روزنامه هنرمند شماره 1408
روزنامه هنرمند شماره 1408
هنرمند را در «مگ لند» و «جار» ورق بزنید www.magland.ir
چهارشنبه 20اسفندماه 1399سال سیزدهم شماره 8 1408صفـــحه 2500تومـان ISSN 2008-0816
www.jaaar.com
گزارش اخر سال روی میز سردبیر!
تلگرافی از صد مصاحبه ی
خواندنی تر...
سینما4-5
CINEMA
عوامل نمایش «اتول سورون»
در گفتگو با «هنرمند»
باید چراغ «تئاتر»
را روشن نگه داریم!
تئاتر3-
TEATER
«نازنین کیوانی» بازگیر سریال «چوب خط»
در گفتگو با «هنرمند»
بازیگران از «زشت شدن»
نترسند!
رادیووتلویز یون6-
RADIO&TV
گفتگو با «ابراهیم کهندل پور»
نوازنده و خواننده ایل قشقایی:
موسیقی نواحی
بدون انجمن مستقل
از بین می رود
موسیقی7-
گفتگوی «هنرمند» با «ایران دررودی» به بهانه 6دهه همنشینی با قلم و بوم
ایران را با زخم هایش دوست بداریم
MUSIC
«گلشید فرزاد» طراح لباس در گفتگو با «هنرمند»
مدیرعامل خانه تئاتر:
بی حرمتی به تئاتر شهر بی حرمتی
به فرهنگ است
تئاتر3-
فرهنگ و هنرART & CULTURE 8.
TEATER
بازگشت دار یوش فرضیایی
با «کلبه عمو پورنگ»
رادیووتلویز یون6-
مهم تر ین عامل «جذابیت»
متمایز بودن است
RADIO&TV
به کارگردانی مانی حقیقی؛
«تفر یق» با ترانه علیدوستی
و نوید محمدزاده کلید خورد
رادیووتلویز یون6-
گفتگوی «هنرمند» با عوامل نمایش« گرگاس ها»
اجرای تئاتر همیشه
یک ضرورت است
فرهنگ و هنرART & CULTURE 3.
تاثیر پلتفرم ها
در تنزلسطحسلیقهمردم
RADIO&TV
فرهنگ و هنرART & CULTURE 8. صفحه 1
2
گفتگوی «هنرمند» با «ایران دررودی» به بهانه بیش از 6دهه همنشینی با قلم و بوم
ایران را با زخم هایش دوست بداریم
چهارشنبـــــه 20اسفند ماه 1399سال سیزدهم شمــاره 1408
www.honarmandonline.ir
& ART
CULTURE
فرهنگ و هنر
یادداشتیک
نقد
فرهنگ و هنر
به مثابه هویت جامعه است
مهدی احمدی /مدیرمسئول
با لحــاظ تعاریفی که بر فرهنگ می رود ،توجه به رســانه ها
و تنوع امروزی انها بســیار مهم اســت ،همچنانکه این روزها
همگان در جوامع مختلــف ،بخش عمده ای از معلومات خود
را مرهون اوقاتی هستند که برای تماشا و استماع رسانه های
صوتــی و تصویری و یا مطالعه رســانه های نوشــتاری صرف
می کننــد و این حقیقــت ،انگاه نمود بیشــتری می یابد که
مشاهده می کنیم اکثریت کودکان ،نوجوانان و جوانان و حتی
میانســاالن ،معلومات مذهبی و سیاســی خود را نیز بیشتر
از این رســانه ها دریافت می کنند که خود لزوم توجه بیشتر
نســبت به محتوا و مبانی برنامه ها و فیلم ها و سریال هایی که
از سیما و سینما پخش می شود را می طلبد .از این رو بدیهی
است که رســانه ها برای بهینه نمودن فواید خود و همچنین
کاهش مضرات ناشی از انها ،مهندسی شوند .امروز مهندسی
فرهنگی یکی از ضروریات جامعه است و باید هم مردم و هم
مسووالن فرهنگی بکوشند تا با مهندسی دقیق فرهنگی ،که
شامل مهندسی برنامه های رسانه ها نیز می شود ،فرهنگی پویا
و مهم تــر از همه اصیل و بومی را باز تولیــد کنند که مهبط
تعالیم متعالی اســامی در جهت پرورش و رشــد انسان های
کامل باشد.
به نظر می رســد مهندسی فرهنگی کشور به مفهوم مهندسی
کالن نظام ها ،ســازمان ها ،سیاست ها ،قوانین و سازوکارها به
منظــور نیل به اهداف فرهنگی اســت .به زعــم مقام معظم
رهبری ،که برای نخســتین بار بحث از لزوم مهندسی نمودن
فرهنگ را در کشــور مطرح ساختند ،هدف اساسی مهندسی
فرهنگی ،باید ایجاد انســجام و نظم در مسایل فرهنگی باشد
و همچنین ایشــان تاکید خاصی بر مســئله دارند که اسالم
نه تنها هنر را قبول دارد بلکه ان را تشــویق نیز می کند .بحث
از مهندســی فرهنگی توجه به تمام الیه های فرهنگی کشور
همچون الیه های دینی ،ملی و جهانی و تمایل سطوح فرهنگی
کشور یعنی ســطوح اقتصادی ،سیاسی ،اجتماعی و ارزشی و
اولویت دادن الیه دینی بر دیگر الیه های فرهنگی کشــور را
می طلبد و همچنین توجه به رابطه الزام اور و انگیزشــی بین
عرصه هــای مختلف یک اجتماع ،به این معنی که قدرتمندی
فرهنگــی تقویت اقتصاد و مدیریت را ســبب می شــود و در
نتیجه باعث می شود توانایی فرهنگی افزایش یابد.
فرهنگ یک جامعه اســاس هویت ان جامعه اســت؛ طراحی
فرهنگ الزم است ،اما به تنهایی کافی نیست و لزوم تحقق ان
در جامعه مستلزم پذیرش ان از سوی مردم و عمل بر طبق ان
است .فرهنگ ،به عنوان جهت دهنده به تصمیمات کالن کشور
حتی تصمیم های اقتصادی ،سیاسی و مدیریتی است .وقتی ما
می خواهیم ساختمان بسازیم و شهرسازی کنیم در واقع با این
کار فرهنگمان را ترویج یا اشاعه می دهیم .همه اعمال و رفتار
ما چه فردی و چه اجتماعی ناشــی از فرهنگمان است ،نظام
ســلطه غرب با فرهنگ ما کار دارد ،انها تمام سعی شــان این
اســت فرهنگ اصیل ایران ان هم از اســاس که برای این کار
جوانترها را هدف قرار داد ه و برنامه ریزی هایشان را برای سنین
پایین جامعه انجام داده اند؛ ما برای مقابله با این تهدیدها باید
بسیار حساب شده عمل کنیم ،یکی از اسیب هایی که مهندسی
فرهنگی را تهدید می کند افراط یا تفریط در این مقوله است.
مقصود از افراط ،کنترل شدید و بسیار سخت گیرانه نسبت به
عناصر تشکیل دهنده فرهنگ و مقصود از تفریط رهاکردن این
عوامل به حال خود می باشد که در این مقوله هدایت دورادور و
نامحسوس می تواند موثرتر باشد.
همچنین رســانه ها از اجزای اساســی فرهنگ سازی در یک
کشــور به شــمار می ایند .و از این رو باید فعالیت رسانه ها با
طراحی و هدفمندی انجام شود .از سوی دیگر تمام سازمان ها
و نهادهــا که به صورت محدود یا گســترده فعالیت فرهنگی
دارند ،مستقیم یا غیرمســتقیم با رسانه ها ارتباط می یابند و
برای کامل کردن کار خود و به ثمر نشــاندن ان ،به همکاری
با رســانه ها نیازمندند .از این رو مهندسی فرهنگی رسانه ها،
عملــی ضروری اســت و باید جــزو اولویت های نخســتین
برنامه های کالن کشور باشد .چرا که بسیاری از مردم جامعه
ما الگو و سبک زندگی خود را از رسانه ها می گیرند و رسانه ها
نقشــی فعال در زندگــی روزمره و حتی سیاســت های کلی
جوامع ایفا می کنند .حاال که به انتخابات ریاســت جمهوری
سال 1400نزدیک می شویم این مهم هرچه بیشتر احساس
می شود .رسانهها با هدایت افکار جامعه می توانند در انتخاب
و سرنوشت جامعه به شکل چشمگیری موثر باشند.
پیشاپیش سال نو مبارک!
مهدی احمدی
«ایران درودی» را بیشتر ما به عنوان یک نقاش می شناسیم؛ نقاشی که بیش از 60سال از عمر پربرکت و
پرافتخارش را صرف قلم و بوم نقاشی کرده و با عناصری مانند رنگ و نور ،سبک منحصر به فرد خودش
را در نقاشی ایجاد کرده است .تا جایی که بزرگان فرهنگ و هنر دنیا ازجمله «اندره مالرو»« ،سالوادور
دالی»« ،ژان کوکتو»« ،لوتن»« ،احمد شاملو» و ...را به تحسین واداشته و نام خودش را به عنوان یکی از
برجسته ترین نقاشان ایران و جهان مطرح کرده است .اما این همه هنر ایران درودی نیست .این بانوی
رنگ و نور ،نویســنده و کارگردان هم هست و مدتی نیز به عنوان استاد دانشگاه ،به تدریس «تاریخ و
شناسایی هنر» پرداخته است .او که در جوانی برای تحصیل راهی فرانسه شده بود ،بعد از نیم قرن زندگی
در پاریس به ایران برگشــت تا بتواند با ساخت موزه ای در ایران ،تابلوهای نقاشی اش را به هموطنانش
هدیه کند .در این راه خانه اش در پاریس را فروخت و هزینه ساخت موزه اش را متقبل شد ،قریب به 200
اثرش را هم به ایران اورد و پس از یک دهه از درخواست این هنرمند برای افتتاح موز ه باالخره در اذرماه
سال جاری توانست مجوز احداث موزه اش را دریافت کند .در این روزها فرصتی دست داد تا با این نقاش
برجسته و نویسنده و کارگردان نام اشنا به بهانه نوروز باستانی ایران به گفت وگو بنشینیم و از اداب و
رسوم نوروز بشنویم که حاصل ان را در ادامه خواهید خواند.
نوروز برای شما تداعی گر چه چیزهایی است؟
نوروز برای من یاداور مهم ترین اصل زندگی ام یعنی هویت من اســت که به ان ســخت می بالم و ان را روز مهربان
زندگی ام می دانم ،ما ایرانی ها در هر کشوری که باشیم نوروز را جشن می گیریم ومراسم ان را به تمامی اجرا می کنیم،
همچنین مناطقی که سابقا متعلق به ایران بودند و در دوره حکومت بی لیاقت و ظالم قاجار این سرزمین ها را از دست
دادیم مانند قفقاز ،افغانستان ،پاکستان ،تاجیکستان و ازبکستان هنوز به سنت های ابا و اجدادی خود پابند و وابسته
باقی مانده و مراسم نوروز را جشن گرفته و در کوچکترین جزییات برگزارمی کنند ،بدینگونه قلب ما ایرانی ها در سرتا
سر دنیا با هر مسلک ومذهبی و هر ملیتی که اکنون هستیم در ثانیه اغاز سال به هم می پیوندد و یک پارچه می شویم.
هنرمندان چه کارهایی می توانند برای ماندگار ماندن نوروز انجام دهند؟
باور دارم که هنرمندان ما می باید نخست جایگاه خود را به عنوان هنرمند در جامعه تثبیت کنند تا بعد بتوانند نقشی
را در سازندگی عهده دار شوند ،به نظر من خیلی سخت است مسئولیتی را به عهده هنرمندان گذاشت بی انکه اجری
برایشان قائل شد! پیش از اینکه هنرمندان خود در جامعه به ثبات رسیده باشند پیشنهاد من به هموطنانم اعم از هنرمند
یا غیر هنرمند این است «ایران را علیرغم زخمهایش دوست بداریم وسپاسمند هویتمان باشیم» و ارزش هویت ایرانی
بودنمان را قدر بدانیم و حفظش کنیم ،دردها و زخم های ایران متعلق به یکایک ما ایرانیان است.
خاطره خاصی از نوروز دارید که بخواهید برای ما تعریف کنید؟
به تعداد سالهای عمرم از نوروز خاطرات تلخ وشیرین زیادی دارم به خصوص از دوران کودکی که شب ها از خوشحالی
در انتظار چیدمان سفره نوروز وپوشیدن لباس نو ودریافت عیدی از پدر ومادر ازخوشحالی خوابم نمی برد اما با پیشرفت
شمارش سالهای عمر ،نگاهم به تعبیر و ارزش های این سنت چند هزار ساله تغیر کلی یافته است ،اکنون خوشحال
هستم که از موهبت زنده بودن برخوردارم تا بتوانم اهدافم را پیگیری کرده و به ارزویم که افتتاح موزه ای که به ملت
ایران بخشیده ام برسم ،من صد و نود و پنج اثرم را که طی چهل و هفت سال نفروخته ام به ملت ایران اهدا کرده ام ،امروز
خوشحال می شوم از اینکه در این سن صاحب شعورم هستم و ان را به موقع به کار می گیرم ،من از هر روزی که زنده ام
افریننده ام را سپاسگزارم ،مفهوم نوروز برای من مانند گذشته شادی افرین است با این تفاوت که در پیگیری اهدافم سخت
کوش تر شده ام ،خوشبختانه با خودم بسیار اشتی هستم و به خودم اجازه نمی دهم که حتی یک لحظه در پیگیری
اهدافم وقفه به وجود بیاید ،اکنون بسیار سختگیر شده و به خودم اجازه نمیدهم که اشتباه کنم شاید فرصت جبران ان را
نداشته باشم .خاطره ای به یادم امد که برایتان تعریف می کنم ،منزل یکی از دوستان بسیار عزیزم برای تعطیالت سال نو
به پاریس دعوت شده بودم ،او به مناسبت نوروز میهمانی باشکوهی بالغ از دویست نفر ایرانی و فرانسوی برگزار کرد ،من
برای او ظروف قدیمی محصوص چیدمان هفت سین و شیرینی جات مرسوم نوروز را سوغاتی بردم ،دوستم ناهار مجللی
از انواع واقسام غذاهای اصیل ایرانی تهیه دیده بود ،هدف دوستم شناساندن سنت شش هزار ساله ما در تدارکات ویژه نوروز
بود که به استقبال رفتن نوروز با چهار شنبه سوری اغازمی شود ،به همین مناسبت در باغ هم بوته های اتش چهارشنبه
سوری به چشم می خورد ،با دیدن این همه جالل وشکوه ارق میهن پرستی ام گل کرد واز صاحب خانه اجازه خواستم این
برنامه با شکوه را با سخنانم تکمیل کنم ،با جسارت همیشگی از مدعوین خواستم سکوت را رعایت کنند و به سخنانم به
دقت گوش دهند« ،ما ایرانیان بنیان گزاران حقوق بشر با تمدن نه هزار ساله دارای چه دانشمندان وستاره شناسانی بوده
ایم که سال نوی ما در یک ثانیه با پایان گردش زمین دور خورشید اغاز می شود ،حال اینکه همه ی جهانیان اغاز سال نو
را یک روز در سال جشن می گیرند ،سال نو بر ایران زمین و یکایک هموطنانم فرخنده باد .
ازچاپبیستوهفتمکتاب”درفاصله یدونقطه“!...شروعکنیم،عالقه مندانچگونهمی توانندبه
ان دست رسی داشته باشند و این کتاب چقدر از کلیت زندگی شما را شامل می شود؟
یدانند چگونه تهیه کنند؛ وگرنه کتاب در مدت کمتر از
اگر در مورد عالقمندان به خرید کتاب صحبت می فرمایید خودشان م
سه هفته سه بار تجدید چاپ نمی شد! گرچه این کتاب به خاطر کمبود کاغذ ،مدتی کم یاب شده بود .کتاب ”در فاصله ی دو
نقطه “!...نخستین بار در ۵۸سالگی من منتشر شد ،برای خوانندگان این کتاب من برای همیشه ۵۸،ساله باقی خواهم ماند.
بسیاری از دوســت دارانتان سبک شما را در نقاشی ”ایران د ّرودیسم“ می دانند ،چقدر با ان ها موافق
هستید؟ ایا از نگاه خودتان پیرو سبکی هستید و اگر بله ان کدام سبک است؟
پنجاه سال پیش که در مکزیک در فاصله ی یک سال دو نمایشگاه برگزار کردم ،منتقدین بزرگ مکزیک که شهرت
درودی در قالب و تعریف هیچ سبکی نمی گنجد مگر سبک
جهانی دارند در نقدهای تحسین برانگیزشان نوشتند :اثار ّ
خاص او .در ایران به اشتباه ،سبک مرا سورئالیست می خوانند .اصراری در متقاعدکردن بینندگان اثارم ندارم .همین قدر
که به دیدار نقاشی هایم می ایند نخستین قدم را در جهت شناخت هنر نقاشی برمی دارند.
چرا از این همه هنر« ،نقاشی» را انتخاب کرده اید؟
معتقدم نقاشی مرا انتخاب کرد نه من ان را؛ چراکه نقاشی از بدو تولدم با سرنوشتم عجین بوده است.
معموالً برای شروع یک نقاشی ،طرح را از قبل در ذهن دارید یا هم ه چیز بداهه خلق می شود؟
نقاشی های من نمی توانند چیزی جز بداهه باشند .من این طور فکر می کنم .چراکه سعی دارم حسم را القا کنم نه
این که حادثه یا داستانی را روایت کنم .من حتی رنگ هایی را که درون مایه ی اصلی تابلو را به وجود می اورند از پیش
انتخاب نمی کنم .خالصه کنم :من با ندانسته هایم نقاشی می کنم چراکه باور دارم دانسته های انسان محدودند بنابراین
به ندانسته هایم یا به عبارت دیگر به ناخوداگاهم رجوع می کنم .به همین خاطر ،وقتی اخرین قلم را می زنم و اثر تمام شده
را می نگرم حتی برای خودم سئوال برانگیز است که اندیشه ام در حین خلق اثر با چه موضوع یا حسی درگیر بوده است؟
دوست داشتید اثر کدام نقاشی تاریخی را شما کشیده باشید؟
هی چ یک را .به طورکلی با خودم اشتی بوده و به ان چه هستم بسنده می کنم .بدین گونه در تنهایی ام هم برای خودم
کافی هستم و هم با خودم در ارامش .به اثری که در حد توانم می افرینم بسنده می کنم و خودم را در معرض مقایسه ای
بی ثمر قرار نمی دهم .در نقاشی از ضعف ها و توانایی هایم به خوبی اگاه هستم و هرگز نخواسته ام بجای نقاش دیگری بوده
باشم .برای نوع نگاه امروزم به جهان هستی و داشتن سبک خاص خودم در نقاشی ،سال ها زحمت کشیده ام تا بتوانم
ان چه را امروز هستم به دست بیاورم .از این رو نمی خواهم خالق هیچ اثری از نقاشی دیگر ولو باارزش ترین شاهکار هنری
باشم .من برای دنیای کوچک خودم ارزش قائل هستم و تالش می کنم یک پارچگی ان را حفظ کنم .ناگفته نگذارم از
این که خداوند مرا خالق افریده او را بسیار سپاس مندم.
ازدواج با اقای پرویز مقدســی و بعد از ان یک تنهایی عمیق چندساله .عشق
برای شما چگونه تعریفی دارد؟
من همیشه عاشق بوده و هستم .عاشق موهبت زندگی؛ عشق؛ انسان هایی که جهان هستی را از عشقشان سرشار
کرده اند .عشق موهبت الهی ست و برای من تعبیر دیگر امید .در باور من ،انسانی که واقعیت اجتناب ناپذیر مرگ را پذیرا
می شود با واقعیت عشق هم سو شده و ان را تجربه کرده است .خالصه کنم زندگی بی عشق برایم غیرقابل تحمل است.
اگر بخواهید بگویید باشکوه ترین لحظه ی زندگی شما چه بوده ،از کدام اتفاق صحبت می کنید؟
روزی که به این شعور رسیدم و به خداوند که خالق بشر و این جهان هستی با میلیون ها کهکشان و سیاره است ایمان
اوردم؛ ان روز حس کردم دوباره متولد شده ام تا مفهوم و ارزش حیات و هوشیاربودنم را درک کنم و بدانم که خداوند
بشر را با امتیاز حق انتخاب خلق کرده است.
با هنر و ارزش بســیارتان مورد تمجید زیادی از بــزرگان عرصه ی هنر قرار
گرفته اید ،ایا برخورد نزدیکی با این اشخاص مانند سالوادور دالی داشته اید؟
سالوادور دالی را از نزدیک می شناختم و روابط دوستانه داشتم .بدون شک او از نوابغ بزرگ عصر ما بود .از بخت خوب،
سرنوشت ،انسان های بزرگ زیادی را در مسیر زندگیم قرار داد .از ان جمله اندره مالرو بزرگ مرد فرهنگ و هنر قرن
بیستم؛ ژان کوکتو شاعر و کارگردان فرانسوی؛ سیزی توگو بزرگ ترین نقاش ژاپنی؛ اورسن ولز کارگردان معروف سینما؛
فرانک الگار منتقد فرانسوی هنر و نویسنده ی دانش نامه ی هنر قرن بیستم؛ امانوئل لوتن بلژیکی منتقد هنر؛ واریمز
واسکز مکزیکی یکی از مشهورترین معماران دنیا و بسیاری دیگر که طی سفرها و نمایش گاه های متعددم در چهار
قاره ی دنیا از نزدیک با ان ها اشنا شدم.
خانم د ّرودی سرانجام موزه ی شــما به کجا رسید و ایا عالقه مندان به اثارتان
به زودی خواهند توانست هنرمندی های شما را در این موزه تماشا کنند؟
پیش تر از این که نمایشــگاهی از اثارم باشد ،این موزه طبق اساس نامه ی ان یک مرکز تبادل فرهنگی خواهد بود.
در نهایت تاسف ،گرفتن مجوز ان تقریباً شش سال به طول انجامید و حاال که می باید ساخت موزه شروع شود باز
کارشکنی ها شروع شده است .بهتر است سکوت کرده و تحمل ام را بیش تر کنم .من هستی و نیستی ام را در قالب
موزه ای ،محضری و رسمی به ملت ایران بخشیده ام ولی نمی توانم تاریخ تولدم را عوض کنم .خداوند سرنوشت مرا
این گونه رقم زده است که با افتخار و سربلند زندگی کرده و با افتخار در خاک وطنم بمیرم.
در میان کارهایتان کدام ها را بیش تر دوست دارید؟
اثار من همه از کوچک ترین ان ها تا بزرگ ترین شان الهام محض هستند .بنابراین به خاطر الهامی که دریافت می کنم
همه را یک سان دوست می دارم .با این همه بسیارند اثاری که در حین کارکردن از بین می برم .چراکه گاه در حین کار،
رخ دادی ،سکوت و ارامش درونی ام را می شکند و دیگر نمی توانم ادامه دهم .به همین خاطر شب ها نقاشی می کنم تا
رخ دادهای پیش بینی نشده تمرکز درونی ام را بر هم نزنند.
اگر دوباره متولد شوید دوست دارید کجا و با چه حرفه ای این اتفاق بیفتد؟
ی با شرایط دیگر یا بهتر فکر نکرده ام
از هرچه تاکنون در زندگی ام پیش امده راضی هستم .از این جهت هرگز به اینده ا
ولی شک ندارم باز می خواهم در ایران متولد شوم و برای حرفه ام فضانوردی را انتخاب خواهم کرد تا شاید کهکشان راه
شیری را از نزدیک ببینم.
شــما ماندگار هســتید و خواهید ماند .این ماندگاری و شهرتی که از هنر شما
می اید برای خود شما چه تعریف و حسی دارد؟
من اکنون و لحظه را به تمامی زندگی می کنم و هرگز به ماندگاری ام فکر نکرده و یا خود را شایسته ی ماندگارشدن
ندیده ام .شاید به خاطر این که با خودم بسیار سخت گیر بوده و کمال طلب ام.
بسیاری از هنرمندان برای همیشه از این سرزمین کوچ کردند .ایران د ّرودی چرا به وطن بازگشت؟
از داشتن نام ایران به خود می بالم .امده ام تا در خاک سرزمین ام به خاک سپرده شوم .در این سرزمین به دنیا امده ام و
در خاک وطن ام به ابدیت خواهم پیوست.
یک ارزو و یک اتفاق ایده ال همین االن برای شما چه می تواند باشد؟
خلق یک اثر خوب که مرا سخت از خودم راضی کند.
ایا ان چه که فکر می کردید امروز باشید ،هستید؟
گرچه زخم های عمیقی از نامهربانان در قلبم دارم ولی از خداوند که بهترین ها را به من روا داشت بسیار سپاس گزار و
شکرگزارم .خداوند به من شعور این را داد تا رسالتم را به عنوان یک انسان به انجام برسانم و در حیاتم ارزویم را زندگی
کنم .امروز می دانم که عشق بزرگ ترین و قدرت مندترین نیروی انسان است.
حرفی با مخاطبان روزنامه ی هنرمند؟
پیام من به خوانندگان در پایان این مصاحبه این است :با نگاه و قلبی سرشار از عشق ،جهان هستی را بنگرید تا کائنات،
بازتاب ان را به شما بازگرداند.
و در پایان یک ارزو برای سال هزار و چهارصد؟
ی تواند با خیال اسوده به
اینکه مرض شوم کرونا پایان گیرد و ملت ایران از این گرانی سرسام اور نجات یابد ،ان وقت م
مسائل دیگر زندگی بپردازد ،با این گرانی و محدودیت های کرونا نمیتوان به موهبت الهی زندگی پی برد ،تاریخ نشان
می دهد ملت ما ملت بسیار مظلوم و نجیبی است ،سال اینده پایان قرن است و من امیدوارم پایان سختی ها نیز باشد،
سال نو بر یکایک هموطنانم فرخنده باد ،ایران را دوست بداریم.
نگاهی به اثار ماندگار ایران درودی
نور ،رنگ ،ارامش! :نقاشی های ایران درودی ،انقدر منحصر به فرد است که فقط با نگاه کردن به انها می توانید وارد
دنیای دیگری شوید؛ دنیایی پر از نور ،رنگ و گل .انهایی که موفق شده اند به یکی از نمایشگاه های انفرادی یا گروهی
این نقاش برجسته ایران و جهان بروند و اثارش را از نزدیک ببینند ،قطعا با ما هم عقیده هستند که تصاویر خلق شده
روی بوم نقاشی این هنرمند برجسته ،سبک منحصر به فرد خودش را دارد و دریچه ای رو به دنیایی پر از ارامش است.
در ادامه به معرفی چند اثر معروف و ماندگار این استاد مسلم نقاشی می پردازیم.
رگ های زمین ،رگ های ما :بی شک یکی از معروف ترین اثار ایران درودی ،تابلوی «نفت ایران» است که این هنرمند
نقاش ان را در سال 1347به سفارش شرکت ای .تی .تی ـ که لوله کشی نفت ابادان به ماهشهر را انجام داده بود ـ خلق
کرد .این اثر ماندگار ایران درودی با تیراژی چند میلیونی در مطبوعات مهم امریکا از قبیل الیف ،تایمز ،نیوزویک و ...به
چاپ رسید و احمد شاملو شاعر معاصر ایران ان را «رگ های زمین ،رگ های ما» نامید.
نگار جاویدان :وقتی از ایران درودی می پرسیم کدام یک از اثارش را بیشتر از بقیه تابلوهایش دوست دارد ،از اثر «نگار
جاویدان» نام می برد؛ اثری که قطعا یکی از معروف ترین تابلوهای این نقاش برجسته معاصر به حساب می اید .درودی
این اثر را در سال1993میالدی مصادف با سال1372هجری شمسی خلق کرده است .شاید برایتان جالب باشد بدانید
ابعاد این اثر 140در 140سانتی متر است.
عطش کویر :تابلوی «عطش کویر» هم یکی دیگر از اثار مورد عالقه ایران درودی است .این اثر که یکی از جدیدترین
اثار این نقاش نام اشنای معاصر به حساب می اید ،در سال 2008و در ابعاد 135در 135به وجود امده است .در این اثر
هم مثل تمام اثار درودی ،می توانید ترکیبی از تاللو نور و رنگ های زیبا را ببینید که در مجموع حسی پر از ارامش را
در مخاطب ایجاد می کند.
جاودانه خلیج فارس :شاید برایتان جالب باشد بدانید این بانوی رنگ و نور در جوانی وقتی اثری خلق می کرد و از ان
راضی نبود ،ان را می سوزاند! اما همسرش مانع این کار شد و به او اموخت که به خودش فرصت بررسی دوباره اثارش
را بدهد .همین کار باعث شد تا اثری مانند «جاودانه خلیج فارس» نجات پیدا کند! این اثر زیبا و ماندگار با ابعاد 96در
65سانتی متر ،در سال 1985خلق شده است. صفحه 2
عوامل نمایش «اتول سورون» در گفتگو با «هنرمند»
باید چراغ «تئاتر» را روشن نگه داریم!
عباسعلی اسکتی -عکس :سمیه شوقیان
چند شبی می شود که تئاتر «اتول سورون» به کارگردانی «شهروز دل افکار» در تماشاخانه
ایرانشهر ،سالن استاد سمندریان روی صحنه می رود ،نمایشی با محوریت موضوع ورود
اولین اتومبیل به ایران با درون مایه ای کمدی ،بعد از تماشای اجرای «اتول سورون» که
تا پایان اسفند ادامه دارد گفتگویی مفصل داشته ایم با کارگردان و بازیگران این اجرا که
با هم می خوانیم.
اجرا در شرایط کرونا چگونه تجربه ای است؟
شهروز دل افکار :خیلی تجربه عجیبی است ،شما باید خیلی مراقب باشید و رعایت کنید که برای
شما و تماشاگر اتفاق بدی رخ ندهد ،خیلی شرایط عجیب و پیچیده ای است که واقعا نمی دانم چگونه
بگویم که چطور داریم در این شرایط روی صحنه می رویم ،من فکر می کنم این روزها در تاریخ تئاتر
در یاد همه ادم ها بماند.
نقش چه ویژگی هایی داشت که بازی در ان را پذیرفتید؟
حورا پاکیزه دل :اوال برای من باعث افتخار بود که اقای دل افکار به من این شــانس و فرصت را
دادند که کنار ایشــان یاد بگیرم و تجربه کنم و در کنار ســایر بچه های گروه که بچه های بسیار پر
تالش و پر انگیزه ای هستند قرار بگیرم ،من نقش «اللی» را بازی می کنم که یکی از همسران شاه
است و مشکل تکلم دارد پس به سختی و کمتر از دیگران صحبت می کند ،این نقش خیلی از خود
من دور بود چون من بسیار ادم پرحرفی هستم و حتی تصور این نقش برای من خیلی سخت بود،
بسیار اضطراب داشتم و نزدیک شدن به ان برای من ترسناک بود ،از بیرون نمی توانستم خودم را
با این ویژگی تصور کنم ولی با تمرینات زیاد و مشــاهده افرادی که این مشــکل را دارند ،با اتودها
توانستم به نقش نزدیک شوم و خدا را شکر که تا االن خیلی با ان ارتباط خوبی برقرار شده است،
کاراکتر اللی را خیلی دوست دارم.
محمد امین لطفی :انتخابی که اقای دل افکار از من خواسته بود را پذیرفتم و سعی کردم نقش را
به درست ترین شکل نمایش بدهم ،تالش کردم و امیدوارم که درست بوده باشد.
این زبان و لهجه پیش زمینه قبلی داشت یا برای این اجرا سراغ ان رفته اید؟
هیوا یزدی :من اصالتا یزدی هستم و فقط به خاطر عالقه ام به این لهجه و شهر اصفهان گویشی
که داشتند را انتخاب کردم ،در این دو سال که تمرین داشتیم از دوستان اصفهانی کمک گرفتم و
سعی کردم لهجه انها را تمرین کنم تا بتوانم به درستی ان را اجرا کنم.
سودا گودرزی :من اصالتا لر هستم و به زبان و لهجه لری اشنایی دارم ولی کامال مسلط نبودم ،در
این مدت که تمرین می کردیم سعی کردم از اطرافیان و کسانی که لر بودند کمک بگیرم تا بتوانم
این نقش را ایفا کنم ،نمی دانم درست و باورپذیر بوده است یا خیر.
مبینا زارعی :من هم اصالتا جنوبی هسستم اما این اولین بار بود که با این گویش و لهجه صحبت
می کردم ،برای این اجرا تجربه یادگیری این زبان را داشتم و قبل از این پیش زمینه ای نداشته ام.
با فاکتور گرفتن اوضاع کرونا و به طور کلی ،در شرایط امروز تئاتر چقدر برای رشد
و دیده شدن جوانها مهیا است؟
علی گوران :اگر کرونا را فاکتور بگیریم خیلی وضعیت بهتر شــده است ،سالن های خصوصی باز
شــده اند و تعداد سالن ها بیشتر شده است ،مردم بیشتر بها می دهند و تئاتر بیشتر دیده می شود،
فضای رســانه ای به شکلی است که شما می توانید راحت تر تبلیغ کنید و کارها بیشتر دیده شود،
جوامع مختلف بیایند و به ســمت تئاتر جذب شوند ،اینکه یک نفر چقدر در تئاتر رشد و پیشرفت
کند بستگی به خودش دارد ،یک نفر سالها کار می کند ولی نه خودش تالش می کند و نه دست به
تغییری می زند که طبیعتا موقعیتی برای تغییر پیش نمی اید و این دیگر بســتگی به تئاتر و دیده
شــدن ندارد ،جوانهای ما مثل خود من که تازه کار هستیم هرچقدر کمر همت را سفت ببندیم و
تالش بیشتری کنیم شاید در مدت زمان کمی روی صحنه های مختلف برویم ،نمایش های مختلف
را کار کنیم و در نتیجه زودتر دیده شویم.
عرفان نقی نسب :تئاتر همیشه چنین وضعیتی داشته و خود ما جوانها باید سعی وتالش کنیم که
بتوانیم به ان درجه از موفقیت برسیم تا چراغ تئاتر را روشن نگه داریم ،خیلی ها هستند که سعی و
تالش می کنند که جلوی تئاتر ،سینما و دنیای بازیگری را بگیرند ولی ما جوانها همه سعی و تالش
خودمان را می کنیم که بتوانیم چراغ تئاتر را روشن نگه داریم و انشاهلل که در این مسیر موفق باشیم.
ارمینا ضیانور :به نظر من کسی که تئاتر را در بین زیرمجموعه های بازیگری انتخاب می کند شاید
خیلی به دنبال دیده شــدن نیست چون در تئاتر دیده شدن انقدر مطرح نیست ،من خودم حدود
شش سال می شود که کار می کنم اما در این سالها که به شکل حرفه ای فعالیت می کنم شاید تعداد
ادمهایی که من را بشناسند به اندازه انگشت های دو دست باشد و قطعا وقتی کسی که شش سال
فعالیت می کند را کاله ده نفر می شناسند پس دنبال دیده شدن نیست ،ولی برای رشد یک بازیگر
تئاتر می تواند کسی که به بازیگری عالقه دارد را از صفر به صد برساند ،چه در تربیت حس ،چه در
بیان ،چه بدن و همه چیز و بهترین محیط برای رشد یک بازیگر تئاتر است.
در قسمتی از اجرا به «فمنیست» و حق زن توجه می کنید ،درست است؟
شهروز دل افکار :در قسمت هایی از متن برداشــت هایی اینچنینی از متن اقای «باقر سروش»
می شود و برای بیننده این اتفاق می افتد که فکر می کنم وجود دارد.
اجرا چقدر حرف و اشاره های سیاسی دارد؟
شهروز دل افکار :این یک کار کمدی و طنز در مورد امدن ماشین برای اولین بار به ایران است
و حرف سیاسی ندارد.
نقش های شما با وجود کوتاهی بار طنز بیشتری دارد ،لزوم وجود کمدی را در هر
کار چقدر می بینید؟
اناهیتا اشتر نخعی :وجود طنز در اثار هنری غیر قابل چشم پوشی است و می شود این امر را به
خوبی و با بررسی اثار متوجه شد ،در جدی ترین اثار هم می شود دید که باالخره رگه هایی از طنز
وجود دارد ،حتی اثاری که تراژیک هستند هم در غالب کاراکتر یا موقعیت با طنز امیخته شده اند،
وجود طنز در اثار هم می تواند برای تاثیرگذاری بیشتر روی مخاطبین باشد چون قطعا انسان با طنز
بازتــر و صمیمی تر برخورد می کند و هم می تواند برای لمس بهتر تلخی های موجود در اثاری که
تراژدی هستند باشد ،چون به هر حال شیرینی و تلخی در کنار هم معنی پیدا می کنند و تا انسان
یکی از انها را تجربه نکند نمی تواند به عمق دیگری پی ببرد.
فاطمه ملکی :در این شرایط بدی که جامعه با وجود کرونا و غصه هایی که مردم دارند پیدا کرده
است ،تئاتر جایگاهی دارد که مردم از این غصه ها و کرونا دور باشند و به قول معروف یک ذره دلشان
شاد باشد ،ما چنین شرایطی را برای مردم مهیا کرده ایم و کل گروه تالششان را کرده اند که چنین
شرایطی برای مردم پیش بیاید که خدا را شکر تا االن خوب پیش رفته است.
سختی ها و شیرینی های یک اجرا از نظر شما چه می تواند باشد؟
سحر عبدالملکی :سختی های اجرا زمان تمرینات ان است که ادم کلی تالش می کند که به نقش
برسد و وقتی نقش متولد می شود لذت بخش ترین لحظه است ،به نظر من هر لحظه از یک اجرا از
زمان تمرین تا شب اخر ان شیرین است.
مبینا زارعی :این حرفه از ابتدا تا انتها شیرین است ،از تمرینات گرفته تا اجرا که موقع درو کردن
ان عشق و جنونی است که برای کار گذاشته ایم ،مخصوصا اینکه قرار است از تک تک لحظات لذت
ببریم و مدت زمانی را روی صحنه زندگی کنیم که این خیلی شــیرین است ،در واقع این شیرین
ترین لحظه تئاتر اســت ،سختی کار را مرتبط می دانم با زنده بودن کار که باز این زنده بودن و این
ارتباط برقرار کردن با تماشــاچی و هماهنگی که باید روی صحنه داشته باشید یک چالش جذاب
3
چهارشنبـــــه 20اسفند ماه 1399سال سیزدهم شمــاره 1408
www.honarmandonline.ir
تئـــــاتر
THEATRE
گزارش
مدیرعاملخانهتئاتر:
بی حرمتی به تئاتر شهر بی حرمتی
به فرهنگ است
اســت و همین هم حتی باعث شیرین بودن تئاتر می شود ،به نظر من تئاتر یک سری چالش های
جزئی است و سختی ندارد.
سید حسین ســپهری :در درجه اول کنار هم بودن و متحد بودن بچه ها که با سرحال بودن و
پرانرژی بودن بتوانیم این گروه و نمایش و متن را باال نگه داریم تا بشــود یک اجرای موفق داشته
باشیم ،بعد از ان اگر بخواهیم به سختی های فردی اشاره کنیم اینکه باید بازیگر قبل از اجرا در غالب
نقش و کاراکتر خودش فرو برود و ان را حس کند ،با بیان و بدن قوی و با مرور کردن متن بتواند
ان را لمس کند تا روی صحنه حرفی برای زدن داشته باشد.
اهلی تئاتر چقدر هــوای همدیگر را دارند؟ اینکه مثال کار هم را تبلیغ کنند یا به
تماشای اثار دیگر بروند؟
سودا گودرزی :با توجه به مدت زمانی که من وارد تئاتر شده ام و تا جایی که من دیده ام همه از
هم خیلی حمایت می کنند ،شاید این همبستگی یا داشتن هدف مشترک است که از هم حمایت
می کنند و این مســیر را پیش می روند ،من احساس می کنم تئاتری ها و هر کسی در هنر فعالیت
می کند یک روحیه حمایت گری قوی دارد و خالصانه این کار را می کند.
محمد عبدالوند :به نظر من خیلی زیاد هوای همدیگر را دارند ،خیلی پشت هم هستند ولی در این
شــرایط که کرونا وجود دارد ضرورت های اجرا برای مردم انقدر دغدغه نیست پس برای تئاتری ها
هم کمتر دغدغه است چون چیزهای مهمتری در زندگی وجود دارد که مردم و متعاقبا تئاتری ها به
ان فکر کنند ،به همین دلیل شاید در این شرایط کمتر پیگیر هم باشند ولی در کل هوای همدیگر
را دارند.
هیوا یزدی :با توجه به شــرایطی که این روزها در کشــور وجود دارد و درگیر ویروس کرونا شده
ایم محدودیت هایی در تماشای تئاتر ایجاد شده اما با این وجود پیشکسوتانی همچون گالب ادینه
و دیگر هنرمندان از ما حمایت کرده اند و موجب بیشــتر دیده شــدن کار شده اند ،امید دارم این
حمایت ها ادامه دار باشد و چرخ تئاتر همیشه بچرخد.
با برگزاری تئاترها و باز شدن سالن های سینما در این شرایط موافق هستید؟
پیام حق نژاد :صد در صد موافق هســتم چون خیلی از مکان ها باز هســتند و به نظر من تئاتر
ایمن تر از خیلی جاهای دیگر است ،شما ممکن است به جایی بروید که ماسکتان را در بیاورید اما
تماشاچی ها در سالن های تئاتر و سینما چون اکثرا فرهنگی هستند این کار را نمی کنند ،اینکه فقط
تئاتر ها و سینماها را می بندند به خیلی ها فشار می اورد ،ما عالوه بر اینکه دوست داریم بازی کنیم
دوست داریم کار ببینیم و وقتی تئاتر نمی بینیم خیلی احساس بدی نسبت به زندگی داریم ،ما هم
ادم هایی هستیم که در این جامعه و در این دنیای کرونایی زندگی می کنیم و حق داریم این زندگی
را به بهترین نحوی که می توانیم انجام بدهیم.
کامیاب حاجی نوروزی :بله من هم موافق هستم که سالن های تئاتر و سینما برقرار باشند چرا که
در این اوضاع اهالی تئاتر و سینما هم نیاز دارند که به زندگی خودشان ادامه بدهند ،چه بسا اینکه
اهالی تئاتر و ســینما به خاطر اینکه برای مخاطب های خودشــان اثر تولید می کنند باید به حیات
خودشــان ادامه دهند چون این هنرها می تواند با رعایت پروتکل های بهداشــتی برای مردم تفریح
باشند.
حضور ستاره های سینما را در تئاتر چگونه می بینید؟
محمدحسین رحیمی :اینکه ستاره های سینما وارد تئاتر شوند مقوله خوبی است چون تئاتر زنده
است و مثل سینما نیست که بخواهید چندین و چند برداشت داشته باشید ،به نظر من تئاتر می تواند
چالش خیلی خوبی برای یک بازیگر باشد تا توانایی های خودش را محک بزند ،البته که همین تئاتر
خیلی از ستاره های تاپ سینمای ایران را معرفی کرده است ،ستاره هایی مثل نوید محمدزاده ،بهرام
افشاری ،هوتن شکیبا و خیلی های دیگر.
فکر می کنید تئاتر چقدر در سبد فرهنگی مردم قرار دارد؟
ارسالن شهباز بیگی :این سوال را می توان اینگونه مطرح کرد که درباره سبد فرهنگی چه ملت
و مردمی داریم صحبت می کنیم ،در کشورهایی مثل انگلستان ،فرانسه و امریکا که امروز در سطح
جهان فرهنگســاز هستند امار به ما نشان می دهد که سطح باالیی از جمعیت متوسط و فرهنگی
زمان مشخصی از ماه را به دیدن تئاتر اختصاص می دهند و نتیجه ان هم امروز برای همه مشخص
است ،اما متاسفانه در کشور ما به دالیل مختلف که فکر می کنم مهمترین ان دید دولت و ارگان های
حکومتی به این عنصر فرهنگ ساز است امار به ما نشان می دهد که این میزان بسیار پایین است،
چیــزی که اخرین بــار خوانده ام این بوده که کمتر از پنج درصد از مردم ما در طول ســال تئاتر
می بینند و فکر می کنم این یک فاجعه فرهنگی باشد که نتیجه ان را در بسترهای مختلف حقیقی
و مجازی امروز نگاه می کنیم ،با تمام این تفاسیر به این باور دارم که اگر اهالی تئاتر در کنار همدیگر
جمع شوند و یک همیتی را برای خودشان قرار دهند روز به روز سهم کاالی فرهنگی مهمی مثل
تئاتر در بسته و سبد فرهنگی جامعه ما بیشتر خواهد شد.
محمد امین پهلوان :به نظر من خیلی کم و با توجه به اینکه این روزها بیشتر دغدغه مردم دغدغه
گذراندن معیشت است و با توجه به اینکه مشکالت دائم بیشتر می شوند خیلی نمی شود از انها توقع
داشت که بیایند و تئاتر ببینند ،به امید روزی که مردم با اشتیاق بیشتر و راحت تر تئاتر ببینند.
این هنر چه چیزی دارد که بازیگران ان اینچنین شیفته ان هستند؟
فرید سهرابی :به عنوان عضو کوچکی که در این هنر فعالیت می کند می توانم این را بگویم که تئاتر
یک عشق مطلق است ،تئاتر یک عالقه مدام و مستمر است ،شما دائم در تالش و تکاپو هستید تا
بتوانید بهترین خودتان را ارائه بدهید ،تئاتر شما را به خودشناسی می رساند و در مرحله اخر روی
صحنه به ما نئشگی می دهد ،تئاتر برای شما این اتفاق را به ارمغان می اورد.
ســحر عبدالملکی :تئاتر از نظر من یعنی زندگی ،یعنی ارامش ،یعنی فارغ شدن از این دنیای
واقعی ،اینکه یک نقش که خودتان نیســتید را داخل صحنــه و به صورت زنده و در لحظه جلوی
مخاطب بازی کنید و کل مدت اجرا با ان نقش زندگی کنید ،به نظر من خیلی حس عجیب و دل
نشینی است و این حس ها هستند که باعث می شوند بازیگر شیفته تئاتر شود.
استقبال مخاطب تا امروز چگونه بوده است؟
شهروز دل افکار :خدا را صد هزار مرتبه شکر که تماشاگر دارد می اید و ما واقعا کیف می کنیم.
شهرام گیل ابادی یکی از نمایشنامه نویسان و کارگردان های تئاتر ایران
است که عالوه بر فعالیت در عرصه تئاتر ،سابقه مدیریت فرهنگی و هنری
را هم در کارنامه کاری خود به ثبت رسانده است .وی که در حال حاضر به
عنوان مدیرعامل خانه تئاتر فعالیت می کند ،درباره موضوع حریم مجموعه
تئاتر شهر و شرایطی که در فضای پیرامون این مجموعه وجود دارد نقطه
نظرات خود را مطرح کرد .وی درباره اســیب هایی که نداشــتن حریم
مشخص تئاتر شهر در عرصه فرهنگ و هنر به همراه دارد ،گفت :واقعیت
موضوع این است هر ساختمانی یک هویتی برای شهر است و شهر هم به
عنوان موجود و پدیده ای زنده ،پویا و تاثیرگذار است .وقتی بحث حریم را
می کنیم موضوع حرمت مطرح می شود و حرمت برخی هویت ها باید حفظ
کرد .تئاتر شهر به عنوان محور و نقطه ثقل منظر نمایش کشور ،حتماً نیاز به
این دارد که حرمت اش حفظ شود و حفظ کردن حرمت تئاتر شهر به مثابه
حفظ حرمت اندیشه ،معرفت و فکر است.
گیــل ابادی اظهار کرد :اگر بی توجه به مکان های فرهنگی مان باشــیم
بدون شک این بی توجهی به مجموعه فرهنگ و هنر کشور لطمه خواهد
زد .مدیرعامل خانه تئاتر معتقد است اینکه حریم تئاتر شهر را به نسبت
مشکالتوپیچیدگی هااقتصادی،پیچیدگی هایمعیشتیمردمومشکالت
جدی ای که مردم با ان دست و پنجه نرم می کنند به فراموشی بسپاریم ،بی
توجهی است و شهرداری و اساساً ارگان های دیگری مانند نیروی انتظامی
و بهزیستی که متولی هستند باید به تاریخ نسبت به این بی توجهی پاسخ
دهند .این هنرمند عرصه تئاتر با بیان اینکه تئاتر شــهر تنها یک مکان
نیست ،تاکید کرد :تئاتر شهر در ارتباطات راهبردی ،نماد پیشروی بخشی
از فرهنگ کشور است .وقتی وارد پارک دانشجو که اسمش دانشجوست و
محوطه مجموعه تئاتر شهر به عنوان نگین پارک است می شویم متاسفانه
صحنه های خوبی نمی بینیم و متاســفانه تبدیل به جوالنگاه کج روی ها،
اسیب های اجتماعی و ربایش های مختلفی که دل مردم را به درد می اورد و
خاطره خوشی از ان فضا در ذهن مردم نمی گذارد ،شده است.
گیل ابادی متذکر شد :بی توجهی به پارک دانشجو و مجموعه تئاتر شهر
بی توجهی و دهن کجی جدی به فرهنگ کشور است .این مدیر فرهنگی
و هنری در ادامه سخنان خود یاداور شد :به یقین باید حرمت تئاتر شهر و
پارک دانشجو حفظ شود و در عین حال حرمت مردم نیز باید حفظ شود.
ما اگر کار فرهنگی و هنری انجام می دهیم برای این است که حرمت مردم
را حفظ کنیم ،به خاطر این است که مردم را عزیز و ارجمند بداریم و برای
شان توسعه فکری ایجاد کنیم .پیشاهنگی فعالیت های فرهنگی و هنری
ارج گذاشتن به انسان است .وی معتقد است با توجه به چیزی که االن در
حال وقوع در پیرامون تئاتر شهر است ،یک فاجعه در حال رخ دادن است
و ثبت این موضوع به نام ما در تاریخ یکی از نقیصه هایی جدی است که در
قبال ان پاسخی برای ایندگان نداریم .گیل ابادی ادامه داد :حرمت و حریم
تئاتر شهر ،حریم پارک ،حریم شهر به عنوان موجودی زنده و حرمت مردم
باید مدنظر قرار بگیرد و باید تصمیم جدی و عاجلی برای حریم تئاتر شهر
گرفته شود .این نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر تصریح کرد :اینکه بعضی
از ارگان ها به غلط هنر را در مقابل مردم و در مقابل دستفروشان شریفی که
برای قوت روزانه خودشان تالش می کنند قرار می دهند ،یکی از خطاهای
جدی سیاستگذاری است و یکی از اشتباهات مشخص و روشنی است که
جز فرار رو به جلو نیست .وی متذکر شد :عضو محترم شورای شهر باید نقص
خود ،نقص برنامه ریزی و نقص کوتاهی های خود را بپذیرد و نباید فرار رو به
جلو بکند .حریم تئاتر شهر باید در نظر گرفته شود و به دستفروشان شریف
هم باید ارج گذاشته شود .سیاستمداران ،سیاستگذاران و سیاست بازان نباید
از احساسات مردم سوءاستفاده کنند تا فرار رو به جلو داشته باشند و اصل
موضوع را مخدوش کنند .گیل ابادی با بیان اینکه باید فکری عاجل برای
تئاتر شهر و حریم تئاتر شهر به عنوان یک مکان فرهنگی جهانی که نقطه
ارتباطات راهبردی هنر است بشود ،تاکید کرد :هیچ هنرمندی مخالف این
نیست که برای دستفروشان شریفی که برای روزی حالل تالش می کنند
فکری شود .یادمان باشد که هنرمندان کار هنری می کنند تا مردم توسعه
فکری داشته و از زندگی بهتری بهره مند شوند .هنرمندان تالش می کنند
و جامعه را به خاطر مردم نقد و تحلیل می کنند پس هنرمندان نمی توانند
روبروی مردم قرار بگیرند .هنرمندان هر لحظه و هر نفس پشــتوانه مردم
هستند و از موضع خود هم کوتاه نمی ایند .مدیرعامل خانه تئاتر در ادامه
سخنان خود تصریح کرد :متاسفانه کاری که در حال اتفاق است و اندیشه ای
که از ســوی برخی در رسانه ها مطرح می شود اندیشه ای چرک و کثیف
اســت و این اندیشــه چرک و کثیف یک فرار رو به جلو است تا برخی از
مسئولیت های خودشان شانه خالی کنند و مسئولیت پذیر نباشند .وی
معتقد است حریم تئاتر شهر یکی از جدی ترین موضوعاتی است که مطالبه
عمومی تئاتر کشور ،فرهنگ کشور و مردم شریفی است که در شهر به عنوان
پدیــده و موجودی زنده ،زندگی می کنند .گیل ابادی درباره برخی اظهار
نظرها مبنی بر اینکه ایجاد حریم برای تئاتر شهر باعث ایجاد فاصله میان
تئاتر و مردم می شود ،یاداور شد :تئاتر شهر رها شده است؛ از درگیری پلیس
تا دزدان به داخل تئاتر شهر کشیده می شود تا درگیری های خونین که در
بیرون ان اتفاق می افتد .معتقدم باید حرمت و حریم تئاتر شهر رعایت شود و
موقعی حرمت و حریم رعایت می شود که فرهنگ و ارزش مردم را بفهمیم و
برای ارزش گذاشتن به مردم و داشته های فرهنگی کشور برنامه ریزی کنیم. صفحه 3
4
عباسعلی اسکتی ،اسفند نود و نه
چهارشنبـــــه 20اسفند ماه 1399سال سیزدهم شمــاره 1408
www.honarmandonline.ir
سینمــــا
CINEMA
یادداشت
زندگى غیرقابل پیش بینى است!
بهزاد فراهانی :بیشترین مصاحبه را با اقای فراهانی در نشریات مختلف داشته ام ،خوش صحبت،
پرهیجان و پر از تیتر! معموال در هر مصاحبه اسم گلشیفته را می اورد و سانسور می کنند ،ما اینجا
می نویسیمتاسانسورنشود،گلشیفتهفراهانی!
شبنم قلی خانی :با شخصیت است و ارام صحبت می کند ،محبوبیت حداکثری را دارد و کمتر پیش
می اید کسی پشت سر او غیبت کند ،چهره اش سالهاست که تغییر نکرده است!
بهرام افشاری :با بهرام افشاری گفتگو گرفته بودم که بعد از چاپ تیتر را دوست نداشت و قول دادم
با تیتر دلخواهش زمان دیگری و در جای دیگری چاپ کنم ،بعد از چاپ مجدد ناراحت شد و گفت
شکایت می کند اما با معرفت تر از این ها بود که این کار را انجام دهد!
رویا میرعلمی :ادم حسابی ،متشخص و با کالس و یکی از ادم هایی که من را یاد تئاتر می اندازد،
بسیار هنرمند! بیشترین سوال و جواب را در یک مصاحبه با رویا میرعلمی داشته ام.
جواد یساری :سخت مصاحبه می کند و جوابهایش کوتاه است ،بدون ادعا و با وجود اینکه سالها کم
کار شده از تمام خواننده های امروز مشهورتر است ،قرار بود با عباس قادری فیت بدهد که نشد! در روز
مصاحبه یکی از هوادارنش برای دیدار او هفتصد کیلومتر امده بود!
کیمیا خلج
نوروز رســیده و حقیقتا دل و دماغى براى نوشتن یادداشت شاد و
نوروزى ندارم.
سال گذشته در ویژه نامه نوروزى هنرمند یک یادداشت طنز درباره
کرونا نوشته بودم ،ان روزها انقدر همه چیز شوخى بود که حتى کرونا
را هم به سخره مى گرفتیم.
همان روزها با على انصاریان سر کار مشترکى بودیم ،نسخه پی دی
اف روزنامه را برایش فرستادم جایی از یادداشت با احسان علیخانى
شوخى کرده بودم ،خوشش امد کلى خندید و گفت از اینکه با او هم
اینطور شوخى کنند خوشش مى اید.
با خودم فکر کردم بعد از پروژه یادداشت طنزى درباره اش بنویسیم
و در روزنامه کار کنیم اما...
یک سال گذشته و چند روز دیگر باید در مراسم چهلمین روز رفتنش
حضور داشته باشم.
مى بینید زندگى همین قدر غیرقابل پیش بینى و جدى است.
از ابتداى یادداشــت دارم فکر مى کنم چطور مى شود براى امسال
یادداشت نوروزى نوشت؟
از شکوفه و بهار و محاسن تعطیالت نوروزى گفت؟وقتى در سالى که
گذشت حتى وقت نکرده ایمکه با در کنار هم بخوریم
دلم مى خواهد صداهاى توى سرم را خفه کنم و فقط صداى مادرم
را بشنوم که صبح روز تحویل سال در هفت سالگى صدایم مى کند
و سرم غر مى زند که االن سال تحویل مى شود و من و برادرم هنوز
در رخت خوابیم دلم مى خواهد از تمام جهان صداى مادرم باشد و
تحویل سال در روزهایى که هنوز با غذا به ماهى قرمز سفره
لحظه
ِ
هفت سین شاد مى شدم ،هنوز نمى دانستم کمپین « نه به خریدن
ماهى قرمز» یعنی چه هنوز انقدر دغدغه مند و مثال روشــن فکر
نشده بودم.
از هیچ ویروسى نمى ترسیدم.
مراوداتم در تماس هاى بى روح و جان تصویرى خالصه نمى شد.
و تمام دلخوشى ام در دنیا عیدى هاى مادربزرگم بود.
راستش همین حاال که این یادداشت را مى نویسم از تصور یادداشت
نوروزى سال بعد مى ترسم.
القصه در این یادداشت نه با کرونا مى شود شوخى کرد نه با احسان
علیخانى نه با هیچکس دیگر با ما این روزها به قدر کفایت شوخى
کرده اند.
سال نو مبارک
خبر
«چرت و پرت» برگزیده جشنواره
خونه بهار کرج شد
الهه حصاری :ورزشکار! خوشتیپ و بهترین گزینه برای بازی کردن نقش های دوم انقدر که روزی
سیمرغ نقش دوم فجر را خواهد گرفت!
حسام منظور :سالها می شود که تلویزیون نمی بینم اما به خاطر او بانوی عمارت را تماشا کردم ،قرار
ما در کافه ای خلوت بود و برای اولین و اخرین بار عکس روی جلد را با دوربینی که اصال خوب نبود
خودمگرفتم!
ایدا نامجو :زیبا روی جلد و محترم در دنیای واقعی!
بابک کریمی :خوب حرف می زند ولی فالوی شما را بک نمی دهد! بازیگری که اگر در ایتالیا متولد
می شد می توانست پارتنر خوبی برای «والنتینا چروی» باشد هر چند در مقابل «سوفیا لورن» بازی
کرده است.
سمیرا حسینی :نیمه ی دیگر متین ستوده ،خوش پوش و خوش اخالق ،مهربان و خواننده ی اینده!
متین ستوده :جذابیت او شما را می گیرد و معموال پیش او حرفی برای گفتن نخواهید داشت ،خوش
صحبت و جنتلمن و از ان دسته ادم هایی که هر چه بپوشد به او می اید.
اریاعظیمینژاد:مصاحبهبهسمتیرفتکهبیشترازشادمهرصحبتکردیمواینموزیسینمعتقد
بود که اگر شادمهر در ایران بود به راحتی استادیوم ازادی را پر می کرد ،موبایل عظیمی نژاد معموال
سایلنت است و جواب نمی دهد!
نسیم ادبی :در اولین برخورد از او خوشتان خواهد امد ،خوش صحبت ،با سواد ،با خنده های شیطانی!
متخصص در بازی مافیا و خودش را خیلی دوست دارد!
اکبر گلپا :پر از خاطرات شنیدنی و قسمتی از تاریخ موسیقی ایران ،هر سه شنبه هوادارانش از همه
جای دنیا به دیدار او می ایند و برای انها از مهستی و هایده و احمد ظاهر شاه صحبت می کند.
مژده لواسانی :ویژه ترین باحجاب هر دو عالم ،استقاللی دو اتیشه با کلی هوادار از هر دو جناح چپ
و راست ،خواستگارهای زیادی دارد و معموال همه او را دوست دارند!
رضا یزدانی :خوش خنده و اکتیو و از نظر خودش احتماال خیلی خاص ،مصاحبه را تلفنی گرفتم و
عکس روی جلد را از شیراز فرستادند ،از معدود خواننده هایی که هنوز ترانه های خوب می خواند.
صحرا اسدالهی :به دعوت سجاد داغستانی به تماشای تئاتری دعوت شدم که فقط یک بازیگر دختر
داشت ،به خانه که رسیدم سریالی پخش می شد که همان دختر در ان حضور داشت و انجا بود که
تفاوت حجاب را در تئاتر و تلویزیون فهمیدم وقتی که به سختی او را در تلویزیون شناختم!
بهروز پناهنده ،شهره سلطانی :بهروز پناهنده را از تئاتر می شناختم و همسرش را از جعبه ی
جادویی ،از معدود زوج های هنری که به هم می ایند ،هرچند اولی ارام است و دومی بی نهایت شلوغ!
رامین پرچمی :یکی از اولین دوستان من بعد از ورود به مطبوعات ،با هم به تماشای یک تئاتر رفتیم
و بعد از ان دیگر از او خبر ندارم ،معلق بین جنجال و حاشیه و سکوت و محبوبیت!
مجموعه استاپ موشن «چرت و پرت» به نویسندگی و کارگردانی
رامین مالمحمدی و تهیه کنندگی رضا پورزارعی برگزیده جشنواره
خونه بهار کرج شــد .استاپ موشن چرت و پرت پس از حضور در
جشنواره های مختلف داخلی و خارجی و درخشش و کسب عنوان
های مختلف در جشنواره هایی چون امید و نشاط کرمان ،جشنواره
کودک و نوجوان اصفهان ،جشنواره بازیهای خانگی نوشهر ،جشنواره
کرونا به روایت تصویر ابادان ،جشنواره سالمت کهکیلویه بویراحمد،
جشنواره مقاومت ،جشنواره کرونا روایت ،جشنواره در خانه بمانید
اصفهان ،جشنواره فیلم کوتاه تهران ،جشنواره ۲۰۲۰هند ،جشنواره
جاکارتا،جشنوارهفیلمکوتاهوانیمیشندرسدنالمان،جشنوارهفیلم
کوتاه مستند و انیمیشن پیام به انسان روسیه این بار مجموعه استاپ
موشن چرت و پرت مقام اول جشنواره خونه بهار کرج را که در نیمه
اول اسفند برگزار شد را به دست اورد و در اختتامیه این جشنواره
که با حضور استاندار،فرماندار ،رئیس فرهنگ و ارشاد اسالمی استان
البرز برگزار شــد و تندیس و لوح ان را تهیه کننده این مجموعه
رضا پورزارعی به نمایندگی از کارگردان اثر دریافت کرد .در مجموعه
استاپ موشن چرت و پرت مریم تابع به عنوان طراح لباس و سعید
رستگارمدیرتولیدحضوردارند.
سحر قریشی :نمونه درست لذت بردن از زندگی ،ساده و بدون نقاب و همان است که می بینید ،شاید
روزی با یک فیلم تماشایی نظر منتقدان را هم جلب کند.
امیرعباس گالب :خوش برخورد ،دوست داشتنی ،خوش صحبت ،خوش لباس با فن پیج هایی
دواتیشه و واقعی ،خواننده ای که من با این ترانه او را شناختم :دعوا!
الیکا عبدالرزاقی ،بورژین عبدالرزاقی :با الیکا سه بار ،بورژین دوبار و مادر محترمشان یک بار
مصاحبه داشته ام ،الیکا دوست داشت که در لندن متولد شود و بورژین افتخار می کند شاگرد حمید
سمندریان بوده است.
افسانه چهره ازاد :رکورددار تاخیر با دو ساعت و چهار دقیقه و مصاحبه برای سریالی که بعد از یک
سال هنوز هم پخش نشده است ،بعد از پایان گفتگو برای اینکه تاخیرش را تالفی کنم گفتم مصاحبه
ضبط نشده اما زرنگتر از این حرفها بود که گول بخورد!
سپیده مرادپور :با یک ساعت و نیم تاخیر در رتبه دوم قرار دارد ،به جرات می گویم همین حاال که این یادداشت را
می خوانید به او خوش می گذرد ،هرکجا که باشد و هر زمان که شما این را بخوانید.
فرزین محدث :با فرزین دوبار مصاحبه داشته ام ،باالخره کسی که قرار است در اولین فیلم من بازی
گزارش اخر سال
تلگرافیازصدمصاح
کند جایگاه ویژه ای دارد ،موفرفری ،پر هیجان و شلوغ که گاهی انقدر حرف می زند که روی اعصابتان می رود!
مه لقا می نوش :با چشمهایی قشنگ و کمی مغرور ،هنرمند خوش حسی که از او بیشتر خواهیم
شنید.
علیرضا واحدی نیکبخت :به علیرضا گفتم الزم نیست در هر مصاحبه از اینکه به پرسپولیس رفته
اید اظهار پشیمانی کنید ،تیتر مصاحبه هم این بود :دوست داشتم جای نوید محمدزاده در متری شش
و نیم باشم!
زهره نعیمی :اگر بازیگر نمی شــدم گلفروش می شدم! یکی از خوش حس ترین تیترهای دوران
خبرنگاری من در اولین مصاحبه زندگی زهره نعیمی ،بعدها و این بار به همراه نیلوفر کوخانی گفتگویی
دوبارهداشتیم.
امیرصد هزاری ،فریبا طالبی :با انها حوصله تان سر نمی رود ،زوج شیرازی مشهدی دنیای طراحی
لباس که برچسب مدلینگ روی انها خورده اما بازیگران خوبی هم هستند ،صدهزاری شعرهای خوبی
هممی نویسد!
شیوا طاهری :از معدود خوش چهره های خوش عکس که بیشتر از بازیگری مخاطبانش را یاد یوگا
و غواصی می اندازد ،اولین مالقات در یک روزی برفی بارانی با این بانوی بی حاشیه!
سیاوش چراغی پور :کمتر کسی پیدا می شود که او را دوست نداشته باشد ،دخترها عاشق او هستند
و پسرها به او احترام می گذارند یا مثال برعکس ،تلفیقی از تمام شیرینی های یک قنادی!
ساناز طاری :جنجالی و حساس! شصت درصد حرفهایش را نمی شد چاپ کرد چون هم نشریه ما را
می بستند و هم در سینماها را با این حال ان چهل در صد هم مصاحبه ی بدی نشد!
فرناز رهنما :از تیتر شاکی شد و گفت اسمم را یادداشت می کند تا دیگر هرگز با من مصاحبه نکند،
تا امروز به حرفش عمل کرده است اما از همینجا او را به یک مصاحبه ی روجلدی دعوت می کنم!
محمدرضا علیمردانی :نابغه! صداپیشه ،خواننده ،بازیگر ،مجری و احتماال ترانه هم می نویسد اما با
اسم مستعار می دهد که شهرام شب پره و اندی بخوانند!
کیمیا خلج :بیشتر مواقع جلدها را دقیقه نود می بندیم و سردبیر شاکی می شود ،کیمیا خلج را در وقت
اضافه گرفتم ،هفت صبح افیش عکاسی و ساعت ده رفتیم برای چاپ! دختر باهوش با دوستهای فراوان!
مهدی باقربیگی :مجید قصه های مجید یکی از چند هنرمندی است که همیشه دوست داشتم با او
مصاحبه کنم ،این را به خودش هم گفتم که شما سلبریتی دوران ما بوده اید! ای کاش به ان دوران
برمیگشتیم.
هدیه بازوند :اولین سوال من در اولین برخورد با هدیه بازوند :چرا دخترهای کورد زیبا و پسرهای ان
خوشتیپ هستند؟ نقش اصلی سریال «نون،خ» و کشف تماشایی سعید اقاخانی دختر خیلی خوبی بود!
بامداد افشار :حتی هنگام گفتگو با بامداد افشار هم موزیک سریال قورباغه در سرم پخش می شد،
رکورددار حضور در جشنوارفجر امسال با چهار فیلم که روزی گروه «اتاق» را جهانی خواهد کرد.
علی قوی تن :کپی سهراب سپهری که فیلم «رویای سهراب» او تماشایی شده و شما را به دیدن ان
هر زمان که اکران شد دعوت می کنم ،علی قوی تن مثل نویسنده این گزارش متولد اولین روز از ماه
مرداد است.
الهام طهموری ،حامد احمدجو :زوج تماشایی اصفهانی که معموال با هم سر کار نمی روند تا یکی در
خانه باشــد که به گلدان ها اب بدهد ،عاشــق درست کردن چیزهای عجیب غریب از باقی مانده
چیزهایی که به درد نمی خورد!
فاطیمابهارمست :شبیه عکس هایش نیست ،مدتی نبود و حاال دوباره پیدا شده تا باز هم چهره شود،
تنها یک بازیگر است که با یک دست لباس به اتلیه می اید و می رود؛ فاطمیا بهارمست!
خشایار اعتمادی :تنها یک کلمه :محترم! کمتر از یک ماه بعد از مصاحبه ترانه «عشق چند ساله»
من را خواند و این ترانه برای همیشه به سعادت رسید ،با خداحافظی اش از موسیقی غمگین شدم.
صبا ایزدپناه :عاشق لباسهای رنگارنگ و فیگورهای عجیب و هنری ،دختر کورد هنرمند!
امیر کاوه اهنین جان :مصاحبه با او راحت است چون کلمات را ادبی بیان می کند در نتیجه تنظیم
مصاحبه راحت تر می شــود ،پادشاه اموزشگاه سولو و پدر عالیجناب شاهان اهنین جان ،به شکل
همزمان عاشق همسر و تئاتر!
نیما فالح ،سحر ولدبیگی :عالی به معنای واقعی کلمه ،تنها زوج های سینما که می توانید قسم
بخورید هرگز طالق نخواهند گرفت ،بیرون از شهر زندگی می کنند و همسایه های خوبی دارند!
فریبا نادری :عاشق استوری گذاشتن در واتساپ و خودمانی شدن با عکاس ها ،شبیه بیشتر بازیگرها
عکاس ها را بیشتر از خبرنگارها دوست دارد ولی اهل جواب ندادن به سوالهای حاشیه ای نیست!
جمشیدمشایخی :استاد مشایخی ،تکیده و باشکوه! پر از حرف های شنیدنی و از ان جنس ادمهایی
که دوست داشتم در کنار او عکس بگیرم.
فریما حبشی زاده :به بهانه تئاتر مصاحبه کردیم اما بیشتر از موسیقی و رپ حرف زدیم ،چند وقت
بعد برای همیشه از ایران رفت و حاال می توانید او را در شبکه های ان سمتی تماشا کنید ،خانم جاستینا ،باجنبه،
کاردرست و فعال! صفحه 4
روی میز سردبیر!
حبهیخواندنیتر...
علی مسلمی :مصاحبه روی پشت بام خانه شان به صرف چایی و شکالت و عکاسی! باکالس چشم
رنگی که سینما یک فیلم خوب به او مدیون است!
رضا شفیعی جم :در تمام حرفهایش یک وجه مشترک بین خودم و او پیدا کردم ،تنهایی! عاشق
نقاشیکهتابلوهایشهیچوقتبهحدنصابنمی رسدتانمایشگاهبگذاردوعاشقفیلمساختناگرتهیه
کننده پولداری پیدا شود!
روشنک گرامی :به نظر خودش خوشگل نیست اما نظر خودش که مهم نیست! یکی از انهایی که
پوشیدن لباس پسرانه را برای دخترها مد کرده است ،بازیگر فیلم های خاص با چشمهایی سرخ و
همیشهخسته!
امید جهان :ترانه های خودش را نمی شنود و دوست دارد با محسن چاوشی فیت بدهد!
ایلین بایراک :حیف است در این لیست طراح لباس نداشته باشیم ،ایلین بایراک شبیه سنجاب ها
صحبت می کند و یک عکس از خودش روی دیوار اتاقش دارد که عاشق ان است.
کیوان ساکت :کنسرت ابادان و دلواپس های ان زمان که نمی گذاشتند اقای ساکت روی صحنه برود،
با گارد و اسکورت این اتفاق افتاد و دو مصاحبه چالشی خوب با هم داشتیم!
عبداهلل روا :منتظر امدن ایشان بودم که با موتور پیچید در کوچه! با همان موتور بردیمشان روی جلد،
برخالف ویدئوچک انقدر شلوغ نبود ولی بی نهایت با معرفت و شوخ!
ناصر هاشمی :احتماال اولین بازیگری که شماره من را به عنوان خبرنگار ذخیره کرده است! نویسنده
کاراکتر محبوب سمندون خلوت خودش را در باغچه ای بیرون از شهر پر می کند.
نازنین احمدی :اگر موهایش را شانه کند شبیه لیال حاتمی می شود ،با سیمرغی که قربان صدقه اش
می رفت امد و برای روی جلد عکس همین روزنامه گرفتیم.
بهتاش صناعی ها ،مریم مقدم :باکالس ،بین المللی ،ادم حسابی! احتماال در خانه انها حرفی جز
کتاب و شعر و فیلم و موسیقی و تئاتر و هنر و دوست داشتن نیست!
زهرا داوودنژاد :رفته بودم زاهدان و مثل چند گفتگوی دیگر مصاحبه را از راه دور و با فاصله هزار و
هفتصد کیلومتری گرفتم ،تلفن را برداشتم و صحبت کردیم ،عکاس را فرستادم و عکس گرفت ،به
همینسادگی!
رضا رویگری :نشست خبری اولین فیلم کوتاهی که کارگردانی کرده بود همدیگر را دیدیم ،به همراه
همسرش و عروسک موشی در دست از حال بد سینما صحبت می کرد ،بازیگری خوش چهره که با
گذشت زمان همچنان خوش چهره مانده است.
نازنین فراهانی :همان روز که مصاحبه داشتیم گفتم روزی نامزد دریافت سیمرغ خواهید شد ولی ان
را به دست نخواهید اورد! یکی از چند خبرنگاری که بازیگر شده و اتفاقا کارش را هم بلد است.
امیرحسین رستمی :زنگ زدم برای یکی از ان مصاحبه های دقیقه نودی! گفتم سواالت را واتساپ
می فرستم و پاسخ بدهید ،گفت اجرا دارم و شما هم عکسی از من ندارید ،عکس یکی از عکاس های
معروف را فرستادم که شاکی شد و گفت این عکسس قدیمی است ،معرفی کرد تا از نسیم یوسفی
عکس گرفتم و بعد از تئاتر جواب سواالت را فرستاد ،ساعت چهار صبح مصاحبه را بستم!
امیرکربالییزاده:اگر خوش اخالقی باشید ممکن است روی جلد هم بروید! چه جالب ،همین دیشب
یک تئاتر از کربالیی زاده دیدم...
مهسا هاشــمی ،محمد مهدی هاشمی :مصاحبه روی چمن های پارک الله با دو بازیگری که
مدیربرنامه هایشان هم همراهشان بود ،مادر عزیزشان! از ان روجلدهای خوش اب و هوا در فضایی
عمومی!
حدیث میرامینی :همچنان معتقد هستم قابلیت اینکه یکی از درجه یک های تصویر ایران باشد را
دارد اما فکر می کنم مثل بسیاری از همکارانش بی انگیزه شده است ،شاید هم روزی برگردد!
امید زندگانی :قرار بود با امید زندگانی مصاحبه اختصاصی داشته باشم و به رضا گفتم شما هم اگر
سوالی به ذهنتان رسید بپرسید ،حتی اجازه نداد یک سوال هم من بپرسم! همان روز گفتگوی مشترک
را برای همیشه بوسیدم و کنار گذاشتم!
سولماز نراقی :کپی گوگوش با یک دنیای کودکانه و سازی بر دوش ،کاش در جای دیگری به دنیا
می امد تا این همه استعداد دیده شود!
مهدیکوشکی:مصاحبهباتئاتریهاهمیشهحالادمراخوبمی کندمخصوصاانهاییکهبیشترحاشیهداشتهباشند!
ماری اچ ام :اگر فقط یکی از این ادمها اطرافتان باشد حالتان همیشه خوب خواهد بود ،خالق ،باهوش و شاد! اگر
اینستاگرام نبود تا حاال ازدواج کرده بودند!
فرنوش صمدی :فرزند فیلم کوتاه که در فیلم بلند هم صاحب ســبک و اسم می شود ،روجلدی و
همیشهانالین!
ارمین زارعی :تماس گرفتم و گفت گفته اند دو سال نباید مصاحبه کند تا مجاز شود! دو سال بعد
تماس گرفتم و حرف زدیم از اینکه نمی خواهد از ایران برود.
ساره رشیدی :اگر او را ببینید عاشق شیرازی ها می شوید ،تندتند حرف می زند و وقتی می خندد چال
لپش توی ذوق می زند ،دلم برای رشیدی تنگ شده است!
السا فیروزاذر :هر وقت مصاحبه می کنیم انقدر که حساس است و گفتگو را بارها ادیت می زند بیچاره
می شوم ،هر بار می گویم دیگر با شما گفتگو نمی کنم و باز هم سراغ این سوژه جالب می روم ،فیروزاذر
دوست دارد نقش ادمهای سادیسمی را بازی کند!
شاهرخ شهبازی :یکی از چهار نقش تختی در فیلم غالمرضا تختی ،مصاحبه روی بلندی های برج
میالد و ضبط برای برنامه ای تلویزیونی که هنوز پول ما را نداده است!
علیاصحابی :میکروفون را برعکس گرفتم ،زندگی ام برعکس شد! یکی از چالشی ترین تیترهای تمام
مصاحبه های من!
نیکی مظفری :با اینکه تا حاال برخورد نزدیک نداشته ایم اما معموال مصاحبه هایمان خوب از اب در
امده است ،یک بار در عمارت نوفل لوشاتو از کنار هم عبور کردیم و برای تماشای تئاتر به دو سالن
متفاوترفتیم!
باربد بابایی :جذاب و خوش برخورد ،کاردرست با خنده های نه از ته دل در مقابل عکاس و عاشق
موسیقی ،خواننده محبوب ندارد اما خودش خیلی محبوب است!
هانیه غالمی ،الدن سلیمانی :مادر عاشق دختر و دختر عاشق هری پاتر! تنها مصاحبه شونده هایی که برای مصاحبه
کننده کادو اورده بودند ،از انها که با هم دوست شدیم.
جواد زرینچه :روز قبل از یکی از دربی ها از سردبیر اجازه گرفتم صفحه ورزشی را من ببندم ،مصاحبه
با پیشکسوتان قرمز و ابی و بازی که در نهایت مساوی شد!
کمند و سپند امیر سلیمانی :مصاحبه را تلگرامی گرفتم و متاسفانه هیچ برخورد نزدیکی تا امروز
نداشته ام اما احتمال می دهم ادمهای باحالی باشند.
جوانه دلشاد :رفیق فابریک مونا کرمی ،ورژن وطنی «انجلینا جولی» که ارام ارام چهره خواهد شد،
دلشاد عاشق تنها خواهرزاده اش است!
ویدا جوان :وقتی عکس می گیرد یا خوب می شود یا بد ،حد وسط ندارد!
گروه پالت :یکی یکی دارند کم می شوند! شنیده ام که مصاحبه من با انها از یکی از برنامه های معتبر
ان سمت اب هم پخش شده است اما خودم هیچوقت ندیده ام! تیتر :نشسته بودیم در راهروی ارشاد
ومی خواندیم!
شهروز دل افکار :تئاتری ها همه خفن هستند و حتی اگر کچل باشند باز هم جذابند! شهروز از ان
رفیق هایی که الزم است یکی داشته باشید!
سوگل خلیق :نقش اول تئاتر روی صحنه بود ،مصاحبه را انجام دادیم و قرار شد قبل از چاپ بخواند،
بعد از خواندن گفت فعال چاپ نکنیم ،این فعال تا امروز طول کشیده است!
رضا صفایی پور :اقای طوفان! از نوستالژی های دوران جوانی ،قدیم ما را یاد ویدئو کلوپ و سر در رنگی
و خشن سینماها می انداخت و حاال اینکه زندگی چقدر سریع می گذرد و شما باید سعی کنید مانند
اقای صفایی پور انقدر درخشان باشید که ماندگار باشید.
چهارشنبـــــه 20اسفند ماه 1399سال سیزدهم شمــاره 1408
www.honarmandonline.ir
سینمــــا
CINEMA
یادداشت
وضعیت اکران سینمای ایران
در سال 99
نغمهمرادابادی:باهوش و در چند مقطع ممنوع الفعالیت ،پر از حاشیه های ناخواسته و کسی که بدون
موسیقی نمی تواند زندگی کند ،همیشه لبخند می زند و کمی تا حدودی متفاوت است.
امیر غفارمنش :همراه با پسرش راستین که ملودی می سازد و در اینده اهنگساز موفقی خواهد شد
به اتلیه امده بود ،چایی نخورده عکس گرفتند و زود رفتند!
رضا صادقی :قرار مصاحبه ساعت نه شب در استودیوی در سعادت اباد بود ،با رامین برای عکاسی و
گفتگو رفتیم که تا تمرین تمام شود وارد روز بعد شده بودیم ،وقتی به خانه برگشتم مصاحبه ضبط
نشده بود!
5
لیلیرشیدی :گفتگو چند ساعت بعد از انتخاب شدن دوباره ی حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور
و لیلی رشیدی که پر از هیجان های خوب بود ،تندتند حرف می زند و اگر شنونده نباشید از او جا
می مانید!
ستاره حسینی :معموال بعد از یک مدت از کارهایی که بازی کرده پشیمان می شود و انها را دوست
ندارد ،با صدایی خش دار شاید بتواند یک دوبلور موفق شود!
یسری مجتهدی :بعد از مهاجرت به فرانسه شهردار شهری که در ان سکونت دارد دیواری را به او
می سپارد تا هر انچه دلش می خواهد روی ان نقاشی کند ،انتخاب او تصویری از زنی شرقی با شعری
از شفیعی کدکنی بود و چه سوژه ای بهتر از این برای یک مصاحبه ی خواندنی؟
سارا خوئینی ها :همیشه فکر می کنم انهایی که روزی خیلی مشهور بوده اند بعد از این دوران چه
می کنند؟ انگار خوئینی ها خیلی ارام کنار کشیده و از دور ما را تماشا می کند.
افشین علیار
با ورود ویروس جهانی کرونا در اســفند 98تعداد زیادی از کسب و کارها
و همچنین فعالیت فرهنگی و هنری در ایران تعطیل شد با اینکه تصور
می شد این ویروس در سال 99ریشه کن می شود اما حجم باالی بستری ها
و فوتی ها در نیمه نخست سال باعث شد تا سال 99هم با این ویروس همراه
باشیم حاال که در هفته های اخر سال 99هستیم قصد داریم نگاهی اجمالی
به وضعیت سینمای ایران داشته باشیم ،سینمای معصومی که در این یک
سال با موقعیت های دراماتیکی مواجه شده اساسا اکران انالین هم نتوانست
راهی را پیش ببرد چرا که با فراز و فرودهای بسیاری همراه بود و این قطعا
به دلیل نوع برگزاری ان بود و هست ،تعداد قابل توجهی از اثار سینمای
ایران پشت اکران مانده اند بسیاری از تهیه کنندگان و سرمایه گزاران به
دلیل برگزاری شکل شلخته اکران انالین صبر کرده اند تا تکلیف بازگشایی
سینماها معلوم شود البته این تفکر باعث شده چند فیلم که می توانستند
شرایط بهتری در اکران انالین داشته باشند با شکست مواجه شوند به طور
مثال فیلم شنای پروانه ساخته محمد کارت که قرار بود در اکران نوروزی
سال گذشته به نمایش دربیاید می توانست با اکران انالین فروش مناسبی
داشته باشد اما اعتقاد تهیه کننده به اکران در سالن سینما باعث شد این
فیلم در ماه های اخیر دانلود غیر مجاز شود و اخیرا این فیلم در سینماها
اکران شده است اما فروش مناسبی ندارد این را اضافه کنید که این اتفاق
برای دو فیلم دیگر یعنی دیدن این فیلم جرم است و ان شب رخ داد ،اساسا
با پیدایش واکسن کرونا تعداد زیادی از تهیه کنندگان اعتقادشان به اکران
عمومی است انها می خواهند شرایط اکران عمومی با توجه به ورود واکسن
مانند قبل شــود ،اما ســینمای ایران در اوخر دهه نود یا قرن کنونی وارد
وضعیت بحرانی شده است اکران انالین به دلیل عدم نظارت کافی به محض
انتشار ان در پلتفرم ها در سایت ها دانلود غیرمجاز می شود یا در شبکه های
ماهواره ای نمایش داده می شوند ،سالی بیش از 100فیلم باید در سینمای
ایران اکران شود که بیشتر ان ها تولید سال قبل می باشند اما تعداد قابل
توجهی از این فیلم ها همچنان اکران نشده اند و در ادامه هم بعید به نظر
می رسد در پلتفرم ها اکران انالین شوند ،البته الزم به ذکر است که شرایطی
در اکران انالین پیش امده که برای بسیاری از فیلم ها شاید قابل توجه باشد
اکران انالین باعث شد تا تهیه کننده هزینه کمتری برای پخش پرداخت
کند و این یعنی سود بیشتر اما در شرایطی که فیلم ها به طور قاچاق در
شبکه های ماهواره نمایش داده نشوند یا اینکه نسخه دانلودی ان در سایت ها
یا کانال های تلگرامی قرار نگیــرد این را هم اضافه کنید در اکران انالین
تعدادی از فیلم ها برای دیده شدن هم کمک شد اساسا در میان فیلم هایی
که در انتظار اکران عمومی مانده بودند تعداد زیاد فیلم اولی یا هنروتجربه
قرار دارد که قطعا این فیلم ها در اکران عمومی توانی برای دیده شدن ندارند
اکران انالین محیط خوبی برای معرفی و دیده شــدن این گونه از فیلم ها
می باشد .اما در سال جاری تعدادی فیلم ساخته شده که هیچ نگاه روشنی
به اکران انها نمی باشد در حال حاضر با نظر به گفته های ستاد ملی کرونا
تا زمستان 1400تعداد زیادی واکسن خواهند زد یعنی که اکران عمومی
در سال 1400هم با اما و اگرهای زیادی مواجه است این را هم باید اضافه
کنیم که اگر تا اواسط زمستان 1400واکسیناسیون در ایران تمام شود باز
هم زمان زیادی می برد تا مردم به فعالیت و عادت های گذشته شان برگردند
در این شرایط با ریشه کن شدن کرونا پس از واکسیناسیون جمعی باید
منتظر بمانیم تا سال 1401تا همه چیز برگردد به روال سابق البته که این
عقاید نگارنده است این احتمال هم وجود دارد که این شرایط ناپایدار خیلی
زودتر به اتمام برســد ،سینمای ایران در حال حاضر وضعیت خوبی ندارد
امار فروش ها در دهه نود نشان می دهد سینمای ایران در مواجه با سلیقه
مخاطب به شــکل واقعی منفعل بوده است .اینکه با اغاز سال 1400ایا
جهت سینمای ایران تفاوتی با دهه نود می کند یا نه در هاله ای از ابهام است.
خبر
فرزین محدث درفیلم
«روزمرگینگی»
معصومه کریمی :مصاحبه های کوتاه صفحه ی اخر اولین نشریه ای که انجا به عنوان کاراموز کارم را
شروع کرده بودم معموال گفتگوهای دلنشینی می شد!
سحر شاطری :اولین برخورد در نمایشگاه مطبوعات و مصاحبه سرپایی! در اخرین مصاحبه خزر
چکاوک ،ارمغان حاجی وندی و نگین پارسا را هم به همراه اورده بود ،خانم نوازنده برای هر جمله شما
جوابی کمدی گونه امده دارد!
لیال برخورداری :یادم می اید با هم ســر این مصاحبه چالش داشتیم اما دلیلش را یادم نمی اید ،فکر می کنم اسم
نویسنده ای که خانم برخورداری در مصاحبه اورده بودند را اشتباه چاپ کرده بودیم و ایشان ما را مجبور کردند در
شمارهبعدیتوضیحاتبنویسم!
تئاتر اتول سورون :گفتگوی هم زمان با بیست نفر و ثبت یک رکورد جاودانه برای من که در همین شماره نوروزی
ان را خواهید خواند! در سال هزار و چهارصد حداقل صد تئاتررا تماشا خواهم کرد!
شادمهرعقیلی:طبیعتاشوخیکردماماقطعاروزیدرهمینروزنامهمصاحبهخواهیمداشت!شادمهر،
محسن نامجو ،بهروز وثوقی و امیرخان چهار گزینه اصلی من برای سال هزار و چهارصد خواهند بود!
محیا دهقانی :اولین گفتگوی سال هزار و چهارصد ،به زودی...
فرزین محدث به عنوان اولین بازیگر فیلم کوتاه «روزمرگینگی» به این پروژه
پیوست .اولین فیلم کوتاه عباسعلی اسکتی با عنوان روزمرگینگی بهار سال
اینــده کلید خواهد خورد و فرزین محــدث در ان به ایفای نقش خواهد
پرداخت .این فیلم که به موضوع تنهایی جامعه بشــری در دوران کنونی
می پردازد و اوایل سال اینده مقابل دوربین خواهد رفت ،داستان عاشقانه
و غم انگیز مردی تنها در شهری بزرگ است که به مرور و با جهان بینی
عجیبی که به ان دست پیدا خواهد کرد به پوچی و یکنواختی می رسد.
درباره عوامل و دیگر بازیگران این فیلم که نویسندگی ان نیز بر عهده خود
کارگردان می باشد هنوز نامی به میان نیامده اما به گفته رضا پورزارعی روابط
عمومیاینفیلماکثرا ًهنرمندانیهستندکهدراثارقبلیشانکارنامهخوبی
از خود به جای گذاشــته اند .عباسعلی اسکتی ،نویسنده و خبرنگار حوزه
هنری است و این اولین تجربه او در دنیای تصویر می باشد. صفحه 5
6
«نازنین کیوانی» بازگیر سریال «چوب خط» در گفتگو با «هنرمند»
بازیگران از «زشت شدن» نترسند!
چهارشنبـــــه 20اسفند ماه 1399سال سیزدهم شمــاره 1408
www.honarmandonline.ir
رادیوولتوییزون
رضا پورزارعی
RADIO&TV
گزارش
تاثیر پلتفرم ها
در تنزل سطح سلیقه مردم
این سریال چه حرفی برای گفتن دارد و چه شد بازی در ان را پذیرفتید؟
یکی از مهمترین دالیل قبول بازی در ســریال چوب خط ،نقش شیرین باران و چالشی بود که
برای حرف زدن باران به ان نتیجه رســیدیم ،دلیل دیگر اینکه قرار بود این کار به دست حمید
بهرامیان عزیز کارگردان کار و منصور ســهرابپور بسیار کار بلد ساخته شود و اتفاق بسیار خوب
در این پروژه دیگر بازیگران کار بودند که یک به یک بی نظیر و پارتنرهای بسیار خوبی هستند،
اما مهمترین دلیل اشنایی قبلی با یوسف وجداندوست عزیز بود که از ابتدا با من برای این پروژه
تماس گرفت و اعتماد زیادی که به یوســف وجداندوست داشتم همه دست به دست هم داد تا
من هم در اینکار حضور داشته باشم.
چرا از اینهمه فعالیت هنری «بازیگری» را انتخاب کرده اید؟
به خاطر عالقه کلی به هنر به سمت حرفه بازیگری امده ام.
چه ویژه گی هایی در یک نقش باعث می شود ان را بازی کنید؟
معموال نقش باید برای من چالشــی را ایجاد کند یا نقشــی باشد که تجربه لذت بخشی را برای
من به همراه داشته باشد و در نهایت پارتنر خوب ،کارگردان خوب و تیمی که قرار است با انها
همکاری کنم ،حال من در کنار انها خوب باشد.
بیشتر دوست دارید چه نقش هایی را بازی کنید؟
قطعا نقش های تاثیرگذار ،حاال منفی و مثبت بودن نقش تفاوتی نمی کند ،نقشــی که یا دردی
را از کسی دوا کند و یا گره ای را باز کند ،لبخندی روی لب بیاورد.
دوست دارید در کنار کدام هنرپیشه ها و برای کدام کارگردانها بازی کنید؟
قطعا کار با بزرگان این حرفه ارزوی هر بازیگری اســت که خدا را شــکر کارگردانهای بزرگ و
بازیگران بســیار پرتوانی داریم که کار با تک تک انها را هم برای خودم و هم برای تمام کسانی
که به این حرفه عالقه دارند ارزو می کنم.
نقشی بوده در میان فیلم های ایرانی که دوست داشته باشید بازی کنید؟
بله ،نقش خانم پریناز ایزدیار در ابد و یک روز را بسیار دوست داشتم.
چه توصیه ای برای عالقه مندان به «بازیگری» دارید؟
قطعا فقط داشتن چهره ای زیبا مالک بازیگری نیست ،لطفا وقتی قرار است نقشی را بازی کنند
از زشت شدن خودشان نترسند.
مافیا تا چه حد در تصویر ایران وجود دارد؟
تا حد بسیار زیادی وجود دارد.
ارمان شهر شما در دنیای هنر چیست؟
این که برای همه بازیگرها خیلی معلوم اســت که چه چیزی می خواهند اگه هدفشان یان باشد
قطعا نهایت ندارد و باید رفت و رفت و رفت.
فکر می کنید ده سال بعد کجا باشید؟
واقعا ارزو می کنم به همه ان چیزهایی که می خواهم نرسیده باشم چون احساس می کنم ممکن
است اگر دیگر چیزی نداشته باشم که برای ان بخواهم بجنگم و از مسیر رسیدن به هدفم لذت
ببرم ادم افسرده ای خواهم شد ،زندگی برای من یعنی جنگیدن در مسیر رسیدن به هدفم ،هر
چند سخت ،هر چند دست نیافتنی ولی باز هم می جنگم برای رسیدن و امیدوارم هیچ وقت به
نهایت رسیدن نرسم.
بهار برای شما یاداور چه چیزهایی است؟
بهار برای من یاداور تمام خاطرات خوب کودکی ام است.
یک ارزو برای سال هزار و چهارصد؟
بزرگترین ارزوی من این است که کرونا سایه اش را از سر ما بردارد!
بازگشت داریوش فرضیایی با «کلبه عمو پورنگ»
مجموعــه تلویزیونی «کلبه عمــو پورنگ» به زودی برای
پخــش در ایام نوروز ۱۴۰۰مقابــل دوربین خواهد رفت.
مجموعــه تلویزیونی «کلبه عمو پورنگ» به تهیه کنندگی
مســلم اقاجانــزاده و کارگردانی احمد درویشــعلی پور و
نویســندگی محمد درویشــعلی پور بــه زودی با رویکرد
تحکیــم روابط کودکان و خانــواده و پرداختن به مفاهیم
ســبک زندگی ایرانی -اسالمی ،تشــویق به حفظ محیط
زیست و رعایت مسائل شــهری و احترام به قوانین تولید
خواهد شــد« .کلبه عمــو پورنگ» طبــق برنامه ریزی ها
در مراحل پایانی پیش تولید اســت و به زودی فهرســت
بازیگران ان تکمیل و فیلمبرداری اغاز خواهد شد و قرار
اســت این مجموعه در دو فاز ۱۵قســمتی برای نوروز و
۲۵قســمت برای ایام ماه مبارک رمضان روی انتن برود.
در خالصه داســتان این مجموعه امده« :عموپورنگ» که
در هــر برنامه لباس محلی یکی از اقــوام ایرانی را به تن
دارد ،برای فرار از شــلوغی و الودگی هوای شهر از محل
ســکونت خود به مزرعه یکی از دوستانش بنام مرد کهن
نقل مکان کرده است تا در انجا به ارامش روحی و ذهنی
برسد .از طرف دیگر مدیران تلویزیون او را مجاب کرده اند
که برای ســال نو و ایام نوروز بــرای انها برنامه اجرا کند.
او که عاشق مردم بخصوص بچه ها است تصمیم گرفته از
همان مزرعه برنامه اش را به روی انتن ببرد .این مجموعه
در قالب نمایشی و برخوردار از بخش ها و ایتم های متنوع
و جذابی با رگه های طنز اســت و حضور شــخصیت های
فانتــزی در یک دکور بزرگ و جذاب همراه با طراحی نور
مدرن ،گریم های سه بعدی ،لباس های خوشرنگ و متنوع،
جلوه های ویژه رایانه ای به همراه موسیقی شاد و ترانه های
پر محتوا با ریتم تند و انگیزشــی خــاص خود ،از عوامل
افزایش جذابیت ان خواهد بود.
در پنجمین جلسه ساترا مقرر شد:
اشتراک فیلم و سریال در رسانه ها منوط به احراز هویت کاربر
در پنجمین جلســه کمیسیون تنظیم مقررات رسانه های
صوت و تصویر فراگیر مصوب شــد که اشــتراک فیلم و
ســریال در رســانه های کاربرمحور منوط به احراز هویت
کاربر باشــد .پنجمین جلسه کمیســیون تنظیم مقررات
رســانه های صوت و تصویر فراگیر بــا حضور اقایان دکتر
علی عســکری رئیس صداوســیما ،امامیان رئیس ساترا،
حجت االسالم والمســلمین قمی رئیس سازمان تبلیغات
اســامی ،وحید مجید رئیس پلیس فتا ناجا ،جواد بابایی
معاون فضای مجازی دادســتانی کل کشور ،یاسر جاللی
دستیار رئیس ســازمان تبلیغات ،حمید شاه ابادی معاون
سیما ،احسان قاضی زاده نماینده مجلس شورای اسالمی،
قاسم خالدی معاون فرهنگی ـ اجتماعی مرکز ملی فضای
مجازی و فرهمند معاون تدویــن مقررات و امور حقوقی
ساترا ۱۸اسفند برگزار شد.
در این جلســه مصوب شــد که اشــتراک فیلم و سریال
در رســانه های کاربرمحور ( )VSPمنوط به احراز هویت
به کارگردانی مانی حقیقی؛
اخبار کوتاه
فراگیری شبکه نمایش خانگی و تولیدات ان ،روز به روز بیشتر می شود؛ تا
کمی و استقبال از انها باعث شده در این زمینه از تلویزیون
جایی که توسعه ّ
و اثار تولید شد ه ان پیش بیفتد .اما در این میان ،دو پلتفرم اصلی در فضای
اینترنتی کشور هستند که با خرید اثار تولید شده و دریافت حق اشتراک
از مخاطبان برای پخش ان سریال ها و فیلم ها فعالیت می کنند .با توجه به
شرایط کرونایی کشور و پیامدهایی که برای فعالیت های فرهنگی کشور
داشته است ،این دو پلتفرم توانسته اند به درامد قابل توجهی برسند .چند
روز پیش جمعی از سینماگران نسبت به انحصار در شبکه نمایش خانگی از
سوی پلتفرم های اینترنتی هشدار دادند .این افراد در بیانیه ای ،خواستار عدم
انحصار در عرصه نمایش خانگی و تقویت مدل های مختلف عرضه نمایش
فیلم شدند .بخشی از این بیانیه که به امضای افرادی مانند مرتضی شایسته،
مهدی فخیــم زاده ،علیرضا داوودنژاد ،کیومرث پوراحمد ،ســیدغالمرضا
موسوی ،منیژه حکمت ،علی سرتیپی ،محمد متوسالنی ،رضادرمیشیان،
سید جالل الدین دری ،امیرشهاب رضویان ،ساسان سالور و کامران قدکچیان
رسیده به این شرح است« :ما بر این باوریم وظیفه مسئوالن تقویت مدل های
مختلف کسب وکار عرضه نمایش انالین برای گسترش و تنوع سایت ها،
پلتفرم ها ،استارتاپ ها و اپلیکیشن هاست تا تماشاگران محصوالت سینمای
ایران بتوانند براســاس سلیقه خود ازادانه دست به انتخاب بزنند نه اینکه
شرایط خاصی بر انان تحمیل شود .معتقدیم شکوفایی و خالقیت در عرصه
هنرتنهاباتنوعوایجادعرصهرقابتیبوجودخواهدامدنهباانحصار».بهگفته
انها ،باید شرایطی ایجاد شود تا بیشترین درامد به جای واسطه ها به صاحبان
وتولیدکنندگاناثارپرداختشودتاتماشاگراناطمینانیابنددرامدفیلم ها
به تولیدکنندگان اثار پرداخت خواهد شد و با کوتاه شدن دست واسطه ها،
صاحبان اثار با خیال راحتی به تداوم را ه و ساخت اثار خالقانه همت گمارند.
با دو تن از امضاء کنندگان این بیانیه به گفت وگو کردیم و پیامدهای این
انحصارطلبی و پیشنهادهای مطرح شده انها را در مقابله با چنین مشکالتی
پرسیدیم .منصور لشــکری قوچانی تهیه کننده ســینمای ایران ،درباره
انحصارطلبی هایی که در نمایش خانگی توسط چند پلتفرم ایجاد شده و
پیامدهای ان گفت :ساخت سریال ها و محتواهای فرهنگی سمت و سوی
سلیقه فرهنگی جامعه را تعیین می کنند .با توجهبه اینکهپلتفرم هابه دالیل
شرایط اقتصادی ،مشکالت خاص خود را دارند و کار انها بیشتر جنبه تجاری
دارد تا فعالیت فرهنگی؛ به همین دلیل تالش می کنند به سهل الوصول ترین
روش به درامد برسند .تا چند سال پیش بخش اصلی فضای فرهنگی کشور
در دست صداوســیما بود .یعنی سریال ها و برنامه های این رسانه بود که
به فرهنگ مردم جهت می داد که متاسفانه صداوسیما دراین مقوله موفق
نبود .سطح سلیقه مخاطب از نظر سینمایی و تصویری و از نظر فرهنگ
عمومی در عرض این سال ها افت کرده است .تهیه کننده عصریخبندان ادامه
داد :در اغاز کار پلتفرم ها ،شــاید چند سریال خوب ساخته شد ،اما چون
این پلتفرم ها فقط به سراغ درامدزایی رفتند ،عملکرد انها از صداوسیما هم
بدتر شد .یعنی رسانه ملی در برخی موارد رعایت حال فرهنگ جامعه را
می کرد ،اما این پلتفرم ها تنها هدفشان تامین درامد است .البته به این معنا
نفی کلی انها نیست بلکه سیستم اقتصادی فضای مجازی ما به گونه ای
است که انها برای امرار معاش و حیات خود چاره ای جز اینکه به ارزانترین
قیمت ممکن سریال تهیه کنند ،ندارند .به اعتقاد لشکری قوچانی ،سطح
سلیقه مردمی که به سینما و سریال عالقمندند ،سمت و سوی نازلی پیدا
کرده و از سویی مشــکالت اقتصادی کشور ،دو رخدادی است که سبب
شده پلتفرم ها به جای اینکه اثاری با درجه فرهنگی «الف» تولید کنند،
سریال های خیلی سهل الوصول و ارزان قیمتی با درجه «ج» تولید می کنند؛
چون به اندازه خودشان مشتری دارند ،پس این پلتفرم ها ترجیح می دهند
به فکر درامد باشند تا فرهنگ جامعه ایرانی و خود را مسئول و متعهد به
فرهنگ نمی دانند .این اتفاق باعث می شود سطح سلیقه مردم پایین بیاید
و مخاطب دغدغه مند و حرفه ای هم از این پلتفرم ها خارج شود .تهیه کننده
فیلم خط ویژه ،در خصوص چگونگی قطع واسطه گرها و برگشت سود اصلی
به تهیه کنندگان در فضای مجازی افزود :از چند زاویه می توان به این مساله
توجه کرد .اما نکته ای که مورد توجه من ،اینکه در کشور ما فضای مجازی
و زیرساخت های ان متعلق به حاکمیت است .یعنی ما چیزی به اسم بخش
خصوصی در اینترنت نداریم .برداشت من این است که چرا فضای مجازی،
اینترنت و اینترانت که برای حاکمیت است با دو دست واسطه و اختالف
به تهیه کننده و سینما برسد؟ یعنی چرا پلتفرم های فروش اینترنت مانند
همراه اول ،رایتل ،ایرانسل و ...و بعد هم یکسری از پلتفرم های vodبین
هنر و اینترنت وجود دارند؟ به اعتقاد او ،با توجه به اینکه اینترنت و اینترانت
در کنترل دولت بوده و حاکمیت این بخش را واگذار نکرده است ،بنابراین در
وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی ،خانه سینما یا حتی خود وزارت ارتباطات
تشکیالتی را به وجود بیاورند که هر نوع اطالعات سینمایی ،خبر فرهنگی،
فیلم سینمایی ،فیلم کوتاه و ...در ان فضا گنجانده شود .در این صورت سهم
سینما هر اندازه که است مستقیم به سینما می رسد .چرا این دو واسطه
باید پول را بردارند؟ لشکری قوچانی درباره ایجاد یک پلتفرم ملی هنر نیز
گفت :پیشنهاد من این است که وقتی سینماگران ببینند همه محتوا و اخبار
سینمایی در فضایی توسط وزارت ارشاد یا جای دیگری گنجانده می شود
و درامد و گردش مالی ان مستقیم به حساب صاحبان اثر می اید ،به طور
قطع تالش مضاعفی خواهند داشت .یک حجم قابل توجهی هم از درامد
ان متعلق به وزارت ارشاد و به عبارت درست تر متعلق به هنر است .در هر
صورت ما به سینمای مجازی احتیاج داریم .درامد سینمای مجازی باید
مستقیم و بدون واسطه به اهالی سینما برسد.
نازنین کیوانی ،متولد هزار و ســیصد و شــصت و هفت ،تهران ،لیسانس گرافیک،
در کارنامه هنری او می توان به مجموعه تلویزیونی «مینو» ،ســریال نمایش خانگی
«احضار» ،سینمایی «ما همه با هم هســتیم»« ،گشت ارشاد سه»« ،ساعت دوازده»،
«مخاطب خاموش» و «ودا» اشاره کرد ،با نازنین کیوانی که این شب ها سریال «چوب
خط» را روی انتن دارد گفتگویی کوتاه داشته ایم که با هم می خوانیم.
«تفریق» با ترانه علیدوستی و نوید محمدزاده
کلید خورد
کاربر اســت .معاونت امور حقوقی ســاترا نیز موظف شد
نحوه و چگونگی احراز هویت کاربران را در قالب ســند و
دســتورالعمل تهیه کند تا در جلسه بعدی این کمیسیون
مورد بررسی قرار گیرد.
همچنین در این جلسه گزارشی از انتشار تولیدات نمایشی
ایرانــی در رســانه های صوت و تصویــر فراگیر و عملکرد
کارگزاری های محتوایی ارائه شد .در ادامه ،امامیان ،رئیس
ساترا گزارش عملکرد این سازمان در سال ۹۹را ارائه کرد.
مانی حقیقی ،مدیر فیلمبرداری :مرتضی نجفی ،طراح صحنه :محسن نصرالهی ،طراح گریم:ایمان امیدواری ،مدیر صدابرداری :رشــید دانشمند ،طراح لباس :ندا نصر ،مدیر برنامه ریزی
و دســتیار اول کارگردان :علیرضا شمس شــریفی ،مجری طرح :مهدی بدرلو ،عکاس :محمد
بدرلو ،مدیر تبلیغات :میثم میرزایی-اریان امیرخان ،مشــاور رسانه ایی :سعید حسینی ،تهیه
کننده :مجید مطلبی.
با اعالم سازمان سینمایی:
«منصور» پروانه نمایش گرفت
فیلم برداری «تفریق» به کارگردانی مانی حقیقی و تهیه کنندگی مجید مطلبی بعد از چند ماه
پیش تولید از روز گذشته اغاز شد .هشتمین فیلم بلند سینمایی مانی حقیقی بعد از بهبودی و
مرخص شدن او از بیمارستان به دلیل بیماری کرونا جلوی دوربین رفته است .نوید محمدزاده
و ترانه علیدوســتی بازیگران اصلی این فیلم هستند .دیگر بازیگران «تفریق» بزودی معرفی
می شوند .عوامل «تفریق» عبارتند از کارگردان :مانی حقیقی ،نویسندگان :امیررضا کوهستانی
شورای صدور پروانه نمایش فیلم های سینمایی با مجوز
نمایش ســه فیلم موافقت کرد .شــورای صــدور پروانه
نمایش فیلم های سینمایی در جلسه اخیر خود با صدور
پروانه نمایش برای فیلم هــای «بی همه چیز» به تهیه
کنندگی جواد نوروزبیگی و کارگردانی محســن قرایی و
«ارزوی زیبــا» به تهیه کنندگی و کارگردانی علی قوی
تن موافقــت کرد .همچنین فیلم ســینمایی «منصور»
به تهیه کنندگی جلیل شــعبانی و کارگردانی سیاوش
سرمدی نیز پروانه نمایش دریافت کرد. صفحه 6
گفتگو با «ابراهیم کهندل پور» نوازنده و خواننده ایل قشقایی:
موسیقی نواحی بدون انجمن مستقل از بین می رود
وحید خانه ساز
در میان همه اقوام ایرانی ایل قشقایی با توجه به تاثیری که از مناطق پیرامون خود گرفته ،موسیقی
متنوع و منحصر بفردی دارد که پرداختن به همه بخش های ان عالوه بر زمان بر بودن ،به افرادی نیاز
دارد که بر گذشته موسیقایی خود واقف باشند .اتفاق خوبی که به تازگی رخ داده تولید البوم «یاغه»
با صدای ابراهیم کهندل پور یکی از هنرمندان ایل قشقایی است که با سازبندی های متفاوت به
احساساتو اندیشه هایخاندان ایلخانی پرداخته؛ اتفاقی کیچندینسال اخیر کمتر رخداده است.
کهندل پور (موسیقی دان ،خواننده و نوازنده سه تار) در خانواده ای هنرمند و هنردوست رشد یافته،
موسیقی و اوازهای قشقایی را نزد بزرگانی چون هالکوخان جانی پور ،محمدحسن و ابولحسن خان
کهندل پوررافراگرفتهاست .تولیدوارائهالبوم«یاغه»بهانه ایبرایگپوگفتباابراهیمکهندل پور
است .وی ضمن توضیح درباره قدمت و پیشینه موسیقی ایل قشقایی از جزییات البوم «یاغه» گفت.
ایل قشقایی به لحاظ جغرافیایی میان مناطق کهگیلویه و بویراحمد ،چهارمحال و بختیاری،
خوزستان ،اصفهان و بوشهر واقع شده است .این همجواری ها باعث شده نسبت به قدمت و
پیشینه این قوم در میان عامه مردم بحث هایی متفاوتی وجود داشته باشد .با توجه به همه
این ها از قدمت و نحوه تشکیل ایل قشقایی بگویید؟
بگذارید در ابتدا درباره چگونگی پیدایش ایل قشقایی توضیح دهم .قشقایی ها عشایری هستند که تقریبا از دوران
صفویه یعنی حدود چهارصد سال پیش به صورت اتحادیه ای ایلی در جنوب ایران ایجاد و به صورت مستقل و در
قالب ایل مطرح شده اند .این ایل متشکل از طوایف مختلفی است که از نقاط مختلف ایران حرکت کرده اند و نهایتا
هویتی واحد را تشکیل داده اند که ایل قشقایی نام گرفته است .انطور که مورخان می گویند و بر اساس اسناد و
منابع موجود ،بخشی از ایل قشقایی از منطقه اذربایجان و بخشی دیگر از خراسان به منطقه فعلی امده اند .طوایفی
هم هستند که از دیگر مناطق ایران به جنوب کشور امده اند.
لرها نیز جزو این اقوام مهاجر هستند؟
بله از لرستان نیز مهاجرت هایی صورت گرفته و چگینی ها جزو این دسته اند یا حتی برخی نیز از سمت عراق به
ایران و منطقه جنوب ان امده اند .در نهایت پس از اینکه اقوام مذکور به یکدیگر پیوستند هویت واحد ایل قشقایی
شکل گرفته است.
با وجود تنوع زبانی و گویش و لهجه تمام اقوام ،زبان قشقایی به چه سمت و سویی رفته و در
نهایت از کدام قوم تاثیر گرفته است؟
قشقایی ها پس از ایجاد ان هویت مستقل زبان مشخصی پیدا کرده اند که ترکی است ،اما می توان گفت علی رغم
شباهت هایی که ترکی قشقایی با زبان اذری دارد از لحاظ لهجه ،گویش و لحن به نوعی خاص تر است.
اینگونه به نظر می رسد که این تاثیر گرفتن از زبان و گویش در موسیقی قشقایی
نیز وجود دارد؟
همینطور است .به هرحال ان مهاجرت هایی که باعث ایجاد ایل قشقایی شده ،در موسیقی منطقه نیز وجود
دارد .قشــقایی ها مانند مردم اذربایجان موسیقی عاشیقی دارند که مشابه منظومه هایی چون کوراغلو و دیگر
داستان هایی است که از گذشته در موسیقی اذربایجان و کال مناطق ترک نشین وجود داشته است .اما با وجود
همه این شباهت ها ،بخش عمده موسیقی ما مربوط و منحصر به ایل قشقایی است و این منحصر بفرد بودن تا به
انجا است که نمونه ان را در هیچ کجای ایران ،حداقل در میان ترک زبانان پیدا نمی کنید .مقام هایی که ما داریم و
سینهبهسینهبهنسل هایبعدانتقالیافته،مختصخودقشقایی هاستوبااثارمقامیدیگرمناطقشباهتندارد.
موسیقی اغلب مناطق ایران به لحاظ مقام های کالمی و سازی دارای بخش بندی هایی است.
موسیقی ایل قشقایی چگونه و بر چه اساس تقسیم بندی می شود؟
این تقسیم بندی ها در موسیقی قشقایی نیز وجود دارد .به طور مثال ما موسیقی های کار متنوعی داریم .الالیی ها
نیز بخشی دیگر از موسیقی ایل قشقایی است .عالوه بر اینها و موسیقی عاشیقی ،موسیقی ساربان ها و چنگی ها
نیز بخش های دیگری از موسیقی ایل قشقایی را تشکیل می دهند.
تفاوت عمده موسیقی قشقایی با موسیقی دیگر ایل ها و اقوام چیست؟
موسیقی قشقایی با موسیقی دیگر اقوام عشایری ایران یک تفاوت عمده داشته است .موسیقی در اقوام دیگر به
طبقات پایین جامعه تعلق داشته و طبقات باال اغلب شنونده بوده اند .قشقایی ها جزو معدود طوایف ایرانی و شاید
تنها قومی است که خان ها و ایلخان های ان عالوه بر انکه در موسیقی دستی بر اتش داشته اند از نوازندگان طبقات
پایین تر حمایت می کرده اند .حتی خان های قشقایی برای عاشیق ها مقرری تعیین کرده بودند تا ان ها کار دیگری
جز موسیقی انجام ندهند .از انجایی که طبقات باالی ایل موسیقی را عیب و عار نمی دانسته اند ،این هنر خیلی
راحت در میان قشقایی ها رشد کرده است و یکی از دالیل ماندگاری ان همین موضع است.
شما شیوه ای را در نوازندگی سه تار دنبال کرده اید که بر اساس شیوه صمصام است .درباره این
سبکتوضیحدهید؟
صمصام هم از سوی پدر و هم از طرف مادر اجداد من است و یکی از صاحب سبک ترین خوانندگان قشقایی و
از نوادگان خاندان ایلخانی است که حدود صد سال پیش می زیسته است .استاد محمدرضا درویشی در کتاب
«دایره المعارف سازهای ایرانی» از تنها ساز باقی مانده ایل قشقایی نام برده است .در این کتاب عکسی از مرحوم
صمصام وجود دارد که سازی را در دست دارد و حدس می زنند چگور قشقایی بوده که به مرور از بین رفته و
سه تار بر اساس تغییراتی در ساختار و سیم جایگزین ان شده است .قشقایی ها سه تار را با مضراب می نوازند به این
دلیل که خال ان ساز قبلی حس می شده است .سبک خاص صمصام در نوازندگی از طریق پدربزرگ و عمویم
به من منتقل شده است.
در البوم «یاغه» به کدام بخش های موسیقی قشقایی پرداخته اید؟
تاکید ما در البوم «یاغه» بر بخشی از موسیقی قشقایی است که طی سال های و دهه های اخیر خیلی به ان اشاره
نشده و افراد کمی به ان پرداخته اند .این بخش مربوط موسیقی خاندان ایلخانی ایل قشقایی است که طی چهل،
پنجاه سالی که موسیقی قشقایی مورد توجه قرار گرفته ،کمتر به ان پرداخته شده است.
به طور کلی طی چند دهه گذشته کدام بخش موسیقی قشقایی در قالب البوم
مورد توجه بوده است؟
می توان گفت تاکید و استناد بیشتر در اثار منتشر شده قبلی ،بر موسیقی عاشیقی قشقایی ها بوده است .اگر
بیشترین تاکید بر اصل موسیقی قشقایی و انچه خو ِد موسیقی قشقایی محسوب می شود را در نظر بگیریم
می توان گفت البوم «یاغه» اولین اثر در اینباره است .بخصوص اینکه در بخش اوازی اثر بر نغمات بسیار قدیمی
تاکید شده که تا به حال نیز پخش نشده اند.
پرداختن به موسیقی خاندان ایلخانی ایل قشقایی و تاکید بر بخش اوازی نغمات
قدیمی با توجه به کمبود اسناد و منابع موجود برایتان سخت نبود؟
سخت نبود به این دلیل که خودم به خاندان ایلخانی تعلق دارم و از همین خانواده ام .عموهایم و اجدادم در زمینه
موسیقی ایلخانی فعالیت داشته اند .مرحوم حسینقلی خان قشقایی ملقب به صمصام السلطان نیز همانطور که
گفتم و درباره هنرش توضیح دادم یکی از اجداد من است .اتفاقا در البوم «یاغه» دفترچه ای ضمیمه شده که با
رسم نمودار توضیحات کاملی در اینباره وجود دارد .منظور از ارائه دفترچه این است که نحوه انتقال اواز و نغمات
مربوط به ان به مخاطب ارائه شود تا بیشتر در جریان قدمت ان ها قرار گیرد .به هرحال خاندان ایلخانی طی
دویست ،سیصد سال گذشته افراد شاخصی داشته تا در نهایت ان اوازها به نسل ما برسد .همانطور که گفتم عمو
و پدر بزرگم راویان اوازها در نسل های پیش از من بوده اند و همین که من یکی از اعضای این خانواده هستم یعنی
روایات ما درست و دست اول است.
یکی از نقطه قوت های موسیقی قشقایی وجود شعرای متعدد است .شما تا چه
حد از وجود اثار شعرای ایل قشقایی بهره برده اید؟
ایل قشقایی دو شاعر بزرگ دارد که میرزا ماذون قشقایی و یوسفعلی بیگ قشقایی هستند .بخشی از اشعار این دو
7
چهارشنبـــــه 20اسفند ماه 1399سال سیزدهم شمــاره 1408
www.honarmandonline.ir
موسیقی
MUSIC
یادداشت
سالی که موسیقی یتیم شد
علی نجفی -دبیر سرویس
هنرمند به صورت مستند توسط اقای شهباز شهبازی چاپ شده و می توان گفت بخش عمده اثار موسیقایی ایل
قشقایی براساس اشعار این دو شاعر بوده است .اما پس از انقالب اسالمی و در سال های اخیر شعرای جوانی نیز
مشغول به فعالیت شده اند و اشعار بسیار زیبایی سروده اند .از انجایی که برخی از این افراد با موسیقی اشنا بوده اند،
اثارشان برای موزیسین ها و خواننده ها قابل استفاده تر بوده است .ما نیز در البوم «یاغه» از چند اثر اقای ارسالن
میرزایی ،یکی از شعرای جوان استفاده کرده ایم که متعلق به نسل فعلی است.
تولید و ارائه اثار فولکوریک و محلی در قالب البوم چه مشکالتی دارد؟
متاسفانه با افتی بزرگ مواجهیم .مدتی است موسیقی هایی عجیب و غریبی عمومیت یافته اند که خودشان را
به عنوان موسیقی قشقایی معرفی می کنند .البته این مشکل محدود به ایل قشقایی نیست و تقریبا تمام اقوام و
مناطق با این افت مواجهند .مثال اقای ایرج رحمان پور که از دوستان من است ،همچنین اقای کوروش اسدپور
موسیقی دانان و خوانندگان خطه لرستان نیز با چنین مشکلی مواجهند .مقابله و ایستادگی در مقابل این موج
بی اصالت کار بسیار دشواری است .من در حال حاضر حدود پنجاه و یکی ،دو سالم است و می توانم بگویم جزو
تقریبا اخرین نسلی هستم که صرفا به موسیقی اصیل و شناسنامه دار می پردازد .من و هم نسالنم با افرادی اغاز
به فعالیت کردیم که متاسفانه دیگر نیستند و حال مقابل ما عده ای جوان قرار دارند که به مسائل دیگر توجه دارند
و اثار دیگری تولید می کنند که در راستا و بر اساس خواسته های نسل های قبلی که همان موسیقی فاخر بود،
نیست .البته نمی دانم شاید هم اقتضای سن و خاصیت جوانی است که ان ها را در چنین مسیری قرار می دهد.
کار من و همنسالنم از این جهت سخت است که هم باید چهارچوب های موسیقی خودمان را حفظ کنیم و هم
اینکه توجه جوانان را برانگیزیم.
برای جلب توجه جوانان و نوجوانــان در البوم «یاغه» چه تمهیداتی را مدنظر
قرار دادید؟
یکی از دالیل بهره گیری و بازافرینی کوارتت مینیاتور و استفاده از وجود نوازندگان غیر قشقایی همین موضوع بوده
تا به این ترتیب اثار را در فضایی جدید تولید و ارائه کنیم .این کار را کردیم تا هم پاسخگوی نیازهای نسل های نو
باشیم و توجه ان ها را جلب کنیم و هم اینکه البوم را برای غیر قشقایی ها قابل شنیدن کنیم .طی این روند اثار
ارائه شده علمی تر است و مخاطب صداهای جدیدتری می شنود ،اما در چهارچوب موسیقی خودمان که متعلق
به ایل قشقایی است .علی رغم اینکه از سازهایی چون ویلونسل ،کنترباس و دیگر سازهای غربی استفاده کرده ایم
قشقایی نااشنا با موسیقی کالسیک نیز قطعات البوم را بشنوند بالفاصله متوجه می شود که قطعات
اگر مخاطب
ِ
کامالقشقاییهستند.
یعنی برای جذب مخاطبان بیشتر مقوله تلفیق را مد نظر داشته اید؟
همینطوراست.
یکی از اتفاقاتی که به مانایی موســیقی مناطق مختلــف ایران کمک می کند
تشکیل گروه های فعال موسیقی نواحی متشــکل از هنرمندان اقوام مختلف
است؟
همینطور است .این اتفاق نیز نوعی تلفیق محسوب می شود و خب اثار و اجراهای تلفیقی به عالقه مخاطبان
اقوام مختلف به موسیقی دیگر مناطق کمک کرده است .من با حضور در گروه «سازینه» شاهد این اتفاق بوده ام.
«سازینه» گروه موسیقی نواحی ایران است که من چند سالی افتخار این را داشته ام که با اعضای ان همکاری
کنم .این گروه تقریبا متشکل از همه اقوام ایرانی بود و در جشنواره های داخلی و خارجی مختلفی شرکت کرد .اما
فعالیت های این گروه به زمان های خاص و جشنواره ها محدود شد و دلیلش این بود که کسی از ان حمایت نکرد.
بی شک اگر چنین گروه هایی تشکیل شوند و مورد حمایت قرار گیرند مخاطبان بسیار بیشتری جذب موسیقی
با اصالت اقوام خواهند شد .کار بزرگی که گروه «رستاک» انجام داد این بود که به جمع اوری و اجرای موسیقی
اقوام مختلف پرداخت .حرکت موثر گروه «رستاک» این بود که از وجود هنرمندان همه اقوام بهره می برد و همراه
با ان ها به اجرای اثار مناطق می پرداخت .تعامل هنرمندان مناطق مختلف باعث اشنایی و تعامل ان ها با یکدیگر
می شد و در ادامه مخاطب به نزدیک بودن موسیقی های مناطق مختلف ایران پی می برد .نتیجه و خروجی کار
گروه «رستاک» گویای این است که وجود چنین گروه هایی بسیار الزم است اما به شرط انکه حمایت های جدی
وجود داشته باشد .شخصا تصورم این است که درست ترین و موثرترین کار تشکیل انجمنی با عنوان موسیقی
نواحیاستکهطبقچهارچوب هایمشخصمتولیموسیقیوهنرمندانمناطقمختلفباشد.انجمنموسیقی
ایران امکان انجام چنین کاری را ندارد زیرا نه در این زمینه نه متخصص دارد و نه زمانش را.
مبنای فعالیت خانه موسیقی و انجمن موسیقی ایران چهارچوب اداری است .از
طرفی با توجه به کثرت هنرمندان مناطق مختلف ایران وجود بانکی اطالعاتی
جزو ملزومات است که متاسفانه چنین بستری نیز وجود ندارد؟
متاسفانه این مشکالت وجود دارد و اگر حرکتی جدی در این زمینه صورت نگیرد فکر نمی کنم تا چند سال اینده
چیزی به اسم موسیقی نواحی داشته باشیم.
درباره تامین بودجه البوم «یاغه» بگویید؟
تمــام هزینه البوم را خودمان تامین کرده ایم و هیچگونه حمایتی در این زمینه وجود نداشــته در حالی که
نابسامانی های اقتصادی نیز باعث افزایش فوق العاده قیمت ها شده است که این نیز مشکلی بر مشکالتمان افزوده
است .البته شاید به دلیل وسواس هایی که برای ارائه اثر بهتر داشته ایم ،این دشواری بیشتر شده است .مثال اینکه
در همان ابتدا تصمیم گرفتیم از وجود نوازندگان حرفه ای استفاده کنیم تا بر کیفیت اثر بیفزاییم و خب ان ها
نیز هزینه های مختص به خود را دارند .ما اسپانسر نداشته ایم و پای این موضوع نیز ایستاده ایم حتی توقع نداریم
بودجه صرف شده به ما بازگردد و از روز اول این را می دانستیم .اگر ما نیز چنین اثاری تولید نکنیم هیچکس
چنین کاری نمی کند .تصورم این است نسبت به نسل اینده دینی به گردن ماست و باید ادا شود .در نهایت ما
کار خودمان را انجام داده ایم و باقی ماجرا به همت و توجه مردم بستگی دارد .حتی اگر ان ها حاال هم قدر کار ما
را ندانند و از البوم استقبال نکنند اما نسل های اینده به چنین اثاری توجه خواهند کرد .اما اگر موسیقی نواحی
ایران انجمنی مستقل داشت هم برای البوم ما و هم برای دیگر اثار اتفاقات بسیار بهتری می افتاد و بیش از پیش
مورد توجه قرار می گرفتند.
شما و دیگر هنرمندان نواحی پیشنهاد تاســیس انجمن موسیقی نواحی را به
دفتر موسیقی ارائه نداده اید؟
سال گذشته با اقای ایرج رحمان پور صحبت کردیم و می خواستیم نامه ای در اینباره تنظیم کنیم و به واسطه
ان وحدتی را میان هنرمندان موسیقی نواحی ایجاد کنیم اما واقعیت این است که چنین کارهایی گرفتاری های
خودش را دارد و به نتیجه رسیدن ان مسیری طول و دراز و زمان بر است .اما اگر چنین اتفاقی رخ می داد خیلی
خوب بود و کاش هنرمندان مناطق مختلف در اینباره متحد و هماهنگ شوند.
باالخره به روزهای پایانی این سال کرونایی پر فراز و نشیب نزدیک می شویم.
از دور که به اتفاقات این ســال نود و نه می نگریم بیشتر شبیه فیلم های
هالیوودی بالیوودی به نظرمی رسد .اما صد افسوس امسال پر شد از حوادث
تلخ و ناگواری بود که برایمان جانکاه و سخت است .کرونا امان همه را برید
اما خبر درگذشت خسروی اواز ایران محمدرضا شجریان در سال نودونه
به گونه ای موسیقی ایرانی را سیاه پوش کرد و طعم یتیمی را برایمان به
یادگار گذاشــت .هرچند در این سال کرونایی موسیقی ایران چون دیگر
فضاهای هنری دنیا نتوانسته قدمی روبه جلو بردارد و اهالی ان بیشتر در
شوک اخبار و اتفاقات حاشیه ای قرار گرفته اند تا بطن موسیقی .از اجرای
ناموفق کنســرت های انالین به خاطر نبود زیر ساخت مناسب گرفته تا
برگزاری جشــنواره بی رمق فجر همه از سال بد موسیقایی خبر می دهد.
البته بســیاری از هنرمندان در یک سال گذشته در خلوت و دور از هیاهو
به ساخت اهنگ های جدید پرداخته اند که در سال 1400باید منتظر ان
باشــیم .اما ماجرای اهنگ تهران توکیو از خواننده لس انجلسی حواشی
بســیار به همراه داشت و زنگ خطری برای مسئوالن و مدیران فرهنگی
به حساب میاید که با کج سلیقگی ها و سخت گیری های سلیقه ای باعث
دلزدگی و خستگی موزیسین های داخلی می شوند و در این میان برخی
از روی اجبار دســت به کوچ می زنند و هزینه ای که در ادامه برای کشور
خواهند داشــت به مراتب بیشتر از حضورشان در داخل خواهد بود .نبود
قوانین مشخص در قبال موسیقی در ایران و رفتار ملوک الطوایفی عامل
اصلی ازلت نشینی اهالی موسیقی است که نتیجه اش می شود افت سطح
شنیداری و سلیقه موسیقایی جامعه است .انگاه یک فرد معلوم الحال به
راحتی هر سال با انتشار یک کلیپ پایه های فرهنگی و اموزشی کشور را به
سخره می گیرد و صدای وا مصیبتا مدیران فرهنگی بلند می شود و دنبال راه
چاره می گردند .در صورتی که اگر عمیق تر این موضوع را بررسی و واکاوی
کنند متوجه جفاهایی که در این سال های به اهالی موسیقی ایرانی رفته
است خواهند شد .قطعا تنها راه نجات موسیقی کشور به دست موسیقیدانان
ایرانی است و برای انجام این مهم باید تمام دستگاه های فرهنگی و هنری
تمام قد از هنرمندان داخلی حمایت کنند و اینگونه موسیقی جان تازه ای
خواهد گرفت .امیدواریم سال 1400سال موسیقایی باشد و شاهد رشد و
ارتقای موسیقی اصیل در ایران باشیم .فراموش نکنیم که فرهنگ و هنر این
سرزمین وامدار موسیقی و موزیسین های نواحی اش است.
خبر
همه ما در زنده ماندن هنر مسئول
و سهیم هستیم
موسیقیدان و نوازنده گیتار که در اولین دوره جشنواره «هنر زنده است»
شــرکت کرده ،گفت :باید در زنده نگه داشتن هنر سهم داشته باشیم.
جشنواره «هنر زنده است» در حال برگزاری است و در شاخه موسیقی
این جشنواره هنرمندان صاحب نامی حضور دارند که به گرمی و رونق ان
افزوده اند .علیرضا اشرف پور نوازنده گیتار و موسیقیدان ایرانی ،اهنگساز،
مدرس و نوازند ه صاحب سبک گیتار الکتریک ،اکوستیک و فرتلس ایرانی
یکی از هنرمندان در این جشــنواره است که تاکنون دو البوم گل کو و
شیدایی را منتشر کرده و همکاری های متعددی با دیگر موزیسین های
تاثیرگذار ایرانی از جمله پویا محمودی ،امیرحسین تفرشی پور و ...داشته
است .قطع ه دستان این هنرمند در بخش نهایی نخستین دوره ی جشنواره
هنر زنده است پذیرفته شده است و این هنرمند دربار ه این قطعه توضیح
داد :قطع ه دستان متعلق به دوره ای است که موسیقی غربی درون ذهنم
را از موسیقی فولکلور ایرانی جدا نمی کردم؛ بنابراین در ساختار این قطعه
حضور تعدیل شد ه دستگاه همایون قابل تشخیص است .عنوان جشنواره
هنر زنده اســت من را ترغیب کرد قطعه ای به نام دستان را با مضمون
اصلی «وحدت» با شــعری از موالنا برای این جشنواره ارسال کنم چون
احساس کردم بسیار مناسب است .این اهنگساز و نوزاند ه گیتار بدون پرده
تاکید کرد :قطع ه دستان حدود سال های ۱۳۹۰یا ۱۳۹۱روی شعری از
حضرت موالنا ساخته شده و متعلق به زمانی است که من خیلی موسیقی
غربی درون ذهنم را از موســیقی ایرانی و فولکلور مناطق مختلف ایران
جدا نمی کردم؛ در ســاختار این قطعه به جز در بخش اول کروس ها که
یک همایون تعدیل شده قابل تشخیص است ،بقی ه قطعه ترکیبی است از
موسیقی غربی و ایرانی که درون ذهن من با هم ترکیب شده بودند .اخیرا
قطعاتی می سازم که این دو کامال از هم جدا هستند اما ان زمان خیلی
عالقه ای به جداســازی ان ها نداشتم .شعر همین چند بیت از حضرت
موالنا است و از ابیات شعر چیزی حذف نشده است و فقط بیت اول در
انتها هم تکرار شده است .این نوازند ه درخصوص تکنیک مورد استفاده
در این قطعه تاکید کرد :شاید به لحاظ تکنیکی ،کمی تکنیک های تار و
سه تار در نواختن به کار رفته باشد اما تکنیک غالب ،ریتم پنج هشتم غربی
است که بسته به موقعیت در جاهایی در کورس ها به ده شانزدهم تغییر
می کند و این کار توسط من با گیتار بدون پرده ( فرت لس)نواخته شد..
اشرف پور در خصوص جنس و رنگ صدای ساز در این قطعه یاداور شد:
به دلیل صدای انتخاب شده برای گیتار ،شاید کمی شما را به یاد الترناتیو
راک های دهه ی ۹۰میالدی بیندازد و از این جنبه شاید برای بسیاری از
هم سن و سال های من ،نوستالژیک باشد .وی در پایان تصریح کرد :نکته
نهایی درخصوص این قطعه این اســت که کامال زنده ضبط شده است
و هیچ گونه ادیت نشده ،فقط با چند دوربین ضبط انجام شده و صدا به
همان صورت ،روی ویرایشی از تصاویر قرار گرفته است. صفحه 7
«گلشید فرزاد» طراح لباس در گفتگو با «هنرمند»
مهم ترینعامل«جذابیت»متمایزبودناست
HONARMAND INTERNATIONAL NEWSPAPER
شماره• 1408چهارشنبه 20اسفندماه • 1399سالسیزدهم• 8صفـــحه
صاحب امتیاز :شـرکت جهان سبز
مـدیر عامـــل :حسـین احـمـدی
مدیر مسوول :مهدی احمدی
زیـر نظــر شــورای ســردبیـــری
چاپ :گل اذین
سازمان اگهی ها88311361 - 88311353 :
نشانى :تهران ،خیابان مطهری ،بعد از خیابان سلیمان خاطر
خیابان اورامان ،پلاک ،43واحد2
تلفکس88813489 - 88301986 :
توزیع :نشرگستر امروز
گلشــید فرزاد متولد اول فروردین هزار و ســیصد و شصت و
هفت ،تهران ،طراح لباس ،کارشناس مهندسی نساجی و دارای
مدرک طراحی لباس از جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران ،دارای
مدرک نازک دوزی از ســازمان فنی حرفه ای و مدرک تمبور
دوزی ،گذراندن دوره کچه دوزی حرفه ای و کسب مقاوم سوم
پارچه سازی در جشنواره سی پال ،با «گلشید فرزاد» گفتگویی
کوتاه داشته ایم که با هم میخوانیم.
منشور اخالق حرفه ای روزنامه هنرمند
http://honarmandonline.ir/?p=6049
سیستممدیریتکیفیت-رضایتمندیمشتری
سیستم مدیریت کیفیت
ISO 10004:2012
ISO 9001 : 2008
instagram.com/honarmandonline
telegram.me/honarmandnews
www.honarmandonline.ir
اوقات شرعی
به وقت تهران
اذان ظهر
غروب افتاب
اذان مغرب
اذان صبح فردا
طلوع افتاب فردا
نسترن منتظم فر
12:00
16:52
17:13
05:37
07:07
گنج سخن
امام حسین علیه السالم :
هر کس فکرش به جایى نرسد و راه تدبیر بر او بسته شود،
کلیدشمداراست.
بحاراالنوار ،ج ،75ص128
پندبزرگان
مایه خوشبختی انسانیت است
که هر انسانی فقط انی هست که هست.
فرناندوپسوا
حافظانه
ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی
سود و سرمایه بسوزی و محابا نکنی
دردمندان بال زهر هالهل دارند
قصد این قوم خطا باشد هان تا نکنی
چه شد که به سمت طراحی لباس رفتید؟
عشق به هنر و متفاوت پوشیدن از دوران نوجوانی در من پدیدار شد و زمانی
که قرار بود من تعیین رشته کنم مادرم بر خالف مادرهای ان زمان پیشنهاد
داد که رشته هنر را انتخاب کنم ،ولی چون من شاگرد اول بودم فکر می کردم
انتخاب این رشته اشتباه و رشته ریاضی فیزیک را انتخاب کردم و باعث شد
کمی تا پایان گرفتن مدرک کارشناسی از این فضا فاصله بگیرم ،باالفاصله بعد
از گرفتن کارشناسی به دنبال عشق دیرینه ام رفتم و طراحی لباس را در جهاد
دانشگاهی دانشگاه تهران خواندم و بعد از ان کارم را شروع و هم زمان دوره
های مختلفی را برای رشد در این زمینه سپری کردم.
در طراحی یک لباس چه فاکتورها و ویژگی هایی را در نظر
میگیرید؟
برای طراحی یک لباس ایتم های بسیار زیادی دخیل می باشد ،اول از همه
اینکه قرار است برای چه کسی طراحی کنید و مخاطب شما چه کسی یا چه
کسانی هستند ،اگر شخص باشد و یا تولیدی و یا یک برند همه چیز تغییر
خواهد کرد ،برای شخص ایتم هایی مثل سن ،جنسیت ،جایی که قرار است
ان لباس پوشیده شود ،رنگ ها ،نسبت و اینکه ان شخص وقتی ان لباس را
می پوشد قراراست چه حسی داشته باشد از جمله مهم ترین ایتم ها هستند،
حاال اگه قرار باشــد برای یک برند و یا یک تولیدی طراحی کنید که خیلی
عوامل مختلفی مثل هویت برند ،سیلوئت کلی ان برند ،مخاطب ان برند و
کانسپت ان کالکشن را باید در نظر بگیرید.
پوشش و مد چقدر در بین جامعه امروز ایران اهمیت دارد؟
پوشش که جزئی از دین ما بوده و حائز اهمیت بوده است ولی پیروی از مد
در هر دوره زمانی وجود داشته است واین روزها به دلیل فضای مجازی این
پیروی از ترندهای روز در بخشی از جامعه بیشتر از قبل به چشم می خورد.
از نظر مادی این حرفه جایگاه خوبی دارد؟
متاسفانه خیر چون قانون کپی رایت نداریم و یک طراح با در نظر گرفتن ایتم های
مختلف مثل ترندهای پیش رو ،خواستار جامعه و ...به یک طرح با یک پارچه می
رسد و بعد از یک ماه تولیدی دیگری با قیمت تمام شده یک سوم ان طراح کار
ان را می زند که به طبع جامعه هم ترجیح می دهد پول کم تری پرداخت کند.
چقدر از پوشش های خارجی الگو می گیرید یا انها را با تفکر
ایرانیتلفیقمیکنید؟
یک طراح چه دوست داشته باشد و چه دوست نداشته باشد باید نیوکالکشن
ها را بییند و هفته های مد را دنبال کند ،این به معنی الگو گرفتن نیست چون
اگر بخواهد همان کار را پیاده کند صد درصد شکســت می خورد و باید با
استفاده از خالقیت خودش ترند های روز را برای کشورش بومی سازی کند.
در مورد ســختی ها و شیرینی های این حرفه صحبت می
کنید؟
از جمله سختی های این کار می شود به این مورد اشاره کرد که طراح،
تصویر گر ،الگو ساز و استایلیست در این کار همه با هم کارهایشان قاطی
شــده و یک نفر می خواهد همه این کارهــا را انجام بدهد که این اصال
شدنی نیست ،نداشتن قانون کپی رایت دیگر معظل ما است و از شیرینی
های این کار برای من این است که وقتی چیزی که در ذهنتان وجود دارد
را به واقعیت تبدیل می کنیدد و حس این که توانسته اید خلق کنید از
شیرین ترین شیرینی های این کار است.
به طراحی لباس در فضای هنری و بین هنرمندان چقدر توجه
می شود؟
هنرمندان خیلی ســعی می کنند بهترین ظاهر را داشته باشند چون الگو
هستند ولی چرا به اندازه کافی در این زمینه موفق نیستند؟ می شود گفت
یکی از عوامل نداشــتن استایلیست است و هنرمندان معموال برای انتخاب
پوشش خودشان یا سراغ یک طراح اشنا می روند و یا سراغ به نام ترین طراح
ها می روند و این اصال درست نیست ،شما باید طراح لباسی را انتخاب کنید
که نوع کارهای او با شما ،شخصیت شما و یا اصال با فضایی که قرار است ان
پوشش پوشیده شود متناسب باشد ،اگر هر هنرمندی مثل مابقی کشورها
برای خودش استایلیست انتخاب کند و ان استایلیست همه موارد را در نظر
بگیرد و هنرمند سراغ طراحی برود که بتواند بهترین اتود را بزند این خیلی ایده
ال می شود ،اگر دقت کرده باشید قبال زیر پست لباس های سلبریتی های
خارجی نام طراح لباس زده می شد ولی امروزه اول استایلیست زده می شود
وبعد حاال طراح لباس و جواهرات و باقی موارد.
پیروی از چه ویژگی هایی می تواند به جذابتر شدن یک فرد
کمککند؟
مهم ترین عامل که باعث جذاب یک فرد و یا یک برند می شود متمایز بودن است.
پشت صحنه
طبق روال اخرین شــماره های هرسال و ویژه نوروز همه دوست دارند یه مطلب هم که شده به اسمشون باشه و کاری کرده باشن! البته اولویت با اونایی هست که تو سال مرتب مطلب
می فرستند؛ خالصه هرچی بود بد یا خوب سال تموم شد و این روزنامه هم اخرین شماره سال 99هست که پیشکش حضورتان میشود؛ دیگه گفتم در پشت صحنه اخرین شماره گالیه
نکنم و تشکر کنم؛ تشکر کنم از بچه های روزنامه که در این سال کرونا زده بدون چشم داشت مالی کمک کردن تا با هر سختی که بود چراغ روزنامه روشن بمونه و منتشر بشه؛ کسانی
که در روزنامه کار کردن میدونن که روزنامه بســتن در بخش خصوصی واقعا ســخت هست؛ اونم بدون پول! با این اوضاع گرونی کاغذ و چاپ و ...داشتم فکر می کردم کار با هنرمندان
هم خیلی سخته؛ یکی اینکه معروفن و نمیشه ازشون پولی دریافت کرد؛ تازه کلی ناز دارن و پول هم میخوان! از بازیگرا بدتر تهیه کننده ها و کارگردان ها هستند! مثال میخواستم گالیه
نکنم ولی نشد! اخه تهیه کننده ای که فیلمت باالی 20میلیارد فروش داره شما وظیفه ات هست به رسانه های تخصصی هنری اگهی فیلمت را بدهی تا کمی حمایت شوند؛ بعضی وقت ها
میگم ما چرا باید برای این نمک نشناس ها کار کنیم و از فیلماشون بگیم؟! خالصه که رسانه داری تو ایران از سخت ترین شغل های دنیاست؛ از طرف که خوب میگی پیش خودش فکر
میکنه حتما خوب بودم که ازم خوب گفتن ولی خدا نکنه که تیتری به مزاق دوستان خوش نیاد ساعت 2شب بهت پیام میدن خوشالم برات! بگذریم ...سال 99که خوب نبود امیدوارم
سال 1400روی خوشش رو به مردم ایران نشون بده؛ مردم ایران مردمی به این خوبی واقعا حقشون اینقدر سختی و تنگنا نیست؛ به امید روزهای بهتر؛ پیشاپیش نوروز مبارک.
گفتگوی «هنرمند» با عوامل نمایش «گرگاس ها»
سانازدانشفر-عکاس:محمدمهدیموسایی
اجرای تئاتر همیشه یک ضرورت است
نمایش «گرگاس ها» یا روز به خیر اقای وزیر به کارگردانی «حمیدرضا نعیمی» در سال اصلی
تئاتر شهر روی صحنه است ،نمایشی با درون مایه ای طنز و نگاه های ریز سیاسی اجتماعی،
با مساعدت «رها خوب زاده» بعد از تماشای این تئاتر گفتگویی داشته ایم با عوامل اجرا که
باهممی خوانیم.
از حال و هوای سالن اصلی تئاتر شهر و گرگاس ها برای ما بگویید؟
رامین ناصر نصیر :سالن اصلی تئاتر شهر نزدیک به یک سال مسکوت شده بود و بازگشایی ان شوق
انگیز است ،هم برای ما که تئاتر کار می کنیم و هم تماشاگران ،سالن اصلی به شکلی پیشانی کل تئاتر
کشــور است و خوشحال هستم با نمایش ما سالن بازگشایی شده و از اینکه در دوران تعطیلی سالن
بازسازی و تجهیز شده خیلی خوشحال هستم و در شرایط خوبی بازگشایی شد.
نیلوفر رازمند :با توجه به شرایطی که کرونا ایجاد کرده بود و سالن اصلی هم بخاطر تعمیرات تعطیل
بود کار گرگاس ها اولین اجرایی است که در این سالن انجام می شود ،باعث شده که تئاتر شهر حال و
هوای خیلی خوبی داشته باشد مخصوصا که یک کار کمدی است و این فضای لطیف تری به کار می دهد.
سعید اسفندیاری :حال و هوای سالن اصلی با توجه به اینکه ترس از بیماری وجود دارد اما خوب
است ،عشق در کسانی که عاشق تئاتر هستند ،چه انهایی که کار می کنند و چه انهایی که می بینند،
انها را به سمت سالن اصلی می کشاند و می ایند کار را می بینند و لذت می برند ،گرگاس ها هم با توجه
به این اجرایی هایی که تا حاال داشته ،خیلی خوب توانسته با تماشاگر ارتباط برقرار کند و از تشویق ها و
چهره تماشاگر چه در حین کار و چه در پایان کامال مشخص است که بسیار لذت برده اند ،ضمن اینکه
کار گرگاس ها کار بسیار شریف و قابل احترامی است و تمام اتفاقات ان درست و به جا انجام می شود.
دنیا فتحی :من سال های زیادی کار هنری انجام داده ام اعم از بازیگری کارگردانی دوبله رادیو و ...که
بعد از گرگاس ها فکر می کنم باید همه فعالیتهای هنری که تا به حال داشته ام را کنار بگذارم ،گرگاس
ها به من زندگی دوباره داد و تاللو روشنایی و امید را در من روشن کرد ،فکر می کنم بازی کردن در سالن
اصلی تئاتر شهر می تواند یکی از دغدغه ها و ارزوهای بچه های بازیگری باشد که این توفیق بزرگی است
اما جدا از این ،اینکه با یک کارگردان اسطوره کار کنید یه اتفاق خیلی خوب برای من بوده است و کار
کردن با گروه شایا و داشتن سهم هرچند کوچیک در کار گرگاس های اقای نعیمی برای من بزرگ ترین
اتفاق است و به ان افتخار می کنم.
مقدی شامیریان :سالن اصلی تئاتر شهر بعد از یک سال رکود و خواب و بی حالی با جان گرفتن
گرگاس ها جان تازه ای گرفته است ،باال و پایین رفتن از پله های پشت صحنه ،اماده کردن لباس های
بازیگران و گریم و گرم کردن قبل از اجرا همه بعد از این همه مدت انگار دلچسب تر شده است ،البته که
ترس و نگرانی برای سالمتی خود و بقیه وجود دارد اما با همه این ترس ها و نگرانی ها و رعایت کردن
ها انگار یک هدف واالتری وجود دارد که در واقع همه عوامل و روی صحنه و پشت صحنه با اون انرژی
حرکتمی کنند.
به نظر شما ضرورت تئاتر و هم چنین ضرورت اجرای گرگاس ها در جامعه چیست؟
نیلوفر رازمند :تئاتر بازنمودی از واقعیت یک جامعه است و تماشاگران با قسمتی از واقعیت جامعه روبه رو
می شوند ،گرگاس ها از انجایی که یک کمدی سیاسی است و تماشاگران می ایند و با قسمتی از واقعیت
زندگی شان روبه رو می شوند برای انها جذاب است.
مقدی شامیریان :تئاتر تغذیه روح جامعه است ،بدون تئاتر ذهن و درون جامعه به مرور فرسوده و
پوسیده می شود و قطعا رشد و تحولی نخواهد داشت ،نمایش گرگاس ها یک نمایش طناز و نزدیک
به احواالت این روزهای ما ،جهان و جامعه است و در واقع در ژانر کمدی با یک زبان شیرین به تصویر
کشیده می شود ،شاید مخاطب این روزهای ما به چنین شیوه اجرایی بیش تر نیاز داشته باشد که یک
مقدار حالش بهتر بشود ،اجرای تئاتر همیشه یک ضرورت است در هر ژانری ،در هر مقطعی از زمان و
برای همه گروه های سنی.
رامین ناصر نصیر :اصوال هنر نوک پیکان میل به تغییر در جامعه است ،همیشه انسان یک ذهنیت
درباره اینده دارد ومی خواهد اینده ش رو جور دیگری بسازد و دست به عمل زدن ریسک هایی دارد
ولی در هنر همیشه این امکان است که بدون اینکه با ریسک های عمل در دنیای واقعی روبه رو شویم،
تخیالت را به ظهور می رسانیم ،هر چیزی را در تئاتر می توان به ازمایش گذاشت و نتیجه اش را دید و
در واقع ازمایشگاه هنر و تئاتر یک جور پیش نسخه است برای تغییر یک جامعه ،بنابر این تئاتر یکی از
مترقی ترین جلوه گاه های افکار انسان برای ساختن اینده است ،گرگاس ها از این جهت که یک اجرای
مفرح و کمدی است ،بخاطر مشکالت جامعه و نامیدی مردم و ...می توانست جزو بهترین گزینه ها برای
رفع سکوت تئاتر بعد از این همه مدت باشد.
دنیا فتحی :به نظر من تئاتر به عنوان هنر ششم در روند فرهنگی جامعه موثر است و در کنار دیگر
هنرها فرهنگ یک جامعه رو تشکیل می دهد و هر جامعه ای که در فرهنگ غنی باشد قطعا در سیاست
در اقتصاد در اجتماع و ...هم غنی خواهد بود ،تاثیر تئاتر در جامعه خیلی مهم است و باید پویا باشد ،تئاتر
ناگفته ها را با زبان خاص خودش می گوید و جایگاه ویژه ای در روشنگری دارد بعد از مدتی که تئاتر
تعطیل بود و افسردگی گریبان تئاتری ها راو گرفته بود ،اجرای گرگاس ها اتفاق خوبی بود ،گرگاس ها
یک کار سخت و با مهندسی سخت از نظر کارگردانی ،طراحی صحنه ،نور و ...است که ضرورت اجرای ان
در این ایام زیاد بود تا مردم بیایند و با دیدن یک کار خوب حالشاون خوب شود.
سعید اسفندیاری :تئاتر مادر همه هنرهای دنیاست ،مگر می شود هنر نباشد؟ اگر هنر نباشه یک
قسمت زیبای زندگی ادمیزاد از بین رفته است ،تئاتر روی شخصیت مخاطب اثر می گذارد حتی کسانی
که کتاب نمی خوانند یا از این فضا دور هستند با دیدن تئاتر تاثیر خوبی گرفتنه اند ،همه اتفاقات در تئاتر
بصورت دم به دم و در لحظه است ،هر چیزی که تماشاگر باید بگیرد ،از دم بازیگر از انرژی بازیگر در لحظه
می گیرد ،تئاتر سختی های زیادی دارد و به همان اندازه لذت.
تئاترایراندرچهجایگاهیقرارداردووضعیتتئاترمعاصرایرانراچگونهمی بینید؟
مقدی شامیریان :با توجه به وضعیتی که در یک سال اخیر گریبان گیر همه چه در ایران و چه در
جهان شده ،تئاتر ایران هم از گزند این داستان در امان نبوده و خیلی خسارت دیده است ،منظور از تئاتر
ایران همه ان ادم ها و نفس های زنده ای است که تئاتر را خلق می کنند و هم از این راه امرار معاش
می کنند و هم تامین معاش ذهن و فکر جامعه را انجام می دهند ،همه این ها دچار بحران و مشکل شده
است و اگر تدبیر درستی اندیشه نشود و سهل انگاری بشود ،خسارت بیشتر و بیشتر می شود ،حذف تئاتر
و تفکر از جامعه خطرناک است و اثرات جبران ناپذیری در اینده کوتاه خواهد داشت ،هر جامعه ای بدون
تئاتر و تفکر ،ترسناک و تاریک است.
سعید اسفندیاری :از نظر من جایگاه تئاتر در میان مردم ایران خوب است ،از تاریخچه قدیم ایران
مشخص است که ایرانیان همیشه یک تعلق خاطر نسبت به نمایش دارند ،نمایش های مذهبی ،رو
حوضی و ...هم چنان هم این تعلق خاطر وجود دارد ،از چهره تماشــاگرهایی که می ایند و کار ما را
می بینند مشخص است که بعد از یکسالی که تئاتر نبوده ،امده اند و دارند نمایش می بینید ،چه لذتی
دارند می برند ،انگار که یک اتفاق بزرگ را از زندگی شان گرفته اید و بعد از یک سال به انها پس داده اید
و حاال دارند با یک ولع خاصی نگاه می کنند.
دنیا فتحی :از نظر من جایگاه تئاتر ایران جایگاه خوبی نیست ،مسئولین برای بودن تئاتر تالش نمی
کنند و به ان پرداخته نمی شود ،تئاتر بخاطر وضعیت کرونا و تعطیلی سالن های نمایش مختلف بیمار
شده است ،امیدواریم که در ماه های اینده شاهد زنده شدن و جوانه زدن دوباره تئاتر باشیم.
رامین ناصر نصیر :به رغم تفاوت هایی که ایجاد شــده ،تئاتر مثل گذشته مختص یک قشر خاص
روشنفکر نیست ،خیلی از جوان ها پایشان به تئاتر باز شده و پیگیر تئاتر هستند اما هم چنان تعداد ادم
هایی که فکر می کنند تئاتر یک هنر تجمالتی است و هیچوقت پای انها به سالن های تئاتر باز نشده،
خیلی زیاد است ،بنابراین تا زمانی که تئاتر تبدیل به یک هنر مردمی شود و جزو سبد فرهنگی خانواده
ها قرار بگیرد راه زیادی مانده است ،جایگاه تئاتر ایران در قیاس با بقیه دنیا از جهت تماشاگران جایگاه
خیلی محکمی نیست و هم چنین از جهت ارتباط با تئاتر جهان خیلی محدود هستیم ،فقط چند مورد
نمایش در جشنواره فجر داشتیم که همان هم امسال به دلیل کرونا نداشتیم و مسئله مهم دیگر ما درام
نویسی است ،در تئاتر ما ،درام نویسی بیش از انکه متکی به متن قرص و محکم ایرانی که نمایش نامه
نویسان ایرانی راجع به شرایط خودمان می نویسند باشد متکی به ترجمه متون خوب خارجی است که
نیاز است در نمایش نامه نویسی رشد بیشتری داشته باشیم و نمایش نویسهای متبحر که هم از لحاظ
فنی در درجه خوبی باشند و هم متاثر از اتفاقات جامعه باشند داشته باشیم که تماشاگر بتواند در کارهای
انها خودش را بازیابی کند ،برای همه این ها نیاز است که تئاتر خیلی بیشتر جدی گرفته شود هم از
لحاظ سیاست گذاری ها و هم اینکه راهش را در بین مردم پیدا کند.
نیلوفر رازمند :وضعیت تئاتر خیلی خوب پیش می رفت و نسبت به قبل خیلی بهتر شده بود اما کرونا
ضربه بزرگی به تئاتر زد ولی به نظر من با ادم هایی که جدید هستند و دارن کار می کنند و تحصیل کرده
هستند به سطح باالتری داریم می رسیم هر چند سانسور و ممیزی زیاد داریم.
به نظر شما چه پیش روی تئاتر ایران است؟
رامین ناصر نصیر :من نسبت به اینده تئاتر بدبین نیستم و نسل های جدیدی که می ایند ادم های
نوجویی هستند که سعی می کنند زبان خودشان را پیدا کنند و ارتباط ویژه ای با تماشاگر برقرار کنند،
بنا براین فکر می کنم هر چه که جلو می رویم اتفاقات خوبی می افتد ،هرچند ماجرای همه گیری کرونا
لطمه بزرگی به تئاتر زد و هنرمندان تئاتر به لحاظ معیشتی ضربه خوردند برگشت به حالت قبل نیاز به
حمایت دولت دارد و غیر ممکن نیست.
دنیا فتحی :من واقعا هر چه که فکر می کنم نمی توانم جوابی به این سوال بدهم چرا که هیچ ثباتی در
جامعه تئاتری نمی بینم ،بازهم دستخوش سیاست و اتفاق هایی خواهیم شد که باعث می شود من نتوانم
هیچ قضاوت و پیش داوری درباره تئاتر کنم.
سعید اسفندیاری :با توجه به کم لطفی که واقعا مسئولین به تئاتر دارند ،این پویایی تئاتر در جامعه
یه اتفاق عجیب و خوشایند است ،اگر هر جای دنیا از مشکالتمان بگوییم و بگوییم که با این شرایط کار
می کنیم قطعا تعجب می کنند ،به نظر من با وجود این همه کم لطفی ،همیشه تئاتری ها سعی دارند
اتفاق خوبی را رقم بزنند.
مقدی شامیریان :اینکه چه چیزی پیش روی تئاتر ایران است بستگی به عوامل و شرایطی دارد ،از یک
طرف خوشبین هستم به وجود ادم هایی که روند اوضاع را بهتر خواهند کرد ،ادم هایی که رسالت بزرگی
بر دوش خود نسبت به جامعه دارند و اینده نگر تر هستند و از یک طرف بدبین هستم به شرایطی که
اگر فکری به حالش نشود به ضرر همه ما خواهد بود ،امیدوارم تعداد و قدرت ادم هایی که دغدغه رشد
فرهنگی جامعه را دارند روز به روز بیشتر بشود.
نیلوفر رازمند :امیدوارم با این وضعیت کرونا اتفاق های خوبی بیفتد ،من فکر نمی کنم بد باشد چون
داریم می بینیم که کارهایی که نوشته می شود یا اجرا می رود به سمت و سوی خوبی می رود ،یکی از
مشکالت اصلی تئاتری ها مشکالت اقتصادی است و خیلی ها به همین دلیل نمی توانند کار کنند که
اگر به انها میدان داده شود ،سالن تعلق بگیرد ،به انها توجه شود فکر می کنم اینده خوبی داشته باشد. صفحه 8