روزنامه هنرمند شماره 1322
روزنامه هنرمند شماره 1322
ع
لی
اغاز امامت حضرت و عصر ( ج) رب منتظرانش مبارکباد.
هنرمند را در «مگ لند» و «جار» ورق بزنید www.magland.ir
دوشنبه 5ابان ماه 1399سال سیزدهم شماره 4 1322صفـــحه 2500تومـان ISSN 2008-0816
www.jaaar.com
مهلت ثبت نام
بیمه تکمیلی
اصحــاب فرهنگ ،هنر
و رســانه تمدید شد
درباره ویدئوارت
یا هنر ویدئو یی
نگاهی به سریال «نجال»
عکس :سمیه میری
روایت
عشق و عقیده
مهسا هاشمی در گفتگو با «هنرمند»
سینمایی کودک
درحال پیشرفت است
فرهنگ و هنرART & CULTURE 2.
دربارهنمایشگاهمجازی«اورامانات؛دامان اسمان»
نگاهی به فیلم «عشق و هیوالها» اثری از «مایکل متیوز»
اخرالزمان ،وحشت
و امید به اینده ای روشن
سینما3.
رونمایی از
نگین غرب ایران
CINEMA
فرهنگ و هنرART & CULTURE 4.
روایتیاز یکمالقاتبه یادماندنیبا«سیمینبهبهانی»
مرا هزار امید است و هر هزار تو یی
تکذیب خبر واگذاری جیمز باند
به شبکه های پخش انالین فیلم
فرهنگ و هنرART & CULTURE 2 .
فرهنگ و هنرART & CULTURE 4.
«ابادان یازده»۶۰
به اکران انالین می اید
فرهنگ و هنرART & CULTURE 4. صفحه 1
2
نگاهی به سریال «نجال»
روایت عشق و عقیده
دوشنبـــــــــه 5ابان ماه 1399سال سیزدهم شمــاره 1322
www.honarmandonline.ir
& ART
CULTURE
فرهنگ و هنر
سید رضا صائمی -عکاس :سمیه میری
یادداشت
روایتی از یک مالقات به یادماندنی با «سیمین بهبهانی»
مرا هزار امید است و هر هزار تویی
جالب است که بعد از نزدیک
به یک دهه از سکوت صدای
ســیمین بهبهانــی عزیــز
هنوز طنیــن اهنگین و نرم
صدایــش که با اشــتیاق در
زمانیکه برای عیادت به اتفاق
خانم فریدی نیا نویسنده ،به
دیدارش رفته بودیم صحبت
نیما ارزانی
میکرد در گوشــم می پیچد.
اســفند ۱۳۹۱بــود که این
دیدار صورت گرفت .هرچند ســیمین از کنار ما رفت و امروز
هم نگران وضعیت جسمانی خانم فریدی نیا هستم و امیدوارم
که ســامت و تندرست باشــند ،اما دلتنگی واژه ای است که
من ،تنها و تنها با نوشتن ،می توانم بیانش کنم.
در ان سال ،سیمین عزیز هم کسالتی داشتند و ما برای اینکه
هم مقام ایشان را به نحوی تکریم کرده باشیم و هم لحظه ای با
او هم نفس شویم با حضور در منزلشان به گرمی مورد استقبال
قرار گرفتیم در حالیکه ســعی می کرد که کوتاه و ارام ســخن
بگوید .در هنگام ورود احساس کردم از دفعات قبل الغرتر شده
اســت اما همچنان پرشکوه و داغدار ادبیات ایران بود همچون
مادری که نگران اینده فرزندش است .هم اکنون که این چند
سطر را می نویسم خیلی برایم سخت است که چرا دنیا اینگونه
برای بزرگان و اندیشمندان ،سخت و بی رحم است.
در اتــاق نشســتیم ،به من گفــت نیما جان میــوه را داخل
اشــپزخانه گذاشــته ام لطفا بیاور و من هم مشغول پذیرایی
شــدم گویا احســاس مادر و فرزندی عمیقی بیــن ما بود تا
جاییکه رســم میهمانی و میزبانی را فراموش کرده بودم و به
ایشــان گفتم ناهید خانم خیلی از شما تعریف کرده بودند و
دوســت داشتم در این فرصت اندک که امده ام تهران شما را
ببینیم ،لبخندی زد و گفت تو نیما هستی اره؟
گفتم بله.
گفت تو نیمای مال هســتی و من نیمای غزل و بلند خندید و
گفت ما که از شــما خیری ندیدیم و با نگاهی مهربانانه گفت
شوخی کردم پسرم.
صحبت هــا ادامه پیدا کرد وهر کــدام نقل خاطراتی کردند و
بحــث فروغ پیش امد و خانم فریدی نیــا گفت این اقا نیما
چند ســال پیش پوران خانم را دیده و دیوان فروغ را از او به
یادگاری گرفته و خیلی هم به ایشان عالقه مند است.
سیمین که به دقت به صحبت های ناهید خانم توجه می کرد
رو کــرد به من و با خنده گفت پس الزم شــد که به انجمن
خواهر فروغ بیایی.
میوه ای خوردیم و شــروع کرد غزلی کوتاه در پاســخ به شعر
خانم فریدی نیا خواندن .همینجا بود که صحبت پروین شــد
و با شــوق خاصی گفت بزرگترین بانوی شاعر و دیدار کوتاه
ان روز اســفند ماه با پروین را با مادرش نقل کرد و می گفت
از همــان روز بود که ارزو کردم که روزی مثل پروین شــوم.
من هم گفتم اســتاد ،من هم دوســت دارم نویسنده ای شوم
مثل شــما خوش صحبت و مهربان .نگاهی تامل گونه به من
انداخت و گویی عصر اسفندی را به یاد اورد که برای سیمین
حسن تقارن داشــت با دیدارش با پروین و با خنده گفت :ما
که در دیدار با پروین خواســتیم نشد شما بخواه شاید نتیجه
گرفتی وباز خندید.
عصر زمستانی سردی بود اما این مالقات چنان پر حرارت بود
که دوست نداشــتم از کنار این اتش پرفروغ و گرمای وجود
این شاعر جدا شوم ،اما زمان مجال نمی داد و انگار این ساعت
بــی رحم ان روز بود که با من لــج کرده و دقایق را زودتر از
قبل به جلو میراند .برخاســتیم تا برویم و انجا بود که شاهد
ابراز احساسات و دعای مادرانه ی سیمین بودیم در حالیکه از
ما میخواست که باز همدیگر را مالقات کنیم.
دم درب خانه بودیم که گفت«« مرا هزار امید است و هر هزار
تویی *** شروع شادی و پایان انتظار تویی»
من عادت ندارم در یادداشــت هایم از افرادی نام ببرم که در
سکوت ابدی هســتند چون انها در مقام پاسخ نمی توانند بر
بیایند اما دلم گرفته بود برای سیمین و این چند سطر را بعد
از نزدیک به یک دهه ،تصمیم گرفتم بنویسم.
«نجال» را می توان در ذیل ســریال هایی قرار داد که به «عاشــقانه تاریخی» معروف شــده اند.
ســریال هایی که قصه عاشــقانه خود را در بســتر تاریخ روایت می کنند و دو سویه رمانتیک و
دراماتیک ماجرا را به یک برهه یا واقعه تاریخی پیوند می زنند .از این حیث می توان سریال هایی
مثل «شــب دهم»« ،کیمیا» و «کیف انگلیســی» را فارغ از کم و کیف اثر و تفاوت های قصه و
شخصیت ها در یک مجموعه قرار داد« .نجال» به سراغ یک برهه و رخدادی تاریخی رفته و درام
خود را در بســتر ان بنا نهاده که نو و تازه اســت .از این حیث که تاکنون کسی به ان نپرداخته
و اغلب مخاطبان نســبت به ان شــناخت ندارند .رخدادی مربوط به سال های ۵۵تا ۵۸و به نام
«اربعین ســرخ» که رژیم بعث برای جلوگیری از جلســات مذهبی شــیعیان در یکی از همین
اربعین ها کلی از زائران را قتل عام می کند که ان سال به اربعین سرخ معروف شد.
قصه هم با ارجاع به این رخداد به عنوان زیرمتن درام ،داســتانش را بسط داده و روایت می کند.
قصه ای که عشــق را به اعتقاد و عقیده پیوند زده و در یــک دیالکتیک دراماتیک صورت بندی
می کند .به این شــکل که نجال (سارا رسول زاده) با کمک عبد (حسام منظور) از مرز عبور کرده
و به فرزند گمشده اش در عراق می رسد .چیزی شبیه به درخواست فخرالزمان برای پاسخ مثبت
به عشق حیدر خوش مرام برای برپایی مراسم تعزیه در «شب دهم».
قصه «نجال» از یک ســو به ســویه های تاریخی خود متکی اســت که ان را در دو الیه می توان
ردیابی کرد .یکی رخداد اربعین سرخ و دیگری تاریخ معاصر در اواخر دهه ۵۰و اوایل انقالب .بر
همین مبنا نوع پوشــش و حتی لهجه جنوبی شخصیت ها هم متاثر از این ویژگی تاریخی است
و شــاید با لهجه اکنون ابادان و خرمشهر کمی متفاوت باشد .ضمن اینکه قرار هم نیست بازیگر
نعــل به نعل عین زبان و لهجه بومی یک منطقه حرف بزند .در واقع او لهجه را بازی می کند نه
اجرا و همین مقدار مبتنی بر منطق دراماتیک بوده و کافیســت .ضمن اینکه «نجال» بیشتر یک
قصه موقعیت محور است تا کالم محور و تجربه های درونی و اعتقادی کاراکتر ها در اینجا مهمتر
از نوع و لحن زبان و بیانشان است.
«نجال» ظرفیت و ظرافت دراماتیک الزم برای تعلیق افرینی معنادار برای مخاطب را داشــته و
می تواند در یک همراهی همدالنه ،تماشــاگر را با قصه پر فراز و نشیب خود همراه کند .روایتی
که ســاختاری سیر و ســلوکی از جنس تجربه های عارفانه دارد و در یک فضا و لوکیشن بومی و
غیراپارتمانی ،قصه اش را تعریف می کند .قهرمان زن قصه می تواند برگ برنده ان باشــد .اینکه
«نجال» مثل نرگس و کیمیا در ذهن ها بماند .فارغ از نســبت ســریال با مفاهیم عاشورایی و در
واقع ســویه های اعتقادی قصه ،قطعا «نجال» را می توان یکی از ســریال های زن محوری دانست
کــه در حافظه تصویری و تاریخی مخاطب می ماند .خاصه اینکه در اینجا با زنی محکم و با اراده
مواجه هســتیک که در عین عطوفت های زنانه اش ،زنی ضعیف نیســت .احساسات قدرتمندی
دارد ،اما احساساتی نیست.
جســتجوگری و کنکاش برای پیدا کردن پســرش به او صالبت و جذبه قهرمان گونه می بخشد
که می تواند در برابر جذبه مردانه عبد هماوردی کند .ضمن اینکه با زنی بومی ،اما مدرن مواجه
هستیم که فعالیت اجتماعی می کند و هویت شغلی دارد .پرستار بودن نجال به تحکیم شخصیت
او کمک زیادی کرده اســت؛ و چه ترکیب جدید و جذابی اســت زوج منظور و رسول زاده .هم از
حیث ویژگی های بازیگری و هم موقعیت نقش در ســاختار درام .گرچه سارا رسول زاده در شبه
نمایش خانگی و به واســطه سریال عاشقانه معرفی شــد ،اما قطعا با توجه به گستره مخاطبان
تلویزیون و نقش و جایگاهی که این نقش در ســریال دارد بعد از این باید شاهد حضور بیشتر او
در سینما و تلویزیون باشیم .به ویژه اینکه نام سریال هم نقش خود اوست .از ان نقش هایی که
موجب می شود بعد از این او را «نجال» خطاب کنند.
ســریال البته سریال پربازیگری است که از بازیگران بومی هم بهره برده و این یک الگوی خوب
برای برای ســاخت سریال در استان ها و استفاده از هنرمندان بومی است که فرصت دیده شدن
و بازی در کنار بازیگران ملی را داشــته باشند .ضمن اینکه مخاطب با تصاویر تازه ای از لوکیشن
و بافــت جغرافیایی قصه و بــه طبع ان با قاب های متفاوتی از لحاظ تصویری مواجه می شــود.
یکی از ویژگی های خوب ســریال «نجال» زیبایی شناسی بصری ان است که با تکیه بر ظرفیت
جغرافیایی جنوب صورت بندی شده است .از سوی دیگر «نجال» یک قصه جاده ای و سفری هم
هست که به فضای اپارتمانی و داخلی محدود نشده یا صرفا در چند لوکیشن معدود نمی گذرد.
تنوع و تعدد لوکیشــن ها به ریتم و ضرب اهنگ بهتر قصه خود کمک کرده .ضمن اینکه ســویه
ســفرنامه ای بودن ان که به جســتجوگریی پیوند خورده هم از یک سو سفر در افاق را در خود
دارد و فراز و نشــیب هایی قصه های جاده ای و جســتجوگرانه و هم سفر انفسی که در ان شاهد
تغییر و تحوالت درونی و اعتقادی و اخالقی شــخصیت ها هستیم و این ویژگی به همخوانی فرم
ومحتوی دراین ســریال کمک زیادی کرده اســت .کاش موسیقی متن و تیتراژ سریال از عناصر
و مولفه های موســیقی جنوب یا موسیقی عربی بیشتر بهره می برد تا در بازنمایی فضا و حس و
حال جغرافیایی قصه ،چند الیه تر می شد« .نجال» توانسته قصه عاشقانه خود را به دل مخاطب
خوش بنشــاند و ان قالب عاطفی با درام را به درســتی گیر انداخته است .مخاطب در پی این
قصه عاشقانه با ان ها همراه شده و در مسیر تحوالت درونی شخصیت ها قرار می گیرد .کارگردان
توانسته با درک درست از مخاطب شناسی ایرانی ،نقطه عطف و کانونی خود را در یک موقعیت
جذاب و پرکشش صورت بندی کند و او را نگران سرنوشت نجال و عبد کند .حاال مخاطب روی
همین ریل درست طراحی شده قصه را دنبال می کند و قسمت به قسمت جلو می رود .جایی که
پای عشق و عقیده در میان باشد حتما می توان ردپای مخاطب را پیدا کرد.
مهس ا هاشمی در گفتگو با «هنرمند»
سینماییکودکدرحالپیشرفتاست
عباسعلی اسکتی
مهسا هاشمی متولد هجده فروردین هزار و سیصد و هفتاد و هفت ،تهران ،بازیگر سینما،
تئاتر و تلویزیون ،دانشجوی رشته مهندسی عمران ،از پنج سالگی فعالیت هنری خود را با
شرکت در اگهی های تبلیغاتی اغاز کرده و تاکنون در بسیاری از فیلم ها و سریال های دنیای
تصویر به ایفای نقش پرداخته است ،با مهسا هاشمی در سی و سومین جشنواره بین المللی
فیلم های کودکان و نوجوانان اصفهان گفتگوی کوتاهی پیرامون این جشنواره داشته ایم که
باهممی خوانیم.
شما چندین بار در جشــنواره کودک عنوان کسب کرده اید ،در این مورد صحبت
می کنید؟
من از کودکی تا به حال سالهای متوالی در جشنواره حضور داشته ام ،فیلم داشته ام و دوبار هم عنوان
دریافت کرده ام ،اولین بار سال نود و سه دیپلم افتخار بهترین بازیگر را برای فیلم غریبه ها به کارگردانی
محسن یوسفی دریافت کرده ام و بار دوم درسال نود و شش برای فیلم اگوست به کارگردانی ماریا ماوتی
به عنوان بازیگر تحسین شده هیئت داوران انتخاب شدم.
با برگزاری این جشنواره با این شکل انالین چقدر موافق هستید؟
مسلما هیچ چیز جای برگزاری دست جمعی و همگانی را نمی گیرد ولی در شرایط کنونی و درشرایطی
که حتی خیلی از جشنواره ها برگزار نشده اند همین که این جشنواره برقوت خودش باقی است و با وجود
شرایط سخت باز هم برگزار شد باعث خرسندی است.
فضای جشنواره را چگونه دیده اید؟
فضای جشنواره هرچند با عده محدود تری ولی همچنان شوق و هیجان خود را حفظ کرده بود و فیلم ها
با رعایت فاصله اجتماعی درحال اکران بودند.
جشنواره کودک چه مقدار توانسته نیاز مخاطب کودک را براورده است؟
جشنواره فیلم کودک واقعا برای من به عنوان بازیگری که از سن کودکی کار خودم را شروع کرده ام و
بازیگران کودک ان زمان باعث انگیزه و تالش دو چندان بود ،چون فضایی داشت که به بازیگر کودک
توجه می شد و باعث می شد کودکان حس کنند که دیده می شوند ،خدا را شکر می کنم که سینمایی
کودک ما درحال پیشرفت است و امیدوارم فیلمهای بیشتری برای کودک و مخصوصا نوجوانان ساخته
شود و قصه های متفاوت تری برای کودکان ساخته شود.
وضعیت کلی دنیای تصویر و نمایش را در دوران کنونی کرونا چگونه می بینید و بعد از
انچطورپیشبینیمی کنید؟
وضیعت فعلی سینما بخاطر وجود کرونا مثل گذشته نیست چون کار ما فضای گروهی دارد و کرونا کار
ما راسخت می کند اما نظر من این است که فضا برای فکر کردن به ایده های جدید در این دوران محیا
است و بعد از اتمام کرونا کلی قصه های جدید وایده های جدید خواهیم داشت ،انشاهلل کارها قویتر از پیش
ساختهخواهندشد.
مهمترین دغدغه ی این روزهای شما به عنوان یک هنرمند بازیگر چیست؟
دوست دارم به ما بازیگران نسل جوان و توانمند و خوش ذوق توجه دوچندان شود و نقش های مهم و
فیلمنامه های خوب به جوانان پیشنهاد شود و بیشتر و به طور جدی تر از توانایی های بازیگران جوان
استفادهشود.
شما قرنطینه را چقدر رعایت و در این مدت چه کرده اید؟
درحال حاضر دلم برای جلوی دوربین رفتن و کار کردن و اتفاقات قبل از کرونا خیلی تنگ شده و سعی
می کنم وقتم را با کتاب خواندن و فیلم دیدن بگذرانم و امیدوارم که شرایط به گونه ای شود که بازهم
مثل قبل و با خیال راحت بتوانیم درکنار هم کار کنیم.
و در پایان برنامه های پیش رو؟
چند قصه درحال خواندن دارم که اگر فضای قصه و نقش را دوست داشته باشم حتما دوست دارم که کار
کنم و همینطور مطالعه و سعی می کنم که تا حد ممکن بیشتر خانه بمانم ،به امید اتمام زودتر ویروس
کرونا.
مهلت ثبت نام بیمه تکمیلی اصحاب فرهنگ ،هنر و رسانه تمدید شد
مهلت نام نویسی بیمه تکمیلی ویژه اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه
کشور تا ۷ابان تمدید شد .مهلت ثبت نام بیمه تکمیلی اصحاب
فرهنگ ،هنر و رسانه تمدید شد ،نام نویسی بیمه درمان تکمیلی
ویژه نویسندگان ،روزنامه نگاران و هنرمندان عضو صندوق اعتباری
هنر که از ۲۲مهر در سراسر کشور اغاز شده است ،تا ساعت ۲۴
روز چهارشــنبه ۷ابان تمدید شد .اعضای صندوق اعتباری هنر
در سراسر کشــور می توانند با مراجعه به صفحه شخصی خود
در تارنمای صندوق به نشانی www.honarcredit.irنسبت
بــه ثبت نام و بهره مندی از خدمات بیمه تکمیلی اقدام نمایند.
براین اساس متقاضیان جدید می توانند با انتخاب یکی از طرح
هــا (امید ،ارامش و رفاه) ،افراد تحت تکفل خود را نیز در همان
طرح ثبت نام کنند و اعضایی که بیمه تکمیلی فصل تابستان انها
از سوی صندوق تمدید شد با پرداخت حق بیمه از خدمات طرح
فعلی خود بهره مند می شوند .قرارداد بیمه تکمیلی از 99/۰۷/01
لغایت 1400/۰۶/31معتبر است. صفحه 2
3
دوشنبـــــــــه 5ابان ماه 1399سال سیزدهم شمــاره 1322
www.honarmandonline.ir
سینمــــا
نگاهی به فیلم «عشق و هیوالها»
اثری از «مایکل متیوز»
ل
حسن دالور
امیر پریمی
هیوالها به سراغ ان رفته اند ترکیبی از فیلمهای اخرالزمانی بالک باستری اسپیلبرگی با یک داستان عاشقانه
به سبک اثار جان هیوز است .قهرمان فیلم دیلن اوبراین که تالش می کند از هر جانوری که برایش خطر دارد
زنده بماند ،از ان دست قهرمانان بازنده امیدوار است که در فیلم های دهه هشتاد و نود زیاد یافت می شدند،
او هرگز احساس شگفتی خود را در طول سختی ها از دست نمی دهد ،و همچنین از تالش عاشقانه خود
هم چشم پوشی نمی کند .در واقع هسته اصلی فیلم عشق و هیوالها داستان رشد جوئل از یک دست و پا
چلفتی احساسی به یک قهرمان پسا اخرالزمانی است .گرچه فیلم هیچ کمبودی از منظر موجودات هیوالیی
منحصر به فرد ندارد ،اما همچنین شخصیت های مختلف انسانی را به مخاطب هدیه می دهد تا درام کار نیز
همراه با هیوالها جلو بیاید .به طور خاص ،بخشی از کار نشان می دهد که قهرمان فیلم طناب های کمک
را از یک شکارچی مبهم اما دوست داشتنی به نام کالید (مایکل روکر) و همدست جوان و به همان اندازه
تیزبینش مینو (اریانا گرینبالت) می گیرد تا در بخشی از ماجراجویی اش کنارش باشند .به طور قطع حضور
از راه دور باشد که باعث روایت داستان می شود ،یا عشق بین دوستانی که از هم دور می شوند و به سفر
می روند و هم عشق بین یک شخص و سگش ،در واقع این فیلم عشق در عشق است و هیوالها نیز این وسط
کم نیستند .و البته این هیوالها هم خیلی باحال هستند .فیلم Love and Monstersقصد دارد بسیاری
از اثار خاص را به شما یاداوری کند .برای مثال فرضیه پسااخرالزمانی ان طعم The Walking Dead
زیادی را به خود اختصاص داده است و همچنین مقدار نسبتاً خوبی از بازی The Last of Usنیز در ان
احساس می شود .البته لحن کمدی و فرم پویای ان کام ً
ال یاداور و وام دا ِر فیلم Zombielandاست .شاید
یکی از بزرگترین مشکالت عشق و هیوالها همین باشد که هرگز احساس نمی کند باید یک خط را انتخاب
کند و به ان بچسبد .اما عشق و هیوالها هفت سال پس از یک واقعه اخرالزمانی اتفاق می افتد .همانطور که
قهرماناصلیفیلمیعنیشخصیتجوئل(دیلناوبراین)درتیتراژابتداییتوضیحمی دهد،وقتییکسیارک
یا شهاب سنگ مسیرش را به سمت زمین کج می کند همه چیز دچار تغییر می شود.
دولت های جهان با موفقیت این سیارک را با موشک منفجر می کنند ،اما انفجار حاصل از ان ،این کره خاکی
را غرق در مواد شیمیایی می کند که هر نوع موجود خونسردی (حشرات ،قورباغه ،مارمولک) را به هیوالهای
غول پیکر انسان خوار تبدیل می کند .این فاجعه منجر به نابودی %95بشریت می شود و باقی مانده انسان ها
در غارهای زیرزمینی پنهان می شوند .این شرایط پابرجاست تا زمانی که شخصیت جوئل از رادیوی کلونی
خود برای ردیابی دوست قدیمی اش ا ِیمی (جسیکا هنویک) استفاده می کند .علی رغم این که بقیه افراد
کلونی با شناخت به درستی استدالل می کنند که جوئل یک روز در سطح زمین دوام نخواهد اورد ،اما او به
خاطر تنهایی ظاهری اش تصمیم می گیرد بیش از 140کیلومتر را برای دیدن ا ِیمی طی کند .اما ترکیبی
اکشن مبارزه ای با هیوالها به فیلم «عشق و هیوالها» کمک می کند
شگفت اور از کمدی کالسیک نوجوانانه و
ِ
تا نام خود را از اثار تکراری اخرالزمانی هیوالیی این روزهای سینما جدا کند .فرمولی که سازندگان عشق و
یادداشت
قس
مت او
ویدئوارت
یا هنر ویدئویی چیست؟
اخرالزمان
وحشت و امید
به اینده ای روشن
بهترین ماجراجویی اخرالزمانی از زمان « »Zombielandیا « ُکمدی عاشقانه ای با ابعاد غول پیکر» -فیلم
عشق و هیوالها ( )Love and Monstersیکی از بهترین شگفتی های سرگرم کننده سال 2020است،
زیرا دنیایی منحصر به فرد و مهیج را ارائه می دهد و به شخصیت ها و جانوران خود همان اهمیتی را می دهد
که به جلوه های بصری و فضاسازی ژانری اش می دهد .به شکل ساده باید گفت این فیلم یک کمدی صمیمانه
لحن اکشن هیوالیی است .اخرالزمان چقدر می تواند سرگرم کننده باشد؟ خوب ،این بستگی به این دارد
با ِ
که چه کسی داستان را روایت می کند ،زیرا می تواند یک تجربه ترسناک و وحشتناک باشد که به عنوان
یک داستان هشدار دهنده عمل می کند ،یا می تواند یک ماجراجویی هیجان انگیز باشد که به ما یاداوری
می کند انچه در زندگی واقعاً مهم است چیست .شاید برخی بگویند در روزگاری که بیماری کرونا باعث شده
همه چیز بی اندازه اخرالزمانی احساس شود ،دیدن یک اثر پسااخرالزمانی چه سودی دارد؟! خوب ،اشتباه
نمی کنید .تماشای فیلمی که جامعه در ان فروپاشیده و بشریت به زیر زمین رانده شده است شاید کار
سرگرم کننده ای به نظر نرسد ،اما عشق و هیوالها چیز دیگری است .این فیلم به من بیننده می گوید :حتی
وقتی دنیا در حال فروپاشی و به پایان رسیدن است هم ،همیشه راهی برای برخی از عاشقانه ها و امیدوار بودن
به اینده وجود دارد .اما همانطور که از نام فیلم پیداست ،هیوالهایی که انسان را از باالی زنجیره غذایی بیرون
عشق رمانتیکی
انداختند ،تنها نیمی از معادله هستند .این عشق است که این فیلم را خاص می کند .خواه این ِ
CINEMA
این دو شخصیت در زمینه احساسی و کمدی به تکامل نهایی شخصیت جوئل به عنوان یک قهرمان کمک
شایانی می کنند .فیلم در زمینه فنی و جهان سازی نیز بسیار گسترده و چشم نواز است .عشق و هیوالها هم
از نظر شخصیت و هم موجوداتی که با انها می جنگند ،فیلمی را ارائه می دهد که از لحاظ دامنه کار فنی و
بصری بسیار باشکوه است .مبارزات با هیوالهای داخل فیلم همه منحصر به فرد است و فیلمبرداری خوبی را
در ب ِر خود دارد و مایکل متیوز ،کارگردان فیلم ،می فهمد که چگونه می توان این سکانس ها را همانطور که باید
سرگرم کننده ساخت .فیلم مطمئناً به تعداد بیشتری از این سکانس ها احتیاج نداشت ،اما بدون شک یکی
از برجسته ترین نقاط فیلم همین صحنه ها هستند .طرح های موجودی که برای ساخت هیوالها و جانوران
ارائه می شوند بی نظیر هستند و همه چیز را از زالوهای کوچک مزاحم گرفته تا خرچنگ غول پیکر جهش
یافته به نمایش می گذارند که به نوعی هنوز هم زیبا و بکر به نظر می رسند .این موجودات دیجیتالی و جالب
با پس زمینه طبیعی و کارهای عملی گروه فنی فیلم نیز بیشتر تقویت می شوند .در ظاهر عشق و هیوالها
در کالیفرنیای امریکا اتفاق می افتد ،اما فیلمبرداری ان توسط کارگردان مایکل متیوز در استرالیا انجام شده
است و این موضوع فضای هیوالیی اخرالزمانی را که فیلم برای ان اماده است فراهم می کند .کار مایکل
متیوز به عنوان کارگردان بسیار شیک و در خدمت ژانر اثر است و خودنمایی عجیبی در کار او دیده نمی شود.
همچنین او کمک کرده تا قهرمان فیلم دیلن اوبراین به یک شخصیت خواستنی و جالب بدل شود .اگر عاشق
زامبی لند بودید اما ارزو می کردید که چیزی از نظر لحن جدی تر ببینید ،این فیلم برای شماست .عشق و
هیوالها ممکن است قدرت ستاره بودن ا ِما استون ،وودی هارلسون و جسی ایزنبرگ را نداشته باشد ،اما به
جای ان یک سگ بسیار زیبا دارد و تقریباً به همان اندازه انها خوب است (اگر بهتر نباشد) .بدون شک یکی
از نقاط برجسته این فیلم رابطه دوستانه بین جوئل و پسر (همان سگ بامزه) است .البته در طول فیلم ما
شاهد برقراری ارتباط بین جوئل و یک ربات هم هستیم .این صحنه ها به حضور اوبراین و کشش او به عنوان
یک بازیگر تکیه دارد و او نیز موفق می شود روابط محکم با هر دو را ایجاد کند .عشق وهیوالها هرگز سعی
نمی کند مانند Zombielandیا Shaun of the Deadخنده دار یا خشن باشد .در عوض فیلمنامه
نوشته شده توسط برایان دافیلد و متیو رابینسون همان طور که پیش تر گفتم با تمرکز بر ارمان گرایی و امی ِد
شخصیت اصلی ان رشد می کند .در نتیجه باید گفت :با ترکیب عناصر کالسیک فیلم های هیوالیی (از جمله
جلوه های ویژه خوب) ،داستان های عاشقانه و چند لحظه کمدی مالیم ،عشق و هیوالها به عنوان یک اثر
سرگرم کننده مخاطبان را در طول سفر دشوار خود در کنار خودش نگه می دارد.
دراینیادداشتبهویدئوارت؛چگونگیخلقویدئوارتازطریقهنرهای
اجرایی و ضرورت خلق ان ،می پردازیم .از اوایل قرن بیستم ،بسیاری
از هنرمندان ازقبیل نقاشــان و مجسمه سازان دیگر به خلق اثارشان
روی بوم یا استفاده از ماده ای خاص برای نصب بر دیوار گالری ها اکتفا
نکردند ،بلکه اثارشان را اجرا کردند و به شیوه ای نوین نمایش دادند .به
بیان دیگر ،هنر از سنت و ایستایی و تقدس دست وپاگیر خود رهایی
یافت و باالتر از همۀ این مفاهیم بر صدر نشست .ابزار هنرمندان ،برای
خلق اثر هنری ،بدن خودشان بود؛ پیکرهایی در شکل های مختلف که
وقتی نقش وطرح یا رنگ می گرفتند ،به تندیسی زنده بدل می شدند.
به بیانی ،هنر از شکل و فرم موزه ای که فقط نظارگر باشد به ساختاری
دســت یافت که در ان مخاطبان جای خود را بــه اجراگران دادند و
به مثابۀ عناصری که با واکنش خود اجرا را پیش می برند ،بخشــی از
خو ِد اجرا شدند .پیدایش ویدئوارت در جنبشی به نام فلوکسوس ریشه
دارد .فلوکسوس جنبشی میان رسانه ای بود که همۀ رسانه ها را درهم
امیخت؛ شبکه ای بین المللی از هنرمندان ،اعم از اهنگسازان و طراحان،
برای ترکیب رســانه های مختلف هنری در ،۱۹۶۰که نواوری های
بسیاری را در هنر اجرایی ،فیلم و سرانجام ویدئو سبب شد و موجب
بازتعریفهنرگردید.
ویدئوارت هیچ ســاختار معینی ندارد و هنرمنــد را به فرم محدود
نمی کند .با رجوع به تاریخ ویدئوارت ،از اولین ویدئوارتیست جون پایک
( )2006–1932تــا هنرمندان متاخری چون بیل ویوال (،) - 1951
هیچ تعریف مشخصی برای این هنر وجود نداشته است؛ هر هنرمندی
ســاختار خود را افریده است و در سایۀ ان به هنر ویدئویی معنا داده
اســت .بیل ویوال در یادداشت هایش در باب هنر ویدئویی می نویسد:
سان ذهن است؛ نه نقطۀ اغاز دارد ،نه پایان؛ نه جهت
«هنر ویدئویی به ِ
دارد و نه محدودۀ زمانی».
امابهنظرمی رسدهنرویدئوییبه تنهایینمی تواندهنریمستقلباشد؛
بدان معنا که نمی تواند در ساختار خود مفهومی را شکل دهد و تنها
زمانی شکل می گیرد که با اجرا – تاکید می کنم با اجرا – کامل شود.
این اجراست که ویدئو را به هنر مبدل می کند؛ ان هم زمانی که برای
مخاطبان اجرا شــود .این نکته نیز نباید از نظر دور بماند که اکران با
اجرا فاصلۀ بسیار دارد؛ یعنی نمی توان این دو را برابر دانست .پس نباید
گمان کرد که اگر اثری با پروژکتور بر روی پرده ای پخش شود ،می توان
ان را ویدئوارت تلقی کرد .تلقی اینچنینی از هنر یعنی مرگ هنر .در
اجرای ویدئوارت ،هنرمند فضایی را خلق می کند و در ان فضا ویدئو را
به نمایش می گذارد یا بهتر است بگوییم نمایان می کند.
در افرینــش اثری هنری ،در قالب ویدئوارت ،توجه به این نکته مهم
است که ویدئو نباید ان تصاویری را که هنرمندان اجرایی ،چه مولف
و چه اجراگران و شرکت کنندگان ،افریده اند تکرار کند ،بلکه باید ان
مفهوم و تصویری را که در اجرا به وقوع پیوسته است بسط دهد؛ یعنی
تحلیلی به دست دهد یا فضایی را برای شرکت کنندگان مفهومی کند.
پس با این رویکرد ،می توان هنر ویدئوارت را «بیانیۀ اجرا» نامید.
تصور کنید هنرمنــدی اثری را خلق می کند که به تنهایی مفهوم را
به مخاطب منتقل نمی کند و باید با چیزی تکمیل شــود (امری که
ِ
افت هنر ویدئویی نیز شــده است) .ناهماهنگی زمانی اتفاق می افتد
نوشتن بیانیۀ هنری رو می اورد و مفاهیمی که باید در
که هنرمند به
ِ
قالب اجرا دیده شود ،در قالب نوشتار برای مخاطب اشکار می گردد.
نکته اینجاست که زبان هنر زبان تصویر است نه زبان گفتار و نوشتار.
نمی توان بخشی از اثر هنری را بر ســردر ورودی گالری اویخت و از
شرکت کنندگان انتظار داشت ان را بخوانند و مفهوم اجرا را دریابند.
نوشتن بیانیه عملی است فیلسوف مابانه و با ذات هنر ،که تصویر است،
ِ
همخوان نیست .بیانیۀ هنری باید در تصویر نمایان شود نه در نوشتار
و ایــن یعنی همان هنر ویدئویی که پیش تر ان را بیانیۀ اجرا نامیدم.
بســیاری ،وقتی بحث ویدئوارت مطرح می شــود ،هر مجموعه ای از
تصاویر مونتاژشده را ویدئوارت می نامند و حتی تفاوت ان را با تبلیغات
نمی دانند و همین ها به ساخت ویدئو ارت هایی دست می زنند و اذعان
می دارند که ویدئوارت هیچ مفهومی ندارد .این ها همان هایی هستند
که مجموعه ای از نشانه های کلیشه ای روزامد ،همچون برفکی شدن
تصویر ،صداهای ناهنجــار ،تصاویر مختلف درهم پیچیده یا رمزالود
و توهم برانگیــز را در ویدئوی خود می گنجانند و نام ویدئوارت بر ان
می نهند .با جست وجویی ساده ،می توان این دسته از ویدئوارت هایی را
که جامعۀ هنریِ امرو ِز ما را فراگرفته است ،مشاهده کرد .کافی است
کمی دورتر بایستیم و به وضعیت ویدئوارت این جامعه نظر کنیم؛ انچه
می بینیم تاسف برانگیز است .گویی ویدئوارت نشانه ای است از مدرن
بودن و اوانگارد بودن و چنان ارزش و اهمیت ان نادیده گرفته می شود
که هرکسی خود را محق می داند که نظریه بدهد و ویدئو بسازد ،بی انکه
بداند عواملی چون ضرب اهنگ ارام ،یا برفکی بودن یا ابهام و پیچیدگی،
امری است مفهومی که می تواند با بهره گیری از نشانه شناسی ،فلسفه و
مدرن عصر حاضر را به تصویر بکشد.
تاریخ ماهیت ِ صفحه 3
درباره نمایشگاه مجازی «اورامانات؛ دامان اسمان»
HONARMAND INTERNATIONAL NEWSPAPER
شماره • 1322دو شنبه 5ابان ماه • 1399سال سیزدهم • 4صفـــحه
رونمایی از نگین غرب ایران
صاحب امتیاز :شـرکت جهان سبز
مـدیر عامـــل :حسـین احـمـدی
مدیر مسوول :مهدی احمدی
زیـر نظــر شــورای ســردبیـــری
چاپ :گل اذین
سازمان اگهی ها88311361 - 88311353 :
نشانى :تهران ،خیابان مطهری ،بعد از خیابان سلیمان خاطر
خیابان اورامان ،پلاک ،43واحد2
تلفکس88813489 - 88301986 :
توزیع :نشرگستر امروز
منشور اخالق حرفه ای روزنامه هنرمند
http://honarmandonline.ir/?p=6049
سیستممدیریتکیفیت-رضایتمندیمشتری
سیستم مدیریت کیفیت
ISO 10004:2012
ISO 9001 : 2008
instagram.com/honarmandonline
telegram.me/honarmandnews
www.honarmandonline.ir
اوقات شرعی
به وقت تهران
11:48
اذان ظهر
17:15
غروب افتاب
17:34
اذان مغرب
اذان صبح فردا
طلوع افتاب فردا
04:57
06:21
گنج سخن
امام باقر علیه السالم :
خداوند عزوجل دوست دارد کسى را که در میان جمع شوخى
کند به شرط ان که ناسزا نگوید.
کافى(ط-االسالمیه) ج ،2ص ،663ح4
شامگاه ۲ابان ماه ،1399نمایشگاه مجازی «اورامان؛ دامان اسمان» با اجرای عبدالمهدی مستکین در صفحه اینستاگرام
این کمیسیون به صورت زنده افتتاح شد .در ابتدای این مراسم حجت اهلل ایوبی دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو -ایران بیان
کرد :باعث خوشحالی است که ما در این روزهایی که روزهای خاکستری است و مشکالتی برای جهان و ایران رخ داده
مردم را به تماشای این نمایشگاه زیبا دعوت می کنیم .ما این نمایشگاه را برای ثبت اورامانات که برای برخی همچون بهشتی
پنهان مانده است ،ترتیب دادیم کاری که قبال برای ثبت جهانی جنگل های هیرکانی انجام شده بود .همیشه برای ثبت این
مکان ها بازرسی هایی می ایند که برای ان ها بسیار مهم است ببینند که افکار عمومی نسبت به این پدیده ها چه دیدگاهی
دارند ،برای اورامانات هم این اتفاق رخ داد و اثر بسیار خوبی هم داشت .وقتی این اثار را به بازدید گذاشتیم این نمایشگاه
برای ما موضوعیت پیدا کرد .ان قدر عکس های این نمایشگاه زیبا و شوراگیز است که دوست داریم همه مردم این نمایشگاه
را ببینند .وی افزود :هنرمندان ما با زبان زیبا و گویای تصویر ،حرف دل مردم و اورامانات را زدند ،از همه کسانی که در برپایی
این نمایشگاه ما را یاری کردند ،تشکر می کنم؛ از مدیران و مسووالن شهر کرمانشاه سپاسگزارم .از همکارانم و جوانانی که
گالری مجازی کمیسیون را راه اندازی کردند هم تشکر می کنم .خوشحالیم بعد از تعطیلی برنامه های فرهنگی سعی کردیم
چراغ فرهنگ و هنر در کمیسیون ملی یونسکو -ایران روشن باشد .امروز پنجمین نمایشگاه مجازی را برگزار می کنیم
بنابراین خوشحالیم از این که کرونا مانع نشد تا برنامه های فرهنگی را ادامه بدهیم .از اینکه اهالی فرهنگ کمک می کنند تا
این روزگار سخت را راحت تر بگذرانیم ،تشکر می کنم و از همین جا از همه دعوت می کنم که این اثار را ببیند و لذت ببرند.
ایوبی بیان کرد :از هنرمندان عکاسی که کمک کردند و در زمان کوتاه اثار خود را فرستادند ،تشکر ویژه دارم .ما می خواستیم
این نمایشگاه را قبل از سفر حسام مهدی ارزیاب مصری سازمان جهانی یونسکو به اورامانات برگزار کنیم ولی کارها اماده
نبود و به این ترتیب برگزاری نمایشگاه به بعد از بازگشتش موکول شد .ایشان وقتی از سفر اورامانات بازگشت و نمایشگاه را
دید گفت اگر من قبل از رفتنم به اورامانات این نمایشگاه را می دیدم ،می گفتم این عکس ها فتوشاپ هستند ولی حاال که
به اورمانات رفتم و بعد این نمایشگاه را دیدم ،می گویم که این نمایشگاه تنها انعکاس گوشه ای از اعظمت اورامانات است.
خبر
«ابادان یازده»۶۰
به اکران انالین می اید
فیلم سینمایی «ابادان یازده »۶۰به کارگردانی مهرداد
خوشبخت و تهیه کنندگی حسن کالمی پس از نمایش
در سینماهای کشور ،از هفته جاری اکران انالین می شود.
اکــران انالین فیلم «ابادان یازده »۶۰از طریق ســایت
«فیلمگردی» و دیگر پلتفرم های اینترنتی انجام خواهد
شــد .براســاس این گزارش ،همزمان بــا اکران انالین
از جدیدترین پوســتر این فیلم سینمایی نیز رونمایی
شد .علیرضا کمالی ،حسن معجونی ،ویدا جوان ،شبنم
گودرزی ،حمیدرضا محمدی و نادر سلیمانی در «ابادان
یازده »۶۰ایفای نقش می کنند .تازه ترین محصول سازمان
هنری رسانه ای اوج ،روایتی متفاوت از غیرتِ مردم ابادان
در شکست حصر این شهر در ابتدای جنگ با عراق است.
این فیلم موفق به دریافت سیمرغ مقاومت از جشنواره
سی وهشــتم فیلم فجر شد و در میان ۵فیلم برتر ارای
تماشاگران این دوره از جشنواره قرار گرفت.
شاعرباشی
نسترن شلت
شاید هم
کسی که به دنیا می اید
مرده ای از ان جهان است
و شاید رحم و قبر کارشان
مبادله ادم ها به یکدیگر باشد
پس بلند بلند می خندم
هر جا که بخواهم
چرا که صدای خنده مرده را
کسی نمی شنود!
خبر
تکذیب خبر واگذاری جیمز باند
به شبکه های پخش انالین فیلم
روز گذشــته خبری را سایت های سینمایی خارجی منتشــر کردند که بر اساس ان شرکت سازنده
اخرین فیلم جیمزباند «زمانی برای مردن نیســت» با بازی دنیل کریگ با پیشــنهاد خرید این فیلم
از برای پخش انالین روبروســت .این رسانه ها در خبرشــان که در سایت های ایرانی هم منتشر شد
اعالم کرده بودند شــرکت های نتفلیکیس و اپل برای گرفتن امتیاز پخش انالین «زمانی برای مردن
نیســت» حاضر شده اند پیشنهادی ششصدمیلیون دالری را به کمپانی متروگلدوین مایر ارایه دهند.
اما سایت entertainmentweeklyبا انتشار خبری اعالم کرد که کمپانی MGMاعالم کرده که
این شــایعات درست نیستند و این کمپانی همچنان در نظر دارد «زمانی برای مردن نیست» را سال
اینده در سینماها اکران کند! گفتنی ست که دو بار تاریخ اکران این فیلم اکشن به تعویق افتاده است.
پشت صحنه
هفته پیش رو برای اقتصاد ایران و ایضا ملت همیشه در صحنه بسیار حیاتی است .جوالن دالالن و سوداگران
به اوج خواهد رسید و به گفته برخی دوستان دست بر اتش دار شاید دالر رکورد بی سابقه ای را بزند .کشور ما
هم درست مثل امریکا کامال دو قطبی شده گروهی دست به دعا برای ترامپ هستند و گروهی دیگر امیدوار به
امدن بایدن؛ هر کدام که اینده کشور و نظام را به این دوره انتخابات شیطان بزرگ ربط می دهند ولی واقعیت
اینست که امریکا از اساس با ساختار و ایدئولوژی جمهوری اسالمی ایران مخالف است و بنظر من تفاوت چندانی
بین دو نامزد نیست روش دشمنی شان در قبال ایران متفاوت است .به قول بزرگی راه نجات ایران کوتاهی دست
اقازادهای رانتخوار و برکناری برخی مسئولین بی کفایت است .قطعا خودباوری و اتکا به داخل ملت و کشور ایران
را نجات خواهد منتهی اگر دشمنان و خائنین داخلی بگذارند .بیشتر از این نمی توان موضوع را باز کنم انشا اله
به شرط حیات و اجازه سردبیر ابعاد مختلف برخی مسائل سیاسی و اقتصادی را که ممکن است تا اواخر سال
۱۴۰۰درگیرش باشیم شرح خواهم داد .حدودا سه ماه تا سالروز شهادت حاج قاسم سلیمانی مانده است شاید
انتقام سخت سرنوشت ملت های جهان را عوض کند! باید منتظر باشیم و خودمان را به مشیت الهی بسپاریم.
پندبزرگان
هنگامی که در شادی به روی انسان بسته می شود
بالفاصله در دیگری باز می شود اما ما انقدر به در بسته
خیره می شویم که در باز شده را نمی بینیم.
هلنکلر
حافظانه
مژده ای دل که دگر باد صبا بازامد
هدهد خوش خبر از طرف سبا بازامد
برکش ای مرغ سحر نغمه داوودی باز
که سلیمان گل از باد هوا بازامد
اخبار دیدنی
اگرچه این روزها پردیس های مخلتف سینمایی و نمایشی در جای جای کشور به عنوان
محیرو برای توسعه شهری و بنیان های فرهگنی بنا می شوند؛ اما در گوشه و کنار شهرها
هنوز از بقایای سینما های و سالن های تئاتر که زمانی بخشی از بار فرهگنی و هنری و خاطره
جمعی شهروندان را رقم می زدند دیده می شوند .عکاس :سعید فالح فر
مرحله نهایی اتنخاب اثار یازدهمین دوسانه سرامیک
اختاتمیه سی و سومین جشنواره یبن المللی فیلم های کودکان و نوجوانان
ایین اختاتمیه سی و سومین جشنواره یبن المللی فیلم های کودکان و نوجوانان
جمعه دوم ابان ماه با معرفی برگیزدگان این دوره از جشنواره برگزار شد. صفحه 4