ماهنامه مثلث شماره 308
ماهنامه مثلث شماره 308
ماهنامه مثلث شماره 308
پادشاهیدرترکیه
هفتهنامهخبری،تحلیلی /سال ششم /شماره سیصد و هشت 25 /اردیبهشت 88 / 1395صفحه5000/تومان
چرا اردوغان ،داووداوغلو
را از قدرت کنار زد؟
پارادوکسهاییک
پوپولیست
بیش از نیمی از جامعه امریکا
ترامپ را دوست ندارند
گفتوگو با ابراهیم حاتمیکیا
درباره سیسال فیلمسازی
به چپ و راست
کاری ندارم
فیلم خودم را میسازم
جریانی که دور احمدی نژاد بود ،مرا
میترساند /بعد از داستان داعش و
به میدان امدن قاسم سلیمانی ،زبانم
باز شد /وقتی روحانی به قالیباف
گفت سرهنگ ،به سقف چسبیدم.
ان را ظلم به نسلی می دانستم که
خودم متعلق به ان بودم /من خودم
را متعلق به جریانی می دانم که
میخواهد نظام و سیستم را نقد کند /
در مورد فیلمهای از کرخه تا راین
اژانس شیشهای ،چ و بادیگارد خودم
مستیما از زبان رهبری
تعریف شنیدم
همراه با یادداشتها و
گفتوگوهایی از
هوشنگ گلمکانی ،اکبر نبوی
امیر قادری و جواد طوسی
مناظرهای درباره بادیگارد
با حضور محمد تقی فهیم
و نیما حسنینسب
وزنکشی برای ریاست
رقابت الریجانی و عارف
با تشکیل فراکسیونها
هفته گذشته علنی شد
عارف گفت ،از شکست نمیترسم
گفتوگو با محمود صادقی
عضو فراکسیون امید
فراکسیون امید بیشتر
از 120نفر نیست
گفتوگوی مثلث
با امیرحسین قاضیزاده
کشورامامزمان(عج)
هفته نامه سیاسی ،فرهنگی با رویکرد خبری ،تحلیلی
صاحب امتیاز و مدیر مسئول :مصطفی اجورلو
سردبیر :سعید اجورلو
من از همۀ طبقات ملت تشکر میکنم.
من[از]این اشتراک مساعی که بین دولت ما،
بین ملت ما حاصل شــده است از ملت تشکر
میکنم .موفقیت شــما مرهون پیوســتگی
بعضی به بعض است .من از اینکه روحانیون
با دانشــگاهی ،روحانیون بــا کارکنان نفت،
روحانیون با کارکنــان هواپیمایی با هم اینجا
امدند و اتصال خودشــان را با هــم به همین
معنا اعالم کردهاند تشــکر میکنــم .اقایان
روحانیون کــه در حوزۀ علمیۀ قم و در ســایر
حوزههای مقدسه ،و در مراکز ایران ـ تهران
و سایر جاها ـ همه به هم پیوســتهاند و در راه
اسالم تشریک مســاعی میکنند ماجورند .خداوند تعالی
همۀ شــما را عزت و عظمت عنایت فرمایــد .خدای تعالی
دست اجانب را از مملکت شــما کوتاه کند .اینجا مملکت
امام عصر ـ سالمال ّل ه علیه ـ اســت؛ باید اجانب در او دست
نداشته باشند؛ باید کسانی که پیوند با امام عصر ـ سالمال ّل ه
علیه ـ ندارند کنار بروند.
رمز پیروزی
ما گرفتاری های زیاد داشتیم ،و گرفتاریهای زیاد هم
در راه داریم .تاکنون انقدر که عمل شــده است و پیروزی
بحمدال ّل ه حاصل شده است ،رمز این پیروزی وحدت کلمه
است .وحدت کلمۀ ایرانیها ـ همۀ اقشار ایران ـ موجب شد
که ابرقدرتها را به زانو دراورد؛ ان قدرت شــیطانی را َر ْفض
کرد .قدرتهای بزرگ شیطانی که پشت سر او بودهاند ،همه
8- 15
خبرنامه
رونماییازاسراریکتوافق
دورانجدیدجامجم
مصائبرئیسیکهرفت
شانهخالیکردنازمسئولیت
16- 21
گفتارها
اروپایواحددگرگونمی شود
پوستاندازیسعودی
پیش رویترامپ
ذاترام ناشدهتکنولوژی
22- 29
سیاست
وزن کشیبرایریاست
عارفگفت،ازشکستنمی ترسم
فراکسیونامیدبیشتراز
120نفرنیست
تحریریه:
مثلث؛هفتهنامه ایخبری،تحلیلیاستکهسعیداردروایتیمنصفانهوعادالنه
از واقعیت ها ارائه دهد .نامش تمثیل و اشــاره ای است به سه ضلع استقالل،
ازادی و جمهوری اسالمی .مرامش تقویت گفتمان انقالب اسالمی ،چارچوبش
اسالم ،انقالب ،امام و رهبری ،ارمانش گســترش و سیادت اسالم خواهی در
سراسر جهان و عزت مسلمانان ،توسعه و پیشرفت ایران اسالمی و رفاه مردم
شریف ایران و رونق گرفتن عدالت .مرزش رواداری و تالیف قلوب اهالی انقالب
و ایستادگی در برابر مقابالن گفتمانی و عملی نظام و سیاق و مشرب مان نجابت
قلم و روزنامه نگاری مومنانه و تالش در جهت رونق گرفتن سنت گفت وگو میان
فرهیختگانونخبگانکشوراست.امیدواریمکهدرروایت مانصادق،برمرام مان
مستمر و دائم ،بر چارچوب مان مستقر ،بر ارمان مان مومن ،بر مرزهایمان مراقب
و هوشیار و بر سیاق مان استوار بمانیم.
دبیرتحریریه :مصطفیصادقی
سیاست :مصطفی صادقی (دبیر) -علی حاجی ناصری -امیدکرمانی ها
حنیف غفاری
بین الملل :سعیده سادات فهری (دبیر)
اقتصاد :محمدمهدی صدرزاده (دبیر)
دیدار :افشین خماند(دبیر)
ورزش :مهدی ربوشه (دبیر)
جامعه شناسی و فکرنو :علی حاجی ناصری (دبیر)
تاریخ :مصطفی شوقی (دبیر)
فرهنگ :شایان ربیعی (دبیر)
بازار :محمد شکراللهی (دبیر)
مشاور هنری :نیما ملک نیازی
را َر ْفض کرد ،همه را کنار زد .این رمز وحدت کلمه اســت.
این وحدت کلمه را باید حفظ کنید؛ و با حفظ وحدت کلمه تا
اخر انشاءال ّل ه خواهید رفت .باید همۀ اقایان ،همۀ اقشار،
همۀ کســانی که عالقهمند به اسالم هستند ،عالقهمند به
مسلمین هستند ،عالقهمند به امام زمان ـ سالمال ّله علیه ـ
هستند باید همه در صف واحد به مبارزه ادامه دهند ،در صف
ِ
نهضت مقدس هست تا ان
واحد به نهضت ادامه دهند .این
وقتی که ما به نهایت برسیم؛ به پیروزی نهایی که عبارت از
رفتن همۀ قوای شیطانی و جانشــین شدن قوای رحمانی
در مملکتی که تعلق به امام دارد ،تعلق به امام زمان دارد،
تعلق به خدا دارد ،تعلق به پیغمبر اسالم دارد .همه با هم،
هم کلمه باید بشویم تا اینکه َرفض کنیم این قوای شیطانی
را؛ این قوای شیطانی که االن دیگر در حال تزلزل هستند و
حشاشهای بیشتر از انها باقی نمانده است.
پیامی به ارتش
بــاز هم گاهــی یــک صحبتهای غیــر صحیح
میکنند! اگر اینها به ملت احترام قائل شــدند ،اگر
اینها احتــرام بــه ارای ملت میگذارنــد ،ارای ملت
این است که االن در خیابانها فریاد میزند ،در تمام
شهرســتانها فریاد میزند .وحدت ملت و ارای ملت
ان است که فردا در تمام شهرهای ایران ،در تهران،
در سایر شهرهای ایران ،همراهی خودشان را با این
معنایی که ما عرض کردیم پیونــد دادند و همراهی
خودشــان را اعالم میکنند]1[.ان کسی که قائل
اســت به اینکه ما تابــع ملت هســتیم ،اگر صحیح
میگوید باید بپیوندد به ملــت .ارتش باید بپیوندد به
ملت .ارتش از ملت است ،ملت از ارتش است.
30- 43
بینالملل
شام اخر
تسویه حساب
اجماع شکننده
اخرین بازمانده
44-71
فرهنگ
به چپ و راست کاری ندارم ،فیلم خودم را می سازم
ضد مردم یا با مردم؟
ابراهیم لطف خدا به سینما و هنر ایران است
بادیگارد؛ بدون بادیگارد
72-77
ورزش
ف در دقیقه نود
ائتال
حذف فدراسیون به نفع وزارتخانه؟
از احمدی نژاد تا روحانی
وزارت ورزش فوتبال را دربست می خواهد
گرافیک و صفحه ارایی :فاطمه قنائی -علی اجورلو
و افشین جم
پردازش تصاویر :هومن سلیمیان
عکس :امیر طالیی کیوان -عدنان جعفری و محمد برنو
ویرایش :ژیال شاکری -امیر عزیزی و نرگس حاجیلو
حروفچینی :داود حشمتی
مدیر مالی :محمدرضا پالیزدار
سازمان اگهی ها :محمد شکراللهی
بازرگانی و بازاریابی :محمدعلیاجورلو
امور اداری :علیرضا اسدالهی -علی اکبر پیمانی
انفورماتیک :شهرام زحمتی
ناظر چاپ :بابک اسکندرنیا
با تشکر از :دکتراسماعیل تبار -دکترایت الهابراهیمی-دکترغالمحسننتاج
حسین زندی -احمد طالیی -مهندس صدوقی -حسین مجاهدی -حاج اقاتوکلی
هادیانباردار -منصور شیخ االسالمی -دکتر زارعیان -علیرضا حسن زاده
سیدحمیدخالقی
طراح جلد :مصطفی مرادی
عکس جلد :امیر طالیی کیوان
پادشاهیدرترکیه
هفتهنامهخبری،تحلیلی /سال ششم /شماره سیصد و هشت 25 /اردیبهشت 88 / 1395صفحه5000/تومان
چرا اردوغان ،داووداوغلو
را از قدرت کنار زد؟
پارادوکسهاییک
پوپولیست
بیش از نیمی از جامعه امریکا
ترامپ را دوست ندارند
گفتوگو با ابراهیم حاتمیکیا
درباره سیسال فیلمسازی
به چپ و راست
کاری ندارم
فیلم خودم را میسازم
سازمان اگهی ها :تلفن0912-8505848 :
چاپ :هنر سرزمین سبز -پردازش تصویر رایان
توزیع :نشر گستر امروز
نشانی :تهران ،خیابان شهید عباسپور(توانیر) ،خیابان نظامی گنجوی ،کوچه پناه،
پالک 19
تلفن 88198280 :
جریانی که دور احمدی نژاد بود ،مرا
میترساند /بعد از داستان داعش و
به میدان امدن قاسم سلیمانی ،زبانم
باز شد /وقتی روحانی به قالیباف
گفت سرهنگ ،به سقف چسبیدم.
ان را ظلم به نسلی می دانستم که
خودم متعلق به ان بودم /من خودم
را متعلق به جریانی می دانم که
میخواهد نظام و سیستم را نقد کند /
در مورد فیلمهای از کرخه تا راین
اژانس شیشهای ،چ و بادیگارد خودم
مستیما از زبان رهبری
تعریف شنیدم
همراه با یادداشتها و
گفتوگوهایی از
هوشنگ گلمکانی ،اکبر نبوی
امیر قادری و جواد طوسی
مناظرهای درباره بادیگارد
با حضور محمد تقی فهیم
و نیما حسنینسب
وزنکشی برای ریاست
رقابت الریجانی و عارف
با تشکیل فراکسیونها
هفته گذشته علنی شد
عارف گفت ،از شکست نمیترسم
گفتوگو با محمود صادقی
عضو فراکسیون امید
فراکسیون امید بیشتر
از 120نفر نیست
گفتوگوی مثلث
با امیرحسین قاضیزاده
شماره پیامک3000411711 :
چالش خالقی
خبرنامه
هیات حل اختالف قــوا در میانه مباحثات بر ســر تعیین تکلیف
وضعیت مینــو خالقی رای بــه تایید نظر شــورای نگهبان داده اســت
اما رئیس جمهور در ســخنان خود با این مســاله مخالفت کرده است.
همزمان ایت الله جنتی نیز اصرار به عملی شــدن نظر شورای نگهبان
داشته است.
ت
یتر
ا
و
ل
رونمایی از اسرار یک توافق
خبرنامه
8
مثلث | شماره 308
جزئیاتجدیدیازبرجامدرامریکامنتشرشدهاست
هفتهگذشتهاتفاقاتمهمیدربارهبرجامافتادهاست.
برخی اظهارنظرهــا جزئیات تازه ای از مذاکرات هســته ای
را فاش کرده و برخی خبرهای جدید در اختیار رســانه ها قرار
گرفتهاست.
در مهمترین اظهارنظر ،وندی شــرمن ،مذاکره کننده
ارشــد هســته ای امریکا ناگفته های مهمــی را از مذاکرات
هسته ای مطرح کرده است .او این سخنان را در اندیشکده
«بیکر»دانشگاه«رایس»مطرحکردهاست.
معاون ســابق وزارت خارجه امریکا در مورد روند انجام
مذاکرات پشــت پرده در عمان ،گفته اســت« :وقتی نگاه
می کنید،انجاممذاکراتمحرمانهغیرممکنبهنظرمی رسد.
انجام مذاکره محرمانه در عصــر ماهواره های جی پی اس،
پهپاد ،پوشش 24ساعته رسانه ای و درز بی پایان اطالعات
دولتیغیرممکناست.امااینکارانجامشد.مذاکره کننده ها
زمانی که خانه خود را ترک می کردنــد ،به خانواده های خود
نمی گفتندبهکجامی روندیاچرامی روند.انهاباهواپیماهای
بدوننشان(وزارت خارجه)بهمسقطمی رفتندوباخودروهای
بی نشــان (دیپلماتیک) تردد کــرده و در میهمانخانه های
کوچک در دریای عمان مستقر می شــدند ».شرمن ادامه
داده اســت« :وقتی کارکنان وزارت خارجه از مرکز عملیات،
که تمام دیپلمات ها را در هر زمان و در هر کجایی که باشند،
رصد می کند -می توانید از خانواده های دیپلمات ها بپرسید
ســراغ رئیس شــان را می گرفتند ،با توجیهاتی مانند اینکه«مریض شده یا پیش والدینش یا خانواده اش رفته» مواجه
می شدند».
وی برای اولین بار گفته است که در مذاکرات عمان و
بعدادرحاشیهنشستمجمععمومیسازمانملل،طرفینبه
سندیچهارصفحه ایدستیافتندکهجایخالی هایزیادی
در ان وجود داشــت ،اما کلیت ان ،این بود که ایران در برابر
«رفعجزئیتحریم ها»برنامههسته ایخودرادرهمانسطح
نگه داشــته یا حتی به عقب بازمی گرداند ،تا زمان الزم برای
مذاکره بر سر توافق جامع به دست اید .به گفته شرمن «ان
سند چهار صفحه ای برنامه اقدام مشترک (توافق موقت ژنو)
بود.سپساینسندرابهمیاناعضای 5+1بردیم،شرکایما
از اینکه فهمیدند مذاکراتی در جریان بوده ،جا خوردند .این
بدان معنی نبود که این مســاله غرور و احساس ارزش انها را
خدشه دار نکرد .همکاران اروپایی ما رنجیدند .برخی از انها
به این خاطر ناراحت شــدند که مدت ها موافق بودند که (به
ایران)اجازهداشتنبرنامهمحدوددادهشود،یعنیکلیدیکه
باعثرفعبن بستمی شدواینایاالت متحدهبودکههمواره
تا ان زمان گفته بود این شرط را نمی پذیرد .صادقانه بگویم،
هیچکشوریدردنیانیستکهسندیتقریباتمام شدهرابهان
ارائه کنند و بپذیرد که ان را امضا کند .گفت وگوهای سختی
درگرفت ،اما ما نگرانی های مهمتری داشتیم ،مثل جاهای
خالیدرسند».
به گفته شــرمن ،بعدا در اولین جلسه مذاکرات رسمی
که تحت پوشش رسانه ها برگزار شد ،همه بسیار خوش بین
بودند ،اما نهایتا «نگرانی هــای دقایق پایانی به خصوص از
سویفرانسه»موجبشدتاهمهدستخالیبهخانهبازگردند.
معاون ســابق وزارت خارجه امریکا گفته اســت که دو
هفتههمهبرایمذاکراتیفشردهوشببیداری هایطوالنی
به ژنو بازگشتند« :بیل برنز (قائم مقام وقت) و جیک سالیوان
مدام از اسانسور باال و پایین می رفتند و با وزیر کری گفت وگو
می کردند ».پس از این دور از مذاکرات بود که توافق موقت
ژنو حاصل شد و به گفته شرمن «فضای الزم برای مذاکره به
دست امد».
جنجال رودز
اما در هفته ای که گذشــت نام «بنجامین رودز» شاید
بیش از هر مقام دیگر کاخ ســفید در رســانه های امریکایی
تکرار شده؛ بخشی او را به فریب افکار عمومی متهم کرده اند
و بخشی دیگر وی را به انگ زدن به روزنامه نگاران .ماجرا از
جایی اغاز شد که نشریه «نیویورک تایمز» گزارش مشروحی
در مورد رودز 39ساله منتشــر کرده و نقش او را در مذاکرات
هســته ای با ایران و فرایند قبوالندن توافــق نهایی به افکار
عمومی بررســی کرد .کل ایــن گزارش نزدیک بــه10هزار
کلمه ای را شــاید بتوان در یک جمله که رودز گفته خالصه
کرد«:مایکاتاقپژواکدرستکردیم.انهاهمانچیزهایی
را می گفتند که مــواردی را که ما به انها گفتــه بودیم ،تائید
می کرد ».به اذعان دستیار اوباما و معاون مشاور امنیت ملی
کاخسفید،دولتباراکاوبامابرایاصطالحافروختنقرائت
مد نظرخودازمذاکراتبهکنگرهوافکارعمومی،خبرنگاران،
تحلیلگرانواندیشکده هارابهنفعخودبهکارگرفتهاست.
گزارش نیویورک تایمز انقدر به صراحت از فریب افکار
عمومی و ایجاد عمدی موج رسانه ای صحبت کرده بود که
خبرنگارانوسیاستمدارانیازهردوطیفامریکادلیلیبرای
اعتراض به ان داشتند .از یک سو مخالفان توافق هسته ای
خود را فریب خورده یافتند و از سوی دیگر ،خبرنگاران حامی
توافق هسته ای خود را در مظان اتهام همکاری با کاخ سفید
دیدند.
خبرنگاران متهم
«الرا روزن» خبرنــگار پایگاه «المانیتــور» و «جفری
گلدبرگ» روزنامه نگار نشــریه «اتالنتیک» دو فردی بودند
که در این گزارش مشخصا از انها نام برده شده است« .تانیا
سومانادر» که در تیم رســانه ای کاخ سفید مسئولیت تبلیغ
توافق هســته ای در فضای مجازی را بر عهده داشت ،ادعا
کردهکهروزنوگلدبرگجزوروزنامه نگاراندستچین شده ای
بوده اندکهانچهدولتنیازداشته،منتشرمی کردند.سومانادر
گفت« :الرا روزن مثل خبرخوان برای من عمل می کرد .او
همه چیزراپیدامی کردوری توئیت شانمی کرد».
اینادعاازسویروزنوگلدبرگبی پاسخنماندوهریک
درجوابیه ایشدیداللحن،بیطرفیوصداقتنیویورک تایمزرا
زیرسوالبردند،به خصوصپسازانکهمشخصشدنویسنده
گزارشیعنی«دیویدساموئلز»ازمخالفانتوافقباایرانبوده
است .ده هاروزنامه نگارهمدرشبکه هایاجتماعیبهحمایت
از این دو خبرنــگار پرداخته و از کاخ ســفید و نیویورک تایمز
خواستنددراینموردتوضیحدهند.
انتقاد از تالش برای فریب
در ســوی دیگــر میــدان ،جمهوریخواهــان و دیگر
مخالفان توافق هســته ای قرار دارند که می گویند گزارش
نیویورک تایمز مدرک اشــکار فریبکاری کاخ ســفید است.
رسانه های این طیف سیاسی در امریکا فشار گسترده ای را
علیه شــخص رودز و دولت اوباما اغاز کرده اند و حتی برخی
خواســتار اســتعفای معاون مشــاور امنیت ملی کاخ سفید
شده اند« .جان مک کین» عضو جمهوریخواه سنای امریکا
دوشــنبه بیانیه ای صادر کــرد و گفت «:گــزارش نیویورک
تایمز روشن کرد که کاخ ســفید چطور واقعیات را تحریف و
در مواردی جعل کرده تا این توافق هســته ای سبک سرانه
را به مردم امریــکا بقبوالند« ».مارک کرک» دیگر ســناتور
جمهوریخواهمخالفتوافقهسته ایهمبهپایگاهواشنگتن
فری بیکن گفته است« :رودز باید به دلیل تالش عامدانه و
فعال برای فریب قانونگذاران و مردم امریکا ،استعفا دهد».
انتقادات سیاسیون از این رویکرد کاخ سفید به همین دو نفر
محدود نشده و شمار زیادی از نمایندگان کنگره ،دولت اوباما
را به شدت تحت فشار قرار داده اند.
دوران جدید جام جم
سرافراز از صداوسیما رفت
1
بعد از شــایعات و حرف و حدیث های فراوان باالخره
هفته گذشــته رئیس سازمان صدا وســیما تغییر کرد .این
تغییر بعد از ان اتفاق افتاد که چند ماهی است شایعه رفتن و
کناره گیری محمد سرافراز از صدا وسیما در محافل مختلف
مطرح بــود .حاال بــا حکم رهبــر انقالب دکتــر عبدالعلی
علی عسگری به ریاست ســازمان صداوسیمای جمهوری
اسالمی ایران منصوب شده است.
داستان یک استعفا
برای نخستین بار اسفند ســال ۱۳۹۴با شنیده های
متواتری پیرامون اســتعفای محمد سرافراز ،رئیس رسانه
ملی ،غالمعلی حدادعادل به ســمت گزینه ریاســت این
سازمان مطرح شــد و دلیل این اســتعفا نیز ناکافی بودن
بودجه سازمان و برخی اختالفات بر سر بودجه میان دولت
و سازمان صداوســیما عنوان شد.حسن خجسته ،معاون
سابق سازمان صداوســیما در امور صدا نیز گزینه دیگری
بود که برای تصدی این مسئولیت مطرح شد و در روزهای
بعد حتی گفته شد ،سرافراز در روزهای پایانی سال سر کار
حضور نیافته و تا واپسین روزهای ســال ،موضوع استعفا
به یکی از خط های خبری تبدیل شــده بود.سکوت روابط
عمومی سازمان صداوســیما نیز به این ماجرا دامن
زده بود ،به گونه ای که بســیاری از رســانه ها این
سکوت را نشانه تایید خبر ها تلقی کردند و با تاخیر
به پوشش خبر ها پرداختند؛ اما اندکی بعد روابط
عمومی صداوسیما در واکنشی دیرهنگام نه تنها
استعفا و غیبت سرافراز را تکذیب کرد و از اخرین
فعالیت های رئیس ســازمان در اخرین روزهای
سال در این مجموعه سخن به میان
اورد ،بلکه حتی بحــث برخورد
حقوقــی بــا منتشــرکنندگان
این گمانه زنی هــا را به میان
کشید.
رئیس جدید کیست؟
اما دکتر عبدالعلی علی عســگری کیســت؟ او پیش
از ایــن در پســت های مدیریتی در شــورای عالی انقالب
فرهنگــی ،معاون وزیر فرهنگ و ارشــاد اســامی ،مدیر
بنیاد فرهنگی پژوهشــی غرب شناســی ،رئیس دانشکده
صدا و ســیما و معاونت اموزشی -رســانه ای و فنی سازمان
صدا و سیما و ...بوده است .علی عسگری که تحصیالت
اکادمیک خود را در مقطع دکترا با عنوان «مهندسی صنایع،
ت ایران
گرایش سیستم و بهره وری» در دانشگاه علم و صنع
به پایان رسانده ،از اعضای مرکزی قرارگاه فضای مجازی و
از طراحان اصلی شورای عالی فضای مجازی نیز هست.
او در ســال 1380به منظور شــناخت غرب و امریکا
به راه اندازی بنیاد فرهنگی پژوهشــی غرب شناسی اقدام
کرد و اواسط سال 1383به عنوان مشاور ریاست سازمان
صداوسیما منصوب شد و سپس به عنوان معاون اموزشی
سازمان و ریاست دانشکده صداوسیما مشغول به خدمت
شد .او در سال 1380بنیاد فرهنگی پژوهشی غرب شناسی
را راه اندازی کرد و اواســط ســال 1383به عنوان مشــاور
ریاست سازمان صداوسیما منصوب و سپس به عنوان
معاون اموزشــی ســازمان و ریاســت دانشکده
صداوسیما مشغول به خدمت شد.
وی سپس در رشته تخصصی خودش
به مدت 10سال مســئولیت معاونت توسعه
و فناوری رســانه در ســازمان صداوســیما را
برعهده گرفت .از او به عنــوان پدر تلویزیون
دیجیتــال ایران یاد می شــود ،زیرا او
پایه گذار جریان تبدیل
انالوگ به دیجیتال
است.
مصائب رئیسی که رفت
رئیس جدید صدا وسیما چه باید بکند؟
علی گنجی
روزنامه نگار
ث
lمصلحت اصولگرایی
زمــان کمــی بــه تشــکیل اولین جلســه
مجلس دهم و اغاز رســمی معادالت انتخابات
هیات رئیســه باقی مانــده اســت .از هم اکنون
رایزنی های زیــادی میان طیف هــای مختلف
سیاســی راه یافته به پارلمان در این مورد انجام
شده است .اما در این میان چند نکته مهم وجود
دارد .اولین نکته این اســت که اصولگرایان به
رغم برخی اختالف نظرها باید حتما سعی کنند که
اکثریت را در پارلمان با اتحاد با یکدیگر در اختیار
خود نگه دارند .اکنــون مانند مجلس نهم زمینه
رقابت درون گروهی مهیا نیست .نکته دیگر هم
این است که علی الریجانی که حتی با استقبال
قابل توجه نماینــدگان اصالح طلب هم مواجه
شــده باید به صورت واحد از سوی اصولگرایان
مورد حمایت قرار گیرد تــا اصالح طلبان او را در
خط کشی های سیاسی از ان خود نکنند.
lمظهر اتحاد ملی
حمایت صریح و روشن حســن روحانی از
سپاه پاســداران و تاکید بر نقش ســپاه در حفظ
امنیت کشور تالش های رسانه های اپوزیسیون
و افراد معاند را در القای شکاف میان روابط دولت
و سپاه خنثی کرده است .حسن روحانی به درستی
گفته است« :ســپاه پیشــتاز حل مشکالت در
کشــور بوده و امروز نه تنها بار امنیت کشور را بر
دوش دارد ،بلکه مسئولیت امنیت در کشورهایی
که از جمهوری اســامی ایران طلب مساعدت
دارند نیز بر عهده گرفته و در ان میدان ها هم با
کمال رشادت حضور دارد».
تاکیــد حســن روحانــی به رشــادت های
نیروهــای ســپاه پاســداران خصوصا ســردار
سلیمانی ،مظهری از اتحاد ملی و هماهنگی در
عرصه منافع ملی است.
lلطفا احمدی نژاد نشوید!
قانون فصل الخطاب است .این جمله ای
است که بسیاری از منتقدان محمود احمدی نژاد
در دوران ریاست جمهوری او در مقابل حرف ها
و اقدامــات خالف قانــون او و البتــه نپذیرفتن
قانون مطرح می کردند .بســیاری از افرادی که
هم اکنون در دولت حســن روحانی حضور دارند
هم از منتقــدان احمدی نــژاد هســتند و هم از
منتقدان قانون شــکنی های دوران او .حاال در
فقره مینو خالقی که بحث به هیات حل اختالف
قوا رفته اســت مهمتریــن نکته این اســت که
دولتی های امروز ،احمدی نژاد دیروز نشوند!
مثلث | شماره 308
2
محمد سرافراز جام جم را ترک کرد .حاال یک رئیس
جدید امده است؛ دکتر عبدالعلی عسگری .یک خداحافظی
زودهنگام که بعــد از حاشــیه های متعــدد رخ داد .اینکه
محمد سرافراز چرا استعفا داد اگر چه از سوی برخی ممکن
است مســاله ای درجه دو در شــرایط فعلی تصور شود اما
واقعیت این اســت که جواب این ســوال می تواند نقشــه
راهی خوب برای رئیس جدید باشــد .وقتی ســرافراز کنار
عزت الله ضرغامی ایســتاد و به عنوان رئیس جدید معرفی
شد ،خیلی ها انتظار داشتند ضعف های دوره قبل رفع شده و
محمد سرافراز بتواند صدا وسیما را وارد دوران بهتری کند.
او تمام تالشش را کرد تا ســازمان را کوچک تر از همیشه
کند .اعتقاد داشت اینگونه می تواند سازمان را چابک کرده
و پویایی بیشــتری حاکم کند .او اما خیلــی زودتر از انچه
تصور می شد درگیر حاشیه ها شــد و همین حاشیه ها کار را
برای او سخت کرد .این یک نکته طالیی است برای رئیس
جدید؛ «وارد حاشیه نشو !»
ن
ظر
مثل
خبرنامه
شانه خالی کردن از
مسئولیت
گزار
ش
ا
ول
ناگفته های دولت
دهم
مجادله بر سر خالقی
9
خبرنامه
ناگفته های دولت دهم
مصباحی مقدم جزئیات تازه ای از رفتارهای احمدی نژاد را افشا کرده است
حجت االســام غالمرضا مصباحی مقــدم نماینده
تهران در گفت و گویی جنجالی با ســایت انتخاب عنوان
کرده بود کــه «احمدی نــژاد لیاقت اینکه یکبــار دیگر به
صحنه قدرت بیاید را ندارد» .او در این مصاحبه حرف های
مهم دیگری هــم زده بود .این نماینــده مجلس البته چند
ساعت بعد در گفت وگو با خبرگزاری تســنیم این مصاحبه
را تکذیب کرد؛ البته تکذیبی کــه واضح نبود .او مصاحبه
«باعنوان ســخنگوی جامعه روحانیت مبــارز» را تکذیب
کرد .اما ســایت انتخاب با انتشــار متنی کوتاه نوشت که
فایل مصاحبه صورت ایشان موجود است و این مصاحبه
صحت دارد .مصباحی مقدم در پاســخ به این ســوال که
احمدی نژاد بعد از عید به شــهرهای مختلف تردد داشته
اســت و برخی معتقدند او کاندیدای ریاست جمهوری 96
خواهد شد ،گفت« :تصور نمی کنم احمدی نژاد بخواهد
وارد گود انتخابات شــود ،علتش هم اقداماتی اســت که
او در دوره دوم ریاســت جمهوری خود انجــام داد ».وی
در ادامه با اشاره به «خانه نشــینی یازده روزه احمدی نژاد
که برای اولین بار یک توســط یک رئیس جمهور در ایران
انجام شــد» گفت« :این اقــدام وی که در قبال دســتور
رهبری برای ادامه خدمت مصلحــی وزیر اطالعات بود،
موضع گیری های خیلی ناپسندی را موجب شد».
حجت االســام مصباحی مقدم با اشــاره به ســتاد
تدابیر ویژه اقتصــادی گفت« :با توجه بــه این اقدامات
ستاد که می خواستند تحریم ها را دور بزنند «احمدی نژاد
گزارشی به رهبری داد که ما به اخر خط رسیدیم و باتوجه به
قطعنامه های شورای امنیت درباره انرژی هسته ای باید،
ان را امضا کنیــم» ،ولی رهبری با این گــزارش مخالفت
کردند که بعد از این مخالفت احمدی نژاد با رهبری دیدار
کردند و گفت اگر شما این دیدگاه را قبول ندارید ،من دیگر
مسئول این پرونده نیســتم و رهبری با صراحت و قاطعانه
فرمودند خودم این مسئولیت را قبول می کنم.
او همچنین با اشاره به واکنش شورای نگهبان درباره
ورود احمدی نژاد گفت« :به طور یقین می توانم بگویم که
شورای نگهبان تایید صالحیت نمی کند ».وی در پاسخ به
این سوال که اگر احمدی نژاد دست دوستی جلوی جامعه
روحانیت مبارز دراز کند ایا جامعه این دست دوستی را قبول
می کند؟ گفت« :یقینا جامعه روحانیت ،دســت دوســتی
ایشان را رد می کند».
شانهخالی کردن
ازمسئولیت
خبرنامه
10
مثلث | شماره 308
حمید جهان بین
روزنامه نگار
مصاحبه حجت االسالم مصباحی مقدم از جنبه های
گوناگون دارای اهمیت اســت .او اگرچه در مصاحبه ای
که بعد از این مصاحبه با تســنیم انجــام داد این مصاحبه
را رد کرد ،اما به نظر می رسد مساله اصلی اقای مصباحی
مقدم ،ان بخــش از مصاحبه بــود که گفته بــود« :یقینا
جامعه روحانیت ،دست دوستی ایشان را رد می کند ».چرا
که در مصاحبه با تسنیم گفته بود« :با اینکه این مصاحبه
یک اظهارنظر شــخصی بوده به عنوان سخنگوی جامعه
روحانیت انعکاس داده شده است ».نماینده مردم تهران
در مجلس با اشــاره به محتــوای گفت وگوی خــود با این
سایت خبری تاکید کرد« :خبرنگار سخنان بنده را با ادبیات
خودش منتشر کرده که این ادبیات ،ادبیات بنده نیست و
از این جهت نســبت به مصاحبه ای که منتشــر شده است
ایراد دارد و این مصاحبه را کن ان لم یکن تلقی می کنم».
اما بخش مهم اظهارات مصباحی مقدم ان قســمتی بود
که در ان از رفتار احمدی نــژاد در موقع افزایش تحریم ها
ســخن گفته بود .گزارشــی که او ان را فاش کرده به طور
حتم اهمیت زیادی دارد .اما باید به این توجه کرد که اگر
رهبری در ان زمان مسئولیت پرونده هسته ای و اقدامات
را نمی پذیرفت چه بالیی بر ســر کشــور و دســتاوردهای
هســته ای که امروز حتی احمدی نژادی ها ان را دستاورد
خود می دانند می امد؟
احمد ی نــژاد به طــور حتــم در دو ســال اخــر
ریاست جمهوری اش مسئول پرونده هســته ای نبود .اما
نکته اینجاســت که او با میل خود و درســت در زمانی که
کشــور دچار مشــکالت زیاد شــده بود این پرونده را رها
می کند .شــجاعت رهبری در پذیرش مســئولیت پرونده
هسته ای درجایی که احمدی نژاد مدعی شده بود به «اخر
خط رسیده ایم» بسیار حائز اهمیت اســت .مرور روند دو
ســال پایانی دولت احمدی نژاد به خوبی نشــان می دهد
اظهارات مصباحی مقدم منطبق با واقعیت اســت .باید به
یاد اورد روزی که در اذرماه 90محمود بهمنی گفت« :در
شعب ابی طالب هســتیم» و رهبری در سخنرانی عمومی
بیان کردند« :در شــرایط جنــگ بدر و خیبریم نه شــعب
ابی طالب».
نامهخیلیمحرمانهبسیج
حقوق ماهانه روحانی چقدر است؟
حقوق های180میلیونیدرانتنزنده
سلیمی ،دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی
دانشگاه های کشــور در گفت وگو با تسنیم ،با اشــاره به نامه
محرمانهبسیجدانشجوییبهرئیس جمهور،گفت«:درسخنان
و مواضع اخیر رئیس جمهور مواردی نسبت به مسائل اصلی
کشورمشاهدهمی شودکهازنظربسیجدانشجوییصالحکشور
وحتیشخصرئیس جمهورراتامیننخواهدکرد» .اوبراین
موضوعتاکیدداشتکهامیدواراستتوصیه هایشانپذیرفته
شــود« :در ایــن نامــه «خیلی
محرمانــه» به اسیب شناســی
و تشــریح ابعاد این نوع عملکرد
پرداختهشدهوبه عنواندلسوزان
ایندهانقالباسالمیتوصیه ای
شدهکهامیداستاینتوصیه ها
راازماپذیراباشند».
عضو کمیســیون برنامه
حقوق نماینــدگان مجلس را 4
میلیونو 300هزارتومانعنوان
کرد که در نهایــت دریافتی انها
حدود 4میلیونمی شود؛بهگفته
او رئیس جمهــور در ماه حدود6
میلیونحقوقمی گیرد.معاونین
مجلس و معاون رئیس جمهور
ضریب حقوقی 1700دارند؛ اما قطعــا حقوق وزرا و معاونین
انهادراینحدنیستودرسطحپاداش هاحقوق هایبیشتری
دریافتمی کنند.ثروتیبابیاناینکهروحانیاعالمکردهاست
حقوقی از دولت دریافت نمی کند خاطر نشان کرد« :حقوق
یدانشگاه هابودهکهدرحالحاضر
اقایروحانیازهیاتعلم
هیات هایعلمی حدود 15میلیوندرماهحقوقمی گیرند».
برنامهگفت وگویویژهخبریدربارهموضوعفیش های
حقوق چند ده میلیونی گزارشــی پخش کرد و در ابتدای این
برنامه حقوق های 180میلیون تومانی روسای بیمه مرکزی
ایران،وام های 400میلیونیواضافهکاری های 33میلیونی
مطرحشدکهباواکنش مدیرروابطعمومیبیمهمرکزیروبه رو
شــد .معاون امور اقتصادی دیوان محاسبات نیز در گزارش
ابتدایاینبرنامهگفتاینتخلفدربرخیازبانک هانیزمطرح
شدهواصلماجراصحیحاست.
رئیسکمیسیوناصلنودنیزدر
برنامه حضور داشت و همچنین
ثروتی ،نماینده مجلس و معاون
اموراقتصادیدیوانمحاسبات
به صورت تلفنــی در این برنامه
شرکتداشتند.
مجادله بر سر خالقی
دولت و شورای نگهبان درباره مینو خالقی اختالف نظر دارند
شهادت فرمانده
یگان تکاوری
بعد از انکه تعــدادی از
فیش هــای حقوقــی مدیران
بیمه مرکزی ایران که رقم های
زیــادی به عنــوان حقــوق و
پــاداش دریافت مــی کردند
منتشــر شــد ،رئیس کل بیمه
مرکــزی اســتعفا داد .رئیس
کل بیمــه مرکــزی در متــن
نامه اســتعفا خطاب به وزیر اقتصاد نوشــت« :با سالم؛
شــرمنده ام که در حوزه مســئولیت اینجانب پیشــامدی
سامان دهی و به اجرا گذاشته شد که مایه هجمه گسترده
رســانه ای به بیمه مرکزی ،جناب عالی و درنهایت دولت
محبوب تدبیــر و امیــد را فراهم ســاخت .از ایــن بابت
از مردم شــریف ایــران ،اهالی صنعــت بیمــه و به ویژه
شخص جناب عالی پوزش می طلبم ».این بحث از برنامه
صداوســیما اغاز شــد و فیش های حقوق در کانال های
تلگرام بازنشر شده بود.
جرزنیانتخاباتی
مرتضــی اقاتهرانــی
دبیرکل جبهــه پایداری گفته:
«وحــدت اصولگرایان خوب
بــود و افتراقی هم نداشــتند
و اگر هــم باختند جــر نزدند.
برخــی وقتــی می بازنــد جــر
می زنند و از بچگی اینها عادت
داشــتند در زمین های خاکی
فوتبال بــازی می کردنــد ،گل را قبــول نمی کردند و جر
می زدنــد ».نماینده بازمانده از مجلــس دهم ادامه داد:
«ما پیروزی اصولگرایــان را در ایــن نمی بینیم که حتما
در مجلس حضور داشــته باشــند ».نماینده مجلس نهم
تصریــح کرد« :اصولگرایــان با هم نشســتند ،گفت وگو
کردنــد و به وحدت خوبی رســیدند و فهرســتی را معرفی
کردنــد ،گرچــه برخی در شــب فــردای تبلیغــات به نام
اصولگرایی لیســت معرفی کردند که کار غلطی بود و به
معنای واقعی کلمه سیاسی کاری بدی بود» .
احتمالتولد«فراکسیونسوم»!
موضوعحملهبهمیرمحمودموسوی
حسینذوالفقاریدربارهپیگیریحملهچندروزگذشته
بهمیرمحمودموسویاظهارکرد«:نیروی انتظامی باجدیت
به دنبال پیگیری این موضوع اســت و از همان ساعات اولیه
پیگیری هایالزمصورتگرفتهاست».ویبااشارهبهدستور
وزیرکشوردربارهایناتفاقگفت«:بادستوریکهوزیرکشورداد
یواطالعات
ازهمانلحظاتاولیهاستانداری،نیرویانتظام
اینمسالهرادنبالمی کنندوبایدببینیمایااینموضوعتصادفی
بوده اســت یا خیر ».ذوالفقاری
همچنینبیانکرد«:بررسی های
الزم انجام شــده ،ضمن اینکه
اطالعاتی نیــز از مضروب برای
شناســایی ضاربیــن در اختیــار
همکارانقرارگرفتهواینمساله
باجدیتپیگیریمی شود».
روزنامــه شــرق بــا
تیتــر «بزرگانــی فراتــر از
جمــع نماینــدگان بــرای
همگرایــی وارد شــوند» از
زبــان ســبحانی فر نماینــده
اصال ح طلــب دور نهــم
مجلــس بــه بررســی اینــده
فراکســیون امیــد پرداختــه
است .سبحانی فر در نکته قابل تاملی می گوید« :درباره
فراکســیون امید هم این مشــکل به نوعــی دیگر وجود
دارد ....اگــر همگرایــی شــکل نگیرد و ایــن دو طیف
فراکســیون امید هم از هم جدا شــوند ،ان وقــت زمینه
فراهم می شود تا یک فراکسیون سوم از این افرادی که
از دو فراکسیون اصولگرایان و امید جدا شده اند ،تشکیل
شود ».سخنان سبحانی فر نشان می دهد بر خالف انتظار
اصالح طلبان و تبلیغات این چند روزه ،در فراکسیون امید
اختالفات ،جدی تر از ان چیزی است که فکر می شد.
مثلث | شماره 308
هفتــه گذشــته ســردار
سرافراز محمد ناظری ،فرمانده
یگان تکاوری نیــروی دریایی
بعد از ســالها جانبازی به درجه
شهادت نائل شد .به دنبال این
اتفاق سردار سرلشگر محمدعلی جعفری در پیامی تبریک
و تســلیت گفت و نوشت« :خوشا ان شــهید ارجمند و بی
ادعا را که سراســر عمر پربرکت خود را چه در دوران دفاع
مقدس چه پس از ان با همراه داشــتن سختی های ناشی
از عارضه شیمیایی ،بی دریغ و عارفانه در خدمت به نظام
مقدس جمهوری اسالمی ،سپری نمود و با توشه ای مملو
از مجاهدتهای صادقانه و خالصانه به دیدار حضرت حق
شتافت ».
استعفایرئیس کلبیمهمرکزی
خبرنامه
مسائل پیرامون نفر سوم انتخابات اصفهان همچنان
پایانی ندارد .درحالی که از یک طرف مینو خالقی در هفته
گذشته به جلســه ای رفت که در ان روحانی از نمایندگان
منتخب مردم دعوت کرده بود اما گفته می شود که احتماال
او در نهایــت نمی توانــد روی صندلی های ســبز مجلس
بنشیند .با حل نشدن اختالف حقوقی میان دولت و شورای
نگهبان قرار شد که این موضوع به هیات حل اختالف قوا
ارجاع شود .در همین حال برخی خبرگزاری ها در خبری به
نقل از یک نماینده مدعی شــده اند که هیات حل اختالف
قوا نظر خــود را درباره پرونــده خانم مینــو خالقی منتخب
ســوم حوزه انتخابیه اصفهان اعالم کرده است .در حالی
که رئیس جمهــور و دولت به صراحت اعــام می کنند که
در مجلس اینده 18زن حضــور دارند و حتی اصالح طلبان
از خانم مینو خالقی در نشســت خود نیز دعوت کردند؛ اما
شورای نگهبان همچنان بر ابطال ارای مینو خالقی تاکید
دارد .سه شــنبه گذشــته خبرگزاری فارس در خبری به نقل
از یک نماینده مدعی شــد که هیات حل اختالف قوا نظر
خود را درباره پرونده خانم مینو خالقی منتخب ســوم حوزه
انتخابیه اصفهان اعالم کرده اســت .این نماینده مجلس
که این خبرگزاری نام وی را افشــا نکرده است مدعی شده
که هیات حل اختالف قوا در بررسی های خود درباره خانم
مینو خالقی نظر شــورای نگهبان مبنی بــر ر ّد صالحیت و
ابطــال ارای وی را تایید کرده و حق را به شــورای نگهبان
داده اســت .این نماینده مجلس تصریح کرده اســت که
دربــاره تعیین تکلیــف نفر جایگزیــن به جــای خانم مینو
خالقی ،بر اســاس مذاکراتی که وزارت کشــور با شــورای
نگهبان داشــته ،مقرر شــده شــورای نگهبان مجددا این
موضوع را بررسی کند .شــورای نگهبان باید در این زمینه
تصمیم گیری کنــد که ایا منتخب ششــم حــوزه انتخابیه
اصفهان که حد نصــاب 25درصــد ارای صحیح ماخوذه
را کســب کرده وارد مجلس دهم شــود یا تکلیف نماینده
جایگزین در انتخابات میان دوره ای مشــخص شــود .در
همین حال تابناک گزارش داد کــه برای اگاهی از صحت
و ســقم این خبر در تماس تلفنی با حجت االســام مجید
انصاری ،معاون پارلمانی رئیس جمهــور این موضوع را از
وی سوال کرد .اقای انصاری در پاسخ بیان داشت به علت
اینکه در سفر استانی کرمان به همراه رئیس جمهور است
از این خبر اطالعی ندارد .وی همچنین در پاسخ به سوال
دیگری پیرامون این موضوع که اصال جلســه هیات حل
اختالف قوا درباره موضوع خانم خالقی برگزار شده است یا
خیر نیز اظهار بی اطالعی کرد .سرنوشت خانم خالقی بعد
از انتشار تصاویر وی در فضای مجازی بغرنج تر شد .علی
مطهری خواســتار ورود رهبری به این پرونده بود .کانالی
که تصاویر خالقی را برای اولین بار منتشر کرد ،بعد از انکه
وزیر کشور دســتور پیگیری و برخورد با ان را صادر کرد ،به
ناگهان و بدون هیچ توضیحی بســته شــد .علی مطهری
نیز با اشاره به صدور رای از ســوی هیات حل اختالف قوا
گفت« :اقای الریجانی بحث خانم خالقی را به هیات حل
اختالف ارســال کردند و انها باید نظر بدهند .در واقع نظر
انها باید به رهبری اعالم شود و ایشان حکم نهایی را اعالم
کنند .البته من به ان هیات حل اختالف هم امیدوار نیستم
اما احتمال اینکه به نفع خالقی هم رای دهند وجود دارد».
مطهری پیش تر تهدید کرده بود کــه در صورتی که دولت
در این امر کوتاهی کند وزیر کشــور را به استیضاح خواهد
کشید .این امر هیچ بعید و دور از ذهن به نظر نمی رسد .این
امکان وجود دارد که اصالح طلبان بعد از رفتن به مجلس
و برای انتقام کشی و از انجا که از ابتدا نیز وزیرکشور را یک
اصالح طلب تمام عیار نمی دانســتند او را استیضاح کنند.
نزدیکــی رحمانی فضلی به علــی الریجانی نیــز می تواند
دلیلی بر این مدعا باشــد که اصالح طلبان از ابتدا نیز با او
سر سازگاری نداشتند .از طرف دیگر از همان ابتدا کسانی
چون محمدرضا خاتمی رسما اعالم می کردند وزارت کشور
برای پیشبرد اهداف اصالح طلبانه باید در اختیار این طیف
قرار بگیرد .اما روحانی این اجازه را به انها نداد .ابعاد پیچیده
ماجرای مینو خالقی حتی می تواند تا بعد از اغاز مجلس دهم
نیز ادامه داشته باشد.
خبرنامه
11
تصویرنگاری
روزانه حجم بســیاری از عکس های خبری به ما می رســد .تعداد این عکس ها
انقدر زیاد اســت که گاهی به راحتی از کنار ان عبور می کنیم اما شاید بهتر باشد روی
بعضی از عکس ها تامل بیشتری داشته باشیم .مثلث در این صفحات ،هفته را با مرور
عکس ها از نو یاداوری می کند.
دیدار فرماندهان با فرمانده کل قوا
جلیلی در کنگره شهدای دانشجوی مدافع حرم
دیدار بشار اسد با دکتر والیتی
خبرنامه
12
مثلث | شماره 308
شهرداران تهران و استانبول باالی برج میالد
شمخانی با لباس نظامی در همایش قانون گذاری
حاج قاسم سلیمانی در منزل شهید ناظری
سردار سالمی درهمایش تبیین اندیشه های رهبری
میخاییل گورباچف در سن 85سالگی
شهردار لندن در هیات عزاداری
جشن قهرمانی لستر
مثلث | شماره 308
خبرنامه
تیم ملی والیبال در پاریس
13
شبکه اجتماعی
به ما پیامک بزنید:
3000411711
lچرا مجلس و دســتگاه قضا جلــوی حقوق های
باالی 10میلیونرانمی گیرند؟مدیریکه 80میلیون
می گیرد چگونــه می خواهد به فکر حل مشــکالت
قشر ضعیف باشد چرا که حقوق همان قشر ضعیف
را می گیرد .چنین دلی چه ترحمی می تواند به مردم
داشته باشد؟!
lکار دخالت در انتخابات ریاست مجلس دور اینده
از سوی بعضی از شخصیت ها مانند اقایان هاشمی و
روحانی دخالت در کار قوه مقننه و از همه بدتر توهین
به شان و منزلت نمایندگان مجلس دهم است.
lانتخاب هیات رئیســه مجلــس نبایــد متاثر از
البی های دولتی باشد .اصولگرایان به نظر می رسد
باید بیشــتر به اقای الریجانی اهمیت می دادند و در
این مقطع ایشان را بیشتر مورد حمایت قرار می دادند
تا الاقل مجلس مستقل از دولت فعالیت کند.
lبرخی نماینــدگان و منتخبین ملت بــا تبلیغات
میلیاردی وارد مجلس شدند .قطعا چنین افرادی به
جای فکر و حل مشکالت ملت باید از زیر دین افراد
هزینه کننده خارج شوند و به طور طبیعی دور اول در
فکر تامین هزینه تبلیغات انتخاباتی ســپری خواهد
شد و دور بعدی هم که معلوم نیست رای بیاورد پس
کی می خواهند به فکر رفع مشکالت و گره گشایی از
معضالت جامعه باشند!
lاین روزه ا امار خودکشی ها روز به روز باالتر رفته،
هم اعالم نشــدن امار دقیق ان جای نگرانی است
هم این نحوه اطالع رسانی که در فضای مجازی به
ان پرداخته می شود .اسیب های اجتماعی دغدغه
همه کشور اســت و رهبری نســبت به ان حساسیت
فوق العاده ای دارند .نباید این را فراموش کرد.
14
lشــهرام جزایری ایــن روزها در مــورد هرچیزی
اظهارنظر می کند .از امدن و نیامدن احمدی نژاد تا
دادن یارانه .از امدن بیل گیتس به ایران تا وام هایی با
نرخ بهره صفر .فکر کنم تا چند سال اینده وارد مباحث
هوا فضا هم بشود.
مثلث | شماره 308
خبرنامه
lامیدوارم تغییرات در رسانه ملی سرمنشا برکات
و خیر باشــد .هرچند همچنان چنین تغییری دارای
ابهامــات زیادی اســت .به هرحال تغییر در ســطح
مدیران ارشــد خصوصا از جنس رســانه ای همیشه
حاشیه ساز بوده است.
lســردارنجات گفتند« :جنگ امــروز در فضای
ی از جنگ در حوزه
مجازی است» .امروز بخش مهم
رسانه های مجازی در حال پیگیری است .داعش در
این زمینه خوب عمل کرده و جا دارد ایران همزمان
با جنگ در روی زمین جنگ در فضای مجازی را هم
بیشتر جدی بگیرد.
به اینستاگرام مثلث بپیوندید
اینســتاگرام هفته نامه مثلث فعال شــده اســت .کاربران این شــبکه
اجتماعی می توانند با پیوستن به اینستاگرام مثلث تصاویر مربوط به هفته نامه
را مشاهده کنند.
وقتی مجری به جای عذرخواهی
حمله می کند
فرزاد حســنی که بــه تازگــی از ممنــوع التصویری
درامده ،در برنامه اکســیر ،ســوالی از یکــی از میهمانان
می پرسد و بعد از انکه او جواب نادرست می دهد ،با تمسخر
او چنین وانمود می کند که جواب درست است و 50میلیون
تومان هم جایــزه دارد و در اثنای اجرای خــود ،میهمان
بیچاره را ملعبه حرف هایش می کند تا مردم به او بخندند.
او خطاب به میهمان برنامه و با گفتن کلماتی مانند خیلی
باهوشی ها (با لحن تمسخر امیز) ،نخالگی در ما دیده ای؟
پخمه ایم؟ (باز هم با لحن تمســخرامیز) ،فکر کردی در
مقابل اطالعات کم شما به شما 50میلیون تومان جایزه
می دهیم؟زرشک! زرشک دوســت داری؟! (و دعوت از
سایر شرکت کنندگان برای تکرار کلمه زرشک) او را رسما
تحقیر می کند.
در نهایت هم به او جعبه ای کادو داده می شــود که
مدعی شده بود محتوی 50میلیون تومان جایزه است ،اما
بعد از باز شدن با تمسخر گفته شد که جایزه او «زرشک»
است .این اتفاق و انتشــار تصاویر ویدئویی این برنامه در
فضای مجازی موجب ناراحتی مــردم از رفتار این مجری
تلویزیونی شد.
کاربران بســیار زیادی در فضای مجازی به انتشــار
کامنت ها یا دادن پیام های خصوصی به فرزاد حســنی به
او انتقاد کردند .برخی افراد پاسخ های فرزاد حسنی که به
صورت خصوصی برایشان ارسال شده بود را نیز در فضای
مجازی منتشــر کردند .اما در ادامه این مجری تلویزیون
ناچار شد صفحه شخصی خودش در اینستاگرام را به خاطر
دریافت کامنت های مردم که به او اعتراض می کردند ببندد
و به صورت حفاظت شده دربیاورد.
حســنی در ابتدای صفحه خود نیز در واکنش به این
رفتار مردم نوشت «:کامنت شما ویترین شعور شماست».
اما ایــن غائلــه بــه همین جا ختــم نشــد .کاربران
شبکه های مجازی فرزاد حسنی و رفتار او را نقد می کردند
تا اینکه تهیه کننده برنامه اکســیر مدعی شــد این ایتم به
صورت نمایشــی اجرا شــده و فرد مورد نظر یک هنرپیشه
بوده اســت .همچنین انها توضیحاتی را در پخش برنامه
خود ارائه کردند که این هــم مورد توجه و پذیرش کاربران
شــبکه های اجتماعی و مردم قــرار نگرفــت و ان را عذر
بدتــر از گناه معرفــی می کردند کــه اصال قابــل پذیرش
نبــود .در همین حال یک عضو شــورای نظــارت بر صدا
و ســیما با انتقــاد از رفتــار توهین امیز فرزاد حســنی ،از
بررســی این موضــوع در شــورای مذکور خبــر داد .مفید
کیایی نژاد دربــاره رفتار توهین امیز مجری برنامه اکســیر
در مقابــل میهمــان برنامه ،گفــت« :شــورای نظارت بر
صدا وسیما تشکیل جلســه خواهد داد و رفتار این مجری
در این نشســت بررســی می شــود ».او همچنیــن تاکید
کرد کــه بر اســاس برنامه ریزی های صــورت گرفته قرار
اســت این شــورا از رئیس ســازمان صداوســیما دعوت
کند تــا دالیل خــود را در مــورد اقدامــات خــود پیرامون
رفــع ممنوع التصویــری برخی از ایــن افراد ارائــه کنند تا
مشخص شود این اقدامات بر پایه چه علت هایی صورت
گرفته است.
اولی :جشن تکلیف فرزند
عراقچی
شمشیرزنان یک دست
دفاع مقدس
سوم شعبان روز والیت سیدالشهدا و روز پاسدار است.
هفته گذشــته به همین مناســب در فضای مجازی تعداد
بسیار زیادی از کاربران این روز را به پاسداران تبریک گفته
بودند .یکی از کوتاه ترین و زیباترین متن هایی که در این
باره منتشر شــده بود این بود« :می گویند سپاه جای بخور
و بخواب است .راست می گویند .گلوله می خوری و برای
همیشــه ارام می خوابی ».در همین زمینــه گوگل پالس
«مرادبیک» نیز که عموما مطالب خوبی را منتشر می کند
برای روز پاسدار نوشت« :پاســداری را اگر محدود به یک
شغل مشخص و محصور به دیوار پادگان ها و اماکن نظامی
بدانیم ،عده ای معلوم را شامل می شود که سپاهی گری را
برگزیده و یونیفرم مخصوص ان را برتــن کرده اند .اما اگر
ان را تفکری برامده از روح انقالب اســامی تعریف کنیم
که هدفش صیانت از این پدیده شگفت انگیز قرن است،
مطمئنا انگاه دیگر نمی توان ان را در چارچوب های تعریف
شده یک شــغل محبوس کرد .تفکر و روحیه پاسداری از
انقالب اســامی که حتی در عنوان ســپاه هم محدود به
سرزمین یا اقلیم خاصی نشده ،امروزه در جای جای گیتی
و در کالبدهــای گوناگون بروز و ظهور یافته اســت .با این
تعریف باید روز پاســدار را عالوه بر حاج قاسم و همرزمان
غیورش ،به شــیخ زکزاکی نیجریه ای که بــا همه وجود و
دارایی اش از تفکر انقالب اســامی پاسداری می کند ،به
سید_حسن_نصرالله و همه حزب اللهی های لبنان که راه
نفس صهیونیســت ها را در بیخ گلوی انها بند اورده اند ،به
مظلومان انصارالله یمن که بادســت خالی مبارزه می کنند
و زیر بار ظلم نمی روند ،به شــیر بچه هــای عراقی و افغان
و پاکستانی مدافع حرم که از حریم اسالم و امت اسالمی
پاسداری می کنند و به همه کسانی که در اقصی نقاط عالم
در راه اعتالی اسالم ناب مشغول مبارزه اند تبریک گفت.
روز پاسدارمبارک».
درود بر شرف
شیربچه های ایران
با انتشار تصاویر و خبر شــهادت تعدادی از مدافعان
حرم در فضــای مجازی بســیاری از کاربران شــبکه های
مجازی درباره انها مطالبی را منتشــر کردنــد .هنرمندان و
اقشــار مختلف نیز با حمایت از انها برای خانواده هایشان
صبــر ارزو کردند« .پوریــا پورســرخ» از هنرپیشــه های
ســینمای ایران پســت تحســین برانگیزی در اینستاگرام
برای «شیربچه های مدافع حرم» منتشر کرد .وی نوشت:
«شیر بچه های ایرانی مدافع حرم ،امشب بیشتر از هر شب
دیگری به دعای ما احتیاج دارند ...التماس می کنم با هر
مسلک و عقیده ای همین االن دعا کنیم ...درود بر شرف
و غیرتتون و خدا پشت و پناهتون .به امید خبرهای خوب».
روزنامه ارمان در گفت وگو با رحمانی فضلی ،وزیر کشور دولت
روحانی با تیتر «استعفا در قاموسم نیست» در مورد انتخابات اخیر و
موضوع ردصالحیت شــدگان به نقل از وی نوشت« :براساس شرح
وظایفی که طبق قانون به بنده و همکارانم در وزارت کشور داده شده
وظیفه داشــته و داریم که از حقوق یک یک مردم عزیز کشــورمان
دفاع کنیم ،به ویژه ان دسته از شهروندان محترمی که با ثبت نام در
انتخابات در فرایند انتخابات قرار گرفته اند ،احساس تکلیف کرده و
با مشــارکت در فرایند ثبت نام انتخابات می توانند کمکی به پیشرفت
مملکت داشته باشند .بنابراین در تعاملی پیوسته در همه فرایند ها ،هیات های اجرایی ،نظارت و دوستان شورای نگهبان
تالش کردیم در فضایی براساس مفاهمه در عین توضیح و تبیین برخی مالحظات از حقوق نادیده گرفته شده بسیاری
از کاندیدا های نمایندگی دفاع کنیم و خوشبختانه بعد از اعالم صالحیت ها از سوی هیات های نظارت بیش از ۱۶۰۰
نفر از کاندیداهایی که به هر دلیلی عدم احراز را دریافت کرده بودند در فرایند رقابت انتخاباتی قرار دهیم .خوشبختانه
مقام معظم رهبری اســتراتژی انتخابات را بر مبنای دو اصل «مشارکت حداکثری» و «حق الناس» تعریف کرده بودند
که این مهم در تعامل با دوستان شورای نگهبان برای تبیین مالحظات بسیار راهگشا بود( .البته نکته ای را باید بگوییم
که خاطرات فراز و فرود انتخابات در اسفندماه سال ۹۴بسیار جالب و شنیدنی خواهد بود که ان شاالله بعد ها در فرصتی
مناسب با انتشار ان در اختیار عالقه مندان قرار خواهد گرفت)».
خاوری و بانک زنان
روزنامه شرق نیز در گزارشی با عنوان «به نام زنان به کام خاوری»
نوشــته« :بانک ملی ایران در دولت محمود احمدی نــژاد ،زمانی که
ریاســتش در دســت محمود خاوری بود با تبلیغات بســیار ،شعباتی با
عنوان «شــعبه ویژه بانوان» را در شهرهای مشــهد ،رشت و اصفهان
افتتاح کرد .شعبه هایی که قرار بود همه کارکنانش ،از رئیس تا دربان و
ابدارچی و همچنین مشتریانش زنان باشند .طرحی که خود خاوری در
مراسم افتتاح اولین شعبه ان در مشهد گفته بود« :بحث عفاف وحجاب
همواره مورد تاکید ما بوده برای اینکه حرمت و حجاب بانوان در محیط
اجتماعی حفظ شود ».او در همان مراسم وعده داده بود« :تا پایان ســال ٨٩در همه مراکز استان های کشور شعب
ویژه بانوان بانک ملی راه اندازی خواهد شد ».حاال هفت ســال از ان زمان گذشته است و خاوری هم شش سال است
به دلیل دست داشتن در اختالس ســه هزارمیلیاردتومانی معروف به کانادا گریخته است و تالش ها برای دستگیری و
بازگرداندن او به کشور تاکنون بی نتیجه مانده است .اما از سرگذشت این ابتکار محمود خاوری چه خبر؟ خبرها حاکی
از ان است که بانک زنانه ای که خاوری ،اختالس گر بزرگ ،دست به تاسیس ان زده بود و رئیس وقت اداره امور شعب
استان خراسان رضوی در مراسم افتتاحیه اش ،ان را «شاخص ترین طرح ابداعی تاریخ بانکداری کشور» خواند ،ارام
و بی سروصدا تعطیل شد ه و کرکره هایشان را پایین کشیده اند .زنانی هم که در ان مشغول به کار بوده اند یا بازخرید شده
یا به شعب عادی بانک منتقل شدند .تالش ها برای رسیدن به پاسخی مشخص درباره راه اندازی و تعطیلی این بانک ها
و هزینه ای که صرف ان شد به جایی نرسید».
تغییرات کابینه از کجا کلید می خورد؟
مثلث | شماره 308
روزنامه اعتماد نوشته است« :برخی اخبار و گمانه زنی ها حول
محور تغییرات در کابینه می گردد .برخــی می گویند هنوز تصمیمی
برای تغییر در کابینه دولت گرفته نشــده و برخی دیگر می گویند که
باید بررسی های جدی تری انجام شــود .بنابراین به نظر می رسد که
دولت به فکر ترمیم کابینه خود افتاده اســت و دیر یا زود باید منتظر
تغییراتی در کابینه بود.
البته اردیبهشت سال گذشــته هم که این شایعات مطرح شد،
رئیس جمهوری در یک نشســت خبری در شــیراز در پاسخ به سوال
خبرنگاری که پرسید« ،ایا وقت ان نرســیده که رئیس جمهور با هدف ترمیم کابینه و حفظ پایگاه اجتماعی خود ،دکتر
ظریف را در کابینه تکثیر کند» گفت« :در دولت کارهای بسیار زیادی شده البته چون سیاست خارجی برجسته تر انجام
شده مردم با تیزبینی این دیپلماســی را دنبال کردند ».وی بیان کرد« :وزرای فعال کم نداریم اما چنانچه کابینه نیاز به
ترمیم داشته باشد ،انجام می دهیم اما امروز نیازی به این کار وجود ندارد».
شاید امروز این نیاز احساس شده باشد ،چندی است که دوباره اخباری مبنی بر ترمیم کابینه دولت مطرح می شود.
گمانه ها از تغییر پنج عضو کابینه خبر می دهد؛ مسعود سلطانی فر رئیس ســازمان میراث فرهنگی و گردشگری ،علی
ربیعی وزیر کار ،محمود گودرزی وزیر ورزش و جوانان ،علی اصغر فانی وزیر اموزش و پرورش و محمدرضا نعمت زاده،
وزیر صنعت از جمله این افراد هستند».
خبرنامه
پاسداری
استعفا در قاموسم نیست
بررسی رسانه ای هفته
15
سونامی تغییر
گفتارها
روند و ماهیت تغییرات در عربستان پس از مرگ ملک بن عبدالعزیز
در سال 1953تا به امروز حکایت از این واقعیت دارد که قدرت در ساختار
سیاسیعربستانمیلبهتمرکزداشتهودرمقطعاخیربه خصوصازاواخر
پادشاهیملکعبداللهتاخلفانسلمان،کمتربرپایهسنت هایاجماعو
بیعتبودهاست.درگفتاراینشمارهاینمسالهرابررسیکرده ایم.
تغییرمعنادار
یکمسلمانپاکستانیشهردارلندنشدهاست
حنیف غفاری
گفتارها
16
مثلث | شماره 308
روزنامه نگار
این روزها نام جرمی کوربین بیش از هر زمان دیگری
در انگلیس و اروپا شنیده می شــود .بسیاری از تحلیلگران
مســائل اجتماعی و سیاســی در انگلیــس ،اقبال عمومی
نســبت به جرمی کورین را نشــانه ای دال بــر تمایل افکار
عمومی انگلیس بر مبنای گذار از وضعیت موجود می دانند،
وضعیتی که امثال تونی بلر و دیوید کامرون و گوردون براون
ان را طی یک دهه اخیــر رقم زده اند .برگــزاری انتخابات
شــهرداری ها و شــوراهای محلی و پیروزی حزب کارگر در
این انتخابــات ،از زوایای متعددی قابل تامل اســت.این
موضــوع از دو زاویه داخلی و بین المللــی قابلیت توضیح و
تفســیر دارد .در بعد داخلی انگلیس،پیــروزی حزب کارگر
در انتخابات شوراهای محلی و شــهرداری ها در انگلیس،
ضربه سختی بر پیکره حزب محافظه کار و نهادهای امنیتی
این کشور وارد ساخته است .این در حالیست که در داخل
حزب کارگر نیــز برخی افراد نظیر تونی بلر به شــدت نگران
افزایش تصاعــدی قــدرت جرمی کوربیــن در رهبری این
حزب هســتند .انتخابات شــوراهای محلی در انگلیس و
پیروزی حزب کارگر در این انتخابات نشان داد که کوربین
به صورت بالقوه استعداد حضور در خانه شماره 10داونینگ
اســتریت به عنوان نخســت وزیر جدید انگلیس را در سال
2020خواهد داشــت .این خود بدتریــن خبر ممکن برای
نهادهــای امنیتــی و احزاب مخالــف حزب کارگــر و البته
مخالفان داخلی کوربین محسوب می شود .کوربین تا قبل
از برگزاری انتخابات اخیر با دامنه وسیعی از مخالفان خود
مواجه بود .دشــمنی با کورین به انــدازه ای پررنگ بود که
وجه اشــتراک افرادی مانند تونی بلر از حزب کارگر و دیوید
کامرون را حزب محافظه کار را تشــکیل می داد .مخالفان
کوربین نسبت به انتخابات شــوراهای محلی به دیده یک
فرصت می نگریستند؛ فرصتی که در قالب ان بتوانند حذف
سیاســی کوربین از راس معادالت سیاســی حزب کارگر را
رقم بزنند .البته نظرسنجی ها و تحقیقات میدانی اولیه نیز
نشــان می داد حزب کارگر اقبال چندانی بــرای پیروزی در
انتخابات شــوراهای محلی ندارد .همین مســاله منجر به
افزایش تالش مخالفان کوربین برای شکست حزب کارگر
در انتخابات شد .در صورتی که شکست حزب کارگر اتفاق
می افتاد ،کوربین با فشارهای فزاینده ای در خصوص استعفا
از ریاست و رهبری حزب مواجه می شد؛ فشارهایی که شاید
کوربین نمی توانست در مقابل انها مقاومت کند! با این حال
در نهایت نتیجــه به گونه ای دیگر رقم خــورد« :در جریان
انتخابات شــوراهای محلی ،نامزدهای حزب کارگر در 57
شورا ،نامزدهای حزب محافظه کار در 31شورا ،نامزدهای
حزب لیبرال دموکرات در 4شورا و مستقل ها در 23شورا به
پیروزی رسیده اند.در انتخابات مجلس محلی لندن ،حزب
کارگر موفق شده است از 14کرسی این مجلس 9 ،کرسی
به دست اورد و ســهم حزب محافظه کار تنها 5کرسی بوده
که نسبت به انتخابات چهار ســال پیش یک کرسی کمتر
است .همچنین برای نخستین بار در تاریخ انگلیس ،صادق
خان از حزب کارگر(که یک مســلمان پاکســتانی االصل
است) به عنوان شــهر دار لندن انتخاب شد .در این میان،
بازی همزمان رسانه ها ،سیاســتمداران و نهادهای امنیتی
انگلیس علیــه کوربین قابل تامل بوده اســت! در اســتانه
برگزاری انتخابات ،برخی رســانه ها مدعی شدند که حزب
کارگر بازنــده اصلی انتخابات خواهد بود و اقبالی از ســوی
شهروندان نسبت به رهبر جدید این حزب وجود ندارد .با این
حال نتیجه انتخابات به گونه ای درگیر رقم خورد! هم اکنون
جایگاه جرمی کوربین در راس معادالت سیاسی حزب کارگر
تثبیتشدهاست.بدیهیاستکهازاینپستالشمشترک
نهادهای امنیتی ،سیاسی و رســانه ای انگلیس علیه رهبر
حزب کارگــر وارد فاز دیگری خواهد شــد« .حذف کوربین
پس از شکست در انتخابات شوراهای محلی» فرمولی بود
که مخالفان کوربین برای تحقــق ان به ابزارهای مختلفی
متوسل شدند اما در نهایت نتوانستند نتیجه ای کسب کنند.
اصلی ترین نگرانی نهادهــای امنیتی انگلیــس ،پیروزی
کوربین در انتخابات سراسری بعدی در این کشور است .در
این صورت ،کوربین به عنوان نخست وزیر راهی خانه شماره
10داونینگ استریت خواهد شد .این موضوع برای بسیاری
از سیاستمداران انگلیسی حکم یک کابوس را دارد .با این
حال انتخابات اخیر نشان داد اقبال مردمی نسبت به حزب
کارگر پس از رهبری کوربین نه تنها افول نکرده است ،بلکه
شاهد افزایش ان در نقاط مختلف انگلیس هستیم .از این
گفتارها
رو هر اندازه زمان می گذرد ،پروژه حذف کوربین که از سوی
مخالفان درون حزبی ،سیاسی ،رسانه ای و امنیتی وی کلید
خورده است سخت تر می شود...
اما در بعد بین المللی ،موضوع به مراتب گســترده تر
از ابعاد داخلی ان است .دگردیســی در معادالت سیاسی و
اجتماعی اروپا موضوعی نیست که بتوان ان را تحت تاثیر
البی های سیاســی و رســانه ای در قاره ســبز کتمان کرد.
صورت مساله اینجاست که چندی پیش در کشور انگلیس
و در جریان انتخابات داخلی حزب کارگر« ،جرمی کوربین»
توانست بر رقبای خود غلبه پیدا کند و با رویکردی متفاوت
با تونی بلر ،گوردون براون و دیگر ســران ارشد حزب کارگر
ریاست این حزب را بر عهده گیرد .همان گونه که اشاره شد،
هم اکنون در داخل کشور انگلیس شــاهد تالش بی وقفه
مخالفان داخلی کوربین در حــزب کارگر و مخالفان وی در
احزاب محافظــه کار و لیبرال دموکرات بــرای مقابله با وی
هستیم .دستگاه های امنیتی انگلیس نیز ظهور پدیده ای
به نام کوربین را در حزب کارگر مترادف با خطری برای امنیت
ملی کشورشان قلمداد کرده و در صدد حذف وی هستند اما
در بعد خارجی و بین المللی ماجرا به طور کلی متفاوت است!
انچه امروز در معادالت سیاسی و اجتماعی اروپا می گذرد،
زمینه ساز ظهور چهره هایی شده است که نماد تغییر واقعی
محسوب می شوند .افکار عمومی اروپا تشنه تغییر ساختارها
(و نه روبناهای موجود) هستند .در چنین شرایطی نهادگرایی
جاری در اتحادیه اروپا به صورتی جدی از سوی شهروندان
اروپایی به چالش کشیده شده است .فرضیه ای پررنگ به
نام تغییر زیرســاخت های اروپا ،روز به روز بیشتر به واقعیت
و اثبات می پیوندد .باید این نکته مهم را پذیرفت که ساختار
سنتی اروپا هم اکنون در حال تغییر است .شهروندان اروپایی
امروز نه تنها سیاســتمداران فعلی خود و احزاب سنتی را به
چالش کشیده اند ،بلکه زیرســاخت ها و نهادهای اروپایی
را یکی پس از دیگری پــس زده اند .بحران های اقتصادی
و امنیتی جــاری در اروپا از یک ســو و ناکارامــدی احزاب
سنتی اروپا در تامین نیازهای شــهروندان اروپایی منجر به
شکل گیری نوعی پروتستانتیسم نوین در اروپا شده است.
شــهروند اروپایی امروز نه تنها علیه سیاســتمداران ،بلکه
علیه نهادهای اروپایی که زمانی خط قرمز قاره ســبز بودند
قد علم کرده و انها را در قالب همه پرسی ها ،نظرسنجی ها و
انتخابات های مختلف به چالش می کشد.اغراق نیست که
بگوییم مفهوم «شهروند اروپایی» نیز طی سال های اخیر
دچار دگردیسی شده است .شهروند اروپایی امروز نسبت به
گذار از وضعیت فعلی و گذار به وضعیتی مطلوب احساس
نیاز می کند .این احساس نیز از سوی نهادها و احزاب سنتی
اروپا پس زده می شود اما در کف جامعه نه تنها این نیاز مبرم
از بین نرفته و نمی رود ،بلکه با گذشت زمان تشدید می شود.
در چنین شرایطی ،شهروندان اروپایی دیگر تعهدی مبنی
بر مدارا کردن با نهادهای قانونی و سیاســی اتحادیه اروپا
نمی بینند .در انتخابات پارلمانی ســال 2014اروپا و به رغم
اصرار ویــژه مقامات اروپایی مبنی بر مشــارکت مردم در ان
انتخابات تعیین کننده ،حدود 43درصد از شهروندان حاضر
به شرکت در انتخابات شدند .در میان این تعداد نسبتا اندک
رای دهنده نیز جریان های راســت افراطی توانستند بیش
از 100کرســی پارلمان اروپــا را به خــود اختصاص دهند.
رشد بی رویه جریان های راست افراطی در اروپا ،محصول
توان این جریان ها در به چالش کشــیدن ساختار جاری و
ی کوربین
سنتی در اروپای واحد اســت .در این میان ،جرم
تنها سیاستمداری است که از جنس سیاستمداران جریان
پوست اندازی سعودی
ی تغییرات بن سلمان در عربستان
سونام
کامران کرمی
روزنامه نگار و پژوهشگر خلیج فارس
علی النعیمی که بود؟
خالد الفالح کیست؟
خالد بن عبدالعزیــز الفالح که 11مــاه پیش با حکم
ملک سلمان ،وزیر بهداشت شــده بود متولد سال 1960
در دمام (شرق) عربستان اســت .او که از سال 1979به
استخدام شرکت نفت عربستان سعودی (ارامکو) درامد،
در سال 1982موفق به کســب مدرک لیسانس مهندسی
مکانیک از دانشــگاه تگزاس امریکا شد و در سال 1991
فوق لیسانس مدیریت را از دانشــگاه نفت و معادن ملک
فهد ظهران دریافت کــرد .فالح از ســال 2009تا 2015
به عنوان مدیرعامل ارامکو انتخاب شــد .از مناصب فالح
می توان از ریاســت بر شــرکت «پترون» که مجری طرح
مشــترک ارامکو و شــرکت ملی نفت فیلیپین بود ،نام برد.
نقش فالح در گفت وگوهای نفتی کشورش با شرکت های
نفتی جهان قابل توجه اســت و گفته می شــود او در چهار
قرارداد نفتی مهم عربستان با شرکت های خارجی دخالت
داشته است .جیسون باردوف ،رئیس مرکز جهانی انرژی
در دانشــگاه کلمبیا می گویــد« :الفالح به طــور کامل بر
سیاست های نفتی عربستان سعودی مسلط است و روابط
بسیار نزدیکی با محمد بن سلمان جانشین ولیعهد دارد».
همچنین منابع محلی می گویند به دلیل پیشینه فالح در به
انجام رساندن طرح های توســعه ای در ارامکو ،به عنوان
وزیر نفت منصوب شده تا چاره ای برای وضعیت کشور در
مثلث | شماره 308
علــی النعیمــی در ســال 1935در ظهــران شــرق
عربســتان متولد شــد .از 12ســالگی به عنوان کارمند در
شــرکت نفت ارمکو مشــغول به کار شد و در ســال 1984
به پادشــاه عربســتان معرفی شــد .از ان تاریــخ و پس از
«جان جیکوب کلبرر» مدیرعامل شــرکت نفتی ســعودی
ارامکو بود که در نهایت حکومت عربستان او را برای وزارت
نفت در اگوســت 1995و پس از «هشــام ناظر» برگزید.
او همچنین به عنوان رئیس هیات مدیره شــرکت سعودی
ارامکو و رئیس دانشــگاه علم و صنعت ملــک عبدالله نیز
فعالیت می کنــد .او یکی از وزرای قدرتمنــد نفت در تاریخ
عربستان پس از احمد زکی یمانی است که دوران پادشاهی
ملک فهد ،عبدالله و سلمان را تجربه کرد .او به دلیل حضور
نزدیک به هفت دهه در صنعت نفت عربستان به بسیاری از
فراز و فرودهای این صنعت ،قیمت هــا و رقابت های نفتی
واقف بود و از نفــت دو دالری تــا 147دالری را در کارنامه
خــود تجربه کرد .بســیاری برکنــاری او از این ســمت 21
ســاله را مصادف با کاهش نفوذ اوپک در اینده می دانند.
برخی منابع خبــری معتقدند که علی النعیمــی ،وزیر نفت
عربســتان بعد از اینکه در کنفرانس نفتی 17اوریل 2016
دوحه مورد اهانت محمد بن سلمان فرزند شاه سعودی قرار
گرفته بود ،درخواســت برکناری کرد .اختالف نظر نفتی او
با محمد بن ســلمان به موضوع فریز نفتــی و عدم افزایش
تولید بر می گردد.
گفتارها
موج ســوم تغییرات در کابینه عربســتان سعودی با
برکناری علی النعیمی ،وزیــر قدرتمند و متنفــذ نفت کلید
خورد .در ادامه جابه جایی مهره های سعودی از زمان روی
کارامدن ملک سلمان از ژانویه 2015تاکنون شاهد سرعت
تغییرات در دربار ال سعود هستیم که به زعم تحلیلگران و
ناظران حکایت از تغییر شرایط داخلی و منطقه ای و پوست
اندازی این کشــور دارد .در احکام منتشــر شــده از سوی
دیوان پادشــاهی ،وزارت نفت که از سال 1995در اختیار
مهندس علی النعیمی ،تکنوکرات برجســته بود به وزارت
انرژی ،صنایع و معادن تغییر یافت و ریاست ان به خالد بن
عبدالعزیز الفالح ،رئیس سابق اجرایی شرکت نفت عربستان
(ارامکو) سپرده شــد .بر اســاس همین حکم ،النعیمی با
سمت مشاور وزیر به سمت مشاور در دفتر پادشاه عربستان
منصوب شد.
برکناری علی النعیمی در ادامه برکناری مقامات مهم
عربستانهمچونبندربنسلطانرئیسسابقاستخبارات،
ســعود الفیصل وزیرخارجــه متوفی ،مقــرن بن عبدالعزیز
ولیعهد سابق سلمان و فرزندان ملک عبدالله پادشاه سابق
و متوفی اســت که نشــان می دهد محمد بن ســلمان مرد
همه کاره این روزهای دربار سعودی ،به دنبال کوچک سازی
دولت و هماهنگ و همسو کردن شخصیت های نزدیک به
خود است تا بتواند رویاهای خود را در استراتژی ملی 2030
محقق ســازد .در دیگر تغییرات و جابه جایی های صورت
گرفته ،ماجد القصبی (وزیر سابق امور اجتماعی) به عنوان
رئیس جدید وزارت تجارت و سرمایه گذاری و احمد الخلیفی
به عنوان رئیس اژانس مالی عربستان و توفیق الربیعه (وزیر
تجارت و صنایع سابق) به عنوان وزیر بهداشت و سلیمان
بن عبدالله الحمدان (وزیر مشاور سابق در زمان ولیعهدی
ملک سلمان) به سمت وزارت ارتباطات ،محمد صالح بن
طاهر بنتن به سمت وزارت حج و عمره انتخاب و جایگزین
بندر بن حجار شد.
راســت افراطی نیســت و به عنوان رهبر یک حزب سنتی و
مشــهور در انگلیس فعالیت می کند .با ایــن حال کوربین
نیز نزد شهروندان انگلیســی نمادی از تغییر است .جنس
شخصیت کوربین با سیاستمداران بدنام حزب کارگر(مانند
تونیبلر)متفاوتاست.نتایجانتخاباتشهرداری هایاخیر
در انگلیس نشان داد که در این کشور نیز «میل به تغییر»
جلوه و عینیت ویژه ای در ذهن رای دهندگان و شــهروندان
پیدا کرده و به خواســته ای غالب تبدیل شده است .از این
رو ما هم اکنون با پدیده ای به نــام «اروپای در حال تغییر»
در سیاست خارجی خود مواجه هســتیم .دستگاه سیاست
خارجی کشورمان در گام نخست باید اصل مهم دگردیسی
اروپای واحد را درک کرده و ان را یک فرضیه یا احتمال ساده
تلقی نکند .در این خصوص الزم است وزارت امور خارجه در
محاسباتخود«ضریبقطعیت»چنینپدیده ایراافزایش
دهدومطالعاتواحتمال سنجی هایارزشمندصورتگرفته
در این مجموعه را معطوف به نوعــی هدفگذاری مطلوب
کند .در صورتی که ضریب قطعیت پدیده دگردیسی اروپای
واحد را افزایش دهیم ،می توانیم با اســتفاده از روش های
اینده پژوهی ،اینده محتمل و ممکــن را در این حوزه مورد
فحص و بررسی قرار داده و برای رفتارهای اتی خود در قبال
اروپای دگرگون شــده برنامه ریزی مدون و هوشمندانه ای
صورت دهیم .نمادهای تغییر در اروپــا به گونه ای در حال
تکثیر هســتند که جای هیچ گونه شــک و شــبهه ای را در
خصوص تغییر ساختار فعلی اروپا باقی نمی گذارند .در اینجا
الزم اســت ضمن تعامل موثر با اروپای فعلی (در راســتای
منافع ملی کشور و با مد نظر قرار دادن خطوط قرمز سیاست
خارجی خود) ،تعامــل با بازیگران بالقوه اتــی اروپا را نیز به
صورتی علنی و موثر در دستورکار خود قرار دهیم.
17
گفتارها
دوران کنونی که نفت از قیمت مناســبی برخوردار نیست،
بیندیشد.
تغییر یا تداوم استراتژی نفتی عربستان؟
علــی النعیمــی در تمــام طــول دوران وزارت خود
تالش های گسترده ای را برای مدیریت قیمت نفت انجام
داد و یکی از سیاســت های اصلی او در این سال ها حفظ
ســهم بازار بود .اینک در غیاب او ،شاید قدرت های دیگر
بازار بتوانند نقش پررنگ تری را در قیمت گذاری نفت خام
ایفا کنند .در این میان تحلیل های مختلفی ارائه شده که
نشان از ماهیت این تغییر یا تداوم می دهد:
.1برخیتحلیلگرانبرکناریالنعیمی پسازبیشازدو
دهه حضور در وزارتخانه بزرگ نفت را اغازی بر قدرت نمایی
علنی شاهزاده محمد بن ســلمان ،در سلسله مراتب قدرت
در این کشــور می دانند و معتقدند همان اندازه که النعیمی
باعث ایجاد ثبات در بازار نفت می شــد ،اکنون بن ســلمان
می توانــد در این بــازار اختــال ایجاد کنــد .به خصوص
که بعد از روی کارامدن پادشــاه جدید ،محمد بن ســلمان
عمال تصمیــم گیرنده اصلــی تصمیمــات به خصوص در
بخش هــای نفتــی و اقتصادی اســت و وزیر نفــت جدید
که یک تکنوکرات قابل اســت ،با وجود بن ســلمان هرگز
ی در حوزه سیاســت گذاری
نمی تواند از اقتداری که النعیم
نفــت در دوران ملــک عبداللــه از ان بهره منــد بــود،
برخوردار باشد.
.2عده ای دیگر معتقدند این تغییر و تحول در اینده
چندان بر قیمــت نفت تاثیرگــذار نخواهد بــود .به عنوان
مثال جیســون بودوف ،مدیر مرکز سیاست انرژی جهانی
در دانشــگاه کلمبیا ،معتقد اســت که کنار رفتن النعیمی و
انتصاب فالح کامال قابل انتظار بود و این امر نشان می دهد
که بازار احتماال به این اقدام به ارامی واکنش نشان خواهد
داد .به عقیده او خالد الفالح ،عضو اصلی گروهی بوده که
سال هاست این گونه تصمیم ها را اتخاذ می کند و این نشان
می دهد که مسیر گذشته همچنان ادامه خواهد داشت.
.3برخــی نیز بر ایــن اعتقادنــد که از ســال ۲۰۱۴
عربســتان اســتراتژی حفظ ســهمیه در اوپک را به جای
کاهش تولید با هدف حمایت از قیمت ها رهبری می کند،
از این رو انتصــاب وزیر نفت جدید که بخشــی از تغییرات
سازمانی در اقتصاد ان کشور اســت به احتمال زیاد تداوم
این استراتژی را تقویت می کند.
پیش روی ترامپ
چرا ترامپ مهمترین نامزد حزب جمهوری خواه شده است؟
علی خرم
کارشناس روابط بین الملل
حزب جمهوریخواه از زمانی که دونالد ترامپ به عنوان
یک ســرمایه دار مواضع خود در خصوص مسائل مختلف
را مطرح کرد با ان موافق نبود .با ایــن وجود ترامپ با تکیه
بر بنیه مالی باالیی که داشت توانست خود را به عنوان یکی
از کاندیداهای حزب جمهوریخواه معرفی کند و در مســیر
رقابت های درون حزبی این کشــور به خوبی پیشروی کند.
این موضوع در حالی است که حزب جمهوریخواه نسبت به
مواضع او واکنش های منفی بروز مــی داد که این موضوع
نیز در دل خود پیشینه ای دارد .جمهوریخواهان همواره به
دو بخش میانه رو و تندرو تقسیم شده اند .از زمانی که باراک
اوباما به عنــوان رئیس جمهور امریکا انتخاب شــد ،بخش
تندرو مخالف امدن یک سیاهپوست در راس قدرت امریکا
بودند .انها همچنین با افکار اوبامــا در موضوعات مختلف
مخالفت می کردند ،به همین دلیل در این حزب انشــعابی
تحت عنوان جنبــش تی پارتی صورت گرفــت .این جنبش
درواقع مرکز تندروهای حزب جمهوریخواه شــد و انها طی
8سال گذشته سنگ های بسیاری را پیش پای دولت اوباما
انداختند .اقای ترامپ نیز براســاس حمایت این گروه خود
را به عنــوان کاندیدای حــزب جمهوریخــواه معرفی کرد.
برهمین اساس است که ترامپ همواره در مباحث سیاست
داخلی و خارجی هجمه های بسیاری را متوجه دولت اوباما
می کند زیــرا او تحت الحمایه جنبش تی پارتــی یا اعضای
تندرو حزب جمهوریخواه است .هرچند بخش میانه رو حزب
جمهوریخواه -مثل میت رامنی -با سیاست های دولت اوباما
به دلیل جهت گیرهای حزبی و اندیشه ای زاویه دارند اما انها
همواره سعی کردند در برابر مواضع ترامپ ایستادگی کنند،
چونمواضعاینشخصعموماغیرمتعارفباادبیاترسمی
سیاست در امریکا بود ،انها احســاس می کردند که ترامپ
در ادامه مسیر شکست خواهد خورد اما برخالف انتظار این
فرد توانست موفق عمل کرده و تا این مرحله پیشروی کند.
مهمترین دلیلی که ترامپ توانســت به عنــوان مهمترین
نامزد حزب جمهوریخواه در رقابت هــای انتخاباتی امریکا
باشــد از چند منظر قابل بررسی اســت .مهمترین دلیل این
موضوعاقداماتداعشدرکشورهایاروپاییوامریکاست.
وقوع حمله تروریســتی یک زوج جوان پاکســتانی در یکی
از ایالت های این کشــور موجب شــد تا احساسات عمومی
در جامعه امریکا برانگیخته شــود بنابراین بخشی از جامعه
امریکا به دنبال فردی بودند که بتواند داعــش را نابود کند.
شعارهایانتخاباتی ترامپدرخصوصنابودیداعشوبحث
محدودیت مسلمانان به مزاج بخشی از جامعه امریکا خوش
امدومردماینکشوراحساسکردند ترامپهمانفردیاست
که می تواند با نابودی داعش امنیت را به این کشور بازگرداند
و از وقوع حمالت دیگر جلوگیری کند .براین اساس ،ترامپ
سمبلبرانگیختهشدناحساساتدردرونجامعهامریکاضد
مسلمانان و مهاجرین است و بخشی از مردم امریکا موافق
دیدگاه های ترامپ هســتند و از او حمایت می کنند .دونالد
ترامپ منتخب بخش ســنتی و میانه رو حزب جمهوریخواه
ک ترس درون این بخش حزب وجود دارد؛ اینکه
نبود ،زیرا ی
ترامپ در انتخابات نهایی در برابر نامزد حزب دموکرات -که
در حال حاضر خانم کلینتون پیشتاز است -شکست سختی
گفتارها
18
مثلث | شماره 308
چشم انداز
روند و ماهیت تغییرات در عربستان پس از مرگ ملک
بن عبدالعزیز در سال 1953تا به امروز حکایت از این واقعیت
دارد که قدرت در ساختار سیاسی عربســتان میل به تمرکز
داشته و در مقطع اخیر به خصوص از اواخر پادشاهی ملک
عبدالله تا خلف ان ســلمان ،کمتر بر پایه سنت های اجماع
و بیعت بوده است .به نظر می رسد که باتوجه به قدرت یابی
محمدبن سلماندرساختارقدرتدرعربستانشاهدتغییرات
به سمت تمرکز بیشتر قدرت و نهایتا پادشاهی بن سلمان در
این روند خواهیم بود .از این رو ایــن تغییرات که حکایت از
پوســت اندازی های داخلی و منطقه ای عربستان و سخت
شدن شرایط تحمیلی بر تصمیم گیرندگان این کشور دارد،
نشان از اغاز روند تغییرات فراگیر در ماه ها و سال های اتی
است که پادشاهی عربستان سعودی را وارد فرایندهایی از
انتقال قدرت خواهد کرد که ســنت ها ،عرف ها و تلقی رایج
از دولت ســعودی به عنوان دولتی محافظه کار در اذهان را
تغییر خواهد داد .البته در این میان نبایــد این نکته مهم را
نادیده گرفت که سرعت و شتاب این تغییرات برای جامعه و
ساختارهای قدرت و مذهب در این کشور که دهه ها به حفظ
وضعیت موجود عادت کرده ،می تواند حکم شمشیر دولبه
را داشته باشد.
پایان مارپیچ سکوت ،اغاز مارپیچ «جیغ!»
علت یابی موضع گیری های گسترده کاربران شبکه های اجتماعی درباره رفتار فرزاد حسنی
شایان ربیعی
دبیر فرهنگ
ماجرای برنامه اکسیر و انچه رفتار توهین امیز فرزاد
حســنی با میهمان برنامه اش خوانده شد را حتما شنیده یا
خوانده اید .انچه درباره این ماجرا ،قریب به اتفاق مردم را
یک دل و یکدست کرد ،دفاع از شخصیت انسانی میهمان
شناخته نشده و مظلوم برنامه و اعالم انزجار از شیوه اجرا و
توهین های فرزاد حسنی ،مجری پرحاشیه تلویزیون بود.
هیچ شکی وجود ندارد که بهتر بود فرزاد حسنی در مقابل
خواست مردم ،سر اطاعت فرو می اورد و به صورت رسمی
در همان برنامــه از رفتار نادرســتش عذرخواهی می کرد.
اما ســوای این موضوع به نظر می رسد که بهتر است یک
گفتارها
الیه عمیق تر به این مســاله نگاه کرد و درگیر حاشــیه ها و
موضع گیری های معمول نشد .من فکر می کنم چیزی که
درباره این اتفاق و قضاوت ما درباره اش مهم اســت ،خود
ان اتفاق نیست .برای بســط بیشتر این موضوع می توان
این پرســش را مطرح کرد؛ چرا ماجرای رفتار توهین امیز
فرزاد حسنی تا این اندازه برجســته و گسترده شد؟ ایا این
اتفاق انقدر مهــم بود که تقریبا همه کاربران شــبکه های
اجتماعی و رســانه ها تا ایــن حد برجســته اش کنند؟ اگر
بخواهیم برای یافتن پاسخ این پرســش به برنامه اکسیر
برگردیــم و دوبــاره رفتار مجــری اش را بررســی کنیم ،به
کاهدان زده ایم .جواب انجا نیســت .برای یافتن پاســخ
باید به جهان مجازی رجوع کنیم .به تلگرام ،اینستاگرام و
فیس بوک! یعنی همان جایی که شعله های اولین انتقادها
زبانه کشــید و دامنگیر شــد و موضع گیری های باب شده
رســانه ها و روزنامه های روزگار ما را هــم به دنبال خودش
کشاند .برای پاسخ به پرسشی که مطرح کردم ،الزم است
ابتدا یک خاطره از یک دوســت را تعریف کنم .زمانی که
وبالگ نویسی تازه باب شده بود و موج وبالگ ها کاربران
اینترنت را درگیر خودش کرده بود ،کسی می گفت« :زندگی
در جهان وبالگی مبتنی بر موضع گیری است؛ من موضع
ِ
جهان امرو ِز ما
می گیرم ،پس هستم ».به نظر می رسد در
که اتکای بیشتری به شبکه های اجتماعی و اینترنتی دارد ،
این جمله قصار کاربرد بیشتری هم داشته باشد .در زندگی
روزمره ،حضور مســتمر کاربران در شبکه های اجتماعی،
ارام ارام موجی از رخوت را ایجاد می کند .در واقع استفاده
روزمره از شــبکه های اجتماعی و قــرار گرفتن در معرض
بمبــاران اطالعاتی پیام هــا و خبرهــای مختلف ،موجب
کاهش امکان و احتمال اصل غافلگیری و هیجان زدگی
پیام های این رسانه ها می شود؛ همان چیزی که در دانش
ارتباطات به ان «اصــل تخدیری» رســانه ها می گویند.
اســتفاده روزمــره و بی هیجــان از شــبکه های اجتماعی
همیشــه کاربــران ایــن شــبکه ها را منتظر و امــاده یک
اتفاق خالف امدِ عــادت نگاه می دارد .انــگار چیزی باید
اتفاق بیفتد اما نمی افتد .ســرزدن های مداوم به تلگرام و
اینستاگرام و فیس بوک و ...ضمن اینکه نشان دهنده این
انتظار اســت ،به ان دامن هم می زند و مداومش می کند.
اتصال دائمی به اینترنت ،این امادگی و تصور را زنده نگاه
می دارد که انگار باالخره اتفاقی همین دور و برها می افتد
کــه روال معمولی زندگــی روزمره را می شــکند و مــا را به
هیجان و کنش برمی انگیزاند .همان طور که گفتم انتظار
برای این اتفاق از ان رو اهمیت دارد که ما با موضع گیری
در مقابل ان می توانیــم در جهان مجــازی اعالم حضور
کنیم؛ «من موضع دارم ،پس هســتم» .این اتفاق روزی
گل زدن لیونل مسی به تیم ملی ماست و روز دیگر سریال
«شــهرزاد» .خالصه هر بار اتفاقی ممکن اســت بیفتد و
واکنش کاربران را برانگیزد .حاال اتفاقی را تصور کنید که
یک ســوی ان تلویزیون است و در ســوی دیگرش فرزاد
حسنی پرحاشیه! ایا این اتفاق ،خوراک خوبی برای تلگرام
و واکنش های تند و تیز و گسترده مجازی نیست؟ در اینجا
اصل ماجــرا و رفتار توهین امیز حســنی تا حــد زیادی به
حاشیه می رود و حتی در حد و اندازه یک بهانه صرف برای
اظهار نظر و اعالم وجود تقلیل پیــدا می کند .اینجا دیگر
صرفا موضوع توهین امیز بودن رفتار فرزاد حســنی و...
مطرح نیست که لحظه به لحظه در شبکه های اجتماعی
قضاوت و ارزیابی می شــود ،بلکه اظهار وجــود کاربران
شبکه های اجتماعی مطرح است؛ یک «ما هم هستیمِ »
بزرگ! به هر حال به نظر می رسد که شبکه های اجتماعی
در کنار همه ظرفیت ها و پتانســیل های مثبت و ارزنده ای
که دارند و باید تقویت شود ،در دوره حاضر پاسخی انکاری
به نظریه «مارپیچ ســکوت» هــم هســتند .در این دوره
ابزارهای نوین ارتباطــی که همین رســانه های تعاملی و
مجازی باشــند ،با تکیه بر مقدمه ای که گفته شد ،موجب
ایجاد موج هــای بزرگی از اظهار نظرهــا و موضع گیری ها
می شود ،اما گویا کژکارکرد این رویه جدید ،برجسته شدن
هر چه بیشتر نق زدن ها و غر زدن های کاربران است؛ انچه
موجب می شود تا برای نامیدن این رویه جدید از اصطالح
«مارپیچ جیغ» یا چیزی شبیه این استفاده کنیم .اگر دقت
کنید درخواهید یافت که در شبکه های اجتماعی همواره
موضوعی وجــود دارد که کاربران شــبکه های اجتماعی
بخواهند با مشخص کردن نسبت خود با ان موضوع ،اعالم
وجود کنند .از همین روســت که به قول یکی از دوستان
«کمپین ها در تلگرام از بین نمی رونــد بلکه از موضوعی
به موضوع دیگری کوچ می کنند» .یک نکته مهم در این
باره ان است که جامعه روزنامه نگاری در روزگار ما هم تا حد
زیادی درگیر و بند همین موج های تلگرامی و فیس بوکی
شــده و به اصطالح «پاپ زده» شده اســت .گویا مارپیچ
جیغ ،خود رسانه ها را هم می بلعد و روزنامه ها و رسانه های
رسمی را هم الوده خودش می کند.
مثلث | شماره 308
صورت دســتیابی به ریاست جمهوری ،دســت به اقداماتی
بزند که حتی کارهای جورج بوش در مقابل ان خیلی کوچک
باشد .هرچند یکی از شعارهای محوری ترامپ در رقابت های
گفتارها
را متحمل شــود بنابراین شــانس جمهوریخواهــان بعد از
هشــت ســال دوری از مســند قدرت در امریکا از بین برود.
اظهارنظرهــای ترامــپ در خصوص موضوعــات مختلف
رنگ وبوی کابوی هــای امریکایی را می دهد کــه با برخورد
قهرامیز با قومیت ها و نژادهای مختلف همراه بوده اســت.
واقعیت این است که خود حزب جمهوریخواه بیش از همه
از پیروزی های اخیر ترامپ ناراحت اســت .اکنون ترامپ از
تمام رقبای جمهوریخواهش پیشی گرفته است .اکنون نه
تنها حزب جمهوریخواه بلکه حتی دولتمــردان امریکا هم
در محذوریت قرار گرفته اند .ســخنان ترامــپ در مبارزات
انتخاباتی ضمن انکه ادبیاتی زننده دارد حاکی از ان است که
این سخنان در اینده می تواند امریکا را در موقعیت خطرناکی
قرار دهد .به خصوص انکه بسیاری از رهبران سیاسی جهان
نسبت به اظهارنظرهای او مواضع جدی و منفی گرفته اند.
هرچند باید به این نکته توجه داشت که ترامپ توانایی ایجاد
اجماع درون حزب جمهوریخواه را ندارد ،بنابراین هر چند او
در حال حاضر کاندیدای نهایی حزب جمهوریخواه اســت
اما باید بتواند از کنوانســیون حزب جمهوریخواه نیز سربلند
بیرون بیاید .در صورتی کــه اعضای حزب جمهوریخواه در
اینکنوانسیونرایمثبتبهاوبدهند،مشخصنیست ترامپ
تا چه اندازه می تواند در رقابت نهایی موفق عمل کند .در هر
صورت بخشی از جامعه امریکا براساس احساسات ملی به او
رایخواهنددادوبخشدیگرجامعهامریکانیزبهنامزدیرای
خواهند داد که سیاست های معقولی دارد .در اینجا رای افراد
مستقل از اهمیت بسیاری برخوردار است .اگر ترامپ بتواند
ارایاینبخشراازانخودکند ،می تواندبههدفخودیعنی
پیروزی در انتخاباتریاست جمهوری امریکا دستپیداکند،
اما در صورتی که نامزد حزب دموکرات پیروز رقابت باشــد،
یعنی جامعه امریکا به سیاســت های پوپولیستی رای منفی
دادهاست.اگردونالد ترامپریاست جمهوریایاالت متحده
امریکا را به دست بگیرد ،بدون شــک مردم امریکا بار دیگر
شاهد سیاست های پوپولیستی و عوام فریبی بسیار شدیدتر
از جورج بوش خواهند بــود .یعنی ممکن اســت ترامپ در
انتخاباتیایناستکهقصدداردباردیگرامریکاراشکوهمند
کند اما اقدامات ترامپ ممکن است خطراتی برای کل دنیا
در پی داشــته باشد .حتی کار به جایی رســیده که پاپ رهبر
کاتولیک هایجهان ،ترامپرایکمسیحیواقعینمی داند
چون او به فکر کشیدن دیوار بین امریکا و مکزیک است .از
سوی دیگر ،دولت مکزیک سخن ترامپ در کشیدن دیوار
بین امریکا و مکزیک را به مضحکه گرفته اســت .بنابراین
نه تنها در داخل امریکا بلکه در خارج از این کشــور نیز موج
مخالفت ها با ترامپ بلند شــده اســت .حزب جمهوریخواه
می داند که ترامپ ممکن اســت اقداماتی را در اینده انجام
دهد که برای ســال ها جمهوریخواهان ،شرمنده شوند .اما
براســاس روند دموکراتیک رقابت هــای انتخاباتی درحال
جریاناستودرحالحاضرهرچندمواضعمتعددینسبتبه
اظهارنظرهای ترامپصورتمی گیرداماحزبجمهوریخواه
در انتظار به سر می برد .در هر صورت ممکن است اعضای
این حزب برای مقابلــه با ترامپ تمهیداتی را بیندیشــند اما
در حال حاضر چنین کاری بعید اســت .از طرف دیگر ،این
موضوع هم که ترامپ در دو سوم ایالت های باقیمانده رای
نیاوردهمبعیداست.بنابراینبافرضاینکه ترامپنامزدنهایی
جمهوریخواهان شود بایددیدکههیالریکلینتونمی تواند
ترامپ را شکست دهد؟ در صورتی که بخش مستقل جامعه
امریکاکلینتونرامعقول ترببینند ،ترامپشانسیبرایپیروزی
نخواهدداشتامااگرچنیننشودوضعیتبهضررتمامجهان
خواهد بود .یک نکته را نباید فراموش کرد ،اگر دونالد ترامپ
درانتخاباتریاست جمهوریامریکاپیروزشود،ایناحتمال
وجود دارد که روابط ایران و غرب دچار خدشه شود اما برجام و
مسائلمربوطبهانرژیهسته ایایرانبههیچوجهدچارتعویق
یاتعلیقنخواهدشد.بهوجودامدنکارشکنیدربرجامتوسط
دولت امریکا پس از پیروزی احتمالــی ترامپ در انتخابات
دور از ذهن نیست .براین اساس باید تاکید کرد که بهترین
زمان برای ایجاد ارتباط با غرب یا امتیاز گرفتن از امریکا دوره
ریاستاوبامابرایاالت متحدهبودوبه طورحتمرئیس جمهور
بعدی امریکا به اندازه اوباما مالیم نخواهد بود.
19
گفتارها
دوران نوستالژی
چرا صدا و سیما با ضعف مواجه شده است؟
احسان رستگار
گفتارها
20
مثلث | شماره 308
1
روزنامه نگار
«عزت رفت ،سرافراز امد»؛ این تیتر بیشتر رسانه ها
بود در ۱۷ابان .۹۳هر چه گفته می شــد از سوابق ایشان
توضیح بفرمایید ،گفته می شد که رئیس شبکه پرس تی وی
بوده؛ بعدا شــنیدیم که رئیس هیســپان تی وی و معاون
برون مرزی صدا و ســیما نیز بوده اســت .انتصاب ایشان
تلویحا به این معنا بود که بناســت رویکرد اطالع رسانی و
خبری صدا و سیما تقویت شود.
هر چه بیشتر پیش رفتیم ،مشاهده شد که کال بناست
صدر تا ذیل ســازمان زیر و رو شــود .راس هرم مدیریتی،
یعنی رئیس سازمان ،درباره بسیاری از موارد جزئی اعمال
نظر می کرد؛ مثــا در این حد که فالن برنامه ســاز که در
پرس تی وی و در رســانه تحت مدیریت ســرافراز فعالیت
کرده ،می توانــد در برنامه اش از صدا و ســیما انتقاد کند،
چون قابل اعتماد رئیس سازمان است.
بخشی از مدیران ارشد ســازمان در درد دل هایشان
می گفتند کــه «مدیریتش عیــن احمدی نــژاده! تو همه
مسائل جزئی و ریز هم نظر ایشون باید اجرا بشه ».کار به
انجا رسیده بود که ایشــان حتی دلیلی نمی دید تا معاونان
خود را راضی کند و بعضا شایعه دعواهای خصوصی انها،
به رسانه ها کشیده می شد .همیشه معروف بود که سازمان
صدا و سیما این گونه مدیریت می شود و شالوده اش از ابتدا
همین گونه بوده ،اما در زمان سرافراز ،حتی ظاهر امر هم
حفظ نمی شد؛ اقای رئیس گمان کرده بود که رئیس صدا
و سیما ،فقط باید ریاست کند و هیچ الزامی در جهت اقناع
افکار عمومی یا همکاران و معاونینش ندارد .امر ،امر اقای
رئیس اســت؛ نه چون بهترین تصمیم است ،بلکه چون
اقای رئیس گفته؛ حوصله هم ندارد که توضیح دهد چون
اقای رئیس خیلی از این جهت مثل اقای ضرغامی نیست.
مثال شبکه تماشا باید تعطیل شود .خب این تصمیم
می تواند در جهت چابک ســازی و کوچک ســازی صدا و
سیما تلقی شود .از این تصمیم می گذریم.
ناگهــان چندین برنامه ســاز معروف و موفق ســیما
می گویند کــه اقای ســرافراز بخشــنامه ای عجیب داده
اســت« :برنامه های زنده باید تعطیل شوند ».رویکردی
که کامال ضد مخاطب اســت و باعث ریــزش مخاطبین
می شود .حتی حرف و حدیث «مرده» شدن برنامه «نود»
هم به گوش می رسد .چرا؟ چرا ندارد؛ اقای رئیس گفته.
به هر ترتیب ،اقای رئیس از خیر ضبط شــده کردن برخی
برنامه هــا مانند نود می گــذرد .فالن برنامه اشــپزی زنده
اســت ،اما برنامه هایی که توانســته اند مخاطبینی پر و پا
قرص و جدی را جــذب کنند و رضایت نســبی بینندگان را
جلب نمایند ،باید ضبط شده شــوند؛ از «زنده باد زندگی»
شــبکه ۲تا «رادیو» هفت شبکه اموزش و «هفت» شبکه
۳ضبط شده می شــوند .چرا؟ چون اقای رئیس گفته؛ نه
توضیحی در کار است برای تنویر افکار عمومی و نه افت
رضایت مردم اهمیتی دارد.
هر کس هم اعتراض می کرد یا اگر منتقدی دســت
به قلم می شد ،پاسخی کوبنده در انتظار او بود؛ از کجا؟ از
نهادی به نام «مرکز پژوهش و سنجش افکار سازمان صدا
و سیما» .اگر می گفتی چرا فالن مجموعه موفق امسال
نوروز پخش نمی شــود ،باید منتظــر می ماندی که همین
مرکز طی یک امار غیرقابل باور بکوبد در دهان منتقدین و
مردم و بگوید که فالن مجموعه که برخی به ان نقد دارند،
پرمخاطب ترین مجموعه نوروزی شــده؛ مثــا در نوروز
« ،۹۴در حاشــیه» مهران مدیری و «کاله قرمزی» ایرج
طهماسب که پربیننده ترین ها بوده اند پر مخاطب ترین ها
معرفی نشــدند و مجموعه ناموفق «فوق ســری» مهدی
فخیم زاده که حتی خــودش هم به ان انتقاد داشــت (!)
می شود پرمخاطب ترین مجموعه نوروزی!
یا اگر کسی می گفت چرا فالن برنامه از زنده به ضبط
شــده تغییر کرده ،باید منتظــر می ماندی تــا همین مرکز
افکار ســنجی ،طی اماری محیرالعقــول ،بگوید که اتفاقا
حاال که منتقدین نقــد می کنند ،حالی شــان می کنیم که
امار و ارقام و رضایت بینندگان دست چه کسی است و بعد
هم اعالم می کردند که مثال برنامه «هفت» بعد از چندین
ماه تعطیلی ،ناگهان طی ۳هفته توانســته از یک میلیون
بیننده برسد به ۲۰میلیون بیننده! یعنی از هر ۴نفر شهروند
جمهوری اسالمی ایران ،یک نفر می نشسته برنامه اقای
افخمی را -که در ان ایام و پیش از بهمن ۹۴ضبط شــده
بود -می دیده!
هر اتفاق و هر اماری ممکن بود در سازمان تحت امر
اقای ســرافراز بیفتد .تصمیمات خلق الساعه بدون اقناع
خواص و عوام ،از عادت های اقای سرافراز بود .پیش تر
اگر فقط شــبکه ای فیلم حول مرور نوســتالژی ها حرکت
می کرد ،بعد از شــروع ریاســت اقای ســرافراز ،مشاهده
می شد که کل شــبکه ها شــده اند نوســتالژی؛ در دوران
اقای ضرغامی اگر می زدی شبکه «ای فیلم» و می دیدی
«متهم گریخــت» در حال پخش اســت ،در دوران اقای
ســرافراز ،بعد از اتمام پخش نود از شبکه ۳هم می دیدی
«متهم گریخت» دارد .خالصه این متهم می گریخت از
شبکه ای فیلم تا .۳اگر هم منتقدی خبط و نقدی را مطرح
می کرد ،اقای سرافراز طی یک مصاحبه با روزنامه خودش
و اقای مراد عنادی (مدیر مسئول روزنامه جام جم) ،اعالم
می کرد که دولت به صدا و سیما پول نمی دهد و در نتیجه
خالصه «همینه که هست» و تازه سازمان پول کارمندانش
را هم ندارد که بدهد .انگار قبال دولت ها تمام و کمال پول
سازمان را می داده یا اینکه مدیریت صدا و سیما کار اسانی
بوده است .اقای ســرافراز نه اقتصاد مقاومتی را در صدا
و سیما اجرا کرد و نه توانســت راهی قانونی برای افزایش
تولیدات سازمان داشته باشــد .گویی عزت الله ضرغامی
۱۵مــاه انتهــای مدیریتــش را در دوران دولــت یازدهم
نگذرانده؛ عجیب ترین و یک سویه ترین مواضع انتقادی
به دولــت در دوران اقای ســرافراز بود؛ انــگار مهم ترین
رسالت ایشان ،اتخاذ مواضع انتقادی به دولت بوده است.
وقتی ناراضی ها از اقای رئیس ،دیگر فقط حســام الدین
اشنا ،معصومه ابتکار و دولتی ها نیستند ،وقتی نارضایتی
عمومی از مجموعه های غیرقابل تحمل نوروزی در سال
،۹۵داد همه را بلند می کند و وقتی هر وقت اعتراضی بلند
می شود ،همان مرکز فوق الذکر در سازمان ،شروع به ارائه
امارهــای غیرقابل هضــم می کند و وقتی عــاوه بر همه
اینها ،حرف و حدیث هایی فراتر از حرف و حدیث در مورد
خانم شــهرزاد میرقلی خان ،بازرس ویژه رئیس ســازمان
که به مســقط عمان رفــت و عکس های کشــف حجاب
شده اش را منتشر کرد ،فضای کشــور را پر می کند ،نهایتا
هزینه-فایده کردن به این نتیجه منتج می شــود که برای
اولین بار ،به جای رئیسی ۱۰ســاله ،باید رئیسی ۱۸ ،۱۷
ماهه را هم تجربه کرد .اتفاقات عجیب که در دوران اقای
ســرافراز رخ داد ،تقریبا همگی در مورد برنامه های ضبط
شــده و غیرزنده رخ داد؛ از فیتیله ای ها گرفته تا ماجرای
توهین فرزاد حســنی به میهمــان برنامه .گویــی ناظران
پخش هم خیلی نظارت نمی کنند؛ شاید چون دولت پول
صدا و سیما را نداده ،پس ناظران هم خیلی نیازی نیست
تا نظارت کنند.
مدیریت بد وقتی به اوج خود می رســد ،که ساختار
یک ســازمان ،به مدیر ایــن اجازه را بدهد کــه مدیریت و
تصمیماتش را حتی بدون نیاز به پاســخگویی به رسانه ها
عملی و اجرایی کنــد .حتی رئیس جمهور کــه مهم ترین
مسئول حکومت اسالمی اســت که با رای مستقیم مردم
انتخاب می شــود ،چند وعده در سال ،نشست خبری دارد
و به سواالت چالشی خبرنگاران از رسانه های منتقد گرفته
تا هم سو پاســخ می دهد ،اما از مهم ترین مشکالت صدا
و سیما ،چه در دوران ریاست ســرافراز و چه پیش از ان،
این بوده که رئیس صدا و سیما ،مقامش از رئیس جمهور
هم اجل اســت و نیازی ندارد تا ولو ســالی یک بار ،خود را
در معرض سواالت و انتقادات ارباب جراید و اهالی رسانه
قرار دهد .مشــکل دقیقا از همین جا اغاز می شود .وقتی
بابی برای انتقــاد و اصــاح معایب وجود نــدارد ،همین
می شــود که ناگهان یک شبه اعالم می شــود که رئیس
صدا و سیما عوض شد .وقتی خبرنگاران و منتقدان صدا
و سیما ،حتی حق شنیدن پاسخ سواالت و انتقاداتشان را
از زبان رئیس ســازمان ندارند ،همین می شود .وقتی هر
کس انتقادی می کند ،پاسخش «با این بودجه بهتر از این
نمی شه و منتظر تولیدات فاخر نباشید» با چاشنی «تازه امار
مخاطبینمون هم حسابی باال رفته» باشد ،همین می شود.
به اقــای علــی عســگری ،رئیــس جدید ســازمان
صدا و ســیما نیز دلســوزانه توصیــه می شــود ،این یک
ســال را به بررسی مشکالت زیرســاختی و بررسی کیفیت
تصمیمــات اقــای ســرافراز و شــنیدن رســمی ،علنی و
محترمانه منتقــدان اختصــاص دهد .می طلبد ایشــان
دریابند که تکیه زدن به مهم ترین رسانه کشور ،به معنای
نشنیدن نظرات رسانه های خرد (در قیاس با صدا و سیما)
نیست؛ ان شــاء الله در این یک ســال ،الاقل شاهد یک
نشســت خبری رئیس صدا و ســیما با خبرنگاران باشیم؛
همان طور که عالی رتبه ترین مقام منتخب مستقیم یعنی
رئیس جمهور ،خود را در معرض نقد و سوال اهالی رسانه و
منتقدانش قرار می دهد.
گفتارها
ذات رام ناشده
تکنولوژی
درباره کمیت بی کیفیت رسانه ملی
یاسر هدایتی
مدرس دانشگاه
2
مثلث | شماره 308
واقعیت بــدون تردید جدایی ناپذیری رســانه های
دیــداری و شــنیداری از زندگــی کنونــی انســان اصل
پذیرفته شــده ای اســت .محتواهای مختلــف معرفتی
گفتارها
پیربوردیــو در درس گفتارهــای خــود در کلــژ دو
فرانس در ســال 1996در فصلی تحــت عنوان صحنه
تلویزیون و پشــت پرد ه هایش اعترافــی صریح دارد به
تاثیر تلویزیون در جهان امروز .او می گوید« :تلویزیون
بــه نوعــی دارای انحصــاری عملی در شــکل دادن به
اندیشــه بخش بزرگی از مردم اســت (فکوهی:1387
)26و این واقعیت انکارناپذیر سلطه تلویزیون در جهان
امروز است».
جــدای از درنگ هــای اندیشــه ورزانی کــه در
ساحت های مختلف تفکر به ماهیت این غول محجوب
به تعبیــر مک لوهــان -اندیشــید ه اند ،نظــر بــه تاثیربی چون و چرای تلویزیون را باید وجه مشترک همه این
اندیشید ه ها دانســت .تا جایی که در نســبت مطالعات
فرهنگــی ،ریمونــد ویلیامز انگلیســی ذیــل جبرگرایی
تکنولوژیکی که بر ان می تــازد صراحتا اعتراف می کند
که «تلویزیون دنیای ما را دگرگون ساخته است».
انچه از تاثیر ســلطه بی رقیب تلویزیون گفته شــد
اما بهانه ای اســت برای ورود به بحــث ترویج ارزش ها
و فرهنگســازی تلویزیون یا به طور کلی صدا و ســیمای
ایران در ســال های اخیر؛ نقب و نقدی به رســانه ملی
که هیچ کس در تاثیر بی چون و چرای ان در بســترهای
مختلف اجتماعی اما و اگری ندارد.
حوزه هــای گوناگــون در طول شــبانه روز توســط این
رسانه ها به مردم داده می شود .به اعتقاد جامعه شناسان
و پژوهشــگران ارتباطــات و مرد م شناســان جدیــد،
نســل های کنونــی در جوامــع مختلــف بخش عظیــم
ارزش ها و هنجارها و در صورتبندی کلی تر فرهنگ خود
را از این نوع رسانه های دیداری و شنیداری می گیرند.
تلویزیــون و رادیــو به عنــوان دو ابــزار مســلط
تکنولوژیکــی به تعبیــر نظریه پردازان علــوم ارتباطات
دیگــر اولویت ذهنی و حتــی رفتاری مخاطبــان خود را
نیــز تعیین می کننــد تا جایی کــه در بســیاری از اوقات
این قــدرت جادویی را نیز از خود بــه نمایش می گذارند
کــه مخاطبانشــان بایــد بــه انچــه صاحبان رســانه ها
می خواهند فکر کنند .اما از منظر مطالعات بینارشته ای
جامعه شناسی و علوم ارتباطات یکی از فصل های مورد
توجه تاثیر رادیو و تلویزیون بر ترویج ارزش های حاکم
بر جامعه و به پیروی جامعه پذیر کردن نسل های جوان
مخاطب و انتقــال میراث معنوی و فرهنگی گذشــته به
این نسل است.
در نگاهی ارمانی تر ســمت و ســوی تعالی جامعه
در دســت یازیدن بــه افق هــای توســعه و جلوگیری از
انحرافات در این مســیر اســت که از مهم ترین وظایف
اجتماعی و فرهنگی رســانه رادیــو و تلویزیون به عنوان
یک نهاد اجتماعی اســت .در کند و کاو پیرامون ســیر
تحــول جوامــع و انتقــال ســنت ها و میــراث معنوی و
فرهنگی ایــن جوامع (که در حقیقــت همان ارزش ها و
هنجارهای اجتماعی و فرهنگی اســت) پژوهشــگران
در رویکردی کلی 3دوره سنت راهبر ،درون راهبر و دگر
راهبر را توصیف می کنند.
دوران دگر راهبر در این نظریه ها دوران ســیطره
وسایل ارتباط جمعی اســت؛ روزگاری که بت واره های
ذهنی بر ســاخته رســانه هایی چون رادیو و تلویزیون بر
(سنت مقدس انگاشته) دوران سنت راهبر و فردگرایی و
تنهاشدگی عصر درون راهبر چیره شده است .در دوران
دگر راهبر تلویزیون و رادیو می کوشــند تــا فرد را اماده
پرتاب به دنیای مــدرن کنند ،ان هم با فروپاشــی همه
پل های بازگشت به سنت.
تلویزیون و رادیو کــه به خاطــر ذات تکنولوژیک
خود نمی توانند ارامش را بــه مخاطبان خود هدیه کنند،
می خواهند انسان تنهاتر شده را همچنان دور از خانواده
(واقعی خود) بــه ارامش (تعریف کرده خود) برســانند؛
ارامشــی که البته به تعبیــر فوکویاما باید بعــد از ان در
انتظار دیدن یک فروپاشی بزرگ باشیم.
رادیو و تلویزیون در ایران اما چگونه از پس رسالت
رســانه ای خود با بازتعریفی بســیار متفــاوت (از لحاظ
محتوای بایســتی و شایســتی) و در عین حال شبیه (از
منظر ســلطه و ذاتیات تکنولوژیک و غربی خود) برامده
است .به نظر می رسد برای قضاوت در این باره از همان
ابتدا باید به نتایج کارکردهای رسانه ملی در بطن و متن
جامعه چشم داشت؟ امارهای رسمی نشان می دهند که
مقدار مشاهده تلویزیون در خانواده های ایرانی نزدیک
به چهار ساعت و نیم در روز است و این باتوجه به سقف
جهانی امار مشاهده تلویزیون در خانواده ها که 6ساعت
است تفاوت معنی داری ندارد.
اما انچه دستامد این مقدار مخاطب داشتن صدا و
سیمای ما بوده است معلول چه عواملی می تواند باشد؟
هیچ نهــاد اجتماعی دیگری در ایــران (همان گونه که
در دیگر جوامع نیز چنین اســت) این اندازه تاثیرگذاری
نسبت به ســطوح مختلف مخاطب را قطعا و حتما ندارد
و به همین دلیل باید به نوعی بســیاری از مشــکالت و
تنش های مختلــف اجتماعی را در ربط مســتقیم با این
نهاد اجتماعی دید .صداوســیمایی که در ایران رســانه
ملی نامیده می شــود و بی هیچ رقیب داخلی قرار اســت
رسالتی دانشــگاه گون داشــته باشــد ،بدو ن شک باید
پاسخگوی شکاف های نســلی و جامعه پذیری ناقص و
کمرنگ تر شدن ارزش های اسالمی و ایرانی باشد.
امــا اینکه ایــن تلنگــر چرا بایــد اکنون زده شــود
برمی گردد به این مساله که دیگر چهار دهه از ازمون و
خطای طبیعی مدیریت فرهنگی و تالش برای بازتعریف
رسانه ای ذاتا غربی در خدمت ماهیت فرهنگ اسالمی-
ایرانــی و همین طور همگامی این مســاله با الزام رشــد
کمی رســانه ملی گذشته اســت و باز دیگر هیچ منصفی
تســامح در رویکــرد انتقادی به ســاحت رســانه ملی را
نمی پذیرد.
چشــم بســتن بــر شــکاف نســلی تحقق یافته در
طلیعه های دهه چهارم انقالب ایران امری نیســت که
بتوان ان را انکار کرد.
ایــن در حالــی اســت کــه پیشــتر در اغــاز دهه
چهارم انقــاب ،رهبری به عنوان ســکاندار ارزش های
اســامی -ایرانی مان در حکم انتصاب مجدد ریاســت
ســازمان صداوســیمای وقــت تاکیــد داشــتند ،دین،
اخالق ،امید و اگاهی باید بارزترین نمود تراز رسانه ای
رسانه ملی باشد.
حقیقــت غیرقابــل کتمان این اســت کــه رهبری
معظم انقــاب به فراســت ،تمــام خالءهای اساســی
برنامه های صداوسیمای ایران را باتوجه به داعیه داری
این رســانه در جهان اســام گوشــزد کرده انــد؛ دین،
اخالق ،امید و اگاهی؛ مفاهیمی که دقیقا رســانه ملی
در ســال های اخیر برای تحقــق ان در جامعه ،چندان
موفق نبوده است .نشــان دادن فقدان این چهارعنصر
در دریای کمیت محتوایی این ســال های رسانه ملی،
همان حدیث مثنوی هفتاد من اســت و البته که دستامد
ان در جامعه ،پیشــاروی هر وجدان به قضاوت نشسته
حاضر و ناظر است.
اقبال پررنگ و دردناک قشــر متوســط و متاسفانه
گاه فرهنگی جامعه به برنامه های ماهواره ای این ماه ها
گرفته تا کم کیفیت ترین و کم مخاطب ترین برنامه های
مذهبی و اندیشــه ای و تکرارهای مالل اور محصوالت
دست چندم غربی در رســانه ملی تنها گوشــه ای بسیار
کوتاه از ایــن انتقادات اســت و تــازه این وجه ســلبی
قضایاست که وجه ایجابی ان خود حکایت مفصل تری
دارد که در نمایی کوتاه باید به گله و رویگردانی بسیاری
از علما و روحانیون و همین طور شخصیت های سیاسی
و فرهنگی و هنــری و در یک جمله نخبه از صداوســیما
دانست.
امروزه وقتی روانشناســان اجتماعــی ،تلویزیون
و رادیو را یکی از اســباب گسترش ســریع گرایش های
جدیــد در فرهنــگ جوانــان می داننــد ،ایا باید رســانه
ملی را تطهیــر کرد و دیگر رســانه ها را متهــم کرد یا نه
صورت مساله را پاک کنیم و در گزارشی خود متشکرانه
«همه چیز را ارام و خوب» نشان دهیم!
با این توجه که باید یادمان باشد که اوال ما همچنان
نتوانسته ایم تکنولوژی ذاتا ســرکش مدرن را رام و مطیع
صددرصد ســنت و ایدئولوژی مذهبی مــان کنیم ،در این
وصف البته انچه به جایی نرسد فریاد است.
ذات را م ناشــده بی خدای تکنولــوژی در توهمی
«نمودنــاک» وقتــی می خواهــد از مشــرق ایمــان و
حقیقت ،حرفی تاثیرگذار (انچنــان که مقتضای ذاتش
است) داشته باشــد ،الجرم کاری صعب پیشاروی خود
دارد که مردان کهن می خواهد و البته که رســانه ملی،
در سال های اخیر به گواه بسیار کارنامه ای در حد شاید
قبولی به وقت شــهریور در این زمینه از خــود به یادگار
گذاشته است.
21
سیاست
خرداد سرنوشت ساز
رقابت میان اصالح طلبان و اصول گرایان برای انتخاب هیات رئیســه
مجلس در حالی اغاز شده که انها در زمان انتخابات مجلس با یکدیگر ائتالف
تشــکیل داده بودند .اکنون حامیان محمدرضا عارف تالش می کنند سطح
رقابت را به فراکسیون ها و سایر اعضای هیات رئیسه برسانند.
وزن کشی برای ریاست
رقابتالریجانیوعارفباتشکیلفراکسیون ها
هفتهگذشتهعلنیشد
سیاست
مثلث | شماره 308
عارف گفت ،از شکست
نمی ترسم
22
فراکسیون امید
بیشتر از 120نفر
نیست
محمود صادقی
امیرحسین قاضی زاده
علی گنجی
روزنامه نگار
1
رقیب مشــترک حاال دیگر در اکثریت نیست و دقیقا
به همین دلیل هم هســت که رقابت میان موتلفان شکل
گرفته اســت .انچه اکنون در عرصه پارلمان با ان مواجه
هســتیم یک نبرد قابل توجه اســت میان اصالح طلبان و
اعتدال گرایان و اصول گرایان.
نبردی ســنگین که البتــه عقــای دو طرف تالش
می کنند فعال ان را روی انتن نبرند و صــورت این ائتالف
همچنان حفظ شود.
رقابت اصول گرایان و
اصالح طلبان
محمدرضا عارف و علی الریجانی
دوگزینه اصلی ریاســت مجلس
جدید هستند
رقابت ضیافت ها
هفته گذشته چند میهمانی مهم پارلمانتاریست ها،
مولفه هــای تــازه ای در اختیــار تحلیل گران قــرار داد تا
بتوانند با اطالعات بیشــتری بــه تحلیــل و گمانه زنی در
مورد انتخابات هیات رئیسه جدید مجلس و البته وضعیت
فراکسیون ها بپردازند .اولین گردهمایی منتخبان مجلس
دهم ،صبح شــنبه بــا عنــوان همایــش دو روزه «فرایند
قانون گــذاری ،الزامــات و راهکارهــا» به دعــوت علی
الریجانــی در محل مجلس قدیم برگزار شــد کــه در این
همایش همه منتخبان به جز مینو خالقــی دعوت بودند و
جمعی از وزرا و مسئوالن در ان به سخنرانی پرداختند.
همایش دوم و سوم نیز به صورت همزمان و جداگانه
توســط اصالح طلبان و اصولگرایان مجلس دهم برگزار
شــد .اصولگرایان در همایشــی با عنوان «فراکســیون
فراگیــر» در محــل مجلــس قدیــم بــا حضــور ایت الله
عالوه بر حمایــت اصولگرایــان از علی
الریجانــی ،چهره هــای اصالح طلــب
هســتند که در عین اشــاره به ســابقه
اجراییعارفدردولت،ازصبغهمدیریت
الریجانی در مجلس به عنــوان یکی از
ی کنند
مزیت هایاویادم
موحدی کرمانی گردهم امدنــد و همزمان اصالح طلبان
در همایش «هم اندیشــی فراکســیون امیــد» به دعوت
محمدرضا عارف منتخب اول تهران در مســجد ســلمان
فارسی نهاد ریاست جمهوری کنار یکدیگر نشستند .شب
هنگام نیــز تمامی منتخبــان مجلس دهــم در چهارمین
مراسم ،به دعوت حسن روحانی رئیس جمهور در ضیافت
شامی شرکت کردند تا در یک روز چهار گردهمایی توسط
منتخبان مجلس اینده تشکیل شود.
نبرد اعداد
امیدواری امید ،نا امیدی عارف
اما یــک خیابــان ان طرف تــر اصالح طلبــان هم
همایشــی برگزار کرده بودند؛ همایشــی کــه البته صرفا
مختــص اصالح طلبــان نبود .هر فــردی با لیســت امید
در انتخابات شــرکت کرده بــود دعوتنامه حضــور در این
همایش را نیز داشت .در این میان البته مستقل ها هم به
این همایش دعوت شده بودند .این نشست دو دستورکار
مهم داشــت .اول تشــکیل فراکســیون امید و بعد از ان
بحث و تبادل نظر درباره رئیس مجلس جدید .ان گونه که
اصالح طلبان گزارش کرده اند تعــداد منتخبان حاضر در
این همنشینی به 158نفر رسید .حاال زمان تولد فراکسیون
جدید بود.
در همین نشست از اساسنامه فراکسیون امید توسط
علی مطهری ،محمود صادقی و فریده اوالد قباد رونمایی
شــد و فراکســیون امید در مســجد سلمان فارســی نهاد
ریاســت جمهوری اعالم موجودیت کرد؛ فراکسیونی که
یکی از نکات ان حضور ١٨نماینده زن در ان بود.
محمد رضا تاجیک به صراحت شرط
حمایت اصالح طلبان از روحانی در
دور بعدی انتخابات را حمایت دولت
از ریاست عارف می داند
مثلث | شماره 308
باهنر می گوید «:علی الریجانی
رئیس مجلس دهم خواهد شدو
اصولگرایان همچنان اکثریت
مجلس را در اختیار خواهند گرفت
نکته مهــم جلســه اصولگرایان در محــل مجلس
قدیم ،ســخنان علی الریجانی بود .او بــه صراحت گفت
کــه بــا رایزنی ها خــارج از مجلــس مخالف اســت و این
منتخبین هســتند که باید تصمیم بگیرند .اســتفاده او از
لفظ پدربزرگ های سیاسی بسیار معنا دار به نظر می رسد.
علی الریجانی در سخنرانی مفصل خود در جمع منتخبین
اصولگرای مجلس دهم با اشــاره به موقعیت جریان های
سیاســی گفت« :چنــد وقت پیــش خدمت رهبــر معظم
انقالب بودم و این مســائل را خدمت ایشان مطرح کردم
که معظم له در جواب فرمودند که مساله من اصالح طلبی
و اصولگرایی نیست ،بلکه مســاله من انقالبی بودن افراد
است .همچنین ایشان یک بار فرمودند که من اصولگرایی
اصالح طلبانه را می پسندم».
رئیس مجلس افــزود« :قطعا ان چیــزی که برای
انقــاب حرکت ایجــاد می کنــد انقالبی بودن مســلکی
اســت ،از این رو افراد بایــد دارای روحیــه انقالبی بوده،
بنابراین تقسیم بندی های بازاری امروز که بیشتر از جنس
کلوپ های سیاسی بوده ،برای مجلس مفید نیست و دردی
از کشور دوا نمی کند .برخی افراد اصرار دارند که سایه این
کلوپ ها را روی مجلــس بیندازند اما به نظــر من باید این
پرده ها را بدریم ».الریجانی تصریــح کرد« :به طور حتم
مجلس نیازمند ســایه کلوپ های سیاســی نیست ،بلکه
نیازمند روحیه واقعی مکتب انقالب هستیم که این مسائل
ربطی به این کلوپ های سیاســی نــدارد ».الریجانی در
ادامه با بیان اینکه شــما افراد نخبه ای در صحنه سیاسی
کشــور هســتید و تجربه در زمینه امور اجرایــی و مجلس
دارید ،گفت« :چه نیازی است که ما به صحبت پدربزرگان
سیاسی کشور توجه داشته باشیم».
سیاست
اصالح طلبــان و اصولگرایان به فاصلــه اندکی در
یک روز طرفداران خود را به مرکــز تهران فراخواندند .دو
دعوتنامه بــرای نمایندگان منتخــب دو ضیافت را ترتیب
داد تا اولین همنشینی قبل از تشکیل رسمی مجلس دهم
شکل بگیرد.
یــک خیابــان پایین تر از محــل برگــزاری همایش
اصالح طلبــان ،اصولگرایان همایشــی را برای منتخبین
متعلق به جناح خــود برگزار کردند .همایش هم اندیشــی
اصولگرایان و مســتقلین مجلس دهم بــا حضور ایت الله
موحدی کرمانی دبیــرکل جامعه روحانیت مبــارز تهران و
علی الریجانی رئیس مجلس شورای اسالمی در مجلس
قدیم برگزار شد .در این جلسه که با حضور جمع گسترده ای
از اصولگرایان و مستقلین مجلس دهم اغاز شده ،برخی
منتخبان اصالح طلب مجلس دهم نیز در نشست حضور
داشتند.
به گفته احمد امیرابادی منتخب مردم قم در مجلس
دهم و یکی از اعضــای کمیته هفت نفــره اصولگرایان،
تعداد حاضرین در جلسه 150نفر بوده است .اصولگرایان
البته اعالم کردند که به غیر از این تعداد ٢٧نفر دیگر نیز در
تماس تلفنی اعالم کردند که می خواهند عضو فراکسیون
اصولگرایان باشند.
در این میان مهمترین خبر نشســت اصولگرایان را
قاضی زاده هاشمی اعالم کرد .وی با بیان اینکه اکثریت
منتخبین مجلس دهم در نشســت «فراکسیون فراگیر»
حضور داشتند ،گفت« :کار انتخاب رئیس مجلس اینده در
این نشست تمام شد و حاضرین به ریاست علی الریجانی
بر مجلس اینده اقبال نشان دادند .پیش از این قاضی زاده
هاشــمی مذاکره جبهه پایداری با عــارف را تکذیب کرد و
عنوان کرده بود پایداری در مجلس هماهنگ با فراکسیون
انقالب اسالمی عمل خواهد کرد».
وی تصریح کرد این گونه دروغ پراکنی ها در راستای
تخریب جبهــه پایداری صــورت می گیــرد و هدفش نیز
تضعیف انســجام نیروهای انقالبی مجلس دهم اســت.
امــا در اظهار نظری دیگر دربــاره نشســت اصولگرایان،
عالء الدین بروجردی گفت« :هرچند شاکله جلسه فراگیر
منتخبان مجلــس دهم را اصولگرایان تشــکیل دادند اما
این جلســه مختص اصولگرایــان نبود و در این نشســت
«اعتدالیون و اصالح طلبان» نیز حضور داشتند».
پارلمان
23
پارلمان
نشســت اصالح طلبان البته یک نکته هم دیگر هم
داشــت .تعدادی از میهمانــان این همایــش از اعضای
دولت حسن روحانی بودند .موسوی الری ،الیاس حضرتی
و محمدرضا عارف به ترتیب سخنرانان برنامه بودند تا پس
از انها محمد جــواد ظریف ،علی طیب نیا ،شــهین دخت
موالوردی و مجید انصاری در جایگاه سخنران قرار بگیرند.
در میان منتخبان لیست امید از سراسر کشور اما غالمرضا
تاجگــردون و کریــم حســین زاده از چهره هــای مطرح
فراکســیون رهروان والیت در مجلس نهم جزو نخستین
منتخبانی بودند که وارد مکان برگزاری نشست هم اندیشی
فراکسیون امید شدند.
ی را تمام کنید
دعوای برجام
محمد جــواد ظریف کــه از میهمانان ویژه مراســم
اصالح طلبان بود و البته در مجلس نهم روزهای سختی را
پشت سر گذاشته بود ،حاال یک خواسته مهم از نمایندگان
جدید داشت؛ «دعوا بر سر برجام را تمام کنید» .ظریف در
حالی این سخنان را مطرح می کرد که برخی از تحلیلگران
معتقدند رقابت برجامیــان و نابرجامیان نقــش مهمی در
نتیجه انتخابات مجلس داشــته است .ظریف در نشست
فراکســیون امید گفت« :برجام اقتصــاد مقاومتی را هم
باید اجرا کرده و از این فرصت (برجام) اســتفاده کنیم».
وزیر امور خارجه خطــاب به حاضرین در نشســت گفت:
«ما نیاز داریم که نقد مشفقانه بشنویم ،نیاز داریم در کنار
حمایت های شما تذکرات را هم بشنویم ،البته نه به اندازه
مجلس قبلــی ».وی در ادامه افزود« :بــه جای اینکه بر
ســر این دعوا کنیم که برجام همه چیز را به باد داد یا به ما
همه چیز داد ،بیایید توافق کنیم برجام تهدید را از ســر ما
بیرون برد و وظیفه این اســت از فرصت اســتفاده کنیم و
کشور را بسازیم».
سیاست
24
مثلث | شماره 308
ارزوهای عارف
اما محمد رضا عارف به عنوان فرد اول این همایش
بیم ها و امیدهایی فراوان داشــت .او از یک سو مشاهده
می کرد که تعداد قابل توجهی از منتخبین مجلس جدید به
این همایش امده اند اما از سوی دیگر حس می کرد که این
تعداد قابل توجه وحدت نظری در مورد ریاست او ندارند.
محمدرضا عارف در این نشست در سخنانی رای مردم در
خرداد 92به روحانی را خواســته مردم بــرای بازگرداندن
زمام امور به مدار عقالنیت توصیف کرد و افزود« :در این
روز اکثریت مردم به افراط و تندروی «نه» گفتند و جریان
اصالح طلب و حامیــان تدبیر و امید با فهــم این واقعیت
توانستند در انتخابات مجلس در جهت خواست مردم گام
بردارند ».وی در ادامه گفت« :باید قــدردان نامزدهایی
باشیم که به رغم کنار رفتن از عرصه رقابت اما کنار نرفتند و
در رسیدن به هدف به ما کمک کردند».
منتخب اول مردم تهران در مجلس دهم گفت« :ما
به دنبال ان هستیم که نشــان دهیم که این نظام و قانون
اساســی ظرفیت ان را دارد که به خوبی به خواســته های
ملت پاسخ دهد و فراکسیون امید به عنوان اکثریت مجلس
به دنبال تفاهم و گفت وگوی ملی خواهد بود».
عارف تصریح کرد« :ما هیــچ گاه به دنبال تفرقه در
بیرون و درون مجلــس نخواهیم بود و بــا تکیه بر هویت
سیاســی در جهت همراهی دولت و پشــتیبانی از وحدت
ملی و تامین کننــده مصالح ملــی حرکت خواهیــم کرد و
در کنار کســانی که افــراط را خطر عمده کشــور می دانند
دولت را به موقعیت و موفقیت به دوران پســابرجام سوق
خواهیم داد».
حاشیه های مهم تر از متن!
غایبانی که در هیچ کدام از جلســه ها حضور نیفتند.
دو چهره از همه چهره ها در این میان نبودن شــان بیشتر
به چشــم امد؛ کاظم جاللــی و بهروز نعمتــی .منتخبان
اصولگرایی که در لیســت امید حضور داشــتند و از طریق
همین لیست توانستند به عنوان نماینده پایتخت به مجلس
دهم راه یابند.
کاظم جاللی که اصوال با عنوان دســت راست علی
الریجانی شــناخته می شــود ترجیــح داد نه در نشســت
اصولگرایان حضور یابد و نه در نشســت اصالح طلبان تا
به عنوان چهره غایب دیروز شــناخته شــود .بهروز نعمتی
از دیگر اعضای فراکســیون رهروان والیت هم از غایبان
جلسات وزن کشی های مجلس بود.
غیبت این چهره ها اما به نظر تا انــدازه زیادی قابل
درک اســت .انهــا به عنــوان اصولگرایانی که با لیســت
اصالح طلبان به مجلس دهم رسیده بودند احتماال ترجیح
دادند در هیچ نشستی شــرکت نکنند تا مورد سرزنش هیچ
طرف قرار نگیرند.
ان سوی ماجرا علی مطهری ،منتخب دوم پایتخت
که در لیســت امید حضور داشــت دیروز پس از حضور در
نشست اصالح طلبان به نشست اصولگرایان رفت و تاکید
کرد که از نگاه او هر دو چهره یعنی الریجانی و عارف برای
ریاست مناســب هســتند .هرچه بود دیروز نیامدن برخی
چهره ها و حضور برخی دیگر از چهره ها در هر دو نشســت
شرایط را کمی پیچیده تر کرد.
١٨منتخــب زن مجلــس دهــم ترجیــح دادنــد در
نشســت امید حضور پیدا کنند تا نشست اصولگرایان یک
نشست کامال مردانه باشد و هر ١٨نماینده زن مجلس در
فراکسیون اصالح طلبان حضور پیدا کنند .اصالح طلبان
اما کارشان را بیشتر جلو برده اند .اساسنامه فراکسیون شان
را امــاده کرده اند و می رونــد تــا وارد رایزنی های جدی تر
شوند.
گذشت عارف؟
حاال که اولین همنشینی های سیاسی به پایان رسیده
بحث مهم این است که چه کســی رئیس مجلس خواهد
شــد؟ ایا ما در مجلس جدید دو فراکسیون اصولگرایان و
اصالح طلبان خواهیم داشــت؟ ایا زمان تولد فراکسیون
سوم فرا رسیده است؟
از قرار معلــوم رایزنی هــای فشــرده ای در چند روز
اخیر انجام شــده؛ میان چند دستگی اصالح طلبان ،فعال
یک اظهارنظر رســمی از میان اصولگرایان منتشر شده؛
انها می گویند جملگی بر ســر ریاســت علی الریجانی به
توافق رســیده اند و حاال می خواهند هم فر اکسیون واحد
اصولگرایی را تشکیل دهند و هم علی الریجانی را رئیس
مجلس کنند .ان ســو تر اما اصالح طلبان شرایط ویژه ای
دارند .برخی می گویند محمد رضا عارف ،برخی می گویند
علی الریجانی و افراد اندکی هم می گویند فرد سوم ،کسی
شبیه علی مطهری!
در این میان امــا محمد رضا عارف یــک اظهارنظر
مهم کرده است .او گفته که مدیریت مجلس تنها ریاست
مجلس نیســت ،بلکه هیات رئیســه و بخش هــای مهم
مجلــس نیز حائــز اهمیت اســت کــه در فراکســیون ها
تصمیم گیری خواهد شد.
وی با رد مذاکره بــا علی الریجانی درمورد ریاســت
اینده مجلس گفته اســت« :بنده مکالمــه تلفنی با اقای
الریجانی داشتم ،ولی نشست خصوصی در زمینه مسائل
مدیریت مجلــس نداشــتیم و این کارها پس از تشــکیل
فراکســیون ها باید انجام شــود .انتخاب ریاست مجلس
مربوط به فراکسیون هاســت و به طور حتم همه ما باید به
نظر فراکسیون های خود در مجلس تمکین کنیم.
ما در مورد مدیریت مجلس شــورای اسالمی ،هیچ
مذاکره ای با دوســتان نداشــتیم ،چون این بحث ،بحث
داخل فراکســیونی اســت .وقتی در داخل فراکسیون به
جمع بندی نهایی رسیدیم مذاکرات بین فراکسیونی را نیز
دنبال می کنیم».
برخــی صاحبنظــران معتقدنــد کــه این ســخنان
محمد رضا عارف در واقع به معنای گسترده تر کردن سطح
مذاکرات اســت .به این شــکل که مذاکره نه فقط بر سر
ریاست مجلس که می تواند بر سر روسای کمیسیون ها و
اعضای دیگر هیات رئیسه هم شکل بگیرد.
فشار اصالح طلبان به دولت
در این میان اما برخی اعتقاد دارند که دولت روحانی
باید از ریاســت محمد رضا عارف حمایــت کند .در همین
رابطــه محمد رضا تاجیــک بــه صراحت شــرط حمایت
اصالح طلبان از روحانی در دور بعدی انتخابات را ،حمایت
دولت از ریاست عارف می داند.
محمدرضا تاجیک در یادداشتی در روزنامه شرق به
بررسی ریاست مجلس دهم پرداخت و نوشت« :انتخاب
پارلمان
فردی جز از لیســت امیــد به عنــوان ریاســت مجلس از
ســوی جریان اعتدال (دولت) یک خطای اســتراتژیک
غیرعقالیی اســت .منطق تئوری بقا به دولتمردان حکم
می کند کــه از هرگونــه اقدام مســتقیم و غیرمســتقیمی
کــه موجــب و موجد خدشــه بــه مقبولیت و مشــروعیت
مردمی اصالح طلبان می شــود ،پرهیز کننــد ،زیرا تنها با
پشتوانه و اتکا و اتکال به این سرمایه اجتماعی و انسانی
اصالح طلبان است که قادر به بقا در قدرت خواهند بود».
به این ترتیــب تاجیک بــه صراحت شــرط حمایت
اصالح طلبان از روحانی در دور بعدی انتخابات را ،حمایت
دولت از ریاست عارف می داند.
مساله الریجانی
عارف گفت ،از شکست نمی ترسم
گفت وگوی مثلث با محمود صادقی ،عضو فراکسیون امید
امید کرمانی ها
خبر نگار
مثلث | شماره 308
بعد از روشــن شــدن نتیجه دور دوم انتخابات
مجلــس شــورای اســامی بــرای 68کرســی
باقی مانده ،دو ائتالف اصولگرایان و امید ابتدای
هفته گذشــته با هدف بسترسازی برای تشکیل
فراکسیون های سیاســی خود در مجلس اینده
همزمان گردهمایی هــای جداگانــه ای را برگزار
کردند تا وزن سیاســی خــود را به رقیب نشــان
دهند ،نظر شــما درباره این رویداد چیست و چه
برداشتی از ارایش سیاسی نمایندگان در مجلس
دهم دارید؟
با وجود همــه محدودیت هایی کــه در انتخابات
مجلس شــورای اســامی بــرای اصالح طلبــان وجود
داشــت و بخش عمده نیروهای شــاخص این جریان در
سراسر حوزه های انتخابیه کشور ردصالحیت و از گردونه
رقابت حــذف شــدند ،اما با تدبیــر مجموعه تشــکل ها،
شخصیت های اصالحات و شــورای عالی سیاستگذاری
اصالح طلبــان راهبــرد «انتقادهای حداقلی و مشــارکت
حداکثری» اتخاذ شد و اصالح طلبان به هر حال از صحنه
کنار نرفتند و با حداقــل مقدوراتی که داشــتند در صحنه
سیاست
در این میــان اما تحلیــل غالب این اســت که علی
الریجانی رئیس مجلــس خواهد شــد .محمد رضا باهنر
در این مورد می گوید« :بر اســاس پیش بینی ها ریاســت
علی الریجانی در مجلس دهــم ادامه می یابد ».او درباره
احتمال تعامــل علی الریجانی و محمدرضا عارف بر ســر
ریاســت مجلس دهم گفته اســت« :به نظر نمی رسد که
در این سطح تفاهم در مجلس انجام شود و انتظار داشته
باشیم یک کاندیدا برای ریاست مجلس وجود داشته باشد،
بلکه به صورت طبیعی دو کاندیدا در صحن علنی مجلس
مطرح خواهند شد.
ممکن است در سال های دوم و سوم و چهارم مجلس
چنین اتفاقی بیفتد که تنها یک نفر برای ریاســت مجلس
کاندیدا شــود اما در ســال اول الزم اســت که وزن کشی
صورت گیرد پــس ما به طــور طبیعی حتمــا دو کاندیدا را
خواهیم داشت اما اینکه ارا چطور جذب می شود موضوعی
اســت که دو فراکســیون برای ان تــاش می کنند ».در
اظهارنظــری دربــاره معــادالت انتخابات هیات رئیســه
مجلس ،اســماعیل جلیلی ،نماینده اصولگــرا ،احتمال
کنار کشیدن الریجانی از انتخابات ریاست مجلس را صفر
دانسته است .اسماعیل جلیلی در مورد کاندیداتوری فرد
دیگری غیــر از الریجانی و عارف گفته اســت« :پیش از
این قرار بود که اصولگرایان غیر از الریجانی فرد دیگری
را برای ریاســت معرفی کنند اما این تصمیم اکنون منتفی
شده است.
نکته اما این است که عالوه بر حمایت اصولگرایان
از علــی الریجانــی ،چهره های اصالح طلب هســتند که
در عین اشــاره به ســابقه اجرایی عارف در دولت ،از سبفه
مدیریت الریجانی در مجلس به عنوان یکی از مزیت های
او یاد می کنند.
مسعود پزشــکیان ،یکی از این نمایندگان منتخب
مجلس دهم است که می گوید« :در شرایطی که الریجانی
تجربه حضور هشت ســاله در راس مجلــس را در کارنامه
دارد ،عارف نیز معاونت ریاست جمهوری و فعالیت در سطح
وزارت را پشت سر گذاشت ه است ».وی ،پیش بینی کرد که
علی الریجانی رئیس اینده خانه ملت خواهد شد.
عابد فتاحــی ،دیگر نماینــده اصالح طلب منتخب
مجلس دهم نیز معتقد است که ریاســت الریجانی برای
مجلس دهم منافع بیشــتری داشته باشــد .او با اشاره به
اینکه عارف کــه معاون اول رئیس جمهــور بوده و تمامی
کارهای دولت اصالحات را به انجام رسانده ،به خوبی هم
از عهده ریاست برمی اید ،ادامه داد« :بحث بر سر ناتوانی
ایشان در مدیریت مجلس نیست .بلکه مساله این است با
حضور الریجانی در راس مجلس ،شــکاف اصالح طلبان
و اصولگرایان کاهش یافته و این مســاله بــه نفع دولت و
مردم خواهد بود».
هر چه هست به نظر می رســد رقابت اصالح طلبان و
اعتدالیون خیلی زودتر از انچه تصور می شد شکل گرفته
است .در حالی که اصول گرایان ترجیح می دهند به حمایت
از علی الریجانی بپردازند.
25
سیاست
26
مثلث | شماره 308
پارلمان
ماندند و توانســتند از مجموع 290کرســی مجلس برای
180کرســی رقابت کنند .اصولگرایــان در حوزه انتخابیه
تهران ،ری ،اسالمشهر و شمیرانات با مهره های با تجربه،
شــاخص ،اصلی و شناخته شــده خــود حضور داشــتند،
اما اصالح طلبــان به علــت رد صالحیت اکثــر نیروهای
شاخص شــان با حداقل مقدورات در قالب لیست ائتالف
امید به صحنه امدند اما با اســتقبال گسترده مردم مواجه
شدند .لیســت امید در مجموع مرحله اول و دوم توانست
166کرسی مجلس را کسب کند که البته ترکیب این 166
منتخب مردم نیز قابل تحلیل اســت .معتقــدم بر مبنای
لیســت ما می توانیم رقابت خوبی را با ســایر گرایش های
سیاسی در مجلس داشته باشــیم ،مضاف بر اینکه براورد
ان اســت که تعداد قابل توجهی از نمایندگان مستقل نیز
به مجموعه فراکســیون امید ملحق می شــوند ،از جمله
به طور خاص تا االن حداقل 10منتخب مستقل رسما برای
این الحاق اعالم امادگی کردند و فکر می کنم می توانیم
فراکسیون مقتدری را در مجلس دهم تشکیل دهیم.
یعنی شــما حدس می زنید فراکســیون امید در
مجلس حدود 176کرسی داشته باشد؟
فکر می کنم این طور باشد ،البته باید این توضیح
را داد که 88نفر اصالح طلب در مرحلــه اول انتخابات به
مجلس شورای اسالمی راه یافتند و در مرحله دوم نیز 42
نفر دیگر به تعداد اصالح طلبان اضافه شــد و امار انها به
130نفر رسید 36 .منتخب دیگر که در قالب لیست ائتالف
امید به مجلــس وارد شــدند کاندیداهای مــورد حمایت
حزب اعتدال و توسعه بودند .باتوجه به اینکه 10منتخب
مستقل نیز تا االن برای پیوستن به فراکسیون امید اعالم
امادگی کردند می توان بــراورد کرد که تعداد اعضای این
فراکسیون به 176نفر می رسد .حاال از این 176نفر ممکن
است کســانی اصولگرای میانه رو باشند و ارزیابی کردند و
نمی خواهند در فراکســیون امید قرار بگیرند در واقع شاید
از ما تعدادی کم و به اصولگرایان تعدادی اضافه شود.
بــراورد کردیــد تعــداد اصولگرایــان معتدل که
نمی خواهند عضو فراکســیون امید شــوند چند
نفر خواهد بود؟
دقیقا خیر ،اما دو نفر انها از حوزه انتخابیه تهران
هستند.
اما به نظر سه نفر باشند؟
اقای مطهــری مبنایــش را بر فراکســیون امید
گذاشــت ،روز شــنبه 18اردیبهشــت نیز در بخش عمده
جلسه ائتالف امید حاضر بود و بعد یک سری هم به جلسه
اصولگرایان زد .فکر می کنم تمایل اقای مطهری بیشتر
به سمت فراکسیون امید باشد.
ممکن است در بعضی شهرســتان ها منتخبانی که
بیشــتر متمایل به اعتدال و توسعه هســتند و این حزب از
ورود انها به لیســت ائتالف امید حمایت کــرد مثل اقای
مرادی در تبریز بــه عضویت فراکســیون اصولگرایان در
بیایند یا شــخص اقای الریجانی هم به همین شکل او در
حوزه انتخابیه قم جز و لیســت امید بود .شــاید 7-8نفری
چنین وضعیتی داشته باشند.
البته در نظر بگیریــد که خانم مینــو خالقی نیز
نتوانست به مجلس دهم راه پیدا کند.
بلــه ،امــا از ان طــرف امیــدوار هســتیم وقتی
اعتبارنامــه منتخبان مردم تایید شــد و افراد یک حاشــیه
امنیتی پیدا کردند وزنه فراکســیون امید سنگین تر شود،
چون اال ن بخشــی از منتخبــان احتیاط می کنند و ســایه
نظارت را باالی ســر خود احســاس می کننــد ،همان روز
شــنبه 18اردیبهشــت تعدادی از منتخبان مستقل که در
فراکســیون اصولگرایان حضور پیدا کردند بین جلسه به
ما اعالم کردند که چــون نتیجه انتخابــات در حوزه های
انتخابیه شــان هنوز تایید نشــده ،می ترســند در جلســه
2
محمود صادقی معتقد است« :ارایش نیروهای
حاضر در مجلــس تغییر کرده و جمــع خواهان تغییر
است ،بنابراین اقای الریجانی نمی تواند با این جریان
تغییرخواهی که خواســت عمومی مردم است همراه
شــود ».عضو ائتالف امید می گوید« :عــارف بدون
ورود به معامله های غیر شفاف حتما هنگام انتخابات
هیات رئیســه مجلــس برای کرســی ریاســت نامزد
می شــود چون می گوید ترس از رقابت موهوم اســت
و اساســا واقعیت ندارد ».منتخب مردم تهران ،ری،
اسالمشــهر و شــمیرانات در دهمیــن دوره مجلس
شــورای اســامی کف وزن فراکســیون امید را 158
نفر اعالم کرده و یاداور می شــود« :هرچه از اغاز کار
مجلس دهم بگذرد بر تعداد اعضای فراکسیون امید
افزوده تر خواهد شد».
فراکســیون امید شــرکت کننــد .فکر می کنــم که بخش
قابل توجهی از نیروها بعدا وقتی احســاس امنیت کنند به
ما ملحق می شــوند و به این ترتیب من پیش بینی می کنم
ما یک اکثریت قابل اطمینانی را پیــدا خواهیم کرد و روز
شنبه 18اردیبهشت هم با وجودی که تعدادی از منتخبان
اصالح طلب مثل رضا انصاری از داراب در تهران حضور
پیدا نکردند اما با این وجود تعداد 158منتخب به جلســه
فراکسیون امید امدند.
اما اعالم شــد تعداد منتخبان حاضر در جلســه
فراکسیون امید 153نفر بود؟
اقــای تابــش از حضــور 158منتخــب صحبت
می کرد اما در کل 5نفر باال و پایین زیاد مهم نیست ،مهم
این بود که فراکسیون استارتش خورده شد و حداقل یک
کفی را نشــان داد .این کف می تواند مبنــای خوبی برای
شروع کار بعدی باشد.
یک شبهه به عدد 153منتخب حاضر در جلسه
فراکسیون امید وارد می شود که برخی حضار روسای
ستاد انتخاباتی در استان ها بودند .ایا صحت دارد؟
من االن وارد این جنــگ و دعواهای خیلی نازل
نمی شوم چون خیلی مهم نیست ،لیستی که منتخبان در
ان نام خود را نوشتند مشخص است .البته افراد شوراهای
استانی نیز دعوت شدند اما این عدد شامل انها نمی شود.
در جمع دوســتان اصولگرایان نیز افــراد زیادی از
بیــرون مجلس بودنــد که چهــره محوری شــان ایت الله
موحدی کرمانی بود .به هر حال اقای الریجانی تعبیر خوبی
کردند و من روز یکشــنبه 19اردیبهشت صحبتی با ایشان
داشتم ،گفتم شــما فرمودید« :مجلس به پدرخوانده ها و
پدربزرگ ها نیازی ندارد اما ظاهرا طیف شــما نیاز بیشتری
داشتند .چون کامال بارز شــد که جلسه به دعوت ایت الله
موحدی کرمانــی بود که برایش احترام قائل هســتید ،در
واقع فراکسیون شما با محوریت روحانیت مبارز پایه گذاری
شد بنابراین خیلی نیاز به پدرخوانده و پدربزرگ دارید».
اقای الریجانی چه جوابی دادند؟
به هر حال یک تعارض و ناهمخوانی بین برنامه ها
پیش امد .ما از قبل برنامه خود را اعالم کرده بودیم ،قرار
نبود دو جلسه در یک زمان برگزار شود و برای حل مساله نیز
مــا 36منتخب مــورد حمایــت اعتدال و
توســعه را کنار نمی گذاریم چون نمی توانیم
ایــن طوری کلیشــه ای قضــاوت کنیــم .روز
انتخابــات هیات رئیســه مجلــس رای گیری
مخفی اســت یعنــی نماینــدگان ارای خود را
بدون انکه الزام به اعالمش داشــته باشــند
روی برگه های رای می نویسند ،پس هیچ کس
نمی تواند به طور قطعی بگوید کدام نماینده به
چه کسی برای ریاست مجلس رای می دهد
به مدلی رسیدیم ،این را به اقای الریجانی گفتم و او قسم
جالله خورد که خبر نداشته است .اما نکته این است که چرا
عنصر سوم را وارد قضیه کردند .بنا نبود جلسه فراکسیون
اصولگرایان در مجلس تشکیل شود چرا این اتفاق افتاد.
اقای الریجانی گفت« :شــما علما را می شناســید اقایان
به من فشار اوردند .از ما خواســتند و گفتند چرا انها جلسه
داشته باشــند و ما نداشــته باشــیم» ،این نوع رویکرد به
مسائل برای من جالب بود.
منظــور شــما از ورود عنصــر ســوم ،ایت اللــه
موحدی کرمانی است؟
اساســا تشــکیل جلســه بــه نــام فراکســیون
اصولگرایان بنا نبود شــنبه 18اردیبهشــت باشــد چون ما
اول یک روز کامل را برای جلســه خود اعالم کردیم ،انها
هم یک روز کامل را اعالم کردند ،بعد وارد مذاکره شدیم
که این مســاله را حل کنیم ،رســیدیم به اینکه نصف روز
انها باشند و نصف روز ما باشــیم .در این اثنا پیامک اقای
موحدی کرمانی امد .در واقع به جای انکه مشــکل را حل
کنیم مشکل سومی هم اضافه شــد .بعد اقای الریجانی
گفت« :ما را تحت فشار گذاشتند».
از طرف کجا تحت فشار بودند؟
اقــای الریجانی تعبیــر «اقایان» را بــه کار برد،
حاال نمی دانم تعبیر «اقایان» به چه کسانی بر می گردد.
به هر حال خود این پدیده خیلی خوب باید واکاوی شــود،
اینکه اساسا چرا در شروع کار دوســتان اصولگرا که واقعا
برای همه انها احترام قلبی قائل هســتم این طور کردند.
وقتی اقای الریجانی از تریبون مجلس بلند اعالم می کند
و این تیتــر روزنامه هایی مثل جوان می شــود که مجلس
نیازی به پدرخوانده و پدربزرگ ندارد ،اما چرا خود دوستان
اصولگرایان زیر چتر پدر بزرگ ها کار خود را شروع کردند.
این خیلی جای واکاوی دارد چون از نظر سیاســی نشان
می دهد که یک تشتت و از هم گسیختگی در بین دوستان
وجود دارد که این مساله خودش را در انتخابات هم نشان
ی در انتخابات به ویژه در حوزه
داد؛ اصولگرایان بعد از ناکام
انتخابیه تهران ،ری ،اسالمشهر و شــمیرانات نتوانستند
خود را بازیابی کنند.
کســی مثل اقای امیرابــادی که در قم شمشــیر را
برای اقــای الریجانی از رو بســته بود و انــواع اتهامات و
تخریب های عجیــب و غریــب را علیه اقــای الریجانی
مطرح کرد ،حاال انها مجبور می شــوند که دوباره کنار هم
قرار بگیرند ،به نظرم این وضعیت شکننده است .در اینده
حتما این مساله مشاهده خواهد شــد .در جلسه منتخبان
مجلس دهم روز شــنبه و یکشــنبه 18و 19اردیبهشــت
اقای امیرابادی و اشــخاص دیگر نفر به نفــر با منتخبان
گفت وگو و تالش می کردند انها را با لطایف الحیلی تحت
تاثیر قرار دهند ،حتی پیش منتخبانی رفتند که در روزهای
انتخابات انها را تخریــب کرده بودند ،بــا بعضی خانم ها
صحبت می کردند .نیم ساعت با نماینده شهرضا صحبت
می کردند ،بعد که از او پرسیدم «موضوع چه بود» ،منتخب
مردم شــهرضا گفت« :اینها خودشان کل دوران تبلیغات
انتخابات علیه من حرف می زدند حاال از در دوســتی وارد
شده اند».
می خواهم بگویم این دوستان یک مقداری به رغم
نمایشی که در رســانه ها ارائه دادند از انســجام برخوردار
نیســتند .به همین دلیل اســم فراکســیون خود را فراگیر
گذاشــتند .واژه فراگیر از نظر سیاســی بار معنایی ندارد،
یعنی یــک هویتی را اعــام نمی کند .اگــر 290منتخب
داخل یک فراکسیون فراگیر قرار بگیرند این معنی ندارد.
در کل معتقدم فراکسیون امید امیدوارانه کار خود را شروع
کرد ،انشاءالله با انسجام بیشتری قبل از اغاز کار مجلس
این فراکســیون تقویت می شــود ،براســاس اساســنامه
هیات رئیسه موقت انتخاب و ســپس با یک برنامه تقسیم
پارلمان
مثلث | شماره 308
کف اعضای فراکسیون امید منتخبان لیست امید هستند که ترکیبی است از
اصالح طلبان،حامیان دولت و اعتدالگرایان حامی دولت .در اساسنامه فراکسیون امید
پیش بینی شده که هریک از منتخبان بخواهند می توانند با پذیرش اساسنامه عضو این
فراکسیون شوند بنابراین فراکسیون امید محدود به اصالح طلبان نخواهد بود
سیاست
کار می کند تا وقتی گرد و خاک های سیاسی خوابید برای
خدمت رسانی به مردم اماده باشد.
چه چارچوبی برای عضوگیری فراکســیون امید
طراحی شده است؟
کف اعضای فراکسیون امید منتخبان لیست امید
هستند که ترکیبی است از اصالح طلبان،حامیان دولت و
اعتدالگرایان حامی دولت .در اساسنامه فراکسیون امید
پیش بینی شده که هریک از منتخبان بخواهند می توانند
با پذیرش اساسنامه عضو این فراکســیون شوند بنابراین
فراکسیون امید محدود به اصالح طلبان نخواهد بود.
برخــی می گوینــد رئیــس مجلــس در واقــع
ســخنگوی نماینــدگان اســت و کار اصلــی را
کمیســیون های تخصصی انجام می دهند .به
نظر شما بهتر نیست بین اقای الریجانی و عارف
یک تقسیم کاری در این حوزه اتفاق بیفتد و یکی
از کاندیداتوری ریاست مجلس کناره گیری کند
تا به امور مدیریتی دیگری بپردازد؟
گرچه بدنه مجلس و کمیســیون های تخصصی
ان بسیار مهم هســتند چون کارهای تخصصی مربوط به
لوایح و طرح ها در این کمیســیون ها انجام می شــود و از
انجا به صحن می رود اما این را هم باید یاداور شد که رئیس
مجلس فقط اسپیکر و سخنگو نیســت ،قوه مقننه یکی از
قوای سه گانه کشور اســت که اقتدار باالیی دارد بنابراین
قدرت رئیــس مجلس بــا کل نمایندگان برابــری می کند
بنابراین اینکه ما ریاست مجلس را بی اهمیت بدانیم و فقط
کمیسیون ها را مهم بدانیم دیدگاه خیلی دقیقی نیست.
برای اصالح طلبان ریاســت مجلس هــم به همان
اندازه بدنه پارلمان حائز اهمیت اســت .ما معتقدیم تمام
تصمیم گیری ها باید در فراکســیون ها به صورت شفاف و
دموکراتیک اتخاذ شود ،بنابراین رایزنی های پشت پرده که
متاسفانه در دو مجلس اخیر خیلی مرسوم شده است باید
اصالح شود و همچون پارلمان های دنیا تصمیم گیری ها
با شفافیت صورت گیرد.
اینکه برخی دوســتان معتقدند رقابــت میان اقایان
الریجانی و عارف برای ریاســت مجلس بــه تقابل منجر
می شود نظر درســتی نیســت ما باید ضمن حفظ ائتالف
به عنوان یک راهبرد کلی این مجال را فراهم کنیم که در
صحن علنی مجلس تعیین ریاست پارلمان را براساس یک
کار فراکسیونی انجام شود .متاســفانه رقابت در کشور ما
مترداف شده با تقابل درحالی که ما می بینیم در انتخابات
کشــوری مثل امریکا حزب دموکرات در درون خودش دو
کاندیدا معرفی می کند که با رقابت درون گفتمانی یک نفر
در نهایت ارا ی اکثریت را به خود جلب می کند و همه با او
همکاری می کنند این روش نه تنها به معنای جنگ و جدل
نیست بلکه روشــی عقالنی و متداول در دنیاست بنابراین
ما باید اجازه بدهیم در ایران هم این روش شــکل بگیرد و
چانه زنی های غیرشفاف منسوخ شود .اگرچه پارلمان محل
چانه زنی و البی گری هم هســت امــا نباید البی گری های
غیرشفاف بر همه مسائل ســایه افکند .بنده معتقدم اقای
دکتر عارف از توانایی سطح باالیی برای احراز پست ریاست
برخوردار است.
ایشان یک شخصیت کم نظیر در جمهوری اسالمی
است .اقای عارف از لحاظ ســوابق اجرایی در عالی ترین
ســطوح ،مدیریت موفقی داشــته و پســت های مختلفی
را تجربه کرده اســت ضمــن اینکه در مجمع تشــخیص
مصلحت نظام و شــورای عالی انقالب فرهنگی عضویت
دارد .اقای دکتر عارف نماد و برند اصالح طلبی اســت .از
انجایی که چهره های دانشــگاهی و دانشجویی منتظرند
اقای عــارف رئیس مجلس شــود بنابراین اگــر بخواهیم
بر ســر این موضوع معامله کنیم به رای مردم بی اعتنایی
کرده ایم ،باید توجه کنیم مــردم به هیچ وجه انتظار ندارند
افرادی را انتخاب کنیم که نماد وضع موجود هستند ،اقای
عارف نماد تغییر است و اقای دکتر الریجانی به رغم تمام
احترامی که برای او قائل هســتم بیشتر نماد وضع موجود
است بنابراین معامله بر سر ریاست مجلس ،جامعه را دچار
یاس می کند از این رو بهتر است اجازه بدهیم فراکسیون ها
شکل بگیرد تا به طور شــفاف رای گیری انجام شود تا هر
کس انتخاب شــد و رای بیشتری به دســت اورد به عنوان
رئیس مجلس مورد حمایت قرار گیرد.
بنابراین شــما معتقد بــه رقابت اقایــان عارف و
الریجانی در صحن علنی مجلس هستید؟
مجموعه دکتر عارف هم نظرشان همین است،
فکر می کنیم اساســا باید مقداری تغییــر در رویه مدیریت
مجلس ایجاد کنیم تــا ان گونه که در دنیا متعارف اســت
رقابت های پارلمانتاریستی به شــکل معقول در ایران نیز
نهادینه شود ،به این معنا که خیلی البی های غیرشفاف و
پشت پرده تعیین کننده نباشــد بلکه وزن فراکسیون ها که
به طور اشکار ،شفاف و روشن اعالم می شود ،تعیین کننده
باشــد بنابراین هم به لحاظ واقعیت بیرونــی خیلی بعید به
نظر می رســد و خام اندیشــی و خوشبینانه اســت که فکر
کنیم این دو نفر را پشت میز بگذاریم و یکی به نفع دیگری
کنار می رود ،به هیچ وجــه چنین اتفاقــی نمی افتد چون
اقای دکترعارف خودش را در قبال مــردم متعهد می داند
و نمی توانــد به نظر و انتظار رای دهندگان خودش پشــت
کند و وارد معامله شــود چون در این صورت حتما اعتماد
رای دهندگان خود را از دست خواهد داد .او متعهد است و
حتما به این عرصه ورود پیدا خواهد کرد.
از طرفی اقای دکتر الریجانی هم به دالیل مختلفی
احســاس می کنم کــه نمی خواهد کنــار بــرود و عزمش
جزم اســت که نامزد ریاست مجلس شــود بنابراین ما باید
مفروض مان این باشــد که این دو با هم رقابت می کنند و
بر این مبنا باید فوبیا و ترس موهومی کــه برای رقابت این
دو نفر ایجاد کردند را بشــکنیم و اجازه دهیم این دو نفر با
هم رقابت کنند چون رقابت لزوما به معنای دشمنی نیست.
رقابت منصفانه ،سالم ،قانونی و اخالقی که وزن جناح ها
را نشان می دهد حسن اســت .جناح هایی که با هم تقابل
ندارند .من به خیلی از دوســتان همچــون اقای نعمتی و
جاللی حق می دهم که در فراکســیون مورد عالقه شــان
قرار بگیرند و یک همگرایی کلی با هم داشته باشیم .به این
معنا که قرار نیست دو فراکسیون مقابل هم شمشیر بگیرند.
در مصالح ملی و موضوعات اتفاقا اگر هویت های متمایز
وجود داشته باشد به طور شفاف تر می توانیم مسائل مان را
با همدیگر گفت وگو و نقاط اشتراک را در جهت تامین منافع
ملی پیدا کنیــم بنابراین در بحث رقابت هــم معتقدم بهتر
است از همین االن تکلیف معلوم شود که اقایان الریجانی
و عارف با هم در صحن علنی هنگام انتخابات هیات رئیسه
دهمین دوره مجلس شورای اسالمی نامزد کرسی ریاست
می شوند اما می تواند به موازات این گفت وگوهایی درباره
سایر ارکان مدیریت مجلس همچون ترکیب هیات رئیسه و
کمیسیون ها صورت گیرد .اسم این گفت وگوها بده بستان
نیســت ،بلکه تقســیم کار و هم افزایی و همکاری در بقیه
ارکان مجلس اســت .پس بگذاریم در حوزه ریاست یک
رقابت جدی ،ســالم ،اخالقی و قانونی شــکل بگیرد و به
جای انکه دغدغه های مذاکرات غیر شفاف را که معموال
خیلی حرف از درونش در می اید داشته باشیم همه چیز به
رای نمایندگان موکول شود.
شما گفتید 130منتخب اصالح طلب در مجلس
اینده حضــور دارند ،چند نفر قطعــی حاضرند به
ریاست مجلس اقای عارف رای بدهند؟ اگر 36
منتخب مورد حمایــت اعتدال و توســعه را جز و
امار حســاب نکنیم؟ چون از اعالم مواضع انها
برداشت می شود که رای شــان به ریاست اقای
الریجانی خواهد بود.
ما 36منتخب مورد حمایت اعتدال و توســعه را
کنار نمی گذاریم چون نمی توانیم این طوری کلیشــه ای
قضــاوت کنیــم .روز انتخابــات هیات رئیســه مجلــس
رای گیــری مخفی اســت یعنــی نماینــدگان ارای خود را
بدون انکه الزام به اعالمش داشــته باشند روی برگه های
رای می نویســند ،پس هیچ کس نمی تواند به طور قطعی
بگوید کدام نماینده به چه کسی برای ریاست مجلسی رای
می دهد .به هر حال مجلس یک فضای بسیار پیچیده ای
دارد حتی پیچیده تر از انچه خود من تصور می کردم است.
پس نمی توان کلی گفت 36منتخب اعتدالی به چه کسی
رای می دهند یــا 130منتخب اصالح طلــب لزوما به چه
کسی .این حدس ها در واقع یک نوع خوش خیالی است.
تا حاال براوردی داشتید که اقای عارف چند رای
قطعی دارد؟
خیــر ،هنــوز کســی رای گیــری نکرده اســت.
اساســا ما در خود فراکســیون هم درباره ایــن موضوع را
27
پارلمان
سیاست
28
مثلث | شماره 308
به طور مشــخص بحث نکردیم ،فقط به طور حاشــیه ای
در فراکســیون اشــخاص اظهارنظر کردند ولی این هنوز
مشخصا مورد بحث قرار نگرفته است .اتفاقا برنامه ما این
است که جلســه بعدی بتوانیم هیات رئیسه فراکسیون را
انتخاب و بعد در قالب فراکسیون کاندیداهای خود را برای
هیات رئیسه مجلس تعیین می کنیم .البته قابل پیش بینی
است که نامزد فراکسیون امید برای کرسی ریاست مجلس
اقای دکترعارف خواهد بود ولی هنوز این شــکل معمول
تصمیم گیری فراکســیونی اش انجام نشده است بنابراین
هیچ اماری ما از تعداد قطعی ارای دکتر عارف نداریم.
یک ســری اصالح طلبان مثل اقایان عطریانفر،
عبدی ،زیبــاکالم و طیــف اعتدال و توســعه و
کارگزاران نگاهشان این است که برای انتخاب
ریاســت مجلــس بایــد بیــن دو گزینــه عارف
و الریجانــی ،کســی را انتخاب کرد کــه تجربه
مدیریت مجلس را داشــته باشــند چون هر دو
کارنامه اجرایی مشــخص دارند امــا یکی بالقوه
در اداره مجلس توانمند است و دیگری بالفعل،
بنابراین در س ال اخــر دولت اقای روحانی نباید
ریسک کرد ،وارد ازمون و خطا شد .در واقع انها
با این استدالل ریاســت اقای الریجانی به اقای
عارف ارحــج می دانند و معتقدند ریاســت اقای
الریجانی کمک بهتــری به دولت بــرای تحقق
برنامه هایــش در یک ســال اینــده می کند ،نظر
شما چیست؟
با احترامی که به نگاه صاحب نظران قائلم اما نظر
کامال متفاوتی دارم ،باید دوستان توجه کنند که وضعیت
ارایش نیروها نسبت به مجلس هشتم و نهم کامال تفاوت
کرده است .در واقع ریاســت اقای الریجانی برای اداره و
مدیریت مجلس هشتم و نهم مناســب بوده است و لزوما
به این معنا نیست که او حتما در مجلس دهم که ترکیب و
ارایش نیروهایش کامال نسبت به مجلس نهم تفاوت کرده
باز هم بتواند مدیریت موثر داشته باشــد .برنامه روز شنبه
18اردیبهشت نشــان داد که ظرفیت تعاملی در دوستان
اقای الریجانی خیلی ضعیف اســت و هنوز خودشان را با
وضعیت جدید تطبیق نداده اند ،ضمن انکه بعضی تعابیر
را هم برخی اشــخاص به کار بردند که نمی خواهم به انها
اشاره کنم .این مسائل نشــان می دهد انها نگاهی که در
مجلس نهم به صحنه داشــتند همان در ذهن و فکرشان
گویا رسوخ و رسوب کرده اســت و با همان نگاه به مجلس
دهم نگاه می کنند که این بســیار نکته ظریفی است .باید
توجه کرد اقای الریجانی که به خوبی و به نحو تحســین
برانگیزی مجلس نهم را مدیریت کــرد نمی تواند مجلس
دهم را مدیریت کنــد چون فضای مجلــس دهم فضایی
بعید است عارف بخواهد نامزد
ریاست جمهوری شود چون او
عزمش را برای کسب کرسی
ریاست مجلس جزم کرده
کامال متفاوت اســت .ارایش نیروها تغییر کــرده و جمع
خواهان تغییر اســت بنابراین اقای الریجانی نمی تواند با
این جریان تغییرخواهی که خواســت عمومی مردم است
همراه شود .روز شنبه 18اردیبهشت تست خیلی خوبی بود
که قدرت تعاملشان را نشان داد و اینکه خیلی کمتر از ان
چیزی است که ما در مجلس به ان نیاز داریم.
ترکیب هیات رئیسه خیلی در نحوه اداره مجلس
موثر است .منهای موضوع ریاست مجلس فکر
می کنید اکثریت کرســی های هیات رئیســه در
اختیار چه فراکسیونی قرار بگیرد؟
ادعای حداقل این اســت که اکثریت با ما است
اما شــخصا معتقدم بایــد تلفیقــی از نیروهــا را در ترکیب
هیات رئیسه مجلس داشته باشیم البته متناسب با وزن هر
فراکســیون .به عبارت بهتر نمی خواهیم وارد یک رقابت
شکننده و اسیب زن شویم ،دوست داریم نیروهایی که در
هر دو طرف تجربه دارند با هم کار کنند بنابراین در مدیریت
هیات رئیسه و کمیسیون ها بهتر اســت توازن متناسب با
وزن فراکسیون ها باشد.
یک نگاه این اســت که اگر اقای عــارف رئیس
مجلس نشــود شــخصیت و جایگاه سیاسی او
خیلــی صدمه می بینــد و بهتر اســت محتاطانه
درباره ورود بــه عرصه رقابت با اقــای الریجانی
تصمیم بگیرد ،نگاه شما چیست؟
من حــدود یک ماه پیــش با اقای عــارف درباره
همین موضوع صحبت کــردم .او گفت« :بــه هیچ وجه
این طور نیســت .ترس از رقابت موهوم اســت و اساســا
واقعیت نــدارد ».اقای دکتر عارف نظرش این اســت که
اصال شکست در رقابت مهم نیست و هیچ ضربه ای به او
نمی زند ».او می گوید« :من وارد عرصه رقابت می شوم،
به فرض اگر رای نیاوردم به مردم این پاسخ را دارم که من
به خواست شان عمل کردم ولی رای نیاوردم» بنابراین او
اصال چنین فکری نمی کند .باید مساله رقابت برای ریاست
مجلس را عادی کرد ،مگر چه اتفاقی می افتد .نباید در برج
عاجی اقایان عارف و الریجانی را بنشانیم و بگوییم به انها
صدمه می خورد ،خیر این طور نیست .اقای عارف فردی
است که برای پذیرش یک مســئولیتی بزرگ امادگی دارد
اما اگر رای نیاورد در بخش دیگری ایفای نقش می کند .در
کل تحلیل یاد شده درست نیست و خیلی غلط انداز است.
می گویند اگر اقای عارف رئیس مجلس نشــود
برای ریاست جمهوری وارد می شود ،این احتمال
وجود دارد که از نمایندگی مجلس استعفا دهد و
نامزد ریاست جمهوری شود؟
باید خود اقــای عارف باید به این ســوال جواب
دهد اما خیلی بعید می دانم چون او عزمش را برای کسب
کرسی ریاســت مجلس جزم کرده برای اینکه ان شاءالله
یک مجلس الگو با مدیریت او شــکل بگیرد و ا ن شاءالله
چهارســال خدمتگزاری کند .حاال اینکه نقشه بکشد اگر
رئیس مجلس نشــد چــه کار کند چنیــن طراحی هایی در
شخصیت اقای دکتر عارف نمی گنجد.
به نظر شــما شــخص اقای روحانی با ریاســت
کدامیک از اقایان عارف و الریجانی در سال اخر
دولت یازدهم راحت تر است؟
فکر می کنم تعامل شفاف تر و روشن تر و بهتری را
این مجلس با ریاست اقای عارف با دولت خواهد داشت.
به نظر شــما هرچه بگذرد وزن فراکسیون امید
افزایش پیدا می کند یا کاهش؟
افزایش پیدا می کند .هم اکنون بخشی از نیروها
احتیــاط می کنند اما وقتــی نماینده اعتبارنامــه اش تایید
شود ،حتما یک امنیت بیشتری احساس می کند و راحت تر
می تواند فراکسیون خودش را در مجلس شورای اسالمی
انتخاب کند.
فراکسیونامید
بیشتر از 120نفر
نیست
گفت وگویمثلثبا
یزاده
امیرحسین قاض
امید کرمانی ها
خبر نگار
بعد از انکــه نتیجه انتخابات مرحلــه دوم دهمین
دوره انتخابات مجلس شــورای اسالمی مشخص شد
دو گرایش سیاسی اصولگرا و اصالح طلب مراسم های
جداگانه ایراتشکیلدادند،ارزیابیشماچهبود؟
این دو مراســم با هدف وزن کشی سیاســی برگزار
شد .هر دو طرف می خواستند ببینند چه در چنته دارند و چقدر
می توانند بــرای اداره فضــای مجلس اینــده روی نیروهای
خودشــان برنامه ریزی کنند .باالخره ارایش سیاسی هنگام
انتخاباتیکشکلداردوبعدازانشکلدیگریپیدامی کند.
به واقع نوع ائتالف ها برای اداره مجلس دســتخوش تغییر
می شود و این تجربه سال های اخیر ماست .در ایران فعالیت
حزبی وجود ندارد ،افــراد براســاس اولویت های منطقه ای
انتخابمی شوندوتعدادیازمنتخبانوقتیبهمجلسشورای
اسالمی راه می یابند ،به لحاظ ســازماندهی سیاسی جابه جا
می شوند .از این رو نیروی تشــکیالتی و حزبی شناسنامه دار
سیاسی به ان معنا در مجلس کم داریم بنابراین افراد سمپات
هستند .ضمن انکه جریانات سیاسی هیچ گاه در حوزه های
مختلفانتخابیهکاندیدایاختصاصیمعرفینمی کنندبلکه
بررسیمی کنندوازبینکاندیداهایموجود،کسیکهبهانها
نزدیک تراستراحمایتمی کنندومی کوشندتاکسیکهنگاه
سیاسی متفاوت تری نسبت به انها دارد پیروز نشود .بنابراین
وقتیچنینمنتخبانیبهمجلسمی ایندممکناستقرارشان
تغییر کند چون عضویت رسمی و تشکیالتی در یک جریان
سیاسیندارند.بهعبارتبهترنامزدیدریکشهرستانییکی
به عنوانمستقلرایاکثریتمردمرابهدستمی اورداماوقتی
واردمجلسشداصولگرایااصالح طلبمی شود.
ایــن وزن کشــی روز شــنبه 18اردیبهشــت بین
فراکسیون امید و فراکســیون اصولگرایان چقدر
واقعی بود؟ چون عددی که از تعداد حضار مراسم
فراکسیون امید بیرون امد 153نفر بود ،در مقابل
امار اصولگرایان 181نفر اعالم شــد ،جمع این دو
رقم 334نفر می شــود در صورتی که کرسی های
مجلــس 290نفر اســت ،چطور این مســاله قابل
تحلیلاست؟
3
سیدامیرحسین قاضی زاده هاشــمی می گوید:
«متوســط وزن فراکســیون اصولگرایان در مجلس
اینده 150نفر اســت اما در یک ســال اینده مدیریت
مجلــس ترکیبی خواهد بــود ».عضو جبهــه پایداری
رقابــت الریجانی و عــارف در صحن علنــی مجلس را
قطعی می داند و معتقد است تا ارا از صندوق انتخابات
هیات رئیسه مجلس خارج نشود معلوم نمی شود چه
کسی پیروز است
مثلث | شماره 308
متوسط 150نفرتخمینزدید،وضعیتفراکسیون
امیدچطوراست؟
متوسط وزن ان طرف 120نفر بیشتر نیست .دالیل
زیادی هم وجود دارد .درســت است که مستقالن تمایل به
دولتدارندامابیشترازانکهتمایلبهدولتداشتهباشندبهنظام
عالقه مند هستند .در واقع دو موضوع وجود دارد ،یکی اینکه
کثرتکاندیداهایاصولگرادرشهرستان هازیادبود،بههمین
خاطر بسیاری از این مســتقل ها دیدگاه اصولگرایانه دارند،
دومانکهباالترازگرایشبهدولت،همراهیبانظامجذاب تر
اســت .این دوگانگی گفتمانی که اقــای رئیس جمهوری با
مقام معظم رهبری راه انداخته و هر روز یک برگــی از ان را رو
می کند ،باعث می شود که این جریان کم کم فاصله خودش
را از دولت و بالطبع از لیست امید که حامی دولت است بیشتر
کند.بههمینخاطرمی گویمانتخاباتریاست جمهوریاینده
یک جا به جایی ارایش سیاسی اســت .دلیلش این است که
اقای روحانی برای برنده شدن در انتخابات ریاست جمهوری
دنبال ایجاد یک تعارض گفتمانی و دوقطبی ســازی مجدد
است و علی الظاهر این دو قطبی سازی را بین خود و مواردی
کهمقاممعظم رهبریارائهمی کنندتعریفکردهاستبنابراین
این تیپ ادم هــا از دولت و حامیان دولــت در مجلس فاصله
خواهند گرفت و روز به روز وضع فراکســیون امید در مجلس
ایندهبدترخواهدشد.
به نظر شما دولت واقعا عالقه مند به ریاست اقای
عارف در مجلس است یا الریجانی؟ حمایت عملی
راالریجانیانتخابمی کنداماحمایتبالقوهعارف
رابر می گزیند؟
اقای روحانــی بین دو امــر گیر کرده اســت ،یکی
اینکه مجلســی می خواهد که ضمن چانه زنی با حاکمیت و
نظام ،بتواند منویات او را اعمال کند .دوم اینکه در انتخابات
ریاست جمهوری اینده بدنه اصالحات را همراه خودش کند.
بهاعتقادمنشخصرئیس جمهوروبعضیوزرادو گانهعمل
می کنند.وزراچونموضوع شانکاربامجلساستونگاهشان
بهانتخاباتسیاسینیستپایکاراقایالریجانیهستنداما
شخصرئیس جمهورکهنگاهشسیاسی تراستمصحلت
می بیندکهازاقایعارفحمایتکند.
اقایهاشمیمی تواندبیناقایانالریجانیوعارف
حکمیتکند؟
اقایهاشمیبهمصلحتخودشنمی داندکهدراین
جریان ورود کند چون اقای هاشــمی بر خالف اقای روحانی
به هر دو جریــان اصولگرا و اصالح طلب نیاز دارد و بخشــی
از اصولگرایان را در اردوگاه خود می بیند که با رســمی کردن
موضعش نمی خواهد ان بخش را از دســت بدهد اما موضع
خانواده اقای هاشــمی متفاوت اســت و انها به شدت دنبال
ریاستمجلسیاقایعارفهستند.
پایداری مثل مجلس نهم رای سفید به الریجانی
می دهد؟
پایداریمالکشانتخاباصلحاستوطبیعتاوقتی
احساسمی کنددادنرایسفیدممکناستوضعرابدترکند
اصالرایسفیدنخواهدداد.
اما اقای کوچک زاده و رســایی می گویند نباید وارد
بازی عارف-الریجانی شــد چون هــر کدام رئیس
مجلسشوندبرایجامعهفرقینمی کند؟
باالخره ایــن یک قاعده طبیعــی دارد ،بحث اصلح
همیشهانتخاببیندوخوبکهنیست.حاالدوستاننظرشان
را گفتند رفقای ما هم می شنوند من نمی گویم کسی ممکن
نیست رای ســفید بدهد اما این به عنوان یک اقدام جریانی
قطعا نخواهد بود .شاید یک زمانی اگر می دیدند اقای عارف
50رای می اورد و رای انها موثر نیست ،ممکن بود رای سفید
بدهند ولی چون ممکن اســت یک دانه رای هم برای کسب
ریاستمجلسایندورهموثرباشدبعیدمی دانمکسیسمت
رایسفیدبرود.
سیاست
(خنده)االنکهتعدادمنتخباندرمجلسدهم288
نفر است یعنی به 290نفر هم نمی رسد .اقای حسین زاده که
به رحمت خدا رفت ،او از اردوگاه اصولگرایان بود .خانم مینو
خالقینامزداصالح طلبهمکهبانظرشوراینگهبانازورود
بهمجلسبازماندبنابراینتعدادنمایندگانمجلسدهمدراغاز
کار 288نفرخواهدبود.مندراینرابطهقضاوتیندارمچون
به افرادی وابسته اســت که هنوز تصمیم نگرفته اند ،هم در
جلسهفراکسیونامیدحضوریافتندوهمدرجلسهفراکسیون
اصولگرایانشرکتکردندیابادوطرفقرارمدارمی گذارند.تا
زمانیکهاراازصندوقهیات رئیسهدر نیاید،معلومنیستچه
کسی رئیس می شود و ترکیب هیات رئیسه چه خواهد شد .از
االن نمی توان قضاوتی درباره اقلیت و اکثریت مجلس اینده
داشت .یاداور می شــوم دوره قبل فراکسیون رهروان والیت
با 180نفر و فراکســیون اصولگرایان با 100نفر تشکیل شد
امابعضیازدوستانیکه عضوفراکسیوناصولگرایانبودند
توانستند به هیات رئیسه راه پیدا کنند یعنی قرارها و مرزهای
فراکســیونی قطعی و واقعی نیســت .مرزبندی واقعی ســر
رقابت دو کاندیدا برای کرســی ریاست مجلس است و این با
مسائلسیاسیمتفاوتاست.وقتیبحرانسیاسیدرکشور
ایجاد شــود مثال قضیه فتنه و برجام پیــش بیاید صف بندی
واقعیسیاسیاتفاقمی افتدیعنیانجاافرادبراساسدیدگاه
سیاسی شانعملمی کنندبنابراینخیلیدنبالارزیابیدقیق
اینماجرانبایدبودچونبهجایینمی رسد(.خنده)
یکشبهه ایکهمطرحشدانبودکهاصولگرایان
برای باالتر نشــان دادن وزن خودشان در مجلس
اینده و جذب ارای خاکســتری منتخبان مســتقل
یکسرینمایندگانمجلسنهمکهبهمجلساینده
راه پیدا نکرده بودند را نیز به مراســم شان دعوت
کردند،ایااینطوربود؟
دعوت کننده برای فراکسیون اصولگرایان ایت الله
موحدیکرمانیبودودکترالریجانیهمنقشمجریدعوت
راایفاکرد.مناطالعیازاینمسالهندارم.
باالخرهدرجلسهحضورداشتیدایابهچنینمواردی
برخورد کردید که غیر از منتخبــان مجلس اینده،
نمایندگانیازمجلسنهمهمحضورداشتهباشند؟
من متوجه نشدم ،دقت نکردم .ولی برای ان طرف
ماجرا هــم حرف هایی می گویند مثال اینکه در تاالر مراســم
فراکسیون امید مسئوالن شهرستانی این ائتالف هم حضور
داشتندیعنیازاینحرف هاکهبرایاصولگرایانزدهمی شود
برایمراسمفراکسیونامیدهموجوددارد.درکلمراسمروز
شنبه نشــان داد که اصولگرایان وضع خوبی در مجلس اتی
دارندبه طوریکهرسانه هایاصالح طلباعالمکردندتعداد
منتخبان حاضر در نشست فراکسیون اصولگرایان بیشتر از
130نفرنبودنددرحالیکههمینرسانه هاقبالمی گفنتدتعداد
اصولگرایاندرمجلسایندهبه 80نفرهمنمی رسد.حتیاگر
همانعددرسانه هایاصالح طلبرامالکقراردهیممعلوم
شدکهحسابوکتاباصالح طلباندرستنبودوهمین130
نفروزنقابلتوجهوقابل مالحظه ایاست.وقتیفراکسیون
اصولگرایاندرمجلسنهم 100کرسیداشتتوانستیک
سومهیات رئیسهرابگیردحاالاگرمیانگینعدد 130و 180را
مالکقراردهیمبهعدد 150کرسیمی رسیمکهبرایناساس
حتما فراکسیون اصولگرایان می تواند بخش عمده مدیریت
مجلس را به عهده بگیرد .در ضمن این طور هم نیســت که
همه ارکان مدیریتی مجلس را بتواند بگیرد چون فراکسیون
مقابلشنیزپر تعداداست.یعنیبحثمدیریتمجلساینده،
یک مدیریت ترکیبی اســت چون هیچ کدام از دو فراکسیون
نمی توانندبه طورقاطعاعالمکنندکهاکثریتمطلقهستند.
مگراینکهیکاتفاقبیفتدویکبحرانسیاسیدرکشورایجاد
شــود ،در این صورت تعداد زیادی از فراکسیون امید ریزش
می کنندیابرعکس.یعنیاتفاقیبیفتدکهیکدفعهتعدادی
ازهمراهیبایکفراکسیونپشیمانشوندودستازهمراهی
بردارند اما در شــرایط موجود وضع فرق می کنــد .البته فکر
می کنمانتخاباتریاست جمهوریکالارایشسیاسیکشور
ومجلسراتغییرخواهدداد.
بهنفعاصولگرایانیابهضرراصولگرایان؟
به نظرم به شــدت ارایش به نفع اصولگرایان تغییر
می کند .یعنی این تحلیلی که درباره مدیریت ترکیبی مجلس
گفتمبراییکسالایندهاست.
یعنی بعد از انتخابات ریاســت جمهوری تغییرات
گسترده ای در ارایش نمایندگان مجلس دهم رخ
می دهد؟
بله،همینطوراست.
بهنظرشمارقابتعارف-الریجانیبهصحنکشیده
خواهدشد؟
بله.
یعنیاحتمالتفاهمیاتوافقمیاناقایانالریجانیو
عارفقبلازاغازبهکاردهمیندورهمجلسشورای
اسالمیوجودندارد؟
خیرچونوضعبه گونه ایاستکههیچ کداممایوس
نشدند.اگرنسبتارا 220به 50بودیکطرفاحساسمی کرد
کهدیگرادامهدادنشفایدهندارد.ثانیاچوناقایانالریجانی
و عارف خاســتگاه جریانی واحد ندارند بــه تبع ان حکمی نیز
ندارندکهبینانهاحکمیتکند.ازطرفیاقایدکترالریجانی
می بیند که اگر کنار بکشد بدنه اصولگرایی که پای کار عارف
نمی رودبنابراینیککاندیدایدیگرمطرحمی کند،درمقابل
اگراقایعارفکناررودبازبدنهجریاناصالحاتدراینرقابت
احساس شکســت می کند ،بنابراین نخواهد گذاشت اقای
عارفکناربرود.
شماوزنفراکسیوناصولگرایاندرمجلسایندهرا
پارلمان
29
معنای یک استعفا
بین الملل
تی
تر
یک
شام اخر
بین الملل
30
مثلث | شماره 308
چرا داوود اوغلو استعفا کرد؟
هفتهگذشتهداووداوغلو ،نخست وزیرترکیهاعالمکردکهازدبیرکلیحزبعدالت وتوسعه
کناره گیری می کند .برخی این استعفا را ناشی از تمایل رجب طیب اردوغان برای افزایش قدرت
خوددرچارچوبساختارسیاسیترکیه می دانند؛امریکهنشانمی دهداردوغانعزمخودراجزم
کردهاستتانظامپارلمانیدرترکیهرابهیکنظامریاستیحرکتدهد.
مغز متفکر حزب عدالت و توسعه
قربانی جاه طلبی اردوغان شد
خیز اردوغان برای اقتدارگرایی
حسن اشرفی
1
کارشناس مسائل ترکیه
در حالی که ترکیه بــا بحران پناهجویــان ،درگیری
نظامی با کردها ،فشــار امریکا بر این کشــور برای مبارزه
جدی با داعش و همچنین فشار ســرکوب بی سابقه علیه
دســت اندرکاران مطبوعات و منتقدان حکومت دست به
گریبان بود ،به نظر می رســد اختالفات میان داوداوغلو،
نخســت وزیر و رجب طیــب اردوغــان ،رئیس جمهور که
پس از ارائه بســته شفافیت توســط داوداوغلو (بسته ای
که در راستای مبارزه با فساد اقتصادی و به دنبال رسوایی
بزرگ مالی در ترکیه در دوران نخست وزیری اردوغان که
دســتگیری تعدادی از وزیران ،مقامات بانکی و فرزندان
انها را به دنبال داشت ،تدوین شد) کلید خورد ،سرانجام به
نقطه ای حساس رسیده است.
درواقع پس از سلب اختیار از داوداوغلو در انتخاب
مسئوالن اســتانی اک پارتی که اقدامی در راستای حفظ
قدرت رئیس جمهور و کاهش نفوذ نخســت وزیر در حزب
ارزیابی شــد ،اوغلو پس از بیســت ماه نخســت وزیری با
برگزاری کنفرانســی خبری اعالم کرد که بعد از مشورت با
اردوغان می خواهد با بهره مندی از حمایت
مردمی ،قانون اساســی را تغییر دهــد و نظام
ریاستی برقرار کند .اما داوداوغلو قصد داشت
با تحکیم قدرت خود ،یک نخســت وزیر موفق
لقب گیرد .اردوغان بعد از اســتعفای داوداغلو
در ســخنانی اعالم کرد :هیچ عقبگردی درباره
دستیابی به سیستم ریاســت جمهوری ایجاد
نشــده اســت .همه باید ایــن مســاله را قبول
کنند
مثلث | شماره 308
باید در برابر این کودتای کاخ ریاســت جمهوری مقاومت
کنند».
در تبیین دالیل اختالف میان این دو مقام ترک موارد
متعددی مطرح اســت .به نظر می رســد یکی از عوامل را
در مداخالت اردوغان در امور دولتی و حزبی می بایســت
جســت وجو کرد که واکنش منفی داوداوغلــو را به دنبال
داشته است.
از دیگــر مــوارد اختــاف نظــر میــان اردوغان و
داوداوغلو می توان به مساله توافق با اتحادیه اروپا بر سر
مهاجران غیرقانونی اشاره داشت .اتحادیه اروپا موافقت
کرده در ازای کنترل بیشتر بر مرزها توسط ترکیه و موافقت
با پذیرش پناهجویان اخراج شده از یونان ،به روند پیوستن
این کشور به اتحادیه اروپا ســرعت بخشیده و ورود بدون
ویزای شهروندان ترکیه به کشورهای عضو اتحادیه اروپا
امکان پذیر شــود .این پروژه که توســط داوداوغلو کلید
خورده و در حال اجرایی شدن بود با استقبال کمی از سوی
اردوغان مواجه شد.
اردوغــان به طور مشــخص اجازه مســافرت بدون
ویزای شــهروندان ترکیه را کم اهمیت جلــوه داد و گفت:
«در زمان نخست وزیری من مشــخص بود که این برنامه
قرار اســت در ســال ۲۰۱۶انجام شــود .اینکه چهار ماه
اجرای ان به جلو کشیده شده ،پیروزی محسوب می شود؟
رئیس جمهوری ترکیــه همچنین در ســخنرانی خود یک
روز پس از اســتعفای احمد داوداوغلو ابراز داشت حاضر
نیست در ازای لغو روادید سفر به کشورهای عضو شنگن،
شرط اتحادیه اروپا برای تغییر قوانین مبارزه با تروریسم را
بپذیرد ».اردوغان با انتقاد از اتحادیه اروپا که تردد ازادانه
اتباع تــرک به حوزه شــنگن را به بازنگری قانــون مبارزه با
تروریسم ترکیه مشــروط کرده بود ،گفت« :ما راه خود را
می رویم و اتحادیه اروپا هم راه خــودش را برود ».همین
نگاه متفــاوت میان اردوغــان و داوداغلو ســبب نگرانی
مقامات اروپایی از استعفای داوداوغلو شده است.
مقامات اتحادیه اروپا باتوجه به رویکرد اقتدارگرایانه
اردوغان خارج شــدن داوداوغلو از صحنه سیاسی ترکیه
را موجب اســیب دیــدن روابــط دو طرف تلقــی می کنند
و ســرمایه داران و فعــاالن اقتصادی و شــرکای اروپایی
و امریکایی ترکیــه نیز از رفتــن داوداوغلو ابــراز نگرانی
کرده اند .با این حال اروپایی ها تالش کردند تا محتاطانه
در خصوص این تحوالت اظهارنظر کنند.
به نظر می رســد کــه داوداوغلــو برای پیوســتن به
اتحادیه اروپا مشــتاق تر باشــد چرا که ان را تامین کننده
امنیت ملی ترکیه می دانــد؛ دیدگاهی که اردوغان چندان
بدان معتقــد نیســت .اردوغــان در واقع بیشــتر نگاهی
خاورمیانه ای را درسیاست خارجی دنبال کرده که اوج این
تفکر را می توان در اقدامات ترکیه در ســوریه و همراهی
انکارا با ریاض و دوحــه برای مقابله با جبهــه مقاومت در
منطقه مشاهده کرد.
اختالف نظر دیگر اردوغان و داوداوغلو در خصوص
مسائل حقوق بشری است که در واقع دیدگاه داوداوغلو به
غربی ها در این زمینه نزدیک تر است .اردوغان از زندانی
کردن دانشــجویان و روزنامه نگاران متهم به «حمایت از
تروریسم» دفاع می کند اما داوداوغلو با زندانی کردن افراد
پیش از محاکمه مخالف است.
اردوغــان و نزدیکانــش داوداوغلــو را بــه اتحاد با
دشــمنان رئیس جمهور در داخل و خارج متهم می کنند.
در سطح داخلی داوداوغلو متهم است که با جریان گولن
و انچه اردوغان ان را «دولت موازی» می خواند هم دست
است .در ســطح خارجی نیز داوداوغلو متهم به همسویی
با اتحادیه اروپا و امریکا برای پیگیری موضوعات حقوق
بشــری و مخالفت با رویکردهــای اقتدارگرایانه اردوغان
در بازداشــت روزنامه نگاران و فعاالن مدنی است .اما در
کنار این موضوعات ،مهم ترین اختالف میان اردوغان و
داوداوغلو بر سر نظام سیاسی ترکیه است.
اردوغان می خواهد با بهره مندی از حمایت مردمی،
قانون اساســی را تغییر دهد و نظام ریاســتی برقرار کند.
امــا داوداوغلو قصد داشــت با تحکیم قــدرت خود ،یک
نخســت وزیر موفق لقب گیرد .اردوغان بعد از استعفای
داوداغلو در سخنانی اعالم کرد« :هیچ عقبگردی درباره
دستیابی به سیستم ریاســت جمهوری ایجاد نشده است.
همه باید این مساله را قبول کنند .مردم ما به خوبی می دانند
که به لطــف سیســتم ریاســت جمهوری مســتقیم ،اگر
انتخابات برگزار شود و دولت ها تغییر یابند ،باز هم خللی در
اداره کشور ایجاد نمی شود».
عــدم حمایــت از داوداوغلــو درون اک پارتی یکی
از دالیلی بــود که اردوغان وی را به عنــوان رئیس حزب و
نخســت وزیر انتخاب کرد .اردوغان برای اینکه بتواند به
اهداف خود در حزب دســت یابد نیاز داشــت تــا اکثریت
اعضــای حزب را با خــود همراه ســازد از این رو کســی را
به عنوان رئیس حــزب انتخاب کرد کــه رای اندکی میان
اعضای حزب داشته باشــد و هر زمان رئیس جمهور اراده
کرد وی را بدون ایجاد تنش حزبی از مسند کار کنار گذارد.
شیوه مدیریتی اردوغان در سال های اخیر این موضوع را
تایید می کند کسانی که در عرصه سیاسی ترکیه ایده های
خاص و خالقانــه را دنبال کــرده و همراهــی تمام عیار با
دیدگاه های رئیس جمهور نداشته اند از عرصه سیاسی کنار
گذاشته خواهند شد.
با این حال تجربه سیاسی ترکیه نشان داده اردوغان
به عنوان یک شــخصیت کاریزماتیک حزبی حتی با کنار
گذاردن نیروهای درجه یک حزبی نیــز می تواند در راس
حاکمیت ترکیه ادامه حیات دهــد ،بدون اینکه محبوبیت
حزبی اش دستخوش چالش شود .زمانی که وی عبدالله
گل از مقامات درجه یک سیاســی ترکیــه را از اک پارتی
به حاشیه راند ،شاید کمتر کســی تصور می کرد تحوالت
سیاســی ترکیه بدون چالش باقی بماند اما گذشــت زمان
نشــان داد عرصه سیاســی داخلی ترکیه و تحوالت درون
حزبی عدالت و توسعه نسبت به تبعات چنین تصفیه هایی
استانه تحمل باالیی دارد.
به نظر می رســد در مورد اخیر نیز نمی تــوان انتظار
داشت تبعات سنگینی بابت کنار رفتن داوداوغلو از ریاست
حزب عدالت و توســعه و نخســت وزیری ترکیه دامن گیر
این کشــور شــود .با این حال بــرای اردوغــان این نکته
دارای اهمیت است تا در شــرایط حاضر بتواند رهبر حزب
و نخست وزیر جدید را سریع تر معرفی نماید چرا که تداوم
تنش درون حزب حاکم می تواند تبعات سیاسی و اقتصادی
منفی برای ترکیه به همراه داشته باشد .گفته شده بن علی
یلدیمیر ،وزیر راه و ترابری یا برات البایرک ،وزیر انرژی که
داماد اردوغان اســت ،از جانشــینان احتمالی داوداوغلو
خواهند بود.
بین الملل
رئیس جمهور به منظور حفظ یکپارچگی در حزب تصمیم
بــه کناره گیــری از ریاســت اک پارتی گرفته اســت .وی
اعالم کرد در کنگــره اضطراری دوم خــرداد حزب حاکم
ترکیه از سمت خود به عنوان رئیس حزب استعفا می دهد.
داود اوغلو از کمیته مرکزی حزب عدالت و توسعه خواسته
تــا در این کنگــره ،یک رئیــس جدید برای حــزب حاکم
برگزیند.
با این حال داوداوغلو تالش کــرده تا در ادبیاتش،
خود را همچنان بخشی از اک پارتی و حامی پشت صحنه
رئیس جمهور معرفی کند .در پی باال گرفتن این اختالفات
در عالی ترین سطوح رهبری سیاسی ترکیه ،واکنش های
مختلفی در خصوص اینده سیاســی این کشــور در سایه
رویکرد اقتدارگرایانه اردوغان شــکل گرفتــه تا جایی که
حتی شاخص سهام این کشور به میزان ۵/۳درصد سقوط
کرده است.
«کمال قلیچدار اوغلو» رهبر حــزب جمهوریخواه
خلق بزرگترین حزب اپوزیسیون ترکیه گفت که این اقدام
ناشی از «کودتای کاخ ریاست جمهوری» بوده است .وی
اظهار داشت« :اســتعفای داوداوغلو نباید یک موضوع
درون حزبی درنظر گرفته شــود و همه حامیان دموکراسی
ترکیه با نخست وزیری اوغلو دچار
نظام دوحاکمیتی شده بود
تسویه حساب
نشانه های تغییر در الگوی رفتاری
ترامپ ظاهر شده است
اجماع شکننده
31
بین الملل
نخست وزیرضعیف
استعفای داوود اوغلو به معنای پایان نظام پارلمانی در ترکیه است
حسین پاشایی
کاندیدای دکترای علم سیاست ،دانشگاه انکارا
بین الملل
32
مثلث | شماره 308
2
«داوود اوغلو شخصیتی است که هم به عنوان مشاور
ارشــد وزارت خارجه و هم وزیر خارجه ،خدمات شایانی در
ترکیه داشته اســت .اما این نظر شخصی من است؛ از این
ساعت به بعد هر کسی هر حرفی میخواهد بزند ،اما ترکیه
هم در رابطه با مشکالتی که در سوریه با ان مواجه است و
هم در رابطه با مسائل مربوط به روسیه و ادامه ان نمی تواند
راه حلی پیدا کند .ترکیه باید از این بن بست خارج شود .باید
خود را از این ساختار دوگانه برهاند .خیلی واضح میگویم
این موضوع با حضور داوود اوغلو امکان پذیر نخواهد بود،
ا.ک.پ و ترکیه باید راه جدیدی برای خود پیدا کند ».این
سخنان نوساحی گونگور ،نویســنده و روزنامه نگار ،روزنامه
استار و از اشــخاص نزدیک به اردوغان است که در اواخر
ماه میالدی گذشته در شبکه «ا تی وی» ترکیه بیان داشت
و موجبات خشــم داوود اوغلو و اخــراج او از روزنامه ،رادیو
و تلویزیون ترکیه شد .پس از این ســخنان بود که اگاهان
و تحلیلگران سیاســی شــروع به صحبت و تحلیل در مورد
اختالفات درون حزبی ا.ک.پ کردند .در اصل اگر طرفین
هم در صدد عدم افشا و بازگویی این اختالفات در مطبوعات
و رســانه ها بودند ،اما کم و بیش از همــان اوایل به قدرت
رســیدن داوود اوغلو مشــهود بود .راه حل اردوغان برای
اداره ا.ک.پ بعــد از خود ،فرمــول «رئیس جمهور مقتدر
و نخســت وزیر مقتدر» بود .ولی باتوجه به ســاختار قانون
اساســی ،خصوصا بعد از اصالحات انجام شده و انتخاب
رئیس جمهور با ارای مســتقیم مــردم و بــا در نظر گرفتن
کاریزما و ا توریته شخصی اردوغان ،خیلی زود عدم کارایی
این فرمول مشــخص شــد .اولین اختالفی که رسانه ای
شــد و همگان پی به مشــکالت موجود بین نخســت وزیر
و رئیس جمهور بردنــد ،وقایع مربوط به اســتعفای هاکان
فیدان ،مستشار تشکیالت اطالعات و امنیت بود که داوود
اوغلــو او را برای نمایندگی مجلس و شــاید بعدها در قامت
یکی از وزرای کابینه مناسب می دید .اردوغان شدیدا با این
موضوع مخالفت کرد و فیدان مجبور به بازگشــت به میت
شــد .بعد از ان نیز در تهیه لیســت کاندیداهای انتخاباتی
اختالفاتی بین ان دو روی داد .با گذشت زمان و مستحکم تر
شدن جایگاه داوود اوغلو در مقام نخست وزیری ،او سعی
داشــت نفرات وفادار به خود را در ارکان حزب در ســازمان
مرکزی و تشکیالت استانی بگمارد .عالوه بر این هرچقدر
اردوغان بــه تندی با مقامات امریکایــی و اروپایی صحبت
می کرد ،داوود اوغلو سعی داشــت به مالیمت و نرم خویی
دیپلماتیک با انها روبه رو شود .به نظر می رسد دو اتفاق مهم
در به اوج رسیدن اختالفات موثر بود .یکی مذاکرات مربوط
به پناهنــدگان و اوارگانی که از طریق ترکیه به کشــورهای
اتحادیه اروپــا می رفتند کــه در نتیجــه ان داوود اوغلو در
دیدارها و مذاکراتی که با مقام های اتحادیه اروپایی داشت
موفق به دریافت امتیازاتی از قبیل دریافت وجه نقد و مهم تر
از ان ورود بدون ویزای شــهروندان ترکیه ای به کشورهای
اتحادیه اروپایی بود .اتحادیه اروپا برای این مهم شــروط
بسیاری برای ترکیه گذاشته بود که تا هفته قبل ترکیه اکثر
ان شــروط را به جا اورده بود .یکی از مهم تریــن انها که تا
حدودی در شعله ورتر شدن اختالفات بین اردوغان و داوود
اوغلو نیز بی تاثیر نبود ،درخواست اتحادیه اروپا برای تغییر
تعریف تروریســم درقوانین ترکیه بود که اعتراضات شدید
اردوغان را در پی داشت .واقعه دیگری که به نظرم در به اوج
رسیدن اختالفات موثر واقع شد ،دیدار داوود اوغلو از امریکا
و مالقاتش با اوباما بعد از سفر تقریبا یک ماه قبل اردوغان
به امریکا بود که به نظر نزدیکان اردوغان نیازی به این سفر
نبود .اردوغان در سفرش به امریکا و گرفتن مالقات با اوباما
با سردی مقامات کاخ ســفید روبه رو شده بود و اینک دیدار
داوود اوغلو با اوباما به گمان بسیاری برای اردوغان سنگین
می امد .خالصه اینکه این اتفاقات ســبب شد تا اردوغان و
نزدیکانش در حزب برای کنار گذاشتن داووداوغلو دست به
کار شوند .هنگامی که دا وود اوغلو در سفر بود کمیته مرکزی
حزب تشکیل جلسه داده و اختیاز نصب و گماشتن روسای
تشکیالت استانی را از دبیرکل حزب و نخست وزیر سلب و در
اختیار کمیته قرار داده بود .داوود اوغلو بعد از بازگشت از سفر
بسیار بر این موضوع برافروخته و با اردوغان تماس می گیرد
که با جواب سرد او مواجه می گردد و اینکه اردوغان از این
موضوع خبرداشته و ان را تایید می کند .فردای ان روز هنگام
ســخنرانی هفتگی در مقر حزب داوود اوغلو با سخنانی تند
تهدید به کناره گیری می کند و اینکه هر مقام دنیوی را بدون
لحظه ای درنگ پس می زند .عصر همــان روز اردوغان در
دیدارش با کدخدایان تلویحا جواب داوود اوغلو را اینگونه
می دهد که مهم این است که چگونگی قرار گرفتن در مقام
و منصب ها نباید از یاد هیچ کسی برود .خالصه اینکه نتیجه
این کشمکش ها به جلسه دو نفره هفته گذشته این دو ختم
می شودکهخروجیجلسهنشانازبرگزاریکنگره فوقالعاده
برای انتخاب رهبر جدید حزب بــدون نامزدی داوود اوغلو
دارد .فردای ان در سخنرانی که به سخنرانی وداع مشهور
شــد ،داوود اوغلو با اعــام پایان فرمــول «رئیس جمهور
مقتدر و نخســت وزیر مقتدر» بیان می دارد که کشور با این
وضعیت قابل اداره نیســت و با همه احترام و عالقه ای که
به شــخص رئیس جمهــور دارد وقایع این چنــد روز و رفتار
رفقــا و هم حزبی هایش را مغایر با منطق دوســتی و رفاقت
می داند و اعالم می دارد که در کنگره سراسری که در 22می
برای انتخاب دبیرکل جدید حزب برگزار خواهد شــد ،نامزد
نخواهد شــد .اردوغان با نهایت خونسردی این موضوع را
نظر شــخصی نخســت وزیر می پندارد و اعالم می کند که
همان طور که من از دبیرکلی حــزب کنار رفتم ،داووداوغلو
نیز می تواند برود.
حالسوالیکهاذهانتحلیلگرانودرکلجامعهترکیه
را مشغول کرده این است که نخســت وزیر اینده چه کسی
است یا مهمتر از ان ،چه ویژ گی هایی خواهد داشت؟ بعد
از سخنان داووداوغلو که گفت دیگر فرمول رئیس جمهور
مقتدر و نخســت وزیر مقتدر نتیجه نمی دهد ،ایدین اونال
نماینده انکارا در مجلس و از اعضــای نزدیک ا.ک.پ به
اردوغان اعالم کرد کــه از این پس به جای نخســت وزیر
مقتدر باید شخصی نخست وزیر بشود که از کیفیت پایینی
برخوردار است و شخصیت ضعیف تر و وابسته ای در مقابل و
نسبت به رئیس جمهور داشته باشد .به نظر می رسد که هدف
اردوغان بی اعتبار کردن و کم اهمیت جلوه دادن جایگاه و
مقام نخست وزیری است که البته این با داووداوغلو میسر
نبود .هدف مهم اردوغان تغییر سیستم دولتی ترکیه از نظام
پارلمانی به ریاستی است که این هدف با این ترکیب مجلس
و دودستگی در حزب امکان پذیر نمی شد ،حال اردوغان به
هدف اولی خود رسیده است و دیگر مانعی به نام داووداوغلو
نخواهد داشت و با روی کار اوردن افراد نزدیکتر و وابسته تر
به خود یکدســتگی در درون حزب را فراهم خواهد کرد .به
نظر می رســد که هدف بعدی اردوغــان انتخابات زود رس
باشــد .باتوجه به وضعیت بیمار حزب حرکــت ملی گرا که
درگیری و کشــمکش زیادی بین مخالفان و رهبری حزب
جهت جابه جایی رهبر ان در جریان است ،اردوغان قصد دارد
باتوجهبهنتایجنظرسنجی هاکهگویایبهحدنصابنرسیدن
10درصدی حــزب دموکراتیک خلق هــا و حرکت ملی در
صورت باقی ماندن دولت باهچه لی در رهبری حزب است،
با برگزاری انتخاباتزودرسدرتابستانوکسبحداکثرارای
ی از پارلمانی
ماخوذه بدون نیاز به رفراندوم این تغییر سیستم
به ریاســتی را به انجام برســاند .در نهایت اینکــه هر کدام
از کسانی که اسمشان برای نخســت وزیری از قبیل برات
البایراک( ،داماد اردوغــان و وزیر انرژی) ،بینالی ییلدیریم
(وزیر ارتباطــات) ،بکیر بوزداغ (وزیــر عدالت ) و عصمت
ییلماز (وزیر دفاع ) مطرح شود ،پایان سیستم پارلمانی ترکیه
خواهد بود و ترکیه تا تدوین قانون اساسی جدید اگر نه رسما
بلکه اسما وارد سیستم ریاستی خواهد شد.
با توجه به سابقه پراگماتیســتی اردوغان و با در نظر
گرفتن صحبت های نوساحی گونگور که در ابتدا به ان اشاره
شد ،اگر در اینده در سیاســت های منطقه ای ترکیه تغییر و
دگرگونی مشاهده شــد ،نباید زیاد تعجب کرد .اردوغان در
گذشته سابقه دگردیسی از این نوع را داشته است .به هرحال
داووداوغلو ،معمار سیاست خارجی ترکیه و از برجسته ترین
تئوریسینهای ا.ک.پ در این سالها بوده است ولی دیگر
نخواهد بود.
بین الملل
خیز اردوغان برای اقتدارگرایی
مغزمتفکرحزبعدالتوتوسعهقربانیجاه طلبیاردوغانشد
احمد مرجانی نژاد
مترجم و پژوهشگر مسائل ترکیه
3
دکترین تنش صفر داود اوغلو ،استراتژی میانه برای
نفوذ نرم در کشــورهای دیگر و احیا ی نوعثمانی گری بود،
موفقیت این دکترین بر دو اصل -1 :سیاســت تنش صفر
با همسایگان و ایجاد روابط حسنه با قدرتهای نوظهور و
بسیاری از تحلیلگران معتقدند مسائل کمی و کیفی
ذی ربط با اصالح قانون اساسی جمهوری ترکیه ،مهم ترین
محور اختالف داوود اوغلو با اردوغان است .قبل از برگزاری
انتخابات پارلمانی(هفتم ژوئــن ) 2015و بعدها در جریان
برگــزاری انتخابــات پیش از موعــد (اول نوامبــر )2015
اردوغان بــه طرفداران حــزب این وعده را داد که نســبت
مثلث | شماره 308
اختالف نگرشی
قدرت مداری اردوغان
بین الملل
احمــد داوود اوغلو 57ســاله ،دارای فــوق دکترای
علوم سیاسی و روابط بین الملل از دانشگاه «بوعاز ایچی»
استانبول و استاد دانشگاه است که در سال 2010به عنوان
یکی از 100اندیشــمند برتر جهان انتخاب شــد .او یکی
از نظریه پــردازان اصلی سیاســت خارجی ترکیــه از زمان
قدرت گیری حزب عدالت و توســعه در جمهوری ترکیه به
شــمار می رود .اوغلو در دوران ریاســت جمهوری عبدالله
گل و نخست وزیری رجب طیب اردوغان ،در ماه می 2009
به عنوان وزیر امورخارجه معرفی شد .ســپس در ماه اوت
2014به عنوان بیســت و ششمین نخســت وزیر ترکیه در
دولت اردوغان منصوب گردیــد .اما پس از اعالم تصمیم
مقامات کمیته اجرایی حزب عدالت و توسعه ترکیه ،مبنی
بر لغو اختیارات داود اوغلو ،در انتصاب مقامات منطقه ای
این حزب ،وی درتاریخ پنجم ماه می . 2016طی کنفرانسی
خبری اعالم کرد که در کنگره اینده حزب عدالت و توسعه
( 22می ،) 2016اســتعفای خود را اعــام و مجددا برای
پست نخست وزیری کاندید نخواهد شد؛ البته اذعان داشت
که همچنان عضو حزب عدالت و توسعه باقی خواهد ماند.
-2حل مشکالت داخلی (مسائل اکراد و علویان) از طریق
گفتمان ،استوار اســت .به لحاظ اصول و منطق حاکم بر
دکترین «عمق استراتژیک» احمد داود اوغلو ،به صراحت
می توان اظهار داشــت که طی چند ســال اخیــر ،به ویژه
دوران ریاســت جمهوری اردوغان ،برنامه ها و اســتراتژی
سیاست خارجی ترکیه کامال در مسیر خالف دکترین داود
اوغلو جاری شــده اســت .بنابراین داود اوغلــو طی دوره
نخست وزیری تالش زیادی را برای ترمیم رویکرد و اصول
دکترین سیاست خارجی موردنظر خود انجام داد .اما در قبال
فرامین ،رفتارها و سیاســت ورزیهای اردوغان ،موفقیت
حتی در سطح نسبی نیز حاصل نشد .همین مساله موجبات
نارضایتی داود اوغلو را فراهم ســاخت و سرانجام منجر به
حذف یا استعفا گردید .با بررسی در منش و رفتارهای داود
اوغلو و مدنظر قرار دادن ارائه دکترین «عمق استراتژیک»
وی برای سیاســت خارجی ترکیــه ،از منظر روانشــناختی
می توان به وضوح دریافــت که او به عنــوان متفکر حوزه
روابط بین الملل ،حق ارائه تز و نظریه را نســبت به مسائل
کشوری و منطقه برای خود قائل اســت و از اینکه به مثابه
ابزاری برای اجرای دستورات باشــد ،ناراضی است .داود
اوغلو نوع برخورد اردوغان بــا عبدالله گل را در ذهن دارد و
خواهان تکرار تاریخ نبود.
به تغییر قانون اساســی اقدام و پســت ریاست جمهوری را
از منصبی تشــریفاتی به باالترین مرجع قدرت اجرایی در
کشور تبدیل خواهد کرد (تغییر سیتم پارلمانی و تبدیل ان
به سیستم ریاستی)؛ اما به علت اختالف نظر داود اوغلو با
رویکرد اردوغان در مورد نحوه و زمان تغییر قانون اساسی،
به رغم درخواســت های مکرر اردوغان ،داود اوغلو تقریبا
هیچ اقدام جدی در این خصوص به عمل نیاورد .بنابراین
از سوی اردوغان و کسانی که با او هم نظر بودند ،در بازی
قدرت به اسانی کنار گذاشته شد .زیرا با در نظر گرفتن امتیاز
دو دوره 5ســاله ریاســت جمهوری ،برای اردوغان قبضه
قدرت بیش از هــر چیز و هر کس دیگــری مهم و ضروری
است .بنابراین داود اوغلو بر اساس شرایط و موقعیت جاری
مجبور شد راهبرد اسان ،اســتعف ا و عدم نامزدی مجددش
را اعال م کند.
در این رابطه شــبکه عرب زبان الجزیــره در مطلبی
اعالم کرد که اقدام داود اوغلو برای استعفا ،در اعتراض به
تهای اردوغان ،رئیس جمهوری ترکیه در امور دولت
دخال
و حزب عدالت و توسعه صورت گرفته است(.خبرگزاری مهر
به نقل از الجزیره )1395/02/16 -
کمال کلیچدار اوغلو ،دبیرکل حــزب جمهوریخواه
خلق ترکیه ،با نفوذ تریــن حزب مخالف نیــز در اظهاراتی
گفــت« :اردوغــان به دنبال نخســت وزیری اســت که به
صورت صد در صدی از دستورات وی اطاعت کند و مطیع
محض باشد .هدف اصلی اردوغان ،تغییر قانون اساسی
از نظام پارلمانی به نظام ریاستی است که این اقدام به نوبه
خود باعث تقویت جایگاه وی در قــدرت و کنار زدن رقیبان
خواهد شــد(.خبرگزاری مهر به نقل از خبرگــزاری المان –
)1395/02/16
وی همچنین اظهار داشت« :برای زمینه سازی نظام
33
بین الملل
دیکتاتوری در ترکیه ،علیه احمد داووداوغلو ،نخست وزیر
قانونی کشــور کودتای غیر نظامی کاخ ریاســت جمهوری
انجام گرفت».
فیتز جرالــد ،تحلیلگــر مســائل منطقه طــی ارائه
مقاله ای در ایندیپندنت نوشت« :با استعفای داوود اوغلو،
نخســت وزیر ترکیه ،اردوغان ،یک گام بــه هدف دیرینه
خود یعنی افزایش قــدرت اجرایی رئیس جمهور نزدیک تر
خواهد شد .قدرت طلبی اردوغان طی سالیان متمادی به
مثابه حرکت اهسته این کشور به سمت اقتدارگرایی تفسیر
میشود».
همچنین مجله اکونومیست طی مقاله ای در بررسی
علل حذف داود اوغلو توســط اردوغان نوشــته است که
اردوغــان و داود اوغلو ،بر ســر اینــده مذاکــرات صلح با
مبارزین مســلح کرد (پ.ک.ک) ،برنامه هــای اردوغان
برای تغییر قانون اساســی و اعطای قدرت اجرایی بیشتر
به رئیس جمهور ،استحکام قدرت و تداوم حاکمیت حزب
عدالت و توسعه ،مدیریت اقتصادی ،محدودیت ازادی ها
و ســرکوب منتقدان ،با یکدیگر اختــاف دارند .چنانچه
اردوغان ،نخست وزیر خود را به فریب افکار عمومی متهم
کرده است.
بین الملل
34
مثلث | شماره 308
اتهام توطئه چینی
داود اوغلــو ،اخیــرا از ســوی طرف هــای نزدیک
بــه اردوغان ،بــه توطئه چینی متهم شــد و اســتعف ا کرد؛
رویــه و فرجامی که چند ســال قبل شــامل «عبدالله گل»
رئیس جمهوری ســابق ترکیه شــد .در حالی که از ســویی
ادعا میشود اســنادی در خصوص خیانت داوود اوغلو به
ارمانهای حزب عدالت و توسعه وجود دارد ،با مطرح کردن
سناریوی اتهامات همسویی داود اوغلو با واشنگتن (برخی
محافل دولت اوباما ) و پنســیلوانیا (محل استقرار فتح الله
گولن ) ،کودتا علیه اردوغان نیز مطرح شده است .در این
خصوص فردی ناشــناس ،در صفحه های اینترنتی تحت
عنوان «موارد خیانت در امانت» که اردوغان برای داوود
اوغلو ثبت کرده است ،مطالبی را منتشر کرده که بیشتر شبیه
گزارشی اطالعاتی است که گویی حتی نفس های داوود
اوغلو و همه عملکردها و اظهاراتش زیر نظر بوده اســت.
البته تاکنون کاخ ریاست جمهوری ترکیه درباره این گزارش،
موضعی نگرفته است؛ ضمن انکه این احتمال که یکی از
مشاوران اردوغان منبع این اطالعات بوده را نیز رد نکرده
اســت .در گزارش مذکور امده اســت که اردوغان با وضع
کردن دو شرط -1تعهد به پیگیری برقراری نظام ریاستی،
-2امتناع از همکاری بــا غرب (به خصــوص امریکا که با
وارد اوردن اهر مهای فشــار ســوریه و فلسطین ،خواهان
برکناری وی از قدرت است) ،رهبری حزب عدالت و توسعه
و نخست وزیری را به داوود اوغلو اعط ا کرد .اما داوود اوغلو
به طور جدی در پی تحقق شروط مذکور برنیامد .ضمن انکه
داوود اوغلو متهم است که در بحرانی شدن مسائل سوریه،
اغاز درگیری نظامی با پ.ک.ک ،توطئه های گروه «فتح
الله گولن» و دولت موازی ،توطئه فساد مالی دولتمردان و
خانواده اردوغان ،کوتاهی و اهمال کرده است .همچنین
یک وبالگ نویس نا شــناس در وب سایتی به نام «پلیکان
بریف» ادعا کــرد« :یکی از اعضای نزدیــک به اردوغان
اشاره کرده اســت که تاریخ انقضا ی نخســت وزیری داود
اوغلو به پایان رسیده است .زیرا داود اوغلو به علت مخالفت
با دستگیری دانشگاهیان و روزنامه نگاران و نیز خودداری از
حمایت افزایش قدرت رئیس جمهور ،از اردوغان عبور کرده
است ».همچنین ادعا می شود که داوود اوغلو ،جریانی را
در حزب عدالت و توسعه رهبری میکرد که با افزایش مطلق
اختیارات در سیســتم ریاســت جمهوری مدنظر اردوغان
مخالف و همانند فتح الله گولن در صدد برمال کردن فساد
مالی نزدیکان اردوغان هستند.
تسویهحساب
ترکیه با نخست وزیری اوغلو دچار نظام دوحاکمیتی شده بود
علی قائم مقامی
4
کارشناس مسائل ترکیه
چند روز گذشته ،احمد داووداوغلو ،نخست وزیر ترکیه
از رهبری حزب عدالت و توســعه ترکیه استعفا کرد و گفت
که در نشست کنگره حزب عدالت و توسعه در ٢٢می برای
ریاست حزب کاندیدا نمی شود .این اقدام عمال به معنای
برکناری او از مقام نخست وزیری است.
احمد داوود اوغلو با رجب طیب اردوغان یک ســری
اختالف اساسی داشــتند که می توان این اختالفات را به
نوعی رقابت در حاکمیت تعبیر کرد .جناح اردوغان معتقدند
که با حضور داووداوغلو به عنوان نخست وزیر کشور نظام
دو حاکمیتی در کشــور وجود دارد که باید حذف شود .زیرا
این امر باعث اختالل در اداره کشور و جلوگیری از توسعه
و تحقق استراتژی ٢٠٢٣در ترکیه می شود .در نتیجه باید
با کنار گذاشته شدن سیســتم پارلمانی در کشور ،سیستم
ریاســت جمهوری تاســیس شــود ،در این صورت پســت
نخست وزیری محلی از اعراب نخواهد داشت .باتوجه به
تنش هایی که میان اردوغان و داووداوغلو وجود داشــت،
خبر کناره گیری داووداوغلو از ریاست حزب اک پارتی دور
از انتظار نبود .یکی از اختالفات موارد دادگاهی و بازداشت
برخی افراد بود که در این زمینه می توان به بازداشت جان
دوندار ســردبیر و اردم گل روزنامه نگار روزنامه جمهوریت
برای انتشار گزارش و تصاویری درباره احتمال ارتباط دولت
انکارا با گروه های تروریستی در سوریه و همچنین بازداشت
اساتید دانشگاه و صاحب نظران به دلیل امضای بیانیه ای
در راســتای توقف عملیات نظامی نیروهای امنیتی ترکیه
علیه کردها در مناطق جنوب شــرقی ترکیه اشاره کرد .در
واقع زمانی که دادگاه قانون اساسی به ازادی دوندار و گل
رای داد ،اردوغــان اعالم کرد که این حکم را به رســمیت
نمی شناســد و باید ایــن افراد به عنــوان خائن بازداشــت
می شدند و درباره پرونده اساتید دانشگاه امضا کننده بیانیه
صلح بر این بــاور بود که همــه این افراد به عنــوان حامی
تروریست باید بازداشت می شــدند ،اما داووداوغلو با این
اظهارات مخالف بود .به طور کلی اختالف نظرها میان این
دو مقام ترکیه را می توان در ٢١مورد خالصه کرد.
همچنین گروهــی با عنوان فدائیــان رئیس که یک
باند مخفی تحت رهبــری اردوغان بوده و بــه نوعی لباس
شخصی های امنیتی وی محسوب می شوند ،در بیانیه ای
اعالم کردند که داووداوغلو خیانت کرده است .بر اساس
این بیانیه ،داووداوغلو مخالف نظام ریاست جمهوری بوده
و تالش می کند حاکمیت اردوغان را ساقط کند .در همین
راســتا در موازات با رســانه های مورد حمایــت اردوغان،
تالش می کند گروه رسانه ای خود را تاسیس کند .همچنین
داووداوغلو در صدد بود که ان چهــار وزیر کابینه اردوغان
در دوران نخست وزیری اش در سال ٢٠١٤از سمت های
خود به دلیل پولشویی و اختالس برکنار شده اما در دادگاه
از اتهامات وارده تبرئه شــدند ،پرونده انها را برای بررســی
مجدد به دیوان عالی دولت بفرستد .این مساله می توانست
اردوغان را زیر ســوال برده و با به محاکمه کشــاندن وی،
قدرت او را تضعیف کند .همچنین در اغاز بحران سوریه،
داووداوغلو به اردوغان این اطمینان را داده بود که حکومت
بشار اسد رئیس جمهوری سوریه در طول شش ماه سقوط
کند که این گونه نشد.
بین الملل
مثلث | شماره 308
جناح اردوغان معتقدند که با
حضور داووداوغلو به عنوان
نخست وزیر کشور نظام دو
حاکمیتی در کشور وجود دارد که
باید حذف شود
داووداوغلو طرف اصلی در
مذاکره با اتحادیه اروپا بر سر
حصول قرارداد در مورد مهار
حرکت پناهجویان به سوی
اروپا بود
بین الملل
از ســوی دیگر یکــی از مــوارد اختالفی بــارز میان
داووداوغلو و اردوغــان مذاکرات صلح بــا کردها بود .در
همین راستا پس از شروع عملیات نظامی نیروهای امنیتی
ترکیه علیــه کردها در مناطق جنوب شــرقی این کشــور،
داووداوغلو در سخنرانی خود در استان دیاربکر اعالم کرد
که اگر پ.ک.ک با توقف درگیری ها ،سالح های خود را
بر زمین گذاشته و خلع سالح شود ،در این صورت امکان از
سرگیری مذاکرات صلح میان دولت و نمایندگان پ.ک.ک
وجود دارد اما اردوغــان پس از این اظهــارات با رد کردن
هر گونه از سرگیری مذاکرات تاکید کرد که تا کشته شدن
تمام نیروهای پ.ک.ک دست از مبارزه نمی کشد.
همچنین داووداوغلو در یکی از سخنرانی های اخیر
خود اعالم کــرده بود که قرار بود وی چهار ســال به عنوان
نخست وزیر کشور در خدمت مردم ترکیه باشد و اردوغان نیز
دراین باره اعالم کرده بود« ،برادرم (داووداوغلو) امانتدار
موقت نیست ».این اظهارات نشــان می داد که اردوغان
به طور موقت پست نخست وزیری را در اختیار داوود اوغلو
قرار نداده است .اما وی که هنوز خود را رهبر حزب عدالت و
توسعه دانسته و تلویحا در سخنرانی های خود با بیان اینکه
به عنوان یکی از بنیانگذاران این حزب چنین حقی را دارد،
خلف وعده کرد.
به طور کلی هدف اردوغان از اتفاقات اخیر این است
که می خواهــد دیکتاتــوری خانوادگی همانند عربســتان
سعودی تحت ریاست جمهوری مدل ترکیه تاسیس کند.
در حــال حاضر چندیــن گزینه بر بــرای عهده گیری
پست نخست وزیری بعد از کناره گیری داووداوغلو مطرح
می شود که می توان به برات البایراک داماد اردوغان وزیر
کنونی انرژی این کشور ،بن علی ییلدیریم ،بکیر بوزداغ و
نومان کورتولموش معاون نخست وزیر کنونی اشاره کرد.
در میان این گزینه ها اردوغان به دلیــل پاره ای از حوادث
در گذشته و انتقادهایش از وی به کورتولموش رهبر وقت
حزب صدای خلق اعتمادی ندارد ،بن علی ییلدیریم یک
انسان کاری اســت اما از پرســتیژ باالیی برخوردار نبوده و
به معنای کامل سیاســتمدار واقعی نیست .در واقع هدف
اردوغان این است که این بار فردی به عنوان نخست وزیر
انتخاب شود که ادم ضعیفی بوده ،نتواند مستقل تصمیم
بگیرد و از مریدان وی باشد تا بتواند به راحتی و بدون هیچ
مانعی اهداف خود را اجرا کند .با این حال گزینه بعدی برای
برعهده گیری نخست وزیری در نشست فوق العاده کنگره
در ٢٢می مشخص خواهد شد.
اکنــون توافــق بــا اتحادیــه اروپا بــرای اســترداد
پناهجویان غیر سوری در مقابل لغو روادید برای شهروندان
ترکیه برای سفر به اروپا نیز دچار مشکل شده است .اتحادیه
اروپا برای لغو ویزا ٧٢شرط اعالم کرده بود که ترکیه باید انها
را اجرا کند ،یکی از این موضوعات درباره مبارزه با تروریسم
بود اما اردوغان با رد این مســاله اعالم کرد که انکارا راه در
پیش گرفته علیه را تروریسم با قوت ادامه خواهد داد.
داووداوغلو طرف اصلی در مذاکــره با اتحادیه اروپا
بر ســر حصول قرارداد در مورد مهار حرکت پناهجویان به
ســوی اروپا بود .برخی از مقام های اتحادیه اروپا در مورد
اینکه سرنوشــت این قرارداد چه خواهد شــد با اما و اگر و
ابهام سخن گفته اند.
فدریکا موگرینی ،مســئول سیاست خارجی اتحادیه
اروپا گفته است که پیامدهای استعفای داووداوغلو برای
قرارداد یادشده نامعلوم اســت .او که در جریان سفری به
کوزوو سخن می گفت ،نتیجه گیری از استعفای داووداوغلو
را زودهنگام توصیف کــرد و افزود« :ما بــا ترکیه صحبت
خواهیم کرد و مشترکا تعیین خواهیم کرد که همکاری در
مورد قرارداد به کدام سو خواهد رفت».
مقام های اتحادیه اروپا اغلب از داووداوغلو در قیاس
با رجب طیب اردوغــان ،رئیس جمهور ترکیــه ،به عنوان
طرفی منعطف تر در مذاکرات یاد کرده اند.
طبق قراردادی که ۱۸مارس میــان ترکیه و اتحادیه
اروپا به دست امد ،پناهجویانی که از ترکیه خود را به یونان
می رسانند به این کشور بازگردانده خواهند شد ،ولی در ازای
هر پناهجوی بازگردانده شــده ،اتحادیه اروپا یک پناهجو
را به طور قانونی از ترکیه می پذیرد .عالوه بر کمک شــش
میلیارد یورویی به ترکیه در این قرارداد ،شــهروندان ترکیه
نیز از گرفتن ویزا برای ورود به اتحادیه اروپا معاف خواهند
شــد و مذاکرات مربوط به ورود ترکیه به اتحادیه اروپا هم
شــتاب خواهد گرفت .از زمان اجرای این قرارداد شــمار
پناهجویانی که خود را از یونان به ترکیه می رسانند به شدت
کاهش یافته است.
در المان نیز در پی اســتعفای داووداوغلو تردیدها و
نگرانی ها درباره همکاری ترکیه با اروپا و روندهای سیاسی
و اجتماعی در درون خود این کشــور افزایش یافته است.
کاترین گورین ا کارد ،رهبر فراکســیون سبزها در مجلس
ملی المان داووداوغلو را کســی توصیــف کرد که «طرف
مذاکره قابل اعتمادی برای اروپایی ها بوده و به گشــودن
ترکیه به سوی اروپا تمایل داشــته است ،امری که در مورد
اردوغان ظاهرا صادق نیست».
نوربرت روتگن ،رئیس کمیســیون سیاست خارجی
مجلس نیز استعفای داووداوغلو را «خبری بد» برای اروپا
توصیف کرد .او گفت« :نخست وزیر ترکیه تمایل داشت که
در همه عرصه ها کشورش را به اروپا نزدیک کند ،در حالی
که اردوغان در این مسیر چندان قاطع نیست».
دولت امریکا نیز در واکنش به استعفای داووداوغلو
واکنش محتاطانه ای نشــان داده اســت .جاش ارنست،
سخنگوی کاخ سفید نخست وزیر ترکیه را «شریک خوبی
برای امریکا» توصیف و از او تشکر کرد.
این اختالفات روابط ترکیه با اتحادیــه اروپا را دچار
چالش کــرده اســت .اکنــون اردوغــان نه تنها از ســوی
اروپا بلکه از ســوی کشــورهای اســامی جز عربســتان
ســعودی و متحدانش مانند قطر و بحرین طــرد و منزوی
شده است .
35
بین الملل
کیششخصیت
اردوغان می خواهد زمامداری اش را دائمی کند
در ماه مارس ســال 2003که رجب طیــب اردوغان
بر کرسی نخســت وزیری ترکیه تکیه زد ،حتی خود وی نیز
چندان باور نداشــت که این زمامداری به درازا بکشــد .او
حتی پس از پیروزی حزبش در انتخابات سراسری سال قبل
نتوانسته بود به عنوان رهبر حزب به نخست وزیری برسد،
زیرا سابقه محکومیت کیفری داشت .اما دو فاکتور بخت
و فضیلتی که ماکیاولی برای موفقیت هر سیاســتمداری
دارا بودنشان را الزم می داند ،در او مجتمع بود و راه را بر وی
چنان هموار کرد که نه تنها یک به یک موانع را پشت ســر
گذاشــت ،بلکه چنان در سیاســت ترکیه ریشــه دواند که
اکنون برای زمامداری اش نهایتی متصور نیســت .روندی
اگر زندگی سیاســی تمــام دیکتاتورهای مــدرن را
بررســی کنیم ،کم و بیش این 10مرحله را طــی کرده اند
تا به مســتبدی تام تبدیل شــوند .اردوغان نیــز باتوجه به
محدودیت هایــش همیــن مســیر را کم و بیــش پیموده
اســت ،هرچند این محدودیت ها بیشــتر از مشابهانش در
کشــورهای دیگر ،گریبانش را گرفته اند و هنوز نتوانسته
برخی از ایــن مراحل را به طــور کامل طی کنــد .وی پس
از انحالل حزب رفاه ،حزب عدالت و توســعه را تاســیس
کرد تا محل گردهما یی همفکــران و متحدان تازه نفس و
پرانگیزه اش شــود .از طرف دیگر متحدینی خارج از گود
سیاست از میان متنفذین محلی و مذهبی و سرمایه داران
عمدتا اســامگرا دســت و پا کرد که برای پیشبرد اهداف
حزب دســت و دلبازی بســیار می کردند .اردوغان در اغاز
دست از بسیاری از شعارهای اســامگرایانه اش برداشت
و تا حد امکان خود را رهبری تکنوکرات معرفی کرد .انگاه
که از قدرت و پایگاه اجتماعی اش مطمئن شد ،به دشمنان
که اردوغان در 13ســال گذشــته طی کرده است ،اعم از
تمام عقــب نشــینی های تاکتیکی ،هجمه هــای ضعیف
و شــدید ،تک و پاتک های سیاســی ،بازی های پنهان و
اشکار و ...نشان از ظهور سیاســت مداری دارد که اگرچه
با دیکتاتوری کالســیک فاصلــه زیــادی دارد ،اما بدان
بی میل نیست.
اینکه چــرا اردوغــان هنــوز دیکتاتوری تمــام عیار
نیست ،بیشتر به ساختار سیاســی و جامعه مدنی و بافت و
شکاف های اجتماعی جامعه ترکیه برمی گردد نه شخصیت
اردوغــان .در واقع اگر بخواهیم پلکان مبدل شــدن یک
سیاستمدار به دیکتاتوری تمام عیار ر ا ترسیم کنیم ،اروغان
تا همین جا برخی از این پله ها را دو تا یکی پریده است؛
-1ورود به سیاســت -2 ،جذب متحــدان قدرتمند،
-3بازی کردن با سیاست و عقب نشینی و پیشروی تاکتیکی،
-4تامیــن منابع ثابــت و غنــی اقتصــادی -5قبضه کردن
نهادهای قدرت-6 ،بیرون راندن رقبای سیاسی-7 ،تغییر
قانون به شــکلی که قدرت طلبی بیشــتر ممکن و مشروع
شود -8 ،جذب همراهان و حامیان چاکرمنش -9 ،کنار زدن
متحدان قدرتمند سابق -10 ،دا ئمی کردن زمامداری.
دیرینه اش که مهمترین شــان ارتش و قوه قضاییه بودند
حمله برد و زهرشــان را کشــید .به این صورت نفوذ دولت
در نهادهای قدرتمند بسط یافت و این نهادها به بازوهای
اجرایــی منویــات اردوغان بدل شــدند .حــزب عدالت و
توسعه طی حدود یک دهه و نیم گذشته موفق شده است
مکررا احزاب رقیب را شکســت دهــد و انها را به حاشــیه
سیاست ترکیه براند ،به طوری که این احزاب و رهبرانشان
چنان اعتبار سیاســی خود را از دســت داده اند که در تمام
انتخابات های این مدت از پیش بازنده بودند و حتی پیشبرد
کم اثر خواسته هایشــان را منوط به ائتالف های شکننده
دیده اند .زمانی که اردوغان همای ســعادت را باالی ســر
خود در پرواز دید به قانون اساسی ترکیه هجمه برد تا بدون
فوت وقت تغییراتی در ان ایجاد کند که ســکوالرها دیگر
نتوانند او را از مسند قدرت پایین بکشند .از جمله مهمترین
این تغییرات نیز تغییر در شیوه انتخاب رئیس جمهور بود تا
وی بتواند به عنوان اولین رئیس جمهوری تاریخ ترکیه که با
رای مستقیم مردم انتخاب می شود ،به ریاست این کشور
برسد .در ادامه این تغییرات نیز تالش بسیاری کرده است
تا اختیارات ریاســت جمهوری را افزایش دهد ،یعنی انچه
جواد قربانی اتانی
پژوهشگر مسائل بین الملل
بین الملل
36
مثلث | شماره 308
5
این مقام را از مقامی تشریفاتی به رئیس عملی کشور مبدل
خواهد کرد .اما انچه که اهمیت زیادی در این پروسه دارد
این است که معموال زمانی که سیاستمداری از جایگاه خود
در راستای اغراض و منویات شخصی سود می برد ،بسیاری
از یاران مســتقل و یا متحدینی که به هر حــال این رویه را
نمی پســندند ،از این رویه روی برخواهند گرداند .بنابراین
در این مسیر نیاز است یارانی جذب شوند که سر تمکین در
برابر دستورات فرود اورند .احتماال بسیاری از چنین افراد
در برابر این چاکر منشــی و مطیع بودن ،انتظارات زیادی
نیز دارند .این چنین است که فســاد وارد دستگاه سیاسی
می شــود و رهبران دیکتاتور ماب دســت حامیــان و یاران
نزدیک شان را در اقتصاد کشــور بازمی گذراند تا به نوعی
حمایت انها را بخرند .در چند ســال گذشته اخبار مربوط به
فســاد وزرا و نزدیکان اردوغان بارها در مطبوعات ترکیه و
جهان تکرار شــده اســت ،تا انجا که نهایتا اردوغان ناچار
شــد برای ماندن در قدرت از میان یاران نزدیکش قربانی
نیز بدهد و چند وزیــرش در اخرین دولتی که ریاســتش را
برعهده داشــت ،ناچار به استعفا شــدند .اردوغان اکنون
به جایگاهی در سیاســت ترکیه رســیده اســت که خود را
همپــای قدرتمندترین رهبران جهان می بینــد و با غروری
گاه ناخوشایند برای دیگر رهبران ســخن می گوید و هیچ
انتقادی را نیز برنمی تابد .هر که از او انتقاد شدیدی کند ،یا
حذف می شود یا سر از دادگاه درمی اورد .یاران و متحدین
دیروز او نیز از این سرانجام مستثنی نیستند .یکی از اولین
و البته مهمتریــن متحدان اردوغان که به این سرنوشــت
دچار شد ،فتح الله گولن ،رهبر مذهبی نوگرای ترکیه بود .او
که از نفوذ و قدرت و ثروتش برای باال رفتن اردوغان بسیار
هزینه کرده بود ،نهایتا خود را در تبعید خودخواســته دید.
دیگری عبدالله گل بود که در اغــاز نقش کاتالیزور را بازی
کرد تا مســیر اردوغان برای نخســت وزیری هموار شود.
اما هنگامی که به ریاســت جمهوری رسید ،همواره تالش
داشــت اعتدال را رعایت کند و به نوعی نقش ترمز را برای
جاه طلبی هــای اردوغان بازی می کرد .پــس ا و نیز مانعی
بود که باید حذف می شد و چنین نیز شد .و البته جدیدترین
حذف از این دست ،مرد همیشه پشت پرده و طی دو سال
گذشته جلوی صحنه بازی های اردوغان یعنی داوود اوغلو
است .از اوغلو همواره به عنوان تئوریسین حذب عدالت و
توسعه و البته دست راست اردوغان نام برده شده است که
امضایش زیر بســیاری از سیاســت ها و بازی های سیاسی
این حزب وجود دارد .از جمله وی طراح سیاســت نگاه به
شرق و البته دخالت در جنگ سوریه بود .او کاتالیزور دوم
بود .زمانی که اردوغان به علت رو شــدن فسادهای دولت
و هم حزبی هایش ناچار شــد که نخســت وزیری را وانهد و
به ریاست جمهوری رضایت دهد ،از ریاست حزب نیز کنار
رفت و اوغلو جای او را گرفت .حال به گوش می رســد که
وی قصد دارد به زودی از ریاســت حزب استعفا کند و اگر
این اتفاق بیفتد ،یعنی او به زودی از نخست وزیری نیز کنار
خواهد کشید .
این یعنی اردوغان ان قدر در حزب قدرتمند هســت
که هنوز رئیس واقعی حزب اســت و ریاست اسمی اوغلو
نمی تواند پایگاهی برایش ایجاد کند .باتوجه به انچه گفته
شد ،اردوغان پله پله نردبان جاه طلبی را باال رفته تا نشان
دهد که او نیز مانند بسیاری از سیاستمداران محبوب گذشته
زمانی که طعم قدرت را چشید ،دچار کیش شخصیت شده
اســت .اینکه ایا اردوغان خواهد توانســت اخرین مرحله
را نیز از ســر بگذراند و زمامداری اش را دا ئمی کند یا خیر،
مساله ای است دیگر .هرچند وی در این مسیر مشکالت
بی شماری پیش رو دارد و احتمال اینکه موفق شود چندان
زیاد نیست ،اما مهم این است که در تب ان می سوزد و تمام
تالشش را خواهد کرد ک ه تمام اهرم های قدرت را در دست
خود قبضه کند.
نگا
ه
ی
دیگ
پادشاهیترکیه
ر
اردوغان بعد از استعفای داوود اغلو
سونر کاگاپتای* -شراره بهنام نیا ،ایوب لشینی
نویسنده -مترجمین
6
مثلث | شماره 308
بین الملل
استعفاینخست وزیرترکیهاحمدداووداوغلودرپنجم
می به درخواســت رئیس جمهور رجب طیب اردوغان و به
منظور استحکام بیشترقدرت اتفاق افتاد؛ این رئیس جمهور
تقریبا قدرتمندترین سیاستمدار ترکیه از زمان تبدیل کشور
ترکیه به نظام دموکراسی چند حزبی در سال 1950شناخته
می شود .اردوغان از سال 2003در ترکیه حکومت می کرده
اســت؛ در ابتدای کار به عنوان نخســت وزیر و رهبر حزب
حاکم عدالت و توسعه و ســپس در نظام پارلمانی بی طرف
ترکیه به عنوان رئیس جمهور منصوب شد .وقتی اردوغان
در سال 2014رئیس جمهور شد ،داوود اغلو که رهبری حزب
عدالت و توسعه را به عهده گرفته بود به عنوان نخست وزیر
جدید این کشــور منصوب شــد .داوود اوغلو که به عنوان
مشاور ارشد سیاســت گذاری اردوغان محسوب می شد در
نهایت به سمت وزیر امور خارجه وی در سال 2009رسید.
این دو نفر بــا همکاری هم بــه درک و اجــرای محورهای
سیاســت خارجی ترکیه در خاور میانــه پرداختند .بر همین
اساس هم زمانی که اردوغان به داوود اوغلو پیشنهاد جایگاه
نخست وزیری که تا حدودی مقامی خنثی به حساب می امد
را داد ،داوود اوغلو با خوشحالی قبول کرد.
در حوزه هایــی کــه داوود اوغلو و اردوغــان مواضع
مشترکیداشتند،برایمثالهمکارینزدیکانهادرسوریه،
جایی که هر دوی انها سال ها تالش می کردند تا بشار اسد را
سرنگون کنند ،داوود اوغلو به طور کامل نتوانست اردوغان
را راضی کند .علت این امر به این دلیل بود که داوود اوغلو
نامی اشــنا هم در ترکیه و هــم در خارج از این کشــور بود و
همین امر باعث ناراحتی اردوغان می شد ،کسی که به دنبال
تحکیم و نشان دادن قدرت سیاسی اش در منطقه بود .برای
نمونه و طبق گزارش ها ،داوود واغلو درست یک هفته پس
از دیدار رئیس جمهور ترکیه از واشــنگتن در مارس ،2016
تصمیم گرفت به واشنگتن عزیمت کرده و با رئیس جمهور
باراک اوباما دیداری داشــته باشــد ،که این عمل او باعث
ناراحتی اردوغان شــد .بدون اینکه اعتبــار وی تنزل یابد،
داوود اوغلو به ناظری ارام در سیاست های ترکیه تبدیل شد
و مسیر مقامات قبلی خلع شده حزب عدالت و توسعه ترکیه
از جمله رئیس جمهور قبلی عبدالله گل ،کســی که پس از
اخراجش از رهبری حزب عدالت و توســعه توسط اردوغان
به مقابله با وی نپرداخت را در پیش گرفــت .اردوغان قرار
است در مجمعی که قرار اســت در تاریخ 22ماه می برگزار
شــود یک فرد سیاسی جدید برای ریاســت حزب عدالت و
توسعه انتخاب کند .همانند مراکش و اردن که همه قدرت
پادشاهان تحت الشعاع نخســت وزیر در سایه پنهان شده
این کشورها قرار گرفته است ،فرد منتخب چند ماه پس از
انتخابشبهسمتنخست وزیرمنصوبشدهونامرهبرجدید
را نیز به خود می گیرد.
مشکل پادشاه سابق ترکیه ،قانون اساسی کشورش
بود کــه از زمان انقــاب مشــروطه در ســال 1908که به
حکومت خودکامه عثمانی ،سلطان عبدالحمید دوم پایان
داد مورد توجه سیاست های ترکیه قرار گرفته است .در ان
روزها جوانان ترک علیه سلطان عبدالحمید دوم قیام کردند
و او را مجبور به به رسمیت شــناختن قانونی که وی در سال
1878ان را به تعلیق در اورده بود ،کردند .پس از این مرحله
امپراتوری عثمانی به نظام پادشــاهی قانونمند تبدیل شد.
وقتی امپراتوری عثمانی در پایان جنگ جهانی اول از هم
پاشید ،ترکیه مدرن تحت پوشش قانون جمهوری به رهبری
مصطفی کمال اتاتورک در سال 1923در امد و در نهایت در
ســال 1950به نظامی دموکراسی تبدیل شد .ستیزه جویی
سیاست در ترکیه باعث شــد تا تمام مراکز قدرت در کشور
به طور کلی از این سیاست های قانونی پشتیبانی کنند ،که
اینوضعیتحتیدرزمانمداخلهنظامینیزمدعیحفاظت
از قانون اساسی و حاکمیت قانون بر کشور بود.
اما اردوغان بــه این ســوابق اعتنایــی نمی کرد .در
روزهای پیش رو در مجمع حزب عدالت و توسعه و انتصاب
نخست وزیر جدید ،وی به احتمال زیاد به صورت هماهنگ
و از پیــش تعیین شــده همه پرســی را به منظــور تغییر در
قانون اساســی ترکیه بنا به میل خود به راه انداخته و نسبت
به معرفی یک جانشــین توانا و اجرایی اقدام خواهد کرد.
اخیــرا در 6ژانویــه اردوغان تصمیــم به تغییر در سیســتم
ریاست جمهوری گرفت و اعالم کرد که این سیستم ریشه
در تاریخ این کشور دارد .به دنبال ان ،وی به احتمال زیاد به
دلیلاتخاذمواضعشدیددرموضوعکردها،سیلعظیمی از
حمایت ها را به نفع او روانه خواهد کــرد .اردوغان در اویل
حکومت خود مواضــع لیبرالی را در موضــوع کردها اتخاذ
37
بین الملل
38
مثلث | شماره 308
بین الملل
کرده بود ،برای نمونه می توان به اختصاص بودجه دولتی
به منظور افتتاح شبکه خبری 24ساعته جهت رفع نیازهای
فرهنگی کردها اشــاره کرد .اردوغان همچنین نســبت به
حزب کارگری کردستان (پ.ک.ک) لطف ویژه ای داشت،
به طوری که مذاکرات صلحی را با این گروهک که در سال
2012در لیست سازمان های تروریستی واشنگتن و انکارا
قرار داشت ،اغاز کرد .اخیرا اردوغان نسبت به موضوعات
کردها بسیار ریز بین شده اســت تا بتواند محبوبیت خود را
افزایش دهد و برای رســیدن به این هــدف از پ.ک.ک
به عنوان همدستی نا مطلع استفاده می کند.
در جوالی سال ،2015گروهک پ.ک.ک به دو سال
اتش بس با دولت ترکیه پایان داد و مبارزات خشــونت امیز
و حمالت تروریســتی خود را از ســر گرفتند .در ان زمان،
پ.ک.ک امیــدوار بود تــا در تکرار انچه در ســوریه با نام
حزب اتحاد دموکرات ( )PYDسوریه اتفاق افتاده بود کنترل
شهرهای جنوب شرقی کشور را به عهده گرفته و درگیری ها
را به سمت شمال سوریه هدایت کند .حزب اتحاد دموکرات
در سال 2013در این مناطق اعالم استقالل کرد.
با این وجود تاکنون حرکت اول پ.ک.ک در منطقه
با شکستی اســفبار روبه رو شده و هزینه بســیار سنگینی را
به شــهروندان غیر نظامی کرد جنوب کشــور تحمیل کرده
اســت .نیروهــای امنیتی بــه منظور ریشــه کنی ســاختار
نظامــی پ.ک.ک ،نیروهــای نظامی شــهر های جنوبی
ترکیه منع تردد هفتگی اعالم کرده و ازادی امد و شــدهای
شهروندان را به حالت تعلیق دراوردند .تا کنون پ.ک.ک
توانایی شکست ارتش ترکیه را نداشته و جنگ میان گروه و
نیروهای امنیتی منجر به قربانی شدن صدها غیرنظامی در
منطقهشدهاست.دراینمیان،بازگشتخشونتتوسطاین
گروه مانع از رشد حزب جامعه دموکراتیک کردها (ه-د-پ)
شده اســت؛ حزبی که به عنوان تنها صدای صلح جو برای
احقاق حقوق کردها در ترکیه به شمار می رود.
در ســال 2015حــزب جامعــه دموکراتیــک کردها
ی که حامیان خود را از 6/5درصد در سال
(ه.د.پ) هنگام
2011بــه 13درصد در ژوئن 2016رســاند ،می توانســت
در راس بازیگران سیاسی کشــور قرار بگیرد .این حزب از
طریق کاندیداهای لیبرالی خود در استان های غربی ترکیه،
جایی که انها توانســتند توجــه ارای ترکهــا را به خود جلب
کنند و از طریق کاندیداهای محافظه کار در جنوب شــرقی
کشور ،جایی که انها ارای کردهای مذهبی را به خود جلب
کردند ،توانســتند جمع ارای خود را دو برابر کنند .وضعیت
خشونت بارمنطقه،ترک هایلیبرالرا ترساندورای دهندگان
کرد محافظه کار را از حزب دور کرد .نظر سنجی های اخیر
بیانگر این است که در اینده ممکن است میزان حمایت از
حزب جامعه دموکراتیک کردها به هفــت درصد تنزل پیدا
کند .به نظر می رسد برخی از رای دهندگان کرد حزب جامعه
دموکراتیک کردها را به خاطر حزب عدالت و توســعه ترکیه
APKترک کنند و در اینجا می توان اذعان داشــت که رشد
پ.ک.ک به نفع اردوغان خواهد بود.
شــاید اردوغان از طریق جنگ های بازسازی شده در
طوالنی مدت بیشــترین اســیب را به منافع کردها رسانده
است تا تصویر خود به عنوان رهبری قدرتمند بین انها تقویت
کند .تا قبل از جنگ هــا و خونریزی های اخیــر ،اردوغان
به عنوان رئیس جمهوری مســلمان و توانمند در به دســت
اوردن موفقیت هــای اقتصادی و به عنــوان یک دولتمرد
موفق ،میزان حمایت های انتخاباتی از خود را به باالترین
حد ممکن رســانده بود .در دو انتخابات ریاست جمهوری،
در سال 2011و 2015اردوغان این خط مشی را ادامه داد
و حدود 49/5درصــد از ارا را به خود اختصــاص داد .رهبر
ترک در اولین مرحله و با اختالف بسیار کم توانست تراز 50
درصدی از ارای ملی را از ان خود کند .در سرشــماری ارای
ریاست جمهوری سال 2014او 51/8درصد از ارا را به دست
اورد ،اردوغان هیچ تمایلی به از دســت دادن فرصت ها در
همه پرسی ها ندارد ،بنابراین به دنبال این است تا با افزایش
محبوبیت خود با ارای باالی 50درصــد حداکثر ارا را از ان
خود کند .محبوبیت بیشــتر می تواند به نفع اردوغان تمام
شود ،اما وی باید همه پرســی را نادیده گرفته و به جای ان
انتخاباتی زودهنگام را برای افزایش اکثریت حزب عدالت و
توسعه AKPبین قانون گذاران ترکیه ترتیب بدهد .موفقیت
حداکثری در انتخابات باعث حضــور اکثریت قاطع حزب
عدالت و توسعه AKPدر مجلس ترکیه شده و در چنین حالتی
اردوغان می تواند قانون اساســی کشــور را بدون برگزاری
همه پرسی بنا به میل خود تغییر دهد.
اخیرا اردوغان ناسیونالیزم ترک بر ضد کردها را پذیرفته
است و امیدوار اســت تا بر اســاس ان پایه های قدرتش را
گسترده تر و رای دهندگان را از مخالفت با حزب ملی گرای
ترکیه MHPبه ســمت خود متمایل سازد .حزب ملی گرای
ترکیه به شدت محافظه کار بود و خط مشی ان تقریبا با خط
مشی ملی گرایانه و اســامی حزب عدالت و توسعه همسو
اســت .حزب ملی گرای ترکیه در انتخابــات نوامبر 2015
توانست 12درصد از ارا را کسب کند .اما در نظر سنجی اخیر
نشان می دهد که میزان حمایت از این حزب به 9درصد تنزل
پیدا کرده است .در این میان ،میزان حمایت از حزب عدالت
و توسعه از 49/5درصد به 56درصد افزایش یافته است.
البته ،در ترکیه کسی از باال رفتن شانس در انتخابات
اردوغان خوشــحال نخواهد شــد .در حالی که او توانسته
موفقیت در انتخابات گذشته را با شیطنت و استفاده از خلق
و خوی خشونت امیز بین مردم به دســت اورد اما به وضوح
قابل درک است که این روش ها در اینده هرگز برای او جمع
کننده ارا نخواهد بود .لیســتی ازسکوالرها ،حزب چپی ها،
دموکرات های جامعه ،لیبرال ها ،علوی ها و ملی گرایان ترک
نیز در انتخابات حضور داشتند .اما این گروه ها حتی وقتی
به یکدیگر ملحق شدند نتوانســتند رای بیش از 40درصد
از رای دهندگان ترک را به دســت اورند ،با ایــن حال هنوز
دشمنان وی منتظرند تا وی را از مسند قدرت پایین بیاورند.
با این اوصــاف اردوغان می داند که اتهام فســاد علیه او و
خانواده اش در ســال 2013هیچ راه ابرومندانه ای را برای
ماندن در صحنه باقی نگذاشــت .وقتی دادســتان تالش
می کرد که اتهامــات علیه اردوغان و خانــواده او را مطرح
ســازد ،اردوغان ســریعا انها را جایگزین کرد و متعاقب ان
اتهامات از روی وی برداشته می شد.
اردوغان می دانســت به ادامه پیــروزی در انتخابات
و تثبیت قدرت نیــاز دارد و نباید خود و خانــواده اش تحت
تعقیب قانونی قرار گیرند .او به زندانی کردن روزنامه نگاران،
ممانعت از حمایت از تظاهرات صلح امیز معترضان و اذیت
و ازار مخالفان ادامه خواهد داد .او می داند تنها راه حکومت
کردن وی در هم شکستن وحشیانه کسانی است که به نظر
می رسد طبق تمایل و به نفع او در همه پرسی رای نخواهند
داد .ادامــه قــدرت اردوغان ،ترکیه را به ســوی مســیری
خطرناک و رو به پایین می کشــد .او عمال رئیس حکومت و
رئیس حزب حاکم ترکیه و عالوه بر ان به طور رسمی رئیس
دولت است .شخصی ســازی قدرت و سیاســت فریبنده و
موسسات مدنی ،کشور را بسیار شکننده خواهد کرد .وقتی
اردوغان از ســمتش کنار رفت -که روزی از این سمت کنار
خواهد رفت -سازمان های بسیار کمی وجود خواهد داشت
که بتواند زمام امور را بدست بگیرند .ترکیه امروز برای مدت
زمانی طوالنی دموکراسی داشته است -به قدری طوالنی که
کشوری امن باشد -اما ادامه قدرت محض اردوغان اثبات
می کند که رهبران پوپولیست می توانند این نظم و ارامش را
نیز بر هم زنند.
*کارشــناس مســائل ترکیه و مدیــر برنامه های
تحقیقاتی و پژوهشی ترکیه در اندیشکده امریکا
منبع :فارین افرز (تاریخ 8 :می )2016
بین الملل
اجماعشکننده
نشانه هایتغییردرالگویرفتاریتر
ظاهرشدهاست
ابراهیم متقی
استاد دانشگاه تهران
1
اگرچه دونال د ترامپ بعد از انتخابات کنوانسیون ایالتی
ایندیانا به عنوان کاندیدای بدون منازع حزب جمهوریخواه
ایفاینقشمی کند،اماهنوز تردیدهایزیادیدربارهحمایت
کنوانســیون ملی حزب از دونالد ترامپ وجــود دارد .جورج
بوش پدر به همراه گروه دیگری از کارگزاران برجسته حزب
جمهوریخواه اعالم داشــته اند کــه از کاندیداتوری ترامپ
حمایت به عمل نمی اورند .بیــان چنین رویکردی به مفهوم
ان است که ترامپ در وضعیت موجود به «پیروزی شکننده»
نایل گردیده است.
واقعیت هــای انتخاباتــی امریکا نشــان می دهد که
ترامپ از اواســط ماه می تا زمان برگزاری کنوانســیون ملی
حزب در جوالی 2016کار دشواری خواهد داشت .تاکنون
ترامپ از خود چهره ای بنیادگرا منعکس کرده و تالش داشت
تا مشــکالت راهبردی امریکا را براساس معادله قدرت حل
و فصل نماید .انچــه را دونالــد ترامپ در مرکــز منافع ملی
واشنگتن در 27اوریل 2016بیان داشت به مفهوم ان است
که زمینه برای جابه جایی الگویی وتغییر در ادبیات انتخاباتی
ترامپ فراهم شده است.
پیــروزی مقدماتــی در کنوانســیون های ایالتــی را
می توان محور اصلی تغییر در ادبیات سیاسی و راهبردی
ترامپ دانســت ؛ در حالی که هنــوز گروه هــای ذی نفوذ
وجود دارند که مشــروعیت ترامپ را به عنــوان کاندیدای
حزب جمهوریخواه به رسمیت نشــناخته اند .رقابت های
ترامپ چالش گر
با کناره گیری تدکروز و کیسینگ از رقابت های درون حزبی جمهوریخواهان دونالد ترامپ به
تنها نامزد این حزب تبدیل شد .اما با همه این ها بزرگان حزب جمهوریخواه حاضر نشدند حمایت
قاطعانه خود رااز او اعالم کنند .این مساله در عمل منجر به شکاف میان بدنه و کادر رهبری در میان
محافظه کاران امریکایی شده است و در صورت تداوم این موضوع محافظه کاران برای پیروزی در
انتخابات نوامبر 2014با چالش های بنیادین مواجه خواهند شد.
بین الملل
رامپ
مثلث | شماره 308
بین الملل
کنوانســیون حزبی سه شــنبه 3مــی 2016نیز بــار دیگر
موفقیت قابل توجهی برای ترامپ داشــت .تد کروز رسما
از ادامه رقابت های کنوانســیون حزبی کناره گیری کرد.
اگرچه کیسینگ هنوز برای خود شــانس انتخاباتی دارد،
اما واقعیت ان اســت که ترامپ موقعیت خــود را در روند
رقابت های کنوانســیون حزب جمهوریخواه تثبیت کرده
اســت .کناره گیری کروز از رقابت هــای انتخاباتی ،منجر
به عقب نشینی و انصراف کیســینگ در ادامه رقابت های
کنوانسیون های ایالتی حزب جمهوریخواه گردید.
اگــر برخــی از تصمیم گیــران و کارگــزاران حــزب
جمهوریخــواه تالش داشــتند تــا زمینه هــای الزم برای
جایگزینی کیســینگ را به جای ترامپ به وجود اورند ،اما
ســخنرانی ترامپ در مرکز منافع ملی واشنگتن نشان داد
که نامبرده از عملگرایی الزم بــرای تثبیت موقعیت خود و
اجماع سازی برخوردار است .هم اکنون مهم ترین دغدغه
کارگزاران حزب جمهوریخواه ان اســت کــه ایا ترامپ در
رقابت های نهایی انتخابات ریاست جمهوری پیروز خواهد
شــد یا اینکه اشــتباه کارگزاران کنوانســیون های ایالتی
حزب جمهوریخواه منجر به شکســت کاندیدای حزب در
رقابت های نهایی انتخابات ریاست جمهوری می شود؟
هم اکنون روند اجماع سازی و متقاعدسازی اعضا و
گروه های ذی نفوذ در حزب جمهوریخواه اغاز شده است.
در این ارتبــاط می توان نشــانه های تغییــر در الگوهای
رفتاری و ادبیات سیاســی ترامپ را مشاهده کرد .ادبیات
ترامــپ بیانگر ان اســت که فــاز جدیــدی از رقابت های
انتخاباتــی بــرای اجماع ســازی حزبــی و اعتمادســازی
اجتماعی به وجود امده است .برای تحقق چنین هدفی،
ترامپ از مفاهیم کلی و انتزاعی در چارچوب قدرت سازی
امریکا و بهینه سازی نقش بین المللی ایاالت متحده بهره
گرفته است.
حمایت از الیه های اســیب دیده اقتصادی از طریق
سیاست های مالیاتی را می توان به عنوان بخش دیگری از
رویکرداجماع ساز ترامپبرایکسبحمایتکنوانسیونملی
حزب جمهوریخواه دانست .در شرایط موجود ،محورهای
اصلی سیاست خارجی ترامپ را اعاده قدرت ایاالت متحده
بــرای ایفای نقــش موثر در سیاســت بین الملل تشــکیل
می دهد.ادبیات ترامپنشانه هاییازتالشپایان ناپذیربرای
اعتمادسازی در ساختار داخلی امریکا و فضای بین المللی را
منعکس می ســازد .تجربه رقابت های 9ماه گذشته ترامپ
نشان می دهد که نامبرده و تیم انتخاباتی وی از هوشمندی
الزم برای کنترل افــکار عمومی برخوردارنــد .از اوایل می
2016ادبیات سیاسی و الگوی رقابت های انتخاباتی ترامپ
تغییر قابل توجهی پیدا کرده و به ســمت محافظه کاری در
حرکت اســت .ضرورت های محافظه کاری ایجاب می کند
که ترامپ زمینه هــای الزم برای اعتمادســازی اجتماعی و
همچنین همــکاری با نخبگان حزبی برای کســب حمایت
نهاییرافراهمسازد.به طورکلیهرگونهاعتمادسازی ترامپ
نزدشهروندانامریکاییبرایغلبهبرهیالریکلینتونتنظیم
شده است.
ضرورت های اعتمادســازی حزبی و اجتماعی ترامپ
به گونه ای است که بخش قابل توجهی از سخنرانی وی در
انتقاد از سیاست خارجی هیالری کلینتون و حزب دموکرات
بوده است .ترامپ در سخنرانی خود حتی تالش کرد تا افکار
عمومی البی های اسرائیل محور در ساختار داخلی امریکا
را به خود جلب نمایــد .الزم به توضیح اســت که گروه های
یهودیومجموعه هایاسرائیل محورعمومابه عنوانپایگاه
اجتماعیحزبدموکراتایفاینقشمی کنند.چنینافرادی
ناچار خواهند بــود در انتخابات نوامبــر 2016بین هیالری
کلینتون و دونالد ترامپ یکی را انتخاب نمایند.
درشرایطموجود،جامعهامریکانگرشخوش بینانه ای
ی داعش در
نسبت به عربستان ندارند .انان عربستان را حام
روند بحران سازی تروریستی تلقی می کنند .به همین دلیل
استکهسخنرانی 27اوریل ترامپنشاندادکهجهت گیری
محافظه کارانه با قالب های عملگرایانــه جایگزین ادبیات
پوپولیستی در نگرش سیاســت خارجی ترامپ شده است.
هرگاه رقابت هــای کاندیدا در انتخابات ریاســت جمهوری
امریکا انجــام پذیرد ،زمینه تبییــن رویکرد کاندیــدا درباره
موضوعات بحرانی فراهم می شود.
از دیگر نشانه های اعتمادسازی و اجماع سازی ترامپ
را می توان بازسازی حمایت کشورهای اروپایی و متحدین
ایاالت متحده از برنامه های سیاســت خارجی اش دانست.
ادبیات ترامپ به گونه ای بازتولید شده که چندجانبه گرایی را
جایگزین یکجانبه گرایی کرده است .هم اکنون به کارگیری
مفاهیمــی هماننــد تعامل گرایی بــا اروپا ،روســیه و چین
محورهای اصلی سیاست خارجی ترامپ در فضای راهبردی
تلقی می شــود .حمایت از اســرائیل محوری دیگر نگرش
ترامپ در مورد سیاست منطقه ای امریکا در خاورمیانه است.
ترامپ تالش می کند تا اعتماد گروه های اسرائیل محور در
تاورد.چنینهدفیبه منزلهکاهشپایگاه
امریکارانیزبه دس
اجتماعی هیالری کلینتون در فضای رقابت های انتخاباتی
محسوب می شود .مقابله با ایران ،محدودسازی عربستان
و رویارویی با داعــش در زمره مفاهیمی اســت که می تواند
موقعیت ترامپ در بین گروه های مختلف سیاسی در امریکا
را ارتق ا دهد .سه مولفه یادشــده با ادبیات و اهداف سیاسی
39
بین الملل
40
مثلث | شماره 308
بین الملل
محافظه کارانهماهنگیبیشتریدارد.بههمیندلیلاست
که موضوع غلبه بر داعش را می توان یکی از نکات محوری
سخنرانی ترامپ دانست .ترامپ بر این موضوع تاکید داشت
که حامیان منطقه ای داعش را تحت فشار قرار داده تا زمینه
افول تدریجی گروه های تروریستی به وجود اید.
یکی دیگر از نشانه های اجماع سازی ترامپ در فضای
حزب جمهوریخواه و حوزه اجتماعی امریکا را می توان انتقاد
از سیاست های امنیتی و راهبردی کارگزاران حزب دموکرات
دانســت .به کارگیری چنین مفاهیمی منجر به قطبی شدن
فضای گفتمانــی انتخابات گردیده و طبیعی اســت که اگر
رقابت های ریاســت جمهوری امریکا قطبی و یونیزه شود،
زمینه برای پیروزی دونالد ترامپ به میزان بیشــتری فراهم
خواهد شد .جهت گیری سیاســت خارجی ترامپ در اواخر
اوریل و 3می 2016نشــان می دهد کــه تضادهای امریکا
و عربســتان در شــرایطی که ترامپ به قدرت برسد افزایش
خواهدیافت .ترامپدرسخنرانیخودنشاندادکههمکاری
با چین و روســیه در مورد اختالفات منطقه ای ادامه خواهد
یافــت .اختالفات منطقــه ای امریــکا با روســیه در دوران
ریاست جمهوری باراک اوباما افزایش یافته و ترامپ تالش
دارد تا جلوه هایی از اعتمادسازی در روابط با روسیه را ایجاد
نماید.اگرنیکسونوکیسینجر در دهه 1970تالش داشتند
تا زمینه ارتقای چین بــرای موازنه اتحاد جماهیر شــوروی
رابه وجــود اورند ،هم اکنــون ترامپ و تیــم محافظه کار در
سیاست خارجیحزبجمهوریخواهتالشدارندتازمینه های
الزم برای محدودسازی چین از طریق روسیه را فراهم اورند.
ترامپ بر این اعتقاد است که بهره گیری از دیپلماسی اجبار
در برابــر چین می توانــد زمینه های کاهش سیاســت های
ماجراجویانه کره شــمالی را به وجود اورد .بــه همین دلیل
است که همکاری اقتصادی با چین در دوره ترامپ معطوف
به همکاری های امنیتــی در مورد سیاســت منطقه ای کره
شمالی خواهد بود .رویکرد سیاســت خارجی ترامپ نشان
داد که روندهای رقابت انتخابات کنوانسیون حزبی در حال
نهایی شدن اســت .مشــارکت ترامپ در رقابت های نوامبر
2016نیازمند بهره گیری از الگوها و سازوکارهایی است که
زمینه های الزم بــرای رقابت و موازنــه در راهبرد بین المللی
ایاالت متحده را امکان پذیر می سازد.
اجماع ســازی ترامــپ می توانــد فضــای ارتباطــی
جدیــدی در روابــط امریکا و روســیه فراهم کنــد .مقامات
روســیه دارای خاطره بدی از دوران دوم ریاســت جمهوری
باراک اوباما هستند .اگر ترامپ از رویکرد محافظه کارانه و
حتی بنیادگرایانه اســتفاده کند ،ضرورت مقابله با داعش و
محدودسازی کشورهایی همانند ترکیه و عربستان ایجاب
می کند که الگوی جدیدی در روابط روسیه و ایاالت متحده
ایجادشود.درچنینشرایطی،رهبرانسیاسیروسیهرویکرد
مثبتی نسبت به پیروزی ترامپ خواهند داشت .در حالی که
رهبران کشــورهای خاورمیانه و حتی کشــورهای اروپایی
ترجیح می دهند تا هیالری کلینتون در رقابت های انتخابات
ریاست جمهوری نوامبر 2016به پیروزی برسد.
ویژگی های شــخصیتی ترامپ به گونه ای اســت که
تیزهوشی را با عملگرایی پیوند داده است .اگر چه بنیان های
فکری ترامپ ماهیت بنیادگــرا دارد ،اما ویژگی های کنش
فــردی ترامپ زمینه ظهــور فــردی را به وجــود اورده که از
قابلیت الزم برای همکاری های چندجانبه با گروه های رقیب
برخوردار است.
رویکرد سیاســی و الگوی کنش مبتنی بــر همکاری
چندوجهی ترامپ را می توان در زمره مولفه هایی دانســت
که امکان اجماع ســازی حزبی و اجتماعــی ترامپ در اینده
فعالیت های سیاسی و حزبی را به وجود می اورد .گذار از روند
اجماع ســازی را می توان در زمره ســازوکارهایی دانست که
زمینه موفقیت و عبور از پیروزی شکننده در رقابت های حزبی
را امکان پذیر می سازد.
کادر رهبری حزب جمهوریخواه
احساس خطر می کند
ابوالفتح درگفت وگو با مثلث
دونالد ترامپ به نامزد یکه تــاز جمهوریخواهان
در میدان رقابت هــای انتخاباتــی امریکا تبدیل
شده اســت .این در حالی اســت که در ابتدا ،او
اصال به عنوان یک کاندید جدی تلقی نمی شــد.
چرا امروز ترامپ در ایــن جایگاه قرار گرفته و چه
روندی را طی کرده است؟
روال انتخابات ریاست جمهوری در امریکا به این
شکل است که هر فردی مایل باشد در انتخابات شرکت کند،
می تواندفرم هایکمیسیونفدرالانتخاباتراتکمیلکرده
و در انتخابات حضور پیدا کند .در همان فرم ها مشــخص
می کند که به چه حزبی تعلق دارد؛ افــراد می توانند خود را
جمهوریخواه ،دموکرات ،نامزد احزاب کوچک تر و یا حتی
مستقل معرفی کنند .دونالد ترامپ نیز به همراه 16،17نفر
دیگر از حزب جمهوریخواه برگه های انتخاباتی را پر کردند
و ترامپ به عنوان یکی از نامزدهای حزب جمهوریخواه وارد
رقابت ها شد .البته سوابق فعالیت های سیاسی ترامپ نشان
می دهد که تا پیش از سال 2015او به عنوان یک شخص
ن امریکا
میلیاردر و ثروتمند و مانند اغلب تجار و سرمایه دارا
به هر دو ســتاد انتخاباتی دموکرات ها و جمهوریخواهان
کمک مالی می کرده اســت .بنابراین او خیلی وجهه یک
فرد جمهوریخواه را از خود بروز نمی داد .البته ترامپ یک
بار دیگر در سال 2012تالش کرد که به عنوان نامزد حزب
جمهوریخواه وارد رقابت های انتخاباتی شود اما به دالیلی
از این تصمیم منصرف شد .روزهای نخستی که رقابت های
انتخاباتی در امریکا اغاز شــده بود شــانس پیروزی دونالد
ترامپ خیلی جدی به نظر نمی رسید زیرا عموما کسانی در
انتخابات ریاست جمهوری شرکت می کنند که پیش از ان در
سمت های دولتی چه در سطح فدرال و چه در سطح ایالتی،
سوابق و تجربیاتی داشته باشند .به عنوان مثال فرماندار،
سناتور یا عضو مجلس نمایندگان بوده باشند .این در حالی
است که ترامپ فاقد هرگونه سابقه اجرایی است و تا به امروز
در هیچ سمتی مسئولیت نداشته و در هیچ انتخاباتی شرکت
نکرده است .حتی در انتخابات شــوراها ،حضور نداشته و
او صرفا یک ســرمایه گذار بزرگ کارافرین موفق بوده که
عالوه بر این چهره رســانه ای هم داشــته است .یکسری
از برنامه هــای تلویزیونی او بســیار پربیننده بــود .بنابراین
به نظر نمی رســید که ترامپ فرد جدی ای برای انتخابات
باشد .اما طی فرایندهای بعدی و شعارها و وعده هایی که
توســط ترامپ مطرح شد ،او از یک شــخص غیرجدی به
کاندیدایی تبدیل شد که توانست نظر مردم را به سمت خود
معطوف کند .در نهایت ایــن کاندیدا تعدادی از غول های
جمهوریخواه را کنار زد و اکنون در اســتانه معرفی رســمی
نامزد حزب جمهوریخواه قرار گرفته است.
طــی ایــن چنــد مــاه کــه ترامــپ فعالیت های
انتخاباتــی اش را اغــاز کــرد ،شــاهد افزایــش
روزافزون محبوبیت وی نزد مردم هستیم .دلیل
اقبال عمومی او نزد مردم و افکار عمومی چیست
و استراتژی ترامپ را چطور ارزیابی می کنید؟
ترامپ به عنوان یک چهره غیرسیاســی زمانی که
وارد انتخابات شد ،استراتژی اش را بر این نکته قرار داد که
صرفا افراد و شهروندان ناراضی از وضع موجود را به سمت
خود جلب کند .از ان جایی که ترامپ سوابق اجرایی نداشت
توانستخودشرابه عنوانشخصیمعرفیکندکهمی تواند
با نابسامانی های اجتماعی مقابله کند و امید را در دل گروه
کثیری از شهروندان امریکایی به خصوص محافظه کاران
ل کثیری از
نسبت به وضع موجود ایجاد کرد .در حقیقت خی
شهروندان امریکا نسبت به این مسائل که اقتصاد امریکا
دچار تزلزل شده ،هویت امریکایی مورد خدشه قرار گرفته،
ناهنجاری های اجتماعی رو به افزایش اســت و در عرصه
سیاست خارجی امریکا جایگاه تک ابرقدرتی خود را از دست
داده ،ناخرســند هســتند .به ویژه بحران اقتصادی مدنظر
مردم اســت .زیرا به رغم تالش های دولت باراک اوباما اما
هنوز رونق به اقتصاد امریکا بازنگشته است و احساس خطر
جدی نســبت به برهم خوردن یا نابــودی هویت امریکایی
وجود دارد .هویت امریکایی از دید محافظه کاران امریکا،
جوامع سفید پوســت اروپایی تبار عمدتا پروتستان مذهب
اســت که با حضور سیل اســای مهاجران التین تبار و رشد
فزاینده جمعیت سیاهپوستان و همینطور مسلمانان ،تقریبا
در برخی از شــهرهای امریــکا این توازن بر هــم ریخته و
شهروندان سفید پوست به صورت اقلیت درامده اند .ترامپ
این خشــم فروخورده شــهروندان امریکایی را مورد توجه
قرار داد و با الگو گرفتن از رفتارهای اوباما در ســال 2008
که سوار بر موج تغییرخواهی مردم امریکا شد و توانست در
انتخابات پیروز شــود ،به هر چیزی که عامل نابسامانی در
جامعه هســت ،حمله کرد؛ از اقتصاد تقریبا سوسیالیستی
کــه اوباما به اجرا گذاشــت تا سیاســت های مهاجرتی که
ورود مهاجران جدید را تســریع می کــرد .او خیلی صریح
و اشکار نســبت به سیاســت خارجی باراک اوباما که از دید
محافظــه کاران امریکایی باعث تضعیــف ایاالت متحده
شده و تهدیدات امنیتی را علیه این کشــور افزایش داده،
انتقادهایی را مطرح می کند .مجموع این شعارها و وعده ها
باعث شد ترامپ موفق شــود نامزدهایی که نماینده وضع
موجود داخل حزب جمهوریخواه بودند ،یعنی افرادی مانند
جب بوش را کنار بزند و خود را به عنوان شخصی معرفی کند
که گویی یک سوپرمن است و قرار است جامعه امریکا را یک
شبه تغییر دهد .شــاید از دید گروه کثیری از مردم امریکا،
اخرین امید برای تغییر در این کشور شخصی مانند ترامپ
باشــد که بسیار صریح اســت ،وابســتگی مالی به محافل
قدرت ندارد و می تواند تغییرات فوری و انی در جامعه امریکا
به وجود بیاورد.
داخل حــزب جمهوریخواه و به خصوص ســران
این حزب چه نگاهی به ترامپ به عنوان یک فرد
نسبتا هنجارشکن دارند و نامزدی او چه خطراتی
را متوجه حزب خواهد کرد؟
انتخابات سال 2016برای حزب جمهوریخواه با
تجربه تلخ شکاف بین کادر رهبری حزب ،اعض ا یا هواداران
معمولی و توده های رای دهنده مواجه شــد .بدون شــک
انتخاب ســران حزب شــخصی مانند ترامپ نبوده است؛
کسی که هیچ تجربه اجرایی ندارد ،صرفا به دلیل انکه یک
چهره تلویزیونی و جنجالی اســت توانسته مخاطب جذب
کند و حرف هایی می زند که در نهایت نظم مستقر در جامعه
امریکا را می تواند بــه مخاطره بیندازد .باید توجه داشــت
بخشی از این نظم مستقر محصول فعالیت ها و تالش های
جمهوریخواهان در دولت هــای جمهوریخواه یا زمانی که
کنگره در اختیار انها بوده ،است .به عبارتی جمهوریخواهان
گرچه منتقد عملکرد دولت اوباما هستند اما از وضع موجود
ناراضی نیستند .از این جهت ســران حزب مایل نبودند که
دونالد ترامپ در صدر قرار بگیرد و شــعارهایی در ضدیت با
2
امیرعلــی ابوالفتح ،کارشــناس مســائل امریکا
در گفت وگویی تفصیلی با هفته نامــه مثلث به تحلیل
و ارزیابــی دالیــل یکه تازی دونالــد ترامــپ در جناح
جمهوریخواهــان پرداخت و گفت ترامــپ به عنوان
یک چهره غیرسیاســی زمانی که وارد انتخابات شد،
اســتراتژی اش را بر این نکته قرار داد که صرفا افراد
و شهروندان ناراضی از وضع موجود را به سمت خود
جلب کند .از انجایی که ترامپ سوابق اجرایی نداشت
توانست خودش را به عنوان شخصی معرفی کند که
می تواند با نابسامانی های اجتماعی مقابله کند و امید را
در دل گروه کثیری از شهروندان امریکایی به خصوص
محافظه کاران نســبت به وضع موجود ایجاد کرد .به
گفته این کارشناس ،شاید از دید گروه کثیری از مردم
امریکا ،اخرین امید برای تغییر در این کشور شخصی
مانند ترامپ باشد که بســیار صریح است ،وابستگی
مالی به محافل قدرت ندارد و می تواند تغییرات فوری و
انی در جامعه امریکا به وجود بیاورد .او همچنین گفت
که انتخابات ســال 2016برای حزب جمهوریخواه با
تجربه تلخ شــکاف بین کادر رهبری حزب ،اعضا و یا
هواداران معمولی و توده های رای دهنده مواجه شد.
ابوالفتح تاکید کرد بدون شــک انتخاب سران حزب
شــخصی مانند ترامپ نبوده اســت؛ کســی که هیچ
تجربه اجرایی نــدارد ،صرفا به دلیــل انکه یک چهره
تلویزیونی و جنجالی است توانسته مخاطب جذب کند
و حرف هایی می زند که در نهایت نظم مستقر در جامعه
امریکا را می تواند به مخاطره بیندازد.
سیاســتمداران نرمال در جهان به مســائل سیاسی عالقه
داشــت تالش می کرد که پله پله جلو برود .یعنــی ابتدا در
انتخابات فرمانداری ها شرکت کند یا سناتور شود و در نهایت
به انتخابات ریاست جمهوری چشــم بدوزد .البته در سال
2016به خصوص در حزب جمهوریخــواه افرادی که تازه
وارد چرخه رقابت ها شدند و می خواســتند یک شبه ره صد
ســاله را طی کنند ،بوده اند؛ مانند مارک روبیو یا تد کروز که
هر یک دو ،سه سال بیشتر سابقه حضور در کنگره امریکا را
نداشته اند .به هر حال در مقایسه با ترامپ ،روبیو و کروز در
انتخابات ایالتی در دیگر سمت های ایالتی حضور داشته اند،
در انتخابات پیروز شــد ه و سناتور شــده اند و بعد از دو ،سه
سال گام در مسیر انتخابات ریاست جمهوری گذاشتند .این
در حالی است که ترامپ هیچ یک از مسیرها را طی نکرده
است .تصور من این است که بیشتر ارضای حس جاه طلبی
او در این میان غالب است .نکته دیگر اینکه ترامپ به عنوان
یک ســرمایه دار این گونه تصور می کند که سیاستمداران
بسیار غیرکارامد هستند .او به عنوان شخصی که سال ها به
سیاستمداران کمک مالی کرده تا سمت های انتخابی را پر
کنند تصمیم گرفته از وضعیت حامی مالی خارج شود و وارد
کارزار شود .در حقیقت از دید ترامپ ،امریکا به گماشتگان
سیاســی که توســط ثروتمندان تامین مالی می شوند ،نیاز
ندارد بلکه نیاز دارد که یک سرمایه دار ،خود رسما عهده دار
مسئولیت شود و هر انچه در ذهنش است بدون واسطه به
مثلث | شماره 308
شاید از دید گروه کثیری از مردم امریکا،
اخرین امید بــرای تغییر در این کشــور
شــخصی مانند ترامپ باشــد که بسیار
صریح است ،وابســتگی مالی به محافل
قدرت ندارد و می تواند تغییرات فوری و
انی در جامعه امریکا به وجود بیاورد
مورد اجرا بگذارد .به نظر من مجموعه این عوامل باعث شده
تا دونالد ترامپ وارد این رقابت بسیار حساس شود؛ او اکنون
هم با نظم مستقر در امریکا و هم حزب جمهوریخواه رودررو
قرار گرفته است.
در نهایت شــما در رقابت میان ترامپ و هیالری
کلینتون شانس کدام را برای ورود به کاخ سفید
محتمل تر میدانید؟
پیش بینــی پیروز نهایــی انتخابــات از هم اکنون
سخت است اما هر یک از این نامزدها اگر انتخاب شوند،
یک سری محاسن و یک سری معایب خواهند داشت .در
این میان به نظر می رســد ترکیب جمعیتی ایاالت متحده
امریکا و نگرش اعتقــادی جامعه به ســمتی حرکت کرده
اســت که پیروزی را برای نامزد حزب جمهوریخواه دشوار
کرده است .به این صورت که قشر اقلیت و مهاجرتبارها در
حال افزایش است و زنان نیز به صورت فعال تری در جامعه
حضور دارند .از سوی دیگر تعداد جوانان در این کشور نیز
در حال ازدیاد اســت .همچنین فضای فرهنگی امریکا از
فضای محافظه کارانه به سمت تفکرات نولیبرالی امریکایی
در حال تغییر است.
به عنوان مثــال امروز در جامعه امریکا دیگر مســاله
همجنس گرایی قبیح نیســت و ازدواج انها پذیرفته شــده
است یا اســتعمال ماری جوانا قابل قبول است .مجموعه
ایــن عوامل نشــان می دهد کــه جامعه امریکا به ســمت
لیبرالیســتی نوع اروپایی یا چپ گرایی نوع دموکرات ها در
حال حرکت است.
این موارد باعث شده که شــرایط برای پیروزی نامزد
حزب جمهوریخواه دشوار شود .مگر اینکه شخصی مانند
دونالد ترامــپ با انگشــت گذاشــتن روی نارضایتی های
عمومی که هم جمهوریخواهان و هم دموکرات ها را در بر
می گیرد ،خود را به عنوان ناجی جامعه امریکا معرفی کند و
این گونه نشــان دهد که اخرین امید برای بازگشت امریکا
به روزهای طالیی ان اســت .اگر ترامــپ موفق به انجام
چنین اقداماتی شود ،شانسش برای پیروزی در انتخابات
ریاست جمهوری سال 2016افزایش خواهد یافت .هرچند
همزمان با افزایش محبوبیت نامزد حزب جمهوریخواه در
میان گروهی از محافظه کاران ،این شــخص از دشمنان
بسیاری هم برخوردار است .رنگین پوســتان ،مهاجران،
التین تبارها و مســلمانان به شــدت از قدرت گرفتن چنین
فردی احساس خطر می کنند؛
زنــان دل خوشــی از ترامپ
ندارند و جامعه نخبه امریکا
نســبت به ایــن مســاله که
سیاست به عرصه پوپولیسم
بدل و از کنترل خارج شــود،
احساس خطر می کند.
بین الملل
مهاجران التین تبار و مسلمانان سردهد یا برخورد غیرمعمول
با زنان داشته باشــد .زیرا چنین مسائلی می تواند در نتیجه
انتخابات موثر باشد و باعث شکست انها شود .سران حزب
جمهوریخواه همواره این ترس و نگرانی را داشته و دارند.
اما مردم و رای دهندگان حامی حــزب جمهوریخواه چنین
دغدغه هایی ندارند و خواســته ها و انتظارات انها متفاوت
اســت .در نهایت ترامپ به دلیل اینکه وابســتگی مالی به
تامین کنندگان هزینه های انتخاباتی ندارد خود را به حزب
جمهوریخواه تحمیل کرد و به رغم میل باطنی سران حزب
در صدر قرار گرفت .درحــال حاضر جمهوریخواهان هیچ
چاره ای ندارند جز اینکه امیدوار باشند ترامپ به قواعد حزبی
بازگردد و در دوره رقابت اصلی که میــان نامزد دموکرات و
نامزد جمهوریخواه است ،از اصول و چارچوب حزب پیروی
کند .البته این امیدواری تاحدودی رنگ باخته است چرا که
طی چند روز گذشته شاهد هســتیم ترامپ مواضعی اتخاذ
کرده که با مواضع رسمی حزب جمهوریخواه مغایرت دارد.
او اعالم کرده که می توان از ثروتمندان مالیات بیشــتری
گرفت؛ یعنی به همان مساله ای اشــاره کرده که خط قرمز
حزب جمهوریخواه است و سران این حزب چنین موضوعی
را برنمی تابنــد .همچنین او بــا افزایش حداقل دســتمزد
موافقت کرده و گفته این تصمیم باید به دولت های ایالتی
واگذار شود .این دو موضوع از جمله موارد کلیدی است که
پذیرش ان برای حزب جمهوریخواه بســیار دشوار است.
اما به نظر می رســد که ترامــپ بعد از کنــار زدن رقبای هم
حزبی و اطمینان نسبت به این موضوع که در نهایت حزب
جمهوریخواه چاره ای جز معرفــی او به عنوان نامزد نهایی
ندارد ،قصد دارد برخی از رای دهندگان مستقل و ناراضیان
حزب دموکرات را نیز به ســمت خــود جلب کند و با شــعار
مقابله با ثروتمندان و افزایش حقوق کارگران حمایت طبقه
کارگری که عمدتا طرفدار دموکرات ها هستند را نیز به سمت
خود جلب کند تا از این طریق شانس پیروزی در انتخابات
ریاست جمهوری ســال 2016را به دست بیاورد .همچنین
می توان این گونه تحلیل کرد که ترامپ برای رســیدن به
صندلی ریاست جمهوری امریکا هرانچه فکر می کند الزم
است انجام می دهد و به هیچ قاعده و نظمی پایبند نیست.
به لحاظ مالی نیز گفته حاضر است یک میلیارد دالر ثروت
شخصی اش را در این راه خرج کند و در جایگاه نامزد حزب
جمهوریخواه حتی حاضر است به جنگ با این حزب برود،
به این امید که کرسی ریاست جمهوری را از ان خود کند.
البته مشخص نیســت که چنین رفتارهای متناقضی
در نهایت مورد حمایت رای دهنــدگان حزب جمهوریخواه
قرار گیرد یا خیر .شــاید رای دهندگان حزب جمهوریخواه
از این رفتار متناقض ترامپ سرخورده شوند و ترجیح دهند
که به فردی مانند هیالری کلینتون که فردی شناخته شده و
نظم پذیر است ،رای دهند.
به نظر شما در کل انگیزه ترامپ برای رسیدن به
پستریاست جمهوریچیستوچراباوجودیکه
سابقه سیاسی و اجرایی ندارد ان قدر تالش دارد
به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود؟
بــه نظــر مــن دونالــد ترامــپ فــردی به شــدت
شــهرت طلب و جاه طلب اســت؛ فردی اســت که ثروت
شخصی زیادی دارد .در نیویورک روی تمام ساختمان هایی
که متعلق به ترامپ اســت کلمه ترامپ نوشته شده است؛
به عنوان مثال بازار خرید ترامپ ،برج ترامپ ،کشتی ترامپ.
این مساله مشخص می کند که او به شدت جاه طلب است.
همچنین دو برنامه بسیار پربیننده در سراسر دنیا متعلق به او
بوده است .بعد از تمام این موفقیت ها ترامپ می خواهد بر
صندلی مهم ترین سمت سیاسی جهان تکیه بزند و تالش
دارد که به عنــوان رئیس جمهوری ایــاالت متحده امریکا
انتخاب شود.
اگر چنین فردی یک فرد سیاســی بــود و مانند تمام
بین الملل
41
بین الملل
اخرینبازمانده
بیشتر از نیمی از جامعه امریکا ترامپ را دوست ندارند
مرتضی مکی
3
کارشناس مسائل بین الملل
دونالد ترامپ ،اخرین بازمانــده جمهوریخواهان در
رقابت های درون حزبی که دیگر رقیبی بر سر راه نمی بیند،
خود را برای انتخابات ریاست جمهوری نوامبر اماده می کند.
اخریــن رقبــای جمهوریخواه وی نیــز اخیــرا از رقابت ها
کنار کشــیدند و راه بــرای نامــزدی قطعــی وی به عنوان
گزینــه جمهوریخواهــان هموار شــده اســت .انتخابات
2016ریاســت جمهوری امریــکا به احتمــال زیاد عرصه
نمایش رقابت هیالری کلینتــون دموکرات و دونالد ترامپ
جمهوریخواه خواهد بود.
پیروزی این نامزد پیشتاز جمهوریخواه در انتخابات
درون حزبی را باید در نتیجه تغییر و تحول در جامعه امریکا
دانســت که در طول چند سال گذشــته با ان مواجه بوده و
شــاید نظام سیاســی امریکا نمی خواهد به ان توجه کند.
در طول چند ســال گذشــته ،جنبش «تی پارتی» با افکار
هنجارشکن در جامعه امریکا شکل گرفت که به دنبال ایجاد
تغییرات اساسی و بنیادین در ساختار حکومتی امریکا بود،
از سوی دیگر ما شاهد جنبش وال استریت بودیم که منتقد
نظام اقتصادی و ســرمایه داری امریکا بو د و اعالم کرد که
چرا باید یک درصــد از جامعه این کشــور بخش عمده ای
از ثروت را در دســت داشته باشــند .این دو رویکرد در روند
رقابت های دو حزب دموکراسی و جمهوریخواهان انعکاس
یافت ،به گونه ای که می توان گفــت ،دونالد ترامپ را باید
نماینده جنبــش تی پارتی و برنی ســندرز در دمو کرات ها را
نماینده جنبش وال استریت دانست .این دو حزب بر این باور
بودند که این دو جریان اعتراضی و سیاسی را بدین شکل
می توانند تحت کنترل خود دراورنــد .اما این رفتار و اقدام
نه تنها موفقیتی برای این دو حزب به همراه نداشــت بلکه
عمال بحران حزبی در درون این دو حزب ایجاد کرده است.
به طور نمونه در حزب جمهو ریخــواه اگر چه رهبران حزب
تالش بسیاری کردند تا ترامپ از همه سدها رد شده و نامزد
نهایی شود اما از سوی اعضای حزبش حمایت نمی شود.
در مقابل در حالی که اکثر رهبران ارشد جمهوریخواه اعالم
کرده اند که از دونالد ترامپ برای رســیدن به ریاســت کاخ
ســفید حمایت نمی کنند ،این میلیاردر چندی پیش تاکید
کرد که بــه این مســاله اهمیتی نمی دهــد و اصال برایش
مهم نیست.
اگر ظهور ترامپ هیچ صبغه روشن و پیش بینی پذیری
نداشت این انتخابات هم دقیقا همین شــرایط را دارد و به
هیچ وجه شــباهتی به هیچ یک از انتخابات امریکا ندارد.
کلینتون که سابقه اش در وزارت خارجه برخی دموکرات ها
را متقاعد کــرد می تواند به ســادگی پیروز شــود اکنون به
اندازه جــورج دبلیو بــوش در انتخابــات 2004نامحبوب
اســت .ترامپ اما محبوبیتش حتی از او نیز کمتر اســت و
بین غیر سفیدپوستان کمترین محبوبیت را از سال 1964و
کمپین بری گلدواتر دارد.
پارادوکس های یک پوپولیست
42
علی بیگدلی
مثلث | شماره 308
بین الملل
ترامپ قادر به اجماع سازی در حزب جمهوریخواه نیست
4
کارشناس روابط بین الملل
دونالد ترامپ در حالی توانســته نامزد پیشــتاز حزب
جمهوریخواه باشد که یک ذهن مستقل و واحد در خصوص
مسائل سیاست داخلی و خارجی امریکا ندارد .او میلیاردری
استکهباتکیهبرمنابعمالیخودوشهرتیکهدرمیانافکار
عمومیداشته،توانستهپیشرفت هاییرادرایندوربهدست
اورد اما موضوع مهم ان است که اظهارنظرهای او تابع یک
استراتژی قابل قبول نیستند و حتی ایده های مطرح شده از
سوی او قابلیت پیاده کردن نیز ندارند .شاید اگر در روزهای
اولی که او بــرای انتخابات مقدماتی حــزب جمهوریخواه
اعالم امادگی و حضور خود را جدی کرد براساس شعارهایی
نژادی که مورد قبول بخشی از جامعه امریکاست توانست به
ســناتور بن راس در این باره می نویســد« :در تاریخ
انتخابات مــا تقریبا هرگز کاندیدایی نداشــتیم که نیمی از
رای دهندگان نســبت به او نظر منفی داشــته باشند .حتی
مفتضح ترین ها در شــهر من محبوبیت شــان از این دو به
اصطالح «رهبر» بیشتر است».
بر اساس میانگین موسسه RealclearPoliticsمیزان
عدم محبوبیت ترامپ 65درصد و هیالری 55درصد است!
این دوره از رقابت های درون حزبی امریکا متفاوت تر
از دوره های پیشین انتخابات بوده اســت .دلیل این امر،
راهیابی شــخصیت هایی مانند ترامپ ،ســندرز و هیالری
کلینتون اســت .اما دلیل اینکه می گویند قرار است مردم
امریکا میان بــد و بدتر یکی را انتخاب کنند این اســت که
نظرســنجی ها نشــان می دهد که مردم بیشــتر بــه دلیل
ن یا به ترامپ
رئیس جمهور نشدن طرف مقابل ،یا به کلینتو
رای خواهند داد .طبق امار به دست امده از نظرسنجی های
اخیر ،برخی از مردم به دلیل تنفر از ترامپ به کلینتون و در
مقابل برخی دیگر به دلیل جلوگیری از دســتیابی کلینتون
به مسند ریاســت جمهوری به ترامپ رای خواهند داد .زیرا
شــعارها و ســخنرانی های انجام شــده در طول کمپین ها
و مناظره هــای تلویزیونی در چند ماه اخیر نشــان داده که
اهداف انها به گونه ای نیســت که بتواند نیازهای واقعی و
توقعات افکارعمومی امریکا را براورده کنند .به هر حال این
دو شخصیت در نتیجه یک ســاختار سیاسی و نظام یافته
قدیمی به رقابت های ریاست جمهوری امریکا راه یافته اند
که با مطالبات و تمایالت مردم امریکا بسیار متفاوت است.
اگر نظام سیاســی انتخاباتی به گونه ای طراحی شــده بود
که افراد با مواضع و دیدگاه های مختلف می توانســتند راه
یابند ،در این صورت دیگر ،شــاهد حضور شخصیت هایی
مانند هیالری کلینتون و دونالد ترامپ در صحنه انتخاباتی
نبودیم .بر همین اســاس می توان گفت کــه در این دوره
پیروزی دست پیدا کند اما این به معنی ان نیست که اعضای
حزب جمهوریخواه خواســتار حضور نامزدی تنها براساس
دیدگاه مردمی در این کشور هســتند .از انجا که شعارهای
او چندان به مذاق اعضای حزب جمهوریخواه به خصوص
جمهوریخواهان ســنتی خوش نیامد ،بنابراین در شــرایط
کنونی که کارزار انتخاباتی در امریکا شــکل جدی تری به
خود گرفته است ،شــاهد تغییر رویه او در سخنرانی هایش
هستیم.هر چند ترامپتوانستهموفقیت هاییرادرانتخابات
مقدماتی کســب کند و از این طریق توانســته نظر بخشی
از حــزب جمهوریخــواه را به نفع خــودش تغییــر دهد اما
موضوع مهم ان اســت که اظهارنظرهای او غالبا متعارض
و متناقض هستند .اظهارنظرهای او دقیق نبود و از رویکرد
سیاسی مستقلی برخوردار نیســت .در حالی که در شرایط
کنونی یکی از موضوعات مهم برای کاندیداهای انتخابات
امریکا مباحث مرتبط با سیاســت خارجی است .از انجا که
اظهارنظرهای روشــن و شــفاف و ارائه راهکارها به منظور
مواجهه با چالش هایی که یک کشــور در خارج از مرزهای
خود با انها رو به روست ،از اهمیت خاصی برخوردار است اما
سیاست خارجی ترامپ بسیار متناقض است و بازخوردهای
مثبتی به همراه نداشته است .این موضوع از ان رو اهمیت
دارد که در کنار مباحث سیاست داخلی که برای امریکا بسیار
حائز اهمیت اســت ،سیاســت خارجی نیــز دارای اهمیت
اساسی اســت ،بنابراین هر کاندید ا باید برنامه مشخص و
مدونی را ارائه دهد.
ن ترامــپ در زمینه هــای مختلــف و مباحث
ســخنا
سیاســی ،اجتماعی و اقتصادی بســیار متناقض اســت.
ترامپ از یک ســو می گوید که در صورت پیروزی ،امریکا
را مقدم بر هر چیز دیگری قرار خواهد داد که در این راســتا
اگر هم پیمانان امریکا در اروپا و اســیا هزینه بیشتری برای
اقدامــات امنیتی امریــکا نپردازند ،دیگر از ایــن اقدامات
از انتخابات مردم نه بر اســاس عالیق و ایمان خود به یک
کاندیدای به خصوص بلکه تنها به دلیــل ترس از پیروزی
کاندیدای طرف مقابل در انتخابات شرکت خواهند کرد.
در این میان دونالد ترامپ در طول مبارزات انتخاباتی
خود همواره با بیان اظهارات جنجال امیز توانسته واکنش
برخی را چــه در داخل کشــور و چــه در ســطح بین الملل
برانگیزد ،به خصوص اظهارات وی درباره مســلمانان پس
از حمالت تروریســتی در پاریس و کشته شــدن پبیش از
130نفر در نوامبر سال گذشــته مبنی بر ممنوعیت موقت
ورود انها به امریکا شــدیدا محکوم شــد .درواقع در طول
کمپین هــای انتخاباتی در امریــکا ،مشــاورهای ترامپ
تالش کردند که از نگرانی هــا و چالش هایی که پیش روی
امریکا و جهان وجود دارد ،در راستای جلب بیش از پیش
ارای مردم به نوعی بهره برداری تبلیغاتی و سیاسی بکنند.
به هر حال از یک ســو گســترش فضای اسالم ستیزی در
سراســر جهان و به خصوص در امریکا بــه دلیل عملیات
گروه های تروریستی به اصطالح مسلمان و از سو ی دیگر
سرازیر شدن پناهجویان ســوری و عراقی به دلیل جنگ و
خونریزی در کشورشان به سمت کشــورهای غربی باعث
شده که ترامپ با استفاده از این نگرانی ها و با اتخاد مواضع
غیرواقعی ،جنجال برانگیز و ساختارشــکن به نوعی ارای
مردم را به سمت خود جلب کند اما باید بر این نکته تاکید کرد
که بخشی از این شعارهای جنجال برانگیز تبلیغاتی است و
در صورت پیروزی ترامپ در انتخابات ریاســت جمهوری،
این شعارها قابل اجرا نیستند زیرا هر گونه اجرای انها باعث
ایجاد بحران می شود ،حتی با متحدان نزدیک این کشور
مانند انگلیس و...
در همین راســتا مانوئل والس ،نخست وزیر فرانسه
در اظهاراتــی ،ترامپ را به بد بودن متهــم کر د .وی پیش
از این هم ترامــپ را به دلیل اظهاراتش درباره مســلمانان
ســخنان ترامپ در زمینه های مختلف و
مباحث سیاســی ،اجتماعی و اقتصادی
بسیار متناقض اســت .ترامپ می گوید
که در صورت پیروزی ،امریکا را مقدم بر
هر چیز دیگری قرار خواهد داد که در این
راســتا اگر هم پیمانان امریــکا در اروپا و
اسیاهزینهبیشتریبرایاقداماتامنیتی
امریکا نپردازند
مثلث | شماره 308
بــر ایــن اســاس سیاســت های اعالمــی ترامــپ
غیرمنسجم ،بسیار کلی و ناهماهنگ با اصول کلی سیاست
امریکا هســتند .ترامپ بر لزوم وجود انســجام در سیاست
خارجی کشــور تاکید کرد اما تناقض های فاحش سخنان
وی حاکی از چنین دیدگاهی نبود .او دوران جنگ ســرد را
دوران طالیی برای امریکا دانست و در عین حال مشارکت
امریکا در نهادها و ســازمان های بین المللی کــه از ارکان
اصلی و حتی جدایی ناپذیر سیاســت خارجی کاخ سفید در
ان دوران بود را انکار کرد .ترامپ تاکید کرده که در صورت
رئیس جمهور شــدن ،داعش را از میان خواهد برد و گزینه
خود در این باره را سالح هسته ای نامید .این در حالی است
که امریکا و متحدانش با بحث استفاده از سالح هسته ای
ضدیت جدی دارند .از سوی دیگر او هیچ توضیحی نداد که
در این باره چه وقت یا کجا دست به کار خواهد شد یا حتی چه
کاری انجام خواهد داد یا اقدامات احتمالی او با اقداماتی که
تاکنون انجام شده چه تفاوت هایی خواهد داشت .او خو د را
فردیصلح طلبمعرفیمی کندوتاکیدداردکهمشکلبزرگ
دنیای امروز وجود انبوه تســلیحات است اما در عین حال،
خواستار تقویت هســته ای امریکا و افزایش بودجه نظامی
این کشور اســت .بنابراین ســخنان او انبوهی از تناقضات
حاصل نااگاهی او نسبت به موضوعات گذشته و حال است.
او تاکید بر مساله نظامی را هنگامی می داند که امنیت
امریکا به مخاطره بیفتد و بر این اساس سعی دارد به مسائل
داخلی این کشور اولویت اساسی دهد .حال انکه بسیاری
این ایــده را نوعی سیاســت انزواگرایی معرفــی می کنند.
بنابراین این رویکرد ترامپ نشــان می دهد کــه او از تاریخ
علم سیاســت نیز چیزی نمی داند .بر این اســاس بسیاری
از کارشناســان اظهارنظرهــای او در سیاســت خارجــی را
ساده انگارانه دانســته اند و این موضوع را ناشی از نااگاهی
او در خصوص موضوعــات متعددی چون علم سیاســت
ی ترامپ که
می دانند .سیاست های ضدمهاجرت پیشنهاد
برخاسته از نژادپرستی ،بیگانه هراسی و اسالم هراسی است
برای سیاســت خارجی امریکا خطرناک است و بسیاری از
کارشناسان نیز به این موضوع اعتقاد راسخ دارند.
در واقع باید به این نکته اشاره کرد که ترامپ هیچ گونه
اصول مشخصی برای سیاست داخلی و خارجی امریکا ندارد
و نمی تواند منجــر به اجماع در حزب جمهوریخواه شــود.
هر چند ممکن اســت او با خرج و مخارج ســنگین بتواند به
مرحله نهایی انتخابات ریاست جمهوری امریکا راه پیدا کند
اما به دلیل انکه او برنامه مدونی در خصوص مسائل مختلف
ندارد بنابراین احتمال پیروزی او بسیار کمرنگ است .بر این
اساس او زیربنای عملکرد خود را تنها شعارهای جذابی قرار
داده کــه می تواند موجب تحریک احساســات عمومی در
امریکا شود .او در حالی سعی دارد ادبیات خود در خصوص
ت را نظم ببخشد که بســیاری از کارشناسان سیاسی
سیاس
نسبتبهحضوراودرراسهرمقدرتدرامریکااظهارنگرانی
ت ترامپ هر چند توانســته تا حدودی
می کنند .در هر صور
نسبت به گذشته ادبیات مشخص تری را مطرح کند اما این
موضوع به معنای ان نیســت که او توانایــی کافی برای به
دست اوردن پست ریاست جمهوری در امریکا را داراست.
بین الملل
بهره مند نخواهند بود .بنابراین مشخص است که او درکی از
ت حاکم بر ان ندارد .حال
واقعیت های کنونی جهان و سیاس
انکه سیاست امریکا بین المللی گرایی و اشاعه دموکراسی
و امنیت در جهان اســت اما او با طرح موضوع اســتفاده از
سالح هســته ای به گونه ای امنیت بین المللی را به چالش
می کشد .تناقض صحبت های او از ان رو است که او از یک
سو می خواهد امنیت و منافع امریکا را در صدر قرار دهد و از
طرف دیگر می خواهد از عرصه جهانی عقب نشینی کند که
این دو با هم قابل جمع نیستند .ترامپ به درستی اگاه نیست
که بحث امنیت در جهان تغییراتی جدی یافته است .اینکه
امنیت کشــورها دیگر به طور یکجانبه قابل تحقق نیست.
بر این اساس او با اظهارنظرهای غیرعلمی موجب رنجش
متحدان ایاالت متحده نیز می شود.
این موضوع در حالی اســت که او هیچ گونه ســابقه
در عرصه سیاســی ندارد .بنابرایــن او برنامه و اســتراتژی
مشخصی ندارد .اما محرک اصلی او باالبردن مقام و منزلت
امریکاست.برایناساسبخشعمدهسخناندونالد ترامپ
در هفته گذشته به حمله به سیاســت خارجی جورج بوش و
باراک اوباما به خصوص در قبال بحران خاورمیانه اختصاص
داشت .به اعتقاد او با اشــتباهات اوباما در تعامل با ایران و
معامله فاجعه بار با جمهوری اسالمی ،ایران تبدیل به قدرتی
ت ترامپ از سیاست خارجی اوباما
بزرگ شده است .انتقادا
در خصوص سوریه ،عراق ،کره شمالی ،اسرائیل و داعش
در حالی مطرح می شــود که بســیاری از کارشناسان تاکید
کرده اند که سیاست او در این خصوص اشتباه است .او به
اشــتباه می گوید ایران به تعهدات خود در توافق هسته ای
عمل نکرده است که این حرف هیچ شباهتی به واقعیت های
موجود در این خصوص ندارد .اما از ســوی دیگر اسرائیل
را یک دموکراســی واقعی در خاورمیانــه می داند حال انکه
ننیست.
چنی
به باد انتقاد گرفته بود .وی برجسته شدن شخصیت هایی
مانند این نامزد انتخاباتی را نشانه گســترش پوپولیسم در
جهان دانست .همچنین پس از ان که ترامپ گفت ،برای
شــهردار جدید لندن که یک مسلمان اســت برای ورود به
امریکا اســتثنا قائل می شود ،صادق خان شــهردار لندن
حرف های ترامپ را درباره مســتثنی کردنش برای ورود به
امریکا بی اهمیت دانست و او را متهم به داشتن «دیدگاهی
جاهالنه» درباره اسالم کرد .در همین راستا دیوید کامرون
نخســت وزیر انگلیس نیز در مــاه دســامبر 2015در یک
کنفرانس خبری دربــاره اظهارات جنجالــی ترامپ درباره
جلوگیری از ورود مسلمانان به امریکا اعالم کرد ،این ایده
«تفرقه امیز ،احمقانه و اشــتباه» بوده و بــه کارگیری این
سیاست غلط است.
در کل اگر بخواهیم به بررسی احتمال پیروزی کدام
کاندیدای ریاست جمهوری در انتخابات امریکا بپردازیم،
باید نتایج به دســت امده در نظرســنجی های اخیر را مورد
توجه قرار دهیم ،هیــاری کلینتون از حــزب دموکرات و
دونالد ترامپ از حــزب جمهوریخواه رقابــت تنگاتنگی را
با یکدیگر دنبــال می کنند .بر همین اســاس با وجود همه
انتقادات و واکنش ها دور از ذهن نیست که دونالد ترامپ
پیروز انتخابات ریاســت جمهوری امریکا باشد .البته این
نکته را باید یاداور شد که انتخابات این کشور به خصوص در
این دوره که نامزدهای انتخاباتی با شعارهای ساختارشکن
و جنجالی پا به عرصه کارزار انتخاباتی گذاشته اند ،بسیار
پیچیده اســت و نمی توان در این بــاره صد درصد صحبت
کرد.
43
درباره اقای کارگردان
فرهنگ
ابراهیم حاتمی کیا ،برجســته ترین ملودرام ساز ســینمای ایران و یکی از معدود
فیلمسازان بزرگ پس از انقالب است که توانسته نظر مخاطبان خاص و عام را توامان
جلب کند .حاتمی کیای امروز ،مخالفان و موافقان متعدد و متنوعی دارد که هر یک از
زاویه ای اثارش را بررسی می کنند اما همه انها در یک موضوع هم دل و هم زبان هستند؛
اینکه ابراهیم سینما ،مدیومش را می شناسد ،ژانر را می شناسد و برعکس بسیار دیگری
از فیلمسازان که اسم ها را به گرده می کشند ،بلد اســت چگونه با زبان دوربین حرف
بزند .این پرونده در بزرگداشت سی سال فیلمسازی اقا ابراهیم است.
ت
یتر
ا
و
ل
44
گفت وگو با ابراهیم حاتمی کیا
درباره 3 0سال فیلم سازی
مثلث | شماره 308
فرهنگ
به چپ و راست کاری ندارم
فیلمخودم را می سازم
ضد مردم یا با مردم؟
گفت وگوی چالشی محمدتقی فهیم و نیما
حسنی نسب درباره 30سال فیلمسازی
ابراهیم حاتمی کیا
1
می گوینــد ادم جنگ اســت ،یــا شــاید نماینده
ادم های ان دوران .می گویند او یک نشــانه اســت از
اینکه جنگ تمام نشده؛ از اینکه ادم های جنگ هنوز
و همیشــه هســتند .او یک استثناســت .او نماینده
کسی نیست .او ابراهیم اســت ،ابراهیم حاتمی کیا.
ابراهیم فرزنــد زمانه خود اســت و این یــک واقعیت
اســت.دوربین چشــم اوســت .با دوربینش همانی
را می بینــد که با چشــمانش می بیند .درســت خالف
خیلی هــای دیگر!نقــش اول هــای ابراهیــم خود او
هســتند« .خودی» که در همــه این ســال ها بین ما
زیسته ! او درست همان چیزی را می بیند که مردمش
می بینند.ابراهیــم ،ابراهیم اســت .ابراهیم قهرمان
ماست .ابراهیم ،خود ماست .ابراهیم حاتمی کیا چند
هفته پیش دعوت ما را برای یک گفت و گو پذیرفت .
به منزل او رفتیم و سه ساعت با او حرف زدیم ؛ درباره
30سال فیلم سازی او؛ درباره تفکرات او و درباره انچه
در این ســال ها میــان او با جامعه و دولت ها گذشــته
است .انچه می خوانید ماحصل این گفت و گو است.
می توان گفــت او با وجــود برخی انتقادهــا همچنان
مهم ترین سینماگر انقالب است.
قصه مهاجر را در ایام بستری شدن امام نوشتم که
توفانی در دل سربازان دهه چهلی امام خمینی بود.
فیلمنامه های اولی ام خیلی رادیکال بود .هواپیمای
«مهاجر» به مثابه وجدان بیدار نسل جنگ ،از فراز
نیستان های مجنون میزهای مذاکره را می دید و
دردسر می ساخت
مثلث | شماره 308
وقتی این دیدگاه وارد عرصه قدرت شد خیلی پیچیده شد.
سعید اجورلو :ان موقع بچه ها بیشتر با روحانیت
مرزبندی داشتند.
بله .به دلیل اینکه یونی ها به امام نزدیکتر بودند؛
ان روزها نشــانه ها خیلی واضح تر بود؛ برعکس االن .به
یاد دارم اصغر نقی زاده در جبهه ،کارش رســاندن روزنامه
به خط های مقدم در جزیره مجنون بود .می گفت روزی با
موتور به ســمت خط مقدم حرکت کرده بودم و در شرایطی
زیر دید و اتش عراقی ها افتادم .اتش ســنگین شــد و من
با مصیبت موتور را در یک چالــه رها کرده و خودم زیر یکی
از پل ها پناه گرفتم .نمیشــد بیرون امد ،فرصتی شــد که
روزنامه هــا را تورق کنــم .روزنامه هایی مثــل جمهوری و
کیهان بود( .خنده) با حوصله شــروع بــه خواندن کردم و
دیدم مرکز چقدر دعواست .انقدر که اصال دلم نمی خواست
از زیر پل بیرون بیایم .بعد فکر کــردم من این روزنامه ها را
به خط مقدم می رسانم تا ان بنده خدایی که با همه وجود و
اخالصش می جنگد ،اگر این چیزهــا را بداند ،انگیزه اش
سست می شود .پس من ســر چه چیزی خودم را به کشتن
می دهم؟! (خنده) .برای من این ســوژه ها ،جذاب است.
جذابیتش هم سر چیست؟ یعنی تحقیر کردن سیاست که
چرا اینها وحدت ندارند یا چرا اینطور حرف ها را می زنند و چرا
وحدت ملی نیست؟ نه ،من این را قبول نداشتم و االن هم
قبول ندارم .تحقیرکردن سیاســت و نگاه سیاسی مدنظرم
نیست .نگاه سیاسی که می گویم یعنی دکترینی که می گوید
روش حکومت باید براساس این باشد یا ان .در جامعه وزنه
ایجاد کند .حس کردم که من جزو جریانی حساب می شوم
که می خواهد نظام و سیســتم را نقد کند .شــاید انقدر که
نگاهم به سمت نظام و ساختار قدرت بود ،خیلی به سمت
مردم نیست .مساله ای که بعدها به من خیلی انتقاد شد که
چرا مردم را نگاه نمیکنی؟ واقعیت این است که من خودم
را مردم می دانم و انچه را می دیــدم از بین مردم می دیدم،
می خواســتم به هرم قدرت بپردازم .اما لحن من ملودرام
است .مثال در کرخه تا راین ،جدال یک خواهر و برادر که
یکی فراری ساختار سیاسی و دیگری مدافع ساختار سیاسی
است ،برایم جذاب می شود .سیســتم ،پناهنده سیاسی را
تحمل نمی کند؛ اما خواهر که نمی تواند برادرش را کتمان
کند .این حرف جزو حرف های مگــوی دهه 70بود500 .
صفحه علیه من از جانبازان مظلوم امضا و عریضه گرفتند
که این فیلم توهین به جانباز است! یعنی تا این اندازه اراده
سیاسی وجود داشــت که نباید این حرفها گفته شود ،ولی
بحمدالله گفته شــد .اصال لــذت و انگیــزه ام همین بود.
غیر از دلمشغولی هنری سینما بیان این مساله هدفم بود.
می خواهم بگویم هر فیلمی که ســاختم ،مساله ام همین
بوده .منتها یک وقت هایی غلظتش زیاد می شده و خیلی به
چشم امده یا خودم خیلی عصبانی تر شدم و صریح تر حرف
زدم و یک جاهایی هم نرم گفتم.
وقتی می بینم نوشــته ای فیلم «بادیــگارد» را یک
سخن بی موقع و بی دلیل می داند ،حدس می زنم نویسنده
اگر غرض و مرضی شــخصی نداشته باشد ،حتما از نسلی
است که مساله اش انچه مســاله من هست ،نیست ،واال
برای نسل من این موضوع تازگی دارد.
جریان راســت ذاتا از جنس ســنت بود؛ انگار جهان
دیده ترند .برای شــان هنر یک امر پیش پا افتاده اســت.
بیشتر به عنوان یک بلندگو اعتبار دارد تا استقالل و شا نیت
دادن به هنرمند .من نســبت انها را با خــودم بارها ازمایش
کردم .انها به اهــل هنر به عنوان موجوداتی که از ســبیل
حق دورند و به همان شکلی که پدر خدابیامرزم می گفت که
این عالم ،عالم مطربی است .خب طبیعی است که من با
همه دلبستگی هایم از انها فاصله می گیرم و به جریانی پناه
می برم که نگاهش تا این حد عقب نباشد .جایی که به هنر
شــانیت بدهد و او را صاحب حق برای نقد بداند .البته چپ
و راست در ایران خیلی جدی نیســت ولی در همین اندازه
هم که من اشــاره کردم ،به هر حال با لحنی که من در نقد
اجتماعی داشــتم معلوم بود که به چپ نقاد بیشتر گرایش
پیدا می کردم تا راست سنتی.
بههرحالکمیحاشیهرفتمکهتاکیدکنمفیلمسازیکه
االن روبه رویتان نشسته ،همان فیلمسازی است که در دهه
60و 70و 80کار کرده و همین ایین را داشته است.یعنی این
موسیقی معترض برای خودم اشناست .یک جاهایی خیلی
پررنگدیدهشده امویکجاهاییکمرنگ.هیچ وقتفیلمی
نساخته امکهبحثیازاینجنسنداشتهباشد.چونباهمین
فرهنگ
ســعید اجورلو :اقای حاتمی کیا ! اولین ســوالی
که در مورد شــما می توان مطرح کرد این اســت
که نسبت شما با سیاست رسمی چیست؟ شاید
مدلی که شما رفتار می کنید ،منحصر به فرد باشد.
مرز چپ و راســت را از میان برداشــته اید و هیچ
ابایــی از این ندارید که فیلم تــان را برای اصالح
طلبان یا اصولگراها اکران کرده و با انها صحبت
کنید .اما این حق را هم بدهید که شاید نخبگان
جامعه تصویر درســتی از اینکه اقای حاتمی کیا
در کجای سیاست ایران ایستاده است ،نداشته
باشند.
خوب است بدانید 30سال اســت فیلم می سازم؛
یعنی 3دهه ،به جز سیاه مشق های کوتاهی که داشته ام.
اگر ان نخبــگان مورد اشــاره حوصله کنند و مشــق هایم
را تعقیب کنند می بیننــد در همه کارهایم وضــع موجود را
نقد کرده ام .وقتی «دیده بان» را ســاختم برای نســل من
یک ســرخوردگی از قطعنامه 598و اینکه ما صلح را به ان
صورت پذیرفته بودیم وجود داشــت .شخصیت امدادگر
فیلــم دیده بان دیگر باندی برای بســتن زخــم مجروحان
نداشــت و مجبور شــد حاشــیه پرچم «انا فتحنا لک فتحا
مبینا» را قیچــی کند تا بــا ان زخم ها را ببنــدد .در انتهای
فیلم هم قصه با این احساس بسته شد که اگر قرار باشد در
محاصره بیفتیم و کیانمان در خطر باشــد ،گرای خودمان
را به توپخانه خودی می دهیم ؛ در واقع استشــهادی ترین
ِ
جوان تازه نفس و ســر
فیلم دهه .60ان روزهــا ابراهیم،
به زیری بود 27که سال داشــت ،چیزی که می گفت اگر
االن بگویم احتماال سروصدا می کند ،ولی لحن فیلم نرم
اســت و معصوم« .مهاجر» فیلم بعدی همزمان با دولت
سازندگی ،بعد از ارتحال امام ساخته شد .قصه مهاجر را در
ایام بستری شدن امام نوشتم که توفانی در دل سربازان دهه
چهلی امام خمینی بود .فیلمنامه های اولی ام خیلی رادیکال
بود .هواپیمای «مهاجر» به مثابه وجدان بیدار نسل جنگ،
از فراز نیســتان های مجنون میزهای مذاکره را می دید و
دردسر می ساخت .مهاجر عکس می انداخت و چیزهایی
را لو می داد .خیلی تالش می کنند ســرنگونش کنند ،ولی
فرار می کند .در بازنویســی ها این لحــن تعدیل پیدا کرد و
شــد فیلم «مهاجر» که یک عده از بچه ها طی ماموریت
در نیستان گم شــده اند و باید مهاجر انها را پیدا کند ،ولی
مســئوالن از مهاجر انتظار کار دیگری دارند .شد حکایت
بشنو از نی موالنا .خب ،این نقد است دیگر .اصال جوهره
و انگیزه اصلی برای اینکه این قصه شکل بگیرد براساس
همین انگیزه بود .نقد دوران ســازندگی ،کــه نباید بچه ها
را در نیســتان ماموریت تنها بگذاریم .در «وصل نیکان»
معترضم چرا تهران خالی می شود؟ بمباران و موشک باران
تهران یادتان هســت! قرار بود جشــن پیــروزی بگیریم.
کربال کربال ما داریم می اییم .حاال که بزم نیســت اینقدر
هم تحقیر که تهران را خالی کنند تا جایی که از مسئوالن و
مردم هیچ کس نخواهد به عروسی و جشن ما بیاید .خب،
این نگاه هم یک نگاه سیاســی اســت و به نقد اجتماعی و
اراده های سیاســی که در جامعه حاکم بــود ،می پردازد.
همینطور کــه یکی یکی فیلم هــا را جلو می ایــم با همین
انگیزه ها می سازم .پس من از اول دست خطم همین بوده.
بعدها خط کشی ها صریح تر شد .یعنی ان موقع روحانیت و
روحانیون برای ما در ح د (یتی و یونی) بود و در جبهه هم که
دعوای اینها را می شنیدیم خیلی برایمان واضح نبود ،ولی
ابراهیم لطف خدا به سینما و هنر ایران است
گفت وگو با اکبر نبوی ،منتقد سینما
درباره 30سال فیلمسازی
حاتمی کیا
45
فرهنگ
46
مثلث | شماره 308
فرهنگ
دغدغه ها در جبهه جوانی ام را ســپری کردم و وقتی به شهر
بازگشتم همین احســاس تعهد با من بوده است .من اگر در
یشخصیت هایمختلفیرادرمقابلهمقرارمی دهم،
فیلم
قصدماناستکهچالشیکهدردرونخودمزبانهمی کشدبه
بیرونسرریزکند.تاهرشخصیتبخشیازحرف هایمباشدو
بهتعبیریفضایدیالکتیکبینشخصیت هاجرقه ای است
برای ایجاد اتشی که این حرف های گداخته از درون بیرون
بریزد،شایدکهارامشوم.
ســعید اجورلو :درباره نســبت تان با سیاست به
نظرم می شود بیشتر توضیح داد.
امــا دربــاره نســبتم بــا سیاســت بایــد بگویــم؛
رنگ بندی های سیاســی جامعه دائما به هم ریخته است.
خیلی درهم برهم شــده اســت .مثل قضیه استشهادیون
است که قبال روش مجاهدان فلسطینی بود و بعد مجاهدان
شیعه لبنان ،بعد این روش دســت داعش افتاد (خنده) .تا
دیروز برای انتخاب یک نفر استشهادی چه ظرافت هایی
اعمال می شــد تا یکی انتخاب شــود اما حاال داعشی ها
مثل جنس چینی به ســرعت تکثیر می کنند و معنی واالی
استشهاد مسخ شده اســت .مجله های سیاسی هم چنین
چیزی شد .جریان راست سنتی که معموال به نوعی امرانه
و بــا اعتماد به نفس ســعی می کرد برای نشســتن جلوس
کند و محتــرم بکوبد ،ناگهان تب تند گرفــت .از درون ان
جوانانی ظاهر شدند که خیلی تند و رادیکال تر از چپ .انها
مقابل وضع موجود راست سنتی ایســتادند و وضع را برهم
زدند .خب در این اوضاع ابراهیم کجا بایستد .وقتی اینقدر
خط کشی ها و تعریف ها پس و پیش می شود ،من چه کنم؟
من جزو هیچ دســته و حزبی نبودم و اداب سمپات بودن را
نمی فهمم .اگر گرایش به چپ داشــتم گرایش سازمانی
و ســمپاتیک نبوده .هیچ تعهدی نه به کســی داده ام و نه
رفتم .من می خواستم همین حرف هایی که در این سه دهه
زده ام را بزنم .حرف هایی کــه روزگاری چپ و چپ اصالح
شده برایش دلنشــین بود ،خب این چرخش و نقد وضعیت
موجود ،حاال توپ را در زمین راست انداخته است .گناهم
چیست .حاال نگویم چون جریان راست مصادره می کند.
در فیلم «اژانس شیشــه ای » هر دو جریان وسط امدند و
حتی مقابل جریانی از روشــنفکران که می گفت این فیلم
مقابل مردم است ،موضع گرفتند .هر دو با هم متفق شدند
ســر «اژانس» .لذت و تجربه خوبی برایم بود.در ســینما
زیباترین اتفاق این شد که وقتی برای دیدن فیلم «اژانس»
به سینمای جشــنواره رفته بودم ،عزیزی پرسید که ایا فرج
سرکوهی می تواند به سینما افریقا بیاید؟ گفتم مگر ایران
است؟ شنیده بودم که المان است .گفتند که نه ،ایران است
و االن ازاد شده .گفتم بیاید و ببیند ،خوشحال هم می شوم.
من در شلوغی ها ادمی نیستم که جلوی در بایستم و بگویم
این و ان را راه دهید .خــودم در تاریکــی رفتم یک جایی
نشستم و متوجه شدم فرج سرکوهی کنارم نشسته و طرف
دیگر هم جانبازی است که نشسته بر ویلچرش .فیلم تمام
شد ،فرج سرکوهی مرا به اغوش کشید .او فیلم را پسندیده
و متاثر شده بود و ان جانباز که ایشان را نمی شناخت مرا از او
جدا کرده و به بغل می گرفت( .خنده).درست است که فرج
سرکوهی وابسته به طیف روشنفکران محسوب می شد ولی
فرصت قشــنگی بود ؛یک تجربه که لذتش هنوز در کامم
هست .من فهمیدم که اصال نباید به چپ و راست فکر کنم
بلکه باید کار خودم را بکنم.
سعید اجورلو :درباره «چ » را بیشتر اصالح طلبان
دوســت داشــتند و «بادیــگارد» را بیشــتر
اصولگرایان .این را قبول دارید؟
نه ،من اینطوری احساس نکردم.
سعید اجورلو :شاید به دلیل ان وجه مذاکره اش
باشــد و هم زمانی اش با مذاکرات هســته ای که
تقابل میان مذاکره و مقاومت را نشان می داد.
و الحق هم شــرایط فیلــم «چ» با وضــع موجود
همخوانی داشــت و البته چالش اصغر وصالــی با چمران
ِ
ِ
«چمران بازرگان» بودن
«چمران خمینی» بودن یا
درباره
جذاب تر بود.
سعید اجورلو :چون با مذاکرات هسته ای همزمان
شــده بود و فیلم شــما دقیقا با انچه در مذاکرات
وجود داشت ،انطباق داشت .یعنی اینکه بجنگیم
یا مذاکره کنیم؟
روزی کــه ســاخت «چ » عملیاتی شــد ،کامال به
موضوع مذاکره در فیلم اشراف داشــتم .می دانستم باید
اگاهانه و شــفاف موضوعی به نام مذاکره با دشمن و حد و
مرز مذاکره و استدالل مخالفان و موافقان مذاکره را طرح
کنم .توجه کنید که تــا نیمه فیلم «چ» چمــران (مذاکره
برای صلح) را پیــش می برد و از وقتی دشــمن هلی کوپتر
مجروحان را زد ،چمران اسلحه دست گرفت تا (جنگیدن
برای صلح) را ایجاد کند ؛ پارادوکــس جذابی که در « چ»
برایم اهمیت داشت.
به هر حال این کشــور توفان های عجیب و غریب و
پشت سرهمی را از سر گذرانده اســت که دایره اتفاق ها و
تنش ها را بزرگتر می کرد .مثل ماجرای کوی دانشــگاه یا
قتل های زنجیره ای در دولــت اصالحات که من فیلم «به
رنگ ارغوان» را بر اساس ان شرایط ساختم دولت خاتمی
اجازه اکران نداد یا مساله حوادث ســال 88که حیرت زده
بودم .اوضاع خیلی پیچیده شــد .حتــی در حلقه خانواده
هم این تفــرق رخ داد .یعنــی موضوع از بیــرون به داخل
خانه هایمان کشــیده شــد .اوضاع چنان در انتخابات88
توفانی و پیچیده شد که من میلی برای حضور نداشتم.
سعید اجورلو :وارد هم نشدید.
نه وارد نشــدم ولی برای خودم نظری داشــتم که
اشــکار گفتم .در جلســه ای که برای تبلیغ اقای موسوی
دعوت شــدیم گفتم من سال هاست ایشــان را ندیده ام.
یعنی در دورانی که حتی در مصدر امور نبوده و به اصطالح
سایه نشین بودند ،یک بار هم نشد ایشان را مالقات کنم.
همین ندیدن برای من حجت بود که بگویم ایشان کاری و
نیازی به امثال حقیر ندارد .چطور مسعود بهنود را می توانم
مالقات کرده باشــم ولی ایشــان را ندیده باشم؟ البته خبر
می امد که ایشــان فیلمم را دیده و من به واســطه دوست
مشترکی عالقه برای دیدار نشان می دادم ولی در طول 20
سال هیچ شوقی برای دیدار نشان ندادند .من چطور ُمبلغ
کسی باید شوم که به او دلبستگی نداشتم .من در انتخابات
با استدالل عقلی به ایشان رای می دادم ،ولی قلبا کاری به
ایشان نداشتم.
سعید اجورلو :تکلیف احمدی نژاد هم که معلوم
بود.
بله ،ولی خانــواده توقع داشــتند که مــن باید در
مقابل احمدی نژاد صف بندی اشــکاری داشــته باشــم.
می گویم خانواده یعنی طیفی از اقوام دور و نزدیک .شبی
که متوجه شدم بچه ها بلندگوی کارگردانی من را برداشته
و در پشت بام شعارهایی به نفع موسوی می دهند ،درمانده
شدم .تجربه تازه ای بود .ایا حق دارم جلویشان را بگیرم؟
دلم از اتفاقات بعدی شور می زد .احساس کردم بچه ها در
غ سیاسی هستند و این بلوغ قیمتی دارد
حال رسیدن به بلو
که باید خودشــان هزینه اش را بپردازند .در انتخابات بعد
باز هم موضوع پیچیده تر شد .وقتی در مناظره تلویزیونی
روحانی بــه قالیباف لقب ســرهنگ داد ،خیلــی عصبانی
شدم .واژه سرهنگ بار نظامی و بوی کودتاهای امریکای
التینی می داد .این ظلم به نسل قالیباف که من هم خودم
را متعلق به ان می دانســتم بود .من اگر احساســی بودم،
باید به قالیباف رای می دادم ،ولی انتخابات برای من یک
امر عقالنی بــود و من به روحانــی رای دادم و بچه هایم به
قالیباف!
ســعید اجورلو :یعنی از اقای موسوی رسیدند به
اقای قالیباف.
موسوی دیگر نبود .بین روحانی و خیلی های دیگر،
قالیباف را بیشــتر قبول کردند و از من هــم حیرت کردند.
این همان بزنگاه پیچیده ای اســت که رفقای فیلمساز یا
جماعت هنرمند در مورد من ،پاســخ صریحی نمی گیرند.
یعنی نه می توانند نمره منفی بدهند چر ا فیلم هایی ساخته ام
که نشان از فهم تکنیک و درک شــرایط دارد و از طرفی از
واکنش های اجتماعی من حیرت می کنند .نمی دانم اول
وجه ارتیســتی انگیزه ام باعث خالقیت می شود یا مصلح
اجتماعی بودنم ،ولی وقتی عقل به میــان می اید ،معلوم
اســت که اســتدالل های سیاســی ام عقالنی می شود و
نمی توانم ان را از خودم جدا کنم .در قضیه 88من از رهبری
هم سر دفاعیات شان از اقای احمدی نژاد پر از سوال بودم
که چرا دفاع ایشــان به این شکل اســت و چرا از ان مقام
هزینه می شود.
سعید اجورلو :به ایشان گفتید؟
نه ،ولی بروز داده بودم .بــروز بزرگم این بود که با
هنرمندانی که نزد اقا رفتند ،نرفتم! می دانید چرا؟ چون حال
نفاق با خودم داشــتم .تمام زورم این است بین خودم و ان
بخشــی که دو دو تا چهارتاست و می گوید االن حسابگری
کن و سن وسالت هم گذشته و سر یک چیزهایی کوتاه بیا
فاصله ایجــاد کنم .اگر این دو در هم تلفیق شــوند ،دیگر
من ،خودم نیستم .یعنی حس نفاق داشتم در حالی که دلم
نیست در قاب تلویزیون قرار بگیرم که...
سعید اجورلو :یعنی فلسفه اش از عالقه شما به
ایشان بود ؟
به شدت از سر دوســت داشــتن بود ،ولی دلخور
بودم .دلخور بودم که این چه کاری است و چرا باید اینطور
اتفاق بیفتد؟ یعنی از این می ترسیدم که یک امر بزرگتری به
خاطر این اتفاق ضربه بخورد .روزی که در میدان هفت تیر
شعاری شــنیدم که گفتند نه غزه نه لبنان ،جا خوردم و ان را
واضح ترین زاویه بین خود با این تفکر می دیدم ،ولی شرایط
غبارالود اجازه تحلیل درســت نمی داد .بــه محض اینکه
فرهنگ
مثلث | شماره 308
فرهنگ
جریان داعش شروع شد ،پیچیدگی بحث فتنه و دعوا را ان
موقع فهمیدم چه اتفاقی در شرف وقوع بود.
سعید اجورلو :فشار به حدی روی ایشان بود که
حتی برخی از انهایی هم که خیلی دوست شــان
داشتند ،دلخور شدند .مثل شما.
مجیدی رفت بــاال و احوالش را گفــت ،ولی من
قادر نبودم ان جایگاه بایســتم و حتی دلخــوری ام را بروز
دهم ،ولی فیلمــم را ســاختم.فیلم «چ» تبییــن جایگاه
رهبری در کوران توفان های انقالب اســت .برای بعضی
که سینمای شان نسبتی با احوالشان اجتماعی شان ندارد
و فاصله دارد شــاید چند دقیقه رفتــن در محضر اقا و دیده
شدن مشکلی نسازد ،ولی من که فیلم هایم نسبتی صریح
با اوضاع معاصرم دارد چه گلی بر سرم بریزم .می فهمیدم
که این نرفتن کلی سوء برداشت بدنبال خواهد داشت ،ولی
من باید با قلبم تصمیمی گرفتم و نه با عقلم .من به قهرمان
تک افتاده تحت فشار و غصه که دیگران سرکوبش می کنند
عالقه منــدم و بهترین شــکل خلوص ایــن قهرمان ها در
فیلم های وسترن است که همیشه برایم جذاب بوده است.
یک مرد تنها .در همین ایام کسانی سراغت می ایند و از ظن
خود یارت می شوند .من می فهمم .اگر صادق باشند به انها
گوشزد می کنم که از من فاصله بگیرید .اشتباه نکنید با این
حرارت ابی برایتان گرم نمی شود .این اتش دامن گیرتان
خواهد شــد و من دیده ام انکار این دوســتان را و می دانم
که روز انکار خواهد رســید .حتی به خانــواده ام نیز همین
نصیحت را می کنم .از من برای همه کارهایم دلیل و منطق
محکمه پسند نخواهید .من فیلمساز م با موتوری درونسوز.
سعید اجورلو :چیزی که من فهمیدم این است که
در سال 88حالتان خوب نبود .االن واقعا حالتان
خوب است؟
خوب و بد به نســبت چــه چیزی .وقتــی داعش
اعالم موجودیت کرد ،چقدر وحشــت کردیم ،ولی نســل
قاسم سلیمانی ها با هدایت و حمایت رهبری ،از این تهدید
فرصت ساخت و اتفاقاتی که هم اکنون در خاورمیانه شاهد
ان هســتیم امکان ظهور یافت .بله ان دوران حالم بد بود
و اعتراف می کنم که نمی دانســتم چه خطراتــی ایران را
تهدید می کند.
سعید اجورلو :اگر یک بار دیگر برگردید به گذشته
«گزارش یک جشن» را می سازید؟
حتما «گزارش یک جشــن» را می ســاختم ولی
با همین شــکلی ارجاعی که شــما می گویید .حوادث رخ
داده در این سال ها مثل بزرگ شدن فرزندان ماست .پر از
مشکالت و تالطم هاست ولی انکار فرزن د یعنی جهالت .من
این جبهه بندی سیاه وسفید را قبول ندارم .انچه در «گزارش
ن »می گفتم و همچنان به ان اعتقاد دارم این بود
یک جش
که کشیده شدن جریان کف خیابان ،حاصل سرخوردگی
بخشی از جوان هاست .این قاعده همیشه زنده است.تنگنا
و سرکوب و تحقیر کاری می کند که در فیلم «گزارش یک
جشن »رخ داد.
ســعید اجورلــو :انــگار مشــکل بــا ان تکنیــک
فیلمبرداری با موبایل بود.
از من خواســتند که ســکانس راهپیمایــی فینال
را بردارم تا فیلم مانعی برای پخش نداشــته باشــد .گفتم
حرفش را نزنید .این همه صغرا ،کبــرا چیدم که این جمله
کامل شــود .این جمله «ال اله» اگر «اال الله » انتهایش
نباشد من بازنده ام .مگر در ان چه می گفتم؟ همه حرف این
بود که جریان قهریه فشار می اورد که اینجا نروید ،این طور
نباشید و خب این تنگنا تحقیرش می کند .وقتی تحقیر شد
یک جوری بیرون می زند .ان خیابان و فیلم چیست؟ یک
ی تشکیل داده و دختران و
موسسه ازدواجی است که خانم
پسرانی که می خواهند همدیگر را بشناسند انجا می نشینند،
با هم روبه رو می شوند و بحث می کنند .تشکیالت انتظامی
می خواهند که انجا بســته شــود و می گویند دور هم جمع
شــدن و دور هم جمــع بودن هــا ،بوی خوبــی نمی دهد و
ممکن اســت چیز دیگری از ان دراید .در انتها هم به انها
راه نمی دهند که جشنشــان را در مکانی برگزار کنند ،رفتند
و داخل یک پارک جشــن گرفتند .هنوز هم همین اعتقاد
را دارم .گزارش یک جشــن ،تصویر ان دوران من است.
به هر حال یک چیزی که بین من بــا فیلم هایم وجود دارد
و اقایان بعضی وقت هــا گیر می کنند که ایــن را چگونه با
خودشان حالجی کنند این اســت که حاتمی کیا به شدت
نســبت به زمان و انچه در ان رخ می دهــد ،واکنش دارد.
پس اگر مثل بچه ای حرف های نابجا می گوید نمی گویند
این بچه چرا .او را ارجاع می دهند به اینکه در چه شــرایط
ت که اگر کسی بخواهد مرا اینگونه
تربیتی زندگی کرده اس
نقد کند باید احوالم را با احوال ان دوران تطبیق دهد و بعد
نتیجه بگیرد .یعنی دقیقــا از دل ان زمان .حاال یک جایی
ال دل شکسته و
ی کام
مثل فیلم «اژانس شیشه ای» با ادم
پاکباخته روبه رو هستیم .یک نوع انارشیسم بیرون می زند.
برای نوشتن این فیلمنامه با خودم گفتم که قطعا این فیلم
ســاخته نخواهد شــد .برای همین در طبقه باالی انباری
مغازه پدرم روی گونی ها نشســتم و نوشتم .به تازگی دیدم
که اقای مهاجرانی ماجــرای توصیه اش به من برای جمع
کردن نســخه های فیلمنامه اژانس را به نوعی تفســیر به
رای کرده اند.نمی دانم چرا االن واکنش نشان دادند .من
سال ها قبل که ایشــان در ایران بودند این موضوع را گفته
بودم .شاید اگر من هم جای ایشــان باشم با فیلمی که در
خاطره مردم چنین جای گرفته همین کار را می کردم .من
اصال منظورم از این گفته این نبــود که چه کار بدی کردند
چرا که معتقدم ایشان به صالح و مصلحت من فکر کردند.
منظورم این بود که فضای حاکم بر احوال فیلمســاز فیلم
اژانس را تبیین کنم.
سعید اجورلو :قبل از اینکه وزیر ارشاد شود؟
بله ،معاون حقوقــی پارلمانی ریاســت جمهوری
بــودم .نمی دانم خــو د اقای مهاجرانــی کــوچ از ایران را
تصور می کرد؟ تصور می کرد که یک روزی به اینجا برســد
که لندن نشین شــود؟ داشــت می رفت که رئیس جمهور
شــود .یکی از ادم های مهمی بــود که همه هــم روی او
حســاب باز می کردند .همانقدر که او نمی دانســت ،فیلم
«اژانس شیشه ای» چه می شــود من هم تصور نمی کردم
که ممکن اســت روزی دوم خردادی شود و اتفاقاتی بیفتد
و خودش بشود وزیر ارشــاد و با دست خودش به من جایزه
دهد! این را خودش تصور نمی کرد و من هم نمی توانستم
47
فرهنگ
تصور کنــم .تنها چیزی که قبلــه من بود و بــه نوعی با ان
ارامش داشتم ،این بود که با قبله قلب و دلم پیش می رفتم.
چون می دانســتم اگر بخواهم از بیرون یک چیز عقالنی
بگویم ،انها هم بعدا ممکن اســت تغییراتی کنند که اصال
جور درنیاید .مثل اقای محمد بهشتی که استاد من بودند و
همیشهازاومشاورهمی گرفتم،سرهمینفیلمبامنمشکل
پیدا کرده بود که این چه کاری اســت من می کنم و اعتقاد
داشت که این انتحار سیاسی اســت .دقیقا کلمه «انتحار
سیاسی» را گفت و راســت هم می گفت .ولی من این کار
را کردم برای اینکه می دیدم نمی توانم برای انچه دارد رخ
می دهد به بیرون اتک ا کنم.
حال خوب و بدم واقعا به وضع موجود نظام و شرایطی
که در جامعه هست ،بستگی دارد .االن مدت هاست اینها
مساله ام بوده که چه کار کنم که از این مسئول باالی سر م
خوشــم نمی اید و این رئیس جمهور اســت یا وزیر یا امام
جمعه؟من چه کار کنم که نشسته انجا و با این چه برخوردی
داشته باشم؟ ایا این تناقض با خودم است و نفاق در وجودم
افتاده که اینطوری نگاه می کنم؟ اما چون موجود زنده ای
هستم و دارم تحلیل می کنم ،حق دارم تصمیم های خودم
را بگیر م و خب «بادیگارد» از اینجا برای من شکل گرفت و
می خواستم با خودم شفاف شوم.
ن مطلبی ان زمان نوشــتم که
ســعید اجورلو :مــ
هرچه اقای حاتمی کیا در «گزارش یک جشــن»
گفته اگر حاتمی کیا نگوید پس چه کسی بگوید؟
یعنی اینکــه ان موقع اقایــان باید ایــن حرف را
می فهمیدند که اگر ایشان نگوید پس چه کسی
بگوید؟ مگر کسی دیگر هم داریم که این حرف ها
را در مورد ســال 88بزند؟ باالخره ایشــان از یک
زاویه ای دیده حتی اگر قبول هم نداشته باشیم
و من اتفاقا به بخش هایــی از ان فیلم هم منتقد
بودم.
همچنان اعتقاد دارم ان جریان تصمیم گیر قوی تر
بوده و االن چون ضعیف تر شده کمی به ما بها دادند .بها به
جریانی که دوره احمدی نژاد بود ،مرا
می ترساند
بعد از داستان داعش و به میدان امدن
قاسم سلیمانی ،زبانم باز شد
وقتــی روحانــی بــه قالیبــاف گفــت
سرهنگ ،به سقف چســبیدم .ان را ظلم
به نسلی می دانســتم که خودم متعلق به
ان بودم
فرهنگ
48
مثلث | شماره 308
من خودم را متعلق به جریانی می دانم
که می خواهد نظام و سیستم را نقد کند
در مورد فیلم هــای از کرخه تــا راین،
اژانس شیشــه ای ،چ و بادیــگارد خودم
مستقیما از زبان رهبری تعریف شنیدم
وقتــی از مــن خواســتند کــه از اقای
موسوی در انتخابات حمایت کنم ،گفتم
ایشان نیازی به امثال من ندارد
این معنی که کمی بیشتر هویت مان را به رسمیت شناختند.
من معتقدم کــه ان جریان ضد نقد در راســت خیلی قویتر
اســت .یک وقتی بود اقــای میرشــکاک در مجله بهمن
مصاحبــه ای کرده و از او پرســیده بودن د که تــو باالخره به
راست تمایل پیدا می کنی یا چپ؟ گفته بود راست که کال
ما را انکار می کند .جریان اصالحات یک ذره الاقل جای
نفسی می گذارد و به خوبی توضیح داده بود که از نظر من
هم واقعا همین است .جریان راست که ما را نگاه می کند،
به عنوان موجودات مبلغی اســت که بلندگویش دست من
است و هر وقت من دلم بخواهد می توانم پیچش را باز کنم
یا ببندم .این اخالق جریان اســت .فکر می کند ما همان
بلندگوهایی هستیم که در هیات ها می گذارند «،مونتاربو»؛
هرجا دلمان خواست اکو می دهیم و جایی هم نخواهیم اکو
نمی دهیم! این گرفتاری را همیشه با جریان راست داریم و
اصال نگاهت که می کند تــو را «مونتاربو » می بیند .تو را از
جنس بلندگو می بیند که هر وقت بخواهی می توانی در انبار
بگذاری و نخواســتی بیرونش اوری .اما چپ این را ندارد
ی ُبرد.
و روشنفکرانه تر و یک کمی متمدنانه تر سرت را م
سعید اجورلو :اما اگر چپ هم بخواهد تفکری را
بکوبد ،می کوبد.
نه ،انــکارش از جنس دیگری اســت .نفی اش از
جنس دیگری است ولی راست سنتی را عینا دیده و تجربه
عینــی دارم .وقتــی در محفلــی می روید که طــرف اهل
سینما نیســت اگر بخواهند من را به ایشان توضیح دهند،
می گویند که ایشان فیلمســاز ارزشی ا ست .می شنوی که
به به می گویند و از خدا طلب عاقبت بخیری برایت می کنند.
من این تشویق ها را با وجودم درک کرده ام که منظور طرف
از من این بلندگوست و شاید بیشــترین دغدغه اش در ُبرد
موثر این بلندگوست واال تو را به عنوان یک فرهنگی تحویل
نمی گیرد .این در جریان چپ نمی گویم مطلقا نیست ولی
کمتر است.
ســعید اجورلــو :نمونــه اش حمــات جریــان
روشنفکری به شــما بعد از اسکار گرفتن جدایی
بود.
ان اتفاق متاسفانه از ان خاطراتی ا ست که جفای
دوست بیشتر از خود مساله ازارم داد.سکوت مرگبار کسانی
که هر بار دری به تخته می خورد تو را دعوت به طومار و امضا
می کردند ،ولی در این هجمه ابرهه وار دنیای مجازی چنان
ساکت شدند که من درد شالق غریبه را یادم رفت .همانجا
فهمیدم که بعضی دوســتان فقط در جبهه سیاســی امضا
می خواهند و نــه در جبهه فرهنگ انقــاب .در این غربت
نبودن اقا مرتضی را بیشــتر با پوســت و گوشتم احساس
ت چه کسی باید باشد.
کردم .واقعا نمی دانی طرف مشورت
چه کســی دلت را قرص می کند .از کجــا ادرس بگیری.
هر کســی از ظن خود چیزی می گوید مثــل دورانی که اقا
مرتضی تنها شد.
سعید اجورلو :با رهبری در میان نمی گذارید این
جور وقت ها؟
نه .درست هم نمی دانم ایشان را درگیر کنم.
سعید اجورلو :اما گالیه هایتان را انجا می گویید.
همانقدر که رخصت دادند در محضرشان گفتیم.
کل عمر حضورم در کنار رهبری شــاید به 20ساعت نرسد.
از ســال 68تا حاال .دعوت کردند رفتیــم و نکردند منتظر
ماندیم .البتــه فیلم هایی مثــل از کرخه تا رایــن و اژانس
شیشه ای و چ و بادیگارد فیلم هایی بودند که خودم مستقیما
از زبان خود ایشان تعریف شنیدم.
سعید اجورلو :به نظر من و بســیاری از دوستان
شما مهمترین ســینماگر بعد از انقالب هستید
به خاطر اینکه حرف روز را می زنید و به مســائلی
که سیاست روز است ،واکنش نشان می دهید.
می توان گفت که در فیلم های مختلف تان هم به
ان عصر و زمانه و دوران تان واکنش نشان دادید.
درمورد دوره اقای خاتمی که البته فیلمنامه اش را
از قبل نوشتید ولی «اژانس» به دوران اصالحات
خورد .نقــدی که بــه ان جریان داشــتید ،کامال
مشــخص بود .حرفتان این بود کــه این بچه ها
باالخره چه می شوند؟ مساله شما ادم هایی است
که از جنگ برگشتند و می خواهند بدانند در جامعه
باید چه کار کنند .زمان احمدی نژاد به نظر می رسد
که این واکنــش را در فیلم «به نــام پدر» قدری
رقیق تر نشــان دادید .شــاید این تصور در مورد
«بادیــگارد» و «اژانس» و «مهاجــر» هم وجود
داشــته باشــد که شــما قدری تندتر و صریح تر
بودید .درمورد زمان احمدی نژاد اما واکنش را این
قدر غلیظ ندیدیم.
دوره خاتمی را با همه پستی و بلندی هایش بیشتر
می فهمیــدم تا دوره احمدی نــژاد .یعنی جریانــی که دور
ایشان بود مرا می ترساند .اتفاقا قبلی ها چنین ازادی عملی
را نمی دادند .در دوره چهار ســال اول رفتم ســراغ سریال
حلقه ســبز .گفتم خودم را در فیلمی مشــغول می کنم که
طوالنی مدت باشد تا کمی اوضاع برایم واضح شود.
ســعید اجورلو :شــما ســال 84به اقای هاشمی
رای دادید؟
بله جزو همان جمعیتی بودم که ســعی می کردیم
در صف بندی سیاسی روشنگری کنیم تا احمدی نژاد رای
نیاورد .ادبیاتی کــه جریان احمدی نــژاد و اطرافیانش به
کار می بردند برایم اشــنا بــود ،ولی حس نمی کــردم اینها
واقعی اند .من با دوستانی مثل شمقدری و شورجه و مرحوم
سلحشور هم نسل هستم« .مهاجر» را که شروع کردیم با
هم پشــت یک میز بودیم.وقتی تشکیالتی به اسم هیات
اســامی هنرمندان شــکل گرفت و عضو نشدم فاصله ها
واضح تــر شــد .در حالی که شــخص ا با شــمقدری رفاقت
داشتم .سعی داشتم دوستی را حفظ کنم و خدا کند همیشه
در من این سعی باقی باشد که رفاقت هایم را پای سیاست
نگذارم .حتی با ده نمکی که کم نمــک کتک هایش را در
یالثارات نچشیده بودم.
ســعید اجورلــو :شــما هم کــم نمی گذاشــتید
و تکلیفتــان بــا انها معلــوم بــود .در اژانس هم
می گویید دودتان خفه ام می کند.
ولی وقتی ده نمکی وارد ســینما شــد ،حس کردم
این بحث ها یک طــرف ولی بحث بچه مســلمان ارمانی
چیزی نیست که من به ســادگی از ان بگذرم .برای همین
برای ورود ایشان تبریک گفتم و خودم داوطلبانه نظراتم را
در حوزه تکنیک و فن فیلم اخراجی ها بیان کردم .من ادم
کینه ای نیستم .وقتی شمقدری معاونت سینمایی را گرفت
با او صحبت کــردم .در زمان او «به رنــگ ارغوان» اجازه
اکران گرفت« .گزارش یک جشن» در روزگار او ساخته و
ِ
خود شمقدری اکران جشنواره ای کرد و مشکلی هم برای
پخش نداشت .متاســفانه مانع از جای دیگری بود .زمانی
که در جشــنواره فیلم فجر «گزارش یک جشــن» پخش
می شد ،من تهران نبودم .یکی از دوستان زنگ زد و اجازه
داد صدای کف زدن ممتد مردم در پایان فیلم را بشــنوم.
یادش بخیر .دلم برای این فیلم تنگ شده .کاش می شد
ان را پخش کرد.
سعید اجورلو :پیچیدگی احمدی نژاد بعد از سال
88برایتان دوبرابر شد؟
اصال حیرت او ر بــود و نمی دانســتی چه حرکتی
بایــد بکنی .وقتــی دایره دفــاع از اصالحات یــا حمله به
احمدی نژاد یک سرش به مدافعان دلســوخته انقالب و
ســر دیگرش به گوگوش و جریان های بدنام سیاســی ان
طرف اب بــود ،ادم را خوف برمی داشــت .انگار اراده ای
فراتر از ایــن چیزی که می بینیم مشــغول به کار اســت.
فرهنگ
مثلث | شماره 308
فرهنگ
گوگوش هم حرف از سبز می زد و دســتبند سبز می بست!
من می دانســتم که یک ســر دیگر این طیــف بچه هایی
هســتند که مذهبی اند ،کســانی کــه به قصــد قربت این
کار را می کردند ،خیلی هم به کاری کــه می کردند ایمان
داشتند .بعد از 88تسویه سخت و سنگینی صورت گرفت .
قدرت ،فرد نیســت بلکه یک ساختار اســت .همان موقع
می دانستم که ممکن است بچه مرا نیز از باالی پشت بام
پایین بکشــند .به همان پیچیدگی فرزند روح االمینی که
هیچ کاری هم نمی شــود کرد .تعهد روشنفکری حکایت
فردی است که از او پرسیدند نظرت در مورد صدور انقالب
چیســت؟ گفت که خیلی خوب است .همه را صادر کنید!
ارمانخواه مســلمان چنین اجازه ای به خودش نمی دهد.
چون نسبت تعهدی با نظام دارد و این گره ها به دست سینما
و هنر می تواند باز شود .هنر نمایشی و حتی ادبیات جایش
در همیــن موقعیت های پارادوکســیکال زیباتــر و موثرتر
جلوه گری می کند .منتها به شــرط ها و شــروط ها .اگر از
جنس ان رندی باشدکه می گوید همه را صادر کنید معلوم
اســت که باید مواظب بود ،ولی برای دلسوزان پاسوخته
نظام باید این تحمل باشد که اجازه دهند این تاریخ نوشته
و ساخته شود ،قبل از انکه غریبه ان را بنویسد.
ســعید اجورلو :در جامعه شناســی و سیاســت،
بحثی در مورد معرفت شناســی پوزیتویســتی
داریــم که همــه چیــز را عینی و کمی مشــاهده
می کند .یک بخشــی از ســینمای روشنفکری و
ســینمای غرب هم ممکن اســت همین طوری
باشد .یعنی می گوید ســرمایه داری خوب است
و نمی توان در ان خدشــه وارد کرد چون فضای
هژمون ،فضــای ســرمایه داری اســت .یا مثال
اتفاقی که در مورد هم جنســگرایان در سینمای
دنیا می افتــد و فیلم هایی می ســازند نظیر فیلم
ابی ،گرمترین رنگ ها یــا همین کرول .در برخی
از فیلم های ســینمای ایران هم این صفر و صد
نگاه کردن و وســط نایســتادن اتفاق می افتد.
بین صفــر و یک کلی عدد هســت ،ایــن چیزی
است که به نظر من در ســینمای شما وجود دارد
و در مقابــل ان جامعه شناســی اثبات گــرا یــک
جامعه شناسی تفهمی رخ می نمایاند که می گوید
خودت را جای ان فرد بگذار و بعد تصمیم بگیر.
اگر بیشــتر ادم هــای نخبه مــان را در موقعیت
اژانس شیشــه ای بگذاریم ،همه ممکن اســت
بگویند که حاج کاظم اشتباه می کند که مردم را
گروگان می گیرد .یا مثــا اینکه حاج حیدر از ان
ادم محافظت نمی کند ،اشتباه است .ولی وقتی
در جامعه شناســی تفهمی می رویــم و خودمان
را جای ان فــرد می گذاریــم ،می گوییم حاال برو
جای حــاج کاظم بــاش و ببین بالیی که بر ســر
رفیقت می اید را و اگر توانســتی ان کار را نکنی،
بعدا مردی .فکر می کنم که در سینمای شما این
شاخص ترین وجه اســت اگر بخواهیم کمی از
موضع جامعه شناسی و فلســفه علم نگاه کنیم
اینکه بغل من زیاد نایســتید هــم ،همین معنی
را می دهد .یعنی اینکه من اینطوری نیســتم که
بگویم یا صفر یا یک ،بین اینها عدد وجود دارد.
یعنی ماجرای روح االمینی برای من یک مســاله
اســت و باالخره باید داخــل شــوم و نمی توانم
طرف پدر یا پسر را بگیرم .من این وسط مانده ام
وگنگ ام.
در فیلــم «چ » مهــدی ســلطانی در نقــش رهبر
کردهای جدایی طلب حرف هایی می زند که من به واسطه
از کردها شنیدم که مهدی سلطانی حرف های ما را می زند.
وقتی می گفت خودت از شیعیان لبنان حرف می زنی؟ به تو
چه! تو انقالب ایران را رها کردی و در میان انها رفته ای و
داری حرف انها را می گویی؟ هویت شیعه لبنان را بازسازی
می کنی .خب ،من هم کردم .چــرا تو انجا حق داری و من
اینجا حق ندارم؟
ســعید اجورلو :از شــما پرســیده بودنــد که چرا
عراقی ها را در فیلمت نشان نمی دهی .شما گفته
بودید که من اگر نشان دهم باید حرف های انها را
هم بزنم که چرا دارند با ما می جنگند.
موشــک ارپیچی هیچ وقــت در فاصلــه نزدیک
عمل نمی کند و باید بعد از شــلیک در فاصله ای دورتر قرار
بگیرد تا منفجر شــود .من نمی توانم وقتی انسان نزدیک
دوربینم رسید شلیک کنم .چون دیگر انها از سیاهه دشمن
گذشته اند و چهره شــان قابل رو یت است .از این لحظه به
بعد نام دارند .مثل جاسم ،قاسم .وقتی صاحب اسم شدند
دیگر حق ندارم به راحتی انها را به کشتن دهم .باید فرصت
بدهم تا او نیز حرف هایــش را بزند .باید بایســتم و بگویم
این جاسم اســت ،دارای 4فرزند ،شیعه ،ســنی ،فالن و
فالن و نظرات و خواسته هایشان مطرح شود .یا نزدیکش
نمی شوم یا اگر شدم دیگر نمی توانم بگویم هرچه که من
خواستم بگوید .باید به حرمت انســانی او احترام بگذارم.
اگر در مقام خلــق ادم قرار می گیری ،حق نــداری به او از
اول بگویــی که بد طینت اســت .اصال ادم بــا طینت بد را
نمیفهمم .ســعی می کنم موقعیتش را بگویم که او در ان
شرایط گیر کرده است .حتی اگر بخواهم درباره مجاهدین
خلق«منافقین» فیلم بسازم.
ســعید اجورلو :اقای حاتمی کیا کــی با زمانه اش
صلح می کند؟ او در تمام فیلم هایش به زمانه حمله
می کند .در «اژانس شیشه ای» این مساله خیلی
برجسته است و با زمانه اش مساله دارد و می گوید
من این نظم جدید را نمی پذیرم .می توان اینگونه
گفت که حــاال با حکومــت مســتقر می خواهید
چه کار کنیــد .یعنی حکومت مســتقر انقدر باید
دایره اش را باز کند که این گرایش های شورشی
با تم های انارشیستی را بپذیر د یا اینکه این فقط
یک موقعیت اســت؟ باز در «بادیــگارد» نظم را
می شــکند و نمی تواند از معــاون رئیس جمهور
حفاظت کند...
می گوینــد کــه یک ســری هکــر هســتند که در
سیســتم های امنیتی نفوذ می کنند .بچه هــای باهوش و
ت یا انها را به خدمت گرفت
نابغه ای که یا باید به زندان انداخ
و این رفتارشان را بزرگوارانه بخشید و چون نمی شود انها را
به حال خودشان رها کرد .حکایت ما با کمی اغماض همین
ب هایی را افشا می کنیم که
موضوع است.گاهی وقت ها عی
شاید به عده ای بربخورد ،ولی وجودمان مفید است .البته
من به هنرمندی که به همه چیز نگاه نفی دارد و هیچ متر و
میزانی نمی دهد ،شاید باب طبع ام نباشد ،ولی وجودش را
نیز انکار نمی کنم .هنری که نفی می کند به مراتب راحت تر
از هنری اســت که باید نگاهش ثبوتی باشــد.اقا مرتضی
می گفت نفی ســرپایینی اســت و تخریب کار پیچیده ای
نیست.ریختن یک ســاختمان دو ،سه ســاله تنها نیازمند
چند پوند تی ان تی است .تازه این شیوه رادیکال عزیزترت
می کند .ولی درد ان موقع اســت که بخواهیــد در مقام و
جبهه اثباتی از نفی هم حرف بزنی .هــم معتقد به کلیت و
ساختار نظامی و هم احساس می کنی که باید او را نقد کنی.
این جایگاه سختی ا ست .همیشه در مظان اتهام هستی.
همیشه به تو مشکوکند .احترامت می گذارند ولی ته دلشان
نگرانند ،نکند تخریبی انجــام دهی .این قصه غصه من از
فیلم کرخه تا راین تا همین بادیگارد ادامــه دارد .من این
نگاه های نگران را در همین فیلم بادیگارد درک می کردم.
حتی خبرهایی می شــنیدم که بعضی ممیزان تصمیم گیر
نصیحت می کردند که مواظب حاتمی کیا باشید .شاید اگر
خودم هم در موقعیت انها قــرار می گرفتم همین تصمیم
را داشــتم ،ولی چــاره ای نیســت .باید از دره ســوء تفاهم
عبور کنیم .یک وقت هایی سیســتم از دســت ما عصبانی
می شود و اعتقاد دارد باید مثل او به موضوع نگاه کنیم! ولی
همیشه گیر من ان است که تو را پشت نشانده اند ولی من
خودم پشت دوربین را انتخاب کرده ام .تو به قواعد خودت
شاید هفت تیر بکشی ،ولی قرار نیست من مثل تو باشم.
سعیداجورلو:همانچیزیکهدر«بهرنگارغوان»
دیدیم.بههمیندلیلهمبامشکلمواجهشد.
49
فرهنگ
50
مثلث | شماره 308
فرهنگ
افرین! من وقتی می فهمم دختر دانشجو بی گناه
است نمی توانم بی اعتنا بایستم و اگر ببینم در جنگ قدرت
ممکن است این بی گناه اسیب ببیند ،به کمکش می روم.
خب این تعریف از نظر امنیتی یعنی نیروی خودسر و از نظر
هنری یعنی انسان نمونه و قهرمان.
ســعید اجورلــو :انــگار نظــر شــما بــر نوعــی
جامعه شناسی انتقادی باشد؛ باید انتقاد کنید و
بروید جلو تا مشکل حل شود.
ان مرد امــد .ان مرد با اســب امد .ان مرد ســبد
دارد .وقتی قرار می شــود همین را تصویــر کنیم فاصله ها
اغاز می شــود .یکی مرد را پیر می بیند .یکی جوان .یکی
ریش دار .دیگری با سبیل .حتی در مورد اسبش یکی سیاه،
دیگری سفید .ان مرد کی امد .صبح .ظهر .عصر .شب.
از ســمت افتاب می اید.زیر باران می ایــد .جهان هنرمند
ارام ارام بیرون می زند .درحالی کــه ما در لحظه بیان کلی
هیچ اختالفی نداشتیم .در سینما دو ساعت وقت داریم که
جهانی را توضیح دهیم .جهانــی که چینش اجر به اجرش
مربوط به یک کارگردان است.مســئوالن باید بفهمند که
با این مقام باید با احتــرام برخورد کنند.فکر نکنیم با تهدید
و تشر می توانیم انچه مدنظر ماســت را تصویر کند .اینها
فکر می کنند که هنرمند را به دادگاه بکشــانند و التزام از او
بگیرند کار تمام اســت .نه ،تازه کار اغاز شد .یک چیزی را
اغاز کردی؛ یک چیز مهم .جنبه ای که او را تحقیر کرده و
حالش را به هم زده را می خواهد پاسخ دهد .این رویکرد به
شکل ظریفی بیرون خواهد زد .امکان ندارد بیرون نزند.
سعید اجورلو :سراغ «بادیگارد» برویم .به نظرم
جنبه ضد نقــد و وضع موجود اژانس شیشــه ای
در بادیــگارد هم ادامــه پیدا می کنــد .من خودم
اگر بخواهم صادقانــه بگویم این نقــد را به این
فیلم داشتم که وظیفه ان ادم حفاظت از معاون
رئیس جمهــور اســت .فکــر نمی کنیــد بــه ان
شــخصیت محافظ ضربه زده شده است .یعنی
ادمی که محافظ نظام است...
اصال وظیفه اش همین است.
سعید اجورلو :تکنوکرات است و دارد پول می گیرد
و وقتــی نمی خواهد ،می توانــد خداحافظی کند
و برود.
اگر در الیه اول فیلم بایستی حرفتان درست است.
ســعید اجورلو :من می گویم شــما می خواهید از
ِ
محافظ
« محافظ » حمایت کنید و بگویید که این
انقالب و ان ارزش هاســت .می خواهید بگویید
محافظت نکردنش از ان ادم درهمین قالب دیده
می شود.
ایــن پارادوکس اســت .یعنی اگر هــر محافظی
ســرخود شــخصیت را تحلیل کند که نوعی هــرج و مرج
می شــود ،ولی ما از حاج حیدری حــرف می زنیم که عمر
خدمتش به اندازه عمر انقالب است .او سرد و گرم چشیده
اســت .باالی صد وزیر و مقــام را ســرتیم حفاظتش بوده
است .حرفم ســر چیز دیگری اســت .من از سامورایی ها
حرف می زنم .از ادم هایی که جانشان را فدا می کنند و لزوما
برای پول این کار را نمی کنند .یعنی مزدور نیستند بلکه به
انچه می کنند ،اعتقاد دارند .اصال نوع ورودشان هم به این
حوزه ها از ســر اعتقاد بوده .با یک نــگاه معرفتی وارد این
عرصه شدند تا یک نگاه صرفا معیشتی« .حیدر» در فیلم
بادیگارد ،یک شخصیت ارمانی است ،برای خودش جایگاه
ارمانی قائل است که می خواهد جانش را برای ارزش های
نظام بدهد .اما کسی که باید حافظش باشد ،اصرار به فرود
امدن در منطقه ای که هماهنگی نشده دارد و حیدر نتوانسته
نیروهای کمکی اش را بیاورد و منجر به ان انتحار شــده و
عده ای کشــته می شــوند .حیدر خودش را مقصر می داند
که اجازه داده ایــن بالگرد فرود بیاید .بابــت این خطا باید
تنبیه شود .فرمانده اش کسی ا ســت که نگاه بازتری دارد،
می خواهد حیدر از این اعتراف دست بردارد .می گوید همه
محافظ ها همین کار را می کنند .هیچ وقت با شخصیت ها
سرشاخ نمی شوند .بعد اشاره می کند که دلشوره هایی که تو
داری همه مان داریم ولی درونی ا ســت و نباید علنی شود.
اینها همان دعواهای درون و بیرون است که من همیشه
عالقه به طرح ان داشــته ام .می گویند اژانس شیشــه ای
به مردم راه اشــتباه می دهد که اگر گرفتار بن بست شدید
با گروگانگیــری حلش کنید .ابدا ،بلکه یــک فرضیه ای را
طرح می کند که ایا ایــن راه حاج کاظم ،جــواب می دهد
یا نمی دهــد .اتفاق ا حاج کاظم عباس را به مرگش تســریع
می دهد .تماشــاگر هم ایــن را می فهمد ،ولــی به خاطر
همدلی او را می بخشد چون به صدق عمل حاج کاظم ایمان
دارد .حاال در فیلم بادیگارد حیدر فرافکنی نمی کند.گناه را
گردن دیگری نمی اندازد.می گوید اگر این اســت من باید
کنار بروم .فرمانده اش می گوید من فیلم درگیری با انتحاری
را صدبار دیده ام و اگر غیر از حاج حیدر بود ،شک می کردم.
مگر حاج حیدر کیست .او شجاع است .کارازموده است .با
همه وجود فدایی است .مشکل جای است که حاج حیدر با
سیمایی معصوم اهسته به ارشدش می گوید ؛من نمی دانم
چرا نتوانستم از شخصیت به درســتی دفاع کنم .یعنی قلبا
و روحا واکنشم برعکس شد .این چه رخنه ای است که در
من فدایی رخ داده است؟ می گوید بیایید این رخنه را تحلیل
کنید که چرا منی چون حیدر جاخالی دادم؟ صرف اینکه من
تنبیه شوم چیزی را حل نمی کند .این شکاف به نظر کوچک
می تواند اینده نظام را دچار مســاله کند .تــرس او از روزی
است که کشتی سوراخ شود.
به شدت نزدیکی بین خودم و
حیدر وجود دارد
حاج کاظم عباس را به مرگش
تسریع می دهد .ولی تماشاگر او
را می بخشد چون به صدق عمل
حاج کاظم ایمان دارد
ســعید اجورلــو :اما همیــن شــخصیت در اخر
داستان برای فرد دیگری حاضر است جان خود
را فدا کند.
اگر حــاج حیدر،بادیگارد بود بــه محض اینکه از
کار برکنار می شــد ،با همســرش راضیه ماه عسل که یک
عمر به او بدهــکار بود را تصفیه می کــرد ،ولی حاج حیدر
در جســت جوی معناســت و اگر معنا برایش تفهیم شود،
تمام وجــودش را می گذارد .خدا پــدر ان عزیزی که واژه
«مدافعین حرم» را ابداع کرد بیامرزد .به حق کلیدی ترین
معنایی بود که ارمانخواهان مذهبی را به ســمت سوریه و
عراق گسیل داد .واال ســوریه کجا و ما کجا؟ از اینجا بلند
شویم برویم انجا و با انها بجنگیم؟مدافعان حرم ،حریم،
حرمــت ...واقعــا زیباتریــن و بجا ترین معنی بــود .مثل
دوران جنگ که سرزمین دشــمن برای ما مقدس تعریف
شد .سرزمین کربال ،امام حســین(ع) ،تربت .راستی من
اولین فیلم کوتاه جنگی ام را به نام تربت ساختم« .تُربت»
مفهومی ترین فیلم من است که با ســوپر 8ساخته بودم.
خودم هم نمی فهمیدم دســت روی چــه موضوع مهمی
گذاشــته ام .بچه هایــی را در خــط کمین جبهــه جنوب
دیدم کــه وقت اســتراحت چیــزی می تراشــیدند .دیدم
ُمهر اســت .می گفتند خاکش مرغوب است و بوی کربال
دارد .یک فیلمســاز فرنگی وقتی فیلم را دید گفت که این
مفهومی ترین و منحصربه فرد ترین معنای جنگ شماست
که تو طرحش کرده ای .نگاه کن! خاک دشمن و حریف،
تقدس و سجده گاه ماست .من هنوز فیلمی به این غلظت
نساخته ام.
سعید اجورلو :ایا می توان گفت که بادیگارد یک
نوع واکنش به دولت روحانی است؟ اقای بهزاد
نبوی هم به شما گفته بود که ان عکس روحانی را
اگر نمی گذاشتید بهتر می شد.
واقعیت ایــن اســت دوره احمدی نــژاد انگیزه ام
بیشــتر بود ولی توفــان 88اجــازه نمی داد.فکــر کنید در
ان اوضاع می خواســتم بادیگارد بســازم! خیلــی بی مزه
می شــد .در یادداشــت های شــخصی ام از این موقعیت
متناقــض نالیده ام .تا اینکه داســتان داعــش پیش امد.
عرصه پهلوانی این بچه ها ظاهر شد و قاسم سلیمانی نماد
پهلوانی و گذشــت این ایام ،دوباره ایام جنگ را در حافظه
مردم زنده کرد .حاال دیگر زبانم باز شد .کلید امنیت کشور با
سلیمانی ها باز شد .دوباره دروازه شهادت ،دوباره رفتن ها،
غریبی ها ،غربت ها در سرزمین دیگر .نسل قاسم سلیمانی
دوباره قافیه شعرهای قفل شده ام را گشود و فیلم بادیگارد
شکل گرفت و این از لحاظ زمانی با دولت روحانی یکی شد.
ســعید اجورلو :ولی شــما به اقــای روحانی رای
داده اید .
روزی کــه در مناظره تلویزیونی ایشــان خطاب به
قالیباف گفتند که من سرهنگ نیستم ،به سقف چسبیدم.
سرهنگ در ادبیات سیاسی به نوعی به کودتاگران لقب داده
ِ
قالیباف شــهردار خیلی حرف ها دارم ،ولی
می شود.من با
این سرهنگ گفتن ایشان فارغ از قالیباف ناظر به نسلی بود
که هشت سال بدون درجه جنگیده و درجه سرداری گرفته
بود .این از نگاه مردی که در باالترین مرجع تصمیم گیری
کشور یعنی شورای امنیت ،بیشــتر عمرش را گذرانده بود
موضوع را پیچیده می کرد .به هرحال رای دادن برای من
ال عقالنی ا ست و من هم مثل خیلی از مردم در
یک امر کام
میان گزینه ها روحانی را شایسته تر دانستم.
مصطفی صادقــی :اقــای حاتمی کیا مــن هنوز
هــم وقتــی اژانــس را می بینم متاثر می شــوم.
«چ» را که در جشنواره دیدم وقتی می خواستم
واکنش دیگــران را ببینم چهــره جلویی ها را که
نمی توانستم ببینم ،برگشتم به افراد صندلی های
عقب نگاه کردم ،دیدم خیلی ها مثل من شده اند
فرهنگ
مثلث | شماره 308
فرهنگ
و اشــک می ریزند .راجع بــه بادیــگارد اما هنوز
ســوال هایی در ذهــن من اســت که نتوانســتم
جواب هایش را پیدا کنم .نه اینکه بگویم بد است
ف ادم هایی
اما من نمی فهمم .من نمی فهمم تکلی
مثل حاج حیدر چیست؟ شما می گویید یک راه و
عاقبتش را در اژانس نشان دادید.
هیچی! بازنشسته می شود .یعنی سیستم بازسازی
کیسه کشــی کرده و این نســل دیگر در مصدر نیســتند.
واقعیت این است که اینها به نوعی کنار رفته اند.
سعید اجورلو :یعنی مثال ان دامادش نمی تواند به
نوعی شبیه حاج حیدر شود؟
من نمی توانم جــواب واضحی برایت بدهم چون
به شدت نزدیکی بین خودم و حیدر وجود دارد .در35سالگی
اژانس شیشه ای را ساختم و در 54سالگی بادیگارد را35 .
سالگی یعنی جوانی که از مرحله گذار جوانی حرف می زند.
تب و تاب انگونه دارم و بیرون را تحت تاثیر قرار می دهم.
االن در 54سالگی و فیلم بادیگارد بیشتر محاکات فردی
با خودم دارم .این مربوط به ســن و ســال من است .حال
شــما می گویید تکلیفت بــا اینها چه می شــود؟ مثل خود
من .تکلیفم با خودم چه می شــود،با اینهــا هم همینطور
می شــود .االن نمی دانم در اینده چه می شود .نمی توانم
تعریف دقیقی از یک اینده ای بگویم که اصال برایم تجربه
نشده است.
ســعید اجورلــو :در واقــع زمــان جلو مــی رود و
حاج کاظم اژانس ،امروز به اینجا رسیده است.
می گویند حاج حیدر شــهید شد و ظاهر ا مصلحت
این بوده که تمام کند! تمام کند یعنی چه؟ بحث من جسم او
نیست .مگر مرگ حاج حیدر یعنی مرگ همه حاج حیدرها.
من کی گفتم حاج حیدر زیرچادر راضیه از دنیا رفت؟ در فیلم
موج مرده ،ســردار راشد با قایق به ســمت ناو امریکایی ها
رفت و جشن ســال 2000اغاز شــد .بادیگارد مثل اژانس
مورد اقبال مردم واقع شد ،مردم با او اشک ریختند و برایش
کف زدند .این رفتار یعنی این تفکــر در بین افکارعمومی
جاری ا ست.
مصطفی صادقی :همین فیلم بادیگارد هم نشانه
و حرف های زیادی دارد.یکی از بخش های فیلم
که برایم سوال درســت کرده همان سکانس خر
و پف است انهم در زمانی که ان خبر مهم اعالم
می شود .این چه مفهومی دارد؟
مفهومــش همیــن اســت کــه می بینیــد .چــه
می خواهید؟ انتظار ترجمه فیلم را از من نداشته باشید.
مصطفی صادقی :راجع به بادیگارد خیلی ها انتظار
داشتندکهحتماجایزهبگیرید.شماهمصرفنظر
از اینکه برای جایزه این فیلم را نساختید انتظار ان
وضعیت را داشتید؟
مدیرســینمایی نظــام کــه قرار اســت جشــنواره
فجر انقالب را به راه اندازد ،کارش شــبیه مــا کارگردانان
سینماست .احمقانه اســت که کارگردانی بگوید من فقط
بازیگران را انتخاب کرده ام و شیوه بازی و رفتار انها سلیقه
شــخصی بازیگران اســت و من به قواعد دموکراتیک تن
داده ام .این کارگردان بــه درد جرز دیوار هــم نمی خورد.
بادیگارد به کینه دوســت و تدبیر مدیران فجر شهید شد و
بابت این شهادت ممنونم.
سعید اجورلو :فیلم های امسال را دیدید؟
من در سالن میالد تعدادی از فیلم ها را دیدم ولی
اجازه بدهید نظرم باشد برای بعد.
سعید اجورلو :پس حرف اخر.
دوران سختی ا ســت و احساس می کنم سخت تر
هم خواهد شد.
ســعید اجورلو :ممنــون از وقتــی که بــه مثلث
اختصاص دادید.
51
فرهنگ
ضد مردم یا با مردم؟
فرهنگ
52
مثلث | شماره 308
گفت وگوی چالشی محمدتقی فهیم و نیما حسنی نسب درباره 30سال فیلمسازی ابراهیم حاتمی کیا
مثلــث :برخــی می گویند که ایــن فیلمســاز در
طول ســه دهه گذشــته رویکردهای مختلفی در
فیلم هایش داشته و با کمی اغماض هر فیلمش
یک جزیره مســتقل اســت .از این نظر 30سال
سابقه فیلمسازی حاتمی کیا به یک مجمع الجزایر
شــبیه اســت که در ان هر جزیره ای ســاخت و
بافت خودش را دارد و حــرف منحصربه فرد خود
را می زند .اما از ســوی دیگر برخــی اعتقاد دارند
که درســت عکس این قضیه در روند فیلمسازی
حاتمی کیــا وجــود دارد .ایــن عــده معتقدند که
فیلمسازی حاتمی کیا در دامنه یک طیف رو به رشد
قابل بررسی است .به این معنی که هرچه به امروز
نزدیک شــده ایم ،حاتمی کیا توانسته به صورتی
جامع تر و کامل تر حرف خود را بزند .شما کدام یک
از این دو نظر را به واقعیت نزدیک تر می دانید؟
فهیم :واقعیت این است که سیر تاریخی فیلم های
حاتمی کیا را از دو منظر می توان بررســی کرد ؛ اول اینکه
حاتمی کیا در 30ســال اخیر یعنی از هویت تــا بادیگارد به
لحاظ فنی روند رو به رشــدی داشته است .به این معنی که
کیفیت هنری فیلم ها به خوبی نشــان دهنده این است که
او مدام در حال تکمیل کردن نکات قوت فیلمســازی اش
بوده .برای مثال هویت که اولین فیلم حاتمی کیاست از نظر
کارگردانی اثر چنان که باید وشــایدی نیست ،ضعف هایی
دارد که متناسب فیلم های اول است .کما اینکه اولین فیلم
بلند حاتمی کیا هم هســت .اما وجه دیگر موضوع طبیعتا
پرداختن به محتواســت .در این باره هم دو جور می توان
موضوع محتوا در فیلم های این فیلمســاز را بررسی کرد.
یکی اینکه در فیلم های متعــدد و متنوع حاتمی کیا به طور
ی نهفته یا چه حرفــی برای گفتن وجود دارد.
کلی چه پیام
دوم اینکــه در هــر فیلم چــه بخش هایــی از ان پیام کلی
بازنمایی و ارائه شده اســت .من معتقدم که حاتمی کیا در
طول دوران فیلمســازی اش به دنبال برجســته کردن یک
فرایند معنایی است و به این معنی که فیلم های حاتمی کیا به
لحاظ منطق درونمایه ای ،متناقض نیستند .اما خب طبیعی
اســت که مثل هر کارگردان دیگری ،حاتمی کیا هم در هر
یک از فیلم هایش بخشی از جهان را و بخشی از رخدادهای
جهان را بازنمایی می کند .از این نظر هر فیلم می تواند یک
کلیت مستقل باشد .اما در نهایت هر فیلمی در خدمت ان
درونمایه بزرگتر است که حاتمی کیا در دوران فیلمسازی اش
دنبال کرده است .ابزاری که برای دست پیدا کردن به این
هدف دارد ،ابزار سینمای ملودرام است .حاتمی کیا خیلی
دقیق و نکته سنجانه مخاطبش را با خودش همراه می کند
و در جریان فیلم با اشــارات ســینمایی و تصویــری با او به
همدلی می رسد.
حسنی نســب :البته من معتقدم کــه این طور
نیســت .ضمن اینکه باید از همین ابتدا بگویم حاتمی کیا
یک فیلمســاز باهــوش و زیرک اســت .ژانــرش را خوب
می شناســد و بلد اســت که چطور با تصاویر و دیالوگ ها و
موســیقی فیلمش از تماشاگرش اشــک بگیرد .من بارها
گفته ام که بعد از اصغر فرهادی که حدود یک دهه است کار
می کند ،ابراهیم حاتمی کیا بزرگترین و مهمترین فیلمسازی
است که کارش را بعد از انقالب شــروع کرد .اما افزون بر
این می توانم بگویم که شــاید هیچ فیلمسازی در ایران به
اندازه حاتمی کیا ملودرام را خوب کار نکرده و با ان دمخور
نبوده اســت .نه فقط فیلم هایش که خودش هم ملودرام
اســت .تیپ و قیافه اش ،رفتارهایش .حرف هایش .حتی
کارهایی که می کند .یک بار روی فرش قرمز نمی رود و یک
بار ....حرف من البته این اســت که توانمندی حاتمی کیا
در ملودرام سازی صد البته که هر بار و در هر دوره در خدمت
یک رویکــرد محتوایــی و موضوعی خاص بــوده .به رغم
نظر اقای فهیم من فکر می کنم کــه حاتمی کیا از قضا در
هر دوره ای یک حاتمی کیای منحصربه فرد بوده اســت و
به این معنی برای اشــاره به هر دوره ای می توان یک فیلم
مشخص از او را مثال اورد .یک دوره دیده بان را می سازد و
یک دوره دیگر ارتفاع پست را و یک دوره دیگر بادیگارد را.
یا اصال در یک سال دو فیلم می سازد که فاصله کیهانی با
هم دارند .سال 74حاتمی کیا دو فیلم بوی پیراهن یوسف و
برج می نو را ساخت .این دو فیلم به قدری با هم متفاوتند و
حرف های متفاوتی می زنند که نمی شود باور کرد کارگردان
هر دو یکی است .برج مینو را بهرام بیضایی تدوین کرد که
یک فیلم روشنفکرانه متفاوت است .وقتی اینطوری ببینیم
دیگر نمی توان گفت که سیر فیلمسازی حاتمی کیا رو به باال
بوده یا رو به پایین.
مثلــث :منظورتــان این اســت که مثــا نمودار
سینوسی است؟
حسنی نســب :حتی نمی تــوان گفــت نمودار
فیلمســازی او یک نمودار سینوســی اســت .چون تناوب
مشــخص و ثابتی ندارد .بــه نظــرم کارنامه فیلمســازی
حاتمی کیا در یک وجه شماتیک روی نمودار ،بیشتر شبیه
یک منحنی کج و معوج و درهم و برهم است که باال و پایین
زیادی دارد.
فهیم :در محتوا و درونمایه؟
حسنی نسب :نه! در همه چیز!
فهیم :ببینید ،یک موضوع را مثال بزنم .حاتمی کیا
در همه فیلم هایش ثابت کرده یک فیلمساز انقالبی است
که به ارمان ها و اصول انقالب پایبند است و فیلم هایش هم
در خدمت اعتقادش است .یکی از مفاهیم محوری در این
موضوع هم طبیعتا حضور مردم است .حاتمی کیا به شیوه
ماهرانه ای در تمام فیلم هایش شخصیت مردم را برجسته
می کند .او هر زمانی که فیلم ساخته به د غدغه های مردم
توجه کرده اســت .جانب مردم را گرفته و سر رشته اصلی
درونمایه ای فیلم هایش را به این لحاظ حفظ کرده .اینکه
یک جایی عصبانی بشود و یک جایی عارف مسلکانه فیلم
بسازد نشان دهنده تفاوت در رویکردش نیست بلکه حرف
اساســی یک چیز اســت که در شــیوه های مختلفی بیان
می شــود .اصوال حاتمی کیا وقتی فیلمی می ســازد حرفی
برای گفتن دارد و فکر نمی کنم هیچ کسی این موضوع را
انکار کند که حاتمی کیا یا فیلم نمی سازد یا اگر فیلم بسازد
حرف مشخصی برای گفتن در فیلمش دارد.
حسنی نسب :اتفاقا مشــکل کار همین جاست.
حاتمی حرف برای گفتن دارد .درست! اما هر بار یک حرف
متفاوت می زنــد .ضمن اینکه من معتقــدم که حاتمی کیا
ضدمردمی ترین فیلمساز است .تقریبا در تمام فیلم هایش
قهرمان فیلم یک شــخصیت تنها اســت که کسی درکش
نمی کند .از قضا قهرمان های فیلم های حاتمی کیا همیشه
در مقابل مردم شــکل می گیرند .در همیــن فیلم بادیگارد
هم هرجایی که مردم را می بینیم یا دارند کار خالف انجام
می دهند مثل دخترها و پسرهای جوان پارک ،یا عصبی و
پرخاشجو هستند مثل مادر و خواهر دختری که در مدرسه
خودکشی کرده و یا ....کجای فیلم نشانی از مردم هست
که حاتمی کیا کنارشان ایستاده باشد .حتی خبرنگاری که در
فیلم نشان داده می شود کارش را بلد نیست و نمی داند که
نباید از یک محافظ در ان شرایط گفت وگو بگیرد.
فهیم :اصال ســبک زندگی ساده حاج حیدر نشان
دهنده است که او به لحاظ طبقاتی مثل مردم است .مگر
خانواده اش را نمی توان از مردم حساب کرد .یا حتی غیر از
این خواستگار دخترش هم مردم است .مادر ان دانشمند
هســته ای هم جزو مردم اســت و نامزدش هــم جزو مردم
است .غیر از این است؟
حسنی نسب :اینها شــخصیت های اصلی فیلم
هستند .ان سکانس کهف الشــهدا که خاطرتان هست.
حاج حیدر رفتــه انجا و بعد میثم زریــن و مادرش هم برای
زیارت شهیدشان به انجا می ایند .اتفاق و تصادفی که در
این سکانس وجود دارد وقتی قابل قبول می شود که ما این
موضــوع را بپذیریم که مردمی که حاتمی کیا روایت شــان
حاتمی کیا یک فیلمساز باهوش
و زیرک است .ژانرش را خوب
می شناسد و بلد است که چطور
با تصاویر و دیالوگ ها و موسیقی
فیلمش از تماشاگرش اشک بگیرد
مثلث | شماره 308
می کند ،به انجا نمی روند .انجا خلوت است .کسی نمی رود.
تنها قهرمان های فیلم حاتمی کیا ممکن است انجا بروند.
ما باید این را بپذیریم تا دیدار اتفاقی و ناگهانی فیلم که در
ان سکانس وجود دارد منطقی جلوه کند .اما فقط این فیلم
نیست ،در اژانس شیشه ای هم همینطور است .در انجا حاج
کاظم یک تنه در مقابل همه نماینده های اقشار دیگر است.
انجا هم مردم در مظان اتهام هستند .ان کسی که بازاری
است پیشنهاد رشوه و اینها می دهد .دانشجو غر می زند و...
فهیم :مشــکل این اســت که شــما نمی خواهید
بپذیرید که حاج کاظم اژانس هم بخشــی از مردم است.
نماینده طیفی از مردم اســت .از قضا به نظر من نمادها و
نماینده های مردم در این فیلم به خوبی انتخاب شــده اند.
همه حرف می زننــد و دغدغه هایشــان را مطرح می کنند.
اگرچه البته که من معتقدم اژانس شیشــه ای ضعف های
ساختاری خودش را دارد اما به هر حال فیلمی است که هنوز
هم حرف برای گفتن دارد و از فیلم های ماندگار است .علت
ماندگاری اش هم این اســت که فیلم جامعی است .درام
قوی دارد و همه مردم هم از قضا این فیلم را دوست دارند.
مگر می شــود فیلمی به مردم توهین کند یا مردم را نادیده
بگیرد و مردم هم دوستش داشته باشند؟
حسنی نسب :اتفاقــا همــان روزهایی که اژانس
شیشه ای اکران شده بود ،ابراهیم نبوی ،طنزی نوشته بود
که مثال وقتی حاتمی کیا بعد از نمایش فیلم از سینما خارج
شده همان لحظه یک جوان بسیجی را دیده که بغلش کرده
و گفته دمت گرم اقا ابراهیم حرف دل ما رو زدی .کمی ان
طرف یکی از این جوان های ژیگول را دیده که او هم بغلش
کرده که اقا ابراهیم حرف دل ما را زدی .بعد یک مسئول رده
باالی کشور او را دیده و بغلش کرده و بعد یک اپوزیسیون
و ...حاال این حرف ها به کنار .به بحث برگردیم .اتفاقا در
فیلم اژانس شیشه ای مردم کامال در حاشیه هستند .درباره
اژانس شیشــه ای من یک نکته دیگر می خواهم بگویم و
مقایســه اش کنم با بادیگارد .در اژانس شــما می بینید که
در دیالوگی که بین حاج کاظم و سلحشور شکل می گیرد ،
سلحشور منطقی تر حرف می زند .عقالنی تر حرف می زند و
مخاطب هم به لحاظ عقالنی درک می کند که حرف های
سلحشور منطقی تر است اما روند روایت داستان مدام ما را
سوق می دهد تا طرفدار حاج کاظم باشیم .این نقطه قوت
کار حاتمی کیا اســت که قهرمانش را تحت هر شــرایطی
مقبول و محبوب نگه می دارد .اما از قضا می خواهم بگویم
این حاتمی کیا در بادیگارد عوض شده است .در بادیگارد
دیگر این روال قصه نیســت که مــا را با حاج حیــدر پیوند
می دهد .اتفاقا حاتمی کیا در اینجا می خواهد حاج حیدر را
به ما بقبوالند اما نمی شود .هر کاری می کند که مخاطب با
ت متناقضی
حاج حیدر بر بخورد اما نمی شود .چون شخصی
دارد .از قضا تناقضی که در خود حاتمی کیا هســت در دل
شخصیت هم قرار گرفته اســت .این تناقض که می گویم
در سال های اخیر بیشتر هم شده اســت .مثال پیش تر از
این هــا حاتمی کیا در جایــی گفته بود که مــا کارگردان ها
حتی اگر به منتقدان بد و بیراه هم بگوییم باالخره جایی در
پستوی خانه می نشینیم و نقدهایشان را می خوانیم و از انها
استفاده می کنیم .اما حاتمی کیای االن تقریبا هیچ اعتباری
برای منتقدان قا ئل نیســت .من خودم را مثال می زنم که
درباره بادیگارد یک نقد نوشتم و سه مجله تخصصی حوزه
ســینما قبول نکردند که این نقد را منتشر کنند .چرا؟ اقای
حاتمی کیا از این اوضاع خبر دارد ایا؟ چرا همه می ترسند از
اینکه حاتمی کیا را نقد کنند؟
فهیم :تعارف کرده اند .نقــدت قابل چاپ نبوده و
باهات تعارف کرده اند و اینطوری گفته اند .وگرنه این همه
نقد از فیلم حاتمی کیا دارد منتشر می شود.
حسنی نســب :نه اتفاقا وقتی نقد را برایشــان
فرســتادم ،تحویل گرفتند اما دســت اخر ترســیدند که با
حاتمی کیا در بیفتند.
فهیم :ببینیــد ،حاتمی کیا از قضــا در فیلم های
اخیرش توانســته به خوبی از تجربه اش در ملودرام سازی
استفاده کند .من برای پاسخ به این نکته ای که االن گفتی
فیلــم «چ» را مثال می زنــم .اتفاقا در فیلــم چ حاتمی کیا
به شدت مردم محور است .سکانس گفت وگوی چمران با
فرمانده کردها را به یاد بیاورید! دیالوگ ها و اســتدالل ها
کامال منطقی و منصفانه و هنرمندانه است .چون حاتمی کیا
دریافته است که کار هنری یعنی ایجاد موازنه میان ذهن و
قلب .در این سکانسی که می گویم برعکس تصور بیشتر
فیلم های دیگر و حتی کلیشــه های معمــول ذهنیتی ان
فرمانده کرد هــم دغدغه مــردم خــودش را دارد ،نگرانی
دارد ،درس خوانده و با سواد است و برای حرف و موضعش
هم اســتدالل دارد .حاتمی کیــا این شــخصیت را هم به
رســمیت می شناســد و نمی گوید کــه مثال دســت پرورده
اســرائیل اســت .نمی گوید امریکایی اســت .نمی گوید
جاسوس و ...است.
او هم یک انســان دغدغه مند اســت که البته مسیر
را اشــتباه رفته و حاال در همین راه مجبور شــده است که
روبــه روی مردمش بایســتد .اتفاقا حاتمی کیا ســال های
بعد از اژانس شیشــه ای باز هم دیالوگ محور است .اتفاقا
اینجا هم ســوال های جدی و نقدهای جــدی از زبان ان
فرمانده کرد نســبت به چمران مطرح می کند .می خواهم
فرهنگ
حاتمی کیا از قضا در فیلم های اخیرش
توانسته به خوبی از تجربه اش در
ملودرام سازی استفاده کند .من در این
مورد فیلم «چ» را مثال می زنم
2
هم محمدتقی فهیم را همه می شناسند و هم نیما
حسنی نســب را .این دو منتقد ســینما که اولی متولد
سال 1335و دومی متولد 1353است ،در واقع دو سر
یک طیف نظری درباره سینما هســتند .فهیم عمدتا
رویکــرد ابراهیم حاتمی کیــا در ســال های اخیر را در
امتداد سال های گذشته می بیند و حسنی نسب سخت
مخالف این موضع است .انچه در ادامه این مطلب در
قالب مناظره و یا گفت وگو دو نفره فهیم و حسنی نسب
می خوانید ،بحث های داغ و پر شوری است که از نگاه
این دو منتقد باتجربه ســینمای ایران رد و بدل شــده
است .ناگفته پیداست که این بحث ها پر از شوخی ها
و جدیت های متعدد اســت که البته از ذکر بیشتر انها
خودداری کردیم تا احیانا شــمای مخاطــب را از اصل
بحث دور نکند ،اما اصل موضوع هم چنان کشش دار
و جذاب است که درست مثل یک فیلم سینمایی خوب
شما را پای خودش می نشاند و به اخر می رساند.
بحث با این موضوع شــروع شــد که نقــد و نظر
درباره فیلم های حاتمی کیا شاید بیشتر از هر فیلمساز
دیگری باشد.
فرهنگ
53
فرهنگ
فرهنگ
54
مثلث | شماره 308
بگویم در فیلم بادیگارد هم همینطور است .البته من با ان
صحنه شست و شو که انگار لباس احرام به تن دارد موافق
نیستم .کال این فیلم چند سکانس کوتاه اضافه دارد .مثال
ان صحنه درگیری در پارک هم بیشــتر مناســب سال های
دهه 60اســت و موضوعیتی ندارد دیگر .امــا در بادیگارد
هم حاج حیدر استیضاح می شود .هم از طرف فرمانده اش
و هم از طرف ماموری که قرار است تصاویر ترور را بازبینی
کند .همیشه هم ســربلند نیســت .حاج حیدر خودش هم
معتقد اســت که یــک جایی هــم کوتاهی کرده اســت و
خودش هم خودش را نمی بخشــد .اما اصل کالمی که او
به ان اعتقاد دارد در همــان دیالوگ محوری فیلم بازنمایی
می شــود .او محافظ شــخصیت نظام اســت نه بادیگارد
شــخصیت های نظام .اینجا موضع حاتمی کیا مشخص
می شود .خط فاصله حاتمی کیا با دیگران در این دیالوگ
برجسته می شود.
حسنی نســب :اتفاقا این نقدی که دربــاره ان
ســکانس شست و شــو و درگیــری پــارک و ...می گویید
کامال درست اســت .اینجا یک زمینه مشــترک پیدا شد.
من می گویم ایــن فیلم ضعف های خیلی بیشــتری دارد.
ضعف فیلمنامه و کارگردانــی دارد .حاتمی کیا می خواهد
کالسیک بسازد اما فیلمی که در نهایت دیده می شود ،یک
شلم شورباست.
فهیم :ضعف کارگردانی ندارد .غیر از ان دو ،سه
ســکانس فیلم مشــکلی ندارد .چند کارگردانی می توانند
ســکانس پایانی فیلــم را بــه ان ظرافت و دقــت و زیبایی
بسازند؟ یا صحنه ســقوط هلی کوپتر در فیلم چ .سکانس
اخر بادیگارد خالصه شــده فیلم است .شهادت حاج حیدر
و حرکت دوربین از تاریکی به نــور .مصداق ان ایه قرانی؛
«الله ولی الذین امنو یخرجهم من الظلمات الی النور» .این
تمام کار فیلم است که در یک سکانس خالصه شده است.
حسنی نســب :ســکانس پایانــی فیلــم خوب
اســت .درســت ،اما این چه تفاخــری بــرای حاتمی کیا
دارد .حاتمی کیا در همان دو ،ســه فیلم اول نشان داد که
کارگردانی را بلد اســت اما این دیگر فراتر از یک سکانس
اســت .هرکســی که فیلم را دیده برای دفــاع از ان همان
فهیم :مــن از این بابت بیشــتر امیدوارم
که حاتمی کیا مثل بقیه افت نکرده است.
یا دســت کم بــه ســمت افتــادن حرکت
نکرده است .من فکر می کنم در اینده هم
حاتمی کیــا فیلم هایی مثــل چ و بادیگارد
خواهدساخت.او سینماراازخیلیازادم ها
مثلکیمیاییو...بهترمی شناسد
ســکانس اخر را مثال می زند .یا حتی برای تعریف از فیلم
چ همان سکانس سقوط هلی کوپتر را مثال می زنند .اینها
واقعا تعریف نیست .اینها حتی می تواند تخریب حاتمی کیا
باشد .ما باید فیلم را ببینیم نه یک ســکانس را .فیلم های
حاتمی کیا یکی به نعل است یکی به میخ .معلوم نمی کند
که کجای مناسبات سیاسی می ایستد .حاتمی کیا در نهایت
فیلمساز خوبی است .اما موضعش مشخص نیست .می اید
فیلم می سازد بعد می رود حرف های عجیب و غریب می زند.
فهیم :شما هم نسل های اقای حاتمی کیا را ببین.
همه شان فیلم هایی می ســازند که اصال نمی شود تحمل
کرد .حاال همه اغراق است شــاید تنها یک نفر دیگر مثل
حاتمی کیا داشته باشــیم و بقیه دیگر فیملسازهای تحمل
ناپذیرند .اتفاقا حاتمی کیا به همین دلیلی که شما می گویید
فیلمساز خوبی است.همه جناح های سیاسی دوست دارند
حاتمی کیــا را مال خودشــان بدانند .خب اگــر حرفی هم
می زند بگذارید حرفش را بزند .بگذاریم مردم متکثر باشند.
حرفشان را بزنند .من با بخشــی از حرف های نیما که فنی
اســت موافقم و حرفی در ان نیست اما اینکه االن مد شده
است و خیلی ها از حرف های حاتمی کیا ناراحت هستند به
نظرم موج دیکتاتوری یک ســری روشنفکرهاست .انگار
حوزه هنر مال انهاست و باید در اختیار انها باشد .بگذاریم
فیلمساز حرفش را بزند .کارش را بکند.
حسنی نسب :ما که با ایــن حرف ها همسوییم.
اما خود حاتمی کیا هم دارد به ایــن حرف ها دامن می زند.
حاتمی کیا انگار از همه کس طلبکار است.
فهیم :نیما خب مــا منتقدیم ،دربــاره فیلم های
حاتمی کیا باید حرف بزنیم .اینکه خودش طلبکار است یا
نه که موضوع حرف ما نیست.
حسنی نسب :اشــکال بنیادیــن فیلم های اخیر
حاتمی کیا اتفاقــا همین اســت .فیلم هایــش فیلم های
طلبکارانه ای است که موضع مشخصی ندارد .حاتمی کیا
فیلمساز حرفه ای به معنای کلمه نیست .خودش هم گفته
است .او ســینما را ابزاری برای زدن حرف هایش می داند.
بنابراین انچه می اندیشد و انچه از فیلتر ذهنی اش می گذرد
می سازد .بنابر این فیلم هایش در هر دورانی به شدت شبیه
خودش در همان دوران هســتند .هیچ منافــات و تفاوتی
میان کاراکترهای فیلــم و حاتمی کیــا نمی بینیم .همان
اندازه که شخصیت های فیلم هایش طلبکارتر و مدعی تر
می شــوند برای خودش هم ایــن اتفاق می افتــد .همان
موضوعی که درمورد حاج حیدر وجود دارد یعنی همه انچه
که باعث می شــود درباره حاج حیدر تعجب کنیم که تا این
حد متناقض اســت ،خود حاتمی کیا هم همانطور است.
حاتمی کیا در جشنواره هم با لحن خاصی می گوید که جای
من اینجا نیست ،من االن باید سوریه باشم .پیش دوستان
هم رزمم .خب مگر پاســپورتش را ازش گرفتــه اند .مگه
ممنوع الخروجش کرده اند؟ چرا نمی رود؟ یعنی هم امده در
فستیوال دارد کنفرانس مطبوعاتی برگزار می کند ،هم دارد
به اصطالح تریپ این را امده که جای من اینجا نیست ،چرا
من را اورده اید اینجا .این شبیه همان رفتارهای حاج حیدر
است که بهش می گویند اقا شما خطا کرده ای .می خواستی
جان خودت را نجات بدهی و زده ای معاون رئیس جمهور
را نفله کرده ای .در جواب می گوید من بغض می کنم و من
نمی گویم و...
فهیم :ببین حرف حاتمی کیا استعاره و کنایه است.
مثلث :من هم نظر اقای فهیم را قبول دارم .ضمن
اینکه اقای حاتمی کیا ســابقه حضــور در جنگ
تحمیلی را داشته است.
حسنی نسب :به چه کسی؟
فهیم :به کســانی که اینجا نشســته اند و عتاب و
خطاب می کنند و....
حسنی نسب :خودش چرا نمی رود؟
فهیم :خودش که اینجا دارد کاری را که بلد است
انجام می دهد .نکته دوم این است که من فکر می کنم نباید
این انتظار را داشته باشیم که کاراکترهای حاتمی کیا نباید
طلبکار باشــند البته طلبکار به معنی معترض .من معترض
بودن را قبول دارم.
حسنی نسب :یعنی طلبــکار با معترض فرق دارد
دیگر.
فهیم :بلــه البته .معترض می گویــد این حق من
است من باید حقم را بگیر م .اما طلبکار در یک جریان داد و
ستدی تعریف می شود .از قضا نقطه مقابل انچه حاتمی کیا
در فیلم هایش به ان می پردازد.
حسنی نسب :خب بله .من هم همین را می گویم.
حاج کاظم معترض بود اما حاج حیدر طلبکار است.
فهیم:نه اتفاقا حاج حیدر هم معترض است .ازقضا
معترض تر هم هســت .شــرایط جامعه تغییر کرده .برخی
ناهنجارها و فســاد اقتصادی برخی ادم ها این اعتراض ها
را شدید تر کرده است .اخر چطور ممکن است فالن کسی
که در فســاد اقتصادی و اختالس دســت داشــته است،
محافظش هم مثل سابق ارام باشــد و با احترام و ایمان از
او محافظت کند.
حسنی نسب :اتفاقا می خواهم بگویم که میزان
طلبکاری از اعتراض بیشتر شده .حتی حاج کاظم اژانس
شیشه ای هم طلبکار بود اما معلوم بود طلبش چی است؟
فهیم :بله حاج کاظم صراحت بیشتری دارد.
حسنی نســب :نه اصال غیر از صراحت می شد
فهمید که موضع حاج کاظم چیست .رفته رفته این موضوع
انقدر گم شــده که بــه پایه ثابــت ضعف هــای فیلم های
حاتمی کیا تبدیل شده است .من اصال مهم ترین ایرادی
که بــه بادیــگارد دارم ایــراد فرمی اســت نــه محتوایی.
شخصیت پردازی مشکل دارد .من متوجه نمی شوم مشکل
حاج حیدر چیست؟
فهیم :ببینید ،دشــمن در جامعه کنونــی ما مثل
دوره اژانس شیشه ای نیســت .انجا تقریبا صف بندی ها و
مرزبندی ها و جناح بندی ها اشــکارتر بــود .اما امروز همه
این ها متشــتت شــده اســت .اصوالگراها انشــقاق پیدا
کرده اند .اصالح طلب ها تغییر کرده انــد و ...امروز حاج
حیدر به این دلیل تکلیفش مشــخص نیست که گیر کرده
است بین جریان های پنهان.
حسنی نسب :خب من منتقد باید این ها را در فیلم
ببینم .نه تنها من که اگر یک نفر از برزیل امد و جناح های
سیاسی را هم نمی دانست باید بفهمد داستان فیلم چیست.
من نظرم این اســت که همان برزیلی اژانس شیشه ای را
می فهمد اما بادیگارد را نه .مترجم الزم دارد.
فهیم :اتفاقا مخاطبانی که جهت گیری سیاســی
نداشــته اند و فیلم بادیگارد را دیده اند هم فیلم را دوســت
داشــته اند و هم خوب ارتباط گرفته اند .حتی اگر این موج
فروش هم راه نیفتاده بود باز هم بادیگارد خوب می فروخت.
حسنی نسب :فــروش که البته شــاخص خوبی
نیست .ضمن اینکه حاتمی کیا برند اســت ،شناخته شده
است .حتما فیلمش فروش می رفت .اما رضایتمندی هم
مهم است .به نظر شما بادیگارد به اندازه از کرخه تا راین یا
مثلث | شماره 308
دانش تئوریک هــم کنار تجربه قرار بگیــرد کمک بهتری
است .به همین دلیل حاتمی کیا حتی در فیلم های اخیرش
به قول شما حداقل چند سکانس تحسین برانگیز دارد.
حسنی نسب :من کی گفتم فیلــم اخرش چندتا
سکانس خوب دارد؟
فهیم :تونل را گفتی دیگر.
حسنی نســب :اتفاقا من می گویم که سکانس
تونل کپــی درجه ده هم از این ســریال های کبــری یازده
نیست.
فهیم :می خواهــم بگویم که حتــی مخالفینش
هم به این اذعــان دارند که چند ســکانس انفجار خوب را
دراورده است.
حسنی نسب :خــب این کافی اســت برای یک
فیلمساز به اسم حاتمی کیا؟
فهیم :نــه کافی نیســت .دارم می گویم برعکس
برخی دیگــر از فیلمســازان هنوز هم نــزد مخالفانش هم
تحسین می شود.
حسنی نسب :پس پایان بندی این بحث این شد
که اقای فهیم می گوید این دور فیلم اخر حاتمی کیا یعنی
چ و بادیگارد رویه خوبی است و بهتر است اقای حاتمی کیا
با همیــن روال ادامه بدهد امــا من می گویم بهتر اســت
حاتمی کیا به ســینما برگردد .به مهاجر و دیده بان برگردد.
اتفاقا موافقــان حاتمی کیا هــم می گویند قبال فیلمســاز
بهتری بوده.
فهیم :ببینید افت کیفیت فیلمسازی ممکن است
طبیعیباشددرسینما،کمااینکهدرهمینسینمایخودمان
بسیاری از فیلمسازها را داریم که با گذشت عمر فیلم های
غیرقابل تحملی ساخته اند .اما حاتمی کیا هنوز هم بعد از
30ســال فیلمســازی و بعد از 17فیلم ،یکه سوار سینمای
انقالب اسالمی است .فکر می کنم در این موقعیت چیزی
کم ندارد و خیلی بهت ر از فیلمسازان مدعی است که سال ها
در اروپا تحصیل کرده اند و االن فیلم هایی ازشان دیده ام
که واقعا نمی شود تحمل کرد .اما حاتمی کیا بلد است فیلم
بســازد .فیلم به معنای فیلم نه به معنای سریال تلویزیونی
که نیمی از ان را هم اگر نبینی خیلی مهم نباشد .در بادیگارد
اگر یک ســکانس یا حتی یک پالن را نبینی به این معنی
است که بخشــی از فیلم از دست رفته اســت .از این نظر
بادیگارد فیلم پرده است نه فیلم تلویزیون .چون سکانس به
سکانس در روایت فیلم مهم است وباید دیده شود.
حسنی نسب :در مورد بادیــگارد البته به نظر من
اگر ادم هر ازگاهی رویش را برگرداند و برخی سکانس ها را
نبیند با فیلم بهتری رو به رو است .چیزهایی را نمی بیند که
بهتر است نبیند.
فهیم :من فقط انهــا را نمی بینم .فیلم فیلم امروز
است .فرزند زمانه است.
حسنی نســب :بله حاتمی کیا کمــاکان فرزند
زمانه اش اســت اما فرزند زمانه ای که قبال فیلمساز خوبی
هم بود.
فهیم :حاتمی کیا تنها فیلمسازی است که توانسته
تا شاخص های رهبری در جامعه اسالمی را دراماتیزه کند.
اثرگذاری اما در متن و بطن جامعه در هیچ فیلمی به قدرت چ
بازنمایی سینمایی نشده است .همنیطور حضور و اثرگذاری
مقام معظــم رهبری در فیلــم اژانس شیشــه ای .به نظرم
حاتمی کیا تنها فیلمسازی اســت که توانسته این اصول را
دراماتیزه کند .من یادم است ســالی که اژانس شیشه ای
اکران می شد البته ان زمان شــاید نیما نبوده در سینما .ان
سال بچه های رسانه ها می گفتند که فیلم ضد جامعه مدنی
اســت اما همه انها وقتی رفتــه بودند روزنامــه مطالبی که
نوشته بودن د در تمجید فیلم بود .منظورم این است که هرچه
زمان بگذرد نگاه منتقدان به فیلم هایش نگاه متعادل تری
می شود .در جشنواره امسال هم همینگونه بود .ابتدا فیلم را
انجوری نادیده گرفتند و بعد از نظرشان برگشتند.
حسنی نســب :نه دیگر شــما هم داری اغراق
می کنی.
فهیم :نه اتفاقا .در مقایسه با فیلم هایی که امسال
در جشنواره بود واقعا فیلم خوبی بود بادیگارد.
حسنی نسب :چرا بادیگــران باید مقایسه کنیم.
حاتمی کیا را باید با خودش مقایسه کنیم.
فهیم :در مقایسه با خودش البته جلوتر از گذشته
نیست اما عقب هم نیست.
حسنی نسب :اتفاقا ســه هیــچ از خودش عقب
است.
فهیم :نه من می گویم فرض مثــال اگر ان موقع
می توانســت دماوند را در 8ســاعت فتح کند ،االن اینطور
نیست که شش ساعته بتواند قله را بزند االن هم همان طور
هشت ساعته می تواند برود.
حسنی نسب :ولی با هلی کوپتر( .خنده جمع).
فهیم :بادیــگارد در واقع اژانس شیشــه ای امروز
است .از نظر پرداخت شــخصیت ها عقب است اما از نظر
تکنیک سینمایی به نسبت اژانس جلوتر است.
حسنی نسب:بازهممی گویمکهتکنیکسینمایی
حاتمی کیا در روبان قرمز و اژانس شیشــه ای خیلی جلوتر
است .فکر کنم عصاره بحث هم همین شد که من می گویم
بادیگارد و چ از فیلم های قبلی عقب تر هستند و...
فهیم :من هم می گویم که عقب تر نیســت البته
جلوتر هم نیست.
فرهنگ
اژانس شیشه ای ماندگار است؟
فهیم :نــه .به اندازه انهــا نه .امــا در حد خودش
می توان در چند سال اینده هم این فیلم را دید و تحمل کرد.
حسنی نســب :ولی به نظر من اصــا این طور
نیست.
فهیم :در مقایســه با این فیلم ها نه .از انها جلو تر
نیست .من هم بارها این را گفته ام.
حسنی نسب :چون حاتمی کیا قبال هنرمندتر بود.
فهیم :ان دوران انگیزه ه ا قوی تر بود .انگیزه های
دهه ،60روشن و شفاف بود .شخصیت های ان دوره دیگر
تمام شده اند .این دوره فرق دارد.
حسنی نسب :بله درست است شخصیت های ان
موقع اکسپایر شده اند رفته .اما سینماگر باید دغدغه سینما
داشته باشد .سینما که ذاتا تغییری نکرده .ما حاتمی کیای
سینماگرمی خواهیم.چونحاتمی کیایسینماگرهرچهکه
سینماگربودهحرفیهمکهزده،بیشتربهدلنشستهوبیشتر
ماندگار شده .ایا می شود امیدوار باشــیم که حاتمی کیا به
سینمابرگردد؟فکرمی کنمهرچهکهزمانگذشتهحاتمی کیا
اعتمادش ،اعتقادش و عالقه اش به سینما را از دست داده
و به سمت چیزهای دیگری رفته و هرچه از سینما دور شده
تاثیرگذاری فیلم هایش هم کمتر شده است.
فهیم :من دو ،سه جا رفته ام درباره با دیگارد حرف
زده ام .همه جــا وقتی می خواهند از بادیــگارد حرف بزنند
بیشــتر درباره شــخصیت خود حاتمی کیا حرف زده اند نه
درباره فیلم.
حسنی نســب :اتفاقا خیلــی جالب اســت این
موضوع .می دانید چرا؟
فهیم :به نظرم باز هم برمی گــردد به همان که ما
می خواهیم مصادره کنیم ادم ها را.
حسنی نســب :چــون حاتمی کیا در هــر پالن
از فیلمــش دارد ،از خــودش حــرف می زنــد .انــگار این
فیلم ها فیلم های مستندی از شــرایط روز با نریشن نهایی
از حاتمی کیــا هســتند .حاتمی کیــا چنان خــودش را به
فیلم هایش الصاق کرده این ســال ها و چنان فیلم هایش
را به تریبــون و بلندگوی مانیفســت های خــودش تبدیل
کرده که ما ناگزیریم درباره خــود حاتمی کیا حرف بزنیم.
چرا در دوران اژانس ،روبان قرمــز ،مهاجر ،دیده بان و...
بیشتر درباره فیلم ها حرف زده می شد؟ من االن ساعت ها
می توانم دربــاره ان فیلم هــا حرف بزنم اما در ســال های
اخیر حاتمی کیا انگار می خواهد خــودش را به زور به فیلم
تحمیل کند .اصال انگار پرده سینما را کنار می زند و خودش
می ایستد و حرف می زند.
فهیم :سینما به هر صورت این ویژگی را دارد .بعد از
یک دهه فیلمسازی طبیعتا فراز و فرود زیاد است .اما من از
این بابت بیشتر امیدوارم که حاتمی کیا مثل بقیه افت نکرده
است .یا دســت کم به ســمت افتادن حرکت نکرده است.
من فکر می کنم در اینده هم حاتمی کیا فیلم هایی مثل چ
و بادیگارد خواهد ساخت .حاتمی کیا ســینما را از خیلی از
ادم ها مثل کیمیایی و ...بهتر می شناسد .کیمیایی یک ادم
تجربی بوده .اما حاتمی کیا هم دانش اکادمیکش را داشته
است و هم تجربه اش را.
حسنی نسب :حاال من مخالفــت کنم می گویید
جواد طوسی شده و( ...خنده)
فهیم :نه خب اخر کیمیایی یک فیلمساز غریزی
است.
حسنی نسب :حاتمی کیا هم غریزی است دیگر.
فهیم :حاتمی کیا البته دانش دانشگاهی هم دارد.
کارگردانی خوانده.
حسنی نسب :اخــر مدرســه که فیلمســاز تولید
نکرده تا حاال.
فهیم :نه من این را قبول دارم ولی معتقدم که وقتی
حسنی نســب :ســینماگر بایــد دغدغه
ســینما داشــته باشــد .ســینما که ذاتا
تغییری نکرده .ما حاتمی کیای سینماگر
می خواهیــم .چــون حاتمی کیــای
سینماگر هرچه که سینما گر بوده حرفی
هم که زده ،بیشــتر بــه دل نشســته و
بیشتر ماندگار شده
فرهنگ
55
فرهنگ
حاتمی کیا ،فرزند زمان خودش است
فرهنگ
56
مثلث | شماره 308
گفت وگو با اکبر نبوی ،منتقد سینما
درباره 30سال فیلمسازی حاتمی کیا
اقای نبوی! از نظر شما جایگاه ابراهیم حاتمی کیا
پس از گذشت نزدیک به ســه دهه فیلمسازی،
در سینمای امروز ایران چه جایگاهی است و چه
مختصاتی دارد؟
واقعیت ان اســت که بــه اعتبــار کارنامه هنری
و ســینمایی کــه از حاتمی کیا ســراغ داریــم ،می توانم
بگویم که ایشان یکی از قله های ســینمای امروز ایران
هســتند .کارنامه ایشــان مشــحون از فیلم های بســیار
خوب ،ارزشمند و فرازمانی اســت .البته بدیهی است که
منظورم همه اثار نیســت .اما حاتمی کیا چندین اثر دارد
که مرز زمان را می شکنند و ساخت و بافتی فرازمانی پیدا
می کننــد .البته این خصیصــه به طور کلــی کارویژه هنر
اســت .حاتمی کیا هم خــودش صاحب یک شناســنامه
هنری در سینمای ایران است و هم اینکه بخشی از هویت
و شناسنامه ایران وام دار ابراهیم حاتمی کیا ست و بدون
او نقص جدی دارد.
می توانم بپرسم منظورتان از فیلم های فرازمانی
حاتمی کیا دقیقا کدام فیلم ها است؟
بله ایــن چند فیلمی که اســم می بــرم بی مرز و
بی مکان هســتند .البته این بی مکانی کــه می گویم به
معنــی انکار یــا نادیده گرفتــن جوهره فرهنــگ ایرانی
این اثار نیســت ،بلکه منظورم خصلتی است که موجب
می شــود تا یک فیلم در خارج از مرزهای فرهنگی یک
کشــور خاص نیز بتواند خوانش شــود .به هــر حال در
و هله اول باید از دیده بان و مهاجر نــام ببرم که به نظرم
با اختــاف بهترین فیلم هــای حاتمی کیا هســتند .در
مرحله بعد بوی پیراهن یوســف و پس از ان برج مینو و
حتی ملودرام از کرخه تا راین .البته این دســته بندی به
ان معنا نیســت که دیگر اثار حاتمی کیــا محصور زمان
هســتند ،برای مثال اژانس شیشه ای یک اثر در خشان
است ،بهتر است بگویم اژانس شیشه ای هم در کارنامه
حاتمی کیــا یک اثر درخشــان اســت و هــم در کارنامه
ســینمای ایران به طور کلی .اما من معتقدم که ویژگی
فرازمانی دیگر فیلم هایی را که اسم بردم ،ندارد .اصوال
جنــس فیلم هایی مثــل دیده بــان و مهاجر بــا بقیه اثار
یک تفــاوت قابل لمس دارد و قابل قیــاس با اثری مثل
اژانس نیست .به هر حال کارنامه حاتمی کیا فراز و فرود
دارد .در کنار اثاری که اســم بردم می توانید فیلم های
ضعیفــی مثل مــوج مرده یا گــزارش یک جشــن را هم
ببینید ،می توانید فیلم های متوســطی مثل دعوت یا چ
را هم ببینید .اما با ایــن همه اگر معــدل بگیریم ،نمره
حاتمی کیا نمره خوب و ارزنده ای است.
اولویت بندی شــما به گونه ای اســت کــه انگار
حاتمی کیــا هرچه در فیلمســازی جلوتــر امده،
فیلم های خوب کمتری ســاخته ،شــما درو اقع
داریــد می گویید کــه کارنامه حاتمی کیــا نزولی
بوده است؟
نه .باالخره طبیعت کار هنری همین گونه اســت
که فراز و فرود دارد .به معنی نزول نیســت .چه هنرمندان
بــزرگ خارجی و چــه ایرانی همه اثارشــان در یــک حد و
اندازه نیستند ،حاتمی کیا هم به همین ترتیب ،حافظ هم
به همیــن ترتیب .مــن در کارنامه حاتمی کیا ســیر نزولی
نمی بینم .بادیگارد که فیلم اخرش اســت یک فیلم فوق
العاده اســت .حاتمی کیا در سی ســالگی فیلمسازی اش
دو مرتبه درخشــید ،بادیگارد اتفاقا از ان دست فیلم های
حاتمی کیا ست که تا حد معقولی می تواند مرزهای زمان را
بشکند و برای نســل بعد از خودش هم حرف و ایده داشته
باشد .منتها باید توجه داشته باشیم که حاتمی کیا بیش و
پیش از انکه یک فیلمساز باشد یک انسان است .از محیط
پیرامونی و شرایط اجتماعی دور و برش تاثیر می گیرد و این
تاثیر و تاثرات در جان او ته نشــین می شود و سرانجام در
ســینما تجلی پیدا می کند .حاتمی کیا فرزند زمان خودش
است و تجلیات و احوال درونی و بیرونی اش را می توانیم
در فیلم هایش ببینیم .مثال تا پیش از ارتفاع پســت ،تمام
قهرمان های حاتمی کیا جمع گرا هستند .یعنی فردیت فرد
اهمیت ندارد و انچه مهم است ،ارمان جمعی و رسیدن به
افق های روشن اســت.قهرمان ها در نسبتشان با ساحت
جمع هویت پیدا می کننــد .در واقع قهرمان هــا تنهایانی
هستند در میان جمع اما برای جمع.
در ارتفاع پســت ماجرا برعکس می شــود .قهرمان
خودخواه است و از ساحت جمعی به فردی رسیده است.
ما با این فیلم حاتمی کیا می توانیم نســبت تــام و تمامی
با اوضاع و احوال جامعــه در ان زمان برقــرار کنیم .ما از
جامعــه و از روزگار دگرخواهانه دهه های شــصت و هفتاد
فاصله گرفته ایم و به مقطعی رسیده ایم که بیش از هر چیز
خودخواهی در رفتارهای اجتماعی مــا تجلی دارد .البته
طبیعی است که حاتمی کیا چون هنرمند است این تغییر را
با حساسیت بیشتری رصد کرده و به نمایش دراورده است.
بر این اســاس اســت کــه می گویم اثــار اجتماعی
حاتمی کیا تمام و کمال واکنش به تغییر و تحوالت جامعه
اســت .این فیلم ها گاهی هشــدار هســتند ،گاهی بیان
هنرمندانه شرایط و گاهی انگشت اشاره به سوی وضعیت
مطلوب.به طور کلی از اژانس به بعد ســینمای حاتمی کیا
کامال اجتماعی است.
تماما واکنش بــه انتقادهــای اجتماعــی و مملو از
پرسش های جدی حاتمی کیا ســت .در به نام پدر هم که
البته این فیلم در تحلیل سردرگم است و می توانست بهتر
باشــد ،بازهم کنش متقابل شــخصیت ها در واقع مناظره
میان گفتمان های موجود در جامعه است .انجا که فرزند
نمی تواند پدر را بفهمد! این موضوع در واقع از دل جامعه
می اید ،پرسش های دختر از دل جامعه می اید که چرا چنین
کردید؟ چرا کاری کردید که نسل جدید نسبت به رزمندگان
طلبکار شــود و انــان را مواخــذه کند؟ این موضع بســیار
درست و به جایی اســت .بخشی از نســل جدید نمی داند
که چه گذشته اســت اما با این وجود مواخذه می کند .در
جنگ های دفاعی ،نه جنگ های هجومــی ،جایی برای
مواخذه رزمنده وجود ندارد .مردم روسیه و فرانسه هم این
پرسش ها را ندارند اما حاتمی کیا انها را مطرح می کند.
اژانس هم در عین اینکه نقد می کند ،پرسشگر است.
این پرسش ها را در چه زمانی مطرح می کند؟ در سال !76
که هشت سال از دوران ریاســت جمهوری اقای هاشمی
مثلث | شماره 308
اتفاقا می خواهم بگویم که حاتمی کیا از این ضعف بسیار
مهم که می توانســت در فیلم هایش وجود داشــته باشد،
برکنار بوده و قهرمان هایش را درگیر تنهایی به ان معنا که
شما می گویید ،نکرده است .البته من اگر جای حاتمی کیا
بودم زرین را الزاما فرزند شــهید نمی گرفتم .فکر می کنم
این اشکال کار است .شاید اگاهانه نبوده و بیشتر ناشی از
غفلت نویسنده بوده .به هر حال اگر زرین فرزند شهید نبود،
کار عمق بیشتری از اینکه دارد ،پیدا می کرد.چون ما بسیار
داریم جوانانی را که فرزند شهید یا ازاده و جانبار نیستند اما
عین نسل پنجاه و شصت و نســل بچه های عملیات های
فتح المبین و بیت المقدس و ...هستند .کسانی که فرزند
شهید نیســتند اما ارمانخواه هســتند و متناســب با زمان
امروز جهــاد می کنند ،در گذشــته با اســلحه و در جبهه،
امروز در ســنگر علم و دانــش اما در هر دو صــورت برای
احیای ارزش ها و ارمان ها .به هر حال در پاســخ به سوال
شما داشــتم این را می گفتم که ابراهیم در برقراری نسبت
معرفتی اش با جامعه امروز با دقت الزم نگاه می کند .اگرچه
ادبیات میثم با حیدر متفاوت است اما افق مشترکی دارد.
یک دغدغه و یک ارمان را دنبال می کنــد .به یاد بیاورید
دیالوگ هایی را که با سنگ مزار پدرش یا نامزدش دارد.
اتفاقا همیــن موضوع هــم خــودش در نهایت
می تواند نقد جدی فیلم های حاتمی کیا باشــد.
برخی می گویند که حاتمی کیا در مواجهه همین
دو تیپ شخصیتی که در کارهایش دارد ،اگرچه
هم افق هســتند اما معموال یکی بر دیگری فا ئق
می شــود .برخی منتقــدان می گوینــد در میان
کنش و کشش این دو شخصیت ،حاتمی کیا نگاه
سیاســی دارد؛ به ویژه در فیلم بادیگارد موضع
شفاف سیاسی دارد.
نــگاه کنید حاتمی کیــا تحلیل سیاســی خودش
را دارد .نه فقط در ایــن فیلم که در چند فیلــم متعدد این
تحلیل سیاسی ارائه می شود .مثال در فیلم ارتفاع پست،
با یک هشدار جدی مواجه هســتیم .موتور راست و چپ
هواپیما در واقع همان جناح های سیاسی چپ و راست ان
زمان و اصالح طلب و اصولگرای امروز هســتند .هشدار
این اســت که این دو موتور هر دو باید باشند که فرصت و
مجال پرواز فراهم شــود .در کرخه تا راین هم این هشدار
تکرار می شود .حتی در موج مرده که فیلم ضعیفی است و
حتی متوسط هم نیست ،این هشدار وجود دارد و ...البته
در بادیگارد هم این رویکرد وجود دارد.البته اگر من جای
حاتمی کیا بودم ،خب عکس روحانی را نشــان نمی دادم،
این کار ،ارزش هنری ســکانس را کــم می کند .خب این
مشخص اســت که روحانی ارمانخواهی بهشتی را ندارد
اما این را باید به زبان سینما گفت .این پالن به نظرم شبیه
یادداشت های مطبوعاتی و روزنامه ای شده است .وصله
نچسبی است نســبت به ســایر ســکانس ها و پالن های
درخشان فیلم.
به نظر شما این نقد درست است که برخی اعتقاد
دارند قهرمانی حاتمی کیا در فیلم هایش زمانی که
در مقابل استدالل های طرف مقابل ،حرفی برای
گفتن ندارند ،موسیقی کارگردان پخش می کند و
فضا را عاطفی می کند تا از نیاز به استدالل برهد؟
مثال در بادیگارد زمانی که میثم و نامزدش در کافه
هستند ،به جای پاســخ به نامزدش حرف مادر را
به میان می کشد و باران و موســیقی و ...یعنی
فضا کامال عاطفی می شــود در حالــی که به نظر
می رسید باید عقالنی می شد.
من معتقدم اگر میثم می خواســت پاســخ بدهد،
وجه دراماتیک سکانس از بین می رفت و شعاری می شد.
ضمن اینکه اینجا مادر نماد وطن است .مام میهن است.
سرزمین اســت .صرفا نباید معنای نزدیک ان را برداشت
کرد .طبعا با این برداشــت رعد و برق هم نشــانه ای برای
اتفاق های درونی ذهن و روح میثم است .انقالب درونی
اوســت .به نظر من اتفاقا هوشــمندی حاتمی کیا در این
است که استدالل های میثم را به صورتی سینمایی مطرح
می کند .همین نکته های شــاخص اســت که ســینمای
حاتمی کیــا را هویت منــد و منحصربــه فرد کرده اســت.
شاید همین است که شــهید اوینی درباره حاتمی کیا تعبیر
«واقعه» را به کار می برد .همان گونه که انقالب یک واقعه
بود ،حاتمی کیا هم یک واقعه است.
تعبیر جالبی است مخصوصا اینکه شهید اوینی
با کسی تعارفی نداشت و زبان تند و تیزی هم در
نقدهایش داشت.
بله! خب البته حاتمی کیا جای نقد هم دارد اما اگر
ســینمای ایران را بدون حاتمی کیا تصور کنیم ،بیشتر به
ارزش و اعتبار این فیلمســاز پی می بریم .ابراهیم در واقع
لطف و محبت خدا به سینمای این کشور است .من «چ»
را اصال دوست ندارم ،معتقدم فیلم ضعیفی است همچنین
برخی فیلم های دیگر ابراهیم بــه نظرم ضعیف و غیرقابل
دفاع هســتند اما اثار دیگر این فیلمساز به قدری درخشان
و فرازمانی اســت که ســینمای ایران را چند پله ارتقا داده
است .لطف و عزت و جوشش هنر ما را بیشتر کرده است.
اگر داور جشــنواره ســی و چهــارم بودیــد ،به
بادیگارد جایزه می دادید؟
در میان فیلم هایی که دیدم حتما!
کدام فیلم ها ،مثال ابد و یک روز را دیدید؟
نه متاسفانه فرصت نشده هنوز این فیلم را ببینم.
درباره داوری ها نظرتان چه بود؟
به نظرم مهدویان شــگفتی افریده و کارش خیلی
خوب بود ،اما خب من دربــاره داوری و نظر داوران چیزی
نمی توانم بگویم .تنها اینکه به نظرم ترکیب داوری ترکیب
درســتی نبود .به اقای حیــدری هم گفته بــودم که این،
ترکیبی نیست که ازش بخواهید ...بماند .همین است که
من به ترکیب داوری ایراد دارم.
فرهنگ
گذشته است .تا پیش از هاشمی ارمانخواهی در جامعه ما
بیش از هر چیز تجلی داشــت اما دولت اقای هاشمی ،در
کنار خدمات بسیار ارزنده ای که داشت ،دعوت کننده بود
به چیزی که می توانیم اســمش را بگذاریم جریان عادی
زندگی .این جریان نقطــه مقابل یک جریــان ارمانخواه
است.
منظورتــان از جریــان عــادی زندگــی ،دوران
سازندگی پس از جنگ اســت .اما این دوران در
واقع منتهی به ساختار سیاسی تازه ای است که
اصالح طلب ها به دنبالش بودند و قانون گرایی را
ترویج می کردند .ایا ارمانخواهی با قانون گرایی
در تعارض است؟
خیر ،هرگــز! اتفاقا در همــان دوران من نقدی را
بر فیلم اژانس نوشتنم که تیترش این بود« :سرگردان در
مرز قانون و ارمــان» .اتفاقا نکته ای که مــن بر ان تاکید
کردم این بود که در ان دوران هم مســئوالن جامعه و هم
حاتمی کیا مرتکب یک اشتباه شدند .اشتباه ،همینی بود
که شما هم اشــاره کردید! انگار که قانون (تداعی کننده
مفهوم واقعیت) و ارمان (تداعی کننده مفهوم حقیقت) در
تقابل با هم هستند .در حالی که در نظام معرفتی ما چنین
تقابلی وجود ندارد .بزرگان ما گفته اند که سر ما باید در ابر
ارمان باشد و پایمان در زمین واقعیت.
با این مقدمــه فکر نمی کنید کــه حاتمی کیا دارد
زندگی شــخصیت هایی را روایت می کند که روز
از پی روز تنها تر می شوند؟ منظورم این است که
ایا این رویکرد در نهایــت محکوم به تنها ماندن
نمی شود؟ این نمی تواند افتخار باشد که کسی
ادم خوبی باشد اما تنها باشد و کاری از دستش
برنیایــد .می تواند؟ از حاج کاظــم تا حاج حیدر،
قهرمان هــای حاتمی کیا ســال به ســال تنها تر
شده اند.
نه با این موفق نیستم .اگر حاج حیدر بادیگارد تنها
بود ،حرف شما را قبول داشتم .اما تنها نیست .درست است
که دارد ارمانی را نمایندگی می کند ،اما همسرش همپای
اوست .همسر دوست شــهیدش همینطور .اینها هم افق
هســتند .دانشــمند جوان هســته ای هم با حیدر هم افق
است.اتفاقا این نقطه هوشمندی ابراهیم را در تحلیل وضع
موجود نشــان می دهد ،اتفاقا اگر چنان که شــما گفتید،
حیدر تنها می بود ،تحلیل حاتمی کیا فاقد ارزش می شد .اما
خوشبختانه حاتمی کیا این اشتباه را مرتکب نشده است.
اما میثم زرین که دانشــمند هسته ای است ،در
دیالوگی که درباره ترســاندن میهمانان خارجی
دارد ،اختالف نظــرش را بــا حاج حیــدر نشــان
می دهد.
درست اســت که میثم زمختی و تیزی حاج حیدر
را ندارد اما در نهایــت با او همدل اســت .ببینید تفکیکی
که حیدر بین شــخصیت نظام به معنی سرشــت و ماهیت
نظام و شــخصیت نظام به معنی اشــخاصی کــه در نظام
مســئولیت دارند ،قایل می شود ،هوشــمندی فیلمساز را
می رساند .اما نکته انجاست که شخصیت های نظام هم
در نهایت با حاج حیدر که نماینده شــخصیت نظام اســت
همدل هســتند .این رویکــرد حاتمی کیا در فیلمســازی
است .در اژانس هم سلحشور نماینده واقعیت های جاری
و جریان عادی زندگی است اما با این اوصاف ارمان حاج
کاظم را نفی نمی کنــد ،نمی گوید ان ارمان غلط اســت،
می گوید زمانش سپری شده است .من سلحشور را نماینده
دولت ســازندگی می دانم .ایا می توانیم بگوییم که اقای
هاشــمی مخاطف ارمان اســت؟ قطعا نه! دست کم من
نمی توانم این را بگویم .هاشــمی فقط تســامح بیشتری
داشته و امروز هم میزان تســامحاش در مقایسه با دوران
ریاســت جمهوری بیشتر شــده اما منکر ارمان که نیست.
3
اکبر نبوی ،منتقد مطرح و شناخته شده سینمای
ایــران 52 ،ســال دارد .نبوی به مدت هشــت ســال
به عنوان عضو شــورای ســردبیری روزنامه رســالت
فعالیــت کــرده و در این مــدت مقاالت متعــددی در
زمینه های هنری ،فرهنگی ،اجتماعی و سیاســی در
مطبوعات به چاپ رسانده است.
او دارای مــدرک تحصیلی فوق دیپلم پرورشــی
(علــوم تربیتی) اســت .پــس از فار غ التحصیلی به
تدریس در دبیرســتان های تهران پرداخت .ســایر
مســئولیت های نبــوی در طــول دوران ســی ســاله
فعالیتش عبارتند از :مدیر مسئولی و سردبیری مجله
«ویدئــو ـ ماهواره» ،ســردبیر نشــریه روزانه دومین
جشــنواره ویدئویی سوره ،ســردبیر نشــریه روزانه
سیزدهمین جشنواره بین المللی فیلم فجر و عضویت
در هیات داوران بخش ســینمای ایران در یازدهمین
جشــنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان.
وی در حال حاضر مدیر مســئول و ســردبیر ماهنامه
سینمایی فیلم ـ ویدئو اســت و معاونت فرهنگی خانه
ســینما را بر عهده دارد .این گفت وگو بــا نبوی بیش
از هر چیز به یک بازی جورچین مکعب رنگ ها شــبیه
اســت .از تحلیل همزمان همه فیلم های حاتمی کیا با
هم ســرانجام یک تصویر کلی منظم ارائه می شــود.
پیشنهاد می کنم اگر به حاتمی کیا نقد دارید حتما این
گفت وگو را بخوانید! چون به احتمال زیاد ممکن است
نظرتان عوض شــود .اگر هم از حاتمی کیا خوشتان
می اید که دیگر اطاله مقدمه جایز نیست.
فرهنگ
57
فرهنگ
دفاع در سه جبهه گفتمانی
تحلیل گفتمان سه دوره فیلمسازی ابراهیم حاتمی کیا از دهه شصت تا هشتاد؛
4
حاتمی کیــا در ســه دهــه فیلمســازی خــود چــه
چرخش های گفتمانی را تجربه کرده است؟
ابراهیم حاتمی کیا بی تردید مهمترین فیلمساز دفاع
مقدس اســت .او در طول بیش از سی ســال فیلمسازی
همواره از گفتمان رســمی و غالب در حوزه دفاع مقدس ،
دفاع کــرده امــا در هــر دوره رویکردهای متفاوتــی را در
فیلم هایش برجســته کرده اســت .حاتمی کیا سعی کرده
در هر دوره باتوجه بــه گفتمان های موجــود در جامعه به
سوال ها و نقدهای منتقدان پاســخ بدهد .در این گزارش
سه فیلم شــاخص او در ســه دوره ،دهه جنگ ،دهه اول
بعد از جنگ و دهه دوم بعد از جنگ مورد ارزیابی و تحلیل
گفتمانی قرار می گیرند.
دهه جنگ؛ فیلم مهاجر
نویسنده و کارگردان :ابراهیم حاتمی کیا
بازیگــران :ســیدعلیرضا خاتمــی ،ســید ابراهیم
اصغرزاده ،اصغر تقی زاده ،علیرضا حیدری
محصولی از حوزه هنری سازمان تبلیغات اسالمی
فرهنگ
58
مثلث | شماره 308
خالصه داستان فیلم
در نیزارهای جنوب غربی کشور ،دو دانشجوی فنی
–اســد و محمود -که درس خود را نیمه کاره رها کرده اند،
برای جنگ به جبهه امده اند .این دو ،هواپیمای کوچک
و بدون سرنشــینی – مهاجر -را طراحی کرده اند که از ان
برای شناسای مواضع عراقی ها استفاده می کنند .از انجا
که هدایت مهاجر نیازمند دید اسد و محمود است و برد دید
انها هم اندک است ،بنابراین این دو در فواصلی از یکدیگر
قرار می گیرند و اســد که جلوتر از محمــود و نزدیک تر به
نیروهــای عراقی قــرار دارد ،هواپیما را بــه یکدیگر پاس
می دهند .در اولیــن پرواز این دو با مهاجــر ،ان دو موفق
می شوند که یک دکل عراقی را که بسیار مزاحم بود و افراد
بسیاری را کشته بود منهدم کنند و عکس های زیادی هم
از مواضع عرقی ها بگیرند .نیروهای اطالعات و عملیات
پس از مشاهده عکس ها متوجه تحرکات فراوانی در خاک
عراقی ها می شوند و از اسد و محمود می خواهند تا به عمق
بیشتری از خاک عراق نفوذ کنند و عکس ها و تصاویری از
جبهه دشمن بگیرند .در این رابطه محمود این کار را بسیار
خطرناک می دانــد و با این کار مخالفت می کند ،اما اســد
انجام این کار را با شرط پرواز کور ممکن می داند .او معتقد
اســت که گاهی اوقات وی بدون اینکه هواپیمــا را ببیند
می تواند ان را احساس کرده و کنترل کند .اما محمود این
کار را غیر ممکن می داند .باالخره حاجی رئوفی ،فرمانده
قرارگاه تصمیم می گیرد که به جای دو گروه هدایت ،ســه
گروه هدایت انتخاب شود و با این کار به عمق بیشتری از
خاک دشمن نفوذ کرده و به شناسایی بپردازند .محمود باز
هم با این نقشه مخالفت می کند ،اما اسد می پذیرد که به
عنوان هدایت گر سوم به میزان بیشــتری به داخل خاک
عراق نفوذ کند.
حین عملیات اسد و افرادش که به داخل خاک عراق
نفوذ کرده اند زیر نیــروی اتش ایرانی ها قــرار می گیرند،
بی ســیم انها از کار می افتد و دو نفر نیز زخمی می شوند.
بعد از این ماجرا محمود که به شــدت از این ماجرا ناراحت
شــده با اســتفاده از مهاجر و پاس دادن ان به اسد با اسد
رابطه برقرار می کند .اما حین همین روابط است که یکی
از مهاجرها سوختش تمام می شود و تنها مهاجر باقیمانده
نیز توســط عراقی ها مورد اصابت قرار می گیرد و ســقوط
می کند .اســد و علی نیز که در بین نیروهــای عراقی گیر
کرده اند ،هر دو مهاجر را پیدا می کنند؛ سوخت هواپیمای
ســقوط کرده را به هواپیمای بدون بنزین که ســالم ماند ه
انتقال می دهند و اسد پیش از انکه کشته شود ،هواپیمایی
که حاوی اطالعات مهمی از مواضع عراقی ها ســت را به
سمت محمود که منتظر اوست هدایت می کند.
تحلیل فیلم
صحنه اول فیلم مسیر یا معبری را نشان می دهد که
محمود در حال عبور از روی ان است و پیش از انکه محمود
تغییر مسیر داده و به سمت اسد که در میان نیزارها در حال
نواختن نی است برســد این جمله از امام خمینی (ره) را به
تصویر می کشد که « همه ما مامور به تکلیفیم نه مامور به
نتیجه» .این مسیر که به اسد ختم می شــود با این جمله
فیلم را اغاز می کند و سپس دیالوگ زیر بین اسد و محمود
انجام می شود:
اسد :به جایی رسید؟ محمود :اره چاپش کردیممحمود در حالی که عکس ها را به اسد می دهد:
محمود :کار سختیه ،بهتره بهشون قول ندیم! اسد :چرا؟ محمود :اگه از پسش برنیایم ،ابروریزی می شه. اســد :این دکل جون خیلی ها رو گرفتــه ،ابرو همروش.
محمود :این چــه حرفیه ،کاری که تجربه نشــدهدرصد خطاش خیلی باال ست
اسد :درسته محمود :خب چوب بی تجربگی رو می زنن اســد :چوب بی تجربگی رو نه ،چوب باور رو ،واقعاهمین تشــکیالتی کــه توشــیم ،تجربی بــود؟ چقدر به
ریشمون خندیدن؟
فرهنگ
مثلث | شماره 308
فرهنگ
محمود :به خاطر همین تشــکیالت هم که شــدهبی گدار به اب نزنیم.
اســد :چه بهتر که غصــه تکلیــف رو بخوریم ،نهتشکیالت و اال باختیم اقا محمود!
در ادامه محمود ســرش را به نشــانه تســلیم پایین
می اندازد و صحنه عوض می شود.
به نظر می رسد که فیلم در همین ابتدا دال های مرکزی
گفتمان خود را رو می کند .در همین ابتدای فیلم جمله امام
خمینی(ره) در مورد مکلف بودن انسان و نتیجه محور بودن
ان تمام داستان فیلم را تحت تاثیر خود قرار می دهد .برای
همین نیز فیلم حول دو شخصیت اصلی که هر یک نماینده
یکی از این دو طیف اســت پیش می رود .در این فیلم اسد
نماینده افرادی اســت که تکلیف محور هســتند و محمود
نیز نماینده گروهی اســت که بیش از هر چیز به نتیجه کار
می اندیشند ،اما همان طور که اول فیلم با جمله امام خمینی
اغاز می شــود ،می توان حدس زد که برنده این منازعه چه
کسی اســت .اما نحوه مفصل بندی این دال حائز اهمیت
است .از طرف دیگر برای ارمانی تر کردن تقابل بین این دو
دیدگاه افرادی که از هر دو طیف انتخاب شده اند –یعنی اسد
و محمود -دانشجو و همکالسی هایی هستند که دانشگاه را
ترک کرده و به جبهه امده اند ،هر چن د محمود به خاطر اسد و
به خاطر رفاقتش با او به جنگ امده است.
در ابتدا به نظر می رســد که گفتمان رســمی جنگ،
در این فیلــم قصد دارد تــا هویت خــود را در تقابل با یک
دیگری هم جنس اغاز می کند ،یعنی گروهی که با نگاهی
عقل گرایانه به جنگ امده است ،کسانی که معتقد هستند
که در جنگ بــرای حفظ نیروهای خودی بایســتی قواعد
جنگ را رعایت کرد تا تلفات انسانی به حداقل برسد .در این
فیلم این افراد به عنوان افرادی نتیجه گرا بازنمایی شده اند
و البته کســانی که چندان پایبند به مکلف بودن و تکلیف
نیستند .از همین رو در طول فیلم و در صحنه های بسیاری
محمود مورد اســتیضاح قرار می گیرد که به تکلیف عمل
کند .اما ریشه این نوع نگاه به جنگ ،یعنی جنگ کالسیک
را بایستی در سایر گفتمان های جنگ جست وجو کرد.
در سال های ابتدای جنگ دو گفتمان کلی در مورد
جنگ وجود داشت .یک گفتمان که رئیس جمهور ان زمان
یعنی بنی صدر نماینده ان بود معتقد به جنگ کالســیک
بودند و برای این کار بیش از هر چیز بر نیروهای تعلیم دیده
یعنی ارتش تکیه داشتند و معتقد بودند که بایستی قواعد
جنگیــدن را رعایت کرد و جنگیدن به معنای دســتیابی به
بیشترین دستاوردها با کمترین تلفات است .گروه دوم که
شاید بتوان نمایندگی ان را بر عهده امام خمینی(ره) نهاد
معتقد به جنگ از طریق بســیج مردمی بودنــد .به همین
دلیل این گفتمــان معتقد بود که جنگ کالســیک نقش
مردم در کنار ابزار و تســلیحاتی همچون تانک و توپ…
را فرعی قلمداد کرده ،بها و اعتبار الزم برای مردم مبذول
نمی شود .این همان گفتمان رسمی دفاع مقدس است .به
همین دلیل این گفتمان به خوبی از دال های که پیش تر
در درون گفتمان انقالب اســامی قرار داشــت استفاده
کرد .دال هایی همچون جهاد ،تکلیــف و مهمتر از همه
ولی فقیه دال های شناور یا همان عناصری هستند که در
درون گفتمان رســمی انقالب اســامی وجود داشته اند
و در دوره جنــگ به خوبــی در کنار یکدیگر قــرار گرفته و
مفصل بندی می شوند.
اما در زمان ساخت فیلم بیش از پنج سال از گفتمان
رقیب که بنی صدر نماینده ان بود گذشته و شخصیت تقریبا
سرکشی همچون محمود که اصل جنگ را پذیرفته چندان
تخاصمی با گفتمان رسمی ندارد .گفتمان جنگ کالسیک
نیز کامال کنار رفته است .از همین رو ست که دیگری این
گفتمان ،محمود نماینده طیفی است که بیشتر به نتیجه
جنگ می اندیشــد و مقید به تکلیفی که از سوی والیت بر
دوش وی نهاده شــده است ،نیســت .در ابتدای فیلم نیز
مشاهده می شود که محمود بر خالف سایر سربازان ،لباس
ارتشی ها را پوشــیده در حالی که اسد لباس خاکی و لباس
سربازان سپاهی را بر تن دارد.
در طول گفت وگو ی اســد با محمود ،محور مدام به
نتیجه کار ،ابرویــش و اینکه باید از خطا کاســت – امری
که بسیار معقول به نظر می رســد -تاکید می کند ،در حالی
که اسد چندان به این اســتدالل محمود توجهی نمی کند
و معتقد اســت که تکلیف مقدم بر همه این موارد اســت.
اسد به محمود یاداوری می کند که قبال هم انها بی تجربه
بوده اند ،اما موفق شــده اند که مهاجر را بسازند ،از این رو
تجربه نمی تواند و نباید مالک قرار بگیرد .دست اخر هم
به محمود هشدار می دهد « :چه بهتر که غصه تکلیف رو
بخوریم ،نه تشکیالت و اال باختیم اقا محمود!» محمود
هم در اخــر دیالوگ ســرش را بــه عالمت تســلیم پایین
می اندازد.
طی گفت وگو ی این دو ،محمود در پی اســتدالل و
گفت وگ و نیست و فقط می خواهد کاری کند تا اسد را از این
کار منع کند .اسد نیز باتوجه به گفتمانی که وی را حمایت
می کند در جواب جمالت کامال منطقی اول محور که نیاز
به تجربه و ازمایش است پای تکلیف را وسط می کشد .در
ادامه محمود پای ابرو را وسط می کشد و اینکه ممکن است
ابروی انها برود و مورد ریشخند دیگران قرار بگیرند ،اما اسد
ادای تکلیف را حتی مهمتر از ابرو و هر چیز دیگر می داند و
به همین خاطر باز از محمود می خواهد تا به تکلیف عمل
کند و نه تشکیالت .محمود هم که بیشتر از این نمی تواند
مخالفت کند سرش را پایین می اندازد.
دال دیگــری که در اینجــا به کمک مفهــوم والیت
می اید دال امداد غیبی است .والیت فقیه مشروعیت خود
را از خدا دریافت می کند و از این رو بایستی نشانه هایی از
این مشروعیت را در نیز به نمایش بگذارد .این نمایش در
قالب مفهوم امداد غیبی قابل بازیابی است .اسد در هنگام
هدایت مهاجر همیشه از این امداد غیبی استفاده می کند
به طوری که هنگام زدن راکت به دکل عراقی ها چشــمان
خود را می بندد و با توکل بر خدا راکت را رها می کند و راکت
نیز به هدف می خورد .اســد در دو پرتاب قبلی خود بدون
اینکه چشمانش را ببندد نتوانسته بود هدف را بزند ،اما در
پرتاب اخر با بســتن چشــمان خود می تواند هدف را مورد
اصابت قرار دهــد .این دال در صحنه بعدی فیلم بیشــتر
توضیح داده می شود.
صحنه دوم فیلم :گفت وگو ی حاجی رئوفی ،اسد و
محمود در ســنگر فرماندهی عکس های به دست امده از
پرواز مهاجر با داده های به دست امده از طریق شناسایی
افرادی که به خاک عراق نفوذ کرده اند باعث می شود که
حاجی رئوفی از اســد و محمود بخواهد تا عمق بیشــتری
از مواضع عراق را شناســایی کنند .دیالوگ زیر نتیجه این
موضوع است:
59
فرهنگ
فرهنگ
60
مثلث | شماره 308
رئوفی (در حالی که روی نقشــه توضیح می دهد):دشمن از غرب کشیده به این ور ،حاال از این طرف خیلی
سنگین شده ،بچه ها می گن فعالیتشون سه برابر شده.
محمود :خب! رئوفی :عکس های ما همچین چیزایی نمی گن. محمود :یعنی چی؟ رئوفی :ما فقط تونستیم حاشیه رو شناسایی کنیم،این یعنی شناسایی ناقص.
محمود :چی تو فکرتونه حاجی؟ رئوفــی :پــرو از عمقی تر یــا بهتر بگم شناســاییعمقی تر.
محمود :این پیشنهاده یا دستور اونا؟ رئوفی :این چه حرفیه می زنی؟ محمود :اینــم نتیجه دکل زدن ،ببین ســطح توقعکجا کشید!
رئوفی :زود نتیجه می گیری! محمود :زود نتیجه نمی گیرم ،حاجی شما که اهلکارین ،برای این پرواز این چشا باید ببینه یا نه!
رئوفی :خب! محمود :ما که تا جایی که چشامون سو کشید پروازدادیم ،دیگه عمقی چیه؟
رئوفی :یعنی هیچ راهی نداره؟ محمود :چرا! خودمون سوارش بشیم اسد (که تا االن ساکت مانده بود) :فکر کنم پروازکور می خواد
محمود :پرواز کور! با کدوم تجهیزات؟ اسد :تو بعضی پروازها شرایطی پیش می اومد کهپرنده گم می شد ،مجبور بودم ندیده هدایتش کنم.
محمود :اقا اسد دارین چی رو قبول می کنین؟این گفت وگو نیز یکی از گفت وگو های محوری این
فیلم است که قرار است تا اخر فیلم مفاهیم و روایت فیلم
در مورد جهت گیری اسد و محمود نسبت به امداد غیبی را
قضاوت کند .در صحنه قبل موضع اســد و محمود درباره
دال والیت و تکلیف تحلیل شــد .در ابتدای گفت وگو باز
هم این موضع گیری ها تکرار می شــود .اگــر دقت کنیم
متوجه می شویم که موضع محمود نسبت به این امر کامال
منفی اســت .محمود مــدام از حاجی رئوفی کــه نماینده
کسی است که تکلیف و وظیفه را گوشزد می کند –نه یک
فرمانده -سوال می پرسد و این سوال پرسیدن های مکرر
محمود شــکلی بســیار منفی به خود می گیرد .به هر حال
ســوال پرســیدن در برابر انچه تکلیف شــده چندان جایز
نیست .ممکن اســت این موضوع مطرح شود که رئوفی
فرمانده اســت و در این مواقع ســوال پرســیدن افراد از
رده های باالتر از خود امری مذموم است ،اما همان طور که
قبال هم گفته شد ،این نوع از جنگ اعتقاد چندانی به قواعد
جنگ کالسیک ندار د و از همین رو به جای نامیدن افراد
به اسم فرمانده ،قربان ،جناب سروان ،سرهنگ یا هر چیز
دیگر ،از کلماتی مانند حاجی ،ســید ،برادر و ...استفاده
می کنند .از همین رو ناروا بودن پرســش نه به خاطر عدم
رعایت سلسله مراتب ،بلکه به دلیل عدم توجه به موضوع
تکلیف است .به همین خاطر اسد هیچ سوالی نمی پرسد.
اما در پایان این گفت وگو اســد وارد بحث می شود و
به نحوی گفت وگو را پایان می دهد .به نظر اســد این کار
نیازمند پرواز کور است .اسد معتقد است که گاهی اوقات
که او هنگام تمرین هواپیما را گم می کرده به این روش رو
می اورده است .روش پرواز کور همان مفهوم امداد غیبی
است که تمام فیلم در ادامه به همین مفهوم می پردازد.
دهه اول پس از جنگ؛ فیلم اژانس شیشه ای
نویسنده و کارگردان :ابراهیم حاتمی کیا
بازیگران :پرویز پرســتویی ،رضــا کیانیان ،حبیب
رضای ،اصغر تقی زاده ،قاسم زارع و بیتا بادران
محصول مشــترک شــرکت وراهنر و بنیاد سینمای
فارابی
خالصه داستان فیلم
حاج کاظم یکی از فرماندهان دوره جنگ اســت که
پس از جنگ از سپاه جدا شــده و راننده تاکسی است ،در
خیابان با یکی از نیروهای خود در دوره جنگ یعنی عباس
که از مشهد برای معالجه به تهران امده ،برخورد می کند.
حاج کاظم ،عباس را به همراه زنش به خانه خود می برد و
سپس عباس را به پزشــک معالج معرفی می کند .پزشک
معالج تشــخیص می دهد که یک ترکش در گردن عباس
از زمان جنگ مانده اســت و بهتر است عباس برای عمل
جراحی و خارج کردن ترکش از کشور خارج شده و در یکی
از کشورهای اروپایی مورد عمل جراحی قرار گیرد .عباس
که تنگ دســت اســت و پولی در بســاط ندارد .به همین
دلیل حاج کاظم بــرای کارهای عباس هیــچ حقوقی هم
از بنیاد شــهید نمی گیرد ،به بنیاد شــهید می رود .به علت
نزدیک بودن به عید نوروز و تعمیر ساختمان ،بنیاد شهید
به صورت نیمه تعطیل است و به حاج کاظم می گویند که
بعد از تعطیالت عید برگردد .اما بنا به تاکید پزشک عباس
باید هر چه زودتر تحت مداوا قرار گیــرد .به همین خاطر
حاج کاظم با وجود مخالفت عباس و پسر خودش ،تصمیم
به فــروش پیکان خود و جــور کردن مخارج ســفر عباس
می گیرد .ویــزای عباس و حاج کاظم اماده می شــود ،اما
خریدار پیکان به موقع سر معامله حاضر نمی شود و رئیس
اژانس نیز بلیت های ســفر عباس و حاج کاظم را به دو نفر
دیگر می فروشــد .حاج کاظم از این کار به شدت عصبانی
شده و اسلحه مامور نیروی انتظامی را گرفته و همه کارکنان
و مسافران اژانس را به گروگان می گیرد .کار گروگان گیری
باال می گیرد و عده ای از همرزمان حاج کاظم به کمک او
می ایند .شورای امنیت ملی کشــور وارد کار می شود .اما
حاج کاظم همچنان اصرار به رفتــن عباس برای معالجه
او دارد .حاج کاظم معتقد است که جامعه امروز و در راس
ان حاکمان ارزش های جنگ را فراموش کرده اند و امثال
عباس که یادگارهای جنگ هســتند ،بایستی بیشتر مورد
توجه قرار گیرنــد .در پایان و به کمک یکــی از همرزمان
حاج کاظم که اکنون در سازمان های امنیتی مشغول به کار
است باالخره عباس و حاج کاظم جهت درمان عباس وارد
هواپیما می شوند .هواپیما از زمین بلند می شود و در میانه
راه و درست هنگام تحویل سال نو عباس عمرش به پایان
می رسد و هواپیما به کشور باز می گردد.
تحلیل فیلم
این فیلم در سال های اخر دهه 1970یعنی در سال
1377ساخته شــده اســت .این موضوع به این امر اشاره
ندارد که هر چه از ســال های جنگ می گذرد ،زنجیره ای
از تحوالت شکل می گیرد و این تحوالت هم در سینمای
جنــگ بازنمایی می شــود .بلکه بــه این معنا اســت که با
فاصله گیری بیشتر از رویداد جنگ ،تفاسیر جدیدی تری
از جنگ ظهور می یابنــد و گفتمان های به حاشــیه رانده
شده نیز راه ها و مســیرهای را برای بازنمای خود به دست
می اورند .همچنیــن چنین فاصله گیــری ای اجازه تفکر
انتقادی نســبت به گفتمان رســمی را بیشــتر می کند .در
هنگام ســاخت این فیلم حدود یک دهــه از رویداد جنگ
گذشته است .گفتمان های جدید زیادی در سطح جامعه
شکل گرفته است ،گفتمان های قدیمی تر با ضعف نسبی
گفتمان رسمی جامعه تا حدی توانســته اند خود را مطرح
کنند (مانند گفتمان های ملی گرایانه و به خصوص گفتمان
اصالح طلبــان) .به دلیل تمــام مواردی کــه در باال ذکر
شد ،گفتمان و به تبع ان سینمای این دوره پر از تنش ها و
درگیری ها ست .گفتمان های رقیب زیادی سر براورده اند
که یکــی از مهمترین این گفتمان هــا ،ناکارامدی دولت
به خصوص در حوزه اقتصاد اســت .به زعم این گفتمان،
گفتمان رســمی که در دو دهه گذشــته قــدرت را (چه به
معنای سیســتم دولتی ان و چه به معنای هژمونیک اش)
در دست داشته به شدت در حوزه اقتصاد دچار ضعف شده
اســت .به زعم این گفتمان کســانی که دولت را در دست
دارند ،به علت اینکه تخصصی در زمینه اداره دولت ندارند،
نتوانســته اند به خوبی کشــور را اداره کننــد .همچنین به
علت عدم نظارت صحیح بر کار این گروه ،این افراد دچار
رانت خواری و فساد مالی شده اند .به هر صورت اتهامات
فراوانی متوجه این گفتمان شــده و ایــن فیلم دیگر مانند
گذشــته نه به دنبال اثبات حقانیت خــود و تثبیت گفتمان
خود ،بلکه به دنبال رفع اتهام هایی اســت که توسط سایر
گفتمان ها به ان وارد شده است.
فیلم نیز با روایت گری حاج کاظم اغاز می شود .حاج
کاظم که در درون اژانس شیشه ای است و همه را گروگان
گرفته ،برای زنش نامه می نویســد و تمام ماجرا را برای او
شــرح می دهد .از این رو تمام داســتان از زاویه دید حاج
کاظم اســت که اتفاق می افتد .حاج کاظــم که کنار یک
کامپیوتر (کامپوتر در این سال ها به تازگی وارد کشور شده
بود و نمادی از مدرنیته به شــمار می رفت) و روی یک میز
شیک (به نسبت دهه هفتاد) نشسته است و برای فاطمه
نامه می نویســد ،زیرا هیــچ کس را به جــز فاطمه (زنش)
نمی یابد که بتواند با او صحبت کند .او نامه نوشتن را بسیار
سخت معرفی می کند به این دلیل که بر خالف وصیتنامه،
بایستی برای ان دلیل بیاورد .اولین تغییر در این گفتمان
دهه دوم پس از جنگ؛ فیلم «به نام پدر»
نویسنده و کارگردان :ابراهیم حاتمی کیا
بازیگــران :پرویز پرســتویی ،گلشــیفته فراهانی،
مهتاب نصیرپور و کامبیز دیرباز
تهیه کننده :محمد پیرهادی
مثلث | شماره 308
گرفت ،این انشقاق تنها از سوی گفتمانی که حاج کاظم
را پشــتیبانی می کند به رسمیت شــناخته نمی شود ،بلکه
گفتمان دیگری که با دال مرکزی امنیــت به میدان امده
اســت این انشــقاق را می پذیرند و معتقد به کنترل امثال
حاج کاظم هستند .این گفتمان بر خالف گفتمان رسمی
دال هایش بر مبنای تکلیف یا جهاد نیســت .از همین رو
سلحشور از ارامش مملکت و اهمیت ان صحبت می کند و
اینکه چند تا جوون برای ارامشش ان جان خود را از دست
داده اند ،نه اینکه جوانان یا گروهی که برای جهاد و تکلیف
به جبهه رفته اند .تقابل این دو گفتمان در صحنه ای دیگر
و در گفت وگو یی بین حاج کاظم و سلحشــور شدیدتر هم
می شود و به نظر می رســد که روایت فیلم بیش از هر چیز
تقابل این دو گفتمان است.
سلحشــور نماینــده گفتمانــی اســت که بــا وجود
جهت گیری نســبتا مثبت نســبت به جنگ ایران با عراق،
با ادامه جنگ یا شــروع یک جنگ دیگر موافق نیســت و
همان طور که گفته شد دال مرکزی این گفتمان نیز ثبات
و امنیت است .به همین خاطر معتقد است که دهه جنگ
و دهه حاج کاظم و امثال او به پایان رســیده اســت ،دهه
تک گویی و گفتمان غالب انها نیز به پایان رســیده است
و اینکه این گفتمان هژمونی خود را از دســت داده است.
با این وجود ،کاظــم و امثال کاظمی هم وجــود دارند که
به مفاسد اقتصادی الوده نشده اند ،اما این دسته هم باید
مهار شــوند و جلوی تندروی های انها گرفته شــود .تمام
صحبت های سلحشور معطوف به اینده است ،ثبات کشور،
عدم بروز یک جنگ دیگر ،برنامه ریزی برای اینده فرزندان
این کشور؛ اما حاج کاظم هنوز هم در گذشته سیر می کند
و مدام گذشته را گوشــزد می کند ،از مصیبت های جنگ
می گوید و از امثال عباس که فراموش شــده اند .اما حتی
این گفتمان حاج کاظم نیز مورد قبول واقع نمی شــود .از
انجایی که روایت داســتان از زاویه دید حاج کاظم است و
این روایت به سود وی پایان می پذیرد ،مخاطبان این فیلم
با گفتمان حاج کاظم همدل می شوند.
اما این موضع گیری درباره انشــقاق خودی ها دقیقا
در تقابل با موضع گیری گفتمان رســمی در دهه اول دارد.
همان طور که در دهه اول سینمای جنگ در فیلم هویت نیز
مشاهده شد ،گفتمان رســمی در پی طرد دیگری از طریق
خودی کــردن دیگری بــود .اســتراتژی در ان دوره جذب
حداکثری بود که در ان سعی می کرد سایر گفتمان ها را شبیه
به خود سازد .اما استراتژی گفتمانی در این دوره کامال تغییر
کرده اســت و روندی معکوس را طی می کند .این گفتمان
سعی می کند تا با دست یافتن به یک نوع ارمانی و ایده ال از
بسیجیخودراتبیینکند.بههمینخاطرنهتنهامرزخودرابا
دیگری های جنگ حفظ می کند ،بلکه انشقاق های فراوانی
با خودی ها نیــز ایجاد می کند .انشــقاق دوم نیز مربوط به
گروه های مرسوم به گروه های فشار می شود .این گروه ها
که عمدتا ســوار بر موتــور و به صورت دســته جمعی عمل
می کردند در صحنه ای بازنمایی می شــوند که اصغر یکی
از همرزمان حاج کاظم به کمک انها امده و به زور از دست
ماموران نیروی انتظامی فرار کرده و وارد اژانس می شود.
اصغر به همراه خود تعداد زیادی موتور ســوار اورده تا در
صورت لزوم وارد عمل شوند .حاج کاظم از عباس می پرسد
که اون موتور سوارا رفیقاتن؟ اصغر نیز جواب می دهد که:
رفیقای خودتن! حاج کاظم نمی پذیرد و از اصغر می خواهد
که با انها تماس گرفته و بازگردند (حــاج کاظم :دود اون
موتوری هــا عبــاس و امثال منــو خفه می کنــه! بگو اون
موتوری ها برن) .بنابراین حاج کاظم با این کار مرز خود با
این گروه را نیز مشخص می کند.
اما گروه مهم دیگــری که از خودی هــای گفتمان
جنگ محسوب می شوند و حاج کاظم بین انها و خودی ها
نیز مرز می کشد ،تجار و بازاری ها هستند .گفتمان مربوط
به این گروه نیز تاریخ خاص خود را دارد .در گفتمان رسمی
و در اغلب فیلم ها و سریال ها و حتی سایر متون ،تجار در
کنار روحانیون و به عنوان یکــی از عناصر اصلی انقالب
اسالمی بازنمایی می شدند .این گفتمان حتی تا یک دهه
بعد از جنگ نیز به همین صورت بازنمایی می شــد .به هر
حال تقابل با گفتمان ســنتی بازار ،اولین بار در فیلم هایی
چون اژانس شیشه ای بود که به نمایش در امد و فرد بازاری
که پیشــانی اش نیز پینه بسته اســت در فیلم بسیار منفی
بازنمایی می شود .اصوال حضور یک بازاری در یک اژانس
برای سفر به کشورهای اروپای امر غیر قابل انتظار یا حتی
غیرقابل قبولی تلقی می شــود .مرز کشــی بیــن گفتمان
رسمی جنگ و گفتمان بازاری نیز در جمالتی که فرد بازاری
به حاج کاظم می گوید مشخص می شــود .به هر حال به
نظر می رسد که تمام افرادی که حاج کاظم انها را گروگان
گرفته در تقابل با گفتمان رسمی قرار دارند:
فرد بازاری رو به حاج کاظم :ببین جوون ،جنابعالیهیچ فکر کردین با کدوم پول به جنگ اون اقا غوله رفتین؟
این پول منو و امثال من بود که به دستتون می رسید .اخه
این چه راهیه که انتخاب کردین .مثل بقیه رفقات یه سری
به حجره ماها می زدین تا هواپیمای دربســت در اختیارت
می ذاشتیم .اخه این لقمه چپکی این دردسرا رو هم داره.
در میان جمالت فرد بازاری گروه دیگری نیز بازنمایی
می شــود که خودی های هســتند که حاج کاظم مرز خود
را با انها مشخص کرده اســت ،یعنی افراد به جبهه رفته و
بســیجی که اکنون به دنبال اقتصاد هســتند و با بازاریان
زد و بند دارند.
عالوه بر ایــن خودی ها گفتمان رســمی مرز خود را
با ســایرین نیز مشــخص می کند .به این ترتیب هر یک
از گروه های اجتماعی به نحــوی در تقابل با این گفتمان
رسمی موضع گیری می کنند .در زیر موضع گیری هر یک
از این گروه ها را مشاهده می کنیم:
دختر دانشجو :من دانشجوام ،شب عیدی می رمشهرســتان پدر و مادرمــو ببینم .من تا حاال از شــما دفاع
کردم ،ولی از این به بعد دیگه حاضر نیستم.
گفت وگو ی زن و شوهر گروگان با عباس:
مرد :اصال این کار شــما غیر منطقیــه! من اصالباورم نمیشه که این کار شــما به خاطر بیماری شما ست.
غیر منطقیه؛ زن :شــما مقاصدتون سیاسیه! و ما رو ملعبه
دست این سیاســت بازی ها تون کردین .یخچال ،کولر،
تلویزیــون ،بلیت هواپیما ،حق تحصیل دانشــگاه و هزار
چیز دیگه که من نمی دونم ،پس دیگه چی می خواین؟
رئیس اژانس :حاال کسی نیست بپرسه شما رفتینجبهه! این همــه مالیات دادیــم که اگه الزم شــد ارتش
بجنگه! (این گفتمان در دهه پیــش در تقابل بین احمد و
محمود بازنمایی می شد)
فرهنگ
را باید در این جمله پیدا کــرد .همان گونه که در دهه اول
هم مشاهده شد ،فرمانده گردان در فیلم مهاجر به محمود
گفته بود که وی صاحب سواالتی نیست که از وی پرسیده
می شود ،بنابراین انها خود را ملزم به پاسخگویی به دیگران
نمی دیدند .زبان استدالل به هیچ عنوان قابل پذیرش نبود
و انچه اهمیت داشــت عمل به تکلیف بــود و این تکلیف
چیزی بود که در نهایت از سوی خداوند صادر می شد.
حاج کاظم ( هنــگام نامه نوشــتن) :منم جــای اینا
بودم همیــن کاری رو می کردم که اینا کــردن! من به این
کارشــون یه ذره ایراد هم نمی گیرم .منتهــا خدا کنه اینها
هم منو بفهمن .انتظار ندارم منو عفو کنن ،فقط کافیه منو
بفهمن ....خدایا تو را به جان فاطمه کمکم کن ،کمکم
کن زبانم گره نخوره تا بتونم دالیلمو بگم ،تفسیرش باشه
با اهلش.
به واقع حــاج کاظم در این زمینه کســی اســت که
درخواســت دارد تا دلیلش شنیده شــود .البته حاج کاظم
با بیان جمله تفسیرش باشــه با اهلش ،عده ای را از دایره
تفســیر جدا می کند اما به هر حال این گفت وگو تغییرات
عمده ای نســبت به گفتمان اویل دهه هفتــاد دارد .این
گفتمان که به شدت در مورد مفاسد اقتصادی مورد انتقاد
است ،ســعی دارد تا به هر وســیله ای خود را از این اتهام
برهاند .از این رو عبــاس و حاج کاظمی را انتخاب می کند
که از کسانی هســتند که با وجودی که به جبهه رفته اند و
حتی با وجود اینکه عباس مجروح جنگی نیز هســت ،اما
از هیچ گونه امکاناتی اســتفاده نمی کنند .حاج کاظم که
فرمانده بوده راننده تاکسی می شــود با کلی قرض مربوط
به وام خانه و پسر دانشجو و عباس هم کشاورزی است که
اگر قبل از جنگ تراکتور هم داشته است ،بعد از جنگ حتی
ن تراکتور را هم ندارد .عباس حتی برای درمان خود
دیگر ا
از خدمات بیمه جانبازان نیز اســتفاده نکرده است .حتی
در یک صحنه دیگر در ســاختمان در حال تاســیس بنیاد
شهید ،مجروحی جنگی نمایش داده می شود که با وجود
قطع هر دو پا و ویلچری بودن ،اما نقاش ساختمان است
و به کارهای سختی همچون کارگری روی اورده است .از
این رو یک انشقاق دیگر نیز در بین گفتمان رسمی به وجود
می اید و خودی ها به دو گروه پایبند به ارزش ها و کسانی که
ارزش های جنگ را فراموش کرده اند تقسیم می شوند.
بازنمایی این نوع انشقاق را می توان در صحنه های
زیادی از فیلم مشــاهده کرد .برای نمونــه در یک صحنه
پیرمردی که گروگان است به زن کارمند اژانس می گوید که
اینا پولی هستن .یا در صحنه دیگری برخی از افراد گروگان
به حاج کاظم پیشــنهاد پول می دهند تا انهــا را ازاد کند.
اما مهمترین صحنه ای که این انشــقاق را نشان می دهد
مربوط به صحنه ای است که در ان اقای سلحشور ،نماینده
شورای امنیت ملی در گفت وگو یی به حاج کاظم می گوید:
«ببخشــید شــما که از اونا نیســتید که فکر می کنن بقیه
خوردن و بردن ،حاال اومدیــن حقتونو از مردم بگیرین».
در صحنه های بعدی نیز همین انشقاق در گفتمان رسمی
تکرار می شــود .گفت وگو ی زیر بین احمد و سلحشور به
صورت زیر صورت می گیرد:
احمد :اینا خودین ،حاج کاظم فرمانده گردان بود،عباس هم از بچه های جنگه!
سلحشــور :دیگه بدتر ،جرم خودی ها که بیشتر ازغیرخودی ها ســت .پس این مملکت که هزار تا دشــمن
خارجی و داخلی داره! از صبح تا شب داریم جون می کنیم،
می کنیم یا نمی کنیم؟ بعد اقا! خودی! شــب عیدی میاد
اســلحه می ذاره رو شــقیقه ما ،این یعنی عدالت ،چند تا
جوون جونشونو برای ارامش این مملکت از دست دادن؟!
سلحشور رو به حاج کاظم :تسلیم شو ،اینقدر رفیقگردن کلفت داری که بهت تخفیف بدن!
همان طور که از این گفت وگو هــم می توان نتیجه
سلحشــور نماینده گفتمانی اســت
که با وجود جهت گیری نســبتا مثبت
نسبت به جنگ ایران با عراق ،با ادامه
جنگ یا شروع یک جنگ دیگر موافق
نیســت و همان طور که گفته شد دال
مرکزی این گفتمان نیز ثبات و امنیت
فرهنگ
61
فرهنگ
62
داســتان فیلم درباره ناصــر ،یکی از بســیجی ها و
فرماندهان جنگ است که پس از جنگ دوباره به دانشگاه
برگشــته و پس از پایان تحصیالت ،به علت عدم سرمایه
کافی با یک موسسه ظاهرا خیریه همکاری می کند .ناصر
پس از مدتی که در کار اکتشــاف معدن است پی می برد
که گردانندگان این معدن که از بسیجی های سابق جنگ
هستند ،با استفاده از برخی رانت ها ،به کارهایی همچون
واردات و صــادرات نیز مشــغول هســتند و همچنین این
گروه قصد تصاحب تمام ســهم معدن را دارنــد .از این رو
ناصر که معدن ها را کشــف کرده اســت می خواهد تا انها
را به اسم خودش ثبت کند و به همین خاطر از دست افراد
این موسســه فراری اســت .از ســوی دیگر حبیبه ،دختر
ناصر که باستان شناســی می خوانــد ،به همراه اســتاد و
سایر همکالسی هایش برای اکتشــافات باستان شناسی
از تهــران به اهواز و مناطــق مرزی رفته انــد .در این بین
حبیبه یک نیزه باستان شناسی را پیدا می کند و وقتی قصد
دارد از تپه ان را باال بیاورد پایش روی مین می رود .ناصر
که به ســختی از دست افراد موسســه فرار کرده خود را به
بیمارستان می رساند ،اما با شــکواییه های حبیبه مواجهه
می شود .زن ناصر نیز پس از خبردار شدن موضوع به اهواز
می اید .افراد موسسه که حکم جلب ناصر را هم گرفته اند،
ناصر و زنــش ،راحله را تا فرودگاه تعقیــب می کنند .ناصر
که قصد انتقال حبیبه به تهران را برای عمل جراحی دارد،
در بین راه و هنگام سوار شدن به هواپیما توسط مامور ان
نیروی انتظامی دســتگیر می شــود .در همین حین راحله
نیز در هواپیما ســکته قلبی می کنــد و به ناچــار دوباره به
بیمارستان انتقال داده می شود .ناصر که به شدت نگران
زن و همسرش است حاضر می شود که برای مالقات انها
ادرس همه معادن را به موسســه بدهد .او به بیمارســتان
برمی گردد .زنــش از مرگ نجــات یافته اســت ،اما پای
حبیبه قطع شده اســت .پس از این موضوع ،ناصر به کار
خنثی کردن مین ها بازمی گردد و فیلم نیز پایان می یابد.
مثلث | شماره 308
فرهنگ
خالصه داستان فیلم
تحلیل فیلم
فضای فیلم بــه نام پدر از همان ابتــدای ان فضای
کامال متفاوت با ســایر فیلم های حاتمی کیــا و به عبارتی
گفتمان رسمی جنگ اســت .در تمام طول فیلم خبری از
شــعارها و ایدئولوژی های کلی نگر نیســت .و از بسیاری
از مفاهیم که در گذشــته فیلــم بر محــور ان می چرخید
نیز نشــانه ای دیــده نمی شــود .فیلــم دیگر نــه راجع به
جانفشانی های بسیجی های به جنگ رفته است که برای
ادای تکلیف خود به جنگ رفته اند ،نه مظلومیت جانبازان
جنگی را نشان می دهد و نه به دنبال هشدار به جامعه است
که چرا ارزش های جنگ را فراموش کرده اند .از طرف دیگر
این فیلم یک فیلم ضد جنگ هم نیســت که قصد داشته
باشــد که همه ارزش های جنگ را فراموش کند یا کسانی
را که به جنگ رفته اند مورد ســرزنش و شماتت قرار دهد.
این بار دوربین روایتگر داســتان جنگ ،قصد دارد جنگ
را از نگاه دیگری به نمایش بگذارد .این دیگری گفتمانی
است که نه به صورت مستقیم جنگ را تجربه کرده است و
نه خصومت چندان زیادی با ان دارد .این گفتمان این بار
از زبان نسلی جدید روایت می شود .اما باز روایتگری ان بر
دوش همان گفتمان رسمی است.
در همان ابتدای فیلم ،این گفتمان تکلیف خود را با
مقوله جنگ مشخص می کند .در تپه های باستان شناسی
اهواز یک تیم دانشجویی حین حفاری ،یک سرنیزه جنگی
را از دل خاک بیرون می کشــند .ســرنیزه ای که متعلق به
اعصار باستان است و بر این امر داللت دارد که این کشور
و این سرزمین از دوران باســتان درگیر جنگ بوده است و
جنگ با گذشــته و تاریخ ان گره خورده است .اما در اینجا
جنگ نه عنوان مقدس دارد و نه یک امر تحمیلی اســت،
بلکه به عنوان یک ضرورت به ان نگریسته می شود و شاهد
این استدالل هم سرنیزه باستانی کشف شده در ان است.
بازنمای این صحنه به واقع نشان دهنده سایر گفتمان هایی
اســت که معتقد هســتند جنگ نه تنها یک امر تحمیلی و
دفاعی نبود ،بلکه باید از رخ دادن ان جلوگیری می شــد یا
حتی مدت ان را کاهش داد .به واقع این استدالل در فیلم
پاسخی است به گفتمان رقیب.
به هر حال پــای حبیبــه ،دختر یکی از کســانی که
با اختیار خــود به جنگ رفته اســت ،روی میــن می رود و
هم شــاگرد های حبیبه او را به بیمارســتان اهــواز منتقل
می کنند.
از طرف دیگر ناصر ،پدر حبیبه ،یکی از فرماندهان
جنگ اســت که ایــن بار هــم هیچ گونه ســهم خواهی از
جنگ ندارد .او پس از جنگ به دانشــگاه بازگشته است تا
تحصیالت خود در زمینه مهندسی را تکمیل کند .از این رو
در اینجا نیز علم به عنوان یک امر ارزشی بازنمای می شود.
او نیز به دنبال کسب درامد و سر و سامان دادن به اوضاع
مالی زندگی خود اســت اما قصد دارد ایــن کار را از طریق
مشروع ان انجام دهد .این فرد دیگر به دنبال احقاق حق
ت یا حتی
از دست رفته یک بسیجی جنگ رفته مجروح نیس
بر ارزش های از دســت رفته جنگ نیز مویــه نمی کند و به
سوگواری ننشسته است .لحن وی بسیار ارام و متین است.
در صحنه ای که ناصر قصد ثبت معدن را دارد ،کارمند زن
بر سر او داد و فریاد می کشــد ،اما او با متانت تمام جواب
او را می دهد (این صحنه ها را با شخصیت حاج کاظم و در
گفت وگو با رئیس اژانس مقایسه کنید) .با این وجود او نیز
کسی است که همچون سایر افراد جامعه ،بهره چندانی از
رفاه و اسایش نبرده است .به همین خاطر و پس از کشف
معدن در صحبت با زنش بیان می کند که« :بدشانسی داره
تموم می شه راحله!»
اما این فیلم عالوه بر انکه بسیاری از مفاهیم ارزشی
گذشته را کنار گذاشته است ،به نقد اجتماعی کسانی نیز
می پردازد که توانســته اند با اســتفاده از رانت هایی که از
طریق سوابق جبهه کسب کرده اند ،بســیاری از معادن و
ذخایر کشــور را برای خود به بهره برداری برسانند .به واقع
این فیلم به دنبال بازنمایی فساد اقتصادی این گروه است.
هر چند در فیلمی مثل اژانس شیشه ای نیز این گروه مورد
نقد قرار گرفتند ،اما موضع نقــد در انجا تبرئه خود بود ،اما
در اینجا به نظر می رسد که رابطه بین این دو گروه ،رابطه
بین خودی های نیست که مسیر انها از یکدیگر جدا شده
و انشقاق یافته اند ،بلکه از اساس این دو گروه با یکدیگر
متفاوت هســتند .این گــروه به شــکلی منفــی بازنمایی
می شوند .برای مثال رئیس موسسه هر چند ریش و تسبیح
دارد ،اما انســان پرخوری اســت ،نحوه رفتــار و حرکات
دســت و بدن او هنگام صحبت با برادر راحله بسیار زننده و
نشان دهنده یک انسان طماع است.
اما تحول گفتمانی در گفتمان رســمی جنگ را باید
در صحنه زیر جست وجو کرد .در یکی از صحنه های فیلم
حبیبه روی تخت بیمارستان دراز کشیده است و پدرش پس
از اگاه شدن از وضعیت حبیبه به بیمارستان امده است .در
این بین گفت وگو ی زیر بین حبیبه و پدرش شکل می گیرد:
ناصر :پات چی شده؟ چه اتفاقی افتاده؟ حبیبه :اینجا هم عجله دارین بابا! من حرف دارم! ناصر :بگو دخترم. حبیبه :کی گفته جنگ تموم شده بابا! ناصر :بازم شروع کردی حبیبه جان! جنگ ،صلح،بشریت ،مدنیت ،اخه اینا چه ربطی به پای تو داره دخترم؟
حبیبه :یادتونه می گفتم پــدری که می جنگه جایبچه هاشــم تصمیم می گیره؟ منم باالخره توی جنگتون
شرکت کردم بابا! ولی هوز بهم پالک ندادن!
ناصر :باالخره تصمیم گرفتی هیچی نگی ،من اینهمه راه رو کوبیدم اومدم اونوقت تو ...حبیبه؟
حبیبه :واقعا می خوای از دهن من بشنوی؟ ناصر :معلومه! حبیبه :رفتم رو مین بابا! ناصر :رو چی؟ حبیبه :مین! ناصر :مین!؟ تو کجا بودی؟ حبیبه :سر کالس درس. ناصر مین زیر پای دختر من چی کار می کرد؟ حبیبه :از من می پرسی بابا ناصر :پس کی باید جواب بده؟ حبیبه :خودتون! مگه نگفتین اتش بس اخر جنگهبابا! هنوز هم نفهمیدیم! من نرفته بودم بجنگم ،هیشکی
نظر منو نپرسید! هیشکی پرچم صلح منو ندید بابا.
ن عقایدی از طریق
بیش از دو دهه طول کشید تا چنی
رسانه مهمی همچون ســینما بیان شود .در این گفت وگو
تقابل بین دو گفتمان به خوبی نمایان می شود .گفتمانی
فرهنگ
مثلث | شماره 308
داد ،ناصر با بیان اینکه عراقی هــا دو برابر جمعیت تو این
مملکت مین کاشــتن بر این نکته تاکید می کند که اثرات
جنگ تا سال ها همچنان ادامه خواهد یافت .هر چند این
تاثیرات به عنوان امری مقدس نگریســته نمی شود و باید
به هر شکلی اثرات ان را به حداقل رساند .به همین خاطر
ناصر از اینکه به کســانی که برای خنثی کــردن مین از او
درخواســت کمک کرده اند ،جواب رد داده است پشیمان
است و در نهایت نیز به گروه های خنثی کننده مین ملحق
می شود.
بــه هــر حــال در اواخــر ایــن دهــه نیــز گفتمان
اصالح طلبی ،حداقل ابزارهای بازنمایی خود را از دســت
داد و به همین واســطه نیز هژمونی ان به مرور افول کرد.
پس از افول این گفتمان ،به نظر می رسد که هنوز و حتی
بعد از گذشت سال ها ،هیچ گفتمان دیگری در داخل کشور
نتوانسته هژمونی خود را تثبیت کند و به همین خاطر یک
فضای مشوش و چندگانه در کشــور احساس می شود .از
یک سو فیلمی طنز مانند اخراجی ها ســاخته می شود که
قهرمانان ان عده ای معتاد و لمپن و الت کوچه بازارهای
جنوب شــهر تهران هســتند و از ســوی دیگر فیلمی مثل
ســیزده پنجاه و نه ســاخته می شــود که تکرار بد و ناقص
همان فیلم های دهه هفتادی مثل فیلم اژانس شیشه ای
هستند.
فرهنگ
رســمی از جنگ و گفتمانی که خواســتار پایــان دادن به
جنگ و طرفدار صلح اســت .این گفتمان همان گونه که
گفته شد با شــعار جامعه مدنی پیش امد و سرد مداران ان
نیز جوانان بودند .ابژه های این نســل یا بــه عبارت دیگر
دال های گفتمانی این گفتمان نیز کامال متفاوت با نسل
اول است که از زبان پدر حبیبه بیان می شود ،مثل صلح،
حقوق بشــر و مدنیت .این گفتمان معتقــد به رعایت حق
دیگری است .معتقد به حق تعیین سرنوشت است و در این
راه در تقابل با پدر خود برخاسته است .این گفتمان جامعه
مردساالر را نشــانه رفته و معتقد است این مردساالری نیز
در دست عده معدودی اســت که به جنگ رفته اند و قصد
دارند که سرنوشت دیگران را نیز تعیین کنند و از همین رو
حبیبه این جمله را بیان می کند که راست می گن پدری که
می جنگه جای بچه هاشم تصمیم می گیره .حبیبه و نسل
وی نیز به اشــکال مختلف درگیر این جنــگ بوده اند ،اما
بر خالف گفتمان رسمی ،گفتمان نسل سوم جنگ معتقد
به پایان دادن بــه جنگ و به عبارتی دقیق تــر پایان دادن
به گفتمان جنگ اســت .جنگ به اندازه ای رنج اور شــده
اســت که هنوز هم در حال گرفتن قربانی اســت (حبیبه و
بیمارهای زیادی که به قول دکتر از مردم همین منطقه روی
مین رفته اند) ،فساد اقتصادی و رانت خواری به بار اورده
است (افرادی که موسسه را به قصد رانت خواری تاسیس
کرده اند) و به همین دلیل نتوانسته است مشروعیت خود
را حفظ کند .از همین رو است که حبیبه با تمام وجود خود
صلح را طلــب می کند و از پــدرش می خواهد کــه به این
جنگ پایان دهد .درباره شــرکت در این جنگ ،این نسل
بر خالف نســل قبلی هیچ گونه اختیاری نداشــته اند ،این
نسل همچنین معتقد به تکلیف هم نیست از همین رو است
که حبیبه به پدرش می گوید :هیشــکی نظر منو نپرســید!
هیشکی پرچم صلح منو ندید بابا».
از این رو حبیبه برای خود حق انتخاب قائل می شود،
و او صلح را انتخاب می کند و این گفتمانی بسیار متفاوت
با گفتمان های رسمی در دهه های دیگر است .باید به یاد
داشته باشیم که گفتمان جدید از زبان گفتمان رسمی بیان
می شود و به واقع با محور قرار گرفتن این گفتمان ،گفتمان
رسمی نیز ان را تائید کرده و پذیرفته است.
نکته بارز بعدی در این فیلم تاکید بر شــکاف نسلی
بین نسل اول و نسل سوم انقالب است .هنگام گفت وگو ی
بین حبیبه با پدرش این شکاف کامال قابل فهم است و این
دو چندان زبان یکدیگر را نمی فهمند .حبیبه از فاصله بین
او و پدرش گالیه می کند و این فاصله را نه به معنای جدایی
فیزیکی ،بلکــه عدم درک پدرش از نیازهــای او می داند.
اما پدرش حرف های حبیبــه را درک نمی کند .این موضع
فیلم در صحنه دیگری و در گفت وگو ی بین حبیبه و ناصر
تکرار می شود:
حبیبه :وقتی می بردنم اتاق عمل ،این قدر دوستداشتم ببینمتون ،مثل همیشه نبودین!
ناصر :خب برام خیلی ســخته که بــاور کنم دخترمتوی یه همچین وضعیتیه! یه کم منو درک کن بابا.
حبیبه :شــما وضع منــو درک کنین ،پامو دوســتدارم بابا ،همش باهام حرف می زنه .چشــمامو رو هم که
می ذارم ،می بینم که دارم باهاشــون می دوم ،راه می رم،
می پرم .چرا اجازه می دین این پامو ازم بگیرن؟
ناصر :قرار نیست پاتو ازت بگیرن! حبیبه :پس چطــور اون برگه رو امضــا کردین؟ تاکی شــما باید جای ما امضا کنین بابا؟ مگه این پا مال من
نیست ،چرا یکی از من امضا نمی خواد ؟
ناصر :من امضا کردم که زودتــر بری اتاق عمل،ما هممون امیدواریم که تو با یه پای ســالم از اتاق عمل
بیای بیرون.
-حبیبه :اگه نشــد چی؟ ترجیح مــی دم دیگه از اون
اتاق بیرون نیام!
ناصر :من و تــو باید توکلمونبه خدا باشه.
خدا نمی خواد کــه من پامو ازدست بدم بابا ،این شما یین که دارین
منو دست تیغ جراحی می سپارین.
در ایــن گفت وگــو نیز بــاز هم
حبیبه به انتقاد از جنگــی می پردازد
که برای مدت سه دهه است دامنگیر
کشور شده است .اما این انتقاد تنها
به معضالت جنگ محدود نمی شود،
بلکه تمامیت خواهی گروهی را متذکر
می شود که به جبهه رفته اند و پس از
بازگشت همه ارکان جامعه را در دست
گرفته انــد .از همین رو اســت که به
راحتی به جای دیگران امض ا می کنند
و تصمیم گیری می کنند.
در ادامــه روایــت داســتان به
ی را
سمتی پیش می رود که استحاله ا
در شخصیت ناصر ،یکی از قهرمانان
ســابق جنگ ایجاد کنــد .به همین
دلیل ناصر به همراه یکی از همرزمان
سابقش به ســمت تپه ای می رود که
حبیبه در انجا مجروح شــده اســت.
وقتی بــه تپه می رســند ناصر متوجه
می شــود که این تپه ،همان تپه ای
اســت که خود ناصــر در زمان جنگ
مین گذاری کرده اســت و بــه واقع
حبیبه روی مین رفته اســت که خود
ناصر کاشته اســت .همین موضوع
ناصر را به شــدت منقلب و پریشــان
می کند و شــروع به شــکایت از خدا
می کند:
خــدا ! خــدا ! مــن یه پــدرم،نمی تو نــم ایــن وضعیــت رو تحمل
کنم ،من جنگیدم نه اون ،من اعتقاد
داشــتم نه اون ،این پا رو بگیر ،پای
حبیبه رو پس بده!
همین شــوک باعث شد تا ناصر
و گفتمان رسمی موضع خود را نه در قبال جنگ ،بلکه در
قبال دیگری تغییر دهد .تقابالت بین خود و دیگری که در
دهه های پیش کامال خصمانه بود ،اکنون جای خود را به
تفــاوت و درک دیگری می دهد .ناصر بــا این جمله که او
اعتقاد داشته است و نه دیگری و اینکه دیگری هیچ گونه
گناهی نداشته و مستحق این مجازات نیست ،احترام به
این دیگری را نشان می دهد.
این اســتحاله گفتمانی در گفت وگو ی دیگری بین
ناصر و راحله همسرش نیز تکرار می شــود .ناصر در این
گفت وگو به همســرش می گوید « :چرا این جنگ دســت
از سر ما بر نمیداره راحله » راحله هم معتقد است که هنوز
جنگ ادامه دارد .ناصر در ادامه بــه راحله می گوید« :یه
روز به من زنگ زدن گفتن بیا زمینای الــوده به مین ها رو
پاک کنیم ،گفتم که ما تو بدترین وضعیت زیر اتیش توپ
و تانک ،مین ها رو کاشتیم ،حاال دیگه نوبت جوونا است
که بــرن درو کنن .گفتن بد نیســت بدونیــن عراقی ها دو
برابر جمعیت ما تو این زمین مین کاشــتن ،یعنی برای هر
نفرمون دو تا! گفتم من ســهم خودم و ایل و تبارمو دادم.
گفتن پس نیت کردی جواب سرباال بدی .چه می دونستم
که مینی که من خودم کاشــتم یه روز قراره زیر پای حبیبه
خودم بره».
همان طور که در این گفت وگو هم می توان تشخیص
63
فرهنگ
خاکسترقرمز
هنوز همه ما به حاتمی کیا امید داریم
هوشنگ گلمکانی
منتقد سینما
5
در صحنه ای از هویت ( )1365نخســتین فیلم بلند
ابراهیــم حاتمی کیــا ،دو دانش اموز بــرای انجام تکلیف
درسی شان با ضبط صوت و میکروفن به عنوان خبرنگار به
یک بیمارســتان مجروحان جنگی می روند تا در یک اتاق
عمومی با رزمندگان مجــروح مصاحبه کننــد .در یکی از
مصاحبه ها ،پســرک دانش اموز یکی از همان سوال های
کلیشه ای رسانه های رسمی را می پرسد که چه پیامی برای
نوجوان ها دارید و حتما هم او و هم ما (در ان زمان) انتظار
یکی از همان پاسخ های اشنای ان روزگار را داشتیم ،اما
رزمنده جوان با تواضع و شــرم لبخندی می زند و در حالی
که نگاهی خجالــت زده به رزمنــدگان اطرافش هم دارد،
می گوید« :والله چی بگم؟» و سکوت می کند .در همان
اتاق ،مجروح دیگری بســتری است که در واقع یک الت
خالفکار اســت که گویا هنگام موتورســواری باعث مرگ
کودکی شــده و بعد خودش مجروح شــده اما در پی یک
اشتباه ،ســر از ان بیمارســتان و این اتاق دراورده است؛
هم در انجا احســاس غریبی می کند و هم نگران لو رفتن
هویتش اســت .رزمنده بســتری دیگری که بی شــباهت
به خود حاتمی کیای ان ســال ها نیست ،ســر از هویت او
درمی اورد اما با مهربانی و همراهی اش باعث تحول جوان
خالفکار می شود .شخصیت های اصلی دو فیلم بعدی اش
دیده بان ( )1367و مهاجــر ( )1368که حاتمی کیا با انها
به شهرت رسید (و در واقع کمتر کسی هویت را دیده یا به
یاد می اورد) حتی در دل اتش جنگ و در برخورد با دشمن
سلوک و نگاهی عارفانه دارند .در صحنه معروفی از مهاجر
شــخصیت اصلی فیلم هنگام نشــانه رفتن برج دیده بانی
عراقی ها ،وقتی سرباز دشــمن را روی نردبان برج در حال
پایین امدن می بیند ،صبر می کند تا سرباز پایین بیاید و بعد
برج را منهدم می کند.
تغییر نــگاه و به خصــوص لحن حاتمی کیــا به طور
مشخص با اژانس شیشــه ای ( )1376شروع شد .در این
دهه البته فیلم های هنرمندانه و بسیار متفاوت او -خاکستر
ســبز ( )1372و روبان قرمــز ( – )1377حســاب دیگری
دارند .ما دقیقا نمی دانیم چه اتفاقی در او افتاده است که
کسی که شــخصیت های اثارش با ادم های غیرخودی و
حتی دشمن چنین رفتاری داشته اند ،همراه با حاج کاظم
و شخصیت های مشابه اثار بعدی اش ،خودش هم مدام
پرخاشگرتر ،معترض تر ،ناالن تر ،شــاکی تر و به تعبیری
طلبکارتر شــده اســت .البته می دانیم که بشر تحول پذیر
است و در دوره های مختلف زندگی ممکن است نگاه های
متفاوتی به جهان پیرامونش داشــته باشــد ،اما شــخصا
مدت هاســت این ویژگی دنیــای او را درک نمی کنم .در
اژانس شیشه ای با انکه اعتراض حاج کاظم (و حاتمی کیا)
به مدیران جامعه که به بازماندگان جنگ بی اعتنایی کردند
قابل درک است و قابل احترام ،اما نگاهش به مردم عادی
(و حتــی غیرعــادی و غیرخــودی) را نمی فهمــم .از ان
پس ،هرچه حاتمی کیا کارگردان و صنعتگر بهتری شده،
حرف هایش هم مبهم تر و چندپهلوتر شده است .البته از
همین جنبه ســینمایی هم عناصر فیلم های او مدام چیده
حاتمی کیا،حاتمی کیاست
فرهنگ
64
مثلث | شماره 308
امیر قادری از فیلم ها و شخصیت ابراهیم حاتمی کیا می گوید
اقــای قــادری! از نظــر شــما حاتمی کیــا با چه
شــاخص هایی در ســینمای ایران قابل تعریف
اســت؟ این شــاخص ها چه تغییــرات احتمالی
داشته اند؟
ببینید ،وقتــی در مــورد حاتمی کیا حــرف می زنیم،
حاتمی کیا را به عنوان فیلمســازی می شناسیم که در قالب
یک نوع هنر به نام هنر دولتی قابل تعریف اســت .اصوال
در مورد حاتمی کیا چیزی که قابل بررســی و بحث اســت
همان موضوع هنر دولتی یا ســینمای دولتی است .اما در
مورد تغییر این شاخص باید بگویم که حاتمی کیا هم مثل
هر انســان دیگری همان حاتمی کیایی است که سابق بر
این می شناختیم .تغییری نکرده است .او در ذات خودش
یک ملودرام ساز است .البته در مملکت ما وقتی می گوییم
فالنی ملودرام می سازد سریع یاد فیلم هندی می افتند و این
را یک امتیاز منفی درباره ملودرام سازها به حساب می اورند
در صورتی که اصال این گونه نیست .البته خب ممکن است
فیلم هندی بد ساخته شده باشد اما این به معنایی نیست که
کال ملودرام یا فیلم هندی ذاتا بد یا منفی باشد .با این تعریف
ممکن است حاتمی کیا در نشــانه ها و مصادیق تغییراتی
کرده باشد اما کماکان همان حاتمی کیای احساساتی ساز
است و این اصال منفی یا بد نیست .اما همان طور که گفتم
چیزی که درباره حاتمی کیا معموال گفته می شود ،در قالب
هنر دولتی جا می گیرد .اگر ما یک سینمای صنعتی متکی
بر کمپانی های فیلمســازی دســت به جیب و انتخاب ازاد
6
امیر قــادری از منتقدان جوان ســینما در ایران
اســت .نگاه قادری به ســینما بیش از انکه مبتنی بر
تحلیل گفتمانی فیلمساز باشد ،مبتنی بر خود فیلم و
اثر است .با وجود این ،در مورد حاتمی کیا کمی قضیه
متفاوت اســت .قادری اعتقاد دارد کــه حاتمی کیا در
هر دوره ای فیلمی ســاخته که الزاما تایید کننده فیلم
بعدی یا قبلی اش نبوده اســت .گفت وگوی کوتاه زیر
شبیه یک شمشیر دولبه است ؛ شمشیری که گاه در
دفاع از حاتمی کیا از غالف بیرون کشــیده می شود و
گاه در نقد او.
و ...داشتیم ،قطعا حاتمی کیا را به عنوان یک ملودرام ساز
بسیار چیره دست می شــناختیم اما در قالب هنر دولتی که
حاتمی کیا خودش را نماینده یــک ایدئولوژی می داند که
باید بازتابش بدهد و دربــاره اش حرف بزند ،ان موقع دیگر
بحث بازار انحصار پیش می اید و باید موضوع را جور دیگری
تماشــا کرد .بنابراین منتقد دنبال تناقض هایی می رود که
حاتمی کیا در دوره های مختلف فیلمسازی اش دچارشان
شده اســت .چون بخش مهمی از این تناقض ها به همان
خط و ربط های فیلم های حاتمی کیا به دولت ها بر می گردد.
بنابراین او تابع یک هنر وابســته به اقتصاد مرکزی اســت
و از این رو نمی تــوان صرفا به عنوان یک ملودرام ســاز از
حاتمی کیا یاد کرد .کمااینکه ملودرام ساز کم نظیری است.
شده تر شده اند و در بهترین سکانس های اثارش ،حضور
خودش کمی ان ســوتر از قالب تصویر احساس می شود؛
هرچند این ویژگی شــاید از نگاه عده ای اصال ایراد نباشد
و برعکس حتی نشانه تسلط و مهارت فیلمساز تلقی شود.
برتــری «کارگردانی پنهان» بــه «کارگردانی اشــکار» یا
برعکس ،کامال به سلیقه بیننده بستگی دارد.
اما یک مشکل اساسی در فیلم های اخیر حاتمی کیا،
حتی در بهترین شــان به رنگ ارغوان این است که بیشتر
شبیه مقاله یا مانیفســتی برای اعالم موضعی اغلب مبهم
هســتند که داســتان دور انها چیده شده اســت .این طور
اما خب بیشتر منتقدان می گویند که حاتمی کیا در
بادیگارد از قضا منتقد دولت است .همین طور در
فیلم های گذشته اش.
حاتمی کیا در بادیــگارد یک افشــاگری بزرگ علیه
خودش دارد .خودش را مامور حفظ منافع گروه هایی خاص
که متشــکل از هر دو گروه و جناح سیاسی است می داند.
همین اســت که یک بار بــرای بهزاد نبوی فیلــم را اکران
می کند و یک بار برای اصولگرایان .هر دو طیف سیاســی
هم می گویند این فیلمساز ماست .حاتمی کیا خودش هم
می داند که حافظ منافع این گروه هاست و طبیعتا از حمایت
و پشتیبانی انها هم برخوردار است و اینها البته نه عیبی دارد
نه بد است .منتها به نظر من در بادیگارد یک اشتباه بزرگ
هم وجود دارد و ان اینکه حاتمی کیا تالش کرده تا خودش
را طرف عامه مردم هم نشان دهد .اما خب مردم در فیلم او
واقعا وجود ندارند یا اگر وجود دارند نکته مثبتی ندارند .در
اژانس شیشه ای هم که فیلم قدیمی حاتمی کیا ست بازهم
داستان از همین قرار است .حاتمی کیا شخصیتی ارمانی را
که خودش دوستش دارد در مقابل همه مردم قرار می دهد و
مردم هم فیلم را دوست دارند .می دانید چرا؟ چون ژانر فیلم
ملودرام است چنان با احســاس مخاطب بازی می کند که
مخاطب فکر می کند فیلمساز و فیلم طرف او هستند ،این
در حالی است که واقعا اژانس در برابر مردم است.
اما خیلی هــا اعتقــاد دارنــد کــه حاتمی کیا یک
فیلمســاز مردمی است و همیشــه جانب مردم را
گرفته.
حاتمی کیا دو فیلــم دارد که در انها با قدرت ســمت
مردم می ایســتد.یکی ارتفاع پست اســت و دیگری فیلم
«چ» .در بقیه فیلم ها چیزی که باعث می شود ما فکر کنیم
فرهنگ
خیلی خوبی که فیلم هایش دارند ،نادیده گرفته شود .اینها
خوب نیست دیگر.
حاتمی کیــا واقعا کارگردان مســتعدی اســت و این
استعداد خیلی خوب او باعث شده جایگاهش در سینمای
ایران باال باشد اما حاشیه ها اجازه نمی دهند که سینمایش
چنان که باید ،دیده شود .حاتمی کیا در «از کرخه تا راین»
واقعا استعداد شگرفش در فیلمسازی را ثابت کرد.
مثــا ده نمکــی در همــه فیلم هایــش دارد به یک
گروه خاص ،حال می دهــد اما حاتمی کیا هــر بار در یک
سمت خاص می ایســتد و فیلم می ســازد .این البته خوب
نیست اما به هر حال فعال چنین بوده است .حاتمی کیا در
جهت گیرانه ترین فیلم هایش هم باالخره حاتمی کیا ست.
ملودرام می ســازد و در کارش موفق است .منتها نکته این
است که دیگر دوره و زمانه روایت های کالسیک سینمایی
به معنایی که حاتمی کیا در پی ان اســت ،به ســر رسیده و
روز به روز از میزان اثرگذاری این فیلم ها کاسته می شود.
مثلث | شماره 308
فیلم سمت مردم است ،فرم احساساتی کار است نه منطق
روایی ان .اصوال این ترفنــد در کوتاه مدت جواب می دهد
اما در بلند مدت دیگر افشا می شود .دلیل افشایش هم این
اســت که وقتی کارگردان پیشــرفت نکند ،گوشه های کار
بیرون می زند .در طول زمان ایران پیشــرفت کرد ،جامعه
پیشرفت کرد ،مردم اگاه تر شدند و پیشرفت کردند ،کشور
جلو رفت اما فیلمســاز در همان جا ماند .این «جا ماندن»
در فیلم بادیگارد بیرون زد و کارگردان را لو داد .این تناقض
در فیلم های قبلی کمتر به چشــم می امد امــا اینجا اکران
عمومی شد.
منظورتان چه تناقضی است؟
ببینید حاتمی کیا در همه اثــارش یک تناقض وجود
دارد .منتها شــدت و ضعف این تناقض در روایت داستان
و ...متفاوت اســت .منظورم تناقض میان عشــق و عقل
است .مثال در اژانس عقل می گوید که مردم حق دارند اما
عشــق می گوید حاج کاظم .این دوگانگــی تقریبا در همه
فیلم ها هست اما در فیلم های اخر حاتمی کیا بنای محکمی
ندارد و زود فرومی ریزد .
به نظر می رســد که درباره حاتمی کیا بیشتر از اینکه
فیلم هایش به عنوان یک اثر هنری خودبسنده بررسی شوند،
به عنوان ابزار یا بهانه ای بررسی می شــوند که در پایان به
بحث و قضاوت درباره خود حاتمی کیا برسد.
حاتمی کیا کم فیلم نســاخته و بیشتر فیلم هایش در
بهترین شرایط ممکن اکران شده اند ،تبلیغ شده اند و ....اما
وقتی خودش درباره فیلم هایش حرف می زند مرتبا معترض
و گالیه مند اســت .و ناراضی چرا؟ این موضوع باعث شده
تا حاشیه های خود حاتمی کیا از متن و بطن بحث ها درباره
فیلم هایش بیشتر باشد .باعث می شود تا چیزهای خوب و
فرهنگ
نیست که مثل بسیاری از فیلم های خوب دنیا ،کارگردانی
داســتانی زیبا و جذاب و روان و دوست داشــتنی را روایت
کند و بعــد معنا و پیام و مفهــوم و حتی مانیفســت ،از دل
این داســتان ،از دل میزانســن و اجرا ،ان هــم با خوانش
تماشاگرش بیرون بیاید و استخراج شود .به نظر می رسد
که معنــا و پیام ،حتی پیش از شــکل گرفتن داســتان در
ذهن نویســنده /کارگردان ســاخته شده و شــکل گرفته
است و داستان ،فرع بر معناست .بنده با هرچه حاتمی کیا
می خواهد بگویــد مخالفتی نــدارم ،چــون نمی دانم چه
می گوید یا چه می خواهد بگوید ،اما می شود به او توصیه
کرد برای انکه فیلم هایش بیش از بیانیه شدن سینما باشد،
در ایــن اســتراتژی اش تجدیدنظر کنــد .تاثیرگذارترین
پیام ها در تاریخ سینما ،از دل داستان های خوبی که به طور
طبیعی ابتدا داستان هستند و نه چیز دیگر بیرون امده اند؛
و تازه پس از همه اینها ،مشکل مهم تر این است که ادم به
جای داستان گفتن بخواهد اعالم موضوع کند و حرف و
پیامی داشته باشد و نفهمیم این حرف چیست .حتی اگر به
خرفتی و نفهمی متهم شوم اعتراف می کنم خیلی وقت ها
حرف های حاتمی کیا در فیلم هــای اخیرش را نمی فهمم
و البته فرق ایهــام و ابهام را می دانــم .کار وقتی خراب تر
می شود که شبیه شدن حاتمی کیای دهه اخیر به قهرمانان
اثار همین دوره اش تا انجا پیش رفته که خود او هم مدام
ناراضی تر و گالیه مندتر و طلبکارتر شــده است و به همه
چیز اعتراض دارد و در توضیح اعتراض هایش حرف هایی
می زند که بازهم اعتراف می کنم ســردر نمی اورم .مدتی
فکر می کردم ایراد از قوه درک و شــعورم است ،اما همین
اظهار عجز را از دوستان دیگری هم شنیدم؛ مثال همین
که در هــر دوره جشــنواره فجر انتظار داشــته باشــد که
مهم ترین جایزه ها ر ا او و فیلمش بگیرنــد ،از اتفاق های
عجیبی است که با هیچ منطقی از هیچ کارگردانی در سراسر
جهان ،حتی از نابغه های سینما هم پذیرفتی نیست و بعد
هم وقتی در مواردی نــادر ،برخالف اغلب مــوارد چنین
اتفاقی نمی افتد حرف هایی می زند کــه درخت از کله ادم
سبز می شود .فیلمسازی که اثارش در مجموع حدود چهل
سیمرغ بلورین جشــنواره فجر را گرفته اند (و طبعا بیش از
این رقم نامزد دریافت این جایــزه بوده اند) به اضافه ده ها
جایزه از رویدادهای ســینمایی دیگر و مدعی ارزش های
معنوی اســت ،چرا باید هربار که جایزه نمی گیرد واکنش
نشان بدهد و این حرف ها را بزند؟ سینماگری که سی سال
است دارد فیلم می ســازد ،برخی از بهترین فیلم های این
سه دهه جزو کارنامه اوست ،حاال ورزیده و به کارش مسلط
شــده ،انتظار می رود که پخته تر هم شده باشد و به عنوان
یکی از ســرمایه های معنوی این سینما ،گنجینه سینمای
ایران و فرهنگ ایران را غنی تر کند .نه انکه برخالف دوره
جوانی که زمان شروشور بوده ،حاال در دهه ششم عمرش،
در حالی که موهای سفید سرش بر تارهای سیاهش غلبه
کرده ،عالقه پیدا کند به جنجال سازی و حاشیه پردازی.
بادیگارد یک فیلم نمونه ابراهیم حاتمی کیا در این
دهه است :حضور در نزدیک ترین فاصله به قاب تصویر،
خلق شخصیت هایی معترض که همه از کهنه سربازهای
جنگ هشت ســاله و پس از ان هســتند و بیانیه دادن و
اعالم موضع (ان هم مبهم) به جای داستان گفتن و خلق
معنا از درون ان .زمانی – شــاید حدود بیست سال پیش-
حاتمی کیا را بــه کیمیایی پس از انقالب تشــبیه کردم.
اتفاقا از حیث موضــوع مورد بحث هم این دو فیلمســاز
تاریخ ســاز 15،10 ،سال اخیر شــباهت های بیشتری به
همدیگر پیدا کرده اند .خلق شــخصیت هایی معترض و
اتخاذ لحنی اعتراض امیز و ناراحت و عصبی در اثارشان
و حرف زدن به جای داســتان گفتن .البته انصافا الاقل
داستان های حاتمی کیا مفهوم ترند و سر و ته دارند و ادم
سررشته داســتان و ارتباط شــخصیت ها را گم نمی کند،
ولی در مبهم گویی بــا هم رقابت دارند .به نظر می رســد
مثل بســیاری از فیلم های ســینمای ایران ،اشــکال از
فیلمنامه است .فیلمنامه نه فقط به معنای داستان ،بلکه
از حیث نوع روایت و خلق لحظه ها و جزئیات .فیلمسازی
که فیلمنامه های نامتعارف و درخشــانی چون خاکســتر
ســبز ،روبان قرمز و به رنگ ارغوان دارد ،به کلیشه هایی
اشــنا روی اورده و جالب این اســت که الگوی روایت در
بادیــگارد ترکیبــی از فیلم های جیمز باند و کلیشــه های
ســینمای خودمان اســت .بادیگارد مثل همه فیلم های
جیمز باند با یک سکانس اکشن شروع می شود (نماهای
بی مصرف معاینه چشم حاج حیدر ذبیحی را همان طوری
که داوران جشــنواره فجر هم معتقدند ،می شــود نادیده
گرفت) و با یک ســکانس اکشــن به پایان می رســد .با
مقداری شــباهت های دیگــر .البته اگر کســی بخواهد
تفاوت ها را به رخ بکشد فهرســت ان هم طوالنی است،
اما از کســی که در دهه 1370ان فیلم هــای ماندنی را
ساخته انتظار می رود بیست سال بعد از بند کلیشه ها رها
شده باشد؛ کلیشه هایی مانند سوءتفاهم بین حاج حیدر و
روسایش بر سر تعلل او در انجانم وظیفه اش ،کلنجارها
و قایم باشک بازی های حاج حیدر با نابغه جوان هسته ای
بر سر محافظت از او ،کشف اینکه این نابغه جوان فرزند
یکی از هم رزمان شــهید اوســت ،پیش کشــیده شدن
یک مســاله خانوادگی (نامزدی همکار جوان حاج حیدر
و دختــرش) و ...و اخــرش هم ســپر شــدن حاج حیدر
ذبیحی و شــهادتش برای نجات نابغه جوان با ساخت و
پرداختی محکم و حرفه ای در فصل درگیری درون تونل.
اصال طرح داســتانی بد نیست ،اما مشــکل در جزئیات
کلیشه اش است و همان لحن عصبی مورد بحث.
بادیگارد و حواشی اش شــاید نقطه چرخش مناسبی
برای تجدیدنظر حاتمی کیا در اســتراتژی ســینمایی اش
باشد ،نه البته در دیدگاه هایش که یک موضوع شخصی و
درونی است .همه ما هنوز به او چشم امید داریم.
65
بادیگارد؛ بدون بادیگارد
گزارشیازروندتولیدتااکراناخرینفیلمابراهیمحاتمی کیا
7
«بادیگارد» اگر پرحاشیه ترین فیلم حاتمی کیا نباشد،
دست کم یکی از پرحاشیه ترین هاســت .این فیلم چه در
زمان تولید و چه در زمان حضور در جشنواره و چه در اکران،
بارها و بارها درگیر حاشیه های فراوانی شد .با این حال کم
نبودند کســانی که فیلم اخر ابراهیم حاتمی کیا را ستودند.
ی که به لحاظ فنی و مبتنی بر شــاخص های حرفه ای
فیلم
یک تولید ســینمایی ،حتی مخالفان جهان بینی و رویکرد
سیاســی -اجتماعی حاتمی کیا را نیز به تحسین واداشت.
گرچه حاتمی کیا در فیلم سینمایی «چ» مورد حمله برخی
منتقدان فیلمنامه و کارگردانی بود ،اما برای ساخت بادیگارد
مورد تقدیر قرار گرفته اســت .ســکانس اغازیــن (انفجار
انتحاری) و سکانس پایانی فیلم ،نشان داد که حاتمی کیا
هنوز یک کارگردان خالق و نکته بین است و مدیوم سینما
را در مقام یک کارگردان مولف به خوبی می شناسد .اما این
همه ماجرا نیست.
مقدمه
تاریخچــه شــکل گیری ایــده فیلمنامه ســینمایی
«بادیگارد» هجدهمین اثر ابراهیــم حاتمی کیا به اواخر
دهه ۸۰بازمی گــردد .اما فیلمنامه ای که در ســال ۱۳۹۴
مقابل دوربین رفت ،ماحصل یک تالش حدودا ۵ســاله
مطالعه و تحقیق و نگارش حاتمی کیا براساس یک دغدغه
و طرح شــخصی حاتمی کیا بوده اســت.حاتمی کیا طی
این سال ها برای به ثمر رســیدن این طرح و تبدیل ان به
فیلمنامه دلخواه با افراد گوناگــون از طیف های مختلف
سیاســی و فرهنگی و اجتماعی به گفت وگو نشســته بود.
نگارش نســخه اولیه فیلمنامه «بادیگارد» در اواخر سال
93به پایان رسید.
فرهنگ
66
مثلث | شماره 308
داستان فیلم
قصه این فیلم درباره بادیگاردی به نام «حیدر» است
که وظیفه اش محفاظت از مسئوالن بلندپایه کشور است.
پرویز پرســتویی در نقش حیدر نقش افرینی می کند .حیدر
دارای شــخصیت ارمانگرایی است که شــاهد مسائلی در
کارش است که همین مسائل حیدر را نسبت به کارش دچار
تضاد و شک و تردید می کند.
مریال زارعی در این فیلم در نقش همسر حیدر بازی
می کند .او عاشقانه حیدر را دوست دارد و رابطه ای از جنس
رابطه حاج کاظم و فاطمه در «اژانس شیشــه ای» این بار
در این فیلم و بین حیدر و همسرش دیده می شود .حیدر در
خانواده و از سمت دخترش همیشه درباره ارتباط وظیفه و
ارمان هایش مورد سوال قرار می گیرد .محمود عزیزی نیز
در نقش یکی از مســئوالن بلندپایه بازی می کند و داستان
این فیلم از جایی شروع می شــود که اتفاقی برای کاراکتر
نقش محمود عزیــزی می افتد و به دنبال ان مشــکالتی
برای حیدر پیش می اید .این اتفاقات دســت به دست هم
می دهند و حیدر ســاکت تر شــده و تضادها و بحران های
درونی اش بیشتر و بیشتر می شوند .در نهایت حیدر محافظ
دانشمندی هسته ای به نام «میثم» می شود که نقش ان را
بابک حمیدیان بر عهده دارد ؛ وظیفه حیدر این است که از
این دانشمند در برابر ترور احتمالی محافظت کند.
عوامل
نوشته و کار :ابراهیم حاتمی کیا /تهیه کننده :احسان
محمدحسنی /بازیگران :پرویز پرســتویی ،مریال زارعی،
پریوش نظریه ،بابک حمیدیان ،شــیال خــداداد ،محمود
عزیزی ،دیبا زاهدی ،امیر اقایــی ،فرهاد قائمیان ،محمد
حاتمی ،علــی یعقوبی ،پدرام شــریفی /موســیقی :کارن
همایون فر /مدیرفیلمبرداری :محمــود کالری /تدوین :
مهدی حسینی وند /توزیع کننده :فیلمیران
دستاوردها در جشنواره سی و چهارم فیلم فجر
فیلــم تــازه حاتمی کیــا بــا وجــود نقــاط مثبــت و
تحســین برانگیز در کارگردانی ،حتــی در میان نامزدهای
سیمرغ کارگردانی هم قرار نگرفت و همین موضوع سبب
شد تا شــمار کثیری از مخاطبان و منتقدان سینما ،از این
شگفتی انگشت به دهان بمانند .اما این همه ماجرا نبود.
شــگفتی ها حین اعالم نامزدهای ســیمرغ فیلمنامه هم
دو چندان شــد؛ بازهم بادیگارد در میــان نامزدها نبود! به
هر روی از این فیلــم محمود کالری ،در بخش ســیمرغ
بهترین فیلمبــرداری ،کارن همایونفر در بخش ســیمرغ
بهترین موسیقی متن ،بهمن اردالن و سید علیرضا علویان
در بخش ســیمرغ بهترین صدابرداری و ایمان امیدواری
در بخش ســیمرغ بهتریــن چهره پردازی نامــزد دریافت
جایزه شــدند که البته رقابت را به رقبا یشان واگذار کردند و
جایزه ای به خانه نبردند.
با این همه پرویز پرســتویی برای ایفــای نقش حاج
حیدر در فیلم بادیگارد ،ســیمرغ بلورین بهترین بازیگری
سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر را در دست هایش
گرفــت و هادی اســامی نیز ،ســیمرغ بلوریــن بهترین
جلوه های بصری جشــنواره را دریافت کرد تــا پرونده این
فیلم در جشنواره سی و چهارم با چهار نامزدی و دو سیمرغ
و دو شگفتی از عدم نامزدی در کارگردانی و فیلمنامه نویسی
به پایان برسد.
تمام حاشیه های بادیگاردی
حاشیه های بادیگارد از اولین روز اکرانش در جشنواره
سی و چهارم فیلم فجر اغاز شد .زمانی که خبرنگاران منتظر
حضور عوامل فیلم روی فرش قرمز بودند اما با این موضع
ابراهیم حاتمی کیا مواجه شدند که نه او به عنوان کارگردان
و نه دیگر عوامل روی فرش قرمز حضور نخواهند داشت.
اما پس از اینکه فیلم «بادیگارد» ساخته حاتمی کیا در
سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر از کسب جایزه های
اصلی ناکام مانــد در اولین واکنش به ایــن اتفاق ،عوامل
و بازیگران این فیلم در شــب تقدیر از نامزدهای جشنواره
حضور نیافتند و در پاســخ به این غیبــت ،حجت الله ایوبی
گفت« :اگر جشــنواره بد اســت و دوســتان عالقه ای به
حضور در ان ندارند پس چرا شــرکت می کنند؟! اعتراض
انها نشــان دهنده این موضوع است که جشنواره برای انها
مهم است ،به همین دلیل درخصوص اعتراضات ،عادت
دارم که قسمت پر لیوان را تماشا می کنم .این نشان دهنده
ان است که انها جشنواره را دوست دارند به همین دلیل به
دید مثبت به اعتراضات می نگرم».
حجت اللــه ایوبــی ادامــه داد« :از ســوی دیگر در
جشنواره داوران بدون هیچ توصیه و فشاری در بخش های
مختلف انتخاب های خود را اعالم کرده اند و ناگفته نماند
که شاید اگر من در گروه داوران حضور داشتم ،گزینه های
دیگری را برای دریافت سیمرغ انتخاب می کردم و بی شک
اگر حق رای در هیات داوری را داشتم انتخاب هایم کامال
متفاوت بود از نتایجی که اکنون اعالم شده است».
رئیس سازمان سینمایی خود را از رای هیات داوران
کنار کشید و اعالم کرد که انان مســتقل عمل کرده اند اما
ابراهیم حاتمی کیــا همچنان ایوبــی را از مقصران اصلی
سیمرغ نگرفتن خود می داند .تا انجا که در اظهارات اخیر
خود ارزو کرده تا حجت الله ایوبی ســفیر فرانســه شود .او
گفته اســت« :من می شــنوم که اقای حجت الله ایوبی،
رئیس سازمان سینمایی در جایی بیان می کند که هر کس
به جشــنواره فجر عالقه ندارد به این جشنواره نیاید .من با
شنیدن این حرف احساس کردم که او ،خود را صاحبخانه
می داند در حالی که من فکر می کنم کــه اقای ایوبی یک
مستاجر چند ســاله اســت .خدا کند به او صدارت سفارت
فرانســه را بدهند و بگذارد ما هم در عالم سینما کار خود را
انجام دهیم».
حاتمی کیــا بــا بیان اینکــه خــود را در حوزه ســینما
صاحبخانه می داند ،اظهار کرد« :جشنواره فجر به افرادی
چون ما تعلق دارد و من خود را در میــان این خانواده یکی
از صاحبخانه هــا می دانــم .مــن کاری با ســیمرغ ندارم
فرهنگ
حجت اللــه ایوبــی امــا ایــن اظهــارات کارگردان
«بادیگارد» را بی پاســخ نگذاشت و با انتشــار تصویری از
زمانی که ابراهیم حاتمی کیا برای اکران «ارتفاع پست» به
اما حاشــیه ها و اختالف نظرهــا به همیــن جا ختم
نمی شــود ،در برنامه «هفت» پنجشنبه 29 ،بهمن ،بهروز
ی عقیده داشــت که بازیگران بهتری نسبت به پرویز
افخم
پرستویی برای گرفتن ســیمرغ بلورین در جشنواره حضور
داشته اند.
این اظهــار عقیده افخمی هم از ســوی پرســتویی
بی جــواب نمانــد و او بــا انتشــار یادداشــتی در این بــاره
موضع گیری کرد و نوشــت« :جناب اقای بهروز افخمی!
شــما بنــده را نمی شناســید ولی ان دســته از دوســتان و
دســت اندرکارانی که حقیر در خدمتشــان بــودم به خوبی
روحیه مرا می شناسند که هیچ وقت در عالم هنر برای دیده
شــدن و جایزه کار نکرده ام و نخواهم کرد .در برنامه هفت
به خاطر اینکه بارها خودتان از طریق رســانه و دوستانتان
اصرار بر این داشته اید که حضور داشته باشم که نپذیرفتم
و به علت عدم حضــورم هر انچه خواســتید ،بیان کردید و
متلک گفتید .مثل دیشــب که فرمودید سیمرغ بازیگری
مرد به پرویز پرســتویی این احتمال را که جوایز مصلحتی
بوده بیشتر می کند .چون اتفاقا بازی پرستویی بازی خاصی
نبوده و خواسته اند با دادن این جایزه دلخوری «بادیگارد»
را جبران کنند(.همین یعنی توهین به داوران جشــنواره)
خب به قول خودتان این احتمال است نه یقین ،امیدوارم
از عرایض بنده تعبیر بد نشود.
46ســال پیش یعنی از زمانی که شــما در عالم هنر
نبودید ،بنده بازیگری را شــروع کردم بی توقــع .چرا که از
اساتیدم استاد بیضایی ،استاد سمندریان ،استاد انتظامی،
استاد نصیریان ،اســتاد مشایخی ،استاد کشــاورز و زنده
یاد مهدی فتحی و ...اموختم که در عالم بازیگری به جز
خدمت به فرهنگ و مردم به چیز دیگری نیندیشم.
خدا را گواه می گیرم اگر مطمئن شــوم و شــما یقین
داشته باشید که داوران محترم این دوره به مصلحت به بنده
جایزه داده اند و حق همکاران خوبم را زیر پا گذاشــته اند ،
ان سیمرغ را به برنامه شما خواهم اورد و تقدیم به عزیزی
خواهم کرد که حقش پایمال شده است .برای من مهم نظر
مخاطب است که خدا را شکر رضایتش جلب شده است.
راحت بگویم در ایــن دوره از برنامه ســینمایی هفت
منهای میهمان اخیرتان کارگردان خوب ســینمای ایران
اقای رسول صدرعاملی شما و اقای فراستی نه تنها سینما
را نمی توانید نجات بدهید ،بلکه باید نگران بود که ســینما
را تخریب نکنید .اتفاقا بایستی عرض کنم شما کارگردان
متوسطی هستید .از شما می خواهم بعد از فیلم «عروس»
که زنده یاد اقای نعمت حقیقی حضور موثری در ســاخت
ان داشته و «شوکران» ،از کارهای موفق تان نام ببرید.
بنده به عنــوان یک عضــو کوچک عالم هنــر تمام
خبرهای ســینما را خوب دنبال می کنم ،از خاطرات «روز
شیطان» بسیار شنیدم .شما جزو کســانی بودید که اقای
ناصر تقوایی را پس زدی د و «میرزا کوچک خان» ساختید که
دیدیم ،بعد از فوت زنده یاد علی حاتمی بالفاصله جایگزین
شــدید و فیلم «تختی» را حــرام کردید کــه دیدیم .فیلم
«عقرب» را نیمه کاره گذاشــتید و اقای حسین فرح بخش
ادامه دهنده ان بودند و 10سال ســر سفره «فرزند صبح»
نشستید و نتیجه ان را در جشنواره دیدیم که مردم با شما چه
«بادیگارد» به رئیس جمهور نامه نوشت
در ادامــه اعتراضــات به جوایــزی که در جشــنواره
فیلم فجر اهدا شــد ،احســان محمدحســنی ،تهیه کننده
«بادیگارد» پس از دریافت جایزه بهترین فیلم جشــنواره
ســینمایی ققنوس با انتقاد از برخورد دولت با فیلمسازانی
همچون حاتمی کیا نامه ای خطاب به رئیس جمهور خواند
که در بخش هایی از ان امده است:
«اقــای رئیس جمهــور! بحث مــا با شــما دعوای
کودکانه ای از جنس دادن مرغ و ســیمرغ جشــنواره فیلم
فجر نیســت .به مردم ادرس غلط ندهید .بحث بر سر این
اســت که به زور می خواهید حقنه کنید کــه دوره انقالب و
تفکر انقالبی منقضی شد ه و مردم اثار انقالبی نمی خواهند.
اقای رئیس جمهور دیپلمات هــا و بادیگاردهای فرهنگی
شما تا کی می خواهند دیوار در حال فرو ریختن فرهنگ و
هنر کشور را با جشنواره های پوشــالی کاغذدیواری کنند؟
و تا کی می خواهند جســم بی جان و رو به احتضار فرهنگ
این اب و خاک را با امپول مسکن جشنواره های بزک شده
و پوچ سرپا نگاه دارند؟ گیریم دیپلمات ها و بادیگاردهای
فرهنگی شما ابراهیم ما را هم مثل سیدمرتضی اوینی سر
بریدند -یادمان نرفته شش ماه اخر عمر بابرکت اقا مرتضی
را که اقای هاشمی به صدا وســیما ممنوع الورودش کرده
بود -با لشکر لشــکر علمدارهای تازه نفس و بااستعداد و با
انگیزه ارمانی جبهه فرهنگی انقالب که پشت سر اقا ابراهیم
ایســتاده اند چه می کنید؟ ضرر می کنید اقای رئیس! ضرر
می کنید!»
با اینکه هنوز زمان اندکی از برگزاری سی و چهارمین
دوره جشــنواره فیلم فجر می گذرد امــا واکنش های گروه
«بادیگارد» به جوایزی که گرفته نشد و سیمرغی که گرفته
شد فراوان است .با این حجم واکنش ها انتظار می رود که
اکران این فیلم در ســال اینده نیز همچنان با حاشــیه ها و
اظهارات تند ابراهیم حاتمی کیا ادامه داشته باشد.
اکران و فروش
فیلم بادیگارد از روز 26اســفندماه ســال گذشته در
سراسر کشور و در جمع فیلم های نوروزی اکران شد .فروش
این فیلم در موج فزاینده و خیره کننده فیلم های نوروزی که
مجموعا به حدود 20میلیارد تومان در فاصله زمانی اول تا
سی ام فروردین رسیده بود ،رقم قابل توجهی را کسب کرد.
بادیگارد به رغم رقابت بــا فیلم های کمدی و محبوبی مثل
«من ســالوادور نیســتم» و « 50کیلو البالو ».توانست به
فروش 4/5میلیارد تومانی برسد.
مثلث | شماره 308
رئیس سازمان سینمایی و خاطره
فرش قرمز فرانسه
صف ارایی افخمی -پرستویی در مقابل یکدیگر
فرهنگ
چرا که برای من ســیمرغ مســاله نیســت .صحبت بر سر
سیاستگذاری جشنواره فیلم فجر است؛ سیاستگذاری ای
که اکنون گرفتار شده است .من از ایوبی سوال می کنم که
اگر او را به عنوان رئیس جشــنواره بگذارند که اقای محمد
حیدری را به عنــوان دبیر انتخــاب کرده اســت؛ ایا قبول
می کرد که افرادی همچون جواد شمقدری ،جمال شورجه
و داور باشند؟ مگر این افراد فیلمساز نیستند .ممکن است
اقای ایوبی بگوید که سلیقه اش با این افراد نمی خواند پس
او بر اساس نوعی سلیقه عده ای را انتخاب می کند که انگاه
ان اتفاقات رخ داده قابل پیش بینی بود».
کارگردان فیلم «بادیگارد» با بیان اینکه مســئوالن
جشنواره یک بازی کودکانه و نوعی دیپلماسی سطحی را در
پیش گرفته اند ،یاداور شد« :اینکه گفته می شود انتخاب
فیلم ها بر اساس نظر داوران بوده ،بازی کودکانه ای است
چرا که داوران انتخاب خود مســئوالن جشنواره هستند و
باید نسبت به ان پاسخگو بود .من معتقدم جشنواره امسال
فیلم های بسیار متنوعی داشــت و فیلمسازان بسیاری کار
کرده و زحمت کشیده بودند و جایزه های خوبی هم گرفتند
اما مساله من جریان فرهنگی جشنواره است .در این جریان
فرهنگی انهایی که محافظ نظام و ارزش های نظام هستند
در نظر گرفته نمی شوند ،انهایی که ما اکنون می بینیمشان
بادیگارد هســتند ».کارگردان فیلم «اژانس شیشــه ای»
اضافه کرد« :این بادیگاردهای فرهنگی کســانی هستند
که به انها تعارفی زده شــده و وارد این حوزه شــده اند و هر
لحظه هم منتظر هستند تا زودتر از موقعیت خود کنار بروند
و وارد سفارتی یا کشور دیگری بشــوند که ای کاش زودتر
بروند و ما در مســیر طبیعــی کار خود را ادامــه دهیم .من
معتقد هستم جشنواره امســال برگ سیاهی برای دوستان
بود ».کارگردان فیلم «چ» با بیان اینکه قبال این رویدادها
را پیش بینی می کرده اســت ،گفت« :اقای ایوبی و اقای
جنتی از دنیای دیپلماسی و وزارت امور خارجه امده اند ،عالم
وزارت امور خارجه عالم دیگری است و عالم فرهنگ و هنر
مردان فرهنگی می خواهد که پای ان بایستند .اکنون انها
که مدافع امدن این دوستان بوده اند خودشان دلشکسته
هستند؛ کســانی که ابتدا فکر می کردند افکارشان با اینها
یکی اســت و حاال می بینند اتفاق مورد نظرشان رخ نداده
و حتی احســاس ترس می کنند ».حاتمی کیا اضافه کرد:
«افرادی که به عنوان مشــاور در حلقه هــای این مدیران
هستند از جنسی هستند که ارتباطی با خانواده های شهدا
و انچــه باعث ارزش هــای نظام اســت ،ندارنــد .من اگر
می توانستم در جشنواره امسال شرکت نمی کردم اما گاهی
اوقات با خود فکر می کنم بچه ها و عوامل زیادی در فیلم
من شرکت کرده اند که نیاز به تشویق شدن ،دارند و باید دیده
شوند اما وقتی این نوع رفتارها را می بینم متحیر می مانم که
تا کجا این رفتارها ادامه خواهد داشت».
وی در بخش دیگری از سخنان خود در پاسخ به سوال
دیگری درباره اینکه نبودن نام فیلمش در بخش نامزدهای
بهترین فیلم به خاطر سخنانی بود ه که بعد از نشست خبری
فیلم «بادیگارد» بیان کرده اســت ،گفت« :نامزد نشدن
فیلم من هیچ ارتباطی با ان سخنان نداشت و در واقع قبل
از اینکه من ان ســخنان را بیان کنم دفتر بســته شده بود
البته ســلیقه داوران همین بود و باید دید که ان کسی که
این داوران را کارگردانی کرد ه چه کسی است؟ من معتقدم
اقای حیدری کارگردان نیست بلکه همه اینها به اقای ایوبی
باز می گردد».
فرانسه رفته بود و با ایوبی دیدار داشت ه در کانال تلگرامی اش
نوشــت« :اقای حاتمی کیا ارزو کرد که مــن به «صدرات
سفارت فرانسه» نائل شوم تا دست از ســر ایشان بردارم.
قسمت اول دعایشان ممکن اســت روزی مستجاب شود
ولی قســمت دومش خیلی بعید اســت .هرجا که باشم باز
هم همین ماجرای فرش قرمز هســت و نمایش فیلم های
دیدنی ابراهیم حاتمی کیا .درست مانند سیزده سال پیش
در پاریس برای نمایش ارتفاع پست».
کردند .چهار سال در مجلس بر کرسی نمایندگی نشستید و
کوچک ترین قدمی برای سینما برنداشتید و االن دوباره به
تلویزیون پناه اوردید و به اصطالح می خواهید طبق گفته
خودتان سینما را نجات دهید .وای به حال سینمای ایران.
جالب اســت اقای فراســتی ســه روز قبــل از اعالم
کاندیداهــا فیلم «بادیــگارد» را به شــدت رد می کند و بعد
از اعالم کاندیداها از ســکانس درخشــان پایانی فیلم یاد
می کند .گلی به جمال منتقد بزرگ سینمای ایران!
و این را بدانید تا شماها در رسانه ملی هستید به خودم
اجازه نمی دهم در برنامه شما حضور داشته باشم .به حرفی
که می زنم ایمان دارم .اگر قرار است سینما از بحران نجات
پیدا کند ،شما سکان دار خوبی نیستید .سینما انسان های
دلسوز و صادق و همراه می خواهد .چرا که از همین فضایی
که در برنام ه ســینمایی هفت به وجود اوردید ،معلوم است
که چه گلی بر سر سینما خواهید زد .از ما که گذشت ،سعی
کنید صادق باشید .باالخره دوره شما هم به سر خواهد امد.
امیدوارم مســئوالن صدا و ســیما این برنامه ها را نظاره گر
باشند که صدا و ســیما متعلق به عموم مردم است نه ملک
شخصی شما اقای افخمی».
67
فرهنگ
حاتمی کیا هنوز به قصه وفادار است
گفت وگو با جواد طوسی ،منتقد سینما درباره فیلمسازی ابراهیم حاتمی کیا
فرهنگ
68
مثلث | شماره 308
مرتضی سلگی
روزنامه نگار
با توجه به پرونده فیلمسازی ابرهیم حاتمی کیا ایا
شما او را یک فیلمساز سیاسی( ونه سیاست زده)
به معنای واقعی کلمه می دانید؟
در رابطه با این قضیه بایســتی اول این ســوال را
پرسید که ایا ســینما باید با سیاست امیخته شــود یا نه .یا
به عبارتی ایا باید گرایشی به سیاســت داشته باشد یا خیر.
اگر پاسخ مثبت است پس باید تابع چه شرایط اجتماعی و
فرهنگی باشد .بعضی از فیلمسازان بر این عقیده هستند که
هنرمند باید فرزند زمانه خودش باشــد که این اصل را اقای
حاتمی کیا به کرات ســرلوحه کار خودش قرار داده است.
خب اینجا بحث بعدی پیش می اید کــه فرزند زمانه بودن
در جامعه ای مثل ما که در ان التهابات اجتماعی و سیاسی
متواتری وجود دارد دارای چه مفهومی است؟ یعنی اینکه
ما برای رسیدن به یک بار مفهومی و انتقادی بایستی یک
سیر مدون و ثابت انتقادی داشته باشیم که در تاریخ معاصر
ما اینگونه نگاه سیاسی و انتقادی در بین هنرمندان وجود
داشت ه و بالطبع هنر مندی که می گوید من فرزند زمانه خودم
هستم باید از این دیدگاه سیاسی وانتقادی تبعیت کند و ما
تا جایی می توانیم این حقانیــت را جهت ،جهت گیری ها
و تعلقات سیاســی برای هنرمند در نظر بگیریم که دیدگاه
مستقلی داشته باشد و الوده مناسبت های سیاست زده نشود
چون سیاسی بودن و نگاه سیاسی داشتن با سیاست زدگی
تفاوت اساسی دارد سیاســت زدگی باعث می شود که من
یک تریبون پیدا کنم و از طریق ایــن تریبون به یک نگاه
افراطی کشــانده شــوم و در چار چوب یک نگاه تبلیغاتی
و پروپا گانــدا قرار بگیــرم که با ســاحت هنــری و ان نگاه
دغدغه مند هنری در تضاد است.
8
ابراهیم حاتمی کیا شاخص ترین و جدی ترین
کارگــردان ســینمای دفاع مقدس اســت کــه اکثر
فیلم هایــش رابطه ای پر رنــگ با جنــگ و ادم های
برگشته از جنگ دارند.گذشته از فیلم های شاخص
جنگی کارنامه حاتمی کیا ،فیلم هایی با مضمون های
اجتماعی وسیاسی می بینیم که حواشی بسیاری را
در بین منتقد ان برانگیخته اســت .در همین رابطه
گفت وگویی را با منتقد شناخته شده سینمای ایران
اقای جواد طوسی می خوانید.
این نوع نگاه سیاســی حاتمی کیا با فیلمســازان
ت دارد .فرضا رسول مال قلی پور
نسل خودش تفاو
نیز در فیلم هایش به نحوی یک نگاه دغدغه مند
سیاسی و اجتماعی دارد؟
نگاه مال قلی پور با حاتمی کیا نسبت به هم تفاوت
اساسی دارد .مال قلی پور خیلی بی محابا تر ،خیلی غریزی تر
و کنشمندانه تر در تند باد حوادث سیاسی قرار می گرفت و
ت که
موضعگیری های عدالتمندانه به مراتب قویتری داش
ما در فیلم هایی نظیر قارچ ســمی ،مجنون و نسل سوخته
شاهد ان هستیم و حتی اگر قرار بود فیلم جنگی بسازد این
نگاه جنگی در فیلم های ســفر به چزابه ،نجات یافتگان،
خانه پدری با فیلم هایی مثل از کرخه تا راین ،بوی پیراهن
یوسف و برج مینو و ...تفاوت اساسی دارند .اگر بخواهیم
فصل مشــترکی بین نــگاه عدالتخواهانــه ان دو نام ببرم
فقط فیلم اژانس شیشــه ای و قارچ سمی هستند که نسبتا
ویژگی های مشترکی دارند.
درباره دو فیلم اخیرش یعنی «چ» و «بادیگارد»
چه نکاتی از نظر شما قابل توجه است؟
این دو اثر مقداری با هم متفاوت هستند البته شاید
حاتمی کیا بگوید که من فارغ از نگاه دولتی و سیاست زده
چه ره ای از چمران در فیلم چ ارائه داده ام که مستقل است
و امضای خــود مــن را دارد .خب به عنوا ن یک فیلمســاز
مولف این حق اوست و خرده ای بر ان نمی شود گرفت .یا
حاتمی کیا می تواند درباره بادیگارد بگوید که وقتی کاراکتر
یک محافظ را نشــان می دهــم قا ئل بــه دو دوره تاریخی
هستم .در واقع یک فرایند زمانی که رفته رفته «محافظ»ها
عنوان «بادیگارد» را برای خودشــان یدک می کشند .این
لفظ جدید برای مــن نمی تواند ان جذبه های ســمپاتیک
وعقیدتی را داشــته باشــد و روی همین اصل در بعضی از
قســمت های فیلم با نگاه کنایه امیزلفظ بادیگارد را عنوان
می کنم و حتی به ان به عنوان یک مزدور و کســی که پول
می گیرد ودر قبال ان کار انجــام می دهد نگاه می کنم ،در
حالی که محافظ یــک اعتقاد از دل بر امده دارد داراســت
و یک ارمانخواه نوستالژیک اســت که تاریخ مصرفش به
سر امده .در فیلم این قضیه از زاویه دید حاج حیدر ذبیحی
عنوان می شود .اما سوال اینجاست که ایا بهتر نبود جلوتر
از من منتقد و من بیننده ،حاتمی کیا مقداری شــفا ف تر به
این مســائل می پرداخت که عدالتخواهی ،اصولگرایی،
ارمانخواهی برای ایشــان چگونه تعریف می شــود؟ مگر
می شــود با پوشــش دولتی به ارمانگرایی اعتقاد داشت و
ان را تعمیــم داد؟! چون در روایت پــردازی فیلم به یکباره
می بینیم این کاراکتر با ان پشــتوانه و عقبــه تاریخی و ان
سابقه درخشــان در دوران دفاع مقدس به یکباره از طرف
همــکاران و افراد رده بــاالی خودش بایکوت می شــود و
در انزوا قرار می گیرد .پس از ان این شــخص یک تنه و با
دســت خالی و بدون اســلحه می خواهد این ارمانخواهی
را به نمایش بگذارد .در اینجا شــهادت سرنوشــت محتوم
این ادم است که خلع سالح شده و در انزوای تاریخی قرار
گرفته است .ایا حاتمی کیا با شخصیت حاج حیدر ذبیحی
می خواهد یک نگاه نقادانه به دوران معاصر داشــته باشد
که چرا ایشان انقدر در انزوا قرار گرفته و بی رحمانه بایکوت
شده که زمینه مرگ محتوم او رقم خورده است!! این نگاه
نیاز به شفاف سازی دارد.
در باره شفاف ســازی بیشــتر توضیح می دهید.
چون به نظرم موضع اقای حاتمی کیا شــفاف به
نظر می رسد.
ببینید خــود حاتمی کیــا از یک ســری المان ها و
موقعیت های نمایشــی و لهجه و ادبیــات و تریبون های
شعاری در اثر خودش استفاده کرده که به این ذهنیت دامن
زده است .اگر سوءتفاهم است چرا ایشان برای من منتقد
و بیننده ،موقعیت و بستر این گونه ســوء تعبیرها را فراهم
می کند؛ نمونه اش در همین فیلم بادیگارد کم نیست .مثال
همین حاج حیدر ذبیحی اگر می خواهد یک ادم اصولگرای
عدالتخواه و یک معترض ارمانخواه باشد در جاهایی بیش
از اندازه در چنبره مناسبت های سیاست زده قرار می گیرد،
یک جاهایی بیــش از حد یقه جــر می دهــد و رگ گردنی
می شود .این رگ گردنی شدن ممکن است در یک موقعیت
نمایشــی خارج از اصول اخالقی و مانیفست خودش معنا
شــود .نمونه اش سکانســی که در ان حاج حیدر به همراه
همسرش داخل ماشین نشسته اند که به یکباره همسرش از
ماشین پیاده می شود و در یک اقدام،دانش اموزان دخترش
که به اتفاق دوستان مذکرشان در پارک نشسته اند را تنبیه
می کند در اینجا اقدام مداخله گرانــه حاج حیدر و به یکباره
تبدیل به ارنولد شــدنش اصال منطقی و اصولی نیســت.
انگار این زوجین جدا از ان وجه اصولگرایشان ،قصد دارند
نمایندگان ستاد امر به معروف و نهی از منکر نیز باشند.یک
نمونه دیگر در جایی ایشــان تعدادی از زیر مجموعه های
خودش و کسانی که به حاج حیدر تعلق خاطر دارند را جمع
می کند و اعمالی انجام می دهد که انگار ما در حال تماشــا
کردن یک فیلم تبلیغی رزمی مستند گونه هستیم ؛ چرا باید
در یک فیلم روایی که سازنده ان دغدغه اش ارمانخواهی
است و قصد دارد شهادت را برازنده شخصیت محوری ان
بکند چنین صحنه هایی گنجانده شود .این مناسک تبلیغی
چقدر برازنده فیلم است؟ پس ببینید خود حاتمی کیا موجبات
این مجموعه را فراهم می کند و طرح و موضوعات ان سبب
دامن زدن به این برچسب ها می شود .اگر حاتمی کیا ابایی
ندارد و حاضر اســت به پیشــواز این عناوین برود خودش
بیاید و شفاف ســازی کند .اگر بخواهیم با صراحت لهجه
بگوییم در واقع حاتمی کیا از یــک طرف می خواهد منتقد
یک شرایط ناکار امد باشد ،شرایطی که این ادم های اصیل
و پایبند به اصول اخالقــی را از جایگاه واقعی شــان رانده
اســت و از طرف دیگر یک نگاه تبلیغاتی نیز داشته باشد و
از این نوع نگاه نیز به شــکل متعصبانه ای دفاع کند -البته
قصد بنده نسخه پیچیدن برای کسی نیست این می تواند
وجود داشــته باشــد اگر در یک ســاحت هنرمندانه شــما
بخواهید همه اینها را در کنار همدیگر داشته باشید ،نقدت
را بکنی ،سنگ یک سری مســائل را به سینه بزنی در عین
حال مستقل نیز باشی اینها تواما با هم مچ نمی شوند –وقتی
که تو داری از این شــخصیت محوری حمایت می کنی که
چوب ارمانخواهی اش را می خــورد و از جانب اطرافیانش
و دولتمردان رانده شــده و در مظان اتهام نیــز قرار گرفته
شــما باید در اینجا موضع گیری صریح داشته باشی و یکی
از شــخصیت ها را انتخاب کنی و از همان زاویه به نقد این
زمانه بپردازی .اگر بخواهی هم این باشی هم ان ،فیلمت
نه ان می شود نه این!!
این طور به نظر می رســد که اقای حاتمی کیا هم
فیلمســاز منتقد روز اســت و هم زبانی برای یک
نسل ارمانگرا.
یک جایی گفته بــود تنبیه من تنبیــه یک جریان
خاص اســت و باز در جایی دیگر گفته بود حــرف روز دارم
که زدن انها احتیاج به توپ و تفنگ و تق و توق دارد ،ولی
کسانی که این امکانات در دست انهاست با من مثل یک
سرباز برخورد می کنند .مگر حاتمی کیا در کارنامه اش فیلم
تق و توقی! کــم دارد .مگر حاتمی کیا هر ســاله با تمامی
امکانات سینمای ایران فیلم نمی سازد ؟ چرا وقتی می بینید
که جا برای ارمانخواهان اصیل و نه ارمانخواهان دروغین و
کسانی که از طریق این ارمان ها کاسبی می کنند ،روزبه روز
تنگتر می شــود ان را در کلیت اثر با یک نــگاه همدالنه و
غمخوارانه و نه در یک وضعیت مخدوش شونده ،در یک
مسیر مداوم نشان نمیدهی؟ چیزی که ما در فیلم های «چ»
وبه شــکل پررنگتر در «بادیگارد» می بینیم البته درفیلم چ
باز شــخصیتی که از چمران می بینیم یــک خلوتی دارد و
امضایی ،که کمتر بیننده را میازارد ولی در بادیگارد نه .اقا
ابراهیم شما در مرز شصت سالگی قرار گرفتی اگر نسبت،
به این شرایط نقد جدی داری مشخص کن این نقد جدی
چقدر می تواند مبتنی بر یک موضع عدالت خواهانه مستقل
باشد .چقدر می تواند به یک موضع هنرمندانه ،فارغ از نگاه
دولتی تبدیل شود .اگر نه چیزهای دیگری برایت اهمیت
دار د یا اگر می خواهی صراحت لهجه پیدا کنی و خودت نیز
در مظان اتهام قرار نگیری ،دیگر شتر سواری که دوالدوال
نمی شود!! به عنوان اخرین حرفم اگر اقای حاتمی کیا این
حشــو و زواید را از خودش دور کند و اندکی پالوده شــده تر
کارش را انجام دهد فیلمسازی است که کارش را بلد است.
ایشــان از جمله کارگردان های نادری اســت کــه هنوز به
قصه ور وایت و عصر قهرمانــی اعتقاد دارد و این را در روند
فیلمسازی اش می بینیم .اگر ایشان می خواهد کماکان از
طریق قهرمان خودش ب ه اصول ،مبانی اخالقی و مانیفست
خودش پایبند باشد بایستی با استقالل رای بیشتر ساحت
فردی هنرمندانه خویش راحفظ کند تا اثری تاریخ ســازتر و
ماندگارتر خلق کند.
ورزش
تی
تر
یک
تاجچگونهبرندهانتخاباتفدراسیونشد؟
ورزش
72
مثلث | شماره 308
ائتالف در دقیقه نود
تاجگذاری پرحرف و حدیث
اگرچه باالخره انتخابات با حــرف و حدیث های فراوان برگزار شــد،
اما نتیجه این انتخابات این موضوع را روشــن کرد که دولت برخالف
شــعارهای قبلی اش اتفاقا درمــورد تعیین رئیس جدید تشــکیالت
فوتبال دخالت کرد .حاال تاج رئیسی است که توصیه های سیاسی،
او را جانشین علی کفاشیان کرده است.
انتخابات فدراسیون فوتبال چگونه
برگزار شد؟
حذف فدراسیون به نفع وزارتخانه
1
انتخاباتفدراسیون فوتبال باالخره برگزار شد .عده ای
می گفتند قرار نیست انتخابات فوتبال برگزار شود .این عده
اعتقاد داشتند کفاشیان به دنبال راهی برای تجدید ثبت نام
از نامزدهای انتخابات فوتبال است .عده ای هم موفق نشده
بودند که خود را به انتخابات برســانند .بنابراین به اعضای
مجمع توصیه می کردند که رای سفید به صندوق بیندازند.
اما شــنبه هفته گذشــته نه خبری از تعویق انتخابات
بود و نه خبری از ارا ی ســفید .مجمع ۷۴نفره فدراســیون
فوتبال ،رئیس جدید فدراســیون فوتبــال را انتخاب کرد.
انتخابات فدراســیون فوتبال ســه کاندیدا داشت؛ اجرلو،
عزیزمحمدی و تاج .در نهایت این مهدی تاج بود که رئیس
فدراسیون فوتبال شــد و البته انهایی که در مجمع حضور
داشتند از یک نکته جالب ســخن می گفتند .اینکه در تمام
طول رای گیری ،مهدی تاج و شــهاب الدین عزیزی خادم
کنار هم نشســته بودند و مرتب با هم حــرف می زدند .همه
چیز روشن بود؛ مهدی تاج و شــهاب الدین عزیزی خادم با
هم ائتالف کرده بودند .اما اینکه این ائتالف اجباری بوده
یا اختیاری موضوعی اســت که به محل سوال تبدیل شد.
سوالی که رسیدن به پاسخ ان چندان دشوار نبود .چه تا یک
روز قبل از برگزاری انتخابات مشخص نبود که قرار است ارا
به سبد کدام کاندیدا ریخته شــود اما معادله چندان سخت
نبود؛ اینکه کاندیدای رد صالحیت شده یعنی عزیزی خادم
سرنوشت انتخابات را تعیین خواهد کرد .او با علی کفاشیان
وارد بازی شطرنج شــد و البته علی کفاشیان همزمان هم با
عزیزی خادم و هم با وزارت ورزش وارد این شــطرنج شــده
بود .اما قبل از انکــه وارد واکاوی این شــطرنج بین وزارت
ورزش و علی کفاشــیان شــویم و به نقش علیرضا اسدی،
دبیرکل فدراسیون فوتبال اشاره کنیم ،بهتر است به قبل از
زمان ثبت نام ها و تایید صالحیــت بازگردیم ،جایی که یک
کاندیدابهنامشهاب الدینعزیزی خادمکهجوان ترینعضو
هیات رئیسه بود وارد کار شد و در شش ماه مانده به انتخابات،
بایککارستادیتوانستهبودنزدیکبه چهلامضاوتاییدیه
برای حضور در انتخابات جمع کند و به همین دلیل همه او
را کاندیدای پرشانس انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال
می دانستند .کار به جایی رسیده بود که گفته می شد برخی
نامزدها نیز برای گرفتن امضا به مشکل برخورده بودند .هر
کاندیدای ریاســت باید ۱۰امضا جمع می کرد .کاندیدای
پرشانس البته می توانست به حرف کفاشیان گوش نکند اما
این کار را نکرد و به یک کاندیدا امضا داد و خودش با حدود
۳۰امضا وارد جریان انتخابات شد و در نهایت توسط دبیرکل
فدراسیون فوتبال که منتسب به وزیر ورزش و جوانان بود رد
صالحیت شد.
بازی کفاشیان با مخالفانش
بود و به این ترتیب کفاشیان فکر می کرد که با رد صالحیت
او از وی انتقام گرفته است ،اما غافل از اینکه در سوی مقابل
هم دولت و بــه عبارتی بهتــر وزارت ورزش نیز بازی خاص
خودش را دنبال می کرد .کفاشــیان به خیال اینکه خودش
حامی تاج یا اجرلو خواهد شد ،بازی را تمام شده می دانست
امــا بــازی وزارت ورزش پیچیده تر بود .بازی کــه البته ۵۰
درصد به نفع کفاشیان و ۵۰درصد به ضررش بود؛ در استانه
انتخابات حدود ۳۰عضو مجمع اعالم می کنند یا در مجمع
رای سفید می دهند یا اینکه در جلسه شرکت نمی کنند تا ان
را از رسمیت بیندازند .رای سفید دادن انها به منزله این بود
که رئیس فدراسیون فوتبال باید با دوسوم ارا انتخاب شود و
این اتفاق در صورت تحریم انها نمی افتد و در حضور وزیر در
مجمع انتخاباتی فدراسیون فوتبال ،رئیس انتخاب نمی شد
و ریاست علی کفاشیان دست کم پنج ماه تمدید می شد .این
وضعیت وزیر را در موقعیت اچمز قرار می داد .بنابراین وزارت
ورزش باید دست به کار می شد .مهدی تاج و مصطفی اجرلو
تقریبا اطمینان داشتند که عزیزی خادم تا چه حد می تواند در
مجمع موثر باشد .دیگر نامزد انتخابات یعنی عزیزمحمدی
چهارشنبه پیش از انتخابات جلسه ای با عزیزی خادم داشت
که ظاهرا بی نتیجه مانده بود .علی کفاشیان که این حرکت
را پیش بینی نکرده بود ،منتظر صبح روز انتخابات ماند و البته
همچنان از اســدی حمایت کرد و گفت که اسدی دبیرکل
فدراسیون فوتبال می ماند .کفاشیان فکرش را نمی کرد که
عزیزی خادم بتواند چنین ســازمان رایی داشته باشد و البته
فکرش را نمی کرد که اگر نایب رئیس اول فدراسیون فوتبال
هم شود ،منتقد شماره یکش به دبیرکلی نزدیک می شود.
رقابت نابرابر
عزیزی خادم در اخرین لحظات
رای خود را به سمت
مهدی تاج برد
مثلث | شماره 308
مهدی تاج رئیس فدراسیون فوتبال شد اما چه کسی
است که نداند او در شرایط برابر با اجرلو هرگز نمی توانست
50بر 15برنده انتخابات باشد .او با عزیزی خادم ائتالف
کرد .ضمن اینکه دولــت در دقیقه نود بــه یاری اش امد.
شــاید حضور رئیســی مســتقل را برنمی تابیدند .ائتالف
تاج – عزیزی خادم اما برای ایــن نامزد انتخابات همه چیز
را تمام کــرد .برخــی می گویند کــه این ائتالف ســاعت
۹صبــح روز مجمع یعنی شــنبه هفتــه گذشــته رخ داد.
شــهاب الدین عزیزی خادم که حدود 25رای داشت ،در
جلســه اخر مذاکره با تاج ،با او ائتالف کــرد؛ ائتالفی که
البته برای تاج اجباری اما بــرای عزیزی خادم اختیاری به
نظر می رســید .اول قرار بود که ائتالف به علی کفاشیان
برای نایب رئیسی اول رای ندهند اما چون کفاشیان فقط
در صورتی عضو کمیته اجرایی کنفدراسیون فوتبال اسیا
می ماند که رئیــس یا نایب رئیس اول فدراســیون فوتبال
باشــد ،ائتالف تاج و عزیزی خادم بــه وی رای داد اما به
محمود اســامیان رای نــداد .نکته دیگر این اســت که
۵عضو کابینــه عزیزی خــادم در انتخابات هیات رئیســه
رای اوردند .در واقع حیدر بهارونــد ،هد ایت الله ممبینی،
فریدون اصفهانیان ،محمود شیعی و عبدالکریم طالقانی
از کســانی بودند که با عزیزی خادم همراه شده بودند و در
واقع جزو ستاد انتخاباتی وی بودند .تازه اگر قنبرزاده برای
سازمان لیگ معرفی شود که البته عضو نهم هیات رئیسه
هم هســت از کمپین انتخاباتی عزیزی خادم محســوب
می شود ،ان وقت اعضای نزدیک به عزیزی خادم به شش
نفر می رسند و در هیات رئیسه تصمیم نهایی را می گیرند در
حالی که خود عزیزی خادم در انتخابات حضور نداشــت!
در تمام طول جلســه مجمع مهدی تاج کنار عزیزی خادم
بود و شــاید به همین دلیل گفته شــد جدی تریــن گزینه
هیات رئیسه ،عزیزی خادم باشد .مهدی تاج در حالی این
ائتالف را انجام داد که مصطفی اجرلو سعی داشت مجمع
را برای توســعه فوتبال و دیگر مواردی که بــه ان اعتقاد
داشــت مجاب کند .انها را مجاب کند کــه بهترین گزینه
برای اداره فوتبال اســت .البته هیچ فرقی هم نداشــت ،
چه او مســیر البی بــا عزیزی خادم را در پیــش می گرفت
یا به طور انفــرادی نظر اعضا را جلب می کــرد .تصمیم از
جایی دیگر گرفته شــده بــود .جایی که باالتــر از مجمع
فدراسیون فوتبال ،جایی در همان حوالی خیابان سئول!
اگر تاج به صورت اجباری با عزیزی خادم ائتالف نمی کرد
و ارای عزیزی خادم به ارای خودش اضافه نمی شد قطعا
نمی توانست رئیس شود .سازمان رای کاندیدای رد شده
در واقع یک طرف و طرف دیگر سفارشی تعیین کننده در
انتخابات بود .بنابراین کفاشــیان نمی توانســت در چنین
شــرایطی مقاومت یا مســتقل عمل کند .چــون ماندنش
در کرسی بین المللی هم تضمین شــده بود .انتخابات به
پایان رسید و حاال این علی کفاشیان است که دیگر رئیس
نیست .نایب رئیس است .خودش به شوخی به خبرنگاران
گفته است مهدی تاج ســال ها نایب رئیس اول من بود و
حاال من نایب رئیس اول او شده ام و به اتاقی می روم که او
انجا بود .فوتبال ایران رئیس جدیدش را شناخت و باید دید
که تاج چهار سال ا ینده را چطور مدیریت خواهد کرد .باید
دید در روزهای اینده چه اتفاق هایی می افتد و چه کســی
برای ســازمان لیگ و دبیرکلی فدراســیون فوتبال معرفی
می شوند .حاال مهدی تاج که روزگاری مدیرمسئول روزنامه
جهان فوتبال بود و چهار سال نایب رئیس اول و نزدیک به
سه سال و نیم نایب رئیس دوم ،رئیس فدراسیون فوتبال
شده است ،البته با حمایت ویژه .جایی که تصمیم گرفته
شد عزیزی خادم از بازی ریاســت خارج اما ارا ی او به نفع
گزینه دلخواه سازماندهی شود .او با ائتالف اجباری رئیس
فدراسیون فوتبال شد و سکان هدایت فوتبال در چهار سال
اینده را بر عهده گرفت ؛ فوتبالی که چهار ســال پرماجرا را
پیش رو خواهد داشت .او از سویی تحت مدیریت محمود
گودرزی است که برای اش حکم ریاست فدراسیون می زند و
ازسویدیگرتحتتاثیراعضایهیات رئیسهکهازنزدیکان
عزیزی خادم و وزیر هستند .
ورزش
علی کفاشــیان به دنبال مدل پوتین -مــدود ف بود.
او بازی با مخالفانــش را کلید زد .هم بــا محمود گودرزی،
وزیر ورزش و جوانان و هم با شــهاب الدین عزیزی خادم.
شــاید به همین دلیل علیرضا اســدی ،دبیرکل منتسب به
وزارت ورزش و کســی که با توصیــه وزارت ورزش به جای
دبیرکل قبلی فدراسیون نشسته بود را مجاب کرد صالحیت
عزیزی خادم را برای احراز پست ریاست رد کند .این اتفاق
را کفاشــیان یک پیــروزی بــرای خودش تلقــی می کرد.
درواقع عزیزی خادم در هیات رئیســه چهار سال منتقد تند
و تیز کفاشــیان و عامل حذف مهدی محمدنبی ،دبیرکل و
ســیدهادی ایت اللهی ،نایب رئیس اول فدراسیون فوتبال
مهدی تاج خود را به دولت های
مختلف نزدیک می کند
از احمدی نژاد تا روحانی
انتقاد کم سابقه عابدینی از
گودرزی
وزارت ورزش فوتبال را دربست
می خواهد
73
ورزش
حذف فدراسیون به نفع وزارتخانه؟
انتخاباتفدراسیونفوتبالچگونهبرگزارشد
ورزش
74
مثلث | شماره 308
2
مجمعانتخاباتیفدراسیونفوتبالایراندرحالیهفته
گذشته در محل اکادمی ملی المپیک برگزار شد که فضای
خاصی بر انتخابات حاکم بود .اخرین شــنیده ها حکایت از
ائتالف های اجباری می داد .در پایــان اگر چه مهدی تاج با
تکیه بر توصیه مقامات باالدستی و کسب 50رای به عنوان
رئیس جدید این فدراســیون برگزیده شــد اما بعید است که
حاشیه های این انتخابات به این زودی فروکش کند .مجمع
فدراســیون فوتبال جهت انتخاب رئیس جدید فدراســیون
فوتبــال ایران بــا حضور 73عضو ســاعت 9:35شــنبه18
اردیبهشــت به ریاست علی کفاشــیان در مجموعه انقالب
برگزار شد .بر این اســاس ،نتایج کامل انتخابات مجمع 18
اردیبهشتبهاینشرحاست:
مهدیتاج
رئیسفدراسیون
علیکفاشیان
نایب رئیساول
بهمجمعبعدیموکولشد
نایب رئیسدوم
نایب رئیسسوم(بانوان):الههعرب عامری
نمایندههیات هایاستانی:عبدالکاظمطالقانی
نمایندهباشگاه ها :محمودشیعی
کارشناس:فریدوناصفهانیان
کارشناس:حیدربهاروند
کارشناس:هدایت اللهممبینی
اما نکته جالب توجه اینکه مجمع از ساعت 9:35اغاز
شــده بود اما در اتاق مربوط به خبرنــگاران خبری از پخش
مراسم نبود .جالب تر اینکه مشخص شد تصویربردار مراسم
را به مجمع راه نداده بودند و بعد از چیزی حدود بیست دقیقه
فیلمبردارموفقشدواردمجمعشود.
در اغــاز مجمع علی کفاشــیان از حاضران خواســت
که برای نظارت بر انتخابات اعــام امادگی کنند که پس از
رای گیری اعضــای مجمع نوتاش ،ســنجابی و محمدرضا
غفاری به عنوان ناظران صندوق های رای انتخاب شــدند.
وزیر ورزش و هیــات همراه هم بــا کمی تاخیــر وارد محل
برگزاری مجمع شدند .علی کفاشیان مصوبات مجمعی که
در اسفندماه برگزار شــده بود را قرائت کرد که عبارت بودند از
بحثمالیات،بخششبدهیباشگاه هاتا 20میلیونتومان،
وضعیتمالکیتساختماندوباشگاهاستقاللوپرسپولیس،
تصویب بودجه ساالنه ،تعیین بازرس علی البدل ،اصالحات
پیشنهادی در بندهای اساســنامه ،حق عضویت باشگاه ها
برگزاری مجمع انتخاباتی در اردیبهشت ماه و پیگیری قرارداد
صداوسیمابافدراسیونازطریقمراجعقضاییکههمگیبه
تایید اعضای مجمع رسید .علی کفاشیان همچنین گزارش
عملکردچهارسالهفدراسیونفوتبالراقرائتکرد.همچنین
اعالم شــد که با نامه ســازمان بازرسی کل کشــور برگزاری
انتخاباتبالمانعاست.
اظهارات اجورلو در مجمع
مصطفیاجورلوکهیکیازنامزدهایریاستفدراسیون
فوتبال قبل از رای گیری گفت« :ما بایــد با تعامل وضعیت
فوتبال را بهتر کنیم .ما باید با وزارت ورزش ،صدا و ســیما و
مجلسشورایاسالمیتعاملداشتهباشیم».
وی در بخشــی از صحبت هایش به مسائل اقتصادی
اشــاره کرد و گفــت« :االن اســتادیوم ها متعلق بــه وزارت
ورزش اســت .از ان طرف بازیکنان زیــادی در این فوتبال
طلبکار هستند .فوتبال ثروتمند است و شرط ان ،این است
که باشــگاه محور باشیم .ســازمان لیگ مســئول برگزاری
منصفانه لیگ اســت .فوتبال و اقتصاد فوتبال در محوریت
باشگاه هاست .اتحادیه فوتبال می تواند منافع فوتبالی ها را
تامینکند.مابایدرویفوتبالپایهبرنامه ریزیکنیم».اجورلو
اضافهکرد«:منمعتقدمکهفوتبالایرانپیشرفتداشتهوبه
همیندلیلنبایدبهنفیگذشتهپرداختودستاوردهایبزرگی
در این سال ها یعنی از گذشته تا االن به دست امده است».
کاندیدای ریاست فدراســیون فوتبال اضافه کرد« :فوتبال
حرفه ای ،گســترش هیات هــای فوتبال اســتان ها ،اداره
هرچه بهتر تیم ملی و توجه به درامدزایی در فوتبال از اهداف
من است .من می خواهم فوتبال را از یک و دو استان خارج
کنم و ان را به کل کشور گسترش بدهم .یعنی فوتبال برای
تمام ایران .وی در پایان درباره انتخابات گفت« :فوتبالی ها
باید به مردم نشــان دهند که بالغ هستند و خودشان تصمیم
می گیرند».
اظهارات مهدی تاج در مجمع
در ادامــه این مجمع مهــدی تاج به مــدت 10دقیقه
صحبتکرد.اوگفت«:تعاملباهمهنهادهاهدفمناست.
تعامل با دولت نافی استقالل فدراسیون نخواهد بود و باید با
وزارت ورزش تعامل داشته باشیم؛ فوتبالی که ناروا به فساد
و بی اخالقی متهم شده است .اینجانب در مقابل منتخبان
فوتبالکشورمتعهدمی شومکهبهاقتصادفدراسیونفوتبال
پایبند باشم و از همه ظرفیت موجود برای حمایت از فوتبال
استفاده کنم .استقالل فدراســیون فوتبال چنانچه مد نظر
مدیران بوده اســت ،امروز به عنوان اصلی ترین بنیان ان را
دنبال می کنم .در خصوص اقداماتی که باید انجام شود باید
بگویم رویه فوتبال کشور ،رویه مساعدی است ».وی افزود:
ورزش
«اتفاقات خوبی رخ داده اســت و چند مشکل هست که باید
حلشود.امروزبهترینفوتبالوفوتسالاسیاراداریم.فوتبال
ساحلیمادردنیاجایخوبیداردولیگمادومینلیگفوتبال
ایران اســت .امروز تیم ملی ما یکــی از قوی ترین تیم های
اسیاست و امروز همه سیستم فوتبال کشور به شکل منظم
در حال گردش است .چیزی که باید به عنوان رویکرد اصلی
بررسی شود ،شفافیت مالی است .دوم ارتقای فنی و اموزش
مربیاناست.اعتقادمنایناستکهدرارکانفدراسیونیک
گسستگی وجود دارد .ما باید همه امکانات فوتبال را به پول
تبدیلکنیم.خصوصی سازییکتکلیفاستومولفه های
ان را باید دنبال کرد».
اظهارات عزیز محمدی در مجمع
عزیزمحمدی ســومین کاندیدای ریاست فدراسیون
فوتبال در اظهاراتی 10دقیقه ای درباره برنامه هایش گفت:
«اخالق گرایی باتوجه به اموزهای اخالقی در فوتبال در کنار
دانش و علــم روز می تواند ما را از بحران فعلی خارج ســازد.
خواسته هایبحقمردمازفوتبال،هم افزاییرامی طلبد.باور
دارم که نظرات سازنده اهالی فوتبال می تواند در کوتاه مدت
و بلند مدت اصالحات جدی ای را به همراه داشــته باشــد.
گرچه مقاومت برابر اصالحات شدید بوده است ».او افزود:
«امروزه زمــان تصمیم گیری های خلق الســاعه گذشــته
است و تعهد گرایی یک ضرورت اســت .باید از بی برنامگی
جلوگیری کرد .برنامه من بر اساس شناخت از فوتبال کشور
است .تدوین اساســنامه فوتبال از اولین اهداف من است.
شفاف سازی درامدهاوهزینه هایسازمانلیگوفدراسیون
ازدیگربرنامه هایمناست.هماهنگیباوزارتورزشبرای
پیشبرداهداففوتبالسومینهدفمناست.تامینشرایط
و زیر ساخت ها برای تبدیل شدن به قدرت اول اسیا در فوتبال
چهارمین برنامه من است که بر اساس برنامه چشم انداز 25
سالهانجاممی شود.پیگیریباشگاهداریوخصوصی سازی
از طریق مجلس و دولت پنجمین هدف من است .ششمین
هدف من ارتقای فوتبال بانوان اســت .هفتمین هدف من
حمایتمادیمعنویازهیات هایفوتبالاستان هاباالخص
هیات های ضعیف تر است .از دیگر اهداف من می توان به
بحث درامدزایی تلویزیونی و هواداری اشاره کرد .همچنین
اســتفاده از منابع انســانی و نخبگان در فدراسیون فوتبال و
هیات های فوتبال باید در دستورکار ما باشد ».این کاندیدای
فدراســیون فوتبال که تمام اظهاراتــش را از روی کاغذ و به
سرعت می خواند ،در پایان افزود« :به عنوان عضو کوچک
ضمناحترامبهسایرکاندیداهابایدبگویمبرنامهمنبر اساس
نیازهای فوتبال کشور نوشته شده است و اگر انتخاب شوم،
تالشمی کنمبهاهداففوقبرسم».
کمک کنیم تا فضایی مناسب در فوتبال ایران حاکم شود .از
فدراسیونفوتبالتشکرمی کنمچراکهانهاخطمقدمهستند
و تمام فعالیت های انها دیده می شــود ».نکته جالب توجه
اینکه در حالی که وزیر ورزش صحبت هــای انتقادامیزی را
راجع به شــرایط فوتبال مطرح می کرد یکباره صدا و تصویر
گــودرزی در اتاق مخصوص خبرنگاران قطع شــد .دقایقی
پسازحرف هایوزیرورزشاماباردیگرصداوتصویرمجمع
برگشتواسدیباتوضیحرای گیریگفت«:باتوجهبهتعداد
حاضراندراینجا 48،نفربایدرایدهندتارئیسانتخابشود.
بعد از اظهارات اسدی ،گودرزی اولین کسی بود که رای خود
رابهصندوقانداخت».
تاج ،رئیس فوتبال شد
شــمارش ارای انتخابات فدراســیون فوتبال اغاز و در
پایان مهدی تاج با کسب 50رای به عنوان رئیس فدراسیون
فوتبال انتخاب شد .مصطفی اجورلو 15و عزیزالله محمدی
شش رای کسب کردند و 2رای هم باطل شد .بعد از انتخاب
مهدیتاجبه عنوانرئیسفدراسیونفوتبال،نایبرئیساناو
معرفیشدندوفرایندرای گیریازانهااغازشد.علیکفاشیان
به عنــوان نایب رئیس اول ،محمــود اســامیان به عنوان
نایب رئیسدوموالههعرب عامریبه عنواننایب رئیسسوم
ازسویتاجمعرفیشدند.پیشازانتخابنوابرئیس،وزیر
ورزش و جوانان ،با نماینده ســازمان بازرسی صحبت کرد اما
ارتباط صوتی قطع شد و کســی متوجه نشد که چه صحبتی
بین ان دو رد و بدل شد .شمارش ارای اخذ شده برای انتخاب
نواب رئیس فدراسیون فوتبال اغاز شــد و بر این اساس این
نتایجرقمخورد:
نایب رئیساول:علیکفاشیانبا 64رای
نایب رئیسسوم:الههعرب عامریبا 46رای
محمود اســامیان برای نایب رئیس دوم فدراسیون
رای نیاورد .او با کسب 35رای ،تنها دو رای با انتخاب شدن
به عنواننایب رئیسدومفاصلهداشت.
در انتخاب نواب رئیس ،ســه رای ســفید به صندوق
انداخته شد و یک رای نیز باطل شد .حاال مهدی تاج باید فرد
دیگری را برای پست نایب رئیس دوم به مجمع معرفی کند تا
در جلسه بعدی مجمع عمومی فدراسیون ،اعضا رای خود را
اعالمکنند.تامجمععمومیبعدیتاجبرایپستنایب رئیس
دومفدراسیون،فردیرابه عنوانسرپرستمعرفیمی کند.
اعتراض شدید اجورلو
به انتخابات فدراسیون فوتبال
پــس از معرفی مهــدی تــاج به عنوان رئیــس جدید
تشکیالت فوتبال اما مصطفی اجورلو که در شرایطی نابرابر
در انتخابات بازی را نه به تاج بلکه بــه دولت واگذار کرده بود
نسبتبهارایمهندسی شدهواکنشنشانداد«:منازمردم
کشورمانبه خاطربرگزاریاینانتخاباتعذرخواهیمی کنم
وبهاقایانجهانگیریواسالمیان،انتخاباقایتاجراتبریک
می گویم .هشت سال پیش در دوره اقای احمدی نژاد اجازه
ندادندمنواردفوتبالشوموحاالهمدردولتتدبیروامیداین
اتفاقاتافتاد».اوادامه داد«:منواقعا به خاطراتفاقاتیکه
امروز رخ داد متاسفم .برای اینکه می بینیم هیچ تغییر مثبتی
در فوتبال ایجاد نشده اســت ».وی با اشاره به حمایت وزیر
ورزش از مهدی تاج گفت« :یک ماه است که به وزیر ورزش
عرضمی کنمکهبرخی هاازتاجحمایتمی کنند.وزیرورزش
به دنبال فوتبال پاک اســت ،اما عملکردش ناعادالنه بود و
قطعا در انتخابات دخالت کرد ».این نامزد ریاستفدراسیون
فوتبال گفت« :دیشب خبری به دستم رسید مبنی بر اینکه به
دلیل برخی تماس های تلفنی رای ها به ســمت تاج برگشته
است .اگر این صحت داشته باشد وای به حال فوتبال ما».
ویافزود«:وزیرورزشامروزازکسیحمایتکردکهچند ماه
پیشاورامتهمبهفسادمالیکردهبود.چنیناتفاقیبسیارتلخ
است و وای به حال فوتبال پاک .فوتبال پاک از مسئوالنش
اغاز می شود اما دســتان پشــت پرده ،اغازگر فوتبال ناپاک
هستند».اومدعیشد«:هیچفرقیبیندولتفعلیودولت
سابق وجود ندارد .وای به حال ما که چنین فوتبالی داریم .به
انتقاد گودرزی از فوتبال
مثلث | شماره 308
مصطفی اجورلو پس از پایان
انتخابات در مصاحبه ای گفت
که دولت در نتایج ارا تاثیر داشته
و از این بابت از مردم ایران
عذرخواهی می کند
ورزش
بعدازاظهاراتسهکاندیدا،محمودگودرزیوزیرورزش
و جوانان صحبت کرد و گفت« :من بنا ندارم خیلی صحبت
کنم ،چند نکته را می گویم و امیدوارم دوستان به این نکات
عنایت داشته باشند .سیزده فدراسیون قطعا در المپیک ریو
حضور خواهند داشت و اسباب تاسف است که جای فوتبال
دراینجاخالیاست.جایتاسفداردکهبااینکمیتفوتبال
وبااینهمهانسانفرهیختهومتخصصنتوانستهبهالمپیک
برود ».او افــزود« :اینکه رنکینگ ها چیــز دیگری بگوید و
نتایج چیز دیگری بگوید را باید پاســخ دهیــم .من به عنوان
مطالبه گر این را نمی گویم و بلکه می گویم مردم می پرســند
و باید شما بدانید .دو باشگاه استقالل و پرسپولیس همیشه
اویزان دولت بوده اند و مشکالت مالی داشته اند ».گودرزی
در ادامــه صحبت هایش با اشــاره به اینکه بایــد بین وزارت
ورزش و فدراسیون فوتبال تعامل باشــد ،گفت« :امیدوارم
که انتخابات فدراسیون فوتبال در فضایی سالم برگزار شود و
سرنوشتایندهاینفدراسیونتعیینشود».ویافزود«:باید
75
ورزش
از احمدی نژاد تا روحانی
هشتسالقبلبازگشتیم.همان طورکهماامروزفوتبالپاک
مدنظرمسئوالنوقترامی بینیم،فوتبالپاکایندولترانیز
هشت سالدیگرخواهیمدید!»
واکنش منفعالنه وزیر ورزش
و رئیس فدراسیون فوتبال
امااظهاراتاجورلوانقدرصریحوسریعمطرحشدکه
وزیر ورزش و مهدی تاج فکرش را هم نمی کردند .انها بدون
انکه درباره موارد مشخص صحبت کنند تنها به ذکر این نکته
بسندهکردندکهانتخاباتدرشرایطخوبیبرگزارشد.محمود
گودرزیقبلازترکمجمعفدراسیونفوتبالگفت«:جادارد
اززحماتهیات رئیسهقبلیکهبعضادرهیاتفعلیهمحضور
دارند،تشکرکنم.جاداردازاقایکفاشیانبابتتالش هایش
در توسعه فوتبال ایران تشکر کنم .تجربیات ایشان قطعا در
اختیار فوتبال ایران قرار خواهد گرفت و شــما با رایی که به او
دادید ،این حکم را به او دادید ».او در حالی این حرف ها را به
زبان می اورد که از باقی ماندن کفاشیان در فدراسیون اتفاقا
به شدت عصبانی بود .گودرزی گفت« :جا دارد به مجموعه
جدیدفدراسیونتبریکبگویم.بهاقایتاجتبریکمی گویم
و از این به بعد امیدوارم منشــا اثرات خیر باشــند .از روزی که
من وارد وزارت شــده ام ،به هیچ توصیه ای گوش نداده ام و
به سفارشی هم تن ندادم .کسی دســتوری به من نداده و هر
تصمیمی بگیرم،هیچتاکیدودستوریازدولتنگرفته ام.من
به هیچ کس توصیه نکرده ام و کسی هم به من توصیه نکرده
اســت .انچه من در این انتخابات دیدم ســامت بود و هیچ
شبهه اینبودواگرمی دیدمحتمابرخوردمی کردم.تالشما
این است که به مر قانون توجه شود ».وی ادامه داد« :بعضا
برخیازاینکاندیداها،دوستانرانزدمنمی اوردندوخودشان
هم می امدند و به من می گفتند که از من حمایت کن .من به
هیچ یکازبزرگواراناهانتنمی کنم.همهحاضراناهلفن
هستندوانهاهمزیرباراینمسالهنمی روند.اگرکسیازدولت
توصیهمی شد،مطمئنااسالمیانامروزرایمی اورد.دوستان
عنایت داشته باشند که در رای انها دستی برده نشده و نماینده
AFCاینجاست و می تواند شهادت دهد که هیچ زور و فشاری
در کار نبوده اســت ».او در حالی به رای نیاوردن اســامیان
اشارهداشتکهخیلی هاتاکیدداشتندطیفوسیعیازاعضای
مجمعساعتیقبلازبرگزاریانتخاباتباتاجشرطکردهبودند
که قنبرزاده باید جای اسالمیان را بگیرد .در غیر این صورت
رای بی رای!قنبرزادهاماگزینهچهکسیجزوزیرورزشبود؟
مهدی تاج خود را به دولت های مختلف نزدیک می کند
3
فردی که هفته گذشته ریاست فدراسیون فوتبال را
برای چهار ســال بر عهده گرفت و جانشین علی کفاشیان
شد ،مهدی تاج نام دارد .متولد بهمن ماه که در 57سالگی
به یکی از رویاهای دیرینه اش رسید؛ مردی محافظه کار که
قبال او را به عنوان عضو هیات مدیره ذوب اهن و سپاهان
می شناختیم .یک چهره صنعتی با سابقه نظامی که عالقه
خاصی به حضور در عرصه فوتبال داشته است .او پیش از
این سابقه عضویت در هیات مدیره باشگاه های ذوب اهن،
سپاهان و پرسپولیس را دارد و همچنین مدیرعامل باشگاه
سپاهان نیز بوده است .وی از سال ۱۳۸۰به مدت 10سال
مدیر مسئول روزنامه جهان فوتبال بود.
مهدی تاج از زمانی حضور خود را در فوتبال را جدی
کرد که روزنامه جهان فوتبال را به تیم تازه ای سپرد؛ تیمی
که اگرچه در نهایت با انها دوام نیاورد اما زمینه ساز حضور
وی در مدیریت فوتبال شد .او رئیس هیات مدیره سپاهان،
قهرمــان دوره دوم لیگ برتــر فوتبال ایران اســت و البته
رئیس اتحادیه مدیران فوتبال ایران در همان اثنا؛ زمانی
که تصور می شــد او با حمایت مالی کارخانــه فوالدمبارکه
فوتبال ایران را تکان خواهد داد .اما اینها موثر نبود.
تاج چنــدی بعد و بــا اســتقرار دولت جدیــد به مرور
رابطه نزدیکی بــا محمد علی ابادی رئیس وقت ســازمان
تربیت بدنی پیدا کرد و به واسطه او در کابینه علی کفاشیان
جــای گرفــت و به عنوان نایــب رئیــس و کار خــود را در
مهمترین نهــاد اجرایی فوتبــال ایران اغاز کــرد .تاج که
در ان دوران رابطه خوبی با جمعیت موســوم به ایثارگران
داشــت ،در یکی از پرمســاله ترین دوران اداره فوتبال در
ایران در نهایت با علی کفاشیان به مشکالت جدی خورد
و پس از کناره گیری از ســمت مدیریــت تیم های ملی در
انتخابات دوره گذشــته فدراســیون نیز به نفــع عزیزالله
محمدی کنار کشید.
اما فقط یک سال بعد با ســمت رئیس سازمان لیگ
دوباره به فدراسیون بازگشــت تا این بار به یکی از نام های
ثابت اداره فوتبــال در ایران تبدیل شــود اما با شــرایطی
خاص؛ شــرایطی که برخی رســانه ها اینگونــه تعریفش
می کردند؛ تاج به علی کفاشیان تحمیل شد .او روش های
خاص خودش را در مدیریت دارد .کم حرف و محافظه کار
است و اهل دعوا نیست؛ یک اصفهانی متمول که روابط
سیاســی و اقتصادی خاصی دارد و البته به واسطه همین
ارتباطات مدت زمان کمی در طول یک روز کاری در محل
کار خود حاضر می شود .او اما برای این مشکل هم تدبیر
و یژه ای اندیشــید؛ محمدرضا ســاکت را به سازمان لیگ
اورد و او را در طبقه باالیی سازمان لیگ اسکان داد تا این
ورزش
76
مثلث | شماره 308
تشکر تاج از اعضای مجمع
تاج پــس از رئیس شــدن در فوتبال اما موفق نشــد
واکنش به موقع و قانع کننده ای دربــاره حرف های اجورلو
نشــان دهد .بنابراین راه دیگری در پیــش گرفت و گفت:
«ابتــدا از همگی تشــکر می کنم .واقعیت این اســت که
مســئولیت من امروز خیلی بیشتر شده اســت .از صبح تا
شــب باید کار کنم و امیدوارم با کمک هیات رئیسه بتوانم
مشــکالت را مرتفع کنم .خدا را شــاهد می گیــرم که اگر
کســی مرا حمایت کرده اســت ،نظر خودش بوده است.
من تا اخرین دقیقه کاندیدا نشــده بودم .من در دقیقه نود
و چند کاندیدا شدم .بازهم از شــما عزیزان تشکر می کنم
که مرا الیق دانستید .از همه تشکر می کنم و امیدوارم که
جواب این اعتماد را بدهم ».حــاال ترکش های انتخابات
فدراســیون فوتبال هــر روز از زبان یکــی از اهالی فوتبال
مخابره می شــود .خیلی ها معتقدند در فدراسیون فوتبال
که وزیر ورزش ادعای ایجاد تغییر و تحول در ان داشــت،
تنها یک جابه جایی ساده صورت گرفته است؛ کفاشیان به
اتاق دیگری رفته اما با پست مهم نایب رئیسی اول و البته
مهدی تاج جانشین کفاشیان شده است .گزینه ای که گفته
می شود حاال دیگر به هیچ یک از دستورات وزارت ورزش
نمی تواند «نه» بگوید.
انتقاد کم سابقه عابدینی از گودرزی
وزارت ورزش فوتبال را دربست می خواهد
4
عضو مجمع فدراســیون فوتبال با انتقاد از سیاست
وزارت ورزش در انتخابــات ایــن فدراســیون گفــت:
«وزارتخانــه فوتبال را دربســت می خواهد و افــراد برای
رســیدن به جایگاه باید لهجه خاص یا ارادت ویژه داشته
باشند».
امیر عابدینــی درباره وضعیــت انتخــاب دبیرکل و
نایب رئیس دوم فدراســیون فوتبال گفت« :فکر می کنم
بعد از پایان مسابقات لیگ برتر مهدی تاج نظرش را درباره
تعیین سرپرست ســازمان لیگ و نایب رئیسی دوم اعالم
می کند».
اسدی می ماند
وی افزود« :درباره دبیرکل و سایر کمیته ها هم فکر
می کنم تاج با هیات رئیســه به توافق رســیده که علیرضا
اسدی سر جای خودش بماند و به کارش ادامه بدهد».
چندگزینه برای نایب رئیسی دوم
عضو هیات رئیســه ســازمان لیگ با بیــان اینکه ایا
احتمال انتخــاب وی به عنوان رئیس این ســازمان وجود
دارد یا خیر؟ گفت« :برای سازمان لیگ نام 5-6نفر مطرح
شــده و گویا با همه هم صحبت شده است .باید ببینیم چه
ورزش
مدیرسابق سپاهان کلیات اجرایی و فنی اداره سازمان لیگ
را برعهده بگیرد.
او که ظاهرا تا قبل از شــروع انتخابات حمایت علی
کفاشــیان را پشــت ســر خود داشــت ،در گفت وگوهای
خصوصی اش خــود را گزینــه مطلوب دولــت نیز معرفی
می کرد و در این زمینــه از رابطه نزدیکش بــا جهانگیری
معاون اول رئیس جمهور کدهایی مــی اورد .البته تاج در
پایان فصل گذشته لیگ و در ادامه ان مشکالت شدیدی
با وزیــر ورزش پیدا کرد که در جلســه کمیســیون ورزش
مجلس نیز نمــود بیرونی یافــت و این دو بحــث تندی با
یکدیگر داشتند.
او در دوران حضور در ســازمان لیــگ ،رقابت های
منظمی را ســازماندهی و البته تغییراتی مثل جوان کردن
لیگ را پایه ریزی کرد اما به او چند انتقاد جدی نیز وارد بود؛
از جمله اینکه فوتبال را به اندازه کافی دوست ندارد .انتقاد
دیگری که به تاج وارد شد ناتوانی تیم او در درامدزایی در
دوران اداره لیگ برتر فوتبال ایران بود.
نکته جالب توجه درباره تاج این اســت که او باتوجه
به روحیه خاصی که دارد قابلیت همکاری با همه دولت ها
را دارد؛ فرقی نمی کند که رئیس جمهور احمدی نژاد باشد
یا روحانی .وزیر ورزش عباسی باشــد یا گودرزی .او خود
را به مرکز قدرت نزدیک می کند و باتوجه به زمان ســنجی
قابل تاملی که دارد به خوبــی از عهده البی با مراکز قدرت
برمی اید.
مهدی تاج به اســتثنای تنها یک سال ،طی دو دوره
نایب رئیس علی کفاشیان بود و به همین دلیل نسبت به دو
رقیب خود به رئیس فعلی نزدیک تــر بود .همین موضوع
می شود .من که فعال در ســازمان لیگ هستم و به عنوان
هیات رئیسه کارم را پیش می برم».
وزارت ورزش ،فوتبال را دربست می خواهد!
عابدینــی دربــاره اینکــه منصــور قنبــرزاده یکی از
گزینه های ریاست ســازمان لیگ گزینه مورد نظر وزارت
ورزش هم هســت ،توضیح داد« :وزارت ورزش به اندازه
کافی در این انتخابات تمایالت خود را نشان داده است.
انها همه چیــز را می خواهنــد .انگار وزارت ،فدراســیون
فوتبال را دربست با کلیدش می خواهد!»
وزیر خواست اسالمیان رای نیاورد
وی در ادامه گفت وگویش با خبرنگار مهر با اشاره به
رای نیاوردن محمود اســامیان برای پست نایب رئیسی
دوم فدراســیون تاکیــد کرد«:وقتی در جلســه مجمع با
اســامیان مخالفت کردند ،شــوکه شــدم .وزیــر ورزش
با صراحت از نماینده ســازمان بازرســی خواســت پشــت
میکروفن برود و اعالم کند که اعضای مجمع به دو شغله ها
رای ندهند».
با تنگ نظری ادم های بزرگ را از دست می دهیم
باید لهجه خاص یا ارادت ویژه داشته باشید!
عابدینی با انتقاد از رویــه وزارت ورزش در انتخابات
ِ
دوســتان کاربلد را
فدراسیون فوتبال گفت« :بعضی ها،
برنمی تابند .شــما یا باید یک لهجه خاص یــا باید ارادت
ویژه ای به وزارت ورزش داشته باشید که اتفاقاتی برایتان
رخ دهد و پست بگیرید».
تاج را تحت فشار می گذارند
وی در پاسخ به این سوال که ایا با این حساب وزارت
ورزش را برنــده انتخابات فدراســیون فوتبــال می دانید؟
اظهار کرد« :اصال بحث برنده و بازنده نیست .ممکن است
مهدی تاج را تحت فشار قرار بدهند ولی تاج کسی نیست
که بتواند فشارها را تحمل کند .ســوال من این است که
ایا نمره ای که سازمان لیگ در ســال های گذشته اورده،
خوب نبوده است؟»
همه جوره کارشکنی می کنند
عضو هیات رئیســه ســازمان لیگ ادامه داد« :من
واقعیت ها را می گویم .وزارت ورزش همه جا را می خواهد.
انها برای همه پســت ها برنامه دارند و بعد هم می خواهند
پاسخگو نباشند .در فوتبال از االن مهدی تاج باید پاسخگو
باشــد ولی جالب این جاســت که عناصری کــه باید تاج و
فوتبال را تقویــت کند ،در اختیــار او نیســت و همه جوره
کارشکنی می کند».
حضور ادم های «بله قربان گو»
حتی دو سال از مدیریت کفاشیان را تحمل نکردند
وی تاکید کرد« :وزیر ورزش در تمام سخنرانی خود
فدراسیون فوتبال را کوبید .می خواهم بگویم فدراسیون
فوتبال با علی کفاشیان هشت ســال کار کرد ولی شما دو
ســال ان را تحمل نکردید ان هم به خاطــر اینکه از اول
گفتید فالنی را بردارید و فالنی را بگذارید».
عضو مجمع فدراســیون فوتبال خاطرنشــان کرد:
«اقای نماینده محترم دولت! شما گفتید دبیر فدراسیون را
بردارید و این کار انجام شد .شما نایب رئیس اول را استعفا
دادید و نایب رئیس بانوان را هم کنار گذاشتید ،ان وقت چه
تعاملی با فدراسیون فوتبال داشتید؟ حتی روز خداحافظی
فدراسیون فوتبال ،امدید و گفتید رنکینگ تیم ملی در فیفا
ارزشی ندارد!»
می خواستند با تهدید نصف مجمع را بگیرند
وی در ادامه انتقاداتــش از محمود گودرزی گفت:
«نیمی از یک مجمع ۷۳نفره متعلق به وزارت ورزش بود.
می خواســتید ان نیمه دیگر را هم با تهدید و ارعاب از ِ
ان
خود کنید ،ولی نتوانستید .مجبور بودید از بین تاج ،اجورلو
و عزیزمحمدی یک نفر را به عنوان رئیس قبول کنید .ان
وقت بعد از انتخاب تاج ،عناصر دور و بر او را گرفتید .حاال
حرف من این است که باید پاسخگو هم باشید».
ممکن است وزیر برود
عابدینــی در پایان تاکید کرد« :شــما تمــام عناصر
فدراسیون را چیدید ،در حالی که ممکن است از سمت خود
کناربروید،درحالیکهاینمجمعچهارسالدیگرهمهست
و فدراسیون با این مجمع کارش را پیش خواهد برد».
منبع :مهر
مثلث | شماره 308
عابدینــی در ادامــه گفت وگویــش با خبرنــگار مهر
اضافــه کرد« :ایــن میز و صندلــی برای خدمت اســت.
برای شــاد کردن دل مردم .اگر قرار اســت شــب راحت
بخوابیم و بگوییم ادم های خودمان را روی این صندلی ها
گذاشــته ایم ،جواب خدا را چه بدهیــم؟ حضور ادم هایی
که فقط گفتن «چشم قربان» را بلد هســتند ،چه معنایی
دارد؟»
ورزش
عضــو هیات رئیســه ســازمان لیگ تصریــح کرد:
«بعضی از اعضــای مجمع اعتراض کردند کــه باید این
موضوع را موقــع ثبت نــام کاندیداها اعــام می کردند.
اسالمیان ادمی است که همه برای او احترام قائل هستند
و نباید این کار را در حقش صورت می دادند .اسالمیان به
فوتبال نیاز نداشــت بلکه فوتبال به او نیاز داشت؛ همانند
صفایی فراهانــی ،محمــد دادکان و خیلی هــای دیگــر
که خودشــان را برای فوتبال هزینه کردند .متاســفانه ما
نمی دانیم چه ادم هایی را بــا تنگ نظری در چه جایگاهی
از دست می دهیم .این ظلم به جامعه فوتبال است».
باعث شد او گزینه کفاشــیان برای انتخابات لقب بگیرد و
معرفی رئیس خوش خنده به عنوان نایب رئیس پیشنهادی
این موضوع را قوت بخشید.
اما از لحاظ تمایالت سیاسی ،به رغم اینکه می توان
تــاج را متعلق به جنــاح اصولگرا دانســت اما تشــخیص
طیف تعلق خاطر او بسیار دشــوار است .تاج در انتخابات
۸۴به هاشمی رفسنجانی گرایش داشــت .تاج که زمانی
مدیر فروش شرکت سپاهان اصفهان بود ،بعد از انتخاب
احمدی نــژاد و با نظر مســاعد علی ابــادی به عنوان نایب
رئیس به فدراسیون وارد شد و نقش پررنگی در جلسات با
او ایفا می کرد .در انتخابات ۹۲نیز تاج از دکتر حدادعادل
و سپس دکتر والیتی حمایت کرد؛ اما رفاقت نزدیک مهدی
تاج با محمود اسالمیان باعث می شد او را جدا از قالیباف
هم ندانند! زیرا اســامیان از چهره های برجسته اردوگاه
قالیباف شــناخته می شد .با همین اســتدالل و باتوجه به
ارتباط اســامیان با جهانگیری در دولــت کنونی ،تاج را
می توان از این منظر به جناح حاکم نزدیک دانست.
ایرادی که اکنون برخی حامیان دولت به کابینه حسن
روحانی به خصــوص وزیــر ورزش او وارد می کردند ،این
بود که چرا دولت تدبیر و امید ،تدبیــری برای رقابت های
انتخاباتی و وارد کــردن گزینه باب میل خود نیندیشــیده
اســت؟ این عدم معرفی کاندیدا و ابهــام در جهت گیری
وزارت ورزش البتــه این طور توجیه می شــد کــه دخالت
دولت قبلی در انتخابات هر دو دوره بازخورد و نتایج مناسبی
نداشته و نتیجه برعکس داده است.
هنوز قیافــه عباســی ،وزیــر ورزش احمدی نژاد در
حال خروج از مجمع از اذهان پاک نشــده اســت .او که
چهره ای دمق و حتی بدون لبخند تصنعی ،شکست دکتر
محمدحســین قریب را نمی توانســت هضم کند از سالن
مجمع خارج شد .بدون انکه لبخندی به لب داشته باشد.
بنابراین همــه البی ها برای مهدی تــاج از جایی بیرون از
وزارت ورزش فعال شــد .مهدی تاج در طول ســال های
اخیر بارها چرخش های ناگهانی داشــته اســت .از لحاظ
سیاسی و از لحاظ ورزشی .به عنوان مثال یک روز در جبهه
اصولگرایان بوده و روز دیگر یــار و همراه اصالح طلبان.
روزی منتقد سرســخت کی روش و حــاال حامی این مربی
پرتغالی .باید دید شیوه مدیریتی او در فدراسیون فوتبال تا
چه حد جواب می دهد و ایا او می تواند با روشی که سال ها
او را در امور مدیریتی ورزش کشــور نگه داشــته است در
فوتبال هم دوام بیاورد؟
77
اکسیر زرشک
برنامه فرزاد حسنی حاشیه ساز شد
«زرشــک چی داره؟ مزه داره .تقدیم شــما ...یعنی
واقعا فکر کردی که ما ۵۰میلیــون تومان پول بی زبون رو
در مقابل اطالعات کم و غلط شما می دیم .زرشک دوست
داری؟ اره؟ خیلی اب زرشک خوبه ».این دیالوگ اخر بود.
هاج و واج بودند همه انهایی که در مقابل تلویزیون نشسته
بودند و برخورد فرزاد حسنی؛ مجری تلویزیونی را با جمشید
نور گلدی یکی از حاضران در برنامه اکسیر می دیدند .ماجرا
از انجا شروع شد که جمشــید مقابل یک ال سی دی بزرگ
قرار می گیرد و تصویــری نمایش داده می شــود که چهار
گزینه توماس ادیسون ،البرت انیشتین ،دیه گو مارادونا و
مری بارت زیر ان نوشته شده اســت .تصویر ،عکس یک
زن سالخورده با موهای ســفید را نشان می دهد .هر کسی
می توانست با اولین نظر بگوید که ســه نفر اول که گزینه
نیســتند وحتما نام کمتر اشــناتر یعنی مری بــارت جواب
معماســت .جمشــید هم جواب داد اما در جواب جمالتی
شــنید که عجیب بود« :خیلی باهوشیا .فهمیدی یک زن
گذاشتیم وســطش ...گفتی ،گفتم دیگه ...نه؟ یعنی ما
ان قدر خنگ به نظر میایم که اسم ســه تا مرد رو بنویسیم
بغل یک زن! بعد تو هم راحت بیای اینجا جایزه بگیری؟ نه،
واقعا در مورد ما چی فکر کردی؟ یعنی نگاه به هیبت من و
مصطفی شــریفی کردی .نخالگی در ما دیدی؟ ها؟» بعد
هم گفتن که اگر بگی این خانم چه کاره است 50 ،میلیون
تومان به تو پول می دهیم و جمشــید جواب داد و زرشک
تحویل گرفت« .اکســیر» یک برنامه پزشــکی است که
پنجشنبه ها از شبکه سه ســیما پخش می شود و هیچ کس
نفهمید چرا در یک برنامه پزشکی باید به یک شهروند توهین
شود .واقعا چرا؟ این چرا خیلی ها را به سوال واداشت .چرا
باید در مقابل دوربین تلویزیونی به شــخصیت یک انسان
توهین مستقیم شود؟ این سوال ان قدر در فضای مجازی
دست به دســت گشــت تا دســت اندر کاران را به تکاپوی
پاسخگویی انداخت.
دیدار
78
مثلث | شماره 308
پشت صحنه
اولین گام برای توجیه اتفاقی که در برنامه اکسیر رخ
داد ،برداشــته شــد .تهیه کننده این برنامه در مصاحبه ای
اعالم کرد که این فیلم نمایشی بوده« :ما در این ایتم یک
سناریوی نمایشی داشته ایم که این هنرجو هر بار که به پاسخ
مجری برنامه جواب می دهد با واکنشی روبه رو می شود .در
حالی که فیلم سانسور شده ای از این ایتم در فضای مجازی
منتشر شده است و برداشت ها به نوعی است که انگار این
فرد به عنوان یک ادم ساده زیر پا له شــده است؛ در حالی
که این گونه نبوده است و در برنامه های بعدی خود جمشید
حضور خواهد داشــت و ان را مطرح خواهد کرد که ماجرا
این طور نبوده است ».نشان دادن فیلمی از پشت صحنه
این برنامه گام بعدی بود .در این ویدئو که با موبایل تصویر
برداری شده است ،جمشــید در پشــت صحنه این برنامه
حاضر می شــود ،خود را معرفی می کند و با فرزاد حســنی
تمرین نقش را می کند و حتی بخشی هم اضافه بر ان هم
تمرین می کنند که جمشید قرار است به سینه فرزاد حسنی
بکوبد و به او بگوید پولم را بــده و ...واکنش به پخش این
ویدئوی پشت صحنه هم منفی بود و بسیاری معتقد بودند
که این فیلم پس از جنجال ها ساخته شده است و به عنوان
مثال گفته شده است« :نکته جالب درباره ویدئو این هست
که فرزاد حسنی تمام انتقادات فضای مجازی را وارد تمرین
کرده و به ان پاسخ می دهد! به عنوان مثال وی از جمشید
می پرســد که متولد چه سالی است که جمشــید می گوید
سال ،1352این پرســش و پاسخ در واقع پاسخی است به
صحبت کاربران فضای مجازی درباره نگه نداشتن احترام
سن و سال جمشــید توسط فرزاد حســنی که سازندگان به
انتشار این ویدئو به ان پاسخ داده اند .بخش هایی از ان هم
به نظر تصنعی می رسند ازجمله پیراهنی که فرزاد حسنی به
تن دارد .به همین جهت اواسط کلیپ فرزاد حسنی پیراهنی
اتوشــده را از کنار میز بیرون می اورد و به دســت تدارکات
می دهد که در واقع قرار است به ما بگوید این پیراهن اصلی
مجری برای اجراست .صحنه هایی مانند این هرچند ممکن
است صددرصد اتفاقی بوده باشــند ،اما شائبه ساخت این
کلیپ و تصنعی بودن ان را همزمان تقویت می کنند».
مردم چی می گن
حضــور در برنامه مــردم چی می گن هــم گام بعدی
بود که به اندازه سر سوزنی نتوانســت از انتقاد شدید مردم
نسبت به فرزاد حسنی و اکسیر بکاهد .حسنی که به همراه
تهیه کننده برنامه اکســیر و جمشــید در این برنامه حضور
پیدا کــرده بود ،گفــت« :این مســابقه ای بود کــه در ان
می خواستیم تمام جواب ها غلط باشد .تمام میهمانانی که
در برنامه اکسیر شرکت می کنند به ویژه در بخش مسابقه با
فیلمنامه از پیش تعیین شده ای اشنا هستند و ما هم دنبال
افــرادی می گردیم کــه چهره های عادی جامعه باشــند.
عده ای در این باره می گویند رسانه به مردم دروغ می گوید،
در صورتی که برنامه هایی وجــود دارند که در قالب نمایش
اموزشی هستند .برای من حســاب مردم در سرتاسر ایران
با حساب چند کاربر بی نام و نشان و هدایت شده طبق یک
برنامه ،کامال جداست .هیچ وقت فکر نمی کنم که در ایران
من ،که برای دفاع هزاران جوان را داده باشد رسم فحاشی
وجود داشته باشــد ».او با اشاره به مسائل شخصی ای که
سال گذشــته برای او به وجود امده بود ،توضیح داد «:در
مورد مسائل شخصی ام ســکوت کردم اما اینجا پای شما
در میان است .چیزی که شــما را غمگین و مردد کند ،درد
من است .من همیشــه به مســئوالن صدا و سیما گفته ام
که جام جم دو زار هم نمی ارزد اگر شــما به ان لبخند نزنید.
همه کســانی را که نااگاهانه وارد این حیطه شدند ،حالل
می کنم اما از کســانی که از قصد دروغ گفتنــد و جو ایجاد
کردند نمی گذرم و حساب ما ســر پل صراط خواهد بود».
جمشید هم در سخنانی کوتاه گفت« :اگر به من بی حرمتی
شده باشد به خودم مربوط است و اگر چنین احساسی داشتم
حتما در برنامه با ایشــان برخورد می کردم ،ولی اصال این
چنین اتفاقی نیفتاده بود و همه چیز از پیش هماهنگ شده
بود .در فضای مجازی مطالبی بیان شد که من و خانواده ام
از انها ناراحت شــدیم .من اگر شــاکی بــودم االن در این
برنامه حاضر نمی شدم... ».اما این حرف ها به هیچ وجه
نمی توانست و نتوانســت از بار انتقادها کم کند ،چرا که در
واقع در هیچ جمله ای از حرف های برنامه سازان پشیمانی
ندیده نمی شــد و دیگــران را متهم می کردنــد که صبوری
نکردند و منتظر نماندند و تــازه در انتها هم متهم کردند که
نااگاهانه وارد یک بازی شدند.
چرا تحقیر؟
در برنامه اکســیر و حواشــی ان چند نکتــه بیش از
هر چیز دیگــر می تواند مورد توجــه قرار بگیــرد .یکی از
مهمترین سوال هایی که مطرح بود این است که به فرض
نمایشــی بودن این ایتم نمایشــی ،چرا باید در یک برنامه
تلویزیونی با فرض جذابیت ،ایتمی ســاخته شود که در ان
عزت و شخصیت یک شهر وند زیر سوال رود؟ ایا این مساله
که یک انسان در این جایگاه قرار بگیرد که بی دلیل و بدون
گناه به او حمله شود به خودی خود مذموم نیست؟ به فرض
که این برخورد زننده قبال با شرکت کننده تمرین شده باشد،
چه چیزی را توجیه می کند؟ نکته بعدی این است که بیان
نمایشی بودن این بخش ،ضربه بزرگی به دیگر برنامه های
تلویزیونی می زند چراکه تلویزیون گفت وگو ،مسابقه و...
زیاد دارد و حال این ســوال پیش می اید کــه ایا همه اینها
نمایشی بوده اســت؟ و در نهایت اینکه کاش یکی به این
دوســتان یاد بدهد که عذر خواهی کردن را در این مساله.
دست باال را گرفتن خودش باعث بیشتر جریحه دار شدن،
احساســات مردم می شــود .اگر فرزاد حســنی یک کالم
عذرخواهی می کرد بســیار بهتر بود تا به توجیه و تفســیر
برنامه و علت رفتار خود بپردازد.
حکیم طوس
چند نکته در مورد ابوالقاسم فردوسی
25اردیبهشت ماه روز بزرگداشــت حکیم ابوالقاسم
فردوسی است ،فردوســی را بحق مردی می دانند که زبان
فارســی را زنده کرد .حتی خود او هم به این مســاله واقف
است ،استاد در ان شــعر معروف که از رنج سی ساله خود
گفته ،این رنج را به کاخی بلند رســانده که از گزند هیچ باد
و بارانی دچار ویرانی نمی شــود .به همین بهانه ساده و در
روزهایی که زبان فارسی با هجوم دوباره ای از جنس فضای
مجازی و فینگلیش ها و ...مواجه شــده است ،شاید بهتر
باشد چند نکته در مورد شاهنامه را با هم مرور کنیم.
حکمت شاهنامه
درمورد حکمت شــاهنامه شــاید بهترین جمالت در
کالم حضرت ایت الله خامنه ای باشــد .رهبری در این باره
گفته اند« :ما هســتیم که اســم او را «حکیم ابوالقاســم
فردوســی» گذاشــتیم؛ دشــمنان دین کــه این اســم را
نگذاشته اند .خب؛ این حکیم چه کسی است و حکمت او
چیست؟ ایا حکمت زردشتی است ،حکمت بی دینی است،
حکمت پادشاهی است یا حکمت اسالمی؟ این را می شود
در اورد .اگر کسی به شاهنامه نگاه کند ،خواهد دید که یک
ِ
جریان گاهی باریک و پنهان و گاهی وسیع ،از روح توحید،
توکل ،اعتماد به خدا و اعتماد به حق و مجاهدت در راه حق
در سرتاسر شاهنامه جاری است .این را می شود استخراج
کرد ،دیــد و فهمید .مخصوصا بعضی از شــخصیت های
شــاهنامه خیلی برجسته هســتند که اینها را باید شناخت و
استخراج کرد .من یک وقت گفتم که «اسفندیار» مثل این
بچه حزب اللهی های امروز ِ
خود ماست!»
مای ه شــاهنام ه منظوم فردوســى قرار گرفته ،از میان رفته
است .فقط مقدمه ان را در اغاز نسخه هاى کهن شاهنامه
جاى داده اند.
شایان ذکر است که کتاب بســیار عظیمی در اواخر
روزگار ساســانی به نام خوتای نامــگ (خدای نامه) تالیف
شده بود که به یک معنا کتاب تاریخ رسمی شاهنشاهی به
شمار می امد .روزبه پســر دادوویه با کنیه عربی «عبدالله
بن مقفع» یا همان «ابن مقفع» مترجم کلیله و دمنه ان را
به عربی ترجمه کرد .این کتاب یکــی از ماخذ تقریبا همه
تاریخ نگاران سده های اغازین اسالمی به شمار می امد.
تاریخ و اسطوره
همه انهایی که شاهنامه را می خوانند از خود می پرسند
که شــاهنامه تاریخ اســت یا اینکه افسانه ســرایی مطلق
فردوسی در دوره ای بود که دوره اسطوره نیست .ولی او از
روی ِعرق ملی مضامین اسطوره ای را که در خطر فراموشی
قرار داشت و هویت ایرانی را که در خطر نابودی قرار داشت،
به حماسه تبدیل و وارد شاهنامه کرد.
اخر شاهنامه
«شــاهنامه اخــرش خوشــه» از معرو ف تریــن
ضرب المثل های فارســی اســت .امــا این ســوال پیش
می اید که بــا وجود پایان تلخ و شکســت ایرانیان در پایان
«شــاهنامه» ،چرا این ضرب المثل بین مــردم رواج یافته
است؟ برای این ضرب المثل دالیل زیادی ذکر شده است.
حســن انوری در «فرهنگ امثال سخن» می گوید« :این
ضرب المثل اشاره طنزامیز به کاری دارد که برخالف انتظار
شخص پیش می رود و پایان خوشایندی ندارد .در واقع در
این کتاب این ضرب المثل به عنوان یک جمله معکوس در
مورد یک ماجرا با پایان ناخوشــایند به کار می رود ».کتاب
«ریشه های تاریخی امثال و حکم» نوشته مهدی پرتوی
املی که به بررسی تاریخی ریشــه های ضرب المثل های
ایرانی پرداخته شــده ،علت رواج این جمله را این می داند
منبع شاهنامه
پیش از فردوسی ،شــاعران دیگری نیز بودند که به
سرودن شاهنامه پرداختند؛ دقیقی به امر ابوالقاسم نوح بن
منصور ،شروع به نظم شــاهنامه می کند و گویا بیست هزار
بیت از ان را ساخته بوده که اجل امانش نمی دهد و به دست
غالمی کشته می شود .این ادبیات دقیقی که در شاهنامه
فردوســی عینا وجود دارند مربوط به پادشــاهی گشتاسب
و پیدایش زرتشت اســت .منبع دیگر فردوسی در سرودن
شاهنامه ،شاهنامه مسعود مروزی بوده ،فردوسی یک منبع
منثور هم داشته .شاهنامه ابومنصورى یکى از کهن ترین
نمونه هاى نثر پارسى است .در ســال 346هجرى قمرى
به فرمان ابومنصــور عبدالرزاق ،که از ســوى ســامانیان
سپهساالر کل خراسان بوده است ،به قلم ابومنصور العمرى
نوشته شده است .این شــاهنامه منثور که به نظر می رسد
محســوب می شــود .یعنی وقتی ما پهلوانی های رســتم
دســتان را می خوانیم می توانیم مابــه ازای ان را در تاریخ
هم پیدا کنیم .باید گفت؛ در شــاهنامه اسطوره و حماسه
و تاریخ ،افســانه و داســتان و واقعیت ،در هــم تنیدهاند.
شاهنامهبه منزله اثرى ادبى حماسهای است که در ان سه
بخش اساطیرى ،پهلوانى و تاریخى باز شناخته مىشود؛
حماسه اساطیرى ،حماسه پهلوانى و حماسه تاریخى! نباید
گفت که شاهنامه اسطوره است ،بلکه شاهنامه اثری است
حماسی که مضامین اسطوره ای را مورد توجه قرار می دهد
و ســعی فردوســی بر این بوده اســت که با حفظ نام های
قهرمانان باستانی ،انها را با زبان حماسه به تصویر بکشد.
که در گذشته هر کس «شاهنامه» می خواند و به ستایش
ســلطان محمود غزنوی می رســید ،از همت ســلطان در
تحسین «شاهنامه» خوشحال می شد؛ اما با پایان یافتن
«شــاهنامه» و فهمیدن حق ناشناســی ســلطان محمود
در قبال فردوســی و کتابش ،متوجه اشــتباه خود می شد.
محمد علــی اســامی ندوشــن در این باره معتقد اســت:
«این ضرب المثل کنایی نیســت و اشــاره به هسته اصلی
«شــاهنامه» یعنی جنگ های ایرانیان و تورانیان دارد».
او اعتقاد دارد که خوش بودن پایان «شاهنامه» مربوط به
حمله اعراب و شکست ساسانیان نیست ،بلکه به پیروزی
نهایی پهلوانان ایرانی بر لشکر توران اشاره دارد.
پیشخوان مجازی
مثلث | شماره 308
دیدار
دلنوشته جواد رضویان برای شهدای مدافع حرم
تجلیل پرویز پرستویی از مقام جانبازان
حمایت علی دایی از حمید سوریان
79
خائن دورتموند
هوملس کاپیتانی که مغضوب شد
ایا او یــک خائن اســت؟ جــواب این ســوال برای
هواداران دورتموند مثبت اســت .این را قبــا در بنری در
ورزشگاه وستفالن فریاد زده بودند .ان ها در دیدار تیمشان
مقابل ولفسبورگ در وســتفالن ،اعتراض خود را به متس
هوملس ،کاپیتان این تیم ،به علت درخواست پیوستن به
بایرن مونیخ اعالم کرده بودند.
هواداران دورتموند با به صدا در اوردن ســوت حین
صاحب توپ شــدن هوملس ،از کاپیتان خود در وستفالن
اســتقبال ســردی به عمل اوردند .هواداران موســوم به
دیوار زرد نیز با در دست داشــتن پالکاردی جالب توجه با
این مضمون اعتــراض خود را به هوملــس اعالم کردند:
«کاپیتان در حال ترک کشتی است ،پس هر چه سریع تر،
بهتر».
...حاال او از کشتی پیاده شــد .خیلی زودتر از انچه
تصور می شــد .خیلی زودتر از انکه به پیشنهادهای دیگر
فکر کند ،بــه بایرن رفت .پــس از گوتزه و لواندوفســکی
حاال دورتموند کاپیتان خود را نیــز راهی الیانتس ارنا کرد.
هوملس با امضای قرارداد پنج ساله با باواریایی ها به توافق
رســید و از اول جوالی به طور رســمی در این باشگاه توپ
خواهد زد .این انتقال برای بایرن مونیخ که در این چند ساله
همواره با بحــران مدافع میانی کنار دســت جروم بواتنگ
مواجه بوده؛ یک اتفاق بســیار مثبت است ،حال زوج خط
دفاع تیم ملی المان در بایــرن بازی می کند و کارل هاینس
رومینیکه می گوید« :متس بهتریــن مدافع میانی جهان
است و با داشتن او کیفیت تیمی ما بهتر خواهد شد».
دیدار
80
مثلث | شماره 308
شرمنده و خداحافظ
هوملس که متولد مونیخ است و در بایرن پرورش داده
شده است ،به باشگاه دوران کودکی بازگشت .هوملس در
سن شش سالگی فوتبالش را از باشــگاه بایرن مونیخ اغاز
کرد .او از ســال ۲۰۰۶فوتبال حرفــه ای اش را از تیم دوم
بایرن مونیخ شروع کرد و یک سال پس از ان به تیم اصلی
بایرن مونیــخ راه یافت .هوملس که در جمــع باواریایی ها
تنها یک بازی انجام داد ،بین ســال های ۲۰۰۸تا ۲۰۰۹
به طور قرضی به بوروســیا دورتموند پیوست و پس از ان با
قراردادی رســمی در این تیم ماندگار شــد .او هشت سال
رویایی را در این تیم پشت ســر گذاشت و تبدیل به یکی از
محبوب ترین بازیکنان این باشگاه شــد .هوملس پس از
خداحافظی از دورتموند در یکی از شــبکه های اجتماعی،
این انتقال را تلخ اما غیر قابل اجتناب دانســت و نوشــت:
«هفته های اخیر برای من هم بسیار دشوار و عصبی کننده
بود ،زیرا باید سخت ترین تصمیم کل زندگی ام را می گرفتم.
در نهایت بــه این نتیجه رســیدم که یک بــار دیگر چالش
جدیدی را برگزینم ،ان هم در شــهر مــادری ام و جایی که
خانواده ام و بســیاری از دوســتانم زندگی می کنند .بر من
روشن است که درک این تصمیم برای عده ای بسیار دشوار
خواهد بود اما بعد از هشت سال و نیم سال واقعا فوق العاده
در دورتموند ،دیگر بــرای من وقت ان رســیده بود که راه
جدیدی را امتحان کنم .حال با قلبی مجروح ،تیمی را که
با ان بزرگ شــده ام و موفقیت های بزرگی را جشن گرفتم
ترک می کنم .به همین دلیل از همه انان که در این مسیر
یاری ام کردند سپاسگزاری می کنم؛ از شما هواداران ممتاز
این باشــگاه بی نظیر؛ از همه همکارانی که پشــت صحنه
زحمت می کشیدند؛ و مسلما از ســه مربی ام که این بخت
را داشتم از حضورشان استفاده کنم؛ همچنین از میشائیل
زورک و هانس یواخیم واتســکه .تشــکر ویــژه ای هم از
هم تیمی هایم دارم که همیشه به حرف هایم گوش دادند و
بدون انها درخشش در این سال های اخیر ممکن نبود .حال
در جلســات تمرینی و بازی های باقیمانده هر چه در توان
دارم به کار خواهم بست تا دوران حضورم در وست فالن را با
عزت و احترام به پایان ببرم .امیدوارم جام قهرمانی حذفی
را در دستانم لمس کنم و سپس دورتموند را بدرود بگویم».
خوشحالی لو
اگر هوملس به بایرن مونیخ ملحق نمی شد ،احتماال
در المان هم نمی ماند ،او پیشــنهادهای فراوانی از خارج
از المان داشت از منچستر ســیتی و لیورپول در انگلستان
تا بارســلونا در اســپانیا برای همین اســت کــه یواخیم لو
ســرمربی تیم ملی المان از این انتقال خوشــحال است.
لو در این باره گفت« :اگر بازیکنان ملی ما در بوندســلیگا
بازی می کننــد برای من حداقل نشــان دهنده این اســت
که بوندســلیگا هم بــه اندازه لیــگ برتر و اللیــگا جذاب
اســت ».یواخیم لو همچنین داشــتن هرگونه نقشــی در
این انتقال را کامــا تکذیب کرد« :من مــدام با بازیکنان
در تماس هســتم و مــا دربــاره چیز های زیــادی صحبت
می کنیم ،اما خوشبختانه نقل و انتقاالت بخشی از وظایف
ســرمربی های تیم هــای ملی نیســتند .در این مــورد هم
هوملس نیازی بــه توصیه ندارد تا بداند در ســال های بعد
چه می خواهــد و کجا می تواند به ان دســت پیــدا کند».
واکنش دورتموندی ها
هر چقدر هواداران دورتموند دلیلی برای مخفی کردن
ناراحتی خود از رفتن کاپیتان هوملس از وستفالن نمی بینند،
مدیران دورتموند سعی دارند خود را ناراحت نشان ندهند .
هانس یواخیم واتسکه ،مدیر باشگاه دورتموند در واکنش
به این جدایی گفت« :دلیلی برای ناراحتــی وجود ندارد.
ما به تصمیم او احتــرام می گذاریم ،حتــی اگر تصمیمی
ناراحت کننده باشد .جدایی متس ناامیدکننده است چون او
کاپیتان و الگوی ما بود .البته ناامیدی کلمه درستی نیست
اما متاسفم ،من رابطه خوبی طی سال ها با متس داشتم.
با وجود جدایی ،ما هشــت ســال و نیم فوق العاده را
با هم گذراندیم که برای هر دو طــرف مثبت بود .متس در
دورتموند چیز های زیادی به دست اورد .او دو بار قهرمان
المان شده است و به عنوان بازیکن دورتموند قهرمان جام
جهانی شــد .او را خیلی ارزان خریدیم ولی حاال به رقمی
بزرگ می فروشیم ».شاید این جمالت دلیل خاصی داشته
باشــد و ان چیزی نیســت جز بحران های مالــی این تیم
پرطرفدار .واتســکه ،در مورد مبلغ این ترانسفر توضیحی
نداد اما رســانه های المان از رقمی بالغ بر 38میلیون یورو
ســخن می گویند .از چند هفته پیش کــه گمانه زنی هایی
مبنی بــر ترک دورتموند توســط هوملس مطرح می شــد،
واکنش واتسکه حکایت از ان داشت که مقامات دورتموند
در صورتی که پیشنهاد وسوسه انگیزی ارائه شود ،اماده اند
رضایت نامه کاپیتان خود را صادر کنند و فقط کافی اســت
که بدانیم بیالن مالی دورتموند طی 9ماه نخســت فصل
جاری منفی 13/4میلیون یورو بوده و این می تواند خیلی از
معادالت را حل کند.
اما هواداران این معــادالت را نمی توانند حل کنند.
هوملس هم برای انها یکی مثل لواندوفســکی یا گوتسه
است ،هوملس باید منتظر یک استقبال نه چندان دوستانه
در فصل اینده بوندس لیگا باشــد .کریســتوف متزلدر که
سابقه بازی برای دو تیم دورتموند و شالکه را دارد ،به متس
هوملس هشدار داده است که باید خشم هواداران دورتموند
را تحمل کند« :زاویــه دید هواداران فقــط خالصه ای از
مجموع احساس هاست .پس می شــود فهمید چرا وقتی
به تیم رقیب می پیوندید هواداران عصبانی می شوند .من
خودم وقتی به شــالکه رفتم این را تجربه کردم .متس هم
باید و می تواند این مساله را تحمل کند».
تویی که نمی شناختمت
خاطراتی از زندگی شهید حاج صادق عبدالله زاده
کتاب «تویی که نمی شــناختمت» شــامل خاطراتــی از زندگی شــهید حاج صادق
عبدالله زاده به تازگی با تدوین مهدی خدادادی توسط نشر فاتحان منتشر و راهی بازار نشر
شده است .این کتاب به سفارش کنگره شهدای اصناف کشور تالیف و چاپ شده است.
این کتاب ۸۰خاطره از این شهید را شامل می شود که دو خاطره اولش« ،حاج صادق
به روایت رهبر معظم انقالب حضرت امام خامنه ای» و «پیام دکتر چمران پیرامون شهادت
حاج صادق عبدالله زاده» هستند .خاطره «لوطی پسند» را از این کتاب می خوانیم:
جوان که بود ،خیلی ها از او حساب می بردند .برادرش هم مانند خودش بود .اصال هر
جا اسم جالل و علی می امد ،همه حســاب کار دستشان می امد .جالل لوطی بود ،علی هم
بوکسور .علی مقام کشوری داشت .جالل و علی عاشــق مرام حاج صادق شده بودند .حاج
صادق دست به جیب بود .از صدقه سر وجودش ،در محل کسی مشکل مالی نداشت .همین
مرام حاج صادق ،جالل و علی را جذب خودش کرده بود .حاج صادق مرامش لوطی پسند بود.
انقالب که شد ،جالل حاج صادق را کمتر در محل می دید .تا اینکه جنگ شروع شد.جالل
راننده اتوبوس شرکت واحد شده بود .جنگ بود ،جالل ماموریت داشت تا رزمنده ها را به جبهه
ببرد .انجا بود که دوباره حاج صادق را دید .جالل که دوباره حاج صادق را پیدا کرده بود ،با خود
گفت« :بار دیگر که به جبهه بروم ،حتما به دیدنش می روم».ولی این بار به او ماموریت دادند
که به هوابرد شیراز برود و وقتی که برگشت ،خبر شهادت حاج صادق را شنید.
بیماری زیکا یکی از ترس های این روزهای
دنیای سالمت است .بیماری زیکا با تب دنگی و
تب زرد و برخی از بیماری ها در غرب رودخانه نیل
شباهت دارد ،ناقل ان هم پشــه ای به همین نام
اســت .این بیماری در مادران باردار بسیار شیوع
دارد و فرزندان انها با بیماری میکروسفالی یا مغز
کوچک مبتال می شوند .این بیماری اختاللی در
دستگاه عصبی اســت که در نتیجه تولد نوزادان
با جمجمه و مغــز کوچکتر از حد معمــول ایجاد
می شود.
تغذیه پشه ها از خون بیماران ،ویروس را به
انان منتقل می کنند .ویروس در پشــه ها بیماری
ایجاد نمی کند .گزش افراد ســالم به وسیله پشه
ناقل ویــروس بیماری را به انــان منتقل می کند.
انتشــار این ویروس تا ســال 2007بــه افریقا و
اسیای جنوب شــرقی محدود بود و چندان مورد
توجه قرار نمی گرفت .این ویروس در سال 2007
در میکرونزی از جزایر اقیانوس ارام شــیوع پیدا
کرد .این ویروس تا ســال 2014فقط در افریقا ،اســیای
جنوب شــرقی و جزایر اقیانوس ارام شــیوع یافته بود .این
ویروس در ان سال به جزیره ایستر و شیلی گسترش یافت.
ویروس زیکا تا ماه مه 2015بــه برزیل راه یافت .در برزیل
در سال گذشــته بیش از 84هزار مورد ابتال به این ویروس
ثبت شــد .به دنبال شــیوع این بیماری ،مقامات امریکای
التین و دیگر کشورهایی که این بیماری در انها شایع شده
شورافرینان
بخشی از تاریخ شفاهی دفاع مقدس
بخشی از تاریخ دفاع مقدس ،تاریخی اســت که به فرهنگ سازی مربوط بود .جبهه
فرهنگ خاص خودش را داشت و در انتشار این فرهنگ شورافرینان جایگاه خاصی داشتند.
انها در روحیه ســازی حرف اول را می زدند.کتاب شــورافرینان دفاع مقدس اثری است در
قالب مصاحبه که به بررسی وضعیت حماسه سرایی و حماسه خوانی در دوران دفاع مقدس
و تفاوت های حماســه خوانی با نوحه خوانی می پردازد .این اثر که گفت وگوهایی است با
سیزده چهره ماندگار دوران دفاع مقدس از جمله حاج صادق اهنگری(اهنگران) ،غالمعلی
کویتی پور ،سعید حدادیان ،غالم حسین فخری ،حمید سبزواری ،مرحوم حبیب الله معلمی،
مرحومه ســیمیندخت وحیدی ،پرویــز بیگی حبیب ابادی ،علیرضا قزوه ،حجت االســام
علی ثمری و حاج مهدی منصوری .در این کتاب ضمن معرفی این چهره های حماسه سرا و
حماسه خوان و بیان بخشی از خاطرات شنیدنی انها ،به بررسی چگونگی ساخت و اجرای
حماسه خوانی ها در ان دوران پرشکوه از زبان مصاحبه شونده ها پرداخته است .این اثر که
بخشی از تاریخ شفاهی دفاع مقدس است ،هشت سال پیش تدوین و اماده چاپ شده است؛
بنابراین ،عکس های هشت سال پیش مصاحبه شــونده ها را در خود دارد که در جای خود
قابل توجه است .این تاریخ شفاهی ،بعد از این سال ها منتشر شده تا حس و حال تاریخی
ان مخاطــب را تحت تاثیر قرار دهد .مخصوصا با وفات اســتاد معلمی ،مصاحبه ایشــان
ماندگارترین اثر این کتاب است.شورافرینان دفاع مقدس از ارزیابی شورای کتاب وزارت
فرهنگ و ارشاد اسالمی گذشته و به عنوان کتاب ارزشمند معرفی شده است.
حمله با زیکا
ایا در گسترش این بیماری ،امریکا مقصر است؟
است ،از زنان خواسته اند که تا مدتی باردار نشوند .اما سوال
اینجاست که این پشه از کجا امده است و این بیماری چگونه
شــیوع پیدا کرد؟ دانشــمندان معتقدند یک تغییر ژنتیکی
و بیولوژیکی در پشــه ناقل ان منجر به تولید و شــیوع این
بیماری شده است .تجربه نشان می دهد که عمدی بودن
شیوع این بیماری امکان پذیر است... .اما خبر این است
که در شــیوع این بیماری احتماال دســت امریکایی ها در
کار است .روزنامه انگلیســی دیلی میل در این باره نوشت:
«شرکت فعالی در بیوتکنولوژی با عنوان اوگزیتک
( )Oxitecمســتقر در دیدکــوت ( )Didcotواقع
در چهارده کیلومتری جنوب اکســفورد و وابسته
به دانشگاه اکســفورد در انگلیس از سال ،2012
مدت ها روی این نوع پشــه تحقیق می کرد .انها
به مهندسی ژنتیک این پشه مشغول شدند .هدف
انها این بود که پشه ها پیش از تخم گذاری بمیرند
و جمعیت انها که ناقل بیماری زیکا بودند ،کاهش
یابد .در همان زمان تعدادی از دانشمندان با این
طرح مخالف بودند و ادعا می کردند که دستکاری
در این پشــه می تواند بحرانی جهانی ایجاد کند.
تاکنــون هیچ دارویی بــرای درمان ایــن بیماری
موثر نبوده اســت و واکسن مناســبی نیز برای ان
یافت نشده اســت .اخیرا گزارش هایی در فضای
مجازی منتشر شــده که نشــان می دهد ویروس
زیکا ،یک جنگ بیولوژیک امریکا ضد بشــریت
است .براساس گزارش خبرگزاری رویترز ،امریکا
شرکت اوگزیتک را در ماه اوت ۲۰۱۵با ارزش ۱۶۰
میلیون دالر از دانشگاه اکسفورد خریداری کرده است.
مرکز مطالعاتــی رنتس نیز بــا نامیدن بیمــاری زیکا
به عنوان یک جنگ زیست محیطی ،امریکا را در این مساله
مقصر دانســت .در این گزارش امده اســت« :پشــه های
مهندسی شــده در مزارع متعلق به بیل گیتس در امریکای
التین منتشر شده است .بیل گیتس این مزارع را به انجام
ازمایش های علمی اختصاص داده است».
پیشخوان جهانی
تراژدی
امریکایی با
پیروزی ترامپ
روی جلد
اکونومیست
خانه وحشت
در المان سوژه
اصلی اشپیگل
پرونده تایم
برای ویروس
زیکا
مثلث | شماره 308
دیدار
81
بازار
سیزدهمین جلسه شورای راهبری حسابرسی داخلی
بانک ها و موسســات اعتبــاری با حضور دکتــر ابراهیمی
مدیرعامل بانک انصار ،اقای محمــدی معاون نظارت و
بازرســی به همراه مدیران این معاونت و اعضای شورای
مذکور برگزار شد.
به گــزارش اداره کل بازاریابــی و تبلیغــات ،در این
نشست مدیرعامل بانک انصار ویژگی های سامانه یکپارچه
حسابرســی مبتنی بر ریســک بانک انصار و اهم اقدامات
انجام شده در حوزه نظارت و کنترل بانک را تشریح کرده و
ضمن تاکید بر پیشنگر بودن سامانه جدید حسابرسی این
بانک انصار ،میزبان سیزدهمین
جلسه شورای راهبری
حسابرسی داخلی بانک ها و
موسساتاعتباری
بانک ،نقش اطمینان بخشی از تمامی فرایندهای بانک را
ی برجسته ان عنوان کرد.
با تمرکز بر ریسک فرایند ،ویژگ
در این نشست ،اقای ســلطان کریمی ،رئیس اداره
حسابرســی داخلی با اشــاره به اهمیت و ویژگی های نظام
کنترل داخلی در محیط کسب و کار کنونی ،نحوه استقرار
نظام راهبری شــرکتی و راه اندازی واحد حسابرسی داخلی
در بانک را بیان کرد و گفت« :اجرای عملیات حسابرســی
داخلی در چارچــوب یکپارچه ( ،)cosoتدوین شــیوه نامه
جامع حسابرســی داخلی ،اســتفاده از روش هــای نوین و
مدل های جدید حسابرسی از نقاط برجسته و منحصر به فرد
حسابرسی داخلی بانک انصار است».
وی در ادامــه به اهــم اقدامــات انجام شــده واحد
حسابرسی داخلی در محورهای حسابرسی داخلی ،ارزیابی
کنترل های داخلی ،حسابرسی ریسک ،حسابرسی عملیاتی
و حسابرسی سیستمی پرداخت.
شایان ذکر است در این شورا عالوه بر مسئوالن واحد
حسابرسی داخلی بانک ها و موسسات اعتباری ،نمایندگان
نظارت سازمان بورس اوراق بهادار ،رئیس واحد حسابرسی
داخلی شرکت بورس اوراق بهادارتهران و نمایندگان حوزه
نظارت بانک مرکزی عضویت دارند.
مدیرعامل بانک صادرات ایران:
بازار
82
مثلث | شماره 308
اعتماد مشتریان به بانک ،سرمایه اجتماعی است
مدیرعامل بانک صادرات ایران در ســفر به اســتان
کرمان ضمن دیدار با فعاالن اقتصــادی از اعتماد به این
بانک به عنوان سرمایه ارزشــمند اجتماعی و معنوی تعبیر
کرد و ضرورت صیانت از این سرمایه را خاطر نشان ساخت.
به گــزارش روابط عمومــی بانک صــادرات ایران،
اسماعیل لله گانی ،مدیرعامل این بانک ،در دیدار با جمعی
از فعاالن اقتصادی ان استان با اشــاره به جایگاه و نقش
ی که بانک
مشتریان در بانک گفت« :پشتوانه عظیم مردم
صادرات از ان برخوردار اســت وظیفه و رســالت تک تک
مدیران و کارکنان شــاغل در این بنگاه بــزرگ اقتصادی را
برای ارتقای کمی و کیفی خدمات مضاعف کرده است».
وی افزود« :برای دســتیابی به رضایتمندی بیش از
پیش مشتریان سیاست های خود را با هدف خلق حداکثر
ارزش افزوده برای مشتریان به ویژه فعاالن بخش اقتصادی
تنظیم و اجرا می کنیم و از همــه امکانات و قابلیت ها برای
حصول به بهترین سطح ارائه خدمات بهره می بریم».
او با اشــاره به اهمیت و نقش بانک ها در ایجاد رونق
اقتصادی گفت« :برای اینکه بتوانیــم نقش موثرتری در
ایجاد رونق اقتصادی داشــته باشــیم متناســب با نیاز هر
صنف و فعالیت اقتصادی بســته اعتباری طراحی و به اجرا
گذاشته ایم.
در ایــن زمینه کارشناســان این بانک ضمــن در نظر
گرفتن استانداردها و معیارهای فعالیت صنوف و به اقتضای
شــرایط بســته های حمایتی تدویــن کرده انــد که ضمن
هماهنگی و به تدریج رونمایی می شود».
لله گانی با اشــاره به تدوین بسته سیاســت اعتباری
در بانک صادرات ایــران گفت« :اســتان های گوناگون
از پتانســیل های منحصــر به فــردی برخوردارنــد و بــه
منظور اســتفاده از قابلیت های منطقــه ای و در چارچوب
رویکرد اقتصاد مقاومتــی اقدام به تدوین بســته اعتباری
برای رونق تولید و اشــتغال شــده که به شــعب نیز اعالم
گردیده است».
مدیرعامل بانک صادرات ایران تصریح کرد« :استان
کرمــان از نظر دارابودن معــادن ،اســتقرار صنایع بزرگ و
همچنین فعال بودن بخش کشاورزی در زمره استان هایی
اســت که می تواند در تولید ناخالص داخلی سهم ویژه ای
داشته باشد و بانک صادرات از همه توان خود برای رشد و
توسعه اقتصادی این استان استفاده خواهد کرد».
وی با اشاره به توانمندی و قابلیت های این بانک در
بخش های مختلــف اضافه کرد« :بانک صــادرات ایران
دارای قابلیت و توانمندی های گســترده ای در حوزه های
مختلف از جمله گستردگی شعب در داخل و خارج از کشور،
بســترهای الکترونیکی و مهم تر از همــه نیروهای خالق
و توانمند اســت که همه انها در راســتای تحقــق منویات
مقام معظم رهبری بسیج شده اند».
بازار
مدیرعامل موسسه اعتباری کوثر
فعال شدن شبکه بانکی در سیستم
جهانی با تغییر ساختار
مدیرعامل موسســه اعتبــاری کوثــر در مصاحبه با
تو ششمین همایش
پژوهشکده پولی و بانکی گفت« :بیس
سیاســت های پولــی و ارزی امســال در شــرایطی برگزار
می شــود که نظام بانکی بــرای فعالیت در شــبکه بانکی
جهانی باید در ســاختار و روند فعالیت هــای خود تغییرات
بنیادین ایجاد کند ».دکتر رضایی افــزود« :محور اصلی
این همایش باتوجه به این مهم اصالح ساختارهای مالی
در نظر گرفته شــده است که بسیار مناســب و موضوع روز
در این حــوزه اســت ».نایب رئیس هیات مدیره موسســه
اعتباری کوثر با تاکید بر اینکه اقتصــاد ایران بانک محور
است ،گفت« :بار ســنگین تامین مالی در کشور بر عهده
بانک هاســت و شــبکه بانکی کشــور نیز در حال حاضر با
کمبــود نقدینگی مواجه اســت و اولین گام در این راســتا
پرداخت بدهی دولت به بانک هاست ».رضایی خاطرنشان
کرد« :افزایش سرمایه بانک ها یکی از موضوعات مهمی
اســت که باید جدی گرفته شــود و در این راســتا دولت با
هدف حمایت از بانک هــای خصوصی می تواند مبلغی در
حدود 35هزارمیلیارد تومان ،هر بانک هزار میلیارد تومان
را به صورت تسهیالت با ســود متعارف و دوره بازپرداخت
پنج ساله ب ه منظور افزایش ســرمایه در اختیار شبکه بانکی
خصوصی کشــور قرار دهد ».وی تاکید کرد« :همچنین
بانک مرکزی باید دست بانک ها را برای پرداخت تسهیالت
به سهامداران در راستای افزایش سرمایه باز بگذارد تا با این
روند هم سهامداران به مرورزمان و از محل سودهای اتی،
اقساط این تسهیالت را پرداخت کنند و هم افزایش سرمایه
در بانک ها انجام شود».
رضایی با اشــاره بر اینکه ادغام بانک ها و موسسات
کوچک یکی دیگر از تغییرات در این خصوص است ،گفت:
«یکی دیگر از اقدامات در شبکه بانکی در راستای اصالح
ســاختارهای مالی ادغام بانک ها و موسســات کوچک با
یکدیگر است».
مدیرعامل موسسه کوثر گفت« :میزان سپرده قانونی
بانک ها نزد بانک مرکزی بسیار باال است و این منابع در بانک
مرکزی قفل شده است .اگر نهاد ناظر به منظور توانمندسازی
شبکه بانکی در ازای این مبالغ ،دارایی بانک ها را در اختیار
خود بگیرد با این روند مبلغ قابل توجهی در حدود هزار هزار
میلیــارد ریال از منابــع بانکــی ازاد و تــوان بانک ها برای
پرداخت تسهیالت به مردم و شــبکه تولید کشور افزایش
می یابد».
وی با اشــاره به اصالح صورت هــای مالی بانک ها
از ســوی بانــک مرکــزی گفــت« :اصــاح صورت هــا
(اســتاندارهای گزارشــگری مالی بین المللــی) بر مبنای
قوانین IFRSمالی و اجرای بازل یک ،دو و ســه به شــبکه
بانکی کشــور ابالغ شــده اما تغییــر زمان بر اســت و نیاز
به امــوزش دارد ،زیــرا زیرســاخت های الزم در سیســتم
گزارشــگری مالی شــبکه بانکی در این خصــوص فراهم
نشده است».
رضایــی در پایــان اظهــار امیــدواری کــرد کــه با
اموزش هایی که از سوی بانک مرکزی و پژوهشکده پولی
و بانکی در راســتای تنظیم صورت های مالی جدید انجام
می شود شاهد شــفافیت و اجرای درست این بخشنامه در
شبکه بانکی کشور باشیم».
ازاده محمدی مدیر روابط عمومی موسسه اعتباری کوثر شد
مثلث | شماره 308
بازار
بــه گــزارش روابــط عمومــی و تبلیغات موسســه
اعتبــاری کوثر؛ در مراســمی بــا حضور فهیمی پــور قائم
مقام مدیرعامل و محمودی مشــاور مدیرعامل ،با صدور
حکمی از ســوی دکتر رضایی مدیرعامل موسســه ،ازاده
محمدی به عنــوان مدیر جدید روابــط عمومی منصوب و
از تالش های محمد حســن عباسی فر تشــکر و قدردانی
شــد .جواد فهیمی پور ،قائم مقــام مدیرعامل موسســه
اعتباری کوثر در این مراسم با تبریک و گرامیداشت اعیاد
شــعبانیه گفت« :روزی روح امید که با حضور منجی عالم
بشــریت همراه خواهد بــود ،می دمد و همــگان از فیض
حضور امام زمان(عــج) بهره خواهند برد کــه البته ما باید
زمینه ساز ظهور حضرت باشــیم ».وی در این مراسم طی
سخنانی ضمن تقدیر و تشــکر از زحمات و خدمات اقای
عباســی فر در مدیریت روابط عمومــی و تبلیغات تصریح
کرد« :روابط عمومی بسیار بســیار مهم است و بحمدالله
در موسســه اعتباری کوثر با تالش های اقای عباســی فر
مسیر خوبی را پیموده و باید این حرکت پرشتاب ادامه پیدا
کند ».فهیمی پور افزود« :روابط عمومی جایگاه ویژه ای در
سازمان دارد و نحوه عملکرد ان تمام بخش های موسسه را
تحت تاثیر قرار می دهد ،سیما و چهره سازمان را از عملکرد
روابط عمومی می توان سنجید و خوشبختانه در طول این
مدت شــاهد موفقیت های چشــمگیری بوده ایم ».عضو
هیات مدیره موسسه اعتباری کوثر گفت« :روابط عمومی
باید فعال و پویا باشــد ،افراد در این حوزه باید به روز بوده و
توان یادگیری و یاد دادن را داشته باشند و اقای عباسی فر
بــا صیانت نفس ،تخصــص و دلســوزی به عنــوان مدیر
روابط عمومی کار را پیش بردند و بنده شــاهد تالش های
شــبانه روزی ایشــان و همکارانشــان بوده ام ،ان شاءالله
از این پس شــاهد حضور موثر ایشــان در موسســه کوثر
باشــیم ».وی با بیان تخصص و ویژگی های مثبت اقای
عباسی فر بیان داشــت« :برای کوثر مایه افتخار است که
چنین فردی با تخصص ،تعهد و دلسوزی در مدیریت روابط
عمومی فعالیت می کردند ».قائم مقام مدیرعامل موسسه
اعتباری کوثر در ادامه با اشاره به سوابق و تخصص سرکار
خانم محمدی افــزود« :با عنایت به ســوابق و تخصصی
که خانم محمدی در ایــن زمینه دارنــد ،امیدواریم روابط
عمومی موسســه روز به روز پیشــرفت کند و به موفقیت و
بالندگی برسد ».فهیمی پور گفت« :در طول مدتی که خانم
محمدی در موسســه فعالیت دارند به خوبی نشــان دادند
که از عهده مسئولیت هایی که به ایشــان واگذار می شود
بر می ایند .از ایشان می خواهیم با تمام توان خود در جهت
اعتالی نام کوثر که هدف همه ماست گام بردارند».
در ادامــه ایــن مراســم عباســی فر ضمــن تشــکر
از فهیمی پــور قائم مقــام مدیرعامل ،محمودی مشــاور
مدیرعامل و عزتی مدیر حوزه ریاست بیان داشت« :برای
من در طول این مدت مهم بود که بتوانم در جهت اعتالی
نام کوثر تــاش کنــم و خرســندم از اینکه توانســته ام تا
حدودی از عهده این مسئولیت بربیایم و ان شاءالله زمانی
که به تخصص و توانایی های بنده نیاز شد جهادی در کنار
موسسه ای که زینت بخش ان نام زیبای کوثر است باشم».
در پایان خانم محمدی ضمن تقدیر از عملکرد اقای
عباسی فر گفت« :ان شاءالله مســیری که با قوت و شتاب
پیش گرفته شــده را ادامه می دهیم ،با همدلی و همراهی
کارشناسان در روابط عمومی موسسه شاهد موفقیت های
روزافزون خواهیم بود .بنده خود را یکی از اعضای خانواده
بزرگ کوثر می دانــم و از اینکه به بنده اعتمــاد کرده و این
مسئولیت را بر عهده بنده گذاشتید تشکر می کنم ».در پایان
این مراسم حکم مســئولیت خانم محمدی به عنوان مدیر
روابط عمومی و تبلیغات موسســه اعتباری کوثر به ایشان
داده شد و از زحمات اقای عباسی فر قدردانی به عمل امد.
83
بازار
مدیرعامل بانک دی تاکید کرد:
مهندسی
درست تجهیز و
تخصیصمنابع
در راستای
بازار
84
مثلث | شماره 308
اقتصادمقاومتی
مدیرعامــل بانک دی اظهــار کــرد« :امیدواریم در
ســال 95که به نام ســال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل
نامگذاری شده است ،بتوانیم به عنوان یک بنگاه اقتصادی
در راســتای منویــات مقام معظم رهبری وظیفــه خود را به
سرانجام برسانیم».
به گــزارش اداره کل روابط عمومــی بانک دی دکتر
احمد شفیع زاده که به مناســبت اغاز هفتمین سال فعالیت
بانک دی ســخنرانی میکرد ،گفت« :خدا را شاکریم که
به همت همکاران توانستیم روند موفقیت های بانک طی
سال های اخیر را در سال گذشته تداوم دهیم و به اهداف
خوبی دست پیدا کنیم».
وی رونمایی از چهار رویداد مهم در ســالروز تاسیس
بانک دی را گامی بــزرگ در جهت عملی کــردن اقتصاد
مقاومتی عنوان و تاکید کرد« :موفقیت های حاصل شده
ی همکاران خوبم در بانک است و به پاس
نتیجه تالش تمام
تمام افتخارافرینی هایی که انها در سال 94انجام دادند،
صمیمانه سپاسگزارم».
مدیرعامل بانک دی با بیان راهکارهایی برای عملی
کردن شــعار ســال اظهار کرد« :وظیفه ما این است که با
جامه عمل پوشــاندن به تدبیر اقتصاد مقاومتی اقداماتی
عملی در همه حوزه ها طراحی و به مرحله اجرا دراوریم».
شفیع زاده مهندسی درست تجهیز و تخصیص منابع
را از جمله اقداماتی دانست که در این زمینه باید انجام شود
و گفت« :از جمله برنامه هایی که امســال در بانک دی در
زمره فعالیت های اصلی قرار گرفتــه ،کاهش قیمت تمام
شده پول خواهد بود».
وی با بیان اینکه رقابت ناســالم در عرصه بانکداری
کشور باید اصالح شده و به وضعیتی تبدیل شود که بتوانیم
برای بنگاه ها شــرایط مناســبی فراهم اوریم ،خاطرنشان
کرد« :رقابت اصلی در نظام بانکی بایــد رقابت در خدمت
به مشــتری باشــد و موثرترین ،با ارزش ترین و ارزان ترین
خدمت ،احترام به مشتری است».
به گفته وی احترام به مشتری ادبیات و گفتمانی است
که در راستای اقتصاد مقاومتی خود را نشان می دهد و باید
انجام پذیرد .امیدوارم بــا همت همه همکاران این توفیق
روزافزون را داشته باشــیم که با اخالق حرفه ای در جهت
رشد و اعتالی بانک دی موثر باشیم».
شفیع زاده با اشاره به رونمایی از دو اتفاق مهم در بانک
دی در سالروز تاسیس ان تصریح کرد« :امروز هم به همت
همکاران معاونت فناوری اطالعات رونمایی از «همبانک
دی» و «بانکداری هوشمند» به مرحله بهره برداری رسید
که با لطف الهی در خدمت مردم عزیز قرار خواهد گرفت».
وی تاکید کرد« :به جرات ادعا می کنم بانک دی طی
ماه های اتی جزو برترین ها در عرصه بانکداری الکترونیک
خواهد شد .اقدامات و برنامه هایی که بانک دی در عرصه
بانکداری الکترونیک دارد شــامل پیاده سازی 26نرم افزار
اســت که نتیجــه ان برتری جایــگاه بانــک در بانکداری
الکترونیک و رضایت مشتری است».
مدیرعامل بانــک دی همچنیــن با تقدیــر از مناف
هاشــمی ،معاون وزیر ورزش و جوانان و دکتــر داورزنی،
رئیس فدراسیون والیبال که در مراسم تاسیس سالروز بانک
دی و رونمایی از پیراهن تیم ملی والیبال حضور داشــتند،
اظهار کرد« :سال جاری حامی جامعه ورزش کشور هستیم
و ارزوی ســربلندی برای جامعه ورزش داریــم .حمایت از
ورزش جزو مسئولیت های اجتماعی بانک دی است که در
سالیان پیشین نیز سابقه داشته است».
وی افــزود« :حمایــت از تیم ملی والیبــال از دیگر
اقداماتی است که با بهره برداری مناسب از ان هم می توان
به توســعه ورزش و نشــاط در جامعه کمک کــرد و هم به
ارتقای جایگاه ذهنی بانک پرداخت».
تفاهمنامــه همکاری بیــن بانک دی و فدراســیون
والیبال با حضور مدیرعامل بانک دی ،رئیس فدراســیون
والیبال ،رئیس هیات مدیره بانک دی و معاون وزیر ورزش
و جوانان در سالروز تاسیس بانک دی امضا شد که بر اساس
ان حمایت از تیم های ملی والیبال در تمامی رده های سنی
در مسابقات بر عهده بانک دی خواهد بود.