولین فرصت ممکن به این موضوع رسیدگی کنند و‬ ‫امیدوارم مدیرعاملی مناسب دوره پیش رو انتخاب کنیم که‬ ‫بتوانیم اهداف خانه سینما را پیگیری کنیم‪».‬‬ ‫پس از انتخاب هیات مدیره خانه ســینما‪ ،‬ابوالحسن‬ ‫داودی هم که نامزد کانون کارگردانان در این انتخابات بود‪،‬‬ ‫به اعضای جدید هیات مدیره این نهاد صنفی تبریک گفت‪.‬‬ ‫علیرضا داوودنژاد هم که نامزد شورای عالی تهیه کنندگان‬ ‫ســینما در انتخابات بود‪ ،‬متنی را منتشــر کرد که دران امده‬ ‫بود‪« :‬در وضعیت موجود به نظر می رســد اکثریتی از ارای‬ ‫صنفی با هم به توافق رسیدند و مصمم هستند که مسیر خود‬ ‫را همچنان از اصناف کارفرمایی و خدماتی مثل تهیه کنندگان‬ ‫و سینماداران جدا نگه دارند و حتی در مجمع عمومی یکی‬ ‫از بندهای دستور جلســه را که مربوط به رسیدگی تقاضای‬ ‫تشــکیل صنف پخش کنندگان بود‪ ،‬کنــار بگذارند‪ .‬چنین‬ ‫اتفاق ارایی طبیعتا برای صاحبان ان فرصت ها و تهدید های‬ ‫تازه ای را ایجاد خواهد کرد‪.‬‬ ‫رسیدن به وحدتی از رویه ها در برخورد با اصناف دیگر‬ ‫و اتخاذ مواضع مشــترک صنفــی و رفاهی بــرای اکثریت‬ ‫نیروهای کار می تواند از مزایای چنین نقشــه راهی باشــد‪.‬‬ ‫اما این گرایش در ادامه مســیر خــود ناگزیر با این ســوال‬ ‫نیز مواجه خواهــد بود که ایجاد هیات مدیــره بدون حضور‬ ‫رسمی و قانونی تهیه کننده‪ ،‬سینمادار و پخش کننده که حتی‬ ‫کانون کارگردان هــا به ان راه ندارد‪ ،‬ایــا همچنان می تواند‬ ‫هیات مدیره انجایی باشــد که ما تحت عنوان خانه ســینما‬ ‫می شناسیم و ان را جامعه اصناف سینمای کشور نامگذاری‬ ‫کرده ایم؟»‬ ‫‪221‬‬ ‫میهمانی که نمی رود‬ ‫ورزش‬ ‫چرا کی روش میان ایرانیان محبوب است؟‬ ‫ورزش‬ ‫‪222‬‬ ‫مثلث | شماره ‪255‬‬ ‫جان سخت‬ ‫محبوبیت کارلوس کی روش‪ ،‬این موضوع حاال مرزبندی میان حامیان‬ ‫و مخالفــان این مربی پرتغالی را جدی کرده اســت‪ .‬بهمــن فروتن می گوید‬ ‫رســانه ها کی روش را نزد مردم تبلیــغ می کنند وگرنه او مربــی بی کیفیتی‬ ‫است‪ ،‬اما امیر حاج رضایی رفتارهای حرفه ای کی روش را عامل محبوبیتش‬ ‫می داند‪.‬‬ ‫کارلوس ک ی روش‪ ،‬بازنده محبوب!‬ ‫گفت وگویبهمنفروتنوامیرحاج رضاییدرباره‬ ‫دالیلمحبوبیتسرمربیتیم ملی‬ ‫ک ی روش به خاطر تیم‬ ‫ملی با فیفا دعوا کرد‬ ‫مردی که ادا ندارد‬ ‫حاال حاالها‬ ‫هستیم‬ ‫تو گویمثلث‬ ‫گف ‬ ‫باعلیکفاشیان‬ ‫مثلث | شماره ‪255‬‬ ‫ورزش‬ ‫‪223‬‬ ‫ورزش‬ ‫کارلوس کی روش‪ ،‬بازنده محبوب!‬ ‫ورزش‬ ‫‪224‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫گفت وگوی بهمن فروتن و امیرحاج رضایی‬ ‫درباره دالیل محبوبیت سرمربی تیم ملی‬ ‫مثلث‪ :‬چرا تیم کی روش می بازد اما همچنان نزد‬ ‫مردم محبوب است‪ .‬هم تیم ملی و هم خود این مربی‪ .‬چه‬ ‫اتفاقی رخ داده است؟‬ ‫فروتن‪ :‬واقعیت این اســت که مــردم جنس خارجی‬ ‫یا غربی را دوســت دارند‪ .‬مثال در خریــد خانم ها اگر دقت‬ ‫کنید‪ ،‬وقتی با هم صحبت می کنند در حاشیه بارها به جنس‬ ‫خارجی اشاره می کنند‪ .‬می گویند این جنس ترک است‪ .‬حاال‬ ‫بماند که برای کاالهای کشــورهایی چون ایتالیا‪ ،‬امریکا‪،‬‬ ‫فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی چه شوق و ذوقی دارند‪.‬‬ ‫یعنی تفاوت کیفیت ما از اینجا تا ترکیه اســت‪ .‬کشور ما به‬ ‫این دلیل دچار بی کیفیتی شده اســت‪ .‬ما در زمینه اجناس‬ ‫تولیدی و دیگر موارد اجتماعی دچار بی کیفیتی شــده ایم‪.‬‬ ‫مساله این اســت که ما یک بازاری درست کرده ایم که این‬ ‫بازار در رقابت جهانی اصال حضور ندارد‪ .‬این طور هم نیست‬ ‫که بگوییم در چهار مورد نیست در یک مورد هست‪ .‬نه‪ .‬ما‬ ‫در یک مورد خوب بودیم و ان هم صــادرات فرش بود‪ .‬اما‬ ‫حاال دیگر مردم اروپــا همان فرش را هــم از ما نمی خرند‪.‬‬ ‫مساله این است که استفاده بیشتر و سود بیشتر‪ ،‬کار کمتر‬ ‫و کیفیت پایین‪ .‬بدون اینکه در نظــر بگیریم که مردم اگاه‬ ‫هستند و متوجه می شوند و عکس العمل نشان می دهند‪ .‬ما‬ ‫به جایی رسیده ایم که عدم وجود امکانات سخت افزاری و‬ ‫نرم افزاری در فوتبال مان باعث بروز مشکالت فراوانی شده‬ ‫است‪ .‬نفت مسجد سلیمان فوتبال بازی می کند‪ .‬چشم نواز‬ ‫هم بــازی می کند اما همین باشــگاه باید بــرود ‪ 10‬میلیون‬ ‫قرض کند که بتوانند به شهرهای دیگر سفر کند‪ .‬عدم توجه‬ ‫به ورزش و به خصوص فوتبال باعث این مشــکالت شــده‬ ‫اســت‪ .‬کیفیت در چنین مجموعه ای بســیار افت می کند‪.‬‬ ‫ی با امکانات دارد‪ .‬ما امکانات نداریم‬ ‫کیفیت ارتباط مستقیم ‬ ‫و کیفیت را هم از دست داده ایم‪ .‬ما نه زمین خوب داریم و‬ ‫نه استادیوم مناســب‪ .‬از طرفی به فوتبال توجه نمی کنیم و‬ ‫از طرف دیگر می گوییم نباید به سمت سرمایه داری برویم‬ ‫بنابراین مناســبات موجــود در فوتبال مــا به طورکلی به هم‬ ‫ریخته است‪ .‬مورد دیگری را هم باید بگویم‪ .‬تماشاگر ایرانی‬ ‫به دلیل همین بی کیفیتی از فوتبال روی برگردانده اســت‪.‬‬ ‫در بوندس لیگا که یکــی از با کیفیت تریــن لیگ های دنیا‬ ‫است قیمت بلیت و هزینه های رفت و امد به این ورزشگاه ها‬ ‫کمر شکن است‪ .‬سنگین است‪ .‬اما مردم انجا پول کیفیت‬ ‫را می دهند و ببینید از مسابقات تیم های شان چه استقبالی‬ ‫می کنند‪ .‬مردم ما هم همین طور فکر می کنند‪ .‬همواره پول‬ ‫کیفیت را می دهند‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬به همین دلیل نیســت که مردم کی روش‬ ‫را می پســندند؟ شما گفتید مردم اگاه هســتند‪ .‬می فهمند‪.‬‬ ‫این طور نیست؟‬ ‫فروتن‪ :‬اجازه بدهیــد‪ .‬اصل حرف مــن باقی مانده‬ ‫اســت‪ .‬بحث من این اســت که اگر می گوییــم کی روش‬ ‫با کیفیت اســت این کیفیــت از کجا امده اســت؟ کیفیت‬ ‫کی روش را چه کســی یا جریانی برای این مردم تبلیغ کرده‬ ‫است‪ .‬خود من امتحان کرده ام‪ .‬چه در ایران چه در اروپا‪.‬‬ ‫وقتی به فروشگاه می روم‪ ،‬دقیقا همان کاالیی را می خرم که‬ ‫تبلیغش را دیده ام‪ .‬تبلیغات خیلی مهم و تاثیر گذار است‪47 .‬‬ ‫سال پیش وقتی وارد پاریس شدم با یک تبلیغ روبه رو شدم‪.‬‬ ‫در یکی از مدرن ترین شهرهای دنیا تبلیغ روی ان تابلو در ان‬ ‫میدان معروف این بود‪ :‬یک نفر روی خر نشسته بود و زیرش‬ ‫نوشته شده بود هر کســی به تبلیغات اعتقاد ندارد در عصر‬ ‫حجر زندگی می کنــد‪ .‬در واقع تبلیغ کرده بــود برای تبلیغ‪.‬‬ ‫می خواهم بگویم شرایطی هست که باعث می شود عده ای‬ ‫این توهم برایشان ایجاد شــود که روی نیمکت تیم ملی ما‬ ‫یک مربی با کیفیت نشسته است‪ .‬این کار رسانه ها است‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬اقای حــاج رضایی! به نظر شــما مردم با‬ ‫چنین طرز تفکری است که به کی روش عالقه مندند؟‬ ‫حاج رضایی‪ :‬من با بخشی از حرف های بهمن خان‬ ‫موافقم‪ .‬مردم برند خارجی را می پسندند‪ .‬از فروشنده مدام‬ ‫می پرســند «نکنه ایرانی باشــه»‪ .‬اما هر جنسی نمی تواند‬ ‫خارجی اصل باشــد‪ .‬ما به کاالهای چینی برند نمی گوییم‪.‬‬ ‫خیلی از مــردم دنبال اصل می گردند نــه کاالهای قالبی‪.‬‬ ‫برانکو برند نبود‪ ،‬حتی به اندازه بالژ هم برند نبود‪ .‬قطبی هم‬ ‫همین طور‪ .‬او نیز برند نبود‪ .‬اولیویرا هم که همیشــه بیکار‬ ‫است و فقط تراکتورسازی را دارد‪ ،‬برند نیست‪ .‬ما به هر مربی‬ ‫خارجی برنــد نمی گوییم اما در مورد رســانه ها باید نکته ای‬ ‫را عرض کنم؛ ما نمی توانیم این واقعیــت را انکار کنیم که‬ ‫همواره بخشی از رســانه ها به دنبال منافع خودشان هستند‬ ‫اما تاکید می کنم بخشی از رسانه ها چنین سیاستی را دنبال‬ ‫می کنند‪ .‬باید اینها را تفکیک کنیم‪ .‬چون در بین نویسندگان‬ ‫ورزشی انسان هایی هم هستند که رسالت خود به عنوان یک‬ ‫روزنامه نگار را هرگز فرامــوش نکرده اند و همواره با انصاف‬ ‫ســخن گفته اند‪ .‬بنابراین من با مطلق نگاه کردن به قضیه‬ ‫رسانه موافق نیستم‪ .‬اما سوال من از اقای فروتن این است‬ ‫که شما چرا مخالف کی روش هستید؟‬ ‫فروتن‪ :‬علت عدم قبول کــی روش از طرف من این‬ ‫اســت؛ از طرفی رســانه ها بی کیفیتــی را به مردم نشــان‬ ‫می دهند و از طرف دیگر همان بی کیفیتی را به عنوان یک‬ ‫ورزش‬ ‫جنس باکیفیت به مردم عرضه می کنند‪ .‬کی روش از نظر من‬ ‫یک مربی بی کیفیت اســت‪ .‬او ضعف های زیادی دارد‪ .‬به‬ ‫احتمال زیاد خودش هم به ضعف های خودش اگاه است‪.‬‬ ‫این ضعف ها گریبــان او را در تیم های قبلی اش هم گرفته‬ ‫است‪ .‬اگر من چهار سال کنار فرگوســن بودم خیلی چیزها‬ ‫یاد می گرفتم‪ .‬فرگوسن شاگردان زیادی داشته اما دو مربی‬ ‫سرشناس شده اند‪ .‬یکی مک الرن یکی همین کی روش‪.‬‬ ‫الرن می رود سرمربی تیم ملی انگلیس می شود اما کی روش‬ ‫در ادامه راه موفق نمی شود‪.‬‬ ‫حاج رضایــی‪ :‬بهمن خــان! خیلــی از شــما عــذر‬ ‫می خواهــم اما مک الرن یــک شکســت خورده تمام عیار‬ ‫است‪ .‬در جغرافیای فوتبال اثری از او نیست‪ .‬بله او سرمربی‬ ‫تیم ملی انگلیس شد اما می دانید چه اتفاقی برایش رخ داد؟‬ ‫می دانید چه بالیی بر سر تیم ملی انگلیس اورد؟ او سرمربی‬ ‫تیم ملی شد و برای صعود به یورو تنها به یک تساوی مقابل‬ ‫کرواســی نیاز داشــت‪ ،‬ان هم در لندن‪ .‬مقابل چشــم ان‬ ‫همه هوادار و میلیون ها انگلیســی‪ .‬کرواســی قبل از این‬ ‫رویارویی صعود کرده بود و اساســا برای مــرگ و زندگی به‬ ‫لندن نرفته بود‪ .‬اما اتفاقی کــه رخ داد فاجعه بود؛ انگلیس‬ ‫ان بازی سرنوشت ساز را با نتیجه ‪ 3‬بر ‪ 2‬به کرواسی واگذار‬ ‫کرد تا مک الرن که اتفاقا کت وشلوار شیکی پوشیده بود و‬ ‫یک گل قرمز به سینه اش چسبانده بود تنها نظاره گر باخت‬ ‫تیم ملی یک کشور باشد‪ .‬می دانید گاردین درباره الرن چه‬ ‫تیتری زد؟ «شاه داماد برای ما هیچ کاری نکرد‪ ».‬مک الرن‬ ‫یک کپی بود‪ .‬یک کپی مثل برتــی فوگتس‪ .‬با این تفاوت‬ ‫حاج رضایی‪:‬برانکووقتیباختبهایرانبرنگشت‪.‬‬ ‫ازالمانبهکرواسیرفت‪.‬قطبیهمبهدوحهرفت‬ ‫و به کت و شلوار و کراواتش پیوست اما کی روش‬ ‫نزد مردم برگشــت‪ .‬حتی اگــر او را در نتیجه یک‬ ‫مربی ناکام بدانیم باید ایــن را هم بپذیریم که او‬ ‫باتوجه بــه فرهنگ ما تصمیم درســت و اخالقی‬ ‫گرفتوبرگشت‬ ‫فروتن‪ :‬فوتبالی که کــی روش برای مــا اورده به‬ ‫هیچ وجهفوتبالیبا کیفیت ترازلیگمانیست‪.‬اگر‬ ‫تیمیدرلیگبایکمربیایرانیبدبازیکندوحتی‬ ‫برندهشودهمینرسانه هاپدرانتیمرادرمی اورند‬ ‫که بد بازی کرده و فالن و بهمان‪ .‬این تبعیض ها‬ ‫و رفتارهای متناقض اذیتم می کند و من را به یک‬ ‫معترضتبدیلکردهاست‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫کشورهای جهان را دیده و با مردمش اشنا شده است‪ .‬برانکو‬ ‫وقتی باخت به ایران برنگشــت‪ .‬از المان به کرواسی رفت‪.‬‬ ‫قطبی هم به دوحه رفت و به کت و شلوار و کراواتش پیوست‬ ‫اما کی روش نزد مردم برگشت‪ .‬حتی اگر او را در نتیجه یک‬ ‫مربی ناکام بدانیم باید این را هم بپذیریــم که او باتوجه به‬ ‫فرهنگ ما تصمیم درست و اخالقی گرفت و برگشت‪ .‬شاید‬ ‫حرف هایش در طول این ســال ها برای همه ما قانع کننده‬ ‫نبوده است اما کی روش نه بعد از جام جهانی فرار کرد و نه بعد‬ ‫از جام ملت های اسیا‪ .‬مردم کســی که می ایستد را دوست‬ ‫دارند نه ان کسی که فرار می کند‪.‬‬ ‫فروتــن‪ :‬دو و نیم شــب تلویزیون را روشــن می کنم‬ ‫و کفاشــیان را می بینم که علنا سر مردم را شــیره می مالد و‬ ‫می گوید ما از این فوتبال خیلی درامدزایی کرده ایم و بیشتر‬ ‫از اینها هــم درامدزایی خواهیم کرد و‪ ...‬بعد یکی نیســت‬ ‫بگوید اقای رئیس! پس چرا پول داوران را نمی دهی؟ این‬ ‫چیزهاست که من را به چهره ای معترض تبدیل کرده است‪.‬‬ ‫حرف من این است که رســانه ها باید کیفیت را تبلیغ کنند‪.‬‬ ‫شما را به خدا به خاطر اینکه یک مربی شلوار جین می پوشد‬ ‫و پیراهن ســفید به تن می کند و یقه اش را بــاز می گذارد و‬ ‫زنجیر به گردنش می اندازد‪ ،‬حامی کی روش نشوید‪.‬‬ ‫مثلــث‪ :‬البتــه بهمن خان! شــما را به خدا شــما‬ ‫هم به خاطر ایــن خوش تیپی کی روش منتقدش نشــوید‪.‬‬ ‫(می خندند) اقای حاج رضایی! نکته ای اگر هست بفرمایید‪.‬‬ ‫حاج رضایــی‪ :‬مــن خیلــی خوشــحالم کــه یکی از‬ ‫صمیمی ترین دوســتان من بهمن فروتن است‪ .‬مردی که‬ ‫عقاید و افکارش را روشــن و بدون غــرض مطرح می کند؛‬ ‫مردی که از جنس فوتبال است و ریشه دارد‪.‬‬ ‫ورزش‬ ‫که برتی فوگتــس المان ها را به قهرمانی رســاند اما دوران‬ ‫ناکامی اش بعد از ان قهرمانی ان قدر طوالنی و متعدد بود‬ ‫که خیلی ها متوجه اصل نبودن این مربی شدند‪ .‬او هم مثل‬ ‫مک الرن که از فرگوسن چیزی یاد نگرفت نتوانست از بکن‬ ‫باوئر بیاموزد‪ .‬حاال سوال من این است که نفر دوم ان دوران‬ ‫منچستر و مربی که ســال ها کنار فرگوسن اموخته است ایا‬ ‫نمی تواند نفر اول تیمی مثل ایران باشد؟ بله‪ ،‬کی روش در‬ ‫رئال ناکام بود‪ .‬اما برخی از مربیان بزرگ دیگر هم در این تیم‬ ‫ناکام بودند‪ .‬ایا انها هرگز بــزرگ نبوده اند؟ بعد از ناکامی در‬ ‫رئال نابود شــدند؟ نه‪ .‬من چنین نظری ندارم‪ .‬ضمن اینکه‬ ‫من درباره رئال از کی روش پرســیدم‪ .‬از او سوال کردم که‬ ‫چرا در رئال موفق نشدید؟ گفت من قصد بهانه جویی ندارم‬ ‫اما ان فصل ما با مصدومیت برخــی بازیکنان کلیدی مان‬ ‫روبه رو شدیم‪ .‬مشخصا از مصدومیت رونالدوی برزیلی یاد‬ ‫کرد و گفت‪« :‬ان مصدومیت خیلــی از برنامه های ما را به‬ ‫هم ریخت‪ ».‬کی روش موفق شــد پرتغال را به جام جهانی‬ ‫برساند و بعد مقابل اسپانیایی که در همان جام به قهرمانی‬ ‫رسید‪ ،‬حذف شد‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬اقای فروتن! شما این را هم در نظر بگیرید‬ ‫که چه دستگاهی بر کی روش ریاســت می کند؟ کی روش‬ ‫در بســیاری از موارد بزرگ تر از فدراســیون بوده و این یک‬ ‫واقعیت است‪ .‬شاید تلخ است اما واقعیت دارد‪ .‬قبول دارید؟‬ ‫فروتــن‪( :‬می خندد) من شــماها را بــزرگ کرده ام‪.‬‬ ‫اجازه بدهید حرفم را ادامه بدهم‪ .‬کی روش به نود رفت‪ .‬تا‬ ‫خواست در مورد برخی مسائل صحبت کند و دچار گاف شود‬ ‫عادل فردوسی پور دستش را گرفت و به سمت دیگری برد‬ ‫که خدای نکرده در تنگنا نیفتد‪ .‬حاال شــما هم همین کار را‬ ‫می کنید‪ .‬هر جا که من می خواهم به مقصدم نزدیک شوم‪،‬‬ ‫دست من را می گیری و می خواهی به سمت و سوی دیگری‬ ‫ببری‪ .‬من را به بیراهه نبر‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬من باید سوال بپرسم‪.‬‬ ‫فروتن‪ :‬نه‪ .‬چرا بپرســی‪ .‬نپرس‪ .‬اجازه بده من کارم‬ ‫را بکنم‪( .‬می خنــدد) ببینیــد‪ .‬کی روش چرا از فرگوســن‬ ‫یاد نگرفت؟ چــون کی روش همــواره به تحــرک ظریف‬ ‫ بی اعتقاد است‪ .‬به همین دلیل یک بازیکن خیلی با کیفیت‬ ‫که تکنیکی باشــد و باعــث زیبایی بازی تیم ملی شــود در‬ ‫پازل کی روش جایی ندارد‪ .‬چون او بــه فوتبالی با تحرک‬ ‫زمخت اعتقــاد دارد‪ .‬فوتبالی با بازیکنان بیشــتر قدرتی تا‬ ‫تکنیکی و ســرعتی‪ .‬تیپ هایی مثل اشــکان دژاگه‪ .‬این‬ ‫بازیکن در تیپ تحــرک زمخت قــرار می گیرد‪ .‬کی روش‬ ‫با هیچ یک از دســتیاران ایرانی خود نتوانســت کار کند؛‬ ‫نمازی‪ ،‬صالح‪ ،‬کریمی‪ .‬این اخری بهترین فرصت بود که‬ ‫کی روش اجازه نداد کار کند‪ .‬مســاله دیگر این اســت که‬ ‫کی روش به ما به دیده تحقیر نگاه می کند‪ .‬یک بار در نقد‬ ‫این رفتارش نوشــتم اقای کی روش ما در کنار رود امازون‬ ‫زندگی نمی کنیم‪.‬‬ ‫حاج رضایی‪ :‬البته بهمن خان اجازه بدهید در تکمیل‬ ‫صحبت های شــما نکته ای بگویم؛ به طور کلی دیدگاه من‬ ‫این اســت که ما همواره مخالف منصف باشــیم‪ .‬مخالف‬ ‫ بی انصاف به سمت و سوی دیگری می رود‪ .‬اگر به یک نفر‬ ‫عالقه نداریم اجازه نداریــم در نقدش بی انصافی کنیم‪ .‬به‬ ‫نظر من به کی روش هم نقدهایی وارد است‪ .‬انجا که گاهی‬ ‫با ادبیات نه چندان مناســبی سخن می گوید‪ .‬انجا که دچار‬ ‫این توهم می شود که او همه چیز را می داند و ما هیچ چیز‪.‬‬ ‫انجا که درباره امید نمازی با ادبیاتی نامناسب سخن گفت‪.‬‬ ‫من در جایی که باید منتقد باشم‪ ،‬هستم‪ .‬اما همیشه گفته ام‬ ‫که باید منصف بود‪ .‬بله‪ .‬بفرمایید‪ .‬عذرخواهی می کنم‪.‬‬ ‫فروتن‪ :‬من در نقد کی روش مطلبی نوشتم اما یکی از‬ ‫روزنامه های ورزشی بنا به دالیلی که برای من روشن است‬ ‫به من حمله کرد و نوشت بهمن فروتن خیلی دلش بخواهد‬ ‫با کی روش یک عکس یادگاری داشــته باشد! متاسفانه ما‬ ‫در چنین دامی گرفتار شــده ایم‪ .‬ما بی کیفیتی را می کوبیم‬ ‫و بعد همان بی کیفیتی را به مــردم قالب می کنیم‪ .‬فوتبالی‬ ‫که کی روش برای ما اورده به هیچ وجه فوتبالی با کیفیت تر‬ ‫از لیگ ما نیســت‪ .‬اگر تیمی در لیگ با یک مربی ایرانی بد‬ ‫بازی کند و حتی برنده شــود همین رســانه ها پدر ان تیم را‬ ‫درمی اورند که بد بازی کرده و فالن و بهمان‪ .‬این تبعیض ها‬ ‫و رفتارهای متناقض اذیتم می کند و من را به یک معترض‬ ‫تبدیل کرده است‪ .‬عادل فردوسی پور زمانی بود که به شدت‬ ‫علی کفاشیان را می کوبید‪ .‬به او امان نمی داد‪ .‬چه اتفاقی‬ ‫افتاده که حاال رابطــه این دو نفر خوب شــده؟ من عرض‬ ‫می کنم‪ .‬عــادل فردوســی پور در حال حاضر اپوزیســیون‬ ‫وزارت ورزش اســت و به همین دلیل سیاســت حمایت از‬ ‫کفاشــیان را در پیــش گرفته اســت‪ .‬البته مــن از مربیان‬ ‫ایرانی نمی خواهم دفاع کنم چون به نظرم مربی ایرانی هم‬ ‫ بی کیفیت شده است‪.‬‬ ‫حاج رضایی‪ :‬بهمن خان! شما منتقد منصفی هستید‬ ‫که ایــن طــور صادقانه صحبــت می کنید‪ .‬حــرف من هم‬ ‫همین اســت‪ .‬اصال بیاییــد معدل گیری کنیــم‪ .‬کی روش‬ ‫بازیکن ساالری را در تیم ملی از بین برد‪ .‬من خودم شاهد این‬ ‫اتفاقات بوده ام که یک مربی بازیکنی را در حضور دیگران‬ ‫اخراج کرده که به نوعی قدرت نمایی کرده و دیگر بازیکنان‬ ‫را مرعوب کند‪ ،‬اما هنوز از رختکن بیرون نیامده به سرپرست‬ ‫تیم گفته که برو و به ان بازیکن بگو بیاید در حضور دیگران‬ ‫از من خواهش و التماس کند تا او را ببخشم‪ .‬این ریا نیست؟‬ ‫این تظاهر نیست؟ اما کی روش اگر شیوه خاص خودش را‬ ‫دارد‪ ،‬اگر اصول خاص خــودش را دارد هرگز و تحت هیچ‬ ‫شرایطی ان را زیر پا نمی گذارد‪ .‬به بازیکنانی که به هر دلیلی‬ ‫به تیم ملی پشــت کردند هرگز و هرگز اجازه برگشتن نداد و‬ ‫این همان ویژگی است که برخی از مخالفان کی روش باید‬ ‫ان را ببینند تا مــدام نگویند او چه دارد که مــا نداریم‪ .‬البته‬ ‫نباید در مورد برخی مربیان داخلی بی انصافی کنم‪ .‬محمد‬ ‫مایلی کهن هم همین طور بوده اســت‪ .‬او همــواره مقابل‬ ‫بازیکن ساالری ایستاده و این موضوع ارزشمندی است‪.‬‬ ‫مثلث‪ :‬اقای حاج رضایی! شــما بیشــتر حامی او‬ ‫هستید تا منتقدش‪ ،‬چرا؟‬ ‫حاج رضایی‪ :‬در مورد کی روش حرف من این اســت‬ ‫که او به تیم ملی وجهه جهانی بخشیده است‪ .‬او یک مربی‬ ‫شناخته شده است و این موضوع برای مردم خوشایند است‪.‬‬ ‫شــما نگاه کنید وقتی یک بازیکن ملی به فالن شهرستان‬ ‫می رود تا چه حد مورد اســتقبال قرار می گیــرد و دیدن ان‬ ‫بازیکن برای مردم جذاب اســت‪ ،‬حاال تصور کنید که یک‬ ‫چهره جهانــی به ان شهرســتان بــرود‪ .‬می خواهم بگویم‬ ‫عالقه مندی مردم بــه کی روش امری طبیعی اســت چون‬ ‫او یک چهــره جهانی اســت‪ .‬از این گذشــته فکر می کنم‬ ‫اتفاق مهم تری رخ داده؛ اتفاقی میــان کی روش و مردم‪.‬‬ ‫مردم او را به عنوان یک مربــی با صداقت پذیرفته اند و این‬ ‫خیلــی اهمیت دارد‪ .‬البتــه من در مورد کــی روش معتقدم‬ ‫اگر نمی دانســتیم کــه او یک مربی فوتبال اســت شــاید‬ ‫گاهی اوقــات او را در قامت یــک وزیــر امور خارجه تلقی‬ ‫می کردیم چون او به جز اینکه یک مربی است یک دیپلمات‬ ‫هم هســت‪ .‬تجربه بســیار باالیــی در گفت وگو بــا مردم و‬ ‫رسانه ها دارد؛ یک جهانگرد تمام عیار که فرهنگ بسیاری از‬ ‫‪225‬‬ ‫ورزش‬ ‫کی روش به خاطر تیم ملی با فیفا دعوا کرد‬ ‫مردی که ادا ندارد‬ ‫بهتاش فریبا‬ ‫مربی فوتبال‬ ‫ورزش‬ ‫‪226‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫‪2‬‬ ‫ما در مورد کی روش و به طور کلــی عملکرد کی روش‬ ‫در فوتبا ل مــان می توانیم دو نوع تحلیل داشــته باشــیم‪.‬‬ ‫تحلیل فنــی و در مرحله بعد تحلیل شــخصیت این مربی‪.‬‬ ‫در بعد فنی اگر بخواهیم درباره کی روش صحبت کنیم باید‬ ‫بپذیریم که به جهت فنی تیم ملی ما نــه در جام جهانی و نه‬ ‫در جام ملت های اســیا بازی های خیلی خوبی را به نمایش‬ ‫نگذاشــت‪ .‬بازی های خیلی خوبی نداشــتیم‪ .‬اما چرا مردم‬ ‫این تیم ملی را دوســت دارند؟ کی روش توانسته خودش را‬ ‫به خوبی در دل مردم جا کند‪ .‬اما این کار ســاده ای نیست‪.‬‬ ‫کی روش برای رســیدن بــه محبوبیت چنــد کار مهم انجام‬ ‫داده اســت؛ نظم در بازی و دوم انتخــاب بازیکنان جوان؛‬ ‫جوان هایی که در کنار بزرگترهای تیم ملی خودشان را نشان‬ ‫دادند ؛ پورعلی گنجی‪ ،‬امیری‪ ،‬سردار ازمون‪ ،‬ووریا غفوری‬ ‫ و سروش رفیعی‪ .‬خیلی از مربیان ما بازیکنان جوان انتخاب‬ ‫می کنند که بگویند ما جوان ها را انتخاب کردیم اما کی روش‬ ‫به انها میدان داد‪ .‬برای شــما مثال می زنــم تا این موضوع‬ ‫بهتر روشن شود؛ ما قبل از جام ملت های اسیا با عراق بازی‬ ‫کردیم‪ .‬در فاصله شش روز به شروع بازی های جام ملت های‬ ‫اسیا‪ .‬کی روش به بازیکنان جوان خود اعتماد می کند‪ .‬انها‬ ‫را در این بازی به میدان می فرســتد‪ .‬کمتر مربی ای در این‬ ‫شــرایط تیم دومش را به زمین بازی می فرســتد‪ .‬اگر در ان‬ ‫شــرایط ایران به عراق می باخت چه اتفاقاتــی رخ می داد؟‬ ‫ســاده اســت‪ .‬ما در جام ملت های اســیا روحیه بازی کردن‬ ‫برای مان باقــی نمی ماند‪ .‬با یک روحیه به هــم ریخته وارد‬ ‫رقابت ها می شدیم و معلوم نبود چه اتفاقات دیگری برای مان‬ ‫رخ بدهد اما کــی روش این کار را کرد‪ .‬ریســک کــرد و در‬ ‫مسابقات رسمی هم به جوان ها اعتماد کرد‪ .‬پور علی گنجی‪،‬‬ ‫سروش رفیعی‪ ،‬ووریا غفوری‪ ،‬و سردار ازمون جزو بهترین ها‬ ‫می شــوند‪ .‬هر کدام را که به بازی می فرســتد‪ ،‬کارشان را به‬ ‫درستی انجام می دهند‪ .‬همین کار را حشمت مهاجرانی انجام‬ ‫داد و به ما میدان داد‪ .‬مردم ما دوست دارند تغییرات را ببینند‪.‬‬ ‫حال انکه این تغییر در روند بازی باشد یا در نفرات تیم ملی‪.‬‬ ‫این یک بعد قضیه است‪.‬‬ ‫اما مورد بعدی؛ باید بگویم کــی روش زاییده مملکتی‬ ‫است که به جهت فرهنگی به کشور ما خیلی نزدیک است‪.‬‬ ‫مردم پرتغال هم در بسیاری از مسائل فرهنگی به ما نزدیک‬ ‫هستند‪ .‬پرشور‪ ،‬میهمان نواز‪ ،‬احساساتی و خونگرم هستند‪.‬‬ ‫این رفتار ذاتی به کی روش خیلی کمــک کرد‪ .‬مردم ما هم‬ ‫خیلی زود می فهمند که مربی ادا در می اورد یا واقعا خودش‬ ‫است‪ .‬از این گذشته کی روش کارنامه در خشانی دارد‪ .‬درست‬ ‫مربیان‬ ‫ ‬ ‫اســت که در برخی تیم ها خیلی موفق نبوده امــا با‬ ‫بزرگی کار کرده‪ ،‬بنابراین حضور چنیــن مربی به تیم ملی ما‬ ‫شخصیت باالیی بخشیده است‪.‬‬ ‫این موضوع خیلی اهمیــت دارد که او بر ســر هویت‬ ‫تیم ملی ما با فیفا وارد دعوا می شــود‪ .‬مردم دوســت دارند‪.‬‬ ‫او برای نــام ایران هزینه می کند‪ .‬خــودش را خرج می کند‪.‬‬ ‫مردم اینها را می فهمند‪ .‬در ســال های گذشــته کمتر مربی‬ ‫دیده اند که برای تیم ملی چنین رفتارهایی از خود نشان دهد‪.‬‬ ‫تیپ مربی هم خیلی مهم اســت‪ .‬خدا حجــازی را بیامرزد‪.‬‬ ‫هم دوره های ناصر حجــازی زیاد بودند‪ .‬افرادی که شــاید‬ ‫برخی از انها از لحاظ فنی هم بهتر از ناصر حجازی بودند اما‬ ‫حجازی چهره شد‪ .‬چون خوب و شــیک می گشت و ستاره‬ ‫بود و همین موضوع در کنار توانمندی های فنی به او کمک‬ ‫کرده بود که نزد مردم بیش از خیلی های دیگر محبوب باشد‪.‬‬ ‫کی روش هم همین طور است‪ .‬خوش لباس و خوش قیافه‬ ‫است‪ .‬مرتب است‪ .‬او رای و رضایت مردم را دارد‪ .‬برخی از‬ ‫دوســتان می گویند کی روش تیم ملی ما را به نباختن عادت‬ ‫داده و بردن را بلد نیست‪ .‬من برای پاسخ دادن به این دوستان‬ ‫باید عرض کنم که هر مربی به ابزارهای خودش نگاه می کند‪.‬‬ ‫این درســت اســت که در قدیم مثال در جام ملت های اسیا‬ ‫خیلی از تیم ها برای ما زنگ تفریح بودند اما ما باید پیشرفت‬ ‫کشورهای اسیایی را مد نظر قرار بدهیم‪ .‬ژاپن‪ ،‬کره و دیگر‬ ‫کشورها از جهات مختلف پیشــرفت کرده اند‪ .‬همین قطر‬ ‫را ببینید‪ .‬چقدر در طول این سال ها رشــد کرده‪ .‬ژاپن برای‬ ‫جام ملت ها تیم امیدش را به استرالیا می فرستد‪ .‬اینها با برنامه‬ ‫کار می کنند‪ .‬این یعنی خودش را باالتر از اسیا می داند و به‬ ‫بازی های جهانی می اندیشــد‪ .‬برنامه ریزی شان هم طوری‬ ‫ورزش‬ ‫اســت که می خواهند ظرف چنــد دوره اینده جــزو بهترین‬ ‫تیم های جهان باشــند و مطمئن باشــید که بــه این هدف‬ ‫دســت پیدا می کنند چون موفقیت را ذره ذره برای خودشان‬ ‫می سازند‪ .‬قبل از هر چیز دســت به فرهنگ سازی می زنند‪.‬‬ ‫از ســاختن تیزر و کارتون برای کودکان گرفته تا بسیاری از‬ ‫برنامه های پیشرفته شان همه و همه در خدمت هدفی است‬ ‫که می خواهند به ان دست پیدا کنند‪.‬‬ ‫حاال مــا باید از خودمان بپرســیم که مــا در این موارد‬ ‫چقدر هزینــه کرده ایــم ؟ چقــدر از ســرمایه های ما صرف‬ ‫فرهنگ سازی شده است؟ چقدر از ســرمایه های ما صرف‬ ‫رشد و توســعه تیم های پایه فوتبال مان شــده؟ سه دوره در‬ ‫اســیا قهرمان شــدیم‪ .‬درســت در دوره هایی که جوانان ما‬ ‫هم قهرمان اسیا شدند‪ .‬این قاعده فوتبال است‪ .‬همه چیز‬ ‫برای رشد و توسعه پیش روی ما ســت‪ .‬کافی است ما اراده‬ ‫کنیم و همه امکانات مان را در راســتای رسیدن به هدف به‬ ‫کار بگیریم‪ .‬جالب اســت که تیم های بزرگساالن ما در ان‬ ‫ســه دوره همگی از بازیکنان تیم جوانان ما منتفع شــدند‪.‬‬ ‫گرفتاری ما این است که از لحاظ ســرمایه گذاری اتفاقا در‬ ‫رده های پایه خــوب خرج کرده ایم اما برنامه ریزی درســتی‬ ‫نداشته ایم‪ .‬استعداد یابی ویژه ای در کار نبوده است‪ .‬ما باید‬ ‫مربیان بزرگی برای تیم های رده های پایه مان بیاوریم تا انها‬ ‫فوتبال ما را بسازند‪ .‬بازیکنان نوجوان و جوان ما را برای تیم‬ ‫بزرگسال تربیت کنند‪ .‬متاســفانه ما همیشه سعی می کنیم‬ ‫مسائل را پیچیده کنیم‪.‬‬ ‫بعد هم خودمان متوجه نمی شــویم که مشکل اصلی‬ ‫کارمان کجاســت‪ .‬در حالی که با یک مقایسه ساده متوجه‬ ‫می شویم که کشورهایی در فوتبال شان به پیشرفت رسیده اند‬ ‫که ثبات داشــته اند‪ .‬شــما به فوتبال و به طــور کلی ورزش‬ ‫کشــورمان نگاه کنید‪ .‬چند رئیس تربیت بدنــی‪ ،‬چند وزیر و‬ ‫چند رئیس فدراسیون ما در طول این ســال ها عوض شده‬ ‫است؟ هر کدام شــان به محض اینکه کار را تا حدودی یاد‬ ‫گرفتند کنار گذاشته شــدند‪ .‬االن اقای کفاشــیان تازه کار‬ ‫محبوبیتتیمبدونجام‬ ‫در سالی که گذشت ایران نتوانست در جام ملت ها موفق باشد‬ ‫«اگــر محدودیت هــا و مشــکالت قبــل از شــروع‬ ‫جام ملت ها برای اما ده ســازی تیم ملی را در نظر بگیریم‪ ،‬از‬ ‫نظر من عملکردمان در جام ملت های اســیا خوب و باعث‬ ‫افتخار بود‪ .‬مســتحق این بودیم که بیشــتر در جام ملت ها‬ ‫باشیم و اســتحقاق صعود به مرحله نیمه نهایی را داشتیم و‬ ‫بازیکنان جوان نیز در این مسابقات عملکرد خوبی داشتند و‬ ‫باعث افتخار شدند‪ ».‬این واکنش کی روش نسبت به عملکرد‬ ‫تیم ملی ایران در جام ملت های اســیا بود وقتی در فرودگاه‬ ‫ی از سوی مردم و رسانه ها‬ ‫امام خمینی (ره) با اســتقبال گرم ‬ ‫روبه رو شد‪ .‬او در حالی با تیم ملی به تهران برگشت که برخی‬ ‫مربیان داخلی شمشــیر را برایش از رو بسته بودند و با انتقاد‬ ‫از عملکرد او ســعی داشتند فدراســیون فوتبال و فراتر از‬ ‫ان وزارت ورزش را به سمت و سوی کنار زدن این مربی‬ ‫پرتغالی سوق دهند‪.‬‬ ‫امــا در مقابــل مخالف خوانی هــا کــی روش‬ ‫این گونه واکنش نشــان داد‪« :‬از چند سال پیش‬ ‫که به ایــران امــده ام تاکنون ‪ 50‬دیــدار برگزار‬ ‫کردیم که ثمره ان ‪ 28‬برد‪ 14 ،‬تســاوی و تنها‬ ‫هفت باخت بوده است‪ .‬شخصا به عملکرد‬ ‫بازیکنانم افتخار می کنم‪».‬‬ ‫عملکرد تیم ملی در استرالیا‬ ‫مخالف خوانی ها لحظاتی پس از حذف‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫مخالف خوانی ها علیه کــی روش از لحظاتــی بعد از‬ ‫حذف تیم ملی اغاز شــد‪ .‬هنوز ویلیامز‪ ،‬سوت پایان بازی را‬ ‫نزده بود که انتقاد ها علیه کی روش و تیم ملی شروع شد‪ .‬هنوز‬ ‫تیم به ایران برنگشته انبوهی از انتقادها متوجه مربی ای شد‬ ‫که پیش از جام ملت های اسیا نیز هیچ قولی برای قهرمانی‬ ‫نداده بود‪ .‬در این بین حامیان تیم ملی و کی روش این سوال‬ ‫را مطرح می کردند که ایا تیمی که ‪ 120‬دقیقه مقاومت کرد و‬ ‫با یک بازیکن کمتر کار را به ضربات پنالتی کشاند‪ ،‬شایسته‬ ‫این همه انتقاد است؟ ایا اگر اشتباه ویلیامز نبود و پوالدی را از‬ ‫زمین اخراج نمی کرد یا اگر ایران‪ ،‬عراق را شکست داده بود‪،‬‬ ‫باز هم این همه انتقاد مطرح می شد؟ کار به جایی رسید که‬ ‫مهدی پاشازاده که مدت ها بود حرفی درباره تیم ملی نمی زد‪،‬‬ ‫بالفاصله پس از شکســت ایران مقابل عــراق لب به انتقاد‬ ‫گشــود‪« :‬بهتر اســت پول کی روش را به امیدها و جوان ها‬ ‫بدهیم‪ ».‬نه تنها او بلکه بسیاری از مربیان داخلی که همواره‬ ‫از ضرورت حمایت از تیم ملی ســخن گفته بودند‪ ،‬به یکباره‬ ‫لب به اعتراض و انتقاد گشودند‪ .‬یک سری معتقد هستند که‬ ‫کی روش مربی بزرگی است که نظم را به تیم ملی اورده است و‬ ‫به خوبی کار می کند‪ .‬دسته دوم هم اعتقاد دارند که کی روش‬ ‫به لحاظ فنی چیز زیادی به ما اضافه نکرده و تنها بازی ما را‬ ‫دفاعی کرده است‪ .‬نکته اینجاست که انگار خیلی ها برای‬ ‫شکست تیم ملی در استرالیا لحظه شماری می کردند‪ .‬انگار‬ ‫دســت روی دســت گذاشــته بودند و منتظر بودند تا پس از‬ ‫ناکامی ایران تیم کی روش را سخت به چالش بکشند؛ علی‬ ‫پروین دقایقی پس از شکســت ایران مقابــل عراق گفت‪:‬‬ ‫«حق عراق نبود کــه در این بازی پیروز شــود‪ ،‬اما تاکتیک‬ ‫نامناسب مقابل این تیم و ترسو بودن باعث شد که در نهایت‬ ‫شکست بخوریم‪ .‬تنها کاری که بلدیم این بود که کی روش‬ ‫تیم را به افریقای جنوبی ببرد و در انجــا اردو برگزار کند‪ .‬من‬ ‫نمی دانم در افریقای جنوبی چه خبر است که این قدر اصرار‬ ‫داشــتیم تیم به انجا برود‪ .‬صالح نمی دانم کی روش دیگر‬ ‫سرمربی تیم ملی ایران باقی بماند‪ .‬ما با این همه پولی که به‬ ‫او می دهیم می توانیم عملکرد بهتر از اینها داشته باشیم ‪ .‬به‬ ‫اعتقاد من اگر یک مربی خوب ایرانــی را بیاوریم و تیم ملی‬ ‫ایران را دســتش بدهیم‪ ،‬مطمئنا نتایج بهتری نیز خواهیم‬ ‫گرفت‪ ».‬انتقاد ها شروع شده بود و شکی وجود نداشت که به‬ ‫مرور مخالف خوانی ها شدت بیشتری هم به خود می گرفت‪.‬‬ ‫ایا انتقاد کردن ان هم بالفاصله پس از حذف از جام ملت ها‪،‬‬ ‫انجا که بازیکنان گریه می کردند و هنوز عرق شــان خشک‬ ‫نشــده بود‪ ،‬کار بجایی بود؟ تیم ملی در جام ملت های اسیا‬ ‫اگر چه نتوانســت به مرحله نیمه نهایی صعود کند اما طوری‬ ‫بازی کرد کــه حذفش مــردم را ناراحت نکرد‪ .‬مــردم تیمی‬ ‫را می دیدند که بــرای برنده شــدن می جنگــد‪ .‬مربی ای را‬ ‫می دیدند کــه در کنار زمین خــود را به اب و اتــش می زد تا‬ ‫تیمش به بازی برگردد‪ .‬این صحنه هــا بارها و بارها در دیدار‬ ‫ایران و عراق تکرار شــد‪ .‬ایران در حالی وارد بازی های جام‬ ‫ملت های اسیا شد که حریفانش بیش از ‪ 10‬بازی تدارکاتی‬ ‫را پشت سر گذاشــته بودند اما ایران با یکی‪ ،‬دو بازی خود را‬ ‫به استرالیا رسانده بود‪ .‬ایران در استرالیا عملکرد قابل قبولی‬ ‫داشت چون تیم ما بعد از جام جهانی تکلیف روشنی نداشت‪.‬‬ ‫حتی معلوم نبود کــه کی روش با این تیــم ادامه خواهد داد‬ ‫یا خیر ‪ .‬دعوا میان وزارت ورزش و فدراســیون فوتبال بر سر‬ ‫ادامه همکاری با این مربی تبعات منفی داشت که مستقیما‬ ‫بر نتایج تیم ملی در جام ملت های اسیا تاثیر گذار بود و روند‬ ‫اماده سازی ایران را در استانه شروع جام ملت های اسیا کند‬ ‫کرد‪ .‬با این حال ایران در استرالیا تیم با کیفیتی بود ؛ تیمی که‬ ‫بر خالف جام جهانی اتفاقا در فاز هجومی نیز واکنش های‬ ‫خوبی از خود نشان داد‪.‬‬ ‫ورزش‬ ‫وقتی تیم ملی در جــام جهانی‬ ‫موفق شــد مقابل تیم هــای بزرگی‬ ‫همچــون ارژانتیــن و نیجریــه‬ ‫بازی هــای قابــل توجهــی از‬ ‫خــود نشــان دهــد‪ ،‬خیلی هــا‬ ‫قهرمان شدن تیم کی روش در‬ ‫جام ملت های اسیا را امری بعید‬ ‫نمی دانستند‪ .‬خیلی ها اعتقاد‬ ‫داشــتند باتوجه بــه فوتبال‬ ‫منظمی کــه تیم کی روش‬ ‫ارائه می کند در جام ملت ها‬ ‫ایران یکــی از بخت های‬ ‫کســب عنــوان قهرمانی‬ ‫خواهــد بود‪ .‬ایــن ذهنیت‬ ‫وقتی شــکل جدی تری به‬ ‫خود گرفت که ایران در مرحله نخست با اقتدار از گروه خود‬ ‫صعود کرد‪ .‬تیم ملــی فوتبال ایران در جام ملت های اســیا‬ ‫‪ 2015‬چهار مسابقه برگزار کرد که در سه بازی دور مقدماتی‬ ‫برابر امارات‪ ،‬بحرین و قطر به پیروزی رســید‪ .‬شکست این‬ ‫تیم های عربی باعث شــد تا مردم و رســانه ها بیش از پیش‬ ‫حمایت خود از کی روش و تیمش را اشکار کنند ‪ ،‬چه روشن‬ ‫است که ما در دهه های گذشته همواره برابر تیم های عربی‬ ‫به مشکل برخورده ایم اما این بار اتفاق دیگری رخ داد‪ .‬این‬ ‫تیم های عربی بودند کــه مقابل ایران حرفــی برای گفتن‬ ‫نداشتند‪ .‬موجی از شادی و غرور در جامعه ایرانی ایجاد شد‪.‬‬ ‫ایران به عنوان تیم اول از گــروه خود صعود کرد و این بدان‬ ‫معنا بود که در مرحله حذفی باید مقابل عراق قرار می گرفت؛‬ ‫تیمی کــه قبل از شــروع بازی های جام ملت های اســیا در‬ ‫دیداری دوستانه برابر ایران شکست را پذیرفته بود‪ .‬ایران در‬ ‫حالی وارد این مسابقه شد که خیلی ها تصور هم نمی کردند‬ ‫این تیم بتواند رویای صعود بــه نیمه نهایی را از ایران بگیرد‬ ‫اما این اتفاق رخ داد‪ .‬در مســابقه مرحله یک چهارم نهایی‬ ‫ایران در ضربات پنالتی مغلوب عراق شــد و از این رقابت ها‬ ‫حذف شد‪.‬‬ ‫را یاد گرفته اســت اما او را برمی دارند‪ .‬بحث من این است‬ ‫که برخی دوســتان قبل از پرداختن به ایــن موضوع که چرا‬ ‫کی روش ابقا شده‪ ،‬بهتر است به مسائل مهم تری بیندیشند‪.‬‬ ‫به این موضوع فکر کنند که چرا مــا در مدیریت فوتبال مان‬ ‫هیچ گاه ثبات نداشته ایم؟ به این فکر کنند که چرا این همه‬ ‫سرمایه گذاری در رده های پایه خروجی مناسبی ندارد؟ چرا‬ ‫ما بازی های تدارکاتی بزرگی بــرای تیم ملی نداریم؟ چرا ما‬ ‫در فوتبال مان برای تیم ملی بزرگساالن مان پشتوانه سازی‬ ‫نمی کنیم؟ اینها ســواالتی اســت که مربیان و کارشناسان‬ ‫دلســوز باید به ان بپردازند‪ .‬بــاور کنید فوتبال مــا از لحاظ‬ ‫بازیکن هیچ چیز کم نــدارد‪ .‬در گوشه گوشــه این مملکت‬ ‫استعدادهایی وجود دارد که می توانند تا سال ها برای تیم ملی‬ ‫فیکس بازی کنند‪ .‬اگر ریشه ها را دریابیم اطمینان دارم که‬ ‫کی روش و کی روش هایی که بعدها قرار است به فوتبال ما‬ ‫بیایند‪ ،‬خیلی بیشتر از اینها می توانند باعث توسعه و موفقیت‬ ‫فوتبال مان شوند‪.‬‬ ‫‪227‬‬ ‫ورزش‬ ‫حاال حاالها هستم‬ ‫ورزش‬ ‫‪228‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫تو گوی مثلث با علی کفاشیان‬ ‫گف ‬ ‫سال ‪ 93‬برای شــما تمام می شــود‪ ،‬در مورد شما‬ ‫همیشــه ســال جدید‪ ،‬با اتفاقاتی همراه است که‬ ‫گاهی وقت ها غیر قابل پیش بینی است‪.‬‬ ‫سال برای ما تمام نمی شود که! ما همیشه سرمان‬ ‫شلوغ است‪ .‬کار و کار و همیشه کار‪ .‬از ابتدای سال هم که‬ ‫هم بازی های تدارکاتی تیم ملی را داریم و هم بازی های تیم‬ ‫امید‪ .‬سال سختی است‪.‬‬ ‫به سختی سال ‪93‬؟‬ ‫سال ‪ 93‬سال سختی بود‪ ،‬خیلی سخت‪ .‬یعنی یکی‬ ‫از سال های سخت مدیریتم بود‪ .‬اما سال خوبی هم بود و در‬ ‫کنارش سال سختی بود‪ .‬تراکم مسابقات تیم ملی‪ ،‬مشکالت‬ ‫برگزاری اردوها‪ ،‬ماجرای حق پخش تلویزیونی‪ ،‬سال تحول‬ ‫فدراسیون فوتبال و‪ ...‬در این سال بسیار تحت فشار بودیم‬ ‫و البته هنوز هم هســتیم‪ .‬گفتن ندارد و من در پایان ســال‬ ‫مانده ام با بی پولی که وجــود دارد‪ ،‬چگونه حقوق کارمندان‬ ‫فدراسیون را بدهیم‪ .‬به قول معروف اواز دهل از دور خوش‬ ‫است‪ .‬همه فکر می کنند که مشکلی وجود ندارد و فدراسیون‬ ‫فوتبال در وضعیت خوبی است‪.‬‬ ‫سال ‪ ،94‬سال پایانی حضور شما در فوتبال است‪.‬‬ ‫می روید و خیالتان راحت می شود؟‬ ‫مــی روم؟! (می خنــدد) حاال حاال ها هســتیم‪...‬‬ ‫اما امیدوارم فرد مناســبی در این ســال خود را نامزد ریاست‬ ‫فدراسیون فوتبال کند و با فشار و البی جای خود را به فوتبال‬ ‫تحمیل نکند و در ازمون مجمع فدراسیون فوتبال به درستی‬ ‫شــرکت کند‪ .‬امیدوارم مجمع هم به او رای مناسبی بدهد و‬ ‫جایگزین من شود‪ .‬چون می دانید‪ ،‬امروز مجمع فدراسیون‬ ‫فوتبال‪ ،‬مجمع نخبگان فوتبال است و نشان داده که با اراده‬ ‫خود تصمیم می گیرد‪ .‬این مســاله ثابت شده است و نشان‬ ‫می دهد که فوتبال با تمام مشکالت نهادی که برای رفع ان‬ ‫دارد باید به ان اعتماد شود‪.‬‬ ‫این خبر بدی برای منتقدان شماست؛ اینکه فعال‬ ‫هستید؟‬ ‫من منتقدانم را دوســت دارم‪ .‬رفقای ما هســتند و‬ ‫اتفاقا بعضی شان را ادم های صادقی می دانم اما فوتبال به‬ ‫ذات خودش در ایران از همان اول با مشکالت زیادی روبه رو‬ ‫بوده و اتفاقا این مشــکالت برای من کفاشیان هم نیست و‬ ‫به نوعی به ما به ارث رسیده‪ .‬اما حداقل ترین حالت ممکن‬ ‫این بود که در دوران ما‪ ،‬کارهای خوبی صورت گرفت و ما در‬ ‫زمینه های مختلف پیشرفت داشــتیم‪ .‬فوتبال ایران گرچه‬ ‫مشکالتی دارد اما سیاه سیاه نیســت که متاسفانه برخی به‬ ‫دلیل نااگاهی در مورد ان سخن می گویند‪ .‬مگر ما در جاهای‬ ‫دیگر ورزش کشــور‪ ،‬مشــکالتی مثل فوتبــال نداریم؟ اما‬ ‫فوتبال به دلیل گستردگی زیادی که دارد و اینکه مردم پیگیر‬ ‫ان هستند بیشتر در چشم اســت‪ .‬اتفاقا می خواهم بگویم‬ ‫شــیرینی ها و خوبی های فوتبال زیاد است‪ .‬به قول معروف‬ ‫این شاعر نزدیک شهر ما باید چشم ها را کمی شست‪...‬‬ ‫شاعر شدید اقای کفاشیان؟‬ ‫(می خندد ) هــر که به فوتبال بیایــد‪ ،‬خیلی چیزها‬ ‫می بیند که تا حاال ندیده بوده‪.‬‬ ‫تغییراتی که در فدراسیون فوتبال دادید‪ ،‬به گمان‬ ‫بسیاری تمکین در برابر وزارت ورزش بود‪.‬‬ ‫بحث تمکین نبود‪ .‬شخصا اهل تغییرات پی در پی‬ ‫نیستم‪ ،‬اینکه از کسی خوشم نیاید و بالفاصله او را عزل کنم‪.‬‬ ‫من این گونه نیستم‪ .‬روشــن کنم که وزارت ورزش نظراتی‬ ‫داشــت که برخی از انها را می شــد با یک همکاری مشترک‬ ‫انجام داد و البته فشــارهایی هم وجود داشــت که به نوعی‬ ‫کارها را زمین می گذاشــت و در روند منظم کارها مشکالتی‬ ‫را به وجود می اورد‪.‬‬ ‫وزارت ورزش اسمش را گذاشــته بود اصالحات‬ ‫در فوتبال؟‬ ‫اصالحات که همیشگی است‪ .‬فدراسیون فوتبال از‬ ‫نظر اداری و سازمانی یکی از بهترین فدراسیون های ورزشی‬ ‫کشور است‪ .‬با حجم باالی کاری که دارد همه چیز به نظم و‬ ‫ترتیب است‪ ،‬نمی گویم خطایی نبود که البته همه سازمان ها‬ ‫مشــکالتی دارند اما خیلی ها کــه از به هم ریختگی فوتبال‬ ‫می گویند‪ ،‬اصال ما شاهد چنین چیزی نیستیم‪ .‬در مورد رفتن‬ ‫برخی از دوستان ما‪ ،‬طبیعی بود که مسائلی وجود داشت که‬ ‫گاهی وقت ها‪ ،‬اصل ماجرا را تحت الشعاع قرار می داد‪ .‬من‬ ‫نمی خواهــم و اصال عادت هم ندارم کــه فاش گویی کنم‪،‬‬ ‫چون این کار را خوب نمی دانم تا کنون هم چنین نکرده ام‪.‬‬ ‫اما دلخورم از برخی از رفقایی که با مــا بودند و زیر پای ما را‬ ‫خالی کردند‪.‬‬ ‫منظورتان همکارانتان در هیات رئیسه است؟‬ ‫گفتم قصدم افشاگری نیست‪ .‬اما برخی از دوستان‬ ‫که از همان ابتدا با ما بودند در میانه راه از سوی برخی جاهای‬ ‫بیرون از فدراســیون فوتبال تاثیر پذیری داشتند و کارهایی‬ ‫کردند که خوب نبود‪ .‬به هر حال یکی از ســختی های سال‬ ‫هم همین موضوعات بود‪.‬‬ ‫یعنی این تحلیل را قبول ندارید که دور شما را خالی‬ ‫کردند تا جای شما را بگیرند؟‬ ‫خیر‪ ،‬اصــا این گونه نیســت‪ .‬یعنی تــا زمانی که‬ ‫خودم نخواستم‪ ،‬تغییری ندادم‪ .‬اقای اسالمیان را که بنده‬ ‫با بررسی هایی که کردم گزینه مناســبی دیدم‪ .‬گزینه خوب‬ ‫و ارزشــمندی اســت که هرجا بوده اند تاثیرگــذار بوده اند‪.‬‬ ‫عالقه مند و منشا کارهای خوبی در فوتبال اصفهان بوده اند‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫چهار خانه پنت هاوس را ســاالنه به این دو باشگاه بدهید تا‬ ‫راه بیفتد و به جلو برود‪ .‬مدیریت ان را هم بگذارید خودشان‬ ‫اداره کنند‪.‬‬ ‫وزارت ورزش واقعــا می خواهد این دو باشــگاه را‬ ‫واگذار کند؟‬ ‫صد درصد‪ .‬ضمن اینکه دستوراتی در مورد واگذاری‬ ‫صادر شده است‪ .‬اما به چه کسی می خواهند واگذار کنند‪.‬‬ ‫این دو باشگاه تا اصالح قوانین مقرراتی کشور برای ساز وکار‬ ‫حرفه ای و حرفه ای رفتار کردن هنــوز فاصله دارند‪ .‬ان که‬ ‫متقاضی مالکیت این دو باشگاه است هم باید بداند که برای‬ ‫نفع شخصی و منافع و سودش‪ ،‬نباید االن پا جلو بگذارد‪.‬‬ ‫پس از نظر شما موضوع مشکل دارد؟‬ ‫چرا یک باشــگاه صنعتی هزینه تیمداری می کند؟‬ ‫پاسخ روشــن اســت‪ .‬چون ان تیم خواســته و عالقه مردم‬ ‫است‪ .‬یک شهر از ان کارخانه این را درخواست کرده است‪.‬‬ ‫این دو باشگاه هم این طور شــود و همین پول ها داده شود‬ ‫حاال این اسپانسرها می تواند دولتی یا خصوصی ها که بعید‬ ‫می دانم بیایند اگر هم بیایند اهــداف دیگری دارند که فردا‬ ‫مثل زنجانی و ‪ x‬و ‪ y‬می شود‪ .‬این خوب نیست و لطمه می زند‬ ‫ی دارند و خواست‬ ‫ولی چون این دو باشگاه پشتوانه های مردم ‬ ‫مردم است به نظر من نهاد و ارگانی که منابع اقتصادی قوی‬ ‫دارند بیایند ایــن خال قانونی ما که در واقع اجرا نمی شــود و‬ ‫پول حق فوتبال داده نمی شــود را بدهند به خاطر اینکه حق‬ ‫ان را جای دیگر می خورند باید جای دیگر این پول را بدهند‪.‬‬ ‫گفتید ســال پرتراکمــی بــرای تیم ملــی فوتبال‬ ‫بود‪ .‬هیچ ســالی مثل امسال شــاید جام جهانی و‬ ‫جام ملت های اسیا برگزار نشــده بود‪ .‬با اینکه در‬ ‫جام جهانی نگاه واقع بینانه بود و صعود به دور بعد‬ ‫مطالبه عمومی نبود امــا در جام ملت ها کمی فرق‬ ‫داشت و می توانستیم در فینال باشیم‪.‬‬ ‫امســال ســال پرترافیکــی بــرای تیم ملــی بود‪.‬‬ ‫واقعا همکاران من در فدراســیون فوتبــال و تیم های ملی‬ ‫زحمت هــای زیادی کشــیدند‪ .‬کــی روش هــم ایده هایی‬ ‫داشت که بسیار ارزشــمند بود اما براوردن همه انها برای ما‬ ‫سخت بود‪.‬‬ ‫ســخت نه به این معنــا که فدراســیون فوتبــال با ان‬ ‫مخالفت داشــت بلکه باتوجه به شــرایط مالی و مشکالتی‬ ‫که در زمینه حساب های فدراســیون فوتبال وجود داشت‪،‬‬ ‫نمی شــد حجم باالیی از انچه که او درخواســت می کند را‬ ‫انجام داد و به همین دلیل ما برای جام جهانی واقعا در مضیقه‬ ‫بودیم‪ .‬گاهــی وقت ها اردوهای تیم ملی با مشــکل مواجه‬ ‫می شد‪ .‬خب این برای فوتبال ایران ناخوشایند بود‪ .‬کی روش‬ ‫هم واقعا از این وضعیت به هم ریخته بود‪ ،‬بچه های تیم ملی‬ ‫هم‪ .‬یادتان هست که حاشیه های زیادی در این مورد مطرح‬ ‫می شد که برخی شان واقعیت نداشــت اما وقتی ضعفی در‬ ‫کار باشــد دیگر نمی شــود مســائل بعدی اش را جمع کرد‪.‬‬ ‫به هر حال از نظر تدارک تیم ملی تمام سعی خودمان را در حد‬ ‫بضاعت مان انجام دادیم‪ .‬به هر حال تیم ملی در جام ملت ها‬ ‫حضور داشــت و دیدید که با تمام وجود بازی کرد و یکی از‬ ‫خاطره انگیز ترین بازی های خود را در مقابل ارژانتین انجام‬ ‫داد‪ .‬اگر بد شانسی نمی شد‪ ،‬تیم ملی این بازی را نمی باخت‪.‬‬ ‫در جام جهانــی تیم ملی فوتبال هدیــه گرانبهایی را از مردم‬ ‫گرفت‪ ،‬ضمن اینکه هم انتظــارات عمومی را براورده کرد‪.‬‬ ‫تیم ملی هم بدون حاشیه در جام جهانی درخشید‪ .‬ما راضی‬ ‫بودیم و مسائل بعدی در میان جامعه هم نشان داد که مردم‬ ‫هم راضی بودند‪.‬‬ ‫نبردید اما راضی بودند‪ ،‬عجیب نیست؟‬ ‫مردم خوب می فهمند‪ .‬فوتبال ایــران بدون مردم‬ ‫هیچ اســت‪ .‬اصال وقتی ما به فیفا و کنفدراســیون فوتبال‬ ‫اســیا می رویم یکی از برندهای فوتبال ایران‪ ،‬مردم ایران و‬ ‫تماشاچیان ان هستند‪ .‬این مایه مباهات ما است و به عنوان‬ ‫یک سرمایه باید به ان نگاه کنیم‪ .‬در جام جهانی مردم نشان‬ ‫دادند که فوتبال خوب بــازی کردن را‪ ،‬بیــش از هر چیزی‬ ‫برایش ارزش قائل هستند‪.‬‬ ‫همین مردم شــما را مجبور کردند که با کی روش‬ ‫قرار داد ببندید؟‬ ‫عقد قرار داد مجدد با کی روش خیلی ســخت بود‪.‬‬ ‫حرف و حدیث ها بســیار زیاد بود اما واقعا یکی از دالیلی که‬ ‫فدراســیون با کی روش قرار داد بســت‪ ،‬افکار عمومی بود‪.‬‬ ‫خواست مردم بیش از خواست من و دیگران مطرح بود‪ .‬من‬ ‫به خواست مردم احترام گذاشتم‪.‬‬ ‫گرچه قلبا راضی نبودید‪.‬‬ ‫راضی که بــودم اما ایــن کار تبعات زیــادی برای‬ ‫ما داشــت‪ .‬ما یک تجربه ای را در گذشــته با کی روش طی‬ ‫کرده بودیم و شــرایط را بــه صورتی دراورده بــود که گاهی‬ ‫وقت ها با هم تند می شدیم و گاهی وقت ها بحث های جدی‬ ‫می کردیم‪ .‬اما چیزی که همیشه وجود داشت‪،‬حس متقابل‬ ‫برای انجام کارها بــود‪ .‬کی روش ادم جالبی اســت و برای‬ ‫موفقیت همه چیز را با هم می خواهد‪ .‬در فوتبال ایران این‬ ‫سخت است‪.‬‬ ‫از او راضی هستید؟‬ ‫نسبتا بله‪ .‬کی روش در چهار سال و خرده ای که در‬ ‫فوتبال ایران حضور داشت‪ ،‬ثمرات خوبی را به جا گذاشت و‬ ‫باالخره تیم ملی را دارای یک ســبک و سیاق منسجم کرد‪.‬‬ ‫حاال شاید برخی منتقد شیوه های فنی کی روش باشند اما او‬ ‫به ان معتقد است و اتفاقا می گوید باتوجه به شرایط فوتبال‬ ‫ایران این بهترین شیوه است‪ .‬به هر حال در مجموع هم من‬ ‫و هم کمیته تیم های ملی نیز از او راضی هستند‪.‬‬ ‫ولی انگار به کی روش ســخت گذشته است‪ ،‬بعد‬ ‫از جام ملت ها می خواهد قراردادش فسخ شود؟‬ ‫فشــار زیادی روی کــی روش اســت‪ .‬تیم ملی در‬ ‫جام ملت های اســیا بــا اینکه بســیار خوب بازی کــرد‪ ،‬اما‬ ‫بدشانسی اورد‪ .‬اگر این بدشانســی نبود ما در فینال بودیم‪.‬‬ ‫کی روش کمــی از این مســاله ناراحت اســت‪ .‬او دوســت‬ ‫داشت در جام ملت ها موفق شود‪ .‬حاال اما نگران گروه بندی‬ ‫جام جهانی است‪ .‬این خودش تدارک مناسبی می طلبد‪.‬‬ ‫کال نگران است؟‬ ‫کی روش خیلی نگــران اینده خــودش در فوتبال‬ ‫ایران است‪.‬‬ ‫شــما گفتید که اگر بــرود‪ ،‬بایــد غرامــت بدهد‪،‬‬ ‫منظورتان چقدر است؟‬ ‫اگر خودش بــرود باید چند ماهی از قــراردادش را‬ ‫غرامت بدهد‪.‬‬ ‫اگر شما فسخ کنید؟‬ ‫ما یک سال باید غرامت بدهیم‪.‬‬ ‫فکر می کنید که کی روش از فوتبال ایران می رود؟‬ ‫او در بازی هایــی کــه در نوروز برگزار می شــود‪ ،‬در‬ ‫تیم ملی حضور دارد‪ .‬بعدش باید مفصل صحبت کنیم‪.‬‬ ‫ورزش‬ ‫معتقدم که دیدگاه های اسالمیان توسعه فوتبال کشور است‬ ‫و دیدگاه های کالنی در این زمینه دارد‪ .‬بسیار خوشحالم که‬ ‫او کنار ماست‪.‬‬ ‫به طور طبیعی جانشین شما هم که اوست؟‬ ‫رئیس ماست (می خندد) اما او قابلیت های زیادی‬ ‫دارد و می تواند رئیس فدراســیون فوتبال خوبی هم باشد‪.‬‬ ‫اصال با فوتبال بیگانه نیست‪.‬‬ ‫در مورد برکناری نایب رئیس و دبیرکل فدراسیون‬ ‫بگویید‪ ،‬مخصوصا دومی که مســاله مهمی بود‪.‬‬ ‫کسی فکر نمی کرد شما به راحتی این کار را کنید؟‬ ‫مورد خانم شــجاعی که نیاز به توضیحی نیســت‪،‬‬ ‫به هر حال مجمع باید تشکیل می شــد و کارهای مربوط به‬ ‫ایشان صورت می گرفت‪ .‬موضوع اقای نبی را باید توضیح‬ ‫بدهم؛ اقای نبی از خدمتگزاران فوتبال و کســی اســت که‬ ‫بسیار به امور اجرایی فوتبال وارد اســت‪ .‬او یکی از بهترین‬ ‫همکاران ما در مجموعه فدراسیون فوتبال بودند‪ .‬متاسفانه‬ ‫این همان مســاله ای اســت که به نوعی دلخوری من را به‬ ‫همراه داشته است‪ .‬یعنی بعضی از همکاران ما می توانستند‬ ‫به جای اینکــه از بیرون خــط بگیرند با بررســی همه جانبه‬ ‫موضوع اقداماتی برخالف روند جاری در فدراسیون نکنند‪.‬‬ ‫بماند حاال‪...‬‬ ‫اقای کفاشیان! مهمترین مشــکل فوتبال کشور‬ ‫کجاست؟‬ ‫من فکر می کنــم االن در مدیریتی کــه در فوتبال‬ ‫کل کشور دارد اعمال می شــود دو مشکل وجود دارد‪ .‬یک‬ ‫مقدار کارهایی شــکل گرفته‪ ،‬ما دیگر مشکل ایین نامه ای‬ ‫و اساسنامه ای و پایه و‪ ...‬نداریم ولی واقعیت این است که‬ ‫دو مشکل است که همیشه کمی جلوی پیشرفت فوتبال ما‬ ‫را ســد می کند؛ ما متخصص کم نداریم‪ ،‬نیــرو کم نداریم‪،‬‬ ‫حامی کم نداریم‪ ،‬مورد توجه زیاد هســتیم‪ .‬یکی مشــکل‬ ‫مدیریتی اســت که در خیلی از مواقــع زیرمجموعه های ما‬ ‫در باشــگاه های ما که یکی از رکن های فوتبال ما هســتند‪،‬‬ ‫مشکالت تغییرات مدیریتی زیاد داریم و یکی هم امکانات‬ ‫مالی و مادی و زیرساختی ما برای فوتبال که بخواهیم فضا‬ ‫را برای رشته های پایه فراهم بکنیم و به سیل عالقه مندان‬ ‫پاسخ دهیم‪ ،‬یعنی به تقاضای عالقه مندان پاسخ دهیم‪ ،‬کم‬ ‫است‪ .‬اینها باعث ُافت فوتبال می شود و به نظر من مشکالت‬ ‫زیادی ایجاد می کند‪.‬‬ ‫فدراســیون فوتبال در مورد واگذاری اســتقالل و‬ ‫پرسپولیس هیچ واکنش مشخصی نشان نداد؟‬ ‫چرا باالترین نهاد متولی فوتبــال در این موضوع‬ ‫مشخص ورود نکرده است؟‬ ‫این دو باشگاه بخش اصلی فوتبال ما هستند‪ .‬این‬ ‫دو باشگاه تا کنون باعث زنده بودن فوتبال ما بودند‪ .‬البته در‬ ‫زمان کنونی نقش انها کمی کمتر از گذشــته شده است‪ .‬در‬ ‫مورد این دو باشگاه و مشکالتشان نباید برای اینکه مساله را‬ ‫حل کنیم‪ ،‬صورت مساله را پاک کنیم‪ .‬در زمان کنونی‪ ،‬بنده‬ ‫اعتقاد دارم که صورت مساله را پاک می کنیم‪ .‬این دو باشگاه‬ ‫وجود دارد‪ ،‬می خواهیم انها را به کجا بفرستیم؟ هرجا بروند‬ ‫باید تابع قوانین فدراســیون و تابع مقررات حرفه ای باشند‪.‬‬ ‫مثال خریداری می خواهد‪ ،‬یکی از این دو باشــگاه را بخرد‪.‬‬ ‫باید ارزیابی و ســنجش داشته باشــد که این دو باشگاه چه‬ ‫درامد زایی می توانند داشته باشند‪.‬‬ ‫پول دراوردن ســازوکار خودش را دارد‪ ،‬هر کسی هم‬ ‫که یک موقعیت اقتصادی دارد لزوما باشــگاه را به ســمت‬ ‫حرفه ای شدن نمی برد‪ .‬بگذارید مثالی بزنم‪ .‬راه پول دراوردن‬ ‫مثل قنات هایی است که در قدیم بود ‪ .‬یک جا را باز می کردند‬ ‫و یک جا را می بستند تا اب برود‪ ،‬امدند این را بستند حاال از‬ ‫ان طرف ان را هم بستند‪ ،‬باران هم نمی اید خشک می شود‪.‬‬ ‫به نظر من این دو باشگاه که سرمایه عظیم و حمایت مردمی‬ ‫دارند‪ ،‬مگر چقدر هزینه می خواهنــد؟ می گویم اندازه پول‬ ‫‪2‬‬ ‫گفت وگــو کــردن بــا علــی کفاشــیان‪ ،‬رئیــس‬ ‫فدراســیون فوتبــال راحــت اســت و بی تکلــف‪ .‬مثل‬ ‫خودش‪ .‬او اما در درون این سادگی پیچیدگی هایی دارد‬ ‫که نمی شود ذهنش را به تمام و درستی خواند‪ .‬تاکتیک‬ ‫ویــژه او در گفت وگو ها ســاده گویی اســت و با همین‬ ‫ساده گویی شــنونده را ســاکت می کند و البته برخی را‬ ‫عصبانی‪ .‬ســال ‪ 94‬برای او می تواند ســال پایانی اش‬ ‫در فوتبال باشد‪ ،‬گرچه شــوخی های مرسومی در این‬ ‫مورد می کند که معلوم نیســت‪ .‬به هر حال کفاشیان را‬ ‫داریم از دســت می دهیم‪ ،‬او اخرین سالی است که در‬ ‫فوتبال است‪ ،‬این را می شــود از دلخوری هایش دید‪.‬‬ ‫گفت وگوی مثلث با او را می خوانید‪.‬‬ ‫ورزش‬ ‫‪229‬‬ ‫ورزش‬ ‫روی‬ ‫د‬ ‫ا‬ ‫د‬ ‫‪2‬‬ ‫دخترانوطن‬ ‫ورزش‬ ‫‪230‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫بانوانایرانیدربازی هایاسیاییدرخشیدند‬ ‫اینچئون برای ورزش ایران محــل اتفاقات بزرگ بود؛‬ ‫جایی که بانوان ورزشکار ایرانی بهتر از برخی مردان ورزشکار‬ ‫که در رسانه ها وعده کسب مدال داده بودند‪ ،‬عمل کردند و به‬ ‫دور از هرگونه هیاهو به مدال رنگین بازی های اسیایی دست‬ ‫یافتند‪ .‬بانوان ایرانی در گوانگجو‪14،‬مدال شامل یک مدال‬ ‫طال‪ ،‬چهار نقره و ‪9‬برنز کسب کردند و این تعداد در بازی های‬ ‫‪ 2014‬اینچئون به ‪16‬مدال شامل ‪2‬طال‪ ،‬هفت نقره و هفت‬ ‫برنزرسید‪.‬ازنظرکیفیتمدالیایندورهنسبتبهدورهگذشته‬ ‫برتریبیشتریداشتضمناینکهتنوعمدالیدرورزشبانوان‬ ‫در بازی های اسیایی اینچئون بسیار بیشتر از گوانگجو بود‪.‬‬ ‫نجمه خدمتی و حمیده عباسعلی در رشته تیراندازی و کاراته‬ ‫مدال های طال را کســب کردند‪ .‬لیال رجبــی در پرتاب وزنه‪،‬‬ ‫فاطمهروحانیواکرمخدابندهدرتکواندو‪،‬نرجسامامقلینژاد‬ ‫در تیراندازی‪ ،‬الهه منصوریان در ووشو و تیم های تیراندازی‬ ‫تفنگ بادی و تیم کبدی مدال های نقره و فاطمه چاالکی و‬ ‫نسریندوستیدرکاراته‪،‬سولمازعباسیدرقایقرانیروئینگ‪،‬‬ ‫ارزو حکیمی در کایاک‪ ،‬سوسن حاجی پور در تکواندو‪ ،‬سونیا‬ ‫گمــاری در کانو و تیم ‪4‬نفــره روئینگ مدال برنــز را بر گردن‬ ‫اویختند‪ .‬نکته جالب توجه اینکه تعداد‪ 88‬ورزشکار زن شرکت‬ ‫کنندهدرگوانگجودرایندورهبه‪ 58‬ورزشکارکاهشیافتهبود‬ ‫و اگر چه به جای‪14‬رشته بازی های گوانگجو باید در‪10‬رشته‬ ‫به رقابت با حریفان می پرداختند‪ ،‬اما بانوان ایرانی توانستند‬ ‫‪2‬مدال بیشتر کســب کنند‪ .‬به عنوان مثال تیم کبدی بانوان‬ ‫ایران که در بازی های اسیایی گوانگجو به مدال برنز رسیده‬ ‫بود‪ ،‬در اینچئون به فینال رسید و برای مدال طال جنگید‪ ،‬ان‬ ‫هم برابر تیم قدرتمندی مثل هند که همواره در فدراســیون‬ ‫جهانی کرســی های مهمی را در اختیار دارد اما بانوان ایرانی‬ ‫بدون هیچ حاشیه ای از ابتدا با این هدف پا به رقابت گذاشتند‬ ‫که به فینال برسند و این اتفاق ارزشمندی بود‪.‬‬ ‫وقتی کاروان ورزش ایران با هشــت بانوی ورزشکار به‬ ‫المپیک لندن راه یافت و برای نخستین بار یک بانوی ایرانی‬ ‫در ان بازی ها عنوان ششــمی را به دست اورد خیلی ها از تولد‬ ‫دوبارهورزشبانوانسخنگفتند‪.‬بانوانورزشکارایرانهمواره‬ ‫در طول دهه های اخیر به دور از هیاهوی رســانه ای زحمت‬ ‫کشیده اند و با تمرینات سخت برای کشورمان افتخارافرین‬ ‫شده انداماکمترموردتوجهقرارگرفته اند‪.‬اماحاالاوضاعفرق‬ ‫کرده است‪ .‬انها در اینچئون دست به تغییر زدند‪ .‬در اینچئون‬ ‫بود که همه باور کردند انچه باید در ورزش بانوان رخ می داده‪،‬‬ ‫ اتفاق افتاد‪ .‬هر چند توجه به بانوان ورزشکار به خصوص بعد‬ ‫از المپیک فراموش شــد و انها باز هم خــود را در همان جایی‬ ‫دیدند که پیش از المپیک لندن‪ .‬چه بســیاری از انها دیگر به‬ ‫مسابقه برون مرزی اعزام نشــدند و به دلیل مشکالت مالی‬ ‫فدراسیون های خود باز هم با حداقل امکانات در حیاط خلوت‬ ‫ورزش تمریناتشــان را ادامه دادند اما اینچئون جایی بود که‬ ‫ی خود را به رخ کشیدند تا همه باور‬ ‫انها یک بار دیگر توانمند ‬ ‫کنند که بانوان ورزشکار کشورمان بیش از اینها باید مورد توجه‬ ‫قرار بگیرند‪ .‬کمیته ملی المپیک باتوجه به محدودیت بودجه‬ ‫تصمیم گرفت کاروانی کیفی به بازی های اسیایی اعزام کند‪.‬‬ ‫درباره بانوان این شــرایط فرق می کرد‪ .‬کمیته ملی المپیک‬ ‫تصمیم گرفت حتی انهایی که شــانس کسب مدال ندارند را‬ ‫هم به اینچئون اعزام کند‪ .‬اگرچه تعداد ورزشکاران اعزامی‬ ‫ زن نسبت به دوره قبلی کمتر بود‪ ،‬اما تعداد مدال اوران نسبت‬ ‫به دوره گذشــته افزایش یافت‪ .‬کاروان ایــران در بازی های‬ ‫اسیایی ‪ 2014‬با ‪ 58‬ورزشکار زن در بازی های اسیایی شرکت‬ ‫کرد که توانســت ‪ 2‬طال‪ ،‬هفت نقره و هفت برنز کسب کند‪.‬‬ ‫در دوره قبلی بازی های ایران ‪ 88‬ورزشکار زن داشت که انها‬ ‫توانستندیکطال‪،‬چهارنقرهوهفتبرنزکسبکنند‪.‬اینبدان‬ ‫بانوان مدال اور در اینچئون‬ ‫طال‪ :‬نجمه خدمتی‪ ،‬حمیده عباسعلی‬ ‫نقره‪ :‬لیال رجبی‪ ،‬تیم ملی کبدی‪ ،‬نرجس‬ ‫امام قلی نــژاد‪ ،‬تیــم تفنگ بــادی‪ 10‬متر‬ ‫بادی‪ ،‬فاطمه روحانی‪ ،‬اکرم خدابنده‪ ،‬الهه‬ ‫منصوریان‬ ‫برنز‪ :‬ارزو حکیمی‪ ،‬سونیا گماری‪ ،‬فاطمه‬ ‫چاالکی‪،‬نسریندوستی‪،‬سولمازعباسی‪،‬‬ ‫روئینگ‪ 4‬نفره‪،‬سوسنحاجی پور‬ ‫معنا بود که بانوان ورزشــکار در اینچئون نسبت به بازی های‬ ‫دوره قبل یک طال و ســه نقره را به مدال های کاروان ورزش‬ ‫ایران اضافه کردند‪ .‬به عنوان مثــال قایقرانی بانوان یکی از‬ ‫رشته هایی بود که توانست تعداد مدال هایش را نسبت به دوره‬ ‫قبل بیشتر کند‪ .‬اگرچه در بین قایقرانان ورزشکار طالیی نبود‪،‬‬ ‫اما روئینگ‪ ،‬کایاک و اساللوم عنوان دار شدند‪ .‬در دوره قبلی‬ ‫درسال‪ 2010‬ایراندراساللومواب هایاراممقامی نداشت‪.‬‬ ‫اولین مدال کاروان ایران که به رنگ طال بود توســط نجمه‬ ‫خدمتیدرتیراندازیکسبشد‪.‬مادرتیراندازیبرایاولین بار‬ ‫در حالی به مدال طال دست پیدا کردیم که رقیب ورزشکار ما‬ ‫یک قهرمان رقابت های جهانی و یک قهرمان المپیک بود‪.‬‬ ‫مدال اوری بانوان به اینجا ختم نشد و در چند روز بعدی بانوان‬ ‫ایرانی در رشته های مختلف با کسب مدال های رنگارنگ از‬ ‫مردان پیشی گرفتند و همه ورزشــکاران مدال اور براین باور‬ ‫بودند که توجه بیشتر به بانوان قطعا نتیجه بخش خواهد بود‪.‬‬ ‫در رشــته کامپوند و در اولین دوره حضور صاحب مدال طال‬ ‫شدیم یا حتی در دوچرخه سواری بعد از یک فاصله چند ساله‬ ‫روی سکوی اول ایستادیم؛ این بدان معنا بود که اتفاق های‬ ‫مثبتی در کاروان ایران افتــاد‪ .‬در ادامه بازی های اســیایی‬ ‫کاروان ایران توسط بانویی دیگر این بار در کاراته طالیی شد‪.‬‬ ‫بنابراین طلســم مدال نگرفتن در این رشته نیز شکسته شد‪.‬‬ ‫حمیده عباسعلی توانســت دومین طالی ایران را در بخش‬ ‫بانوانکسبکند‪.‬نکتهجالبتوجهدربارهمدال اوریبانواندر‬ ‫بازی های اسیایی این بود که کشوری همچون چین همواره با‬ ‫تکیه بر مدال اوری بانوان خود موفق شده در صدر قرار بگیرد‪.‬‬ ‫انها همچون دوره های قبلی در صدر جدول مدال اوران قرار‬ ‫گرفتند و بازهم همچون گذشــته تعداد بانوان مدال اورشان‬ ‫بیشــتر از مردان بود‪ .‬در این دوره بانوان چینی ‪ 83‬طال‪62 ،‬‬ ‫نقره و ‪ 41‬برنز کســب کردند‪ .‬البته در برخی از رشته هایی که‬ ‫چینی ها در ان شرکت می کنند ایرانی ها اجازه حضور ندارند‪،‬‬ ‫اما در قایقرانی‪ ،‬ماده های مختلف دوومیدانی و تیراندازی که‬ ‫مدال های زیادی در ان توزیع می شود حضور پررنگ بانوان‬ ‫ایرانی می تواند به ارتقای رنکینگ کاروان ورزش کشورمان‬ ‫کمک کند‪ .‬البتــه نباید از کنــار تصمیم درســت کمیته ملی‬ ‫المپیک و وزارت ورزش به سادگی گذشت‪ .‬انها با وجود اینکه‬ ‫ورزش‬ ‫می دانستند در برخی از رشته ها امکان کسب مدال نیست از‬ ‫بانوان حمایت کردند و به انها اجازه دادند تا در میادین رسمی‬ ‫شرکتکنند؛بانوانورزشکارنیزازاینفرصتبهخوبیاستفاده‬ ‫کردند و نشان دادند سرمایه گذاری در این بخش نتیجه بخش‬ ‫خواهد بود‪ .‬بازی های اسیایی اینچئون نشــان داد توجه به‬ ‫بانوان می تواند به ارتقای جایگاه ایران کمک کند‪ .‬قزاقستان‬ ‫یکــی از رقیبان ایران در ایــن دوره بود کــه از جمع ‪ 28‬مدال‬ ‫طالیش‪ 9،‬مدال سهم بانوان بود‪ .‬یکی از مهمترین مواردی‬ ‫که باید توجه زیادی به ان شود‪ ،‬چگونگی حضور بانوان ایرانی‬ ‫درایندورهبازی هابود‪.‬ماازروزاولودرشرایطیکه دربخش‬ ‫مردان موفق به کسب مدال نشــده بودیم‪ ،‬توسط بانوان به‬ ‫مدال رسیدیم و بعد از چند مدال بانوان بود که مردان هم در‬ ‫رشته ووشــو موفق به کسب مدال شــدند‪ .‬اما چرا این اتفاق‬ ‫رخ داد؟ پاسخ روشن اســت‪ .‬بانوان ورزشکار ایرانی با انگیزه‬ ‫بســیار باالیی به اینچئون رفتند‪ .‬مــدال اوری انها حکایت از‬ ‫انگیزه باالیی داشت که نشان می داد فتح موفقیت های دیگر‬ ‫و میدان های بزرگ تر توسط انها دست نیافتنی نیست چون‬ ‫اینچئون برای ورزش ایران محل اتفاقات‬ ‫بــزرگ بــود؛ جایی کــه بانوان ورزشــکار‬ ‫ایرانــی بهتر از برخــی مردان ورزشــکار‬ ‫که در رســانه ها وعده کســب مدال داده‬ ‫بودنــد‪ ،‬عمل کردنــد و بــه دور از هرگونه‬ ‫هیاهو به مدال رنگین بازی های اســیایی‬ ‫دست یافتند‪ .‬بانوان ایرانی در گوانگجو‪،‬‬ ‫‪14‬مدال شــامل یک مــدال طــا‪ ،‬چهار‬ ‫نقره و ‪9‬برنز کســب کردنــد و این تعداد‬ ‫در بازی های ‪ 2014‬اینچئون به ‪16‬مدال‬ ‫شامل ‪2‬طال‪ ،‬هفت نقره و هفت برنز رسید‬ ‫بانوانارادهکردهبودنددراینراستاگام هایمهمی بردارند‪.‬در‬ ‫این مورد می توان به دو و میدانی اشاره کرد؛ طوسی و توکلی‪،‬‬ ‫تمام تالششــان را کردند تا به مدال برســند‪ .‬اگر چه مدالی‬ ‫به دست نیاوردند اما تالش انها و ناراحتی شان از نرسیدن به‬ ‫مدال نشان می داد که بعضی تابوهای ذهنی در ورزشکاران ما‬ ‫شکسته شده و انها در رشته هایی که تا این دوره بازی ها مدال‬ ‫نداشته ایم دنبال مدال می گشــتند‪ .‬با این حال اولین مدال‬ ‫دوومیدانی بانوان در تاریخ بازی های اسیایی که توسط لیال‬ ‫رجبی در دوومیدانی به دســت امد‪ ،‬مدال بسیار با ارزشی بود‬ ‫که با سرمایه گذاری و برنامه ریزی مطلوب و برپایی اردوهای‬ ‫منظم به دســت امد‪ .‬تیم کبدی بانوان که در دوره گذشته به‬ ‫مدالبرنزبازی هارسیدهبود‪،‬دراینچئونبهفینالرسیدوبرای‬ ‫مدال طال جنگید؛ ان هم در شرایطی که البی های قوی در‬ ‫فدراسیون جهانی و اسیایی این رشــته بسیار تاثیر گذار بود‪.‬‬ ‫در گوانگجو در بخش بانوان به یک طال رسیده بودیم اما در‬ ‫جوان بودن بانوان‬ ‫‪ 16‬مدال درخشان‬ ‫از مجموع ‪ ٥٧‬مدال کســب شده توســط ورزشکاران‬ ‫ایرانی ‪ ١٦‬مدال‪ ،‬یعنی یک سوم مدال ها توسط ورزشکاران‬ ‫خانم به دست امد‪ ،‬این در حالی بود که بانوان ایرانی در برخی‬ ‫رشته ها مانند تکواندو و کاراته دچار بدشانسی و ناداوری شدند‬ ‫درغیر این صورت تعداد مدال ها بیشــتر هم می شد‪ .‬بانوان‬ ‫ایرانی در برخی رشــته ها مانند کشــتی‪ ،‬بســکتبال‪ ،‬والیبال‬ ‫و‪ ،...‬چون مسئوالن فدراسیون جهانی به انها اجازه حضور‬ ‫با پوشش اســامی را نمی دهد شــرکت نکردند‪ ،‬در صورت‬ ‫ل کسب کنند‪ .‬اما‬ ‫اعزام این رشته ها باز هم می توانستند مدا ‬ ‫یک مدال بیشــتر از همه برای بانوان ایرانــی افتخار افرید‪،‬‬ ‫مدال نقره لیال رجبــی در پرتاب وزنه که اولیــن مدال تاریخ‬ ‫بانوان ایران در رقابت های بین المللی بود‪ .‬مدالی که توسط‬ ‫یک ورزشکار ایرانی‪ -‬بالروسی به دست امد‪ ،‬این ورزشکار به‬ ‫خاطر نام خانوادگی ایرانی اش ســختی ها را به جان خرید تا‬ ‫حماسهبیافریند‪.‬‬ ‫موضوع دیگری کــه درباره بانوان ایرانــی در اینچئون‬ ‫وجود داشت جوان بودن بسیاری از انها است؛ وجود تعدادی‬ ‫از ورزشکاران کم سن و سال در رشته های مختلف نوید این را‬ ‫می دهدکهدردوره هایبعدبهموفقیت هایبیشتریهمدست‬ ‫پیدا خواهیم کرد‪ .‬در رشته های شناو تیراندازی (بخش های‬ ‫مختلف)کهازرشته هایپرمدالهستند‪،‬شاهدحضورجوانان‬ ‫کم سن و سال بودیم که این نفرات برای چهار سال بعد تازه به‬ ‫سن‪ 18‬یانهایتا‪ 20‬سالگیمی رسندودرشرایطیدربازی های‬ ‫اسیاییشرکتمی کنندکهتجربهحضوردراینبازی هارادارند‬ ‫ودرصورتتوجهمی توانندبهموفقیت هایبزرگترینیزبرسند‪.‬‬ ‫نمایش خیره کننده بانوان کشورمان در این مسابقات سخت‬ ‫و نفسگیر بود‪ .‬کسب‪ 16‬مدال (‪ 2‬طال‪ 7،‬نقره و‪ 7‬برنز) توسط‬ ‫بانوان ورزشکار کافی بود تا درخشان ترین عملکرد انها را در‬ ‫ادوار مسابقات اسیایی رقم بزند‪ .‬کسب مدال در تیراندازی‪،‬‬ ‫قایقرانی‪ ،‬کبدی‪ ،‬کاراته‪ ،‬ووشــو و تکوانــدو خود حکایت از‬ ‫ان داشت که دیگر بانوان ما برای کسب تجربه در مسابقات‬ ‫بین المللی شرکت نمی کنند‪ ،‬بلکه انها در هر میدانی به دنبال‬ ‫تصاحب مدال با رقیبان خود به مبــارزه می پردازند‪ .‬هرچه در‬ ‫گذشــته بار کســب مدال بر دوش اقایان بــود در اینچئون‪،‬‬ ‫بانوان تا حــد قابل توجهی رشــد کردند تا جایی کــه اولین و‬ ‫نو سال به‬ ‫خوشــرنگ ترین مدال کاروان را یک بانوی کم س ‬ ‫نام نجمه خدمتی به ارمغان اورد‪ .‬کاروان ایران در چند روز اول‬ ‫این رقابت ها هیچ مدالی کسب نکرده بود و در جدول رده بندی‬ ‫فدراســیون فوتبال بــا هماهنگی کمیتــه المپیک در‬ ‫تصمیمی عجیب از اعزام تیم فوتبــال بانوان امتناع کردند و‬ ‫حاشیه های متعددی دراین باره مطرح شد‪ .‬فریده شجاعی‪،‬‬ ‫نایب رئیس وقت بانوان فدراسیون فوتبال در این باره گفت‪:‬‬ ‫«خانم ها هم می توانستند نتیجه امید مردان را بگیرند و شاید‬ ‫نتیجه بهتری کسب می کردند‪ ،‬اما توجه مسوالن فدراسیون‬ ‫روی تیم اقایان است که البته دیدیم نتیجه هم نگرفت‪».‬‬ ‫بازی های اسیایی اینچئون نشــان داد توجه به بانوان‬ ‫می تواند به ارتقای جایگاه ایران کمک کند‪ .‬قزاقستان یکی‬ ‫از رقیبان ایران در این دوره بود که از جمع ‪ ٢٨‬مدال طالیش‪،‬‬ ‫‪ ٩‬مدال ســهم بانوان بود‪ .‬این مســاله نویدبخش است که‬ ‫در رقابت هــای اینده بانــوان ایرانی بتوانند همپــای مردان‬ ‫افتخارافرینی کنند و مدال بگیرند‪.‬‬ ‫فوتبال در بازی های اسیایی ناکام بود‬ ‫بهداد‪ ،‬مرد همیشه طالیی کاروان ورزشی ایران‬ ‫چرا تیم فوتبال اعزام نشد؟‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫ورزش‬ ‫ووشو در اینچئون نسبتا موفق بود‬ ‫اینچئون تعداد طالی بانوان افزایش پیدا کرد که این مساله‬ ‫پیغام های زیادی را به مدیران ورزش کشور مخابره می کرد؛‬ ‫اینکه شرایط به گونه ای شــده که می بایست توجه بیشتری‬ ‫به ورزش زنان صوررت گیــرد‪ .‬همچنین موضوع دیگری نیز‬ ‫درباره حضــور بانوان ورزشــکار در اینچئون وجود داشــت؛‬ ‫اخالق اسالمی‪ .‬در برخی رشته ها اتفاقاتی رخ داد که باعث‬ ‫شد کاروان ورزش ایران به شدت تحت فشار قرار بگیرد‪ .‬نمونه‬ ‫این اتفاقات در تیم فوتبال امید ایران رخ داد‪ .‬انجا که فوتبال‬ ‫همنتیجهراواگذارکردهماخالقرا‪.‬دربرخیدیگرازرشته ها‬ ‫نیز شاهد بداخالقی هایی بودیم که باعث شد کاروان ورزش‬ ‫ایرانبهحاشیهراندهشود‪.‬امااخالقورفتارحرفه ایومطابق‬ ‫با ارزش های دینی بانوان ایرانی بیش از مدال اوری شان مورد‬ ‫تحسین قرار گرفت‪ .‬انجا که منش بانوان افتخارافرین ایرانی‬ ‫باعث شد تا رســانه های خارجی نیز در این باره حساسیت به‬ ‫خرجدهند‪.‬توجهرسانه هایخارجیبهحضوربانوانمسلمان‬ ‫ایرانی موضوع جالبی بود‪ .‬بانوان ایرانی با پوشش اسالمی در‬ ‫مسابقات حاضر می شدند و البته واکنش های مثبتی از سوی‬ ‫رســانه ها و مدیران خارجی صورت گرفت؛ روشــن است که‬ ‫این نوع توجه و انعکاس عملکرد مثبت بانوان محجبه ایرانی‬ ‫می تواند در فضای رســانه ای بین المللی تاثیر مثبتی را برای‬ ‫کشورمان به همراه داشته باشد‪.‬‬ ‫حضور نداشت که این قفل به دست بانوان شکسته شد‪ .‬این‬ ‫مدال اوری کــه در تیراندازی رقم خورد‪ ،‬بــرای کاروان ایران‬ ‫خیلی ارزشمند بود‪ .‬با گرفتن این مدال طال فشار روانی مدال‬ ‫نگرفتن کاروان ایران به حداقل رسید‪ .‬این درخشش بانوان‬ ‫تا روز اخر مسابقات ادامه داشت زیرا این نسرین دوستی بود‬ ‫که با مدال برنز خود در کاراته باعث شد تا کاروان ایران با ‪57‬‬ ‫مدال به کار خود خاتمــه دهد‪ .‬اولین مــدال طالی کاروان‬ ‫ایرانتوسطنجمهخدمتی‪ ١٨‬سالهکهبهگفتهمسئوالنبرای‬ ‫تجربه اندوزی راهی کره شده بود در روز دوم مسابقات همه را‬ ‫شوکه کرد و توانست در رشته تپانچه بادی ‪١٠‬متر تیراندازی‬ ‫مدال طال را به خود اختصاص دهد‪ ،‬او نقطه شروع درخشش‬ ‫بانوان ایرانی بود‪ .‬جالب اینکه اخرین مدال کاروان ایرانی در‬ ‫اینچئون هم توسط نسرین دوستی کاراته کار ایرانی با کسب‬ ‫مدال برنز به دست امد‪.‬‬ ‫‪231‬‬ ‫ورزش‬ ‫من یک دختر خجالتی هستم‬ ‫گفت وگوی مثلث با بانوی شماره یک تیراندازی‬ ‫ورزش‬ ‫‪232‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫نجمه خدمتــی همان دختر ‪ ۱۸‬ســاله ای اســت‬ ‫که اولیــن مــدال طــای کاروان ایــران در بازی های‬ ‫اســیایی اینچئون را به ارمغــان اورد‪ .‬نجمــه خدمتی‬ ‫(زاده ‪ ۲۰‬خرداد ‪ )۱۳۷۵‬ورزشکار ایرانی و عضو تیم ملی‬ ‫تیراندازی زنان ایران اســت‪ .‬نجمه خدمتی با کســب‬ ‫نشــان طالی تیراندازی تفنــگ بادی ‪ 10‬متــر بانوان‬ ‫در بازی های اســیایی ‪ ۲۰۱۴‬در اینچئــون کره جنوبی‬ ‫نخســتین طالاور ایــران در این بازی هــا لقب گرفت‪.‬‬ ‫وی قبــل از ایــن هــم در همیــن روز به همــراه نرگس‬ ‫امام قلی نژاد و الهه احمدی موفق به کسب نشان نقره‬ ‫تیمی این مســابقات شــده بود‪ .‬یک دختــر بی االیش‬ ‫که صداقــت گفتارش نشــان می دهد او چــه ظرفیتی‬ ‫برای بــزرگ شــدن دارد‪ .‬او بــه خوبی می دانــد که چه‬ ‫وظیفه دشــواری بر گردن دارد و از این به بعد تا چه حد‬ ‫می تواند با برنامه ریزی دقیق تر به اهدافش نزدیک تر‬ ‫شــود‪ .‬شــاید به همین دلیل اســت که مثــل خیلی از‬ ‫ورزشــکارهای دیگر نمی خواهد بیــش از پیش درباره‬ ‫مشکالت مالی ســخن بگوید‪ .‬خیلی از حرف هایش را‬ ‫فاکتور می گیرد و می گوید امیدوارم همه چیز درســت‬ ‫شــود‪ .‬دلم نمی خواهد حرفی بزنم که بعدها مشــکلی‬ ‫برایم پیش بیاید‪ .‬او بی تردید یکی از چهره های موفق‬ ‫ورزش کشور در سال ‪ 93‬بود؛ دختری که امید و انگیزه‬ ‫را با کســب مدال طالیش بــه کاروان ورزش ایران در‬ ‫بازی های اسیایی اینچئون هدیه کرد‪.‬‬ ‫شما حتما تا امروز درباره مسابقات مختلفی که در‬ ‫ان شرکت کرده اید بارها مصاحبه هایی داشته اید‪.‬‬ ‫امــا می خواهم از اینجا شــروع کنیــم که دختری‬ ‫به سن و ســال شــما که در ‪ 18‬ســالگی به طالی‬ ‫بازی های اســیایی رســیده و یکــی از مهم ترین‬ ‫ورزشــکاران ســال ‪ 93‬لقب گرفته در چه دنیایی‬ ‫سیر می کند و دیدگاهش نسبت به کاری که انجام‬ ‫می دهد‪ ،‬چیست؟‬ ‫مــن از ســال ‪ 89‬تیرانــدازی را به طــور حرفه ای‬ ‫شروع کردم‪ .‬مادر من مربی تیراندازی است‪ 9 .‬سال سابقه‬ ‫مربیگری دارد‪ .‬با او به سالن های تیراندازی می رفتم‪ .‬کم کم‬ ‫به این رشته عالقه مند شدم‪ .‬مادرم این استعداد و عالقه را در‬ ‫من دید‪ .‬در سال ‪ 89‬مسابقات کشوری در مشهد برگزار شد و‬ ‫من در اولین حضورم به مدال طال رسیدم‪ .‬اوایل سال ‪ 90‬به‬ ‫اردوی تیم ملی دعوت شدم‪ .‬از سال ‪ 90‬تا کنون در مسابقات‬ ‫مختلفی شــرکت کــرده ام‪ .‬هنوز بــه رویایی کــه می گویید‬ ‫نرسیده ام‪ .‬اما خوشحالم که شروع خوبی داشتم‪.‬‬ ‫فقط مــادر را همراهــی می کردید؟ ایــا این امکان‬ ‫وجود نداشــت که زودتــر وارد فضــای حرفه ای‬ ‫شوید؟‬ ‫خب من اول دبیرستان بودم‪ .‬سالح سنگین است‪.‬‬ ‫معموال دختران از ‪ 15‬سالگی می توانند وارد این رشته بشوند‪.‬‬ ‫مادر شما همواره در کنار شما بودند‪ .‬مهم است‪ ،‬نه؟‬ ‫خیلی به من کمک کرد‪ .‬االن هم کمک می کند‪ .‬از‬ ‫لحاظ روحی همیشه به من قوت قلب می دهد‪ .‬تکنیک های‬ ‫اولیه تیراندازی را هم از مادرم یــاد گرفتم‪ .‬بله‪ .‬خیلی مهم‬ ‫است که مربی شما مادرتان هم باشد‪ .‬این موضوع از لحاظ‬ ‫روحی به خصوص خیلی به من کمک کرد‪.‬‬ ‫چطور می توان الگو بــود؟ تاکنون به این موضوع‬ ‫فکر کرده اید که حاال در سن ‪ 18‬سالگی خیلی توی‬ ‫چشم هستید و باید خیلی ظرفیت ها را در خودتان‬ ‫به وجود بیاورید؟‬ ‫ببینید‪ ،‬فردی که می خواهد وارد تیراندازی شود در‬ ‫درجه اول باید سعی کند ارامش داشته باشد‪ .‬بدون حاشیه‬ ‫به هدفش فکر کند و برای رسیدن به رویاهایش تالش کند‪.‬‬ ‫این ارامش در من و خانواده من وجود دارد‪ .‬فدراسیون هم‬ ‫تا جایی که می تواند با تهیه امکانات و برگزاری اردوها سعی‬ ‫می کند زمینه موفقیت را برای ما فراهم کند‪ .‬در این شرایط‬ ‫من به عنوان یک ورزشکار حرفه ای بارها به خودم می گویم‬ ‫که باید ظرفیت باالیی داشــته باشــم‪ .‬این ظرفیت را هم از‬ ‫لحاظ روحی و هم از لحاظ جسمی باید در خودم ایجاد کنم‬ ‫چون بخش مهمی از کار من مستقیما با روح و روانم سر و کار‬ ‫دارد و در لحظه ای که می خواهم ماشه را بکشم باید فقط و‬ ‫فقط به هدف فکر کنم نه هیچ چیز دیگر‪.‬‬ ‫در لحظه ای که ماشــه را می کشــید به چه چیزی‬ ‫فکر می کنید؟‬ ‫صادقانه بگویم که استرس دارم اما سعی می کنم که‬ ‫تمرکز کنم و در ان لحظه به هیچ چیز جز هدف توجه نکنم‪.‬‬ ‫سعی می کنم رها شوم‪ .‬برای چند لحظه باید ذهنم را از همه‬ ‫چیز و همه کس خالی کنم‪ .‬البته کار سختی است که فقط با‬ ‫تمرین و تمرکز به دست می اید‪.‬‬ ‫تیراندازی برای شما چه جذابیتی دارد؟‬ ‫برای من جذاب اســت چون من اساسا ادم ارامی‬ ‫ هستم‪ .‬همیشه در زندگی شــخصی ام هم به دنبال ارامش‬ ‫هســتم‪ .‬یک تیرانداز نباید فکرش زیاد مشــغول باشد‪ .‬من‬ ‫ذهن مشغولی ندارم‪ .‬همیشه ارام هســتم و به همین دلیل‬ ‫موفق شده ام‪ .‬البته من راه درازی در پیش دارم و هنوز قانع‬ ‫نشده ام‪.‬‬ ‫همیشه که ارام نیستید‪ .‬درست است؟‬ ‫همیشــه نــه‪ .‬امــا بــاور کنیــد خجالتی هســتم‪.‬‬ ‫(می خندد)‬ ‫چــه راهــی را طی کردیــد تا بــه طــای اینچئون‬ ‫رسیدید؟‬ ‫همان موقع که وارد تیم ملی شــدم‪ .‬ســال ‪ 91‬در‬ ‫چین مسابقات قهرمانی اسیا برگزار شد‪ .‬در اولین حضورم در‬ ‫مسابقات بین المللی شــرکت کردم و مدال طال گرفتم‪ .‬بعد‬ ‫در مسابقات قهرمانی اسیا در کویت شرکت کردم‪ .‬مسابقاتی‬ ‫که اســفند ‪ 92‬برگزار شــد‪ ،‬در انجا من نقره گرفتم‪ .‬سهمیه‬ ‫المپیک نوجوانان هم به حســاب می امد کــه من موفق به‬ ‫کسب ان شدم‪ .‬قبل از بازی های اینچئون مسابقات المپیک‬ ‫نوجوانان در نانجینگ چین برگزار شــد کــه در انجا چهارم‬ ‫شدم‪ .‬بعد در مسابقات قهرمانی جهان در اسپانیا در بخش‬ ‫انفرادی به عنوان چهارمی رسیدم‪ .‬بعد وارد بازی های اسیایی‬ ‫اینچئون شدم و توانستم با تجربه هایی که طی این سال ها‬ ‫به دست اورده بودم بهتر کار کنم و خوشبختانه به مدال طال‬ ‫دست پیدا کردم‪.‬‬ ‫در اینچئون اولین طــای کاروان ورزش ایران را‬ ‫کسب کردید‪ .‬چه حسی داشت؛ خیلی غرور انگیز‬ ‫بود؟‬ ‫بله‪ ،‬خیلی خوشحال بودم‪ .‬من نفر سومی بودم که‬ ‫باید تیراندازی می کردم‪ .‬بعد از من پنج نفر دیگر هم فرصت‬ ‫داشتند تا طال را از من بگیرند‪ .‬استرس زیادی داشتم مرتب‬ ‫این سوال در ذهنم نقش می بســت که این تیر قرار است به‬ ‫هدف بخورد یا نه؟ به هدف می خــورد یا نه؟ می توانم یا نه؟‬ ‫اما در ان لحظه سعی کردم اســترس را کنار بگذارم و بدون‬ ‫توجه به این ســوال ها فقط به هدف فکر کنــم‪ .‬تمام فکرم‬ ‫را متمرکز کردم‪ .‬خدا را شکر موفق شــدم و مردم هم خیلی‬ ‫خوشحال شدند‪.‬‬ ‫شــما از امکاناتی که در اختیارتان قــرار می گیرد‬ ‫رضایت دارید؟‬ ‫همین چند هفته پیش کشــور عمان در ایران اردو‬ ‫زده بود و در طول یک روز ‪ 200‬یا ‪ 300‬فشنگ برای تمرین‬ ‫داشــت‪ .‬این در حالی اســت که ما در طول یــک هفته هر‬ ‫کدام می توانیم ‪ 20‬فشــنگ داشته باشیم‪ .‬اینها خیلی مهم‬ ‫اســت‪ .‬ما باید امکانات تمرینی خوبی داشــته باشــیم‪ .‬ما‬ ‫نشــان داده ایم که می توانیم برای ورزش کشور افتخارات‬ ‫زیادی کسب کنیم‪ .‬پاسخ اعتماد مسئوالن ورزش کشور را‬ ‫به خوبی دادیم‪ ،‬حاال نوبت انهاســت که بیشتر از قبل به ما‬ ‫اعتماد کنند و امکانات خوبی را در اختیار ما قرار بدهند‪ .‬مورد‬ ‫بعدی به اردوهای ما برمی گردد‪ .‬ما اردوهای لغو شده زیادی‬ ‫داریم‪ .‬چون پول این سفرها موجود نیست‪ .‬باید این بودجه‬ ‫تامین شود تا فدراسیون بتواند برای ما بازی های تدارکاتی و‬ ‫اردوهای با کیفیت برگزار کند‪ .‬تعداد مسابقاتی که ما شرکت‬ ‫می کنیم نسبت به رقیبان مان خیلی کم است اما با این حال‬ ‫خیلی خوب کار کرده ایم‪.‬‬ ‫رویای بزرگ شما چیست؟‬ ‫من متاسفانه نتوانستم برای کسب سهمیه المپیک‬ ‫لندن شــرکت کنم اما امیدوارم این بار در مســابقات بتوانم‬ ‫سهمیه المپیک بعدی را کسب کنم و در المپیک هم بتوانم‬ ‫عملکرد خوبی داشته باشم‪.‬‬ ‫بانوان باید به طور جدی در عرصه مدیریتی وارد شوند‬ ‫ورزش‬ ‫بی مهری برخی فدراسیون ها نسبت به بانوان‬ ‫طاهره طاهریان‬ ‫مشاور معاون رئیس جمهور در امور زنان‬ ‫ورزش بانوان احتیاج به کار زیادی دارد و با وجود اینکه‬ ‫بعد از انقــاب توجه بــه ورزش بانوان اغاز شــد‪ ،‬اما حدود‬ ‫‪ 20‬ســال صرف تغییر نگرش افراد نســبت به ورزش بانوان‬ ‫شــد‪ .‬مســئوالن متوجه نیاز کشــور به انجــام فعالیت های‬ ‫ورزشی بانوان شدند‪ ،‬هر چند در ابتدا درباره مساله قهرمانی‬ ‫زنــان مخالفت های زیادی صــورت گرفت‪ .‬امروز شــرایط‬ ‫بهتری برای بانوان ایجاد شــده اما جای کار در ورزش زنان‬ ‫زیاد اســت و باید این فرصت به زنان داده شــود که بتوانند‬ ‫در این زمینه بــه خوبی فعالیت کننــد‪ .‬امروز زنــان توانمند‬ ‫زیادی را در عرصــه ورزش داریم که تحصیلکرده و با تجربه‬ ‫هستند و ســابقه مدیریتی زیادی دارند‪ ،‬در حالی که ابتدای‬ ‫انقالب ما چنین نیروهایی را نداشتیم‪ .‬بنابراین امروزه شاهد‬ ‫این ماجرا هســتیم که نیروی انســانی الیق که اداره کننده‬ ‫بخش بانوان باشــند وجــود دارد‪ .‬بانــوان در عرصه ورزش‬ ‫نشان داده اند که می توانند دســت به کارهای بزرگی بزنند‪.‬‬ ‫متاســفانه بانوان جایگاه قانونی محکمی در ورزش کشــور‬ ‫ندارند‪ .‬به عنــوان مثال می توانم از حضــور برخی بانوان در‬ ‫پست نایب رئیســی یاد کنم‪ .‬امروز در ورزش کشور حتی اگر‬ ‫بانویی در بخش مدیریتی یک باشــگاه یا فدراسیون حضور‬ ‫دارد‪ ،‬متاســفانه به اندازه مردان حــق رای و تصمیم گیری‬ ‫ندارد‪ .‬نکته ای که باید به ان اشــاره کنم این است که برخی‬ ‫از ما به غلط فکــر می کنیم کــه ورزش بانــوان صرفا بدان‬ ‫معنا ســت که بانوان در جایی که دور از دید مردان هستند به‬ ‫ورزش بپردازند‪ .‬این طور نیســت‪ .‬این نگرش غلطی است‪.‬‬ ‫چون به عقیده من بانوان باید هــم در عرصه تصمیم گیری‬ ‫و هم در عرصــه اجرایی بیش از پیش فعال شــوند‪ .‬به دلیل‬ ‫بســط همین نگرش غلط اســت که ما گاهی شــاهد برخی‬ ‫ بی مهری ها از سوی برخی فدراســیون ها هستیم‪ .‬انجا که‬ ‫اهمیت حضور بانوان در عرصه مدیریت را نادیده می گیرند‪.‬‬ ‫در فدراســیون های والیبــال‪ ،‬تنیــس و فوتبال شــاهد این‬ ‫کم لطفی هــا بودیم و ایــن از نظر من اتفاق خوبی نیســت‪.‬‬ ‫شاید برخی دوستان با خودشــان می گویند حذف بانوان از‬ ‫عرصه مدیریت یک فدراســیون تبعاتی نخواهد داشت‪ ،‬در‬ ‫صورتی که زمان نشــان می دهد که این عزل و نصب های‬ ‫سلیقه ای تا چه حد می تواند ورزش را به مخاطره بیندازد‪ .‬البته‬ ‫شاید برخی بگویند مسئولیت ها همیشه هست اما مسئوالن‬ ‫امکان جابه جایی دارند‪ .‬حرفی نیست اما بحث من بر سر حفظ‬ ‫حرمت بانوان است‪ .‬حرف من این اســت که جابه جایی ها‬ ‫باید طبق یک اصولی انجام شود‪ .‬بدون توجیه و بدون هیچ‬ ‫قواعدی نباید با برخی بانوانی کــه در عرصه های مدیریتی‬ ‫حضور دارند چنین برخوردهایی صــورت بگیرد‪ .‬به نظر من‬ ‫این برخوردها به دلیل عدم جایگاه قانونی برای بانوان است و‬ ‫ما باید در این زمینه گام های جدی تری برداریم‪ .‬برای اینکه‬ ‫چنین موضوعاتی پیش نیاید من و همین طور انجمن مدیران‬ ‫زن ورزش پیشنهاداتی در این زمینه داریم که امیدواریم به ان‬ ‫توجه شود‪ .‬ما این پیشنهادات را برای دستگاه ورزش کشور‬ ‫فرستادیم و در جلســاتی که با وزیر محترم ورزش داشته ایم‬ ‫راجع به ان صحبت کرده ایم‪ .‬امیدواریم در اساســنامه این‬ ‫جایگاه قانونی بــرای بانوان تعریف و تحکیم شــود؛ اینکه‬ ‫اختیاراتی به بانوانی که در پســت نایب رئیســی قــرار دارند‬ ‫داده شــود‪ .‬یقین دارم که با اضافه شدن یا اصالح بندی به‬ ‫اساســنامه درباره اختیارات بانوان مدیــر ورزش اتفاق های‬ ‫بهتری را در اینده شــاهد خواهیم بود‪ .‬من فکر می کنم این‬ ‫اراده نزد وزیر ورزش وجود دارد که به ورزش بانوان اهمیت‬ ‫بیشتری داده شود و همچنین مهم تر از ان بانوان در عرصه‬ ‫مدیریتی حرف های بیشــتری برای گفتن داشــته باشند و‬ ‫در واقع این اختیارات به انها داده شــود که توانمندی های‬ ‫مدیریتی شــان را بروز دهند‪ .‬معتقدم در ســال اینده شرایط‬ ‫برای ورزش بانوان بهتر از اینها پیش خواهد رفت‪ .‬نگاه وزیر‬ ‫که مثبت است امیدوارم در عمل نیز شاهد اقدامات جدی در‬ ‫این زمینه باشیم‪.‬‬ ‫در سال ‪ 93‬اتفاقات خوبی برای بانوان در عرصه ورزش‬ ‫رخ داد‪ .‬افتخارافرینی بانوان کشورمان در اینچئون همه را‬ ‫شگفت زده کرد‪ .‬بانوان ورزش کشــورمان در پاراسیایی نیز‬ ‫عملکرد خیره کننده ای داشتند‪ .‬به طور کلی ان قدر در عرصه‬ ‫ورزش قهرمانی بانوان ایرانی خوش درخشــیدند که همه را‬ ‫وادار کردند تا درباره ضرورت اهمیت بــه ورزش بانوان جدا‬ ‫تجدید نظر کنند و از این به بعد بیشــتر قدر بانوان را بدانند‪.‬‬ ‫در اینچئون بانــوان ایرانی دل مردم را شــاد کردند‪ .‬همه ما‬ ‫امیدوار شــدیم‪ .‬خوشــحال شــدیم و مدیران ورزش کشور‬ ‫به این موضوع فکر کردنــد که بیش از اینها بایــد به بانوان‬ ‫ورزشکار ایرانی فرصت داد‪ .‬چون انها قدر فرصت را می دانند‬ ‫و به بهترین شکل ممکن افتخار افرین خواهند بود‪ .‬فعالیت‬ ‫بانوان ما در ورزش بیشتر در فدراســیون ها است‪ .‬این یک‬ ‫واقعیت اســت‪ .‬اما در انجــا اقایان تصمیم گیرنــده نهایی‬ ‫هستند‪ .‬البته این مسائل تنها به وزارت ورزش برنمی گردد‪.‬‬ ‫من باید در اینجا به اموزش و پرورش اشاره کنم‪.‬‬ ‫چرا ما ورزش دانش اموزی را فراموش کرده ایم؟ ورزش‬ ‫در دانشگاه ها بسیار اهمیت دارد‪ .‬من به عنوان یک کارشناس‬ ‫هنوز خیلی در جریان نیستم که دانش اموزان و دانشجویان‬ ‫در چه وضعیتی قرار دارند‪ .‬در اموزش و پرورش و دانشــگاه‬ ‫تا چه حد بانوان ما در عرصه تصمیم سازی شرکت دارند؟ از‬ ‫این موارد بی خبرم‪ .‬اما اطمینان دارم که باید به این دو بخش‬ ‫خیلی اهمیت بدهیم‪ .‬اما در مــورد وزارت ورزش باید عرض‬ ‫کنم زمانی مــا می توانیم ابراز رضایت و خرســندی کنیم که‬ ‫در اساسنامه فدراســیون ها جایگاه قانونی بانوان تعریف و‬ ‫اختیاراتی موازی با مردان به انها داده شود‪ .‬در این صورت‬ ‫اســت که ما می توانیم بگوییم در وزارت ورزش نیز که البته‬ ‫من و دیگر همکارانم در انجمن با معاونت این وزارتخانه در‬ ‫تعامل هستیم اتفاقات خوشایندی رخ داده است‪ .‬ما خوشبین‬ ‫هســتیم‪ .‬هر روز که می گذرد ما به این نتیجه می رسیم که‬ ‫مطالبات بانوان باید جدی تلقی شــود‪ .‬خود بانوان هم باید‬ ‫پیگیر مطالبات خود باشــند‪ .‬بانــوان باید در همــه زمینه ها‬ ‫فعال شــوند‪ .‬نه تنها در عرصه بازیگری و مربیگری بلکه در‬ ‫عرصه مدیریتی باید به طور حرفه ای و جدی وارد شویم‪ .‬در‬ ‫باشــگاه ها و به طور کلی در بدنه مدیریتی ورزش کشور باید‬ ‫حضوری جدی تر داشته باشیم‪.‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫ورزش‬ ‫‪233‬‬ ‫ورزش‬ ‫رویداد‪1‬‬ ‫وزارت ورزش‬ ‫سرخابی ها را واگذار می کند؟‬ ‫پشت پرده بازداشت حمید رضا سیاسی‬ ‫ورزش‬ ‫‪234‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫واگذاری دو باشگاه استقالل و پرسپولیس به بخش‬ ‫خصوصی‪ .‬طبق قانون اگر تا پایان تیرماه سال ‪ 94‬این دو‬ ‫باشگاه واگذار نشوند منحل می شــوند‪ .‬مسئوالن سازمان‬ ‫خصوصی ســازی اما می گوینــد این اتفــاق رخ نمی دهد‪.‬‬ ‫در حالی که به نظر می رســد دولت مصمم شــده دو باشگاه‬ ‫پرطرفــدار پایتخــت را به بخــش خصوصی واگــذار کند‬ ‫گویا برخی موانع باعث شــده تا ســازمان خصوصی سازی‬ ‫با چالش هایــی مواجه شــود‪ .‬همه چیز برای یــک مزایده‬ ‫بزرگ مهیا بود به جــز خریدار؛ اصلی تریــن بخش ماجرا‪.‬‬ ‫به همین دلیل مزایده در فاز نخســت لغو شــد‪ .‬البته برای‬ ‫خیلی ها لغو مزایده خبــر عجیبی نبــود‪ .‬به خصوص وقتی‬ ‫شرایط فروش دو باشــگاه استقالل و پرســپولیس طوری‬ ‫اعالم شــده بود کــه متقاضیان خرید ســرخابی ها دســت‬ ‫به جیب نشــوند‪ .‬خریداران جدی دو باشــگاه اســتقالل و‬ ‫پرســپولیس گفته بودند دولــت قیمت باالیی را پیشــنهاد‬ ‫کرده و شــرایط بــرای خرید ســرخابی ها هموار نیســت و‬ ‫به همیــن دلیل ظــرف هفته های منتهــی بــه روز مزایده‬ ‫خریداران یکی پس از دیگری کنار کشــیده بودند؛ اینگونه‬ ‫شــد که هیچ پاکت خریدی به ســازمان خصوصی ســازی‬ ‫تحویل داده نشد‪ .‬عبدالله پوری حســینی‪ ،‬رئیس سازمان‬ ‫خصوصی ســازی کافی نبودن متقاضیان حضور در مزایده‬ ‫دو باشگاه پرسپولیس و استقالل را عامل اصلی لغو مزایده‬ ‫اعالم کرد اما این پایان ماجرا نبود‪ .‬یکی از بحث هایی که‬ ‫بعد از منتفی شدن مزایده در فاز نخســت مطرح شد تبانی‬ ‫خریداران بود‪ .‬دیگر چــه فرقی می کرد کــه ائتالف میان‬ ‫خریداران خواسته یا ناخواسته شکل گرفته بود‪ .‬مهم این‬ ‫بود که در روز مزایده هیچ خریداری بــه صورت جدی پای‬ ‫معامله با سازمان خصوصی سازی نیامد‪ .‬با این حال دولت در‬ ‫خصوص این واگذاری دست به عقب نشینی نزد‪ .‬چه دولت‬ ‫نمی خواهد جنس خود را ارزان بفروشد‪ .‬دولت معتقد است‬ ‫که قیمت پایه ‪ 290‬میلیارد تومانی که برای این دو باشگاه‬ ‫در نظر گرفته شــده‪ ،‬یک کار کامال کارشناسی بوده است‪.‬‬ ‫حساســیت هایی که واگذاری این دو باشگاه به لحاظ ابعاد‬ ‫فرهنگی‪ ،‬اجتماعی و سیاســی دارد موضوع واگذاری این‬ ‫دو تیم را با ظرافت های ویژه ای همراه کرده است‪ .‬یکی از‬ ‫عواملی که در زمینه عدم اقبال خریداران به شرکت در مزایده‬ ‫استقالل و پرسپولیس مطرح است‪ ،‬ارتباطی است که میان‬ ‫فعاالن فوتبال ما وجود دارد و احتمــال می رود این دیدگاه‬ ‫میان انها هماهنگ شــده باشــد که با عدم شــرکت در این‬ ‫مزایده‪ ،‬سازمان خصوصی ســازی را مجاب کنند تا در نوبت‬ ‫بعدی این دو تیم را با قیمت پایین تری عرضه کند‪ .‬در همین‬ ‫حال منتقدان دولت مدعی شده اند که پافشاری بر رقم ‪290‬‬ ‫میلیارد تومانی دلیل دیگری هم می تواند داشته باشد؛ باال‬ ‫بردن قیمت برای عدم واگذاری؟ این البته گمانه منتقدان‬ ‫دولت اســت؛ انجا که بعضی ها معتقدند قیمت سرخابی ها‬ ‫انقدر باال است که کسی برای خرید انها پا پیش نگذارد‪ .‬اما‬ ‫اخرین واکنش میرعلی اشرف پوری حسینی‪ ،‬رئیس سازمان‬ ‫خصوصی سازی در واقع اب پاکی را روی دست خریداران‬ ‫ریخته است‪ .‬به خصوص خریدارانی همچون امیر عابدینی‬ ‫که اعتقاد دارند دولت باید قیمت پایه فروش را کاهش دهد‪:‬‬ ‫«قیمت پایه که تغییر نکرده اما قســط اول پرداخت از ‪40‬‬ ‫درصد به ‪ 20‬درصد کاهش یافته و مدت زمان بازپرداخت نیز‬ ‫دو برابر شده است‪ .‬در واقع خریدار برای اینکه اقساط را در‬ ‫مدت زمان دو سال پرداخت کند در زمان چهار سال به دولت‬ ‫بر می گرداند‪ ».‬در حالی که به نظر می رســد این واگذاری‬ ‫بزرگ به این زودی انجام نخواهد شد مجلس نیز وارد عمل‬ ‫شــده و کارگروهی را مامــور نظارت کرده تا ایــن واگذاری‬ ‫تسریع شــود‪ .‬حســن زمانی‪ ،‬رئیس این کارگروه است‪ .‬او‬ ‫می گوید‪« :‬طبــق قانون مصوب‪ ،‬از طریــق مزایده این دو‬ ‫تیم واگذار می شــوند‪ .‬اگر این باشگاه ها خصوصی شوند‪،‬‬ ‫وزارتخانه بــه هیچ وجه حق دخالــت در هیات مدیره انها را‬ ‫ندارد‪ ،‬کسی که سرمایه گذاری می کند‪ ،‬خودش باید اختیار‬ ‫عمل مدیریت باشگاه را داشته باشد‪ ».‬اما بعد از لغو مزایده‬ ‫رسمی دو باشگاه استقالل و پرســپولیس به دلیل انچه که‬ ‫عدم استقبال از سوی متقاضیان اعالم شده بود مسئوالن‬ ‫ســازمان خصوصی ســازی و هیات واگذاری بررسی های‬ ‫تازه ای را در این باره انجام دادند‪ .‬حاال شرایط جدید مزایده‬ ‫دو باشگاه مورد بررســی و تصویب قرار گرفته است‪ .‬جعفر‬ ‫سبحانی‪ ،‬مشاور رئیس سازمان خصوصی سازی در این باره‬ ‫می گوید‪« :‬یکی از نکته های این اطالعیه این اســت که‬ ‫خریدار از شرایط جدید واگذاری این دو باشگاه مطلع خواهد‬ ‫شد‪ .‬بر این اساس در قیمت پایه واگذاری دو باشگاه تغییری‬ ‫ایجاد نخواهد شــد و همان مبلغ ‪ ۲۹۰‬میلیارد تومان که در‬ ‫مرحله نخست در نظر گرفته شــده بود این بار هم مبلغ پایه‬ ‫همان است اما در شرایط واگذاری تسهیالت تازه ای ایجاد‬ ‫شده است‪ .‬قبال اعالم شــده بود که خریدار باید ‪ ۴۰‬درصد‬ ‫مبلغ کل را نقد پرداخت کند و ‪ ۶۰‬درصد باقی مانده باید طی‬ ‫چند قسط در دو ســال در اختیار دولت قرار گیرد اما اکنون‬ ‫شــرایط به گونه ای شــده که در مرحله اول ‪ ۲۰‬تا ‪ ۳۰‬درصد‬ ‫مبلغ کل باید نقد پرداخت شــود و مابقی مبلغ کل طی ســه‬ ‫تا چهار ســال به دولت پرداخت خواهد شد که فکر می کنم‬ ‫این شــرایط انگیزه خوبی را در بین خریداران ایجاد کند‪».‬‬ ‫باشگاه های استقالل و پرسپولیس در حالی اماده واگذاری‬ ‫می شوند که در اردوی سرخ ها حاشــیه ها همچنان بر متن‬ ‫غلبه دارد‪ .‬همه چیز تحت الشعاع یک بازداشت قرار دارد؛‬ ‫بازداشت حمیدرضا سیاســی‪ .‬مردی که امیر خادم او را به‬ ‫پرسپولیس اورد و حاال همه سعی خود را به کار گرفته تا این‬ ‫دوستی را کتمان کند‪ .‬در حالی که در لحظات اولیه بازداشت‬ ‫حمیدرضا سیاسی‪ ،‬مشــکالت مربوط به مدیریت گذشته‬ ‫باشگاه پرسپولیس‪ ،‬عامل اصلی این بازداشت معرفی شده‬ ‫بود اما هر چقدر که از زمان این بازداشت می گذرد بیشتر این‬ ‫گمانه مطرح می شود که او به دالیل دیگری در بازداشت به‬ ‫ســر می برد‪ .‬زمزمه های مبنی بر ارتباط مدیرعامل پیشــین‬ ‫پرســپولیس با عناصر مشــکوک به گوش می رسد که البته‬ ‫می تواند یکی از دالیل بازداشت سیاسی باشد‪ .‬هر چند این‬ ‫موضوع هنوز از ســوی مقامات قضایی و امنیتی مورد تا ئید‬ ‫قرار نگرفته است‪ .‬این پرونده انقدر سر و صدا به پا کرد که‬ ‫خواجه وند‪ ،‬منتقمی کالنی ســه عضو دیگــر هیات مدیره‬ ‫پرسپولیس به دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شدند تا به‬ ‫سواالتی پاسخ بدهند‪ .‬با این حال طوالنی شدن بازداشت‬ ‫سیاسی‪ ،‬موجب شده تا گمانه زنی های فراوانی در خصوص‬ ‫علت این ماجرا دهان به دهان بگردد‪ .‬اولین دلیل که برای‬ ‫بازداشت حمیدرضا سیاسی مطرح شد دم دست ترین دلیل‬ ‫بود‪ .‬محمد رویانیان و مدیریت قبلی باشــگاه پرســپولیس‬ ‫باتوجه به بسته نشدن پرونده والیبالیست ها و کشتی گیران‬ ‫خیلی زود از سوی رسانه ها به عنوان عامل بازداشت سیاسی‬ ‫مطرح شــدند‪ .‬حتی در همان لحظــات ابتدایی خبری هم‬ ‫روی خروجی خبرگزاری فارس رفت با این تیتر که «به خاطر‬ ‫شکایت والیبالیست ها‪ ،‬کشــتی گیران و اسپانسر بازداشت‬ ‫شدم»؛ اظهارنظری که خیلی زود از سوی خیلی ها تکذیب‬ ‫شــد‪ .‬اما ماجرا وقتی پیچیده تر شــد که قهرمان شجاعی‪،‬‬ ‫وکیل اسپانسر سابق پرسپولیس در اولین روزهای بازداشت‬ ‫سیاسی اعالم کرد که مدیرعامل باشگاه پرسپولیس به دلیل‬ ‫شکایت این شــرکت و به خاطر قراردادی که سیاسی ان را‬ ‫کاغذپاره می خواند بازداشــت شده است‪ .‬او گفت‪« :‬اصل‬ ‫ماجرا این است که موکل من شکایتی از مدیرعامل باشگاه‬ ‫پرسپولیس داشت که قرار بود او روز چهارشنبه برای پیگیری‬ ‫این موضوع بیاید که این مســاله به روز شــنبه موکول شد و‬ ‫پس از تفهیم اتهام قرار بازداشت برای سیاسی صادر شد‪.‬‬ ‫البته این مساله شامل حال امیر خادم و علیرضا رحیمی هم‬ ‫می شود چون این دو نفر هم زیر قراردادی که منجر به این‬ ‫تخلف شده را امضا کرده اند‪ .‬به طور مثال شما یک پراید را‬ ‫به شش نفر بفروشید و این دقیقا می شو د کالهبرداری‪ .‬البته‬ ‫این مساله با تشخیص بازپرس و مرجع قضایی است چرا که‬ ‫تفهیم اتهام اولین کاری اســت که انجام می شود و سپس‬ ‫باتوجه به نوع اتهام توســط بازپرس یا مرجــع قضایی قرار‬ ‫مناسب صادر می گردد‪».‬‬ ‫ورزش‬ ‫شکست جریان لمپنیزم برابر کی روش‬ ‫رویداد‪2‬‬ ‫مهم ترین اتفاق فوتبال در سال ‪93‬‬ ‫کی روشمی ماند؛اینیکیازمهم تریناتفاقاتفوتبال‬ ‫در ســال ‪ 93‬بود؛ وقتی بعد از جام جهانی حتی فشــار وزارت‬ ‫ورزش بر فدراســیون فوتبال هم باعث نشد تا علی کفاشیان‬ ‫اینمربیراکناربزندوحتیوقتیپسازحذفازجام ملت های‬ ‫اســیا رئیس فدراســیون فوتبال باز هم به ادامه همکاری با‬ ‫کارلوس کی روش تاکید کرد‪.‬‬ ‫تصمیم مهم کفاشیان‬ ‫ابقای کی روش؛ در واقع این مهم ترین تصمیم رئیس‬ ‫فدراسیون فوتبال در سال‪ 93‬بود انجا که سرنوشت کاری خود‬ ‫را با مســاله ماندن یا رفتن این مربی بی ارتباط نمی دانست‪.‬‬ ‫وقتی تیم ملی از جام جهانی برگشت خیلی ها تصور می کردند‬ ‫فشــارهای وزارت ورزش و در راس ان مخالف خوانــی دکتر‬ ‫گودرزی باعث عقب نشــینی علی کفاشــیان خواهد شد‪ ،‬اما‬ ‫رئیس فدراسیون فوتبال سرسخت تر از وزیر ورزش بود‪ .‬وقتی‬ ‫در اوج فشارها می گفت‪« :‬با کی روش ادامه می دهیم‪ ».‬این‬ ‫تصمیمسختموردانتقادوزارتورزشقرارگرفت‪.‬پیغام های‬ ‫متعددی به فدراسیون فوتبال رسید اما موضع علی کفاشیان‬ ‫تغییر نکرد‪ .‬او به خوبی می دانست که با تغییر دادن این مربی‬ ‫خودش هم باید قید ریاست در مهم ترین فدراسیون ورزشی‬ ‫کشور را بزند‪ .‬به همین دلیل از موضع خود عقب نشینی نکرد‪.‬‬ ‫اگرچــه وزارت ورزش اخرین و مهم ترین راهــکار خود برای‬ ‫عبور از کــی روش را امتحــان و تاکید کرد که به فدراســیون‬ ‫فوتبال پول قرارداد کی روش را نخواهــد داد اما با همه اینها‬ ‫کفاشیان بر ماندن کی روش اصرار کرد‪ .‬این مربی را حفظ کرد‬ ‫و نزد افکار عمومی بیشتر از قبل محبوب شد‪ .‬علی کفاشیان‬ ‫اما با کی روش شــرط کرده بود که در جام ملت های اسیا باید‬ ‫نتایج خوبی کســب کند و البته بازیکنان جوانی را به تیم ملی‬ ‫دعوت کند‪ .‬کی روش نیز با دعوت از چنــد بازیکن جوان در‬ ‫جام ملت ها جوانگرایی را در دستورکار خود قرار داد‪ .‬موضوعی‬ ‫که خیلی از مخالفان کی روش با اشــاره به ان می گفتند این‬ ‫مربی پرتغالی فقط از ستاره هایی با سن باال استفاده می کند‬ ‫و جسارت استفاده از بازیکنان جوان را ندارد‪ .‬کی روش اما به‬ ‫مخالفانش نشان داد که در این مورد از خیلی از مربیان ایرانی‬ ‫جسورتر است‪.‬‬ ‫سابقه مخالف خوانی ها علیه کی روش‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫ورزش‬ ‫کی روشدرحالیماندنیشدکهنهتنهابخشعظیمی از‬ ‫مربیان داخلی بلکه وزارت ورزش نیز خواهان عدم همکاری‬ ‫فدراسیون فوتبال با این مربی پرتغالی بود‪ .‬وزیر ورزش به هیچ‬ ‫وجهموافقادامههمکاریباکی روشنبود‪.‬نهپسازبازگشت‬ ‫ایرانازبرزیلونهپسازحذفایرانازجامملت هایاسیا‪.‬در‬ ‫همان مقطع نصرالله سجادی نیز با دیگر مسئوالن وزارتخانه‬ ‫همراه شــد و حتی یک بار درباره کی روش با تحکم ســخن‬ ‫گفت و از این مربی خواست که در حیطه اختیارات مربوط به‬ ‫خودش صحبت کند نه فراتر از ان‪ .‬در واقع معاون وزیر ورزش‬ ‫در حالی سعی داشت خود را طرفدار استقالل رای فدراسیون‬ ‫فوتبالنشاندهدکهدرعینحالهمانواکنش هایتندوزیر‬ ‫ورزش را انتخــاب کرد‪ .‬این در حالی بود که پس از بازگشــت‬ ‫تیم ملی از جام جهانی برزیل وزیر ورزش از شــیوه مربیگری‬ ‫کی روش انتقــاد کــرد و ان را فوتبالی صرفــا دفاعی خواند؛‬ ‫«تیم ملی ما فقط دفاع کردن را یاد گرفته و به نظر من با این‬ ‫مربی به جایی نمی رسیم‪ ».‬اما مخالف خوانی وزیر ورزش نیز‬ ‫ بی فایده بود‪ ،‬چون علی کفاشــیان قصد داشت کی روش را‬ ‫نگه دارد‪ .‬کفاشیان گمان می کرد که تیم ملی با کی روش به‬ ‫قهرمانی اسیا می رسد و در صورت موفقیت تیم ملی از مزایای‬ ‫برنده شدنبهخوبیبهره مندخواهدشد‪.‬اماایناتفاقرخنداد‪.‬‬ ‫ماجرا وقتی جالب تر شد که کی روش طوری از جام ملت های‬ ‫اسیا خداحافظی کرد که در بازگشت به تهران مردم مثل یک‬ ‫قهرمان از او و شاگردانش استقبال کردند‪ .‬به دنبال این موج‬ ‫حمایتیازکی روش‪،‬علیکفاشیاننیزپیرامونماندنیارفتن‬ ‫کی روشازتیم ملیفوتبالایرانواکنشبهموقعینشانداد‪:‬‬ ‫«کی روشبهفدراسیونفوتبالامدهوگزارشخودرابهماارائه‬ ‫داده‪ .‬همچنین او اعالم کرده که برای اماده ســازی تیم ملی‬ ‫برای صعود به جام جهانی ‪ ۲۰۱۸‬به چه چیزهایی نیاز دارد‪».‬‬ ‫این اظهارنظر بدان معنا بود که رئیس فدراسیون فوتبال قصد‬ ‫دارد با کی روش ادامه دهد‪.‬‬ ‫بنابراینوقتیفشارمنتقدانبیشترشداینعلیکفاشیان‬ ‫بود که اب پاکی را روی دســت مخالفان کــی روش ریخت و‬ ‫گفت‪« :‬ما با سرمربی تیم ملی قرارداد داریم و اینگونه نیست‬ ‫که بخواهیم یکطرفه همه چیز را به هم بزنیم‪ .‬خودتان دیدید‬ ‫که پس از ورود تیم ملی به ایران چه استقبال باشکوهی از ملی‬ ‫پوشان انجام شد و این یعنی مردم از تیم ملی راضی هستند‪.‬‬ ‫اگرچه با ان اتفاقات و بدشانسی ها نتوانستیم به نیمه نهایی‬ ‫صعودکنیم‪».‬‬ ‫به نظر می رسید علی کفاشیان بیش از هر کس دیگر از‬ ‫موجیکهبهمنظورحمایتازکی روشبهراهافتادهبودرضایت‬ ‫داشت‪ .‬واقعیت این بود که اســتقبال از کی روش و تیم ملی‬ ‫به گونه ای رقم خورد که مخالفان کی روش و انهایی که قصد‬ ‫داشتند پروژه برکناری این مربی را به سرانجام برسانند در حالت‬ ‫اچمز قرار گرفتند‪ .‬هر چند وزیر ورزش باز هم بر مواضع خود‬ ‫پافشاری کرد؛ انجا که به نظر می رسید گودرزی نه عالقه مند‬ ‫به ادامه فعالیت کفاشــیان در فدراســیون فوتبال است و نه‬ ‫عالقه مند به ادامه همکاری کی روش با تیم ملی؛ «اگر یک‬ ‫تیم فوتبال برتر داشته باشد‪ ،‬قضاوت داور عملکرد ان را تحت‬ ‫تاثیر قرار نمی دهد‪ .‬به نظرم ســطح فوتبال ما همین است‪.‬‬ ‫به نظر شما داور کجا می تواند در یک بازی اعمال نظر کند؛‬ ‫جایی که تیم برتر و یا همسطح حریفش باشد؟! اگر تیم برتر‬ ‫باشد که تحت تاثیر قضاوت داور قرار نمی گیرد‪ .‬باید ساختار‬ ‫مدیریت‪ ،‬مربیگری‪ ،‬اموزش و موارد دیگر تغییر کند و نگاه ها‬ ‫همازنتیجه گراییعوضشود‪».‬اینکنایه هامستقیمامتوجه‬ ‫علی کفاشیان و کارلوس کی روش بود اما از یک جایی به بعد‬ ‫ورق برگشت‪ .‬انجا که رئیس جمهوری از تیم ملی حمایت کرد‬ ‫و به طور مشــخص از نمایش ابرومندانه ایران برابر ارژانتین‬ ‫در جام جهانی سخن به میان اورد‪ .‬دکتر روحانی به تمجید از‬ ‫تیم های ملی والیبال و فوتبال پرداخت و در حالی که بسیاری‬ ‫از عملکرد تیم ملی در جام جهانی رضایت ندارند‪ ،‬وی تلویحا‬ ‫از تیم کی روش تمجید کرد‪ .‬او گفت‪« :‬خوشحالم در دولت‬ ‫یازدهم که هنوز به یک ســال و نیم نرسیده بخت و اقبال با ما‬ ‫همراه بــود و ان روزهایی که مردم برای پیروزی سیاســی در‬ ‫سراسر کشور شــادمانی می کردند از صعود ورزشکاران ما در‬ ‫جام جهانی خوشحال بودند‪ .‬همه ان پیروزی های قهرمانان‪،‬‬ ‫فوتبالیست هاووالیبالیست هاوسایرورزشکاراندرصحنه های‬ ‫جهانی باعث شــد همه مردم به خود ببالند‪ .‬صدها میلیون یا‬ ‫میلیاردها نفر بازی ورزشــکاران ما در برابر ارژانتین را دیدند و‬ ‫تحســین کردند‪ .‬بازی خوب حتی اگر با پیروزی همراه نباشد‬ ‫برای ما برد است‪».‬‬ ‫شــاید اگر پای محبوبیت کی روش نــزد افکار عمومی‬ ‫نبود این مربی لحظاتی پس از سوت پایان دیدار ایران‪ -‬عراق‬ ‫اخراج شده بود‪ .‬همان روزها که محمود گودرزی کفاشیان را‬ ‫به اتاقش راه نداد و البته گفته شد تلفن او را هم جواب نداده‬ ‫اســت‪ .‬اما چرا کی روش نزد افکار عمومی محبوب است؟ او‬ ‫رفتارهای یک ستاره را دارد‪ ،‬او یک روانشناس خوب با ظاهری‬ ‫اراستهوخوشخندهاست‪.‬حرف هایشرادرقابساده ایبیان‬ ‫می کند‪ ،‬پیچیده حرف نمی زند‪ .‬اما تصور دیگری هم در این‬ ‫باره وجود دارد؛ تصوری که البته اثبات نشده اما به نظر می رسد‬ ‫مهمترینرازمحبوبیتکی روشعدمسازگاریمردمورسانه ها‬ ‫با برخی مربیان داخلی اســت‪ .‬در واقع مردم از برخی مربیان‬ ‫داخلی بیزار هستند‪ .‬امروز در جامعه ایرانی خیلی ها هستند که‬ ‫دوست ندارند مربیان نوچه پرور در صدر بنشینند‪ .‬بنابراین باید‬ ‫پذیرفت که جنتلمن بودن کار دشــواری است‪ .‬کی روش باز‬ ‫هم سرمربی تیم ملی فوتبال کشورمان خواهد بود‪ ،‬با رفتارها و‬ ‫واکنش هایی که تنها مختص خود اوست‪.‬‬ ‫‪235‬‬ ‫ورزش‬ ‫این اتفاق رخ نداد و کبدی کاران ایران در عین شایستگی از‬ ‫کسب مدال طال بازماندند‪.‬‬ ‫ر‬ ‫وید‬ ‫ا‬ ‫د‬ ‫‪3‬‬ ‫بوکس در فینال‬ ‫در بوکس با وجود تمام ناداوری هایی که صورت گرفت‪،‬‬ ‫دو نماینده ایران در فینال حضور پیدا کردند که این حضور بعد‬ ‫از نتایج ضعیف بازی های اســیایی گوانگجو حضور مثبتی‬ ‫بود‪ .‬نکته ای که در مسابقات بوکس وجود داشت مسائل پرده‬ ‫و مافیای این رشته بود‪ .‬نکته دیگر عدم نفوذ ایران در بوکس‬ ‫بین المللی است؛ نکته ای که باعث شده در بسیاری از موارد‬ ‫حق ورزشکاران ایران نادیده گرفته شود‪.‬‬ ‫عملکرد ضعیف جودو‬ ‫از فوتبال ناکام تا درخشش کبدی‬ ‫ورزش‬ ‫‪236‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫مروری بر نتایج کاروان ورزشی ایران در اینچئون‬ ‫بازی های اسیایی در ســال ‪ 93‬با قهرمانی چین پایان‬ ‫یافت ؛ قهرمانی چین در خاک کره جنوبی‪ .‬انها با ‪ 151‬طال‪،‬‬ ‫‪ 109‬نقره و ‪ 83‬برنز با اختالف قهرمان شدند و کاروان ورزشی‬ ‫ایران نیز با ‪ 21‬طال‪ 18 ،‬نقره و ‪ 18‬برنز در جایگاه پنجم جدول‬ ‫مدال اوران قرار گرفت‪ .‬کره جنوبی‪ ،‬ژاپن و قزاقستان نیز به‬ ‫ترتیب دوم تا چهارم شدند اما ایران در اینچئون موفق بود‪.‬‬ ‫ی ورزش کشورمان به بازی های اسیایی ‪2014‬‬ ‫کاروان اعزام ‬ ‫اینچئون توانســت رکورد مــدال اوری طال پــس از پیروزی‬ ‫انقالب اسالمی را در این رقابت ها بشکند‪ ،‬ان هم در حالی‬ ‫که نســبت به دوره قبل حــدود ‪ 100‬ورزشــکار کمتر به این‬ ‫بازی ها اعزام کرده بود‪ .‬هفدهمین دوره بازی های اسیایی در‬ ‫اینچئون کره جنوبی برگزار شد‪ .‬ورزشکاران ایران با کسب ‪21‬‬ ‫ی شکستند‪.‬‬ ‫مدال طال رکورد کسب طال را در بازی های اسیای ‬ ‫در اینچئون کاروان ورزش ایران عملکرد بهتری نســبت به‬ ‫گوانگجو از خود نشان داد‪.‬‬ ‫کاروان ایران در بازی های اســیایی ‪ 2010‬گوانگجو‬ ‫در حالی به بیست مدال طال رسید که با ‪ 362‬ورزشکار در ان‬ ‫بازی ها حضور یافته بود‪ ،‬اما در ایــن دوره با کاروان کیفی و‬ ‫تعداد ‪ 277‬ورزشــکار حضور یافت و توانست ‪ 57‬مدال (‪21‬‬ ‫طال‪ 18 ،‬نقره و ‪ 18‬برنز) کســب کند‪ .‬در این دوره از بازی ها‬ ‫تعداد مدال طالی بانوان ایران نیز افزایش پیدا کرد و در کل‬ ‫مدال های کاروان ایــران در مدال های طال و نقره افزایش‬ ‫داشت ‪ .‬در گوانگجو کاروان ایران ‪ 20‬طال‪ 12 ،‬نقره و ‪ 25‬برنز‬ ‫کسب کرد و در اینچئون به ‪ 21‬طال‪ 18 ،‬نقره و ‪ 18‬برنز رسید‪.‬‬ ‫‪ 19‬مدال طالی اقایان در دوره گذشته در این دوره نیز تکرار‬ ‫ال بیشتر به دست اوردند‪.‬‬ ‫شد و بانوان توانستند یک مدال ط ‬ ‫امار می گوید بهترین نتیجه بازی های اســیایی بعد از‬ ‫انقالب کسب شده است‪ .‬همچنین رشته های مدال اور به‬ ‫نسبت رشد چشمگیری داشتند‪ .‬ورزش زنان ایران در این دوره‬ ‫از مسابقات بهترین نتیجه تاریخ حضور خود در یک مسابقه‬ ‫بین المللی را کســب کرد و این بدان معناست که بازی های‬ ‫اسیایی اینچئون را می توان نقطه عطف تاریخ ورزش ایران‬ ‫نامید‪ .‬چه انکه از نظر کمی و کیفی امــار می گوید بهترین‬ ‫دستاورد ورزشی برای ایران در مسابقه ای باتوجه به میزان‬ ‫هزینه ها‪ ،‬تدارکات ورزشــی و نظرســنجی ها به دست امده‬ ‫است‪ .‬اینچئون برای ورزش ما خوش یمن بود‪ .‬به طوری که‬ ‫نخستین مدال طالی تاریخی رشته تیمی والیبال نیز در این‬ ‫دوره از بازی ها برای ایران حاصل شد‪ .‬اخرین طالی تیمی‬ ‫ایران در بازی های اسیایی برای فوتبال و نسل طالیی اش‬ ‫بود که در سال ‪ 2002‬به دست امده بود‪.‬‬ ‫قایقرانی‬ ‫قایقرانی بانوان یکی از رشــته هایی بود که توانســت‬ ‫تعداد مدال هایش را نسبت به دوره قبل بیشتر کند‪ .‬اگرچه در‬ ‫بین قایقرانان ورزشــکار طالیی نبود‪ ،‬اما روئینگ‪ ،‬کایاک و‬ ‫اساللوم عنوان دار شدند‪ .‬در دوره قبلی در سال ‪ 2010‬ایران‬ ‫در اساللوم و اب های ارام مقامی نداشت‪.‬‬ ‫فوتبال‪ ،‬ناکام و بداخالق‬ ‫کاروان ایران در بازی های اســیایی بــا دیدار تیم ملی‬ ‫امید فوتبال ایران مقابل ویتنام کار خود را اغاز کرد‪ .‬تیم ملی‬ ‫امید ایران مقابل ویتنام با نتیجــه غیر قابل باور چهار بر یک‬ ‫شکســت خورد تا خیلی زود امیدها از این تیم برای کســب‬ ‫مدال از بین برود‪ .‬ایران در دیــدار دوم و اخر خود در مرحله‬ ‫گروهی به مصاف قرقیزستان رفت؛ عملکرد بازیکنان در این‬ ‫مسابقه هم بسیار ضعیف بود تا شاگردان نلو وینگادا با قبول‬ ‫یک شکست و کسب یک تساوی در نهایت در این گروه سه‬ ‫تیمی در جایگاه سوم قرار بگیرند و حذفی زودهنگام و ناباورانه‬ ‫داشته باشند‪ .‬تیم ملی امید یکی از ضعیف ترین نمایش های‬ ‫تاریخ خود و یکی از ضعیف ترین نمایش های نماینده های‬ ‫ایران را در این مسابقات ارائه کرد‪.‬‬ ‫کبدی کاران شایسته‬ ‫کبــدی کاران ایــران عملکرد خوبــی در ایــن دوره از‬ ‫بازی های اسیایی داشتند و به نوعی شایسته قهرمانی بودند‪.‬‬ ‫ملی پوشان کبدی ایران در بخش زنان و مردان نشان دادند‬ ‫که اگر کمی تمرکز خود را بیشتر حفظ کنند می توانند هند را‬ ‫هم پشت سر بگذارند و بر سکوی قهرمانی اسیا تکیه بزنند اما‬ ‫جودوی ایران هم نتیجه بســیار بــدی گرفت و از پنج‬ ‫نماینده ای که در این رقابت ها داشــت حتــی یک برنز هم‬ ‫نگرفت! جودوکاران در شرایطی عملکرد ضعیف داشتند که‬ ‫حتی در اعزام انها نیز انتقادهایی وجود داشت اما مسئوالن‬ ‫این رشته قول مدال دادند‪ .‬در این رشته نیز نیاز شدید به مربی‬ ‫با دانش احساس می شد چرا که در غیر این صورت مشکالت‬ ‫جودو حل نمی شــود‪ .‬تیم ملی جودوی ایران با ترکیب پنج‬ ‫نماینده راهی بازی های اسیایی شد که در پایان این رقابت ها‬ ‫هیچ مدالی به جودوی ایران نرســید و این رشــته با ناکامی‬ ‫ بزرگی روبه رو شد‪.‬‬ ‫پسرفت قایقرانی‬ ‫عملکرد این رشــته باتوجه به مدال های کسب شده‬ ‫ضعیف تر از دوره گذشته بود‪ .‬چرا که دو طالی گوانگجو به‬ ‫یک طال تبدیل شــد اما انها که از وضعیت دو سال گذشته‬ ‫قایقران ها خبر دارنــد به خوبی می دانند نتایج ورزشــکاران‬ ‫این رشــته باتوجه به دو ســال تعلیق و بالتکلیف بودن این‬ ‫فدراسیون تا چند ماه پیش بسیار خوب و قابل قبول بود‪.‬‬ ‫شمشیربازی و یک مدال نقره‬ ‫شمشــیربازی انتظارها را در بخش انفــرادی براورده‬ ‫نکرد‪ .‬ملی پوشان اپه ضعیف بودند اما سابریست ها بهتر کار‬ ‫کردند با این حال بازهم از رسیدن به مدال انفرادی بازماندند‪.‬‬ ‫به هــر حــال در رقابت های تیمی ســابر ایران خــوب بود و‬ ‫توانست در نیمه نهایی چین را شکست دهد و برای نخستین‬ ‫بار فینالیست شود‪ .‬در فینال هم زور شمشیربازان به قهرمان‬ ‫المپیک نرسید و نایب قهرمان شدند‪.‬‬ ‫پاشنه اشیل کاروان ایران‬ ‫کشتی ازاد ایران در اینچئون خوب کار کرد و مدال های‬ ‫خوشرنگی کسب کرد اما کشــتی فرنگی می توانست بهتر‬ ‫باشــد‪ .‬البته نــاداوری دربــاره عبدولی مشکل ســاز بود اما‬ ‫می توانستیم به جای برنزهای زیادی که کسب کردیم به طال‬ ‫برسیم‪ .‬تمام فرنگی کاران ایران به مدال رسیدند اما انتظار‬ ‫کسب مدال طال بیشتر بود‪.‬‬ ‫کاراته‪ ،‬موفق‬ ‫کاراتــه ایران عملکرد خوبی داشــت و اگــر ان اتفاق‬ ‫ناخوشایند در روز پایانی پیش نمی امد شاید چهار طال برای‬ ‫این رشته کسب می شــد‪ .‬تیم ملی مردان و بانوان کاراته با‬ ‫ترکیب هشت ملی پوش در بازی های اسیایی‪ 2014‬اینچئون‬ ‫شرکت کرد که ســهم نمایندگان ایران در این رقابت ها سه‬ ‫مدال طــا و دو برنز بود؛ نتایجی کــه کامال می توان گفت‬ ‫درخشان بود‪.‬‬ ‫دوومیدانی‬ ‫به جز مدال حدادی و رجبــی دو و میدانی کاران ایران‬ ‫هیچ عنوانی کســب نکردند که باتوجه به تعداد ورزشکاران‬ ‫نتیجه قابل قبولی نبود‪ .‬به خصوص در رشــت ه پرتابی مردان‬ ‫موســوی و مقــدم ضعیف ظاهــر شــدند‪ .‬انها بــا اینکه در‬ ‫اردوی بالروس بودند نتوانســتند کاری از پیش ببرند و تمام‬ ‫پرتاب هایشــان خطا رفت‪ .‬به طور کلــی دوومیدانی ایران‬ ‫عملکرد خوبی نداشت‪.‬‬ ‫هندبال‬ ‫تیم ملی هندبال ایران از نظر نتیجه ضعیف بود چرا که‬ ‫ی خود را تکرار کند و از رسیدن به مدال بازماند‪.‬‬ ‫نتوانست دوم ‬ ‫مشکالت داخلی به هندبال ضربه زد و این نکته منفی برای‬ ‫انها محسوب می شد اما اینکه یک تیم جدید با بازیکنانی تازه‬ ‫وارد عرصه بین المللی شــدند یک نکته مثبت برای هندبال‬ ‫محسوب می شد‪ .‬انها با حاشیه های خاص خود به اینچئون‬ ‫رفتند‪ .‬برخی ســتاره هایی که در دوره گذشته همت کردند و‬ ‫ایران را در سکوی دوم قرار دادند در این دوره به دلیل مسائل‬ ‫انضباطی نتوانستند تیم ملی را همراهی کنند‪.‬‬ ‫بدمینتون‪ ،‬شنا و پینگ پنگ‬ ‫بدمینتون‪ ،‬پینگ پنگ و شنای ایران تنها در اینچئون‬ ‫حضور داشتند و فاصله زیادی با حریفان داشتند‪ .‬این رشته ها‬ ‫برای رسیدن به عنوان راه دشواری پیش رو داشته و دارند‪.‬‬ ‫حسرت بسکتبال‬ ‫تیم ملی بسکتبال ایران تا استانه قهرمانی رفت اما در‬ ‫فینال برابر کره باخت و نقره ای شــد‪ .‬بســکتبال ایران شاید‬ ‫به خودش باخت‪ .‬در بسکتبال توقعات براورده نشد؛ تقریبا‬ ‫همه از بسکتبال توقع مدال طال داشتند‪ ،‬اما این اتفاق رخ‬ ‫نداد و کسب خوش رنگ ترین مدال برای بسکتبالی ها در حد‬ ‫حسرت باقی ماند‪.‬‬ ‫غول با طال بازگشت!‬ ‫تیم ملی وزنه برداری ایران در بازی های اسیایی ‪2014‬‬ ‫اینچئون تقریبا عملکرد متوســطی داشــت‪ .‬قبــل از اعزام‬ ‫تیم ملی وزنه برداری‪ ،‬مسئوالن فدراسیون از هدف خود برای‬ ‫کسب دو مدال طال در این بازی ها خبر داده بودند اما تیم ملی‬ ‫وزنه برداری با تک مدال طالی بهداد سلیمی به کار خود در‬ ‫این رقابت ها پایان داد‪.‬‬ ‫ووشو با تک مدال طال‬ ‫تیم ملی ووشوی ایران با ‪ 10‬نماینده در دو بخش ساندا‬ ‫و تالوی مــردان و بانوان راهی بازی های اســیایی شــد که‬ ‫حاصل ان یک مدال طال‪ ،‬دو نقــره و یک برنز بود‪ .‬در واقع‬ ‫نتایج ووشو نسبت به دوره قبل افت کرد و با نتایج گوانگجو‬ ‫قابل مقایسه نبود‪.‬‬ ‫وقتیوالیبالجوربسکتبالراکشید‬ ‫وداع تلخ با حسین معدنی‬ ‫رشــته والیبــال در بخش مردان در ســال ‪ ۹۳‬شــاهد‬ ‫اتفاق های خوبی از جمله کســب عناوین جهانی و اسیایی‬ ‫بــود‪ .‬تیم ملی والیبــال ایران توانســت با حضــور در فینال‬ ‫بازهای اسیایی به مدال طال برسد و نخستین طالی تاریخ‬ ‫خودش را کسب کند‪ .‬شاگردان کواچ که از مسابقات جهانی‬ ‫لهســتان به اینچئون رفته و بســیار خســته بودند سرانجام‬ ‫طلسم را شکسته و قهرمان بازی های اســیایی شدند‪ .‬تیم‬ ‫ایران توانســت تیم های هنگ کنگ‪ ،‬هنــد‪ ،‬مالدیو‪ ،‬قطر‪،‬‬ ‫کره جنوبی‪ ،‬کویت‪ ،‬چین و ژاپن را شکســت دهد و قهرمان‬ ‫شــود‪ .‬تیم ایران در این دوره از مســابقات تنها دو ســت به‬ ‫حریفان واگذار کرد؛ یکی برابر کره جنوبی و دیگری در فینال‬ ‫مقابل ژاپن‪ .‬شــاگردان کواچ این فرصــت را پیدا کردند که‬ ‫انتقام شکســت ناباورانه فینــال ‪ 2010‬را در فینال ‪ 2014‬از‬ ‫ژاپنی ها بگیرند و به اولین مدال طالی بازی های اسیایی خود‬ ‫در تاریخ والیبال دســت پیدا کنند و پس از ثبت مقام چهارم‬ ‫لیگ جهانی و ششم قهرمانی جهان در تاریخ‪ ،‬اخرین مقام‬ ‫تاریخی خود را در اینچئون به دست اورند‪ .‬والیبال ایران در‬ ‫ی شرکت کرد و توانست‬ ‫سال ‪ 93‬در رقابت های بســیار مهم ‬ ‫عناوین خوبی را کسب کند‪ .‬والیبال ایران در چند سال اخیر‬ ‫خود را از قاره اسیا جدا کرده و نگاهی جهانی دارد و به کسب‬ ‫سکوهای جهانی می اندیشــد؛ جایگاهی که با برنامه ریزی‬ ‫کنونی خیلی هــم دور از دســترس نیســت‪ .‬موفقیت های‬ ‫والیبال ایران در ســال ‪ 93‬بــا قهرمانی تیــم والیبال متین‬ ‫ورامین در مسابقات قهرمانی باشگاه های اسیا کلید خورد‪.‬‬ ‫بیست وهفتم فروردین ‪ 93‬تیم والیبال متین ورامین‪ ،‬قهرمان‬ ‫لیگ برتر ایران توانست در اسیا قدرت نمایی کند و بر بام قاره‬ ‫کهن بایســتد‪ .‬تیم والیبال متین ایران در فینال این دوره از‬ ‫مسابقات که به میزبانی مانیل فیلیپین برگزار می شد مقابل‬ ‫الریان قطر بــا نتیجه ‪ 3‬بر یــک پیروز شــد و کاپ قهرمانی‬ ‫باشگاه های اســیا را باالی ســر برد‪ .‬این دهمین قهرمانی‬ ‫نمایندگان ایران در مسابقات باشگاه های اسیا بود‪ .‬اما این‬ ‫تنها شروع موفقیت های والیبال ایران بود؛ ملی پوشان ایران‬ ‫در دور مقدماتی لیگ جهانی ‪ 2014‬دو پیروزی و دو شکست‬ ‫برابر ایتالیا‪ ،‬دو پیروزی و دو شکست برابر برزیل و دو پیروزی‬ ‫و دو شکست برابر لهســتان تجربه کردند‪ .‬شاگردان کواچ‬ ‫در مرحله نهایی لیگ جهانی نیز یــک پیروزی برابر برزیل و‬ ‫سه شکست مقابل تیم های روسیه‪ ،‬امریکا و ایتالیا به دست‬ ‫ورزش‬ ‫رویداد‪4‬‬ ‫اوردند و با کســب مقام چهارمی جهان بــه کار خود در این‬ ‫رقابت ها پایان دادند‪ .‬در پایان این مسابقات افتخار دیگری‬ ‫هم برای ایــران رقم خورد؛ عنوان بهترین پاســور رقابت ها‬ ‫به سعید معروف رسید‪ .‬در پایان این دوره از مسابقات لیگ‬ ‫جهانی والیبال اسامی برترین بازیکنان اعالم شد که در این‬ ‫بین سعید معروف‪ ،‬کاپیتان و پاســور تیم ملی والیبال ایران‬ ‫توانســت عنوان بهترین پاســور را به خود اختصاص دهد‪.‬‬ ‫تیم ملی «ب» والیبال ایران نیز البته خود را به جمع چهار تیم‬ ‫جام کنفدراسیون ها رساند‪ .‬این تیم در دور مقدماتی موفق به‬ ‫شکست تایلند‪ ،‬چین و استرالیا شد‪.‬‬ ‫ملی پوشــان ایران با هدایت پیمان اکبری با کســب‬ ‫هشت امتیاز و صدرنشینی در گروه دوم این رقابت ها به مرحله‬ ‫حذفی و یک چهارم نهایی راه یافتند و حریف ژاپن شــدند‪.‬‬ ‫این تیم در مرحله یک چهارم نهایی موفق به شکست سه بر‬ ‫صفر ژاپن شد و به جمع چهار تیم برتر این رقابت ها پیوست‪.‬‬ ‫تیم ملی «ب» والیبال ایران در مرحله نیمه نهایی حریف هند‬ ‫شد و ناباورانه سه بر یک مغلوب این تیم شد تا از راهیابی به‬ ‫دیدار نهایی این رقابت ها بازماند‪ .‬چهارمین دوره مسابقات‬ ‫والیبال جام کنفدراســیون اســیا در نهایت با قهرمانی تیم‬ ‫کره جنوبی به پایان رسید و تیم های هند و قزاقستان نیز موفق‬ ‫به کسب عنوان های دوم و سوم شدند‪.‬‬ ‫رکورد تاریخی نوجوانان‬ ‫تیم ملی والیبال نوجوانان ایران بدون ســت باخته و با‬ ‫پیروزی برابر ژاپن در مسابقه فینال رقابت های نوجوانان اسیا‬ ‫قهرمان شد که این نخستین بار بود که در تاریخ والیبال اسیا‬ ‫یک تیم بدون ست باخته قهرمان قاره کهن می شد‪ .‬پیش از‬ ‫این نمایندگان ایران شش بار قهرمان نوجوانان اسیا شدند و‬ ‫این هفتمین قهرمانی ایران در این مسابقات بود‪.‬‬ ‫ایستادن باالتر از امریکا‬ ‫هجدهمین دوره مســابقات والیبــال قهرمانی مردان‬ ‫جهان کــه به میزبانی لهســتان برگزار شــد با کســب کاپ‬ ‫قهرمانی از ســوی تیم ملی همین کشــور به پایان رســید‪.‬‬ ‫در دیدار نهایی مســابقات والیبال قهرمانــی مردان جهان‬ ‫ملی پوشــان کشــور میزبان با شکســت ســه بر یک برزیل‬ ‫به عنوان قهرمانی این رقابت ها دست یافتند‪ .‬تیم ملی والیبال‬ ‫تیراندازی با کمان‬ ‫اســماعیل عبادی در دیدار فینال کامپونــد انفرادی‬ ‫مردان برابر حریفی از هند قرار گرفت و ششمین مدال طالی‬ ‫کاروان ایران را از ان خود کرد‪ .‬همچنین بانوان تیرانداز نیز‬ ‫رکورددار و طالیی شــدند‪ .‬اولین مدال کاروان ایران که به‬ ‫رنگ طال بود توسط نجمه خدمتی در تیراندازی کسب شد‪.‬‬ ‫تیراندازی در اینچئون خوش درخشید و یکی از بهترین های‬ ‫کاروان ورزش ایران بود‪.‬‬ ‫دوچرخه سواری‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫ورزش‬ ‫محمد دانشــور در مسابقات دوچرخه ســواری کایرین‬ ‫بازی های اسیایی اینچئون به مدال طالی این بازی ها دست‬ ‫یافت‪ .‬او در این ماده در رقابت با دوچرخه ســوارانی از مالزی‬ ‫(دو نفر)‪ ،‬ژاپــن (دو نفر) و چیــن این عنوان را کســب کرد‪.‬‬ ‫دوچرخه ســواری اگر چه در اینچئون جزو متوسط ها بود اما‬ ‫کسبنخستینطالدراینرشتهباعثامیدواری هاییشد‪.‬‬ ‫‪237‬‬ ‫ورزش‬ ‫مردان ایران هم به مقام ششمی رقابت های والیبال قهرمانی‬ ‫مردان جهان دست یافت‪ .‬شاگردان کواچ در اخرین دیدار‬ ‫خود از ســری پیکارهای جهانی برای تعیین رده های پنجم‬ ‫و ششــم جهان به مصاف روســیه؛ پرافتخارترین تیم این‬ ‫مسابقات رفت و با قبول شکست برابر این تیم قدرتمند به مقام‬ ‫ششم جهان دست یافت و روسیه نیز در رده پنجم مسابقات‬ ‫قرار گرفت‪ .‬هفت پیروزی‪ 5 ،‬شکســت‪ 49 ،‬ست برده‪21 ،‬‬ ‫ست باخته و کســب مقام ششــم جهان؛ کارنامه پرافتخار‬ ‫تیم ملی والیبال ایران در ایــن دوره از رقابت های قهرمانی‬ ‫جهان را رقم زد‪.‬‬ ‫قهرمانی اسیا‬ ‫مســابقات والیبال هفدهمین دوره بازی های اسیایی‬ ‫‪ 2014‬در شهر اینچئون کره جنوبی برگزار شد و تیم های برتر‬ ‫این رقابت ها جایگاه نهایی خود را مشخص کردند‪ .‬تیم ملی‬ ‫والیبال ایران که با شکست چین به مرحله نهایی صعود کرده‬ ‫بود‪ ،‬در هشتمین دیدار خود در مسابقات والیبال هفدهمین‬ ‫دوره بازی های اســیایی ‪ 2014‬کره جنوبی بــه مصاف ژاپن‬ ‫رفت و سه بر یک به پیروزی رسید‪ .‬والیبال ایران در بازی های‬ ‫اسیایی سال های ‪( 1958‬توکیو) ‪( 2002 ،‬بوسان)و ‪2010‬‬ ‫(گوانگجو) به دیدار نهایی راه یافته بود‪ ،‬اما در کسب مقام‬ ‫قهرمانی ناکام مانده بود و در دیدار نهایی بازی های اسیایی‬ ‫‪( 2014‬اینچئون) و در چهارمین حضور خود در دیدار نهایی‬ ‫این بازی ها‪ ،‬طلســم ناکامی والیبال ایران شکســته شــد‪.‬‬ ‫مردان والیبــال ایران در حالی اخرین مســابقه خود را برای‬ ‫تیم ملی در ســال ‪ 93‬برگــزار کردند که حــدود ‪ 42‬روز پیش‬ ‫برای شــرکت در رقابت های قهرمانی جهان عازم لهســتان‬ ‫شدند و در ان مسابقات خوش درخشیدند و بر اساس اعالم‬ ‫کمیته مسابقات قهرمانی جهان به عنوان خسته ترین تیم به‬ ‫لحاظ بیشــترین مدت زمان مسابقه معرفی شدند و با کسب‬ ‫مقام ششم جهان برای نخســتین بار در تاریخ والیبال به کار‬ ‫خود در این رقابت ها پایان دادند‪ .‬پس از ان مردان والیبال‬ ‫کشورمان مستقیما راهی اینچئون کره جنوبی شدند تا اخرین‬ ‫ماموریت ملی خود را برای کســب مدال طــا؛ تنها مدال‬ ‫جامانده اسیایی خود انجام دهند و اخرین مسابقه سال ‪ 93‬را‬ ‫به بهترین وجه ممکن به پایان رسانند‪.‬‬ ‫جوانان و کسب پنجمین مدال طالی اسیایی‬ ‫هفدهمین دوره مسابقات والیبال قهرمانی جوانان زیر‬ ‫‪ 20‬سال اسیا مهرماه ‪ 93‬با حضور ‪ 20‬تیم در میامی بحرین‬ ‫اغاز شد و ملی پوشان جوان ایران در اندیشه کسب پنجمین‬ ‫مقام قهرمانی خــود در این رقابت ها بودند که توانســتند به‬ ‫هدف خود برسند‪ .‬تیم ملی والیبال جوانان ایران موفق شد‬ ‫با شکســت ‪ 3‬بر صفر چین در بازی فینــال هفدهمین دوره‬ ‫مسابقات قهرمانی جوانان پسر اسیا بر بام اسیا بایستد و برای‬ ‫پنجمین مرتبه مدال طالی این رقابت ها را از ان خود کند‪.‬‬ ‫وداع با مرد دوست داشتنی والیبال‬ ‫در تاریــخ ‪ 10‬مردادماه بود که یک خبر همه را شــوکه‬ ‫کرد؛ حســین معدنی‪ ،‬ســرمربی ســابق تیم ملــی والیبال‬ ‫ایــران که به دلیــل گرفتگی مجــرای صفرا چنــد روزی در‬ ‫بیمارستان بستری بود‪ ،‬دار فانی را وداع گفت‪ .‬کاپیتان سابق‬ ‫و خوش اخالق تیم ملی والیبال ایران چندی پیش به دلیل‬ ‫گرفتگی مجرای صفرا دچار دل درد شد که بعد از مراجعه به‬ ‫بیمارستان‪ ،‬پزشکان متوجه شــدند که توده ای راه مجرا را‬ ‫بسته و با قرار دادن یک لوله مجرا را باز کردند‪ .‬از عوارض این‬ ‫عمل‪ ،‬التهاب پانکراس بود که حسین معدنی با این مشکل‬ ‫مواجه شد‪ .‬این التهاب به ریه هم سرایت کرد و باعث اختالل‬ ‫کار ریه شــد؛ به طوری که سرمربی ســابق تیم ملی والیبال‬ ‫ایران فقط با دستگاه تنفسی قادر به تنفس بود‪ ،‬اما سرانجام‬ ‫و درحالی که پزشــکان و نزدیکان وی از بهبــود حال او خبر‬ ‫می دادند‪ ،‬در سن ‪ 41‬ســالگی درگذشت و در تاریخ جاودانه‬ ‫شد‪ .‬این مرگ ناگهانی موجب شد تیم ملی بدون مربی خود‬ ‫در مسابقات حضور پیدا کند و شاگردانش تمام موفقیت ها را‬ ‫به روحش تقدیم کنند‪ .‬شــیرینی های والیبال ایران با رفتن‬ ‫حسین معدنی تلخ شد‪.‬‬ ‫ائتالفناخواستهمربیانجوانعلیهمدعیان‬ ‫ورزش‬ ‫‪238‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫تیم هایشگفت انگیزلیگچهاردهم‬ ‫لیگ برتر در حالی وارد چهاردهمین دوره اش شد که‬ ‫خیلی ها گمان می کردند مدعیانی چون استقالل‪ ،‬سپاهان‬ ‫و پرسپولیس کورس رقابت برای رسیدن به عنوان قهرمانی‬ ‫را از ان خود خواهند کــرد و در این دور رقابــت جایی برای‬ ‫تیم های متوسط نیســت‪ .‬هر چند تراکتورسازی نیز همواره‬ ‫در طول سال های اخیر برای کسب عنوان قهرمانی جنگیده‬ ‫اما قرار گرفتن مربی جوانی همچون رســول خطیبی روی‬ ‫نیمکت این تیم باعث شــده بود تا خیلی هــا با تردید درباره‬ ‫موفقیــت تبریزی ها ســخن بگویند‪ .‬وقتی لیــگ برتر اغاز‬ ‫شد چند تیم همه را شــگفت زده کردند؛ پدیده‪ ،‬نفت تهران‬ ‫و تراکتورسازی‪.‬‬ ‫بعد از چنــد هفته ذوب اهــن نیز به جمــع این تیم ها‬ ‫اضافه شــد هر چند در ادامه راه دچار فراز و نشیب هایی شد‬ ‫و نتوانســت همچون نفت تهران خود را بــه باالی جدول‬ ‫برســاند اما این تیم در حالی به موفقیت دست پیدا کرد که‬ ‫خیلی ها بابت ســقوط این تیم تقریبا تردیدی نداشتند‪ .‬اما‬ ‫با تغییرات فنی در این تیم و نفر اول شدن گل محمدی در‬ ‫این تیم همه چیز به نفع انها تمام شد و موفق شدند خود را‬ ‫از بحران خارج کنند‪.‬‬ ‫ماجرای دیگر تیم هایی که از انها نام برده شد اما یک‬ ‫وجه مشترک با ذوب اهن داشت؛ اگرچه برای نفت تهران‪ ،‬‬ ‫تراکتورسازی و پدیده شرایط به گونه دیگری پیش رفت اما‬ ‫هر سه تیم مربیان جوانی داشتند که عملکردشان باعث شد‬ ‫تا همگان شگفت زده بازی های لیگ را دنبال کنند‪ .‬علیرضا‬ ‫منصوریان در نفت تهران‪ ،‬رسول خطیبی در تراکتورسازی‬ ‫و علیرضا مرزبان در پدیده همه نگاه ها را به خود جلب کرده‬ ‫بودند؛ مربیان جوانی که کمتر کســی انتظار داشت انها با‬ ‫تیم های شان باالی جدول را از ان خود کنند‪.‬‬ ‫البتــه در ادامــه راه پدیده نتوانســت شــرایط خود را‬ ‫حفظ کنــد و به میانــه جدول ســقوط کرد اما نفــت تهران‬ ‫و تراکتورسازی خود را در کورس قهرمانی نگه داشتند‪ .‬البته‬ ‫یک اتفاق عجیب در ماه های پایانی سال ‪ 93‬باعث حیرت‬ ‫اهالی فوتبال شد؛ برکناری رسول خطیبی‪ .‬این مربی جوان‬ ‫که خود نیز اذری زبان اســت موفق شــده بود با هواداران‬ ‫ تراکتورســازی رابطه بســیار خوبی برقرار کند و تیمش نیز‬ ‫بازی های درخشانی از خود نشان می داد اما بعد از نخستین‬ ‫باخت همه چیز در ایــن تیم تغییر کرد و اولیویرا جانشــین‬ ‫او شــد؛ موضوعی کــه اتفاقا مــورد انتقاد برخــی اعضای‬ ‫هیات مدیره باشــگاه نیز قرار گرفت اما از قرار معلوم برخی‬ ‫دیگر از مسئوالن این باشــگاه عالقه مند نبودند با خطیبی‬ ‫ادامه دهند‪.‬‬ ‫در نفت تهــران اما ماجــرا کمی فــرق دارد‪ .‬علیرضا‬ ‫منصوریان از حمایت کامل مدیران این باشــگاه برخوردار‬ ‫اســت‪ .‬از او به عنوان اصلی تریــن گزینه جانشــینی امیر‬ ‫قلعه نویی در اســتقالل نام برده می شود‪ .‬نکته جالب توجه‬ ‫اینکه در کورس قهرمانی علیرضا منصوریان و امیر قلعه نویی‬ ‫رقابت بســیار نزدیکی را با هم پشت ســر می گذارند‪ .‬لیگ‬ ‫برتر در سال ‪ 93‬پر از اتفاقاتی اســت که مربیان جوان انها‬ ‫را رقم زده اند‪.‬‬ ‫از نجات تیمی در استانه سقوط گرفته تا قرار گرفتن‬ ‫تیمی همچون نفت تهــران در کورس قهرمانی‪ .‬همه اینها‬ ‫بازتاب اعتمــاد به مربیان جــوان در فوتبال ایران اســت‪.‬‬ ‫انجا که علیرضا منصوریان بــدون کمترین ادعا در عرصه‬ ‫مربیگــری توانمندی هــای خــود را در زمین بــازی و نه در‬ ‫رســانه ها نشــان می دهد و یحیی گل محمدی که همواره‬ ‫بدون حاشیه بوده اســت تیمی را در لیگ برتر می سازد که‬ ‫خیلی ها از ان قطع امید کرده بودند‪.‬‬ ‫یکی دیگر از تیم های شگفت انگیز در سال ‪ 93‬فوالد‬ ‫خوزســتان بود‪ .‬پدیده این تیم بی تردید اسکوچیچ است؛‬ ‫مربی کــه در نیم فصل نخســت لیگ برتر تقریبا اســکلت‬ ‫اصلی تیمش را بــه دالیل مختلف از دســت داد اما طوری‬ ‫فوالد را هدایت کرد که به سادگی نشکند‪ .‬در نیم فصل چند‬ ‫بازیکن با کیفیت به این تیم اضافه شد اما نکته ای که درباره‬ ‫این مربی اهمیت دارد این است که در سخت ترین شرایط‬ ‫ممکن تیمش را در کــورس قهرمانی نگه داشــت‪ .‬ایا این‬ ‫تیم ها با مربیان جوانشان در ســال ‪ 94‬بیش از اینها همه را‬ ‫شگفت زده خواهند کرد؟‬ ‫ورزش‬ ‫یکیعلیههمه‬ ‫واکنش های ضد و نقیض وزارت ورزش در انتخابات روسای فدراسیون ها‬ ‫حضــور بازنشســته ها در انتخابــات فدراســیون ها‬ ‫ممنوع! وزارت ورزش و جوانان در حالی موضع خود در قبال‬ ‫نامزدهای بازنشسته برای حضور در انتخابات فدراسیون های‬ ‫ورزشی را اعالم کرد که در برخی موارد بر خالف ادعای خود‬ ‫عمل کرد‪ .‬وزیر ورزش همــواره تاکید می کنــد که در هیچ‬ ‫یک از انتخابات روسای فدراسیون ها دخالتی نخواهد کرد‬ ‫اما برخی واکنش ها از ســوی وزارت ورزش موضوع دیگری‬ ‫را نشــان می دهد‪ .‬تاخیر در انتخابات ریاســت فدراسیون‬ ‫پزشــکی ورزشــی به وضوح از دخالت وزارت ورزش در این‬ ‫انتخابات خبر می دهد‪ ،‬انجا که یکی از نامزدهای نزدیک به‬ ‫وزیر ورزش هفت ماه دیگر با خاطری اسوده می تواند ریاست‬ ‫این فدراســیون را بر عهده بگیرد‪ .‬در انتخابات فدراسیون‬ ‫تنیس این شایســته بود که پیروز شــد‪ .‬این در حالی بود که‬ ‫علی قلم سیاه در مجمع انتخاباتی شــرکت نکرد و عسگری‬ ‫هم به دلیل نداشتن مجوز نتوانست در انتخابات شرکت کند‪.‬‬ ‫اما نکته همین جاســت‪ .‬تناقض وزارت ورزش در خصوص‬ ‫برخی افراد انجایی اشــکار می شود که مدیران بلند پایه این‬ ‫وزارتخانه برای برخی نامزدها در برخی فدراسیون ها مجوز‬ ‫شــرکت در انتخابات را از دولــت گرفتند امــا در مورد برخی‬ ‫فدراســیون ها این عمــل را غیر قانونی دانســتند و نامزدی‬ ‫که مورد عالقه شــان نبود را بــا این توجیه کنــار زدند‪ .‬البته‬ ‫سال ها است که سازمان بازرسی کل کشــور در مورد مقوله‬ ‫ممنوعیت حضور مدیران بازنشسته و دو شغله مواضع خود را‬ ‫اعالم کرده اما هیچ گاه این قانون در ورزش و در انتخابات‬ ‫فدراسیون های ورزشی اعمال نشــده است‪ .‬وزارت ورزش‬ ‫در مورد همه فدراسیون ها رفتار و واکنشی یکسان نداشت‬ ‫و همین موضوع باعث شد تا برخی نامزدها انتقادهای جدی‬ ‫را در خصوص عملکرد وزارت ورزش مطرح کنند‪ .‬به عنوان‬ ‫مثال در مورد فدراسیون تیراندازی موضع وزارت ورزش منع‬ ‫حضور سید مهدی هاشمی در انتخابات این فدراسیون بود‪.‬‬ ‫وزارت ورزش تاکید داشت که هاشمی نماینده مجلس است‬ ‫و مصداق دوشــغله هایی که نمی توانند در انتخابات شرکت‬ ‫کنند اما در مورد فدراسیون بسکتبال وزارت ورزش واکنش‬ ‫دیگری از خود نشــان داد و به طور غیر مستقیم تالش کرد‬ ‫تا مشحون در فدراســیون بســکتبال باقی بماند‪ .‬اما یکی‬ ‫از خبرســازترین فدراســیون ها وزنه بــرداری بــود‪ .‬انجا که‬ ‫وزارت ورزش عالقه ای ندارد تا رضازاده در این فدراســیون‬ ‫رئیس باقی بمانــد‪ .‬وزارت ورزش می گوید باتوجه به حضور‬ ‫رضازاده در شورای شــهر او نمی تواند در انتخابات ریاست‬ ‫فدراسیون وزنه برداری شرکت کند‪ ،‬اما پس از این مخالفت‬ ‫‪،‬نامه رئیس فدراسیون جهانی وزنه برداری همه را حیرت زده‬ ‫کــرد‪ .‬رئیس فدراســیون جهانــی وزنه بــرداری در دخالتی‬ ‫اشــکار در روند برگزاری انتخابات فدراســیون وزنه برداری‬ ‫ایران‪ ،‬تاکید کرد که حســین رضازاده باید رئیس شود‪ .‬این‬ ‫اظهارنظر در حالی همه را حیرت زده کرد که موضوع برگزاری‬ ‫انتخابات فدراســیون های ورزشــی به صورت دموکراتیک‬ ‫همواره خواسته مسئوالن فدراســیون های ورزشی جهانی‬ ‫و نهاد هــای بین المللی ورزش بوده اســت اما برخالف این‬ ‫اصل قانونی و روشــن‪« ،‬تاماش ایان»‪ ،‬رئیس فدراسیون‬ ‫بین المللی وزنه برداری در دخالتی اشکار و رسمی در نامه ای‬ ‫به مسئوالن ایرانی انتخاب شدن حسین رضازاده به عنوان‬ ‫رئیس فدراســیون وزنه برداری ایران در انتخابات اینده این‬ ‫فدراسیون را خواستار شد‪ .‬ایان حتی تاکید کرده باید فرصت‬ ‫انتخاب رقبای رضازاده را کاهش داد و فضایی ایجاد شود که‬ ‫او حتما بار دیگر رئیس فدراســیون وزنه برداری ایران شود‪.‬‬ ‫این درحالی است که موضوع حسین رضازاده و دوشغله بودن‬ ‫او بار ها از سوی سازمان بازرسی کل کشور و حتی رئیس این‬ ‫ســازمان به عنوانی نهادی ناظر بر اجرای قانون و همچنین‬ ‫وزارت ورزش و جوانــان مــورد تاکید بوده اســت و حتی در‬ ‫مواردی مشابه‪ ،‬سازمان بازرسی با اشاره به نص صریح قانون‬ ‫مانع از حضور افرادی چون احمد دنیامالی و هادی ســاعی‬ ‫در مجامع انتخاباتی فدراسیون های ورزشی شده است‪ ،‬اما‬ ‫اینکه ماجرای رضازاده چرا و چگونه این طور به هم پیچیده و‬ ‫حتی رئیس فدراسیون جهانی با دخالت در ان ابقای رضازاده‬ ‫را خواستار شده‪ ،‬ماجرایی است که باید تامل بیشتری در ان‬ ‫کرد‪ .‬به نظر می رسد انتخابات اینده فدراسیون وزنه برداری‬ ‫فارغ از هر موضوعی‪ ،‬رقابت قانون و بی قانونی است و باید‬ ‫منتظر ماند و دید در نهایت نص صریح قانون پیروز خواهد شد‬ ‫یا بی قانونی‪ .‬با این حال انتخابات روسای فدراسیون های‬ ‫ورزشی از این جهت که وزارت ورزش در همه موارد برخورد‬ ‫و واکنش یکســانی نداشته به محل مناقشــه میان نامزدها‬ ‫تبدیل شده است‪.‬‬ ‫عقبنشینیکفاشیانمقابلگودرزی‬ ‫رئیس فدراسیون تغییرات وزارت ورزش را اعمال کرد‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫ورزش‬ ‫تغییرات در فدراسیون فوتبال؛ این شاید عقب نشینی‬ ‫علی کفاشــیان مقابــل وزارت ورزش بــود‪ .‬در روزهایی که‬ ‫تیم ملی خود را مهیای حضور در جام ملت های اسیا می کرد‪.‬‬ ‫رئیس فدراسیون فوتبال در سال ‪ 93‬در طول کمتر از چند روز‬ ‫تغییراتی را در فدراســیون فوتبال ایجاد کرد که همه انها به‬ ‫نوعی دستور وزارت ورزش محسوب می شد‪ .‬علی کفاشیان‬ ‫مــرد مهره چینی های پیچیــده در فوتبال ایران اســت و در‬ ‫همه این ســال ها با چینش های خاص خود توانسته از دل‬ ‫مجامع مختلف صندلی ریاست خود در فدراسیون فوتبال را‬ ‫حفظ کند‪ .‬او اگرچه درباره احتمال رفتنش همواره به نوعی‬ ‫اظهارنظر کرده که گویی ریاست فدراسیون فوتبال موضوع‬ ‫پراهمیتی برایش نیســت اما با این حال چه کسی است که‬ ‫نداند کفاشیان به این سادگی ها ریاست فدراسیون فوتبال را‬ ‫به جانشینش تحویل نخواهد داد؛ «قرار نیست من تا ابد باقی‬ ‫بمانم‪ .‬می دانم حوصله شما رسانه ها نیز سر رفته است‪ .‬اگر‬ ‫در این فوتبال افرادی باشند که بتوانند به فدراسیون کمک‬ ‫کنند من هم خوشحال می شوم و برای رفتن نگرانی ندارم و‬ ‫امادگی دارم که هر کس می تواند کمک کند به فدراسیون‬ ‫بیاید کار را به او تحویل دهم‪».‬‬ ‫اما پیش از برگزاری مجمع عمومی فدراسیون فوتبال‬ ‫بود که پافشــاری و افشــاگری برخــی اعضــای مجمع در‬ ‫خصوص تخلف های صورت گرفته در فدراســیون موجب‬ ‫شد تا مجمع برای علی کفاشــیان به یک جلسه ویژه تبدیل‬ ‫شود‪ .‬مجمعی که پیش از ان و طبق شنیده ها با نامه اعضای‬ ‫هیات رئیسه به وزیر ورزش در خصوص عدم صالحیت علی‬ ‫کفاشــیان برای اداره فدراســیون فوتبال همراه شده بود‪.‬‬ ‫با این حال جلســه مجمع در حالی برگزار شــد که سجادی‬ ‫به عنوان نماینده وزارتخانه کمترین مشارکت و تاثیرگذاری‬ ‫را در ان داشت و حتی نســبت به برگزاری غیرقانونی مجمع‬ ‫فوق العاده هم که بعدها مورد انتقاد ناظران جلسه قرار گرفت‬ ‫نیز واکنشی نشان نداد‪.‬‬ ‫راز این سکوت و ارامش البته یکی دو روز بعد از مجمع‬ ‫فاش شد؛ جایی که علی کفاشیان‪ ،‬هادی ایت اللهی نایب‬ ‫رئیس اول خود را کنار گذاشــت تا در کنــار برکناری فریده‬ ‫شــجاعی و دکتر هاشــمیان موجب تغییرات فدراســیون‬ ‫شــود‪ .‬خیلی ها تغییرات در فدراســیون را تا هفده کرســی‬ ‫عنوان می کردند که در صدر انها مهدی محمدنبی‪ ،‬دوست‬ ‫صمیمــی و مغز متفکــر جریان کفاشــیان قرار داشــت‪ .‬با‬ ‫اندکی وقفه نســبت به تغییرات اولیه نبی هــم از کار برکنار‬ ‫شــد تا بر همگان ثابت شود که علی کفاشــیان برای باقی‬ ‫ماندن در پســت ریاســت خود حتی از دوســتان صمیمی ‬ ‫خود هم می تواند عبور کند اما شــاید خود علی کفاشــیان‬ ‫هم فکرش را نمی کــرد که به رغم این عقب نشــینی ها هم‬ ‫باز جایــی برای او نباشــد و همچنــان صحبــت از برکناری‬ ‫او در میــان باشــد‪ .‬علی کفاشــیان بــه صــورت قانونی تا‬ ‫یک ســال دیگر رئیس فدراســیون فوتبال ایران است اما‬ ‫شــرایط برایش به گونه ای رقــم خورده که باقــی ماندنش‬ ‫در این پســت حتی تا ماه های اینــده در هالــه ای از ابهام‬ ‫قــرار دارد‪ .‬نزدیک تریــن ســناریو بــرای برکنــاری علــی‬ ‫کفاشــیان به انتخابات نایب رئیســی کنفدراسیون فوتبال‬ ‫اســیا بســتگی دارد‪ .‬جایی که با تغییرات صورت گرفته در‬ ‫ناحیه بندی های ‪ AFC‬علی کفاشــیان شانس زیادی برای‬ ‫پیروزی در انتخابات دارد و با در اختیار گرفتن یک پست در‬ ‫کنفدراسیون فوتبال اســیا قید حضور در فدراسیون ایران‬ ‫را خواهــد زد‪ .‬در واقــع خیلی ها معتقدند توافــق میان او و‬ ‫وزارت ورزش به ایــن صورت انجام پذیرفته که کفاشــیان‬ ‫تا اردیبهشــت ماه و انتخابات ‪ AFC‬در پســت ریاست باقی‬ ‫خواهد ماند و بعــد جای خود را به شــخص دیگری خواهد‬ ‫داد‪ .‬حالت دیگری هم وجود دارد؛ علی کفاشیان در سمت‬ ‫خود تا پایان دوره باقی خواهد ماند و بعــد از ان با برگزاری‬ ‫انتخابــات مجمع رئیــس جدیــد انتخاب خواهد شــد که‬ ‫البته شــانس این گزینه چندان باال نیست و در حال حاضر‬ ‫صحبت در خصوص برکناری کفاشیان در یکی دو ماه اینده‬ ‫مطرح است‪ .‬اما موضوع دیگری هم وجود دارد؛ این روزها‬ ‫این شــایعه بیش از پیش قوت فراوانی گرفته اســت‪ .‬این‬ ‫شــایعه اما به کنار رفتن علی کفاشــیان و جانشینی محمود‬ ‫اسالمیان اشاره دارد‪ .‬اسالمیان که به تازگی به جای هادی‬ ‫ایت اللهی بــر صندلی نایب رئیســی فدراســیون نشســته‬ ‫برخالف واکنش های اولیه اش که در ان از عدم عالقه اش‬ ‫برای ریاست فدراسیون ســخن گفته در محافل غیررسمی‬ ‫به عنوان جدی ترین گزینه جانشــینی علی کفاشیان مطرح‬ ‫است و وقتی نامش مطرح می شود حتی علی کفاشیان هم‬ ‫به صورت تلویحی از رفتن سخن می گوید‪ .‬باید دید در سال‬ ‫‪ 94‬چه اتفاقی برای فوتبال رخ خواهد داد؟ در سال ‪ 93‬همه‬ ‫نزدیکان کفاشیان از فدراسیون رفتند به جز خود او‪.‬‬ ‫‪239‬‬ ‫دیدار با سیما‬ ‫کاله قرمزی‬ ‫سری جدید در سال ‪94‬‬ ‫مجموعــه نوروزی «کاله قرمــزی و اقای مجری»‬ ‫چند ســالی اســت که در ایام نــوروز میهمــان خانه های‬ ‫ما می شــود‪ .‬این مجموعه در ســال های اخیــر همواره‬ ‫بــا اخبــاری درباره پخش شــدن یــا نشــدنش در نوروز‪،‬‬ ‫عالقه مندانش را تــا اخرین روزهای ســال نگران کرده‬ ‫و البته در نهایت به پخش رســیده اســت و هر سال یک‬ ‫عضو جدید را معرفی می کند کــه از ان جمله می توان به‬ ‫فامیل دور‪ ،‬پســر عمه زا‪ ،‬اقای همساده‪ ،‬دختر همسایه‪،‬‬ ‫دیوی و عزیزم ببخشید اشــاره کرد‪ .‬کال ه قرمزی یکی از‬ ‫محبوب ترین عروسک های چند نسل مخاطبان است که‬ ‫هر سال با اتفاقات تازه ای به تلویزیون می اید تا قصه ای‬ ‫متفاوت از زندگی عادی مردم روایت کند‪.‬‬ ‫شــبکه دو اعــام کــرده کــه عروســک گردان ها و‬ ‫صداپیشــه های «کاله قرمــزی» هم اکنــون در ارامشــی‬ ‫حرفه ای مشغول تمرین نهایی هستند و به زودی ضبط این‬ ‫مجموعه تلویزیونی اغاز می شــود‪ .‬ســری جدید مجموعه‬ ‫«کاله قرمزی» در ‪ 22‬قسمت ‪ 45‬دقیقه ای برای پخش در‬ ‫نوروز و اعیاد سال ‪ 94‬تولید می شــود‪ .‬مجموعه تلویزیونی‬ ‫«کاله قرمــزی» به کارگردانــی ایرج طهماســب که بیش‬ ‫از ‪ 20‬سال اســت در اعیاد و مناســبت های خاص میهمان‬ ‫خانواده های ایرانی می شود‪ ،‬نوروز ‪ 94‬نیز روی انتن شبکه دو‬ ‫می رود‪ .‬نکته جالب توجه درباره کاله قرمزی ســال ‪ 94‬ان‬ ‫اســت که به جای اغاز نوروز‪ ،‬از ششــم فروردین روی انتن‬ ‫خواهد رفت‪ .‬این تمهید به خاطر ان اندیشیده شده که نوروز‬ ‫امسال همزمان با ایام فاطمیه است‪.‬‬ ‫سازندگان کاله قرمزی هفت قســمت از برنامه را ویژه‬ ‫پخش در اعیاد مذهبی خواهند ساخت که در طول سال روی‬ ‫انتن خواهد رفت‪.‬‬ ‫این مجموعــه به کارگردانــی ایرج طهماســب تولید‬ ‫می شود و او به همراه حمید جبلی نویسندگی ان را نیز بر عهده‬ ‫دارد‪ .‬تهیه کنندگی این مجموعه را نیز حمید مدرسی برعهده‬ ‫دارد‪ .‬حمید جبلی‪ ،‬محمدرضا هدایتی‪ ،‬دنیا فنی زاده‪ ،‬مرضیه‬ ‫محبوب‪ ،‬امیرسلطان احمدی‪ ،‬بنفشه صمدی‪ ،‬بهادر مالکی‪،‬‬ ‫محمد لقمانیان‪ ،‬محمد بحرانی‪ ،‬عیسی یوسفی پور‪ ،‬احسان‬ ‫ی و‪ ...‬از جمله صداپیشگان این مجموعه هستند‪.‬‬ ‫کرم ‬ ‫البته هنوز معلوم نیســت که طبق روال این ســال ها‪،‬‬ ‫ایا بازهم عروســک جدیدی به مجموعــه تلویزیونی کاله‬ ‫قرمزی اضافه می شود یا خیر؟ اما در همه این سال ها شاهد‬ ‫رنگین کمان‬ ‫ورزش‬ ‫‪240‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫پنگول و چرا در نوروز ‪94‬‬ ‫برنامه «رنگین کمان» ویژه نوروز ‪ ،94‬کاری از گروه کودک و نوجوان شــبکه پنج‬ ‫ک «پنگول» که صداپیشــه ان هومن حاجی عبدالهی است و «چرا»‬ ‫است که با عروس ‬ ‫میهمان خانه ها می شود‪.‬‬ ‫عروسک «چرا» ســال ‪ 81‬به برنامه «رنگین کمان» امد و حال و هوای تازه ای به‬ ‫این برنامه داد‪ .‬عروسک «چرا» با صداپیشــگی ازاده مویدی فرد میان بچه ها محبوب‬ ‫شد‪ .‬عروسک «چرا» تا ســال ‪ 84‬در تلویزیون حضور داشت‪ .‬تا اینکه بعد از تغییرات در‬ ‫این برنامه عروسک های جدید وارد شدند‪ .‬بعد از گذشت هشت سال این عروسک راهی‬ ‫برنامه های شبکه تهران شد‪.‬‬ ‫عروســک «پنگول» برنامه رنگین کمان هم اگر امروز محبوبیــت خاصی در بین‬ ‫کودکان دارد‪ ،‬شاید یکی از مهمترین دالیل ان صداگذاری خاص هومن حاج عبداللهی‬ ‫است‪ .‬این برنامه در ‪ 15‬قســمت ‪ 60‬دقیقه ای ویژه نوروز ‪ 94‬تهیه و تولید خواهد شد و از‬ ‫نیمه های اسفند ماه نیز تولید ان شروع می شود‪ .‬این ویژه برنامه متناسب با حال و هوای‬ ‫نوروز برای کودکان تولید می شود و عروسک های پنگول و چرا به همراه دیگر بازیگران‬ ‫این مجموعه در ان حضور دارند‪ .‬دعوت از میهمان‪ ،‬گزیده ای از برنامه های نوروز دهه‬ ‫‪ ،60‬وله و‪ ...‬از ایتم های رنگین کمان نوروزی است‪.‬‬ ‫بودیم که گروه سازنده کاله قرمزی برای انکه شوخی های‬ ‫محدودی نداشته باشند و چهره ها و طنز ان چهره ها به تکرار‬ ‫منجر نشود‪ ،‬با هوشمندی چند عروسک را با اغراق در مورد‬ ‫یکی از عادات زشت به خانواده کاله قرمزی اضافه می کنند‪.‬‬ ‫یکی دیگر از مسائلی که باید در مورد کاله قرمزی سال ‪94‬‬ ‫گفت این است که گروه سازنده سعی دارند در سکوت کامل‬ ‫خبری به تولید این مجموعه بپردازند و جز یک اظهارنظر در‬ ‫صفحه اینستاگرام یکی از صدا پیشگان‪ ،‬هیچ حاشیه ای از‬ ‫این سریال به گوش نمی رسد‪.‬‬ ‫یکــی از جذابیت های دیگر کاله قرمــزی میهمانانی‬ ‫هســتند که هر ســال در این برنامــه حاضر می شــوند‪ .‬در‬ ‫ســال های گذشــته‪ ،‬چهره های سرشــناس زیادی در این‬ ‫برنامه حاضر شده اند‪ ،‬امسال چه کسانی در این برنامه حضور‬ ‫پیدا می کنند؟ سوالی است که بیشتر اکنون در دنیای حدس‬ ‫و گمان می تــوان به ان پاســخ داد اما بنیامیــن بهادری در‬ ‫برنامه بعضیا از تمایل خود برای شرکت در این برنامه گفت و‬ ‫شایعه ها از حضور یک برنده سیمرغ در برنامه کاله قرمزی‬ ‫‪ 94‬خبر می دهند‪.‬‬ ‫دنیای پویا‬ ‫ترکیب عروسک و انیمیشن‬ ‫شبکه پویا در ایام نوروز یک ویژه برنام ه با عنوان «دنیای پویا» تدارک دیده است‪ .‬این‬ ‫ویژه برنامه‪ ،‬یک مجموعه زنده انیمیشن عروسکی است که بر محور کارتون و انیمیشن‬ ‫ساخته شده است‪ .‬در این برنامه چند عروسک در استودیو و در لوکیشن دیگر خارج از ان‬ ‫با تکنیک ‪ stop moshein‬به صورت انیمیشــن در کنار هم و با هم زندگی ونقش افرینی‬ ‫می کنند‪.‬‬ ‫«دنیای پویا» شامل‪ ۲۶‬قسمت‪ ۶۰‬دقیقه ای است که دو روز قبل از عید نوروز پخش‬ ‫ان اغاز و تا بعد از تعطیالت ادامه خواهد داشت‪ .‬این مجموعه بر اساس حال و هوای عید‬ ‫ساخته شده و دارای بخش های زنده و عروسکی و انیمیشن است‪.‬‬ ‫در مجموعه «دنیای پویا» من‪ ،‬این و اون‪ ،‬سه عروسک نمایشی به رنگ های ابی‪،‬‬ ‫صورتی و نارنجی هستند که برای کار به یک اســتودیو می ایند‪ .‬اون‪ ،‬کمی خوشخواب‬ ‫است و از هر لحظه ای برای خوابیدن استفاده می کند‪.‬‬ ‫دایی پریا خانم‪ ،‬مســئول انتخاب عوامل در اســتودیو اســت‪ .‬او در ابتــدا از این‬ ‫سه عروسک نمایشــی چندان خوشــش نمی اید و انها را از اســتودیو بیرون می کند و با‬ ‫شخصیت های انیمیشنی نظیر پت و مت ‪ ،‬فریدون و کاوه در فیلم انیمیشنی ماردوش ‪ ،‬تام‬ ‫ی شکرستان و غیره مصاحبه می کند و‪...‬‬ ‫و جری ‪ ،‬اسکار ‪ ،‬شخصیت ها ‬ ‫اینجا اینده‬ ‫برنامه نوروزی با اج رای علی ضیا‬ ‫ویژه برنامه تحویل ســال شبکه یک ســیما که «اینجا‬ ‫اینده» نام دارد‪ ،‬با ایتم های متفاوت و ســتارگان حوزه های‬ ‫مختلف ساعات پایانی ســال را میهمان مردم ایران خواهد‬ ‫شد‪ .‬از بخش های «اینجا اینده» می توان به پخش کلیپ‬ ‫موسیقی‪ ،‬مصاحبه با مادران شــهدا و ایران زمین گردی با‬ ‫اجرای «جواد قارایی» اشاره کرد‪ .‬در «اینجا اینده» ‪ 8‬فصل‬ ‫مختلف از اتفاقات مهم حوزه های علــم و فناوری‪ ،‬معارف‬ ‫اســامی‪ ،‬حماســه و دفاع مقدس‪ ،‬ورزشــی‪ ،‬اجتماعی‪،‬‬ ‫سیاســی‪ ،‬فرهنگی و اســتحفاظی با میهمانانی متناسب به‬ ‫نمایش در خواهد امد و ایران را در سالی که گذشت بررسی‬ ‫خواهید کرد‪« .‬ســید علی ضیا» به عنــوان مجری اصلی با‬ ‫ستارگان حوزه های مختلف به گفت وگو خواهد نشست و این‬ ‫سر به راه‬ ‫سریال نوروزی شبکه ‪3‬‬ ‫سریال «ســر به راه» به کارگردانی ســعید سلطانی در‬ ‫نوروز ‪ ۹۴‬از شــبکه ســه پخش می شود‪ .‬مســعود کرامتی‪،‬‬ ‫شهین تسلیمی‪ ،‬افسانه چهره ازاد‪ ،‬شقایق دهقان‪ ،‬ارژنگ‬ ‫امیرفضلی‪ ،‬محسن کیایی‪ ،‬ســیاوش خیرابی‪ ،‬الناز حبیبی‬ ‫و… در این سریال حضور دارند‪.‬این سریال در ‪ 15‬قسمت‬ ‫‪ 40‬دقیقه ای در نظر گرفته شــده است‪ .‬قصه سریال‬ ‫«ســر به راه» درباره جــوان خالفکار نوپایــی با بازی‬ ‫ســیاوش خیرابی اســت که به جای زندان‪ ،‬مجبور به‬ ‫گذران دوره محکومیت خود در یک موسسه خدمات‬ ‫اجتماعی می شــود‪ .‬داستان این ســریال خانوادگی‬ ‫اســت و قصه جوان پولــدار بی دغدغــه ای را مطرح‬ ‫می کند که بدون درنظر گرفتن عواقب کارش‪ ،‬دست‬ ‫به تفریحی می زند که کار خالف محسوب می شود و‬ ‫او را محکوم به زندان می کنند که در ادامه محکومیتی‬ ‫جایگزین را برای او در نظر می گیرند تا در اسایشــگاه‬ ‫کــودکان بی سرپرســت دوره ای را بگذراند و‪ ...‬همه‬ ‫اینها در کنار قصه های خانوادگی کــه اتفاق می افتد کلیت‬ ‫این سریال را تشکیل می دهد‪.‬‬ ‫سعید سلطانی در خصوص قصه و مضمون این سریال‬ ‫گفته است‪« :‬سر به راه یک قصه اجتماعی گرم همراه طرح ‬ ‫مسائل اجتماعی با فراز و نشیب هایی است و با وقوع اتفاقات‬ ‫مختلف در طول داستان‪ ،‬لحظات جذابی را برای مخاطب‬ ‫ایجاد می کند‪ .‬این ســریال بــه لحاظ موضوعی مناســبت‬ ‫خاصی با ایام نوروز ندارد ولی لحظات گرم و سرگرم کننده ای‬ ‫می تواند در ایام نوروز امســال داشته باشــد و امیدوارم این‬ ‫مناسبت به خودی خود این فضا و روابط گرم را برای بیننده ها‬ ‫ایجاد کند‪ ».‬کارگردان «ستایش» در خصوص تفاوت «سر‬ ‫به راه» با کارهای قبلی خود این گونه توضیح داده اســت‪:‬‬ ‫««ســر به راه» یک درام اجتماعی به انضمام فضا و روابط‬ ‫گرم خانوادگی است عالوه بر این دارای نقاط عطف‪ ،‬باید و‬ ‫نباید هایی است که تا حاال در تلویزیون به ان کمتر پرداخت‬ ‫شــده اســت‪ .‬امیدوارم حاصل کار برای مخاطب جذاب و‬ ‫الیق ایام نوروزی انها باشد و لحظات خوبی برای مخاطبان‬ ‫سفر باران‬ ‫انیمیشنی از شبکه پویا‬ ‫انیمیشن «سفر باران» کودکان را با مناطق مختلف ایران از جمله زاگرس‪ ،‬اصفهان‬ ‫و کاشان اشنا می کند‪ .‬در این اثر‪ ،‬داستان سه بچه ابر روایت می شود که از بخار قطرات‬ ‫اب دریای خزر تشکیل و با وزش باد به سمت جنوب رشته کوه های البرز هدایت می شوند‬ ‫و دیگر توان بازگشت به دریا را ندارند و به همین خاطر مجبور می شوند تا برای رسیدن به‬ ‫دریا راهی خلیج فارس شوند‪.‬در جریان سفر ابرها از خزر به سمت خلیج فارس کودکان با‬ ‫مناطق مختلف ایران از جمله زاگرس‪ ،‬اصفهان و کاشان اشنا می شوند‪ .‬بر اساس داستان‬ ‫«سفر باران» قطعات ابر در مسیر حرکت به ســمت خلیج فارس و هنگام گذر از شهر یزد‬ ‫می بینند که مردم برای طلب باران نماز می خوانند و به همین خاطر تصمیم می گیرند به‬ ‫جای رسیدن به دریا در این منطقه به صورت قطرات باران فرود ایند‪« ...‬سفر باران» در‬ ‫یک قسمت ‪ ۷۰‬دقیقه ای به کارگردانی مرضیه کاظم زاده برای مرکز پویانمایی صبا تولید‬ ‫شده است‪ .‬این انیمیشن نوروز‪ 94‬از شبکه پویا پخش می شود‪.‬‬ ‫یادگاری‬ ‫ویژه برنامه ایام نوروز‬ ‫سری جدید برنامه «یادگاری» به تهیه کنندگی مهران رسام و اجرای مسعود فروتن‪،‬‬ ‫در ایام نوروز پخش می شود‪ .‬سری جدید برنامه «یادگاری» ویژه ایام نوروز تولید می شود‪.‬‬ ‫این مجموعه برای پخش در ایام عید در حال اماده ســازی است‪ .‬برنامه «یادگاری» در‬ ‫ایام نوروز بخش هایی به یاد ماندنی از تولیدات اثار دهه های گذشته با موضوعات عیدی‬ ‫دادن‪ ،‬عیدی گرفتن‪ ،‬دید و بازدیدهای نوروزی و همچنین موضوعات مرتبط با این ایام را‬ ‫با اجرای مسعود فروتن پخش می کند‪ .‬طبق برنامه ریزی انجام شده این برنامه قرار است‬ ‫از ابتدای فروردین ماه تا روز ‪ 15‬فروردین‪ ،‬همه روزه روی انتن شــبکه ســوم سیما برود‪.‬‬ ‫مجموعه «یادگاری» شامل بخش هایی به یادماندنی از تولیدات سازمان صداوسیما از‬ ‫دهه ‪ 60‬و‪ 70‬شامل مجموعه های تلویزیونی‪ ،‬برنامه های ترکیبی‪ ،‬کلیپ ها‪ ،‬گزارش و‪...‬‬ ‫است‪ .‬در پایان هر برنامه‪ ،‬از هر هنرمندی که در قسمت های پخش شده حضور داشته‬ ‫است یاد می شود و تصاویر ویژه ان هنرمند روی انتن می رود‪.‬‬ ‫ســری دوم مســابقه «فرمانــده» بــه کارگردانــی حامد شــکیبا و‬ ‫تهیه کنندگی حسین افشار در جزیره فارور ضبط شده و ایام نوروز از شبکه‬ ‫افق پخش می شود‪ .‬مجموعه «فرمانده» ســری مسابقاتی است میان‬ ‫دو گروه که در هر قســمت زیر نظر فرمانده ای نظامی به انجام کارهایی‬ ‫مبادرت می ورزنــد و در نهایت هــر گروهی که بهتر و ســریع تر موفق به‬ ‫انجام ایتم های از پیش تعیین شده گردد‪ ،‬برنده خواهد بود‪ .‬حامد شکیبا‪،‬‬ ‫کارگردان مسابقه فرمانده درباره ساخت سری دوم این مسابقه و تفاوت‬ ‫ان با سری اول گفت‪« :‬سری جدید به لحاظ ساختاری و قوانین مسابقه‬ ‫تفاوتی با سری اول ندارد و شرکت کنندگان با یکدیگر مسابقه می دهند و‬ ‫در هر قسمت یک نفر حذف می شود و چند نفر به مرحله نهایی می رسند‪.‬‬ ‫سری جدید در ‪ 11‬قسمت پخش می شود که قسمت اول ان به انتخاب‬ ‫شرکت کنندگان و اعزام انها برای مســابقه اختصاص دارد و‪ 10‬قسمت‬ ‫دیگر مربوط به مسابقه است‪ .‬در قســمت های ابتدایی بیشتر مسابقات‬ ‫جسمانی و ورزشــی اســت‪ ،‬اما هرچه به قســمت های انتهایی نزدیک‬ ‫می شویم‪ ،‬رویکرد مسابقه فکری خواهد شد‪ .‬فرمانده سری دوم‪ ،‬سردار‬ ‫محمد ناظریان است‪ .‬او فرمانده تکاوران دریایی سپاه پاسداران است‪».‬‬ ‫مثلث | شماره ‪256‬‬ ‫سری دوم در شبکه افق‬ ‫فراهم کند‪ ».‬الناز حبیبی در مورد ســریال و نقشــش در ان‬ ‫گفته است‪« :‬ایام نوروز امسال با ایام فاطمیه مصادف شده‬ ‫بنابراین کار طنز و شاد ساخته نمی شــود‪« .‬سر به راه» طنز‬ ‫نیســت ولی در کنار موقعیت های تلخ خود یک شیرینی هم‬ ‫دارد ولی در مجمــوع کارهای ایام عید بیشــتر مخاطبان را‬ ‫پای تلویزیون می نشاند و حتی هنگام مسافرت هم تماشای‬ ‫ســریال های تلویزیونی را از دســت نمی دهند‪ .‬من در این‬ ‫ســریال نقش ریحانه دختر کوچک خانواده را ایفا می کنم‪.‬‬ ‫نقش خواهر بزرگتر من را شقایق دهقان بازی می کند‪.‬ریحانه‬ ‫از پــدرش خیلی مراقبــت می کند و کارهــای بانکی‬ ‫پدر برعهده اوســت‪ ».‬شــقایق دهقان درخصوص‬ ‫پذیرش ایفای نقش در این مجموعه تلویزیونی گفته‬ ‫است‪« :‬این مجموعه یک خانواده کامال سنتی را به‬ ‫تصویر می کشــد که مجموعه مشــکالتی برای انها‬ ‫رخ می دهد‪ .‬من هم نقش دختر بزرگ این خانواده با‬ ‫دو فرزند را بازی می کنم و این نقش بدون پیچیدگی‬ ‫خاص‪ ،‬نقش ســاده و پر از مادرانگی است و در واقع‬ ‫شکل گیری روابط بین پدر و دختر و همسر و فرزندانم‬ ‫نشان داده می شود‪ ».‬مســعود کرامتی هم از دیگر‬ ‫بازیگران این ســریال جنس سریال «ســر به راه» را‬ ‫این گونه شرح داد‪« :‬واقعیت این است که این کار مطابق با‬ ‫تصوری که از جنس کار طنز در ذهن مردم و مخاطبان وجود‬ ‫دارد‪ ،‬نیست‪ .‬جنس طنز در این مجموعه با مفهوم و تصوری‬ ‫از این گونه که به واسطه تلویزیون جا افتاده‪ ،‬تفاوت دارد‪.‬‬ ‫مجموعه «سر به راه» سعی می کند فضای شاد‪ ،‬سرگرم کننده‬ ‫و گرمی داشته باشد‪».‬‬ ‫ورزش‬ ‫فرمانده‬ ‫برنامه در ‪ 9‬قسمت و شب عید از ساعت ‪ 8‬شب تا ‪ 2:30‬بامداد‬ ‫میهمان مردم خواهد شد‪.‬‬ ‫ویژه برنامه «اینجا اینده» از هشــت روز قبل از ســال‬ ‫تحویل روی انتن شــبکه یــک خواهد رفت و هشــت برنامه‬ ‫متفاوت را به بینندگانش عرضــه خواهد کرد‪ .‬در روز نهم که‬ ‫همان روز سال تحویل است «اینجا اینده» از ساعت ‪ 8‬شب‬ ‫تا ‪ 2:30‬بامداد به ایتم ها و میهمانان مختلف از شــبکه یک‬ ‫سیما به روی انتن خواهد رفت‪.‬‬ ‫‪241‬‬

آخرین شماره های ماهنامه مثلث

ماهنامه مثلث 419

ماهنامه مثلث 419

شماره : 419
تاریخ : 1397/09/15
ماهنامه مثلث 418

ماهنامه مثلث 418

شماره : 418
تاریخ : 1397/07/28
ماهنامه مثلث 417

ماهنامه مثلث 417

شماره : 417
تاریخ : 1397/07/21
ماهنامه مثلث 416

ماهنامه مثلث 416

شماره : 416
تاریخ : 1397/07/14
ماهنامه مثلث 415

ماهنامه مثلث 415

شماره : 415
تاریخ : 1397/07/07
ماهنامه مثلث 414

ماهنامه مثلث 414

شماره : 414
تاریخ : 1397/06/31
ثبت نشریه در مگ لند

شما صاحب نشریه هستید ؟

با عضویت در مگ لند امکانات متنوعی را در اختیار خواهید داشت
ثبت نام ناشر
لطفا کمی صبر کنید !!